Jeem 6

Page 1

‫آسیب شناسی تعامل‬ ‫رئیس جمهور و منتقدین‬ ‫در یک فضای آرام‬

‫عصبانی نیستم!‬

‫‪....................................................................................................‬‬

‫چرا عصبانی نیستــم؟‬

‫سرمقاله‬

‫علیرضا هاشم‌زادگان‬ ‫دانشجوی حقوق‬

‫قبل از تحریر ‪ -‬مروری بر یک فیلم کوتاه‪:‬‬

‫سکانس اول ‪ /‬داخلی ‪ /‬استودیو مناظره ‪ 17 /‬خرداد ‪: 92‬‬ ‫محسن رضایی‪« :‬شما ببینید سؤال من چقدر مؤدبانه است‪ ،‬آقای روحانی اگر بخواهد با این عصبانیت و‬ ‫این داد و بیدادی که کردند‪ ،‬سکان کشور را بدست بگیرند‪ ،‬خداوند رحم کند به این کشور»‪.‬‬ ‫سکانس دوم ‪ /‬داخلی ‪ /‬حسینیه امام خمینی(ره) ‪ 12 /‬مرداد ‪: 92‬‬ ‫رئیس‌جمهور منتخب‪« :‬خدایا به تو پناه می‌برم از بستن دهان منتقدان و رقیبان‪ .‬یاری‌ام کن بنده‬ ‫مخلصی برای تو و خادم الیقی برای تو باشم و فراموش نکنم آنچه بر پیشینیان رفته است»‪.‬‬ ‫سکانس سوم ‪ /‬داخلی ‪ /‬وزارت امور خارجه ‪ 20 /‬مرداد ‪: 93‬‬ ‫رئیس‌جمهور‪« :‬یک عده به ظاهر شعار می‌دهند‪ ،‬ولی بزدل سیاسی‌اند‪ .‬هر وقت می‌خواهد مذاکره شود‪،‬‬ ‫یک عده می‌گویند ما هم داریم می‌لرزیم‪ .‬خب به جهنم‪ ،‬بروید یک جای گرم برای خودتان پیدا کنید‪.‬‬ ‫خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده‪ ،‬ما چه کار کنیم؟»‪.‬‬

‫«عصبانی نیستم!» شاید بهترین شرح‪ ،‬برای ادبیات خاصی باشد که رئیس‌جمهور هر از گاهی‬ ‫(تقریبا هر دو هفته یک بار) نسبت به منتقدین به کار می‌برد‪ .‬شخصیت برجسته‌ای که از ابتدای‬ ‫انقالب در عالی‌ترین سمت‌های سیاسی‪-‬امنیتی حضور داشته‪ ،‬منطقا آنقدر تجربه اندوخته است‬ ‫تا بر خود مسلط باشد و گاه و بی‌گاه عصبانی نشود‪ .‬پس اساسا رئیس‌جمهور عصبانی نیست!‬ ‫شاهدمثال این ادعا‪ ،‬رمزگشایی از واکنشی است که دکتر حسام‌الدین آشنا‪ ،‬تکنسین رسانه‌ای‬ ‫رئیس‌جمهور‪ ،‬بعد از سخنرانی مشهو ِر «به جهنم» انجام داد‪ .‬زمانی که تمامی اطرافیان‬

‫رئیس‌جمهور از انجام هرگونه واکنشی به این سخنان خودداری می‌کردند‪ ،‬دکتر آشنا پاسخگوی‬ ‫خبرنگاران شد‪« :‬به نظر بنده رئیس‌جمهور عصبانی نبود‪ ،‬صریح بود»‪ .‬بعد از این واکنش‪،‬‬ ‫رسانه‌های متعددی دکتر آشنا را به «م ّداحی رئیس‌جمهور» متهم کرده و توجیه او را «عذر‬ ‫بدتر از گناه» دانستند‪ .‬در این میان حتی روزنامه جمهوری اسالمی که همواره همسو با مشی‬ ‫سیاسی آیت‌اهلل هاشمی و دکتر روحانی است‪ ،‬در یادداشت ویژه‌ای نوشت‪« :‬یکی از مشاوران‬ ‫رئیس‌جمهور برای توجیه ادبیاتِ همراه با عصبانیت دکتر روحانی‪ ،‬مطالبی گفت که قطعا اگر‬ ‫نمی‌گفت بهتر بود!»‪ .‬اما به نظر می‌رسد حقیقت چیز دیگری است و مشاور رئیس‌جمهور نه‬ ‫تنها توجیه یا مدح نکرده‪ ،‬بلکه دقیقا به ماهیت واقعی رفتار دکتر روحانی اشاره کرده است‪ :‬ایشان‬ ‫عصبانی نیست‪ ،‬بلکه حقیقت این است که می‌خواهد صریح‌تر و محکم‌تر به مصاف منتقدین برود‪.‬‬ ‫دلیل دیگر بر اثبات مدعای «عصبانی‌نبودن رئیس‌جمهور»‪ ،‬تکرار ادبیات مشابهی از این دست‬ ‫(و بعضا تندتر) توسط ایشان است‪ .‬تا جایی که وی در روز ‪ 22‬بهمن که نماد وحدت است؛ و در‬ ‫شرایط خاصی که دشمن به دنبال طوالنی‌کردن مذاکرات و افزایش فشار به کشور است‪ ،‬تلویحا‬ ‫منتقدین را به خیانت از پشت جبهه متهم می‌کند‪ .‬بنابراین احتمال مطرح‌شده اگرچه در ابتدا بعید به‬ ‫نظر می‌رسید‪ ،‬اما دربرگیرنده شواهد درخور توجهی است‪ .‬در واقع ممکن است رئیس‌جمهور حتی‬ ‫عصبانی هم به نظر برسد‪ ،‬اما واقعا عصبانی نباشد! همانگونه که دقیقا با استفاده از چنین روشی‬ ‫در مناظرات انتخاباتی پیروزی قابل توجهی حاصل شد و مردم شخصیت مقتدر مورد نیاز خود را‬ ‫در ایشان یافتند‪.‬‬ ‫اما چرا؟ چرا رئیس‌جمهور حاضر شده است دست به چنین اقدامات هزینه‌سازی زده؛ و آرامشی‬ ‫را که خود در به ارمغان آوردن آن سهیم بوده‪ ،‬مختل سازد؟ پاسخ روشن است‪ :‬دکتر روحانی‬ ‫رئیس‌جمهوری فراجناحی و فاقد «گفتمان مشخص» و «پایگاه اجتماعی مستقل» است؛ و از طرف‬ ‫دیگر «برداشتن تحریم‌ها» (تنها راه انتخاب‌شده برای حل مشکالت اقتصادی) با کارشکنی طرف‬ ‫آمریکایی‪ ،‬یحتمل غیرقابل دسترس شده است‪ .‬بنابراین با عدم تحقق ادعای «توانایی در چرخاندن‬ ‫هم‌زمان سانتریفیوژ و چرخ اقتصاد»؛ می‌بایست زمین بازی جدیدی در عرصه سیاسی تعریف شود‪.‬‬ ‫در نتیجه‪ ،‬ایشان تمایل دارد تا با دوقطبی‌سازی‌هایی همچون «معتدل‪-‬افراطی»‪ ،‬خود را یگانه‬ ‫«افراطیون مخالف آزادی و پیشرفت» معرفی‌‌کند‪ .‬قهرمانی که‬ ‫قهرمان شجاع و مقتد ِر مبارزه با‬ ‫ِ‬ ‫تنها امید جامعه برای ممانعت از بازگشت تباهی است‪ .‬در نهایت مطابق آنچه گفته شد‪ ،‬هرچه زمان‬ ‫می‌گذرد‪ ،‬رئیس‌جمهور نیز با «صراحت» بیشتری سخن خواهد گفت‪ .‬راه دشواری در پیش است‪...‬‬


‫مروری بر بخشی از پاسخ‌های رئیس‌جمهور به منتقدین و واکنــش‌های آن‬

‫به سوی جهنم و فراتر از آن!‬ ‫‪ #‬خیانت پشت جبهه‬

‫هیچ خیانتی باالتر از خیانت پشت جبهه نیست‪ .‬امروز هم‬ ‫آنها که باید در میدان دیپلماسی مسئول مبارزه هستند و‬ ‫همه ملت و راهبر بزرگ این انقالب از این جبهه پشتیبانی‬ ‫می‌کنند‪ .‬امروز تنها دشمنان این ملت با میز مذاکره مخالف‬ ‫‪1‬‬ ‫هستند‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬خدا عقل سالم بدهد‬

‫حاال ممکن است یکی انتقاد بکند‪ :‬تند راه رفت‪ ،‬کند راه‬ ‫رفت‪ ،‬عینکش چه جوری بود‪ .‬اینا که حرف نشد‪ .‬افتخار‬ ‫کنیم به دیپلمات‌های شجاع‌مان‪ ...‬آن طرفی‌ها دارند‬ ‫برای جمع خودشان کف می‌زنند‪ ،‬اما این طرفی‌ها معلوم‬ ‫نیست دارند چی کار می‌کنند؟ گاهی برای آن طرفی دست‬ ‫می‌زنند‪ .‬بعد می‌گوییم برای چی برای آن طرفی دست‬ ‫می‌زنی‪ ،‬مرد حساب؟ می‌گوید‪« :‬انتقاد چیز خوبی است»‪.‬‬ ‫ای خدا عقل سالم بدهد‪ .‬انتقاد که معنایش تخریب و‬ ‫‪2‬‬ ‫هوکردن نیست‪.‬‬

‫‪................................‬‬

‫‪#‬تازه به دوران رسیده اند‬

‫یک عدد تازه به دوران رسیده (که به آنها احترام هم‬ ‫می‌گذاریم) نمی‌خواهد نسبت به آینده و ارزش‌های انقالب‬ ‫‪3‬‬ ‫و اسالم دل‌نگران باشند‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬از شکوفایی اقتصاد کشور خوشحال نیستند‬

‫صدها و هزاران شرکت‪ ،‬امروز منتظر آینده‌ای هستند‬ ‫که بیایند در ایران و کشور را از لحاظ سرمایه‌گذاری و‬ ‫سرمایه‌های مورد نظر تأمین کنند‪ .‬یک اقلیتی ما داریم‬ ‫که از این وضع خیلی خوشحال نیستند‪ .‬آنها هم از منافع‬ ‫‪4‬‬ ‫زودگذرشان بگذرند‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬زندگی‌شان در تفرقه است‬

‫عده‌ای گویی زندگی آنها در ایجاد شکاف و تفرقه میان‬ ‫‪5‬‬ ‫دولت و ملت‪ ،‬مردم با مردم و این جناح با آن جناح است‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬تخریب‌گرند‬

‫نسبت به منتقدین بسیار با حوصله بودم‪ ،‬اما نشان دادم‬ ‫که نسبت به تخریب بسیار قاطع خواهم بود‪ .‬چون تخریب‬ ‫‪6‬‬ ‫یعنی علیه ملت قدم‌برداشتن و این قابل قبول نیست‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬دروغ‌پراکن‌اند‬

‫گروه اقلیتی وجود دارند که نه منتقدند و نه مخالف دولت‬ ‫هستند و طی ‪ 9‬الی ‪ 10‬ماه گذشته مشغول کارشکنی و‬ ‫‪7‬‬ ‫اتهامات ناروا و دروغ‌پراکنی می‌باشند‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬هراسان و ترسو هستند‬

‫بروید صورت مذاکرات سالیان دراز گذشته را بخوانید‪ .‬من‬ ‫تمامی عبارات برگرفته از سایت ‪ President.ir‬می‌باشد‪.‬‬ ‫‪ 20 )10‬مرداد ‪93‬‬ ‫‪ 20 )9‬مرداد ‪93‬‬ ‫‪ 20 )8‬مرداد ‪93‬‬ ‫‪ 15 )20‬بهمن ‪92‬‬ ‫‪ 16 )18‬فروردین ‪ 3 )19 93‬اسفند ‪93‬‬

‫از بس دیدم بعضی‌ها هراسان زندگی می‌کنند و چون خود‬ ‫اعتماد به نفس ندارند‪ ،‬گفت کافر همه را به کیش خود‬ ‫پندارد‪ ،‬دیگران را هم این چنین می‌بینند‪ .‬ناچار شدم چند‬ ‫مورد مذاکرات خودم را با برترین مقامات اروپایی را در‬ ‫کتاب هسته‌ای ام عینا بیاورم؛ با اینکه عرفش این نبود‪ .‬این‬ ‫‪8‬‬ ‫کار را من کار کردم تا بخوانند و ببینند ترسوها‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬بزدل سیاسی‌اند‬ ‫یک عده به ظاهر شعار می‌دهند‪ ،‬ولی بزدل سیاسی‌اند‪.‬‬

‫‪9‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬به جهنم که می‌لرزید‬

‫هر وقت می‌خواهد مذاکره شود‪ ،‬یک عده می‌گویند ما هم‬ ‫داریم می‌لرزیم‪ .‬خب به جهنم‪ ،‬بروید یک جای گرم برای‬ ‫خودتان پیدا کنید‪ .‬خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده‪ ،‬ما‬ ‫‪10‬‬ ‫چه کار کنیم؟‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬از تاریخ عقب هستند‬

‫بعضی افراد حرف‌های قشنگی می‌زنند که برای یک قرن‬ ‫و نیم قرن پیش است‪ .‬یک مقدار از تاریخ عقب هستند‬ ‫ولی حرف‌هایشان قشنگ است‪ .‬ما اصال دنبال برد‪-‬باخت‬ ‫‪11‬‬ ‫نیستیم‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬اقلیتی تندرو که از توافق نارحت‌اند‬

‫توافق هسته‌ای به نفع جهان و منطقه است‪.‬البته ممکن‬ ‫است اقلیت تندرویی در داخل آمریکا یا رژیم تندرویی در‬ ‫منطقه باشند؛ یا در داخل ایران هم ممکن است که عده‌ای‬ ‫محدود تندرو باشند که خوشحال نباشند ولی اینها مهم‬ ‫‪12‬‬ ‫نیست‪.‬‬

‫‪................................‬‬

‫‪ #‬می‌خواهند امید مردم را کمرنگ کنند‬

‫عده‌ای ولو اندک اما با ابزار و ادوات تبلیغی فراوان‬ ‫‪13‬‬ ‫می‌خواهند این امید را در دل مردم کمرنگ کنند‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬در دوران عصر حجر فکر می‌کنند‬

‫مگر بناست کسی فرهنگ را در کپسولی کند و در نسخه‌ای‬ ‫بنویسد و از داروخانه‌ای باید آن کپسول را خریداری کنیم؟‬ ‫‪14‬‬ ‫گویی عده‌ای هنوز در دوران عصر حجر فکر می‌کنند‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫م اند و دین را نمی‌شناسند‬ ‫‪ #‬بیکار و متوه ‌‬

‫نمی‌دانم چرا بعضی‌ها که از سر بیکاری دچار توهم هستند‪،‬‬ ‫مدام غصه دین و آخرت مردم را می‌خورند در حالی که نه‬ ‫‪15‬‬ ‫می‌دانند دین چیست و نه آخرت‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬هوچی‌بازی می‌کنند‬

‫نقد سازنده الزم است و دولت هم استقبال می‌کند اما اتهام‪،‬‬ ‫دورغ‪ ،‬تخریب و هوچی‌بازی که عده‌ای شروع کرده‌اند‪،‬‬

‫‪ 22 )1‬بهمن ‪93‬‬ ‫‪ 20 )11‬مرداد ‪93‬‬ ‫‪ 15 )21‬بهمن ‪92‬‬

‫‪ ۱۱ )2‬بهمن ‪۹۳‬‬ ‫‪ 24 )12‬خرداد ‪93‬‬ ‫‪ 3 )22‬بهمن ‪92‬‬

‫‪ 16 )3‬آذر ‪93‬‬ ‫‪ 22 )13‬خرداد ‪93‬‬ ‫‪ 26 )23‬دی ‪92‬‬

‫‪ 16 )4‬آذر ‪93‬‬ ‫‪ 22 )14‬خرداد ‪93‬‬ ‫‪ 6 ) 24‬آذر ‪92‬‬

‫خوب نیست‪.‬‬

‫‪16‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬بی‌شناسنامه حرف می‌زنند‬

‫از همه می‌خواهیم که با شناسنامه حرف بزنند‪ .‬بگویند از‬ ‫کجا هستند به کدام جناح هستند و با نام جناح خود سخن‬ ‫‪17‬‬ ‫بگویند نه با نام ملت ایران‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬کار دولت را خراب می‌کنند‬

‫ممکن است دولت ماه‌ها تالش کند اما یک مرتبه عده‌ای‬ ‫‪18‬‬ ‫از جایی سر و صدایی راه انداخته و کار را خراب کنند‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬از لغو تحریم‌ها ناراحت‌اند‬

‫به محض اینکه می‌خواهیم تحریمی را برداریم که حق‬ ‫مردم است‪ ،‬یکی می‌گوید چه طور شد؟ گویی بعضی‌ها این‬ ‫تحریم‌ها را دائمی و الی یوم القیامه می‌دانند و اگر بخواهد‬ ‫‪19‬‬ ‫برداشته شود‪ ،‬برخی ناراحتند که دارد برداشته می‌شود‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬عده‌ای محدودند که از جای خاصی تغذیه‬ ‫می‌شوند‬

‫چرا یک کار بزرگ بین‌المللی انجام می‌شود؛ استادان‬ ‫دانشگاه خصوصی برای رئیس‌جمهور نامه می‌نویسند؟ چرا‬ ‫نمی‌آیند حرف بزنند و صحبت کنند؟ الاقل این توافق ژنو‬ ‫اولین گشایش برای دانشگاه و پول دانشجوها بود‪ .‬فقط‬ ‫یک عده معدود که از جای معدود تغذیه می‌شوند‪ ،‬آنها باید‬ ‫‪20‬‬ ‫حرف بزنند؟‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬کم سوادند‬

‫چرا یک عده کم‌سواد بیایند حرف بزنند؟ استادان‬ ‫دانشمندان ما بزرگان دانشگاه ما خصوصی چرا حرف‬ ‫‪21‬‬ ‫می‌زنند و نمی‌آیند در میدان؟‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬اقلیت‌اند‬

‫اینکه مردم به من به عنوان کسی که دنبال اعتدال بودم‬ ‫رأی دادند خیلی اهمیت دارد‪ .‬نفر بعدی که پشت سر من‬ ‫بود با من ‪ ۱۳‬میلیون رأی اختالف داشت‪ .‬بنابراین روشن‬ ‫است که اکثریت مردم ایران چه می‌خواهند و چه می‌گویند‪.‬‬ ‫‪22‬‬ ‫اقلیتی داریم که نظراتشان متفاوت است‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬تازه انقالبی شده‌‌اند‬

‫این برداشتن تحریم‌ها کار بدی است؟ گویی عده‌ای‬ ‫تازه انقالبی شده‌اند‪ ،‬گرچه سوابق آنها را می‌دانیم و از‬ ‫‪23‬‬ ‫حرف‌هایی که می‌زنند تعجب نمی‌کنیم‪.‬‬

‫‪................................‬‬ ‫‪ #‬کودکانه عمل می‌کنند‬

‫یک عده‌ای در دنیا به دنبال این هستند که کاری کنند که‬ ‫این قفل باز نشود‪ .‬حاال ممکن است در داخل هم بعضی‌ها‬ ‫‪24‬‬ ‫باشند که کودکانه عمل کنند‪.‬‬

‫‪................................‬‬

‫‪ #‬با هر کار مثبت‪ ،‬شمشیر انتقاد را ب ّرنده‌تر‬ ‫می‌کنند‬

‫اقلیتی همیشه هستند که هر کار مثبتی که دولت انجام‬ ‫‪25‬‬ ‫دهد باعث می‌شود شمشیر انتقاد برنده‌تر گردد‪.‬‬ ‫‪ 30 )5‬مهر ‪93‬‬ ‫‪ 22 )15‬خرداد ‪93‬‬ ‫‪ 16 )25‬مهر ‪92‬‬

‫‪ 8 )6‬شهریور ‪93‬‬ ‫‪ 10 )16‬اردیبهشت ‪93‬‬

‫‪ 22 )7‬مرداد ‪93‬‬ ‫‪ 9 )17‬اردیبهشت ‪93‬‬


‫رهبر انقالب‬ ‫آقای رئیس‌جمهور از برخی انتقادها ناراحتند که البته در‬ ‫برخی موارد هم واقعا حق با ایشان است و برخی انتقادها‪،‬‬ ‫تند و گاهی غیرمنصفانه هستند‪ .‬لزومی ندارد که انسان‬ ‫بخواهد به هر مطلب یا انتقادی پاسخ دهد‪ ،‬زیرا در برخی‬ ‫موارد سکوت بهتر است؛ ضمن آن‌که هر حرفی هم که بر‬ ‫ضد ما زده شود‪ ،‬این‌گونه نیست که حتما در ذهن افراد‬

‫جامعه تأثیر بگذارد و مورد قبول قرار گیرد‪ .‬انتقاد باید باشد‪،‬‬ ‫اما انتقاد باید با لحن خوب و منصفانه باشد و هدف از‬ ‫آن نیز بی‌آبرویی و سبک‌کردن طرف مقابل نباشد که این‬ ‫روش قطعا غلط است‪ .‬پاسخ به انتقادها هم باید منطقی‬ ‫و با خونسردی داده شود‪ .‬انتقادهای منصفانه دشمنی‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه کمک به دولت است‪ .‬یکی از مسائل بسیار‬ ‫مهم کنونی‪ ،‬آرامش روانی موجود در جامعه است که باید‬ ‫حفظ شود‪.‬‬ ‫(بیانات در دیدار با رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت در ‪ 5‬شهریور ‪)93‬‬

‫‪.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..‬‬ ‫اکبر ترکان‬ ‫مشاور ارشد رئیس جمهور‬ ‫کسانی که عقالنیت و تدبیر را قبول ندارند مسلم است که‬ ‫مقابل دولت یازدهم خواهند ایستاد‪ .‬شما فکر نکنید که یک‬ ‫نفر در مملکت وجود دارد که می‌گوید من قانون را قبول ندارم؛‬ ‫بلکه این یک جریان مشخص بود که می‌گفتند ما قانون را‬ ‫قبول نداریم‪ .‬اکنون ‪ 49.5‬درصد آرا را شامل می‌شوند‪ .‬این‬ ‫‪ 49.5‬درصد آرا کسانی بودند که در مقابل جریانی که مقابل‬ ‫قانون ایستاد سکوت کردند‪ .‬این ‪ 49.5‬درصد سکوت کردند و‬ ‫نگفتند که تو بی‌جهت فکر کردی که می‌توانی قانون را قبول‬ ‫نداشته باشی‪( .‬مصاحبه با روزنامه آرمان در ‪ 22‬دی ‪)92‬‬

‫حسام‌الدین آشنا‬ ‫مشاور فرهنگی رئیس جمهور‬

‫دولت سعی کرده فضا را باز نگه دارد تا همه صداها شنیده‬ ‫شود‪ .‬عده‌ای از همه امکانات خود که کم هم نیست به طور‬ ‫غیرقانونی استفاده و مقابل دولت سنگ‌اندازی می‌کنند تا مسیر‬ ‫برای کار و فعالیت دشوار؛ و مردم ناامید شوند‪ .‬این افراد با‬ ‫طرح مسائلی می‌خواهند دستاوردهای دولت را به شکست در‬ ‫ذهن مردم تبدیل؛ و پیشرفت‌ها را به عقب‌ماندگی تعبیر کنند‪.‬‬ ‫(سخنرانی در همایش اصالح‌طلبان بوشهری در ‪ 25‬خرداد ‪)93‬‬

‫شهیندخت موالوردی‬ ‫معاون رئیس‌جمهور در امور زنان‬ ‫به نظر نمی‌رسد این بحران‌سازی‌ها از طرف مخالفان دولت به‬ ‫پایان برسد‪ .‬اینکه دولت در چارچوب قانون با اقتدار در برابر این‬ ‫قبیل اقدامات بایستد‪ ،‬هیچ مغایرتی با مشی اعتدالگرایی ندارد و‬ ‫هرگونه انفعال و سکوت و عقب‌نشینی دولت منجر به پیشروی‬ ‫طرف مقابل می‌شود‪ .‬الزم به ذکر است که دولت در این موارد‬ ‫هم باید کنشگری فعال باشد؛ و هم باید به موقع واکنش الزم‬ ‫را نشان دهد‪( .‬مصاحبه با هفته‌نامه صدا در ‪ 23‬آبان ‪)93‬‬

‫آقای روحانی متوجه است کسانی هستند که به خاطر منافعی‬ ‫که به دلیل آمدن دولت جدید از دست داده‌اند هیچگاه از دولت‬ ‫راضی نخواهند بود‪ .‬درباره آنها راه‌حل کامال متفاوت است‪.‬‬ ‫ما کلیدی داریم که به قفل‌های عادی می‌خورد اما کسانی‬ ‫هستند که قفلشان خراب است‪ .‬اینها کلید نمی‌خواهد و چیز‬ ‫دیگری الزم دارند‪ .‬اینها کلیدخورشان خراب است و باید برای‬ ‫آنها فکری دیگر کرد‪ .‬منظورم کاسبان فتنه و کاسبان تحریم‬ ‫هستند‪ .‬کسانی که تحریم ها منافع اقتصادی خیلی زیادی‬ ‫برای‌شان تأمین کرده است‪ .‬کسانی که پول ایران را از یک‬ ‫بانک به بانک دیگر جابه جا می‌کردند و از یک تا هفت درصد‬ ‫می‌گرفتند‪ .‬تصور کنید در طول یک سال یک نفر ‪ 150‬میلیون‬ ‫دالر از یک بانک به بانک دیگر جابه‌جا کرده باشد و مث ً‬ ‫ال پنج‬ ‫درصد گرفته باشد‪ .‬و این را به مثابه فداکاری هم انجام داده‬ ‫باشد و به کشور هم فروخته باشد که من فداکاری کرده‌ام‪.‬‬ ‫وقتی رفع تحریم شروع می‌شود او حاضر است کفن هم‬ ‫بپوشد‪ .‬خودش حتما کفن نمی پوشد؛ اما می‌تواند هزینه هزاران‬ ‫کفن‌پوش را بدهد‪( .‬مصاحبه با ماهنامه اندیشه پویا در ‪ 2‬دی ‪)92‬‬

‫احمد توکلی‬ ‫نماینده مجلس‬

‫معصومه ابتکار‬ ‫رئیس سازمان محیط زیست‬

‫آقای روحانی‪ ...‬این روزها زیاد عصبانی می‌شوید‪ ،‬در برابر منتقدان‬ ‫مذاکرات هسته‌ای صحبت از «بزدلی» و «به جهنم» می‌شود‬ ‫و هرکس که منتقد روند مذاکرات باشد‪ ،‬بزدل سیاسی است و‬ ‫هرکس که شیفته آن بود‪ ،‬شیردل انقالبی است‪ 21( .‬مرداد ‪)93‬‬

‫هم‌اینک فضای اجتماعی شاهد حمایت دولت از خبرنگاران‪،‬‬ ‫فعاالن جامعه مدنی و فضای نقد است؛ طوری که رئیس‬ ‫جمهور به صراحت از انتقادکنندگان خود استقبال می‌کند تا‬ ‫نقد کنند‪ ،‬هرچند منتقدان خیلی فراتر از چارچوب‌های قانون‬ ‫برای تهمت‪ ،‬ابهام‌آفرینی و ایجاد ناامیدی عمل می‌کنند اما‬

‫اسحاق جهانگیری‬ ‫معاون اول رئیس جمهور‬ ‫باید با جریانی که به نوعی دارد از نظر فضای رسانه‌ای‪ ،‬دولت‬ ‫را اذیت می‌کند برخوردی مناسب و معقولی داشته باشیم که‬ ‫در دامشان گرفتار نشویم‪ ...‬خیلی از رسانه‌های مکتوب و‬ ‫غیرمکتوبی که علیه دولت کار می‌کنند‪ ،‬در انتخابات نتوانستند‬ ‫حتی ‪ 10‬درصد مردم را به سمت خود بکشانند؛ آنها فقط خود را‬ ‫و دولت را اذیت می‌کنند‪( .‬سخنرانی در ‪ 29‬شهریور ‪)93‬‬

‫صادق زیباکالم‬ ‫استاد دانشگاه‬ ‫جناب آقای دکتر حسن روحانی‪ ...‬از برخی بیانات جنابعالی در‬

‫جمع سفرا کشور خطاب به مخالفین مذاکرات هسته‌ای هم‬ ‫شگفت‌زده شدم و هم متأسف‪ .‬عبارات و کلماتی بکار بردید‬ ‫که واقعا بدور از انتظار از شما بود‪ ...‬تصور می‌کنم قبح آن‬ ‫اظهرمن‌الشمس است‪ .‬به عالوه مطمئن هستم نزدیکان به‬ ‫اندازه کافی به حضرتعالی در خلوت انتقاد کرده باشند‪ .‬ای بسا‬ ‫خودتان هم اکنون ترجیح می‌دادید آن ادبیات را بکار نمی‬ ‫بردید‪ ...‬اتکاء و استناد جنابعالی به پشتیبانی ‪ ۹۰‬درصدی مردم‬ ‫از مذاکرات و تلویحا توافق هسته‌ایی با آمریکا است‪ .‬و اینکه‬ ‫وقتی ‪ ۹۰‬در‌صد مردم از وفاق هسته‌ای پشتیبانی می‌کنند جایی‬ ‫برای ابراز مخالفت آن ده درصد باقی نمی‌ماند‪ .‬جناب آقای‬ ‫رئیس‌جمهور ‪ ۹۰ ،‬درصد که جای خود دارد‪ ،‬حتی اگر ‪۹۹.۹۹‬‬ ‫درصد مردم از توافق هسته‌ای دولت شما طرفداری می‌کردند‪،‬‬ ‫شما باز هم نمی‌توانستید جلوی اظهار نظر آن یک‌نفر را بگیرید‪.‬‬ ‫(‪ 20‬مرداد ‪)93‬‬

‫روح‌اهلل حسینیان‬ ‫نماینده مجلس‬ ‫نمایندگان تصمیم می‌گیرند که به جهنم بروند یا نروند‪ ...‬اگر بنا‬ ‫باشد رئیس‌جمهور با منتقدین و مخالفان خود این گونه صحبت‬ ‫کند قطعا جایگاه رئیس‌جمهور تضعیف خواهد شد‪ ....‬سخنان‬ ‫رئیس‌جمهور بدعتی را ایجاد می‌کند‪ .‬حتی شاه وقتی با مخالفان‬ ‫خود صحبت می‌کرد‪ ،‬به آنها نگفت به جهنم بروند؛ بلکه گفت‬ ‫پاسپورت بگیرند و به خارج از کشور بروند‪ ...‬رئیس‌جمهور‬ ‫می‌گوید من مسئول بهشت‌رفتن مردم نیستم‪ ،‬چطور شده االن‬ ‫مسئول جهنم‌رفتن شده است؟ رئیس‌جمهور عصبانی است از‬ ‫اینکه تورم چندان مهار نشده و هچنین در سیاست خارجی‬ ‫چندان موفق نبوده است‪ .‬به رئیس‌جمهور از این بابت حق‬ ‫می‌دهیم اما راه عصبانیت توهین به منتقدان نیست‪ .‬راه‌حل‬ ‫عصبانیت‪ ،‬کمک‌گرفتن از بنیه علمی کشور و دانشگاه‌هاست‬ ‫که از آنها بخواهند از تجربیاتشان استفاده کنند‪ 21( .‬مرداد ‪)93‬‬

‫علی مطهری‬ ‫نماینده مجلس‬ ‫رئیس‌جمهور باید سعه صدر و تحمل بیش‌تری داشته و برخورد‬ ‫انفعالی با منتقدان نداشته باشد‪ .‬در حال حاضر تاکتیک برخی از‬ ‫منتقدان این است که حرفی را مطرح کرده و رئیس‌جمهور را‬ ‫عصبانی کنند‌‪ ،‬سپس ایشان هم در مقابل‪ ،‬واکنش تندی نشان‬ ‫دهد و بعد دوباره آن‌ها پاسخ دهند و همین سیر ادامه یابد‪.‬‬ ‫معتقدم رئیس‌جمهور باید از کنار بسیاری از انتقادها بگذرد و‬ ‫گاهی بهترین پاسخ سکوت است‪ 22( .‬مرداد ‪)93‬‬


‫گفت‌وگو با مهدی رحمانیان‬ ‫صاحب‌امتیاز و مدیرمسئول روزنامه شرق‬

‫دولت باید استراتژی رسانه‌ای داشته باشد‬

‫اشاره‬ ‫با توجه با حال و هوای این شماره‪ ،‬تصمیم گرفتیم تا به سراغ آقای مهدی رحمانیان برویم‪ .‬مدیرمسئول پرسابقه‌ترین روزنامه اصالح‌‌طلب که در‬ ‫هر سه دوره خاتمی‪ ،‬احمد ی‌نژاد و روحانی در رأس این روزنامه قرار داشته است‪ .‬گفت‌وگویی پیرامون نقدپذیری‪ ،‬مرز نقد و تخریب‪ ،‬و خصوصا‬ ‫بررسی عملکرد رئیس‌جمهور دولت یازدهم در مواجه با منتقدین‪.‬‬

‫کند‪ .‬در حقیقت اگر بخواهیم تعبیری امروزی از این حدیث‬ ‫داشته باشیم؛ این هدیه‌کردن عیوب‪ ،‬همین نقد امروزی‬ ‫است؛ منتها شما وقتی بخواهید به کسی هدیه‌ای بدهید‪،‬‬ ‫هدیه را کادو می‌پیچید و با یک ترتیبات خاصی به طرف‬ ‫ارائه می‌دهید‪ .‬هدیه را کسی به طرف هدیه گیرنده‪ ،‬پرت‬ ‫نمی‌کند‪ .‬نقد هم باید این جوری باشد‪ .‬نقد اگر چارچوب و‬ ‫اصول خود را نداشته باشد‪ ،‬قطعا بالاثر خواهد بود‪ .‬چون ما‬ ‫وقتی نقد می‌کنیم‪ ،‬دنبال این هستیم که اثرگذار باشد و‬ ‫نقد در صورتی می‌تواند اثرگذار باشد که عناصر نقد در آن‬ ‫لحاظ شده باشد‪.‬‬ ‫به طور کلی نحوه تعامل آقای روحانی با‬ ‫منتقدین و ادبیات خاصی که توسط ایشان‬ ‫استفاده می‌شود را چگونه ارزیابی می‌کنید؟‬ ‫من کال طرفدار نقد‌ام‪ .‬معتقدم که باید فضای نقد در‬ ‫کشور فراهم باشد و منتقدین بتوانند در فضایی آزاد‪،‬‬ ‫نقدشان را به سیاست‌های دولت و دیگر دستگاه‌ها‬ ‫داشته باشند؛ منتها باید تفاوتی بین نقد و تخریب هم‬ ‫قائل باشیم‪ .‬یعنی آنجایی که طرف واقعا دارد تخریب‬ ‫می‌کند نباید اسمش را نقد گذاشت؛ و آنجایی هم که‬ ‫واقعا نقد است‪ ،‬داستگاه‌ها باید پذیرای نقد باشند‪ .‬ما‬ ‫به طور کلی تحمل نقدمان پایین است؛ و این قطعا به‬ ‫این دوره و این دولت و این رئیس‌جمهور بر نمی‌گردد‪.‬‬ ‫دستگا ه‌های دیگر هم همین‌طورند‪ .‬من اتفاقا معتقدم‬ ‫آستانه تحمل دستگاه اجرایی و رئیس‌جمهور‪ ،‬به‬ ‫نسبت قابل اعتناست؛ اما اعتقادم این است که‬ ‫رئیس‌جمهور به لحاظ جایگاهی که بین مسئولین و‬ ‫مردم دارد‪ ،‬باید آستانه تحمل باالتری داشته باشد‪.‬‬ ‫باید فضایی را ایجاد کند که منتقدین بتوانند آزادانه‬ ‫حر ف‌هایشان را بزنند‪ .‬به هر حال این انقالب رهبری‬ ‫مثل امام داشته‪ .‬امام معتقد بود که شما بیایید نقد‬ ‫کنید‪ .‬این اجازه را داده بود که آدم‌هایی که نقد دارند‪،‬‬ ‫بیایند نقد بکنند‪ .‬به گمانم باید یک فضای گفت‌وگوی‬ ‫دو سویه بین منتقدین و مسئولین ایجاد شود‪ .‬چون‬ ‫مسئولین هم آدم اند و حتما با توجه به مشغله فراوانی‬ ‫که دارند و شرایط ویژه‌ای که کشور در آن قرار دارد‪،‬‬ ‫اشتباه می‌کنند؛ و اگر منتقدین این اشتباه را نگویند‪،‬‬ ‫این می‌تواند آسیب‌زا شود‪ .‬منتها نقد باید مشفقانه‬ ‫باشد؛ تعبیر بسیار زیبایی از امام صادق (ع) داریم که‬ ‫دوست من کسی است که عیب‌های من را به من هدیه‬

‫شما خودتان مدت‌ها فعالیت مطبوعاتی‬ ‫داشته‌اید‪ ،‬چه در دورانی که دولتی روی کار بوده‬ ‫که منتقد بودید؛ و چه االن که از دولتی که روی‬ ‫کار است‪ ،‬حمایت می‌کنید‪ .‬مرز نقد سازنده و نقد‬ ‫مخ ّرب چیست؟ آیا اصال در عمل قابل تفکیک‬ ‫هستند؟‬ ‫بله‪ ،‬به نظرم می‌شود‪ .‬ما همین االن هم منتقدیم‪ .‬االن‬ ‫این طور نیست که دولت را کامال مدح کنیم‪ .‬ما مخالف‬

‫یک بار بعد از اینکه رئیس جمهور از‬ ‫ادبیات خاصی استفاده‌کردند‪،‬‬ ‫حتی روزنامه شرق تیتر زد‪:‬‬ ‫«انتقاد تند رئیس جمهور»؛‬ ‫به هر حال به نظر شما این ادبیات مورد‬ ‫قبول هست‬ ‫یا خیر؟‬ ‫به این شکل‪ ،‬نه!‬ ‫ما معتقدیم که نباید با تندی گفته شود‪.‬‬

‫مدح ایم‪ .‬معتقد نیستیم که یک رسانه باید م ّداح باشد‪ ،‬ولی‬ ‫ادبیات نقدمان می‌تواند متفاوت باشد‪ .‬ببینید االن ممکن‬ ‫است یک رسانه‌ای منتقد دولت باشد؛ و از سوی دیگر‬ ‫شرق هم منتقد باشد‪ ،‬اما آن ادبیاتی که آن رسانه به کار‬ ‫می‌گیرد با ما متفاوت است‪ .‬ما در دوره آقای احمدی‌نژاد نقد‬ ‫می‌کردیم و در دوره‌ آقای روحانی هم نقد می‌کنیم‪.‬‬ ‫پس یعنی االن رویکرد شرق نسبت به آقای‬ ‫روحانی انتقادی است؟‬ ‫نه‪ ،‬ببینید الزاما انتقادی نیست؛ ولی آن جاهایی که نقد‬ ‫وارد است‪ ،‬نقد می‌کنیم؛ و آن جاهایی که باید تأیید شود‪،‬‬ ‫تأیید می‌کنیم‪ .‬ما جهت‌گیری کلی دولت را قبول داریم‬ ‫ولی به طور طبیعی دولت با این گستره و دامنه‪ ،‬حتما در‬ ‫کارها اشتباهاتی هم خواهد داشت و ما آن اشتباهات را‬ ‫نقد خواهیم کرد‪ .‬در بحث‌های اقتصادی مثال االن دولت‬ ‫بودجه‌ای نوشته که برخی کارشناسان نقد دارند؛ ما حتما‬ ‫نظر آن کارشناسان را کار می‌کنیم‪.‬‬ ‫به نظرم برگردیم به موضوع اصلی‪ ،‬یک‬ ‫بار بعد از اینکه رئیس‌جمهور از ادبیات خاصی‬ ‫استفاده ‌کردند‪ ،‬حتی روزنامه شرق تیتر زد‪:‬‬ ‫«انتقاد تند رئیس‌جمهور»‪ .‬من متوجه نشدم‪ ،‬به‬ ‫هر حال به نظر شما این ادبیات مورد قبول هست‬ ‫یا خیر؟‬ ‫به این شکل‪ ،‬نه! ما معتقدیم که نباید با تندی گفته شود‪.‬‬


‫به نظر شما علتش چه بوده؟ بعضا اشاره‬ ‫می‌شود که یک عصبانیتی وجود دارد که با این‬ ‫عبارات بروز پیدا می‌کند‪.‬‬ ‫باالخره آقای رئیس‌جمهور هم یک انسانی است مثل‬ ‫بقیه انسان‌ها؛ آن هم در حال کار و تالش و فعالیت‪ .‬به‬ ‫طور طبیعی وقتی افراد از بیرون نگاه می‌کنند‪ ،‬ممکن‬ ‫است دامنه فعالیت ایشان دیده نشود‪ .‬وقتی ایشان با‬ ‫نقدهای تند و تیز و غیرمنصفانه مواجه می‌شود؛ به‬ ‫طور طبیعی ممکن است او هم مثل یک انسان عادی‬ ‫عصبانی شود و گاهی این عصبانیت در گفتارش بروز‬ ‫پیدا می‌کند‪ .‬اما معتقدم رئیس‌جمهور به لحاظ جایگاهی‬ ‫که دارد‪ ،‬باید آستانه تحملش بیش از یک فرد معمولی‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫بــــرخـــــی کارشناسان می‌گویند‬ ‫که آقای روحــــانی در مقابل انتــــقادها‬ ‫تنهاست و از دولت فقط ایشان به قضایا ورود‬ ‫پیدا مـــی‌کند؛ و ریشه قضیه را این می‌دانند‪.‬‬ ‫به نظرم سخن بی‌ربطی نیست‪ .‬چون تا به حال‬ ‫بقیه اعضای دولت به این قضایا ورود نکرده‌اند و‬ ‫موضع‌گیری‌ای به این شکل نداشته‌اند؛ یعنی انگار‬ ‫دولت بیشتر بخشی عمل می‌کند تا هیأتی! چون دولت‬ ‫یک هیأت است و اصال به آن هیأتِ دولت می‌گویند‪.‬‬ ‫بنابراین واکنش‌ها هم باید هیأتی و جمعی باشد‪ .‬به‬ ‫نظرم می‌شود تقسیم کار کرد که در حوزه‌های گوناگون‬ ‫وزرای مختلف به موقع و به‌جا موضع گیری کنند تا به‬ ‫این شکل نشود که فقط رئیس‌جمهور بخواهد یک تنه‬ ‫بیاید و پاسخ دهد‪.‬‬ ‫اصال نیـازی به پاسخگویی هست؟‬ ‫هر حرفی که نه؛ ولی‪...‬‬ ‫بـــبـیـنـیـد در ادبـیـــات آقـــای‬ ‫رئیس‌جمـهور ایــن هست که یک اقلیت‬ ‫محضی وجود دارند که ناراضی‌اند و شـلــوغ‬ ‫مـی‌کنند‪ ...‬اگر واقعا یک چنین فضایی وجود‬ ‫دارد‪ ،‬چه لزومی دارد تقریبا هر دو هفته یک‬ ‫بار رئیس‌جمهور بخواهد یک واکنش تندی‬ ‫نسبت به این اقلیت محض انجام دهد؟‬ ‫باالخره دولت باید یک استراتژی رسانه‌ای داشته باشد‬

‫که متناسب با آن تاکتیک‌هایش را انتخاب کند‪ .‬به‬ ‫این معنا که هر سخنی و هر انتقادی را الزاما دولت‬ ‫الزم نیست پاسخ دهد و اگر هم بخواهد پاسخ دهد‬ ‫حتما نیاز نیست رئیس‌جمهور پاسخ دهد‪ .‬اگر یک‬ ‫تقسیم کاری انجام بشود و متناسب با انتقاداتی که‬ ‫مطرح می‌شود‪ ،‬افراد مختلفی پاسخگوی آن نقدها‬ ‫باشند؛ این خودش یک احترام به مخاطب است و‬ ‫به نظرم از این زاویه پاسخگویی الزم است؛ اما‬ ‫اینکه الزاما هر نقدی که مطرح می‌شود‪ ،‬شخص‬ ‫رئیس‌جمهور یا سخنگو یا افرادی در این سطح‬ ‫بخواهند جواب بدهند‪ ،‬نه!‬

‫ما به طور کلی تحمل نقدمان پایین‬ ‫است؛ و این قطعا به این دوره‬ ‫و این دولت و این رئیس‌جمهور‬ ‫بر نمی‌گردد‪.‬‬ ‫دستگاه‌های دیگر هم همین‌طورند‪.‬‬ ‫من اتفاقا معتقدم آستانه تحمل‬ ‫دستگاه اجرایی و رئیس‌جمهور‪،‬‬ ‫به نسبت قابل اعتناست‪.‬‬

‫‪.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..‬‬

‫‪..................................................................‬‬

‫چه کسی‬ ‫فراموش می‌کند؟!‬

‫یادداشت‬

‫پریشاد احمدی‬ ‫دانشجوی جامعه‌شناسی‬

‫حافظه تاریخی ما هرچه‌ قدر هم ضعیف باشد نمی‌تواند‬ ‫خاطره برخی سخنرانی‌ها و عکس‌العمل‌های سران کشور‬ ‫را از یاد ببرد‪ .‬نمی‌تواند روزهایی را فراموش کند که محمود‬ ‫احمدی‌نژاد بعد از نشست‌های مهم با رؤسای قوا‪ ،‬به جای‬ ‫پاسخگویی به سواالت خبرنگاران‪ ،‬آنها را به باد شوخی‬ ‫و تمسخر می‌گرفت و بدون پاسخ به هیچ سوالی صحنه‬ ‫را ترک می‌کرد‪ .‬برای رئیس دولت نهم و دهم تفاوتی‬ ‫نداشت در چه جمعی سخنرانی می‌کرد و یا اینکه چه‬ ‫کسانی را مخاطب قرار می‌داد‪ .‬سیاست‌های پوپولیستی‬ ‫او ایجاب می‌کرد که با لحنی غیررسمی و بی‌پرده هر‬ ‫آنچه می‌خواست صرف نظر از شخصیت حقوقی خود‬ ‫بگوید‪ .‬داستان لحن صحبت سران کشور به همین‌جا ختم‬ ‫نمی‌شود‪ .‬سخنرانی‌های توأم با خشم حسن روحانی هم‬ ‫زمانی که از دستاوردهای دولت صحبت می‌کند و سعی در‬ ‫کوچک نشان‌دادن اقلیت منتقد خودش دارد‪ ،‬آنقدر نزدیک‬ ‫است که نمی‌توان آنرا به این سرعت به‌دست فراموشی‬ ‫سپرد‪ .‬ادامه‌دادن این داستان کار سختی نیست‪ .‬رؤسای‬ ‫جمهور کشور ما در در دوره‌های پیش از این هم آفریننده‬ ‫تخریب‬ ‫چنین شرایطی بوده‌اند‪ .‬اگرچه شیوه برخورد با نقد و‬ ‫ِ‬ ‫موضع مقابل‪ ،‬در دوره‌های مختلف با شدت و ضعف رو به‬ ‫رو بوده است؛ اما اگر بخواهیم به جای پرداختن به شرایط‬ ‫اجتماعی و سیاسی که بستر این شیوه برخورد را فراهم‬ ‫می‌کند‪ ،‬شروع به شمردن تعداد دفعات لحن نامناسب و‬ ‫در نهایت محکوم‌کردن این اشخاص کنیم‪ ،‬در همان دامی‬ ‫گرفتار می‌شویم که رؤسای جمهور کشورمان با گرفتاری‬ ‫در آن‪ ،‬خود را در معرض نارضایتی عمومی قرار داده‌اند‪.‬‬ ‫کافی‌ست به ساخت پرسشگرترین نهاد سیاسی کشور یعنی‬ ‫مجلس شورای اسالمی نگاهی بیندازیم تا ابعاد این موضوع‬ ‫روشنی بیشتری پیدا کند‪ .‬با وجود فراکسیون‌های مختلف‬ ‫ِ‬ ‫در داخل مجلس جریان‌سازی‌های عمده در این نهاد‪ ،‬نه بر‬ ‫اساس موضع رسمی و اعالم شده این فراکسیون‌ها؛ بلکه‬ ‫توسط اشخاص در مجلس اتفاق می‌افتد‪ .‬یعنی در شرایطی‬ ‫نمایندگان شناخته‌شده طی اقدامات و سخنگویی‌های‬ ‫فردی دست به سخنرانی و انتقاد می‌زنند‪ ،‬طبیعی است‬ ‫که هر فردی که در مقام پاسخگویی قرار داشته باشد‬ ‫نه تنها خود را ملزم به ارائه پاسخ‌های شفاف‪ ،‬مستدل و‬ ‫آگاهی‌بخش نمی‌بیند؛ بلکه سعی می‌کند تا با تخریب و‬ ‫ساکت‌کردن منبع نقد و پرسش‪ ،‬آگاهانه از زیر مسئولیت‬ ‫خالی ساخت و نهاد‬ ‫شانه خالی کند‪ .‬از سوی دیگر جای ِ‬ ‫سازماندهی شده‌ای برای گروه‌های نخبه مانند روشنفکران‬ ‫و دانشگاهیان جهت ارائه انتقادات و نظرات کارشناسی شده‬ ‫همواره احساس می‌شود‪ .‬بنابراین جای تردیدی نمی‌ماند که‬ ‫با نبود ساختاری برای موضع‌گیری‌های رسمی و تخصصی‬ ‫گروه‌های کارشناس‪ ،‬دیدگاه‌های آنان به نظرات شخصی و‬ ‫پاسخ‌های رئیس جمهور نیز ‪-‬در هر دوره‌ای که باشد‪ -‬به‬ ‫اقلیت غیرتأثیرگذار فروکاسته خواهد شد‪.‬‬ ‫نقد‬ ‫ِ‬


‫تبدیل منتقد به دشمن‪ ،‬هنر نیست!‬

‫یادداشت‬

‫عماد یاربیگی‬ ‫دانشجوی حقوق‬

‫دهل‌زنی که از این کوچه مست می‌گذرد‬ ‫مجال نغمه‪ ،‬به چنگ و چگور ما ندهد‬

‫نقد در لغت به معنای جداكردن سره از ناسره و تمیزدادن خوب‬ ‫و بد؛ عیب‌ها را نمایاندن و پنهان‌ها را نیز آوردن است‪ .‬نقد به‬ ‫نوعی یافتن و نشان دادن است تا اگر كسی خواست راهش را‬ ‫بیابد و اگر نخواست عذری نداشته باشد‪ .‬در این میان پذیرفتن‬ ‫حق انتقاد مخالفان‪ ،‬ولو انتقاد اشتباه یا از سر کینه و عقده و‬ ‫ِ‬ ‫هر دلیل دیگر‪ ،‬یکی از اقتضائات مسندهای واالی سیاسی‬ ‫و حکومتی است؛ و مسئوالن عالیه‌ی هر سیستم سیاسی‪،‬‬ ‫به منظور بقای آن سیستم‪ ،‬باید با سعه‌ی صدر با منتقدان و‬ ‫مخالفان برخورد کنند؛ چرا که از ملزومات ضروری پایان دادن‬ ‫به فرهنگ خودکامگی و نهادینه‌کردن فرهنگ گفت‌وگو در‬ ‫جوامع‪ ،‬پذیرفتن نقدها یا حتی تخریب‌ها است؛ تا هزینه نقد باال‬ ‫نرود و بذر آن در فرهنگ عمومی کاشته و بارور شود‪.‬‬ ‫همان‌طور که امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید‪« :‬آله الرئاسه سعه‬ ‫الصدر»؛ یعنی ابزار ریاست‪ ،‬سعه صدر است؛ تحمل است‪،‬‬ ‫مالیمت است‪ ،‬حوادث را در خود هضم‌کردن و عصبانی‌نشدن‬ ‫و پرخاش‌نکردن است‪ .‬اینک با توجه به موضوع بحث‪ ،‬نگاه‬ ‫کوتاهی به مقوله نقد و نقدپذیری در دولت دکتر روحانی به‬ ‫خصوص نسبت به شخص ایشان خواهیم داشت‪ .‬جایگاه‬ ‫موضوع نقد و نقدپذیری در گفتمان حسن روحانی پیش از‬ ‫انتخابات تا حدی بود که این موضوع جزو شعارها و برنامه‌های‬ ‫انتخاباتی ایشان مطرح شد‪ .‬رئیس‌جمهور چه در آن زمان‬ ‫و چه بعد از نشستن بر صندلی پاستور‪ ،‬همواره درباره نقد و‬ ‫انتقادپذیری دولت و هم‌چنین آزادی بیان گفته‌های شایانی‬ ‫داشته‪ ،‬که شاید جالب‌ترین این مواضع‪ ،‬سخنان روحانی در‬ ‫دیدار با استانداران بود‪ ،‬که گفت‪« :‬ضمنا یادمان باشد از نقد و‬ ‫انتقاد نباید بهراسیم و نباید ناراحت شویم‪ ،‬آزاد بگذاریم هر کس‬ ‫نقد دارد‪ ،‬مخصوصا نقد سالم‪ ،‬سازنده و دلسوزانه؛ این بهترین‬ ‫کمک برای ما است‪ .‬حتی اگر اهداف دیگری هم پشت نقد‬

‫پنهان شد‌ه باشد‪ ،‬این دولت به راحتی آن را تحمل خواهد کرد‪.‬‬ ‫احزاب و گروه‌ها خواهند دید که آستانه تحمل این دولت بسیار‬ ‫باالتر از آن است که آنها قادر باشند به این راحتی دولت را در‬ ‫مسیر عصبانیت قرار دهند‪ .‬من این بحث را نمی‌شکافم و باز‬ ‫نمی‌کنم‪ ،‬اما دولت در عمل نشان خواهد داد که آستانه تحمل‬ ‫باالیی خواهد داشت و البته هر جا ضروری باشد‪ ،‬مسائل کشور‬ ‫را مستقیم با مردم در میان خواهد گذاشت»‪.‬‬ ‫حال با این وصف و از طرفی بررسی افعال دولت و شخص‬ ‫رئیس‌جمهور در قبال انتقادات‪ ،‬باید دید که تا چه میزان میان‬ ‫قول و فعل ایشان انطباق وجود دارد؟ با بررسی تجربی رفتار‬ ‫و واکنش‌های دولت یازدهم و علی‌الخصوص دکتر روحانی‬ ‫متوجه می‌شویم برخالف شعارها و وعده‌های انتخاباتی‪،‬‬ ‫فرهنگ نقدپذیری در مقابل منتقدین برای جنابش آن چنان‬ ‫که باید و شاید‪ ،‬محلی از اعراب ندارد‪ .‬رفتار او با منتقدین در‬ ‫موضوعات مختلف فرهنگی و به ویژه با منتقدان مذاکرات‬ ‫هسته‌ای؛ که به قطع‪ ،‬محل ثقل برنامه‌ها و تمرکز دولت‬ ‫است و به نوعی کارآمدی و موفقیت دولت به موفقیت در آن‬ ‫بستگی دارد؛ برخالف شعار نقدپذیری دولت بوده‌است‪ .‬آنجا‬ ‫که منتقدان خود را با عناوینی چون «بی‌شناسنامه»‪« ،‬کاسب‬ ‫تحریم»‪« ،‬تازه به دوران رسیده»‪« ،‬بی‌قانون»‪« ،‬بی‌سواد»‪،‬‬ ‫«مستضعف فکری»‪« ،‬عقب‌مانده»‪« ،‬بزدل» و مواردی از این‬ ‫ِ‬ ‫دست خطاب می‌کنند‪ .‬ادبیاتی که به هیچ‌وجه مناسب شخصی‬ ‫در قامت ریاست جمهوری نمی‌باشد‪ .‬این نوع واکنش‌ها در‬ ‫برابر منتقدان نتیجه‌ای جز مبدل‌ساختن آنها از یک منتقد به‬ ‫یک دشمن در بر نخواهد داشت‪ .‬در واقع هنر در این است‬ ‫که رئیس‌جمهور بتواند تنش را میان دولت و این منتقدین و‬ ‫مخالفان از بین ببرد‪ ،‬واال ایجاد تعامل با موافقان که امری است‬ ‫سهل‌الوصول‪.‬‬ ‫از رئیس‌جمهور توقع می‌رود به جای دامن‌زدن به مخالفت‌ها‬ ‫و تبدیل آن به دشمنی‌ها‪ ،‬با گفتمان مالیم‌تر و آستانه تحمل‬ ‫بیشتر با منتقدان رفتار کند تا پیش‌قد ِم آرام‌سازی فضای جامعه‬ ‫شوند؛ چرا که انتقاد باید در جامعه وجود داشته باشد؛ جامعه‌ای‬ ‫که انتقاد ندارد جامعه‌ای مرده است‪ .‬جامعه‌ای زنده است که‬ ‫هرکس چیزی به فکرش رسید چه موافق و چه مخالف‬ ‫بگوید‪ .‬حتی باید از موضع مدیر و مسئول‪ ،‬به انتقادها به عنوان‬ ‫سرمایه و پشتوانه نظام برای حراست از منافع ملی نگریست‪.‬‬ ‫البته شاید بتوان حمالت گاه و بیگاه شخص رئیس‌جمهور به‬ ‫منتقدین خویش را حرکت در جهت برآورده‌کردن بخشی هر‬ ‫چند کوچک از مطالبات موافقانش و کسانی دانست که به‬ ‫نوعی در به‌قدرت‌رسیدن او نقش داشتند‪ ،‬و ایشان شاید مجبور‬ ‫باشد جهت حفظ بدنه اجتماعی طرفدار خود‪ ،‬اینگونه رفتارها را‬ ‫از خود بروز دهد‪.‬‬ ‫اما به هر حال شخص رئیس‌جمهور و هر مقام مسئول دیگری‬ ‫باید بداند که انتقاد و فضای باز برای اظهارنظر منتقدین‪ ،‬یکی از‬ ‫ملزومات اساسی برای پیشرفت و اصالح رفتار جامعه و حاکمان‬ ‫است و انتقاد وسیله‌ای است برای انگیزش‪ ،‬آموختن‪ ،‬توسعه‪،‬‬ ‫آموزش و ایجاد روابطی قوی‪ ،‬تبادل اطالعات‪ ،‬تأثیر گذاشتن‬ ‫و برانگیختن‪.‬‬

‫‪.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..‬‬

‫‌قدم آرا م‌سازی جامعه باشد‬ ‫رئیس‌جمهور باید پیش ِ‬

‫ضد‬ ‫یادداشت‬

‫چرا نباید به سخنان رئیس جمهور‬ ‫واکنش نشان دهیم؟‬

‫این ادبیات‬ ‫قابل‌نـقـد نیست‬ ‫یک دانشجوی شریف!‬

‫‪1‬‬

‫روزگار را برای امتحان آفریده‌اند‪ ،‬دولت‌ها می‌آیند و‬ ‫می‌روند تا هر گروهی به گفته‌ها و ادعاهای خویش‬ ‫آزموده شود؛ و شقی و سعید از هم جدا شوند و مؤمنین‬ ‫دریابند که کارها به سخن‌دانی نیست و در عمل‪ ،‬عمل‬ ‫سخت است‪ .‬ما خود نیز باید مراقب باشیم که به همین‬ ‫گفته‌های خویش آزموده می‌شویم‪ .‬پس باید کمتر نقد‬ ‫کرد و بیشتر همدلی نمود تا کارها سامان یابد‪ .‬اصوال‬ ‫زبان نقد‪ ،‬زبان خوبی بین مؤمنین نیست؛ فرمود‪« :‬و‬ ‫تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»‪ ،‬زبان تواصی؛ زبان‬ ‫تعاون و نصیحت و خیرخواهی است‪.‬‬

‫‪2‬‬

‫رئیس‬ ‫رئیس جمهور جایگاه مهمی دارد‪ ،‬چون‬ ‫ِ‬ ‫ناطق مردمان عصر خویش؛‬ ‫زبان‬ ‫«جمهور» است و‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫هرگاه که طور و گونه‌ای حرف می‌زند‪ ،‬می‌توان‬ ‫دریافت که آدمیان آن روزگار این گونه‌ اند‪ .‬هرگاه‬ ‫سبک سخن گوید‪ ،‬گویی مردمان سبک اند و قس‬ ‫ُ‬ ‫شأن‬ ‫علی هذا‪ .‬می‌گفتند رئیس جمهور دولت دهم‬ ‫ِ‬ ‫سخن رعایت نمی‌کند و عوامانه در میان مردم سخن‬ ‫می‌گوید؛ و ادعا شد رئیس جمهور جدید می‌خواهد در‬ ‫شأن مردم سخن بگوید؛ و گفته شد قبلی‌ها انتقادپذیر‬ ‫نیستند و ما آمد ه‌ایم گوش شنوایی برای انتقادها‬ ‫باشیم‪.‬‬

‫‪3‬‬

‫می‌دانیم که ادبیات ریاست جمهور در حد و اندازه‌ای‬ ‫نیست که قابل نقد باشد؛ اصوال نواختن مخالفان به‬ ‫الفاظ غیر مؤدبانه جای سخن باقی نمی‌گذارد و کسی‬ ‫که خود را در مقام مخاطبه نمی‌داند‪ ،‬نباید با او سخن‬ ‫گفت؛ زیرا آب در هاون کوفتن است‪ .‬از قدیم گفته‌‍اند‬ ‫ادب مرد به از دولت اوست‪ .‬سکوت در این موارد‬ ‫همیشه بهتر است‪ .‬تا روزگار دوباره سر یاری کند‪.‬‬

‫‪4‬‬

‫دیگر سخنی نمانده است؛ مگر اینکه بگوییم خود‬ ‫کرده را تدبیر نیست‪ .‬ما مثال اصول‌گرایان باید به‬ ‫خود بنگریم که چه کرده‌ایم که این شد‪ .‬این عذابی‬ ‫است که به خاطر اختالف بر سر ما آمد‪ .‬پس اعتبروا‬ ‫یا اولی االلباب‪.‬‬


‫چــرا عصــبــانی هستــم؟‬ ‫روح‌اله خسروی‬ ‫دانشجوی جامعه‌شناسی‬

‫‪.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..‬‬

‫در حوزه سیاسی می‌توان قضیه را به طرز دیگری هم‬ ‫دید‪ .‬این دولت در بین گروه‌های حامی خود‪ ،‬یک انتخاب‬ ‫ترجیحی است‪ .‬به این معنی که انتخاب اول و اصلی‬

‫عصبانیت شخصی‬ ‫حال می‌توان قضیه را فراتر از تنها‬ ‫ّ‬ ‫رییس جمهور دانست و پنداشت شاید او واقعا عصبانی‬ ‫نیست و مسائل دیگری در میان است‪...‬‬

‫تحلیل‬

‫‪.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..‬‬

‫در م ّدت یک سال و اندی که از عمر دولت یازدهم می‌گذرد‪،‬‬ ‫بارها شاهد آن بوده‌ایم که رئیس جمهور‪ ،‬گاهی تعابیر و‬ ‫موضع‌گیری‌های تندی در قبال منتقدین دولت اتخاذ کرده‬ ‫عصبانیت‬ ‫و در این اظهارنظرها‪ ،‬گویی سعیی بر فروبردن‬ ‫ّ‬ ‫خود نداشته است‪ .‬حال در این نوشتار کوتاه تالش می‌کنیم‬ ‫تا به بررسی چرایی این رویکرد رئیس جمهور بپردازیم‪.‬‬ ‫علل این امر را می‌توان از سطح خرد تا کالن و در سه حوزه‬ ‫روانی‪ ،‬سیاسی‪ ،‬و اجتماعی تقسیم‌بندی نمود‪.‬‬ ‫در سطح نخست و در حوزه روانی‪ ،‬انتقاداتی که در این‬ ‫مدت کوتاه به این دولت وارد شده است‪ ،‬از نظر توان‬ ‫رسانه‌ای منتقدین و میزان آن‪ ،‬حجم و برد زیادی را به‬ ‫خود اختصاص داده است‪ .‬به طوری که تیتر یک بیشتر‬ ‫مطبوعات و خبرگزاری‌های گروه‌های سیاسی رقیب دولت‪،‬‬ ‫در بسیاری از موارد‪ ،‬اشاره یا تصریحی انتقادی به عملکرد‬ ‫دولت در زمینه‌های مختلف‪ ،‬از اظهارنظرهای مسؤولین تا‬ ‫محیط زیست و مذاکرات هسته‌ای‪ ،‬است‪ .‬این وضعیت‬ ‫موجب می‌شود تا رئیس دولت احساس کند‪ ،‬زحمات و‬ ‫تالش‌های پیگیرانه‌ی خود و اعضای کابینه‌اش نادیده‬ ‫انگاشته شده و بعضی در پی کم‌رنگ نمودن آن هستند‬ ‫و از این روی‪ ،‬مواجهه‌ تند و احساسی با منتقدین اتخاذ‬ ‫می‌کند و این‌گونه آنها را خطاب می‌نماید‪.‬‬ ‫در سطح دوم‪ ،‬از حوزه‌ی قدرت و سیاست می‌توان مسأله‬ ‫را بررسی کرد‪ .‬اگر بخواهیم قضایا را کمی کالن‌تر نگاه‬ ‫کنیم‪ ،‬به چند نکته دست می یابیم‪ :‬نخست آن‌که با نگاهی‬ ‫به مواضع رییس جمهور‪ ،‬روشن می‌شود که اکثر قریب‬ ‫به اتفاق واکنش‌های تند او در قبال منتقدین مذاکرات‬ ‫هسته‌ای بوده است‪ .‬شاید این موضوع از آنجا نشأت‬ ‫توجه خود را به‬ ‫می‌گیرد که دولت بخش اعظم تالش و ّ‬ ‫این قضیه معطوف کرده است و ح ّتی در زمان تبلیغات‬ ‫انتخاباتی نیز‪ ،‬بیشترین مباحث و اهداف اعالم شده حول‬ ‫همین موضوع بود‪ .‬حال گویی با زیرسؤال‌بردن مذاکرات‪،‬‬ ‫حیثیت و هدف اصلی دولت زیر سؤال رفته است و طبعا‬ ‫منتقد‪ ،‬از این حیث‪ ،‬با برخورد تندی مواجه خواهد شد‪.‬‬

‫نبوده است و آنها در یک محاسبه انتخاباتی و برای‬ ‫کسب پیروزی‪ ،‬از گزینه‌ی خود گذشته‌اند و او را انتخاب‬ ‫کرده‌اند‪ .‬در سوی دیگر‪ ،‬گروه‌هایی که چتر حمایت خود‬ ‫را روی دولت باز نکرده بودند‪ ،‬برخوردهایی انتقادی و‬ ‫رقابت‌جویانه دارند‪ .‬همچنین پایگاه مردمی مستحکم‬ ‫و قوی نیز در اختیار دولت نیست و با اختالف چندصد‬ ‫هزار رأی‪ ،‬به عنوان منتخب معرفی شده است‪ .‬این‬ ‫عوامل باعث می‌شود تا دولت به انتقادات جوابی تند‬ ‫داده تا حمایت مردمی بیشتری در قبال کسانی که به‬ ‫زعم او چوب الی چرخ دولت می‌گذارند و در پی منافع‬ ‫جناحی و گروهی خود هستند‪ ،‬به دست آورد؛ تا جبران‬ ‫حمایت‌های دست‌وپا شکسته گروه‌های حامی خود باشد‪.‬‬ ‫البته باید گفت که گروه‌های رقیب نیز میدان را واگذارده‬ ‫نمی‌بینند و در پی جبران شکست اخیر خود هستند و‬ ‫می‌کوشند تا اقبال عمومی از دست رفته‌شان را بازیابند‬ ‫و در این راه نیز اعمال مشابهی انجام می‌دهند؛ که در‬ ‫واقع عکس‌العمل دولت به نوعی برگرفته از این انتقادات‬ ‫تند و بعض ًا نابه‌جاست‪ .‬خالصه آنکه هر دو گروه‪ ،‬درگیر‬ ‫رقابتی سخت برای حفظ قدرت در طرفی یا بازگشت به‬ ‫قدرت در طرف دیگر هستند‪ .‬دولت در پی حفظ و ازدیاد‬ ‫پایگاه مردمی خود‪ ،‬و گروه‌های رقیب در پی کسب مجدد‬ ‫اقبال عمومی از دست رفته‪ ،‬به خصوص برای پیروزی در‬ ‫انتخابات مجلس شورای اسالمی هستند‪.‬‬ ‫در سطحی کالن‌تر و در حوزه اجتماعی نیز می‌توان به‬ ‫این جریان نگاه انداخت‪ .‬از آن‌جایی که جامعه‌ی ایرانی‬ ‫به رغم تالش‌های انجام شده‪ ،‬هنوز فاصله‌ی زیادی با‬ ‫تجربه‌ی واقعی دموکراسی دارد و اصول مردم‌ساالری‬ ‫دینی‪ ،‬آن‌طور که مورد انتظار است‪ ،‬جاری نشده است‪.‬‬ ‫سیاسیون‪ ،‬طبع ًا‬ ‫آزادی بیان جایگاه خود را پیدا نکرده و‬ ‫ّ‬ ‫مجالی به آن نداده‌اند و نمی‌خواهند هیچ اظهارنظری را‬ ‫بدون پاسخ بگذارند‪ .‬این‌گونه است که این نوع برخوردها‬ ‫مخصوص این دولت باقی نخواهد ماند‪ .‬در جامعه‌ای‬ ‫مهیا خواهد شد‬ ‫این‌چنین‪ ،‬فضای نقد سازنده به سختی ّ‬ ‫و بعضا منتقد و نقدشونده‪ ،‬به دنبال چیزی غیر از اصالح‬ ‫امور و تحقق آزادی بیان خواهند بود‪.‬‬

‫‪.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..‬‬

‫‪.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..‬‬

‫‪.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..‬‬


‫مگر رؤسای جمهور قبل باادب بودند؟‬

‫گزارش‬

‫محمدسعید ممتازنیا‬ ‫دانشجوی حقوق‬

‫خاک بر سر آدم دروغگو و بی‌وجدان!‬

‫عرف سیاسی در بین‬ ‫کلمات خارج از‬ ‫استفاده از‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫سران کشورمان سابقه‌ای طوالنی دارد‪ .‬مسئوالن‬ ‫جمهوری اسالمی ایران بارها نشان‌داده‌اند که از‬ ‫به‌کاربردن کل مات نزدیک به عرف‌ ِ جامعه؛ در‬ ‫رسمی‌ترین جلسات سیاسی‪ ،‬به‌هیچ وجه پروا‬ ‫ندارند‪.‬‬ ‫هاشمی رفسنجانی در ‪ 10‬مهرماه ‪ 1360‬در جواب‬ ‫حقوق بشر در‬ ‫اظهارات آمریکایی‌ها پیرامون وضعیت‬ ‫ِ‬ ‫ملعون‬ ‫شیطان‬ ‫ایران این‌گونه می‌گوید‪« :‬آمریکا‪ ،‬این‬ ‫ِ‬ ‫بزرگ که این اواخر شاهد جنایاتش در کره و ویتنام‬ ‫بوده‌ایم که طی ده‌ها سال‪ ،‬یک کشور و مردمی را له‌‬ ‫کردند و صدها هزار آدم را کشتند‪ ،‬به ما می‌گویند که‬ ‫جنون خون‌ریزی داریم‪ .‬خاک بر سر آدم دروغگو و‬ ‫ِ‬ ‫بی‌وجدان!… حاال این نامردها حقوق بشری شده‌اند و‬ ‫ما که می‌خواهیم بمب‌گذاری را که امام جمعه‌ای را در‬ ‫محرابش با بمب قطعه‌قطعه کرده‪ ،‬اعدام کنیم‪ ،‬خون‌ریز‬ ‫می‌شویم! آمریکا جنایاتش را بیرون از کشورش مرتکب‬ ‫می‌شود… مسئول همه این جنایت‌ها آمریکا و انگلیس‬ ‫است‪ .‬خون بشریت دائم ًا از چنگال و دندان اینها‬ ‫می‌چکد و در مقابل اعدا ِم به حقی که می‌بینند‪ ،‬ما را به‬ ‫خشونت متهم می‌کنند و خشونت دشمن این مردم را‬ ‫نمی‌بینند»‪ .‬و از خجالت لیبرال‌ها با این ادبیات درمی‌آید‪:‬‬ ‫«بنی‌صدرها و بی‌شعورهای لیبرال نمی‌فهمند‪ 1».‬و‬ ‫ساکنین مغرب‌زمین را این‌گونه مورد عنایت خود قرار‬ ‫می‌دهد‪« :‬امروز مردم بدبخت فالکت‌زده غرب که‬ ‫در شهواتشان مثل خوک در طویله‌ها می‌لولند و هر‬ ‫روز بیشتر از روز دیگر در لجن‌زار بدبختی و حیوانیت‬ ‫فرو می‌روند‪ ،‬آن را ما می‌توانیم رویش اسم سعادت‬ ‫بگذاریم؟!»‪ 2‬و در پایان تیر خالص را با یک جمله‬ ‫بر پیکر بی‌جان غرب وارد می‌کند‪« :‬غربی‌ها مثل گاو‬ ‫‪3‬‬ ‫تحلیل می‌کنند»‪.‬‬ ‫رئیس‌جمهور بعدی فلسفه خوانده ‌است و اساسا اهل‬ ‫گفتگو‪ .‬او معتقد است که گره‌ای که با دست باز می‌شود‬ ‫را نباید به دندان کشید‪ .‬سید محمد خاتمی به‬ ‫دانشجویان معترض دانشگاه تهران که آرزوهای خود‬ ‫را در سال آخر ریاست‌جمهوری او برباد رفته ‌می‌بینند؛‬ ‫می‌گوید‪« :‬منطقی باشید!»‪ ،‬و درجواب دانشجویانی‬ ‫که فریاد می‌زنند‪« :‬بسه دروغ‪ ...‬بس ‌ه دروغ‪ ...‬مرگ‌بر‬ ‫دیکتاتور‪ ...‬خاتمی تو به ما پشت‌کردی!» به یک «آدم‬ ‫باشید!» ناقابل اکتفا می‌کند‪ .‬و البته یک بار هم به‬ ‫خبرنگار شبکه‪ 10‬اسرائیل می‌گوید‪« :‬بروید به جهنم!»‬ ‫به هرحال چندسالی می‌گذرد و خیلی‌ها که دلشان‬ ‫برای ادبیات بی‌پرده رفسنجانی تنگ‌ شده ‌است‬ ‫با یک پدیده نوظهور مواجه‌ می‌شوند‪ ،‬احمدی‌نژاد‬ ‫برمی‌خیزد‪«:‬انقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه‌‌دان شما‬ ‫پاره شود‪4 .‬می‌گویند قطعنامه می‌دهیم‪ ،‬خب قطعنامه‬ ‫بدهید‪ ،‬آنقدر قطعنامه بدهید که بشود چهار هزار تا‪ ،‬بابا‬ ‫‪4 )1‬تیر ‪1361‬‬

‫‪ 15 )2‬آذر ‪1364‬‬

‫اگر نوک پیکان فحش‌های هاشمی رفسنجانی و‬ ‫احمدی‌نژاد رو به آمریکا و اسرائیل بود؛ روحانی اما‬ ‫منتقدان داخلی‌اش را مورد عنایت قرار می‌دهد و‬ ‫از «خیانت پشت جبهه» سخن می‌گوید و مخالفان‬ ‫داخلی‌اش را «عده‌ای بی‌سواد که از بخش‌هایی‬ ‫خاص پول می‌گیرند» لقب می‌دهد‪.‬‬

‫دیگر آن ممه را لولو برد ‪ ...‬اون [اوباما] که عددی‬ ‫نیست‪ ،‬گنده‌تر از اون هم عددی نیستند؛ بگذارید این‬ ‫جمله را بگم که آن ته چیزی که آنها را می‌سوزاند‬ ‫چیست؟ بابا جان! آب را بریز همون جایی که می‌سوزد‪.‬‬ ‫چرا آب را جای دیگری می‌ریزید؟»‪ 5‬و به مرزهای‬ ‫جدیدی درعرصه دیپلماسی عمومی دست پیدا می‌کند‪:‬‬ ‫« آن‌زمان‌ملت ایران درسی به آنها داد که تا ابد آنرا‬ ‫فراموش نخواهند کرد؛ حاال که پشم و پیل همه آنها‬ ‫ریخته است‪ .‬اگر خیلی عرضه دارید‪ ،‬اوضاع کشورهای‬ ‫خود را جمع و جور کنید و به ملت‌های خود برسید؛‬ ‫شما‌نمی‌توانید آب بینی‌ خود را باال بکشید‪ 6».‬با کلمات‬ ‫قصارش روی آتش بنزین می‌ریزد‪« :‬در انتخابات ‪۴۰‬‬ ‫میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیین‌کننده اصلی‬ ‫بودند‪ ،‬حاال ‪ ۴‬تا «خس و خاشاک» در این گوشه‌ها یک‬ ‫کاری می‌کنند‪ ».‬و رسما فحش می‌دهد‪« :‬کسانی که با‬ ‫ژست روشنفکری‪ ،‬فرهنگ شهادت و انتظار را تمسخر‬ ‫می‌کنند؛ به اندازه بزغاله هم فهم و شعور ندارند»‪.‬‬ ‫حال با وجود این لحن فاخر رؤسای جمهور سابق؛ چرا‬ ‫ادبیات امروز حسن روحانی مخالفین را به انتقاد؛‬ ‫و موافقین را به توجیه واداشته ‌است؟ مثال روح‌اهلل‬ ‫‌جهنم!» معروف روحانی گفت‪:‬‬ ‫حسینیان بعداز «به ِ‬ ‫«شاه زمانی که با مخالفان صحبت می‌کرد از آنها‬ ‫خواست پاسپورت‌شان را گرفته‪ ،‬از ایران خارج شوند؛ اما‬ ‫از آنها نخواست به جهنم بروند! رئیس‌جمهور می‌گوید‬ ‫من مسئول بهشت‌رفتن مردم نیستم‪ ،‬چطور شده اآلن‬ ‫مسئول جهنم رفتن شده‌است؟»‪ .‬حسام‌الدین آشنا‬ ‫هم گفت که روحانی عصبانی نبود‪ ،‬فقط صریح بود‪.‬‬ ‫چرا قبل‌ از این‪ ،‬بیش‌از ‪ 200‬نفر از نمایندگان مجلس‬ ‫از رؤسای جمهو ِر قبلی به‌خاطر ادبیات‌شان توضیح‬ ‫نخواسته‌بودند؟‬

‫پاسخ این سوال روشن است‪ :‬روحانی «گل به‬ ‫خودی» زده‌است‪ ،‬همین! اگر نوک پیکان فحش‌های‬ ‫هاشمی رفسنجانی و احمدی‌نژاد رو به آمریکا و‬ ‫اسرائیل بود؛ روحانی اما منتقدان داخلی‌اش را مورد‬ ‫عنایت قرار می‌دهد و از «خیانت پشت جبهه» سخن‬ ‫می‌گوید و مخالفان داخلی‌اش را «عده‌ای بی‌سواد که از‬ ‫بخش‌هایی خاص پول می‌گیرند» لقب می‌دهد‪.‬‬ ‫دلیل این‌همه حساسیت به روحانی روشن است و‬ ‫نیازی به تحلیل‌های عجیب‌وغریب سیاسی و اجتماعی‬ ‫هم نیست و پرسیدن این سوال که «چرا روحانی‬ ‫اینقدر عصبانی است؟» همان‌قدر بی‌وجه است که‬ ‫بپرسیم «چرا جواد ظریف انقدر می‌خندد؟»‪ ،‬خب‬ ‫عصبانیت و آرامش هرکس به روحیات شخصی خود‬ ‫او برمی‌گردد و اغلب درست‌شدنی نیست‪ .‬حاال «چرا‬ ‫روحانی عصبانیت‌ش را سر معترضین داخلی خالی‬ ‫می‌کند و دشمن اصلی را فراموش‌کرده است؟» حتما‬ ‫سعدی(علیه‌الرحمه) بهتر می‌داند که گفت‪:‬‬ ‫«هرکه با دشمنان صلح‌کند‪ ،‬س ِر آزار دوستان‬ ‫دارد»‪.‬‬

‫‪18 )3‬مرداد ‪1361‬‬

‫‪ )4‬آذر ‪1386‬‬

‫‪ 1 )5‬مرداد ‪1389‬‬

‫‪ )6‬آبان ‪1389‬‬


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.