Vorschau chapar 106

Page 1





‫‪2016‬‬ ‫هفته سی و یکم‬

‫برنامه هفته های آینده بوندسلیگا‬ ‫هفته های ‪ 33 ، 32‬و ‪34‬‬

‫‪68‬‬







‫جامعه خود هستند نوبت به من رسید‪ .‬ضمن خاطره‬ ‫ای از هشتاد و یک سالگی شادروان ابطحی و عرفان‬ ‫عاشقانه او در ایران سرا‪ ,‬یکی از اشعارش را که می‬ ‫گوید "سبب سرودن آن دو سه بیت شعری بود از‬ ‫آقای نصراله مردانی که به دستم رسید چون وصف‬ ‫حال خودم بود به استقبالش شتافتم‪ ".‬را خواندم‪.‬‬ ‫مورد توجه حضار محترم قرار گرفت‪ .‬تا نظر شما‬ ‫چه باشد؟ بار دیگر آن را می خوانیم خالی از لطف‬ ‫نیست‪ .‬جناب رضایی برای حسن ختام قسمت اول‬ ‫برنامه غزل شیرینی از حضرت حافظ خواندند‬ ‫مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست‬ ‫تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست‬ ‫بعداز صرف شام و استراحت ساعت بیست و دو‬ ‫پانزده دقیقه نوبت به هنر نمایی هنرمندان حاضر‬ ‫رسید‪ .‬به طور کلی هنرمندان ارزنده ما در این‬ ‫مجلس در غوغای هنری خود‪ ,‬هر یک به نوبه خود‬ ‫آن چنان شوری آفریدند که تصور می رفت در میهن‬ ‫هستیم با سرعت نور بدون ویزا و مجوز از مرزها عبور‬ ‫کرده‪ ,‬خودرا در دامنه رشته کوه های زاگوس و البرز‬ ‫انوش که تحت تاثیر سخنان آقای رضایی قرار گرفته‬ ‫بود با احساس فوق العاده ای سخن را با شعر‪:‬‬ ‫کسی هرگز نمی داند چه سازی می زند فردا‬ ‫چه می دانی تو از امروز؟چه می دانم من از فردا؟‬ ‫همین یک لحظه را دریاب‬ ‫که فردا قصه اش فرداست‬ ‫شروع کرده و بعد از خوش آمد گویی نامه ای را که‬ ‫از طرف دوستداران ایران سرا دریافت کرده بود‪ ,‬این‬ ‫طور قرایت کردند‪.‬‬ ‫برای جمعه شب پانزدهم آپریل سال ‪2016‬‬ ‫دوستان محترم ما در کانون فرهنگی افغانستان و‬ ‫آلمان امشب مجلس باشکوهی را تدارک دیده اند تا‬ ‫بار دیگر جلوه هایی از شب های شعر و هنر ایران‬ ‫سرا وبنیان گذار آن را تداعی نمایند‪.‬‬ ‫درود بر شما خانم ها و آقایان ‪ ،‬دوستان بسیار عزیز‬ ‫که یاد و خاطره انسانی فرهیخته را تازه کردید‪.‬‬ ‫سخن از مهندس قوام الدین ابطحی است ‪ ،‬انسانی‬ ‫که ‪ 92‬سال عمر با عزت داشت و بیش از سی سال‬ ‫در شهرهامبورگ با ما زندگی کرد و سال گذشته در‬ ‫همین ماه بود که براس همیشه خاموش گشت ‪ .‬او‬ ‫هم عشق به وطن و هم زبانان خود داشت اما برای‬ ‫همیشه از دیدار ایران محروم شده بود ! او با زمانه‬ ‫زیست و تمایل به عرفان عاشقانه داشت‪ ،‬از خانه‬ ‫خود ایرانی کوچک ساخته بود‪ .‬هر گاه به آن مکان‬ ‫قدم می گذاشتیم‪ ،‬احساس غربت ودوری از ایران‬ ‫نداشتیم ‪ ،‬عطر و بوی میهن در فضای آنجا قابل‬ ‫استشمام بود‪.‬‬ ‫تلفن او همچنان تا چند ماه قبل از رحلت در اختیار‬ ‫همگان بود ‪ .‬بسیاری در ساعات مختلف با او درد دل‬ ‫می کردند‪.‬روز و شب برایش فرق نمی کرد ‪ ،‬همچنان‬ ‫می خندید و شاد بود که با هم زبانی صحبت کرده‬ ‫است‪.‬سالن عمومی مجموعه مسکونیش را بنام‬ ‫" ایران سرا " شنبه های اول هر ماه آراسته می‬ ‫کرد و شب های فراموش نشدنی با شعر و موسیقی‬ ‫برگزار می گردید ‪ .‬خاطرات بسیاری از خود ومراسم‬ ‫ها به جا گذاشت ‪ .‬عالوه بر آن سعی می کرد در‬ ‫اکثر برنامه های فارسی و شعر و ادب – سخنرانی‬

‫‪62‬‬

‫و کنسرتها شرکت نماید ‪ .‬خود از بنیان گذاران‬ ‫همایش ایرانیان هامبورگ و حومه بود‪ .‬خاطرش را‬ ‫گرامی میداریم‪.‬‬ ‫از آنجا که او به جمع فارسی زبانان بسیار عالقمند‬ ‫بود ‪ ،‬چنین داریم امشب روانش شاد تر همیشه‬ ‫است‪.‬‬ ‫بار دیگر از همه شما عزیزان که چنین فضای گرم‬ ‫و به یاد ماندنی فراهم آوردید ‪ ،‬صمیمانه تشکر می‬ ‫کنیم و آرزوی طول عمر با تندرستی و شادی و‬ ‫توفیق روز افزون برایتان داریم‪.‬‬ ‫خانم ها و آقایان ‪ -‬شاعرانی از افغانستان و ایران‬ ‫حضور داشتند که سروده های خودرا همراه یادی از‬ ‫شب های ایران سرا و مرحوم ابطحی خواندند‪ .‬بیشتر‬ ‫اشعار غزل‪ ,‬مخمس و دوبیتی به سبک کالسیک و‬ ‫مدرن تقریبا عارفانه و عاشقانه بود‪ .‬این نیک اندیشی‬ ‫شور و حال کم نظیری به مجلس داده بود‪ .‬چهره ها‬ ‫حاکی از رضایت و هیجان بود‪ .‬من با پوزش از همه‬ ‫شعرای گرامی از نوشتن نام یکایک آنان خودداری‬ ‫می کنم! فقط به دلیل آن که مبادا نامی را فراموش‬ ‫کنم مجری برنامه به روال خود از اکثر حاضرین‬ ‫درخواست می کرد مطلبی یا شعری بخوانند‪ .‬لذا‬ ‫بسیاری شعر خواندند یا خاطره ای را تعریف کردند‪.‬‬ ‫شکوه مجلس هر لحظه افزایش می یافت‪.‬‬ ‫آن چه که ما را بیش از بیش شاد کرد حضور چهره‬ ‫های جوان مشتاق ادب و هنر فارسی بود که رونق‬ ‫خاصی به این شب می داد‪ .‬از جمله این جوانان‬ ‫برومند آقای قوام ابطحی فرزند کوچک زنده یاد‬ ‫ابطحی بود‪ .‬بسی جای امیدواری است که ادامه‬ ‫این راه‪ ,‬پاسداری از ادب فارسی در غربت ره روان‬ ‫بسیاری دارد‪ .‬آقای رضایی نیز در سخنان پایانی به‬ ‫این موضوع این گونه اشاره کردند‪" .‬این یاد بود ها‬ ‫نه از آن جهت است که بعد از خاموشی عزیزانمان‬ ‫برگزار می گردد‪ .‬بلکه بزرگداشت آنان را در زمان‬ ‫مناسب‪ ,‬در حضور خودشان جشن می گیریم‪ .‬امثال‬ ‫برنامه امشب هم برای شادی خود ماست که از یاد‬ ‫آنان لذت می بریم‪ .‬ضمنا می خواهیم بگوییم نسل‬ ‫ما همراه همین جوانان عزیز قدر شناس بزرگان‬

‫یافته و سپس درتهران‪ ,‬خراسان بزرگ‪ ,‬هرات‬ ‫کابل‪ ,‬سمرقند و ‪ ...‬بودیم! خالصه می نویسم‪ ,‬جناب‬ ‫فرهاد انوش هنرمند چیره دست و خوش آوا قطه ای‬ ‫را با ویلون در مایه شور اجرا کرده‪ ,‬سپس با‬ ‫خواندن مرغ سحر در آن حال و هوا‪ ,‬آدمی خودرا در‬ ‫اواخر قرن سیزدهم هجری می یافت‬ ‫آیا شادروان ملک الشعرای بهار‪ ,‬وقتی که این قطه‬ ‫را سرود تصور می کرد بعد از یک قرن‪ ,‬بسیاری از‬ ‫مسایل و مشکالت آن روز گریبان گیر ماهم خواهد‬ ‫بود!؟‬ ‫به گمان من تا روزی که همه ما فارسی زبانان از‬ ‫امنیت و آرامش و آزادی کامل برخوردار شویم این‬ ‫قطعه جادویی‪ ,‬هم چنان سحر آمیز خون ما را به‬ ‫جوش می آوردد‪.‬‬ ‫هنرمند گرامی آقای خلیل یوسفی با اجرای قطعات‬ ‫مختلف از جمله سلطان قلب ها لحضات سرور آور‬ ‫دیگری را آفریدند‪.‬همکاری این هنرمندان با خواننده‬ ‫جوان و خوش صدا آقای میرویس پیدایش اوج هنر‬ ‫نمائی ها را نشان داد‪.‬آهنگ های جالبی را اجرا‬ ‫کردند که بسیار مورد توجه حضار قرار گرفت‪ .‬از‬ ‫جمله مالممد جان‪ ,‬هرگز هرگز‪ ,‬غوغای ستارگان و‪...‬‬ ‫برنامه حدود ساعت بیست و چهار به پایان رسید ‪.‬‬



‫شکی نیست که بخش بزرگی از زندگی شیخ بهاء‬ ‫الدین در سیاحت سپری شده و قولی از سی سالگی‬ ‫در سفر بوده است ‪.‬گویا سفر و سیر سیاحانه شیخ‬ ‫نه تنها در فقر و کسوت درویشی بوده بلکه با تقیه‬ ‫مذهبی همراه بوده و از نقلها پیداست که شیخ‬ ‫چندان خوش نمی داشته شخصیت ‪ ،‬معلومات و‬ ‫مقام علمی و حتی کیش او را در سرزمین های اهل‬ ‫تسنن بدانند‪.‬‬ ‫و این روزهای شیخ بهایی‪..‬‬ ‫آقای جاللی و همسر ایشان که هشتمین دهه از‬ ‫زندگی خود را می گذرانند‪ ،‬زندگی کمابیش مرفه‬ ‫خود را در مونیخ آلمان رها کرده و اندوخته ی‬ ‫سالیان عمر خود را پای خانه ی شیخ بهایی در‬ ‫اصفهان ریختند تا از ویرانی اش جلوگیری کنند و‬ ‫نجاتش دهند و به ایندگان بسپارند ولی طی این ‪14‬‬ ‫سال گذشته ‪،‬کسی به یاری انها نشتافته است‪.‬‬ ‫خانم جاللی سالها پیش به همراه همسرشان‬ ‫عبدالعظیم جاللی فراهانی که استاد دانشگاه‬ ‫بازنشسته در رشته ی زبان آلمانی هستند به صورت‬ ‫تصادفی و به اسم یک خانه ی قدیمی که در نزدیکی‬ ‫مسجد جامع و حمام شیخ بهایی بود‪ ،‬ملک مورد نظر‬ ‫را خریداری کردند و جالب انکه فروشنده ی ملک‬

‫نیز از اینکه این خانه متعلق به شیخ بهایی است‬ ‫مطلع نبوده است‪.‬‬ ‫سرایداران آن خانه که زن و مرد کهنسالی بودند به‬

‫خانم جاللی این موضوع را اطالع می دهند و از ترس‬ ‫انکه سازمان میراث فرهنگی به علم به این موضوع‬ ‫‪ ،‬این زن و مرد بیچاره را بی خانمان کنند‪ ،‬طی این‬ ‫همه سال سکوت کردند‪.‬‬ ‫خانم جاللی می افزایند که ملک خود را در آلمان‬ ‫به فروش می رسانند و هزینه ی ان را صرف مرمت‬ ‫خانه ی شیخ می کنند ‪.‬‬ ‫خانم جاللی در رسانه ها از بی تفاوتی سازمان‬ ‫میراث فرهنگی نسبت به وظایف قانونی خود و عدم‬ ‫رسیدگی به وضعیت خانه ی شیخ گالیه کرد ‪ .‬اما‬ ‫پاسخی که گرفت بسیار فراتر از حد تصور بود‪ .‬خانه‬ ‫ی شیخ؟ کدام خانه؟ چه کسی گفته و در اصفهان‬ ‫خانه ای داشته؟‬ ‫البته شواهدی موجود است که گواه این است که‬ ‫این ملک متعلق به شیخ است و ان اینکه بازماندگان‬ ‫شیخ در اصفهان که به مدت چند قرن نسل اندر‬ ‫نسل در این خانه زندگی کردند ‪ .‬دوم ‪،‬وجود شواهد‬ ‫و قراین موجود در کتب تاریخی و در نهایت شواهد‬ ‫معماری و یافته های باستان شناسی ووجود راهرویی‬ ‫باریک از زیر زمین خانه به حمام منسوب به شیخ‪.‬‬

‫گزارشی از برنامه شب شعر کانون فرهنگی افغانستان و آلمان‬ ‫معاشران گره از زلف یار باز کنید‬ ‫شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید‬ ‫حضور خلوت انس است و دوستان جمعند‬ ‫و ان یکاد به خوانید و در فراز کنید‬ ‫رباب و چنگ به بانگ بلند می گویند‬ ‫که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید‬ ‫روز نوروز در هوای بهاری و دل پذیر با آرامش و‬ ‫خاطری شاد در گفتگو های نوروزی‪ ,‬از جمله با‬ ‫دوست محترم و دیرینه خود جناب آقای فضل اله‬ ‫رضایی ضمن ابراز تبریکات‪ ,‬مرا برای برنامه شب‬ ‫شعر ماه آپریل در کانون فرهنگی افغانستان و آلمان‬ ‫دعوت کردند‪ .‬گفتند برنامه ما تجدید خاطرات‬ ‫ایران سرا و یادی از بنیان گذار آن مرحوم شادروان‬ ‫ابطحی است‪.‬‬

‫چون این کانون فرهنگی سومین جمعه هر ماه برنامه‬ ‫رسمی دارد‪ ,‬لذا پانزدهم ماه آپریل سال جاری را به‬

‫‪60‬‬

‫این مناسبت اختصاص داده بودند‪.‬‬ ‫ضمن سپاس از ایشان به خاطر چنین برنامه ای‪,‬‬ ‫قول دادم تالش نمایم که در جمع دوستان حضور‬ ‫یابم‪ .‬یادم آمد سال گذشته در اواسط اردیبهشت ماه‬ ‫بود که خاک بهاری پیکر مرحوم ابطحی را در بر‬ ‫گرفت‪ .‬زمانی بود که بهار با جلوه گری و سر سبزی‬ ‫عطر افشانی می کرد‪ .‬او در حیات خود با حافظه ای‬ ‫استثنایی تا حدود ماه های پایانی زندگی در بوستان‬ ‫و گلستان ادب فارسی سیر می کرد و از آن نشاط‬ ‫می گرفت‪ .‬گویی سرای ابدی او هم می خواست‬ ‫در چنین روزهای باطراوت و عنبر افشان پیکر این‬ ‫انسان شریف را در بر گیرد توفیق حاصل شد در‬ ‫وقت مقرر در هوای نیمه آفتابی‪ ,‬ابری هامبورگ ولی‬

‫نسبتا گرم و بهاری و فرح بخش همراه دوست بسیار‬ ‫عزیزم آقای تقی هاشمی ساعت نوزده وارد کانون‬ ‫مذکور شویم‪ .‬با استقبال گرم و صمیمانه خانواده‬ ‫محترم رضایی مواجه و سپس وارد سالن اصلی‬ ‫شدیم‪.‬‬ ‫بسیاری از دوستان افغانستانی و ایرانی زودتر رسیده‬ ‫بودند جمعیت همچنان رو به فزونی بود‪ .‬اعضای خانه‬ ‫ایران و دیگر دوستان عالقمند به ایران سرا حضور‬ ‫داشتند‪ .‬برخی از اعضای همایش ایرانیان هامبورگ‬ ‫و حومه هم بودند‪ .‬یادآوری می کنم همایش هم‬ ‫سومین جمعه هر ماه شب شعر برگزار می کند‪ .‬اعضا‬ ‫توافق کرده بودند که عده ای با رییس هیات اجرائیه‬ ‫آقای مهندس هاشمی به این مجلس آمده وتعدادی‬ ‫هم در همایش به اجرای برنامه عادی به پردازند‬ ‫برنامه ساعت نوزده و سی دقیقه توسط جناب آقای‬ ‫رضایی مدیر کانون فرهنگی افغانستان و آلمان با‬ ‫یک دو بیتی آغاز گردید‪.‬‬ ‫به مرگ دوست مرا میل زندگانی نیست‬ ‫ز عمر سیر شدم مرگ ناگهانی نیست‬ ‫بقای خویش نخواهم از آن که می دانم‬ ‫که اعتماد به این روزگار فانی نیست‬ ‫سپس ضمن خیر مقدم و تشکر از حضور جمع‬ ‫در این برنامه گفتند "قصد ما این بوده که امشب‬ ‫بتوانیم فضای یکی از شب های ایران سرا را تازه‬ ‫کرده و یاد و خاطره انسان بزرگواری را که در راه‬ ‫گسترش فرهنگ فارسی زبانان تالش فراوان کرده‬ ‫بود‪ ,‬زنده نگهداریم آن گاه مجری برنامه خانم شهین‬



‫شیخ بهایی‬ ‫راز های جاودانه‬

‫گردآورنده ‪ :‬نازنین رضایی‬ ‫اگر با هنرمند معماری روبرو شوی که ساختمانی‬ ‫زیباوکارامد و شگفت ساخته‪،‬چه احساسی نسبت به‬ ‫این هنرمند پیدا میکنی؟ نسبت به اثارش چه عکس‬ ‫العملی نشان می دهی و چقدر در نگهداری این اثار‬ ‫تالش می کنی؟‬ ‫اگر با فیلسوفی آشنا شوی که بتواند پاسخ خیلی از‬ ‫سوال های اساسی تو را درباره زندگی و موضوعات‬ ‫مهمی که ذهنت را مشغول کرده بدهد ان وقت‬ ‫چطور؟اگر دانشمندی بتواند چیزهای خارق العاده‬ ‫درست کند و مسایل پیچیده ی ریاضی و هندسه و‬ ‫نجوم را به خوبی برایت توضیح دهد یا اگربا شاعری‬ ‫اشنا شوی که شعرهای خوبی گفته ‪ .‬حاال فکرش را‬ ‫بکن که همه ی این کارها را کرده باشد وهمه ی این‬ ‫خصوصیات ها را داشته باشد ‪.‬‬ ‫می گویی غیر ممکن است ! اما واقعا چنین کسی‬ ‫وجود داشته و او یک آدم واقعی است اما نابغه‪.‬‬ ‫آدمی که حدود ‪ 400‬سال پیش در زمان شاه عباس‬ ‫صفوی زندگی می کرده و حتما نام او را شنیده ای‬ ‫شیخ بهایی‪..‬‬ ‫به مناسبت سوم اردیبهشت ماه روز بزرگداشت‬ ‫شیخ بهایی مروری بر تاریخچه ی زندگی او خواهیم‬ ‫داشت‪ 10 .‬ساله که بود به همراه پدرش عز الدین‬ ‫حسین عاملی از بزرگان و علمای شام ‪،‬بسوی ایران‬ ‫رهسپار شد و چون به قزوین رسیدند ‪ ،‬ان شهر را‬ ‫مرکز دانشمندان شیعه یافتند و در ان سکنی گزیدند‬ ‫‪ .‬بهاء الدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان ان‬ ‫عصر مشغول شد‪ .‬روزگاری که شیخ بهاءالدین محمد‬ ‫عاملی در ان زیست از مهمترین ادوار تاریخ ایران و‬ ‫از حساس ترین برش های تاریخ جهان اسالم است‬ ‫‪ .‬شیخ با استفاده از عنایت و اعتماد شاه توانست‬ ‫خدمات علمی و اجتماعی فراوانی را به انجام برساند‬ ‫که همین خدمات و حسنات شیخ و حضور مصلحانه‬ ‫و تعدیلگری که در دربار صفویان داشت باعث شد‬ ‫تا ذهن افسانه سازان و قصه پردازان بعدی او را به‬ ‫همان نحوی توصیف و ترسیم نمایند که بزرگمهر‬ ‫حکیم در دربار انوشیروان ترسیم و توصیف می‬ ‫کرد‪.‬شیخ ناگزیر بود برای احقاق حقوق صاحبان‬ ‫حق و انجام وظایف اجتماعی خویش با ان دربار‬ ‫و درباریانش سرو کار داشته باشد‪.‬دست روزگار و‬ ‫درافتادنش به جریان کوچیدن به ایران و وظایفی‬ ‫که بدون خواست و طلب او در ایران صفوی بر دوش‬ ‫او قرار می گرفت ‪ ،‬چنین سرنوشتی را برای او رقم‬ ‫زد‪ .‬ولی او از مردانی نبود که زمانه‪ ،‬مسیر زندگی او‬ ‫را تعیین کند ‪ .‬بلکه مانند دیگر نخبگان و برجستگان‬ ‫تاریخ ‪ ،‬با زندگی خود در تغییر و تعیین مسیر زمانه‪،‬‬ ‫مشارکت جست‪.‬‬

‫‪58‬‬

‫آثار مکتوب شیخ‪..‬‬ ‫کشکول ‪..‬‬ ‫اهمیت کتاب کشکول شیخ‪ ،‬انست که این کتاب‬ ‫اینه معلومات و مشرب او محسوب می گردد که از‬ ‫فواعد علمی ‪ ،‬کشکول شیخ مجموعه ی گرانسنگی‬ ‫از علوم و معارف مختلف است ‪ .‬شیخ در کشکول‬ ‫خود که مشتمل بر منتخبات ‪ ،‬مطالعات و مالحظات‬ ‫و تامالت و تدبرات اوست‪ ،‬به بیش از پنجاه مساله‬ ‫ریاضی ‪ ،‬هندسی و فیزیکی اشاره شده که این خود‬ ‫نمودار درگیری جدی ذهن و قلم وی با این ساحت‬ ‫های دانش بشری است‪ .‬از دل کند هایی که شیخ در‬ ‫این کتاب ‪ ،‬برافشانده است به قلم اورده اینست که‬ ‫می گوید که اگر پدرم مرا از دیار عرب به سرزمین‬ ‫عجم نیاورده و با پادشاهان درنیامیخته بود ‪ ،‬اکنون‬ ‫من از پارساترین و عابدترین و زاهد ترین مردمان‬ ‫بودم و افسوس می خورد از خوی و منش دنیاداران ‪.‬‬ ‫او نیز اگر چه مانند برزگان فرهنگ ما ‪ ،‬شاعری کرده‬ ‫اما تنها شاعری را پیشه و شیوه ی خود قرار نداد‪.‬او‬ ‫با اینکه زاده و پرورده ی خاندانی از نژاد عرب بود‬ ‫اما به مدد استعداد خداداد‪ ،‬فارسی را به نیکویی‬ ‫اموخت و اثار پخته ی فارسی او به نظر و نثر ‪ ،‬گواه‬ ‫این مدعاست‪ .‬به طوری که اورا در زمره ی برترین‬ ‫استادان سخن ایران در زمان صفویان یاد می کنند‪.‬‬ ‫مثنوی نان و حلوا‪..‬‬ ‫این مثنوی یکی از مثنوی های کوتاه و پر مغز شیخ‬ ‫بهایی است که در اخالق و انتقاد از زمانه ی خویش‬ ‫و به سبک مثنوی معنوی مولوی سروده شده‪ .‬این‬ ‫مثنوی از شهرت اسمی برخوردار است که کمتر‬ ‫کسی است که از محتوی و مضمون ان اگاه است‬ ‫و حتی گاهی به اشتباه انرا طنز می پندارند‪ .‬با دقت‬ ‫در این مثنوی می توان عالوه بر ارای اخالقی شیخ‬ ‫بهایی ‪ ،‬به دیدگاههای عرفانی و فلسفی او نیز پی‬ ‫برد‪.‬او در این مثنوی به مفهوم دنیایی که مطرود‬ ‫روایات است ‪ ،‬پرداخته است و با زبانی لطیف ان‬ ‫را تبیین می کند‪ .‬به طوریکه نام این مثنوی خود‬ ‫دارای پیام است‪.‬‬

‫از نظر شیخ ابتال به عشق ویژگی اصلی انسان است و‬ ‫انسان با عشق است که از دیگر موجودات ممتاز می‬ ‫شود و در عالم اعتبار می یابد‪.‬‬ ‫از جمله اثار به جای مانده ‪..‬‬ ‫او در ساخت بسیاری از بناهای مهم تاریخی نقش‬ ‫اساسی داشته است و به همین علت است که‬ ‫دانشمند حکیم بزرگ ‪ ،‬در تمام دنیا شناخته شده و‬ ‫حتی هنوز هم از خیلی از کتاب های او برای اموزش‬ ‫در دانشگاهها استفاده می شود ‪.‬یونسکو‪ ،‬سازمان‬ ‫تربیتی‪،‬علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد هم به‬ ‫خاطر خدمتی که شیخ بهایی به علم نجوم کرد سال‬ ‫‪ 2009‬میالدی را به سال نجوم و سال شیخ بهایی‪،‬‬ ‫نام نهاد‪.‬‬ ‫ساختمان گلخن گرمابه ای است که بنام حمام‬ ‫شیخ بهایی یا حمام شیخ مشهور است که هنوز‬ ‫در اصفهان باقی مانده ‪.‬این حمام در میان مسجد‬ ‫جامع و هارونیه در بازار کهنه نزدیک بقعه معروف به‬ ‫درب امام واقع شده و مردم اصفهان از دیرباز همواره‬

‫عقیده داشتند که گلخن ان گرمابه را چنان ساخته‬ ‫که اب حمام آن تنها با شمعی گرم می شد‪ .‬در‬ ‫زیر پاتیل گلخن فضای خالی تعبیه کرده و شمعی‬ ‫روشن در زیر آن گذشته و آن فضا را بسته بود و‬ ‫شمع تا مدت مدیدی همچنان می سوخت و آب‬ ‫حمام بدین وسیله گرم می شد‪ .‬او خود گفته بود که‬ ‫اگر روزی فضا را بشکافند‪ ،‬شمع خاموش می شود و‬ ‫گلخن از کار می افتند ‪ .‬می گویند باستان شناسان‬ ‫خارجی برای فهمیدن روش کار این گرمابه ‪ ،‬دیوار‬ ‫را شکافتند و شمع از کار افتاد‪.‬‬ ‫همچنین طراحی منار جنبان اصفهان که هنوز پا‬ ‫برجاست‪ ،‬مسجد امام در میدان نقش جهان که‬ ‫صداها در نقطه ی خاصی از ان هفت بار تکرار‬ ‫میشود را از شاهکار های شیخ می دانند‪ .‬این مسجد‬ ‫دقیقا در جهت قبله ساخته شده و ساعت افتابی‬ ‫سنگی در حیاط مسجد نیز منسوب به شیخ است‪.‬‬ ‫سفرهای شیخ ‪..‬‬



‫جدول‬ ‫جدول‬ ‫جدول‬

‫‪56‬‬



‫گفت ایاز ای مهتران انمور‬ ‫ارم هش بهتر هب قیمت یا گهر‬ ‫ارم سلطان هب بود پیش شما‬ ‫یا هک این نیکو گهر بهر خدا‬

‫ای نظراتن رب گهر رب شاه هن‬ ‫ٔ‬ ‫قبله‌اتن غولست و جاده راه هن‬

‫من ز هش رب می‌نگردانم بصر‬ ‫مش‬ ‫من چو رک روی انرم با حجر‬

‫با گشت زمان نیست رما تنگ دلی‬ ‫کس‬ ‫کازید هب ی داد جهان سخت ملی‬ ‫مفت‬ ‫بیرون ربد از رس بدان علی‬ ‫شمش‬ ‫یر خداوند معدبن علی‬

‫ٔ‬ ‫ای رمزک داریه ام کان‬ ‫ٔ‬ ‫وی زبده عالم کون و م کان‬ ‫تو شاه جواره انسوتی‬ ‫خورشید مظاره الهوتی‬ ‫ات کی ز عالیق جسمانی‬

‫بی‌گهر جانی هک رنگین سنگ را‬ ‫ربزگیند پس نهد شاه رما‬

‫خس‬ ‫انرص رو‬

‫ارکان گهرست و ما ن گاریم همه‬ ‫وز رقن هب رقن یادگاریم همه‬ ‫کیوان رکدست و ما ش کاریم همه‬ ‫واندر کف آز دلف گاریم همه‬ ‫خس‬ ‫انرص رو‬

‫رد چاه طبیعت تن مانی؟‬

‫ات چند‪ ،‬هب رتبیت بدنی‬ ‫اقنع هب زخف ز رد عدنی؟‬

‫پشت سوی لعبت گل‌رنگ کن‬ ‫عق‬ ‫ل رد رنگ‌آورنده دنگ کن‬ ‫اندر آ رد جو سبو رب سنگ زن‬

‫چش‬ ‫صد ملک ز بهر تو م هب راه‬ ‫ای یوسف مصری‪ ،‬هب رد آی از چاه‬

‫آتش اندر بو و اندر رنگ زن‬ ‫رگ هن‌ای رد راه دین از ره‌زانن‬

‫ات والی مصر وجود شوی‬ ‫سلطان رسری شهود شوی‬

‫رنگ و بو مپرست مانند زانن‬ ‫رس رفود انداختند آن مهتران‬

‫عذرجویان گشه زان نسیان هب جان‬

‫از دل ره یک دو صد آه آن زمان‬ ‫هم‌چو دودی می‌شدی ات آسمان‬ ‫رکد اشارت هش هب جالد کهن‬ ‫هک ز صدرم این خسان را دور کن‬

‫ات کی ز معارف عقلی دور‬ ‫هب ز خارف عالم حس‪ ،‬مغرور؟‬ ‫از موطن اصل‪ ،‬نیاری یاد‬ ‫پیوسته‪ ،‬هب لهو و لعب دلشاد‬

‫هن اکش روان‪ ،‬هن رخ زردی‬ ‫اهلل اهلل‪ ،‬تو هچ بی‌رددی!‬

‫این خسان هچ الیق صدر من‌اند‬ ‫ب‬ ‫زک پی سنگ ارم ما را شکنند‬

‫ارم ما پیش چنین اهل فساد‬ ‫بهر رنگین سنگ شد خوار و کساد‬

‫رد روز الست‪ ،‬بلی گفتی‬ ‫بس‬ ‫ارموز‪ ،‬هب تر ال خفتی‬

‫مولوی‬

‫کس‬ ‫یک دم‪ ،‬هب خود آی و ببین هچ ی‬ ‫همنفس‬ ‫هب هچ دل بسته‌ای‪ ،‬هب هک ی‬ ‫زین خواب رگان‪ ،‬ربدار رسی‬ ‫ربگیر ز عالم اولین‪ ،‬خبری‬

‫شی‬

‫خ بهایی‬



‫افل‬ ‫افل‬ ‫افل‬ ‫افل‬ ‫افل‬ ‫افل‬ ‫افل‬ ‫افل‬ ‫افلافل‬ ‫افلل‬ ‫اف‬ ‫فروردین‬

‫در این روزها حتی المقدور از دفاع از خود اجتناب‬ ‫کنید و انرژی تان را بیهوده هدر ندهید! انتظارات‬ ‫دیگران از شما افزایش می یابد‪ .‬وقت آن است که‬ ‫درمورد کارهایی تصمیم جدی بگیرید که در پیش‬ ‫رو دارید‪ .‬با این حال فعال نمی توانید سرعت روند‬ ‫کاری تان را بیشتر کنید‪ .‬پس ناامیدی را کنار‬ ‫گذاشته و سعی کنید با دیگران ارتباط برقرار کنید‪.‬‬ ‫بهتر است گوشی تلفن را بردارید و تماسی را برقرار‬ ‫کنید که مدت هاست پشت گوش انداخته اید‪.‬‬

‫اردیبهشت‬

‫جست و جویی عاطفی همه چیز را در نظرتان پرشور‬ ‫و هیجان انگیز جلوه می دهد‪ .‬برای تخلیه انرژی‬ ‫اضافی تان در فعالیتی فیزیکی شرکت کنید‪ .‬حس‬ ‫های بسیار خوب و مثبتی را تجربه خواهید کرد‪ .‬می‬ ‫توانید روابط عاطفی‪ ،‬دوستانه و حتی کاری تان را‬ ‫بهتر از همیشه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید‪ .‬در‬ ‫نوع تغذیه و سبک زندگی تان تغییراتی ایجاد کنید‪.‬‬

‫خرداد‬ ‫توانایی صحبت کردن در شرایط متفاوت‪ ،‬هنر‬ ‫پیچیده ای است که به شما کمک می کند تا از‬ ‫دردسرها در امان باقی بمانید‪ .‬وقتی فردی اشتباهات‬ ‫گذشته تان را به روی شما می آورد خونسردی خود‬ ‫را حفظ کنید‪ .‬با لبخندی بی تفاوت بگویید که‬ ‫گذشته ها گذشته و آینده است که اهمیت زیادی‬ ‫دارد‪ .‬در انتظار کسی یا چیزی هستید و این انتظار‬ ‫شما را کالفه کرده است‪ .‬می توانید کاری جدید را با‬ ‫شریکی قابل اعتماد شروع کنید‪.‬‬

‫تیر‬ ‫بیشتر از همیشه واقع بین هستید و قادرید مشکالت‬ ‫و موانع را به سهولت شناسایی کنید‪ .‬به خاطر‬ ‫تردیدهای درونی با خود درگیری دارید‪ .‬خوشبختانه‬ ‫حس بدبینی تان زیاد دوام نخواهد داشت بخصوص‬ ‫اگر قبل از مواجهه با موانع و مسائل جدی در راه‬ ‫زندگی تان آنها را تصور کرده و برای شان راه حلی‬ ‫بیابید‪.‬‬

‫شهریور‬ ‫ممکن است تالش برای یافتن راه معقولی برای انجام‬ ‫دادن همه کارهایی که امروز در برنامه تان دارید‬ ‫ناامید کننده باشد‪ .‬هر کاری نیازمند زمان و انرژی‬ ‫بیشتری است! احساسات خود را کنترل کنید‪ .‬اگر‬ ‫ناراحتی و آزردگی های خود را برای دیگران فاش‬ ‫کنید اوقات پیچیده ای برای خود رقم خواهید زد‪.‬‬ ‫فقط به یاد داشته باشید که اگر بتوانید خط پایان‬ ‫را به درستی تصویر کنید در نهایت به آن خواهید‬ ‫رسید‪.‬‬

‫مهر‬

‫در حالی که اهداف خود را به طور کامل شناخته اید‬ ‫روز به روز بیشتر رشد کرده و تواناتر می شوید‪ .‬وقت‬ ‫زیادی در اختیار دارید و مایلید کارهای بیشتری‬ ‫انجام دهید‪ .‬همین برای لذت بردن شما از زندگی‬ ‫کفایت می کند‪ .‬تمرکز بر روی توانایی های تان‬ ‫و ارزش قائل شدن برای شغل تان اهمیت بسیار‬ ‫زیادی برای تان دارد‪.‬‬

‫آبان‬ ‫در جست و جوی روش هایی تازه برای پیشرفت‬ ‫در کارتان هستید و برای آنکه بیشتر مورد توجه‬ ‫قرار بگیرید سخت تر از قبل کار می کنید‪ .‬ترکیبی‬ ‫از استقامت‪ ،‬صبر و شکیبایی و همچنین نگرش‬ ‫های مثبت‪ ،‬بهترین روش برای رسیدن به موفقیت‬ ‫است‪ .‬بسیاری از هیجانات و ذوق های درونی تان را‬ ‫سرکوب می کنید تا مبادا کسی متوجه احساسا ت‬ ‫درونی شما نشود!‬

‫آذر‬

‫ممکن است چنان سرگرم روابط اجتماعی تان شوید‬ ‫که از انجام امور مهم باز بمانید! به زودی متوجه‬ ‫خواهید شد که وقت تلف کردن برای مکالمات‬

‫تلفنی‪ ،‬به نفع شما نیست‪ .‬شما به کمی زمان نیاز‬ ‫دارید تا به تنهایی فکر کنید و تصمیمات بهتری‬ ‫بگیرید‪ .‬گاهی اوقات شیطنت های منطقی و حساب‬ ‫شده به زندگی رنگ تازه ای می بخشند پس به‬ ‫ندای قلب تان گوش دهید و ببینید واقعا چه چیزی‬ ‫از زندگی می خواهید‪.‬‬

‫دی‬

‫حاال که شروع به ساماندهی برنامه های معوقه تان‬ ‫کرده اید موانع یکی پس از دیگری نمایان می شوند‪.‬‬ ‫آرامش داشته باشید و به دنبال راهی باشید تا در‬ ‫حین کار کردن تا جای ممکن از آن لذت ببرید‪ .‬به‬ ‫یاد داشته باشید که مسئولیت پذیری یک چیز است‬ ‫و فنا کردن زندگی شخصی تان برای دیگران چیزی‬ ‫دیگر! توصیه می شود پروژه هایی را بپذیرید که از‬ ‫آنها لذت می برید‪.‬‬

‫بهمن‬

‫قادر نیستید به راحتی به حس های عادی خود‬ ‫اعتماد کنید‪ .‬شما از دو دیدگاه متفاوت به جهان می‬ ‫نگرید‪ .‬یک دیدگاه شما همه چیز را خوب می بیند‬ ‫و برعکس در دیدگاه دیگرتان همه چیز بد به نظر‬ ‫می رسد‪ .‬باید بفهمید که کدام دیدگاه تان درست‬ ‫است‪ .‬مایل نیستید در کارهای تان عجله کنید و می‬ ‫خواهید به تنهایی راه تان را انتخاب کنید‪ .‬اعتراض‬ ‫خود را به موقع ابراز کنید‪.‬‬

‫اسفند‬

‫الزم است چشمان خود را با دید جدیدی به زندگی‬ ‫باز کنید‪ .‬در این صورت با افراد جدیدی آشنا‬ ‫خواهید شد که زندگی تان را دستخوش تغییرات‬ ‫اساسی خواهند کرد‪ .‬تا دیر نشده شانس خود را‬ ‫امتحان کنید‪ .‬از سکوت و گوشه عزلتی که برای خود‬ ‫برگزیده اید خارج شوید زیرا در بیرون از تنهایی‬ ‫شما زیبایی های بسیاری برای مشاهده و اکتشاف‬ ‫وجود دارند‪.‬‬

‫مرداد‬

‫تا حدی عصبانی هستید! به این علت که می دانید‬ ‫ماندن بر سر قول تان تا چه حد اهمیت دارد‪ .‬اما‬ ‫وسوسه بی خیالی بر شما غلبه می کند و مقاومت‬ ‫خود را از دست می دهید‪ .‬زمان آن رسیده که‬ ‫به خودتان توجه بیشتری داشته باشید و بیش از‬ ‫گذشته روی سالمتی خود تمرکز داشته باشید‪ .‬برای‬ ‫تخلیه انرژی جسمانی تان ورزش و کارهای گروهی‬ ‫انجام دهید‪.‬‬

‫‪52‬‬

‫‪0152 - 189 48 733‬‬



‫انجمن كمك به خارجيها‬

‫هر روز موجى از اخبار در مورد پناهندگان درسراسر‬ ‫شبكه هاى خبرى پخش ميشود‪،‬‬ ‫هجوم اين خبرها كه حكايت از زندگى انسانهايى‬ ‫دارد كه قربانى خشونت شده ‪ ،‬خانه و كاشانه خود را‬ ‫رها كرده و به دنبال سرپناهى براى زندگى كه حق‬ ‫طبيعى هر انسانى است‪ ،‬آواره ي كشورهاي ديگر‬ ‫مي شوند‪ .‬اخباري كه بقدرى تاسف بار و سنگين‬ ‫است كه بعضا تحمل خود را در جايگاه شنونده از‬ ‫دست ميدهم وديگر نه ميخواهم بدانم و نه بشنوم ‪.‬‬ ‫ولى متاسفانه با ندانستن و نشنيدن واقعيت را‬ ‫نميتوان تغيير داد ‪ ،‬نميتوان در خانه خود راحت‬ ‫نشست و زندگى كرد زمانيكه همنوعانت در سرما ‪،‬‬ ‫گرسنگى و وحشت بسر ميبرند ‪.‬‬ ‫پس بايد كارى كرد ‪ ،‬بايد سهمى داشت‪.‬‬ ‫از خودم شروع ميكنم و خود را با حرفه اى كه دارم‬ ‫( مشاور روانشناسى ) يكبار در هفته در اختيار اين‬ ‫انسانهاى بيگناه ميگذارم و از تك تك شما پارسى‬ ‫زبانان عزيز نيز ميخواهم به هر نوعى كه برايتان‬ ‫امكان پذير است‪ ،‬در اين يارى رسانى سهمى داشته‬ ‫باشيد‪ ،‬حتى كوچك‪ ،‬به اندازه ي يكبار در هفته و يا‬

‫يك بار در ماه وقت خود را به آنها اختصاص دهيد‬ ‫و اين احساس انسانى خود را در اين همراهي به‬ ‫آنها منتقل كنيد و اين حس زيبا را نشان دهيد كه‬ ‫انسانيت وجود دارد و اين عزيزان تنها نيستند‪ ،‬و به‬ ‫قول شاعر بزرگ ايراني سعدي‪:‬‬ ‫" بني آدم اعضاي يك پيكرند‪ ،‬كه در آفرينش ز‬ ‫يك گوهرند‬ ‫چو عضوي به درد آورد روزگار‪ ،‬دگر عضوها را نماند‬ ‫قرار‬ ‫تو كز محنت ديگران بي غمي‪ ،‬نشايد كه نامت نهند‬ ‫آدمي"‬

‫آرامك ارك‬ ‫فوق ليسانس اقتصاد‬ ‫روان درمانى روانشناسى‬ ‫انجمن كمك به خارجيها‬

‫‪Aramak Erk‬‬ ‫‪Heilpraktikerin Psychotherapie‬‬ ‫‪01793902122‬‬

‫گفتگو با آقای خلیل یوسفی نویسنده و‬ ‫کارگردان فیلم سینمایی سفر به اروپا‪:‬‬ ‫فیلم سینمایی سفر به اروپا که در سال ‪2012‬‬ ‫میالدی ‪ ،‬در شهر آتن کشور یونان ساخته شده‬ ‫است ‪ ،‬هم اکنون بر روی پرده سینما های شهر های‬ ‫مختلف کشور های اروپایی نمایش داده میشود ‪.‬‬ ‫در همین مورد با کارگردان این فیلم خلیل یوسفی‬ ‫گفتگوی کوتاهی داشتم و در ابتدا از وی راجع به‬ ‫انگیزه و ساخت این فیلم پرسیدم ‪ .‬او پاسخ داد ‪:‬‬ ‫از سال ‪ 2009‬میالدی بدین سو ‪ ،‬سیل مهاجرین‬ ‫از طریق کشور های ترکیه و یونان به طرف کشور‬ ‫های اروپایی آغاز گردیده است ‪ .‬عدم معلومات‬ ‫پناهجویان از وضعیت راه های رسیدن به مقصد از‬ ‫یک طرف ‪ ،‬و بی مسئولیتی کشور میزبان (یونان) و‬ ‫ناهماهنگ بودند موسسات مدافع حقوق پناهجویان‬ ‫از طرف دیگر ‪ ،‬زمینه خوبی را برای افراد سودجو و‬ ‫گروه های قاچاق انسان در شهر آتن فراهم ساخته‬ ‫است ‪ .‬طوری که با ترفند های مختلف و با بهانه‬ ‫های رنگارنگ تمام دار و ندار پناهجویان را غصب‬ ‫مینمایند ‪ .‬اگرچه که گوشه های از اینگونه مشکالت‬ ‫را بعضی از رسانه ها به تصویر کشیدند ‪ ،‬اما متاسفانه‬ ‫هیچ گاهی حق مطلب را ادا ننمودند ‪ .‬هدف ما از‬ ‫ساخت فیلم سینمایی سفر به اروپا این بوده است‬ ‫که آن ناگفته های واقعی را که هرگز یک خبر نگار‬

‫‪50‬‬

‫‪ ،‬نمیتواند به راحتی به دست بیاورد ‪ ،‬در قالب یک‬ ‫فیلم سینمایی بیان نماییم ‪.‬‬ ‫آقای یوسفی راجع به بازیگران ‪ ،‬عوامل و تهیه کننده‬ ‫فیلم چنین گفت ‪:‬‬ ‫وقتی که فیلم نامه سفر به اروپا به اتمام رسید ‪ ،‬آقای‬ ‫عیسی احمدی هزینه تولید فیلم را بر عهده گرفت‬ ‫‪ .‬سپس عده ای از هنر پیشه های مشهور سینمای‬ ‫افغانستان را از کشور های مختلف اروپایی در شهر‬ ‫آتن دعوت نمودیم ‪.‬‬ ‫همچنین در ساخت این فیلم از وسایل تکنیکی روز‬ ‫سینما و عوامل خارجی در پشت صحنه استفاده‬ ‫شده است این معنا که یکی از بهترین و با کیفیت‬ ‫ترین فیلم های سینمای افغانستان به شمار میرود ‪.‬‬ ‫در پایان از او پرسیدم ‪ :‬تا که اندازه اطمینان دارید‬ ‫که این فیلم در سینما ها از طرف مردم افغانستان‬ ‫مورد استقبال قرار میگیرد ؟‬ ‫او چنین پاسخ داد ‪ :‬با توجه به این که اعتماد مردم‬ ‫نسبت به سینمای افغانستان به کلی از بین رفته‬ ‫است و فیلم های با کیفیت نیز بسیار کم تولید‬ ‫میشود ‪ ،‬زیاد خوشبین نیستم که فیلم سفر به اروپا‬ ‫‪ ،‬با استقبال آنچنانی از طرف مردم صورت بگیرد ‪،‬‬ ‫اما امیدوارم هموطنان ما فرق فیلم های‬

‫خوب و بد را تشخیص بدهند و با حضور خود در‬ ‫سینما ها موجب تشویق سینماگران سینمای‬ ‫افغانستان شوند ‪.‬‬ ‫خالصه فیلم ‪:‬‬ ‫فیلم سینمایی سفر به اروپا ‪ ،‬داستان یک دختر‬ ‫افغان را به نام سحر که با خانواده خود از افغانستان‬ ‫به طرف کشور های اروپایی سفر می کنند و بعد از‬ ‫رسیدن به شهر آتن در دام افراد سوء استفاده گر و‬ ‫قاچاقچیان انسان قرار میگیرند را روایت می کند ‪.‬‬ ‫از طرف دیگر سه دانشجوی که مصروف تهیه پایان‬ ‫نامه خود از دانشگاه ‪ ،‬در یکی از کشور های اروپایی‬ ‫می باشند ‪ ،‬با خواندن کتابچه خاطرات سحر از وقایع‬ ‫باخبر میشوند و بدین گونه داستان اصلی فیلم شکل‬ ‫می گیرد ‪.‬‬ ‫تهیه ی گزارش از ‪ :‬فرزانه جاویدان‬



‫بیدار شو گالیله ‪ ،‬بیدار شو ‪،‬‬ ‫پاشو بیا ببین چه خبره!!!‬ ‫یک موسیقی شناس ایرانی به شورای موسیقی‬ ‫جهان نوشت ‪ ،‬با تاسف ! موسیقی درحال رکود‬ ‫نوشتن موسیقی‬ ‫روش‬ ‫ِ‬ ‫است و پیشرفت ندارد ‪ ،‬زیرا ِ‬ ‫روش‬ ‫کهنه ‪ ،‬مشکل و به روز نشده است ‪.‬این‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫عالمت مشکل ساخته‬ ‫نوشتن موسیقی از صدها‬ ‫ِ‬ ‫شده که شفاف نیستند و هویت هم ندارند ‪ .‬یاد‬ ‫خواندن موسیقی در این روش‬ ‫گرفتن ‪ ،‬نوشتن و‬ ‫ِ‬ ‫بسیار مشکل است و هنر جویان و استعدادها را‬ ‫دفع میکند ‪.‬‬ ‫منبعد موسیقی را میتوان فقط با یک عالمت نوشت‬ ‫ِ‬ ‫آموزش‬ ‫عالمت مشخص با هویت و زیبا‪ ،‬که‬ ‫‪ ،‬یک‬ ‫ِ‬ ‫موسیقی برای همه کس آسان میشود و صدها‬ ‫بتهوون خلق خواهد شد ‪.‬‬ ‫درعلم فیزیک ‪ ،‬وقتی ما یک قطعه موسیقی اجرا‬ ‫ِ‬ ‫زمان نتها و زمان سکوتها‬ ‫میکنیم ‪ ،‬درحقیقت ما ‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫را طی میکنیم ! پس ‪ ،‬روی نمودار وقتی یک نت‬ ‫اجرا میشود ‪،‬‬ ‫‪ -1‬تعداد لرزشهای آن نت ازصفرشروع شده و به‬ ‫صفر ختم میشود ‪ .‬واز‪ O‬تا ‪ A‬طول زمان اجرای آن‬ ‫(محل شماره ‪1‬از عکس پیوست )‬ ‫نت است‬

‫شکل حقیقی هر نت شبیه‬ ‫می بینید ‪ ،‬هویت و‬ ‫ِ‬ ‫یک ابرو است و تمام کیفیت های اجرای آن نت را‬ ‫نشان میدهد وطول آن ابرو نیز طول زمان اجرای‬ ‫آن نت است ‪.‬‬ ‫حال برای نوشتن موسیقی ‪ ،‬ما شکل حقیقی هر نت‬ ‫را که ابروست ‪ ،‬روی میزانها که ریتم را نمایش‬ ‫میدهند قرار میدهیم ‪ ،‬و جای سکوتها را هم‬ ‫خالی قرار میدهیم‬ ‫( محل شماره ‪ 4‬از عکس پیوست )‬

‫شده ‪ 2000‬گم شد !‬ ‫اما موسیقی ! موسیقی در آن تاریکی رفت و رفت ‪،‬‬ ‫تا امروز که به ابتذال رسید و لبریز شد از صداهای‬ ‫طبل ‪ ،‬صداهای الکترونیک و سکس ‪.‬‬ ‫آه گالیله ‪ ،‬آه ‪ ،‬متاسفم ‪ ،‬متاسم گالیله ‪ .‬شما خسته‬ ‫شدی برو ‪ ،‬لطفاَ برو ‪ ،‬برو بخواب ‪ ،‬برو ‪ ،‬اما من‬ ‫اینجا میمانم برای شنیدن و دیدن عکس العمل‬ ‫مردم موسیقیدانها و دانشمندان ‪.‬‬ ‫آن موسیقی شناس ایرانی‬

‫حال آموزش موسیقی برای همه کس آسان میشود و‬ ‫بتهوون ها از هر سوی برخواهند خاست ‪ .‬وموسیقی‬ ‫نیز مانند نقاشی قابل رویت خواهد شد ‪.‬‬ ‫تصور کنید روی پرده نمایش یک تاالر موسیقی‪،‬‬ ‫تصویر کارتونی زنی ‪،‬نتهای موسیقی را با ابرو‬ ‫انداختن نشان میدهد و اعضاء ارکستر با خواندن‬ ‫آن نتها موسیقی آنرا اجرا مکنند ! حدس بزنید‬ ‫هجوم تماشاگران و توریستها را و حجم آن رودخانه‬

‫‪.................................‬‬ ‫تلفن و ادرس ایمیل چاپار‬ ‫تلفن و ایمیل اطالعات و ارائه مدارک‬ ‫‪adibjafary@yahoo.com‬‬

‫‪-2‬دامنه (پهنا) آن لرزشها هم از صفرشروع وبه‬ ‫صفرختم میشود‪.‬که از‪ O‬تا ‪A‬هم طول زمان اجرای‬ ‫آن نت میباشد (محل شماره ‪ 2‬از عکس پیوست)‬

‫ما این دو نمودار را روی هم میگذاریم ‪.‬‬ ‫(محل شماره ‪ 3‬از عکس پیوست)‬

‫‪48‬‬ ‫‪50‬‬

‫پول را !‬ ‫پاپ شورایِ موسیقی‬ ‫اما در سال گم شده ‪ِ ، 2000‬‬ ‫جهان ‪ ،‬نوشت ‪،‬امضا کرد و گفت به ان موسیقی‬ ‫شناس ایرانی که ‪ ،‬ما با کاردینال های ِمان شورا‬ ‫کردیم و تصمیم گرفتیم که ‪ ،‬ما نمیخواهیم‬ ‫خورشید را ببینیم ‪ ،‬ما میخواهیم مانند گذشته‬ ‫موسیقی را در تاریکی بنویسیم ‪ ،‬شما هم برو دنبال‬ ‫شکار غاز در انگلیس و هلند ( برو دنبال نخود سیاه)‬ ‫‪ ،‬مانند گالیله !‬ ‫پاپ شورای‬ ‫نامه آن موسیقی شناس ایرانی و نامه ِ‬ ‫موسیقی جهان در هیاهویِ کامپیوتر ها در سال گم‬

‫‪015218913481‬‬



‫(ازجمله بدیع‌الزمان فروزانفر در مقاله «سعدی‬ ‫و سهروردی»‪ ،‬و عباس اقبال در مقدمه کلیات‬ ‫سعدی) این فرض را که خطابِ سعدی در آن ِ‬ ‫بیت‬ ‫ِ‬ ‫بزرگ‬ ‫بوستان خودش بوده‌است‪ ،‬نپذیرفته‌اند‪ .‬اشکال‬ ‫پذیرش چنین نظری آن است که سن سعدی را‬ ‫درهنگام درگذشتش به ‪ ۱۲۰‬سال می‌رسان َد‪ .‬حکایت‬ ‫جامع کاشغر نیز توسط فروزانفر و مجتبی مینوی‬ ‫ِ‬ ‫داستان‌پردازی دانسته شده‌است‪ .‬اما محمد قزوینی‬ ‫نظر مشخصی در این باره صادر نمی‌کند و می‌نویسد‪:‬‬ ‫ّ‬ ‫الینحل است»‪.‬‬ ‫«حکایت جامع کاشغر فی‌الواقع‬ ‫محققان جدیدتر‪ ،‬ازجمله ضیاء موحد (موحد‪،‬‬ ‫‪ ،۱۳۷۴‬صص‪ ،)۴۲–۳۶‬ک ً‬ ‫ال این‌گونه استدالل‬ ‫درمورد تاریخ تولد سعدی را رد می‌کنند و اعتقاد‬ ‫دارند که شاعران کالسیک ایران اهل «حدیث‬ ‫درستی هیچ‌یک‬ ‫نفس» نبوده‌اند؛ بنابراین‪ ،‬نمی‌توان‬ ‫ِ‬ ‫از این دو تاریخ را تأیید کرد‪.‬‬ ‫از سعدی آثار بسیاری به نظم و نثر برجای مانده‌است‪:‬‬ ‫بوستان‪ :‬منظومه‌ای‌ست حاوی حکایات اخالقی‪.‬‬ ‫گلستان‪ :‬به نثر مسجع‪.‬‬ ‫دیوان اشعار‪ :‬شامل غزلیات و قصاید و رباعیات و‬ ‫مثنویات و مفردات و ترجیع‌بند و غیره (به فارسی)‬ ‫و چندین قصیده و غزل عربی‪.‬‬ ‫مواعظ‪ :‬کتابی است چون دیوان اشعار‪.‬‬ ‫صاحبیه‪ :‬مجموعه چند قطعه فارسی و عربی است که‬ ‫سعدی در ستایش شمس‌الدین محمد صاحب‌دیوان‬ ‫جوینی‪ ،‬وزیر ایلخانان‪ ،‬سروده‌است‪.‬‬ ‫قصاید سعدی‪ :‬قصاید عربی سعدی حدود ‪ ۷۰۰‬بیت‬ ‫است که بیشتر محتوای آن غنا‪ ،‬مدح‪ ،‬اندرز و مرثیه‬ ‫است‪ .‬قصاید فارسی در ستایش پروردگار و مدح و‬ ‫اندرز و نصیحت بزرگان و پادشاهان آمده‌است‪.‬‬ ‫مراثی سعدی‪ :‬قصاید بلند سعدی است که بیشتر‬ ‫آن در رثای آخرین خلیفه عباسی‪ ،‬المستعصم باهلل‪،‬‬ ‫سروده شده‌است و در آن هالکوخان مغول را به‌خاطر‬ ‫قتل خلیفه عباسی نکوهش کرده‌است‪ .‬سعدی چند‬ ‫چکامه نیز در رثای برخی اتابکان فارس و وزرای‬ ‫ایشان سروده‌است‪.‬‬ ‫مفردات سعدی‪ :‬مفردات سعدی شامل مفردات و‬ ‫مفردات در رابطه با پند و اخالق است‪.‬‬ ‫رسائل نثر‪:‬‬ ‫کتاب نصیحةالملوک‬ ‫رساله در عقل و عشق‬ ‫الجواب‬ ‫در تربیت یکی از ملوک گوید‬ ‫مجالس پنجگانه‬ ‫دیوان‬ ‫بخش بسیار کوچکی از‬ ‫هزلیات سعدی‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫سعدی را‪ ،‬خبیثات و مجالس ال َهزل تشکیل می‌دهد‪.‬‬ ‫این بخش همان چیزی است که به َهزلیاتِ سعدی‬ ‫معروف است‪.‬‬ ‫از میان چاپ‌های انتقادی آثار سعدی‪ ،‬دو تصحیح‬ ‫محمدعلی فروغی و غالمحسین یوسفی از بقیه‬ ‫معروف‌ترند‪.‬‬ ‫بوستان کتابی است منظوم در اخالق‪ ،‬در بحر متقارب‬ ‫(فعولن فعولن فعولن َف َعل‪َ /‬فعول)‪ ،‬و چنان‌که سعدی‬ ‫خود اشاره کرده‌است‪ ،‬نظم آن را در ‪ ۶۵۵‬ه‍‪ .‬ق‪ .‬به‬ ‫پایان برده‌است‪ .‬کتاب در ده باب تألیف و به ابوبکربن‬ ‫سع ِد زنگی تقدیم شده‌است‪ .‬معلوم نیست خو ِد شیخ‬

‫‪46‬‬ ‫‪50‬‬

‫آن را چه می‌نامیده‌است‪ .‬در بعضی آثار قدیمی به‬ ‫آن نام «سعدی‌نامه» داده‌اند‪ .‬بعدها‪ ،‬به قرینه نام‬ ‫کتاب دیگ ِر سعدی‪ ،‬یعنی گلستان‪ ،‬نام بوستان را بر‬ ‫این کتاب نهادند‪.‬‬ ‫باب‌های بوستان از قرار زیر است‪:‬‬ ‫‪ -1‬عقل و تدبیر و رای‬ ‫‪ -2‬احسان‬ ‫‪ -3‬عشق و مستی و شور‬ ‫‪ -4‬تواضع‬ ‫‪ -5‬رضا‬ ‫‪ -6‬قناعت‬ ‫‪ -7‬عالم تربیت‬ ‫‪ -8‬شُ کر بر عافیت‬ ‫‪ -9‬توبه و راه صواب‬ ‫‪ -10‬مناجات و ختم کتاب‬ ‫گلستان کتابی است که سعدی یک سال پس از‬ ‫اتمام بوستان‪ ،‬کتاب مستقل نخستش‪ ،‬آن را به نثر‬ ‫آهنگین فارسی در هشت بابِ «سیرت پادشاهان»‪،‬‬ ‫«اخالق درویشان»‪« ،‬فضیلت قناعت»‪« ،‬فوائد‬ ‫خاموشی»‪« ،‬عشق و جوانی»‪« ،‬ضعف و پیری»‪،‬‬ ‫«تأثیر تربیت»‪ ،‬و «آداب صحبت» نوشته‌است‪ .‬این‬ ‫کتاب به گمانی تأثیرگذارترین کتاب نثر در ادبیات‬ ‫فارسی است‪.‬‬ ‫نمونه‌هایی از نثر گلستان سعدی‪:‬‬ ‫منت خدای را‪َ ،‬ع َّز َو َج ّل‪ ،‬که طاعتش موجب قربت‬ ‫است و به شُ کر اندرش مزی ِد نعمت‪ .‬هر ن َفسی که‬ ‫فرومی‌رود ُمم ِّد حیات است و چون برمی‌آید مف ّ ِرح‬ ‫ذات؛ پس در هر ن َفس دو نعمت موجود است و بر هر‬ ‫نعمت شُ کری واجب‪.‬‬ ‫دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی‌فایده کردند؛‬ ‫یکی آن‌که اندوخت و نخورد‪ ،‬و دیگری آن‌که‬ ‫آموخت و نکرد‪.‬‬ ‫سه چیز پایدار نمان َد‪ :‬مال بی تجارت و علم بی بحث‬ ‫و ُملک بی سیاست‪.‬‬ ‫دشمنی ضعیف که در طاعت آید و دوستی نماید‬ ‫بدان مقصود وی جز آن نیست که دشمنی قوی‬ ‫دوستی دوستان اعتماد نیست‪،‬‬ ‫گردد؛ و گفته‌اند بر‬ ‫ِ‬ ‫دشمن کوچک‬ ‫تا به تملق دشمنان چه رسد! و هرکه‬ ‫ِ‬ ‫آتش اندک را مهمل‬ ‫را حقیر می‌دارد‪ ،‬بدان مان َد که ِ‬ ‫می‌گذارد‪.‬‬ ‫غزلیات سعدی مجموعه شعرهایی‌ست که سعدی‬ ‫در قالب غزل سروده و تاکنون چندین تصحیح از‬ ‫آن‌ها بوسیله استادان زبان و ادب فارسی منتشر‬ ‫شده‌است‪ .‬غزل‌های عاشقانه سعدی‪ ،‬به سادگی‪،‬‬ ‫خلوص و زمینی بودن شهره‌اند‪ .‬این غزلیات در‬ ‫چهار کتابِ طیبات‪ ،‬بدایع‪ ،‬خواتیم و غزلیات قدیم‬ ‫گردآوری شده‌است‪.‬‬ ‫تخیل‬ ‫توان‬ ‫از‬ ‫سعدی‬ ‫سبک‬ ‫در عین حال که‬ ‫شعریِ‬ ‫ِ‬ ‫ّ‬ ‫و تصویرآفرینی پیچیده و باالیی بهره دارد‪ ،‬به‌گونه‬ ‫شگفت‌انگیز و نبوغ‌آمیزی ساده و روان است؛ سادگی‬ ‫و روانی‌ای که حاصل و زاییده شیوه موجز‪ ،‬نرم‪ ،‬آرام‪،‬‬ ‫و دل‌نشین بیان اوست‪.‬‬

‫نمونه ای از غزل های سعدی ‪:‬‬ ‫دل سودایی‪ ،‬می‌رفت به بُستان‌ها ‬ ‫وقتی ِ‬ ‫بوی گل و ریحان‌ها‬ ‫بی‌خویشتنم کردی‪ِ ،‬‬ ‫ای مِه ِر تو در دل‌ها‪ ،‬وی ُمه ِر تو بر لب‌ها! ‬ ‫وی شو ِر تو در سرها‪ ،‬وی س ّر تو در جان‌ها!‬ ‫تا عهدِ تو دربستم‪ ،‬عهدِ همه بشکستم ‬ ‫نقض همه پیمان‌ها‬ ‫بعد از تو روا باشد‪ِ ،‬‬ ‫ ‬ ‫هر کو نظری دارد‪ ،‬با یا ِر کمان‌ابرو‬ ‫باید که سپر باشد‪ ،‬پیش همه پیکان‌ها‬ ‫گویند مگو سعدی‪ ،‬چندین سخن از عشقش ‬ ‫می‌​گویم و بعد از من‪ ،‬گویند به دوران‌ها‬ ‫ ‬ ‫مواعظ آخرین اثر سعدی و در زمره بهترین آثار سعدی‬ ‫است‪ .‬شعر مشهو ِر زیر از نمونه غزل‌های مواعظ سعدی‬ ‫است‪:‬‬ ‫جان آدمیت ‬ ‫تن آدمی شریف است به ِ‬ ‫نشان آدمیت‬ ‫لباس زیباست‬ ‫ نه همین‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی ‬ ‫میان آدمیت؟!‬ ‫میان نقش دیوار و‬ ‫ چه‬ ‫ ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫خور و خواب و خشم و شهوت‪َ ،‬شغَب است و جهل‬ ‫و ظلمت‬ ‫ ح َیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت‬ ‫َ‬ ‫به‌حقیقت آدمی باش‪ ،‬وگرنه مرغ باشد ‬ ‫ که همین سخن بگوید به زبان آدمیت‬ ‫مگر آدمی نبودی که اسی ِر دیو ماندی؟ ‬ ‫ که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت‬ ‫شعر «بنی‌آدم» سعدی بسیار مشهور است و در پیام‬ ‫فارسی که در مجموعه پیام‌های فضاپیمای ویجر (مجموعاً‬ ‫پیامهایی به ‪ ۵۵‬زبان) برای فضاهای دوردست فرستاده‬ ‫شده‌است این شعر به عنوان پیام برگزیده شده ‌است‪.‬‬ ‫(شنیدن پیام فارسی برای ساکنان فضا از وب‌گاه ویجر‪،‬‬ ‫ناسا) باراک اوباما رئیس جمهوری ایاالت متحده نیز در‬ ‫پیام نوروزی سال ‪ ۲۰۰۹‬این بیت از سعدی را قرائت کرد‪.‬‬ ‫بنی آدم اعضای یک پیکرند ‬ ‫ که در آفرینش ز یک گوهرند‬ ‫ ‬ ‫چو عضوی بدرد آورد روزگار ‬ ‫ دگر عضوها را نماند قرار‬ ‫ ‬

‫و دبیرکل سازمان یونسکو در سخنرانی خود این‬ ‫شعر را برای حضار خواند‪.‬‬ ‫سعدی در خانقاهی که اکنون آرامگاه اوست و در‬ ‫گذشته محل زندگی او بود‪ ،‬به خاک سپرده شد‬ ‫که در ‪ ۴‬کیلومتری شمال‌شرقی شیراز‪ ،‬در دامنه‬ ‫کوه فهندژ‪ ،‬در انتهای خیابان بوستان و در کنار باغ‬ ‫دلگشا است‪ .‬این مکان در ابتدا خانقاه شیخ بوده که‬ ‫وی اواخر عمرش را در آنجا می‌گذرانده و سپس در‬ ‫همان‌جا دفن شده‌است‪.‬‬

‫بنای فعلی آرامگاه سعدی از طرفِ انجمن آثار‬ ‫ملی در سال ‪ ۱۳۳۱‬هـ‪ .‬ش با تلفیقی از معماری‬ ‫قدیم و جدید ایرانی در میان عمارتی هشت‬ ‫ضلعی با سقفی بلند و کاشیکاری ساخته شد‪.‬‬ ‫روبه‌روی این هشتی‪ ،‬ایوان زیبایی است که دری‬ ‫به آرامگاه دارد‪.‬‬



‫شی‬ ‫سعدی رازی‬

‫ابومحمد ُمشرف‌الدین‬ ‫کامل‬ ‫سعدی شیرازی با نا ِم‬ ‫ِ‬ ‫ّ‬ ‫مشرف سعدی شیرازی (زادهٔ‬ ‫ُمصلح بن عبداهلل بن‬ ‫ّ‬ ‫‪ ۵۸۵‬یا حدود ‪ ۶۰۶‬هـ‪.‬ق‪ .‬برابر با حدود ‪۵۸۹‬‬ ‫خورشیدی و ‪ ۱۲۱۰‬میالدی در شیراز ‪ -‬درگذشتهٔ‬ ‫حدود ‪ ۶۹۱‬هـ‪.‬ق‪ .‬برابر با حدود ‪ ۶۷۰‬یا ‪۶۷۱‬‬ ‫خورشیدی و ‪ ۱۲۹۱‬یا ‪ ۱۲۹۲‬میالدی) شاعر و‬ ‫نویسندهٔ پارسی‌گوی نامدار ایرانی است‪ .‬آوازهٔ او‬ ‫بیشتر به‌خاطر نظم و نثر آهنگین‪ ،‬گیرا و قوی اوست‪.‬‬ ‫جایگاهش نزد اهل ادب تا بدان‌جاست که به وی‬ ‫شیخ ّ‬ ‫اجل و حتی‬ ‫لقب استا ِد سخن‪ ،‬پادشا ِه سخن‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫به‌طور مطلق‪ ،‬استاد داده‌اند‪ .‬آثار معروفش کتاب‬ ‫گلستان به نثر و مثنوی بوستان در بحر متقارب‬ ‫(وزن شاهنامهٔ فردوسی) و نیز غزلیات و دیوان اشعار‬ ‫ِ‬ ‫اوست که به مجموع آثار او کلیات سعدی می‌گویند‪.‬‬ ‫سعدی در شیراز زاده شد‪ .‬وی کودکی بیش نبود‬ ‫که پدرش درگذشت‪ .‬مادرش کازرونی بود‪ .‬در دوران‬ ‫کودکی با عالقه زیاد به مکتب می‌رفت و مقدمات‬ ‫دانش را می‌آموخت‪ .‬هنگام نوجوانی به پژوهش و‬ ‫دین و دانش عالقه فراوانی نشان داد‪ .‬اوضاع نابسامان‬ ‫ایران در پایان دوران سلطان محمد خوارزمشاه و‬ ‫به‌ویژه حمله سلطان غیاث‌الدین خوارزمشاه‪ ،‬برادر‬ ‫جالل‌الدین خوارزمشاه به شیراز (در سال ‪ ۶۲۷‬هـ‪.‬‬ ‫ق)‪ ،‬سعدی را که هوایی جز به‌دست‌آوردن دانش در‬ ‫سر نداشت‪ ،‬بر آن داشت شیراز را ترک کند‪.‬‬ ‫سعدی جهانگردیِ خود را در سال ‪ ۱۱۲۶‬میالدی‬ ‫ِ‬ ‫مختلف خاور نزدیک‬ ‫آغاز کرد و به شهرهای‬ ‫و خاورمیانه‪ ،‬هندوستان‪ ،‬حبشه‪ ،‬مصر و شمال‬ ‫آفریقا سفر کرد و این جهانگردی به روایتی سی‬ ‫سال به طول انجامید‪ .‬حکایت‌هایی که سعدی‬ ‫در گلستان و بوستان آورده‌است‪ ،‬نگرش و بینش‬ ‫او را نمایان می‌سازد‪ .‬وی در مدرسه نظامیه بغداد‬ ‫دانش‌آموخته‌بود و در آنجا وی را «ادرار» (به‌معنی‬ ‫مستمری) بود‪.‬‬ ‫حقوق (دستمزد) و‬ ‫ّ‬ ‫در سفرها نیز سختی بسیار کشید‪ .‬او خود در‬ ‫گلستان گفته‌است که پایش برهنه بود و پاپوشی‬ ‫جامع کوفه درآمد‪ ،‬و یکی را دید‬ ‫نداشت و دلتنگ به‬ ‫ِ‬ ‫که پای نداشت؛ پس سپاس نعمت خدایی بداشت و‬ ‫بر بی‌کفشی صبر نمود‪ .‬آن‌طور که از روایت بوستان‬ ‫برمی‌آید‪ ،‬وقتی در هند بود‪ ،‬سازکار بتی را کشف کرد‬ ‫و برهمنی را که در آنجا نهان بود در چاله انداخت‬

‫‪44‬‬ ‫‪50‬‬

‫و کشت‪ .‬وی در بوستان‪ ،‬این روش را در برابر همه‬ ‫فریبکاران توصیه کرده‌است‪ .‬حکایات سعدی عموماً‬ ‫پندآموز و سرشار از پند و نیز پاره‌ای مطایبات است‪.‬‬ ‫سعدی‪ ،‬ایمان را مایه تسلیت می‌دانست و راه التیام‬ ‫زخم‌های زندگی را محبت و دوستی قلمداد می‌کرد‪.‬‬ ‫علت عمر دراز سعدی نیز ایمان قوی او بود‪.‬‬ ‫سعدی در حدود ‪ ۶۲۰‬یا ‪ ۶۲۳‬قمری از شیراز به‬ ‫مدرسه نظامیه بغداد رفت و در آنجا از آموزه‌های‬ ‫امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت‪ .‬سعدی‬ ‫در گلستان‪ ،‬غزالی را اما ِم ُمرشد می‌نامد‪.‬‬ ‫نکته درخور توجه‪ ،‬رفاه دانشمندان در این زمانه بود‪.‬‬ ‫خواجه نظام‌الملک طوسی نخستین کسی بود که‬ ‫مستمری ثابت و مشخصی برای مدرسان و طالب‬ ‫مدارس نظامیه تنظیم کرد‪ .‬این امر موجب شد تا‬ ‫اهل دانش به‌لحاظ اجتماعی و اقتصادی‪ ،‬از جایگاه‬ ‫ویژه و امنیت خاطر فراوانی بهره‌مند شوند‪.‬‬ ‫جدا از از نظامیه‪ ،‬سعدی در مجلس درس استادان‬ ‫دیگری ازقبیل شهاب‌الدین عمر سهروردی نیز‬ ‫حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت‪ .‬این‬ ‫شهاب‌الدین ُع َمر سهروردی را نباید با شیخ اشراق‪،‬‬ ‫احتمالی دیگ ِر‬ ‫یحیی سهروردی اشتباه گرفت‪ .‬معلم‬ ‫ِ‬ ‫سعدی در بغداد ابوالفرج بن جوزی (درگذشته ‪)۶۳۶‬‬ ‫بوده‌است که در هویت اصلی وی بین پژوهشگران‬ ‫(از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی)‬ ‫اختالف وجود دارد‪.‬‬ ‫پس از پایان تحصیل در بغداد‪ ،‬سعدی به سفرهای‬ ‫گوناگونی پرداخت که در آثار خود به بسیاری از‬ ‫این سفرها اشاره کرده‌است‪ .‬در این‌که سعدی دقیقاً‬ ‫از چه سرزمین‌هایی دیدن کرده‪ ،‬میان پژوهندگان‬ ‫اختالف‌نظر وجود دارد و به حکایاتِ خو ِد سعدی‬ ‫هم نمی‌توان بسنده کرد‪ ،‬و به نظر می‌رسد که‬ ‫بعضی از این سفرها داستان‌پردازی باشد (موحد‪،‬‬ ‫‪ ،۱۳۷۴‬ص‪ ،)۵۸‬زیرا بسیاری از آنها منطقاً پایه‬ ‫نمادین و اخالقی دارند نه واقعی‪ .‬مسلم است که‬ ‫شاعر به عراق‪ ،‬شام‪ ،‬حجاز و بخش‌هایی از فرنگ‬ ‫سفر کرده‌است[نیازمند منبع]‪ ،‬و شاید از هندوستان‪،‬‬ ‫ترکستان‪ ،‬آسیای صغیر‪ ،‬غزنین‪ ،‬آذربایجان‪ ،‬فلسطین‪،‬‬ ‫چین‪ ،‬یمن و آفریقای شمالی هم دیدار کرده‌باشد‪.‬‬ ‫سعدی در حدود سال ‪ ۶۵۵‬قمری به شیراز بازگشت‬

‫و در خانقاه ابوعبداهلل بن خفیف مجاور شد‪ .‬حاکم‬ ‫فارس در این زمان اتابک ابوبکر بن سعد زنگی‬ ‫(حکومت‪ ۶۵۸–۶۲۳ :‬هـ‪ .‬ق) بود که برای جلوگیری‬ ‫از هجوم مغوالن به فارس‪ ،‬به آنان خراج می‌داد و‬ ‫یک سال بعد به فتح بغداد به دست مغوالن (در ‪۴‬‬ ‫صفر ‪ )۶۵۶‬به آنان کمک کرد‪ .‬در دوران ابوبکربن‬ ‫سعدبن زنگی‪ ،‬شیراز پناهگاه دانشمندانی شده‌بود‬ ‫تیغ تاتار جان سالم به‌دربرده‌بودند‪ .‬در‬ ‫که از َدم ِ‬ ‫دوران وی‪ ،‬سعدی مقامی ارجمند در دربار به‌دست‬ ‫آورده‌بود‪ .‬در آن زمان‪ ،‬ولیعهد مظفرالدین ابوبکر‬ ‫به نام سعدبن ابوبکر‪ ،‬که تخلص سعدی هم از نام‬ ‫اوست‪ ،‬به سعدی ارادت بسیار داشت‪ .‬سعدی بوستان‬ ‫را‪ ،‬که سرودنش در ‪ ۶۵۵‬قمری به پایان رسید‪ ،‬به‬ ‫نام بوبکر سعد کرد و آن را به وی تقدیم نمود‪ .‬کمتر‬ ‫از یک سال بعد از تدوین بوستان‪ ،‬در بهار سال‬ ‫‪ ،۶۵۶‬دومین اثرش گلستان را به نام ولیعهد سعدبن‬ ‫ابوبکربن زنگی نگاشت‪ ،‬و خود در «دیباچه» گلستان‬ ‫گلستان بُستان بَقیتی موجود بود‬ ‫می‌گوید‪« :‬هنوز از‬ ‫ِ‬ ‫ً‬ ‫که کتاب گلستان تمام شد‪ ]۴[».‬ظاهرا در اینجا‬ ‫بوستان اوست؛‬ ‫منظور سعدی از «بُستان»‪ ،‬کتاب‬ ‫ِ‬ ‫زمان نام‌گذاریِ آن‪،‬‬ ‫البته درباره نام‌گذاری بوستان و‬ ‫ِ‬ ‫میان پژوهشگران اختالف‌نظر وجود دارد‪.‬‬ ‫براساس تفسیرها و حدس‌هایی که از نوشته‌ها‬ ‫و سروده‌های خو ِد سعدی در گلستان و بوستان‬ ‫پایان‬ ‫می‌زنند‪ ،‬و با توجه به این‌که سعدی تاریخ‬ ‫ِ‬ ‫‌شدن این دو اثر را در خو ِد آن‌ها مشخص‬ ‫نوشته ِ‬ ‫حدس اصلی در زادروز سعدی زده‬ ‫کرده‌است‪ ،‬دو‬ ‫ِ‬ ‫شده‌است‪:‬‬ ‫از طرف دیگر‪ ،‬عده‌ای‪ ،‬از جمله محیط طباطبایی‬ ‫در مقاله «نکاتی در سرگذشت سعدی»‪ ،‬براساس‬ ‫حکایت مسجد جامع کاشغر از باب پنجم گلستان‬ ‫(با شروع سالی «محمد خوارزمشاه‪ ،‬رحمت‌اهلل‌علیه‪،‬‬ ‫با ختا برای مصلحتی صلح اختیار کرد») که به صلح‬ ‫محمد خوارزمشاه‪ ،‬که در حدود سال ‪ ۶۱۰‬قمری‬ ‫بوده‌است‪ ،‬اشاره می‌کند و سعدی را در آن تاریخ‬ ‫مشهور می‌نامد‪ ،‬و بیتی که مصراع «بیا ای که عمرت‬ ‫به هفتاد رفت» جزو آن است‪ ،‬از اوایل باب نهم‬ ‫بوستان‪ ،‬نتیجه می‌گیرد که سعدی حدود سال ‪۵۸۵‬‬ ‫قمری‪ ،‬یعنی هفتاد سال پیش از نوشتن بوستان در‬ ‫‪ ۶۵۵‬قمری‪ ،‬متولد شده‌است‪ .‬بیشتر پژوهندگان‬



‫بزرگساالنه عكس العمل نشان دهيم‪ .‬ما اغلب به اين‬ ‫مكانيسم رفتار بچه گانه‪ ،‬كه تنها آن را آموخته ايم‬ ‫رجعت مي كنيم‪ .‬اما اينها در كودكي هم به ما‬ ‫كمك چنداني نكرده و در عين حال به نحو متضاد‬ ‫و دو گانه اي مؤثر بوده اند‪ :‬آنها به عنوان مثال ما‬ ‫را در جايگاه بسيار شيرين قرباني بودن قرار داده‪،‬‬ ‫مرگ خويش را در فانتزي مهيا كرده تا بدين وسيله‬ ‫والدين را تنبيه كنيم ( و باوجود التماس مكرر‬ ‫ما آنها را نمي بخشيديم)‪ .‬ما عبوس مي شديم يا‬ ‫لجاجت كرده و يا عصباني مي شديم و يا در افكار‬ ‫انتقام جويانه غرق مي شديم‪.‬‬ ‫اين مكانيسم ها يك وجه مشترك دارند‪ :‬افكار و‬ ‫احساسات همواره و هميشه حول محور ” مقصر“‬ ‫دور زده و قادر نيستيم خود را از قيد آن رها كنيم‪.‬‬ ‫اين كار انرژي رواني زيادي را به خود اختصاص داده‬ ‫و مانع رشد و ادامه حيات ما مي شود‪.‬‬ ‫پژوهش ها پيرامون توان عفو كردن نشان داده اند‬

‫كه‪ :‬احساس حقارت و عطش انتقام جوئي احساس‬ ‫هاي يدكي هستند‪ -‬به كمك اين يدك ها ما قادر‬ ‫نمي شويم پيرامون يك خسارت‪ ،‬يك جدائي‬ ‫و يا يك جراحت به ”غم خواري“ بپردازيم‪ .‬ما از‬ ‫كناراحساس درد غمخواري دور مي زنيم و به عوض‬ ‫آن به مرثيه خواني دل خويش در نقش قرباني‬ ‫پرداخته و به خشونت و خشم مي گرائيم‪ .‬بيش از‬ ‫هر چيز به دنبال مقصر گشتن و مقصر دانستن اين‬ ‫و آن‪ ،‬احساسات منفي ما را منحرف مي كنند‪ .‬گاهي‬ ‫اين امر فاز غير قابل اجتنابي در جريان غم خواري‬ ‫است‪ :‬بازماندگان دانش آموزاني كه چند سال قبل‬ ‫در ليتلتون ‪ ))Littleton‬آمريكا به قتل رسيده‬ ‫بودند‪ ،‬والدين دانش آموزان قاتل را به عنوان مقصر‬ ‫متهم كردند‪.‬‬ ‫همچنين در موارد بسيار بي اهميت تري مي توان‬ ‫نحوه تأثير اين موضوع را مشاهده كرد‪ :‬فرض كنيد‬ ‫درقسمت نامه هاي شركت شما سند مهمي گم شده‬

‫و شما نمي دانيد كه عامل آن بي توجهي بوده و يا‬ ‫سوء نظر‪ .‬عكس العمل شما چگونه است؟ آيا تمام‬ ‫مدت به دنبال مقصر مي رويد؟ شما دچار يأس شده‬ ‫و به كس ديگري اعتماد نمي كنيد؟ يا اينكه تالش‬ ‫مي كنيد كه سند را هرچه زودتر جايگزين كنيد؟‬ ‫يا اين مورد‪ :‬شما با كسي آشنا شده و عاشق او‬ ‫شده ايد‪ ،‬اما پس از چند ماه او به شما مي گويد فرد‬ ‫ديگري وارد زندگي او شده و در نظر دارد كه با او‬ ‫زندگي كند‪ .‬شما در اين حال چه رفتار تيپيك در‬ ‫پيش مي گيريد؟ آيا به سرزنش او پرداخته و رنج‬ ‫وجدان برايش بوجود مي آوريد؟ تالش خود را جهت‬ ‫بازگرداندن او دوبرابر مي كنيد؟ آيا به دامان الكل‬ ‫پناه برده و يا در يأس عميق فرو مي رويد و يا اين‬ ‫كه اين تصميم را با همه دردناكي تأييد مي كنيد؟‬ ‫روانكاو روبرت كارن (‪ )Robert Karen‬مي نويسد‪،‬‬ ‫وظيفه روان درماني اين است كه گرفتگي و افسردگي‬ ‫هاءی معالجه كند كه در نتيجه سركوب و فرار از غم‬ ‫و عدم تجربه و هضم آن و يا ديگر احساسات ناشي‬ ‫از خسارات بوجود آمده‪ .‬به عوض آنكه رنج جدائي‬ ‫را ناديده گذارده و يا با الكل و دارو بر آن سرپوش‬ ‫گذاريم‪ ،‬اين جريان را انسان بايد لمس كرده و تجربه‬ ‫و هضم كند‪ .‬ابتدا پس از غم خواري كافي مي توانيم‬ ‫آن انرژي بيمار كننده را رها كرده و خسارت را پشت‬ ‫سر گذارده و به آغاز جديدي برسيم‪.‬‬


‫جویای کار‬ ‫‪0157 710 34 129‬‬ ‫جویای کار‬ ‫‪0157 312 311 16‬‬

‫تدریس زبان انگلیسی‬ ‫تضمینی در تهران‬ ‫توسط خانم صالحی‬

‫‪Tel.: (+98)912-790 87 69‬‬


‫ادامه مقاله‪:‬‬

‫اميد‬

‫باوری علمی است‬ ‫آشتي‪ ،‬هنراز نوآغاز كردن‬

‫اثر‪ :‬دکتر مسعود کریم نیا‬ ‫‪drkarimnia@yahoo.de‬‬

‫هيچ موضوعي به پيچيدگي و اهميت روانشناختي‬ ‫ديناميك عفو وجود ندارد‪ .‬در اين موارد همواره‬ ‫عميق ترين احساسات ما كه عبارتند از عشق و‬ ‫نفرت‪ ،‬درگيرهستند‪ .‬فقدان و يا كمبود توان عفو‬ ‫كردن در انسان نشانگر كيفيت زندگي اجتماعي ما‬ ‫بوده و تعيين كننده ميزان آرامش رواني ما است‪ .‬در‬ ‫واقع هنگام عفو كردن وابستگي هاي ما و تصوير از‬ ‫خويش‪ ،‬عشق به خود و ميزان ديوانگي ما (‪)Paranoia‬‬ ‫در محك آزمايش قرار مي گيرند‪.‬‬

‫بسيار تعجب آور است كه اين توان اصولي بشري‬ ‫كه توسط پژوهشگران آمريكائي ” عفو“ نام گرفته‬ ‫به تازگي به عنوان موضوعي درخور پژوهش شناخته‬ ‫شده‪ .‬روانشناسان با اين مفهوم رنگارنگ مشكل‬ ‫داشته ومدت مديدي آنرا به مذهبيون و فالسفه‬ ‫سپرده بودند‪ .‬اما جريان سكوالريزه و روانشانسانه‬ ‫شدن عفو با سرعت زيادي پيش مي رود‪ .‬تعريف‬ ‫تءوریکی كه پژوهشگران اين موضوع‪ ،‬ماك كولو‪،‬‬ ‫پارگامنت و تورسن (‪McCollough, Pargament,‬‬ ‫‪ )Thoresen‬ارائه مي كنند به اين صورت است‪ ” :‬عفو‬ ‫كردن عبارت است از تحولي دروني و مؤيد اجتماعي‬ ‫بودن در مواضع انساني كه در يك قالب اجتماعي‬ ‫ويژه قرار دارد در قبال يك مقصر شناخته شده“‪ .‬به‬ ‫عبارت ديگر‪ :‬ما بايد جهت عفو كردن كسي كه براي‬ ‫ما موجب ناراحتي و خسارت شده در درون خود‬ ‫تحركي پديد آوريم‪.‬‬ ‫در مسيحيت و مذاهب ديگر به اصلي به اين صورت‬

‫‪40‬‬

‫گاه كساني را كه به آنها عشق مي ورزيم مي خواهيم‬ ‫بكشيم‪ :‬والدين مي خواهند فرزند بد اخالق خود را‬ ‫كه اعصاب باقي نگذارده و پر روءي مي كند‪ ،‬به ديوار‬ ‫بكوبند‪ .‬و فرزندان مي خواهند والدين لجوج و فاقد‬ ‫تفاهم و محدود كننده خود را به كره ماه تبعيد كرده‬ ‫و در فانتزي مي خواهند سر به تن آنها نباشد‪.‬‬

‫برخورد مي كنيم‪ ” :‬همان گونه كه ما مقصرين‬ ‫خود را عفو مي كنيم ‪ “. . .‬پرهيز از انتقام كه‬ ‫مسيح مبلغ آن بود يك اقدام تعيين كننده اما به‬ ‫ندرت تحقق يافته اي در زمينه انسان بودن است‪.‬‬ ‫داستايوفسكي در ادبيات‪ ،‬الگوي كسي را كه همواره‬ ‫مي بخشد و رعايت ديگران را مي كند نشان مي‬ ‫دهد‪ :‬عالي جناب شاهزاده ميشكين ( در اثرش تحت‬ ‫عنوان ” آدم احمق“) كسي است كه اين خصلت‬ ‫نيك اش براي انسان هاي معمولي شناخته شده‬ ‫نيست‪ .‬و در سياست نلسون ماندال نشان داد كه‬ ‫يك عفو بزرگوارانه حتي در زمينه بدترين اعمال چه‬ ‫ديناميك مثبتي مي تواند داشته باشد‪.‬‬ ‫آيا توان عفو كردن يك پرنسيپ اخالقي ديكته‬ ‫شده در رفتار بوده و مخصوص افراد مقدس و نيك‬ ‫سرشتان است؟‬ ‫براي غالب افراد عفو كردن كار دشواري است و اغلب‬ ‫بهانه ها و عبوسي و جراحت خود را پيش مي كشند‪.‬‬ ‫خشم و كينه احساس هاي اعالم خطر مهمي در‬ ‫انسان هستند‪ .‬نفرتي كه در ما ايجاد مي شود را‬ ‫نبايد ناديده انگاريم‪ .‬سركوب كردن فوري احساسات‬ ‫منفي و يا نفي وجودي آن عمل مخاطره آميزي‬ ‫است‪ .‬ما از اينكه كسي مزاحم و مانع پيشرفت‬ ‫برنامه هاي ما شده و به عاليق ما بي توجهي كرده‬ ‫و خسارتي به ما وارد كند عصباني شده و زندگي‬ ‫متمدنانه مانع از آن مي شود كه ما فورا ضربه متقابل‬ ‫بزنيم‪ ،‬اما در فانتزي او را مي دريم‪ .‬و از طرق كم‬ ‫و بيش ظريفانه سعي مي كنيم عالقه انتقام جوئي‬ ‫را با عدالت رنگ كرده و آنرا تجربه كنيم‪ :‬دوستاني‬ ‫كه ما را سرخورده كرده اند‪ ،‬همكاران بد و همسايه‬ ‫پر رو را‪ .‬همسر قبلي را در جنگی انتقام جويانه در‬ ‫گير مي كنيم‪ .‬براي برخي انتقام جوئي حتي محور‬ ‫زندگي آنان مي شود‪.‬‬ ‫گاه كساني را كه به آنها عشق مي ورزيم مي خواهيم‬ ‫بكشيم‪ :‬والدين مي خواهند فرزند بد اخالق خود را‬ ‫كه اعصاب باقي نگذارده و پر روءي مي كند‪ ،‬به ديوار‬ ‫بكوبند‪ .‬و فرزندان مي خواهند والدين لجوج و فاقد‬ ‫تفاهم و محدود كننده خود را به كره ماه تبعيد كرده‬

‫و در فانتزي مي خواهند سر به تن آنها نباشد‪.‬‬ ‫احساسات تنفر آميز و بسياري از ”جنايت هاي‬ ‫كوچك“ امور غير عادي اي نيستند‪ .‬مهم اين است‬ ‫كه بشناسيم‪ ” :‬شايد من هم قادر به اين كار باشم!‬ ‫– اما من اين كار را نمي كنم‪ .‬من اين فانتزي هاي‬ ‫خود را مي بخشم و از آنها مي آموزم‪ “.‬ما چنانچه‬ ‫نافي احساسات منفي شويم در اين صورت نمي‬ ‫توانيم آنها را شناسائي و تصفيه كرده و شايد مي‬ ‫بايست روزي آنها را در زندگي عيني تجربه كنيم‪.‬‬ ‫و ما همچنين قادر نيستيم كه اين احساسات انتقام‬ ‫جويانه را در ديگري شناخته و خطرشان را كاهش‬ ‫دهيم ‪. . .‬‬ ‫هنگامي كه فردي به ما بي عدالتي كرده و يا ما را‬ ‫جريحه دار مي كند در درون ما يك برنامه رواني‬ ‫جريان پيدا مي كند كه به ميزان زيادي بستگي به‬ ‫تجربيات حاصل از پيوند هاي سابق ما دارد‪ .‬هر نوع‬

‫جراحت و يا بي عدالتي‪ ،‬هر بي عهدي يا بي تفاوتي‬ ‫كه ما در بزرگسالي تجربه مي كنيم همانند كبريتي‬ ‫است كه خفت ها‪ ،‬خسارت ها و يا حقارت هاي‬ ‫پيشين ما را شعله ور مي سازند‪ .‬هيچ كس از اين‬ ‫تجربه ها رها نيست‪ .‬ما از دوران كودكي داستاني‬ ‫را با خود حمل مي كنيم كه در آن به اندازه كافي‬ ‫قرباني و ناديده انگاشته و مورد خيانت واقع شده‬ ‫ايم‪ .‬اين داستان هنگام رويكرد با جراحت هاي جديد‬ ‫معيار شناخت ما قرار مي گيرند‪.‬‬ ‫بيش از هرچيز خسارت ها و جراحت هاي هضم‬ ‫نشده دوران كودكي اين كا ر را براي ما دشوار مي‬ ‫كنند كه در قبال حمالت نو به نحوي مناسب و‬











‫لم‬ ‫لم‬ ‫س‬ ‫ثل‬ ‫لم‬ ‫س‬ ‫ثل‬ ‫ی‬ ‫افر‬ ‫های‬ ‫ا‬ ‫رضب‬ ‫س‬ ‫ثل‬ ‫ی‬ ‫افر‬ ‫های‬ ‫ا‬ ‫رضب‬ ‫رضب ا های افر ی‬

‫آب زیر کاه‬

‫آب زیر کاه به کسانی اطالق می شود که زندگی و حشر و نشر اجتماعی خود را بر پایه مکر و عذر و حیله‬ ‫بنا نهند و با صورت حق به جانب ولی سیرتی نا محمود در مقام انجام مقاصد شوم خود بر آیند‪ .‬این گونه‬ ‫افراد را مکار و دغلبار نیز می گویند و ضرر و خطر آنها از دشمن بیشتر است زیرا دشمن با چهره و حربه‬ ‫دشمنی به میدان می آید در حالی که این طبقه در لباس دوستی و خیر خواهی خیانت می کنند‪.‬‬ ‫اکنون باید دید در این عبارت مثلی‪ ،‬آبی که در زیرکاه باشد چگونه ممکن است منشأ زیان و ضرر شود‪.‬‬ ‫آب زیرکاه از ابتکارات قبایل و جوامعی بود که به علت ضعف و ناتوانی جز از طریق مکر و حیله یارای مبارزه‬ ‫و مقابله با دشمن را نداشتند‪ .‬به همین جهت برای آنکه بتوانند حریف قوی پنجه را مغلوب و منکوب نمایند‪،‬‬ ‫در مسیر او با تالقی پر از آب حفر می کردند و روی آب را با کاه و کلش طوری می پوشانیدند که هیچ عابری‬ ‫تصور نمی کرد آب زیر کاهی ممکن است در آن مسیر و معبر وجود داشته باشد‪ .‬باید دانست که ایجاد این‬ ‫گونه با تالقهای آب زیرکاه صرفأ در حول و حوش قرا و قصبات مناطق زراعی امکان پذیر بود تا برای عابران‬ ‫وجود کاه و کلش موجب توهم و سوءظن نشود و دشمن با خیال راحت و بدون دغدغه خاطر و سرمست از‬ ‫باده غرور و قدرت در آن گذرگاه مستور از کاه و کلش گام بر می داشت و در درون آب زیرکاه غرقه می شد‪.‬‬ ‫آب زیرکاه در قرون و اعصار قدیمه جزء حیله های جنگی بود و سپاهیان متخاصم را از این رهگذر غافلگیر‬ ‫و منکوب می کردند‪.‬‬

‫دوشیزه ای جوان و تحصیل کرده ‪ ،‬عالقمند به آشنایی جهت ازدواج با آقایی محترم ‪ ،‬تحصیل‬ ‫کرده ‪ ،‬مهربان و مقید به خانواده و ساکن آلمان می باشد‪ .‬‬ ‫حداکثر سن ‪ 43‬سال‬ ‫شماره تماس ‪015214363400 :‬‬



‫سوررئالیسم چیست؟‬ ‫گردآورنده ‪:‬بهاره عارف‬

‫سوررئالیسم یعنی بیان احساس یا اندیشه ی ”‬ ‫خالص ” بطوری که هیچ گونه زمینه ی فکری قبلی‬ ‫یا وابستگی ذهنی یا تعقیب و هیچ گونه مالحظه ی‬ ‫اخالقی یا قواعد هنری ‪ ،‬ادبی و زیباشناسی ‪ ،‬آن را‬ ‫برانگیخته و متاثر نکرده باشد‪ .‬اصطالح سورئالیسم‬ ‫برای اولین بار در سال ‪ ۱۹۱۱‬م‪ .‬توسط شاعر و‬ ‫نویسنده فرانسوی « آپولی نر » در مورد آثار مارک‬ ‫شاگال نقاش روسی مهاجر که در فرانسه اقامت‬ ‫داشت ‪ ،‬بکار برده شد‪ .‬در این سبک زمان و مکان‬ ‫مفهوم واقعی خود را از دست دادند و احساسات‬ ‫هنرمند از بند سنت های قدیمی رهایی یافت و‬ ‫حاالت مختلف ذهنی آدمی از قبیل رویا ‪ ،‬کابوس‬ ‫‪ ،‬خواب ‪ ،‬و اوهام به تصادف ضمیر پنهان فرصت‬ ‫خودنمایی پیدا کرد‪ .‬در تمام حاالت فوق « عنصر‬ ‫خیال » به عنوان برجسته ترین عامل هنری مورد‬ ‫استفاده قرار می گیرد‪ .‬هنرمندانی که پیرو این سبک‬ ‫بودند معتقدند که آثار خود را بر مبنای تداعی آزاد‬ ‫معانی و افکار و تصاویر و نوعی حالت خلسه و رویا‬ ‫بیان می کنند‪ .‬در واقع سرچشمه این هنر ‪ ،‬عالم رویا‬ ‫است‪ « .‬جدا کردن دنیای درون از دنیای بیرون » از‬ ‫مهم ترین ویژگی های این سبک به شمار می رود‪.‬‬ ‫سورئالیسم بیان و تثبیت تفکر دور از فرمان عقل‬

‫‪28‬‬

‫‪ .3‬تخیل‬ ‫‪.4‬دیوانگی‬ ‫فراواقع‌گرایی‬

‫است و رابطه ای با قوانین زیباشناسی ندارد‪.‬‬ ‫مکتب سورئالیسم بر سه اصل استوار است‪:‬‬ ‫‪.1‬هزل‬ ‫‪.2‬رویا‬

‫فراواقع‌گرایی یا سوررئالیسم (به انگلیسی‪)Surrealism:‬‬ ‫یکی از جنبش‌های هنری قرن بیستم است‪.‬‬ ‫سوررئالیسم به معنی گرایش به ماورای واقعیت یا‬ ‫واقعیت برتر است‪ .‬زمانی که دادائیسم در حال از بین‬ ‫رفتن بود‪ ،‬پیروان آن به دور آندره برتون که خود نیز‬ ‫زمانی از دادائیست‌ها بود گرد آمدند و طرح مکتب‬ ‫جدیدی را ریختند این شیوه در سال ‪ ۱۹۲۲‬به طور‬ ‫رسمی از فرانسه آغاز شد و فراواقع‌گرایی نامیده شد‪.‬‬ ‫این مکتب بازتاب نابسامانیها و آشفتگیهای قرن‬ ‫بیستم است‪.‬‬ ‫این جنبش در عمل با انتشار مجلهٔ انقالب‬ ‫فراواقع‌گراتوسط برتون آغاز شد‪ .‬سالوادور دالی‪ ،‬رنه‬ ‫ماگریت و لویی آراگون از جمله سوررئالیست‌های‬ ‫مشهور هستند‪.‬‬



26



‫روز جهانی‬ ‫کارگر‬ ‫روز جهانی کارگر یادمان شورش کارگران آمریکائی‬ ‫در اول ماه مه ‪ ۱۸۸۶‬در شیکاگو است که هر سال‬ ‫در بسیاری از کشورهای جهان جشن گرفته می‌شود‪.‬‬ ‫حزب‌های کمونیست و سوسیالیست و اتحادیه‌های‬ ‫کارگری در بسیاری از کشورهای جهان این روز را‬ ‫با برگزاری تظاهرات و راهپیمائی‌های خیابانی برگزار‬ ‫می‌کنند‪.‬‬ ‫دهها سال است که به این مناسبت در این روز‪،‬‬ ‫در کشورهای مختلف (به استثنای ایاالت متحده‪،‬‬ ‫کانادا و چند کشور کوچک) مراسم ویژه برگزار‬ ‫می‌شود‪ .‬ایاالت متحده و کانادا نخستین دوشنبه‬ ‫هر سپتامبر (شهریور ماه) را به عنوان «روزکارگر»‬ ‫برگزار می‌کنند‪.‬‬ ‫مناسبت اول مه به عنوان روز کارگر به این لحاظ‬ ‫بوده است که در چهارم ماه مه سال ‪ ،۱۸۸۶‬و در‬ ‫چهارمین روز اعتصاب و تجمع کارگران آمریکایی‬ ‫در شهر شیکاگو‪ ،‬پلیس به روی آنان آتش گشود‬ ‫که شماری کشته‪ ،‬عده‌ای مجروح و بعدا ً چهارتن‬ ‫نیز اعدام شدند‪ .‬کارگران اعتصابی خواستار تعدیل‬ ‫شرایط کار و کاهش ساعات روزانه کار از ده ساعت‬ ‫به ‪ ۸‬ساعت بودند‪ .‬قرار بود که اول ماه مه ‪۱۸۸۶‬‬ ‫در آمریکا (ایاالت متحده)‪ ،‬کاهش ساعات کار به‬ ‫هشت ساعت در روز‪ ،‬به اجرا درآید که چنین نشد‬ ‫و در نتیجه‪ ،‬کارگران در گوشه و کنار این کشور‬ ‫دست به تظاهرات زدند و در یک‌هزار و دویست‬ ‫کارخانه و کارگاه‪ ،‬اعتصاب صورت گرفت‪ .‬شمار‬ ‫کارگران معترض شهر شیکاگو بیش از سایر شهرها‬ ‫و حدود ‪ ۹۰‬هزار تن بود‪ .‬در چهارمین روز تظاهرات‬ ‫شیکاگو‪ ،‬کارگران اعتصابی و هوادارانشان در «میدان‬ ‫بیده = ‪ »Haymarket‬جمع شده و از اینجا به‬ ‫حرکت درآمده بودند‪ .‬سخنرانان آنان بر یک گاری‬ ‫بزرگ سوار بودند و شعار می‌دادند‪ .‬پس از طی‬ ‫مسافتی‪ ،‬پلیس اطراف این گاری (چهارچرخه) را‬ ‫گرفت و خواست که تظاهرکنندگان متفرق شوند‬ ‫که ناگهان انفجاری صورت گرفت‪ ،‬یک مامور پلیس‬ ‫کشته شد و چند کارگر و پلیس نیز مجروح شدند‪.‬‬ ‫این حادثه سبب شد که پلیس دست به تیراندازی‬ ‫به سوی جمعیت بزند و کشتار صورت گیرد‪ .‬آمار‬ ‫کشته‌شدگان اعالم نشده‌است ولی اسامی انبوه‬ ‫مجروحان در دست است‪ .‬پلیس با اعمال خشونت‬

‫‪24‬‬

‫موفق شد جمعیت را پراکنده سازد‪ .‬در پی این حادثه‪،‬‬ ‫مسبب دستگیر شدند که پنج‬ ‫هشت تن به عنوان ّ‬ ‫نفر از آنان کارگر مهاجر آلمانی و یکی هم آلمانی‬ ‫تبعه آمریکا بود‪ .‬دادگاه یکی از این دستگیرشدگان‬ ‫را به ‪ ۱۵‬سال حبس محکوم کرد و بقیه محکوم به‬ ‫اعدام شدند که فرماندار ایالت مجازات دو تن از آنان‬ ‫را به حبس ابد تخفیف داد‪ .‬یکی از محکومان به‬ ‫اعدام‪ ،‬پیش از اجرای حکم خودکشی کرد و چهار‬ ‫نفر دیگر به دار آویخته شدند‪.‬‬ ‫با رسیدن اخبار مربوط به این تظاهرات‪ ،‬کشتار و‬ ‫اعدام به سایر کشورها‪ ،‬در گوشه و کنار جهان مراسم‬ ‫یادبود برگزار و هر سال هم تکرار شد که به تدریج‬ ‫اول ماه مه‪ ،‬روز جهانی کارگر عنوان گرفت‪ .‬چون‬ ‫اعدام‌شدگان شیکاگو عمدتاً آلمانی بودند‪ ،‬در سال‬ ‫‪ ۱۹۳۳‬حزب نازی آلمان روز اول ماه مه را روز ملی‬ ‫و تعطیل عمومی اعالم کرد‪.‬‬ ‫می دی‪ ،‬روز اول ماه می در سرتاسر هند به افتخار اله‬ ‫ی بهار و جشنواره ی باروری‪ ،‬جشن گرفته میشود‪.‬‬ ‫این روز همچنین یادآور روز بین‌المللی کارگر‬ ‫هست که اهمیت تاریخی دارد‪ .‬این روز همچنین‬ ‫روز معترضان سیاسی ست‪ .‬روز اول ماه می غیر از‬ ‫این روز جشن قدیسین هست‪ .‬برای سازمان دادن‬ ‫کارگران‪ ،‬این روز در بسیاری از کشور ها‪ ،‬تعطیل‬ ‫عمومی ست‪.‬‬ ‫روز اول ماه می به عنوان روز کارگر‬ ‫منشا این روز‪ ،‬جنبش کارگری آمریکا در اواخر قرن‬ ‫نوزدهم ست‪ .‬تاریخ این حرکت به اول ماه می ‪1886‬‬ ‫میالدی بازمیگردد‪ .‬در این روز تعداد زیادی از‬ ‫کارگران آمریکایی دست به اعتصاب زدند و خواستار‬ ‫یک روز کاری استاندارد و هشت ساعته شدند‪ .‬در‬ ‫چهارم ماه مه در میدان هی مارکت شیکاگو یک‬ ‫بمب پرتاب شده توسط یک انقالبی‪ ،‬منجر به مرگ‬ ‫ده ها نفر (از جمله چند افسر پلیس) و زخمی شدن‬ ‫بیش از ‪ 100‬نفر شد‪.‬‬ ‫این تظاهرات نتیجه فوری دریافت نکردند‪ ،‬اما موثر‬ ‫واقع شدند‪ .‬پس از آن‪ ،‬هشت ساعت کار در روز‬ ‫عرف بسیاری از کشورها در سراسر جهان شد‪ .‬از‬ ‫این رو این روز به عنوان روز تظاهرات‪ ،‬راهپیمایی‪،‬‬

‫و سخنرانی انتخاب شد‪ .‬این روز در اکثر ایاالت‬ ‫متحده‪ ،‬روسیه و دیگر کشورهای کمونیستی تعطیل‬ ‫است‪.‬در هند‪ ،‬روز اول ماه مه نیز یک روز تعطیل‬ ‫عمومی اعالم شد‪.‬‬ ‫اولین جشن روز اول ماه مه در هند در مدرس‬ ‫توسط حزب کارگر کیسان هندوستان در ‪ 1‬مه سال‬ ‫‪ 1923‬برگزار شد‪ .‬نیز اولین بار بود که پرچم قرمز‬ ‫در هند مورد استفاده قرار گرفت‪ .‬چتار سینگاراویلو‬ ‫رهبر حزب بزرگداشت روز اول ماه مه را در دو محل‬ ‫در سال برگزار کرد‪ .1923.‬یک جلسه در ساحلی‬ ‫روبروی دادگاه عالی مدرس برگزار شد‪ ،‬نشست دیگر‬ ‫در ساحل تریپلیکن برگزار شد‪ .‬روزنامه ی "هندو"‪،‬‬ ‫از مدرس گزارشی منتشر کرد‪.‬‬ ‫حزب کار کیسان جشن روز اول ماه مه را در چنای‬ ‫معرفی کرد‪ .‬رفیق سینگاراوالر رییس نشست بود و‬ ‫قطعنامه ای مبنی بر این که دولت باید روز اول ماه‬ ‫مه را به عنوان یک روز تعطیل اعالم کند‪ ،‬به تصویب‬ ‫رسید‪ .‬رئیس حزب اصول غیر خشونت آمیز حزب‬ ‫را توضیح داد‪ .‬یک درخواست برای کمک مالی نیز‬ ‫وجود داشت‪ .‬تاکید شده بود که کارگران جهان باید‬ ‫برای رسیدن به استقالل‪ ،‬متحد باشند‪.‬‬ ‫روز اول ماه مه‪ ،‬یک بانک در سراسر کشور و‬ ‫تعطیالت عمومی در هند است‪ .‬تعطیالت به‬ ‫جنبشهای کارگری برای احزاب سیاسی کمونیست‬ ‫و سوسیالیست گره خورده است‪ .‬در ماهاراشترا و‬ ‫گجرات‪ ،‬رسماً به نام روز ماهاراشترا و روز گجرات‬ ‫بود‪ ،‬چرا که در این روز در سال ‪ 1960‬هر یک‬ ‫استقالل خود را پس از جدا شدن از ایالت قدیمی‬ ‫بمبئی بر اساس خطوط زبانی‪ ،‬به دست آوردند‪.‬‬ ‫روز کار در تاریخ اول مه در بسیاری از کشورها در‬ ‫سراسر جهان جشن گرفته میشده است و هنوز هم‬ ‫اغلب‪ ،‬روزی برای اعتراضات و تظاهرات است‪ .‬در‬ ‫این روز‪ ،‬سازمان های مختلف کارگری در سراسر‬ ‫کشور در قالب گروه‪ ،‬به برگزاری مسابقات مختلف‬ ‫برای کودکان طبقه ی کارگر میپردازند‪ .‬با این حال‪،‬‬ ‫در سال های اخیر‪ ،‬مراسم این روز‪ ،‬شکل تازه ای‬ ‫گرفته که در آن کارگران و اتحادیه های کارگری‬ ‫خواستار حفاظت از منافع خود و و دادن وجه انسانی‬ ‫به اصالحات اقتصادی هستند‪.‬‬



‫گفتگو با آقای مهرداد رضی‬ ‫درود بر شما آقاي مهرداد رضی ‪ ،‬ممنون كه وقت‬ ‫به ما داديد تا بيشتر با شما و فعالیت های شما در‬ ‫زمينه آواز کالسیک ايرانی آشنا بشويم‪.‬‬ ‫شما به جرات یکی از خوش نواهای ايرانی هستيد‬ ‫كه به دانشجويان آلمانی آواز و موسیقی ايرانی‬ ‫تدريس می كنيد‪ .‬لطفا بفرماييد از چه سنی آواز‬ ‫را شروع كرديد؟‬ ‫من در خانواده ی اهل آوازخوانی به دنیا آمدم و در‬ ‫واقع اولين معلم آواز من پدرم بودند كه بویژه تحرير‬ ‫زدن‪ ،‬که فرم خاص آواز ایرانی است‪ ،‬را از ايشان‬ ‫آموخته ام‪.‬‬ ‫در ‪ ١٢‬سالگي نزد يكی از بستگان كه به آوازی ایرانی‬

‫و شیوه های آموزشی استادان پیشین خوب آشنا‬ ‫بودند‪ .‬همچنين ايشان شاعر ‪ ،‬نوازنده سه تار و أهل‬ ‫عرفان و صدفی مسلک بودند‪ .‬مسلك عرفانی و‬ ‫گوشه گیری ایشان موجب این شده بود که بجز اهل‬ ‫موسیقی کمتر کسی ایشان را می شناخت‪.‬‬ ‫بعد ها در کنار تحصیل در دانشگاه در رشته‬ ‫كارشناسی "زبان و ادبيات فارسی" از كالسهای آواز‬ ‫اساتيدی‪ ،‬كه خود از شاگردان ممتاز استاد بزرگ‬ ‫آواز ایران جناب محمد رضا شجريان بودند‪ ،‬بهره‬ ‫بردم و با ردیف ها و شيوه آواز خوانی این استاد‬ ‫یگانه آشنا شدم‪ .‬در سال ‪ ١٣٧٨‬وارد كارگاه آواز‬ ‫استاد شجريان شدم و بصورت مستقيم از آموزش‬

‫آشنا بود‪ ،‬رديفهای آواز را آموختم ‪.‬‬ ‫در ‪ ١٥‬سالگی از كالس آواز استاد علی اكبر ثقفی‬ ‫متخلص به خرم قزوينی بصورت مستمر بهره بردم‬ ‫و عالوه بر ردیف و تکنیک های آواز با تصنيفهای‬ ‫عارف قزوينی و علی اكبر خان شيدا آشنا شدم‪ .‬در‬ ‫اینجا اجازه می خواهم کمی بیشتر از ایشان بگويم‪.‬‬ ‫كالسهای استاد خرم از چندین جهت حائز اهمیت‬ ‫بود و در آواز خوانی من و بعد ها در روش تدريس‬ ‫من تاثیر فراوان داشت‪ .‬ایشان به شیوه استادان قدیم‬ ‫تدریس میکردند‪ .‬شیوه ای که به نظر من خالقیت‬ ‫و بداهه پردازی را در شاگردان تقویت میکرد‪ .‬این‬ ‫موضوعات از اساسی ترین خصیصه های آواز ایرانی‬ ‫به شمار میروند‪ .‬ايشان شاگرد یکی از شاگردان‬ ‫عارف قزوينی بودند و از این جهت با شيوه آوازخوانی‬

‫های ايشان بهره مند شدم‪.‬‬ ‫تدریس آواز را از کی آغاز کردید؟‬ ‫با توجه به عالقه و دلبستگی زیادی که به آواز و‬ ‫تدریس بطور کلی و بویژه تدریس آواز داشتم‪ ،‬از‬ ‫چند سال قبل از مهاجرتم به آلمان شروع به تدریس‬ ‫کرده بودم‪ .‬در آلمان هم با هدف معرفی فرهنگ‬ ‫و موسیقی ایرانی همواره تالش کردم‪ ،‬با وجود‬ ‫دشواری های زیاد‪ ،‬در این راه ثابت قدم بمانم و از‬ ‫هر فرصتی برای برگذاری کنسرت استفاده کردم‪.‬‬ ‫از کی در آلمان زندگی ميکنيد؟‬ ‫سال ‪ ١٣٨٢‬به آلمان مهاجرت كردم و در دانشگاه‬ ‫اولدنبورگ در رشته تعلیم و تربیت "پداگوگيک"‬ ‫تحصيل كردم‪.‬‬ ‫و اما از کی در کلن زندگی میکنید؟‬

‫‪22‬‬

‫سال ‪ ٢٠٠٩‬وارد دانشگاه کلن شدم و در رشته هاي‬ ‫"موزيكولوژي "و "زبانها و فرهنگهای دنیای اسالم" به‬ ‫تحصیالت خودم ادامه دادم‪.‬‬ ‫استاد تدریس موسیقی ایرانی در دانشگاه را از‬ ‫کی آغاز کردید؟‬ ‫در سال ‪٢٠١٤‬دانشكده موزيكولوژی دانشگاه كلن‬ ‫از من و دوست و همكار عزيزم‪ ،‬آهنگساز و نوازنده‬ ‫خوب سنتور آقای روزبه مطيا برای تدریس موسیقی‬ ‫ایرانی دعوت به همكاری كرد‪ .‬حاصل این همکاری‬ ‫ارائه سميناری با عنوان مقدمه ای بر موسيقی ايرانی‬ ‫است که با استقبال خیلی خوب دانشجویان روبرو‬ ‫شده است‪ .‬ما بواسطه این سمینار و با همکاری‬ ‫دانشجویان و موزیسین های ایرانی و غیر ایرانی‬ ‫یک گروه موسیقی ایرانی تشکیل داده ایم که اولین‬ ‫کنسرت خود را نیز روز ‪ ١٢‬فوريه در دانشگاه برگذار‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫من خبر دار شدم که شما همچنین در آكادمي‬ ‫مالنشتون كلن کالس آواز ایرانی دارید‪ .‬از این‬ ‫همکاری برای ما بفرمائید؟‬ ‫حدود یک سال پیش بود که من ایده تشکیل كالس‬ ‫آواز كالسيك ایرانی را با آکادمی مطرح کردم که با‬ ‫استقبال مسئولین آنجا روبرو شد‪ .‬شايان ذكر است‬ ‫که این اولين باری است که در این آكادمی چنین‬ ‫کالسی ارائه مي شود‪.‬‬ ‫استاد كالسها در چه زمانی برگذار ميشود؟‬ ‫هفته ای يك بار در روزهای جمعه ساعت ‪ ٥:٠٠‬تا‬ ‫‪ ٨:٠٠‬غروب‪.‬‬ ‫آيا کنسرتی هم برای دوستداران اواز ايرانی‬ ‫داشتيد؟‬ ‫بله ‪ ١٢ ،‬مارس در گالری هنری هور باخ اشتيفتون‬ ‫)‪(Michael Horbach Stiftung‬‬ ‫‪Wormser Str. 23, 50677 Köln‬‬

‫استاد ممنون از وقتی كه به ما داديد‪.‬‬



‫حوزه فرهنگ و هنر کشور گفت‪ :‬مسئوالن بسیار‬ ‫بی‌معرفت هستند‪ .‬وقتی با ما کاری دارند‪ ،‬ده‌ها بار‬ ‫تماس می‌گیرند تا کارشان انجام شود ولی در مواقع‬ ‫دیگر ماه‌ها و سال‌ها هیچ‌کس حالمان را نمی‌پرسد‪.‬‬ ‫کسی زنگ نمی‌زند بگوید کتایون امیرابراهیمی االن‬ ‫حالت چطور است و چه‌کار می‌کنی؟‬ ‫وی در ادامه گفت‪ :‬حالم بد است و به دلیل ابتال به‬ ‫کم‌خونی مرتب به بیمارستان می‌روم‪ .‬از مسئوالن‪،‬‬ ‫کسی برای درمان هنرمندان سالمند و مریض کاری‬ ‫نمی‌کند‪ .‬هنرمندان هم که خودشان مریض هستند‬ ‫و توان پیگیری ندارند‪ .‬مسئوالن باید برای رفاه‬ ‫هنرمندان اقدام کنند‪ .‬بیمه هنرمندان هیچ فایده‌ای‬ ‫ندارد و همه شاکی هستند‪ .‬به همین دلیل من هم‬ ‫سراغش نرفتم و این بیمه را نخواستم‪.‬‬ ‫بازیگر فیلم سینمایی «ورود آقایان ممنوع»‬ ‫اظهار داشت‪ :‬شرایط بدی بر زندگی هنرمندان‬ ‫حکمفرماست‪ .‬هنرمندان ما با بدبختی و درد و‬ ‫بیماری فوت کردند‪ .‬طوری با ما برخورد می‌شود که‬ ‫انگار نیستیم و هرگز نبوده‌ایم‪.‬‬ ‫گفتنی‌است؛ آخرین اثری که این بازیگر پیشکسوت‬ ‫در آن به ایفای نقش پرداخته‪ ،‬فیلم «ورود آقایان‬ ‫ممنوع» به کارگردانی رامبد جوان در سال ‪1390‬‬ ‫بوده است‪.‬‬

‫دنیای هنر‬

‫بسیار دشوار را آغاز کنم و آن هم گفتن واژه‌ی «نه»‬ ‫به بسیاری از فیلم‌ها و مردمان است"‪.‬‬ ‫هنکس در آن زمان ستاره فیلم‌هایی چون «باربز» و‬ ‫«جو در برابر آتش‌فشان» بود‪ .‬در سال ‪ 1990‬فیلم‬ ‫«آتش غرور» رابازی کرد که در فهرست «باکس‬ ‫آفیس» در نظر گرفته شد هرچند نقطه چرخشی‬ ‫برای هنکس بود زیرا تام هنکس در اینجا نقشی‬ ‫جدی را ایفا کرده بود‪.‬‬ ‫سه سال بعد دو فیلم «فیالدلفیا» و «فارست گامپ»‬ ‫را بازی کرد و برای این دو فیلم برنده جایزه اسکار‬ ‫بهترین هنرپیشه مرد شد‪.‬‬ ‫هنکس در ادامه این مصاحبه افزود‪":‬درس جالب‬ ‫برای من این بود که چطور کاری را که آغاز کرده‌ای‬ ‫به بهترین نحو پیش ببری و آن چیزی نیست بجز‬ ‫فقط کار کردن و کار کردن و انتخاب نوع داستانی‬ ‫که می‌خواهی روایت کنی و نوع شخصیتی که‬ ‫می‌خواهی بازی کنی‪.‬‬ ‫تام هنکس در پایان گفت که هنوز بسیار پرکار است‬ ‫و البته پیشنهادهای بازی در فیلم‌ها نیز بیشتر از‬ ‫فیلم «ترنر و هوچ» جذاب‌تر هستند‪.‬‬ ‫جرج کلونی به ارمنستان رفت ‪ /‬بازیگر برنده‬ ‫اسکار از کشتار ارمنی‌ها می‌گوید‬

‫متوجه شدم برای تبدیل شدن به یک‬ ‫هنرپیشه جدی ابتدا باید هنرپیشه‬ ‫کمدی شوم‬

‫جان اولیور در جریان برگزاری جشنواره فیلم‬ ‫«ترایبکا» با تام هنکس هنرپیشه نامدار هالیوود و‬ ‫دارنده دو جایزه اسکار گفتگویی انجام داده که در‬ ‫ادامه می‌خوانید‪:‬‬ ‫تام هنکس همیشه هنرپیشه معروف امروزی که‬ ‫ما می‌شناسیم نبوده است او نیز مانند بسیاری از‬ ‫بزرگان هالیوود از پایین شروع کرده است‪ .‬آغاز‬ ‫کارش با کمدی تلویزیونی «آغوش دوستان»‬ ‫بود و بعد کمدی رمانتیک «چلپ‌چلوپ» «پارتی‬ ‫مجردی» و «گودال پول» و شروع معروفیت اما نه‬ ‫در حد گرفتن جایزه اسکار‪ .‬تام هنکس از فیلم‌هایی‬ ‫فراموش شونده چون «ترنر و هوچ» تا فیلم کالسیک‬ ‫«فیالدلفیا» می‌بایست کار کند و خود را بشناساند‪.‬‬ ‫تام هنکس می‌گوید‪":‬در حدود اواسط دهه سوم‬ ‫زندگی‌ام زمانیکه فیلم‌های متعدد و ضعیف در با‬ ‫موضوعاتی نظیر آدمهای مسخره و سخیف بازی‬ ‫می‌کردم در آن زمان تشخیص دادم که باید کاری‬

‫‪20‬‬

‫جرج کلونی به ارمنستان سفر کرد تا یک جایزه‬ ‫جدید را معرفی و اهدا کند‪ .‬این بازیگر عالوه بر‬ ‫این در نشستی درباره کشتار گسترده ارمنی‌ها‬ ‫در اوایل قرن بیستم میالدی حضور یافت‪ .‬او از‬ ‫جمله چهره‌های سرشناسی است که این کشتار را‬ ‫«نسل‌کشی ارمنی‌ها» می‌داند‪.‬‬ ‫بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایاالت متحده‬ ‫آمریکا کشتار ارمنی‌ها را نسل‌کشی نمی‌خوانند‪.‬‬ ‫بازیگر «‪ 11‬یار اوشن» از چهر‌ه‌های هوادار شناخته‬ ‫شدن رسمی این واقعه تاریخی به عنوان یک‬ ‫نسل‌کشی است‪.‬‬ ‫این بازیگر در این رابطه گفت ‪« :‬برای اینکه هر چیز‬ ‫به نام خود شناخته شود‪ ،‬نبرد سخت و درازی نیاز‬ ‫است‪ .‬نمی‌توان آنچه که اتفاق افتاده است را انکار‬ ‫کرد‪».‬‬ ‫کلونی یکشنبه در ارمنستان جایزۀ ‪ 100‬هزار دالری‬ ‫آرورا را معرفی می‌کند‪ .‬این جایزه به افرادی تعلق‬ ‫می‌گیرد که برای پیشبرد اهداف انسان‌دوستانه‬ ‫فعالیت می‌کنند‪.‬‬

‫رئیس‌جمهور آمریکا در اظهارات تازه خود کشتار‬ ‫ارمنی‌ها را نخستین سبعیت قرن بیستم خواند‪ ،‬اما‬ ‫از به کار بردن واژه نسل‌کشی برای آن خودداری‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫«کریپتون» پیش درآمدی بر «سوپرمن»‬

‫قسمت تازه پیش درآمدی بر داستان این مجموعه‬ ‫فیلم خواهد بود‪ .‬به این ترتیب‪ ،‬این داستان قبل از‬ ‫شروع ماجراهای قسمت اول رخ می دهد‪.‬‬ ‫هنوز معلوم نیست داستان قسمت جدید‪ ،‬تا چه مدت‬ ‫زمانی به عقب برخواهد گشت و شامل چه ماجراها‬ ‫و حوادثی خواهد شد‪ .‬بر این اساس‪ ،‬مشخص نیست‬ ‫کدام کاراکترها هم در این ماجراها حضور خواهند‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫قسمت تازه فیلم که به احیای داستان آن پرداخت‬ ‫در سال ‪« 2013‬مرد آهنین»به روی پرده سینماها‬ ‫رفت‪ .‬هنری کاویل در این فیلم در نقش کاراکتر‬ ‫سوپرمن ظاهر شد‪.‬‬ ‫این اکشن ماجراجویانه و کمیک استریپی در‬ ‫آمریکای شمالی ‪ 291‬میلیون دالر فروش کرد‪ .‬رقم‬ ‫فروش فیلم در بقیه کشورهای جهان هم حدود‬ ‫‪ 700‬میلیون دالر شد‪.‬‬ ‫کمپانی برادران وارنر ماه گذشته فیلم «سوپرمن‬ ‫علیه بتمن» را روانه پرده سینماها کرد‪ ،‬که در‬ ‫آن دو کاراکتر ابرقهرمان مرد آهنی و مرد خفاشی‬ ‫رودرروی هم قرار گرفتند‪.‬‬ ‫به نوشته امپایر آنالین‪ ،‬تماشاگران سینما از این فیلم‬ ‫استقبال باالیی کردند و فروشی نزدیک یک میلیارد‬ ‫دالر برای آن (هم آمریکا و هم بقیه کشورهای‬ ‫دنیا) رقم زدند‪ .‬نمایش عمومی فیلم هنوز هم در‬ ‫کشورهای مختلف جهان ادامه دارد‪.‬‬ ‫در این فیلم هم هنری کاویل در نقش سوپرمن‬ ‫ابرقهرمان بازی کرد‪ .‬در قسمت های جدید مجموعه‬ ‫فیلم «سوپرمن» هم‪ ،‬او دوباره این نقش را تکرار‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬ ‫صحبت هایی در جریان است تا «کریپتون» را‬ ‫احتماال تبدیل به یک مجموعه تلویزیونی کند‪ .‬تهیه‬ ‫کنندگان فیلم گفته اند پس از مطالعه فیلم نامه‬ ‫گویر در این باره اظهار نظر خواهند کرد‪.‬‬



‫سخنرانی پر احساس لئوناردو دی‌كاپریو در‬ ‫سازمان ملل‬

‫به نقل از آی‌بی تایمز‪ ،‬دی‌کاپریو بازیگر سرشناس‬ ‫سینما روز ‪ ۲۲‬آوریل برای رهبران جهان كه برای‬ ‫امضا كردن تفاهمنامه‌ای به منظور جلوگیری از‬ ‫تغییرات اقلیمی گرد هم آمده بودند‪ ،‬سخنرانی کرد‪.‬‬ ‫این تفاهمنامه كه رسما با عنوان «معاهده پاریس»‬ ‫شناخته می‌شود‪ ،‬توسط بیش از ‪ ۱۶۵‬كشور امضا‬ ‫شد كه باالترین تعداد كشورهای گرد هم آمده‬ ‫برای یک تفاهمنامه بین‌المللی هم بود‪ .‬این مسأله‬ ‫باعث امیدواری می‌شود كه به زودی شاهد تغییراتی‬ ‫باشیم‪ .‬با این حال دی‌كاپریو هشدار داد كه امضای‬ ‫این معاهده كافی نیست و باید اعمال قاطعی صورت‬ ‫بگیرند تا جلوی تغییرات اقلیمی گرفته شود‪.‬‬ ‫او به رهبران و نمایندگان حاضر در تاالر گردهمایی‬ ‫سازمان ملل گفت‪ :‬سیاره‌مان نجات‌پذیر نیست مگر‬ ‫اینكه ما سوخت‌های فسیلی را در زمین و جایی‬ ‫كه به آن تعلق دارند رها كنیم و یک تحول‪ ،‬یک‬ ‫تغییر بزرگ همین االن الزم است‪ ،‬تغییری كه باعث‬ ‫به وجود آمدن یک آگاهی جمعی شود‪ ،‬یک تحول‬ ‫جمعی بشریت كه علت شكل‌گیری و الهام‌بخش آن‬ ‫هم باید حسی از ضرورت از سوی تمام شما باشد‪.‬‬ ‫او ادامه داد‪ :‬ما می‌توانیم امروز به یكدیگر تبریک‬ ‫بگوییم اما اگر شما به كشورهای‌تان بازگردید و‬ ‫نتوانید فراتر از تعهدات این معاهده تاریخی بروید‪،‬‬ ‫هیچ معنی‌ای نخواهد داشت‪ .‬حاال وقت عمل شجاعانه‬ ‫و بی‌سابقه است‪ .‬دوستان من‪ ،‬به نمایندگان اطراف‬ ‫خود نگاه كنید‪ ،‬وقتش شده كه از یكدیگر بپرسید‪:‬‬ ‫تو در كدام سمت از تاریخ قرار خواهی گرفت؟‬ ‫حدود ‪ ۶۰‬رهبر دولتی در مراسم امضای معاهده‬ ‫حضور داشتند‪ .‬ركورد قبلی امضاهای ثبت‌شده در‬

‫‪18‬‬

‫روز اول گردهمایی سازمان ملل در سال ‪ ۱۹۸۲‬و‬ ‫وقتی به ثبت رسید كه ‪ ۱۱۹‬كشور كنوانسیون ملل‬ ‫متحد در مورد حقوق دریاها را امضا كردند‪.‬‬ ‫دی‌كاپریو گفت‪ :‬دیگر وقتش شده كه اعالم كنیم‬ ‫حرفی نخواهد بود‪ ،‬بهانه‌ای وجود نخواهد داشت‪،‬‬ ‫مطالعه ‪ ۱۰‬ساله‌ای شكل نخواهد گرفت‪ ،‬دیگر اجازه‬ ‫نمی‌دهیم كمپانی‌های سوخت‌های فسیلی نشانه‌ها‬ ‫و سیاست‌هایی را كه روی آینده ما تاثیر می‌گذارند‪،‬‬ ‫دیكته كنند‪ .‬این بدنه‌ای است كه می‌تواند كاری را‬ ‫كه مورد نیاز است انجام دهد‪ .‬تمام شماهایی كه در‬ ‫این تاالر نشسته‌اید‪ ،‬حاال دنیا دارد تماشا می‌كند‪ .‬یا‬ ‫نسل‌های آینده شما را مورد تحسین قرار می‌دهند‬ ‫یا از شما بدگویی خواهند كرد‪.‬‬ ‫هنوز بسیاری از دولت‌ها برای تایید این معاهده نیاز‬ ‫به رای‌های پارلمانی دارند‪ .‬این معاهده تنها زمانی‬ ‫عملی خواهد شد كه حداقل ‪ ۵۵‬كشور كه نماینده‬ ‫‪ ۵۵‬درصد از گازهای گلخانه‌ای تولیدشده به دست‬ ‫انسان هستند‪ ،‬آن را به تصویب برسانند‪ .‬چین و‬ ‫ایاالت متحده كه بزرگترین تولیدكنندگان گازهای‬ ‫گلخانه‌ای جهان هستند‪ ،‬روی هم رفته ‪ ۳۸‬درصد‬ ‫از میزان گازهای تولیدشده را تشكیل می‌دهند‪ .‬دو‬ ‫كشور بعدی هم روسیه و هندوستان هستند‪.‬‬ ‫به یک باره نمی‌توان ذائقه مخاطب را تغییر‬ ‫داد‬

‫به خوردن قهوه تلخ کنید‪ .‬شاید پله پله این اتفاق‬ ‫بیفتد‪ .‬با این حال بعد سرگرم‌کننده‌بودن سینما باید‬ ‫حفظ شود و اگر بخواهیم صرفا به وادی محتواگرایی‬ ‫بپردازیم‪ ،‬از آن طرف بام خواهیم افتاد‪ .‬پس بهتر‬ ‫است این زمان و سطح کارشناسی را طوری در نظر‬ ‫بگیریم تا مخاطب فضا داشته باشد‪ ،‬هم از سینما‬ ‫لذت ببرد و هم مفاهیم انسانی که مد نظر ماست‬ ‫در قالب سینما به صورت خوراک بصری به مخاطب‬ ‫داده شود‪ .‬در کل در این زمینه در حال بی‌دقتی‬ ‫هستیم‪.‬‬ ‫وی در پاسخ به این سوال که آیا در سینمای ایران‬ ‫کارگردان بر ذائقه مخاطب مسلط است یا مخاطب‬ ‫بر ذائقه کارگردان‪ ،‬عنوان کرد‪ :‬بستگی به کارگردان‬ ‫دارد‪ .‬کارگران‌هایی هستند که دلشان می‌خواهد‬ ‫صرفا بر اساس سطح میانی ذائقه مردم فیلم بسازند‪.‬‬ ‫افرادی هم هستند که این سطح را به باالتر تغییر‬ ‫می‌دهند که در این روش بهترین اتفاق خواهد افتاد‪.‬‬ ‫مقدمی ماهیت فیلم «نفس» به کارگردانی نرگس‬ ‫آبیار را اینگونه بیان کرد‪« :‬نفس» فیلمی نیست که‬ ‫یک بار ببینید‪ .‬لطفا بیشتر از یک بار آن را مشاهده‬ ‫کنید! شما با فیلمی شاعرانه و غیرمتعارف طرف‬ ‫هستید که اگر بخواهید با معیارهای کالسیک آن را‬ ‫بسنجید‪ ،‬ممکن است مورد رضایت شما واقع نشود؛‬ ‫اما در صورتی که ذهنتان را باز بگذارید و خودتان‬ ‫را به جهان و فانتزی‌های کودکی‌تان بسپارید از تک‬ ‫تک تصاویر لذت خواهید برد و در واقع باید با فیلم‬ ‫همراه باشید تا همه چیز آن را دریافت کنید‪.‬‬ ‫گالیه کتایون امیرابراهیمی از متولیان‬ ‫فرهنگی کشور‪ /‬خیلی بی‌معرفتند!‬

‫شبنم مقدمی بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص‬ ‫تکرار ساخت فیلم‌هایی با ژانر اجتماعی در سطح‬ ‫گسترده در سینمای ایران و عواقب این موضوع‬ ‫گفت‪ :‬باالخره باید سطح ذائقه مخاطب به روش‌های‬ ‫گوناگون تغییر پیدا کند و فکر می‌کنم این امر به‬ ‫زمان نیاز دارد‪ .‬به عنوان نمونه شما نمی‌توانید به‬ ‫یک باره کسی که تا دیروز بستنی می‌خورده‪ ،‬مجبور‬

‫کتایون امیرابراهیمی بازیگر پیشکسوت سینما و‬ ‫تلویزیون ضمن انتقاد از مسئوالن و متولیان‬



‫موسیقی مدرن و دلیل بلند بودن صدای آن‬ ‫از اواخر دهه هشتاد میالدی شرکت های تولید‬ ‫موسیقی برای معرفی خوانندگان و رساندن صدای‬ ‫آنها به مشتریان سی دی های موسیقی را با صدای‬ ‫بلندتری ضبط کردند‪.‬‬ ‫اما چرا صدای موسیقی مدرن اینقدر بلند است؟‬ ‫شاید فکر می کنید که پاسخ این سئوال خیلی ساده‬ ‫است‪ :‬مردم صدای دستگاه‌های پخش موسیقی خود‬ ‫را تا درجه یازده باال می برند‪ .‬اما فقط این موضوع‬ ‫نیست‪ .‬از اواخر دهه هشتاد میالدی شرکت های‬ ‫تولید موسیقی با یک حیله فنی در تولید کاری کرده‬ ‫اند که صدای موسیقی بلندتر به نظر بیاید‪ .‬این روش‬ ‫"جنگ بر سر صدای بلندتر" را به راه انداخت و تولید‬ ‫کنندگان سعی کردند که هر سی دی از محصول‬ ‫قبلی پر سر و صدا تر شود‪.‬‬ ‫ایان شپرد‪ ٬‬صداگذاز که با خواننده ها و گروههای‬ ‫موسیقی مثل "دیپ پرپل"‪" ،‬تریکی"‪" ،‬نیو اوردر" و‬ ‫"کینگ کریزمون" کار کرده می گوید‪":‬درست مثل‬ ‫یک مسابقه تسلیحاتی بود و هر کس سعی می کرد‬ ‫صدای موسیقی اش از دیگران بلند تر باشد‪".‬‬ ‫یک نمونه بارز این روند نسخه های گوناگون آلبوم‬ ‫تریلر مایکل جکسون است که اولین بار در سال‬ ‫‪ ۱۹۸۲‬منتشر شد‪ .‬در نسخه های بعدی این آلبوم‬ ‫که در دهه ‪ ۹۰‬و بعد از سال ‪ ۲۰۰۰‬منتشر شد می‬ ‫بینیم که با صدایی به شدت بلندتر از نسخه اصلی‬ ‫ضبط شده اند‪.‬‬ ‫ترفند فنی که به کار گرفته می شود "فشرده سازی‬ ‫طول امواج صوتی" نام دارد‪ .‬این فن بخش های آرام‬ ‫تر هر موسیقی را به شکلی تقویت می کند که در‬ ‫مجموع صدای کل ترانه بلندتر به نظر می آید‪.‬‬ ‫اگر به امواج صدای یک قطعه موسیقی قبل از تقویت‬ ‫آن روی صفحه دستگاه پخش دقت کنیم خواهیم‬ ‫دید که این امواج فراز و فرود دارند ولی بعد از به‬ ‫کارگیری این ترفند در تمام طول قطعه موسیقی‬ ‫ارتفاع امواج صدا تقریبا برابرند‪.‬‬

‫‪16‬‬

‫هر چند موسیقی با صدای بلند معموال هیجان‬ ‫برانگیزتر است ولی مشکل روش فشرده سازی‬ ‫امواج صوتی این است که در نهایت نتیجه کار بسیار‬ ‫یکنواخت می شود و صدای موسیقی فراز و فرودهای‬ ‫خود را از دست می دهد‪.‬‬ ‫موسیقی برای تاثیر گذاری در شکل مطلوب و زیبای‬ ‫آن باید فراز و فرود داشته باشد‪ .‬موسیقی بلند وقتی‬ ‫تاثیر گذار است که در کنار و یا در مقابل موسیقی با‬ ‫صدای مالیم تر قرار داده شود‪.‬‬ ‫این روش در عین حال صداهای مصنوعی به‬ ‫موسیقی می افزاید که ممکن است ناهنجار باشند‪.‬‬ ‫مطالعاتی نشان داده اند که یک حد کمی از فشرده‬ ‫سازی صدای موسیقی خوب است چون در مجموع‬ ‫به صداها حالت همواری می دهد ولی بیش از حد‬ ‫آن ناخوشایند است‪.‬‬ ‫فقط تهیه کنندگان و یا سایر دست اندرکاران‬ ‫تولید موسیقی نیستند که از افراط در این حیله‬ ‫فنی شکایت دارند‪ ،‬برخی از مشتریان نیز به این کار‬ ‫اعتراض کرده اند‪ .‬و شاید جای تعجب فراوان داشته‬ ‫باشد که بیشترین اعتراض ها در این زمینه از سوی‬ ‫طرفداران موسیقی هوی متال مطرح شده است‪.‬‬ ‫در سال ‪ ۲۰۰۸‬آلبوم گروه متالیکا به نام ‪Death‬‬ ‫‪ Magnetic‬هم به صورت سی دی و هم به عنوان‬ ‫بخشی از بازی کامپیوتری ‪ Guitar Hero‬منتشر شد‪.‬‬ ‫این به طرفداران گروه فرصتی استثنایی داد تا دو‬ ‫نسخه متفاوت از تولید این آلبوم را با هم مقایسه‬ ‫کنند‪ .‬بسیاری از آنها نسخه استفاده شده در بازی‬ ‫کامپیوتری را به سی دی متالیکا ترجیح می دهند‬ ‫که در آن از روش فشرده سازی صداها کمتر استفاده‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫بیش از ‪ ۱۰‬هزار طرفدار این گروه با امضای طوماری‬ ‫خواهان ضبط مجدد این آلبوم شدند‪.‬‬ ‫در این اواخر به نظر می رسد که "جنگ بر سر صدای‬ ‫بلندتر" دارد به پایان می رسد‪.‬‬

‫روش فشرده سازی صداها روی موسیقی تاثیر ویژه‬ ‫ای می گذارد که صداگذار با بررسی آن می توانند‬ ‫تشخیص دهند"جنگ بر سر صدای بلندتر" طی دهه‬ ‫های گذشته چه مسیری را طی کرده است‪.‬‬ ‫تحقیقات علمی نشان می دهد که صدای بلند ترانه‬ ‫ها و آلبوم های پر فروش از سال ‪ ۱۹۸۹‬تا حوالی‬ ‫سال ‪ ۲۰۰۴‬رو به افزایش بوده است‪ .‬بعد از آن به‬ ‫نظر می رسد که روند بلند کردن صدای محصوالت‬ ‫موسیقی رو به کاهش گذاشته است‪ .‬هنوز با قاطعیت‬ ‫نمی توان گفت که این جنگ خاتمه یافته ولی‬ ‫حداقل به نظر می رسد که یک آتش بسی برقرار‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫به نظر می رسد که تغییر شکل مصرف موسیقی‪ ،‬از‬ ‫خرید سی دی و یا دانلود کردن ترانه ها به سمت‬ ‫گوش دادن به موسیقی از طریق سرویس‌های پخش‬ ‫آنالین موسیقی نظیر اسپاتیفای‪ ،‬در این زمینه تاثیر‬ ‫مثبتی داشته است‪.‬‬ ‫این سرویس ها طوری طراحی و تنظیم شده اند‬ ‫که بلندی صدای تمامی آثار موسیقی که پخش‬ ‫می کنند در یک سطح است‪ .‬در نتیجه اگر در یک‬ ‫ترانه یا قطعه موسیقی بیش از حد از روش فشرده‬ ‫سازی صداها استفاده شده باشد هنگام پخش در این‬ ‫سرویس ها برتری صدای بلندتر خود را از دست داده‬ ‫و آنچه که از آن باقی می ماند صداهای ناخوشایند‬ ‫و تحریف شده است‪.‬‬ ‫انگیزه برای تولید موسیقی با صدای بسیار بلند‬ ‫ممکن است به زودی از بین برود‪.‬‬



‫حقیقت‬ ‫علمی درباره‬ ‫دایناسورها‬

‫مطالعات نشان می‬ ‫دهد که روند تکامل دایناسورها‬ ‫پیش از حادثه بر خورد شهاب سنگ با کره‬ ‫زمین و انتقراض کامل آنها پیوسته در حال‬ ‫کمتر شدن بوده است‪.‬این دستاورد‬ ‫علمی می تواند بعنوان انقالبی در‬ ‫راستای درک سیر تکاملی دایناسورها‬ ‫تلقی شود‪.‬پیش از این محققین بر این باور بودند‬ ‫که قبل از انقراض کامل دایناسورها در حدود ‪۶۵‬‬ ‫میلیون سال پیش‪ ،‬روند تکاملی آنها در جهت‬ ‫بیشتر شدن بوده است‪.‬‬

‫محققین دانشگاه «ریدینگ» انگلیس با بررسی‬ ‫پیچیده آماری از بقایای فسیل دایناسورها توانستند‬ ‫از این حقیقت علمی رمزگشایی کنند‪.‬‬ ‫سیر کاهش جمعیتی دایناسورهایی که قابلیت‬ ‫ایستادن بر روی دو پای عقب را داشتند‪ ،‬در مقایسه‬ ‫با سایر گونه های دایناسوری کمتر بوده است‪.‬‬ ‫بر اساس این تحقیق از جمله عوامل کاهش پیوسته‬ ‫جمعیت دایناسورها فعالیت های زمین از جمله‬ ‫فعال شدن آتشفشان ها و عوامل محیطی بوده است‪.‬‬

‫این خصوصیات می گویند که مزاج شما گرم و تر است‬ ‫افرادی با مزاج گرم و تر‪ ،‬برعکس آن‌هایی که‬ ‫مزاجشان گرم و خشک است‪ ،‬خواب خوبی‬ ‫دارند و البته‪ ،‬تحمل بی‌خوابی هم برایشان‬ ‫چندان سخت نیست‪.‬‬ ‫مزاج گرم و تر هم یکی از چهار مزاج اصلی در طب‬ ‫سنتی است‪ .‬دکتر مریم مقیمی درباره خصوصیات‬ ‫افرادی با این نوع مزاج می‌گوید‪ :‬افرادی با مزاج گرم‬ ‫و تر‪ ،‬معموالً درشت ‌اندام هستند‪ ،‬پوست سرخ و‬ ‫سفید و موهای پرپشتی هم دارند‪ .‬نبض این افراد هم‬ ‫پر و قوی می‌زند‪.‬افرادی با مزاج گرم و تر‪ ،‬برعکس‬ ‫آن‌هایی که مزاجشان گرم و خشک است‪ ،‬خواب‬ ‫خوبی دارند و البته‪ ،‬تحمل بی‌خوابی هم برایشان‬ ‫چندان سخت نیست‪.‬‬

‫این عضو دانشکده طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی‬ ‫تهران می‌افزاید‪ :‬این افراد‪ ،‬بسیار حساس به حرارت‬ ‫هستند‪ ،‬یعنی نه تاب گرمای زیاد را دارند و نه‬ ‫طاقت سرمای بیش از اندازه را‪ .‬این در حالی است‬ ‫که به‌طور کلی‪ ،‬تحمل سرما از گرما برای چنین‬ ‫افرادی‪ ،‬ساده‌تر است‪ .‬افرادی که عالقه به شیرینی و‬ ‫ترشی دارند و تقریباً تمام غذاها را می‌پسندند‪ ،‬باید‬ ‫بدانند که به‌احتمال زیاد‪ ،‬مزاجشان گرم و تر است‪.‬‬ ‫این افراد‪ ،‬پوست گرم‪ ،‬مرطوب و نرمی هم دارند‪.‬‬ ‫افرادی با مزاج گرم و تر از نظر خلق و خو‪ ،‬افرادی‬

‫شجاع و جسور هستند و به‌همین خاطر هم معموالً‬ ‫ما آن‌ها را در صف افراد پیشرو و رهبر می‌بینیم‪.‬‬ ‫کسانی که مزاج گرم و تری دارند‪ ،‬معموالً افراد آرامی‬ ‫هستند‪ ،‬اما اگر از ظرفیت و آرامش آن‌ها سوءاستفاده‬ ‫بشود‪ ،‬ممکن است رفتارهای مخاطره‌آمیزی از خود‬ ‫نشان بدهند‪ .‬این افراد‪ ،‬همان‌هایی هستند که هنگام‬ ‫عصبانیت‪ ،‬خون جلوی چشمانشان را می‌گیرد‪ ،‬اما‬ ‫در حالت کلی‪ ،‬افرادی آرام‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬خوش‌مشرب‪،‬‬ ‫خونگرم و عالقمند به شعر و موسیقی هستند‪.‬‬

‫کارهای ترجمه برای همراهی شما تا ادارات و امور دیگر‬ ‫‪0176 609 63 833‬‬ ‫‪14‬‬





‫پرسپولیس یک امتیاز تا سهمیه آسیایی‬

‫با شکست دو تیم نفت‪ ،‬تراکتورسازی مقابل سپاهان‬ ‫و سیاه جامگان این دو تیم رسماً از جمع مدعیان‬ ‫کسب قهرمانی لیگ برتر خارج شدند‪.‬‬ ‫تراکتورسازی که در دیدار قبلی خود در آسیا مقابل‬ ‫حریف قدرتمندی مثل الهالل نمایش درخشانی ارائه‬ ‫کرده بود بازی مقابل سیاه جامگان را خوب آغاز کرد‬ ‫اما با گذشت زمان تحلیل رفت و دو گل از شاگردان‬ ‫فرهاد کاظمی دریافت کرد‪ ،‬مربی که همیشه برای‬ ‫قلعه نویی دردسرساز بوده است‪.‬‬ ‫شکست تراکتورسازی که با سلسله ای از اشتباه‬ ‫پیش رفت این تیم را در امتیاز ‪ 42‬نگه داشت که‬ ‫به منزله فاصله ‪ 9‬امتیازی شاگردان قلعه نویی با‬ ‫پرسپولیس صدرنشین است‪ .‬نفت هم که در هفته‬ ‫آینده با پرسپولیس بازی دارد نمایش بسیار ضعیفی‬ ‫داشت و با شکست غیرمنتظره امروز مثل تراکتور‬ ‫روی عدد ‪ 42‬باقی ماند‪ .‬این اتفاق به این معناست‬ ‫که تراکتورسازی و نفت در صورتی قهرمان می شوند‬ ‫که ‪ 9‬امتیاز از ‪ 3‬بازی باقیمانده را بگیرند و البته‬ ‫این به شرطی است که پرسپولیس هر ‪ 3‬مسابقه‬ ‫باقیمانده و استقالل و استقالل خوزستان حداقل ‪2‬‬ ‫بازی از ‪ 3‬بازی باقیمانده را شکست بخورند که این‬ ‫موضوع چندان منطقی به نظر نمی رسد و با این‬ ‫وصف کار این دو تیم را برای کسب قهرمانی باید‬ ‫تمام شده قلمداد کرد‪.‬‬ ‫جالب اینکه ذوب آهن نیز که ‪ 4‬ماه است موفق به‬ ‫حتی یک پیروزی خانگی نشده مقابل صبا ناکام ماند‬ ‫تا در رده ششم جدول باقی بماند‪ .‬آنها حاال حتی‬ ‫شانس چندانی برای کسب سهمیه آسیا از طریق‬ ‫لیگ ندارند مگر آنکه در جام حذفی کاری کنند‪.‬‬ ‫تیم پرسپولیس که با ‪ 51‬امتیاز در صدر لیگ قرار‬ ‫دارد در صورت کسب یک امتیاز در ‪ 3‬بازی آینده‬

‫‪10‬‬

‫سهمیه آسیایی خود را گارانتی خواهد کرد استقالل‬ ‫و استقالل خوزستان نیز به ‪ 4‬امتیاز برای قطعیت‬ ‫سهمیه آسیایی نیاز دارد‪ .‬جالب است بدانید استقالل‬ ‫و تراکتورسازی و نفت و پرسپولیس دیدارهای‬ ‫مستقیمی با هم برگزار خواهند کرد که نتیجه به‬ ‫دست آمده در آن مسابقه سرنوشت این تیم ها را در‬ ‫ادامه رقابت ها روشن می کند‪.‬‬ ‫گل مارادونایی کریم‪ ،‬زیباترین گل فصل لیگ‬ ‫یونان شد‪ /‬انصاری‌فرد‪ :‬فقط به‌خاطر نام ایران‬ ‫خوشحالم‬

‫نگرفتم چون فعال تمركزم روي بازي‌هاي پانيونيوس‬ ‫است‪.‬اينجا راحت بودم و روزهاي خوبي داشتم‪ ،‬حاال‬ ‫بايد ديد در روزهاي آينده چه اتفاقاتي خواهد افتاد‪.‬‬ ‫اميدوارم بهترين اتفاق برايم رقم بخورد‪».‬‬ ‫انصاري‌فرد در خصوص اينكه آيا ليگ ايران را دنبال‬ ‫مي‌كند يا خير مي گويد‪«:‬بله‪ ،‬تا جايي كه وقت كنم‬ ‫دنبال مي‌كنم‪.‬پرسپوليس االن شانس خوبي براي‬ ‫قهرماني دارد و امسال واقعا از لحاظ فني عملكرد‬ ‫خوبي داشت‪.‬اين تيم در چند سال گذشته قهرمان‬ ‫نشده و به عنوان يك پرسپوليسي اميدوارم كه‬ ‫قهرمان شود تا هوادارانش را خوشحال كند‪».‬‬ ‫بارسا ‪ 6‬تا زد و در صدر ماند‬

‫سايت معتبر ‪ NOVASPORTS‬در يك‬ ‫نظرسنجي از كاربرانش خواست تا زيباترين گل‬ ‫فصل ليگ يونان را انتخاب كنند‪.‬در اين نظرسنجي‬ ‫گل هاي دو بازيكن آاك‪ ،‬و ‪ 3‬بازيكن از ايراكليس‪،‬‬ ‫المپياكوس و پاناتينايكوس هم قرار داشتند ولي در‬ ‫نهايت گل انصاري‌فرد به عنوان زيباترين گل انتخاب‬ ‫شد‪.‬اين گل زيباي انصاري فرد در سايت‌هاي يوناني‬ ‫به گل مارادونايي توصيف شد‪.‬‬ ‫انصاري‌فرد در مورد انتخاب گل‌اش به عنوان‬ ‫زيباترين گل ليگ يونان به خبرآنالين مي گويد‪«:‬‬ ‫بابت اين اتفاق خوشحالم‪.‬البته اين خوشحالي براي‬ ‫خودم نيست بلكه براي فوتبال ايران و نام كشورم‬ ‫است‪.‬اينجا همه مي‌گويند يك ايراني زيباترين گل‬ ‫فصل ليگ يونان را زد و اين برايم بسيار مهم است‪».‬‬ ‫انصاري‌فرد در مورد فصلي كه پشت سر گذاشت‬ ‫ادامه مي دهد‪«:‬خدا را شكر مي كنم كه فصل خوبي‬ ‫داشتم هر چند كه بيشتر مي‌توانستم گل بزنم‪.‬با اين‬ ‫حال هميشه شاكر هستم‪.‬االن هم بايد براي راهيابي‬ ‫به مرحله اصلي يوروليگ تالش كنيم كه اميدوارم به‬ ‫اين هدف برسيم‪».‬‬ ‫او كه در حال حاضر چند پيشنهاد خوب دارد در‬ ‫مورد فصل آينده مي گويد‪«:‬من هنوز تصميمي‬

‫بارسلونا در هفته سی و پنجم اللیگا توانست با برتری‬ ‫پرگل برابر خیخون جایگاه صدر جدول را از اتلتیکو‬ ‫پس بگیرد تا همچنان تعقیب و گریز در صدر جدول‬ ‫برای تعیین قهرمان ادامه داشته باشد‪.‬‬ ‫در این دیدار در دقیقه ‪ 12‬لیونل مسی توانست برای‬ ‫بارسلونا گلزنی کند ولی تصاویر تلوزیونی نشان داد‬ ‫که سوارس روی دروازه بان حریف خطا کرده است‬ ‫که داور این صحنه را ندید و نیمه نخست با برتری‬ ‫بارسلونا به پایان رسید‪ .‬در ادامه لوئیس سوارس‬ ‫همانند بازی قبل توانست ‪ 4‬بار برای تیمش گلزنی‬ ‫کند تا در صدر جدول گلزنان اللیگا قرار گیرد‪ .‬دیگر‬ ‫گل بارسا را نیز نیمار به ثمر رساند تا این دیدار با‬ ‫برتری ‪ 6‬بر صفر خیخون به پایان برسد‪.‬‬ ‫در ادامه بازی های هفته سی و پنجم اللیگا‪،‬‬ ‫اتلتیکومادرید در خانه میزبان ماالگا بود که در پایان‬ ‫با نتیجه یک بر صفر به پیروزی رسید‪ .‬تک گل این‬ ‫بازی را آنخل کوره آ در دقیقه ‪ 62‬به ثمر رساند‪.‬‬ ‫رئال مادرید هم در همین روز شکست ‪ 2‬بر صفر را‬ ‫در هوایی بارانی مقابل رایو وایکانو را با برد ‪ 3‬بر ‪2‬‬ ‫عوض کرد و همچنان در کورس رقابت با بارسا ماند‪.‬‬



‫کشف مومیایی زن ‪ 1500‬ساله در مغولستان‬ ‫این بشر باستانی الی یک نمد پیچیده شده‬ ‫است و از این حیث بسیار حائز اهمیت است که‬ ‫نخستین نمونه از به خاک‌سپاری مردم ترک در‬ ‫دوران باستان در آسیای میانه به شمار می‌رود‪.‬‬ ‫بقایای جسد یک زن که در شرایط خاص مومیایی‬ ‫شده‪ ،‬در ارتفاع ‪ 2800‬متری کوه‌های آلتای در‬ ‫مغولستان کشف شد‪ .‬به نظر می‌رسد که این زن از‬ ‫مردمان نژاد ترک باشد‪ .‬این بشر باستانی الی یک‬ ‫نمد پیچیده شده است و از این حیث بسیار حائز‬ ‫اهمیت است که نخستین نمونه از به خاک‌سپاری‬ ‫مردم ترک در دوران باستان در آسیای میانه به‬ ‫شمار می‌رود‪.‬‬

‫به گفته باستان‌شناسان‪ ،‬این فرد یک آدم عادی‬ ‫بوده و جزو افراد عالی‌رتبه آن زمان نبوده است و‬ ‫به احتمال زیاد نیز زن بوده است‪ .‬آنها در تابوت این‬ ‫مومیایی‪ ،‬یک زین اسب‪ ،‬افسار‪ ،‬گلدان سفالی‪ ،‬کاسه‬ ‫چوبی‪ ،‬کتری آهنی و بقایایی از اسب و چهار لباس‬ ‫مغولی کشف کرده‌اند‪.‬‬ ‫جالب است که در میان این ابزارها در تابوت‪ ،‬چندین‬ ‫بالش‪ ،‬یک سر گوسفند و خورجین نمدی کشف‬ ‫شده است که این خورجین در پشت استخوان‌های‬ ‫یک گوسفند و بز قرار گرفته است‪.‬‬ ‫باستان‌شناسان همچنین گفتند‪« :‬یکی از چیزهای‬ ‫جالب توجهی که در این تابوت یافتیم این بود که‬ ‫لباس‌های درون آن نه تنها از پشم گوسفند‪ ،‬بلکه‬ ‫از پشم شتر درست شده‌اند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬با توجه‬

‫‪8‬‬

‫به کشف یک کاله پشمی دیگر در تابوت توانستیم‬ ‫تاریخ اولیه این تابوت و متعلقاتش را قرن ششم بعد‬ ‫از میالد تخمین بزنیم»‪.‬‬ ‫این تابوت در ارتفاع ‪ 2803‬متری باالی سطح دریا‬ ‫و توسط چوپان‌های بومی کشف شده است‪ .‬هوای‬ ‫سرد باعث سالم ماندن این تابوت و محتویات آن‬ ‫شده است‪ .‬تابوت در سه متری عمق زمین پیدا شده‬ ‫است‪.‬‬

‫انتشار دومین شماره مجله جدول در ماه آتی‬ ‫توسط خانه فرهنگهای جهان‬

‫‪Info.: 040 -55 50 26 60‬‬


‫مشاور در امور خرید و‬ ‫فروش امالک در ایران‬ ‫‪0179-5497748‬‬ ‫‪040-25499927‬‬ ‫کسرائی‬




‫سخنی با شما‬ ‫ماه زیبا‪ ،‬بوی نم باران‪ ،‬شبنم روی برگها و شکوفه‬ ‫ها‪،‬گواه این را میدهند که زندگی در جریان است‬ ‫و با تمام سختی هایش و تمام نامالیماتش باید‬ ‫ادامه داد‪ ،‬چون امید هنوز هست‪ .‬چشمانت را ببند‪،‬‬ ‫نفسی عمیق بکش و از بوی اردیبهشت لذت ببر‬ ‫که زندگی همین دم است‪ .‬در روزهای واپسین‬ ‫فروردین در هوای نیمه ابری بهار در کوچه های دل‬ ‫قدم میزدم که اشعاری از بزرگان اهل دل همچون‬ ‫سعدی و فردوسی و عمر خیام را بر دیوارهای غبار‬ ‫گرفته ی دل دیدم‪..‬یاد آریم از این شاعران کهن‪,‬‬ ‫حتی با خواندن یک قطعه ویا حتی یک بیت به‬ ‫همراه یک استکان چای در یک عصر بارانی‪ ،‬روح‬ ‫خود را همچون باد‪ ،‬سبک کنیم‪ ...‬و اینک تک به‬ ‫تک شکوفه های روییده در این ماه ‪ ،‬امیدی برای‬ ‫ماست که تالشی برای چاپ نشریه ایرانی زبان برای‬ ‫خوانندگان خوش نیت خود داشته باشیم‪.‬آری این‬ ‫زیبایی طبیعت است که به ما انرژی میدهد‪.‬‬

‫از تو ثروتمند تر هم هست؟‬ ‫از بیل گیتس پرسیدند‪ :‬از تو ثروتمند تر هم هست؟‬ ‫گفت‪ :‬بله فقط یک نفر‪.‬‬ ‫پرسیدند‪ :‬چه کسی؟‬ ‫بیل گیتس ادامه داد‪:‬‬ ‫سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و به‬ ‫تازگی اندیشه‌های خود و در حقیقت به طراحی‬ ‫مایکروسافت می اندیشیدم‪ ،‬روزی در فرودگاهی در‬ ‫نیویورک بودم که قبل از پرواز چشمم به نشریه ها‬ ‫و روزنامه ها افتاد‪ .‬از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم‬ ‫اومد‪ ،‬دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم‬ ‫دیدم که پول خرد ندارم‪ .‬خواستم منصرف بشم که‬ ‫دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی‬ ‫این نگاه پر توجه مرا دید گفت این روزنامه مال شما؛‬ ‫هدیه است؛‬ ‫بردار مال خودت‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬آخه من ‪! ....‬‬ ‫گفت‪:‬مال خودت! هدیه است !‬ ‫سه ماه بعد بر حسب تصادف باز توی همان فرودگاه‬ ‫و همان سالن پرواز داشتم‪ .‬دوباره چشمم به یک‬ ‫مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد‬ ‫ندارم باز همان بچه بهم گفت این مجله رو بردارمال‬ ‫خودت‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬پسرجون چند وقت پیش من اومدم یه‬ ‫روزنامه بهم بخشیدی ‪ ،‬تو هر کسی میاد اینجا دچار‬ ‫این مسئله بشه‪ ،‬بهش می‌بخشی؟!‬ ‫پسره گفت‪ :‬آره دلم میخواد ببخشم؛ از سودم‬ ‫می‌بخشم‪.‬‬ ‫به قدری این جمله و نگاه پسر تو ذهنم موند که‬

‫‪4‬‬

‫همواره با خودم فکرمی کردم که خدایا این بچه بر‬ ‫مبنای چه احساسی این را می‌گوید ؟!‬ ‫بعد از ‪ ۱۹‬سال زمانی که به اوج قدرت رسیدم‬ ‫تصمیم گرفتم این فرد رو پیدا کنم تا بلند همتی‬ ‫اورا جبران کنم‪ .‬گروهی را تشکیل دادم و گفتم‬ ‫بروند و ببینند در فرودگاه آنکه روزنامه میفروخته‬ ‫کجاست …‬ ‫یک ماه و نیم تحقیق کردند تا متوجه شدند آن‬ ‫بچه سیاه پوست اکنون دربان یک سالن تئاتره‪.‬شده‬ ‫خالصه دعوتش کردند آمد اداره؛‬ ‫از او پرسیدم‪ :‬منو میشناسی؟‬ ‫گفت‪ :‬بله! جنابعالی آقای بیل گیتس معروفید که‬ ‫دنیا میشناسدتون‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬سال ها قبل زمانی که تو پسر بچه بودی و‬ ‫روزنامه می‌فروختی دو بار پیش تو آمدم وچون پول‬ ‫خرد نداشتم به من روزنامه مجانی دادی‪ ،‬چرا این‬ ‫کار را کردی؟‬ ‫گفت‪ :‬طبیعی است‪ ،‬قلب و احساسم گفت ‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬حاال می‌خواهم اون محبتی که به من کردی‬ ‫را جبران کنم‪.‬‬ ‫جوان با خنده پرسید‪ :‬چطوری؟‬ ‫گفتم‪ :‬هر چیزی که بخواهی بهت می‌دهم‪.‬‬ ‫(خود بیل‌گیتس می‌گوید این جوان وقتی صحبت‬ ‫می‌کرد مرتب می‌خندید)‬ ‫گفت‪ :‬هر چی بخوام بهم میدی؟‬ ‫گفتم‪ :‬هرچی که بخواهی میدم !‬ ‫جوان دوباره پرسید‪ :‬واقعاً ؟‬ ‫بیل گیتس گفت‪ :‬آره هرچی بخواهی‪ ،‬من به ‪۵۰‬‬

‫کشور آفریقایی وام داده‌ام‪ ،‬به اندازه تمام آن‌ها هم‬ ‫که شده به تو می‌بخشم‪ .‬تا که آن محبتت را جبران‬ ‫بکنم ‪ .‬جوان گفت‪ :‬آقای بیل گیتس نمیتونی جبران‬ ‫کنی! گفتم‪ :‬یعنی چه ؟ فکر میکنی نمی‌خواهم یا‬ ‫نمی توانم ؟‬ ‫گفت‪ :‬می‌خواهی اما نمی‌تونی جبران کنی‪.‬‬ ‫پرسیدم‪ :‬چرا نمی‌ توانم جبران کنم ؟‬ ‫گفت‪ :‬فرق کارمن با تو در اینه که من در اوج نداری‬ ‫به توبخشیدم ولی تو در اوج دارایی می‌خواهی‬ ‫ببخشی و این دو احساس برابرهم نیستند و کار‬ ‫شما چیزی رو جبران نمی‌کنه‪ .‬اصال جبران نمی‌کنه‪.‬‬ ‫ولی همین لطف شما از سر ما هم زیاده ! خیلی‬ ‫خیلی از محبت شما سپاسگزارم بیل گیتس‬ ‫می‌گوید‪ :‬همواره احساس‬ ‫می‌کنم ثروتمند‬ ‫تروبخشنده ترازمن‬ ‫ویک ثروتمند‬ ‫واقعی کسی‬ ‫نیست جز آن‬ ‫سیاه پوست‬ ‫جوان‪.‬‬



‫ناشر ‪ :‬خانه فرهنگهای جهان هامبورگ‬

‫‪Herausgeber : Haus der Kulturen der Welt e.V.‬‬ ‫انتشارات ‪ :‬چاپار‬ ‫همکاران‬ ‫‪Verlag : Chapar‬‬ ‫ستاریان‬ ‫حسن‬ ‫مهندس‬ ‫مدیر مسئول ‪:‬‬ ‫‪Direktor : Dipl.-Ing. Hassan Sattarian‬‬ ‫درخشان‬ ‫مجید‬ ‫گرافیست ‪:‬‬ ‫‪Grafiker : Majid Derakhshan‬‬ ‫مشاور حقوقی ‪ :‬وکیل مهدی صادقی‬ ‫‪Rechtsabteilung : RA. Mehdi Sadeghi‬‬ ‫‪Buchführer : Mohammad Jafari‬‬ ‫مسئول مالی ‪ :‬محمد جعفری‬ ‫‪Unsere VertreterIn in Deutschland:‬‬ ‫نمایندگان ما در شهرهای آلمان ‪:‬‬ ‫‪Düsseldorf : Herr Mohsen Maghsoudi‬‬ ‫تلفن ‪0162-4090922 :‬‬ ‫دوسلدورف ‪ :‬محسن مقصودی‬ ‫‪Wiesbaden : Dipl.- Ing. Herr Mehdi Moazzami‬‬ ‫تلفن‪0611-4118460 :‬‬ ‫ویسبادن ‪ :‬مهندس مهدی معظمی‬ ‫‪Köln : Frau Matin Mahdavi‬‬ ‫تلفن ‪0157-72824637 :‬‬ ‫کلن ‪ :‬خانم متین مهدوی‬ ‫‪Berlin : Herr Saeid Mehravar‬‬ ‫تلفن ‪0157-72777300 :‬‬ ‫برلین ‪ :‬سعید مهرآور‬ ‫‪Bremen : Herr Mohsen Kakavand‬‬ ‫تلفن‪0157-35135180 :‬‬ ‫برمن ‪ :‬محسن کاکاوند‬ ‫‪Hannover : Herr Abbas Mohseni‬‬ ‫‪0152-37642844‬‬ ‫تلفن‪:‬‬ ‫محسنی‬ ‫هانوفر‪ :‬عباس‬ ‫‪Holland : Herr Shahram Hekmat Ara‬‬ ‫‪001-263230688‬‬ ‫تلفن‪:‬‬ ‫آرا‬ ‫حکمت‬ ‫هلند‪ :‬شهرام‬ ‫‪Iran : Herr Mohammad Nik Khah‬‬ ‫تلفن‪0098-9123191035 :‬‬ ‫ایران ‪ :‬محمد نیکخواه‬ ‫‪Redaktionsmitglieder :Dipl.- Ing. Hassan Sattarian , Dr. Rafat‬‬ ‫‪Negarandeh, Maryam Asgharpour, Dr. Ali Samari, Dipl.- Ing.‬‬ ‫همکاران ما در این شماره ‪ :‬مهندس حسن ستاریان ‪ ،‬دکتر رأفت نگارنده‪،‬‬ ‫‪Elham Seyfi , Matin Mahdavi, Hamid Najafi, Dr. Massoud‬‬ ‫مریم اصغر پور ‪ ،‬دکتر علی ثمری ‪ ،‬مهندس الهام سیفی‪ ،‬متین مهــدوی‬ ‫‪Karimnia, Mozhgan Banoo, Ramin Bahreyni, Bahareh Aref,‬‬ ‫‪ ،‬حمید نجفی ‪ ،‬دکتر مسعود کریم نیا ‪ ،‬مژگان بانو‪ ،‬رامین بحرینی ‪ ،‬بهاره‬ ‫‪Dip.- Ing. Massoud Moeini, Nazanin Rezai‬‬ ‫عارف ‪ ،‬مهندس مسعود معینی‪ ،‬نازنین رضایی‬

‫فهرست مطالب‬

‫ســخنی بــا شــما ‪4...........................................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫کشف مومیایی زن ‪1500‬ساله در مغولستان ‪8 .............................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫اخبار ورزشی ‪10-12 ..................................................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫حقیقت علمی درباره دایناسورها ‪14 .......................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫موسیقی مدرن و دلیل بلند بودن صدای آن ‪16 ..................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫دنیای هنر ‪18-20 ......................................................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫گفتگو با آقای مهرداد رضی ‪22 .............................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫روز جهانی کارگر ‪24 ..................................................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫آموزشــهای آقــای نجفــی ‪26 .........................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫سوررئالیسم چیســت؟ ‪28....................................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫ضرب المثل های فارسی ‪38..........................................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫مقالــه امید ‪ ،‬دکتــر مســعود کریــم نیــا ‪40-41 ...............................................................................................................................................................................................‬‬ ‫سعدی شیرازی ‪44- 46 ...........................................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫بیــدار شــو گالیلــه ! ‪48 ...............................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫انجمن کمک به خارجیها ‪50 ............................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫فــال ‪52............................................................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫کوچه باغ شعر ‪54 ........................................................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫جــدول ‪56 .......................................................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫رازهــای جاودانــه ‪58......................................................................................................................................................................................................................................‬‬ ‫گزارشی از برنامه شب شعر کانون فرهنگی افغانستان و آلمان ‪60...............................................................................................................................................................................‬‬ ‫جدول بوندسلیگا ‪68...............................................................................................................................................................................................................................................‬‬

‫ماهنامه چاپار هیچگونه مسئولیتی در قبال محتوای تبلیغات‬ ‫و مطالب مندرج به عهده نمی گیرد و در انتخاب ‪ ،‬اصالح و‬ ‫تغییر مطالب آزاد است‪.‬‬ ‫مطالب ارسالی به مجله پس داده نمی شود‪.‬‬ ‫هزینه پستی ‪ 12‬شماره این « مجله رایگان » ‪ 30‬یورو می باشد‪.‬‬ ‫حمایت کنندگان مجله چاپار می توانند کمکهای مالی خود را به شماره‬ ‫ِ‬ ‫فرهنگهای جهان با ذکر نام چاپار واریز نمایند‪.‬‬ ‫حساب خانۀ‬ ‫در صورت تمایل به اشتراک و یا دادن آگهی به این نشریه با ما تماس‬ ‫حاصل فرمائید!‬

‫‪Haus der Kulturen der Welt e.V.‬‬ ‫‪IBAN : DE21200700240343781100‬‬ ‫‪BIC (SWIFT) : DEUTDEDBHAM‬‬

‫‪Adresse : Haus der Kulturen der Welt e.V.‬‬ ‫‪Steindamm 32 , 5. Etage , 20099 Hamburg‬‬

‫‪Tel.:‬‬ ‫‪040 / 55 50 26 60‬‬ ‫‪Mobile : 0160 / 990 47 160‬‬ ‫‪0170 / 32 85 093‬‬ ‫‪hassansattarianhh@yahoo.de‬‬ ‫تماس با نشریه ‪:‬‬ ‫تماس با گرافیست نشریه‪info@chapar-hamburg.de :‬‬ ‫‪www.chapar-hamburg.de‬‬



Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.