آسیب شناسی تعامل رئیس جمهور و منتقدین در یک فضای آرام
عصبانی نیستم!
....................................................................................................
چرا عصبانی نیستــم؟
سرمقاله
علیرضا هاشمزادگان دانشجوی حقوق
قبل از تحریر -مروری بر یک فیلم کوتاه:
سکانس اول /داخلی /استودیو مناظره 17 /خرداد : 92 محسن رضایی« :شما ببینید سؤال من چقدر مؤدبانه است ،آقای روحانی اگر بخواهد با این عصبانیت و این داد و بیدادی که کردند ،سکان کشور را بدست بگیرند ،خداوند رحم کند به این کشور». سکانس دوم /داخلی /حسینیه امام خمینی(ره) 12 /مرداد : 92 رئیسجمهور منتخب« :خدایا به تو پناه میبرم از بستن دهان منتقدان و رقیبان .یاریام کن بنده مخلصی برای تو و خادم الیقی برای تو باشم و فراموش نکنم آنچه بر پیشینیان رفته است». سکانس سوم /داخلی /وزارت امور خارجه 20 /مرداد : 93 رئیسجمهور« :یک عده به ظاهر شعار میدهند ،ولی بزدل سیاسیاند .هر وقت میخواهد مذاکره شود، یک عده میگویند ما هم داریم میلرزیم .خب به جهنم ،بروید یک جای گرم برای خودتان پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده ،ما چه کار کنیم؟».
«عصبانی نیستم!» شاید بهترین شرح ،برای ادبیات خاصی باشد که رئیسجمهور هر از گاهی (تقریبا هر دو هفته یک بار) نسبت به منتقدین به کار میبرد .شخصیت برجستهای که از ابتدای انقالب در عالیترین سمتهای سیاسی-امنیتی حضور داشته ،منطقا آنقدر تجربه اندوخته است تا بر خود مسلط باشد و گاه و بیگاه عصبانی نشود .پس اساسا رئیسجمهور عصبانی نیست! شاهدمثال این ادعا ،رمزگشایی از واکنشی است که دکتر حسامالدین آشنا ،تکنسین رسانهای رئیسجمهور ،بعد از سخنرانی مشهو ِر «به جهنم» انجام داد .زمانی که تمامی اطرافیان
رئیسجمهور از انجام هرگونه واکنشی به این سخنان خودداری میکردند ،دکتر آشنا پاسخگوی خبرنگاران شد« :به نظر بنده رئیسجمهور عصبانی نبود ،صریح بود» .بعد از این واکنش، رسانههای متعددی دکتر آشنا را به «م ّداحی رئیسجمهور» متهم کرده و توجیه او را «عذر بدتر از گناه» دانستند .در این میان حتی روزنامه جمهوری اسالمی که همواره همسو با مشی سیاسی آیتاهلل هاشمی و دکتر روحانی است ،در یادداشت ویژهای نوشت« :یکی از مشاوران رئیسجمهور برای توجیه ادبیاتِ همراه با عصبانیت دکتر روحانی ،مطالبی گفت که قطعا اگر نمیگفت بهتر بود!» .اما به نظر میرسد حقیقت چیز دیگری است و مشاور رئیسجمهور نه تنها توجیه یا مدح نکرده ،بلکه دقیقا به ماهیت واقعی رفتار دکتر روحانی اشاره کرده است :ایشان عصبانی نیست ،بلکه حقیقت این است که میخواهد صریحتر و محکمتر به مصاف منتقدین برود. دلیل دیگر بر اثبات مدعای «عصبانینبودن رئیسجمهور» ،تکرار ادبیات مشابهی از این دست (و بعضا تندتر) توسط ایشان است .تا جایی که وی در روز 22بهمن که نماد وحدت است؛ و در شرایط خاصی که دشمن به دنبال طوالنیکردن مذاکرات و افزایش فشار به کشور است ،تلویحا منتقدین را به خیانت از پشت جبهه متهم میکند .بنابراین احتمال مطرحشده اگرچه در ابتدا بعید به نظر میرسید ،اما دربرگیرنده شواهد درخور توجهی است .در واقع ممکن است رئیسجمهور حتی عصبانی هم به نظر برسد ،اما واقعا عصبانی نباشد! همانگونه که دقیقا با استفاده از چنین روشی در مناظرات انتخاباتی پیروزی قابل توجهی حاصل شد و مردم شخصیت مقتدر مورد نیاز خود را در ایشان یافتند. اما چرا؟ چرا رئیسجمهور حاضر شده است دست به چنین اقدامات هزینهسازی زده؛ و آرامشی را که خود در به ارمغان آوردن آن سهیم بوده ،مختل سازد؟ پاسخ روشن است :دکتر روحانی رئیسجمهوری فراجناحی و فاقد «گفتمان مشخص» و «پایگاه اجتماعی مستقل» است؛ و از طرف دیگر «برداشتن تحریمها» (تنها راه انتخابشده برای حل مشکالت اقتصادی) با کارشکنی طرف آمریکایی ،یحتمل غیرقابل دسترس شده است .بنابراین با عدم تحقق ادعای «توانایی در چرخاندن همزمان سانتریفیوژ و چرخ اقتصاد»؛ میبایست زمین بازی جدیدی در عرصه سیاسی تعریف شود. در نتیجه ،ایشان تمایل دارد تا با دوقطبیسازیهایی همچون «معتدل-افراطی» ،خود را یگانه «افراطیون مخالف آزادی و پیشرفت» معرفیکند .قهرمانی که قهرمان شجاع و مقتد ِر مبارزه با ِ تنها امید جامعه برای ممانعت از بازگشت تباهی است .در نهایت مطابق آنچه گفته شد ،هرچه زمان میگذرد ،رئیسجمهور نیز با «صراحت» بیشتری سخن خواهد گفت .راه دشواری در پیش است...
رهبر انقالب آقای رئیسجمهور از برخی انتقادها ناراحتند که البته در برخی موارد هم واقعا حق با ایشان است و برخی انتقادها، تند و گاهی غیرمنصفانه هستند .لزومی ندارد که انسان بخواهد به هر مطلب یا انتقادی پاسخ دهد ،زیرا در برخی موارد سکوت بهتر است؛ ضمن آنکه هر حرفی هم که بر ضد ما زده شود ،اینگونه نیست که حتما در ذهن افراد
جامعه تأثیر بگذارد و مورد قبول قرار گیرد .انتقاد باید باشد، اما انتقاد باید با لحن خوب و منصفانه باشد و هدف از آن نیز بیآبرویی و سبککردن طرف مقابل نباشد که این روش قطعا غلط است .پاسخ به انتقادها هم باید منطقی و با خونسردی داده شود .انتقادهای منصفانه دشمنی نیست ،بلکه کمک به دولت است .یکی از مسائل بسیار مهم کنونی ،آرامش روانی موجود در جامعه است که باید حفظ شود. (بیانات در دیدار با رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت در 5شهریور )93
.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. اکبر ترکان مشاور ارشد رئیس جمهور کسانی که عقالنیت و تدبیر را قبول ندارند مسلم است که مقابل دولت یازدهم خواهند ایستاد .شما فکر نکنید که یک نفر در مملکت وجود دارد که میگوید من قانون را قبول ندارم؛ بلکه این یک جریان مشخص بود که میگفتند ما قانون را قبول نداریم .اکنون 49.5درصد آرا را شامل میشوند .این 49.5درصد آرا کسانی بودند که در مقابل جریانی که مقابل قانون ایستاد سکوت کردند .این 49.5درصد سکوت کردند و نگفتند که تو بیجهت فکر کردی که میتوانی قانون را قبول نداشته باشی( .مصاحبه با روزنامه آرمان در 22دی )92
حسامالدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور
دولت سعی کرده فضا را باز نگه دارد تا همه صداها شنیده شود .عدهای از همه امکانات خود که کم هم نیست به طور غیرقانونی استفاده و مقابل دولت سنگاندازی میکنند تا مسیر برای کار و فعالیت دشوار؛ و مردم ناامید شوند .این افراد با طرح مسائلی میخواهند دستاوردهای دولت را به شکست در ذهن مردم تبدیل؛ و پیشرفتها را به عقبماندگی تعبیر کنند. (سخنرانی در همایش اصالحطلبان بوشهری در 25خرداد )93
شهیندخت موالوردی معاون رئیسجمهور در امور زنان به نظر نمیرسد این بحرانسازیها از طرف مخالفان دولت به پایان برسد .اینکه دولت در چارچوب قانون با اقتدار در برابر این قبیل اقدامات بایستد ،هیچ مغایرتی با مشی اعتدالگرایی ندارد و هرگونه انفعال و سکوت و عقبنشینی دولت منجر به پیشروی طرف مقابل میشود .الزم به ذکر است که دولت در این موارد هم باید کنشگری فعال باشد؛ و هم باید به موقع واکنش الزم را نشان دهد( .مصاحبه با هفتهنامه صدا در 23آبان )93
آقای روحانی متوجه است کسانی هستند که به خاطر منافعی که به دلیل آمدن دولت جدید از دست دادهاند هیچگاه از دولت راضی نخواهند بود .درباره آنها راهحل کامال متفاوت است. ما کلیدی داریم که به قفلهای عادی میخورد اما کسانی هستند که قفلشان خراب است .اینها کلید نمیخواهد و چیز دیگری الزم دارند .اینها کلیدخورشان خراب است و باید برای آنها فکری دیگر کرد .منظورم کاسبان فتنه و کاسبان تحریم هستند .کسانی که تحریم ها منافع اقتصادی خیلی زیادی برایشان تأمین کرده است .کسانی که پول ایران را از یک بانک به بانک دیگر جابه جا میکردند و از یک تا هفت درصد میگرفتند .تصور کنید در طول یک سال یک نفر 150میلیون دالر از یک بانک به بانک دیگر جابهجا کرده باشد و مث ً ال پنج درصد گرفته باشد .و این را به مثابه فداکاری هم انجام داده باشد و به کشور هم فروخته باشد که من فداکاری کردهام. وقتی رفع تحریم شروع میشود او حاضر است کفن هم بپوشد .خودش حتما کفن نمی پوشد؛ اما میتواند هزینه هزاران کفنپوش را بدهد( .مصاحبه با ماهنامه اندیشه پویا در 2دی )92
احمد توکلی نماینده مجلس
معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست
آقای روحانی ...این روزها زیاد عصبانی میشوید ،در برابر منتقدان مذاکرات هستهای صحبت از «بزدلی» و «به جهنم» میشود و هرکس که منتقد روند مذاکرات باشد ،بزدل سیاسی است و هرکس که شیفته آن بود ،شیردل انقالبی است 21( .مرداد )93
هماینک فضای اجتماعی شاهد حمایت دولت از خبرنگاران، فعاالن جامعه مدنی و فضای نقد است؛ طوری که رئیس جمهور به صراحت از انتقادکنندگان خود استقبال میکند تا نقد کنند ،هرچند منتقدان خیلی فراتر از چارچوبهای قانون برای تهمت ،ابهامآفرینی و ایجاد ناامیدی عمل میکنند اما
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور باید با جریانی که به نوعی دارد از نظر فضای رسانهای ،دولت را اذیت میکند برخوردی مناسب و معقولی داشته باشیم که در دامشان گرفتار نشویم ...خیلی از رسانههای مکتوب و غیرمکتوبی که علیه دولت کار میکنند ،در انتخابات نتوانستند حتی 10درصد مردم را به سمت خود بکشانند؛ آنها فقط خود را و دولت را اذیت میکنند( .سخنرانی در 29شهریور )93
صادق زیباکالم استاد دانشگاه جناب آقای دکتر حسن روحانی ...از برخی بیانات جنابعالی در
جمع سفرا کشور خطاب به مخالفین مذاکرات هستهای هم شگفتزده شدم و هم متأسف .عبارات و کلماتی بکار بردید که واقعا بدور از انتظار از شما بود ...تصور میکنم قبح آن اظهرمنالشمس است .به عالوه مطمئن هستم نزدیکان به اندازه کافی به حضرتعالی در خلوت انتقاد کرده باشند .ای بسا خودتان هم اکنون ترجیح میدادید آن ادبیات را بکار نمی بردید ...اتکاء و استناد جنابعالی به پشتیبانی ۹۰درصدی مردم از مذاکرات و تلویحا توافق هستهایی با آمریکا است .و اینکه وقتی ۹۰درصد مردم از وفاق هستهای پشتیبانی میکنند جایی برای ابراز مخالفت آن ده درصد باقی نمیماند .جناب آقای رئیسجمهور ۹۰ ،درصد که جای خود دارد ،حتی اگر ۹۹.۹۹ درصد مردم از توافق هستهای دولت شما طرفداری میکردند، شما باز هم نمیتوانستید جلوی اظهار نظر آن یکنفر را بگیرید. ( 20مرداد )93
روحاهلل حسینیان نماینده مجلس نمایندگان تصمیم میگیرند که به جهنم بروند یا نروند ...اگر بنا باشد رئیسجمهور با منتقدین و مخالفان خود این گونه صحبت کند قطعا جایگاه رئیسجمهور تضعیف خواهد شد ....سخنان رئیسجمهور بدعتی را ایجاد میکند .حتی شاه وقتی با مخالفان خود صحبت میکرد ،به آنها نگفت به جهنم بروند؛ بلکه گفت پاسپورت بگیرند و به خارج از کشور بروند ...رئیسجمهور میگوید من مسئول بهشترفتن مردم نیستم ،چطور شده االن مسئول جهنمرفتن شده است؟ رئیسجمهور عصبانی است از اینکه تورم چندان مهار نشده و هچنین در سیاست خارجی چندان موفق نبوده است .به رئیسجمهور از این بابت حق میدهیم اما راه عصبانیت توهین به منتقدان نیست .راهحل عصبانیت ،کمکگرفتن از بنیه علمی کشور و دانشگاههاست که از آنها بخواهند از تجربیاتشان استفاده کنند 21( .مرداد )93
علی مطهری نماینده مجلس رئیسجمهور باید سعه صدر و تحمل بیشتری داشته و برخورد انفعالی با منتقدان نداشته باشد .در حال حاضر تاکتیک برخی از منتقدان این است که حرفی را مطرح کرده و رئیسجمهور را عصبانی کنند ،سپس ایشان هم در مقابل ،واکنش تندی نشان دهد و بعد دوباره آنها پاسخ دهند و همین سیر ادامه یابد. معتقدم رئیسجمهور باید از کنار بسیاری از انتقادها بگذرد و گاهی بهترین پاسخ سکوت است 22( .مرداد )93
مروری بر بخشی از پاسخهای رئیسجمهور به منتقدین و واکنــشهای آن
به سوی جهنم و فراتر از آن! #خیانت پشت جبهه
هیچ خیانتی باالتر از خیانت پشت جبهه نیست .امروز هم آنها که باید در میدان دیپلماسی مسئول مبارزه هستند و همه ملت و راهبر بزرگ این انقالب از این جبهه پشتیبانی میکنند .امروز تنها دشمنان این ملت با میز مذاکره مخالف 1 هستند.
................................ #خدا عقل سالم بدهد
حاال ممکن است یکی انتقاد بکند :تند راه رفت ،کند راه رفت ،عینکش چه جوری بود .اینا که حرف نشد .افتخار کنیم به دیپلماتهای شجاعمان ...آن طرفیها دارند برای جمع خودشان کف میزنند ،اما این طرفیها معلوم نیست دارند چی کار میکنند؟ گاهی برای آن طرفی دست میزنند .بعد میگوییم برای چی برای آن طرفی دست میزنی ،مرد حساب؟ میگوید« :انتقاد چیز خوبی است». ای خدا عقل سالم بدهد .انتقاد که معنایش تخریب و 2 هوکردن نیست.
................................
#تازه به دوران رسیده اند
یک عدد تازه به دوران رسیده (که به آنها احترام هم میگذاریم) نمیخواهد نسبت به آینده و ارزشهای انقالب 3 و اسالم دلنگران باشند.
................................ #از شکوفایی اقتصاد کشور خوشحال نیستند
صدها و هزاران شرکت ،امروز منتظر آیندهای هستند که بیایند در ایران و کشور را از لحاظ سرمایهگذاری و سرمایههای مورد نظر تأمین کنند .یک اقلیتی ما داریم که از این وضع خیلی خوشحال نیستند .آنها هم از منافع 4 زودگذرشان بگذرند.
................................ #زندگیشان در تفرقه است
عدهای گویی زندگی آنها در ایجاد شکاف و تفرقه میان 5 دولت و ملت ،مردم با مردم و این جناح با آن جناح است.
................................ #تخریبگرند
نسبت به منتقدین بسیار با حوصله بودم ،اما نشان دادم که نسبت به تخریب بسیار قاطع خواهم بود .چون تخریب 6 یعنی علیه ملت قدمبرداشتن و این قابل قبول نیست.
................................ #دروغپراکناند
گروه اقلیتی وجود دارند که نه منتقدند و نه مخالف دولت هستند و طی 9الی 10ماه گذشته مشغول کارشکنی و 7 اتهامات ناروا و دروغپراکنی میباشند.
................................ #هراسان و ترسو هستند
بروید صورت مذاکرات سالیان دراز گذشته را بخوانید .من تمامی عبارات برگرفته از سایت President.irمیباشد. 20 )10مرداد 93 20 )9مرداد 93 20 )8مرداد 93 15 )20بهمن 92 16 )18فروردین 3 )19 93اسفند 93
از بس دیدم بعضیها هراسان زندگی میکنند و چون خود اعتماد به نفس ندارند ،گفت کافر همه را به کیش خود پندارد ،دیگران را هم این چنین میبینند .ناچار شدم چند مورد مذاکرات خودم را با برترین مقامات اروپایی را در کتاب هستهای ام عینا بیاورم؛ با اینکه عرفش این نبود .این 8 کار را من کار کردم تا بخوانند و ببینند ترسوها.
................................ #بزدل سیاسیاند یک عده به ظاهر شعار میدهند ،ولی بزدل سیاسیاند.
9
................................ #به جهنم که میلرزید
هر وقت میخواهد مذاکره شود ،یک عده میگویند ما هم داریم میلرزیم .خب به جهنم ،بروید یک جای گرم برای خودتان پیدا کنید .خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده ،ما 10 چه کار کنیم؟
................................ #از تاریخ عقب هستند
بعضی افراد حرفهای قشنگی میزنند که برای یک قرن و نیم قرن پیش است .یک مقدار از تاریخ عقب هستند ولی حرفهایشان قشنگ است .ما اصال دنبال برد-باخت 11 نیستیم.
................................ #اقلیتی تندرو که از توافق نارحتاند
توافق هستهای به نفع جهان و منطقه است.البته ممکن است اقلیت تندرویی در داخل آمریکا یا رژیم تندرویی در منطقه باشند؛ یا در داخل ایران هم ممکن است که عدهای محدود تندرو باشند که خوشحال نباشند ولی اینها مهم 12 نیست.
................................
#میخواهند امید مردم را کمرنگ کنند
عدهای ولو اندک اما با ابزار و ادوات تبلیغی فراوان 13 میخواهند این امید را در دل مردم کمرنگ کنند.
................................ #در دوران عصر حجر فکر میکنند
مگر بناست کسی فرهنگ را در کپسولی کند و در نسخهای بنویسد و از داروخانهای باید آن کپسول را خریداری کنیم؟ 14 گویی عدهای هنوز در دوران عصر حجر فکر میکنند.
................................ م اند و دین را نمیشناسند #بیکار و متوه
نمیدانم چرا بعضیها که از سر بیکاری دچار توهم هستند، مدام غصه دین و آخرت مردم را میخورند در حالی که نه 15 میدانند دین چیست و نه آخرت.
................................ #هوچیبازی میکنند
نقد سازنده الزم است و دولت هم استقبال میکند اما اتهام، دورغ ،تخریب و هوچیبازی که عدهای شروع کردهاند،
22 )1بهمن 93 20 )11مرداد 93 15 )21بهمن 92
۱۱ )2بهمن ۹۳ 24 )12خرداد 93 3 )22بهمن 92
16 )3آذر 93 22 )13خرداد 93 26 )23دی 92
16 )4آذر 93 22 )14خرداد 93 6 ) 24آذر 92
خوب نیست.
16
................................ #بیشناسنامه حرف میزنند
از همه میخواهیم که با شناسنامه حرف بزنند .بگویند از کجا هستند به کدام جناح هستند و با نام جناح خود سخن 17 بگویند نه با نام ملت ایران.
................................ #کار دولت را خراب میکنند
ممکن است دولت ماهها تالش کند اما یک مرتبه عدهای 18 از جایی سر و صدایی راه انداخته و کار را خراب کنند.
................................ #از لغو تحریمها ناراحتاند
به محض اینکه میخواهیم تحریمی را برداریم که حق مردم است ،یکی میگوید چه طور شد؟ گویی بعضیها این تحریمها را دائمی و الی یوم القیامه میدانند و اگر بخواهد 19 برداشته شود ،برخی ناراحتند که دارد برداشته میشود.
................................ #عدهای محدودند که از جای خاصی تغذیه میشوند
چرا یک کار بزرگ بینالمللی انجام میشود؛ استادان دانشگاه خصوصی برای رئیسجمهور نامه مینویسند؟ چرا نمیآیند حرف بزنند و صحبت کنند؟ الاقل این توافق ژنو اولین گشایش برای دانشگاه و پول دانشجوها بود .فقط یک عده معدود که از جای معدود تغذیه میشوند ،آنها باید 20 حرف بزنند؟
................................ #کم سوادند
چرا یک عده کمسواد بیایند حرف بزنند؟ استادان دانشمندان ما بزرگان دانشگاه ما خصوصی چرا حرف 21 میزنند و نمیآیند در میدان؟
................................ #اقلیتاند
اینکه مردم به من به عنوان کسی که دنبال اعتدال بودم رأی دادند خیلی اهمیت دارد .نفر بعدی که پشت سر من بود با من ۱۳میلیون رأی اختالف داشت .بنابراین روشن است که اکثریت مردم ایران چه میخواهند و چه میگویند. 22 اقلیتی داریم که نظراتشان متفاوت است.
................................ #تازه انقالبی شدهاند
این برداشتن تحریمها کار بدی است؟ گویی عدهای تازه انقالبی شدهاند ،گرچه سوابق آنها را میدانیم و از 23 حرفهایی که میزنند تعجب نمیکنیم.
................................ #کودکانه عمل میکنند
یک عدهای در دنیا به دنبال این هستند که کاری کنند که این قفل باز نشود .حاال ممکن است در داخل هم بعضیها 24 باشند که کودکانه عمل کنند.
................................
#با هر کار مثبت ،شمشیر انتقاد را ب ّرندهتر میکنند اقلیتی همیشه هستند که هر کار مثبتی که دولت انجام 25 دهد باعث میشود شمشیر انتقاد برندهتر گردد. 30 )5مهر 93 22 )15خرداد 93 16 )25مهر 92
8 )6شهریور 93 10 )16اردیبهشت 93
22 )7مرداد 93 9 )17اردیبهشت 93
به این شکل ،نه! ما معتقدیم که نباید با تندی گفته شود. به نظر شما علتش چه بوده؟ بعضا اشاره میشود که یک عصبانیتی وجود دارد که با این عبارات بروز پیدا میکند. باالخره آقای رئیسجمهور هم یک انسانی است مثل بقیه انسانها؛ آن هم در حال کار و تالش و فعالیت .به طور طبیعی وقتی افراد از بیرون نگاه میکنند ،ممکن است دامنه فعالیت ایشان دیده نشود .وقتی ایشان با نقدهای تند و تیز و غیرمنصفانه مواجه میشود؛ به طور طبیعی ممکن است او هم مثل یک انسان عادی عصبانی شود و گاهی این عصبانیت در گفتارش بروز پیدا میکند. اما معتقدم رئیسجمهور به لحاظ جایگاهی که دارد ،باید آستانه تحملش بیش از یک فرد معمولی باشد. بــــرخـــــی کارشناسان میگویند که آقای روحــــانی در مقابل انتــــقادها تنهاست و از دولت فقط ایشان به قضایا ورود پیدا مـــیکند؛ و ریشه قضیه را این میدانند. به نظرم سخن بیربطی نیست .چون تا به حال بقیه اعضای دولت به این قضایا ورود نکردهاند و موضعگیریای به این شکل نداشتهاند؛ یعنی انگار دولت بیشتر بخشی عمل میکند تا هیأتی! چون دولت یک هیأت است و اصال به آن هیأتِ دولت میگویند .بنابراین واکنشها هم باید هیأتی و جمعی باشد .به نظرم میشود تقسیم کار کرد که در حوزههای گوناگون وزرای مختلف به موقع و بهجا موضع گیری کنند تا به این شکل نشود که فقط رئیسجمهور بخواهد یک تنه بیاید و پاسخ دهد. اصال نیـازی به پاسخگویی هست؟ هر حرفی که نه؛ ولی...
بـــبـیـنـیـد در ادبـیـــات آقـــای رئیسجمـهور ایــن هست که یک اقلیت محضی وجود دارند که ناراضیاند و شـلــوغ مـیکنند ...اگر واقعا یک چنین فضایی وجود دارد ،چه لزومی دارد تقریبا هر دو هفته یک بار رئیسجمهور بخواهد یک واکنش تندی نسبت به این اقلیت محض انجام دهد؟ باالخره دولت باید یک استراتژی رسانهای داشته باشد
که متناسب با آن تاکتیکهایش را انتخاب کند .به این معنا که هر سخنی و هر انتقادی را الزاما دولت الزم نیست پاسخ دهد و اگر هم بخواهد پاسخ دهد حتما نیاز نیست رئیسجمهور پاسخ دهد .اگر یک تقسیم کاری انجام بشود و متناسب با انتقاداتی که مطرح میشود ،افراد مختلفی پاسخگوی آن نقدها باشند؛ این خودش یک احترام به مخاطب است و به نظرم از این زاویه پاسخگویی الزم است؛ اما اینکه الزاما هر نقدی که مطرح میشود ،شخص رئیسجمهور یا سخنگو یا افرادی در این سطح بخواهند جواب بدهند ،نه!
ما به طور کلی تحمل نقدمان پایین است؛ و این قطعا به این دوره و این دولت و این رئیسجمهور بر نمیگردد. دستگاههای دیگر هم همینطورند. من اتفاقا معتقدم آستانه تحمل دستگاه اجرایی و رئیسجمهور، به نسبت قابل اعتناست.
.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..
..................................................................
چه کسی فراموش میکند؟!
یادداشت
پریشاد احمدی دانشجوی جامعهشناسی
حافظه تاریخی ما هرچه قدر هم ضعیف باشد نمیتواند خاطره برخی سخنرانیها و عکسالعملهای سران کشور را از یاد ببرد .نمیتواند روزهایی را فراموش کند که محمود احمدینژاد بعد از نشستهای مهم با رؤسای قوا ،به جای پاسخگویی به سواالت خبرنگاران ،آنها را به باد شوخی و تمسخر میگرفت و بدون پاسخ به هیچ سوالی صحنه را ترک میکرد .برای رئیس دولت نهم و دهم تفاوتی نداشت در چه جمعی سخنرانی میکرد و یا اینکه چه کسانی را مخاطب قرار میداد .سیاستهای پوپولیستی او ایجاب میکرد که با لحنی غیررسمی و بیپرده هر آنچه میخواست صرف نظر از شخصیت حقوقی خود بگوید .داستان لحن صحبت سران کشور به همینجا ختم نمیشود .سخنرانیهای توأم با خشم حسن روحانی هم زمانی که از دستاوردهای دولت صحبت میکند و سعی در کوچک نشاندادن اقلیت منتقد خودش دارد ،آنقدر نزدیک است که نمیتوان آنرا به این سرعت بهدست فراموشی سپرد .ادامهدادن این داستان کار سختی نیست .رؤسای جمهور کشور ما در در دورههای پیش از این هم آفریننده تخریب چنین شرایطی بودهاند .اگرچه شیوه برخورد با نقد و ِ موضع مقابل ،در دورههای مختلف با شدت و ضعف رو به رو بوده است؛ اما اگر بخواهیم به جای پرداختن به شرایط اجتماعی و سیاسی که بستر این شیوه برخورد را فراهم میکند ،شروع به شمردن تعداد دفعات لحن نامناسب و در نهایت محکومکردن این اشخاص کنیم ،در همان دامی گرفتار میشویم که رؤسای جمهور کشورمان با گرفتاری در آن ،خود را در معرض نارضایتی عمومی قرار دادهاند. کافیست به ساخت پرسشگرترین نهاد سیاسی کشور یعنی مجلس شورای اسالمی نگاهی بیندازیم تا ابعاد این موضوع روشنی بیشتری پیدا کند .با وجود فراکسیونهای مختلف ِ در داخل مجلس جریانسازیهای عمده در این نهاد ،نه بر اساس موضع رسمی و اعالم شده این فراکسیونها؛ بلکه توسط اشخاص در مجلس اتفاق میافتد .یعنی در شرایطی نمایندگان شناختهشده طی اقدامات و سخنگوییهای فردی دست به سخنرانی و انتقاد میزنند ،طبیعی است که هر فردی که در مقام پاسخگویی قرار داشته باشد نه تنها خود را ملزم به ارائه پاسخهای شفاف ،مستدل و آگاهیبخش نمیبیند؛ بلکه سعی میکند تا با تخریب و ساکتکردن منبع نقد و پرسش ،آگاهانه از زیر مسئولیت خالی ساخت و نهاد شانه خالی کند .از سوی دیگر جای ِ سازماندهی شدهای برای گروههای نخبه مانند روشنفکران و دانشگاهیان جهت ارائه انتقادات و نظرات کارشناسی شده همواره احساس میشود .بنابراین جای تردیدی نمیماند که با نبود ساختاری برای موضعگیریهای رسمی و تخصصی گروههای کارشناس ،دیدگاههای آنان به نظرات شخصی و پاسخهای رئیس جمهور نیز -در هر دورهای که باشد -به اقلیت غیرتأثیرگذار فروکاسته خواهد شد. نقد ِ
گفتوگو با مهدی رحمانیان صاحبامتیاز و مدیرمسئول روزنامه شرق
دولت باید استراتژی رسانهای داشته باشد
اشاره با توجه با حال و هوای این شماره ،تصمیم گرفتیم تا به سراغ آقای مهدی رحمانیان برویم .مدیرمسئول پرسابقهترین روزنامه اصالحطلب که در هر سه دوره خاتمی، احمدینژاد و روحانی در رأس این روزنامه قرار داشته است .گفتوگویی پیرامون نقدپذیری ،مرز نقد و تخریب ،و خصوصا بررسی عملکرد رئیسجمهور دولت یازدهم در مواجه با منتقدین.
مشفقانه باشد؛ تعبیر بسیار زیبایی از امام صادق (ع) داریم که دوست من کسی است که عیبهای من را به من هدیه کند. در حقیقت اگر بخواهیم تعبیری امروزی از این حدیث داشته باشیم؛ این هدیهکردن عیوب ،همین نقد امروزی است؛ منتها شما وقتی بخواهید به کسی هدیهای بدهید ،هدیه را کادو میپیچید و با یک ترتیبات خاصی به طرف ارائه میدهید. هدیه را کسی به طرف هدیه گیرنده ،پرت نمیکند .نقد هم باید این جوری باشد .نقد اگر چارچوب و اصول خود را نداشته باشد ،قطعا بالاثر خواهد بود .چون ما وقتی نقد میکنیم، دنبال این هستیم که اثرگذار باشد و نقد در صورتی میتواند اثرگذار باشد که عناصر نقد در آن لحاظ شده باشد.
به طور کلی نحوه تعامل آقای روحانی با منتقدین و ادبیات خاصی که توسط ایشان استفاده میشود را چگونه ارزیابی میکنید؟ من کال طرفدار نقدام .معتقدم که باید فضای نقد در کشور فراهم باشد و منتقدین بتوانند در فضایی آزاد ،نقدشان را به سیاستهای دولت و دیگر دستگاهها داشته باشند؛ منتها باید تفاوتی بین نقد و تخریب هم قائل باشیم .یعنی آنجایی که طرف واقعا دارد تخریب میکند نباید اسمش را نقد گذاشت؛ و آنجایی هم که واقعا نقد است ،داستگاهها باید پذیرای نقد باشند .ما به طور کلی تحمل نقدمان پایین است؛ و این قطعا به این دوره و این دولت و این رئیسجمهور بر نمیگردد. دستگاههای دیگر هم همینطورند .من اتفاقا معتقدم آستانه تحمل دستگاه اجرایی و رئیسجمهور ،به نسبت قابل اعتناست؛ اما اعتقادم این است که رئیسجمهور به لحاظ جایگاهی که بین مسئولین و مردم دارد ،باید آستانه تحمل باالتری داشته باشد .باید فضایی را ایجاد کند که منتقدین بتوانند آزادانه حرفهایشان را بزنند .به هر حال این انقالب رهبری مثل امام داشته .امام معتقد بود که شما بیایید نقد کنید .این اجازه را داده بود که آدمهایی که نقد دارند ،بیایند نقد بکنند .به گمانم باید یک فضای گفتوگوی دو سویه بین منتقدین و مسئولین ایجاد شود .چون مسئولین هم آدم اند و حتما با توجه به مشغله فراوانی که دارند و شرایط ویژهای که کشور در آن قرار دارد ،اشتباه میکنند؛ و اگر منتقدین این اشتباه را نگویند ،این میتواند آسیبزا شود .منتها نقد باید
شما خودتان مدتها فعالیت مطبوعاتی داشتهاید ،چه در دورانی که دولتی روی کار بوده که منتقد بودید؛ و چه االن که از دولتی که روی کار است ،حمایت میکنید .مرز نقد سازنده و نقد مخ ّرب چیست؟ آیا اصال در عمل قابل تفکیک هستند؟ بله ،به نظرم میشود .ما همین االن هم منتقدیم .االن این
یک بار بعد از اینکه رئیس جمهور از ادبیات خاصی استفادهکردند، حتی روزنامه شرق تیتر زد: «انتقاد تند رئیس جمهور»؛ به هر حال به نظر شما این ادبیات مورد قبول هست یا خیر؟ به این شکل ،نه! ما معتقدیم که نباید با تندی گفته شود.
طور نیست که دولت را کامال مدح کنیم .ما مخالف مدح ایم .معتقد نیستیم که یک رسانه باید م ّداح باشد ،ولی ادبیات نقدمان میتواند متفاوت باشد .ببینید االن ممکن است یک رسانهای منتقد دولت باشد؛ و از سوی دیگر شرق هم منتقد باشد ،اما آن ادبیاتی که آن رسانه به کار میگیرد با ما متفاوت است .ما در دوره آقای احمدینژاد نقد میکردیم و در دوره آقای روحانی هم نقد میکنیم. پس یعنی االن رویکرد شرق نسبت به آقای روحانی انتقادی است؟ نه ،ببینید الزاما انتقادی نیست؛ ولی آن جاهایی که نقد وارد است ،نقد میکنیم؛ و آن جاهایی که باید تأیید شود ،تأیید میکنیم .ما جهتگیری کلی دولت را قبول داریم ولی به طور طبیعی دولت با این گستره و دامنه ،حتما در کارها اشتباهاتی هم خواهد داشت و ما آن اشتباهات را نقد خواهیم کرد. در بحثهای اقتصادی مثال االن دولت بودجهای نوشته که برخی کارشناسان نقد دارند؛ ما حتما نظر آن کارشناسان را کار میکنیم. به نظرم برگردیم به موضوع اصلی ،یک بار بعد از اینکه رئیسجمهور از ادبیات خاصی استفادهکردند ،حتی روزنامه شرق تیتر زد« :انتقاد تند رئیسجمهور» .من متوجه نشدم ،به هر حال به نظر شما این ادبیات مورد قبول هست یا خیر؟
چــرا عصــبــانی هستــم؟ روحاله خسروی دانشجوی جامعهشناسی
.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..
در حوزه سیاسی میتوان قضیه را به طرز دیگری هم دید .این دولت در بین گروههای حامی خود ،یک انتخاب ترجیحی است .به این معنی که انتخاب اول و اصلی
عصبانیت شخصی حال میتوان قضیه را فراتر از تنها ّ رییس جمهور دانست و پنداشت شاید او واقعا عصبانی نیست و مسائل دیگری در میان است...
تحلیل
.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..
در م ّدت یک سال و اندی که از عمر دولت یازدهم میگذرد، بارها شاهد آن بودهایم که رئیس جمهور ،گاهی تعابیر و موضعگیریهای تندی در قبال منتقدین دولت اتخاذ کرده عصبانیت و در این اظهارنظرها ،گویی سعیی بر فروبردن ّ خود نداشته است .حال در این نوشتار کوتاه تالش میکنیم تا به بررسی چرایی این رویکرد رئیس جمهور بپردازیم. علل این امر را میتوان از سطح خرد تا کالن و در سه حوزه روانی ،سیاسی ،و اجتماعی تقسیمبندی نمود. در سطح نخست و در حوزه روانی ،انتقاداتی که در این مدت کوتاه به این دولت وارد شده است ،از نظر توان رسانهای منتقدین و میزان آن ،حجم و برد زیادی را به خود اختصاص داده است .به طوری که تیتر یک بیشتر مطبوعات و خبرگزاریهای گروههای سیاسی رقیب دولت، در بسیاری از موارد ،اشاره یا تصریحی انتقادی به عملکرد دولت در زمینههای مختلف ،از اظهارنظرهای مسؤولین تا محیط زیست و مذاکرات هستهای ،است .این وضعیت موجب میشود تا رئیس دولت احساس کند ،زحمات و تالشهای پیگیرانهی خود و اعضای کابینهاش نادیده انگاشته شده و بعضی در پی کمرنگ نمودن آن هستند و از این روی ،مواجهه تند و احساسی با منتقدین اتخاذ میکند و اینگونه آنها را خطاب مینماید. در سطح دوم ،از حوزهی قدرت و سیاست میتوان مسأله را بررسی کرد .اگر بخواهیم قضایا را کمی کالنتر نگاه کنیم ،به چند نکته دست می یابیم :نخست آنکه با نگاهی به مواضع رییس جمهور ،روشن میشود که اکثر قریب به اتفاق واکنشهای تند او در قبال منتقدین مذاکرات هستهای بوده است .شاید این موضوع از آنجا نشأت توجه خود را به میگیرد که دولت بخش اعظم تالش و ّ این قضیه معطوف کرده است و ح ّتی در زمان تبلیغات انتخاباتی نیز ،بیشترین مباحث و اهداف اعالم شده حول همین موضوع بود .حال گویی با زیرسؤالبردن مذاکرات، حیثیت و هدف اصلی دولت زیر سؤال رفته است و طبعا منتقد ،از این حیث ،با برخورد تندی مواجه خواهد شد.
نبوده است و آنها در یک محاسبه انتخاباتی و برای کسب پیروزی ،از گزینهی خود گذشتهاند و او را انتخاب کردهاند .در سوی دیگر ،گروههایی که چتر حمایت خود را روی دولت باز نکرده بودند ،برخوردهایی انتقادی و رقابتجویانه دارند .همچنین پایگاه مردمی مستحکم و قوی نیز در اختیار دولت نیست و با اختالف چندصد هزار رأی ،به عنوان منتخب معرفی شده است .این عوامل باعث میشود تا دولت به انتقادات جوابی تند داده تا حمایت مردمی بیشتری در قبال کسانی که به زعم او چوب الی چرخ دولت میگذارند و در پی منافع جناحی و گروهی خود هستند ،به دست آورد؛ تا جبران حمایتهای دستوپا شکسته گروههای حامی خود باشد. البته باید گفت که گروههای رقیب نیز میدان را واگذارده نمیبینند و در پی جبران شکست اخیر خود هستند و میکوشند تا اقبال عمومی از دست رفتهشان را بازیابند و در این راه نیز اعمال مشابهی انجام میدهند؛ که در واقع عکسالعمل دولت به نوعی برگرفته از این انتقادات تند و بعض ًا نابهجاست .خالصه آنکه هر دو گروه ،درگیر رقابتی سخت برای حفظ قدرت در طرفی یا بازگشت به قدرت در طرف دیگر هستند .دولت در پی حفظ و ازدیاد پایگاه مردمی خود ،و گروههای رقیب در پی کسب مجدد اقبال عمومی از دست رفته ،به خصوص برای پیروزی در انتخابات مجلس شورای اسالمی هستند. در سطحی کالنتر و در حوزه اجتماعی نیز میتوان به این جریان نگاه انداخت .از آنجایی که جامعهی ایرانی به رغم تالشهای انجام شده ،هنوز فاصلهی زیادی با تجربهی واقعی دموکراسی دارد و اصول مردمساالری دینی ،آنطور که مورد انتظار است ،جاری نشده است. سیاسیون ،طبع ًا آزادی بیان جایگاه خود را پیدا نکرده و ّ مجالی به آن ندادهاند و نمیخواهند هیچ اظهارنظری را بدون پاسخ بگذارند .اینگونه است که این نوع برخوردها مخصوص این دولت باقی نخواهد ماند .در جامعهای مهیا خواهد شد اینچنین ،فضای نقد سازنده به سختی ّ و بعضا منتقد و نقدشونده ،به دنبال چیزی غیر از اصالح امور و تحقق آزادی بیان خواهند بود.
.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..
.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..
.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..
تبدیل منتقد به دشمن ،هنر نیست!
یادداشت
عماد یاربیگی دانشجوی حقوق
دهلزنی که از این کوچه مست میگذرد مجال نغمه ،به چنگ و چگور ما ندهد
نقد در لغت به معنای جداكردن سره از ناسره و تمیزدادن خوب و بد؛ عیبها را نمایاندن و پنهانها را نیز آوردن است .نقد به نوعی یافتن و نشان دادن است تا اگر كسی خواست راهش را بیابد و اگر نخواست عذری نداشته باشد .در این میان پذیرفتن حق انتقاد مخالفان ،ولو انتقاد اشتباه یا از سر کینه و عقده و ِ هر دلیل دیگر ،یکی از اقتضائات مسندهای واالی سیاسی و حکومتی است؛ و مسئوالن عالیهی هر سیستم سیاسی، به منظور بقای آن سیستم ،باید با سعهی صدر با منتقدان و مخالفان برخورد کنند؛ چرا که از ملزومات ضروری پایان دادن به فرهنگ خودکامگی و نهادینهکردن فرهنگ گفتوگو در جوامع ،پذیرفتن نقدها یا حتی تخریبها است؛ تا هزینه نقد باال نرود و بذر آن در فرهنگ عمومی کاشته و بارور شود. همانطور که امیرالمؤمنین (ع) میفرماید« :آله الرئاسه سعه الصدر»؛ یعنی ابزار ریاست ،سعه صدر است؛ تحمل است، مالیمت است ،حوادث را در خود هضمکردن و عصبانینشدن و پرخاشنکردن است .اینک با توجه به موضوع بحث ،نگاه کوتاهی به مقوله نقد و نقدپذیری در دولت دکتر روحانی به خصوص نسبت به شخص ایشان خواهیم داشت .جایگاه موضوع نقد و نقدپذیری در گفتمان حسن روحانی پیش از انتخابات تا حدی بود که این موضوع جزو شعارها و برنامههای انتخاباتی ایشان مطرح شد .رئیسجمهور چه در آن زمان و چه بعد از نشستن بر صندلی پاستور ،همواره درباره نقد و انتقادپذیری دولت و همچنین آزادی بیان گفتههای شایانی داشته ،که شاید جالبترین این مواضع ،سخنان روحانی در دیدار با استانداران بود ،که گفت« :ضمنا یادمان باشد از نقد و انتقاد نباید بهراسیم و نباید ناراحت شویم ،آزاد بگذاریم هر کس نقد دارد ،مخصوصا نقد سالم ،سازنده و دلسوزانه؛ این بهترین کمک برای ما است .حتی اگر اهداف دیگری هم پشت نقد
پنهان شده باشد ،این دولت به راحتی آن را تحمل خواهد کرد. احزاب و گروهها خواهند دید که آستانه تحمل این دولت بسیار باالتر از آن است که آنها قادر باشند به این راحتی دولت را در مسیر عصبانیت قرار دهند .من این بحث را نمیشکافم و باز نمیکنم ،اما دولت در عمل نشان خواهد داد که آستانه تحمل باالیی خواهد داشت و البته هر جا ضروری باشد ،مسائل کشور را مستقیم با مردم در میان خواهد گذاشت». حال با این وصف و از طرفی بررسی افعال دولت و شخص رئیسجمهور در قبال انتقادات ،باید دید که تا چه میزان میان قول و فعل ایشان انطباق وجود دارد؟ با بررسی تجربی رفتار و واکنشهای دولت یازدهم و علیالخصوص دکتر روحانی متوجه میشویم برخالف شعارها و وعدههای انتخاباتی، فرهنگ نقدپذیری در مقابل منتقدین برای جنابش آن چنان که باید و شاید ،محلی از اعراب ندارد .رفتار او با منتقدین در موضوعات مختلف فرهنگی و به ویژه با منتقدان مذاکرات هستهای؛ که به قطع ،محل ثقل برنامهها و تمرکز دولت است و به نوعی کارآمدی و موفقیت دولت به موفقیت در آن بستگی دارد؛ برخالف شعار نقدپذیری دولت بودهاست .آنجا که منتقدان خود را با عناوینی چون «بیشناسنامه»« ،کاسب تحریم»« ،تازه به دوران رسیده»« ،بیقانون»« ،بیسواد»، «مستضعف فکری»« ،عقبمانده»« ،بزدل» و مواردی از این ِ دست خطاب میکنند .ادبیاتی که به هیچوجه مناسب شخصی در قامت ریاست جمهوری نمیباشد .این نوع واکنشها در برابر منتقدان نتیجهای جز مبدلساختن آنها از یک منتقد به یک دشمن در بر نخواهد داشت .در واقع هنر در این است که رئیسجمهور بتواند تنش را میان دولت و این منتقدین و مخالفان از بین ببرد ،واال ایجاد تعامل با موافقان که امری است سهلالوصول. از رئیسجمهور توقع میرود به جای دامنزدن به مخالفتها و تبدیل آن به دشمنیها ،با گفتمان مالیمتر و آستانه تحمل بیشتر با منتقدان رفتار کند تا پیشقد ِم آرامسازی فضای جامعه شوند؛ چرا که انتقاد باید در جامعه وجود داشته باشد؛ جامعهای که انتقاد ندارد جامعهای مرده است .جامعهای زنده است که هرکس چیزی به فکرش رسید چه موافق و چه مخالف بگوید .حتی باید از موضع مدیر و مسئول ،به انتقادها به عنوان سرمایه و پشتوانه نظام برای حراست از منافع ملی نگریست. البته شاید بتوان حمالت گاه و بیگاه شخص رئیسجمهور به منتقدین خویش را حرکت در جهت برآوردهکردن بخشی هر چند کوچک از مطالبات موافقانش و کسانی دانست که به نوعی در بهقدرترسیدن او نقش داشتند ،و ایشان شاید مجبور باشد جهت حفظ بدنه اجتماعی طرفدار خود ،اینگونه رفتارها را از خود بروز دهد. اما به هر حال شخص رئیسجمهور و هر مقام مسئول دیگری باید بداند که انتقاد و فضای باز برای اظهارنظر منتقدین ،یکی از ملزومات اساسی برای پیشرفت و اصالح رفتار جامعه و حاکمان است و انتقاد وسیلهای است برای انگیزش ،آموختن ،توسعه، آموزش و ایجاد روابطی قوی ،تبادل اطالعات ،تأثیر گذاشتن و برانگیختن.
.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..
قدم آرا مسازی جامعه باشد رئیسجمهور باید پیش ِ
ضد یادداشت
چرا نباید به سخنان رئیس جمهور واکنش نشان دهیم؟
این ادبیات قابلنـقـد نیست یک دانشجوی شریف!
1
روزگار را برای امتحان آفریدهاند ،دولتها میآیند و میروند تا هر گروهی به گفتهها و ادعاهای خویش آزموده شود؛ و شقی و سعید از هم جدا شوند و مؤمنین دریابند که کارها به سخندانی نیست و در عمل ،عمل سخت است .ما خود نیز باید مراقب باشیم که به همین گفتههای خویش آزموده میشویم .پس باید کمتر نقد کرد و بیشتر همدلی نمود تا کارها سامان یابد .اصوال زبان نقد ،زبان خوبی بین مؤمنین نیست؛ فرمود« :و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر» ،زبان تواصی؛ زبان تعاون و نصیحت و خیرخواهی است.
2
رئیس رئیس جمهور جایگاه مهمی دارد ،چون ِ ناطق مردمان عصر خویش؛ زبان «جمهور» است و ِ ِ هرگاه که طور و گونهای حرف میزند ،میتوان دریافت که آدمیان آن روزگار این گونه اند .هرگاه سبک سخن گوید ،گویی مردمان سبک اند و قس ُ شأن علی هذا .میگفتند رئیس جمهور دولت دهم ِ سخن رعایت نمیکند و عوامانه در میان مردم سخن میگوید؛ و ادعا شد رئیس جمهور جدید میخواهد در شأن مردم سخن بگوید؛ و گفته شد قبلیها انتقادپذیر نیستند و ما آمد هایم گوش شنوایی برای انتقادها باشیم.
3
میدانیم که ادبیات ریاست جمهور در حد و اندازهای نیست که قابل نقد باشد؛ اصوال نواختن مخالفان به الفاظ غیر مؤدبانه جای سخن باقی نمیگذارد و کسی که خود را در مقام مخاطبه نمیداند ،نباید با او سخن گفت؛ زیرا آب در هاون کوفتن است .از قدیم گفتهاند ادب مرد به از دولت اوست .سکوت در این موارد همیشه بهتر است .تا روزگار دوباره سر یاری کند.
4
دیگر سخنی نمانده است؛ مگر اینکه بگوییم خود کرده را تدبیر نیست .ما مثال اصولگرایان باید به خود بنگریم که چه کردهایم که این شد .این عذابی است که به خاطر اختالف بر سر ما آمد .پس اعتبروا یا اولی االلباب.
مگر رؤسای جمهور قبل باادب بودند؟
گزارش
محمدسعید ممتازنیا دانشجوی حقوق
خاک بر سر آدم دروغگو و بیوجدان!
عرف سیاسی در بین کلمات خارج از استفاده از ِ ِ سران کشورمان سابقهای طوالنی دارد .مسئوالن جمهوری اسالمی ایران بارها نشاندادهاند که از بهکاربردن کل مات نزدیک به عرف ِ جامعه؛ در رسمیترین جلسات سیاسی ،بههیچ وجه پروا ندارند. هاشمی رفسنجانی در 10مهرماه 1360در جواب حقوق بشر در اظهارات آمریکاییها پیرامون وضعیت ِ ملعون شیطان ایران اینگونه میگوید« :آمریکا ،این ِ بزرگ که این اواخر شاهد جنایاتش در کره و ویتنام بودهایم که طی دهها سال ،یک کشور و مردمی را له کردند و صدها هزار آدم را کشتند ،به ما میگویند که جنون خونریزی داریم .خاک بر سر آدم دروغگو و ِ بیوجدان!… حاال این نامردها حقوق بشری شدهاند و ما که میخواهیم بمبگذاری را که امام جمعهای را در محرابش با بمب قطعهقطعه کرده ،اعدام کنیم ،خونریز میشویم! آمریکا جنایاتش را بیرون از کشورش مرتکب میشود… مسئول همه این جنایتها آمریکا و انگلیس است .خون بشریت دائم ًا از چنگال و دندان اینها میچکد و در مقابل اعدا ِم به حقی که میبینند ،ما را به خشونت متهم میکنند و خشونت دشمن این مردم را نمیبینند» .و از خجالت لیبرالها با این ادبیات درمیآید: «بنیصدرها و بیشعورهای لیبرال نمیفهمند 1».و ساکنین مغربزمین را اینگونه مورد عنایت خود قرار میدهد« :امروز مردم بدبخت فالکتزده غرب که در شهواتشان مثل خوک در طویلهها میلولند و هر روز بیشتر از روز دیگر در لجنزار بدبختی و حیوانیت فرو میروند ،آن را ما میتوانیم رویش اسم سعادت بگذاریم؟!» 2و در پایان تیر خالص را با یک جمله بر پیکر بیجان غرب وارد میکند« :غربیها مثل گاو 3 تحلیل میکنند». رئیسجمهور بعدی فلسفه خوانده است و اساسا اهل گفتگو .او معتقد است که گرهای که با دست باز میشود را نباید به دندان کشید .سید محمد خاتمی به دانشجویان معترض دانشگاه تهران که آرزوهای خود را در سال آخر ریاستجمهوری او برباد رفته میبینند؛ میگوید« :منطقی باشید!» ،و درجواب دانشجویانی که فریاد میزنند« :بسه دروغ ...بس ه دروغ ...مرگبر دیکتاتور ...خاتمی تو به ما پشتکردی!» به یک «آدم باشید!» ناقابل اکتفا میکند .و البته یک بار هم به خبرنگار شبکه 10اسرائیل میگوید« :بروید به جهنم!» به هرحال چندسالی میگذرد و خیلیها که دلشان برای ادبیات بیپرده رفسنجانی تنگ شده است با یک پدیده نوظهور مواجه میشوند ،احمدینژاد برمیخیزد«:انقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدان شما پاره شود4 .میگویند قطعنامه میدهیم ،خب قطعنامه بدهید ،آنقدر قطعنامه بدهید که بشود چهار هزار تا ،بابا 4 )1تیر 1361
15 )2آذر 1364
اگر نوک پیکان فحشهای هاشمی رفسنجانی و احمدینژاد رو به آمریکا و اسرائیل بود؛ روحانی اما منتقدان داخلیاش را مورد عنایت قرار میدهد و از «خیانت پشت جبهه» سخن میگوید و مخالفان داخلیاش را «عدهای بیسواد که از بخشهایی خاص پول میگیرند» لقب میدهد.
دیگر آن ممه را لولو برد ...اون [اوباما] که عددی نیست ،گندهتر از اون هم عددی نیستند؛ بگذارید این جمله را بگم که آن ته چیزی که آنها را میسوزاند چیست؟ بابا جان! آب را بریز همون جایی که میسوزد. چرا آب را جای دیگری میریزید؟» 5و به مرزهای جدیدی درعرصه دیپلماسی عمومی دست پیدا میکند: « آنزمانملت ایران درسی به آنها داد که تا ابد آنرا فراموش نخواهند کرد؛ حاال که پشم و پیل همه آنها ریخته است .اگر خیلی عرضه دارید ،اوضاع کشورهای خود را جمع و جور کنید و به ملتهای خود برسید؛ شمانمیتوانید آب بینی خود را باال بکشید 6».با کلمات قصارش روی آتش بنزین میریزد« :در انتخابات ۴۰ میلیون نفر خودشان بازیگر اصلی و تعیینکننده اصلی بودند ،حاال ۴تا «خس و خاشاک» در این گوشهها یک کاری میکنند ».و رسما فحش میدهد« :کسانی که با ژست روشنفکری ،فرهنگ شهادت و انتظار را تمسخر میکنند؛ به اندازه بزغاله هم فهم و شعور ندارند». حال با وجود این لحن فاخر رؤسای جمهور سابق؛ چرا ادبیات امروز حسن روحانی مخالفین را به انتقاد؛ و موافقین را به توجیه واداشته است؟ مثال روحاهلل جهنم!» معروف روحانی گفت: حسینیان بعداز «به ِ «شاه زمانی که با مخالفان صحبت میکرد از آنها خواست پاسپورتشان را گرفته ،از ایران خارج شوند؛ اما از آنها نخواست به جهنم بروند! رئیسجمهور میگوید من مسئول بهشترفتن مردم نیستم ،چطور شده اآلن مسئول جهنم رفتن شدهاست؟» .حسامالدین آشنا هم گفت که روحانی عصبانی نبود ،فقط صریح بود. چرا قبل از این ،بیشاز 200نفر از نمایندگان مجلس از رؤسای جمهو ِر قبلی بهخاطر ادبیاتشان توضیح نخواستهبودند؟
پاسخ این سوال روشن است :روحانی «گل به خودی» زدهاست ،همین! اگر نوک پیکان فحشهای هاشمی رفسنجانی و احمدینژاد رو به آمریکا و اسرائیل بود؛ روحانی اما منتقدان داخلیاش را مورد عنایت قرار میدهد و از «خیانت پشت جبهه» سخن میگوید و مخالفان داخلیاش را «عدهای بیسواد که از بخشهایی خاص پول میگیرند» لقب میدهد. دلیل اینهمه حساسیت به روحانی روشن است و نیازی به تحلیلهای عجیبوغریب سیاسی و اجتماعی هم نیست و پرسیدن این سوال که «چرا روحانی اینقدر عصبانی است؟» همانقدر بیوجه است که بپرسیم «چرا جواد ظریف انقدر میخندد؟» ،خب عصبانیت و آرامش هرکس به روحیات شخصی خود او برمیگردد و اغلب درستشدنی نیست .حاال «چرا روحانی عصبانیتش را سر معترضین داخلی خالی میکند و دشمن اصلی را فراموشکرده است؟» حتما سعدی(علیهالرحمه) بهتر میداند که گفت: «هرکه با دشمنان صلحکند ،س ِر آزار دوستان دارد».
18 )3مرداد 1361
)4آذر 1386
1 )5مرداد 1389
)6آبان 1389