محمد تو ّکلی طرقی
ستیزیواسالمگراییدرایران بهائی
نقل از مجلءه ایران نامه (شمارءه مخصوص جوامع غیر مسلمان ایران)، سال نوزدهم ،شماره 2-1زمستان ،1731بهار 1731 دکترمحمدتوکّلیطرقیاستادکرسیتاریخدانشگاهتورنتوکاناداوسردبیر مجلءهایراننامهاست
صفحهآراییوطرحرویجلد:انتشاراتیاران،سال۴۱۰۲
مقدمه ّ گفتمانهای سیاسی ایران در نیم سدهی گذشته کیش بهائی را آیینی بیگانه جلوه دادهاند .این نگرش پیامد فراموشکاریهایی عامدانه برای غیرخودی بر نمایاندن آیینی است که از بطن حوزههای علمیهی شیعه و فرهنگ دینی ایران در نیمه دوم سده سیزدهم ﮬ .ق /.نوزدهم میالدی برآمده بود .زمینهی غریبهسازی این جنبش شیعی-ایرانی با تبعید رهبران بابی و بهائی به بغداد ،پس از قصد جان ناصرالدین شاه در 1223ﮬ. ق1382 /.م ،.فراهم آمد 1.در روایتهایی شبه تاریخی که در دههی 1721 ش1191/م اشاعه یافت ،رهبران این جنبش ایرانی به توالی کارگزاران دولتهای روسیه ،عثمانی ،انگلیس ،و اسراییل قلمداد شدند و هدف غایی آنان فروشکستن ”وحدت دینی و ملّی“ شمرده شد .ترویج این روایتها ،که ایرانیان بهائی را غریبه جلوه میداد ،متقارن با اوجگیری دگرزدایی در سیاستهای دولتی و کردارهای سیاسی بود .آزار بهائیان و یهودیان ،مبارزه با ”ما ّدیگرایان“ ،و اقداماتی نظیر ترورهای سیاسی دهه 1721ش .همه را میتوان نشان روند نهادینه شدن دگرزدایی در فرهنگ سیاسی ایران دانست .این دهه که اغلب دورهی شکوفایی جنبشهای مردمی شناخته میشود زمانهی پذیرش همگانی ”تئوریهای توطئه“ نیز بود .این تئوریها که ”دستهای خارجی“ را کارگردان امور ایران میپنداشتند در واقع شگردی برای دگرسازی و پاکسازی دگردینان و دگراندیشان از گسترهی زندگی دینی و سیاسی ایران بود.
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
دگرستیزی و دگرزدایی در ایران با خودستایی و خودآفرینی همزمان بود .اوجگیری بهائیستیزی ،که در دورهی حکومت رضا شاه فروکش کرده بود ،در دهه 1721ش ،با پی افکندن جنبشی اسالمگرا متقارن بود .این جنبش ،که در پی ساختن آیندهیی اسالمی درایران بود ،در مقابله با آیین بهائی شکل گرفت .در این مقابله که به تبلیغ و ترویج اسالم در سراسر ایران انجامید ،هیأتها و نشریههای اسالمی نقش بارزی در پیدایش تدریجی ”حوزه همگان شیعی“ داشتند .این حوزه که از بهم پیوستنمساجد، تکایا ،هیأتها و منازلیکه مراسم دینیدر آنها برگزار میشد سامان یافته بود” ،همگان بدیلی“ ( )counter publicرا در برابر ”حوزه همگان ملّی“ ( )national public sphereبه وجود آورد که تا آن زمان گسترهی گفتگو و برخورد آرای عمومی و زایشفرهنگ و هویت جدید ایران بود .در روند مبارزات تبلیغاتی برای پیشگیری از گسترش آیین بهائی، اینحوزهی شیعی به نیروی توانمندی تبدیل شد که توانست به رهبری آیتاهلل بروجردی در سال 1723ﮬ .ش .تعلیمات اسالمی را در برنامهی درسیدبستانها و دبیرستانها بگنجاند .دولت و دربار که با حمایت از حوزهی همگان شیعه در دههی 1721و سالهای نخستین دهه 1771مشروعیّتی دینی کسب کرده بودند ،در آغازه 1779ﮬ. محمد تقی حجةاالسالم ش 1188 /.م .با بحرانی رهبردی روبرو شدند .در آن سال ّ ّ فلسفی ،در برنامهی رادیویی ماه رمضان حملهی پیگیری علیه بهائیان آغاز کرد .در پی این حمالت ،فرمانداری نظامی تهران حظیرةالقدس (مرکز اداری بهائیان در تهران) را اشغال و سقف آن را تخریب کرد .تهاجم هماهنگ شده به بهائیان و سازمانهای بهائی در سراسر ایران ،که دههیی پس از کشتار یهودیان در اروپای فاشیست اتفاق افتاد ،افکار بهائیان جهان را نگران این شهروندان ایرانی کرد .اعتراض محافل بینالمللی بهائی به سازمان ملل و واکنش بینالمللی در دفاع از حقوق شهروندی بهائیان ،دولت ایران را متوجه ساخت که پس از قتل عام یهودیان در اروپا ،دگرزدایی دینی با عرف سیاسی و ّ اخالق مدنی جدید ناسازگار است 2.با رویگردانی دولت از سیاستهای بهائی
۴
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
ستیزانهی روحانیّت ،همگامی روحانیّت و دولت از آن پس به تعارض و تخاصم گرایید. رویارویی مستقیم بین این دو در سالهای 1791-1792ش .پیامد گسستی بود که پس از اشغال و تخریب حظیرةالقدس آغاز شد. در این نوشته به بررسی برخی از جوانب بهم پیوستهی بهائیستیزی و اسالمگرایی در بین سالهای 1721تا 1779ﮬ.ش .میپردازم. دگرسازیبهائیان شیوهی برخورد با بابیان و بهائیان در یک قرن و نیم گذشته را میتوان به دو گونه و دو دوره کلّی تقسیم کرد .در گونه و دورهی نخست که در دهه 1221ﮬ .ق 1391 /.م محمد باب و اهل باب و بهاء جدلهایی درونی در فرجامشناسی آغاز شد ،جدل با علی ّ ( )eschatologyشیعه بودند .این جدلهای آغازین زمینهی دگرگونی مفهوم ”امام زمان“ و “انتظار” در فقه شیعه را فراهم آورد .در گونه و دورهی د ّوم که کمابیش در دههی 1721ﮬ .ق 1191/.م .انسجام یافت ،جدلهای درونی جای به گفتمان ِ کل ساختهی بطن سیاسییی داد که کیشی برآمده از فرهنگ دینی ایران را به ّ ِ استعمارگران قلمداد کرد .در این دوره که با افزایش ف ّعالیتهای تبلیغاتی بهائیان مقارن بود ،هیأتهای اسالمی بسیاری در سراسر ایران برای مقابله با بهائیان تشکیل شد و به چاپ و نشر آراء خود پرداخت .روحانیّت شیعه در این بسیج همگانی هم تشکیالت گستردهیی را پی انداخت ،و هم گفتمان سیاسییی را بر ساخت که زمینهی کسب اقتدار سیاسی در آستانه ”انقالب اسالمی“ را فراهم آورد .غریبهسازی بهائیان در گفتمان سیاسی نقش تعیین کنندهای در شکلگیری مفهوم ”ملّت مسلمان ایران“ داشت .این گفتمان هرگونه دگر دینی را نقشهیی استعماری برای شکستن ”وحدت ملّت مسلمان“ شناساند و ایرانیانی را که با ”ملّت مسلمان“ همدین و همآرمان نبودند
3
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
غیرخودی و دست نشانده خارجیان بر نمود. محمد کریم کرمانی (1228-1233ﮬ. ر ّدیههای رییس و مرجع شیخیان ،حاج ّ ق ،).نمونهیی از گونهی نخستین تقابل با بابیان است .کرمانی گمان داشت که علی محمد باب خالف ضرورت اسالم و شیعه و سیرت ایشان بدعتهایی ...مرتکب شده ّ است .کرمانی ،در پایان رسالهی “تیر شهاب در راندن باب” ( 1222ﮬ .ق 1398/.م)، محمد باب ،به شناسایی انگیزههای پیروانش پرداخت: پس از بر شمردن ”بدعت“ علی ّ جمعی به طبع ریاست اجابت او کردند و جمعی به محض مح ّبت تغییر دولتی و شدت ظلم و جور در اوضاعی و بعضی به عداوت دولتهای ظاهره و جمعی از راه ّ عالم و هکذا .در این انگیزهشناسی هر کسی به خیالی به اهل باب پیوست و امر حق عاطل را شهرتی داد. این مرد باطل از ّ
7
در رساله سلطانیّه ( 1238ﮬ .ق1381/.
م ،).که به خواهش ناصرالدین شاه نوشته بود پس از شرح آنکه در زمان غیبت حرام است بر مردم ...به شمشیر خروج کنند توضیح داد که :ما از همین جهت باب ّیه را که خروج به شمشیر کردند و از مردم بیعت گرفتند جبت و طاغوت گفتیم و کتابها در ر ّد او السالم نوشتیم و به اطراف عالم منتشر و در حرمت خروج قبل از ظهور امام علیه ّ مضل و کردیم 9.در این ر ّدیه خروج بابیان و مقابلهی آنها با دولت اساس ضالّ و ّ کافر پنداشتن آنها بود .حاج مح ّمد خان کرمانی ( 1227-1729ﮬ .ق ،).فرزند حاج محمد کریم خان نیز بر اساس همین معیارهای شیعی به ر ّد باب و بابیان پرداخت. ّ
8
همانند بسیاری از علمای دیگر ،شیخ زین العابدین نوری شاهحسینی طهرانی نیز در ”ارغام الشیطان فی ر ّد اهل بیان“ ( 1792ﮬ .ق 1127/.م ).به شرح اختالف شیعه و بابی بر اساس موازین شیعی پرداخت .این کتاب که در ر ّد االیمان فی اظهار نقطة البیان نوشته شده بود ،به ترتیب به نقل و ر ّد مطالب آن رساله پرداخت .وی با اشاره به تغییر رویهای که در دوره میرزا حسینعلی بهاءاهلل (وفات 1711ﮬ .ق1312 /. م ).و عبّاس عبدالبهاء (وفات 1791ﮬ .ق 1121/ .م ).پدید آمده بود نوشت:
۲
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
آنچه عجال ًة از طایفه بابیه دیده و شنیده میشود از حسن سلوک و مراعات نزاکت تمام برای این است که ملتفت شدند که مقاصد ا ّولیهی متبوع ایشان خطا و غالط بوده است .لهذا تغییر سیر و سلوک داده کار بجایی رسید که عبدالبهآء ایشان به خیال افتاد که دول متف ّرق دنیا را به صلح عمومی دعوت نماید؛ غافل از اینکه مقارن با جنگ بینالملل خواهد شد و عکس مقصود نتیجه خواهد یافت.
2
میرزا علی اکبر مجتهد اردبیلی حاجب االئمه نیز در رسالهی اصول دین و کشفالخطای تأسف از آنکه میبینیم بعضی عوامههای بیغیرت و بیناموس از مسلمین پس از ابراز ّ دین اسالم دست کشیده بابی میشوند به اختصار به تکرار ا ّدعاهای ”قبیح“ بابیان و بهائیان و ر ّد آنها پرداخت .این ر ّدیهها اغلب به ذکر اشتباهات عربی درمتون بابی و گزارشهایی چون بیشرمی و بیحیایی طایفه بابی و بهائیه که زن و مرد در یک مجلس جمع شده چراغ از مجلس برداشته با زنهای همدیگر هم آغوش شده زنا میکنند میپرداخت 3.در این ر ّدیهها نقش ف ّعال ق ّرةالعین در جنبش بابی نشانی از فساد اخالقی بابیان پنداشته شد.
3
نوشتههای احمد کسروی (وفات 1729ﮬ .ش 1192/.م ).دورهی پایانی بررسی مبانی اشتراک ،و آغاز گونهی جدیدی انتقاد دینی بود .برخالف گرایش دیگری که در همان سالها شکل گرفت و ”یادداشتهای کینیاز دالقورکی“ ( 1721ﮬ .ش ).نمونه بارز آن است 1،کسروی باور داشت که بهائی به روی بابیگری ،و آن به روی شیخیگری ،و آن به روی شیعیگری و مهدیگری نهاده شده و همه اینها پایهای جز پندار نمیدارد .کسروی مهدیگری را با آیین خدا (یا بهتر گویم :با آیین گردش جهان) ناسازگار می دانست .در این باره او توضیح داد که مهدیگرایان میپندارند که مهدی با یک نیرویی بیرون از آیین جهان خواهد آمد و به کارهایی که بیرون از توانایی دیگرانست خواهد برخاست.
5
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
بر اساس این پیش فرض ،مهدیگرایان میپندارند که مهدی جهان را به یکبار دیگر خواهد گردانید و ریشه بدیها از جهان خواهد برانداخت.
11
کسروی گمان داشت که
مالیان را مالیانند و در گفتگو همان شیوه ّ سران بهائی و پیشروان آنان ،بیشترشان همان ّ به کار می برند .
11
در مقابله با بابیان و بهائیان ،انتظار ظهور مهدی که امری قریب الوقوع پنداشته میشد به تدریج به آیندهیی دورتر ارجاع داده شد .تأخیر ظهور مهدی زمانمندی آینده را در پی داشت و زمینهی فکری طرح ”والیت فقیه“ را فراهم آورد .بدین سان بجای انتظار برای آیندهای پیشبینی نشدنی ،شیعیان به ساختن آیندهیی اسالمی دعوت شدند. فراموشکاریویادآفرینی پس از این دورهی نخستین ،جدالها و مباحث علیه بابیان و بهائیان از مبانی درونی و دینی به عوامل برونی و سیاسی تبدیلشد .این گرایش نو که در دهه 1721ش .رواج گرفت ،آیین بهائی را ساختهی قدرتهای استعماری بر نمود .این نگرش با چاپ یادداشتهای کینیاز دالگورکی” :اسرار پیدایش مذهب باب و بها در ایران“ که گویا برای نخستینبار در سال 1721در تهران به نشر رسیده بود آغاز شد. این ”یادداشتها“ که به نام شاهزادهی روسی کنیاز دالگورکی []Kniaz Dolgorukov
جعل شده بود بار دیگر در سال 1722ﮬ .ش .در بخش تاریخی سالنامهی خراسان تحت عنوان ”اعترافات سیاسی یا یادداشتهای کینیاز دالقورکی“ منتشر شد .پس از چندی چاپ دیگری از این اثر در 18شعبان 1727با اندکی تغییرات تاریخی با هشدار یک درس عبرت برای مسلمین ،بخوانند و به هوش آیند در تهران به چاپ رسید” .یادداشتهای کینیاز دالقورکی“ که پیش و پس از اینها نیز به گونههای مختلف خطی ،ژالتینی ،و چاپی پخش شده بود ،تأثیر بسزایی در دامنهدار شدن تئوریهای
6
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
توطئه داشت.
12
نویسنده” ،یادداشتها“ را ترجمهیی از گزارشهای سفیر روس در ایران جلوه داده. ا ّما این ”یادداشتها“ شباهت چندانی به گزارش سفیر روس در ایران در سالهای 1398-1389م ،دیمیتری ایوانویچ دالگورکی ()Dimitri Ivanovich Dolgorukov نداشت.
17
در ”یادداشتها“ وقایع تاریخی آغاز و انجامی دگر دارند .بر
اساس ”یادداشتها“ پرنس دالقورکی در ژانویه 1371وارد تهران شد .بدین روایت باز طالب مدرسهی پرداخته شده ،پس از ورود به تهران ،دالقورکی در نزد ”شیخ محمد از ّ ّ عمامه به پامنار و از تالمذهی حکیم احمد گیالنی“ عربی آموخت و با بر کردن عبا و ّ جاسوسی پرداخت .در همان زمان او با میرزا حسین علی نوری (بهاءاهلل) و میرزا یحیی نوری (صبح ازل) آشنا شد و آنها را به خدمت گرفت .دالقورکی چندی نیز با نام شیخ عیسی لنگرانی در مجلس درس س ّید کاظم رشتی در عتبات حضور یافت و در آنجا با محمد شیرازی که همدرس و همسایهاش بود دوست شد .به س ّید علی ّ محمد شیرازی را روانه ایران روایت ”یادداشتها“ ،دالقورکی پس از چندی سیّد علی ّ کرد .در سال 1221ﮬ .ق 1399/.م .سیّد خود را نایب امام زمان و باب علم خواند. محمد به ایران رفت دالقورکی ”یادداشتها“ همچنین ا ّدعا کرد زمانی که س ّید علی ِ ّ من در عتبات شهرت دادم که حضرت امام عصر ظهور کرده و همین س ّید شیرازی امام درس (کاظم رشتی) حاضر میشد و مردم او را عصر بوده و به حالت ناشناس سر ِ نمیشناختند .
19
محمد باب در 23شعبان ،1222 پس از کشتن علی ّ
نویسنده ”یادداشتها“ ادعا کرد: به میرزا حسینعلی گفتم جنجال بر پا نماید و چند نفر که س ّید را ندیده و مرید تعصب دین پیدا کرده بودند در صدد برآمدند ناصرالدین شاه را به شده بودند و ّ قتل برسانند .تیری به طرف ناصرالدین شاه انداخته شد ،لذا یک صد نفر را
7
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
گرفتند به زجر زیاد کشتند و میرزا حسینعلی و میرزا یحیی و چند نفر از محارم مرا هم گرفته و من از آنها حمایت کرده با هزاران زحمت همه کارکنان سفارت ح ّتی خود من شهادت دادم که اینها بابی نیستند ،لذا آنها را از مرگ نجات داده به بغداد روانهشان ساخته ،من [به] میرزا حسینعلی گفتم تو میرزا یحیی را در پس پرده گذارده او را ”من یظهراهلل“ بخوان و مگذار با کسی طرف مکالمه شود ،تو خود متولّی بشو .مبلغ زیادی پول دادم که شاید بتوانند کاری صورت اطالعی نداشت .چندین نفر مردم باسواد همراه او نمودم .ولی بدهند .علم و ّ بازی را نمیتوانستند خوب انجام دهند .من که به شخصه نمیتوانستم علنًا وارد این بازی بشوم و هیچ کدام الیق نبودند ولی چه باید کرد .کاری را که با این زحمت به جریان انداخته نمیتوانستم دست بردارم .وانگهی مخارج زیادی از برای این کار از دولت روسیه گرفته بودم و خوب هم پول میدادم.
18
نویسنده
”یادداشتها“
که
سعی
بر
استعماری
بر
نمودن
کیش
بهائی
داشت” ،اعتراف“ کرد که یک قسمت عمده سفارتخانه من منحصر به تهیّه لوایح و انتظامات دین تازه بهائی بود .با تحریکات پی در پی دولت ایران ،نویسنده گزارش کا روانه نمودند و دولت روسیه هم به تقویت داد که رهبران آن کیش را از بغداد به ع ّ آنها پرداخت ،خانه و مکان برای آنها ساخت .در این روایت که عامالن خارجی نقش تعیین کننده در تح ّوالت درونی در کیش بهائی داشتند ،نویسنده گزارش داد که در این ال زیر بار میرزا حسین علی حیص و بیص ،میرزا یحیی چون باسواد بود نمیخواست کام ً به نام ریاست برود ،و چون زیر بار برادر خود نرفت ،معلوم شد تحریک رقبای ما سبب اختالف آنها شده است .در این گونه موارد ما هم بیمیل نبودیم و این خود کمکی به خاصه ایرانیها باشد میگردید ،چنان چه اصل موضوع که اختالف بین مسلمانان ّ رقیب ما هم که در باطن با این فکر همراه بود به همین نظر بوده است .با باال گرفتن
8
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
این اختالفات که در این گزارش به تحریک انگلیسها صورت میگرفت ،نویسندهی این یادداشتهای شبه تاریخی نوشت :نزدیک بود کار و زحمات چندین سالهی مرا که با پولهای گزاف به این پایه رسیده بود از میان ببرند ،لذا ما در ایران وسائلی فراهم نمودیم که هرکس دعوی بابیگری کند از میان برداشته شود .بدین روایت ،به کوشش روسها اساس پیدایش بهائیگری فراهم آمد :رقبای ما ساعی بودند همیشه الواح ضد و نقیض را که به وسیله نویسندگان ما تهیه میشود انشاء [افشاء] کنند و به واسطه شهرتهاییکه به اسم یحیی داده بودند البد شدیم اسم ”بابی“ را تبدیل به اسم ”بهائی“ کنیم .
12
بدین روایت ،دالقورکی نه تنها باب ،بهاء ،و صبح ازل ،بلکه
علمای شیعه را نیز به خدمت گرفته بود: کمک عمده را آخوندهای طهران و والیات به ما کردند ،با هرکس که مخالفتی داشتند او را ”بابی“ قلمداد میکردند ...بهترین ُمبلّغ ما همین آخوندها بودند که مردم را دسته دسته کافر و اگر دشمنی زیاد با آنها داشتند بابی خطابشان میکردند ...هرکس را طالب بودیم من به وسائل محرمانهای که داشتم آخوندی را با او طرف میکردیم که او را بابی و کافر قلمداد کند .آن وقت یک نفر را حدی این عمل سهل پیش او فرستاده از دسته خودمانیاش میکردیم چون به ّ توجه و در صف بود که حد نداشت .فقط کافی بود که یکی از کسانی که مورد ّ نماز جماعت حاضر میشد بگوید که شنیدم فالنی بابی شده است ،و اغلب از ترس و ظلم و جور بهائی میشدند.
13
در این یادساختهها جنبشی بومی که از بطن حوزههای علمیه و فرهنگ شیعه برخاسته بود ،حرکتی ساخته و پرداختهی یک دیپلمات روسی ناآشنا با دین اسالم و فرهنگ ایران بر نموده شد .اگر چه این یادساخته معتقدان بسیار در میان علما و روشنفکران
9
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
ایرانی داشته است ،پیش فرض ”یادداشت های دالقورکی“ زبون و ساده انگاشتن مردم و علمای دینی ایران بود .با اشاعهی این نگرش تاریخی شبه متر ّقی ،بسیار کسان دستهای خارجی را بانی هر اتفاقی در ایران میپنداشتند .احمد کسروی از نخستین کسانی بود که به این ساده انگاری پی برده بود. کسروی که ”یادداشت های کینیاز دالقورکی“ را همراه با یادداشتی از جانب کسی که خود را مترجماش خوانده بود دریافت کرده بود پی برد که این یادداشتها دروغ است و آن را ساختهاند .او که خود از منتقدان بهائیان بود ،عقیده داشت که این گونه دروغ سازیها زیانش بیش از سودش تواند بود .کسانی اگر میخواهند به کیش باب و بهاء ایراد گیرند راه ایراد دروغ سازی نیست .اشکاالت عقالنییی که کسروی بر ”یادداشتها“ داشت بدین قرار بود: یک کسی چگونه میتوانسته هم کار کن سفارت روس باشد و هر روز به آنجا مالیی و با کفش زرد بگردد و زندگی کند؟! رود و هم در میان مردم با رخت ّ یک کسی چگونه میتوانسته به تنهایی در همه کارها دست داشته باشد. ظل السلطان را به دعوی پادشاهی وادارد ،و سپس او را به زمین بزند ،یک ّ دسته را به زندان اردبیل بفرستد ،و یک دسته را از آنجا بگریزاند؟ این کارها از یک تن چگونه ساخته میشده؟! اینها دلیل دیگری به پستی اندیشهی سازندهی نوشته میباشد .بدبخت شنیده بوده که برخی کارکنان سیاسی دولتهای اروپایی در کشورهای شرقی به کارهایی پردازند و نیرنگهایی انگیزند، میپنداشته که آن کارکنان نیروهایی بیرون از اندازه (خارق العاده) دارند و هر کاری را که خواستند توانند کرد .بدبخت از یک دالقورکی حسین کرد شبستر درآورده.
۰۱
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
در ر ّد ”یادداشتهای دالقورکی“ کسروی به ارتباط تاریخی بهائی ،بابی ،شیخی و شیعی و وجه اشتراک مهدیگرایانه آنها تأکید کرد .او توضیح داد که کیشهای بابی و بهائی بیریشه نبوده و به یکبار پدید نیامده.
13
مهم ”یادداشتهای از تأثیرات ّ
دالقورکی“ فراموش کردن پیوستگی تاریخی بین مذهب شیعه و جنبش بابی و بهائی بود. ”یادداشت های دالقورکی“ نقطه عطف احساس حقارت ایرانیان در قبال قدرتهای خارجی بود .این یاد ساختهها نه تنها نیروهای خارجی را مح ّرک نفس خودآگاه و مشروطهخواه و دگرگونیهای درونی ایران فرض کرده بود ،بلکه با نفی ِ انتخابگر ،ایرانیان را اشخاصیساده لوح ،خود فروش ،و وطن فروش میپنداشت .بر محمد باب ،نیز که جوانی برخاسته از بطن فرهنگ ایران و پرورده این اساس ،علی ّ پیشتازان فکری شیعه در سده سیزدهم بود ،به آلت بیاختیار شاهزادهیی روسی که اندک زمانی در ایران زندگی کرده بود تبدیل شد .بر همین منوال بهاءاهلل و صبح ازل و جانشینان و پیروان ایشان نیز آلت دست دولتهای روس ،عثمانی ،انگلیس ،و اسراییل پنداشته شدند. این نگرش توطئهآمیز تنها کار افراد نا آگاه به فن تاریخنگاری نبود .چندی پس از انتشار ”یادداشتهای دالقورکی“ فریدون آدمیت ،روایت دیگری عرضه کرد که در آن محمد شده بود .وی در امیرکبیر و ایران، مال حسین بشرویهای مأمور برانگیختن سیّد علی ّ ّ مال حسین بشرویهای که نخستین بار در 1727ش .منتشر شد ،گزارش داد که ّ مالییبود تیزهوش ،زباندار ،و دلیر و از سال [1298ﮬ .ق 1321/.م] که در مشهد ّ عمال انگلیس راه یافته نزدیک شد. اقامت داشت به صحنه سیاست وارد گردید و به ّ مهمی به قول آدمیت ،آرتور کونولی ( )Arthur Conollyانگلیسی که به انجام مأموریت ّ در صفحات خراسان و افغانستان و ترکستان وارد مشهد گردید با بعضی از علمای آنجا مال احمد آخوندزاده دوستی و یگانگی ریخت و مال حسین و آخوند محمد جواد و ّ مثل ّ ّ
۰۰
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
با ایشان ،که محرم اسرار و تنها کسانی بودند که از مأموریت او آگاهی داشتند ،راه مدتی در مال حسین ”بازیگر“ که هرات پیش گرفت و به انجام کار خود پرداخت ّ . ّ مالیی و روحانیگری را در آنجا گسترده بود برای انجام کوفه اقامت داشت و بساط ّ محمد طرح دوستی ریخت و پس از چند روز مباحثه و وظیفه به شیراز آمده با س ّید علی ّ مقدمات ظهور امام زمانی را چیدند .پس از ذکر اختالف بین بهاءاهلل و گفت و شنود ّ صبح ازل ،آدم ّیت نوشت :چنان که مالحظه میگردد ،ازلیان (بابیان) به حمایت انگلیس پشت گرم و روسها نیز میرزا حسینعلی و بالنتیجه بهائیان را زیر حمایت گرفته بودند و به همین جهت است که ادوارد برون به طبع نقطة الکاف که جانشینیصبح ازل را ثابت کرده و مقام میرزا حسین علی را غصبی مینماید ،دست یازیده ...او دربارهی
ادوارد بروان که با برخی از ازلیان رفت و آمد داشت نوشت انسان وقتی که کتاب یک سال در میان ایرانیان تألیف ادوارد برون را مطالعه میکند ...آن وقت میفهمد این ”افسر آزموده“ انگلیسی چه خدمت بزرگی به دولت خود کرده است .به پیروی از خبرنگاری انگلیسی که ”کاپیتان تومانسکی“ ( )Capitain Toumanskyروسی را عامل انتشار آثار بهائیان پنداشته بود ،آدمیت نیز میگوید ما هم با همین سنخ استدالل ادوارد برون انگلیسی را از کسانی میدانیم که مأموریتهای رسمی در اشاعه این مذهب سیاسی ال دین بابی و بهائی ،اگر رنگ داشته است .در شرح این روایت ،آدمیت نوشت :اصو ً سیاسی نگرفته بود ،و دست بیگانه ریشهی آن دو را تغذیه نمیکرد ،مسلّمًا مثل هزاران فرقهی دیگر ،که در گوشه و کنار ایران ،هر چند یک بار میروید و میبالد و میخشکد، در زوایای تاریک و َق ْف ِر این پهندشت مدفون میشد و این آتشها ،سر و صداها و جنجالها از آن بر نمیخاست .در پایان این نوشته آدمیت دیدگاهی که گزارش تاریخی او و نویسنده ”یادداشتها“ را شکل داده بود ،بدین سان بیان کرد :تمام این فسادها از شاهکارهای پرآشوب سیاستبازان ماهری میباشد که از غفلت و سادگی ملّت ایران سوء استفاده نموده ،و رگ خواب و نبض جامعه را در دست گرفته و آهنگ
۰۴
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
خوابآوری در گوش او ساز کرده ،تخم نفاق و جدایی را میان ایشان پراکنده ،امنیت و آرامش ایران را بر باد دادهاند .
11
این پیش فرض زمینهساز تئوریهای توطئهآمیزی بود
که کیش بهائی را ”مذهب سیاسی“ و ساخته و پرداخته دشمنان ایران و اسالم قلمداد میکرد .در این نگرش اراده و انتخاب آگاهانه مردم نقش تعیینکنندهای نداشت. چنین نگرشی شالودهی ساختههای بهائیت در صحنه دین و سیاست ( 1722ش). مقدمهیی از آیتاهلل ابوالقاسم تألیف انور ودود را فراهم ساخت .این کتاب که با ّ کاشانی به چاپ رسیده بود ،مبارزه با بهائیت را به عمدهترین هدف جامعهی روحانیت شیعه تبدیل کرد .با واقعی پنداشتن ”یادداشتهای کینیاز دالقورکی“ ،انور ودود نتیجه محمد باب زاییده سیاست روسها بود .بدین روایت ،پس از گرفت که میرزا علی ّ کشته شدن باب و در دنباله نقشه قبلی ،روسها به میرزا حسین علی (بهاءاهلل) کمک کردند .در این تاریخ پردازی رابطههای خیالینی رویدادهای برگزیده را به یکدیگر وصل میکرد و گزارشی شبه تاریخی ا ّما باور کردنی را بر میساخت که کارآیی بخصوصی در مبارزات سیاسی ایران داشت .این روایت همچون دیگر روایتهای توطئهمحور ،به سادگی دولتهای روسیه ،عثمانی ،و انگلیس را در کار پیافکندن آیین باب و بهاء همدست ساخت .در این روایت ،عثمانیها در اثر فشار و یا خواهش انگلیسها میرزا حسینعلی را در خاک خود نگاه داشتند و آن فشار و یا خواهش هنگامی آشکار شد که مدال را به عبّاس افندی دادند .با چشم پوشی از زمینهی تاریخی و دینییی که به برآمدن اهل باب و بهاء انجامید ،ودود ادعا کرد که بهائیت ساختههایی است که سیاست آن را به صورت دین درآورد .نتیجه اخالقی این تاریخ پردازی آن بود که بهائیت ویران کنندهی اجتماع قلمداد شد و رجال مجلس و دولت برای مبارزه با ترویج دهندهی آن فرا خوانده شدند .در پاسخ به این فراخوان ،آیتاهلل کاشانی در مقدمه کتاب نوشت: ّ
۰3
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
دینی به نام بهائیت که زنا ،قمار ،رباء ،خیانت ،دروغ ،تزویر و انواع منهیات و مفاسد اخالقی را که نتیجهاش بر هم ریختن نظامات بشری و بهم زدن مبانی نوامیس و اخالق و ترویج دروغ و خرافات و نازل نمودن انواع مزخرفات خندهآور به نام وحی بر اغناماهلل و به منظور سیاست بیگانگان که بدست سیاست بیگانه به وجود آمده بسیار خندهآور است و الزم نیست کسی در اطراف قوانینسخیفانه و سفیهانه آنکه ح ّتی عوام آن را تمسخر میکنند چیزی بگوید. از آن پس نیز مخالفان بهائیان ،برخالف پیشینیان ،کمتر به مبانی و قوانین آیین بهائی پرداختند و بیشتر به اشاعه این باور برخاستند که آیین باب و بهاء مرامی سیاسی است که یگانه منظور آن شیاطین سوق مردم به اسم دین به بیدینی و المذهبی میباشد .
21
مرتضی احمد آ .نویسندهی (مستعار)“تاریخ و نقش سیاسی رهبران بهائی“ (1799
ﮬ .ش 1128/.م ).نیز گمان داشت که ”آیین ساختگی“ بهائیت فقط برای گمراهی و تفرقه بین افراد این مملکت پی ریزی شده است .به گمان وی ،رهبران بابی و بهائی نخست سرسپرده دولت بهیه روس سپس به تأیید دولت عثمانی و پس از آن به نفع حکومت انگلستان مشغول به فعالیت جاسوسی گردیده بودند .در ادامه این گزارش رمانوار که ایرانیان پیش از سلطنت ناصرالدین شاه را ملّتی یکدل و هم پیمان میشمرد ،بابیان و بهائیان مسئول کشمکشهای داخلی شناخته شدند زیرا: از آنجا که آنها که ظلم میکنند با آنان که به ظلم راضی باشند و کسانی که بدان تن در دهند در پیشگاه خرد و وجدان یکسانند ،میتوانیم ایشان را هم در زمره استعمارگران بدانیم و حقًا همچنین است .عالوه برآنکه مزدور اجانب بودهاند و آلت دست جاسوسان بشمار رفتهاند گروه بسیاری را مستعمره خویش قرار داده و عقل آنها را استعمار کردهاند و بزرگترین سرمایه انسانیت را از آنها گرفتهاند و
۰۲
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
در پرتو این رفتار جان و مال و عِ رض و ناموس همگی را تحت فرمانروایی خود قرار دادهاند .اگر استعمارگران دیگر برای چند صباحی از منابع درآمد کشورهای مدتها یوغ استعمار را به گردن پیروان خود ضعیف استفاده کردهاند ایشان برای ّ افکندهاند. پس از اشاره به تماسهای س ّری آنان [بهائیان] با استعمارگران نویسنده بدین نتیجه رسید که استعمارگران بوسیله این ایادی همواره نقشههای خود را اجرا داشته و حس دینی افراد را از بین میبرند تا بهتر بتوانند به آمال خود نایل میدارند و از طرفی ّ گردند .
21
این گونه تاریخپردازی و واقعیّت سازی بجای آنکه پدیدههای تاریخی را برآیند تأثیر متقابل عوامل درونی و برونی (محلّی و جهانی) داند ،علّتها و انگیزههای خارجی را تعیین کننده میپنداشت .بدین ترتیب نقشی را که پروردگار در چرخش ا ّیام در تاریخنگاری کهن ایران بر عهده داشت ،در تاریخنگاری نو ”قدرتهای استعماری“ برعهده گرفتند .آیتاهلل ناصر مکارم شیرازی ،در یکی از نخستین نوشتههایش که در 1777ﮬ .ش 1189/.م .به چاپ رسید ،این پدیده فکری را این گونه شرح داد: به عقیده من ،این روحیه عجیبی که در بسیاری از ما ایرانیان پیدا شده که حتی وزش باد و باریدن باران را از سیاست انگلیسها میدانیم ،بعید نیست که خودش عمال آنها انتشار یافته و به وسیله آن هر از سیاست انگلیسها باشد؛ که به کمک ّ کهدار میسازند! چه سیاستی از این بهتر که امروز جنبش اصالح طلبانهای را نیز ل ّ در جامعهی ما در هیچ طبقهای کسی به کسیاعتماد ندارد ،و همه به همه بدبیناند .بدیهی است که این حس بدبینی و عدم اعتماد ،روح یأس و نومیدی از
۰5
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
کر را از همه سلب میکند. اصالحاترا در افراد میدمد و بالنّتیجه قدرتاراده و تف ّ
ملّتیکهارادهوتف ّ کرنداردهرگزاستقاللسیاسیواقتصادیهمنخواهدداشت [تأکید در اصل].
22
این نگرش “عجیب” در تاریخنگاری ،که با گفتمانهای سیاسی معاصر ایران عجین کل زاییدهی است پیامد روندی دگرستیز و دگرزدا بود که تح ّوالت داخلی در ایران را به ّ ِ معماران ایرانی این شگرد در پی آن نقشه و ارادهی خارجی قلمداد میکرد .بدین سان بودند که حریفان ”وابسته“ خویش را از گسترهی همگان بزدایند .این روش که نخستین بار علیه بابیان و بهائیان به کار گرفته شده بود ،گفتمان و سامان سیاسی ایران را به سوی نفرت پروری ،خشونتستایی ،و خودکامگی گسیل داد. بهائیستیزیوحوزههمگاناسالمی کنارهگیری رضا شاه از سلطنت در شهریور سال 1721صحنه سیاسی را برای شکوفایی نیروهایی که در دورهی حکومت او سرکوب شده بودند گشود .در دههی 1721هیأتها و سازمانهای اسالمی بسیاری در سراسر ایران برای مقابله با بهائیان، مادیگرایان ،و هواداران کسروی تشکیل شد .در کنار احزاب سیاسی و هیأتهای کالتی همچون انجمن تبلیغات اسالمی ،جمعیت مبارزه با بیدینی، محلّی ،تش ّ اتّحادیه مسلمین،
27
جمعیت فداییان اسالم ،جامعهی مسلمین ،جامعهی تعلیمات
اسالمی ،جمعیّت مر ّوجین مذهب جعفری ،انجمن اسالمی دانشجویان ،و کنگره جوانان اسالم
29
به سازماندهی تبلیغات و آموزش اسالمی پرداختند .در کنار این
سازمانهای سراسری ،نیروهایی همچون کانون انتشارات اسالمی رشت و بابل ،انجمن پیروان قرآن و کانون نشر حقایق اسالمی مشهد،
28
۰6
جمعیت دعوت اسالم گیالن،
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
جمعیت برادران اسالمی کرمانشاهان ،انجمن مبارزه با خرافات اصفهان ،و کانون تبلیغات اسالمی شیراز تشکیالت گستردهای را در حوزهی ف ّعالیتهای خود فراهم کلها ،مسجدها حسینیهها و محلّهها را به حوزهی بهمپیوستهای برای ساختند .این تش ّ تبلیغات و تعلیمات اسالمی تبدیل کردند .آنچه که این گردهماییهای تعلیماتی را از مجزا میکرد اهداف آیندهساز آنها بود که برای جلسات روضهخوانی و نمازگزاری ّ مقابله با ”لُجنههای [کمیتههای] بهائی“ ،احزاب سیاسی و کانونهای مدنی شکل گرفته بود .این تشکیالت از طریق آموزش و نشر اسالمی در پی آن بودند که مانع از پیشرفت بهائیان و اندیشههای غیر دینی در آینده شوند .بدینسان ،با ائتالف و پیوستگی مساجد ،منازل ،و کانونهای اسالمی مبارزهی پیگیری برای ساختن آیندهای اسالمی آغاز شد .در این چالشها نشریاتی چون آیین اسالم ،پرچم اسالم ،دنیای اسالم ،و مهمی در اسالمی کردن حوزهی همگان داشتند. ندای حق نقش ّ ”انجمن تبلیغات اسالمی“ از ف ّعالترین سازمانهای ضد بهائی بود که در آغاز دهه 1721تأسیس شد .عطاءاهلل شهابپور” ،بانی انجمن تبلیغات اسالمی“ ،در دههی 1711از نویسندگان دایمی نشریه فاشیستی ایران باستان بود .شهابپور با بازنگری به پیشینهی خویش ،اعتراف کرد که :من چند سال از درک حقیقت کور بودم ...در عین حال که مغرور این همه ُعجب و کِ بر بیهوده بودم عامل سعادت به من روی آورد و در عرض چند ساعت آن همه کبر و ناز فرو ریخت ...فهمیدم که خوشبختی در دین اسالم است و بس 22.پس از دیدن ”منظرهی حقیقت“ ،شهابپور در فروردین 1721به نشر جزوهای به نام ”آیین گشایش راه نو در عالم حقیقت“ پرداخت .این جزوه نخستین اثر منتشره از سوی انجمن تبلیغات اسالمی بود ،و در آن ”فهماندن اهمیت دینداری“ و ”فهماندن ح ّقانیت دین اسالم به دنیا“ از اهداف انجمن تبلیغات اسالمی معرفی شد .انجمن در پی اثبات این باور بود که ادیان موجوده امروزه جز اسالم همگی کهنه و منسوخ و خرافی یا ساختگی هستند و دین حقیقی که باید پیروی کرد دین اسالم
۰7
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
است .
23
نامهی فردوسی) ،علی اکبر جالل آل احمد ،نعمت جهانبانویی (سردبیر هفته
محمد حسن و عبدالرحیم و علی اکبر علمی (گردانندگان نشر محمد علی و شهابی ،و ّ ّ
علمی) از جمله ”یاران“ سرشناس انجمن تبلیغات اسالمی در سال 1722بودند.
23
شهابپور به منظور پیشبرد اهداف انجمن ،همکاری نزدیکی با علماء برقرار کرد و آنها را به نگارش کتابهایی ساده فهم” ،خود آموز فقه“ ،تشویق نمود .مجتهد کمرهای، هبةاالسالم شهرستانی ،و محمود طالقانی از جمله همکارانی بودند که انجمن تبلیغات اسالمی نوشتههایشان را به چاپ رساند.
21
برای جلب همکاری علماء انجمن به بسیج
متمم قانون اساسی و ورود پنج نفر از علمای طراز ا ّول به نیرو برای اجرای اصل دوم ّ بسیج برادران مجلس شورا پرداخت .انجمن تبلیغات اسالمی خواهان بود که در این ِ مهم را که نجات ایرانیان و اسالمی ...دولت و مجلس را وادار نمایید این اصل ّ مسلمانان بسته به آن است اجرا نمایند .
71
برای پیشبرد تبلیغات اسالمی ،انجمن در
1722به تأسیس ”دارالعلوم دینی و عربی“،
71
انتشار مجله هفتگی نور دانش (مهر
،)1722و ایجاد ”آسایشگاهی برای ز ّوار در کربال“ اقدام کرد.
72
در کنار جزوههای
تعلیماتی که از فروردین 1721تا آبان 1727در 123111نسخه چاپ شد 77،انجمن به نشر سالنامه نور دانش نیز پرداخت .این سالنامه که از سال 1729منتشر شد اغلب شامل مع ّرفینامهی بهائیانی بود که در آن سال به اسالم گرویده بودند .این مع ّرفی نامهها ال با ندامتنامهای همچون متن زیر که در 1122/1798به چاپ رسیده بود همراه معمو ً بود: محمد تقی دارای شناسنامه شماره 1متولّد اینجانب رهبر زمانی فرزند مرحوم ّ همتآباد آباده پس از تجربهی حقیقت واقعی و 1713بهائیزاده اهل و ساکن ّ تماس با افراد روشنفکر مسلمان به بطالن و پوشالی بودن مرام ضالّه واقف ،نفرت و انزجار شدید خود را نسبت به این مرام اعالم میدارم و دین مبین اسالم و شریعت
۰8
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
مقدس اثنی عشری را یگانه راه درست و آیین جاودانی دانسته به ختمیت رسالت ّ محمد بن عبداهلل ص .واقف حضرت علی بن ابیطالب ع .و یازده و نب ّوت حضرت ّ فرزندش را راهنمایان و پیشوایان و امامان بحق و اوصیاء پیغمبر اسالم میشناسم. این ندامتنامهی پیش نوشته شده ،همانند ندامتنامهی شخص دیگری بود که خود را اهل و ساکن ده بیدآباد معرفی کرد.
79
”انجمن تبلیغات اسالمی“ در دهههای 1771تا 1781ش )1131/1181( .از ف ّعالترین سازمانهای ضد بهائی در ایران بود.
78
بعد از کودتای 23مرداد 1772
سازمان دیگری به نام رسمی ”انجمن خیریّهی حجتیّهی مهدویّه“ به وجود آمد که بنا بر ضد بهائی“ معروف شد ،و بسیاری از دستپروردگان آن ف ّعالیت اصلی آن به ”انجمن ّ بعدها از چهرههای با نفوذ جمهوری اسالمی شدند .پس از انقالب اسالمی از این سازمان با نام “انجمن حجت ّیه” یاد شد.
72
”جامعه تعلیمات اسالمی“ سازمان دیگری بود که با اشاعهی آموزش اسالمی در صدد پیشگیری از گسترش آیین بهائی بود .این جامعه در اوایل 1722با پیشنهاد عباسعلی اسالمی واعظ و ”کمک شش نفر از فضال“ به وجود آمد و به این نتیجه رسید که بهترین وسیله اصالحات دینی و اجتماعی آموزش و پرورش دینی بدون دخالت در سیاست روز است .در پایان سال 1727این جامعه هفت آموزشگاه شبانهی علوم دینی تأسیس کرد .در خرداد 1728تعداد این آموزشگاهها در شهر تهران به 29و تعداد دانش آموزان آنها به 2773رسید.
73
در پایان 1722تعداد مدارس شبانه به 98و مدارس
روزانه به 12شعبه افزایش یافت.
73
بنا به گفتهی عباسعلی اسالمی در طی 28سال
مؤسسه فرهنگی توأم با تعلیمات فعالیت ،جامعهی تعلیمات اسالمی ”بیش از 131 ّ دینی و اخالقی“ بنیان نهاد 71.در کنار شعبههای تهران ،آموزشگاههای جامعه در شهرها و روستاهایی برپا شد که در آنها بهائیان فعالیتهای آموزشی داشتند.
۰9
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
جامعهی تعلیمات اسالمی” ،برای خدمت به میهن و فداکاری در راه دین مبین خاصی به خبرپراکنی داشت .به عنوان نمونه ،حسین عبداللّهی در اسالم“ ،توجه ّ نامهای به ”حجج اسالم و مراجع تقلید“ گزارش داد که در سفری به دهات اطراف اصفهان ،واعظ تهرانی آقای غالمرضا فیروزیان شاهد آموزش بهائی در قهوهرخ اصفهان بود: بچههای مسلمان را بجای بسماهلل الرحمن یک نفر بهائی چندین سال است ّ الرحیم ،بسماهلل االبهی و بجای تعلیمات و دستورات اسالمی تعلیمات بهائیت و حتّی قبله را به طرف دیگری ...به این نونهاالن اسالمی نشان میداده است و ال از روی حتی چند نفر دختر مسلمان در این مکتب نیز بودهاند که کام ً کتابهای مخصوص تعلیمات پوشالی بهائیت را به آنها یاد میداده است .آیا علت این خرابیها چیست؟! و مسئول کیست؟! در ادامه این گزارش عبداللّهی خاطر نشان ساخت که به عقیده ما تمام این مفاسد و خرابی ها در اثر نبودن مر ّبیان دینی در این محلهای مختلف است و هرگاه در راه چاره بیش از این غفلت شود طولی نخواهد کشید که این یک مشت مسلمان سادهلوح دهات که دسترس به وعظ و خطابههای دینی ندارند یک مرتبه تغییر ماهیّت خواهند داد!! این ”نماینده مطبوعات اسالمی[و] خبرنگار جراید دینی“ راه حل این مشکل را حجت و فیض کثّر اهلل آن دانست که آقایان مراجع مخصوصًا آیتاهلل بروجردی و آقایان ّ جدی را که بتوانند از عهده تبلیغات عده ّ طالب روشنفکر و ّ امثالهم هرچه زودتر یک ّ الزمه و تذکرات مفیده برآیند مأمور دهات اطراف شهرستانها نموده که بوسیلهی سد پیشرفت این افراد بیدین و بیبها شوند در ادامه ،گزارشگر از حاج تبلیغات دینی ّ جدی و شیخ عباسعلی اسالمی مدیر و مؤسس جامعه تعلیمات اسالمی که مردی ّ ّ
۴۱
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
عدهای را مأمور نمایند که در تمام شهرستانها شعبات روشنفکر هستند خواست که ّ کل داده و مخصوصًا دهات و قراء دور از دست زیادی از کالسهای درسی جامعه را تش ّ ِ سدی را بیشتر تحت نظر داشته باشند؛ بلکه به خواست خدا و کوشش مسلمانان بیدارّ ، ِ ِ پیشوایان راهزنان دین فراهم آید و یک مشت کشاورز بیسواد از چنگال این در مقابل فتنه و فساد محفوظ و مصون بمانند .
91
در پی انتشار این نامه ،مهدی صدیقی در
اطالعیهای مژده داد که بحمداهلل در اثر چند شب سخنرانی از طرف شیخ غالمرضا ّ فیروزیان آموزشگاه شماره 2شبانه جامعه تعلیمات اسالمی شعبه اصفهان در آن محل تشکیل و پس از یک سلسله مذاکرات دینی با معلّم بهائی مزبور مشارالیه در عقیده خود ال هم از آن ده خارج شده است 91.در این زنجیره متزلزل و مکتب خود را بهم زده و فع ً خبرهای تبلیغاتی که در روزنامه دنیای اسالم منتشر شد ،غالمرضا فیروزیان هم منبع اصلی خب ِر تبلیغات بهائیان ،و هم بانی تأسیس آموزشگاه تعلیمات دینی در قهوه رخ بود. در کنار تبلیغات خبری ،جامعه در تدوین متون درسی نیز دست داشت .همزمان با کوشش آیتاهلل بروجردی برای افزودن تعلیمات دینی به دروس دبستانها و دبیرستانها، کل مدارس جامعه تعلیمات اسالمی ،اخالق گلشنی را برای حسنعلی گلشن ،مدیر ّ تدریس در مدارس شبانه و روزانه آن جامعه تألیف کرد و امیدوار بود که وزارت فرهنگ نیز تدریس این کتاب را در دبستانها و دبیرستانهای مربوطه تحت عنوان تعلیمات دینی مقرر دارند 92.در ماههای آخر حکومت دکتر مصدق این شایعه که دکتر مهدی آذر وزیر فرهنگ قصد دارد جامعهی تعلیمات اسالمی را تعطیل و مدارس بهائی را تقویت کند مهمی در بسیج احساسات دینی علیه دولت وی داشت. نقش ّ
97
”جمعیت مذهب جعفری“ از دیگر سازمانهای ضد بهائی دهه 1721بود .در نامه
سرگشادهیی از طرف این جمعیت ،سید مرتضی خلخالی و عبدالحسین معتضدی در پرچم اسالم (بهمن )1722خبر از نفوذ روزافزون بهائیان دادند :امروزه در تمام
۴۰
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
مهم و مؤث ّری اشتغال و با مذهب پوشالی وزارتخانهها و ادارات بهائیها به شغلهای ّ خود در تمام شئونات دینی مدنی و ملّی ما وارد شده رفته رفته کار را بجایی رسانیدهاند نص صریح قوانین موضوعه کشوری اشخاصی که هم که در بعضی جاها بر خالف ّ مسلک آنان باشند توصیه استخدام کرده و بدینوسیله مشغول تبلیغات سوء خود مقدس و مبارک“ شاهنشاه میباشند .در این نامه جمعیت مذهب جعفری از ”پیشگاه ّ تقاضا کردند که بهائیها را از ادارات و وزارتخانهها اخراج نموده و جلوگیری از تظاهرات آنان بنمایند .
99
دو ماه پس از نشر این نامه سرگشاده ”یک نفر مسلمان“ با
ذکر ”تبلیغات زهرآگین“ بهائیان از مجلس شورای ملّی درخواست کرد که با صدور اعالمیه[ای] به این گونه اشخاص که ممکن است با ادامه اعمال بیر ّویهی خود نظم و امنیت را مختل نمایند باید گفت هرچه زودتر از نقشهی خائنانهی خود دست بردارند؛ واال روزی خواهد رسید که ملّت مسلمان ایران حساب خود را با دشمنان اسالم تصفیه ّ خواهد کرد .نویسنده سپس روی به ”آقایان روحانیون“ کرده هشدار داد که :آقایان ِ تبلیغات زهرآگین بهائیها کوچکترین اثری در محترم هر شهرستان باید کوشا باشند که ِ روحیهی مردم ،مردمی که در جهل و نادانی بسر میبرند ،ننماید .باید با ایجاد دستگاه تبلیغاتی که م ّتکی به مبادی عالیهی مذهبی بوده و ایمان افراد را در انجام وظایف اخالقی و رشد اجتماع و ترقیخواهی راسخ نماید مردم را روشن نموده تا هر فردی از افراد مسلمان قادر باشد که با منطق قوی و نشان دادن قدرت اسالم مشت محکم به دهان مخالفین اسالم بکوبد 98.هدف اصلی بسیاری از هیأتها و انجمنهای اسالمی که در این دههی پر تح ّول به وجود آمد کوبیدن همین مشت محکم به دهان مخالفین اسالم بود. ”جمعیت هیأت مر ّوجین مذهب جعفری“ از سازمانهای اسالمی دیگری بود که از متوسلین ،هیأت ائتالف 21الی 31هیأت دینیتهران -از جمله هیأت مح ّمدی ،هیأت ّ مرتضویون ،هیأت انصار دینی ،و هیأت پیر عطاء در سال 1722به وجود آمده بود.
92
۴۴
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
در مجمع هیأت مر ّوجین مذهب جعفری که در 21آذر 1722تشکیل شد شیخ مهدی شریعتمدار اثبات نمود که از وظایف حتمیهی ملّت و دولت ایران قیام بر علیه اقدامات ضد دین و مذهب جعفری است با تصریحی که قانون اساسی به این مطلب نموده است .
93
این جمعیّت که ف ّعالیتهای چشمگیری داشت در بیانیّهای در بهمن 1722
اعالم کرد :بجز دین اسالم مخصوصًا مذهب ح ّقهی جعفری اگر اسمی از دین و مذهب در جهان میشنوید مطمئن باشید که صرف ایمان و عقیده نیست بلکه اصل و ریشه آن یک تشکیالت سیاسی و دستهبندیهای مرموزی است که برای اسکات شهوات و تأمین اغراض مشتی بازیگران سیاسی در لباس آیین جلوهگری می کند .این بیانیه از ”برادران عزیز“ خواست که در مقابل این سیلهای بیدینی و عقاید گوناگون ، همچون امام جعفر صادق ،فرزندان خود را که مسلمانان آتیه و حافظ دین در این کشور مجهز سازند. اسالمی هستند به نیروی علم و دانش ّ
93
جمعیت هیأت مر ّوجین
همچون دیگر هیأتهای اسالمی ،که در منازل و محلّههای سراسر ایران تشکیل میشد، آموزش اسالمی را برنامهای هدفمند و آیندهساز برای پیشگیری از پیشرفت بهائیان و ”عقاید گوناگون“ دانستند. محمد علی صدرایی کانون انتشارات اسالمی رشت را ”واعظ شهیر“ حاج س ّید ّ اشکوری در 1722برای مقابله با ”مذاهب مختلفه و پیروان آنها“ بنیان نهاد.
91
او
چندی بعد شعبهای نیز در بابل تأسیس کرد که بنا بر گزارشی در مهر ماه 1779تاکنون مقدس اسالم شده و 21نفر بهائی که ...در اثر تبلیغ سودمند معزیالیه مش ّرف به دیانت ّ از گذشته اظهار ندامت و پشیمانی و توبه کردهاند و در جزو مسلمانان به اعمال واجبهی عبادی خود مشغول و برادروار مورد احترام و مهربانی سایر مسلمانان شهرستان بابل قرار گرفتهاند .پس از ذکر نام این افراد ندای حق نوشت :این است نتیجه تبلیغات دینی و کوشش مبلّغین مذهبی که بحمداهلل در همه جا گویندگان و واعظان و ُمبلّغین اسالمی مشغول بیداری مردم و هدایت آنها به راه راست بوده و جای نهایت شکرگزاری است که
۴3
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
توفیقات بسیاری شامل حال همه مردم شده و این هم از برکات وجود حسین بن علی ع. است .
81
کلهایی در مشهد نیز برای مقابله با بهائیان ،مادیگرایان ،و هواداران کسروی تش ّ چون انجمن تبلیغات اسالمی ،انجمن پیروان قرآن ،انجمن انصار فاطمی ،کانون نشر حقایق اسالمی ،و مبارزین اسالم تأسیس شد .جلسات انجمن تبلیغات در مسجد حاج فرهاد ،انجمن انصار در منازل اعضاء ،و مبارزین اسالم که از فداییان اسالم پیروی میکردند نیز س ّیار بود.
81
فخرالدین برنامههای تبلیغاتی انجمن تبلیعات اسالمی را ّ
حجازی به عهده داشت که با همکاری شیخ محمود ت ّوالیی ذاکرزاده (معروف به حلبی) مهمترین مراکز مبارزه با بهائیان تبدیل کرد. مشهد را به یکی از ّ
82
حاج علی اصغر
عابدزاده نیز انجمن پیروان قرآن را بنا نهاد که دارای چهارده مدرسه به نام چهارده معصوم بود.
87
همت محمد کانون نشر حقایق اسالمی از دیگر تشکیالت اسالمی مشهد بود که به ّ تقی شریعتی صدر تأسیس شد .بنا بر گزارشی در تیر 1722هنگامی که تبلیغات شوم سد کسروی جوانهای اسالم را به پرتگاه بیدینی میکشاند ،این مجاهد اسالمی چون ّ مستحکمی در صدد برآمد که از تنفیذ مسمومات مهلکش جلوگیری نماید .دو سال را با تشکیل جلسات سخنرانی س ّیار برای تنویر افکار طبقه جوان گذرانیده تا اینکه در مح ّرم امسال به کمک عدهای از خیرخواهان مشهد انجمنی به نام کانون نشر حقایق اسالمی تأسیس نمودند.
89
احساناهلل پرتوی از جمله سخنرانان کانون نشر حقایق اسالمی بود
که به کوشش شریعتی به اسالم گروید .بنا بر گزارش پرچم اسالم ،پرتوی امروز از مبلّغین معروف و خدمتگذاران صدیق به جامعهی تش ّیع میباشند و ذکر خیر ایشان در محافل و مجالس ورد زبان هاست و سخنرانیهای ایشان معروف خاص و عام در مشهد و سبزوار و ال قوچان است .در مصاحبهای با پرچم اسالم در شهریور 1723پرتوی گفت :من اصو ً بهائیزادهام و تا چهار پشت من بهائی بوده ،پدر بزرگ من غالمحسین حیران سنگسری
۴۲
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
و معروف به استاد غالمحسین بوده که از منحرفین معروف سنگسر بود .پدرم هم در سنگسر فعالیت زیادی داشت ،اکنون هم در سنگسر حیات دارد و مسلمان شده است .
88
بسیاری از رهبران آینده انقالب اسالمی در فعالیتهای تبلیغی و آموزش اسالمی که در نقاط دوره افتادهی ایران در دهه 1721در مقابله با بهائیان سازمان یافته بود ال آیتاهلل محمد حسینی بهشتی در گزارشی از دوران طلبگی خود شرکت داشتند .مث ً نوشت :در طول این سالها ف ّعالیتهای تبلیغی و اجتماعی داشتم ،در سال 1722 عدهای از برادران یعنی یک سال بعد از ورود به قم با مرحوم مطهری و آقای منتظری و ّ ّ حدود هجده نفر ،برنامهای تنظیم کردیم که برویم به دورترین روستاها برای تبلیغ و دو سال این برنامه را انجام دادیم 82.آیتاهلل ربانی شیرازی نیز از فعالیتهای خود در آن دوره چنین یاد کرد: با بینشی که برای نجات ایران داشتم ،اقلیّتهایی که به نام دین مشغول فعالیت بودند ،اقلیتهای سیاسی که برای تضعیف اسالم به وجود آمده میدانستم لذا با آنها دائمًا در معارضه و مباحثه میبودم .از جمله صوفیه ،بابیه ،بهائیه و شیخیه .با فرقه صوفیه و بابیه و بهائیه زیاد بحث و گفتگو مینمودم به قسمی که از من گریزان بودند و حاضر به بحث نمیشدند ،از همان ابتدای تحصیالت به تبلیغ پرداختم و در قری و قصبات و شهرستانهای شیراز منبر میرفتم و در سال 1722در اثر
تبلیغات در سروستان 32یا 32نفر از بهائیان مسلمان شدند که روزنامه های پرچم اسالم و غیر آن منعکس نمودند.
83
این شایعه که بهائیان ،مادیگرایان و کسروی و هوادارانش درصدد نابودی اسالم هستند، طالبی که در دهه 1721در حوزههای علمیه مشغول تحصیل بودند تأثیری در نگرش ّ
۴5
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
بسزا داشت .آنها که اغلب با نوشتههایی همچون ”یادداشتهای دالقورکی“ سیاسی شده بودند و هرگونه باور دینی خارج از مدار اسالم و تش ّیع را ساختهی استعمار برای طالب ،مبارزه در راه اسالم را تضعیف اسالم میپنداشتند .بدین سان این نسل از ّ مبارزه با ”استعمار“ و مقابله با دِ گردینی میپنداشتند .این نسل که از نزدیک شاهد ف ّعالیتهای تبلیغاتی و آموزشی بهائیان ،حزب توده و کسروی و هوادارانش بود ،نهادها و برنامههای تعلیماتی گستردهای را برای مقابله با آنها بنا کرد .برای نیل به وحدت و یگانگی دینی ،که از آموزههای احمد کسروی بود ،آنها ایمان به مذهبی بجز تش ّیع را نقشهیی استعماری برای تجزیه ایران و تضعیف اسالم میپنداشتند .در مقابلهی اخالقی طالب این نسل آیندهای را پی افکندند که مع ّرف حال با دگردینان و دگر اندیشانّ ، ِ اکنون ایران است. نشروتبلیغاسالمی مهمی نشریاتی همچون آیین اسالم ،پرچم اسالم ،دنیای اسالم ،و ندای حق نقش ّ در پیوند هیأتها و انجمنهای دینی و پیدایش حوزهی همگان اسالمی داشتند .این حوزه که از بهم پیوستن نهادها و نشریات اسالمی سامان گرفت ،با نقد اخالقی ارزشهای نوین که در جامعهی پر تح ّول ایران از طریق نهادهای فرهنگی جدید همچون رادیو ،سینما ،تآتر ،مدرسه ،دانشگاه ،احزاب و روزنامهها و مجلّههای متن ّوع سازنده حوزه همگان ملّی رواج مییافت ،بدیلی اسالمی را پیریخت .نشریات اسالمی ایران را ”کشور شیعه“ و ایرانیان را ”ملّت مسلمان ایران“ قلمداد کردند و بدین سان حوزهی
ویژهیی را با راندن ایرانیان غیر مسلمان از حوزهی همگان ملّی پدید آوردند.آیین اسالم محمد از نخستین روزنامههای اسالمی بود که در دههی 1721منتشر شد .به قول سیّد ّ علی تقوی این روزنامه ،که به مدیری و سردبیری نصرتاهلل نوریانی از فروردین 1727
۴6
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
منتشر شد ،در طریق تبلیغ از دیگران پیش قدم بوده است .
83
پرچم اسالم به سر دبیری
س ّید عبدالکریم فقیهی شیرازی در فروردین 1728آغاز به کار کرد و از روزنامههای هفتگی پرنفوذ بود .در شمارههای نخستین پرچم اسالم به ندرت به بهائیان حمله میشد .برخورد با بهائیان عمومًا غیرمستقیم بود و در نوشتههای کسانی همچون حجةاالسالم نجمآبادی ،سید محمود طالقانی ،حسن نیکو ،و عبدالحسین آیتی و محمد علی شکاری دیده میشد 81.ا ّما از 1مهر 1722به بعد پرچم اسالم مستقیمًا به ّ آیین بهائی و بهائیان حمله آغاز کرد .پرچم اسالم اینتغییر روش را در یادداشتی چنین تشریح کرد: با اینکه از بدو انتشار روزنامه پرچم اسالم تا مدتی وارد این قبیل مذاکرات نشده عدهی زیادی از مردم منکر بودیم و مایل هم نبودیم زیرا در دنیایی که امروزه ّ وجود خدا هستند و اساسًا به مبداء و معاد معتقد نمیباشند مذاکره در اطراف بهائیان که مسلکی است ساختگی و سیاسی مورد نداشت .معهذا چون اخیرًا شنیده میشود بر خالف رعایت ادب و نزاکت و احترام به قوانین مملکتی شرارتهایی هم نمودهاند از این هفته به بعد به درج حقایقی خوانندگان محترم را بشارت داده و امیدواریم شاید انشاءاهلل در گمراهان مؤثر واقع شود. این تغییر ر ّویه دقیقًا زمانی صورت گرفت کهپرچم اسالمبه علّت مشکل مالی برای یک هفته تعطیل شده بود .سر مقاله همان شماره پرچم اسالم سبب یک هفته تعطیل: سستی مشترکین -سیاست بیگانگان بیانگر آن است که مبارزه با بهائیان دستاویزی برای جلب حمایت علماء و تهییج خوانندگان مسلمان بود .دراین سر مقاله فقیهی شیرازی به علماء هشدار داد :فقط برای آخرین دفعه به آقایان حجج اسالم و علمای اعالم و آقایان و ّعاظی که خود را فداکار و مجاهد شرع و شریعت میدانند یادآور میشویم که
۴7
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
اگر ناچار از تعطیل این روزنامه دینی شویم همه دشمن شاد میشویم و روزی خواهد رسید که از این سهلانگاری و سستی و بیاعتنایی پشیمان خواهید شد .در ادامهی تخصصاش امراض مقاربتی بود به شرح نوشته ،فقیهی که شغل اصلیاش پزشکی و ّ اشتیاق خویش به روزنامهنگاری پرداخت :من به حکم وظیفهی دیانت ...قدم در این راه پر خطر گذاردم و همانطور که بارها تذ ّکر داده و یادآور شدم من این خدمت را از اط ّبای مسیحی و اولیاء بیمارستانهای امریکایی تقلید نمودهام .ف ّعالیت اط ّبای بهائی مرا مقدس نمایم . وادار کرد که علی رغم تمام مشکالت قیام به این خدمت ّ
21
اگرچه
فقیهی شیرازی پیشتر نیز سبب اشتیاق خود به تبلیغ اسالم را باز گفته بود ،ا ّما روایت قبلی او اندکی متفاوت بود: مدتی را که در بیمارستان مدت تحصیل علم طب و آموزش در بیمارستانها ّ در ّ ال فن پزشکی را می آموختم خوشبختانه طرز تبلیغ ُمبلّغین مسیحی امریکایی عم ً را مشاهده کردم و ناظر اعمال آنان بودم به خوبی به اسرار ف ّعالیت و پشتکار آنان واقف شدم و به خوبی دریافتم که با تمام مشکالت و موانع که در کشور اسالمی ایران دارند چگونه برای ترویج مذهب منسوخه مسیحیت رنج میکشند و کوشش میکنند .در همان روزها سوگند یاد کردم که در اولین فرصت عالوه بر عهدهی ن طبابت ،در راه خدمت به دیانت ح ّقهی اسالم از بذل مال و روحی ممتد ف ّ جان مضایقه نکنم... در این روایت که در مرداد 1722نوشته شده بود اشارهیی به ”فعالیت اط ّبای بهائی“ نبود .در این نوشته فقیهی شیرازی تنها یادآور شد که با شش هزار خواننده چه بسیار جوانان معصومی که نزدیک پرتگاه ضاللت کسروی بهائی و مادیگری شده و بوسیله این نشریه دینی از بدبختی و گمراهی نجات پیدا کردند .با این کارنامه خدمت،
۴8
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
فقیهی انتظار داشت که خوانندگان با ایمان به یاری پرچم اسالم برآیند.
21
شدت بیشتری با این تغییر روش محسوس ،در زمانی که آزار بهائیان در سراسر ایران ّ یافته بود ،در گزارشی وارونه پرچم اسالم (مهر )1722نوشت :نامههای رسیده از بعضی از شهرستانها حاکی است که بهائیان به اشاره شوقی افندی شروع به شرارت و ضرب و شتم مسلمانها نمودهاند...
22
در شماره دیگری پرچم اسالم (بهمن )1722عکس
عبدالبهآء را در مراسم دریافت لقب” ِسر“ ( )Sirچاپ کرد نوشت :اختالفات مذهبیدر بین ملل شرق نتیجه سیاست خانمان برانداز دیگران است .در این مجلس بیگانگان به عبدالبهآء لقب ِسر میدهند! .
27
در پی این شایعه که ماجراجویی در یکی از
شهرستانها مبادرت به سوزاندن این کتاب آسمانی نموده در سر مقالهای با عنوان فرقهی منحرف در اسفند 1723نوشت :مزدوران بیگانه چون با تحریکات سیاسی و حزب سازی کاری از پیش نبردند اکنون بدست عدهای معدود و محدود در نظر دارند به نام دین سازی و مسلک ساختگی ایجاد فتنه و فساد نمایند .در ادامه این سرمقاله فقیهی شیرازی ابراز نگرانی کرد که چندی است از اطراف و اکناف کشور ،تلگرافات اهالی مبنی بر اظهار نگرانی و شکایت از فرقه منحرفین ،آقایان علماء اعالم را متأثّر و متأسف نموده به قسمی که نزدیک است منحرفین با قلّت عددی که دارند باعث فتنه و ّ فساد گردند .
29
برای پایان دادن به ”سستی“ خوانندگان مسلمان ،پرچم اسالم آیین
بهائی را دین ساختگی ...دول استعمارچی قلمداد و بهائیان را که درآن سال تحت فشار شدید بودند باعث فتنه و فساد معرفی کرد. مهمی در پیوستگی سازمانهای دنیای اسالم هفتهنامهی دیگری بود که نقش ّ اسالمی و سامان دادن مبارزات ضد بهائی داشت .این روزنامهی اسالمی ،که با مدیری خاصی را رواج داد و سردبیری سید محمدتقی تقوی انتشار مییافت ،نگرش تاریخی ّ که آیندهسازی جنبشی اسالمگرا را به همراه داشت .در سرمقالهی شمارهی نخستین (مهرماه ،)1728سردبیر روزنامه که از فارغ التحصیالن مدرسهی عالی سپهساالر بود،
۴9
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
این نگرش تاریخی را چنین شرح داد :ملّت ایران بوسیله دین مقدس اسالم قرنها دارای مجد و عظمت بوده از تمدن حقیقی خود سرتاسر گیتی را کامیاب مینمود .ا ّما امروز که دشمنان اسالم و ایران در اثر ف ّعالیتهای سیاسی چند قرن اخیر نفوذی در جامعه ما پیدا کردند توانستند که سنگ تفرقه میان ما انداخته و ما را بیچاره و ناتوان نمایند .در این نگرش تاریخی که تفاوت چشمگیری با تاریخنگاری ایرانمدار دهههای پیشتر داشت ،سردبیر دنیای اسالم بر آن بود که در دورهی رضاشاه بهت و حیرت عجیبی جامعهی فرسودهی مسلمانان بقیة السیف را فرا گرفته بود و بعضی چنان ال آثار دیانت از کشور ایران محو و نابود خواهد شد و به هیچوجه خیال میکردند که اصو ً روزنهی امیدی هم پدیدار نبود تا اینکه حادثه شهریور 1721رخ داد و ...ناگهان دیده شد که اباطیل بیست ساله محو و نابود گردید .آیین اسالم و پرچم اسالم برای مقابله با قلمهایی منتشر شد که به نام آزادی هر روز به یک عنوان خاص بر ضد دیانت اسالم ّیه صفحات چندی را سیاه میکند .ا ّما تقوی باور داشت که برابر این همه انتشارات ال صدها مض ّره و سیل بیدینی تنها دو روزنامه تأثیر حقیقی نخواهد داشت .بلکه باید اق ً روزنامه دینی از هر گوشه و کنار کشور انتشار یافته و به نشر حقایق پرداخته و با بیدینیها و فساد اخالق و بیماریهای روحی و اجتماعی سخت مبارزه نماید تا بتواند دست هیأت اجتماع را بگیرد .
28
سراج انصاری نیز که در آغاز همکاری نزدیکی با دنیای اسالم داشت در همان شمارهی نخستین نوشت :اوضاع امروزی ایران به اندازهای نابسامان و پریشان گردیده که بیم تالشی آن میرود .بیم آن میرود که هستی خود را از دست داده و نیست و نابود گردد ...آثار مرگ هویدا گردیده ،جان ما ،ناموس ما ،استقالل ما ،باالخره هستی ما به خطر افتاده؛ آیا نباید بیدار شویم؟ نباید در اندیشه چاره باشیم؟! نباید خود را از خطر خالص کنیم؟! برای پایان دادن به این نابسامانی ها ،سراج انصاری اعتقاد داشت که ”باید همه متّحد شویم“ .ا ّما این فراخوان ”اتّحاد و اتّفاق“ ،غیر مسلمانان را از ”ملّت
3۱
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
ایران“ طرد ،و ایران را خانه ویژه مسلمانان قلمداد کرد :چاره هم در وهلهی اول اتّحاد و ا ّتفاق است باید همه م ّتحد شویم و در وهلهی دوم زیر پرچم اسالم پا برجا بوده و با ایمان ثابت به آیین اسالم گراییم تا بتوانیم استقالل و هستی خود را نگه داشته و دنیای کفر و بیدینی و مادیگری و المذهبی را به دنیای اسالم مبدل نموده و در خانه خود (ایران) برادرانه زییم .در این نگرش ایرانیان غیر مسلمان همه بیگانه و غیرخودی فرض شدند .سراج انصاری که یکی از نخستین استراتژیستهای جنبش آیندهسا ِز اسالمگرا بود باور داشت :این است راه و جز این نیست عالج .دیگران هر چه میگویند بگویند. هر نسبتی می دهند بدهند ،مرد مسلمان غیور نباید از گفته این و آن بترسد .نباید از واژه ارتجاع ،کهنهپرست ،و و ...بهراسد 22.برای ساختن آیندهای که ایران کشور ویژه ”ملّت مسلمان“ باشد ،سراج انصاری و سید محمد تقوی که متأثّر از جنبش اسالمی هند بودند به تأسیس ”ا ّتحادیه مسلمین“ پرداختند .همانند ”اتحادیه مسلمین“ ()Muslim League که دافع تن ّوع دینی و فرهنگی در هند بود و با هدف پاک سازی غیر مسلمانان کشور روح پاکستان را پی ریخت” ،اتّحادیه مسلمین“ ایران تنها دین صحیح اسالم را ” ِ ِ اجتماع“ دانست و در پی آن بود که با علل و اسبابی که مایه نابود ساختن روح اجتماع هستند با تمام قوا مبارزه کنند .محمد موسوی بهبهانی ،محمد باقر رسولی ،محمد حسن طالقانی ،صدرالدین موسوی ،نجفی قمی ،هبةالدین شهرستانی ،از جمله علمایی بودند که اهداف دگرستیز اتّحادیه مسلمین را تأیید کردند. پس از پایان محاکمهی قاتالن احمد کسروی و سرکوبی جنبش آذربایجان ،در سال ،1728آیتاهلل بروجردی طرحی برای گنجاندن تعلیمات دینی در درسهای دبستانها و دبیرستانها ارائه کرد.
23
برای پیشبرد این طرح ،دنیای اسالم به نشر اخبار دربارهی
ف ّعالیتهای تبلیغاتی آموزگاران بهائی پرداخت .به عنوان نمونه ،در مرداد 1722یوسف اطلسپرور در مقالهای پس از ذکر خبری درباره آموزگار بهائی در الهیجان که دوشیزگان را به مسلک بهائی تبلیغ میکند نوشت:
3۰
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
بنده میگویم باز جای شکرش باقی است که در شهری مثل الهیجان یک چنین آموزگار بهائی مشغول به خرابی است ،اما بیچاره شهرستان تاریخی و اسالمی اصفهان که وقتی کانون علماء و مجتهدین سترگ و اساتید بزرگ دین بوده و ال شاید مدرسه دخترانه در آن نباشد که الاقل یکی دو آموزگار بهائی در آن فع ً مشغول به مقصود نباشند و اگر احیانًا دبستانی هم فاقد چنین آموزگارانی پیدا ال بدون شک دبستان دخترانهای هست شود در حکم النادر کالمعدوم است .مث ً که مدیره آن بهائی گیسو سفید در این مسلک و ناظمه آن از جوانان این مرام و بعضی دیگر از آموزگاران آن یا از سابقهداران یا تازه واردین در این راه ضاللت و بنگاه فساد و بیناموسیاند که اگر دوشیزهای هم که از خاندان شریف و متدیّن باشد و بخواهد با چادر سفید یا روسری قدری بلند به مدرسه رود خدا میداند... که همین مدیره و ناظمه مذکوره ممانعت نمودند و بعدًا هم با آنها حضور دانش آموزان تنبیهات خطرناک جسمی خالف قانون و توهینات و تحقیرات مغرضانه مینمودند. اطلسپرور در ادامه این نامه که در اوج جنگ و جدل درباره حجاب در سال 1722 نوشته شده بود متذ ّکر شد: اینک با این وصف چگونه انتظار ع ّفت و دیانت و کسب دانش از دوشیزگان چنین آموزشگاههایی میتوان داشت؟ باالخص اینکه چنین دوشیزههایی پس از فارغ التحصیل شدن از چنین دبستانی برای ادامهی تحصیل به دبیرستان بهشت آیین [وابسته به مسیحیان] (قویترین و مؤثرترین آموزشگاه بیغیرتی و بیناموسی و
بیعفتی و نانجیبی و فاحشهگی و عنقریب اگر جامعه ساکت باشد دزدی و جاسوسهگی) که مدیر آن یک نفر خارجی به نام میس ایدن و دست پروره سیاست استعماری
3۴
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
به منظور بیچارگی ایرانیان میباشد ،هم وارد شود.
23
یک هفته پس از چاپ این نوشته ،در تلگرافی از شاهی امضاء کنندگان بار دیگر از معلمهای بهائی شکایت کردند :اینجانبان اهالی شاهی که بچههای خود را برای تعلیم عده بهائی به نام آموزگار آنها را تبلیغ به و تربیت اسالمی به دبستان میفرستیم یک ّ دین خودشان مینمایند .لذا تقاضای فوری داریم آنها را از کار برکنار نمایید .چنانچه آنها باشند ،ما مجبوریم برای حفظ دیانت اسالم بچههای خودمان را از فرستادن به مدرسه خودداری نماییم .
21
در پی این خبرها ،در مهر 1722حسین شکوهی ،پس از
ذکر مض ّرات تولید نفاق بین ملّت ایران به نام ترویج مرام بهائیگری ،اعالم کرد وزارت فرهنگ میبایستی :با شناسایی و تشخیص آموزگارانی که این طریق باطل میسپرند از استخدام آنها در مدارس خودداری نماید که نتوانند اذهان نوباوگان را ضمن تعلیمات کالسی مغشوش نمایند .
31
در همین شمارهی دنیای اسالم اخبار
دیگری در مورد ف ّعالیّت تبلیغی بهائیان در بوستان آباد ،شازند ،و جهرم به چاپ رسید. گزارشهای دنیای اسالم دربارهی تبلیغات بهائی در دبستانها و دبیرستانها تبلیغات بدیلی برای نهادینه کردن آموزش اسالمی و اقامهی نماز در مدارس بود .در دوران نخستوزیری عبدالحسین هژیر (خرداد – 1723آبان )1723که به بهائی بودن معروف شده بود ،سازمانهای اسالمی به رهبری آیتاهلل کاشانی قول گرفتند که به دست ایشان همانطوری که خودشان هم علنًا اظهار داشتند تعالیم عالیه اسالمی در مدارس فرهنگ اعم از دبستانها و دبیرستانها و دانشگاهها رخنه کند...
31
پس از تشکیل
دولت ،هژیر به دکتر اقبال وزیر فرهنگ دستور داد :بنا به مذاکراتی که در موقع طرح برنامه دولت در باب تعلیم مسائل شرعیه و احکام امور دینی و اصول اخالق در مدارس مملکت در مجلس شورای ملّی به عمل آمد ،الزم است ،به فوریت کمیسیونی مرکب از اشخاص بصیر و صالح دعوت شوند...
32
محمد علی تقوی ،مدیر دنیای اسالم ،از
33
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
جمله کسانی بود که برای شرکت در ”کمیسیون تعلیمات دینی“ دعوت شد.
37
بدین
ساندنیای اسالم ،همچونپرچم اسالم ،با هماهنگی ف ّعال ّیتهای خود با مراجع تقلید مهمی در شکل دادن سیاست های دولتی داشت. نقش ّ اشغالحظیرةالقدس در اواخر دههی 1721و اوایل دهه 1771مبارزه با بهائیان شکل خشونتباری به خود گرفت .کشتن مهندس شهیدزاده در تیر 1722در بابلسر و دکتر سلیمان برجیس در 19 بهمن 1723در کاشان از پیامدهای این مبارزه بود 39.آیتاهلل رضا گلسرخی که اکنون از اساتید برجسته حوزه علمیهی قم است ،واقعهی کشتن دکتر برجیس را که خود در آن شرکت داشت چنین باز گفت :دکتر برجیس ،یک یهودی بود که بهائی شده بود .شاید بوسیله این شخص ،بیشتر از صد نفر مسلمان کشته شده بودند .این دکتر برجیس ،به ضد بهائی بودند ،داروی اشتباهی میداد و آنان را میکشت .این مسلمانهایی که ّ شایعه شباهت بینظیری به شایعهی فروش داروهای عوضی به بیماران مسلمان توسط
داروسازهای یهودی داشت .شایعهی فروش داروهای عوضی به مسلمانان که ایران باستان آن را در تیر ماه 1717برای سازماندهی یهودیستیزی در ایران منتشر ساخت،
38
در دهه 1721واقعیّتی قلمداد شد و مح ّرک قاتالن دکتر برجیس گردید .آیتاهلل گلسرخی در شرح کشته شدن دکتر برجیس که به بهانهی عیادت مریضی به خانهی خالییی کشانیده شده بود یادآور شد که هشت نفر -از جمله آقای رسول زاده -رفتند و ال اهلل گویان صحنه را ترک کردند .البته مح ّرک دکتر برجیس را ُکشتند .بعد هم ،ال اله ا ّ اینها ،بیشتر مرحوم تربتی واعظ بود .اینها بعد از ُکشتن دکتر برجیس ،به شهربانی رفتند و خودشان را معرفی کردند .مأمورین هم ،آنان را گرفتند و به تهران بردند .بنده هم جزو متّهمین بودم ،که به عنوان رضا گلسرخی ،اسمم در پرونده بود .
32
3۲
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
ُکشتن عبدالحسین هژیر
33
به دست سید حسین امامی
33
در 17آبان 1723در
مجلس عزاداری امام حسین در مسجد سپهساالر را نیز میتوان نشانی دیگر از آغاز مرحلهی خشونت علیه بهائیان دانست.
31
بنا بر شواهدی ،آنچه قتل هژیر را در صدر
برنامهی فداییان اسالم قرار داد شایعه بهائی بودن او بود که گویا توسط ابوالحسن حائریزاده شایع شده بود 31.مأمور محرمانهی شهربانی در گزارشی در این باره در تاریخ 28خرداد 1723نوشت: حائریزاده در تعقیب نطقی که پریشب در میان انبوه جمعیت در مسجد شاه ایراد کرد ،روز گذشته نیز سید ابوالقاسم کاشانی و چند نفر از سران جمعیت فداییان اسالم را مالقات نموده و گفته است :شما فداییان اسالم هستید، راضی نشوید که زمام امور مملکت به دست کسی سپرده شود که مر ّوج دین بهائی است .این ا ّولین مبارزهای است که از طرف مسلمین شروع میشود و در این مبارزه شما باید به قدری سرسختی و استقامت به خرج بدهید که مصالح شما همیشه رعایت شود .
31
بدین روایت ،مخالفت با هژیر ”بیش از پیش جنبه مذهبی پیدا کرده“ بود و طرفداران سید ابوالقاسم کاشانی مبارزه با او را ”حمایت دین و قرآن“ دانستند.
32
تبلیغات گسترده علیه بهائیان در دورهی نخست وزیری رزم آرا (تیر -1721اسفند
)1721به برکناری برخی از آنها از دوایر دولتی انجامید .شمسالدین جزایری ،وزیر فرهنگ کابینهی رزم آرا ،در شرح این تصمیم یادآور شد که در مالقاتی با آیتاهلل بروجردی ایشان از او خواستند که این پیام را برای شاه ببرد که به فرمان شوقی افندی بهائیان تظاهر میکنند و این ”موجب ِشکوه مسلمانان است“ .شکایت آیتاهلل بروجردی بر این اساس بود که در آن سالها بهائیان به تدریج تقیه را کنار گذاشته و خود را در
35
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
برگههای استخدامی بهائی مع ّرفی میکردند .پس از طرح این گفتگو در جلسهی هیأت دولت ،جزایری گفت :طی بخشنامهای عدم رسمیت مذهب بهائی را به کلّیه استانداران ابالغ نموده ولی من تصمیم گرفتم که در فرهنگ بهائیها را بر کنار کنم . در چگونگی اجرای این تصمیم او خاطر نشان ساخت :اول همهی آنها را خواستم و بدانها گفتم در تعرفه کارگزینی خود بنویسید ”مسلمان“ ما دیگر کاری به کارتان نداریم زیرا اسالم حکم به ظاهر میکند ،مگر اینکه خالفش ثابت شود .ا ّما این پیشنهاد تقیه مورد پذیرش بهائیان که چندی بود هو ّیت دینی خود را آشکارا بیان میکردند قرار نگرفت :ا ّما معلّمین بهائی قبول نکردند و در عوض دو نامه رسمی یکی به امضای فروتن منشی محفل بهائیها و دیگری به امضای فتحاعظم رییس محفل علیه من به نخست وزیری و بازرسی نخست وزیری نوشتند و در آنها اقدامات مرا مخالف آزادی مذهب و منشور ملل م ّتفق قلمداد کردند .در واکنش به این اعتراض دکتر جزایری خاطر نشان ساخت :وقتی که این طور شد من تمام کارکنان بهائی که پیمانی بودند بر کنار ساختم و آنهایی را که رسمی بودند از کادر آموزشی بر کنار و به کارهای اداری مشغولشان ساختم .
37
در کنار تبعیضهایی از این گونه ،سازمانها و نیروهای اسالمی نیز که ابراز هویّت بهائیان را اهانت و توهین به اسالم میپنداشتند به بهائیآزاری پرداختند .از جمله برخی در صدد برآمدند که حظیرة القدس را که مرکز اداری و عبادی بهائیان در تهران بود خراب کنند .اگرچه شایعهی تخریب حظیرة القدس از اردیبهشت 1723در جریان بود، حجةاالسالم محمدتقی فلسفی، ا ّما این نقشه در 12اردیبهشت 1779به کارگردانی ّ واعظ مشهور تهران ،عملی شد .وی که رابط آیتاهلل بروجردی و دربار بود ،این ماجرا را به گونهای سازگار با شرایط پس از انقالب در خاطرات خود باز پرداخته است.
39
در پی بسیج همگانی که از جانب و ّعاظ و سخنرانهای مذهبی در جریان بود ،در ماه رمضان 1779محمد تقی فلسفی از رادیو تهران و آقای شکوهیده از رادیوی نیروی
36
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
هوایی در سخنرانیهای خود خاطر نشان ساختند که خطر بهائیها از تودهایها زیادتر است .
38
فلسفی در خاطرات خود یادآور شده است که سخنرانیهای او علیه بهائیان
با توافق قبلی آیتاهلل بروجردی و محمد رضا شاه صورت گرفت .او در مصاحبهای با خبرنگار اتّحاد ملّی در 11اردیبهشت ،1779دربارهی مالقات خود با آیتاهلل بروجردی گفت :قبل از اینکه ماه مبارک رمضان پیش آید من به قم مش ّرف شدم و در آنجا آیت اهلل بروجردی را بسیار ملول دیدم و گفتند حاال که قضیه نفت حل شده و کار تودهایها هم به اتمام رسیده باید برای بهائیها فکری کرد و قد علم نمود .پس از این جلسه بنا به پیشنهاد آیتاهلل بروجردی ،فلسفی با محمد رضا شاه مالقات و در این دیدار به ایشان گفت :آیتاهلل بروجردی نظر موافق دارند مسأله بهائیها که موجب نگرانی مسلمانان شده است ،در سخنرانیهای ماه رمضان که از رادیو پخش میشود مورد بحث قرار گیرد .آیا اعلیحضرت هم موافق هستند؟ به روایت فلسفی ،او لحظهای سکوت کرد و بعد گفت” :بروید بگویید“ .
32
به این ترتیب ،در ماه رمضان ،1779فلسفی سخنرانی ساالنهی خود در مسجد شاه را ،که از رمضان 1723برای مقابله با حزب توده مستقیمًا از رادیو پخش میشد، معطوف به مبارزه با بهائیان کرد .حمالت پی در پی فلسفی به بهائیان آن هم در ماه رمضان به برانگیختن احساسات بهائیستیز انجامید .در پی حرکت دستجات مذهبی به سوی خیابان یوسف آباد و کوشش آنها برای ورود به حریم حظیرة القدس و با تصویب شورای امنیت ،فرمانداری نظامی تهران حظیرة القدس را در 12اردیبهشت اشغال کرد. سرتیپ تیمور بختیار ،فرماندار نظامی ،در اعالمیهای این کار را ،که نقطه اوج همکاری دولت و روحانیت در دوره سلطنت محمد رضا شاه بود ،چنین توجیه کرد :چون تظاهرات و تبلیغات فرقه بهائی موجب تحریک احساسات عمومی شده است لذا به منظور حفظ نظم و انتظامات عمومی دستور داده شد قوای انتظامی ،مرکز تبلیغات این ف ـرق ـه را ک ـه ح ـظ ـ ـیرة القـ ـ ـدس ن ـامیـ ـده م ـیش ـود اش ـغال نمای ـد ک ـه از ه ـرگون ـه پیـ ـش آم ـدهـای
37
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
محمدتقیفلسفیهنگامبازدیدازتخریبگنبدمرکزبهائیانتهران۰955،
احتمالی سوء جلوگیری شود .
33
اطالعات پس از افطار در آن بنا به گزارش روزنامهی ّ
روز در مقابل حظیرة القدس بین مردم شیرینی تقسیم شد .
33
پس از اشغال حظیرة القدس ،آیتاهلل سید محمد بهبهانی در تلگرافی به شاه از
38
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
بستن کانون فساد دینی و مملکتی ...به وسیله ارتش اسالم تشکرات صمیمانه تقدیم و آن روز را عیدی از اعیاد مذهبی بر شمرد.
31
شاه نیز در جواب خاطر نشان ساخت :بطوری که مک ّرر از ما شنیدهاید همیشه خود موظف دانسته و ادامه این توفیق را از خداوند متّعال را در اجرای مق ّررات اسالم ّ خواهانیم .
11
آیتاهلل بروجردی نیز ”مس ّرت“ خویش را از بسته شدن حظیرة القدس به
عز شأن ـه ،دیانت مق ّدسه اسالم و سلطنت ایران بهبهانی اعالم و دعا کردند که خداوند ّ را از گـزند دشمنان و اخاللگران حـفظ فرموده و وجود مبارک را برای مسلمین مستدام بدارد 11.آیتاهلل بروجردی در نامهای به فلسفی از خدمات پر قیمت او نیز به دیانت مقدسه اسالم بلکه مطلق دیانات و نسبت به قرآن کریم قدردانی کرد و ابراز داشت که ّ اهم امور در این مقام ،تسویه ادارات و بهائی در دستگاه دولت نفوذ کامل دارد و لذا ّ حساس مملکت است از این فرقه . وزارتخانهها و پستهای ّ
12
در مصاحبهای با
روزنامهی کیهان ،آیتاهلل بروجردی ویران کردن حظیرة القدس ،طرد بهائیها از ادارات دولتی و بنگاههای دولتی ،و تصویب طرحی برای اخراج تمامی بهائیان از ایران را خواهان شد.
17
این خواسته در روز 11اردیبهشت 1779از طرف سید احمد صفایی
معمم قزوین در 9ماده به ریاست مجلس تقدیم شد. نماینده ّ مقدمهی این طرح بهائیان اخاللگرانی معرفی شدند که در لباس مذهب علیه در ّ ملّت مسلمان ایران و تمامیّت ارضی کشور قیام نموده به وسائل گوناگون مردم را از طریق صالح و عفاف و از محور خداپرستی و دینداری منحرف ساخته و در پیشرفت مقاصد شوم خود از ارتکاب هر جنایت مضایقه ندارند .نویسندگان این طرح ،درست در اوج بهائی آزاری ،ادعا کردند که پروندههای زیادی از قتلها و فتنهجوییها و جنایات تاریخی افراد این جم ّیعت در مراجع قضایی موجود است...
19
پس از اشغال حظیرة القدس در شهرستانهای رشت ،شیراز ،اصفهان ،کرمانشاه، یزد ،کاشان ،کرمان ،و چند شهرستان دیگر معابد بهائیها از طرف مأمورین انتظامی
39
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
اشغال شد .در پی این حوادث اشخاصی که در برگه استخدامی خود را بهائی معرفی کرده بودند از ادارات اخراج شدند .به علّت تشدید آزار کسانی که به بهائی بودن معروف شده بودند ،برخی از بهائیان مجبور به چاپ تکذیب نامه شدند .متن تکذیب نامهها کمابیش یکسان بود :با اینکه مسلمان بودن اینجانب بر همه روشن و الزم به عدهای از همکارانم مرا متّهم میکنند که بهائی هستم .همانطور توضیح نیست ،معهذا ّ که در سال 1771در روزنامه داد تکذیب نمودم مجددًا به اطالع عموم میرسانم که اینجانب عبداهلل بیات کارمند چیت سازی تهران دارای شناسنامه 7919صادره مالیر گذشته از اینکه مسلمان میباشم نسبت به شاه و میهن خود وفادار بوده و خواهم بود، . 79/2/7
18
بازنگری گفتار حجة االسالم فلسفی که به نمایندگی از آیتاهلل بروجردی مأمور به خشم آوردن مردم علیه بهائیان از رادیو بود حائز اهمیت است .به روایت فلسفی در سخنرانیهای رمضان 1779شمسی از رادیو: در یکی دو روز ا ّول ،من شرح حال انبیاء را بیان داشتم و بعدًا به سراغ بهائیان توجه زیادی نداشت .ا ّما خورده خورده رفتم .در سه جلسه سخنرانی ا ّولیه دولت ّ متوجه شد که گزارشهای مأمورین انتظامیاز تمام کشور به دولت رسید و دولت ّ این ریشهای عمیق دارد .از طرف دیگر با پیامهای روحانیون و مرجع تقلید اعلیحضرت همایونی هم دستوراتی دادند؛ و ا ّول کاری که شد دستور اشغال حظیرة القدس صادر گردید .به هر حال من از توجه مردم و آرتش که به موقعحظیرة القدس را اشغال نمود سپاسگزارم.
12
برای هرچه بیشتر برانگیختن مردم به آزار دگردینان و دگراندیشان دینی ،فلسفی به شایعه نزدیک شدن حزب توده به بهائیان پرداخت:
۲۱
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
یکی از افراد تودهای نزد خود من اقرار کرد و گفت چون طرق ف ّعالیت به روی ما بسته شده بود و در ابتدا مجالس ختنه سوران ،عروسی و عزا تشکیل دادیم .ا ّما قضیه روشن شد و چون شنیدیم بهائیها در سال آینده قصد کودتا دارند بدین لحاظ به سوی آنان گرویدیم تا بتوانیم در آن موقع عمل حا ّدی انجام دهیم و حتّی برای اینکه خود را خیلی عالقمند به مذهب بهائی نشان دهیم به آیین و روش آنان از آنها زن گرفتیم. فلسفی که متوجه انعکاس جهانی بهائیستیزی خود بود ،در سخنرانیهایش به تجلیل حساسیت افکار جهانی از ”حضرت موسی و حضرت عیسی“ پرداخت .با آگاهی به ّ نسبت به آزار اقلیّتهای مذهبی پس از کشتار یهودیان در آلمان هیتلری ،فلسفی خود را ناگزیر می بیند که :حقوق اقلیتها را از نظر قانون اساسی و کتب آسمانی بیان دارم...
13
در پی شکایت محافل بینالمللی بهائی به شاه ،نخست وزیر ،مجلس ،و
کمیسیون حقوق بشر و کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل و دولتهای اروپا و امریکا 13،فلسفی گفتمان جنگ سرد و واهمه از پیشرفت حزب توده را دستاویز قرار داد: ما درباره مذهب صحبت نکردهایم بلکه راجع به دستهای که نقاب مذهبی به صورت زده بحث نمودهایم .در توضیح این امر او متذ ّکر شد که :به آمریکاییها پیغام دادم که مسلمانان با تودهایها مبارزه کردهاند و حاال تودهایها وارد بهائیان شدهاند و شما اگر بخواهید از بهائیان حمایت نمایید مثل این است که تودهایها را که دشمن آمریکا هستند تقویت کردهاید .
11
بدین سان ،مبارزه با بهائیان نه تنها مبارزه برای حفظ
یکپارچگی ایران ،بلکه جزیی از مبارزه علیه کمونیزم جهانی نیز بر نموده شد. با پایان ماه رمضان 1779شمسی علماء اعالم و ائمهی جماعت و همچنین از طرف کلّیهی آقایان و ّعاظ و ُمبلّغین اهل منبر جلساتی برای فیصله یافتن امر بهائیها تشکیل دادند.
111
در یکی از این نشستها که با حضور آقای نجفی شهرستانی به
۲۰
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
نمایندگی آیتاهلل بروجردی در منزل آیتاهلل خوانساری برگزار شد ،شرکتکنندگان نامهای ”به حضور اعلیحضرت همایونی“ نوشته و خواهان تسریع در انجام تقاضای ثالثه آقایان شدند .در این گردهمایی قرار شد که تقاضای سه گانه که در طرح تقدیمی سید احمد صفایی به مجلس نیز آمده بود ،توسط شیخ محمدعلی لواسانی ،آقای نجفی شهرستانی ،و حاج باقر آقا قمی حضورًا به شاه تقدیم شود .در نامهی سرگشادهای
در خرداد 1779به سردار فاخر حکمت رییس مجلس شورای ملّی ،روزنامهی ”ندای مهمی در سازماندهی هیأتهای اسالمی داشت ،اخطار داد که فکر و حق“ ،که نقش ّ نقشهی بهائیان برهم زدن مشروطیت و سلطنت و از هم پاشیدن اساس دیانت مقدس اسالم است .در ادامه این نوشته که علما را حامیان سلطنت معرفی کرد ،ندای حق نوشت :ملّت ایران خواهان است که حالیه صالح ملّت یک مرتبه یکسره شود و تکلیف مشخص و معلوم گردد ،همانطور که تکلیف تودهایها مع ّین شد .حال دیگر بهائیان ّ استخوانی الی زخم گذاشته نشود که زحمت آن بعد معلوم شود .
111
در تعیین ”تکلیف تودهایها“ که الگویی برای برخورد با بهائیان شده بود دولت بسیاری از سران حزب توده را به اعدام و زندان ابد محکوم کرده بود .برای جلب تو ّجه نیروهای مذهبی ،فرمانداری نظامی در آبان 1779جشن میالد حضرت رسول اکرم را در حظیرة القدس برگذار کرد .ندای حق از این اقدام سرتیپ بختیار قدردانی کرد و مفصلتر برای روز مولود حضرت قائم تقاضا داشت که مجلس جشنی از این عظیمتر و ّ محمد صاحب االمر و الزمان امام غائب در 18شهر شعبان المعظم برپا و منعقد آل ّ سازند .ندای حق امیدوار بود که فرماندار نظامی تهران با تظاهرات بینظیر مسلمانان عدهی معدود ناکسان و گمراهان زنند . در آن جشن خنجر بر قلب ّ
112
نقش فرمانداری
نظامی تهران در سرکوبی و انحالل حزب توده اگر چه نیروهای بهائیستیز را امیدوار کرده بود ،برای ایرانیان بهائی نگران کننده بود. دوری گرفتن ناگهانی دولت و دربار از خواست علماء برای یکسره کردن کار
۲۴
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
محمد شاه و ناصرالدین بهائیها پیوند تاریخی دولت و روحانیت را گسست .از دوران ّ شاه قاجار نهادهای سرکوب دولت در مبارزه با بابیان و بهائیان و پاسداری از اسالم و تش ّیع شکل گرفته بود .با ساماندهی مبارزه علیه بابیان و بهائیان دولت از حمایت و پشتیبانی ف ّعال علماء برخوردار شد .مجتهدان شیعه نیز که پس از پیروزی اصولیان بر اخباریان به مراجع قدرت دینی خودمختاری تبدیل شده بودند ،در روند مبارزه با بابیان و بهائیان هماهنگ و منسجم شدند .در دههی 1721و آغاز دهه 1771هنگام مبارزه با حزب توده که دشمن اسالم قلمداد شده بود ،دولت و روحان ّیت که در دورهی رضا شاه در مقابل یکدیگر قرار گرفته بودند بار دیگر همرزم و هماهنگ شدند .با اشغال حظیرة القدس در اردیبهشت 1779این هماهنگی به اوج خود رسید .ا ّما تغییر روش دولت در اوج بحران حظیرة القدس ،علمای شیعه ،خصوصًا آیتاهلل بروجردی ،را که نگران افزایش تعداد بهائیان در ”مملکت شیعه“ بودند رنجیده خاطر کرد .بدین سان روحانیت که تا 1779مدافع سلطنت بود به تدریج به مخالفت با آن برخاست .واقعهی 18خرداد 1792ادامه روندی بود که با اشغال حظیرة القدس آغاز شده بود .اشغال حظیرة القدس ،هم اوج ،و هم آغازهی گسست همکاریهای دربار و روحانیت بود.
117
سخنپایانی غیرخودی شمردن بابیان و بهائیان که با انتشار ”یادداشتهای کینیاز دالگورکی“ آغاز شده بود با تأسیس کشور اسراییل در 1723ﮬ .ش 1193[.م ].اوج بیشتری یافت .آیین بهائی ،که پیش از پیدایش جنبش صهیونیسم در 1311م1711/ﮬ. ق .مرکز جهانی خود را در فلسطین بنا نهاده بود ،پس از تأسیس آن کشور عامل صهیونیسم قلمداد شد .بدین ترتیب احساسات سیاسی ضد صهیونیستی در دفاع از آوارگان فلسطینی با یهودیستیزی و بهائیستیزی در هم آمیخت .با نزدیک شدن دولت
۲3
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
ایران به کشور اسراییل ،که در تحلیلهای سیاسی دست نشاندهی دولت آمریکا شناخته ضد امریکایی نیز بر زنجیره بهائیستیزی افزوده شد و ضد دولتی و میشد ،احساسات ّ ّ ال سیاسی داد .در این زنجیرهی غریبه سازی ،هو ّیت ایرانی بهائیان و آن را مفهومی کام ً علقهی آنان به فرهنگ و کشور ایران جایی نداشت .بهائیان ایادی صهیونیسم ،عامل استعمار ،و دشمن ایران و اسالم شناسانده شدند. در روند تاریخ زدایی که بهائیان را ایادی صهیونیسم بر مینمود ،از یاد برده شد که میرزا حبیب اهلل آل رضا (هویدا) ،یکی از کارمندان بهائی وزارت امور خارجه ،نخستین ایرانی بود که از کوشش صهیونیستها برای ازدیاد نفوسشان در فلسطین ،حتی بیشتر از سیاستمداران عرب ،ابراز نگرانی کرده بود .او در نامه 13صفر 1791ﮬ .ق/ . 1122م به وزارت امور خارجه گزارش داد که یهودیان ایرانی فوج فوج از ایران هجرت کرده به فلسطین آمدهاند ...و هرگاه اقدام عاجلی برای این مسأله نشود ،بالشبهه تمام یهود ایرانی قطرهوار در دریای صهیونیست مندمج میشوند 119.جالب است که علمای ایرانی تنها در طی بحرانهای دهه 1721که به تأسیس کشور اسراییل انجامید به اهمیت ”ازدیاد نفوس“ یهودیان در فلسطین پی بردند. با اوج بهائیستیزی در دههی ،1721فرض ّیات نژاد پرستانهیی که بر علیه یهودیان به کار گرفته میشد به بهائیان نیز نسبت داده شد .برای مثال ،عبدالحسین آیتی در شهریور 1728در پرچماسالم نوشت: مدتی در شگفت بودم که چرا بابیها یهودیها را بیش از تمام مردم دوست دارند و سعی در تبلیغ ایشان دارند و پس از تصدیق ،به اعلی درجه با هم یگانه میشوند .تا آنکه دانستم که در روش و منش ،ما به االشتراکی دارند که از طرفی امر مذهب را بینهایت ملعبه و بازیچه قرار داده و به تصنّع و سخن سازی میگرایند و از طرفی به بافتههای خود که میدانند تعبیرات مصنوعی و ناروایی است که خود
۲۲
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
تعصب بروز میدهند که میتوانم گفت هیچ طبقهای در ایجاد کردهاند بقدری ّ تعصب جاهالنه و حم ّیت ابلهانه م ّتصف نیست و از دنیای امروزی بقدر بهائی به ّ طرفی بابی و یهودی در هر کشوری باشد در خیانت بیاختیار است.
118
ِ خیانت یهودیان به جنبش یهودیزدایی در اروپا انجامید ،کاربرد همانگونه که تهمت تهمتهایی اینگونه دربارهی بهائیان ،جنبش ضد بهائی را بخش الینفک نهضت اسالمگرا برای پیانداختن آیندهای تک مذهبی در ایران ساخت .تحریم اقتصادی مهمی از نهضت اسالمگرا بود که با تحریم ”نوشابه امپریالیستی“ پپسی بهائیان بخش ّ مهمی در شکلگیری گفتمان کوال در 1779آغاز شد .این تحریم اقتصادی را که نقش ّ سیاسی اسالمی داشت در فرصت دیگری بررسی خواهم کرد. موقعیت اجتماعی و اقتصادی بال ّنسبه ممتاز بهائیان نیز بر نگرانی علما و مراجع تقلید نسبت به آینده اسالم در ایران میافزود .الیحهی انجمنهای ایالتی و والیتی، خصوصًا قرار دادن ”کتاب آسمانی“ به جای ”قرآن مجید“ در سوگند رسمی که در 12 مهر 1791در هیأت دولت به تصویب رسید ،این نگرانیها را دو چندان کرد .علمای شیعه این تصمیم و دیگر اصالحات مدنی را کوششهایی برای تغییر هو ّیت اسالمی ایران قلمداد کردند .آنها که پس از واقعهی حظیرة القدس از شاه ناخشنود شده بودند، با تصویب این الیحه مستقیمًا به رویارویی با دربار کشیده شدند .همچنان که نامه 21 اردیبهشت 1792آیتاهلل شریعتمداری به علمای کرمان حاکی است ،بسیاری از علماء بر این باور بودند که دولت با وسایل مختلف در تقویت بعضی از فرق ضالّه و منحرف و ضد اسالمی و دخالت دادن آنها در شئون مختلف مملکتی و سپردن بعضی از مقامات حساس به آنها میکوشد 112 .پیرو این نامه ،شریعتمداری متذ ّکر شد که ایران میدان ّ دالل اسراییل و عنوان مذهبی دروغی را دارد قرار ف ّعالیت حزبی که عامل استعمار و ّ گرفته است .
113
آیتاهلل خمینی نیز در اعالمیهای خطاب به وعاظ و گویندگان و
۲5
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
هیأتهای دینی در خرداد 1792هشدار داد: آقایان بدانند که خطر امروز بر اسالم کمتر از خطر بنیام ّیه نیست ،دستگاه ج ّبار با عمال آنها (فرقه ضالّه و مضلّه) همراهی میکند ،دستگاه تمام قوا به اسراییل و ّ تبلیغات را بدست آنها سپرده و در دربار دست آنها باز است ،در ارتش و فرهنگ حساس به آنها دادهاند. و سایر وزارتخانهها برای آنها جا باز نموده و شغلهای ّ عمال آنها را به مردم تذکر دهید ،در نوحههای سینهزنی از خطر اسراییل و ّ مصیبتهای وارده بر اسالم و مراکز ح ّقه و دیانت و انصار شریعت یادآور شوید ،از فرستادن و تجهیز دولت خائن ،چند هزار نفر دشمن اسالم و ملّت و وطن را به لندن برای شرکت در محفل ضد اسالمی و ملّی اظهار تنفر کنید .سکوتدراینایامتأیید
دستگاهجباروکمکبهدشمناناسالماست [تأکید در اصل].
113
”جامعهی روحانیت ایران“ نیز در خرداد 1792اسراییل را بزرگترین پایگاه دشمنان اسالم و عامل درجه اول استعمار در خاور میانه مع ّرفی و پیشبینی کرد :بهائیان که دالالن اسراییل در مملکت ما هستند (فراموش نکنید حیفا و عکا مرکز بهائیان و از شهرهای ّ
حساس مملکت رخنه کرده و روز به روز بر نفوذ معروف اسراییلاست) در دستگاههای ّ آنها در تمام قسمتها مخصوصًا دستگاههای تبلیغاتی حتی گفته میشود در هیأت دولت زیادتر میگردد .در ادامهی این بیانیّه که هدف روحانیون از مبارزه اخیر را نشان میداد ،تأکید شد که روحانیت هرگز نمیتواند این ننگ بزرگ را برای مسلمانان عمال صهیونیسم و دالالن آنها یعنی بهائیان را در مملکت خود ایران بپذیرد و نفوذ ّ تحمل کند . ّ
111
آیتاهلل سید محمد صادق روحانی نیز در نامهای در تحریم انتخابات
دوره 21مجلس شورای ملّی در شهریور ،1792مجلس را مأمور سرپوش گذاردن بر کودتای سیاهی دانست که قصد دارد یکباره اساس دین و مشروطیت را دگرگون کند.
۲6
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
عمال اسراییل و سازمان امنیت و زنان و مردانی که فلذا با همکاری بهائیان و ّ عفت قلم مانع از شرح حال آنهاست ،به نام مردم میتینگ راه میاندازند، کنگره تشکیل میدهند ،کمیته درست میکنند که غالمان خانهزاد و جیره خواران استعمار را به کاندیداتوری از طرف مردم مع ّرفی کنند .البته نه مردم این کشور بلکه مردم ماوراء بحار و مردم اسراییل.
111
قطعنامه 21فروردین ” 1792حوزه علمیهی قم“ نیز از مراجع عالیقدر مخصوصًا حضرت آیتاهلل العظمی خمینی خواست که در تأمین مستدعیات 11گانهای که عمال صهیونیسم از مملکت بود بکوشند. بند 8آن خواهان قطع ایادی استعمار و ّ
111
همچون بسیاری از نوشتههای اسالمگرا بیوگرافی پیشوا ،که در 1121تنظیم شده بود، بهائیان را عمال سازمان ضد بشری صهیونیسم و آژانس یهود معرفی کرد112 .بدین عمال صهیونیسم“ برابرهایی برگزیده برای سان ،در گفتمان انقالبی ”ایادی استعمار و ّ بیگانهسازی ”بهائیان“ شد .از آن جهت که دولت اسراییل دشمن سرسخت اسالم به شمار میآمد ،پیشرفت بهائیان در گسترهی سیاست ،اقتصاد ،و فرهنگ ایران دلیلی بر تضعیف اسالم فرض میشد .بنا بر این بسیاری از سخنگویان و مبارزان اسالمی در دو دههی پیش از انقالب بیش از هر چیزی تکیه بر آن داشتند که اسالم در موقعیت خطرناکی قرار گرفته است .به عنوان نمونه ،محمد جواد باهنر در هیأت مکتب حسین در 13شهریور 1792هشدار داد که دین در معرض خطر قرار دارد .تبلیغات بهائیان روز به روز بیشتر میشود .کمی به خود آیید و در فکر دین باشید...
117
ِ پنداشت در این
فراگیر ،تمامی برنامههای فرهنگی دولت از جشن هنر شیراز تا تغییر تقویم هجری کوششهای ”فرق ضالّه و منحرف“ و ”ایادی استعمار و اعدای اسالم“ ”برای تغییر شخصیّت اسالمیمملکت“ دانسته شدند.
119
در این نگرش ”انقالبی“ حتی مسئولیت
سرکوبیهای خشونتبار ساواک نیز به دوش بهائیان گذاشته میشد 118.به دیگر سخن،
۲7
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
گفتمان انقالبی و اسالمگرا بهائیان را در تمامی سیاست های ناسنجیده رژیم شاه سهیم میدانست. مهمی در جنبش ضد بهائی که از دهه 1721با تبلیغات اسالمی درآمیخت نقش ّ تبدیل ”ایمان اسالمی“ به ”مبارزهی سیاسی“ داشت .بجای بررسی مبانی ایمانی آیین بهائی ،مبارزان اسالمی از آن پس تأکید داشتند که آیین بهائی ”مذهبیسیاسی“ است که دولتهای استعماری برای تضعیف اسالم برپا ساختهاند .بنا بر این شرکت کنندگان ضد بهائیت بیش از پیش نگران آینده در جلسات هیأتهای اسالمی و انجمنهای ّ اسالم میبودند .تشدید این نگرانی وسیلهای برای تبدیل زهد و ایمان به ”آگاهی سیاسی“ و تشویق به مبارزه برای حمایت از اسالم بود .بدین دلیل جلسات هیأتها و ضد بهائی مکانهای مناسبی برای جلب افراد به سوی سازمانهایی انجمنهای ّ همچون مجاهدین خلق ،ا ّمت واحده ،حزب ملل اسالمی ،و هیأت مؤتلفه بودند 112.با ضد ضد استعماری ،و ّ ضد صهیونیستیّ ، درهم پیوستن جنبش ضد بهائی با جنبشهای ّ امپریالیستی ،مبارزه برای پاکسازی بهائیان به مبارزه برای سرنگونی سلطنت پهلوی تبدیل گردید .در جنبش ”آزادی خواهانه مردم ایران“ آزادی مدنی بهائیان اسارت ”ملّت مسلمان“ پنداشته شد و در نتیجه جامعهی مدنی ایران در نیمه دوم قرن بیستم دچار تناقضی شد که همچنان ادامه دارد*. کاک ،و افسانه نجمآبادی، * در ویرایش نهایی این نوشته ،حشمت مؤیَّد ،احمد کریمی ح ّ راهنمایم بودهاند .از یکایک آنها سپاسگزارم .ا ّما این دوستان مسئول نگرش و لغزشهایم نیستند .برای تسهیل خواندن نقل قولها ،در موارد ضروری ،در رسم الخط متون اصلی تص ّرف کردهام.
۲8
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
هاوکتابنامه نوشت پی 1
برای پژوهشی جامع در باره پیدایش جنبش بابی ن .ک .به: Abbas Amanat, Resurrection and Renewal: The Making of the Babi
Movement in Iran, 1844-1850, (Ithaca: Cornell University Press, 1989). برای تحلیلی تاریخی از کیش بهائی ن .ک .به: Juan Cole, Modernity & the Millennium: The Genesis of the Baha'i Faith in
the Nineteenth-Century Middle East (New York: Columbia University Press, 1998). 2
در این باره ن .ک .به: Amat’ul-Baha Ruhiyyih Khanum, ‘The Guardian of the Baha'i Faith’, in The
Baha'i World, 1954-1963 (Haifa: The Universal House of Justice, 1970), particularly pp. 156-158; ‘The Baha'i International Community and the United Nations, 1954-1963’, in The Baha'i World, 1954-1963, pp. 788-794, particularly 789-791 7
حاج محمد کریم خان کرمانی ،رساله تیر شهاب در راندن باب خسران مآب ،کرمان: چاپخانه سعادت ،1733 ،به ترتیب بر صص 211-211و .221
9
حاج محمد کریم کرمانی ،کتاب مستطاب سلطانیه ،بمبیی :کارخانه عبدالغفور المشهور بداد و میان دهایلی ،1233 ،به ترتیب صص .211-221
8
حاج محمدخان کرمانی ،رسالة فی ر ّد الباب المرتاب،
کرمان:
چاپخانه
سعادت1739،قمری 1797/شمسی .این کتاب بنا بر مندرجات آن در سال 1231 قمری1281/شمسی نگاشته شده است. 2
زین العابدین نوری شاه حسینی ،ارغام الشیطان فی رد اهل البیان و االیقان ،تهران :مطبعه مروی ،1792 ،به ترتیب از صص 712و .712
3
میرزا علیاکبر مجتهد اردبیلی خوانساری حاجب االئمه ،اصول دین و کشفالخطای ۲9
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
مسلمین .بی جا ،بی ناشر ،1779 ،صص 717و .713 3
در این باره ن .ک .به: Negar Mottahedah, ‘The Mutilated Body of the Modern Nation: Qurrat alAyn Tahirah’s Unveiling and the Iranian Massacre of the Babis’,
Comparative Studies of South Asia, Africa and the Middle East, XVIII:2 (1998), pp. 38-50.. فریدون آدمیت براین ادعاست که نویسنده این جزوه مجهول ،علی جواهر کالم است.
1
ن .ک .به :فریدون آدمیت ،امیرکبیر و ایران ،چاپ 2؛ تهران :انتشارات خوارزمی،1721 ، ص .982اما وی شواهدی دراین باره ارائه نکرده است .علی جواهر کالم که تحصیالتش را در تهران و بیروت به انجام رسانیده بود و عربی و روسی و انگلیسی نیز میدانست ،مترجم چندین کتاب از جمله آثار الشیعة ،ایران نو (الول ساتن) ،تاریخ تمدن اسالم (جرجی زیدان) بود. 11احمدکسروی ،بهائیگری ،تهران :کتابفروشی پایدار ،بی تاریخ ،صص .32-37 ،31 11احمد کسروی‘ ،پاسخ بهائیان’ ،پرچم( 1:1 ،فروردین ،)1722صص .21-71
12برای چاپ جدید این اثر ن .ک .به“ :یادداشت های کنیازدالفورکی [دراصل]” در خاطرات من یا تاریخ صدساله ایران ،نوشته حسن اعظام قدسی اعظام الوزاره ،تهران :نشر کارنگ، ،1731صص .111-121حسن اعظام در معرفی “یادداشتهای کنیاز دالقورکی” نوشت: اینک راجع به پیدایش باب از جزوه ای که خطی و در کتابخانهی مرحوم مخبرالدوله بزرگ برادر مرحوم حاج مخبرالسلطنه هدایت ،به پسرش مرحوم فهیمالدوله که از رجال پاکدامن وطن خواه و با ایمان بودند رسیده بود ،نظر با این که نویسنده با ایشان دوستی معظمله معاشر بودم ،موقع پیش آمد قضیه انبار غله دولتی یک روز کامل داشته و غالبًا با ّ خطی” راجع به پیدایش بهائی که در کتابخانه پدرم بود و به من منتقل اظهار نمودند “جزوه ّ گردیده است در این موقع به شما میدهم که تا پس از استنساخ اصل جزوه را رد نمایید، نویسنده هم با تقدیم تشکر از روی آن ماشین نموده اصل آن را به مرحوم فهیمالدوله رد
5۱
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
نمودم ...اینک موقع در آن دانستیم که برای روشن شدن تاریخ که یگانه هدف و آمال خود خاصه جوانان حاضر و نسل آینده عین جزوه را بدون میدانم برای خوانندگان عزیز ّ کوچکترین تصرفات به شرح ذیل درج نمایم ،و ضمنًا متذکر میشوم که خواننده عزیز ال توجه نمایند که نفوذ خارجه تا چه اندازه در دربار قاجاریه و مملکت و حتی شاه وقت کام ً بوده است؟ ن .ک .به :حسن اعظام قدسی ،همان ،ص .111
17در این باره ن .ک .به :محفل روحانی ملی بهائیان ایران“ ،جوابی به رساله اعترافات سیاسی کینیاز دالقورکی” ،طهران :محفل روحانی ملی بهائیان ایران ،بهمن1729؛ نیز ن .ک .به: Amin Banani, ‘Religion or Foreign Intrigue: The Case of the Babi-Baha'i Movement in Iran,’ in Thirty First International Congress of Human Sciences
in Asia and North Africa in Tokyo (Tokyo: Institute of Eastern Culture, 1983), pp. 279 برای گزیده ای ازگزارشهای سفیر روسیه درایران ن .ک .به: M. S. Ivanov, Babidskie Vosstaniya V Irane, 1848-1852, Moscow, 1939, Appendix l, pp. 141-59
برای ترجمه فارسی و انگلیسی بخشی از این گزارشها ،به ترتیب ،ن .ک .به :مرتضی مد ّرسی چهاردهی ،شیخیگری و بابیگری از نظر فلسفه ،تاریخ ،اجتماع ،چاپ ،2تهران، ،1781صص 221-231؛ و نیز ن .ک .به: F. Kazimzadeh, ‘Excerpts from Dispatches Written during 25-8481 by Prince Dolgoroukov, Russian Minister to Persia,’ World Order (Fall 1966), pp.1724. “ 19یادداشت های دالقورکی” درخاطرات من ،ص .128 18همان ،ص .123 12همان ،ص .123 13همان ،ص .121 13احمد کسروی’ ،آفتاب حقایق یا دروغ رسوا‘ ،پرچم( 1:9 ،نیمه دوم اردیبهشت ،)1722
5۰
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
.133-121نقل قول ها به ترتیب از صص .132-131دیگر نوشته های کسروی در باره کیش بهائی عبارتند از‘ :آفتاب حقایق یا دروغ رسوا ’2پرچم ،1:8 ،خرداد ،1722 صص217-213؛ ‘پاسخ بهائیان’ ،پرچم( 1:1 ،فروردین ،)1722صص 21-71؛ ‘پرسشهای ما از بهائیان’ ،پرچم( 1:8 ،خرداد ،)1722صص 117-113؛ ‘باز چند سخنیاز بهائیان’ ،پرچم( 1:11 ،شهریور ،)1722صص .931-937 11فریدون آدمیت ،امیرکبیر و ایران یا ورقی از تاریخ سیاسی ایران ،مقدمه محمود محمود، تهران :بنگاه آذر ،1727 ،نقل قولها به ترتیب از صص 299،282،283 ،297و .281 ارتباط ادوارد براون با ازلیان را پیش از آدمیّتُ ،مبلّغ نامی بهائی ابوالفضل گلپایگانی به تفصیل در کشف الغطاء عن حیل االعداء (1777ﮬ .ق1219/.ﮬ .ش ).گزارش داده بود. مقدمه آنکه به نام ادوارد این کتاب در واقع ر ّدیهای بر نقطةالکاف حاجی میرزا جانی و ّ مقدمه که گویا به یاری محمد قزوینی نوشته شده بود، برون انتشار یافته می باشد .در این ّ نویسنده از ازلیان به نیکی یاد کرده بود .گلپایگانی در “کشف اغراض پروفسور عالیجناب” نوشت :باید دانست که حمایت و رعایت مستر براون از ازلیان و ضدیت و سعایت او نسبت به بهائیان بر یک سبب اساسی عمومی و بعضی اغراض شخصی خصوصی استناد دارد. ضدیت بر شمرد و برآن بود که او رقابت مذهبی و عصبیت دینی را مسبب عمومی این ّ ُمبلّغین نصرانیت در ایران مزاحم و رقیبی بزرگتر و قوی تر از ملت بهائیه نداشته و ندارد .برای از پای درآوردن این حریف ،به روایت گلپایگانی ،امثال ادوارد براون به حمایت از ازلیان پرداختند :لکن ازلیان چون از دعوت ناس به علت خوف و هراس عاجزند لذا محض پیدا کردن اشخاص همنفس در بیدین ساختن مردم سعی بلیغ مبذول میدارند و برای پاشیدن تخم نصرانیّت اراضی سخت ناهموار را به جهت پروتستانیان نرم و شیار می ضدیت با رقیب و مزاحم ،و انس و الفت با مساعد و معاون، سازند و بالبدیهه نفرت و ّ
طبیعی هر قوم و ملت است .ن.ک .به :میرزا ابوالفضل گلپایگانی ،کشف الغطاء عن حیل االعداء ،مرو شاهجهان :مهدی بن ابوالقاسمالعلوی1779 ،ﮬ.ق ،.صص 973و .978دکتر حشمت مؤیّد در یادداشتی یادآوری کردهاند که 127صفحه از کشفالغطاء را میرزا
5۴
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
ابوالفصل گلپایگانی نوشته و بقیه را پس از مرگ او خواهر زادهاش سید مهدی گلپایگانی تکمیل کرده است. توضیح ویراستار :برای دلیل جعلی بودن داستان کونولی و مالحسین بشرویی نک( :وهمن، فریدون :یکصد و شصت سال مبارزه با آیین بهائی ،انتشارات باران ،2111ص.)222-32 . پس از فاش شدن این جعلیات ،آدمیت این مطلب را از چاپهای بعدی کتابش حذف کرد.
21انور ودود ،ساخته های بهائیت در صحنه دین و سیاست ،با مقدمه سید ابوالقاسم کاشانی، تهران :چاپخانه شرکت مطبوعات1722 ،ﮬ .ش .نقل قولها به ترتیب از صص ،2 .171،191،191 ،13،21انور ودود که پدر جدش ،میرزا محمود کالنتری کاشی ،و خاله زادهی پدرش ،عین الملک هویدا از بهائیان سرشناس بودند ،این کتاب را نخست به زبان عربی ،محازل البهائیة علی مسرَح السیاسیه و الدین )1193( ،نوشته بود. 21مرتضی احمد آ ،تاریخ و نقش سیاسی رهبران بهائی ،چاپ 7؛ تهران :دارالکتب االسالمیه ،1792 ،نقل قول ها به ترتیب از صص 38،32 ،22-72،23و .31عنوان روی جلد چاپ سوم این کتاب که در 11111جلد به طبع رسیده بود “پرنس دالگورکی” است. 22ناصر مکارم شیرازی ،فیلسوف نماها ،چاپ ،13تهران :دارالکتاب االسالمیه ،1783 ،ص .283 “ 27برادران دینی متحد شوید” دنیای اسالم 13( 1:8 ،آبان ،)1728ص .2پس از کشتن احمد کسروی“ ،جمعیت مبارزه با بی دینی” که به کوشش حاج سراج انصاری ،شیخ قاسم اسالمی ،و شیخ مهدی شریعتمداری و برخی دیگر از علما برای مبارزه با او تشکیل شده بود به “اتّحادیه مسلمین” مبدل شد .یکی از اهداف اتحادیه “مبارزه منطقی با هرگونه بیدینی ها و نبرد قلمی با انتشاراتی که برضد اسالم و طریقهی ح ّقهی جعفری شده و می شود” بود. 29سید محمد مهدی موسوی (آل طعمه) دبیرکل کنگره جوانان اسالم“ ،حقایق آشکار می شود”دنیای اسالم 21( 1 ،مهر ،)1728ص .7 28صدر السادات“ ،دو نمونه از فداکاری” ،پرچم اسالم 28( 27 ،تیر ،)1722ص .7
22عطاءاهلل شهاب پور ،شهادت علم و فلسفه به اهمیت و خوبی نماز و روزه :فوائد دینی، روحانی ،جسمانی ،اخالقی ،اجتماعی ،چاپ 7؛ تهران :انجمن تبلیغات اسالمی،
53
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
،1727ص .239 23عطاءاهلل شهاب پور ،آیین گشایش راه نو در عالم حقیقت ،نشریه یکم انجمن تبلیغات اسالمی ،چاپ 9؛ تهران :انجمن تبلیغات اسالمی1727 ، 23انجمن تبلیغات اسالمی،یاران ما :شرح مختصری از آغاز یک کوشش بزرگ در راه اسالم، تهران :انجمن تبلیغات اسالمی ،1722 ،صص 17و.21 21مجتهد کمره ای ،روحانیت و اسالم وفقه اسالم بامدارک و نصوص احکام؛ هبةالدین شهرستان ،راهنمای یهود و نصارا؛ محمود طالقانی (مترجم) ،راهنمای مناسک حج. 71رمضانعلی رحیمیان“ ،اعالم به کلیه مسلمانان ایران” ،دنیای اسالم 13( 71 ،مرداد ،)1722ص .7 “ 71دارالعلوم دینی و عربی”،دنیای اسالم 11( 2:83 ،دی ،)1722ص .7
72عطاء اهلل شهاب پور‘ ،یک پیشنهاد مهم و سودمند :آسایشگاه برای زوار حسینی’ ،دنیای اسالم 21( 78 ،تیر ،)1722صص .1-2 77یازده جزوه تعلیماتی انجمن تبلیغات اسالمی از فروردین 1721تا آبان 1727
در123111نسخه چاپ شد .ن.ک .به :عطاءاهلل شهاب پور ،مجموعءه انتشارات انجمن تبلیغات اسالمی ،تهران :انجمن تبلیغات اسالمی ،تهران :انجمن تبلیغات اسالمی، ،1727ص.7 ‘ 79اینها از راه گمراهی بازگشتهاند’ ،سالنامه نوردانش، ،)1798( 21 ،صص 271و .271 78سید حمید روحانی‘ ،ریشه اندیشه اسالم منهای روحانیت’ 18 ،خرداد9:19 ، (بهار ،)1737صص ،13-23به ویژه ص ،22پس نوشت شماره .11برای گزارشی از فعالیت های انجمن تبلیغات اسالمی در انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی در مشهد ن .ک .به‘ :جمعیت های مؤتلف اسالمی مشهد و سرنوشت انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی در مشهد’ 18،خرداد( 19 :9 ،بهار ،)1737صص.23-91 72برای گزارشی از همکاری نزدیک این انجمن با ساواک ن .ک .به‘ :ساواک و انجمن حجتیه’ 18 ،خرداد( 13،زمستان ،)1737صص .127-128برخی از تاریخنگاران
5۲
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
جمهوری اسالمی انجمن تبلیغات اسالمی (انجمن ضد بهائیت) را ‘استعماری’ فرض کردهاند :دلیل استعماری بودن این فرقه این است که در اوج خفقان پهلوی که ساواک به هیچ نیروی مذهبی اجازه فعالیت نمی داد این ها آزادانه (مانند بهائیت) با آرم و پرچم مشغول تبلیغ بودند .این دو فرقه متضاد؛ درتحقیق اهداف شوم استعماری هماهنگ عمل می کردند .بهائیت دخالت در سیاست را منع کرده بود .انجمن ضد بهائیت نیز دخالت در سیاست را ممنوع اعالم کرده و از افراد انجمن تعهد می گیرد که در سیاست دخالت نکنند. بهائیت حکم جهاد را لغو شده اعالم می کند .انجمن در پوشش یک شعار عوام فریبانه و به ظاهر مقدس یعنی اختصاص حکومت به امام عصر ع .جهاد و مبارزه را متوقف میکند ، ‘حربهتکفیر7 ،؛ استعمار و تکفیر’ ،حوزه(12 ،شهریور ،)1728صص17-121؛ نقل از ص.111 ‘ 73جامعه تعلیمات اسالمی’ ،پرچم اسالم 1( 1:11 ،خرداد ،)1728ص 9؛ ‘جامعه تعلیمات دینی’ ،پرچم اسالم 1( 11 ،خرداد ،)1728ص 9؛ ‘جامعه تعلیمات دینی’، پرچم اسالم 12( 11 ،خرداد ،)1728صص .7-9همچنین ن .ک .به‘ :بازهم دو شخصیت متضاد’ ،دنیای اسالم 21( 87 ،آذر ،)1722صص 1و .7 ‘ 73انجمن تعلیمات اسالمی’،پرچم اسالم 21( 2:99 ،اسفند ،)1722ص .7
71عباسعلی اسالمی‘ ،طرح نو’ ،در گفتار وعاظ :مجموعه سخنرانی های جمعی از دانشمندان و وعاظ مشهور ایران ،از تألیفات محمد مهدی تاج لنگرودی ،چاپ 1؛ تهران :انتشارات خزر ،1722 ،صص ،13-22نقل از ص .29 91حسین عبداللهی‘ ،قابل توجه آقایان حجج اسالم و مراجع تقلید مخصوصًا حضرت آیتاهلل مد ظلّه العالی’،دنیای اسالم 22( 83 :2 ،دی ،)1722صص ،1-2نقل از ص بروجردی ّ .2 ‘ 91در خصوص قهوه رخ اصفهان’،دنیای اسالم 11( 2:21 ،بهمن ،)1722ص .2 ‘ 92کتاب اخالق گلشنی’ ،دنیای اسالم 22( 83 ،دی ،)1722ص .2 97دربارهی دستور دکتر آذر وزیر فرهنگ دربارهی تعطیل کردن جامعهی تعلیمات دینی ن .ک.
55
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
به :علی دوانی‘ ،شیرین کاری آقای دکتر آذر’ ،ندای حق 71( 193 ،تیر ،)1772صص 1 و 9؛ ‘نقش وزیر فرهنگ در انحالل جامعه تعلیمات دینی’ ،ندای حق 3( 191 ،مرداد ،)1772صص 1-2؛ عباس غلّهزاری‘ ،آقای وزیر فرهنگ اینجا ایران و کشور اسالمی
است’ ،ندای حق 19( 181 ،مرداد ،)1772صص 1و 9؛ ‘تقلیل دروس شریعت و،’ ... ندای حق 23( 182 ،مرداد ،)1772صص 1و9؛ ’دکتر آذر چه شد؟’ ،ندای حق188 ، ( 13شهریور ،)1772صص 1و .9 99مرتضی خلخالی و عبدالحسین معتضدی‘ ،ملت ایران بیدار شوید :بهائیان دین ،مذهب، تعصب ،ملیت و ناموس شما را از بین می برند’،دنیای اسالم 29( 2:22 ،بهمن ،)1772 صص 1و7؛ نقل از ص .7 98یک نفر مسلمان‘ ،بهائی ها چه می گویند؟’ ،دنیای اسالم 21( 23 :2 ،فروردین ،)1723صص 1و 9؛ نقل از ص .9 ‘ 92جمعیت هیأت مروجین مذهب جعفری’ ،پرچم اسالم 12( 31 ،آذر ،)1722ص 2؛ ‘جمعیت مروجین مذهب جعفری’ ،پرچم اسالم 11( 31 ،آذر ،)1722ص .7 ‘ 93مجمع هیأت مر ّوجین مذهب جعفری’ ،پرچم اسالم 7( 2:79 ،دی ،)1722ص .1 ‘ 93بیانیه ای که در جلسه عمومی عصر 22/11/12هیأت مر ّوجین مذهب جعفری توسط آقای سید نصراهلل شجاعی تنظیم و قرائت شد’ ،دنیای اسالم 1( 27 ،اسفند ،)1722 صص 1و .7نقل از ص .7 ‘ 91کانون انتشارات اسالمی’ ،پرچم اسالم 11( 2:72 ،آذر ،)1722ص .9 ‘ 81نتیجه مبارزه ُمبلّغ اسالمی و بازگشت عدهای از منحرفین بهائی’ ،ندای حق 12( 2:2 ،مهر ،)1779صص 1و 2؛ نقل از ص .2 81عباس غلّهزاری‘ ،مجامع مذهبی مشهد مقدس’ ،ندای حق 229( 2:3آبان ،)1779 صص 1و 9؛ نقل از ص .9 ‘ 82ریشه اندیشه اسالم منهای روحانیت’ 18 ،خرداد( 9:19 ،بهار ،)1737صص ،12-23 به ویژه صص ،23-22یادداشت 1؛ ‘جمعیت های مؤتلف اسالمی مشهد و سرنوشت
56
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی در مشهد’ 18 ،خرداد( 9:19 ،بهار،)1737 صص ،23-91بخصوص ص .71 87صدرالسادات‘ ،دو نمونه از فداکاری’،پرچم اسالم 28( 27 ،تیر ،)1722ص .7 89همانجا. ‘ 88مصاحبه با آقای احسان اهلل پرتوی که سابقًا منحرف بوده اند’ ،پرچم اسالم71( 191 ، شهریور ،)1723صص 1-2؛ نقل از ص .2 82محمد حسینی بهشتی‘ ،و به اوست که سوگند می خورم که سازش نمیکنم’ ،شاهد3 ، (خرداد ،)1721صص 19،93-11؛ نقل از ص .12 ‘ 83به مناسبت هفدهم اسفند ماه سالگرد درگذشت آیتاهلل ربانی شیرازی ،’...پیام انقالب، 28( 172اسفند ،)1727صص 13-21و 71؛ نقل بر .21این خبر در پرچم اسالم در ‘بخش مهم ترین اخبار کشور و جهان’ چنین گزارش داده شده بود :کسانی که اخیرًا مسلمان شده اند -شصت و دو نفر به شرح زیر بوسیله جناب آقای آقا شیخ عبدالرحیم شیرازی ُمبلّغ اعزامی از طرف آقایان علماء و روحانیون شیراز در سروستان شیراز مش ّرف به دین مبین اسالم گردیدند .ن .ک .به‘ :مهم ترین اخبار کشور و جهان’ ،پرچم اسالم12( 19 ، فروردین ،)1723ص .2 توضیح ویراستار :اغلب اعالنات مربوط به مسلمان شدن بهائیان خالی از حقیقت بود از جمله مورد باال .به دنبال انتشار خبر باال در روزنامهی پرچم اسالم ،محفل ملّی بهائیان ایران م وضوع را از محفل روحانی بهائیان شیراز استفسار نمود .پاسخ محفل شیراز چنین است: خبر مزبور کذب محض و انتشار آن از ناحیهی کسانی است که آتش فتنه و فساد را در سروستان مشتعل ساختهاند .نفوسی که اسامیشان در آن جریده درج گردیده جمعی از عدهای هم کودکان خردسال بهائی از شش ماه تا منسوبان مسلمان بهائیان سروستانند و ّ چهارده سال میباشند .اخبار امری [نشریهی محفل ملی بهائیان ایران] ،شمارهی ،7تیرماه ،1723ص( 21 .نقل از امینی ،تورج ،اسناد بهائیان ایران ،در دست انتشار، ).1127
57
ص
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
‘ 83دنیای اسالم برای چه انتشار می یابد؟’ ،دنیای اسالم 21( 1 ،مهر ،)1728صص 1-2؛ نقل از .2 حجة االسالم نجم آبادی‘ ،یک سؤال از شوقی افندی و پیروانش’،پرچم اسالم28( 27 ، 81 ّ تیر ،)1722صص 1و 7؛ سید محمود طالقانی‘ ،مهدی موعود’،پرچم اسالم23(1:13 ، تیر ،)1728ص 9؛ محمدعلی شکاری‘ ،گفت و شنود با بهائیان’ ،پرچم اسالم 22( 31 شهریور ،)1722ص 7؛ حسن نیکو‘ ،شجاعت مولود دیانت و امت است’ ،پرچم اسالم، 3( 22شهریور ،)1728ص 2؛ عبدالحسین آیتی‘ ،بازیگری بنی اسراییل سبب خواری ایشان است’ ،پرچم اسالم 19 (27 ،شهریور ،)1728ص .1 21عبدالکریم فقیهی شیرازی‘ ،سبب یک هفته تعطیل :سستی مشترکین -سیاست بیگانگان’، پرچم اسالم 1( 32مهر ،)1722ص .1 21عبدالکریم فقیهی شیرازی‘ ،مبارزه ما مقدس و پیروزی نهایی با اسالم است’،پرچم اسالم، 22(22مرداد ،)1722ص.1 ‘ 22شرارت بهائی ها’،پرچم اسالم 1( 2:29 ،مهر ،)1722ص .2 ‘ 27اختالفات مذهبی’،پرچم اسالم 22( 33 ،بهمن ،)1722ص .1 ‘ 29فرقهی منحرف’،پرچم اسالم 9( 131 ،اسفند .)1723صص .1-2 ‘ 28دنیایاسالم برایچه انتشار مییابد؟!’دنیای اسالم 21( 1 ،مهر ،)1728صص .1-2 22سراج انصاری‘ ،از خواب غفلت بیدار شوید’ ،دنیای اسالم 21( 1 ،مهر ،)1728صص .1-7 23در این باره ن .ک .به نامه وزیر فرهنگ به محمدتقی فلسفی ،دنیای اسالم1( 27-29 ،
فروردین ،)1722ص .1همچنین ن .ک .به :محمدتقی فلسفی ،خاطرات و مبارزات حجةاالسالم فلسفی ،تهران :انتشارات مرکز اسناد انقالب اسالمی ،1732 ،صص -137 .131 23یوسف اطلس پرور‘ ،مقاله وارده’،دنیای اسالم 13( 71 ،مرداد ،)1722صص .1-2 ‘ 21تلگرافات وارده’،دنیای اسالم 29( 91 ،مرداد ،)1722ص .2در پی نشر این خبر دنیای
58
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
اسالم گزارش داد که :چندی است حضرت آقای بیان الحق ُمبلّغ شهیر اسالمی به شاهی تشریف آورده و وسائل تشکیل جامعه مسلمین را فراهم و اهالی هم با حسن استقبال اطاعت نموده و تاکنون سه نفر از بهائی ها را توبه داده و به دین شریف اسالم وارد نمودهاند و
تبلیغات ایشان رونق بازار منافقین را شکسته است ، .خالصه تلگرافهای وارده ،دنیای اسالم 8( 12 ،آبان ،)1722ص .7
31حسین شکوهی‘ ،یک نفر وکیل مجلس نباید در ترویج مرام بهائی کمک کند’ ،دنیای اسالم 11( 92 ،مهر ،)1722ص .2 ‘ 31مخالفین دولت آقای هژیر متأسفند’ ،دنیای اسالم 17( 31 ،تیر ،)1723صص 1و 9؛ نقل از ص .32 .9هژیر به دکتراقبال ،سند شماره ،72محمدتقی فلسفی ،همان ،ص .931 32هژیر به دکتراقبال ،سند شماره ،72محمدتقی فلسفی ،همان ،ص .931 37براساس گزارش دنیای اسالم این کمیسیون در 3مرداد 1723در اطاق آقای وزیر فرهنگ با حضور معظمله و جناب آقای دکتر مهران معاون وزارت فرهنگ به عضویت جناب آموزگار مستشار محترم دیوان کشور و جنابان آقایان شهابی و مشکوة از اساتید محترم دانشگاه و جناب آقایرضوی نماینده محترم مجلس شورای ملی و جناب یعقوب انوار و جناب آقای سعیدی از اعضای عالیرتبه وزارتفرهنگ و آقای تقویمدیراینروزنامه تشکیل شد‘ .تشکیل کمیسیونتعلیمات دبستانها ودبیرستان ها’ ،دنیای اسالم12( 37 ، مرداد ،)1723صص .1-2 39درمورد دکتر برجیس ن .ک .به‘ :این پزشک را به عبادت دعوت کردند و سرانجام به طرز فجیعی او را به قتل رسانیدند’ ،فردوسی 22( 22 ،فوریه ،)1171ص .3در مورد مهندس شهید زاده ن .ک .به‘ :آیا دزدان دست به ترور و کشتار زدهاند؟’ ،مرد امروز 23( 112 ،تیر ،)1722ص .2 38به مناسبت گشایش بیمارستان رازی ،که داروخانه آنرا جماعت کلیمیان تهران به بیمارستان مجانًا هدیه کرده بودند ،ایران باستان نوشت :امروز قسمت اعظم تجارت دوا و داروخانه
59
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
های تهران در دست یهودیها است و از این راه یک عدم رضایت و نگرانی بین توده و ال و با مخصوصًا مردمان هوشمند و بصیر حکمفرما است زیرا عملیات آن ها را کام ً درنظرگرفتن حقیقت هویت یهود نمی توانند بخیر و صالح خود تشخیص دهند ...دراین نوشته ایران باستان ایرانیان یهودی را که از کهنترین ساکنان ایران بودهاند بیگانه محسوب مؤسسهای است ِ صرف ایرانی و همانطور که تمام کارکنان آن از زن و کرد :بیمارستان رازی ّ مرد ایرانی هستند و باید هم ایرانی باشند قسمت حیاتی و مهم آن “دواخانه” نیز باید در زیر نظر رییس بادانش آن و در دست ایرانیان اداره شود یعنی دوایی را که یهودی مجانی یا در مقابل پول بدهد نباید مورد اعتماد و قبول واقع شود زیرا به قول معروف در زیر کاسه نیم کاسهای است .ن .ک .به‘ :یادگاری از آیین گشایش بیمارستان رازی -یک انجمن با شکوه’ ،ایران باستان 1( 2:22 ،تیر ،)1717ص 2و .11 ‘ 32فداییان اسالم و حوزه علمیه قم’ ،تاریخ و فرهنگ معاصر( 1:2 ،زمستان ،)1731صص ،137-131نقل از ص .137 33عبدالحسین هژیر پس از رسیدن به وزارت پیشه و هنر و سپس دارایی در 27خرداد 1723به
نخست وزیری رسید .او به زبان فرانسه و روسی آشنا بود .تألیفات او عبارتند از :از پطرزبورغ تا قسطنطنیه (تهران ،)1722تاریخ قرون وسطی یا جنگ صد ساله ،نوشته آلبرماله و ژول ایزاک (تهران ،)1711 ،تاریخ ملل مشرق یونان ،نوشته البرماله و ژول ایزاک (تهران، ،)1711حافظ تشریح :تبویب و تقسیم آن از روی مضامین (تهران.)1713 ، 33سیدحسین امامی ( )1717-1723در 21اسفند 1729احمد کسروی را ترور کرد. ‘ 31داستان کامل حادثه غم انگیز قتل هژیر وزیر دربار شاهنشاهی ،’...کاویان 11( 1 ،آبان ،)1723صص 18 ،8و .13 31همزمان با نشر شایعه بهائی بودن هژیر ،شایعات دیگری در بارهی مسیحی شدن او نیز در
تهران انتشار یافت .ن .ک .به‘ :فوق العاده بهمن :هژیر مسیحی شده و مرتد می باشد’ ،در گزارش های محرمانه شهربانی ( 23-1723شمسی) ،به کوشش مجید تفرشی و محمود طاهر احمدی ،تهران :سازمان اسناد ملی ایران ،1731 ،ج ،2ص 191؛ همچنین صص
6۱
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
.123-123 28‘ 31خرداد ’1723در گزارش های محرمانه شهربانی ،ج ،2صص 193.-193 28‘ 32خرداد ’1723در گزارش های محرمانه شهربانی ج ،2ص . 121 ‘ 37از کی و چگونه و با چه مقدماتی وارد مبارزه با بهائیان شدند؟’ ،اتّحاد ملی22(11:722 ، اردیبهشت ،)1779صص 1و .9 39خاطرات و مبارزات حجة االسالم محمد تقی فلسفی ،مصاحبهها حمید روحانی (زیارتی)؛ ویراستاران علی دوانی ،محمد رجبی ،محمدحسن رجبی ،تهران :مرکز اسناد انقالب اسالمی.1732 ، ‘ 38کامل ترین جریان و ف ّعالیتهایی که منجر به اشغال حظیرةالقدس گردید’ ،اتّحاد ملی، 11( 1:728اردیبهشت ،)1779ص .1 32فلسفی ،همان ،صص .111-111 ‘ 33اعالمیه شماره 17فرمانداری نظامی تهران مورخ 22اردیبهشت’ ،1779به نقل از محمد تقی فلسفی ،همان ،صص 117-119؛ نقل از ص .117 33اطالعات 13( 3231 ،اردیبهشت ،)1779به نقل از همان ،ص .119 31اطالعات 13( 3232 ،اردیبهشت ،)1779به نقل از همان ،ص .119 11اطالعات 11( 3237 ،اردیبهشت ،)1779به نقل از همان ،ص .119 11اطالعات 11( 3237 ،اردیبهشت .)1779 12اطالعات 13( 3232 ،اردیبهشت )1779؛ کیهان 11( 7839 ،اردیبهشت ،)1779به نقل از محمد تقی فلسفی ،همان ،صص .119-118 17کیهان 21( 7838 ،اردیبهشت ،)1779به نقل از همان ،ص .118 19طرح تقدیمی بدین شرح بود: ماده . 1جمعیت فاسد بابی ها و وابستگان به آنها از ازلی و بهائی ،مخالف امنیت کشور بوده و غیر قانونی اعالم می شود. ماده . 2از این پس عضویت در این جمعیت و تظاهر و بستگی به آن به هر نحوی که باشد
6۰
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
بزه بوده ،مرتکب به حبس مجرد از دو سال و محرومیت از حقوق مدنی محکوم می شود. ماده . 7اموال غیر منقولی که مراکز اجتماع و سازمان های وابسته به این جمعیت می باشد یا عوائد آن صرف امور مربوطه این جمعیت می شود به وزارت فرهنگ منتقل میگردد که برای تأسیس سازمانهای تربیتی و اشاعه معارف دینی و اصول خداپرستی اختصاص یابد. ماده .9افرادی که از این جمعیت در دوائر دولتی و وابسته به آنها مشغول خدمت میباشند از این تاریخ از خدمات دولتی اخراج و به هیچوجه مشمول قانون استخدام نخواهند بود. ‘متن طرحی که برای تحریم بهائیت قرار است تقدیم جلسه علنی گردد’ ،روشنفکر، 21( 17اردیبهشت ،)1779ص .7 ‘ 18مسأله بهائیها’،روشنفکر 9( 18 ،خرداد ،)1779ص .7 ‘ 12از کی و چگونه و با چه مقدماتی وارد مبارزه با بهائیان شدند؟’ ،اتحاد ملی11:722 ، ( 22اردیبهشت ،)1779صص 1و .9 ‘ 13کامل ترین جریان و فعالیت هایی که منجر به اشغال حظیرة القدس گردید’ ،اتحاد ملی:11 11( 728اردیبهشت ،)1779ص .9 13ن .ک .به: ‘The Baha'i Appeal to the United nations,’ in The Baha'i World, 1954-1963 (Haifa: the Universal House of Justice,1970), 789-791 11
‘ کامل ترین جریان ،’ ...اتحاد ملی ،ص .9
111
‘اجماع آقایان علما و و ّعاظ’ ،ندای حق 29( 73 :8 ،خرداد ،)1779صص 1و .9
111
‘نامه سر باز به جناب آقای حکمت رییس مجلس شورای ملی’ ،ندای حق29( 298 ، خرداد ،)1779صص ،1-2نقل از ص .2
112
‘جشن میالد حضرت رسول اکرم ص در فرمانداری نظامی تهران’ ،ندای حق2:3 ، ( 13آبان ،)1779صص 1و .9
6۴
بهائی ستیزی و اسالم گرایی در ایران
117
در این باره ن .ک .به :تحلیل محمدتقی فلسفی از ‘روحانیت و انتخاب الش ّرین’ در محمدتقی فلسفی ،همان ،صص .112-113
119
علیاکبر والیتی ،ایران و مسأله فلسطین بر اساس اسناد وزارت امورخارجه -1313 1173م ،تهران :دفتر نشر فرهنگ اسالمی ،1732،13 ،سند .13
118
آیتی‘ ،بازیگری بنی اسراییل سبب خواری ایشان است’ ،پرچم اسالم 23( 1:23 شهریور ،)1728ص .2
112
آیتاهلل شریعتمداری‘ ،حضرات آقایات علما و حجج اسالم (شهرستان کرمان) دامت برکاتهم’ ،اسناد انقالب اسالمی :8 ،صص 89-83؛ نقل از ص .88
113
آیتاهلل شریعتمداری‘ ،حضرات آقایان علمای اعالم و حجج اسالم و وعاظ کاشان دامت برکاتهم’ ،اسناد انقالب اسالمی :8 ،صص ،83-81نقل از ص .83
113
روح اهلل الموسوی الخمینی‘ ،اعالمیه حضرت آیةاهلل العظمی آقای حاج آقا روح اهلل دام ظلّه علی رئوسالمسلمین خطاب به وعاظ و گویندگان دینی و هیأت های مذهبی’، 18خرداد( 28 ،بهار ،)1732ص .129
111
جامعه روحانیت ایران‘ ،هدف روحانیون از مبارزه اخیر’ ،اسناد انقالب اسالمی:9 ، صص 32-31؛ نقل از ص .38
111
محمدصادقالحسینیالروحانی‘ ،متناعالمیه آقای حاج سید محمد صادق روحانی،’... اسناد انقالب اسالمی :5،صص 38-31؛ نقل بر 111 .33
111
حوزه علمیه قم‘ ،متن قطعنامه حوزه علمیه قم’،اسناد انقالب اسالمی :9،ص .113
112
بی نام،بیوگرافی پیشوا ،بی مکان :انتشارات پانزدهم خرداد ،بی تاریخ ،ص .27
117
مهناز میزبانی‘ ،شهید باهنر الگوی مبارزه و آموزش’ 18 ،خرداد( 22/23 ،تابستان و پاییز ،)1732به نقل از گزارش ساواک در جلسه هفتگی هیأت مکتب حسین در 1تیر ،1792نقل قول ها به ترتیب از صص 111و .113
119
به عنوان نمونه ،ن .ک .به :نامه آیتاهلل محمد رضا گلپایگانی در 13خرداد و 23تیر ،1783اسناد انقالب اسالمی :1 ،صص .931 ،931
63
به نقل از :ایراننامه ،سال نوزدهم ،شماره 2-1
118
ن .ک .به‘ :متن اعالمیه حوزه علمیه قم در باره بسیج جوانان برای مبارزه مسلّحانه و شناسایی مزدوران رژیم شاه’ ،اسناد انقالب اسالمی :9ص 237؛ نقل از ص .239
112
برای نمونه ن .ک .به :شرح حال غالمحسین صفتی در تاریخچه گروههای تشکیل دهنده سازمان مجاهدین انقالب اسالمی ،تهران :سازمان مجاهدین انقالب اسالمی، ،1781ص .132
6۲