دبی کل سازمان ملل برای جرم انگاری آپارتاید جنسیت پیام نرگس محمدی به ر جناب آقای آنتونی گوترش دبیرکل محترم سازمان ملل متحد نمایندگان محترم کشورهای عضو سازمان ملل متحد ،عالیجنابان زمان آن فرا رسیده تا آپارتاید جنسیتی جرمانگاری شود. دهههاست که زیست زنان ایران در سایه حکومت جمهوریاسالمی با انواع تبعیضهای جنسی و جنسیتی روبروست. جمهوریاسالمی به شکل سیستماتیک و هدفمند ،با استفاده از تمام ابزار و قوای حکومت به ویژه با وضع قوانین ،سیاست فرودست سازی زنان را پیش برده و حقوق انسانی زنان را سلب میکند. در چنین وضعیتی ،نه فقط زنان ،بلکه کل جامعه ایران از پیامدهای هولناک و جبرانناپذیر تبعیض پردامنه نهادینهشده رنج میبرد. در جامعهای که نیمی از جمعیت از حقوق انسانیشان محروم هستند ،بحث بر سر تحقق دموکراسی ،حقوقبشر ،آزادی و برابری بیمعناست. در جامعهای که زنان به دلیل زن بودن ،تحت ستم و تبعیض بیامان و پایانناپذیر قراردارند ،بشریت به معنای واقعی در ورطه انهدام میافتد. در کشورهایی چون ایران و افغانستان ،حکومتهای جمهوریاسالمی و طالبان ،سلطه بر زن را به عنوان اهرمی برای بسط استبداد و سیطره و سرکوب بر کل جامعه روا داشتهاند و از دین به عنوان پوششی برای استبداد و سلطهگری بهره میگیرند .این در حالیست که جنایتی باورنکردنی علیه زنان را در تاریخ رقم میزنند و جهان شاهد و نظارهگر است. تبعیض جنسیتی ،اقتصادی و اجتماعی علیه افراد به علت جنس یا جنسیت آنها که مستقیما با استفاده از شیوههای فیزیکی یا قانونی برای تنزل افراد به جایگاههای پایینتر اجرا میشود ،آپارتاید جنسیتی نامیده میشود .این شکل از آپارتاید ،نهتنها ناتوانیهای اجتماعی و اقتصادی افراد را به دنبال میآورد ،بلکه منجر به آسیب فیزیکی و جانی هم میشود. از اینرو معتقدیم ،آپارتاید جنسیتی باید همانند آپارتاید نژادی یکی از مصادیق جنایت علیه بشریت شناخته شود. انتظار میرود سازمان ملل متحد آپارتاید جنسی و جنسیتی را به عنوان جنایت علیه بشریت در اسناد بینالمللی جرمانگاری کند. ما ادعا داریم حکومتهایی از جمله جمهوری اسالمی ،چنین شکلی از جنایت علیه بشریت را علیه زنان به دلیل جنس و جنسیت آنان روا داشتهاند و استدالل ما بر این ادعا کارنامه زنستیزانه حکومت در عرصههای سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی، فرهنگی و آموزشی ،همچنین ساختار متصلب و قوانین تبعیضآلود آن است. قوانین حکومت: نگاهی اجمالی به قوانین ضد زن ،نشاندهنده مولفههای جداسازی و انقیاد زنان در جامعه ایران است. .۱اخذ گذرنامه و سفر به خارج از کشور با اذن ولی قانونیست که طبق قانون برای دختران در اختیار پدر و برای زنان در اختیار همسرانشان است و تنها با اذن آنها ممکن میشود .قانون ضد زنی که در این سالها برای یک نمونه سبب منع خروج زن ورزشکاری از کشور و در نتیجه محرومیت او از حضور در یک تورنومنت ورزشی مهم شد. .۲زنان در ایران اجازه تحصیل در برخی از رشتههای دانشگاهی را مطلقا ندارند .برای مثال مهندسی هوا-فضا. .۳شهادت و گواهی دادن هر مرد در محاکم قضائی ایران مساوی با دو زن است. .۴دیه و ارث زنان نصف مردان است. .۵ورود زنان به ورزشگاهها بیش از چهار دهه ممنوع بوده است و به تازگی اندک گشایشهایی در این زمینه ایجاد شده است که اوال برابر با سهم مردان از جایگاههای تماشاگران نیست و ثانیا در همه شهرها اجرا نمیشود. .۶مردان در ایران مجوز داشتن به طور همزمان چهار زن عقدی را دارند .این عدد برای ارتباط با زنان در قالب صیغه خواندن به طور همزمان بسیار بیشتر است.