Immigrants 87

Page 1

‫‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬ ‫گپی با مهاجرین شماره ‪87‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫‪1‬‬

‫گﭙی با مهاجرین‬

‫شماره ‪ ،٨7‬سال نهم‪ 1٦ ،‬خرداد ‪1٣٩٣‬‬ ‫‪Issue 87, Vol. 9, June. 06. 2014‬‬ ‫فصل نامه‪ ،‬رایگان‬


‫‪2‬‬

‫گﭙــی بــا مهــاجـرین‬ ‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫‪Chatting with Immigrants - Bilingual Monthly Magazine‬‬ ‫‪AHOURA SERVICES CENTRE‬‬

‫مرکز خدمات اهـورا‬ ‫كادر متخصﺺ ما آماده اراﺋه خدمات زیر می باشد‪:‬‬

‫‪Email: sahourai@yahoo.com‬‬ ‫‪Tel: 604- 783- 0955‬‬ ‫‪Fax: 1-888-439-2522‬‬

‫ماهنامه گﭙی با مهاجرین‬ ‫ناشر‪:‬‬

‫سیما اهورائی‬

‫سردبیر‪:‬‬

‫آویسا ایزدی‬

‫ویراستار و مترجم‪ :‬آویسا ایزدی‪ ،‬مریم سمنانیان‬ ‫مدیر تولید و روابط عمومی و تبلیغات‪ :‬فرین آینه ساز‬

‫همكاران افتخاری‪ :‬مهندس محمد عمادی‬ ‫رامین بهرامی (‪)Copies Depot‬‬

‫* زبان انگلیسی ‪IELTS‬‬ ‫* فارسی‬ ‫* فرانسه‬ ‫* ریاضی‪ ،‬فیزیک‪ ،‬شیمی‬

‫تعمیرات کامﭙیوتر‬

‫آموزش کار با کامﭙیوتر‬

‫امور تایﭗ و ترجمه‪:‬‬

‫تایﭗ و ویرایش متون‪( ،‬كتاب‪ ،‬جزوه‪ ،‬بروشور) انگلیسی‬ ‫و فارسی‪ ،‬ترجمه از فارسی به انگلیسی و بالعكس‬

‫خدمات سکنی گزینی جهت تازه واردین‪:‬‬ ‫‪ -1‬مترجم همراه‬

‫‪ -٢‬تكمیل فرمهای اداری و دولتی از قبیل ‪SIN, MSP, Citizenship‬‬

‫‪ -٣‬رزومه نویسی‬

‫‪ -٤‬مشاوره و پركردن فرم های مهاجرتی (و اخذ ویزای توریستی)‬ ‫تحت نﻈر مشاور مهاجرتی مجاز‬ ‫‪ -٥‬آموزش كتاب ‪ Citizenship‬و آمادگی برای قبولی در امتحان‬ ‫‪ -٦‬اراﺋه سایر اطالعات ضروری جهت اسكان راحت تر تازه واردین‬

‫تلفن‪:‬‬

‫امور ﺣسابداری‪:‬‬ ‫تكمیل فرمهای مالیاتی پایان سال‬ ‫‪Book Keeping‬‬

‫امور تبلیﻐاتی‪:‬‬ ‫طراحی بیزنس كارت‪ ،‬لوگو‬ ‫آگهی تبلیغاتی‬

‫طراحی وب سایت‬

‫‪۶0٤-7٨٣-0٩۵۵‬‬

‫فاکﺲ‪1-٨٨٨-٤٣٩-٢۵٢٢ :‬‬ ‫ایمیل‪sahourai@yahoo.com :‬‬

‫خبرنگار و عكاس مجله‪ :‬ساالر شهنواز‬

‫چاپخانه‪:‬‬

‫‪COPIES DEPOT‬‬

‫هیﺌت تحریریه گﭙی با مهاجرین‬ ‫فرین آینه ساز‪ ،‬آویسا ایزدی‪ ،‬نازی لطفی‪ ،‬صنم سپهری‪،‬‬ ‫مهین خدابنده‪ ،‬مهرویه مغزی‪ ،‬علی نسیم‪ ،‬سوسن اسكافی‪،‬‬ ‫درین‪ ،‬علیرضا فدایی‪ ،‬مریم سمنانیان‪ ،‬رهگشا‬

‫عالقمندان مﺠله " گﭙی با مهاجرین"‬

‫می توانند این نشریه را از طریق سایت‬ ‫‪WWW. DANESHMAND.CA‬‬ ‫مﻄالعه بفرمایند‬

‫‪Designed by: Daneshmand.ca‬‬

‫تایﭗ و صفحه آراﺋی‪ :‬سیما اهورائی‬

‫امور سرمایه گﺬاری‬ ‫ﺣساب بازنشستگی ‪RRSP‬‬ ‫ﺣساب تحصیلی فرزندان ‪RESP‬‬ ‫وام مسکن‬ ‫امور بیمه کوتاه و بلند مدت‬ ‫بیمه مسافرت‬ ‫سوپرویزا‬

‫تدریﺲ خصوﺻی‪:‬‬


‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪3‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫یادداشت ناشر‬ ‫با درود و سپاس فراوان خدمت خوانندگان عزیز‬ ‫در این شماره مطلبی در گرامی داشت روز پدر (‪ 15‬ژوئن) و بزرگداشت‬ ‫روز كانادا ‪ Canad Day‬كه هر سال در روز (‪ 1‬جوالی) برگزار می شود‪،‬‬ ‫خواهید خواند‪.‬‬ ‫خوشحالم كه نزدیک به ‪ 9‬سال این مجله كوچک و پرطرفدار را به‬ ‫دستتان می رسانم‪ .‬این كار ممكن نبود مگر به لطف پروردگار‪ ،‬همت‬ ‫دست اندركاران و حمایتها بی شائبه شما خوانندگانی كه با نكته بینی و‬ ‫نقد به جا‪ ،‬همواره ما را در بهبود مطالب یاری داده اید‪.‬‬ ‫دست همه شما عزیزان را می فشارم و برایتان آرزوی به روزی و‬ ‫تندرستی دارم‪.‬‬ ‫سپاس ویﮋه از خانم آویسا ایزدی و آقای مهندس محمد عمادی كه‬ ‫در این راه پشتیبان و حامی ام بوده اند‪.‬‬

‫از ایشان ممنون و قدردان زحماتشان هستم‪.‬‬ ‫از اسپانسرهای گپی با مهاجرین مجله دانشمند و آقای رامین بهرامی‬ ‫چاپخانه ‪ COPIES DEPOT‬كه با طبعی باال و با رویی گشاده در چاپ‬ ‫مجله یاری ام كرده اند‪ ،‬قدردانی می كنم‬ ‫بیزینس های خانم سهیال (اطلس تراول) و آقای عمادی (مجله‬ ‫دانشمند) بخشی از هزینه های ماهنامه را تامین می كنند‪ ،‬برای این‬ ‫عزیزان آرزوی موفقیت روز افزون دارم‪.‬‬ ‫خانم ها مهین خدابنده‪ ،‬درین و مریم سمنانیان از دفتر مجتمع‬ ‫مسكونی وود كرافت و آقای مجتبی مجیدی و سایر دوستانی كه وقت و‬ ‫توان خود را صرف پخش مجله كرده اند‪ ،‬دستشان را به گرمی می فشارم‬ ‫و بهترین ها را برایشان آرزومندم‪.‬‬ ‫امیدوارم در سایه حمایت و لطف شما یاران عزیز‪ ،‬بتوانم گپی با‬ ‫مهاجرین را پربارتر دراختیار فارسی زبانان و به ویﮋه هموطنان عزیز قرار‬ ‫دهم‪.‬‬ ‫پروردگار یاورتان باد‬

‫خانم ها مهین خدابنده‪ ،‬آویسا ایزدی‪ ،‬درین‪ ،‬مهرویه مغزی و آقای‬ ‫علی نسیم در گردآوری و تهیه مطالب خواندنی و مفید نقش بارزی دارند‪،‬‬

‫ﺻدور بیمه پزشکی‬ ‫بیمه مسافرتی‬

‫سوپر ویزا برای والدین‬

‫" این بیمه برای درخواست ویزا اجباریست"‬

‫سیما اهورایی‬

‫بهترین کیفیت‪ ،‬مﻄلوب ترین قیمت در خدمات‬

‫"خانـه مـا"‬ ‫سرویسهای زیر جهت سالمندان عزیز ارائه می شود‪:‬‬ ‫•‬

‫خیاطی و انجام انواع تعمیرات لباس‬

‫•‬

‫كوتاه كردن مو و آرایش صورت‬

‫•‬

‫همراهی جهت انجام امور پزشكی و غیرپزشكی از قبیل خرید روزانه‬

‫•‬

‫نﻈافت منزل (شستشوی البسه و تعویﺾ مالفه) و نﻈافت حیاط‬

‫•‬

‫هم صحبتی ‪Companionship‬‬

‫•‬

‫انجام امور خارج از منزل‪ :‬از قبیل امور بانكی و مراجعه به پستخانه‬

‫•‬

‫انجام امور اداری‪ ،‬پر كردن فرمهای اداری‪ ،‬نامه نگاری‪ ،‬ترجمه و امور مشابه‬

‫•‬

‫نگهداری و مراقبت از سﮓ و گربه شما در زمان مسافرت‬

‫•‬

‫آموزش كامپیوتر به زبان ساده‬

‫دارای گواهینامه و مجوزهای زیر‪:‬‬ ‫‪Member of Peer Counselling of BC‬‬ ‫‪Social Worker Training Certificate‬‬ ‫‪Food Safe Certificate‬‬ ‫‪First aid Certificate‬‬

‫پرهام اوشیدری تلفن تماس‪77٨ -٢٨٨-7۶۵7:‬‬ ‫پدرام اوشیدری تلفن تماس‪۶0٤-7٨1-٤07٩ :‬‬

‫تلفن "خانه ما"‬ ‫در خدمت شماست‬ ‫‪Email: hometoinfo@gmail.com‬‬ ‫‪٦0٤٩1٣٣٩٤1‬‬


Friday June.06. 2014, No. 87

1393 ‫ خرداد‬16 ‫ جمعه‬،87 ‫گپی با مهاجرین شماره‬

4

Culture Father's Day in Canada In Canada, Father’s Day is celebrated with lot of enthusiasm. Since, the tradition of celebrating Fathers Day moved to Canada from US, Fathers Day in Canada is also celebrated on third Sunday of June. Children in Canada express affection and honor for their dad by presenting them cards, flowers and chocolates. In modern times, several other gifts of love including neckties, shirts, electronic gadgets and stationery items are also gifted to father by loving children. Another noticeable trend

Canada Day Background On June 20, 1868, a proclamation signed by the Governor General, Lord Monck, called upon all Her Majesty's loving subjects throughout Canada to join in the celebration of the anniversary of the formation of the union of the British North America provinces in a federation under the name of Canada on July 1st. The July 1 holiday was established by statute in 1879, under the name Dominion Day. There is no record of organized ceremonies after this first anniversary, except for the 50th anniversary of Confederation in 1917, at which time the new Centre Block of the Parliament Buildings, under construction, was dedicated as a memorial to the Fathers of Confederation and to the valour of Canadians fighting in the First World War in Europe. The next celebration was held in 1927 to mark the Diamond Jubilee of Confederation. It was highlighted by the laying of the cornerstone by the Governor General of the Confederation Building on Wellington Street and the inauguration of the Carillon in the Peace Tower. Since 1958, the government has arranged for an annual observance of Canada's national day with the Secretary of State of Canada in charge of the coordination. The format provided for a Trooping the Colours ceremony on the lawn of Parliament Hill in the afternoon, a sunset ceremony in the evening followed by a mass band concert

about Fathers Day celebration in Canada is that apart from their biological father people wish “Happy Father’s Day” to their grandfathers, stepfathers, foster father, uncles or any other man who is as affectionate and loving towards them as a father. Immense popularity of Fathers Day festival has turned the occasion commercial to a significant degree. Days before the festival markets wear a festival look as gift and card sellers try to lure the people and harp on the emotional significance of the occasion. Dining out with family is another popular Fathers Day tradition in Canada. No wonder, restaurants and eating joints witness a bumper rush on the occasion. and fireworks display. Another highlight was Canada's Centennial in 1967 when Her Majesty Queen Elizabeth II attended the celebrations with Parliament Hill again being the backdrop for a large scale official ceremony. The format changed in 1968 with the addition of multicultural and professional concerts held on Parliament Hill including a nationally televised show. Up until 1975, the focus of the celebrations, under the name «Festival Canada», was held in the National Capital Region during the whole month of July and involved numerous cultural, artistic and sport activities, as well as municipalities and voluntary organizations. The celebration was cancelled in 1976 but was reactivated in 1977. A new formula was developed in 1980 whereby the National Committee (the federal government organization charged with planning Canada's Birthday celebrations) stressed and sponsored the development of local celebrations all across Canada. «Seed money» was distributed to promote popular and amateur activities organized by volunteer groups in hundreds of local communities. The same approach was also followed for the 1981 celebrations with the addition of fireworks displays in 15 major cities across the nation. On October 27, 1982, July 1st which was known as «Dominion Day» became «Canada Day». Since 1985, Canada Day Committees are established in each province and territory to plan, organize and coordinate the Canada Day celebrations locally. Grants are provided by the Department to those committees.


‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪mi.khoda@gmail.com‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫مزایای یادگیری زبان دوم‬

‫برای هر فردی دانستن زبان دوم پنجره دیگری به دنیایی تازه‬ ‫باز می كند‪ .‬حفﻆ زبان مادری‪ ،‬ما را در محدوده آگاهی های یک‬ ‫زبان و دانسته های یک فرهنگ نگه میدارد در صورتی كه دانستن‬ ‫زبانی دیگر بما كمک می كند تا بیشتر در معرض یافته های سایر‬ ‫ملل در زمینه های مختلف مانند مسائل اقتصادی‪ ،‬اجتماعی‪،‬‬ ‫علمی‪ ،‬تكنولوژی و اخبار روزمره قرار گیریم‪.‬‬ ‫در كشورهائی مانند كانادا كه كشوری چند فرهنگی است لزوم‬ ‫دانستن زبان دوم بیشتر بچشم می خورد‪.‬‬ ‫كانادا كشوری است دو زبانه‪ .‬دانستن زبان انگلیسی در شهرهای‬ ‫انگلیسی زبان و دانستن زبان فرانسه در شهرهای فرانسه زبان‪ ،‬امكان‬ ‫بیشتری برای ما فراهم می آورد تا شغل تخصصی خود را بیابیم‪.‬‬ ‫دانستن زبان های مختلف شانس استخدام شخص را نسبت به‬ ‫شخصی كه فقط یک زبان می داند چند برابر می كند‪ .‬مزیت دیگر‬ ‫دانستن زبانهای مختلف غیر از زبان رسمی آن كشور‪ ،‬بخصوص در‬ ‫كشورهای چند فرهنگی مانند كانادا امكان این را بوجود می آورد‬ ‫كه به عنوان مترجم مشغول بكار شده و یا حتی با حفﻆ كار اصلی‬ ‫خود غیر از مترجم‪ ،‬بعنوان تدریس زبان دوم نیز درآمد بیشتری‬ ‫بدست آورد‪.‬‬ ‫دانستن فقط یک زبان مانند زبان مــادری معاشرت ها و‬ ‫فعالیت های اجتماعی را محدود می كند و امكان این را از شخص‬ ‫می گیرد تا با اشخاص از فرهنگ ها و زبان های مختلف آشنائی پیدا‬ ‫كرده و از مزایای آن بهره مند گردد‪.‬‬

‫��ﯽ آدم ا�ﻀﺎی ﯾﮏ �ﯿ���ﺪ‬

‫� � آ����ﺶ ز ﯾﮏ �ﻮ��ﺪ‬

‫�ﻮ ��ﻮی � �د آورد روزﮔﺎر‬

‫د�� ��ﻮ� را �ﻤﺎ�ﺪ ��ار‬

‫��‬ ‫��‬ ‫�ﻮ �� �ﺖ دﯾ��ان �ﯽ ﯽ‬

‫�ﺸﺎﯾﺪ � ��ﺖ ��ﻨﺪ آد�ﯽ‬

‫‪Human beings are‬‬ ‫‪members of a whole, In‬‬ ‫‪creation of one essence‬‬ ‫‪and soul. If one member‬‬ ‫‪is afflicted with pain,‬‬ ‫‪Other members uneasy‬‬ ‫‪will remain. If you‬‬ ‫‪have no sympathy for‬‬ ‫‪human pain, The name‬‬ ‫‪of human you cannot‬‬ ‫‪retain.‬‬

‫‪5‬‬

‫تهیه و تنﻈیم‪ :‬مهین خدابنده‬

‫سفر به كشورهائی كه زبان آنها را می دانیم ما را به افراد آن‬ ‫نزدیک تر كرده و از طریق مكالمه با آنها به تاریخ و فرهنگ محلی‬ ‫آنها آشنائی عمیق تری پیدا می كنیم در نتیجه با آشنائی بیشتر از‬ ‫آن دیار و خاطرات لذت بخش و فراموش نشدنی سفر خود را بپایان‬ ‫می رسانیم‪.‬‬ ‫خواندن مطالب ترجمه شده و یا بر قراری ارتباط توسط مترجم‬ ‫نمی تواند بخوبی گویای مطالب بزبان اصلی باشد‪.‬‬ ‫اگر چند زبان بدانیم می توانیم با گروههای مختلف ارتباط بر‬ ‫قرار كنیم‪ .‬كتاب هائی به همان زبان در مورد مردم فرهنگ و آداب‬ ‫و رسوم و ارزش های آنها بدانیم‪ .‬آگاهی از چنین مطالبی ما را‬ ‫به گروه های فرهنگی مختلف نزدیک تر كرده و با معاشرت با آنها‬ ‫دامنه وسیع تری از روابط اجتماعی پیدا خواهیم كرد‪.‬‬ ‫اگر با فرهنگ و آداب و رسوم ملیت های مختلف آشنائی‬ ‫عمیق تری پیدا كنیم و به ارزش های فرهنگی و اجتماعی آنها‬ ‫احترام بگذاریم‪ ،‬تبعیضی بین آنها و خود قائل نخواهیم بود‪.‬‬ ‫شركت در جشن ها و مراسم فرهنگ های مختلف‪ ،‬معاشرت‬ ‫و لذت بردن از غذا های گوناگون كشورهای مختلف و شناساندن‬ ‫مراسم و آداب خود به دیگر گروه های محلی‪ ،‬احترام متقابل ایجاد‬ ‫می كند‪.‬‬ ‫اشخاصی كه چند زبان و یا حتی زبان دیگری غیر از زبان مادری‬ ‫خود می دانند‪ ،‬اغلب فرصتی پیدا نمی كنند تا از یكنواختی زندگی‬ ‫شكایت كنند زیرا امكان ارتباط‪ ،‬معاشرت و فعالیت های مختلفی از‬ ‫گروه های گوناگون برایشان مهیا است‪.‬‬

‫مهیـن خدابنده‬ ‫عﻀو رسمی انجمن مشاوران حرفه ای و‬

‫عﻀو رسمی انجمن مربیان خانواده در بریتیش كلمبیا‬

‫مشاور روابط خانوادگی‪ ،‬زناشوئی‬

‫‪MK‬‬ ‫‪Counselling‬‬

‫و تعلیم و تربیت کودک با ‪ ٢0‬سال سابقه کار در کانادا‬

‫‪Mahin Khodabandeh, B.A.‬‬

‫‪Tel: 604.922.3088‬‬

‫‪mi.khoda@gmail.com‬‬

‫‪ ‬آیا مایلید بدانید چه روشی رابﻄه شما را با دیگران‪ ،‬همسران و‬ ‫فرزندانتان بهبود می بﺨشد؟‬

‫‪ ‬آیا شما و همسرتان در تربیت فرزندتان اختالﻑ نﻈر دارید؟‬

‫برای مشاوره و آشنائی با روشهای موﺛر‪:‬‬

‫جهت مالقات و تنﻈیم وقت قبلی‪ ،‬لﻄفا با تلفن ‪ ۶0٤-٩٢٢-٣0٨٨‬تماس بگیرید‪.‬‬


‫‪6‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫فرمول ‪ 1000‬ساله ژاپنی ها برای زندگی بهتر‬ ‫برخی تركیبات غذایی هستند كه اثرات مفید یكدیگر را تكمیل‬ ‫می‌كنند و به بمب‌های درمانی بدل می‌شوند‪ ،‬این تركیبات را بخوانید و‬ ‫از آن‌ها با هم استفاده كنید‪ .‬یك ضرب‌المثل هندی می‌گوید‪« :‬هر چیزی‬ ‫كاملش بهتر است» اما به نظر می‌رسد شاید بهتر باشد این ضرب‌المثل‬ ‫را این‌گونه تغییر دهیم «خیلی چیزها با چیزهای دیگر كامل می‌شوند»‬ ‫این مسئله به خصوص در مورد خوراكی‌ها صادق است‪ .‬از قدیم بسیاری از‬ ‫اقوام جهان برخی خوراكی‌ها را با برخی دیگر می‌خورده‌اند و این تركیب‌ها‬ ‫را جادویی ارزیابی می‌كردند‪ .‬حاال علم نشان می‌دهد كه بسیاری از این‬ ‫تركیب‌ها واقعا جادویی هستند‪.‬‬ ‫مخلوط بهتر است‬ ‫دكتر الین مگی‪ ،‬پروفسور تغذیه‪ ،‬مدیر گروه تغذیه دانشگاه نبراسكا و‬ ‫نویسنده كتاب «تركیب‌های غذایی» می‌گوید‪« :‬مطالعات بسیاری ثابت‬ ‫كرد ‌ه كه تركیب‌های غذایی می‌توانند اثرات معجزه‌آسایی داشته باشند‪.‬‬ ‫نكته جالب هم این است كه این تركیب‌ها گاه چند برابر وقتی كه هر كدام‬ ‫از این مواد غذایی را به تنهایی بخورید موثر هستند‪ .‬در واقع توصیه من‬ ‫این است كه این مواد غذایی را همیشه با هم بخورید نه به تنهایی‪ ».‬آنچه‬ ‫در این مطلب آمده برخی از این زوج‌های جادویی هستند‪.‬‬

‫‪+‬‬

‫زوج انرژی‌زا‬ ‫* تركیب‪ :‬نخود‪ +‬فلفل قرمز‬

‫* نتیجه‪ :‬انرژی بیشتر‬

‫در كشورهای غربی حداقل یك نفر از هر ‪ 5‬نفر زن دچار كمبود آهن‬ ‫است و طبیعی است كه دچار كمبود انرژی هم باشد اما مسئله مهم این‬ ‫است كه بسیاری از زنان نمی‌دانند خوردن غذاهای غنی از آهن به تنهایی‬ ‫نمی‌تواند این مشكل را حل كند‪ .‬دكتر هیتر مانیه‌ری‪ ،‬متخصص تغذیه‬ ‫در دانشگاه پیتسبورگ در این مورد می‌گوید‪« :‬نوعی از آهن كه در مواد‬ ‫غذایی گیاهی وجود دارد به گونه‌ای است كه جذب آن برای بدن سخت‬ ‫است و در واقع بدن نمی‌تواند به خوبی از آن‌ها استفاده كند‪ ».‬پس اگر‬ ‫این‌طور باشد همه آهن موجود در نخود در بدن ما هدر می‌رود؟ نه‪ ،‬البته‬ ‫به شرطی كه همراه آن فلفل قرمز مصرف كنید‪ .‬دكتر مانیه‌ری ادامه‬ ‫می‌دهد‪« :‬ویتامین ‪ C‬موجود در فلفل قرمز مثل یك كلید عمل می‌كند و‬ ‫آهن موجود در نخود را به شكلی در می‌آورد كه قابل جذب از طریق بدن‬ ‫باشد‪ ».‬ما یك پیشنهاد هم برای شما داریم‪ ،‬در خانه‌تان هوموس بپزید‪،‬‬ ‫آن هم با فلفل قرمز تازه زیاد‪ ،‬البته اگر هوموس دوست ندارید می‌توانید‬ ‫ساالد نخودفرنگی به همراه فلفل قرمز درست و نوش‌جان كنید و از‬ ‫خوردن یك زوج انرژی‌زا لذت ببرید‪.‬‬ ‫برای آن‌كه مثل عقاب ببینید‪:‬‬ ‫* تركیب‪ :‬اسفناج‪ +‬آووكادو‬

‫* نتیجه‪ :‬دید بهتر‬

‫‪+‬‬

‫اسفناج سرشار از لوتئین و ویتامین ‪ A‬است كه هر دوی این‌ها كامال‬ ‫برای دید مناسب الزم هستند آووكادو هم منبع غنی از لوتئین و ویتامین‬

‫قسمت اول‬

‫‪ A‬است اما مهم‌تر این‌كه آووكادو سرشار از چربی‌های سالمی است كه‬ ‫بدن برای جذب لوتئین و ویتامین ‪ A‬و استفاده از آن‌ها به این ویتامین‌ها‬ ‫نیاز دارد‪ .‬دكتر هوپ باركوكاس‪ ،‬پروفسور تغذیه در مركز تحقیقاتی كیس‬ ‫وسترن دانشگاه كلیولند در این مور د می‌گوید‪« :‬اگر اسفناج را خالی‬ ‫بخورید اكثر مواد غذایی مفید چشمی آن بدون جذب شدن از بدن‌تان‬ ‫دفع می‌شود‪ ».‬اگر پیشنهاد غذا می‌خواهید ساالد اسفناج و آووكادو را به‬ ‫شما توصیه می‌كنیم كه با روغن زیتون‪ ،‬فلفل‪ ،‬نمك و پودر سیر هم بسیار‬ ‫خوشمزه می‌شود و هم بسیار مقوی است‪ ،‬در صورتی كه دوست داشته‬ ‫باشید می‌توانید كاهو‪ ،‬خیار‪ ،‬گوجه‌فرنگی و آبلیمو را هم به این ساالد‬ ‫اضافه كنید‪.‬‬ ‫برای آن‌كه درد دوران ماهانه نكشید‪:‬‬

‫‪+‬‬

‫* تركیب‪ :‬كلم بروكلی‪ +‬تخم‌مرغ * نتیجه‪ :‬دردهای كمتر قبل از دوره ماهانه‬

‫بسیاری از زنان و دختران جوان هر ماه چند روز را درگیر دردهای‬ ‫شدید دوره‌های ماهانه خود هستند اما برای خیلی از آن‌ها یك بشقاب‬ ‫ساده می‌تواند تسكین و آرامش را به همراه بیاورد‪ .‬در مطالعه‌ای كه توسط‬ ‫انجمن طب زنان انگلستان و دانشگاه یورك انجام گرفت مشخص شد زنانی‬ ‫كه میزان زیادی كلسیم و ویتامین ‪ D‬را در رژیم غذایی خود دارند ‪30‬‬ ‫تا ‪40‬درصد درد كمتری در این دوران تجربه می‌كنند‪ .‬برای آن‌كه به این‬ ‫نتیجه مطلوب برسید‪ ،‬خیلی راحت می‌توانید كلم بروكلی را با تخم‌مرغ‬ ‫بخورید‪ .‬كلم بروكلی تقریبا ساده‌ترین نوع كلسیم برای جذب توسط بدن‬ ‫را در خود دارد و تخم‌مرغ هم تقریبا یكی از بهترین منابع ویتامین ‪ D‬در‬ ‫طبیعت است‪ .‬یك املت با كلم بروكلی یا یك ساالد كلم و تخم‌مرغ می‌تواند‬ ‫نیاز شما را رفع كند‪.‬‬ ‫برای جوانی شما‪:‬‬

‫‪+‬‬

‫* تركیب‪ :‬گوجه‌فرنگی‪ +‬روغن زیتون * نتیجه‪ :‬پوست صاف و لطیف‬ ‫لیكولین‪ ،‬آنتی‌اكسیدان قوی است كه در گوجه‌فرنگی وجود دارد و‬ ‫جلوی عوارض مضر آفتاب روی پوست را می‌گیرد‪ ‌،‬اما برای آن‌كه پوستی‬ ‫لطیف‌تر داشته باشید گوجه‌فرنگی را به تنهایی نخورید بلكه روغن زیتون‬ ‫حسابی روی آن بریزید و بعد نوش‌جان كنید‪ .‬دكتر مگی می‌گوید‪:‬‬ ‫«چربی‌های مفید موجود در روغن زیتون باعث جذب بیشتر لیكولین‬ ‫توسط بدن می‌شود‪ .‬مطالعه‌ای كه توسط انجمن ملی تغذیه كانادا صورت‬ ‫گرفته نشان داده زنانی كه روغن زیتون در رژیم غذایی آن‌ها جای ثابتی‬ ‫دارد كمتر دچار چین‌و‌چروك می‌شوند و سن ظهور چین‌وچروك در صورت‬ ‫آن‌ها باالتر است‪ .‬غذاهای ایتالیایی بسیاری هستند كه گوجه‌فرنگی و‬ ‫روغن زیتون در آن جای دارند اما ما ساالد كاپاراسه را به شما پیشنهاد‬ ‫می‌كنیم كه در آن گوجه‌فرنگی و فلفل به صورت بسیار آهسته در روغن‬ ‫زیتون پخته می‌شوند و سپس به آن تخم‌مرغ به آن اضافه می‌شود‪.‬‬ ‫ادامه در شماره آینده‬


‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪7‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫نگرش ‪Attitude‬‬ ‫حقیقتی کوچک برای آنانی که می خواهند زندگی خود را‬ ‫صد در صد بسازند‪:‬‬ ‫اگر‬ ‫‪ABCDEFGHIJKLMNOPQRSTUV‬‬ ‫‪WXYZ‬‬ ‫برابر باشد با‬ ‫‪1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19‬‬ ‫‪20 21 22 23 24 25 26‬‬ ‫آیا برای خوشبختی و موفقیت تنها تالش سخت كافیست؟‬ ‫تالش سخت (‪)Hard work‬‬ ‫‪H+A+R+D+W+O+ R+K‬‬ ‫‪8+1+18+4+23+ 15+18+11= 98 %‬‬ ‫آیا دانش صد در صد ما را به موفقییت می رساند؟‬ ‫دانش (‪)Knowledge‬‬ ‫‪K+N+O+W+L+E+ D+G+E‬‬ ‫‪11+14+15+23+ 12+5+4+7+ 5=96 %‬‬ ‫عشق چگونه؟‬ ‫عشق(‪)Love‬‬

‫‪L+O+V+E‬‬ ‫‪12+15+22+5=54 %‬‬ ‫خیلی از ما فکر می کردیم که اینها مهمترین باشند‪ ،‬مگه‬ ‫نه؟!‬ ‫پس چه چیز ‪ % 100‬را می سازد؟؟؟‬ ‫پول(‪)Money‬‬ ‫‪M+O+N+E+Y‬‬ ‫‪13+15+14+5+25= 72 %‬‬ ‫اینها كافی نیستند‪ ،‬پس برای رسیدن به اوج چه باید كرد؟!‬ ‫نگرش(‪)Attitude‬‬

‫‪1+20+20+9+20+ 21+4+5=100 %‬‬

‫آری‬ ‫اگر نگرشمان را به زندگی‪ ،‬گروه و کارمان عوض کنیم‪.‬‬ ‫زندگی ‪ %100‬خواهد شد‪.‬‬ ‫نگرش‪ ،‬همه چیز را عوض می کند‪.‬‬ ‫نگاهت را تغییر بده و چشمهایت را دوباره بشوی‪.‬‬ ‫همه چیز عوض می شود‪.‬‬

‫اگر افسردگی دارید‪،‬‬ ‫حال زندگی در گذشته هستید‪.‬‬ ‫در ِ‬ ‫***‬ ‫اگر اضطراب دارید‪،‬‬ ‫حال زندگی در آینده هستید‪.‬‬ ‫در ِ‬ ‫***‬ ‫اگر آرامش دارید‪،‬‬ ‫زمان حال هستید‪.‬‬ ‫در ِ‬ ‫حال زندگی در ِ‬


‫‪8‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫زندگی‬ ‫به دنبال خدا نگرد‪.‬‬

‫باید از فرصت‌های کوتاه زندگی‪،‬‬ ‫جاودانگی را جست‪.‬‬

‫خدا در بیابان‌های خالی از انسان نیست‪.‬‬

‫زندگی چالشی بزرگ است‪.‬‬

‫خدا در جاده‌های تنهایی بی انتها نیست‪.‬‬

‫مخاطره‌ای عظیم‪...‬‬

‫به دنبالش نگرد‪.‬‬ ‫خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری‬ ‫از توست‪...‬‬ ‫خدا در قلبی است که برای تو می‌تپد‪...‬‬ ‫خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو‪ ،‬جانی دوباره‬ ‫می‌گیرد‪...‬‬ ‫خدا آن جاست‪.‬‬ ‫در جمع عزیزترین‌هایت‬ ‫خدا در دستی است که به یاری می‌گیری‪.‬‬ ‫در قلبی است که شاد می‌کنی‪.‬‬ ‫در لبخندی است که به لب می‌نشانی‪.‬‬ ‫خدا در بتکده و مسجد نیست‪.‬‬ ‫گشتنت زمان را هدر می‌دهد‪.‬‬ ‫خدا در عطر خوش نان است‪.‬‬ ‫خدا در جشن و سروری است که به پا می‌کنی‪.‬‬ ‫خدا را در کوچه پس کوچه‌های درویشی و دور از انسان ها‬ ‫جست و جو مکن‪.‬‬ ‫خدا آن جا نیست‪.‬‬ ‫او جایی است که همه شادند‪.‬‬ ‫و جایی است که قلب شکسته‌ای نمانده‪.‬‬ ‫در نگاه پرافتخار مادری است به فرزندش‪.‬‬ ‫در نگاه عاشقانه زنی است به همسرش‪.‬‬

‫فرصت یکه و یکتای زندگی را‬ ‫نباید صرف چیزهای کم بها کرد‪.‬‬ ‫چیزهای اندک که مرگ آن‌ها را از ما می‌گیرد‪.‬‬ ‫زندگی را باید صرف اموری کرد که مرگ نمی‌تواند آن‌ها را از‬ ‫ما بگیرد‪...‬‬ ‫زندگی کاروان سرایی است که شب هنگام در آن اتراق می‌کنیم‬ ‫و سپیده دمان از آن بیرون می‌رویم‪.‬‬ ‫فقط چیزهایی اهمیت دارند‪.‬‬ ‫چیزهایی که وقت کوچ ما از خانه بدن‪ ،‬با ما همراه باشند‪.‬‬ ‫همچون معرفت‪...‬‬ ‫و به خود آیی‬ ‫دنیا چیزی نیست که آن را واگذاریم‪.‬‬ ‫دنیا چیزی است که باید آن را برداریم و با خود همراه کنیم‪.‬‬ ‫سالکان حقیقی می‌دانند که همه آن زندگی با شکوه‪ ،‬هدیه‌ای‬ ‫از طرف خداوند است و بهره خود را از دنیا فراموش نمی‌کنند‪.‬‬ ‫کسانی که از دنیا روی بر می‌گردانند‪.‬‬ ‫نگاهی تیره و یأس آلود دارند‪.‬‬ ‫آن‌ها دشمن زندگی و شادمانی‌اند‪.‬‬ ‫خداوند زندگی را به ما نبخشیده است تا از آن روی برگردانیم‪.‬‬ ‫و بدان‪...‬‬ ‫سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسید‪ :‬آیا «زندگی»‬ ‫را «زندگی کرده‌ای»؟‬


‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪9‬‬

‫لیوان را زمین بگﺬارید‬ ‫استادی در شروع كالس درس‪ ،‬لیوانی پر از آب به دست گرفت‪.‬‬ ‫آن را باال گرفت كه همه ببینند‪ .‬بعد از شاگردان پرسید‪:‬‬ ‫به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟‬

‫شاگردان جواب دادند‪ :‬نه‬ ‫پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضالت می‬ ‫شود؟ در عوض من چه باید بكنم؟‬ ‫شاگردان گیج شدند‪ .‬یكی از آنها گفت‪ :‬لیوان را زمین‬ ‫بگذارید‪.‬‬

‫شاگردان جواب دادند‪:‬‬ ‫‪ 50‬گرم ‪ 100 ،‬گرم‪ 150 ،‬گرم‬

‫استاد گفت‪ :‬دقیقاً مشكالت زندگی هم مثل همین‬ ‫است‪.‬‬

‫استاد گفت‪ :‬من هم بدون وزن كردن‪ ،‬نمی دانم دقیقاً‬ ‫وزنش چقدراست‪ .‬اما سوال من این است‪ :‬اگر من این‬ ‫لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم‪ ،‬چه اتفاقی‬ ‫خواهد افتاد؟‬

‫اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید‪.‬‬ ‫اشكالی ندارد‪ .‬اگر مدت طوالنی تری به آنها فكر كنید‪ ،‬به درد‬ ‫خواهند آمد‪.‬‬

‫شاگردان گفتند‪ :‬هیچ اتفاقی نمی افتد‪.‬‬ ‫استاد پرسید‪ :‬خوب‪ ،‬اگر یک ساعت همین طور نگه دارم‪ ،‬چه‬ ‫اتفاقی می افتد؟‬ ‫یكی از شاگردان گفت‪ :‬دست تان كم كم درد می گیرد‪.‬‬ ‫حق با توست‪ ...‬حاال اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟‬ ‫شاگرد دیگری گفت‪ :‬دست تان بی حس می شود‪ .‬عضالت به‬ ‫شدت تحت فشار قرار می گیرند و فلج می شوند‪ .‬و مطمئناً كارتان‬ ‫به بیمارستان خواهد كشید و همه شاگردان خندیدند‪.‬‬ ‫استاد گفت‪ :‬خیلی خوب است‪ .‬ولی آیا در این مدت وزن لیوان‬ ‫تغییركرده است؟‬

‫اگر بیشتر از آن نگه شان دارید‪ ،‬فلج تان می كنند و دیگر قادر به‬ ‫انجام كاری نخواهید بود‪.‬‬ ‫فكركردن به مشكالت زندگی مهم است‪ .‬اما مهم تر آن است كه‬ ‫در پایان هر روز و پیش از خواب‪ ،‬آنها را زمین بگذارید‪.‬‬ ‫به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند‪ ،‬هر روز صبح سرحال و‬ ‫قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هر مسئله و چالشی‬ ‫كه برایتان پیش می آید‪ ،‬برآیید!‬ ‫دوست من‪ ،‬یادت باشد كه لیوان آب را همین امروز زمین بگذاری‪.‬‬ ‫زندگی همین است‪.‬‬

‫مناسبترین قیمت برای ایران ‪ ،‬اروپا‬

‫‪6‬‬

‫اطلﺲ‬

‫خاور میانه ‪ ،‬استرالیا و سایر نقاﻁ دنیا‬

‫منتﺨﺐ بهترین سرویﺲ آژانﺲ هواپیمایی در نورﺙ شور‬ ‫‪216 - 1500 Marine Drive., 2nd Floor, North Vancouver, BC, V7P 1T7‬‬ ‫‪Fax: 604-982-1470‬‬ ‫‪Email: info@atlas-travel.ca‬‬

‫‪Tel: 604.982.1116‬‬


‫‪10‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪ravinasim@hotmail.com‬‬

‫سفر روح و معراج‬

‫بنام یگانه دانای مهربان‬ ‫شناور شدن‪ ،‬سفر اثیری‪ ،‬انعکاس در طبقات و سفر روح‪ :‬اکثر‬ ‫کسانی که در این زمینه مطالعه نموده اند توجه شان بر خروج بدن و سفر‬ ‫اثیری متمرکز است‪ .‬کتب زیادی در این زمینه وجود دارد و مطالب زیادی‬ ‫نیز دراینترنت‪ ،‬قابل دسترسی است‪ .‬کسانی هم هستند که سفر اثیری‬ ‫یعنی سفر در کالبد مثالی و حتی انعکاس در سایر طبقات یا آسمان ها‬ ‫را ابتدایی دانسته و سفر روح یعنی سفر در کالبد روح را عمده می دانند‪.‬‬ ‫مطرح شده که در هر طبقه‪ ،‬کالبدی خاص اختیار می شود‪ :‬دراین عالم؛‬ ‫جسم فیزیکی‪ ،‬در طبقه اثیری؛ قالب اثیری یا کالبد اختری و در طبقه‬ ‫روح؛ کالبد روح‪ ،‬وجود دارد‪ .‬رابرت مونرو از جمله مشهورترین کسانی‬ ‫است که به بحث خروج از بدن و سفر اثیری پرداخته است‪ .‬کتاب های‬ ‫زیادی دارد و یکی از آن ها "سفر خروج از بدن" است که در حوالی ‪1970‬‬ ‫انتشار یافته است‪ .‬اکثر منابع‪ ،‬اشاره ای به نظرات او دارند‪ .‬پال توییچل از‬ ‫کسانی است که بر سفر روح تاکید دارد و سفر روح خود را در کتابی به‬ ‫نام "دندان ببر" توضیح داده است که اتفاقا همان حوالی ‪ 1970‬منتشر‬ ‫شده است‪ .‬موضوع بسیار گسترده است‪ ،‬از طرفی چندان شناخته شده هم‬ ‫نیست و مضافا وجود نقطه نظرات متفاوت‪ ،‬فهم آن را پیچیده تر می کند‪.‬‬ ‫گر چه بضاعت من جوابگوی توضیح مطالب نیست‪ ،‬معتقدم که جوینده‬ ‫باید با امید به "او" حرکت را آغاز و سعی خود را بنماید‪ .‬لذا در حد وسع‬ ‫به بعضی از مفاهیم پرداخته و با مشخص نمودن ارتباط ها‪ ،‬به طور خاص‬ ‫و عمدتا به بر خروج از بدن و سفر اثیری تمرکز خواهم کرد‪ .‬به باور من‪،‬‬ ‫این روند به درک "خود واقعی" و تمایز آن با "اگو"‪ ،‬کمک می کند‪.‬‬ ‫تفاوت سفر اثیری و سفر روح‪ :‬بنا به نظر سولترا کینگ؛ سفر روح با‬ ‫سفر اثیری که به وسیله ی کالبد اثیری انجام می شود‪ ،‬کمی فرق دارد‪.‬‬ ‫سفر روح با بدن نوری و در سطح روح انجام می شود و متفاوت با سفر‬ ‫اثیری است‪ .‬در سفر روح متوجه بدن فیزیکی خود نیستیم زیرا دارای‬ ‫ارتعاش باال بوده و در یگانگی با همه چیز قرار داریم‪ .‬در بدن نوری بوده و‬ ‫در یک زمان در همه ی جهان ها هستیم و جدایی وجود ندارد‪ .‬سفر روح‬

‫کتاب نسیم عشق‬

‫سفر روح و معراج‬ ‫نویسنده‪ :‬راوی نسیم‬ ‫قیمت فروش‪ :‬همت واال (کل سود به خیره داده خواهد شد)‬ ‫جهت اطالعات بیشتر با شماره‪ 6049312292 :‬تماس بگیرید‬

‫قسمت دوم‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫منبع‪ :‬کتاب "نسیم عشق" تهیه کننده‪ :‬روای نسیم‬

‫در بدن نوری در آگاهی واحد است و در واقع سفری انجام نمی شود زیرا‬ ‫هم اکنون شما همه جا هستید‪ .‬در سفر اثیری با کالبد اختری عمل می‬ ‫کنیم که دارای ارتعاشی پایین تر از روح است‪ .‬عمدتا؛ جهان فیزکی‪ ،‬افراد‪،‬‬ ‫مکان ها و تجارب روزانه را می بینیم‪ .‬می توان به منطقه ای از قاره زمین‬ ‫رفته‪ ،‬خانواده و یا دوستی را ببینیم که البته این کار با سفر روح هم امکان‬ ‫پذیر است‪ .‬در سفر روح به صورت نور و با فرکانس باال هستیم‪ ،‬تحت‬ ‫جاذبه قرار نداشته و سفری چند بعدی انجام می دهیم ‪ .‬دراین حالت با‬ ‫"خود واقعی" مرتبط بوده و در آن سطح‪ ،‬برای باال بردن خود‪ ،‬بشریت و‬ ‫در تصویری بزرگتر و سطحی واال‪ ،‬کار می کنیم‪ .‬در سفر روح نیز مانند‬ ‫سفر اثیری کسب اطالع می کنیم اما با روحمان مستقیم ارتباط داشته و‬ ‫آن چه اتفاق می افتد برایمان واضح است‪ .‬در سفر روح در محدود نبودن‬ ‫زمان و فضا کار می کنیم و امکان تغییر سطح آگاهی را داریم‪ .‬سفر‬ ‫روح تمرین رفتن به عوالم دیگر در زمانی است که هنوز شخص در بدن‬ ‫بشری است‪ .‬سفر روح را مسافرت درونی یک فرد از یک وضعیت آگاهی‬ ‫به وضعیت دیگری از آگاهی دانسته اند‪ .‬سفر اثیری و انعکاس در طبقات‬ ‫بحث سطوح آگاهی را پیش آورده و به فهم آن کمک می کند‪ .‬سفر روح‪،‬‬ ‫موضوع آزاد بودن روح را به ما می آموزد‪ .‬در کل با "خروج از بدن"‪،‬‬ ‫متوجه دوگانه بودن روح و بدن شده که موجب کم شدن ترس و مهم تر‬ ‫این که در تشخیص "اگو" از "من" و درک "خود واقعی"‪ ،‬کمک می کند‪.‬‬ ‫دالیل سفر روح‪ :‬از جمله می تواند جهت کسب اطالع‪ ،‬ارتباط با سایر‬ ‫روح ها‪ ،‬شفا و بهبود‪ ،‬متوجه شدن به نور بودن خود‪ ،‬تماس با فردی از‬ ‫زمین در سطح روح و به نیت خدمت‪ ،‬باشد‪ .‬معموال به طور فیزیکی‪ ،‬در‬ ‫جایی که انرژی آن با ما هماهنگ است‪ ،‬مستقر می شویم‪ .‬در بدن نوری‬ ‫هم وضعیتی مشابه فوق‪ ،‬وجود دارد‪ .‬سفر روح ممکن است به منظور‬ ‫حضور در معابد شفا‪ ،‬عوالم و ابعاد دیگر برای یادگیری و یا برای دستیابی‬ ‫به ابعاد درونی‪ ،‬شفا و تحول خویشتن‪ ،‬برای متوجه بودن هدیه ها و به‬ ‫خدمت گرفتن آن ها در زندگی‪ ،‬باشد‪ .‬سفر روح روشی است برای متوجه‬ ‫شدن ابعاد خود و آن چه در طبقات درون انجام می دهیم‪ .‬سفر روح یکی‬ ‫از طرقی است که کمک می کند به چند بعدی بودن خود و آنچه در‬ ‫طبقات درون انجام می دهیم‪ ،‬هشیارتر شده و شروع به پذیرش مسئولیت‬ ‫بیشتر در تمام سطوح کنیم‪ .‬سفر روح درفرد تحول ایجاد می کند ولی‬ ‫نایل شدن به آن‪ ،‬نیاز به کنجکاوی و عشق دارد و فرد باید در مسیر‬ ‫کنترل نفس اماره یا پنج نفس مخرب‪ ،‬تالش نماید‪ .‬کسی که خواهان سفر‬ ‫روح است باید با گذشت‪ ،‬عدم وابستگی‪ ،‬رضایت‪ ،‬قناعت‪ ،‬فروتنی و تواضع‪،‬‬ ‫نفس های مذکور را متعادل نماید‪ .‬سفر روح در واقع‪ ،‬مرحله پیشرفته تری‬ ‫از مرحله رویاست‪ .‬سفر روح به هر شکل آن‪ ،‬ترس از مرگ را کم رنگ می‬ ‫کند‪ .‬معنویت‪ ،‬بین سفر روح‪ ،‬سفر اثیری و سفر ذهنی تفاوت قایل است‪.‬‬ ‫سفر روح را در حد رفع نیازهای معمول‪ ،‬کافی نمی شمارد و هدف آن را‬ ‫تحول‪ ،‬ارتقا آگاهی و آزادی معنوی جوینده حقیقت می داند‪.‬‬ ‫ادامه در شماره آینده‬


‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫‪11‬‬

‫داستان های کوتاه‬ ‫روزی خانمی سخنی را بر زبان آورد كه مورد رنجش خاطر بهترین‬ ‫دوستش شد‪ ،‬او بالفاصله از گفته خود پشیمان شده و بدنبال راه‬ ‫چاره ای گشت كه بتواند دل دوستش را بدست آورده و كدورت‬ ‫حاصله را برطرف كند‪ .‬او در تالش خود برای جبران آن‪ ،‬نزد پیرزن‬ ‫خردمند شهر شتافت و پس از شرح ماجرا‪ ‌،‬از وی مشورت خواست‪...‬‬ ‫پیرزن با دقت و حوصله فراوان به گفته های آن خانم گوش داد و‬ ‫پس از مدتی اندیشه‪ ،‬چنین گفت‪ :‬تو برای جبران سخنانت الزمست‬ ‫كه دو كار انجام دهی و اولین آن فوق العاده سخت تر از دومیست‪.‬‬ ‫خانم جوان با شوق فراوان از او خواست كه راه حلها را برایش‬ ‫شرح دهد‪.‬‬ ‫پیرزن خردمند ادامه داد‪ :‬امشب بهترین بالش پری را كه داری‪،‬‬ ‫‌برداشته و سوراخی در آن ایجاد می كنی‌‪ ،‬سپس از خانه بیرون آمده‬ ‫و شروع به قدم زدن در كوچه و محالت اطراف خانه ات می كنی‬ ‫و در آستانه درب منازل هر یك از همسایگان و دوستان و بستگانت‬ ‫كه رسیدی‌‪ ،‬مقداری پر از داخل بالش در آورده و به آرامی آنجا قرار‬ ‫می دهی‪ .‬بایستی دقت كنی كه این كار را تا قبل از طلوع آفتاب‬ ‫فردا صبح تمام كرده و نزد من برگردی تا دومین مرحله را توضیح‬ ‫دهم‪!...‬‬ ‫خانم جوان بسرعت به سمت خانه اش شتافت و پس از اتمام‬ ‫كارهای روزمره خانه‪ ،‬شب هنگام شروع به انجام كار طاقت فرسائی‬ ‫كرد كه آن پیرزن پیشنهاد نموده بود‪.‬‬

‫جعبه کفش‬ ‫زن و شوهری بیش از ‪ 60‬سال با یکدیگر زندگی مشترک داشتند‪.‬‬ ‫آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند‪ .‬در‬ ‫مورد همه چیز با هم صحبت می کردند و هیچ چیز را از یکدیگر‬ ‫پنهان نمی کردند مگر یک چیز‪ :‬یک جعبه کفش در باالی کمد‬ ‫پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند و در مورد‬ ‫آن هم چیزی نپرسد‪.‬‬

‫او با رنج و زحمت فراوان و در دل تاریكی شهر و در هوای سرد‬ ‫و سوزناكی كه انگشتانش از فرط آن‪ ،‬یخ زده بودند‪ ،‬توانست كارش‬ ‫را به انجام رسانده و درست هنگام طلوع آفتاب به نزد آن پیرزن‬ ‫خردمند بازگشت‪...‬‬ ‫خانم جوان با اینكه بشدت احساس خستگی می كرد‪ ،‬اما آسوده‬ ‫خاطر شده بود كه تالشش به نتیجه رسیده و با خشنودی گفت‌‪:‬‬ ‫بالش كام ً‬ ‫ال خالی شده است!‬ ‫پیرزن پاسخ داد‪ :‬حال برای انجام مرحله دوم‪ ،‬باز گرد و بالش خود‬ ‫را مجدداً از آن پرها‌‪ ،‬پر كن‪ ،‬تا همه چیز به حالت اولش برگردد!!!‬ ‫خانم جوان با سرآسیمگی گفت‪ :‬اما میدونید این امر كام ً‬ ‫ال غیر‬ ‫ممكنه! باد بیشتر آن پرها را از محلی كه قرارشان داده ام‌‪ ،‬پراكنده‬ ‫است‪‌ ،‬قطعاً هر چقدر هم تالش كنم‪‌ ،‬دوباره همه چیز مثل اول‬ ‫نخواهد شد!‬ ‫پیرزن با كالمی تامل برانگیز گفت‪ :‬كام ً‬ ‫ال درسته!‬ ‫هرگز فراموش نكن كلماتی كه بكار می بری همچون پرهائیست‬ ‫كه در مسیر باد قرار می گیرند‪.‬‬ ‫آگاه باش كه فارغ از میزان صممیت و صداقت گفتارت‪ ،‬دیگر آن‬ ‫سخنان به دهان باز نخواهند گشت‪ ،‬بنابراین در حضور كسانی كه به‬ ‫آنها عشق می ورزی‪ ‌،‬كلماتت را خوب انتخاب كن‪...‬‬ ‫کند‪ .‬وقتی پیرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتنی و مقداری‬ ‫پول به مبلغ ‪ 95‬هزار دالر پیدا کرد پیرمرد دراین باره از همسرش‬ ‫سوال نمود‪.‬‬ ‫پیرزن گفت‪:‬هنگامی که ما قول و قرار ازدواج گذاشتیم مادربزرگم‬ ‫به من گفت که راز خوشبختی زندگی مشترک در این است که هیچ‬ ‫وقت مشاجره نکنید او به من گفت که هر وقت از دست تو عصبانی‬ ‫شدم ساکت بمانم و یک عروسک ببافم‪.‬‬

‫در همه این سالها پیرمرد آن را نادیده گرفته بود اما باالخره یک‬ ‫روز پیرزن به بستر بیماری افتاد و پزشکان از او قطع امید کردند‪.‬‬ ‫در حالی که با یکدیگر امور باقی را رفع و رجوع می کردند پیر مرد‬ ‫جعبه کفش را آورد و نزد همسرش برد‪.‬‬

‫پیرمرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و سعی کرد اشک هایش‬ ‫سرازیر نشود فقط دو عروسک در جعبه بود پس همسرش فقط دو‬ ‫بار در طول زندگی مشترکشان از دست او رنجیده بود از این بابت‬ ‫در دلش شادمان شد پس رو به همسرش کرد وگفت این همه پول‬ ‫چطور؟پس اینها ازکجا آمده؟‬

‫پیرزن تصدیق کرد که وقت آن رسیده است که همه چیز را در‬ ‫مورد جعبه به شوهرش بگوید‪.‬پس از او خواست تا در جعبه را باز‬

‫پیرزن در پاسخ گفت‪ :‬آه عزیزم این پولی است که از فروش‬ ‫عروسک ها به دست آورده ام‪.‬‬


‫‪12‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫سبزی خوردن‬ ‫تا چندی پیش سبزی‌خوردن پای ثابت اكثر سفره‌های ایرانی بود‪ .‬وقتی‬ ‫سفره پهن می‌شد اولین چیزی كه در مركز سفره خودنمایی می‌كرد‪ ،‬یك‬ ‫سبد پر از انواع سبزی‌های تازه به همراه پیازچه و تربچه‌نقلی قرمزرنگی‬ ‫بود كه همچون گل جلوه می‌كرد؛ سبزی‌هایی كه اشتهای افراد را‬ ‫برمی‌انگیخت و میل به خوردن غذا را دوچندان می‌كرد‪ ،‬اما حاال دیگر‬ ‫حضور این سمبل شادابی و طراوت سفره كمرنگ شده است‪.‬‬ ‫انواع سس‌های سفید‪ ،‬قرمز‪ ،‬خردل‪ ،‬ترشی‌های مختلف و انواع چیپس‌ها‬ ‫و اسنك‌های سبزیجات جایگزین این جلوه طبیعت شده‌ است‪.‬‬ ‫حال وضعیت به گونه‌ای شده است كه عده‌ای از خانم‌های جوان خواص‬ ‫تغذیه‌ای و درمانی سبزی‌ها را نمی‌دانند و حتی برخی از اقالم آن را‬ ‫نمی‌شناسند بنابراین بد نیست با برخی از انواع سبزی‌خوردن آشنا شده‬ ‫و به خواص تغذیه‌ای آن پی ببریم و این اطالعات را به نسل بعد خود نیز‬ ‫انتقال دهیم‪.‬‬ ‫تره؛ كاهنده فشار و كلسترول خون‪:‬‬ ‫این سبزی ساقه ندارد و از نظر خواص تغذیه‌ای شبیه به سیر و پیاز‬ ‫است‪ ،‬اما طعم و بوی مالیم‌تری دارد‪ .‬تره ‪ 2‬نوع دارد؛ برگ‌های یكی كوتاه‬ ‫و نازك بوده و اغلب در بهار و تابستان می‌روید‪ ،‬دیگری تره‌فرنگی است كه‬ ‫برگ‌های پهن‪ ،‬قوی و بلند داشته و پیاز آن مشخص است‪.‬‬ ‫تره به دلیل پتاسیم باالیی كه دارد ادرارآور خوبی بوده و سموم را دفع‬ ‫و از فشار و كلسترول بد خون می‌كاهد‪ .‬منیزیم آن از بروز سرطان روده‬ ‫و پروستات جلوگیری كرده و اگر به همراه غذا میل شود سوءهاضمه را‬ ‫درمان كرده‪ ،‬از سوزش معده كاسته و یبوست دائمی و بواسیر را بهبود‬ ‫می‌بخشد‪ .‬همچنین ناراحتی‌های طحال را برطرف كرده و برای نقرس و‬ ‫درد مفاصل مفید است‪ ،‬همچنین تمایالت جنسی را افزایش می‌دهد‪ .‬تره‬ ‫به دلیل مواد خشبی نفاخ است‪ .‬بر این اساس هر چقدر ظریف‌تر و جوان‌تر‬ ‫باشد قابلیت هضم بهتری داشته و مواد مغذی آن بهتر جذب می‌شود‪.‬‬ ‫تربچه با سلول‌های سرطانی می‌جنگد‪:‬‬ ‫این سبزی برگ‌های پهن و كرك‌دار داشته و دارای انواع ترب سفید‪،‬‬ ‫سیاه و قرمز است‪ .‬ترب طبیعت گرم دارد و كمی نفاخ است‪ .‬به دلیل دارا‬ ‫بودن مواد گوگرددار خاصیت ضدعفونی‌كنندگی فراوانی دارد‪ ،‬همچنین‬ ‫اشتهاآور خوبی است‪.‬‬ ‫ویتامین ‪ C‬فراوان آن در رفع بیماری‌های دهان و پیوره موثر است و‬ ‫از پوسیدگی دندان‌ها می‌كاهد‪ .‬این ویتامین در برگ تربچه چندین برابر‬ ‫بیشتر است و اگر به همراه غذا خورده شود‪ ،‬به جذب آهن كمك می‌كند‪.‬‬ ‫براساس تحقیقات انجام‌شده‪ ،‬تربچه سلول‌های سرطانی بدن را از بین‬ ‫برده و در بهبود عوارض شیمی‌درمانی موثر است‪ .‬همچنین به دلیل دارا‬ ‫بودن ید برای بیماران مبتال به گواتر مفید است و با تنظیم سوخت و ساز‬ ‫بدن‪ ،‬گردش خون را بهبود می‌بخشد و برای دفع سنگ كلیه و كیسه‬ ‫صفرا مفید است‪.‬‬

‫ریحان؛ آرامبخش و خواب‌آور‪:‬‬ ‫این سبزی بسیار معطر و خوشبوست‪ .‬ضد یبوست‪ ،‬ضدتشنج‪،‬‬ ‫رفع‌كننده سردردهای عصبی (میگرن) و سرگیجه است و به دلیل‬ ‫تركیبات آرامبخش برای رفع بی‌خوابی‌های اضطرابی موثر بوده و مسكن‬ ‫خوبی به شمار می‌رود‪ .‬ریحان‪ ،‬شیر مادران شیرده را زیاد می‌كند و برای‬ ‫رفع التهاب كلیه مفید است‪ .‬این سبزی نفاخ نیست و اسپاسم‌های معده‬ ‫را برطرف می‌كند‪.‬‬ ‫شاهی؛ محرك فعالیت كلیه‌ها‪:‬‬ ‫این سبزی طبیعت معتدلی دارد‪ .‬به دلیل دارا بودن ویتامین‌های‪ A‬و ‪C‬‬ ‫جزء آنتی‌اكسیدان‌های قوی بوده و برای دفع رادیكال‌های مضر بدن مفید‬ ‫است‪ .‬همچنین پایین‌آورنده قند خون بوده و لكه‌های قهوه‌ای و كك و مك‬ ‫ناشی از تماس مستقیم با نور خورشید را رفع می‌كند‪.‬‬ ‫براساس تحقیقاتی كه در دانشگاه پزشكی شهید بهشتی انجام شده‬ ‫است‪ ،‬شاهی چربی و كلسترول بد خون را كاهش می‌دهد و روغن‌های‬ ‫فرار آن برای مخاط تنفسی‪ ،‬آسم‪ ،‬برونشیت و سرفه‌های مزمن مفید‬ ‫است‪ .‬تركیبات موجود در این سبزی محرك فعالیت كلیه‌ها بوده و دافع‬ ‫سنگ كیسه صفرا‪ ،‬مثانه و كلیه است و فوق‌العاده برای دردهای مفصلی‬ ‫و نقرس مفید است‬ ‫جعفری؛ خون‌ساز و قاعده‌آور‪:‬‬ ‫این سبزی سرشار از ویتامین و امالح معدنی آهن‪ ،‬كلسیم و فسفر است‪.‬‬ ‫عادت ماهانه را تنظیم و خون را تصفیه می‌كند‪ ،‬همچنین روده‌ها را ضد‬ ‫عفونی می‌كند‪.‬‬ ‫مصرف جعفری به دلیل دارا بودن آهن گیاهی در غذای روزانه افراد‬ ‫كم‌خون یا بچه‌هایی كه روند رشد ضعیفی دارند توصیه می‌شود‪.‬‬ ‫این سبزی بادشكن خوبی است و درد و پیچش شكم را رفع می‌كند‪.‬‬ ‫جعفری بیماری‌های كبدی‪ ،‬تنگی نفس و عالئم یائسگی زودرس را رفع‬ ‫كرده و جویدن آن به رفع بوی بد دهان و گازهای تخمیری معده كمك‬ ‫می‌كند‪.‬‬ ‫ترخون؛ جانشین مناسب نمك‪:‬‬ ‫این سبزی عطر تندی دارد و كمی تلخ است‪ .‬وجود چند برگ ترخون‬ ‫در سبزی سفره اشتها را تحریك و نفس را خوشبو می‌كند‪.‬‬ ‫بوی تند آن موجب مهار رشد میكروب‌های پوست و كاهش بوی بد‬ ‫بدن می‌شود‪ .‬ترخون به جهت اسانس تندی كه دارد جایگزین مناسب‬ ‫نمك بوده و مصرف آن به همراه غذا برای بیماران قلبی‪ ،‬افراد مبتال به‬ ‫فشار خون یا اشخاصی كه رژیم غذایی بی‌نمك دارند توصیه می‌شود‪ .‬این‬ ‫سبزی اعصاب را تقویت كرده و به هضم غذاهای پرچرب كمك می‌كند و‬ ‫یك آرامبخش مالیم است‪ .‬ترخون سم‌زدای خوبی است و موجب تسكین‬ ‫درد و رفع مشكالت قاعدگی از جمله تهوع و ضعف می‌شود‪ .‬این سبزی‬ ‫قدرت دفاعی بدن را باال برده و از شدت بیماری‌های ویروسی می‌كاهد‪.‬‬


‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫‪13‬‬

‫کوتاه‪ ،‬عمیق و خواندنی‬ ‫* در روزگاری که خنده ی مردم از زمین خوردن توست‪ ،‬پس‬ ‫برخیز تا چنین مردمی بگریند‪...‬‬ ‫* درصد کمی از انسانها نود سال زندگی می کنند‪ ،‬مابقی یک‬ ‫سال را نود بار تکرار می کنند‪.‬‬ ‫* نصف اشباهاتمان ناشی از این است که وقتی باید فکر کنیم‪،‬‬ ‫احساس می کنیم و وقتی که باید احساس کنیم‪ ،‬فکر می کنیم‪.‬‬

‫* مادامی که تلخی زندگی دیگران را شیرین می کنی‪ ،‬بدان که‬ ‫زندگی می کنی‪...‬‬ ‫* هیچ انتظاری از کسی ندارم!‬ ‫و این نشان دهنده ی قدرت من نیست!‬ ‫مسئله‪ ،‬خستگی از اعتمادهای شکسته است‪.‬‬

‫* سر آخر‪ ،‬چیزی که به حساب می آید تعداد سالهای زندگی شما‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه زندگی ای است که در آن سالها کرده اید‪.‬‬

‫* برای زنده ماندن دو خورشید الزم است؛ یکی در آسمان و یکی‬ ‫در قلب‪...‬‬

‫* همیشه در زندگیت جوری زندگی کن که "ای کاش" تکیه کالم‬ ‫پیریت نشود‪.‬‬

‫ِ‬ ‫صورت زیبا‪ ،‬زیرا هر آنچه زیباست‬ ‫قلب زیبا باش نه‬ ‫* در جستجوی ِ‬ ‫همیشه خوب نمی ماند‪ ،‬اما آنچه خوب است همیشه زیباست‪...‬‬

‫* چه داروی تلخی است وفاداری به خائن‪ ،‬صداقت با دروغگو‪ ،‬و‬ ‫مهربانی با سنگدل‪...‬‬

‫* هیچ وقت رازت رو به کسی نگو؛ وقتی خودت نمیتونی حفظش‬ ‫کنی‪ ،‬چطور انتظار داری کس دیگه ای برات راز نگه داره؟‬

‫* مشکالت امروز تو برای امروز کافی ست‪ ،‬مشکالت فردا را به‬ ‫امروز اضافه نکن‪...‬‬ ‫* اگر حق با شماست‪ ،‬خشمگین شدن نیازی نیست و اگر حق با‬ ‫شما نیست‪ ،‬هیـچ حقی برای عصبانی بودن ندارید‪...‬‬ ‫* ما خوب یاد گرفتیم در آسمان مثل پرندگان باشیم و در آب‬ ‫مثل ماهیها‪ ،‬اما هنوز یاد نگرفتیم روی زمین چگونه زندگی کنیم‪.‬‬

‫* هیچ انسانی دوست نداره بمیره!‬ ‫اما همه آرزو میکنن برن به بهشت‪.‬‬ ‫اما‪ ،‬یادمون میره که برای رفتن به بهشت اول باید مرد‪...‬‬ ‫* زیباترین عکس ها در اتاق های تاریک ظاهر می ‏شوند؛ پس‬ ‫هر موقع در قسمتی تاریک از زندگی قرار گرفتی‪ ،‬بدان که خدا‬ ‫می‏ خواهد تصویری زیبا از تو بسازد‪.‬‬

‫* فریب مشابهت روز و شب‌ها را نخوریم‪ ،‬امروز‪ ،‬دیروز نیست و‬ ‫فردا امروز نمی‌شود‪...‬‬

‫* نتیجه زندگی‪ ،‬چیزهایی نیست که جمع می کنیم‪ ،‬بلکه قلبهایی‬ ‫است که جذب می کنیم‪.‬‬

‫* یادمان باشد که‪ :‬آن هنگام که از دست دادن عادت می شود به‬ ‫دست آوردن هم دیگر آرزو نیست‪...‬‬

‫* عجیب است که پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد‬ ‫می کنیم‪.‬‬

‫* زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور و زندگی کردن‬ ‫حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان‪.‬‬ ‫* برای دوست داشتن وقت الزم است‪ ،‬اما برای نفرت گاهی فقط‬ ‫یک حادثه یا یک ثانیه کافی است‪.‬‬ ‫* گاه در زندگی‪ ،‬موقعیت هایی پیش می آید که انسان باید تاوان‬ ‫دعاهای مستجاب شده خود را بپردازد‪.‬‬ ‫* به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد‪ ،‬اما هر وقت تنم به‬ ‫جماعت نادان خورد گفتند‪" :‬مگه کوری؟"‬

‫بعد از گذشت چند ساعت به کالهبرداری !‬ ‫بعد از چند روز به دوستی‪.‬‬ ‫بعد از چند ماه به همکاری‪.‬‬ ‫بعد از چند سال به همسایه ای‪... .‬‬ ‫اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم!‬ ‫دیگر وقت آن رسیده که اعتمادی فراتر آنچه می بایست را‬ ‫به او ببخشیم‪ .‬او که یگانه است و شایسته ‪...‬‬


‫‪14‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫جمالت بزرگان‬ ‫بیل گیتس‪ :‬اگر فقیر به دنیا آمده‌اید‪ ،‬این اشتباه شما نیست اما‬ ‫اگر فقیر بمیرید‪ ،‬این اشتباه شما است‪.‬‬

‫بونی بلر‪ :‬برنده شدن همیشه به معنی اولین بودن نیست‪ .‬برنده‬ ‫شدن به معنی انجام کار‪ ،‬بهتر از دفعات قبل است‪.‬‬

‫سوآمی ویوکاناندن‪ :‬در یک روز‪ ،‬اگر شما با هیچ مشکلی مواجه‬ ‫نمی‌شوید‪ ،‬می توانید مطمئن باشید که در مسیر اشتباه حرکت‬ ‫می‌کنید‪.‬‬

‫توماس ادیسون‪ :‬من نمی‌گویم که ‪ ١٠٠٠‬بار شکست خورده‌ام‪.‬‬ ‫من می‌گویم فهمیده‌ام ‪ ١٠٠٠‬راه وجود دارد که می‌تواند باعث‬ ‫شکست شود‪.‬‬

‫آدولف هیتلر‪ :‬اگر تو برنده باشی‪ ،‬نیازی نیست به کسی توضیحی‬ ‫دهی‪ ،‬اما اگر بازنده باشی‪ ،‬نیازی نیست آنجا باشی تا به کسی‬ ‫توضیحی دهی‪.‬‬

‫لئو تولستوی‪ :‬هر کس به فکر تغییر جهان است‪ .‬اما هیچ کس‬ ‫به فکر تغییر خویش نیست‪.‬‬

‫ویلیام شکسپیر‪:‬‬ ‫سه جمله برای کسب موفقیت‪:‬‬

‫آبراهام لینکلن‪ :‬همه را باور کردن‪ ،‬خطرناک است‪ .‬اما هیچکس‬ ‫را باور نکردن‪ ،‬خطرناک تر است‪.‬‬ ‫اینشتن‪ :‬اگر کسی احساس کند که در زندگیش هیچ اشتباهی‬ ‫نکرده‪ ،‬به این معنی است که هیچ تالشی در زندگی خود نکرده‬ ‫است‪.‬‬

‫الف) بیشتر از دیگران بدانید‪.‬‬ ‫ب) بیشتر از دیگران کار کنید‪.‬‬

‫چارلز‪ :‬در زندگی خود هیچوقت چهار چیز را نشکنید‪.‬‬

‫ج) کمتر انتظار داشته باشید‪.‬‬ ‫آلن استرایک‪ :‬در این دنیا‪ ،‬خود را با کسی مقایسه نکنید‪ ،‬در‬ ‫این صورت به خودتان توهین کرده‌اید‪.‬‬

‫اعتماد‪ ،‬قول‪ ،‬ارتباط و قلب‪ .‬شکسته شدن آنها صدائی ندارد ولی‬ ‫دردناک است‪.‬‬ ‫مادر ترزا‪ :‬اگر شروع به قضاوت مردم کنید‪ ،‬وقتی برای دوست‬ ‫داشتن آنها نخواهید داشت‪.‬‬

‫ترس از قانون‬ ‫‏در یک افسانه‌ی قدیمی «پِرو»یی از شهری حکایت می‌شود که‬ ‫همه در آن شاد بودند‪ .‬ساکنا‏ن این شهر کارهای دلخواهشان را‬ ‫انجام می‌دادند و با هم خوب تا می‌کردند‪ ،‬به جز شهردار که غصه‬ ‫می‌خورد‪ ،‬چون هیچ حکمی نداشت که صادر کند‪ .‬زندان خالی بود‪.‬‬ ‫از دادگاه هرگز استفاده نمی‌شد و دفتر اسناد رسمی هیچ سندی‬ ‫صادر نمی‌کرد‪ ،‬چون ارزش سخنان انسان بیشتر از کاغذی بود که‬ ‫روی آن نوشته شده باشد‪.‬‬ ‫‏روزی شهردار چند کارگر از جای دوری آورد تا وسط میدان‬ ‫اصلی دهکده دیوار بکشند‪ .‬تا یک هفته صدای چکش و اره به گوش‬ ‫می‌رسید‪.‬‬ ‫در پایان هفته شهردار از همه‌ی ساکنان دعوت کرد تا در مراسم‬

‫پائولو کوئیلو‬

‫افتتاح شرکت کنند‪ .‬حصارها را با تشریفات مفصل برداشتند و یک‬ ‫چوبه‌ی دار نمایان شد‪.‬‬ ‫‏مردم از هم می‌پرسیدند که این چوبه‌ی دار در آن‌جا چه می‌کند‪.‬‬ ‫‏از ترس‌شان از آن به بعد برای حل و فصل همه‌ی مواردی که قب ً‬ ‫ال‬ ‫با قول و قرار متقابل انجام می‌شد‪ ،‬به دادگاه مراجعه می‌کردند و‬ ‫برای ثبت اسنادی که قب ً‬ ‫ال صرفاً به زبان می‌آمد‪ ،‬به دفتر ثبت اسناد‬ ‫رسمی می‌رفتند‪ .‬کم‌کم ‏توجه‌شان به آنچه که شهردار «ترس از‬ ‫قانون» می‌گفت‪ ،‬جلب شد‪.‬‬ ‫‏در افسانه آمده که هرگز از آن چوبه‌ی دار استفاده نشد‪ ،‬اما وجود‬ ‫آن همه چیز را عوض کرد‪.‬‬


‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫‪15‬‬

‫سرابی به نام عصر ارتباطات‬ ‫ما معتقدیم که "عص ِر ارتباطات" نام ِ دروغینی بیش‬ ‫نیست‪.‬‬

‫هِی هر روز مجازی تر شدیم‪ .‬ما در دنیای‬ ‫مجازی غرق شدیم‪.‬‬

‫مثل همان پدر و مادرهایی که دخترهای سبزۀ خود‬ ‫ِ‬ ‫را سپیده می نامند و پسرهای کچل خود را زلف علی‪.‬‬

‫ما یادمان رفت به پدربزرگ و مادر بزرگ‬ ‫هایمان سر بزنیم‪ ،‬چون هر بار که می‬ ‫خواهیم از خانه بیرون برویم چرا ِغ اسم یک‬ ‫مجازی ما روشن است و‬ ‫دوستان‬ ‫عالمه از‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫بدون "گپ زدن" با آنها برویم‪ ،‬و وقتی "گپ" ما‬ ‫دلمان نمی آید ِ‬ ‫تمام می شود دیگر دیر شده و خسته شده ایم از بس با کی بورد‬ ‫حرف زده ایم‪ ،‬این گونه است که وب کم ها زیاد می شود و اِسکایپ‬ ‫و اوووو! (همین است دیگر؟) همه گیرتر می شوند و اینگونه است که‬ ‫عاشق "الف" و "واو" می‬ ‫عاشق "ع" می شویم و "ع" مجازا‬ ‫ما مجازا‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫عاشق دیگرانی که خود مجازا عاشق ِ دیگران اند‪.‬‬ ‫شود و آنها مجازا‬ ‫ِ‬

‫بزرگان بشریت هم به دروغ‬ ‫سیاستمداران و مدیران و‬ ‫ِ‬ ‫این عصر را "عص ِر ارتباطات" می نامند‪.‬‬ ‫این عصر‪ ،‬عص ِر "تنهایی و در خود فرو رفتن" است‪.‬‬ ‫جیب همه‪ ،‬از پیرمر ِد ‪ 80‬ساله ی محله ی ما تا بچه های‬ ‫اینکه در ِ‬ ‫بودن‬ ‫تلفن همراه است‪ ،‬دلیلی بر با هم ِ‬ ‫‪ 5‬ساله مهد کودکی یک ِ‬ ‫آدم ها نیست‪.‬‬ ‫هیچ کس یک ظه ِر دلگی ِر جمعه که دلت دارد از سینه در می آید‬ ‫و خفه شدی از بی هم صحبتی‪ ،‬زنگ نمی زند و نمی پرسد "حالت‬ ‫خوب است؟"‬ ‫هیچ کس تو را به پیاده روی یک عص ِر بهاری دعوت نمی کند‪.‬‬ ‫هیچ کس حتی تنهایی اش را با تو سهیم نمی شود‪.‬‬ ‫وقتی زنگ می زنند با خودت شرط می بندی که االن می گوید‬ ‫چه کاری را از تو توقع دارد یا دو دقیقه دیگر؟‬ ‫و بدتر از آن شرط می بندی برای پرسیدن حالت زنگ زده است یا‬ ‫کاری دارد و همیشه می بازی و تماشایی است تعجب دوستان و اقوام‬ ‫وقتی فقط بخاطر دیدنشان بهشان سر می زنی یا تماس می گیری‪.‬‬ ‫ارتباطات‪،‬گسترش دردسرها و گرفتاریهایمان است‪.‬‬ ‫سهم ما از‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫عص ِر ارتباطات فقط یک فریب است‪.‬‬ ‫وسایل ارتباطی را گسترش داده ایم که مادرها هر زمان دلشان‬ ‫ما‬ ‫ِ‬ ‫فرزندان بخت برگشته زنگ بزنند که "کدوم گوری‬ ‫خواست به‬ ‫ِ‬ ‫هستی؟"‬ ‫و زن ها به شوهرهایشان زنگ بزنند کجایی؟ چرا دیر کردی؟‬ ‫و شوهرها زنگ بزنند که "به مامانم زنگ بزن حالش را بپرس‪.‬‬ ‫و فرزندها به پدرهایشان بگویند س ِر راه برای من سی دی جدی ِد‬ ‫ِ‬ ‫ماست موسیر‪.‬‬ ‫چیپس فلفلی و‬ ‫بِن ‪ 10‬هم بخر با‬ ‫ِ‬ ‫ما هِی هر روز تنهاتر شدیم‪ .‬هِی هر روز منزوی تر شدیم‪.‬‬

‫اینگونه است که ما دلمان نمی خواهد از ِ‬ ‫پشت صفحه بلند شویم‬ ‫مبادا "ع" بیاید و برود و ما نبینیمش‪.‬‬ ‫اینگونه است که هِی آدم ها تنهاتر می شوند‪ .‬اینگونه است که ما‬ ‫خواهرمان را دو هفته است ندیده ایم و حرف نزده ایم و فقط سه‬ ‫باری مجازا گپ زده ایم‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫دوست ندیده‪ ،‬دیروز عروسکی‬ ‫ولی می دانیم که دخت ِر فالن‬ ‫خریده است که وقتی دلش را فشار دهی "آی الو یو" می گوید و‬ ‫پس ِر فالن بالگر تازگی ها نقاشی می کند و عکس نقاشی اش را هم‬ ‫دیده ایم‪ ،‬اما سه هفته است که برادرمان را ندیده ایم‪.‬‬ ‫اینگونه است که دیگر همسایه از همسایه خبر ندارد‪.‬‬ ‫کبری خانمدارد از فالن ِ‬ ‫سایت خانهداریدستو ِر تهیهدسری که هفتۀ‬ ‫پیش در "بفرمایید شام" خیلی مورد استقبال واقع شد را می خواند‪.‬‬ ‫و اصغر آقا دارد برای سفر به کرمان بجای علی آقا همسایه کرمانی مان‬ ‫از سفر تور دات کام مشورت می گیرد‪.‬‬ ‫زنان خانه دا ِر بیکاری‬ ‫اینگونه است که مردها در ِ‬ ‫محل کارشان با ِ‬ ‫که از تنهایی می نالند چت می کنند و آنها را دلداری می دهند و‬ ‫می گویند زندگی همین است دیگر‪.‬‬ ‫در حالی که زن هایشان در خانه با مردهای دیگری از تنهایی و‬ ‫توجهی همسران می نالند و دلداری داده می شوند‪.‬‬ ‫بی‬ ‫ِ‬ ‫عص ِر ارتباطات فریبی بیش نیست باورکنید‪.‬‬


‫‪16‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫من‪ ،‬تو‪ ،‬او‪...‬‬ ‫من به مدرسه می رفتم تا درس بخوانم‪...‬‬ ‫تو به مدرسه می رفتی به تو گفته بودند باید دکتر شوی‪...‬‬ ‫او هم به مدرسه می رفت اما نمی دانست چرا؟!‬ ‫من پول تو جیبی ام را هفتگی از پدرم می گرفتم‪...‬‬ ‫تو پول تو جیبی نمی گرفتی همیشه پول در خانه ی شما دم دست‬ ‫بود‪...‬‬ ‫او هر روز بعد از مدرسه کنار خیابان آدامس می فروخت!‬ ‫معلم گفته بود انشا بنویسید و موضوع این بود‪ :‬علم بهتر است یا ثروت؟!‬ ‫من نوشته بودم علم بهتر است‪ .‬مادرم می گفت با علم می توان به‬ ‫ثروت رسید‪.‬‬ ‫تو نوشته بودی علم بهتر است‪ .‬شاید پدرت گفته بود تو از ثروت بی‬ ‫نیازی‪.‬‬ ‫او اما انشا ننوشته بود برگه ی او سفید بود‪ .‬خودکارش روز قبل تمام‬ ‫شده بود‪...‬‬ ‫معلم آن روز او را تنبیه کرد‪ .‬بقیه بچه ها به او خندیدند‪.‬‬ ‫آن روز او برای تمام نداشته هایش گریه کرد‪ .‬هیچ کس نفهمید که او‬ ‫چقدر احساس حقارت کرد‪.‬‬ ‫خوب معلم نمی دانست او پول خرید یک خودکار را نداشته‪ .‬شاید معلم‬ ‫هم نمی دانست ثروت و علم گاهی به هم گره می خورند‪ .‬گاهی نمی شود‬ ‫بی ثروت از علم چیزی نوشت‪...‬‬ ‫من در خانه ای بزرگ می شدم که بهار توی حیاطش بوی پیچ امین‬ ‫الدوله می آمد‪.‬‬ ‫تو در خانه ای بزرگ می شدی که شب ها در آن بوی دسته گل هایی‬ ‫می پیچید که پدرت برای مادرت می خرید‪...‬‬ ‫او اما در خانه ای بزرگ می شد که در و دیوارش بوی سیگار و تریاکی را‬ ‫می داد که پدرش می کشید‪.‬‬ ‫سال های آخر دبیرستان بود باید آماده می شدیم برای ساختن آینده‪.‬‬ ‫من باید بیشتر درس می خواندم دنبال کالس های تقویتی بودم‪...‬‬ ‫تو تحصیل در دانشگاه های خارج از کشور برایت آینده ی بهتری را رقم‬ ‫می زد‪...‬‬ ‫او اما نه انگیزه داشت نه پول درس را رها کرد دنبال کار می گشت‪...‬‬ ‫روزنامه چاپ شده بود هر کس دنبال چیزی در روزنامه می گشت‪.‬‬

‫من رفتم روزنامه بخرم که اسمم را در صفحه ی قبولی های کنکور‬ ‫جستجو کنم‪...‬‬ ‫تو رفتی روزنامه بخری تا دنبال آگهی اعزام دانشجو به خارج از کشور‬ ‫بگردی‪...‬‬ ‫او اما نامش در روزنامه بود روز قبل در یک نزاع خیابانی کسی را کشته‬ ‫بود!!!‬ ‫من آن روز خوشحال تر از آن بودم که بخواهم به این فکر کنم که‬ ‫کسی‪ ،‬کسی را کشته است‪.‬‬ ‫تو آن روز هم مثل همیشه بعد از دیدن عکس های روزنامه آن را به‬ ‫کناری انداختی‪.‬‬ ‫او اما آنجا بود در بین صفحات روزنامه‪:‬‬ ‫برای اولین بار بود در زندگی اش که این همه به او توجه شده بود!!!!‬ ‫چند سال گذشت وقت گرفتن نتایج بود‪.‬‬ ‫من منتظر گرفتن مدارک دانشگاهی ام بودم‪.‬‬ ‫تو می خواستی با مدرک پزشکی ات برگردی همان آرزوی دیرینه ی‬ ‫پدرت‪.‬‬ ‫او اما هر روز منتظر شنیدن صدور حکم اعدامش بود‪.‬‬ ‫وقت قضاوت بود‪ ،‬جامعه ی ما همیشه قضاوت می کند‪.‬‬ ‫من خوشحال بودم که که مرا تحسین می کنند‪.‬‬ ‫تو به خود می بالیدی که جامعه ات به تو افتخار می کند‪.‬‬ ‫او شرمسار بود که سرزنش و نفرینش می کنند‪.‬‬ ‫زندگی ادامه دارد‪ ،‬هیچ وقت پایان نمی گیرد‪.‬‬ ‫من موفقم‪ :‬من می گویم نتیجه ی تالش خودم است!!!‬ ‫تو خیلی موفقی‪ :‬تو می گویی نتیجه ی پشت کار خودت است!!!‬ ‫او اما زیر مشتی خاک است‪ :‬مردم گفتند مقصر خودش است!!!!‬ ‫من‪ ،‬تو‪ ،‬او‬ ‫هیچگاه در کنار هم نبودیم‪.‬‬ ‫هیچگاه یکدیگر را نشناختیم‪.‬‬ ‫اما من و تو اگر به جای او بودیم آخر داستان چگونه بود‪...‬؟!!‬


‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫‪17‬‬

‫موفقیت در سایۀ چالشهای محیط اطرافمان است‬ ‫كوسه ای را در مخزن زندگیتان بیاندازید تا رفته رفته پیشرفت را‬ ‫نظاره گر باشید‪.‬‬ ‫ژاپنی ها عاشق ماهى تازه هستند‪ .‬اما آبهاى اطراف ژاپن سالهاست‬ ‫که ماهى تازه ندارد‪ .‬بنابراین براى غذا رساندن به جمعیت ژاپن‬ ‫قایقهاى ماهیگیرى‪ ،‬بزرگتر شدند و مسافت هاى دورترى را پیمودند‪.‬‬ ‫ماهى گیران هر چه مسافت طوالنی ترى را طى مى کردند به همان‬ ‫میزان آوردن ماهى تازه بیشتر زمان را به خود اختصاص می داد‪.‬‬ ‫اگر بازگشت بیش از چند روز طول مى کشید ماهیها دیگر تازه‬ ‫نبودند و ژاپنی ها مزه این ماهى را دوست نداشتند‪.‬‬ ‫براى حل این مساله‪ ،‬شرکتهاى ماهیگیرى فریزرهایىدر قایقهایشان‬ ‫تعبیه کردند‪ .‬آنها ماهیها را مى گرفتند و آنها را روى دریا منجمد‬ ‫مى کردند‪ .‬فریزرها این امکان را براى قایقها و ماهیگیران ایجاد‬ ‫کردند که دورتر بروند و مدت زمان طوالنی ترى را روى آب بمانند‪.‬‬ ‫اما ژاپنی ها مزه ماهى تازه و منجمد را متوجه مى شدند و مزه ماهى‬ ‫یخ زده را دوست نداشتند‪ .‬بنابراین شرکتهاى ماهیگیرى مخزن‬ ‫هایى را در قایقها کار گذاشتند و ماهیها را در مخازن آب نگهدارى‬ ‫مى کردند‪ .‬ماهیها پس از کمى تقال آرام مى شدند و حرکت نمى‬ ‫کردند‪ .‬آنها خسته و بى رمق‪ ،‬اما زنده بودند‪ .‬متاسفانه ژاپنی ها هنوز‬ ‫هم مى توانستند تفاوت مزه را تشخیص دهند‪ .‬زیرا ماهیها روزها‬ ‫حرکت نکرده و مزه ماهى تازه را از دست داده بودند‪ .‬باز هم ژاپنی ها‬ ‫مزه ماهى تازه را نسبت به ماهى بى حال و تنبل ترجیح مى دادند‪.‬‬ ‫پس شرکتهاى ماهیگیرى به گونه اى باید این مساله را حل مى کردند‪.‬‬ ‫آنها چطور مى توانستند ماهى تازه بگیرند؟ اگر شما مشاور صنایع‬ ‫ماهى گیرى بودید چه پیشنهادى مى دادید؟ چطور ژاپنی ها ماهیها‬ ‫را تازه نگه مى دارند؟ براى نگه داشتن ماهى تازه شرکتهاى ماهیگیرى‬ ‫ژاپن هنوز هم از مخازن نگهدارى ماهى در قایقها استفاده مى کنند‬ ‫اما حاال آنها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن مى اندازند‪.‬‬

‫کاهش و کنترل طبیعی قند خون‬ ‫دو عدد بامیه متوسط را شسته و انتهای آنها را جدا کنید‪.‬‬ ‫سپس از وسط آن دو قطعه باریک مطابق شکل ببرید‪.‬‬ ‫دو قطعه بریده شده را درون یک لیوان آب بیندازید‪.‬‬ ‫روی لیوان را با درپوشی بپوشانید و در دمای طبیعی اطاق‬ ‫در طول شب نگهدارید‪.‬‬

‫کوسه چند تایى از ماهى ها را مى خورد اما بیشتر ماهیها با‬ ‫وضعیتى بسیار سرزنده به مقصد مى رسند‪ .‬زیرا ماهیها برای مقابله‬ ‫با خطر كه همان شكار نشدن توسط كوسه بود تالش کرده اند‪.‬‬ ‫توصیه‪:‬‬ ‫‪ -1‬به جاى دورى جستن از مشکالت به میان آنها شیرجه بزنید‪.‬‬ ‫‪ -2‬از بازى با زندگی هر چند ناخوشایند (البته در بعضی مواقع)‬ ‫لذت ببرید‪.‬‬ ‫‪ -3‬اگر مشکالت و تالشهایتان بیش از حد بزرگ و بیشمار هستند‬ ‫تسلیم نشوید‪ ،‬ضعف شما را خسته مى کند‪ .‬به جاى آن مشکل را‬ ‫تشخیص دهید‪.‬‬ ‫‪ -4‬عزم بیشتر و دانش بیشتر داشته و کمک بیشترى دریافت‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫‪ -5‬اگر به اهدافتان دست یافتید اهداف بزرگترى را براى خود‬ ‫تعیین کنید‪.‬‬ ‫‪ -6‬زمانى که نیازهاى خود و خانواده تان را بر طرف کردید براى‬ ‫حل اهداف گروه‪ ،‬جامعه و حتى نوع بشر اقدام کنید‪.‬‬ ‫‪ -7‬پس از کسب موفقیت آرام نگیرید‪ .‬شما مهارتهایى دارید که‬ ‫مى توانید با آن تغییرات و تفاوتهایى را در دنیا ایجاد کنید‪.‬‬ ‫‪ -8‬در مخزن زندگیتان کوسه اى بیندازید و ببینید که واقعاً چقدر‬ ‫مى توانید دورتر بروید‪.‬‬ ‫این مساله را رون هوبارد در اوایل سالهاى ‪ ١٩٥٠‬دریافت‪.‬‬ ‫بشر تنها در مواجهه با محیط چالش انگیز است که به‬ ‫صورت غریبى پیشرفت مى کند‪.‬‬ ‫صبح زود پیش از صرف صبحانه دو قطعه بامیه‬ ‫را از لیوان خارج کرده و آب درون لیوان را نوش‬ ‫جان کنید‪.‬‬ ‫این کار را بصورت روزانه انجام دهید‪.‬‬ ‫پس از دو هفته شاهد کاهش چشمگیر و ملموس‬ ‫قند خونتان خواهید بود‪.‬‬


‫‪18‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬

‫ده نکته که به فرزندانم خواهم آموخت‬ ‫در روز پدر شاید بهترین هدیه را باید پدران‬ ‫به فرزندان بدهند زیرا گرچه روز پدر و روز مادر‬ ‫داریم اما هنوز روز فرزند نداریم‪ .‬من تا چند سال‬ ‫دیگر پنجاه ساله می شوم و از این بابت بسیار‬ ‫خوشحالم زیرا فکر می کنم عمرم را تا آنجا که می‬ ‫توانسته ام در تالش برای تکامل زیسته ام‪ .‬فکر‬ ‫کردم که اگر هم من نباشم شاید این نوشته بعد از‬ ‫من بتواند به فرزندانم آنچه می خواسته ام بدیشان‬ ‫بیاموزم را انتقال دهد‪!...‬‬ ‫‪ -1‬در ابراز دوستی پیشقدم باش اما برای ادامه آن منتظر قدم‬ ‫بعدی از طرف مقابلت باش‪.‬‬

‫شو و نه متشرع صرف باش‪ .‬به ایمان مردمان‬ ‫احترام بگذار اما در عقایدشان با آنها بحث کن‪.‬‬ ‫‪ -5‬ناعدالتی در دنیا را باور کن اما قبول نکن‪.‬‬ ‫‪ -6‬هیچگاه به کسی که می گوید "به کسی‬ ‫اعتماد نکن" اعتماد نکن‪.‬‬ ‫‪ -7‬هدف زندگی ات را بشناس وگرنه اگر به‬ ‫باالترین درجات علمی و تحصیلی هم برسی یا به اوج شهرت و‬ ‫ثروت باز هم زندگی ات پوچ و بی معنی است‪.‬‬ ‫‪ -8‬تا زنده ای از رحمت خداوند مایوس مشو‪ .‬مردمان نمی بخشند‬ ‫اما او می بخشد‪.‬‬

‫‪ -2‬همیشه در پی یافتن دوستان جدید باش اما در هر کاری‬ ‫اولویت را به دوستان قدیمی ات بده‪ :‬یادت باشد آنانی که وقتی حق‬ ‫انتخاب محدود داشتی با تو بودند و تنهایت نگذاشتند امتحان شان‬ ‫را در دوستی پس داده اند‪.‬‬

‫‪ -9‬ارزش خودت را بشناس‪ .‬سرمایه های جوانی و سالمت را به‬ ‫رایگان از دست نده‪.‬هر ثانیه ای که گذشت دیگر برگشت پذیر‬ ‫نیست‪.‬‬

‫‪ -3‬همچون اسامی خداوند جامع اضداد باش‪ .‬بقول انجیل چون‬ ‫کبوتر ساده و چون مار هشیار باش‪.‬‬

‫‪ -10‬بهترین دوستت کتابهایت باشند اما محتوای کتابهایت را با‬ ‫مغزت داوری کن و با قلبت عمل نما‪.‬‬

‫‪ -4‬اگر خدا هم نباشد باید آنرا اختراع کرد‪ .‬نه با ملحدین هم آوا‬

‫این ‪ 7‬خوراکی پیرتان می کند‬ ‫متخصصان تغذیه می‌گویند ‪ 7‬غذا هست که همه باید از مصرف‬ ‫آن ها خودداری كنند‪:‬‬ ‫فست ‌فودها‪ :‬الزم نیست در مورد غذاهای آماده زیاد صحبت کنیم‪،‬‬ ‫چرا که بیشتر افراد در مورد مضرات آن ها زیاد شنیده‌اند‪ .‬تنها یک جمله‬ ‫کافی است‪ " :‬فست‌ فود نخورید"‬ ‫روغن‌ های اشباع‪ :‬از خریدن و خوردن کلوچه ‌ها‪ ،‬شیرینی ‌ها‪،‬‬ ‫کراکرها‪ ،‬فست ‌فود و یا هر غذایی که با روغن‌ های اشباع تهیه شده‬ ‫خودداری کنید تا هم جلوی بیماری قلبی را بگیرید‪ ،‬هم جلوی پیری را‪.‬‬ ‫ن های صنعتی كه در تهیه ی چیپس‌ ها و‬ ‫روغن‌ های صنعتی‪ :‬روغ ‌‬ ‫سایر اسنک‌ ها کاربرد دارند‪ ،‬سبب درد شكم و سایر مشکالت گوارشی می‬ ‫‌شود و مصرف آن ها باعث می‌شود که افراد کمتر به سوی خوردن میوه‬ ‫و سبزی كه پوست را شاداب می‌كنند‪ ،‬بروند‪.‬‬ ‫نیترات‌ها‪ :‬نیترات‌ ها كه به میزان زیاد در هات‌داگ‌ها و گوشت‌های‬

‫نمک‌ سود شده وجود دارند‪ ،‬سرطان ‌زا هستند و توصیه می‌ شود اگر‬ ‫ت ها است‪ ،‬مصرف می‌کنید‪ ،‬حداقل از ویتامی ‌‬ ‫ن‬ ‫غذاهایی که حاوی نیترا ‌‬ ‫ث بیشتری استفاده کنید تا از تاثیر این مواد روی معده شما کاسته شود‪.‬‬ ‫چربی‌های اشباع حیوانی‪ :‬این چربی اشباع درون برخی گوشت‌ های‬ ‫قرمز پُرچرب‪ ،‬پوست مرغ و همچنین در لبنیات پُرچرب موجود است و‬ ‫بهتر است در مصرف آن ها حد تعادل رعایت شود‪.‬‬ ‫میان‌وعده‌های شور‪ :‬مصرف میان‌وعده‌های شور باعث افزایش فشار‬ ‫خون شده و تحقیقات نشان داده مصرف زیاد مواد شور و چرب باعث ابتال‬ ‫به برخی بیماری‌ های مزمن و همچنین پیری پوست می‌شود‪.‬‬ ‫غذاهای فریز شده‪ :‬این غذاها به‌ طور طبیعی برای سالمت بدن ُمضر‬ ‫نیستند؛ البته اگر به‌ طور مناسب فریز شوند‪.‬‬ ‫اما اگر می ‌توانید غذاهای تازه مصرف کنید‪ ،‬خوردن گوشت و غالت و‬ ‫فیبرها به‌ صورت تازه كه حاوی مقدار بیشتری آنتی ‌اکسیدان ‌های ضد‬ ‫پیری است‪ ،‬توصیه می‌ شود‪.‬‬


19

Friday June.06. 2014, No. 87

1393 ‫ خرداد‬16 ‫ جمعه‬،87 ‫گپی با مهاجرین شماره‬

Grandparent's Answering Machine Good morning... At present we are not at home but, please leave your message after you hear the beep. beeeeeppp... If you are one of our children, press 1. If you need us to stay with the children, press 2. If you want to borrow the car, press 3. If you want us to wash your clothes and do ironing, press 4. If you want the grandchildren to sleep here tonight, press 5.

If you want us to pick up the kids at school, press 6. If you want us to prepare a meal for Sunday or to have it delivered to your home, press 7. If you want to come to eat here, press 8. If you need money, press 9. If you are going to invite us to dinner, or take us to the theatre - start talking we are listening !!!!!!!!!!!”

Daneshmand Magazine

‫مجله هفتگی‬ ‫هفتکی‬ ‫مﺠله‬

Persian, Weekly

For Western Canada

‫ فرهنگی‬،‫ علمی‬،‫آموزشی‬ ‫ ویژه غرب کانادا‬،‫به زبان فارسی‬

‫مجله دانشمند را می توانید هر هفته‬

Tel: 604.913.0399 Fax: 604.913.0390 Email: Info @ Daneshmand. Ca www. Daneshmand. Ca

:‫از طریق وب سایت نیز مطالعه کنید‬

www.Daneshmand.Ca


‫‪20‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،87‬جمعه ‪ 16‬خرداد ‪1393‬‬

‫‪Friday June.06. 2014, No. 87‬‬


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.