،9۵جمعه ۱۴خرداد ۱۳9۵ گپی با مهاجرین شماره 9۵
Friday June. 03. 2016, No. 95
1
گﭙی با مﻬاجرین
شماره ،٩٥سال دهم ١٤ ،خرداد ١٣٩٥ Issue 95, Vol. 10, June. 03. 2016 فصل نامه ،رایگان
2
گﭙــی بــا مﻬــاجـرین گپی با مهاجرین شماره ،9۵جمعه ۱۴خرداد ۱۳9۵
Friday June. 03. 2016, No. 95
Chatting with Immigrants - Bilingual Monthly Magazine AHOURA SERVICES CENTRE
مرکز خدمات اهـورا كادر متخصﺺ ما آماده ارائه خدمات زیر می باشد:
Email: sahourai@yahoo.com Tel: 604- 783- 0955 Fax: 1-888-439-2522
ماهنامه گﭙی با مﻬاجرین ناشر:
سیما اهورائی
سردبیر:
آویسا ایزدی
ویراستار و مترجم :آویسا ایزدی مدیر تولید و روابط عمومی و تبلیغات :سیما اهورایی
همکاران افتخاری :مهندس محمد عمادی رامین بهرامی ()Copies Depot
* زبان انگلیسی IELTS * فارسی * فرانسه * ریاضی ،فیزیک ،شیمی
تعمیرات کامﭙیوتر
آموزﺵ کار با کامﭙیوتر
امور تایﭗ و ترجمه:
تایﭗ و ویرایش متون) ،كتاب ،جزوه ،بروشور( انگلیسی و فارسی ،ترجمه از فارسی به انگلیسی و بالعکس
خدمات سکنی گزینی جﻬت تازه واردین: -١مترجم همراه
-٢تکمیل فرمهای اداری و دولتی از قبیل SIN, MSP, Citizenship
-٣رزومه نویسی
-٤مشاوره و پركردن فرم های مهاجرتی )و اخذ ویزای توریستی( تحت نظر مشاور مهاجرتی مجاز -٥آموزش كتاب Citizenshipو آمادگی برای قبولی در امتحان -٦ارائه سایر اطالعات ضروری جهت اسکان راحت تر تازه واردین
تلفن:
امور حسابداری: تکمیل فرمهای مالیاتی پایان سال Book Keeping
امور تبلیﻐاتی: طراحی بیزنس كارت ،لوگو آگهی تبلیغاتی
طراحی وب سایت
۶0٤-٧٨٣-0٩۵۵
فاکﺲ1-٨٨٨-٤٣٩-2۵22 : ایمیﻞsahourai@yahoo.com :
خبرنگار و عکاس مجله :ساالر شهنواز
چاپخانه:
COPIES DEPOT
هیﺌت تﺤریریه گﭙی با مﻬاجرین آویسا ایزدی ،مهین خدابنده، مهرویه مغزی ،علی نسیم ،درین ،مریم سمنانیان،
عالقمندان مجله " گﭙی با مﻬاجرین"
می توانند این نشریه را از ﻃریق سایت WWW. DANESHMAND.CA مطالعه بفرمایند
Designed by: Daneshmand.ca
تایﭗ و صفحه آرائی :سیما اهورائی
امور سرمایه گذاری حساب بازنشستگی RRSP حساب تﺤﺼیلی فرزندان RESP وام مسکن امور بیمه کوتاه و بلند مدت بیمه مسافرت سوپرویزا
تدریﺲ خﺼوصی:
گپی با مهاجرین شماره ،9۵جمعه ۱۴خرداد ۱۳9۵
Friday June. 03. 2016, No. 95
یادداشت ناشر با درود و سپاس فراوان، خوانندگان عزیزی که به این مجله لطف داشته و آنرا بطور مرتب دریافت می کنند، بخوبی آگاهند که خوشبختانه توانسته ایم گپی با مهاجرین را به مدت ۱0سال و بدون وقفه بدست دوستداران و هموطنان عزیز برسانیم. از اینکه "گپی با مهاجرین" را متعلق به خودتان می دانید و همواره با پیشنهادها و اظهارنظرهایتان ما را در بهبود کیفیت مجله ،یاری می کنید ،سپاسگزاریم .امیدواریم همچنان با ارائه مطالب جالب و خواندنی ،بتوانیم این نشریه کوچک را در اختیار خوانندگان عزیز قرار دهیم. مناسبت جشنهای مختلﻒ طی سه ماه آینده: نوزدهم ماه جون ( )۱9 Juneیادآور روز قدردانی از زحمات پدران است .این روز را خدمت همه پدران زحمتکش تبریک گفته و دست آنها را به نشانه سپاس می بوسیم .یاد پدرانی که در جمع ما نیستند
صدور بیمه پزشکی بیمه مسافرتی
سوپر ویزا برای والدین
" این بیمه برای درخواست ویزا اجباریست"
3
گرامی باد ،روحشان شاد و قرین رحمت .امیدواریم شما نیز با یادی از پدرانتان و گذراندن چند ساعتی با آنها روزی فراموش نشدنی در پیش داشته باشید. روز اول جوالی Canada Dayهر سال مردم کشور کانادا سالگرد شکل گیری این کشور را جشن می گیرند .ماجرا از این قرار است که پیش از اول جوالی ۱8۶۷میالدی کانادا مجموعه ای از کلونی های کشور انگلستان بود (البته بعد از شکست فرانسه و تسلیم بخش نیوفرانس New Franceبه انگلیس) .همگی این کلونی ها زیر نظر مستقیم انگلستان اداره می شدند؛ اما به همت مردی به نام سر جان مک دانلد (اولین نخست وزیر کانادا) Sir Alexander John McDonaldو پس از چند سال رایزنی سه تا از این کلونی ها به نام "استان کانادا" (مجموعه استان های فعلی کبک و انتاریو) ،نوا اسکوشیا و نیوبرانزویک به هم پیوستند تا هسته اصلی کشور کانا دا را شکل دهند .در پی این شکل گیری استان کانادا به دو استان کبک و انتاریو تقسیم شد و در مجموع هر چهار استان ،کشور کانادا را به وجود آوردند .در همان زمان قانون اساسی کانادا که در آن هنگام British North American Actو بعدها ۱8۶۷ Constitution Actخوانده شد تبیین و در تاریخ اول جوالی ۱8۶۷در پی امضای ملکه ویکتوریا ملکه وقت انگلیس به اجرا درآمد. سیما اهورایی بﻬترین کیفیت ،مطلوب ترین قیمت در خدمات
"خانـه مـا" سرویسﻬای زیر جﻬت سالمندان عزیز اراﺋه می شود: •
خیاطی و انجام انواﻉ تعمیرات لباس
•
كوتاه كردن مو و آرایش صورت
•
همراهی جهت انجام امور پزشکی و ﻏیرپزشکی از قبیل خرید روزانه
•
نظافت منزل )شستشوی البسه و تعویﺾ مالفه( و نظافت حیاﻁ
•
هم صحبتی Companionship
•
انجام امور خارﺝ از منزل :از قبیل امور بانکی و مراجعه به پستخانه
•
انجام امور اداری ،پر كردن فرمهای اداری ،نامه نگاری ،ترجمه و امور مشابه
•
نگهداری و مراقبت از سﮓ و گربه شما در زمان مسافرت
•
آموزش كامﭙیوتر به زبان ساده
دارای گواهینامه و مجوزهای زیر: Member of Peer Counselling of BC Social Worker Training Certificate Food Safe Certificate First aid Certificate
پرهام اوشیدری تلفن تماس٧٧٨ -2٨٨-٧۶۵٧: پدرام اوشیدری تلفن تماس۶0٤-٧٨1-٤0٧٩ :
تلفن "خانه ما" در خدمت شماست Email: hometoinfo@gmail.com ٦٠٤٩١٣٣٩٤١
Friday June. 03. 2016, No. 95
4
1395 خرداد14 جمعه،95 گپی با مهاجرین شماره
Father’s Day in Canada In Canada, Father’s Day is celebrated with lot of enthusiasm. Since, the tradition of celebrating Fathers Day moved to Canada from US, Fathers Day in Canada is also celebrated on third Sunday of June. Children in Canada express affection and honor for their dad by presenting them cards, flowers and chocolates. In modern times, several other gifts of love including neckties, shirts, electronic gadgets, stationery items etc are also gifted to father by loving children. Another noticeable trend about Fathers Day celebration in Canada is that apart from their biological father people wish “Happy Father’s Day” to their grandfathers, stepfathers, foster father, uncles or any other man who is as affectionate and loving towards them as a father.
Immense popularity of Fathers Day festival has turned the occasion commercial to a significant degree. Days before the festival markets wear a festival look as gift and card sellers try to lure the people and harp on the emotional significance of the occasion. Dining out with family is another popular Fathers Day tradition in Canada. No wonder, restaurants and eating joints witness a bumper rush on the occasion.
وقتی نمی دانستم که چه چیزهایی .نمی دانم و هیچ اهمیتی هم نمی دادم
استعفا
می خواهم فکر کنم که دنیا چقدر .زیباست و همه راستگو و خوب هستند
بدینوسیله من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم و مسئولیتهای یک .کودک هشت ساله را قبول می کنم
می خواهم ایمان داشته باشم که هر چیزی ممکن است و می خواهم که از .پیچیدگیهای دنیا بی خبر باشم می خواهم دوباره به همان زندگی نمی خواهم زندگی،ساده خود برگردم ،من پر شود از کوهی از مدارک اداری ... جریمه و، صورتحساب،خبرهای ناراحت کننده به یک کلمه،می خواهم به نیروی لبخند ایمان داشته باشم ... و به، به باران، به فرشتگان، به صلح، به عدالت،محبت آمیز ...، کارت اعتباری و بقیه مدارک، کلید ماشین،این دسته چک من ...مال شما .من رسم ًا از بزرگسالی استعفا می دهم
می خواهم به یک ساندویچ فروشی بروم و فکر کنم که آنجا یک رستوران .پنج ستاره است می خواهم فکر کنم شکالت از پول ! چون می توانم آن را بخورم،بهتر است می خواهم زیر یک درخت بلوط بزرگ بنشینم و با دوستانم .بستنی بخورم می خواهم درون یک چاله آب بازی کنم و بادبادک خود را در .هوا پرواز دهم وقتی، وقتی همه چیز ساده بود،می خواهم به گذشته برگردم ، جدول ضرب را و شعرهای کودکانه را یاد می گرفتم،داشتم رنگها را
گپی با مهاجرین شماره ،95جمعه 14خرداد 1395
5
Friday June. 03. 2016, No. 95
افسانه ای است شیرین یک متن فوق العاده زیبا روزی همه فضایل و تباهی ها دور هم جمع شدند .آنها از بیکاری خسته و کسل شده بودند .خسته تر وکسل تر از همیشه. ناگهان "ذکاوت" ایستاد و گفت :بیایید یک بازی بکنیم؛. مث ً ال قایم باشک؛ همه از این پیشنهاد شاد شدند. "دیوانگی" فورا فریاد زد من چشم می گذارم... من چشم می گذارم... و از آنجایی که هیچ کس نمی خواست به دنبال دیوانگی برود همه قبول کردند او چشم بگذارد و به دنبال آنها بگردد. دیوانگی جلوی درختی رفت و چشمهایش را بست و شروع کرد به یک...دو...سه...چهار... شمردن .... همه رفتند تا جایی پنهان شوند؛ "لطافت" خود را به شاخ ماه آویزان کرد؛ "خیانت" داخل انبوهی از زباله پنهان شد؛ "اصالت" در میان ابرها مخفی گشت؛ "هوس" به مرکز زمین رفت؛ "دروغ" گفت زیر سنگی می روم اما به ته دریا رفت؛ "طمع" داخل کیسه ای که دوخته بود مخفی شد. و دیوانگی مشغول شمردن بود. هفتاد و نه ...هشتاد ...هشتاد و یک... همه پنهان شده بودند به جز "عشق" ،،،که همواره مردد بود و نمی توانست تصمیم بگیرد .و جای تعجب هم نیست!!..
فرستنده :دکتر سپیددشتی
زیرا تنبلی ،تنبلی اش آمده بود جایی پنهان شود،، و لطافت را یافت که به شاخ ماه آویزان بود. دروغ ته چاه؛؛؛؛ هوس در مرکز زمین؛؛؛؛؛ یکی یکی همه را پیدا کرد .... جز "" عشق "" او از یافتن "" عشق "" ناامید شده بود. "حسادت" در گوشهایش زمزمه کرد؛ تو فقط باید عشق را پیدا کنی... و او پشت بوته گل رز است. دیوانگی شاخه ی چنگک مانندی را از درخت کند و با شدت و هیجان زیاد آن را در بوته گل رز فروکرد.... دوباره و دوباره این کار را تکرار کرد تا اینکه با صدای ناله ای متوقف شد. عشق از پشت بوته بیرون آمد !!!،، اما با دستهایش صورت خود را پوشانده بود و از میان انگشتانش قطرات خون بیرون می زد. شاخه ها به چشمان عشق فرو رفته بودند و او نمی توانست جایی را ببیند. ** او کور شده بود**. دیوانگی گفت: «من چه کردم؛ من چه کردم؛؛؛
چون همه می دانیم پنهان کردن عشق مشکل است.
چگونه می توانم تو را درمان کنم.
در همین حال دیوانگی به پایان شمارش می رسید.
""عشق"" پاسخ داد:
نود و پنج ...نود و شش ...نود و هفت... هنگامیکه دیوانگی به صد رسید ،عشق پرید و در بوته گل رز پنهان شد. دیوانگی فریاد زد دارم میام ،،،،دارم میام،،،،. اولین کسی را که پیدا کرد "تنبلی" بود؛
تو نمی توانی مرا درمان کنی ،اما اگر می خواهی کاری بکنی؛ راهنمای من شو. و اینگونه شد که از آن روز به بعد ""عشق"" کور است... و ""دیوانگی"" همواره در کنار اوست.
6
گپی با مهاجرین شماره ،95جمعه 14خرداد 1395
Friday June. 03. 2016, No. 95
برخی از اصطالحات در زمان قدیم که یخچال نبود ،خنكترین آب قنات در تهران، قناتى بود كه بعدها زندان قصر در آن ساخته و بنا شد .بعد از آن، هركس به زندان میافتاد ،میگفتند رفته آب خنك بخوره. و این اصطالح بعدها شامل همه زندانیهایی شد كه به زندان میافتادند!! *** قدیما که تهرانیها با ماشین دودی می رفتن زیارت شاه عبدالعظیم پول رفت و برگشت ماشین رو باید اول می دادن .برای همین اهالی شهر ری که مطمئن بودن اینا چون پول بلیط رو قبال دادن حتما برمیگردن خونه هاشون ،الکی تعارف می کردن که تو رو خدا شب پیش ما باشین!!! از اونجا تعارف شاه عبدالعظیمی ضرب المثل شد... *** جامهای شراب در قدیم دارای هفت خط بودند و هرکس بنا بر ظرفیتش تا یک خط خاص می توانست شراب بنوشد. این خطها عبارت بودند از: -۱مزور
-۲فرودینه
-۶بغداد
-۷جور
-۳اشک
-۴ازرق
-۵بصره
هرکس شراب خوار قهاری بود و می توانست تا خط هفتم شراب بخورد به هفت خط معروف می شد.
سگ سر کارم!! در قدیم بازارها دارای چهار مدخل بودند که شبانگاهان آنان را با درهای بزرگ می بستند .وتمامی دکانها نیز به همین طریق قفل می شدند .از انجا که همیشه احتمال خطر می رفت ،نگهبانانی نیز شب در بازار پاسبانی می دادند .به دلیل اینکه نمی توانستند تمامی بازار را کنترل کنند ،سگهای وحشی به همراه داشتند که به جز خودشان به دیگری رحم نمی کردند .پاسبانان شب ،در ساعت معینی از شب ،در بوق بزرگی که از شاخ قوچ بود ،با فاصله زمان معینی می دمیدند .بدین معنا که عنقریب سگها را در بازار رها خواهیم کرد .دکانداران نیز سریع محل کسب خود را ترک کرده و به مشتریان خود می گفتند دیر وقت است و بوق سگ را نواختند. از ان زمان بوق سگ اصطالح دیر بودن معنا گرفته! *** به مختارالسلطنه گفتند که ماست در تهران خیلی گران شده است .فرمان داد تا ارزان کنند .پس از چندی ناشناس به یکی از دکانهای شهر سر زد و ماست خواست .ماست فروش که او را نشناخته بود پرسید :چه جور ماستی میخواهی؟ ماست خوب یا ماست مختارالسلطنه! وی شگفتزده از این دو گونه ماست پرسید. ماست فروش گفت :ماست خوب همان است که از شیر میگیرند و بدون آب است و با بهای دلخواه میفروشیم .ماست مختارالسلطنه همین تغار دوغ است که در جلوی دکان میبینی که یک سوم آن ماست و دو سوم دیگر آن آب است و به بهایی که مختارالسلطنه گفته میفروشیم .تو از کدام میخواهی؟!
بعضی مواقع شخصی برای خودنمایی تقاضای پر کردن جام تا خط هفتم می کرد ولی نمی توانست همه شراب را بنوشد .در اینجا دوستانش برای حفظ آبروی او تا خط جور ،شراب او را سر می کشیدند و اصطالح جور کسی را کشیدن از اینجا ضرب المثل گردید.
مختارالسلطنه دستور داد ماست فروش را جلوی دکانش وارونه از درختی آویزان کر ده و بند تنبانش را دور کمر سفت ببندند. سپس تغار دوغ را از باال در لنگههای تنبانش بریزند و آنقدر آویزان نگهش دارند تا همه آبهایی که به ماست افزوده از تنبان بیرون بچکد!
اصطالح "بوق سگ" چیست؟ اینکه گفته می شود از صبح تا بوق
چون دیگر فروشندهها از این داستان آگاه شدند ،همگی ماستها را کیسه کردند!!!
***
* To Whiten White Clothes: "Soak White Clothes in hot water with a Slice of "Lemon for 10 Minutes
Home made tips * To Make the Mirror Shine: ""Clean with Sprite.
* Ants Problem: Ants hate Cucumbers. "Keep the skin of Cucumbers "near the place where they are or at Ant Hole.
* To give a Shine to your Hair: "Add one Teaspoon of Vinegar to Hair, then wash "Hair.
گپی با مهاجرین شماره ،95جمعه 14خرداد 1395
Friday June. 03. 2016, No. 95
7
پنجره های رویایی با جمالت ناب حق انتخاب به خاطر سه چیز هیچگاه کسی را مسخره نکنید :چهره، والدین(پدرومادر) و زادگاه .چون انسان هیچ حق انتخابی در مورد آنها ندارد.
عذرخواهی معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست که تو اشتباه کردی و حق با یکی دیگه است.
مرد لبخند تلخی زد و گفت من همان دلقکم. فلسفه زندگی انسان امروز در این جمله خالصه می شود:
فدا کردن آسایش زندگی امروز برای ساختن وسایل آسایش زندگی فردایی که همیشه مانند امروز است امروز فردایی است که دیروز نگرانش بودی.
آدم های بزرگ ،متوسط ،کوچک آدم های بزرگ درباره ایده ها سخن می گویند.
معذرت خواهی یعنی اون رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره.
آدم های متوسط در باره چیزها سخن می گویند
خط تیره
آدم های كوچك پشت سر دیگران سخن می گویند
معلم می دانست فاصله ها چه به روزمان می آورند که به خط فاصله می گفت :خط _ تیره
تولد و زندگی تولد انسان مثل روشن شدن کبریتی است و مرگش خاموشی آن. بنگر در این فاصله چه کردی
روزگارا روزگارا :تو اگر سخت بمن می گیری! باخبر باش ،که پژمردن من آسان نیست!
فلسفه زندگی فلسفه زندگی انسان امروز در این جمله خالصه می شود :فدا کردن آسایش زندگی برای ساختن وسایل آسایش زندگی...
دلقک مردی نزد روانپزشک رفت و از غم بزرگی که در دل داشت برای دکتر تعریف کرد. دکتر گفت به فالن سیرک برو .آنجا دلقکی هست ،اینقدر می خنداندت تا غمت یادت برود.
آدم های بزرگ درد دیگران را دارند. آدم های متوسط درد خودشان را دارند. آدم های كوچك بی دردند. آدم های بزرگ عظمت دیگران را می بینند. آدم های متوسط به دنبال عظمت خود هستند. آدم های كوچك عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند. آدم های بزرگ به دنبال كسب حكمت هستند. آدم های متوسط به دنبال كسب دانش هستند. آدم های كوچك به دنبال كسب سواد هستند. آدم های بزرگ به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند. آدم های متوسط پرسش هائی می پرسند كه پاسخ دارد. آدم های كوچك می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند. آدم های بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند. آدم های متوسط به دنبال حل مسئله هستند. آدم های كوچك مسئله ندارند.
8
گپی با مهاجرین شماره ،95جمعه 14خرداد 1395
Friday June. 03. 2016, No. 95
رازهای شگفت انگیز زندگی زیباترین آرایش برای لبان تو؛ راستگویی برای صدای تو؛ دعا به درگاه خداوند برای چشمان تو؛ رحم و شفقت
*** وقتی یه اتفاق خوب یا بد برات می افته .همیشه دنبال این باش که چه معنی و حکمتی در اون اتفاق نهفته هست .برای هر اتفاق در زندگی دلیلی وجود داره که به تو می آموزد که چگونه بیشتر شاد زندگی کنی و کمتر غصه بخوری.
برای دستان تو؛ بخشش برای فکر تو؛ اعتماد برای قلب تو؛ عشق
***
و برای زندگی تو؛ دوستی هاست *** هیچ کس نمی تونه به عقب برگرده و همه چیز را از نو شروع کنه ولی هر کسی می تونه از همین حاال عاقبت خوب و جدیدی را برای خودش رقم بزنه خداوند هیچ تضمین و قولی مبنی بر این که حتماً روزهای ما بدون غم بگذره. خنده باشه بدون هیچ غصه ای یا خورشید باشه بدون هیچ بارونی ،نداده ولی یه قول رو به ما داده که اگه استقامت داشته باشیم در مقابل مشکالت ،تحمل سختی ها رو برامون آسون می کنه و چراغ راهمون میشه *** ناامیدی ها مثل دست اندازهای یک جاده هستن ممکنه باعث کم شدن سرعتت در زندگی بشن ولی در عوض بعدش از یه جاده صاف و بدون دست انداز بیشتر لذت خواهی برد بنابراین روی دست اندازها و ناهمواریها خیلی توقف نکن و با استقامت هر چه تمام تر به راهت ادامه بده. *** وقتی احساس شکست می کنی که نتونستی به اون چیزی که می خواستی برسی. اص ً ال ناراحت نشو
حتما خداوند صالح تو رو در این دونسته و برات آینده ی بهتری رو رقم زده.
تو نمیتونی کسی رو مجبور کنی که تو رو دوست داشته باشه. ولی در عوض تنها کاری که میتونی انجام بدی ،اینه که تبدیل به آدمی بشی که الیق دوست داشتن هست و عاقبت کسی پیدا خواهد شد که قدر تو رو بدونه. *** بهتره که غرورت رو به خاطر کسی که دوستش داری از دست بدی تا این که کسی رو که دوست داری به خاطر غرورت از دست بدی. ما معموال زمان زیادی رو صرف پیدا کردن آدم مناسبی برای دوست داشتن یا پیدا کردن عیب و ایراد کسی که قب ً ال دوستش داشتیم می کنیم. اما باید به جای این کار در عشقی که داریم ابراز می کنیم کامل باشیم. *** هیچوقت یه دوست قدیمی ات رو ترک نکن .چون هیچ زمانی کسی جای اون رو نخواهد گرفت. دوستی مثل شراب میمونه که هر چی کهنه تر بشه ارزشش بیشتر میشه. *** راستی هیچ فکر کردی؛ وقتی مردم پشت سرت حرف میزنن چه مفهومی داره؟ خیلی ساده است! یعنی اینکه تو دو قدم از اونها جلوتری .پس مشتاقانه به مسیرت در زندگی ادامه بده. شاد باش و وجود نازنینت لبریز باشه از مهر و گرمای زندگی در این روزهای سرد زمستان...
9
Friday June. 03. 2016, No. 95
گپی با مهاجرین شماره ،9۵جمعه ۱۴خرداد ۱۳9۵
جمله های زیبا * بی شعوری یعنی لطف دیگران را وظیفه ی آنان پنداشتن...
* از لباس کهنه ات خجالت نکش از افکار کهنه ات شرمنده باش...
)انیشتین(
*** * اون که زیباست می خنده و اونکه می خنده زیباست
***
حق انتخاب با شماست...
* هنگامی که کسی آگاهانه تو را نمی فهمد
***
خودت را برای توجیه خسته نکن... *** * مرگت درست از لحظه یی آغاز می شود که در برابر آن چه مهم )مارتین لوتر كینﮓ( است ،سکوت می کنی...
* سیلی واقعیت رو زیباترین رویا هستی
درست اون وقتی می خوری که وسط ***
* هیچوقت،
*** * پایانی برای قصه نیست
بیش از حد عاشق نباش.
چرا که نه گوسفندان عاقل می شوند و نه گرگها سیر...
و بیش از حد محبت نکن...
بیش از حد اعتماد نکن.
چون همین "بیش از حد"
*** * کسی که کردارش او را به جایی نرساند ،افتخارات خاندانش او را به جایی نخواهد رسانید... ***
به تو بیش از حد آسیب می رسونه. *** * ما با آدمها تصادفی برخورد نمی کنیم.
* خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
هرکسی به دلیلی سر راهمان قرار می گیرد.
بلکه کسی است که با مشکالتش مشکلی ندارد... ***
مناسبترین قیمت برای ایران ،اروپا
6
اﻃلﺲ
خاور میانه ،استرالیا و سایر نقاﻁ دنیا
منتخب بﻬترین سرویﺲ آژانﺲ هواپیمایی در نورث شور 216 - 1500 Marine Drive., 2nd Floor, North Vancouver, BC, V7P 1T7 Fax: 604-982-1470 Email: info@atlas-travel.ca
Tel: 604.982.1116
10
گپی با مهاجرین شماره ،95جمعه 14خرداد 1395
قدرت یک زن در رابطه ِ عزیزان یک زن به طو ِر سالمت مطالعات نشان داده است که ِ ِ سالمت خو ِد زن ارتباط دارد. مستقیم با تعامل عمیقی های سنتی شرق داللت بر این دارد که «فلسفه ِ ِ میان میان انرژی زمین و جسم فیزیکی انسان و ارتباطی نزدیک ِ ِ ِ باورهای شرقی، طبق کشش انرژی زن و ِ طبیعی زمین وجود داردِ . ِ ِ بدن مردان است ،بدین ترتیب که انرژی زمین بدن زن ها متفاوت از ِ ِ درون زنان در گردش است .انرژی زنانه ،انرژی به درون، در بدن و ِ نیروی جاذبۀ زمین است .این انرژی زنانه مقاومت ناپذیر کشاننده یا ِ بوده و به قدری قوی است که در زندگی خانوادگی ،اکث ِر افرا ِد خانه ِ نیروی مرکز گرا در او از همه اطراف فردی باشند که تمایل دارند در ِ ً ِ ِ قویتر است که معموال ماد ِر خانواده است و نبود او در صورت غیبت کام ً ال مشخص و محسوس است. بچه ها عادت دارند همیشه بدانند مادر کجاست و اگر مادر از خانه بیرون رود به شکل عجیبی متوجه می شوند و دائم می پرسند مادر کجاست؟ می چیوکوشی ،مربی ماکروبیوتیک ،که اولین بار دربارۀ این انرژی طریق پاها نیروی جاذبۀ زمین که از صحبت کرد اشاره می کند که ِ ِ وار ِد بدن می شود ،هم در زنان و هم در مردان وجود دارد ،همان نیروی گریز از مرکز که از آسمان وار ِد سر و بدن می شود، گونه که ِ هم در زنان و هم در مردان حضور دارد. میزان انرژی موجود است .در زن ها ،به طو ِر کلی، اختالف بر س ِر ِ نیروی «جاذبۀ زمین» حضور دارد و در نیروی مرکزگرا یا بیشتر ِ ِ نیروی جاذبۀ آسمان. نیروی گریز از مرکز یا مردان ِ ِ ِ اطراف نیروی مرکزگرا نیرویی زمینی است که هر کسی را که ِ ً ثقل خانه بوده ما باشد ،جذب می کند .چون زن ها معموال نقطۀ ِ تامین و ِ ِ ِ سالمت سای ِر افراد حفظ مسئولیت روانی را به منظو ِر و ِ پروفسور محمود حسابی: من از این دنیا فقط اینو دریافتم که: اونی که بیشتر می گفت" :نمی دونم" ،بیشتر می دونست! اونی که "قوی تر" بود ،کمتر زور می گفت! اونی که راحت تر می گفت "اشتباه کردم" ،اعتماد به نفسش باالتر بود!
Friday June. 03. 2016, No. 95
جان زن» ـ کریستین نورتراپ کتاب ِ «جسم زنِ ، ِ
خانواده ،بر عهده میگیرند .به همین دلیل است که وقتی زنی ِ جهت بهبود بر می دارد ،تما ِم افرا ِد خانه (چه او بچه تغییری در داشته باشد یا نداشته باشد) از این بهبود بهره می برند .به جرات ِ سالمت خانواده و جامعه به تنهایی بستگی به سالم می توان گفت ماندن زن دارد .بخشی از رم ِز سالمت آفرینیِ ، درک شدن و سالم ِ ِ قدرت انرژی زن و آثا ِر آن است». بدون زنان افسرده ،و زنان رنجور ِ زنان زخمیِ ، حاال تصور کنید ِ برای خود و عزیزانشان اینکه بدانند و یا بخواهند ،چقدر می توانند ِ ِ وضعیت منشاء درد باشند! اینجاست که باید از خود سوال کنیم ِ زنان جامعۀ ما به چه سمت و سویی می رود؟ چقدر روان ِ سالمت ِ ِ جان زنان اهمیت قائل می شویم؟ برای خوشحالی و ِ سالمت جسم و ِ ـرای این مهم هزینه می کنیم و مسئولیت چقدر بـ ِ می پذیریم؟ باالی بی اعتنایی و جوامع پدر ساالر با تصور کنید در حجم ِ ِ ِ مردان آسیب کم لطفی که در حق زنان شده است چقدر خو ِد ِ دیده اند؟ به جرات می گویم در جامعه ای که زنان خوشحال و سالمت مابین مظلوم و ظالم قائل شد ،چرا نیستند دیگر نمی توان تمایزی ِ جای خوشحالی و که در چنین وضعیتی همه بازنده هستند .اما ِ ِ ِ امید و خرسندی آنجایی است که خو ِد زنان مسئولیت رشد فردی ِ جهت سالمتی جسم و جانشان و خویش را بر دوش بگیرند و در های محکم و قوی بردارند ،این گام ها هر چقدر خوشحالی خود گام ِ ِ هم کوچک باشند می توانند دامنۀ نفو ِذ باالیی داشته باشند. ِ ِ سالمت هر زن آن چنان عظیم است که می توان قدرت ادعا کرد :با یک گل بهار می شود! اونی که صداش آرومتر بود ،حرفاش با نفوذتر بود! اونی که خو دشو واقعاً دوست داشت ،بقیه رو واقعی تر دوست داشت! اونی که بیشتر "طنز" می گفت ،به زندگی جدی تر نگاه می کرد!
Friday June. 03. 2016, No. 95
گپی با مهاجرین شماره ،9۵جمعه ۱۴خرداد ۱۳9۵
11
دلت را به تکان... * حاال آرام تر ،آرام تر بتکان. تا خاطره هایت نیفتد .تلخ یا شیرین ،چه تفاوت می کند؟ خاطره ،خاطره است .باید باشد ،باید بماند ... * کافی ست؟ نه ،هنوز دلت خاک دارد .یک تکان دیگر بس است .تکاندی؟ دلت را ببین .چقدر تمیز شد ...دلت سبک شد؟ *غصه هایت که ریخت ،تو هم همه را فراموش کن .دلت را بتکان * اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین .بگذار همانجا بماند * فقط از ال به الی اشتباه هایت ،یک تجربه را بیرون بکش. قاب کن و بزن به دیوار دلت ... * دلت را محکم تر اگر بتکانی.
* حاال این دل جای "او"ست .دعوتش کن این دل مال "او"ست... همه چیز ریخت از دلت ،همه چیز افتاد و حاال. * و حاال تو ماندی و یک دل .یک دل و یک قاب تجربه .یک قاب تجربه و مشتی خاطره .مشتی خاطره و یک "او"... خانه تکانی دلت مبارک
تمام کینه هایت هم می ریزد و تمام آن غم های بزرگ و همه حسرت ها و آرزوهایت ... * باز هم محکم تر از قبل بتکان. تا این بار همه آن عشق های بچه گربه ای هم بیفتد!
مرکز خدمات اهورا تﻬیه و تنﻈیﻢ فرمﻬای مالیاتی شخﺼی: * No Income * Employment * Student * Capital Gain * Self - employment ۶0٤- ٧٨٣- 0٩۵۵ * Seniors لطف ًا جﻬت اﻃالعات بیشتر
با تلفن ما تماس حاصﻞ فرماﺋید
با تخفیﻒ ویﮋه برای دانشجویان و سالمندان
12
گپی با مهاجرین شماره ،95جمعه 14خرداد 1395
Friday June. 03. 2016, No. 95
راه عجیب برای اینکه بیش از 120سال عمر کنید! برترین ها :داشتن عمر طوالنی آرزوی همیشگی انسانها بوده است. با اینكه هنوز دانشمندان نتوانستند داروی جادویی برای افزایش طول عمر پیدا كنند اما انجام تحقیقات روی هزاران انسان باالی 100سال آنها را با روشهای شگفتانگیزی برای داشتن عمر طوالنی آشنا كرده است.برای مثال در كشور انگلستان ،روستایی وجود دارد كه عمر مردان و زنان آن بهطور متوسط 88/7و 91سال است .همین موضوع نشان میدهد ،با رعایت كردن بعضی نكات درصد زیادی از انسانها میتوانند تولد 100سالگی خود را جشن بگیرند. در ادامه حاصل تحقیقات هزاران پزشك ،دانشمند و محقق در مورد راههای عجیبی كه باعث افزایش طول عمر میشوند را میخوانیم. نخ دندان بكشید: واضح است نخ دندان كشیدن از خرابشدن دندان و ابتال به بیماریهای لثه جلوگیری میكند اما تحقیقات نشان میدهد ،همین كار ساده تا حد زیادی خطر ابتال به بیماری قلبی را كاهش میدهد .متاسفانه باكتریهای موجود در لثهها میتوانند به داخل رگهای خونی بدن راه پیدا كرده و پاسخ ایمنی بدن را برانگیزند كه این عامل سالمت قلب را به خطر میانداز د .ابتال به بیماری قلبی یكی از مهمترین دالیل مرگومیر در سراسر جهان به حساب میآید. آفتاب بگیرید اما زیادهروی نكنید: مطالعات دانشمندان نشان میدهد ،طول عمر زنان برنزه نسبت به زنان دیگر باالتر است .در حقیقت با قرار گرفتن در معرض نور خورشید، بدن ویتامین Dمورد نیاز خود را تامین كرده و با كمك آن میتواند با دسته گستردهای از بیماریها مانند پوكی استخوان ،افسردگی ،بیماری قلبی و دیابت مبارزه كند 50 .درصد از بزرگساالن دچار كمبود ویتامین Dهستند كه علت اصلی آن هم دوری كردن از نور آفتاب است. عكس بگیرید: اگر زندگی شا دی دارید ،مرتب با دوستان خو د در مهمانی شركت میكنید و عالقه زیادی به سفر كردن دارید ،بهتر است از این لحظات فراموش نشدنی تصویر تهیه كنید .تحقیقات نشان میدهد ،نگاه كردن به این عكسها و به یاد آوردن خاطرات خوش گذشته نقش زیادی در بهبود احساس شادی در انسانها داشته و به تقویت سیستم ایمنی بدن آنها كمك میكند .سالمندانی كه آلبومهای زیادی از دوران گذشته خود دارند معموال روحیه بهتری دارند و بیشتر عمر میكنند. قرص ضدبارداری مصرف كنید: زنانی كه بیش از 4سال از قرصهای ضدبارداری استفاده میكنند با احتمال كمتری به سرطان و بیماری قلبی دچار میشوند .افزایش ضریب هوشی یكی دیگر از خواص عجیب قرصهای ضدبارداری است. مغز زنانی كه از این قرصها استفاده میكنند تقریبا 3درصد بزرگتر از
سایرین است و عالوه بر آن ،این زنان حافظه بهتری هم دارند. دوست پیدا كنید: از سادهترین راهها برای افزایش طول عمر ،ارتباط با دوستان و آشنایان است .هنوز علت این موضوع مشخص نیست اما دانشمندان معتقدند ارتباط با دیگران سبب میشود ما بیشتر به سالمت خود توجه كرده و از انجام رفتارهای پرخطر دوری كنیم .داشتن ارتباطات اجتماعی تا حد زیادی به كاهش استرس كمك میكند كه این عامل نقش زیادی در محافظت از قلب دارد .آمارها نشان میدهد ،یكی از مهمترین عوامل مرگومیر بین سالمندان تنهایی است. كالس زبان بروید: یاد گرفتن یك زبان خارجی نه تنها میتواند از ابتال به بیماری آلزایمز پیشگیری كند بلكه نقش موثری در به تعویق انداختن بسیاری از بیماریهای مرتبط با پیری دارد .برای بهرهمند شدن از فواید این روش الزم نیست كه شما حتما در زبان دوم به تسلط كامل برسید بلكه فقط تالش برای یاد گرفتن كلمات و قواعد دستوری تازه كافی است .یادگیری زبان یكی از بهترین روشها برای حفظ سالمت مغز است. تلویزیون خود را خاموش كنید: به ازای هر یك ساعتی كه شما برای تماشای تلویزیون DVD،و مانند آن سپری میكنید 22 ،دقیقه از عمرتان كاسته میشود .به این ترتیب افرادی كه هر روز 5ساعت را به تماشای تلویزیون میگذرانند ،تقریبا 5 سال كمتر از دیگران عمر میكنند. اینترنتگردی كنید: گشت وگذار در اینترنت و گشتن بهدنبال مطالب تازه میتواند به بهبود سالمت مغز در میانساالن و افراد سالمند كمك كند .با گشتن در اینترنت قسمتهای خاصی از مغز تحریك میشوند كه نقش مهمی در كنترل مهارتهای زبانی و حافظه داشته و به تصمیمگیری بهتر كمك میكنند. به زندگی زناشویی خود توجه كنید: داشتن روابط زناشویی منظم خطر مرگومیر در مردان را تا50درصد كاهش میدهد .انجام این كار باعث ترشح هورمونهای زیادی در بدن میشود كه نقش مهمی در سالمت انسان دارند. كمی وزن اضافه كنید! محققان هلندی بعد از 12سال مطالعه متوجه شدند افرادی كه كمی اضافه وزن دارند با احتمال 17درصد كمتر از دیگران میمیرند .البته دقت كنید این اضافه وزن نباید بیش از 6كیلوگرم باشد و بهتر است در فاصله بین 50تا 65سالگی باشد.
گپی با مهاجرین شماره ،9۵جمعه ۱۴خرداد ۱۳9۵
13
Friday June. 03. 2016, No. 95
گوناگون جورﺝ برنارد شاو
آیا می دانستید عمر عقاب دست خودﺵ است!؟ عمر عقاب از همه پرندگان نوع خود درازتر است .عقاب می تواند تا ۷0سال زندگی کند .ولی برای اینکه به این سن برسد باید تصمیم دشواری بگیرد .زمانی که عقاب به ۴0سالگی می رسد، چنگال های بلند و انعطاف پذیرش دیگر نمی توانند طعمه را گرفته را نگاه دارند.
-۱یک مرد تا زمانی که صحبتهایش را انکار نکنید حرفی نمیزند! -۲روش جوک گفتن من این است که واقعیت را بگویم .واقعیت خندهدارترین لطیفه دنیا است. -۳وقتی که انسان بخواهد ببری را بکشد اسمش را ورزش میگذارد اما اگر ببر بخواهد او را بکشد اسمش درنده خویی است. -۴عده کمی از مردم بیش از یک یا دو بار در سال فکر میکنند. من با یکی ـ دو بار فکر کردن در هفته برای خودم شهرتی دست و پا کردم. -۵مرد خردمند سعی میکند خودش را با دنیا سازگار کند و مرد نابخرد اصرار دارد که دنیا را با خودش سازگار کند .بنابراین کلیه پیشرفتها بستگی به تالشهای مرد نابخرد دارد. -۶ما از تجربه کردن میآموزیم که انسان هیچگاه از تجربه کردن چیزی نمیآموزد. -۷اگر وقت کافی باشد هر چیزی برای هر کسی دیر یا زود اتفاق میافتد. -8اگر در موزه ملی آتش سوزی شود ،کدام نقاشی را نجات خواهم داد؟ البته آن را که به در خروجی نزدیکتر است.
نوک بلند و تیزش خمیده و کند می شود و شهبال های کهن سالش بر اثر کلفت شدن پرها به سینه اش می چسببند و پرواز برای عقاب دشوار می گردد .در این هنگام عقاب تنها دو گزینه در پیش روی دارد ،یا باید "بمیرد" و یا آن که فرایند دردناکی را که ۱۵0روز به درازا می کشد پذیرا گردد .برای گذرانیدن این فرایند عقاب باید به نوک کوهی که در آنجا آشیانه دارد پرواز کند .در آنجا عقاب نوکش را آن قدر به سنگ می کوبد تا نوکش از جای کنده شود .پس از کنده شدن نوکش ،عقاب باید صبر کند تا نوک تازه ای در جای نوک کهنه رشد کن ،سپس باید چنگال ۴پایش را از جای برکند. زمانی که به جای چنگال های کنده شده ،چنگال های تازه ای در آیند آن وقت عقاب شروع به کندن همه پرهای قدیمی اش می کند .سرانجام ،پس از ۵ماه عقاب پروازی را که تولد دوباره نام دارد آغاز کرده … و ۳0سال دیگر زندگی می کند. چرا این دگرگونی ضروری است؟ بیشتر وقت ها برای بقا ،ما باید فرایند دگرگونی را آغاز کنیم .گاهی وقت ها باید از خاطرات قدیمی ،عادتهای کهنه و سنتهای گذشته رها شویم .تنها زمانی که از سنگینی بارهای گذشته آزاد شویم می توانیم از فرستهای زمان حال بهره مند گردیم.
Celebrate The Moment
سـفره عقـد
ﺑﺎ ﺷﻜﻮﻩ ﺗﺮﻳﻦ ﺳﻔﺮﻩ ﻋﻘﺪ ،ﺩﺭ ﻃﺮﺡ ﻫﺎ ﻭ ﺳﺒﮏ ﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮﻉ ﻭ ﺟﺪﻳﺪ ،ﺑﺮﺍی ﺑﻪ ﻳﺎﺩﻣﺎﻧﺪﻧﻰ ﺗﺮﻳﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺷﻤﺎ
-9تنها کسی که با من درست رفتار میکند خیاطم است که هر بار که مرا میبیند ،اندازههای جدیدم را میگیرد؛ بقیه به همان اندازه قبلی چسبیدهاند و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم. -۱0در زندگی دو تراژدی وجود دارد :اینکه به آنچه قلبت میخواهد نرسی و اینکه برسی!
***
ﺗﻠﻔﻦ ﺭﺯﺭﻭ
Tel: 604.913.0399
14
گپی با مهاجرین شماره ،95جمعه 14خرداد 1395
Friday June. 03. 2016, No. 95
حوادث جالب و آشکار از زندگی آلبرت انیشتن برخی از حوادث جالب و آشکار از زندگی آلبرت انیشتین که اخیرا توسط مجله تایم به عنوان مرد قرن مفتخر شده بود: یک روز در هنگام تور سخنرانی ،راننده آلبرت انیشتین ،که اغلب در طول سخنرانی او در انتهای سالن می نشست ،بیان کرد که او احتماالً می تواند سخنرانی انیشتین را ارائه دهد زیرا چندین مرتبه آنرا شنیده است .برای اطمینان بیشتر ،در توقف بعدی در این سفر ،انیشتین و راننده جای خود را عوض کردند و انیشتین با لباس راننده در انتهای سالن نشست. پس از ارائه سخنرانی بی عیب و نقص ،توسط یک عضو از شنوندگان از راننده سئوال دشواری خواسته شده بود .راننده انیشتین خیلی معمولی جواب داد" :خب ،پاسخ به این سئوال کام ً ال ساده است .من شرط می بندم راننده من( ،اشاره به انیشتین) که در انتهای سالن وجود دارد ،می تواند پاسخ این سئوال را بدهد". *** همسر آلبرت انیشتین غالباً اصرار داشت که او در هنگام کار باید لباسهای مناسب تری استفاده کند. انیشتین همواره می گفت" :چرا باید اینکار را بکنم هر کسی اینجا می داند من که هستم". هنگامی که انیشتین برای شرکت در اولین کنفرانس بزرگ خود شرکت کرد نیز همسرش از او خواست که لباس مناسب تری بپوشد ،انیشتین گفت" :چرا باید اینکار را بکنم هیچ کسی اینجا مرا نمی شناسد". *** از آلبرت اینشتین معموالً برای توضیح نظریه عمومی نسبیت سئوال می شد و او یکبار اینگونه پاسخ داده بود" :دست خود را بر روی اجاق گاز داغ برای یک دقیقه قرار دهید ،و این عمل مانند یک ساعت به نظر می رسد ،حال با یک دختر خوشگل یک ساعت بنشینید ،و این عمل مانند یک دقیقه به نظر می رسد .این نسبیت است"!. ***
هنگامی که آلبرت انیشتین شاغل در دانشگاه پرینستون بود ،یک روز قرار بود به خانه برود ولی او آدرس خانه اش را فراموش کرده بود .راننده تاکسی او را نمی شناخت .انیشتین از راننده پرسید آیا او می داند خانه انیشتین کجاست. راننده گفت" :چه کسی آدرس انیشتین را نمی داند؟ هر کسی در پرینستون آدرس خانه انیشتین را می داند .آیا می خواهید به مالقات او بروید؟" اینشتین پاسخ داد" :من اینشتین هستم .من آدرس منزل خود را فراموش کرده ام ،می توانید شما مرا به آنجا ببرید؟" راننده او را به خانه اش رساند و از او هیچ کرایه ای نیز نگرفت. *** یکبار انیشتین از پرینستون با قطار در سفر بود که مسئول کنترل بلیط به کوپه او آمد .وقتی او به انیشتین رسید ،انیشتین بدنبال بلیط جیب جلیقه اش را جستجو کرد ولی نتوانست آنرا پیدا کند. سپس در جیب شلوار خود جستجو کرد ولی باز هم بلیط را پیدا نکرد .سپس در کیف خود را نگاه کرد ولی باز هم نتوانست آنرا پیدا کند .بعد از آن او صندلی کنار خودش را جستجو کرد ولی باز هم بلیطش را پیدا نکرد. مسئول بلیط گفت :دکتر اینشتین ،من می دانم که شما که هستید .همه ما به خوبی شما را می شناسیم و من مطمئن هستم که شما بلیط خریده اید ،نگران نباشید .و سپس رفت .در حال خارج شدن متوجه شد که فیزیکدان بزرگ دست خود را به پایین صندلی برده و هنوز در حال جستجوست .مسئول قطار با عجله برگشت و گفت" :دکتر انیشتین ،دکتر انیشتین ،نگران نباش ،من می دانم که شما بلیط داشته اید ،مسئله ای نیست .شما بلیط نیاز ندارید .من مطمئن هستم که شما یک بلیط خریده اید". انیشتین به او نگاه کرد و گفت :مرد جوان ،من هم می دانم که چه کسی هستم .چیزی که من نمی دانم این است که من کجا می روم.
گپی با مهاجرین شماره ،95جمعه 14خرداد 1395
Friday June. 03. 2016, No. 95
15
استرس اول اینکه از استرسهایتان حرف بزنید: یک آدم صبور و دهنقرص ،گیر بیاورید و کل بدبختیها و جفتکهایی که از "االغ زندگی" خوردهاید را با او تقسیم کنید… بازگو کردن مشکالت ،وزن آنها را کم می کند… عالوه بر آن معموالً وقتی سفره دلتان را جلو کسی باز میکنید ،او هم سفره خودش را برایتان باز می کند و یحتمل می فهمید که شما در این دنیا ،تنها آدم کتک خورده نیستید ...و این یعنی آرامش.. دوم اینکه فقط به زمان حال فکر کنید: گذشتهتان و آیندهتان را خیلی جدی نگیرید… اص ً ال پاپیچ خرابکاریها و کوتاهیهایی که در گذشته در حق خودتان کردهاید ،نشوید. همه همینطور بودهاند وانگشت فرو کردن در زخمهای قدیمی ،هیچ فایدهای جز چرکی شدن آنها ندارد. آینده را هم که رسماً باید به هیچ کجایتان حساب نیاورید. ترس از حوادث و رخدادهای احتمالی ،حماقت محض است.. فکر هر چیزی ،از خود آن چیز معموال سختتر و دردناکتر است… سوم اینکه به خودتان استراحت بدهید: حاال میگویم استراحت ،یکهو فکرتان نرود به سمت یک ماه عشق و حال وسط سواحل هاوایی…! وسط همه گرفتاریها و استرسها و بدبختیهاتون!!!... آدم می تواند خیلی شیک به خود ،مرخصی چند ساعته بدهد… کمی تنهایی ،کمی بچگی کردن ،کمی خریت یا هر چیز نامتعارفی که شاید دوست داشته باشید… .که کمی از دنیای واقعی دورتان کند و خستگی را بگیرد… مثل نهنگها که هر از چندگاهی به باالی آب میآیند و نفسی تازه میکنند و دوباره به زیر آب برمیگردند… چهارم اینکه تنتان را بجنبانید: ورزش قاتل استرس است... لزومی هم ندارد که وقتی میگوییم ورزش ،خودتان را موظف کنید روزی هزار بار وزنه یک تنی بزنید و به اندازه گوریل بازو در بیاورید… همچین که یک جفتک چارکش منظم وخفیف در روز داشته باشید، کلی موثر است… از من به شما نصیحت… پنجم اینکه واقعبین باشید: ما ملت شریف ،بیشتر استرسمان بابت چیزهایی است که کنترلی روی آنها نداریم… داستان ،مثل آمپول زدن می ماند… وقتی اصغر آمپولزن ،قرار است ما تحت مریض را نوازش کند ،حتماً این کار را میکند و حاال اگر عضله
آنجایت را بخواهی سفت کنی ،هیچ خاصیتی ندارد اال اینکه درد آمپول بیشتر میشود… گاهی مواقع باید واقعبین بود و عضلهها را شل کرد که دردش کمتر شود… ششم اینکه زندگیتان ،میدان و مسابقه اسبدوانی نیست: خودتان را دائم با دیگران مقایسه نکنید… مقایسه کردن و"رقابتپیشگی" ،استرسزا است… اینکه جاسم فوقلیسانس دارد و من ندارم و قاسم المبورگینی دارد و من ندارم و عبود فالن دارد و من ندارم ،شما را دقیقاً میکند همان اسب مسابقه که همه عمرش را بابت هویج ِ سر چوب ،دویده و به هیچ کجا هم نرسیده… زندگی مسخرهتر از چیزی است که شما فکرش را میکنید… هیچ دونفری لزوماً نباید مثل هم باشند… خودتان باشید… هفتم اینکه از مواجهه با عوامل "ترسزا" هراس نداشته باشید: مثال ساده آن ،دندانپزشک است… وقتی دندان خراب دارید ،یک کله پیش دکتر بروید و درستش کنید… نه اینکه مثل بز بترسید و یک عمر را از ترس دندانپزشک ،با درد آن بسازید و همه لقمههایتان را با یکطرفتان بجوید… ترس درد نیم ساعت جنگیدن با درد ،بهتر از یک عمر زندگی با ِ است… ترس ،استرس می زاید. هشتم اینکه خوب بخورید و بخوابید و شعارتان "قبر بابای دنیا" باشد: آدمی که درست نخوابد و نخورد ،مغزش درست کارنمیکند… مغز علیل هم ،عادت دارد همه چیز را سخت و مهلک نشان دهد… آدم وقتی گرسنه و خسته است ،یک وزنه یک کیلویی را هم نمیتواند بلند کند ،چه برسد به یک فکر چند کیلویی…!! نهم اینکه بخندید: همه مشکل دارند… من دارم ،شما هم دارید… همه بدبختی داریم ،گرفتاری داریم و این موضوع تابع محل جغرافیایی آدمها هم نیست… یاد بگیرید بخندید… به ریش دنیا و مشکالت بخندید… به بدبختیها بخندید… به من که دو ساعت صرف نوشتن این موضوع کردم ،بخندید… به خودتان بخندید… دو بار اولش سخت است ،اما کم کم عادت می کنید و میبینید که رابطه خنده و گرفتاری ،مثل رابطه خیار است و سوختگی پوست… درمانش نمیکند اما دردش را کم می کند.
16
گپی با مهاجرین شماره ،95جمعه 14خرداد 1395
Friday June. 03. 2016, No. 95
آموخته ام که... با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه ،رختخواب خرید ولی خواب نه ،ساعت خرید ولی زمان نه ،می توان مقام خرید ولی احترام نه ،می توان کتاب خرید ولی دانش نه ،دارو خرید ولی سالمتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و باالخره ،می توان قلب خرید ،ولی عشق را نه. آموخته ام ...که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید :تو مرا شاد کردی.
آموخته ام ...که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند. آموخته ام ...که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید .پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم. آموخته ام ...که چشم پوشی از حقایق ،آنها را تغییر نمی دهد.
آموخته ام ...که مهربان بودن ،بسیار مهم تر از درست بودن است.
آموخته ام ...که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان.
آموخته ام ...که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی ،نه گفت.
آموخته ام ...که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد.
آموخته ام ...که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم. آموخته ام ...که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد ،همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم. آموخته ام ...که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد ،فقط دستی است برای گرفتن دست او ،و قلبی است برای فهمیدن وی. آموخته ام ...که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی ،شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است. آموخته ام ...که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است ،هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند.
آموخته ام ...که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم. آموخته ام ...که زندگی دشوار است ،اما من از او سخت ترم. آموخته ام ...که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند ،بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد. آموخته ام ...که آرزویم این است که قبل از مرگ مادرم یکبار به او بیشتر بگویم دوستش دارم. آموخته ام ...که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد.
چارلی چاپلین
آموخته ام ...که پول شخصیت نمی خرد. ای کاش امروزمان پر از صلح و آرامش باشد. ای کاش به خدا آنچنان باور داشته باشید که چرایی برای آنچه هستید به میان نیاورید. ای کاش پیامدهای بیکرانی را که زایید َه دعا کردن است را از خاطر نمی بردید. ای کاش از نعماتی که دریافت می دارید استفاده کنید و عشقی که نصیب تان می شود را به دیگران منتقل کنید. ای کاش گنجایش دانستن این مطلب که فرزند خدا هستید
را داشته باشید. بگذارید این حضور در مغز استخوان تان جاری شود ،به روح تان اجازه دهید آواز بخواند ،پایکوبی کند ستایش کند و عشق بورزد.
گپی با مهاجرین شماره ،95جمعه 14خرداد 1395
17
Friday June. 03. 2016, No. 95
داستان های کوتاه مردی در كنار رودخانهای ایستاده بود. ناگهان صدای فریادی را شنید و متوجه شد كه كسی در حال غرق شدن است .فوراً به آبپرید و او را نجاتداد... اما پیش از آن كه نفسی تازه كند فریادهای دیگری را شنید و باز به آبپرید و دو نفر دیگر را نجاتداد! اما پیش از این كه حالش جا بیاید صدای چهار نفر دیگر را كه كمك میخواستندشنید!... او تمام روز را صرف نجات افرادی كرد كه در چنگال امواج خروشان گرفتار شده بودند ،غافل از این كه چند قدمی باالتر دیوانهای مردم را یكی یكی به رودخانه میانداخت!... *** می گویند حدود ٧٠٠سال پیش ،در اصفهان مسجدی می ساختند. روز قبل از افتتاح مسجد ،کارگرها و معماران جمع شده بودند و آخرین خرده کاری ها را انجام می دادند. پیرزنی از آنجا رد می شد وقتی مسجد را دید به یکی از کارگران گفت: فکر کنم یکی از مناره ها کمی کجه! کارگرها خندیدند .اما معمار که این حرف را شنید ،سریع گفت :چوب بیاورید! کارگر بیاورید ! چوب را به مناره تکیه بدهید .فشار بدهید. فششششششااااررر!!!... و مدام از پیرزن می پرسید :مادر ،درست شد؟!! مدتی طول کشید تا پیرزن گفت :بله! درست شد!!! تشکر کرد و دعایی کرد و رفت... کارگرها حکمت این کار بیهوده و فشار دادن مناره را پرسیدند؟! معمار گفت :اگر این پیرزن ،راجع به کج بودن این مناره با دیگران صحبت می کرد و شایعه پا می گرفت ،این مناره تا ابد کج می ماند و دیگر نمی توانستیم اثرات منفی این شایعه را پاک کنیم... این است که من گفتم در همین ابتدا جلوی آن را بگیرم! *** روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3پند می دهم که کامروا شوی. اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری! دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی! سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی!!! پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من
می توانم این کارها را انجام دهم؟ لقمان جواب داد: اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که می خوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد .اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .و اگر با مر دم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست... *** مردی برای اصالح سر و صورتش به آرایشگاه رفت در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردند وقتی به موضوع خدا رسید. آرایشگر گفت :من باور نمی کنم که خدا وجود دارد. مشتری پرسید :چرا باور نمی کنی؟ آرایشگر جواب داد :کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج و جود داشته باشد. مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصالح نکرده ظاهرش کثیف و به هم ریخته بود. مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت :میدونی چیه! به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند. آرایشگر گفت :چرا چنین حرفی می زنی؟ من اینجا هستم .من آرایشگرم .همین االن موهای تو را کوتاه کردم. مشتری با اعتراض گفت :نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچکس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و کثیف و ریش اصالح نکرده پیدا نمی شد. آرایشگر گفت :نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند. مشتری تاکید کرد :دقیقا نکته همین است .خدا وجود دارد .فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند .برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد!.
18
گپی با مهاجرین شماره ،95جمعه 14خرداد 1395
Friday June. 03. 2016, No. 95
خوراکی های استرس زا یک کارشناس در سایت تغذیه هول فود کاتولوگ فهرستی از مواد غذایی ارائه کرده است که این خوردنیها تاثیر بسزایی در دور کردن استرس از انسان دارند و یا به عبارتی آرامش بخش هستند .استرس ممکن است همه جا با شما باشد ،مثل محیط کار ،در هنگام رانندگی ،در جشنها و مراسم و یا حتی در منزل و زمانی که اخبار ناخوشایندی ممکن است از طریق رادیو و تلویزیون به گوشتان برسد ،اما در دنیای پرتنش امروز ،چه کسانی ممکن است از استرس در امان باشند؟ کارشناسان معتقدند که یک رژیم غذایی تحریک کننده و نامنظم و آشفته در واقع پیش فاکتوری برای بروز استرس است که معموال شامل مصرف چای و میان وعدهها به طور مکرر و نامنظم است، اما با دنبال کردن یک رژیم غذایی منظم و همچنین انتخاب خوردنیهایی مناسب میتوان تا حد امکان استرس روزانه را از خود دور نگهداشت. ـ اولین خوردنی استرس زدا در این فهرست« ،ماست» است: ماست به ویژه برای فصل تابستان مفید است ،چون سبک بوده و هضم آن هم آسان است .دکتر شیفا شارما ،متخصص تناسب اندام در هند در این باره میگوید :ماست یا هر محصول لبنی دیگر غنی از مادهای به نام تیروسین است که میزان سروتونین را در مغز افزایش میدهد .به بیانی دیگر پروتئینها در محصوالت لبنی مقدار سروتونین را که نوروهورمونی در مغز است ،افزایش میدهند و در نتیجه استرس اعصاب را کاهش داده و شما را آرام می سازد ـ خوردنی بعدی برای از بین بردن استرس« ،شکالت تلخ» است: پزشکان می گویند :مصرف شکالت تلخ از مقدار هورمون استرس میکاهد و سایر آشفتگیهای بیوشیمیایی مرتبط با استرس را متعادل میسازد. ـ مرکبات هم خوردنیهای مناسبی هستند برای برطرف کردن استرس: میوهها حاوی قند طبیعی هستند که ذهن را از استرس خالی میسازند و مرکبات و میوههای تابستانی تاثیر بیشتری در این زمینه دارند.
ـ خوردنی ضد استرس بعدی «بادام درختی» است: بادام سرشار از ویتامین « »B2و ویتامین « ،»Eمنیزیم و روی است .ویتامینهای Bو منیزیم تاثیر بسزایی در تولید سروتونین دارند که خلق انسان را تنظیم میکنند و استرس را تسکین میدهند .روی هم میتواند با برخی از اثرات منفی استرس مقابله کند و ویتامین E هم به عنوان یک آنتی اکسیدان مولکولهای رادیکال آزاد را که با استرس و بیماری قلبی مرتبط هستند ،نابود میسازد ـ گزینه بعدی «چای» گیاهی یا «چای سیاه» است: که ضمن کنترل کالریها ،خلق و خوی شما را نیز بهبود میبخشد.چای بابونه ،چای یاسمن و سایر چایهای گیاهی تاثیر شگفت انگیزی روی بدن شما دارند و میتوانند مثل یک داروی مسکن عمل کنند. ـ ماهی هم جزو خوراکیهای ضد استرس و آرامش بخش است: «ماهی» منبع غنی از چربیهای امگا ــ ۳است که حاوی ویتامینهای گروه Bبه ویژه B6و B12مفید برای مقابله با استرس هستند .در واقع ویتامین B12یکی از مهمترین مکملها برای ساخت سروتونین به عنوان هورمون شادی در مغز است و کمبود ویتامین B12میتواند سبب افسردگی شود. ـ کلم بروکلی: یکی دیگر از خوردنیهای مفید برای مقابله با استرس است که وقتی به پاستا ،برنج و یا ساالد افزوده میشود ،تاثیر معجزه آسایی در ایجاد شادی در شما اعمال میکند .کلم بروکلی هم سرشار از ویتامینهای گروه Bشامل اسید فولیک است که به کاهش ترس، اضطراب و نگرانی استرس و حتی افسردگی کمک میکنند .فیبر موجود در این سبزی نیز برای مقابله با یبوست و سندرم روده ترکیب پذیر مفید است که این سندرم در واقع حاصل استرس بلند مدت است. ـ آخرین ماده معجزه آسا در کاهش استرس «سیر» است: سیر برای آرام کردن تنش و استرس و نیز کاهش گلوکز خون مفید است .سیر سرشار از آنتی اکسیدانها است و این مواد در مقابله با استرس بسیار مفید است.
گپی با مهاجرین شماره ،9۵جمعه ۱۴خرداد ۱۳9۵
19
Friday June. 03. 2016, No. 95
تفاوت عشق با ازدواﺝ یک روز پدر بزرگم برام یه کتاب دست نویس آورد ،کتابی که بسیار گرون قیمت بود ،و با ارزش ،وقتی به من داد ،تاکید کرد که این کتاب مال توئه مال خود خودته ،و من از تعجب شاخ در آورده بودم که چرا باید چنین هدیه با ارزشی رو بی هیچ مناسبتی به من بده ،من اون کتاب رو گرفتم و یه جایی پنهونش کردم. چند روز بعدش به من گفت کتابت رو خوندی؟ گفتم نه ،وقتی ازم پرسید چرا گفتم گذاشتم سر فرصت بخونمش ،لبخندی زد و رفت، همون روز عصر با یک کپی از روزنامه همون زمان که تنها نشریه بود برگشت اومد خونه ما و روزنامه رو گذاشت روی میز ،من داشتم نگاهی بهش می انداختم که گفت این مال من نیست امانته باید ببرمش، به محض گفتن این حرف شروع کردم با اشتیاق تمام صفحه هاش رو ورق زدن و سعی می کردم از هر صفحه ای حداقل یک مطلب رو بخونم. در آخرین لحظه که پدر بزرگ می خواست از خونه بره بیرون تقریباً به زور اون روزنامه رو کشید از دستم بیرون و رفت.
فقط چند روز طول کشید که اومد پیشم و گفت ازدواج و عشق مثل اون کتاب و روزنامه می مونه. ازدواج اطمینان برات درست می کنه که این زن یا مرد مال تو هستش مال خود خودت ،اون موقع هست که فکر می کنی همیشه وقت دارم بهش محبت کنم ،همیشه وقت هست که دلش رو به دست بیارم ،همیشه می تونم شام دعوتش کنم اگر االن یادم رفت یک شاخه گل به عنوان هدیه بهش بدم ،حتماً در فرصت بعدی این کارو می کنم حتی اگر هر چقدر اون آدم با ارزش باشه مثل اون کتاب نفیس و قیمتی ،اما وقتی که این باور در تو نیست که این آدم مال منه ،و هر لحظه فکرمی کنی که خوب این که تعهدی نداره ،می تونه به راحتی دل بکنه و بره ،مثل یه شیئی با ارزش ازش نگهداری می کنی و همیشه ولع داری که تا جایی که ممکنه ازش لذت ببری ،شاید فردا دیگه مال من نباشه ،درست مثل اون روزنامه حتی اگر هم هیچ ارزش قیمتی نداشته باشه... و این تفاوت عشق است با ازدواﺝ
Daneshmand Magazine
مجله هفتگی هفتکی
Persian, Weekly
For Western Canada
آموزشی ،علمی ،فرهنگی به زبان فارسی ،ویژه غرب کانادا
مجله دانشمند را می توانید هر هفته از طریق وب سایت نیز مطالعه کنید:
www.Daneshmand.Ca
Tel: 604.913.0399 Fax: 604.913.0390 Email: Info @ Daneshmand. Ca www. Daneshmand. Ca
20
گپی با مهاجرین شماره ،9۵جمعه ۱۴خرداد ۱۳9۵
Friday June. 03. 2016, No. 95