،96جمعه 13شهریور 1395 گپی با مهاجرین شماره 96
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
1
گﭙی با مهاجرین
شماره ،٩٦سال یازدهم ١٣ ،شهریور ١٣٩٥ Issue 96, Vol. 11, Sep. 02. 2016 فصل نامه ،رایگان
2
گﭙــی بــا مهــاجـرین گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
Chatting with Immigrants - Bilingual Monthly Magazine AHOURA SERVICES CENTRE
مرکز خدمات اهـورا کادر متخصص ما آماده اراﺋه خدمات زیر می باشد:
Email: sahourai@yahoo.com Tel: 604- 783- 0955 Fax: 1-888-439-2522
ماهنامه گﭙی با مهاجرین ناشر:
سیما اهورائی
سردبیر:
آویسا ایزدی
ویراستار و مترجم :آویسا ایزدی مدیر تولید و روابط عمومی و تبلیغات :سیما اهورایی
همکاران افتخاری :مهندس محمد عمادی رامین بهرامی ()Copies Depot
* زبان انگلیسی IELTS * فارسی * فرانسه * ریاضی ،فیزیﮏ ،شیمی
تعمیرات کامﭙیوتر
آموزش کار با کامﭙیوتر
امور تایﭗ و ترجمه:
تایﭗ و ویرایش متون) ،کتاب ،جزوه ،بروشور( انگلیسی و فارسی ،ترجمه از فارسی به انگلیسی و بالعکس
امور حسابداری: تکمیل فرمهای مالیاتی پایان سال
خدمات سکنی گزینی جهت تازه واردین:
Book Keeping
-١مترجم همراه
-٢تکمیل فرمهای اداری و دولتی از قبیل SIN, MSP, Citizenship
امور تبلیغاتی:
-٣رزومه نویسی
-٤مشاوره و پرکردن فرم های مهاجرتی )و اخذ ویزای توریستی( تحت نظر مشاور مهاجرتی مجاز -٥آموزش کتاب Citizenshipو آمادگی برای قبولی در امتحان -٦اراﺋه سایر اطالعات ضروری جهت اسکان راحت تر تازه واردین
تلﻔن:
طراحی بیزنس کارت ،لوگو آگهی تبلیغاتی ،طراحی وب سایت از جمله طراحی وب سایت تخصصی برای مشاوران مسکن
604-783-0955
فاکﺲ1-888-439-2522 : ایمیلsahourai@yahoo.com :
خبرنگار و عکاﺱ مجله :ساالر شهنواز
چاپخانه:
COPIES DEPOT
هیﺌت تحریریه گﭙی با مهاجرین آویسا ایزدی ،مهین خدابنده، مهرویه مغزی ،علی نسیم ،درین ،مریم سمنانیان،
عالﻗمندان مجله " گﭙی با مهاجرین"
می توانند این نشریه را از ﻃریﻖ سایت WWW. DANESHMAND.CA مﻄالعه بﻔرمایند
Designed by: Daneshmand.ca
تایﭗ و ﺻفحه آراﺋی :سیما اهورائی
امور سرمایه گذاری حساب بازنشستگی RRSP حساب تحﺼیلی فرزندان RESP وام مسکن امور بیمه کوتاه و بلند مدت بیمه مسافرت سوپرویزا
تدریﺲ خﺼوﺻی:
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
عزیزانی که با ارائه مقاالت به مجله ما رونق می دهند :خانم آویسا ایزدی ،آقای علی نسیم ،خانم مهرویه مغزی ،کمال تشکر را داریم.
یادداشت ناشر با درود خدمت خوانندگان عزیز 11سال از انتشار فصل نامه گپی با مهاجرین با همیاری و همکاری شما عزیزان گذشت .سالگرد یازدهمین سال انتشار مجله را به همه دست اندرکاران تبریک گفته و دست همه آنها را به گرمی می فشارم زیرا در سال های گذشته با صبر و بردباری تمام در انتشار این فصل نامه مرا یاری دادند. در اینجا مایلم از دوستانی که به من دلگرمی دا دند و زحمت کشیده و وقت عزیزشان را دراختیار این مجله گذاشتند قدردانی کنم. از آقای مهندس محمد عمادی بخاطر پشتیبانی و همکاری مداوم که همواره ما را در ارائه مجله یاری می دهند ،سپاسگزاریم. آقای رامین بهرامی چاپخانه COPIES DEPOTکه در چاپ مجله با طبعی باال با ما همکاری می کنند ،همچنین از
Joke
3
A
woman called our airline customer- service desk ”asking if she could take her dog on board. “Sure, I said, “as long as you provide your own kennel.” I further explained that the kennel needed to be large enough for the dog to stand up, sit down, turn around, and roll over. The customer was flummoxed: ”!“I’ll never be able to teach him all of that by tomorrow جدول سودوکو اعداد ١تا ٩را در هر سطر و ستون و مربﻊ های کوچﮏ ٣×٣طوری قرار دهید که هر عدد فقط یﮏ بار درج شود
قدردان دوستانی که لطف می کنند تا این مجله به دست دوستدارانش در سراسر ونکوور برسد هستیم :آقای مجتبی مجیدی و خانم سهیال رزاقی. از بیزینس هائی که با چاپ آگهی همواره در کنارمان بودند، آقای مهندس محمد عمادی (مجله دانشمند) ،خانم سهیال (اطلس تراول) ،آقای رامین بهرامی (یلوپیج ایرانیان غرب کانادا) سپاسگزاریم و برایشان آرزوی موفقیت روز افزون داریم. ضمن آرزوی سالمتی و موفقیت بـــرای تمام دســت انـــدرکـــاران ،امــیــدواریــم هــمــواره از حمایت آنها در جهت بــاال بــردن سطح فرهنگی ایــن نشریه بهره مند گردیم. منتظر پیشنهادات شما هستیم .به امید اینکه مطالب این مجله بتواند برای شما عزیزان مفید باشد .سیما اهورایی بهترین کیﻔیت ،مﻄلوب ترین ﻗیمت در خدمات
"خانـه مـا"
سرویسهای زیر جهت سالمندان عزیز اراﺋه می شود: •
خیاطی و انجام انواﻉ تعمیرات لباﺱ
•
کوتاه کردن مو و آرایش ﺻورت
•
همراهی جهت انجام امور پزشکی و غیرپزشکی از قبیل خرید روزانه
•
نظافت منزل )شستشوی البسه و تعویﺾ مالفه( و نظافت حیاﻁ
•
هم ﺻحبتی Companionship
•
انجام امور خارج از منزل :از قبیل امور بانکی و مراجعه به پستخانه
•
انجام امور اداری ،پر کردن فرمهای اداری ،نامه نگاری ،ترجمه و امور مشابه
•
نگهداری و مراقبت از سگ و گربه شما در زمان مسافرت
•
آموزش کامﭙیوتر به زبان ساده
دارای گواهینامه و مجوزهای زیر: Member of Peer Counselling of BC Social Worker Training Certificate Food Safe Certificate First aid Certificate
تلفن "خانه ما" در خدمت شماست Email: hometoinfo@gmail.com ٦٠٤٩١٣٣٩٤١
4
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
اولین زن اولین زن جراح ایرانی: "سکینه پری" متولد 1281-1307در روسیه دیپلم دکتری گرفت و در سال 1314اجازه نامه ی پزشکی خود را دریافت کرد. اولین زن جراح پالستیک: "دکترهاسمیکهاراطونیان"در سال1339در این رشته فارغ التحصیل شد. اولین زن داروساز: "اقدس غربی" و "اختر فردوس" اولین زنان دکتر داروساز ایرانی هستند که در سال 1316وار د دانشگاه تهران شدند و در سال 1320در این رشته فارغ التحصیل شدند. اولین زن وکیل دادگستری: "یکاترینا سعیدخوانیان" متولد 1278اولین زن ایرانی که پس از تحصیل در رشته قضایی در روسیه به سال 1327در تهران پروانه وکالت گرفت و به کار پرداخت. اولین زن تاجر ایرانی: "مهین افشار" در سال 1336موفق به دریافت کارت بازرگانی شد.
اولین زن سرتیب ایرانی: "مرضیه ارفعی" در سال 1312با درجه هم ردیف سروانی در ارتش مشغول خدمت شد و در سال 1338به عنوان اولین زن به درجه سرتیپی رسید. اولین زن روزنامه نگار: "صدیقه دولت" در اصفهان به سال 1297مجله" جمعیت نسوان وطن خواه" و مجله " زبان زنان" را منتشر کرد. اولین زن خلبان: "عفت تجارتی" در سال 1318در 22سالگی برای اولین بار و به عنوان اولین زن در رشته خلبانی نام نویسی کرد و در همان سال اولین پرواز خود را با هواپیمای تایگرموس انجام داد. اولین زن پرستار: "فاطمه توانایی" کهدر سال 1310در آموزشگاه کوچکدر شهر رشت نام نویسی کرد .او در سال 1314در این رشته فارغ التحصیل شد. اولین هنرمندان زن تاتر: اولین زنان که روی صحنه رفتند دو تن از زنان ارمنی به نام های " وارتوتریان"و"سراکالندریان" بودند. اولین زن آوازه خوان: "قمرالملوک وزیری" که صفحه پر کرد و پس از او "ملوک ضرابی" در این زمینه به شهرت رسید.
A man pleaded with the psychiatrist. “Please,
Joke
”you’ve got to help my son. ”?“What’s the matter “He’s always eating mud pies. In the morning he’s in the backyard eating mud pies. I come home at dinner and there he is in the backyard eating mud pies. The Psychiatrist reassured him. “Give the kid a ”chance. It’s all part of growing up, it will pass. “Well, I don’t like it, and neither does his ”wife.
Sally walked in to the Dentist office to make
an appointment. “How much do you change to pull out a tooth?” She asked. ”!“It’s $130”, was the prompt replay. “$130 !gasped Sally, that’s ridiculous There must be a way for you to go cheaper. “Well.” “Said the Dentist after a long pause, “I suppose if we take it out with a wrench we ”could knock it down to $50. “Perfect”, said Sally happily. “I would like to make an appointment for next Tuesday, for my ”husband Jack.
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
5
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
آب درمانی اتحاد بیماریهای ژاپنی آخرین تجربه درمان با آب که نتایج صد درصد برای بیماریهای زیر دارد را منتشر کرد:
فرستنده :دکتر سپیددشتی
خالی خورده شود ...اگر در خوردن تمام آب در یک زمان مشکل دارید ،آنرا کم کم بخورید. -2تا 45دقیقه بعد هیچگونه خوراکی خورده نشود. -3و پس از هر وعده غذا تا 2ساعت بعد آب نخورید. نتایج درمان با آب برای امراض زیر در مدت معین زیر ثابت شده:
سردرد شدید ،فشار خون ،کم خونی ،درد مفاصل ،فلج ،ضربان شدید یا تند قلب ،صرع ،چربی ،سرفه ،التهاب حلق ،آسم ،سل، التهاب شرایین و هر مرضی که به مجاری ادرار مربوط است. همچنین زیادی ترشح اسید و التهاب معده .کم اشتهایی و هر مرضی که به چشم و گوش و حنجره مربوط می شود. طریقه درمان با آبی که جوش آمده باشد: -1هر روز صبح زود پس از بیدار شدن از خواب 4لیوان آب جوشیده گرم ولی ولرم شده و نه آنقدر که زبان را بسوزاند با معده
“Keep the Cloth in the Freezer for one ”Hour. To get rid of Mice of Rats: “Sprinkle Black Pepper in places where ”you find Mice & Rats. They will run away. To skin Sweet Potatoes quickly: “Soak in Cold Water immediately after ”boiling. To get maximum Juice out of Lemons: “Soak Lemons in Hot Water for One Hour, ”and then juice them. To avoid smell of Cabbage while cooking: “Keep a piece of Bread on the Cabbage in the Vessel while cooking”.
مرض قند 30روز
فشار خون 30روز
مشکالت معده 10روز
انواع سرطان 9ماه
سل و التهاب شرائین 6ماه
کم غذایی 10روز سردرد شدید 3روز
مشکالت مجاری ادرار 10روز مشکالت بینی و گوش و حنجره 20روز مشکالت عادت ماهیانه 15روز مشکالت قلب و انواع آن 30روز صرع و فلج 9ماه
کم خونی 30روز چربی 4ماه مشکالت دستگاه تنفسی 4ماه
To make the Mirror Shine: ”“Clean with Sprite To give a Shine to your Hair: “Add one Teaspoon of Vinegar to Hair, then wash Hair”. To Whiten White Clothes: “Soak White Clothes in hot water with a ”Slice of Lemon for 10 Minutes. Ants Problem: Ants hate Cucumbers. “Keep the skin of Cucumbers near the place where they are or at Ant Hole”. To remove Chewing Gum from Clothes:
6
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
نزدیکترین تجربه به مرگ از پریشب قاچاقی زندهام .مرگم را دیدم و پذیرفتم و متراکمترین دو ثانیهی عمرم را تجربه کردم .نیمهشب با دوچرخه از دانشگاه برمیگشتم .باران نرمی میبارید و من هم با آهنگ بهار ویوالدی در گوش حسابی در عالم خودم غرق بودم و با سرعت نسبتا زیادی سرخوشانه پا میزدم .در چهارراهی که چراغ برای ما سبز و برای دیگران قرمز بود ترمز نزدم .ماشین پرسرعتی که میآمد انگار نه من را دید و نه چراغ قرمز را .دیگر دیر بود. با آخرین قدرتم سرعت گرفتم و راننده هم روی ترمز کوبید تا به هم نخوریم.کافی نبود و ماشین به یکی دو سانتیمتر از چرخ عقب دوچرخهام خورد .خودم و دوچرخهام چند متر پرتاب شدیم و به پشت روی کول پشتیام به زمین خوردم .ماشین هم در حال ترمز و کشیده شدن روی زمین میآمد که از رویم رد شود .چرخ سمت راستش از روی سرم .و چرخ سمت چپش از روی پاهایم .در دو ثانیهای که روی هوا بودم و بعدش منتظر رد شدن ماشین و مردن انگار تمام زندگیام مثل فیلمی روی دور سرعت از پیش چشمم میگذشت .یک صدا هم میگفت انگار قرار نبود االن بمیرم. دریغی نبود جز از دست رفتن فرصت مالقات با یکی از خوبان روزگار در اردیبهشت پیش رو .یک صدا هم میگفت مرگ چه راحت است .انگار چند سطح جدید از آگاهی فعال شده بود. گویی همهی زندگیام در خواب بودم و تازه بیدار شدهام .بدنم در اوج هشیاری و کارآیی و سرعت میخواست زنده بماند ،دلم در آرامشی غیرقابل انتظار مرگ را میپذیرفت و ذهنم در همان دو ثانیه میخواست زندگیام را مرور و ارزشمند را از بیارزش غربال چگالی عواطف و افکار و کند .وصف آنچه در آن دو ثانیه گذشت و ِ احوالش ناممکن است .شبیه وصف دیدن برای نابینا .چرخ ماشین در فاصله یکی-دوسانتیمتری چشمم ایستاد .مرگ را پذیرفته بودم اما نمردم .عضالتم چنان منقبض بود که میلرزید ،اما از اینکه زنده مانده بودم چنان متعجب و خوشحال بودم که بعد از چند ثانیه بهت سنگین شروع کردم به بلند خندیدن .پیرمرد هم که مطمئن نبود من را کشته یا نه و سریع از ماشین بیرون آمده بود از اینکه دید جلوی چرخهای ماشینش زندهام و میخندم شروع کرد به خندیدن و اشک ریختن. اگر فناوری ترمز ماشین گرانقیمتش قدیمیتر بود یا چند صدم ثانیه دیرتر بر ترمز میکوبید ،مرگم حتمی بود .یا اگر با زاویهی متفاوتی به زمین میخوردم و بدنم گرم نبود ،مرگ یا نقص عضوم قطعی بود .پشتم به دعای مادرم و خوبان زندگیام گرم بود که کول پشتیام نگذاشته بود سرم به زمین بخورد و مثل هندوانه بترکد.
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
فرستنده :فرزان شیرغانی
بدنم هم سالم بود و بیخراش .هر چه میگفتم سالمم پیرمرد باورش نمیشد .چند دقیقه طول کشید قانعش کنم که حالم خوب است .آدرنالینراش چنان از نظر فیزیکی و عاطفی زنده و هایام کرده بود که اصرارش برای گزارش به پلیس یا پرداخت جریمه و رساندنم به خانه را هم نپذیرفتم .چقدر باید شکرگزاری میکردم برای این تجربهی نزدیکبهمرگ و زندگیساز بدون نقص عضو و هزینه .چقدر هر نفس لذتبخش و ارزشمند شده بود و حیف بود در اداره پلیس تباه شود. سجده شکر زندگی زیر همان بــاران و وسط همان خیابان انتخاب دلچسبتری بود .پیادهروی مسیر برگشت به خانه گزینهی دلپذیرتری بود ،حتی با کشاندن دوچرخهی اوراق.مهابت و غرابت تجربه چنان بود که هضمش ساعتها زمان میخواست ،چنانکه تا صبح نگذاشت بخوابم .حتی شک کردم نکند مردهام و مثل فیلم «دیگران» به اشتباه فکر میکنم زندهام .تا وقتی به خانه نرسیدم ،با صاحبخانهام مفصل حرف نزدم ،گری ه شادیاش را از شنیدن ماجرا ندیدم و با خانواده و دوستانم با تلفن حرف نزدم ،هنوز مطمئن نشده بودم همان زندگی قبل از مرگ است .از پریشب همهی زندگیام رنگ و معنای دیگری گرفته .انگار زندگی چهارده اینچ به سینمای سهبعدی دالبی تبدیل شده .درست مثل تولد دوبــاره .همهی بهرهها و تجربهها اضافه بر سهمم و قاچاقی است و قدردانستیتر و شکرکردنیتر. هر ساعت فرصتی اضافی است برای لذت و نیکی و زندگی غربالشدهتر .انگار عزیزانم را بیشتر میشناسم و دوست دارم و از زندگیهای قاچاقی آنها هم راضیترم .ارزش و ضرورت ادای حق هر لحظهی حیات چنان روشنتر شده که یک ماه زندگی هم فرصت زیادی به نظر میرسد .زندگیای که بند یک اشتباه کوچک نکردن از دیگران است و اصال معلوم نیست چند ساعت دیگر ادامه داشته باشد .همهی لذتها و تجربهها از پریشب انگار برای اولین بار است و شاید آخرین بار .کاش میشد این حال و توجه را دائمی کرد .فراموشی نمیگذارد. میخواهم به ادارهی پلیس بروم و ویدیوی این پرتاب سینمایی و توقف ماشین بیخ صورت و بدنم را از آرشیو دوربینهایشان بگیرم تا بتوانم چند وقت یک بار آن دو ثانیه را دوباره تماشا و تجربه کنم و کمتر فراموش کنم که قاچاقی زندهام .کاش بدون چنین تجربهای شما هم مدام چنین حالی داشته باشید .قاچاقی زندگی و تجربه و نیکی کنید .گویی که اولین و آخرین بار است.
7
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
ارزش مادر و پدر آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن. وقتی بزرگتر میشن ،پول دارن اما وقت ندارن.
ولی پدر... یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ می کند .خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست.
وقتی هم که پیر میشن ،پول دارن وقت هم دارن اما ...مادر ندارن!...
فقط هیچ کس نمی بیند و نمی داند که چقدر دیگر می تواند بنویسد …
به سالمتی همه مادرای دنیا...
بیایید قدردان باشیم... ***
پــدرم ،تنها کسی اســت که باعث میشه بــدون شک بفهمم فرشته ها هم می توانند مرد باشند! شرمنده می کند فرزند را ،دعای خیر مادر ،در کنج خانه ی سالمندان... *** خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گردد! *** به سالمتیه مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاده بچه هاشون دادن ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن!!! *** سرم را نه ظلم می تواند خم کند، نه مرگ،
نه ترس،
سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم؛ *** سالمتیه اون پسری که... 10سالش بود باباش زد تو گوشش هیچی نگفت... 20سالش شد باباش زد تو گوشش هیچی نگفت....
به سالمتی پدر و مادرها *** ((قند)) خون مادر باالست. دلش اما همیشه ((شور)) می زند برای ما؛ اشکهای مادر ،مروارید شده است در صدف چشمانش؛ دکترها اسمش را گذاشتهاند آب مروارید! حرفها دارد چشمان مادر؛ گویی زیرنویس فارسی دارد! دستانش را نوازش می کنم؛ داستانی دارد دستانش. دست پر مهر مادر ،تنها دستی ست ،که اگر کوتاه از دنیا هم باشد، از تمام دستها بلند تر است... *** پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!! پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو؟ پسر میگه من!!.. پدر میگه :پسرم من شیرم یا تو؟؟!! پسر میگه :بازم من شیرم... پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه :من شیرم یا تو!!؟؟
30سالش شد باباش زد تو گوشش زد زیر گریه!!!...
پسر میگه :بابا تو شیری!!...
باباش گفت چرا گریه میکنی..؟
پدر میگه :چرا بار اول و دوم گفتی من حاال میگی تو؟؟
گفت :آخه اونوقتا دستت نمی لرزید!... *** همیشه مادر را به مداد تشبیه می کردم. که با هر بار تراشیده شدن ،کوچک و کوچک تر می شود…
پسر گفت :آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حاال... به سالمتی هرچی پدره
***
8
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
چهل مورد از کم هزینه ترین لذت های دنیا اگه كمی و فقط كمی بخواهیم از زندگیمان لذت ببریم و نگاهمان را كمی بهتر كنیم بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی میخواهد و نه پول زیادی .پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی كه معلوم نیست كی باشد نباشیم ...در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است .باور کنید...
-20گاهی در حوض یا استخر شنا كنیم ،البته اگر كنار ماهیها باشد چه بهتر. -21گاهی از درخت باال برویم. -22احساس خود را در باره زیبایی ها به دیگران بگوئیم.
-1گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.
-23گاهی كمی پابرهنه راه برویم!.
-2سعی كنیم بیشتر بخندیم.
-24بدون آن كه مقصد خاصی داشته باشیم پیاده روی كنیم.
-3تالش كنیم كمتر گله كنیم. -4با تلفن كردن به یك دوست قدیمی ،او را غافلگیر كنیم.
-25وقتی كارمان را خوب انجام دادیم مث ً ال امتحاناتمان تمام شد، برای خودمان یك بستنی بخریم و با لذت بخوریم.
-5گاهی هدیههایی كه گرفتهایم را بیرون بیاوریم و تماشا كنیم.
-26در جلوی آینه بایستیم وخودمان را تماشا كنیم.
- 6بیشتر دعا كنیم.
-27سعی كنیم فقط نشنویم ،بلكه به طور فعال گوش كنیم.
-7در داخل آسانسور و راه پله و ...با آدمها صحبت كنیم.
-28رنگها را بشناسیم و از آنها لذت ببریم .
-8هر از گاهی نفس عمیق بكشیم.
-29وقتی از خواب بیدار میشویم ،زنده بودن را حس كنیم.
-9لذت عطسه كردن را حس كنیم.
-30زیر باران راه برویم.
-10قدر این كه پایمان نشكسته است را بدانیم.
-31كمتر حرف بزنیم و بیشترگوش كنیم.
-11زیر دوش آواز بخوانیم. -12سعی كنیم با حداقل یك ویژگی منحصر به فرد با بقیه فرق داشته باشیم. -13گاهی به دنیای باالی سرمان خیره شویم. -14با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم. -15برای انجام كارهایی كه ماهها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامهریزی كنیم! -16از تفكردرباره تناقضات لذت ببریم. -17برای كارهایمان برنامهریزی كنیم و آن را طبق برنامه انجام دهیم .البته كار مشكلی است! -18مجموعهای از یك چیز (تمبر ،برگ ،سنگ ،كتاب و) ...برای خودمان جمعآوری كنیم. -19در یك روز برفی با خانواده آدم برفی بسازیم.
-32قبل از آن كه مجبور به رژیم گرفتن بشویم ،ورزش كنیم و مراقب تغذیه خود باشیم. -33چند بازی و سرگرمی مانند شطرنج و ...را یاد بگیریم. -34اگر توانستیم گاهی كنار رودخانه بنشینیم و در سكوت به صدای آب گوش كنیم. -35هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهیم. -36احترام به اطرافیان را هرگز فراموش نكنیم. -37به دنیای شعر و ادبیات نزدیك تر شویم. -38گاهی از دیدن یك فیلم در كنار همه اعضای خانواده لذت ببریم. -39تماشای گل و گیاه را به چشمان خود هدیه كنیم. -40از هر آنچه كه داریم خود و دیگران استفاده كنیم ممكن است فردا دیر باشد.
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
9
جمله های زیبا * در روزگاری که خنده ی مردم از زمین خوردن توست ،برخیز کوروش کبیر تا بگریند... * درصد کمی از انسانها نود سال زندگی می کنند
* اگر حق با شماست خشمگین شدن نیازی نیست و اگر حق با شما نیست ،هیـچ حقی برای عصبانی بودن ندارید... * فریب مشابهت روزها و شبها را نخوریم.
مابقی یک سال را نود بار تکرار می کنند... * نصف اشتباهاتمان ناشی از این است که وقتی باید فکر کنیم، احساس می کنیم ،و وقتی که باید احساس کنیم ،فکر می کنیم...
امروز ،دیروز نیست و فردا امروز نمیشود...
* وفادارترین زن ها نه موطالیی ها هستند ،نه مو خرمایی ها و نه مو مشکی ها بلکه مو خاکستری ها هستند! چارلی چاپلین
* اگه یه روز حس کر دی تویه زمان عاشق دونفری دومی رو انتخاب کن.
* همیشه در زندگیت جوری زندگی کن که "ای کاش" تکیه کالم پیریت نشود...
چون اگه واقعا عاشق اولــی بــودی به عشق دومــی گرفتار نمی شدی!!
* دنیای بیرحمیست
* زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور.
چه زود پیش چشم عزیزانمان ارزان می شویم
و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان...
چاره کم کردن رابطه ست که الاقل به مفت نفروشنمان... * رابطه ای رو که مرده ،هر 5دقیقه 1بار نبضشو نگیر
* برای دوست داشتن وقت الزم است ،اما برای نفرت گاهی فقط یک حادثه یا یک ثانیه کافی است... * به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد.
دیگه مرده... * مشکالت امروز تو برای امروز کافی ست ،مشکالت فردا را به امروز اضافه نکن...
اما هر وقت تنم به جماعت نادان خورد گفتند" :مگه کوری؟"
مناسبترین ﻗیمت برای ایران ،اروپا
6
اﻃلﺲ
خاور میانه ،استرالیا و سایر نقاﻁ دنیا
منتخب بهترین سرویﺲ آژانﺲ هواپیمایی در نورﺙ شور 216 - 1500 Marine Drive., 2nd Floor, North Vancouver, BC, V7P 1T7 Fax: 604-982-1470 Email: info@atlas-travel.ca
Tel: 604.982.1116
10
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
مانور هایملیخ ()Heimlich Maneuver همه چیز در یك آن اتفاق میافتد و در این حال ،زمان ارزش فراوانی پیدا میكند .برای همه ما این اتفاق پیش آمده كه در حین خوردن خوراكی ،جسمی خارجی راه تنفسیمان را بند آورده و حالت خفگی به ما دست داده است .مغز انسان در صورت نرسیدن اكسیژن ،در فاصله 4-6دقیقه دچار مرگ میشود .متأسفانه ساالنه هزاران نفر به این شكل زندگی خود را از دست می دهند .دو سوم از این افراد را كودكانی تشكیل میدهند كه اغلب آنها سن زیر سه سال دارند ،در عین حال این خطر همه را تهدید مینماید .حركت تكنیكی و ساده هایملیخ شما را قادر میسازد تا در حد امكان، اشخاص را از خطر خفگی نجات دهید .با یادگیری این روش ،حتی میتوانید خود را نیز از خطر خفگی برهانید .فرد در حال خفگی نه می تواند صحبت كند و نه توانائی تنفس دارد ،لذا به كمك شما سخت نیازمند است .هیچگاه به پشت شخص در حال خفگی نزنید، چرا كه ممكن است كار مشكلتر شود (مگر آنكه نیم تنه باالئی شخص رو به پائین باشد) .خندیدن و یا حرف زدن در حین جویدن غذا و بلعیدن آن ممكن است باعث ایجاد حالت خفگی گردد .به هنگامی كه حالت خفگی دست میدهد ،هرگز محلی را كه دیگران در آن هستند ترك نكنید و همانند شكل زیر ،با اشاره وضعیت خود را به آنان بفهمانید: تأثیر این تكنیك به این دلیل است كه در حالت قطع تنفس بیمار ،هنوز مقدار قابل توجهی هوا داخل ششها باقی است و با فشردن سریع دستها بر روی شكم مصدوم (بین قفسه سینه و ناف)، ششها فشرده می شوند و هوای موجود در آنها به سمت نای حركت میكند و جسم خارجی را به سمت بیرون حلق میراند .خفگی در كودكان اغلب به دلیل بلعیدن جسم خارجی رخ میدهد .در مورد به كارگیری این تكنیك برای كودكان با احتیاط كامل عمل كنید. نشانههای شخص در حال خفگی: -1ناتوانی در تنفس و صحبت كردن. -2ناتوانی در سرفه كردن. -3تغییر رنگ صورت به كبودی. -4از دست دادن هوشیاری. مراقبت از كودكان: از آنجا كه كودكان تمایل دارند اشیاء را به دهان بگذارند و ببلعند ،پیشبینیهای زیر را در مورد آنها رعایت كنید: -1هرگز اسباب بازیهای كوچك را كه ابعادشان 2×4سانتیمتر و یا كوچكتر است ،در اختیار كودكان قرار ندهید .به همین شكل
مراقب قطعات كوچك جداشدنی اسباب بازیها نیز باشید. -2قرص های داروئی را پس از حل كردن در آب به كودكان بدهید. -3این اشیاء را از دسترس كودكان دور نگه دارید :سكه ،دكمه، بادكنك باد نشده ،نخود ،لوبیا ،دانه تسبیح ،تیلههای شیشهای و سنگی... -4این خوراكیها را نیز از دسترس كودكان دور نگه دارید :ذرت بو داده ،آجیل ،یخ ،شكالت ،سبزیجات خام ،هویج... -5كودك در حال خوردن خوراكی نباید بدود ،راه برود و یا بازی كند. چگونه خودمان را از خطر خفگی نجات دهیم: -1یك دستتان را مشت كنید و انگشت شست خود را بر روی شكم -بین قفسه سینه و ناف بگذارید. -2این دست را محكم با دست دیگرتان بگیرید و هر دو دست را با حركت سریع رو به باال فشار دهید. همچنین میتوانید بر روی جسمی ثابت و افقی (مانند لبه میز، صندلی ،نرده )... ،خم شوید و شكمتان را با حركات سریع به لبه جسم فشار دهید. -3این حركت را تا خارج شدن جسم خارجی ادامه دهید. خردساالن: در ابتدا سعی كنید جسم خارجی را در صورتی كه قابل مشاهده است ،با گرداندن انگشت در داخل دهان نوزاد خارج نمائید. باید مراقب باشید كه این كار شما جسم خارجی را بیشتر در حلق كودك فرونبرد. در صورتی كه با انگشت موفق به خارج كردن جسم خارجی نشدید ،مانند شكل پنج بار با پاشنه دست به پشت نوزاد بزنید. سر نوزاد باید پائین تر از بدنش قرار بگیرد. ادامه در صفحه مقابل
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
ادامه از صفحه قبل در صورتی که با استفاده از روشهای قبلی مشکل برطرف نشد ،دو انگشت میانی را مانند شکل ،در وسط قفسه سینه نوزاد بگذارید و پنج بار به سرعت رو به پایین فشار دهید .سر نوزاد در این حالت نیز باید پائینتر از بدنش قرار بگیرد. کودکان همانگونه که پیشتر توضیح داده شد ،ابتدا یك دستتان را مشت کنید و انگشت شست خود را بر روی شکم کودك بین قفسه سینه و ناف بگذارید .سپس این دست را محکم با دست دیگرتان بگیرید و هر دو دست را با حرکت سریع رو به باال فشار دهید .شدت باال کشیدن نباید به حدی باشد که کودك از روی زمین بلند شود. بزرگسال )هوشیار( پشت سر شخص مصدوم بایستید و دستانتان را به نحوی که قب ً ال توضیح داده شد به دور کمر وی گره بزنید .آنگاه آنها را بر روی شکم مصدوم به طرف باال فشار دهید .این حرکت را چند بار تکرار کنید .در صورتی که شخص بر روی صندلی نشسته باشد، میتوانید این حرکت را از پشت صندلی انجام دهید.
11
بزرگسال )بیهوش( پاشنه یك دست را مقداری باالتر از ناف قرار دهید .دست دیگرتان را بر روی آن بگذارید .دستانتان را چند بار به سرعت به سمت باال فشار دهید تا جسم خارجی به طرف بیرون هدایت شود. در مورد کودکان ،میتوانید این حرکت را با کمك دو انگشت میانی دستانتان انجام دهید. تذکرات مهم: -1در صورتی که شخص مصدوم می تواند سرفه کند ،نیازی به کاربرد این روش نیست. -2مانور هایملیخ برای کودکان کمتر از یك سال توصیه نمیشود و در مورد خردساالن و کودکان باید با احتیاط و مالیمت فراوان رفتار کرد. -3در صورتی که در مورد مصدوم مردد به سکته و یا خفگی هستید ،مبنا را بر خفگی بگذارید .چرا که موارد مشاهده شده خفگی در حین غذا خوردن به مراتب بیش از سکته میباشد.
خدمات و ﺻدور هرگونه بیمه ،حساب سرمایه گذاری و وام ها و...
* بیمه عمر (موﻗت و داﺋمی)
* حساب بازنشستگی ()RRSP
* بیمه پزشکی (دندان ،دارو و)....
* حساب دانشجویی ()RESP
* بیمه از کار افتادگی و مشاغل
* حساب با سود فارﻍ از مالیات ()TFSA
* بیمه مسکن ،حیوانات خانگی
* حساب سرمایه گذاری
* بیمه مسافرتی و بیمه سوپر ویزا (برای اﻗدام به سوپر ویزا الزامی است)
* وام های بیزینﺲ ،دانشجویی ،مسکن
* آموزش مالی تحت سیستم مالیاتی نورﺙ آمریکا در شﺶ جلسه به ﺻورت رایگان می باشد .برای اﻃالعات بیشتر تماﺱ حاﺻل
فرماﺋید.
"آموزش ﻗدرتمندترین اسلحه برای تغییر دنیای ما است ".نلسون ماندﻻ پرهام اوشیدری تلﻔن تماﺱ778 -288-7657 :
poshidari.wfg@gmail.com
پدرام اوشیدری
تلﻔن تماﺱ604-781-4079 :
poshidari16usc@wfgmail.ca
12
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
8روش موثر برای بهبود کارایی مغز آیا می دانید با انجام برخی کارهای ساده می توانید به باهوش تر شدن خودتان کمک کنید؟ مغز انسان مانند عضالت بدن نیاز به ورزش هایی دارد تا قدرتمند تر بشود .اگر خودتان را عادت بدهید که آنها را همیشه انجام بدهید هم در کوتاه مدت تاثیرش را می بینید و هم در دراز مدت سبب می شوید که مغزتان با گذشت زمان و در دوران پیری همچنان قدرتمند باقی بماند.
پس این ۸روش را برای بهبود کارایی مغز در ادامه مطلب از دست ندهید. سودوکو بازی کنید : این بازی است که ژاپنی ها خیلی به آن عالقه دارند اما در سراسر دنیا طرفداران زیادی دارد .سودوکو یک جور نرمش برای مغز است .می توانید قبل از شروع به درس خواندن کمی سودوکو بازی کنید تا ببینید چقدر به درس خواندن تان کمک می کند. در کنار آن سودوکو به افزایش مهارت های شما در حل مساله کمک بزرگی می کند .پیدا کردن بازی اش هم ساده است .از مجالت و نسخه موبایل گرفته تا نرم افزاهای سودوکو و نسخه انالین و فیس بوکی اش. هر روز چیز جدیدی یاد بگیرید: یادگیری روزانه در هر سن و مقطعی که باشید کمک بزرگی در جهت باال بردن توانایی های مغز می کند. ریاضیات را فراموش نکنید: شاید شما هم مانند من خاطرات خوبی از ریاضیات در دوران مدرسه نداشته باشید .اما باید بدانید که پرداختن به ریاضیات هرچند بسیار کوتاه ،کمک بزرگی به مغز است .کافی است در روز فقط چند دقیقه روی یک مساله سا ده ریاضی کار کنید .شاید حتی یک دقیقه هم کافی باشد.
می توانید یک جمع و تقریق ساده روی کاغذ بنویسید و در یک دقیقه حل اش کنید .به همین سادگی. بنویسید: آیا می دانستید نوشتن کمک بزرگی به مغز می کند؟ وقتی می نویسید قدرت ذهن شما در یادگیری بسیار بیشتر می شود .در کنار آن گفته می شود که نوشتن با قلم تاثیر بیشتری نسبت به تایپ کردن دارد .به هر حال نکته مهم این است که دست به قلم شوید و شروع به نوشتن کنید .این می تواند نوشتن برای یادگیری دروس مدرسه و دانشگاه باشد یا اینکه یک وبالگ برای نوشتن خاطراتتان ایجاد کنید .هر دوی آنها به مغزتان کمک می کند. به دیگران یاد بدهید :وقتی در وضعیت معلم بودن قرار می گیرید و قرار است چیزی را به دیگران یاد بدهید مغزتان فعال تر از همیشه عمل می کند و اطالعات را خیلی بهتر طبقه بندی می کند .ضمن اینکه تدریس کردن به افزایش حافظه هم کمک موثری می کند .بنابراین با یاد دادن به دیگران ،هم به آنها کمک کرده اید و هم به خودتان. برای خودتان قصه بگویید: این هم یک روش خوب است برای تمرین ذهن ،خالقیت و به افزایش حافظه هم کمک می کند .قصه گفتن سبب می شود که مغز روی نکات مهم تمرکز بیشتری پیدا کند .جالب است بدانید که قصه گویی به عنوان یکی از روش های درمانی بیماری آلزایمر به کار می رود. مدیتیشن: اگر در زندگی و کار استرس زیادی دارید مدیتیشن به شما کمک می کند تا فشار آنها را کم کنید .با این کار به مغزتان آرامش می دهید و اجازه می دهید همچنان قدرت خالقیت اش را حفظ کند. ورزش و تغذیه مناسب :ضرب المثل مغز سالم در بدن سالم را که شنیده اید؟ تا فعالیت بدنی مناسب نداشته باشید و در کنارش به تغذیه خودتان اهمیت ندهید نمی توانید روی یک مغز با کارایی عالی حساب باز کنید .اسیدهای چرب امگا ۳یکی از مواد مهم برای باال نگهداشتن کارایی شناختی مغز هستند .کجا یافت می شوند؟ در ماهی ها به خصوص ماهی های ساکن آب های سرد و در مغز دانه ها به خصوص گردو و روغن آن .مصرف ویتامین های گروه Bو اسید فولیک هم مغز شما را خوشحال می کند .آنها را در سبزیجات و مرکبات پیدا خواهید کرد.
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
13
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
درمان 29بیماری با چرب کردن کف پا شاید به گوش خیلی ها نا آشنا و عجیب باشد اما این کامال واقعیت دارد سبب اصلی بسیاری از بیماری ها ،خشکی کف پا است که با چرب کردن روغن های گرم و مالیم درمان می شود .بهترین راه رفع خشکی و تامین گرمی و رطوبت کافی برای بدن چرب کردن کف پا با روغن های گرم و مالیم است .چرب کردن کف پاها در بازتاب درمانی و ارتباط با سالمت ارگان های کل بدن نقش مهمی ایفا می کند.
-4یبوست(قبضیت) -5 ،خشکی پوست بدن ،کف پاها -6 ،سوزش کف پا، -7کاهش فعالیت ارگان ها مثل کاهش ضربان قلب -8 ،کاهش فعالیت تخمدان ها و یائسگی زودرس -9 ،کم کاری تیرویید -10 ،حساس بودن به سردی و گرمی، -11ضعف حافظه و کندی فرایندهای فکری ناتوانی در فراگیری و ذخیره اطالعات -12 ،تشکیل بافت های متراکم و فیبری مثل فیبروم -13 ،فشارخون باال در افراد -14 ،فشار خون پایین -15 ،کم خونی -16 ،پوکی استخوان -17 دردهای شدید کوتاه مدت و تیر کشنده مثل دردهای قلبی ،قاعدگی ،میگرن -18کاهش چربی خون -19خشم زیاد -20اسپاسم و گرفتگی عضالنی-21 ، ضعف جنسی و بی میلی جنسی -22 ،عدم تمرکزـ مرض شکردیابت خصوصاً نوع -23 ،2اگزمای حاد در پاها -24 ،زیبایی و درخشش پوست صورت -25 ،از بین بردن زگیل پا -26 ،زانو درد -27 ،کمردرد -28 ،رماتیسم ،دردهای مفصلی، -29و مهمتر از همه بسیاری از سرطان ها *(در سرطان ها این روش بسیار تاثیرگذار می باشد ،چرا که سرطان ها سردی و خشکی هستند و روغن ها تاثیر مقابل آن را دارند و بدن را از سم پاک می کنند .اما در بدخیمی ها که داغ هستند بهتر است از روغن مالیم تر مثل روغن زیتون استفاده شود).
انواع روغن ها را برای ماساژ کف پا میتوان استفاده کرد ،اما روغن های زیتون و کنجد ،بنفشه و سیاهدانه ،روغن های مالیم بدون حساسیت با تاثیر فوق العاده زیاد هستند ،میتوانید از ترکیب همه روغن های ذکر شده به تساوی به کف پاها زده شود .تا درمان سریعتر انجام گیرد .از روغن های سوپرمارکتی استفاده نکنید. روغن های ذکر شده باید بو و عطر مخصوص خود را داشته باشند ،در غیر این صورت قابل اطمینان نیستند.
نکته :در بیشتر اوقات حدود ده روز بعد ،روغن در مدفوع دیده میشود که به این معنی است که روغن تمام مسیر را از پوست تا مرکز بدن طی کرده و پاکسازی کرده است .برای مثال میتوانید روغنهای مختلف را روی جداره نی تست کنید و ببینید بعد از چند ساعت این روغنها چگونه در بافت متراکم نی جذب میشوند.
روش استفاده :هر شب کف پاها را با روغن زیتون ،کنجد طبیعی ،روغن بنفشه و روغن سیاهدانه ،زیاد چرب کنید.مقدار روغن زیاد روی پوست پا استفاده کنید چراکه فرایند جذب تا صبح ادامه خواهد داشت .روغن های بسیار نافذ هستند و سریع از طریق کف پا در بافت بدن جذب می شوند .سپس یک پالستک نرم بپیچانید و روی آن جوراب بپوشید و یا پاها را در سلفون نرم و نازک بپیچید ،صبح روغن را از پاها پاک کنید ،این کار را تا یکماه ادامه دهید، تا معجزه ان را ببینید .حتی با چند بار استفاده تاثیر درمانی ان را در وضعیت سالمتیان به وضوح خواهید دید.
درمان شگفت انگیز بیماریهای که با روغن مالی کف پاها درمان می شود: -1تظاهرات پیری مثل چروکیدگی ها -2 ،سفیدی موها -3 ،غم و افسردگی، A woman is incomplete until she is married. Then she is finished .
درمان همه دردها در این طبیعت زیباست ،حتما این روش را امتحان کنید. هم بی ضرر است و هم درمان معجزه اسای همه دردهایتان ،به فکرسالمتی خود باشید.
)Joke (Marriage At a cocktail party, one woman said to another,
*** A little boy asked his father, '?'Daddy, how much does it cost to get married 'Father replied, 'I don't know son, I'm still paying.
'Aren't you wearing your wedding ring on the wrong '?finger ''Yes, I am. I married the wrong man. *** A lady inserted an ad in the classifieds:
*** A young son asked,
'Husband Wanted'.
'Is it true Dad, that in some parts of Africa
Next day she received a hundred letters.
'?a man doesn't know his wife until he marries her
They all said the same thing:
'Dad replied, 'That happens in every country, son.
''You can have mine.
*** Marriage is the triumph of imagination over intelligence.
*** When a woman steals your husband, there is no better revenge than to let her keep him. ***
14
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
محبت بیشتر همه روزهایی كه فرزند دوم را باردار بودم و هر كه مرا میدید میگفت« :آخه پسرت گناه داره .آخه هنوز خیلی كوچیكه .آخه دیگه كسی بهش توجه نمیكنه». ك و تردیدهای خودم حرفهای آدمها انگار ش بودند كه جرأت مطرح كردنشان را نداشتم .پای حرف زدن كه به میان میآمد میتوانستم خودم و بقیه را متقاعد كنم .ولی در عمل قرار بود چه بشود؟ درباره فرزند دوم كتاب میخواندم تا ببینم عكسالعملهای پسر بزرگم ممكن است چطور باشد .پیشبینیها وحشتناك نبودند :چند وقتی تمایل به دوباره نوزاد شدن و حسادتكردن؛ حسی كه همیشه بین همه خواهر و برادرها جاری است و پدر و مادر باید بلد باشند با آن چطور برخورد كنند .ولی باز هم دلم آرام نمیشد .اگر به پسر بزرگترم فشار میآمد چه؟ اگر بعدها روزی به من میگفت چرا من را از این مركز توجه بودن درآوردی؟ باید چه جوابی بهش میدادم؟ ما تا تولد نوزادمان فقط پدر و مادر یك نفر بودیم و البد قرار بود بعدش نصف بشویم و به هر كدام از بچههایمان نصف پدر و مادریمان را ببخشیم. دلشورههایم تا همین چند روز پیش ادامه داشت .اینكه پسر بزرگم توانسته بود نوزاد خانهمان را بخنداند خیالم را راحت نكرده بود .این فكر كه در عوض باهم همبازی میشوند هم همینطور .آن روز پسر كوچكم را خوابانده بودم روی یك مالفه روی زمین .صدای زنگ را شنیدم .در را باز كردم .پسرم از مهد آمده بود .قبل از آنكه سالم بدهد و قبل از آنكه كفشهایش را درآورد ،نوزاد را دید و
کالم ناب از دکتر علی شریعتی من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم .چون آنها از روی عشق و عالقه می رقصند ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز می خوانند . *** به سه چیز تکیه نکن ،غرور ،دروغ و عشق .آدم با غرور می تازد، با دروغ می بازد و با عشق می میرد. *** زن عشق می كارد و كینه درو می كند ...دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر ...می تواند تنها یك همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی ...برای ازدواجش ،در هر سنی ،اجازه ولی الزم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار می توانی ازدواج كنی ...در محبسی به نام بكارت زندانی است و
بهسرعت رفت طرفش .این وقتها باید با آنها كاری نداشته باشم مگر آنكه سالمت نوزاد در خطر جدی بیفتد .از دور نگاهشان كردم .پسر بزرگترم نشست ،به نوزاد سالم كرد و برایش شكلك درآورد و بعد از دیدن خندهاش خم شد و پیشانیاش را بوسید. برای نخستین بار حس كردم دلش برای برادر كوچكش تنگ شده بود .برای نخستین بار بهنظرم آمد كه انگار دیگر او را دوست دارد و برایش یك موجود خنثی نیست .برایش شده یك فرد؛ یك عضو خانواده .یكی كه حاال میتواند به او محبت كند و از او محبت ببیند .این لحظه ،لحظهای بود كه خیالم را راحت كرد؛ لحظهای كه بهم فهماند حتی اگر هم قرار باشد برای او تقسیم شوی ،چیز جدیدی به زندگیاش آوردهای .یك حجم زیاد از محبتی كه جور دیگری است ،البد كمی دوستانهتر؛ یك محبت برادرانه كه دوطرفه میشود حتما .من به زندگی پسرم «دوست داشتن» و «دوست داشته شدن» جدید را اضافه كرده بودم .یك رابطه كه مثل همه رابطههای دیگر سختیهای خودش و البته شیرینیهای خودش را دارد البد .ولی باالخره رابطه است .باهم بودن و محبت دیدن است. در این زمانهای كه آدمها روزبهروز تنهاتر میشوند ،یك رابطه هم یكرابطه است ،مخصوصا رابطهای كه احتمال ماندگاریاش بیشتر است .امید؛ من به این ماندگاری امید بیشتری دارم .برای هم بمانند كاش .با هم بخندند و گریه كنند كاش .به هم محبت كنند كاش، لحظهها و روزها و سالها. تو ...او كتك می خورد و تو محاكمه نمی شوی ...او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می كنی ...او درد می كشد و تو نگرانی كه كودك دختر نباشد ...او بی خوابی می كشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ...او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر.... *** اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا هست او جانشین همه نداشتن هاست. *** عاقالنه ازدواج کن تا عاشقانه زندگی کنی. *** اگر مثل گاو گنده باشی ،میدوشنت ،اگر مثل خر قوی باشی،بارت می كنند ،اگر مثل اسب دونده باشی،سوارت می شوند ...فقط از فهمیدن تو می ترسند.
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
15
ِ نادرست رایج در روانشناسی موفقیت باورهای یکی از نظریات مرتبط با نگرش روان شناسی مثبت نظریه کلیفتن و نلسن ،دو تن از متخصصان روان شناسی مثبت ،است که در این مطلب سعی می کنیم با بیان مثال هایی از نویسنده ،این موضوع را شفاف تر بررسی کنیم و آن را هرچه بهتر بسط و گسترش دهیم. از نظر این متخصص چهار باور نادرست در بشر امروزی وجود دارد که می توان گفت او را بازیچه خود کرده است: -1مردم فکر می کنند مشخص کردن یا تصحیح کردن یک نقطه ضعف، باعث قوی تر شدن فرد یا سازمان می شود. -2مردم تصور می کنند نقاط ضعف متضاد نقاط قوتند و با شناختن خود ،ضعف ها به قوت تبدیل خواهندشد. -3به باور افراد ،نیازی به پروراندن توانمندی ها نیست؛ چون توانایی ها به طور طبیعی شکل می گیرند و رشد می کنند. -4مردم اعتقاد دارند دستیابی به یک دیدگاه توانمند محور در زندگی، به این معناست که می توانند هر کاری را که به ذهنشان رسید ،انجام دهند و فرض بر این است که هرکس اگر اراده داشته باشد و تالش کند، می تواند به هر چیزی برسد ،اما این باور هم نادرست است؛ زیرا هرکس فقط مجموعه ای از توانمندی ها را دارد که منحصر به فرد است و احتماال وی را فقط در یک زمینه موفق می کند ،نه در همه زمینه ها. به خاطر دارم یک سال در خانه مان کلی مهمان جمع شده بو د و یکی از مهمان ها که بسیار هم حراف بود و اجازه صحبت کردن به جمع را نمی داد ،در حال اظهار فضل بود و مدام از فضایل خود تعریف می کرد که در این هنگام ناگهان چیزی به ذهن من خطور کرد و آن، این بود که به قدری بدی و خالف ارزش های انسانی رفتارکردن در خودی خوبی جامعه عادی شده است که برخی از مردم ،بدی نکردن را ِ می دانند؛ به این نحو که مثال بستن کمربند ایمنی را جزو فضایل اخالقی خود می شمارند یا مثال خانواده ای که فرزند معتاد دارند ،به محض رهایی فرزندشان از اعتیاد ،همه اقوام و خانواده در جست و جوی همسری برای او هستند و تصور می کنند که برطرف شدن این ضعف در فرد ،نقطه قوتی است که به وسیله آن می توانند مسئولیت های بیشتری را بر دوش او بگذارند. در صورتی که این تصور ،بسیار غلط و آسیب زاست؛ زیرا هرگز بر طرف شدن یک نقص اخالقی ،موجب باالرفتن توانایی و مهارت در انسان نمی شود ،گرچه می تواند مقدمات آن را فراهم کند .مانند افرادی که کمربند ایمنی خود را می بندند ،اما باز هم ممکن است دیگر مقررات راهنمایی و رانندگی را زیر پا بگذارند.همچنین این تصور ،نگرشی اشتباه به انسان می دهد و وی را دچار سوگیری می کند؛ یعنی این طور گفته می شود که کسانی که توانایی های برجسته ای دارند ،ضعفی ندارند و همه ضعف های آن ها پوشیده است! به این مثال توجه کنید؛ شخصی در اجتماع بسیار سرشناس است و توانایی های زیادی در کسب و کار دارد و به همین دلیل همه مردم شهر او را الگوی کاملی می دانند و انتظار دارند که وی از همه نظر کامل باشد که رولف دوبلی ،نویسنده کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» ،در کتابش این امر را «الگوی کامل» نامیده است و آن را سوگیری ذهن می داند .از آن طرف هم چه بسا افرادی که می بینیم علی رغم وجود ضعف هایی که در
خود دارند ،انسان های وارسته ای هستند. یادم می آید کارگری را در یکی از انبارهای اجناسم استخدام کرده بودم که بسیار به او اعتماد داشتم و بعدا هم متوجه شدم که وی معتاد به مواد مخدر است ،اما برخالف این عادت ،هیچ وقت او از من دزدی نکرد و همیشه هم کارهایش را به درستی انجام می داد؛ در صورتی که من بسیار دیده ام افرادی را که اعتیاد یا نقطه ضعف دیگری نداشتند ،اما چک های برگشتی شان هنوز بعد از سال ها نزد من است. این اشکالی است که در سازمان های ما هم وجود دارد .در بسیاری از سازمان هایی که در آن ها حضور داشته ام ،یکی از افتخارات مدیر جدید این بوده که مثال موقع آمدن او ،این شرکت 1000نفر کارمند داشته است و االن 500کارمند دارد؛ یعنی او نقطه قوت خود را فقط کم کردن نیرو می دانست؛ در صورتی که تعدیل نیرو هیچ کمکی به رشد یک سازمان نمی کند؛ چون به قول یکی از کارشناسان ،در یک سازمان کژکارکرد ،جذب نیرو با استفاده از رابطه های ناسالم شکل می گیرد و تعدیل نیروهای منابع انسانی هم به همین صورت بوده و بهتر است به جای این امر ،ما به تقویت و رشد سازمان و بهبود عرضه و تولید آن فکر کنیم و بعد به فکر تعدیل نیرو باشیم. همچنین این باورهای اشتباه در بسیاری از کتب و آموزه های مکاتب انحرافی که این روزها بسیاری از افراد ،آن ها را مکاتب خودشناسی می دانند ،مشاهده می شود که در آن ها ،فقط به تشخیص ضعف های روانی انسان می پردازند و آن چنان او را در این ضعف ها غرق می کنند که فرد دچار افسردگی شدید می شود و جالب است که در این مکاتب، همین افسردگی شدید را به بیرون ریزی تشبیه می کنند و این گونه برای او این باور با به وجود می آورند که ما با شناخت ضعف هایمان بهبود پیدا می کنیم ،در حالی که این طور نیست؛ چون ما نمی توانیم به یک بوکسور فقط ضعف های او را نشان دهیم ،مثال ضعف دفاعش را برطرف کرده و با همین تکنیک او را در مسابقات پیروز کنیم؛ چون پیروزی یک بوکسور با توان ضربه هایی که می زند حاصل می شود ،نه صرفا با دفاع کردن؛ البته یادمان باشد نه اینکه شناخت نقاط ضعف فایده ای ندارد ،اما چیزی که باعث رشد و بهبود سبک زندگی یک نفر می شود ،فضائل اخالقی و نقاط قوت او هستند. در خاطر دارم روزی یکی از شرکای کاری ام در کار به من خیانت کرده بود و مقداری هم پول دست من داشت .به استادم این موضوع را گفتم و او گفت که خیانت آن آدم در حق تو ،به خودش مربوط می شود و من حق ندارم در قبال آن خیانت ،پولی را که او دست من امانت دارد ،به وی پس ندهم .در واقع شناخت خودم در این شرایط بود که می خواستم کار آن شخص را با رفتاری مثل خودش جبران کنم؛ اما بنابر گفته استادم، من پول را به وی برگرداندم که بسیار در رشد روانی و روحانی من تاثیرگذار بود. البته نمی توانیم بگوییم شناخت یک ضعف ،مثل بخشیدن آن آدم می توانست به رشد من کمک کند ،چون من باید پول را هم به آن آدم بر می گرداندم تا بگویم روی توانایی های خودم کار کرده و آن را تقویت کرده ام.
16
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
...آیا خداوند شر را آفریده است؟ روزی یک استا د دانشگاه تصمیم گرفت تا دانشجویانش را به مبارزه بطلبد .او پرسید: "آیا خداوند هر چیزی را که وجود دارد ،آفریده است؟" دانشجویی شجاعانه پاسخ داد" :بله".
شیئی است که انرژی آن را انتقال می دهد .بدون گرما ،اشیاء بی حرکت هستند ،قابلیت واکنش ندارند .پس سرما وجود ندارد. ما لفظ سرما را ساخته ایم تا فقدان گرما را توضیح دهیم". دانشجو ادامه داد" :و تاریکی؟" استاد پاسخ داد" :تاریکی وجود دارد".
استاد پرسید" :هر چیزی را؟"
دانشجو گفت:
پاسخ دانشجو این بود" :بله هر چیزی را". استاد گفت" :در این حالت ،خداوند شر را آفریده است .درست است؟ زیرا شر وجود دارد".
"شما باز هم در اشتباه هستید ،آقا .تاریکی فقدان کامل نور است .شما می توانید نور و روشنایی را مطالعه کنید ،اما تاریکی را نمی توانید مطالعه کنید.
برای این سوال ،دانشجو پاسخی نداشت و ساکت ماند .استاد از این فرصت حظ برده بود که توانسته بود یکبار دیگر ثابت کند که ایمان و اعتقاد فقط یک افسانه است.
منشور نیکولز تنوع رنگهای مختلف را نشان می دهد که در آن طبق طول امواج نور ،نور می تواند تجزیه شود.
ناگهان ،یک دانشجوی دیگر دستش را بلند کرد و گفت" :استاد، ممکن است که از شما یک سوال بپرسم؟" استاد پاسخ داد" :البته".
و سرانجام دانشجو پرسید: " -و شر ،آقا ،آیا شر وجود دارد؟
دانشجو پرسید" :آیا سرما وجود دارد؟" استاد پاسخ داد" :البته ،آیا شما هرگز احساس سرما نکرده اید؟" دانشجو پاسخ داد: "البته آقا ،اما سرما وجود ندارد .طبق مطالعات علم فیزیک ،سرما عدم تمام و کمال گرماست و شئی را تنها در صورتی می توان مطالعه کرد که انرژی داشته باشد و انرژی را انتقال دهد و این گرمای یک
خداوند شر را نیافریده است .شر فقدان خدا در قلب افراد است، شر فقدان عشق ،انسانیت و ایمان است .عشق و ایمان مانند گرما و نور هستند .آنها وجود دارند .فقدان آنها منجر به شر می شود". و حاال نوبت استاد بود که ساکت بماند. نام این دانشجو آلبرت انیشتین بود.
* مدتها پیش آموختم که نباید با خوک کشتی گرفت،
سخن بزرگان
خیلی کثیف میشوی و مهمتر آنکه خوک از این کار لذت میبرد.
* من در میان موجودات از گاو خیلی میترسم. زیرا عقل ندارد و شاخ هم دارد!
تاریکی لفظی است که ما ایجاد کرده ایم تا فقدان کامل نور را توضیح دهیم".
ابن سینا
* لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره میشود، میتواند لشکر شیران را که توسط یک گوسفند اداره میشود ،شکست نارسیس دهد.
جورج برنارد شاو * آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق می گردد ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشکل است زیرا او دیگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور می کند. مونتسکیو
17
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
1395 شهریور13 جمعه،96 گپی با مهاجرین شماره
Why Do I like Retirement!!! Question: How many days in a week? Answer: 6 Saturdays, 1 Sunday *** Question: When is a retiree’s bedtime? Answer: Three hours after he falls asleep on the couch. *** Question: How many retirees to change a light bulb? Answer: Only one, but it might take all day. *** Question: What’s the biggest gripe of retirees? Answer: There is not enough time to get everything done. *** Question: Why don’t retirees mind being called Seniors? Answer: The term comes with a 10% discount. *** Question: Among retirees what is considered formal attire? Answer: Tied shoes. *** Question: Why do retirees count pennies? Answer: They are the only ones who have the time. *** Question: What is the common term for someone who enjoys work and refuses to retire? Answer: NUTS! *** .یافت می شود *** بدبخت تر از کسی است که،* کسی که از هیچ کس خوشش نمی آید .هیچ کس دوستش ندارد *** . اما روزی آنها را به داخل النه نمی ریزد،* خدا روزی ده پرندگان است *** . خود اشتباه دیگری است،* اشتباه را تصحیح نکردن
Question: Why are retirees so slow to clean out the basement, attic or garage? Answer: They know that as soon as they do, one of their adult kids will want to store stuff there. *** Question: What do retirees call a long lunch? Answer: Normal . *** Question: What is the best way to describe retirement? Answer: The never ending Coffee Break. *** Question: What’s the biggest advantage of going back to school as a retiree? Answer: If you cut classes, no one calls your parents. *** Question: Why does a retiree often say he doesn’t miss work, but misses the people he used to work with? Answer: He is too polite to tell the whole truth. *** And, my very favorite.... Question: What do you do all week? Answer: Monday through Friday, NOTHING..... Saturday & Sunday, I rest.
سخنان زیبا .* مردم هرگز خوشبختی خود را نمی شناسند ...اما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آنهاست *** ... اما حتمی است،* رحمت خداوند ممکن است تاخیر داشته باشد *** * غیرممکن کلمه ای است که فقط در فرهنگ لغت انسانهای احمق
18
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
حکایت «چوپان دروغگو» به روایت «احمد شاملو» کمتر کسی است از ما که داستان «چوپان دروغگو» را نخوانده یا نشنیده باشد .خاطرتان باشد این داستان یکی از درسهای کتاب فارسی ما در آن ایام دور بود .حکایت چوپان جوانی که بانگ برمیداشت« :آی گرگ! گرگ آمد» و کشاورزان و کسانی از آنهایی که در آن اطراف بودند ،هر کس مسلح به بیل و چوب و سنگ و کلوخی ،دوان دوان به امداد چوپان جوان میدوید و چون به محل میرسیدند اثری از گرگ نمیدیدند .پس برمیگشتند و ساعتی بعد باز به فریاد «کمک! گرگ آمد» دوباره دوان دوان میآمدند و باز ردی از گرگ نمییافتند ،تا روزی که واقعا گرگها آمدند و چوپان هر چه بانگ برداشت که« :کمک» کسی فریاد رس او نشد و به دادش نرسید و الخ... «احمد شاملو» که یادش زنده است و زنده ماند ،در ارتباط با مقولهای، همین داستان را از دیدگاهی دیگر مطرح میکرد .میگفت :تمام عمرمان فکر کردیم که آن چوپان جوان دروغ میگفت ،حال اینکه شاید واقعا دروغ نمیگفته .حتی فانتزی و وهم و خیال او هم نبوده .فکر کنید داستان از این قرار بوده که :گلهای گرگ که روزان و شبانی را بی هیچ شکاری ،گرسنه و درمانده آوارۀ کوه و دره و صحرا بودند از قضا سر از گوشۀ دشتی برمیآورند که در پس پشت تپهای از آن جوانکی مشغول به چراندن گلهای از خوش گوشتترین گوسفندان وبرههای که تا به حال دیدهاند .پس عزم جزم میکنند تا هجوم برند و دلی از عزا درآورند .از بزرگ و پیر خود رخصت میطلبند. گرگ پیر که غیر از آن جوان و گوسفندانش ،دیگر مردان و زنان را که آنسو ترک مشغول به کار بر روی زمین کشت دیده میگوید :میدانم که سختی کشیدهاید و گرسنگی بسیار و طاقتتان کم است ،ولی اگر به حرف من گوش کنید و آنچه که میگویم را عمل ،قول میدهم به جای چند گوسفند و بره ،تمام رمه را سر فرصت و با فراغت خاطر به نیش بکشید و سیر و پر بخورید ،ولی به شرطی که واقعا آنچه را که میگویم انجام دهید .مریدان میگویند :آن کنیم که تو میگویی .چه کنیم؟ گرگ پیر باران دیده میگوید :هر کدام پشت سنگ و بوتهای خود را خوب مستتر و پنهان کنید .وقتی که من اشارت دادم ،هر کدام از گوشهای بیرون بجهید و به گله حمله کنید؛ اما مبادا که به گوسفند و برهای چنگ و دندان برید .چشم و گوشتان به من باشد .آن لحظه که اشاره کردم ،در دم به همان گوشه و خفیهگاه برگردید و آرام منتظر اشارت بعد من باشید. گرگها چنان کردند .هر کدام به گوشهای و پشت خاربوته و سنگ و درختی پنهان .گرگ پیر اشاره کرد و گرگها به گله حمله بردند.
ساعتی از رفتن مردان گذشته بود که باز گرگ پیر دستور حملۀ بدون خونریزی! را صادر کرد .گرگهای جوان باز از مخفیگاه بیرون جهیدند و باز فریاد «کمک کنید! گرگ آمد» از چوپان جوان به آسمان شد .چیزی به رسیدن دوبارۀ مردان چوب به دست نمانده بود که گرگ پیر اشارت پنهان شدن را به یاران داد .مردان چون رسیندند باز ردی از گرگ ندیدند. باز بازگشتند. ساعتی بعد گرگ پیر مجرب دستور حملهای دوباره داد .این بار گرچه صدای استمداد و کمکخواهی چوپان جوان با همۀ رنگی که از التماس و استیصال داشت و آبی مهربان آسمان آفتابی آن روز را خراش میداد، ولی دیگر از صدای پای مردان چماقدار خبری نبود. گرگ پیر پوزخندی زد و اولین بچه برۀ دم دست را خود به نیش کشید و به خاک کشاند .مریدان پیر چنان کردند که میبایست. از آن ایام تا امروز کاتبان آن کتابها بیآنکه به این «تاکتیک جنگی» گرگها بیندیشند ،یک قلم در مزمت و سرکوفت آن چوپان جوان نوشتهاند و آن بیچارۀ بیگناه را برای ما طفل معصومهای آن روزها «دروغگو» جا زده و معرفی کردهاند. خب این مربوط به آن روزگار و عصر معصومیت ما میشود .امروز که بنا به شرایط روز هر کداممان به ناچار برای خودمان گرگی شدهایم! چه؟ اگر هنوز هم فکر میکنید که آن چوپان دروغگو بوده ،یا کماکان دچار آن معصومیت قدیم هستید و یا این حکایت را به این صورت نخوانده بودید. حاال دیگر بهانهای ندارید. این حکایت را با تکه شعری از سرودههای «شهیار قنبری» تمام میکنم .او میگوید: هچ کسی گفت« :خدا وند شبان همه است و ربارداه را ات هت ردۀ سبز رهنمون خواهد بود». من شبان رمۀ خود بودم و کسی آن باال
خود شبان من معصوم نبود.
غفلت من رهم را از کف داد غفلت او شاید
چوپان جوان غافلگیر و ترسیده بانگ برداشت که« :آی گرگ! گرگ آمد» صدای دویدن مردان و کسانی که روی زمین کار میکردند به گوش گرگ پیر که رسید ،ندا داد که یاران عقبنشینی کنند و پنهان شوند.
هم از ایندست مرا
گرگها چنان کردند که پیر گفته بود .مردان کشت و زرع با بیل و چوب در دست چون رسیدند ،نشانی از گرگی ندیدند .پس برفتند و دنبالۀ کار خویش گرفتند.
رهم را
هم از ایندست تو را همه را . . .
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395
19
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
مﺼرﻑ بادام زمینی سالمت ﻗلب را تﻀمین می کند به گفته محققان ،مصرف بادام زمینی از قلب محافظت کرده و ریسک ابتال به بیماری عروق کرونر را کاهش می دهد. مصرف روزانه بادام زمینی فواید زیادی برای سالمت دارد که از آن جمله می توان به حفظ سالمت قلب تا تامین مواد مغذی فراوان برای بدن و کاهش ریسک بیماری عروق کرونر در جهت کنترل چاقی اشاره کرد. به گفته محققان ،بادام زمینی عالوه بر محتوای چربی مونواشباع نشده ،حاوی سایر مواد مغذی نظیر ویتامین ،Eفوالت ،پروتئین و منگنز است که همگی موجب بهبود سالمت قلب می شوند. شماری از مطالعات جدید نشان می دهند بادام زمینی غنی از
آنتی اکسیدان نیز هست و زنانی که حداقل در هفته 30گرم بادام زمینی یا کره بادام زمینی می خورند 25درصد کمتر در معرض ریسک ابتال به سنگ کیسه صفرا هستند. به گفته کارشناسان تغذیه ،می توان با مصرف کره بادام زمینی به جای کره یا گنجاندن آن در ساالدها و پیش غذاها ،مصرف منظم بادام زمینی را حفظ کرد. همچنین به گفته متخصصان ،افرادی که حداقل دو بار در هفته مغزهای آجیلی می خورند ،کمتر از دیگران دچار اضافه وزن می شوند.
Daneshmand Magazine
مجله هﻔتگی هفتکی
Persian, Weekly
For Western Canada
آموزشی ،علمی ،فرهنگی به زبان فارسی ،ویژه غرب کانادا
مجله دانشمند را می توانید هر هفته از طریق وب سایت نیز مطالعه کنید:
www.Daneshmand.Ca
Tel: 604.913.0399 Fax: 604.913.0390 Email: Info @ Daneshmand. Ca www. Daneshmand. Ca
گپی با مهاجرین شماره ،96جمعه 13شهریور 1395 راﯾﮕﺎن در دﺳﺘﺮس ﺷﻤﺎﺳﺖ ﺑﯿﺴﺘﻤﯿﻦ ﺷﻤﺎره ﻣﻨﺘﺸﺮ و اﮐﻨﻮن ﺑﻪ
20
Friday Sep. 02. 2016, No. 96
ﺑﺎﻣﺎﺑﺎﺷﯿﺪﺗﺎﮔﻢﻧﺸﯿﺪ