On alec soth

Page 1

‫درباره ”الک سوت“‬ ‫گردآوری توسطمحمد عیساییان‬

‫‪On Alec soth‬‬


‫‪Alec Soth‬‬ ‫‪American, b. 1969‬‬ ‫‪Patrick, Palm Sunday, Baton Rouge,‬‬ ‫‪Louisiana, 2002‬‬ ‫‪from Sleeping by the Mississippi‬‬ ‫‪Chromogenic print‬‬ ‫”‪20 x 16‬‬ ‫‪2010.23.5‬‬ ‫‪Collection of the Haggerty Museum‬‬ ‫‪of Art‬‬ ‫‪Museum purchase with funds from‬‬ ‫‪Mrs. Karl Ratzsch, Sr.,‬‬ ‫‪Alan and Barbara Radcliff, and Jetta‬‬ ‫‪Muntain Smith in‬‬ ‫‪memory of her son Aurel Muntain‬‬ ‫‪by exchange‬‬

‫«عکاضی ترای هي تیػتر درتارٍ ًحٍْ‬ ‫ّاکٌع هي تَ ضْژ اضت تا در هْرد خْد‬ ‫ضْژٍ‪.‬پرترٍ ُای هي درتارٍ هردهی ًیطتٌذ‬ ‫کَ از آًِا عکاضی هیکٌن ‪،‬هي اغلة هیگْین‬ ‫در ّالع آًچَ کَ هي از آى عکاضی هیکٌن‬ ‫فضایی اضت کَ هیاى هي ّ ضْژٍ ّجْد‬ ‫دارد‪» .‬الک ضْت‪.‬‬

‫الک ضْت در خالل یک دّرٍ پٌج ضالَ عکاضی هْفك تَ‬ ‫خلك هجوْعَ ای غذ کَ چِرٍ اغلة ًادیذٍ گرفتَ غذٍ‬ ‫آهریکا را ًػاى هیذاد‪ ،‬عکطِای اّ تصاّیر غاعراًَ ای از‬ ‫هردم ّ هکاًِا از هیٌَ ضْتا‪ ،‬زادگاُع ‪،‬تا خلیج هکسیک را‬ ‫غاهل هی غذ‪.‬‬ ‫اّ در طی ضفرُای جادٍ ای پی در پی ّ تا الِام از‬ ‫«آهریکایی ُا»ی ”راترت فراًک“ هطافتی تیع از ‪2000‬‬ ‫هایل را در طْل رّدخاًَ هی ضی ضی پی از هیٌَ پْلص در‬ ‫غوال تا لْیسیاًا در جٌْب ایالت هتحذٍ را کاّظ کرد تا‬ ‫تصْیری از زًذگی ّ فرٌُگ آهریکایی ارائَ کٌذ‪.‬‬


‫‪Kym, Polish Palace, Minneapolis, Minnesota 2000‬‬

‫الک ضْت در ‪ 1969‬در غِر هیٌَ پْلص‬ ‫ایالت هیٌَ ضْتای آهریکا هتْلذ غذ‪.‬اّ کَ‬ ‫داًع آهْختَ عکاضی از داًػگاٍ ضاراالّرًص‬ ‫ًیْیْرک اضت تْاًطت پص از تر پایی‬ ‫ًوایػگاٍ ُای گرُّی ّ اًفرادی هتعذد تحطیي‬ ‫تیي الوللی را تذضت آّرد کَ غاهل هْفمیت در‬ ‫دّضاالًَ ”ّیتٌی“ در ضال ‪ 2004‬ترای‬ ‫هجوْعَ « ‪» sleeping by the mississpi‬‬ ‫تْد کَ از غٌاختَ غذٍ تریي آثار اّ هحطْب‬ ‫هیػْد‪ .‬اّ ُوچٌیي در ُویي ضال تَ عضْیت‬ ‫آژاًص عکص هگٌْم در آهذ‪.‬‬

‫شکل عکاسی او با کار عکاسانی چون واکر اونز و‬ ‫استفن شور قابل مقایسه است و میتوان کار او را در‬ ‫ادامه کار عکاسانی چون رابرت آدمز‪ ،‬لویس بالتز‪،‬جو‬ ‫استرنفلد و دیگر زمین نگاران جدید دسته بندی کرد‪.‬‬ ‫سوت در طول سفرهای جاده ای بسیار طوالنی در‬ ‫سراسر غرب و میانه آمریکا از مردم و جوامع حاشیه‬ ‫نشین روستایی و مناظر خارج از شهرها به عکاسی‬ ‫پرداخته است عکسهای او در بردارنده عناصر محلی و‬ ‫فرهنگهای حاشیه ای است‪.‬تصاویر او حامل احساسی‬ ‫سینمایی است که به داستانی در ورای هر عکس اشاره‬ ‫دارد‪.‬‬


‫‪Bonnie (with a‬‬ ‫‪photograph of an‬‬ ‫‪angel), Port‬‬ ‫‪Gibson, Mississippi‬‬ ‫‪2000‬‬

‫جطتجْ در هٌاطك هختلف ضٌت ریػَ داری در‬ ‫ٌُرُای تصری آهریکاضت اها ّجَ توایسکار الک‬ ‫ضْت غکلی از هذاخلَ درجٌثَ ُای ّالعی تجرتَ‬ ‫عکاضی اضت کَ کار اّ را از هطتٌذ هحض تَ‬ ‫اًذازٍ کافی دّر ّ تَ یک ّالعیت رّایی ّ‬ ‫رّیاگًَْ ًسدیک هیکٌذ‪ .‬هجوْعَ عکطِای اّ‬ ‫اغلة تصاّیری از هٌاظر‪،‬طثیعت تی جاى ّ پرترٍ‬ ‫را حْل یک هْضْع ّاحذ گرد ُن هی آّرد‪.‬در‬ ‫آثار اّ پرترٍُا ‪،‬هٌاظرّ طثیعت تی جاى ُا ُر یک‬ ‫ّاحذی از یک کلیت هعٌا دار اضت کَ هی تایطت‬ ‫در ارتثاط تا ُن خْاًذٍ غًْذ‪ .‬در غیٍْ عکاضی اّ‬ ‫هاُیت ضْژٍ ُا تَ کوتریي حذ خْد هیرضذ ّ‬ ‫خصلت ُای تصری آًِا ارزظ پیذا هیکٌذ‪.‬ایي‬ ‫ّیژگی ضثة هی غْد تا تْصیف گری اصلیتریي‬ ‫‪.‬‬ ‫تاغذ‬ ‫عولکرد در عکطِای اّ‬

‫پرهیز از پویایی بصری در عکسهای‬ ‫اوموجب خلق فضایی ساکن و ساکت میشود‬ ‫که سوژه ها در آن به حالت انفعال محض‬ ‫قرار دارند‪.‬‬ ‫عکسها ما را وا میدارند تا در مورد آنچه‬ ‫پشت صحنه عکس اتفاق افتاده خیالپردازی‬ ‫کنیم راهی که تعاملی همدالنه را میسازد‪.‬‬ ‫اما آیا یک عکس می تواند داستان بگوید؟‬ ‫پاسخ الک سوت به این سوال «نه»‬ ‫است‪.‬او باور ندارد که یک عکس به تنهایی‬ ‫بتواند داستانی تعریف کند‪.‬‬


‫‪New Orleans, Louisiana 2002‬‬

‫ضْت تاّر دارد کَ یک عکص ًوی تْاًذ داضتاًی‬ ‫تگْیذ زیرا لصَ در طْل زهاى اتفاق هی افتذ‬ ‫درحالی کَ عکص زهاى را هتْلف هیکٌذ تا ایي ّجْد‬ ‫اّ عکطِا را در ًػاى دادى ّ پیػٌِاد کردى‬ ‫”این یک مبارزه بی پایان است‪.‬داستان گویی برای‬ ‫داضتاًِا تطیار درخػاى هیذاًذ‪ .‬ایي ُواى ّیژگی اضت‬ ‫من یک هنر بسیار قدرتمند محسوب میشود‪.‬در‬ ‫کَ عکص را ترای تثلیغات هٌاضة هیکٌذ ‪،‬آًِا‬ ‫نظر من چیزی رضایت بخش تر از یک‬ ‫هیتْاًٌذ پیػتِاد کٌ​ٌذ چَ چیسی ترای زًذگی غوا تِتر‬ ‫روایت حقیقی با آغاز‪،‬میانه و پایان وجود‬ ‫اضت‪ُ.‬وچٌیي عکاضی در پرّپاگاًذا تَ ُویي خاطر‬ ‫ندارد‪:‬چه چیزی اتفاق خواهد افتاد؟ چیزی که‬ ‫هْفك عول هیکٌذ‪.‬‬ ‫همیشه برای من مسأله بوده آن است که‬ ‫عکاسی نمی تواند در این راه به کار‬ ‫در ّالع ایي ُواى چیسی اضت کَ ضْت در کارظ از‬ ‫رود‪.‬زیرا نمی تواند گذر زمان را نشان‬ ‫آى تِرٍ هیگیرد تا تتْاًذ هفاُین رٌُی اظ را تَ‬ ‫دهد‪.‬عکسها زمان را ثابت میکنند بنابراین‬ ‫تصْیر در آّرد‪.‬‬ ‫آنها نمی توانند داستان بگویند‪.‬کار آنها بیشتر‬ ‫غیٍْ عکاضی اّ ّ گرایع اظ تَ داضتاى گْیی‬ ‫شبیه به شعر است تا نوول‪:‬برانگیختن یک‬ ‫هْلعیت اّ را جایی هیاى ّاکر اًّس درعکاضی ّ‬ ‫احساس‪“.‬‬ ‫لصَ ُای ُاکلثری هارک تْایي در ادتیات‬ ‫الک سوت‪.‬‬ ‫لرارهیذُذ‪.‬‬


‫‪The Last Days of W‬‬ ‫‪2008‬‬

‫ا لککک ضککْت اگرچککَ عضککْ آژاًککص عکککص‬ ‫هگٌْم اضت کارظ در لالة عکاضی تیپیککال‬ ‫هگٌککککککککککککککککککککککککککککککْم لرارًویگیککککککککککککککککککککککککککککککرد‪.‬‬ ‫اّ تَ صْرت پرّژٍ ای کار هی کٌکذ تکَ ایکي‬ ‫هعٌی کَ ُویػَ دّرتکیي تکَ دّظ ّ در حکال‬ ‫عکاضکککی ًیطکککت تلککککَ تکککا ایکککذٍ ای از پکککیع‬ ‫هػخص ّ فکر غکذٍ یکک پکرّژٍ عکاضکی را‬ ‫غککرّع هیکٌککذ‪،‬در ّالککع کککار اّ از ایککي جِککت‬ ‫تیػتر غثیَ تکَ یکک فیلوطکاز اضکت‪.‬اّ تکا یکک‬ ‫هفِککککککککککککْم در رُککککککککککککٌع تککککککککککککَ ضککککککککککککرا‬ ‫عکاضککککککککککککککککککککککککککککککککککککی هیککککککککککککککککککککککککککککککککککککرّد‪.‬‬ ‫اضتفادٍ از دّرتیي لطع تسرگ ‪ّ 8*10‬غیٍْ‬ ‫تعاهلی اّ در ترخْرد تا ضْژٍ ُایع هْجة‬ ‫صککرو ّلککت طککْالًی تککرای تککَ تصککْیر در‬ ‫آّردى ایککذٍ ُککایع هیػککْد‪.‬از ایٌککرّ تککَ طککْر‬ ‫کلی اّ را یک عکاش هطتٌذ ًگکار در حکْزٍ‬ ‫ٌُرُای زیثا هی غٌاضٌذ تا تَ عٌْاى عککاش‬ ‫خیاتاًی یا فتْژّرًالیطت‪.‬‬

‫”اغلب از من پرسیده می شود که‬ ‫چرا به عنوان یک هنرمند حوزه‬ ‫هنرهای زیبا میخواهم عضو مگنوم‬ ‫باشم‪.‬من در فرم عضویتم در مگنوم‬ ‫سعی کردم به این سوال پاسخ بدهم‪:‬‬ ‫من به موفقیت دنیای هنر اعتماد‬ ‫ندارم‪.‬اگر شما کاتالوگ بیست سال‬ ‫پیش دوساالنه ویتنی را ورق بزنید‬ ‫اسامی زیادی را نمی توانید بجا‬ ‫بیاورید‪،‬چه بسا‪،‬بسیاری از کارها‬ ‫خالی و از سر خودکامگی به نظر‬ ‫برسند‪“.‬‬


‫در آثار الک ضْت عٌْاى هجوْعَ ُا هػخص‬ ‫کٌ​ٌذٍ غیٍْ ای اضت کَ هخاطة کار را تثیٌذ ّ‬ ‫درک کٌذ ازایٌرّ از اُویت ّیژٍ ای‬ ‫ترخْردارًذ‪.‬عٌْاى ترخی از هجوْعَ ُای اّ‬ ‫‪Broken Manual‬‬ ‫‪The Last Days of W‬‬ ‫‪Paris / Minnesota‬‬ ‫‪Dog Days, Botoga‬‬ ‫‪NIAGARA‬‬ ‫‪Sleeping by the Mississippi‬‬ ‫‪Looking for Love‬‬ ‫کوتاه تاثیر گذار و بسیار روایی هستند‪.‬‬ ‫الک سوت برخالف بسیاری از هنرمندان‬ ‫آمریکایی که در نیویورک به کار و زندگی‬ ‫مشغول اند در شهر زادگاهش در مینه سوتا‬ ‫اقامت میکند او مدافع سر سخت کتابهای‬ ‫عکس است و با وجود آنکه هر روزه‬ ‫رسانه های دیجیتال و غیر چاپی محبوبیت‬ ‫بیشتری درمیان مردم کسب میکنند او در‬ ‫انتشارات کوچکی که خود تاسیس کرده‬ ‫”‪“ Little Brown Mushroom‬در کنار‬ ‫عکاسی به نشر کتاب و نشریات عکس‬ ‫میپردازد‪.‬‬

‫‪Alec soth‬‬


:‫هٌاتع‬ http://alecsoth.com/ http://erickimphotography.com/ http://www.americanphotomag.com/ http://www.bigredandshiny.com/

alecsothblog.wordpress.com


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.