۲۴بهمن / ۱۲۹۰ششمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت قم
م نورن جذوبا
وژیه انمه
به م 24ن 138۴
سالروز تخریب حسینیه شریعت قم و بزرگداشت سالگرد مقاومت قهرمانانه دراویش
ویژه نامه مجذوبان نور -ششمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت قم /بهمن ماه 1390
تخریب خانه حسین (ع) همهمه ای در ملکوت اعلی برپاست .ملکوتیان در گوش یکدیگر زمزمه ای مرموز دارند.افالکیان در ماتمی عظمی فرورفته اند .گویا حادثه ای در راه است و گیتی آبستن واقعه ای است.فرشتگان در جنب و جوشی غریبند .گویا اتفاقی رخ خواهد داد.عده ای از مردان خدا در گوشه ای از شهری مرموز و پر ماجرا به نجوا نشسته اند و کسی را به یاری می طلبند.فریاد غریبانه آنان گوش فلک را پر کرده و صدای مظلومانه ی شان در زمین و آسمان طنین افکنده .در این چهار دیواری که میکده عاشقان حق است و حق جویان در آن نعره مستی و رهایی از خودپرستی سر می دهند ،چه رخ داده است؟ آن عده ای دیگر که در لباس گرگند و تا دندان مسلح ،در کمین چه نشسته اند؟ از میان این دو گروه ،کدامین بر حق و کدام علیه حقند؟ و هر دو از کسی یاری می طلبند که خالق هستی است و بقا و فنا بدست اوست. ناگهان آتش بغض و کینه غافالن با فریاد و همهمه ظالمان در خرابات مغان در میان مردان و زنان شعله ور گردید و حسد حاسدان در سنگ سنگ بیت الذاکران خدا زبانه کشید و آیه آیه کالم حق در این آتش افروخته از خشم و کینه جاهالن به خاکستر مبدل گردید.آیا عدل اینست که گفتار کذب برخاسته از عداوت و قصاوت را گرفته و دیده خویش را بر روی حقیقت ببندیم .قرآن و آیه آیه آن در سنگ سنگ این خانه خراب شد و بدست نااهالن سوخت و ما نظاره کردیم و حال قضاوت با ماست.خداوند فردای قیامت از دیدگان ما که شاهد این مصیبت عظمی بودیم نخواهد پرسید که حق با کدامین بود؟اگر حقیقت را کتمان کنیم که خداوند بر ما و اعمال ما آگاه و بیناست و اگرعین حق را گواهی دهیم مورد ماخذه قرار خواهیم گرفت .خداوند خود ناظر برهمه اعمال و کردار و رفتار ماست و خود میداند که چگونه فریاد این مظلومان را پاسخ دهد. در سالگردی دیگر از واقعه تخریب حسینیه قم به دست مشتی شیاد از خدا بی خبر،این اقدام ناجوانمردانه را محکوم کرده و از خداوند متعال یاری می طلبیم که با شفاعت حضرت ولی عصر (عج) نسبت به خلق عنایت فرموده و بندگان خویش را از ظلم ظالمین در امان خویش قرار دهد. ان شااهلل
بیانات حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه به مناسبت سالگرد قضیه حسینیه شریعت قم ناگفتههای ماجرای تخریب حسینیه شریعت در قم وقتی خشونت به اوج میرسد ستیز با دراویش
دیباچه
ویژه نامه مجذوبان نور ششمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت قم بهمن ماه ۱۳۹۰
تخریب خانه حسین در عاشورای ۱۳۸۴در شهر قم ،شهری که مهد شریعت اسالم و مرکز تبلیغ تشیع خوانده میشود ،لکه ننگینی شد به دامان داعیان دین و مبلغان اسالم .حادثه ایی که حتی تالشهای فراوان در سانسور و تحریف و تهمت برای وارانه کردن اصل موضوع هم نتوانست آبروی رفته را به جوی باز گرداند و جالب اینجاست که هنوز هم برای این سوال که به راستی این تخریب و تهاجم چه نتیجه مثبتی را برای عامالن آن به ارمغان آورد ،پاسخ منطقی و درخوری وجود ندارد و به راستی تنها خشتهای این حسینه بود که به زمین ریخت چرا که نه تنها از رونق حسینههای دراویش کاسته نشد بلکه اتحاد و همدلی دراویش را نیز دو چندان کرد و این خاصیت مکتب حسین است ،حسینی که با خونش عقیدهاش را برای ابد حیات میبخشد و با شکستش، پیروزمندانه دشمنانش را رسوا میکند. در این ویژه نامه که به مناسبت سالگرد این حادثه منتشر میشود ،سعی شده که به ابعاد مختلف ماجرای تخریب حسینیه شریعت پرداخته شود و نتایج و عواقب آن بیشتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. مجذوبان نور
2
ویژه نامه مجذوبان نور -ششمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت قم /بهمن ماه 1390
ناگفتههای ماجرای تخریب حسینیه شریعت در قم وقتی خشونت به اوج میرسد پیرمرد گریه میکند« :بیشتر از چهل سال است که برای اهل بیت روضه میخوانم .چهل سال است که ذکر مصیبت اهل بیت میگویم .از شهیدان میگویم و از اسیران کربال ...اما دیشب فهمیدم که این همه سال دروغ میگفتهام؛ فهمیدم که تا بهحال به مصیبتشان بیمعرفت بودهام .دیشب بود که تازه فهمیدم درد اسیری چه بوده است .تازه دیشب بود که فهمیدم در کربال چه گذشته است ».حسینیه حاال دیگر ویران شده است .اما حکایت حسینیه ویران شریعت یکی از برگهای سیاه تاریخ معاصر ایران است .حکایتی که روایتهای رسمی آن بویی از حقیقت نداشتهاند.
سابقه حسینیه شریعت
حسینیه شریعت را آقای سید احمد شریعتی به وصیت پدر بنیان گذاشت .پدر آقای شریعت ،سید محمود شریعت ،از اهل طریقت و علمای قم بوده است و مورد احترام بسیاری از اهالی این شهر مذهبی (چنان که آمد نام خانوادگی آقای احمد شریعتی از شریعت به شریعتی تغییر یافته است ولی هنوز بسیاری از مردم سید احمد شریعتی را با همان نام «شریعت» میشناسند) .وصیت آقای شریعت به پسر این بود که خانه پدری و خانه عموی خود سید عباس شریعت را که به هم پیوسته بودند از ورثه بخرد و تبدیل به حسینیه کند .سید محمود شریعت در سال ۱۳۷۶ درگذشت و سید احمد شریعت نهایت ًا سهم وراث را پرداخت ،منزل پدر و عمو را تجمیع پالک کرد و بنای حسینیه را در سال ۱۳۸۰به پایان برد .از همان آغاز مقامات شهر در روند گشایش حسینیه مانع ایجاد کردند .شهرداری قم گفت که تجمیع صورت گرفته پذیرفته نیست و تنها تراکم یک بنا را قبول دارد .در همین روند کمیسیون ماده ۱۰۰یک سال پس از ساخته شدن حسینیه ( )۱۳۸۱به نفع شهرداری رأی داد و ساختمان پلمب شد. مالک برای نقض این حکم به دیوان عدالت اداری مراجعه کرد .اما دیوان هم به نفع طرف مقابل رأی داد .طرف مالک اما بنا بر شواهدی که از همان آغاز پدید آمدن مشکل داشت مانند بار گذشته رأی تحت تاثیر نهادهای امنیتی بوده است .با این همه چارهای از گردن نهادن به حکم و پذیرش ادامه پلمب حسینیه در آن شرایط وجود نداشت .سید احمد شریعت برای اینکه مشکل حل شود و حسینیه مطابق وصیت قابل استفاده شود به صورت رسمی آن را وقف کرد و به این ترتیب ملک را از مالکیت خود خارج کرد و به مالکیت وقف درآورد و در وقفنامه خود را به عنوان متولی در زمان حیاتش و قطب سلسله نعمتاللهی گنابادی در هر زمانی به عنوان متولی آینده تعیین کرد (در حال حاضر دکتر نورعلی تابنده قطب این سلسله است). از نظر قانونی وقف مشکل را حل میکرد .از آن گذشته طبق همین قوانین و بنا به قواعد شرعی متولی منصوص است و دادگاه حق عزل او را ندارد (ماده ۷۹قانون مدنی نیز بر این مسئله تاکید دارد) .تنها تغییری که دادگاه میتواند در تولیت اعمال کند این است که نهایت ًا در صورت اثبات عدم صالحیت متولی کسی را برای تولیت وقف به متولی منصوص ضمیمه کند .عالوه بر این تنها راه اثبات عدم صالحیت متولی این است که او در جریان پروندهای کیفری یا جنایی به حکم قطعی محکوم شده باشد .این امر البته در مورد سید احمد شریعت که هیچگاه چنین محکومیت نداشت صادق نبود .هیچ دادگاهی هم به اداره اوقاف مجوز تصرف ملک را نداده بود .به هر حال حسینیه باز هم در پلمب ماند تا شب عید غدیر امسال.
تصرف
شب عید غدیر برای صوفیان گنابادی هم مانند بسیاری دیگر از گروههای صوفی و غیر صوفی شیعه شبی مقدس است و معمو ًال در این شب مراسم دارند .آنها هم این شب و هم روز عید غدیر را در تکایای مختلفشان در سراسر ایران مراسم داشتند .حسینیه شریعت اما هنوز پلمب بود و برخالف گفته مقامات رسمی کسی از ایشان در آنجا مراسمی نداشت؛ قفل سهساله ناگشوده مانده بود .با اینهمه در این شب ،یعنی شب بیست و هشتم دیماه ،گروهی که در قم شناخته شده و مشهور هستند با همراهی گروهی از نیروهای امنیتی به حسینیه آمدند و پلمب آن را شکستند .تصرف حسینه را در چنین شبی اقدامی تحریک آمیز بود. اندکشناختی از جایی که مورد تصرف قرار میگرفت و گروهی که موقوفهشان غصب میشد به سرعت این را به ذهن متبادر میکند که متصرفان به قصد چنین شبی را انتخاب کرده بودند تا در حداقل زمان و به واسطه نزدیکترین مراسم گنابادیه (در روز عید غدیر) خبر تصرف را به گوش فقرای این سلسله در سراسر ایران برسانند .خصوص ًا اینکه بسیاری از مریدان سلسله گنابادی به مناسبت عید غدیر برای زیارت حضرت معصومه به قم آمده بودند که طبع ًا در جریان ماجرا قرار میگرفتند و قطع ًا این خبر را به شهرهاشان میبردند. گروه متصرف مورد اشاره هیئت «فاطمیون» بودند.
3
ویژه نامه مجذوبان نور -ششمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت قم /بهمن ماه 1390
هیئت فاطمیون که در قم گروهی است که از طریق برخی اعضای خود که از مریدان فکری یکی از مراجع ساکن هستند با موسسه «امام خمینی» در قم که متعلق به وی است ،نسبت دارد .هیئت فاطمیون داخل حسینیه شدند و مراسم خود را برگزار کردند .اقدام آنها البته مورد اعتراض مالک و گروهی از نزدیکان او قرار گرفت .فاطمیون به وضوح دو اقدام غیر قانونی انجام داده بودند؛ یکی اینکه وارد ملک دیگری شده بودند و دیگر اینکه برای ورود پلمبی را که از سوی مقامات دولتی زده شده بود بدون اینکه تحول جدیدی در پرونده رخ داده باشد شکسته بودند .سوای اینکه اصو ًال اگر هم تحولی صورت گرفته بود هر گونه فک پلمبی باید با نظارت مقامات قانونی و نمایندگان واقف صورت میگرفت. با این همه چنین استداللهایی هیئت فاطمیون را حاضر به ترک محل نکرد .بهنظر میآید که آنچه نهایت ًا در آن شب باعث ترک اعضای هیئت شد تاکید آقای احمد شریعتی بر غصبی بودن محل بوده است و اینکه آقایان نمازشان در این محل صحیح نخواهد بود .به این ترتیب اعضای هیئت فاطمیون برای خواندن نماز صبح به محل دیگری میروند .برخی از اعضای گروه فاطمیون بعدها گفته بودند که برای آن شب از آقای «آقا تهرانی» دعوت کرده بودند که در حسینیه «فتح» شده برایشان سخنرانی کند که البته میسر نشده بود و کس دیگری میآید .آقا تهرانی کسی است که صبحهای جمعه در موسسه امام خمینی دعای ندبه میخواند. با وجود اینکه هیئت فاطمیون محل را ترک میکنند تا دستکم آشکارا در مکان غصبی نماز نخوانند ،حسینیه در تصرف میماند و در روزهای بعد هم کنترل حسینیه را حفظ میکنند و اقدام به آوردن وسایلی به داخل آن میکنند و حتی در بخشی از آن دیوار کشی میکنند .تالشهای واقف برای تعیین تکلیف بنا و رفع تصرف از آن به جایی نمیرسد .نه شهرداری و نه اوقاف مسئولیتی در قبال این تصرف نمیپذیرند و عم ً ال هم اقدامی برای رفع تصرف از آن نمیکنند ،و نه تنها اقدامی نمیکنند بلکه اوقاف ظاهراً تحت فشار یا نفوذ متصرفان مسئله جدیدی در مورد پرونده طرح میکند که از نظر محتوا بسیار عجیب است :اوقاف مدعی میشود که «وقف» این حسینیه اشکال دارد چرا که واقف آن را به امور «عرفان و تصوف» اختصاص داده است! (در حالی که در تاریخ موقوفات اسالمی در ایران و سایر نقاط جهان اسالم ،خانقاهها و تکایای صوفیه بخش عظیمی از از موقوفات را تشکیل میدادهاند و میدهند) .شکایتهای نمایندگان واقف به جایی نمیرسد.
اوج گرفتن بحران
حسینیه تحت تصرف سرایداری داشت که با همسر و فرزند نوزاد خود در آنجا زندگی میکرد .متصرفان تالش میکنند فضا را چنان بر سرایدار و خانوادهاش تنگ بگیرند که به خواست خود محل سکونتشان را ترک کنند .پس از تصرف راه ارتباط این خانواده عم ً ال با بیرون قطع میشود چرا که راه ارتباطیشان در اختیار متصرفان بود .آنها اگر میخواستند برای تهیه مایحتاج خود هم به بیرون از ملک بروند باید از همین راه میرفتند و البته این احتمال کام ً ال جدی بود که اگر هر کدام برای هر کاری بیرون بروند دیگر امکان ورود نیابند .بهاین ترتیب حتی رساندن غذا و مایحتاج روزمره به آنها هم از بیرون صورت میگرفت و هر چه میآمد ابتدا به دست متصرفان میرفت تا به آنها برسد. در این مدت دیگر خبر تصرف به فقرای سلسله در همه نقاط ایران رسیده بود و آنها بهطور پراکنده به قم میآمدند تا از وضع حسینیه خود مطلع شوند .مانند بسیاری از موقوفهها این حسینیه هم با کمکهای خرد و کالن متعلقان ساخته شده بود که در این مورد فقرای سلسله گنابادیه از مناطق مختلف بودند بنابراین نگرانی و تعلق خاطر ایشان به حسینیه هم کام ً ال طبیعی بود .این حرف از زبان دراویش سلسله بهطور مکرر شنیده میشد که: «اص ً ال مگر حسینیه مال آقای شریعت است که میخواهید از ایشان بگیرید؛ تک تک ما در خشت و گل این حسینیه سهم داریم». در چنین فضایی متصرفان روز به روز به تحریک خود نسبت به فقرای سلسلهافزودند و از جمله عرصه را بر خانواده سرایدار تنگترکردند .ابتدا آب را بر آنها بستند و سپس درنهایت یکروز شیر خشکی را که از بیرون برای کودکشان فرستاده بودند به آنها ندادند .این اقدام که برای وادار کردن خانواده سرایدار به خروج بود به نتیجه دیگری میانجامد؛ فقرای سلسله که در آن زمان در محل حاضر بودند و از محروم کردن نوزاد سرایدار آگاه شده بودند به داخل حسینیه هجوم میآورند و آن را باز پس میگیرند.
میان پرده حیرتآور
تنها در این روز یعنی پنجم بهمن ماه بود که فقرای سلسله گنابادی به حسینیهای وارد شدند که سه سال پلمب بود و نهایت ًا هم بهوسیله هیئت فاطمیون پلمبش شکست و تصرف شد .چیزی که گنابادیان در آنجا مشاهده کردند برایشان حیرتآور بود و تناسبی هم با اسباب معمول هیئتهای عزاداری نداشت؛ گنابادیان با دستگاههای مونیتورینگ و شنود بسیار مجهزی مواجه میشوند .شاهدانی که در آن روز وارد حسینیه شده بودند میگویند که «از روی مونیتورهای نصب شده که در آن زمان در حال کار بود میشد رفت و آمد بخش وسیعی از شهر قم را زیر نظر داشت و دستگاههای شنود هم ظاهراً قادر بودند که تا فواصل زیادی را استراق سمع کنند ».این مسئله آنجا اهمیت فوقالعاده مییابد که موقعیت مکانی حسینیه شریعت واقع در خیابان ارم ،کوچه شریعت را در نظر آوریم :خیابان ارم مهمترین خیابان قم است و حسینیه شریعت در نزدیکی بیوت بسیاری از مراجع قرار دارد .منزل آیتاهلل بهجت دیوار به دیوار حسینیه است؛ خانه مرحوم آیتاهلل شریعتمداری با آن فاصله بسیار کمی دارد؛ منزل آیتاهلل روحانی و منزل آیتاهلل شیرازی هم در نزدیکی آن قرار دارد؛ و فاصله حسینیه با بیت آیتاهلل منتظری هم زیاد نیست .به عالوه کتابخانهها و مدارس علمیه مهمی هم در آن نزدیکی هستند از جمله کتابخانه مرحوم مرعشی نجفی و نیز کتابخانه و مدرسه متعلق به آیتاهلل مکارم شیرازی .به این ترتیب حسینیه تبدیل به مرکزی برای شنود و تجسس در قلب قم شده بود. گنابادیان اما با ساده دلی تمام وسایل موجود را با حضور وکالیشان صورت جلسه میکنند و به هیئت فاطمیون تحویل میدهند .از اینجا به بعد صورت بازی و سیر وقایع ک ً ال تغییر میکند .بازی ناخوشایندی آغاز میشود.
4
ویژه نامه مجذوبان نور -ششمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت قم /بهمن ماه 1390
خارج شوید ،تحویل دهید!
پس از اینکه اعضای سلسله گنابادی وارد حسینیه میشوند فشار و تهدید برای خروج از آنجا به آنها آغاز میشود .از اینجا این اعضای سلسله گنابادی هستند که از سوی مقامات رسمی «متصرف» قلمداد میشوند! اطالعات قم از آنها میخواهد که از محل خارج شوند .این در حالی است که اعضای این سلسله آشکارا از سوی متصرفان تهدید و طی همان سیر تحریک میشوند .نوع تهدیدها جای شبههای باقی نمیگذارد که قرار بر قانونی و تعیین تکلیف رسمی موقوفه در کار نیست؛ از گنابادیان میخواهند از محل خارج شوند تا اینبار هیئت فاطمیون رسم ًا در آنجا مستقر شود .خارج شدن به این وضع از آن ی آنکه هیچ حقی برای آنها که آن را ساختهاند محل به معنی از دست دادن حسینیه بود ب و صاحب اصلیاش هستند قائل شده باشند .اعضای نگران سلسله هر روز بیشتر و بیشتر به قم میآیند .اطالعات قم نیز در ادامه فشارهای خود وکالی واقف (امیر اسالمی ،امید بهروزی ،غالمرضا هرسینی ،و فرشید یداللهی) را احضار و برای چهار روز ،از هفدهم تا بیستم بهمن ماه ،بازداشت میکند. وقتی آنها را آزاد میکنند تهدیدی مشخص به ایشان ابالغ میشود :حسینیه باید تا بیست و سوم بهمن ماه تحویل داده شود .در این مدت گنابادیان به هر دری میزنند تا تظلم آنها شنیده شود .از جمله گروهی از آنان نامهای به مسئول دفتر رهبری در قم (آقای ملکات) و دفاتر چند تن از مراجع دیگر میدهند« :احترام ًا اینجانبان امضاءکنندگان ذیل ،عدهای از فقرای سلسله جلیله نعمتاللهی سلطانعلیشاهی گنابادی از آنجا که به امر بزرگان سلسله ،مکلف به تقلید از مراجع عظام میباشند و از جهت اینکه رجوع به مراجع در تنگناها تمسک به عروةالوثقی است ،بنابراین مراتب ذیل را جهت استمداد و رسیدگی به استحضار آن مرجع عالیقدر میرساند ...آنچه مسلم است فقرای این سلسله هیچگونه تضادی نه با حکومت و نه با شرع انور اسالم – که شما از مراجع عظیمالشأن آن میباشید -نداشته ،بلکه همیشه از خداوند متعال توفیق روزافزون برای حضرتعالی و سایر مراجع و رهبر عظیمالشأن را خواستارند ...اکنون که تمام کفر و الحاد سعی در تضعیف نظام پربرکت جمهوریاسالمی ایران دارند ،ما بهعنوان مقلدین مخلص شما؛ او ًال حمایت بیچون و چرا از نظام و قوانین جمهوریاسالمی و کشور پربرکت ایران را اعالم؛ ثانی ًا از آن مرجع عظیمالشأن استدعای استمداد و کوتاه نمودن دست افرادی که قصد آزار و اذیت و و ایجاد نفاق بین مسلمین و شیعیان را دارند ،داریم. بنابراین استدعای بررسی و پیگیری مشکل را خواهشمند است»... اما تظلمهای ایشان بهجای نرسید و کار بهگونهای دیگر رقم خورد.
روز واقعه
روز دوشنبه بیست و سوم بهمن خیلی زود فرا رسید .چند صد تن از مریدان سلسله گنابادیه در حسینیه و مقابل آن جمع شده بودند .یکی از آنها میگوید« :نوار مشکی زده بودیم به پیراهنمان یعنی که عزادار حسینیم .گل به دست گرفته بودیم یعنی اینکه اگر ما را بزنید ما جز گل چیزی نداریم که به شما بدهیم .شیرینی هم آورده بودیم با خودمان که اگر از در آشتی درآمدند کامشان را شیرین کنیم ».آشتی البته در کار نبود .در مقابل مریدان سلسله که از زن و مرد و پیر و جوان جمع شده بودند نیروی انتظامی هم آمده بود .مریدان سلسله از شهرهای مختلف خود را به قم رسانده بودند و در مقابل تعدادی چهار رقمی مأمور نیروی انتظامی هم از شهرهای مختلف آمده بودند .در میان آنها که با اتوبوسهایی مشخص ،از شهرهاشان آمده بودند نیروهایی از تهران ،کرمان ،لرستان ،و خوزستان قابل تشخیص بودند .برای کسانی که بوی حادثه را حس میکردند این تکثر نشان از امری ناخوشایند داشت؛ خصوص ًا برخی مریدان سلسله که خود اهل قم بودند این مسئله را به گونهای خاص تفسیر میکردند« :معلوم بود که برای درگیری آمده بودند .آخر در قم همه آقای شریعت [شریعتی] را میشناسند .مامورهای قمی هم باالخره برای ایشان احترام قائل بودند و شاید دلشان میلرزید اگر قرار به درگیری با اطرافیان ایشان میشد». یکی از فقیران سلسله که پیش از حادثه از قم عزیمت کرده است میگوید« :در راه آمدن بودم که دیدم جلوی کالنتریهای یازده و پانزده قم شلوغ است و ماشینهای پلیس ایستادهاند .ناگهان افسری را دیدم که از قبل میشناختمش .از ماشین پیاده شدم و احوالپرسی کردم و سوال کردم که چه خبر است؟ او که تعلق من را به سلسله نمیدانست گفت که ما آماده باشیم چون صوفیه در حسینیهشان جمع شدهاند و قرار است «قلع و قمع»شان کنند .پرسیدم کی میخواهد قلع و قمع کند ،شما؟ گفت نه ما که کارهای نیستیم .حزباهلل قرار است بکند ما هم باید باشیم».
5
ویژه نامه مجذوبان نور -ششمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت قم /بهمن ماه 1390
رفته رفته گروهی از لباس شخصیهای مجهز به بیسیم و باتوم هم جمع شدند .در میان آنها که از معمم و اّ مکل گرد آمده بودند دو نفر بلندگو به دست داشتند و با توهین و تهدید خطاب به جمعیت حرف میزدند .یکیشان مداحی به نام سلحشور بود که قمیها میشناختندش و دیگری معممی به نام شهشهانی که برای کرمانیها خاطره تلخ قتلهای زنجیرهای این شهر را زنده میکرد. مریدان گل بهدست حاال دیگر آشکارا میفهمیدند فضا بسیار تند بود و جمعیت ِ که میخواهد آنها را به واکنش تحریک کنند« :میآمدند ما را هل میدادند و میزدند و فحش میدادند .نه اینکه خودمان را فحش بدهند یا پدر و مادرمان را؛ به اقای شریعت ناسزا میگفتند .انگار برنامه داشتند که جلوی ما که به جناب ایشان ارادت داریم بهشان ناسزا بگویند تا ما را از جا به در برند .اما ما نمیخواستیم به هیچ قیمتی با آنها درگیر شویم .اص ً ال قرارمان این بود که اگر هم ما را زدند ما به آنها گل بدهیم »...محاصره ادامه داشت و توهین وتحریک و ضرب و شتم .مردم بیپناه همچنان با همان گل و شیرینی و بعض ًا با عکسهایی از رهبر پیشین و فعلی جمهوریاسالمی و عکسهایی از شهدای سلسله در جنگ با عراق در دست ایستاده بودند اما پراکنده نمیشدند .با تاریکی هوا حمله آغاز شد« .با باتوم برقی میزدند، زن و مرد هم نمیشناختند .بر سرهامان میزدند .بیهیچ مالحظهای میزدند تا زیر این ضربهها بمیریم». بعد دورتادور حسینیه و بام آن را هم به آتش کشیدند .دیگر مردم واقع ًا از این ترسیده بودند که گویی مهاجمان هیچ پروایی از کشتن یا سوزاندن آنها ندارند .عدهای از مریدان برای اینکه راهی باز کنند و حلقه محاصره را بکنند که در آتش نسوزند پس از ساعتها کتک خوردن و پاسخی ندادن به سوی مهاجمان سنگ پرتاب کردند .با اینکار که از سوی برخی مسئوالن گزارش دهنده به دروغ به عنوان آغاز درگیری یاد شده است ،عدهای راهی یافتند تا بگریزند .اما همانها هم در فرار به حد مرگ کتک میخوردند .خشونت مهاجمان بیحد و باورنکردنی بوده است .بهعنوان نمونه یکی از حاضران چنین میگوید« :در کنار من خانمی بود که کودک نوزادش را هم بغل کرده بود .یکی از آنها به او حمله کرد و او را طوری هل داد که بچه از دستش افتاد. من دویدم و بچه را برداشتم .دیدم بیچاره به خاطر اینکه گاز اشکآور به گلویش رفته خس خس میکند .اما یکدفعه به من هم حمله کردند و یکی از آنها بچه را از دستم گرفت و مثل انگار یک تکه دستمال را گرفته باشد آن را به جوی آب کنار خیابان انداخت ».مهاجمان قصد دستگیری همه تجمعکنندگان را داشتند و برای اینکار دهها اتوبوس آماده کرده بودند که جمعیت را کتکزنان داخل آنها میراندند. مردم به هرسو میدویدند تا فرار کنند .برخی مغازهها مردم را به داخل خود پناه دادند؛ اما خود نیز مورد هجوم قرار گرفتند و خرد شدند تا پناهندگان بیرون کشیده شوند. در همان قسمتی که عدهای توانستند به حرم پناه ببرند ،اما نیروهای امنیتی آنها را جمع شده بودند محبوس کردند تا برای بردنشان اتوبوس بیاورند .آنها حسینیه را تصرف کردند .و منزل سید احمد شریعتی را هم اشغال میکنند .فردا روز که حسینیه را به همراه خانه با بولدوزر ویران میکنند ،اسباب و اثاثیه خانه را هم بیرون میریزند و به آتش میکشند .برخی از حاضران میگویند که خود سید احمد شریعت به دلیل اینکه تهدید به مرگ شده بود از پیش منزلش را ،در جنب حسینیه ،ترک کرده بود.
7
6
ویژه نامه مجذوبان نور -ششمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت قم /بهمن ماه 1390
صبح تیره
نهایت ًا حدود ۲۰۰۰نفر را دستگیر کردند (استاندار قم این رقم را ۱۰۰۰نفر ذکر کرده است) .تعداد دستگیر شدگان برای جادادنشان بسیار زیاد بود .از این میان حدود ۳۰۰ نفر را به زندان «ساحلی» قم بردند ۵۰۰ .الی ۶۰۰نفر را بدواً در هالل احمر قم محبوس کردند .عدهای را هم به پادگانهای اطراف شهر از جمله پادگانی که باالی جاده تهران است بردند. در این میان حکم بازداشت بیست نفر از جمله سید احمد شریعت و چهار وکیلش صادر شده است .به عالوه یکی از وکالی اهل این طریقت هم به نام اقای بهمن نظری که برای رسیدگی به کار دستگیرشدگان خود را از اهواز به قم رسانده بود به محض معرفی و ارائه پروانه وکالت دستگیر میشود! در ضرب و شتمهای حمله وحشیانه شبانه بسیاری به شدت مصدوم شدند که شمارشان دستکم به ۴۰۰نفر میرسد ،و خبرهای نگران کنندهای از امکان فوت یکی از مصدومان که یک دبیر آموزش و پرورش است به گوش میرسد .فردای واقعه یکی از اعضای درمانگاه خیریه «صالح» در تهران ،متعلق به سلسله گنابادی ،بوده به «شورای تأمین» استان قم مراجعه میکند و از این شورا نامه میگیرد که به مالقات محبوسان برود و دستگیرشدگانی را که حالشان وخیم است به تهران منتقل کند .اما واقعهای که برای او رخ میدهد بسیار تلخ وتأسفبار؛ به محض اینکه در یکی از بازداشتگاهها خود را به همراه نامه معرفی میکند نه تنها اجازه انتقال کسی را نمییابد بلکه خود او را چنان کتک میزنند که به حال نزع میافتد. کسانی که تا به حال آزاد شدهاند میگویند که پیش از آزادی با تهدید و شکنجه از آنها سه تعهد گرفتهاند :به شهرهایشان که برمیگردند خود را به اداره اطالعات معرفی کنند؛ تعهد بدهند که دیگر در هیچ مجلس صوفیانهای شرکت نمیکنند؛ و اینکه تنفرنامهای را نسبت به تصوف امضا کنند. کار اما به همینجا ختم نشده؛ در برخی شهرها مانند همدان کسانی که با این وضع آزاد شدهاند را به اداره اطالعات میبرند و در آنجا باز هم کتک مصیبت اسیری ،حاال خود به «رویت» آن اشک بریزد. میزنند .پیرمرد روضهخوان حق داشت که بعد از چهل سال گریاندن خلق به «ذکر» ِ
7
ویژه نامه مجذوبان نور -ششمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت قم /بهمن ماه 1390
بیانات حاج دکتر نورعلی تابنده مجذوبعلیشاه به مناسبت سالگرد قضیه حسینیه شریعت قم بسم اهلل الرحمن الرحیم امروز سالروز قضیه حسینیه قم است .همانجور که پارسال گفتم و یکی دو بار گفته بودم؛ این قضیه هم برای ما ،برای همه ،باالخص برای آنهایی که در آنجا بودند ریاضت بود و هم امتحانی بود .از امتحان الحمدهلل خوب درآمدند -خوب درآمدیم ،ریاضتش برایمان مانده .ولی در تاریخ فقر درج شده .حاال خودتان ببینید به چه علت ثبت شده. [در] روزنامهها و وقایع مقارن این مناسبت میبینیم از فتوای علمای وهابی نقل میکنند که گفتهاند شیعیان واجب القتل هستند ،اصال مسلمان نیستند. در یادنامه صالح اگر توفیق داشتهاید که مطالعه بکنید ،در مطالبی که من از حضرت صالحعلیشاه نوشتهام ،در واقع زندگی ایشان ،و همبرخورد من با فرمایشات ایشان ،همه درس بود؛ درسی که نه تنها در آن ایام بود بلکه اآلن هم همین درس را دارد- . وهابیها البته به مناسبت محمد بن عبدالوهاب که سبک جدیدی در فقه خودشان ،فقه اهل سنت گفته است - ...البته خیلی از مورخین [و] نویسندگان عادت دارند همین که یکی حرفی غیر از حرف آنها زد میگویند یا چپ است یا راست است یا از این صحبت [ها .]...ممکن هم هست استثنائا فرض کنید یک سبکی که میگیرد چپ ببیند این موافقش است کمک کند ،راست ببیند یا راست ببیند ....ولی اینکه این برچسب ،این اتهام مثل مهری دستشان است ،هرکه آمد یک مهر میزنند رویش ،میاندازند باطله .نه ،باید نگاه کنند چرا همچین مکتبی به وجود آمد و بعد هم نگاه کنند [که] اسالم همیشه اینجوری بوده ،شیعه هم اینجوری است ،تصوف هم به طریق اولی؛ [که] از اختالفات، از مخالفتهایی که با مکتبش میشده بهره میبرده و نقص کارش را جبران میکرده .حاال آن بحث به جای خود .- در بازی االکلنگ که بچه بودیم خیلی بازی کردیم حاال هم میبینیم[ ،در] االکلنگ این طرف میرود پایین آن طرف همانقدر میآید باال، این طرف میآید باال آن طرف همانقدر میآید پایین .اصطالح قانون فیزیکی آن کنش -واکنش [یا] عمل -عکس العمل [است] .باید دید اینها چرا همچین عکس العملی نشان میدهند؟ باید یک شیعهای به یکی دیگر که شهادتین میگوید ،شهادت سوم «علی ولی اهلل» را هم میگوید ،به امام زمان هم معتقد است؛ بگوید
8
ویژه نامه مجذوبان نور -ششمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت قم /بهمن ماه 1390
اصو ً را حرفیكهکهآنها اینىگذارد ايمان بامن نم خودتههاى گفتتومن هم حيل على مى بياناتتان گوشهميان ال در هايتان بینبرخى عالىاز در ها جناب این. 1 بیجا ولىهای. بلدم؛ برد معاويه ازرا بین اسالم را گوید :نه شود می پیدا می همواز آن اعالميهیکی بردند؟ازخوب اسالم را مسألهاى را بهنام عقل ايمانى ،طرح كردهايد ،اين عقل ايمانى بهنحوى انجام دهم ،يعنى عقل ايمانىِ على اجازه نمىداد كه كارهاى خالف معاويه را انجام زدهای ،خودت اسالم را از بین بردهای .بعد اگر یارو بیاید بخواهد جبران کند نمیتواند .اگر از حرفش برگردد میگویند [از] منافقین [است]، كه طرح فرمودهايد و تبع ّيت از آن را همراه با شريعت و طريقت دهد ،پس آن عقلى كه نگذارد كار خالف را بكنيم ولو بتوانيم آن را انجام دهيم ،آن کند. استپیدا م مهمىادامه خرابیش برنگردد اگر از كه معمو ً ال بهخصوص عقل ،عقل ايمانى است. براىیاين مسألهی حرفشاآلن آوردهايد، وجه بپردازيم مى شناسى ،به مثلزيست یکتكامل اینجامنظر در اگر از است.حال مربوطعقل معرفت و مسائلگفته مى ی اخير، مسائلچند دهه ایندر اين بينيم راكه باور عباس جاندارانحضرت مقايسهیقسم [است که] مشهور منظر هم فقرا ازدنیا به شوددركههمه اجتماعی، اعتقادی، چون نسبت به راهنما و بزرگشان تسليم محض هستند بنابراين عقل در مشخّ صهی انسان نسبت به ساير جانداران عقل است .انسانها از آن عقل دو نوع استفاده کنم یا دم خروس را؟ توجه به اينكه عقل خصوص ًا در زندگى مدرن مىكنند يك نوع استفاده عبارت است از برگشت به عقب يعنى برگشت به حيوان و اينجا تعطيل مىشود و با ّ دارالتقریبی جماعت اجتماعی و نحوهیشد .از ت وامروز های تعطيل سنی شیعیان راامروز و نزدیک بايددر هایی کوشچهش قدیماثریک البته از كه باشد .آن عقلى سیاسیايمانى جلو كه عقل لحاظ و رفتن به ديگر ،صعود شدنآن عقل واقع ًا بايد راهيعنى كرد كار است، بسيار منشأ حيواني ّ كه بگیریدو لو ّذاتى بقای اين بدن بقای نسل و نداریدبه حفظ يعنى فقط برگشت به اینعقل آن را عالى در جناب کرد .كه فراوانی باشد همان عقلى شدتواند عقل مى مصراين كرد؟ آيا این را کتابخانه بروید از استهم عقب اگر بخوانید، هدفشحتما قسمت را صالح یادنامه خدمات تشکیل که در ايمانى ناميدهايد يا اص ً توجه دارد ،عقل حيوانى و عقل غيرايمانى است ،ولى ال اگر زمانى اين دو عقل مقابل هم قرار گرفتند مستقيماً به اين بدن مربوط است ّ جعفری [در] همانجا بخوانید ،که شیخ ازهر -یعنی رئیس دانشگاه ازهر ،دانشگاهی که فتواهایش در تمام ملل اسالمی رواج دارد -مذهب توجه چهكار بايد كرد؟ يعنى اگر يك موقع آن عقل غيرايمانى يكطور بگويد آن عقلى كه معتقد است كه بشر مبدأيى دارد و بهسوى آن مبدأ مىرود ،يعنى ّ خدمتیبه ايکهن از مساله.... موافقیم ،كهخوب که با دادهاگر خودمان كجا هم حاال ما یکی از را وهمعقلمثل دانستّ .و ً كه دارد و ايمان اینخداوند ايمان به اسالمیاست .عقلى وحدتعقل ايمانى مبدأ دارد، بدهیمبه آن نشاناين بشود كه تشخيص ال از مذاهب بگويد ،ا طور ديگرى ايمانى نيست اینچيزى موضوع مادام البتّه ايمانى است. افتخارآن عقل، قاعده است، مسائلى بود ایرانی اينها [که] نيست. قمی،ايمانى اهللعقل، آیتآن است و کردايمانى عقل اینعقل، جمعیت العمرايندبیر خودشعقلگفتند بنابر و به كارهايشداد جمعیتكهرا تشکیل [بود] ،این مرحوم حیث بهخصوص در اوضاع و احوال كنونى راجع به آن خيلى بحث مىشود كه در همهی موارد كام ً ال مشخّ ص باشد ،بلكه مفهومى است كه تشخيص مصاديقش باشد و خیلی خدماتی کرد ،خیلی خب .بعد هم گفتند بسیار کار خوبی است که همچین تشکیلی بشود. و حضرتعالى هم چند بار به انحای مختلف دربارهی آن سخن گفتهايد بهعهدهی خود مكلّف است يعنى خود انسانهاست .اين است كه خيلى اوقات اشتباه نداشتشرک اعتقادقبور زیارت مثال م قشری های اهل سنت هستند که خیلی تند بيشتررشته یکی از استالبته ممكنیها اگر وهاب حاالحاال []... ی اص ً هستند،مث ً براى گویندبه خدا ال كه او هستند .گفت معاويه نمىشود خیلیمورد ال در پيش میآيد. بفرماييد. توضيح خدا یکشكر کنیمكرد و دادند،یسجده حسن(ع)کهرا به او است .ما هم میگوییم اگر کسی قبر را زیارت کند آن را بپرستید شرکاينكه دعایی زیارت م حضرت ماامامقبر را شهادتیگوییم خبر ما م است.وقتىمنتها تفاوت انسان با حيوان بر اساس تعريف قديمى و مرسومش اين است كه انسان عقل كرد .منتها او خدايى را مىخواست كه در اختيار خودش باشد نه خدايى كه او در فاتحهای برای آن مرحوم میکنیم و بعد میگوییم حاال که تو در آن دنیایی یک شفاعتی از ما بکن« .الغریق یتشبث بکل حشیش».دارد ،حيوا ِن ناطق است ،ولى حيوا ْن عاقل نيست ،البتّه اخيرا بعضىها گفتهاند كه حيوان اختيارش باشد .خدايى كه او مىخواست ،خدايى بود كه موافق با عقل شيطانى او بود، بفهمانیمكهکه ما شيطانى آن بتوانیم به اینجوریكهکنیم و فکرمان توسلدارد[،می غرقیم، مادی دنیای اینجا گفتم هاو همانطور است مخالف عقل ايمانى،راخدايى است بتوانیمخداى ما ولى اگربايد جوییم].عقلى بنابراين آن حيوانبهاينتوفرق را انسان با هر حال اینولى به عاقلدراست. ما هم گوییممث ً عسل وقتى مالك ال شخصیاست .يا خود هر راموردى تشخيص كه دو ِّ حيوان است. انسان و خطاب بين یکیو فصل مشخص نظرمان اشتراورا باهم ما کرده،... توهین دانیم م کافربامی [که]آنمادرآن تجسممیکنیم وقتی منتهای هستیم. باشدهر کنیم، مورد می قاعدتاًفکر اینجور اینجوری ّ عينى اين دو عقل ،در تاريخ بهخصوص براى ما فقرا و شيعيان ،على(ع) و معاويه است .مسموم كردند ،معاويه گفت كه خداوند را نمايندگان و فرشتگانى است حتّى در عسل. عاقل مبودیوداند. مشرک را معاويه را هم عاقل مىگفتند و حتّى معاويه را مىگفتند از اعقل عقالى اين قول نشانگر آن است كه او اص ً ال عقل خودش را عقل الهى مىدانست. على باشیم .میآید میگوید :آقا ،شما [با] کسی که برادریتان با هم [دیگر] از ما برادر بیایید با خوب آمدیم معاويه بود. باشیم،نها مهربانيكى از آ هم بودند كه هفت نفر هشت يا خیلیعرب گفتیمعقالى است؛ يعنى بعدزمان
بیشتر است[ ،هر دو] هم والیت را قبول دارید« ،جانشین پیغمبر علی است» این را قبول دارید[ ،در] همه اینها با شما یکی است؛ شما با او نمیتوانید بسازید؛ ما بیاییم با شما بسازیم؟ حق دارد! یک همچین حرفی اگر زد.... این است که متاسفانه باید بگوییم در این قضایای قم ...ما هم سعی کردیم که فراموش کنیم .برای اینکه بیشتر نشود .به این جهت [که] این قضیه قم هر چه بگذرد آثار سوءش بیشتر ظاهر میشود .ولی مساله این نیست که از ذهن ما فراموش بشود .از ذهن هیچکس فراموش نمیشود .من پنج نفر مصدوم را شخصا با چشم خودم دیدم ،هر وقت یاد آنها میافتم اصال حالت ....خوب این من که یکی ،خود آنها.... بنابر این امیدوارم این بزرگواری فقرا ،حلمشان که از حلم امام حسن [سرلوحه] گرفتهاند ،قدرش را دیگران بدانند ،نگذارند شمشیر امام حسین بیاید .حلم امام حسن اگر کار نکند شمشیر امام حسین میآید. در ملتهای مسلمان امروزی میبینیم :ما آرزوی زیارت قبر علی علیه السالم و ائمه داریم نمیتوانیم برویم ،آرزوی زیارت زینبیه داریم مشکل است رفتن ،آرزوی زیارت جای منتسب به راس الحسین را داریم نمیتوانیم برویم .آنها ما را کافر میدانند ،ما آنها را کافر [میدانیم] ،چرا اینطور باشد؟ انشا اهلل خداوند در رحمتش را باز کند .باران رحمتش بر ما بریزد .مگر باران رحمت الهی انشاءاهلل بر ما بریزد که بتوانیم فراموش کنیم. و انشاءاهلل باران رحمت الهی بر جهال قوم هم بریزد که از جهلشان کناره بگیرند و توبه کنند .همانطوری که این باران حر را شست که در آن آخرین لحظه در باران رحمت الهی شستشوی کرد و به در رفت .انشاءاهلل خداوند همه ما مسلمین همه ما شیعیان [ ]...باالخص ایرانیها را مشمول رحمتش بکند انشاءاهلل.
9
ویژه نامه مجذوبان نور -ششمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت قم /بهمن ماه 1390
ستیز با دراویش بخشی از مقاله حقوق بشر در جهان متالطم : گزارش ساالنه حقوق بشراز عمادالدین باقی
روز ۲۵بهمن ۱۵( ۱۳۸۴فوریه )۲۰۰۶در رسانهها خبری مبنی بر درگیری با دراویش در قم وتخریب حسینیه آنان به حکم کمیسیون ماده ۱۰شهرداری و دستگیری ۱۳۰۰نفر از دراویشمنتشر شد. روایت رسمی ماجرا روزنامه کیهان نوشت« :باالخره غائله صوفیگری با درایت ،هوشیاری جوانان غیرتمند قمی و بادوراندیشی مسئوالن استان به پایان رسید. آنچه که دوشنبه شب در قم رخ داد و با واکنش نیروهای متعهد و وفادار به انقالب اسالمی مواجهشد در واقع مقابله با فرقه صوفیه نبود بلکه پرده برداشتن از توطئهای سازمان یافته بود که درشرایط حساس کنونی کشور و شرایط پیش آمده برای جهان اسالم ،به وقوع پیوست. سرآغاز ماجرا :ماجرا از زمانی آغاز شد که خانقاهی تحت لوای حسینیه از سوی فرقه صوفیهگنابادی در قم تعطیل شد .تعطیلی این خانقاه به دنبال اعتراض مراجع ،مردم متدین و جوانان والیتمدار ،متدین و انقالبی قم صورت گرفت .از آن پس عدهای از دراویش با هماهنگی قبلیفراخوانده شدند و در این خانقاه و پیاده رو و کوچههای خیابان آیت اهلل نجفی مرعشی تحصنکردند و راه آمد و شد مردم را بستند .مردم قم خواستار برخورد با این عده شدند ،هر چند که این افراد میخواستند با مظلوم نمایی اهداف خود را عملی کنند ،در ظاهر تصاویر رهبر انقالب و امام خمینی را با خود حمل کرده بودند ،اما برخی از آنان سالح سرد و گرم نیز با خود همراه داشتند. ظواهر امر نشان میداد این عده برای درگیری ،ایجاد رعب و ترس و اجرای اهدافی شوم به شهرمقدس قم سفر کرده بودند و این را میشد
از ظواهر امر فهمید. ماجرا ساعت ۳بعدازظهر روز دوشنبه آغاز شد .همان وقت که سرتیپ دوم جواد صالحی معاون فرماندهی انتظامی استان قم ،پشت میکروفن قرار گرفت و از تجمع کنندگان خواست محل را ترککنند ،اما پاسخ او پاره آجری بود که به طرفش پرتاب شد و به صورت او اصابت کرد و وی رامجروح و راهی بیمارستان کرد. کسی در پی تالفی برنیامد و انذار و پنددهی توسط دیگر فرماندهان نیروی انتظامی ادامه یافت ولی هیچ گوشی شنوا نبود ،مهلتها و فرصتهای داده شده پایان یافت و افرادی که به نام صوفیهتجمع کرده بودند شروع به پرتاب سنگ به سوی مردم کردند. حدود ساعت پنج بعدازظهر نیروی انتظامی با مراقبت کامل اوضاع، جوانانی را که احتمال داشت درگیر شوند دستگیر وبه خارج از منطقه هدایت کرد ولی تعدادی ازصوفیها با رفتن به پشت بام وفیلمبرداری از حادثه درحال رخ دادن درپی تحقق امیال سیاسی خود برآمدند. پرتاب سنگ ،آجر ،موادآتش زا ،گازاشک آور و شلیک گلوله ،موجب صدمه زدن به مردم و اموال آنان و خودروها و این امر موجب ازدحام جمعیت و درخواست آنان ازمسئوالن برای مقابله با اینافراد شد. ازنکات قابل توجه دراین ماجرا ،این بود که میزان حضور مردم اعم از زنان و مردان قمی برای مقابلهبا اقدام غیرقانونی آشوبگران تا حدی بود که حضور نیروی انتظامی را بشدت کم و کوچک جلوه میداد اما متاسفانه درجریان سنگ پراکنی و آجر پراکنی مدعیان صوفیگری ،همین مردم بیشترینجراحتها و آسیبها را متحمل شدند. مصاحبه مطبوعاتی استاندار قم :دریادار مهندس «عباس محتاج» استاندارقم روزسه شنبه درجمع خبرنگاران رسانههای گروهی درتوضیح ماجرای پیش آمده اظهارداشت :صوفیها چندی پیش به صورت غیرقانونی محلی را به نام حسینیه احداث کردند که کمیسیون ماده ۱۰۰شهرداری رأی به تخریب آن داد .همزمان با اعتراض شهرداری،
10
ویژه نامه مجذوبان نور -ششمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت قم /بهمن ماه 1390
شکایتی هم از سوی سازمان اوقاف مبنی برعدم مشروعیت تولیت این محل توسط آقای شریعت به دادگاه داده شد و دادگاه درنهایت حکم عدم مشروعیت تولیت محل بوسیله آقای شریعت صادرکرد .محل توسط دادگاه پلمب و برای تعیینتکلیف تحویل اداره اوقاف شد. پس از تحویل به اوقاف ،عدهای که خود را از دراویش اهل حق میدانستند ،از استانهای مختلف به قم آمدند و اقدام به اشغال محل فوق کردند .اداره اوقاف شکایتی به دادگاه تقدیم کرد و دادگاهجهت رفع تصرف عدوانی ابالغی به نیروی انتظامی داد تا محل دراختیار اوقاف قم قرارگیرد .هنگامی که نیروی انتظامی برای ابالغ و اجرای حکم به محل مراجعه کردند ،از افراد داخل حسینیه ومسئوالن درخواست میشود فرصتی به آنها داده شود تا محل را تخلیه کنند .با مسئوالن قضایی استان تماس گرفته میشود و مسئوالن هم برای اثبات حسن نیت خود، اجازه میدهند با اخذ تعهد ،اجرای حکم برای مدتی به تعویق افتد .و درتاریخ ،۸۴/۱۱/۱۲آقای شریعت (مسئول این فرقه درقم) نامهای به فرمانده حوزه انتظامی استان قم مینویسد و تقاضای مهلت میکند و دو تعهدمی دهد و میگوید اگر با این تمدید مهلت موافقت شود .درمقابل متعهد میشوم آقایان اعزامی از استانهای دیگر از محل خارج شوند و در ضمن در روز یازدهم محرم الحرام درهای حسینیه قم راکلید کنم و آنها را به محضر سردار صالحی تحویل دهم و نامبرده به عنوان امین کلید حسینیه رانزد خود نگاه دارد. براساس تعهد این فرصت مجدد به آنها داده شد اما متاسفانه هیچ کدام از دو تعهد عمل نمیشود.درمورد تعهد اول نه تنها عمل نمیکنند بلکه اقدام به فراخوان افراد از استانهای دیگر میشود. خبرنگار صدا و سیما درباره تخریب خانقاه پرسید .محتاج پاسخ داد: متاسفانه خود افرادی که داخل حسینیه بودند برای استفاده از آجرهای این محل اقدام به تخریب بعضی قسمتها کردند موقعی که نیروی انتظامی برای متفرق کردن آنها اقدام به پرتاب گاز اشک آور کرد ،آنها اقدام به آتش زدن بعضی قسمتها کردند .پشت بام منزلها را آتش زدند به طوری که بعد از کارشناسی شهرداری ،حدود ۵۰تا ۶۰درصد ساختمانها در اثر این اقدامات آنها تخریب شده بود .ساختمانها غیر ایمن تشخیص داده شد و چون نبش خیابان است و محل تردد مردم است ،شهرداری برایاینکه ایمنی منطقه را تامین کند ،اقدام به این کار کرد( ».کیهان )۸۴/۱۱/۲۶ «ایلنا :معاون سیاسی امنیتی استاندار قم گفت :با تخریب حسینیه شریعت به حکم کمیسیون مادهصد شهرداری و دستگیری ۱۲۰۰نفر از دراویش، در حال حاضر امنیت و آرامش کامل در قم برقراراست .احمد حاجیزاده با اشاره به درگیری پیش آمده بین دراویش گنابادی با مردم قم و نیروی انتظامی ،گفت :این افراد با فراخوانی که داده بودند بحث ملکی را به یک مسئله سیاسی و امنیتی تبدیل کردند .وی افزود :ما بارها با این افراد مذاکره کرده بودیم تا این مسئله ملکی را که دو شاکیداشت ،از طریق قضایی حل کنند و به حکم قوه قضاییه تمکین کنند. حاجیزاده تصریح کرد :کمیسیون ماده صد شهرداری حکم به تخریب و تخلیه این خانه مسکونی که تبدیل به حسینیه شده بود ،گرفته بود و سازمان اوقاف نیز شکایتی را در مورد اینکه ساختمان وقف شده است، در دادگاه پیگیری میکرد که این حسینیه در نهایت پلمب شده بود اما حدود ۳۰۰نفر از دراویش پلمب را شکسته و در حسینیه مستقر شدند. وی ادامه داد :ما ۲۰روز با این افراد مذاکره کردیم که در نهایت آقای شریعت ،رئیس آنها تعهد کتبی داد که روز ۱۱محرم کلید حسینیه را
تحویل بدهد و عزاداریها مختص بومیهای استان خواهد بود که ما با آن موافقتکردیم .وی اظهار داشت :کمیسیون ماده صد شهرداری حکم تخریب حسینیه شریعت را داشت کهاکنون با این حکم حسینیه تخریب شده و ۱۲۰۰نفر از دراویش دستگیر شدهاند در بین دستگیرشدگان ۱۵۰زن هم حضور داشتند که در همان دقایق اولیه آزاد شدند( ».شرق )۸۴/۱۱/۲۶
خالصه:
-دراویش گنابادی زمینی را غصب کرده بودند. -به حکم کمیسیون ماده ۱۰۰شهرداری حسینیه تخریب شده است. -اوقاف صاحب زمین بوده و به اتهام تصرف عدوانی ملک وقفی از آنها شکایت کرده است. -برخی مراجع تقلید حکم به عدم صالحیت دراویش تولیت برای وقف داده بودند. روایت متفاوت این حسینیه چنانکه در سند وقف آمده است به تاریخ ۱۳۸۴/۹/۲۵توسط آقای احمدشریعت( ،شریعتی) بنابه به وصیت پدرش که از اقطاب دروایش بوده ،وقف فقرا (دراویش) سلسله نعمتالهی گنابادی جهت برگزاری مجالس فقری و سوگواری خامس آل عبا و جشنها و اعیاد و تعلیم و تعلم قرآن و کالسهای عرفانی وقف خاص شده است و مطابق وقفنامه ،تولیت آنمادامالحیات با خود واقف (احمد شریعت) و سپس با قطب منصوص سلسله گنابادی است که در اینزمان دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه) میباشد. با وجودی که واقف ضمن وقفنامه تولیت را برای خود قرار داده و نیازی به تنفیذ نداشته با تقدیمدادخواست از اداره اوقاف میخواهد تولیت مذکور در سند رسمی وقف را مورد احترام و رای قراردهند که به توصیه حراست اوقاف قرار رد تولیت صادر میشود .در حکم صادره اداره اوقاف در تاریخ ۱۳۸۳/۹/۲۵آمده است که پیرو مخالفت اداره کل اوقاف استان قم و با توجه به الیحه دفاعیه اوقافمحل ،خواهان ،واجد شرایط دریافت حکم تولیت نمیباشد .از حکم اداره تحقیق اوقاف،تجدیدنظرخواهی میشود. ولی طی احکامی که از سوی شعبه ۴دادگاه عمومی قم و شعبه اول دادگاه تجدیدنظر صادر میشود رأی را تأیید مینمایند و متولی منصوص التولیت را فاقد صالحیت اعالم میکند و اجازه برگزاری مجالس فقری را در حسینیه که بنا به قصد واقف بوده ،نمیدهند .در متن رای دادگاه بدوی مورخ ۸۴/۶/۹آمده است: «صرفنظر از اینکه متن وقف نامه عادی بدون تاریخ با وقفنامه رسمی شماره تفاوتچندانی ندارد لیکن جهات ذیل الذکر حائز اهمیت است: -۱هدف اصلی واقف {عالمت تاکید ازماست} همان برپایی مجالس ذکر و فکر و سایر مجال هفتگی فقراء نعمتالهی از فرقه گنابادیاست که در متن وقف نامه قید شده .این در حالی است که اصوال چهار تن از مراجع معظم شرکت در مجالس فرقه صوفیه گنابادی را دارای اشکال دانستهاند و حتی نماینده محترم ولی فقیه و سرپرست سازمان در ذیل نامه حراست به جهت مندرج در نامه مذکور دستور الزم به اداره تحقیق مرقوم داشتهاند -۲ .حسب اوراق منتشره از سوی فرقه گنابادی مجتهد جامع الشرائط صرفامتخصص احکام شریعت بوده در حالی که الزم است احکام طریقت از بزرگ وقت صوفیه اخذ شود ومراد از فقراء در وقفنامه فقیر و مسکین نبوده بلکه اصطالح خاص صوفیه است مقتبس از آیه رب الی لما انزلت الی من خیر فقیر .در اوراق منتشره حاضرین در جلسات هفتگی دعوت به سکوت و صرف ٌا استماع شدهاند و حق هر گونه سوال برای آنان سلب شده و صرفا دعوت شدهاند که شئوناتفقری و شرعی
11
ویژه نامه مجذوبان نور -ششمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت قم /بهمن ماه 1390
را عمل نمایند که مفاد این دستورات حاکی از آن است که فقها عظام نوعی زله واعوجاج را درمراسم آنان تشخیص دادهاند و رسمیت بخشیدن به اینگونه مراسم آن هم در کنارحوزه علمیه قم و بسط ید فقهای طبعا زمینه ساز مسائل دیگری خواهد بود -۳ .اداره کل اوقاف استان قم نیز با تولیت واقف مخالفت صریح نموده است لذا مستنداً به ماده ۶۶قانون مدنی و ماده ۹آیین نامه اجرایی قانون تشکیالت و اختیارات سازمان حج و اوقاف و امور خیریه حکم به رد اعتراض خواهان نسبت به رای صادر و اعالم میگردد بدیهی است هیچگونه خللی در صحت اصل وقف نسبت به سایر موارد وجود نداشته و همانطور که در مسئله ۳۰ از بحث وقف تحریرالوسیله قید شده حتی وقف غیر مسلم نیز صحیح میباشد النهایه با توجه به عدم احراز شرایط تولیت برای شخص واقف مادام الحیواه و یا قطب منصوص سلسله گنابادی الزم است ادارهاوقاف استان قم با نظارت کامال تعیین ناظر به نحو احسن نسبت به بر پایی سایر موارد (بجز مجالسهفتگی فقراء نعمتالهی و مجالس فکر) که در متن وقف نامه قید شده مانند برپایی مجالس قرائتو تعلیم قرآن و تعلیم و تعلم در کالسهای عرفانی و روحانی (حوزوی) و همچنین برپایی مجالس سوگواری و عزاداری خصوص ًا مجلس عزاداری خامس آل عبا و همچنین برپایی مجالس جشن وسرور در اعیاد مذهبی بنحو احسن و اکمل و اتم از محل استفاده نمایند بدیهی است شرکت تماممومنین در این جلسات که صرفا با نظارت مستقیم اداره اوقاف قم بر پا خواهد شد بالمانع خواهدبود». این حکم در تاریخ ۱۴دی ماه ۱۳۸۴عین ًا در دادنامه شماره ۸۴/۹/۲۴ – ۱۰۶۶شعبه اول دادگاهتجدید نظر استان قم تایید شد .با توجه به این موضوع و تصرف حسینیه و انعکاس خبر آن در بیندراویش در روز عید غدیر خم دراویش گنابادی جهت پیگیری موضوع از سایر شهرستانها به شهرقم آمدند و مواجه با تصرف غیر قانونی حسینیه شدند .در روز ۲۸ دی ۱۳۸۴که روز پیش از عیدغدیر جمعی افراد ناشناس حسینیه را به تصرف خویش درآوردند و مبادرت به مراسم جشن امامحسین کردند .که در این خصوص اقدامات و پیگیریهای قانونی از سوی وکالی جناب آقای شریعت انجام شد ولی هیچ یک از مراجع قانونی پاسخی در این خصوص ارائه ننمودند. دراویش گنابادی در حسینیه خود مستقر شده و متعاقب ًا از سوی مراجع قضایی تهدید به برخورد قهری و تخلیه حسینیه شده و به آنها مهلت دادند که پس از دهه اول ماه محرم حسینیه را تخلیهنمایند و در صورتیکه دراویش حاضر به تخلیه حسینیه نشوند به آنها ب ه صورت قهری حمله مینمایند. الزم به ذکر است در این مدت دراویش گنابادی به سایر مراجع تقلید و آیات عظام مراجعه و بهسایر ارگانهای دولتی مکاتبه نمودهاند و آنها را در جریان موضوع قرار دادهاند. از هنگامی که حسینیه ساخته شد شهرداری نسبت به تخلفات آنکه مقداری اضافه بنا بود اعتراض کرد .در همه شهرها مرسوم است که شهرداریها تا اندازهای از تخلف را با جریمه جبران میکنند.کمیسیون ماده ۱۰۰شهرداری رای صادرکرد و در تجدیدنظر تایید میشود .این رای به دیوانعالیکشور میرود و هنوز منتظر صدور رای نهایی بوده است .در واقع از هنگامی که مشخص میشودسند وقف به نام حسینیه دراویش گنابادی نوشته شده شهرداری نیز وارد مسئله میشود. سرانجام در روز حادثه گرچه در روایت رسمی گفته شده است که مردم با دراویش درگیر شدند اماو بلدوزرهای شهرداری با حکم شورای تامین
شهر مبادرت به تخریب کامل حسینیه و مغازهها ودفتر وکالت و منزل مسکونی آقای شریعت و یک مطب کردند .از آنجا که رای پرونده در دیوانعدالت اداری بود و هنوز به قطعیت نرسیده بود شهرداری و نیروی انتظامی رای دستور تخریبدادند .این در حالی است که اگر صرف ًا مسئله تخلف شهرسازی بود با جریمه قابل حل شدن بود زیرابرای ساخت اصل بنا پروانه ساختمان را از شهرداری دریافت کرده وزیر نظر مهندسین ناظر شهرداری ساخته شده بود. بعد اعتقادی:دراویش گنابادی هیچ تفاوتی از نظر اعتقادی با شیعه ندارند و در پاسخ به این سئوال که شما چهاعتقاداتی دارید؟ میگویند« :ما هم شیعه هستیم ۱۲ ،امام را قبول داریم ،منتظر امام زمان (عج) هستیم، مراجع تقلید را هم قبول داریم ،فقط میگوییم ،شیعه باید غیر از مرجع شریعت ،مرجع طریقت هم داشته باشد و یکسری کارهای دیگر انجام میدهیم :باید دائم الوضو باشیم ،باید رو بهقبله بخوابیم ،قبل از خواب و بعد از خواب شهادتین بگوییم ،یک ساعت قبل از اذان صبح عبادتکنیم و( »...شرق ۲۶بهمن )۱۳۸۴ بعد تاریخی :نسل جدید و بلکه نسل پیش هنگامی که با یک حادثه مواجه میشوند و آن را مجرد مینگرند با آن یا هماوایی یا ناهماوایی میکنند .ما نیاموختهایم که یک حادثه را هیستوریکال (در یک خط تاریخی) بنگریم و آن را در یک متن و تاریخ مالحظه کنیم که در اینصورت هر حادثه رنگ و طعم و معنای دیگری به خود میگیرد .اگر یک حادثه را هیستوریکال بنگریم چه بسا موضع ما نیز نسبت به آن دیگرگون خواهد شد و جای موافقان و مخالفان یک حادثه تعویض گردد و یا به دامحادثهسازان نیفتیم .فقر تاریخی امروز بیداد میکند و شرایطی پدید آمده است که نمیتوان بهآسانی از حقایق تاریخی نیز سخن گفت. کمتر کسی التفات دارد که ریشه این حادثه به گذشتههای دورتر و پیش از انقالب باز میگردد.دراویش از جمله فرقه گنابادیها از سالها پیش در شهر قم زیستهاند و اعمال مذهبی خویش راانجام دادهاند .سند زمین حسینیهای که تخریب شد به نام مرحوم سید محمد پدر احمد شریعتی. بوده است که حسب مسموعات ،روابط نزدیکی با آیتاهلل خمینی داشته و از دوستان وی بوده استو هرگاه آیتاهلل خمینی از حوالی مغازه او عبور میکردهاند لختی هم آنجا توقف و گپ و گفتداشتهاند .ایشان در تفسیر سوره حمد خویش برخی از عرفای سلسله شاه نعمتالهی سلطانعلیشاه گنابادی از جمله سلطانالعلما و سلطانالعرفا ،سلطان علیشاه گنابادی صاحب تفسیر بیانالسعاده راکه از اقطاب سلسله گنابادی است بهعنوان بزرگترین علما و عارفان مورد استناد و ارجاع قرار دادهاند .درسهای تفسیر امامخمینی پس از انقالب با فشار بسیار زیاد برخی از فقها و متشرعه ضدتصوف متوقف شد .نیز سیداحمد خمینی در خاطرات خویش میگوید پیش از انقالب نیز وقتی حاج آقا مصطفی در مدرسه فیضیه از کوزهای آب خورد گفتند که باید کوزه را آب کشید زیرا اهل فلسفه و عرفان را نجس میدانستند .یکی از روحانیونی که آن زمان هنوز به کسوت مرجعیت درنیامده و در زمره اصحاب دارالتبلیغ و از منتقدان روحانیت انقالبی بود و با دربار نیز نقاری نداشت کتابچهایبا قطع جیبی (که فع ً ال از ذکر نام آن در میگذرم) موالنا را مشرک نامید و در اثبات شرک او به نقلاین ابیات موالنا پرداخت که میگوید: پیر من و مراد من ،درد من و دوای من فاش بگفتم این سخن :شمس من و خدای من مات شوم به پیش تو تا که اثر نماندم شرط ادب چنین بود؛ شمس من و خدای من
12
ویژه نامه مجذوبان نور -ششمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت قم /بهمن ماه 1390
گردیده است و دارای وقفنامهای است که فتوکپی آن به پیوست تقدیم شهپر جبرئیل را طاقت آن کجا بود میگردد. کز تو نشان دهد مرا ،شمس من و خدای من آیا استفاده از حسینیه مذکور باید طبق وقفنامه باشد یا مجازیم از وقفنامه عیسی مرده زنده کرد ،دید فنای خویشتن عدول نموده و کارهای عامالمنفعه مثل کتابخانه عمومی و کارهای زنده و جاودان توئی ،شمس من خدای من فرهنگی دیگر در آن اجرا نماییم. ابر بیا و آب زن مشرق و مغرب جهان خواهشمندیم نظر مبارکتان را بفرمایید مطیع و فرمانبرداریم. صور بدم که میرسد ،شمس من و خدای من امضاء :حاج سید یوسف سعادت حور و قصور را بگور؛ رفت برون بر از بهشت بسمهتعالی تخت بنه که میرسد ،شمس من خدای من با صرف نظر از خصوصیات وقف مزبور ،حکم کلی این است که الوقوف کعبه من ،کنشت من ،دوزخ من بهشت من علی حسب مایوقفها اهلها .ازوقف باید در همان جهتی که برای آن مونس روزگار من ،شمس من و خدای من حال آنکه بزرگترین منبع آموزش توحید و عرفان توحیدی آثار موالنا وقف شده استفاده شود و تغییر وقف جایز نیست و باید طبقوقف عمل بوده و بزرگترین عارفان ازجمله آیتاهلل خمینی خود را وامدار او میدانند شود. اما آنانکه سخنشناس و اهل معنا نیستند فهمیوارونه از آن دارند. بعد حقوقی: برخی از همان کسان اینک پیگیر برخورد با دراویش و طرد آنان شده و در ماده ۲قانون مجازات اسالمی آمده است: برخی از دستگاههایحکومتی که خود را وارث امام خمینی میدانند را به هر فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد دنبال خویش میکشند. جرم محسوب میشود. این ماده مشابه ماده ۱۵میثاق بینالمللی مدنی و سیاسی است که بعد فقهی: وصیت و وقف از احکام قطعیه و نافذ فقهی هستند .در همه کتب فقیهه جمهوری اسالمی ایران نیز بدانمتعهد است .بنابراین در کشوری که بر مبنای قوانین مصوب مجلس و مبتنی بر نظام تفکیک قوااداره میشود آمده است: اگر کسی چیزی را وقف کند و تحویل موقوف علیه یا متولی دهد از استناد به فتوای برخی علما برای سلب حق حضور در یک حسینیه و یا اختیار او خارج میشود و خود او و دیگران نمیتوانند آن را ببخشند یا سلب اهلیت ویا ممنوعیت از فعالیت گروهی و تخریب حسینیهای فاقد بفروشند و کسی هم از آن ارث نمیبرد .الزم نیستوقفکننده مسلمان وجاهت قانونی است و اگر باب استناد بهفتوای مراجع معظم تقلید ،خارج باشد و الزم نیست در وقف صیغه خاصی بخوانند .واقف نمیتواند از مفاد از نظام قانونگذاری کشور گشوده شود سنگ روی سنگ نمیماند و وقف برگردد ولی اگر ملکی را برای وقف معین کند و پیش از خواندن قانون و یکپارچگی نظام سیاسی فرو میریزد و کشور در گرداب هرج و صیغه وقف یا تحویل دادن آن بهقصد وقف پشیمان شود یا از دنیا برود مرج میافتد .فراموش نمیکنیم گروه مهدویون نیز پیرو نظریات برخی وقف صحیح نیست .وقف بر ترویج باطل صحیح نیست که منظور از از روحانیون در تریبونهای رسمی مبنی بر تجویزخشونت و جواز کشتن افراد مهدورالدم ،آنان نیز خود را محق دیدند که به استناد مجتهد دیگری باطل اموری است که از محرمات قطعی و مسلم باشد. چنانکه در حکم دادگستری قم نیز اشاره شده است در مسئله ۳۰از مبحث دست به اعمال تروریستی بزنند .فتوا و نظر مراجع نمیتواند جای قانون وقف کتابتحریرالوسیله قید شده که وقف غیرمسلمان نیز صحیح است .را بگیرد و عملی را کهبرخالف قوانین جاری است توجیه کند. بنابراین هیچ مقام و قدرتی حق دخل و تصرف در وقف را ندارد و اگر براساس اصل ۹قانون اساسی هیچ مقامی حق ندارد حتی به نام حفظ کسی ملکی را وقف کرد هیچ مجتهدی حق ندارد حکم به عدماهلیت او استقالل و امنیت و تمامیتارضی کشور حقوق آزادیهای مشروع مندرج صادر کند .موقوفه اود هندوستان که واقف آن یک زن بود و متولیاش در ۲فصل سوم قانون اساسی را که عبارتست از حقآزادی بیان و عقیده، سفارت انگلیسگرچه برخی علما وجوهات آن را دریافت کرده و بسیاری حق تشکیل انجمنها و اجتماعات ،سلب کند. نیز از دریافت آن امتناع کردند اما فتوایعدم اهلیت ندادند .از آن گذشته مطابق اصل ۱۶۶قانون اساسی و احکام دادگاهها باید مستدل و مستند بر آیتاهلل خامنهای در پاسخ استفساری که در سال ۱۳۷۴درباره حسینیه مواد قانون واصولی باشد که براساس آن حکم صادر شده است و مطابق حائری از ایشان شده و در وقفنامهاش که فتوکپی آن به پیوست تقدیم اصل ۱۶۷قانون اساسی ،قاضی موظف است که کوشش کند حکم هر ایشان شده و این حسینیه را وقف دراویش گنابادی و انجام اعمال و دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیابد با استنادمنابع معتبر اسالمی یا مناسک آن ساخته بود جایز دانسته و تغییر دروقف را غیرجایز خواندهاند .فتوای معتبر حکم قاضی را صادر میشود. .۲عالوه بر اصول فوق ماده ۲قانون آئین دادرسی مدنی عنوان مینماید متن پرسش و پاسخ چنین است: در صورتیکه قوانین موضوعه کامل یا صریح نبوده یا متعارض باشد یا بسمهتعالی ً اصال قانونی در قضیه مطروحه وجودنداشته باشد با استناد به منابع معتبر محضر مبارک مقام معظم رهبری حضرت آیتاهلل العالی اسالمی یا فتوای معتبر و اصولی حقوقی که مغایر باموازین شرع نباشد سالم علیکم و رحمتهاهلل و برکاته خداوند سایه پرفیض حضرت مستطاب عالی را بر سر ما و جمیع مسلمانان حکم قضیه صادر نماید. بنابراین مطابق قانون اساسی و قانون آیین دادرسی مدنی در صورتیکه در جهان مستدام فرماید. از محضر مبارکتان تقاضا میشود نظر شرعی خود را درباره سؤال زیر خصوص موضوعمطرح شده نزد قاضی اص ً ال قانونی وجود نداشته باشد آنگاه قاضی میتواند ابتدا به منابع معتبر اسالمی که عبارت از کتاب و عنایت فرمایید: حسینیهای است واقع در تهران – خیابان ری به نام «حسینیه حائری» سنت است مراجعه و پس از آن به فتوای مراجع تقلید استناد نماید .در که ساختمان آن با هزینه شخصی اینجانب و جمعی دیگر تجدید بنا حالی که در بحث وقف قانون مدنی بصورت مفصل و کامل توضیح داده
13
ویژه نامه مجذوبان نور -ششمین سالگرد تخریب حسینیه شریعت قم /بهمن ماه 1390
شده وهیچگونه نیازی به مراجعه فتوای مراجع تقلید نمیباشد. .۳مطابق ماده ۷۵قانون مدنی واقف میتواند تولیت یعنی اداره کردن موقوفه را مادامالحیاتیا در مدت معینی برای خود قرار دهد و ماده ۷۹ قانون مدنی بیان میدارد واقف یا حاکمنمیتواند کسی را که ضمن عقد وقف ،متولی قرار داده شده است عزل کند مگر در صورتیکه حق عزل شرط شده باشد و اگر خیانت متولی ظاهر شود حاکم ضم امین میکند در صورتیکه مطابق وقفنامه حق عزل متولی شرط شده و خیانت متولی نیز تاکنون درهیچ محکمهای ثابت نشده است.
بعد سیاسی و حکومتی:
از نظر سیاسی و حکومتی نیز سیاست رسمی نظام جمهوری اسالمی آزادی گروه دراویش و صوفیاناز جمله فرقه گنابادیها بوده است .برای نمونه در سندی به تاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۱۴آمده است: بسمهتعالی از :وزارت کشور – اداره کل سیاسی به :استانداری محترم سمنان – معاونت سیاسی موضوع :برقراری نظم و امنیت سالم علیکم، با عنایت به عدم اشکال قانونی برگزاری جلسات مختلف دینی و مذهبی و آزادی فرق مختلف ادیان بر استناد قانون اساسی ج .ا .ا خواهشمند است نسبت به تأمین امنیت و نظم جلسات متشکله برادرانفرق دراویش گنابادی اقدام مقتضی معمول گردد .ب ۱۱/۱۴ مدیرکل سیاسی همچنین آیتاهلل محمد محمدی گیالنی حاکم شرع دادگاههای انقالب در شرایط سخت دهه ۱۳۶۰حکم دادستانی انقالب را به سپاه پاسداران، قوای انتظامی و مأموران و ضابطین ارگانهای قضایی چنین اعالم میکند: بسماهللالرحمنالرحیم بدینوسیله به همه برادران سپاه پاسداران و قوای انتظامی و مأموران و ضابطین ارگانهای قضایی اعالم میگردد که جناب رئیسالفقرا آقای سلطانحسین تابنده گنابادی و فقهاهلل تعالی لمراضیه وتمام متعلقان ایشان در سایه دولت علیه جمهوری اسالمی مدت اخاللها علی رؤسالعالمین مأمون و مصون از هرگونه تعرض میباشند و حرام است بدون مجوز قضایی کسی وسیله تعرض آنان را فراهمآورند و شما عزیزان حکومت اسالمی که بحمدهلل دست توانای فعال حافظین حدود الهی هستیدهمه وقت کوشا بوده و هستید که چهره نورانی رحمهللعالمین صلیاهلل علیه و آله را به همه اقشاربشریت معرفی فرمائید و حتی بیگانهها را با حسن اخالق و درایت با امت اسالم یگانه نمایید وبدیهی است که تعرض بدون مجوز قضایی عالوه بر حرمت موجب تعقیب متعرض خواهد شد. حاکم شرع و رئیس دادگاه انقالب اسالمی مرکز محمد محمدی گیالنی از منظر حقوق بشر:مطابق ماده ۱۸اعالمی ه جهانی حقوق بشر «هرکس حق دارد از آزادی فکر ،وجدان و مذهببهرهمند شود» و طبق ماده :۱۹ «هرکس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن استکه از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطالعات و افکار و در اخذ و انتشار آن به تمام وسایل و بدون مالحظات مرزی آزاد باشد». میثاق بینالمللی مدنی و سیاسی که ایران جزو امضاءکنندگان آن است و طبق ماده ۲و ۳آن متعهد شده که مواد و مقررات این میثاق را در
قوانین اساسی و عادی خود اعمال کند به عبارت دیگر این میثاق در حکم قانون داخلی است نیز در ماده ۱۸میگوید« :هر کسی حق آزادی فکر ،وجدان و مذهب دارد و این حق شامل آزادی داشتن یا قبول یک مذهب یا معتقدات به انتخاب خود و همچنین آزادی ابراز مذهب یا معتقدات خویش ،خواه بطور انفرادی یا جماعت و خواه بطور علنی یا در خفا ،در عبادات و اجرای آداب و اعمال و تعلیمات مذهبی میباشد... آزادی ابراز مذهب یامعتقدات را نمیتوان تابع محدودیتهایی نمود مگر آنچه منحصراً به موجب قانون پیشبینی شده وبرای حمایت از امنیت، نظم ،سالمت یا اخالق عمومی یا اخالق عمومی یا حقوق و آزادیهای اساسی دیگران ضرورت داشته باشد» حق آزادی عقیده و بیان نیز هیچ مرز و محدودیتی جز خودحقوق بشر نمیشناسد و تنها مصادیقی که از موارد محدودشونده است عقایدی مانند نازیسم یا همجنسگرایی است که آزادیهای یا اخالق عمومی اساسی را تهدید میکنند. بهعبارت دیگر حتی عقیده باطل یا عقیدهای که از نظر گروهی که در اقلیت یا اکثریت هستند و حاکم یا غیرحاکمند باطل بهشمار آید همان اندازه آزاد است که سایر عقاید و مذاهب آزادند وهیچکس حق تحمیل عقیده یا ممنوعیت عقیدهای را برای دیگران ندارد.
جمعبندی:
بنابر آنچه گفته شد: برخالف آنچه توسط برخی مسئوالن گفته شده است ،هیچگونه غصب و تصرف عدوانی صورت نگرفته و دلیلی که برای تخریب حسینیه و بازداشت صدها نفر و ارعاب و زخمی شدن افراد فراوانی ذکر شده نادرست است. .۲علیرغم اینکه تاکنون کراراً ادعا شده است ۴تن از مراجع تقلید، دراویش گنابادی را فاقداهلیت برای وقف دانستهاند او ًال تاکنون نام هیچ مرجعی را ذکر نکردهاند و ارجاع به امر مجهول باطل است و دادگاه و مدعی موظفند نام مراجع را ذکر کنند ثانی ًا بر فرض اینکهمراجعی چنین نظری داده باشند (که بعید است) نظر آنها نمیتواند جایگزین قانون شود ثالث ًا این نظر برخی از آنهاست و نظرات عدهای دیگر از مراجع برخالف آن است رابع ًا درشرایطی که وقف غیرمسلم نیز صحیح است و هیچکس حق تصرف در وقف را نداردنمیتوان نظری برخالف قانون و احکام قطعی شریعت داد و چنین نظری با احکام دادستانیو دولتی و نظر رهبری نیز مغایرت دارد. .۳برخالف آنکه کوشیدهاند در روایت رسمی ،موضوع را یک نزاع ملکی قلمداد کنند اما مسئله چنانکه به وضوح در حکم دادگاه آمده یک نزاع سیاسی ،عقیدتی است که عدهای با استفاده از قدرت حاکمیتی بدان مبادرت ورزیدهاند. .۴حکم کمیسیون ماده ۱۰۰شهرداری فاقد وجاهت حقوقی و شرعی است و حکم دادگستری قم نیز بیش از آنکه جنبه حقوقی داشته باشد جنبه سیاسی ،عقیدتی دارد. .۵اوقاف حق دخالت و تصرف موقوفه را نداشته و نه شهرداری و نه اوقاف نمیتوانستند درمقام شاکی قرار بگیرند. .۶حق آزادی عقیده و مذهب از حقوق مسلم بشری و قانونی دراویش چ بهانهای آن را سلب کند. بوده و هیچکسنمیتواند با هی .۷ همه این سخنان صرف ًا در مقام تبیین حقوقی و حقوق بشری موضوع بوده و ارتباطی بهدیدگاه نویسنده درباره عقاید و نظرات صوفیه ندارد.
14