Immigrants 80

‫‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬ ‫گپی با مهاجرین شماره ‪80‬‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬

‫‪1‬‬

‫گﭙی با مهاجرین‬

‫‪ANew‬‬ ‫‪Life‬‬ ‫‪InSearch‬‬ ‫‪of‬‬

‫شماره ‪ ،٨۰‬سال هشتم‪ ۱۳ ،‬مرداد ‪۱۳۹۱‬‬ ‫‪Issue 80, Vol. 8, Aug.03. 2012‬‬ ‫فصل نامه‪ ،‬رایگان‬

‫‪2‬‬

‫گﭙــی بــا مهــاجـرین‬ ‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬

‫‪Chatting with Immigrants - Bilingual Monthly Magazine‬‬ ‫‪AHOURA SERVICES CENTRE‬‬

‫مرکز خدمات اهـورا‬ ‫کادر متخصﺺ ما آماده ارائه خدمات زیر می باشد‪:‬‬

‫امور تایﭗ و ترجمه‪:‬‬ ‫تایﭗ و ویرایش متون )کتاب‪ ،‬جزوه‪،‬بروشور( انگلیسی‪/‬فارسی‬ ‫صفحه آرایی نشریات‬

‫‪Email: sahourai@yahoo.com‬‬ ‫‪Tel: 604- 783- 0955‬‬ ‫‪Fax: 1-888-439-2522‬‬

‫ماهنامه گﭙی با مهاجرین‬

‫ترجمه متون از فارسی به انگلیسی و بالعکس‬ ‫مترجم همراه جهت انجام امور تازه واردین‬

‫تکمیل فرمهای اداری و دولتی از قبیل ‪SIN, MSP, Citizenship‬‬

‫رزومه نویسی جهت تازه واردین‬

‫ناشر‪:‬‬

‫سیما اهورائی‬

‫سردبیر‪:‬‬

‫آویسا ایزدی‬

‫آموزش کامپیوتر‬

‫طراحی بیزنس کارت‪ ،‬لوگو‬ ‫آگهی تبلیغاتی‬

‫ریاضی‪ ،‬فیزیک‪ ،‬شیمی‬

‫طراحی وب سایت‬

‫طراحی با ذغال‪ ،‬مداد و انواع ماژیک‬

‫نقاشی با رنﮓ و روغن و نقاشی با آبرنﮓ‬ ‫طراحی و ساخت انواع زینت آالت‬

‫تلﻔن‪:‬‬

‫امور سرمایه گﺬاری‬ ‫امور بیمـه‬

‫‪۶٠٤-٧٨٣-٠٩۵۵‬‬

‫ﻓاکﺲ‪١-٨٨٨-٤٣٩-٢۵٢٢ :‬‬ ‫ایمیﻞ‪sahourai@yahoo.com :‬‬

‫خبرنگار و عکاس مجله‪ :‬ساالر شهنواز‬

‫چاپخانه‪:‬‬

‫‪COPIES DEPOT‬‬

‫هیﺌت تﺤریریه گﭙی با مهاجرین‬ ‫فرین آینه ساز‪ ،‬آویسا ایزدی‪ ،‬نازی لطفی‪ ،‬صنم سپهری‪،‬‬ ‫مهین خدابنده‪ ،‬مهرویه مغزی‪ ،‬علی نسیم‪ ،‬سوسن اسکافی‪،‬‬ ‫درین‪ ،‬علیرضا فدایی‪ ،‬مریم سمنانیان‪ ،‬رهگشا‬

‫عﻼقمندان مجله " گﭙی با مهاجرین"‬

‫می توانند این نﺸریه را از طریﻖ سایت‬ ‫‪WWW. DANESHMAND.CA‬‬ ‫مﻄالﻌه بﻔرمایند‬

‫‪Designed by: Daneshmand.ca‬‬

‫همکاران افتخاری‪ :‬مهندس محمد عمادی‬ ‫رامین بهرامی )‪)Copies Depot‬‬

‫تکمیل فرمهای مالیاتی پایان سال‬

‫امور تبلیﻐاتی‪:‬‬

‫مدیر تولید و روابﻂ عمومی و تبلیغات‪ :‬فرین آینه ساز‬ ‫تایﭗ و صفحه آرائی‪:‬‬

‫امور حسابداری‪:‬‬ ‫‪Book Keeping‬‬

‫تدریﺲ خﺼوﺻی‪:‬‬

‫فرانسه‪ ،‬فارسی‬

‫سیما اهورائی‬

‫ﺁموزﺵ کار با کامﭙیوتر‬

‫ویراستاری ادبی متون انگلیسی توسﻂ استاد دانشگاه‬

‫زبان انگلیسی ‪IELTS‬‬

‫ویراستار و مترجم‪ :‬آویسا ایزدی‪ ،‬مریم سمنانیان‬

‫تﻌمیرات کامﭙیوتر‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬

‫یادداشت ناشر‬ ‫با درودی دیگر به خوانندگان عزیز‬ ‫همانطورکه می دانید «گپی با مهاجرین» به مدت ‪ 8‬سال‬ ‫بصورت ماهنامه دراختیار خوانندگان قرار می گرفت اما اخیراً‬ ‫بدالیل مختلف از جمله عمل جراحی چشم اینجانب‪ ،‬وقفه ای‬ ‫طوالنی در چاپ مجله پیش آمد که در همین جا از شما دوستداران‬ ‫محترم پوزش می خواهم‪.‬‬ ‫شما عزیزان در طی مدتی که قادر به انتشار «گپی با مهاجرین»‬ ‫نبودیم‪ ،‬ما را همچنان مورد محبت قرار دادید‪ ،‬پیامهای گرمتان و‬ ‫پیگیری مداومتان درمورد انتشار مجدد مجله باعث شد تا باوجود‬ ‫ناراحتی چشم و تحمل عوارض ناشی از چند عمل جراحی پیاپی‪،‬‬ ‫بار دیگر دست بکار جمع آوری مطالب و تهیه مقاالت شدیم‪.‬‬ ‫بسیار خوشحالیم که در روزهایی که مصادف با سالگرد هشتمین‬ ‫سال انتشار این نشریه است‪ ،‬باز هم در خدمتتان باشیم‪ .‬امید که‬

‫خوﺵ شانسی؟ بد شانسی؟ کسی چه می داند؟‬ ‫یک داستان قدیمی چینی هست که می گوید‪:‬‬ ‫پیرمردی اسبی داشت و با آن اسب زمینش را شخم می زد‪.‬‬ ‫روزی آن اسب از دست پیرمرد فرار کرد و در صحرا گم شد‪.‬‬ ‫همسایگان برای ابراز همدردی با پیرمرد‪ ،‬به نزد او آمدند و‬ ‫گفتند‪ :‬عجب بد شانسی ای آوردی‪.‬‬ ‫پیرمرد جواب داد‪" :‬بدشانسی؟ خوش شانسی؟ کسی چه‬ ‫می داند؟"‬ ‫چندی بعد اسب پیرمرد به همراه چند اسب وحشی دیگر به‬ ‫خانه ی پیرمرد بازگشت‪ .‬این بار همسایگان با خوشحالی به او‬ ‫گفتند‪" :‬عجب خوش شانسی آوردی!"‬ ‫اما پیرمرد جواب داد‪" :‬خوش شانسی؟ بدشانسی؟ کسی چه‬ ‫می داند؟"‬

‫‪3‬‬

‫به کمک شما دوستان‪ ،‬این مجله کوچک جایی در جامعه ایرانی‬ ‫داشته باشد‪.‬‬ ‫تشکر و سپاس مخصوص برای آقایان رامین بهرامی در‬ ‫چاپخانه ‪ COPIES DEPOT‬و مهندس محمد عمادی‬ ‫در مجله دانشمند که با من در چاپ‪ ،‬انتشار و توزیع گپی با‬ ‫مهاجرین همگام بوده اند و همچنین سپاس فراوان از خانم‬ ‫آویسا ایزدی به خاطر همکاری مداوم و صمیمانه ایشان در تهیه‬ ‫و تنظیم مقاالت‪.‬‬ ‫از خانم ها مریم سمنانی‪ ،‬مهین خدابنده‪ ،‬فرین آینه ساز‪،‬‬ ‫درین و آقایان حسین فخربخش و محمد رهبری که با محبت‬ ‫و بدون چشمداشتی مجله را طی این ‪ ۷‬سال به موقع بدست‬ ‫خوانندگان عزیز رساندند‪ ،‬سپاسگزارم و برای همگی بهترین ها را‬ ‫آرزومندم‪.‬‬ ‫امیدوارم گپی با مهاجرین بتواند انتظارات خوانندگان محترم را‬ ‫تا حدی برآورده ساخته و کاستی های آن را به یاری دوستداران و‬ ‫خوانندگانش برطرف سازیم‪.‬‬ ‫سیما اهورایی‬

‫بعد از مدتی پسر جوان پیرمرد در حالی که سعی می کرد‬ ‫یکی از آن اسبهای وحشی را رام کند از روی اسب به زمین خورد‬ ‫و پایش شکست‪.‬‬ ‫باز همسایگان گفتند‪" :‬عجب بدشانسی آوردی؟"‬ ‫و اینبار هم پیرمرد جواب داد‪" :‬بدشانسی؟ خوش شانسی؟‬ ‫کسی چه می داند؟ "‬ ‫در همان هنگام ‪ ،‬ماموران حکومتی به روستا آمدند‪ .‬آنها برای‬ ‫ارتش به سربازهای جوان احتیاج داشتند‪ .‬از این رو هر چه جوان‬ ‫در روستا بود را برای سربازی با خود بردند‪ ،‬اما وقتی دیدند که‬ ‫پسر پیرمرد پایش شکسته است و نمی تواند راه برود‪ ،‬از بردن او‬ ‫منصرف شدند‪.‬‬ ‫"خوش شانسی؟ بدشانسی؟ کسی چه می داند؟"‬ ‫هر حادثه ای که در زندگی ما روی می دهد‪ ،‬دو روی دارد‪ .‬یک‬ ‫روی خوب و یک روی بد‪ .‬هیچ اتفاقی خوب مطلق و یا بد مطلق‬ ‫نیست‪ .‬بهتر است همیشه این دو را در کنار هم ببینیم‪ .‬زندگی‬ ‫سرشار از حوادﺙ است‪.‬‬

‫‪4‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬

‫دنیای مجازی چیست؟‬ ‫روزی با عجله و اشتهای فراوان به یک رستوران رفتم‪.‬‬ ‫مدتها بود می خواستم برای سیاحت از مکانهای دیدنی به سفر بروم‪.‬‬ ‫در رستوران محل دنجی را انتخاب کردم‪ ،‬چون می خواستم از این‬ ‫فرصت استفاده کنم تا غذایی بخورم و برای آن سفر برنامه ریزی کنم‪.‬‬ ‫فیله ماهی آزاد با کره‪ ،‬ساالد و آب پرتقال سفارش دادم‪ .‬در انتهای‬ ‫لیست نوشته شده بود‪ :‬غذای رژیمی می خورید؟ ‪ ...‬نه‬ ‫نوت بوکم را باز کردم که صدایی از پشت سر مرا متوجه خود کرد‪:‬‬ ‫ عمو‪ ...‬میشه کمی پول به من بدی؟ فقط اونقدری که بتونم نون‬‫بخرم‬ ‫ نه کوچولو‪ ،‬پول زیادی همراهم نیست‪ - .‬باشه برات می خرم‬‫صندوق پست الکترونیکی من پُر از ایمیل بود‪ .‬از خواندن شعرها‪،‬‬ ‫پیامهای زیبا و همچنین جوک های خنده دار به کلی از خود بی خود‬ ‫شده بودم‪ .‬صدای موسیقی یادآور روزهای خوشی بود که در لندن‬ ‫سپری کرده بودم‪.‬‬ ‫عمو ‪ ....‬میشه بگی کره و پنیر هم بیارن؟‬ ‫آه یادم افتاد که اون کوچولو پیش من نشسته‪.‬‬ ‫ باشه ولی اجازه بده بعد به کارم برسم‪ .‬من خیلی گرفتارم‪ُ .‬خب؟‬‫غذای من رسید‪ .‬غذای پسرک را سفارش دادم‪ .‬گارسون پرسید که‬ ‫اگر او مزاحم است‪ ،‬بیرونش کند‪ .‬وجدانم مرا منع می کرد‪ .‬گفتم نه‬ ‫مشکلی نیست‪ .‬بذار بمونه‪ .‬برایش نان و یک غذای خوش مزه بیارید‪.‬‬ ‫آنوقت پسرک روبروی من نشست‪.‬‬ ‫ عمو ‪ ...‬چیکار می کنی؟‬‫ ایمیل هام رو می خونم‪.‬‬‫ ایمیل چیه؟‬‫ پیام های الکترونیکی که مردم از طریق اینترنت می فرستن‪.‬‬‫متوجه شدم که چیزی نفهمیده‪ .‬برای اینکه دوباره سئوالی نپرسد‬ ‫گفتم‪:‬‬ ‫ اون فقط یک نامه است که با اینترنت فرستاده شده‬‫ عمو ‪ ...‬تو اینترنت داری؟‬‫‪ -‬بله در دنیای امروز خیلی ضروریه‪.‬‬

‫ اینترنت چیه عمو؟‬‫ اینترنت جائیه که با کامپیوتر میشه خیلی چیزها رو دید و شنید‪.‬‬‫اخبار‪ ،‬موسیقی‪ ،‬مالقات با مردم‪ ،‬خواندن و نوشتن‪ ،‬رویاها‪ ،‬کار و‬ ‫یادگیری‪ .‬همۀ اینها وجود دارن ولی در یک دنیای مجازی‪.‬‬ ‫ مجازی یعنی چی عمو؟‬‫تصمیم گرفتم جوابی ساده و خالی از ابهام بدهم تا بتوانم غذایم را‬ ‫با آسایش بخورم‪.‬‬ ‫ دنیای مجازی جائیه که در اون نمیشه چیزی رو لمس کرد‪ .‬ولی‬‫هر چی که دوست داریم اونجا هست‪ .‬رویاهامون رو اونجا ساختیم و‬ ‫شکل دنیا رو اونطوری که دوست داریم عوض کردیم‪.‬‬ ‫ چه عالی‪ .‬دوستش دارم‪.‬‬‫ کوچولو فهمیدی مجازی چیه؟‬‫ آره عمو‪ .‬من توی همین دنیای مجازی زندگی می کنم‪.‬‬‫ مگه تو کامپیوتر داری؟‬‫ مادرم تمام روز از خونه بیرونه‪ .‬دیر برمی گرده و اغلب اونو‬‫نمی بینیم‪ - .‬پدرم سالهاست که زندانه‪.‬‬ ‫ وقتی برادر کوچیکم از گرسنگی گریه می کنه‪ ،‬با هم آب رو به‬‫جای سوپ می خوریم‪.‬‬ ‫ خواهر بزرگترم هر روز میره بیرون‪ .‬میگن تن فروشی می کنه اما‬‫من نمی فهمم چون وقتی برمی گرده می بینم که هنوزم هم بدن داره‪.‬‬ ‫ و من همیشه پیش خودم همۀ خانواده رو توی خونه دور هم تصور‬‫می کنم‪ .‬یه عالمه غذا‪ ،‬یه عالمه اسباب بازی و من به مدرسه میرم تا‬ ‫یه روز دکتر بزرگی بشم‪.‬‬ ‫ نه ولی دنیای منم مثل اونه ‪ ...‬مجازی‪.‬‬‫ مگه مجازی همین نیست عمو؟‬‫قبل از آنکه اشکهایم روی صفحه کلید بچکد‪ ،‬نوت بوکم را بستم‪.‬‬ ‫صبر کردم تا بچه غذایش را که حریصانه می بلعید‪ ،‬تمام کند‪ .‬پول غذا‬ ‫را پرداختم‪ .‬من آن روز یکی از زیباترین و خالصانه ترین لبخندهای‬ ‫زندگیم را همراه با این جمله پاداش گرفتم‪:‬‬ ‫ ممنونم عمو‪ ،‬تو معلم خوبی هستی‪.‬‬‫آنجا‪ ،‬در آن لحظه‪ ،‬من بزرگترین آزمون بی خردی مجازی را‬ ‫گذراندم‪ .‬ما هر روز را در حالی سپری می کنیم که از درک محاصره‬ ‫شدن وقایع بی رحم زندگی توسط حقیقت ها‪ ،‬عاجزیم‪.‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬

‫‪5‬‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬

‫بزرگترین مانع خوشبختی‬ ‫بزرگترین مانع خوشبختی تان را خفه کنید‪.‬‬ ‫همه چیز از خواستن شروع می شود‪.‬‬ ‫خواستن‪ ،‬غریزی ترین واکنش بشر نسبت به نداشته هایش است‬ ‫همین که خیره می شوی به چیزی که تنها دلت تصاحبش را‬ ‫می خواهد‪ ،‬اینجاست که خواستن‪ ،‬قدرتش را به رخ می کشد ‪...‬‬ ‫مشکل انسان ها در خواستن ِ نداشته هایشان نیست‬ ‫مشکلشان در کنار آمدن با این نداشته هاست ‪...‬‬ ‫اینجاست که احساس خوشبختی مقطعی می شود‪.‬‬ ‫به محض اینکه شما چیزی را دیدید که داشتنش را می‬ ‫خواهید‬ ‫خوشبحتی تبدیل به احساسی می شود که تا آن را بدست‬ ‫نیاورید از آن محرومید‪.‬‬ ‫و اینجاست که حسادت رخ می دهد‬ ‫حسادت مفهومی لحظه ایست که در یک لحظه در ناخودآگاه شما‬ ‫جوشش می کند و شما را ملزم به تصاحب می کند‬ ‫حسادت یعنی تشخیص چیزی که دیگران دارند و شما ندارید اما می‬ ‫خواهید داشته باشید‪ .‬در حسادت‪ ،‬مشکل شما نداشته های دیگران‬ ‫نیست‪ ،‬بلکه داشته هایی است که آنها دارند و شما ندارید‪.‬‬ ‫به عنوان مثال شما هیچوقت برای داشتن یک سیاره حسادت نمی‬ ‫کنید‪ ،‬زیرا دیگران هم سیاره ندارند‬ ‫خیلی مهم است که بدانید میزان حسادت به میزان ارزشی است‪ ،‬که‬ ‫شما برای دیگران قائلید‪.‬‬ ‫تا مادامی که در درون شما به همان اندازه که حواستان به‬ ‫دیگران هست به خودتان نیست‪ ،‬حسادت رخ می دهد‪ .‬زیرا‬ ‫حواس چندگانه ی بشر ذات ًا عاشق جستجو است‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫و نسل ما را از کودکی طوری بار آورده اند که بیشتر در دیگران‬ ‫جستجو کنیم تا خودمان‪ .‬اینگونه است که به چشم خود با بهترین‬ ‫هایمان نمی آییم‬ ‫اما مراقبیم دیگران با چه چیزهایی به چشممان می آیند تا مادامی‬ ‫آوردن داشته های دیگران است‬ ‫که دنیایمان درگیر بدست‬ ‫ِ‬ ‫هیچگاه احساس خوشبختی در ما متولد نمی شود‪ .‬زیرا همیشه در‬ ‫هر سطحی که باشیم یا هر چقدر از دیگران به دست آورده باشیم‪ .‬باز‬ ‫هم چیزی هست که نداشته باشیم و دوباره درگیر تصاحب می شویم‬ ‫و تا بدست نیاوریمش آرام نیستیم ‪...‬‬

‫قسمت اول‬

‫و این چرخه ی باطل ادامه دارد‪.‬‬ ‫سخت است باور اینکه یک انسان می تواند خودش را با نداشته‬ ‫هایش بپذیرد‪.‬‬ ‫انسان تا وقتی خود را کشف نکرده‪ ،‬از خود لذت نمی برد و تا‬ ‫مادامی که از خود لذت نبرد نمی تواند به خودش قناعت کند تا‬ ‫وقتی هم که نتواند به خودش قناعت کند‪ ،‬جواب سئوال هایش‬ ‫را در دیگران می جوید‪.‬‬ ‫آنهم چه دیگرانی؟ که همه شبیه خودش گم کرده ای دارند ‪...‬‬ ‫که هیچ گاه پیدا نمی شود‪.‬‬ ‫نیت ها‪ ،‬نقش بزرگی در احساس رضایت دارند‪.‬‬ ‫شما درس نمی خوانید که به دانشگاه بروید تا از دانشگاه رفتن‬ ‫ِ خودتان لذت ببرید‪ .‬شما درس می خوانید که دانشگاه بروید تا از‬ ‫دیگران عقب نمانید‪.‬‬ ‫شما زیباترین لباستان را در مهمانی به خاطر این تن نمی کنید که خودتان از‬ ‫خودتان لذت ببرید‪ .‬شما زیباترین لباستان را می پوشید که دیگران از آن لذت‬ ‫ببرند و این لذت را با تعریف هایشان به شما انتقال دهند‪.‬‬ ‫شما ‪ 3‬سال سخت کار نمی کنید تا ماشینی را بخرید که در رویایتان همیشه‬ ‫پشتش نشسته اید‪ .‬شما کار می کنید تا ماشینی را بگیرید که دیگران به شما‬ ‫القا کرده اند فوق العاده است‪.‬‬ ‫شما آنقدر در دیگران حل شده اید که تمام نیت هایتان وابسته به تفکر‪،‬‬ ‫نگرش و ارزش های آنهاست‪.‬ارزش هایی که چون همیشه به واسطه ی حضور‬ ‫دیگری ارزش می گیرد‪.‬‬ ‫پس رقابت ایجاد می کند‪.‬‬ ‫رقابت بین تمام افرادی که "خود" را جا گذاشته اند و با هم بر سر‬ ‫اول بودن رقابت می کنند‪ .‬طبیعی است که شما حتی اگر اول هم باشید خیلی‬ ‫احساس خوشبختیتان دوام نمی آورد‪ .‬زیرا همیشه در هر چیزی‪ ،‬باالی داشته‬ ‫های شما وجود دارد‪ .‬باید باور کرد احساس زیبایی در زندگی به درون شماست‪.‬‬ ‫به صرف اینکه وارد دنیای بیرونتان می شوید‪.‬‬ ‫اگر "خود" را همراه نداشته باشید به "جلب توجه" پناه می برید‪.‬‬ ‫و هر چقدر هنرمندانه توجه ها را جلب کنید‪.‬‬ ‫در لحظات تنهایی چیزی برای لذت بردن ندارید‪.‬‬ ‫ادامه در شماره آینده‬

Friday A َ ug.03. 2012, No. 80

Joke On

their 50th wedding anniversary and during the celebration, Tom was asked to give his friends a brief account of the benefits of a marriage of such long duration. “Tell us Tom, just what is it you have learned from all those wonderful years with your wife?” tom responds, “Well, I’ve learned that marriage is the best teacher of all. It teaches you loyalty, meekness, forbearance, self-restraint, forgiveness - and a great many other qualities you wouldn’t have needed if you’d stayed single.” ***

Do:

6

1391 ‫ مرداد‬13 ‫ جمعه‬،80 ‫گپی با مهاجرین شماره‬

Iron Lungs

* Drink plenty of water to replenish moisture lost through breathing. * Wash hands properly to reduce spread of colds and flus. * Wear a protective mask if you work around toxic fumes or dust. * Exercise regularly. * Practice yoga.

My wife and I walked past a swanky new

restaurant last night. “Did you smell that food?”

She asked. “It smells incredible!” Being the kind hearted man that I am, I thought, “What the heck, I’ll treat her.” So we walked past it again!! ***

Steve, a friend of mine, was helping me fix

a bathroom leak. We would have to move the tub to get at the pipes. As we struggled to move the tub, the phone rang. Pinioned by the bath, I listened helplessly as my daughter explained: “Mommy can’t come to the phone right now.

She’s in the bathtub with Steve.”

Don’t:

* Smoke. * Allow others to smoke in your home or car. *Use garden pesticides, idle your car or stand near wood smoke. *Exercise outside when air quality is poor.

Get the stats on current conditions with Environment Canada’s Air quality Health Index tool at ec.gc.ca.

MK Counselling

‫مهیـن خدابندﻩ‬ ‫عضو رسمی انجمن مشاوران حرفه ای و‬

‫عضو رسمی انجمن مربیان خانواده در بریتیش کلمبیا‬

‫ زناشوئی‬،‫مﺸاور روابﻂ خانوادگی‬ ‫ سال سابﻘه کار در کانادا‬٢٠ ‫و تﻌلیم و تربیت کودک با‬

‫ همسران و‬،‫ ﺁیا مایلید بدانید چه روشی رابﻄه شما را با دیﮕران‬ ‫ﻓرزندانتان بهبود می بخﺸد؟‬

‫ ﺁیا شما و همسرتان در تربیت ﻓرزندتان اختﻼف نﻈر دارید؟‬

:‫برای مﺸاورﻩ و ﺁشنائی با روشهای موﺛر‬

Mahin Khodabandeh,

Tel: 604.922.3088 mi.khoda@gmail.

.‫ تماﺱ بﮕیرید‬۶٠٤-٩٢٢-٣٠٨٨ ‫ لﻄﻔا با تلﻔن‬،‫جهت مﻼقات و تنﻈیم وقت قبلی‬

7

Friday A َ ug.03. 2012, No. 80

1391 ‫ مرداد‬13 ‫ جمعه‬،80 ‫گپی با مهاجرین شماره‬

God's Pharmacy! Amazing! * A sliced Carrot looks like the human eye.

The pupil, iris and radiating lines look just like the human eye... And YES, science now shows carrots greatly enhance blood flow to and function of the eyes. * A Tomato has four chambers and is red.

The heart has four chambers and is red. All of the research shows tomatoes are loaded with lycopine and are indeed pure heart and blood food. * Grapes hang in a cluster that has the shape of the heart. Each grape looks like a blood cell and all of the research today shows grapes are also profound heart and blood vitalizing food. * A Walnut looks like a little brain, a left and right hemisphere, upper cerebrums and lower cerebellums. Even the wrinkles or folds on the nut are just like the neo-cortex. We now know walnuts help develop more than three (3) dozen neuron-transmitters for brain function. * Kidney Beans actually heal and help maintain kidney function and yes, they look exactly like the human kidneys. * Celery, Bok Choy, Rhubarb and many more look just like bones. These foods specifically target bone strength. Bones are 23% sodium and these foods are 23% sodium. If you don’t have enough sodium in your diet, the body pulls it from the bones, thus making them weak. These foods replenish the skeletal needs of the body. * Avocadoes, Eggplant and Pears target the health and function of the womb and cervix of

the female - they look just like these organs. Today’s research shows that when a woman eats one avocado a week, it balances hormones, sheds unwanted birth weight, and prevents cervical cancers. And how profound is this? It takes exactly nine (9) months to grow an avocado from blossom to ripened fruit. There are over 14,000 photolytic chemical constituents of nutrition in each one of these foods (modern science has only studied and named about 141 of them). * Figs are full of seeds and hang in twos when they grow. Figs increase the mobility of male sperm and increase the numbers of Sperm as well to overcome male sterility. * Sweet Potatoes look like the pancreas and actually balance the glycemic index of diabetics. * Olives assist the health and function of the ovaries. * Oranges, Grapefruits, and other Citrus fruits look just like the mammary glands of the female and actually assist the health of the breasts and the movement of lymph in and out of the breasts. * Onions look like the body’s cells. Today’s research shows onions help clear waste materials from all of the body cells. They even produce tears which wash the epithelial layers of the eyes. A working companion, Garlic, also helps eliminate waste materials and dangerous free radicals from the body.

‫‪8‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬

‫‪Food As Medicine‬‬ ‫?‪HEAD ACHE‬‬

‫!‪EAT FISH‬‬ ‫‪Eat plenty of fish. Fish oil helps prevent headaches.‬‬ ‫‪So does ginger, which reduces inflammation and pain.‬‬

‫سرتان درد می کند؟‬ ‫ماهی بخورید! ماهی زیاد مصرف کنید‪ .‬روغن ماهی به پیش گیری‬ ‫از سردرد کمك می کند‪.‬‬ ‫زنجبیل هم با کاهش تورم و درد عملكرد مشابهی دارد‪.‬‬ ‫?‪HAVE FEVER‬‬

‫!‪EAT YOGURT‬‬ ‫‪Eat lots of yogurt before pollen season.‬‬ ‫‪Also-eat honey from your area (local region) daily.‬‬

‫تب دارید؟‬

‫ماست میل کنید! قبل از شروع فصل گرده افشانی ماست زیاد‬ ‫مصرف کنی‪.‬‬ ‫همچنین بطور روزانه از عسل محلی منطقه خود میل کنید‪.‬‬ ‫?‪TO PREVENT STROKE‬‬ ‫!‪DRINK TEA‬‬ ‫‪Prevent buildup of fatty deposits on artery walls with‬‬ ‫‪regular doses of tea. (Actually, tea suppresses my appetite‬‬ ‫‪and keeps the pounds from invading.... Green tea is great for‬‬ ‫!)‪our immune system‬‬ ‫برای جلوگیری از سكته‪:‬‬

‫چای بنوشید! با مصرف مرتب چای از رسوب چربی بر روی دیواره‬ ‫شریان ها جلوگیری کنید‪( .‬در مورد خودم چای اثر خوبی برای کاهش‬ ‫اشتها داشته و مانع اضافه وزن شده است‪ ...‬چای سبز برای سیستم‬ ‫ایمنی فوق العاده است)!‬ ‫?)‪INSOMNIA (CAN'T SLEEP‬‬

‫بیخوابی دارید؟‬

‫!‪HONEY‬‬ ‫‪Use honey as a tranquilizer and sedative.‬‬

‫عسل بخورید! از عسل بعنوان داروی مسكن و آرامش بخش استفاده‬ ‫کنید‪.‬‬

‫?‪ASTHMA‬‬

‫!!!!‪EAT ONIONS‬‬ ‫‪Eating onions helps ease constriction of bronchial tubes.‬‬ ‫‪(When I was young, my mother would make onion packs‬‬ ‫‪to place on our chest, helped the respiratory ailments and‬‬

‫دچار آسم هستید؟‬

‫‪actually made us breathe better).‬‬

‫پیاز بخورید! مصرف پیاز التهاب نایژك ها را از بین می برد‪( .‬وقتی‬ ‫بچه بودم مادرم بسته پیاز درست می کرد تا روی قفسه سینه ما‬ ‫بگذارد‪ .‬برای درمان بیماری های تنفسی خوب بود و کمك می کرد‬ ‫بهتر نفس بكشیم‪).‬‬ ‫?‪ARTHRITIS‬‬

‫!!‪EAT FISH, TOO‬‬ ‫‪Salmon, tuna, mackerel and sardines actually prevent‬‬ ‫)‪arthritis. (fish has omega oils, good for our immune system‬‬

‫از ورم مفاصل رنج می برید؟‬

‫باز هم ماهی میل کنید‪ .‬ماهی قزل آال‪ ،‬تون‪ ،‬خال مخالی و ساردین‬ ‫از ورم مفاصل جلوگیری می کند‪( .‬ماهی سرشار از روغن های امگاست‬ ‫که برای سیستم ایمنی فوق العاده است‪).‬‬ ‫?‪UPSET STOMACH‬‬

‫!!!!!‪BANANAS - GINGER‬‬ ‫‪Bananas will settle an upset stomach.‬‬ ‫‪Ginger will cure morning sickness and nausea.‬‬

‫دل بهم خوردگی دارید؟‬

‫موز و زنجبیل! موز به معده ای که اذیت شده کمك می کند‪.‬‬ ‫زنجبیل حالت تهوع صبحگاهی و دل آشوب را درمان می کند‪.‬‬ ‫?‪HIGH BLOOD PRESSURE‬‬

‫!!!‪EAT CELERY AND OLIVE OIL‬‬ ‫‪Olive oil has been shown to lower blood pressure.‬‬ ‫‪Celery contains a chemical that lowers pressure too.‬‬

‫فشار خونتان باالست؟‬

‫کرفس و روغن زیتون میل کنید‪.‬‬ ‫روغن زیتون فشار خون را پایین می آورد‪.‬‬ ‫کرفس نیز شامل ماده ای است که فشار خون را پایین می آورد‪.‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬

‫نوشته ‪ :‬مهرویه مغزی‪ ،‬ونکوور‬

‫‪9‬‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬

‫عکس بهشت!‬

‫خانم دکتر افسانه نیکوئی در پیش گفتاری چنین زیبا نوشته اند ‪:‬‬ ‫"حوزه کوانتوم" بُعد اثبات شده ای از هستی است که توسط‬ ‫فیزیک مدرن در چند دهه پیش کشف گردید تمام فرم های هستی‬ ‫از این حوزه سر چشمه گرفته و در هر لحظه تحت تاثیر آن می باشند‬ ‫در عرفان به آن "حوزه اگاهی" می گویند ‪ .‬هرگونه انحراف در مسیر‬ ‫تجلی این حوزه سبب ایجاد اختالل در فرم مادی آن می شود‪،‬‬ ‫چیزی که ما آن را "مشکل" در سطوح مختلف زندگی می نامیم اعم‬ ‫از مشکالت ذهنی‪ ،‬عاطفی‪ ،‬روابط شغلی و حتی سالمتی‪".‬‬ ‫انسان هم از "حوزه آگاهی" و یا "حوزه کوانتوم" سهم دارد چون‬ ‫همانطور که خداوند خالق انسان و جهان هستی است انسان هم‬ ‫خالق فرم های هستی بی نهایتی است که خود علت ظاهر شدن‬ ‫آنها در این عالم است و از طرفی آنها را خلق می کند و از طرفی‬ ‫دیگر خراب!‬ ‫می دانیم که در "حوزه آگاهی اصل" و یا سر چشمه آگاهی جز‬ ‫عشق و بخشش نیست پس درد و مشکل از "حوزه آگاهی" انسان‬ ‫شروع می شود پس باید برای حل مشکالت ذهنی‪ ،‬عاطفی و مادی‬ ‫که ما را احاطه کرده اند گاهی به این "حوزه کوانتوم" و یا "حوزه‬ ‫آگاهی" خود سری زده تا مرکز درد را یافته و درد را از ریشه درمان‬ ‫کرد‪ ،‬یعنی به نقطه و مرکزی سر بزنیم که از آن نقطه کوانتوم ها ظاهر‬ ‫می شوند‪ ،‬کوانتوم هائی که هر چند بظاهر نامرئی هستند ولی در‬ ‫اثر مرور زمان بهم چسبیده و جذب یگدیکر شده و بصورت فرم های‬ ‫هستی و یا ماده در اطراف خالق خود ظاهر می شوند و یا بر جوهر‬ ‫فرم ها و ماده اثر گذاشته و ماهیت آنها را تغییر می دهند تا با‬ ‫گذشت زمان و در ظاهر هم تغییراتی که خود خالق آنها در این‬ ‫عالم هستیم را در این عالم ببینیم!‬ ‫پس اگر آرزوی زندگی بی دغدغه داریم باید درد و درمان هر دو‬ ‫را در "حوزه آگاهی" خود جستجو کنیم‪ ،‬حوزه ای که در ماست و از‬ ‫ماست‪ ،‬تا علت بر طرف شود و دوا و درمان از آن حوزه به فرمها و‬ ‫ماده کهنه و پوسیده رسیده و آنها را در هم شکسته و از بین ببرد‬ ‫تا از بقایای آنها خمیری تازه ساخته شود و از آن خمیر فرم های‬ ‫هستی نو و تازه ای در اطراف ما ساخته و ظاهر شوند و مشکالت‬ ‫مادی و معنوی ما هر دو با هم حل شوند!!‬ ‫پس اگر هر شب قبل از خواب و قبل از آنکه بدن سنگین و روح‬ ‫آزادتر و آماده پرواز در شب تاریک شود بهشتی را که بما وعده داده اند‬ ‫در ذهن خو د تصور کنیم‪ ،‬بهشتی که باید با عقل و دین هر دو‬ ‫موافقت داشته باشد‪ ،‬و بعد در آن بهشت مرتباً بذرهای نیتهای‬ ‫همت را به آبیاری آنها ببندیم شاید‬ ‫پاک را بکاریم و روز بعد کمر ّ‬

‫‪maghzi@Live.com‬‬ ‫‪nedayzan.com‬‬

‫ِ‬ ‫حرکت پاک ما در این عالم و شکافتن بذرهای پاک در عالم دیگر‬ ‫از‬ ‫امواجی پاک ظاهر شوند که بر جوهر همه فرم های هستی از ماده‬ ‫ماهیت آنها را عوض کنند‪ ،‬البته بجز جوهر‬ ‫و روح برخورد کرده و ّ‬ ‫انسان که تنها خالق او می تواند آنرا عوض کرده و یا تغییر ما ّهیت‬ ‫دهد‪ ،‬تا شاید عالمی که در ذهن خود ساخته و پرداخته بودیم در‬ ‫این عالم ظاهر شود و روزی در بهشت و یا در زیر درخت سدره‬ ‫المنتهی خود چشم باز کنیم‪ ،‬در مکانی چشم باز کنیم که حد‬ ‫اعالی نزدیک شدن به ایمان و یا به خداوند است‪ ،‬در عالمی چشم‬ ‫بگشائیم که ظالمی نیست که هزاران بی گناه را در یک آن بخاک‬ ‫و خون بکشاند و یا در عالمی چشم باز کنیم که حتی برای ریختن‬ ‫خون ظالم هم نفسی سرور و شادمانی نکند‪ ،‬چون کوانتومهای پاک‬ ‫آزاد شده از حوزه آگاهی در هر دو حالت ما را بدعا برای ظالم و‬ ‫مظلوم هر دو می نشانند!‬ ‫در جهانی چشم دل خواهیم گشود که در آن عالم اجسام و ماده‬ ‫تحت کنترل روح در می آیند و تغییر فرم پیدا می کنند و ماده‬ ‫جلوی رش ِد روح را نمی گیرد بلکه وسیله می شود و مانند پرهای‬ ‫شاهین روح را به مقصد اعالیش می رساند!‬ ‫پس در شب و هنگامی که بدن و بخصوص مغز انسان از مسائل‬ ‫روزانه خسته است و روح آماده پرواز در عالم ملکوت می شود تا‬ ‫در خواب نقش هائی از آن عالم را برای انسان در صبح سحر بکشد‬ ‫باید تصویر و نقشی از عالم بی درد و رنج در ذهن خود کشید و آنرا‬ ‫در حوزه آگاهی و یا حوزه کوانتوم خود انداخت و با اعمال و ّنیات‬ ‫پاک خود آنرا در آن حوزه نگه داشت تا سرانجام روزی آن نقش‬ ‫پاک در تاریک خانه این عالم مانند عکسی ظاهر شود‪ ،‬عکسی که‬ ‫بتوان آنرا با دو چشم سر و در ظاه ِر ظاهر دید و شناسائی کرده و‬ ‫حتی در آن زندگی کرد!‬

‫‪10‬‬

‫‪arnasim5@gmail.com‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬

‫عارف رند شب خیز‬

‫بنام یگانه دانای مهربان‬ ‫همچون پیر زن فقیر خریدار یوسف‪ ،‬اسم خود‬ ‫را در لیست نگارندگان حافظ ثبت کردم‪ .‬باشد که‬ ‫عرض ارادتم مقبول افتد‪ .‬ادبیات انعکاس دهنده‬ ‫هنر‪ ،‬تاریخ‪ ،‬دین‪ ...،‬و اخالق است‪ .‬شعر زیر مجموعه‬ ‫ادبیات و غزل زیر مجموعه شعر است‪ .‬غزل از اواخر‬ ‫قرن پنجم شکل گرفت و متعاقباً معانی عرفانی‬ ‫در آن وارد شد‪" .‬سنایی" شاعر قرن ششم که از‬ ‫مداحی به عرفان کشیده شد را "پدر غزل" می‬ ‫نامند‪" .‬عطار" مسافرعشق‪" ،‬عراقی" عارف پر شور‪ ،‬سعدی سخنور‬ ‫فصیح و مولوی عاشقی که شعر عرفانی را به حد اعال رسانید‪ ،‬از‬ ‫غزلسرایان قرن هفتم هستند‪ .‬خواجوی کرمانی حد فاصل سعدی‬ ‫و حافظ می باشد و شمس الدین محمد بن بهاالدین"لسان الغیب"‬ ‫با تخلص"حافظ" که غزلش مضامین عرفانی ولطایف را یکجا دارد‬ ‫وغزل را به حد کمال رسانیده‪ ،‬از شاعران قرن هشتم هستند‪ .‬دیوان‬ ‫حافظ بعد از حیاتش جمع اوری و متانت و شیوایی کالم‪ ،‬افکار‬ ‫عرفانی وبیان احساس های بشری‪ ،‬اشعارش را در دلهای خاص و‬ ‫عام جا داده است‪.‬‬ ‫حافظ و معنویت‪ :‬در سلوک الی الله دو طریقه وجود دارد‪:‬‬ ‫طریقه اهل زهد و ریاضت و طریقه اهل عشق و محبت‪ .‬حافظ طریقه‬ ‫نخست را برای وصول به حقیقت کافی نشمرده و طریقه دوم را‬ ‫برگزیده و عشق را فریادرس دانسته است‪ .‬جوینده حقیقت است‪،‬‬ ‫کسب علم نموده‪ ،‬پیگیر رسیدن به مقصود و غرضش وصال "او" است‪.‬‬ ‫حتی در خرابات مغان نور خدا می بیند‪ .‬خانه خدا را می بیند‪،‬‬ ‫جز آستانش پناهی ندارد و میداند کهدرک "او"‪ ،‬دیده جان می خواهد‪.‬‬ ‫همه را دارد چون "او" را دارد و دین را در دو عالم‪ ،‬جانان می داند‪.‬‬ ‫با قران مانوس و "زحافظان کسی چون او مسایل حکمی با نکات‬ ‫قرانی جمع نکرده " است‪ .‬ابتدا با شک روبرو و نمی داند چرا آمده‬ ‫و کجا بوده ولی در نهایت در صنع "او" نقص و "یک نقطه" را در‬ ‫عالم خالف‪ ،‬نمی بیند‪ .‬جوینده بودن‪ ،‬سهل نیست و وسوسه اهرمن‬ ‫بسیار ولی طالب اگر گوش به پیام سروش دهد‪ ،‬نتیجه می گیرد‪:‬‬ ‫دل از طلب ندارد تا کام دل بر آید‬ ‫یا جان رسد به جانان یا جان زتن برآید‬ ‫خود واقعی را چنین بیان می کند‪" :‬تو خود حجاب خودی از‬ ‫میان برخیز" و این خودی است که "جام جم" دارد‪ .‬دارای مقام‬ ‫معنوی است چرا که به گنج حسن بی پایان دوست ره برده است‪.‬‬ ‫جایی که خورشید ذره است‪ ،‬خود بزرگ دیدن شرط ادب نیست‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬

‫تهیه کننده‪ :‬علی نسیم‬

‫و غرور آبرو و دین را می برد اما به‬ ‫اعتماد به خود رسیده و از غزلش‪،‬‬ ‫چرخ‪ ،‬نوای زهره برامشگری را از یاد می‬ ‫برد‪ ،‬قدسیان شعرش را از بر می کنند‬ ‫و تربتش زیارتگه رندان جهان خواهد‬ ‫شد‪ .‬چطور؟ از یمن دعای شب و‬ ‫ورد سحری‪ .‬عالم روح را مدنظر‬ ‫دارد‪ :‬خرم از رفتن از اینجاست تا جان‬ ‫عاریتی را به دوست تسلیم کند‪ .‬این‬ ‫قفس را سزای خود نمی داند زیرا مرغ‬ ‫ملکوت و روضه رضوان است‪.‬‬ ‫حافظ و دیگران‪ :‬تاثیر دیگر سخنوران بر حافظ محقق ولی‬ ‫مزیت او ابداع و ابتکاراتش است‪ .‬سعدی و خواجو را استاد خویش‬ ‫خوانده اما آشنای با غزل می داند که او طرحی نو در انداخته است‪.‬‬ ‫غزلش نه تنها نوای عشق را در حجاز و عراق انداخت که به اکثر‬ ‫زبانهای دنیا ترجمه و شهرتی جهانی یافته و کسی مثل گوته به او‬ ‫اظهار ارادت نموده است‪.‬‬ ‫نگاه موضوعی به اشعار‪ :‬در جایگاه عالقمند‪ ،‬نگاهی به غزلهایش‬ ‫بیاندازیم‪ .‬تالشگر است‪ :‬اجر رایگان نمی دهند و رسیدن وادی‬ ‫ایمن به مراد‪ ،‬خدمت به جان خواهد ولی تسلیم است و کار را‬ ‫به عنایت وا می گذارد‪ .‬تسلیم جایگاهی رفیع و کمال معرفت‪،‬‬ ‫درک رمز قضا است‪ ،‬فهمی که عارف را روشن و نامالیمات‪ ،‬موجب‬ ‫تزلزلش نمی شود‪.‬‬ ‫به مشیت معتقد‪" :‬کار به رضا بده و زجبین گره بگشا"‪ .‬ارزش‬ ‫عقل می داند‪ ،‬از آنچه خبر دار نیست دغدغه خاطر ندار د‪ ،‬لذت‬ ‫حال را ارج و فیض الهام او را از غصه نجات و به درجات می‬ ‫رساند‪ .‬انسان را مسئول می داند‪ :‬هر کس آن درود که کشت و‬ ‫گناه دیگری بر تو نخواهند نوشت‪ .‬خودبینی در عالم رندی کفر و‬ ‫خودپرستی را با زدن نقش خود به آب‪ ،‬خراب می کند‪ .‬آزادگی‬ ‫مرام اوست‪ :‬غالم آنکه از پذیرش رنگ تعلق آزاد و هر دو کون‪،‬‬ ‫پرکاهی برایش نیرزد‪ ،‬می باشد‪ .‬از دلتنگی غنچه و ناله بلبل گوید‬ ‫و در سکوت دنیایی در حال خرد شدن و ورای دردهای ظاهری‪،‬‬ ‫ندای شادی سر دهد و روزنه امید را بر مخاطب باز می گذارد‪:‬‬ ‫غم مخور‪ ،‬بگذرد روزگار تلخ و حالت به شود‪ .‬وسعت نظر دارد‪ :‬گل‬ ‫بی خارکجاست؟ با دوستان مروت با دشمنان مدارا‪ .‬با ریا و تزویر‬ ‫مخالف و فدای کسی است که دلش با زبان یکی است‪ ،‬از دوگانگی‬ ‫در محراب و خلوت گوید و گشایش در خانه تزویر را نمی پسندد‪.‬‬ ‫راه نجات را عیب پوشیدن می داند و بر گوهر معرفت که بردنی‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬

‫است‪ ،‬تاکید دارد‪ .‬شعر حافظ سرود عشق و شراب است‪ .‬عشقش‬ ‫دایماً بین عشق زمینی و عشق عرفانی نوسان دارد‪ .‬بحث شراب‬ ‫او مبهم و رمزگونه‪ ،‬بهر حال آبروی شریعت با مستی او نمی رود!‬ ‫صاحبدل است چرا که "ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت با او باده‬ ‫مستانه می زنند"‪ .‬از عشق فراوان گوید‪ :‬جز حکایت مهر و وفا‬ ‫مپرس‪ ،‬تنها بنای محبت خالی از خلل است‪ ،‬همه جا خانه عشق‬ ‫است و انکه عاشق نیست مرده است‪ .‬راه عشق را پایانی نیست‪،‬‬ ‫امن نیست‪ ،‬ناز پروده تنعم راه بجایی نمی برد‪ ،‬بحری است که جز‬ ‫جان سپردن چاره نیست و آسان می نماید اما مشکلها دارد ولی‬ ‫گربسان حافظ قران را به چهارده روایت خوانی‪ ،‬عشق به فریادت‬ ‫می رسد‪ .‬سرمایه جهانی دل حافظ به یمن عشق است‪ .‬بدون راهبر‬ ‫به کوی عشق قدم گذاشتن یعنی گم شدن‪ ،‬رهنما الزم‪ ،‬دام سخت‬ ‫مگر لطف خدا و نور هدایت به داد رسد‪ .‬شیر دل می خواهد و بر‬ ‫نازکان‪ ،‬سفر عشق حرام است‪ .‬سر شوریده به نشیب و فراز نیندیشد‬ ‫و عاقبت دست به سرو بلندش برسد‪ .‬از صدای عشق خوشتر نیست‪،‬‬ ‫از هر دهان می شنوی نامکرر و به هر زبان قابل بیان است‪ .‬عقل و‬ ‫عشق چو شبنم و موجند‪ .‬عشق داند که عقل سرگردان است‪ .‬حریم‬ ‫عشق باالتر از عرش و دل دردمند حافظ سر درس عشق دارد‪ .‬به‬ ‫مرحله عشق سفر کن‪ .‬گرچه مستی عشق خراب کند اما اساس‬ ‫هستی فرد را آباد نماید‪ .‬زمانی فهم بر دل حافظ گشوده می شود‬ ‫که از ساکنان درگه پیر مغان می گردد‪ .‬محرم دل شده و عکس رخ‬ ‫یار در پیاله‪ ،‬موجب لذت مدام اوست‪ .‬این یعنی جاودانه شدن زیرا‪:‬‬ ‫"هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق"‪.‬‬ ‫مباحث سوال انگیز و متضاد‪ :‬بعضی از ابیات حافظ قابل فهم‬ ‫نیستند و گاه بر خالف ظاهر شرع می باشند‪ .‬پذیرفتن و فهم مشکل‬

‫ما در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپا هستیم‪ .‬یک دانشجوی‬ ‫دختر با موهای قرمز که از چهره‌اش پیداست اروپایی است‪ ،‬سینی‬ ‫غذایش را تحویل می‌گیرد و سر میز می‌نشیند‪ .‬سپس یادش‬ ‫می‌افتد که کارد و چنگال برنداشته‪ ،‬و بلند می‌شود تا آنها را‬ ‫بیاورد‪ .‬وقتی برمی‌گردد‪ ،‬با شگفتی مشاهده می‌کند که یک مرد‬ ‫سیاه‌پوست‪ ،‬احتماالً اهل ناف آفریقا (با توجه‪ ...‬به قیافه‌اش)‪ ،‬آنجا‬ ‫نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای اوست!‬ ‫بالفاصله پس از دیدن این صحنه‪ ،‬زن جوان سرگشتگی‬ ‫و عصبانیت را در وجود خودش احساس می‌کند‪ .‬اما به‌سرعت‬ ‫افکارش را تغییر می‌دهد و فرض را بر این می‌گیرد که مرد‬ ‫آفریقایی با آداب اروپا در زمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصی‬ ‫آشنا نیست‪ .‬او حتی این را هم در نظر می‌گیرد که شاید مرد‬ ‫جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذایی‌اش را ندارد‪ .‬در هر حال‪،‬‬ ‫تصمیم می‌گیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به‬

‫‪11‬‬

‫می شود برای اینکه‪:‬‬ ‫الف‪ :‬معانی متضاد مثل عشق مجازی و حقیقی‪ ،‬یاس با امید و‪...‬‬ ‫را با هم جمع کرده است‪.‬‬ ‫ب‪ :‬در مراحل رشد معنوی‪ ،‬اشعار او فرق دارند‪ ،‬یا گاها در حال‬ ‫پرداختن به یک موضوع‪ ،‬ظهور سرشت حقیقی او‪ ،‬موجب خودنمایی‬ ‫دوگانگی شده است‪.‬‬ ‫ج‪ :‬رمز‪ ،‬کنایه و سمبل بکار برده است‪ .‬سمبلیست خود به "حافظ‬ ‫و موسیقی" وصل که مرتبطا موسیقی نیز در معرفی و انتقال مفاهیم‬ ‫شعری شاعرانی چون حافظ موثر بوده است‪.‬‬ ‫جمع بندی‪ :‬حافظ کیست؟ صاحب نظران‪ ،‬ضمن ارایه نکات‬ ‫مفید‪ ،‬گاها نظری غیرمحتمل بیان می کنند‪.‬‬ ‫پایه برداشت‪ :‬عمدتاً غزلیات حافظ‪ ،‬شرایط اجتماعی تاریخ‬ ‫دوران شاعر و منابع مکتوب محدودی که در مورد حافظ وجود‬ ‫دارد‪ ،‬می باشد‪ .‬سود بردن از این منابع معقول ولی شایسته است‬ ‫به اذعان خود حافظ توجه کرد‪" :‬هر چه کردم همه از دولت قران‬ ‫کردم"‪ .‬آدرس بنظر واضح می آید‪ .‬آیا تکنیک های دیگری هم وجود‬ ‫دارد؟ در معنویت از امکان حضور روح و از بودن بایگانی زندگی در‬ ‫طبقات‪ ،‬صحبت می شود که اینجانب بضاعت ورود به این مباحث را‬ ‫ندارم ولی چه بسا کسانی این توانایی را داشته باشند‪.‬‬ ‫به برداشت من‪ ،‬رویا می تواند منبعی کمک کننده باشد‪.‬‬ ‫روشندل باشید‬

‫او لبخند بزند‪ .‬جوان آفریقایی نیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ‬ ‫می‌دهد‪.‬‬ ‫دختر اروپایی سعی می‌کند کاری کند؛ این‌که غذایش را با‬ ‫نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود‪ .‬به این ترتیب‪ ،‬مرد‬ ‫ساالد را می‌خورد‪ ،‬زن سوپ را‪ ،‬هر کدام بخشی از تاس کباب را‬ ‫برمی‌دارند‪ ،‬و یکی از آنها ماست را می‌خورد و دیگری پای میوه را‪.‬‬ ‫همۀ این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است؛ مرد با کمرویی‬ ‫و زن راحت‪ ،‬دلگرم‌کننده و با مهربانی لبخند می‌زنند‪.‬‬ ‫آنها ناهارشان را تمام می‌کنند‪ .‬زن اروپایی بلند می‌شود تا قهوه‬ ‫بیاورد‪ .‬و اینجاست که پشت سر مرد سیاه‌پوست‪ ،‬کاپشن خودش‬ ‫را آویزان روی صندلی پشتی می‌بیند‪ ،‬و ظرف غذایش را که‬ ‫دست‌نخورده روی میز مانده است‪.‬‬ ‫پائولو کوئلیو‬

Friday A َ ug.03. 2012, No. 80

1391 ‫ مرداد‬13 ‫ جمعه‬،80 ‫گپی با مهاجرین شماره‬

12

Brain Damaging Habits 1. No Breakfast People who do not take breakfast are going to have a lower blood sugar level.

This leads to an insufficient supply of nutrients to the brain causing brain degeneration.

2. Overeating It causes hardening of the brain arteries, leading to a decrease in mental power.

3. Smoking It causes multiple brain shrinkage and may lead to Alzheimer disease.

4. High Sugar consumption Too much sugar will interrupt the absorption of proteins and nutrients causing malnutrition and may interfere with brain development.

5. Air Pollution The brain is the largest oxygen consumer in our body. Inhaling polluted air decreases the supply of oxygen to the brain, bringing about a decrease in brain efficiency.

6. Sleep Deprivation Sleep allows our brain to rest. Long term deprivation from sleep will accelerate the death of brain cells.

7. Head covered while sleeping Sleeping with the head covered, increases the concentration of carbon dioxide and decrease concentration of oxygen that may lead to brain damaging effects.

8. Working your brain during illness Working hard or studying with sickness may lead to a decrease in effectiveness of the brain as well as damage the brain.

9. Lacking in stimulating thoughts Thinking is the best way to train our brain, lacking in brain stimulation thoughts may cause brain shrinkage.

10. Talking Rarely Intellectual conversations will promote the efficiency of the brain.

"You're A, B, C, D, E, F, F, H, I, J, K." After being married for thirty years....a wife asked her husband to describe her.

He looked at her for few seconds...then said, “You’re A, B, C, D, E, F, G, H, I, J, K. “She asks..... “What does that mean?” He said, “Adorable, Beautiful, Cute, Delightful, Elegant, Foxy, Gorgeous, Hot. She smiled happily and said....” Oh, that’s so lovely. .... What about I, J, K?” He said, “I’m Just Kidding!”

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬

‫‪13‬‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬

‫داستان های کوتاه‬ ‫مدیران آنقدر سخت کار می کنند تا از انجام درست کارها مطمئن‬ ‫باشند که اص ً‬ ‫ال وقت ندارند ببینند که آیا کارهای درست را انجام‬ ‫"استفان کاری"‬ ‫می دهند؟‬ ‫***‬ ‫یكی از كشاورزان منطقه ای‪ ،‬همیشه در مسابقه‌ها‪ ،‬جایزه بهترین‬ ‫غله را به‌دست می‌آورد و به‌عنوان كشاورز نمونه شناخته شده بود‪.‬‬ ‫رقبا و همكارانش‪ ،‬عالقه‌مند شدند راز موفقیتش را بدانند‪ .‬به همین‬ ‫دلیل‪ ،‬او را زیر نظر گرفتند و مراقب كارهایش بودند‪ .‬پس از مدتی‬ ‫جستجو‪ ،‬سرانجام با نكته‌ عجیب و جالبی روبرو شدند‪ .‬این كشاورز‬ ‫پس از هر نوبت كِشت‪ ،‬بهترین بذرهایش را به همسایگانش می‌داد‬ ‫و آنان را از این نظر تأمین می‌كرد‪ .‬بنابراین‪ ،‬همسایگان او می‌بایست‬ ‫برنده‌ مسابقه‌ها می‌شدند نه خود او!‬ ‫كنجكاویشان بیشتر شد و كوشش عالقه‌مندان به كشف این‬ ‫موضوع كه با تعجب و تحیر نیز آمیخته شده بود‪ ،‬به جایی نرسید‪.‬‬ ‫سرانجام‪ ،‬تصمیم گرفتند ماجرا را از خود او بپرسند و پرده از این‬ ‫راز عجیب بردارند‪.‬‬ ‫كشاورز هوشیار و دانا‪ ،‬در پاسخ به پرسش همكارانش گفت‪:‬‬ ‫«چون جریان باد‪ ،‬ذرات باروركننده غالت را از یك مزرعه به مزرع ‌ه‬ ‫دیگر می‌برد‪ ،‬من بهترین بذرهایم را به همسایگان می‌دادم تا باد‪،‬‬ ‫ذرات باروركننده نامرغوب را از مزرعه‌های آنان به زمین من نیاورد‬ ‫و كیفیت محصول‌های مرا خراب نكند!»‬ ‫همین تشخیص درست و صحیح كشاورز‪ ،‬توفیق كامیابی در‬ ‫مسابقه‌های بهترین غله را برایش به ارمغان می‌آورد‪.‬‬ ‫“گاهی اوقات الزم است با كمك به رقبا و ارتقاء كیفیت‬ ‫و سطح آنها‪ ،‬كاری كنیم كه از تأثیرات منفی آنها در امان‬ ‫باشیم”‬ ‫***‬ ‫مشتری خود را بشناسید‪:‬‬ ‫یكی از نمایندگان فروش شركت كوكاكوال‪ ،‬مایوس و ناامید از‬ ‫خاورمیانه بازگشت‪.‬‬ ‫دوستی از وی پرسید‪« :‬چرا در كشورهای عربی موفق نشدی؟»‬ ‫وی جواب داد‪« :‬هنگامی كه من به آنجا رسیدم مطمئن بودم كه‬ ‫می توانم موفق شوم و فروش خوبی داشته باشم‪ .‬اما مشكلی كه‬ ‫داشتم این بود كه من عربی نمی دانستم‪ .‬لذا تصمیم گرفتم كه پیام‬ ‫خود را از طریق پوستر به آنها انتقال دهم‪.‬‬ ‫بنابراین سه پوستر زیر را طراحی كردم‪:‬‬

‫پوستر اول مردی را نشان می داد كه خسته و كوفته در بیابان‬ ‫بیهوش افتاده بود‪.‬‬ ‫پوستر دوم مردی كه در حال نوشیدن كوكا كوال بود را نشان‬ ‫می داد‪.‬‬ ‫پوستر سوم مردی بسیار سرحال و شاداب را نشان می داد‪.‬‬ ‫پوسترها را در همه جا چسباندم‪».‬‬ ‫دوستش از وی پرسید‪« :‬آیا این روش به كار آمد؟»‬ ‫وی جواب دا د‪« :‬متاسفانه من نمی دانستم عربها از راست به‬ ‫چپ می خوانند و لذا آنها ابتدا تصویر سوم‪ ،‬سپس دوم و بعد اول‬ ‫را دیدند‪».‬‬ ‫***‬ ‫مایكل‪ ،‬راننده اتوبوس شهری‪ ،‬مثل همیشه اول صبح اتوبوسش را‬ ‫روشن كرد و در مسیر همیشگی شروع به كار كرد‪ .‬در چند ایستگاه‬ ‫اول همه چیز مثل معمول بود و تعدادی مسافر پیاده می شدند و‬ ‫چند نفر هم سوار می شدند‪ .‬در ایستگاه بعدی‪ ،‬یك مرد با هیكل‬ ‫بزرگ‪ ،‬قیافه ای خشن و رفتاری عجیب سوار شد‪..‬‬ ‫او در حالی كه به مایكل زل زده بود گفت‪« :‬تام هیكل پولی‬ ‫نمی ده!» و رفت و نشست‪.‬‬ ‫مایكل كه تقریباً ریز جثه بود و اساساً آدم مالیمی بود چیزی‬ ‫نگفت اما راضی هم نبود‪ .‬روز بعد هم دوباره همین اتفاق افتاد و مرد‬ ‫هیكلی سوار شد و با گفتن همان جمله‪ ،‬رفت و روی صندلی نشست‬ ‫و روز بعد و روز بعد‪...‬‬ ‫این اتفاق كه به كابوسی برای مایكل تبدیل شده بود خیلی او‬ ‫را آزار می داد‪ .‬بعد از مدتی مایكل دیگر نمی تواست این موضوع‬ ‫را تحمل كند و باید با او برخورد می كرد‪ .‬اما چطوری از پس آن‬ ‫هیكل بر می آمد؟ بنابراین در چند كالس بدنسازی‪ ،‬كاراته و جودو‬ ‫و‪ ...‬ثبت نام كرد‪ .‬در پایان تابستان‪ ،‬مایكل به اندازه كافی آماده شده‬ ‫بود و اعتماد به نفس الزم را هم پیدا كرده بود‪.‬‬ ‫بنابراین روز بعدی كه مرد هیكلی سوار اتوبوس شد و گفت‪« :‬تام‬ ‫هیكل پولی نمی ده!» مایكل ایستاد‪ ،‬به او زل زد و فریاد زد‪« :‬برای‬ ‫چی؟»‬ ‫مرد هیكلی با چهره ای متعجب و ترسان گفت‪« :‬تام هیكل كارت‬ ‫استفاده رایگان داره‪».‬‬ ‫“پیش از اتخاذ هر اقدام و تالشی برای حل مسائل‪ ،‬ابتدا مطمئن‬ ‫شوید كه آیا اص ً‬ ‫ال مسئله ای وجود دارد یا خیر”‬

‫‪14‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬

‫آرامش‬ ‫پادشاهی جایزه بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به‬ ‫بهترین شکل‪ ،‬آرامش را تصویر کند‪.‬‬

‫و سفید را دید‪ ،‬و اگر دقیق نگاه می کردند‪ ،‬در گوشۀ چپ دریاچۀ‪،‬‬ ‫خانۀ کوچکی قرار داشت‪ ،‬پنجره اش باز بود‪ ،‬دود از دودکش آن بر‬ ‫می خواست‪ ،‬که نشان می داد شام گرم و نرمی آماده است‪.‬‬ ‫تصویر دوم هم کوهها را نمایش می داد‪ .‬اما کوهها ناهموار بود‪،‬‬ ‫قله ها تیز و دندانه ای بود‪ .‬آسمان باالی کوهها بطور بیرحمانه ای‬ ‫تاریک بود‪ ،‬و ابرها آبستن آذرخش‪ ،‬تگرگ و باران سیل آسا بود‪.‬‬ ‫این تابلو هیچ با تابلوهای دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند‪،‬‬ ‫هماهنگی نداشت‪ .‬اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد‪ ،‬در‬ ‫بریدگی صخره ای شوم‪ ،‬جوجۀ پرنده ای را می دید‪ .‬آنجا‪ ،‬در میان‬ ‫غرش وحشیانۀ طوفان‪ ،‬جوجۀ گنجشکی‪ ،‬آرام نشسته بود‪.‬‬ ‫پادشاه درباریان را جمع کرد و اعالم کرد که برندۀ جایزۀ بهترین‬ ‫تصویر آرامش‪ ،‬تابلو دوم است‪.‬‬

‫نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند‪.‬‬ ‫آن تابلوها‪ ،‬تصاویری بودند از جنگل به هنگام غروب‪ ،‬رودهای‬ ‫آرام‪ ،‬کودکانی که در خاک می دویدند‪ ،‬رنگین کمان در آسمان‪ ،‬و‬ ‫قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ‪.‬‬ ‫پادشاه تمام تابلوها را بررسی کرد‪ ،‬اما سرانجام فقط دو اثر را‬ ‫انتخاب کرد‪.‬‬ ‫اولی‪ ،‬تصویر دریاچۀ آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی را‬ ‫در خود منعکس کرده بود‪ .‬در جای جایش می شد ابرهای کوچک‬

‫آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا‪ ،‬بی مشکل‪،‬‬ ‫بی کار سخت یافت می شود‪.‬‬ ‫آرامش‪:‬‬ ‫چیزی است که می گذارد در میان شرایط سخت‪ ،‬بمانی و آرام‬ ‫باشی‪.‬‬

‫* مردان قانون وضع می کنند و زنان اخالق به وجود می آورند‪.‬‬

‫از دید بزرگان‬ ‫* زن شاهکار خلقت است‪.‬‬

‫برنارد شاو‬

‫* زیباترین خوی زن‪ ،‬نجابت اوست‪.‬‬

‫ارد بزرگ‬

‫* در دنیا تنها دو چیز زیباست‪ ،‬زن و گل‬

‫مالرب‬

‫* تمدن چیست؟ نتیجه نفوذ زنان پاکدامن است‪ .‬امرسون‬ ‫* زن رسماً مربی مرد و م ّهذب اخالق اوست‪.‬‬

‫بعد توضیح داد‪:‬‬

‫آناتول فرانس‬

‫* اگر زن نبود نوابغ جهان را چه کسی پرورش می داد؟ ناپلئون‬ ‫* مردان آفریننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان‪.‬‬ ‫رومن روالن‬

‫کونته ورسیه‬ ‫* با زنی ازدواج کنید که اگر مرد می بود بهترین دوست شما‬ ‫بردون‬ ‫می شد‪.‬‬ ‫* خشم زن مانند الماس است می درخشد اما نمی سوزاند‪.‬‬ ‫رابیندرانات تاگور‬ ‫* هرچه ایمان مرد به هوشش بیشتر شود زن بهتر می تواند‬ ‫لرد بایرن‬ ‫گولش بزند‪.‬‬ ‫* زن تاج سر آفرینش است‪ ،‬او شریک زندگی و یار ساعات‬ ‫گوته‬ ‫درماندگی است‪.‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬

‫‪15‬‬

‫خاطرات و کلمات دکتر جردن و دلیل نامگذاری خیابان جردن تهران‬ ‫آشنایی با ساموئل مارتین جردن‬ ‫مدیر آمریکایی دبیرستان البرز‬ ‫دکتر ساموئل مارتین جردن (به انگلیسی‪ )Samuel M. Jordan :‬از‬ ‫سال ‪ ۱۸۹۹‬تا سال ‪ ۱۹۴۰‬ریاست کالج آمریکایی تهران (دبیرستان‬ ‫البرز) را به عهده داشت‪ .‬او بانی و سازنده دبیرستان البرز و مدرسه‬ ‫دخترانه آمریکایی تهران است‪.‬‬ ‫جردن در سال ‪ ۱۸۷۱‬میالدی در نزدیکی شهر یورک در پنسیلوانیا‬ ‫بدنیا آمد‪ .‬پس از تحصیل در دبستان و دبیرستان در سال ‪۱۸۹۵‬‬ ‫میالدی از کالج الفایت درجه ‪( B.A‬لیسانس) گرفت‪ .‬در سال ‪۱۸۹۸‬‬ ‫درجه استادی علوم الهی (ام‪.‬ا) از دانشگاه پرینستون را دریافت کرد‪.‬‬ ‫در سال ‪ ۱۹۱۶‬کالج الفایت او را با درجه ‪( D.D‬دکتر در حکمت‬ ‫و فلسفه) شناخت و در سال ‪ ۱۹۳۵‬میالدی از کالج واشنگتن و‬ ‫بدرجه دکترای حقوق نائل شد‪.‬‬ ‫جفرسون‬ ‫ٔ‬ ‫دکتر جردن در سال ‪ ۱۸۹۸‬میالدی (‪ ۱۲۷۸‬خورشیدی) به‬ ‫ایران آمد و یک سال بعد ریاست مدرسه را به عهده گرفت‪ .‬در‬ ‫سال ‪ ۱۹۱۳‬میالدی (‪ ۱۲۹۲‬خورشیدی) با راه‌اندازی کالس‌های‬ ‫باقیمانده دوره دوازده ساله دبیرستان تکمیل گردید‪ .‬در سال ‪۱۹۱۸‬‬ ‫میالدی (‪ ۱۲۹۷‬خورشیدی) اولین ساختمان شبانه‌روزی که در آن‬ ‫زمان‪ ،‬مک کورمیک‌ هال (‪ )Maccormick Hall‬نامیده می‌شد و‬ ‫یک ساختمان دیگر پایان یافت‪.‬‬ ‫به پاس خدمات فرهنگی وی در کالج البرز‪ ،‬دو مدال و نشان به‬ ‫او عطا کرد‪.‬‬ ‫دکتر جردن‪ ،‬در سال ‪ ۱۳۱۹‬هجری خورشیدی از ایران رفت‪.‬‬

‫کاربرد دارد‪.‬‬ ‫کتابی به نام "روش دکتر جردن" به قلم شکرالله ناصر در دیماه‬ ‫‪ ۱۳۲۳‬در تهران منتشر شده که در آن به شیوه کار وی و اداره‬ ‫دبیرستان پرداخته است‪.‬‬

‫از خاطرات و کلمات دکتر جردن‬

‫"من میلیونر هستم زیرا هزارها فرزند دارم که هر کدام برای من‪،‬‬ ‫برای ایران و برای دنیا میلیونها ارزش دارند‪".‬‬ ‫سابقه درخشانى داشته است‪ .‬بازگشت به‬ ‫"بچه‏ها مملكت شما‬ ‫ٔ‬ ‫آن روزگار درخشش بستگى به همت و شجاعت و كوشش شما‬ ‫دارد‪ .‬امیدوارم حرف من در گوش و قلب شما باشد و براى ملت و‬ ‫كشورتان مفید واقع شوید‪".‬‬ ‫برای دروغ ده شاهی کفاره تعیین کرده بود‪.‬‬ ‫اگر در جیب کسی سیگار پیدا می شد یک تومان جریمه داشت‪.‬‬ ‫اگر از دانش‏آموزى سئوالى مى‏كرد و او بلد نبود‪ ،‬مى‏گفت‪" :‬كلّه‬ ‫به‏كار‪ ،‬كدو كنار‪".‬‬ ‫می گفت‪" :‬سیگار لوله بی مصرفی است که یک سر آن آتش و سر‬ ‫دیگر آن احمقی است!"‬ ‫مایه الواط‪ ،‬به‏كار مى‏برد و مى‏گفت‪:‬‬ ‫لوطى‏ را در معنایى منفی‪ ،‬در ٔ‬ ‫"غیرت‪ ،‬همت‪ ،‬زحمت‪ ،‬كار‪ ،‬كوشش‪ :‬اینها به آدم‏آباد مى‏رسد‪.‬‬ ‫سستى‪ ،‬بى‏حالى‪ ،‬كار نكردن‪ ،‬بارى‏ به ‏هرجهت بودن به لوطى‏آباد‬ ‫مى‏رسد‪".‬‬

‫او پس از بازگشت به آمریکا‪ ،‬در سال ‪ ۱۳۲۳‬هجری خورشیدی‪،‬‬ ‫دوباره به ایران آمد و مورد استقبال شاگردان و مریدانش قرار گرفت‪.‬‬ ‫ایران را وطن دوم خود می‌نامید و همواره از آن به نیکی یاد می‌کرد‪.‬‬ ‫وی در سال ‪ ۱۳۳۳‬هجری خورشیدی‪ ،‬در ‪ ۸۱‬سالگى در آمریكا‬ ‫درگذشت‪.‬‬ ‫در سال ‪ ۱۳۲۶‬هجری خورشیدی‪ ،‬مراسمی به یاد او و برای‬ ‫بزرگداشت او در تاالر دبیرستان البرز برگزار شد و نیم تنه سنگی وی‬ ‫را که استاد ابوالحسن صدیقی تراشیده بود‪ ،‬در کنار در ورودی آن‬ ‫نصب کردند‪ .‬این پیکره بعدا به کتابخانه دانشگاه صنعتی امیرکبیر‬ ‫منتقل گردید‪.‬‬ ‫بزرگراه آفریقا در شمال تهران‪ ،‬در زمان رژیم گذشته‪ ،‬به یادبود‬ ‫وی خیابان جردن نام گرفته بود‪ ،‬نامی که هنوز هم بطور غیر رسمی‬

‫ک هال‪ ،‬در سال ‪ ۱۳۰۹‬هجری خورشیدی‬ ‫عکس یادگاری در مقابل مک‌کورمی ‌‬

‫‪16‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬

‫بدن سالم از هر جواهری گرانبهاتر است‬ ‫‪ -۱‬شکر سیستم ایمنی بدن را از کار می اندازد‪ .‬پس از هر بار‬ ‫مصرف محصوالت شکردار‪ ،‬گلبولهای سفید بدن (نوتروفیلها) از کار‬ ‫می افتند و تا ‪ ۲‬الی ‪ ۵‬ساعت بدن کام ً‬ ‫ال آماده آلوده شدن به هر‬ ‫نوع ویروس یا باکتری خواهد بود‪ .‬طبق تحقیقات پس از هر بار‬ ‫خوردن چیزی شیرین سیستم ایمنی بدن تا ‪ ٪۷۵‬کارایی خود را از‬ ‫دست می دهد و این دقیقاً بهترین زمان برای فعال شدن میکروبها‬ ‫و ویروسها است‪.‬‬ ‫‪ -۲‬شکر تعادل مواد معدنی بدن را بر هم می ریزد‪ .‬چرا؟ شکر ماده ای‬ ‫است فاقد ویتامین ـ فاقد مواد معدنی و فاقد فیبر‪ .‬شکر ماده ای زائد‬ ‫است که بدن انسان قادر به هضم و جذب آن نیست از این رو برای‬ ‫اینکه ساختار ملکولی شکر شکسته شود بدن مجبور است از مواد‬ ‫معدنی محلول در بدن مصرف کند تا بتواند شکر را هضم کند‪ .‬در‬ ‫نتیجه تعادل عناصر معدنی مثل کلسیم‪ ،‬منیزیوم‪ ،‬پتاسیم‪ ،‬سدیم‬ ‫و‪ ...‬را بر هم می ریزد‪.‬‬ ‫‪ -۳‬شکر سبب ترشح بیش از اندازه هورمون آدرنالین در بدن‬ ‫می شود‪ .‬احساس اضطراب بیش از اندازه آشفتگی و بدخلقی از‬ ‫نتایج آن هستند‪.‬‬

‫تسونگ کاپا‬

‫‪ -۱۲‬شکر در جذب شدن کلسیم و منیزیوم اختالل ایجاد‬ ‫می کند‪ .‬یعنی اگر لیوان شیر خود را با کیک یا شکالت میل‬ ‫می کنید هیچ کلسیمی در استخوانهای شما ذخیره نخواهد شد!‬ ‫‪ -۱۳‬شکر عامل اصلی سرطان از جمله سرطانهای سینه و‬ ‫پروستات و کلون و رکتوم است‪.‬‬ ‫‪ -۱۴‬شکر مقدار گلوکز خون را بی جهت افزایش می دهد‪.‬‬ ‫‪ -۱۵‬شکر باعث ضعیف شدن بینایی است‪.‬‬ ‫‪ -۱۶‬شکر باعث باریک شدن رگهای خونی و در نهایت سکته‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫‪ -۱۷‬شکر باعث ترش کردن معده است‪ .‬برخالف تصور عامه که‬ ‫وقتی ترش می کنند چیزی شیرین می خورند تا آن را رفع کند!‬ ‫‪ -۱۸‬شکر ریسک مبتال شدن به بیماریهای قلبی را زیاد می کند‪.‬‬ ‫‪ -۱۹‬پیر شدن زود هنگام بدن ـ سفید شدن موها و چین و‬ ‫چروک پوست به دلیل مصرف خوراکیهای شیرین است نه مصرف‬ ‫گوشت و پروتئین!‬

‫‪ -۴‬شکر سبب بی حوصلگی است و کسانی که شکر مصرف‬ ‫می کند به هیچ عنوان میلی به ورزش کردن و فعالیت های بدنی‬ ‫ندارند‪.‬‬

‫‪ -۲۰‬شکر سرعت اعتیاد به الکل و میل به اعتیاد به مواد مخدر را‬ ‫زیاد می کند‪.‬‬

‫‪ -۵‬شکر در کودکان سبب کاهش هوش و پایین آمدن نمره های‬ ‫درسی است‪.‬‬

‫‪ -۲۱‬شکر تنها عامل پوسیده شدن دندانهاست یعنی اگر شکر‬ ‫مصرف نشود کسی به دندانپزشک نیاز نخواهد داشت‪.‬‬

‫‪ -۶‬برخالف آنچه پزشکان به شما می گویند خوردن چیزهای‬ ‫چرب تری گلیسیرید را باال نمی برد بلکه این خوردن شکر است که‬ ‫تری گلیسیرید را باال می برد!‬ ‫‪ -۷‬شکر باعث ضعف سیستم دفاعی بدن در برابر کلیه بیماریها‬ ‫می گردد‪.‬‬ ‫‪ -۸‬شکر به کلیه ها آسیب می زند‪ .‬عامل اصلی ایجاد سنگ کلیه‬ ‫مصرف شکر است‪.‬‬ ‫‪ -۹‬عامل اصلی سنگ مثانه مصرف شکر است‪.‬‬ ‫‪ -۱۰‬بر خالف تصور همگان این شکر است که کلسترول بد خون‬ ‫‪ LDL‬را به شدت باال می برد و کلسترول خوب را پایین می آورد و‬ ‫در کل سبب باال رفتن کلسترول می شود‪ .‬این روغن حیوانی نیست‬ ‫که کلسترول را باال می برد‪.‬‬ ‫‪ -۱۱‬شکر مقدار عناصر کروم و مس بدن را کاهش می دهد‪.‬‬

‫‪ -۲۲‬شکر عامل اصلی چاق شدن است‪.‬‬ ‫‪ -۲۳‬شکر عامل آرتروز مفاصل است‪ .‬کسانی که آرتروز دارند و‬ ‫مواد شیرین زیاد می خورند روز به روز بدتر می شوند‪.‬‬ ‫‪ -۲۴‬یکی از عوامل اصلی بیماری آسم مصرف شکر است‪.‬‬ ‫‪ -۲۵‬شکر باعث آپاندیسیت می شود‪.‬‬ ‫‪ -۲۶‬شکر عامل اصلی پوکی استخوان است‪ .‬چگونه؟ شکر ماده ای‬ ‫زائد است که فاقد هر گونه ویتامین یا مواد معدنی است و بدن‬ ‫قادر به هضم و جذب آن نیست‪ .‬از این رو سلولها مجبور هستند‬ ‫برای شکستن ملکولهای شکر از امالح کلسیم و منیزیوم ذخیره‬ ‫در استخوانها استفاده کنند‪ .‬هر چه بیشتر چیزهای شیرین مصرف‬ ‫شود کلسیم بیشتری از استخوانها خارج شده و در فرایند هضم‬ ‫شکر مصرف می شود‪ .‬در نهایت استخوانها بعد از چند سال پوک‬ ‫می شوند‪ .‬دلیل اصلی خرابی دندانها نیز همین است‪ .‬کلسیم از‬ ‫دندانها استخراج شده و دندان به مرور پوسیده و خراب می شود‪.‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬

‫مصرف شیر در این هنگام سودی ندارد مخصوصا اگر همراه کیک‬ ‫و شیرینی باشد‪.‬‬ ‫‪ -۲۷‬شکر آب بذاق دهان را اسیدی می کند که برای دندانها ضرر‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫‪ -۲۸‬شکر میزان ترشح هورمون رشد را کم می کند‪ .‬جوانان کوتاه‬ ‫قد نتیجه مصرف شکر هستند‪.‬‬ ‫‪ -۲۹‬شکر عامل اصلی باال رفتن فشار خون است‪.‬‬ ‫‪ -۳۰‬شکر ساختار پروتئین ها را به هم می ریزد در نتیجه بدن‬ ‫قادر به جذب آنها نخواهد بود‪.‬‬ ‫‪ -۳۱‬آلرژی به غذاهای گوناگون نتیجه مصرف شکر است‪.‬‬ ‫‪ -۳۲‬ایجاد اگزما در کودکان از عواقب مصرف شکر است‪.‬‬ ‫‪ -۳۳‬آب مروارید بر اثر مصرف شکر به وجود می آید‪.‬‬ ‫‪ -۳۴‬بزرگترین خطر شکر این است که ساختمان ‪ DNA‬را‬ ‫می شکند و آن را تغییر می دهد که در نتیجه سلولها سرطانی‬ ‫می شوند‪.‬‬ ‫‪ -۳۵‬شکر سبب تولید رادیکالهای آزاد در خون و افزایش ریسک‬ ‫سرطان است‪.‬‬ ‫‪ -۳۶‬شکر فعالیت هورمونها را بر هم می زند‪.‬‬ ‫‪ -۳۷‬مصرف شکر انعطاف پذیری ماهیچه ها و اندام بدن را کم‬ ‫می کند به طوریکه با کوچکترین حرکت ورزشی عضالت منقبض‬ ‫می شوند و درد می گیرند‪.‬‬

‫‪17‬‬

‫‪ -۳۸‬شکر سبب افزایش تقسیم سلولهای کبد و سرطان کبد‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫‪ -۳۹‬شکر مقدار چربی کبد را زیاد می کند‪.‬‬ ‫‪ -۴۰‬شکر اندازه کلیه ها را بزرگ می کند‪.‬‬ ‫‪ -۴۱‬اختالل در کار پانکراس از اثرات شکر است‪.‬‬ ‫‪ -۴۲‬عامل یبوست و خشکی روده شکر است‪.‬‬ ‫‪ -۴۳‬سردردهای بی موقع و بی دلیل و میگرن بر اثر مصرف‬ ‫چیزهای شیرین است‪.‬‬ ‫‪ -۴۴‬شکر امواج مغزی دلتا‪ -‬آلفا و تتا را زیاد می کند که در نتیجه‬ ‫این افزایش قدرت تمرکز و تصمیم گیری در انسان از بین می رود‪.‬‬ ‫‪ -۴۵‬عامل اصلی افسردگی شکر است‪ .‬مردم عامی تصور می کنند‬ ‫با خوردن چیزی شیرین روحیه شان شاد خواهد شد در حالیکه‬ ‫کامال بر عکس است‪ .‬شادی حاصل از خوردن شیرینی به خاطر‬ ‫اعتیادی است که به آن دارید و با خوردن آن آرامش می یابید اما‬ ‫در روحیه و امواج مغزی شما اثر متضاد دارد‪.‬‬ ‫‪ -۴۶‬شکر ریسک بسته شدن رگهای خونی را زیاد می کند‪.‬‬ ‫‪ -۴۷‬وحشتناکترین بیماری قرن یعنی آلزایمر که با حواس پرتی های‬ ‫کوچک شروع می شود بر اثر مصرف شکر به وجود می آید‪ .‬این‬ ‫به آن معناست که تا ‪ ۲۵‬سال دیگر نیمی از جمعیت میانسال کره‬ ‫زمین آلزایمر خواهند داشت و مرگ زجرآوری در انتظارشان است‪.‬‬ ‫دیگه شکر نمی خورم‪...‬‬

‫سخنانی زیبا از دکتر وین دایر‬

‫* به هر كاری كه دست زدید‪ ،‬نیاز به خداوند و خدمت به مردم را‬ ‫در نظر داشته باشید‪ ،‬زیرا این شیوه ی زندگی معجزه آفرینان است‪.‬‬

‫* دنیا مانند پژواك اعمال و خواستهای ماست‪ .‬اگر به جهان بگویی‪:‬‬ ‫"سهم منو بده‪ "...‬دنیا مانند پژواكی كه‬ ‫از كوه برمی گردد‪ ،‬به تو خواهد گفت‪:‬‬ ‫"سهم منو بده‪ "...‬و تو در كشمكش با‬ ‫دنیا دچار جنگ اعصاب می شوی‪ .‬اما‬ ‫اگر به دنیا بگویی‪" :‬چه خدمتی برایتان‬ ‫انجام دهم؟‪"...‬‬

‫* درستكارترین مردم جهان‪ ،‬بیشترین احترام را بسوی خود جلب‬ ‫شده می بینند‪ ،‬حتی اگر آماج بیشترین بدرفتاریها و بی حرمتیها‬ ‫قرار گیرند‪.‬‬

‫دنیا هم بتو خواهد گفت‪" :‬چه خدمتی برایتان انجام دهم؟‪"...‬‬ ‫* هر كس به دیگری زیانی برساند و یا ضربه ای به كسی بزند‪،‬‬ ‫بیشترین زیان را خود از آن خود خواهد دید‪ ،‬چرا كه هركس در‬ ‫دادگاه عدل الهی در برابر اعمال ناروای خودش مسئول است‪.‬‬

‫* تنها راه تغییر عادتها‪ ،‬تكرار رفتارهای تازه است‪.‬‬ ‫* اگر شخصیت خود را با فعالیت‌های شغلی خویش می‌سنجید‪،‬‬ ‫پس وقتی كار نمی‌كنید فاقد شخصیت هستید‪.‬‬ ‫* برای آغاز هر تحول در خود‪ ،‬ابتدا منبع تولید ترس و نفرت را‬ ‫در وجود خودشناسایی و ریشه كن كنید‪.‬‬

‫‪18‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬

‫نکات زیر را به خاطر بسپارید‬ ‫‪Answer the phone by LEFT ear.‬‬ ‫برای صحبت با موبایل از گوش چپ استفاده کنید‪.‬‬ ‫‪Do not drink coffee TWICE a day.‬‬ ‫روزانه بیش از دوبار قهوه ننوشید‪.‬‬ ‫‪Do not take pills with COOL water.‬‬ ‫قرص و داروها را با آب خیلی سرد تناول نکنید‪.‬‬

‫‪Keep your distance from hand phone‬‬ ‫‪CHARGERS.‬‬ ‫از گوشی موبایل در زمان شارژ شدن دوری کنید‪.‬‬ ‫‪Do not use headphones/earphone for LONG‬‬ ‫‪period of time.‬‬ ‫از سمعکهای تلفن ثابت و موبایل برای مدت طوالنی استفاده‬ ‫نکنید‪.‬‬

‫‪Do not have HUGE meals after 5pm.‬‬

‫‪Best sleeping time is from 10pm at night to‬‬ ‫‪6am in the morning.‬‬

‫‪Reduce the amount of TEA you consume.‬‬

‫بهترین زمان خواب از ساعت ‪ 10‬شب تا ساعت ‪ 6‬صبح است‪.‬‬

‫بعد از ساعت ‪ 17‬از خوردن غذای چرب خودداری کنید‪.‬‬ ‫مصرف چای روزانه را کم کنید‪.‬‬ ‫‪Reduce the amount of OILY food you‬‬ ‫‪consume.‬‬ ‫از مقدار غذای چرب و اشباع شده با روغن در وعده های‬ ‫غذایی کم کنید‪.‬‬ ‫‪Drink more WATER in the morning, less at‬‬ ‫‪night.‬‬ ‫در صبح آب بیشتر و در شب آب كمتر بنوشید‪.‬‬

‫چند جمله‌ی حكیمانه و زیبا‬

‫از كتاب " تائو تِ چنگ " نوشته الئوتسه‬ ‫هیچ چیز در این جهان چون آب‪ ،‬نرم و انعطاف پذیر نیست‪.‬‬ ‫با این حال برای حل كردن آنچه سخت است‪ ،‬چیز دیگری‌یارای‬ ‫مقابله با آب را ندارد‪.‬‬ ‫نرمی بر سختی غلبه می كند و لطافت بر خشونت‪.‬‬ ‫همه این را می دانند ولی كمتر كسی به آن عمل می كند‪.‬‬

‫‪Do not lie down immediately after taking‬‬ ‫‪medicine before sleeping.‬‬ ‫بعد ازخوردن دارو فورا" به خواب نروید‪.‬‬ ‫‪When battery is down to the LAST grid/bar,‬‬ ‫‪do not answer the phone as the radiation is‬‬ ‫‪1000 times.‬‬ ‫زمانیکه باتری موبایل ضعیف است با جایی تماس نگیرید و‬ ‫تماس کسی را جواب ندهید چون در این حالت امواجی که‬ ‫گوشی منتشر می کند ‪ 1000‬برابر است‪.‬‬

‫انسان‪ ،‬نرم و لطیف زاده می شود و به هنگام مرگ خشك و سخت‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫گیاهان هنگامی كه سر از خاك بیرون می آورند نرم و انعطاف‬ ‫پذیرند و به هنگام مرگ خشك و شكننده‪.‬‬ ‫پس هر كه سخت و خشك است‪ ،‬مرگش نزدیك شده و هر كه نرم‬ ‫و انعطاف پذیر‪ ،‬سرشار از زندگی است‪.‬‬ ‫آرام زندگی كن‪.‬‬ ‫هرگز با طبیعت‌ یا همجنسان خود ستیزه مكن‪.‬‬ ‫گزند را با مهربانی تالفی كن‪...‬‬

19

Friday A َ ug.03. 2012, No. 80

Kidney Cleaning Years pass by and our kidneys are filtering the blood by removing salt, poison and any unwanted entering our body. With time, the salt accumulates and this needs to undergo cleaning treatments and how are we going to overcome this?

It is very easy, first take a bunch of parsley and wash it clean Then cut it in small pieces and put it in a pot and pour clean water and boil it for ten minutes and let it cool down and then filter it and pour in a clean bottle and keep it inside refrigerator to cool.

Drink one glass daily and you will notice all salt and other accumulated poison coming out of your kidney by urination also you will be able to notice the difference which you never felt before.

Parsley is known as best cleaning treatment for kidneys and it is natural!

1391 ‫ مرداد‬13 ‫ جمعه‬،80 ‫گپی با مهاجرین شماره‬

‫تمیز کردن کلیه‬ ‫سالها یکی پس از دیگری می گذرند و کلیه های ما خون ما را با‬ ‫ سم و هرگونه شیئی ناخواسته که وارد بدن ما می شود‬،‫دفع نمک‬ ‫ نمک تجمع می یابد و این نیاز به‬،‫ با گذشت زمان‬.‫فیلتر می کنند‬ ‫ چگونه می خواهیم بر این‬.‫تمیز کردن توسط عملیات نظافتی دارد‬ ‫مشکل غلبه کنیم؟‬ .‫ اول یک دسته جعفری را برداشته و تمیز بشویید‬،‫بسیار آسان است‬ ‫سپس آن را در تکه های کوچک بریده و آن را در یک قابلمه‬ ‫بریزید و با آب تمیز به مدت ده دقیقه بجوشانید و بگذارید سرد شود‬ ‫و سپس فیلترش کنید و آن را در یک بطری تمیز ریخته و در داخل‬ ‫ با نوشیدن یک لیوان روزمره شما‬.‫یخچال بگذارید تا خنک شود‬ ‫متوجه خواهید شد که تمام نمک و دیگر سموم انباشته شده در کلیه‬ ‫ هنگام ادرار کردن هم شما متوجه تفاوتی خواهید‬.‫شما خارج می شود‬ ً ‫شد که شما هرگز قب‬ .‫ال احساس نکرده اید‬ ‫جعفری به عنوان بهترین تمیز کننده کلیه شناخته شده و طبیعی‬ !‫است‬

Daneshmand Magazine

‫مجله هﻔتﮕی‬ ‫هفتکی‬

Persian, Weekly

For Western Canada

‫ فرهنگی‬،‫ علمی‬،‫آموزشی‬ ‫ ویژه غرب کانادا‬،‫به زبان فارسی‬

‫مجله دانشمند را می توانید هر هفته‬

Tel: 604.913.0399 Fax: 604.913.0390 Email: Info @ Daneshmand. Ca www. Daneshmand. Ca

:‫از طریق وب سایت نیز مطالعه کنید‬

www.Daneshmand.Ca

‫‪20‬‬

‫گپی با مهاجرین شماره ‪ ،80‬جمعه ‪ 13‬مرداد ‪1391‬‬

‫‪Friday A‬‬ ‫‪َ ug.03. 2012, No. 80‬‬