گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
Friday Sep.06. 2013, No. 84
1
گپی با مهاجرین
9 A
th
N N I V E R S A R Y Issue
شماره ،84سال نهم 15 ،شهریور 1392 Issue 84, Vol. 9, Sep. 06. 2013 فصل نامه ،رایگان
2
گپــی بــا مهــاجـرین گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
Friday Sep.06. 2013, No. 84
Chatting with Immigrants - Bilingual Monthly Magazine
AHOURA SERVICES CENTRE
مرکز خدمات اهـورا کادر متخصص ما آماده ارائه خدمات زیر می باشد:
امور تایپ و ترجمه: تایپ و ویرایش متون (کتاب ،جزوه،بروشور) انگلیسی/فارسی صفحه آرایی نشریات
Email: sahourai@yahoo.com Tel: 604- 783- 0955 Fax: 1-888-439-2522
ماهنامه گپی با مهاجرین ناشر:
سیما اهورائی
سردبیر:
آویسا ایزدی
ویراستار و مترجم :آویسا ایزدی ،مریم سمنانیان
تایپ و صفحه آرائی :سیما اهورائی همکاران افتخاری :مهندس محمد عمادی رامین بهرامی ()Copies Depot
آموزش کار با کامپیوتر
ترجمه متون از فارسی به انگلیسی و بالعکس مترجم همراه جهت انجام امور تازه واردین
تکمیل فرمهای اداری و دولتی از قبیل SIN, MSP, Citizenship
رزومه نویسی جهت تازه واردین
امور حسابداری: تکمیل فرمهای مالیاتی پایان سال
پرکردن فرم های مهاجرتی
Book Keeping
تدریس خصوصی:
آموزش کتاب سیتی زن شیپ زبان انگلیسی IELTS فرانسه ،فارسی ریاضی ،فیزیک ،شیمی آموزش کامپیوتر طراحی با ذغال ،مداد و انواع ماژیک نقاشی با رنگ و روغن و نقاشی با آبرنگ طراحی و ساخت انواع زینت آالت
تلفن:
امور تبلیغاتی: طراحی بیزنس کارت ،لوگو آگهی تبلیغاتی
طراحی وب سایت
امور سرمایه گذاری امور بیمـه
604-783-0955
فاکس1-888-439-2522 : ایمیلsahourai@yahoo.com :
خبرنگار و عکاس مجله :ساالر شهنواز
چاپخانه:
COPIES DEPOT
هیئت تحریریه گپی با مهاجرین فرین آینه ساز ،آویسا ایزدی ،نازی لطفی ،صنم سپهری، مهین خدابنده ،مهرویه مغزی ،علی نسیم ،سوسن اسکافی، درین ،علیرضا فدایی ،مریم سمنانیان ،رهگشا
عالقمندان مجله " گپی با مهاجرین"
می توانند این نشریه را از طریق سایت WWW. DANESHMAND.CA مطالعه بفرمایند
Designed by: Daneshmand.ca
مدیر تولید و روابط عمومی و تبلیغات :فرین آینه ساز
تعمیرات کامپیوتر
گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
Friday Sep.06. 2013, No. 84
به خاطر همکاری مداوم و صمیمانه تشکر کنم .از نویسندگان عزیزی که با تهیه و ارسال مقاالت به مجله ما رونق می دهند کمال تشکر را دارم .از خانم مریم سمنانی ،خانم مهین خدابنده ،خانم آویسا ایز دی ،خانم درین و سایر دوستانی که در توزیع مجله ما را یاری داده اند سپاس فراوان دارم.
یادداشت ناشر سرمقاله با درودی دیگر به خوانندگان عزیز با همت و همکاری شما عزیزان وارد نهمین سال انتشار فصل نامه گپی با مهاجرین شدیم .دست همه دست اندرکاران را که در سال گذشته با تالش و صبر و بردباری در کنارمان بودند به گرمی می فشارم و برایشان آرزوی سالمتی و موفقیت دارم. در اینجا مایلم از آقــایــان رامــیــن بهرامی چاپخانه COPIES DEPOTو مهندس محمد عمادی مجله دانشمند که در انتشار مجله مرا یاری داده و همچنین خانم آویسا ایزدی
صدور بیمه پزشکی بیمه مسافرتی
سوپر ویزا برای والدین
" این بیمه برای درخواست ویزا اجباریست"
3
ضمن آرزوی سالمتی و موفقیت برای تمام دست اندرکاران ،امیدوارم همواره از حمایت آنها در جهت باال بردن سطح فرهنگی این نشریه بهره مند گردیم. منتظر پیشنهادات شما هستیم .به امید اینکه مجله ما بتواند برای شما عزیزان مفید باشد. امیدوارم گپی با مهاجرین بتواند انتظارات خوانندگان محترم را تا حدی برآورده ساخته و کاستی های آن را به یاری دوستداران و خوانندگانش برطرف سازیم. سیما اهورایی
بهترین کیفیت ،مطلوب ترین قیمت در خدمات
"خانـه مـا" سرویسهای زیر جهت سالمندان عزیز ارائه می شود: •
خیاطی و انجام انواع تعمیرات لباس
•
کوتاه کردن مو و آرایش صورت
•
همراهی جهت انجام امور پزشکی و غیرپزشکی از قبیل خرید روزانه
•
نظافت منزل (شستشوی البسه و تعویض مالفه) و نظافت حیاط
•
هم صحبتی Companionship
•
انجام امور خارج از منزل :از قبیل امور بانکی و مراجعه به پستخانه
•
انجام امور اداری ،پر کردن فرمهای اداری ،نامه نگاری ،ترجمه و امور مشابه
•
نگهداری و مراقبت از سگ و گربه شما در زمان مسافرت
•
آموزش کامپیوتر به زبان ساده
دارای گواهینامه و مجوزهای زیر: Member of Peer Counselling of BC Social Worker Training Certificate Food Safe Certificate
پرهام اوشیدری تلفن تماس778 -288-7657: پدرام اوشیدری تلفن تماس604-781-4079 :
تلفن "خانه ما" در خدمت شماست Email: hometoinfo@gmail.com 6046576425
Friday Sep.06. 2013, No. 84
1392 شهریور15 جمعه،84 گپی با مهاجرین شماره
4
خاطره ای از آرون گاندی " "چرا دیر کردی؟،پدرم با نگرانی پرسید آنقدر شرمنده بودم که نتوانستم بگویم مشغول تماشای فیلم وسترن "اتومبیل حاضر نبود؛ مجبور شدم،جان وین بودم و بدین لحاظ گفتم .متوجه نبودم که پدرم قبال به تعمیرگاه زنگ زده بود ّ " ولی.منتظر بمانم "در روش من برای تربیت تو نقصی وجود داشته،مچ مرا گرفت و گفت برای آن.که به تو اعتماد به نفس الزم را نداده که به من راست بگویی این،که بفهمم نقص کار کجا است و من کجا در تربیت تو اشتباه کرده ام ".هجده مایل را پیاده می روم که در این خصوص فکر کنم در جا ّده، در میان تاریکی،پدرم با آن لباس و کفش مخصوص مهمانی نمی توانستم او را تنها.های تیره و تار و بس ناهموار پیاده به راه افتاد مدت پنج ساعت و نیم پشت سرش اتومبیل می راندم و پدرم را ّ .بگذارم که به علّت دروغ احمقانه ای که بر زبان رانده بودم غرق ناراحتی و اندوه .بود نگاه می کردم ً غالبا.همان جا و همان وقت تصمیم گرفتم دیگر هرگز دروغ نگویم به همان، اگر او مرا،دربارۀ آن واقعه فکر می کنم و از خودم می پرسم ً آیا اص، مجازات می کرد،طریقی که ما فرزندانمان را تنبیه می کنیم ال از مجازات متأثّر می شدم. تص ّور نمی کنم.درسم را خوب فرا می گرفتم ا ّما این عمل سادۀ عاری از خشونت آنقدر.ا ّما به کارم ادامه می دادم نیرومند بود که هنوز در ذهنم زنده است گویی همین دیروز رخ داده . این است ق ّوۀ عدم خشونت.است *A Recollection by Dr Arun Gandhi* Dr Arun Gandhi, grandson of Mahatma Gandhi and founder of the M.K. Gandhi Institute for non-violence, has shared the following story as an example of nonviolencein parenting. ‘I was 16-years-old and living with my parents at the institute my grandfather had founded 18 miles outside of Durban, South Africa, in the middle of the sugar plantations. We were deep in the country and had no neighbours, so my two sisters and I would always look forward to going to town to visit friends or go to the movies. One day my father asked me to drive him to town for an all day conference, and I jumped at the chance. Since I was going to town, my mother gave me a list of groceries she needed and, since I had all day in town, my father asked me to take care of several pending chores, such as getting the car serviced. When I dropped my father off that morning, he said, “I will meet you here at 5.00pm and we will go home together”. After hurriedly completing my chores, I went straight to the nearest movie theatre. I got so engrossed in a John Wayne doublefeature that I forgot the time. It was 5.30 before I remembered. By the time I ran to the garage and got the car and hurried to where my father was waiting for me, it was almost 6.00pm.
مؤسسۀ "امکی ّ مؤسس ّ نوۀ مهاتما گاندی و،دکتر آرون گاندی داستان زیر را به عنوان نمونه ای از،"گاندی برای عدم خشونت :عدم خشونت والدین در تربیت فرزند بیان می کند مؤسسه ای که پدربزرگم در ّ شانزده ساله بودم و با پدر و مادرم در در وسط، در افریقای جنوبی،)Durban( فاصلۀ هجده مایلی دِربِن ما. تأسیس کرده بود زندگی می کردم،تأسیسات تولید قند و شکر آنقدر دور از شهر بودیم که هیچ همسایه ای نداشتیم و من و دو خواهرم همیشه منتظر فرصتی بودیم که برای دیدن دوستان یا رفتن به سینما .به شهر برویم یک روز پدرم از من خواست او را با اتومبیل به شهر ببرم زیرا کنفرانس .یک روزه ای قرار بود تشکیل شود و من هم فرصت را غنیمت دانستم مادرم فهرستی از خوار و بار مورد نیاز را نوشت،چون عازم شهر بودم پدرم از من خواست که،و به من داد و چون تمام روز را در شهر بودم از جمله بردن اتومبیل برای سرویس،چند کار دیگر را هم انجام بدهم .به تعمیرگاه بود همین جا5 "ساعت: گفت،وقتی پدرم را آن روز صبح پیاده کردم " بعد از آن که شتابان کارها را.منتظرت هستم که با هم به منزل برگردیم آنقدر مجذوب بازی جان. مستقیماً به نزدیکترین سینما رفتم،انجام دادم بود که یادم5/5 ساعت.وین در دو نقش بودم که زمان را فراموش کردم دوان دوان به تعمیرگاه رفتم و اتومبیل را گرفتم و شتابان به جایی.آمد . وقتی رسیدم ساعت تقریباً شش شده بود.رفتم که پدرم منتظر بود He anxiously asked me, “Why were you late?” I was so ashamed to tell him I was watching a John Wayne western movie that I said, “The car wasn’t ready, so I had to wait,” not realizing he had already called the garage. When he caught me in the lie he said, “There’s something wrong in the way I brought you up that didn’t give you the confidence to tell me the truth. In order to figure out where I went wrong with you, I’m going to walk home 18 miles and think about it.” So dressed in his suit and dress shoes, he began to walk home in the dark on mostly unpaved, unlit roads. I couldn’t leave him, so for five and a half hours I drove behind him, watching my father go through agony for a stupid lie that I uttered. I decided then and there that I’was never going to lie again. I often think about that episode and wonder, if he had punished me the way we punish our children, whether I would have learned a lesson at all. I don’t think so. I would have suffered the punishment and gone on doing the same thing. But this single nonviolent action was so powerful that it is still as if it happened yesterday. That is the power of non-violence. – *Dr Arun Gandhi*
گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
Friday Sep.06. 2013, No. 84
5
چه زیباست این حکایت چمدانش را بسته بودیم .با خانه سالمندان هم ،هماهنگ شده بود یک ساک هم داشت با یک قرآن کوچک ،کمی نان روغنی ،آبنات قیچی و کشمش ،چیزهایی شیرین ،برای شروع آشنایی.
گفت :مادر جون ،این چیزی که اسمش سخته رو من گرفتم، قبول. تو چی؟ تو چرا همه چیزو فراموش کردی دخترکم؟! خجالت کشیدم ،حقیقت داشت ،همه کودکی و جوانی ام و تمام عشق و مهری را که نثارم کرده بود ،فراموش کرده بودم. اون بخشی از هویت و ریشه و هستی ام بود ،و راست می گفت، من همه را فراموش کرده ام. زنگ زدم به خانه سالمندان ،که نمی رویم. توان نگاه کردن به خنده نشسته بر لب های چروکیده و نگاه مهربانش را نداشتم ،ساکش را باز کردم .قرآن و نان روغنی و ...همه چیزهای شیرین دوباره در خانه بودند .آبنات قیچی را برداشت
گفت :مادر جون ،من که چیز زیادی نمی خورم ،یک گوشه هم که نشستم ،نمیشه بمونم ،دلم واسه نوه هام تنگ میشه! گفتم :مادر من ،دیر میشه ،چادرتون هم آماده ست ،منتظرند. گفت :کیا منتظرند؟ اونا که اص ً ال منو نمی شناسند! و ادامه داد: آخه اونجا مادرجون ،آدم دق میکنه ها ،من که اینجا به کسی کار ندارم ،اص ً ال ،اوم ،دیگه حرف نمی زنم .خوبه؟ حاال میشه بمونم؟ گفتم :آخه مادر من ،شما داری آلزایمر می گیری ،همه چیزو فراموش می کنی.
چند حقیقت درباره آدم ها * وقتی شخصی حتی به چیزای الکی زیاد می خنده ،مطمئن باشید که عمیقاً غمگینه . * وقتی کسی زیاد میخوابه ،مطمئن باشید که تنهاست. * وقتی شخصی کم حرف میزنه و اگر هم حرف بزنه حرفشو سریع میگه ،مطمئن باشید كه رازی رو حفظ میکنه. * وقتی کسی نمیتونه گریه کنه نشون دهنده شکنندگی و ضعف اونه.
گفت :بخور مادر جون ،خسته شدی هی بستی و باز کردی. دست های چروکیدشو بوسیدم و گفتم: مادر جون ببخش ،حاللم کن ،فراموش کن. اشکش را با گوشه رو سری اش پاک کرد و گفت: چی رو ببخشم مادر ،من که چیزی یادم نمی یاد. یعنی شاید فراموش می کنم! گفتی چی گرفتم؟ آل چی... جل الخالق ،چه اسمهایی می زارن این دکترا ،روی درد های مردم، طاقت نگاه بزرگوار و اشک های نجیب و موی سپیدش را نداشتم. در حالیکه با دست های لرزانش ،موهای دخترم را شانه می کرد. زیر لب می گفت :من که ندارم ولی گاهی چه نعمتیه این آلزایمر!! * وقتی کسی غیر عادی غذا میخوره بدونید که اضطراب داره. * وقتی کسی واسه چیزای کوچیک گریه میکنه ،یعنی دل بی گناه و نرمی داره. * اگه کسی به خاطر چیزای احمقانه و کوچیک از دستت عصبانی شد، یعنی که خیلی دوستت داره. انسانهای قوی می دانند چگونه به زندگی شان نظم دهند .حتی زمانی که اشک در چشمانشان حلقه می زند همچنان با لبخندی روی لب می گویند "من خوب هستم".
6
گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
Friday Sep.06. 2013, No. 84
اثرات شکر در بدن -۳۲ایجاد اگزما در کودکان از عواقب مصرف شکر است.
قسمت دوم بدن انسان سالم از هر جواهری گرانبها تر است -تسونگ کاپا
-۲۴یکی از عوامل اصلی بیماری آسم مصرف شکر است. -۲۵شکر باعث آپاندیسیت می شود. -۲۶شکر عامل اصلی پوکی استخوان است .چگونه؟ شکر ماده ای زائد است که فاقد هر گونه ویتامین یا مواد معدنی است و بدن قادر به هضم و جذب آن نیست .از این رو سلولها مجبور هستند برای شکستن ملکولهای شکر از امالح کلسیم و منیزیوم ذخیره در استخوانها استفاده کنند .هر چه بیشتر چیزهای شیرین مصرف شود کلسیم بیشتری از استخوانها خارج شده و در فرایند هضم شکر مصرف می شود .در نهایت استخوانها بعد از چند سال پوک می شوند .دلیل اصلی خرابی دندانها نیز همین است .کلسیم از دندانها استخراج شده و دندان به مرور پوسیده و خراب می شود. مصرف شیر در این هنگام سودی ندارد مخصوصا اگر همراه کیک و شیرینی باشد. -۲۷شکر آب بذاق دهان را اسیدی می کند که برای دندانها ضرر دارد. -۲۸شکر میزان ترشح هورمون رشد را کم می کند .جوانان کوتاه قد نتیجه مصرف شکر هستند. -۲۹شکر عامل اصلی باال رفتن فشار خون است. -۳۰شکر ساختار پروتئین ها را به هم می ریزد در نتیجه بدن قادر به جذب آنها نخواهد بود. -۳۱آلرژی به غذاهای گوناگون نتیجه مصرف شکر است.
مهیـن خدابنده عضو رسمی انجمن مشاوران حرفه ای و
عضو رسمی انجمن مربیان خانواده در بریتیش کلمبیا
مشاور روابط خانوادگی ،زناشوئی
MK Counselling
و تعلیم و تربیت کودک با 20سال سابقه کار در کانادا
Mahin Khodabandeh, B.A.
Tel: 604.922.3088
mi.khoda@gmail.com
ÍÍآیا مایلید بدانید چه روشی رابطه شما را با دیگران ،همسران و فرزندانتان بهبود می بخشد؟
ÍÍآیا شما و همسرتان در تربیت فرزندتان اختالف نظر دارید؟
برای مشاوره و آشنائی با روشهای موثر:
جهت مالقات و تنظیم وقت قبلی ،لطفا با تلفن 604-922-3088تماس بگیرید.
-۳۳آب مروارید بر اثر مصرف شکر به وجود می آید. -۳۴بزرگترین خطر شکر این است که ساختمان DNAرا می شکند و آن را تغییر می دهد که در نتیجه سلولها سرطانی می شوند. -۳۵شکر سبب تولید رادیکالهای آزاد در خون و افزایش ریسک سرطان است. -۳۶شکر فعالیت هورمونها را بر هم می زند. -۳۷مصرف شکر انعطاف پذیری ماهیچه ها و اندام بدن را کم می کند به طوریکه با کوچکترین حرکت ورزشی عضالت منقبض می شوند و درد می گیرند. -۳۸شکر سبب افزایش تقسیم سلولهای کبد و سرطان کبد می شود. -۳۹شکر مقدار چربی کبد را زیاد می کند. -۴۰شکر اندازه کلیه ها را بزرگ می کند. -۴۱اختالل در کار پانکراس از اثرات شکر است. -۴۲عامل یبوست و خشکی روده شکر است. -۴۳سردردهای بی موقع و بی دلیل و میگرن بر اثر مصرف چیزهای شیرین است. -۴۴شکر امواج مغزی دلتا -آلفا و تتا را زیاد می کند که در نتیجه این افزایش قدرت تمرکز و تصمیم گیری در انسان از بین می رود. -۴۵عامل اصلی افسردگی شکر است .مردم عامی تصور می کنند با خوردن چیزی شیرین روحیه شان شاد خواهد شد در حالیکه کامال بر عکس است .شادی حاصل از خوردن شیرینی به خاطر اعتیادی است که به آن دارید و با خوردن آن آرامش می یابید اما در روحیه و امواج مغزی شما اثر متضاد دارد. -۴۶شکر ریسک بسته شدن رگهای خونی را زیاد می کند. -۴۷وحشتناکترین بیماری قرن یعنی آلزایمر که با حواس پرتی های کوچک شروع می شود بر اثر مصرف شکر به وجود می آید .این به آن معناست که تا ۲۵سال دیگر نیمی از جمعیت میانسال کره زمین آلزایمر خواهند داشت و مرگ زجرآوری در انتظارشان است.
7
Friday Sep.06. 2013, No. 84
1392 شهریور15 جمعه،84 گپی با مهاجرین شماره
UCLA on Alzheimer's Part 2
UCLA on Alzheimer’s. ...very informative Food for Thought:
*What to Drink for Good Memory*
A great way to keep your aging memory sharp and avoid Alzheimer’s is to drink the right stuff. a. Tops: Juice. A glass of any fruit or vegetable juice three times a week slashed Alzheimer’s odds 76% in Vanderbilt University research. Especially protective:blueberry, grape and apple juice, say other studies. b. Tea: Only a cup of black or green tea a week cut rates of cognitive decline in older people by 37%, reports the Alzheimer’s Association. Only brewed tea works. Skip bottled tea, which is devoid of antioxidants. c. Caffeine beverages. Surprisingly, caffeine fights memory loss and Alzheimer’s, suggest dozens of studies. Best sources: coffee (one Alzheimer’s researcher drinks five cups a day), tea and chocolate. Beware caffeine if you are pregnant, have high blood pressure, insomnia or anxiety. d. Red wine: If you drink alcohol, a little red wine is most apt to benefit your aging brain. It’s high in antioxidants. Limit it to one daily glass for women, two for men. Excessive alcohol, notably binge drinking, brings on Alzheimer’s. e. Try to avoid: Sugary soft drinks, Especially those sweetened with high fructose corn syrup. They make lab animals dumb. Water with high copper content also can up your odds of Alzheimer’s. Use a water filter that removes excess minerals.
*5 Ways to Save Your Kids from Alzheimer’s Now*
Alzheimer’s isn’t just a disease that starts in old age. What happens to your child’s brain seems to have a dramatic impact on his or her likelihood of Alzheimer’s many decades later. Here are five things you can do now to help save your child from Alzheimer’s and memory loss later in life, according to the latest research. 1. Prevent head blows: Insist your child wear a helmet during biking, skating, skiing, baseball, football, hockey, and all contact sports. A major blow as well as tiny repetitive unnoticed concussions can cause damage, leading to memory loss and Alzheimer’s years later. 2 Encourage language skills: A teenage girl who is a superior writer is eight times more likely to escape Alzheimer’s in late life than a teen with poor linguistic skills. Teaching young children to be fluent in two or more languages makes them less vulnerable to Alzheimer’s. 3. Insist your child go to college: Education is a powerful Alzheimer’s deterrent. The more years of formal schooling, the lower the odds. Most Alzheimer’s prone: teenage drop outs. For each year of education, your risk of dementia drops 11%, says a recent University of Cambridge study. 4. Provide stimulation: Keep your child’s brain busy with physical, mental and social activities and novel experiences. All these contribute to a bigger, better functioning brain with more so-called ‘cognitive reserve.’ High cognitive reserve protects against memory decline and Alzheimer’s. 5. Spare the junk food: Lab animals raised on berries, spinach and high omega-3 fish have great memories in old age. Those overfed sugar, especially high fructose in soft drinks, saturated fat and trans fats become overweight and diabetic, with smaller brains and impaired memories as they age, a prelude to Alzheimer’s.
8
گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
Friday Sep.06. 2013, No. 84
حالت های نادرست خوابیدن دمرخوابیدن دمرخوابیدن چه هنگامی که دست ها باال باشند چه هنگامی که دست ها پایین قرار گرفته باشند و یا بالش کوچک باشه یا بزرگ و یا اصال بالشی نباشد باعث ایجاد مشکل خواهد شد .به طوری که گفته می شود یک سوم مشکالتی که برای کمر پیش می آید مربوط به دمر خوابیدن است .این حالت باعث میشود تا ماهیچه های شما طوری قرار بگیرند که قادر به استراحت کردن نباشند و مفاصل شما تحت کشش قرار می گیرند و نمی توانند در هنگامی که به خواب رفته اید خودشان را آزاد قرار دهند و این در نهایت منجر به احساس خستگی در صبح می شود و انرژی زیادی را در حین خواب شب از دست خواهید داد.
خوابیدن به پهلو برای اینکه عضالت گردن و پشت خودتان رو از فشار آزاد کنید و خواب راحتی داشته باشید بهتر است یاد بگیرید وقتی که به پهلو خوابیده اید پایی را که پایین قرار دارد درون سینه خم کنید و پای دیگر را که باال قرار گرفته است صاف بگذارید و یا هر دو پا را خم کنید .در این حالت بازو /دست باالیی باید بر روی ران پایی که خم شده قرار داشته باشد و دستی که پایین قرار گرفته است باید بازوی دست باالیی را بگیرد! همچنین میتوانید بالش کوچکی را در آغوش بگیرید .برای درک بهتر به تصاویر زیر دقت کنید: طرز صحیح خوابیدن به پهلو ـ حالت اول
طرز نادرست خواب -خوابیدن به دمر
طرز صحیح خوابیدن به پهلو ـ حالت دوم
طاق باز خوابیدن
طرز صحیح خوابیدن به پهلو ـ حالت سوم
طاقباز خوابیدن (شکم و سینه رو به باال ) هنگامی که دست های شما زیر سرتان قرار دارد (یعنی هنگامی که بازو باالتر از کتف قرار می گیرد) هم یکی دیگر از نحوه های نادرست خوابیدن است .این حالت خواب باعث می شود عضالت کتف و گردن شما تحت کشش قرار بگیرند و هنگامی که بیدار شوید در نواحی گردن و کتف احساس درد و کوفتگی خواهید کرد. طرز ناصحیح خوابیدن به پشت
خوابیدن به پهلو خوابیدن به پهلو در وضعیتی که پای باالیی خم شده و با یک پیچش کمر به روی زمین قرار گرفته است .این وضعیت عضالت و مفاصل پشت و گردن شما را تحت استرس و کشش قرار داده و در دراز مدت باعث ایجاد بد فرمی و ناراحتی در این نواحی می شود. طرز نادرست خوابیدن به پهلو
تا اینجا عمده ترین حالت های خوابیدن را ذکر کردیم و شیوه های اشتباه را با هم دیدیم ،سوالی که مطرح است این است که نحوه ی صحیح خوابیدن چیست؟ چطور حاالت ذکر شده در باال را تصحیح کنیم؟ با خواندن ادامه ی مطلب به این سوال ها پاسخ خواهیم داد. بهتر است ابتدا تصمیم بگیرید که چطور راحت تر می خوابید؟ در کدام حالت؟ طاق باز و یا به پهلو؟ و بر طبق آن الگوی خواب خود را اصالح کنید. حالت های خوابیدن درست
این حاالت از پیچش و گرفتگی عضالت پشت شما جلوگیری می کنند و همتراز بودن گردن و بالش باعث ایجاد همگونی و فشار متناسب در عضالت گردن شده و به این ترتیب بدن شما بدون تحمل هیچ فشار اضافی و در حالت استراحت کامل به خواب خواهد رفت. کار سختی نیست! می تونید یکبار امتحان کنید و تفاوت را احساس کنید. طاقباز خوابیدن خوابیدن به پشت یا همون طاقباز خوابیدن گزینه ی بعدی برای خوابیدن درست است به شرطی که بالش فشاری به گردن شما وارد نکند و دست های شما به صورت موازی با بدنتان و رو به پایین قرار گرفته باشد .به یاد داشته باشید خوابیدن به این روش هنگامی که یکی از دستها بر روی سر قرار گرفته باشد ماهیچه های بزرگ پشت و گردن را تحت کشش و آزار قرار می دهد. طرز صحیح خوابیدن به پشت ـ شکل ۱ طرز صحیح خوابیدن به پشت ـ شکل ۲
ما در این مقاله حاالت عمده و پر طرفدار خوابیدن را بررسی کردیم ولی بهتر است در صورتی که شما حالت دیگری برای خوابیدن سراغ دارید نحوه ی صحیح آن را فرا بگیرید و خود را ملزم به رعایت آن عادت کنید. یادآوری می کنیم این کار با تمرین قابل دستیابی است و اصالح نحوه ی خوابیدن باعث راحتی و استراحت کامل ماهیچه های شما و ذخیره انرژی بیشتر برای صبح روز بعد خواهد شد و این باعث می شود روزهایی که پیش رو دارید را با شادابی بیشتری آغاز کنید.
9
maghzi@Live.com nedayzan.com
Friday Sep.06. 2013, No. 84
1392 شهریور15 جمعه،84 گپی با مهاجرین شماره
Regarding wise-man responsilities!
A dear reader writes: ‘You have degraded the man’s station, the wise- man’s station, by saying that he is just ‘a sweet fruit’ of the life of a good woman and he is destined to be ‘eaten’ by another woman! And I wrote back to him the following words, saying: Dear reader, the two articles written regarding ‘the most mysterious existing relationship between humans?’ and ‘the man’s responsibilities!’ were about the responsibilities of the wise-man for keeping peace between his mother and his lifetime companion and/ or his wife ... so the above articles were not written for the responsibilities of all the wise -men in this world... but now that you have asked for it I should add some words to what I have said before, saying: A wise- man is the sweet ‘fruit’ of the tree of the life of a good woman/mother that is destined to be ‘eaten’ by another good woman,
Want to lose weight?? A new report reveals that 62% of older women believe their weight or shape is a major bummer. Many have eating disorders and a significant number vomit, take diet pills, or use laxatives to lose weight. We want you to stop, take a deep breath, and consider this: You can boost your self-esteem,, lose weight, get stronger, and feel happier without adopting extreme (and extremely harmful) habits. How to lose weight? Get a walking buddy (a dog, a friend, or headphones). Start slowly.
ونکوور، مهرویه مغزی: نوشته
A wise- man is the ‘fruit’ of the tree of the ‘knowledge’, a good mother, A wise -man is a ‘lamp’ lighten by a good mother, illuminating the whole world and the life of his lifetime companion at the same time, A wise –man is like a thousand years old ‘wine’ that ‘its’ quality is not being determined by its ‘owner’ but by ‘itself’, A wise- man is a man who is holding a lighten ‘lamp’ in one hand illuminating the whole world, while he is caressing his beloved’s head with another hand, A wise- man would never question his own station because ‘he is’ what he ‘gives out’ to the world, the ‘light’!
Your long-term goal is to walk 10,000 steps a day. Also make these simple diet changes: 1. Avoid most saturated fats. 2. Avoid all trans fats. 3. Eat only 100% whole grains. 4. Eliminate added sugar. 5. Never eat sugar syrups (high fructose corn syrup is part of this felonious grouping). To lose weight and get healthy, be patient -- and persistent.
10
گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
arnasim5@gmail.com
خانه خدا و گنبد خضرا
بنام یگانه دانای مهربان
مراحل و مناسک حج ـ انجام مناسک حج طبق دستور شریعت است و عمده موارد آن بشرح ذیل است: میقات :در میقات یعنی محل حرکت به سوی کعبه ،قبل از لبیک گفتن ،لباس ها عوض می شود و همه از هر نژاد ،قبیله و موقعیت مالی ،یک نوع لباس و آنهم ساده ترین شکل یعنی دو تکه پارچه سفید بدون دوخت ،می پوشند .از همین زمان شروع آماده شدن برای اعمال ،گفته می شود که فقیر و دارا ،سیاه و سفید ،عرب و عجم را کنار بگذارید .همه مثل هم هستند و برترین ،پرهیزگارترین است .حج گزار در فرایندی سخت وارد می شود که تالش قبل او برای خودسازی ،سعی او در حال حاضر ،بعبارتی بینش و فهم حج کننده ،نتیجه نهایی را رقم می زند. لبیک :پذیرفتن امر "او" آنهم بدون چون و چرا ،مهمترین امر حج است .به بیان قران مناسک حج باید همگی خالص برای خدا باشد .دومین امر مهم که ارتباط با خلق خداست هم زیر مجموعه امر نخست است. طواف خانه خدا :هفت بار چرخیدن از چپ به راست بدور کعبه است .برای این هفت ،دالیلی مطرح شده از جمله اینکه قرآن هفت بطن دارد و غیره .ما به عزیزمان ،می گوییم دورت بگردم .مگر پروانه بدور شمع نمی گردد؟ اینجا نیز داستانی غیر از این نیست، عالقمندی مطرح ،بحث عاشق و معشوق است و لذا به دور چرخیدن مطرح می شو د .بدن در ظاهر می چرخد و دل ،درونا طواف می کند. سعی صفا ومروه :داستان تالش مادری است که برای یافتن آب برای کودکش به هر دری می زند .در بیابان برهوت ناامید نمی گردد و نه یکبار بلکه هفت بار باال و پایین می رود و ناگاه متوجه فوران آب از زیر پای بچه می شود .همان آبی که به "زمزم" مشهور است .شاید در فکری که با عقل ،معما را حل کنی؟! مشیتش بر این واقع شد .به همین سادگی .هاجر چه گفته؟ چه کرده؟ کسی نمی داند ولی مسلم است او دارای این آمادگی بوده است که در چنین موقعیت دشواری قرار گیرد .چون بگفته خدا از کسی بیش از توانش ،خواسته نمی شود .یعنی هاجر دارای این توان بوده است و این است که این کنیز در همسایگی کعبه سکنا می گزیند و میلیون ها مسلمان آرزو دارند ،در کنار قبرش ،در جوار خانه خدا یعنی در هجر اسماعیل دو رکعت نماز بخوانند.
Friday Sep.06. 2013, No. 84
قسمت دوم
تهیه کننده :علی نسیم
عرفات :از نظر معنی ریشه آنرا از عرفان ،شناخت و معرفت دانسته اند .نکته بسیار مثبتی از نظر روانشناسی در ارتباط با عرفات مطرح می شود :هر کس در زمین عرفات حاضر شود ،قطعاً بخشیده می شود و مزید بر این ،گمانی غیر از این را ،گناه بزرگ برشمرده اند .اثر مثبت این گفته بویژه بر حج گزار که به آن باور دارد ،بسیار شگرف است. مشعر :مشعر را از ریشه شعور دانسته اند .حج گزار که در عرفات شناخت حاصل نموده در اینجا به شعور می رسد .پاسی از شب را باید در مشعر باشد و در بیابان با حداقل امکانات بخوابد جایی که تا به حال گــزارش گزیدن هیچ گزنده ای، حتی به یک زایر ،ثبت نگر دیده است .آیا می شو د؟! منا :به معنی آرزو گفته شده است .رحمت خاص (بخشیده شدن) نصیب شد ،به شناخت و شعور رسیدی ،حال هر آنچه می خواهی آرزو کن .در پرتو برکت پاک شدن و معرفت است که وضعیت دیگری نصیب شده و آرزو کردن می تواند ثمر دهد .کسی که پیگیرخودشناسی بوده ،بهتر توان فهم موقعیت مسافر ما را دارد. بهرحال چه شیرین که با خالص سازی ،خود را در حضور خدا حس کنی. رمی جمرات :تهیه سنگ ریزه ،در فکر تهیه سنگ مناسب بودن، سه روز سنگ خانه شیطان زدن یعنی او را از خود دور کردن ،سه روز تمرکز و تعمقی که بر موضوع می کنی ،موجب می شود تا با وجودی که این عمل بنظر ساده می رسد ،بر شخص اثر درونی کند و در تزکیه او موثر واقع شود .در حج همه جا ،جای پای ابراهیم خلیل هویداست ،بویژه در قربانی کردن که جلوه خاصی به خود می گیرد .حقا هر چه در مورد قربانی کردن نوشته شود و با هر زبانی که گفته شود ،تمامی ندارد و شیرین است چون صحبت عشق و مرحله واالی آن یعنی تسلیم در برابر حق است .تصور کن که بعد از سال ها ،در زمان پیری فرزندی به تو عطا شده و حال می خواهی بنا به الهامی که شده ،او را قربانی کنی .آیا توان تصورش را داری؟! بلی خالص کردن دین برای خدا و تسلیم "او" شدن ،سخت است. کسی که چنین کند ،ملکوت را به او نشان می دهند .ابراهیم چنین است و وقتی خداوند می فرماید تسلیم شو ،عرض می کند مطیع فرمانم .زندگی این مردان حق را به امید گذاشتن گامی بسوی خودشناسی ،مدنظر و تعمق قرار می دهیم .انشاالله که به لطف حق برکتی نصیب گردد. ادامه در شماره آینده
Friday Sep.06. 2013, No. 84
گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
11
چگونه و چه زمانی بنزین بزنیم؟ اطالعاتی که ذی ً ال ذکر میشود بسیار جالب و سبب صرفهجویی ،یا بهتر بگویم ،استفاده بیشتر و بهتر از بنزینی است که خریداری مینمایید .یکی از دوستان به زبان انگلیسی ارسال داشت؛ به نظر رسید اگر به فارسی برگردانده شود ،برای تعداد بیشتری میتواند مفید فایده باشد .امید که چنین باشد. چند راهنمایی برای بنزین زدن: من نمیدانم بنزین در مملکت شما لیتری چند است ،ا ّما اینجا در کالیفرنیا مدت 31سال در ما برای هر لیتر یک دالر میپردازیم .ا ّما رشته کاری من ّ زمینه نفت و بنزین است ،بنابراین ترفندهایی وجود دارد که بتوانیم از هر حداکثر استفاده را بکنیم. لیتر بنزینی که میخریم ّ در اینجا در ّ خط لوله کایندر مورگان که من در سان خوزهء کالیفرنیا کار ّ میکنم ،در 24ساعت از طریق خط لوله چهار میلیون گالن تحویل میدهیم. یک روز گازوئیل ،روز بعد بنزین هواپیما و انواع بنزین معمولی .ما 34مخزن در اینجا داریم که گنجایش آنها روی هم رفته 000ر800ر 16گالن است. حد قرار دارد بنزین فقط صبح زود که حرارت زمین هنوز در پایینترین ّ بزنید .به خاطر داشته باشید که در تمام پمپبنزینها مخزن سوخت در زیر زمین قرار دارد .هر چه زمین سردتر باشد ،بنزین غلیظتر و متراکمتر است. وقتی هوا گرم میشود ،بنزین منبسط میگردد .بنابراین ،خرید بنزین در بعد از ظهر و حتّی شب که هنوز هوا کام ً ال سرد نشده و بر بنزین اثر نگذاشته، سبب میشود که یک لیتر شما واقعاً یک لیتر نباشد .در صنعت نفت ،گرانش معین و حرارت بنزین ،گازوئیل و سوخت هواپیما ،اتانول و سایر محصوالت ّ نفتی نقشی مهم ایفا میکند. هر درجه حرارت که افزایش یابد منفعت زیادی نصیب این صنعت میکند.
ا ّما جایگاههای سوخت دارای دستگاه جبران حرارت در پمپهایشان نیستند. وقتی مشغول بنزین زدن هستید ،دستگیره را تا آخر فشار ندهید .اگر نگاه کنید میبینید دارای سه درجه استُ :کند ،متوسط و تند .در حالت حد ّ اقل ُکند میزان تبخیر را که در اثر پمپ شدن بنزین حاصل میشود به ّ میرسانید .همه شیلنگها دارای ّ محل بازگشت بخار هستند .اگر سریع بنزین بزنید ،مایع دیگری که وارد مخزن بنزین شما شده بخار میشود. این بخار مکیده شده وارد مخزن زیرزمینی میشود به طوری که وقتی شما بنزین میزنید ،در واقع به آن میزان که دستگاه نشان میدهد بنزین نزدهاید. یکی از مهمترین نکات برای بنزین زدن این است که وقتی باک اتومبیل نصفه است بنزین بزنید .دلیل آن این است که ،هرچه بنزین بیشتری داخل باک باشد ،هوای کمتری فضای خالی آن را اشغال میکند .بنزین به مراتب سریعتر از آنچه که تص ّور میکنید تبخیر میشود .مخازن ذخیرهء بنزین دارای سقف داخلی شناور هستند .این سقف به عنوان نقطهء صفر بین بنزین حداقل برساند .برخالف جایگاههای بنزین، و ج ّو عمل میکند تا تبخیر را به ّ اینجا که من کار میکنم ،هر تانکری که ما بارگیری میکنیم دارای دستگاه جبران حرارت است تا هر گالن عم ً ال به میزان یک گالن باشد. نکته دیگری که باید یادآوری کنم این است که اگر تانکر بنزین در حال تخلیه به مخزن بنزین باشد و شما هم در جایگاه سوخت باشید ،در آن موقع بنزین نزنید .به احتمال زیاد بنزینی که تخلیه میشود سبب میگردد که بنزین داخل مخزن به هم بخورد و آنچه از آشغال و آلودگی که معموالً تهنشین میشود ،باال بیاید و قسمتی از آن نصیب اتومبیل شما شود. امیدوارم این نکات برای حفظ ارزش پول شما مفید بوده باشد.
مناسبترین قیمت برای ایران ،اروپا
6
اطلس
خاور میانه ،استرالیا و سایر نقاط دنیا
منتخب بهترین سرویس آژانس هواپیمایی در نورث شور 216 - 1500 Marine Drive., 2nd Floor, North Vancouver, BC, V7P 1T7 Fax: 604-982-1470 Email: info@atlas-travel.ca
Tel: 604.982.1116
12
گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
Friday Sep.06. 2013, No. 84
جمالت زیبا لذت زندگی
کمک هر چند اندک
دو میمون روی شاخه درختی نشسته بودند و به غروب خورشید نگاه می کردند.
مردی در کنار ساحل دور افتاده ای قدم میزد .مردی را در فاصله دور می بیند که مدام خم میشود و چیزی را از روی زمین برمیدارد و توی اقیانوس پرت میکند .نزدیک تر می شود ،میبیند مردی بومی صدفهایی را که به ساحل می افتد در آب میاندازد.
میمون دوم گفت :اگر بخواهیم همه چیز را توضیح بدهیم ،مجالی برای زندگی نمی ماند .گاهی اوقات باید بدون توضیح از واقعیتی که در اطرافت می بینی ،لذت ببری...
-صبح بخیر رفیق ،خیلی دلم می خواهد بدانم چه می کنی؟
یکی از دیگری پرسید :چرا هنگام غروب رنگ آسمان تغییر می کند؟
میمون اول با ناراحتی گفت :تو فقط به دنبال لذت زندگی هستی و هیچ وقت نمی خواهی واقعیتها را با منطق بیان کنی !!! در همین حال هزارپایی از کنار آنها می گذشت... میمون اول با دیدن هزار پا از او پرسید :هزار پا ،تو چگونه این همه پا را با هماهنگی حرکت میدهی؟ هزارپا جواب داد :تا به امروز راجع به این موضوع فکر نکرده ام؟! میمون دوم گفت :خوب فکر کن چون این میمون راجع به همه چیز توضیح منطقی می خواهد! هزار پا نگاهی به پاهایش کرد و خواست توضیحی بدهد: خوب اول این پا را حرکت می دهم ،نه ،نه .شاید اول این یکی را. باید اول بدنم را بچرخانم... هزارپا مدتی سعی کرد تا توضیح مناسبی برای حرکت دادن پاهایش بیان کند ولی هرچه بیشتر سعی می کرد ،ناموفق تر بود. پس با ناامیدی سعی کرد به راه خودش ادامه دهد ،ولی متوجه شد که نمی تواند. با ناراحتی گفت :ببین چه بالیی به سرم آوردی؟! آنقدر سعی کردم چگونگی حرکتم را توضیح دهم که راه رفتن یادم رفت!!! میمون دوم به اولی گفت :می بینی؟! وقتی سعی می کنی همه چیز را توضیح دهی اینطور می شود!... پس دوباره به غروب آفتاب خیره شد تا از آن لذت ببرد... (پائولو کوئیلیو)
این صدفها را در داخل اقیانوس می اندازم .اآلن موقع مددریاست و این صدف ها را به ساحل دریا آورده و اگر آنها را توی آب نیندازم از کمبود اکسیژن خواهند مرد. دوست من! حرف تو را می فهمم ولی در این ساحل هزارانصدف این شکلی وجود دارد .تو که نمیتوانی آنها را به آب برگردانی خیلی زیاد هستند و تازه همین یک ساحل نیست .نمی بینی کار تو هیچ فرقی در اوضاع ایجاد نمی کند؟ مرد بومی لبخندی زد و خم شد و دوباره صدفی برداشت و به داخل دریا انداخت و گفت: "برای این یکی اوضاع فرق کرد". آیا امروز فرقی در اوضاع کسی بوجود آورده اید؟ برای شروع هیچ وقت دیر نیست. ***
دروغ دروغ دروغ * کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ فیلسوف است. * کسی که راست و دروغ برای او یکی است ،چاپلوس است. * کسی که دروغ می گوید تا پول بگیرد ،گدا است. * کسی که پول می گیر د تا راست و دروغ را تشخیص دهد، قاضی است. ادامه در صفحه مقابل
Friday Sep.06. 2013, No. 84
گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
13
تفاوت نگاه یكی از اساتید دانشگاه که خارج از کشور تحصیل کرده بود خاطره جالبی را كه مربوط به سالها پیش بود نقل میكرد: "چندین سال قبل برای تحصیل در دانشگاه سانتا کالرا کالیفرنیا، وارد ایاالت متحده شده بودم ،سه چهار ماه از شروع سال تحصیلی گذشته بود كه یك كار گروهی برای دانشجویان تعیین شد كه در گروه های پنج شش نفری با برنامه زمانی مشخصی باید انجام می شد. دقیقاً یادمه از دختر آمریكایی كه درست توی نیمكت بغلیم می نشست و اسمش كاترینا بود پرسیدم كه برای این كار گروهی تصمیمش چیه؟ گفت اول باید برنامه زمانی رو ببینه ،ظاهراً برنامه دست یكی از دانشجوها به اسم فیلیپ بود. پرسیدم فیلیپ رو می شناسی؟ كاترینا گفت آره ،همون پسری كه موهای بلوند قشنگی داره و ردیف جلو می شینه! گفتم نمیدونم كیو میگی! گفت همون پسر خوش تیپ كه معموالً پیراهن و شلوار روشن شیكی تنش میكنه!
گفت همون پسری كه كیف وكفشش همیشه ست هست با هم! بازم نفهمیدم منظورش كی بود! اونجا بود كه كاترینا تون صداشو یكم پایین آورد و گفت فیلیپ دیگه ،همون پسر مهربونی كه روی ویلچیر میشینه... این بار دقیقاً فهمیدم كیو میگه ولی به طرز غیرقابل باوری رفتم تو فكر ،آدم چقدر باید نگاهش به اطراف مثبت باشه كه بتونه از ویژگی های منفی و نقص ها چشم پوشی كنه... چقدر خوبه مثبت دیدن... یك لحظه خودمو جای كاترینا گذاشتم ،اگر از من در مورد فیلیپ می پرسیدن و فیلیپ و می شناختم ،چی می گفتم؟ حتماً سریع می گفتم همون معلوله دیگه!! وقتی نگاه كاترینا رو با دید خودم مقایسه كردم خیلی خجالت كشیدم... شما چی فكر می كنید؟ چقدر عالی میشه اگه ویژگی های مثبت افراد رو بیشتر ببینیم و بتونیم از نقص هاشون چشم پوشی كنیم"
گفتم نمیدونم منظورت كیه؟
ادامه از صفحه قبل * کسی که جز راست چیزی نمی گوید ،بچه است. * کسی که به خودش هم دروغ می گوید ،متکبر است. * کسی که دروغ خودش را باور می کند ،ابله است. * کسی که سخنان دروغش شیرینست ،شاعر است. * کسی که اص ً ال دروغ نمی گوید ،مرده است.
* کسی که دروغ می گوید و خودش هم نمی فهمد ،پر حرف است. * کسی که مــردم سخنان دروغ او را راســت می پندارند، سیاستمدار است. * کسی که مردم سخنان راست او را دروغ می پندارند و به او می خندند ،دیوانه است.
14
گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
Friday Sep.06. 2013, No. 84
رازهای آرامش درون چیست؟ -1راز آرامش درون خویشتنداری است ،انرژیهای خود را پراکنده نکن ،بلکه آنها را تحت نظر داشته باش و به طرز مفیدی هدایتشان کن.
-11راز آرامش درون در ایجاد آرامش در محیط اطراف خویش است. -12راز آرامش درون دریک زندگی ساده است ،ضروریات زندگی رادوباره برای خودتعریف کن. -13راز آرامش درون در یک زندگی سالم است ،هر روز ورزش کن ،غذای مناسب بخور و نفس عمیق بکش. -14راز آرامش درون در داشتن وجدانی پاک است. -15راز آرامش درون در رفتار آزادانه است ،رفتاری که بر آمده از خود واقعی ات باشد ،نه افکار دیگران. -16راز آرامش درون در این است که در تمام مراحل زندگی از حق پیروی کنی.
-2راز آرامش درون در این است که هرکاری را با حواس جمع و عالقه انجام دهی. -3راز آرامش درون در زمان حال زندگی کردن است... ،گذشته و آینده را در چرخه ذهنی ابدیت رها کن. -4راز آرامش درون در آسایش درون است ،یعنی آسایش جسمانی ،عاطفی ذهنی و معنوی. -5راز آرامش درون در دل نبستن است ،این را بدان که در حقیقت هیچ چیز و هیچ کس به تو تعلق ندارد. -6راز آرامش درون در شادی است ،افکار شادی آفرین را آگاهانه حفظ کن. -7راز آرامش درون در آرزو نداشتن است ،این را بدان که شادی در درون تو جای دارد و نه در اشیاء و شرایط خارج از وجود تو. -8راز آرامش درون در این است که همه چیز را همانطور که هست بپذیری ،آنگاه با امید و آرامش در جهت بهبودی آن قدم برداری.
-17راز آرامش درون در غبطه نخور دن به مال دیگران است، این را بدان که آنچه حق توست ،هر طور شده خود را به تو خواهد رساند. -18راز آرامش درون در گله مند نبودن است ،آنچه دنیا به تو می بخشد ،در مقابل چیزی است که پیش تر ،تو به او بخشیده ای. -19راز آرامش درون در این است که اشتباهات خود را بپذیری و بدانی که فقط خود تو می توانی آنها را به موفقیت تبدیل کنی. -20راز آرامش درون در این است که بردشمن درونت غلبه کنی، نه اینکه اوراسرکوب کنی. -21راز آرامش درون در تمرین اراده است ،حتی اگر ذهنت به شدت با آن مخالف باشد. -22راز آرامش درون در این است که دلت همیشه شاد باشد، حتی هنگامی که دیگران عبوس هستند. -23راز آرامش درون در این است که به جای توقع خوشحالی از دیگران ،خودت آنها را خوشحال کنی. -24راز آرامش درون در این است که خیر و سالمت دیگران را خیرو سالمت خود بدانی.
-9راز آرامش درون در درک این مطلب است که تو نمی توانی دنیا را تغییر دهی ،اما می توانی خودت را تغییر دهی.
-25راز آرامش درون در بی آزار بودن است ،هرگز کسی را نرنجان.
-10راز آرامش درون در دوستی با افراد مثبت است ،از معاشرت با افرادی که طبیعتی خالی از صفا و صمیمیت دارند پرهیز کن.
-26راز آرامش درون ،کار کر دن درکنار دیگران است ،نه در مقابل آنها.
گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
15
Friday Sep.06. 2013, No. 84
ده فرمان لطفا" روی هر جمله 1دقیقه فکر کنید ،می ارزه. 1. Prayer is not a "spare wheel" that you pull out when in trouble, but it is a "steering wheel", that directs the right path throughout. دعا الستیک یدک نیست که هرگاه مشکل داشتی از آن استفاده کنی بلکه فرمان است که تو را به راه درست هدایت می کند. 2. Know why a Car's WINDSHIELD is so large & the Rear view Mirror is so small? Because our PAST is not as important as our FUTURE. So, Look Ahead and Move on. می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین اونقدر بزرگه ولی آینه عقب اونقدر کوچیکه؟! چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره .بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده. 3. Friendship is like a BOOK. It takes few seconds to burn, but it takes years to write. دوستی مثل یک کتابه .چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه. 4. All things in life are temporary. If going well enjoy it, they will not last forever. If going wrong don't worry, they can't last long either. تمام چیزها در زندگی موقتی هستند .اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر ،برای همیشه دوام نخواهند داشت .اگر بد پیش می ره نگران نباش ،برای همیشه دوام نخواهند داشت 5. Old Friends are Gold! New Friends are Diamond! If you get a Diamond, don't forget the Gold! Because to hold a Diamond, you always !need a Base of Gold دوستهای قدیمی طال هستند! دوستان جدید الماس .اگر یک الماس به دست آوردی طال را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طال نیاز داری. 6. Often when we lose hope and think this is the end, GOD smiles from above and says, "Relax, "!sweetheart, it's just a bend, not the end اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ،خدا از باال بهت لبخند می زنه و میگه :آرام باش عزیزم ،این فقط یک پیچه نه پایان...
7. When GOD solves your problems, you have Faith in HIS abilities; when GOD doesn't solve your problems HE has Faith in your abilities. وقتی خدا مشکالت تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری .وقتی خدا مشکالتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره... 8. A blind person asked St. Anthony: "Can there be anything worse than losing eye sight?" He "!replied: "Yes, losing your vision شخص نابینایی از سنت آنتونی پرسید :ممکنه چیزی بدتر از از دست دادن بینایی باشه؟ او جواب داد :بله ،از دست دادن بصیرت. 9. When you pray for others, God listens to you and blesses them, and sometimes, when you are safe and happy, remember that someone has prayed for you. وقتی شما برای دیگران دعا می کنید ،خدا می شنود و انها را اجابت می کند و بعضی و قتها که شما شاد و خوشحال هستید یادتان باشد که کسی برای شما دعا کرده است. 10. WORRYING does not take away tomorrow's Trouble, it takes away today's PEACE. نگرانی مشکالت فردا را دور نمی کند بلکه تنها آرامش امروز را دور می کند
نیما یوشیج در "یك سالگی" فرزندش نوشت
پسرم! یك بهار ،یك تابستان ،یك پاییز و یك زمستان را دیدی!
از این پس همه چیز جهان تكراریست جز "مهربانی"
16
گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
Friday Sep.06. 2013, No. 84
اندرز افالطون در مواجهه با افراد از خودت بپرس این فرد چه حسی در من ایجاد می کند... در کنار او می توانم خودم باشم؟ با او می توانم رو راست باشم؟ می توانم به او هرچه می خواهم بگویم؟
چون کسی که تو را دوست داشته باشد به آن توضیحات نیازی ندارد و کسی که از تو بدش بیاید ،باور نمی کند! وقتی دائم بگویی گرفتارم ،هیچ وقت آزاد نمی شوی وقتی دائم بگویی وقت ندارم ،هیچوقت زمان پیدا نمی کنی وقتی دائم بگویی فردا انجامش می دهم ،آن فردا هیچوقت نمی آید!
در کنار او احساس راحتی می کنم؟
وقتی صبح بیدار می شویم دو انتخاب داریم:
وقتی او وارد می شود چه حسی به من دست می دهد؟
برگردیم بخوابیم و رویا ببینیم،
و وقتی می رود چه حالی می شوم؟
یا بیدار شویم و رویاهایمان را دنبال کنیم.
وقتی با او هستم احساسات واقعی ام را پنهان می کنم یا با او روراستم؟ آیا او باعث می شود احساس حقارت کنم یا به خودم ببالم؟ نگذار کسی اولویت زندگی تو باشد ،وقتی تو فقط یک انتخاب در زندگی او هستی...
انتخاب با توست... ما کسانی که به فکرمان هستند را نگران می کنیم و حتی به گریه می اندازیم و گریه می کنیم برای کسانی که حتی لحظه ای به فکر ما نیستند! این یکی از حقایق عجیب زندگی است،
یک رابطه بهترین حالتش وقتی است که دو طرف در تعادل باشند
و اگر این را بفهمی،
شخصیت خودت را برای کسی تشریح نکن
هیچوقت برای تغییر دیر نیست!
یه همایشی برای زنها به اسم چگونه با همسر خود عاشقانه زندگی کنید برگزار شده بود. توی این همایش از خانومها سئوال شد :چه کسانی عاشق همسرانشون هستند؟ همه ی زنها دستاشون رو باال بردن. سئوال بعدی این بود که :آخرین باری که به همسرتون گفتید عاشقش هستید کی بود؟ بعضی ها گفتن امروز ...بعضی ها گفتن دیروز ...بعضی ها هم گفتند یادشون نمیاد. بعد ازشون خواستند که به همسرانشون اس ام اس بفرستند و بگن: همسر عزیزم من عاشقت هستم. همه این کار رو کردند .ازشون دوباره درخواست کردند گوشی شون رو بدن به کناریشون تا جواب اس ام اسهایی که براشون اومد بود رو بلند بخونن.
خوب یکسری از جواب اس ام اس ها رو براتون نوشتم: شما؟ اوه مادر بچه های من ،مریض شدی؟عزیزم منم عاشقتم ،حاال که چی؟ بازم ماشین رو کجا کوبوندی؟ من منظورت رو متوجه نمی شم؟ بــاز دویــاره چه دســت گلی به آب دا دی؟ ایــن ســری دیگهنمی بخشمت!! خوب برو سر اصل مطلب ،چقدر پول الزم داری؟ من دارم خواب می بینم ؟ اگه نگی این اس ام اس رو واقعاً برای کی فرستادی قول میدم یکیرو بکشم!! -ازت خواستم دیگه تو مشروب خوردن زیاده روی نکنی!!
گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
17
Friday Sep.06. 2013, No. 84
حکایتی از موالنا پیر مر د تهی دست ،زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم میکرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود ،دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکالت خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد :ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای. پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت ،یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟!
پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است! پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود... نتیجه گیری موالنا از بیان این حكایت: تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه
18
گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
Friday Sep.06. 2013, No. 84
لبخند بسیاری از مردم كتاب "شاهزاده كوچولو" اثر "اگزوپری" (آنتوان دو سنتاگزوپری) را می شناسند .اما شاید همه ندانند كه او خلبان جنگی بود و با نازیها جنگید و كشته شد .قبل از شروع جنگ جهانی دوم اگزوپری در اسپانیا با دیكتاتوری فرانكو می جنگید .او تجربه های حیرت آور خود را در مجموعه ای به نام لبخند گردآوری كرده است. در یكی از خاطراتش می نویسد كه او را اسیر كردند و به زندان انداختند او كه از روی رفتارهای خشونت آمیز نگهبانان حدس زده بود كه روز بعد اعدامش خواهند كرد می نویسد ":مطمئن بودم كه مرا اعدام خواهند كرد به همین دلیل بشدت نگران بودم .جیبهایم را گشتم تا شاید سیگاری پیدا كنم كه از زیر دست آنها كه حسابی لباسهایم را گشته بودند در رفته باشد یكی پیدا كردم و با دست های لرزان آن را به لبهایم گذاشتم ولی كبریت نداشتم .از میان نرده ها به زندانبانم نگاه كردم .او حتی نگاهی هم به من نینداخت درست مانند یك مجسمه آنجا ایستاده بود .فریاد زدم "هی رفیق كبریت داری؟" به من نگاه كرد شانه هایش را باال انداخت و به طرفم آمد. نزدیك تر كه آمد و كبریتش را روشن كرد بی اختیار نگاهش به نگاه من دوخته شد .لبخند زدم و نمی دانم چرا؟ شاید از شدت اضطراب، شاید به خاطر این كه خیلی به او نزدیك بودم و نمی توانستم لبخند نزنم .در هر حال لبخند زدم و انگار نوری فاصله بین دلهای ما را پر كرد .می دانستم كه او به هیچ وجه چنین چیزی را نمی خواهد ولی گرمای لبخند من از میله ها گذشت و به او رسید و روی لبهای او هم لبخند شكفت .سیگارم را روشن كرد ولی نرفت و همانجا ایستاد و مستقیم در چشمهایم نگاه كرد و لبخند زد من حاال با علم به اینكه او نه یك نگهبان زندان كه یك انسان است به او لبخند زدم. نگاه او حال و هوای دیگری پیدا كرده بود... پرسید" :بچه داری؟" با دستهای لرزان كیف پولم را بیرون آوردم و عكس اعضای خانواده ام را به او نشان دادم و گفتم" :اره ایناهاش" او هم عكس بچه هایش را به من نشان داد و درباره نقشه ها و آرزوهایی كه برای آنها داشت برایم صحبت كرد .اشك به چشمهایم هجوم آورد .گفتم كه می ترسم دیگر هرگز خانواده ام را نبینم .دیگر نبینم كه بچه هایم چطور بزرگ می شوند .چشم های او هم پر از اشك شدند .ناگهان بی آنكه كه حرفی بزند قفل در سلول مرا باز كرد و مرا بیرون برد .بعد هم مرا بیرون زندان و جاده پشتی آن كه به شهر منتهی می شد هدایت كرد! نزدیك شهر كه رسیدیم تنهایم گذاشت و برگشت بی آنكه كلمه ای حرف بزند!
یك لبخند زندگی مرا نجات داد! بله لبخند بدون برنامه ریزی؛ بدون حسابگری؛ لبخندی طبیعی زیباترین پل ارتباطی آدم هاست. ما الیه هایی را برای حفاظت از خود می سازیم .الیه مدارج علمی و مدارك دانشگاهی ،الیه موقعیت شغلی و این كه دوست داریم ما را آنگونه ببینند كه نیستیم. زیر همه این الیه ها من حقیقی و ارزشمند نهفته است .من ترسی ندارم از این كه آن را روح بنامم من ایمان دارم كه روح های انسان ها است كه با یكدیگر ارتباط برقرار می كنند و این روح ها با یكدیگر هیچ خصومتی ندارد .متاسفانه روح ما در زیر الیه هایی ساخته و پرداخته خود ما كه در ساخته شدنشان دقت هولناكی هم به خرج می دهیم ما از یكدیگر جدا می سازند و بین ما فاصله هایی را پدید می آورند و سبب تنهایی و انزوایی ما می شوند. داستان اگزوپری داستان لحظه جادویی پیوند دو روح است که آدمی به هنگام عاشق شدن و نگاه كردن به یك نوزاد این پیوند روحانی را احساس می كند .وقتی كودكی را می بینیم چرا لبخند می زنیم؟ چون انسان را پیش روی خود می بینیم كه هیچ یك از الیه هایی را كه نام بردیم روی من طبیعی خود نكشیده است و با همه وجود خود و بی هیچ شائبه ای به ما لبخند می زند و آن روح كودكانه درون ماست كه در واقع به لبخند او پاسخ می دهد. بقول ویکتورهوگو که می گوید: لبخند کوتاهترین فاصله بین دو نفر است و نزدیک ترین راه برای تسخیر دلها
گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
19
Friday Sep.06. 2013, No. 84
جمالت آموزنده * یک پژوهشگر انسان شناس ،در آفریقا ،به تعدادی از بچه های بومی یک بازی را پیشنهاد کرد. او سبدی از میوه را در نزدیکی یک درخت گذاشت و گفت هر کسی که زودتر به آن برسد آن میوه های خوشمزه را برنده می شود. هنگامی که فرمان دویدن دا ده شد ،آن بچه ها دستان هم را گرفتند و با یکدیگر دویده و در کنار درخت ،خوشحال به دور آن سبد میوه نشستند .وقتی پژوهشگر علت این رفتار آن ها را پرسید و گفت درحالی که یک نفراز شما می توانست به تنهایی همه میوه ها را برنده شود ،چرا از هم جلو نزدید؟ آنها گفتند " :اوبونتو"*؛ به این معنا که" :چگونه یکی از ما می تونه خوشحال باشه ،در حالی که دیگران ناراحت اند"؟ اوبونتو در فرهنگ "ژوسا" یعنی :من هستم ،چون ما هستیم.
* مارسل پروست: زمان آدمها را دگرگون میکند اما تصویری را که از ایشان داریم ثابت نگه میدارد .هیچ چیزی دردناکتر از این تضاد میان دگرگونی آدمها و ثبات خاطره نیست. * رومن گاری: پیش از آنکه کسی در راه خیانت گام بردارد ،الزم است که عشق فراوانی را بیهوده هدر داده باشد. * گویند اسكندر قبل از مرگ وص ّیت كرد: هنگام دفنم دست راست مرا بیرون از خاك بگذارید، پرسیدند چرا؟ گفت :می خواهم تمام دنیا بدانند كه اسكندر با آن همه شكوه و جالل دست خالی از دنیا رفت.
Daneshmand Magazine
مجله هفتگی هفتکی
Persian, Weekly
For Western Canada
آموزشی ،علمی ،فرهنگی به زبان فارسی ،ویژه غرب کانادا
مجله دانشمند را می توانید هر هفته از طریق وب سایت نیز مطالعه کنید:
www.Daneshmand.Ca
Tel: 604.913.0399 Fax: 604.913.0390 Email: Info @ Daneshmand. Ca www. Daneshmand. Ca
20
گپی با مهاجرین شماره ،84جمعه 15شهریور 1392
Friday Sep.06. 2013, No. 84