درﺑﺎره ي ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ي رازورزي: ﺷﺮح رازورزي را ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺷﺮح ﻣﺨﺘﺼﺮ واژه ي ﻣﻴﺘﺮ )ﻣﻬﺮ ،ﻣﻴﺘﺮا ،ﻣﻴﺜﺮ( آﻏﺎز ﻛﻨﻴﻢ .ﻣﻴﺘﺮ در اوﺳﺘﺎ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﻋﻬﺪ و ﭘﻴﻤﺎن ﺑﻪ ﻛﺎر رﻓﺘﻪ و از او ﻫﻤﭽﻮن ﻧﮕﺎه ﺑﺎﻧﻲ ﻳﺎد ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ ﺑﺮاي ﺑﺮ اﻧﺪاﺧﺘﻦ ﭘﻴﻤﺎن ﺷﻜﻨﺎن و دروغ ﮔﻮﻳﺎن در ﺗﻜﺎﭘﻮ اﺳﺖ .و در اوﺳﺘﺎ آﻣﺪه اﺳﺖ ﺑﺮاي آن ﻛﻪ ﺗﻮان ﭘﺎﺳﺒﺎﻧﻲ ﺟﻬﺎﻧﻲ را ﺑﻴﺎﺑﺪ ﻣﺰدا اﻫﻮرا ﻫﺰار ﮔﻮش و ﻫﺰار ﭼﺸﻢ ﺑﻪ او ﺑﺨﺸﻴﺪه اﺳﺖ .ﭘﺎﺳﺒﺎﻧﻲ از ﭘﻴﻤﺎن و رازﭘﻮﺷﻲ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ارﻛﺎن اﻧﺪﻳﺸﻪ ي ﻋﺮﻓﺎﻧﻲ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﻲ اﻳﺮاﻧﻲ اﻧﺪ .ﭘﻮﺷﻴﺪن رازي ﻛﻪ ﺳﺎﻟﻚ از آن آﮔﺎه اﺳﺖ ﻟﻴﻜﻦ رﺧﺼﺖ ﻓﺎش ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺑﺮاي ﺑﻴﮕﺎﻧﮕﺎن را ﻧﺪارد .آن ﻫﻢ ﺳﺎﻟﻜﻲ ﻛﻪ ﺧﻮد ﻧﻴﺰ ﺗﺎ ﭘﻴﺶ از ﺑﺴﺘﻦ ﭘﻴﻤﺎن ﺑﺎ ﭘﻴﺮ ﺑﻴﮕﺎﻧﻪ ﻗﻠﻤﺪاد ﻣﻲ ﺷﺪ .اﻳﻦ ﺳﻨﺖ ﻛﻬﻦ در ﺗﻤﺎﻣﻲ ادوار ﻳﻜﻲ از ارﻛﺎن ﺟﺪاﻳﻲ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻋﺮﻓﺎن اﻳﺮاﻧﻲ ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﻣﻲ آﻳﺪ .آن ﻛﻪ در اﻳﻦ ﺣﻠﻘﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﭼﻴﺰي از درون ﺣﻠﻘﻪ ﻧﻤﻲ داﻧﺪ و ﭼﻮن ﺑﻪ ﺣﻠﻘﻪ در آﻣﺪ دﻫﺎن از ﺑﺎزﮔﻮﻳﻲ آن ﻣﻬﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ – ﻛﺎﻓﻲ اﺳﺖ ﻣﻬﺮ ﻣﻬﺮي را در ادﺑﻴﺎت ﻓﺎرﺳﻲ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻛﻨﻴﺪ .اﮔﺮ آن ﭼﻪ ﺷﺮح داده ﺷﺪ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻳﻚ ﺳﻨﺖ در ﻧﻈﺮ ﮔﻴﺮﻳﻢ ،ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺳﺎﻟﻚ ﺑﺎ ﭼﻨﻴﻦ ﺳﻨﺘﻲ را ﻣﻲ ﺗﻮان در ﺟﻤﻠﻪ اي ﺳﺎده ﭼﻨﻴﻦ ﺧﻼﺻﻪ ﻛﺮد :اﮔﺮ رازﭘﻮش و راﺳﺖ ﺑﺎﺷﻲ آﮔﺎﻫﻲ ﺧﻮاﻫﻲ ﻳﺎﻓﺖ .ﺳﺎﻟﻚ آﮔﺎﻫﻲ اي از اﻳﻦ دﺳﺖ را از ﺳﻮي ﭘﻴﺮ درﻳﺎﻓﺖ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﻛﺮد ﺑﻠﻜﻪ راز در ﺳﺎزو ﻛﺎري ﺧﻮد ﺑﻪ ﺧﻮدي، ﺧﻮد را ﻧﻤﺎﻳﺎن ﺧﻮاﻫﺪ ﺳﺎﺧﺖ .رازي ﻛﻪ ﺑﻪ دﻟﻴﻞ ﻧﺎﮔﻔﺘﻨﻲ ﺑﻮدن اش ﻧﺎﮔﻔﺘﻨﻲ اﺳﺖ و ﻧﻪ ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ي ﭘﻴﭽﻴﺪﮔﻲ اش. در ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ي »رازورزي« اﻳﻦ ﺳﻨﺖ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان دﺳﺘﻮر زﺑﺎن ﺑﻪ ﻛﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه؛ ﻓﺎرغ از آن ﻛﻪ ﻣﻌﻨﺎي اﺛﺮ ﭼﻪ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﺷﺪ .اﻳﻦ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎﻧﺶ را ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ي ﻣﻴﺰان آﺷﻨﺎﻳﻲ آﻧﺎن ﺑﺎ ﻗﺴﻤﺖ ﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺑﻴﮕﺎﻧﻪ ﻳﺎ ﻣﺤﺮم – درون ﺣﻠﻘﻪ و ﻳﺎ ﺑﻴﺮون آن -ﻗﻠﻤﺪاد ﻣﻲ ﻛﻨﺪ» .رازورزي« ﻛﺎر ﺧﻮد را ارﺟﺎع ﺑﻪ ﻣﺘﻮن ﻛﻬﻦ آﻏﺎز ﻛﺮد ﺑﺪﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻳﻚ از آﺛﺎر ﺧﻮد را ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ي ﭘﺎره اي از ﻣﺘﻨﻲ ﻛﻬﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﻣﻲ ﺑﺨﺸﻴﺪﻧﺪ .ﻟﻴﻜﻦ اﻧﺪك اﻧﺪك ﻣﺘﻦ ﻫﺎي ﻛﻬﻦ ﺟﺎي ﺧﻮد را ﺑﻪ ﻣﺘﻦ ﻫﺎﻳﻲ ﺗﺎزه ﻣﻲ دﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﮔﺎه ﻧﮕﺎرﻧﺪه ي آن ﻫﺎ ﺑﺮاي ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن آﺷﻨﺎﺳﺖ و ﮔﺎه از ﻣﺘﻮن ﭼﻨﺎن ﺑﺮﻣﻲ آﻳﺪ ﻛﻪ در زﻣﺎﻧﻲ ﻧﺎ ﻣﻌﻠﻮم ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪه اﻧﺪ.