2 نه ب رمی ش ی
ش
ب ها
گوته
ی ن ج ا ت ه ر ا ن است ص
وی
یب
ی پل
ر رو
ا
و حب
ه قند
ا پیرنیا
یدان ب
ت جاو
نشریه ایرانیان و پارسی زبانان مقیم آمریکا و کانادا شماره دوم /پانزدهم نوامبر ۲۰۱۱
ردوسی
گل های جناب ف ی بر سر ای به نام پول شاخ معجزه
نیما و زا
د روز ش عر نوی پارسی
دا ی م ا ر ا ا ز و اشین گ ت ن م ی طبل ج ن شنوید گ ب ر ا یک ه ب ه ص همه د ا ر ی د ر خ م ت ی ما آید از نیو در نت به یورک
تا
قد ی ک توت ف
هف ت س ه گد
فرج ج ا ن بهم از آن اره ج ن ل ی ن ا ج هم م بیامو م ز ن ا و گ ع ریا ر طا ل خ ن ر ب ف ان وج یضی شد حرا
ف
ی و ان
امور مهاجرت هریسچی
ویزاهای سرمایه گذاری ،گرین کارد از طریق کار و انواع ویزاهای کاری رجوع به صفحه 23
ت
ش ار ا
س
ناد
نغمه های به یاد ماندنی در گلها
شما می توانید با خرید یک آی پاد کالسیک بی نظیرترین مجموعه موسیقی ایرانی را داشته باشید. رجوع به صفحه 21
رنگی
علی هریسچی
ایران سنخیت دارند و در یک راستا هستند و مجددن باید منافع مردم ایران را بررسی کنیم و ببینیم هر گروه سیاسی منفعت را در چه میبیند .شاید تفاوت اصلی گروههای سیاسی خارج
گرفته است و از رسانههای رقیب به سرعت عقب مانده است. اما سیاستگذاریها در کجا شکل میگیرد؟ این رسانه به صورت قومی و ملوکالطوایفی اداره میشود .هر برنامه
این جا تهران صدای ما را از واشینگتن میشنوید
در این ستون به نقش رسانه و آزادی بیان پرداخته بودم و از نقش مهم رسانه در جامعه دمکراتیک و رسالت رسانه گفته بودم. هرچند هدف این ستون پرداختن به مسایل روز نیست ،اما بر آن شدم که با نقد از تلویزیون صدای آمریکا به تحلیل عینی این رسانه با ارزشهای یاد شده بپردازم. صدای امریکا رسانهای است که برای تبلیغ ارزشهای جامعه آمریکا و دمکراسی در زمان جنگ سرد ایجاد شد و بعد از فروپاشی کمونیست تا مدت زیادی سرگردان و بی برنامه جدی بود تا اینکه بعد حمالت یازده سپتامبر هدف جدیدی برای این رسانه بوجود آمد ،که آن مبارزه با حکومتهایی بود که با ارزشها و منافع آمریکا در ستیز بودند و تبلیغ برای تغییر به دمکراسی در خاورمیانه .در این میان ایران هم به عنوان مهمترین دشمن آمریکا در منطقه موجب شد تا اهمیت بخش فارسی صدای آمریکا افزایش یابد و به یک اولویت تبدیل شود. این اهمیت باعث شد که تلویزیون فارسی صدای آمریکا با بودجه میلیون دالری پا به عرصه وجود گذاشت. این رسانه نیمهدولتی آمریکا توسط هیت امنایی اداره میشود که توسط رییسجمهوری و کنگره انتخاب میشوند و در کمال اینکه ادعای بیطرفی در اساسنامه آن وجود دارد در عمل این رسانه در جهت گسترش سیاستهای آمریکا کار میکند و از سیاستهای داخلی آمریکا تاثیر میپذیرد. در اینکه این رسانه در جهت منافع آمریکا فعالیت میکند نباید شکی باشد ولی این منافع احتیاج به تعریف دارند و باید ببینیم که سیاستگذاران این رسانه منفعت آمریکا را در چه میبینند. این بحث با اهمیتی است چون خواهیم دید که تاثیر این تعریف در مدیریت روزانه این رسانه نقشی بسزا داشته است. سوال مهم دیگر این است که آیا منافع آمریکا با منافع مردم
از کشور را در نحوه تغییر سا ختا ر سیا سی د ر ایران
دانست :گروهی معتقدند که میبایست از گزینه دخالت خارجی و نیروی نظامی خارجی برای براندازی نظام استفاده کرد و گروهی معتقدند گزینه نظامی و دخالت خارجی میبایست از دستور کار خارج باشد .این تفاوت در استراتژی در احزاب سیاسی آمریکا هم وجود دارد .همانطور که دولت اوباما با سیاست مصالحه در سیاست خارجی کار خود را شروع کرد در حالی که جمهوریخواهان و محافظهکاران از سیاستهای حمله نظامی حمایت میکنند .این تشابه باعث شده که نزدیکی سیاسی بین گروههای سیاسی ایرانی و احزاب آمریکا براساس نوع نگرش سیاست خارجی آنها صورت بگیرد. اما مدیریت و سیاستگذاری در تلویزیون صدای آمریکا ملغمهای است که کیمیاگری جهت منظم کردن آن احتیاج است .این رسانه برخالف تصور منطقی ،از هرگونه سیاستگذاری منسجم بیبهره است .به خاطر فارسی بودن آن از نقد سالم و حرفهای رسانهای محروم است و از همه بدتر از نظر کیفیت مدتهاست که از استعداد عملی خود فاصله
متعلق به یک گروه و شاید گروهک روزنامهنگار است که با کنترل برنامهها و مهمانهای برنامه، همچون مایملک شخصی آن گروه اداره میشود .سیاست بازیهای داخلی بین مدیران این رسانه شانس یک کار حرفه را از روزنامهنگاران آن دریغ کرده و همه را به سیاستبازی کشانده است .این امر باعث شده تا شایسته ساالری به گوشهای افتد و روابط و باند بازی کلید امنیت شغلی باشد و حتا آنهایی که ارادت خاصی هم به هیچ یک ازگروههای رقیب را ندارند ،مجبورند جناح بندی کنند تا از حمایت مدیران بهرهمند شوند. در این ساختار هر تغییری موجب ترس و برخورد خشن با تغییر است .در دوسال گذاشته دو گروه حرفه مسوولیت این رسانه را به عهده گرفتهاند و هردوی این تیم مدیران در کمترین زمان به دیوار سیاستبازی گروههای داخل موسسه برخورد کردهاند .مدیران این موسسه بدون درک بازیهای داخلی این موسسه که بهطور مستقیم با سیاستهای داخلی ایران و امریکا مرتبطاند ،سعی به تغییراتی زدهاند که به شکست انجامیده است. این رسانه چون جامعه کوچکی از جامعه ایران است که بعد از کوچک تغییری در نظام فعلی در جنگ قدرتطلبی به حذف نیروهای مخالف پرداختهاند .یعنی کوچکترین فضای تحملی
وجود ندارد و هیچ منفعتی بجز منفعت شخصی برایشان مهم نیست .کسی از این گروهها به فکر ارتقای کیفیت برنامهها نیست و تنها به فکر حفظ جایگاه خود هستند. اما این رسانه با رسانه سالم چقدر فاصله دارد؟ در اساسنامه صدای آمریکا آمده است که این رسانه میبایست در جهت خبر رسانی بی طرف و تبلیغ ارزشهای دمکراتیک فعالیت کند .این رسانه تا بیطرفی فاصله زیادی دارد .این رسانه برای ایرانیان نقش یک رسانه آزاد را بازی نمیکند .این رسانه که با پول مردم آمریکا اداره میشود ،فرصتی طالیی است که مردم ایران از یک رسانه کارا و بیطرف که در جهت استقرار ارزشهای دمکراتیک فعالیت دارد بهرهمند شوند که متاسفانه به خاطر دعواهای گروههای سیاسی و نبود مدیریت منسجم و آشنا به این سیاستورزیها این موقعیت از ایرانیان دریغ شده است. ایکاش این رسانه با این همه استعداد و بودجه به نحوی مدیریت میشد که مصلحت مردم که سخت به یک رسانه آزاد نیازمندند در صدر قرار میگرفت و این گروههای سیاسی قدمی جلوتر از دماغشان را هم میدیدند. الزم است از روزنامهنگاران حرفهای صدای آمریکا که به دور از هیاهوی سیاسی به مسوولیتهای حرفهای خود پایبندند و سعی در ارتقای کیفیت اطالع رسانی به ایرانیان دارند تشکر کرد و امیدوار بود که مدیریت و انسجامی در این رسانه شکل گیرد که کارهای حرفهایی این گروه از استثنا به استاندارد تبدیل شود. قصد این نوشته رازگشایی از این موسسه نبود ،بنابراین از بیان اسم افراد و یا شرح روابط امتنا شده است .اما هر آنچه گفته شد قابل اثبات و مناظره است .و قصد این نوشته گفتن دانستهای است تا شاید تغییری در جهت منافع مردم ایران در صدای آمریکا صورت پذیرد. و نتیجه آخر اینکه وقتی رسانهای به دولت وابسته شد، مدیریت مستقل و کارا در آن کار آسانی نیست و این است که در جامعه داشتن رسانه مستقل غیردولتی نعمتی است برای دمکراسی که متاسفانه هنوز مردم ما نتوانستهاند به طور درست آنرا تجربه کنند.
of Rockville
"موقعیت استثنایی،قیمت های استثنایی"
رامبد قریب finance manager
Tel: 240-715-4489 Lexus: 301-762-9009 ext: 4489 15501Frederick Road, Rockville, MD 20855-2110 Email: Rambod.Gharib@rockvillelexus.com
استخدام مشاور فروش
در حالی که آقای آلن ژوپه فرانسوی گفت حمله به ایران منطقه را بی ثبات می کند. بگذریم .شماره دوم نشریه هفت دست شماست .با نوشته هایی از دوستان روزنامه نگار که با یک ورق زدن می توانید کارهای شان را ببینید .این شماره هفت مانند شماره پیشین در
اردوان روزبه
پس از تشکیل هیت منصفه دادگاه مطبوعات،
«مجرم شناختهشدن مدیر مسوول روزنامه ایران» به گزارش خبرگزاریهای داخلی ایران ،روز یکشنبه6 ، نوامبر ،هیت منصفه دادگاه مطبوعات ،علیاکبر جوانفکر، مدیر مسوول روزنامه منسوب به دولت جمهوری اسالمی را که به اتهام «نشر مطالب خالف موازین اسالمی» محاکمه شده ،مجرم شناخته است. به گزارش ایرنا ،علیاکبر کساییان ،سخنگوی هیت منصفه دادگاه مطبوعات گفته است که قاضی دادگاه مطبوعات یک هفته فرصت دارد تا رای خود را درباره مدیر روزنامه ایران صادر کند .دادگاه مطبوعات به ریاست قاضی سیامک مدیرخراسانی ،طی دو جلسه به موضوع شکایت دادستان عمومی و انقالب تهران از مدیر روزنامه دولتی «ایران» رسیدگی کرده است .موضوع شکایت از روزنامه ایران ،انتشار ویژه نامهای در این روزنامه به نام خاتون در تابستان امسال است که طی آن به موضوع حجاب اجباری زنان ایرانی پرداخته بود .خبرسازترین مطلب منتشر شده در ویژهنامه روزنامه ایران ،مصاحبه مهدی کلهر مشاور رسانهای پیشین محمود احمدینژاد بوده که که رنگ سیاه چادر را تقلیدی از لباس مشکی مردان و زنان غربی در «مجلسهای شبانه عیاشی اروپا» در زمان ناصرالدین شاه توصیف و گفته بود «از لحاظ فلسفه حجاب که در قرآن آمده که زن خودش را در مقابل تیر نگاه هیز مردان قرار ندهد ،قطعن چادر بدترین پوشش است چون چهره زن را قاب میکند». دادستان عمومی تهران با اعالم جرم علیه روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت را به «حمله به چادر و طرح حجاب و عفاف ،ترویج اباحهگری و جریحه دار کردن عفت و اخالق عمومی» متهم کرد .مدیر روزنامه ایران در جریان دفاع از خود در آخرین جلسه دادگاه گفته است که قوه قضاییه متاثر از جو سیاسی علیه او کیفرخواست صادر کرده است. آقای جوانفکر گفت که «حتا علما و مراجع هم در همین جو ایجاد شده و اطالعات غلطی که به آنها داده شده بود ،توضیحاتی را بیان فرمودند و نمایندگان مجلس بدون مطالعه خاتون مصاحبه و گفتوگو علیه ما انجام دادند .بنده حتا با برخی از نمایندگان مجلس تماس گرفتم و گفتم شما که این اظهارات را گفتهاید آیا مطالب نشریه را خواندهاید که آنها گفتند نه فقط میدانیم فالن خبرگزاری یا سایت اینگونه نوشته است».
نامه گروهی از دانشجویان ایرانی به باراک اوباما:
«نرمش و مماشات با جمهوری اسالمی را کنار بگذارید» جمعی از فعاالن فعلی و پیشین دانشجویی ایران ،همزمان با سیودومین سالروز گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا در تهران در نامهای خطاب به رییسجمهوری آمریکا ،خواستار «پایان سیاست نرمش و مماشات» این کشور در مقابل جمهوری اسالمی شدند. امضاکنندگان این نامه با اشاره به نام ه دیگری که در سال گذشته به همین مناسبت منتشر کردند ،خواستار اتخاذ تحریمهای هدفمند «علیه سران جمهوری اسالمی و سرکوبگران و ناقضان حقوق بشر» شده و از باراک اوباما خواستند که «در کنار مردم ایران بایستد». این فعاالن دانشجویی در بخشی از نامه به وضعیت سوریه نیز اشاره کرده و خطاب به آقای اوباما نوشتند« :برادران و خواهران سوری ما از شما خواستهاند تا از آنان حمایت کنید و با ایجاد منطقه پرواز ممنوع از کشتار بیشتر آنان توسط دیکتاتور سوریه جلوگیری کنید .تا بدین لحظه نیز این همه کوتاهی از سوی دولت آمریکا در قبال جان مردم سوریه پذیرفتنی نیست .توصیه ما به شما آن است که به مماشات با حکومت دمشق پایان دهید .نظیر اشتباهی را که در طول جنبش سبز مرتکب شدید مرتکب نشوید و در کنار مردم سوریه بایستید و در این راه به زیادهخواهیهای دو دولت عمدهی حامی دیکتاتور -روسیه و چین -توجهی نکنید». در ادامه این نامه همچنین آمده است« :شما عالوه بر رییس جمهوری قدرتمندترین کشور دنیا ،برنده جایزه صلح نوبل نیز هستید و این مسوولیت اخالقی شما را در جهت برقراری صلح و حفاظت از جان انسانها دو چندان میکند .ما در نامه سال پیش خود از شما خواستیم پیگیر مساله نقض حقوق بشر به ویژه در مورد دانشجویان ایرانی باشید .سه کوهنورد آمریکایی که خود مدتی گروگان نظام جمهوری اسالمی بودند ،در کنار بسیاری از فعاالن دانشجویی ایرانی میتوانند شهادت بدهند که چه بر سر دانشجویان و فعاالن جامعه مدنی ایران در زندانها میآید».
از پی چه آنان بر طبل جنگ می نوازند درست در همین ایام که می خواهم کالم اول نشریه شماره دو هفت را بنویسم ،سر و صدای تهدید جنگ بر علیه ایران برخواسته است .این روزها حدیث موشک های دور برد اسراییلی است و ساز و کار دولت بریتانیا برای آماده سازی و همراهی آمریکا برای گزینه نظامی و حرف و حدیث هایی از این دست .می گویند در این میان برخی ایرانیان هم بدشان نمی آید در این هاگیر واگیر دو تا موشک هم به وسط ایران بخورد و بل بشویی بشود. شاید این حرف برخی از ایرانیان در داخل کشور باشد که شنیده می شود« :اگر موشک قرار بود بر سر شما بخورد آیا باز هم بدتان نمی آمد که چند تیر و گلوله نیز شلیک شود؟» به راستی اگر این روزها قرار باشد کشوری به کشوری دیگر حمله کند هزینه اش را چه کسانی خواهند پرداخت .بی شک مردم کوچه بازاری که حساب بانکی چند بیلیونی و جت اختصاصی دور و برشان یافت نمی شود و به صورت معمول همیشه همین تیر های غیب به آن اصابت می کند و به هر روی کشته شدن کودکانشان و قحطی و بدبختی هزینه ای است که باید برای رسیدن به «دموکراسی» بدهند .البته فقط آنان هستند که باید بدهند و بس. در روزهایی که گذشت انقالبیون آزادی خواه جنازه مورد تعرض واقع شده معمر قذافی را بر زمین کشیدند و پاپ بندیکت شانزدهم تبریک گفت و دولت های دموکرات آفرین گفتند ولی هیچ کدام نپرسیدند دموکراسی چطور قرار است از دل بی رحمی برخیزد .دولت آقای احمدی نژاد در زیر رگبار راست هایی قرار داشت که روزی عاشقان سینه چاکش بودند و وزیر اقتصادش از نیست شدن در مجلس «قسر» در رفت.
ایاالت متحده آمریکا و کانادا به طور مجزا منتشر شده است. ما از شماره یک شروع کردیم برای کانادا با چهار صفحه اضافه نشریه را مستقیم در تورنتو منتشر کردن که به نظر می رسد از استقبال مهربان ایرانیان و پارسی دان ها و پارسی زبان های سایر کشور ها نیز برخوردار بوده است. از سویی تلفن هایی هم داشتیم .تلفن های خوب .باور می کنید هر وقت دلم می گیرد -از کارهایی که در نشریه به هر روی گره می خورد یا سخت به جلو می رود یا مشکالت و سد ها -یکی از همین تلفن ها خودش می شود «دوپینگ» برای بهتر کار کردن و امیدوار بودن .وقتی عیبی از کار گرفته می شود یا تشویقی هست یا اشاره به نکته ای می شود و یا این که دوست خوبی می پرسد چرا در فالن مرکز ایرانی کم توزیع شده است یا این که در دیگری روز اول تمام نشریه توزیع شده ،تمام شده است ،باور می کنیم خونی در رگ این نشریه جاری است که مدیون توجه شماست. برخی دوستان پیشنهاد افزایش تیراژ داشتند .مایه افتخار است اما شرایط اجازه نمی دهد .چرا که هفت باید با کمک آگهی هایش بتواند خود را مستقل اداره کند و این حمایت خود شما را می طلبد. در روزهایی که گذشت جهان پر التهاب شاهد رخ داد هایی از جنس خوب و بد بود و ما نیز از این جهانی از اطالعات قطره ای را همراه شما هستیم. این شماره را بخوانید .تلفن را بردارید و به ما بگویید از ما چه می خواهید. گمان مبر که به پایان رسید کار مغان هزار باده نخورده در رگ تاک است
نشریه هفت در حوزه های خبر ،سیاست ،اندیشه ،فرهنگ و هنر و اجتماع درگستره آمریکای شمالی صاحب امتیازSeven Publishing Co. / Global Social Networks : سردبیر :اردوان روزبه editor@haftmagazine.com / مدیر اجرایی :علی هریسچیali.herischi@haftmagazine.com / صفحهآرایی و امور فنی :داریوس مدیا تلفن تماس در آمریکا)240(436-2535 ، )240(436-2536 : امور آگهیهاads@haftmagazine.com : مدیر دفتر کانادا :اردشیر زارع زادهCanada@haftmagazine.com/ تلفن تماس در کانادا 1-647-860-8485 :فکس1-888-767-6797 :
توجه« :نشریه هفت» یک رسانه مستقل و آزاد است که بدون گرایش های سیاسی و حزبی و در حوزههای خبر ،اطالع رسانی ،تحلیل ،فرهنگ ،اقتصاد ،هنر ،اندیشه و آموزشهای زندگی فعالیت میکند. این نشریه با پرهیز از قوم گرایی به اندیشه نزدیک شدن مردم در جهان و ارایه راه کارهای ارتباط بهتر بین اقوام و ملل مختلف میپردازد .اما بنابر محدویتها فقط به زبان پارسی منتشر میشود ولی امکان و بستری است برای تمام اقوام ایرانی. مطلب های منتشر شده در «نشریه هفت» بر اساس الگوی هیت تحریریه این نشریه و با اندیشه ارتباط با جامعه میزبانی است که در آن کشور ایرانیان و سایر ملل در آن ساکن و یا میهمان هستند .در الگوی نوشتاری خود در صورتی که قصد دارید همراه ما باشید امیدوار هستیم نکات باال را رعایت کنید .در صورت ترجمه متن یک نسخه اصل آن را ضمیمه کنید و فراموش نکنید تا حد امکان در بخش پارسی از کلمات این زبان استفاده کنید و برگردان مناسبی از کلمات قابل تبدیل داشته باشید. «هفت» آماده انتشار مطلبها ،نظرها ،پیشنهادها و انتقادهای شما به همراه عکسهایی است که میگیرید .به هر روی نشریه خودتان است .فراموش نکنید این نشریه منطبق با قوانین جاری کشور آمریکا را دارد .در مورد آگهیهای نشریه هم بررسی کنید و بعد منتشر میشود و نهایت امر مطلبها با نظر شورای تحریریه انتخاب می شود و همچنین سردبیری حق حک و اصالح مطلبهای ارسالی آن نیست و هر مطلبی در این نشریه قابل نقد و بررسی است. انتخاب چرا که ما مسوولیتی در مورد محتوای آن نمی پذیریم .فراموش نکنید مطلب های نوشته شده در «هفت» به الزام نظر صاحبان
همراهان این شماره به ترتیب الفبا: اردوان روزبه ،اکبر ترشیزاد ،احمد باطبی ،امیرحسین آهویی ,اردشیر ,آویده مطمئن فر ،بهنام فروهر ،ثروت اعجمی ,حسن زارع زاده اردشیر ,دامون روزبه ،روزبه میر ابراهیمی ،رضا محدث ،ژینوس تقیزاده ،سایه کوثری ،سحر بیاتی ,سحر.ج ،سیما تاج الدینی ،سیروس زارع زاده ,شراره سعیدی ,عرفان قانعی فرد ,علی هرسیچی، فرورتیش رضوانیه ،کیان امانی ،کیومرث سجادی ،کامران موسوی ،نیرماال ،مهران امیراحمدی ,محمد مصطفایی ,مصطفا خلجی,مصطفی عزیزی ،مه شب تاجیک، محبوبه شعاع. همچنین تهیه بخش خبرهای این نشریه با همراهی رادیو کوچه است
آثارتان را به آدرس contact@haftmagazine.com:ارسال کنید.
ج ری ا ن ان ح را ف ی و د و ر د وم انتشار اسناد محرمانه
احمد باطبی
روز دوشنبه نهم آبانماه ،تارنمای «دولت ما» وابسته به اسفندیار رحیممشایی اقدام به انتشار اسناد تازهای از مدارک تحصیلی «علیرضا زاکانی» نماینده مجلس شورای اسالمی و یکی از سرشناسترین مخالفین دولت محمود احمدینژاد کرده است. انتشار این اسناد و مدارک دومین افشاگری حامیان محمود احمدینژاد ،علیه محافظهکاران حامی علی خامنهای، محسوب میشود. براساس این مدارک انتشار آقای زاکانی در زمان دانشجویی به طور «غیرقانونی» رشته تحصیلی خود را در دانشگاه تغییر داده است. پیش از انتشار این اسناد «محمدرضا تقویفرد» ،سردبیر روزنامه بامداد چاپ تهران ،با انتشار یادداشتی به سوابق تحصیلی علیرضا زاکانی پرداخته و نحوهی اخذ دکترای تخصصی پزشکی هستهای او را مورد سوال قرار داده بود ،اما زاکانی با طرح شکایت وی را به دادگاه احضار کرد . سایت «دولت ما» در دوره اول افشاگری خود ،مدارکی را از بورس تحصیلی احمد توکلی دیگر نماینده مجلس شورای اسالمی دردانشگاه ناتینگهام بریتانیا منتشر کرده بود. احمد توکلی و علیرضا زاکانی دو نماینده حامی رهبری در مجلس شورای اسالمی و از سرسختترین مخالفین محمود احمدینژاد محسوب میشوند. این دو نماینده پیش از این نیز با پیگیری مدرک دکترای علیرضا رحیمی معاون اول محمود احمدینژاد ،آن را «فاقد اعتبار» اعالم کرده بودند. پیگیری مدرک جعلی دکترای علی کردان وزیر پیشین کشور دولت احمدینژاد و در نهایت استیضاح و برکناری او از وزارت کشور نیز ازجمله اقدامات این نمایندهگان محسوب میشود. جریان موسوم به انحرافی پیش از این اعالم کرده بود که ۱۴۰هزار سند از ۳۱۴مقام جمهوری اسالمی را در اختیار دارد که در صورت نیاز آنها را منتشر خواهد کرد. هفته گذشته محمد خوش چهره ،نماینده پیشین مجلس شورای اسالمی و از حامیان محمود احمدینژاد در سالهای گذشته ،گفت وگویی را با روزنامه «ملت ما» چاپ تهران انجام داده و در آن به نقش جريان انحرافی در بيرون كشيدن پروندهها از وزارت اطالعات اشاره کرد. خوش چهره دربخشی از مصاحبه خود گفته است« :جریان انحرافی پروندههای بسیاری از مقامات را از وزارت اطالعات بیرون کشیده .اینها میخواستند به یک اطالعاتی برسند که با این اطالعات رقیب را بزنند .بعد کثیفترین جنبه اینطور کارها هم ،زمانی است که این بحثها در مباحثی
چون انتخابات بیافتد این فرایند ادامه پیدا میکند تا مقطع خروج پروندههای خاص از وزارت اطالعات توسط جریان انحرافی. با خروج پروندههای ویژه از وزارت اطالعات در یک دورهای که به دوره برزخ معروف شده ...پروندههایی که اسامی خیلی از مقامات و مسووالن کشور در
در آینده این احتمال هست که اسنادی همچون ارتباطات پشت پرده ،رانتخواری ،فساد اقتصادی و ...مقامات حکومتی نیز اختیار عموم قرار گیرند. گفتنی است که درسال « 1387عباس پالیزدار»، دبیر هیات تحقیق و تفحص از قوه قضاییه ،در سخنانی در دانشگاه همدان و شیراز مواردی از فساد اقتصادی سران نظام را فاش کرده بود. پالیزدار که ریاست «دفتر مطالعات زیربنایی» در «مرکز پژوهشهای مجلس» را نیز پیش از بر عهده داشته ،در سخنان خود در روزهای چهاردهم اردیبهشت در دانشگاه بوعلی سینا همدان و هفتم خرداد در دانشکده حقوق دانشگاه شیراز فساد اقتصادی افرادی همچون محمد یزدی (عضو شورای نگهبان و مجلس خبرگان، دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و رئیس سابق قوه قضاییه) ،محمد امامی کاشانی (عضو شورای نگهبان و امامجمعه تهران) ،علیاکبر ناطق نوری (رییس بازرسی ویژه دفتر رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام) ،واعظ طبسی (تولیت آستان قدس رضوی) به همراه فرزندش ناصر واعظ طبسی ،معزی (معاون رئیس دفتر رهبری) ،حبیب اهلل عسگراوالدی (دبیرکل موتلفه اسالمی) ،محسن رفیقدوست (رییس سابق بنیاد مستضعفان) و فرزندان هاشمی رفسنجانی را فاش ساخته است. تارنمای «تابناک» متعلق به محسن رضایی، فرمانده سابق سپاه پاسداران ،در همان زمان طی واکنشی به گفتههای آقای پالیزدار نوشت« :این فرد همچنین اتهامات زنندهای را متوجه برخی از چهرههای نظام از جمله آیتاهلل امامی کاشانی ،آیتاهلل هاشمی رفسنجانی، حجتاالسالم ناطق نوری و … کرده و مدعی شده که دادمان ،وزیر راه دولت خاتمی و شهید کاظمی ،فرمانده سابق نیروی زمینی سپاه ،ترور شدهاند که همه مطالب آمده پیش از این در تلویزیونهای ماهوارهای و سایتهای اپوزیسیون طرح شده بود و اکنون با کمال تعجب ،در چهارچوب حمایت از دولت ،تکرار شده است». تارنمای «رجانیوز» از حامیان آن زمان محمود احمدینژاد در واکنش به مطلب سایت تابناک آن را «سایت اینترنتی وابسته به محافل بدنام اقتصادی که سابقه لوث کردن پروندههای بزرگ مفاسد اقتصادی را نیز در کارنامه دارد» دانست. عباس پالیزدارمدت کوتاهی پس از این افشاگری دستگیر
سیاسی در بین 140سند مورد از 314مقام جمهوری اسالمی به طبع مدارکی به غیر از مدارک تحصیلی نیز وجود دارد و
و روانه زندان شد .اما بزرگترین تفاوت افشاگری او با افشاگری حامیان کنونی محمود احمدینژاد این است
آن هست »... هرچند که در دومرحله از انتشار اسناد و مدارک مربوط به مخالفین دولت از سوی حامیان محمود احمدینژاد ،تنها مدارک تحصیلی افراد منتشر شدهاست ،اما به اعتقاد ناظران
گفتنی است که درسال « 1387عباس پالیزدار» ،دبیر هیات تحقیق و تفحص از قوه قضاییه ،در سخنانی در دانشگاه همدان و شیراز مواردی از فساد اقتصادی سران نظام را فاش کرده بود 5
که افشاگری آقای پالیزدار در فضایی انجام شد که نهاد قدرت در ایران ،در یکدستی نسبی به سر میبرد .از آن سو نیز افشاگری او بدون ارایه اسناد و مدارک و صرفن درحد کالم مطرح شد ،اما حامیان محمود احمدینژاد با حداقل به کارگیری کالم و با انبوه مدارک اقدام به افشاگری کردهاند. مدارکی که به صورت تلویحی صحت آنها از سوی افرادی همچون خوشچهره نیز مورد تایید قرار گرفته است. به اعتقاد کارشناسان سیاسی با نزدیک شدن به انتخابات اسفند ماه مجلس شورای اسالمی و باال گرفتن تنش میان جریان محافظه کار حامی علی خامنهای و جریان موسوم به انحرافی ،تعداد بیشتری از این مدارک در اختیار عموم قرار گیرد.
روزبه میرابراهیمی
مکثی جلوی دوربین در چند قدمی حاشیههای کناری بروکلین درست در جایی که به راحتی میتوان برجهای منهتن را هم دید نمایشگاه عکسی برپا است .کوچه و پس کوچهها این بخش کناره بروکلین چندان چشمنواز نیستند .درست برعکس چند بالک پایینترش که یکی از جذا بترین محلههای بروکلین – یعنی «بروکلین هایتس» -را در خود دارد. برای بازدید از گالری عکسی به این بخش جزیره آمدهام و جالب است که هر بار گذرم به این محله (محله دامبو) میرسد اولین سوالی که به ذهنم میآید این است که «مردم چگونه در این محله کار و زندگی میکنند!» با وجود صدای سرسامآور «ترن»های مترو که هر دقیقه از روی پل منهتن عبور میکنند و کم مانده «دیوار صوتی» را بشکنند! اما این بار هدفم از آمدن به این محله بازدید از یک نمایشگاه عکس بود .پالک ۲۸خیابان «جی» در بروکلین گالری عکسی است که همواره میزبان عکسهای عکاسان مطرح دنیا بوده و هست .این بار به مدت یک هفته از ۲۳اکتبر میزبان عکسهای منتخب فینالیستهای جایزه بینالمللی « »FotoEvidence Book Awardبود. در میان فینالیستها نام یک ایرانی انگیزه اصلیام برای رفتن به این گالری شد« .مجید سعیدی» عکاس سرشناس ایرانی که من به عنوان یک روزنامهنگار بارها از عکسهایش لذت برده بودم .وی تا همین چند وقت پیش دبیر سرویس عکس خبرگزاری فارس بود که در پی تحوالت و حوادث پس از انتخابات ۱۳۸۸در ایران مدتی را در بازداشت نیروهای امنیتی بسر برد. از مجید سعیدی در این گالری مجموعه عکسی تحت عنوان «قربانیان جنگ افغانستان» به نمایش گذاشته شده است .مجموعهای از عکسهای زنان و مردان و کودکان افغان که در یک مورد ،به جز انسان بودن و افغان بودن، اشتراک دارند .اکثر این سوژهها در تجربه چندین دههای جنگ در این کشور پای خود را از دست دادهاند. برخی با لباس رزم بر تن ،سرباز و جنگجو بودند و بسیاری دیگر که شهروندان عادی و قربانی خشونت شدند. تصویر مردی بر روی ویلچر با توپ بسکتبالی در دست و نگاهی اخمآلود به دوربین .زنی با چادری گلگلی اما با عصایی به زیر بغل .مردی با لباسهای خاکی و گل آلود اما با گلدانی در دست .دو زن در یک تصویر ،یکی نشسته بر ویلچر و رو به دوربین و دیگری با چادری کشیده بر صورت و دستانی که پیش برنده ویلچرند .مردی با کالهی به سر و ریشی بلند ،تکیه زده بر عصای زیر بغل .یک زن برقه پوش در کنار دختری با پاهای گچ گرفته .مردی مسن با ریشهای بلند و رختی محلی که شالش به پرواز درآمده و پاهایی که یکی سفید و دیگری رنگش تیره شده است! و سربازی نه چندان ورزیده که دستی به کاله و دست دیگر به کمر بسته است .و همه در روزگار جنگ پای خود را از دست دادهاند. هر چند مجید سعیدی به دلیل حضور در لیبی نتوانسته بود حتی در مراسم بازگشایی این گالری حضور داشته باشد اما من در تماسی با وی از او در مورد انگیزهاش در انتخاب این
چندان راحت نبود .برای حضور ۹۰دقیقهای در زندانی در روسیه روندی ۱۸ماهه را طی کرد .برای وارد شدن به بازداشتگاهی در آمریکا ۳سال زمان صرف کرد .و برای این پروژه عکاسیاش از ۶۰کشور دنیا تقاضای همکاری کرد. نامهایی کهبه آنها اشاره کردم فینالیستهای این جایزه بینالمللی بودند که منتخبی از عکسهای شان در کتاب سال این جایزه منتشر میشود و در نمایشگاه قابل دیدن است. اما برنده امسال این جایزه «جاویر آرکنیالس» ( )Javier Arcenillasبود .عکاسی که تا کنون بیش از ۱۰۰جایزه بینالمللی را از آن خود کرده است .پروژهای که وی را برنده این جایزه کرد مجموعه عکسهایی از «تروریستهای آمریکای التین» است که تحت نام «سیکاریو» یا «آدمکش» ( )Sicarioمنتشر شده است.
مهران امیراحمدی
سرنوشت قذافی درسی برای دیکتاتورها
گاهی یک مکث در جلوی دوربین یک عکاس یا هنرمند پژواکی میشود برای دیدن ،شنیدن و شاید فکرکردن جاویر درحال حاضر فیزیولوژیستی است در دانشگاه «کامپلوتنس» مادرید در اسپانیا« .آدمکش» مجموعه عکسهایی است از جنایتهای زنجیرهای باندهای قاچاق و آدمکشی در آمریکای التین .جایی که به نوشته همین کتاب تعرفه قیمت کشتن یک انسان از ۲۰دالر تا دهها هزار دالر در نوسان است .گواتاماال ،السالوادور ،مکزیک از جمله کشورهای امریکای التین هستند که این حرفه در آن رواج دارد. آموزشها از مدرسهها آغاز میشود و کودکان در ابتدا با کشتن سگ و حیوانات خانگی ترس خود از کشتن را میریزند .قاتالن جوان و کم تجربهتر به سوژههای دونپایهتر گمارده میشوند و حرفهایهای با تجربه! به گروههای قاچاقچی مکزیکی و کلمبیایی سرویس میدهند .همین کتاب آمار ۲۱هزار قتل
موضوع برای شرکت در این مسابقه پرسیدم. سعیدی در جواب من نوشت« :این مسابقه براساس نقص حقوق بشر پایهگذاری شده و این سری از عکسهای من هم به همین مقوله بر میگردد ».در پشت صحنه همه عکسهای موجود سعیدی در نمایشگاه پردهای سیاه وجود دارد .خودش در این باره میگوید« :با این روش میخواستم عکاسیام بدون کمترین دخالت من باشد و انتخاب یک پرده ساده سیاه به خاطر تاثرپذیرتر کردنش بود .من سعی کردم این پرده سیاه که به عنوان بک گراند استفاده کردم را جلوی راه اشخاصی که اعضای بدنشان را بر اثر جنگها از دست دادند بگذارم که آنها تقریبا از جلوی من رد شوند و یک مکث کوتاهی جلوی دوربین من داشته باشند». نکته سعیدی مرا به این فکر واداشت که به واقع در روز ما از کنار چه افراد و موضوعاتی به راحتی میگذریم بدون اینکه حتا متوجه بسیاری از موضوعات و داستانهای همراهشان شویم .هنر عکاسی شاید دقیقن همین ثبت «مکث»های کوتاهی باشد که شاید روزی بیندهای را به فکر وادارد. با همین تصور در ذهنم بار دیگر به مرور آنچه در نمایشگاه دیده بودم پرداختم .عکسهای ویلیام مسابقات این فینالیست دانیلز ( )William Danielsدیگر توسط همین گروههای اوباش را تنها در سال ۲۰۰۹گزارش و مرد شوروی»که فروپاشی از قرقیزستان « ۲۰سال پس از میکند .و اما نکته جالب دیگر این است که امید به زندگی در دهد. ی م نشان را مادرش زانوهای زن و کودک تکیه کرده بر بین «سیکاریوها» (آدم کشها) تنها ۲۷سال است. عکسهای پااول برونستین ( )Paula Bronsteinاز یک قربانیان بیعدالتی اجتماعی در هرجایی میتواند شکل و دهه عکاسیاش از افغانستان درگیر «بین زندگی و جنگ» .ظاهر و محتوای متفاوتی را به خود ببیند .گاه در چهره یک از گریههای دوستداران احمدشاه مسعود پس از مرگش تا کودک مانده در پشت میلههای زندان ،گاه در خشونتهای تظاهرات خیابانی و درگیری با پلیس .عکسهای بونیفیس حاکمان ظالم ،گاه در چنگ و دندان نشان دادنهای انسانها موآنگی ( )Boniface Mwangiکنیایی از خشونتهای به هم ،گاه در سکوت ناشی از ناآگاهی و گاهی نیز در نگاه پس از انتخابات در کنیا در اواخر ۲۰۰۷و اوایل ۲۰۰۸و معصوم کودکی بیگناه که نه از سیاست سر در میآورد و نه از آن دستهای بریده شده روبان سفید به دست .عکسهای قاچاق و تعصبهای کور. لیزی سادین ( )Lizzie Sadinکه هشت سال برای ثبت و گاهی یک مکث در جلوی دوربین یک عکاس یا هنرمند «مکث»ها کوتاه از کودکان زندانی بیش از ۶۰بازداشتگاه پژواکی میشود برای دیدن ،شنیدن و شاید فکر کردن. در نقاط مختلف دنیا را بازدید کرد .کاری که خود میگوید 4 4
باورش خیلی سخت است مردی که خود را رهبر جهان عرب و زعیم آفریقا مینامید اینگونه هولناک در زیر دست و پای مردمان وطنش با خفت و خواری ،نیستی را درآغوش گیرد .این پایان قسمتی از سریال سقوط دیکتاتورها در آستانه هزاره اعجابآور سوم بود .مال عمر ،صدام ،بن علی ،مبارک و باالخره قذافی بازیگران سریال ناموزونی بودند که هریک به نحوی متفاوت ولی همسان در محتوا ،با شوربختی کامل، نقش شان به پایان رسید. به راستی اسب بیافسار قدرت با کسی که زمانی چهگوارای آفریقا نامیده میشد چه کرد که اینگونه در قلوب مردم لیبی، تبدیل به هیوالیی بیرحم گشت .شاید او باور میداشت که میتواند بسان فراعنه مصر ادعای خدایی کند و یا برای او نیز در گوشهای دیگر از صحرای سوزان آفریقا هرمی با خشتهایی از اجساد بردگان بنا کنند تا در نیستی نیز ادعای هستی کند .این سرنوشت دیکتاتورهای هزاره سوم است که با خاماندیشی میخواستند دوران جدید را با سنتهای عصر قدیم راهبری کنند .هنوز از یادمان نرفته که چگونه صدام در گودالی حقیر که هیچ شباهتی با تختگاه رویاییاش یعنی «کاخ جمهوری» نداشت ،بسان موشهای صحرایی به بیرون کشیده شود که بار دیگر شاهد تکرار آن واقعه برای دیکتاتور صحرا گشتیم .سرهنگ قذافی با آن همه دبدبه و کبکبه از لولههای فاضالبی بیرون کشیده شد که سالها قبل باورش برای هر لیبیایی غیرقابل تصور بود .آری او هیچگاه نتوانست در کاخهای رویاییاش و یا خیمههایی که بر ستون عوام فریبی سوارشده بود ،بسان شرافتمندان تاریخ بیارامد .بهتر بگویم خود شیفته آفریقایی ،لیاقت نداشت تا ابد چهگوارای آفریقا لقب گیرد اما نلسون ماندال و گاندی رفتند بمانند تا ابدیت. و اما ،وقتی مال عمر سقوط کرد مطلبی با عنوان «درسی برای دیکتاتورها» در روزنامه حیات نو نوشتم و در پی دستگیری صدام مطلب دیگری به عنوان «سرنوشت صدام در سی برای دیکتاتورها» در هفته نامه صدا منتشر کردم .تمام منظورم با ایما و اشاره قلم ،کسی نبود جز دیکتاتور ایرانی .آیا آن روز فرا خواهد رسید تا من نیز سریال نوشتاریام را با این عنوان تمام کنم« :سرنوشت خامنهای درسی برای دیکتاتورها!»
دکتر آویده مطئمنفر کمبود ویتامین دی ،با کمبود ویتامین دی در رژیم غذایی، عدم توانایی بدن برای جذب ویتامین دی ،و یا با کاهش قرارگرفتن در معرض نور خورشید ایجاد میشود .کمبود ویتامین دی میتواند روی اسکلت تاثیرگذار باشد .برخی مطالعات نشان میدهد که ویتامین دی ممکن است برروی تجمع چربی به دلیل نفوذ اثری که خود در تنظیم کلسیم درداخل سلول دارد اثر بگذارد .تا به حال ثابت شده است که کلسیم بر تجزیه سلولهای چربی و ذخیره چربی در داخل این سلولها نفوذ دارد .در یک مطالعه انجام شده در دانشگاه آپساال نشان داده است که افراد چاق اغلب از کمبود ویتامین دی و فقر سوخت و ساز کلسیم در بدن به طور جدی رنج میبرند و این محققان دریافتند که کمبود ویتامین دی با افزایش ساالنه 80سانتیمتر اندازه دور کمر همراه است. ویتامین دی یک ویتامین محلول در چربی است .این ویتامین یا به طور طبیعی در چند غذای متفاوت وجود دارد ،یا به بعضی از مواد غذایی اضافه شده ،و یا به عنوان یک مکمل رژیم غذایی در دسترس قرار دارد. سنتز ویتامین دی به طور اندوژن به وسیله برخورد اشعههای ماوراء بنفش با پوست ایجاد میشود .تابش اشعه ماورای بنفش ( )UVBنورخورشید با طول موج ۲۹۰-۳۲۰نانومتردر پوست نفوذ ودی هیدروکلسترول ۷ ( ) dehydrocholesterolرا به پیش ویتامین ،D3 که بعدن تبدیل به ویتامین D3میشود را تولید میکند .به هرحال ،ویتامین دی از نظر بیولوژیکی بیاثر و بایداز طریق دو هیدروکسیالسیون hydroxylationsدر بدن فعال شوند. هیدروکسیالسیون اول در کبد رخ میدهد و ویتامین دی را به ۲۵-هیدروکسی ویتامین دی ،و یا کلسیدیولcalcidiol تبدیل میکند .هیدروکسیالسیون دوم در درجه اول در
کلیهها رخ میدهد و فرمهای فیزیولوژیکی فعال ۱،۲۵- هیدروکسی ویتامین دی که همچنین به عنوان کلسیتریول calcitriolشناخته شده است را تولید میکند. ویتامین دی برای جذب کلسیم در رودهها الزم است .این ویتامین با حفظ کلسیم کافی درخون و ثابت نگاه داشتن غلظت فسفات باعث ترویج مواد معدنی استخوانها شده و از تشنج
هیپوکلسمیک جلوگیری میکند. همچنین ویتامین دی برای رشد استخوان و بازسازی استخوان توسط استئوبالستها و استئوکالستها موردنیاز است. کمبود ویتامین دی به نرمی استخوان در کودکان ،نرمی استخوان در بزرگساالن و پوکی استخوان در بزرگساالن مسنتر میانجامد .نرمی استخوان بیماری است که مشخصه آن فقر کانه در بافت استخوانی ،که منجر به نرمی استخوان و ناهنجاریهای اسکلتی میشود میباشد .تعدیل رشد سلولی،
عملکرد عصبی ـ عضالنی و عملکرد ایمنی و کاهش التهاب هستند ازجمله مسوولیتهای دیگر ویتامین دی هستند .تحقیقات کنونی نشان میدهد که کمبود ویتامین دی نیز ممکن است به توسعه فشار خون باال ،افسردگی ،مالتیپل اسکلروزیس ،ورم مفاصل ،بیماریهای قلبی عروقی ،افزایش وزن و افزایش خطر ابتال به سرطان بی انجامد. کمبودهای غذایی به طور کلی نتیجه بی کفایتی رژیم غذایی ،اختالل در جذب ،نیاز به افزایش ،و یا دفع زیاد است. کمبو د
ویتامین دی وقتی به وجود میآید که درمدت زمانی طوالنی مصرف معمول و جذب آن پایینتر از سطح توصیه شده است ،یا قرار گرفتن در معرض نور خورشید محدود است ،یا کلیهها نمیتوانند ویتامین دی را به فرم فعال آن یعنی کلسیتریول تبدیل کنند .رژیمهای غذایی که کمبود ویتامین دی دارند با آلرژی به شیر ،عدم تحمل الکتوز، گیاهخواری و رژیم غذایی مطلق گیاهی و گان همراه است. عالیم کمبود ویتامین دی در بدن عبارتند از :درد استخوان، گرفتگی عضالنی ،ضعف واحساس سوزن سوزن شدن. بیشتر افراد مقداری از نیاز ویتامین دی خود را از طریق
سحر.ج داستان آهها ،داستان دنیای پر از آه ،زندهها و حتا مردههایی هم که آه میکشند... آههایی برای حرفهای نزده ،کارهای نکرده ،برای همه آنچه که دریغ کردیم از همدیگر... مهربانیها، همدردیها، گاهی حتا یک نگاه یا که یک قطره اشک، گاهی یک آغوش گرم یا که یک تماس دست ...
قرار گرفتن در معرض نور آفتاب بدست میآورند .فصلها، زمان روز ،طول روز ،پوشش ابری ،آلودگی هوا ،مقدار مالنین پوست ،کرم ضد آفتاب از عوامل مؤثر در قرار گرفتن در معرض تابش اشعه ماوراء بنفش آفتاب و سنتز ویتامین دی هستند .بدن ویتامین دی را بر اثر قرارگرفتن در معرض نور خورشید در طول بهار ،تابستان ،پاییز و حتا در عرضهای جغرافیایی دور دست قطب شمال تولید میکند و آن در کبد زخیره میکند .با این حال ،برخی از افراد مانند افراد مسن و افراد تیره پوست در معرض خطر بیشتری برای ابتال به نارسایی ویتامین دی هستند .چرا که همانگونه که سن ما باال میرود ،پوست نمیتواند ویتامین دی رابه عنوان کارآمدی سنتز کتد ،و ما احتمالن کمتر خارج از منزل و در هوای آزاد وقت صرف میکنیم و عالوه بر این ممکن است مصرف ویتامین دی ما ناکافی باشد .از طرف دیگر ،مقدار زیاد مالنین در الیه اپیدرمی باعث تیرهتر شدن پوست و کاهش توانایی پوست برای سنتز ویتامین دی از نور خورشید میشود .افرادی که پوست تیرهتر دارند سطح پایینتری از کلسیدیول در مقایسه با افراد شناخته شده به عنوان سفیدپوست دارند .اماهنوز مشخص نیست که سطح پایینتر از کلسیدیول برای افراد با پوست تیره چه پیامدهای بهداشتی قابل توجهی دارد اما مردم با اصل و نسب آفریقایی آمریکایی ،به
بیشتر افراد مقداری از نیاز ویتامین دی خود را از طریق قرار گرفتن در معرض نور آفتاب بدست میآورند .فصلها ،زمان روز، طول روز ،پوشش ابری ،آلودگی هوا ،مقدار مالنین پوست ،کرم ضد آفتاب از عوامل مؤثر در قرار گرفتن در معرض تابش اشعه ماوراء بنفش آفتاب و سنتز ویتامین دی هستند عنوان مثال ،به ظاهر کمتر از شکستگی و پوکی استخوان در مقایسه با سفیدپوستان رنج میبرند. مسمومیت از ویتامین دی به احتمال زیاد از مصرف باالی مکملهای غذایی حاوی ویتامین دی است .این مسمومیت میتواند باعث نشانههایی از قبیل بیاشتهایی ،کاهش وزن، ادرار زیاد ،و آریتمیهای قلبی شود .همچنین میتواند سطح خونی کلسیم را باال برد که منجر به کلسیفیکاسیون در عروق خونی و پس از آن آسیب به قلب و کلیهها شود .آفتاب بیش از حد نمیتواند منجر به مسمومیت ویتامین دی شود به این دلیل که سنتز ویتامین دی بخشی از یک روند فید بک منفی است که خود ساخته شدن ویتامین D3را محدود میکند. این نیز بسیار بعید به نظر میرسد که مسمومیت ویتامین دی از مصرف بیش از حد مواد غذایی که حاوی آن هستند به وجود بیاید. و اما در پایان به خاطر بسپارید که مکملهای ویتامین دی میتوانند با سایر داروها تداخل کنند .داروهای کورتیکواستروئید مانند پردنیزون ،prednisoneکه برای کاهش التهاب استفاده میشود ،میتواند جذب کلسیم را کاهش و سوخت و ساز ویتامین دی بدن را مختل سازند .استفاده طوالنی مدت پس از آن میتواند به پوکی استخوان بیانجامد .داروی کاهش وزن اورلیستات (نامهای تجاری ® Xenicalو )alliTM و داروی کاهش کلسترول ( cholestyramineنامهای تجاری ،Questran ®، ® LoCholestو Prevalite ®) میتواند جذب ویتامین دی و سایر ویتامینهای محلول در چربی را کاهش دهد.
محبوبه شعاع
«علی اسفندیاری» مردی که بعدها به «نیما یوشیج» شد ،شاعر معاصر ایرانی و بنیانگذار شعر نو فارسی است .او در بیستویکم آبان سال ۱۲۷۴خورشیدی در روستای یوش از توابع بخش بلده استان مازندران به دنیا آمد .پدرش «ابراهیمخان اعظامالسلطنه» متعلق به خانوادهای قدیمی مازندران بود و به کشاورزی و گلهداری مشغول بود و به نیما زندگی روستایی ،تیراندازی و اسبسواری را آموخت. نیما تا سن دوازده سالگی در زادگاهش زندگی کرد و پس از آن به
مرقد آقا (داستان) ،کندوهای شکسته (داستان) ،آهو و پرندهها و توکایی در قفس (شعر و قصه برای کودکان) و آب در خوابگاه دختران اشاره کرد. اما زندگی خصوصی نیمایوشیج ،او در جوانی گفته شده عاشق دختری شد ،اما به دلیل اختالف مذهبی نتوانست با وی ازدواج کند .پس از این شکست او عاشق دختری روستایی به نام صفورا شد و میخواست با او ازدواج کند اما دختر حاضر نشد به شهر بیاید و سرانجام نیما در ششم اردیبهشت ۱۳۰۵خورشیدی با «عالیه جهانگیر» ازدواج کرد او فرزند «میرزا اسماعیل شیرازی» و خواهرزاده نویسنده نامدار «میرزا جهانگیر صوراسرافیل» بود. حاصل این ازدواج که تا پایان عمرش دوام یافت فرزند پسری بود به نام «شراگیم» که در سال 1324زاده شده است و اکنون در آمریکا زندگی میکند. و در نهایت نیما یوشیج که به علت سرمای شديد يوش ،در سالهای
به بهانه صد و شانزدهمین زادروز «نیما یوشیج»
افسانه ،مانیفست شعر نو فارسی
همراه خانواده به تهران رفت و در مدرسه عالی سنلویی مشغول تحصیل شد و بعد از مدتی با تشویق یکی از معلمهایش به نام «نظام وفا» به شعر گفتن مشغول گشت و در همان زمان با زبان فرانسه آشنایی یافت و شعر گفتن به سبک خراسانی را شروع کرد. نیما پس از پایان تحصیالت در مدرسه سنلویی در وزارت دارایی مشغول کار شد .اما پس از مدتی این کار را مطابق میل خود نیافت و آن را رها کرد .دوران نوجوانی و جوانی نیما مصادف بود با توفانهای سهمگین سیاسی ،اجتماعی در ایران نظیر انقالب مشروطه و جنبش جنگل و تاسیس جمهوری سرخ گیالن و روح حساس او هم نمیتوانست از این توفانهای اجتماعی بیتاثیر بماند و در همين سالها بود كه میخواست به نهضت مبارزان جنگلی بپيوندد ،اما بعدها منصرف میشود. علی اسفندیاری در سال ۱۳۰۰خورشیدی نام خود را به نیما یوشیج تغییر داد .او این نام را برای خود برگزید و با همین نام شعرهای خود را امضا میکرد و در نخستین سالهای صدور شناسنامه ناماش نیماخان یوشیج ثبت شده است. نیما سال 1300منظومه «قصه رنگ پریده» را که یک سال پیش از آن سروده بود را در هفتهنامه قرن بیستم «میرزاده عشقی» به چاپ رساند .که در این اثر او زندگی خود را روایت کرده و از خالل آن به مفاسد اجتماعی پرداخته است ،این منظومه مخالفت بسیاری از شاعران سنتی و پیرو سبک قدیم مانند «ملکالشعرای بهار» و «مهدی حمیدی شیرازی» را برانگیخت و شاعران سنتی به مسخره و آزار وی دست زدند. نیما یوشیج با مجموعه تاثیرگذار «افسانه» که مانیفست شعر نو فارسی بود ،در فضای راکد شعر ایران انقالبی به پا کرد .او آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید. شعر نو عنوانی بود که خود نیما بر هنر خویش نهاده بود و تمام جریانهای اصلی شعر معاصر فارسی مدیون این انقالب و تحولی هستند که نیما مبدع آن بود. از اشعار نیما میتوان به :قصه رنگ پریده ،منظومه نیما ،خانواده سرباز ،ای شب ،افسانه ،مانلی ،افسانه و رباعیات ،ماخ اوال ،شعر من ،شهر شب و شهر صبح ،ناقوس قلمانداز ،فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ ،آب در خوابگه مورچگان ،مانلی و خانه سریویلی،
پایانی عمر خود به ذاتالريه مبتال شده بود و برای معالجه به تهران آمده بود معالجاتش بیتاثير ماند و در سیزدهم دی ماه سال ۱۳۳۸درگذشت و در امامزاده عبداله تهران به خاک سپرده شد .سپس در سال ۱۳۷۲ خورشیدی بنا به وصیت خودش پیکر او را به خانهاش در یوش منتقل کردند .مزار او در کنار مزار خواهرش« ،بهجتالزمان اسفندیاری» و مزار «سیروس طاهباز» در میان حیاط جای گرفته است. خانه نیما یوشیج واقع در یوش ،بنایی است که قدمت آن به دوره قاجار میرسد .این بنا به شماره ۱۸۰۲از سوی سازمان میراثفرهنگی به عنوان اثر ملی ثبت شده است و حفاظت میشود و بازدید از خانه نیما برای عموم آزاد است.
زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد سبزهها در بهار میرقصند، من در کنار تو به آرامش میرسم
و آنجا که هیچ کس به یاد ما نیست، تو را عاشقانه میبوسم، تا با گرمی نفسهایم ،به لبانت جان دهم، و با گرمی نفسهایت ،جانی دوباره گیرم دوستت دارم، با همه هستی خود ،ای همه هستی من، و هزاران بار خواهم گفت ،دوستت دارم را .... از :نیما یوشیج
منبعها: ویکیپدیا زندگینامه نیما یوشیج سایت شب شعر
محمد مصطفایی ،وکیل دادگستری «معمر قذافی دستگیر شد» ....خبری کوتاه و با بازتابی گسترده به طوری که در تمامی خبرگزاریهای جهان منعکس شد .مدت زمان کوتاهی نگذشته بود که خبر از «مرگ قذافی» دیکتاتور لیبی بر روی خروجیهای خبرگزاریهای بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفت .دو ویدیو از صحنه بازداشت معمر قذافی از شبکههای مختلف پخش شد ،ویدیوی نخست مربوط به دستگیری ایشان بود و ویدیوی دوم جنازه معمر قذافی را به تصویر کشیده بود .هر دو ویدیو از طریق تلفن همراه گرفته شده بود که دو حقیقت جداگانه را به تصویر میکشید. یکی «بازداشت معمر قذافی» و دیگری «مرگ او». تصاویری که از بازداشت و مرگ این دیکتاتور پخش شد، وحشتناک و تکان دهنده بود، نشان میداد معمر قذافی زنده است ،میتواند راه برود ،حرف بزند ،بدن خود را تکان دهد و حتا التماس کند ....و بعد نشان از خاموشی دیکتاتور میداد، اندامش زخمی ،صورتش خونآلود و جنازهاش نقش بر زمین شده بود .این تصاویر شوک بسیار شدیدی به جامعه جهانی وارد کرد ،شوکی که هر روز جامعه انسانی را با سواالت گوناگونی مواجه میکند .سخن از مرگ یک دیکتاتور نیست. اینجا سخن از حاکمیت قانون و رفتار مردم لیبی است .شاید مردمان لیبی و حتا بسیاری از مردمان جهان از شنیدن خبر مرگ قذافی خوشحال شده باشند به گونهای که در لیبی بسیاری جشن گرفتند و درحالی که خنده بر صورتشان نقش بسته بود با جنازه معمر قذافی عکس گرفتند و پایکوبی کردند و رقصیدند ،اما سواالتی که مطرح میگردد این است که چرا معمر قذافی پس از بازداشت به قتل رسید؟ چرا او محاکمه نشد؟ و یا بهتر بگوییم ،چرا پیش از محاکمه ،اعدام شد؟ و چرا اعدامش اینگونه که در تصاویر دیدیم ،صورت گرفت؟ اگر چه معمر قذالی فردی دیکتاتور بود و هزاران نفر را به کام مرگ کشیده بود ،ولی حکومت قانون و نظم جهانی ایجاب میکرد که او پس از بازداشت ،سالمتش تضمین شده و به صورت منصفانهای محاکمه میشد ،آن وقت محاکمهکنندگان براساس قوانین موجود ،او را به سزای اعمالش می رساندند .اما این فرصت به او داده نشد تا بتواند از خود دفاع کند .شاید گفته شود که حق این دیکتاتور بزرگ مرگ بود و بدتر از آنی که کشته شد و یاران نزدیکش کشته شدند میبایست به قتل میرسید .از طرفی تنها مرگ این دیکتار نیست که سوال برانگیز است .به حکایت تصاویر منتشر شده ،تعدادی از یاران نزدیک دیکتار و دو پسر وی نیز بدون محاکمه و به صورت ناعادالنهای کشته و یا اعدام شدند ،اما بحث بر این است که مردمان کشور لیبی از دیکتار خود خسته شده بودند و خواهان دموکراسی و احترام به حقوق بشر بودند ،به همین دلیل هزاران نفر جانشان را از دست دادند تا این خواسته ،پس از دهههای متوالی ،به همراه برقراری امنیت اجتماعی ،اقتصادی، سیاسی و ...محقق گردد. اما تصاویر پخش شده ،نگرانیهایی را در سطح جهان ایجاد میکند ،نگرانیهایی که اگر 32سال پیش در کشور ایران ،وجود داشت ،میشد جلوی بسیاری از جنایتها و ظلمهایی که حاکمان جمهوری اسالمی ایران مرتکب شدند را گرفت 32 .سال پیش در کشور ایران انقالب شد ،انقالبی که هزینه بسیاری برای مردمان 6ایران داشت ،هر چند شاه توانست به همراه خانواده خود از
6
ایران خارج شود ،اما آنانی که ماندند و بازداشت شدند ،به بدترین وجه جانشان گرفته شد .خمینی و یاراتش با رسیدن به قدرت از هیچ جنایتی دریغ نورزیدند ،به نام اسالم و با شعار اهللاکبر و اغفال مردم ایران ،جان هزاران نفر را گرفتند و خانوادههایی را داغدار کردند .خمینی و یارانش ،مخالفان خود را یکی پس از دیگری به بدترین شکل بدون اینکه امکان یک دادرسی عادالنه به آنها داده شود از سر راه خود بر داشتند ،به گونهای که تنها در دو ماه حاکمان جمهوری اسالمی حدود چهار هزار زندانی سیاسی را به پای چوبه دار برده و آنان را حلق آویز کرد و امروز پس از سی دو سال نه تنها مردمان ایران طمع خوش دموکراسی را نچشیدند، بلکه وضعیتشان غیرقابل وصف شد ،تا جایی که حاکمان جمهوری اسالمی از ترسشان اجازه حضور گزارشگر ویژه حقوق بشر به ایران را نمیدهند ،اگر در پیش از انقالب تنها آزادی سیاسی برای اسالمیون افراطی که امروز حکومت را در دست گرفتند، وجود نداشته ،امروز نه تنها آزادی سیاسی برای هیچ کس– جز ذوبشدگان والیت فقیه – وجود ندارد ،بلکه آزادی اجتماعی نیز از خانه و کاشانه امان رخ بر بسته است ،به عنوان مثال زنان محدودتر شدند ،حقوق از دست رفتهاشان نه تنها احقاق نشد، بلکه آزادیهای اجتماعی شان نیز گرفته شد ،امروز دیگر آن آزادی که سی دو سال پیش پدرانمان داشتند را نداریم ....چرا؟ پاسخ واضح و مبرهن است .چون 32سال پیش گروهی حکومت را به دست گرفتند که افکارشان همچون افکار قاتالن معمر قذافی و یارانش بود .افکاری خشونتطلبانه که تنها راه رسیدن به هدف و غایت را استفاده از زور و جبر و ظلم و جنایت و از میان برداشتند مخالف خود میدانند .اگر سی و دو سال پیش به جای اعمال خشونت و برداشتن مخالفان از سد راه آزادی و دموکراسی ،تحمل یکدیگر را داشتیم ،هرگز دچار چنین فاجعهای در کشور ایران نمیشدیم ،کشوری که نامش را نیز غارت کردند و جمهوری اسالمی گذاردند و پرچمش را نیز برخالف موازین و مقررات بینالمللی تغییر دادند. به هر حال ،اگر مردمان لیبی حکومت را به دست افرادی دهند که رفتاری گرگ منشانه داشته باشد ،هرگز به دموکراسی ،صلح، عدالت و برادری و برابری دست نخواهند یافت و تجربه ایران میبایست درس عبرتی برای مردمان لیبی و حتا دیگر کشورهای
نگرانی جامعه جهانی و حتا سازمانها و نهادهای حقوق بشری از جمله شورای حقوق بشر سازمان ملل و اتحادیه اروپا به جا و قابل تامل است و نباید گذاشت خشونت جای صلح و آرامش را در هیچ جای جهان بگیرد عرب زبانی باشد که بهار عرب را آفریدند. نگرانی جامعه جهانی و حتا سازمانها و نهادهای حقوق بشری از جمله شورای حقوق بشر سازمان ملل و اتحادیه اروپا به جا و قابل تامل است و نباید گذاشت خشونت جای صلح و آرامش را در هیچ جای جهان بگیرد و از طرفی دیکتاتورهای دیگر نیز باید از نمایش مرگ معمر قذافی و یارانش درس بگیرند ،اگر میخواهند سرنوشتی همچون قذافی داشته باشند ،به روش غیرانسانی و
حیوانی خود ادامه دهند و اگر میخواهند همچون نیلسون ماندال و گاندی ماندگار باشند ،سیره و روش آنان را برگزینند و بگذارند مردم در انتخاباتی آزاد ،سالم و آزادانه سرنوشت کشور خود را فارغ از تعصبات دینی و مذهبی تعیین کنند و حاکمان برای آنان خط و نشان نکشند و خود را ولی آنان به معرفی نکنند که این راه به بیراهه خواهد رفت.
معجزه پول global post برگردان :رضا محدث یک اتفاق بزرگ و البته عجیب عصر ۲۳اکتبر فوتبال انگلستان را متحیر کرد .منچستر سیتی ۱۰کیلومتر از داخل شهر به ورزشگاه الدترافورد رفته بود تا دربی شماره ۱۶۱را برگزار کند. نتیجه ی پایانی اما همان چیزی بود چشم بسیاری از عالقه مندان به فوتبال را از حدقه بیرون آورد .شکست شش بر یک یونایتد در خانه .سنگین ترین شکست این تیم در ۵۶سال گذشته و البته از آن فراتر ،سنگین ترین شکست برای مردی که ربع قرن است که در الدترافورد پیشتازی می کند «سر الکس فرگوسن». اما در سوی دیگر ،منچستر سیتی نزدیک به ۸۵سال بود که در ورزشگاه حریف به چنین نتیجه ای نرسیده بود. برای دهه ها سیتی حریفی بی آزار بود در شهر منچستر. یونایتدی ها در ۵ساله گذشته ۴بار قهرمان لیگ برتر فوتبال جزیره شده اند اما این افتخار برای طرفداران سیتی ۴۰سال است که محقق نشده است. اما از سه سال قبل تغییرات در این حریف بی آزار یونایتدی ها با آمدن شیخ منصور فرزند امیر ابوظبی آغاز شد .با پول فراوان شیخ این تیم از یک «شوخی به صدرنشین لیگ برتر فوتبال انگلستان تبدیل شده است. حاال این سوال مطرح می شود که چرا یک شیخ عرب به سراغ یک تیم فوتبال در انگلستان می آید و برای این تیم خرج می کند .پرفسور سیمون چادویک استاد اقتصاد
را با سایر کشورها تغییر داد و فصل تازهای از رابطه با جهان را آغاز کرد». سوال جذاب دیگر این است« :چرا انگلستان؟ آخرین باری که انگلستان در فوتبال جهان حرفی برای گفتن داشته،خیلی قبل تر از قهرمانی منچستر سیتی در لیگ انگلستان بوده .اگر موفقیت های یونایتد و لیورپول را کنار بگذریم ،انگلستان سال های زیادی است که افتخاری در فوتبال جهان کسب نکرده است». «مایک کارلسون» کارشناس سابق شبکه های ورزش آمریکا که ۳۰سال است در انگلیس زندگی می کند می گوید« :دلیل آن اقتصاد است .خارجی ها برای این به فوتبال انگلیس می آیند که قیمت سهام آن ها پائین تر از ارزش واقعی آن ها است .در انگلستان به خاطر فضایی که تماشاگران آن ایجاد کرده اند پتانسیل خوبی برای باشگاه داری وجود دارد .شما خود را ملک و صاحب
و سپس تورهای ویژه شرق آسیا را به تایوان ،هنگ کنگ و ژاپن آغاز کردند .امروز فوتبال انگلستان ۶۰۰میلیون هوادار در ۲۰۰کشور جهان دارد». پرفسور چادویک علت سوم را پذیرایی خوب بازار بریتانیا از سرمایه خارجی می داند .فوتبال در انگلیس در حال تبدیل شدن به آنچه بریتانیایی ها به آن «ویمبلدونیسم» می گویند است .ویمبلدون معتبرترین رقابت تنیس جهان است که هیچ مرد انگلیسی ۸۰سال است فاتح آن نبوده و مردم محلی همیشه قهرمان را تحسین کرده اند .یک مثال دیگر؛ شهر لندن به عنوان مرکز اقتصادی جهان شناخته می شود ،اما اکثر شرکت هایی که در آن فعالیت می کنند صاحبانی غیرانگلیسی دارند .محلی ها می گویند آن ها ثروت به کشور آورده اند .بنابر این فوتبال انگلیس جایی است که خارجی ها باید در آن باشند .کارلسون معتقد است «آن ها فقط باید بدانند که این جا جای تمرین نیست».
ورزش در دانشگاه کاونتری معتقد است« :این بخشی از تمایالت شیخ نشینان خلیج فارس برای تاثیرگذاری در فوتبال جهان است.شیخ نشینان عرب به دنبال سرمایه گذاری بر روی ورزش قهرمانی هستند تا زیان کمتر و سود بیشتری صاحب شوند .بنابراین فقط منچستر سیتی نیست که آن ها به سراغش آمده اند« .پاریس انژرمن» در فرانسه و «ماالگا» در اسپانیا هم از خریدهای آن هاست». اما این کارشناس اقتصاد ورزش معتقد است که مساله از این هم عمیق تر است .این کشورها با یک استراتژی سنجیده ،با استفاده از پرطرفدارترین ورزش جهان در تالشند تا موقعییت ژئوپولتیک خود را در جهان افزایش دهند« :به عنوان مثال قطر .میزبانی در جام جهانی ۲۰۲۲ این کشور را بر سر زبان ها انداخت .مناسبات این کشور
باشگاه می دانید .اگر بتوانید تیمی را شناسایی کنید ،پول خرج کنید تا تیم را به لیگ برتر بیاورید و سپس تیم را به لیگ قهرمانان اروپا ببرید ،پول خوبی به دست می آورید .هواداران در انگلیس تیمشان را باورنکردنی دوست دارند .آن ها عاشق تیم شان هستند .این امتیازی است که آمریکایی ها از آن بی بهره اند». اما به گفته پرفسور چادویک اینکه بسیاری از تیم های انگلیسی مالکان غیره انگلیسی دارند علت دیگری هم دارد« :مالکان کنونی باشگاه ها با تماشای فوتبال انگلستان بزرگ شده اند .چرا که مدیران اتحادیه فوتبال بریتانیا نگاهی ویژه به هواداران در نقاط مختلف دنیا داشته اند .این اتحادیه از اوایل دهه ۶۰شروع به فروختن حق پخش تلویزیونی این رقابت ها به سایر کشورها کرد
این یک بازی پوکر است که ابتدا آمریکایی ها با پول کمتر وارد آن شدند .افرادی مثل جان هنری (مالک لیورپول)،استان کرنک (مالک آرسنال) و خانواده گلیزر (مالکان منچستر یونایتد) شاید بتوان گفت آن ها برای تمرین به انگلیس آمده بودند .مقایسه آورده های آن ها با ثروت مالک چلسی رومان ابرامویچ که ۲۱.۲میلیارد دالر است چیزی غیرممکن است .حاال هم شیخ منصور با ثروتی بالغ بر ۳۶میلیارد دالر و پشتوانه ای بسیار قوی از ابوظبی پا به فوتبال جزیره گذاشته است. امیدی مبنی بر اینکه «گلیزر» قصد افزایش سرمایه را داشته باشد وجود ندارد .چرا که اوضاع سهام در سنگاپور و آمریکا چندان قابل تعریف نیست.چندی قبل و در اوایل فصل خبرهایی از اینکه میلیاردری قطری خواستار خرید یونایتد شده بود هم به گوش می رسید.
شکست سنگین منچستر یونایتد نشان داد که تا چه حد پول نقش مهمی در فوتبال انگلستان بازی می کند از نظر استانداردهای آمریکا شاید خانواده گلیزر ثروتمند باشند اما در اقتصاد امروز ثروت آنها به میزانی نیست که تضمین کننده موفقیت در یک باشگاه باشد. حاال این مساله مطرح می شود که آیا پول می تواند پیروزی و موفقیت را در ورزش به همراه داشته باشد؟ کارلسون معتقد است که پول همه چیز نیست« :با پول می توان ابزار الزم برای پیروزی را تهیه کرد ،اما نمی توان قهرمانی را تضمین کرد ».پرفسور چادویک هم می گوید«:ساختن فرهنگ برد تنها وابسته به پول نیست». منچستر سیتی در طول این مدت با این مشکل فرهنگی مواجه بوده .این تیم در طول سه سال حضور شیخ منصور ۲مربی تغییر داده« .کارلوس ته وز» ستاره ی این تیم که گفته می شود دستمزد ماهیانه او یک میلیون پوند است، دوران محرومیت خود را پس از عدم پذیرش به حضور در زمین مسابقه به عنوان بازیکن تعویضی می گذراند .سایر ستارگان این تیم هم که با قیمت های نجومی خریداری شدند ،به سرعت نزول کردند. حاال شاید این وضعیت به کام برخی هواداران هم خوش نیاید ،اما بدون تردید پیروزی غرور آفرین مقابل حریف دیرینه شیرین خواهد بود .پس آن ها باید بپذیرند که پول و سرمایه خارجی واقعیتی است که آینده ورزشی را که آن ها معتقدند اختراعش را تشکیل می دهد. پرفسور چادویک خودش از هواداران سر سخت میدلزبرو است .او قبول دارد که باشگاه آن ها که ثروت خالص مالکش به اندازه قیمت کشتی خصوصی ابراموویچ است، هرگز قهرمان انگلستان نخواهدشد و هرگز رنگ رقابت های اروپایی را نخواهد دید«:قرن ۲۱قرن موفقیت کشورهای آسیایی در ورزش است .شاید این به حضور آن ها معنا بخشد». و این دوباره سوالی را به ذهن طرفداران فوتبال می آورد که :بعد از شیخ باشگاه بعدی را چه کسی می خرد؟ شاید کسی اهل شانگهای در چین یا مومبای در هند؛ شاید.
سحر بیاتی
یکی از اعضای شورای شهر مشهد درباره توقف ناگهانی پرونده شکایت از متولیان راهاندازی دکلهای فشارقوی برق در حریم آرامگاه فردوسی که مانع از ثبت این اثر تاریخی در فهرست میراث جهانی شده است میگوید « :میراث فرهنگی خراسان رضوی به جای آنکه مشکل ثبت جهانی توس را در استان حل کند آنرا به یک چالش کشوری تبدیل کرد. سازمان میراث باید هرچه سریعتر مواضع خود را نسبت پرونده توس اعالم کند». «جواد داوودآبادی» همچنین با تاکید بر عملکرد نادرست سازمان میراث فرهنگی خراسان نسبت به پرونده توس، میگوید« :نباید قضیه توس در کشور مطرح میشد چرا که این مساله استانی است و حتا به اعتقاد من در مشهد نیز قابل حل بود ،ولی سازمان میراث فرهنگی خراسان در یک عمل شتابزده آن را کشوری کرد». وی در ادامه با بیان اینکه سازمان میراث فرهنگی تاکنون اقدام موثری برای ثبت جهانی توس انجام نداده میافزاید: «میراث فرهنگی خراسان رضوی همانگونه که بحث را رسانهای و کشوری کرد ،اکنون باید موانع و مشکالتی که بر سر راه ثبت جهانی پرونده توس است ،اعالم کند تا در اسرع وقت این مشکالت رفع شود». چندی پیش مسووالن سازمان میراث فرهنگی ،پرونده شكایت از متولیان راهاندازی دکلهای فشار قوی برق در حریم منظری آرامگاه فردوسی که مانع ثبت این اثر در فهرست میراث جهانی میشود ،را متوقف کردند .پرونده ثبت توس در زمره آثار میراث جهانی یونسکو مدتهاست که به دلیل احداث دکلهای برق در حریم این مجموعه دچار مشکل شده است. شاید یکی از اصلیترین تالشهای میراث فرهنگی باید روی آگاهسازی مدیران استانی معطوف شود تا آنها نیز انجام وظایف خود را با درنظر گرفتن اولویت حفظ بنایی تاریخی به انجام رسانند که نه تنها این آثار حفظ شود که در نهایت نیز پروژهای عظیم چون متروی اصفهان با صرف هزینههای هنگفت بیسر و سامان باقی نماند
ابتدا با شنیدن اظهار نظر عضو شواری شهر مشهد گمان بردیم خبرهای خوبی در راه است اما گویا این عضو شواری شهر تنها از کشوری شدن مساله توس نگران است .موضوع جالب توجه این جاست که وی مساله توس را یک مساله استانی میداند همانطور که در ایران همیشه پاک کردن صورت مساله راهحل بهتر و سادهتری است این بار هم تنها اظهارنظرها درخصوص مطرح شدن این قضیه است نه در مورد اینکه چرا بر سر شاعر شیرین سخن پارسی شاخی سبز شده و حاال این اثر تاریخی ملی که یک اثر استانی و کوچک نیست و اتفاقن مسالهای ملی و کشوری است از فهرست جهانی یونسکو حذف شده است. قصه خالق شاهنامه و دکلهای فشار قوی برق؟ ثبت یک اثر تاریخی در فهرست جهانی یونسکو هرچند تاثیر چندانی در احواالت محافظان آن اثر ندارد اما شاید روزنه کوچکی باشد برای تشویق گردشگران خارجی که به سرزمین باستانی ایران سفر کنند و از نزدیک شاهد بیمهری ما باشند بر 2هزار و اندی سال تاریخ تمدن این مرز و بوم. متأسفانه از ابتدای سال هزار و سیصد و هشتاد و پنج
خورشیدی در مورد توس که آن را سرزمین اسطورهها مینامند و آرام گاه حماسهسرای بزرگ ایرانی ،فردوسی که بزرگترین اسطورههای پارسی را با شیرینی سخنش ماندگار کرده ،با بیتوجهی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مواجه شده و حاال بعید نیست که نهتنها از لیست فهرست جهانی یونسکو خط بخورد که در فهرست میراث در خطر نیز ثبت شود و حاال با گذشتن 5سال مسووالن میراث فرهنگی نهتنها کاری از پیش نبردهاند که پرونده شکایت از متولیان نصب دکلهای فشار قوی برق را نیز دیگر پیگیری نمیکنند. کابلکشی دکلهای حریم و منظر آسمانی آرامگاه فردوسی در توس پایان یافته است و باعث شده این محدوده تاریخی
مخالفتها و تالش پایگاه میراث فرهنگی توس ،دکلهای برق در جای خود ،پشت آرامگاه و داخل حریم و منظر آسمانی توس باقی ماند و کابلکشی آنها نیز به پایان رسید. از میان 8دکل برق موجود در حریم شهر تاریخی توس ،یک دکل درست در پشت آرامگاه واقع شده که بیشترین نگرانی را ایجاد کرده است .این دکل درست در منظر آسمانی آرامگاه است و پشت آرامگاه دیده میشود .مدیران پایگاه میراث فرهنگی توس بارها به حضور این دکل اعتراض کرده بودند اما این دکل در جای خود ماند و کل منظر آسمانی توس را بر هم زد. قرار بود این 8دکل جابهجا شده و به پشت تپهها منتقل شوند
شاخی که بر سر فردوسی سبز شد
که وسعتی برابر 16هزار و 500کیلومتر مربع را در بر میگیرد، شانس پیوستن به میراث جهانی را از دست بدهد .به گفته کارشناسان میراث فرهنگی ،شاید با وضعیت پیشآمده، توس بتواند در فهرست میراث در خطر جهانی ثبت شود و تنها افسوسش به دل ما بماند و بس. شاید دور از ذهن هم نباشد که سالها بعد کشوری در همسایگی شرقی ایران نیز از بیمهری ما بهره برده و فردوسی را چون موالنا مصادره کند و آن وقت ما بمانیم و امضای طومار و صدور بیانیه که فردوسی را پس بدهید .هر چند این فریادها هم به گوش همسایگان ما نمیرسد و همانطور که با وقاحت تمام در سراسر امارات متحده عربی خلیج همیشگی فارس را به نام دیگری معرفی کردند فردوسی را هم به ما پس ندهند. چه میشود ما را که به نوشداروی بعد از مرگ سهراب دل میبندیم و به جای پیشگیری به فکر عالج دردیم؟ در حال حاضر نصب دکلهای برق فشار قوی در حریم و منظر آسمانی آرامگاه فردوسی به معنای خدشهدارشدن پالن مدیریتی در این مجموعه فرهنگی -تاریخی است و این موضوع از نگاه یونسکو امتیاز منفی زیادی دارد. پالن مدیریتی از جمله فاکتورهایی است که مرکز میراث جهانی یونسکو به آن اهمیت میدهد .هرگاه این پالن مدیریتی در مجموعههای ثبتشده ،در حال ثبت یا حتا نامزد ثبت فهرست یونسکو خدشهدار شود ،این مرکز جهانی نسبت به خروج اثر یا ورود آن به این فهرست واکنش نشان میدهد .با وجود تمام
تا در دید منظری نباشند .هرچند این ماجرا تا سال1388 هم به طول انجامید ولی در نهایت بر منظر آسمانی آرامگاه جا خوش کرد .این دکلها که به خط 400 ولت سرخس ،مشهد و ترکمنستان شهرت دارند از سال 1385پشت آرامگاه فردوسی روییدند. طرح انتقال دکلها بهدلیلی که آن را مشکالت مالی از سوی وزارت نیرو عنوان شد بینتیجه ماند. این وزارتخانه معتقد است که برای جابهجایی هر دکل هزینه سنگینی باید پرداخت شود و از آنجایی که میزان فشار برق این دکلها باالست ،امکان انتقال کابلها به زیر زمین هم وجود ندارد. ابتدای سال هزار و سی صد و هشتاد و نه نیز معاون حفظ، احیا و ثبت آثار تاریخی اداره کل میراث فرهنگی گردشگری و رضوی خراسان درخصوص نیز گازکشی در منطقه با خبرگزاری «ایسنا» سخن گفته بود و معتقد بود که در توافق انجام شده برای گازکشی به عرصه توس قید شده است که گازکشی باید با رعایت ضوابط میراث فرهنگی و نظارت این سازمان انجام شود« .کلیت تصمیمگیری ما این است که هر اقدامی در حوزه عرصههای نباید تاریخی موجب آسیب شود بلکه ید با مو جب
ارتقای فرهنگی شود .اگر کار کارشناسی انجام شود ،مشخص میشود که عرصه این عمل ،محدوده و شکل آن چه خواهد بود ،بنابراین موضوع گازکشی منوط به یک مطالعه و بررسی دقیق خواهد بود». اما چطور کابلکشی برق و نصب دکلهای برق فشار قوی بدون مطالعه و بررسی انجام شد؟ آیا احتمال اینکه گازکشی نیز چون برقکشی ،حریم توس را خدشهدار کند نیست؟ محمدی نیکپور با تأیید به برهم خوردن منظر توس درصورت گازکشی از روی زمین ،میگوید« :با کار کارشناسی هیچ چیز غیرشفاف نخواهد بود .در حوزه میراثفرهنگی ،نگاه، فرهنگی است و ما در آنچه این نگاه را مخدوش کند و به آن صدمه بزند ،نظرهای خود را مطرح میکنیم و با آن مخالفت یا موافقت میکنیم یا راه میانه را پیش میگیریم تا آن نگاه را تأمین کند .در غیراین صورت ،با در اختیار قرار دادن اطالعات کافی ،نظر خود را به مدیران استانی خواهیم گفت». جالب اینجاست که این نظرات نیز هرگز لحاظ نمی شود و گفتن و نگفتناش نه در مورد متروی اصفهان در مورد برق و گاز توس دردی را درمان نیست و هر کس هر سازی دوست دارد کوک میکند و این ارکستر بزرگ تمدن و تاریخ چنان فالش و بیهماهنگ مینوازد که گوش فلک را هم کر کرده است. شاید یکی از اصلیترین تالشهای میراث فرهنگی باید روی آگاهسازی مدیران استانی معطوف شود تا آنها نیز انجام وظایف خود را با درنظر گرفتن اولویت حفظ بنایی تاریخی به انجام رسانند که نه تنها این آثار حفظ شود که در نهایت نیز پروژهای عظیم چون متروی اصفهان با صرف هزینههای هنگفت بیسر و سامان باقی نماند .اگر چنین با اطمینان سخن از این میگویند که «با کار کارشناسی هیچچیز غیرشفاف نخواهد بود» پس احتمالن پروژه نصب دکلهای برق بدون کارشناسی انجام شده است. طرح تفصیلی برای توس معاون اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری خراسان رضوی با اشاره به مصوب شدن طرح آمایش توس از سال ،1384نیز سال گذشته گفته بود« :از جمله پروژههای این طرح ،طرح تفصیلی توس است که جهتگیریها و خطمشی را در سالهای آینده مشخص میکند .به این ترتیب به ثبت جهانی نزدیک میشویم .ما باید قدرت نگهداری و تمام جنبههای یک اثر را درنظر بگیریم و سپس سراغ ثبت جهانی برویم .به این ترتیب برای ثبت جهانی ،نقاط دیگری در خراسان اولویت دارند که موانع کمتری در این راه دارند. راهحل ثبت جهانی توس احتمالن میشود پاککردن صورت مساله که سهلترین راه پیش روست .در اثبات این مدعا بد نیست ادامه سخنان وی را بشنویم که گفته بود« :ثبت جهانی توس سنگ بزرگی است که برداشتن آن دشوار است، پس از تصویب جهانی نیز وظیفه ما سنگینتر خواهد شد و ابتدا باید برخی مشکالت را مانند روستاها و اطالعات پژوهشی در داخل کشور حل کنیم». البته راهحلهای جناب معاون اداره کل میراث خراسان رضوی هم گویا متوقف کردن پرونده شکایت از متولیان نصب دکلهای فشار قوی برق بود که به لطف الهی و همت مدیران استان متوقف شده و پرونده توس در کنار پرونده متروی اصفهان میرود تا در فهرست شیرینکاریهای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور ثبت شود. کاش به جای شانه خالی کردن از وظایف سنگین اگر توان آن را نداریم کنار بکشیم و بگذاریم شانههای قویتر و با انگیزهتری به داد بزرگترین شاعر پارسیگوی کشور و آرامگاهش برسند.
گفتوگویی با پیرنیا ،مجموعهدار موسیقی اصیل ایرانی
پدرم به هنرمندان پول میداد و دوباره قرضش را ادا میکرد .تمام وجود پدر گلهای جاویدان شده بود و از این کار لذت میبردند .همه صحبتهای کسانی که با او رفت و آمد میکردند در مورد گلها بود. به نظر میرسد گلها برای خیلیها شروعی بوده و بسیاری از خوانندهها و ترانهسراهای ایرانی با گلها وارد عرصه موسیقی شدند .میتوانید از آنها یاد کنید؟ مروری بر کسانی که در گلها خواندند. خانم «فرح» بودند که بعدن دیگر نیامدند« ،عبدالعلی وزیری» ،آقای «بنان» و «قوامی» که همه استاد هستند. اتفاق جالب توجه این بود که من با جمعی که مهمان بودند روز جمعه در گلندوک تنها بودم .آقایی بسیار خوب خواندند .سپس به او گفتم دوست داری در گلها بخوانی؟ گفت البته .بعد ایشان را در منزل تهران آوردم .وقتی وارد باغ اللهزار نو شدیم گفتم بخوانید ،چون پدر در باغ نشسته بودند .پس از خواندن وی پدر خیلی تعجب کرد. آن فرد آقای «گلپایگانی» بود .البته ایشان شاگرد استادان معتبری مانند آقای «نورعلیخان برومند» بودند .و همچنین خانمها «مرضیه»« ،الهه»« ،پوران»« ،یاسمین» و «سیما بینا» نیز کسانی بودند که در گلها شکفتند. ما همه این صدای خوانندهها ،اشعار و موسیقیها را در یک مجموعهای جمع کردیم و من از 45سال پیش آنها را جمع و نگهداری میکردم .به موقع توانستیم از ایران بیرون بیاوریم که ابتدا به آلمان آوردیم .روی آنها کار کردیم .کارهای فنی را داریا پیرنیا پسر من به اتفاق منصوره خانم انجام داد .و گلهایی شد که االن در دست ما است و به آن مفتخریم. چه چیزهایی در گلها است که این اثر را برای همه ایرانیها حتا نسلهای بعد ماندگار کرده است؟ من باید از دو دانشمند ایرانی نقل قول کنم .یکی ابونصر
عمرتو چون «گل ها»ی تو جاویدان باد
اردوان روزبه بیست وهفتم اکتبر روز پاسداشت میراث شنیداری و دیداری از سوی یونسکو اعالم شده است .یکی از باارزشترین مجموعههای شنیداری در ایران مجموعه مشهور «گلها» است که توسط «داوود پیرنیا» در رادیو به راه افتاد. «داوود پیرنیا» حقوقدان ،پایهگذار و موسس کانون وکال در ایران بود که در سال 1335برنامه رادیویی «گلها» را ایجاد کرد .وی مبدع گروه موسیقی رادیو نیز بوده است. پیرنیا در زمان تحصیل علم حقوق در سوییس ،نواختن پیانو را فرا گرفت ،به مطالعه در زمینه موسیقی ایران پرداخت و به جمعآوری آهنگهای اصیل ایرانی همت گماشت .پس از آن گنجینهای گرانبها از موسیقی اصیل ایرانی را به یادگار گذاشت که از طریق این رسانه تازه تاسیس موسیقی فاخر ایرانی به گوش شنوندگان رسید. وی به تشکیل ارکستری با شرکت نوازندگان ،خوانندگان و آهنگسازان صاحب نام آن دوره اقدام کرد که برنامه «گلهای رنگارنگ » حاصل آن بود .اوایل برنامه «گلها» بیشتر خواندن شعر و همراهی یک ساز بود که بعدها رفته رفته به آواز و موسیقی تبدیل شد .این برنامه از سال 1339گسترش یافت و در دو قسمت «گلهای جاویدان» این نعمت را هیچ ملتی به جز ایرانی ندارد. خواسته داوود پیرنیا بود که میخواست موسیقیهای گلها مرزها را بشکافد و جهانی شود ،تحقق یافته و االن یکجا جهانی شده است
و «گلهای رنگارنگ» اجرا میشد. بعدها برنامههای متنوع دیگری با نام «گلهای رنگارنگ»، «برگ سبز»« ،یک شاخه گل» و «گلهای صحرایی» نیز به «گلها» اضافه شدند که هر یک از این برنامهها بر موضوعی خاص تکیه داشت .یکی بر موسیقی ،دیگری بر
شعر ،یکی بر شرح حال ادیبان ،دیگری بر ترانه. تلفیق زیبای شعر و موسیقی در گلها باعث شد این برنامه از جذابیتهای خاصی برخوردار شود و محبوبیت و استقبال مردم را به دنبال داشته باشد. بنیاد «گلهای جاویدان» ،میراث فرهنگی داود پیرنیا به کوشش «منصوره پیرنیا» و «داریوش پیرنیا» ایجاد شد که در جهت شناخت ،حفظ و گسترش معارف ایرانی ،مجموعه گلهای جاویدان ،گلهای رنگارنگ ،گلهای صحرایی، برگ سبز ،یک شاخه گل ،گلهای تازه و گلچین هفته و تکنوازان را با کیفیت عالی در بیش از دوهزاروپانصد برنامه و قطعه به طور دیجیتال تهیه و در مجموعه «گنجواره گلهای جاویدان» جمعآوری کرده است. در این گفتوگو« ،داریوش پیرنیا» فرزند داوود پیرنیا از تاریخچه گلها و «منصوره پیرنیا» عروس وی در خصوص چگونگی جمعآوری این آثار سخن گفتهاند. بیست وهفتم اکتبر روز جهانی حفظ میراث شنیداری و دیداری جهان است .برای ما ایرانیها یکی از بزرگترین میراثها در این زمینه برنامههای زیبا و به یادماندنی «گل ها» است .پدر شما داوود پیرنیا بنیانگذار این مجموعه برنامهها بودند .شنیدنی است که بدانیم که چه شد ساختن برنامه گل ها برعهده آقای پیرنیا افتاد؟ گلها از سال 1335درست شد .قبلن هم در جمع بیدار دراویش از شعر و موسیقی و صدای انسان استفاده میشده ولی در جلسهای بودم که در باغ نظامالسلطان خواجه نوری تشکیل شده بود ،آقایان و خانمها راجع به انسانیت انسان، شعر و موسیقی بحث میکردند و گفتند حیف است این حرفها را جمع کوچک حدود سی نفر بشنود .باید کاری کرد که آن را همهگان بشنوند و بعد موضوعی مطرح شد که این بحثها را به رادیو ببرند .سپس پدرم پیشنهاد کردند که خودشان این کار را انجام دهند .از آنجایی که قبلن مقامهایی مانند معاون نخستوزیر و نایب نخستوزیر را بر عهده داشتند و خودشان کنار رفته بودند، میتوانستند با دولت صحبت کنند تا برنامهای در عرفان و یا در شعر و موسیقی ایرانی به رادیو عرضه شود. فکر میکنم در فروردین سال 1335بود که اولین برنامه «گلهای جاویدان» از رادیو ایران با شعری از حافظ «سالمی چو بوی خوش آشنایی» آغاز و به مدت ده دقیقه پخش شد .اوایل «عبدالعلی وزیری» بیشتر میخواند و سپس هم «بنان» .منظور این بود که این برنامه تلفیقی از شعر ،موسیقی و صدای انسان باشد تا در همگان تاثیرگذارد .بعد هم برنامههای دیگر آمد .مانند شاخه گل ،گلهای رنگارنگ ،برگ سبز و گلهای صحرایی که هرکدام به یک مناسبتی بود. تحصیالت پدر در زمینه حقوق و در کشور سوییس بود اما قبل از رفتن به سوییس ،در سیستم مدرسه خارجی درس میخواندند .سه نفر از جمله «میرزا هادی خان ممیزی» که شعر شناس بود« ،عماد الکتاب» که خط و موسیقی درس میداد و «درویش پیرنظر» که ساز میساخت و توضیحاتی در مورد ساز و ردیفهای موسیقی میداد ،معلمهای اولیه پدر بودند .به اضافه معلمی که
در مدرسه سلدونی تهران بود و موسیقی غربی تدریس میکرد .پدرم پس از رفتن به سوییس در کنار تحصیل در علم حقوق ،از کشیشی در کلیسای کاتولیک پیانو را یاد گرفت .اگرچه در ایران مقدمات پیانو را فراگرفته بود اما پس از آن ویولون و پیانو را یاد گرفت ولی هیچ وقت ندیدم غیر از برای خود و فرزندانشان از این نواختن و یادگیری استفاده کرده باشند. پدر شما در رشته حقوق تحصیل کردند و در هیات دولت فعال بودند .چه شد که سرو کار مرد حقوقدان به موسیقی افتاد؟ ایشان در سوییس تحصیل کردند .از آنجایی که ما نواده پیر هستیم ،یک احوال عرفانی در خانواده ما هست. همیشه میدیدم که در منزل ما یا منزل دوستان پدرم جمع میشدند و هرکسی هرچه در چنته داشت بیرون میداد و اظهار نظر میکردند که این موسیقی و شعر یکی از اساس این جلسات بود .چون پدرم بعد از وقایع آذربایجان از سیاست کنار رفتند ،تصمیم گرفتند اوقات خود را روی این
به گفته یونسکو موسیقی ایران بزرگترین گنجینهای از موسیقیهای شنیداری در جهان است که بیش از کالسیکهای فرانسه ،آلمان، انگلستان و کشورهای دیگر حفظ شده است کار بگذارند .باورنکردنی است که ایشان از 8صبح تا 8 بعدازظهر در استودیویی که به خرج خود در میدان ارک
ساخته بودند ،گل ها را با کمک همه تنظیم میکردند، خسته هم نمیشدند ،حقوق هم نمیگرفتند .بعضی وقتها که حسابداری رادیو پول نداشت پول هنرمندان را بدهد، من را به همراه یک حسابدار میفرستادند تا از مغازهای و از کسی با نام «حاجی طالیی» پول قرض کنم ،سپس
فارابی و دیگری ابوعلی سینا .اینها فیلسوف بودند اما موسیقیدانهای بزرگی نیز بودند .هر دو با تفاوت سالیان دراز گفتند« :اگر شعر و موسیقی با هم با تناسب خاص ادامه مطلب درصفحه 13
مصطفا خلجی
به مناسبت سالگرد «شبهای گوته»
شبهایی که هنوز صبح نشدند
مهرماه ،١٣۵۶تهران ،موسسه گوته ،عدهای از روشنفکران دور هم جمع شده بودند؛ نه برای اعتراض سیاسی به حکومت محمدرضا پهلوی که آن موقع روزهای سختی را میگذراند، بلکه بررسی جدی وضعیت فرهنگ ایران که البته همیشه با اعتراض به دیکتاتوری آمیخته است. در آن سال حکومت به فکر بازگشایی نسبی فضای سیاسی کشور و میدان دادن به شاعران و هنرمندان منتقد افتاده بود. دو تن از نویسندگان «روزنامه کیهان» به کانون نویسندگان ایران پیشنهاد میکنند که خوب است با حمایت روزنامه «کیهان» شبهای شعری در انستیتو «گوته» تشکیل شود.
کانون نویسندگان ایران عزم میکند که خود ابتکار عمل را به دست گیرد ،بدون مشارکت روزنامهای. این جلسات به مدت ۱۰شب در انستیتو گوته برگزار میشود؛ از دوشنبه ،هجده تا چهارشنبه ،بیست و هفت مهرماه ۵۶در محل انستیتو گوته (انجمن فرهنگی ایران و آلمان). شب اول با سخنرانی یکی از دبیران کانون نویسندگان ایران آغاز میشود« :رحمتاهلل مقدم مراغهای» .سپس آقای «بیکر» که رئیس انستیتو گوته بود ،راجع به روابط فرهنگی ایران و آلمان صحبتهایی میکند و پس از او سیمین دانشور در مورد مسایل هنر معاصر سخنانی ایراد میکند. متن کامل این سخنان در کتابی با عنوان « ۱۰شب» که امیرکبیر همان سالها روانه بازار میکند ،موجود است. قرار بر این بود که به هیچ وجه نویسندگان در این شبها به سیاست فرهنگی وقت حمله نکنند ،ولی همه نویسندگان از این قضیه عدول کردند و وجوه مختلف سانسور در ایران را به بحث گذاشتند. مهدی اخوان ثالث ،تقی هنرور شجاعی ،منصور اوجی و سیاوش مطهری ،منوچهر هزارخانی ،نعمت میرزازاده (م.آزرم)، کاظم سادات اشکوری ،عمران صالحی و محمدعلی بهمنی، شمس آل احمد و بهرام بیضایی ،محمد زهری ،طاهره صفارزاده ،سیروس مشفقی ،فاروق امیری ،محمد کسیال، غالمحسین ساعدی ،هوشنگ ابتهاج (سایه) ،عظیم خلیلی، علیرضا نوریزاده ،مفتون امینی ،حسین منزوی ،باقر مؤمنی، سعید سلطانپور (که تازه از زندان آزاد شده بود) ،علی موسوی گرمارودی ،اورنگ خضرایی ،اسماعیل شاهرودی ،اصالن اصالنیان ،محمدعلی مهمید ،هوشنگ گلشیری ،سیاوش کسرایی ،فریدون مشیری ،حسن ندیمی و محمد خلیلی ،اسالم کاظمیه ،داریوش آشوری ،محمد مشرف تهرانی (م.آزاد) ،جواد مجابی ،بتول عزیزپور ،علی باباچاهی ،جعفر کوشآبادی ،جالل سرفراز ،مصطفی رحیمی ،باقر پرهام ،محمود اعتمادزاده (به آذین) ،اسماعیل خویی ،جواد طالعی و فریدون فریاد ،کسانی بودند که در این 10شب به سخنرانی و شعرخوانی پرداختند. بسیاری از افرادی که در این شبها شعر خواندند ،سالها 10 10
پیش در «شبهای شعر خوشه» با همین ترکیب به شعرخوانی پرداختند و در واقع ۱۰شب شعر گوته برداشت کاملتر و گستردهتری از همان برنامهای بود که به همت «احمد شاملو» برگزار شده بود. سیدمحمود حسینیزاد ،نویسنده و مترجم ادبیات آلمانی در ایران ،درباره این شبها گفته است« :من هر ده شب را که نه ،اما چند شبش را دیدم و تجربه کردم .تجربه از این نظر که در آن شرایط ،چنین حرکتی به واقع تجربهای بود .مهر ۱۳۵۶ شاید به اصطالح تق کار سیاسی رژیم سابق در آمده بود ،اما هنوز هیچ کس تصوری از آینده ،آنطور که چند ماه بعد و سال بعدش شکل گرفت ،نداشت .واقعن نداشت». از نظر حسینیزاد این شبها از سه نظر اهمیت زیاد دارد: «۱ـ اصولن برپا شدن آن شبها .میبینیم که االن پس از سی و چند سال خو ِد واقعه زنده و پیش چشم است .شاید باید به اینترنت و یادداشتها رجوع کنیم و ببینیم چه کسی سخنرانی کرده و چه کسی نه .چه کسی شعر خوانده و چه کسی نه. من خودم وقتی به آن شبها فکر میکنم ،شنیدن خبر پیش چشمم زنده میشود که «نه بابا! جدی؟» همراهش بود ،انبوه باورنکردنی جمعیت در خیابانهای اطراف و در آن باغ را پیش چشم دارم و شور و شادیشان را .یادم هست که تریبون کجا بود و چطور در احاطه عالقهمندان .اما اینکه پشت تریبون مثلن سیمین دانشور بود یا بیضایی یا میرزازاده؟ اهمیت آن
شبه هنرمند گرفتار تنبلی ذهنی کامل است. البد کتاب «اوبلوموف» اثر «گنجارف» را که به فارسی هم چاپ شده خواندهاید .قهرمان داستان گرفتار آنچنان تنبلی وحشتناکی است که به ندرت از جا برمیخیزد ،و به خاطر تنبلی خود را از تمام مظاهر حیات محروم میسازد شبها یکی همین کل برپایی شبهاست. ۲ـ اهمیت دوم این شبها در زمان برپایی آنهاست .در مهر ۵۶سنگ دگرگونی شرایط سیاسی و مخالفت با دم و دستگاه شاه شروع به غلتیدن کرده بود .اما هنوز مخالفها خیابانی و جمعی نشده بود .آن ده شب از این نظر اهمیت دارد .یعنی از نظر شروع و شکلگیری اجتماعات مخالف رژیم. ۳ـ اهمیت بعدی در جنس روشنفکری -فرهنگی آن حرکت است .یک حرکت غافلگیرکننده در ابتدای جنبشی که به یکی از بزرگترین انقالبها انجامید .حرکتی فرهنگی و روشنفکری که صد حیف در خیل عظیم تودهها که به تدریج در خیابانها شکل گرفت ،دیگر تکرار نشد .حرکتی روشنفکری به عنوان طالیهدار». غالمحسین ساعدی:
شبههنرمند زائیدهی سانسور است
به عنوان نمونه ،بخشهایی از سخنرانی غالمحسین ساعدی در شبهای گوته در پی میآید: «بنده با پیش کشیدن یک بحث به ظاهر پیش پا افتاده، نمیخواهم به حکم ضربالمثل «کلوخانداز را پاداش سنگ است» یا «جوابهای هوی است» عمل کنم .بلکه منظورم طرح پدیدهی بسیار مهمی است که در روزگار ما به صورت بسیار جدی و به شکل سرطانی در تمام جریانات فرهنگی و هنری ریشه دوانده است .هنر کاذب و فرهنگ ساختگی و قالبی و فرمایشی و سردمداران و گردانندگان خارج از شماره در هر رشتهی هنری که با حیل فراوان و خوشرقصیهای بیشمار و دلقک بازیهای مضحک؛ بزرگترین هدفشان این است که هنر راستین و هنرمندان واقعی ملت ایران را، با گرد و خاکی که میکنند در پردهی استتار نگهدارند .اگر قرار باشد که عنوانی برای این جماعت ،جماعت که نه ،دار
و دسته انتخاب کنم ،من آنها را به خاطر شیوع اصطالح شبهوبا ،شبههنرمند ،شبهنویسنده ،شبهشاعر ،شبهنقاش مینامم». «شبههنرمند پدیدهی یک دو سال اخیر نیست .سالهاست که مثل شبهوبا به صورت آندمیک درآمده است .منتها گذشت زمان امکان داده که برای خود جای وسیعتری را باز کند و تظاهرات گوناگون و چشمگیری داشته باشد و در تمام شاخههای هنری و فرهنگی رخنه کند و هر جوانهی سالمی را بپوساند و خفه سازد .شبههنرمند موجودیست بیفرهنگ ولی متظاهر به فرهنگ ،یک دو زبان فرنگی را درست یا نادرست یاد گرفته و نام عدهای از مکات هنری غرب را که اصلن ربطی به ما ندارد ،به خاطر سپرده ،و هر جا و هر گوشه و هر موقعیتی که پیش بیاید ،با کلمات قلمبه سلمبه و زبان یأجوج و مأجوج و آلوده به لغات فرنگی ولی با جمالت نامربوط و درهم به اظهار فضل میپردازد و نام چند هنرمند یا شبههنرمند ناشناس غربی را مرتب غرغره میکند و از اینکه مدتها در فالن گوشهی ینگه دنیا ول گشته یا در کدام کشور اروپایی پلکیده ،داد سخن میدهد، انگار دیگران که چنین فرصت و یا چنین امکانی نداشتهاند، گناه از خودشان بوده و حتمن باید آنها را زیردماغی نگاه کرد .مثلن اگر شبههنرمند در حوزهی موسیقی معلقی زده، اگر صحبتی از ماهور پیش بیاید فوری شوئنبرگ و هیندمیت را مثال میزند ،موسیقی ملی و فولکلوریک مملکت خودتان را به کلی نادیده میگیرد .ولی اصلن و ابدن اعتراضی به گوگوشها و ستارها ندارد .اگر قلمی بدست گرفته ،دایم اصطالحات غربی را چاشنی کالمش میکند و رطب و یابس را با هم میبافد و در هر مقولهای که حرفی بزند از تظاهر به فضل نمیتواند آسوده باشد ،اگر در حوزهی سینما و تئاتر کار میکند باز چنین است ،اگر در حوزهی نقاشی باشد از این هم بدتر». «شبه هنرمند گرفتار تنبلی ذهنی کامل است .البد کتاب «اوبلوموف» اثر «گنجارف» را که به فارسی هم چاپ شده خواندهاید .قهرمان داستان گرفتار آنچنان تنبلی وحشتناکی است که به ندرت از جا برمیخیزد ،و به خاطر تنبلی خود را از تمام مظاهر حیات محروم میسازد .و در آخر کتاب یکی از دوستان اوبلوموف ،به دوست مشترکشان میرسد و حال یار غایب را میپرسد .دوست دیگر پاسخ میدهد ،اوبلوموف مرده است .طرف با حیرت میپرسد« :با چه بیماری؟» پاسخ میشوند« :از بیماری اوبلوموفیسم ».بله ،شبههنرمند گرفتار اوبلوموفیسم کامل ذهنی است».
گفتوگویی با پیرنیا ،مجموعهدار موسیقی اصیل ایرانی
عمرتو چون «گلها»ی تو جاویدان باد
مخالفت انتشار چاپ اگهی فیلم حبه قند درکیهان حسین شریعتمداری مدیر مسوول روزنامه کیهان با چاپ آگهی فیلم «یه حبه قند» ساخته رضا میرکریمی مخالفت کرده است . به گزارش پارس توریسم ،درحالیکه دستاندرکاران فیلم یه حبه قند ،برای اطالعرسانی فیلم ،آگهیهایی را به روزنامهها از جمله کیهان دادهاند ولی حسین شریعتمداری مدیرمسوول کیهان با چاپ آگهی این فیلم درروزنامه کیهان مخالفت کرده است . پیش از این روزنامه کیهان در یادداشتی در زمان جشنواره با انتقاد ازفیلم یه حبه قند نوشته بود« :باید فاتحه سینمای میرکریمی رابخوانیم». فیلم یه حبه قند تاکنون با واکنشهای متفاوتی دربین رسانههای اصولگرا مواجه شده رسانههای اصولگرایی چون خبرگزاری فارس ،تابناک ،الف ،هفتهنامه پنجره، هفتهنامه مثلث ،خبرآنالین ،جوان و ...در مطالبی به حمایت از این فیلم پرداختهاند و از سویی دیگر رسانههایی چون کیهان ،هفتهنامه 9دی و تارنماهای صراط نیوز و مشرق نیوز و ....انتقادات تند وتیزی را از این فیلم مطرح کردهاند.
ادامه مطلب ازصفحه 11 الفت پیدا کند بر روی انسان اثرگذار میشود و میتوان چندین بار آن را شنید ».این است که این مجموعه روی مردم اثر گذاشته است .االن 9400قطعه موسیقی در این آیپاد داریم .شانس ما است که در این ده سال اخیر آیپادی به وجود آمده که مربوط به فنآوری قرن 21 است اما موسیقی ما مربوط به هزارههای پیش بوده و شعرها برای رودکی و مرتبط با هزار سال قبل است. داوود پیرنیا شعر و موسیقی را تالیف کرده و به یکدیگر الفت داده است .تلفیق شعر و موسیقی که من آن را الفت شعر و موسیقی مینامم ،باعث شده انسان اثری را چندین بار گوش دهد و به نظر من با گوش دادن به تنویل یعنی به روشنایی درون میرسد .وقتی از شنیدن هر کدام از این گلها فارغ شدید ،روشنایی در درون خود حس میکنید که ساختگی نیست و مانند نشئه شرابی است که حافظ درباره آن صحبت میکند. خانم منصوره پیرنیا ضمن اینکه خواهش میکنم از مجموعه فعلی گلها توضیح دهید ،لطفن کمی در مورد چندین هزار قطعه شعر و ترانه را که از ایران خارج کردید صحبت کنید که به نظر کار کوچکی نیست. روز 27اکتبر ،روز جهانی یونسکو برای حفظ اسناد دیداری و شنیداری است .از پنج سال پیش کوششی برای حفظ اسناد دیداری و شنیداری یعنی فیلم ،برنامههای رادیویی، نوارهای ضبط شده آغاز شده است .این اسناد به طرز عجیبی مورد نفوذپذیر بودن و از بین رفتن هستند .آنچه به عنوان تصویر انسان بود روی سنگ نوشتهها حفظ میشد اما در صد سال اخیر توانستند آن را روی گرامافون، نوار و سیدی و دیویدی ضبط کنند .آنچه در قرن اخیر برای حفظ صدای انسان به وجود آمد ،خیلی زود از بین رفتنی است .بنابراین فکر تازهای ایجاد شد و آن هم این بود که آثار را به صورت دیجیتال در بیاورند .این فنآوری جدید کمک کرد که صدا و آواز انسان و آمیختههای فرهنگی ،دیداری و شنیداری حفظ شود. میدانید که موسیقی ایرانی بعد از باربد و نکیسا در دوران اسالم و حمله اعراب تقبیح شد و کمتر مورد توجه قرار گرفت اما انسان ایرانی چون عاشق فرهنگ خود است و آن را پایا و پایدار میداند ،کوشش کرد تا آن را حفظ کند .عدهای مجبور بودند سازشان را زیر عبایشان پنهان کنند و در زیر زمینها موسیقی را ادامه دهند تا دوران مشروطیت ،که موسیقی در دوران درویش خان و شعرا و نوازندگان مهم آن روزگار شورهایی به پا کرد و باعث شد انسان ایرانی بتواند به آزادیهای بیشتر و بهتری برسد. اما این دوران طول نکشید و بعد از جنگ دوم جهانی دیدیم که حمله دیگری متوجه موسیقی ایرانی شد و موسیقیهای همسایه مانند ترکی ،عربی و افغان نفوذ داشتند و موسیقی ایرانی احوال قهقرایی را طی کرد و باعث شد اندیشمندان و متفکران ایرانی به این فکر بیافتند که موسیقی و شعر را از حمله تازیها و دیگر بیگانگان نجات دهند و به عنوان یک موسیقی خالص عرض اندام کند. ناجی بزرگ موسیقی ایرانی ،داوود پیرنیا ،که آن زمان سیاستمدار برجستهای بود تمام زندگی سیاسی را کنار گذاشت و با احوال درویشی و عرفانی که داشت هنرمندان آن زمان مانند «تجویدی»« ،بنان» و آنهایی که به طور
پراکنده حضور داشتند را دور خودش جمع کرد .خود داوود پیرنیا میگوید« :کار مهمی که من انجام دادم این بود که اینها را دور هم جمع کردم .اگر ده سال دیگر میخواستم این کار را انجام دهم نمیشد چون این هنرمندان دیگر وجود نداشتند ».آن زمان عصر خاصی بود که همه هنرمندان بودند و تنها کسی را میخواست که آنها را جمع کند و برنامه گلها را به وجود بیاورد. در گلها حدود بیش از 1550قطعه به وجود آمد .میبینید که موسیقی ایرانی در صد سال اخیر از دوران قاجار تا به حال چه غوغایی کرده است .بعد از انقالب موسیقی ایرانی دوباره مورد حمله قرار گرفت و دوستانی که موسیقی دوست بودند و میدانستند موسیقی مورد حمله واقع شده دور بسیاری از نوارهای گلها که روی ریلهای خیلی بزرگ بود را در همان قفسههایی که بودند تیغه کشیدند و آنها را بستند .بعد از چندسالی که آبها از آسیاب افتاد توانستند موسیقیها را بیرون بیاورند .آنها را زیر کامیونها ،قاطر ،اسب میبستیم و از ایران بیرون آوردیم، سپس به صورت امپیتری ( )MP3درآورده و به طور امروزی حفظ کردیم. آنچه امروز یونسکو به فکر افتاده که موسیقی شنیداری و تصاویر را حفظ کند ،ما از 45سال پیش این کار را انجام میدادیم اما از پنج سال پیش به این طرف توانستم با سیستمهای دیجیتال آن را به صورت امپیتری در بیاوریم و بیت ریتها را باال ببریم و آنها را پاالیش دهیم .حتا نوارهایی که به هم چسبیده بود و نجات آنها بسیار مشکل بود را حفظ کردیم .این مجموعه به صورت بسیار غنی با بیش از 9400قطعه و برنامه موسیقی نزدیک به 300هزار دقیقه جمعآوری شده است. شانس بزرگ دیگری که داشتیم این بود که شرکت اپل ده سال پیش سیستمی به وجود آورد به نام آیپاد کالسیک که ظرفیت آن 16گگابایت بود و بعد 40گگابایت شد اما نمیتوانست حجم قطعات را حمل کند ولی هنگامی که به 160گگابایت رسید توانستیم تمامی مجموعه گلها و صد سال موسیقی ایران را روی آن بریزیم و آنچه ایرانی سینه به سینه به عنوان فرهنگ و موسیقی شنیداری حفظ کرده و به روی نوار و بیش از سه هزار سیدی آمده بود را روی آیپاد بریزیم .به گفته یونسکو موسیقی ایران بزرگترین گنجینهای از موسیقیهای شنیداری در جهان است که بیش از کالسیکهای فرانسه ،آلمان ،انگلستان و کشورهای دیگر حفظ شده است. باید سپاسگزاری کنم از حمایتهای ایرانیان و از اینکه چگونه عاشقانه میخواهند موسیقی و فرهنگشان حفظ شود تا روزگاری که بتوانیم مانند ققنوس از زیر خاکستر بیرون بیاییم و این اندیشه و مجموعه را مانند آتش زرتشت که بعد از اسالم به هند برده ،حفظ شد و بعدن به یزد برگرداندند ،ما هم این آتش فروزان موسیقی ایرانی را به ایران برگردانیم .گرچه االن هم با این امکانات فنی ،فیزیکی و فنآوری آیپاد که فوقالعاده است ،میسر شده و زاییده فکر انسان ،هنر ،اندیشه و فرهنگ او با پیشرفتهترین وسیله تکنولوژی جهانی درآمیخته است. این نعمت را هیچ ملتی به جز ایرانی ندارد .خواسته داوود پیرنیا بود که میخواست موسیقیهای گلها مرزها را بشکافد و جهانی شود ،تحقق یافته و االن یکجا جهانی شده است.
اشتراک نشریه هفت بنابر درخواست تعداد کثیری از خوانندگان نشریه ،با تسهیالت فراهم شده از این پس شما می توانید مشترک این نشریه باشید.
کافی اس e.com
ت فرم مشخصا
haftmagazin
ت زیر را به آدرس
@cribe subsارسال کنید.
نام و نام خانوادگی آدرس کامل پستی
(شامل شماره آپارتمان ،شهر ،ایالت و کدپستی)
را به این آدرس ارسال کنید و پس از دریافت شماره اول ،هزینه را به صورتی که در فرم ارسالی به شما اعالم خواهد شد بپردازید. ما دوست داریم اول نشریه به دست شما برسد
هزینه اشترا
ک 24شما ره 36دال
رادیو کوچه
ر
راهی به سوی ارتباط متقابل بین مردم و رسانه .رسانه ای برای شهروندان .فرهنگ ،اجتماع و اندیشه و هنر به همراه آخرین خبرها در رادیو کوچه. www.radiokoocheh.com
سایه کوثری بعد از ظهر پنجشنبه بیستوهشتم مهرماه ،یک کشتی عملیاتی با 73سرنشین که برای کیسهگذاری زیر لولههای نفت فاز 12ساحل عسلویه را ترک کرد اما ساعتی بعد در خلیجفارس و در منطقه عسلویه غرق شد و در این حادثه 13سرنشین این شناور جان باختند. تا نزدیک به یک روز پس از این حادثه 60 نفر از 73سرنشین ایرانی و خارجی کشتی نجات یافتند اما 13نفر دیگر به کام مرگ فرستاده شدند .از میان آنان 6 نفر از غواصان هندی کشتی از همان ساعت ابتدایی غرقشدن کشتی در اتاقک فشار آن محبوس شدند. با اینکه درروز اول و دوم حادثه مسووالن امداد و نجات ادعا میکردند که تا تمامشدن اکسیژن اتاقک و 24 ساعت بعد از لحظه غرقشدن کشتی برای نجات محبوسشدگان فرصت دارند اما با نزدیکشدن به لحظات پایانی گفتند که یک روز دیگر برای نجات آنان وقت دارند. به یکروز نکشید که جسد این شش غواص هندی هم از اعماق آبهای خلیجفارس بیرون کشیده شد و به گفته رئیس امداد و نجات منطقه تالشهای دو روزه برای نجات آنان بیدلیل بوده است چون محبوسشدگان در کمتر از 10ساعت پس از غرقشدن کشتی مرده بودند. از سویی یک روز پس از وقوع حادثه و درحالی که دیگرامید زنده بودن غواصان هندی به یاس تبدیل شده بود، ناصر ناصرینیا به خبرنگاران گفت« :متأسفانه درب اتاق فشار از داخل قفل شده و ورود به آن غیرممکن است و به همین دلیل ابزار برش زیر آب به محل برده شده و عملیات برش آن برای بیرون آوردن اجساد آغاز شده است». در ان زمان به گفته وی عملیات امدادرسانی و جست وجوی مفقودشدهگان حادثه غرق شدن کشتی کوشا ،توسط تیمهای امداد و نجات شرکت نفت فالت قاره ایران همچنان ادامه داشت. ناصر ناصرینیا درباره چگونگی وقوع این حادثه گفت« :در ساعت 19پنج شنبه 28مهرماه یک فروند کشتی عملیاتی به نام کوشا در 11مایلی عسلویه به دلیل طوفانی بودن دریا غرق میشود .متأسفانه سرعت وقوع این حادثه به حدی زیاد بوده که فرصت هرگونه واکنش را از پرسنل کشتی گرفته است و در مدت 4دقیقه کشتی به کلی غرق میشود». مأموریت این کشتی کیسهگذاری زیر خطوط تازه تأسیس فاز 12پارس جنوبی بوده است .ناخدای کشتی 5/3ساعت قبل از رسیدن طوفان از وقوع آن خبردار میشود و به سمت عسلویه حرکت میکند که متأسفانه گرفتار طوفان میشود. در این میان امواج با ارتفاع 12فوت به پهلوی کشتی برخورد میکند و باعث جدا شدن و حرکت بانک اکسیژن به سمت پاشنه کشتی میگردد .از سوی دیگر مقدار زیادی سیمان در پاشنه کشتی وجود داشته که در مجموع با اضافه شدن بانک اکسیژن و ورود آب به قسمت موتور ،تعادل کشتی به هم خورده و کشتی به صورت عمودی در آب فرو میرود.
مسووالن نجات میگویند که تمام این اتفاقات در مدت زمان قاسم عسکرینسب در آخرین لحظات باقیمانده برای نجان بسیار کوتاهی رخ داده و به همین دلیل پرسنل کشتی غافلگیر جان این شش نفر ناگهان اعالم کرد که وقت تمام نشده است شدهاند .از سویی یک منبع آگاه نوع غرقشدن کشتی را با این و باز هم فرصت برای نجات جان آنان هست. سرعت و به این شکل عجیب خواند. به گفته وی شرایط نامناسب جوی کار امدادرسانان و وی گفته بود که بر اساس اطالعات موجود کشتی کوشا در گروههای غواصی را برای یافتن و نجات شش نفری که در عرض ۳دقیقه و نیم به زیر آب رفته است که بسیار سریع اتاق فشار شناور غرق شده محبوس شدهاند را دشوارتر کرده و عجیب است و از ایجاد پارگی احتمالی در بدنه کشتی خبر است و تاکنون خبر جدیدی به دست نیامده است. به هرحال به نظر میرسد تا زمانی که تیمی برای بررسی موضوع تشکیل نشود و قطعات مختلف اطالعات را کنار هم قرار ندهد اظهار نظر دقیق در این باره غیرممکن است و حتی هر چه متخصصان بگویند نیز براساس حدس و گمان خواهد بود. هرچند بهنظر میرسد در این مورد هم پنهانکاری زیاد باشد تا مشخص نشود چه اتفاقی افتاده است چرا که بر اساس اطالعات موجود کشتی کوشا در عرض ۳دقیقه و نیم به زیر آب رفته است که بسیار سریع و عجیب است بر این اساس این احتمال نیز وجود دارد که بخشی از کشتی دچار پارگی شده باشد و خدمه کشتی متوجه آن نشده یا درحال تالش برای جلوگیری از آن بودهاند که با عدم موفقیت مواجه شده و کشتی را رها کردهاند. بعد از آن کشتی از عقب و پاشنه پایین رفته و به صورت عمودی در آب فرو رفته است که احتمال ورود آب به موتورخانه را نشان میدهد. به گفته آگاهان آنچه قطعی است میدهد. نامساعد بودن دریا ،اضافه بار و بد بارگیری کردن کشتی باالخره جسد 6غواص درون محفظه فشار به عرشهکشتی است و در این زمینه نیز تنها ناخدای کشتی مقصر نیست بلکه نجات منتقل شد اما بقیه اجساد هنوز یافت نشدهاند. همه از جمله اداره بندری که اجازه خروج به کشتی داده است، به گفته آگاهان مشخص نیست که دیگر مفقودین یعنی هفت کسی که روی کشتی کار کرده و تجهیزات گذاشته ،ایمنی نفر باقیمانده درون کشتیگیر افتادهاند یا در دریا رها شدهاند .اداره بندر و امثال آنها در این حادثه مقصرند. اندکی پس از ناکام ماندن تالشها برای نجات غواصان با این وجود تاکنون هیچ مسوولی دراینباره نه تنها پاسخگو مسووالن امداد و نجات اعالم کردند که زمان 24ساعته تا نبوده است بلکه شاهد گفتههای ضد و نقیض آنان در این پایان یافتن اکسیژه محفظه فشار برای نجات آنان هم زیاد مورد بودهایم. بوده و آنها احتمالن بعد از ۱۰ساعت جان خود را از دست فالحنژاد مجری فاز ۱۲فارس جنوبی روز اول حادثه با بیان دادهاند. اینکه تا زمانی که دریا آرام نشود امکان بررسی دقیق و به گفته آنان محفظه فشار در حال نرمال روی کشتی به اظهارنظر درباره وضعیت کشتی و مفقودین وجود نخواهد رسیدگی منظم نیاز دارد بنابراین وقتی این محفظه در تنش داشت گفت ۱۳« :نفر مفقود شدهاند که شش نفر از آنها شدیدی قرار میگیرد و میچرخد شانس زیادی برای ادامه در محفظه فشار غواصی بودهاند و هفت نفر دیگر احتمالن در حیات افراد محبوس در آن باقی نمیماند اگر چه پزشکی دریا هستند و اخبار تأیید نشدهای مبنی بر پیدا شدن جسد یک قانونی باید در این باره نظر دقیق خود را اعالم کند. نفر از آنها به دست ما رسیده است که تا زمانی که قطعی معلوم نیست با توجه به این وضعیت چرا مسووالن ابتدا اعالم نشده نمیتوانیم آن را صحیح بپنداریم». کردند که تا پایان یافتن اکسیژن این محفظه فرصت برای اما یک منبع آگاه با بیان اینکه محل حادثه 14مایلی اسکله نجات جان غواصان هست و بعد از تمامشدن زمان اعالمشده مجتمع بندری پارس بوده است گفت« :دلیل حادثه بار اضافه یک روز دیگر به فرصت خود برای نجات جان آنان اضافه و بیش از حد کشتی بوده است که به دلیل تالطم دریا یکی کردند. از ژنراتورها خاموش میشود و موجی به عرض شناور خورده همچنان که رئیس اداره بنادر و دریانوردی کیش با پایان و به دلیل بار اضافه شناور واژگون میشود». فرصت 24ساعته اعالم کرد تا فردا هم برای نجات جان این این منبع آگاه اضافه کرد« :زمانی که ژنراتور خاموش شود، شش نفر فرصت باقی است. امکان روشن کردن و کنترل موتور کشتی از بین میرود و وی با بیان اینکه گمان میرفت اکسیژن اتاقک فشار شناور هدایت کشتی غیرممکن میشود که دریای متالطم و برخورد مغروق در حوالی عسلویه ،تا ساعت 17روز بعد از حادثه تمام موج در کنار اضافه بار این حادثه را رقم میزند». شود ،گفت« :اگر ادعای مالک این شناور درست باشد تا فردا وی تاکید کرد«:این کشتی نباید در چنین هوای خراب و برای نجات شش نفری که در عمق 77متری محبوس متالطمی وارد دریا میشد و بندر نیز نباید به آنها اجازه شدهاند زمان داریم». 12حرکت میداد». 12
مرگ 60انسان و پاسخگونبودن مسووالن
نیرماال
در جست و جوی صلح درونی
قسمت سوم مدیتیشن ،موجب سرعت بخشیدن به عبور انرژی کندالینی از مراکز و کانالهای بدن ما میشود. این انرژی با حرکت خود در درون سیستم ظریف بدن ،تعادلی مابین جان ،روح و روان ما برقرار میکند و برای رسیدن به چنین تجربهای هیچگونه عمل فیزیکی یا تجسمسازی در ذهن الزم نیست. با انجام مدیتیشن ،آگاهی فردی ما باال رفته و این آگاهی جدید ،به ما امکان میدهد تا کیفیت مراکز انرژیتیکی خویش را تقویت کرده و به ما امکان عمیقتری برای درک خودمان و دیگران میدهد. با مدیتیشن در اندک زمان کوتاهی ،در بدن ما نیرویی مخصوص و شفا دهنده ،رشد پیدا میکند که این نیرو در بهبودی بسیاری از بیماریها از قبیل :فشارخون ،سردرد ،سینه پهلو ،نفستنگی ،سرگیجه ،سرطان ،امراض قندی ،دلهره، افسردگی ،تیروئید و غیره کمک فراوانی کرده و همچنین به ما کمک میکند که از هیجانات و استرسها و فشارهای ناشی از مسایل روزمره بکاهیم و بر اعصاب خود بیشتر مسلط شویم .درحال حاضر در بسیاری از بیمارستانهای معتبر دنیا، مدیتیشن جایگاه خاصی در معالجات بیماریها پیداکرده است. همچنین مدیتیشن به ما کمک میکند تا باالنسی مابین روابط انسانی و عاطفی خود برقرار کنیم و ذهن خود را به مرور زمان به آرامش مادامالعمر برسانیم .تمرین مداوم سبب یكیشدن با طبیعت درون خویش است وچنین پیوندی میبایست به طور طبیعی و بدون تالش فكری و یا فیزیكی صورت بگیرد. انسان با تكیه بر سیستم عصبی و دستگاههای ارگانیك احساسی خود ،قادر به درك جهان فیزیكی خارج ازخود است .عالوه براین انسان دارای یك سیستم انرژیتیك ظریف درونی نیز است .این پیكره انرژیتیك ،یك انرژی مادرانه است و درپایینترین مهرهی ستون فقرات ،در استخوان مثلث شكلی(لگن خاصره) به نام استخوان مقدس قرار دارد. این سیستم انرژیتیكی بدن دارای هفت مركز و سه كانال اصلی است . زمانی كه انرژی مادرانه از حالت خفته به حالت بیدار و فعال در بیاید تولدی معنوی در ما رخ میدهد كه ما این تولد را خود آگاهی مینامیم .این بیداری یا این تولد معنوی ،تحقق كاملی از حقیقت درونی ماست. این عمل بسیار طبیعی بوده و بدون هیچگونه تالش جسمی و یا فكری صورت میگیرد و به بشریت این امكان را میدهد كه برای اولین بار معنای فلسفی و معنوی زندگی در زمان حال را تجربه كند. نقشه کوندالینی در بدن و کیفیتهای مربوطه به مراکز انرژی: .1خرد و پاکی .4عشق و دلسوزی .2خالقیت .5ارتباط جمعی .6بخشش .3رشد درونی و دست و دلباز .7تکامل نهایی
وعدههای توخالی بانک مرکزی
دالری که هم چنان گران میشود
سایه کوثری رئیسکل بانک مرکزی که پیش از این بارها وعده ارایه ارز از شعب بانکها برای متعادل کردن نرخ ارز در بازار را داده بود در مراسم روز ملی صادرات گفت: «نمیتوانیم ارز را با کامیون برای قاچاقچیان وارد بازار کنیم». این درحالی است که در چند ماه گذشته با توجه به افزایش نرخ ارز در بازار وی بارها در حضور خبرنگاران قول ورود ارز به بازار برای پائین آوردن نرخ آن را داده بود .اما این بار او با صراحت امتناع بانک مرکزی از ورود ارز را داد و تاکید کرد« :اجازه بدهید دولت و بانک مرکزی کار خودشان را بکنند». رئیس کل بانک مرکزی در هفته نخست مهرماه با تشریح اقدامات این بانک از متعادل شدن قیمت ارز و طال تا پایان هفته جاری در کشور خبر داده بود. وی با تاکید بر آمادگی بانک مرکزی برای تامین نیازهای واقعی از جمله نیاز واردکنندگان رسمی کاالها اظهار داشت« :براساس تصمیم جدید مقرر شد شعب ارزی بانکها نیز نیاز ارزی مسافران و درخواستهای واقعی و گشایش اعتبار را تامین کنند ».اما اکنون وی میگوید نمیتوانیم برای تعدیل قیمتها در بازار با کامیون ارز وارد کنیم. هرچند بهمنی گفته بود که با تدابیر انجام شده نرخ ارز در روزهای اخیر به میزان قابل توجهی کاهش یافت و تا پایان هفته نرخ آن متعادل خواهد شد اما پس از گذشت مدتها از آن زمان نرخ ارز همچنان روبه افزایش است. وی قول متعادلشدن قیمتها را داده بود اما مشاور رییسكل بانك مركزی پیش از آن بر ضرورت افزایش سریع نرخ ارز برای حذف بازار دونرخی تاکید کرده بود. شمسالدین حسینی ،وزیر امور اقتصادی و دارایی و سخنگوی اقتصادی دولت هم در ابتدای تابستان پذابستان سال جاری گفته بود که سیاست دولت در زمینه نرخ ارز شناور مدیریت شده است و به همین دلیل بانک مركزی نوسان نرخ ارز را در دامنهای مجاز هدایت میکند و نرخ ارز بر اساس قانون عرضه و تقاضا
تعیین میشود. به گفته سخنگوی اقتصادی دولت ،آنچه تقاضای ارز در بازار را زیاد کرده سفته بازی است که باعث افزایش مضاعف نرخ ارز شده است. هرچند سخنگوی اقتصادی دولت هم بر تصمیم بانک مرکزی بر کمکردن فاصله نرخ ارز رسمی با بازار آزاد وعده داده بود اما چنین چیزی نه تنها تاکنون رخ نداده است بلکه بانک مرکزی وعدههای پیشین خود را هم انکار میکند تا آنجا که اکنون نیز فاصله نرخ ارز رسمی با بازار آزاد چندان تغییری نکرده است. بالفاصله پس از اظهارنظر سخنگوی اقتصادی دولت، رضا تقیزاده ،کارشناس امور اقتصادی در لندن در واکنش به این سخنان گفت« :آنچه آقای حسینی بیان می کند، تنها آرزوی دولت است ،هر چند برای تحقق این آرزو و هدف ،هیچ راه کاری بیان نمیکند». کارشناسان بازار بورس معتقدند که وعدههای مکرر رئیس کل بانک مرکزی در مورد پایین آوردن قیمت سکه ارز و کاهش قیمت ارز به پایینتر از قیمت قبلی و حذف فاصله قیمتی ارز بانکی و بازاری که هیچ کدام تاکنون تحقق نیافته است ،باعث سلب اطمینان و اعتماد افکار عمومی نسبت به مقام ارشد بانکی کشور میشود. به گفته آنان آنچه به اثبات رسیده این است که بازار و اقتصاد کشور منتظر اقدامات عملی هستند نه وعدهها و حرفهای تکراری. هفته گذشته محمود بهمنی آخرین قولها را در مورد تعدیل نرخ ارز با تزریق آن به بازار داد و گفت« :نرخ ارز در مدت کوتاهی افزایش یافته بود که تصمیم گرفتیم نرخ ارز و طال را با بازار جهانی تطبیق دهیم و نرخ ارز تا حدودی کنترل شده است». بهنظر میرسد رئیس کل بانک مرکزی که تا هفته گذشته با طرح وعدههای پیاپی سعی داشت شوکهای قیمتی بازار ارز و سکه را مهار کند ،اکنون توضیح دیگری برای وضعیت بازار و اقدامات این بانک دارد. از سویی هفته اول مهرماه بهمنی وعده داد که نرخ ارز تا پایان همان هفته کاهش یابد ،با اینحال در پایان معامالت همان روز طرح وعده قیمت دالر آمریکا در بازار آزاد هزار و 235تومان بود اما در پایان روز کاری پنجشنبه همان هفته نرخ دالر در قالب یک روند صعودی تا هزار و 258تومان افزایش یافت. با اینحال بهمنی ادعا کرد که نرخ دالر هشتاد تومان در همان هفته کاهش پیدا کرده است. به گفته کارشناسان ادعای کاهش 80تومانی قیمت دالر آن هم در شرایطی که روند حرکتی بازار به صراحت خالف آن را نشان میدهد ،یک فرضیه مهم را طرح میکند و آن این که برخالف ماههای گذشته دیگر بهمنی تالش دارد کمتر وعده ارزانی بدهد چون یا ناتوانی بانک مرکزی در آن چه که او کنترل و مهار بازار میخواند ،برایش محرز شده یا در اساس دولت و بانک مرکزی قصدی برای کاهش نرخ ارز ندارند و انگیزه اصلی سفته بازی با دالر است.
لذا او سعی کرده تا به جای وعده درمانی حاال وضعیت بازار ارز را در نزد افکار عمومی وارونه جلوه دهد تا هم سیگنالهای تازهای برای دالالن بازار ارسال کرده باشد و تقاضای عمومی را نیز بار دیگر با توهم دالر ارزان تحریک کند. همچنین افکار عمومی کم ارتباط با بازار ارز را نیز برای مدتی قانع کند که شعار کاهش نرخ دالر در حال تحقق است. اما فقط رئیس کل بانک مرکزی نبوده که تاکنون وعدههای بیاساس برای تعدیل نرخ ارز داده است.
وزیر اقتصاد هم در هفتههای گذشته گفته بود« :برنامه اقتصادی و جهتگیری دولت این است که مانع از نوسانات نرخ ارز شده و تالش خواهیم کرد که نرخ ارز را به نرخ مرجع کاهش دهیم و بعد از آن در جهت تعدیل به سمت پایین حرکت کنیم». اما به نظر میرسد با همه این وعدهها این روزها کسی در بازار ارز جلودار افزایش نرخ ارز نیست ،همانگونه که در مورد افزایش حبابی نرخ سکه نه تنها اقدامات بانک مرکزی تاثیری نداشت بلکه به بحران بازار سکه نیز دامن زد. اما مردم همچنان چشمبه راه کاهش نرخ دالر هستند. هرچند رئیس کل بانک مرکزی گفته بود که ما به مقدار کافی ذخیره ارزی داریم و به زودی قطعن نرخ ارز کاهش
شدیدی خواهد داشت اما تاکنون که چنین چیزی رخ نداده است. برعکس رئیس کل بانک مرکزی در اخرین مصاحبه
هرچند سخنگوی اقتصادی دولت هم بر تصمیم بانک مرکزی بر کمکردن فاصله نرخ ارز رسمی با بازار آزاد وعده داده بود اما چنین چیزی نه تنها تاکنون رخ نداده است بلکه بانک مرکزی وعدههای پیشین خود را هم انکار میکند تا آنجا که اکنون نیز فاصله نرخ ارز رسمی با بازار آزاد چندان تغییری نکرده است خود به صراحت از امتناع این بانک مبنی بر افزایش ارز در بازار برای کاهش قیمت آن در بازار وعده داد. اینبار اما بهمنی گفت« :فروش ارز سال گذشته 24 میلیارد دالر بیشتر از واردات بود و شما خوب میدانید که اگر کاالی قاچاق وارد کشور شود یا اگر موادمخدر وارد کشور شود به صورت رایگان نیست و به همان نسبت ارز از کشور خارج میشود .بیانصافی است که ما برای تأمین ارز کاالی قاچاق بخواهیم با کامیون ارز در کف بازار بریزیم .اجازه دهید ارز تابع عرضه و تقاضا باشد .به گفته وی ،ما در شرایط تحریم هستیم و در این شرایط باید حواسمان بیشتر جمع باشد و روز به روز حلقه محاصره تنگتر میشود». وی که در مراسم روز ملی صادرات سخن میگفت در پاسخ به نهاوندیان که از دولت خواسته بود تا با سیاستهای خود بخش خصوصی را غافلگیر نکند، گفت« :دولت هیچگاه نمیخواهد ملت خود را غافلگیر کند .بگذارید بانک مرکزی کارش را بکند .اگر کاالی وارداتی برای تولید صنعتی و تبدیل به صادرات وارد کشور شود از ارز مرجع 1040و 1070تومانی استفاده میکند .ما نمیتوانیم قیمت ارز مرجع را بیپروا باال ببریم این در تورم ما تأثیرگذار است». رئیس کل بانک مرکزی گفت« :وقتی تورم ما - 17 18درصد است چرا باید سپرده 6درصدی داشته باشیم. ما نمیتوانیم با طال و ارز نقدینگی را جمع کنیم البته اخیرن اوراق مشارکت با سود 17درصد صادر شده است که این موارد میتواند کمککننده باشد». به نظر میرسد اینبار گفتههای بهمنی هرچند امیدوارکننده نیست اما صادقانه از رضایت بانک مرکزی از افزایش نرخ دالر در بازار خبر میدهد. شاید بیجهت نباشد که کارشناسان باالرفتن نرخ سکه و دالر در بازار را به نفع بانک مرکزی و دولت میدانند.
علت درگذشت بهنام فروهر
ایمی واینهاوس مشخص شد علت مرگ «ایمی واینهاوس» ،خواننده جاز 27ساله آمریکایی که در تابستان در منزلش درگذشته بود ،کشف شد. پزشکان روز چهارشنبه 26 ،اکتبر ،اعالم کردند که این خواننده جوان در پی مصرف بیش از اندازه الکل درگذشته است. این پزشکان اظهار داشتند که میزان الکل در خون ایمی بیش از چهاربرابر اندازه استاندارد بوده که منجر به ایست قلبی وی شده است. این در حالی است که خانواده وی از اینکه علت مرگ دخترشان موادمخدر نبوده ابراز خوشحالی کردند.
تصویر نخستین ایرانی به روی
PlayBoy «شرمینه شهریور» نخستین دختر ایرانی شد که تصویرش روی صفحه اول مجله سکسی ( )PLAYBOYکه معروفترین مجله سکسی دنیاست ،قرار گرفت. شرمینه (زاده ۱۹۸۲در ایران) مانکن ایرانی– آلمانی است که در سال ۲۰۰۵برنده جشنواره زیبایی دوشیزه اروپا در پاریس شد. شرمینه فقط یک سال داشت که خانوادهاش به آلمان رفتند. او در سال ۲۰۰۴عنوان «ملکه زیبایی آلمان» ( )Miss Deutschlandو سال بعد عنوان دوشیزه اروپا را هم به دست آورد .او که پدر و مادرش هر دو ایرانی هستند ،هم اکنون در نیویورک به تحصیل در رشته بازیگری مشغول است .مادر و برادرش در آلمان زندگی میکنند و پدرش نیز در ایران خلبان است. شرمینه ۱۷۴سانتیمتر قد دارد .در رشته علوم اجتماعی از دانشگاه «آخن» مدرک دانشگاهی گرفته و به فارسی ،آلمانی ،انگلیسی و فرانسوی صحبت میکند.
رابین ویلیامز
و ازدواج پس از سه سال
«رابین ویلیامز» ،بازیگر و کارگردان آمریکایی و «سوزان اشنایدر» ،رییس دفتر طراحی «»Critical Eye Design این هفته 23 ،اکتبر ،با هم ازدواج کردند. رابین ویلیامز که از وی به عنوان یکی از پرافتخارترین بازیگران سینمای کمدی و کودکان نام میبرند پس از 3سال تنهایی تصمیم گرفت با یک طراح به نام سوزان ازدواج کند .رابین پیش از این با پرستار پسرش ازدواج کرده بود. سوزان در مصاحبهای عنوان کرده بود« :این یکی از بهترین لحظات زندگی من است .من با شخصیت جالب و دوستداشتنی ازدواج کردم».
تیمبرلی ک پ س ا ز خ و شگذرانیها یاد رایان رفقا یق ید تویمی رینلودز :ب سندرا بوالک و هرگزکرد
ج نیفر آنیستون: نه نامز د ک ر د م ن ه ب چ ه دارم
«جنیفر آنیستون» که در هفتههای اخیر سرگرم ایفای نقش در فیلم «سرگردان شهوت» ( )wanderlustاست به برخی شایعههایی که در خصوص زندگی عاشقانه وی وجود دارد پایان داد. از چندی پیش در برخی نشریهها شایع شده بود که جنیفر آنیستون و «جاستین تیرو» قرار است که با هم نامزد کنند .حتا برخی پا را فراتر گذاشته و اعالم کرده بودند که این دو در انتظار فرزند هستند. جنیفر در مصاحبهای که با نشریه «اوکی» ( )OKداشت اعالم کرد: «من یک بار ازدواج کردم و دیگر نمیخواهم آن را تجربه کنم .من و جاستین نه ازدواج کردیم و نه حتا اعالم نامزدی».
14
14
«جاستین تیمبرلیک» پس از جداشدنش از «جسیکا بیل» که اوایل سال جاری میالدی رخ داد ،سیر طوالنی را با خانمهای زیادی از جمله «میال کانیس»« ،آماندا سیفراید» و «اولیویا وایلد» طی کرد. اما بر اساس گزارش منابع پا پا ر ا تز ی ، جاستین یک بار دیگر عالقه خود را برای ایجاد ارتباط با جسیکا بیل اعالم کرده است. این منابع اعالم کردند که جاستین در یک مهمانی که در خانهای شخصی در بورلیهیلز شرکت کرده بوده با جسیکا بسیار گرم و صمیمی و البته عاشقانه برخورد کرده است. برخی عنوان کردهاند که این دو مانند یک زن و شوهر رفتار کردند. این منابع افزودهاند که جاستین و جیسکا در طول مهمانی تمام مدت با یکدیگر مکالمه داشته و به یکدیگر مشروب تعارف کردند.
موسیقی فیلم
امیرحسین آهویی
«موسیقی فیلم» به موسیقی پس زمینه فیلم گفته میشود و اغلب به طور اختصاصی برای فیلم نوشته میشود .موسیقی فیلم به منظور شدت بخشیدن به حس تصاویر یا دیالوگ به کار میرود. در اکثر موارد موسیقی فیلم با ارکستر نواخته میشود :ارکستری که شامل آنسامبلی کوچک یا بزرگ است و گاهی اوقات کرال نیز آن را همراهی میکند .ارکستر ممکن است یک ارکستر استودیویی یا اجرایی هم چون هر ارکستر سمفونیکی باشد .در تلویزیون ،بازیهای کامپیوتری و بسیاری ازفیلمهایی که بودجه محدود دارند اغلب از تکنولوژی سمپلینگ برای شبیهسازی صدای ارکستر استفاده میشود .این روش بسیار ارزان تمام می شود :ولی با این حال بسیاری از فیلمسازان از آن اجتناب میکنند .در بعضی از فیلمها از موسیقی پاپ به عنوان بخش اصلی موسیقایی استفاده میشود .ولی به طور معمول ترجیح بر استفاده از ارکستر است .البته بیشتر بستگی به نوع فیلم ،نظر کارگردان و آهنگساز دارد .موسیقی ارکسترال میتواند با فیلم بسیار هماهنگ و سازگار شود در حالیکه موسیقی پاپ به سادگی روی فیلم نمینشیند چون دارای ریتم قوی و تکرار شونده است و قابلیت انعطاف چندانی ندارد همچنین تاریخ مصرف ژانرهای مردمی همانند مدهای مختلف به سرعت به پایان میرسد ،درحالی که موسیقی ارکسترال تاریخ مصرف طوالنیتری دارد .درعوض از موسیقی پاپ در مواردی استفاده می شود که باید توجه بیشتری به موسیقی معطوف گردد تا فیلم .در این موارد آهنگها را اختصاصی برای فیلم نمینویسند و به طور معمول کار انتخابی انجام میدهند. موسیقی فیلم این گونه ساخته میشود که پس از پایان کل یا قسمتی از فیلم برداری ،فیلم خام یا قسمتهایی از آن را به آهنگساز نشان میدهند .سپس آهنگساز با کارگردان درمورد نوع موسیقی فیلم (سبک ،تم و غیره) صحبت میکند. گاهی اوقات کارگردان موسیقی مشابهی از نمونه های موجود با آنچه در ذهن دارد را روی کار میگذارد .نام این موسیقی ،موسیقی موقتی نام دارد .اکثر آهنگسازان با موسیقی موقتی مخالفند چون کارگردان به طور معمول به آن عادت میکند و آهنگساز را مجبور میکند که تقلیدی از آن موسیقی را بسازد .در بعضی موارد کارگردان آن قدر به موسیقی موقتی کشش پیدا میکند که تصمیم میگیرد همان را درفیلم به کار گیرد و موسیقی آهنگساز را قبول نمیکند. مشهورترین مورد دراین قضیه استنلی کوبریک است که ترجیح داد موسیقی موقتی کالسیکی که روی کارگذاشته بود موسیقی فیلم شود و کارهای «الکس نورث» را رد کرد و در نهایت «گیورگی لیگتی» -آهنگساز دیگری که کوبریک همین برخورد را با او داشته است -کوبریک را تحت پیگرد قانونی قرار میدهد. وقتی فیلم به دست آهنگساز رسید شروع به ساخت موسیقی میکند بعضی از فیلمها را بعد از ساخت موسیقی دوباره تدوین میکنند تا موسیقی بهتر بر آن بنشیند .از همکاری نزدیک کارگردان و آهنگساز و چندین بار تدوین فیلم میتوان از کارهای مشترک گاد فری رجیو و فیلیپ گلس یاد کرد ولی بهترین مثال در این زمینه به همکاری سرجیو لئون و انیو موریکونه بر میگردد .موسیقی سکانس پایان فیلم خوب ،بد ،زشت قبل از تدوین فیلم ساخته شده بود و لئون بعدن آنرا طوری تدوین کرد که به بهترین وجه بر موسیقی بنشیند .شایان ذکر است موریکونه موسیقی فیلمهای روزی روزگاری در غرب و روزی روزگاری در آمریکا را ماهها قبل از اینکه فیلم تولید شود ،ساخته بود .در این زمینه مثال جالب دیگری نیز وجود دارد و آن صحنه پرواز فیلم ای تی موجود غیر زمینی است. موسیقی این فیلم را همکار قدیمی اسپیلبرگ ،جان ویلیامز ساخته بود .همزمان کردن موسیقی با فیلم هنگام ضبط آنقدر سخت بود که اسپیلبرگ از ویلیامز خواست با آزادی کامل و بدون توجه به آن صحنه ،موسیقی فیلم را بسازد و بعد اسپیلبرگ براساس موسیقی، آن صحنهها را دوباره تدوین کرد .وقتی کار ساخت و ارکستراسیون موسیقی انجام شد ارکستر یا انسامبل معمولن به رهبری آهنگساز آن را مینوازد و گاهی اوقات نقاطی را روی فیلم تعیین میکنند که رهبر ارکستر تمپو یا دیگر خصوصیات موسیقی را برای هماهنگی با فیلم تغییر میدهد. معمولن در هر فیلم برای کاراکترها ،اتفاقات ،اشیا یا ایدههای مهم،
تمهای مختلفی در نظر میگیرند .تمها را میتوان بسته به موقعیت در قسمت های مختلق فیلم پخش کرد .برای مثال جان ویلیامز در فیلم جنگ ستارگان چهار تا شش ،تمهای گوناگونی را برای کاراکترهایی چون دارت ویدر ،لوک اسکای واکر و پرنسس لیا ارگانا در نظر گرفته بود. اکثر فیلمها دارای 40تا 75دقیقه موسیقی هستند ولی بعضی فیلمها نیز دارای موسیقی خیلی کم و یا حتا بدون موسیقی هستند. نباید فراموش شود بسته به نوع فیلم میزان دقیقه آن مشخص میشود. از همکاری نزدیک کارگردان و آهنگساز و چندین بار تدوین فیلم میتوان از کارهای مشترک گاد فری رجیو و فیلیپ گلس یاد کرد ولی بهترین مثال در این زمینه به همکاری سرجیو لئون و انیو موریکونه بر میگردد .موسیقی سکانس پایان فیلم خوب ،بد ،زشت قبل از تدوین فیلم ساخته شده بود و لئون بعدن آنرا طوری تدوین کرد که به بهترین وجه بر موسیقی بنشیند
در مورد جایگاه هنری موسیقی فیلم بحثهای فراوانی وجود دارد. بعضی از منتقدین ارزش آنرا بسیار باال میدانند همانند کارهای افرادی چون اریک ولفگانگ کورن گلد ،برنارد هرمن و غیره .بعضی دیگر موسیقی فیلم را ژانر موسیقی کالسیک اواخر قرن بیستم میدانند .فقط چون برچسب موسیقی کالسیک خورده و از انواع موسیقی کالسیک بیشتر شنیده میشود ،در بعضی از موارد موسیقی فیلم در حوزه موسیقی کالسیک شمرده میشود. البته فقط کارهای آهنگسازان بزرگ کالسیک که موسیقی فیلم هم ساختهاند را در این دسته جای میدهند همچون «سرگئی پرکوفیف» آهنگساز فیلم «الکساندر نوسکی». البته بعضی نیز مجموعه بزرگ موسیقی فیلم را بیارزش میخوانند آنان معتقدند که اکثر موسیقی فیلمها مشتق شده و وامدار کارهای قبلی هستند .حتا معروفترین کارهای «جان ویلیامز» و «دنی الفمن» نیز از پذیرش در دنیای موسیقی کالسیک بسیار دور هستند با این حال ارکسترهای بزرگ گاهی کنسرتوی آنها را مینوازند. در دوران فیلمهای صامت سعی فراوانی در تهیه موسیقی مناسب برای فیلم می شد و معمولن یک پیانیست یا ارگنواز و حتا گاهی ارکستر کامل را به محل نمایش فیلم میآورند تا بر اساس نتهای راهنمای داده شده موسیقی مناسبی بنوازند. در سال 1914شرکت فیلمسازی آز ،نوار ضبط شده موسیق فیلم ساخته «لویس اف گوتشالک» را با نسخهای از فیلم به بازار فرستاد. اکثر آکومپانیمانهای آن دوره شامل قطعاتی از موسیقیدانهای بزرگ بود و از این قطعات کاتالوگی برای فیلم میساختند که براساس مورد یا ژانر دستهبندی شده بودند مثلن سیاه ،غمگین، اکشن ،تعقیب و غیره .این کاتالوگها کار را برای نوازندگانی که بعدن قرار بود روی فیلم موسیقی بنوازند آسانتر میکرد. این که گروهی برای موسیقی خود سفارش ساخت فیلم بدهند در تاریخ بیسابقه بود .ولی گروه بیتلز در فیلم زیر دریایی زرد و پینک فلوید در فیلم دیوار و ضربت نهایی دست به چنین تجربهای زدهاند.
از كجا آمد این شاه راه؟
کامران موسوی
در جدش «جِی .سی .آر .لیكالیدِر» بود و فرضیهی «شبكه بین كهكشانی»اش كه براساس آن «همگان --در همه نقاط جهان— میتوانستند به هم وصل شده و به هر برنامه و یا دادهای هم كه دل شان میخواست دسترسی داشته باشند ».و این رویا را در سال ١٩٥٧هنگامی كه در ام .آی .تی مدرس بود در سر میپروراند و از آن كوتاه هم نمیآمد. در ١٩٦٢و به اصرار فراوان مدیران عالی رتبه وزارت دفاع آمریكا (دی او دی) به اداره پروژههای تحقیقات پیشرفته (آرپا) این وزارت خانه و با آرمان به هدف رساندن «شبكه بین كهكشانی» پیوست. اما در آن زمان مقصود اصلی پنتاگون استفاده ابزاری از فرضیه لیكالیدر برای توسعه یك شبكه اطالعات كامپیوتری برای توانایی دفاع در صورت حمالت هستهای بود .قصدی كه لیكالیدر در ابتدا از آن بی خبر بود و بیشك وزارت دفاع همواره آنرا رد كرده و هنوز هم میكند. لیكالیدر به تدریج متوجه منظور اصلی آنان شد و همین مساله به همراه مداخالت گاه و ناگاه و نامربوط وزارت دفاعیها در كارهایش، باعث شد كه در ١٩٦٤عطای وزارت دفاع را به لقایش ببخشد و به آی .بی .ام بپیوندد .پیش از رفتنش اما با برقرار كردن اَرتباط بین دپارتمانهای علوم كامیپوتری دانشگاههایی همچون ام .آی .تی، یو .سی .ال .ا ِی ،بِركلی و چندی دیگر ،بذر ایده اتصال و اشتراك زمان و در نهایت ایجاد یك شبكه غیر متمركز كامپیوتری را كاشت كه نتیجه اش را خواهیم دید. در سال ١٩٦٦شخصی به نام رابرت تِیلِر ،پست سابق لیكالیدر را گرفت .تِیلِر به خاطر هوش سرشارش ،بالفاصله متوجه هدف لیكالیدر ،دستآوردهای وی و مهمتر از همه لزوم پیگیری آن اهداف برای ایجاد یك شبكه وسیع كامپیوتری شد .پس از آن، با سرسختی و در پی سر و كله زدن فراوان با مدیران باال دست، عاقبت توانست كه توافق آنان را برای توسعه این شبكه بگیرد. ولی چون شبكههای كامپیوتری در حیطه تخصص خودش نبودند، بدون اتالف وقت به دنبال لَری رابرت ِز جوان كه در آنزمان مشغول گذراندن دوره ذكترای مهندسی برق در ام .آی .تی .بود رفت. سه سال بعد با همراهی بسیاری مغزهای متفكر و مدیریت درخشان لَری رابرت ِز --كه «پدر آرپان ِت»اش میخوانند --آرپان ِت در س َاعت ده و نیم شب ٢٩اُك ُتبر سال ١٩٦٩با اتصال كامپیوترهای دانشگاههای «یو .سی .ال .ا ِی»« ،یوتا»« ،اس .آر .آی» و «یو .سی. اس .بی» متولد شد. كالینراك كه یكی از اعضای اصلی تیم و در جلسه تست حاضر بوده است میگوید« :بعد از برقراری تماس راه دور با بر و بچههای اون طرف خط ،رو صفحه تایپ كردیم ا ِل و پرسیدیم« :ا ِل و میبینین؟» جواب دادن« :بعله ،ا ِل و می بینیم» تایپ كردیم اُو و پرسیدیم« :اُو رو میبینین؟» «بعله ،او رو هم میبینیم» بعدش تایپ كردیم جی و سیستِم به هم ریخت .....با این وجود ولی، یه انقالب شوروع شده بود»....... و آرپ َان ِت به درستی یك انقالب اطالعاتی بود و تحسینانگیز .حتا اروپاییهای مغرور در پستو هم نمیتوانستند این دستآورد یانكیها را انكار كنند .ولی از آنجاییكه یانكیها هم درست مثل ما ایرانیها خوشی زیر دلشان را زود میزند و تخصص عجیبی در خوردن سر بهترین فرزندانشان دارند ،پیشگامان این اعجاب قرن هم یكی پس از دیگری --به خصوص در دوره كارتر --مورد بیمهری «مدیران» قرار گرفته و مجبور به بازگشتن به محیطهای سابق خود شدند. آرپان ِت و ارمغان اصلی اش --كه ما امروز آنرا پست الكترونیكی (ایمِیل) میخوانیم --به سیر خود ادامه داده و در سال ١٩٧٢ انگلستان و نروژ را هم در بر گرفت.
در اواسط دهه هفتاد ،مركز تحقیقات هستهای اروپا (سِ رن) كه ضرورت یك چنین شبكه كامپیوتری را كاملن درك كرده بود ،با لجاجت و سرسختی تصمیم به تحقق رویای --كه دیگر رویا نبود- «شبكه بین كهكشانی» گرفت و با چراغ سبز دو دولت متنوعش،دست باز ،جیب پر پول و صداقت كامل در هدفش ،به دنبال نبوع در سر تا سر دنیا راه افتاد. چه نبوعی ولی بهتر از پدران فرضیه و نخبگان اولیه این راه كه اكنون هر كدام بنا به دالیلی مورد بیمهری بودند و دستشان برای رسیدن به آرمانشان بسته؟ در مدت كوتاهی سیل نبوع آمریكایی متخصص در «شبكه جهانی» كامپیوتری به سِ رن سرازیر شد كه: داگلِس انگِلب َارت از انستیتوی تحقیقاتی س َتنفِرد (اس .آر .آی) لِنِرد كالینراك از یو .سی .ا ِل .و لَری رابرتز از ام .آی .تی.سه نفر از مشهورترینشان بودند. و دیگر در دروازه انقالب اطالعاتی --با همكاری نبوع آمریكایی و اروپایی --باز شده بود و بازگشت غیرممكن .سِ رن از سال ١٩٨٤ باران رحمتش را نصیب تی .سی .پی .آی .كرد و بدون اعتنا به مخالفتهایی كه در اروپا با این ُپرت ُُكل می شد به استفادهی گسترده از آن در شبكههای خود كرد ،تا آنكه در سال ١٩٨٩رسمن این ُپرت ُُكل را جهانگیر كرد. متعاقبن ،در سال ١٩٩٠آرپان ِت مرد و اینتِرن ِت متولد شد. بقیهاش را هم كه خودتان دیدهاید و میدانید .بنابراین ،وقتی كه در «سولُوقون» یك چوپان را با تلفن همراه میبینید و یا در «اهر» برای چك كردن ایمیل خود به كافی ن ِت میروید ،ی َادتان بیآید كه: «از كجا آمد این شاهراه؟» منابع: )١مشاهدات شخصی و یادگیری از یكی از ش َاگردان لَری رابرتز به نام جین َوندِربِر كه با او افتخار كار كردن در آزمایشگاه تحقیقاتی متعلق به آی .بی .ا ِم .در تَمپای فلوریدا در سال ١٩٨٣را داشتم. یادم میآید كه دستگاهی را كه تا یكی دو هفته فكر میكردم یك دستگاه تِلِكس --ولی عجیب غریب --است ،یك ترمینال متصل به شبكه راه دور كمپانی بود و به قولی آن-الین با چند بی .بی. ا ِس .كه به ُپرت ُُكل ا ِس .ا ِم .تی .پی هم مجهز بود و با آن میشد ایمیل فرستاد و گرفت. جین آدم بیادعایی بود (به قول اینا هینت هینت ).....و در عین حال یك دائرهالمعارف سیار و بسیار وارد در كار برن َامهریزی سیستمه َای عامل و شبكهها .ماجرای سرازیری مغزهای آمریكایی به سِ رن راَ هم او به من و سایرین میگفت. )٢به طور ساده ،اینتِرن ِت .اگر من میتوانم جستجو كنم ،حتمن شما بهتر میتوانید
یک توت فرنگی پر محتوا
اینترنت هم حتا وزن دارد! یه چیزی تو مایههای یک توت فرنگی! اين اندازهگيری با محاسبه انرژی حاصل شده توسط الكترون ها در زمان ذخيره اطالعات و وزن اين انرژی ،به اين نتيجه رسيده بود كه خوانندگان كتاب های الكترونيكی به مرور وزن كسب میكنند. جالب ناک تر اين كه با وجود اين وزن كلی 50گرمی ،اطالعات واقعی درون اينترنت از وزنی كم تر از يك ذره غبار برخوردار است. براساس اين محاسبه ،عدد 50گرم ،وزن تمام الكترونهای موجود در الكتريسيته براي به كار انداختن اينترنت براي حدود 75تا 100 ميليون سرور پشتيباني اينترنت بوده و این وزن شامل رایانه های خانگی نیست. این توت فرنگی ،حدود 40ميليارد وات انرژی است. 500میلیون پرنده خشم گین این روزها همه جا قیافه مضحک عروسک های بازی «انگری بیرد» یا «پرندگان خشم گین» دیده می شود .اما در همین راستا بد نیست بدانید که این بازی رکورد شکست! شركت سازنده با ِزیهای موبايل ،ریوویو اعالم كرد كه ميزان دانلود بازی پرندگان خشمگين از مرز 500ميليون بار گذشت. پيتر وسترباكا ،مدير بازاريابی شركت روويو ،در كنفرانسي در هلسينكی فنالند گفت« :تعداد دفعات دانلود بازي پرندگان خشمگين يك ركورد جديد بوده و هيچ بازی ديگری به اين رقم نرسيده است». بازی پرندگان خشمگين در 11دسامبر سال 2009برای گوشی آی فون اپل عرضه شد و هفتههای متمادی در صدر فهرست محبوبترين بازی ها قرار داشت. مدیر بازار یابی این شرکت اعالم کرده « :ما گام خود را برای رسیدن به موفقیت » ....خالصه این که پیش به سوی یک میلیون مخاطب. زعفرون بزن اما بشنوید از طالی زرد با خال خال های نارنجی ،زعفران!
دامون روزبه
دانش مندان هندی اعالم کردند مادهای در زعفران ایرانی وجود دارد که به درمان بیماری «ام اس» کمک میکند. دانش مندان هندی موفق به کشف مادهای در زعفران شدهاند که در درمان بیماری ها ،به ویژه درمان بیماری ام اس موثر است. ماده درمان گر زعفران که «کروسین» نام دارد و در حفاظت از سلول های مغزی نقش دارد و مانع آسیب به سلول های مغزی میشود که چربی تولید می کنند .چربی تولیدی در سلول های مغز، همانند عایق و روکش در اطراف اعصاب مغز عمل می کند .در بیماری ام اس ،به دلیل تورم سلول های مغزی این عایق محافظتی از بین می رود. زعفران بخور ،ام اس نخور! اینترانت رسمی می شود اما بلخره کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات بخش نامه نحوه جداسازی اینترانت ،اینترنت باشکوه! وطنی و اینترنت را به شرکت های ارایه کننده خدمات اینترنتی ابالغ کرد. طبق مصوبه جدید کمیسیون تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی شرکتهای اینترنتی که در این بخش نامه عرضه و توزیعکننده اینترنت و شرکت مخابرات ایران اشاره شده است در راستای جداسازی ترافیک داخلی و اینترنت از یک دیگر در الیه دسترسی باید ظرف مدت سه ماه پس از ابالغ این بخش نامه صرفن از طریق آدرسهای عددی معتبر اینترنتی نسبت به ارایه خدمات دسترسی اقدام کنند. با جداسازی ترافیک داخل کشور از اینترنت ،دسترسی به سایتهای ایرانی میزبانی شده در داخل کشور با سرعت و پهنای باند بیشتر ممکن خواهد بود اما دسترسی به اینترنت هم چنان طبق روال گذشته امکانپذیر است و با اختصاص آدرسهای IPمعتبر و البته استفاده از «وی پی ان» معتبر ،امکان شناسایی و ره گیری کاربران تسهیل میشود. اینترانت تون پر باد و فس باد!
فرورتیش رضوانیه
ماست بادمجان
نیمهشب از خواب بیدار میشوید .فكرتان خیلی مشغول است. نامزدتان این روزها به خاطر چند اتفاق ناراحت است و برایش نگران هستید .خوابتان نمیبرد .یادتان میآید كه از صبح تا شب چیزی نخوردید .احساس ضعف و گرسنگی میكنید. از روی تخت بلند میشوید و به آشپزخانه میروید .یخچال پر از خوراكیهای مختلف است اما میلی به خوردن هیچكدام از آنها ندارید .ظرف ماست و بادمجان را برمیدارید و به طرف اتاق میروید اما میان راه یادتان میآید كه قاشق نیاوردید .دوباره به سمت آشپزخانه برمیگردید ولی ناگهان دستتان به لبه دیوار میخورد و ظرف ماست رها میشود و روی زمین میافتد .زیر پایتان را نگاه میكنید .ماست به شعاع دو متر روی فرش پخش شده است. باورتان نمیشود كه نصفهشب باید تمیزكاری كنید. روی زمین زانو میزنید و ماست ریخته شده را با قاشق جمع میكنید تا داخل ظرف بریزید ،ولی میدانید كه خیلی طول میكشد .با عجله داخل آشپزخانه میروید و یك قاشق چوبی بزرگ برمیدارید ،ولی پایتان لیز میخورد .برای این كه تعادلتان را از دست ندهید ،به اطراف چنگ میاندازید تا چیزی را بگیرید .در همین لحظه دستتان به سبد سیمی كنار ظرفشویی گیر میكند و آن را روی زمین میاندازید .تمام بشقابهای بلوری روی سرامیك كف آشپزخانه میافتند و خرد میشوند .برای چند دقیقه همانجا میایستید و به این كه چطور بدبختی نیمهشب به سراغتان آمده، فكر میكنید. وقتی تمام ماست را جمع میكنید و دوباره داخل ظرف میریزید، هنوز مقداری از آن روی فرش است .به آشپزخانه میروید .به خاطر دارید كه مدتی قبل شامپو فرش را داخل كابینت زیر سینك دیده بودید .آن را همانجا پیدا میكنید .به هال برمیگردید و شامپو را
روی فرش میریزید ،اما ناگهان سرتان گیج میرود .همیشه با این كه مادرتان به خانهتان بیاید و به وسایل زندگیتان دست بزند مخالفت كردهاید ،اما او اهمیتی نمیدهد .شك ندارید كه كسی جز او نمیتواند وایتكس را داخل ظرف شامپو فرش بریزد و این تغییر مهم را روی آن ننویسد. نمیدانید چطور بوی وایتكس را از بین ببرید .مطمئن هستید كه تا صبح نمیتوانید با وجود آن بوی تند و بد و مزخرف بخوابید .تصمیم میگیرید فرش را داخل حمام ببرید و بشویید .نیمساعت بعد وقتی كارتان تمام میشود ،با خودتان فكر میكنید كه چطور میتوانید فرش را خشك كنید .تصمیم میگیرید دیگر هرگز نیمهشب سراغ یخچال نروید .فرش را تا میكنید و آن را تا تراس میبرید .وقتی مشغول آویزان كردن آن از نردهها هستید ،چون سنگین شده، ناگهان از دستتان در میرود و به پایین سقوط میكند .داخل حیاط خانم صاحب خانه را نگاه میكنید .فرش دقیقن روی قسمتی از باغچه افتاده كه او بذر گلهای هلندیاش را كاشته بود و از بچههایش هم بیشتر به آنها اهمیت میدهد و رسیدگی میكند. كالفه هستید .روی مبل مینشینید و فكر میكنید .نمیدانید صاحبخانه غرغروی زشتتان فردا چه حرفهایی به شما میزند. در همین لحظه به یاد همسرتان میافتید .از این كه او هنوز با شما راحت نیست و درد و دل نمیكند و همه چیز را توی خودش میریزد ،ناراحت هستید .وقتی یادتان میآید كه كلی ظرف بلوری شكسته هم در آشپزخانه دارید ،حالتان بدتر میشود .تصمیم میگیرید بخوابید .ظرف ماست را ری میز میگذارید و از جایتان بلند میشوید ،اما در جایتان میخكوب میشوید .كمی فكر میكنید. سرتان را به طرف میز برمیگردانید .ظرف ماست بادمجان خالی و یك قاشق لیسیده آن جاست.
کیومرث سجادی
«لینوس تروالدز»خالق لینوکس
Persian Gallery فرش مبلمان لوستر ما متخصص این کار هستیم
تعمیر ،رفو ،شستشو
قیمت گذاری ،خرید
فروش فرش های اصیل ایرانی
"حراج واقعی ،کلیه اجناس گالری از شانزده سپتامبر به حراج گذاشته شده اند" Phone: 240-683-1022 Email: John@persianogallery.com Website: www.persianogallery.com 201 Market st WE Gaithersburg MD 20878
«لینوس توروالدز»
()Linus Benedict Torvalds
در ۲۸دسامبر ۷( ۱۹۶۹دی )۱۳۴۸ در خانوادهای فنالندی-سوئدی چشم به جهان گشود .پدرش نیلز توروالدز خبرنگار رادیو و تلویزیون و مادرش آنا خبرنگار خبرگزاری فنالند است .پدر و مادر لینوس هردو در دوره دانشجویی از دانشجویان فعال چپگرا بودند و در جنبش دانشجویی دانشگاه هلسینکی نقش عمدهای ایفا کردند. خانواده او جز اقلیت سوئدی زبان ( ۵,۵درصد)جمعیت فنالند بودند .توروالدز بعد از لینوس پاولینگ ،برنده آمریکایی جایزه نوبل شیمی شد ،به نام لینوس نامگذاری شد .همچنین در کتاب کد یاغی :لینوکس و انقالب متن باز ،توروالدز نقل قول میکند: «من فکر میکنم که براساس شخصیت کارتونی لینوس در کارتون پینوتس نامگذاری شدم» .یعنی نیمی از نام او براساس برنده جایزه نوبل شیمی و نصفی دیگر بر اساس شخصیت کارتون blanket-carryingاست. تروالدز از سال ۱۹۸۸تا سال ۱۹۹۶در دانشگاه هلسینکی در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس از رشته علوم کامپیوتر در گروه تحقیقاتی NODESبود تحصیالت آکادمیک او بعد از اولین سال از مطالعه او که به ارتش فنالند پیوست متوقف شد ،او به عنوان افسر برنامههای آموزشی به مدت ۱۱ماه در خدمت آموزشی اجبار ارتش فنالند خدمت کرد .در ارتش او مقام ستوان دوم را در نقش رییس پرتاب گلوله داشت .در سال ۱۹۹۰ مطالعات دانشگاهیاش را دوباره ادامه داد و برای اولین بار یونیکس را در قالب یک میکرو ویکس که التراایکس را اجرا میکرد ،منتشر کرد .عنوان مقالهی فوق لیسانس او لینوکس: یک سیستمعامل قابل پورت بود. عالقه او به کامپیوترها با یک کمودور VIC-20شروع شد .بعد از VIC-۲۰او یک Sinclair QLخرید که تغییرات زیادی روی انجام داد .به خصوص سیستمعامل آن را بیشتر از هر جای آن تغییر داد .یک زبان اسمبلی و یک ویرایشگر متن برای QLو همچنین یک تعداد کمی بازی نوشت .او به عنوان نویسنده یک ماشین Pac-Manکه Cool Manنامیده شد ،شناخته شدهاست .در پنجم ژانویه سال ۱۹۹۱یک کامپیوتر IBMمبتنی بر اینتل ۸۰۳۸۶خرید و یک ماه را با انجام بازی شاهزاده ایران (بازی رایانهای) قبل از دریافت کپی مینیکس گذارند که باعث میشد که بتواند روی لینوکس کار کند. در آغاز توروالدز خواست که هستهای که خود توسعه داده بود، فریکس نامگذاری کند ،اما دوست او Ari Lemmkeکه مدیریت FTPسرور را در جایی که هسته برای اولین بار به منظور دانلود میزبانی شده بود بر عهده داشت ،آن را «پوشه لینوکس توروالدز» نامگذاری کرد. حدود ۲درصد از هسته لینوکس در سال ۲۰۰۶توسط خود توروالدز نوشته شد .چون لینوکس هزاران پشتیبان دارد ،چنین درصدی یک سهم شخصی بارز در سراسر کد را نمایش میدهد. توروالدز صالحیت بررسی نهایی روی اینکه کد جدید نادرست وارد هسته لینوکس استاندارد شده است یا نه را هنوز بر عهده دارد .توروالدز صاحب نشان تجاری لینوکس است و نحوه استفاده از آن را مخصوصن در موسسههای نشان لینوکس کنترل میکند.
ما میهمان رنج انسانیم اکبرترشیزاد خبر گرچه که دردآور بود اما تازه نبود .دولت «ترکیه» از قبول کمکهای جهانی به زلزلهزدگان شرق این کشور سرباز زد .دردناکتر از خود خبر این است که همهی دنیا میدانند چرا .این مناطق محل زندگی اقلیت «کردنشینی» است که سالهاست به لحاظ سیاسی با دولت «ترکیه» مشکل دارد. هر دو طرف دالیل خود را برای مخالفت با یکدیگر دارند اما آنچه مشخص است حقوق اولیهی اقلیت «کردها» در «ترکیه» همانند «ایران» و «سوریه» رعایت نمیشود و در طرف مقابل برخی از احزاب «کرد» نیز روشهای نظامی و خشونتآمیزی را برای بیان مخالفتهایشان برگزیدهاند. جدای از هیچگونه قضاوتی دربارهی محق بودن هر کدام از طرفین ،رفتار دولت «ترکیه» در بیتفاوتی در برابر رنج و درد مردم بیپناه ،با هیچ منطقی قابل توجیه نیست. بسیاری از خبرنگاران بیطرف گزارش میدهند که شمار فراوانی از مجروحان و یا افراد سالم زیرآوار مانده ،در اثر کمکرسانی ضعیف و عدم اجازه به گروههای خارجی برای کمک ،عملن جان خود را از دست داده و میدهند .کودکان، زنان و پیرمردان و پیرزنان شبها از سرما میلرزند و هیچ سرپناهی ندارند. شاید هیچگاه در طول تاریخ بشریت ،انسان به این درجه از بیرحمی و سنگدلی نرسیده بود که اکنون رسیده است. جالب است بدانید که با کمال تاسف نخستین کشورهایی که برای کمک به زلزلهزدگان اعالم آمادگی کردهاند نیز بیش از آنکه به فکر حقوقبشر و اهداف بشردوستانه باشند در پی منافع سیاسی خود بودهاند. «ارمنستان» و «اسراییل» تنها چند ساعت پس از شنیدن خبر زلزله در «ترکیه» اعالم کردند تا حاضرند کمکهای مالی و انسانی را به این مناطق ارسال کنند .همه به خوبی میدانند که دولت و مردم «ارمنستان» از دیرباز و به سبب نقش دولت و مردم «ترکیه» در نسلکشی سال 1915ارامنه ،از ترکها دل خوشی ندارند .از سوی دیگر اکنون دیگر تمامی دنیا از کدورت «کردهای» شرق «ترکیه» با دولت مرکزی باخبر است و رسانهای شدن کمک «ارمنستان» کنایهای است دو پهلو به دولتمردان «ترک« بدین معنا که ،نخست ما میدانیم که شما کمک الزم را به این مناطق نخواهید کرد و دومن آنکه ما برخالف شما ،انسانهای نیکوکار و غیرنژادپرست هستیم و بدیهای شما را با خوبی پاسخ میدهیم .از جنگ و جدالهای یکی دو سال اخیر «اسراییل» و «ترکیه» هم که همگان باخبرند .از آنجاییکه بیشترین تبلیغات منفی «ترکها» در این کشمکش با «اسراییل» دور و بر حمله به کشتی امدادرسانی به «غزه» میگذشت ،پسزدن دست یاری «اسراییلیها» نیز این پیام روشن را برای افکار عمومی دنیا خواهد فرستاد ،که آی مردم ببینید کسانی که برای گرسنگان
«غزه» سینه چاک میدانند ،اکنون تماشاگر رنج و مرگ و اندوه مردمان سرزمین خود هستند. دنیای عجیب و بیرحمی داریم .کارگران «ترک» که سالها در اروپا مورد خشم و نفرت نژادپرستان «آلمانی» بودند ،به آنها توهین میشد و مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند و حکایت این رنج را سالها دستمایهی بسیاری از آثار هنری و ادبی قوم خود قرار داده بودند ،حاال خود همان رفتار را نسبت به اقلیت «کردی» دارند که نسبتشان با آنها مانند قوم «ژرمن» با «ترک«هاست اما معکوسش .قوم مظلوم اکنون نقش ظالم را ایفا میکند .خشونت ،خشونت آورده است تا جایی که کودکان «ترک» در مدارس ،از شنیدن مرگ و آوارگی هم سن و ساالنشان احساس اندوه که نمیکنند هیچ ،متاسفانه شادمان نیز هستند .بله دنیای بیرحمی است، زندانیان سابق در «لیبی» بالیی بر سر اسیرانشان میآورند که تا دیروز آنان به روزگارشان میآوردند .چرخهی خشونت و بیفرهنگی و عقبماندگی تمامی ندارد .مظلومان دیروز فرزندانشان را به تماشای اجساد شکنجهگران سابق خود میبرند تا فرداروزی ،آنان نیز اسلحه به دست گیرند و بر دیگران بتازند. در این دنیای وارونه روابط سیاسی بین کشورهای مختلف
را نه دوستی ،که دشمنی تعیین میکند .آن کسی دوست من است که دشمن دشمن من است .با یک نگاه ساده میتوانید ببینید که ایدئولوژی ،مذهب ،حقوقبشر و هزار یک چیز دیگر هم ه بهانهاند و تنها چیزی که تعیینکننده است پول است و نفرت .با همین قانون است که «یونان» دوست «ترکیه» میشود و «آذربایجان» دشمن «ارمنستان»، «عربستانسعودی» یار غار «ایاالتمتحده» است و «ونزوئال» شریک راهبردی «ایران»« .چین» و «روسیه» با «حماس» طرح رفاقت میریزند و «قطر» با «انگلیس»، و آن چیزی که فراموش میشود رنج انسانهای مظلومی است که حمایت از آنها هیچ نفعی مادی و سیاسی برای کشورهای بزرگ و کوچک ندارد و در این میان تنها قربانی اخالق است .هیچ کس آستینی برای کمک به سیلزدگان «تایلند» باال نمیزند ،گوشی شنوای فریاد کارگران بیکس و کار «اندونزیایی» نیست که در «عربستان» به بیگاری گرفته میشوند و بعد به حکم شریعت اسالم گردن زده میشوند، چشمهای دنیا بر روی صورت از سرما سرخ شدهی کودکان و نالههای پیرمردان و پیرزنان در روستاهای دور افتادهی مرزی کردنشین «ایران» و «ترکیه» و «سوریه» بسته شده است. نفرین بر این همه تبعیض ،نفرین بر این همه بازی سیاسی که بزرگترین فراموش شدهاش انسان است.
وقتی به سکس فکر می کنیم به چه فکر می کنیم؟
Aesthetic Dental Of Kentlands Your Smile Is Our Top Priority
دکتر چیترا غفاری طبیب زاده
Dr.Chitra Ghafari DDC Bonding/White Fillings , Bridges , Crowns , Hygiene/Periodontal Health Teeth Whitening , ZOOMWhitening , Veneers , Dental Implants )Dentures/Partial Dentures , Extractions,Invisalign ,Root Canal (Endodontics Inlays/Onlays , Crown Lengthening , Post Op Instructions
با بیش از ۱۲سال سابقه طبابت
Address: 60 Market st. Gaithersburg MD 20878 Tel . 240 631 9363 www.cgdentist.com
مه شب تاجیک در جامعهی ما که عرف و شرع دست به دست هم دادند ،تا همیشه حتا حاال ،سرکوبهای جنسی صورت بگیرد ،فاتحهی مسالهای به نام فانتزیهای جنسی از خیلی وقتهای پیش خوانده شده است .سکس در جامعهی ما به خودی خود امری مذموم و یا اگر هم از نظر بعضی مذموم شمرده نشود ،مسالهای نیست که احتیاجی به صحبت زیادی دربارهی آن باشد .به طور مثال در زمانهای نه چندان دور ،خانوادهها اگر میفهمیدند دخترشان با مرد غریبهای مراوده داشته است ،بسته به حال و روز و فرهنگ خانواده نسبت به این مساله واکنشهای تندی نشان داده میشد ،از حبس و محروم کردن او از تحصیل گرفته تا قتل .ولی فرداهای آن فقط به حکم یک ورقه و به اعتبار آن دختر را به خانهی مردی میفرستادند و از او که تمام عمر حتا از دانستن کوچکترین مسایل جنسی محروم بوده است، میخواستند که وظایف زناشویی را در حد امکان عالی و مانند یک حرفهای انجام دهد .پسرها نیز به فراخور حال خود ،آزادی کمابیش بیشتری نسبت به دخترها داشتند ولی نه در حدی که بخواهند راجع به این مساله ،که یکی از مهمترین روابط بین دو انسان است ،تجربهای کسب نمایند .اینگونه میشود که بسیاری از افراد بعد از ازدواج یا دست به خیانت میزنند ،یا روابط سکسی خود رابه گور میسپارند و یک عمر با نارضایتی کامل در کنار یکدیگر زندگی میکنند. بسیاری از سکسولوگها بر این اعتقادند که بر زبان آوردن حرفهای سکسی ،باعث تحریک و لذت بیشتری میگردد. ما باید در این زمینه بدانیم که سکس با همسر یا پارتنر یک توافق دو طرفه است برای یک لذت کامل و شرم و حیای ما در زمینهی رعایت ادب و استفاده نکردن از کلمات شاید کمکی به لذت بردن کامل دو طرف ننماید .به طور قطع هر انسانی در فکر خود فانتزیهای جنسی را دارد که گاهی باید به این باور برسد که این فانتزیها را میتواند به مرحلهی عمل درآورد و به مثابه یک امکان است برای لذتی دو طرفه و این فرهنگ و باور درست نیست که در سکس هم باید مسالهای به نام حجب و حیا رعایت شود .خیلی از ما از یک سکس عالی محروم هستیم ،نه فقط بدین خاطر که نمیدانیم چگونه به شریک خود بگوییم که چه چیزی دکمههای لذت ما را فشار میدهد ،بلکه بدین خاطر که همیشه مطمئن نیستیم این دکمهها کدامند .افراد در سکس الزم است و ناچارند بر ناشیگری خود غلبه کنند ،از سکس الی پتوی خود دست بردارند و به یکدیگر نشان دهند که نیازشان چیست .هر انسانی برای خود ترفندهایی دارد که کیفیت سکس را از حالت نه خوب و نه بد درآورده و ارتقا میدهد ،یکی از این راهها عمل کردن به فانتزیهای جنسی و استفاده از کلمات
مهیج است. آیا اروتیسم فرهنگ خاص خود را دارد؟ اگر جواب آری است، این فرهنگ كدام است و مختصات آن كدامند؟ آیا خود اروتیسم تبلور اندیشه و فرهنگ خاصی است یا اندیشه و فرهنگ خاصی برای محدودكردن اروتیسم بكار گرفته می شود؟ بسیاری از زنان و مردان با استفاده از کلمات مهیج مخالفت میكنند و بر این اعتقادند كه استفاده از این کلمات با تصور ایدهآل آنان از عشق، جنسیت و چگونگی روابط جنسی در ستیز است .ولی ،آیا در واقع آنطور است كه بعضی ادعا میکنند؟ آیا این دیدگاه خود بازتاب اندیشهی سركوبگرانه و سکس ستیز است یا تنها احساس و شهوتی است فارغ از اندیشهای خاص؟ در ایران تاکنون تحقیقی در این باره صورت نگرفته است .با اینهمه بیشتر زوجها و جفتها از به کار بردن حرفهای سکسی و داغ جهت افزایش لذت بری جنسی خود میپرهیزند .علت و علل این دوریگزینیها متفاوت هستند .اما در کل ،الزمهی
این است که حرف های سکسی اروتیک صریح و بی پرده در هنگام سکس ،از عمق ما بر می خیزند و به قول معروف چون از دل بر می آیند ،بر دل هم می نشینند اینکار ،به قول معروف رها شدن و از خود بیخود شدن است .اما مشکل فرهنگ دست و پا گیر سنتی این است که از خود بیخود شدن در سکس را زشت و مذموم میشمارد .و باید بدانیم که اگر سکس با نوعی رهایی و از خود بیخود شدن همراه نباشد، بدون شک بعد از مدتی به نوعی وظیفه تبدیل میگردد و آنگاه خستهکننده و ماللآور خواهد شد و طالق عاطفی زوج به طور تقریبی گریزناپذیر خواهد شد. توانایی به کارگرفتن واژهها و کلمات جهت تحریک جنسی خود و طرف مقابل در هنگام مقاربت جنسی ،به عنوان نوعی مهارت و خبرهگی در سکس تلقی میشود .واقعیت این است که حرف های سکسی اروتیک صریح و بیپرده در هنگام سکس، از عمق ما بر میخیزند و به قول معروف چون از دل بر میآیند، بر دل هم مینشینند .در واقع این کلمات مانند انواع احساسات به مغز منتقل میشوند و از مجموع و درهم شدن همه اینها در مغز همان احساسی تولید میشود که در هنگام سکس حس میکنیم .شنیدن حرفهای مهییج سکسی و حتا گاهی رکیک در هنگام سکس احساس جنسی را تکمیل و عمیقتر میکند، و رضایت جنسی بیشتری به همراه میآورد البته ممکن است راهکار مورد عالقهی همهی زوجها نباشد ولی اگر باشد ،غفلت از این موضوع بدون شک در سرد شدن روابط جنسی دو طرف بدون تاثیر نیست. 21 21
سفر رئیس اقلیم کردستان ،بایدها و نبایدها عرفان قانعی فرد ساعت 6صبح روز شنبه 7آبان ماه ،وزیرخارجه به استقبال «مسعود بارزانی» رفت تا به عنوان میهمانی از عراق در این چند روز با مقامات جمهوری اسالمی دیدار کند .پس از 1975 و قرارداد الجزایر بین ایران و عراق ،حزب دمکرات کردستان عراق به کلی دچار اضمحالل و فروپاشی شد و هزارها نفر
در کرج و دیگر مناطق ایران به عنوان آوارگان عراقی مورد پذیرایی ایرانیان قرار گرفتند و سکنا گزیدند و پس از پیروزی انقالب اسالمی ،فرزندان مصطفا بارزانی که حرکت مسلحانه کردهای عراق را طبق پروژه بخش خارجی ساواک ایران از 1960تا 1975هدایت میکرد ،به عنوان همپیمانان جدید در کنار نیروی نظامی ایران قرار گرفتند و برای اثبات رابطه، در پاکسازی گروههای مسلح کردستان – مشهور به ضد انقالب– به یاری سپاه پاسداران شتافتند و در آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هم ،در مرزهای غربی همرزم ایران شدند اما در 1988و پایان جنگ عراق و ایران ،تا 1990و جنگ خلیج فارس همچنان در سردشت باقی ماندند و اشتباه بزرگ صدام در کشورگشایی ،سرنوشت جدیدی را برای بارزانی رقم زد و بنا به حمایت آمریکا که پایش به منطقه خایج فارس باز شده بود ،اقلیم کردستان عراق به منصه ظهور رسید و حمایت جمهوری اسالمی ایران هم به دوام و قوامش شتافت. بنا به گفتار منتقدان سیاسی مسعود بارزانی تا اوایل 2011 به عنوان رئیس حزب و یا قبیلهای در قصبه بارزان رفتار کرد و شیوه تعامل او به رئیس اقلیم کردستان نمیمانست و همین امر خود موجب بروز مشکالت عدیدهای شد که از نگاه کارشناسان و رسانههای منطقه دور نماند که نمونه بارز آن جنگ برادر کشی سالهای 1994تا 1998بود که مصالحه بین آنها هم یکی دیگر از تالشهای صلحجویانه جمهوری اسالمی برای بازسازی خودگردانی محلی کردها بود که شاید حرکت و هویتاشان را مدیون انقالب اسالمی بودند .و به
اتحادیه عرب :دولت سوریه به وعدههای خود عمل نکرده است
«پانزده کشته در تظاهرات بعد از نماز عید قربان در سوریه»
قول «رفیق السامرایی» – رئیس امن العام عراق -پس از 1991گرچه معارضین و اپوزیسیون عراقی در جهت تضعیف صدام و رژیم بعث تالش داشتند اما بارزانی تا 2003همچنان رابطهاش را با حکومت مرکزی نگه داشت و بدین سبب امروزه در عراق تنها یار نزدیک به وی ایاد عالوی است و شاید اگر کمک جالل طالبانی – رئیسجمهوری عراق – نبود مسعود بارزانی نمیتوانست در سیاست معاصر عراق پس از صدام، جایگاهی منطقی داشته باشد و تالشهای پیر سیاست عراق، وی را به صحنه بازگردانید. جالل طالبانی که به قول بیل کلینتون – رئیسجمهوری سابق آمریکا – نقطه ثقل سیاست عراق و توازن منطقه است، تالش کرد تا روزنههای جدیدی در دیپلماسی کردها بگشاید و هم برای کردها و عراق و اقوام عراقی مثمر ثمر باشد و هم در خاورمیانه و کشورهای همسایه عراق روابط حسنه او مایه تعمیق و توسعه سیاسی شود و به چهرهای صلح دوست معروف شد و در برابر غرب هم به مقبولیت خاصی دست یافت و از بافت سنتی و محلی کردستان ،رها شد و تفکری توسعه یافتهتر یافت و همواره بر این منطق عقالنی اصرار و ابرام داشت که روابط کردها و ایران باید حفظ شود و مایه بقا و ضامن دوام است و کردها ،هرکجا باشند ایرانیاند! او در حل مشکالت بین ایران و دنیای غرب هم همواره از دوستان باوفای جمهوری اسالمی بوده است و در بین افراد حزب دمکرات کردستان عراق هم تنها «نچیروان بارزانی» پیرو این تفکر طالبانی شد و امروزه هم مسعود بارزانی بدون حضور نچیروان در داخل حزبیاش ،اپوزیسیون را به رابطه با ایران محکوم کرد و از حزب خود نمی تواند حرکت و توفیقی داشته باشد و بیشتر دخالت سپاه پاسداران نام برد -اما به طبع برای حفظ ثروت به پویایی این سیاستمدار جوان و عملگرا وابسته است زیرا و سامان افسانهای به دست آمده ،مسعود بارزانی میبایست خودش و فرزندش – مسرور – گاه در رسانههای محلی دم از راهی دیگر در پیش میرفت و در اینجا بود که توصیههای کردستان بزرگ و تشکیل حکومت کردی مستقل میزنند و طالبانی او را به طور موقت از مهلکه به در برد تا به عنوان یک حتی از جدایی سودان و طرح مشابه در کردستان نام برد و به مسوول واقعی رفتار و تعامل داشته کند و به همین سبب برای خاطر اهتزاز پرچم کردی با نخست وزیر عراق ،دچار مشکل نخستین بار به شهرهای کرستان عراق سفر کرد تا با مردمانی شد و بالطبع در جهان مدرن ،برای همسایگان دارای مناطق که خود را رهبرشان میخواند ،رابطهای و دیداری داشته باشد. کردنشین این تفکر بیات شده و غیر توسعه یافته ،خریداری او مطلقن تمایلی به خروج نیروهای آمریکایی ندارد و حتا در ندارد و صرفن حساسیت برانگیز میشود و به همین جهت گفت وگوی العربیه پیشبینی کرد که عراق دچار جنگ داخلی مالکی اقلیم کردستان را در حفظ امنیت مرزی با ایران و ترکیه ،میشود البته کردها را فارغ و جدا از مسایل داخلی عراق و ناتوان و عقیم دانست که توان رویارویی با تروریستهای پ جنگ مذهبی شیعه وسنی نامید! این سخنان کسی است که ک ک را ندارد؛ احتمالن در آینده هم نیروهای نظامی حکومت از گاهی برای خود از مرکزی خارجی تقدیرنامه برای تالش مرکزی عراق این مسوولیت را به عهده خواهند داشت. وی در جهت صلح ،مطالبه میکند اما درواقع این صرفن نوعی و جنوبی پس از اعتراضهای زمستان 1389در کردستان دلمشغولی رسانهای اوست اما در حقیقت ماجرا شاید نکات رهبری به مناطق تحت سلطه حزب اتحدیه میهنی کردستان دیگری مورد توجه او باشد. طالبانی که اجازه اجتماعات و تظاهرات و انتقاد آزاد است ،به در مسافرت به ایران هم همه امید مثبت و آرزوی خیر این دفتر حزب بارزانی حمله شد و برای برکناری مسعود بارزانی است که حسن همجواری رعایت شود و به تنها مامن و هزاران امضا جمع آوری شد ،گرچه او تمایلی به ترک کرسی پناهگاه همیشگیاش – ایران – وفادار و دوست و همراه نداشت و حتا برخالف قانون مصوبه پارلمان کردستان ،دور باقی بماند زیرا که ایران یار و یاور کردها در 33سال اخیر سوم را هم طی کرد اما این بار وضعیت نامناسبی یافت زیرا بوده و مسعود بارزانی هم الاقل بنا به تاریخ معاصر ،خانواده نه پارلمان کردستان عراق فعال و موثر بود و نه دولت محلی و حزبش و کرسیاش ،مدیون و مرهون الطاف و همکاری برهم صالح توانست فعالیت و تاثیر و تحرکی داشته باشد و نه و یاری ایران بوده و هست .امید که انشاهلل این رابطه دوام و نیروهای اپوزیسیون باور و اعتمادی به کرسی ریاست اقلیم قوام یابد و مایه آرامش و امنیت و آسایش به کردستان عراق داشتند زیرا رفتار عشیرهای سبب بروز این رفتارها شده بود و باشد و مسعود بارزانی هم رهرو بارزی باشد تا راه عقالنیت و در آمد گمرگهای حاج عمران و ...هم به عنوان شاهرگهای درایت و نگاه وسیع و نقدپذیری دیگر شخصیتهای کرد – اقتصادی کردستان و نیز فروش نفت بر کسی روشن و مانند جالل طالبانی و نچیروان بارزانی و برهم صالح – را با مشخص نشد و اپوزیسیون آن نوع عملکرد و فساد مالی و موفقیت بپیماید و کردها هم در آینده با چهرههای سیاسی تهدید امنیتی را به شدت نقد کردند – گرچه او در رسانههای 20 20مدرن ،پرده نو در دیپلماسی جدید بزنند. مخالفان دولت سوریه گفتهاند که در آخرین خشونتهای این کشور در روز یکشنبه 6 ،نوامبر ،دستکم 15غیرنظامی کشته شدهاند. چهار روز پس از آن که دولت سوریه اعالم کرد که شرایط و پیشنهادات اتحادیه عرب را برای برقراری صلح و پایان دادن به خشونتها در این کشور میپذیرد ،برخورد نیروهای امنیتی با مخالفان دولت به ویژه در شهر حمص و ادلب همچنان ادامه دارد. الزم به اشاره است که در درگیریهای روز گذشته نیز 20تن در حمص کشته شده بودند. در عین حال اعالم شده است که وزیران امور خارجه اتحادیه عرب برای بحث درباره ادامه خشونتها در سوریه تشکیل جلسه میدهند. اتحادیه عرب در بیانیهای که روز یکشنبه ،منتشر شد ،اعالم کرد که دولت سوریه مواردی را که بر سر آنها با این اتحادیه به توافق رسیده بود ،اجرایی نکرده است.اتحادیه عرب روز چهارشنبه گذشته اعالم کرد که دولت سوریه توافق کرده است تا در دو هفته آینده مذاکره با مخالفانش را آغاز کند.مقامات رسمی دولت سوریه در توافق خود با اتحادیه عرب پذیرفته بودند که تمام زندانیان سیاسی را آزاد کنند و به روزنامهنگاران و گروههای فعال در زمینه حقوق بشر اجازه دهند تا از نزدیک وضعیت را بررسی کنند. دولت سوریه همچنین پذیرفته بود که نیروهای نظامی را از شهرها و مناطق مسکونی این کشور خارج کند. با این حال ،گزارش شده است که نیروهای نظامی همچنان در مناطق مرکزی شهر حمص حضور داشته و به تظاهرات مخالفان دولت حمله کردهاند.این تظاهرات بعد از برگزاری نماز عید قربان ،از عیدهای مسلمانان برگزار شده بود.
بدون ارایه توضیح صورت گرفت،
«بهمن فرمانآرا ،کارگردان ایرانی ممنوعالخروج شد» به گزارش رسانههای مخالف دولت جمهوری اسالمی ،روز یکشنبه 6 ،نوامبر ،بهمن فرمانآرا ،کارگردان و تهیهکننده سینمای ایران ،ممنوعالخروج شده است اما دلیل ممنوعالخروج شدن آقای فرمان آرا اعالم نشده است. این در حالی است که به جز بهمن فرمان آرا ،جعفر پناهی و محمد رسولاف ،تورج اصالنی برخی دیگر فیلمسازان و بازیگران شناخته شده نیز ،در ماههای اخیر اجازه خروج از ایران برای حضور در جشنوارههای سینمایی مختلف را نیافتهاند و پاسپورتهای آنان توقیف شده است. یکی از این فیلمسازان که از اعالم نامش خودداری کرده است در این خصوص اظهار داشت« :از فیلمسازان خواسته شده تا درباره محدودیتهای اعمال شده بر فیلمسازان اطالعرسانی نکنند ،وگرنه مشکالتشان بیشتر خواهد شد». در دوماه گذشته نهادهای امنیتی جمهوری اسالمی۶ ، فیلمساز را به اتهام همکاری با با بیبیسی بازداشت کردهاند و با وجود آزاد شدن سه نفر از بازداشتشدگان ،تاکنون مجتبی میرطهماسب ،کتایون شهابی و مهران زینت بخش در بازداشت به سر میبرند. بهمن فرمان آرا ،فیلمساز و تهیهکننده شناخته شده سینمای ایران که در آستانه ۷۰سالگی قرار دارد ،در سالهای اخیر انتقاد خود را از وضعیت سینمایی کنونی ایران به صراحت بیان کرده است .او روز شنبه در روزنامه شرق طنزی را درباره اختالس سه هزار میلیارد تومانی و همچنین اظهارات فرجاله سلحشور منتشر کرده بود. الزم به اشاره است اخیرن فرجاله سلحشور ،فیلمساز ،سینمای ایران را «فاحشهخانه» خوانده بود .در همین خصوص تعدادی از بازیگران زن سینمای ایران بیانیهای را منتشر کردند که جمعی از امضاکنندگان آن به دادگاه انقالب احضار شدند. از پنج بازیگر زن سینمای ایران که برای ادای توضیحات در مورد بیانیهشان به دادگاه انقالب فراخوانده شدند ،خواسته شده تا در این مورد اطالعرسانی نکنند.
تعدادی از زندانیان سیاسی ایران:
«مجلس ایران مشابه مجلس حسنی مبارک است» به گزارش رسانههای مخالف دولت جمهوری اسالمی ،سی و شش زندانی سیاسی ایران طی بیانیهای از مردم خواستهاند در صورت برگزاری انتخاباتی سالم و آزاد از آن «استقبال» کنند، اما در غیراینصورت انسجام خود را حفظ کنند و انتخاباتی «غیرقانونی» را مشروعیت نبخشند. به گزارش کلمه ،این بیانیه مجلس شورای اسالمی را «فرمایشی» توصیف و با مجلس حسنی مبارک ،رییس جمهوری سرنگون شده مصر ،مقایسه کرده است. امضاکنندگان این بیانیه همچنین گفتهاند دادگاههای جمهوری اسالمی با احکام «سنگین» و «بیپایه» خود «باعث روسفیدی» دادگاههای دوران پهلوی شده است. این بیانیه در حالی منتشر شده است که تا انتخابات مجلس شورای اسالمی در ایران کمتر از 6ماه باقی مانده است. عبداله رمضانزاده ،محسن میردامادی ،بهزاد نبوی ،مصطفی تاجزاده ،عبداله مومنی ،فیضاله عربسرخی ،قاسم شعلهسعدی، علیرضا رجایی ،عیسی سحرخیز ،بهمن احمدیامویی و عماد بهاور جز امضاکنندگان این بیانیه هستند.
نیروی انتظامی استان کرمانشاه:
«مسمومیت ۳۷دانشآموز یک مدرسه در کرمانشاه» روز پنجشنبه 12 ،آبان ماه ،به گزارش پایگاه اطالعرسانی نیروی انتظامی جمهوری اسالمی ،نشت گاز مونواکسیدکربن شوفاژخانه به داخل کانال کولر دبیرستانی دخترانه در شهرستان هرسین استان کرمانشاه 37 ،دانش آموز را روانه بیمارستان کرده است. بر اساس این گزارش ماموران کالنتری 11این شهر جهت بررسی موضوع به محل اعزام شدند. در گزارش پلیس آمده است« :با حضور ماموران در بیمارستان و در برسیهای بهعمل آمده مشخص شد ،به علت نشت گاز مونواکسیدکربن از موتور شوفاژ خانه به داخل کانال کولر مدرسه، تعداد 37نفر از دانش آموزان مسموم و جهت درمان به بیمارستان شهرستان هرسین اعزام شدهاند .حال کلیه دانش آموزان رضایت بخش بوده و پس از انجام اقدامات درمانی الزم از بیمارستان ترخیص شدند». همزمان روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان کرمانشاه اعالم کرد« :خبر مسمومیت ناشی از گاز گرفتگی دانش آموزان یک مدرسه در شهرستان هرسین حقیقت ندارد و موضوع خاصی نبوده است». به گزارش ایسنا ،روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان کرمانشاه در نامهای به خبرگزاریهای داخلی ایران ،ضمن تکذیب خبر گاز گرفتگی دانش آموزان هرسینی ،اعالم کرد« :اصل ماجرای گازگرفتگی در این مدرسه واقعیت ندارد و موضوع تنها ناشی از پاشیده شدن یک اسپری تنفسی در داخل کالس بوده که در اثر آن دو نفر دچار مسمومیت خفیف شدند و این دو نفر پس از اقدامات پزشکی الزم و تشخیص سالمت آنها بالفاصله ترخیص شدند». به نقل کرمانشاه پست ،الزم به اشاره است که پلیس حضور ماموران در بیمارستان و مسمومیت ۳۷دانش آموز را تایید کرده است .بهنظر میرسد تکذیبیه آموزش و پرورش استان تنها جهت عدم پاسخگویی در این خصوص صادر شده باشد. البته آموزش و پرورش در خصوص وجود اسپری تنفسی در یک مدرسه دخترانه توضیحی نداده است.
کیان امانی
داالیی الما ،رهبر روحانی در تبعید تبت ،در سفری که به ژاپن داشت ،چین را متهم به نسل کشی فرهنگی در قبال مردم تبت کرد .ماه گذشته دست کم هشت راهب و یک راهبه بودایی خود را در اعتراض به فشارها و سیاست های چین در مورد تبت به آتش کشیده اند .عکس :ورلد نیوز
یک فروند هواپیمای شرکت هواپیمایی جمهوری اسالمی ایران که در مسیر لندن به تهران در پرواز بوده ،هنگام فرود برای سوخت گیری در فرودگاه استان کنت در جنوب شرقی لندن ،بر اثر ترکیدگی الستیک از ادامه پرواز باز ماند .این دومین سانحه هوایی در یک ماه گذشته برای هواپیماهای ایرانی است .در حادثه دیگری خلبان ایرانی موفق شد بدون باز شدن چرخ جلو مسافران پرواز تهران-مسکو را سالم به مقصد برساند. عکس :مایکل کرسک
بشار اسد ریی س جمهور سور یه پ س از ش رک هوادارانش حض ت در نماز ور یافت و آمریکا عید قربان در ا را م ستا ت ن ته م ر قه به د در س ت دا شمال ظاهرات مخالفان سوریه در جمع بشار اسد در این روز هجده نفر شتن در اعتراضات چ ند عک ما هه س: یو گذ ش نای به ته تد پرس دست نیروهای د در سوریه کرد .در ولتی کشته شدند.
ایلیچ رامیرز سانچز موسوم به «کارلوس شغال» مغز متفکر ده ها ح مله ت روری ستی و بمب برای تفهیم اتهام هایی تروری گذاری در اروپا دوباره ستی دیگری به دادگاه رفت .در دهه ها ی۷۰ و ۸۰ میال دی، به جان خیلی از اروپایی شنیدن نام او ترس ها می انداخت .عکس :رویترز
لیدی گاگا ،خواننده پاپ آمریکایی، با دریافت چهار جایزه از جوایز موسیقی ام تی وی اروپا برنده اصلی این مراسم شد .او در این مراسم ،تازه ترین آهنگش "با شب ازدواج کن" را اجرا کرد. عکس :اسوشیتدپرس
22
22
بهمن فرمانآرا ،کارگردان و تهیهکننده سینمای ایران ممنوعالخروج شد اما هنوز دلیل ممنوع الخروج شدن وی اعالم نشده است .پیش از این جعفر پناهی ،محمد رسول اف ،تورج اصالنی و برخی دیگر از فیلم سازان و بازیگران ایرانی در ماه های اخیر اجازه خروج از ایران برای حضور در جشنواره های سینمایی مختلف را نیافته اند و یا برای مدتی در بازداشت به سر برده اند .
گزارش جدید آژانس اعالم میکند:
«وجود اطالعاتی تازه درباره ابعاد نظامی برنامه اتمی ایران»
برخی گزارشهای منتشر شده در رسانه در روز شنبه 5 ،نوامبر ،حاکی از آن است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی جزییات تازهای از آنچه جوانب نظامی و سری برنامه اتمی ایران میداند را هفته آینده طی گزارشی به شورای حکام این نهاد ارایه خواهد کرد. به گزارش آسوشیتدپرس ،در این گزارش خواهد آمد که مدارکی دریافت کرده مبنی بر این که ایران مدلهای کامپیوتری یک کالهک هستهای را طراحی کرده است. این در حالی است که جمهوری اسالمی تمام جوانب برنامه اتمی خود را صلحآمیز میداند و این اتهام آمریکا و متحدانش که در پی دستیابی به ظرفیت تولید سالح هستهای است را بیاساس توصیف میکند. بنا بر این گزارش ،تصاویر ماهوارهای سایتی که به باور آژانس ،یک محفظه فوالدی برای انجام آزمایشهای انفجاری با قدرت باالست ،نیز به نمایندگان ۳۵کشور عضو شورای حکام ارایه خواهد شد. آژانس اتمی چند سال پیش نیز مدارکی را از سازمانهای اطالعاتی غربی دریافت کرده و از ایران خواسته بود که به سواالتش درباره آنها پاسخ دهد. اما ایران این مدارک را جعلی خوانده است. گزارش جدید آژانس اعالم میکند:
«صدور حکم اعدام برای سه ایرانی در مالزی»
به گزارش رسانههای مالزی ،دادگاه عالی مالزی روز جمعه۴ ، نوامبر ،سه مرد ایرانی را به جرم قاچاق ۸۵۹گرم ماده مخدر کریستال (متامفتامین) در ماه فوریه سال گذشته به اعدام محکوم کرده است. به گزارش کاغذ اخبار ،قاضی داتوک محترالدین باکی این حکم را پس از گناهکار دانستن حسین شاکری ۴۰ساله ،مهدی افراسیابی و ارشاد محمد سنجده ۲۹ساله و پس از اینکه آنها موفق به دفاع منطقی از خود نشدند صادر کرد. این افراد به ترتیب متهم به حمل 306 ، 87.9و 466گرم ماده مخدر کریستال هستند که در تاریخ سوم و چهارم فوریه سال گذشته ابتدا در فرودگاه بینالمللی کواالالمپور دستگیر و پس از انتقال به بیمارستان سردانگ برای آزمایش بازداشت شدند. این سه نفر مواد مخدر را به صورت کپسولهایی بلعیده بودند که پس از انجام آزمایشات این کپسولها از بدن آنها خارج شد که بعد از آن مشخص شد که حاوی ماده مخدر کریستال بودهاند .قاضی محترالدین در حکم خود ذکر کرده که آنها برای پیدا کردن شغل به مالزی آمده بودند .در دادگاه آنها ۱۶نفر نیز به عنوان شاهد حظور داشتند .در پایان این پرونده توسط قاضی مختومه اعالم شد .قاچاق مواد مخدر در مالزی از جرمهای خطرناک به حساب میآید که حکم آن اعدام برای قاچاقچیان است.
سعید جلیلی:
«آمریکا از ابزار تروریسم برای پیشبرد مقاصد خود استفاده میکند»
با رای دادگاه تجدیدنظر، «صدور حکم برای مهران فرجی، روزنامهنگار» به گزارش رسانههای مخالف دولت جمهوری اسالمی ،در روزهای اخیر ،مهران فرجی، روزنامهنگار ،که با صدور حکمی از سوی دادگاه انقالب به یک سال حبس محکوم شده بود با رای دادگاه تجدینظر شش ماه از آن به حال تعلیق درآمده است. به گزارش سحام نیوز ،شعبه ۳۶دادگاه تجدید نظر مهران فرجی ،خبرنگار گروه اجتماعی روزنامه شرق را به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به شش ماه حبس تعزیری و شش ماه حبس تعلیقی (که برای مدت ۵سال تعلیق شده) محکوم کرده است .او از سوی مقیسه ،رییس شعبه ۲۸دادگاه انقالب ،به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود. آقای فرجی هجدهم آذر سال گذشته در حالی که برای بازدید خانوادهاش به قزوین رفته بود ،از سوی ماموران وزارت اطالعات بازداشت و به بند ۲۰۹زندان اوین منتقل شد .وی پس از تحمل دو ماه بازداشت در سلول انفرادی ،با قرار وثیقه صد میلیون تومانی آزاد شد. حکم صادر شده برای مهران فرجی ،قطعی است و برای اجرای شش ماه حبس تعزیری به دایره اجرای احکام زندان اوین ارسال شده است. فرجی ،سابقه همکاری با روزنامههای همشهری ،اعتماد ملی، کارگزاران و همچنین خبرگزاری ایلنا را دارد و در انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ستاد مهدی کروبی فعالیت میکرد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسالمی با جنایتکار نامیدن آمریکا و متهم کردن آن کشور به اقدامات تروریستی در جهان گفت« :امروز دولت آمریکا از فعالیتهای تروریستی به عنوان ابزاری نامشروع برای پیشرفت مقاصد خود در جهان بهره میگیرد». به گزارش ایرنا ،سعید جلیلی امروز جمعه در سالروز 13آبان ،در جمع راهپیمایی کنندگان در مقابل محل سابق سفارت امریکا گفت« :آمریکا با حمایت و هدایت تروریستها ،علیه زیرساختهای کشورهای مختلف فعالیت میکند». وی ویژگی این انقالبها در کشورهای مختلف را «اسالمی» و «مردمی» بودن در کنار نفرت از آمریکا و اسراییل برشمرد و افزود« :امروز چارچوب فکری اسالم ناب و اندیشه اسالمی ،با تمام قدرت و در برابر تمام چارچوبهای فکری غرب با تمام قدرت ایستاده است». وی به سخنان وزیرامورخارجه آمریکا مبنی بر ایجاد سفارتخانه مجازی برای ایران اشاره کرد و اظهار داشت« :همین گفته شاهد خیالی بودن طرحهای آنها بوده و نشان میدهد که خواب بازگشت آمریکا به ایران دیگر تعبیر نخواهد شد». دبیر شورای عالی امنیت ملی، در ادامه تقابل ایران با آمریکا را در چارچوب الگوهای ارائه شده عنوان کرد و هم چنین گفت: «امروز الگوی مردم ساالری دینی در برابر الگوی استکباری حکومت یک درصد بر 99درصد است». در قطع نامه پایانی که از سوی تظاهرات کنندگان منتشر شد بار دیگر ایاالت متحده به عنوان دشمن جمهوری اسالمی محکوم و تحوالت اخیر منطقه به عنوان نشانهای از رویگردانی ملتها از ایاالت متحده تعبیر شده است.
25 25
سیروس زارع زاده – آنکارا
گزارشی از پناهجویان ترکیه
چشم انتظار در خانهای بدون سقف و دیوار بیشتر پناهجویان ایرانی که در طول حاکمیت نظام جمهوری اسالمی ایران کشور خود را به اجبار ترک و در کشور همسایه یعنی ترکیه و شهرهای مختلف آن پناهنده شدهاند با یک ترس و نگرانی از آینده در حال زندگی هستند .فشار ناشی از کمبود منابع مالی و نیز مشکالت حقوقی و اداری در انجام روند اخذ اقامت از کشور سوم از دغدغههای اصلی این پناهجویان است ،کمااینکه نه دولت ترکیه و نه کمیساریای عالی سازمان ملل از کمک مالی به این شهروندان ایرانی سرباز میزنند .با این اتفاقی که روز یکشنبه اول آبان ماه 1390در ساعت 13.41شهر وان و اطراف این شهر مرزی افتاد این پناهندگان را که وضعیت نامناسبی داشتند آواره کرد. صدها نفر از ایرانیان از جهنمی که ماموران جمهوری اسالمی برایشان ایجاد کرده بودند فرار کرده و حال با این بالی طبیعی در جهنمی دیگر گرفتار شدهاند .براساس گزارشات دریافتی از شهر وان همه مردم این شهر و شهرهای اطراف خانه و کاشنه خود را برای حفظ جانشان ترک و به خیابانها و پارکها روی آوردهاند و با وجود سرما و بارش باران در مکانهای سرباز زندگی میکنند. دولت ترکیه اقداماتی را برای حفظ جان شهروندان ترک انجام داده است اما آنها این امکانات را کافی ندانستهاند .کمپ برای زلزلهزدگان و اسکان موقت آنان در این کمپها از اقدامات ارزشمند دولت برای شهروندان است اما بر اساس گزارشهای رسیده ایرانیان (پناهندههای ایرانی) و افغانی و سایر پناهندهها از این حقوق برخوردار نبوده و از ورود آنان برای استقرار در کمپ جلوگیری به عمل آمده است. در روزهای اول عالوه بر ممانعت برای ورود پناهندگان به کمپ حتا از خروج آنان از شهر وان نیز جلوگیری به عمل آمده است .پناهجویان ایرانی در وضعیت بسیار اسفباری شب را به صبح میرسانند آنان به خاطر کوشش در راه آرمانهایشان برای آزادی و حقوق بشر زندانی و شکنجه شده و از کشور فرار کردهاند تا خود را به دنیای آزادتری برسانند اما چنین نیست. وقتی با یکی از پناهجویان صحبت میکردم ،گفت« :اگر کمکی از طرف خود ایرانیان نشود بعید میدانم به این زودی وضعیت ایرانیان بهبود یابد .من سوالم این است که آیا سقف خانهای که بر سر یک شهروند ترکیهای خراب شده بر سر یک ایرانی خراب نشده است؟»
فقط برای چند ثانیه خود را به جای آنان بگذارید! در دمای صفر و زیر صفر درجه بدون داشتن کوچکترین امکانات و وسایل گرمایشی ،خانهای بدون سقف و دیوار! به نظر میرسد دفتر پناهنگان سازمان ملل نیز امکاناتی برای کمک به ایرانیان زلزله زده ندارد .آنها در برابر مشکالت پناهجویان زلزله زده گفتهاند کاری از دستشان بر نمیآید درحالیکه مسوولیت اصلی با آنهاست .انگار اعالمیه جهانی حقوق بشر نیز که میگوید همه برابرند و باید حقوق آنها را محترم شمرد ،همه جا در حد حرف استفاده میشود و حال در شهر وان ایرانیان و سایر پناهندهها حتا از حقوق اولیه یک انسان نیز محروم ماندهاند. پناهجویان ایرانی تنها چشم به راه کمکهای ایرانیان نشستهاند تا از سرما و بیپناهی و پس لرزههای احتمالی و بیماریهایی که در نتیجه سرما و موارد دیگر پیش خواهد آمد خود را نجات دهند.
حسن زارعزاده اردشیر
دانشجوی مبارز «پیمان عارف» در روز پایانی محکومیتی که توسط بیدادگاه جمهوری اسالمی به او تحمیل شده بود، به شالق بسته میشود تا یادش نرود که از چه جهنمی بیرون آمده است ،اما او به محض آزادی یادش میآید که برای چه
میکنند و یا ایجاد کنگره ملی با اسامی گوناگون را هدف نظام جمهوری اسالمی نیازی به تن دادن به اقدامات اصالحی خود قرار داده اند ،اینکار را بدون توجیه اینکه داخل کشور چندانی نمیبیند و تنها همین برداشتن حصر ،بخشی از آنها با اینهمه مبارز درک شرکت یا عدم شرکت در انتخابات و را راضی به شرکت در انتخابات میکند. یا توان تشکیل آلترناتیو را ندارند ،انجام نمیدهند؟ چرا برای از طرف دیگر همچنان بخشی از قدرت تمایل به شدت آنها روشن نیست که مبارزه هنوز در ابتدای سازماندهی نیروهای مختلف دور میزند و در زمان مناسب که رسید با عمل و سرکوب مردم داشته و ایجاد بحران در منطقه را از
انتخابات در جمهوری اسالمی تا تشکیل کنگره ملی در خارج هدفی به زندان رفته بود و درنتیجه پشت شالق خوردهاش را بدون ترسی به تماشا میگذارد تا درندگی رژیم جمهوری اسالمی را نشان دهد ،چنانچه منصور فرجی و سمیه توحیدلو نیز چنین کردند .در اینجاست که اهمیت کوششهای آزادیخواهی در داخل نمایانتر میشود ،کوششهایی که با جان انسانها درآمیخته و به دور از سهمخواهی ،شعار و حرف انجام میگیرند. این روزها کم نیستند مبارزانی که چه درون زندانهای تفاوتی که این روزها با سالهای گذشته کرده، در درکی است که مسووالن فعلی نظام از قدرت مطلقه خویش یافتهاند و درنتیجه سرکوب را تشدید داده و فساد مالی رانتی به هزاران میلیارد از طریق قانونی و بانکهای در اختیار را افزایش دادهاند و مقامات دیگر نیز حتا از افشای آنها در جامعه هراسی ندارند
نظام جمهوری اسالمی و چه پس از آزادی ،با چهره ای روشن ندا میدهند که آماده هستند تا به عنوان پیشروان جنبش آزادیخواهی زندگی خود را فدا کنند ،کما اینکه صدها کشته و اعدامی دو سال اخیر و هزاران کشته و اعدامی سالهای قبل در پی چنین هدفی صورت گرفت .حال پرسش از کسانی و یا گروههایی است که پیگیر انتخابات و ایجاد کنگره ملی و یا هر اسم دیگری که هستند ،آیا محور آنها نیز چنین هدفی است یا آنکه تنها به دلیل چسبیدن به قدرت و گرفتن سهمی و ایجاد نظامی مشابه رژیم فعلی تالش میکنند و در اینراه ابایی ندارند که تعدادی از مردم بازهم فریب خورند و یا در انتهای روشن شدن مقصد آنها ،از رسیدن به دموکراسی محروم و سپس ناامید شوند ! مهم این نیست که فرد یا گروه پیگیر برای انتخابات در جمهوری اسالمی و تشکیل کنگره ملی اصالحطلب باشد و یا خود را سکوالر بنامد ،سلطنتطلب یا مجاهد باشد ،جمهوریخواه یا چپ باشد ،بلکه مهم این است که بداند که مبارزهای که درون کشور جاری است، هدفی روشن دارد که دیر یا زود نیروهای خود را سازماندهی کرده و آلترناتیو خود را برای مقابله با رژیم تشکیل میدهد. روشن نیست که چرا تعدادی در خارج کشور با اصول و اهدافی متفاوت شرکت یا عدم شرکت در انتخابات را تبلیغ
طریق تروریستهای وابسته مهم دانسته و بر ترفند مذاکره طوالنی با غرب برای نرسیدن به توافقی پافشاری میکند، درحالیکه بخش دیگر جنبشهای منطقه را خطرناک دانسته و اعتقاد دارد باید نرمشی در مذاکرات نشان داده و شدت سرکوب را برای کمکردن فشار سازمانهای حقوق بشر پایین آورده و بخشی از زندانیان را آزاد نمایند .در نتیجه با توجه به اینکه بسیاری از مخالفان در دو سال گذشه اعدام شده ولی چند ماهی است اعدام سیاسی متوقف شده ،بخشی از زندانیان آزاد گشته و آقای کروبی بیخبر به دیدار خانواده برده میشود و لذا احتمال آزادی ایشان و آقای موسوی نیز میرود ،یا خبر توقف ادامه کار سانتریفوژها اگر سوخت الزم از طرف غرب تامین شود ،بخشی از ترفندی است که جناح معتقد به نرمش انجام میدهد. طبیعی است که مبارزه داخل کشور آن قدر حاد نشده که دوباره مردم تنور انتخابات نظام را گرم کنند تا افراد مطیع بیشتری به مجلس فرمایشی راه یافته و دور جدیدی از فسادها و سرکوبها آغاز شود ،به خصوص که گرانی و فشار اقتصادی توان مردم را بریده و اعتقادشان را به رژیم ازبین برده است .ایجاد ابتکاراتی خودجوش برای آببازی و پاککردن شیشه ماشینها برای کودکان بیسرپرست ،نوید
تمام فشار و اختناق موجود کنگره ملی نیز تشکیل خواهد شد ،کما اینکه سالهای قبل نیز چنین امری در نطفه ایجاد شده بود. این روزها تحوالتی در داخل کشور ،چه در میان گروههای حاکم و چه در میان جنبشهای مردمی در حال روی دادن است؛ گروههایی که با تکیه بر اختناق و فشار مشکالت سهم خواهی درون خود را حل کرده و به تثبیت نظام دست یابند و در طرف مقابل جنبشهایی که تالش دارند ستونهای رژیم را متزلزل کنند .رژیم از ابتدای به قدرت رسیدن نشان داد که رحمی برای مخالفان خود نداشته و درعوض منابع اقتصادی کشور را بیت المالی میداند که باید برای خود و وابستگانش مصرف کند و لذا سرکوب و فساد مالی رانتی همچون دو بازوی مهم سردمداران نظام تا بهحال مورد استفاده قرار گرفته است .تفاوتی که این روزها با سالهای گذشته کرده ،در درکی است که مسووالن فعلی نظام از قدرت مطلقه خویش یافتهاند و درنتیجه سرکوب را تشدید داده و فساد مالی رانتی به هزاران میلیارد از طریق قانونی و بانکهای در اختیار را افزایش دادهاند و مقامات دیگر نیز حتا از افشای آنها در جامعه هراسی ندارند. زمانی که والیت فقیه ترمز مسووالن را در ادامه افشاگری میکشد تا مخالفت جناحها با یکدیگر به لو رفتن اصل ماجرا که خود بیت رهبری نیز در جریانات سهم دارد ،کشیده نشود عمق فساد نظام آشکار می شود .زمانی که احمدینژاد ایجاد کنگره ملی بدون در نظر گرفتن محور و باندش که قدرت خود را مدیون رهبری میدانستند ،ولی مبارزه یعنی تالشهای داخل کشور به نتیجهای برای قبضه بیشتر قدرت مقابل رهبری نیز میایستند ،آشکار نخواهد رسید و از سویی داغ کردن تنور میشود که ترفند اصولگرایی در مقابل اصالحطلبی و شدت انتخابات جمهوری اسالمی آن هم بدون در سرکوب نیز نه تنها به یکدست شدن مسووالن نمیانجامد ،نظر گرفتن حتا کف مطالبات مردمی تنها منافع بلکه جنبش مردمی را نیز متوقف نمیکند .چنانچه دو حزب مردم را زیر سوال میبرد نیرومند کشورهای غربی برای کنترل بحران و ادامه نظام جانشین یکدیگر میشوند ،دو روی سکه اصالحطلبی و اصولگرایی(محافظه کاری) نیز به صورت مضحکی برای دیگر حرکات اجتماعی را میدهد که مکمل تظاهرات خیابانی تثبیت نظام جایگزین یکدیگر میشوند .با وجودیکه به بوده و میتواند موجب گردهمایی بیشتری از مردم شود، همچون جمع شدن در پارکها و یا مناطق عمومی که نظر میرسد که رهبری و سپاه به عنوان دو بازوی نظام حاضر شکل تظاهرات سیاسی را به خود نگیرد .مواردی نیستند که قدرت بدست آمده را با رفسنجانی و سران اصالح همچون حفظ محیط زیست و آثار تاریخی طلب تقسیم کنند ،ولی بنظر امکانپذیر است که بخشی از از جمله تظاهرات مردم شهرهای مسووالن فعلی جای خود را به بخشی از سران قبلی و یا آذربایجان برای دریاچه ارومیه افراد جدیدتری بدهند تا نظام به حیات خود ادامه دهد .آنچه که اقدامی بینظیر بود و از تغییراتی که در جریان است ،حتا اگر برای فریب مردم برای صدای خیلی از تجزیهطلبان شرکت در انتخابات باشد و یا کشورهای غربی را به انجام را نیز خاموش کرد ،البته اصالحات خوشبین کند ،حاکی از این موضوع است. بازهم نوید تجمع بیشتری جناح حاکمه برای نشان دادن یکدستی و تثبیت نظام برای مسایل این چنینی در برابر غرب تمایل دارد که انتخابات را مانند بارهای پیش را میدهد .اعتصابات و با تعداد بیشتری از شرکت مردم برگزار کند ،گرچه با وجود تصویب شرمآور قانون کنترل نمایندگان مجلس چشمداشت آنها در استقالل بستهتر است ولی حتمن حربه تقلب برای انتخاب شدن نمایندگان مطیعتر انجام خواهد گرفت .با وجود اینکه هنوز تغییر چندانی صورت نگرفته اما جبهه مشارکت و شورای هماهنگی دچار توهم شده و جرقه شکستن حصر آقایان موسوی و کروبی را مقدمه انتخابات آزاد دانسته اند، با اینگونه اصالحطلبان و این بیانیهها به نظر میآید که 24 24
دفتر ریاست جمهوری یونان:
«دولتی ائتالفی بدون پاپاندرئو تشکیل میشود»
رهبران یونان در ادامه گفتوگوهای بحران مالی این کشور توافق کردهاند ،دولتی ائتالفی تشکیل دهند .دفتر ریاست جمهوری یونان اعالم کرد جورج پاپاندرئو ،نخست وزیر این کشور کنارهگیری میکند و جانشین او در مذاکرات صبح دوشنبه تعیین خواهد شد. این گفتوگوها با شرکت آقای پاپاندرئو ،آنتونیس ساماراس رهبر مخالفان و کارولوس پاپولیاس رییس جمهوری انجام میشود. آقای پاپاندرئو تالش میکرد یک دولت وحدت ملی ایجاد کند، اما آقای ساماراس ،رهبر حزب دمکراسی نوین ،هرگونه مذاکره را مشروط به استعفای نخست وزیر کرده بود. آنها همچنین بر سر زمان برگزاری انتخابات اختالفنظر داشتند. آقای پاپاندرئو خواهان تاخیری چند ماهه بود ،اما آقای ساماراس بهدنبال برگزاری فوری انتخابات بود. برخی پیشبینیها حاکی از ائتالف جدید تحت رهبری اوانگلوس ونیزلوس ،وزیر دارایی است. آقای پاپاندرئو که بهدلیل بحران بدهیهای مالی یونان زیر فشار شدیدی برای استعفا است ،روز جمعه توانست به سختی رای اعتماد پارلمان را جلب کند. رهبران اتحادیه اروپا ماه گذشته بر سر طرحی برای نجات مالی یونان به توافق رسیدند ،اما آقای پاپاندرئو گفت که این طرح باید در این کشور به همهپرسی گذاشته شود.
خواستههای صنفی گروههای مختلف نیز ادامه خواهد داشت و فضای ایجاد شده از فشار بینالمللی حقوق بشری میتواند موجب رونق حرکات اعتراضی و اجتماعی مردم شود. آنچه بهتدریج روشن شده اینکه دیگر نه رژیم امکانی برای ادامه بقای خود گذاشته و نه اینکه مردم اعتمادی به گفتار مقامات جمهوری اسالمی دارند .در نتیجه تالشهای جوانان، دانشجویان ،کارگران ،معلمان و دیگر اصناف و اقشار موجب خواهد شد تا آلترناتیو مورد نیاز اظهار وجود کند .این مهم میتواند حتا ایجاد «کنگره ملی» نیز باشد .در خارج کشور نیز ایجاد نهادها و تشکلهای مدافع حقوق مردم ایران و مبارزات داخل و کوشش برای ایجاد همبستگی میان گروههای برون مرزی اهمیت بسزایی دارد .بنابراین همه کوششهای برون مرزی و نیز تالش برای ایجاد کنگره ملی بدون در نظر گرفتن محور مبارزه یعنی تالشهای داخل کشور به نتیجهای نخواهد رسید و از سویی داغ کردن تنور انتخابات جمهوری اسالمی آن هم بدون در نظر گرفتن حتا کف مطالبات مردمی تنها منافع مردم را زیر سوال میبرد.
آیتاله هاشمی رفسنجانی:
دادستان پاکستان اعالم کرد:
به گزارش رسانههایی داخلی ایران ،روز یکشنبه 6 ،نوامبر ،آیتاله هاشمی رفسنجانی ،دبیر مجمع تشخیص مصلحت در ایران ،گفته است سیاستهای نادرست فعلی باعث فرار مغزها از ایران شدهاند. به گزارش ایلنا ،وی در دیدار جمعی از فارغالتحصیالن برگزیده سازمان استعدادهای درخشان« ،نیروی انسانی با استعداد و خوشفکر را سرمایه اصلی هرگونه توسعه و پیشرفت» خواند و افزود« :متاسفانه عملکرد ناصحیح و نداشتن برنامه و امکانات باعث شده که استعدادهای درخشان جذب کشورهای دیگر شوند و همین امر بازگشت و استفاده از استعدادهای آنان را در پردهای از ابهام فرو میبرد». آیتاله هاشمی رفسنجانی که پس از انتخابات بحثبرانگیز ریاست جمهوری 88از رویکردهای آیتاله خامنهای ،رهبر جمهوری اسالمی و محمود احمدینژاد انتقاد کرده است ،خواستار بررسی مجدد سیاستهای فعلی شد. وی گفت« :در حال حاضر باید شجاعانه عملکردها و سیاستها را در بوته نقد منصفانه و کارشناسانه قرار داد و اگر احساس شد انحرافی در مسیر انقالب و خط امام ایجاد شده با شجاعت و بدون واهمه راه بازگشت و اصالح مسیر را با کمک دلسوزان نظام و همراهی همیشگی مردم فداکار کشور هموار کرد». الزم به اشاره است روز یکشنبه 31 ،ژوئیه ،آیتاله هاشمی ،از آنچه عملکرد برخی مسووالن و سیاستگذاران که موجب خروج مغزها و استعدادهای درخشان از ایران میشود ابراز تاسف کرده است.
دادستان پاکستان روز شنبه 5 ،نوامبر ،دو مقام ارشد در نیروی پلیس این کشور و 5نفر از اعضای گروه شبهنظامی طالبان را به عنوان متهمان اصلی پرونده ترور بینظیر بوتو ،نخستوزیر پیشین این کشور در سال 2007معرفی کرده است. به گزارش خبرگزاری فرانسه ،چودری اظهر دادستان پاکستان در گفتوگویی اعالم کرد 7« :نفر از جمله دو مقام ارشد پلیس بهطور رسمی به دست داشتن در ترور بینظیر بوتو نخستوزیر سابق این کشور متهم شدند». سعود عزیز رییس پلیس پیشین راولپندی و خرم شهزاد 2پلیس متهم در پرونده قتل بینظیر بوتو هستند. بر اساس برخی گزارشها سعود عزیز رییس پیشین پلیس راولپندی ضمن ممانعت از کالبد شکافی جسد بینظیر بوتو تا 2روز پس از وقوع حادثه مانع تحقیقات شد. وی همچنین دستور شست و شوی محل حادثه را تنها 100دقیقه پس از وقوع حادثه صادر کرد. بینظیر بوتو نخست وزیر پیشین پاکستان در ماه دسامبر سال 2007در حالیکه خود را برای انتخابات 2008آماده میکرد در شهر راولپندی مورد حمله قرار گرفت و کشتهشد. در آن حمله عالوه بر بینظیر بوتو 23 ،تن دیگر نیز کشته شدند. وی در دو دوره ( 1988-1990و )1993-1996نخست وزیر پاکستان و پس ار آن رهبر حزب مردم پاکستان بود.
«سیاستهای فعلی ایران مسوول فرار مغزها است» «هفت نفر از جمله دو پلیس ،متهم به قتل بینظیر بوتو»
حسن زارع زاده اردشیر با انتشار متن کامل گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد نقض حقوق بشر توسط حکومت جمهوری اسالمی ،بار دیگر ضعف نهادهای مدنی ،حقوق بشری و سایر گروه های
سیاسی ایرانی عمومن مستقر در خارج کشور نمایان شد .افراد و گروه های که در خارج کشور با آقای شهید که گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد ایران است ،ارتباط دارند ،نشان دادند که نهتنها به حقوق بشر بعنوان یک امر یکسان برای کلیه افراد ایرانی داخل کشور قایل نیستند ،بلکه در این مورد الویت بندی نیز برایشان وجود دارد. تاکید و تفصیلی که در گزارش آقای احمد شهید نسبت به
زمانی ایرانیان داخل کشور به اهمیت کاری که سازمان ملل متحد در مورد حمایت از اصول حقوق بشر اعتقاد پیدا میکنند که رعایت عدالت را ابتدا در گزارشهای رسمی آنها ببینند .این باور زمانی به یقین تبدیل خواهد گردید که درک کنند آنها الویت کاری خود را به افراد و وابستگان خاص فکری اختصاص نمیدهند حصر آقایان موسوی و کروبی و همچنین ذکر فشار وارد آمده به بعضی از سران اصالحطلب و اقلیتهای مذهبی ،کمبود این گزارش را نسبت به بیشتر زندانیان تحت فشار دموکرات و سکوالر مدنی و دانشجویی ،کارگران ،اقلیتهای قومی و ملی ،زندانیان گمنام ،کشتهشدگان تظاهرات سال ،۸۸کشتار سالهای ۶۷و ۶۸و موارد دیگر را نمایان میکند که ضروری است در گزارش اصالح شوند. زمانیکه تجمع مادران پارک الله با همه محدودیتهای رژیم در سایتها نشان داده میشوند که در آنها مادرانی گله میکنند که سهم فرزندانشان که در جنبش سبز کشته شدهاند در گزارش چیست؟ ،نشان از واقعیت تلخی است که چگونه چنین ارزشی توسط افراد و گروههای مورد تماس با آقای شهید برایش الویت قائل نبودند .چنانچه آزادی بیان و اجتماعات در گزارش تاکید شده و این جزو حقوق قانونی افراد ایرانی است که دولت ایران با امضای خود به اجرای آنها متعهد است ،مگر کسانیکه کشته شده ،تجاوز شده، شکنجه شده ،زندانی شده و یا اعدام گردیدند ،جز دفاع از این حقوق کار دیگری کردند ! مگر نداها ،سهرابها ....،که رژیم با سنگدلی تمام آنها را در خیابانها و زندانهایش کشت نباید از آنها اشارهای در گزارش میشد؟ مگر استقامت مجید توکلیها ،شیوا نظر آهاریها ،و دیگران را که حکومت و مزدورانش با همه فشارها نتوانستند خللی در ارادهی آنها
برای هدفی که داشتند ،ایجاد کند نباید بخشی از گزارش را پر کند؟ فشار و سختی که بر آقای حشمت اهلل طبرزدی در ۱۳ سال اخیر وارد گردید ،تنها برای آنکه جدایی دین از حکومت را درخواست کرده بود ،باید بهمان اختصار در گزارش بسنده میگردید؟!
متاسفانه اعدامهای هموطنان کرد که به دالیل واهی توسط رژیم در سالهای اخیر انجام شده و فشاری که به سایر اقلیتهای قومی وارد میشود نیز جایی از گزارش را در بخش مربوط به اقلیتهای قومی و مذهبی بخود اختصاص نداده که یا از نظر سنی مذهب بودن و هم از نظر قومی بودن تحت فشار بیشتر حکومت هستند! همچنین در گزارش احمد شهید از کارگران زندانی و سایر نمایندگان کارگری که بدلیل حمایت و ایجاد سندیکای کارگری که امری تایید شده توسط سازمان ملل است و خیل کارگرانی که یا به کار بدون قرارداد مشغولند و یا بیکارند ،اشارهای نیست .آیتاهلل بروجردی که رنجهای زیادی را در زندان تحمل کرده جای در گزارش ندارد ولی به جایگاه آیتاهلل صانعی به خوبی پرداخته شده است .موجب خوشحالی و تایید است تمام اسامی نامبرده شده در گزارش که تحت فشار حکومت قرار دارند ،ولی انتظار میرفت که حداقل عدالت برای همه گروههای زندانی و تحت فشار رعایت میگردید .حق بود در مورد دانشجویان سرشناس و گمنامی که در زندانها حماسهها آفریدند ،جای بیشتری در گزارش داشتند نسبت به کسانیکه کمتر تحت فشار بوده و صفحاتی را در گزارش به خود اختصاص دادند. مستندات در مورد نکاتی که در باال اشاره گردید ،آنقدر زیاد است که نمیتوان گفت به دلیل کمبود مدارک از آنها نام برده نشده است ،درحالیکه گاهی مدارک موجود در آنچه در گزارش آمده به مراتب کمتر از مواردی است که ذکری از آنها نرفته است! وضعیت اسفناکی که پناهندگان ایرانی که با ریسک جانشان از طریق مرزهای کشور خارج میشوند و به گمان خود با خارج شدن از کشور دیگر از امنیت و سالمت کافی برخوردار خواهند بود ،به خصوص در شهرهای ترکیه، میبایست در گزارش به تفصیل آورده میشد .حال بخشی از همین پناهندگان در زلزله اخیر ترکیه بشدت در مضیقه قرار گرفته و ۵۰۰نفر از آنها در شهر وان ترکیه بدون امکاناتی گرفتار شدهاند که میبایست توسط هموطنان ،سازمان ملل و سایر کشورهایی که پناهنده میپذیرند ،مورد توجه بیشتری قرار گیرند. آری زمانی ایرانیان داخل کشور به اهمیت کاری که سازمان ملل متحد در مورد حمایت از اصول حقوق بشر اعتقاد پیدا میکنند که رعایت عدالت را ابتدا در گزارشهای رسمی آنها ببینند .این باور به افراد ،سازمانهای حقوق بشری و سایر گروههای سیاسی ایرانی نیز زمانی به یقین تبدیل خواهد گردید که درک کنند آنها الویت کاری خود را به افراد و وابستگان خاص فکری اختصاص نمیدهند .اگر جامعهای دموکرات ،سکوالر و آزادی همراه با پلورالیسم تبلیغ میکنند، باید این اعتقادات در عملکردها نیز اثبات گردد ،هنوز دیر نیست که با ارادهای قوی نسبت به آنچه بهطور واقعی در کشور در جریان است ،کوشش شده و موجب اصالح تفکر جهان خارج و نمایندگان سازمان ملل و سایر کشورها شویم.
Iranian-American/ Cartoonist-Artist/ Kaveh Adel سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا:
«تماس آمریکا با اسراییل درباره حمله به ایران»
ویکتوریا نوالند ،سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، روز جمعه 4 ،نوامبر ،به وقت واشینگتن ،در مصاحبهای اظهار داشت که ایاالت متحده با اسراییل درباره گزارشهای منتشر شده مبنی بر امکان حمله نظامی اسراییل به تاسیسات اتمی ایران رایزنیهایی داشته است.
26
26
وی به خبرنگاران گفت« :ما با اسراییل درباره ایران در تماس بودهایم .ما به طور مستمر در تماس هستیم و این موضوع را در روزهای اخیر با آنها در میان گذاشتهایم». به گزارش بیبیسی ،ایهود باراک ،وزیر دفاع اسراییل ،در گفتوگویی گفته است« :هر روزی که میگذرد به حمله به ایران نزدیکتر میشویم». اما خانم نوالند گفت که دولت باراک اوباما بر فشار اقتصادی بر ایران تمرکز کرده است و با سایر کشورها برای به اجرا گذاشتن تحریمهای فعلی رایزنی میکند تا این که ایران موضع اتمی خود را تغییر دهد. اما وی در مورد صرفنظر کردن دولت اوباما از تحریم بانک مرکزی ایران سخنی به میان نیاورد. این در حالی است که مقامهای جمهوری اسالمی تحریمهای آمریکا و کشورهای متحدش را بیفایده میدانند و تاکیده کردند که موضع اتمی این کشور را تغییر نخواهد داد.
مصطفی عزیزی وقتی فرجاهلل سلحشور آن حرفها ،حرف که چه عرض کنم آن خزعبالت ،را سر هم کرد و زنان سینمای ایران را «هرزه»ها و «فاحشه»هایی مانند «آنجلینا جولی» نامید. جوابیههایی از سوی هنرمندان مختلف منتشر شد و سخنان او مورد نقد قرار گرفت و به شکلهای مختلف محکوم شد اما در این میان هیچکس از حق آنجلینا جولی دفاع نکرد .گویا این بخش از سخنان سلحشور مخالفی نداشت! تصمیم گرفتم متنی بنویسم و در آن به موضوع «فاحشه» خواندن زنان در فرهنگ مسلط مردساالرانه بپردازم و از آنجلینا جولی دفاع کنم .نه به دلیل این که ایشان بازیگر محبوب من هستند،
اگر بخواهم بازیگران مورد عالقهام در تاریخ سینما را بنویسم او در جایی پایینتر از سوسن تسلیمی قرار میگیرد ،بلکه به این دلیل ساده که به او توهین و بیاحترامی شده بود و باید کسی از هموطنان توهینکننده به دفاع برمیخواست تا حرف ناحسابی یک نفر به حساب تمام مردم کشوری و فرهنگی گذاشته نشود. شروع به نوشتن که کردم دیدم بهتر است از زبان خود آنجلینا جولی بنویسم تا تاثیر بیشتری داشته باشد و دراماتیزهتر شود کمی هم چاشنی طنز به آن اضافه کردم و با مقدمهی کوتاهی در وبالگام ( )http://mostafazizi.netقرار دادم: آقای سلحشور عزیز، متن ترجمهی شدهی سخنان شما را در بارهی خودم و سینمای ایران خواندم و بسیار متاسف شدم .پیش از این من آشنایی زیادی با سینمای ایران نداشتم .قبلن نامهایی مانند امیر نادری ،داریوش مهرجویی ،عباس کیارستمی ،رخشان بنیاعتماد، جعفر پناهی ،مرضیه وفامهر و تنی چند را شنیده بودم و موفق به دیدن برخی از آثار سینمایی شده ایشان بودم اما افتخار آشنایی با شما را نداشتم حرفهای شما مرا واداشت تا در مورد
سینمای ایران بیشتر تحقیق کنم و این به قول شما حکایت همان عدویی است که سبب خیر میشود .در تحقیق من از سینمای ایران با نام «میرزا ابراهیمخان صحافباشی» آشنا شدم که جهانگردی روشنفکر بود و نخستین پرژکتور را به ایران آورد و اولین سینما را در ایران تاسیس کرد. او سفرنامهای دارد .در مقالهای خواندم که در سفرنامهاش ماجراهای مختلفی از لندن آن سالها ،اواخر قرن نوزدهم، نقل میکند و از جمله می نویسد(«:نقل به مفهوم) دو ثلث زنان لندن فاحشهاند و یک ثلث دیگر هم چنیناند اما نمود ندارند ».احتمالن به این دلیل او زنان قرن نوزدهمی لندن را فاحشه میدانسته است که با مردان دست میدادهاند ،لبخند میزدند و گاه بدون کاله و روسری در معابر عمومی دیده
میشدند و از نظر او اینکارها را فقط زنان فاحشه انجام میدادند .به هر روی اینگونه که پیداست امروز نیز بعد از صد و اندی سال شما هم مالکتان برای فاحشه خواندن و هرزه نامیدن دیگران همین «آزاد بودن» است و من خوشحال هستم که شما مرا با این تعبیر و تفسیر «هرزه» مینامید و اگر سینمای ایران را «فاحشهخانه» میخوانید درواقع دارید از این سینما تعریف میکنید و اگر بخواهیم حرف شما را برگردانیم به سخن دنیای پیشرفته «فاحشهخانه» میشود «خانهی آزادیخواهان» و من قبول دارم بسیاری از زنان سینمای ایران زنان آزاده و آزادیخواهی هستند که در منظر شما «هرزه» دیده میشوند. اجازه بدهید مانند دوستانتان شما را حاج فرج صدا کنم و بگویم حاج فرج عزیز شاید شما ندانید اما من دختری به نام زهرا دارم که در اتیوپی به دنیا آمده است و من و همسرم او را به فرزندخواندهگی قبول کردهایم و مانند سه فرزندی که از «برد» به دنیا آوردهام و مانند پسر کامبوجی و ویتنامیمان دوستاش میدارم .کمی دنیای خود را وسیعتر کنید بیشک چهرهتان هم از این حالت عبوس نجات پیدا میکند و کمی زیباتر میشوید .چهرهی زیبا مهم نیست و اینقدر از این که چهرهی زشتی دارید نسبت به زیبارویان حسادت نکنید روح زیبا نایاب است وگرنه تا دلتان بخو ا هد
یوسف و زلیخای زیباروی روی زمین به عمل میآید. اگر ما هم مانند شما در دو قرن پیش زندهگی میکردیم «برد» شما را دعوت به دوئل میکرد و اگر فیلم «تروا» را دیده بودید حتمن از این تهدید تنتان میلرزید و حتمن بسیار خوشحال هستید که ما چند قرنی پیشرفتهتر هستیم و مردان خود را صاحب زنانشان نمیدانند و شما را دعوت به دوئل نمیکنند. اما من شما را دعوت میکنم که با دیدی فراختر به زندهگی و انسان و تاریخ و جهان بنگرید شاید از این بیماری ویرانگر نجات پیدا کنید و چون «زلیخا» جوان و زیبا شوید. با بهترین آرزوها آنجلینا جولی ویت ۱۹اکتبر ۲۰۱۱ اما هنوز ساعتی از انتشار نامه در وبالگم نگذشته بود که دیدم متن نامه بدون اشاره به وبالگ به عنوان نامهای واقعی منتشر شده است و به سرعت درحال بازنشر در فیسبوک و وبالگهای مختلف است .به سرعت پینوشتی در وبالگ قرار دادم: پینوشت :ازم میپرسند اینو خودت نوشتی؟ میگم َپ نه َپ آنجلینا جولی نشسته خاطرات میرزا ابراهیم خان صحافباشی را خونده واسه حاج فرجاهلل سلحشور نامهی عشقوالنه نوشته. اما دیگر کار از کار گذشته بود و متن نامه بهسرعت در سطح اینترنت منتشر شد ه بود و ایمیلهای مختلفی دریافت میکردم که در آنها بدون اشاره به منبع خبر نامهی نوشته شده توسط خودم را به عنوان نامهی آنجلینا جولی برایم میفرستادند و گاه از آشنایی او به سینمای ایران و شهامتش ابراز شگفتی میکردند!
به هر حال تنها عاملی که موجب شد این نامه واقعی تلقی شود و به نام آنجلینا جولی منتشر شود این بود که عادت به ذکر منبع و کپی پیست نکردن و محترم شمردن حق تالیف در فضاهای مجازی محترم شناخته نمیشود و همین موضوع موجب گسترش جعلیات زیادی میشود .در همین رابطه خوب است به موارد زیر هم اشاره شود: ۱نامهای که به نام «داوود رشیدی» در این رابطه منتشر شد را «شهاب حبیبی» نوشته است و هیچ ربطی به داوود رشیدی ندارد. ۲نامهای مارتین اسکورسیزی را هم «مانا نیستانی» نوشته است و نخستین بار در فیسبوکش آن را منتشر کرد. ۳جملهای هم که به عنوان جملهای از صادق هدایت در این رابطه منتشر شد که«:فاحشه را خدا فاحشه نکرد آنان که در شهر نان قسمت میکردند ،او را لنگ نان گذاشتهاند ،تا هر زمان که خود لنگ هم آغوشی ماندند ،او را به تکه نانی بخرند ».از آن صادق هدایت نیست احتمالن یک رانندهی کامیون خوشذوق فهیم پشت کامیونش نوشته بوده است. 4نامهای که به نام «نامهی چارلی چاپلین به دخترش» سالهاست دست به دست میچرخد نویسندهاش فرج اهلل صبا است که آن را به عنوان طنز در مجلهی «روشنفکر» در قبل از انقالب نوشته بود. متاسفانه جملهها و متنهای جعلی به نام دکتر شریعتی و کوروش کبیر و حاال صادق هدایت رواج گستردهای پیدا کرده است و دلیل اصلیاش این است که همه دوست داریم حرف دلمان از زبان ناآشنایی شنیده شود و در ضمن به منبع داشتن و موثق بودن هم اهمیت نمیدهیم .اگر این ماجرای آنجلینا جولی یک درس برای ما داشته باشد این است که متن بدون منبع و ماخذ را منتشر نکنیم و در پی منبع و ماخذش باشیم.
وزیر خارجه فرانسه:
«حمله به ایران ،منطقه را بیثبات میکند» آلن ژوپه ،وزیر خارجه فرانسه در اظهارنظری روز یکشنبه 6 ،نوامبر ،اعالم کرد اقدام نظامی علیه ایران میتواند اوضاع «کاملن بیثبات کنندهای» در منطقه به وجود بیاورد. به گزارش رادیو اروپای یک ،آقای ژوپه گفته است فرانسه مایل به سفت و سختتر کردن تحریمهای ایران است. وزیر خارجه فرانسه تاکید کرد« :ما میتوانیم با تقویت تحریمها ،فشار بر ایران وارد کنیم».
دل من گرفته زین جا ثروت اعجمی
من از سفر 45روزه ایران؛ این سرزمین نازنین مادریام و زادگاهم تهران که روزی یکی از جذابترین پایتختهای جهان بود با دوخیابان معروف و زیبایش و به خصوص خیابان پهلوی با آن سایه روشن چنارهایش و نهرهای پر آبش که از جنوب به ایستگاه راه آهن و از شمال به تجریش و دربند میرسد ،شمالی که با آن کوهای لخت و صخرهایاش که از صالبت و یگانگیاش سخن میگوید و امروز دیدن این کوهها غرق در الودگی هوای تهران تقریبا غیر ممکن به نظر میآید و خیابانهای جدیدی که بیشتر به یک پارکینگ عمومی شبیه هستند با آن برجهای سر به فلک کشیده با ارتفاعات مختلف و سبکها و فرمهای گوناگون و معماری از همه رنگ شهر فرنگ ،شهری بدون هیچ نقشه و ضابطه معماری شهری که هر سازندهای که رشوه بیشتری را بپردازد طبقات بیشتری را باال میبرد، شهری که به هیچ وجه قوانین زیبا شناختی علمی در معماری داخلی اش به کار گرفته نشده است و متاسفانه در دهههای اخیر آنچنان تحت تاثیر تجملگرایی و اشرافیت بی ریشه عربی قرار گرفته که به سبک و سیاق پر زرق و برق عربی به گونه حرمها و هتلهای عربی در سرزمین آریاییام ایران رایج گشته ،دلم سخت گرفت .دلم سخت گرفت وقتی شنیدم که افتخار و پز هم وطنانم در ایران این است که با هواپیمایی امارات سفر کنند در حالی که قدیمیترین و خوشنام ترین شرکت هواپیمایی ایران با نام «هما» با صندلیهای خالی در فرودگاه تهران نشست .شرکتی که روزی تبلیغ قالیچه سلیمانش زیباترین و گویاترین تبلیغ بر دیوارهای فرودگاههای جهان بود و ایمنی ،توسعه بازرگانیاش و سرویس پذیراییاش با آن مهمانداران زیبا و پر ادب پارسی و مهماننوازی ایرانیاش زبانزد همهگان بود، امروز در شرایطی است که برای سوختگیری ناچار به نشستن در شهرهای دورتری بدون گرفتن مسافر است که در نتیجه هزینه بیشتری را میپردازد پس سودی هم در بر نخواهد داشت .دلم سخت گرفت وقتی دیدم دروغ پردازی،تملقگویی جای مهمان نوازیهای صادقانه را با آن تعارفات از دل بر خواسته گرفته .دلم سخت گرفت وقتی دیدم بعضی دختران و بیوه زنان مملکتم از صیغه شدن به عنوان یک امرعادی و قابل پذیرش یاد میکنند .دلم سخت گرفت وقتی دیدم معیار انتخاب همسر برای بعضی از جوانان پول است و دارایی و به معیارهای نجابت ،صداقت ،ادب و وفاداری و خانواده توجهی نمیشود .دلم سخت گرفت وقتی دیدم برخی از دختران و زنان معصوم کشورم آزادگی و آزاداندیشی را با بی بندوباری و بی مسوولیتی اشتباه گرفتهاند .دلم سخت گرفت وقتی دیدم بعضی از کسبه ،دکانداران و بوتیکداران بخصوص عدهای که کسب و کار را از پدر به ارث برده یا گرفتهاند کمترین ارزش و احترامی برای این ثروت بادآورده قایل نیستند و هیچ سعی برای جلب مشتری نمیکنند و محل کسب برای آنان پاتوقی است برای گپزدنهای مغازالت و مکالمات تلفنی .دلم سخت گرفت وقتی دیدم دختران زیبای مملکتم برای رفع تجملپرستیهای بیاساس به هر حقارتی تن در میدهند .دلم سخت گرفت وقتی دیدم که بیحرمتی و بیاحترامی و مسوولیت نشناسی در حریم بعضی از خانوادهها چنان راه یافته که آمار طالق بیداد میکند. دلم سخت گرفت وقتی دیدم که بدلیل نبودن مکانهای تفریحی سالم برای آشنایی جوانان با یکدیگر آنان با اتومبیلهای شخصی ساعتها در خیابانها و میادین شهر دور میزنند که نتیجهاش ایجاد راه بندان و ترافیکی است تا جوانان پولدار و بخصوص آقازادهها بتوانند اتومبیلهای آنچنانی خود را به رخ یکدیگر بکشند و اتومبیل این وسیله رفت و آمد وسیلهای گردیده برای
پزدادن و تجملگرایی بیرویه ثروتمندان بهخصوص نوکیسهها. دلم سخت و سختتر گرفت وقتی دیدم همه دوستان و هموطنان نازنیم که عاشقشان هستم تمامی این ناهنجاریها را بهخوبی میشناسند و باور دارند ولی همه از یک سوم شخص مجهول انتقاد میکنند بدون آنکه ذرهای به خویشتن خویش بپردازند و یا به خودسازی و خود انتقادی واصالح خویش بپردازند و یا حقی هم برای دیگران قایل شوند و دست از من بودن و منم بردارند .یادم آمد آن زمانها آقایان وجوانان محله نسبت به سالخوردگان ،خانمها و دختران محله خویش و احترام و حس مسوولیت داشتند ولی گویا این صفت پسندیده امروزه دمده به حساب میآید .دلم سخت گرفت وقتی دیدم تمامی معیارهای غربی چه خوب وچه بد برای بیشتر هم وطنانم صحیح و امروزی به حساب میآیند و در عوض نوعی کوچک شماری با نادیده گرفتن سنتها و ادب پارسی میرود تا در ما جایگزین گردد .غافل از اینکه ای بابا اینها هم کلی اشتباه داشته و دارند! و باید باور کنیم که در بسیاری از موارد آنان تحت تا ثیر تمدن ،فرهنگ ،هنر و معماری و آداب و رسوم ما و شرق بوده و هستند. هماکنون بیشترین کالسهای رقص ،یوگا و مدیتیشن وانواع ورزشهای ذهنی که از شرق گرفته شده و مهمترین اثرشان بر چگونگی تفکر انسانی است را میتوانید در امریکا و اروپا بیابید و حال آنکه شاید ما از ثمرات خوب وسازنده آنها غافلیم و یا طب سنتی و گیاه درمانیهایمان را که بیشتر مواقع به مسخره میگیریم و باور نداریم و خاصیت درمانی انواع آب گرمهایمان که چون زر نابند نادیده میگیریم .اما امروز پس از 32سال میفهمیم که چگونه از نظر جامعه شناختی سعی کردند با کلماتی از قبیل تا کی به گذشته بنازیم و یا تا کی از کوروش و داریوش بگوییم و گفتههایی از این قبیل ما را از ریشه و اصل پر غرورمان جدا کنند غافل از اینکه ریشه ایرانی و ایرانیت در مغز و جان تک تک ما است و هر لحظه در رشد وشکوفایی که حتا اگر متحجران و وطنفروشان و بیگانگان هم بخواند هرگز قادر نخواهند بود تا این حس وعشق را از ایرانی بگیرند زیرا که ایران طی قرون بارها و بارها دستخوش حمالت شدید گشته ولی هرگز نه حمله اعراب و نه حمله مغولها و افغانها او را از پای درنیاورده و جالب این است که افکار و سیاست جهانی و ابر قدرتها همه و همه به ایران و ایرانی احترام میگذارند و ریشه و فرهنگ تاریخی ما در باورشان جای دارد زیرا که ما نشان دادهایم هیچ قدرتی قادر نیست ما را از غرور تاریخیمان ،ادب دیرینه، نجابت ،آزاداندیشی مذهبیمان و هزاران نیکو صفتی دیگر که نسل به نسل در ماست از ما بگیرد .همانطوری که ایرانیان کوچ کرده در اقصا نقاط جهان در همه زمینههای علمی ،هنری ،تجارتی ،حتا کشاورزی و سیاسی نمونه بوده و با تحمل سختیهای فراوان عالوه برساختار کسب و کار و زندگی آبرومند و کارآفرینیهای بسیار فرزندان شایسته والیقی را در همه زمینهها به جامعه ایرانی و خارجی تحویل دادهاند که مایه افتخارند و سرآمد همگانند .قصدم از نوشتن این نامه به هیچ وجه پند و اندرز و یا درس اخالق نبوده و نیست بلکه درد و برداشتی شخصی است و بس .بهخوبی میدانم که فشار و عدم صحیح اداره مملکت موجب این همه نابسامانی و بههم ریختگی اجتماعی و اخالقی گشته که شاید در نسلهای بعدی هم ادامه یابد .ولی آنچه مسلم است وظیفه تکتک ماست که خود سازی و خود انتقادی نماییم و آزاداندیش باشیم تاحرف و عملمان یکی باشد و خالصانه دوست داشته باشیم و پذیرش عقاید مخالف را تمرین نماییم و پیرو نظریه فیلسوف بزرگ بشریت ولتر که گفت« :من حاضرم جانم را بدهم تا مخالفم حرفش را بزند» گردیم. زنده و جاوید باد ایران وایرانی
مریم نایب یزدی در گفت و گو با هفت:
باید مشکالت شخصی را برای آزادی ایران کنار گذاشت
خدمات و برنامههای سازمان زنان ایرانی انتاریو دفتر مرکزی سازمان زنان روزهای دوشنبه تا جمعه از ساعت 10 صبح تا 2بعد از ظهر آماده پاسخگویی به اعضا و عالقمندان است. برای تماس با ما و یا گرفتن اطالعات بیشتر در مورد برنامههای سازمان ،لطفن با تلفن 416 – 496 – 9566تماس بگیرید. آدرس دفتر مرکزی: ,Oriole Community Center ,Don Mills Road 2975 North York, M2J 3B7 برنامهها و خدمات زیر در دفتر مرکزی سازمان زنان ایرانی انتاریو ،ارایه میشوند:
اردشیر
نشریه هفت در کانادا در نظر دارد با چهرههای فعال در جامعه ایرانی کانادایی گفتوگو کند و جامعه را با خدمات آنها بیشتر آشنا سازد .در این شماره با «مریم نایب یزدی» جوان فعال در ت وگویی داریم که فعالیتهای قابل توجهی حوزه حقوق بشر گف در حمایت از زندانیان سیاسی در ایران از راه دور دارد .مریم مدیر و سردبیر سایت ( )persian2english.comاست که اخبار نقض حقوق بشر در ایران به ویژه مسایل زندانیان سیاسی را به انگلیسی بازنشر میکند .او همچنین با «مرکز بینالمللی حقوق بشر» ( )humanrightsintl.orgکه در مقر آن در تورنتوی کانادا واقع است همکاری میکند. هفت :مریم چه شد که عالقمند شدی به فعالیتهای حقوق بشری؟ تصمیم نداشتم وارد این عرصه بشوم و فقط میخواستم کمک کنم به مردم ولی بعد از انتخابات ریاست جمهوری و تظاهرات خیابانی مردم که مدتها طول کشید فهمیدم که رسانهها در ایران از پخش اخبار اعتراضات مردم ممنوع شدند و ایرانیها خودشان فیلم میگیرند و میفرستند بیرون که پخش بشود و من به عنوان یک شهروند عالقهمند که در دانشگاه یاد گرفته بودم که چگونه اطالع رسانی برای جلو آوردن یک موضوع مهم است تا مورد توجه عموم قرار بگیرد ،متوجه شدم که میتوانم صدایشان را با استفاده از اینترنت به جهان برسانم و هنوز هم همین کار را ادامه میدهم .فقط یک مقدار که موضوع جدی میشود و نقض حقوق بشر در ایران زیاد میشود کار امثال من و مسوولیت ما هم زیاد میشود .ولی کار من همان اطالعرسانی است. هفت :غیر از اطالعرسانی چه کارهای دیگری انجام میدهی؟ آیا اقدام دیگری را الزم میدانی انجام دهی؟ کارهای دیگر هم نیاز است برای آزادی کشور ولی هر کسی میتواند کار خاص خود را انجام دهد .من عالقهای به سیاسی شدن ندارم اگرچه سیاست مهم است برای آینده ایران .ولی بدون اطالعرسانی به جایی نمیشود رسید .اول باید اطالعرسانی کرد در مورد مشکالت ایرانیان تا قدم اصلی برداشته شود و راه برای طرح موضوعات بزرگتر باز شود .برای مثال اگر بتوانیم با اطالع رسانی درست توجه رسانهها و سیاستمداران خارجی را جلب کنیم پس قدم مهمی را برداشتیم .اطالعرسانی کاری است که هر کسی میتواند انجام دهد .مثلن با داشتن یک وبالگ یا حساب کاربری در یوتیوب و فیسبوک این کارها را میشود کرد.
کار ما ایرانیان االن مثل یک شبکه میماند و ما بدون اینکه همدیگر را بشناسیم و ببینیم یک کار هماهنگ را انجام میدهیم و وقتی موضوع در سطح جهان داغ شد توجه هم به آن میشود. هفت :کاری که تو میکنی فقط یک اطالعرسانی ساده در فیسبوک نیست و مدیریت یک سایتی که هر روز مطلب دارد را در دست داری! درست است ولی اگر همه ما احساس مسوولیت کنیم و قدمی برداریم انگار مثل یک گروه و شبکه کاری را جلو بردیم .ولی خوب من سردبیر سایت ( )persian2englishهستم .در این سایت یکی از مهمترین کارهایی که میکنیم ترجمه اخبار و نامههای زندانیان سیاسی است .خوب این یک اطالعرسانی است .اولن صدایشان را رساندیم و دوم اینکه آن را وقتی پخش میکنیم یک نوع دیگری از اطالع رسانی را انجام دادیم .پس به حساسیتها برای توجه به موضوع نقش حقوق بشر دامن زدیم. با این کار ما سانسور در ایران را کم اثرتر میکنیم .چون مهم این است که صدای ایرانیان پخش شود و جمهوری اسالمی نتواند صدای مردممان را خفه کند. به نظر من کسانی که بیشتر از بقیه مردم قدم جلو گذاشتهاند و کار میکنند باید باهم بیشتر هماهنگ شوند تا اطالعرسانی قوی تر و جمهوری اسالمی ضعیفتر شود .جمهوری اسالمی به این دلیل قوی است که ما به اندازه کافی کار نکردهایم در گذشته که نشان دهیم این رژیم غیر انسانی پیش میرود و به قانون اهمیت نمیدهد .اگر فعاالن ایرانی باهم کنار بیایند به نظر من فعالیت مردم هم قویتر و بهتر میشود.
مشکالت میان فعاالن ایرانی آگاه شدی که قبلن خبر نداشتی. آیا مشکالتی که میبینی باعث نشده از فعالیت زیاد پشیمان شوی و در کل با روحیهات سازگار است؟ بزرگترین چالش ما مقاومت در برابر نقاط منفی افراد دیگر است و همچنین امیدوار بودن در شرایطی که همیشه خبرهای بد میرسد ولی خوب چاره چیه؟ وقتی دلت با مردم است دیگر میروی جلو .در کشوری که هیچ رسانهای آزاد نیست و نمیدانی چه اتفاقی در حال افتادن است نمیشود گفت دقیقن چه کاری اولویت دارد .ما هر کار دیگری هم بکنیم ولی در بهتر شدن وضع مردم باید سهم داشته باشیم .رژیم ایران قوانین بینالمللی که خودش امضا کرده را اجرا نمیکند و به چیزی هم که پایبند نیست .برای همین با حقوق بشر طوری برخورد میکند که قابل پیش بینی نیست و این مشکالت ما را چند برابر کرده .وقتی کسی را دستگیر میکنند نمیدانی چطوری برای او کمپین و فعالیت کنی! ممکن است برای کسی که بازداشت میکنند حکم ده ساله بدهند یا 15ساله و آدم نمیداند چه خواهد شد چون قانون و ضابطه وجود ندارد .متاسفانه این زندانیان بیگناه هم دارند قربانی سیاستبازی رژیم میشوند .و حاال در این شرایط دیدگاههای مختلف در کار جمعی را هم که در نظر بگیریم میبینیم که کار سخت است .برای مثال یکی میگوید در مورد فالن زندانی اطالعرسانی نکنید چون حکماش بیشتر میشود و خانوادهاش هم ناراحت می شود و از طرفی یک عده دیگر معتقدند اطالع رسانی به فرد زندانی کمک میکند که کمتر تحت فشار باشد .برخی نیز در یک کار جمعی دارای روحیه تحمل و نقدپذیری نیستند پس باید یک نقطه وسط را پیدا کرد برای کار جمعی چون چارهای نیست و باید کار کرد.
هفت :حد وسط کجاست؟ باید تالش کنیم با برداشتن هر قدمی به آزادی نزدیک شویم نه عقبروی کنیم .برخی باید یک مقدار یاد بگیرند باهم چگونه کار کنند .برخی به واقع به دلیل باورهایی که دارند حاضر نیستند با کسی دیگر کنار بیایند و فکر میکنند راهشان بهترین است. باید ما با ذهن بازتر پیش برویم و روی چیزهایی که مخالف هستیم تمرکز نکنیم و روی موضوعاتی که توافق داریم کار کنیم ،مانند تنظیم دادخواست و امضا جمع کردن که اختالف کمتر در آن وجود دارد. در ضمن بعضی فعالین از آکسیون گذاشتن و امضا جمعکردن فرار میکنند .من به شخصه با برخی افراد کار میکنم که شاید با شخصیت آنها مشکل داشته باشم و حتا شاید نتوانم آنها را از نزدیک تحمل کنم ولی سعی میکنم همکاری کنم در آکسیونها برای حساس کردن موضوع ایران .مهم مسایل هفت :خودت پیش از این به من گفته بودی به فشن و هنر شخصی نیست و باید مشکالت شخصی را برای آزادی ایران و عالقه داشتی ولی آمدی فعال حقوق بشر شدی و حاال به برخی 31کمک به مردم کنار گذاشت. 31
خدمات رایگان استقرار به تازه واردین ـ اطالعات در زمینه مسکن ،تحصیالت ،بهداشت ،مسایل حقوقی، مهاجرت ،کمکهای مالی دولتی و تفریحات سالم ـ راهنمایی و ارجاع متخصصان تحصیلکرده و صاحبان رشتههای فنی و حرفهای جهت اخذ الیسنس به منابع مربوط ـ پر کردن فرمهای مختلف دولتی ـ ارجاع به کالسهای زبان انگلیسی و مراکز آموزش مهارتهای الزم جهت کاریابی برای دریافت اطالعات بیشتر و یا تعیین وقت با تلفن سازمان زنان تماس بگیرید. برنامه ویژه سالمندان برنامهای شامل تفریح ،سرگرمی ،آموزش و گفت وگو .هر جمعه از ساعت 11صبح تا 3بعدازظهر. مکالمه زبان انگلیسی هر پنجشنبه ،از ساعت 4تا 6بعدازظهر برگزار میشود .برای ثبت با دفتر مرکزی سازمان تماس بگیرید. برنامه گروه ادبیات و مطالعه برنامهای شامل کتاب خوانی ،داستان و خاطرهنویسی برای بزرگساالن ،هر دو هفته یکبار ،جمعهها ( 28اکتبر 11 ،نوامبر25 ، نوامبر) از ساعت 6 : 30تا 8:30بعد ازظهر .با نظارت خانم مهری یلفانی ،نویسنده و شاعر ،برگزار میشود .برای اطالعات بیشتر با دفتر مرکزی سازمان تماس بگیرید. برنامههای زیر در دفتر دیگر سازمان واقع در آدرس زیر برگزار میشوند: ,Advent Lutheran Church Don Mills Rd, North York, ON 2800 برنامه ویژه مادران و کودکان خردسال شامل بحث و گفت وگوهای عمومی در مورد مسایل والدین و پرورش کودکان ،کارگاههای آموزشی و پذیرایی همه هفته روزهای سهشنبه از ساعت 10صبح الی 1بعداز ظهر. سه شنبه اول نوامبر :قوانین خانواده در کانادا /لیلی پورزند، كارشناس مسائل اجتماعی و حقوقی خانواده سه شنبه 8نوامبر :مراحل رشد کودکان زیر 6سال /شیدا بامداد، مددکار اجتماعی سه شنبه 15نوامبر :برنامهریزی برای کودکان و انتظارات والدین/ شهال یعقوبیان ،مددکار اجتماعی سه شنبه 22نوامبر :همکاری و فعالیتهای دسته جمعی از طریق تجربه روزانه /افخم مردوخی ،مشاور خانواده و جوانان سه شنبه 29نوامبر :چگونه به رشد ذهنی کودکانمان کمک کنیم یوگا و تمرینات کششی برای سالمتی و نشاط همه هفته روزهای سه شنبه از ساعت 4:30تا 6بعد از ظهر .زیر نظر مربی مجرب «نوشین خدایار» .برای شرکت در ترم جدید یوگا هم اکنون ثبت نام میشود.
وال استریت در تورنتو
سیما تاج الدینی
جامعه ی بشری در برهه ی حساسی از رشد فردی و اجتماعی به سر می برد و این واقعیت ،در حرکتهای خودجوشی که در سراسر دنیا صورت گرفته و در حال گسترش است ،مشاهد می شود .پس از پشت سر گذاشتن سدهای که با دو جنگ جهانی و چندین جنگ ویرانگر کوچک و بزرگ رکوردار مرگ و میر بر اثر در پی افزایش 5دالر هزینه مسافرت توسط آمریکا
اعتراض نمایندگان مجلس کانادا
جنگ در طول تاریخ بشر بود به پایان رسید .اما از سوی دیگر یکی از دست آوردهای بشری میتواند این باشد که دریابیم ما انسانها شبکه ای به هم پیوسته و ناگسستنی هستیم و آنچه بر انسانی در گوشه ای از کره ی زمین می گذرد ،چه قطحی زدهایی در آفریقا باشد ،دیکتاتورزدهای در آسیا ،بی خانه مانی در آمریکا ،بر همه ی انسان ها و انسانیت تاثیرگذار است .هرگونه ایدئولوژیای که تالش در سواستفاده از انسان ها و ظرفیت های آن ها داشته باشد و بر سودجویی و طمع پایه گذاری شده باشد، امید است که دیگر جایی در جوامع انسانی نیابد. آنچه در شهرما ،تورنتو ،در چند هفته ی گذشته ،چون شهرهای بسیار دیگر در سراسر جهان اتفاق افتاده است .ریشه در سال ها غفلت و ناکارآمدی سیستمی دارد که لطمه ی آن تنها در بعد ارقام و اعداد و گزارش های رسمی و غیررسمی نمی گنجد. بخش بزرگی از انسان ها ،با شعار ما ۹۹درصد هستم ،ابتدا تالش در تغییر و بهبود وضعیت داشتند و سپس دچار سرخوردگی
از رسیدن به ابتدایی ترین خواسته در قالب سیستم موجود شدند و در نهایت چاره ای ندیدند جز رساندن صدای شان به گوش بخش کوچکی که در واقع تصمیم گیرنده محسوب می شوند، ولی متاسفانه در عمل تصمیم گیری هایشان شرایط را روز به روز برای دیگران دشوارتر ساخته است. گروهی که بیشترشان را جوانان تشکیل می دهند ،ولی طیفی روبهروز گسترده تر پیدا می کنند ،چارهای جز این نیافتند که حرف شان را به شکل مستقیم به مراکز تصمیم گیری و اجرایی سیاست های اقتصادی ببرند .سرشار از عزمی راسخ ،امید به تغییر و حس همبستگی با وجود تفاوت ها ،تجربهای برای تورنتو و سایر شهرها و کشورهایی که این جنبش در آن حضور گسترده ای داشت به بار آورد تجربهای که یادآور جنبش جوانان و دانشجویان در دهه ی ۶۰اروپا ست و امید می رود که این جنبش سرد نشود و از پا ننشید و تعمیق پیدا کند و پخته تر شود و دورنمای تازه و نویی برای زند گی انسانی فراهم آورد .انسانی که بیش از همیشه خواستار صلح ،عشق ،آزادی ،برابری و رفاه برای همه است.
دولت اوباما با اجرایی کردن تصمیمی که سال گذشته گرفته بود موجب شد تا تنشی دیگر در میان سیاستمداران کانادایی درگیرد .ماجرا از این قرار است که هر مسافر باید مبلغ 5دالر و نیم عالوه بر هزینههای قبلی به دولت آمریکا پرداخت کند. اپوزیسیون رسمی کانادا این را به ضرر کانادا ارزیابی میکند. حزب «ان دی پی» یا همان نئو دمکرات که چپهای کانادا هستند و در پارلمان در جایگاه اپوزیسیون رسمی نشستهاند ،به دولت محافطه کار هارپر حمله کرده و تاکید کرده است که این کار اقدامی جدی علیه صنایع انتاریو و دیگر نقاط کانادا است و از طرفی در راستای ایجاد شغل در آمریکا انجام می شود که نشان دهنده شکست دولت کانادا در برابر آمریکا است. «رابرت چیزالم» نماینده حزب ان دی پی در مجلس در این باره معتقد است که «آمریکا کانادا را جدی نمی گیرد ».ولی دیوید جکوبسون ،سفیر آمریکا در کانادا این موضوع را کم اهمیت جلوه داده و میگوید این هزینه جدیدی نیست و تنها یک استثنایی برای کاناداییها و مکزیکیها بود که برداشته شد .با این حال او میگوید وضعیت بودجه در آمریکا این اقدام را ضروری کردده است. هارپر ،نخست وزیر کانادا ،در ماه فوریه امسال این اقدام کانادا را مفید ندانسته بود.
اکران بهترین فیلم کمدی سال 90جشن نور با آغاز فصل سرما
ورود آقایان ممنوع
اطالعیه برگزاری کالس های ورزشی و آموزشی واحد کامیونیتی سرویس مرکز بین المللی حقوق بشر در ایران در نظر دارد برای سه ماه پائیز امسال کالسهای آموزشی و ورزشی در رده های سنی نوجوانان و جوانان در منطقه «نورت یورک» برگزار کند. تعدادی از این کالسها شامل؛ فوتبال ،ورزش های رزمی (کاراته ،دفاع شخصی بانوان) ریاضی ،فیزیک ،بازیگری، شیرینیپزی و… هستند. لطفن برای ثبت نام در کالس مورد نظر ،شماره تلفن ،نام کامل و تاریخ تولد خود را به ایمیل زیر ارسال کنید تا جدول برنامهها را دریافت کنید. info@humanrightsintl.com هر کالس یک یا دو نوبت در هفته برگزار میشود و تازه واردان به کانادا در اولویت ثبتنام قرار دارند.
26 November
October 28-november 3 آدرسempire theatre at empress walk : yonge street 5095
آموزش رایگان کاراته و دفاع شخصی در تورنتو
یزرگ ترین جشن سال یرال اغاز فصل برف و سرما همراه با آتش بازی ،موسیقی زنده و تزئین درخت کریسمس Nathan Phillips Square , 100 Queen Street West ل فستیوال فیلمهای آسیایی در تورنتو 15سا November 18-19
توسط واحد کامیونیتی سرویس مرکز بینالمللی حقوق بشر برای اطالعات بیشتر به آدرس زیر ایمیل ارسال کنید: info@humanrightsintl.com تازهواردان در اولویت برای ثبت نام قرار دارند.
At Richmond Hill
30
30
Yonge St Major Mackenzie 10268
در کوششی انسان دوستانه
ایرانیان شهر مونتریال به نجات «تایماز» میشتابند جمعی از ایرانیان مقیم شهر فرانسه زیان «مونتریال» در کانادا در اقدامی تحسین برانگیز برای نجات جان تایماز باغبانی نوجوان ایرانی ساکن تورنتو که به دلیل ابتال به بیماری سرطان به پیوند مغز استخوان احتیاج دارد شتافتند. این جمع به کوشش خانم پروانه ابهری و با حضور پدر تایماز شکل گرفته بود تا بدین ترتیب 160نفر با انجام آزمایش بزاق دهان به استقبال کمک به این نوجوان فوتبال دوست بشتابند. این اقدام انسانی در مدرسه دهخدا در روز شنبه 22اکتبر انجام گرفت. تایماز 14 ،سال و 8ماه دارد ،و برای زنده ماندن بیش از 3سال و نیم است که با سرطان خون میجنگد. در همین حال خانواده تایماز با صدور اطالعیهای از هموطنان در نقاط مختلف درخواست کمک میکنند« :اگر در توانتان هست، در بانک جهانی مغز استخوان و سلول بنیادین ثبت نام کنید و تمام فامیل و دوستان و آشنایانتان را هم به این کار تشویق نمایید .هیچ لذتی در دنیا باالتر از نجات یک زندگی و عشق و امید دادن به یک انسان نیست» تنها در عرض چند دقیقه با یک آزمایش ساده بزاق دهان، میتوانید در لیست اهداکنندگان مغز استخوان و سلول بنیادین ثبت نام کنید تا در صورت سازگار بودن ،به یاری تایماز یا بیماران دیگر بیایید .برای کسب اطالعات بیشتر میتوانید با سازمان OneMatchکه متولی امر ثبت نام اهداکنندگان در کانادا است از یکی از طرق زیر تماس بگیرید. تلفن) 236-6283 888 1( : ایمیلonematch@blood.ca : وبسایتhttp://www.onematch.ca :
1 888-2 DONATE
برای آگاهی بیشتر در مورد تایماز و بیماری او میتوانید با مادرش الهام ( ( )elham@rogers.com ،9459-931-416یا پدرش علی ( )5487-298-647تماس بگیرید.
ژینوس تقیزاده مجازی واقعیام یا واقعی ِ به َمجاز رفتهام یا هرچه! دوستان مجازی و واقعیام یا ِ اینطور که مرا میشناسید و از حجم حضورم در این شبکه اجتماعی در سه سال اخیر مطلعید من بیتعارف جزو معتادان به اینترنت و به ویژه این صورتنامه محسوب میشوم و خالص! اما چند شب پیش حالتی رفت که به فریاد آمدم و به آن حالی افتادم که اهل اعتیاد و ترک و دوازده قدم و اینها بهش میگویند احساس عجز از مصرف... پس از نیمروزی دور از شبکه بودن و گذراندن زیر آفتاب پاییزی حیاط خانه پدری ،شب به خانه آمدم (با خُ رده تن و بدن در ِد دیر رسیدن مواد) که دیدم تمام صفحه را تصویر داوود رشیدی برداشته و متنی خطاب به سلحشور در حاشیه همان حرف و حدیثها که میدانید که گرچه در انتهای متن نام نویسنده –شهاب حبیبی – ذکر شده و باز گرچه در همان اوایل متن نگارنده خودش را منتقد و قلم به دست سینمایی معرفی میکند اما جماعت جوزده و دست به «با اجاز شِ ر میکنم» بدون اینکه زحمت خواندن متن را حتی به خود بدهند زندهباد و ایول و دمتگرمگویان نا ِز نفس داوود رشیدی میکشند که آن مردک را سر جا نشانده و حیثیت نسوان سینما را اعاده کرده ...به تصحیح چند نفری پرداختم و یکباره دیدم حجم این اشتراکگذاری بیش از حوصله و توانم در توضیح و تصحیح است ...از نیم ساعت بعدش تصویری از آنجلینا جولی با همان سرعت و حجم منتشر شد در جواب به همان داستان با نثر نامه «چارلی به جرالدین»وار ...و گویا کسی به خودش زحمت شک کردن به این خزعبل پر امثال و ح َِکم را نداده و منبع نخواسته بود .چنانکه دو سه روزی قبلش در حکایت اهدای ریتون چندهزارساله به نماینده اوپک (در مایههای شناگران اطراف پاسارگاد بعد از داستان سد سیوند) که جماعت بیاطمینان از صحت و ُسقم با چهارتا شعار خالدرشت پخش کردند و مصیبت و واویالی از دست دادن سرمایه ملی و میهنی به سی ثانیهای جایش را داد به تصویر نوزاد در قبر مانده سومالیایی و یک دو نقطه پرانتز بسته چاشنیاش... خون به سرم دوید ...یادم به حجم هرروزه تصاوی ِر پای کرمزده و ریهی سیاه شده و پشت شالقخورده (که یک عکس است و هر روز با توضیحات متفاوت در جایی منتشر میشود) و کودک سیاه و کبود نفری من زیر دست والدین و ...افتاد؛ به حجم فجایع منتشر که از فرط دیدن و تکرار جنبه فاجعهآمیزشان را از دست دادهاند .حالم بدتر شد که این سادهلوحی عمومی را در صفحه هزار و چارصد و اندی ِ کسانی همراهی کرده بودند که به استناد سواد و تخصص و شأن اجتماعیشان توقع بیشتری ازشان میرود .اینها که هر لَنترانی بیمنبع و مأخذ و غیرمستندی را با چاشنی «فالنقدر به حساب یونیسف واریز میشود» (از کجایش هم که پشم است گویا و کسی نمییپرسد) و «ایرانی نیستی شِ ر نکنی» در صفحهشان به اشتراک میگذارند آیا واقعن به حیطه تخصصیشان ،به نظرات طاق و جفت سیاسی و اجتماعیشان میشود که اعتباری داد؟ بسیاری از جماعتی که در این چند روز اخیر روی موج بشکن و باالبنداز از قتل دیکتاتور لیبی افتادهاند (و هیچ یادشان نیفتاد که قتل او پس از سی و اندی سال به مراتب فجیعتر و سخیفتر از قتل هویدا در برابر مستراح دادگاه انقالب بود) و ناله و نفرینشان را حواله نوع وطنیاش میکنند و آرزوی چنین اتفاقی را در این دیار میکنند آیا دوسال پیش حتی دو سه خط رهریمزاجی جمعی آیا از کتاب مبارزه بدون خشونت جین شارپ را نخواندند که در همان موج ماههای اولیه پس از انتخابات فایل پیدیاف آن را برای دوستان فوروارد میکردند؟ میزان سادهلوحی و ُه ُ نمیشود با انتشار همینگونه مطالب سنجیده شود و این مطالب عقربه صفحه نمایشگر آن نیستند؟ ای همراه شدن با هر موج رسانهای که دوستان عزیز من و خوانندگان این متن -که برخی از آنان موضوع مورد بحث این سطورند ،-قطعن االن به دل میگیرند و دنبال جواباند برای توجیه این رفتار فلّه ِ سرزده از راه میرسد (در طول این سه سال من هم حتمن مواقعی بوده که با موجهایی رفتهام اما آرام آرام از واکنشهای دیگران آموختهام) .اما چهخوب میشود به جای همان رفتار جوزده هر روزه و هر دقیقه و در «واتز آن یور مایند» منتشر کردن ،لَختی تأمل کنند .واکنش مجازیشان را نمونه مثالی رفتار جمعی در کنشهای واقعی فرض بگیرند و ببینند داریم راه به کجا میبریم با این رکورد فرآیند اندیشیدن عصری بیست وهشت مردادوار. و تعقل و نتیجهگیری و حکم صادرکردن به کسری از ثانیه؛ با این دامن زدن به روحیه «چهره خوب و بد و زشت هفته» ساختن ،به زندهباد و مردهباد صبح تا ِ ترجیح رو گرما « کنی؟»، ی م کار چه بوکی «در زرشکپلو ران دوست دارید یا سینه؟» یا «سرشماری دخترها و پسرها»« ،وقتی یه سوسک تو دستشویی میبینی صحبت از سوالهای فیس ِ نشریه هفت را در کتاب صورت (; دنبال کنید میدی یا سرما؟»« ،متولد چه ماهی هستی؟» یا ...را هم درز میگیرم و به همراهش از موج فزاینده گربهدوستی و گربهانتشاری هم میگذرم. با خودم خیال میکنم دو سال و اندی پیش نام ارتش سایبری که بر زبان جاری شد همهمان افتادیم به هفتهای یک بار عوض کردن گذرواژه و بیسیسی کردن ایمیلهای گروهی یا چندتا دوست ابلهی نبود که تنها دنبال هک کردن ایمیلهای شهروندان باشد .کارش را بلد است و سرهنگهای این ارتش ایمیل قالبی دست و پا کردن .حاال اما میبینیم که آن ارتش ،ژاندار ِم مرغ ِ مهندسین اجتماعیاند که کارشان را خوب انجام میدهند با اخته کردن و از درون پوساندن تنها امکان فعالیت مدنی و سیاسی در جایی که به گفته بسیاری از ناظران و منتقدان در حوادث پس از انتخابات مرکز و محور «اولین انقالب اینترنتی جهان» نام گرفته بود .با کرخت و بیحال کردنمان نسبت به فاجعه؛ از فجایع زیست محیطی و میراث فرهنگی تا قتل و اعدام و دیگرآزاری ،با حذف حساسیتمان نسبت به دروغ ازطریق شریک شدن در انتشارش و مشکوک و بیاعتبارشدن تمامی رسانههایی که میتوانند اخبار واقعی را انتشار دهند .با تقلیل دادن حس مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی و مدنی تنها با فشردن بیخطر و تعهد یک کلیک .آنها رگ خواب کاربران شبکههای اجتماعی را بلدند و میدانند درست در چه زمانی با انتشار کدام خب ِر بیاهمیت یا تصویر خندهدار یا فجیع افکار عمومی را منحرف کنند و در این صبحگاه و دوش فنگ و پافنگ هرروزه ،نبض جامعه را در دست بگیرند برای وقتهایی که باید. هم کسی برای پیچیدن نسخه و تکلیف اتفاق در حال افتادن ،از سواد و تخصص من خارج است .در حد و قد و قواره تعیین شناخت و تحلیل و تبیین ِ Concessionaire: Seven Publishing Co./ Global Social Networks نیستم .من تنها میتوانم درک خودم از وضعیت را بیان کنم و تا حد ممکن خودم را دور نگه دارم از این فضای مسموم (که خیالم بود این مملکت مجازی شاید Chief Editor: Ardavan Roozbeh / editor@haftmagazine.com Executive Manager: Ali Herischi / ali.herischi@haftmagazine.com واقعی مسمومتر) .به این جهت از معاشرت مجازی دوستانی که این روش و سیاق را در صفحه شخصیشان –که قطعن مثل من آنها هم امنم بدارد از دنیای ِ Graphic, Technical supervision & Page editor: Darius Company که کسانی احساسات و اندیشه با شدن شریک و سهیم برای باشم داشته جورتری و جمع صفحه کنم ی م تالش و معذورم گیرند ی م پی هستند- اختیاردارش Advertising Assistance: ads@haftmagazine.com میشناسمشان و میتوانم از دانستن آنچه در روح و احوالشان میگذرد یا از نوع نگاهشان به مسایل – ولو کاملن خالف من باشد -یا طنز و شیرینیشان For any question please contact: Contact@haftmagazine.com 240-436-2536 / 240-436-2535 In USA and Canada بیاموزم و تجربه کنم و لذت ببرم. Haft (Seven) is part of the Global Social Networks Inc. Haft is an independent weekly magazine for Persian community around the world. Haft’s mission is to provide an opportunity for Persian speaking people around the world to connect and communicate, this publication by using its online resources creating a forum for exchange of ideas and bettering the community. Articles published in each issue do not necessarily represent Haft or Global Social Networks Inc’s opinion or point of view. This publication welcomes articles and contribution without any geographical, ideological, racial, ethnical, or religious limitation. The editorial board will select the articles; among the criteria for selecting an article for publication are quality, professionalism, and respect for the community. If you are interested to contribute, please send your article as an attachment to the editor. If you have translated an article, please send us the original article along with your translation. Selecting the material for printing is the sole discretion of the editorial board. Haft is published in the Unites States and US laws govern its operation. In addition, we are not responsible for the contents of each advertisement. It is your duty to research before doing business with them, we do not accept any responsibility for their business conduct.
Ardavan Roozbeh, Akbar Torshizad, Ahmad Batebi, Amir hosein Ahouie, Ardeshir, Avideh Motmaen Far, Ali Herischi, Behnam Frouhar, Damoon Roozbeh, Erfan Ghaneie Fard, farvartish Rezvanieh, Hassan Zare Zadeh Ardeshir, Kian Amani, Kamran Mousavi, Kioumarth Sajadi, Mahshab Tajik, Mohamad Mostafaie, Mostafa Khalaji, Mostafa Azizi, Mahboobeh Shoa, Mehran Amir Ahmadi, Roozbeh Mir Ebrahimi, Nirmala, Reza Mohades, Sayeh Kosari, Sahar J., Sahar Bayati, Sima Taj al Dini, Sirous Zare Zadeh, Servat Aajami, Sharareh Saiedi, Zhinous Taghi Zadeh, contact@haftmagazine.com