زمستان پناهجویان در بلغارستان

Page 1

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪40‬‬


‫‪39‬‬

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪38‬‬


‫‪37‬‬

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪36‬‬

‫من می‌گیرم این است که ما باید بسیار محتاطانه و مدبرانه‬ ‫عمل کنیم‪ ».‬او معتقد بود ک��ه ایاالت متحده آمادگی الزم‬ ‫برای رویارویی ب��ا تولیدکنندگان را ندارد‪« .‬ما باید زمانی از‬ ‫زور استفاده کنیم که به نتیجه دلخواه خود برسیم‪ .‬همواره‬ ‫در مواقع برانگیخته ش��دن‪ ،‬خط مشی ما این بوده است که‬ ‫واکنشی خشن نشان دهیم‪ ».‬او فهمیده بود که کاسه صبر‬ ‫همه دارد لبریز می‌شود‪« :‬با این حال‪ ،‬من آماده‌ام که با شاه‬ ‫گفت‌وگویی خصوصی داش��ته باش��م‪ ».‬آرتور برنز‪ ،‬رئیس‬ ‫بانک مرکزی ایاالت متحده‪ ،‬با ی��ک پیش‌بینی بدبینانه به‬ ‫این نشس��ت خاتمه داد‪« :‬ما داریم با ی��ک فاجعه در دنیای‬ ‫صنعتی مواجه می‌ش��ویم‪ .‬ممانعت از ارس��ال تسلیحات به‬ ‫ایران‪ ،‬موثر نخواهد بود‪».‬‬ ‫وقتی پنج روز بعد ریچارد نیکس��ون از ریاس��ت‌جمهوری‬ ‫برکنار شد‪ ،‬پنجره فرصت بیل س��ایمون برای مقابله با شاه‬ ‫و وادار کردن او ب��ه کاهش بهای نفت بدون رویارویی‪ ،‬برای‬ ‫همیشه بسته شد‪ .‬کیس��ینجر که مصمم بود به هر قیمتی‬ ‫که ش��ده رویکرد مورد نظر خود را به کرس��ی بنش��اند‪ ،‬از‬ ‫برکناری نیکس��ون در پی رس��وایی واترگی��ت بهره گرفت‬ ‫تا دو س��ال پرارزش دیگر هم برای ش��اه زمان بخرد‪ .‬با این‬ ‫وج��ود‪ ،‬همان‌ط��ور که اتفاق��ات رخ‌داده پ��س از آن واقعه‬ ‫نش��ان می‌دهند‪ ،‬پیروزی تاکتیکی کوتاه‌مدت کیسینجر‬ ‫در مقابل بیل س��ایمون‪ ،‬برای رئیس‌جمهور جدید (جرالد‬ ‫فورد) که برای ورود به دفتر کار خود در نهم آگوست ‪۱۹۷۴‬‬ ‫سوگند یاد کرده بود‪ ،‬در درازمدت موانع و مشکالت بسیاری‬ ‫به‌وجود آورد‪.‬‬ ‫پاورقی‪:‬‬ ‫* ای�ن مقاله بلند تحلیلی در پاییز ‪ ۲۰۰۸‬در مجله «میدل ایس�ت‬ ‫جورنال» منتشر شد که «ایران در جهان» با ترجمه احسان نوروزی‬ ‫در آذر ماه ‪ ۱۳۸۷‬آن را منتش�ر کرد‪ .‬س�ال ‪« ۲۰۱۱‬آندرو اس�کات‬ ‫کوپر» تحقیقات مفصل خود را در قالب کتابی باَ عنوان «سالطین‬ ‫نفت» و در ‪ ۵۳۰‬صفحه منتش�ر کرد‪ .‬به همین بهانه و چون انتشار‬ ‫ترجمه کت�اب خارج از توان ما ب�ود‪ ،‬در دوره جدید مجله در چند‬ ‫بخش آن مقاله مفصل را دوباره منتشر می کنیم‪.‬‬

‫پیوست‬

‫اقتص�ادی در ایران‪ :۱۹۸۳-۱۹۷۱ ،‬از نظام س�لطنتی تا جمهوری‬ ‫اسالمی»‪ ،‬دکتر حسین رضوی‪ ،‬از سال ‪ ۱۹۷۶‬تا نوامبر ‪ ۱۹۸۱‬رئیس‬ ‫سازمان برنامه و بودجه در ایران بود‪ .‬دکتر فیروز وکیل نیز از سال‬ ‫‪ ۷۹-۱۹۷۳‬درهمین سازمان مشغول به کار بود‪ .‬کتاب کم‌حجم آنها‬ ‫در مورد روال بودجه‌ریزی و سیاست‌های مالی در دهه ‪ ۱۹۷۰‬که در‬ ‫تبعید نگاشته شد‪ ،‬تا کنون مورد تحسین بسیاری از پژوهشگران‬ ‫قرار گرفته است‪.‬‬ ‫‪ )۴‬نیکی کدی و یان ریچارد‪« ،‬ریش�ه‌های انقالب‪ :‬تاریخ تحلیلی‬ ‫ایران مدرن»‬ ‫‪ )۵‬شاه این اظهارات را در گفت‌وگو با اسداهلل علم بیان کرده است‪.‬‬ ‫علم‪ ،‬وزیر وفادار دربار و معتمد شاه بود‪« ،‬شاه و من‪ :‬یادداشت‌های‬ ‫روزانه علم از خاطرات محرمانه دربار»‬ ‫‪ )۶‬در سال ‪ ۱۹۷۳‬درآمد دولت ایران از هر بشکه نفت با جهش روبرو‬ ‫شد و از ‪ ۸۵/۱‬دالر به ‪ ۷‬دالر رسید‪ .‬پیش از پایان سال ‪ ۱۹۷۴‬این رقم‬ ‫به ‪ ۲۱/۱۰‬دالر در هر بش�که رسید‪ .‬درآمدهای نفتی دولت ایران از‬ ‫‪ ۸/۲‬میلیارد دالر در سال ‪ ۷۳-۱۹۷۲‬به ‪ ۶/۴‬میلیارد دالر در سال‬ ‫‪ ۷۴-۱۹۷۳‬رسید و در سال ‪ ۷۵-۱۹۷۴‬با جهشی بی‌سابقه از مرز‬ ‫‪ ۱۷‬میلیارد دالر گذش�ت‪ .‬حس�ین رضوی و فیروز وکیل‪« ،‬فضای‬ ‫سیاسی برنامه‌ریزی اقتصادی در ایران»‬ ‫‪ )۷‬نلس�ون راکفلر در هنگام بازدید خود از ایران در مارس ‪۱۹۷۶‬‬ ‫این اظهارات را بیان ک�رد‪ .‬خانواده راکفلر و خانواده پهلوی روابط‬ ‫گرم و صمیمانه‌ای داشتند‪ .‬اسدهلل علم‪« ،‬شاه و من»‪ ،‬صص ‪۷-۴۷۶‬‬ ‫‪ )۸‬در جایی دیگر‪ ،‬علم از نامه تحسین‌آمیز کیسینجر می‌نویسد؛‬ ‫هنگامی که فهمیده بود ش�اه روزی ‪ ۱۳‬س�اعت کار می‌کند‪« :‬این‬ ‫قطعا همان چیزی اس�ت که او را س�خت‌کوش‌ترین سیاس�تمدار‬ ‫دنیا می‌س�ازد‪ .‬همان افتخاری که پی�ش از این برای خودم در نظر‬ ‫گرفت�ه بودم‪ .‬مردی بزرگ‌تر از او وجود ن�دارد و من این را نه برای‬ ‫رضایت ش�ما‪ ،‬که چون واقعیت دارد می‌گویم‪ ».‬اسدهلل علم‪« ،‬شاه‬ ‫و من»‪ ،‬ص ‪۵۰۰‬‬

‫‪ )۲‬یمانی تا پای تهدید به افزایش تولید عربستان تا سقف‪ ۵۰‬درصد‬ ‫نیز پیش رفته بود‪« ،‬یمانی می‌گوید عربستان قادر است تولید نفت‬ ‫خود را تا ‪ ۵۰‬درصد افزایش دهد»‪ ،‬نیویورک تایمز‪ ۱۵ ،‬ژانویه ‪۱۹۷۷‬‬

‫‪« )۹‬عربس�تان س�عودی و ایران در بن‌بس�ت تعیین بهای نفت»‪،‬‬ ‫نیویورک تایمز‪ ۱۰ ،‬س�پتامبر ‪ .۱۹۷۴‬پادش�اه فیصل ترس�ید که‬ ‫هرگونه اقدام یک‌جانبه از س�وی او برای کاهش بهای نفت‪ ،‬منجر‬ ‫ب�ه ایجاد ش�کاف در میان اعضای اوپک ش�ود و ب�ه افراط‌گرایی‬ ‫پان‌عرب‌ها در داخل عربستان دامن بزند‪ .‬تهدید به کاهش شدید‬ ‫تولید ایران از س�وی ش�اه موجب ش�د عربس�تان از ایده فروش‬ ‫مزایده‌ای نفت خود صرف‌نظر کند‪.‬‬

‫‪ )۳‬حس�ین رضوی و فی�روز وکیل‪« ،‬فضای سیاس�ی برنامه‌ریزی‬

‫‪ )۱۰‬سایمون زمانی که نیکسون از به هم خوردن معامله با سعودی‌ها‬

‫‪ )۱‬هنری کیسینجر‪« ،‬سال‌های کاخ سفید»‬

‫ب�رای ف�روش مزایده‌ای نفت مطلع ش�د را ب�ه یاد م�ی‌آورد‪« :‬او‬ ‫خودنویس خود را الی دندان‌هایش گذاش�ت‪ ،‬سر خودنویس را با‬ ‫دندان‌هایش برداش�ت و سریع بر روی یک کاغذ باطله یادداشتی‬ ‫نوش�ت‪ .‬س�ایمون فکر کرد معنی این کار این اس�ت که نیکسون‬ ‫می‌خواهد با ش�اه تماس بگیرد‪ ».‬واش�ینگتن پست‪ ،‬یکم جوالی‬ ‫‪« ،۱۹۷۹‬نیکسون به شاه اجازه داد تا بهای نفت را باال ببرد»‪.‬‬ ‫‪ )۱۱‬حاض�ران در این نشس�ت‪ :‬بیل س�ایمون‪ ،‬وزی�ر خزانه‌داری‪،‬‬ ‫هنری کیس�ینجر‪ ،‬وزیر خارجه‪ ،‬آرتور برن�ز‪ ،‬رئیس بانک مرکزی‬ ‫ایاالت متحده‪ ،‬رابرت اینگرس�ول‪ ،‬معاون وزی�ر خارجه‪ ،‬توماس‬ ‫اندرز‪ ،‬مش�اور وزیر خارج�ه در امور اقتصادی و سیاس�ی و برنت‬ ‫اسکوکرافت‪ ،‬جانشین مشاور رئیس‌جمهور در امور امنیت ملی‪.‬‬ ‫‪ )۱۲‬هن�ری کیس�ینجر هرگز توضی�ح نداد که چه م�دت پیش از‬ ‫تصمیم ش�اه برای افزایش بهای نفت در دسامبر ‪ ۱۹۷۳‬در تهران‪،‬‬ ‫از آن اطالع داشت‪ .‬آن‌طور که والتر ایساکسون‪ ،‬زندگی‌نامه‌نویس‬ ‫او می‌گوید‪ ،‬کیس�ینجر «بعدها تصدیق کرد که او احتمال می‌داد‬ ‫که شاه می‌خواهد بهای نفت را یک تا دو دالر در هر بشکه افزایش‬ ‫ده�د تا بدهی‌های مربوط به خرید تس�لیحات جدی�د را بپردازد‬ ‫(یک زندگی‌نامه‪ ،‬والتر ایساکس�ون‪ ،‬ص ‪ .)۵۶۳‬اس�داهلل علم نیز‬ ‫در خاطرات روزانه خود مدعی ش�ده اس�ت ک�ه در واقع ریچارد‬ ‫هلمز‪ ،‬س�فیر وقت آمریکا در تهران‪ ،‬پیش‌‌‌ت�ر اطالعاتی در مورد‬ ‫میزان افزایش بهای نفت داشت‪ ،‬اما در مورد میزان دقیق آن دچار‬ ‫سوء تفاهم شد (ش�اه و من‪ ،‬صص ‪ .)۳۵۶-۳۴۸‬علم کامال درست‬ ‫می‌گفت‪ .‬محتمل‌تری�ن توجیه‪ ،‬قصور س�فیر و دپارتمان وزارت‬ ‫خارجه در درک مبانی اقتصادی قیمت‌گذاری نفت است‪.‬‬ ‫ظاه�را هلمز گمان می‌ک�رد که بهای هر بش�که نفت تا س�قف ‪۷‬‬ ‫دالر افزایش خواهد یافت‪ ،‬اما در واقع ‪ ۷‬دالر‪ ،‬درصد جدید س�ود‬ ‫حاصل از فروش خالص برای تولیدکنن�دگان بود‪ .‬آن‌طور که علم‬ ‫در خاطرات خود می‌گوید‪ ،‬وقتی که هلمز از اشتباه خود آگاه شد‪،‬‬ ‫«این مس�اله واقعا برایش هراس‌آمیز جلوه کرد‪ ».‬ش�اه احساس‬ ‫می‌کرد که اعتراض آمریکا نس�بت به می�زان افزایش بهای نفت‪،‬‬ ‫غیرمنصفانه اس�ت‪ .‬علم می‌گوید شاه معتقد بود که در این مورد‪،‬‬ ‫جانب اعتدال را نگه داش�ته است؛ چرا که عراق‪ ،‬ابوظبی و کویت‪،‬‬ ‫به ش�دت تالش می‌کردند که بهای نفت از قیمت ‪ ۱۲‬دالری جدید‪،‬‬ ‫به ‪ ۱۴‬دالر در هر بشکه برسد‪.‬‬ ‫‪ )۱۳‬اس�تفن دی کرس�نر‪« ،‬اخاذی بزرگ نفتی»‪ ،‬فارین پالس�ی‪،‬‬ ‫شماره‪ ،۱۳‬ص‪ .۱۳۳‬کرسنر در این مقاله توضیح می‌دهد که «سقوط‬ ‫قیمت‌ها‪ ،‬به‌سرعت منجر به کاهش درآمد تولیدکنندگان و افزایش‬ ‫مخارج آنها می‌ش�ود ‪ ...‬برهم‌زدن انحصار ف�روش‪ ،‬منجر به ظهور‬ ‫رژیم‌های رادیکال‪ ،‬پذیرش ریسک هزینه کردن درآمدهای نفتی‬ ‫در راستای تامین اهداف سیاس�ی و افزایش احتمال نفوذ روسیه‬ ‫یا اقدام نظامی از سوی کشورهای مصرف‌کننده خواهد شد‪».‬‬


‫‪35‬‬

‫محمدرضا پهلوی در کنار ریچارد نیکسون‪ ،‬رئیس جمهوری آمریکا‬

‫افزایش برق آسای بهای نفت‪ ،‬موجب دامن زدن به‬ ‫رکود اقتصادی عمیقی در ایاالت متحده شد و فقط‬ ‫به همین خاطر بیل س��ایمون‪ ،‬شاه را مقصر اصلی‬ ‫ایجاد این بح ران اقتصادی قلمداد می کرد‪ .‬امتناع‬ ‫شاه از پیوس��تن به تحریم نفتی‪ ،‬اعتبار ویژهای به‬ ‫عنوان یک سیاستمدار نصیب وی کرد‪.‬‬ ‫من هرگ�ز تا این حد به انرژی به عن�وان ابزاری برای‬ ‫ایجاد ت�راز اقتصادی فکر نمی‌ک�ردم‪ .‬کاهش تولید‬ ‫واقعا برای من نگران‌کننده است‪.‬‬ ‫بیل سایمون واقعا گمان می‌کرد که از سوی ریچارد نیکسون‬ ‫مامور شده است تا با تمایل ش��اه به بهای باالی نفت مقابله‬ ‫کند‪ )۱۰( .‬کمتر از یک هفته بعد‪ ،‬س��وم آگوس��ت ‪،۱۹۷۴‬‬ ‫کارگروهی متشکل از مقامات ارشد وزارت خارجه و وزارت‬ ‫خزانه‌داری‪ ،‬نشس��تی برگزار کردند تا توضیحات سایمون‬ ‫پیرامون این مس��اله را بش��نوند‪ )۱۱( .‬این نشس��تی بود که‬ ‫به‌خصوص هنری کیس��ینجر با برگزاری آن موافق نبود‪ .‬به‬ ‫اعتقاد او بهای باالی نفت‪ ،‬هزین��ه‌ای ضروری بود که برای‬ ‫حفظ ثبات در خاورمیانه باید آن را می‌پرداختند‪ )۱۲( .‬نشریه‬ ‫فارین پالسی مقاله‌ای را منتشر کرد که بازتاب دیدگاه هنری‬ ‫کیسینجر بود‪ .‬نظام‌های سلطنتی محافظه‌کاری همچون‬ ‫ایران «بس��یار بعید بود که در پی اعمال فشار برای مقابله با‬ ‫حمایت آمریکا از اسرائیل باشند» و افزایش درآمدهای نفتی‬ ‫به رهبران این کش��ورها که اساسا طرفدار آمریکا بودند این‬ ‫امکان را می‌داد که اقتصاد خود را توسعه دهند‪ ،‬ارتش خود‬ ‫(‪)۱۳‬‬ ‫را مجهز کنند و از آشوب‌های اجتماعی جلوگیری کنند‪.‬‬ ‫کیسینجر نشست سوم آگوست را با بیان بدیهیات آغاز کرد‪:‬‬ ‫• کیسینجر‪ :‬شما می‌گویید وضعیت نفت مهارناپذیر‬ ‫است؟‬

‫• س��ایمون‪ :‬بله‪ ،‬و این ایجاد یک صف‌بندی گسترده‬ ‫جدید را در پی خواهد داشت‪ .‬شما می‌توانید ارزیابی‬ ‫کنید که این به س�ود ما اس�ت یا به ضرر ما‪ .‬اروپا هم‬ ‫از نظر نفت و ه�م از نظر پول دارد به اعراب وابس�ته‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫• کیسینجر‪ :‬شما احتماال باید این را هم بدانید که هنوز‬ ‫امکان بروز یک جن�گ واقعی دیگر می�ان اعراب و‬ ‫اسرائیل وجود دارد‪ .‬آیا سعودی‌ها واقعا برای همکاری‬ ‫در جهت کاهش قیمت‌ها آماده‌اند‪ ،‬و تا کجا همراه ما‬ ‫خواهند بود؟‬ ‫• س��ایمون‪ :‬اگر میزان تولید کاهش نیابد‪ ،‬بهای نفت‬ ‫با کاهش�ی ‪ ۳۰‬درصدی مواجه خواهد شد‪ .‬ما کاهش‬

‫تولید را یک اقدام تخاصم‌آمی�ز می‌دانیم و در مورد‬ ‫ایران‪ ،‬می‌توانیم حمای�ت نظامی خود از آنان را قطع‬ ‫کنیم‪.‬‬ ‫• کیسینجر‪ :‬سوال نخست این است که چه کسی این‬ ‫رویارویی را انجام می‌دهد؟ آمریکا‪ ،‬یا آمریکا به‌همراه‬ ‫اروپا و ژاپن؟ سوال دوم این است که در صورت تحقق‬ ‫این اقدام‪ ،‬چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ من فکر می‌کنم‬ ‫ایران تحت حمایت الجزایر یا بس�یاری کش�ورهای‬ ‫دیگر قرار خواهد گرفت‪.‬‬ ‫کیس��ینجر در مورد خط��رات اعتماد به س��عودی‌ها «که‬ ‫می‌خواهند تنه��ا تامین‌کننده (نفت) ما باش��ند تا بتوانند‬ ‫هر وقت که می‌خواهند به ما فش��ار وارد کنند» به همکاران‬ ‫خود هش��دار داد و این نکته را هم یادآور شد‪« :‬نتیجه‌ای که‬

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪34‬‬

‫پیوست‬

‫هنری کسینجر در دیدار با محمدرضا پهلوی شاه وقت ایران‪ /‬عکس ها کوربیس‬

‫بیل سایمون در ع ربستان سعودی رابطه دوستی با‬ ‫ش��یخ یمانی برق رار کرد‪ .‬این دو نفر بر سر فروش‬ ‫مزایده��ای بیش از ی��ک میلیون بش��که از نفت‬ ‫س��عودی ها در روز توافق کردند؛ تا طبق محاسبه‬ ‫آنه��ا با این اقدام قیمت نفت ب��ه مرز ‪ ۷‬دالر در هر‬ ‫بش��که بازگردد‪ .‬این معامله نتیج��ه بخش نبود و‬ ‫برهم خورد‪ ،‬چون شاه از آن باخبر شد‪.‬‬ ‫• سایمون‪ :‬نه؛ ما فکر کردیم که وقتی در حال مذاکره‬ ‫با اع�راب (در مورد مش�وق‌های احتمالی برای آنها)‬ ‫هستیم‪ ،‬بهتر اس�ت ایرانی‌ها را چنان مشغول کنیم‬ ‫که قدری عرق بریزند‪.‬‬ ‫ نیکس��ون‪ :‬او بهترین دوست ما است‪ .‬اعمال هرگونه‬‫فشاری بر روی شاه احتماال باید از جانب من باشد‪.‬‬ ‫• س��ایمون‪ :‬واقعا تعج�ب می‌کنم‪ .‬او در کن�ار ونزوئال‬ ‫سردس�ته موافقان افزایش بهای نفت اس�ت‪ .‬بدون‬ ‫آنها کاهش قیمت محقق می‌ش�ود ‪ ...‬شرایط سخت‬ ‫و عذاب‌آوری است‪ .‬تعدادی از تولیدکننده‌های نفت‬ ‫که پول هنگفتی هم دارن�د‪ ،‬جایی برای خرج کردن‬ ‫آن نمی‌یابن�د و بانک‌ه�ا و بازار‌های تج�اری گرفتار‬ ‫مشکالت عدیده‌ای هس�تند‪ .‬بهای باالی نفت منجر‬ ‫به ایج�اد بی‌ثباتی گس�ترده‌ای در بازارهای تجاری‬ ‫بین‌المللی شده است‪.‬‬ ‫تور اروپایی و خاورمیانه‌ای س��ایمون به‌طور گس��ترده‌ای‬ ‫در رس��انه‌ها انعکاس یافت‪ .‬در فرانس��ه‪ ،‬او در وصف پادشاه‬ ‫ای��ران گفت‪« :‬یک دیوانه ‪ ...‬او می‌خواهد ابرقدرت ش��ود‪ .‬او‬ ‫همه درآمدهای نفتی خود را صرف س��رمایه‌گذاری داخلی‬ ‫می‌کند و بخش عم��ده‌ای از آن را به تهیه تجهیزات نظامی‬ ‫اختصاص می‌دهد‪ ».‬توهین سایمون به شاه‪ ،‬حساب‌شده بود‪:‬‬ ‫او می‌خواست پیام روشنی برای عربستان سعودی بفرستد؛‬ ‫که او نگرانی‌های آنه��ا را درک می‌کند و برای انجام معامله‬ ‫آماده است‪ .‬طی چند ماه‪ ،‬خاندان مشهور‪ ،‬محتاط و مرموز‬ ‫آل‌س��عود‪ ،‬پشت پرده دربدر به دنبال کسی بودند که بتواند‬ ‫از آنچه در واشینگتن می‌گذرد اطالعاتی در اختیارشان قرار‬ ‫دهد‪ .‬به پادش��اه فیصل هشدار داده ش��ده بود که خسارات‬ ‫مالی و سیاس��ی بهای باالی نفت‪ ،‬شرکای سرمایه‌گذاری و‬

‫تجاری عربستان سعودی در غرب را درگیر خود کرده است‪.‬‬ ‫عراق‪ ،‬که در آن زمان به ش��دت تحت حمایت مالی شوروی‬ ‫بود و ایران‪ ،‬که درآمد نفتی خود را صرف توس��عه گسترده و‬ ‫تدریجی تجهیزات نیروه��ای نظامی خود در منطقه خلیج‬ ‫(فارس) می‌کرد‪ ،‬دو کشوری بودند که از بحران به‌وجود آمده‬ ‫سود می‌بردند‪ .‬عراق و ایران دو دشمن قدیمی هم بودند‪.‬‬ ‫بیل س��ایمون در عربستان س��عودی رابطه دوستی با شیخ‬ ‫یمان��ی برقرار ک��رد‪ .‬این دو نفر بر س��ر ف��روش مزایده‌ای‬ ‫بیش از یک میلیون بش��که از نفت سعودی‌ها در روز توافق‬ ‫کردند؛ تا طبق محاس��به آنها با این اقدام قیمت نفت به مرز‬ ‫‪ ۷‬دالر در هر بشکه بازگردد‪ .‬این معامله نتیجه‌بخش نبود و‬ ‫برهم خورد‪ ،‬چون ش��اه از آن باخبر شد و تهدید کرد که در‬ ‫واکنش��ی تالفی‌جویانه به این اق��دام‪ ،‬تولید نفت ایران را به‬ ‫شدت کاهش خواهد داد‪ )۹( .‬اینک سایمون این اقدام شاه را‬ ‫گواه انکارناپذیر مخالفت او با هرگونه تالش اساس��ی برای‬ ‫کاهش قیمت نفت می‌دانس��ت‪ ۳۰ .‬جوالی ‪ ۱۹۷۴‬او برای‬ ‫ارائه گزارشی از س��فر خود به دفتر کار نیکسون رفت‪ .‬او در‬ ‫آغ��از گزارش خود به رئیس‌جمهور گفت که اگر قرار بر دفع‬ ‫فاجعه اقتصادی جهانی پیش‌رو اس��ت‪ ،‬زمان چندانی برای‬ ‫انجام این کار باقی نمانده است‪.‬‬ ‫• س��ایمون‪ :‬پادش�اه فیصل می‌گوید ه�ر کاری را که‬ ‫بدون کمک ما ممکن بود‪ ،‬کرده است‪ .‬اما شاه تهدید‬ ‫می‌کند که در این صورت تولید نفت ایران را به شدت‬ ‫کاهش خواهد داد‪.‬‬ ‫• نیکسون‪ :‬او از دوستان خوب ما است‪ ،‬اما در موضوع‬ ‫بهای نفت‪ ،‬وارد بازی دشوار و درگیرانه‌ای شده است‪.‬‬

‫• س��ایمون‪ :‬فیصل در مورد شاه از شما تقاضای کمک‬ ‫دارد‪ .‬در عربس�تان س�عودی یک درگی�ری داخلی‬ ‫در جریان اس�ت‌؛ میان کس�انی که خواستار کاهش‬ ‫قیمت‌اند و کسانی که از افزایش تولید دفاع می‌کنند‪.‬‬ ‫فیصل واقع�ا از ما می‌خواهد که در ای�ن مورد به آنها‬ ‫کمک کنیم‪ .‬در گفت‌وگو با دیگر وزیران‪ ،‬من گفتم که‬ ‫عربستان احتماال تا ‪ ۱۵۰‬سال دیگر قابلیت تولید نفت‬ ‫را دارد‪ ،‬در حالی که ایران فقط برای ‪ ۱۵‬سال ظرفیت‬ ‫تولید دارد‪ .‬ممکن است ایران به توسعه صنایع خود‬ ‫بپ�ردازد و وقتی که ذخایر نفت کش�ور ته کش�ید‪،‬‬ ‫مجبور به وارد کردن نفت شود‪.‬‬ ‫• نیکس��ون‪ :‬باید دید چ�ه کاری می‌توانیم بکنیم‪ .‬من‬ ‫ناچارم با شاه مالقاتی داش�ته باشم تا در این مورد با‬ ‫او گفت‌وگو کنم‪.‬‬ ‫• سایمون‪ :‬ش�اه‪ ،‬حمایت ما را پشت س�ر خود دارد و‬ ‫کسی با او مقابله نخواهد کرد‪ .‬کشورهای تولیدکننده‬ ‫نفت‪ ،‬دارند درها را به روی مصرف‌کنندگان می‌بندند و‬ ‫آنها را از ما دور می‌کنند‪ .‬اشمیت (صدراعظم آلمان)‬ ‫گفت‪« :‬اگر قیمت‌ها پایین نیاید‪ ،‬مجبور خواهم ش�د‬ ‫اقدامی علیه کمپانی‌ها انجام دهم و خودم مس�تقیم‬ ‫با تولیدکنندگان معامله کنم‪ ».‬این مساله در نهایت‬ ‫نیاز به یک اقدام جدی از سوی ایاالت متحده خواهد‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫• نیکسون‪ :‬مثلا چه اقدامی؟ باید در این مورد با شما‪،‬‬ ‫کن‪ ،‬هن�ری و برنت بحث کنم تا مش�خص ش�ود چه‬ ‫اقداماتی می‌توانیم انجام دهیم‪.‬‬ ‫• سایمون‪ :‬این واقعا مساله بغرنج و هراس‌آوری است‪.‬‬


‫‪33‬‬

‫هنری کسینجر در کنار ریچارد نیکسون‪ ،‬رئیس جمهوری آمریکا‬

‫کیس��ینجر در مورد خط رات اعتماد به سعودی ها‬ ‫«که می خواهند تنها تامین کننده (نفت) ما باشند‬ ‫تا بتوانند هر وقت که می خواهند به ما فش��ار وارد‬ ‫کنند» به همکاران خود هشدار داد و این نکته را هم‬ ‫یادآور ش��د‪« :‬نتیجه ای که من می گیرم این است‬ ‫که ما باید بسیار محتاطانه و مدب رانه عمل کنیم‪».‬‬

‫بیاید‪ ،‬از ش��رکای موسسه معتبر تجاری س��الومون برادرز‬ ‫در وال‌استریت بود‪ .‬س��ایمون که تازه به سمت معاون وزیر‬ ‫خزانه‌داری‪ ،‬جرج شولتز‪ ،‬منصوب شده بود‪ ،‬در سال ‪۱۹۷۲‬‬ ‫به «سلطان انرژی» دولت معروف شد و کار بیهوده کاهش‬ ‫تاثیرات تحریم نفت اعراب به او واگذار شد‪.‬‬ ‫افزایش برق‌آس��ای بهای نفت‪ ،‬موجب دامن زدن به رکود‬ ‫اقتصادی عمیقی در ایاالت متحده شد و فقط به همین خاطر‬ ‫بیل سایمون‪ ،‬شاه را مقصر اصلی ایجاد این بحران اقتصادی‬ ‫قلمداد می‌کرد‪ .‬امتناع شاه از پیوستن به تحریم نفتی‪ ،‬اعتبار‬ ‫ویژه‌ای به عنوان یک سیاس��تمدار نصیب وی کرد‪ .‬اما او در‬ ‫دس��امبر ‪ ۱۹۷۳‬توافق نفتی تهران را نیز پایه‌ریزی کرد که‬ ‫به موج��ب این اقدام بهای نفت طی م��دت ‪ ۱۲‬ماه به چهار‬ ‫برابر رس��ید‪ )۶( .‬اما با این وجود‪ ،‬اعلی‌حضرت همایونی‪ ،‬شاه‬ ‫محمدرضا پهلوی‪ ،‬نور دیده آریایی‌ها‪ ،‬ش��اه شاهان و سایه‬ ‫خدا‪ ،‬از جایگاه ویژه‌ای نزد ریچارد نیکسون برخوردار بود‪.‬‬ ‫این دو مرد بیش از ‪ ۲۰‬سال بود که یکدیگر را می‌شناختند‬ ‫و به تحسین هم می‌پرداختند‪ .‬ایران متحد اصلی آمریکا در‬ ‫غرب آسیا بود و از رویکرد‌های آمریکا در قبال خلیج فارس‬ ‫پاسداری می‌کرد‪.‬‬

‫این کش��ور از تولیدکنندگان اصلی نفت بود و رفته‌رفته به‬ ‫عنوان یک قدرت نظامی هم رخ می‌نمود؛ امری که شایسته‬ ‫آن بود‪ .‬ه��ر روز از میدان‌های نفتی ایران ‪ ۶‬میلیون بش��که‬ ‫نفت خارج می‌ش��د و نیروی دریایی این کشور امنیت عبور‬ ‫‪ ۲۵‬میلیون بش��که نفت خاورمیانه را در روز تامین می‌کرد‬ ‫تا نیاز اروپا‪ ،‬ژاپن‪ ،‬اسرائیل و ایاالت متحده به انرژی برآورده‬ ‫ش��ود‪ .‬نیروهای مس��لح ایران که به امکانات روز دنیا مجهز‬ ‫بودند‪ ،‬همچون سپری میان اتحادیه جماهیر شوروی و خلیج‬ ‫فارس عم��ل می‌کردند‪ .‬در پی تصمیم چش��مگیر انگلیس‬ ‫برای کاس��تن از حضور نظامی خود در خلی��ج (فارس) در‬ ‫سال ‪ ،۱۹۷۱‬دولت‌های لیندن جانسون و ریچارد نیکسون‬ ‫با ارسال تس��لیحات برای شاه موافقت کردند تا ایران بتواند‬ ‫خال پدید آمده به واسطه خروج نیروهای انگلیسی را پر کند‪.‬‬ ‫در نوامبر ‪ ۱۹۷۱‬زمانی که ش��اه با نقض قوانین بین‌المللی‪،‬‬ ‫از طریق به‌کارگیری نیروی نظامی تصمیم به تصرف جزایر‬ ‫اس��ترتژیک سه‌گانه ‪ -‬ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک ‪ -‬در‬ ‫دهانه تنگه هرمز گرفت‪ ،‬واشینگتن در برابر خواسته او تسلیم‬ ‫شد‪ .‬در مطبوعات آمریکایی از ایران با عنوان «شاهراه عبور‬ ‫نفت» یاد می‌ش��د و چون ایاالت متحده به حکومت ش��اه‬ ‫اطمینان داش��ت‪ ،‬تنها به حضور نمادی��ن ناوهای خود در‬ ‫خلیج (فارس) اکتفا می‌کرد‪ .‬ریچارد نیکس��ون همواره شاه‬ ‫را مورد تحسین قرار می‌داد و از او با عنوان «بهترین دوست‬ ‫ما» یاد می‌کرد‪ .‬دولت نیکسون احساسات عاطفی بسیاری‬ ‫(نسبت به شاه) داش��ت‪ .‬در جایی دیگر‪ ،‬نیکسون گفته بود‬ ‫«رهبران معدودی را در سراس��ر دنیا می‌ت��وان یافت که به‬ ‫اندازه او (شاه) دوراندیش باشند‪ .‬اساسا توانایی او برای اداره‬ ‫حکومت مثال‌زدنی اس��ت‪ .‬او در مسیری بی‌خطر‪ ،‬دارد یک‬ ‫دیکتات��وری واقعی را با مالیمت به پیش می‌برد‪ ».‬نلس��ون‬ ‫راکفلر‪ ،‬معاون اول جرالد فورد و از دوستان قدیمی خانواده‬ ‫پهلوی‪ ،‬علنا ش��اه را با اسکندر کبیر مقایس��ه می‌کرد و در‬ ‫گفت‌وگوهای خصوصی این نکته را مورد تائید و تاکید قرار‬

‫می‌داد که نهادهای آشفته دموکراتیک در آمریکا می‌توانند‬ ‫از توانایی‌های ویژه ش��اه بهره‌مند ش��وند‪« :‬او به‌زودی به ما‬ ‫(‪)۷‬‬ ‫خواهد آموخت ک��ه چگونه بر آمریکا حکوم��ت کنیم‪».‬‬ ‫اسداهلل علم‪ ،‬وزیر دربار و نزدیک‌ترین دوست و معتمد شاه‪،‬‬ ‫در کتاب خاطرات روزانه خود به یاد می‌آورد که تا چه اندازه‬ ‫نگاه هنری کیسینجر به شاه سرش��ار از ستایش و تحسین‬ ‫بود و چقدر آرزو می‌کرد که رئیس‌جمهور فورد هم همانند‬ ‫(‪)۸‬‬ ‫شاه عمل‌کند‪.‬‬ ‫وزیر خزانه‌داری در آغاز گفت‌وگوهای خود با نیکس��ون در‬ ‫نهم جوالی ‪ ۱۹۷۴‬مصرانه از او خواست که برای جلوگیری‬ ‫از افزایش بهای نفت اقدامات بیش��تری انجام دهد‪ .‬او گفت‪:‬‬ ‫«چند اقدام س��خت‌گیرانه دیگر هم هس��ت که می‌توانیم‬ ‫انجام دهیم‪ ».‬س��ایمون متقاعد شده بود که اگر شاه مجاب‬ ‫شود که از مواضع خود صرف نظر کند و راه دیگری در پیش‬ ‫بگیرد‪ ،‬بقیه کش��ورهای عضو اوپک نیز از او تبعیت خواهند‬ ‫کرد‪ .‬او متحیر و سرگردان بود؛ که چرا نه رئیس‌جمهور و نه‬ ‫وزیر خارجه‪ ،‬هرگز از شاه نخواسته‌اند که برای کاهش بهای‬ ‫نفت تالش کند‪ .‬نیکسون گفت که اخیرا موضوع بهای باالی‬ ‫نفت را در گفت‌وگویی با س��عود الفیصل‪ ،‬پادشاه عربستان‪،‬‬ ‫مطرح کرد‪« :‬این موضوع را به‌صورت خصوصی با (پادشاه)‬ ‫فیصل در میان گذاش��تم‪ ،‬ش��ما هم می‌توانید همین کار را‬ ‫بکنید‪ ،‬به او گفتم که بهای باالی نفت پایدار نخواهد بود‪ .‬ما‬ ‫می‌خواهیم بفهمیم که در این راس��تا چه کارهایی می‌توان‬ ‫کرد‪ ،‬اما اگر شاه بر مواضع خود پافشاری کند و مانع کاهش‬ ‫بهای نفت شود‪ ،‬از دس��ت آنها کاری ساخته نیست‪ ،‬کویت‬ ‫هم وضعیت مشابهی دارد‪».‬‬ ‫• سایمون‪ :‬آیا اعمال فشار بر روی شاه ممکن است؟‬ ‫• نیکسون‪ :‬شما که قصد رفتن به آنجا را ندارید؟‬

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪32‬‬

‫پیوست‬

‫شاه ایران در دیدار با ریچاد نیکسون‬

‫شاه ایران در دیدار با پادشاه وقت عربستان سعودی‬

‫خارجی مس��تقر در تهران قرار گرفته بود‪ ،‬اما پیرامون علل‬ ‫اساسی تصمیم عربستان سعودی مبنی بر مقابله با افزایش‬ ‫در نوامبر ‪ ۱۹۷۱‬زمانی که ش��اه با نقض قوانین بهای نفت اوپک در دس��امبر ‪ ۱۹۷۶‬و بخصوص نقش دولت‬ ‫جرال��د فورد در اتخاذ این تصمیم ش��وم‪ ،‬ت��ا کنون توضیح‬ ‫بی��ن المللی‪ ،‬از طریق به کارگی��ری نیروی نظامی چندانی ارائه نشده است‪.‬‬ ‫تصمیم ب��ه تصرف جزایر اس��ترتژیک س��ه گانه اسناد اسکوکرافت که شامل نسخه‌های رونوشت مکالمات‪،‬‬ ‫ابوموسیوتنببزرگوکوچکدردهانهتنگههرمز یادداشت‌ها و مکاتبات روس��ای جمهور ریچارد نیکسون و‬ ‫جرالد فورد‪ ،‬هنری کیسینجر‪ ،‬وزیر امور خارجه‪ ،‬دیگر وزرای‬ ‫کابینه و س��ران برخی کشورهای خارجی است‪ ،‬فرض‌های‬ ‫گرفت‪ ،‬واشینگتن در ب رابر خواسته او تسلیم شد‪.‬‬ ‫سنتی پیشین پیرامون «روابط ویژه» ایاالت متحده با ایران‬ ‫همه‌چیز محکوم به شکست و توقف است‪ ،‬در ضمن بسیاری در ده��ه ‪ ۱۹۷۰‬را ب��ا چالش‌هایی جدی مواجه می‌س��ازد‪.‬‬ ‫از برنامه‌هایی که داش��تیم باید به زمانی نامشخص موکول این اس��ناد از تنش‌های شدید دوس��ویه بر سر بهای نفت و‬ ‫(‪)۵‬‬ ‫هش��دارهای فزاینده در کاخ سفید پیرامون بی‌توجهی شاه‬ ‫شوند‪ ،‬همه‌چیز رفته‌رفته سخت‌تر می‌شود‪».‬‬ ‫به نگرانی‌های (دنی��ا) از تهدیداتی که به خاطر بهای باالی‬ ‫امسال س��ی‌امین سالگرد (این مقاله در سال ‪ ۲۰۰۸‬منتشر نفت متوجه اقتصاد جهانی اس��ت‪ ،‬پرده برمی‌دارد‪« .‬ش��اه‬ ‫شده اس��ت) طغیان ناآرامی‌ها در ایران است؛ رویدادی که آمریکا» بودن به کنار‪ ،‬تصویری که از محمدرضا پهلوی در‬ ‫جرقه شکل‌گیری انقالب بود و درنهایت منجر به فروپاشی این مدارک ترس��یم شده‪ ،‬س��یمای متحد سرسختی است‬ ‫رژیم سلطنتی‪ ،‬پرواز خانواده شاه به سوی تبعیدگاه و از دست که از تامین خواس��ته‌های دو رئیس‌جمه��ور محافظه‌کار‬ ‫دادن ایران به عنوان یک شریک استراتژیک در غرب آسیا و جمهوری‌خواه و دیگر مقامات دولت آمریکا همچون هنری‬ ‫خلیج فارس از سوی ایاالت متحده شد‪ .‬در حالی که تمرکز کیس��ینجر ‪ -‬باالترین مقام ستایشگر ش��اه و معمار اتحاد‬ ‫بسیاری از پژوهش‌های انجام ش��ده در این زمینه تا کنون اس��تراتژیک آمریکا و ایران در دهه ‪- ۱۹۷۰‬سر باز می‌زند‪.‬‬ ‫معطوف به سیاس��ت داخلی‪ ،‬مسائل اقتصادی و فرهنگی و بر س��ر نحوه واکنش (به این هش��دارها) ش��کافی در میان‬ ‫ریشه‌های اجتماعی انقالب بود‪ ،‬به نقش منابع مالی دولت رئیس‌جمهور و مش��اورانش پدید آمد‪ .‬هنری کیسینجر به‬ ‫ و بخصوص درآمدهای نفتی ‪ -‬در ش��کل‌گیری این فاجعه همکاران بی‌قرار خود در مورد اعمال فشار بر شاه هشدار داد‪،‬‬‫توجه چندانی نشد‪ .‬انقالب ایران به دو انقالب بزرگ دیگر‪ ،‬چون از جای‌گزین ش��دن یک «رژیم رادیکال» و متخاصم‬ ‫شباهت‌های بسیاری دارد‪ :‬انقالب فرانسه در سال ‪۱۷۸۹‬و هراس داشت‪ .‬در پایان‪‌،‬این اسناد جزئیات مفصلی در مورد‬ ‫انقالب اکتبر روسیه در سال ‪ .۱۹۱۷‬بحران‌های مالی‪ ،‬منشا راه‌های درازی ک��ه رئیس‌جمهور فورد پیمود تا در ماجرای‬ ‫هر سه این انقالب‌ها بود‪ .‬در مورد ایران‪ ،‬نوسانات دراماتیک افزایش مداوم بهای نفت‪ ،‬شاه را در نشست دسامبر ‪۱۹۷۶‬‬ ‫بهای نفت در س��ال ‪ ۱۹۷۷‬مورد تایید و اشاره گزارشگران در دوحه متوقف کند‪ ،‬در اختیار ما قرار می‌دهند‪ .‬با مطالعه‬

‫این اسناد می‌توان دریافت که این پیروزی برای آمریکا بسیار‬ ‫گران تمام ش��ده اس��ت‪ .‬قطعا نفت به همان اندازه‌ای که در‬ ‫نزدیک ش��دن این دو رئیس‌جمهور آمریکا به شاه موثر بود‪،‬‬ ‫در جدایی و دور کردن آنها از هم نیز نقش مهمی ایفا کرد‪.‬‬ ‫اسناد اس��کوکرافت در این مقاله با در نظر گرفتن پنج دوره‬ ‫زمانی مجزا‪ ،‬مورد بحث قرار می‌گیرند؛ این اسناد از جوالی‬ ‫‪ ۱۹۷۴‬در روزهای پایانی ریاست‌جمهوری ریچارد نیکسون‬ ‫آغاز می‌ش��وند‪ ،‬در طول دوره پرآش��وب ریاست‌جمهوری‬ ‫جرالد ف��ورد ادامه می‌یابن��د و در ژانوی��ه ‪ ۱۹۷۷‬در زمانی‬ ‫که فورد و کیس��ینجر آماده می‌ش��دند تا دفتر کار خود در‬ ‫کاخ س��فید را ت��رک گوین��د و عرصه قدرت را ب��رای ورود‬ ‫رئیس‌جمهور تازه برگزیده‪ ،‬جیمی کارتر‪ ،‬مهیا س��ازند‪ ،‬به‬ ‫سرانجام می‌رسند‪.‬‬ ‫جوالی و آگوست ‪:۱۹۷۴‬‬ ‫«ما بدون شکست دادن و ساقط کردن او‬ ‫نمی‌توانیم از عهده این کار برآییم»‬ ‫س��اعت ‪ ۱۰‬صبح سه‌ش��نبه‪ ،‬نهم ج��والی ‪ ۱۹۷۴‬در دفتر‬ ‫کار رئیس‌جمه��ور در کاخ س��فید‪ ،‬ویلیام س��ایمون‪ ،‬وزیر‬ ‫خزانه‌داری روبروی ریچارد نیکسون نشست تا در مورد سفر‬ ‫پیش‌روی خود به خاورمیانه و اروپا با او گفت‌وگو کند‪ .‬حتی‬ ‫در شرایطی که رس��وایی واترگیت به‌ش��دت بر سر زبان‌ها‬ ‫افتاده بود و نیکسون در نبرد برای بقا در عرصه قدرت می‌رفت‬ ‫که مغلوب ش��ود‪ ،‬وقتی ویلیام سایمون در جریان گفت‌وگو‬ ‫بحث را به محمدرضا پهلوی‪ ،‬شاه ایران کشاند‪ ،‬توجه و تمرکز‬ ‫رئیس‌جمهور ‪ -‬اگرچه محتاطانه ‪ -‬کامال معطوف به او بود‪.‬‬ ‫بیل سایمون در میان جمهوری‌خواهان از جمله افراد تک‌رو‬ ‫و مستقل محسوب می‌ش��د‪ .‬او پیش از آن‌که به واشینگتن‬


‫‪31‬‬

‫راندآخر در دوحه‬ ‫معامله نفتی محرمانه ای که به سقوط شاه ایران یاری رساند‬

‫آندرو اسکات کوپر‬ ‫نویسنده کتاب «سالطین نفت»‬ ‫بخش اول‬

‫عامل اصلی سقوط فاجعه‌بار درآمدهای نفتی ایران در ژانویه‬ ‫‪ ۱۹۷۷‬چه بود؟ سیاست‪ ،‬مذهب‪ ،‬فرهنگ و اقتصاد از جمله‬ ‫عواملی هستند که در فروپاشی نظام سلطنتی حاکم بر ایران‬ ‫در سال ‪ ۱۹۷۹‬موثر شناخته شده‌اند‪ .‬اما تا کنون پژوهشگران‬ ‫به اسنادی که می‌تواند امکان واکاوی الیه‌های درونی روابط‬ ‫میان مقامات ارشد ایاالت متحده و شاه ایران را فراهم کند و‬ ‫نوری بر این تاریکخانه بیفکند‪ ،‬دسترسی نداشتند؛ شاه ایران‬ ‫کسی است که کیس��ینجر برای تمجید و تحسین او‪ ،‬چنین‬ ‫عناوینی را به‌کار می‌گرفت‪« :‬رهبری با ویژگی‌های منحصر‬ ‫به‌فرد‪ ،‬متحدی بی‌قیدوشرط و کس��ی که درکش از دنیا در‬ ‫تعمیق دریافت ما نیز موثر بود‪ )۱(».‬با خارج شدن اسناد برنت‬ ‫اسکوکرافت ‪ -‬که در دولت‌های ریچارد نیکسون و جرالد فورد‬ ‫کار می‌کرد ‪ -‬از طبقه‌بندی محرمانه‪ ،‬مسائلی آشکار شده که‬ ‫بی‌تردید درک ما از ریش��ه‌های انقالب اس�لامی در ایران را‬ ‫دس��تخوش تغییر خواهد کرد‪ .‬این اسناد حاکی از آن است‬ ‫که تبانی ایاالت متحده و عربس��تان سعودی در سال ‪۱۹۷۶‬‬ ‫برای کاهش قیمت نفت‪ ،‬پیامد غیرمنتظره‌ای هم داش��ت؛‬ ‫توطئه‌آنها نقط��ه آغاز یک بحران مالی در ایران بود‪ ،‬بحرانی‬ ‫که با بی‌ثبات س��اختن اقتصاد ایران‪ ،‬پایه‌های حکومت شاه‬ ‫را نیز متزلزل ساخت‪.‬‬ ‫در ‪ ۹‬روز نخست ژانویه ‪ ،۱۹۷۷‬آشفتگی در بازارهای جهانی‬ ‫نفت‪ ،‬اقتصاد ایران را زیر فشار خردکننده‌ای قرار داد‪ .‬با قرار‬ ‫گرفتن ناگهان��ی میزان صادرات روزانه نفت در سراش��یبی‬ ‫س��قوط‪ ،‬صدها میلیون دالر از درآمدهای پیش‌بینی ش��ده‬ ‫نفت��ی ایران بر باد رف��ت؛ کل تولید نفت به یک‌باره نس��بت‬

‫عربستان سعودی در نشست ماه دس��امبر ‪ ۱۹۷۶‬در دوحه‬ ‫قطر برای به چالش کشیدن افزایش بهای نفت بود؛ امری که‬ ‫به غیر از عربستان‪ ،‬همه کش��ورهای عضو اوپک کامال با آن‬ ‫موافق بودند‪ .‬ش��یخ احمد زکی یمانی‪ ،‬وزیر نفت عربستان‪،‬‬ ‫اعالم کرده بود که دولت این کش��ور تاثیر افرایش بهای نفت‬ ‫را با افزایش فروش نفت خود با قیمت پایین‌تر جبران خواهد‬ ‫کرد‪ )۲( .‬تهدید یمانی به اشباع بازار با نفت ارزان هرگز محقق‬ ‫نش��د‪ ،‬اما سیس��تم دو نرخی اوپک عمال تا شش ماه ماندگار‬ ‫شد و صربات مهلکی بر اقتصاد ایران وارد کرد‪.‬‬

‫ب��ه ماه گذش��ته با کاهش��ی ‪ ۱۸‬درصدی مواجه ش��ده بود‪.‬‬ ‫این خون‌ریزی ش��دید اقتصادی‪ ،‬حکومت ش��اه را وادار به‬ ‫بازنویس��ی بودجه کشور‪ ،‬متوقف کردن پروژه‌های در دست‬ ‫اجرا و قط��ع برنامه‌های کمک به کش��ورهای خارجی کرد‪.‬‬ ‫گذشته از این‪ ،‬شاه مجبور شد (برای جبران کسری بودجه)‬ ‫‪ ۵۰۰‬میلیون دالر هم از بانک‌ه��ای اروپایی و آمریکایی وام‬ ‫بگیرد‪ .‬علت اصلی بح��ران مالی ایران‪ ،‬تصمیم گس��تاخانه‬

‫اقتصاددانان برجسته حکومت ش��اه بعدها تایید کردند که‬ ‫حتی احتمال س��قوط بهای نفت نیز هرگز ب��ه ذهن دولت‬ ‫خطور نکرده بود‪ )۳( .‬ارزیابی آنه��ا از میزان درآمدهای نفتی‬ ‫با واقعیت فاصله بس��یاری داشت‪ ،‬به همین خاطر به‌گونه‌ای‬ ‫بی‌سابقه سرگرم هزینه کردن درآمدها شدند‪ ،‬اما آنچه آنان‬ ‫در انتظارش بودند‪ ،‬هرگز تحقق نیافت‪ .‬با این حال‪ ،‬پیامد‌های‬ ‫بدتری هم در راه بود‪ .‬تالش دولت برای ترمیم نظام اقتصادی‪،‬‬ ‫فرجامی جز تش��دید بحران نداش��ت‪ .‬سیاس��ت‌های مالی‬ ‫انقباضی (ض��د تورمی) دولت‪ ،‬افزایش بیکاری و آش��فتگی‬ ‫اجتماعی را در پی داشت و همین امر منجر به «کمک به ایجاد‬ ‫وضعیت پیشا انقالبی کالسیک» (‪ )۴‬شد‪ .‬واکنش شخص شاه‬ ‫به اقدام سعودی‌ها نیز قابل توجه بود‪ .‬محمدرضا پهلوی برای‬ ‫ترمیم اقتصاد ضعیف ایران و تقویت پایه‌های حکومت خود‪،‬‬ ‫روی قیمت باالی نفت حساب کرده بود‪ .‬در همین دوره‪ ،‬شاه‬ ‫کار بسیار پرریسک لیبرالیزاسیون سیاسی (تبدیل ساختار‬ ‫سیاس��ی ایران به س��اختاری لیبرال) را در کشور آغاز کرده‬ ‫بود‪« .‬ما ورشکس��ت ش��ده‌ایم»‪ ،‬بیان این جمله در دومین‬ ‫روز از ژانوی��ه ‪ ،۱۹۷۷‬نش��انه‌ای از ناامیدی ش��اه بود‪« .‬گویا‬

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪30‬‬

‫پیوست‬


‫‪29‬‬

‫خمینی هنوز در پاریس در تبعید به سر می ب ُرد‪ ،‬به‬ ‫هموطنان انقالبی و همسنگر خود اطمینان داد که‬ ‫در جمهوری اسالمی زنان از آزادی انتخاب پوشش‬ ‫بهره من��د خواهند بود و خواهند توانس��ت درباره‬ ‫آینده خود تصمیم بگی رند‪.‬‬ ‫در زمان ش��اه محله بدنام تهران‪ ،‬ش��هر نو‪ ،‬محله ای بود که‬ ‫مردان جوان زیادی برای اولین بار تجربه جنس��ی را در آن‬ ‫می آزمودند‪ .‬جمهوری اسالمی مثل بسیاری دیگر از مسائل‬ ‫گمان کرد که با ممنوع کردن آن‪ ،‬آثار فحشا از جامعه رخت‬ ‫ب��ر می بندد‪ .‬ولی ظاهرا باروت ریختن از مناره‪ ،‬کا ِر کارزار را‬ ‫یکسره نکرده است‪ .‬روزی یک کارگر بازنشسته به من گفت‬ ‫که «آن ها شهر نو را با خاک یکسان کردند تا فحشا برچیده‬ ‫شود؛ اکنون تمام تهران شهر نو شده است‪» .‬‬ ‫جای تعجب نیست که طبیعت ظاهرا پرهیزکارانه به شیوه‬ ‫خمینی گراها رفتارهای جنسی را به انحراف کشانده است و‬ ‫کنجکاوی های عجیب و غریب‪ ،‬میل ارتکاب به منهیات را به‬ ‫ویژه در میان مقامات ایران افزایش داده است‪ .‬امید معماریان‬ ‫روزنامه نگاری که به خاطر مقاله های انتقادی اش از دولت‬ ‫چند ماه را در زندان رس��وای اوین سپری کرده به من گفت‬ ‫که بازجویانش به سر درآوردن از جزییات روابط جنسی او به‬ ‫مراتب بیش از خطاهای کوچک سیاسی اش عالقمند بوده‬ ‫اند‪ .‬س��عی می کردم به این گونه پرسش های آن ها جواب‬ ‫کلی بدهم؛ که وسط حرفم می پریدند تا از چگونگی جزییات‬ ‫بپرس��ند‪ .‬به یاد می آورد که پرسیده بودند‪« :‬از جایی شروع‬ ‫کن که دگمه های لباس��ش را باز کردی‪ »....‬امید معماریان‬ ‫می گوید که در یک لحظه با دیدن این که بازجو هنگام گوش‬

‫کردن به حرف هایش خودش را می مالد وحشت کرده بود‪.‬‬ ‫امریکا س��رزمین آدم هایی اس��ت چون جیمی س��واگارت‬ ‫موسس دانشکده انجیل‪ -‬مارک سنفورد سناتور جمهوری‬ ‫خ��واه کارولینا و نی��وت گینگریچ نامزد انتخابات ریاس��ت‬ ‫جمهوری‪( .‬هر س��ه این افراد رس��وایی اخالقی به بار آورده‬ ‫ان��د‪-‬م)‪ .‬و ناظران سیاس��ت امریکا تعج��ب نکنند که مثال‬ ‫همین آقای گینگریچ به عنوان پرچمدار صریح ارزش های‬ ‫سنتی امریکا شناخته می شود؛ ارزش هایی که خودش در‬ ‫پاسداش��ت آن ها ناکام ماند‪ .‬معماریان بخش��ی از خدمت‬ ‫اجباری سربازی اش را در تهران‪ ،‬به نوشتن متن سخنرانی‬ ‫یکی از فرماندهان ارش��د سپاه پاس��داران سپری کرد‪ .‬وی‬ ‫معموال فص��ل الخطاب جمل��ه هایش را با حمله به فس��اد‬ ‫«اس��تکبار جهانی‪ -‬امریکا» آغاز می کند‪ .‬کسی که برایش‬ ‫فیلمی او به‬ ‫س��ی دی فیلم های قاچاق می آورد ‪-‬اصطالحا‬ ‫ِ‬ ‫من گفت که جناب فرمانده همیش��ه درخواست فیلم های‬ ‫«صحن��ه دار » می کن��د‪ .‬لفظ «صحنه دار» حس��ن تعبیر‬ ‫مودبانه تری است از همان کلمه «پورنو»‪.‬‬ ‫در رسوایی که در سال ‪ ۲۰۰۸‬علنی و عمومی شد‪ ،‬فرمانده‬ ‫پلیس تهران بزرگ‪ ،‬رضا زارعی‪ ،‬مسئول اجرای قوانین سفت‬ ‫و س��خت ضد فساد‪ ،‬در فاحش��ه خانه ای به همراه شش زن‬ ‫دیگر هنگامی دستگیر ش��د که عریان بود‪ .‬یکی از زنان می‬ ‫گوید که جناب فرمانده از او خواس��ته بود بدون لباس نماز‬

‫بخواند‪ .‬در حالی که سیاستمداران امریکا با لو رفتن تخلفات‬ ‫اینچنینی و پخش برنامه های تلویزیونی مربوط به آن عقب‬ ‫نشینی می کنند (رجوع به ماجرای اسپیتزر و الیوت)‪ ،‬پرده‬ ‫برداری از تخلف زارعی باعث ش��د که وی در زندان اقدام به‬ ‫خودکشی کند‪.‬‬ ‫مسئله شرم از خالف (و اتهام) های جنسی‪ ،‬به عنوان نوعی از‬ ‫ارعاب و اجبار سیاسی پیاپی از سوی حکومت مورد استفاده‬ ‫قرار گرفته اس��ت‪ .‬وقتی محمد ابطحی‪ ،‬روحانی شوخ طبع‬ ‫و اصالح طل��ب و معاون رییس جمهور در دوره خاتمی پس‬ ‫از بحث و مجادله بر سر (تقلب در) انتخابات ‪ ۲۰۰۹‬ریاست‬ ‫جمهوری ایران دستگیر و روانه زندان شد‪ ،‬با اعترافی پر آب‬ ‫و تاب در باب مب��ادرت به توطئه انقالب مخملی به حمایت‬ ‫غرب‪ ،‬هوادارانش را شگفت زده کرد‪ .‬هرچند وی بدون شک‬ ‫مجبور به اعتراف ش��ده است ولی همکارانش می گویند که‬ ‫چیزی که او را مجبور به اعتراف کرد ش��کنجه فیزیکی و یا‬ ‫روانی نبوده است بلکه عکس هایی از او بوده که در عشرتکده‬ ‫مخفی حین ارتکاب جرم از وی داشته اند‪ .‬می گویند که این‬ ‫خانه مخفی مدت ها تحت نظر بوده است‪.‬‬ ‫• متن کام�ل ترجمه این مقاله را در وب س�ایت«ایران درجهان»‬ ‫بخوانید‪.‬‬

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪28‬‬

‫آیت اهلل زیر پتو‬ ‫خمینی مدت کوتاهی پس از تکیه بر مقام رهبری‬ ‫اعالم کرد که اس�لام به مردم اجازه ن��داده که در‬ ‫س��احل دریا لباس شنا بپوش��ند و تاکید کرد که‬ ‫«پوستشان را می کنیم!»‬

‫«بیش��تر جمعیت (ایران) جوان ان��د‪ ....‬جوان در‬ ‫طبیعت خود شیدای شهوت است‪ .‬به همین دلیل‬ ‫می خواهد ب رنامه هایی را ببیند که بتواند با آن ها‬ ‫خود ارضایی کند‪ .‬باید کاری کنیم که جامعه از این‬ ‫جو و وضعیت خودارضایی خالص شود‪».‬‬ ‫اصوال مردان را در برابر وسوس��ه های نفس��انی بی اراده می‬ ‫داند‪ ،‬نه زنان را‪.‬‬ ‫در اس�لام زنان از نمایش زیبای های خ��ود و جذب مردان‬ ‫منع شده اند تا از فتنه جلوگیری شود‪ .‬نشان دادن جذابیت‬ ‫های فیزیک��ی به مردان‪ ،‬نوعی فتنه به ش��مار می رود‪ .‬زیرا‬ ‫اگر این عش��ق به زیبایی و یا دل بستن به جنس مخالف در‬ ‫جایی خارج از چهارچوب خانواده پ��ا بگیرد بنیان خانواده‬ ‫سست می شود‪.‬‬ ‫جالب اس��ت که واژه ای که خمینی آن را بالقوه به برداشتن‬ ‫حجاب نس��بت داد‪ ،‬همان کلمه ای است که برای توصیف‬ ‫جنبش مخالفان سبز به کار رفت‪« .‬فتنه» در تابستان ‪۲۰۰۹‬‬ ‫به مخالفانی اطالق ش��د که در اعتراض ب��ه انتخاب دوباره‬ ‫احمدی نژاد به س��مت ریاست جمهوری به خیابان ها آمده‬ ‫بودند‪ .‬به بیان دیگر موی زن��ان به خودی خود عامل فتنه و‬ ‫حرکتی ضد انقالب به شمار می رود‪ .‬حتا سیاستمداران به‬ ‫اصطالح لیبرال (روشنفکر میانه رو) جمهوری اسالمی نیز‬ ‫مدت های طوالنی به این مطلب پرداخته اند‪ .‬ابوالحسن بنی‬ ‫صدر‪ ،‬اولین رییس جمهور پس از انقالب که سه دهه گذشته‬ ‫را در فرانس��ه در تبعید سپری کرده است بر اساس گزارشی‬ ‫تاکید کرد که از نظر علمی ثابت ش��ده که موی زنان اش��عه‬ ‫های جنسی از خود ساطع می کند‪ .‬در پاسخ به این ماجرا یک‬

‫طنزپرداز ایرانی در کاریکاتوری نشان داد که مردی در هنگام‬ ‫خوردن ناهار در خانه دوستش ناخواسته تحریک شده است‪.‬‬ ‫کاشف به عمل می آید که در خورش قورمه سبزی ‪-‬خوراک‬ ‫معروف ایرانی‪ -‬یک شاخه موی خانم صاحبخانه بوده است!‬ ‫درطول چند دهه گذش��ته زنان نس��ل جوان ایران هر روز‬ ‫بیش از پیش گره روس��ری های خود را شل کرده و حجاب‬ ‫ها را عقب کشیده اند‪ .‬با این همه خامنه ای هیچ گونه بحثی‬ ‫درباره لغو حجاب را بر نمی تابد‪ .‬در کنار ژس��ت مخالفت با‬ ‫امریکا و اسراییل‪ ،‬حجاب اغلب به عنوان رکن سوم عقیدتی‬ ‫جمهوری اسالمی به شمار می رود‪ .‬آزاده معاونی‪ ،‬نویسنده‬ ‫ایران��ی امریکایی تبار می گوید‪« :‬برای جمهوری اس�لامی‬ ‫حجاب اهمیت نمادین گسترده ای دارد‪ .‬سدی است که بند‬ ‫را نگه می دارد و ایرانی ها را از پافشاری برای دیگر خواسته‬ ‫هایشان بر حذر می دارد‪ .‬آن ها پیش خود می گویند‪ :‬حجاب‬ ‫اگر شل شود‪ ،‬همه چیز در هم خواهد شکست‪ ،‬بعد از آن مردم‬ ‫بس��اط آب جو راه می اندازند و بعدش هم البد می خواهند‬ ‫رمان بدون سانس��ور بخوانند‪ .‬مقام��ات پیش خود فکر می‬ ‫کنند حجاب دروازه آزادی است‪» .‬‬ ‫با وجود ادعای خامنه ای که حجاب زنان مانع س��رگردانی‬ ‫مردان می ش��ود‪ ،‬سیاس��ت های دولتی در واقع خالف این‬

‫مسئله را ترویج می کنند‪ .‬مثال برای امیال سرگردان جنسی‬ ‫مردان ایران‪ ،‬مجلس ‪ -‬پارلمان متشکل از هواداران خامنه‬ ‫ای ‪ -‬از ازدواج موقت پش��تیبانی کرد‪ .‬جواز مذهبی ازدواج‬ ‫موقت یا همان صیغه بر اساس شریعت به مرد اجازه می دهد‬ ‫تا هر تعداد که بخواهد ش��ریک جنسی داش��ته باشد‪ .‬عقد‬ ‫ازدواج موقت می تواند تنها برای چند دقیقه بسته شود‪ ،‬بی‬ ‫آن که نیاز به ثبت محضری باش��د‪ .‬مرد هر زمان که بخواهد‬ ‫می تواند به صیغه پایان دهد اما شرط طالق به مراتب برای‬ ‫زنان دشوارتر است‪ .‬و در واقع زنی که بخواهد تقدس ازدواج‬ ‫خود را با ولگردی زیر پا بگذارد خود را در معرض خطر جدی‬ ‫قرار می دهد‪ :‬تاکنون ده ه��ا زن در ایران به جرم ارتکاب به‬ ‫زنای محصنه سنگسار شده اند‪ .‬به خاطر بیماری اقتصادی‬ ‫کشور‪ ،‬تیغ قانون و عرف اسالمی هم دیگر کند شده و فحشا‪،‬‬ ‫در گونه غیر اس�لامی آن هم بیداد می کند‪ .‬راننده تاکسی‬ ‫های تهران که معموال تحصیل کرده اند و به خاطر بیکاری‬ ‫به این کار روی آورده اند می توانند چنین نمونه هایی را در‬ ‫خیابان به سادگی شناسایی کنند‪.‬‬ ‫پردیس مهدوی‪ ،‬نویس��نده کتابی درباره روابط جنسی در‬ ‫ایران م��ی گوید‪ « :‬هنگامی که اقتص��اد رو به رکود می رود‬ ‫اقتصاد غیر رسمی و شبکه های غیرقانونی جذابیت بیشتری‬ ‫پیدا می کنند‪ .‬فناوری هم راه آن را هموار می کند‪».‬‬


‫‪27‬‬ ‫‪27‬‬

‫شماره هفدهم‬ ‫ونوزدهم‬ ‫شماره هجدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪26‬‬

‫دارد که ترغیب جوانان به انص��راف از خود ارضایی چندان‬ ‫اولویتی به ش��مار نرود‪ .‬با این همه حکومت صدها میلیون‬ ‫دالر خرج فناوری های سانسور چینی می کند که سپر دفاع‬ ‫اخالقی بسازد و با تهاجم فرهنگی و سیاسی مبارزه کند‪ ،‬که‬ ‫نتایج چندگانه ای با عوارض جانبی به همراه دارد‪ .‬در نتیجه‬ ‫گیرنده ها برای دریافت شبکه هایی چون بی بی سی فارسی‬ ‫و صدای امریکا با مش��کل روبرو می شوند ولی برای دریافت‬ ‫کانال های پورنوگرافی هیچ مش��کلی نیست‪ .‬این می شود‬ ‫که دستگاه های سانسور گاهی با تعصب عمل می کنند! یک‬ ‫دوس��ت ایرانی برایم تعریف کرد که چگونه برای دسترسی‬ ‫به حس��اب کاربری و ایمیل دانش��گاهش در بریتانیا پس از‬ ‫تالش های پیاپی ناموفق بوده اس��ت‪ .‬وی پس از این تالش‬ ‫ها تازه فهمید که در دانش��گاه وی به نام اسکس «‪»essex‬‬ ‫حروفی هست که سیستم سانس��ور اینترنت در ایران البد‬ ‫این حروف را به شغل شریف داللی محبت تعبیر کرده و باز‬ ‫کردن صفحه را غیر مجاز‪.‬‬ ‫در دوران حکومت پادش��اه مس��تبد غرب گرا‪ ،‬محمدرضا‬ ‫شاه پهلوی‪ ،‬تهران جامعه ای با تحول روز افزون بود که این‬ ‫تصور خطا را به وجود می آ َورد که دوران گذار به عصر مدرن‬ ‫را می گذراند‪.‬‬ ‫شاید داس��تان خانواده من نمونه خوبی از سرگذشت طبقه‬ ‫متوس��ط ایران در قرن بیستم باش��د‪ :‬مادربزرگ پدری ام‬ ‫متولد س��ال ‪ ۱۲۸۱( ،۱۹۰۷‬هجری شمسی) چادر به سر‬ ‫می گذاش��ت و تحصیالت رسمی پس از ابتدایی نداشت؛ از‬ ‫چهار دختر وی س��ه دخترش به دانش��گاه رفتند و از به سر‬ ‫گذاشتن حجاب امتناع کردند‪ .‬هر چهار دختر وی در تهران‬ ‫بزرگ ش��دند‪ ،‬جایی که دامن کوتاه مد بود و گوگوش پیش‬ ‫از انقالب کس��ی مثل جنیفر لوپز‪ ،‬در مقیاسی معتدل تر به‬ ‫نسبت اس��تاندارهای امروز‪« -‬مظهر تقلید» و کعبه آمال و‬ ‫آرزوها بود‪.‬‬ ‫بخشی از مخالفت خمینی با ش��اه به خاطر امتیازهایی بود‬ ‫که به زنان داده بود‪ .‬همین حقوق‪ ،‬آب به آس��یاب مخالفت‬ ‫روحانیونی چون خمینی می ریخت‪ .‬خمینی مسئله حقوق‬ ‫زن��ان را با انحط��اط اخالقی در یک ترکیب م��ی گنجانید‪.‬‬ ‫وی در س��ال ‪ ( ۱۹۷۰‬براب��ر‪ ۱۳۴۸‬ه‪.‬ش) کتاب��ی با عنوان‬ ‫«حکومت» اسالمی نوشت که بعدها به مبنا و الگوی جهان‬ ‫بینی و سیاس��ی در دوران پس از انقالب تبدیل شد‪ .‬وی در‬

‫آیت اهلل زیر پتو‬

‫مهدی خلجی محقق علوم اسالمی و طلبه پیشین‬ ‫حوزه علمیه قم می گوید‪:‬‬ ‫«مش��کل اساسی این نیس��ت که چنین مسائلی‬ ‫اصوال بیان می ش��وند‪ ،‬مش��کل این است که فقه‬ ‫اسالمی هنوز روزآمد و مدرن نشده است و در واقع‬ ‫به مسائل روزمره ای که مردم شهر با آن روبرو می‬ ‫شوند هیچ ربطی ندارد‪».‬‬ ‫این کتاب با نفس های به شماره افتاده تشریح کرد که فسق‬ ‫و فجور در میان جوانان ما به درجه ای رسیده که تمام نسل‬ ‫ها را نابود می کند و جوانان ما را به انحطاط می کش��اند و از‬ ‫هرگونه کار باز می دارد‪« :‬جوان ها عجله دارند که (کار را هر‬ ‫چه زودتر رها کنند تا) زودتر از اش��کال مختلف فسق لذت‬ ‫ببرند؛ لذت حرامی که آزادانه در دسترس همگان است و با‬ ‫شوق و ذوق ترویج می شود‪».‬‬ ‫با این همه تنها چند ماه پیش از انقالب وقتی خمینی هنوز‬ ‫در پاریس در تبعید به س��ر می بُرد‪ ،‬به هموطنان انقالبی و‬ ‫همس��نگر خود اطمینان داد که در جمهوری اسالمی زنان‬ ‫از آزادی انتخاب پوش��ش بهره من��د خواهند بود و خواهند‬ ‫توانس��ت درباره آینده خ��ود تصمیم بگیرن��د‪ .‬بخش قابل‬ ‫توجهی از روشنفکران لیبرال ایران‪ ،‬اعم از زن و مرد‪ -‬بیشتر‬ ‫به خاطر تغییر گذشته‪ ،‬پشت سر خمینی صف کشیدند و حتا‬ ‫برخ��ی نیز او را «گاندی ایران» نامیدند‪ .‬با این همه خمینی‬ ‫و مریدانش مدت کوتاهی پس از تحکیم قدرت به س��رعت‬ ‫تغییر موضع دادند و نظرات مخالف را س��رکوب کردند و به‬ ‫محدود کردن آزادی های اجتماعی و آزادی پوش��ش زنان‬ ‫پرداختند‪ .‬وی مدت کوتاهی پ��س از تکیه بر مقام رهبری‬ ‫اعالم کرد که اس�لام به مردم اجازه نداده که در ساحل دریا‬ ‫لباس شنا بپوشند و تاکید کرد که «پوستشان را می کنیم!»‬ ‫زنانی که در برابر اجباری ش��دن حج��اب مقاومت کردند با‬

‫خش��ونت و ارعاب روبرو ش��دند و متلکی قافیه مند پاس��خ‬ ‫گرفتند‪« :‬یا روس��ری‪ ،‬یا توسری» ! ش��یرین عبادی‪ ،‬برنده‬ ‫صلح نوبل نیز در مقاله اخیر خود نوشت که «گرچه انقالب‬ ‫‪ ۵۷‬ایران اغلب به نام انقالب اسالمی شناخته می شود ولی‬ ‫در حقیقت می توان آن را انقالب مردان علیه زنان دانست‪....‬‬ ‫تدوین کنندگان قانون (مجازات اسالمی) ما را‪ ۱۴۰۰‬سال‬ ‫به عقب برگرداندند‪».‬‬ ‫درست مثل اسالمگرایان امروز مصر ‪-‬و برخی سیاستمداران‬ ‫راس��ت گرای مس��یحی امریکا‪ -‬انقالبیون ایران نیز زمینه‬ ‫ای فراه��م کردن��د تا با ی��ک سیاس��ت عوامفریبانه‪ ،‬نقش‬ ‫سیاس��تمداران پرهی��زگاری را بازی کنند که به مس��ائل‬ ‫اقتصادی اهمیت نمی دهد و ب��ه این ترتیب از چالش های‬ ‫ایجاد زیرساخت های یک اقتصاد متنوع شانه خالی کردند‬ ‫که البته به مدد ثروت هنگفت و پول یامفت نفت‪ ،‬تمام این‬ ‫ش��عارها به نظر امکان پذیر رسید‪ .‬خمینی طی یک حرکت‬ ‫قهرمانانه اقتصاددان ها را «خر» نامید و همه شان را مرخص‬ ‫کرد‪ .‬وی در پاسخ به انتقادها گفت که «ما برای ارزان شدن‬ ‫هندوانه انقالب نکرده ایم‪ ».‬سه دهه بعد نتایج ماجرا خود را‬ ‫نشان می دهد‪ :‬در سال ‪ ۱۳۵۷‬شمسی تولید ناخالص داخلی‬ ‫ایران‪ ،‬با منابع طبیعی سرشارش تقریبا دو برابر ترکیه است‪.‬‬ ‫ترکیه‪ ،‬که در مقایس��ه با ای��ران از هیچ منبع خاص طبیعی‬ ‫برخوردار نیس��ت‪ .‬الزم به ذکر اس��ت که امروز درآمد ایران‬ ‫نصف ترکیه است‪.‬‬ ‫واقعیت تلخ این است که ایران سرنوشت ملی خود را به مردی‬ ‫سپرد که به جای فکر کردن به چگونگی اداره اقتصاد مدرن‬ ‫مملک��ت‪ ،‬به مراتب زمان بیش��تری را صرف تصمیم گیری‬ ‫درباره اندازه مجازات مذهبی همخوابی با حیوانات س��پری‬ ‫می کرد‪ .‬برای خمینی که گفته است «در حجاب نگه داشتن‬ ‫زنان‪ ،‬جامعه را از غوطه ور ش��دن در فساد و آشفتگی حفظ‬ ‫می کند»‪ ،‬زیبایی های زنانه نه تنها پیش چش��م مذهب بی‬ ‫اعتبار است بلکه به خودی خود تهدیدی برای ادامه حکومت‬ ‫به شمار می رود‪.‬‬ ‫خمینی اعالم می کند که س�لامت خانواده در گرو سامان‬ ‫جمهوری اسالمی اس��ت که البته زیبایی زن اساساً موجب‬ ‫تضعیف آن است‪ .‬هرچند برخی این جهان بینی را ناشی از‬ ‫«زن گریزی» و پدیده «تنفر از زن» می دانند‪ ،‬ولی خمینی‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪25‬‬

‫عکس ها از فارس‬

‫همخواب ش��ود‪ ،‬ادرار و پهن این حیوانات نجس می شود و‬ ‫شیر آن ها نیز حرام خواهد بود‪» .‬‬ ‫من به عنوان نوجوانی که سرزمین آبا اجدادی را ترک گفته و‬ ‫در میانه غرب امریکا رشد می کرد با شنیدن ترجمه سخنان‬ ‫دقیق خمینی وحشت کردم و سردرگم شدم‪.‬‬ ‫محققان شیعه ‪ -‬از جمله منتقدان سرسخت خمینی‪ -‬تاکید‬ ‫می کنند که چنین موضوع هایی در میان روحانیون نس��ل‬ ‫خمینی بس��یار معمول بوده و باید در زمینه مناس��ب خود‬ ‫درک و بررسی شوند‪ :‬اس�لام دینی است که از روستایی در‬ ‫یک بیابان ظهور کرده و خود حضرت محمد هم چوپان بوده‬ ‫است‪ .‬جایی که ادیان دیگر مانند مسیحیت و یهودیت چنین‬ ‫رفتارهایی را گناه می ش��مرند س�لام به آن ها با دیدگاهی‬ ‫حقوقی می نگرد‪.‬‬ ‫مهدی خلجی محقق علوم اس�لامی و طلبه پیش��ین حوزه‬ ‫علمیه قم می گوید‪« :‬مش��کل اساسی این نیست که چنین‬ ‫مس��ائلی اصوال بیان می ش��وند‪ ،‬مش��کل این است که فقه‬ ‫اس�لامی هن��وز روزآمد و مدرن نش��ده اس��ت و در واقع به‬ ‫مس��ائل روزمره ای که مردم شهر با آن روبرو می شوند هیچ‬ ‫ربطی ندارد‪».‬‬ ‫در واقع نسخه های مذهبی خمینی اغلب به موضوع خنده‬ ‫جوک و متلک های نس��ل پس از انقالب ایران تبدیل شده‬ ‫اند‪« .‬من هرگز در تهران ش��تر ندیده ام» نیک آهنگ کوثر‪،‬‬ ‫کارتونیست سرش��ناس ایرانی با گفتن این نکته می افزاید‪:‬‬ ‫«چه برس��د به این که کسی بخواهد به فکر خوابیدن با شتر‬ ‫بیفتد!»‬

‫اگر ایهامی وجود داشته باشد که بتوان گفت خاورمیانه امروز‬ ‫به درستی بدان مبتالست‪ ،‬چنین ایهامی لفظ «انباشتگی»‬ ‫یا «قلمبگی» جوانان است(!) در شرایطی که سن میانسالی‬ ‫در میان اعراب ‪ ۲۲‬س��الگی و در ایران ‪ ۲۷‬سالگی است و در‬ ‫مقایس��ه‪ ،‬در اروپای غربی به نزدیک ‪ ۴۰‬س��الگی می رسد‪.‬‬ ‫پدیده نفوذ روزافزون اینترنت و تلویزیون های ماهواره ای با‬ ‫برنامه های شایع پورنوگرافی در کنار جمعیت جوان منطقه‪،‬‬ ‫رفتار مس��لمانان سراس��ر خاورمیانه را از تمایالت سرشار‬ ‫جنسی انباشته است‪.‬‬ ‫با بررسی روند جستجو در موتور جستجوی گوگل می توان‬ ‫دید که از هر هفت کش��وری که در آن ها کلمه «س��کس»‪،‬‬ ‫پیاپی مبنای جستجوست‪ ،‬پنج تای آن ها مسلمان اند و یکی‬ ‫از آن ها یعنی هند‪ ،‬کش��وری دارای اقلیت بزرگ مسلمان‬ ‫است‪ .‬واژه «سکسی» در میان اعراب‪ ،‬حتا محبوبیت بیشتری‬ ‫دارد‪ .‬ردیاب دیگر گوگل‪ ،‬ت ِرند س��پات‪ ،‬نشان می دهد که از‬ ‫ابتدای س��ال ‪ ۲۰۱۲‬موضوعی که به سرعت روند صعودی‬ ‫جستجو را در ایران طی کرده‪ ،‬کلیدواژه «گلشیفته فراهانی»‬ ‫بوده است‪ .‬وی یک بازیگر محبوب ایرانی در تبعید است که‬ ‫در ماه ژانویه با باالتنه برهنه جلوی دوربین نشریه فرانسوی‬ ‫مادام فیگارو ظاهر شد‪.‬‬ ‫قبل از انق�لاب‪ ،۱۳۵۷‬تصاوی��ر زنانی در س��ینمای ایران‬ ‫نش��ان داده می شد که لباس های چندان پوشیده ای به تن‬ ‫نداشتند و چنین امری بنیادگرایان مذهبی را به خروش وا‬ ‫می داشت‪ .‬پس از انقالب نشان دادن زنان بدون حجاب در‬ ‫سینمای ایران ممنوع شد‪ .‬این ممنوعیت هنوز در شرایطی‬

‫اجرا می ش��ود که بیشتر ش��هروندان ایرانی به شبکه های‬ ‫خیره کننده ماهواره ای دسترسی دارند‪ .‬نصب آنتن بشقابی‬ ‫ماهواره رس��ما غیر قانونی اس��ت ولی می گویند خو ِد سپاه‬ ‫قاچاق گیرنده های ماهواره‬ ‫پاسداران انقالب اس�لامی در‬ ‫ِ‬ ‫دست دارد‪ .‬در فیلم مستند «ایران جاب»‪« -‬کار در ایران»‬ ‫که به زودی پخش خواهد‪ ،‬کوین ش��پرد‪ ،‬بازیکن امریکایی‬ ‫که در بس��کتبال لیگ حرفه ای ایران بازی می کند خواهد‬ ‫گفت که چگونه از گشت و گذار در شبکه های تازه ماهواه ای‬ ‫شوکه شده اس��ت‪ .‬می گوید‪« :‬شش هزار تا شبکه داریم که‬ ‫چهارصد تای آن ها کانال سکس اند!»‬ ‫به هر حال حکومت ایران به خاطر ادعاهای مذهبی مجبور‬ ‫اس��ت که چندین میلیون دالر صرف کند که ش��هروندان‬ ‫ایران نتوانند برنامه های ماهواره را ببینند؛ تالش��ی بیهوده‬ ‫برای پس زدن هم زمان تکنولوژی و طبیعت بش��ری که راه‬ ‫به جایی نمی برد‪ .‬چندین سال پیش یکی از مقامات وزارت‬ ‫اطالعات ایران (س��عید حجاریان) در گفتگویی با نیویورکر‬ ‫چالشی داوطلبانه را برای خود رقم زد‪:‬‬ ‫«بیشتر جمعیت (ایران) جوان اند‪ ....‬جوان در طبیعت خود‬ ‫شیدای شهوت است‪ .‬به همین دلیل می خواهد برنامه هایی‬ ‫را ببیند که بتواند با آن ها خود ارضایی کند‪ .‬باید کاری کنیم‬ ‫که جامعه از این جو و وضعیت خودارضایی خالص شود‪».‬‬ ‫ش��اید برخی بگویند کش��وری که از تورم مزمن و بیکاری‬ ‫رنج می برد ‪ -‬صرفنظر از وضعیت تحریم های ش��دید بین‬ ‫المللی و جنگ احتمالی بر سر برنامه اتمی ‪ -‬چنین کشوری‬ ‫با جمعیت جوان آن قدر کارهای مهم تر و انجام نش��ده ای‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪24‬‬

‫آیت اهلل زیر پتو‬

‫آیت اهلل زیر پتو‬ ‫کریم سجاد پور‬ ‫فارین پالسی‪ 7 /‬مه ‪2012‬‬ ‫ترجمه فائقه اشکوری از انگلیسی‬ ‫در جمهوری اس�لامی ایران سیاس��ت ها ش��اید تمام شان زن) تا فتوای تحریم استمنا که تاکید می کنند گناهی کبیره‬ ‫است و موجب بروز آس��یب های علمی و پزشکی می شود و‬ ‫جنسی نباشند ولی سکس قضیه ای سیاسی است‪.‬‬ ‫چنین و چنان‪.‬‬ ‫در س��ال های اول انقالب روحانی گمنامی ب��ه نام آیت اهلل‬ ‫گیالنی از نقطه نظر قوانین اسالم فرضیه های عجیب و غریبی بر خالف پروتستان ها و کاتولیک های مسیحی و ارتدوکس‬ ‫درباره س��کس در تلویزیون ملی بیان کرد که حساس��یت زا های یهودی و همتایان سنی مس��لمان‪ ،‬شاید چندان جای‬ ‫شد‪ .‬یکی از دور از ذهن ترین فرضیه ها ‪ -‬که هنوز پس از سه شگفتی نباشد که بنیادگرایان شیعی ایران‪ ،‬زمان مفرطی را‬ ‫دهه موجب خنده و مضحکه مردم ایران است از این قرار بود‪ :‬به تعمق درباره تمایالت جنسی سپری می کنند‪ .‬هر چه باشد‬ ‫جنسی بنیادگرایان‬ ‫فرض کنید که مرد جوانی در اتاق خود خوابیده باشد و دقیقا آن ها نیز آدمیزاد اند‪ .‬ولی مسئله شیدایی‬ ‫ِ‬ ‫زیر همان اتاق در طبقه پایین عمه وی به خواب رفته باش��د‪ .‬دینی ایران ارزش بررس��ی دقیق تر را دارد چ��را که آنان ها‬ ‫حال اگر زمین لرزه ای باعث ش��ود که طبقه باال به زیر فرود مملکتی را با جاه طلبی های هسته ای‪ ،‬ثروت عظیم نفت‪ ،‬و‬ ‫بیاید و مرد جوان که در این استدالل قاعدتا لخت خوابیده‪ ،‬جمعیت جوان پویا ولی خفه شده‪ ،‬اداره و کنترل می کنند‪.‬‬ ‫در حالت تحریک جنسی‪ ،‬دقیقا بر عمه اش فرود بیاید که او‬ ‫نیز از قضای روزگار عریان است‪ ،‬آیا طفلی که از این رابطه زاده با این همه به دالیل مختلف‪ -‬ترس از پا گذاش��تن جای پای‬ ‫می شود حالل زاده و مشروع است یا حرامزادهء نامشروع؟ سلمان رشدی‪ ،‬برچسب مستش��رق خوردن‪ ،‬یا جریجه دار‬ ‫کردن حساسیت های مذهبی‪ -‬به شدت از رو کردن ریاکاری‬ ‫داستان چنین هرزگی ش��اید با ظاهر زاهدانه و ضدجنسی حکومت ایران پرهیز می شود‪.‬‬ ‫جمهوری اسالمی جور در نیاید و ناهنجار به نظر برسد‪ .‬ولی این اش��تباه اس��ت‪ .‬زیرا در حکومت مذهب س��االری چون‬ ‫برنامه ایشان که به «گیلی شو» معروف شده بود به خاطر ور ایران‪ ،‬مذهب از جنس سیاس��ت است‪ .‬یکنواختی و کهنگی‬ ‫رفتن با موضوعات نگفتنی‪ ،‬هم مورد توجه قش��ر سنتی بود باورهای مربوط به تمایالت جنس��ی‪ ،‬منحصر به رختخواب‬ ‫و هم موضوع خنده تهرانی های قش��ر باال را فراهم می کرد‪ .‬و اتاق خواب و خانه نمی ش��ود‪ ،‬بلک��ه در تمام مکتب خانه و‬ ‫گیالنی تخم کالمی را پایه ریزی کرد که امروزه روز دیگر برج حوزه های علوم دینی و غیر دینی نفوذ کرده و س��ربازخانه و‬ ‫و بارویی برای خود یافته و به روحانیون و بنیادگرایان خرده عدالتخانه و دیگر خانه ها را هم در نوردیده اس��ت‪ .‬مثَل تازه‬ ‫پا و تازه کار ای��ن فرصت را داده که ب��ه متخصصان تازه کا ِر سازی در میان ایرانی ها رواج دارد که می گویند قبل از انقالب‬ ‫مشاوره جنسی تبدیل ش��وند و از دادن نصایح پرت و پال در مردم در بیرون خانه جش��ن و مهمانی می گرفتند و در خانه‬ ‫این خصوص هیچ ابایی نداشه باشند‪ .‬از پیچیدن نسخه های نماز می خواندند ولی امروز بیرون نماز می خوانند و در خانه‬ ‫فوری در باب ارتباط س��ریع جنسی (و مثال توصیه به مردان های خود مهمانی می گیرند‪.‬‬ ‫برای اطفاء غرایز جنسی در اس��رع وقت و بدون برانگیختن چنین دوگانگی در بس��یاری از رفتارهای اجتماعی در ایران‬

‫صدق می کند‪ .‬برای بس��یاری از ایرانی ها مس��ئله انحطاط‬ ‫اخالقی چنان از رن��گ و جال رفته که دیگ��ر ارزش گفتن و‬ ‫شنیدن ندارد‪ .‬گفتن از آن‪ ،‬درست مثل ارتباط روزمره با نهاد‬ ‫حاکمیت چش��م اندازی نخ نما شده است‪ .‬برای آن دسته از‬ ‫س��اکنان غرب که می خواهند بدانند حکومت ایران چگونه‬ ‫هن��وز زنده و سرپاس��ت‪ ،‬باید گفت که نق��ش محوری خود‬ ‫حکومت در پیچیده و الینحل کردن مسائل جنسی را نباید‬ ‫دست کم گرفت‪.‬‬ ‫به قول گفته اخیر تیپ (توماس) اونیل سخنگوی کاخ سفید‪،‬‬ ‫در جمهوری اسالمی ایران همه سیاست ها جنسی نیستند‬ ‫ولی غریزه جنسی قطعا مسئله ای سیاسی است‪ .‬نمونه بارز‬ ‫شماره ‪ ،۱‬پدر انقالب اسالمی مرحوم آیت اهلل خمینی بود‪ .‬وی‬ ‫چون دیگر علمای شیعه‪ ،‬مشتاق بود که مرجع تقلید شود‪ .‬این‬ ‫شد که بخش اول کار خود را به بررسی موشکافانه آموزه های‬ ‫دینی اختصاص داد و با خلوص تمام آن ها را در زندگی خود‬ ‫به کار بس��ت؛ مثال توصیه می شود که شخص ادرار و مدفوع‬ ‫خود را نگه ندارد و به ویژه زمانی که از ضرورت قضای حاجت‪،‬‬ ‫اندام دفع دردناک شده باشد‪ .‬همان طور که پیداست‪ ،‬آموزه‬ ‫ها دامنه گسترده ای از مسائل روزمره دنیای فانی را در بر می‬ ‫گیرد و حتا از مباحث بسیار شهوانی هم چشم نمی پوشد‪.‬‬ ‫در س��ال ‪ ۱۹۶۱‬برابر با ‪ ،۱۳۴۰‬امام خمینی رس��اله توضیح‬ ‫المسائل مذهبی خود را به رشته تحریر در آورد و در آن درباره‬ ‫بسیاری مسائل‪ ،‬از لواط گرفته تا زنا با حیوانات اظهار نظرهای‬ ‫دقیقی ارائه داد‪« :‬اگر مردی پس از ازدواج با زنی با پسر‪ ،‬برادر‬ ‫و یا پدرهمس��ر خود لواط کند در زناشویی آن ها خللی وارد‬ ‫نمی شود‪ ».‬و یا مثال‪« :‬اگر فردی با یک گاو‪ ،‬گوسفند و یا شتر‬


‫‪23‬‬

‫آیت اهلل زیر پتو‬

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪22‬‬

‫رو به همسایه‬ ‫عکس ها از کوربیس‬

‫قانونی تهران در آینده افغانستان ادامه می دهند حتی پس‬ ‫از نقش او در به قدرت آوردن دولت کرزی در سال ‪.۲۰۰۱‬‬

‫ظلم و تعدی به ش��یعیان افغانستان و تالش ای ران‬

‫ایران از دیرباز اصرار داشته است که می تواند در تامین در راستای توس��عه جامعه شیعیان این کشور نیز‬ ‫امنیت و ثبات در افغانستان و مناطق عشایری پاکستان‬

‫نقش موثری بازی کند‪ .‬با این حال‪ ،‬ایران با دو چالش بزرگ در زمره این منافع ق رار می گی رند و هدف ممانعت‬

‫در مرزهای خود با افغانستان و پاکستان مواجه است‪)۱( :‬‬

‫فعالیت های گروه های سازمان یافته جنایی و شبه نظامیان از بازگشت کنترل افغانستان به دست سنی های‬

‫در مرز پاکستان و (‪ )۲‬قاچاق مواد مخدر در مرز مشترک با‬ ‫افغانستان است‪ .‬از این چشم انداز ‪ ،‬با توجه به مشکالت ایران‬ ‫در مرزهای شرقی‪ ،‬به نظر می رسد نوعی همگرایی منافع‬ ‫بین ایران‪ ،‬افغانستان ‪ ،‬پاکستان و ایاالت متحده وجود دارد‪.‬‬ ‫تهران ترجیح می دهد یک دولت دوست در کابل حکمرانی‬ ‫کند که تسلط فرهنگی ایران را – حداقل به صورت تلویحی‬ ‫قبول دارد‪ .‬ایران بدون شک یک دولت دوست در کابل که در‬ ‫روابط خود با آمریکا مشکالتی دارد را به یک دولت قوی که‬ ‫ممکن است توسط آمریکا در زمان حمله احتمالی به ایران‬ ‫مورد استفاده قرار گیرد ترجیح می دهد‪.‬‬ ‫هیچ مدرک یا استدالل منطقی وجود ندارد که نشان دهد‬

‫افراطی تحت حمایت ع ربس��تان س��عودی است‬ ‫ش رایطی که در سال های ‪ ۱۹۹۶‬تا ‪ ۲۰۰۱‬برق رار بود‪.‬‬ ‫کمک به دشمن بزرگی چون طالبان در جهت منافع ایران‬ ‫است‪ .‬با این حال‪ ،‬به منظور کاهش احتمال حمله ایاالت‬ ‫متحده به ایران و کاهش احتمال استفاده از مرزهای شرقی‬ ‫برای حمله نظامی به این کشور‪ ،‬ایران می تواند از طالبان به‬ ‫بهترین صورت در جهت مقاصد خود استفاده کند‪.‬‬ ‫شواهد موجود و سیاست های دولت ایران نشان می دهد که‬ ‫این کشور مخالف هرگونه معامله بالقوه ای است که میان‬

‫طالبان و دولت مرکزی کابل صورت می گیرد – دولتی که‬ ‫تحت حمایت ایاالت متحده آمریکا یا سایر کشورهای ناتو‬ ‫است‪ .‬همچنین به نظر می رسد که ایران به حضور طوالنی‬ ‫مدت آمریکا در افعاستان با ثبات تمایلی ندارد‪.‬‬ ‫اگر ایران به طالبان در افغانستان کمک می کند‪ ،‬شاید بتوان‬ ‫آن را پاسخ تندروهای رژیم ایران به تالش های آمریکا برای‬ ‫بی ثبات کردن ایران در منطقه قلمداد کرد‪ .‬در چنین‬ ‫سناریویی‪ ،‬تهران می خواهد نشان دهد که قادر است هزینه‬ ‫حضور نظامی ایاالت متحده در افغانستان را ‪ -‬در صورت‬ ‫تداوم سیاست های خصمانه آمریکا علیه ایران ‪ -‬افزایش‬ ‫دهد‪ .‬مرور سیاست های گذشته ایران مانند اخراج حکمتیار‬ ‫در سال ‪ ۲۰۰۲‬بدلیل سخنانش علیه دولت کرزی و حضور‬ ‫نظامی آمریکا‪ ،‬می تواند معیاری باشد که نشان می دهد‬ ‫تندرویان قابلیت اصالح آنچه در گذشته اشتباه و سیاست‬ ‫های خام قلمداد شده است را دارند‪.‬‬ ‫• این مطلب ترجمه فارسی مقاله ‪Iran fears losing‬‬ ‫‪ investment in Afghanistan‬است که به قلم فاطمه امان‬ ‫نوشته شده و برای اولین بار در آوریل ‪ ۲۰۱۰‬در نشریه جینز به‬ ‫چاپ رسیده است‪.‬‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪21‬‬

‫ته ران ترجیح می دهد یک دولت دوست در کابل‬ ‫حکم رانی کند که تسلط فرهنگی ای ران را حداقل‬ ‫به صورت تلویحی قبول دارد‪.‬‬ ‫ای ران بدون ش��ک یک دولت دوست در کابل که‬ ‫در روابط خود با آمریکا مش��کالتی دارد را به یک‬ ‫دولت قوی که ممکن است توسط آمریکا در زمان‬ ‫حمله احتمالی به ای ران مورد اس��تفاده ق رار گیرد‬ ‫ترجیح می دهد‪.‬‬ ‫نمی کند در حالیکه همه همسایگان ما به آمریکایی ها‬ ‫کمک می کنند‪».‬‬ ‫هر چند ارسال اسلحه به شبه نظامیان افغانستان در تناقض‬ ‫با سیاست های آشکار ایران است ‪ ،‬احتمال دخالت برخی‬ ‫عوامل سرکش دولت در جریان انتقال اسلحه به افغانستان‬ ‫کامال منتفی به نظر نمی رسد‪ .‬اما حتی این مداخله احتمالی‬ ‫در امور افغانستان توسط عناصر سرکش سپاه پاسداران‬ ‫انقالب اسالمی نباید با کمک هایی که تحلیلگران بین‬ ‫المللی معتقدند اعضای آژانس اطالعات پاکستان به شبه‬ ‫نظامیان مرزهای شرق و جنوب افغانستان کردند معادل‬ ‫تلقی شود‪.‬‬ ‫برخی از فرماندهان سپاه پاسداران می توانند بدون نیاز‬ ‫به تایید مستقیم فرماندهی مرکزی وارد عمل شوند و به‬ ‫احتمال زیاد انگیزه چنین مداخالتی بیشتر می تواند منافع‬ ‫مادی تجارت اسلحه قلمداد شود تا حمایت صریح ایران از‬ ‫یک گروه افغان با قابلیت مسلح‪.‬‬ ‫بعالوه‪ ،‬ایران همیشه پذیرای رهبران سابق ضد طالبان مانند‬ ‫حکمتیار‪ ،‬ربانی و چندین نفر دیگر بوده است‪ .‬حکمتیار تمام‬ ‫سال های ‪ ۱۹۹۷‬تا ‪ ۲۰۰۲‬را در ایران در تبعید به سر برد‪ .‬او‬ ‫در فوریه ‪ ۲۰۰۲‬پس از متهم شدن به سوء استفاده از مهمان‬ ‫نوازی ایرانیان از این کشور اخراج شد‪ .‬او اظهاراتی بیان‬ ‫کرده بود نظیر مردم افغانستان باید با دولت کرزی مبارزه‬ ‫کنند – دولتی که با کمک ایران بر سر قدرت آمده است‪.‬‬ ‫این افراد‪ ،‬که برخی از آنها هنوز نقش مردان جنگ را بازی‬ ‫می کنند‪ ،‬شبکه های ارتباطی خود را فعال نگه داشته اند و‬ ‫از این طریق سالح های منفجره ساخت ایران را در اختیار‬ ‫شورشیان افغانستان قرار داده اند ‪ ،‬اما این کار لزوما موهبتی‬ ‫از جانب دولت ایران نمی تواند تلقی شود‪.‬‬ ‫هنوز در ایران بیش از دو میلیون پناهنده افغان وجود دارد‬

‫که اکثریت آنان از قوم هزاره و دارای مذهب شیعه هستند‪.‬‬ ‫در مقام مقایسه‪ ،‬این گروه بیش از دیگر گروه های قومی‬ ‫افغانستان از حمایت های دولت ایران بهره جسته اند‪.‬‬

‫در واقع حضور ایران در افغانستان به استثنای دوره حکومت‬ ‫طالبان هرگز محدودیتی نداشته است‪ .‬حتی در زمان اشغال‬ ‫اتحاد جماهیر شوروی و دوره حکومت مجاهدین در نیمه‬ ‫اول دهه ‪ ۱۹۹۰‬باز هم ایران حضوری قوی در افغانستان‬ ‫داشته است‪ .‬ایران بویژه از ائتالف شمالی افغانستان (با‬ ‫اکثریت مردم شیعه مذهب تاجیک) و حزب وحدت‬ ‫پشتیبانی گسترده ای کرده است‪ .‬ایران پذیرای حزب‬ ‫اسالمی ‪ -‬به رهبری حکمتیار نیز بوده است (که پشتون‬ ‫و سنی است‪).‬‬

‫در شرایطی که احتمال معامله مستقیم دولت ایران در‬ ‫تهیه اسلحه و مواد منفجره برای جنگجویان طالبان بعید‬ ‫به نظر می رسد ‪ ،‬شورشیان افغان به طرق مختلف قادر بوده‬ ‫اند به تسلیحات ساخت ایران دست یابند‪ .‬به عنوان مثال‪،‬‬ ‫قاچاقچیان و سایر شبکه های سازمان یافته جنایی می‬ ‫توانسته اند به این منظور مورد استفاده قرار گیرند – درست‬ ‫همانند قاچاقچیان قوم بلوچ که در قبال ورود مواد مخدر به‬ ‫داخل ایران‪ ،‬بنزین یارانه ای از ایران به پاکستان و افغانستان‬ ‫ارسال می کردند‪.‬‬

‫ایران همواره برای نفوذ در جامعه شیعیان افغانستان تالش‬ ‫گسترده ای داشته است‪ .‬آیت اهلل آصف محسنی ‪ -‬معمار‬ ‫اصلی قانون خانواده در افغانستان جدید ‪ -‬در سال ‪۱۹۷۸‬‬ ‫جنبش اسالمی افغانستان را در شهر قم تاسیس کرد که‬ ‫از حمایت قابل توجه ایران بعد از انقالب ‪ ۱۹۷۹‬بهره مند‬ ‫شد‪ .‬او متولد قندهار و یک روحانی شیعه پشتون است که‬ ‫صاحب کانال تلویزیونی تمدن افغان نیز استد – کانالی که‬ ‫برنامه های آن مشابه کانال های تلویزیونی دولت ایران‬ ‫است‪ .‬او خاتم النبیین مرکز شیعیان کابل را نیز بنیان نهاد‬ ‫که به اعتقاد برخی تحلیل گران این کار با حمایت مالی ایران‬ ‫صورت گرفت‪ .‬او با توجه به هر دو مزیت پشتون و شیعه بودن‬ ‫هم در ایران و هم در پاکستان احساس راحتی می کرد‪ .‬اما‬ ‫سایر رهبران شیعه مذهب افغانستان لزوما از نسخه ایرانی‬ ‫فقه (تفسیر قوانین اسالمی) تبعیت نمی کنند‪.‬‬ ‫در عین حال‪ ،‬افغان ها از رشد نفوذ فرهنگی ایران در‬ ‫افغانستان رضایت ندارند‪ .‬برخی پناهندگان افغان قوم هزاره‬ ‫‪ ،‬شامل روشنفکران‪ ،‬با تقلید سیستم مذهبی‪-‬سیاسی ایران‬ ‫یا موافق نیستند یا تمایلی به آن ندارند‪.‬‬

‫ظلم و تعدی به شیعیان افغانستان و تالش ایران در راستای‬ ‫توسعه جامعه شیعیان این کشور نیز در زمره این منافع قرار‬ ‫می گیرند و هدف ممانعت از بازگشت کنترل افغانستان به‬ ‫دست سنی های افراطی تحت حمایت عربستان سعودی‬ ‫است – شرایطی که در سال های ‪ ۱۹۹۶‬تا ‪ ۲۰۰۱‬برقرار بود‪.‬‬

‫نتیجه‬

‫آنها برای کسب و کار مرتبا به افغانستان رفت و آمد می‬ ‫کنند‪ ،‬و حتی در صورت عدم دخالت رهبران سپاه پاسداران‬ ‫در ارسال اسلحه به شورشیان افغان ‪ ،‬برخی از عناصر این‬ ‫سپاه می توانسته اند با استفاده از این شبکه انسانی به درون‬ ‫جامعه افغان نفوذ کنند‪.‬‬

‫منافع ایران در افغانستان‬ ‫ایران در طول تاریخ همواره منافع سیاسی و اقتصادی‬ ‫گسترده ای در افغانستان داشته است که از آن جمله می‬ ‫توان به منافع بلند مدت تهران در رودخانه هیرمند – که‬ ‫منشاء برخی اختالفات با افغانستان نیز بوده است – و مبارزه‬ ‫با قاچاق مواد مخدر که مرکزیت وسیع آن در مرزهای شرقی‬ ‫ایران واقع شده است‪.‬‬

‫ایران آشکارا مایل است نقش بیشتری در فرآیند سیاسی‬ ‫امنیتی افغانستان داشته باشد‪ .‬مقامات ایرانی بر این باورند‬ ‫که آنها همچنان به مبارزه برای به رسمیت شناختن سهم‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪20‬‬

‫رو به همسایه‬

‫عکس ها از کوربیس‬

‫سیاسی افغان است که توسط ایران برای انتقال پیام‬ ‫همبستگی با افغانستان و برجسته کردن پروژه های توسعه‬ ‫خویش در این کشور فقیر و همسایه شرقی مورد استفاده‬ ‫قرار می گیرد‪ .‬در همین حال تهران تالش ها و پروژه هایی‬ ‫که به منظور کمک به حدود ‪ ۲‬میلیون مهاجر و پناهنده‬ ‫افغان داخل ایران در دست اجراست را نیز به منصه نمایش‬ ‫در می آورد‪ .‬این دقیقا همان چیزی است که توسط مقامات‬ ‫ایرانی به عنوان جنگ نرم علیه غرب در منطقه یاد می شود‪.‬‬ ‫در فوریه ‪ ، ۲۰۰۹‬سفیر افغانستان در ایران به نقش کلیدی‬ ‫مهاجرین افغان تحصیل کرده در ایران که به افغانستان‬ ‫بازگشته اند در پروژه های بازسازی این کشور اشاره کرد‪.‬‬ ‫طبق آمار رسمی ایران ‪ ،‬در طول سی سال گذشته بیش از‬ ‫‪ ۶۰۲۰۰۰‬مهاجر افغان در کالس های نهضت سوادآموزی‬ ‫ایران شرکت کرده و باسواد شده اند و هم اکنون نیز بیش‬ ‫از ‪ ۱۶۰۰۰‬پناهنده افغان در حال شرکت در این کالس ها‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫آمار وزارت آموزش و پرورش ایران نیز نشانگر ‪ %۷۵‬رشد‬ ‫در تعداد دانش آموزان افغان در سال ‪ ۲۰۰۷‬در مقایسه با‬ ‫سال ‪ ۱۹۹۰‬است‪.‬‬ ‫هم اکنون بیش از ‪ ۴۰۰۰‬افغان یا دانشجو و یا با مدارج‬ ‫دانشگاهی در ایران وجود دارد‪ .‬تعداد زیادی از افغان های‬ ‫دارای مدارج دانشگاهی پس از سقوط طالبان و تشکیل‬ ‫دولت جدید به افغانستان بازگشتند‪ .‬در فاصله سال های‬ ‫‪ ۲۰۰۳‬و ‪ ،۲۰۰۴‬اولین گروه از این افراد وارد استان بامیان‬ ‫افغانستان شدند تا دانشگاه بامیان را راه اندازی کنند‪ .‬این‬ ‫کار در جذب بسیاری از افغان های تحصیل کرده مقیم ایران‬ ‫که به دنبال کار بودند نیز بسیار موفق بود و آنها که جویای‬ ‫مشاغل آکادمیک بودند در نهایت زیر نظارت ایران در وطن‬ ‫خویش مشغول به کار شدند‪.‬‬ ‫در ژوییه ‪ ،۲۰۰۸‬تقی قائمی‪ ،‬مدیر امور مهاجرین خارجی‬ ‫در وزارت کشور اظهار داشت که تمامی پناهندگان افغان‬

‫در ایران «به آموزش و بهداشت دسترسی دارند‪ ».‬بر اساس‬ ‫اظهارات قائمی اکثریت پناهندگان افغان در ایران در مناطق‬ ‫شهری تمرکز یافته اند و تنها کمتر از ‪ ۳/۳‬درصد آنها در‬ ‫اردوگاه های پناهندگان زندگی می کنند‪.‬‬

‫افغانستان گسترش داد‪.‬‬ ‫ایران به خوبی آکاه است که بخشی از اهرم اجرایی خود در‬ ‫منطقه افغانستان را از دست داده و در حال حاضر روابط‬ ‫با رهبران و جناح های مختلف افغان ضعیف تر از زمان‬ ‫بالفاصله پس از سقوط طالبان است‪ .‬به نظر می رسد ایران‬ ‫می بایست روش های قابل محاسبه دقیقی در تقویت این‬ ‫روابط در راستای تامین منافع سیاسی مختلف افغانستان‬ ‫به کار بندد تا آنجا که اگر در جایگاه مذاکره با آمریکا در‬ ‫مورد آینده افغانستان قرار گیرد حرفی برای گفتن در گذر‬ ‫از وقایع داشته باشد‪.‬‬

‫این در حالی است که به کمیسیون عالی سازمان ملل در امور‬ ‫پناهندگان(‪– )UNHCR‬شعبه مستقر در ایران ‪ -‬بودجه‬ ‫بسیار ناچیزی تخصیص داده شده است و بر اساس اظهارات‬ ‫قائمی مقدار آن برای کل سال ‪ ۲۰۰۷‬فقط ‪ ۸/۱۲‬میلیون‬ ‫دالر آمریکا بوده است‪.‬‬

‫مداخله و سالح‬

‫پوشش واکسییناسیون پناهندگان افغان در مقابل بیماری‬ ‫ها بیش از ‪ %۹۵‬بوده است و افزون بر ‪ ۳۰۰۰‬پناهنده‬ ‫افغان در رشته های پرستاری‪ ،‬مامایی و پیراپزشکی فارغ‬ ‫التحصیل شده اند‪ .‬بر اساس آمار منتشر شده در ایران هزینه‬ ‫پناهندگان افغان ‪ ۶‬میلیون دالر آمریکا در روز است‪.‬‬

‫به نظر می رسد در تالشی که به منظور تقویت قدرت نرم‬ ‫انجام می گیرد ‪ ،‬ایران می بایست بر پروژه های برجسته‬ ‫بیشتر تمرکز کند‪ .‬به عنوان مثال در سال ‪ ۲۰۰۹‬شرکت‬ ‫کابل ارتباطات شهید قندی ایران با وزارت ارتباطات‬ ‫افغانستان قرارداد مرحله دوم پروژه سایبر اپتیک را به امضا‬ ‫رسانید که شامل ‪ ۴۷۰‬کیلومتر کابل کشی در استان های‬ ‫پاکتیکا و خوست است‪ .‬این تنها یکی از قراردادهایی است‬ ‫که پیشنهاد شرکت شهید قندی ایران در رقابت با چندین‬ ‫شرکت دیگر برنده شد‪.‬‬ ‫پس از سال ‪ ،۲۰۰۲‬ایران با گسترش تجارت با افغانستان‬ ‫سرمایه گذاری های عظیمی در زیرساخت این کشور انجام‬ ‫داد‪.‬ایران به تاسیس شرکت های سرمایه گذاری مشترک و‬ ‫بازگشایی کارخانجات سیمان پرداخت ‪ ،‬اعتبارات تجارت‬ ‫خارجی با افغانستان را افزایش داد‪ ،‬از پروژه های هندوستان‬ ‫برای ساخت بزرگراه به سمت مناطق غربی افغانستان‬ ‫حمایت کرد و خط نیروگاه برق را نیز به سمت غرب‬

‫در سپتامبر ‪ ،۲۰۰۷‬ناتو اعالم کرد که نیروهای بین المللی‬ ‫مستقر در افغانستان مانع حمل سالح های ارسالی از ایران‬ ‫به استان فاراه افغانستان شده اند‪ .‬هر سه محموله محتوی‬ ‫سالح های منفجره (‪ )EFP‬بوده اند‪ .‬رسانه های ایران ارسال‬ ‫هر گونه سالح منفجره به عراق و افغانستان را تکذیب و آن‬ ‫را«ادعای دروغین آمریکا» عنوان می کنند‪ .‬روزنامه محافظه‬ ‫کار ابرار نوشت ‪«:‬ناامنی افغانستان عمیقا ایران را تحت تاثیر‬ ‫قرار داده و به آن آسیب رسانده است‪ ...‬سال ها پس از اشغال‬ ‫افغانستان توسط نیروهای نظامی خارجی‪ ،‬شرایط امنیتی‬ ‫هنوز بد است و طالبان دسترسی گسترده تر از گذشته برای‬ ‫بمب گذاری های جاده ای دارد‪».‬‬ ‫برای اثبات اینکه ایران طالبان را به سالح منفجره مجهز‬ ‫نکرده است‪ ،‬خبرگزاری جمهوری اسالمی (ایرنا) –‬ ‫سخنگوی رسمی این کشور – به نقل مطلبی از گلبدین‬ ‫حکمتیار‪ ،‬رهبر مجاهدین و نخست وزیر سابق افغانستان‬ ‫می پردازد بدین مضمون که شورشیان افغان «هیچ ارتباطی‬ ‫با قدرت های خارجی ندارند و هیچگونه کمکی از بیگانگان‬ ‫دریافت نکرده اند‪ ».‬او در ادامه گفت ‪« :‬ایاالت متحده می‬ ‫داند که هزینه هرسالح منفجره برای مجاهدین معادل‬ ‫‪ ۱۰۰‬دالر آمریکا است‪ .‬هیچ کشوری به مجاهدین کمک‬


‫‪19‬‬

‫واهمه های ایران در افغانستان‬ ‫فاطمه امان‬ ‫منتشر شده در نشریه جینز‬ ‫ترجمه‪ :‬سیما ماندگار‬

‫از اواخر سال ‪ ۲۰۰۱‬که طالبان کنترل افغانستان را از دست‬ ‫داد‪ ،‬ایران در راستای توسعه روابط خود با این همسایه شرقی‬ ‫سرمایه گذاری های بزرگی کرده است‪« .‬فاطمه امان» به‬ ‫بررسی نقش ایران در تحوالت افغانستان در ‪ ۹‬سال اخیر‬ ‫و ارزیابی واکنش ایران به نفوذ فزاینده دو دشمن سنتی –‬ ‫آمریکا و طالبان – در منطقه پرداخته است‪.‬‬ ‫سقوط سنی های افراطی جنبش طالبان درافغانستان در‬ ‫اواخر سال ‪ ۲۰۰۱‬به طرز بحث انگیزی منافع ایران را بیش از‬ ‫هر کشور دیگر منطقه تامین کرده است‪ .‬اکنون با گذشت ‪۹‬‬ ‫سال از آن زمان‪ ،‬هر گونه نشانه گیری در جهت دستیابی به‬ ‫بقایای شورشیان طالبان – چنانچه در حال حاضر مورد نظر‬ ‫دولت کابل و سایر کشورهای ناتو درگیر در افغانستان است ‪-‬‬ ‫مانعی بزرگ برای منافع امنیت ملی ایران محسوب می شود‪.‬‬ ‫اظهاراتی که از جانب مقامات رسمی ایرانی در رسانه های‬ ‫پایتخت این کشور منعکس می شود نشان از نگرانی گسترده‬ ‫تهران از معامالت احتمالی میان آمریکا و سایر کشورهای‬ ‫ناتو با طالبان دارد‪.‬‬ ‫دیدگاه های تهران‬

‫‪ ،۲۰۰۵‬زمانیکه تجدید حیات طالبان با جدیت آغاز شده بود‪،‬‬ ‫ربانی این گروه را متهم کرد که آلت دست قدرت های غربی‬ ‫هستند‪ .‬بر اساس اظهارات ربانی‪« :‬دشمنان تالش دارند با‬ ‫اجرای عملیات تروریستی به شهرت جهان اسالم خدشه‬ ‫وارد کنند‪».‬‬

‫این در حالی است که ریاض پیوسته از روند رو به رشد نفوذ‬ ‫ایران در خاور میانه ابراز نگرانی کرده است‪ .‬شاید هدف‬ ‫مقامات سعودی از این کار استفاده از کشمکش های کنونی‬ ‫برای آینده افغانستان در مقابله با نفوذ ایران باشد و این‬ ‫چالشی است که جمهوری اسالمی ایران آشکارا بر آن اذعان‬ ‫دارد‪ .‬در واقع‪ ،‬این چالش یا به عبارتی طرح قدرت عربستان‬ ‫در امور افغانستان به تالش های ایران برای تبدیل شدن به او در ادامه می گوید اروپایی ها پس از «قرن ها جنگ‬ ‫(بین خود) و محروم کردن مسلمانان» متحد شده اند اما‬ ‫قدرت پیشتاز و بالمنازع منطقه گره خورده است‪.‬‬ ‫«مسلمانان از یکدیگر جدا شده اند‪ ».‬موضوع تعمد دولت‬ ‫با این وجود‪ ،‬افعانستان همواره برای ایران حائز اهمیت بوده های غربی در ایجاد تفرقه بین مسلمانان به تکیه کالم‬ ‫است و به همین دلیل تهران تالش کرده است در دوره پس مقامات ایرانی بدل شده است‪ .‬در تاریخ ‪ ۱۴‬اکتبر ‪،۲۰۰۸‬‬ ‫از طالبان در بازسازی اقتصادی این کشور و ایجاد یک پایگاه ربانی با سعید جلیلی دبیر شورایعالی امنیت ملی ایران‬ ‫سیاسی قوی در آنجا ایفای نقش کند‪ .‬چشم انداز یک دولت مالقات کرد‪ .‬بر اساس مطالب مندرج در روزنت آفتاب ‪ ،‬جلیلی‬ ‫افغان که در بر گیرنده طالبان نیز باشد – پیشنهادی که بعض ُا با ابراز نگرانی از وخامت اوضاع امنیتی در افعانستان اظهار‬ ‫در کابل و برخی پایتخت های غربی مطرح شده است – داشت‪« :‬حضور نیروهای نظامی خارجی در افغانستان عالوه‬ ‫تهدیدی است برای برنامه هایی که ایران در مورد افغانستان برتضعیف وضعیت امنیت کشور موجب افزایش بیکاری و‬ ‫در نظر دارد‪ .‬تهران از طالبان تحت حمایت عربستان سعودی مشکالت اقتصادی نیز گشته است‪».‬‬ ‫که اهداف ضد ایران و ضد شیعه در افغانستان دنبال خواهد‬ ‫کرد – شبیه آنچه در دهه ‪ ۱۹۹۰‬اتفاق افتاد – هراس دارد‪ .‬بر اساس گزارش ایسنا‪ ،‬ربانی «جلیلی را در جریان تحوالت‬ ‫اخیر افغانستان قرار داد‪ ».‬ربانی در صدا و سیمای جمهوری‬ ‫برهان الدین ربانی ‪ ،‬رئیس جمهور افغانستان در سال های اسالمی ایران در کابل گفت ‪ « :‬حماس و پیروزی های حزب‬ ‫‪ ۱۹۹۲‬تا ‪ ، ۱۹۹۶‬در جریان دیدار خود از ایران در اکتبر اهلل (در مقابل اسرائیل) نقش موثری در بیداری مسلمانان‬ ‫‪ ،۲۰۰۸‬مذاکره با طالبان را «تاسف آور» خواند‪ .‬ربانی که جهان داشته است‪» .‬‬ ‫پس از تصرف کابل به دست طالبان وادار به ترک این شهر بر اساس گزارش صدا و سیمای جمهوری اسالمی‪ ،‬او با اشاره‬ ‫شد گفت این مذاکرات نشانگر شکست سیاست های آمریکا به «پیشرفت های علمی سیاسی فرهنگی به دست آمده در‬ ‫در افغانستان پس از ‪ ۸‬سال درگیری نظامی با طالبان است‪ .‬ایران» اظهار داشت با وجود توطئه های صورت گرفته علیه‬ ‫مطرح شدن این اظهارات از جانب ربانی که مورد حمایت ایران‪ ،‬این کشور به یک قدرت منطقه ای تبدیل می شود‪.‬‬ ‫ایران بوده است در واقع طنین صدای مقامات رسمی ایران‬ ‫قدرت نرم‬ ‫در خصوص طالبان است‪.‬‬

‫به نظر می رسد که نگرانی های تهران به دو عامل مرتبط‬ ‫باشد‪ :‬بیرون رانده شدن از دایره مذاکرات محرمانه با طالبان‬ ‫در شرایطی که رقیب اصلی منطقه ای او – عربستان‬ ‫سعودی – نقشی فعال (اگر نگوییم کلیدی) در میانجیگیری‬ ‫این مذاکرات ایفا می کند‪ .‬همگام با پاکستان و امارات متحده‬ ‫عربی‪ ،‬عربستان سعودی یکی از تنها سه کشوری بود که رژیم‬ ‫طالبان را در زمان حکمرانی بر افغانستان در دهه ‪ ۱۹۹۰‬به‬ ‫رسمیت شناخت و حتی پس از سقوط آنها از قدرت همچنان‬ ‫درهای خود را برای همکاران طالبان برای انجام اعمال‬ ‫در هیجدهمین کنفرانس وحدت اسالمی در تهران در آوریل ربانی با وجود پشتیبانی ایران تنها یکی از چندین شخصیت‬ ‫سالیانه حج در مکه باز نگه داشته بود‪.‬‬

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪18‬‬

‫فوتبال زنان ایران‬

‫رو به همسایه‬


‫‪17‬‬

‫در بلغارستان همه جور ای رانی هست‪ ،‬اما کم‪ .‬می‬ ‫گوی��د من فقط به کس��انی در رده و اندازه خودم و‬ ‫پایین تر از خودم دسترسی دارم‪ .‬هستند‪ ،‬سرمایه‬ ‫گذار‪ ،‬دانشجو‪ ،‬قاچاقچی‪ ،‬پناهنده‪ ،‬هنرمند‪ .‬عجیب‬ ‫است که بلغارستان ب رای خالفکارها و قاچاقچی ها‬ ‫جذابیت خاصی دارد‪.‬‬ ‫کند‪ .‬وی از زمانی که مجموع��ه ویدیو هایی برای دفاع در‬ ‫برابر پلیس ضد ش��ورش ای��ران تدارک دی��د و در اختیار‬ ‫چندین شبکه ماهواره ای گذاشت تا در ایران پخش شود‪،‬‬ ‫خطر برایش ملموس تر شده است‪ .‬نماینده اداره پناهنده‬ ‫ها در آخرین جلسه دادگاه وی را تهدیدی برای امنیت ملی‬ ‫بلغارستان نامید‪ .‬وکالی وی ماریانا و النا می گویند اگر او‬ ‫تهدید ملی بود پلیس در ج��ا وی را به زندان می انداخت‪.‬‬ ‫این قضیه برای آن ها خنده دار اس��ت و دردآور‪ .‬به نظرت‬ ‫می رسد که حق دارند رغبتی برای خواندن قانون نداشته‬ ‫باشند‪ ،‬جایی که قانون جای خود را به هرج و مرج می دهد‪.‬‬ ‫کامران می گوید «خطر من از این رو می تواند باشد که اگر‬ ‫سپاه قدس بخواهد یک خارجی را در بلغارستان ترور کند‬ ‫در کنارش چند بلغاری هم کشته می شوند‪».‬مینا صدای‬ ‫نس��لی است که خاموش می ش��ود‪ .‬دختری است دردانه‪،‬‬ ‫شبیه خیلی از دخترهای ایرانی‪ .‬او اقلیت نیست‪ ،‬اتفاقا جزء‬ ‫اکثریتی است که شنیده نمی شود‪ .‬نوزده ساله و سرگردان‪،‬‬ ‫فرض کن شبیه سی سالگی خودش‪ .‬در بدنش جای زخم‬ ‫تیغ خودکشی است که از ‪ ۱۶‬سالگی مانده‪.‬‬ ‫داس��تان خیلی ساده است‪ :‬به وسیله نامزدش مورد تجاوز‬ ‫ق��رار گرفت‪ .‬و پدرش با تحقیق درباره پس��ر و خانواده اش‬ ‫فهمید که وزن دروغ های وی آن قدر زیاد اس��ت که نمی‬ ‫ش��ود دختر به چنین کس��ی داد‪ .‬بعد از آن سرافکندگی و‬ ‫افس��ردگی و چندین بار خودکش��ی‪ .‬با برادرش آمده ولی‬ ‫تنهاست‪.‬‬

‫توی اداره پناهجویان بزرگ ترین پوستر‪ ،‬یک دیوار کامل را‬ ‫تقریبا پوشانده‪ .‬به فارسی نوشته‪ :‬برنامه بازگشت داوطلبانه‬ ‫پناهندگان‪ .‬می گویند یک س��ازمان غیر دولتی است که‬ ‫هزینه سفر بازگشت داوطلبانه پناهنده ها را فراهم می کند‪.‬‬ ‫مینا می گوید برادرش خس��ته شده و می خواهد برگردد‪:‬‬ ‫«به او گفته ام من که دخترم و کم س��ن تر هم هستم تا این‬ ‫جا تحمل کرده ام و م��ی خواهم بمانم‪ .‬ولی او دیگر تحمل‬ ‫ندارد‪ ».‬اگر ب��ه ایران برگردد به خاطر اثر انگش��تی که در‬ ‫همان ابتدا از پناهجو گرفته می ش��ود هیچ کشور دیگری‬ ‫ب��ه او پناهندگی نمی دهد و در کل تا یک دهه حق ورود به‬ ‫خاک اروپا را از دست می دهد‪.‬‬ ‫مینا و برادرش ‪ ۲‬ماه اول را به محض ورودشان زندانی بوده‬ ‫اند‪ .‬س��ر مرز بلغارستان دستگیر ش��دند‪ .‬قرار بوده تنها از‬ ‫بلغارستان بگذرند‪ .‬بوستمانسی جای خوبی نیست‪ .‬زندان‬ ‫اس��ت دیگر‪ ،‬زندان خارجی ها‪ .‬بگو همان کمپ‪ ،‬فقط نمی‬ ‫توانی بیرون بروی‪ .‬بخش مجردها از خانواده ها جداس��ت‪.‬‬ ‫به محض ورود غیر قانونی‪ ،‬خارجی ها را قرار اس��ت دو ماه‬ ‫زندانی کنند و در صورت لزوم تا ‪ ۱۸‬ماه تمدید ش��ود‪ .‬این‬ ‫قانون تقریبا همیشه برعکس اجرا می شود‪.‬‬ ‫می گویم مین��ا‪ ،‬این جا چگونه می گذرد؟ موهای س��یاه‬

‫صافش روی شانه ریخته و اگر در ایران می بود شاید شالی‬ ‫که به گردن دارد روی سر می انداخت‪ .‬می گوید دست کم‬ ‫کسی به آدم گیر نمی دهد‪ .‬می گویم پس مشکل سیاسی‬ ‫نداری؟ با صدای کودکان��ه اش که ربطی به حرکات پخته‬ ‫اش ندارد می گوید مش��کل من اجتماعی است ولی تمام‬ ‫این ها باز هم بر می گردد به سیاست‪.‬‬ ‫کامران فرایند تازه و سریعی را در اداره پناهنده ها آغاز کرده‬ ‫تا از ابتدا درخواست پناهندگی سیاسی خود را بر مبنای تازه‬ ‫ای تکرار کند‪ .‬ناگفته پیداست که این روند برای رسیدن به‬ ‫همان پاسخ منفی فرایندی تسریع شده است‪.‬‬ ‫النا‪ ،‬رییس کمیته هلسینکی بلغار که به پناهجوها خدمات‬ ‫حقوق��ی رایگان می ده��د می گوید «ما م��ی دانیم که در‬ ‫پروس��ه های اداره پناهنده ها حقوق قانونی و بشری افراد‬ ‫زیر پا گذاشته می شود‪ ».‬بیشتر پرونده هایی که از دادگاه‬ ‫بین المللی اتحادیه اروپا فرجام خواهی می کند از س��وی‬ ‫پناهجویان بلغاری است‪.‬‬ ‫وی به کامران می گوید‪ :‬معجزه در کریس��مس اتفاق می‬ ‫افتد ن��ه در اداره پناهنده ها‪ .‬از خمارزدگی تعطیالت بعد از‬ ‫کریسمساستفادهمیکند و زمان می خرد‪ .‬می گوید هر چه‬ ‫در توان داریم انجام خواهیم داد و از او می خواهد قوی باشد‪.‬‬ ‫اضافه می کند‪ :‬انتظار جواب مثبت نداشته باش‪ ،‬دست کم‬ ‫تا جواب منفی بعدی اجازه اقامت داری‪.‬‬

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪16‬‬

‫سرگردانی پناهجویان ایرانی‬ ‫وقتی می پرس��م هزینه چنین جشنواره ای از کجا‬ ‫تامین ش��ده‪ ،‬با ش��ادی و غلظت لهجه نش��ان می‬ ‫دهند که تلویزیون اسم و رسم داری از انتخاب نام‬ ‫جشنواره استقبال کرده و هزینه ها را تامین کرده‪:‬‬ ‫«پرس تی وی‪ ».‬و به دنبال تایید و نگاه آشنای من‬ ‫م��ی گردند که البد باید به چنین اس��م و رس��می‬ ‫افتخار کنم‪.‬‬

‫ارمغان آورده اس��ت‪ .‬هرچند این جمله مصداق بارز جایی‬ ‫اس��ت که واژه «اعتبار» را به جای «پول» نمی توان به کار‬ ‫برد ولی سرستون های تخت جمشید حتا اگر بدلی باشند‬ ‫حکای��ت از اعتباری دارند که این پول گل آلود برای فراهم‬ ‫کردنش تالش می کند‪ .‬البد خوشنامی سرستون ها بیش‬ ‫از پرچم ایران بوده که بعد از سه سال هنوز آن را نصب نمی‬ ‫کنند‪ .‬در کوچه کناری‪ ،‬اصال ش��اید پشت به پشت همین‬ ‫س��اختمان‪ ،‬تلویزیون ملی بلغار‪ ،‬با هیبت امنیتی‪ ،‬به نفس‬ ‫های آخر قلعه بال زده ای شباهت دارد‪ .‬دستگاه هایی رنگ‬ ‫و رو رفته و عمال بازنشسته! تلویزیون های المپی عهد بوق و‬ ‫سیم های آویزان‪ .‬حتا جای خالی همان دستگاه های کهنه‬ ‫توی ذوق می زند‪ .‬داالن های به یاد نسپردنی و همان رنگ‬ ‫طوسی ملعون و پرسنلی که به فقر همه سویه تلویزیونشان‬ ‫خوب آگاهند‪ .‬روس��ری رنگی س��ر کردن و از حقوق آزاد‬ ‫انس��ان برای گرویدن به دین اس�لام گفتن برای زنان زیبا‬ ‫و در جس��تجوی کار بلغار‪ ،‬حرکت دگر اندیشانه ای است‪.‬‬ ‫برای مردان که روسری هم حتا نمی خواهد‪.‬‬ ‫کامران فعال مدنی و سیاسی و زندانی سیاسی دهه هشتاد‬ ‫در کمپ پناهنده های بلغار زندگی نمی کند‪ .‬از ‪ ۱۰۰‬دالر‬ ‫حقوق ماهیانه سهم پناهنده ها از سوی سازمان ملل‪ ،‬تنها‬ ‫یک سوم آن به پناهجوها داده می شود‪ ،‬آن هم در صورتی‬ ‫که بخواهند در کمپ بمانند‪ .‬ب��ه کمپ نگاه می کند و می‬ ‫گوید‪« :‬عطایش را به لقایش بخشیدم‪ ».‬و تعریف می کند‬

‫یک بار از ایرانی های اردوگاه پرسیده که آیا سوسک هم در‬ ‫خوابگاه دارند؟ آن ها خندیده اند و گفته اند سوسک جایی‬ ‫جمع می شود که غذا باشد‪ .‬ما این جا غذای اضافه ای نداریم‬ ‫که سوسک بخورد‪ .‬کامران در مرکز سوفیا کالس هنرهای‬ ‫رزمی دارد و به ش��اگردهایش به زبان فارس��ی تمرین می‬ ‫دهد‪ .‬می خندد و می گوید «این مشکل آن هاست‪ ،‬من فقط‬ ‫فارسی حرف می زنم آن ها هم می فهمند‪ ».‬کسی اعتراضی‬ ‫ندارد‪ .‬مجاهد بوده و سه سال در دهه ‪ ۱۳۶۰‬زندانی‪ .‬از این‬ ‫‪ ۳‬سال ‪ ۷‬ماه را در انفرادی در قفسی که می گوید به آن نام‬ ‫قفس خمینی داده بودند زندانی بوده‪ .‬صحنه ای به یاد دارد‬ ‫که خون همبندهایش در جوخه اعدام از زیر انگشتان پایش‬ ‫روی خاک تپه های اوین جاری شده بود و خودش فکر کرد‬ ‫که تیر خورده و نفس های آخر را می کش��د‪ .‬این شکنجه‬ ‫ای معمول برای شکس��تن زندانی ها و تکاندن اطالعات از‬ ‫آن هاست‪ .‬فردای آن روز تمام موهایش به ناگهان در سن‬ ‫بیست سالگی سفید شده بود‪ .‬با چشمانی گریان اضافه می‬ ‫کند که «هنوز هم در زندان های ایران ادامه دارد‪ .‬باور کنید‬ ‫هیچ چیز عوض نشده‪».‬‬ ‫روانپزشکان س��ازمان غیر دولتی «اس س��ت»‪ ،‬که بعد از‬ ‫چندین ماه روانکاوی کتابچه ای درباره چگونگی شکنجه‬ ‫های وی در اوین برای دادگاه بلغارستان تدارک دیدند می‬ ‫گویند اعدام مجازی جزء س��خت ترین ش��کنجه هاست‪.‬‬ ‫اما نه این گزارش‪ ،‬ن��ه برگه احضاری��ه از دادگاه اوین‪ ،‬که‬

‫در ش��لوغی های بعد از انتخابات ریاست جمهوری ‪ ۲‬سال‬ ‫پیش به وی ابالغ ش��ده بود و نه تالش سازمان های فعال‬ ‫حقوق بشر برای شرح خطر اعدام وی در ایران‪ ،‬هیچ کدام‬ ‫نتوانست نظر دادگاه عالی بلغارستان را تغییر دهد تا شاید‬ ‫نگاهی دوب��اره به رای منفی اداره پناهندگان بیندازد‪ .‬یک‬ ‫بار جواب منفی از اداره پناهنده ها و دو بار از س��وی دادگاه‬ ‫عالی وی را در خطر اس��ترداد به ایران قرار داده‪ .‬می گوید‬ ‫«پرونده ام را اصال نخوانده اند‪ ،‬از بس که سنگین بوده!» به‬ ‫تازگی وکیل فعال حقوق بش��ر‪ ،‬یونکو گروزف با همکاری‬ ‫وکالی اداره هسلینکی در سوفیا‪ ،‬از دادگاه اتحادیه اروپا در‬ ‫استرازبورگ برای وی فرجام خواهی کرده است ولی از آن‬ ‫جایی که هنوز دس��تور ترک خاک برای وی صادر نشده‪،‬‬ ‫این دادگاه بین المللی عمال نمی تواند از دستوری که هنوز‬ ‫صادر نشده ایراد بگیرد‪.‬‬ ‫مش��کل در این جاس��ت که روند خروج یک نفر می تواند‬ ‫در یک روز انجام ش��ود ولی یک دادگاه بین المللی دست‬ ‫کم در خوش بینان��ه ترین حالت به چند روز زمان نیازمند‬ ‫اس��ت‪ .‬کامران می گوی��د اداره پناهنده های بلغارس��تان‬ ‫رابطه نزدیکی با س��فارت ایران دارد و حتا زمانی که تمام‬ ‫کشورهای اروپایی روابط خود را با سفارت ایران به حداقل‬ ‫رسانده اند بلغاری ها مشکلی با دیپلمات های ایران ندارند‪.‬‬ ‫دست کم تا زمانی که خرج های ریز و درشت سفارت ایران‬ ‫در بلغارستان بسیاری از دست اندرکاران را نمک گیر می‬


‫‪15‬‬

‫کام ران فعال مدنی و سیاس��ی و زندانی سیاس��ی‬ ‫دهه هش��تاد در کمپ پناهنده ه��ای بلغار زندگی‬ ‫نمی کند‪.‬‬ ‫از ‪ ۱۰۰‬دالر حقوق ماهیانه سهم پناهنده ها از سوی‬ ‫س��ازمان ملل‪ ،‬تنها یک سوم آن به پناهجوها داده‬ ‫می شود‪ ،‬آن هم در صورتی که بخواهند در کمپ‬ ‫بمانند‪.‬‬ ‫کنند و به بلغ��اری در گوش هم چیزی می گویند و حالتی‬ ‫شبیه عذرخواهی و عجله به خود می گیرند‪ .‬گمان می کنم‬ ‫بلغارها اصوال مردم ساده ای هستند و حرکاتشان خواناست‪.‬‬ ‫وقتی می پرسم هزینه چنین جش��نواره ای از کجا تامین‬ ‫شده‪ ،‬با شادی و غلظت لهجه نشان می دهند که تلویزیون‬ ‫اسم و رس��م داری از انتخاب نام جشنواره استقبال کرده و‬ ‫هزین��ه ها را تامین کرده‪« :‬پرس تی وی‪ ».‬و به دنبال تایید‬ ‫و نگاه آش��نای من می گردند که البد باید به چنین اسم و‬ ‫رسمی افتخار کنم‪.‬‬

‫باید هر چه داریم از دست بدهیم تا بتوانیم بر خاکستر آن‬ ‫از نو بسازیم‪ ».‬می گوید این جا ساندویچ می فروشم و هیچ‬ ‫ک��س مثل ایران به دیده تحقیر به م��ن نگاه نمی کند‪ .‬من‬ ‫ج��ای دیگری نبوده ام‪ .‬و البت��ه االن دیگر به همین خاطر‬ ‫برای فرزندم نگرانم‪ .‬ما تنها راه پیشرفت در ایران را در درس‬ ‫خواندن می دیدیم او هم مثل خیلی از بچه مدرسه ای های‬ ‫بلغ��ار‪ ،‬ش��اید درس خواندن را بی معن��ی ببیند و نخواهد‬ ‫درس بخواند‪ .‬االن گرفتن این برگه اجازه کار برایم مهمتر‬ ‫از پاسپورت است‪ .‬باید خرج خانواده ام را بدهم‪.‬‬ ‫می گویم ماندن در بلغارستان ش��بیه چیست؟ می گوید‬ ‫ش��بیه این که هر چه پارو بزنی به ساحل نرسی‪ .‬و سرش را‬ ‫بر می گرداند‪.‬‬ ‫فیلم که تمام می ش��ود تنها رفتار یک نفر با بقیه فرق دارد‪.‬‬ ‫جوانی س��بزه که ب��ا خانمش دور میز گ��رد کوچکی روی‬ ‫صندلی های پایه بلند نشسته اند‪.‬‬ ‫«گلهای قرآن»‪ ،‬نام مجموعه فیلم های برنامه ایران است‬ ‫در جشنواره فیلم های خارجی سوفیا‪ .‬مسجدی برای این‬ ‫کار در نظر گرفته نشده و تکیه و هیاتی در کار نیست‪ .‬برگزار‬

‫کننده های جش��نواره‪ ،‬دو جوان بلغار تازه فارغ التحصیل‬ ‫اند که سال پیش در جشنواره فجر ایران شرکت داشته اند‬ ‫و امس��ال هیجان زده اند که چنین برنام��ه ای را به عنوان‬ ‫اولین کار جدی مدیریت می کنند‪ .‬از سینمای ایران چند‬ ‫فیلم از کارگردان های مختلف در نظر گرفته شده‪ .‬دو فیلم‬ ‫«شیرین» و «زیر درختان زیتون» ساخته کیارستمی نیز‬ ‫در این میان فیلم هاست‪ .‬کمدی «لطفا مزاحم نشوید» که‬ ‫اولین کار بلند محسن عبدالوهاب است که برای اولین بار‬ ‫در این برنامه در یک کلوپ بار جاز بر روی پرده ای کوچک‬ ‫پخش می شود‪ .‬مکان نمایش هر شب فرق دارد‪ .‬ولی امروز‬ ‫تض��اد عجیبی میان مضم��ون «گلهای قران» با شیش��ه‬ ‫مشروب ها و عکس های نیمه برهنه بر سقف و دیوارهاست‪.‬‬ ‫تالش می کنند که به من بفهمانن��د که از دید هنرمندانه‬ ‫ش��ان انتخاب این نام به پیش��نهاد هیچ نهاد دولتی ایرانی‬ ‫نبوده و سلیقه شخصی آن هاست‪.‬‬ ‫می گویم چرا؟ می گویند چون نامی است که بیانگر سلیقه‬ ‫عمومی مردم ایران است‪ .‬ژس��ت دینداری پس از سقوط‬ ‫کمونیسم در کشورهای بلوک شرق اروپا ادایی روشنفکرانه‬ ‫اس��ت‪ .‬می گویم چه کسی به ش��ما گفته که مردم ایران از‬ ‫این نام خوششان می آید؟ کمی دست و پایشان را گم می‬

‫روشن است که اگر از جریان سرکوب ها اطالع کافی داشته‬ ‫باش��ند هم ربط زیادی میان این س��رکوب ه��ا و مثال یک‬ ‫ش��بکه تلویزیونی بین المللی نمی بینند‪ .‬این همه معمای‬ ‫طرح شده در عرض چند دقیقه برای یک شب آن ها هضم‬ ‫نشدنی است‪ .‬به رویشان نمی آورم که ساختمان پرس تی‬ ‫وی در تهران و زندان اوین با یک اتوبان از هم جدا می شوند‬ ‫که مردم به آن می گویند مرز شرافت‪.‬‬ ‫مردم در طول فیلم می خندند و بابک غم رفوزه ش��دن در‬ ‫اداره پناهجویان را با سیگار و همدمی نوعروسش هموار می‬ ‫کند‪ .‬او نیز چند کلمه فارسی یاد گرفته‪ .‬تا همین چند سال‬ ‫پیش‪ ،‬ازدواج یک پناهجو و حتا بچه دار شدنش هیچ خللی‬ ‫در صدور دستور ترک خاک وی ایجاد نمی کرد‪ .‬پاسخ این‬ ‫بود‪« :‬همس��ر شما مدارک س��فر دارد و می تواند با شما به‬ ‫هر کجا که بخواهید بیاید‪ ».‬البته پس از دوران کمونیس��م‬ ‫محدودیت های سفر برای بلغاری ها تقریبا برداشته شده‬ ‫و آن ها می توانند به راحتی به کشورهای غیرکمونیستی‬ ‫هم س��فر کند‪ .‬اما بابک اگر بخواهد به واس��طه ازدواجش‬ ‫درخواست اقامت کند باید خاک بلغارستان را ترک کند و‬ ‫پس از آن پروسه ای چندین ساله را بدون نتیجه ای نامعلوم‬ ‫از بیرون از خاک بلغارستان آغاز کند‪.‬‬ ‫پس از انتخابات ریاس��ت جمهوری سه سال پیش‪ ،‬شیشه‬ ‫های س��فارت ایران خً رد ش��د‪ ،‬هرچند که س��وفیا ش��هر‬ ‫خمارزده ای است‪ .‬سفارت پرچم را پایین کشید و به مکان‬ ‫نامعلومی نقل مکان کرد‪ .‬وسط شهر از پل عقاب ها که عبور‬ ‫می کنید می بینید که بازار گل آلود نفت‪ ،‬پول کافی برای‬ ‫تعویض دکور بیرونی ساختمان بخش فرهنگی سفارت به‬

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪14‬‬

‫سرگردانی پناهجویان ایرانی‬ ‫النا‪ ،‬رییس کمیته هلسینکی بلغار که به پناهجوها‬ ‫خدمات حقوقی رایگان می دهد می گوید «ما می‬ ‫دانیم که در پروس��ه های اداره پناهن��ده ها حقوق‬ ‫قانونیوبشریاف رادزیرپاگذاشتهمی شود‪».‬بیشتر‬ ‫پرونده هایی که از دادگاه بین المللی اتحادیه اروپا‬ ‫فرجام خواهی می کند از سوی پناهجویان بلغاری‬ ‫است‪.‬‬

‫دانید‪ ،‬غیر قابل تحمل است‪ .‬می پرسم چگونه اقامت بلغار‬ ‫را گرفتید؟ به خاطر همسرتان؟ می گوید نه‪ ،‬و از زمستان‬ ‫سختی می گوید که ریه هایش آب آورده بود و کم مانده بود‬ ‫که بر گردانندش‪ .‬مسئولین بیمارستان اجازه مرخصی به او‬ ‫ندادند و در نهایت «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد‪».‬‬ ‫همایون قد بلند و ورزشکار است‪ ،‬گوش شکسته اش شبیه‬ ‫کشتی گیرهاست‪ ،‬با رفتاری سربلند و چهره ای خسته‪ .‬در‬ ‫ایران این دست ها را به ندرت می توانستی با چنین چهره‬ ‫و رفتاری تطبیق دهی‪ ،‬دس��ت کم تا همین یکی دو س��ال‬ ‫پیش‪ .‬رشته اش تاریخ بوده‪ .‬می توانست مثال فرزن ِد دوست‬ ‫مادرت باشد‪ .‬زاده ش��میران‪ ،‬بچه شهرک ژاندارمری‪ .‬پس‬ ‫از ‪ ۱۰‬سال دوری از زادگاهش‪ ،‬هنوز تلخی رفتارش با طنز‬ ‫بچه های غرب تهران بیگانه نیست‪ .‬کارت شناسایی آبی پاره‬ ‫پوره اش را روی میز می اندازد که به خاطر بزرگی و دست‬ ‫و پاگیری توی هیچ کیف پولی جا نمی شود و خیلی ها بعد‬ ‫از تاخوردگی هایش آن را شبیه خمیر هزار الیه پیراشکی‬ ‫بلغاری می دانند و به آن لقب «بانیتزا» می دهند‪ .‬لقبی که‬ ‫فقط بامزه نیست و حکایت از عدم رسمیت کارت دارد‪ .‬با آن‬ ‫مشکل بتوان بدون پارتی مثال حساب بانکی باز کرد یا پول‬ ‫حواله گرفت‪ ،‬و بسته پس��تی ات را پیش از تحویل حتمن‬ ‫باز می کنند‪ .‬همه جا از کارتت بارها کپی می گیرند‪ ،‬گاهی‬ ‫بدون راه افتادن کار‪.‬‬ ‫توی بلغارس��تان همه جور ایرانی هست‪ ،‬اما کم‪ .‬می گوید‬ ‫من فقط ب��ه کس��انی در رده و اندازه خ��ودم و پایین تر از‬ ‫خودم دسترس��ی دارم‪ .‬هستند‪ ،‬س��رمایه گذار‪ ،‬دانشجو‪،‬‬ ‫قاچاقچی‪ ،‬پناهنده‪ ،‬هنرمند‪ .‬عجیب اس��ت که بلغارستان‬ ‫برای خالفکاره��ا و قاچاقچی ها جذابیت خاصی دارد‪ .‬این‬ ‫جا دروازه مواد مخدر اروپاست‪ .‬به دنبال اجازه کار به آژانس‬ ‫پناهندگان آمده‪ ۱۰ .‬سال صبر کرده که اجازه کار بگیرد‪،‬‬ ‫و به طنز می گوید‪« :‬می خواهید ‪ ۱۰‬س��ال دیگر هم صبر‬ ‫کنم؟» برگه اجازه کار را اگر به سرعت فراهم نکند موقعیت‬ ‫شغلی خوبی را در یک رستوران از دست می دهد‪ .‬حساب‬ ‫می کند‪ :‬س��اعتی ‪ ۶‬لوا (معادل ‪ ۳‬یورو) برای ‪ ۱۴‬س��اعت‬ ‫کار در روز‪ ،‬هفته ای ‪ ۴‬روز‪ .‬قاعدتا پناهجو یک س��ال بعد از‬ ‫اولین تقاضایش باید اجازه کار دریافت کند‪ .‬معلوم نیست‬

‫چرا چندین سال اس��ت چنین اجازه ای از وی دریغ شده‪.‬‬ ‫البته این جا از بی قانونی چیزی کم ندارد‪ .‬یک ضرب المثل‬ ‫تازه ولی معروف بلغاری هست که می گوید‪« :‬همه کارها با‬ ‫پول حل می ش��ود و اگر با پول حل نشود با پول بیشتر حل‬ ‫می شود‪ ».‬خودش می گوید مش��کالتش از زمانی شدت‬ ‫گرفت که بچه اش متولد ش��د و به خاطر او اعتراف کرد نام‬ ‫واقعی اش را در اداره پناهنده ها اعالم نکرده تا هویت واقعی‬ ‫اش را نگه دارد برای سوئد‪ .‬دایی اش سوئد زندگی می کند‬ ‫و موس��یقی دان است‪ ،‬مثل بیشتر اعضای خانواده مادری‪.‬‬ ‫«نمی خواستم این جا ماندگار ش��وم ولی وقتی بچه ام به‬ ‫دنیا آمد طاقت نی��اوردم و نام واقعی ام را اعالم کردم‪ ».‬آن‬ ‫وقت بعد از این که تمام ماجراها را از س��ر گذراند‪ ،‬وقتی که‬ ‫برای گرفتن شناسنامه فرزندش به دفتر شهرداری رفت به‬ ‫کارت شناسایی اش نگاه کردند و گفتند این چیه؟ بانیتزا؟ و‬ ‫شناسنامه را با نام خانوادگی مادر بچه برایش صادر کردند‪.‬‬

‫«خیلی‪ ،‬ولی تهرانی که خودم��ان می خواهیم‪ ،‬نه تهرانی‬ ‫که برای ما س��اخته اند‪ ».‬می پرسم چه چیز این جا با ایران‬ ‫فرق دارد که حاضر شده اید این جا زندگی کنید؟ می گوید‬ ‫«پلیس بارها مرا نگه داشته‪ ،‬ولی هیچ جا به اندازه ایران به‬ ‫من بی احترامی نشد‪ .‬توی ایران ‪ ۱۵‬سالم بود که به خاطر‬ ‫آستین کوتاه توی خیابان کتک خوردم‪ .‬این جا کسی کاری‬ ‫به کارم ندارد‪ ،‬نمی پرس��د عقیده ات درباره خدا چیست‪.‬‬ ‫بلغارستان کشور پیشرفه ای نیست‪ ،‬خیلی هم عقب افتاده‬ ‫است ولی مردمش دست کم کاری به کارت ندارند‪ .‬غرورت‬ ‫را کس��ی نمی شکند‪ .‬اگر دولت بلغارستان ‪ ۱۰‬سال ایرانی‬ ‫ها را معلق نگه می دارد تا از کنار پول پناهندگی س��ازمان‬ ‫ملل به آن ها استفاده اش را ببرد‪ ،‬تحملش برای من ساده تر‬ ‫است تا دزدی دولت خودم‪ .‬اصال خوبی این جا همین است‬ ‫که خودتی و خودت‪ .‬انتظار کمک از هیچ کسی نداری‪ ».‬یاد‬ ‫چهره مغرور کودکی می افتم که با خودش لج کرده باشد‪.‬‬

‫می گوید این جا هم جاست که شما آمده اید؟ چرا به کشور‬ ‫بهتری نرفتید؟ منتظر پاس��خ نمی مان��د و تاکید می کند‬ ‫این جا نمانید‪.‬‬ ‫جرات نمی کنم که دلیل آمدن خودش را بپرسم‪ .‬می گویم‬ ‫دوست داشتید بچه تان در تهران بزرگ می شد؟ می گوید‪:‬‬

‫می گوید «می دانی چند نفر از همکالسی هایم معتادند؟‬ ‫یکی از دوستانم ‪-‬در خیابان منوچهری قاب سازی داشتند‪-‬‬ ‫به خاطر اعتیاد به کراک از دست رفت‪ .‬سرنوشت من چه می‬ ‫شد؟ بهتر از آن ها؟» می گویم خوب شاید کشتی گیر تیم‬ ‫ملی می شدی‪ .‬می گوید ش��اید‪ ،‬و ادامه می دهد‪« :‬گویی‬


‫‪13‬‬

‫معجزه درکریسمس اتفاق میافتد‬ ‫نه در اداره پناهنده ها‬ ‫گزارشی از سرگردانی پناهجویان ایرانی در بلغارستان‬ ‫گزارش از فائقه اشکوری‬

‫می گویم دوشنبه می آیم و این کلمه برای وکیل هلسینکی‬ ‫جالب اس��ت‪ .‬تلفظش می کند و می پرس��د دوشنبه یعنی‬ ‫«مون دِی؟» می گویم بله‪ .‬و خاطر نش��ان می کند که این‬ ‫کلمه را یاد گرفته‪ ،‬ش��اید به خاطر ش��هر دوشنبه پایتخت‬ ‫تاجیکس��تان و نمی فهمد چه ش��ده که در زبان فارسی نام‬ ‫یکی از روزهای هفته اس��ت‪ .‬به من توصیه می کنند که در‬ ‫محیط اردوگاه با کس��ی زیاد حرف جدی نزنم و دوربینم را‬ ‫در نیاورم تا مایه دردس��ر نشود‪ .‬و می گویند که درخواست‬ ‫گفتگو با تصمیم گیرندگان اداره امور پناهجویان ایده کامال‬ ‫مزخرفی است‪« :‬چند ماه طول می کشد تا در نهایت جواب‬ ‫منفی بگیری» و به نظرم می رس��د که البد یک مامور برایم‬ ‫می گذارند که مرا زیر نظر بگیرد‪.‬‬ ‫کمپ پناهنده ها جای خیلی تمیزی نیس��ت‪ ،‬با کاغذ پفک‬ ‫و آت و آش��غال هایی که زیر ت��وریِ پنجره ها در همان دید‬ ‫اول به چش��م می آید‪ :‬ساختمانی بلوک سیمانی با پیشینه‬ ‫کمونیس��تی‪ ،‬رنگ و رو رفته و زهوار در رفته که به سمبه پر‬ ‫زور اتحادیه اروپا که بلغارستان اکنون بخشی از آن است‪ ،‬به‬ ‫تازگی رنگ و روی زرد روشنی به نمای بیرونی خود گرفته‬ ‫که با س��اختمان های دیگر تفاوت فاحش��ی نداشته باشد‪.‬‬ ‫داخل ساختمان دست نخورده و همچنان خاکستری تیره‬ ‫بر همه چیز حکمفرماست‪ .‬حومه شهر سوفیا‪ ،‬جایی نزدیک‬ ‫گورنابانیا‪ -‬به معنی باال حمام‪ .‬هر چه باشد بدتر از زاغه های‬ ‫کولی نشین سوفیا نیست‪.‬‬

‫مینا صدای نس��لی اس��ت که خاموش می ش��ود‪.‬‬ ‫دختری اس��ت دردانه‪ ،‬ش��بیه خیلی از دخترهای‬ ‫ای رانی‪ .‬او اقلیت نیس��ت‪ ،‬اتفاقا جزء اکثریتی است‬ ‫که شنیده نمی شود‪ .‬نوزده ساله و سرگردان‪ ،‬فرض‬ ‫کن شبیه سی سالگی خودش‪ .‬در بدنش جای زخم‬ ‫تیغ خودکشی است که از ‪ ۱۶‬سالگی مانده‪.‬‬ ‫از هر زبان دیگری شنیده می شود‪ .‬پناهنده هایی بیشتر از‬ ‫عراق‪ ،‬سوریه و لبنان و کمتر فارسی زبان هایی با لهجه دری‬ ‫یا کردی در این کمپ زندگی می کنند‪ .‬گاهی هم بچه محلی‬ ‫از تهران‪ ،‬آشنا و غریبه‪ .‬وقتی در تشخیص چهره اشتباه می‬ ‫کنی به خاطر می سپاری که هیچ عجیب نیست که عراقی‬ ‫ها این قدر شبیه ایرانی ها باشند‪ ،‬وقتی که نام پایتختشان‬ ‫«بُغ داد‪ -‬خداداد» اس��ت؛ دست کم در تمام داستان هزار و‬ ‫یک ش��ب‪ ،‬بغداد بخشی از ایران بوده‪ .‬در زبان بلغاری قدیم‬ ‫به خدا «بُگ» می گویند‪ .‬و البد این جا همان جایی اس��ت‬ ‫که ی��ک ایرانی‪ ،‬یک عراقی و یک بلغار به هم می رس��ند‪ ،‬با‬ ‫این همه زیگورات میتراییستی که در اطراف و اکناف بلغار‬ ‫کلیساهایی را بر چهار س��تون خود افراشته دارند‪ ،‬و زنان و‬ ‫مردان «نستینار» که در اوقات فراغت خود از کودکی تربیت‬ ‫شده اند تا بنا به س��نتی درونگرایانه بر روی فرش آتش راه‬ ‫بروند‪ .‬اما چنین کند و کاوی با تمام وزن تاریخی اش به قهقرا‬ ‫کشیده می شود‪ ،‬گویا رد قانون های نوشته و نانوشته اداره‬ ‫الگر بر چهره پناه جویانی پذیرفته نشده‪ ،‬تنها طرحی است‬ ‫که اکنون حقیقت دارد‪.‬‬

‫حیاطی تقریبا بزرگ با چند نیمکت کهنه و زمین بازی بچه‬ ‫ها که تاب و سرس��ره اش را برداشته اند و بچه های عرب در‬ ‫آن با زبان دوگانه بلغاری‪-‬عربی با هم بازی می کنند‪ .‬روبرو‪،‬‬ ‫خوابگاه پناهنده هاست که ورودی اش معلوم نیست دقیقا‬ ‫از کجاست‪ ،‬مثل تمام جریان های پیچیده بلغار‪ ،‬مثل شهر‬ ‫کوچک سوفیا که زیاد و راحت در آن گم می شوی و دیر پیدا‪.‬‬ ‫مثل همه چیزهای ساده این جا که تا اندازه ای مخوف اند‪ .‬در‬ ‫همان حیاط اردوگاه صدای لهجه و گاه موسیقی عربی بیش سمت راست اداره پناهنده ها که به «الگر» معروف است‪ ،‬در‬

‫فلزی بزرگی با میله های عمودی با سر و صدا به هم می خورد‬ ‫که فرضا اگر قفل باشد هیچ چیز از یک زندان بلوک شرقی‬ ‫کم ندارد‪ .‬نگهبان این بخش پیرمردی اس��ت اس�لاو‪ .‬هیچ‬ ‫کدام از پرسنل عادی اداره پناهنده ها به غیر از زبان روسی‬ ‫که زبان دوم آن هاس��ت زبان دیگری بلد نیس��تند‪ .‬گاهی‬ ‫تصادفا مترجمی از زبان عربی یا فارس��ی برای راه انداختن‬ ‫مصاحبه ای از پیش تعیین ش��ده آن جاس��ت که شاید کار‬ ‫پناهنده ای را هم روبروی گیشه راه بیندازد‪.‬‬ ‫روز تعویض کارت هاست‪ .‬صبح ساعت ‪ ۹‬کارت های تردد را‬ ‫می گیرن��د و برگه بلیت مانند کوچکی را به پناهجو تحویل‬ ‫می دهند‪ .‬برگه کاغذی معمولی اس��ت با نوشته هایی کپی‬ ‫ش��ده و زمان مراجعه با خودکار آبی و مهر س��ازمان که می‬ ‫شود تمام هویت یک نفر‪ .‬وجود همین پاره کاغذ بند انگشتی‬ ‫کافی است تا پلیس آدم را به عنوان عبور و مرور غیر قانونی‬ ‫به زندان نیندازد‪ .‬بعضی از پناهجو ها س��اعت ‪ ۳‬بعد از ظهر‬ ‫همانروز باید برای گرفتن کارت تمدید ش��ده شان مراجعه‬ ‫کنند و چون در همان اردوگاه زندگی می کنند مشکل رفت‬ ‫و آمد ندارند‪ .‬کسانی هم هستند که برای ‪ ۴‬بار رفت و برگشت‬ ‫دو ساعته‪ ،‬از شهر سوفیا تا حومه اش برای رسیدن به «الگر»‬ ‫باید یک روز تمام کارهایشان را تعطیل کنند تا اجازه عبور و‬ ‫مرور موقت‪ -‬تا یک ماه یا نهایتا سه ماه دیگر را داشته باشند‪.‬‬ ‫روند فرساینده ای است‪ .‬اما همین روند فرساینده روز خوش‬ ‫آن هایی است که دستور ترک خاک می گیرند‪.‬‬ ‫«بلغار س��خت می گیرد‪ ،‬سخت تر از س��خیلی کشورهای‬ ‫حس��ابی» آرمان این را می گوید‪ .‬در ایران به دنیا آمده ولی‬ ‫افغانی است‪ .‬اگر با تلفن حرف نزند و یا نگوید که نامش ذبیح‬ ‫اهلل است ش��ک نمی کنی که ایرانی است‪ .‬آمده بود سه روز‬ ‫بماند و عبور کند و حال ش��ده ‪ ۱۳‬سال‪ .‬ازدواج کرده و پدر‬ ‫دختری سه ساله است‪ .‬خیاط خانه کوچکی دارد‪ .‬و پس از‬ ‫تعطیلی کارگاهش ب��رای گذراندن دوره بحران‪ ،‬تا نزدیک‬ ‫صب��ح در یک تولیدی کار م��ی کند‪ .‬می گوی��م چرا ایران‬ ‫نماندید؟ می گوی��د وضعیت ایران را که برای افغانی ها می‬

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪12‬‬

‫گزارش ویژه‬ ‫از سرگردانی پناهجویان ایرانی‬


‫‪11‬‬

‫ایبرت در شیکاگو سان تایمز می نویسد‪:‬‬ ‫«جدایی داستان سودمندی از ایران امروز ترسیم‬ ‫می کند‪ .‬بیان ش��ماری از سیاستمداران امریکا به‬ ‫تصور برخی مردم امریکا دامن زده که مردم ای ران‬ ‫را ملتی خشن و خواهان جنگ اتمی ببینند و آنان‬ ‫را شترسوار و صاحب حرمس را بدانند‪».‬‬ ‫متغیرهای معادله این داستان به هم مربوطند و با هم پیش‬ ‫می روند‪ .‬هر چند می توان آن ها را جدا شنید‪ ،‬جدا تعریف‬ ‫کرد‪ .‬در مسائل بیان روزمره‪ ،‬بیان فیلم از خط عبور می کند و‬ ‫در فراسوی بد و نیک می ایستد‪ .‬اصغر فرهادی جواب سوال‬ ‫ها را نمی داند و قرار هم نیست که بداند‪.‬‬ ‫خود او در گزارش می گوید که با پاسخ به سوال‪ ،‬اصل پرسش‬ ‫را محدود کرده ایم‪ .‬فیلم جدایی گرچه پاسخ روشنی به‬ ‫پرسشی نمی دهد ولی در بازگویی ماجراها بهانه ای می یابد‬ ‫که سوال درستی را به خوبی بپرسد‪.‬‬ ‫وی در گفتگو با ایبرت‪ ،‬نویسنده شیکاگو سان تایمز می گوید‬ ‫که ترجیح می دهد جلوی مسائلی که نگرانش می کند‬ ‫عالمت سوال قرار دهد‪ .‬به همین ترتیب می گوید که دوست‬ ‫دارد به جای سینمای منتقد از زبان از سینمای پرسشگر‬ ‫استفاده کند‪.‬‬ ‫موریس در نشریه بوستون گلوب می گوید «ما در جایگاه‬ ‫قضاوت هستیم‪ ،‬مثل قاضی که به قضیه شخصیت ها گوش‬ ‫می دهد‪ ،‬و چه افتخاری از این باالتر که قاضی فیلمی باشی‬ ‫که به مسئولیت تماشاگر اطمینان دارد‪».‬‬ ‫اصغر فرهادی هنگام مصاحبه با ماهنامه فارسی زبان نافه در‬ ‫تیر ‪ ۸۹‬اعالم می کند که متاسفانه اینترنت بخش مهمی از‬ ‫زندگی اش شده‪ .‬خبرنگار می پرسد چرا متاسفانه؟ می گوید‪:‬‬ ‫«به خاطر اینکه مدام خبرهایی را سرچ میکنی که سرعتشان‬ ‫از سرعت جذب تو باالتر است و هیچ وقت هم فکر نمیکنی که‬ ‫همین چیزهایی که حاال پیدا کردهای کافی است‪ .‬هرچه قدر‬ ‫بنشینی‪ ،‬باز هم خبر و تحلیل جدید هست‪».‬‬ ‫این ماجرا درباره فیلم اصغر فرهادی خیلی خوب صدق‬ ‫می کند‪.‬‬

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪10‬‬

‫نگاه ویژه به یک جدایی‬

‫صحنه را برای پلیس بازسازی می کند دلت می خواهد ادامه‬ ‫ندهد‪ .‬می ترسی مبادا خودش را گیر بیندازد‪ » .‬و اضافه‬ ‫می کند‪« :‬همین مسئله درباره راضیه هم صدق می کند‪،‬‬ ‫جایی که چنان اضطراب آلوده است که می ترسی بیفتد‪».‬‬ ‫وی نیز معتقد است که تمام بازی ها عالی اند‪ .‬ولی شهاب‬ ‫حسینی‪ ،‬با ترکیب عجیبی از اصالت با خشم جهنده‪ ،‬به راز‬ ‫موفقیت دست یافته است‪ .‬ساره بیات به شما اجازه می دهد‬ ‫که معصومیت درون شخصیت «ترمه» را ببینید‪ .‬بیات‪،‬‬ ‫هشیاری شخصیت و جدال اخالقی خواستگاه فیلم را درک‬ ‫می کند‪ ».‬وی با این حال معتقد است که بیات با نمایش‬ ‫شخصیتی بیش از اندازه قوی از «راضیه»‪ ،‬درک تماشاگر‬ ‫را دست کم می گیرد‪.‬‬

‫«بسیاری از فیلم ها فکر می کنند باید همه چیز را برای‬ ‫تماشاگر توضیح دهند تا شفاف شود‪ .‬فرهادی درک می‬ ‫کند که چگونه عمال در زندگی چنین چیزی امکان ناپذیر‬ ‫است‪ .‬فیلم بر بلندای چنین درکی می ایستد‪ ،‬زمانی که‬ ‫دریافت ما از واقعیت چنان سطحی است که هر ده دقیقه‬ ‫یک بار تغییر می کند‪».‬‬ ‫با نقدهایی شبیه این می فهمیم که فیلم مرزها را در نوردیده‬ ‫و با احساسات انسانی مردمانی در آن سوی مرزها دیدار‬ ‫کرده؛ همان مرزهای واقعی که مردم داخل ایران را با تمام‬ ‫دیدگاه هایشان از بقیه دنیا جدا کرده و حتا سفر آن ها را به‬ ‫دیگر نقاط دنیا ناممکن ساخته است‪.‬‬ ‫روزنامه عرب زبان الجدلیه می نویسد‪« :‬داستان جدایی زیر‬ ‫غبار سیاست مدفون می شود» و از قول توماس اردبرینک‬ ‫نویسنده و تحلیلگر نیویورک تایمز نقل می کند که دولت‬ ‫ایران مراقب است که مبادا نقطه ای از فرصتی را از دست‬ ‫بدهد‪ .‬وی به دست بردن خبرگزاری فارس در گزارش‬ ‫سخنرانی کوتاه اصغر فرهادی هنگام دریافت جایزه اسکار‬ ‫اشاره می کند که در کمال بی امانتی حرف های نگفته ای را‬ ‫در محکوم کردن اسراییل به وی نسبت داده بود‪ .‬این گزارش‪،‬‬ ‫خاطر نشان کرد که مردم ایران نام «فارس نیوز» را «فالس‬ ‫نیوز» نهاده اند‪.‬‬ ‫دوم ماه مارس‪ ،‬روزنامه کامرشال اپیل چنین عنوانی برای‬ ‫مقاله خود در نظر می گیرد‪« :‬این برنده اسکار‪ ،‬تصویری‬ ‫جامع و انسانی ترسیم می کند» و کریستوفر کلی در نقد‬ ‫خود در دیلی گزت چنین عنوانی برای نقد خود بر می گزیند‪:‬‬ ‫«در جدایی‪ ،‬اندیشه ها و تشویش ها لمس پذیراند‪ ».‬وی نیز‬ ‫پس از روایت مختصری از داستان فیلم و بیان این که نادر به‬ ‫خاطر پرستاری از پدر آلزایمری اش‪ ،‬اشتیاق سیمین را برای‬ ‫همراه شدن با وی درک نمی کند‪ ،‬می نویسد‪« :‬فیلم اگر به‬ ‫این بلند پروازی نبود‪ ،‬از همین تضاد حل نشدنی درام کاملی‬ ‫می ساخت ولی اصغر فرهادی در داستان جدایی‪ ،‬این تضاد را‬ ‫دستمایه ساخت ملودرام پیچیده تری می کند تا به مسئالی‬ ‫چون جنسیت و طبقات اجتماع بپردازد و جدال روزافزون‬ ‫مدرن گرایی و سنت پرستی را روایت کند‪».‬‬ ‫با این همه جان بیفوس در این نقد‪ ،‬یکدندگی فرهادی را در‬ ‫انتخاب دوربین دستی نمی ستاید و معتقد است که «چنین‬ ‫انتخابی در کنار روایت صمیمانه داستان‪ ،‬گاهی پایداری الزم‬ ‫را از دست می دهد و اصرار در بیان غرور و افتخار‪ ،‬بر دروغ‬ ‫ها و پرده پوشی ها سرپوش می گذارد‪ .‬وی می گوید که اگر‬ ‫گفتن این عقیده‪ ،‬شما را به یاد کارگردان بریتانیایی‪ ،‬مک‬

‫ل ِیه‪ ،‬استاد صحنه های بی قرار و چهره های سینمایی ناراحت‬ ‫می اندازد‪ ،‬باکی نیست‪ .‬فرهادی نیز چون لیه‪ ،‬زندگی را با‬ ‫تمام آشفتگی ها‪ ،‬تلخی ها‪ ،‬پشیمانی ها و سرگردانی هایش‬ ‫در آغوش می کشد و باید گفت «جدایی» ضرورت سینمایی‬ ‫و حق مطلب را بیشتر از دهه ها تالش لیه ادا کرده است‪».‬‬ ‫دیگر تحلیلگران سینمایی نیز به نوبه خود «جدایی» را از‬ ‫جهاتی به فیلم های دیگری شبیه دانسته اند‪ .‬نشریه دیلی‬ ‫گزت می گوید که «داستان جدایی نسخه ای امروزی‬ ‫تر از فیلم «راشومون» ساخته کارگردان ژاپنی‪ ،‬آکیرا‬ ‫کوروساواست‪ .‬همچنان که داستان گشوده می شود و پیش‬ ‫می رود حقیقت ماجرا بستگی به زاویه ای دارد که از آن نگاه‬ ‫می کنیم و هیچ وقت معلوم نیست دقیقا که آیا شخصیتها به‬ ‫خود و دیگران دروغ می گویند یا تنها از آن چه می توانست‬ ‫راست باشد سخن می گویند‪».‬‬ ‫وسلی موریس نیز معتقد است که این فیلم اضطرابی‬ ‫از نوع فیلم های مایکل هانک را به تماشاگر منتقل می‬ ‫کند‪ ،‬اضطرابی دست دوم و نیابتی‪« .‬دلت نمی خواهد این‬ ‫شخصیت ها سازش کنند‪ ،‬دلت می خواهد که ای کاش‬ ‫بتوانند روشن تر ببینند‪ ».‬و خاطر نشان می کند که «فیلم‬ ‫اصغر فرهادی کاری فوق العاده‪ ،‬و درامی از شفافیت است؛‬ ‫جایی که خطا مسئله ای ضمنی است که در پرانتز جا می‬ ‫گیرد‪ ،‬دروغ مصلحت آمیز راه دستیابی به حقیقت است‪ .‬این‬ ‫جا‪ ،‬پرانتز خطا بسته می شود و تماشاگر را خفه می کند‪.‬‬ ‫فرقی نمی کند که شخصیت ها نشسته باشند یا ایستاده‪،‬‬ ‫شن روان آن ها را در خود فرو می برد‪».‬‬ ‫وی درگیری تماشاگر را در همذات پنداری با شخصیت‬ ‫های داستان در این صحنه تعریف می کند که «وقتی نادر‬

‫در همایش رسانه ای برلیناله ‪ ۲۰۱۱‬که با حضور ساره بیات‬ ‫و سارینا فرهادی برگزار شد‪ ،‬خبرنگاری با لهجه آسیایی‬ ‫هندی در میان جمعیت بلندگو به دست می گیرد و از ساره‬ ‫بیات می پرسد‪« :‬ما خیلی مشتاق هستیم بدانیم که آیا شما‬ ‫بازیگران دوره دیده ای هستید یا نه؟ منظورم این است که‬ ‫هر کدام از این فیلم های ایرانی را می بینیم به نظر نمی رسد‬ ‫بازیگرها نقش بازی کنند‪.‬‬ ‫بیشتر‪،‬گوییبازیگرهاشخصیتخودشانرازندگیمیکنند‪.‬‬ ‫آیا آموزش های خاصی در این باره می بینید؟ یا این که‬ ‫بازیگرها به شیوه ویژه ای از میان افراد خاصی انتخاب می‬ ‫شوند؟» ساره بیات لبخند می زند و می گوید دوره دیده‪.‬‬ ‫رویترز در آخرین روز سال گذشته در مقاله خود به قلم‬ ‫جردن ریف گفته بود که برخی از تحلیلگران این فیلم‬ ‫را تفاوت طبقات اجتماعی دیده اند‪ .‬برخی آن را نقدی بر‬ ‫دادگاه های قرون وسطایی انگاشته اند و برخی دیگر آن را‬ ‫رو در رویی سنت و مدرنیته‪.‬‬ ‫ژان لوک دوئن در بخش سینمای روزنامه لوموند‪ ،‬عنوانی‬ ‫چون «جدایی‪ ،‬داستان جدایی طبقات اجتماع در تهران»‬ ‫را برای مقاله تحلیلی خود در نظر می گیرد‪.‬‬ ‫وی درباره جدایی می نویسد‪« :‬این فیل است‪ ،‬در اتاق تاریک‪.‬‬ ‫هر کس به عضوی از این فیل دست می زند برداشت خود را‬ ‫دارد‪ ،‬یکی به پای فیل دست می زند و آن را ستون معبد می‬ ‫پندارد‪ .‬دیگری به گوش آن دست می زند و آن را برگ یک‬ ‫درخت گرمسیری می داند و آن دیگری که خرطوم آن را‬ ‫گرفته می گوید که شیپور است‪ .‬چراغ که روشن شود همه‬ ‫می بینند که این یک فیل است‪ ».‬که گریزی است به داستان‬ ‫فیل در اتاق تاریک موالنا رومی‪.‬‬


‫‪9‬‬

‫افتراق باورهای طبقه اشراف رها با باور طبقه خرافاتی درگی ِر‬ ‫مسلمان مذهب گرا؟ یا «فرق آبستنی» میان قشر مرفه و‬ ‫ِ‬ ‫آبستنی قشر پایین اجتماع؟»‬ ‫کانال تلویزیونی فرانسه زبان آرت‪ ،‬در گفتگویی با اصغر‬ ‫فرهادی‪ ،‬به بیان این نکته صحه می گذارد که فرهادی با‬ ‫بیان ریز اتفاقات‪ ،‬داستان خود را پیش می برد و تالش می‬ ‫کند که از کلیشه پرهیز کند‪ .‬بخشی که در تمام نقدها تکرار‬ ‫می شود و از جمله در همین نقد نیز مورد توجه قرار گرفته‬ ‫قسمتی است که راضیه برای کسب اجازه زنگ می زند که‬ ‫بپرسد آیا مجاز است لباس کثیف پیرمرد را عوض کند یا گناه‬ ‫دارد؟ این صحنه به زعم بیشتر منتقدین بیانگر اصل تفاوت‬ ‫قشرهای اجتماع است‪ .‬خود اصغر فرهادی در این باره می‬ ‫گوید‪« :‬نیاز زنان طبقه متوسط به آزادی بیش از هر قشر‬ ‫دیگر اجتماع است‪».‬‬

‫عکس ها از خبرگزاری مهر ‪ ،‬ایسنا ‪ ،‬فارس و حبیب مجیدی‬

‫و آنان را شترسوار و صاحب حرمسرا بدانند‪ .‬شکی نیست که‬ ‫برخی از قوانین مربوط به حد و تعزیز زنا قوانینی است که‬ ‫تنها با نوشته های قرون وسطایی مطابقت دارد ولی این فیلم‬ ‫تصویری ظریف از مردمش رسم می کند؛ شخصیت های‬ ‫محجوب و آراسته ای که تالش می کنند درستکار بمانند‪».‬‬ ‫کاترین مانک در نشریه دهم فوریه اتاوا سیتیزن‪ ،‬داستان‬ ‫جدایی را در عنوان خود «روایت طبقات ایران می نامد‪ ،‬پنجره‬ ‫ای رو به دنیایی که بسیار شبیه دنیای ماست‪ ».‬منتقد لوس‬ ‫آنجلس تایمز‪ ،‬کنِت توران می نویسد که «این فیلم به شدت‬ ‫خارجی است و با این حال دردمندانه‪ ،‬آشناست‪».‬‬ ‫ژان لوک لوئن در مقاله خود در لوموند می پرسد‪« :‬باید پرسید‬ ‫که این کدام جدایی است؟ میان نادر و سیمن؟ یا جدایی و‬

‫لوفیگارو در نقد خود به قلم لنا لوتا‪ ،‬فیلم «جدایی» را «پدیده‬ ‫تابستان» نام می دهد و با بیان فروش خوب فیلم پیش بینی‬ ‫می کند که این هنوز کافی نیست‪ .‬پیش بینی فیگارو به وقوع‬ ‫می پیوندد‪ .‬وی از لیال حاتمی می گوید که با توانایی خود در‬ ‫عالی صحبت کردن زبان فرانسه این امکان را در اختیار رادیو و‬ ‫تلویزیون های فرانسوی زبان قرار داده که آگاهی بیشتری در‬ ‫اختیار تماشاگران بگذارند‪ .‬لنا لوتا می گوید که «تماشاگران‬ ‫این فیلم در شهر «بیاریتز» تحصن می کنند و نقل فیلم دهان‬ ‫به دهان می چرخد و «جدایی» جایزه خرس نقره ای برلین‬ ‫را می برد‪ » .‬همین طور وی اعالم می کند که «این فیلم از‬ ‫معدود کارهایی است که در هالیوود به نمایش در می آید‬ ‫ولی فقط بابت سرگرمی ساخته نشده است‪».‬‬ ‫به هر حال نقطه ای که در بررسی نقدهای فرانسه زبان و‬ ‫انگلیسی زبان به چشم می خورد این است که اروپا یک سال‬ ‫زودتر‪ ،‬تقریبا همزمان با دریافت جایزه خرس نقره ای به این‬ ‫فیلم واکنش نشان داد در حالی که بیشتر نقدهای امریکا‬ ‫همزمان با جایزه گلدن گلوب و اسکار در این باره نوشته اند‪.‬‬ ‫وسلی موریس در بوستون گلوب اعالم می کند‪« :‬تمام فیلم‬ ‫ها داستانی را روایت می کنند ولی تمام روایت ها یکسان‬ ‫نیستند‪ ».‬وی «جدایی» را به خاطر تعادل ظرافت‪ ،‬واقعگرایی‬ ‫و تعلیقی وحشتناک به بزرگی خود زندگی اگر نگوییم بی‬ ‫مانند‪ ،‬که دست کم در سال های اخیر کم مانند می داند‪.‬‬ ‫تاکید می کند که «شرایط مسخره در این فیلم خنده ندارد‪.‬‬ ‫شرایطی که به مسخرگی بیهودگی می پردازد ولی طنزی‬ ‫در آن راه نمی دهد‪ ».‬وی درباره اصغر فرهادی می نویسد‪:‬‬

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪8‬‬

‫نگاه ویژه به یک جدایی‬

‫ژان لوک لوئن در مقاله خود در لوموند می پرسد‪:‬‬ ‫«باید پرس��ید که این کدام جدایی اس��ت؟ میان‬ ‫نادر و سیمن؟‬ ‫یا جدایی و افت راق باورهای طبقه اش راف رها با باور‬ ‫ِ‬ ‫مسلمان مذهب گ را؟‬ ‫طبقه خ رافاتی درگی ِر‬ ‫یا «فرق آبستنی» میان قشر مرفه و آبستنی قشر‬ ‫پایین اجتماع؟»‬ ‫در همین مقاله‪ ،‬نویسنده از قول گادفری چشایر‪ ،‬منتقد‬ ‫برجسته می نویسد که «فرهادی سینما را می ستاید و این‬ ‫ریشه در واقعیت فرهنگ جامعه ایران دارد‪».‬‬ ‫داستان این جدایی به گونه ای نتیجه گیری از دسترنج‬ ‫سینمای ایران است‪ .‬نتیجه ای که منتقد «کامرشیال‬ ‫اپیل» معتقد است با وجود فرهنگ نوآور و خارق العاده‬ ‫سینمای ایران خیلی هم دیر به دست آمده‪ .‬او تنها کسی‬ ‫نیست که از فیلمسازان ایران یاد می کند که با چنین‬ ‫حکومتی هوشمندانه و شجاعانه خطر می کنند‪ .‬می بینیم‬ ‫که در نقدهای مختلف بارها از جعفر پناهی یاد می شود و از‬ ‫مرضیه وفا مهر که به خاطر بازی در فیلم «تهران من حراج‬ ‫» ‪ ،‬و «محمد رسول اف» که با ساختن فیلم «کشتزارهای‬ ‫سپید» به خاطر تبلیغ علیه جمهوری اسالمی زندانی شدند‪.‬‬ ‫رویترز از قول اصغر فرهادی می نویسد که «هنوز نمی دانم‬ ‫دولت به خاطر جریان برنده شدن فیلم در اسکار چه رفتاری‬ ‫خواهد داشت‪ .‬باید صبر کرد و دید‪ ».‬جان بیفاس در همین‬ ‫مقاله اعالم می کند که «نظام‪ ،‬با مردمش فرق دارد‪ .‬و آنان که‬ ‫چهره ایران را با تعریف گزارش های خبری‪ ،‬شیطانی تصور‬ ‫کرده اند شاید با دیدن وقایع عادی در داستان «جدایی»‬ ‫شوکه شوند‪».‬‬ ‫ایبرت در شیکاگو سان تایمز می نویسد‪« :‬جدایی داستان‬ ‫سودمندی از ایران امروز ترسیم می کند‪ .‬بیان شماری از‬ ‫سیاستمداران امریکا به تصور برخی مردم امریکا دامن زده‬ ‫که مردم ایران را ملتی خشن و خواهان جنگ اتمی ببینند‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪7‬‬

‫نش��ریه «مرور فیل��م» در گ��زارش خ��ود به قلم‬ ‫کریستوفر کلی نقد می کند که «فرهادی به جای‬ ‫روایت طبیعی جریان داستان‪ ،‬زبان نمادین اشاره را‬ ‫برمی گزیند‪ ».‬و می افزاید‪« :‬ولی طرح نهایی چنان‬ ‫باورپذیر است که تماشاگر با اشتیاق تمام از تردید‬ ‫چشم می پوشد‪».‬‬

‫می خورند و به قاضی روی می آورند‪ ،‬در حالی که فهرست‬ ‫موارد قانون‪ ،‬پاسخگوی نیاز احساسات بشری نیست‪ ».‬وی‬ ‫می گوید‪« :‬این فیلم مخاطب خود را به گونه ای غیرعادی‪،‬‬ ‫مستقیما درگیر می کند‪ .‬زیرا با این که منطق را از دید تک‬ ‫تک شخصیت ها را درک می کنیم ولی احساسات ما با آن‬ ‫سازگاری ندارد‪ ».‬وی با بازگویی بخش هایی از فیلم می‬ ‫نویسد که «فرهادی با دیده ای بی طرف و عادالنه قضایا‬ ‫را روایت می کند و این که کارگردانی بتواند در چنین‬ ‫زمانه دشواری فیلمی همراهانه و غمخوارانه بسازد نشان‬ ‫شخصیت استواری است که دارد‪».‬‬ ‫منتقد شیکاگو تریبون‪ ،‬در عنوان خود فیلم را محصول یک‬ ‫ذهن باز و روشن‪ ،‬از سینمایی سرکوب شده می داند؛ هنر‬ ‫کارگردانی که با تمام شخصیت های فیلمش همدردی می‬ ‫کند‪ .‬در جایی از مقاله می گوید که «این فیلم تنها پنجمین‬ ‫کار این کارگردان ‪ ۳۹‬ساله است‪ .‬کارگردان هشیاری که‬ ‫پایان نامه اش را درباره سکوت ها‪ ،‬مکث ها و مفهوم آن ها‬ ‫در بازی های «هارولد پینتر» نوشته است‪».‬‬

‫وی در مقاله خود با دادن عنوان «شگفتی دیگر» به این‬ ‫مسئله می پردازد که چه شد که در کشوری که فیلمسازان‬ ‫باید فیلمنامه های خود را به تصویب سازمان فرهنگ و ارشاد‬ ‫اسالمی برسانند فیلم «یک جدایی» مورد تصویب قرار‬ ‫گرفت‪ .‬و اعالم می کند که «اصغر فرهادی با انگشت اتهام‬ ‫به سوی کسی اشاره نمی کند‪ .‬وی نقش بازیگرها را به آن ها‬ ‫می دهد و حقوقشان را پرداخت می کند‪ ».‬ولی نویسنده از‬ ‫یاد نمی برد که « پس از گرفتار شدن جعفر پناهی و اعالم‬ ‫حمایت اصغر فرهادی از وی مجوز این فیلم نیز باطل شده‬ ‫بود‪ ».‬وی می نویسد‪« :‬اصغر فرهادی جایزه گلدن گلوب را از‬ ‫دست مدونا دریافت کرد؛ کسی که که به زعم مقامات ایران‬ ‫نماد ابدی جسارت غرب به شمار می رود‪ ».‬وی اعالم می‬ ‫کند‪«:‬با وجود این که فیلم به موفقیت های بزرگی دست‬ ‫یافت ولی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران‪ ،‬رامین مهمان‬ ‫پرست‪ ،‬هشدار داد که نخبگان دنیای بیرون‪ ،‬اغلب به فیلم‬ ‫هایی رای می دهند که بر مبنای بیان فقر و بدبختی مردم‬ ‫یک کشور ساخته شده باشد‪ .‬این نباید فیلمسازان ما را از‬ ‫بیان نکات مثبت و افتخارات کشورمان باز دارد‪».‬‬

‫عکس ها از کوربیس‬

‫در سرمقاله واشنگتن تایمز‪ ،‬به قلم آدام مازمانیان با بیان‬ ‫داستان زندانی شدن جعفر پناهی و ممنوعیت فیلمسازی‬ ‫وی‪ ،‬از قول فرهادی در مصاحبه اش با تایم اوت که در نشست‬ ‫رسانه ای لندن برگزار شد اعالم کرد «که فیلمسازان ایران‬ ‫ساکت ننشسته اند‪ .‬هر زمان که بتوانند مبارزه می کنند‪.‬‬ ‫خلق اثر و بیان آزاد برای آن ها ارزش بسیاری دارد‪ ».‬اصغر‬ ‫فرهادی همچنین در این مصاحبه گفته بود‪« :‬محدودیت و‬ ‫سانسور در ایران مثل هوای لندن می ماند‪ .‬یک روز آفتابی‬ ‫است‪ ،‬روز دیگر بارانی‪ .‬باید امیدوار باشی که امروز که‬ ‫بیرون می روی هوا آفتابی باشد‪ » .‬نویسنده با بیان تعطیلی‬ ‫خانه سینما در تهران اضافه می کند که بر مبنای صحبت‬ ‫فرهادی به نظر می رسد هوای تهران هر روز تاریک تر می‬ ‫شود‪« .‬دیدن وحشت حکومت از پیروزی فیلم جدایی کار‬ ‫دشواری نیست‪ :‬وزارت فرهنگ و ارشاد نگذاشت که چکه‬ ‫ای از خبر جایزه های فیلم به رسانه های ایران سرایت کند‪».‬‬ ‫نویسنده می افزاید‪« :‬شاید سانسور از این هم شدیدتر باشد‪،‬‬ ‫تا اندازه ای که شاید خبر فروش فیلم در ایران کمتر از میزان‬ ‫واقعی به رسانه های دنیا اعالم شده باشد‪».‬‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪6‬‬

‫نگاه ویژه به یک جدایی‬

‫حاشیه داغ یک جدایی‬ ‫مروری بر رسانه‌های جهان‬

‫گزارش و ترجمه از منابع فرانسه و انگلیسی‪ :‬فائقه اشکوری‬

‫لیال حاتمی توضیح می دهد‪« :‬واقعا این که چرا درخواست‬ ‫طالق دادم نمی دانم‪ .‬فکر کنم می خواهم غافلگیرش کنم‪.‬‬ ‫ولی اگر این را بگذاریم کنار‪ ،‬واقعیتش این است که توی این‬ ‫لحظه از زندگیم راهی نمی بینم به جز جدایی‪» .‬‬ ‫هرچند جدایی نادر از سیمین را دیده باشید‪ ،‬این جا تنها‬ ‫نقطه ای نیست که فکر می کنید نکند لیال حاتمی‪ ،‬پیمان‬ ‫معادی یا بقیه در زندگی شخصی شان دچار مشکلی شده‬ ‫اند‪ .‬بعد می رسید به این خلسه‪ ،‬که چه فرقی دارد که حقیقت‬ ‫چنین مشکلی از زبان چه کسی گفته شود‪.‬‬ ‫پیمان معادی ادامه می دهد‪« :‬خیلی راحت بگویم‪ ،‬می‬ ‫ترسم از دستش بدهم‪ .‬تازه االن فهمیدم واقعی است‪ .‬مثل‬ ‫کسی که از یک واقعه ای پس گردنی می خورد‪ ،‬من هنوز‬ ‫در این حالت شوک بعد از پس گردنی هستم‪ ».‬لیال حاتمی‬ ‫و پیمان معادی چانه می زنند و هر کدام تالش می کنند که‬ ‫نادر یا سیمین حقانیت خود را به دیگری ثابت کند‪ .‬دوربین‬ ‫شاهدوار‪ ،‬همه جا حضور دارد و همه چیز را ثبت می کند‪،‬‬ ‫حتا در کالس زبان سیمین؛ ولی به نظر می رسد تنها بداهه‬ ‫مستندواری از آن برای فیلم دستچین شود‪.‬‬ ‫شمار مقاله ها و مصاحبه های جدایی نادر از سیمین حتا‬ ‫به زبان های مهجور و در کشورهای دور چنان زیاد بود که‬ ‫عمال نه تنها نام بردن از تک تک نقدها‪ ،‬که حتا نام بردن‬ ‫جایزه های فیلم توان فرسا به نظر می رسد‪ .‬شمار جایزه های‬ ‫بین المللی فیلم تاکنون به پنجاه عدد رسیده و در برخی‬ ‫کشورها‪ ،‬حتا به دلیل عدم حضور نمایندگان فیلم‪ ،‬افراد‬ ‫دیگری مثال دبیر جشنواره‪ ،‬به نیابت از کارگردان و عوامل‬ ‫فیلم جایزه را به صورت نمادین دریافت کرده اند‪.‬‬ ‫هر تحلیلی که درباره این فیلم بخواهی بنویسی احتماال‬ ‫پیش از این شبیه آن را جایی گفته اند‪ ،‬که باعث شادی است‬ ‫زیرا گویی که شاهد از غیب برسد‪ .‬جدا از این نیز از زبان اصغر‬ ‫فرهادی حرف هایی نقل قول شد که هرگز نگفته بود‪ .‬مثل‬ ‫حرف هایی که هنگام دریافت جایزه‪ ،‬در محکومیت اسراییل‬ ‫یا هر چیز دیگر هرگز بر زبان نیاورد‪ .‬در حاشیه‪ ،‬فیلم جدایی‪،‬‬ ‫پا را از دایره سینما بیرون گذاشت و وارد مقوله های دیگری‬ ‫چون سیاست‪ ،‬جامعه شناسی‪ ،‬تاریخ ادبیات و هنر شد و از‬

‫درگوشی های دنیای ستاره ها نیز عقب نماند‪ .‬لو فیگارو‪،‬‬ ‫چندین ماه پیش از دریافت جایزه اسکار‪ ،‬در سال ‪۲۰۱۱‬‬ ‫نوشت که «پرزیدنت سارکوزی و همسرش کارال برونی برای‬ ‫دیدن این فیلم که چند روز است در سالن سینمای الیزه به‬ ‫نمایش درآمده لحظه شماری می کنند‪ ».‬در مصر نمایش‬ ‫فیلم به وسیله اسالمگرایان ممنوع شد که اعتراضات شدید‬ ‫دانشجویان آزادی خواه را به دنبال داشت‪ ،‬وسلی موریس‬ ‫در بوستون گلوب‪ ،‬اصغر فرهادی را روایتگر «چوب و دود»‬ ‫از آتش خواند و منتقد لوموند‪ ،‬این جدایی را «فیل» نامید‪.‬‬ ‫برای بازسازی صحنه کپی گرفتن شناسنامه ها چهارچوب‬ ‫کابینت آشپزخانه سفارش داده اند‪ .‬دوربین را زیر نصب‬ ‫کرده اند و کپی شدن صفحه های شناسنامه افرادی با اسم‬ ‫های مختلف‪ ،‬همه آشنا‪ ،‬همه ناشناس‪ ،‬تمثیلی است از تمام‬ ‫نادرها و سیمین هایی که داستان این سناریو را زندگی می‬ ‫کنند‪ .‬پیش از ساخت فیلم اصغر فرهادی به فیلمبردارش‪،‬‬ ‫محمود کالری تکه هایی مستند از دادگاه های مختلف را‬ ‫نشان داده بود و گفته بود چنین چیزی می خواهم‪ .‬انتخابی‬ ‫که جان بیفوس در نشریه «کامرشال اپیل» آن را نمی‬ ‫پسندد‪.‬‬ ‫شاید کمتر پیش بیاید که فارسی زبان باشی و نتیجه‬ ‫جستجویت با کلید واژه های فارسی چنین امکانی در‬ ‫دسترست قرار دهد‪ :‬پیشینه اصغر فرهادی به زبان مادری‬ ‫اش دقیق تر گفته می شود و برخی ماجراها زیر پوستی تر‬ ‫درک می شوند‪ .‬این جالب است که مثال بدانیم ناصر تقوایی‬ ‫هنگام جایزه دادن به اولین فیلم فرهادی پیش بینی کرده‬ ‫بود که او کارگردان خوبی می شود و فرهادی وقتی که بچه‬ ‫بود چیده شدن دیوارهای خانه در حال ساخت را هر روز با‬ ‫لذت تماشا می کرده و امروز هم از پیشرفت مراحل تهیه‬ ‫فیلم خود لذت می برد‪ .‬ولی این که به واسطه فارسی زبان‬ ‫بودنت‪ ،‬پشت صحنه فیلم جدایی نادر از سیمین پیش پایت‬ ‫گشوده شود مثل دریافت یک بلیت افتخاری است‪ .‬لحظه ای‬ ‫فکر می کنی که نه تنها دوربین‪ ،‬که عوامل فنی و کارگردان‬ ‫نیز اجزای شفاف داستان اند که حضور بخارآلودی دارند‪ .‬به‬ ‫قول منتقد شیکاگو تریبون «قاضی ناپیدا»‪.‬‬

‫گویی دوربین و عوامل هم هستند هم نیستند‪ .‬هستند‪:‬‬ ‫برای ثبت بداهه های مستندوار‪ ،‬شاید در مقام قضاوتگری‬ ‫که بازیگرها او را شاهد می گیرند‪ ،‬برایش دلیل می آورند تا‬ ‫راضی شود‪ .‬نیستند‪ :‬چون همه عوامل در روایت الیه های‬ ‫داستان گویی همهمه درونی دیگری ندارند؛ انگار ایستاده‬ ‫اند تا فقط حرف دلشان از زبان بازیگران فیلم گفته شود‪.‬‬ ‫محمود کالری‪ ،‬فیلمبردار‪ ،‬بی صدا اشک می ریزد‪ .‬و شهاب‬ ‫حسینی با بغض می گوید دلش به حال این بدبخت (شاید‬ ‫حجت) سوخته است‪ .‬با سر به دیوار کوبیده و دیوار به اندازه‬ ‫یک گودی فرو رفته‪ .‬صحنه ای که در خود فیلم نشان داده‬ ‫نشد‪ .‬باید روی سرش کیسه یخ بگذارد تا ورم نکند‪ ،‬به خاطر‬ ‫نقشش‪.‬‬ ‫تماشاگر در تمام طول فیلم «جدایی» مترصد است که‬ ‫مچ کارگردان یا دوربین را در زیاده گویی‪ ،‬جانبداری یا بی‬ ‫صداقتی هنگام قضاوت بگیرد و در نهایت هر بار خوشحال‬ ‫می شود که تیرش به سنگ خورده است‪.‬‬ ‫نشریه «مرور فیلم» در گزارش خود به قلم کریستوفر کلی‬ ‫نقد می کند که «فرهادی به جای روایت طبیعی جریان‬ ‫داستان‪ ،‬زبان نمادین اشاره را برمی گزیند‪ ».‬و می افزاید‪:‬‬ ‫«ولی طرح نهایی چنان باورپذیر است که تماشاگر با اشتیاق‬ ‫تمام از تردید چشم می پوشد‪».‬‬ ‫خود فرهادی اما در پاسخ راجر ایبرت که پرسیده بود «چه‬ ‫شد که این فیلم را ساختی» گفت «یک بار داستان مرد‬ ‫میانسالی را از برادرم شنیدم که پدر آلزایمری خود را حمام‬ ‫می کرد‪ .‬انگار دگمه ای دستم بود برایش کت دوختم‪ » .‬راجر‬ ‫ایبرت منتقدی که تاثیرش بر فرهنگ عامه مردم امریکا انکار‬ ‫نشدنی است فیلم جدایی را بهترین فیلم سال ‪ ۲۰۱۱‬می‬ ‫داند و پس از مصاحبه اش با اصغر فرهادی و نمایش فیلم در‬ ‫محل سکونتش‪ ،‬نقدی در شیکاگو سان تایمز می نویسد با‬ ‫عنوان «تالش برای درستکاری»‪.‬‬ ‫وی ملت ایران را ملتی مدرن می داند و از محدوده مذهبی‬ ‫اسالم در امروز ایران یاد می کند که «شخصیت ها به خاطر‬ ‫درستکار بودن در چهار چوب همان مذهب به مشکل بر‬


‫‪5‬‬

‫نگاه ویژه به یک جدایی‬

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪4‬‬

‫ایرانی‌ها در جهان‬ ‫روزبه میرابراهیمی‬ ‫‪Roozbeh.Mirebrahimi@Hotmail.com‬‬

‫زودتر از این تصمیم داش��تیم ش��ماره جدید مجله «ایران در جهان» را آماده و‬ ‫منتشر کنیم‪ .‬قرار بود در روزهایی که یک فیلم ایرانی در مراسم بزرگ‌ترین جشنواره‬ ‫سینمایی جهان‪( ،‬اسکار) افتخاری تاریخی را به ایرانیان هدیه کرد‪ ،‬با ویژه نامه‌ای‬ ‫به پوش��ش بازتاب‌های بین‌المللی آن بپردازیم‪ .‬اما مشکالت پیش‌بینی نشده‪ ،‬این‬ ‫ه��دف ما را با تأخیر روبه رو کرد‪ .‬با این وجود هرچند با تاخیر‪ ،‬اما در همین ش��ماره‬ ‫گزارشی مفصل از بازتاب‌های رس��انه ای این فیلم – جدایی نادر از سیمین – تهیه‬ ‫و منتشر شده است‪.‬‬ ‫گزارشی اصلی این ش��ماره‪ ،‬اختصاص به روایتی دارد که گزارشگر ما‪ ،‬از آژانس‬ ‫پناهجویان در بلغارستان تهیه کرده است‪ .‬مشکالت پناهجویی و سختی‌های خاص‬ ‫ایرانی های پناهجو‪ ،‬محور این گزارش اس��ت‪ .‬تالش خواهیم کرد در ش��ماره های‬ ‫آینده نیز سوژه پناهجویان ایرانی در کشورهای مختلف دنیا را رها نکنیم تا بتوانیم‬ ‫بازتاب دهنده گوشه‌ای مشکالت «ایرانی ها در جهان» باشیم‪.‬‬

‫ترجمه مقاله‌ای در مورد برنامه‌های اقتصادی ایران در افغانستان در دوران پس از‬ ‫طالبان‪ ،‬مطلب مفصل دیگری است که در بخش «نگاهی به همسایه» منتشر شده‬ ‫اس��ت‪ .‬تالش خواهیم کرد تا در این بخش موضوعات مرتبط با برخی کش��ورهای‬ ‫همسایه ایران را نیز در معرض دید قرار دهیم‪ ،‬و آنهم از دریچه های مرتبط با ایران‪.‬‬ ‫مقاله بلند «آیت اهلل زیر پتو» که در شماره ماه می‪/‬ژوین مجله «فارین پالیسی»‬ ‫منتشر شده است را به فارسی ترجمه و در این شماره منتشر کرده ایم‪ .‬این مقاله به‬ ‫تاریخچه و رویکرد جمهوری اسالمی به مقوله «سکس» می‌پردازد که بازتاب‌های‬ ‫زیادی در پی داشت‪.‬‬ ‫مانند همیشه شما می‌توانید با مراجعه به وب سایت نشریه از مطالب روزانه و بولتن‬ ‫های هفتگی ما نیز بهره ببرید‪ .‬ت�لاش مجموعه همکاران ایران در جهان‪ ،‬بازتاب و‬ ‫انتقال دیدگاه و رویکرد رسانه‌های دنیا در مورد ایران‪ ،‬به فارسی زبانان است‪.‬‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪3‬‬

‫مجری موسسه غیرانتفاعی‬ ‫دفتر مرکزی نیویورک – ایاالت متحده امریکا‬ ‫‪Non-Stop Media, INC‬‬

‫ماهنامه ایران در جهان‬ ‫بازتاب خبرهای ایران در رسانه های دنیا‬ ‫تاسیس بهار ‪۲۰۰۶‬‬

‫‪www.Non-StopMedia.com‬‬

‫‪www.IranDarJahan.net‬‬

‫صاحب امتیاز و سردبیر روزبه میرابراهیمی‬

‫‪info@Non-StopMedia.org‬‬

‫‪info@IranDarJahan.net‬‬

‫زیر نظر شورای مترجمان‬

‫‪ISSN 2159 - 4716‬‬

‫فهرست‬

‫ایرانی ها در جهان‬

‫‪۴‬‬

‫حاشیه های داغ یک جدایی‬

‫‪6‬‬

‫گزارشی از سرگردانی پناهجویان ایرانی در بلغارستان‬

‫‪13‬‬

‫واهمه های ایران در افغانستان‬

‫‪19‬‬

‫آیت اهلل زیر پتو‬

‫‪24‬‬

‫راند آخر در دوحه‬

‫‪31‬‬


‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬

‫‪2‬‬


‫‪1‬‬

‫شماره هجدهم ونوزدهم‬ ‫سال هفتم‬ ‫دوره جدید‬


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.