نشریه کوچه شماره دوازدهم

Page 1

‫پانزدم اکتبر‪۲۰۱۳‬‬

‫شمارهدوازدهم|نشریهفرهنگیاجتماعیاقتصادیوسیاسی|ماهنامه‬

‫دفـتر حقـوقی هریسچـی‬

‫امور تحریمها‪ ،‬انواع پروندههای مهاجرتی و امور تجاری‬

‫‪www.ibhlaw.com‬‬

‫قابل توجه فعاالن مدنی و سیاسی در ویرجینیا‪ ،‬مریلند و واشینگتن شما‬ ‫میتوانید مصاحبهها و گفتوگوها و برنامههای تحلیلی خود را در استودیو‬ ‫کوچه ضبط کنید‪.‬‬

‫با ما در تماس باشید ‪۰۰۱۷۰۷۷۳۶۶۱۶۳-‬‬


‫دولت‌خمالف‌است‪‌،‬قوه‌قضاییه‌اعدام‌یم‌کند‬

‫اردوان روزبه‬

‫________‬ ‫به طور تقریبی بعید است کشوری با خصیصههای این چنینی نظیر ایران بیابید‪.‬‬ ‫کشوری که تیم مذاکره کنندهاش در حالیکه با آمریکا در حال گفتوگو برای بهبود روابط‬ ‫است‪ ،‬در سالگرد تسخیر النه جاسوسیاش یعنی سفارت همان کشور پرچم آمریکا را در‬ ‫خیابان آتش میزنند و رهبر انقالبش فقط مانده است که «حواله» به کشورهای غربی و‬ ‫از جمله آمریکا بدهد‪ .‬اما از طرف دیگر میگوید «آنچه تیم مذاکره انجام میدهد مورد‬ ‫تایید است‪ ».‬آیا تاکنون به چنین «پارادوکس» غلیظی برخوردهاید؟‬ ‫از سویی دیگر دولت یازدهماش بگوید شعارش اعتدال است در حالیکه قوه قضاییهاش در‬ ‫ظرف چند روز بیش از ‪ ۶۰‬زندانی را اعدام کند‪ .‬البته آقای یونسی به نیابت از دولت اشاره کرد که‬ ‫این اعدامها وفق نظر دولت نبوده‪ ،‬اما روشن نمیشود پس وفق نظر که بوده است‪.‬‬ ‫موضوع این است که حکم اعدام یکی از پر ماجراترین حکمها در ایران به حساب‬ ‫میآید‪ .‬از سویی بنابر قبول برخی تعهدات به واسطه کنوانسیونهای بین ملل به طور‬ ‫رسمی قوه قضاییه میگوید حکمی تحت عنوان «اعدام» در ایران نداریم و از سویی دیگر‬ ‫با مجازات قصاص و مواردی این دست آدمها از طنابدار آویزان میشوند‪.‬‬ ‫این موضوع در طول سالهای گذشته ایران را در ردیف باالترین تعداد اعدام در‬ ‫جهان قرار داده است و این کشور در کنار کشورهایی نظیر چین و عربستان سعودی یکی‬ ‫از باالترین رتبهها را داراست‪ .‬نکته جالب این جاست که کشور ما در خصوص آزادی‬ ‫بهرهوری از اینترنت‪ ،‬اعتبار جهانی پاسپورت‪ ،‬اعتبار پول همیشه در ته جدول لمیده است‬ ‫در حالیکه جایی نظیر رتبه اعدام یا آمار تصادفات و یا حجم زندانیهای سیاسی و عقیدتی‬ ‫و امنیتی همیشه در صدر جدول قرار میگیرد‪.‬‬ ‫به روایتی این روزها همه منتظرند تا ببینید «دولت اعتدال» چه خواهد کرد‪ .‬آنچه‬ ‫مسلم است به نظر این نگارنده این دولت بیشک بدون پذیرش بخش مهمی از بدنه‬ ‫حاکمیت با این شعارها و روش حضور در جلسات خارجی و رفع محاق از جمهوری‬ ‫اسالمی آغاز به کار نکرده است‪ ،‬اما از سویی عربده جوهایی نظیر برخی از امامهای‬ ‫جمعه‪ ،‬فرماندههان سپاه و حتا برخی مداحها که همیشه نقشی کلیدی ولی غیر مشهود‬ ‫در سرنوشت مردم بازی کردهاند در نقد دولت‪ ،‬درست نقطه مقابل کاری است که دولت‬ ‫روحانی دستکم نشان میدهد که دارد انجام میدهد‪ .‬به تعبیر من‪ ،‬آغاز این تغییرات و‬ ‫«انقالب مخملین» در داخل بیت رهبری بوده است‪ .‬به دلیلهای بسیار زیادی که شاید در‬ ‫اینجا جایش نباشد‪ ،‬رهبر ایران برای حفظ قدرت پذیرفته است تا این اصالحات انجام شود‬ ‫اما از سویی به قول خودش چون «اعتمادی» به آمریکا ندارد تالش میکند جریانهای‬ ‫اصولگرا و یا طرف دار والیت فقیه را نیز از دست ندهد تا دست کم در صورت عدم توفیق‬ ‫بتواند در جایی که اینک نشسته است باقی بماند‪ .‬از سویی خوابهای آشفتهای که او پس‬ ‫از انتخابات و اعتراضهای ‪ ۸۸‬دیده است و شاید باور این که او برای عدهای قدرتمند‬ ‫نه «رهبر» که سنگر اول بوده است و آنچه که تصور میکرده نظر او بوده در واقع نظر‬ ‫جریان پرقدرت خاموش کادر رهبری جمهوری اسالمی بوده است‪ ،‬او را به سمت این باور‬ ‫هل داده که دیگر تکرار جریانهایی نظیر احمدینژاد چیزی برای او باقی نخواهد گذارد‪.‬‬ ‫به هر روی چه در داخل ایران و چه در بیرون عده کسانی که از بهبود رابطه بین آمریکا‬ ‫و ایران خشنود نباشند کم نیست‪.‬‬ ‫از برخی دولتها نظیر عربستان سعودی و تعدادی از شیخ نشینهای حاشیه خلیج‬ ‫فارس تا آدمهایی که به طور مستقیم منافع فردی یا گروهیشان در طول سی و اندی‬ ‫سال گذشته در «آب گلآلود» رابطه ایرن و آمریکا بوده است‪.‬‬ ‫دوازدهمین شماره نشریه «هفت کوچه» دست شماست‪ .‬محصول روزهای سخت‬ ‫گروهی روزنامهنگار که شاید بدترین دوره زندگیشان را میگذرانند‪ .‬فراموش نکنید‬ ‫روزنامهنگاری جزو شغلهای پر خطر به حساب میآید‪.‬‬ ‫امیدواریم با راهنمایی و نظرهایتان مارا همیشه با نظارت در مسیر حفظ کنید‪.‬‬ ‫باقی بقایتان‬

‫آقاینتانیاهومیگوید‪،‬مردمایرانشلوارلینمیتوانند‬ ‫بپوشند‪.‬‬

‫هفت کوچه‬ ‫هر ماه یک شماره‬ ‫در حوزه فرهنگ سیاست اجتماع هنر و اندیشه‬ ‫صاحب امتیاز‪:‬‬ ‫بنیاد غیر انتفاعی فرهنگی کوچه و شرکت انتشاراتی هفت‬ ‫مدیر اجرایی‪ :‬علی هریسچی‬ ‫سردبیر‪ :‬اردوان روزبه‬ ‫دبیر خبر‪ :‬کامبیز غفوری‬ ‫آرایه‪ :‬گرافیک کوچه‬

‫همراهان این شماره‪ :‬اردوان روزبه‪ ،‬شادیار‬ ‫عمرانی‪ ،‬فرشید فاریابی‪ ،‬افسانه هژبری‪ ،‬اکبر‬ ‫ترشیزاد‪ ،‬الله محمدی‪ ،‬مهدی آمیزش‪ ،‬مهشب‬ ‫تاجیک‪ ،‬آویده مطمئنفر‪ ،‬بهروز کاظمی‪،‬‬ ‫روشنک آسترکی‪ ،‬الهه ساحل‪ ،‬احمدنوید پویان‪،‬‬ ‫عبدالستار دوشوکی‪ ،‬غالم رضا شاهمرادی‪،‬‬ ‫رضا پرچی زاده‪ ،‬ژیال بنی یعقوب‪ ،‬دامون روزبه‪،‬‬ ‫رضا جوزانی‪ ،‬کورش بیگپور‬ ‫«توضیح»‬ ‫مجموعهای که دست شماست حاصل مقالهها و‬ ‫نگاشتههای روزنامه نگاران همکار در رادیو کوچه‬ ‫است که بر اساس توافق بین گروه انتشارات هفت‬ ‫و بنیاد کوچه به طور مشترک منتشر میشود‪.‬‬ ‫با ما در تماس باشید‬ ‫‪contact@koochehmail.com‬‬ ‫‪radiokoocheh.com‬‬


‫سیاست‬ ‫«تحریمها میروند‪ ،‬شاید دور شاید نزدیک» | اردوان روزبه | ‪۰5‬‬

‫‪۰۵‬‬

‫«قربان‪ ،‬عید بر خاک افتادگان» | شادیار عمرانی | ‪۰۹‬‬ ‫«دولت اعتدال و حقوق کارگران» | شادیار عمرانی | ‪۱۱‬‬

‫اندیشه‪‌،‬دانش‌و‌هرن‬ ‫«جنهای خانگی» | فرشید فاریابی | ‪۱۶‬‬ ‫«افسانهخانه‪ /‬روزی برای سپاس» | افسانه هژبری | ‪۱۸‬‬

‫‪۱۶‬‬

‫«مدرسهای برای کودکانی از تمام دنیا در روسیه» | منبع‪ :‬بیبیسی | ‪۲۰‬‬ ‫«بردگان جام جهانی قطر» | منبع‪ :‬گاردین | ‪۲۴‬‬ ‫«جهادگران جنسی‪ ،‬حامله به خانه بازمیگردند» | منبع‪ :‬العربیه انگلیسی | ‪۲۷‬‬ ‫«رشوه‪ ،‬سهم ناچیز ناداوران» | اکبر ترشیزاد | ‪۲۸‬‬

‫جامعه‬ ‫«رنجهایی که دیده نمیشوند» | اکبر ترشیزاد | ‪۳۰‬‬

‫‪30‬‬

‫«روز جهانی کودک» | الله محمدی‪ ،‬مهدی آمیزش | ‪۳۲‬‬ ‫«انتقام از خود» | مهشب تاجیک | ‪۳5‬‬ ‫«منشور کورش به لس آنجلس رسید» | گزارش | ‪۳۷‬‬ ‫«یک نگاه دزدکی به اتاق خواب» | مهشب تاجیک | ‪۳۹‬‬ ‫«اعتیاد جرم یا بیماری» | دکتر آویده مطمئنفر | ‪۴۱‬‬ ‫«رنجهایی که دیده نمیشوند» | اکبر ترشیزاد | ‪۴۳‬‬ ‫«دریاچه ارومیه نفسهای آخر را میکشد» | بهروز کاظمی | ‪۴۶‬‬

‫اقتصاد‬ ‫«نگاهی به وضعیت مسکن در دولت یازدهم» | روشنک آسترکی | ‪5۰‬‬

‫‪50‬‬


‫افغانستان‬ ‫«امنیت حرف اول را میزند» | الهه ساحل | ‪5۲‬‬

‫‪۵۲‬‬

‫«نیروهای امنیتی توان تامین امنیت را پس از سال ‪ ۲۰۱۴‬دارند» | احمدنوید پویان | ‪5۴‬‬

‫مقاهل‌وارده‬ ‫«پاالیش آوارگان سیستانی از شهرهای خراسان» | عبدالستار دوشوکی | ‪55‬‬

‫‪55‬‬

‫«یارسان‪ ،‬اسطورهای که باید از نو شناخت» | غالم رضا شاهمرادی | ‪5۸‬‬

‫از‌دیگران‬ ‫«چگونه اسالمگرایان در پی دخالت آمریکا در ایران به قدرت رسیدند» | رضا پرچی زاده | ‪۶۴‬‬

‫وبالگستان‬ ‫«آن هشتاد زندانی سیاسی آزاد شدند یا نشدند» | منبع‪ :‬وبالگ ژیال بنی یعقوب | ‪۷۰‬‬

‫‪۶4‬‬ ‫‪70‬‬


‫● در گفتوگو با علی هریسچی‪ ،‬کارشناس حقوقی‬

‫«تحریمها میروند‪،‬‬ ‫شاید دور شاید نزدیک»‬

‫اردوان روزبه‬

‫این گفت و گو در زمانی دارد‬ ‫منتشر میشود که مذاکرات‬ ‫رسمی ایران در ژنو با ایاالت‬ ‫متحده و کشورهای غربی به نقل‬ ‫از آقای «نتانیاهو» بزرگترین‬ ‫معامله «قرن» برای ایران است و‬ ‫در دیدار وزیر امور خارجه امریکا‬ ‫و او حتا کار به نگرفتم عکس‬ ‫مشترک کشـیده است‪ .‬آقای‬ ‫نتانیاهو این توافق را اشتباهی‬ ‫فاحش خوانده است‪.‬‬

‫بیشک موج پر سرعت تغییر در پس‬ ‫از انتخابات یازدهم در ایران بسیاری را‬ ‫شوکه کرد‪ .‬این تغییر از هر منظر که باشد‬ ‫به هر روی نکتهای نبود که بشود انکار کرد‪.‬‬ ‫ساده انگاری است که بخواهیم فرض کنیم‬ ‫تمام توافقات داخل و خارج همه در «بعد‬ ‫از پیروزی روحانی» در انتخابات یازدهم‬ ‫ریاست جمهوری رخ داده است‪.‬‬ ‫شاید در زمانی دیگر و با دسترسی به‬ ‫منابع قوی و متقن بتوان در آینده نظر داد‬ ‫که در هیات رهبری در جمهوری اسالمی‬ ‫در ماههای پایانی ریاست جمهوری آقای‬ ‫احمدینژاد چه گذشته است اما آن چه‬ ‫روشن است غرب نیز با دستهای گشاده‬ ‫ دستکم گشادهتر از دوران رییس‬‫جمهوری دهم‪ -‬در برابر جمهوری اسالمی‬ ‫ظاهر شده است‪.‬‬

‫این گفت و گو در زمانی دارد منتشر میشود که‬ ‫مذاکرات رسمی ایران در ژنو با ایاالت متحده‬

‫و کشورهای غربی به نقل از آقای «نتانیاهو»‬ ‫بزرگترین معامله «قرن» برای ایران است و در‬ ‫دیدار وزیر امور خارجه امریکا و او حتا کار به نگرفتم‬ ‫عکس مشترک کشیده است‪ .‬آقای نتانیاهو این‬ ‫توافق را اشتباهی فاحش خوانده است‪.‬‬ ‫از سویی دیگر «باراک اوباما» رییس جمهوری‬ ‫ایاالت متحده نیز اشاره کرده است‪« :‬احتمال‬ ‫توافقی گام به گام وجود دارد که گام اول این‬ ‫است که هرگونه پیشبرد برنامه هستهای آنها‬ ‫متوقف شود تا راهی باز شود که بتوانیم تخفیف‬ ‫در تحریمها بدهیم‪».‬‬ ‫اما به طور عملی یک سوال مطرح است‪« :‬به‬ ‫معنای واقعی تحریمها کی برداشته خواهد شد؟»‬ ‫البته این سوال یک تکمله هم دارد و این که‪ ،‬اگر‬ ‫همه کارها طبق روال پیش برود و در دو طرف‬ ‫سازهای ناکوکی شنیده نشود‪.‬‬ ‫برای مردم ایران شاید از همه چیز این موضوع‬ ‫مهم باشد که بدانند کی به طور واقعی در‬ ‫زندگیشان حس خواهند کرد که تحریمها‬


‫بارش از شانه آنها برداشته شده است‪« .‬علی‬ ‫هریسچی» حقوقدان و متخصص در ارزیابی‬ ‫جریان تحریمها است‪ .‬از آقای هریسچی پرسیدم‪:‬‬

‫◦‬

‫مرکزهای تصمیمگیری در مورد تحریم‬ ‫علیه ایران کدام دستگاهها هستند و آیا‬ ‫به این معنا میتواند رییس جمهوری به‬ ‫طور مستقل در مورد رفع تحریمها تصمیم‬ ‫بگیرد؟‬

‫تصمیمگیری در مورد تحریمها علیه ایران سه‬ ‫مرجع حقوق دارند‪ .‬دستورات رییس جمهوری‪،‬‬ ‫لوایح وضع شده و سوم قطعنامههای شورای امنیت‬ ‫سازمان ملل متحد است‪ .‬رییس جمهوری میتواند‬ ‫به طور مستقل مواردی را که خودش دستور داده‬ ‫لغو کند‪ .‬البته بیشتر تحریمها علیه ایران نیز از‬ ‫طرف رییس جمهوری وضع شده است‪ ،‬چندین‬ ‫تحریم هم جدیدن از سوی کنگره وضع شده که‬ ‫در واقع بر روی تحریم های قبلی که از سوی‬ ‫رییس جمهوری صادر شده‪ ،‬سوار شده است‪.‬‬ ‫در روند رفع تحریمها مواردی که از سوی رییس‬ ‫جمهوری وضع شده است با نظر خود او قابل رفع‬ ‫است اما مشکل در مورد تحریمهایی است که‬ ‫از سوی کنگره وضع شده‪ ،‬چرا که برای حذف‬ ‫آنها نیاز است که اکثریت نمایندهگان به حذف‬

‫و یا تغییر تحریمها رای مثبت بدهند‪ .‬البته بر‬ ‫اساس سیاست کلی در آمریکا موضوع «تحریم»‬ ‫یک جریان سیاست خارجی محسوب میشود‬ ‫که همواره رییس جمهوری نقش قوی را در آن‬ ‫توانسته بازی کند و در این مدت به طور معلوم‬ ‫همواره کنگره پشتیبان سیاستهای دولت در‬ ‫جریان سیاست خارجه بوده است‪.‬‬ ‫به نظر من اگر به جایی برسد که نظر دولت‬ ‫آمریکا در روند گفتوگوها تامین شود موضوع رفع‬ ‫تحریمها خیلی پیچیده نخواهد بود‪ .‬نباید فراموش‬ ‫کرد که رفع تحریمها منافع اقتصادیاش بیشتر‬ ‫متوجه جمهوری خواهان است تا دموکراتها‪.‬‬ ‫از طرفی دیگر هم با توجه به این که اعضای‬ ‫شورای امنیت سازمان ملل را هم همین اعضای‬ ‫گروه ‪ ۱+۵‬تشکیل میدهند در عمل پس از‬ ‫توافق نباید آنجا هم خیلی طول بکشد‪.‬‬ ‫اما نباید فراموش کرد مساله تحریمها کلید‬ ‫روشن و خاموش نیست که بشود به یک لحظه‬ ‫آنها را برداشت‪ .‬این یک پروسه دست کم یک‬ ‫ساله است که طرفین به طور مشخص هر کدام‬ ‫پس از کسب توافق یک قدم به جلو خواهند‬ ‫گذاشت تا دیگری نیز یک قدم بردارد تا در‬ ‫مسیر قدم به قدم با حسن نیت طرفین تحریمها‬ ‫برداشته شود‪ .‬البته این روند پله به پله با ارزیابی‬ ‫اولویتها خواهد بود که از نظر ایران کدام موارد‬

‫مهم تر و اوالتر است تا به نتیجه برسد‪.‬‬

‫◦‬

‫اما در همین مدت سنا و گنگره در تدارک‬ ‫افزایش تحریمها بودهاند از سویی بحث‬ ‫مذاکره و رفع تحریم مطرح میشود‪ .‬این‬ ‫تناقض نیست؟‬

‫این درسته که این تناقض وجود دارد‪ .‬به هر حال‬

‫تصمیمگیریدرمـــورد‬ ‫تحریمهـــا علیه ایران‬ ‫ســهمرجعحقوقدارند‪.‬‬ ‫دستوراترییسجمهوری‪،‬‬ ‫لـوایح وضع شده و سوم‬ ‫قطعنامههای شـــورای‬ ‫امنیت سازمان ملل متحد‬ ‫اســت‪ .‬رییس جمهوری‬ ‫میتواند به طور مسـتقل‬ ‫مـــواردی را که خودش‬ ‫دستوردادهلغوکند‪.‬‬


‫جایی که این البیهای مخالف میتوانند ظهور‬ ‫کنند همین کنگره و سنا است‪ .‬این نشان میدهد‬ ‫که گروهی در این سو مخالف توافق بر سر حل‬ ‫موضوع با ایران از سوی رییس جمهوریاند‪،‬‬ ‫البته این تعداد به الزام نمیتوان گفت اکثریت‬ ‫هستند‪ ،‬اما کسان و گروههایی هستند که به نفع‬ ‫منافع اسراییل تالش میکنند‪ .‬همانطوری که‬ ‫در آن سو در ایران نیز گروهی با این روند موافق‬ ‫نیستند و سعی در سنگاندازی و مخالفت دارند‪.‬‬ ‫از سویی آقای اوباما با مذاکره این جریان‬ ‫تحریمهای بیشتر از جمله کاهش فروش نفت‬ ‫ایران که میزان آن را به «صفر» خواهد رساند‪،‬را‬ ‫برای سه ماه به تعویق انداخته است‪ .‬مسالهای‬ ‫که وجود دارد این است که این تحریمها بدون‬ ‫امضای رییس جمهوری عملی نخواهد شد اما‬ ‫چه رییس جمهوری مخالفت کند با منافعی‬ ‫که در بخشی از آن اسراییل قرار دارد و یا چه‬ ‫موافقت که در تضاد با مذاکرات فعلی است چرا‬ ‫که او در حال حاضر نمیخواد امضایش پای‬ ‫تحریمی باشد‪ ،‬هردو در روند کار خلل ایجاد‬ ‫میکند به همین دلیل تالش بر این بوده که‬ ‫اساسن طرح این موضوع به صحن علنی مجلس‬ ‫نیاید تا کار روند خود را ادامه بدهد‪.‬‬

‫◦‬

‫نفس تحریمها چه تاثیری بر زندگی‬ ‫ایرانیان خارج از کشور داشته است؟‬

‫به هر صورت تحریمها تاثیر مستقیمی بر زندگی‬ ‫همه کسانی که به نوعی با ایران در تماس‬ ‫بودهاند داشته است‪ .‬به هر روی از ساده ترین‬ ‫حالت که حتا حق خریدن سوغاتی که شامل‬ ‫تحریم بوده است را هم نداشته مانند یه لب تاب‬ ‫یا یک تلفن همراه‪ .‬پرداخت هزینه تحصیل به‬ ‫دلیل تحریم بانکها بسیار سخت بوده و به هر‬ ‫روی بی تاثیر نبوده است‪ .‬برداشتن تحریمها‬ ‫اگر معدلاش را بگیریم به هر حال به نفع همه‬ ‫ایرانیهایی است که با ایران در تماس بودهاند‪.‬‬

‫◦‬

‫در موضوعاتی که مطرح شده‪ ،‬مساله‬ ‫آزادی برخی از داراییهای ایران در آمریکا‬ ‫شنیده میشود‪ .‬به طور مشخص ایران‬ ‫چه داراییهایی نزد آمریکا دارد و آیا این‬ ‫داراییها میتواند به عنوان یک امتیاز وزن‬ ‫در مذاکره باشد؟‬

‫در واقع این بحث مهمی است‪ .‬ما دو دعوا در مورد‬

‫داراییهای ایران داریم‪ .‬اول موضوع داراییهای‬ ‫ایران که از زمان بیانیه الجزایر بالتکلیف مانده‬ ‫است که متاسفانه بعد از جریان گروگانگیری‬ ‫این دعوی بالتکلیف ماند و گروهی در ایران‬ ‫معتقدند در آمریکا داراییهایی که بابت خرید‬ ‫سالح و تجهیزات نظامی به دولت این کشور‬ ‫پرداخت شده است بالتکلیف مانده‪ .‬دعوای دوم‬ ‫موضوع بلوکه کردن بخشی از داراییهای ایران‬ ‫است که در جریان تحریمها انجام شده‪ ،‬نظیر‬ ‫ساختمانها و داراییهایی که ایران در آمریکا‬ ‫داشته است یا منابع مالی که از فروش نفت در‬ ‫بانکهای آمریکایی بلوکه شده‪.‬‬ ‫بخش اول داراییها به طور مشخص روشن‬ ‫نیست که به چه میزان است در بخش دوم هم‬ ‫مقداری از این داراییهای بلوکه شده به خانواده‬ ‫قربانیان جنایتهای تروریستی داده شده که در‬ ‫دادگاههای آمریکا محکوم ایران بوده است‪ .‬به‬ ‫هر روی این دعوای سختی خواهد بود‪.‬‬

‫◦‬

‫با این ترتیب آیا میشود گفت طرح‬ ‫داراییها بیشتر جنبه سیاسی دارد و به طور‬ ‫کلی دیگر چنان هم دندانگیر نیست؟‬

‫در واقع میزان داد و ستدی که بین ایران و آمریکا‬ ‫در سالهای آتی انجام بگیرد به هیچ وجه با‬ ‫رقمی که االن در قالب داراییها مطرح میشود‬ ‫قابل مقایسه نیست‪ .‬به نظر بیشتر بار سیاسی‬ ‫طرح این موضوع مد نظر است تا بار مادی آن‬ ‫که به نوعی نشانه حسن نیست در مذاکره باشد‪.‬‬

‫◦‬

‫با توجه به آنچه که گذشته و پیشروی‬ ‫است یا شما تصور میکنید دولت آمریکا در‬ ‫ایجاد یک آشتی مصمم است؟‬

‫سیاست کلی آقای اوباما از زمانی که به کاخ‬ ‫سفید آمد همین بود که موضوعات را بتوان با‬ ‫گفتمان حل کرد و او با گزینه جنگ موافق‬ ‫نبود‪ .‬از طرفی موضوع ایران اگر در گذشته فقط‬ ‫بحثهای حقوق بشری بود امروز موضوعات‬ ‫هستهای فراتر از کشور و به صورت منطقهای‬ ‫مطرح است و یک موضوع حیاتی است‪ .‬مساله‬ ‫اتمی ایران باید حل شود‪ .‬هرچه زمان هم به جلوتر‬ ‫میرود در واقع محدوده زمانی بیشتر میشود به‬ ‫طوری که از طریق مذاکره‪ ،‬جنگ و یا تحریمهای‬ ‫طاقتفرسا باید این موضوع حل شود‪.‬‬ ‫دولت آمریکا سعی دارد از طریق گفتوگو این‬

‫امانبایدفراموشکردمساله‬ ‫تحریمها کلید روشن و‬ ‫خاموشنیستکهبشودبه‬ ‫یکلحظهآنهارابرداشت‪.‬‬ ‫این یک پروسه دست کم‬ ‫یک ساله است که طرفین‬ ‫به طـور مشخص هر کدام‬ ‫پسازکسبتوافقیکقدم‬ ‫به جلو خواهند گذاشت تا‬ ‫دیگری نیز یک قدم بردارد‬ ‫تا در مسیر قدم به قدم‬ ‫با حـسن نیت طرفـین‬ ‫تحریمهـا برداشته شود‪.‬‬ ‫مساله را حل کند و حتا هزینههایش را در داخل‬ ‫و حتا در رابط با دولت اسراییل دارد میپردازد‪.‬‬ ‫شواهد صد درصد نشان دهنده این است که‬ ‫دولت اوباما در مذاکره به حل دموکرات موضوع‬ ‫مصمم است‪.‬‬

‫◦‬

‫با توجه به فشارهایی که از دو طرف وجود‬ ‫دارد‪ ،‬چه گروههای بنیاد گرا در ایران و چه‬ ‫از سوی دیگر جریانهای مخالف در سنا و‬ ‫کنگره‪ ،‬آیا میشود گفت که اوباما میتواند‬ ‫به تنهایی این کار را به سرانجام برساند؟‬

‫موضوع باید دید به نفع چه کسانی خواهد بود‪.‬‬ ‫از سویی مخالفان در ایران که با دو رویکرد‬ ‫اعتقادی و غرب ستیزی به این روند مخالفند که‬ ‫به نظر نمیرسد این شعارها دیگر کارکرد داشته‬ ‫باشند‪ .‬دنیا دیگر دنیای ‪ ۳۵‬سال پیش نیست که‬ ‫امپریالیزم مفهوم قدیم را داشته باشد‪.‬‬ ‫اما گروه دوم کسانی هستند که مشروعیت‬ ‫کارشان وجود دشمن خارجی بوده است و وجود‬ ‫این دشمن توجیه کننده کاستیهایشان بوده‬ ‫است‪ .‬از سوی دیگر در آمریکا هم گروههایی‬ ‫هستند که جنگ طلبند و به طور کلی این توافق‬ ‫را در راستای منافع آمریکاو اسراییل نمیدانند اما‬


‫در مجموعه حسن این جریان این است که به‬ ‫طور دقیق این توافق به نفع کسانی خواهد بود‬ ‫که منافع اقتصادیشان تامین میشود در واقع‬ ‫به نوعی رفع این دعوا ها به نفع همان مخالفان‬ ‫تمام خواهد شد به لحاظ اقتصادی‪.‬‬ ‫البته در نهایت باید در نظر داشت دو طرف‬ ‫مذاکره اگر به این مخالفتها به دید یک صدای‬ ‫اضافه «نویز» نگاه کنند و به کارشان ادامه دهند‬ ‫میتوانند به هدف تعیین شده برسند‪.‬‬

‫ما دو دعــوا در مورد‬ ‫داراییهای ایران داریـم‪.‬‬ ‫اول موضوع داراییهای‬ ‫ایران که از زمان بیانیه‬ ‫الجـزایر بالتکلیف مانده‬ ‫است که متاسفانه بعد از‬ ‫جریان گروگانگیری این‬ ‫دعوی بالتکلیف ماند و‬ ‫گروهی در ایران معتقدند‬ ‫در آمــریکا داراییهایی‬ ‫که بابت خرید سـالح و‬ ‫تجهیزات نظامی به دولت‬ ‫این کشور پرداخت شده‬ ‫اســت بالتکلیف مانده‪.‬‬ ‫دعوای دوم موضـــوع‬ ‫بلــوکه کردن بخشی از‬ ‫داراییهای ایران است که‬ ‫در جریان تحریمها انجام‬ ‫شده‪ ،‬نظـیر ساختمانها‬ ‫و داراییهـایی که ایران‬ ‫در آمریکا داشـته است‬ ‫یا منــــابع مالی که از‬ ‫فروش نفت در بانـکهای‬ ‫آمــریکایی بلوکه شده‪.‬‬


‫«قربان‪،‬‬ ‫عید بر خاک افتادگان»‬ ‫شادیار عمرانی‬

‫در حالی که با فرا رسیدن روز‬ ‫عرفه و عید قربان‪ ،‬کشورهای‬ ‫اسالمی‪،‬مِنجملهمسلمانانخاور‬ ‫میانه‪ ،‬آمادهی برگزاری بزرگترین‬ ‫جشن مذهبی میشوند‪ ،‬منطقه‬ ‫همچنان با خون و باروت و مرگ‬ ‫تزیین است‪ .‬همزمان که رام‬ ‫اله شاهد ناآرامیها با باال رفتن‬ ‫حفاظ امنیتی اسرائیل است و‬ ‫تونس به دومین هفته تمرد وارد‬ ‫شده ‪ ،‬سوریه در التهاب شدید‬ ‫مخاصمات بین نیروهای مخالف‬ ‫دولت بشار اسد است‪ .‬ربوده‬ ‫شدنیکجهانگردروسی توسط‬ ‫نیروهای اسالمگرا‪ ،‬حمالت به‬ ‫شهرحلبکهبهکشتهشدنپنجاه‬ ‫نفر انجامید‪ ،‬انفجار دو خمپاره در‬ ‫دمشق که دختری ‪ ٨‬ساله را به‬ ‫کام مرگ گرفت و ‪ ١١‬زخمی بر‬ ‫جای گذاشت‪ ،‬اخباری نبودند که‬ ‫طی هفتهی گذشته نویدبخش‬ ‫روزهای خوش آتی باشند‪.‬‬

‫گزارشات دیدهبان حقوق بشر از سوریه‬ ‫تکاندهنده است‪ :‬دست ارتش آزاد سوریه به قتل‬ ‫‪ ۶٧‬نفر از علویان و ربودن ‪ ٢۰۰‬نفر در الذقیه‬ ‫طی ماه اوت گذشته آلوده است؛ جنایتی که‬ ‫سخنگوی ارتش آزاد‪ ،‬فهد المصری‪ ،‬مسوولیت‬ ‫آن را بر دوش «سلیم ادریس»‪ ،‬رییس ستاد‬ ‫ارتش آزاد میگذارد‪ .‬اما گزارش ‪ ۱۰۵‬صفحهای‬ ‫دیدهبان حقوق بشر بیست گروه مسلح معاند را‬ ‫مسوول جنایات در ‪ ۱۰‬روستای الذقیه میداند‬ ‫که از آن میان دو گروه اسالمگرای «حکومت‬ ‫اسالمی عراق و شام ‪ -‬القاعده» و «ارتش‬ ‫مجاهدین و انصار» هنوز زنان و کودکان را به‬ ‫گروگان نگه داشتهاند‪.‬‬ ‫در حالی که همزمان با فرا رسیدن عید‬ ‫قربان‪ ،‬هیات هماهنگی وطنی برای تغییرات‬ ‫دموکراتیک ‪ -‬ائتالف شانزده حزب چپگرای‬ ‫انقالبی سوری‪ ،‬طی بیانیهای خواستار توقف‬ ‫مخاصمات و خونریزی در این ایام شده‪ ،‬از‬ ‫تمام گروههای متخاصم‪ ،‬انقالبی و معاند دعوت‬

‫به آتش بس‪ ،‬کمک به رسیدگی به وضعیت‬ ‫معیشتی‪ ،‬و زخمیان سوری میکند ‪ -‬بیانیهای‬ ‫که صدور آن با تیتر «برای زندگی سوریین‪ ،‬و‬ ‫در کرامت عید قربان» از سوی جناح چپ و‬ ‫کمونیست در ایامی مذهبی دور از ذهن مینمود‬ ‫ ایمن الظواهری‪ ،‬رهبر القاعده‪ ،‬گروههای‬‫جهادی سوری را به اتحاد و شدت عمل در‬ ‫حمالت دعوت میکند‪ .‬او این زمان را مغتنم‬ ‫میداند تا دو گروه القاعدهی «جبهه نصرت»‬ ‫و «حکومت اسالمی عراق و شام» پیروزی‬ ‫سیطره بر کل سوریه را پس از چیرگی به جشن‬ ‫بنشینند!‬ ‫خبرگزاری اسوشیتدپرس این اخبار را در حالی‬ ‫از بیروت گزارش میداد که بیروت نیز به‬ ‫سوگ نشسته است‪ .‬این بار نه به خاطر تلفات‬ ‫جنگهای متعدد و یا بمبگذاری‪ ،‬بلکه در غم‬ ‫از دست دادن نماد هویت ملی و استقامت لبنان‪،‬‬ ‫موسیقیدان بزرگ لبنانی‪ ،‬استاد ودیع الصافی‪.‬‬ ‫ودیع فرانسیس‪ ،‬معروف به ودیع الصافی‪،‬‬


‫سیاست‬

‫ودیع الصافی‪ ،‬بزرگمردی که‬ ‫زبان اتحاد اقوام منطقه بود‪،‬‬ ‫مسیحی و مسلمان‪ ،‬عرب و کرد‬ ‫و سریانی دوستش داشتند‪.‬‬ ‫بزرگترین موسیقیدان عصر حاضر لبنان‪ ،‬در‬ ‫نوامبر ‪ ۱٩٢۱‬در خانوادهای سریانی‪-‬مارونی در‬ ‫شهر نیحا‪ ،‬واقع در منطقه شوف جبل لبنان‪،‬‬ ‫منطقهای با تاریخ صوت و غنا و موسیقی‬ ‫منحصر به فرد‪ ،‬چشم به جهان گشود‪.‬‬ ‫دنیای عرب صدای او را زمانی شناخت که وی‬ ‫در سن هفده سالگی برای اولین بار در مسابقهای‬ ‫رادیویی برندهی بهترین صدا شد‪ .‬وی سالها در‬ ‫کنسرواتوار ملی موسیقی لبنان تِ ُنوری ثابت بود‪.‬‬ ‫همزمان‪ ،‬حضور او در نمایشها و موزیکالهای‬ ‫بیروت و قاهره وی را در کنار دیگر بزرگان موسیقی‬ ‫چون صباح فخری‪ ،‬فیروز و خانم صباح قرار داد‪.‬‬ ‫ودیع الصافی با ساخت بیش از سه هزار قطعه‬ ‫موسیقی به عنوان افتخار بسیاری از خوانندگان‬ ‫عرب در کارنامهی هنری آنها جاودانه شده‬ ‫است‪ .‬مهاجرت سه سالهی او به برزیل وی را با‬ ‫موسیقی التین آشنا کرد‪ .‬محصول این همقرانی‬ ‫آلبومی مرکب از موسیقی فولکلوری جبلی و‬ ‫فالمینکو شد که وی همراه با نوازنده و خواننده‬ ‫جیپسی‪ ،‬خوزه فرناندز اجرا کرد‪ .‬همچنین کار‬ ‫مشترک وی با آهنگساز لبنانی‪ -‬یونانی‪ ،‬میشل‬ ‫الفتریادیس‪ ،‬شهرت ودیع الصافی را جهانی کرد‪.‬‬ ‫با این همه ودیع الصافی شهرت و محبوبیت‬ ‫خود را با یک مفهوم گره زده است‪ :‬مقاومت‬ ‫لبنان‪ .‬گرچه سرودهای مقاومت لبنان و سوریه‬ ‫بیش از هر کس مدیون موسیقیدان فقید «زکی‬

‫طبق گزارشات دیدهبان حقوق‬ ‫بشر از سوریه دست ارتش‬ ‫آزاد به قتل ‪ ۶٧‬نفر از علویان‬ ‫و ربودن ‪ ٢٠٠‬نفر در الذقیه طی‬ ‫ماه اوت گذشته آلوده است‪.‬‬

‫ناصیف» است‪ ،‬سبک م ّوال جبلی ‪ -‬نوعی آواز‬ ‫بداهه مخصوص لبنان و سوریه و ناحیه جبل‬ ‫لبنان ‪ -‬و آمیختن آن با سبکهای فولکوریک‬ ‫عتابا‪ ،‬میجانا و اشعاری در سبک ابوالزلف و‬ ‫این ادغام با مفاهیم وطنی و مقاومت‪ ،‬ودیع‬ ‫الصافی را به عنوان نماد لبنان معرفی میکند‪،‬‬ ‫نمادی که پای از مرزهای جغرافیایی فراتر‬ ‫میگذارد و تمام سرزمینهای عربی‪ ،‬خاورمیانه‬ ‫و اروپا را در مینوردد‪.‬‬ ‫در طول حیات خود‪ ،‬ودیع الصافی عالوه بر‬ ‫خدمات بیشماری که به موسیقی و غنای عربی‬ ‫میکند‪ ،‬شاگردان بزرگ بسیاری را نیز تربیت‬ ‫مینماید‪ .‬وی به همراه پسرانش که هر یک خود‬ ‫موسیقیدانی شهیراند‪ ،‬مدارس موسیقی زیادی‬ ‫تاسیس میکند‪ ،‬و با خضوع در کنار خوانندگان‬ ‫جوان بسیاری همچون نجوا کرم‪ ،‬وائل کفوری‪،‬‬ ‫زیاد خوری‪ ،‬معین شریف‪ ،‬ملحم زین‪ ،‬عاصی‬ ‫الحالنی‪ ،‬أدم‪ ،‬شذی حصون‪ ،‬رویدا عطیه و وائل‬ ‫جستار همخوانی میکند‪.‬‬ ‫اما یکی از مشهورترین آثار وی مجموعهی‬ ‫دو گانهی موسیقی آشوری‪-‬سریانی وی بود‪.‬‬ ‫رخدادی که در زمان خود تحسینی جهانی به‬ ‫همراه داشت و اجرای آن در یونسکو به ثبت‬ ‫رسید‪ .‬وی در این دو قطعهی موسیقی در کنار‬ ‫شاعر بزرگ آشوری نینوس آهو‪ ،‬با آهنگ‬ ‫«گریشال ایدا» به زبان آرامی غرب و دیگر شاعر‬ ‫بزرگ سریانی امانوئل سلیمان با قطعه «ایمن یا‬ ‫زونا» به زبان آرامی شرق به آهنگسازی «نوری‬ ‫اسکندر» قرار گرفت و دو اثر جاودانه را به تاریخ‬ ‫موسیقی خاورمیانه تقدیم کرد‪.‬‬ ‫گرچه او تا نود سالگی به طور منظم بر صحنه‬ ‫حاضر میشد و به اجرای زندهی قطعات موسیقی‬ ‫خود و بزرگانی چون فرید االطرش‪ ،‬ام کلثوم و‬

‫ودیع الصافی با سـاخت بیش‬ ‫از سـه هزار قطعه موسـیقی‬ ‫به عنوان افتخار بسیاری از‬ ‫خوانندگان عرب در کارنامهی‬ ‫هنری آنها جاودانه شده است‪.‬‬ ‫عبدالوهاب اصرار داشت‪ ،‬در یک سال پایان عمر‬ ‫خود با بیماری شدید قلبی و ریوی دست و پنجه‬ ‫نرم میکرد‪ .‬شرایط جسمانی او پس از جراحی‬ ‫پا بسیار وخیم شد و در نهایت در یازدهم اکتوبر‬ ‫‪ ،٢۰۱۳‬در بیمارستان بِلوو در منصوریه لبنان‪ ،‬در‬ ‫حالیکه همچنان لبخند میزد و انگشتش را به‬ ‫نشان پیروزی باال گرفته بود لبنان را با یاد و‬ ‫افتخار خود برای همیشه تنها گذاشت‪.‬‬ ‫خدمات او به فرهنگ‪ ،‬هنر و موسیقی لبنان و‬ ‫نیز محبوبیتش ورای مرزها ‪ ،‬ودیع الصافی را‬ ‫در تاریخ موسیقی خاورمیانه جاودانه کرده است‪.‬‬ ‫بزرگمردی که زبان اتحاد اقوام منطقه بود‪،‬‬ ‫مسیحی و مسلمان‪ ،‬عرب و کرد و سریانی‬ ‫دوستش داشتند‪ .‬و صدای او که نه گوسفندی ذبح‬ ‫میکرد و نه ماشهای میچکاند تا فخر انسانیت‬ ‫باشد‪ .‬بلکه در گسترهی زور و مذهب و تعصب‬ ‫و قومیت و ولع ضدبشری سرمایهداری‪ ،‬آوای‬ ‫وحدت و انسانیت و دوستی بود‪ .‬یادش گرامی‪.‬‬ ‫این برنامه را تقدیم میکنم به بزرگمردانی چون‬ ‫نینوس آهو و ودیعالصافی‪ ،‬و تمام مردم تحت‬ ‫ستم خاورمیانه که بر زخمهایشان هنوز دوایی‬ ‫نیست و از دردشان صدایی جز الحان آزاداندیشان‪.‬‬ ‫تنها صداست که می ماند‬


‫«دولت اعتدال و‬ ‫حقوق کارگران»‬ ‫با روی کار آمدن حسن روحانی به عنوان رییس دولت اعتدال و تدبیر‪ ،‬شعفی فراگیر جامعهی‬ ‫ایرانی را به تغییری به سوی باز شدن فضای سیاسی و رفع فشارهای اقتصادی امیدوار کرد‪.‬‬

‫شادیار عمرانی‬ ‫حسن روحانی‪ ،‬در اولین قدمها با سعی بر‬ ‫حفظ سطح امیدواری در جامعه‪ ،‬در سیاست‬ ‫خارجی خود آغاز به اتخاذ روشهایی به ظاهر‬ ‫نرمتر کرده است‪ .‬این در حالی است که گرچه‬ ‫با آزاد شدن تعدادی چند از زندانیان سیاسی‬ ‫خاص به طور نمادین تالش به وانمود کردن‬ ‫باز شدن فضای سیاسی در ایران نموده است‪ ،‬با‬ ‫اتکا بر سیاست خصوصی سازی بخش اعظمی‬ ‫از طبقه کارگر و زحمتکشان از طبقه آسیبپذیر‬ ‫را نگران آیندهای سخت کرده است‪ .‬آیندهای که‬ ‫میتواند با این استقبال دولت از سرمایهگذاری‬ ‫خارجی و پیشروی به سمت خصوصی سازی‬ ‫هر چه بیشتر‪ ،‬شرایط زندگی را در حداقلهای‬ ‫نیاز و حقوق این طبقه عظیم از جامعه سختتر‬ ‫و سختتر کند‪.‬‬ ‫در حالی که سیاستهای دولت روحانی به شدت‬ ‫مورد استقبال اصالحطلبان و نئولیبرالها قرار‬ ‫گرفته است‪ ،‬به شدت مورد انتقاد بخش قابل‬ ‫توجهی از طبقهی کارگر و فعاالن کارگری‬ ‫در ایران است‪ .‬در هفتهی گذشته‪ ۱۶۵ ،‬تن از‬ ‫فعاالن کارگری و سیاسی چپگرا با امضای‬ ‫بیانیهای اعتراض خود را به الیحهی اصالح‬ ‫قانون بیمهی تامین اجتماعی ابراز کردند‪ .‬در‬ ‫این خصوص با بهرنگ زندی‪ ،‬فعال کارگری‬ ‫و نویسنده‪ ،‬و همچنین منصور اسانلو‪ ،‬عضو‬

‫هیات موسسان سندیکاهای کارگری به گفتگو‬ ‫نشستهام‪ .‬با هم میشنویم‪.‬‬

‫◦‬

‫شادیار عمرانی‪ :‬در خدمت آقای «بهرنگ‬ ‫زندی» هستیم‪ ،‬از فعال سیاسی و کارگری و‬ ‫همچنین نویسنده‪ .‬ایشان از امضاکنندگان‬ ‫بیانیهای هستند که در هفتهی گذشته در‬ ‫اعتراض به الیحهی اصالحیهی قانون‬ ‫تامین اجتماعی منتشر شد‪ .‬آقای زندی‪ ،‬به‬ ‫برنامهی «چشم سوم» خوش آمدید‪.‬‬

‫بهرنگ زندی‪ :‬سالم و درود به شنوندگان «چشم‬ ‫سوم»‬

‫◦‬

‫شادیار عمرانی‪ :‬جناب زندی‪ ،‬در گرماگرم‬ ‫مذاکرات هستهای ایران و آغاز گفتگوی‬ ‫دولت روحانی با دولت اوباما‪ ،‬که بازخوردهای‬ ‫نسبتا مثبتی در رسانهها منعکس شد‪ ،‬طرح‬ ‫اصالحیهی قانون تامین اجتماعی نیز مطرح‬ ‫شد و ما هفتهی گذشته دیدیم که بیانیهای‬ ‫در اعتراض به این اصالحیه نوشته شد‪.‬‬ ‫شما از امضاکنندگان این بیانیه بودید‪ .‬می‬ ‫خواهیم که بیشتر دربارهی این اصالحیه‬ ‫بدانیم و اینکه چرا به آن اعتراض کردید؟‬

‫بهرنگ زندی‪ :‬این اصالحیه قانون تامین‬

‫اجتماعی در آبان ماه ‪ ۱۳٩۱‬در دوران ریاست‬ ‫آقای مرتضوی‪ ،‬مورد تصویب واقع شد و به‬ ‫مجلس در یک سکوت کامال محفلی و خبری از‬ ‫طرف تمام رسانهها تحویل داده شد‪ .‬اتحادیههای‬ ‫کارگری در آن زمان صحبتهای زیادی در مورد‬ ‫این اصالحیه کردند‪ .‬اما پیگیریهای الزم برای‬ ‫اعتراض و بازگرداندن قانون تامین اجتماعی به‬ ‫همان قانون فعلی صورت نگرفت‪ .‬این قانون در‬ ‫هیاهوهای جنگ سوریه‪ ،‬در گرماگرم گفتگوهای‬ ‫ایران و آمریکا در نیویورک در راه مجلس بود و‬ ‫میخواست مثل سایر قانونهای جنجال برانگیز‬ ‫که در عمر حکومت جمهوری اسالمی سابقهی‬ ‫زیادی از تصویب قانونهایی از این دست داریم‬ ‫در یک سکوت کامال خبری و رسانهای مورد‬ ‫تصویب واقع شود‪.‬‬ ‫واکنشی که ما نشان دادیم روشنگری در این‬ ‫زمینه است که این هشدار را داریم به ‪ ۳۶‬میلیون‬ ‫بیمه شدهی اصلی و تبعی میدهیم که این قانون‬ ‫به هر عنوان تصویب شود خطرات و صدمات و‬ ‫لطمات جدیای به وضعیت معیشت و بهداشتی‬ ‫مزدبگیران خواهد زد که بخش عمدهای از آن را‬ ‫کارگران صنعتی و خدماتی تشکیل میدهند که‬ ‫جزو خانودهی تامین اجتماعی هستند‪ .‬در این‬ ‫زمینه ‪ ۱۶۵‬تن از نویسندگان و فعالین چپ این‬ ‫بیانیه را صادر کردند که باز هم در صدر اخبار‬


‫سیاست‬

‫بهرنگ زندی‪ :‬این قاـنون‬ ‫به هر عنـوان تصـویب‬ ‫شود خطرات و صدمات و‬ ‫لطماتجدیایبهوضعیت‬ ‫معیشــت و بهداشـتی‬ ‫مزدبگیرانخواهدزد‬ ‫کارگری قرار بگیرد‪ .‬و بیشتر تاثیر خود را روی‬ ‫اتحادیهها‪ ،‬سندیکاها‪ ،‬و مجامع عمومی کارگران‬ ‫قرار دهد که به عنوان ضروریترین خواسته و‬ ‫مطالبات طبقهی کارگر در دورهی حاضر‪ ،‬به نظر‬ ‫من باید مطرح شود‪.‬‬

‫◦‬

‫شادیار عمرانی‪ :‬جناب زندی‪ ،‬از مفادی‬ ‫که در این الیحه برای اصالح آمده است‪ ،‬ما‬ ‫هم افزایش سن بازنشستگی را داشتیم‪ ،‬که‬ ‫خیلی جنجال برانگیز است‪ ،‬و هم افزایش‬ ‫دو درصدی پرداخت بیمه توسط کارگران‪.‬‬ ‫از طرفی‪ ،‬پرسشی که بسیاری از شنودگان‬ ‫پیشتر مطرح کرده بودند‪ ،‬سوالی بود که چه‬ ‫نقشی دولت میتواند در بخش بیمه داشته‬ ‫باشد؟ به خصوص وقتی شرکتهای بیمه‬ ‫اغلب شرکتهای غیردولتی هستند‪ .‬شما در‬ ‫این بیانیه به سه جانبهگرایی ای که دولت‬ ‫پیشه کرده است اشاره کردهاید‪ .‬آیا ممکن‬ ‫است در این مورد برای شنودنگانمان بیشتر‬ ‫توضیح دهید؟‬

‫بهرنگ زندی‪ :‬ببینید‪ ،‬تاکید ما این است که این‬ ‫قانون بر اساس سه جانبهگرایی تصویب شده است‪.‬‬ ‫این بحثی است که از چندین سال پیش مطرح‬ ‫شده است‪ ،‬و قانون تازهای نیست‪ .‬هر قانون کار و‬ ‫هر قانون تامین اجتماعی را به اسم سه جانبهگرایی‪،‬‬ ‫یعنی حضور نمایندگان دولت‪ ،‬کارگران و کارفرمایان‬ ‫اسمگذاری کردند‪ .‬و تاکید میکنم که در هر کدام‬ ‫از این قانونها‪ ،‬نمایندهی کارگران هم حضور‬ ‫داشتند‪ .‬اما بحث بیمه‪ ،‬که شما در صحبتهایتان‬ ‫گفتید که شرکتهای خصوصی هم در بیمه وجود‬ ‫دارند‪ ،‬خود همین شرکتهای خصوصی که از‬ ‫دوران آقای خاتمی‪ ،‬بیمههای خصوصی همراه با‬

‫بانکهای خصوصی به وجود آمد‪ ،‬تعهدات بیمهی‬ ‫خودشان را به کارگران به هیچ عنوان نمیتوانند‬ ‫ارائه دهند‪ .‬همین بحث و مساله بیمهی «دی»‪ ،‬و‬ ‫بدهیهایی که نسبت به حق بیمهی کارگران در‬ ‫استان البرز و تهران دارد‪ .‬این بحث تازهای است‬ ‫و بسیاری از شرکتهای خصوصی دیگری که‬ ‫در زمینهی بیمه کار میکنند‪ .‬خود سازمان تامین‬ ‫اجتماعی هم در این قانون وقتی یک الیحهی‬ ‫اصالحی را اجرا میکند و در خروجی سایتش قرار‬ ‫میدهد‪ ،‬در اولین خط مینویسد که «با تاکید بر‬ ‫سهجانبهگرایی»‪.‬‬ ‫هیچ کارگری به نظر من چه نمایندهی واقعی‬ ‫کارگران باشد و چه خودش را نمایندهی واقعی‬ ‫کارگران نداند‪ ،‬نمیتواند زیر قانونی را امضا کند‬ ‫که از او میخواهد دو درصد اضافهتر پرداخت‬ ‫کند‪ ،‬و حق بیمه درمانی شامل فرانچیز اضافه‬ ‫پرداختی باشد‪ ،‬و از او میخواهد که پنج سال‬ ‫بیشتر کار کند‪ ،‬و بعد سن بازنشستگیاش را پنج‬ ‫سال افزایش دهند‪ .‬آن چیزی که در واقع مطرح‬ ‫است به نظر من باید مینوشتند «دو جانبهگرایی‬ ‫دولت و کارفرما»‪ .‬چون سازمان تامین اجتماعی‪،‬‬ ‫به هیچ عنوان سازمان نمایندهی کارگران و‬ ‫مدافع کارگران نیست و این را با کارشکنیهایی‬ ‫که مدام میکند ثابت کرده است‪ .‬و دولت هم‬ ‫به خوبی با این الیحهها که ما به آن اعتراض‬ ‫کردیم‪ ،‬پشتیبانی میکند‪.‬‬ ‫هر قانونی باید با نظر مستقیم کارگران و‬ ‫نمایندگان واقعی آنان‪ ،‬بدون حضور دولت با‬ ‫حضور کارفرمایان و کارگران صورت بگیرد و‬ ‫آن چیزی که باید اتفاق بیفتد‪ ،‬حذف دولت و‬ ‫چانهزنی کارگران با کارفرمایان است‪ .‬به نظر‬ ‫من در وضعیت موجود این خواستهی حداقلی‬ ‫است و کل این بیانیه ‪ ۱۶۵‬تن خواستهاش این‬ ‫است که این الیحه به مجلس نرود و جلوی آن‬ ‫گرفته شود‪ .‬و امیدوارم روشنگریهای دیگری‬ ‫نیز نه تنها از طرف این نویسندگان بلکه از طرف‬ ‫دلسوزان واقعی طبقهی کارگر و فعاالن واقعی‬ ‫طبقهی کارگر نیز صورت بگیرد‪.‬‬

‫◦‬

‫شادیار عمرانی‪ :‬ممنونم از حضورتان در‬ ‫برنامه و شب شما خوش‪.‬‬

‫بهرنگ زندی‪ :‬ممنون از شما‪.‬‬ ‫در ادامه در خدمت آقای منصور اسانلو هستیم‪،‬‬ ‫عضو هیات موسسان سندیکاهای کارگری و‬

‫اولین رییس هیات مدیرهی سندیکاهای کارگران‬ ‫شرکت واحد پس از سال ‪ .۱۳۸4‬آقای اسانلو به‬ ‫برنامه خوش آمدید‪.‬‬ ‫منصور اسانلو‪ :‬سالم‪ .‬ممنونم از شما‬

‫◦‬

‫شادیار عمرانی‪ :‬جناب اسانلو‪ ،‬طی اخباری‬ ‫که اخیرا به دست ما رسید‪ ،‬و در پی آن‬ ‫بیانیهای هم حتا منتشر شد اصالحیهای بر‬ ‫قانون حق بیمه تامین اجتماعی به مجلس‬ ‫داده شده است‪ .‬و این قانون بسیاری از‬ ‫حقوق حقهی کارگران را تضییع میکند‪.‬‬ ‫مثل افزایش سن بازنشستگی‪ ،‬به صرف باال‬ ‫رفتن امید به زندگی‪ ،‬یا افزایش دو درصدی‬ ‫پرداخت حق بیمه و این سهجانبهگراییای‬ ‫که دولت در بخش تامین اجتماعی پیشه‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫از شما سوال دارم که در مورد این الیحه‬ ‫نظرتان را بگویید‪ .‬و به ما بگویید که چنانچه‬ ‫این الیحه به تصویب رسد چه بخشی از‬ ‫جامعه و کارگران متضرر خواهند شد؟‬ ‫چگونه متضرر خواهند شد؟ و همچنان‬ ‫میخواهم بدانم که آیا سابقهای اینچنین‬ ‫در تصویب اینچنین قوانین قبال در دولت‬ ‫پیشین وجود داشته است یا خیر؟‬

‫منصور اسانلو‪ :‬ببینید‪ ،‬مدتی است که ما میبینیم‬ ‫که تمام تغییراتی را که میخواهند در قوانین‬ ‫موجود بدهند‪ ،‬اعم از تامین اجتماعی‪ ،‬قانون کار و‬ ‫قوانین حمایتی که بازماندههایی هست از قوانینی‬ ‫که در دوران حتا قبل از انقالب داشتیم‪ ،‬و بعد در‬ ‫دههی شصت و اوایل انقالب که حضور نیروهای‬ ‫انقالبی و وجود کارگران که با اعتصاب سراسری‬ ‫خودشان انقالب را به پیروزی رساندند‪ ،‬را دارد‬ ‫کمرنگتر میکند‪.‬‬ ‫و این تغییر قوانین همهشان دست به دست هم‬ ‫دادهاند‪ ،‬تا آن امکاناتی را که در حالت حداقلی‬ ‫خودش هنوز برای کارگران باقی مانده است را‬ ‫از دست آنها خارج کند‪ .‬از جمله همین تغییر‬ ‫بیمههای تامین اجتماعی‪ .‬شما نگاه کنید‪ ،‬اینها‬ ‫دارند دو سال به پرداخت حق بیمهها اضافه‬ ‫میکنند‪ ،‬یعنی کارگران باید دو سال بیشتر کار‬ ‫کنند تا بتوانند به سن بازنشستگی برسند‪ .‬از آن‬ ‫طرف دو سال هم سن بازنشستگیشان باالتر‬ ‫میرود‪ .‬چون دو سال باید حق بیمهشان را‬ ‫پرداخت کنند‪ .‬و از آن طرف دو درصد هم به آن‬


‫حق بیمهی هفت درصدشان دارند اضافه میکنند‬ ‫تا ‪ ٩‬درصد شود‪ .‬و باز این دارد از کیسههای بسیار‬ ‫نازک شدهی دستمزدهای کارگری میرود‪.‬‬ ‫و اینکه حتا نگاه کنید موازی با تغییر بیمههای‬ ‫تامین اجتماعی‪ ،‬که به ضرر کارگران اینطور‬ ‫پیش میرود‪ ،‬در راستای تغییر قانون کار و یک‬ ‫جور آییننامههای داخلی وزارت کار آمدند و طرح‬ ‫استاد‪-‬شاگردی را به اجرا در آوردند‪ .‬و آنجا هم‬ ‫باز کارگران جوان دو سال باید زیردست یک‬ ‫کارفرما بروند و شروع به کار کنند‪ ،‬بدون اینکه‬ ‫از حق بیمه‪ ،‬بازنشستگی‪ ،‬و حمایتهای قانونی‬ ‫و حمایتی در چارچوبهای تصویب شدهی‬ ‫حداقلی قانون کار برای کارگران پیش بینی شده‬ ‫[برخوردار شوند]‪ .‬و اینجا شما می بینید که اینها‬ ‫بسیار هماهنگ با هم دارند پیش میروند‪ .‬و‬ ‫دست آوردهایی که کارگران ایران طی صد سال‬ ‫گذشته با مبارزات سندیکایی و جانفشانیهای‬ ‫زیاد به دست آورده بودند و این حداقلها در‬ ‫زمان انقالب هم به نظر من نه تنها تثبیت نشد‬ ‫بلکه به خطر افتاد با به وجود آوردن قوانینی‬ ‫مثل شوراهای اسالمی کار به جای سندیکای‬ ‫مستقل کارگری‪ ،‬امروز چون به نظر میرسد‬ ‫صاحبان سرمایه و قدرت حکومتی و دولتی‪ ،‬چون‬ ‫میدان را دارند کامال خالی میبینند‪ ،‬و یک نیروی‬ ‫سازمانیافتهی کارگری را در مقابل خودشان‬ ‫ندارند‪ ،‬نه تنها به دستآوردهای کارگران حمله‬ ‫میکنند‪ ،‬بلکه به نوعی کارگرها را از حق حیات‬ ‫محروم میکنند‪.‬‬ ‫و این رشته در جمهوری اسالمی سر دراز‬ ‫دارد‪ .‬در دوران دولت اصالحات هم ما دیدیم‬ ‫کارگاههایی که از پنج کارگر کمتر و سپس از‬ ‫ده کارگر کمتر داشتند‪ ،‬آنها را هم از شمول‬ ‫قانون کار خارج کردند‪ .‬و عمال میلیونها نفر‬

‫از کارگران و خانوادههایشان از پوششهای‬ ‫تامین اجتماعی و قانون کار خارج شدند ‪ .‬این‬ ‫تغییر بیمههای تامین اجتماعی یعنی قانونی‬ ‫که االن دارند پیشنهاد میکنند‪ ،‬مطمئن باشید‬ ‫که در پشت خودش پیامدهای بسیار خطرناک‬ ‫و بدتری را برای کارگران خواهد داشت‪ .‬اگر‬ ‫کارگران ما آگاه نشوند و با ایجاد تشکلها‪ ،‬و‬ ‫تقویت تشکلهای موجود‪ ،‬و به هم پیوستنشان‪،‬‬ ‫و ایجاد نشریات مستقل کارگری‪ ،‬کع در آنها‬ ‫این مطالب را به هم برسانند‪ ،‬و این اطالعات را‬ ‫به همدیگر بدهند‪ ،‬خیلی بدتر خواهد شد‪.‬‬ ‫نبودن یک سازماندهی کارگری‪ ،‬و نداشتن این‬ ‫قدرت متحد و سراسری نیروی زحمتکشان در‬ ‫سراسر ایران‪ ،‬میدان را کامال خالی گذاشته و‬ ‫برای کسانی که به عنوان کارفرمای حکومتی‬ ‫نه تنها به طبقهی کارگر و حتا بخش خصوصی‬ ‫غیر دولتی را هم از هم پاشوندهاند‪ .‬و عمال کل‬ ‫کشور را به درآمد نفت وابسته کردهاند‪ .‬و این‬ ‫درآمد نفت هم برایشان مهم نیست که بین سه‬ ‫تا پنج میلیون یا شش میلیون از کسانی که حول‬ ‫و حوش خود حکومت هستند‪ ،‬می توانند پوشش‬ ‫ایجاد کنند‪ .‬و بقیهی مردم و طبقهی کارگران و‬ ‫زحمتکشان‪ ،‬اصال برای آنها مهم نیستند‪.‬‬ ‫به همین دلیل من از همینجا هشدار میدهم‪،‬‬ ‫به همکاران خودم‪ ،‬به کارگران ایران‪ ،‬و به‬ ‫کسانی که صدای من را میشنوند‪ ،‬و دلسوزی‬ ‫دارند نسبت به امر طبقهی کارگر‪ ،‬و مسائلی‬ ‫که به زندگی آنها مربوط میشود‪ ،‬حتما به‬ ‫این موضوع به طور جدی بپردازند‪ .‬و با ایجاد‬ ‫تشکلهای داخلی‪ ،‬و کمپینهایی و جمعآوری‬ ‫امضا و با حضورهایی در جاهای مختلف‪،‬‬ ‫جلوی مجلس و یا جلوی وزارت کار‪ ،‬و یا ایجاد‬ ‫تشکلها در محیطهای کار‪ ،‬نسبت به این تغییر‬

‫منصور اسانلو ‪ :‬امروز صاحبان‬ ‫سرمایه و قدرت حکومتی و دولتی‪ ،‬نه تنها‬ ‫به دستآوردهای کارگران حمله میکنند‪،‬‬ ‫بلکه به نوعی کارگرها را از حق حیات‬ ‫محروممیکنند‪.‬‬


‫سیاست‬

‫قانون بیمه تامین اجتماعی‪ ،‬که کامال به ضرر‬ ‫کارگران است‪ ،‬در میدان حاضر شوند و مخالفت‬ ‫خودشان را نشان دهند‪.‬‬ ‫حدود هفت یا هشت ماه پیش سندیکای کارگران‬ ‫شرکت واحد‪ ،‬نسبت به هر دو تغییر قانون‬ ‫کار و بیمههای تامین اجتماعی‪ ،‬که آن موقع‬ ‫پیشنویسهایشان مطرح شده بود‪ ،‬دو بار یا سه‬ ‫بار اظهار نظر کرد‪ .‬بعد در رسانههای عمومی هم‬ ‫اعتراض خودش را به این موضوع عنوان کرد‪ .‬و‬ ‫یک بیانیهای هم در این رابطه صادر شد‪ .‬که خود‬ ‫من آن موقع در آخرین جلساتی که داشتم در‬ ‫جریانش بودم‪ .‬و قرار بر این شد که ما اعتراضات‬ ‫خودمان را نسبت به این تغییر قوانین به ضرر‬ ‫کارگر اعالم کنیم‪.‬‬ ‫همینطور سندیکای فلزکاران مکانیک و نقاشان‬ ‫ساختمان‪ ،‬همینطور سندیکا یا اتحادیهی‬

‫منصور اسـانلو ‪ :‬و ایــن‬ ‫تغییـراتی کهداردپیـش‬ ‫میآید همـهاش به ضرر‬ ‫طبقهیکارگرهستند‪.‬‬

‫کارگران پروژهای و اتحادیه آزاد کارگری‪ ،‬و‬ ‫کانون مدافعان حقوق کارگر در داخل کشور‪ ،‬و‬ ‫اتحادیه کارگران خباز سقز هم تا آن جایی که‬ ‫من اطالع دارم مخالفت خودشان را با این تغییر‬ ‫قوانین به ضرر کارگران‪ ،‬در تحلیلها و بیانیههای‬ ‫خودشان‪ ،‬و نظراتی که ارائه دادهاند اعالم کردهاند‪.‬‬ ‫اما این کافی نیست‪ .‬این باید به کف جامعه برود‪،‬‬ ‫به بدنهی کارگری پیوند بخورد‪ ،‬و تبدیل به یک‬ ‫جنبش اجتماعی شود و کمپینی را به راه بیندازد‬ ‫که توجه تمام کارگرها‪ ،‬مردم‪ ،‬زحمتکشان را‬ ‫به خودش جلب کند‪ .‬حتا کارمندها و آموزگاران‬ ‫را‪ .‬چون که همانطوری که مسالهی مثال این‬ ‫تغییر بیمهها به ضرر کارگران دارد میشود که‬ ‫دو سال بیشتر باید حق بیمه بدهند‪ ،‬دو درصد‬ ‫بیشتر حق بیمه بدهند‪ ،‬در نهادهایی که این‬ ‫قوانین را تصویب میکنند سه جانبهگرایی واقعی‬ ‫اصال نیست‪ .‬چون نمایندگان واقعی کارگری و‬ ‫تشکالت واقعی کارگری و کارمندی حضور‬ ‫ندارند که قوانین را تصویب کنند‪.‬‬ ‫پس با ایجاد تشکلها میشود که بر همهی‬ ‫اینها تاثیر گذاشت و با رسانهای کردن‪ ،‬مطرح‬ ‫کردن‪ ،‬اطالعیه دادن‪ ،‬اعالمیه چاپ کردن‪،‬‬ ‫پخش کردن و در اختیار هم قرار دادن‪ ،‬و در‬ ‫محیطهای کار و زندگی دربارهی این موضوعات‬ ‫صحبت کردن‪ .‬به هر حال این تغییرات‪ ،‬چه در‬

‫بیمههای تامین اجتماعی و چه در قانون کار و‬ ‫چه مربوط به آموزش و پرورش‪ ،‬در رابطه با‬ ‫آموزگاران دورههای آمادگی و پیش دبستانی‪،‬‬ ‫آموزگاران حق التدریسی‪ ،‬ساعتی و غیر رسمی و‬ ‫پیمانی و در بخشهای پرستاری و کارمندی هم‬ ‫که سالهاست که همه را به شکل قراردادی و‬ ‫پیمانی و از طریق شرکتهای بیمهای خصوصی‬ ‫که کارگر را میگیرند و اجاره میدهند‪ ،‬به نوعی‬ ‫بردهداری است‪ ،‬و این شرکتها کامال غیرقانونی‬ ‫هستند و در هیچ کجای قانون هم پیشبینی‬ ‫نشدهاند‪ ،‬در رابطه با استثمار کارگران و اینکه‬ ‫با یک کارفرما قرارداد میبندند و یک بخشی‬ ‫از حقوق کارگر را آنها میخورند‪ ،‬یک بخشی‬ ‫را هم کارفرما‪ ،‬و کارگری هم که به سر کار‬ ‫میآیند‪ ،‬به خاطر بیکاری بزرگی که در جامعهی‬ ‫ما هست‪ ،‬با کمترین دستمزد و کمترین امکانات‬ ‫و بدون بیمه و پشتوانههای حقوقی و حقیقی‬ ‫قانونی‪ ،‬شروع به کار می کند‪.‬‬ ‫من از شما ممنونم که این مصاحبه را با من‬ ‫کردید‪ ،‬و این تغییراتی که دارد پیش میآید‬ ‫همهاش به ضرر طبقهی کارگر هستند و از‬ ‫همین االن کارگران و کارمندان و آموزگاران باید‬ ‫در برابر اینها موضع بگیرند‪ ،‬با همدیگر بنشیند‬ ‫و گفتگو کنند‪ ،‬تشکلهایی که موجود هستند و‬ ‫آنجاهایی که تشکلی موجود نیست‪ ،‬تشکلها‬ ‫ایجاد شوند‪ ،‬بیانیهها صادر شود و متحدا و در‬ ‫یک پیوند سراسری به دولت آقای روحانی‪ ،‬که‬ ‫روی کار آمده‪ ،‬یادآوری کنند که تو قولهایی‬ ‫دادی برای حمایت از کارگران و کارمندها و‬ ‫زحمتکشان و به رسمیت شناختن نهادهای‬ ‫آنها‪ ،‬و رساندن حداقل دستمزد به نرخ واقعی‬ ‫تورم‪ ،‬که االن در جامعهی ما از ‪ 4٢‬درصد هم‬ ‫باالتر رفته است‪ .‬خصوصا در امر مسکن‪ ،‬و‬ ‫خورد و خوراک و پوشاک‪ .‬باید ایستادگی کرد‪،‬‬ ‫و هشدار میدهیم که اگر این ایستادگی نشود‬ ‫مطمئنا بعد از این تغییرات مقدماتی‪ ،‬تغییرات‬ ‫بعدی خواهد آمد که خیلی بدتر از اینها خواهد‬ ‫شد‪ .‬و به همین ترتیب دستآوردهای کارگران‬ ‫در امر تامین اجتماعی و کار و زندگی از دستشان‬ ‫خواهد رفت‪.‬‬

‫◦‬

‫شادیار عمرانی‪ :‬خیلی متشکرم آقای اسانلو‪،‬‬ ‫شبتان خوش‬

‫منصور اسانلو‪ :‬شب شما به خیر‬



‫«جنهایخانگی»‬

‫● خاطرات و داستانهای کودکی‬

‫‪...‬یک ماه از خراب شدن حال خدیجه میگذشت‪ .‬هر دوا و دارو علفی و دعانویس و رمالی بود‬ ‫دیده بودن و بیفایده بود‪ .‬حاال دو روز بود جنگیر و دعانویس باالی سرش بودن‪.‬‬

‫فرشید فاریابی‬

‫همزمان با جشن های تابستانی گوتنبرگ‬ ‫که دنزدیک هم که رسیدن به تندی گفت‪ :‬سالم‬ ‫و سریع رد شد و رفت‪ .‬حاال حس میکرد «رضا»‬ ‫داره دنبالش میآد‪ .‬جرات نداشت پشت سرش‬ ‫نگاه کنه‪ .‬رضا صداش زد‪ .‬جواب نداد‪ .‬گوشاش‬ ‫داغ شده بود‪ .‬سرش داشت میترکید‪.‬‬ ‫رضا گفت‪ :‬کارت دارم‪.‬‬ ‫رضا که اومد کنارش «خدیجه» خودشو کشید‬

‫کنار دیوار‪ .‬ولی همین باعث شد تا رضا راحتتر‬ ‫بتونه دستشو دور شونهاش حلقه کنه‪ .‬نفس‬ ‫خدیجه تو سینه حبس شده بود‪ .‬تا اومد به‬ ‫خودش بیاد رضا لبهاشو گذاشته بود رو لپش و‬ ‫داشت بوسش میکرد‪ .‬خدیجه تکون نمیخورد‪.‬‬ ‫انگار مسخ شده بود‪ .‬رضا هم دست بردار نبود‪.‬‬ ‫شاید گربهای که از روی دیوار پرید و یا شاید‬ ‫دست رضا که داشت سعی میکرد زیر لباسش‬ ‫بلغزه باعث شد تکونی به خودش بده و با تمام‬ ‫قدرتش اون رو کنار بزنه و بدوئه‪ .‬رضا دنبالش‬ ‫میاومد‪ .‬شاید هم نمیاومد‪ .‬جرات نداشت پشت‬ ‫سرش نگاه کنه‪ .‬فقط میدویید‪.‬‬ ‫اون شب کابوسهاش ده برابر هر شب بود‪.‬‬ ‫چند بار به بهونه تشنگی المپا را باال کشید‪.‬‬ ‫صدای خواهرش در اومد و ننه هم از اون اتاق‬ ‫سرش هوار کشید‪ .‬بدنش میلرزید‪ .‬صبح که‬ ‫شد اول رفت سر سفره و چند تا نون برداشت و‬ ‫گذاشت تو کیسه برای مزد بده به حمومی‪ .‬چون‬ ‫نمیتونست برای بار دوم از ننهاش پول برای‬ ‫حموم رفتن بگیره‪ .‬لباس هم برداشت‪ .‬برگشتن‬ ‫باید هر طوری شده میرفت حموم‪ .‬باید بدنش را‬ ‫که کثیف شده میشست تا اجنه دست از سرش‬ ‫بردارن و بذارن شبها بخوابه‪.‬‬

‫ظهر وقتی دید هنوز خاکها و بناها اون جا‬ ‫هستن و جمع نشده پشیمون شد و برگشت‪.‬‬ ‫رفت خونه‪ .‬عین کوره تنش میسوخت‪ .‬دیوارها‬ ‫دیگه گچ نبود‪ .‬همش اوهام بود‪ .‬صورت بود‪.‬‬ ‫صورت اجنه‪ .‬یک دفعه چشماش سیاه شد و‬ ‫دیگه چیزی ندید‪.‬‬ ‫یک ماه از خراب شدن حال خدیجه میگذشت‪.‬‬ ‫هر دوا و دارو علفی و دعانویس و رمالی بود دیده‬ ‫بودن و بیفایده بود‪ .‬حاال دو روز بود جنگیر و‬ ‫دعانویس باالی سرش بودن‪ .‬همه گفته بودن‬ ‫دیگه فایده نداره‪ .‬در تملک اونهاست‪ .‬کاری‬ ‫نمیشد کرد‪ .‬یک ماه چیزی نخوردن باعث شده‬ ‫بود صورتش مثل دوک بشه‪ .‬چشماش بیفروغ‬ ‫بود‪ .‬وقتی نگاه میکرد انگار آدمها را نمیدید‪.‬‬ ‫دکتر شهر گفته بود باید بیارن بخوابونن‬ ‫تیمارستان‪ .‬دیگه چارهای نبود‪ .‬اگه این جوری‬ ‫میموند میمرد‪ .‬تیمارستان شهر مجانی بود‪.‬‬ ‫الزم هم نبود کسی پیشش باشه‪ .‬اگه بیشتر‬ ‫میموند توی روستا روی زندگی خواهرش هم‬ ‫تاثیر میگذاشت‪ .‬الاقل این جوری به مردم‬ ‫میگفتن مریض خونه شهر گذاشتنش‪.‬‬ ‫آفتاب تازه طلوع کرده بود که «صغرا خانم» مادر‬ ‫رضا روی پشت بوم خونه «اقدس» خواهرش‬


‫وقتی که داشت کمکش مالفه زوی بند پهن‬ ‫میکرد‪ ،‬ماشین قراضهای را دید که جلوی کوچه‬ ‫خونه همسایه نگه داشت‪ .‬بعد دختر مریض را در‬ ‫حالی که مادر و خواهرش زیر بازوهاش را گرفته‬ ‫بودن به سمت ماشین بردن‪.‬‬ ‫رو به خواهرش کرد و گفت‪ :‬این دختر «بلقیس»‬ ‫نیست که میبرنش؟‬ ‫خواهرش حاملهاش سری تکون داد و گفت‪ :‬آره‪.‬‬ ‫همون خدیجه‪ .‬بدبخت جنی شده‪.‬‬ ‫زن با اشاره به شکم خواهرش انگشتش را گاز‬ ‫گرفت و با چشم غره خواست ازین حرفها نزنه‪.‬‬ ‫بعد هر دو تشتهای خالی از مالفه را برداشتند‬ ‫و به سمت پلهها رفتند‪.‬‬

‫اون شب کابوسهـاش ده‬ ‫برابر هر شب بود‪ .‬چند بار‬ ‫بهبهونهتشنگیالمپاراباال‬ ‫کشید‪ .‬صـدای خواهرش‬ ‫در اومد و ننه هم از اون‬ ‫اتاق سرش هوار کشـید‪.‬‬ ‫بدنش میلرزید‪ .‬صبح که‬ ‫شد اول رفت سر سـفره‬ ‫و چند تا نون برداشت و‬ ‫گذاشـت تو کیسه برای‬ ‫مزد بده به حمومی‪ .‬چون‬ ‫نمیتونست برای بار دوم از‬ ‫ننهاشپولبرایحمومرفتن‬ ‫بگیره‪ .‬لباس هم برداشت‪.‬‬ ‫برگشتن باید هر طوری‬ ‫شده میرفت حموم‪ .‬باید‬ ‫بدنش را که کثیف شده‬ ‫میشـست تا اجنه دست‬ ‫از سرش بردارن و بذارن‬ ‫شبها بخوابه‪.‬‬


‫● به بهانه روز شکرگزاری در کانادا‬

‫«افسانهخانه‪ /‬روزی برایسپاس»‬

‫همونطورکهشایدبدونید‪،‬روزشکرگزاریدرامریکایشمالیازجشنهاوتعطیلیهایمهمهستکهدر‬ ‫اونمعمولنخانوادههابراییکوعدهغذاینیمروزیمفصلوسنتیدورهمجمعمیشنتابرآنچهسال‬ ‫پیشبرآنهارفتهتاملیکنندوآنچهکهدارندراقدردانستهوبادیگرانتقسیمکنند‪.‬ایدهایزیباکهریشه‬ ‫درسدههایپیشدارهو اشکالمختلف اون روبینمللمختلفدنیا ازجملهایرانیاننیزمیتوانیافت‪.‬‬ ‫افسانه هژبری‬

‫● عکس از افسانه‬

‫ریشه تاریخی روز شکرگزاری در امریکای‬ ‫شمالی در سنتهای مذهبی و فرهنگی مهاجران‬ ‫اروپایی است که قرن ها پیش کشورهای امریکا‬ ‫و کانادا رو بنا نهادند‪ ،‬اما این روز به مرور در بین‬ ‫قشرهای «سکوالر» این جوامع نیز اهمیت پیدا‬ ‫کرده و میشه گفت مفهومها و یا انگیزههای‬ ‫برگزاری اون نیز به همین ترتیب گسترش پیدا‬

‫کرده‪ .‬اجازه بدید با تاریخچهی کوتاه این روز‬ ‫شروع کنیم‪.‬‬ ‫اول اینکه روز شکرگذاری در امریکا و کانادا‬ ‫متفاوت هستند‪ -‬هم در تاریخ‪ ،‬و هم در دلیل‬ ‫برگزاری‪ ،‬هر چند که در آداب برگزاری اونها‬ ‫شباهتهای زیادی هست‪ .‬در کانادا‪ ،‬دومین‬ ‫دوشنبه ماه اکتبر‪ ،‬یعنی همین دوشنبه ‪ ٢٢‬مهر‬ ‫هفتهی آینده به نام «ثنکسگیوینگ دی» یا‬ ‫«ژوور دو الکسیون دو گراس» شناخته میشه‬

‫که در اکثر ایالتها‪ ،‬تعطیلی عمومی هست‪.‬‬ ‫به یک روایت‪ ،‬ریشهی روز شکرگزاری کانادایی‬ ‫برمیگرده به قرن شانزدهم وقتی که سیاحی به‬ ‫نام “مارتین فروبشر” از انگلیس راه افتاد و بدنبال‬ ‫در نوردیدن اقیانوس آرام‪ ،‬طی سفری طوالنی و‬ ‫خطرناک باالخره به نقطه ای در شمال کانادای‬ ‫کنونی رسیده و مرحمت خداوند رو شکر گفت‪.‬‬ ‫به روایت دیگر‪ ،‬روز شکرگزاری در واقع در‬ ‫اوایل قرن ‪ ۱٧‬با مهاجران فرانسوی به کانادا‬


‫آمد‪ .‬مهاجران اولیه فرانسوی هر سال در آخر‬ ‫فصل برداشت یعنی اوایل پاییز جشن بزرگی‬ ‫به همین مناسبت و در سپاس از برکت زمین و‬ ‫لطف ایزد و تالش انسان برگزار میکردند‪ .‬همین‬ ‫روایت دوم میگه به مرور که مهاجران دیگر‬ ‫اقوام اروپایی‪ ،‬از آلمان و اسکاتلند و ایرلند به این‬ ‫سمت اقیانوس آمدند‪ ،‬هر یک بخشی از سنت‬ ‫جشن برداشت محصول خودشون رو آوردند و‬ ‫در مراسم اصلی ادغام کردند‪ .‬در اون مقطع‪،‬‬ ‫ظاهرن ما در کانادا بوقلمون نمیخوردیم در این‬ ‫روز‪ .‬رسم امریکایی ها بود که برای شکرگذاری‬ ‫بوقلمون میخوردند‪ .‬اما طی انقالب امریکا‪،‬‬ ‫یک عده از وفاداران به امپراطوری بریتانیا به‬ ‫کانادا فرار کردند و عادت بوقلمون پزی رو هم‬ ‫با خودشون آوردند‪.‬‬ ‫در بارهی ریشهی روز شکرگزاری در امریکا‬ ‫که هر سال در چهارمین پنجشنبه ماه نوامبر‬ ‫برگزار میشه نیز به همین ترتیب اختالف نظر‬ ‫و روایتهای متفاوتی وجود داره‪ ،‬اما نظریهی‬ ‫قالب اینه که اولین روز شکرگزاری در سال‬ ‫‪ ۱۶٢۱‬توسط «زائران» یا مهاجران برگزار شد‬ ‫که طی جشنی سه روزه اولین برداشت محصول‬ ‫خود در دنیای جدید رو جشن گرفته و خداوند‬ ‫رو بخاطر اون شکر گفتند‪ .‬اصولن جشن روز‬ ‫شکر گزاری در امریکا بزرگتر‪ ،‬یا شاید بهتره‬ ‫بگم عمومی تره از کانادا برگزار میشه‪ .‬مثلن‬ ‫اونها رژه و کارناوال و این حرف ها هم دارند‬ ‫در این روز که ما‪ ،‬دست کم در استان کبک‬ ‫نداریم‪ .‬چیزی که مشترک داریم با امریکائی‬

‫پختن و خوردن دسته جمعی‪،‬‬ ‫عمـدتن با خانــواده‪ ،‬در مرکز‬ ‫جشن روز شکرگزاری اسـت‪.‬‬ ‫گفتم عمدتن‪ ،‬چون رسم بر اینه‬ ‫که افراد خانواده دور و نزدیک در‬ ‫این روز به هم بپیوندند ‪ .‬اما آنچه‬ ‫اولویت و مرکزیت داره روحیه ی‬ ‫تقسیم سفره و بخشش و دادن‬ ‫است‪.‬‬

‫ها غذاهایی است که در این روز تهیه و مصرف‬ ‫میشه ‪ -‬البته اون هم ویژگی های منطقه ای‬ ‫خاص خودش رو داره‪.‬‬ ‫پختن و خوردن دسته جمعی‪ ،‬عمدتن با خانواده‪،‬‬ ‫در مرکز جشن روز شکرگزاری است‪ .‬گفتم‬ ‫عمدتن‪ ،‬چون رسم بر اینه که افراد خانواده دور‬ ‫و نزدیک در این روز به هم بپیوندند ‪ .‬اما آنچه‬ ‫اولویت و مرکزیت داره روحیه ی تقسیم سفره و‬ ‫بخشش و دادن است‪ .‬از جمله‪ ،‬نهادهای خیریه‬ ‫در استقبال این روز خیلی فعال میشن تا برای‬ ‫نیازمندان نیز غذا و محفلی گرم فراهم کنند‪ .‬و‬ ‫غذاهایی که میبایست تهیه و ارایه بشه هم تابع‬ ‫حکم سنت است‪ .‬غذا حتمن یک ناهار مفصله‬ ‫از بوقلمون شکم پر و بریانی که طرز تهیه اش‬ ‫حسابی دنگ و فنگ دار و نسبتن پیچیده است‪،‬‬ ‫اما برخی بجای بوقلمون ‪ ،‬اردک یا غاز رو شکم‬ ‫پر و تنوری میکنند‪ .‬همراهغذاها و دسرها هم‬ ‫همه مربوط به فصل هستند‪ :‬سس «کرن بری»‪،‬‬ ‫سس گوشت ادویه دار یا همون “گریوی”‪ ،‬انواع‬ ‫ُسس و دسر با کدو تنبل درست شده‪ ،‬پوره‬ ‫سیبزمینی شیرین‪ ،‬تخممرغ آبپز پوست شده‪،‬‬ ‫خوراک لوبیا سبز‪ ،‬ذرت ‪ ،‬هویج و کلم رنده شده‪،‬‬ ‫چغندر پخته‪ .‬برای دسر هم انواع پای‪ :‬پای کدو‪،‬‬ ‫پای سیب‪ ،‬پای سیبزمینی شیرین‪ ،‬پای کرم‬ ‫شکالت‪.‬‬ ‫امروزه‪ ،‬جشن روز شکر گذاری با همین مضمون‬ ‫و مفهوم یعنی جشنی برای سپاس از برکات‬ ‫زمین و خدا و همینطور شراکت و بخشش‬ ‫بصورت گردهمآیی خانوادگی‪ ،‬فستیوال و‬ ‫کارناوال و یا اتفاقات گروهی در دیگر نقاط دنیا‬ ‫در یکی از روزهای پاییز برگزار میشه‪ ،‬بعنوان‬ ‫مثال در آلمان‪ ،‬ژاپن‪ ،‬لیبریا‪ ،‬و هلند‪.‬‬ ‫حتما میدونید‪ ،‬یا اگر نمیدونستید‪ ،‬از برنامه هفته‬ ‫ی پیش شهرزاد کریمی در رادیو کوچه‪ ،‬یادآوری‬ ‫شد براتون که در نزد ما ایرانیان هم جشن‬ ‫مهرگان که قدمت چهار هزار ساله داره دقیقن‬ ‫به مفهوم مهرورزی‪ ،‬قدردانی از ایزد عدالت و‬ ‫دادگستری و شادی برای پایان فصل کشاورزی‪،‬‬ ‫از زمانهای کهن اهمیت ویژهای داشته که البته‬ ‫چون توسط دولتهامون به رسمیت شناخته‬ ‫نشده و نمیشه نه تعطیله و نه بطور رسمی جشن‬ ‫گرفته میشه‪.‬‬ ‫نتیجه ای که میخوام بگیرم اینه‪ :‬اگر در غرب‬ ‫است یا که در شرق‪ ،‬اگر ریشهای در هزاره دارد‬ ‫یا سده‪ ،‬و یا اگر با انگیزه ای مذهبی‪ ،‬فرهنگی‪،‬‬

‫روز شکرگذاری در امریکا و‬ ‫کانادا متفاوت هستند‪ -‬هــم‬ ‫در تـــاریخ‪ ،‬و هم در دلیل‬ ‫برگزاری‪ ،‬هر چند که در آداب‬ ‫برگزاری اونها شباهتهای‬ ‫زیادی هست‪ .‬در کانادا‪ ،‬دومین‬ ‫دوشنبه ماه اکتبر‪ ،‬یعنی همین‬ ‫دوشنبه ‪ ٢٢‬مهر هفتهی آینده‬ ‫به نام «ثنکسگیوینگ دی»‬ ‫یا «ژوور دو الکــسیون دو‬ ‫گراس» شـناخته میشه که در‬ ‫اکثر ایالتها‪ ،‬تعطیلی عمومی‬ ‫هست‪.‬‬ ‫یا شخصی است‪ ،‬تامل برای سپاس و شکر‬ ‫گذاری بسیار روا و بهجاست‪ .‬سپاس رو میشه‬ ‫متوجه نهادی فلسفی‪-‬انتزاعی مثل خدا کرد‪،‬‬ ‫یا متوجه نیرویی طبیعی مثل خاک و باران‬ ‫‪ ،‬یا متوجه وجودی قابل لمس و کنترل‪ ،‬مثل‬ ‫خود ‪ -‬بسته به آنچه باور دارید‪ .‬اما چه خوبه‬ ‫که در مقطعی از سال یا فصل‪ ،‬در یک دست‬ ‫کم‪ ،‬لختی بر سالی که گذشت تامل کنیم و‬ ‫قدر دان آنچه داریم باشیم‪ ،‬که هنوز داریم‪:‬‬ ‫سپاسگذار نیروی جسمی و سالمتی (هر چند‬ ‫اندک هر چند رو به زوال) ‪ ،‬سپاسگذار نیروی‬ ‫ذهنی و قدرت تالش برای معاش‪ ،‬قدردان‬ ‫عزیزانی که در دور و نزدیک داریم‪ .‬و قدردان‬ ‫عزیزانی که روزی «داشتیم» حتا‪ ،‬چرا که بودن‬ ‫و داشتنشون چیزی به وجودمان اضافه کرده که‬ ‫از دست دادنی نیست‪ .‬در اون لحظه ی تامل‪،‬‬ ‫که صد البته می‪-‬بایست با خوردنی و نوشیدنی‬ ‫لذتبخش تر بشه‪ ،‬چه خوب که با عزیزانمون‬ ‫باشیم اگر میتونیم‪ ،‬یا اگر بخت یار نیست و‬ ‫نمیتونیم ‪ ،‬چه خوب که سفره خودمون رو با‬ ‫دیگرانی که شاید مثل ما تنها هستند تقسیم‬ ‫کنیم‪ .‬چه خوب که همیشه قدر آنچه داریم ‪-‬‬ ‫هر چندکوچک ‪ -‬رو بدونیم‪.‬‬ ‫دلتون شاد و سفره تون پر برکت!‬


‫● فرزندان انقالبیون سرتاسر دنیا‬

‫«مدرسهای برای کودکانی‬ ‫از تمام دنیا در روسیه»‬

‫در سال ‪ ،١۹۳۳‬مدرسهای شبانه روزی منحصر به فردی تاسیس شد تا خانهای باشد برای‬ ‫کودکان انقالبیون سرتاسر دنیا‪« ،‬ماوو زدونگ»‪« ،‬جاسپ بروز تیتو»‪« ،‬دلورس ایباروری»‬ ‫در این مدرسه بودهاند‪ .‬هنوز هم این مدرسه وجود دارد‪ ،‬اما با این تفاوت که تعداد کمی از‬ ‫افراد آن خارجی هستند‪.‬‬ ‫در سال ‪ ،۱٩۳٩‬یک دختر ‪ ٩‬ساله فلسطینی‬ ‫خود را تنها‪ ،‬و غرق در گریه‪ ،‬در یک خانه کودک‬ ‫در روسیه یافت‪.‬‬ ‫داولیا سعدی‪ ،‬بیشتر از ‪٧۰‬سال بعد میگوید‪:‬‬ ‫«چقدر درد داشت‪ ،‬یادم میآید که تا چه حد‬ ‫گریه کردم»‬ ‫مادر سعدی آن زمان به لبنان برگشت تا به‬ ‫مبارزات کمونیستی‪ ،‬همینطور به همسر خود که‬ ‫مدیر حزب کمونیست سوریه و لبنان و فلسطین‬ ‫بود بپیوندد‪.‬‬ ‫«از مادرم بعد از سالها پرسیدم‪ :‬چطور توانستی‬ ‫این کار را بکنی؟ او گفت‪ :‬چه کار میتوانستم‬ ‫بکنم؟»‬ ‫داولیا میگوید‪« :‬والدین ما آنقدر شور و هیجان‬ ‫درگیریهای انقالب را داشتند که توانستند‬ ‫کودکان خود را در کشوری غریب رها کنند‪.‬‬ ‫تمام زندگیشان غیر عادی و ناهنجار بود‪».‬‬ ‫کودکی سعدی در اینتردام‪ ،‬مدرسه بین المللی‬ ‫روسیه‪ ،‬در ‪ ٢۵۰‬کیلومتری شمال شرق شهر‬ ‫مسکو گذشت‪.‬‬ ‫دههها بعد‪ ،‬او با خاطرات انس گرفته بود‪،‬‬ ‫مانند خیلی از دانش آموزان قبلی‪ ،‬که‬ ‫آهنگهای انقالبی را میخواندند‪ ،‬و با شادی‬ ‫و وجد بر این باور بودند که والدین آنها در‬ ‫تالش هستند تا دنیا را به جایی بهتر برای‬ ‫زندگی تبدیل کنند‪.‬‬

‫مدرسه تمام تالشش را میکرد تا بچهها به‬ ‫زبان‪ ،‬تاریخ و فرهنگ خودشان درسها را یاد‬ ‫بگیرند‪ ،‬و مشقتهایی برای یافتن معلمانی که‬ ‫حتی زبانهای نادر را بدانند کشید‪./‬‬ ‫برخالف دانش آموزان خود کشور شوروی‪ ،‬این‬ ‫دانش آموزان میتوانستند اخبار و اطالعات‬ ‫خارج از کشوری را دریافت کنند و همینطور این‬ ‫اجازه را داشتند تا به کشورهای دیگر سفر کنند‬ ‫تا بتوانند با والدین خود مالقات کنند‪.‬‬ ‫داولیا سعدی فرزند بزرگ ماوو زدونگ را به‬ ‫یاد آورد‪« .‬ماوو آنایینگ» کسی که در آنجا با‬ ‫سرگی یوون فو شناخته میشد‪.‬‬ ‫داستان زندگی او پایان بسیار غم انگیزی‬ ‫داشت‪ .‬در راه برگشتش به چین‪ ،‬به گفته‬ ‫یکسری از دانش آموزان قدیمی اینتردام‪ ،‬بین‬ ‫ماوو آنایینگ و پدرش درگیریهایی ایجاد‬ ‫شد‪ .‬آنایینگ پدرش را به ایجاد مکتب خود‬ ‫بزرگ بینی یا کیش شخصیت (در این آیین‬ ‫یک شخص با استفاده از رسانههای گروهی‬ ‫و تبلیغات سیاسی از خود وجههی عمومی‬ ‫آرمانی و قهرمانانهای ارائه میدهد) متهم کرد‪.‬‬ ‫تا حدی که به این دلیل به صورت داوطلبانه‬ ‫به جنگ کره پیوست و در آنجا جان خود را‬ ‫از دست داد‪.‬‬ ‫نظریه ساخت یک مدرسه شبانه روزی برای‬ ‫کودکان انقالبیون توسط یک فعال سوئیسی‬

‫منبع‪ :‬بیبیسی‬


‫داولیا سعدی فرزند بزرگ‬ ‫ماوو زدونگ را به یاد آورد‪.‬‬ ‫«ماوو آنایینگ» کسی که‬ ‫در آنجا با سرگی یوون فو‬ ‫شناختهمیشد‪.‬‬ ‫به نام «منتونا موزر»‪ ،‬که خانوادهاش بنیانگذار‬ ‫کمپانی ساخت ساعت موزر بودند‪ ،‬ارائه شد‪.‬‬ ‫زمانی که او در سال ‪ ۱٩٢۶‬به روسیه سفر کرد‪،‬‬ ‫جذب سیاست حذب کمونیست شد و تصمیم‬ ‫گرفت که بخشی از میراث خود را وقف ساخت‬ ‫مدرسهای برای این منظور کند‪.‬‬ ‫او به کمک یکی از هموطنانش به نام «فریتز‬ ‫پالتن» که به دلیل کمک به مهاجران روسی‪،‬‬ ‫همچون لنین‪ ،‬که میخواستند از سوئیس به‬ ‫کشورشان باز گردند‪ ،‬بسیار شناخته شده بود‪،‬‬ ‫این کار را انجام داد‪.‬‬ ‫گفته میشود که پالتن سفر با قطاری را ترتیب‬ ‫داد ترتیب میدهد تا لنین را از منطقه تحت‬ ‫اشغال نازیها به سنپطرزبورگ ببرد‪.‬‬

‫اوایل خانه برای بچهها‪ ،‬در نزدکی پودولسک‪،‬‬ ‫در جنوب شهر مسکو‪ ،‬ساخته شد‪ ،‬اما بعدها در‬ ‫سال ‪ ۱٩۳۳‬ساختمانی جدید در شهر ایوانوف‪،‬‬ ‫که بودجه آن شهر توسط کارگران نساجی‬ ‫تامین میشد‪ ،‬بنا شد‪.‬‬ ‫اولین کسانی که قرار بود به این مدرسه آورده‬ ‫شوند بچههای افراد ضد فاشیست از کشورهای‬ ‫بلغارستان و آلمان بودند‪ ،‬اما در گذر زمان فعاالن‬ ‫سیاسی از نقاط مختلف جهان فرزندان خود را‬ ‫به ایوانوف فرستادند‪ .‬کودکان و نوجوانانی که از‬ ‫کشورهای یونان‪ ،‬اطریش‪ ،‬ایتالیا‪ ،‬اسپانیا‪ ،‬شیلی‪،‬‬ ‫ایران‪ ،‬آنگوال‪ ،‬اتیوپی‪ ،‬و سومالی به آنجا رفتند‪.‬‬ ‫از لیست این کشورها‪ ،‬میتوان نقشهای‬ ‫از کشمکشها و ستیزههای قرن ‪٢۰‬ام و‬ ‫گسلهای سیاسی آنها تشکیل داد‪.‬‬ ‫کودکان همچنان در طی دورههای محاصره‬ ‫لنین گراد در جنگ جهانی دوم و بعد از حادثه‬ ‫چرنوبیل در سال ‪ ۱٩۸۶‬نیز به ایوانوف آورده‬ ‫میشدند‪.‬‬ ‫درکل‪ ۵۰۰۰ ،‬دانش آموز از ‪ ۸۵‬کشور مختلف‬ ‫در اینتردام درس خواندند‪.‬‬ ‫چیزی که خیلی از دانش آموزان پیشین اینتردام‬ ‫به آن اهمیت میدادند روح جهانیای بود که در‬ ‫مدرسه وجود داشت‪.‬‬ ‫بئاتریس اوتیگو پوتاوا دختر یکی از سیاست‬

‫داولیا میگوید‪« :‬والدین ما آنقدر شور‬ ‫و هیجان درگیریهای انقالب را داشتند‬ ‫که توانستند کودکان خود را در کشوری‬ ‫غریب رها کنند‪ .‬تمام زندگیشان غیر عادی‬ ‫وناهنجاربود‪».‬‬


‫اندیشه‪ ،‬دانش و هنر‬

‫مداران برجسته کنیایی که دوستی نزدیکی هم‬ ‫با عضو دفتری دیرینه شوروی داشته‪ ،‬میگوید‪:‬‬ ‫«اینتردام به من چشم اندازی جهانی در مورد‬ ‫همه چیز داد‪ .‬من به طور قطع هیچگونه حالتی‬ ‫از ملی گرایی را نمیپذیرم‪ ،‬چه سیاه باشد چه‬ ‫سفید‪ ،‬هیچ تفاوتی برای من ندارد‪ .‬صادقانهتر‬ ‫بگویم‪ ،‬شما باید چیزها را آنگونه که هستند‬ ‫نشان دهی‪ ،‬و مردم را همانگونه که هستند‬ ‫دوست داشته باشی‪».‬‬ ‫دو نفر دیگر از دوستان او‪ ،‬تاوانی آیالنی از‬ ‫اتیوپی و ورسامی آیدی از سومالی همین نظر‬ ‫را دارند‪« :‬ما هردو آفریقایی هستیم‪ ،‬در حالی‬ ‫که کشورانمان با یکدیگر جنگ داشته اند‪ .‬با‬ ‫این حال این تفاوتی به حال ما نمیکند‪ ،‬ما‬ ‫با یکدیگر برادریم‪ .‬این آن چیزی است که‬ ‫اینتردام به ما آموزش داده است‪».‬‬ ‫ده سال گذشته‪ ،‬تا کنون که مدرسه ‪۸۰‬امین‬ ‫سالگرد خود را میگذراند‪ ،‬سالهای سختی برای‬ ‫اینتردام بوده است‪ .‬اقداماتی در راستای تبدیل‬ ‫آن به یک مدرسهی ارتشی صورت گرفت که‬ ‫با نوشتن نامه از طرف دانش آموزان به رئیس‬

‫جمهور وقت‪ ،‬والدیمیر پوتین و اعتصاب غذای‬ ‫دانش آموزان این برنامه لغو شد‪ .‬مدرسه از این‬ ‫تغییر نجات پیدا کرد ولی وجه بین المللی خود‬ ‫را از دست داد‪.‬‬ ‫اکنون اکثر بچهها از روسیه و متحدان سابق‬ ‫جماهیر شوروی و اغلب هم از مناطق بین قومی‬ ‫هستند‪ .‬اما اخیرا اجتماعی از دانش آموزان فارغ‬ ‫التحصیل و قدیمی این مدرسه از مقامات روسیه‬ ‫تقاضا کردهاند تا دوباره آن به مدرسهای بین‬ ‫المللی تبدیل کنند‪.‬‬ ‫گفته آنها این است که‪ ،‬این مکان میتواند‬ ‫هنوز هم خانهای برای بچههایی باشد که در‬ ‫کشورهای جنگ زدهای مانند سوریه و لیبی‬ ‫زندگی میکنند‪ ،‬یا مناطق مصیبت زدهای که‬ ‫از زلزله‪ ،‬سونامی و دیگر بالیای طبیعی رنج‬ ‫میبرند‪.‬‬ ‫اگرچه که دوران انقالبهای کمونیستی به‬ ‫پایان رسیده است‪ ،‬آنها سخنشان این است که‬ ‫نسلی دیگر از کودکان میتوانند بزرگ شوند‬ ‫و به نام «سفیران فرهنگ روسیه» در جاهای‬ ‫مختلف جهان به این کشور خدمت کنند‪.‬‬

‫اولین کسـانی که قـرار‬ ‫بود به این مدرسه آورده‬ ‫شوند بچههای افراد ضد‬ ‫فاشـیست از کشورهای‬ ‫بلغارستان و آلمان بودند‪،‬‬ ‫اما در گذر زمان فعاالن‬ ‫سیاسی از نقاط مخـتلف‬ ‫جهان فرزنـدان خود را‬ ‫بـه ایوانوف فرسـتادند‪.‬‬ ‫کودکان و نوجوانانی که از‬ ‫کشورهاییونان‪،‬اطریش‪،‬‬ ‫ایتالیا‪ ،‬اسپانیا‪ ،‬شیلی‪،‬‬ ‫ایران‪ ،‬آنگوال‪ ،‬اتیوپی‪ ،‬و‬ ‫سومالی به آنجا رفتند‪.‬‬


‫ﮔﺮوﮔﺎنﮔﯿﺮی ﺳﺎل ‪ ۱۹۷۹‬زﻧﺪﮔﯽ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ آﻣﯿﺰ و ﭘﺮ از اﻣﯿﺪ رﮐﺴﺎﻧﺎ را ﺑﻬﻢ ﻣﯽرﯾﺰد و ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ او ﻧﯿﻮﯾﻮرک را ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ اﯾﺮان ﺗﺮک ﮐﻨﺪ‪.‬‬ ‫او در ﺗﻬﺮان ﺑﻌﺪ از ازدواﺟﯽ ﻧﺎﺑﻪﺳﺎﻣﺎن و ﺑﻪ دﻧﯿﺎ آوردن ﯾﮏ ﻓﺮزﻧﺪ‪ ،‬ﺑﻪ اﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯽرﺳﺪ ﮐﻪ اﻧﻘﻼبﻫﺎ اﮔﺮ ﭼﻪ روی اوراق ﮐﺘﺎبﻫﺎی ﺗﺎرﯾﺦ‬ ‫ﺷﮑﻮه اﻧﮕﯿﺰ و ﺷﻮق آور ﻫﺴﺘﻨﺪ وﻟﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﺼﺎﯾﺐ و ﻣﺸﮑﻼت زﯾﺎدی را ﺑﺮای ﻣﺮدﻣﯽ ﮐﻪ آن را ﺑﻪ وﺟﻮد آورده اﻧﺪ اﯾﺠﺎد ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ‪.‬‬ ‫ﻗﺎﻧﻮنﻫﺎی ﺳﺨﺖ اﻧﻘﻼﺑﯽ‪ ،‬مبﺒﺎرانﻫﺎی ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺻﺪام ﺣﺴﯿﻦ و دﻓﻦ دو ﻋﺰﯾﺰ در ﺑﻬﺸﺖ زﻫﺮا ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ رﮐﺴﺎﻧﺎ اﯾﺮان ﻣﺤﺒﻮﺑﺶ را ﺗﺮک ﮐﻨﺪ‪.‬‬ ‫او ﺑﻌﺪ از ﭼﻨﺪ ﺳﺎل اﻗﺎﻣﺖ در اروﭘﺎ راﻫﯽ آﻣﺮﯾﮑﺎ ﻣﯽﺷﻮد ﺑﯽآن ﮐﻪ ﺑﺪاﻧﺪ زﻧﺪﮔﯽ ﺳﺨﺘﯽ در اﻧﺘﻈﺎر او اﺳﺖ‪ .‬اﻣﺎ ﯾﮏ ﺳﻔﺮ ﻏﯿﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮه ﺑﻪ ﭘﺎرﯾﺲ‬ ‫ﴎﻧﻮﺷﺖ رﮐﺴﺎﻧﺎ را ﺑﺮای ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻋﻮض ﻣﯽﮐﻨﺪ‪.‬‬ ‫اﮔﺮ ﻓﯿﻠﻢ »آرﮔﻮ« ﺟﻨﺒﻪای از داﺳﺘﺎن ﮔﺮوﮔﺎنﮔﯿﺮی را ﺑﻪ منﺎﯾﺶ ﻣﯽﮔﺬارد‪ ،‬رﻣﺎن »اﻧﻘﻼب رﮐﺴﺎﻧﺎ« ﻋﻼوه ﺑﺮ دادن ﺗﺼﻮﯾﺮ ﮐﺎﻣﻠﯽ از ﺑﺤﺮان ﮔﺮوﮔﺎنﮔﯿﺮی‬ ‫ﻋﻮاﻗﺐ آن را در زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮدم اﯾﺮان و رﮐﺴﺎﻧﺎ ﺑﻪ منﺎﯾﺶ ﻣﯽ ﮔﺬارد‪.‬‬

‫ﺑﺮای اﻃﻼع ﺑﯿﺸﱰ از اﯾﻦ رﻣﺎن ﺑﻪ آدرس ﺗﺎرمنﺎی ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﮐﻨﯿﺪ‪.‬‬


‫● فیفا زیر سوال‬

‫«بردگان جام جهانی قطر»‬ ‫منبع‪ :‬گاردین‬

‫در حدود دوجین از کازگران مهاجر‬ ‫نپالی تبار در هفتههای گذشته در قطر‬ ‫جان خود را از دست دادهاند‪ ،‬و خیلیهای‬ ‫دیگر هم زیر فشار کارهای طاقت فرسا‬ ‫و وحشتناک بیشتر از دست خواهند داد‪.‬‬ ‫این نتایج به دست آمده طبق بررسیهای‬ ‫روزنامه گاردین انجام شده است‪ ،‬که‬ ‫اعتراضات و تحقیقات بیشتری را در مورد‬ ‫آماده سازی قطر برای میزبانی جام جهانی‬ ‫‪ ۲۰۲۲‬در پی خواهد داشت‪.‬‬

‫تابستان امسال‪ ،‬تقریبا در هر روز یک کارکر نپالی‬ ‫جان خود را از دست داده است‪ ،‬خیلی از آنها‬ ‫مردان جوانی بودند که دچار حمله ناگهانی قلب‬ ‫شدهاند‪ .‬تحقیقات به دست آمده نشان میدهد‬ ‫که هزاران نفر نپالی تبار‪ ،‬که بزرگترین گروه‬ ‫کارگری را در قطر تشکیل میدهند‪ ،‬در آماده‬ ‫شدن برای سال ‪ ،٢۰٢٢‬بر خالف قانون تعریف‬

‫شده سازمان بین المللی کار‪ ،‬با بهره کشی و سو‬ ‫استفاده کاری تا این حد روبه رو میشوند‪.‬‬ ‫طبق مدارک به دست آمده از سفارت نپال در‬ ‫دوحه‪ ،‬حداقل ‪ 44‬کارگر در روزهای بین ‪ 4‬ژوئن‬ ‫تا ‪ ۸‬آگوست جان باختهاند‪ .‬بیش از نیمی از آنها‬ ‫به وسیله سکته و حمله قلبی‪ ،‬و حوادث زمان‬ ‫کار مردهاند‪.‬‬ ‫همچنین بررسیها باعث فاش شدن‪:‬‬ ‫* مدارکی ازکار اجباری در یک پروژه زیر بنایی‬ ‫بزرگ جام جهانی‬ ‫* به گفته بعضی از کارگران‪ ،‬حقوق آنها برای‬ ‫ماهها است که پرداخت نشده و به این منظور‬ ‫نگه داشته شده تا از اقدام به فرار آنها جلوگیری‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫* بعضی دیگر میگویند که کارفرماها گذرنامههای‬ ‫آنها را توقیف میکنند و با امتناع از صدور کارت‬ ‫شناسایی برای آنان به قصد تعدیل نیرو آنها را‬


‫تحویل پایگاههای مهاجران غیرقانونی میدهند‪.‬‬ ‫* تعدادی از آنها گفتهاند که به آنها به آب‬ ‫مجانی در گرمای طاقت فرسای صحرا دسترسی‬ ‫ندارند‪.‬‬ ‫* حدود ‪ ۳۰‬نفر از کارگران برای فرار از شرایط‬ ‫بیرحمانه کاریشان از سفارت نپال در دوحه‬ ‫طلب پناهندگی کردهاند‪.‬‬ ‫این اظهارات حلقهای از بهره کشیها را توسط‬ ‫رهبران قطری از مردم مسکین و فقیر نپال نشان‬ ‫میدهد‪ .‬سرتاسر این تصویر بیانگر این است که‬ ‫یکی از غنیترین کشورها با سوءاستفاده از یکی‬ ‫از فقیرترین ملتها درحال آماده شدن برای یکی‬ ‫از مهمترین مسابقات ورزشی در دنیا میباشد‪.‬‬ ‫یکی از مهاجران که در شهر توسعه یافته لوسیل‬ ‫(یک شهر ‪ 4۵‬بیلیون دالری که شامل استادیوم‬ ‫‪ ٩۰۰۰۰‬نفری برای برگزاری فینال مسابقات‬ ‫است) کار میکند‪ ،‬میگوید‪« :‬ما میخواهیم که‬ ‫از اینجا برویم‪ ،‬ولی شرکت به ما این اجازه را‬ ‫نمیدهد‪ .‬من بسیار از این طرز رفتار آنها با ما‬ ‫ناراحتم‪ ،‬اما ما بسیار درمانده هستیم‪ .‬از آمدن‬ ‫به اینجا پشیمانم‪ ،‬اما چه کاری میشد کرد‪ ،‬ما‬ ‫مجبور بودیم که به اینجا بیاییم تا بتوانیم زنده‬ ‫بمانیم‪ ،‬اما به نظر این شانس را نداشتهایم‪».‬‬ ‫گروه سازماندهی جام جهانی‪ ،‬کمیته عالی قطر‬ ‫‪ ،٢۰٢٢‬به گاردین گفته است‪« :‬هرکاری که تا‬ ‫بحال انجام گرفته‪ ،‬مستقیما به جام جهانی ربط‬ ‫داشته است‪ ».‬اگرچه که گفتهاند‪ ،‬شدیدا نگران‬ ‫اظهاراتی هستند که بر علیه پیمانکاران ساخت‬ ‫و ساز شهر لوسیل انجام گرفته است‪ ،‬و این امر‬ ‫را مهمترین نگرانیشان قرار میدهند‪ .‬همچنین‬ ‫افزودند‪« :‬ما از این موضوع مطلع شدهایم که‬ ‫مقامات مربوطه دولت در حال انجام تحقیقاتی‬ ‫در مورد این موضوع هستند‪».‬‬ ‫تحقیقات گاردین همچنین منجر به کشف یک‬ ‫شرکت ساخت و ساز قطری شد که مردان کارگر‬ ‫آن ‪۱٢‬نفری در ‪ ۱‬اطاق در خوابگاههای کثیف‬ ‫با شرایطی منزجر کننده‪ ،‬که منجر به مریضی‬ ‫میشوند‪ ،‬میخوابند‪ .‬بعضی از آنها میگویند که‬ ‫از آنها بیگاری میکشند و آنها مجبورند برای‬ ‫ذرهای غذا گدایی کنند‪.‬‬ ‫«رام کومار ماهارا» ‪ ٢٧‬ساله میگوید‪« :‬ما ‪٢4‬‬ ‫ساعته مجبوریم با شکم خالی کار کنیم؛ ‪۱٢‬‬ ‫ساعت کار‪ ،‬سپس تمام شب بدون هیچ غذایی‪.‬‬ ‫وقتی که به کارفرمایم در اینباره اعتراض کردم‪،‬‬ ‫او به من حمله کرد‪ ،‬و مرا از کمپ کارگران‬

‫بیرون انداخت و هیچ چیز به من نداد‪ .‬من مجبور‬ ‫بودم تا از کارگران دیگر تقاضای مقداری غذا‬ ‫کنم‪».‬‬ ‫تقریبا تمام این کارگران مهاجر بدهکارند‪ ،‬چون‬ ‫باید به افرادی که آنها را استخدام کردهاند برای‬ ‫کارشان پول بدهند‪ .‬این پرداخت قرضها‪ ،‬که‬ ‫با پرداخت نشدن حقوق کارگرها همراه است‪،‬‬ ‫توقیف اسناد آنها و توانایی نداشتن در ترک‬ ‫محل کار‪ ،‬به جود آوردن بیگاری‪ ،‬و نوعی از برده‬ ‫داری مدرن که ‪ ٢۱‬میلیون نفر از جمعیت جهان‬ ‫تحت تاثیر این موارد قرار میگیرند‪ .‬سفیر کشور‬ ‫نپال در قطر‪« ،‬مایا کوماری شارما»‪ ،‬اخیرن‬ ‫امارات را به یک «زندان آشکار» تشبیه کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫«آیدان مک کواد»‪ ،‬سرپرست گروه بین المللی‬ ‫ضد برده داری گفت‪« :‬مدارک فاش شده توسط‬ ‫گاردین مالک واضحی در باب استفاده از سیستم‬ ‫کار اجباری در قطر است‪ .‬در واقع این شرایط‬ ‫کار و تعداد حیرتانگیز مرگ و میر کارگران‬ ‫آسیب پذیر متاثر از کار اجباری و برده داری از‬ ‫زمانهای گذشته است‪ ،‬زمانهایی که با انسانها‬ ‫مانند اشیا رفتار میشد‪ .‬حال دیگر خطر اینکه‬ ‫جام جهانی بر اثر کار اجباری ساخته شود یک‬ ‫احتمال نیست بلکه اتفاقی است که در حال رخ‬ ‫دادن میباشد‪».‬‬ ‫قطر باالترین نسبت کارگران مهاجر به جمعیت‬ ‫بومی را در جهان دارد‪ .‬بیش از ‪ ٩۰‬درصد نیروی‬ ‫کار را مهاجران تشکیل میدهند و انتظار میرود‬ ‫که کشور تا حد ‪ ۵ .۱‬میلیون بیشتر از قبل کارگر‬ ‫استخدام کند تا بتواند استادیومها‪ ،‬جادهها‪ ،‬بنادر‬ ‫و هتلهای الزم برای مسابقات را بسازد‪.‬‬ ‫نپالیها تقریبا ‪ %4۰‬از کارگران مهاجر قطر را‬ ‫تشکیل میدهند‪ .‬بیش از صد هزار نپالی به‬ ‫قصد امارات کشورشان را ترک کردهاند‪ .‬سیستم‬ ‫تاریک کارگزاران استخدام در آسیا و پیمان‬ ‫کاران در قطر‪ ،‬کارگران مهاجر را در معرض‬ ‫بهره کشی و سوءاستفاده قرار میدهد‪ .‬کمیته‬ ‫عالی مربوط اصرار دارد که استانداردهای مناسب‬ ‫برای کارگران در تمام قراردادهای جام جهانی‬ ‫تعیین خواهد شد ولی در کنار این حرف باید‬ ‫توجه کرد که مجموعهی پیچیدهای از مدیران‬ ‫پروژه‪ ،‬شرکتهای ساخت و ساز‪ ،‬تامین کنندگان‬ ‫کار و آژانسهای استخدام و غیره وجود دارد که‬ ‫باید اداره شود‪.‬‬ ‫با توجه به برخی برآوردها‪ ،‬قطر میزان ‪۱۰۰‬‬

‫طبـق مدارک به دسـت‬ ‫آمده از سفارت نپال در‬ ‫دوحه‪ ،‬حـداقل ‪ ۴۴‬کارگر‬ ‫در روزهای بین ‪ ۴‬ژوئن تا‬ ‫‪ ٨‬آگوست جان باختهاند‪.‬‬ ‫بیش از نیمی از آنها به‬ ‫وسـیله سکته و حـمله‬ ‫قلبی‪ ،‬و حوادث زمان کار‬ ‫مردهاند‪.‬‬ ‫بیلیون دالر برای ساخت پروژهها و پشتیبانی از‬ ‫جام جهانی هزینه خواهد کرد‪ .‬عالوه بر ‪ ٩‬عدد‬ ‫استادیومی که بر پایهی جدیدترین تکنولوژیها‬ ‫بنا شدهاند‪ ،‬کشور به میزان ‪ ٢۰‬بیلیون دالر برای‬ ‫جادههای تازه تاسیس‪ 4 ،‬بیلیون دالر برای راه‬ ‫ارتباطی بین بحرین و قطر و ‪ ٢4‬بیلیون دالر‬ ‫برای شبکه راه آهن سریع السیر هزینه کرده‬ ‫و ‪ ۵۵۰۰۰‬اتاق هتل برای جا دادن به طرفداران‬ ‫و تماشاچیان‪ ،‬همچنین یک فرودگاه جدید نیز‬ ‫احداث شده است‪.‬‬ ‫جام جهانی بخشی از برنامهی بزرگ ساخت‬ ‫و ساز قطر است که در دو دههی گذشته تمام‬ ‫تالشش بر پایه دوباره جلوه پیدا کردن پادشاهی‬ ‫کوچکش در آن بیابان بوده است‪ .‬با اینکه قطر‬ ‫شروع به ساخت استادیوم برای سال ‪ ٢۰٢٢‬کرده‬ ‫ولی زیربنای پروژههای بزرگی مثل شهر لوسیل‬ ‫انجام شده که طبق گفتهی مدیران آمریکایی‬ ‫پروژه نقش مهمی را در جام جهانی ‪ ٢۰٢٢‬ایفا‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬ ‫شرکت مهندسی انگلیسی به اسم هال کرو‬ ‫(عضو گروه ‪ )CH2M‬مشاور ارشد این پروژه‬ ‫است که مسیولیت طراحی و نظارت بر ساخت و‬ ‫ساز را بر عهده دارد‪.‬‬ ‫گروه ‪ CH2M‬گفته ما هیچ گونه اغماضی در‬ ‫عمل کرد اجباری و یا هرگونه عمل قاچاق‬ ‫انسان نداریم‪.‬‬ ‫هالکرو اظهار داشته است‪« :‬نقش نظارت ما در‬ ‫این ساخت و ساز و دستگاههایی که برای پیشبرد‬ ‫کار استفاده میشود‪ ،‬تماما از تمام مقررات کار در‬


‫اندیشه‪ ،‬دانش و هنر‬

‫راستای حفظ سالمت‪ ،‬امنیت و محیط زیست‬ ‫انجام میگیرد‪ .‬در این کار‪ ،‬شرایط استخدام و‬ ‫بیگاری کشیدن از کارگران از طرف پیمانکاران‬ ‫آنها به هیچ وجه جزء حیطه وظایف ما محسوب‬ ‫نمیشود‪».‬‬ ‫برخی از نپالیها که در این پروژه مشغول به‬ ‫کار هستند داستان غم انگیزی دارند‪ .‬همهی‬ ‫آنها متحمل بدهیهای زیاد با نرخ بهره تا ‪%۳۶‬‬ ‫هستند و این در حالی است که مجبور به کار‬ ‫بدون حقوق نیز میشوند‪.‬‬ ‫فردی خود را به نام «س‪ .‬ب‪ .‬د» معرفی کرده‬ ‫است و در لنگرگاه شهر لوسیل کار میکند‪،‬‬ ‫میگوید‪« :‬کمپانی دستمزد ما را نزد خود نگه‬ ‫داشته تا از فرار ما جلوگیری کند‪ ».‬تعدادی‬ ‫از آنها میگویند که پیمان کاران آنها‬ ‫گذرنامههایشان را گرفتهاند و در حالی که از‬ ‫صدور کارت شناسایی برای آنها امتناع میکنند‬ ‫به آنها میگویند که شما تحت پوشش دستگاه‬ ‫حقوقی قطر هستید‪.‬‬ ‫یک کارگر ساخت داربستهای فلزی اظهار‬ ‫داشته است‪« :‬مدیر ما همیشه میگوید که تا‬ ‫هفتهی دیگر کارتهای شناسایی ما را به ما‬ ‫خواهد داد‪ ».‬کسی که به مدت دو سال بدون‬ ‫داشتن کارت شناسایی در قطر کار کرده است‪.‬‬ ‫بدون داشتن اسناد و مدارک معتبر‪ ،‬کارگران‬ ‫مهاجر هنوز هم تحت نظر سازمان مهاجران‬ ‫غیر قانونی قرار دارند‪ ،‬اغلب نمیتوانند محل‬

‫یکی از آنان که به دلیل‬ ‫ترس از اذیت شـدن نام‬ ‫خــود را فاش نمیکند‪،‬‬ ‫میگوید‪«:‬مادوستداریم‬ ‫که اینجا را ترک کنیم‪ ،‬اما‬ ‫کمپانی مربوط به ما اجازه‬ ‫این کار را نمیدهد‪ ،‬اگر‬ ‫فرارکنیم‪،‬مجرممحسوب‬ ‫میشویم‪ ،‬و در نتیجه آن‬ ‫پیدا کـردن کار برایمـان‬ ‫سختمیشود‪.‬‬

‫کار خود را بدون ترس از دستگیر شدن ترک‬ ‫کنند‪ ،‬زیرا مستحق داشتن هیچ حق قانونیای‬ ‫نیستند‪ .‬تحت قوانین «کفاال»‪ ،‬سازمان حمایت‬ ‫از کارگران‪ ،‬کارگران حق تغییر یا ترک کار خود‬ ‫را بدون اجازه شرکتی که در آن کار میکنند را‬ ‫ندارند‪.‬‬ ‫یکی از آنان که به دلیل ترس از اذیت شدن‬ ‫نام خود را فاش نمیکند‪ ،‬میگوید‪« :‬ما دوست‬ ‫داریم که اینجا را ترک کنیم‪ ،‬اما کمپانی مربوط‬ ‫به ما اجازه این کار را نمیدهد‪ ،‬اگر فرار کنیم‪،‬‬ ‫مجرم محسوب میشویم‪ ،‬و در نتیجه آن پیدا‬ ‫کردن کار برایمان سخت میشود‪ .‬اگر پلیس‬ ‫ما را دستگیر کند‪ ،‬به کشور خود فرستاده‬ ‫میشویم‪ .‬اگر فرار کنیم نمیتوانیم دیگر مجوز‬ ‫اقامت بگیریم‪».‬‬ ‫دیگر کارگران اظهار داشتهاند که آنها را مجبور‬ ‫کردهاند تا ساعتها در دمای ‪ ۵۰‬درجه سانتی‬ ‫گراد بدون حتی دسترسی به آب کار کنند‪.‬‬ ‫وزارت کار قطر اظهار داشته است که‪ ،‬قوانین‬ ‫دولتی سفت و سختی در مورد کار در گرما وجود‬ ‫دارد‪ ،‬که شامل تهیه غذا و پرداخت فوری حقوق‬ ‫کارگران میشود‪.‬‬ ‫«وزارت کار برای به اجرا در آمدن این قانون و‬ ‫پرداخت شدن به موقع حقوق کارگران سرکشیها‬ ‫و بازرسیهایی را انجام میدهد تا از انجام سریع‬ ‫موضوع اطمینان کامل حاصل شود‪ .‬اگر شرکتی‬ ‫در راستای این قوانین عمل نکند‪ ،‬وزارت برای آن‬

‫جریمههایی را در نظر میگیرد و پرونده آن را به‬ ‫مقامات قضایی ارجاع خواهد داد‪».‬‬ ‫سازمان امالک و مستغالت شهر لوسیل بیان‬ ‫کرده است‪« :‬شهر لوسیل به هیچ وجه در برابر‬ ‫نقض حقوق کارگران و سالمت و امنیت آنها را‬ ‫سکوت نمیکند‪ .‬ما به طور دائم در حال گوشزد‬ ‫کردن انتظاراتمان از پیمانکاران و زیردستانشان‬ ‫به آنها هستیم‪ .‬گاردین فعالیتهای غیر قانونی‬ ‫یکی از پیمان کاران را افشا کرده است‪ .‬ما این‬ ‫بیانات را بسیار مهم و جدی میدانیم و این‬ ‫اظهارات را در اختیار مقامات قضایی مربوطه‬ ‫برای انجام تحقیقات در این مورد قرار میدهیم‪.‬‬ ‫بر اساس این بازرسیها و تحقیقات انجام شده‪ ،‬ما‬ ‫اقدامات مناسبی را درخور کسانی یا سازمانهایی‬ ‫که این قوانین را نقض کردهاند انجام میدهیم‪».‬‬ ‫وضعیت اسفبار کارگران باعث ایجاد نگرانیهای‬ ‫جدیای برای فوبالستهای سال ‪ ٢۰٢٢‬خواهد‬ ‫شد‪.‬‬ ‫دبیر کل سازمان اتحادیه کارگری نپال‪« ،‬آمش‬ ‫اوپادیایا» میگوید‪« :‬همه در حال بحث در مورد‬ ‫جام جهانی قطر و چند صد فوتبالستی هستند که‬ ‫قرار است در این مسابقات شرکت کنند‪ ،‬اما هیچ‬ ‫کس به فکر مشقت و سختیهایی که هزاران‬ ‫کارگر مهاجر میکشند و جانشان را از دست‬ ‫میدهند نیست‪ .‬کسانی که در نوبتهای متعدد‬ ‫به سختی کار میکنند تا بتوانند ورزشگاههایی را‬ ‫بسازند که مسابقات فوتبال در آنها انجام گیرد‪.‬‬


‫● وزیر کشور تونس‬

‫«جهادگرانجنسی‪،‬حاملهبهخانهبازمیگردند»‬ ‫«لطفی بن جددو» وزیر کشور تونس روز پنجشنبه گذشته گفت که تعدادی از دختران تونسی‬ ‫که برای انجام «جهاد جنسی» به سوریه سفر کرده بودند‪ ،‬باردار به خانه برگشتند‪.‬‬

‫منبع‪ :‬العربیه انگلیسی‬

‫این وزیر مستقل در مجلس ملی تونس‬ ‫گفت‪« :‬دختران تونسی بین بیست‪ ،‬سی و یا‬ ‫یکصد شریک جنسی از بین شورشیان را تجربه‬ ‫میکنند و به نام جهاد جنسی‪ ،‬محصول تماس‬ ‫جنسی را با خود به ارمغان میآورند‪ .‬درحالیکه ما‬ ‫سکوت کردیم و کاری نمیکنیم»‪.‬‬ ‫بن جددو گفت‪« :‬وزارت کشور حدود ششهزار‬ ‫تونسی را از ماه مارس سال ‪ ٢۰۱۳‬از سفر به‬ ‫سوریه منع کرده و ‪ ۸۶‬نفر از افراد مظنون به‬

‫تشکیل “شبکه” که جوانان تونسی را برای‬ ‫“جهاد” به سوریه ارسال میکنند دستگیر کرده‬ ‫است»‪.‬‬ ‫وی در مصاحبه با گروههای مدافع حقوق‬ ‫بشر در مورد تصمیم دولت برای ممنوعیت‬ ‫سفر”جهادگران” مشکوک گفت‪« :‬بسیاری از‬ ‫کسانی که ممنوعیت سفر داشتند کمتر از ‪۳۵‬‬ ‫سال سن داشتند»‪.‬‬ ‫بن جددو بیان کرد‪« :‬جوانان ما در خط مقدم‬ ‫قرار گرفتهاند و آموزش داده میشوند که چگونه‬ ‫سرقت کنند و به روستاهای سوریه حمله کنند»‪.‬‬ ‫مفتی سابق تونس شیخ عثمان در ماه آوریل گفته‬ ‫بود که سیزده دختر تونسی در سفر به سوریه‬ ‫برای ارائه خدمات جنسی به شورشیان در مبارزه‬ ‫برای سرنگونی رژیم بشار اسد‪ ،‬فریب خوردهاند‪.‬‬ ‫مفتی‪ ،‬که پس از آن روز‪ ،‬از پست خود برکنار شد‪،‬‬ ‫اصطالح «جهاد جنسی» را به عنوان شکلی از‬ ‫فحشا توصیف کرد‪.‬‬ ‫او به خبرنگاران گفت‪« :‬درحال حاضر دختران‬ ‫به اجبار برای جهاد در سوریه فرستاده میشوند‪.‬‬ ‫سیزده دختر برای جهاد جنسی فرستاده شدهاند‪.‬‬ ‫این چیست؟ این نمونهای از فحشا است‪ .‬این‬ ‫آموزش فساد اخالقی است»‪.‬‬ ‫در ماه اوت‪« ،‬مصطفی بن عمر» مدیر کل‬

‫سرویس امنیت عمومی گفت‪« :‬سلول جهاد‬ ‫جنسی در منطقه غرب کشور که در آن مبارزان‬ ‫القاعده حضور داشتند‪ ،‬ویران شد»‪.‬‬ ‫بن عمر به خبرنگاران گفت که گروه وابسته به‬ ‫القاعده‪ ،‬انصار الشریعه‪ ،‬با سواستفاده از دختران‬ ‫کوچک‪ ،‬از آنها برای ارائه خدمات جنسی به‬ ‫مبارزان مرد جهادی استفاده میکنند‪.‬‬

‫مفتی سابق تونس شیخ عثمان‬ ‫در ماه آوریل گفته بود که سیزده‬ ‫دختر تونسی در سفر به سوریه برای‬ ‫ارائه خدمات جنسی به شورشیان‬ ‫در مبارزه برای سرنگونی رژیم‬ ‫بشاراسد‪،‬فریبخوردهاند‪.‬‬ ‫مفتی‪ ،‬که پس از آن روز‪ ،‬از پست‬ ‫خود برکنار شد‪ ،‬اصطالح «جهاد‬ ‫جنسی» را به عنوان شکلی از‬ ‫فحشاتوصیفکرد‪.‬‬


‫● شاد و تندرست‬

‫«رشوه‪ ،‬سهم ناچیز ناداوران»‬

‫«اینکه نادال چیزی استفاده نکند را هیچ کس باور ندارد‪ .‬او هفت ماه بازی نکرده‪ ،‬بعد فوریه‬ ‫برمیگردد و به یکباره ‪ ١٠‬تا از ‪ ١٢‬تا جامی را که بازی کرده میبرد‪ .‬این غیرممکن است! غیرممکن»‬

‫اکبر ترشیزاد‬

‫دانیل کولرر ‪Daniel Koellerer‬تنیسباز‬ ‫سابق اتریشی که خود در مارس ‪ ٢۰۱۰‬توسط‬ ‫دادگاه بینالمللی ورزش (‪ )CAS‬به دلیل‬ ‫دست داشتن در چندین مورد تبانی‪ ،‬از بازی‬ ‫و مربیگری به طور مادامالعمر محروم شده‬ ‫است در اظهاراتی جنجال برانگیز رافایل نادال‬ ‫را متهم به استفاده از دوپینگ کرد‪ .‬این بازیکن‬

‫‪ ۳۰‬ساله به هفتهنامه اتریشی «اشپورتووخه»‬ ‫گفته است‪:‬‬ ‫«اینکه نادال چیزی استفاده نکند را هیچ کس‬ ‫باور ندارد‪ .‬او هفت ماه بازی نکرده‪ ،‬بعد فوریه‬ ‫برمیگردد و به یکباره ‪ ۱۰‬تا از ‪ ۱٢‬تا جامی‬ ‫را که بازی کرده میبرد‪ .‬این غیرممکن است!‬ ‫غیرممکن»‬ ‫کولرر ادعا کرد که در تنیس شایعاتی وجود‬ ‫دارد مبنی بر اینکه باالترین مقامات تنیس‬

‫دوپینگهای نادال را الپوشانی میکنند‪:‬‬ ‫«در واقع غیبتهای هر چند وقت یک بار‬ ‫او به خاطر آسیبدیدگی‪ ،‬در اصل همان‬ ‫محرومیتهای دوپینگاند منتها با لباس مبدل!‬ ‫اگر این شایعات درست باشند و این به صورت‬ ‫غیررسمی تحمل میشود‪ ،‬به نظر من یک‬ ‫گستاخی بیشرمانه است‪».‬‬ ‫به ادعای سایت رسمی باشگاه پرسپولیس‪،‬‬ ‫امیرحسین حاجیزاده فوتبالیست نه سالهای‬


‫یکی از سنتهای بجا و درست‬ ‫برنامهی نود پیگیری مشکالت‬ ‫و معضالتی است که در فوتبال‬ ‫ما وجود دارد‪ .‬برای نمونه بررسی‬ ‫فسـاد مالی و پرداخت رشـوه‬ ‫به بازیکنان و مربیان در لیگ‬ ‫یک‪ ،‬یکی از حرکـتهایی بود‬ ‫که هر چند اندک اما در نهایت‬ ‫تا انـدازهای به تغییر وضعیت‬ ‫ساختار و فضای حاکم بر لیگ‬ ‫یک فوتبال ما منجر شد‪.‬‬ ‫که با حرکات تکنیکی خود توجه خیلیها را به‬ ‫خود جلب کرده بود و پخش گزارشی از او در‬ ‫برنامه نود با استقبال بسیاری از باشگاهها برای‬ ‫به استخدام درآوردن او و زیر نظر گرفتن این‬ ‫پدیده همراه بوده است‪ ،‬طی قراردادی ده ساله‬ ‫به باشگاه پرسپولیس تهران پیوسته است‪.‬‬ ‫کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال رای خود را‬ ‫در خصوص تیمهای استقالل تهران و ذوب‬ ‫آهن اصفهان اعالم کرد‪ .‬بر این اساس به سبب‬ ‫تخلفاتی که دردیدار دو تیم ذوب آهن اصفهان‬ ‫و استقالل از هفته نهم لیگ برتر که روز ‪٢۱‬‬ ‫شهریور در اصفهان برگزار شد صورت گرفته‬ ‫است‪ ،‬کمیته انضباطی امیر قلعهنویی سرمربی‬ ‫استقالل‪ ،‬کریم بوستانی مربی این تیم‪ ،‬محمد‬ ‫مهدی نظری بازیکن استقالل‪ ،‬سینا عشوری‬ ‫بازیکن تیم ذوب آهن و باشگاههای استقالل‬ ‫تهران و ذوبآهن اصفهان را محروم و جریمه‬ ‫کرد‪ .‬همچنین کمیته انضباطی از آندارنیک‬ ‫تیموریان بازیکن تیم استقالل به علت رفتار‬ ‫شایسته و خویشتنداری تشکر و قدردانی کرد‪.‬‬ ‫نایب رییس بانوان فدراسیون کاراته در سخنانی‬ ‫عجیب در مورد حذف تیم کاتای ایران از‬ ‫بازیهای کشورهای اسالمی به دلیل پوشش‬ ‫غیرمتعارف گفت‪:‬‬ ‫«این اقدام عجیب بود‪ ،‬اما برای ما افتخار است‬

‫که به خاطر حجاب از مسابقات حذفمان کنند!»‬ ‫اشرف امینی در گفتوگو با خبرنگاران افزود‪:‬‬ ‫«تیم داوری پس از اعتراض مصریها تیم ایران‬ ‫را حذف کرد و اجازه نداد در فینال مبارزه کند‪ ،‬اما‬ ‫سوال ما این است اگر حجاب ملیپوشان ایران‬ ‫مشکل داشت‪ ،‬چرا در همان مبارزات اول تیم ما‬ ‫را کنار نگذاشتند؟ نمیدانم که داوران چرا این‬ ‫تصمیم را گرفتند‪ .‬پوششی که ملیپوشان ما‬ ‫استفاده کردند مورد تایید فدراسیون جهانی بود‬ ‫و هیچ مشکلی نداشت‪ .‬باختن ما به خاطر مساله‬ ‫حجاب مهم نیست‪ ،‬مهم این است که این اتفاق‬ ‫در بازیهای کشورهای اسالمی رخ داد که ما‬ ‫اصلن انتظارش را نداشتیم‪».‬‬ ‫منصور مهدیزاده دارنده مدال طالی رقابتهای‬ ‫کشتی آزاد سال ‪ ۱٩۶۵‬در گفتوگو با خبرنگاران‬ ‫دربارهی قهرمانی تیم ملی کشتی ایران اظهار کرد‪:‬‬ ‫«این قهرمانیها بهترین زمانی است که میتوان‬ ‫با آن موفقیتهای گذشته را یادآوری کرد تا از‬ ‫قهرمانان آن زمان هم تقدیر صورت بگیرد‪ .‬قهرمانی‬ ‫ایران نشان میدهد که هر جا کنندهی کار حضور‬ ‫داشته باشد‪ ،‬انگیزههای ملی و استعدادهای جوانان‬ ‫بیدار شده و این موفقیتها به دست میآید‪».‬‬ ‫وی با اشاره به نقش رسول خادم در موفقیت تیم‬ ‫ملی کشتی‪ ،‬افزود‪:‬‬ ‫«رسول و بقیه همکارانش آگاهی دارند و‬ ‫تجربیاتشان دست به دست هم داد تا به موفقیت‬ ‫برسند‪ .‬البته با یک گل بهار نمیشود‪ ،‬بلکه باید‬ ‫موفقیتها و پشتوانهسازی مستمر باشد تا پیروزی‬ ‫اصلی در المپیک به دست بیاید‪ .‬اکتفا به داشتههای‬ ‫فعلی همان اشتباه گذشته خواهد بود‪».‬‬ ‫مهدیزاده با بیان این که فدراسیون کشتی نباید‬ ‫این قهرمانی را به نام خود تمام کند‪ ،‬خاطر نشان‬ ‫کرد‪« :‬امکانات کشتیگیران اصلن در حد تیم‬ ‫ملی نبود‪ .‬این کادر فنی و کشتیگیران بودند که‬ ‫از جان و جوانی خود مایه گذاشتند‪ .‬فدراسیونی‬ ‫که آن اتفاقات مغولستان برای تیم نوجوانانش به‬ ‫وجود آمد‪ ،‬نمیتواند این موفقیت را به حساب‬ ‫خود بگذارد‪».‬‬ ‫کی از سنتهای بجا و درست برنامهی نود‬ ‫پیگیری مشکالت و معضالتی است که در فوتبال‬ ‫ما وجود دارد‪ .‬برای نمونه بررسی فساد مالی و‬ ‫پرداخت رشوه به بازیکنان و مربیان در لیگ یک‪،‬‬ ‫یکی از حرکتهایی بود که هر چند اندک اما‬ ‫در نهایت تا اندازهای به تغییر وضعیت ساختار و‬

‫فضای حاکم بر لیگ یک فوتبال ما منجر شد‪.‬‬ ‫موضوع پرداخت رشوه به داوران و تاثیری که‬ ‫حمایت آنها از تیمهای ثروتمند در تغییر نتایج‬ ‫لیگ حرفهای فوتبال میگذرد تازهترین اقدام‬ ‫عادل فردوسیپور در برنامهی نود است‪ .‬این‬ ‫اقدام با طرح اتهام علی دایی بر علیه محسن‬ ‫قهرمانی داور بازی پرسپولیس و سپاهان که‬ ‫نحوهی داوریاش سبب باخت تیم پرسپولیس‬ ‫شد‪ ،‬آغاز و به دیگر داوران و نتایج بازیهای‬ ‫دیگر این فصل و فصول گذشته در لیگ‬ ‫حرفهای ما نیز کشیده شد‪ .‬در این میان اما گویا‬ ‫نکتهای مهم و بنیادین از چشمها پنهان مانده‬ ‫است‪ .‬داوران فوتبال ما به نسبت بازیکنان شاغل‬ ‫در لیگ حرفهای از سطح تحصیالت و معلومات‬ ‫باالتری برخوردارند و برای رسیدن به این مکان‬ ‫و جایگاهی که در آن قرار دارند رنجهای فراوانی‬ ‫را متحمل شدهاند‪ .‬واقعیت این است که داوران‬ ‫هم مانند همهی افراد دیگر اجتماع انسانند و‬ ‫نباید به دید افرادی معصوم به آنان نگاه کرد‪ .‬در‬ ‫فوتبالی که شمار فراوانی از مربیان و بازیکنان‬ ‫بیارزش که سطح دانش فنی و فیزیکی آنان‬ ‫بسیار پایینتر از استاندارد الزم است ساالنه‬ ‫میلیاردها تومان پول دریافت میکنند و حتا‬ ‫برخی از شاغلین در لیگ یک مالک خانههای‬ ‫میلیاردی و اتومبیلهای چند صد میلیونی‬ ‫هستند‪ ،‬سهم داوران ما دستمزدهاییست ناچیز‬ ‫و نتیجهی این ظلم آشکار رواج فساد مالی و‬ ‫دریافت رشوه بوده است‪ .‬نمیتوان از بخش‬ ‫عمدهای از جامعهی داوری که ممکن است عمر‬ ‫قضاوتشان در سطوح باال به پنج سال هم نرسد‬ ‫انتظار داشت که تقوا پیشه کنند و چشم خود‬ ‫را بر این همه تبعیض ببندند‪ .‬عاقبت بیتوجهی‬ ‫به معیشت داروان که بسیاری از آنان درآمدی‬ ‫به جز همین دستمزدهای ناچیز ندارند همین‬ ‫شرایط کنونی است و با ادامهی روند موجود‪ ،‬روز‬ ‫به روز وخیمتر هم خواهد شد‪.‬‬

‫«این اقدام عجیب بود‪ ،‬اما برای‬ ‫ماافتخاراستکهبهخاطرحجاب‬ ‫از مسابقات حذفمان کنند!»‬


‫●پسنشینیتند‬

‫«رنجهایی که دیده نمیشوند»‬

‫اکبر ترشیزاد‬

‫هر بار که سخن از مصایب و‬ ‫رنجهایی به میان میآید که بر‬ ‫منتقدین و مخالفان سیاسی نظام‬ ‫جمهوری اسالمی میرود‪ ،‬همه‬ ‫ناخودآگاه به یاد اعدامشدگان‪،‬‬ ‫زندانیان سیاسی و خانوادههای‬ ‫آنان میافتند و با آنان احساس‬ ‫همدلی میکنند‪.‬‬

‫شکی نیست که هیچکس نمیتواند بزرگی‬ ‫این درد و رنجها را پنهان کند و بر آن چشم ببندد‬ ‫اما چنین به نظر میرسد که گویا در این میان‬ ‫تنها گروهی که فراموش شده و کمتر از آنان و‬ ‫سختیهای که بر ایشان رفته و میرود یاد میشود‬ ‫پناهندگان سیاسی و تبعیدشدگان ناخواسته هستند‪.‬‬ ‫واقعیت این است که زندان و تحمل فشارهای‬ ‫جسمی و روحی و روانی برای هر انسانی با هر‬ ‫میزان از بردباری و مقاومت سخت است اما‬ ‫میشود گفت که شرایط فردی که از کشور‬ ‫خارج میشود تا در تبعیدی ناخواسته در کشور‬ ‫دوم‪ ،‬منتظر پاسخ مثبت برای ورود به محل امن‬ ‫دیگری شود اگر سختتر از یک زندانی نباشد‬ ‫کمتر از آن نیست‪ .‬یک محکوم به حبس حداقل‬ ‫میداند که باید تا چه زمان در زندان بماند و‬ ‫امید دارد تا پس از سپری شدن این زمان به‬ ‫جمع خانوادهاش بازگردد اما یک فعال سیاسی‬ ‫و یا روزنامهنگاری که دوران پناهجویی خود را‬

‫میگذارند هرگز نخواهد فهمید که ممکن است‬ ‫چه زمانی بتواند از این شرایط رها شود‪ .‬یک‬ ‫زندانی در بدترین حالت ممکن به طور هفتگی‬ ‫یا ماهانه میتواند خانوادهاش را مالقات کند اما‬ ‫یک پناهجو یا حتا پناهنده ممکن است که آرزوی‬ ‫دیدار اعضای خانواده و یا بازگشت به وطنش را‬ ‫با خود به گور ببرد‪.‬‬ ‫فشارهای روحی و روانی که بر پناهجویان میرود‬ ‫بیش از هر قشر دیگری از منتقدین و مخالفان‬ ‫جمهوری اسالمی است‪ .‬بسیاری گمان میکنند‬ ‫که فردی که در اثر فشارهای نظام‪ ،‬کشور خود‬ ‫را ترک کرده در حقیقت از زیر بار مشکالت و‬ ‫مسوولیتهایش شانه خالی کرده است و به‬ ‫جای آن آسایش را برگزیده است در صورتی‬ ‫که واقعیت امر چیز دیگری است‪ .‬فرد پناهجو از‬ ‫سویی بناچار خود را در پروسهای کشنده گرفتار‬ ‫میکند که زمان رهایی از آن معلوم نیست و از‬ ‫دیگر سو همچنان پیگیر و نگران سرنوشت مردم‬


‫و کشوری است که در راه کمک به آنان به چنین‬ ‫روزگاری گرفتار شده است‪ .‬او خانوادهی خود را‬ ‫هم درگیر این مسیر دردناک و طاقتفرسایی‬ ‫میکند که زمان و مکان پایانش نامعلوم است‬ ‫و در حقیقت برای او و همراهانش حق انتخاب‬ ‫چندانی وجود ندارد‪ .‬بسیاری در این راه سالمت‬ ‫جسمی و روحی خود و خانوادههایشان را از دست‬ ‫میدهند و عدهای پس از سالها انتظار حتا‬ ‫نمیتوانند پاسخ مناسبی برای پروندهی پناهجویی‬ ‫خود بگیرند و یا اگر به عنوان پناهجو شناخته شوند‬ ‫ممکن است پس از ماهها و سالها هیچگاه کشور‬ ‫سومی برای پذیرش آنها پیشقدم نشود‪.‬‬ ‫یکی دیگر از مشکالت پناهجویان و تبعیدیان‪،‬‬ ‫شرایط دشوار اقتصادی آنهاست‪ .‬بخش فراوانی‬ ‫از فعاالن سیاسی و روزنامهنگارانی که از ایران‬ ‫گریختهاند‪ ،‬اگر مال و اموالی اندکی هم برایشان‬ ‫باقی مانده بوده است آن را باختهاند چرا که اگر‬ ‫آپارتمان کوچکی هم از خود داشتهاند به عنوان‬ ‫وثیقهی آزادیشان از زندان به گرو گذاشته و اگر‬ ‫اندک سپردهای داشتهاند به قاچاقچیان دادهاند تا‬ ‫بتوانند به طور غیرقانونی از کشور خارج شوند‪.‬‬ ‫از همین روست که به طور معمول با دست خالی‬ ‫از کشور فرار کردهاند و چون اجازهی کار در‬ ‫کشور دوم را هم ندارند و از سوی دیگر مشکالتی‬ ‫چون عدم آشنایی با زبان بیگانه نیز به آنها اضافه‬ ‫شده وضعیت آنها اسفناکتر نیز شده است‪ .‬به‬ ‫همین سبب است که تحمل سالها انتظار برای‬ ‫روشن شدن وضعیت پناهندگی و مهاجرت به‬ ‫کشور سوم برای آنها غیرقابل تحمل میشود و‬ ‫شماری را به جنون و حتا خودکشی میکشاند‪.‬‬ ‫باید گفت که متاسفانه در اثر سودجویی بسیاری‬ ‫از ایرانیانی که به دروغ و برای استفاده از مزایای!‬ ‫اقامت بدون ویزا در کشوری دیگر‪ ،‬برای خود‬ ‫پروندههای غیرواقعی پناهندگی باز کردهاند‬ ‫شرایط برای این هموطنان فداکار سختتر از‬ ‫پیش هم شده است‪ .‬تغییر وضعیت این عزیزان‬ ‫نیاز به عزمی جدی از سوی ایرانیان داخل و‬ ‫خارج از کشور دارد و با نوشتن یک مقاله‪ ،‬و یا‬ ‫تهیهی یک نامه و یا امضای دادخواست حل‬ ‫و فصل نخواهد شد‪ .‬حل این موضوع در گرو‬ ‫پیگیری جدی و دیدار با مقامات عالی رتبه و‬ ‫بانفوذ کشورهای قدرتمند و همچنین گفتوگو‬ ‫با فعاالن حقوقبشر و شخصیتهای سیاسی‬ ‫مستقل برای فشار بر دولتهای پناهندهپذیر‬ ‫جهت تسریع در کار این عزیزان است‪.‬‬


‫● دنیای کودکان‬

‫«روزجهانیکودک»‬

‫امروز‪ ،‬شانزدهم مهرماه‪ ،‬جشنی است برای کودکان ایران‪ .‬کودکانی که شانزده روز است که‬ ‫به مدرسه میروند‪ ،‬یا آنهایی که در حسرت میز و صندلی و مداد و پاک کن و کیف و کتاب‬ ‫مدرسهاند‪ .‬روز جهانی کودک را تبریک میگوییم‪ ،‬گرچه این روز نه در همهی جهان و نه برای‬ ‫همهی کودکان جهان روز شادمانی و جشن است‪.‬‬

‫روز جهانی کودک طبق چندین روایت در‬ ‫تاریخهای مختلف در اقصانقاط دنیا شناخته و‬ ‫اجرا میشود‪ .‬این روز که به روز همبستگی جهانی‬ ‫کودکان به منظور شناخت هر چه بیشتر هم و‬ ‫تبادل اعتقادات و دیدگاههای فرهنگی یکدیگر‬ ‫شناخته شده میبایست همچون روز جهانی زن‬ ‫‪،‬روز جهانی کارگر و مناسبتهای جهانی دیگر به‬ ‫رسمیت شناخته شود‪ .‬درهمهی کشورها یک روز‬ ‫به آن اختصاص داده شود‪ .‬اما متاسفانه یکی از‬ ‫مبهم ترین روزها و مناسبتهای جهانی میباشد‬ ‫‪.‬اینجاست که مفهوم جهانی بودن این روز مورد‬ ‫پرسش قرار میگیرد‪.‬‬ ‫اولین سالهای روز کودک یا روز کودکی به‬ ‫سالهای ‪۱۸۶٧‬و ‪۶۸‬برمیگردد‪ .‬برخی از کلیساها‬ ‫در امریکا اولین روزهای ماه ژوئن هر سال را‬ ‫به این روز اختصاص داده بودند‪.‬در سال ‪۱٩۰4‬‬ ‫نویسنده و فعال حقوق زنان و کودکان سوئدی‪،‬الن‬ ‫کی ‪ Ellen key -‬کتابی به نام «سده کودکی»‬ ‫نوشت که در آن ویژگیهای سده پیش رو را‬ ‫برای کودکان پیش بینی کرد‪ .‬در این کتاب‬ ‫الن کی روی موضوع چگونگی روابط کودک‬ ‫و والدین و تاثیر تنبیه بدنی بر کودکان تاکید کرد‪.‬‬

‫دیدگاههای او حول محور رعایت حقوق کودکان‬ ‫در مراکز آموزشی و خانواده که هرگونه تنبیه و‬ ‫آزار کودکان را رد میکرد میچرخید‪.‬‬ ‫در ترکیه پایه گذاری روز کودک در تاریخ‬ ‫‪۱٩٢۰‬روز تولد آتاتورک پدر ترکیه نوین در تاریخ‬ ‫‪٢4‬اوریل بود بطوریکه این روز دیگر پیرو آن‬ ‫فرهنگ مذهبی و کلیسایی نبود‪.‬‬ ‫س از برپایی نخستین کنفرانس در سوئیس به‬ ‫نام کنفرانس «ژنو» در سال ‪ ۱٩٢۵‬که با حضور‬ ‫‪۵4‬کشور تشکیل شد و از ایران نیز نماینده ای‬ ‫از چهره های اصالحگرای دوره مشروطه به نام‬ ‫میرزا یحیی دولت آبادی شرکت داشت حمایت از‬ ‫کودکان و رسیدگی به نیازهای آنها بیشتر مورد‬ ‫توجه قرار گرفت‪.‬‬ ‫پس از پایان جنگ جهانی دوم که هزاران کودک‬ ‫درگیر فقر ومعلولیت و گرسنگی و رنج شده و‬ ‫هزاران کودک بی سرپرست و بی پناه و بی دفااع‬ ‫در سراسر جهان دچار شدیدترین زخمهای روحی‬ ‫گشتند بار دیگر موضوع کودکان و مسئله امنیت‬ ‫و رفاه و آسایش آنان مطرح گردید و متعاقب‬ ‫آن «مجمع عمومی سازمان ملل متحد» به‬ ‫جهت سرپرستی از کودکان باقی مانده از جنگ‬ ‫در دسامبر ‪« ۱٩4۶‬صندوق بینالمللی اضطراری‬ ‫کودکان سازمانملل» به عنوان یکی از‬ ‫ارگانهای دائمی‪ ،‬شناخته شد‪ .‬در سال ‪ ۱٩4٩‬در‬ ‫نشست ساالنه «اتحادیه بینالمللی دموکراتیک‬

‫الله محمدی‪ ،‬مهدی آمیزش‬


‫ایران‪ ،‬پیماننامه جهانی حقوق‬ ‫کودکرادرتاریخ‪ ١۴‬شهریورماه‬ ‫‪( ١۳٧٠‬سپتامبر ‪ )١۹۹١ ،۵‬امضاء‬ ‫کرد و مجلس در اول اسفند ماه‬ ‫سال ‪( ١۳٧٢‬فوریه ‪)١۹۹۴ ،٢٠‬‬ ‫آن را به تصویب رساند‪ .‬اما بعد‬ ‫از امضای آن در جایی میگوید‪:‬‬ ‫«دولت جمهوری اسالمی ایران‬ ‫این حق را برای خود محفوظ‬ ‫میداند که مفاد یا بندهایی از‬ ‫پیمـاننامه را که در تعارض با‬ ‫قوانین اسالمی و قوانین داخلی‬ ‫باشد‪ ،‬به اجرا در نیاورد»‪.‬‬ ‫زنان» در پاریس‪ ،‬روز اول ژوئن به عنوان روز‬ ‫بینالمللی کودک اعالم و در اتحاد جماهیر‬ ‫شوروی به عنوان روز جهانی کودک انتخاب شد‪.‬‬ ‫بعد از آن بسیاری از کشورها از جمله آذربایجان‪،‬‬ ‫بالروس‪ ،‬ویتنام‪ ،‬رومانی‪ ،‬پرتغال و ‪ ...‬اوکراین‬ ‫که جمعا ‪ 4٩‬کشور شدند به این جمع پیوسته‬ ‫و این روز را در تقویمهای خود به ثبت رساندند‪.‬‬ ‫در ایران روز ‪ ۸‬اکتبر مصادف با ‪ ۱۶‬مهر و در هند‪،‬‬ ‫روز تولد “جواهر لعل نهرو” (‪ ۱4‬نوامبر) به عنوان‬ ‫روز کودک نامگذاری شد‪ .‬پس از آن در سال‬ ‫‪“ ۱٩۵٩‬اعالمیه حقوق کودک” و در سال ‪۱٩۸٩‬‬ ‫“کنوانسیون حقوق کودک” به تصویب رسید‪.‬‬ ‫«پیماننامه حقوق کودک» یک کنوانسیون‬ ‫بینالمللی است که‪ :‬حقوق اقتصادی‪ ،‬اجتماعی‪،‬‬ ‫فرهنگی و سیاسی کودکان را بیان میکند‪.‬‬ ‫دولتهایی که این معاهده را امضا کردهاند موظف‬ ‫به اجرای تمامی مفاد آن هستند‪ ،‬شکایتهای‬ ‫راجع به آن‪ ،‬به «کمیته حقوق کودک ملل‬ ‫متحد» تسلیم میشود‪ .‬این کنوانسیون در ‪٢۰‬‬ ‫نوامبر ‪ ۱٩۸٩‬مورد تائید «مجمع عمومی سازمان‬ ‫ملل متحد» قرار گرفت و از ‪ ٢‬سپتامبر ‪۱٩٩۰‬‬ ‫الزماالجرا شد‪ .‬تاکنون ‪ ۱٩۳‬کشور این سند را‬

‫امضا کرده و در ‪ ۱4۰‬کشور اجرا میشود‪.‬‬ ‫در حالی که ساالنه هزینههای غیرقابل تصوری‬ ‫صرف تولید انواع سالحهای هستهای و غیر‬ ‫هستهای میشود‪ ،‬کودکان بسیاری از گرسنگی‪،‬‬ ‫عدم امکانات بهداشتی‪ ،‬سوء تغذیه و‪ ...‬میمیرند‪.‬‬ ‫طبق آمار «سازمان بهداشت جهانی» ساالنه سه‬ ‫میلیون کودک زیر پنج سال به خاطر گرسنگی‬ ‫مفرط می میرند‪ .‬همزمان این آمار نشان می‬ ‫دهد که ‪ ٢۵‬درصد کل کودکان نیز به دلیل‬ ‫تغذیه نادرست‪ ،‬رشد مناسب ندارند‪ .‬آثار دیرپای‬ ‫گرسنگی‪ ،‬فقر و مسکنت بر کودکان بسیار بیشتر‬ ‫از آن چیزی است که تاکنون تصور می شد‪.‬‬ ‫بنابر این مجمع عمومی سازمان ملل؛ این اعالمیه‬ ‫حقوق کودک را با این هدف که ایام کودکی توأم‬ ‫با خوشبختی بوده و از حقوق و آزادیهایی که‬ ‫درپی خواهد آمد بخاطر خود وجامعهاش بهرهمند‬ ‫شود‪ ،‬رسم ًا به آگاهی عمومی میرساند و از پدران‬ ‫ومادران و زنان ومردان بعنوان افراد جامعه‪،‬‬ ‫سازمانهای داوطلب‪ ،‬مقامات محلی و دولتها‬ ‫خواستاراست تا این حقوق را به رسمیت شناخته و‬ ‫درجهت رعایت این حقوق ازطریق قوانین وسایر‬ ‫تمهیداتی که به تدریج و با توجه به ‪ 4‬اصل که در‬ ‫« اعالمیه جهانی حقوق کودک مصوب اجالس‬ ‫مجمع عمومی سازمان ملل متحد بیستم نوامبر‬ ‫‪ »۱٩۵٩‬تدبیر گردیدند‪ ،‬اهتمام ورزند‪.‬‬ ‫ایران‪ ،‬پیماننامه جهانی حقوق کودک را در‬ ‫تاریخ ‪ ۱4‬شهریور ماه ‪( ۱۳٧۰‬سپتامبر ‪)۱٩٩۱ ،۵‬‬

‫امضاء کرد و مجلس در اول اسفند ماه سال‬ ‫‪( ۱۳٧٢‬فوریه ‪ )۱٩٩4 ،٢۰‬آن را به تصویب‬ ‫رساند‪ .‬اما بعد از امضای آن در جایی میگوید‪:‬‬ ‫«دولت جمهوری اسالمی ایران این حق را‬ ‫برای خود محفوظ میداند که مفاد یا بندهایی‬

‫«مجمع عمومی سازمان ملل‬ ‫متحد» به جهت سرپرستی از‬ ‫کودکان باقی مانده از جـنگ‬ ‫در دسـامبر ‪« ١۹۴۶‬صندوق‬ ‫بینالمللی اضطراری کودکان‬ ‫سازمانملل» به عنـوان یکی از‬ ‫ارگانهای دائمی‪ ،‬شناخته شد‪.‬‬ ‫در سال‪ ١۹۴۹‬در نشست ساالنه‬ ‫«اتحادیهبینالمللیدموکراتیک‬ ‫زنان» در پاریس‪ ،‬روز اول ژوئن‬ ‫به عنوان روز بینالمللی کودک‬ ‫اعــالم و در اتحاد جمــاهیر‬ ‫شوروی به عـنوان روز جهانی‬ ‫کودک انتخاب شد‪.‬‬


‫از پیماننامه را که در تعارض با قوانین اسالمی‬ ‫و قوانین داخلی باشد‪ ،‬به اجرا در نیاورد»‪ .‬که این‬ ‫امر برای تمامی کشورها صدق میکند‪ .‬دیریست‬ ‫که در افغانستان‪ ،‬عراق‪ ،‬سوریه‪ ،‬فلسطین‪،‬‬ ‫ایران و‪ ...‬کودکان مورد شدیدترین استثمارها‬

‫هنوز جسم و جان میلیـونها‬ ‫کودک زیر فشار کار فرسوده‬ ‫میشود‪،‬فرصت کودکی کردن و‬ ‫رشد بهنجار از بسیاری کودکان‬ ‫کهناخواستهواردبازارکارومورد‬ ‫اسـتثمار جامعه سرمایهداری‬ ‫قرار میگیرند‪ ،‬دریغ میگردد‪،‬‬ ‫علیرغم تمامــی این تالشها‬ ‫و تمهیــدات از جانب سازمان‬ ‫بینالملل باالخص یونیسـف‪،‬‬ ‫همچنان اولین قربانیان جنگ‪،‬‬ ‫فقر‪،‬گرسنگیواعتیاددرجهان‬ ‫کودکانهستند‬

‫از سوی دولتها قرار میگیرند‪ ،‬هنوز جسم و‬ ‫جان میلیونها کودک زیر فشار کار فرسوده‬ ‫میشود‪ ،‬فرصت کودکی کردن و رشد بهنجار‬ ‫از بسیاری کودکان که ناخواسته وارد بازار کار و‬ ‫مورد استثمار جامعه سرمایهداری قرار میگیرند‪،‬‬ ‫دریغ میگردد‪ ،‬علیرغم تمامی این تالشها و‬ ‫تمهیدات از جانب سازمان بینالملل باالخص‬ ‫یونیسف‪ ،‬همچنان اولین قربانیان جنگ‪ ،‬فقر‪،‬‬ ‫گرسنگی و اعتیاد در جهان کودکان هستند‪،‬‬ ‫این کودکان هستند که همچنان به دلیل عدم‬ ‫بهداشت و درمان مناسب و محرومیت از تحصیل‬ ‫و آموزش مناسب آسیبهای جبران ناپذیری‬ ‫میبینند‪ .‬بهره کشی از کودکان در جوامع‬ ‫سرمایهداری و مذهبی مقوله تازهای نیست‪.‬‬ ‫آسیبهای جبران ناپذیر کار کودکان و کودکانی‬ ‫که وارد بازار تجارت اسلحه‪ ،‬مواد مخدر و سکس‬ ‫میشوند نیز مقولهی دردناکیست که باید از‬ ‫مدعی حقوق بشر‬ ‫جانب دولت ها و دولتمردان‬ ‫ِ‬ ‫و حقوق کودکان مورد رسیدگی قرار بگیرند‪ .‬بر‬ ‫اساس ماده یک حقوق کودک‪ ،‬کودک به هر‬ ‫انسان کمتر از ‪۱۸‬سال گفته میشود‪ ،‬در حالی‬ ‫که همچنان شاهد اعدام کودکان زیر ‪۱۸‬سال در‬ ‫برخی کشورها بخصوص ایران هستیم‪.‬‬ ‫باشد که روز جهانی کودک بهانهای شود برای اتحادی‬ ‫جهانی به سوی پایان دادن به تراژدی کودکان و‬ ‫رویای کودکی به جهان تمام کودکان بازگردد‪.‬‬


‫«انتقام از خود»‬ ‫هنگامیکهحرفازخودکشیبهمیانمیآیدهمهذهنهابهایرانمعطوفمیشود‪.‬واقعیتایناست‬ ‫کهاینپدیدهدرکشورهایدیگرهموجوددارد‪،‬افغانستان‪،‬پاکستان‪،‬هند‪،‬آذربایجان‪،‬تاجیکستان‪،‬حتا‬ ‫ترکیه هم آمار باالیی از خودکشی زنان را به خود اختصاص دادهاند اما ایران سومین کشور جهان است‬ ‫که در آن آمار خودکشی زنان رو به افزایش است و در حال پیشی گرفتن از آمار خودکشی مردان است‪.‬‬ ‫مهشب تاجیک‬

‫رتبههای اول و دوم را در این زمینه‬ ‫کشورهای چین و هندوستان دارند‪ .‬خودکشی‬ ‫انواع مختلف و راههای گوناگونی دارد اما‬ ‫چونین به نظر میرسد که از این میان تمامی‬ ‫این راهها‪ ،‬خودسوزی خشنترین روشی است‬ ‫که فرد با استفاده از آن خود را از ادامه حیات‬ ‫محروم میکند‪ .‬در حقیقت میشود گفت که‬ ‫در این راه‪ ،‬فرد قصد دارد تا با خودسوزیاش‬ ‫اطرافیان را ادب یا تهدید کند‪ .‬خودسوزی‬

‫زنان ریشهها و دالیل متفاوتی دارد اما شاید‬ ‫بتوان گفت که در این میان دو عامل فرهنگی‬ ‫و اقتصادی نسبت به دیگر عوامل نقش‬ ‫پررنگتری دارند‪ .‬برای مثال در غرب کشور‬ ‫که بیشترین میزان خودسوزی زنان را دارد به‬ ‫سبب هم مرز بودن با کشور عراق و تعامالت‬ ‫فرهنگی و مراودات اقتصادی و کاالیی که‬ ‫در طول سالیان طوالنی میان آنان صورت‬ ‫گرفته شده است به شدت تحت تاثیر فرهنگ‬ ‫و تعصبات عربی‪-‬عراقی است و برای نمونه‬ ‫چادر عربی که یکی از نمادهای فرهنگ عربی‬ ‫است را میشود بر سرزنان شهر دید‪.‬‬ ‫عامل دوم فقر است که به هیچوجه نمیتوان‬ ‫آنرا نادیده گرفت‪ .‬محرومیت در غرب کشور‬ ‫بیداد میکند‪ .‬در این استانها زیرساخت‬ ‫اقتصادی وجود ندارد‪ ،‬کشاورزی در حال از‬ ‫بین رفتن است‪ ،‬دامداری از بین رفته و در‬ ‫سالهای اخیر در بحث مسایل صنعتی هم‬ ‫رشدی وجود نداشته است‪ .‬برای نمونه استان‬ ‫ایالم تنها یک کارخانهی سیمان دارد که ‪٩۰‬‬ ‫درصد کارکنانش غیربومی هستند‪ .‬سنت یکی‬ ‫دیگر از ریشههای مهم در به وجود آمدن این‬ ‫فاجعه است‪ .‬دو قبیله برای اینکه نزاع را پایان‬ ‫دهند‪ ،‬هدیه یی رد و بدل میکنند که این‬ ‫هدیه‪ ،‬یک دختر است‪ .‬دختری کم سن و‬

‫سال که به عقد مردی هشتاد ساله یا پسری‬ ‫پانزده ساله در میآید‪ .‬البته این عقد هم ازدواج‬ ‫قانونی نیست‪.‬‬ ‫یعنی این هدیه از حداقل حقوق زنان عادی‬ ‫هم برخوردار نیست و مثل یک کنیز است‪.‬‬ ‫یک دسته از زنانی که دست به خودسوزی‬ ‫میزدند‪ ،‬چنین زنانی هستند‪ .‬زنهایی که به‬ ‫خاطر جنگ قدرت که مردهایشان رقم زنندهی‬ ‫آن هستند قربانی میشوند‪ .‬در این مناطق‬ ‫هنوز بخش عمدهای از شهروندان جامعه به‬ ‫وابستگیهای قومی خود افتخار میکنند که‬ ‫بروز آشکار آن را میشود در مقاطعی چون‬ ‫انتخابات محلی شوراها و یا مجلس شورای‬ ‫اسالمی به چشم دید‪.‬‬ ‫با وجود همهی این مسایل میشود گفت که‬ ‫فقر اقتصادی و فرهنگی بر روی یکدیگر‬ ‫تاثیرات غیرقابلانکاری گذاشتهاند‪ .‬این یک‬ ‫واقعیت است که بیش از آنی که خود «فقر»‬ ‫سبب عصیان شود این «احساس فقر» است‬ ‫که آدمی را میشوراند‪ .‬بگذارید تا مثالی بزنیم‪.‬‬ ‫یک شبکهی تلویزیونی برای تبلیغ مادهای‬ ‫غذایی‪ ،‬در تصاویر خود از یک خانهی ویالیی‬ ‫بزرگ‪ ،‬باغی زیبا و زن و مردی جوان استفاده‬ ‫میکند که بر سر یک میز صبحانه مفصل‬


‫جامعه‬

‫نشستهاند‪ .‬بیننده به جای خود محصول به‬ ‫چیزهای اطراف این تبلیغ متمرکز میشود و‬ ‫زندگی خود را با این افراد مقایسه میکنند‪.‬‬ ‫حال تصور کنید که این تصاویر میتواند‬ ‫چه تاثیر مخربی بر روی فردی که حتا پول‬ ‫اجارهی یک آپارتمان ‪ ۵۰‬متری را هم ندارد‬ ‫داشته باشد‪ .‬به سبب مشکالت اقتصادی‬ ‫وحشتناک که دامنگیر خانوادههای این‬ ‫مناطق از کشور است‪ ،‬فرد آن قدر وقت‬ ‫فراغت ندارد که بتواند برای آموزش خود و‬ ‫خانوادهاش زمان بگذارد‪ .‬در این مناطق عدم‬ ‫دسترسی آسان به امکانات موجود‪ ،‬ضعف مالی‬ ‫و وجود تعصبات خانوادگی‪ ،‬زنان و دختران‬ ‫خانهدار برای استفاده از زمانهای آزاد خود‬ ‫برنامهریزی صحیحی ندارند و در برخی از‬ ‫محالت به ویژه مناطق حاشیهای‪ ،‬بیشتر‬ ‫ساعات روز را به نشستن در کوچه یا جلوی در‬ ‫میگذرانند و یا بینندهی سریالهای تلویزیونی‬ ‫پیش پا افتادهی ایرانی و یا غربی هستند‪.‬‬ ‫مشکالت حقوقی زنها در این مناطق سبب‬ ‫شده است که چنین زنانی راهی برای فرار‬ ‫از مشکالت خود نداشته باشند و بدین سبب‬

‫بسیار آسیبپذیرتر باشند‪ .‬این زنها هیچ راه‬ ‫گریزی از هنجارها و قواعدی که از پیش‬ ‫نوشته شده ندارند و باید تبعیت کنند و در‬ ‫چارچوبهای همان قوانین زندگی کنند‪ .‬این‬ ‫یک حقیقت است که برای نسل گذشتهی‬ ‫این زنان‪ ،‬مرد فردی بود که حرف اول و آخر‬ ‫را در تمامی مسایل خرد و کالن میزد‪ ،‬اما‬ ‫اکنون بسیاری از آنان به روشهای مختلف تا‬ ‫اندازهای در جریان تحوالتی که در مورد حقوق‬ ‫زنان در ایران و جهان در حال اتفاق است قرار‬ ‫گرفتهاند‪ .‬در نتیجه به راحتی نمیتوانند با‬ ‫مسایلی همچون تعدد زوجات‪ ،‬خیانت همسر و‬ ‫اعتیاد کنار بیایند‪ .‬آنها حاال نمیخواهند تا به‬ ‫آسانی بپذیرند که هیچ حق و حقوقی ندارند و‬ ‫باید تابع محض همسر باشند‪ .‬با تمامی اینها‬ ‫آنان هیچ راهی برای دفاع از حق و حقوق خود‬ ‫ندارند‪ .‬دادگاه عادلی وجود ندارد و اگر دارد در‬ ‫اثر سنتها و باورهای موجود بازهم همیشه‬ ‫طرف مردان را میگیرند‪ .‬در نتیجه وقتی این‬ ‫مشکالت روی هم انباشته شد‪ ،‬باعث میشود‬ ‫که این زنان هیچ راه گریزی به غیر از کشتن‬ ‫خود آنهم به فجیعترین شکل ممکن پیدا‬

‫ســنت یکی دیگـر از‬ ‫ریشههای مهــم در به‬ ‫وجود آمدن این فاجعه‬ ‫است‪.‬دوقبیلهبرایاینکه‬ ‫نزاع را پایان دهند‪ ،‬هدیه‬ ‫یی رد و بدل میکنند که‬ ‫این هــدیه‪ ،‬یک دختر‬ ‫است‪ .‬دختری کم ســن‬ ‫و سال که به عقد مردی‬ ‫هشــتاد ساله یا پسری‬ ‫پانزده ساله در میآید‪.‬‬ ‫نکنند‪ .‬تا بدین طریق انزجار خود را از اطراف و‬ ‫اکنافشان به گوش مابقی هم برسانند اگر که‬ ‫گوش شنوایی باشد‪.‬‬


‫● با استقرار در موزه «پاول گتی»‬

‫«منشور کورش به‬ ‫لس آنجلس رسید»‬

‫«منشور کوروش» یا نخستین بیانیه حقوق بشر‪ ،‬با همکاری بنیاد فرهنگ و موزه بریتانیا‪،‬‬ ‫روز گذشته (سه شنبه نهم مهرماه ‪ -‬اول اکتبر) در موزه «پاول گتی» لس آنجلس درایالت‬ ‫کالیفرنیا در آمریکا به نمایش در آمد‪.‬‬ ‫گزارش‬

‫دکتر «وستا سرخوش ُکرتیس» مسئول‬ ‫«سکههای مشرق زمین» موزه بریتانیا در‬ ‫گفتوگو با خبرنگار «رادیو کوچه» دراین‬ ‫خصوص گفت‪« :‬منشور کورش که یکی از‬ ‫شاخصترین آثار باستانی موزه بریتانیا محسوب‬ ‫میشود‪ ،‬از مشهورترین آثار دنیای باستان و‬ ‫فرمان صادر شده از سوی کوروش کبیر‪ ،‬پادشاه‬ ‫ایران (‪ ۵۳۰-۵۵٩‬پیش ازمیالد) است»‪.‬‬ ‫وی در ادامه خاطر نشان کرد‪« :‬منشور‬ ‫کوروش‪ ،‬به عنوان نخستین سند از حقوق بشر‬ ‫در “بابل” واقع درعراق کنونی در سال ‪۱۸٧٩‬‬ ‫میالدی و در جریان کاوشهای باستانشناسی‬ ‫که با حمایت موزه بریتانیا دراین کشور صورت‬ ‫گرفت‪ ،‬کشف شد واز آن زمان تاکنون دراین‬ ‫موزه نگهداری شده است‪ .‬این اثر طی ‪۱۳۰‬‬ ‫سال گذشته در این موزه مورد مطالعه و‬ ‫بررسی قرار گرفته و از سوی تمام مردم جهان‬ ‫به عنوان نماد گذشت و احترام به مردمان‬ ‫مختلف و مذاهب مختلف‪ ،‬مورد ستایش و‬ ‫احترام است‪ .‬به طوری که یک نسخه از این‬ ‫اثر ساخته و در سازمان ملل متحد در نیویورک‬ ‫قرار داده شده است‪».‬‬

‫«بیتا میالنیان» مدیر اجرای‬ ‫بیناد فرهنگ نیز با اشاره به‬ ‫اینکه این بنیاد حدود یک‬ ‫سـال بر روی پروژه آوردن‬ ‫منشــور کـورش به لس‬ ‫آنجلس بسیارفعال بوده‬ ‫است گفت‪« :‬با اینکه محل‬ ‫اقامت دائم این منشور در‬ ‫موزهبریتنیادرلندنهست‬ ‫من فکر میکنم چون لس‬ ‫آنجلس بیشترین تعداد‬ ‫ایرانیان خارج از کشور را‬ ‫در خود جای داده‪ ،‬گویی‬ ‫این منشور وارد خانه دوم‬ ‫خود شده است‪...‬‬


‫جامعه‬

‫دکتر «وستا سرخوش ُکرتیس» با اشاره به‬ ‫اینکه منشور کورش‪ ،‬طی ‪ ۱۳۰‬سال گذشته دو‬ ‫بار برای نمایش به ایران فرستاده شد گفت‪:‬‬ ‫«این منشور برای نخستین بار در برگزاری‬ ‫جشن ‪ ٢۵۰۰‬در ایران به معرض نمایش درآمد‬ ‫وبرای بار دوم‪ ،‬در سال ‪ ٢۰۱۱ - ٢۰۱۰‬به‬ ‫صورت امانت در اختیار موزه ملی ایران قرار‬ ‫گرفت که توسط بیش از یک میلیون نفر از‬ ‫ایرانیان مورد بازدید قرار گرفت‪ .‬اکنون نیز‬ ‫این نخستین بار است که مردم و مخاطبان‬ ‫موزههای بزرگ آمریکا فرصت دارند تا از‬ ‫نزدیک با این اثر منحصر بفرد وبا اهمیت‬ ‫جهانی‪ ،‬رویاروی شوند»‪.‬‬ ‫این اثر در قالب یک نمایشگاه ویژه‪ ،‬شامل‬ ‫‪ ۱۶‬اثر باستانی‪ ،‬و با عنوان «منشور کوروش‬ ‫و پارس باستان» درموزه «پاول گتی» لس‬ ‫آنجلس در کالیفرنیا به نمایش در آمد‪ .‬این‬ ‫نمایشگاه همچنین نمایانگر نوآوریهایی‬ ‫است که توسط ایرانیان در دنیای باستان و‬ ‫در خاورمیانه ‪ -‬حدفاصل ‪ ۵۵۰‬تا ‪ ۳۳۱‬پیش از‬ ‫میالد ‪ -‬به جهانیان عرضه شده بود‪ .‬دوران قدرت‬ ‫امپراتوری پارسیان که بزرگترین امپراتوری‬ ‫شناخته شده جهان تا آن زمان بوده است‪.‬‬ ‫همچنین «جان کورتیس» مسئول اصلی‬

‫برگزاری این نمایشگاه که از موزهداران و‬ ‫متخصصین آثار خاورمیانه در موزه بریتانیاست‬ ‫درهمراهی با همکاران خود این نمایشگاه را‬ ‫مدیریت میکند‪.‬‬ ‫«بیتا میالنیان» مدیر اجرای بیناد فرهنگ نیز‬ ‫با اشاره به اینکه این بنیاد حدود یک سال‬ ‫بر روی پروژه آوردن منشور کورش به لس‬ ‫آنجلس بسیارفعال بوده است گفت‪« :‬با اینکه‬ ‫محل اقامت دائم این منشور در موزه بریتنیا در‬ ‫لندن هست من فکر میکنم چون لس آنجلس‬ ‫بیشترین تعداد ایرانیان خارج از کشور را در‬ ‫خود جای داده‪ ،‬گویی این منشور وارد خانه‬ ‫دوم خود شده است البته ما سعی کردیم در‬ ‫کنار نمایش منشور‪ ،‬سمینارهای مختلفی را در‬ ‫حوزه تاریخ و فرهنگ ایران برگزار کنیم»‪.‬‬ ‫این نمایشگاه که طی تور ویژهای در سال‬ ‫‪ ٢۰۱۳‬روانه آمریکا شده است تا کنون در‬ ‫موزههای «اسمیت سونیان»‪ ،‬موزه هنرهای‬ ‫زیبا در «هوستون» و موزه هنر «متروپولیتن»‬ ‫در نیویورک و موزه هنرهای آسیایی در سان‬ ‫فرانسیسکو به نمایش درآمده است‪.‬‬

‫«اینمنشوربراینخستین‬ ‫بار در برگــزاری جشن‬ ‫‪ ٢۵٠٠‬در ایران به معرض‬ ‫نمـایش درآمد وبرای بار‬ ‫دوم‪ ،‬در سال ‪٢٠١١ - ٢٠١٠‬‬ ‫به صورت امانت در اختیار‬ ‫مــوزه ملی ایران قـرار‬ ‫گرفت که توسط بیش از‬ ‫یک میلیون نفر از ایرانیان‬ ‫مورد بازدید قرار گرفت‪.‬‬ ‫اکنوننیزایننخستینبار‬ ‫است که مردم و مخاطبان‬ ‫موزههـای بزرگ آمریکا‬ ‫فرصت دارند تا از نزدیک‬ ‫با این اثر منحصر بفرد وبا‬ ‫اهـمیت جهانی‪ ،‬رویاروی‬ ‫شوند»‪.‬‬


‫«یک نگاه دزدکی‬ ‫به اتاق خواب»‬ ‫باال بردن سطح دانش و آگاهی افراد جامعه دربارهی بدن و همینطور جامعهشناسی و رفتارهای‬ ‫مربوط به بدن‪ ،‬در شکلگیری رفتارهای جنسی و به دنبال آن رفتارهای اجتماعی بالغانه تاثیر‬ ‫ویژهای خواهد داشت‪.‬‬

‫در جامعهی که به دلیل عرف و حکمرانی‬ ‫مذهب صحبت دربارهی مسایل جنسی خارج‬ ‫از چارچوبهای تعیین شده به نوعی رفتاری‬ ‫مغایر با نگرشهای رایج محسوب میشود‬ ‫نمیتوان به سادگی آنها را مطرح کرد و به‬ ‫شفافسازی پرداخت‪ .‬درک و فهم سکسوالیته‬ ‫خود به ذاته فرایند پیچیدهای است که باید در‬ ‫مراحل مختلف به صحبت و درک آن پرداخت‪.‬‬ ‫صحبت و مهمتر از آن کند و کاو در این مسئله‬ ‫تنها راه حلی است که میتواند به افراد برای‬ ‫درک و شناخت بهتر خودشان و راهنمایی نسل‬ ‫بعد از خودشان کمک کند‪ .‬اگر با سکسوالیته‬ ‫به عنوان موضوعی که باید در پستو باشد و‬ ‫نباید عمومی شود برخورد کنیم‪ ،‬به طور حتم‬ ‫در نسلهای بعدی با مشکالت فزایندهای‬ ‫در راستای این ناآگاهی مواجه خواهیم شد‪.‬‬ ‫بسیاری از افراد در یک جامعهی بسته از منظر‬ ‫اطالعات پیرامون یک موضوع زمانی که‬ ‫فرزندشان به دنیا میآید‪ ،‬حتا نمیتوانند به او‬ ‫حول محور شناخت جنسیت و برخورد همراه‬ ‫با ارتباطی صادقانه کمک کنند‪ .‬این پیش‬ ‫آگاهیها و به دنبال آن آگاهی باعث خواهد شد‬

‫که افراد بتوانند سطح راحتی خود را نسبت به‬ ‫مسایل جنسیت و سکسوالیته باال ببرند و این‬ ‫را به فرزندان خود هم منتقل نمایند‪ .‬درست‬ ‫مثل سوال همیشگی که کودکان به محض‬ ‫شناخت جنسیت خود از پدر و مادر میکنند‬ ‫در ارتباط با مقایسهی آلتهای تناسلی و یا‬ ‫سواالتی که در مورد اینکه کودکان چگونه‬ ‫متولد میشوند‪.‬‬ ‫پدر و مادر اگر آگهی و راحتی الزم را در ارتباط‬ ‫با این مسایل کسب کرده باشند‪ ،‬میتوانند پاسخ‬ ‫مناسب و در خور را به کودک خود بدهند‪ ،‬به‬ ‫جای ساختن داستانهای مختلف‪.‬‬ ‫چگونگی انتقال اطالعات مربوط به سکسوالیته‬ ‫به فرزندان کار سادهای نیست‪ .‬والدین اولین‬ ‫آموزگاران رشد سالم جنسی کودک خود‬ ‫هستند‪ .‬ارزشهای اعتقادی آنان به کودکانش‬ ‫واگذار میشود و در این راستا اگر که با نگاهی‬ ‫جزمی نگر به سکسوالیته و مسایل پیرامون آن‬ ‫و همچنین جنسیت بخواهند که فرزندان خود را‬ ‫پرورش دهند‪ ،‬به طور حتم نسل آتی با مشکالت‬ ‫فراوانی روبهرو خواهد شد‪ .‬نداشتن دانش جنسی‬ ‫از کودکی تا نوجوانی و جوانی‪ ،‬مسایل بهداشتی‪،‬‬ ‫روانی و رفتاری گستردهای را در بر خواهد‬ ‫گرفت‪ .‬اما شناخت به افراد کمک خواهد کرد تا‬ ‫با بلوغ جنسی خود بتوانند مشکالت مربوطه را‬ ‫سر و سامان دهند‪ .‬والدین همیشه بازتابی هستند‬

‫مهشب تاجیک‬


‫از هر آنچه کودک در آن به شناخت میرسد‪ .‬در‬ ‫گذشته به دلیل عدم اطالعات کافی و همچنین‬ ‫باورهای خاص و همراه با شرم و حیا نسبت‬ ‫پیرامون این موضوعات بسیاری از افراد جامعه‬ ‫مفاهیمی زیادی را از دست میدادند و با عدم‬ ‫آشنایی با تعریف و کارکرد آنها وارد یک زندگی‬ ‫ناسالم جنسی میشدند اما امروز این دسترسی‬ ‫به اطالعات کمک خواهد کرد تا در باب تجارب‬ ‫مربوط به خود و کودکانش تامل و تفکر کنند و‬ ‫بهتر بتوانند با جنسیت و مسایل جنسی فرزند‬ ‫خود آگاه کنند تا او وارد زندگی سالمتری شود‪.‬‬

‫کودکان باید یاد بگیرند تا با‬ ‫جنســیت‪ ،‬هویت جنسی و‬ ‫گرایشی که راحـتترند رشد‬ ‫نمایند و ارزشگذاریهـــای‬ ‫تنگنظرانه و در غالبهای از‬ ‫پیش تعیین شـده جنسیت و‬ ‫هویت جنسی آنها را به رنج و‬ ‫محنتبرایشانتبدیلنکند‪.‬‬

‫آغاز جنسیت برای هر کودکی با کنجکاویهای‬ ‫فراوانی همراه است‪ .‬این کنجکاویها از لمس‬ ‫آلت خود و دیگران و سوالها و سعی در مشاهد‬ ‫شروع میشود‪ .‬گاهی والدین بدون اطالعات و‬ ‫دانشآموختهها نسبت به کنجکاوی کودکانش‬ ‫در مورد دست زدن به اعضا و یا سواالت متعدد‬ ‫نگران میشوند و این رفتارها را غیرنورمال‬ ‫تلقی میکنند‪ .‬والدین کودک باید بدانند که‬ ‫آغاز جنسیت برای کودک شاکلهی مفاهیم‬ ‫وسیعی میشود که باید به مرور به او آموزش‬ ‫داده شود‪ .‬از آناتومی و فیزیولوژی و رشد و‬ ‫گذران مراحل مختلف گرفته تا گرایش و رفتار‬ ‫جنسی و حتا فانتزیهای مربوط به آن‪ .‬کودک‬ ‫باید ملتفت شود که جنسیت و مسایل جنسی‬ ‫ما نه تنها در اعمال ما تجلی مییابد‪ ،‬بلکه در‬ ‫همهی احساسات ما و وجود و حتا چگونگی‬ ‫ما هم موثر است‪ .‬در این راستا والدین باید‬ ‫در نظر داشته باشند که ارزشها و نورمهای‬ ‫مربوط به نگرشهای جامعه در شکل نگاه‬ ‫کودکان آنها تاثیر نگذارد و ظلم و ستمی‬ ‫را که به دلیل باورها و عرفها افرادی را در‬ ‫معرض خطر قرار میدهد با آموزش نادرست از‬ ‫طریق فرزندانشان ادامه نیابد‪ .‬کودکان باید یاد‬ ‫بگیرند تا با جنسیت‪ ،‬هویت جنسی و گرایشی‬ ‫که راحتترند رشد نمایند و ارزشگذاریهای‬

‫تنگنظرانه و در غالبهای از پیش تعیین شده‬ ‫جنسیت و هویت جنسی آنها را به رنج و‬ ‫محنت برایشان تبدیل نکند‪.‬‬

‫چگونگیانتقالاطالعاتمربوط‬ ‫به سکسوالیته به فرزندان کار‬ ‫سادهای نیست‪ .‬والدین اولین‬ ‫آموزگاران رشد سالم جنسی‬ ‫کودک خود هستند‪ .‬ارزشهای‬ ‫اعتقــادی آنان به کودکانش‬ ‫واگذار میشود و در این راستا‬ ‫اگر که با نگاهی جزمی نگر به‬ ‫سکسوالیته و مسایل پیرامون‬ ‫آن و همچـنین جنســیت‬ ‫بخواهند که فرزندان خود را‬ ‫پرورش دهــند‪ ،‬به طور حتم‬ ‫نسل آتی با مشکالت فراوانی‬ ‫روبهرو خواهد شد‪.‬‬


‫«اعتیاد جرم یا بیماری»‬ ‫در ایران‪ ،‬مصرف و سوءمصرف مواد مخدر سابقه طوالنی دارد‪ .‬گیاهانی که افیون و حشیش از‬ ‫آنها تولید میشود از گیاهان بومی فالت ایران بوده و خواص دارویی و روان گردان آنها از‬ ‫چند هزار سال قبل توسط ساکنان این منطقه شناخته شده بوده است‪.‬‬ ‫دکتر آویده مطمئنفر‬

‫بنابر نوشتهای از هرودوت‪ ،‬خواص روان‬ ‫گردان حشیش برای اقوام آریایی شناخته شده‬ ‫بود و از این ماده در مراسم عزاداری برای تسکین‬ ‫روح استفاده میشده‪ .‬خواص تریاک‪ ،‬توسط‬ ‫محمد زکریای رازی و ابوعلی سینا توصیف شده‬ ‫است‪ .‬اما شواهد سوءمصرف مواد مخدر در موارد‬ ‫غیرپزشکی بسیار نادر است‪ .‬خواص اعتیادآورافیون‬ ‫و پدیده «تحمل» برای اولین بار‪ ،‬توسط ابوریحان‬ ‫بیرونی توصیف و تشریح شده است‪.‬‬

‫آمارهای رسمی ایران که متاسفانه هیچ گاه به‬ ‫واقعیت نزدیک نیست‪ ،‬حکایت از آن دارد که در‬ ‫ایران دو میلیون نفر به طور حرفهای مواد مخدر‬ ‫مصرف میکنند و حدود ‪ ۸۰۰‬هزار نفر نیز مصرف‬ ‫کنندگان تفننی موادمخدر هستند‪ .‬ولی گفته می‬ ‫شود که ‪ ٩۰‬هزار نفر هر سال به تعداد معتادان‬ ‫در ایران اضافه می شود و از آن جایی که نهایتن‪،‬‬ ‫پایان راه تمام معتادان تفننی به اعتیاد حرفهای‬ ‫ختم میشود‪ ،‬من فکر می کنم که حتا بنابر این‬ ‫آمار رسمی‪ ،‬مشکل اعتیاد و استفاده از مواد مخدر‬ ‫مشکل بسیار بزرگی برای نسل های آینده ایران‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫اعتیاد به عنوان وابستگی جسمی و روانی به مواد‬ ‫روان گردانی مانند الکل‪ ،‬تنباکو‪ ،‬هروئین و دیگر‬ ‫مواد مخدر که از سد خونی مغز عبور و محیط‬ ‫شیمیایی مغز را به طور موقت تغییر میدهند‬ ‫تعریف میشود‪.‬‬ ‫اعتیاد میتواند به عنوان درگیری مداوم با یک‬ ‫ماده و یا فعالیت عالرغم پیامدهای منفی آن نیز‬ ‫تعریف شود‪ .‬اگراین لذت بردن است که در ابتدا‬ ‫دنبال میشود ولی بعد از یک دوره‪ ،‬درگیری با‬ ‫مواد و یا فعالیت مخدر برای داشتن یک احساس‬ ‫طبیعی مورد نیاز میشود‪ .‬در حال حاضر برخی‬ ‫از متخصصان روانشناسی “اعتیاد” را شامل‬ ‫وابستگیهای روانی غیر طبیعی به چیزهایی‬

‫مانند قمار‪ ،‬غذا‪ ،‬پورنوگرافی‪ ،‬کامپیوتر‪ ،‬اینترنت‪،‬‬ ‫کار‪ ،‬ورزش‪ ،‬تماشای تلویزیون و یا انواع خاصی‬ ‫از فیلمهای غیر پورنوگرافی‪ ،‬وسواسهای معنوی‪،‬‬ ‫آسیب به خود و حتا خرید در نظر میگیرند‪.‬‬ ‫بنابر تعریف انجمن پزشکی آمریکا‪ ،‬اعتیاد‪ ،‬بیماری‬ ‫اولیه‪ ،‬و مزمن مغز از پاداش‪ ،‬انگیزه‪ ،‬حافظه و‬ ‫مدارات مربوط است‪ .‬اختالل عمل کرد این‬ ‫مدارات به نشانههای بیولوژیک‪ ،‬روانی‪ ،‬اجتماعی و‬ ‫معنوی مشخصی منجر میشود و در دنبال کردن‬ ‫پاداش فردی و یا رفع درد با استفاده از مواد مخدر‬ ‫و رفتارهای دیگر منعکس میشود‪ .‬اعتیاد توسط‬ ‫اختالل در کنترل رفتاری‪ ،‬ولع مصرف‪ ،‬ناتوانی‬ ‫مداوم از خودداری‪ ،‬کاهش توجه به مشکالت مهم‬ ‫رفتار و روابط میان افراد مشخص میشود‪ .‬مانند‬ ‫سایر بیماریهای مزمن‪ ،‬اعتیاد میتواند شامل دوره‬ ‫هایی از عود و بهبودی باشد‪ .‬بدون درمان و یا‬ ‫فعالیتهای بهبود دهنده‪ ،‬اعتیاد پیش رونده است و‬ ‫میتواند به معلولیت و یا مرگ زودرس منجر شود‪.‬‬ ‫اصطالح اعتیاد گاهی اوقات به وسواسهای جبری‬ ‫که وابسته به مصرف مواد نیستند‪ ،‬مانند خرید‬ ‫اضطراری‪ ،‬سکس اضطراری‪ ،‬پرخوری‪ ،‬مشکل‬ ‫قمار و اعتیاد به کامپیوتر نیز استفاده میشود‪ .‬در‬ ‫این نوع کاربرد مشترک‪ ،‬اعتیاد رفتاری که اعتیاد به‬ ‫یک روند و یا اعتیاد به چیزهای غیرمادی نیز نامیده‬ ‫میشود یک اضطرار یا اجبار است که شخص را‬


‫جامعه‬

‫در فعالیتهای خاصی درگیر میکند که عواقب‬ ‫مضری برای سالمت فرد‪ ،‬وضعیت روانی‪ ،‬و یا‬ ‫اجتماعی او دارد‪ .‬اعتیاد رفتاری مضر یا منحرف در‬ ‫نظر گرفته میشود اگر عواقب آن برای فرد معتاد و‬ ‫کسانی که با آنها مرتبط است منفی باشد‪.‬‬ ‫اعتیاد یک بیماری مزمن عصبی بیولوژیک‬ ‫است که عوامل ژنتیک‪ ،‬روانی‪ ،‬و محیط زیستی‬ ‫در به وجود آمدن و توسعه آن موثر است‪.‬‬ ‫وابستگی فیزیکی حالتی است که سندرم خاصی‬ ‫با قطع ناگهانی مصرف یک دارو‪ ،‬کاهش دوز‬ ‫سریع‪ ،‬کاهش سطح دارو در خون‪ ،‬و یا تجویز‬ ‫آنتاگونیست آشکار شود‪ .‬پدیده « تحمل »‪،‬‬ ‫انطباق فیزیکی بدن به مواد مخدر است‪ .‬و‬ ‫مقادیر بیش تری از دارو در طول زمان برای‬ ‫دستیابی به اثر اولیه آن در بدن مورد نیاز است‪.‬‬ ‫« شبه اعتیاد » ‪ ،Pseudoaddiction‬واژهای‬ ‫است که برای توصیف رفتارهای بیماران هنگامی‬ ‫که درد باقی مانده است استفاده میشود‪ .‬وقتی‬ ‫که درد درمان نشده باشد‪ ،‬بیمار ممکن است که‬ ‫فقط به پیدا کردن دارو تمرکز داشته باشد و به‬ ‫دنبال مواد مخدر باشد‪ .‬حتا بیماران میتوانند به‬ ‫رفتارهایی مانند استفاده غیرقانونی از مواد مخدر‬ ‫و فریب در تالش برای به دست آوردن شکلی از‬ ‫تسکین متوسل شوند‪ .‬چیزی که «شبه اعتیاد» را از‬ ‫اعتیاد واقعی متمایز میکند این است که این گونه‬ ‫رفتارها زمانی که درد به طور موثر درمان شود‪ ،‬فرو‬ ‫مینشیند‪.‬‬ ‫توسعه اجتماعی نیز نقش مهمی در مصرف‬ ‫مواد مخدر و اعتیاد بازی میکند‪ .‬فرضیه چشم‬ ‫انداز توسعه‪ ،‬که توسط تورنبری‪Thornberry‬‬

‫اعتیاد به عنوان وابستگی‬ ‫جسمی و روانی به مــواد‬ ‫روان گـردانی مانند الکل‪،‬‬ ‫تنباکو‪،‬هروئینودیگرمواد‬ ‫مخدر که از سد خونی مغز‬ ‫عبـور و محیط شیمیایی‬ ‫مغز را به طور موقت تغییر‬ ‫میدهند تعریف میشود‪.‬‬

‫در سال ‪ ۱٩۸٧‬مطرح شد‪ ،‬این است که دوره‬ ‫زندگی یک فرد فرایندی است که در آن شرایط‬ ‫زندگی تغییر‪ ،‬نقاط عطفی برآورده میشوند و یا‬ ‫از دست میروند‪ ،‬قوانین جدید اجتماعی ایجاد‬ ‫شده در حالی که قوانین قدیمی رها میشوند‪.‬‬ ‫هنجارهای شناخته شده ای که به طور گسترده‬ ‫پذیرفته شده است در مورد زمانی که برخی از‬ ‫وقایع باید در زندگی یک فرد اتفاق بیافتد وجود‬ ‫دارند‪ .‬مطالعه عوامل اجتماعی دخیل در استفاده‬ ‫از مواد مخدر عمدتن بر دوران نوجوانی یا بزرگ‬ ‫سالی متمرکز شدهاند‪ ،‬اما جای تعجب است که‬ ‫مقدار قابل توجهی از کاربران کوکائین تا زمان‬ ‫اواسط بزرگ سالی استفاده از کوکائین را شروع‬ ‫نمیکنند‪.‬‬ ‫حاد یا تفریحی‪ ،‬استفاده از بیش تر داروهای روان‬ ‫گردان باعث انتشار و عمل کرد طوالنی مدت‬ ‫دوپامین و سروتونین در مدار پاداش میشوند‪.‬‬ ‫انواع مختلف موادمخدر نیز همین اثرات را با‬ ‫روشهای مختلف تولید میکنند‪ .‬دوپامین به‬ ‫نظر میرسد که بزرگترین اثر را دارد و عمل‬ ‫کرد آن مشخص است‪ .‬هنگام بررسی اساس‬ ‫بیولوژیک اعتیاد به مواد مخدر‪ ،‬نخست باید‬ ‫مسیرهایی که در آن مواد مخدر عمل میکنند و‬ ‫چگونه مواد مخدر میتواند این مسیرها را تغییر‬ ‫دهد را درک کرد‪ .‬مدار پاداش‪ ،‬که به عنوان‬ ‫سیستم مزولمبیک ‪ mesolimbic‬نیز شناخته‬ ‫شده است‪ ،‬تعامل مناطق مختلفی از مغز را‬ ‫مشخص میکند‪.‬‬ ‫تقریبا تمام داروهای اعتیاد آور‪ ،‬به طور مستقیم‬ ‫یا غیر مستقیم‪ ،‬سیستم پاداش را در مغز با‬ ‫جاری شدن سیل دوپامین در این مدار هدف‬ ‫قرار میدهند‪ .‬وقتی یک فرد هم چنان “مدار‬ ‫پاداش” را تحریک می کند‪ ،‬مغز با تولید کمتر‬ ‫هورمون و یا با کاهش تعداد گیرنده ها در مدار‬ ‫پاداش با موج دوپامین سازگار میشود‪ .‬در‬ ‫نتیجه‪ ،‬تاثیر مواد شیمیایی بر روی مدار پاداش‬ ‫کاهش مییابد و توانایی فرد از لذت بردن از‬ ‫چیزهایی که قبلن لذت آور بوده است کاهش‬ ‫مییابد‪ .‬این کاهش باعث میشود که کسانی‬ ‫که به دوپامین معتاد هستند‪ ،‬مصرف مواد مخدر‬ ‫خود را به منظور تالش برای برگرداندن سطح‬ ‫” هورمون احساس خوب ” به سطح نورمال‪،‬‬ ‫افزایش دهند‪ .‬توسعه تحمل دوپامین در نهایت‬ ‫میتواند به تغییرات عمیقی در نورون ها و‬ ‫مدارهای مغز‪ ،‬با خدشه دار کردن شدید سالمت‬

‫اعتیاد یک بیماری مزمن‬ ‫عصـبی بیولوژیک است‬ ‫که عوامل ژنتیک‪ ،‬روانی‪ ،‬و‬ ‫محیط زیستی در به وجود‬ ‫آمدن و توسعه آن موثر‬ ‫است‪ .‬وابستگی فیزیکی‬ ‫حـالتی است که سندرم‬ ‫خاصی با قطع ناگهــانی‬ ‫مصـرف یک دارو‪ ،‬کاهش‬ ‫دوز سریع‪ ،‬کاهـش سطح‬ ‫دارو در خون‪ ،‬و یا تجـویز‬ ‫آنتاگونیست آشکار شود‪.‬‬ ‫پدیده « تحمل»‪ ،‬انطبـاق‬ ‫فیزیکیبدنبهموادمخدر‬ ‫است‪.‬‬ ‫طوالنی مدت مغز بیانجامد‪ .‬آنتی سایکوتیک‬ ‫های مدرن برای جلوگیری از عمل کرد دوپامین‬ ‫طراحی شدهاند‪ .‬ولی متاسفانه‪ ،‬این مقابله با‬ ‫مسدود کردن عمل کرد دوپامین میتواند باعث‬ ‫عود بیماری افسردگی‪ ،‬و در نتیجه افزایش‬ ‫رفتارهای اعتیادآور شود‪.‬‬ ‫عالوه بر مدار پاداش‪ ،‬فرض بر این است که‬ ‫مکانیسم های استرس نیز نقش مهمی در‬ ‫اعتیاد دارند‪ .‬کریک ‪ Kreek‬وکب ‪Koob‬‬ ‫فرض کردهاند که استفاده از مواد مخدر‪ ،‬عوامل‬ ‫آزاد کننده کورتیکوتروپین (‪ ،)CRF‬محور‬ ‫هیپوتاالموس هیپوفیز آدرنال (‪ )HPA‬و دیگر‬ ‫سیستمهای استرس در آمیگدال را فعال میکند‪.‬‬ ‫این فعال سازی‪ ،‬بی نظمی عاطفی در ارتباط با‬ ‫اعتیاد به مواد مخدر را تحت تاثیر قرار میدهد‪.‬‬ ‫آنها دریافتهاند که با باال گرفتن استفاده مواد‬ ‫مخدر‪ ،‬حضور عوامل آزاد کننده کورتیکوتروپین‬ ‫‪ CRF‬در مایع مغزی نخاعی (‪ )CSF‬انسان نیز‬ ‫افزایش پیدا میکند‪.‬‬ ‫در برنامه آینده کوچه سالمتی بیش تر به‬ ‫این موضوع و روشهای ترک اعتیاد خواهیم‬ ‫پرداخت‪.‬‬


‫●پسنشینیتند‬

‫«رنجهایی که دیده نمیشوند»‬

‫اکبر ترشیزاد‬

‫محققان به تازهگی دریافـتهاند‬ ‫که عاشق شدن تنها حدود یک‬ ‫پنجم ثانیه طول میکشد‪ .‬عشق‬ ‫نه تنها همان احساس شادیای‬ ‫که در هنگام استفاده از کوکایین‬ ‫به وجــود میآید را بـه وجود‬ ‫میآورد‪ ،‬بلکه برروی بعضـی از‬ ‫قسمتهای مغز نیز اثر میگذارد‪.‬‬

‫هنگامی که یک فرد عاشق میشود‪۱۲ ،‬‬ ‫منطقه از مغز‪ ،‬پشت سر هم‪ ،‬مواد شیمیایی‬ ‫مانند دوپامین‪ ،‬اکسی توسین‪ ،‬آدرنالین‬ ‫و وزوپرسین که موجب القای خوشحالی‬ ‫میشوند را رها میکنند‪ .‬توابع پیچیده‬ ‫شناختی مانند نمایش روان‪ ،‬استعاره و‬ ‫تصویر بدن با احساس عاشق بودن تحریک‬ ‫میشوند‪ .‬سطح باالی فاکتور رشد عصب‬ ‫در خون یا «ان جی اف» در زوجهایی که‬ ‫تازه عاشق شدهاند‪ ،‬این واقعیت که عشق‬ ‫اساس علمی دارد را ثابت کرده است‪ .‬اجازه‬ ‫بدهید دریابیم که عشق چیست‪.‬‬

‫هیچ معجون عشق یا سحر و جادویی‬ ‫وجود ندارد که بتواند برای عاشق شدن مورد‬ ‫استفاده قرار گیرد‪ ،‬اما شیمی‪ ،‬قطعن نقش‬ ‫مهمی را در این مورد بازی میکند‪ .‬شیمیای‬ ‫که بین دو عاشق وجود دارد‪ ،‬در واقع سیلی از‬

‫مواد شیمیایی مغز و هورمونها است‪ .‬هنگامی‬ ‫که کسی برای ما جذابیت دارد‪« ،‬نوراپینفرین»‬ ‫که هم هورمون و هم انتقال دهنده عصبی است‪،‬‬ ‫توسط غده «آدرنال» ترشح میشود و در کنار‬ ‫اپی نفرین ‪ /‬آدرنالین‪ ،‬انرژی ناگهانی الزم در‬ ‫زمان استرس‪ ،‬معروف به پاسخ «جنگ یا فرار» را‬ ‫تهیه میکند‪ .‬عرق کردن کف دست و تپش قلب‬ ‫توسط سطوح باالی این هورمون ایجاد میشود‪.‬‬ ‫«نور اپی نفرین»‪ ،‬هم چنین باعث تحریک تولید‬ ‫«آدرنالین» میشود که فشار خون را‪ ،‬زمانی که‬ ‫ما در نزدیکی آن فرد جذاب هستیم باال میبرد‪.‬‬ ‫«فنیل اتیل آمین» یا «پی ای ای»‪ ،‬انتقال دهنده‬ ‫عصبی در مغز است که باعث عاشق شدن ما‬ ‫به صورت دیوانهوار میشود‪ .‬این فرم طبیعی‬ ‫«آمفتامین» که مثل سیل‪ ،‬مناطقی از مغز را در بر‬ ‫میگیرد‪ ،‬در هیجان جنسی درگیر است‪ .‬مطالعات‬ ‫نشان میدهد که افرادی که ابراز عالقه باالیی‬ ‫به یکدیگر دارند‪ ،‬به همان اندازه‪ ،‬سطح «فنیل‬


‫اتیل آمین» باالیی دارند‪« .‬دوپامین» یک مادهی‬ ‫شیمیایی است که به طور طبیعی تولید و به عنوان‬ ‫یک انتقالدهنده عصبی در مغز استفاده میشود‪.‬‬ ‫«دوپامین» به عنوان یک هورمون عصبی توسط‬ ‫«هیپوتاالموس» منتشر میشود که به عنوان‬ ‫مسوول همهی مشکالت عشق رمانتیک مورد‬ ‫سرزنش قرار میگیرد‪« .‬دوپامین» یک محرک‬ ‫طبیعی است که باعث وجد‪ ،‬تمرکز حواس‪ ،‬انگیزه‬ ‫و رفتار هدفگرا میشود‪« .‬دوپامین» هم چنین با‬ ‫انواع اعتیادها همراه است‪.‬‬ ‫به نظر میرسد که اثر «پی ای ای» تنها در‬ ‫حدود سه تا پنج سال اول یک رابطهی عاشقانه‬ ‫دوام دارد‪ .‬پس از ایجاد عادت به «پی ای ای»‪،‬‬ ‫افسانههای پرشور سرد میشود و میتواند به‬ ‫یک احساس تحسین مبدل شود‪« .‬اکسی توسین‬

‫«اکسیتوسینپپتیدی»درمغز‬ ‫است که به نجات این رابطهی‬ ‫عاشقانه میشـتابد‪ ،‬که در غیر‬ ‫این صورت‪ ،‬ارتباط‪ ،‬کوتاه مدت‬ ‫خواهدبود‪.‬‬

‫پپتیدی» در مغز است که به نجات این رابطهی‬ ‫عاشقانه میشتابد‪ ،‬که در غیر این صورت‪ ،‬ارتباط‪،‬‬ ‫کوتاه مدت خواهد بود‪« .‬اکسی توسین» از غدهی‬ ‫«هیپوفیز» ترشح میشود و مغز و نواحی تناسلی‬ ‫زنان و مردان را تحت تأثیر قرار میدهد‪ .‬این‬ ‫امر موجب افزایش حساسیت به لمس و تشویق‬ ‫ما به نظافت و نوازش در هر دو جنس میشود‪.‬‬ ‫«اکسی توسین» هورمونهای استرسزا را نیز در‬ ‫بدن کاهش میدهد‪« .‬اکسی توسین» در زمانی‬ ‫که ما دست یکدیگر را بگیریم یا کسی را نوازش‬ ‫کنیم‪ ،‬منتشر میشود‪ .‬به نظر میرسد که «اکسی‬ ‫توسین» هورمونی است که مدتها پس از این‬ ‫که اثر «پی ای ای» از بین برود‪ ،‬باعث اتصال‬ ‫ما با فرد مورد عالقه میشود‪ .‬عشق ماندگار از‬ ‫مزایای «اکسی توسین» و «سروتونین» تثبیت‬ ‫شده است‪ .‬با این حال‪ ،‬به نظر میرسد که‬ ‫برخی از مردم‪ ،‬قادر به حفظ روابط بلند مدت‬ ‫نیستند‪ ،‬زیرا آنها اثرات سبکبالی «آمفتامین»‬ ‫را به اثرات کاهشدهندهی درد «اندورفین»‬ ‫ترجیح میدهند‪ .‬به نظر میرسد که کمبود‬ ‫«وزوپرسین»‪ ،‬دلیل این است که مردان النهی‬ ‫عشق را ترک میکنند و به دنبال زوج جدید‬ ‫میروند‪.‬‬ ‫مطالعات اخیر نشان میدهد که بخشهای‬ ‫مختلف مغز در عشق درگیر هستند‪ .‬به عنوان‬

‫مثال‪ ،‬عشق بیقید و شرط که بین مادر و کودک‬ ‫وجود دارد‪ ،‬توسط مناطق مشترک و متفاوت مغز‬ ‫برانگیخته میشود که در وسط مغز واقع شده‬ ‫است‪ ،‬در حالی که عشق پرشور‪ ،‬از منطقهای از‬ ‫مغز برانگیخته میشود که با پاداش و مناطق‬ ‫شناختی که مرتبه باالتر شناختی‪ ،‬مانند تصویر‬ ‫بدن را در بر میگیرند‪ ،‬درگیر است‪.‬‬ ‫بر اساس مطالعه منتشر شده در شماره جوالی‬ ‫مجله نوروفیزیولوژی‪ ،‬درد و ناامیدی ناشی از‬ ‫رد یک شریک عاشقانه‪ ،‬ممکن است نتیجهی‬ ‫فعالیت بخشهایی از مغز در ارتباط با انگیزه‪،‬‬ ‫پاداش و اعتیاد باشد‪ .‬هر چه بیشتر از زمان رد‬ ‫عاشقانه میگذرد‪ ،‬فعالیت کمتری در این منطقه‬ ‫از مغز در ارتباط با پیوند وجود دارد‪ .‬هم چنین‪،‬‬ ‫مناطق مرتبط با شرایط دشوار عاطفی و ارزیابی‬ ‫دستاوردهای خود‪ ،‬فعال میشود‪ .‬این نشان‬ ‫میدهد که افراد رد شده در عشق‪ ،‬برای درک و‬ ‫یادگیری از وضعیت دشوار خود‪ ،‬در تالش برای‬ ‫پیدا کردن آنچه که میتواند پاسخ انطباقی‬ ‫به رد باشد میکوشند‪ .‬اگر پاسخهای مرتبط‬ ‫به وابستگی با روزهایی که میگذرد‪ ،‬کاهش‬ ‫مییابد و خروج از عشق‪ ،‬فرایند یادگیری است‪،‬‬ ‫شواهد واقعی فیزیولوژیکی دقیقی میتواند وجود‬ ‫داشته باشد که بر اساس آن‪ ،‬تمام زخمها با زمان‬ ‫بهبود مییابند‪.‬‬


‫با استفاده از سرویس اپلیکیشن «کوچه» به جمع چهل و دو هزار نفری همراهان کوچه بر روی آیفون‬ ‫و آیپد بپوندید‪.‬‬ ‫‪KOOCHEH APP IN APP STORE‬‬

‫فیس بوک رادیو کوچه‪ ،‬خبرها و گزارشها از ایران‪ ،‬افغانستان و تاجیکستان‪.‬‬ ‫بیگ الیک!‬ ‫این جا کوچه است در کتاب صورت‬

‫‪Facebook/radiokoocheh‬‬


‫● حرف کافی است‪t‬‬

‫«دریاچه ارومیه نفسهای‬ ‫آخر را میکشد»‬

‫«شیوا شفاهی» دانشآموخته رشته حقوق محیط زیست در آلمان است‪ .‬طی سالهای دور‬ ‫و زمان سکونت در ایران‪ ،‬از جمله فعالین و محققین زیست محیطی بوده و دغدغه محیط‬ ‫زیست ایران پس از مهاجرت به آلمان همچنان همراه اوست‪.‬‬

‫باید با دریاچه ارومیه وداع کنیم؟‬

‫گفت‌وگو‬ ‫حوزه اصلی تحقیقاتی ایشان بررسی قوانین‬ ‫آب و خاک است که در این زمینه مجموعه‬ ‫مقاالت و پژوهشهایی از جمله مقایسه‬ ‫قوانین آب در ایران و آلمان ارائه کردهاند‪.‬‬ ‫«بحران دریاچه ارومیه» یکی از مسایلی‬ ‫است که ایشان طی سالهای گذشته به آن‬ ‫پرداختهاند‪ .‬آنچه میشنوید مصاحبه «بهروز‬ ‫کاظمی» با خانم دکتر «شیوا شفاهی» در‬ ‫مورد بخشی از راههای برون رفت از بحران‬ ‫دریاچه ارومیه است‪.‬‬

‫◦‬

‫بهروز کاظمی‪ :‬با سالم خانم شفاهی و‬ ‫ممنون از این که دعوت ما را پذیرفتید‪.‬‬

‫شیوا شفاهی‪ :‬من هم درود می فرستم به شما‬ ‫و همه همکارانتان و همه عزیزانی که دلواپس‬ ‫محیط زیست ایران هستند‪.‬‬

‫◦‬

‫بهروز کاظمی‪ :‬متشکرم‪ .‬خانم شفاهی‬ ‫سوال خیلی کلی و مهم این است که آیا‬

‫شیوا شفاهی‪ :‬من فکر میکنم وداع کردن با‬ ‫دریاچه ارومیه به عنوان بزرگترین آبگیر دائمی‬ ‫آسیای غربی کمی زود باشد هر چند که با این‬ ‫روندی که پیش میرویم کمی جبران کردنش‬ ‫سخت است‪ .‬مثالی هست که می گوید «ماهی‬ ‫را هر وقت از آب بگیریم تازه است» یعنی باید‬ ‫از همین امروز شروع کنیم که راهی برای‬ ‫جلوگیری از بین رفتن این دریاچه پیدا کنیم و‬ ‫این لحظه را غنیمت بدانیم و برای فردا نگذاریم‪.‬‬

‫◦‬

‫بهروز کاظمی‪ :‬با این همه تاکیدی که‬ ‫در مورد نجات دریاچه ارومیه می شود و‬ ‫از آقای روحانی به عنوان رییس جمهوری‬ ‫ایران که چه در سازمان ملل و چه در ایران‬ ‫تاکید ویژه بر روی نجات این دریاچه‬ ‫داشتند تا آقای چیت چیان به عنوان وزیر‬ ‫نیرو و مسئولین سازمان محیط زیست و‬ ‫کارشناسان بر روی آن تاکید دارند‪ ،‬واقعا‬ ‫مشکل و گیر قضیه کجاست که گره این‬ ‫مساله همچنان کور مانده است؟‬

‫شیوا شفاهی‪ :‬شما درست میفرمایید‪ .‬بسیار‬ ‫سمینار و کنفرانس و نشست و فریاد در مورد‬ ‫محیط زیست این قسمت از کشورمان وجود‬ ‫داشته است و البته این طبیعی است‪ .‬چون‬

‫بهروز کاظمی‬


‫اما آیا این کارگروه راه درست می رود یا قرار‬ ‫است دوباره در ادامه روشهای گذشته بنشینیم‬ ‫و با هم حرف بزنیم و دعوا کنیم و در آخر از هم‬ ‫جدا شویم و تمام بشود؟ این مسایل هست که‬ ‫باعث حل نشدن این مشکل شده است‪ .‬اجازه‬ ‫بدهید من از نظر حقوقی هم نگاه کوچکی به‬ ‫این مساله بکنم‪ .‬با این روند اصل ‪ 4۵‬و ‪۵۰‬‬ ‫قانوناساسی هم زیر پا گذاشته شده است‪.‬‬ ‫قوانین توزیع عادالنه آب به درستی اجرا نشده‬ ‫است؛ قوانین و مقررات حفاظت محیط زیست‬ ‫زیر پا گذاشته شده است‪ .‬مدیریت تامین نیروی‬ ‫آب و برق و افزایش تولیدات کشاورزی که شاید‬ ‫از نظر مدیریت تولید برای وزارت کار و امور‬ ‫اجتماعی‪ ،‬برای وزارت اقتصاد و دارای و وزارت‬ ‫نیرودر کشور خوب باشد از این مساله نفع میبرند‬ ‫ولی از نظر سازمان محیط زیست این اصال چیز‬ ‫جالبی نیست‪ .‬چون قوانین محیط زیست زیر پا‬ ‫گذاشته شده است‪.‬‬ ‫● شیوا شفاهی‬

‫آنجا یکی از جالبترین زیست گاههای طبیعی‬ ‫جانوران در جهان به حساب میآید‪ .‬خب باید‬ ‫هم حرف زده بشود اما مهم این است که چه‬ ‫زمانی این حرفها به عمل میرسد؟ بگذارید من‬ ‫فقط گوشهای از مسائل این دریاچه را بگویم‪.‬‬ ‫دریاچه ای که همچنان در کنار آن چاه عمیق‬ ‫حفر میشود‪.‬‬ ‫همچنان سدهایی بر روی رودهایی که به سمت‬ ‫جنوب این دریاچه میآید زده میشود و هنوز کار‬ ‫علمی در این مورد انجام نمیشود‪ .‬کار علمی به‬

‫آیا این کارگروه راه درست‬ ‫مـیرود یا قــرار است‬ ‫دوباره در ادامه روشهای‬ ‫گذشته بنشینیم و با هم‬ ‫حرف بزنیم و دعوا کنیم و‬ ‫در آخر از هم جدا شویم و‬ ‫تمام بشود؟‬

‫معنای اینکه سدی که زده میشود باید پشتوانه‬ ‫علمی داشته باشد‪ ،‬باید بررسی علمی شده باشد‬ ‫که به طور مثال چگونه باید بر روی آبی که‬ ‫به حوزهای ریخته می شود سد بزنیم؟ این آب‬ ‫سرمنشأیی دارد و به یک حوزهای ریخته میشده‬ ‫است که آن حوزه دریاچه ارومیه بوده است‪.‬‬ ‫زرینه رود‪ ،‬تلخه رود و‪ ...‬رودهایی هستند که به‬ ‫این دریاچه سرازیر میشدند و االن سد زده شده‬ ‫و اگر دقت کنیم خیلی کارها به وجود آمده است‬ ‫و کشاورزی ایجاد شده و افراد بسیاری به عنوان‬ ‫کشاورز و تولیدکننده محصوالت کشاورزی کار‬ ‫پیدا کردهاند که برای کشور الزم است ‪ .‬اجازه‬ ‫بدهید من اینجا به نکته دیگری اشاره کنم‪:‬‬ ‫باید ببینیم آیا ازچاهی که زده شده و از آن‬ ‫آب برداشته میشده است امروز هم آب شیرین‬ ‫برداشت میشود یا اینکه ما یواش یواش به‬ ‫حوزههای آب شور میرسیم؟ یا به طور مثال‬ ‫نکته دیگر این است که آب و فاضالب چندین‬ ‫کارخانهای که مستقیم وارد این دریاچه میشود‬ ‫و همکاران متخصص این همه در موردش از بعد‬ ‫قانونی و محیط زیستی صحبت کردهاند؛ واقعا آیا‬ ‫قدمی در این مورد برداشته شده است؟ حرف‬ ‫خیلی زیاد زده میشود‪ .‬االن آقای روحانی کار‬ ‫گروهی که بسیار به جا است وشاید اولین قدمی‬ ‫باشد که در این زمینه برداشتهاند تشکیل دادهاند‬

‫◦‬

‫بهروز کاظمی‪ :‬در بحث دریاچه ارومیه‬ ‫به نظر میرسد سه گروه خیلی تاثیرگذار‬ ‫هستند‪ :‬دولت‪ ،‬مردم و نهادهای بینالمللی‪.‬‬ ‫ما راجع به دولت و مردم صحبت زیاد‬ ‫شنیده ایم ولی واقعا نهادهای بین المللی‪،‬‬ ‫گروهها‪ ،‬کارشناسان و تیمهای متخصص‬ ‫چقدر میتوانند برای حل این بحران‬ ‫تاثیرگذار باشند؟‬

‫شیوا شفاهی‪ :‬ما یک پیمان بینالمللی به نام‬ ‫«معاهده رامسر» داریم که در سال ‪ ۱٩٧۰‬به‬ ‫امضای ایران و ‪ ۱۶۰‬کشور دیگر دنیا رسیده‬ ‫است که جا دارد اینجا اشارهای هم به نام‬ ‫«اسکندر فیروز» که یکی از بزرگان محیط‬ ‫زیست ایران و بنیانگذار این معاهده بودند بکنم‪.‬‬ ‫در این معاهده آمدند و حقوق تاالبها را‬ ‫بررسی کردهاند و تاالبهایی را که در فهرست‬ ‫تاالبهای با اهمیت جهان قرار میگیرد از نظر‬ ‫اکولوژی‪ ،‬گیاهی‪ ،‬جانوری و هیدرولوژیکی مورد‬ ‫بررسی قرار دادند‪ .‬یعنی سیستم محیط زیست‬ ‫یا همان اکوسیستم را که به دو بخش زنده و‬ ‫مرده تقسیم میشود‪ .‬بخش زنده آن یعنی‬ ‫جانوران و گیاهان و همینطور موجودات ذرهبینی‬ ‫و بخش مرده آن که آب‪ ،‬امالح‪ ،‬هوا و خاک‬ ‫است‪ .‬در مورد دریاچه ارومیه هم دقیقا مساله‬


‫اگر ایران در حوزه محیط‬ ‫زیستجاییدچارمشکل‬ ‫بشود و نیاز پیدا کند که‬ ‫کشورهایدیگربرایبقای‬ ‫جانوران به کمک او بیایند‬ ‫میتوانددرخواستکمک‬ ‫بکند‪.‬‬ ‫همین است‪ .‬دریاچه ارومیه در فهرست این‬ ‫تاالبها قرار گرفت‪ ۱۶۰ .‬کشور دنیا آن زمان‬ ‫در مورد حفظ آن متعهد شدند‪ .‬اگر کشورها کار‬ ‫خودشان را درست انجام ندهند این دریاچهها‬ ‫یا تاالبها و رودها وارد یک گروه دیگری به‬ ‫نام «مونترو» می شوند که در این گروه منترو‬ ‫هم باز کشورهای دنیا و سازمان ملل متعهد‬ ‫میشوند که در مورد آن پژوهشهای علمی‪،‬‬ ‫پژوهشهای اقتصادی و کمکهای الزم را‬ ‫انجام بدهند‪ .‬االن به دلیل آن معاهدات در مورد‬ ‫دریاچه ارومیه ما می توانیم درخواست کمک‬ ‫بکنیم‪ .‬خوشبختانه تحریمها در این زمینه هم‬

‫طی یکی دو هفته گذشته برداشته شده است‪.‬‬ ‫اگر ایران در حوزه محیط زیست جایی دچار‬ ‫مشکل بشود و نیاز پیدا کند که کشورهای دیگر‬ ‫برای بقای جانوران به کمک او بیایند میتواند‬ ‫درخواست کمک بکند‪ .‬من اینجا پرانتزی باز‬ ‫می کنم که اگر دریاچه ارومیه از بین برود (که‬ ‫امیدواریم این اتفاق هیچ وقت نیفتد) بسیاری از‬ ‫پرندگان و جاندارانی که آنجا زندگی میکنند از‬ ‫بین میروند‪ .‬پس دنیا موظف به این میشود که‬ ‫در این زمینه به ما کمک کند‪.‬‬ ‫خوشبختانه من دیدم آقای چیتچیان وزیر محترم‬ ‫برلین آلمان نشستی بین‬ ‫نیرو اعالم کردند که در ِ‬ ‫ایران‪ ،‬آمریکا و سایر کشورهای اروپایی برای‬ ‫رسیدگی به مساله دریاچه ارومیه برگزار میشود‬ ‫که من امیدوار هستم در این نشست نیروهای‬ ‫واقعا علمی را پیدا کرده و با اسامی کاری نداشته‬ ‫باشند‪ .‬بلکه افکار نواندیش‪ ،‬نیروهای جوان و‬ ‫افرادی از کشورمان بیایند که واقعا این افراد در‬ ‫زمینه آب و محیط زیست تخصص داشته باشند‬ ‫و حرفهایی از همتایان آمریکایی و اروپایی و‬ ‫پروفسورهایی که در دانشگاه مشغول تدریس‬ ‫هستند بشنوند و در ایران عملی کنند‪.‬‬

‫◦‬

‫بهروز کاظمی‪ :‬با توجه به بحرانی شدن‬

‫وضعیت دریاچه ارومیه و خطر نابودی آن‬ ‫در کوتاه مدت‪ ،‬چه راهکار فوری باید در‬ ‫نظر گرفته بشود؟ من امروز که تصاویر‬ ‫دریاچه ارومیه راچک میکردم واقعا‬ ‫بحرانی و ناراحتکننده است‪.‬‬

‫شیوا شفاهی‪ :‬راهکاری که من االن میتوانم‬ ‫بگویم شاید برای نمایندگان آذربایجان شرقی و‬ ‫غربی جالب نباشد‪ .‬اما از نظر من و افراد دیگری‬ ‫که درگیر مساله محیط زیست هستند باید از‬ ‫چاهها آب برداشت نشود و سدها کمی باز بشود‪.‬‬ ‫چون مساله آبرسانی از ارس یا دریای خزر یا‬ ‫حوزههای آبگیر دیگر زمان طوالنی را میبرد‪.‬‬ ‫با توجه به اینکه قسمت جنوبی واقعا در حال‬ ‫خشک شدن است باید مقداری از برداشت آب‬ ‫از چاهها کاسته بشود و نوع کشاورزی تغییر پیدا‬ ‫کند‪ .‬من متخصص کشاورزی نیستم اما آنگونه‬ ‫که همکاران محیط زیستی من میگویند باید‬ ‫این اتفاق بیفتد‪ .‬باید روشهای کشاورزی تغییر‬ ‫پیدا کند‪ ،‬باید برداشت آب از چاهها محدود‬ ‫بشود؛ باید جلوی ورود فاضالبها گرفته بشود؛‬ ‫باید آب سدها را به خاطر کشاورزی نبندند که‬ ‫این تکه از کشورمان تشنه نماند چون خطرهای‬ ‫بعدی بسیار زیاد است‪ .‬اجازه بدهید من دو سه‬ ‫نکته دیگر را اشاره کنم‪ .‬واقعا استفاده از انرژی‬ ‫فسیلی یکی از بزرگترین مشکالت ما در طی‬


‫سال های گذشته در کل کشور بوده است چرا‬ ‫که عدم استفاده از انرژی پاک و استفاده دائمی از‬ ‫منابع فسیلی باعث این شده است که ما زوائدی‬ ‫داشته باشیم که باعث آلودگی هوا را در منطقه‬ ‫بشود‪ .‬دو سه روز گذشته در سوئد کنفرانسی در‬ ‫همین زمینه برگزار شد‪ .‬به خاطر گرم شدن زمین‬ ‫ما باید مصرفمان را در این زمینه پایین بیاوریم‪.‬‬ ‫متاسفانه میان گذری (پل) که وجود دارد یکی از‬ ‫دالیل دیگر است که به آن زیاد توجه نمیشود‬ ‫و در مورد آن صحبت زیادی نمیشود ولی این‬ ‫پل میانگذر مشکالتی را به وجود آورده است و‬ ‫ِ‬ ‫ما نباید فراموش کنیم این پلی که دو سوی این‬ ‫دریاچه را به هم متصل کرده است شاید از این‬ ‫نظر که منجر به این شد که دو طرف دریاچه با‬ ‫هم تبادل فرهنگی و تجاری داشته باشند و اینکه‬ ‫باعث کاهش تصادفات در جادهها شد و یا اینکه‬ ‫باعث تقویت گردشگری (نه اکوتوریسم بلکه‬ ‫توریسم) شد‪ ،‬جالب باشد ولی نتیجه آن برای‬ ‫دریاچه ارومیه جالب نبود‪ .‬نکته دیگر پسآبهای‬ ‫صنعتی کارخانههای مجاور دریاچه هستند که‬ ‫وارد دریاچه می شوند‪ .‬خب دریاچه یک سیستم‬ ‫بسته است و هرگونه ماده ای که به آن وارد بشود‬ ‫اشتباه است‪ .‬اینها مواردی است که باید رسیدگی‬ ‫بشود یا حداقل اینکه از امروز قوانین را درست‬ ‫اجرا کنند‪.‬‬ ‫شنیدم که خانم ابتکار گفتهاند قرار است‬ ‫خزانهای که از محل جرائم محیط زیستی‬ ‫بوده است را در اختیار سازمان قرار بدهند و‬ ‫این از خبرهای بسیار خوشحال کننده است‪.‬‬ ‫چون از نظر من متخلفین محیط زیستی باید‬ ‫جریمه بشوند و باید جرائم پرداخت بشود‪ .‬چون‬ ‫نگهداری محیط زیست بسیار هزینهبر است و‬ ‫امیدوارم که درست بشود‪.‬‬

‫◦‬

‫بهروز کاظمی‪ :‬شما به نوعی سوال آخر‬ ‫من را هم جواب دادید‪ .‬من با توجه به‬

‫ازنظرمنمتخلفینمحیط‬ ‫زیستیبایدجریمهبشوند‬ ‫وبایدجرائمپرداختبشود‬

‫اماازنظرمنوافراددیگری‬ ‫که درگیر مساله محـیط‬ ‫زیســت هستند باید از‬ ‫چاههاآببرداشتنشودو‬ ‫سدهاکمیبازبشود‪.‬چون‬ ‫مساله آبرسانی از ارس یا‬ ‫دریای خزر یا حـوزههای‬ ‫آبگیر دیگر زمان طوالنی‬ ‫را میبرد‪.‬‬ ‫شناختی که از شما دارم که در حوزه محیط‬ ‫زیست بسیار فعال هستید چه در رسانه‬ ‫های مجازی و چه از طریق اقدامهای‬ ‫عملی؛ اگر خیلی کوتاه بفرمایید که اگر االن‬ ‫از شما بخواهند که به عنوان یک دغدغه دار‬ ‫حوزه محیط زیست به مسئولین مربوطه در‬ ‫حد دو‪ -‬سه جمله کوتاه پیشنهادی بدهید‬ ‫چه می فرمایید؟‬

‫شیوا شفاهی‪ :‬من فکر می کنم باید روی‬ ‫صحبتم رییس سازمان باشد و از ایشان و آقای‬ ‫چیتچیان وزیر نیرو خواهش بکنم که کسانی را‬ ‫که به برلین میآورند از بین افرادی انتخاب کنند‬ ‫زیست دریاچه تخصص‬ ‫که واقعا در زمینه محیط‬ ‫ِ‬ ‫داشته باشند‪ .‬یعنی االن مشکل دریاچه ارومیه‬ ‫عدم آبرسانی به آن و مشکل خشک شدنش‬ ‫است‪ .‬باید کسانی را که رشته هواشناسی و‬ ‫زمین شناسی خوانده اند و همچنین اساتید‬ ‫دانشگاهها را همراه خود بیاورند‪ .‬این شاید‬ ‫یک خواسته من از سرکار خانم ابتکار و آقای‬ ‫چیتچیان باشد و خواسته دوم من این است که‬ ‫واقعا قانون را اجرا کنند‪ .‬من تصورم این است‬ ‫که اگرهمین قوانینی که داریم به دقت اجرا‬ ‫بشود و در اختیار مردم هم قرار داده شود که‬ ‫مردم بدانند آن را باید اجرا کنند و پس از اینکه‬ ‫مردم آگاه شدند باید این شناخت به وجود بیاید‬ ‫که اگر قوانین را اجرا نکنند جریمه میشوند تا‬ ‫بتوانیم محیط زیست را حفظ کنیم‪ .‬فکر میکنم‬ ‫این چیزها مسائلی است که من از خانم ابتکار و‬ ‫آقای چیتچیان بخواهم‪.‬‬

‫شنیدم که خانم ابتکار گفتهاند قرار‬ ‫است خزانهای که از محل جرائم محیط‬ ‫زیستی بوده است را در اختیار سازمان قرار‬ ‫بدهند و این از خبرهای بسیار خوشحال‬ ‫کننده است‪.‬‬


‫«نگاهیبهوضعیتمسکن‬ ‫در دولت یازدهم»‬ ‫با روی کار آمدن دولت یازدهم بسیاری از مردم در انتظار آغاز تغییرات چشمگیر در وضعیت‬ ‫اقتصادیکشورهستند‪.‬‬

‫این انتظار پیرامون بازار مسکن نیز به چشم‬ ‫می خورد‪ .‬هر چند پس از انتخابات بازار مسکن از‬ ‫رکود سنگین خارج شده است‪ ،‬اما وضعیت هنوز‬ ‫راضی کننده نیست‪ ،‬میزان معامالت افزایش‬ ‫نیافته است و دلیل آن هم مشخص نبودن آینده‬ ‫بازار مسکن و بی ثباتی قیمت مسکن است‪.‬‬ ‫در زمان تبلیغات ریاست جمهوری یکی از‬ ‫موضوعاتی که بیشترین توجه مردم را به خود‬ ‫جلب کرده بود‪ ،‬برنامه های اقتصادی کاندیداها‬ ‫و راهکارهای کنترل تورم آنها بود که این توجه‬ ‫پس از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس‬ ‫جمهور‪ ،‬به سمت برنامه های وی در خصوص‬ ‫کاهش تورم و کنترل قیمتها رفت‪ .‬اما برخی‬ ‫کارشناسان بر این باور هستند که وضعیت‬ ‫مسکن حداقل در کوتاه مدت و میان مدت در‬ ‫حالتی از رکود باقی خواهد ماند و تغییرات خاصی‬ ‫در این حوزه مشاهده نخواهد شد‪.‬‬ ‫این در حالی است که برخی دیگر از کارشناسان‬ ‫بر این باورند که با توجه به عدم تغییرات اساسی‬ ‫در مؤلفه های مربوط به حوزه مسکن این حوزه‬ ‫همچنان بحرانی باقی خواهد ماند و برخی دیگر‬ ‫نیز تغییر و تحوالت سیاسی در کشور را نوید‬ ‫آینده ای مثبت در بخش مسکن می دانند‪.‬‬ ‫همچنین ماجرای زیاد شدن وام مسکن‬ ‫همچنان بر سر زبان ها است کارشناسان‬ ‫این بخش معتقدند‪ ،‬با وجود افزایش مبلغ وام‬

‫مسکن به ‪ ۵۰‬میلیون تومان‪ ،‬بازهم به دلیل‬ ‫افزایش هزینههای ساخت و مصالح ساختمانی‬ ‫این مبلغ چندان مناسب نیست و باید میزان وام‬ ‫اختصاصی به ساخت و ساز بیشتر باشد‪ .‬از سوی‬ ‫دیگر متقاضیان خرید مسکن نیز معتقدند کمک‬ ‫هزینه خرید مسکن بسیار ناکافی است و کمک‬ ‫چندانی برای خرید خانه به بی خانه ها نمیکند‪.‬‬ ‫ایرج رهبر رئیس هیئت مدیره کانون سراسری‬ ‫انبوه سازان کشور در گفتگو با فرارو گفته است‪:‬‬ ‫«برای شرایط کنونی بازار مسکن نمی توان از‬ ‫عنوان ثبات قیمتی استفاده کرد‪ .‬ما انتظار داریم‬ ‫با روشن شدن طرح ها و برنامه های دولت‬ ‫برای بازار مسکن قیمت ها پایین بیاید‪ ،‬نه آنکه‬ ‫افزایش یابد‪».‬‬ ‫رییس هیئت مدیره کانون سراسری انبوه سازان‬

‫هر چند پس از انتخابات بازار‬ ‫مسکن از رکود سنگین خارج‬ ‫شده است‪ ،‬اما وضعیت هنوز‬ ‫راضی کننده نیست و میزان‬ ‫معامالت افزایش نیافته است‬

‫روشنک آسترکی‬


‫مهمترین عامـل تاثیرگذار در‬ ‫جهت افزایش قیمت مسـکن‪،‬‬ ‫نرخ تورم عمومی میباشد‪.‬‬ ‫کشور با بیان اینکه رکود در خرید و فروش‬ ‫مسکن ناشی از دو علت است گفت‪« :‬دلیل اول‪،‬‬ ‫افزایش قیمت غیرمتعارف مسکن در چند سال‬ ‫گذشته است‪ .‬این مسئله همیشه وجود داشته که‬ ‫وقتی یک جهش حبابی و غیرمتعارف رخ می‬ ‫دهد قدرت خرید مردم و تعادلی که در گذشته‬ ‫وجود داشته بهم می خورد و لذا مردم یا قدرت‬ ‫خرید خود را از دست می دهند یا برای خرید‬ ‫صبر می کنند‪».‬‬ ‫وی همچنین افزود‪« :‬دلیل دوم مربوط به تغییر‬ ‫و تحوالتی بود که در عرصه سیاسی رخ داد و در‬ ‫دولت یازدهم برنامه و روند کاری مسکن تغییر‬ ‫کرد و عنوان کردند مسکن مهر متوقف خواهد‬ ‫شد و تنها همان تعهدات قبلی را ادامه خواهند‬ ‫داد و قرار است طرح جدیدی برای مسکن ارائه‬ ‫شود؛ لذا مردم منتظرند جزئیات طرح جدید اعالم‬ ‫شود‪».‬‬

‫اما علی نوذرپور کارشناس فعال بازار مسکن طی‬ ‫گفتگویی اذعان داشت‪« :‬اکنون آرامش و ثباتی‬ ‫در حوزه سیاسی شکل گرفته و این امر تاثیر‬ ‫خود را در حوزه اقتصاد گذاشته و باعث شکل‬ ‫گرفتن ثبات و آرامش در حوزه های مختلف‬ ‫مانند مسکن شده است‪».‬‬ ‫وی ادامه داد‪« :‬اما دولت هنوز برنامه و سیاستی‬ ‫را در حوزه مسکن اجرا نکرده است تا انتظار‬ ‫داشته باشیم اتفاق خاصی بیفتد‪ .‬یعنی وزارت راه‬ ‫و شهرسازی برنامه ای ارائه نداده تا بدانیم قرار‬ ‫است در حوزه مسکن چه سیاستی اجرا شود‪».‬‬ ‫دکتر بهروز ملکی تحلیل گر بازار مسکن نیز‬ ‫معتقد است‪« :‬مجموعهای از عوامل اقتصادی و‬ ‫سیاسی بر رفتار قیمتها در بازار مسکن تاثیر می‬ ‫گذارد؛ اما اینکه برآیند این عوامل‪ ،‬به کدام سو‬ ‫خواهد بود‪ ،‬نیازمند بررسی است‪».‬‬ ‫وی ادامه داد‪« :‬مهمترین عامل تاثیرگذار در‬ ‫جهت افزایش قیمت مسکن‪ ،‬نرخ تورم عمومی‬ ‫میباشد‪ .‬بر اساس اطالعات رسمی‪ ،‬رشد‬ ‫شاخص بها در نیمه نخست سال جاری نسبت‬ ‫به مدت مشابه سال قبل حدود ‪4۰‬بوده است؛‬ ‫رشد شاخص بهای کاالها و خدمات مصرفی نیز‬ ‫نشان دهنده میزان کاهش ارزش واقعی ریال‬ ‫است‪ .‬لذا به طور طبیعی در شرایط تورمی‪ ،‬قیمت‬ ‫اسمی مسکن برای جبران کاهش ارزش ریال‬ ‫افزایش می یابد‪».‬‬

‫در این میان بخش مسکن به عنوان یکی از‬ ‫شاخص های تورم که سهم زیادی را در سبد‬ ‫خانوار دارد‪،‬توجه زیادی را می طلبد تا از این‬ ‫آشفتگی رهایی پیدا کند و تمامی اقشار جامعه‬ ‫توان خرید مسکن را داشته باشند اما افزایش‬ ‫نرخ مسکن در چند سال گذشته موجب نگرانی‬ ‫در میان خریداران مسکن شده است‪.‬‬ ‫در واقع افزایش بی سابقه نرخ مسکن تا جایی‬ ‫ادامه پیدا کرد که کارشناسان لقب “سونامی‬ ‫مسکن” را به آن دادند‪ .‬براین اساس نرخ مسکن‬ ‫یکبار در دوران پس از جنگ و دوبار در ‪ ۸‬سال‬ ‫گذشته با افزایش تصاعدی شدید روبرو شد و‬ ‫تعداد زیادی از متقاضیان مسکن را از بازار حذف‬ ‫کرد‪.‬‬

‫نرخ مسکن یکبـار در دوران‬ ‫پس از جنگ و دوبار در ‪ ٨‬سال‬ ‫گذشته با افزایـش تصاعـدی‬ ‫شدید روبرو شد و تعداد زیادی‬ ‫از متقاضیان مسکن را از بازار‬ ‫حذف کرد‬


‫● درانتخاباتافغانستان‬

‫«امنیت حرف اول را میزند»‬

‫در حال حاضر مرحله ثبت نام برای نامزدان انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای والیتی‬ ‫درافغانستان تمام شده است‪ .‬تا اکنون ‪ ٢٧‬نامزد برای ریاست جمهوری و بیش از ‪ ۳٠٠٠‬نفر برای‬ ‫شوراهای والیتی ثبت نام نمودهاند‪.‬‬ ‫الهه ساحل‬

‫در حال حاضر مرحله ثبت نام برای نامزدان‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری وشوراهای والیتی‬ ‫درافغانستان تمام شده است‪ .‬تا اکنون ‪ ٢٧‬نامزد‬ ‫برای ریاست جمهوری وبیش از ‪ ۳۰۰۰‬نفر برای‬ ‫شوراهای والیتی ثبت نام نمودهاند‪.‬‬ ‫حاال امنیت برگزاری انتخابات یکی از چالشها‬ ‫و یکی از اولویتهای کاری برای برگزاری این‬ ‫پروسه د ر سرتاسر افغانستان خواهد بود‪.‬‬ ‫دراین گزارش به سراغ شهروندان والیت هرات‬ ‫رفتم و دقیقا یک پرسش را مطرح نمودم‪.‬‬ ‫آیا ناامنی در انتخابات پیشرو چه تاثیر خواهد گذاشت؟‬

‫رییس شورای والیتی هرات «سید وحید قتالی»‬ ‫مدعی است که انتخابات در هر صورتاش باید‬ ‫برگزارشود او به توان نیروهای داخلی باور دارد‬ ‫و میگوید باید به هر حال انتخابات امنیت را‬ ‫دور بزند واین امر مهم و حیاتی در کشور اتفاق‬ ‫بیافتد و باعث سربلندی مرد ما شود‪.‬‬ ‫در زمان انتخابات قبلی نیز تنها نگرانی از جانب‬ ‫همه تامین امنیت بود که خوب با تمام دلهره‬ ‫وترس مردم به پای صندوقهای رای رفتند‪ .‬اما‬ ‫انتخابات پیشرو یک پیچیده گی دیگر هم دارد‪.‬‬ ‫برابری با خروج نیروهای بین المللی از کشور‪.‬‬

‫«خلیل پارسا» هماهنگ کننده شبکه جامعه‬ ‫مدنی در والیت هرات از او هم در مورد تامین‬ ‫امنیت انتخابات پرسیدم‪ .‬آقای پارسا معتقد‬ ‫است که هم نیروهای مخالف تدابیری برای‬ ‫خود گرفتهاند و هم نیروهای خودی اما هیچ‬ ‫تضمینی برای تامین امنیت وجود ندارد‪.‬‬ ‫برای تامین امنیت انتخابات گذشته همواره‬ ‫نیروهای بین المللی نیز با نیروهای خود‬ ‫همکار بودند‪ .‬اما برای تامین امنیت انتخابات‬ ‫‪ ۱۳٩۳‬نیرو بین المللی در کنار نیروهای داخلی‬ ‫وجود نخواهد داشت‪.‬‬


‫«جیالنی فرهاد» مسوول تنها خبرگزاری‬ ‫دولتی به این باور است که مسووالن تالشهای‬ ‫زیادی را برای برگزاری انتخابات با امنیت باال‬ ‫در سر دارند اما وضعیت کلی کشور دلهره و‬ ‫نگرانی را بیشتر کرده است‪.‬‬ ‫از «استوری کریمی» در مورد بد امنی و حضور‬ ‫زنان پرسیدم او معتقد است که در سالهای‬ ‫پیش که چالش اساسی امنیت نبود زنان حضور‬ ‫کمرنگ و نامحسوسی را داشتند حاال که مشکل‬ ‫امنیت سر راه انها برای رای دهی وجود دارد‪.‬‬ ‫«فاطمه» کارگر یک مجتمع مسکونی است‬ ‫و تنها نان آورخانه از اوهم در مورد امنیت‬ ‫انتخابات پرسیدم‪ .‬او گفت که در انتخابات‬ ‫شرکت نمیکند‪ .‬زیرا ممکن درآن روز مشکل‬ ‫امنیتی به وجود بیاید‪ .‬فاطمه میگوید او تنها‬ ‫نان آور خانه است درصورت بروز مشکل برایش‬ ‫‪ ٧‬نان خور بیسرپرست خواهند ماند‪.‬‬ ‫خانم فاطمه از من خواست به خاطر مشکالتی‬ ‫که دارد از پخش صدایش خودداری کنم‪.‬‬ ‫با وجود همه اینها و تالشهای دولت مرکزی‬ ‫و نیروهای امنیتی برای برگزاری یک انتخابات‬ ‫بدون خون ریزی و صدای تیرو تفنگ باز هم‬ ‫چالش اصلی مردم افغانستان تامین امنیت‬ ‫انتخابات در تمامی دوران پروسه انتخابات‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫برای برآورده شدن خواست مردم افغانستان‬ ‫مبنی برفضای امن باید منتظر گذر زمان بود‪.‬‬

‫رییس شورای والیتی هـرات‬ ‫«سید وحـید قتالی» مدعی‬ ‫اسـت که انتخابـات در هــر‬ ‫صورتاش باید برگزارشـود او‬ ‫به توان نیروهای داخلی باور‬ ‫دارد و میگوید باید به هر حال‬ ‫انتخـابات امنیت را دور بزند‬ ‫واین امر مهم و حیاتی در کشور‬ ‫اتفاق بیافتد و باعث سربلندی‬ ‫مرد ما شود‪.‬‬


‫● والی بلخ‬

‫«نیروهای امنیتی توان تامین‬ ‫امنیت را پس از سال ‪ ٢٠١۴‬دارند»‬

‫«عطا محمد نور» والی بلخ که در همایشی تجلیل از بیست و سومین سال روز اتحاد «جمهوری‬ ‫فدرال آلمان» در شهر «مزارشریف» صحبت می کرد‪ ،‬گفت‪« :‬آزادی در اکثریت کشورهای که‬ ‫پا به عرصه نوین زندگی سیاسی گذاشتند‪ ،‬از برکت جهاد مردم افغانستان است»‪.‬‬ ‫احمدنوید پویان‬

‫● عکس از نوید پویان‬

‫آقای نور بیان داشت‪« :‬جامعه جهانی‬ ‫نباید افغانستان را پس از سال ‪۲۰۱۴‬‬ ‫میالدی تنها بگذارد و اجازه ندهند تا‬ ‫افغانستان یک بار دیگر به سرنوشت‬ ‫دههای ‪ ۷۰‬خورشیدی برگردد‪ .‬زیرا مردم‬ ‫افغانستان نیازمند هم کاریهای جامعه‬ ‫جهانی پس از بیرون شدن نیروهای نظامی‬ ‫بین المللی از این کشور میباشند»‪.‬‬

‫والی بلخ هم چنان از جامعه جهانی خواستار‬

‫تقویت‪ ،‬ظرفیت سازی و تجهیز نیروهای امنیتی‬ ‫افغان پس از سال ‪ ٢۰۱4‬میالدی گردید و از‬ ‫توانایی تامین امنیت افغانستان توسط نیروهای‬ ‫ارتش ملی این کشور خبرداد‪.‬‬ ‫گفتنی است که مراسمی به منظور تجلیل و‬ ‫گرامی داشت از بیست و سومین سالروز اتحاد‬ ‫«جمهوری فدرال آلمان» در کنسولگری این‬ ‫کشور در شمال افغانستان برگزار شد‪.‬‬ ‫در این همایش «عطا محمد نور والی بلخ»‪« ،‬ژنرال‬ ‫یورگ فولمر» فرمانده آیساف در حوزه شمال‪،‬‬ ‫شماری از مسووالن نظامی افغان‪ ،‬مقامهای محلی‬

‫والیت «بلخ» و «جوزجان» و برخی از مسووالن‬ ‫نهاد های جامعه مدنی شرکت کردند‪.‬‬ ‫«آلمان» هم اکنون پنج هزار سرباز در افغانستان‬ ‫دارد که مصروف انجام وظایف نظامی در این‬ ‫کشور میباشند‪.‬‬ ‫با آنکه بعد از ‪ ٢۰۱4‬میالدی کشور های عضو‬ ‫سازمان ناتو با حضور نظامی خود در «افغانستان»‬ ‫پایان میدهند اما «آلمان» میگوید که بعد از‬ ‫این مدت هم بیش از ‪ ۸۰۰‬سربازش در افغانستان‬ ‫باقی خواهد ماند که در بخش آموزش و پرورش‬ ‫نیروهای افغان مصروف خواهند بود‪.‬‬


‫● فاجعه شرم آور‬

‫«پاالیشآوارگانسیستانیازشهرهایخراسان»‬ ‫مطلبی که در پی میآید‪ ،‬نوشتهای برای انتشار در تارنمای کوچه است که از سوی نویسنده در اختیار رادیو کوچه قرار گرفته است‪ .‬انتشار این‬

‫نوشته در راستای تعامل و نقد و بررسی دیدگاهها و ایدهها است و به الزام‪ ،‬رادیو کوچه آن را تایید و یا رد نمیکند‪ .‬در صورتی که در مورد این نوشته‬

‫نقد و یا نظری دارید‪ ،‬این رسانه خود را موظف به انتشار پاسخ شما میداند‪ .‬این مطلب بدون ویرایش رادیو کوچه منتشر می شود‪.‬‬

‫عبدالستار دوشوکی‬

‫کوچ و مهاجرت اقوام ایرانی از یک استان‬ ‫به استان دیگر سابقه ای دیرینه دارد‪ .‬بعنوان‬ ‫مثال بسیاری از هموطنان خراسانی‪ ،‬کرمانی و‬ ‫یزدی و غیره در استان سیستان و بلوچستان‬ ‫مقیم هستند و در مقایسه با بلوچ ها و زابلی‬ ‫(سیستانی) های بومی از مناصب دولتی و‬ ‫امکانات بسیار شایسته اقتصادی از طریق‬ ‫رانت خواری حکومتی و امتیازات ویژه برتر‬ ‫برخوردار هستند‪ .‬البته سیستانی ها هم بدلیل‬

‫خشکسالی هامون و عدم رسیدگی دولت به‬ ‫معضالت جدی آنان مجبور به مهاجرات به‬ ‫دیگر نقاط کشور از جمله خراسان و ترکمن‬ ‫صحرا شده اند‪ .‬اما میان ماه من تا ماه‬ ‫گردون تفاوت از زمین تا اسمان است‪ .‬برای‬ ‫درک بیشتر این تفاوت به دو خبر زیر که در‬ ‫طی چند روز گذشته در سایت ها و روزنامه‬ ‫های ایران منتشر شده اند توجه فرمائید‪ ،‬با‬ ‫عنایت به این واقعیت که مهاجرین خراسانی‬ ‫(حتی بی سوادهای آنها) در استان سیستان و‬ ‫بلوچستان در رده های باالی دولتی و تجاری‬ ‫مشغول فعالیت هستند و هرگز مورد توهین و‬ ‫تعدی مردم بومی بلوچ و زابلی قرار نگرفته اند‪.‬‬ ‫خبر اول از اخبار صدا و سیما‪ :‬اکثریت اعضای‬ ‫بلوچ و سیستانی شورای شهر زاهدان (مرکز‬ ‫استان سیستان و بلوچستان) یک مهاجر‬ ‫خراسانی بنام سید مسلم سیدالحسینی را‬ ‫بعنوان شهردار زاهدان انتخاب کردند‪.‬‬ ‫خبر دوم از خبرگزاری فارس و سایت خبری‬ ‫سبزوار نیوز‪ :‬اقدامات کوج اجباری زابلی ها از‬ ‫سبزوار فراهم شد‪.‬‬ ‫حسین میر دشتی معاون برنامه ریزی و امور‬ ‫اداری فرمانداری سبزوار گفت که مهاجرت‬ ‫زابلی (سیستانی) ها که به دلیل خشکی‬ ‫هامون مجبور به مهاجرات شده اند‪ ،‬یک‬

‫معضل اجتماعی و فراگیر است و بزودی کوچ‬ ‫اجباری خواهند شد‪ .‬وی گفت‪ ” :‬شغل اصلی‬ ‫این افراد از منطقه سیستان و زابل به سبزوار‬ ‫می آیند خرید و فروش حیواناتی چون سگ‬ ‫و االغ و تکدی گری در حاشیه شهر می‬ ‫باشد” وی گفت‪“ :‬فرهنگ متفاوتشان سبب‬ ‫ایجاد منظره بسیار نامطلوب در شهرستانی که‬ ‫ساالنه میلیون ها زائر و مسافر از آن عبور‬ ‫می کنند شده است” و باید شهر از وجود آنها‬ ‫“پاالیش” شود‪.‬‬ ‫در فروردین ماه ‪ ۱۳٩۱‬شاهد ممنوعیت‬ ‫ورود افغانها به پارک های اصفهان بودیم‬ ‫که این عمل زشت و نژادپرستانه مقامات‬ ‫اصفهانی باعث اعتراض بر حق هموطنان و‬ ‫“طومارنویسان” شد‪ .‬اما این بار بحث فقط در‬ ‫مورد ممنوعیت ورود به پارک ها نیست‪ ،‬بلکه‬ ‫“پاالیش” اجباری هموطنان نگونبخت و بی‬ ‫پناه از سطح شهرها می باشد‪ .‬در ضمن باید‬ ‫یادآور شوم که این هموطنان زابلی مهاجر‬ ‫شیعه و فارس زبان هستند و زبان و فرهنگ‬ ‫و مذهب متفاوتی با اهالی خراسان ندارند‪ .‬اما‬ ‫متاسفانه جمهوری اسالمی سرطان متعفن‬ ‫خودپرستی و جانورخویی را دربدنه تقریبا ً همه‬ ‫جامعه تزریق کرده است و آنها را تبدیل به نیمه‬ ‫انسانهای خودخواه و مسخ شده نموده است که‬


‫کارتون به متن ربطی ندارد‬

‫● اعدام یعنی راهی برای هر چه که پاسخی برایش نمییابیم‪ ،‬اثر رضا جوزانی‬

‫رنج و درد هزاران هموطن آواره نه تنها آنها را‬ ‫آزرده نمی کند‪ ،‬بلکه با بی فرهنگی‪ ،‬شقاوت‬ ‫تمام‪ ،‬بیخردی و انسانی گریزی نومیدکننده‬ ‫خود را بنمایش میگزارند‪ .‬آنها همانند بسیاری‬ ‫از هموطنان خودمحور ایرانی از سیستان و‬ ‫بلوچستان فقط داستان رستم و ارضش را می‬ ‫خواهند که بخشی از ایران باشد و نه انسانهای‬ ‫آن سرزمین را‪ .‬در مورد “حیوان نامیدن” این‬ ‫انسانهای دون صفت نیز هیچگونه عذرخواهی‬ ‫نخواهم کرد زیرا این شعر سعدی بعنوان یک‬ ‫اصل اخالقی توسط همه ایرانیان پذیرفته شده‬ ‫است که بنی آدم اعضـای یکـدیگرند‪ ،‬که‬ ‫درآفـرینش ز یک گوهرند‪.‬‬ ‫چوعضوی به درد آورد روزگار‪ ،‬دگـر عضـوها‬ ‫را نمانـد قـرار‪ .‬تو کز محنت دیگران بیغمی‪،‬‬

‫نشـایـد کـه نامت نهند آدمی‪ .‬چطور شد که‬ ‫خراسانی ها در شاهنامه خویش به رستم و‬ ‫سهراب افتخار می کنند‪ ،‬اما امروز با فرزندان‬ ‫آنها اینگونه رفتاری دارند‪.‬‬ ‫مسبب اصلی آوارگی هموندان سیستانی و مورد‬ ‫توهین و اذیت و آزار قرار گرفتن آنها توسط‬ ‫مشتی انسان مسخ شده‪ ،‬و عامل عمده سقوط‬ ‫انسانیت در ایران و تبعیض های ضد انسانی‬ ‫رایج‪ ،‬نظام جمهوری اسالمی می باشد که‬ ‫پایه های آن بر اساس فساد‪ ،‬تبعیض و تباهی‬ ‫بنا شده است‪ .‬در نظامی که ‪ ٧۵‬درصد تا ‪۸۰‬‬ ‫درصد اقوام و اهل سنت ایران در کردستان‪،‬‬ ‫ترکمن صحرا و بلوچستان در انتخابات ریاست‬ ‫جمهوری شرکت می کنند و به دولت به‬ ‫اصطالح تدبیر و امید رای می دهند‪ ،‬ولی‬

‫سهم آنها فقط یک “دستیار رئیس جمهوری”‬ ‫در بین بیش از یکهزار مقام ارشد لشکری‬ ‫و کشوری می باشد؛ نمی توان به تدبیر آن‬ ‫امیدی بست‪ .‬در بین وزراء و معاونین وزرای‬

‫چطور شـد که خراسـانیها در‬ ‫شاهنــامه خویش به رســتم‬ ‫و سهراب افتخار میکـنند‪ ،‬اما‬ ‫امــروز با فرزندان آنها اینگونه‬ ‫رفتاریدارند‪.‬‬


‫در طی ماههای اخیر بسیاری‬ ‫از کشورهای به اصطالح “کافر”‬ ‫غربینظیرآلمانوسوئدهزاران‬ ‫آواره سوری را بعنوان پناهنده‬ ‫پذیرفته و به آنها سـرپناه و‬ ‫امکانات دادهاند‪ .‬این در حالی‬ ‫اسـت که دولت به اصـطالح‬ ‫تدبیر و امید جمهوری اسالمی‬ ‫ایران برای آوارهگان هموطن‬ ‫سیستانی پشیزی ارزش قائل‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫‪ ۱۸‬وزارت خانه‪ ،‬و معاونین و مشاورین متعدد‬ ‫رئیس جمهور (رئیس جمهوری که ‪ ۶‬میلیون‬ ‫ســـنی به او رای دادند)‪ ،‬و روسا و معاونین‬ ‫ُ‬ ‫بیش از ‪ ۱٢۶‬نهاد و سازمان های دولتی‪ ،‬سفراء‪،‬‬ ‫مدیر کل ها‪ ،‬و نهاد های مختلف حکومتی‪،‬‬

‫اقتصادی‪ ،‬فرهنگی و غیره و همچنین مقامات‬ ‫ارشد نظامی‪ ،‬ارتش‪ ،‬نیروهای انتظامی‪ ،‬بسیج‬ ‫و سپاه حتی یک نفر (تکرار میکنم حتی یک‬ ‫ســـنی ایرانی‬ ‫نفر) از بین ‪ ۱۵‬میلیون اقوام ُ‬ ‫وجود ندارد‪ .‬متاسفانه نمایندگان مجلس که در‬ ‫باتالق فساد و رانتخواری و تباهی غوطه ور‬ ‫هستند سکوت را پیشه نموده اند و تالش خود‬ ‫را فقط برای کسب مقام جهت قوم و خویشان‬ ‫و حامیان مالی خود تحت شعار بظاهر فریبنده‬ ‫“انتصاب مدیران بومی” (بخوان مزدوران‬ ‫بومی) متمرکز نموده اند‪ .‬اگرچه تنها سید باقر‬ ‫حسینی نماینده زابل چند کالمی به حمایت از‬ ‫سیستانی های آواره سخن رانده است که قابل‬ ‫تقدیر می باشد‪ .‬البته در کنار جالدوز انتقاد به‬ ‫دیگران باید سوزن نقد را به تن خویش نیز فرو‬ ‫برد و اعترف کرد که خود اهل سنت و اقوام‬ ‫نظیر بلوچها‪ ،‬کردها‪ ،‬عربها و ترکمن ها نیز‬ ‫مقصر هستند چون همانند برده ها بره وار به‬ ‫پای صندق های رای می آیند و برای انتخاب‬ ‫تبعیضگران خود حتی در مقایسه با شیعیان‬ ‫ُقـمی‪ ،‬تهرانی؛ یزدی‪ ،‬کاشانی و سمنانی کاسه‬ ‫داغتر از آش می شوند و میزان مشارکت آنها‬ ‫دوبرابر دیگران است؟ در نتیجه چرا باید برای‬ ‫مردمانی که خودشان برای خودشان ارزش‬

‫قائل نیستند‪ ،‬ارزش قائل شد؟‬ ‫در طی ماه های اخیر بسیاری از کشورهای‬ ‫به اصطالح “کافر” غربی نظیر آلمان و سوئد‬ ‫هزاران آواره سوری را بعنوان پناهنده پذیرفته‬ ‫و به آنها سرپناه و امکانات داده اند‪ .‬این در‬ ‫حالی است که دولت به اصطالح تدبیر و‬ ‫امید جمهوری اسالمی ایران برای آواره گان‬ ‫هموطن سیستانی پشیزی ارزش قائل نیست؛‬ ‫و مردم “شریف”‪“ ،‬با فرهنگ” و شهید پرور‬ ‫خراسان نیز اینگونه نابخردانه و غیر انسانی‬ ‫با خانه بدوشان آواره سیستانی برخورد می‬ ‫کنند‪ ،‬و خواهان “پاالیش” شهر خود از این‬ ‫آورگان نگونبخت می باشند‪ .‬وانگهی رسانه ها‬ ‫و فعاالن مدنی نیز در مقابل این فاجعه انسانی‬ ‫شرم آور سکوت را اختیار نموده اند‪ .‬براستی‬ ‫اگر این قربانیان سیستان و بلوچ ایرانی نبودند‬ ‫و به آن افتخار نمی کردند‪ ،‬آیا در این دنیا‬ ‫سرنوشتی بهتر از اینها نمی داشتند؟ پس‬ ‫جــــرم آنها چیست؟ راستی سهم آنها از‬ ‫ُ‬ ‫ایرانی بودن چیست؟‬ ‫عبدالستار دوشوکی‬ ‫مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن‬


‫● خیزش مردم یارسان برای احیای هویت ملی و مذهبی کردها‬

‫«یارسان‪ ،‬اسطورهای که باید از نو شناخت»‬ ‫مطلبی که در پی میآید‪ ،‬نوشتهای برای انتشار در تارنمای کوچه است که از سوی نویسنده در اختیار رادیو کوچه قرار گرفته است‪ .‬انتشار این‬

‫نوشته در راستای تعامل و نقد و بررسی دیدگاهها و ایدهها است و به الزام‪ ،‬رادیو کوچه آن را تایید و یا رد نمیکند‪ .‬در صورتی که در مورد این نوشته‬

‫نقد و یا نظری دارید‪ ،‬این رسانه خود را موظف به انتشار پاسخ شما میداند‪ .‬این مطلب بدون ویرایش رادیو کوچه منتشر می شود‪.‬‬

‫غالم رضا شاهمرادی‬

‫کردها در طول تاریخ حیات خویش بسیار‬ ‫جفا دیدهاند و مبارزات آنها برای احقاق حقوق‬ ‫خود بر کسی پوشیده نیست‪ .‬جنبشها و یا‬ ‫قیامهای شیخ عبیداهلل نهری‪ ،‬شیخ محمود‬ ‫برزنجی‪ ،‬شیخ سعید پیران‪ ،‬اسماعیل آقا سمکو‪،‬‬ ‫قیام آگری داغ‪ ،‬قیام درسیم‪ ،‬جمهوری مهاباد‬ ‫وبسیاری موارد دیگر از نمونههای حق خواهی‬ ‫کردها هستند‪ .‬اما در این میان خیزش مردم‬ ‫یارسان برای احیای هویت ملی و مذهبی کردها‬

‫رنگ و بوی دیگری دارد ونیاز به نگاهی نو از‬ ‫جانب تحلیلگران و فعاالن کردستان دارد وبه‬ ‫جرات میتوان گفت که مبارزات مردم یارسان‬ ‫برای دستیابی به هویت خویش به پیشاهنگی‬ ‫بالویل ماهی در قرن دوم و بعدها به رهبری‬ ‫سلطان سهاک در قرن هفتم در تاریخ مبارزات‬ ‫کردها بینظیر است‪.‬‬ ‫آیین یارسان را رمز و رازی میدانند که در روز‬ ‫ازل در داخل دری نهفته بوده است‪ ،‬یاران مقرب‬ ‫آن را کشف کرده‪ ،‬در حضور خاوندگار پیمان و‬ ‫بیاوبس ازلی بسته میشود‪ ،‬به صورت رازی به‬ ‫ودیعه گذاشته شده‪ ،‬سینه به سینه حفظ ونگهداری‬ ‫میشود تا اینکه در قرن هفتم توسط سلطان سهاک‬ ‫و یاران نزدیکش آشکار میشود و به صورت قوانین‬ ‫مدون در اختیار پیروان قرار میگیرد‪.‬‬ ‫اما بررسی موضوع یارسان نیازمند کنکاش‬ ‫تاریخی و یافتن فلسفه پیدایش آن است و بدون‬ ‫نگاه جامع شاید نتوان به ابعاد مهم آن دست‬ ‫یافت‪ .‬شاهد آن هستیم که مطالب زیادی در‬ ‫این باره مکتوب شده است و بیشتر نویسندگان و‬ ‫محققان سعی بر آن دارند که یارسان را شاخهای‬ ‫افراطی از اسالم و تشیع معرفی کنند واز طرف‬ ‫دیگر فعاالن یارسانی هم به دالیل مختلف هنوز‬ ‫نتوانستهاند به یک اجماع برسند‪.‬‬ ‫با توجه به شواهد و دالیل زیادی میتوان گفت‬

‫که آیین یارسان تالشی در جهت بازیابی هویت‬ ‫«ملی و مذهبی» کردها بوده است‪ .‬در اینجا‬ ‫منظور از «ملی» همان ملت کرد و «مذهبی»‬ ‫دین و آیین مردم سرزمین کرد است‪ .‬کردها‬ ‫میراثدار فرهنگی غنی در منطقه هستند‪ ،‬مادها‬ ‫به سرکردگی کردان بزرگترین امپراطوری‬ ‫منطقه را تشکیل دادند و همه را زیر یک‬ ‫پرچم گرد آوردند‪ ،‬آنها پیرو آیین میترایسم یا‬ ‫مهرپرستی بودند که بعدها حکومت سیاسیشان‬ ‫توسط هخامنشیان برچیده شد و دینشان در‬ ‫زمان ساسانیان و توسط زرتشت از میان رفت و‬ ‫دین رسمی به مزدانیسم تغییر کرد که البته آثار‬ ‫مهرپرستی در آن هویداست‪ .‬الزم به ذکر است‬ ‫که آیین مهرپرستی‪ ،‬هندویسم ویارسان قرابت‬ ‫بسیاری به هم دارند که از حوصله این بحث‬ ‫خارج است‪ .‬این آیینها فقط یک دین نیستند‬ ‫بلکه روش زندگی اجتماعی و سیاسی هم هستند‬ ‫به طوری که انتخاب شاهان به صورت شورایی و‬ ‫بر اساس آموزههای دینی بوده است‪.‬‬ ‫با استناد به منابع دفتری به جای مانده از‬ ‫اندیشمندان یارسان‪ ،‬سعی میشود تا موضوع‬ ‫هویت خواهی مردم یارسان در طول تاریخ حیات‬ ‫خویش در دو بخش جداگانه دینی‬ ‫(مهرپرستی) وملی (تشکیل حکومت کردی)‬ ‫بررسی شود‪.‬‬


‫‪-۱‬هویت دینی‬

‫برداشتها و نگاههای متفاوتی راجع به دین‬ ‫مردم یارسان وجود دارد که هر کدام برای اثبات‬ ‫ادعای خویش دالیلی را مطرح میکنند که از‬ ‫این میان میتوان سه نوع نگاه غالب بر این‬ ‫مساله را مطرح کرد‪.‬‬ ‫نگاه اول از سوی حاکمیت و محققان مسلمان‬ ‫است که بسیار کوشیدهاند یارسان را تحت عنوان‬ ‫«اهل حق» مسلکی عرفانی برگرفته از اسالم‬ ‫واز غالت شیعه معرفی کنند و گاهی با پیش‬ ‫کشیدن نام حضرت علی‪ ،‬امام اول شیعیان‪ ،‬و‬ ‫با استناد به دالیل غیر منطقی یارسان را علی‬ ‫اللهی مینامند و حتی علی اللهیها‪ ،‬نصیریهها‪،‬‬ ‫ایزدیها‪ ،‬علویها و دراویش را با یارسان یکی‬ ‫میدانند‪ .‬اما حاکمیت به این تبلیغات منفی‬ ‫بسنده نکرده و شهروندان معتقد به یاری را از‬ ‫داشتن حقوق اولیه محروم کرده است‪.‬‬ ‫به عنوان مثال میتوان به اجبار دانش آموزان‪،‬‬ ‫دانشجویان‪ ،‬سربازها و کارمندهای دولتی برای‬ ‫بجای آوردن فرایض دینی مسلمانان‪ ،‬تراشیدن‬ ‫شارب پیروان یارسان با توسل به زور‪ ،‬اخراج‬ ‫کارمندان ازمشاغل دولتی به اتهام مسلمان نبودن‬ ‫وعدم اقرار به دین اسالم‪ ،‬جلوگیری از برگزاری‬ ‫آزادنه مراسم دینی و برخورد با فعاالن دینی‪،‬‬ ‫عنوان نکردن آیین یارسان در اصل دوازدهم و‬ ‫سیزدهم قانون اساسی به عنوان اقلیت دینی‪،‬‬ ‫بیحرمتی ماموران دولتی به شهروندان یارسانی‬ ‫که منجر به خودسوزیهای اخیر گردید ومهمتر‬ ‫از همه فتوای مراجع تقلید مبنی بر منحرف‪ ،‬کافر‬ ‫و نجس خواندن شهروندان یارسان اشاره کرد‪.‬‬ ‫نگاه دوم خاص جامعه یارسان است و درصد‬ ‫زیادی از پیروان را به خود اختصاص میدهد‪،‬‬ ‫اینکه یارسان صرفا یک دین است که به صورت‬ ‫ازلی بوده و سلطان سهاک آن را آشکار کرده‬ ‫است‪ ،‬دینی که «یاری» نام دارد و کامال مستقل‬ ‫از سایر ادیان است علت استقالل آن داشتن‬ ‫کتاب مقدس به نام «دفتر»‪ ،‬انجام مراسم دینی‬ ‫مختص به خود‪ ،‬عدم اعتقاد به معاد و باور به‬ ‫اصل «دونادون»‪ ،‬بجای آوردن فقط سه روز‬ ‫روزه در سال و موارد دیگر است‪.‬‬ ‫این دسته از افراد موانع زیادی در جهت شناسایی‬ ‫و رشد یارسان داشتهاند آنها با اعتقاد به‬ ‫«سرمگو» وجلوگیری از نشر منابع کالمی سهم‬ ‫زیادی در منزوی کردن جامعه یارسان داشتهاند‪،‬‬

‫با برجسته کردن موضوعات فرعی چون شارب‬ ‫و‪ ...‬جامعه یارسان را از داخل دچاربحران کردهاند‬ ‫و با روی آورن به افسانه سازی و مقدس‬ ‫کردن اصول یاری‪ ،‬راه هرگونه نقد را به روی‬ ‫دگراندیشان بستهاند‪.‬‬ ‫از جمله افرادی که در این گروه جای دارند‬ ‫«سیدها» هستند‪ ،‬سیدها درسه یا چهار قرن اخیر‬ ‫ومخصوصا بعد از حکومت صفویان توانستند‬ ‫جای خود را در میان یارسان باز کنند‪ .‬آنها‬ ‫نقش روحانیون‪ ،‬کشیش ویا خاخامها را دارند‬ ‫همانطور که روحانیون خود را کلید دار ادیان‬ ‫میدانند‪ ،‬سیدها هم میهمانان ناخواندهای هستند‬ ‫که با نفوذ معنوی خویش یارسان را از هدف‬ ‫اصلی خویش گمراه کردند‪ ،‬کار تا بدانجا پیش‬ ‫میرود که به خود اجازه تصمیم گیری به جای‬ ‫مردم بدهند و کاندیدای اصلح انتخابات را به‬ ‫مریدان خویش معرفی کنند‪.‬‬ ‫این شرایط نتیجه بسته ماندن جامعه یارسان‪،‬‬ ‫جلوگیری از نشر منابع کالمی‪ ،‬دور کردن و غیر‬ ‫یار پنداشتن دگراندیشان‪ ،‬تحمیل سیدها و جزم‬ ‫اندیشی ریش سفیدها و کالم خوانها میباشد‬ ‫که متاسفانه جامعه یارسان را دچار چندگانگی و‬ ‫بحران کرده است‪.‬‬ ‫نگاه سوم هم اما در میان مردم یارسان و غیر‬ ‫یارسان طرفدارانی دارد‪ ،‬به باور این گروه باورها و‬ ‫عقاید دینی یارسان ریشه در ماقبل اسالم دارد و‬ ‫با آیینهای «مهرپرستی» و «هندویسم» قرابت‬ ‫دارد و آن را در ادامه آیینهای کهن میدانند‪،‬‬ ‫آیین کهن کوردها مهرپرستی بوده است که‬ ‫همخوانی بسیاری با هندویسم دارد لذا این‬ ‫گروه بر اساس تحقیقات خویش به این نتیجه‬ ‫رسیدهاند که باورهای دینی مردم یارسان ریشه‬ ‫در عهد باستان دارد و پس از سیطره ساسانیان‬ ‫و زرتشت پیامبر‪ ،‬عقاید آنها از بین رفته و با‬ ‫پیروزی اسالم بر ایران بار دیگر سعی در زنده‬ ‫کردن و بازیابی هویت دینی خویش برآمدهاند تا‬ ‫هم از غلبه اسالم بر عقایدشان جلوگیری کنند و‬ ‫هم به اصل خویش بازگردند‪.‬‬ ‫ناری (‪ ٧۳۶-۶٧۸‬هجری) از یاران سلطان‬ ‫سهاک وجزو چهلتن میفرماید‪:‬‬ ‫نامیما مهره ‪/‬ناقله الست نامیما مهره‪/‬دوانزهم حه‬ ‫لقه م‪ ،‬نو دجله و دهره‪/‬هر کس غفلت کرد‪ /،‬آنه‬ ‫پیش زهره‪ /‬از زیام نه ژیر هورشیت انور‪/‬چوگا‬ ‫نیامان پا وپردیور‬ ‫توضیح‪ :‬رسم الخط کوردی در نوشتار کالمها‬

‫خیزش مردم یارسان برای احیای‬ ‫هویت ملی و مذهبی کردها رنگ و بوی‬ ‫دیگری دارد ونیاز به نگاهی نو از جانب‬ ‫تحلیلگرانوفعاالنکردستاندارد‪.‬‬


‫رعایت نشده و همانطور که در دفاتر مکتوب‬ ‫است در اینجا هم نوشته میشود‪.‬‬ ‫ترجمه فارسی‪ :‬نامم مهر است و از ازل هم نامم‬ ‫مهر بوده است دوازدهمین حلقه حقیقت روزگار‬ ‫هستم وهر کس از حقیقت غافل ماند دنیا به‬ ‫کامش زهر است‪ ،‬من درزیرخورشید انور زندگی‬ ‫میکردم و پس از آن به همراه یاران پا به پردیور‬ ‫گذاشتیم‪.‬‬ ‫در سروده فوق ناری از دون گذشته خود میگوید‬ ‫که مهر بوده و نشان از مهرپرستی ساکنان سرزمین‬ ‫دارد و تاکید میکند که درپناه خورشید زیست‬ ‫کردهام که کنایه از مهرپرست بودن است همانطور‬ ‫که میدانیم خورشید نماد مهریها بوده است‪.‬‬ ‫مصطفی داودان (‪۶4٢‬هجری) از یاران نزدیک‬ ‫سلطان سهاک میفرماید‪:‬‬ ‫کوره آهر بیم سوزنده گردون‪ /‬چرخ وردم قرام‬ ‫شوله م دا فزون‪ /‬سینه م بیوساج چتر چل‬ ‫ستون‪ /‬کوره آهر بیم ناقله هامون‬ ‫ترجمه‪ :‬کوره آتش بودم عالم را میسوزاندم‪،‬‬ ‫چرخیدم و شعلهام فزونی گرفت سینهام ساج شد‬ ‫و چتر چهل ستون (آسمان) شد کوره آتش بودم‬ ‫تا بلندای عالم‪.‬‬ ‫داودان به وضوح از دون خود میگوید که به‬ ‫مانند خورشید بر پهنه آسمان بوده و گرمابخش‬ ‫هستی بوده است‪ ،‬بر همه ما روشن است که‬ ‫کوره آتش کنایه از خورشید است و خورشید هم‬ ‫در باور مهرپرستی مظهر مهر است‪ .‬در سروده‬ ‫فوق از ساج گفته شده که منظور همان ساج نار‬ ‫است و در نزد مردم یارسان مقدس است‪ ،‬ساجنار‬ ‫وسیلهای برای پخت نان میباشد اما در اصطالح‬ ‫یارسان همان چشمه خورشید است که ساج نان‬ ‫میپزد و چشمه خورشید هستی میبخشد‪.‬‬ ‫سید احمد میرسور (‪٧4۵-۶۵٢‬هجری) برادر‬ ‫سلطان سهاک و ازنام آوران یارسان میفرماید‪:‬‬

‫مهمتر از همه میتوان به‬ ‫فتــوای مراجع تقلـید‬ ‫مبنی بر منحرف‪ ،‬کافر و‬ ‫نجس خواندن شهروندان‬ ‫یارسان اشاره کرد‪.‬‬

‫قوزه جم بیمهر هیچ جا نین باو‪ /‬بیسرناو آوی‬ ‫نمیلو آسیاو‬ ‫ترجمه‪ :‬جمی که به «مهر» اعتقاد نداشته باشد‬ ‫در جایی رواج ندارد و مثل آسیابی است که بدون‬ ‫آب میچرخد‪.‬‬ ‫در اینجا منظور از جم همان جمخانه است که‬ ‫محل عبادت و مشورت مردم یارسان است و‬ ‫میرسور مهر را از نشانههای بارز جم میداند‪.‬‬ ‫بابا هندو (قرن پنج) از یاران نزدیک شاخوشین‬ ‫تاکید میکند که از ازل هندو بوده‪:‬‬ ‫جه اصل الس‪ /‬هندوه نامی جه اصل الس‪ /‬جاگه‬ ‫م زابلن چنی خاس وکس‪ /‬مکوشم پری یاران‬ ‫همدس‬ ‫ترجمه‪ :‬از ازل هم نامم هندو بوده واکنون در‬ ‫زابل هستم وبا همراهان خویش در پی یاران‬ ‫میگردم‪.‬‬ ‫نگارنده بر این باور است که تاکید بابا هندو بر نام‬ ‫خویش بیدلیل نبوده و فعالیت کنونی خویش را‬ ‫در راستای دون قبلی خود میداند‪ ،‬قبال هم به‬ ‫ارتباط یارسان با هندویسم اشاره شد‪.‬‬ ‫شکی نیست که یارسان ولو در مقام صرف دینی‪،‬‬ ‫تفاوت اساسی و ماهوی با اسالم دارد‪ ،‬در این‬ ‫زمینه میتوان به کالم دفتر استناد کرد‪.‬‬ ‫سلطان سهاک خاوندگارمی فرماید‪:‬‬ ‫یاری بکرو قند شاری یاری بوزیش و پوپه داری‬ ‫‪ /‬یاریش مکرو و ژار ماری اراوسا یاری پی یاران‬ ‫تمام نکری‪ /‬چه امت محمد بیانی روژی پنج‬ ‫وقت نماز بکری‬ ‫در اینجا سلطان سهاک به وضوح از فاصله‬ ‫خویش با اسالم میگوید و حتی قصد دارد که از‬ ‫گسترش آن به سرزمین خویش جلوگیری کند او‬ ‫که معتقد به راه خویش است با خود عهد میکند‬ ‫اگر نتواند آیین یارسان را پایه ریزی کند باید به‬ ‫اجبار به اسالم روی آورد و فرایض مسلمانی به‬ ‫جای آورد و بر خالف میل باطنی خویش مانند‬ ‫امت محمد پیامبراسالم‪ ،‬روزانه پنج نوبت نماز‬ ‫به جای آورد‪.‬‬

‫‪-۲‬هویت ملی‬

‫موضوع هویت ملت یارسان بسیار مهمتر‬ ‫وفراتراز مساله دین است‪ ،‬یارسان پیامآور تمدن‪،‬‬ ‫فرهنگ و زبان کردی است که باید از نو شناخته‬ ‫شود‪ .‬جامعه یارسان را تحت عناوین جعلی علی‬ ‫اللهی‪ ،‬اهل حق و‪ ...‬به حاشیه راندند و آنها را‬ ‫در حد یک دین یا مسلک تنزل دادند و سرزمین‬

‫کردستان را از وجود آنها محروم کردند‪ .‬مردمی‬ ‫که ازمهرپرستی نشان دارند و پیشقراوالن حق‬ ‫خواهی کردها هستند شایسته است جایگاه‬ ‫واقعی خویش را الاقل در میان کردهای منطقه‬ ‫بازیابند‪ ،‬بدون یارسان فرهنگ‪ ،‬زبان‪ ،‬موسیقی‪،‬‬ ‫ادبیات و تاریخ کردستان اعتبار الزم را نخواهد‬ ‫داشت‪ .‬وحدت ملی کرد نیازمند بازشناسایی‬ ‫هویت کردی یارسان است‪.‬‬ ‫یارسان نه واکنشی علیه اسالم است و نه در‬ ‫ادامه جنبشهای ایرانی چون خرمدینان و سیاه‬ ‫جامگان‪ ،‬نه صوفیان سرفروبرده در الک خویش‬ ‫هستند و نه فرقهای افراطی از تشیع است‪.‬‬ ‫تقربیا اکثر کالمها به زبان کردی گوران سروده‬ ‫شده و مرکزاصلی فعالیت عالمان یارسان در‬ ‫کردستان جنوبی و شرقی (کردستان ایران و‬ ‫عراق) بوده است ودر تشکیالت سلطان سهاک‬ ‫غیر از کردها کسان دیگری حضور نداشتند‪.‬‬ ‫وجود پیروان فارس و ترک زبان هم تنها زمانی‬ ‫مطرح است که یارسان به مثابه یک دین تلقی‬ ‫شود‪ .‬در قرن نهم به بعد و با رسمی شدن مذهب‬ ‫تشیع توسط صفویان یارسان به مثابه یک دین‬ ‫درمیان فارسها و ترکها پیروانی پیدا کرد‪.‬‬ ‫مجموعه عواملی از جمله ایجاد خاندانهای‬ ‫متفاوت‪ ،‬نفوذ معنوی سیدها‪ ،‬آسمیله شدن توسط‬ ‫سردمداران حکومت شیعی‪ ،‬تحقیقات غیرواقع‬ ‫بینانه پژوهشگران ایرانی‪ ،‬خاطرات سیاحان‬ ‫ناآگاه غربی وآثار به جا مانده از سرایندگان کالم‬ ‫در سدههای اخیر باعث ایجاد تغییر و انحرافاتی‬ ‫در اصل فلسفه پیدایش یارسان شدند‪.‬‬ ‫با وجود همه جفاهایی که در حق یارسان روا‬ ‫شده است نیاز است که همه فعاالن کرد یارسانی‬ ‫و غیر یارسانی به دور از تعصب و تنگ نظری‬ ‫گرد و خاک نشسته بر چهره واقعی این تمدن‬ ‫غنی را زدوده و به عنوان تجربهای موفق در راه‬ ‫رسیدن به آرمانهای خویش به کار برند‪.‬‬ ‫در این راستا الزم دیدم که با نگاهی به مستندات‬ ‫کالمی هدف اصلی خیزش یارسان را به تصویر‬ ‫بکشم که همانا دستیابی ملت کورد به هویت و‬ ‫حقوق واقعی به تاراج رفته است که اندیشمندان‬ ‫یارسانی مردم کرد را مستحق برخورداری از یک‬ ‫حکومت عادل و دادگستر میدانستند‪.‬‬ ‫اسامی اساطیری چون کیکاوس‪ ،‬رستم‪ ،‬هوشنگ‪،‬‬ ‫گیو‪ ،‬جمشید و‪ ...‬در کالم بزرگان به وفور یافت‬ ‫میشود‪ .‬شاهان اساطیری که نماد عدل و داد‬ ‫بودهاند مربوط به دورههای پیشدادی و کیانی‬


‫هستند و بنا به برخی نوشتهها این دوره معادل‬ ‫دوره مادها بوده و اندیشمندان یارسانی خود را‬ ‫از دون شاهان اساطیری میدانند که خواهان‬ ‫برقراری حکومتی عادل و دادگستر هستند‪.‬‬ ‫شاه ویسقلی (سال ‪ )۸۱۰‬عالم یارسانی‬ ‫میفرماید‪:‬‬ ‫اصلمن چه کرد‪ /‬بابوم کردنان اصلمن چه کرد‪/‬‬ ‫من آو شیرنان چنی دسته گرد‪ /‬سلسله سپای‬ ‫ضحاک کردم هرد‬ ‫ترجمه‪ :‬من کرد هستم و نژادم کرد است و کرد‬ ‫زادهام‪ ،‬من آن شیرمردی هستم که به همراه‬ ‫دالوران گرد (کرد) سپاهیان ضحاک را درهم‬ ‫شکستیم‪.‬‬ ‫همه ما داستان ضحاک مار به دوش را میدانیم‬ ‫که هر روز غذای مارها ازمغز سر دو جوان بوده‬ ‫است تا باالخره آشپز از هر دو جوان یکی را‬ ‫نجات داده و نجات یافتگان همان کوردها‬ ‫هستند به قول فردوسی‪:‬‬ ‫کنون کرد از آن تخمه دارد نژاد که زآباد ناید به‬ ‫دل برش یاد‬ ‫و سرانجام با رستاخیزمردی از دیار کرد به نام‬ ‫کاوه آهنگر ضحاک نابود میشود و شاه ویسقلی‬ ‫خود را از دون کاوه میداند که برای مبارزه با‬ ‫ضحاک زمان به پا خواسته است‪.‬‬ ‫سلطان سهاک میفرماید‪:‬‬

‫اصلمن چه کرد‪ /‬کردی ونا کرد اصلمن چه کرد‪/‬‬ ‫شیر ازلینا‪ ،‬بورم کردن ورد‪/‬سرخیل دوستاننان‬ ‫دوستان مکم گرد‬ ‫ترجمه‪ :‬اصل ونژاد من کرد است و کردی را پایه‬ ‫گذاشتم‪ ،‬شیر ازلی هستم که ببر را از بین بردم‪،‬‬ ‫سرکرده دوستان هستم و آنها را گردآوری‬ ‫میکنم‪.‬‬ ‫سطان سهاک خود را از دون بنیانگذاران کرد‬ ‫میداند و با شهامت خویش مخالفان را از سرراه‬ ‫برداشته است و کسان زیادی از کردان را که‬ ‫دارای هدف واحدی هستند دور هم جمع کرده‬ ‫است‪ ،‬منظور ایشان همان یارسان است که‬ ‫کردها جهت حق خواهی و نشر آیین خویش دور‬ ‫هم گرد آمدهاند‪.‬‬ ‫پیرموسی از یری تنان (سه نفر یار نزدیک به‬ ‫سلطان سهاک) و یار نزدیک سلطان سهاک‬ ‫میفرماید‪:‬‬ ‫یکسر کرده و‪ ،‬کورد و کوردستان‪ /‬هم و‬ ‫معجزات هم و سفره ه وخوان‪ /‬غالمان دیشان‬ ‫و معجزاتش‪/‬برگ خودرنگی بیو خالتش‪/‬تمام‬ ‫کوردستان دا و براتش‬ ‫در اینجا هم پیر موسی‪ ،‬سلطان سهاک را‬ ‫خطاب قرار میدهد که کار کرد و کردستان را به‬ ‫سرانجام رساند و امور را به سامان کرده وآن را‬ ‫به بابا یادگار میسپارد‪ .‬الزم به ذکر است که بابا‬

‫یادگار توسط شورای هفت نفره به مقام پادشاهی‬ ‫میرسد و امور یارسان به آن عالم یارسانی میرسد‪.‬‬ ‫ودر جایی دیگر بابا سرهنگ دودانی (سال‬ ‫‪۳٢4‬هجری) از ذات داران یارسان میفرماید‪:‬‬ ‫سرهنگ دودان‪ /‬از که ناممن سرهنگ دودان‪/‬‬ ‫چنی ایرمانان مگیلم هردان‪ /‬مکوشم پری آیین‬ ‫کوردان‬ ‫ترجمه‪ :‬سرهنگ دودان هستم و با همراهانم‬ ‫همه جا را میگردم و تالشم در جهت برقراری‬ ‫آیین کردان است‪.‬‬ ‫با نگاهی به کالمهای فوق میتوان به این باور‬ ‫رسید که کردان یارسان همان بازماندههای‬ ‫مادهای باستان هستند که در تالشند تا آیین‬ ‫کردان را زنده و برقرار کنند‪ .‬در اینجا آیین صرفا‬ ‫دین نیست بلکه به باور من مجموعهای از باورها‬ ‫و اصول اجتماعی‪ ،‬مذهبی و سیاسی است آیین‬ ‫در معنای لغوی یعنی آنچه در قبل مرسوم و‬ ‫معمول بوده است که شامل سنتها‪ ،‬اصول و‬ ‫عقاید میشود پس مردم یارسان در طول تاریخ‬ ‫خویش به دنبال بازیابی هویت گمشده و به تاراج‬ ‫رفته خود هستند‪.‬‬ ‫پیر بنیامین از راز خود پرده بر میدارد و میفرماید‪:‬‬ ‫دلیل بو داود‪ ،‬پیر بو بنیامین‪ /‬جی پردیورا بستنمان‬ ‫آیین‪ /‬آیینمان نیان پی رو سرزمین‬ ‫ترجمه‪ :‬داود دلیل شد و پیر بنیامین در مقام پیر‬ ‫برآمد‪ ،‬در پردیور آیین را مقرر کردیم و آن را بر‬ ‫روی سرزمین بنیان نهادیم‪.‬‬ ‫باالخره کار و تالش یارسان به سامان میشود و‬ ‫آیین آنها بر روی سرزمین کردستان پایه ریزی‬

‫جنبـشها و یا قیامهای‬ ‫شیخعبیداهللنهری‪،‬شیخ‬ ‫محمود برزنجی‪ ،‬شــیخ‬ ‫سعیدپیران‪،‬اسماعیلآقا‬ ‫سمکو‪،‬قیامآگــریداغ‪،‬‬ ‫قــیام درسیم‪ ،‬جمهوری‬ ‫مهاباد و بســیاری موارد‬ ‫دیگر از نمونههــای حق‬ ‫خواهیکردهاهستند‪.‬‬


‫میشود‪ ،‬الزم به ذکر است که آیین یارسان با‬ ‫مهرپرستی و هندویسم تفاوت ظاهری دارد و‬ ‫دلیل آن هم تدوین قوانین و مقررات جدید از‬ ‫سوی بنیانگزاران یارسان است که طی سالها‬ ‫تالش و مبارزه و مشورتهای زیاد وبا حضور‬ ‫خاوندگاریعنی سلطان سهاک مدون گردید‪.‬‬ ‫اصوال یارسان واژهای کردی است و مرکب از‬ ‫«یار» به معنای دوست و طرفدار است و «سان»‬ ‫داللت بر مکان دارد مثل کوردسان‪ ،‬قه ور سان‬ ‫و‪ ...‬پس واژه یارسان به معنای مکان یاران است‬ ‫ویاران هم ا زنژاد کرد هستند که میتوان آن را‬ ‫معادل با کوردسان دانست‪.‬‬

‫مردمیارسانازپیشروانو‬ ‫پیشقراوالندستیابیبه‬ ‫حقوق حقه کردها بودهاند‬ ‫و کنار گذاشتن آنها جفا‬ ‫در حـق جامعه یارسان و‬ ‫کاستی در تمام کردستان‬ ‫محسوبمیشود‪.‬‬

‫در فلسفه یارسان انسان و خدا در کنار هم هستند‬ ‫و فاصله زمین تا آسمان ادیان دیگر براشته شده‬ ‫است‪ ،‬انسان با نردبان دونادون در حال خاوندگار‬ ‫شدن است انسانی که شایسته بهترین هاست‬ ‫انسان در این بینش نه عذاب اخروی میبیند ونه‬ ‫پاداش معنوی میگیرد‪ ،‬انسان در یارسان نماد بارز‬ ‫آگاهی و رشداست‪ ،‬لذا در تمدن یارسان انسان‬ ‫کرد شایسته حکومتی کرد و دادگستر است‪.‬‬ ‫جا دارد از فعالین و احزاب کردی انتقاد کرد که‬ ‫مردم یارسان از پیشروان و پیشقراوالن دست‬ ‫یابی به حقوق حقه کردها بودهاند و کنار گذاشتن‬ ‫آنها جفا در حق جامعه یارسان و کاستی در تمام‬ ‫کردستان محسوب میشود و با این کار قطعا‬ ‫بخش عظیمی از فرهنگ و آیین کردان را به‬ ‫دست فراموش سپردهاند‪ .‬نمونه این بیمهریها‬ ‫عدم توجه به جایگاه ویژه یارسان در مناسبتها و‬ ‫معادالت سیاسی منطقه است و متاسفانه از طرف‬ ‫پژوهشگران مسلمان کرد هم مورد تبعیض قرار‬ ‫گرفتهاند و امیدواریم مردم کردستان و منطقه‬ ‫واقعیت تاریخی و اجتماعی مردم یارسان را‬ ‫پذیرفته و حق برابر با دیگر مردم مسلمان در‬ ‫برخورداری از امکانات داشته باشند‪.‬‬ ‫عابدین (‪ ٧٢۰‬هجری) از یاران سلطان سهاک‬ ‫میفرماید‪:‬‬ ‫دستی خلکی بگره له ژین‪ /‬با اوانیش وک تو‬

‫کــردان یارسان همـان‬ ‫بازماندههـــای مادهای‬ ‫باستان هستند کــه در‬ ‫تالشند تا آیین کردان را‬ ‫زندهوبرقرارکنند‪.‬‬ ‫بژین‪/‬چونکه همو هر وک یکن‪ /‬لر و جاف و‬ ‫لولو و لکن‬ ‫ترجمه‪ :‬دست مردم را بگیرید و به آنها زندگی‬ ‫بدهید بگذار آنها هم مثل تو زندگی کنند چرا‬ ‫که همه مثل هم هستند فرقی ندارد لر‪ ،‬جاف یا‬ ‫لولو و لک باشد‪.‬‬ ‫در این کالم‪ ،‬عابدین که خود از گوران است‬ ‫به صراحت تمام خلق و مخصوصا خلق کرد را‬ ‫به اتحاد میخواند و همه لرها‪ ،‬لکها و جافها‬ ‫را یکی میداند و ناگفته پیداست که همه آنها‬ ‫کرد هستند‪ ،‬لذا نگاه مردم یارسان به همه کردها‬ ‫نگاهی بدون تبعیض است و همه را برابر میداند‬ ‫و انتظار میرود که مردم کرد غیر یارسانی هم‬ ‫به این باور برسند و در عمل شاهد همزیستی‬ ‫مسالمت آمیز باشیم‪.‬‬


‫در ﭘﯽ ﻓﺮاﺧﻮان ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﻋﮑﺎﺳﯽ ﺟﺸﻨﻮاره ﭘﺎﯾﯿﺰی ﻋﮑﺲ رادﯾﻮ ﮐﻮﭼﻪ‪ ،‬اﯾﻤﯿﻞﻫﺎی زﯾﺎدی ﺑﺮای ﻣﺎ ارﺳﺎل ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن ﮔﺮاﻣﯽ‪ ،‬از ﺟﺰﯾﯿﺎت‬ ‫ﺑﺮﮔﺰاری اﯾﻦ ﺟﺸﻨﻮاره ﺳﻮال ﮐﺮده ﺑﻮدﻧﺪ‪ .‬ﺗﻮﺿﯿﺤﺎت زﯾﺮ در ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺳﻮاﻻت راﯾﺞ ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن اﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪهاﻧﺪ‪:‬‬ ‫ﻣﻮﺿﻮع ﺟﺸﻨﻮاره آزاد اﺳﺖ‪ ،‬ﻋﮑﺲﻫﺎ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺎ ﻫﺮ ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ‪ .‬ﻧﺎم »ﺟﺸﻨﻮاره ﭘﺎﯾﯿﺰی« اﻟﺰاﻣﯽ ﺑﺮای ارﺗﺒﺎط ﻋﮑﺲﻫﺎ‬ ‫ﺑﺎ ﻓﺼﻞ ﭘﺎﯾﯿﺰ اﯾﺠﺎد منﯽﮐﻨﻨﺪ‪.‬‬ ‫ﻋﮑﺲﻫﺎ را ﺑﻪ آدرس ﺻﻔﺤﻪ ﻓﯿﺲﺑﻮک ﮐﻮﭼﻪ ﯾﺎ اﯾﻤﯿﻞﻫﺎی دﯾﮕﺮ رادﯾﻮ ﮐﻮﭼﻪ ارﺳﺎل ﻧﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ‪ .‬ﺗﻨﻬﺎ ﻋﮑﺲﻫﺎﯾﯽ‬ ‫در ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﴍﮐﺖ داده ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ اﯾﻤﯿﻞ ‪ festival@koochehmail.com‬ﺑﺎ ﴍاﯾﻂ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪه در زﯾﺮ‬ ‫ﻓﺮﺳﺘﺎده ﺷﻮﻧﺪ‪.‬‬ ‫ﻫﺮ ﺟﻤﻌﻪ‪ ،‬ﻋﮑﺲﻫﺎی ﻣﻨﺘﺨﺐ ﻫﻔﺘﻪ در ﯾﮏ ﮔﺎﻟﺮی ﻣﻨﺘﴩ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ‪ .‬ﭘﺲ از آﺧﺮﯾﻦ ﮔﺎﻟﺮی ﮐﻪ در ﻫﻔﺘﻪ‬ ‫ﭘﺎﯾﺎﻧﯽ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺑﻪ منﺎﯾﺶ ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ‪ ،‬ﯾﮏ ﻫﯿﺎت ﺳﻪﻧﻔﺮه ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽ اوﻟﯿﻪ ﻋﮑﺲﻫﺎ‪ ،‬ﺗﻌﺪادی‬ ‫از آنﻫﺎ را در ﺻﻔﺤﻪ ﻓﯿﺲ ﺑﻮک رادﯾﻮ ﮐﻮﭼﻪ ﺑﻪ رای ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﮔﺬاﺷﺖ و ﺗﻌﺪاد رای ﻣﺨﺎﻃﺒﺎن‪،‬‬ ‫ﺑﺮﻧﺪه ﻧﻬﺎﯾﯽ را ﻣﺸﺨﺺ ﺧﻮاﻫﺪ ﮐﺮد‪ .‬ﻫﺮ ﻓﺮد ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻋﮑﺲ ﺑﻔﺮﺳﺘﺪ و ﺑﯿﺶ از‬ ‫ﯾﮏ ﻋﮑﺲ وی ﻧﯿﺰ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ در ﮔﺎﻟﺮی منﺎﯾﺶ داده ﺷﻮﻧﺪ اﻣﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ اﺛﺮ از ﯾﮏ‬ ‫ﻓﺮد ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ در ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﻧﻬﺎﯾﯽ ﴍﮐﺖ ﮐﻨﺪ‪ .‬رای دﻫﻨﺪﮔﺎن ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﯿﺶ‬ ‫از ﯾﮏ ﻋﮑﺲ رای دﻫﻨﺪ‪.‬‬

‫ﺟﺎﯾﺰه اﯾﻦ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﺑﺮﻧﺪه‪ ،‬ﯾﮏ دﺳﺘﮕﺎه آیﭘﺪ ﯾﺎ ﻣﻌﺎدل‬ ‫ﻗﯿﻤﺖ آن ﺑﻪ دﻻر در اﯾﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه آﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﺎﺷﺪ‪.‬‬

‫ﻻزم ﻧﯿﺴﺖ ﺣﺘام دورﺑﯿﻦ ﻋﮑﺎﺳﯽ ﺣﺮﻓﻪای داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ‪ .‬ﺷام ﻣﯽﺗﻮاﻧﯿﺪ ﺑﺎ ﻫﺮ دورﺑﯿﻦ‬ ‫ﻋﮑﺎﺳﯽ دﯾﺠﯿﺘﺎﻟﯽ ﮐﻪ در دﺳﱰس ﺷامﺳﺖ ﯾﺎ ﺑﺎ دورﺑﯿﻦ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮاه ﺧﻮد‪ ،‬ﻟﺤﻈﻪ ﯾﺎ رویدادی‬ ‫را ﺛﺒﺖ منﺎﯾﯿﺪ‪.‬‬ ‫ﺗﺼﻮﯾﺮ را ﺑﺪون ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ادﯾﺖ‪ ،‬ﺑﺎ ﻧﺎم ﺧﻮدﺗﺎن‪ ،‬زﻣﺎن ﻋﮑﺴﱪداری و ﺗﻮﺿﯿﺤﯽ ﮐﻮﺗﺎه درﺑﺎره ﻋﮑﺲ و اﺷﯿﺎء‪،‬‬ ‫ﻣﻨﺎﻇﺮ ﯾﺎ اﻓﺮادی ﮐﻪ در آن دﯾﺪه ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ‪ ،‬ﺑﺮای ﻣﺎ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﺪ‪.‬‬ ‫در ﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﯾﻞ ﻧﯿﺴﺘﯿﺪ ﻧﺎم اﺻﻠﯽ ﺗﺎن درج ﺷﻮد‪ ،‬ﺣﺘﻤﻦ ﻗﯿﺪ ﮐﺮده و ﯾﮏ ﻧﺎم ﻣﺴﺘﻌﺎر ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﮐﻨﯿﺪ اﻣﺎ ﺑﺮای رﻋﺎﯾﺖ‬ ‫ﻣﻘﺮرات ﺣﻘﻮﻗﯽ ﻧﴩ اﺛﺮ‪ ،‬ﻧﺎم اﺻﻠﯽ ﺧﻮد را ﺑﺮای ﻣﺎ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﺪ‪.‬‬ ‫ﻋﮑﺲﻫﺎی ﺧﻮد را ﺑﻪ اﯾﻦ اﯾﻤﯿﻞ ارﺳﺎل ﮐﻨﯿﺪ‪:‬‬

‫‪festival@koochehmail.com‬‬

‫در ﺑﺎﮐﺲ ﻋﻨﻮان )‪ (Subject‬اﯾﻤﯿﻞ‪ ،‬ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ‪» :‬ﺟﺸﻨﻮاره ﻋﮑﺎﺳﯽ ﭘﺎﯾﯿﺰی«‬ ‫ﺑﺮای اﯾﻦ ﮐﻪ ﮐﻮﭼﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ از ﺗﺼﺎوﯾﺮ ﺷام اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﺪ‪ ،‬در ﻣنت‪ ،‬ﻧﻮﺷﺘﻪی زﯾﺮ را ﮐﭙﯽ ﮐﻨﯿﺪ‪:‬‬ ‫ﻋﮑﺲ‪/‬ﻋﮑﺲﻫﺎی ارﺳﺎﻟﯽ‪ ،‬اﺛﺮ ﺧﻮدم اﺳﺖ‪ .‬ﻣﻦ ﺑﺎ ارﺳﺎل ﻋﮑﺲ ﺑﺮای »رادﯾﻮ ﮐﻮﭼﻪ« ﺗﻮﺳﻂ اﯾﻦ اﯾﻤﯿﻞ‪ ،‬ﻣﻮاﻓﻘﺖ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺣﻖ اﺳﺘﻔﺎده از آن را ﺑﻪ‬ ‫ﻫﺮ ﺻﻮرﺗﯽ‪ ،‬ﺑﺪون ﻣﺤﺪودﯾﺖ زﻣﺎﻧﯽ‪ ،‬ﻣﮑﺎﻧﯽ ﯾﺎ ﻣﺤﺘﻮاﯾﯽ ﺑﻪ »رادﯾﻮ ﮐﻮﭼﻪ« ﺑﺪﻫﻢ‪ .‬ﺑﺪﯾﻬﯽ اﺳﺖ ﻋﺪم رﻋﺎﯾﺖ ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﮐﭙﯽ راﯾﺖ‪ ،‬ارﺳﺎل ﻋﮑﺲ دﯾﮕﺮان و‬ ‫ﯾﺎ ﻣﺸﺨﺼﺎت ﻓﺮدی ﻧﺎدرﺳﺖ ﺿﻤﻦ آنﮐﻪ ﻣﺴﻮوﻟﯿﺖ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ آن ﺑﺮ ﻋﻬﺪه ارﺳﺎل ﮐﻨﻨﺪه اﺳﺖ‪ .‬ﺣﻖ ﴍﮐﺖ در ﻗﺮﻋﻪ ﮐﺸﯽ ﺑﺮای ﺟﺎﯾﺰه را ﻧﯿﺰ از ﻓﺮﺳﺘﻨﺪه ﺳﻠﺐ‬ ‫ﺧﻮاﻫﺪ ﮐﺮد‪.‬‬


‫«چگونهاسالمگرایاندرپیدخالت‬

‫آمریکادرایرانبهقدرترسیدند»‬ ‫مطلبهایی که در این بخش رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته‬

‫و یا مرامی باشد‪ ،‬نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست‪ .‬اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما‬

‫ارسال کنید‪ .‬این مطلب بدون ویرایش رادیو کوچه منتشر میشود‪.‬‬

‫روز بیستوپنجم شهریورماه گذشته‪،‬‬ ‫مقالهای از «رضا پرچیزاده» در بخش «از‬ ‫دیگران» رادیو کوچه با عنوان «آیا آمریکا‬ ‫آخوندها را در ایران به قدرت رساند؟»‬ ‫منتشر شد‪ .‬نویسنده پس از بازخوردهای‬ ‫گوناگون بر آن شد تا مواردی بر این مقاله‬ ‫بیفزاید‪ .‬نسخهی پیش رو که افزودههای‬ ‫بسیاری نسبت به مطلب قبلی داشته و در‬ ‫آن از اسناد و منابع بیشتری استفاده شده‬ ‫است‪ ،‬توسط صاحب قلم در اختیار رادیو‬ ‫کوچه قرار گرفته است‪.‬‬ ‫این متن را در زیر میخوانید‪:‬‬

‫از دیگران‬

‫رژیم جمهوری اسالمی و برخی همراهان دیروز‬ ‫و بریدگان امروزش که گرچه عمدتا در تبعید به‬ ‫سر می برند و ظاهرا در تقابل با این رژیم قرار‬ ‫دارند‪ ،‬اما به نظر میرسد که کماکان به «انقالب‬ ‫اسالمی» و آرمانهای «ضد استکباری»اش وفادار‬ ‫باشند؛ هر کجای دنیا که تقی به توقی می خورد‪،‬‬ ‫انقالبی یا «کودتایی» می شود و حکومتی‬ ‫جبار ‪ -‬به خصوص از نوع «اسالمگرایانه»اش‬ ‫ سرنگون می شود‪ ،‬دست «آمریکای جنایتکار»‬‫را می بینند و با حالتی «شعاری»‪ ،‬بیشتر بر اساس‬ ‫«ترس تاریخی»‬ ‫«ایدئولوژی کور» و‬ ‫ملغمه ای از‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬

‫و کمتر بر اساس فاکتهای انکارناپذیر و استدالل‬ ‫منطقی‪ ،‬مدام بر طبل مذمت «استکبار جهانی»‬ ‫میکوبند و از دست «امپریالیسم» و «دخالت‬ ‫خارجی»اش در اطراف و اکناف کره ارض و بلکه‬ ‫فراتر از آن گالیه می کنند‪.‬‬ ‫اکنون‪ ،‬صرف نظر از اینکه آنچه جمهوری‬ ‫اسالمی امروز در افغانستان و عراق و به‬ ‫خصوص در سوریه میکند خود نه تنها مصداق‬ ‫«دخالت خارجی» است که هیچ دست کمی از‬ ‫«امپریالیسم» آن هم از نوع به شدت خشونت‪-‬‬ ‫آمیزش ندارد‪ ،‬مدارک و شواهد فراوانی وجود‬ ‫متحدان‬ ‫دارد که نشان میدهد خود آخوندها و‬ ‫ِ‬ ‫آن زمانشان هم‪ ،‬در کشاکش سالهای پایانی‬

‫کالرک چندی بعد‪ ،‬در جریـان‬ ‫گروگانگـیری دیپلـوماتهای‬ ‫آمریکاییدرتهران‪،‬تالشکردتا‬ ‫ازرفاقتخودباخمینیاستفاده‬ ‫کرده و به عنوان نماینده کارتر‬ ‫باب مذاکره را با وی به جهـت‬ ‫آزادی گروگانها باز کند‬

‫رضا پرچی زاده‬


‫«جنگ سرد»‪ ،‬در حقیقت به کمک دشمن‬ ‫خونیشان‪« ،‬آمریکای جهانخوار»‪ ،‬در ایران به‬ ‫«مصلحت»‬ ‫قدرت رسیدند؛ منتهی امروز چون به‬ ‫ِ‬ ‫هیچکدامشان نیست‪ ،‬هیچکدام نیز دراینباره‬ ‫هیچ نمیگویند‪ .‬سوای از این حقیقت که قصه‬ ‫همکاری آخوندها با آمریکا تنها به این یک مورد‬ ‫محدود نمی شود و سری دراز دارد‪ ،‬در این مقاله‬ ‫تنها قصد دارم همکاری آخوندها و متحدانشان با‬ ‫آمریکا و نقش آمریکا در به قدرت رسیدنشان در‬ ‫ایران در جریان انقالب ‪ ۱۳۵٧‬را از طریق کند و‬ ‫کاو در چندین سند و مدرک مربوط بررسی کنم‪.‬‬ ‫به عنوان پیش‪-‬زمینه‪ ،‬جودیث وایر‪ ،‬در‬ ‫گزارش مفصلی تحت عنوان «چگونه کارتر و‬ ‫برژینسکی کارت اسالمگرایی را بازی کردند»‬ ‫که برای شماره ‪( ٧‬آگوست‪/‬نوامبر ‪)۱٩۸۰‬‬ ‫سیاسی ای آی آر نوشته‪،‬‬ ‫تحلیلی‬ ‫هفته‪-‬نامه‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫خالصه ای از اسنادی که «شورای روابط‬ ‫خارجی نیویورک» به نام «پروژه مطالعات دهه‬ ‫هشتاد» منتشر کرده را ارائه میکند؛ که به خوبی‬ ‫سیاست دولت جیمی کارتر‪ ،‬رئیس جمهور وقت‬ ‫آمریکا‪ ،‬و به خصوص مشاور امنیت ملیاش‪،‬‬ ‫زبیگنیو برژینسکی‪ ،‬در قبال ایران و خاورمیانه‬ ‫را مشخص میکند؛ سیاستی که زمینه را برای‬ ‫به قدرت رسیدن آخوندها و متحدانشان در‬ ‫ایران فراهم کرد‪ .‬چنانکه وایر می نویسد‪« :‬این‬ ‫سیاست در قبال ایران و خاورمیانه‪ ،‬دو هدف‬ ‫استراتژیک عمده را دنبال می کرد‪ :‬اول اینکه‬ ‫از انقالب اسالمی به عنوان عاملی برای وارد‬ ‫کردن «شوک» به جهان استفاده کند تا‪ ،‬مطابق‬ ‫تعریف شورای روابط خارجی نیویورک‪ ،‬اقتصاد‬ ‫جهانی را‪ ،‬عمدتا در اثر بحرانی که در بازارهای‬ ‫نفت و ارز بینالمللی به دلیل انقالب ایران‬ ‫ایجاد می شد‪ ،‬به «قهقرای کنترل شده» ببرد‪.‬‬ ‫دوم اینکه انقالب اسالمی طراحی شده بود تا‬ ‫گسترش «بنیادگرایی اسالمی» در جهان اسالم‬ ‫را رقم بزند‪ .‬موج ناپایداری ای که از طریق چنین‬ ‫بحرانی‪ ،‬در درجه اول از سوی ایران‪ ،‬در منطقه‬ ‫متساعد می شد‪ ،‬اساس سیاست به اصطالح‬ ‫«کمان بحران» (‪ )Arc of Crisis‬برژینسکی‬ ‫بود؛ که به توسط آن جناح جنوبی شوروی در‬ ‫طغیانهای اسالمی غرق می گردید»‪.‬‬ ‫از قضا‪ ،‬بیست و پنج سال بعد‪ ،‬دیوید فاربر‪ ،‬در‬ ‫کتاب خود به نام گروگان‪ :‬بحران گروگانگیری‬

‫در ایران و اولین برخورد آمریکا با اسالم‬ ‫رادیکال (‪ ،)٢۰۰۵‬در تایید آنچه وایر گفته‪ ،‬می‬

‫نویسد‪« :‬حجم زیادی از اسنادی که به تازگی‬ ‫آزاد شده‪ ،‬نشان می دهد که دولت کارتر‪ ،‬به‬ ‫خصوص مشاور شورای امنیت ملی اش‪ ،‬زبیگنیو‬ ‫برژینسکی‪ ،‬به اهمیت ژئوپولیتیکی اسالم‬ ‫سیاسی برای منطقه [خاورمیانه] نظر داشته اند‪.‬‬ ‫با این وجود‪ ،‬گرفتاری های گروگانگیری‪ ،‬که‬ ‫به حمایت خمینی از گروگانگیران نیز انجامید‪،‬‬ ‫پذیرش احتمال چالشهای استراتژیکی ای که‬ ‫اسالم سیاسی خشونت‪-‬آمیز می توانست در‬ ‫بلندمدت برای منافع بین المللی ایاالت متحده‬ ‫ایجاد کند را دشوار نمود» (‪.)4‬‬ ‫نمونه این اقبال به اسالمگرایی را در حمایت‬ ‫دولت کارتر از خمینی در زمانی که در فرانسه‬ ‫رحل اقامت افکنده بود مشاهده میکنیم‪ .‬چنانکه‬ ‫محمد هاشمی‪ ،‬برادر علی اکبر هاشمی رفسنجانی‬ ‫و رئیس دفتر او به عنوان رییس مجمع تشخیص‬ ‫مصلحت نظام‪ ،‬عنوان کرده‪« :‬در روزهای آخر‬ ‫توقف حضرت امام در پاریس در سال ‪ ۱۳۵٧‬که‬ ‫من در پاریس در خدمت امام بودم‪ ،‬آقای جیمی‬ ‫کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا نمایندهای را‬ ‫به پاریس اعزام کرد؛ و نماینده آقای کارتر به‬ ‫همراه نماینده ژیسکاردستن‪ ،‬رئیسجمهور وقت‬ ‫فرانسه‪ ،‬از حضرت امام درخواست مالقات کردند‪.‬‬ ‫حضرت امام اجازه دادند که نماینده رئیسجمهور‬ ‫آمریکا و رئیسجمهور فرانسه برای مالقات و‬

‫گفتوگو به حضور حضرت امام برسند‪ .‬این دو‬ ‫نماینده حدود ساعت ‪ ۱۰‬شب به محل اقامت‬ ‫حضرت امام در نوفللوشاتو آمدند‪ ،‬خدمت امام‬ ‫رسیدند و حدود یک ساعت و نیم با امام مذاکره‬ ‫و گفتوگو کردند‪ .‬حدود ساعت ‪ ۱٢‬شب اقامتگاه‬ ‫حضرت امام را ترک کردند‪ .‬حضرت امام بعد‬ ‫از گفتوگو و مذاکره با این نمایندگان فرمودند‪:‬‬ ‫اعالم کنید که من در اولین فرصت به ایران‬ ‫برمیگردم»‪.‬‬ ‫چنانکه رابرت دریفوس می گوید‪ ،‬نماینده کارتر‬ ‫کسی نبود مگر رمزی کالرک‪ ،‬دادستان کل‬ ‫سابق ایاالت متحده و رفیق شفیق برژینسکی‬ ‫و هوادار دوآتشه اسالمگرایی در خاورمیانه‪ .‬در‬ ‫مقاله ای تحت عنوان «بحران در ایران در حال‬ ‫گسترش است» در شماره ‪( 4‬ژانویه‪ ۵/‬فوریه‬ ‫‪ )۱٩٧٩‬ای آی آر‪ ،‬دریفوس چنین می نویسد‬ ‫که «گرمترین حمایتی که خمینی اخیرا جلب‬ ‫کرده‪ ،‬از سوی رمزی کالرک بوده است‪ ،‬که‬

‫‪ ...‬انقالب اسالمی طراحی شده‬ ‫بود تا گستـرش «بنیادگرایی‬ ‫اسالمـی» در جهان اسـالم را‬ ‫رقم بزند‪...‬‬


‫مقالهای در روزنامه بالتیمور‬ ‫سان به تاریخ ‪ ۹‬ژانویه ‪،١۹٧۹‬‬ ‫احتمال وجود قصد کودتا در‬ ‫باالیی ارتش‬ ‫برخی الیههای‬ ‫ِ‬ ‫را تایید میکند‪« :‬شش ژنرال‬ ‫هستند که طرح کودتا را دنبال‬ ‫میکنند‪ .‬سرلشکر خسروداد‬ ‫[فرمانده هوانیروز]‪ ،‬یکی از‬ ‫اعضای این گروه که به صراحت‬ ‫حرف از کودتا میزند‪ ،‬به‬ ‫مطبوعات گفته که اگر بختیار‬ ‫شاه را مجبور به خروج از کشور‬ ‫کند‪« ،‬گور خودش را کنده‬ ‫است»‪.‬‬

‫از دیگران‬

‫به عنوان نماینده غیررسمی برژینسکی عمل‬ ‫می کند‪ .‬وی در پاریس با خمینی مالقات کرد تا‬ ‫مراتب وفاداری اش را به مالی دیوانه اعالم کند‪.‬‬ ‫مطبوعات فرانسه‪ ،‬که اخیرا کمپینی ضدخمینی به‬ ‫راه انداخته اند‪ ،‬در ‪ ٢4‬ژانویه یکصدا اعالم کردند‬ ‫که واشنگتن با خمینی ساخت و پاخت کرده تا از‬ ‫جمهوری اسالمی مورد نظر وی حمایت کند»‪.‬‬ ‫کالرک چندی بعد‪ ،‬در جریان گروگانگیری‬ ‫دیپلوماتهای آمریکایی در تهران‪ ،‬تالش کرد‬ ‫تا از رفاقت خود با خمینی استفاده کرده و به‬ ‫عنوان نماینده کارتر باب مذاکره را با وی به جهت‬ ‫آزادی گروگانها باز کند؛ اما خمینی او را به حضور‬ ‫نپذیرفت‪ ،‬و در نتیجه کالرک مجبور شد دست‬ ‫خالی از استامبول به آمریکا مراجعت کند‪.‬‬ ‫در همین گیر و دار‪ ،‬در آن سوی دنیا‪،‬‬ ‫روزنامه ایزوی یِستیا (‪ )Izvestia‬در شوروی‬ ‫سابق‪ ،‬در مقاله ای تحت عنوان «امید بستن‬ ‫به سرهنگان» (‪ ٢۶‬دسامبر ‪ ،)۱٩٧۸‬با رتوریک‬ ‫دوآتش ِه کمونیستی می نویسد‪« :‬در حالی که‬ ‫اینطور به نظر می رسد که خط رسمی واشنگتن‪،‬‬ ‫به رسمیت شناختن پادشاهی در ایران باشد‪ ،‬در‬ ‫مطبوعات [آمریکا] سرتیترهای منتشر میشود‬ ‫مثل «اگر شاه سقوط کند‪( »...‬نیوزویک)‪ .‬در‬

‫همین راستا‪ ،‬به نظر میرسد که فعالیتهای‬ ‫سرویسهای جاسوسی متعدد آمریکا در ایران‪،‬‬ ‫ساختاری مناسب منافع‬ ‫متوجه ایجاد تغییرات‬ ‫ِ‬ ‫ایاالت متحده و مونوپولیهای غربی در این‬ ‫کشور باشد‪ .‬چندین سناریو در دست پیشبرد‬ ‫است‪ .‬نیویورک تایمز بدون هیچ توضیحی‬ ‫ادعا می کند که سرلشکرها و سرهنگان «که‬ ‫وفاداریشان به شاه قطعی نیست‪ ،‬در فکر کودتا‬ ‫هستند»»‪.‬‬ ‫حقیقت نیز همین است که در این زمان‪،‬‬ ‫سرویسهای جاسوسی و غیرجاسوسی آمریکا‬ ‫جدا در حال فعالیت برای پیشبرد آنچه بودند‬ ‫که خود «منافع ملی آمریکا» در ایران تصور‬ ‫می کردند‪ .‬داستان از آنجا آغاز میشود که در‬ ‫دسامبر ‪( ۱٩٧۸‬دی ‪ ،)۵٧‬رابرت هویزر (‪-۱٩٢4‬‬ ‫‪ ،)۱٩٩٧‬ژنرال چهارستاره نیروی هوایی ارتش‬ ‫آمریکا و معاون الکساندر هیگ‪ ،‬رئیس «ستا ِد‬ ‫اروپایی ارتش آمریکا» و از فرماندهان ناتو‪ ،‬از‬ ‫ِ‬ ‫سوی کاخ سفید به قصد ماموریتی با اهداف‬ ‫نامعلوم به تهران اعزام میشود‪ .‬حضور هویزر در‬ ‫تهران البته امر غریبی نبوده است‪ ،‬و به گفته شاه‬ ‫در کتاب پاسخ به تاریخ (‪ ،)۱۳۵۸‬مسافرتهای‬ ‫وی به ایران «جنبه تشریفاتی نداشت‪ ،‬و او برای‬ ‫دیدار با فرمانده قوای مسلح ایران که یکی از‬ ‫کشورهای عضو پیمان مرکزی [سِ نتو] بود‪ ،‬به‬ ‫ایران میآمد» (‪ .)٢4۵‬با این وجود‪ ،‬باز به گفته‬ ‫شاه‪« :‬رفت و آمدهای ژنرال هویزر همواره از‬ ‫چند هفته قبل برنامه ریزی میشد‪ ،‬ولی این بار‬ ‫جنبه ای اسرارآمیز داشت» (‪.)٢4۵‬‬ ‫به نوشته روزنامه اطالعات‪ -‬که در آن زمان‬ ‫به دست انقالبیون افتاده بود ‪ -‬به مورخه‬ ‫چهارشنبه ‪ ۱۸‬بهمن ‪« ،۱۳۵٧‬در آمریکا رسما‬ ‫اعالم شده بود که سفر هویزر با تالشهای‬ ‫آمریکا در مورد مسئله وجود سالحهای پیشرفته‬ ‫آمریکایی موجود در ایران بستگی داشته است‪،‬‬ ‫اما مقامهای نزدیک به دولت آمریکا میگویند‬ ‫ماموریت اصلی هویزر آن بود که بکوشد ارتشیان‬ ‫را ترغیب به کنار ماندن از آشوبهای سیاسی‬ ‫نماید»‪ .‬در ادامه هم از قول هاردینگ کارتر‪،‬‬ ‫سخنگوی وزارت خارجه آمریکا‪ ،‬نقل شده که‬ ‫«ماموریت هویزر آن بوده است که با مقام های‬ ‫نظامی ایران درباره روابط نظامی دو کشور و‬ ‫فروش اسلحه گفتگو کرده و نیز در مورد حمایت‬ ‫آمریکا از قانون اساسی و دولت بختیار با آنان‬ ‫مشورت نماید و امیدوار باشد که نظامیان ایران‬

‫نیز از (بختیار) حمایت کنند»‪.‬‬ ‫در این باره‪ ،‬دیوید فاربر می نویسد که «ماموریت‬ ‫اصلی ژنرال هویزر این بود که با امرای عالی‪-‬‬ ‫رتبه ارتش ایران دیدار کند‪ ،‬آنها را از تداوم‬ ‫حمایت آمریکا خاطرجمع کند‪ ،‬و متقاعدشان کند‬ ‫تا در صورتی که شاه ایران را ترک کرد ‪ -‬که‬ ‫خیلی محتمل هم بود ‪ -‬در ایران بمانند‪ .‬چنانکه‬ ‫رئیس سختگیر هویزر‪ ،‬ژنرال الکساندر هیگ‪ ،‬نیز‬ ‫هدف‬ ‫در آن زمان به هویزر خاطرنشان کرده بود‪ِ ،‬‬ ‫ماموریت او به طرز خطرناکی مبهم بود‪ .‬هیگ‬ ‫بعدا چنین نوشت که مشخص نبود که آیا هویزر‬ ‫به قصد «کودتا کردن» به ایران فرستاده شده‬ ‫بود؛ و یا‪ ،‬چنانکه بعدها در یک گزارش عملیاتی‬ ‫«حساس» اما نه «فوق سری» ذکر شده بود‪ ،‬به‬ ‫منظور «تشویق [ارتش] به ادامه حمایت از دولت‬ ‫قانونی ایران [دولت بختیار]»‪)٩۸( .‬‬ ‫اما شاه در این باره نظر متفاوتی دارد‪ .‬به نظر‬ ‫وی‪ ،‬سفر هویزر به تهران به قصد تسهیل انتقال‬ ‫قدرت به انقالبیون بوده است‪« :‬باالخره من یک‬ ‫بار ژنرال هویزر را به اتفاق سفیر آمریکا‪ ،‬آقای‬ ‫سالیوان‪ ،‬مالقات کردم‪ .‬تنها چیزی که مورد‬ ‫عالقه هر دوی آنها بود‪ ،‬دانستن روز و ساعت‬ ‫حرکت من از ایران بود» (‪ .)٢4۶‬در این مدت‪،‬‬ ‫«ژنرال هویزر از ارتشبد قره باغی‪ ،‬رئیس ستاد‬ ‫ارتش‪ ،‬خواست که مالقاتی بین او و مهدی‬ ‫بازرگان ترتیب دهد‪ .‬ارتشبد قره باغی این تقاضا‬ ‫را به من گزارش داد‪ .‬نمیدانم در این مالقات‬ ‫چه گذشت [هوشنگ نهاوندی در کتاب خمینی‬ ‫در فرانسه در این باره مینویسد که «یکی از‬ ‫مالقات های ژنرال هویزر با محمد بهشتی و‬ ‫مهدی بازرگان ‪ ۱۰‬ساعت به طول انجامید»]‪.‬‬ ‫میدانم که ارتشبد قره باغی از تمام قدرت خود‬ ‫استفاده کرد تا فرماندهان ارتش ایران را از هر‬ ‫گونه اقدام و تصمیمی بازدارد‪ .‬او اکنون تنها‬ ‫کسی است که از جریان این مطلب اطالع دارد‪،‬‬ ‫زیرا فرماندهان و امرای ارشد ارتش ایران یکی‬ ‫پس از دیگری به قتل رسیدند‪ ،‬و تنها ارتشبد‬ ‫قره باغی بهوسیله مهندس بازرگان از قتل نجات‬ ‫یافت‪ .‬پس از آنکه من ایران را ترک کردم‪ ،‬ژنرال‬ ‫هویزر باز چندین روز در ایران اقامت داشت‪ .‬در‬ ‫این هنگام چه گذشت؟ تنها چیزی که میتوانم‬ ‫بگویم این است کهربیعی‪ ،‬فرمانده نیروی هوایی‬ ‫ایران‪ ،‬طی محاکمهاش به قضات گفت‪« :‬ژنرال‬ ‫هویزر شاه را مثل یک موش مرده به خارج از‬ ‫کشور پرتاب کرد»» (‪.)٢4٧-٢4۶‬‬


‫● هایزر‬

‫حقیقت این است که هویزر به احتمال زیاد نه‬ ‫برای تهییج ارتش به دفاع از بختیار‪ ،‬بلکه مطابق‬ ‫آنچه شاه میگوید‪ ،‬برای مطمئن شدن از عدم‬ ‫دخالت ارتش در درگیری میان نیروهای سیاسی‬ ‫متخاصم ‪ -‬یعنی عین آنچه که به نظر میرسد‬ ‫آمریکا میخواست اخیرا در مصر هم پیاده کند‬ ‫اما موفق نشد ‪ -‬که میتوانست به فروپاشی‬ ‫ارتش منتهی شود و بدین ترتیب منافع آمریکا‬ ‫را در ایران و در خاورمیانه به خطر بیندازد به‬ ‫تهران آمده بود‪ .‬از قضا‪ ،‬ویلیام َسفایر به تاریخ ‪۱۸‬‬ ‫ژانویه ‪ ۱٩۸۰‬مقاله ای در نیویورک تایمز تحت‬ ‫عنوان «هویزر در ایران چه گفت؟» نوشت (در‬ ‫سن پیترزبورگ تایمز منتشر شده) و در آن به‬ ‫شواهد و گفتگوهایی اشاره کرد که میتواند در‬ ‫این باره بسیار روشنگر باشد‪.‬‬ ‫چنانکه سفایر مینویسد‪ ،‬مطابق اسناد پنتاگون‬ ‫(وزارت دفاع آمریکا)‪ ،‬ژنرال دیوید جونز‪ ،‬رئیس‬ ‫وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا‪ ،‬در دسامبر‬ ‫‪ ۱٩٧۸‬پیغامی برای هیگ در بروکسل میفرستد‬ ‫با این مضمون که کارتر‪ ،‬رئیس جمهور وقت‬ ‫آمریکا‪ ،‬میخواهد هویزر را برای مالقات با‬ ‫امرای ارتش ایران به تهران بفرستد‪ .‬در پاسخ‬ ‫به سوال هیگ که «هویزر را به چه منظوری‬ ‫میخواهید به تهران بفرستید؟» جونز اظهار‬ ‫میدارد که «ماموریت او تنها به این قصد خواهد‬ ‫بود تا مطمئن شویم که ارتش ایران در این‬ ‫شرایط بحرانی از هم نخواهد پاشید»‪ .‬هیگ‪،‬‬

‫ضمن مخالفت با فرستادن یک فرد نظامی به‬ ‫ماموریتی سیاسی‪ ،‬اعتراض میکند که در این‬ ‫شرایط هر تالشی از سوی آمریکا برای بیرون‬ ‫راندن شاه از ایران میتواند به فاجعه بینجامد‪.‬‬ ‫در اینجا چارلز دانکن‪ ،‬معاون وزارت دفاع‪ ،‬وارد‬ ‫معرکه میشود‪ ،‬و به هیگ اصرار میکند که‬ ‫«هدف از فرستادن هویزر به ایران تنها قوت‬ ‫قلب دادن به ارتش است تا به حمایت آمریکا‬ ‫دلگرم باشد‪ ،‬مبادا که از هم بپاشد»‪ .‬وقتی‬ ‫که هیگ باز هم زیر بار نمیرود‪ ،‬در حوالی‬ ‫کریسمس (دهم یا یازدهم دی)‪ ،‬کارتر به دانکن‬ ‫دستور میدهد تا کانال هیگ را نادیده بگیرد و‬ ‫خودش مستقیم با هویزر ارتباط گرفته او را روانه‬ ‫ماموریت کند؛ امری که باعث میشود هیگ در‬ ‫مدتی کوتاه از پست خود استعفا دهد‪ .‬هویزر‬ ‫زمانی به تهران قدم میگذارد که ماموران «سی‬ ‫آی ای» مدام از تهران به واشنگتن خبر کودتای‬ ‫قریب الوقوع ارتش به قصد جلوگیری از افتادن‬ ‫قدرت به دست آخوندها را گزارش میکردهاند‪.‬‬ ‫از قضا‪ ،‬مقالهای در روزنامه بالتیمور سان به‬ ‫تاریخ ‪ ٩‬ژانویه ‪ ،۱٩٧٩‬احتمال وجود قصد‬ ‫باالیی ارتش را تایید‬ ‫کودتا در برخی الیه های‬ ‫ِ‬ ‫میکند‪« :‬شش ژنرال هستند که طرح کودتا را‬ ‫دنبال میکنند‪ .‬سرلشکر خسروداد [فرمانده‬ ‫هوانیروز]‪ ،‬یکی از اعضای این گروه که به‬ ‫صراحت حرف از کودتا می زند‪ ،‬به مطبوعات‬ ‫گفته که اگر بختیار شاه را مجبور به خروج از‬

‫کشور کند‪« ،‬گور خودش را کنده است»‪ .‬او در ‪٩‬‬ ‫دسامبر [‪ ]۱٩٧۸‬به الفیگارو گفته بود که «شاه‬ ‫کشور را ترک نخواهد کرد‪ ،‬زیرا در آن صورت‬ ‫کشور به دست کمونیستها خواهد افتاد‪ .‬ارتش‬ ‫هرگز دولتی به رهبری بختیار یا هیچ عضوی از‬ ‫جبهه ملی را نخواهد پذیرفت‪ .‬ما می خواهیم که‬ ‫شاه کشور را رهبری کند»»‪ .‬با این وجود‪ ،‬پس از‬ ‫ورود هویزر به تهران و مذاکره او با امرای ارتش‬ ‫و بهشتی و بازرگان‪ ،‬کودتا منتفی می شود‪.‬‬ ‫از باقی ماجرا بر اساس وقایعی که روی داد‬ ‫و برخی اسناد و مدارک نسبتا موثق داخلی و‬ ‫خارجی اطالع داریم‪ .‬ابتدا در ‪ ٢۰‬بهمن‪ ،‬پادگان‬ ‫قصرفیروزه تهران‪ ،‬ظاهرا با همکاری هما فرانی‬ ‫که در آنجا خدمت میکردند‪ ،‬به اشغال درمیآید‬ ‫و زرادخانه اش به تاراج می رود‪ .‬چنانکه وایر‬ ‫مینویسد‪« :‬این قره باغی بود که تمام و کمال‬ ‫با هویزر همکاری کرد تا مصالحه میان بختیار‬ ‫و نخست وزیر منصوب خمینی‪ ،‬مهدی بازرگان‪،‬‬ ‫را بر هم زند‪ .‬با همکاری ربیعی [فرمانده نیروی‬ ‫هوایی]‪ ،‬هویزر و قره باغی شورش پادگان‬ ‫قصرفیروزه را کلید زدند؛ امری که به بروز‬ ‫خشونت شدید در تهران و در نتیجه سقوط‬ ‫بختیار منتهی شد‪ .‬در حالی که هواداران خمینی‬ ‫به خیابانهای تهران ریخته بودند‪ ،‬قره باغی‪،‬‬

‫چنانکهوایرمینویسد‪«:‬اینقره‬ ‫باغیبودکهتماموکمالباهویزر‬ ‫همکاری کرد تا مصالحه میان‬ ‫بختیار و نخست وزیر منصوب‬ ‫خمینـی‪ ،‬مهدی بازرگـان‪ ،‬را‬ ‫بر هم زند‪ .‬با هـمکاری ربیعی‬ ‫[فرمانده نیروی هوایی]‪ ،‬هویزر‬ ‫و قره باغـی شورش پادگـان‬ ‫قصرفیروزه را کلید زدند؛ امری‬ ‫که به بروز خشونت شدید در‬ ‫تهران و در نتیجه سقوط بختیار‬ ‫منتهیشد‪.‬‬


‫از دیگران‬

‫دست هویزر‪ ،‬به ارتش دستور داد‬ ‫دست در‬ ‫ِ‬ ‫تا به پادگانها بازگردد؛ و بدین ترتیب قبضه‬ ‫قدرت توسط خمینی کامل گردید» (همانجا)‪.‬‬ ‫سپس‪ ،‬ارتش در روز ‪ ٢٢‬بهمن ‪ ۱۳۵٧‬طی‬ ‫اعالمیهای که دو نوبت در بعد از ظهر از‬ ‫رادیو پخش میشود‪« ،‬بی طرفی» خود را‬ ‫اعالم میکند‪« :‬ارتش ایران وظیفه دفاع از‬ ‫استقالل و تمامیت کشور عزیز ایران را داشته‬ ‫و تاکنون در آشوبهای داخلی سعی نموده‬ ‫است با پشتیبانی از دولتهای قانونی این‬ ‫وظیفه را به نحو احسن انجام دهد‪ .‬با توجه‬ ‫به تحوالت اخیر کشور‪ ،‬شورای عالی ارتش‬ ‫در ساعت ‪ ۱۰:۳۰‬تشکیل و به اتفاق آراء‬ ‫تصمیم گرفته شد که برای جلوگیری از هرج‬ ‫و مرج و خونریزی بیشتر بیطرفی خود را در‬ ‫مناقشات سیاسی فعلی اعالم و به یگانهای‬ ‫نظامی دستور داده شده که به پادگانهای خود‬ ‫مراجعه نمایند‪ .‬ارتش ایران همیشه پشتیبان‬ ‫ملت شریف و نجیب و وطن پرست ایران بود‬ ‫و خواهد بود و از خواستههای ملّت شریف با‬ ‫تمام قدرت پشتیبانی مینماید»‪.‬‬ ‫شاپور بختیار‪ ،‬نخست وزیر سی‪-‬و‪-‬هفت‪-‬روزه‬ ‫ایران در بحران انقالب‪ ،‬بعدا بارها نالید و از‬ ‫جفای امرای ارتش و از «پفیوزی»شان گالیه‬ ‫کرد؛ و مدام این را تکرار میکرد که «اگر‬ ‫ارتش تنها چند روزی مقاومت میکرد‪ ،‬من‬ ‫خمینی را بر سر میز مذاکره مینشاندم» تا‬ ‫مملکت بالکل بر باد نرود‪ .‬اما حقیقت این است‬ ‫که ارتش عمال هیچ وقت در اختیار بختیار و‬ ‫پشت دولت او نبود؛ و بدین ترتیب‪،‬‬ ‫در نتیجه ِ‬ ‫دل بستن بختیار به آن هم امیدی واهی بود‪.‬‬ ‫این حقیقت زمانی مشخص می شود که می‬ ‫بینیم ارتشبد فریدون جم‪ ،‬که با وجود قوم‬ ‫و خویشی ای که با شاه داشت ‪ -‬شوهر شمس‬ ‫پهلوی بود ‪ -‬اما از ارتشیهای مستقل بود‪،‬‬ ‫بعد از معرفی کابینه بختیار به شاه‪ ،‬که جم در‬ ‫آن به سمت وزارت جنگ گماشته شده بود‪،‬‬ ‫بالفاصله از دولت استعفا می دهد‪ .‬دلیل این‬ ‫امر را وایر‪ ،‬در مقاله ای تحت عنوان «تهدید‬ ‫کودتای نظامی» که در شماره ‪٢٢/۱۵( ٢‬‬ ‫ژانویه ‪)۱٩٧٩‬ای آی آر نوشته‪ ،‬این میداند‬ ‫که «شاه‪ ،‬تحت فشار شدید از سوی [اردشیر]‬ ‫زاهدی و دار و دستهاش‪ ،‬از واگذار کردن‬ ‫فرماندهی کامل ارتش چهارصدهزار نفری به‬ ‫بختیار سر باز زده بود»‪ .‬بدین ترتیب‪ ،‬وقایع‬

‫در پشت پرده جور دیگری رقم خورده بود که‬ ‫بختیار در آن زمان نمیتوانسته چندان از آن‬ ‫اطالعی داشته باشد‪.‬‬ ‫حال‪ ،‬پس از بررسی همه این اسناد و شواهد‪،‬‬ ‫سوالی که در اینجا پیش میآید این است‬ ‫«ارتش دست‪-‬پرورد ِه‬ ‫که چگونه است که‬ ‫ِ‬ ‫آمریکا» که طبیعتا باید از «حکومت دست‪-‬‬ ‫نشانده آمریکا» دفاع کند‪ ،‬به ناگاه تغییر رویه‬ ‫میدهد و در برابر «دشمنان آمریکا» اسلحه‬ ‫بر زمین میگذارد؟ مقامات جمهوری اسالمی‬ ‫و البته بسیاری از همراهان دیروز و مخالفان‬ ‫امروزش‪ ،‬در طول سی و خوردهای سال پس‬ ‫از انقالب همیشه کوشیدهاند تا اقدام ارتش‬ ‫در اعالم بیطرفی را امری «خودجوش» و به‬ ‫حقانیت خود به ملت قالب کنند؛ چنانکه‬ ‫نشانه‬ ‫ِ‬ ‫در قضیه همافران نیز چنین کردهاند‪ .‬حکایت‬ ‫رومانتیک «گل در براب ِر گلوله» معرف‬ ‫نسبتا‬ ‫ِ‬ ‫حضور بسیاری هست‪ .‬طبیعتا اعتراف به این‬ ‫حقیقت که «ضدِامپریالیستها» به کمک خو ِد‬ ‫امپریالیسم قدرت را در ایران قبضه کردند‬ ‫البته باید هم برای همه اینها تابوی بزرگی‬ ‫باشد‪ .‬از آن طرف‪ ،‬آمریکا هم هیچ وقت به‬ ‫صراحت اعالم نکرده که این بال را در حقیقت‬ ‫خود بر سر خود و بر سر ایران آورده است؛‬ ‫امری که تبعاتش به مراتب بدتر از کودتای‬ ‫‪ ٢۸‬مرداد ‪ ۱۳۳٢‬بوده است‪ .‬در این باره‪ ،‬ظاهرا‬ ‫باید کماکان منتظر «آزاد شدن» اسناد رسمی‬ ‫باشیم‪.‬‬ ‫با این وجود‪ ،‬اعدا ِم بالفاصله ارتشبدها‪،‬‬ ‫افسران فراوان و‬ ‫سپهبدها‪ ،‬سرلشکرها و‬ ‫ِ‬ ‫کلی ارتش و جایگزینی تقریبا‬ ‫پاکسازی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫کامل آن با سپاه پاسداران ‪ -‬که ارتش‬ ‫ایدئولوژیک رژیم است ‪-‬به شدت با این‬ ‫ادعای «خودجوش» بودن اعالم بیطرفی‬ ‫تناقض دارد‪ .‬اگر ارتش با طیب خاطر و با‬ ‫آگاهی از حقانیت آخوندها اعالم بیطرفی‬ ‫کرده بود‪ ،‬پس چگونه است که برخی از سران‬ ‫برجسته آن بالفاصله تیرباران میشوند؟ و چرا‬ ‫ارتش در طول سالها پاکسازی سیستماتیک‬ ‫میشود؟ و چرا امروز این سپاه است که نه‬ ‫تنها در حوزه نظامی که در حیطه سیاسی‪،‬‬ ‫اقتصادی‪ ،‬اجتماعی و‪ ..‬حرف اول را میزند؟‬ ‫اینها همه به خوبی نشان میدهد که علی‬ ‫رغم اعالم بیطرفی ارتش‪ ،‬از آنجا که مالیان‬ ‫میدانستند که این قضیه حقیقتا از کجا آب‬

‫درنهایت‪،‬چنانکهمشخصاست‪،‬‬ ‫دولتمـردان آمریکا‪ ،‬در تـب و‬ ‫تاب سالهای واپسین جنگ‬ ‫سرد‪ ،‬با رویکردی کوته‪-‬بینانه‪،‬‬ ‫منافع ملی خویـش در ایران‬ ‫را تنها در گروی حفظ ارتشی‬ ‫میدیدند که طی سـالیان دراز‬ ‫میلیاردها دالر خرج تجهیزش‬ ‫کردهبودندتابدینوسیلهازیک‬ ‫طرف جلوی نفوذ کمونیسم در‬ ‫ایران و فراتر از ایران را بگیرند‬ ‫و از طرف دیگر آن را به پلیس‬ ‫خاورمیانهتبدیلکنند‪..‬‬ ‫بعدی ارتش به‬ ‫خورده است‪ ،‬از تغییر روی ِه‬ ‫ِ‬ ‫دنبال تغییر استراتژی احتمالی آمریکا در‬ ‫هراس بودهاند‪ ،‬فلذا تصمیم میگیرند که تا‬ ‫موقع مناسب است کار را یکسره کنند‪ .‬از‬ ‫قضا‪ ،‬سرلشکر خسروداد‪ ،‬که به شهادت اسناد‬ ‫یکی از فرماندهان ارتش بود که به شدت بر‬ ‫کودتا اصرار می ورزید‪ ،‬از اولین کسانی بود‬ ‫که به دستور صادق خلخالی‪ ،‬اولین «حاکم‬ ‫شرع» جمهوری اسالمی‪ ،‬در روز ‪ ٢4‬بهمن بر‬ ‫روی پشت بام مدرسه رفاه اعدام شد‪.‬‬ ‫بدین ترتیب‪ ،‬به نظر میرسد که بالتکلیفی‬ ‫در واشنگتن که به اتخاذ راهبردی نادرست از‬ ‫سوی آمریکا در قبال انقالب ایران انجامید‪،‬‬ ‫اصلیترین عامل به قدرت رسیدن آخوندها و‬ ‫متحدان چندگاهی شان در ایران بوده باشد‪.‬‬ ‫چنانکه جان سی کمپبل‪ ،‬در نقد کتابی که هویزر‬ ‫سالها بعد درباره این واقعه به نام ماموریت به‬ ‫تهران (‪ )۱٩۸٧‬نوشت‪ ،‬در شماره بهار ‪۱٩۸٧‬‬ ‫مجله امور خارجه بیان میکند‪ ،‬با وجودی که‬ ‫هویزر در این کتاب از اهداف واقعی سفرش به‬ ‫تهران و از دستورات دقیقش چیزی نمیگوید‪،‬‬ ‫اما آنچه میگوید به خوبی نشان از بالتکلیفی‬ ‫واشنگتن در آن مقطع در قبال مساله ایران‬ ‫دارد‪ .‬از قضا‪ ،‬چنانکه هوشنگ نهاوندی نقل‬


‫میکند‪ ،‬دو رئیس جمهور بعدی آمریکا نیز به‬ ‫طور سربسته به خطای استراتژیک واشنگتن‬ ‫در این باره اعتراف کردهاند‪ .‬رونالد ریگان طی‬ ‫مناظره انتخاباتی با رقیب دموکرات خود‪ ،‬والتر‬ ‫ماندیل‪ ،‬اظهار کرده بود که «سیاست غلط ما‬ ‫که باعث سقوط شاه ایران شد‪ ،‬لکه سیاهی در‬ ‫تاریخ ایاالت متحده است»‪ .‬جورج بوش پدر‬ ‫هم بعدها گفته بود که «مأموریتی که به ژنرال‬ ‫هویزر به منظور فلج کردن ارتش ایران تفویض‬ ‫شد‪ ،‬یک خطای بزرگ بود»‪.‬‬ ‫در نهایت‪ ،‬چنانکه مشخص است‪ ،‬دولتمردان‬ ‫آمریکا‪ ،‬در تب و تاب سالهای واپسین جنگ‬ ‫سرد‪ ،‬با رویکردی کوته‪-‬بینانه‪ ،‬منافع ملی‬ ‫خویش در ایران را تنها در گروی حفظ ارتشی‬ ‫میدیدند که طی سالیان دراز میلیاردها دالر‬ ‫خرج تجهیزش کرده بودند تا بدینوسیله از یک‬ ‫طرف جلوی نفوذ کمونیسم در ایران و فراتر‬ ‫از ایران را بگیرند و از طرف دیگر آن را به‬ ‫پلیس خاورمیانه تبدیل کنند؛ و بین اینکه شاه یا‬ ‫اسالمگرایان بر آن ارتش فرمان برانند تفاوتی‬ ‫قائل نمی شدند؛ و از همه اینها مهمتر اینکه‬ ‫به «استقالل» و «آزادی» ایران چندان اهمیتی‬ ‫نمی دانند؛ لذا به غلط قدمی برداشتند که نه تنها‬ ‫ارتش ایران را در عمل نابود کرد‪ ،‬که تمام ایران‬ ‫و بلکه قسمتی عمده از خاورمیانه را از حوزه‬ ‫نفوذ آنها خارج ساخت و از یک طرف تحت‬ ‫سلطه دشمن دیرین شان روسیه و از طرف‬ ‫دیگر به زیر یوغ «استکبارستیزان» جنایتکار‬ ‫انداخت‪.‬‬ ‫در خاتمه‪ ،‬تذکر این نکته را الزم می دانم‬ ‫که پرداختن به تمام این حقایق‪ ،‬به معنی تقلیل‬ ‫وقایع سالهای ‪ ۵۸-۵٧‬در ایران به «تئوری‬ ‫توطئه» و در نتیجه نفی حقیقت «انقالب»‬ ‫نیست؛ بلکه به منظور روشن کردن این حقیقت‬ ‫است که انقالب ایران نیز تقریبا مانند تمام‬ ‫انقالبهای دیگر قبل و بعد از خود‪ ،‬نه در «خالء‬ ‫ایدئولوژیکی» که در «بافتا ِر» (‪)context‬‬ ‫«عملی» داخلی‪ ،‬خارجی‬ ‫عوامل‬ ‫مجموعه ای از‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫المللی به‪-‬هم‪-‬پیوست ِه معاصر روی داد‬ ‫و بین‬ ‫ِ‬ ‫که کمیت و کیفیت هر کدامشان ‪ -‬از جمله‬ ‫دخالت آمریکا ‪ -‬بر آنچه که بعدا در ایران حاکم‬ ‫شد تاثیرات علی و معلولی داشته است؛ و البته‬ ‫جهت تغییر در‬ ‫اینکه امروز نیز هر حرکتی به‬ ‫ِ‬ ‫منتج‬ ‫ایران‪ ،‬طبیعتا و به طرز اجتناب‪-‬ناپذیری‪ِ ،‬‬ ‫عوامل مشابه خواهد بود‪.‬‬ ‫مجموعه ای از‬ ‫ِ‬


‫«آن هشتاد زندانی سیاسی آزاد‬ ‫شدند یا نشدند»‬ ‫مطلبهایی که در این بخش رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا‬ ‫دسته و یا مرامی باشد‪ ،‬نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست‪ .‬اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید‬

‫برای ما ارسال کنید‪ .‬این مطلب بدون ویرایش رادیو کوچه منتشر میشود‪.‬‬

‫منبع‪ :‬وبالگ ژیال بنی یعقوب‬

‫محسنی اژهای‪ ،‬دادستان کل کشور در‬ ‫مصاحبهای گفته است که ‪ ۸۰‬نفر از زندانیان‬ ‫سیاسی( البته به گفتهی او امنیتی و فتنه ‪ )۸۸‬مورد‬ ‫عفو قرار گرفتهاند‪ .‬با فاصلهای کوتاه‪ ،‬بسیاری از‬ ‫رسانههای پوزیسیون و اپوزیسیون به پوشش‬ ‫گسترده این خبر دست زدند‪.‬برخی از رسانههای‬ ‫حرفهای تر از جمله تلویزیونهای ماهوارهای‬ ‫خبری خارج از کشور حتی بر اساس این خبر‬

‫تحلیلهای متعددی را مبنی بر گشایش فضا و‬ ‫آزادی گسترده زندانیان سیاسی پس از روی کار‬ ‫آمدن رییس جمهوری جدید‪ ،‬حسن روحانی مطرح‬ ‫کردند‪ .‬خیلیهای در شبکه های اجتماعی ابراز‬ ‫شادمانی گسترده ای کردند و نوشتند آب زنید راه‬ ‫را‪ ،‬که امشب تعداد زیادی از زندانیان آزاد میشوند‪.‬‬ ‫کسانی نوشتند همه زندانیان سیاسی رجایی شهر آزاد‬ ‫خواهند شد‪.‬کسانی نوشتند همه زندانیان اوین و ‪...‬‬ ‫خالصه اینکه‪ :‬صفحه های فیس بوک و برخی از‬ ‫وب سایتها آکنده از انواع گمانه زنیها و شایعهها‬ ‫شد‪.‬‬ ‫یک‪ -‬چند روز پیش از آن نیز آزادی دوازده نفر‬ ‫از زندانیان سیاسی موجب ایجاد چنین جوی شد‬ ‫و حجم شادی برای آزادی دوازده زندانی سیاسی‬ ‫در فضای شبکه های اجتماعی بقدری زیاد بود که‬ ‫بسیاری از رسانههای بینالمللی و سازمانهای‬ ‫بینالمللی آن را نشانه باز شدن فضا در ایران‬ ‫گرفتند و کم نبودند کسانی که نوشتند و گفتند‬ ‫که بسیاری از زندانیان سیاسی آزاد شدند و این‬ ‫از دستاوردهای دولت روحانی است‪.‬و کمتر رسانه‬ ‫ای به این موضوع اشاره کرد که ما در ایران ‪۱۰۰۰‬‬ ‫زندانی سیاسی داریم و ‪ ۱٢‬نفر بخش کوچکی از‬ ‫زندانیان سیاسی را دربرمی گیرد‪.‬از این دوازده نفر‬

‫تعدادی در ماههای پایانی و حتی روزهای پایانی‬ ‫دوران محکومیت خود به سر می بردند‪.‬‬ ‫دو‪ -‬سال گذشته که هنوز محمود احمدی نژاد‬ ‫رییس جمهور بود به مناسبت عید فطر‪ ،‬هشتاد و‬ ‫هفت نفر از زندانیان سیاسی مورد عفو رهبری قرار‬ ‫گرفتند‪ .‬از مجموع این افراد‪ ۶۰ ،‬تا ‪ ٧۰‬نفرشان به‬ ‫طور کلی آزاد شدند و برخی مورد کاهش حکم‬ ‫قرار گرفتند‪ .‬اسامی افراد عفو شده‪ ،‬با فاصله اندکی‬ ‫در وب سایتهای مختلف از جمله سایت کلمه‬ ‫و جرس منتشر شد و همچنان نیز قابل دسترس‬ ‫است‪ .‬آن موقع به درستی بسیاری از رسانهها‬ ‫نوشتند که هنوز بسیاری از زندانیان سیاسی در‬ ‫زنداناند‪ ...‬و کسی آزادی هشتاد و چند زندانی‬ ‫سیاسی را (که اسامیشان هم مشخص بود)نشانه‬ ‫گشایش فضا نگرفت‪.‬‬ ‫سه ‪ -‬مقایسه رویداد مربوط به آزادی زندانیان‬ ‫سیاسی در عید فطر سال ‪ ٩۱‬با عید فطر سال ‪،٩٢‬‬ ‫نشان از کاهش شدید آزادیهای امسال نسبت به‬ ‫عید فطر سال گذشته میدهد‪ .‬عالوه براین امسال‬ ‫هیچ زندانی سیاسی در روز عید یا قبل از آن آزاد‬ ‫نشد‪ ،‬در حالی که در سال پیش و سالهای پیش از‬ ‫آن‪ ،‬یکی ‪-‬دو روز مانده به عید تعدادی از زندانیان‬ ‫سیاسی از زندان آزاد می شدند‪.‬امسال عفوهای‬

‫وبالگستان‬


‫مربوط به عید فطر با تاخیری نزدیک به دو ماه‬ ‫اعالم شد که ظاهراً عبارت از همان ‪ ۱٢‬نفری است‬ ‫که در هفته پایانی شهریور امسال آزاد شدند‪.‬‬ ‫حتی اگر هشتاد نفر هم آزاد شوند‪ ،‬نسبت به‬ ‫سال گذشته پیشرفت خاصی در این زمینه‬ ‫حاصل نشده است‪.‬‬

‫چهار‪ -‬به نظرم کمتر کسی مصاحبه محسنی‬ ‫اژهای را دقیق مطالعه کرد‪ .‬در این مورد از مردم‬ ‫عادی و حتی فعاالن غیر روزنامه نگار انتظاری‬ ‫نمیرود‪.‬اما از روزنامه نگاران و رسانهها این انتظار‬ ‫می رود که وقتی تیتر میزنند به گفته محسنی‬ ‫اژهای ‪ ۸۰‬زندانی سیاسی آزاد میشوند‪ ،‬دست کم‬ ‫مصاحبه را دقیق خوانده باشند‪ .‬گرچه مصاحبه‬ ‫ابهام زیادی دارد اما تقریبا او هیچ کجا نگفته که‬ ‫هشتاد نفر آزاد میشوند‪ .‬خالصه گفتههایش چنین‬ ‫است‪ :‬در روزهای اخیر ‪ ۸۰‬نفر عفو شدهاند‪ ،‬برخی‬ ‫حبسشان بخشیده شده‪ ،‬برخی اصال مجازات‬ ‫حبس نداشتهاند و جریمه نقدیشان بخشیده شده‬ ‫و برخی هم کاهش حکم گرفتهاند‪.‬‬ ‫بنابراین محسنی اژه ای هم نگفته بود که هشتاد‬ ‫نفر آزاد شده یا می شوند که گروهی از رسانهها با‬ ‫آب و تاب فراوان خبر از آزادی هشتاد نفر دادند‪.‬اگر‬ ‫خبرنگاران با دقت این مصاحبه را خوانده بودند‪ ،‬به‬ ‫طور طبیعی باید به دنبال پاسخ این سوال میرفتند‬ ‫که چند نفر از این هشتاد نفر حبسشان بخشیده‬ ‫شده و به طور کامل آزاد شدهاند؟ از خبرنگاران‬ ‫حاضر در جلسه مطبوعاتی نیز انتظار میرفت‬ ‫که برای شفاف شدن موضوع از محسنی اژهای‬ ‫سوالهای دقیقتری بپرسند‪ ،‬از جمله اینکه چند‬ ‫نفر از این هشتاد نفر کام ً‬ ‫ال آزاد شده یا میشوند؟‬ ‫وقتی میگویید در روزهای اخیر مشمول عفو‬ ‫شدهاند آیا این عفو در روزهای قبل اجرا شده یا‬ ‫قرار است در روزهای آینده اجرا شود؟ و مهمتر از‬ ‫همه‪ ،‬پرسش در باره اسامی آزادشدگان بود‪.‬‬ ‫نمیدانم آیا هیچ کدام از روزنامه نگارانی که با ذوق‬ ‫و شوق خبر آزادی ‪ ۸۰‬نفر را دادند‪ ،‬در روزهای‬ ‫بعد از انتشار خبر شان‪ ،‬در جستجوی اسامی آزاد‬ ‫شدهها برآمدهاند یا نه؟ آیا شایسته نبود که از مراجع‬ ‫موثق قضایی در این خصوص سؤال و برای اطالع‬ ‫مخاطبان منتشر میکردند‪.‬‬ ‫پنج‪ -‬برداشت من از مصاحبه محسنی اژهای این‬ ‫است که به احتمال زیاد منظورش از لیست عفو‬ ‫هشتاد نفره همان دوازده نفری بودند که هفته‬

‫قبلش آزاد شده بودند و هیچ بعید نیست که بقیه‬ ‫همچنان که خود نیز گفته مشمول بخشش جریمه‬ ‫نقدی و یا کاهش حکم شده باشند‪ .‬اما حتی تا این‬ ‫لحظه اسامی آن ‪ ۶۸‬نفر دیگر نامشخص است‪.‬‬ ‫یعنی ما نمیدانیم که چه کسانی مورد بخشش‬ ‫جریمه نقدی و یا تقلیل حکم قرار گرفتهاند و تا‬ ‫زمانی که این فهرست مشخص نشود‪ ،‬عفو هشتاد‬ ‫نفر میتواند مورد تردید قرار بگیرد‪.‬‬ ‫شش ‪-‬کسانی از مصاحبه دادستان کل کشور‬ ‫این نتیجه را گرفتهاند که هشتاد نفر وعده داده‬ ‫شد در عید غدیر آزاد خواهند شد‪ .‬محسنی اژهای‬ ‫در هیچ کجای مصاحبه چنین چیزی را نگفته‬ ‫است‪ .‬بلکه تنها در پاسخ به این سؤال که آیا‬ ‫برنامهای مجدد برای آزادی زندانیان امنیتی دارید‬ ‫یا خیر‪ ،‬گفته است‪ :‬بدون شک هم به صورت‬ ‫معیاری و هم به صورت غیر معیاری برنامه داریم‬ ‫و به مناسبتهای مختلف در طول سال همچون‬ ‫عید قربان‪ ،‬عید غدیر و ‪ ٢٢‬بهمن‪ ،‬آزادی زندانیان‬ ‫را خواهیم داشت‪.‬‬ ‫توجه کنیم که او در پاسخ به سؤالی در باره آزادی‬ ‫مجدد زندانیان این پاسخ را داده است‪.‬بنابراین‬ ‫عفو هشتاد نفر یک موضوع جداگانه بوده که باید‬ ‫تاکنون تحقق یافته باشد و ارتباطی به عید غدیر‬ ‫ندارد‪ .‬او اکنون از برنامههای مجدد سخن گفته‬ ‫است‪.‬‬ ‫در سالهای اخیر‪ ،‬معموال به مناسبتهای مختلف‬ ‫و اعیاد مذهبی تعدادی از زندانیان عادی و سیاسی‬ ‫مورد عفو قرار گرفتهاند و اتفاق تازهای نیست‪.‬‬ ‫هفت‪ -‬ای کاش روزنامه نگاران و رسانهها با‬ ‫دقت بیشتری مسوولیت حرفه ای و اخالقی خود‬ ‫را انجام بدهند‪ .‬آیا کسانی که به راحتی نوشتند‬ ‫هشتاد زندانی سیاسی آزاد میشوند‪ ،‬میدانند چند‬ ‫خانواده را آن شب امیدوار و بعد ناامید و مأیوس‬ ‫کردند؟ میدانند چند نفر از همسران زندانیان‬ ‫سیاسی و یا فرزندانشان آن شب تا صبح خیره‬ ‫بر در خانههای خود ماندند تا شاید عزیزانشان از‬ ‫راه برسند؟ آیا میدانند با بزرگنمایی چنین اخباری‬ ‫این تصور را برای افکار عمومی به وجود آوردهاند‬ ‫که بسیاری از زندانیان سیاسی آزاد شدهاند و این‬ ‫میتواند حساسیت آنها را نسبت به موضوع‬ ‫زندانیان سیاسی کم کند؟ آیا میدانند که برخی از‬ ‫زندانیان سیاسی از انتشار اخبار غیرواقعی در این‬ ‫خصوص رنجیدهاند؟‬ ‫و از همه مهمتر آیا میدانند که حق ندارند صحت و‬ ‫دقت خبر را قربانی سرعت و یا ذوق زدگی خود کنند؟‬

‫‪A joint publication of Seven‬‬ ‫‪Publishing Company Inc.,‬‬ ‫‪and Koocheh Foundation Inc.‬‬

‫‪Executive Manger: Ali Herischi‬‬ ‫‪Executive Editor: Ardavan Roozbeh‬‬ ‫‪News Editor:Kambiz Ghafouri‬‬


‫رسانهها در امنیت کامل هستند‪ ،‬نگران نباشید‪ .‬اثر رضا جوزانی‬


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.