غلبهایمان
نوشته :كن چانت ترجمه :نینوس مقدس نیا
فهرست مقدمه نویسنده 1................................................................................................................. فصل اول :درختان انجیر و كوهها 2.................................................................................... فصل دوم :سرود خواندن در باران6.................................................................................... فصل سوم :شما واقعا خوشبخت هستید!9......................................................................... فصل چهارم :اعتراف به ایمان و اعالم آن 13..................................................................... فصل پنجم :شما باید شاد باشید 18.................................................................................... فصل ششم :دل به دریا بزنید 21......................................................................................... فصل هفتم :سگ زنده یا شیر مرده؟25............................................................................. فصل هشتم :دنیای خود را از نو بسازید! 28......................................................................
مقدمه نویسنده درمورد اكثر كتابهایی كه درباره زندگی موفقیتآمیز نوشته شدهاند اشكالی وجود دارد :این كتابها معموال توسط اشخاصی موفق ،به نگارش درآمدهاند و همین باعث كاهش تأثیر كتب فوق در مقابل شرایط دشوار زندگی عادی میشود .نمیدانم كه از نظر شما من شخصی موفق هستم یا نه .باید بگویم كه من هم مثل سایر مردم در زندگی خود، تلخ و شیرین و شكست و پیروزی را تجربه كردهام .غالبا مسؤولیتهایم را بیشتر از توانم دیدهام و مشكالتم بزرگتر از قدرتم بودهاند .گمان میكنم شما هم به درد من مبتال باشید .به هر حال ،فشار مسائل ،من را ناگزیر به بیان این اصول ایمان نمود .باور كنید كه این اصول ،كاری هستند .من بارها با دورنمای وحشتناكی از جیب و رؤیاهای بینتیجه مواجه شدهام ،اما با توكل به وعدهی خدا در دعا ،معجزه الهی را دگرگونی اوضاع دیدهام .فقر به فراوانی ،ضعف به توانایی و شكست به پیروزی مبدل گشتهاند .بسیاری را میشناسم كه این تحول خارقالعاده را تجربه كردهاند و مطمئن هستم كه شما هم قادر به این كار خواهید بود. مقدسین مبهوت! مانند كسی كه دچار سردرد است (و مایل نیست از سر خود خالص شود ،اما حفظ آن هم او را آزار میدهد!) بسیاری از مسیحیان نیز مسیحیت خود را بیشتر مایه زحمت میدانند تا شادی .آنها نمیخواهند مسیح را از دست بدهند ،چون میدانند كه او تنها راه به حیات ابدی است ،اما در عین حال به جای اینكه از زندگی ایمانی خود لذت ببرند آن را تحمل میكنند .به جای اینكه پیروزمندانه به پیش روند ،مانند یك مغلوب دچار افت و خیزند و بطور خالصه در مسیح نفس میكشند ،اما در او حقیقتا زندگی نمیكنند. در این مورد چه پاسخی میتوان داد؟ یوحنا به ما میگوید ...« :غلبهای كه دنیا را مغلوب ساخته است ،ایمان ماست» (اول یوحنا .)4 :5آخرین فصل این كتاب (كه شما میتوانید آن را اول مطالعه كنید) ،توضیحی است از این ایمان همیشه غالب ،اما در فصلهای قبل از آن با مقدمهای بر زندگی فعال در مسیح آشنا میشوید .پس این كتاب را مطالعه كنید تا دریابید كه مقصود عیسی از بیان این جمله چه بود« :من آمدم تا ایشان حیات یابند و آن را زیادتر حاصل كنند» (یوحنا .)10 :10
1
فصل اول :درختان انجیر و كوهها در میان سربازان نیروی هوایی شعاری وجود دارد« :كار دشوار را فورا انجام میدهیم ،كار غیرممكن كمی بیشتر طول میكشد ».حال بدون آنكه به خواهیم توانایی سربازان را انكار كنیم ،باید بگوییم كه این خودستایی كمی اغراقآمیز است ،اما در این سخنان مسیح نشانهای از اغراق نمیبینیم ...« :نزد خدا همه چیز ممكن است» (متی .)26 :19اجازه دهید در این مورد توضیح بیشتری دهم .یك روز هنگامی كه عیسی به سوی اورشلیم میرفت ،گرسنه شد .در كناره راه درخت انجیری دید و به سوی آن آمد تا میوهاش را بچیند ،اما ماًیوس شد ،چون آن درخت مملو از برگ بود و حتی یك انجیر هم بر شاخههایش وجود نداشت .عیسی فرمود« :از این به بعد میوه تا به ابد بر تو نشود» (متی :21 .)19شاگردان مسیح كه با او بودند از این عمل وی متعجب شدند ،اما در انتظار نتیجه ماندند .مجسم كنید كه آنها روز بعد با دیدن خشك شدن آن درخت انجیر چقدر متعجب شدند ،اما عیسی در جواب ایشان گفت« :هر آینه به شما میگویم اگر ایمان میداشتید و شك نمینمودید ،نه همین را كه به درخت انجیر شد میكردید ،بلكه هرگاه به این كوه میگفتید منتقل شده چنین میشد ...و هیچ امری بر شما محال نمیبود ...و هر آنچه با ایمان به دعا طلب كنید خواهید یافت»(متی 20 :17و .)1 – 1 :21آیا عمق معنی این آیات را درك میكنید؟ مسیح نیروی معجزهگر خدا را به شما میبخشد .او میگوید خدا مایل است به نفع شما كار كند و شما را حیاتی مملو از پیروزی مداوم وارد سازد ،اما برای یافتن این پیروزی ،شما به چهار چیز محتاجید: شما باید به خدا ایمان بیاورید اقتدار خدا چیست؟ نامحدود! جالب است كه عده بسیار كمی حقیقتا درمورد اقتدار خدا فكر میكنند .اجازه دهید از شما بپرسم آخرین باری كه به قدرت خدا فكر كردهاید چه وقت بود؟ آخرین دفعهای كه از خود پرسیدهاید خدا چه میتواند بكند كی بود؟ مردم غالبا درمورد قدرت خدا به طریقی خیالی و مبهم فكر میكنند .از نظر آنها قدرت الهی چیزی است كه سرودهای كلیسایی به آن اشاره میشود و یا مربوط به مباحث الهیاتی است .آنها هرگز قدرت خدا را برای خود تجربه نكردهاند و لمس او را بر خود احساس نكردهاند .قدرت خدا را باید به عنوان یك تجربه شخصی به فهمیم و در عمق وجود درك كنیم كه او قادر به انجام چه كارهایی است .عیسی نكته فوق را به هنگام این تعلیم خود احساس كرده بود« :نزد انسان این محال است ،لیكن نزد خدا همه چیز ممكن است» (متی .)26 :19آیا مسیح این را برای این بیان كرد كه فقط تعلیم جدید و جالبی به دهد؟ خیر .خداوند از تجربه عمیق و شخصی خود درمورد قدرت پدر سماویاش میگفت و امروز مایل است كه شما هم این تجربه كنید. پولس نیز درمورد این آگاهی شخصی نسبت به قدرت خدا چنین میگوید« :باز نمیایستم ...از یاد آوردن شما در دعاهای خود ...تا چشمان دل شما روشن گشته بدانید كه ...چه مقدار است عظمت بینهایت قوت او نسبت به ما مؤمنین بر حسب عمل توانایی قوت او» (افسسیان 16 :1و .)19وی مایل است كه ما متوجه این دو نكته شویم :اول اینكه به دانیم خدا قدرت عظیمی دارد و دوم اینكه بدانیم تمام این قوت الهی نسبت به ما عملی میشود .به عبارت دیگر هرگاه كتاب مقدس درباره قدرت خدا سخن میگوید .علت آن نیست كه موضوع جالبی برای مباحثه محققین مطرح كند ،بلكه نشان میدهد كه خدا برای شما چه میخواهد و چه میتواند انجام دهد. هم اكنون در همین لحظهای كه این سطور را مطالعه میكنید قدرت خدا به نجات شما اختصاص دارد و شما به وسیله
ایمان میتوانید این قدرت را ببینید .مهمترین چیز در دنیا این است كه لمس خدا را بر زندگی خود احساس نمایید. این با ارزشترین چیزی است كه میتوانید بدست آورید و در مقابل تنها چیزی كه باید بپردازید ایمان است .در دورههای مختلف ،عده بیشماری به خاطر سعی در كسب لمس خدا و درك حضور او از خود گذشتگیهای وحشتناكی را متحمل شدهاند .آنان خود را با تازیانه شكنجه داده و با گرسنگی و سرما آزار دادهاند .از راههای بسیاری با خزیدن بر دستها و زانوهایش عبور كرده و خود را به درون شعلههای آتش انداخته و از تمام مایملك خود دست شستهاند تا مثل فقرا زندگی كنند و هر سختی و عذاب شدید را متحمل شدهاند ،اما اینها همه بیفایده بودهاند ،چون لمس خدا را نمیتوان خرید .شخصی میگفت« :به من نشان دهید كه چگونه میتوانم به خدا دست یابم و من هر چه كه دارم به شما خواهم داد» ،ولی خداوند تنها ایمان ما را میخواهد« .قوت او نسبت به ما مؤمنین» است. 2
شما باید اراده خدا را بدانید عیسی فرمود اگر شما ایمان داشته باشید میتوانید كوهی را به دریا افكنید .ظاهرا باید درمورد حركت دادن كوهها كمی معتدل باشیم .ما نمیتوانیم با گردش در اطراف فقط به خاطر خوشی دلمان به جا به جا كردن كوهها و تپهها به پردازیم! نكته كلیدی این است كه ما در هماهنگی با اراده خدا عمل كنیم .شما به وسیله ایمان ،قادر خواهید بود هر آنچه را خدا به شما نشان میدهد كه باید جابهجا شود ،از جای خود بردارید .یك بانوی چینی فكر میكرد كه میتواند بر اساس این وعده هر چه به خواهد انجام دهد .او خانهای داشت كه چشمانداز آن دشت زیبایی بود ،اما یك صخره بد شكل مانع دید او میشد .او تصمیم گرفت كه جا به جا شدن آن صخره را از خدا به خواهد .به محض اینكه دعایش به پایان رسید ،چشمان خود را گشود و به صخره نگاه كرد و با خشم گفت« :همانطوری كه فكرش را میكردم هنوز آنجاست!» مالحظه میكنید كه او حقیقتا جا به جا شدن آن صخره را نداشت و با ایمان دعا نكرده بود .این كار را هم نمیتوانست انجام دهد ،چون از اراده خدا مطمئن نبود .یوحنا این حالت را اینگونه بیان میكند« :ای حبییان هرگاه دل ما ،ما را مذمت نكند ،در حضور خدا اعتماد داریم و هر چه سؤال كنیم از او مییابیم» (اول یوحنا 21 :3و .)22دلهای ما هنگامی كه درمورد اراده خدا مطمئن نباشیم ما را مذمت میكنند ،چون در چنین وقتی در تقاضاهای خود ،گستاخ و خودخواه و حتی گناهآلود خواهیم بود ،اما اگر بدانیم آنچه را كه میخواهیم مطابق با اراده خداست ،با اعتماد دعا خواهیم كرد و نسبت به یافتن جواب دعایمان مطمئن خواهیم بود .به وسیله چند طریق میتوانید دریابید كه خدا برای شما چه میخواهد: كتاب مقدس :در تمام صفحات كاتب مقدس ،صدها وعده الهی مربوط به عمیقترین نیازهای شما یعنی بخشوده شدن ،شفا ،محبت ،آرامش درونی ،مشاركت ،اقتدار و حیات ابدی وجود دارند .هرگاه وعدهای خاص از كالم خدا به یكی از مشكالت شما مربوط شود ،دیگر جای هیچگونه تردید درمورد اراده خدا برای شما باقی نمیماند .خدا به همان نیكویی كالم خویش میباشد و به آنچه فرموده ،عمل خواهد كرد .ایمان بطور ساده یعنی پذیرفتن این حقیقت .كتاب مقدس میفرماید« :از تمامی وعدههای نیكو كه ...داده بود ،یك سخن به زمین نیفتاد» (اول پادشاهان )56 :8و نیز: «یهوه صبایوت میگوید من را به اینطور امتحان نمایید( »...امالكی .)10 :3میتوان به وعده خدا توكل نمود ،چون امتحان شده است .یك تكنیسین جوان آزمایشگاه ،پس از ایمان آوردن به مسیح در طی وقت روزانهاش برای ناهار، به مطالعه كتاب مقدس میپرداخت .روزی یكی از همكارانش با طعنه از او پرسید: «آیا میدانی كه كتاب مقدس در چه زمانی نوشته شده؟» «نه». «آیا میدانی چه كسی آن را نوشته است؟» «نه». «پس اگر نمیدانی كتاب مقدس در چه زمانی نوشته شده یا نویسندهاش چه كسی بوده ،از كجا میدانی كه حقیقت دارد؟» آن مسیحی جوان اندكی فكر كرد و سپس پاسخ داد«:تو یك ریاضیدان هستی .آیا میدانی كه جدول ضرب را چه كسی نوشته و این كار در چه زمانی اتفاق افتاده؟» «البته كه نه». «پس از كجا میدانی كه جواب آن صحیح است؟» «سؤال مسخرهای است .میدانم كه جدول ضرب صحیح است ،چون جواب آن همیشه درست از آب درمیآید». مسیحی جوان گفت« :خوب من هم دقیقا به همین طریق میدانم كه وعدههای خدا حقیقی هستند ،چون در عمل ،نتیجه میدهند». دعا :گاهی اوقات ما با نیازی مواجه هستیم كه هیچ وعدهای در كتاب مقدس ،عمال به آن مربوط نمیشود .در چنین موقعیتی باید در دعا ،اراده خدا را جستجو نمود .او قادر است كه در عمق قلب شما ،سخن بگوید و ارادهاش را آشكار سازد (اشعیا ، 21 :30كولسیان 15 :3و یعقوب .)1:5میگویند كه اولیور كرامول در طی دوران سخت مبارزهاش با نیروهای پادشاه ،غالبا افسرانش را نزد خود میخواند ،تا مدتی را در دعا بسر برند .آنان گاهی دو یا سه روز به دعا 3
كردن ادامه میدادند ،تا به بیان زیبای خودشان« :در امیدی برای ایشان باز میشود ».آنان در دعا انتظار میكشیدند تا خدا ارادهاش را نشان دهد .دعا قادر است برای شما نیز همین هدایت الهی و اطمینان درونی را به بار آورد. مشورت ...« :سالمتی از كثرت مشیران است» (امثال .)14 :11اگر درمورد مسألهای با چند تن از اشخاص با صالحیت و روحانی مشورت كردید و نظر آنها یكسان بود ،ممكن است كه نظر مشورتی آنان همان اراده خدا باشد. وقایع :غالبا ترتیب اتفاقات و چگونگی پیشرفت اوضاع و احوال ،آشكار میسازد كه به كدام راه باید برویم .دری باز میشود و در دیگری بسته ،اما شما باید حقیقتا مایل باشید كه خدا طریق زندگی تان را انتخاب نماید .نه مانند آن مسافری كه در هر تقاطع با انداختن چوب دستیاش به هوا تعیین مسیر مینمود ،به این ترتیب كه هر جهتی را كه آن چوب دستی پس از افتادن بر روی زمین نشان میداد ،از همان راه میرفت .درمورد آن مسافر همه چیز به خوبی پیش میرفت تا آنكه به یك دو راهی رسید كه یك راه آن سنگالخی و ناهموار بود و دیگری راهی صاف و پوشیده از قیر. او چوب دستیاش را به هوا انداخت و دید كه به راه سنگالخی اشاره میكند .بار دوم چوب دستی را به هوا انداخت و باز همان نتیجه را گرفت .آنقدر به این كار ادامه داد تا اینكه باالخره چوب دستی به سوی راه صاف به زمین افتاد! آن مسافر تنها هنگامی مطیع چوب دستیاش میشد كه راه دلخواه خودش را نشان دهد .آیا شما هم با اراده خدا اینگونه عمل میكنید؟ شما باید ایمان خود را به كار برید خدا به شما ایمانی بخشیده است .شما میتوانید از این ایمان خود برای یك معجزه استفاده نمایید .ایمان شما اگر به كار گرفته شود ،قادر خواهد بود معجزهای را كه به آن نیاز دارید عملی سازد .ایمان چیست؟ مسلما ماده مرموزی نیست كه از وجود شما تراوش كند! ایمان بطور ساده یعنی اطمینان و یقین كامل به اینكه خدا به تمام وعدههایش عمل خواهد .واضح است كه بزرگترین دشمن ایمان شك میباشد .به همین خاطر مسیح فرمود« :اگر ایمان میداشتید و شك نمینمودید ...به این كوه منتقل شده به دریا افكنده شو ،چنین میشد» (متی .)21 :21مردم در مواقعی نظیر موارد ذیل دچار نوعی شك كه گناه است میشوند و به همین دلیل ایمانشان فلج میگردد: •آنها در انتظار برای جواب دعا ،دچار تردید میشوند .مسیح فرمود« :آنچه در عبادت سؤال میكنید ،یقین بدانید كه آن را یافتهاید و به شما عطا خواهد شد» (مرقس )24 :11 •آنها به حرف اشخاص پیرو فلسفهی طبیعی گوش میدهند كه میگویند :خدا معجزاتی را كه برای شخصیتهای كتاب مقدس انجام داد ،برای ما انجام نخواهد داد .میلیونها نفر سرودی با این مضمون میسرایند« :آنچه برای دیگران انجام داد ،برای تو نیز انجام خواهد داد» ،اما چند درصد از آنان حقیقتا این را قبول دارند؟ •آنها به اتفاقات و نشانهها ،بیش از وعده و كالم خدا اهمیت میدهند .اگر كالم خدا به موضوعی اشاره صریح دارد، بدون توجه به ظواهر اتفاقات به همان كالم به چسبید تا مبادا از آن ربوده شوید .درمورد وعده خدا ،دلیرانه ثابت قدم باشید. چه چیزی موجب شك میشود؟ جواب ساده این است« :خالی بودن از كالم خدا ».روحی كه با كالم خدا تغذیه نشده باشد ،شك خواهد كرد ،اما قلبی كه با وعدههای عالی خدا پر شده باشد ،با ایمان به جلو خواهد دوید .كتاب مقدس میفرماید كه ایمان از شنیدن كالم خدا حاصل میشود (رومیان .)17 :10:كالم خدا« ،زنده» و «مقتدر» است (عبرانیان )12 :4و به وسیله «وعدههای بینهایت عظیم و گرانبهای» آن قادریم از هر اسارتی خالصی یابیم و با شادی به حیات پرثمرتر در مسیح وارد شویم (دوم پطرس « .)4 :1تونی» در یك تصادف موجب ضرب دیدگی پشت خود شده بود و برای تخفیف درد شدیدی كه داشت باید مرتبا از داروی پتیدین ( ) pethidinاستفاده میكرد .ظاهرا در آن زمان پزشكان متوجه عواقب اعتیادآور داروی فوق نبودند .هنگامی كه تونی از بیمارستان مرخص شد ،فهمید كه به این دارو معتاد شده است .او به وسیله نسخه ،مرتبا داروی مذكور را مصرف میكرد ،اما پس از گذشتن چند ماه ،به مقدار بیشتری از آن محتاج میشد .به تدریج زندگی او رو به نابودی میرفت ،چون پتیدین ،مركز جان و وجودش شده بود. نصایح پزشكی ،تأثیری بر او نكردند تا اینكه یك پزشك مسیحی به او نشان داد كه تنها با كمك مسیح میتواند آزاد 4
شود .این توصیه موجب شد كه تونی با من آشنا شود .در آن موقع او مردی شكسته ،بیچاره و مأیوس بود ،اما مایل بود كه خود را به دستهای مسیح بسپارد .در ابتدا تغییر چندانی در وضع او مشاهده نمیشد و در طی همان هفتههای اول بارها هنگامی كه در اثر مصرف بیش از حد دارو به حال فلج و انقباض میافتاد ،به داد او میرسیدم .برای اینكه در چنین وضعی زبان او بر گلویش نیفتد و موجب خفگیاش نشود ،همسرش مجبور بود قاشقی را با فشار ،در دهانش فرو كند و با این كار هم اغلب ،دهان شوهرش را مجروح میكرد ،اما به تدریج كه تونی مجذوب وعدههای خدا میشد و ایمانش كنترل میگردید ،بر دارو نیز تسلط مییافت تا روزی كه با شادی توانست شهادت به دهد كه مسیح كامال او را از اعتیاد به پتیدین آزاد ساخته است .پیروزی فوقالعادهای بود .تونی و همسرش به شهر دیگری نقل مكان كردهاند و اكنون تماس من با آنها قطع شده است .تنها میتوانم امیدوار باشم كه تونی همچنان در پیروزی خود كه به وسیله ایمان به وعدههای عظیم الهی بدست آورده بود ،پابرجا باشد. شما باید مسیح را در زندگی خود بپذیرید تنها یك منبع برای معجزه خدا وجود دارد و آن هم مسیح است .عده بسیاری به دنبال یافتن قوت ،در مذاهب عجیب و غیرعادی خود میباشند .معجزاتی كه از چنین منابعی به وجود آیند ممكن است برای مدتی كوتاه ،خوب بنظر آیند ،اما در نهایت به هالكت منتهی خواهند شد .خدا قدرت الهی را تنها به مسیح بخشیده است (متی .)18 :28 سایرین شاید موقتا چیزی از قدرت مسیح را غضب كنند ،اما عاقبت خداوند بر همه چیز مسلط خواهد شد .اگر شما در جستجوی قدرت خدا جهت شفا و حیات هستید باید تنها به مسیح بنگرید .اگر در جستجوی مسیح هستید باید به جلجتا بیایید. •جلجتا تضمینی است برای معجزه بخشوده شدن شما ،چون مسیح بر روی صلیب جریمه گناهان شما را پرداخت نمود. •جلجتا تضمینی است برای معجزه پیروزی شما ،چون مسیح بر روی صلیب نیروی ظلمت را شكست داد. •جلجتا تضمینی است برای معجزه فراوانی شما ،چون مسیح بر روی صلیب فقیر شد تا شما به وسیله فقر او به ثروت الهی برسید. •جلجتا تضمینی است برای معجزه قیامت شما ،چون بر روی صلیب با مرگ رو به رو شده آن را شكست داد و راهی برای شما مهیا ساخت تا در آن به سوی حیات ابدی گام بردارید. اگر شما مسیح را در زندگی خود بپذیرید و ایمان خود را در قدرت و وعده عالی خدا به كار برید ،همه اینها از آن شما هستند.
5
فصل دوم :سرود خواندن در باران چند سال پیش ،جمله كوتاه و حكیمانهای خواندم كه در آن نشانهای از نبوغ نویسنده گمنامش وجود داشت« :آزمایشها به حدی ما را گرفتار میسازند كه باید سینه خیز از آنها عبور نمود ».آیا شما هم همین نظر را دارید؟ آیا شما هم تا این حد خود را تحت فشار آزمایشها میدانید؟ آیا شما هم مثل شخصی هستید كه شكسپیر او را اینگونه توصیف میكند: «بیتحرك ،سرد و در مقابل آزمایش كند»؟ متأسفانه غالب مردم مشابه این بیان صریح ویلیام بكفورد (William )Beckfordمیباشند« :من آنقدر نادان نیستم كه در مقابل آزمایش مقاومت كنم ».یا شاید این جمله مأیوسانه لرد لینگتون (( Lord Darlingtonبه حقیقت نزدیكتر باشد« :هیچ كاری از من برنمیآید .در مقابل هر چیزی قدرت استقامت دارم به جز آزمایشها!» در واقع تنها دو راه برای خالص شدن از آزمایشها وجود دارند .اولین راه ،تسلیم شدن است .الزم نمیدانم كه درمورد این راه ،توضیح بیشتری به دهم ،چون بیشك آنچه را كه باید درباره تسلیم شدن به آزمایش بدانید ،میدانید .راه دوم این است كه به وسیله ایمان ،بر آزمایشها پیروز شویم .با انتخاب راه اول ،لذتی كوتاه و در پی آن یك پشیمانی طوالنی خواهید داشت .اما راه دوم ،برای شما شادی و وجد و عزت نفس به بار خواهد آورد .درمورد این راه دوم برای مواجه شدن با آزمایشها توضیح بیشتری دهم. وسوسههای اغواكننده ما در جهانی زندگی میكنیم كه پر از آزمایشهاست .از هر طرف با اشخاص ،اماكن ،موضوعات و القائات اغواكنندهای مواجه هستیم كه ما را از اراده خدا منحرف میسازد .جان گالزورثی (( John Galsworthyاز این وضع ،اینگونه گله میكند« :زندگی یك آزمایش طوالنی است ».حتما شما هم كامال با این نظر موافق هستید .مطمئنا شما نیز آزمایش شدهاید و در مقابل فریبندگی آن شكست خوردهاید .با این حال ،بهتر است پیش از اینكه به پیش رویم ،درمورد معنی كلمه «آزمایش» توضیح دهم .كتاب مقدس این كلمه را به دو طریق به كار میبرد :وسوسه یعنی به دام شریر كشیده شدن و نیز امتحان شدن در یك تجربه سخت .به این ترتیب آزمایش ،شامل هر چیز و یا هر شخصی است كه ما را با فریب خود ،از خدا دور نموده و در دام گناه میاندازد و یا آزمایش میتواند شامل مخالفتها و مشكالتی باشد كه در راه همه ما وجود دارند .پس در هر دو صورت درگیری ما با آزمایشها ،بسیار زیاد است .شاید این بیان پولس رسول مهمترین آیه یاری دهنده به ما در مقابل آزمایشها باشد« :هیچ تجربه ،جز آنكه مناسب بشر باشد شما را فرو نگرفت، اما خدا امین است كه نمیگذارد شما فوق طاقت خود آزموده شوید ،بلكه با تجربه ،مفری نیز میسازد تا یارای تحمل آن را داشته باشید» (اول قرنتیان .)13 :10با ذكر این آیه ،توجه شما را به نكات بعدی جلب میكنم: برای خود دلسوزی نكنید یكی از اشتباهات متداول كسانی كه دچار آزمایش میشوند ،این است كه تنها خود را در چنان مسألهای گرفتار میدانند و فكر میكنند كه هیچ كس دیگر مشكلی مشابه آنها نداشته است و حتی در مقابل حمالت سخت روحی ،برای خود دلسوزی هم میكنند .آنها از سرنوشت خود مینالند و مدعی هستند كه رفتار خدا با آنها عادالنه نبوده است. چنین اشخاصی حتی در مقابل تسلیتهای سایرین هم میگویند« :حرف زدن برای شما آسان است ،اما نمیدانید كه ما چه میكشیم!» ولی كتاب مقدس بر همه این سخنان پوچ ،خط بطالن میكشد« :هیچ تجربه جز آنكه مناسب بشر باشد شما را فرو نگرفت ».معنی این آیه این است كه هر آزمایشی یا مشكلی كه سر راهتان قرار میگیرد ،برای هزاران نفر دیگر نیز پیش آمده كه حتی قادر به غلبه بر آن بودهاند .در این میان ،میزان قدرت آزمایش یا تأثیر آن بر زندگی شما مطرح نیست ،بلكه این حقیقت باقی است كه بسیاری دیگر نیز با آن آزمایش مواجه شده و بر آن پیروز شدهاند و نیز معنی این آیه این است كه آزمایشها مناسب با تحمل بشری داده میشوند .شما هرگز مجبور به مقابله با آزمایشی نخواهید شد مگر اینكه «مناسب بشر باشد ».تلخی آزمایش قدرتمندی را كه قادر به تزلزل فرشتگان بود، شما هرگز نخواهید چشید .به عبارت دیگر عامل آزمایش ،مطیع خداست تا آزمایشها را در حد بشری نگاه دارد و قادر نیست آن نیروی عظیمی را كه موجب طغیان فرشتگان در آسمان شد ،علیه شما به كار برد .بنابراین ،چون آزمایش در حد تحمل بشری است ،با تدبیر نیز میتوان بر آن فایق آمد .اگر تمام اسلحهای را كه خدا به شما بخشیده در اختیار خود نگه دارید ،خواهید دید كه هیچ آزمایشی مافوق نیروی مقاوم و غلبه كننده شما نخواهد بود. 6
قوی دل باشید – راه نجاتی هست! پولس رسول میفرماید كه هرگاه با آزمایشی رو به رو هستیم ،میتوانیم بر یك اصل غیرقابل تغییر حساب كنیم؛ یعنی اینكه «خدا امین است ».خدا به سه طریق ،امین بودن خود را ثابت میكند :خدا در اجازه دادن به آزمایش ،امین است .شاید این جمله ،عجیب باشد ،اما صحیح است .انسانها در اثر اشتباه و نادانی خویش ،آزمایشهای زندگی را مالمت میكنند ،اما این كار احمقانه است ،چون هیچ آزمایشی به خودی خود قادر به گمراه ساختن اشخاص نیست. هنگامی آزمایش موجب خطای ما میشود كه به آن اجازه دهیم بر روح ما مسلط شده و ما را خفه كند .شكسپیر در یكی از آثار خود نوشته است« :آزمایش شدن یك چیز است ،افتادن ،چیز دیگر» و یعقوب میگوید« :خوشا به حال كسی كه متحمل تجربه شود ،زیرا كه چون آزموده شد ،آن تاج حیاتی را كه خداوند به محبان خود وعده فرموده است، خواهد یافت» (یعقوب .)12 :1دید ما از آزمایشهای زندگی این است كه موجب نابودی ما خواهد شد ،اما آزمایش موجب استواری قدرت شما شده و به تار و پود شخصیت اخالقیتان استحكام میبخشد و موجب جاری شدن فیض و نیكویی خدا در زندگیتان میشود. نمونه روشن این موضوع در مثال دو خانه بیان شده است (متی 24 :7و .)27باد و سیل بر هر دو خانه فشار وارد كردند ،اما یكی باقی ماند و دیگری فرو ریخت .آن طوفان ،قدرت خانه اولی را آشكار ساخت ،در حالی كه موجب نمودار شدن ضعف خانه دوم نیز میگردید .تفاوت این امر ،در زیربنای آن دو خانه نهفته است؛ یعنی آن چیزی كه پی را تشكیل میدهد .خانه ویران شده ،به وسیله باد خراب نشد ،بلكه ریگ و پی ناپایدار باعث فرو ریختنش گردید. درمورد ما نیز چنین است .آزمایش باعث آشكار شدن قدرت و یا ضعف ما میشود .اگر شكست میخورید ،آزمایش را مالمت نكنید ،اشكال كار در وجود خود شما نهفته است .بیایید قضیه را اینطور بررسی كنیم :همان آبی كه موجب حل شدن شكر میشود ،بتون را سخت میسازد .همان اجاقی كه بر آن روغن ذوب میشود ،وسیلهای است برای پختن و سفت شدن خمیر .همان آتشی كه كاغذ را میسوزاند ،طال را خالص میكند .در همه موارد مذكور ،نتیجه عمل بستگی به نوع ماده به كار گرفته شده دارد .به همین ترتیب اثر آزمایش بر زندگی شما ،نشانه چگونگی ایمان و سلوك شما با خداوند خواهد بود .كتاب مقدس میفرماید« :ای شخص كاهل ،نزد مورچه برو و در راههای او تأمل كن و حكمت را بیاموز» (امثال .)6 :6من هم هرگاه احساس تنبلی كردهام ،با اطاعت از این آیه مشغول تماشای رفت و آمد مورچهها شدهام. نمیتوانم بگویم آنچه را كه انتظارش را داشتم آموختم ،اما متوجه نكات دیگری گشتم .مثال یك مورچه با تقالی فراوان قطعهای كاه را كه نسبت به جثهاش بسیار بزرگ محسوب میشود تا رسیدن به یك ترك ،بر مسیرش روی زمین به پیش میبرد .برای مورچه آن ترك كوچك ،شكافی عظیم محسوب میشود ،اما به این خاطر ،ترس به خود راه نمیدهد ،بلكه آن قطعه كاه را به جلو هل میدهد تا مثل یك پل بر روی ترك قرار بگیرد .بعد به راحتی از روی آن میگذرد و باز سر دیگر كاه را به دنبال خود میكشد و به راهش ادامه میدهد .این مورچه از بار سنگین خود پلی میسازد تا به سوی دیگر شكاف برود .شما هم میتوانید به همین طور عمل كنید. خدا در قرار دادن حد برای آزمایش امین است «خدا امین است كه نمیگذارد شما فوق طاقت خود آزموده شوید ».با وجود این آیه ،دیگر جایی برای نگرانی وجود ندارد .این حقیقت ،روح اطمینان و شادی را در شما میدمد .خدا هرگز شما را دچار آزمایشی نخواهد ساخت كه قدرت غلبه بر آن را نداشته باشید .هیچ كس تاكنون بیش از میزان واقعی تحمل خویش آزمایش نشده است .به همان سرعتی كه آزمایش در مقابل شما عرض اندام میكند ،خدا نیز هر آنچه را كه برای غلبه بر آن الزم داشته باشید برایتان مهیا خواهد نمود .تسلیم شدن شما به آزمایش به این معنی نیست كه چاره دیگری نداشتهاید ،بلكه نشانه آن است كه خود شما اجازه دادهاید كه در مقابل آن تسلیم شوید ،اما اگر این حقیقت را بپذیرید كه خدا هرگز به شریر و یا هیچ شخص یا موقعیتی اجازه نخواهد داد تا فوق توان شما ،بر شما فشار وارد سازد ،زیر بنای محكمی برای زندگی همیشه پیروزمندانهتان ،ایجاد خواهید نمود. یكی دیگر از عجایب جهان حشرات این است كه گاهی زنبور خود موجب میشود كه طعمه عنكبوت گردد .شاید شما هم شاهد این صحنه شده باشید كه چگونه عنكبوتی به سوی یك زنبور در دام افتاده پیش میرود .زنبور كه حالتی آماده برای پرواز و فرار دارد ،دچار نوعی افسون مهلك از سوی عنكبوت میشود و بالهای خود را حركت نمیدهد. 7
ناگهان عنكبوت سر میرسد و زنبور مبهوت را در زندانی از تارهای نرم اسیر میسازد تا در وقت مناسب از آن تغذیه كند .به نظر من مقصر خود زنبور است كه نگاهش را به جای متمركز كردن بر آسمان آبی باالی سرش بر آن عنكبوت میدوزد .ما هم اغلب همین طور هستیم .خدا به ما امكان را داده تا مثل عقاب پرواز كنیم ،اما متأسفانه نگاهمان به جای اینكه متوجه قدرت خدا برای رها ساختن ما باشد ،بر مشكلی كه با آن رو به رو هستیم خیره میشود. خدا در مهیا ساختن راهی برای خالص شدن ،امین است «خداوند میداند كه عادالن را از تجربه ،رهایی دهد» (دوم پطرس .)9 :2شیطان مجاز نیست كه همه راهها را با مشكالت مسدود كند ،همیشه راهی به عنوان مفر باقی میماند .در هر امتحان با آزمایش ،خدا وسیله و راهی برای پیروزی شما تامین میكند .پولس این اطمینان را میدهد كه خدا «با تجربه ،مفری نیز میسازد» و یا شما را به قدر كافی با قدرت درونی مسلح میسازد تا بدون مغلوب شدن ،آزمایش را تحمل كنید ،اما این یاری الهی یك طرفه نیست و شما باید فعاالنه در پی كسب آن باشید .شما نیز مانند پطرس كه خود را در حال غرق شدن میدید ،باید فریاد بزنید: «خداوندا من را دریاب» (متی .)30 :14گاهی اوقات ،خدا به این فریاد شما با دخالت مستقیم خویش پاسخ میگوید و گاهی نیز بطور ساده ،راه رهایی از مخمصه را نشانتان میدهد. اینجاست كه شما باید بیاموزید كه چگونه صدای خدا را تشخیص دهید .ما اغلب در پیدا كردن «مفر» شكست میخوریم. علت این است كه به قدر كافی منتظر نمیمانیم كه خدا آن را به ما نشان دهد .اشعیا این وعده را به ما میدهد« :و گوشهایت سخنی را از عقب تو خواهد شنید كه میگوید راه این است در آن سلوك بنما؛ هنگامی كه به طرف راست یا چپ میگردی» (اشعیا ،)21 :30ولی برای شنیدن صدای خدا باید گوش دهید و قادر به تشخیص صدای او باشید. شما به گوشی مخصوص شنیدن زمزمه الهی نیاز دارید .یكی از دوستان من در نیوزلند كه از نوازندگان اركستر سمفونیك است .واقعه عجیبی را تعریف میكرد .یك نوازنده فلوت در اجرای بخشی از یك سمفونی خاص ،نقش بسیار كم اهمیتی داشت .او از تمرینات طوالنی خسته بود ،در ضمن اجرا تصمیم گرفت كه كمی استراحت نماید و فقط وانمود كند كه فلوت مینوازد .بالفاصله رهبر اركستر همه چیز را متوقف نمود و پرسید بر سر فلوت چه آمده است! با وجود صدای بلند سایر سازها ،رهبر اركستر قادر به تشخیص صدای بسیار ضعیف فلوت نیز بود .ما هم میتوانیم توانایی خود را در شنیدن صدای خدا افزایش دهیم .امیدوارم در پیروزی شما بر آزمایشها ،كمكی كرده باشم .اگر اینطور است دیگر الزم نیست كه شما هم با لحنی معترضانه ،مانند بچههایی كه در روز بارانی سرود پایان باران و بیرون آمدن خورشید را میسرایند .بخوانید« :باران ،باران ،پایان یاب» ،بلكه برعكس باید بتوانید در زیر باران نیز سرود شادی بسرایید.
8
فصل سوم :شما واقعا خوشبخت هستید! چرا خدا كاری انجام نمیدهد؟ آیا شما هم شنیدهاید كسی چنین شكایتی را بر زبان آورد؟ وقتی اشخاص به اینطور سخن میگویند ،منظورشان این است كه اختیار زندگی از دستشان خارج شده و مغلوب مشكالتشان شدهاند و برای اداره اوضاع ،قدرتی ندارند .پس میخواهند خدا به میدان قدم گذارد ،اختیار امور را به دست گیرد و آنان را به سالمتی و خوشبختی بازگرداند .آنها شبیه آن پسری هستند كه پس از شنیدن ماجرای ربوده شدن ایلیا به آسمان با عرابه آتشین ،در جواب دوستش كه بودن در چنین عرابهای را ترسناك میدانست گفت« :من اگر در آن عرابه آتشین بودم نمیترسیدم ،چون خدا آن را میراند ».جالب اینكه این فریاد« :چرا خدا كاری انجام نمیدهد؟» یكی از صداهایی است كه در آسمان هم شنیده میشود ،چون خدا مایل است در وقتی كه احتیاج دارید ،كاری برایتان انجام دهد .در حقیقت خدا قبال به دعای شما پاسخ داده است .او قبال به نفع شما وارد میدان شده است .شما از خود میپرسید «چرا خدا كاری انجام نمیدهد؟» اما خداوند پاسخ میدهد «هر چه الزم بود قبال انجام دادهام!» پیغام مهم و اساسی كتاب مقدس این است كه خدا پیش از این در عیسای مسیح به نفع شما وارد عمل شده است. خیلی پیش از اینكه متولد شوید حتی پیش از بنای عالم ،خدای پدر ،مسایل و فشارهای زندگی شما را میدانست؛ یعنی فشارهای گناه و نگرانی و بیماری و مرگ را كه تحمل آنها برای شما بسیار دشوار است .خداوند میدانست كه شما با فریاد از او یاری خواهید طلبید ،به همین خاطر كار الزم را انجام داد .او مسیح را به جهان فرستاد تا به خاطر شما بمیرد و نیز به خاطر شما از مردگان برخیزد .اكنون شما قادرید كه در مسیح آن قدرت الهی را بیابید كه میتواند شما را از هر سختی برهاند و به شما زندگی جدید و پری بخشد (یوحنا 9 :10و .)11اجازه دهید بعضی از كارهایی را كه خدا قبال از طریق خدمت خارقالعاده مسیح برایتان انجام داده است ،ذكر كنم. خدا در مسیح ،شما را با خویش مصالحه داده است مهمترین احتیاج شما همین است ،چون تا با خدا مصالحه نكنید ،او قادر نخواهد بود كمكی به شما بكند .معنی «مصالحه» این است كه شما به خاطر عدم اطاعت از خدا ،دشمن او محسوب میشدید (رومیان 9 : 5و ،)10ولی مسیح آمد و به جای شما عذاب كشید تا تمام جریمه مربوط به شریعت را بپردازد .او به خاطر شما مرد تا بتوانید به سوی خدا بازگردید .خدا دوست شماست نه دشمن! اما هر دوستی باید دو طرفه باشد .شما هر قدر هم كه در دوستی با دیگران جدی باشید ،با رد شدن دست دوستیتان از سوی آنان ،تمام محبت شما بینتیجه میماند (امثال .)24 :18 الزمه پیدا كردن دوست ،دوستی است .خداوند قدم اول را برداشته است .حاال نوبت شماست كه به خاطر خطایتان پشیمان شوید و رو به صلیب نموده ،مسیح را به عنوان نجات دهنده شخصی بپذیرید و به این ترتیب آمرزش كامل و مصالحه با خدا را خواهید یافت .دختری كوچك میگفت« :نجات یعنی اینكه به مسیح بگوییم بیا تو و در را پشت سرت ببند!» به محض انجام این كار ،متوجه میشوید كه سنگینی بسیاری از دوش شما برداشته میشود و در درون خود احساس خواهید كرد كه با نیروی خدا آزاد شدهاید تا از یك زندگی كامل در مصالحه با او لذت برید (اول یوحنا 9 :5و .)12 جایزه دیگری هم به شما داده میشود! ناگهان متوجه شادی جدیدی در روابط خود با اطرافیان میشوید و آرامی تازهای وجود شما را مملو خواهد ساخت .آن زن گناهكار پس از اینكه پایهای مسیح را با اشك سوزان پشیمانی و خجالت شست ،از او چنین شنید« :گناهان تو آمرزیده شد ...به سالمتی روانه شو» (لوقا 48 :7و .)50دو كلمه عالی: آمرزش به وسیله خدا و سالمتی یا آرامش درونی .چندی پیش در یك برنامه رادیویی ،مصاحبهای از من به عمل آمد. یكی از سواالت این بود« :شاید صحبت كردن درمورد اینكه شخصی از سوی خدا آمرزیده شود ،جالب به نظر آید ،اما اگر آن گناهكار مرتكب جنایتی هولناك شده باشد ،به عنوان مثال طفلی را به قتل رسانیده باشد ،آنگاه چطور با این مشكل درونی زندگیاش كنار خواهد آمد؟» من در پاسخ ،به این موضوع اشاره كردم كه هرگاه شخصی مسیح را به عنوان نجات دهنده میپذیرد ،خدا در زندگی او كار میكند تا «طبیعت كهنه» در او مصلوب شده دور انداخته شود و وی در مسیح «خلقت تازه» گردد (دوم قرنتیان .)17 :5 9
هر چند احساس ما درمورد اعمالی كه پیش از ایمان به مسیح انجام دادهایم ،كامال تغییر میكند و متوجه میشویم كه باید خطاهای گذشته را جبران كنیم ،اما در درون خود ،همچنان شادی و آرامشی شیرین خواهیم داشت ،چون جریمه گناهان آن «انسان كهنه» در مرگ بر روی صلیب جلجتا پرداخت شده و ما خود را اشخاص كامال جدیدی میدانیم (به رومیان 6 : 6و 11مراجعه كنید) .این انسان تازه به خاطر گناهان انسان كهنه ،خود را معذب نمیسازد .به این ترتیب پیروزی شخصی از اینجا آغاز میشود كه متوجه شویم خدا پیش از این در جلجتا هر چه برای آمرزش و اصالح ما الزم بود انجام داده است .مهمترین نیاز شما قبال برآورده شده و شما فقط باید آن را با ایمان بپذیرید .بدانید كه مسیح قبال بر تمام دشمنان شما غلبه یافته و كافی است كه با همین ایمان ،در پیروزی گام بردارید .جنگ از آن خداست نه شما، و او قرنها پیش پیروز شده است. خدا در مسیح ،جهان را به شما بخشیده است تا از آن استفاده كنید این جهان از آن شریر نیست ،بلكه متعلق به خداست .بله كتاب مقدس شیطان را «خدای این جهان» مینامد ،ولی معنی آن تنها این است كه شیطان صاحب نظام جهان؛ یعنی قانون اجتماعی آن است .هنگامی كه شیطان در بیابان ،مسیح را تجربه مینمود به او پیشنهاد كرد كه «همه ممالك جهان و جالل آنها را به او بخشد» (متی 8 :4و .)9شیطان ادعا نمود كه بر امپراطوریها و حكومتهای بشری اختیار تام دارد و كتاب مقدس نیز این ادعا را تایید میكند ،اما شكی نیست كه كل جهان هستی متعلق به خداست .كتاب مقدس میفرماید« :زمین و پری آن از آن خداوند است» (مزمور )1 :24و نیز« :خدا ،یهوه تكلم میكند و زمین را از مطلع آفتاب تا به مغربش میخواند ...جمیع حیوانات جنگل از آن من هستند و بهایمی كه بر هزاران كوه میباشند» (مزمور 1 :50و .)10آیات مشابه دیگری نیز میتوان نقل نمود. این آیات در مجموع نشان میدهند كه خداوند ،زمین و هر چه را كه در آن است به قوم خویش بخشیده تا از آن استفاده كنند .در حقیقت فقط وقتی كه شما با آفریننده جهان ،رابطه و مشاركت داشته باشید ،میتوانید از آفریده او لذت ببرید. جی .وید رابینسون ( )G. Wade Robinsonاین حقیقت را به هنگام نوشتن این سطور درك كرده بود: نیلگون است هوا چه زیباست سما زمین سبز بین گلهای رنگین در هر رنگ و بو حیات است مملو اما نابیناست او كه بیخداست از شادی لبریز گنجشكان ریز گلهای زیبا رخشان و پایا در هر چه كه هست مرا یقین است من از آن او مال من است او 10
منظور عیسی نیز به هنگام بیان این آیه همین بود« :من آمدم تا ایشان حیات یابند و آن را زیادتر حاصل كنند» (یوحنا .)10 :10حیات چیست؟ بطور ساده حیات یعنی مجموعهای از مشاهدات و اعمال زندگی :خوردن ،نوشیدن ،خوابیدن، كاركردن و تفریح نمودن ،خنده و غصه ،خانواده و دوستان ،شهر و محله ،كوه و دریا ،نسیم و رعد و برق ،زمزمه یار ،شادی كودك ،طلوع و غروب و ...و نیز حیات ،آن نیروی ناشناخته درونی ماست؛ یعنی دم الهی كه به ما زندگی میبخشد و ما را قادر میسازد كه با جهان اطراف خود ارتباطی فعال و آگاهانه داشته باشیم .مسیح این نیرو را «حیات زیادتر» مینامد كه به ما توانایی شناخت ارزشهای زندگی و استفاده كامل بردن از هر بركتی و رابطه پایدار داشتن با ابدیت عطا میكند .همه این گنجینهها را در پای صلیب میتوان بدست آورد؛ یعنی جایی كه مسیح «برای شما فقیر شد تا شما از فقر او دولتمند شوید» (دوم قرنتیان .)9 :8تنها با ایمان است كه میتوانید نزد صلیب آیید« .به من توجه نمایید و نجات یابید» (اشعیا .)22 :45این دعوت خدا از شماست .اگر حقیقتا فاقد حیات الهی هستید ،شاید سبب آن، توجه شما به سویی اشتباه باشد .ورزشكاری در یك مسیر راه پیمایی پرسید كه چقدر راه تا دهكده مقصد باقی مانده است .در مقابل ،جواب حیرتآوری شنید« :تقریبا 35هزار كیلومتر!» او گفت« :این مسخره است» ،اما به وی این پاسخ داده شد« :نه مسخره نیست .اگر به همین طرفی كه میروی ادامه دهی ،تقریبا همین قدر راه باقی مانده است ،اما اگر دور بزنی ،چیزی بیشتر از هشتصد متر باقی نمیماند! شاید شما هم احتیاج به دور زدن داشته باشید .در مسیر جدید ،به خدا بنگرید نه به مشكالت خود و به این ترتیب زندگی جدیدی را تجربه خواهید كرد .هرگز تجربه آن شوهر جوانی را كه تقریبا هفت سال پیش نزد من آمده بود از یاد نمیبرم .زندگی خانوادگیاش در حال از هم پاشیدن بود و او و همسرش ،هر دو بیمار بودند .او همه عالقهاش را به زندگی از دست داده بود و به دنبال چیزی میگشت كه معنی جدیدی به زندگی یكنواخت ببخشد .روزی در ناامیدی محض گفته بود« :خدایا اگر واقعا وجود داری ،به من نشان بده چطور میتوانم به تو برسم ».دو روز بعد از آن ،شخصی به او پیشنهاد كرده بود كه در جلسات ما شركت كند .او این دعوت را یك معجزه و پاسخ به درخواست خویش تلقی كرد و به همین دلیل خود و همسرش به جلسات ما آمدند و مژده محبت خدا در مسیح را شنیدند؛ به آن ایمان آورده و مسیح را به عنوان خداوند خود پذیرفتند .آنها واقعا عوض شدند ،در عرض چند روز اختالفاتشان حل شد .محبت و آرامش خانه آنها را فرو گرفت و هر دو كامال شاد و سالم گشتند .آن شوهر جوان اكنون از نظر شغلی در وضع خوبی بسر میبرد و در زندگی خانوادگی خود موفق است و نیز روز به روز پاسخهای بیشتری برای دعاهایشان مییابد .او حیات زیادتر را در مسیح یافته است .خدا مایل است كه همین كار را برای شما نیز انجام دهد، هرگز در این مورد شك نكنید. خدا در مسیح عمل نموده است تا شما در هر موقعیتی پیروز باشید كتاب مقدس تعلیم میدهد كه گناه و آزمایش ،مشكل و اسارت ،بیماری و مرگ ،همه از محصوالت ملكوت تاریكی هستند .عیسی فرمود كه شریر («دزد») میدزدد ،میكشد و هالك میكند و سالمتی و شادی ما را نابود میسازد ،اما مسیح آمد «تا اعمال ابلیس را باطل سازد» (اول یوحنا .)8 :3او «همه مقهورین ابلیس را شفا میبخشید» (اعمال رسوالن )38 :10و به همه ،قدرت غلبه بر ضعفها و اسارتها را عطا نمود (لوقا 16 :13و .)17پس هرگاه مشكالت و آزمایشها بر شما فشار وارد میكنند و شما را وادار میكنند بگویید« :چرا خدا كاری انجام نمیدهد» ،به یاد داشته باشید كه او كار الزم را در مسیح انجام داده است! كالم خدا میفرماید كه مسیح بر صلیب «تمام قدرتهای آسمانی و فرمانروایان را خلع سالح كرد و بر آنها پیروز شد و آنها را پیش همه رسوا ساخت» (كولسیان .)15 :2آنگاه مسیح، مرگ را پذیرفت تا پس از سه روز با قیام خود از میان مردگان ،بر این دشمن وحشتناك نیز غلبه یابد و پیروزی عظیمی به دست آورد و االن «به دست راست كبریا ،در اعلی علییین» نشسته است (عبرانیان .)3 :1خداوند زنده مایل است غلبهاش را نصیب شما نیز بسازد اگر به این ایمان آورید و بر وعده شكستناپذیر خدا توكل كنید ،پیروزی عظیمی بر هر عادت و مرض و بر هر عمل شیطان نصیب شما خواهد شد. این را باید درك كنید كه وعده فقط هنگامی عملی میشود كه آن را از آن خود بدانید .چندین سال پیش یك سرباز هندی كه در ارتش انگلستان به خوبی خدمت كرده بود ،مرخص شد و به او برگهای داده شد كه حق برخورداری از مستمریاش را تا پایان عمر تضمین میكرد .او كه مردی بیسواد و خرافاتی بود ،تصور كرد كه آن برگه ،نوعی سحر و جادو است .به این خاطر آن را در جعبهای كوچك جا داده و به گردن خویش آویخت و به هیچ مسؤولی نشان نداد. سالها بعد او كه به گدایی افتاده بود ،برای گرفتن اعانه به مركز میسیون آمد .یكی از مبشران درمورد جعبه آویزان 11
به دور گردن آن هندی پرسید و باالخره متوجه شد كه در آن برگهای گرانبها وجود دارد .نمیتوان تصور نمود كه آن هندی چقدر حسرت خورد از اینكه فهمید در تمام مدتی كه به گدایی مشغول بود و به زحمت ،خود را زنده نگاه میداشت ،چیزی در اختیار او بود كه با آن میتوانست زندگی راحتی داشته باشد! بسیاری از مسیحیان هم اینطور هستند .آنها «وعدههای بینهایت عظیم و گرانبها» را در اختیار دارند تا «از فسادی كه ...در جهان است» خالصی یابند (دوم پطرس ،)4 :1ولی همچنان مغلوب و بدبخت باقی میمانند ،چون هرگز این وعدهها را با ایمان به حضور خداوند نمیآورند و عملی شدن آنها را نمیطلبند. خدا در مسیح عمل نموده است تا به شما امید سماوی بخشد هر كه به عیسای مسیح ایمان بیاورد ،بالفاصله وعده عالی حیات زیادتر را در همین زندگی بدست خواهد آورد ،اما وعده تكاندهندهتر این است كه خداوند در ملكوت آتی خود برای ما جایی مهیا نموده است و ما امیدی عظیم به فردای پرجالل خود داریم (یوحنا 1 :14و .)3این یك امید واهی و یا دلخوشی برای تحمل زندگی پردرد كنونی نیست .برعكس كسانی كه میتوانند امروز زندگی با ارزشی داشته باشند كه بدانند فردا به كجا خواهند رفت .اگر تصور كنیم كه قیامتی نخواهد بود و هیچ آینده و هدف غائی نیز وجود نخواهد داشت ،آنگاه مفهوم حیات به یك دوره بیپایان پوچی و بیمعنایی تنزل خواهد نمود (اول قرنتیان 16 :15و 19و ،)32اما هر مسیحی واقعی یقین دارد كه به هنگام بازگشت ثانوی مسیح ،مردگان قیام خواهند كرد (اول قرنتیان 26 – 15:16و .)54 – 51همانطور كه پولس رسول میفرماید كه ما در زندگی خود شادیم ،چون «آن امید مبارك و تجلی جالل خدای عظیم و نجاتدهنده خود ما عیسای مسیح را انتظار میكشیم» (تیطس .)13 :2 این امید قانع كننده ،باعث میشود كه در تمام زندگی ،هر عمل و احساس ما دارای هدفی باشد .كسانی كه فاقد این امیدند ،نهایتا در عمق بدبینی و بطالت غرق خواهند شد .اگر این زندگی كنونی تمام امید ماست و مرگ نیز به عنوان نقطه پایان در مقابل ما قرار دارد ،پس كار و تالش انسان در حقیقت یك شوخی وحشتناك است ،ولی خدا را شكر، چون قیام عیسای مسیح برای ما تضمینی است كه این زندگی ،شروع است نه پایان. شنیدهام كه به اسپانیا این لقب داده شده بود Ne plus ultra:یعنی «پس از آن ،چیز بیشتری نیست ».در گذشته اسپانیا را آخرین نقطه غرب به حساب میآوردند ،اما با كشف قاره جدید توسط كریستف كلمب ،لقب اسپانیا هم به این صورت تغییر یافت Plus ultra :یعنی «پس از آن ،چیز بیشتری هست ».آیا شما هم بر زندگی خود شعار Ne plus ultraرا حك كردهاید؟ به مسیح ایمان داشته باشید و در آن صورت قادر خواهید بود كه « »Neرا بردارید! نه فقط در حال حاضر ،حیات در مسیح عالی است ،بلكه پس از آن چیز بیشتری هم هست .آیا باز هم میپرسید« :چرا خدا كاری انجام نمیدهد»؟ دوست من ،او كار الزم را انجام داده و به نفع شما وارد میدان زندگیتان شده است .شما میتوانید برای هر مشكلی كه دارید ،از او پاسخی بگیرید .او حل كننده مسایل گذشته ،حال و آیندهی شماست .هیچ اشكال و یا نیازی وجود ندارد كه مسیح قادر به رفع آن نباشد و یا قدرت تحمل و غلبه بر آن را به شما عطا نكند .پس به او ایمان بیاورید و بیش از این معطل نشوید .بگذارید او مسایل گذشته شما را حل كند ،اكنون به شما قدرت غلبه بخشد و شما را از تأمین آینده خود ،مطمئن سازد .آنگاه خواهید دانست كه شما واقعا خوشبخت هستید.
12
فصل چهارم :اعتراف به ایمان و اعالم آن
اسكار وایلد در یكی از كتابهای خود ،زندگی را بسته ،محدود و خفقانآور توصیف میكند ،بطوری كه هر روز عمر چون یك سال میگذرد .آیا نظر شما هم درمورد زندگی همین است؟ اگر پاسخ شما مثبت است باید باشید كه راهی برای خروج از بن بست زندگی وجود دارد .به گفته لرد دارلینگتون« :همه ما در یك ناودان بسر میبریم ،اما بعضی از ما چشم به آسمان دوختهایم!» شاید بتوان در این جمله شباهتی با آیه زیر یافت« :در رسول و رئیس كهنه اعتراف ما یعنی عیسی تأمل كنید» ( عبرانیان .)1 :3در تمام كتاب مقدس این آیه یكی از اساسیترین آیات درمورد دعا و قدرت معجزهگر خداست .از این آیه میفهمیم كه خدا ،مسیح را به عنوان «رسول» و «رئیس كهنه» ما تعیین نموده است .مسیح به عنوان «رسول» قدرت عظیمی دارد كه به نفع ما عمل كند و هر نیازمان را برآورده نموده و ما را با خبر خوش و محبت و مهربانی پدر آسمانی ،آشنا سازد .مسیح «رئیس كهنه» ما ،قربانی گناهانمان را انجام داده و شفاعت ما را در برابر تخت رحمت الهی انجام میدهد .شاید تا به حال متوجه این نیاز خود نشده بودید ،اما محتاج یك رسول و رئیس كهنه هستید! محتاج كسی هستید كه شما را با خدا آشتی دهد و زنجیرهای موت را كه شما را بستهاند ،باز نماید .فقط مسیح چنین قدرتی دارد .او میتواند شما را از هر اسارتی رهایی بخشد و رابطه و مشاركت شما را با خدای پدر برقرار نماید؛ تنها به این علت كه خدا او را رسول آسمانی و رئیس كهنه شما قرار داده و منصوب نموده است. اما در اینجا یك نكته اساسی وجود دارد :كتاب مقدس میگوید كه مسیح ،رسول و رئیس كهنه «اعتراف» ماست. معنی آن این است كه مسیح ،تنها هنگامی كه اعتراف نیكویی از ایمان داشته باشید ،به عنوان كاهن و رسول شما عمل خواهد كرد .به عبارت دیگر آنچه بر زبان آورید ،كلیدی است به خدمت معجزهگرانه مسیح .اگر ایمان گویا و اعتراف نیكویی داشته باشید ،قدرت مسیح با شما خواهد بود ،اما چنانچه اعتراف شما صحیح نباشد ،پاسخی به دعای شما داده نخواهد شد و آسمان خاموش خواهد ماند. ایمان ،همه چیز را ممكن میسازد ایمان صحیح و اعتراف نیكویی ایمان ،اهمیت بسیار دارد .كتاب مقدس علیه نتایج اعتقادات غلط هشدار میدهد و در مقابل ،بر نیاز به ایمان و اعتقاد صحیح ،تأكید بسیار مینماید .نكته مهم این است كه شما بدانید چگونه باید به خدا ایمان داشته باشید و چگونه باید از این ایمان خود بطور صحیح استفاده نمایید .كالم خدا میفرماید« :بدون ایمان، تحصیل رضامندی خدا محال است ،زیرا هر كه تقرب به خدا جوید الزم است كه ایمان آورد ( »...عبرانیان .)6 :11 حال ببینیم كه ایمان ،چیست؟ ایمان ،اطمینان و یقینی بدون شك است ،بر اینکه خدا «هست و جویندگان خود را جزا میدهد» (عبرانیان .)6 :11این اطمینان درونی باید اعتراف زبانی به مسیح را هم در پی داشته باشد ،چون مسیح است كه به عنوان كاهن موجب تقرب ما به خدا میشود و به عنوان رسول این قدرت را دارد كه اراده خدا را برای ما عملی سازد. اینگونه ایمان ،نامحدود است! خداوند ما عیسی ،بارها درمورد عظمت نیروی نهانی ایمان به خدا سخن گفت .او فرمود: «مؤمن را همه چیز ممكن است» (مرقس )23 :9و نیز« :هیچ امری بر شما محال نمیبود» (متی )20 :17و همچنین: «هر آینه به شما میگویم اگر ایمان میداشتید و شك نمینمودید ،نه همین را كه به درخت انجیر شد میكردید ،بلكه هرگاه به این كوه میگفتید منتقل شده به دریا افكنده شو ،چنین میشد و هر آنچه با ایمان به دعا طلب كنید خواهید یافت» (متی 21 :21و .)22توجه دارید كه خداوند نمیگوید« :هر آنچه به دعا طلب كنید ،خواهید یافت» ،بلكه «هر آنچه با ایمان به دعا طلب كنید خواهید یافت ».تنها اختالف میان دعایی كه قادر است كوهها را منتقل سازد و دعایی كه فقط باد هواست ،ایمان میباشد .ایمان كلیدی است به مخازن ،مخازن آسمانی مسیح زنده كه رسول و رئیس كهنه ماست .مسیح با مرگ خود بر صلیب ،گناهان ،ضعفها و ناتوانیهای شما را بر خود گرفت (اشعیا 4 :53و .)6سپس او از مردگان قیام كرد و اكنون پادشاه قدیر و پیروزمند ماست كه بر بزرگترین دشمن بشر یعنی مرگ ،غلبه یافته و قادر است هر مشكلی را از مقابل شما بردارد .او میتواند رهایی بخش شما از هر گناه یا عادت بد و هر بیماری یا ترس و باالخره از خود مرگ باشد ،اما فقط فقط ایمان است كه شما را با این قدرت بیهمتا مرتبط میسازد. 13
نیروی ایمان شخصی شما به این نكته مهم توجه نمایید كه ایمان خود شما میتواند معجزهای را كه به آن احتیاج دارید عملی نماید و نتیجه مطلوب شما را ممكن سازد .محال است كه ایمان ،نتیجهای نداشته باشد .مگر ممكن است كه شعله آتش ،نور ندهد یا برف ،فاقد سردی باشد و در پی محبت ،شادی نرسد؟ ایمان یعنی گرفتن! ایمان ،تمام وعدههای الهی را تصاحب میكند و آنها را به كار میگیرد و ایمان حقیقی همیشه به وسیله اعتراف نیكوی آن مشخص میشود .ایمان همواره با شهامت سخن میگوید و مشتاق است كه اطمینان را به مسیح اعالم نماید و كالم خدا را بر زبان بیاورد و اعالم كند كه وعده خدا عملی است .با این حال بسیاری از مردم ،از سپردن خود به وعده الهی بیم دارند .آنها مثل آن پسر بچهای هستند كه عبور بالندین (( Blondinطناب باز معروف را با یك چرخ دستی از روی طنابی بر آبشار نیاگارا مشاهده نمود .وقتی بالندین از تماشاگران خود پرسید« :فكر میكنید میتوانم مردی را با چرخ دستی از روی آبشار عبور دهم؟» همه فریاد زدند« :آقای بالندین ،برای شما این كار آسانی است!» اما هنگامی كه از آن پسر بچه خواست تا در چرخ دستی بنشیند ،او با تمام قدرت پا به فرار گذاشت! آیا شما هم همین طور عمل میكنید؟ آیا شما هم هیچ چیز را برای خدا دشوار نمیدانید ،اما به هنگام لزوم عمل نمودن به وعدههای خدا پا به فرار میگذارید؟ ایمان به خدا محتاج دلیری است .به جز این راهی به سوی معجزه وجود ندارد. چند سال پیش به من و همسرم گفته شد كه ممكن نیست كه بچهدار شویم .ما دچار یك ناسازگاری خونی بودیم و نه تنها معالجات نتیجهای نداشتند ،بلكه امكان ایجاد خطر برای سالمتی همسرم نیز وجود داشت .به همین خاطر مشغول دعا و طلب راهنمایی از خدا شدیم .در آن روزها در یك مجله با مقالهای از یك جراح مشهور بنام دكتر ویلیام استندیش رید ( )Dr. William Standish Reedمواجه شدم .در آن مقاله« ،دكتر رید» به راهنمایی زوج جوانی كه در وضعی مشابه ما بودند ،پرداخته بود .پیشنهاد او این بود كه آن زوج هر روزه متحدا برای سالمتی خویش و جنین دعا كنند .نمیدانم چه بر سر آن زوج آمد ،اما ما از این راهنمایی پیروی كردیم و نتیجه آن اریك ( )Ericپسر شش ساله ماست! پزشكان معالج همسرم كامال متحیر بودند. من و همسرم این شهادت را درقلب خود داشتیم كه اراده خدا این است كه طفلی برای ما به دنیا آید و مادر و بچه هر دو سالم بمانند .به این دلیل هر روزه در دعا به وعده خدا توكل نمودیم و ایمان خود را اعالم كردیم و مطابق ایمان، به ما عطا شد .همه دالیل دیگر را كنار گذاشته ،فقط به مسیح به عنوان رسول و رئیس كهنه اعتراف ما توجه نمودیم و معجزه و پاسخ دعا را یافتیم .اگر شما هم وعدهای از خدا دارید ،با نیروی ایمان میتوانید آن را بدست آورید. اختیار و حكومت خداوند فرمود« :آدم را ...بسازیم تا ...بر تمامی زمین ...حكومت نماید» (پیدایش 26 :1و .)28به وسیله این فرمان، قدرت و اختیار حكومت بر تمام موجودات به انسان بخشیده شده است .تمام آفرینش ،مطیع حكم آدم بود .بخشی از مفهوم این اختیار ،در مسیح (به عنوان «آدم آخر») به هنگام راه رفتن بر روی آب و آرام ساختن طوفان با بیان یك كلمه ،غذا دادن به جمعی كثیر تنها با مقدار كمی نان و ماهی و نشستن بر كره االغی كه هیچ كس سوار آن نشده بود و غیره ،مشاهده شده است ،اما انسان گناهكار شده با بیاطاعتی نسبت به خدا ،دشمن او شد .به این دلیل فرمان الهی را نیز به انحطاط كشانید .انسان به جای اینكه غالب باشد ،مغلوب گناه و بیماری و بیابانها و جنگلها و طوفانها و زلزلهها و سیل و آتش شد .انسان با جدا شدن از تنها منبع نامحدود قدرت الهی ،در نیروی ضعیف خود محدود شد. او دیگر حاكم نبود ،بلكه بردهای محدود به تواناییهای بدنی خویش كه از هر چیز خصوصا مرگ و داوری پس از آن ،میترسید (عبرانیان .)27 :9 بشر با تالشی عظیم و با استفاده از علم و دارو و قوانین در جستجوی كسب دوباره حكومت از دست رفتهاش بوده است .با این حال ،تصویر كلی از بشریت چهرهای است بیمار ،شكست خورده و در حال مرگ و تا هنگامی كه بیایمانی بر بشر حاكم است ،این وضع تفاوت چندانی نخواهد داشت .مسیح آمد تا این اسارت را از بین ببرد و اختیار حكومت را به ما پس داده ،همه آنچه را كه گناه و شیطان از ما گرفته بود به ما بازگرداند .او فرمود« :من آمدم تا شما حیات یابید و آن را زیادتر حاصل كنید (یوحنا .)10 :10او گفته خود را هنگامی كه جان خویش را به عنوان كفاره گناهان ما داد ،به انجام رسانید .وی با مرگ خود ،ما را از گناهان آزاد ساخت و با قیام خویش ،قدرت عظیمی را در دسترس 14
ما قرار داد كه برای برداشتن هر مانع و مشكلی در زندگی مان كافی است .تا به این ترتیب در هر موقعیتی «زیاده نصرت» بیابیم (رومیان 37 :8و ،)39اما رمز پیروزی ،در ایمان شخصی شما و اعتراف نیكو و مناسب آن نهفته است. شما باید اطمینان خود را به وعدههای نیرومند خدا اعالم نمایید و با توكل به وعدهها ،آنها را در تجربه خود ،حقیقی و عملی سازید .همانطور كه كالم خدا میگوید ....« :غلبهای كه در دنیا را مغلوب ساخته است ایمان ماست» (اول یوحنا )4 :5و این ایمان غالب بر دنیا ایمانی است كه با وعده خدا تغذیه میشود و در اعتراف متهورانه آشكار میگردد .به وسیله ایمان ،حكومت از دست رفته توسط آدم را مجددا بدست میآورید .ایمان قادر است شما را در هر موقعیتی، پیروز سازد .هیچ مانعی شما را متوقف نخواهد نمود ،چون زنان و مردان استوار در ایمان ،شكستناپذیرند. همیشه پیروز یك روز صبح ،دختر كوچكی به مادرش گفت« :ماما ،خوشحال نیستی؟» مادرش پاسخ داد« :البته كه خوشحالم عزیزم». دختر كوچولو گفت« :خب ،مثل اینكه هنوز این موضوع را به قیافهات نگفتهای!» بسیاری از مسیحیان هم اینطور هستند. رفتار آنها به نحوی است كه انگار دنیا بر دوششان سوار است ،نه آنها بر دنیا! در حقیقت مسیحیان از نظر اطرافیانشان، غمگینترین و گرفتهترین اشخاص روی زمین محسوب میشوند .شخصی به سراغ همكارش آمد و از او پرسید: «چارلی ،تو میگویی كه مسیحی هستی؟» «بله ،درست است». «پس اگر اینطور است ،فكر نمیكنم كه مسیحی خوبی باشی!» چارلی با تعجب دلیل این حرف را از همكارش پرسید« :چرا؟ من چه كاری انجام دادهام كه موجب شده تو اینطور فكر كنی؟» «تو كار بدی نكردهای .در حقیقت باید بگویم كه شخص محترمی هم هستی ،اما اغلب در تمام طول روز ،مشغول سرود خواندن و سوت زدن هستی .مسیحیان معموال اینطور نیستند!» برخالف عقیده عمومی ،هر مسیحی باید زندگی با طراوت ،قدرتمند ،فعال و پر از شادی داشته باشد .معیار كتاب مقدس برای مسیحیان این است« :در آن روز خداوند آنان را حمایت خواهد نمود و ضعیفترین ایشان در آن روز مثل داوود خواهد بود و خاندان داوود مانند خدا مثل فرشته خداوند در حضور ایشان خواهند بود» (زكریا .)8 :12این آیه ،تصویر واضحی است از نبوت درمورد نجات عظیم الهی و حمایتی كه او امروه از ما به عمل میآورد .از این آیه میفهمیم كه ضعیفترین شخص در قوم خدا مانند داوود قوی خواهد بود و اشخاص قوی ،در اطمینان و اقتدار خود همانند فرشتگان خواهند بود .كالم خدا به ما میگوید« :در خداوند و در توانایی قوت او زورآور شوید» (افسسیان :6 .)10این حكمی است كه ما قوت را بیابیم .نه اینكه آن را بطلبیم .الزم نیست بطلبیم ،بلكه باید عمل كنیم .باید بپذیرید كه «توانایی قوت او» قبال از آن شما شده است .میسح فرمود« :اینك شما را قوت میبخشم كه ...تمامی قوت دشمن را پایمال كنید» (لوقا .)19 :10این آیه را بپذیرید و ایمان داشته باشید كه به شما قوت پیروزی بخشیده شده است. اگر شما مؤمن به مسیح هستید این حق شماست كه تمام قوت قیامت او را داشته باشید .غلبه او بر گناه ،بیماری، شیطان ،ترس ،نامالیمات و مرگ ،از آن شماست .پس آن را با ایمان به خود اختصاص دهید و در زندگی شخصی خویش به عمل آورید .به این آیات زیبا توجه كنید« :هرگاه خدا با ماست ،كیست به ضد ما؟» (رومیان « ... )31 :8شكر خدا راست كه ما را در مسیح دائما در موكب ظفر خود میبرد» (دوم قرنتیان « ... )14 :2قوت هر چیز را دارم در مسیح كه من را تقویت میبخشد» (فیلیپیان « ... )13 :4به اندازه توانایی جالل او به قوت تمام زور آور شوید» (كولسیان « ... )11 :1شما در وی تكمیل شدهاید» (كولسیان .)10 :2همه این آیات كتاب مقدس حقایق زندگی هر مسیحی میباشند ،به شرطی كه آنها را به عنوان حقیقت بپذیرد ،شما باید خود را در وعده خدا قرار دهید و با این جمله ،ایمان خود را اعالم نمایید« :این وعده برای زندگی من ،حقیقی و عملی است ».تمامی قوت نهفته در وعده خدا از طریق ایمان و اعتراف نیكویی شما ،وارد زندگی تان میشود .منظور مسیح نیز از بیان این جمله همین بود« :حق را خواهید شناخت و حق ،شما را آزاد خواهد كرد» (یوحنا )32 :8 چند سال پیش ،خانمی كه در آستانه اضمحالل كامل قوای فكری بود ،نزد من آمد .ظاهرا هنگامی كه او دختر بچهای بیش نبود ،توسط پدرش با زندانی شدن در اتاقكی كوچك تنبیه میشد .در نتیجه ،ترس و وحشت از تاریكی به 15
تدریج در وجود وی ریشه دوانده بود .با گذشت سالها این ترس بیشتر میشد به حدی كه او قادر نبود در اتاقی تنها بماند.حتی اگر چراغ اتاق را هم روشن میگذاشتند ،باز میترسید .او به من گفت« :وقتی در جایی تنها هستم، احساس وحشتناكی به من دست میدهد و فكر میكنم كسی پشت سر من مخفی شده تا من را خفه كند .در این مواقع تنها راهی كه به نظرم میرسد این است كه در حالت ایستاده ،محكم به دیوار تكیه دهم .فقط در این حالت است كه میتوانم خود را متقاعد كنم كه كسی پشت سرم نیست .بارها شوهر آن خانم وارد خانه شده بود و همسر خود را دیده بود كه با ترس و لرز و خستگی بسیار به دیوار تكیه داده است .زن بیچاره تحت این فشار مداوم و عذابآور نابود میشد .وی در اثر اضطراب ،دچار تنگی نفس ،اگزما (نوعی بیماری پوستی) و حالت نیمه فلج در یك طرف بدن شده بود و به تدریج كنترل افكار خویش را هم از دست میداد. من موفق شدم كه طریق زندگی در مسیح و چگونگی به كارگیری ایمان شخصی را به این زن و شوهر نشان دهم. مطالب مطرح شده در این كتاب را به آنها تعلیم دادم و شما میتوانید نتیجه را حدس بزنید .آن دو به مسیح ایمان آورده و به او توكل نمودند تا به عنوان كاهن اعظم ،آنها را در حضور خدا حاضر سازد و نیز به عنوان رسول با نیروی عظیم خویش آنها را آزاد نماید .آن خانم نیز از اسارت روح ترس رهایی یافت و تمام بیماریهایش هم كه در حقیقت در اثر ترس ،ظاهر شده بودند برطرف شدند .اگر بدانید كه چند میلیون نفر مشابه همین زن در رنج و عذاب هستند، متعجب خواهید شد! از سوی دیگر بسیار هستند كسانی كه مانند این خانم به مسیح به عنوان رسول و كاهن اعظم خود ایمان آوردهاند و با اعتراف به منجی خود ،از تمام اسارت هایشان آزاد گشتهاند. غالب یا مغلوب عیسی فرمود« :اگر ایمان میداشتید و شك نمینمودید ...هرگاه به این كوه میگفتید منتقل شده به دریا افكنده شو، چنین میشد ...و هیچ امری بر شما محال نمیبود» (متی 21 :21و 22و .)20 :17توجه داشته باشید كه فرمان مسیح به ما گفتن است ،نه دعا كردن .گاهی اوقات آنچه میگوییم از آنچه دعا میكنیم مهمتر است .مواقعی هست كه شما به جای اینكه خطاب به خدا دعا كنید ،باید در مقابل كوههای زندگی خود بایستید و با قوت الهی امر كنید .خداوند اظهار داشت كه اگر با ایمان به كوهی بگویید «منتقل شو» ،خواهد شد .به این ترتیب ،بر زبان آوردن ایمان موجب میشود كه بر هر موقعیتی تسلط كامل بیابید .همین اعتراف به ایمان باعث دخالت نیروهای آسمانی شده ،مسیح را به نفع شما و به عنوان رسول و رئیس كهنه وارد عمل میسازد .هیچ چیز برای كسانی كه حكم ایمان را اعالم میكنند ،محال نیست. پطرس و یوحنا هنگامی كه به آن لنگ مادرزاد فرمان دادند «برخیز و بخرام» ،از همین اصل پیروی كردند (اعمال رسوالن 6 :3و .)8شاید بگویید« :ولی آنها رسول بودند ،من كه نمیتوانم مانند آنها باشم و كاری انجام دهم» ،ولی پطرس و یوحنا اظهار داشتند كه این عمل توسط قوت یا تقوای شخصی صورت نپذیرفته و تأكید كردند كه معجزه، تنها به وسیله ایمان به نام بیهمتای عیسی انجام شده است (اعمال رسوالن 12 :3و .)16 اگر ایمان به نام عیسای مسیح به همراه اعالم حكم كالم خدا در زمان رسوالن معجزه را به بار میآورد ،پس امروزه نیز همان ایمان و همان اعتراف میتواند نتیجه مشابهی داشته باشد .شما میتوانید دنیای خود را تغییر دهید! فقط قبول كنید كه مسیح مطابق اعالم ایمانتان عمل خواهد كرد .یك شرط مهم این است كه ایمان ،تنها در ارتباط با وعدهای خاص از كالم خدا تجلی مییابد( .اول یوحنا 14 :5و .)15ایمان باید بر اراده آشكار شده خدا بنا شود .اگر وعدهای از خدا یافتهاید .به آن ایمان داشته باشید و مطابق همان وعده سخن بگویید .باور كنید كه همان خواهد شد! بعضی در زندگی خود غالباند و بعضی مغلوب .در این بین ،فقط ایمان آنهاست كه این تفاوت را به وجود میآورد ...بعضی در برابر نامالیمات زندگی ،كمر خم میكنند و عدهای نیز مانند عیسی در مقابل طوفانها به پیش میروند و تزلزل نمیپذیرند .تفاوت این دو گروه را باید در ایمان آنها جستجو نمود .بعضی ایمان دارند و موجب خشنودی خدا میشوند و تمام نیروهای آسمانی نیز در جهت آنها عمل میكنند. سایرین اسیر نگرانی و شك شدهاند و با این بیایمانی در حقیقت خدا را دروغگو میشمارند (اول یوحنا 9 :5و .)10و بدیهی است كه چیزی از خداوند نخواهد یافت (یعقوب 6 :1و .)7كتاب مقدس هشدار میدهد« :بدون ایمان تحصیل رضامندی خدا محال است» (عبرانیان .)6 :11پس ایمان خود را به تحرك وادارید .شك و بیایمانی را از خود دور كنید .خدا ،آنچه را كه قبول داده انجام خواهد داد .او فقط میخواهد كه شما ایمان آورده آن را اعالم كنید و به عمل آورید .ایمان شما به معجزه منتهی خواهد شد .دقت كنید« :مؤمن را همه چیز ممكن است» (مرقس .)23 :9 16
فصل پنجم :شما باید شاد باشید «شاد باشید ،بدترین هنوز در پیش است!» این جمله به یاد ماندنی توسط فالندر جانسون ()Philander Johnson نوشته شده و همچنان شعار مأیوس كننده همه بدبینان بشمار میآید .جالب است بدانید كه 19قرن پیش از جانسون، مسیح هم جمله مشابهی فرموده ،با این تفاوت كه مفهوم آن كامال چیز دیگری است .همین گفته مسیح تا به امروز شعار هر مسیحی خوشبینی است« :در جهان رنج و زحمت خواهید داشت ،ولی شاد باشید ،من بر دنیا چیره شدهام» (یوحنا 33 :16ترجمه جدید) .اجازه دهید بپرسم آیا شما نیز از آن دسته هستید كه ایمانشان تنها در روزهای یكشنبه فعال میشود و بقیه روزهای هفته را در باتالق پریشانی و غصه جهان غرقاند؟ در این فصل میآموزید كه چگونه میتوان زندگی در ایمان مداوم را تجربه نمود و هر روز در شادی زیست ،حتی اگر بدترین هنوز در پیش باشد! مقابله با مشكالت اولین اصلی كه همه باید بپذیریم این است كه زندگی هیچ كس بدون كشمكش نمیگذرد .مسیح تأكید نمود« :در جهان رنج و زحمت خواهید داشت ».این جهان جای پردردسری است .گناه چهره جهان را مسخ نموده و بیماری به آن آسیب وارد كرده است .شیطان بر جهان چیره گشته و از آن به عنوان دشمن مسیحیان استفاده میكند (یوحنا .)19 :15شاید «از» جهان نباشیم ،اما هنوز «در» جهان هستیم و از آن اثر میپذیریم .كشمكش میان ما و جهان به صورتهای متفاوتی ظاهر میشود :آزمایشهای شدید ،بیماری ،جفاهای وحشتناك ،حمالت شیطان و دلشكستگی از فرو ریختن آنچه برای بنای آن در زندگی زحمت كشیدهایم (مانند ایوب) .متأسفانه بسیاری از مسیحیان هنگامی كه با چنین حمالتی مواجه میشوند ،در اولین عكسالعمل غریزی خود ،فریاد یأس و نومیدی سر میدهند و حس میكنند كه دیگر خدا با آنها نیست .از نظر آنان وجود این یورشها و حمالت به این معنی است كه ایمان خود را از دست دادهاند ،اما مسیح به ما تعلیم میدهد كه باید مشكالت زندگی را مبارزات مهیجی بدانیم و باید ایمان خود را برای یك رهایی معجزهآسا از آنها به كار بریم .اگر وارد میدان مبارزه با نیروهای این جهان نشویم ،هیچگاه لذت یافتن پاسخ دعاهای خود را تجربه نخواهیم نمود و لمس دست پرقدرت الهی را بر خود احساس نخواهیم كرد .اگر خدا اجازه میدهد مشكلی بر سر راه زندگی تان قرار گیرد ،باید آن را نشانه این بدانید كه او میخواهد شما را متوجه سازد تا به وعدههایش بیشتر متكی شوید و با ایمان ،پیروزی در مسیح را از آن خود سازید .در حقیقت ،این موقعیتی است برای شهادت دادن بر كارهای عظیمی كه فقط خدا میتواند انجام دهد. نترسید! ترس ،نیروی عظیمی دارد .مسیح ،قدرت ترس را معادل نیروی ایمان ارزشیابی میكند« :نترس ،ایمانآور و بس» (مرقس .)36 :5اگر ترس بر شما حاكم باشد ،ممكن نیست كه ایمانتان جلوهگر شود ،چون ترس مانع كار ایمان است .پیش از اینكه بتوانید «ایمان آورید و بس» ،باید به خود بیاموزید كه «نترس» باشید .برای خالصی از ترس دو دلیل اساسی وجود دارند: -1ترس موجب تسلیم شما به همان مشكلی میشود كه درصدد رهایی از آن هستید .كتاب مقدس میفرماید« :خوف عذاب دارد» (اول یوحنا .)18 :4به عبارت دیگر ترس ،ما را دچار مصیبت میكند ،ولی توسط ایمان ،طعم پیروزی را میچشیم .ترس مسیر ورود بسیاری از مشكالت را به زندگی ما باز میكند ،همان مشكالتی كه موجب عذاب ما هستند و از آنها بیم داریم .ایوب در طی مصیبتهای خویش ،این حقیقت تلخ را دریافت« :ترسی كه از آن میترسیدم بر من واقع شد و آنچه از آن بیم داشتم ،بر من رسید» (ایوب .)25 :3ما در زندگی خود با مشكالتی مواجه خواهیم شد ،اما تنها در صورتی اسیر مشكالت میشویم كه با ترس به آنها خوشامد بگوییم. -2تا زمانی كه به ترس اجازه داده شود كه مالك وجودمان باشد ،جایی برای ایمان نخواهد ماند .ترس ،بزرگترین دشمن ایمان است ،اما شما میتوانید با مخفی نكردن ترس خود ،آن را از خود برانید .با خود روراست باشید .اگر ترسیدهاید ،ترس خود را اعتراف كنید .ایمان قادر نیست بر ترسهای مخفی و پوشیده غلبه نماید .پس با ترسهای خود مقابله كنید و نگذارید پوشیده بمانند .از هر آنچه وحشت دارید -گناه ،وسوسه ،بیماری ،شكست مالی ،جفا، 17
سقوط اخالقی ،بیكاری ،تنهایی و مرگ – همان را نزد خدا اعتراف كنید .در آن صورت است كه قادر خواهید بود همراه با داوود بسرایید« :چون خداوند را طلبیدم من را مستجاب فرمود و من را از جمیع ترسهایم خالصی بخشید» (مزمور .)4 :34روزی یك مبشر به محلی رسیده بود و در نظر داشت كه شب را همانجا بماند .به او تختخوابی داده شد كه میبایست از آن بطور مشترك با شخص دیگری استفاده كند كه پوست بدنش مملو از دملهای چركی و عفونی بود .عكسالعمل اولیه آن مبشر حالت انزجار و تنفر بود ،اما بعد خود را به خاطر این ترس مالمت نمود و استفاده از رختخواب فوق را پذیرفت .آن دو پیش از آنكه بخوابند با هم دعا كردند .صبح روز بعد نه تنها دملی بر بدن آن مبشر دیده نمیشد ،بلكه شخص بیمار نیز شفا یافته بود! این مبشر با ترس خود مقابله كرده و پس از فایق آمدن بر آن،ایمان را به جای ترس گذاشته بود. آرامش را در مسیح بیابید مسیح فرمود« :به این چیزها به شما تكلم كردم تا در من سالمتی داشته باشید .در جهان برای شما زحمت خواهد شد، لیكن خاطر جمع دارید ،زیرا كه من بر جهان ،غالب شدهام» (یوحنا « .)33 :16در جهان» با زحمات مواجه خواهیم شد، اما «در مسیح» میتوانیم سالمتی و آرامش را بیابیم .این آرامش زمانی نصیب ما میشود كه درك كنیم مسیح كامال از همه چیز مطلع است و در همه جا حضور كامل دارد .مسیح راه را میداند و چون خود او بر جهان غالب آمده قادر است ما را نیز به سالمتی و با پیروزی از جهان بیرون آورد .این آرامش دشمنی بزرگ به نام اضطراب و هراس دارد .یك غارشناس كه مشغول اكتشاف در اعماق یك غار بود ،برای اینكه راه خود را گم نكند ،در طول مسیر از یك طناب استفاده نمود .در راه ناگهان چراغ او خاموش شد و همه جا در تاریكی فرو رفت .او مجبور شد برای تعمیر چراغ ،توپ نخ را زمین بگذارد ،اما تالش وی به جایی نرسید. به همین خاطر تصمیم گرفت كه به سطح زمین برگردد ،ولی هر چه گشت توپ نخ را پیدا نكرد ،چون ظاهرا به هنگام زمین گذاشتن آن در اثر شیب غار به پایین غلطیده بود .در آن تاریكی وی قادر به تعیین مسیر خویش نبود. به تدریج قوه تسلط بر خود را از دست داد و اضطراب وی به وحشت تبدیل گشت و ناامیدانه به جستجوی راه فرار پرداخت .هنگامی كه دوستان وی او را پیدا كردند ،متوجه شدند كه ترس موجب مرگش شده و نه غار .من هم تجربه مشابهی داشتم و تا حدی وحشت آن غارشناس را حس كردهام .چند سال پیش هنگامی كه همراه با یك گروه مشغول دیدن غاری در نیوزلند بودم ،ناگهان چراغها خاموش شدند .وحشت از تاریكی كامال برایم قابل لمس بود ،اما چند لحظه بیشتر در این ترس باقی نماندم ،میدانید چرا؟ چون راهنمای گروه درست پیش من ایستاده بود و هیچ شكی نداشتم كه او میتواند من را از مسیر صحیح به خارج از غار برساند .یك مسیحی نیز در جهان همین حالت را دارد. در وقتی كه تاریكی و ظلمت مشكالت ما را فرو گرفته ،مطمئن هستیم كه مسیح نزد ماست و تنها نیستیم .راهنمای ما بزرگتر از هر تاریكی است و میتواند با نور خود ،ما را از هر مخمصهای برهاند .كسی كه در آرامش مسیح قرار گرفته ،اضطراب را به خود راه نمیدهد. یكی از اعضای كلیسای من قبل از آمدن به كلیسا مدتی به بیماری كالستروفوبیا ( )claustrophobiaمبتال بود .در این نوع بیماری ،شخص مبتال از فضای تنگ و محصور دچار ترس میشود .این خانم ،كیلومترها راه خسته كننده را پیاده طی نمود تا ناچار به تحمل كابوس سفر با اتوبوس نشود .از آسانسور میترسید و به زحمت میتوانست همراه با خانواده و با اتومبیل خویش (كه همه پنجرههایش را نیز باز میكردند) به جایی برود ،اما روزی او به كلیسا آمد و مژده انجیل را درمورد مسیح شنید .او خود را به مسیح سپرد و اكنون آزاد است .حال او میتواند اتومبیل خود را با پنجرههای بسته نیز براند! منظور مسیح هم به هنگام بیان این آیه همین بود ،او فرستاده شده بود تا «شكسته دالن را شفا بخشد و اسیران را به رستگاری و كوران را به بینایی موعظه كند» (لوقا .)18 :4مشكل شما هر چه باشد ،مسیح پاسخ آن است (مرقس .)24 :11 یك بانوی هلندی را میشناسم كه آرامش یافتن در مسیح را آموخت و از نوعی تشویش غیرعادی رهایی یافت .او هنگامی كه صدای آژیر آمبوالنس را میشنید ،دچار وحشت و حمله عصبی میگردید و ساعتها پس از آن در ترس و لرز باقی میماند .او میدانست كه ترسش بیمورد است ،اما قادر به كنترل خود نبود و سالمتیاش را به تدریج از دست میداد .آینده او چندان روشن به نظر نمیرسید ،تا اینكه روزی متوجهی كتاب مقدس شد و كامال به وعدههای خدا تكیه نمود .او نیز آرامش را در مسیح یافت و همه ترس و وحشتش را با نیروی ایمان خویش از بین برد .كاری 18
كه خدا برای این اشخاص كرد ،برای شما نیز میتواند انجام دهد .دشمن شما چیست و از چه میترسید؟ آیا اسیر یك عادت هستید؟ بیماری چطور؟ یا شاید شیطان و یا جفا و مرگ و شكست ،شما را میآزارند؟ آیا از داوری خدا هراس دارید؟ تنها در مسیح میتوانید آرامش و پیروزی را به دست آورید ،چون فقط او بر جهان غالب آمده است. غلبه ایمان از درون شما آغاز میشود پنج بار در كتاب مقدس از ما خواسته شده كه «خاطر جمع» باشیم .همه این موارد در مواقعی بودهاند كه غلبه بر مشكالت ،غیرممكن به نظر میرسید .عیسی به مفلوجی كه بر بستر خویش دراز كشیده بود فرمود« :خاطر جمعدار» (متی .)2 :9به شاگردان نیز كه در طوفان دریای جلیل گرفتار بودند گفت « :خاطر جمع دارید» (متی .)27 :14همین عبارت را مسیح خطاب به كلیسای جفا دیده نیز میگوید (یوحنا .)33 :16این كلمات به پولس كه در زنجیرهای زندان ،اسیر بود قوت بخشیدند (اعمال .)11 :23به همین خاطر پولس نیز این عبارت را برای قوت قلب دادن به كشتی نشینانی كه در حال غرق شدن بودند ،به كار برد (اعمال رسوالن 22 :27و .)25پس درمییابیم كه در عذاب بیماری ،در وحشت مرگ ،در زندان ،در حوادث طبیعی و در جفا ،خدا میگوید« :خاطر جمع باشید» .مفهوم این عبارت، به سادگی این است :پیش از آنكه قادر به آرام ساختن طوفان بیرون شوید ،باید بر طوفان درون غلبه كنید .غلبه ایمان، قبل از اینكه بر جهان مؤثر باشد ،باید قلب شما را مملو سازد .هر معجزهای از درون شما آغاز میشود. پیش از آنكه زنجیرهای زندان گسسته شوند و دریای طوفانی آرام گردد ،باید در خود خاطر جمع باشید و ایمان خود را با فریاد شادی اعالم نمایید .خدا با غرولند و نیز به نجوای ترسآلود و زمزمههای تلخ بیایمانی ،پاسخ نخواهد داد، اما موقعی كه با شادی به ایمان و خاطر جمعی خود اعتراف كنیم ،همه نیروهای سماوی در كار خواهند بود كه پیروزی را نصیب ما سازند .این حقیقت را به یاد داشته باشید كه حكم كتاب مقدس این است كه در هر شرایطی باید نسبت به خدا شكرگزار باشیم .به ما وعده داده شده كه در شكرگزاری ،ارتباطی میان ما و قوت خدا به وجود میآید و به این ترتیب ،معجزه رهایی به وقوع میپیوندد «و اما تو قدوس هستی ،ای كه بر تسبیحات اسرائیل نشستهای .پدران ما بر تو توكل داشتند ،بر تو توكل داشتند و ایشان را خالصی دادی» (مزمور 3 :22و .)4 در پیروزی مسیح ،پایدار بمانید مسیح فرمود« :من بر جهان ،غالب شدهام ».منظور مسیح از بیان این حقیقت ،خودستایی یا ذكر منافع شخصی نبود .او این را گفت تا متوجه موقعیت دلگرم كننده خویش باشیم .او آمد ،به جای ما جنگید و پیروزی عظیمی بدست آورد و اكنون ما را دعوت میكند تا با ایمان ،شریك این پیروزی شویم .مسیح در زندگی خود ،این غلبه را كسب نمود ،چون در مقابل تمام آزمایشها پایداری كرد و بیگناه ماند (عبرانیان .)15 :4همچنین او در مرگ به این غلبه دست یافت، چون كسی قادر نبود كه جانش را بگیرد و او خود ،جان خویش را نهاد (یوحنا 17 :10و )18و نیز مسیح در قیام خود این غلبه را از آن خود ساخت ،چون گرچه جسمش در قبر بود ،او توانست آن را برخیزد و غلبه روح را بر بدن نشان دهد .وی همچنین در صعود خویش پیروز شد ،زیرا برتری آسمان را نسبت به زمین آشكار نمود .عظمت ابدیت را در مقابل زمان ،ظاهر گردانید. اكنون این پیروزی عظیم در مقابل ما قرار داده شده و هر روزه میتوانیم از آن بهرهمند شویم .اجازه دهید كه مسیح كامال در جسم ناتوان شما جای بگیرد .اجازه دهید كه دستهای پرقدرت او به جای دستهای ضعیف شما ،كار كنند و قلب شجاع او به جای دل لرزان شما به تپش درآید .بگذارید كه بازوهای قوی او به جای بازوان نحیف شما عمل كنند و فكر پاك او جای افكار متموج شما را بگیرد .بگذارید آرامش و سالمتی او جایگزین ترس شما شود و ایمان نامحدود او هر نوع بیایمانی را از شما بزداید« .خاطر جمع باشید» ،چون مسیح بر جهان غلبه یافته و در او ،شما نیز پیروز هستید.
19
فصل ششم :دل به دریا بزنید
متی 22 :14و 33را بخوانید .اگر از شما پرسیده شود كه تكان دهندهترین جنبه این قسمت چیست ،احتماال پاسخ خواهید داد« :راه رفتن بر روی آب ».البته این كار ،خارقالعاده بود ،اما جنبه دیگر این واقعه ،شگفتانگیزتر است. قایق كوچك ماهیگیری دستخوش امواج شده بود و هر آن امكان داشت كه غرق شود .دریا در اثر وزیدن باد شدید به تالطم آمده بود (یوحنا .)18 :6درآن اوضاع و در میان صدای رعد و برق ،آوای مسیح تكان دهنده بود« :ای كم ایمان ،چرا شك آوردی ».این پرسش از بیداركنندهترین جمالت كتاب مقدس است .این را باید اعتراف كنم كه در این ماجرا ،دلم برای شاگردان ،واقعا میسوزد .اگر من هم در آن شب با شاگردان در قایق بودم ،دچار همان ترس میشدم .هر كسی هم كه جای آنها بود ،میترسید .آنها ماهیگیران با تجربهای بودند ،اما هرگز با چنین طوفانی رو به رو نشده بودند .شاگردان مسیح ،در آن طوفان حالت غریبی داشتند .حس میكردند كه نیرویی شیطانی در كار است و هر لحظه ممكن است در آن دریای پرتالطم ،زندگی شان به پایان رسد .با این حال ،مسیح ترس آنان را مالمت نمود .وی واضحا به شاگردانش فهماند كه حق ندارند بترسند و هیچ دلیلی نمیتواند برای شك و تردید آنها نسبت به وعدهی او مقبول باشد ،چون مسیح به آنها وعده داده بود كه در آن سوی دریا آنها را مالقات خواهد كرد. بیایمانی ،حالتی بیدلیل و نامعقول است این سؤال مسیح نشان میدهد كه نظر خدا ،بیایمانی همواره غیرموجه است ،چون بر اساس اشتباهی استوار میباشد. علت وحشت شاگردان این بود كه آنها اجازه دادند ،اوضاع ناگوار محیط بر امیدشان مسلط شود .مسیح ،قدرت الهی را در غلبه بر طوفان به كار برد ،اما شاگردان این توانایی را در خود نشناخته بودند .عالوه بر این ،روی همان دریاچه، در همان ساعت و در طوفانی كه ظاهرا داشت موجب هالكت شاگردان میشد ،مسیح در آرامش كامل بر آب ،راه رفته بود .باد و طوفان در اطراف او میوزید ،اما به هیچ صدمهای نمیرسانید .ایمان او قدرت تسلط بر محیط به او بخشیده بود ،چون هر وضعیتی كه در زندگی ما پیش بیاید بدتر از آن شب طوفانی و فراموش نشدنی نخواهد بود ،پس ما نیز برای شك كردن نسبت به خدا ،هیچ دلیل موجهی نخواهیم داشت .در طوفانهای زندگی ،آن هنگام كه نزدیك است تسلیم یأس و نومیدی شویم ،صدای خداوند در گوشمان طنینانداز میشود« :ای كم ایمان ،چرا شك آوردی»؟ هر جوابی كه به این سؤال بدهیم ،موجه و قابل قبول نخواهد بود. اگر اراده خدا را انجام میدهید ،ممكن نیست كه غرق شوید آیا تا به حال شده كه به خاطر اطاعت از خدا با مشكلی مواجه شوید؟ شاید در چنین مواقعی به جای اینكه پیروزی پرشكوهی را احساس كنید ،در خود ایمانی متزلزل ببینید .شاگردان نیز در چنین وضعیتی بودند .به كلمه «اصرار» در این آیه توجه كنید« :عیسی ،شاگردان خود را اصرار نمود تا به كشتی سوار شده » ...ظاهرا آنها درمورد رفتن یا نرفتن به دریا با عیسی جر و بحث كرده بودند و در آن وضعیت نسبت به دریانوردی بیمیل بودند ،چون خودشان با حاالت دریا آشنایی داشتند .دریا چهرهای عبوس و مغرور داشت ،آسمان مملو از ابرهای سیاه بود و به تدریج زوزه باد و صدای رعد به گوش میرسید .به زودی دریاچه به صورت دیگی جوشان در میآمد ،اصرار داشت كه آنها به دریا بروند .به این خاطر ،شاگردان با كمال بیمیلی سوار كشتی شده و به سوی مصیبت راندند. طوفان افسار گسیخته بر شاگردان میوزید بطوری كه آنان وعده خداوند را فراموش كردند كه در آن سوی دریا با ایشان مالقات خواهد كرد .آنها فقط به فكر اوضاع اسفناك خود بودند و شاید از اینكه دستور خداوند را انجام دادند تاسف می خوردند ،اما نزدیك بود كه به خاطر این عكسالعمل اشتباه جان خود را از دست بدهند .آنها به جای اینكه فقط ترسهای خود را ببینند ،باید این سه حقیقت را مد نظر میداشتند: - 1مسیح هم مثل آنان به خوبی میدانست كه طوفانی آغاز خواهد شد. - 2به دستور مسیح بود كه آنها در قایق و روی دریاچه بودند. - 3پس هزاران طوفان و گردباد نمیتوانست آنها را غرق سازد و مانع به انجام رسیدن اراده مسیح گردد .فقط ترس خود آنها چنین قدرتی داشت .به این ترتیب تعلیم مسیح در آن شب به شاگردان و نیز امروزه به ما این است كه اگر دستور او را انجام میدهیم ،نتیجه این خواهد بود كه هیچ طوفانی ما را غرق نخواهد ساخت .در این حین نباید اجازه 20
دهیم كه شك و تردید ما را احاطه كنند ،بلكه باید بر ایمان خود تكیه كنیم كه خداوند قادر است ما را نجات بخشد. در جستجوی خدا باشید اگر شما حقیقتا مسیحی هستید ،هیچ چیز بدون اجازه خدا در زندگی شما واقع نمیشود .تمام جهان و آفریدگان ،تحت قدرت مطلق او هستند .ممكن است او اجازه دهد كه گهگاه مشكالتی در زندگی مان پیش آیند ،اما او سبب آنها نیست و نمیخواهد كه ما مغلوب سختیها شویم .پدر آسمانی اجازه میدهد كه طوفانهای زندگی برخیزد تا ایمان ما كامل شود و «عضالت» روحانی ما قوی گردند و نیز در چنین موقعیتی ،فرصت آن را خواهیم داشت كه عمال بر قدرت الهی شهادت دهیم .ذات حقیقی الهی همواره در آرام كردن دریای آشوب زده و نجات دادن ایمانداران ،در كار بوده است. پس این را مسلم بدانید كه خداوند در هر طوفانی حاضر است .او بر روی آب به سوی شما میآید و حتی در اوج خطر نیز همه چیز را تحت اختیار كامل خود دارد .چه تضاد عجیبی وجود دارد بین عیسی كه با آرامی بر آب خرامان است و شاگردانی كه با وحشت برای نجات خود تالش میكنند! این تضاد و تفاوت ،از ایمان ناشی میشد. اگر شاگردان ،كالم خدا را به یاد داشتند تا به آن حد بیایمان نمیشدند .به عنوان مثال به خروج ، 8 :15ایوب ،8 :9 مزمور 5 :114و 8و اشعیا 10 :51مراجعه كنید .این وعدهها و نمونههای دیگر میتوانستند موجب تقویت ایمان آنها به خدا شوند ،اما آنان در وحشت خود ،خدا را فراموش كردند و نتیجه را هم دیدند :آنها در شناخت و درك نجاتی كه به سوی آنها میآمد شكست خوردند .شاید در خود به خاطر بد اقبالی خویش ،عیسی را سرزنش میكردند و یا حتی در مسیح موعود بودن او شك میكردند. فكر آنها در اثر ترس آن قدر مختل شده و به اوهام گراییده بود كه وقتی مسیح نزدیك آنها شد فریادكنان او را یك روح یا خیال تصور كردند .چه زود خدا را فراموش میكنیم و به نیكویی او با شك مینگریم و به خاطر مشكالتمان او را مقصر میشماریم .چقدر آمادهایم كه شك كنیم ،اما برای ایمان داشتن ،كند هستیم! آنانی كه خدا را در طوفانها تشخیص ندهند ،هالك خواهند شد ،ولی كسانی كه مسیح را در آنجا پیدا كنند ،قدرت عمل كننده و معجزهآسای الهی و نجات عظیم او را خواهند دید .به آن دو دزدی كه با مسیح مصلوب شدند توجه كنید .هر دو در موقعیت مشابهی بودند و به خاطر یك كار خالف زجر یكسانی میكشیدند .یكی در شناخت مسیح ،شكست خورد و او را لعنت كرد، ولی دیگری عظمت مسیح را درك نمود و با ایمان رو به سوی او آورد .عیسی در مقابل فریاد نفرت ،ساكت بود ،اما در برابر ندای ایمان و توكل ،وعده پربهای رستگاری را اعالم نمود (لوقا 39 :23و .)43پس در طوفانهای زندگی باید بیاموزید كه در جستجوی مسیح باشید ،تا بتوانید در برابر این صدای آرامش بخش او كه میفرماید« :خاطر جمع دارید منم ترسان مباشید» ،واكنشی توأم با ایمان نشان دهید .شما باید لحظهای را كه نجات به سوی شما میآید تشخیص دهید. راه رفتن روی آب در طوفانهای زندگی ،غالبا نقطه اوج بحران ،زمانی است كه تصمیمگیری ما مشخص میسازد كه شكست خواهیم خورد یا به سوی نجات و رهایی خواهیم رفت .این نقطه بحرانی زمانی است كه مسیح خود را به ما آشكار نموده ،اما نزدیکتر نمیآید ،تا وقتی كه او را بشناسیم و به او توكل كنیم كه به ما امنیت بخشد .مرقس در انجیل خود ماجرای آن شب فراموش نشدنی بر روی دریاچه جلیل را به اضافه كردن عبارتی تكان دهنده ضبط كرده است(« :مسیح) بر دریا خرامان شده به نزد ایشان آمد و خواست از ایشان بگذرد» (مرقس .)48 :6چه صحنه غیرقابل باوری! خداوند میخواست كه آنها عبور كنند و آنان را همان جا باقی بگذارد! او به آنها نزدیك شد و خود را به آنان نشان داد ،اما تا وقتی كه شاگردان ،بر ترس خود غلبه نیافته و ایمان خویش را باز نیافتند كمكی به آنها ننمود .او با حضور خویش، معجزهای را به آنها وعده داد ،اما شاگردان با ایمان به وعده ،توكل نمیكردند ،از آنها میگذشت. یك نفر در میان غرش طوفان ،صدای عیسی را شنید و از خود عكسالعمل نشان داد .در قلب پطرس ،امید به وقوع یك معجزه پدید آمد .او میدانست كه اگر به مسیح میرسید همه اشكاالت برطرف میشد ،اما مسیح جلوتر نمیآمد. پطرس فریاد زد« :خداوندا اگر تویی من را بفرما بر روی آب نزد تو آیم» (متی .)28 :14بر روی آب! پطرس متوجه شده بود كه او باید به مسیح برسد نه اینكه از مسیح بخواهد كه نزد او آید .ضمنا این را فهمیده بود كه باید با استفاده از همان مشكلی كه او را به سوی نابودی میكشاند ،به مسیح برسد ،اما آیا او میتوانست چنین كاری بكند؟ هنوز هم 21
این سوال را بسیاری از مردم میپرسند« .خداوندا تویی؟ میتوانم بیایم؟ میتوانم از این وضع پرآشوب به سالمتی عبور كنم؟ میتوانم به تو برسم تا با قدرت خود من را شفا دهی ،به من قدرت غلبه عطا كنی و احتیاجاتم را برطرف سازی؟» پاسخ عیسی همان است كه به پطرس داد« :بیا». پطرس با قدرتی كه از همان یك كلمه یافته بود ،از قایق بیرون پرید .این عمل ،محتاج شهامت و ایمان جسورانه بود. در هر حال وی بر روی آب راه رفت .بسیاری میگویند« :خداوندا! طوفان را برطرف كن و امواج خروشان را آرام بساز تا من نزد تو بیایم ».بعضی هم اصرار میكنند كه خود خداوند باید نزد آنها بیاید .آنها میگویند« :خداوندا! اگر میتوانی كاری انجام دهی ،به من كمك كن» ،اما خداوند با كمال جدیت ،این مسؤولیت را به دوش ما میگذارد« :اگر میتوانی ایمان آری ،مؤمن را همه چیز ممكن است» (مرقس .)23 :9پس ما باید با ایمان به جلو برویم .یك عصر یكشنبه در كلیسایی واقع در شهر آدالئید ،مشغول كمك به شبان بودم كه پیغامی فوری آوردند مبنی بر اینكه مرد جوانی در یك تصادف سخت به شدت مجروح شده و در بیمارستان است .در بیمارستان اطالع یافتم كه آن جوان احتماال تا صبح زنده نخواهد ماند ،اما او زنده ماند و اكنون ماجرای جالبی را درمورد جواب دعا نقل میكند .ماجرا را از زبان خود او بشنویم: «نیمه زمستان سال 1958بود و من با موتورسیكلت خود از یك بزرگ راه شهر آدالیید ،پایین میرفتم .ناگهان به علتی نامعلوم مستقیما به یك درخت برخورد كردم .بعد از آن چیزی به یادم نیست ،تا اینكه در آمبوالنس به هوش آمدم .وقتی خواستم حركتی بكنم ،درد شدیدی از ستون فقرات به تمام بدنم سرایت كرد .بالفاصله پزشكیار آمبوالنس من را از حركت كردن منع كرد و گفت« :آرام بخواب ،به كمرت بدجوری آسیب رساندهای« ».بقیه آن شب، به صورت تصاویر مبهمی از بیمارستان و اتاق عكسبرداری ،در ذهنم باقی مانده است .صبح روز بعد درد و حالت تهوع و ضعف وجودم را فرا گرفته بود .ستون فقرات ،جمجمه ،بازو و استخوان شانهام ،همه دچار شكستگی شده بودند. طحال و كبدم نیز آسیب دیده بودند .بخصوص خونریزی طحال میتوانست موجب مرگ من شود .پزشكان به شدت نگران وضع من بودند و حتی از انجام عمل جراحی نیز بیم داشتند ،اما من به محض اینكه متوجه وخامت حال خود شدم این اطمینان را داشتم كه قدرت خدا من را زنده نگاه خواهد داشت .پس از عبور از آن مرحله بحرانی ،پزشكان بیمارستان تشخیص دادند كه الاقل شش ماه نخواهم توانست بنشینم ،اما پس از چهار هفته با پای خود از بیمارستان مرخص شدم. ولی در این موقع خبر دیگری به من داده شد .بازوی چپم كه در تمام این مدت به گردنم آویخته بود ،تا آرنج حركت نمیكرد و فلج شده بود .حتی فیزیوتراپی بسیار نیز نتوانست بازوی با اعصاب قطع شده را به حركت وادارد ،اما من ایمان داشتم كه بازویم شفا خواهد یافت .یكی از جراحان به من گفت« :احمق نباش .شاید ایمان در بهبود بیماریهای روحی و روانی موثر باشد ،اما عصب قطع شده را نمیتواند شفا بخشد»« .شش ماه گذشت و من همچنان ایمان و امید خود را به یك معجزه حفظ كردم .در این موقع بود كه ناگهان متوجه شدم با دست نیمه فلج خود میتوانم وسایل سبك را بردارم .به تدریج تواناییام بیشتر شد و امروزه دست من كامال طبیعی است .یك سال پس از حادثه همان جراحی را دیدم كه من را از ایمان و توكل برحذر میداشت .او درمورد دستم پرسید و وقتی كه دید بازویم به راحتی حركت میكند با تعجب بسیار پذیرفت كه خدا میتواند بیماریهای العالج جسمی را نیز شفا بخشد». «من از زحمات فوقالعاده پزشكانم كه من را از مرگ رهانیدند سپاسگزارم ،اما ایمان دارم كه نجات و بهبودی كامل من معجزه خدا بود ».این بود داستان آن مرد جوان و من میتوانم به شما یقین بدهم كه این ماجرا ،حقیقی است، چون آن مرد جوان برادرم «باری» است! او اكنون كشیش است و نایب رئیس یك دانشكده كتاب مقدس میباشد .وی همچنین نویسنده موفقی است و ماجرای فوق را نیز سال گذشته؛ یعنی ده سال پس از تصادفش به نگارش درآورد. حال برگردیم به جلیل و به زمانی كه مسیح به پطرس گفت بر روی آب به سوی او آید. دل به دریا زدن غالبا این نكته فراموش میشود كه پطرس بر روی آب راه رفت .در حقیقت او تا جایی پیش رفت كه دست مسیح به او میرسید .در آخرین لحظه گرفتار ترس شد و در آب فرو رفت .با این حال عمل پطرس نمونهای بود از پیروزی خارقالعاده ایمان بر عوامل محیطی ،اما در حالی كه در یك قدمی موفقیت بود ،متوجه طوفان گشت« ،لیكن چون باد 22
را شدید دید ترسان گشت» (متی .)30 :14خداوند به پطرس گفته بود« :بیا» و به این وسیله به او وعده داده بود كه میتواند روی آب راه رود ،اما او وعده را فراموش كرد و به جای آن صدای رعد طوفان و غرش امواج را میشنید .در این حالت ،ناگزیر دچار تزلزل ایمان گشت و به حال غرق شدن افتاد .در ماجرایی كه برادرم حكایت كرد ،مشخص شد كه ایمان همواره بر اساس وعده الهی پایدار میماند نه بر اوضاع طبیعی .اگر شما به احساسات طبیعی خود اجازه دهید كه به جای وعدهی خدا بر شما حاكم باشند ،هرگز معجزهای نخواهید دید« .به ایمان رفتار میكنیم نه به دیدار» (دوم قرنتیان .)7 :5 اگر شما در یك مورد خاص ،وعدهای از خدا یافتهاید تنها به آن ایمان داشته باشید و به سایر مسایل و شرایط توجهی نكنید .اگر به موقعیت خود بنگرید ،ترس شما افزون میشود و ایمانتان كاهش مییابد .خوشبختانه پطرس خطای خود را تشخیص داد و فریاد برآورد« :خداوندا من را دریاب» و بالفاصله مسیح دست او را گرفت و او را از آب بیرون آورد و با هم بر روی آب به طرف قایق رفتند .پطرس توانست با كمك مسیح ایمان خود را تقویت كند و معجزهای را كه داشت از دست میداد دوباره تجربه كند .وقتی كه آنها به كشتی سوار شدند ،طوفان آرام گرفت و در مدت كمی به آن طرف دریاچه رسیدند .شاگردان پس از این تجربه ،درك و فهم بیشتری از طریقهای ایمان كسب نمودند و دید تازهای از قدرت ایمان و توانایی خداوند خود عیسای مسیح یافتند .در چنین تجمعی از ایمان هر چیزی ممكن است به وقوع بپیوندد و اینطور هم شد .متی گزارش خود را از واقعه مذكور اینگونه پایان میدهد« :و اهل آن موضع او را شناخته به همگی آن نواحی فرستاده ،همه بیماران را نزد او آوردند و از او اجازت خواستند كه محض دامن ردایش را لمس كنند و هر كه لمس كرد ،صحت كامل یافت» (متی 35 :14و .)36خدا همه چیز را به ایمان میبخشد ،اما در مقابل بیایمانی و ناباوری چیزی نمیدهد. پس در طوفانهای زندگی ،نسبت به نشانههای مأیوس كننده اطراف خود توجه نكنید ،بلكه به وعده خدا متكی باشید كه قادر است شما را رهایی بخشد .این رهایی و نجات الهی شاید به طرق مختلف در شما عمل كنند :ممكن است خدا به شما قوتی ببخشد تا بتوانید از میان طوفان عبور كنید و یا بر آن راه روید .شاید هم معجزهای طوفان را فرو نشاند، یا شما را سریعا از آن خارج سازد .چگونگی راه رهایی ،در وعده داده شده مشخص میشود ،اما شما كه وعده را یافتهاید ،آن را از دست ندهید و دست مسیح را گرفته از شدت طوفان ،ترسان نباشید .شجاعانه از خدا بخواهید كه تمام وعدههایش را عملی سازد و به كمتر از آن قانع نشوید.
23
فصل هفتم :سگ زنده یا شیر مرده؟ هنگامی كه هنوز كودك بودم ،در كانون شادی كلیسا سرودی با این مضمون میخواندم« :بهتر است كوچك باشم، نه اینكه بزرگ باشم ،اما مثل یك شیر مرده ».بعدها كه سنم باالتر رفت متوجه مثل یك سگ كوچولو شدم كه این عبارت از آیهای در كتاب مقدس گرفته شده« :سگ زنده ،از شیر مرده بهتر است» (جامعه .)4 :9تفاوت سگ و شیر در این آیه این است كه اولی قدرت مقابله دارد ،ولی در دومی علی رغم جثه خود هیچ نیروی حیاتی باقی نمانده است .این موضوع ،من را متوجه آیهای نمود كه پولس رسول آن را به نحوی عالی درباره قدرت خداوند و زندگی انسان بیان میكنند(« :خدا) قادر است كه بكند بینهایت زیادتر از هر آنچه بخواهیم یا فكر كنیم به حسب آن قوتی كه در ما عمل میكند» (افسسیان .)20 :3چه تعریف كاملی از توانایی خدا در پاسخ دادن به دعاهای شما! خواسته شما چه به صدای بلند بیان شود و چه به صورت یك آرزوی نهانی باقی بماند ،خداوند به آسانی قادر است هر آنچه را كه بخواهید یا فكر كنید به شما ببخشد .توانایی خدا ،حد و مرزی نمیشناسد .او در برابر گناه ،فقر ،شكست و هر موقعیت یا مشكلی كه ما را در خود فرو برد ،قادر است كه عمل كند .او قادر است كه بینهایت زیادتر از خواست یا فكر شما عمل نماید. حقیقتی عجیب ولی ما با مشكل عجیبی رو به رو هستیم .اگر خدا قادر است ،پس چرا عده بسیار كمی از مردم به فراوانی برای دعاهای خود پاسخی مییابند؟ چند نفر از ما آنچه را كه میخواهیم (نه بینهایت زیادتر از آن را) از خدا مییابیم؟ علت را در همان آیه مییابیم؛ دعاهای ما «به حسب آن قوتی كه در ما عمل میكند» مستجاب میشوند .به عبارت دیگر توانایی خدا با عملی شدن توانایی ما رابطه مستقیمی دارد .خدا قادر مطلق است ،اما در محدوده ما عمل میكند .توجه به این نكته ،جالب است كه پولس در این آیه از یك كلمه خاص یونانی استفاده كرده كه در ترجمه به دو صورت «قادر» و «قوت» آورده شده است؛ یعنی میتوان قادر بودن خدا و عملی شدن قوت را در میان ما یكسان دانست ،چون در هر دو جا در اصل ،عبارت توانایی به كار رفته است .از این مطلب نتیجه میگیریم كه بعضی چیزها را خدا میتواند انجام دهد و بعضی چیزها را ما .هنگامی كه ما آنچه را كه میتوانیم ،عملی میسازیم ،خدا نیز آنچه را كه مافوق توانایی ما است و تنها در حیطه قدرت اوست ،انجام میدهد .بسیاری از مسایل در حیطه قدرت شما هستند و فقط هنگامی كه قدرت خود را به عمل وامیدارید ،خدا نیز توانایی بینهایت خود را به حركت درمیآورد. توانایی ما سه جانبه است كالم خدا واضح و روشن است .خدا فقط «به حسب آن قوتی كه در ما میكند» به دعای ما پاسخ زیادتر خواهد داد .این قوت چیست؟ همانطور كه اشاره كردم كلمه یونانی به كار رفته در این آیه Dunamisبه معنی توانایی است .معنی آن لزوما قوت خارقالعاده نیست .برای اثبات این نظر میتوانید به سایر جاها كه این كلمه به كار رفته است مراجعه كنید .در این آیات ،كلمه فوق به منظور توانایی عادی آمده است :متی ( 15 :25استعداد) – دوم قرنتیان ( 3 :8طاقت) – مكاشفه ( 3 :18كثرت) – اول قرنتیان ( 11 :14قوت) .بنابراین «قوتی كه در ما عمل میكند» به سادگی یعنی آن نیروی طبیعی كه همه ما از آن بهرهمند هستیم .اگر از آن استفاده صحیح ببریم ،در موقعیتی خواهیم بود كه نیروی الهی هم جهت با ما عمل خواهد كرد .اجازه دهید سه جنبه این قوت را نشان دهم: قوت ما شامل توانایی انتخاب میباشد توانایی انتخاب صحیح و هوشمندانه ،مختص انسان است و هیچ جانوری چنین قدرتی ندارد .البته حیوانات میتوانند تشخیص دهند كه در كجا بمانند یا در چه مواقعی باید بدوند و یا اینكه كدام طعمه را باید بكشند ،اما این امور غالبا غریزی میباشند .حیوانات به هیچ وجه قادر نیستند كه در امور اخالقی از خود تصمیمی نشان دهند و یا عملی برخالف ذات خود انجام دهد .این حق از امتیازات ویژه انسان است .حتی فرشتگان نیز از آن محروم هستند .این توانایی بخشی از صورت الهی است كه در بشر نقش بسته است .ما قادریم خود را به اوج بهشت برسانیم و یا اینكه خود را دچار ذلت و جهنم نماییم .ما میتوانیم بین اطاعت از خدا یا بیاطاعتی از او و همچنین زندگی شرافتمندانه و یا زندگی ناپاك یكی را انتخاب كنیم .این ما هستیم كه اجازه میدهیم ترس بر زندگی مان چیره شود و یا برعكس ،با ایمان 24
بر هر چیز غلبه میكنیم .اگر برای چند لحظه عمیقا فكر كنید متوجه میشوید كه تمام زندگی شما به تصمیماتی كه میگیرید ،بستگی دارد .انتخاب شما بر شخصیت ،احساسات و سرنوشت شما مؤثر است .حتی رابطه شما با خدا به وسیله همین انتخاب برقرار میشود .در عهد عتیق نیز چنین بود« :امروز آسمان و زمین را بر شما شاهد میآورم كه حیات و موت و بركت و لعنت را پیش روی تو گذاشتم؛ پس حیات را برگزین ...پس امروز برای خود اختیار كنید كه را عبادت خواهید نمود» (تثنیه 19 :30و یوشع .)15 :24همانگونه كه موسی از قوم خواست كه با اتخاذ تصمیم صحیح ،حیات و حمایت الهی و موفقیت را نصیب خود سازند ،پولس نیز اعالم میكند كه خدا قادر است و از ما میخواهد كه با ایمان به توانایی خدا ،احتیاجات خود را رفع شده ببینیم (فیلیپیان .)19 :4 ما باید بپذیریم كه خدا با قوت عظیم خود به دعاهایمان پاسخ میدهد .اگر درمورد توانایی خدا یا تمایل او نسبت به دعای خود شك دارید ،آن را از خود دور سازید .با انتخاب خود میان ایمان و بیایمانی ،عملی شدن قدرت الهی را در زندگی خود تعیین خواهید نمود .مكانی در كوههای آلپ واقع در سوئیس وجود دارد كه میگویند میتوان از آنجا تكه چوبی را در جهتی خاص درون آب انداخت و آن چوب ،از میان كوهها گذشته از طریق رود راین به دریای شمال خواهد رسید .اگر تكه چوب در جهتی دیگری به آب انداخته شود ،به وسیله رود دانوب به دریای سیاه میرسد و باالخره در جهت و مسیری دیگر آن تكه چوب همراه با رود رن به دریای مدیترانه خواهد رسید .فاصله جهت پرتاب تكه چوب در باالی كوههای آلپ ،ناچیز بشمار میآید ،اما فواصل سه تكه چوب در آخر سفر ،بسیار عظیم و متفاوت است .شاید انتخاب امروز شما درباره پذیرفتن یا نپذیرفتن وعده الهی ظاهرا بیاثر به نظر آید ،اما در پایان راه ،بر ابدیت شما تأثیر خواهد داشت. قوت ما شامل توانایی پایداری در انتخاب و تصمیم خود میشود این مهم است كه انتخاب صحیح داشته باشیم ،اما بسیار مهمتر است كه ما بتوانیم در انتخاب خود پابرجا بمانیم. بسیاری هستند كه وعده خدا را میپذیرند ،اما با تأخیر در پاسخ دعا و یا مخالفت دیگران دچار شك میشوند و از تصمیم خود برمیگردند .اینگونه افراد باید به این هشدار جدی توجه كنند« :به ایمان سؤال بكند و هرگز شك نكند ...زیرا چنین شخصی گمان نبرد كه از خداوند چیزی خواهد یافت» (یعقوب 6 :1و . )8آیا شما دو دل هستید؟ یك روز پر از ایمان و روز بعد پر از شك؟ اگر اینطور است باید چارهای بیندیشید ،چون در غیر این صورت هرگز شیرینی پاسخ دعا را نخواهید چشید! نكتهای به عنوان آزمایش ایمان وجود دارد .ما دعا میكنیم ،ایمان میآوریم و سپس باید صبر كنیم .در دوره انتظار برای یافتن پاسخ ،چه حالتی داریم؟ آیا بر ایمان خود پافشاری میكنیم و یا مأیوس شده وعده خدا را رد مینماییم؟ اینجاست كه تشخیص میدهیم سگ زنده از شیر مرده بهتر است. پایداری بر انتخاب ایمان مستلزم جنگ روحانی است .كتاب مقدس از ما میخواهد كه به جنگ ،نیكو بجنگیم و كالم مسیح را به خاطر داشته باشیم كه فرمود« :ملكوت آسمان مجبور میشود و جباران ،آن را به زور میربایند» (متی )12 :11و همچنین« :جد و جهد كنید تا از در تنگ داخل شوید» (لوقا .)24 :13هنگامی كه كنستانتیوس به مقام امپراطوری روم رسید ،متوجه شد كه در سراسر كشور بسیاری از مسیحیان مشاغل حكومتی را در اختیار دارند .وی فرمانی صادر مرد مبنی بر اینكه تمام مسیحیان یا مسیحیت خود را انكار نمایند و یا از مشاغل خود استعفا دهند. اكثر مسیحیان بالفاصله استعفا دادند ،اما عدهی كمی نیز از ترس ،مسیح را انكار نمودند .وقتی كه مسیحیان ،اینگونه خود را به دو گروه وفادار و بیایمان تقسیم نمودند ،كنستانتیوس نیز بالفاصله تمام آنانی را كه پشت به مسیح نموده بودند اخراج كرد و مسیحیان وفادار را مجددا به مشاغل خود فرا خواند .برداشت وی چنین بود كه آنانی كه نسبت به مسیح وفادار نبودند نسبت به امپراطور نیز وفادار نخواهند ماند .شاید پاداش خدا نسبت به مؤمنین خود همواره مشابه مورد ذكر شده نباشد ،اما در هر حال ،آنانی كه او و كالمش را با احترام و تعهد بپذیرند را ،محترم خواهد شمرد و وعدههایش را عملی خواهد ساخت .هزاران نفر از دیدن معجزه محروم میشوند ،چون علی رغم ایمان و دعای خود، منتظر نمیمانند كه پاسخ بیاید. ایوب اینگونه نبود .او فریاد زد« :اگر چه من را بكشد ،برای او انتظار خواهم كشید» و از این توكل محكم و تزلزل ناپذیر، ایمانی به ظهور آمد كه معجزه شفا و شادی غیرقابل وصف را عملی ساخت (ایوب 15 :13و 10 :42و .)17خداوند ما عیسای مسیح در حالی كه در بیابان ،خسته و گرسنه بود به وسوسه شیطان چنین پاسخ داد« :انسان فقط به نان زیست نمیكند ،بلكه به هر كلمه خدا ».وی ترجیح میداد كه از گرسنگی بمیرد ،اما از ایمان و اطاعت نسبت به پدر آسمانی 25
خود قدمی به عقب برنگردد .به این ترتیب بود كه فرشتگان ،او را پرستاری نمودند ،روح القدس به قوت بر او آمد و شیطان رانده شد (لوقا 1 :4و .)14در زمان داوود ،جنگی با فلسطینیان پیش آمد .در این جنگ ،سربازان بنیاسرائیل با دیدن كثرت فلسطینیان ترسیدند و میدان جنگ را ترك كردند ،اما یكی از سرداران داوود به نام العازار ،با ایمان ایستاد و یك تنه ،قوای دشمن را منهدم ساخت «و خداوند در آن روز ظفر عظیمی داد ».سایرین هنگامی به صحنه جنگ بازگشتند كه همه چیز تمام شده بود .یك نفر علی رغم شرایط دشوار محیط ایستاد و معجزه به حقیقت پیوست (دوم سموئیل 8 :23و .)12پس دومین قدم در رسیدن به قدرت غیرقابل تخمین خداوند این است :با ایمان به وعده خدا توكل كنید و بدون توجه به اینكه چه پیش میآید ،در ایمان خود پایدار بمانید تا زمانی كه معجزه از آن شما شود. قوت ما شامل توانایی اعتراف صحیح نیز میباشد یعقوب مینویسد« :و اینك لگام را بر دهان اسبان میزنیم تا مطیع ما شوند و تمام بدن آنها را برمیگردانیم .اینك كشتیها نیز چقدر بزرگ است و از بادهای سخت رانده میشود ،لیكن با سكان كوچك به هر طرفی كه اراده ناخدا باشد برگردانیده میشود .همچنان زبان نیز عضوی كوچك است و سخنان كبرآمیز میگوید .اینك آتش كمی چه جنگل عظیمی را میسوزاند» (یعقوب 3 :3و .)5یكی از مهمترین تواناییهای ما ،قدرت تكلم است .این توانایی نیز مختص انسان است .سخنان ما ممكن است بناكننده باشند یا مخرب ،مثبت باشند یا منفی و باالخره در ایمان بیان شوند یا با شك .معیار اینكه ما از توانایی خود به نحو صحیح استفاده میكنیم این است كه آیا خدا به دعاهایمان پاسخی میدهد یا خیر .اگر سخنان شما مغایر با وعده خدا هستند و یا پر از بیایمانی و شك و ناله و شكایت هستند ،در نتیجه محال است كه خدا به دعای شما پاسخ دهد .خدا متوجه احتیاجات شما هست ،اما اعتراف منفی و مأیوسانه شما سدی است در مقابل توانایی خدا .از سوی دیگر اگر شما مطابق ایمان خود به وعده الهی سخن بگویید و توكل خود را به خدا اعالم نمایید و در یقین خود نسبت به توانایی خدا ،لغزش نخورید ،آنگاه راه را برای فرو ریختن بركات آسمانی بر خود هموار ساختهاید. در تركیه نوعی عقاب وجود دارد كه مرغ ماهیخوار را شكار میكند .آن نوع مرغ ماهیخوار ،به خاطر صدای بلندی كه به هنگام پرواز ایجاد میكند طعمه عقاب میشود .بخصوص در پرواز گروهی این مرغان ماهیخوار ،چنان غوغایی به پا میشود كه عقاب به راحتی با یافتن آنها به حمله میپردازد و طعمه خود را صید میكند ،ولی مرغانی كه از این حمله جان سالم به در میبرند ،تجربهای میآموزند .در بسیاری موارد مشاهده شده كه مرغان پیر قبل از پرواز سنگریزهای برمیدارند و آن را به هنگام پرواز در نوك خود نگاه میدارند .به این ترتیب صدایی ایجاد نمیكنند و عقابها را متوجه خود نمیسازند .ما باید از آنها درسی بیاموزیم! اعتراف غلط ما ممكن است ما را طعمه شیطان نماید كه همچون شیر غران است ،ولی اگر از توانایی خود برای اتخاذ تصمیمی مبتنی بر ایمان استفاده نموده ،بر آن استوار و پابرجا بمانیم و توكل خود را به قدرت الهی اعالم كنیم خدا قادر خواهد بود كه بینهایت زیادتر از هر آنچه بخواهیم یا فكر كنیم ،برای ما انجام دهد .به یاد داشته باشید :سگ زنده از شیر مرده بهتر است!
26
فصل هشتم :دنیای خود را از نو بسازید! بیست و سه قرن پیش ،ارشمیدس ریاضیدان معروف یونانی گفت« :به من اهرمی بلند و تكیهگاهی مناسب بدهید تا دنیا را تكان بدهم!» در كتاب مقدس راه آسانتری برای مقابله با دنیا ارائه شده است« :غلبهای كه دنیا را مغلوب ساخته است ایمان ماست» (اول یوحنا .)4 :5منظور از «دنیا» چیست؟ و چگونه «ایمان» میتواند به ما قدرت غلبه بر آن را بدهد؟ دنیا منظور یوحنا در به كار بردن كلمه دنیا ،این زمین خاكی نیست .جهانی كه خدا آفریده ،نیكوست (پیدایش )31 :1و هیچگونه دشمنی با یك مسیحی ندارد« .زمین و پری آن از آن خداوند است» (مزمور .)1 :24همه جهان مادی متعلق به خداست و او آن را به قوم خود داده تا از آن استفاده كنند .كتاب مقدس میفرماید« :همه چیز از آن شماست» تا از آن برای خود فایده ببرید (اول قرنتیان 21 :3و 23و سوم یوحنا .)2مسیحیان باید بیش از سایر مردم از زندگی در دنیای نیكویی كه پدر آسمانی شان آن را آفریده لذت ببرند ،اما دنیای دیگری وجود دارد كه با خدا و كلیسای او خصومت میورزد .این دنیا به دست انسان شكل گرفته ،به وسیله گناه به فساد كشیده شده و شیطان بر آن حكومت میكند .این همان دنیایی است كه به گفته مسیح ظلمت را بیشتر از نور دوست میدارد ،چون شیطان رئیس آن است و از فرزندان خدا نفرت دارد ،چون «از جهان» نیستند .این دنیا از اجتماع و سلطه بشری تشكیل شده و خود را از ملكوت خدا مجزا نموده ،نسبت به اراده الهی بیگانه است. دنیا در پنج نكته با ما مقابله میكند و تضاد دارد :دنیا ،از نظر روحانی با مخالف است و عالوه بر انكار وجود خدا، مسایل روحانی را نیز به مسخره میگیرد .دنیا ،از نظر اخالقی با ما مخالف است و ما را به گناه ترغیب میكند تا علیه خدا طغیان كنیم .دنیا از نظر عقالنی با ما مخالف است و ضمن رد ایمان ما ،اعتبار روحانی كتاب مقدس را نیز رد میكند .مخالفت دنیا با ما جنبه جسمانی هم دارد و ما را با بیماری و فقر ،سختی و زحمت تحت فشار قرار میدهد. عالوه بر اینها دنیا بطور عملی و با جفاهای شدید ،مخالفت خود را با ما آشكار میسازد .با این حال علی رغم قدرت ظاهری و عظیم دنیا ،یك ایماندار مسیحی نیز سالحی غالب و شكست ناپذیر به نام ایمان دارد. ایمان غالب؛ یعنی ایمانی كه از دعا به وجود آمده است در این دنیا بسیاری هستند كه تشنه چیزی میباشند ،اما به آن نمیرسند .مسیح فرمود« :خوشا به حال گرسنگان و تشنگان عدالت ،زیرا ایشان سیر خواهند شد» (متی .)6 :5در این آیه وعده غیرقابل نقضی وجود دارد .اگر مشتاق ایمان باشید و با تمام قلب خود آن را جستجو كنید به شما داده خواهد شد .در زمان پادشاهی یهوشافاط لشكر عظیمی علیه او گرد آمد .موقعیت وی و كشورش چنان خطرناك بود كه هیچ چارهای جز دعا نداشت .به این دلیل در حضور خدا به روی خود افتاده و استغاثه كرد .در این هنگام اتفاق عجیبی افتاد .ترس پادشاه به تدریج از بین رفت و ایمان جایگزین آن شد و یقین یافت كه خدا میتواند ملتی را نجات بخشد .او وعدهها و معجزههای خدا را در گذشته به خاطر داشت و ایمان آورد كه خداوند هنوز هم میتواند همانها را انجام دهد .او سربازانش را جمع كرد و با شوق عظیمی گفت« :بر یهوه خدای خود ایمان آورید و استوار خواهید شد و به انبیای او ایمان آورید كه كامیاب خواهید شد». سربازان ،پیام او را گرفته با شادی فریاد زدند .حتی سرایندگان معبد و نوازندگان ،سرودخوانان پیشاپیش سربازان به جنگ رفتند .باالخره دشمنان شكست فجیعی خوردند (دوم تواریخ 1 :20و .)25ایمان ،از دعا به وجود آمد و معجزه عظیم عملی شد .آیا تا به حال از خود پرسیدهاید كه چرا مسیح مدت زیادی را در دعا بسر میبرد؟ او محتاج چیزی نبود ،اما ایمانش در دعا ،فعال و غیرقابل مقاومت میگردید .در این حالت بود كه بیماران را شفا میبخشید ،طوفان را ساكت میساخت ،هزاران نفر را سیر میكرد و بر تمام دنیا قدرت برتری داشت .او میخواست همه بدانند كه «میباید همیشه دعا كرد و كاهلی نورزید» (لوقا ،)1 :18چون بزرگترین اثر دعا ،تولید ایمان است .در چنین شرایطی ضعیف نخواهیم بود ،بلكه قوت خدا در ما ساكن خواهد شد و بر دنیا غلبه خواهیم یافت. 27
ایمانی كه در هر شرایطی پیروزی را میبیند میگویند در مقابله اسكندر با لشكر عظیم ایران بعضی از اطرافیانش كه ترسیده بودند فریاد زدند« :در مقابل این سربازان غیرقابل شمارش چه میتوانیم بكنیم؟» اسكندر جواب داد« :آیا قصاب در برابر هزاران گوسفند ،هراسناك میشود؟» دیگری اعتراض كرد« :وقتی سربازان ایرانی تیرهای خود را از تركش رها كنند ،تمام آسمان را خواهند پوشانید ،بطوری كه همه جا تاریك خواهد شد» ،اما اسكندر خندید و گفت« :اینطور بهتر است ،چون جنگ در تاریكی جالبتر خواهد بود ».به این ترتیب بود كه اسكندر دنیا را فتح كرد ،چون در هر مشكلی ،پیروزی را میدید و هر سختی را برای خود مزیتی میدانست .در او ترس وجود نداشت ،چون به شكست ناپذیری خود ایمان داشت .ما هم باید اینگونه باشیم .در برابر هر مشكل یا احتیاجی كه قرار بگیریم باید سرسختانه اعالم كنیم كه به وسیله مسیح پیروزی زیاده از حد از آن ماست (رومیان 31 :8و .)37به یاد داشته باشید كه هیچ ارتشی نهایتا شكست خورده نیست مگر اینكه شكست خود را بپذیرد و به دشمن تسلیم شود. آیا متوجه شدید كه ایمان ،هرگز و هرگز شكست نخواهد خورد؟ میپرسید چرا؟ چون كتاب مقدس میگوید كه ایمان؛ یعنی غلبه و پیروزی .پس ممكن نیست كه ایمان ،مغلوب شود .البته امكان دارد كه شما شكست بخورید، ولی ایمان شما هرگز! اگر دنیا شما را مغلوب ساخته است تنها به این علت است كه از ایمان خویش فاصله گرفتهاید. ایمان ،پیروزی شما را تضمین میكند .ایمان سالحی است كه نه دنیا و نه شیطان میتوانند در برابر آن پایداری كنند. ایمان به دنیا نگاه میكند و میخندد ،قوت خود را افزایش داده و از هر موقعیتی برای جالل خدا استفاده میكند .در هر حالتی ،پیروزی را میبیند و یقین دارد كه هیچ چیز نمیتواند غلبه نهاییاش را مخفی نماید ،ایمانی كه با شكرگزاری و ستایش تقویت میشود. راهبی بود كه به همه سرزمینها سفر میكرد .او در سفر خود فقط یك االغ ،یك طوطی و یك چراغ داشت .از االغ، سواری میگرفت ،طوطی تنها مصاحبش بود و چراغ هم برای روشن كردن راه در طول شب به درد میخورد .روزی به هنگام طی مسیر ،شیری بر آن االغ جهید و او را درید .آن راهب برای االغ وفادارش غصه بسیار خورد ،ولی در حالی كه اشك میریخت ،گفت« :خدا را برای تمام بركاتش ،شكر» و به راهش ادامه داد .هنگامی كه در طول سفر ،خدای متعال را با سرودها ستایش میكرد ،عقابی از آسمان خیز برداشت و طوطی را قاپید و با خود برد .راهب به خاطر از دست دادن دوست سخنگوی خود شدیدا متأثر گردید ،ولی به خودش دلداری داد و همچنان با آهنگ سرایید« :خدا را برای تمام بركاتش ،شكر!» به هنگام راه رفتن ،ناگهان لغزید و افتاد و چراغش شكست. سعی كرد كه شب را در دهكدهای كه در نزدیكی آنجا بود پناه بگیرد ،ولی اهالی آن دهكده او را از خود راندند ،چون فكر میكردند جاسوس دزدانی است كه قصد حمله به آن ناحیه را دارند .راهب همچنان زیر لب میگفت« :خدا را برای تمام بركاتش ،شكر!» باالخره در بین انبوه درختان جای راحتی برای خود پیدا كرد .در عین حالی كه هیچ نفرتی از دیگران نداشت ،در آرامش الهی به خواب رفت .در نیمههای شب ،از سر و صدای وحشتناكی كه از دهكده بلند شده بود ،بیدار شد ،ولی تا صبح همانجا زیر درختان باقی ماند .آن موقع متوجه شد كه دزدان ،دهكده را غارت كردهاند و تمام اهالی ،كشته یا اسیر شدند .هر چند برای رنج و عذاب مردم گریست ،ولی هنگامی كه مشیت الهی را درك نمود، بسیار خوشحال شد و با شكرگزاری زانو زد ،چون اگر دزدان ،صدای االغ یا طوطی او را شنیده بودند یا نور چراغش را دیده بودند و یا اهالی دهكده او را به محل خود پذیرفته بودند ،مطمئنا تا به حال به دست آنان كشته شده بود .او ایمان خود را با شكرگزاری و اعتماد به خداوند حفظ كرده بود و به همین دلیل خدا نیز او را حفظ كرد. روشن است شخصی كه به نیكویی خدا توكل دارد و غلبه ایمان خود را بر دنیا اعالم مینماید ،همواره با پرستش و شكرگزاری به پیش خواهد رفت .چنین شخصی نمیتواند در درون خود پر از ترس و شكایت باشد .ایمان فقط پیش بینی پیروزی نیست ،بلكه یقین كاملی است از اینكه پیروزی قبال به دست آمده است .در طول تاریخ ،دیده نشده كه ارتش فاتح و پیروز ،بنشیند و عزاداری كند .گریه و زاری نشانه مغلوب شدن است .سربازان پیروز ،فریاد سرور و شادی سر میدهند! پس اگر شما با ایمان در مقابل دنیا ایستادهاید ،بدانید كه ایمان شما پیروزی قبلیتان است .در این صورت طبیعی است اگر این ایمان را در شكرگزاری ابراز نمایید .نكته اساسی این است كه شكرگزاری و ستایش خدا توسط شما كلید عملی شدن پیروزی ایمان در زندگی شماست .عیسی گفت« :آنچه در عبادت سؤال میكنید ،یقین بدانید كه آن را یافتهاید و به شما عطا خواهد شد» (مرقس )24 :11و نیز« :ایمان ،اعتماد بر چیزهای امید داشته شده 28
است و برهان چیزهای نادیده» (عبرانیان .)1 :11پس اگر با ایمان از خدا بخواهیم «میدانیم كه آنچه از او درخواست كنیم مییابیم» (اول یوحنا .)15 :5الزم به یاد آوری است كه زمانی گناه انسانها شروع شد كه «خدا را تمجید و شكر نكردند» (رومیان .)21 :1ایمانی كه در شكرگزاری تجلی مییابد و از ستایش قوت میگیرد میتواند تمام نیروی دشمن (شیطان) را پایمال كند (لوقا 19 :10و .)20وقتی به نظر میآید كه همه چیز در زندگی شما منفی و نامساعد است ،صدای خود را بلند كنید و خدا را با تمام قوت خود ستایش نمایید .در شكرگزاری نیروی عجیبی است كه مولد ایمان حقیقی میباشد! (عبرانیان .)15 :13 ایمانی كه بر اساس مدرك مناسب بنا شده است روزی ،مردی خشن به سراغ جورج وایتفیلد ( )George Whitefieldواعظ برجسته رفت و در حالی كه یقه او را گرفته بود گفت« :تو هیچ وقت نمیتوانی ایمان من را عوض كنی!» وایتفیلد جواب داد« :خب ،پس لطفا به من بگو به چی ایمان داری؟» آن مرد پاسخ داد« :من به هر چه كلیسایم میگوید ایمان دارم!» وایتفیلد مجددا با كنجكاوی پرسید: «كلیسای تو به چه ایمان دارد؟» او با اعتماد به نفس گفت« :كلیسایم به هر چه من معتقدم ایمان دارد!» وایتفیلد در حالی كه از كوره در میرفت سؤال كرد« :ممكن است لطف كنید و بگویید شما هر دو به چه ایمان دارید؟» آن مرد در حالی كه از وایتفیلد دور میشد گفت« :ما هر دو به یك چیز ایمان داریم!» آن مرد تعصب داشت ،ولی ایمان نداشت. آنچه كه او از ایمان میدانست ،سرسختی در عقیده و پذیرش كوركورانه آن چیزی بود كه شنیده بود .عقیده او بر هیچ منطقی و درك مناسبی بنا نشده بود و هیچ شناختی از مسیح نداشت. ایمان حقیقی كور نیست ،بلكه بر شناخت خدا و كالم استوار است .بطور خاص ایمان بر آنچه كه كتاب مقدس درمورد عیسای مسیح به ما میگوید بنا شده است و به همین دلیل یوحنا میگوید« :غلبهای كه دنیا را مغلوب ساخته است ،ایمان ماست» و این ایمان را اینگونه تعریف مینماید« :كیست آنكه بر دنیا غلبه یابد جز آنكه ایمان دارد كه عیسی پسر خداست» ( اول یوحنا 4 :5و .)5كسی كه ایمان دارد عیسی پسر خداست ،فورا در مییابد كه تولد مسیح شگفتانگیزترین واقعه در تمام طول تاریخ است ،چون او «عمانوئیل؛ یعنی خدا با ما»ست (متی .)23 :1سكونت خدا در بین انسانها ،عظیمترین اتفاق برای بشریت میباشد .آیا كسی میتواند پسر خدا را ندیده بگیرد؟ و نیز كسی كه ایمان دارد عیسی پسر خداست ،میداند كه او امروز هم زنده است «زیرا محال بود كه موت ،او را در بند نگاه دارد» (اعمال رسوالن )24 :2و اگر او زنده است مطمئنا میتواند هر چه را كه در زمان حضور جسمانیاش برای مردم انجام میداد ،درمورد شما هم عملی سازد .كالم خدا میگوید« :عیسای مسیح دیروز و امروز و تا ابداالباد همان است» (عبرانیان .)8 :13 هر چه كه برای دیگران انجام داده برای شما نیز انجام خواهد داد .تنها چیزی كه الزم دارید این است كه همان ایمان آنها را داشته باشید .اگر شما ایمان داشته باشید كه عیسی ،پسر خداست ،با این سؤال مواجه میشوید كه چرا او جالل و شكوه آسمانیاش را ترك كرد تا مثل یك انسان بر روی زمین زندگی كند؟ پاسخ را در این خواهید یافت كه او از آسمان به زمین آمد تا ما را از زمین به آسمان ببرد (عبرانیان 9 :2و .)10پس یقین بدارید كه عیسی ،پسر خداست و در ایمان خود استوار بمانید و شادی كنید ،چون غلبه ایمان از آن شماست.
29