کشمکش
برای هیچ یک از ما دنیای عاری از کشمکش وجود ندارد .جنگ و جدل غیرقابل اجتناب است .بنابراین با پذیرش این واقعیت می‌توان به این نتیجه رسید که ما نیز در زندگی خود با چنین موقعیتی رو به رو خواهیم شد .با پذیرش این امر کشمکش و نبردهای زندگی به موقعیت‌هایی تبدیل خواهند شد که ما بتوانیم توسط آنها در مسیح رشد کنیم و به بلوغ برسیم .ارائه چند تصویر می‌تواند ما را در پیمودن این مسیر ناهموار یاری دهد. 5تصویر مقدماتی -1کالم خدا داستانی است که موضوع اصلی آن را کشمکش تشکیل می‌دهد. کشمکش لزوما بد نیست .در واقع می‌توان به شیوه‌ای که مطلوب و خوشایند خداوند باشد به کشمکش پرداخت .یکی از موضوع‌هایی که از پیدایش تا مکاشفه ادامه می‌یابد موضوع کشمکش و جنگ است و خداوند خودش جنگاور آن است .او بر ضد تاریکی و بدبختی حاصل از گناه و رنج می‌جنگد .در نهایت مسیح وارد جنگ شده خونش ریخته شده و می‌میرد ،اما از طریق مرگ و قیامش بر نیروهای تاریکی و ظلمت غلبه می‌کند. او برای دشمنانی چون ما راه را می‌گشاید تا بتوانیم بخشوده شویم و با او آشتی کنیم و سپس از ما دعوت می‌کند تا در این جنگ به او بپیوندیم در افسسیان 20-10 :6مسیحیان فرا خوانده می‌شوند تا همانند مسیح بر ضد گناه و تاریکی مسلح شوند :به وسیله تواضع ،محبت و ا ز خود گذشتگی .به ما وعده داده شده است که روزی مسیح بازخواهد گشت، اما این بار برخالف مرتبه اول که سوار بر االغ بود با اسب نر سفید رنگی خواهد آمد او می‌آید تا عمل نجات بخش خود را یک بار برای همیشه به پایان برساند. -2کشمکش یک فرصت است. در یعقوب 4-1:2آمده است که آزمایش‌ها فرصتی برای رشد و بلوغ هستند همه ما سعی می‌کنیم که تا از کشمکش بپرهیزیم ،اما کشمکش به ما فرصتی را عطا می‌کند تا بتوانیم از جنبه‌های مختلف رشد کنیم در واقع یعقوب برای ما روشن می‌سازد که بدون وجود چنین آزمایش‌هایی نابالغ و ناقص باقی مانده و از بسیاری از سرشت‌های الهی به دور خواهیم ماند هر چند که کشمکش به ندرت خوشایند و مطلوب است ،اما باید آن را به عنوان فرصتی انگاشت که می‌توان در آن زیر فیض به بلوغ رسید. -3کسی که به خاطرش ما در کشمکش هستیم شخصی الهی و روحانی است. زمانی که نبرد شدید و جدی است نمی‌توان به راحتی این عقیده را پذیرفت ،اما حقیقت همین است .خداوند که پادشاه دوست داشتنی و خردمند است افرادی را به زندگی ما وارد می‌کند که بتواند در وجود ما کارهایی را صورت دهد و این کارها تنها به شیوه نبرد و کشمکش قابل اجراست .یادآوری این حقیقت مانع از این امر می‌شود که ما شخصی را که با او کشمکش داریم را شرور بپنداریم هر چند که این شخص واقعا شرور بوده و به گناهان مختلفی آلوده باشد ما حق نداریم او را دیو سرشت بپنداریم و فکر کنیم که این فرد از فیض خداوند محروم خواهد ماند .تنها خدا می‌تواند این چیزها را بفهمد. -4ممکن است زمانی در کشمکش‌های خود به بن بست برسیم. واقع بین بودن مسؤولیت ما را محدود نمی‌سازد ،بلکه به ما یادآوری می‌کند که همه نبردها در این سوی بازگشت مسیح حل نخواهند شد .در اعمال رسوالن 41-15:36پولس و برنابا بر سر این مسأله که آیا یوحنا معروف به مرقس باید آنها را در دومین سفر بشارتی پولس همراهی کند یا نه با یکدیگر اختالف نظر داشتند .برنابا و یوحنای معروف به مرقس به راه خود رفتند و پولس و سیالس راهی دیگر را برگزیدند .گاهی اوقات ما نیز در شرایطی قرار خواهیم گرفت که برای آشتی با دیگران دچار محدودیت می‌شویم .هرگز نباید اجازه دهیم که این بهانه ما را از برطرف کردن اختالف‌هایمان بازدارد ،اما این موضوع به ما یادآوری می‌کند که ما نمی‌توانیم همه را تغییر دهیم. -5ما باید به قلب کشمکش راه پیدا کنیم. بدون توجه به این موضوع کشمکش را جدی نگرفته و به دنبال راه حل‌هایی خواهیم بود که زیاد به طول نمی‌انجامد و 1
از کار سختی را که خداوند برای آزمایش و رشد ما تدارک دیده است اجتناب خواهیم کرد .وقتی که ما در سطح باقی بمانیم و صادقانه به درون خود نگاه نکنیم مرکزیت انجیل و نیازمان را به فیض مسیح نادیده خواهیم انگاشت. کشمکش و یعقوب ،یعقوب 4 هیچ متن دیگری در انجیل به خوبی رساله یعقوب 4دلیل و درمان کشمکش را تشریح نمی‌کند .در حین خواندن این متن خواهید دید که به سؤاالتی که در حین کشمکش برایتان ایجاد می‌شود پاسخ داده می‌شود .پاسخ‌های داده شده همیشه پاسخ دلخواه ما نیست ،اما چیزهایی است که به شنیدن آنها نیاز داریم. دلیل کشمکش های غیرالهی رابینسون درمورد همسر و فرزندانش بسیار کم تحمل و عصبی بود مخصوصا در پایان روزهای سخت این وضعیت برایش تشدید می‌شد او از محل کارش به خانه می‌آمد تا از فشارهای روزانه رها شود چرا که در محل کارش فشار زیادی را متحمل می‌شد و بسیار پریشان و آشفته پا به خانه می‌گذاشت و بی‌خوابی شب‌ها نیز فشار مضاعفی به او وارد می‌ساخت. یک روز رابینسون روز کم دغدغه و آرامی را گذرانده بود ،اما به محض اینکه وارد خانه شد مشاهده نمود که فرزندانش با یکدیگر مشاجره می‌کنند ،تلفن در حال زنگ زدن بود و همسرش نیز به خاطر دیر آمدنش بسیار عصبی بود و در این زمان رابینسون از کوره در رفت و بر سر فرزندانش فریاد کشید و گفت :من از این همه شلوغی و سر و صدا خسته شده‌ام ،تنها چیزی که می‌خواهم سکوت و آرامش است و سپس رو به همسرش کرد و گفت :من از اینجا می‌روم و زمانی به خانه برخواهم گشت که همه چیز آرام شده و تو بتوانی اوضاع را کنترل کنی و تا آن زمان با تو حرف نمی‌زنم .همسرش نینا در پاسخ بسیار عصبی و ترشرو شد. این مورد نمونه‌ای از دو فردی بود که با یکدیگر به کشمکش می‌پردازند و هر یک به شیوه خود عمل می‌کنند که هر دو شیوه نیز کامال غیر الهی و ناپسند است .رابینسون عصبی است و نینا سعی می‌کند در عین اینکه از رابینسون دوری می‌جوید او را خوشحال سازد و با این کار هر روز بیشتر از روز قبل خسته و افسرده می‌شود. مشکل کجاست؟ ممکن است تعدادی بر این عقیده باشند که از آنجایی که هیچ یک از این دو نفر به آنچه که حق طبیعی شان است دست نمی‌یابند با یکدیگر به مجادله می‌پردازند و راه حل آن این است که به آنها کمک کنیم تا نیازهای یکدیگر را برآورده سازند .خانه‌ای تمیز و آرام حق رابینسون است و نینا نیز حق دارد که مورد احترام و توجه قرار گیرد .مشکل این درمان این است که تنها به صورت سطحی به ماجرا می پردازد و به عمق واقعه وارد نمی‌شود. به نظر شما مشکل چیست؟ شما چطور می‌توانید به رابینسون و نینا کمک کنید؟ مشکل حقیقی :تشخیص صحیح یعقوب فصل 4با تشخیص مشکل حقیقی شروع می‌شود که حقیقتا مشکل را برطرف می‌سازد .یعقوب بدون اتالف وقت به سراغ حقیقت مشکل می‌رود .در آیه‌های :3-1 -1از کجا در میان شما جنگ و جدال پدید می‌آید ،آیا نه از امیالتان که در اعضای شما به ستیزه مشغولند؟ -2حسرت چیزی را می‌خورید ،اما آن را به کف نمی‌آرید از طمع مرتکب قتل می‌شوید ،اما باز به آنچه می‌خواهید نمی‌رسید .جنگ و جدال برپا می‌کنید ،اما بدست نمی‌آورید ،از آنرو که درخواست نمی‌کنید! -3آنگاه نیز که درخواست می‌کنید ،نمی‌یابید ،زیرا با نیت بد درخواست می‌کنید تا صرف هوسرانی‌های خود کنید. یعقوب سؤال واضحی را مطرح می‌کند :چرا شما با هم می‌جنگید؟ و پاسخی که او به این سؤال می‌دهد برخالف آن چیزی است که ما اغلب می‌گوییم .او می‌گوید که مشکل در درون افراد است .او درمورد شرایط افراد سخن نمی‌گوید، بلکه درمورد آنچه در درون افراد می‌گذرد صحبت می‌کند« :آیا نه از امیالتان که نه در اعضای شما در ستیزه مشغولند»، 2
جنگ بیرون ناشی از جنگی است که در درون افراد در جریان است هدفی برای آن شخص آنقدر پراهمیت می‌شود که او هر کاری را انجام می‌دهد تا به خواسته خود برسد. تاکنون چند بار این جمله را به زبان آورده‌اید« :اگر کار ی را که من می‌گویم انجام دهی همه چیز را تحمل می‌کنم». یعقوب می‌گوید مشکل حقیقی میلی است که از یک خواسته گناه‌آلود و درونی برمی‌خیزد .میل به یک خانه آرام تبدیل به خواسته گناه‌آلود برای یک خانه آرام خواهد شد .زمانی که رابینسون نمی‌تواند به خواسته‌اش برسد خشمگین می‌شود و میل ساده نینا نیز برای داشتن شوهری آرام و مطیع به یک خواسته گناه‌آلود تبدیل می‌شود .به عبارت دیگر هیچ یک از آن دو به خواسته خود نمی‌رسد ،بلکه هر دو با عمل خود مشکل را تشدید می‌کنند و بدینگونه است که گناه چشمان ما را می‌بندد و با گرفتار ساختن ما در توری که خودمان بافته‌ایم ما را بنده خود می‌سازد. نمونه‌هایی از امیالی که تبدیل به خواسته‌های گناه‌آلود می‌شوند چیست؟ آسایش :من می‌خواهم و شایستگی آسایش را دارم و باید آن را بدست آورم و بهتر است که کسی در مسیردستیابی من به آرامش خللی ایجاد نکند. تصدیق :من می خواهم و شایستگی تصدیق شدن از سوی دیگران را دارم و باید آن را بدست آورم و بهتر است کهشما آن را به من بدهید. موفقیت :من می‌خواهم و شایستگی موفقیت را دارم و باید آن را بدست آورم و هر کاری را انجام می‌دهم تا آن رابدست آورم. قدرت :من می‌خواهم و شایستگی قدرت را دارم و باید آن ر ا بدست آورم و هر کاری را انجام می‌دهم تا به آنبرسم. اکثر ما انسان‌ها خواسته‌های خودخواهانه خود را بدین صورت به زبان نمی‌آوریم ،اما با رفتارمان آن را نشان می‌دهیم. سه استراتژی غیرالهی افراد مختلف برای دستیابی به اهداف خود استراتژی‌های مختلفی را به کار می‌گیرند .حتی یک فرد نیز می‌تواند در زمان‌های مختلف استراتژی‌های متفاوتی را به کار گیرد .در اینجا سه نمونه از رفتارهایی که یک فرد می‌تواند برای دستیابی به خواسته‌های خودخواهانه خود به کار گیرد آمده است. پیروزی :این استراتژی معموال توسط افرادی مورد استفاده قرار می‌گیرد که قدرت موفقیت یا آرامش را دوستدارند .این دسته افراد از شکست ،ناامنی و چیزهایی که از کنترلشان خارج است متنفرند. خرسندی :این استراتژی معموال موردپسند افرادی است که به تأیید دیگران نیاز دارند .آنها دوست دارند که با همهچیز به سرعت موافقت شود و از نه گفتن دوری می‌کنند ،زیرا از طرد شدن می‌هراسند .آنها معموال بیش از اندازه به تعهد خود پایبندند. اجتناب :این استراتژی معموال توسط افرادی مورد استفاده قرار می‌گیرد که به دنبال تنهایی و آرامش هستند.زیستن در تنهایی و به دور از دیگران برای این افراد دارای مزیت‌های خاصی است ،چون در این صورت امکان طرد شدن و ناامنی از بین می‌رود. آیا شما هیچ یک از این استراتژی‌ها را در خود می‌بیند؟ اکثر ما مقدار کمی از همه آنها را در خود داریم که البته درجات آن متفاوت می‌باشد .مثال یکی از این استراتژی‌ها ممکن است در شما نسبت به دیگران قوت بیشتری داشته باشد .اگر شما خودتان را بشناسید این آمادگی را دارید که درمانی را که یعقوب ارائه می‌دهد را درک کنید.
3
درمان :ارتقا به سمت کشمکش‌های الهی گام اول :خودآزمایی (آیات )3-1قبل از درمان باید بیماری را تشخیص دهید. تفاوت بین کشمکش‌های الهی و غیرالهی زمانی شروع می‌شود که بتوانید با چشمان خود این تفاوت را ببینید و این امر شامل نیت‌ها و رفتارها می‌باشد .چرا این موضوع تا به این حد اهمیت دارد؟ پاسخ این سؤال در آیات 2و 3آمده است .آیه 3می‌گوید که نیت‌های بد عشق شما را به خداوند زائل می‌سازد ،بنابراین یا شما درخواست نمی‌کنید و یا اینکه با نیت‌های بد درخواست می‌کنید .آیه 2می‌گوید که شما نمی‌توانید همسایه خود را دوست داشته باشید. زمانی که نیت‌های بد حکمرانی می‌کنند شما قانون اول و دوم را زیرپا خواهید گذاشت و این گناه بزرگ دلیل اصلی کشمکش‌های شماست. اولین سؤال بزرگ :هم اکنون من بیشتر از مسیح چه چیزی را خواهانم و برای بدست آوردن چگونه رفتار می‌کنم؟ گام دوم :با ایمان توبه کنید و تسلیم شوید (آیات 6-4و )8 پس از آنکه عمل خودآزمایی را به انجام رساندید (عملی که به خودی خود فیض است) برای قول‌های رهایی بخشی که در آیات 6-4وعده داده شده است آمادگی خواهید داشت ،این آیات ما را یاری می‌دهد تا بتوانیم دل‌های خود را طاهر سازیم (آیه ،)8زیرا دل‌های ما جایی است که مشکل واقعی درون آن نهفته است .دل های ما از امید سرشار است. «ای زناکاران ،آیا نمی‌دانید دوستی با دنیا دشمنی با خداست .هرکه در پی دوستی با دنیاست خود را دشمن خدا می‌سازد .آیا گمان می‌برید کتاب بیهوده گفته است :روحی که خدا در ما ساکن کرده تا به حد حسادت مشتاق ماست؟ اما فیضی که او می‌بخشد بس فزون تر است .از همین رو کتاب می‌گوید :خدا در برابر متکبران می‌ایستد ،اما فروتنان را فیض می‌بخشد». آیه 4مطالب آیات 3-1را مجددا تکرار می‌کند .از آنجایی که شما به چیزی بیشتر از خداوند اهمیت داده‌اید در واقع یک رابطه نامشروع روحانی برقرار نموده‌اید ،برای همسر حقیقی خود ،عیسی ،عروسی بی‌وفا بوده‌اید .هر چند که ارزیابی نخست ما یک ارزیابی منفی است ،اما به این نکته توجه کنید که این آیه درمورد رابطه شما با خداوند چگونه صحبت می‌کند ،اگر شما به عیسی تعلق داشته باشید در واقع با او یک رابطه زناشویی خواهید داشت! از یک جهت این آیه این نکته را یادآوری می‌سازد که عشق و همسر حقیقی شما کیست .از سوی دیگر این نکته را متذکر می‌شود شما چه کسی هستید ،معشوق خداوند. این رابطه به خاطر اعمال و نیکویی‌های شما به وجود نیامده است ،بلکه در نتیجه فیض و رحمت خداوند چنین ارتباطی ایجاد شده است .این آیات به شما خاطرنشان می‌سازند که هویت حقیقی خود را به یاد آورید .به عالوه ،در آیه 5آمده است ،زمانی که شما به بیراهه می‌روید ،خداوند که به حد حسادت مشتاق شماست به شما اجازه نمی‌دهد که عشق و محبت خود را با دیگری تقسیم کنید. او روح خود را به شما می‌دهد که خواسته‌های قلبی شما را هدایت نماید و سپس در آیه 6می‌گوید چنانچه فروتن شوید فیض بیشتری به شما عطا خواهد نمود .یعقوب می‌گوید که حتی فرزندان خدا نیز ممکن است از تسلیم کامل به خداوند و عشق ورزی به او غافل شوند ،اما عشق او آنقدر عظیم است که حتی زمانی که شما مرتکب چنین عملی شوید نیز فقط به نشستن و تحمل کردن اکتفا نمی‌کند .او چکش را به روی میز نمی‌کوبد و شما را محاکمه نمی‌کند ،بلکه با عشقی مقدس در پی شما حرکت می‌کند تا دقیقا در همان لحظه‌ای که شما به او بی‌وفایی کرده‌اید و به عشقش پشت پا زده‌اید او با محبت خود اسیرتان سازد. این موضوع به «با ایمان توبه کنید» چه ارتباطی دارد؟ زمانی که از عشق و محبت خداوند در مسیح نسبت به خودتان آگاهید بیشتر از هر زمان دیگری دوست خواهید داشت تا به عشق‌های کاذبی که جای عشق حقیقی را در دل شما گرفته است نظر بیفکنید ،آمادگی بیشتری خواهید داشت تا درمورد کشمکش‌هایی که با دیگران دارید از خودتان سؤال کنید .نگاهی به درون ،نگاه شما را به سمت بیرون و عیسی و فیضش هدایت خواهد نمود. 4
هر چه درخشش فیض او در نزد شما افزایش یابد جلوه عشق‌های دیگر کمتر خواهد شد و شما از آنچه که باعث شده خداوند را از جایگاه حقیقی‌اش خارج کنید توبه خواهید نمود و فیض عظیم مسیح را با تمام جالل و شکوهش درک خواهید نمود و این همان نقطه‌ای است که شما را به سوی تغییر و تبدیلی ابدی هدایت خواهد نمود .آیات زیر شما را به سمتی هدایت می‌کند که گویی می‌خواهد بگوید که باید از گناهانتان توبه نمایید( ،دستان و دل‌ها /احساسات و رفتار) و به مسیح ایمان بیاورید. «پس تسلیم خدا باشید .در برابر ابلیس ایستادگی کنید که از شما خواهد گریخت .به خدا نزدیک شوید که او نیز به شما نزدیک خواهد شد .ای گناهکاران ،دست‌های خود را پاک کنید و ای دودالن دل‌های خود را طاهر سازید .به حال زار بیفتید و ندبه و زاری کنید .خنده شما به ماتم و شادی شما به اندوه بدل گردد .در حضور خدا فروتن شوید تا شما را سرافراز کند». در آیه 4یعقوب از شما درخواست کرد تا در زندگی خود به چیزی بیشتر از خداوند بها ندهید و از این کار توبه کنید .در آیات 10-7از شما می‌خواهد تا در برابر ابلیس و گناهان قلبی خود ایستادگی کنید .این سخن در حقیقت فراخوانی شما به جنگی است تا در آن به کمک روح‌القدس بر دنیا ،انسان‌ها و ابلیس غلبه نمایید و اگر این کار را انجام دهید خداوند شما را بلند خواهد کرد .خداوند فروتنی را دوست دارد و خواستار آن است که فیضش را بر فروتنان جاری نماید. دومین سؤال بزرگ :دقیقا باید از چه چیزهایی توبه کنم؟ درمورد چه چیزهایی باید از خداوند طلب فیض نمایم؟ چه چیزی قلب مرا ربوده و من باید چگونه به مسیح نگاه کنم و به او ایمان آورم؟ گام سوم :فرد دیگری را مد نظر قرار دهید. هر چند که یعقوب مستقیما به این مطلب اشاره‌ای نکرده است ،ما می‌دانیم که یک خودآزمایی و توبه صادقانه شما را قادر می‌سازد تا اطرافیان خودرا نیز بهتر و با دیده‌ای بازتر ببینید (آیه .)2قلبی پاک و عاری از گناه همان همسایه را به چشمان ذهن شما بازخواهد گرداند .زمانی که به یاری خداوند قدرت یافتیم تا خودمان را در ارتباط مستقیم با خداوند قرار دهیم ،بر طبق اولین فرمان بزرگ (خداوند خدای خود را به تمامی دل محبت نما) ،قادر خواهیم بود تا دومین فرمان را نیز اجرا کنیم (همسایه خود را محبت نما). به عنوان مثال در اول پطرس 8-7 :3پطرس شوهران را تشویق می‌کند تا به همسران خود عشق بورزند ،روی سخن پطرس به شوهران است ،اما می‌توان این اصل را درمورد تمام ایمانداران به کار برد .به سخن پطرس توجه کنید« :و شما ای شوهران ،رفتارتان با همسرانتان باید با مالحظه و توأم با احترام باشد ،چون ایشان ظریف تر از شما هستند .در ضمن فراموش نکنید که ایشان شریک زندگی روحانی و برکات الهی شما می‌باشند .بنابراین اگر با ایشان آنگونه که شایسته است رفتار نکنید دعاهایتان مستجاب نخواهد شد .این چند کلمه را نیز خطاب به همه شما می‌نویسم :مانند اعضای یک خانواده نسبت به یکدیگر همدرد و مهربان و فروتن باشید و یکدیگر را از صمیم قلب دوست بدارید». پطرس از شوهران می‌خواهد که با مالحظه رفتار کنند .بهترین شیوه برای تفسیر این واژه قدرتمند این است که از عبارت خود را به جای کسی گذاشتن استفاده کنیم .پطرس شوهران را تشویق می‌کند تا با همسرانشان به گونه‌ای رفتار کنند که گویی می‌دانند همسرانشان از اینکه به همسری آنها درآمده‌اند چه احساسی دارند .با توجه به این متن، کامال مشخص است که نکته کلیدی در کشمکش‌های الهی درک طرف مقابل است. سومین سؤال بزرگ :اگر همین االن با من به مجادله بپردازید چه احساسی به شما دست خواهد داد؟ آیا در این رابطه احساس خوبی خواهید داشت یا اینکه احساس ناخوشایندی به شما دست می‌دهد؟ گام چهارم :با محبت به طرف مقابل خود رو کنید. ایمان و توبه‌ای عمیق و حقیقی شما را از مرکز امور مادی خارج نموده و به شما این امکان را می‌دهد تا بتوانید اطرافیانتان را هم ببینید .اکنون می‌توانید آنها را با چشمانی ببینید که توسط فیض مسیح پاک شده‌اند .اکنون چیزهایی را می‌بینید 5
که زمانی که در گناه بودید قادر به دیدن آنها نبودید .در صورت وجود گناه نمی‌توانید آن را نادیده بگیرید ،اما قادر خواهید بود که فرد مقابل خود ،تالش‌ها ،وسوسه‌ها و ضعف‌های او را ببینید که همه اینها بخشی از کشمکش‌های شما را تشکیل می‌دهند و این نقطه جایی است که قادر خواهید بود به جای اینکه خدمت شوید به دیگران خدمت کنید و خدمت عظیم مسیح بر روی صلیب در نزدتان بزرگتر جلوه خواهد نمود ،دل‌هایتان را تبدیل نموده و به شما قوتی عظیم عطا می‌کند تا بتوانید دیگران را خدمت کنید. متن‌های زیادی وجود دارند که ما را در این زمینه راهنمایی می‌کنند مانند :اول قرنتیان ،13غالطیان 26 – 22 :5و کولسیان 17 –12 :3هر یک از این بخش‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا بفهمید که محبتتان در عمل به چه شکلی نمایان خواهد شد .متنی که به تفصیل درمورد شیوه‌های بروز دادن محبت در حین کشمکش صحبت می‌کند اول تسالونیکیان 17 –14 :5می‌باشد. «برادران عزیز ،اشخاص تنبل و سرکش را تأدیب کنید ،افراد محجوب و ترسو را دلداری دهید ،ضعفا را یاری نمایید، نسبت به همه صبر و تحمل پیشه کنید .مواظب باشید بدی را با بدی تالفی نکنید ،بلکه بکوشید به یکدیگر و به تمام مردم خوبی کنید .همیشه شاد باشد .پیوسته دعا کنید .برای هر پیشامدی خدا را شکر نمایید ،زیرا این است خواست خدا برای شما که از آن عیسای مسیح هستید. پولس به اهالی تسالونیکی که به دنبال یاری رساندن به یکدیگر برای رشد زیر فیض مسیح هستند تعالیم شبانی می‌دهد .آن آیات کوتاه به شما راهنمایی‌های عملی در خصوص خدمت کردن به کسانی که با آنها مشکل دارید ارائه می‌دهد. به تنبالن هشدار دهید .محبت به کسانی که رفتاری مخرب داشته و بر طبق فرامین محبت‌آمیز و پر حکم خداوند رفتار نمی‌کنند هشدار می‌دهد .در اول تسالونیکیان مسیحیان مذکور از کار و فعالیت خودداری می‌کردند ،زیرا تصور می‌کرده‌اند که خداوند به زودی می‌آید .پولس به این برادران و خواهران در 12-4:11هشدار می‌دهد. اگر بخواهیم این اصل را درمورد رابینسون در نظر بگیریم باید به این نکته توجه کنیم که عصبانیت او موضوع ساده‌ای نیست ،بلکه این عمل در واقع نقض ششمین فرمان می‌باشد( :قتل نکن) عصبانیت او در واقع نوعی قتل محسوب می‌گردد .اگر نینا واقعا عاشق همسرش باشد باید تمام تالش خود را به کار گیرد تا به رابینسون بفهماند که عصبانیت او عواقب ناخوشایندی دارد .اگر از او بترسد باید از ایمانداران دیگری بخواهد که رابینسون را دعوت نموده و برای این گناه او از مسیح طلب فیض کنند .زمانی که گناهی به صورت عادت درآمده محبت ایجاب می‌کند که با شجاعت و فروتنی به سوی آن فرد بشتابیم و یاری‌اش دهیم. الزم است به نینا هم هشدار داده شود .اگر او نیز نسبت به همسرش رفتاری تلخ و پرخاش‌جویانه داشته باشد ،او نیز ششمین فرمان را زیرپا گذاشته است .هر چند که در این مشاجرات اغلب اوقات رابینسون آغازگر دعوا بود ،اما نینا هم سعی می‌کرد از او انتقام بگیرد ،بنابراین او نیز گناهکار محسوب می‌شود. ترسوها را تشویق کنید .محبت در واقع ابزاری است که افراد ترسو را تشویق می‌کند ،به احتمال زیاد منظور پولس افرادی بوده است که در ایمان خود دچار ضعف بوده‌اند ،آنها درمورد نجات عزیزانی که از دست داده بودند و شاید هم درمورد نجات خودشان نگران بوده‌اند .اگر به رساله تسالونیکیان توجه کنید درخواهید یافت که این رساله نامه‌ای تشویقی است که برای کسانی نوشته شده که با سختی‌های زندگی دست و پنجه نرم می‌کنند و در عین حال می‌خواهند یک زندگی مسیحی داشته باشند .باید به رابینسون و نینا یادآوری نمود که آنها در زیر فیض قدرتمند مسیح قرار دارند. آنها باید بدانند که مسیح پادشاهی است که هرگز از کار کردن در آنها دست نخواهد کشید تا زمانی که همه آنچه بر ضد اوست در وجود آنها خاموش و نابود شود .او هیچ چیز را نیمه تمام رها نخواهد کرد ،بلکه تالش می‌کند تا آنها را به مشابهت خود درآورد و این امیدی است که رابینسون و نینا در مشاجرات خود به آن نیاز دارند. 6
ضعیفان را یاری دهید.گاهی اوقات محبت ما را فرا می‌خواند تا دست کسانی را که در راه رشد ایمانی هستند بگیریم. به احتمال زیاد روی سخن پولس به ایماندارانی است که به نظرشان کنترل مسایل شهوانی دشوار است (.)8-3 :4 این ایمانداران به یاری نیاز دارند کلمه یاری را می‌توان توسط عبارات زیر روشن‌تر ساخت« :در کنارشان بمانید»« ،در کنارشان باشید» یا «حمایتشان کنید» این عبارات در واقع تأکید می‌کنند که اینگونه افراد به پشتیبانی و راهنمایی عملی نیاز دارند تا بتوانند تغییر نمایند .توجه کنید که پولس تمام تالش خود را برای پشتیبانی به کار می‌گیرد ،اما در عین حال بر این حقیقت واقف است که این برادران و خواهران در زندگی خود بی‌پروایی در پیش گرفته‌اند و باید امنیت و در عین حال هشدار انجیل را به آنها گوشزد نمود. نینا برای عشق ورزیدن به رابینسون به یاری و حمایت دیگران نیاز دارد .رابینسون نیز یاری و توجه دیگران را می‌جوید .او به دنبال تغییر و تحول است ،اما زمانی که تحت فشار روحی قرار می‌گیرد این فرآیند در او متوقف می‌گردد .یاری رساندن در واقع دستگیری فرد و نشان دادن شیوه درست به اوست .آموزش صحیح و الگوسازی درست برای کمک کردن به افراد ضعیف الزم است. صبور باشید .عشق حقیقی پایدار و ماندگار است .در مقابل تنبل‌ها ،ترسوها و ضعفا صبور باشید و این مطلب بدین معنی است که باید به مدت بسیار طوالنی یکدیگر را آگاه سازیم ،تشویق نموده و یاری دهیم! تغییرات ،یک شبه در ما و دیگران ایجاد نمی‌گردد .اکثر اوقات این فرآیند بسیار آهسته بود و فراز و نشیب‌های زیادی به همراه دارد .با چه کسی مشکل دارید؟ آیا تاکنون دچار این وسوسه شده‌اید که بگویید« :من همه این کارها را انجام داده‌ام و هیچ اتفاق خاصی نیافته است؟» سپس همان کارها را ادامه دهید. اگر فرد به دلیل سختدلی و نپذیرفتن حقیقت تغییر نکرد بهتر است که کلیسا در سایه متی 20-15 :18به یاری آن فرد بشتابد ،اما حتی این عمل نیز باید با مراقبت و محبت عظیم انجام گیرد. از انتقام دوری کنید .محبت باعث می‌شود که از انتقام دوری نموده و بخشش را جایگزین آن نماییم .وسوسه بزرگی که در مشاجرات ایجاد می‌شود این است که باعث می‌گردد فرد به تدریج امید خود را از دست داده و نسبت به فرد مقابل خشمگین می‌گردد .ما فرا خوانده شده‌ایم که این وسوسه را از خود دور کنیم و در مشاجرات نسبت به فرد مقابل خود مهربان باشیم. عبادت کنید .این اعمال چگونه امکان پذیر است؟ پولس با فرا خواندن ما به عبادت و پرستش در آیه‌های 16و 17 راه ما را کامال مشخص می‌سازد« .همیشه خوشحال باشید ،پیوسته عبادت نمایید ،در همه حال تشکر کنید ،زیرا این اراده خداوند در مسیح برای شماست« .این آیات ابتدا ما را به یک سازماندهی مجدد فرا می‌خواند ،زیرا ما همیشه توسط خواهش‌های نفسانی خود وسوسه می‌شویم ،بنابراین پرستشمان باید منظم باشد .این شامل پرستش رسمی و پرستش‌های روزانه ماست که تمام روزها و لحظات زندگی ما را در برمی‌گیرد .برای پیروزی در مشاجرات ما باید زیر فیض مسیح قرار بگیریم و این خود منجر به شادی و پرستش مستمر و خودجوش شده و همچنین این توانایی را به ما خواهد داد که در هر شرایطی حتی شرایط دشوار سپاسگزار باشیم. چهارمین سؤال بزرگ :شیوه برخورد با فردی که با او در حال مشاجره هستم چگونه باید باشد آیا باید هشدار دهم، تشویق کنم ،یا یاری برسانم. گام :5برنامه‌ریزی کنید. اگر مطابق با آنچه توضیح داده شد برنامه‌ریزی نکنید بخش اعظمی از تنش‌های روحانی را از دست خواهید داد، مواجه شدن با آن از طریق شیوه رفتاری جدیدی که منجر به ایمان و اعتماد جدیدی در روابط افراد می‌گردد. در زیر چند نمونه از اعمال خاص آمده است: •مشکل را شناسایی نمایید .بسیار مهم است که هر دو طرف بتوانند مشکل را نامگذاری نمایند و این کار به خودی خود باعث می‌شود که مشکل مشخص شود .ممکن است بیش از یک مشکل در آن واحد وجود داشته باشد و در 7
چنین مواقعی الزم است به هر یک از این مشکالت به طور جداگانه رسیدگی شود. •خود آزمایی .سؤاالت بزرگ موجود را مورد بررسی قرار دهید و در صورت امکان می‌توانید این کار را با هم انجام دهید. •طلب بخشش نمایید .گناه خود را بپذیرید و به خاطر آن پوزش بخواهید و اگر طرف مقابل از شما طلب بخشش کرد با روی باز او را ببخشید. •را ه حل‌های موجود را مورد بررسی قرار دهید .راه حل‌ها و جایگزین‌های موجود را مورد بحث و بررسی قرار دهید .آنها را نام برده و از بین آنها یکی را انتخاب کنید. •یکی از راه حل‌ها را اجرا کنید .درمورد نحوه اجرای راه حل بحث و تبادل نظر نمایید .چه زمانی آن را آغاز خواهید کرد؟ هر یک از طرفین چه مسؤولیت‌هایی را بر عهده خواهد گرفت؟ سپس زمان دیگری را به بررسی بازدهی راه حلتان اختصاص دهید. •ارزشیابی کنید .بازدهی راه حل خود را مورد بررسی قرار دهید و اگر راه حل مذکور نتیجه‌ای در پی نداشته است دلیل آن را جستجو نمایید و چنانچه نتیجه آن مثبت بوده است درمورد رشد و پیشبرد آن تفکر نمایید. •موافقت نمایید که در صورت نیاز از کمک دیگران بهره بجویید .چنانچه برای از بین بردن مشکل خود راه حل‌های زیادی را آزموده‌اید و نتیجه‌ای حاصل نشده است ،از دیگران کمک بخواهید و برای این کار از یک مسیحی بالغ که معتمد هر دو طرف باشد یاری بجویید. مشاجره به ندرت جالب و هیجان‌انگیز است ،اما مشاجرات الهی می‌توانند برای تمام افرادی که در آن درگیر هستند نجات‌بخش باشد .خود را زیر فیض و رحمت عیسای مسیح قرار دهید .از او بخواهید که فروتنی و حکمت بیشتری به شما عطا کند تا بتوانید در اوج دعوا دیگران را محبت نمایید .به هر روی هر کاری که از دستتان برمی‌آید انجام دهید تا «افرادی را که بیش از همه به آنها نیاز دارید» را از دست ندهید.
8