سرمقاله ماهنامه فرهنگی -معلومات عمومی گستره توزیع :سراسری -بین المللی دارنده پروانه و مدیر مسئول :نوشیروان کیهانی زاده نشانی :تهران -خیابان دماوند -خیابان شهید علی صدیقیان -کوچه سوم -شماره 6 کدپستی17458 -43831 : nhistorian@cox.net تلفن)98-21(77425717 : مدیر اجرایی (داخلی) :کوروش کیهانی زاده info@ journalistnushiravan.com صفحه آرا ،گرافیست و دستیار مدیر :حمیده خواجوی راد hamideh.khajavirad@gmail.com n.keihanizadeh@gmail.com چاپ :موسسه ایران مجله روزنامک با 40درصد تخفیف در تهران مشترک پُستی می پذیرد، نماینده روزنامک در استان کرمان :منیره بهشتی 09134410127 نماینده روزنامک در منطقه راین :ایرج میرحسینی 03433231383 در صورت تمایل آدرس بدهید تا ارسال شود
درباره تورّ م روزنامه ،پولی شدن مدارس ،آمریکا و کوبا ،تحریف سخنان پوتین در غرب و راه تحقّق دمکراسی ســرمقاله جای ابراز نظر ناشر و یا سردبیر یک نشریه پیرامون یک و یا چند موضوع روز اســت .به پرسش هایی هم که خواهان ابراز نظر هستند می توان در سرمقاله پاسخ داد و در این سرمقاله به چند پرسش از آن دست پاسخ خواهیم داد. * یک دانشجو پرسیده است :همین چند روز پیش [در آذرماه]، معاونت مطبوعاتی وزارت ارشــاد در اصفهان گفت که هم اکنون در کشــور 250روزنامه فعّال داریم .این همه روزنامه ـ در دنیای آنالین ها ـ ده برابر ظرفیت کشــور ،چرا و هدف چیست؟ .چرا با این تورّم روزنامه و اضافه بر ظرفیت بودن آنها ،بازهم هجوم برای دریافت مجوّز انتشار روزنامه است؟ پاسخ :برای اینکه در قانون مطبوعات به جای «پروانه» واژه «امتیاز!» بکار رفته ،شرط «روزنامه نگار بودن» و نیز شرط اثبات داشتن سرمایه و همکار روزنامه نگار ندارد .عالوه براین؛ دریافت یارانه از دولت و احســاس قدرت .طبق گــزارش 400 ،میلیارد تومان (به پول وقت) در 8سال و پیش از آن ،حتی پرداخت یارانه ارزی! .در دهه 1320طرحی به مجلس وقت داده شده بود که اگر تصویب می شد« ،روزنامه دادن» دارای دو مرحله می شد :مرحله اول ،صدور پروانه [موقّت] در صورت داشــتن شرایط و مرحله دوم ،ارائه ساختمان محل کار ،وسائل کار ،شماری معیّن خبرنگار، نویسنده و مترجم ،گواهی بانک مبنی بر داشتن حساب و پول معادل هزینه 100شماره و داشتن و یا معرفی چاپخانه و عوامل توزیع .در صورت تایید بازرسان ،مجوّز قطعی صادر می شد .مجوز اول ،موقت و یکساله بود و تا دو بار قابل تمدید. * آیا پولی شدن مدارس قانونی است؟. پاسخ :پاسخ به این ســئوال ،کار حقوق دان است .بروید از اصل ســی ام و بند 3از اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسالمی ایران ،اصل 26اعالمیه جهانی حقوق بشر که به تصویب پارلمان ایران هم رســیده اســت ،قانون تعلیمات اجباری که 5دهه اجرا می شد و اعالمیه ها ،تصمیمات و اقدامات شهریور 1353دولت وقت رونوشــت بردارید و به یک حقوقدان (و یا مشــاور حقوقی) بدهید و سئوال خودرا از او بکنید. * هدف نهایی آمریکا از تجدید روابط سیاسی با کوبا چیست؟. پاســخ :تعلیق روابط دیپلماتیک دو کشــور سالها پس از محاصره اقتصادی صورت گرفت .لغو تحریم ها وعده داده نشده است زیراکه در دست کنگره اســت نه رئیس جمهوری .دولت واشینگتن برنامه خود در قبال چین را با کوبا هم به آزمایش خواهد گذارد .واشــنگتن همه تالش خودرا کرد و می کند که چین یک کاپیتالیســت کامل شــود و چینیان یک آرزو داشته باشند و آن میلیاردر شدن باشــد از هر طریق و مخالفتی هم با قدرت نظامی شــدن چین پُرجمعیت ندارد زیرا که به آسانی می توان آن را در روزنامک -دی -1393شماره نهم
برابر سیبری (روسیه) کم جمعیت و وسیع قرارداد .مسیر حرکت چین و چینیان نشان می دهد که راهی را که واشنگتن طالب آن اســت می روند .آمریکا در کوبا از ایجاد تسهیل مسافرت که اینک موانعی دارد آغاز می کند و با ورود میلیــون ـ میلیون آمریکایی به کوبا جهت تفریح و سپس کسب و کار کوچک ،توده کوبایی را به خود جلب می کنــد و دولت کوبا در برابر کار انجام شده قرار می گیرد و .... * پرســیده اند کــه باالخره مــا نفهمیدیم که والدیمیر پوتین [ماه گذشــته] در سخنرانی خود در برابر اعضای دو مجلس قانون گزاری این کشــور و برنامه 190دقیقه ای پاسخ به 53پرسش چه گفت ،از نوشــته مطبوعات و گفته تلویزیون ها چیزی دستگیرمان نشد. پاسخ :نقل اظهارات پوتین نشان داد که غرب بر رسانه هایش که شدیدا دچار کمبود روزنامه نگار واقعی هستند ـ نه قلم به مزد ـ کنترل دارد و ژورنالیسم روسیه در پی ترور شدن دهها بلکه صدها روزنامه نگار این کشور به دست مافیا دچار ضعف است .رسانه های غرب ،سه خبرگزاری فراگیر و سرچ انجین هایش به جای گزارش عین ســخنان پوتین ،روی ضعف های اقتصادی روسیه با تفسیر و تحریف اظهارات او در زمینه تحریــمِ [محدود] صادرات نفت و بازیهای های ارزی تمرکز کرده بودند .به این ترتیب که بر هر جمله از گفته های اقتصادی پوتیــن و در متن خبر 50 ،جمله اظهار نظر نوشته بودند که خالف اصول ژورنالیسم است .رسانه های روسیه هم که ل َنگ می زنند در ترجمه مطالب به انگلیســی راه اختصار و بازی های گرافیک رفته بودند .بــه هرحال ،پوتین به طور صریح حرفی نزد .اظهارات او در لفّافه بود و به این واقعیت 3هزارساله ـ از زمان فرعون های مصری ـ توجه نکرده بود که در برابر قدرت های غیر دوســت باید صریح ،اخطارگونه و با زبان قدرت سخن گفت. یکی از جمالت او برای مثال« :ما به زبان سیاسی هم به غرب حمله نمی کنیم ،تنها از منافع خود دفاع مــی کنیم .آمریکا در نزدیکی مرزهای ما [در لهستان و رومانی متحدان پیشین مسکو] موشک استراتژیک مستقر کرده و وقتی که می پرسیم چرا؟ ،می گویند که به شما مربوط نیست!.». آیا رئیس جمهوری بورکینافاسو چنین جمالت مظلومانه ای بر زبان می راند؟ .روسیه ـ اگر حقیقت داشته باشد! ـ یک کشور اتمی ـ موشکی ـ فضایی است .باید از موضع قدرت سخن بگوید. پوتین در برنامه پرســش و پاســخ گفت کهKhodorkovsky مــی تواند فعالیت سیاســی کنــد و در انتخابات نامزد شــود. می دانیدم «خودورکوفسکی» کسی که به اتهام انواع فساد مالی و تقلّب در بلعیدن Yakosـ موسسه نفتی دولتی روسیه به زندان محکوم شد و ده سال در زندان بود .آیا فردی که به جرم فساد ده
سال در زندان بوده و سال گذشته آزاد شده می تواند نامزد مقام در انتخابات شــود؟ .این حرف این ادعا را که در میان نزدیکان پوتین از قماش افراد مورد سوء ظن به فساد اداری دیده می شوند به اثبات نزدیک می کند .هر وقت که پوتین مصوّبه مجلس روســیه مبنی بر غیر قانونی بودن فروپاشی شوروی (تجزیه روسیه امپراتوری) را امضا کند و از غرب به خاطر نقض عهد (تعهدی که به گورباچف سپرده بودند) غرامت بخواهد ،از آلمان به خاطر مرگ دهها میلیون روس خونبها مطالبه و اعالم کند که ناتو را از مناطق شــوروی سابق به بالتیک خواهد ریخت، آن وقت می شــود پوتین ـ آن پوتینی که در ذهن مردم اســت. غرب به این گفته او که چطور رفراندم در کوزوو قابل قبول بود و در کریمه نیست می خندد .باید زور نشان داد ،از موضع قدرت سخن گفت و بیم نداشت. * می دانیم که از دمکراسی ـ در سراسر دنیا ،جز 5ـ 4کشور ـ تنها نام آن باقی مانده است .برای تحقّق آن چه باید کرد؟. پاســخ :براي تحقّق دمكراسي؛ نخســت بايد در هر كشور، هماهنگ با فرهنگ ملّي و روانشــناختی مردم ،قانون بنويســند. پيش نويس اين قانون بايد به دست «انديشمندان ،استادان مربوط و به دور از دستگاه دولت» تنظيم شود .در اين قانون بايد مشاركت در دمكراسي يك «تكليف» اعالم شود ،نه «حق» .طبق علم حقوق از «حق» مي شود صرف نظر كرد ،ولي از «تكليف»؛ نه .براي انجام ندادن اين تكليف (تمرین دمکراسی) بايد جريمه و مجازات تعيين شود یعنی که ضمانت اجرا داشته باشــد .وقتي كه مشاركت در دمكراســي «تكليف» قرار گيرد (بمانند نظام وظيفه) ،هر دولت مکلّف مي شود كه همگان را براي انجام اين تكليف آماده سازد و كار آموزش دمكراسي را از مدرسه و اجتماعات ـ به صورت فوق برنامه ـ تا با استفاده از رسانه ها كه ستون و پايه اصلي دمكراسي هســتند برعهده گيرد كه نياز به ايجاد يك سازمان و وزارتخانه جداگانه (سازمان آماده سازی برای تحقّق دمکراسی) دارد و رابطه با رســانه ها هم به همين سازمان سپرده شود و ...كه تا كنون ـ به صورت کامل ـ در هيچ يك از كشــورها چنين نشده است .آيين نامه (قانون) انتخابات را نمي توان قانون دمكراسي خواند .اين آيين نامه چگونگي راي دادن و راي گرفتن و ثبت نام براي انتخابات و محل حوزه ها را روشن مي سازد و وارد اصل دمكراسي نمي شود. در همه فرضيه هاي دمكراسي ،هدف از حكومت نمايندگان مردم ؛ انتخاب افراد بهتر و شايسته تر براي اداره جامعه بوده است كه بتوانند با وضع قوانين جامع ،مديريّت امور و ايجاد دســتگاه قضايي دقيق و مُنصِ ف ،جامعه را بدون اين كه اعضاي آن دغدغه و كمبود داشته باشند پيش ببرند و ...كه بازهم چنين نشده است. ادامه در صفحه29 1
پیام ها و پاسخ به پرسش ها
n.keihanizadeh@ gmail .com nhistorian@cox.net در پاسخ به پرسش چند مخاطب باید گفت :صراحت لهجه رئیس جمهور ،امیدواری به «عمل و پاکسازی» در دلها به وجود می آورد و همگان چشم انتظار به اصالح و حذف فساد و فاسد خواهند دوخت ـ نباید تنها سراغ معلول رفت باید علّت را هم شناخت ،یعنی که چرا فساد به وجود آمده است و دست به اصالح زد ـ ضعف ژورنالیسم به گسترش فساد کمک کرده است ـ توجه به تَنبّه به موازات تنبیه ـ راه حل ها از دیدگاه این روزنامه نگار ـ تاریخ نویس در دهه آخر آذرماه چند مخاطب ،این ســئوال را از مؤلف تاریخ آنالین برای ایرانیان www.iranianshistoryonthisday.com و ناشــر مجله روزنامک کرده بودند که نظر او درباره سخنان حجت االسالم حســن روحانی رئیس جمهور در همایش مبارزه با فساد چیســت و همچنین خواسته بودند که مؤلف ـ با توجه به تجربه طوالنی ـ راههــای مبارزه با فســاد اداری را که از زمان حکومت ایلخانان مغول پدید آمده است به دست دهد. پاسخ: 1ـ رئیس جمهور بســیار صریح ســخن گفت 58 .سال اظهارات سران دولت ها و سران کشورهارا تنظیم کرده ام .یعنی که کلمه به کلمــه آنها را خواندم و روی هرکلمه مکث کردم و اندیشیدم ،روی هر عبارت و جمله تأمل کردم ،آنهارا باال و پایین بردم و ...و چنین صراحت لهجه ندیده بودم .سخنان او که سند هســتند و در «تاریخ» خواهند ماند در عین حال حاوی هشدار بودند .چنین صراحت لهجه ،امیدواری به عمل و پاکسازی در دلها به وجود می آورد و همگان چشم انتظار به اصالح و حذف فســاد و فاســد خواهند دوخت .به این جمالت صریح رئیس جمهور توجه کنید: «ادامه فساد ،گسترش و تعمیق فساد به معنای به خطر افتادن اصل انقالب و نظام اســت .مــردم میخواهند هم جمهوریت اجرا شود یعنی اراده ملت و هم اســام اجرا شود یعنی فرمان خداوند .آن وقت جمهوری اســامی می شود مقدّ س و مورد احترام همه .چرا عدهای به نــام کار خیر و خیریه تابلو میزنند و زیر آن تابلو به فساد میپردازند؟ .موضوع فساد از دیدگاه مردم اینچنین است؛ یا مسئوالن میدانند و در برابر فساد نمیایستند ،پ َس ـ خودشان آلودهاند ،و لذا ،کُلِ انقالب و نظام زیر سؤال است .یا آنکه نمیدانند ،و بنابراین دولت اسالمی ـ دولتی ناکارآمد است. مگر امکان دارد در جامعهای فساد باشد ،کار اداری با رشوه حل و فصل شود ،طبقات ساختمان با رشوه باال برود ،جنگل و مرتع که منابع ملّی کشور هستند مورد دستاندازی قرار گیرند ،آنچه به عنوان مزایده و مناقصه مطرح میشــود روی پرده و پشت پردهای داشته باشــد ،آن وقت مردم از این حکومت و دولت راضی باشــند؟ .باید با فساد مبارزه کنیم .مالحظه هیچکس را 2
نکنیم .هر کس در هر مقامی که هست ،اگر ببینیم که به اموال مردم ،بیتالمال مردم و منابع عمومی کشــور دستاندازی میکند و کاری میکند که شکاف اجتماعی را بیشتر کند ـ فقیر فقیرتر شود و غنی غنیتر ،باید در برابر او ایستادگی و برخورد کرد .هر که میخواهد باشد ،و هر مقامی میخواهد داشته باشد. برای ما اصل ،حکم خدا و رضایت او ،حکم مردم و رضایت آنان است .از آنجایی که انحصار عامل فساد است .ما باید با انحصار رانت اطالعاتی آغاز میشود.». مبارزه کنیم .بزرگترین فساد از ِ 2ـ برای این مبارزه تا قطع فساد (کورَپشِ ن) نباید تنها سراغ معلول رفت باید علّت را شناخت ،یعنی که چرا فساد به وجود آمده است و دست به اصالح زد. ایران یک جمهوری اسالمی است و در یک نظام اسالمی، رعایت اصول و دستورهای اسالم که در قرآن آمده اند در صدر قرار دارند و سپس اصول قانون اساسی کشور .باید یک مجمع نسبتا وسیع مرکب از فقهاء ،حقوقدانان ،جامعه شناسان ،منطق دانان ،روانشناسان ،اقتصاددانان و استادان علم حکومت (و نه از مقامات و اعضای قوای سه گانه) تشکیل شود و این مجمع جدا از سه قوه تشکیل دهنده دولت بکار ادامه دهد ،وضعیت را مطالعه و طرح تهیه کند و ضمن قراردادن شهروندان در جریان آن از طریق رسانه ها و دریافت نظرات آنان ،طرح خودرا تکمیل و از طریق قوای مربوط به دست اجرا بسپارد و خود بر جریان اجرا نظارت داشته باشــد و این طرح ها باید شامل کاهش مراحل اداری کار ،حذف بوروکراسی ،انتقال برخی از سازمان های دولتی به شهرهای دیگر و مثال وزارت نفت به اهواز ،وزارت کشاورزی به رشــت ،وزارت کار به اصفهان و ،...پیشنهاد اصالح قوانین موضوعه که در عمل مسئله ساز بوده اند و یا اینکه برپایه منافعی تدوین شده اند و جامعیت ندارند و ....کشف موارد نقض قانون اساسی و یا عبور قبلی از برخی از اصول آن و اعالم قضیه به قوه قضایی .ایجاد یک دادگاه قانون اساســی که آیت اهلل یزدی در زمان ریاست بر قوه قضاییه وعده آن را داده بود جهت سهولت دادخواهی های مربوط ،همکاری وسیع و تنگاتنگ دو قوه اجرایی و قضایی با مجمع حذف فساد .این مجمع باید یک دفتر روابط عمومی بسیار کارآمد داشته باشد مرکب از روزنامه نگار واقعی نه کارمند اداری دارنده مدرک از دانشگاه (کاغذ) تا شهروندان
را وسیعا و سریعا در جریان کارهای مجمع قرار دهد و از نظرات و کمک اتباع برخوردار شود و رسانه ها را تشویق به دنبال کردن هر قضیه .جلسات مجمع و کمیسیون های آن باید علنی باشد (آزاد بودن حضور روزنامه نگار و شــهروند) و شرکت اعضای مجمع در جلسات ،بدون دریافت حق حضور. این مجمع ،نخســت تمامی ضوابــط و مقررات موضوعه از زمان تصویب قانون اساســی جمهوری اسالمی در آذرماه 1358را ـ در انشاء و اجراء ـ بررسی کند تا ببیند که مغایرت با شریعت و دستورهای اسالمی و اصول قانون اساسی نداشته باشند و سپس ببیند که کدام یک از اصول قانون اساسی به اجرا در نیامده ،رعایت نمی شود و یا اینکه تفسیر و تعبیر شده اند و یا دَور زده شده باشند .طبق نظرات سانتایانا فیلسوف و نویسنده اســپانیایی و وارالس اقتصاددان و رفورمیســت اجتماعی و تئوریسین فرانسوی ـ سویسی ،رعایت نشدن و یا نقض و تفسیر یک و یا چند اصل قانون اساسی (ام القوانین) یک کشور ،ایجاد فساد (کورَپشِ ن) می کند .طبق اصول 113و 121قانون اساسی جمهوری اسالمی ،رئيس جمهور مسئول اجرا و رعایت یک به یک اصول قانون اساسي است و پیش از آغاز كار خود ،در حضور اعضاي دو قوه ديگر به رعايت اين وظيفه سوگند ياد می كند. 3ـ «روزنامه نگار» پاسدار سالمت جامعه و قلم او به موازات تفنگ ســرباز ـ دو وســیله دفاع از میهن و شهروندان است و ِ نگار تمام عیار موجودی است کمیاب .رادیوتلویزیون روزنامه ِ دولتی است ،کتاب ها پیش از انتشار باید بازبینی شوند و مجوّز انتشار روزنامه ،پس از تصویب قانون جاری مطبوعات در سال ( 1364زمان وزارت محمــد خاتمی) عمال به روزنامه نگاران حرفه ای داده نشده است تا تکلیف خود ـ پاسداری از سالمت جامعه را به انجام برســانند و در غیاب روزنامه و روزنامه نگار حرفه ای بوده است که فساد رشد کرده است .رئیس جمهور در سخنانش از روزنامه ها خواست که به صحنه بیایند و تاکید کرد که بدون همکاری رسانه ها و بدون یک مبارزه عمومی هماهنگ، بدون حضور مردم ،ما نمیتوانیم در زمینه مبارزه تا قطع فساد به مقصد برسیم ،تبلیغات دستگاه اجرایی کافی نیست. ایــن اظهار رئیس جمهور یک واقعیت اســت ،ولی با کدام رسانه؟ .از زمان انتشار این ســخنرانی هفته ها می گذرد ،آیا روزنامک -دی -1393شماره نهم
پیام ها و پاسخ به پرسش ها رفته اند ببیننــد که کدام روزنامه آن را دنبال کرده اســت و برای دنبال کردن ،کدام روزنامه تیم تشــکیل داده است؟ .تا زمــان آغاز جنگ عراق با ایران و 5ســال بعد از آن ،تصویب قانون جاری مطبوعات ،آن کار (دنبال کردن خبر و تشــکیل تیم برای آن) انجام می شــد .در کشورهای دیگر هم می شود. روزنامه ملّی (روزنامه ایران) برای تحقق برنامه رئیس جمهور کافی نیســت؛ زیرا که یک دســت ،صدا ندارد .وبسایت ها و خبرگزاری ها که رئیس جمهور به آنها اشــاره کرده اســت ـ در تعریف؛ رســانه نیستند ،کمک رســانه هستند .بنابراین، رئیس جمهور با اختیاراتی که دارد کمک کند که چند روزنامه ماهر پــرورش یافته پس از انقالب (نه ،لزوما نگار حرفه ای و ِ قدیمی ها) روزنامه منتشــر کنند .آنان خودشان می دانند که چه بکنند تا فساد از جامعه ایران رخت بربندد. 4ـ رئیس جمهور در سخنانش گفت« :درکار قضاء ،اگر زود به پرونده ای مهم رسیدگی شود و مردم از جریان قضیه اطالع یابند ،این «بازدارنده» میشود .هدف اصلی از تعقیب قضایی و مجازات ،بازدارندگی است که دیگران بفهمند و بدانند که راه ناصواب پایانش کجا خواهد بود .اگر در یک کشوری قُبح رشوه، دزدی و فساد از بین برود باید به خدا پناه ب ُرد.». این اظهار رئیس جمهور یک اصل و قاعده اســت .هدف از مجازات؛ تنبیه است و ت َنبّه ـ ت َنبُه (بیدارشدن و به خود آمدن و هشــدار گرفتن) دیگران .بنابراین ،انتشار اخبار یک تعقیب قضایی و بعضا بدون ذکر نام متهم نباید زیانی داشــته باشــد. جامعه مایل است که بداند .تا مدرک و سندی نباشد که فردی را دستگیر و قرار تأمین صادر نمی کنند .روزنامه نگاری «گرامر ویژه» خود دارد .با گزارش یک رویداد با این گرامِر ،حق کسی
نقض نمی شود .متأسفانه برخی از روزنامه نگاران این گرامر را نمی دانند .من سالها خبر پلیسی ـ قضایی نوشته ام و در این زمینه یک برنامه رادیویی داشتم و دبیر صفحه اخبار پلیسی ـ قضایی روزنامه اطالعات بودم .بنابراین ،بدون تجربه حرفی نمی زنم. در هر کشوری ،پخش اخبار تلویزیون در اغلب روزها با یک و یا چند خبر قضایی ـ پلیسی آغاز می شود و این اخبار صفحه اول روزنامه ها را پوشــانده است .برای نمونه :در اینجا ،صفحه اول شماره 13دســامبر 22( 2014آذرماه )1393یک روزنامه ایالتی آمریکا که تیتر باالی تمامی صفحه اول خودرا به احتمال محکوم شدن فرماندار سابق ایالت ویرجینیا اختصاص داده که متهم به گرفتن 177هزار دالر (و به گفته خودش؛ وام) از یک آشنای قدیمی اش شــده و در عوض به او در یک معامله و نیز تبلیغ تجاری مساعدت کرده است. متهم تا 11ماه پیش فرماندار انتخابی ایالت بود .خبر دیگر این روزنامه همانطور که دیده می شود در باره بازپرسی از یک نماینده مجلس است که متهم به رابطه سِ کس با یک تین ایجر ( Teenagerـ فرد 13تا 19ساله) شــده است .روزنامه نام و عکس این نماینده را ـ همانطور که می بینید چاپ کرده است که درس عبرت و بازدارنده دیگران باشــد .در آمریکا سِ کس حتی در صورت ازدواج ،با فردی که به سن قانونی نرسیده باشد جرم است .خبر دیگر این روزنامه که جداگانه کُپی شده حاکی از آن است که دادگستری آمریکا گفته است که «جیمز رایزن» خبرنگار نیویورک تایمز را که از قول یک مأمور سیا (بدون ذکر نام این مأمور) مطلبی را افشاء کرده است مجبور نخواهد کرد که نام این مأمور را بدهد .ایــن روزنامه هر روز بیش از 400 هزار نسخه فروش دارد.
خبر احتمال محکوم شدن فرماندار سابق در صفحه اول روزنامه خبر اتهام روابط نامشروع نماینده مجلس
خبر اجبار نکردن خبرنگار به افشاء نام منبع خبر افشاء کننده
جامعه ایران نیاز به یک انقالب فرهنگی برای بازگشت به معنویات و اخالقیات دارد نخست اخالق اسالمی سپس اقتصاد
یــک مخاطــب تاریخ آنالیــن بــرای ایرانیــان www. iranianshistoryonthisday.comتألیف ناشر مجله روزنامک که در دو دهه گذشته ،وسیع ترین آنالین فارسی از این دست در اینترنت بوده است 22آذرماه 1392دو کُپی روزنامه (صفحه اول روزنامه اطالعات مورخ 21آذرماه 1346و بخشی از صفحه 4روزنامــه ایران تایمز بین المللی مورخ 15آذرماه 6 = 1392 دســامبر 2013و گوشه ای از صفحه 11این روزنامه) را با یک مطلب نسبتا طوالنی ارسال داشــته بود که الزم دیدم ،با توجه به اظهارات 17آذرماه 1393رئیــس جمهور ،آن را در اینجا نقل کنیم. این مخاطب (درست یک سال پیش) نوشته بود که پیش از انقالب ،به مدت 8سال در سه شهر ایران ازجمله تهران ،دادیار و بازپرس دادسرا بود .می دانید که سر و کار دارنده این شغل ـ از بام تا شام ـ با ضعف های انسانی و مشکالت ناشی از آن (نقض حق دیگران و قانون) است. با این تجربه ،من به این نتیجه رســیدم که این مسائل ،راه حلی ندارنــد جز اصالح روان آدم ها که رفتــار و پندار خودرا تنظیم کننــد و تعدیلِ تفکّر مادی گری و بازگشــت به اخالق حسنه و انســانیّت به صورتی که پیامبران و اندیشمندان آن را تعریف کرده اند .زمانی که در دبیرســتان درس می خواندم، کتاب یکی از دروس اساسی ما «تعلیمات دینی و فقه» و نیمی از ِ روزنامک -دی -1393شماره نهم
مربوط ،درباره دستورهای اخالقی اسالم بود .در هر پرونده ای که به من ارجاع می شــد ،علت را فقر اخالق ،ضعف انسانیت و رعایت نکردن همان تعلیمات مــی دیدم و آرزو می کردم که گردانندگان کشــور این را بدانند و چاره جویی کنند ولی دستم کوتاه بود و خُ رما بر نخیل. یک روز یک اندیشــمند معروف که نــام اورا در روزنامه ها خوانده بودم به عنوان شــاکیِ یک پرونده به دفتر من آمد و گفت که می خواهد گذشت کند ،در کالنتری پلیس رضایت اورا نپذیرفتند و گفتند که «سرقت» جرمی است در جنبه عمومی و با گذشت شاکی ،قضیه فیصله نمی یابد .به اینجا آمده ام تا ببینم «گذشت من» چه خواهید کرد. ِ که شما با دریافت قضیه از این قرار بود که این اندیشــمند برای خرید میوه از یک دســتفروشِ کنا ِر ِ خیابانی از اتومبیل خود پیاده شده بود بدون اینکه پنجره را باال ببرَد که چشم مرد جوانی که از آنجا می گذشت به کیف دستی او در اتومبیل می افتد و آن را بر می دارد و پا به گزیر می گذارد .اندیشمند ،فروشنده میوه و دیگران مرد جوان را دنبال و دستگیر می کنند و .... اســتنباط خودم را از ضعف اخــاق در جامعه برای آن استاد گفتم ،گفت که از هفتصد ـ هشتصد سال پیش وضعیت بر همین منوال بوده و نیاز جامعه ما به یک انقالب فرهنگی بسیار گسترده و پیگیر است« .تاریخ» نشان می دهد که تاکنون [زمان
مراجعه اندیشمند به دادســرا] انقالب ها به دست کارگران و افراد ناراضی صورت گرفته و عمدتا جنبه مادی و پایه اقتصادی ـ سیاسی داشته نه معنوی .مثال« :مارکس» از انقالب پرولتاریا سخن گفته و ...ولی فکر نکرده که وقتی توده ها به هدف برسند و قدرت را به دست گیرند طولی نخواهد کشید که همان راه قبل از انقالب را به شکلی دیگر درپیش خواهند گرفت و فساد از سر گرفته خواهد شد ـ نمونه اش بلوک شرق [سابق] .او [اندیشمند] همچنین گفت که با مجازات یک و چند مجرم و فاسد مسئله جرم و فساد حل نخواهد شد باید اعضاء و افراد جامعه اصالح شوند و این اصالح اخالقی و معنوی از مقامات و مؤسسات آغاز شود و آیین نامه ها و ضوابط .باید برپایه نظرات توماس هابز [که انسان را موجودي ذاتا خودخواه ،قدرت طلب ،خواهان سلطه بر همنوع و استثمار ديگران به هر طریق دانسته و گفته است که سه عامل باعث منازعه انسانها مي شود :رقابت بر سر منابع محدود براي تملّك ،بي اعتمادي نســبت به يكديگر ،و باالخره عشق و عالقه وافر به جالل و شكوه و قدرت .هابز راه حل را ،وجود يك دولت نيرومند در جامعه به دست داده ـ دولتی که بتواند بر خودخواهي افراد فائق آيد .چنين دولتي بايد قدرت تمام عيار داشته باشد و متناسب با نياز روز وارد عمل شود .در جامعه ای که کینه افراد نسبت به فرد وجود نداشته باشد آرامش برقرار خواهد بود،]. دولت ها با وضع قوانین و ضوابط مناســب و اجرای دقیق آنها ـ 3
پیام ها و پاسخ به پرسش ها افراد را کنترل کنند که سختگیری و نظارت دقیق بمانند نظامت مدرســه ،در درازمدت افراد را اصالح می کند .دولت باید بر تغییرات دارایی و درآمد افراد جامعه نظارت کامل داشته باشد. حرف این اســتاد همچنان در ذهن بود و داشتم از اصالح افراد جامعه مأیوس می شدم که انقالب سال 1957از نیم ِه راه مذهبی تر شد و روحانیون ارشد وعده ساخت یک جامعه معنوی و اخالقی را برپایه تعالیم اسالم دادند ـ جامعه ای که در آن فکر تجاوز به حقوق فرد و یا افراد (ملت) نباشــد و عدل و حق در آن رعایت شود .بارزترین این اعالمیه ها که تاریخی است؛ اعالمیه آیت اهلل خمینی در فروردین 1358و پس از انتشار نتایج رفراندم و اعالم نظام اسالمی بود .وی در سخنرانی هایش با تاکید گفته بود که نخست اخالق اسالمی و سپس اقتصاد ـ انقالب ،تنها برای اقتصاد نبود .ولــی پس از فوت او ،وضعیت اداری و مدیریت ها به تدریج به شــکل پیش از انقالب بازگشت که گزارش حجت االسالم حســن روحانی در پایان صد روز حکومت خود ،خاصه خرجی در ســازمان تأمین اجتماعی بویــژه در زمانی که یک دادستان سابق و قاضی در راس آن بود که شهرت سختگیری داشت ،و نیز موارد متعدد دیگر ازجمله حیف و میل ها ،انحصار طلبی ها ،اختالس های متعدد و کالهبرداری ها نمونه هایی از آن است .این حرف ها باید زده شود و ادامه یابد تا به انقالب فرهنگی بیانجامد ـ نه به صورت «انقــاب فرهنگی مائو» ،بلکه انقالب برای بازگشت به تفکّر و عمل معنوی و اخالقی و دورشدن واقعی (نه ظاهری) از آزمندی ،پولپرســتی و خودخواهی .با تجربه ای که من [مخاطب] دارم ،بدون انقالب فرهنگی و اصالح رفتار و پندار مردم ،جامعه پاک و آرامی نخواهیم داشت. دو ماه است که برای دیدار پسر 40ساله ام که از 15سال پیش در آمریکا و در مجاورت شهر واشنگتن زندگی می کند به اینجا آمده ام .چون حوصله ام از خانه نشستن سر می رود چند روز است که هر روز مرا به کتابخانه کنگره آمریکا می رساند و در اینجا کار من خواندن روزنامه ها و کتاب های فارسی قدیم و جدید است .دنبال مطلبی در روزنامه های چاپ آذرماه 1346 می گشــتم (که در این کتابخانه بزرگ به صورت های مختلف
نگهداری می شوند) که چشمم به تیتر صفحه اول شماره 21آذر 1346روزنامه اطالعات افتاد که خبر از اجرای انقالب اداری و اصالحات در رفتــار در این زمینه داده بود .مطلب را خواندم و فتوکپی گرفتم و با اظهارات حجت االسالم حسن روحانی به مناســبت 100روز نخست ریاستش بر دولت مقایسه کردم و دیدم مسائل اداری ما و فســاد مورد بحث همان است که 46 سال پیش بود و شاید هم بیشتر .با خود گفتم که این ،مربوط به ایرانیان داخل کشوراست که دیدم روزنامه ایران تایمز که پسرم آبونه آن است و به خانه اش ارســال می شود در شماره ششم دسامبر 2013خود در یک صفحه اش سه خبر از اتهامات وارده به ایرانیان در آمریکا و مالزی درج کرده اســت که یکی از سه خبر مربوط به یک ایرانی متهم به دست داشتن در سرقت بانک در کالیفرنیا است و دیگری محکوم شدن دو ایرانی به اعدام در مالزی به جرم قاچاق مواد مخدر و ســومی داستان یک بانوی ایرانی ساکن کالیفرنیا است و صاحب صدها هزار دالر پول ،ولی خودرا «بی نوا» قلمداد کــرده و از دولت آمریکا و دولت ایالتی کالیفرنیا انواع کمک مالی دریافت می کند .وی مدعی است که به دالیل سیاســی! از ایران فرار کرده و از طریق مکزیک وارد آمریکا شده و پناهنده این کشور. مرحوم پدرم می گفت که ما مردمی نفرین شــده هستیم که درست نمی شویم و صراط مســتقیم را نمی شناسیم .من از مخاطبان تاریخ آنالین شما هســتم .همیشه گفته ام که در این زمانه که کسی حتی یک گام به رایگان برنمی دارد ،شاید همین شما یک نفر باشید که وقت و پول خودرا صرف می کنید تا بزرگی
ایران و ایرانی را منعکس ســازید و در حقیقت یک غرورآفرین برای ایرانیان هستید .خواستم که با ارسال این نامه که اطمینان دارم درج خواهد شد من هم به ســهم خود برای اصالح رفتار کمک کرده باشم که گفته اند مشــاهده عیب دیگران درس و سرمشق است و خودداری از تکرار .با این نامه ،کُپی صفحه اول روزنامه اطالعات 21آذر سال 1346که شرح آن گذشت و کُپی سه خبر ایران تایمز را برایتان می فرستم تا اگر بخواهید درج کنید شــاید کمک کوچکی به اصالح رفتار و بازداری از جرم و فساد شود .من تفسیرهای شما در صفحه ششم روزنامه اطالعات در سال های 1356و 1357و مطالب ستون «امروز در تاریخ» به قلم شــما در این صفحه را در منزل در تهران نگهداری و گاهی مطالب به قلم شــما در صفحه پنجم روزنامه ِ مرور می کنم .از اطالعات در نیمــه دوم دهه 1340برای نوشــتن ت ِز خود در دانشگاه استفاده فراوان کردم و سپاسگزار هستم. به سبب ضیق جا ،در اینجا تنها تیترهای کُپی های دریافت شده درج شده است که می بینید و قضاوت با خودتان.
شب يلدا (شب چله)؛ فلسفه ،تاريخچه و ارتباط آن با کريسمس
شرق شناسان و مورخان متفق القولند كه ايرانيان نزديك به 4هزار سال است كه شب يلدا ــ آخرين شب پاييز و آذرماه ــ را كه درازترين و تاريكترين شب در طول سال است تا سپيده دم بيدار مانده ،در كنار يكديگر خود را سرگرم كرده تا اندوه غيبت خورشيد و تاريكي و نيز سردي هوا روحيه آنان را تضعيف نكند و با به روشني گراييدن آســمان (حصول اطمينان از بازگشت خورشيد در پي يك شب طوالني و سياه كه تولد تازه آن عنوان شده است) به رختخواب رفته و لختي بيآسوده اند. پيشــتر ،ايرانيان (مردم سراســر ايران زمين) روز پس از شــب يلدا (يكم دي ماه) را «خــور روز» و «ديگان = دي گان» مي خواندند و به اســتراحت مي پرداختند و تعطيل عمومي بــود .در اين روز عمدتا به اين لحاظ از كار دست مي كشيدند كه نمي خواســتند احيانا مرتكب بدي كردن شوند كه ميترائيسم ارتكاب هر كار بد ،ولو كوچك را در روز تولد خورشــيد گناهي بزرگ مي شمرد. «هرمــان هيرت» زبانشــناس بزرگ آلمان كه گرامر تطبيقي زبانهاي آريايي را نوشته است كه پارســي از جمله اين زبانها 4
اســت نظر داده كه «دي» به معناي «روز» به اين دليل بر اين ماه ايراني گذارده شده كه شروع طوالنی تر شدن مجدد روز و نورافشانی خورشــيد است .بايد دانست كه انگليسي يك زبان گِرمانيك (خانواده زبانهاي آلماني) و ازخانواده بزرگتر زبانهاي آريايي (آرين) است .آداب شب يلدا در طول زمان تغيير نكرده و ايرانيان در اين شب ،باقيمانده ميوه هايي را كه انبار كرده اند و خشكبار و تنقالت مي خورند و دور هم ،گرد هيزم افروخته و بخاري روشن مي نشينند تا سپيده دم بشارت شكست تاريكي و ظلمت و آمدن روشــنايي و گرمي [در ايران باستان ،از ميان نرفتن و زنده بودن خورشــيد كه بدون آن حيات نخواهد بود] را بدهد ،زيرا كه به زعم آنان در اين شب ،تاريكي و سياهي در اوج خود است« .خور روز ـ دي گان ـ يكم دي ماه» در ايران باســتان درعين حال روز برابري انسانها بود .در اين روز همگان از جمله شاه لباس ســاده مي پوشيدند تا يكسان به نظر آيند و كسي حق دســتور دادن به ديگري را نداشت و كارها داوطلبانه انجام مــي گرفت ،نه تحت امر. در اين روز جنگ كردن و خونريزي ،حتي كشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود .واژه «يلدا» از دوران ساســانيان كه متمايل به بكار گيري خط سرياني
(الفباي از راست به چپ) شــده بودند بكار رفته است« .يلدا » همان «ميالد» به معناي زايش ،زادروز يا تولد اســت كه از آن زبان سامي وارد پارسي شده اســت .بايد دانست كه هنوز در بسياري از نقاط ايران مخصوصا در جنوب و جنوب خاوري براي ناميدن بلندترين شب ســال ،به جاي شب يلدا از واژه مركب شب چله ( 40روز مانده به جشن ســده ــ شب سياه و سرد) اســتفاده مي شود .مراسم شب يلدا (شب چله) از طريق ايران به قلمرو روميان راه يافت و در اینجا جشــن «ساتورن» خوانده مي شد .جشن ساتورن پس از مسيحي شدن رومي ها هم اعتبار خود را از دســت نداد و ادامه يافت كه در همان نخستين سده آزاد شدن پيروي از مسيحيت در ميان روميان ،با تصويب رئيس وقت كليسا ،كريســمس (مراسم ميالد مسيح ) را 25دسامبر قراردادند كه چهار روز و در سالهاي كبيسه سه روز پس از يلدا (شب 21دسامبر) اســت و مفهوم هر دو واژه هم يكي است .از آن پس اين دو ميالد تقريبا باهم بر گزار مي شــده اند .آراستن سرو وكاج در كريسمس هم از ايران باستان اقتباس شده است، زيراكه ايرانيان به اين دو درخت مخصوصا سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاريكي و سرما مي نگريستند و در «خور روز» در برابر سرو مي ايستادند و عهد مي كردند كه تا سال بعد يك نهال سرو ديگر كشت كنند. روزنامک -دی -1393شماره نهم
گشتی در رویدادهای ماه
:
س جمهور در همایش مبارزه با فساد ما با فساد همزمان با تورّم ،رکود و بیکاری مبارزه میکنیم. حجت االسالم حسن روحانی رئی
مالحظه هیچکس را نخواهیم کرد .هر کس در هر مقامی که هست ،اگر ببینیم که به اموال مردم ،بیتالمال مردم و منابع عمومی کشور دستاندازی میکند و کاری میکند که شکاف اجتماعی بیشتر شود ـ فقیر فقیرتر شود و غنی غنیتر ،و اگر کاری میکند که فقر در جامعه گستردهتر و بیکاری
بیشتر شود ،باید در برابر او ایستادگی و برخورد کرد .هر که میخواهد باشد ،و هر مقامی داشته باشد .برای ما اصل ،حکم خدا و رضایت او ،حکم
مردم و رضایت آنان است .ما در امر مبارزه با فساد نظارت عامه را میخواهیم .عدهای به نام کار خیر و خیریّه تابلو میزنند و زیر آن تابلو به فساد میپردازند ،چرا با این کار برخورد نمیشود؟ .در کار قضاء ،اگر زود به پرونده ای مهم رسیدگی شود و مردم از جریان قضیه اطالع یابند ،این،
«بازدارنده» میشود .هدف اصلی از تعقیب و مجازات ،بازدارندگی است که دیگران بفهمند و بدانند که راه ناصواب پایانش کجا خواهد بود .مردم
انقالب کردند برای اینکه کشور از فساد پاکسازی شود .مردم انقالب کردند تا هیچ مفسدی بر صندلی ریاست تکیه نزند .اگر در یک کشوری قُبح رشوه ،دزدی و فساد از بین برود باید به خدا پناه ب ُرد.
حجت االسالم حســن روحانی رئیس جمهور 17آذرماه 1393در همایش ملّی ارتقاء سالمت اداری و مبارزه با فساد شرکت کرد و ســخن گفت که رسانه های بین المللی سخنان اورا جامع ،بی پرده ،تند و سخت و سرآغاز یک فساد زدایی در جمهوری اسالمی تفســیر کرده اند .در زیر پاراگراف هایی از سخنان او درج شده است: رئیس جمهور در ســخنرانی خــود در همایش ملّی ارتقاء سالمت اداری و مبارزه با فساد با تأکید بر اینکه مبارزه قاطع، عملی و بدون مالحظه با فســاد ،خواست مقام رهبری است، گفت: «مردم انقالب کردند برای اینکه کشور از فساد پاکسازی شود .مردم انقالب کردند تا هیچ مفسدی بر صندلی ریاست تکیه نزند .اگر خدای ناکرده ما در مبارزه با فساد ناتوان باشیم، این به مفهوم ضعف انقالب اســامی ،ناتوانی انقالب و دست نیافتن به یکی از اهداف مهم انقالب اسالمی است. موضوع فساد از دیدگاه مردم اینچنین است؛ یا مسئوالن میدانند و در برابر فساد نمیایستند ،پ َس ـ خودشان آلودهاند، ُل انقالب و نظام زیر ســؤال است .یا آنکه نمیدانند ،و و لذا ،ک ِ بنابراین دولت اسالمی ـ دولتی ناکارآمد است. چه فاســد بودن نظام ،چه ناکارآمد بودن نظام که یکی از این دو مور ِد قضاوت مردم است ،به معنای آن است که ما به یکی از مهمترین اهداف انقالب دست نیافتهایم .مبارزه با فساد و ریشهکنی فساد ،آرمانی همچون استقالل ،مبارزه با استعمار و استبداد و ایجاد حاکمیت ملّی است .رهبر معظم انقالب مسأله فســاد را در کنار فقر و تبعیض قرار داده و خواســته است که جامعه ما از فقر ،فساد و تبعیض مبرّا باشد. اگر این دولت نتواند راه حل پیدا کند و ناتوان باشد ،یا راه حل پیدا کند ولی در اجرا ناتوان باشــد به معنای بیتوفیقی و ناکارآمدی این دولت است.». حسن روحانی گفت« :مگر امکان دارد در جامعهای فساد باشد ،کار اداری با رشوه حل و فصل شود ،طبقات ساختمان با رشوه مرتفع شود [باال برود] ،جنگل و مرتع به عنوان منابع ملّی کشور مورد دستاندازی قرار گیرد ،آنچه به عنوان مزایده و مناقصه مطرح میشود روی پرده و پشت پردهای داشته باشد، آن وقت مردم از این حکومت و دولت راضی باشند؟. برای چه راضی باشــند؟ .ما باید همــه توانمان را در این زمینه بــکار بگیریم .اینکه رهبر معظــم انقالب در ذیل نامه همین سمینار خواســتار اتخاذ تصمیمی قاطع ،عملی و بدون مالحظهکاری برای مبارزه با فساد شدند ،این خواست عموم مردم است .اگر ما بخواهیم آن مشکالت را حل بکنیم و امروز، کشور در ریل درســت قرار بگیرد ،باید با فساد مبارزه کنیم. روزنامک -دی -1393شماره نهم
مالحظه هیچکس را نکنیم .هر کس در هر مقامی که هست ،اگر ببینیم که به اموال مردم ،بیتالمال مردم و منابع عمومی کشور دســتاندازی میکند و کاری میکند که شکاف اجتماعی را بیشتر کند ـ فقیر فقیرتر شود و غنی غنیتر ،و اگر کاری میکند که فقر در جامعه گستردهتر شود ،بیکاری در جامعه بیشتر شود، باید در برابر او ایستادگی و برخورد کرد .هر که میخواهد باشد، و هر مقامی میخواهد داشــته باشد .برای ما اصل ،حکم خدا و رضایت او ،حکم مردم و رضایت آنان است. پ َس اگر میخواهیم در این دولت مشکالت را حل بکنیم، بدون مبارزه با فســاد ،مشــکالت ما حل نخواهد شد .در هر زمینهای وارد شــویم ،فســاد همانند آن موریانهای است که پایهها را تباه و فاسد میکند و از پای در میآورد. ما با فســاد همزمان با تــورّم ،رکود و بیــکاری مبارزه میکنیم.».
رئیس جمهور گفت« :از آنجایی که «انحصار» عامل فساد است .ما باید با انحصار مبارزه کنیم .ما باید شرایط رقابت را در همه امور فراهم بکنیم و باالتر از آن شفافیّت و دادن اطالعات. رانت اطالعاتی آغاز میشود .ما باید رابطه بزرگترین فساد از ِ مردم را برای حل مســائل روزمره از رودررو شدن با کارمند کاهش دهیم .با نصیحت که ما بگوییم رشــوه نگیرید ،درست نمیشود .چرا قوای سه گانه درست کردند؟ ،این کار چه لزومی داشــت؟ .تفکیک قوا برای «کنترل قدرت» است .امام اصول قانون اساسی را [پس از تصویب در مجلس مربوط و رفراندم آذرماه ]1358امضا کرده است. ما باید در هر موردی نظارت بکنیم تا فســاد ایجاد نشود. فســاد یک معنا و مفهوم بسیار گسترده دارد .حتی آنجایی که ما اولویّتها را خدای ناکرده عوض کنیم ،این ـ یعنی فســاد. ّت آنجا است مثال؛ اگر در مکانی [محلی] به جای جاده که اولوی ِ سَ د بسازیم که اولویّت آنجا نیست ،این یعنی فساد .به عبارت ّت برنامهها هم دقّت کامل نشود، دیگر؛ اگر در [توجّ ه به] اولوی ِ
لگو همایش ملی ارتقاء
یعنی فساد .تخصیص منابع هم اگر عادالنه نباشد ،فساد است. قانون اساســی کشور ما دســتگاههای ناظری [نظارت] را در نظر گرفته؛ بازرسی کل کشــور ،دیوان عدالت اداری و دیوان محاسبات .اینها برای این است که نظارتها دقیقتر و حسابشدهتر انجام شــود .ما باید در نظارتها دقیقتر عمل کنیم .اولویّتبندی در نظارت یک اصل است .در کار قضاء ،اگر زود به پرونده ای مهم رســیدگی شود و مردم از جریان قضیه اطالع یابند ،این «بازدارنده» میشود .هدف اصلی از تعقیب و مجازات ،بازدارندگی است که دیگران بفهمند و بدانند که راه ناصواب پایانش کجا خواهد بود .اگر در یک کشوری قبح رشوه، دزدی و فساد از بین برود باید به خدا پناه ب ُرد. ادامه فســاد ،گسترش و تعمیق فســاد به معنای به خطر افتادن اصــل انقالب و نظام اســت .مــردم میخواهند هم جمهوریت اجرا شــود یعنی اراده مردم و هم اسالم اجرا شود یعنی فرمان خداوند .آن وقت جمهوری اسالمی می شود مقدّ س و مورد احترام همه .من چند ماه پیش که به مناسبتی خدمت رهبر معظم انقالب گزارشی دادم ،ایشان در مورد مسأله فساد فرمودند در این امور جدّ ی باشید تا هر کجا باشد من حمایت و کمک میکنم. اگر قوای سهگانه هم به همین نسبت پافشاری کنند .همه مردم به صحنه بیایند [در امر مبارزه با فساد] موفقیت خواهیم داشت .ما در امر مبارزه با فساد نظارت عامه را میخواهیم. اگر بخواهیم که رحمت خدا شامل ما بشود باید بیایید و در زمینه امر به معروف و نهی از منکر تالش کنیم.». حسن روحانی همچنین گفت: «چرا عدهای به نام کار خیر و خیریه تابلو میزنند و زیر آن تابلو به فساد میپردازند؟ ،چرا با این کار برخورد نمیشود؟، همه باید به صحنــه بیاییم؛ رئیس جمهور ،قــوه مجریه ،قوه مقننــه ،قوه قضائیه و مــردم ـ همه مــردم ازجمله نهادهای مدنی و روزنامهها .تبلیغات دستگاه اجرایی کافی نیست ،همه ســندیکاها ،انجمنها ،احزاب و گروهها باید در مبارزه با فساد نقش خود را ایفا کنند .تمام ســازمانهای مردمنهادی که این امر به آنها مربوط میشــود به صحنه بیایند .همه روزنامهها، وبسایتها و صدا و سیما به صحنه بیایند .بدون همکاری رسانه ها و بدون یک مبارزه عمومــی هماهنگ ،بدون آمدن جامعه 5
گشتی در رویدادهای ماه مدنی و بدون حضور مردم ما نمیتوانیم در زمینه مبارزه تا قطع فساد به مقصد برسیم .همه چیز باید شفّاف باشد نه در ابهام. مقررات و ضوابط باید صحیح ،شفّاف و کوتاه باشد .اگر راه کسی که مجوّزی میخواهد کوتاه باشــد ،فسادش هم کم است .هر چه طوالنی ،و مقررات دســت و پاگیر باشد ،فسادساز خواهد بود .همین طور قوانین مجلس شورای اسالمی هم باید شفّاف و جامع باشد و نیز وظیفه نظارتی آن .و از همه مهمتر قوه قضائیه که پایان راه و پایان کار است ،باید بتواند دقیق ،سالم و عادالنه عمل کند .این ســمینار و امثال این سمینارها در صورتی مؤثر اند که در پایان آن ،همه دنبال عمل برویم.». *** سخنان جامع و بی پرده حجت االسالم حسن روحانی چند ساعت پیش از آغاز روز جهانی مبارزه با فساد International Anti - Corruption Dayایراد شــد و در این روز در رسانه ها انعکاس یافت .به این مناسبت نگاهی داریم به مبارزه جهانی با فســاد و تعیین چنین روز جهانی برای یادآوری ساالنه آن و انتشار آمارها و گزارش های مربوط به فساد دولتی (اداری ـ اقتصادی) در سطح جهان و نتایج مبارزه با آن: یک کنوانسیون سازمان ملل پس از بحث بسیار و بررسی آمارها و شنیدن دالیل و عقاید اصحاب نظر 31 ،اکتبر 2003 ( 9آبان )1382نگرانی خودرا از گسترش فساد دولتی در گوشه و کنار جهان که دمکراسی ،حکومت قانون ،اخالقیات و شئون انســانی را تضعیف و در نتیجه ،ثبات و امنیت در جوامع را که بعضا ناشی از افزایش بی اعتمادی است متزلزل می سازد اعالم داشــت و از دولتهای عضو سازمان ملل خواست که با وسائل موثر به فساد اداری و سوء استفاده از اموال عمومی (متعلق به تمامی اتباع) که زاینده جرائم دیگر و ناامنی است پایان دهند. این کنوانســیون همچنین از دولتهای عضو خواست که به
یکدیگر در کشف و دستگیری و استرداد فاسدین و مفسدین، با استفاده از همه تکنیک ها و وسائل کمک کنند.
لگو ترانسپیرنسی اینترنشنال
کنوانســیون همچنین تصویب کرد که ایجاد ســازمانها و دادگاههای بین المللی به منظور حذف فساد و یافتن و مجازات فاسدین و مفسدین را پیشنهاد کند. این کنوانسیون روز «نهم دسامبر= 18آذر» هرسال را روز جهانی مبارزه با فساد International Anti - Corruption Day اعالم کرد که از آن پس برگزار می شــود و در آستانه این روز ،بنیادها و ســازمانهای غیر انتفاعی که چگونگی ارتکاب فساد ،حجم فســاد و سطح مبارزه با فســاد را در کشورهای مختلف دنبال می کنند آمارهای مقایســه ای خودرا منتشر می سازند و کشورها را طبق این آمارها [که برآورد خودشان است] ردیف بندی می کنند Corruption .در استعمال لغت (یوسیج) عمدتا به مفهوم فســاد عمومی بويژه «فساد اداری ـ دولتی ـ اقتصادی» اســتTransparency International . و اختصارا TIدر سال 1993تاسیس شــده و در بیش از صد
کشور دارای دفتر است .آمارها و ردیف بندی های ساالنه این بنیاد سهم بزرگی در افزایش نگرانی جهانی از سرطان و خوره فساد و تشکیل کنوانسیون مذکور(کنوانسیون سازمان ملل) شده بود Peter Eigen .اقتصاددان آلمانی (و اینک 76ساله) از موسسان TIاســت و گویا صاحب اصلی این تفکّر .وی یک کارشــناس اقتصاد پول و بانکداری است .این سازمان اخیرا و با هدف کاستن از فساد اداری در کشورها ،به انتشار فهرست رشوه دهندگان به مقامات دولتی بویژه رشوه دهندگان خارجی که تالش برای برنده شدن اجرای پروژه ها ،معامالت و خرید و فروش ها دارند دســت زده است .چند ســال پیش درباره ایجاد دســتگاهی برای کشف و دستگیری و استرداد فاسدین و مفسدین اداری با استفاده از همه تکنیک ها و وسائل ازجمله تاســیس یک دادگاه بین المللی ویژه ،یک نشست جهانی در مکزیک برگزار شد و قطعنامه حاوی پیشنهاد اساس نامه آن را تصویب و منتشر کرد.
Peter Eigen
ماه گذشته در حالی که در تهران گزارش از صدور مجوز واردات سیگار بود در آمریکا تبلیغات گسترده برضد دودکردن آن ـ دود سیگار عامل
بیماری های ریوی ازجمله برونشیت مزمن و آمیفزم ،بیماری های قلب و عروق ،سکته مغزی ،چند نوع سرطان و ...است و قاتل 6میلیون انسان در
دود دست دوم سیگار نیز همین خطرات را دارد ـ موادی که کارخانه های دخانیات آمریکا به برگ توتون و تنباکو هنگام ساخت هر سال است ـ ِ
سیگار و توتون پیپ می زنند تا تاثیر بیشتری داشته ،خوشبو و خوش طعم شود خطر مرگ از دخانیات را افزایش می دهد ـ در آمریکا بزرگترین سازنده سیگار ،هرپاکت سیگار 7تا 10دالر و فروش آن به زیر 18ساله و هرگونه تبلیغ ممنوع است ـ تالش دولت ها بر ضد سیگار ـ احکام
دادگاهها و پرداخت غرامت سنگین سیگار سازها به قربانیان سیگار ـ گزارش مشروح در این زمینه: در آذرماه 1393گــزارش هایی درباره صدور مجوز ورود ســیگار آمریکایی مارلبرو Marlboroساخت کمپانی فیلیپ موریس ( Philip Morrisمستقر در ریچموند ویرجینیا) به ایران، در تهران انتشــار یافته بود و یک مقام وزارت مربوط در برابر انتقاد یک نماینده مجلس ضمن اشــاره به قانون برنامه پنجم گفته بود که ممنوعیت کاالی غیــر ضروری طی برنامه پنجم برای سیگار الزم االجرا نیست (در برخی گزارش ها اشاره ای مبهم به قانون برنامه پنجم ،تبصره 3شده بود) .این مجوّز ـ طبق گزارش ها ـ به شرکت زرین تجارت خاورمیانه داده شده است. یک مقام دولتی دیگر گفته بود که این نوع سیگار به ایران قاچاق! می شــد که ورود قانونی آن ،عایدی گمرکی دارد[ .به گزارش ایسنا در 26آذرماه ،1391در سال 1390حدود 21میلیارد و 900میلیون نخ [دانه] سیگار به صورت قاچاق! به جمهوری اسالمی ایران وارد شده بود .به این ترتیب؛ حجم قاچاق سیگار بیش از سه برابر واردات قانونی این کاال به کشور بود! .].نخستین سیگار مارلبرو معروف به سیگار ویژه بانوان در 90( 1924سال پیش) ساخته شد. 6
در این میان کمیسیون اصل 90مجلس با اختیارات وسیع خود به بررسی موضوع پرداخته و مقامات مربوط را دعوت به ادای توضیح کرده و .... درست همزمان با انتشار این گزارش ها ،در آمریکا تبلیغات تازه برضد دودکردن سیگار در جریان بود و در همه جا ،بروشور و کارت ضد سیگار توزیع می شــد که یک نمونه از این کارت جانبه ضد دود ِ ها در اینجا کُپی شده اســت .این تبلیغات همه کردنِ سیگار به مناسبت گذشــت پنج دهه از انتشار اعالمیه رئیس نظام پزشکی آمریکا درباره مضار دود سیگار بود .دکتر لوتر تری Luther L. Terryمتخصّ ص بیماری های قلب ،استاد دانشگاه و رئیس نظام پزشکی آمریکا از 1961تا ( 1965دوران ریاست جمهوری جان اف .کندی و لیندن جانسون) با توجه به کشف یک انستیتوی پژوهش پزشکی انگلستان که دود سیگار عامل بیماری های ریوی ازجمله برونشــیت مزمن و آمیفزم ، Emphisemaبیماری های قلب و عروق ،ســکته مغزی ،چند دود دست دوم آن نیز همین خطرات نوع سرطان و ...است و ِ را دارد یک شورای پزشکی ویژه را مأمور بررسی همه جانبه این
قضیه کرد و این شورا پس از بررسی های عملی ازجمله معاینه بیماران و مصاحبه با معتادان بــه دخانیات به همان نتیجه ای رسید که انگلیسی ها قبال رسیده بودند. دکتری تری برپایه گزارش این شورا ،اعالمیه معروف سال 1964را صادر کرد که مبارزه جهانی با دود کردن سیگار را به دنبال داشته و کنگره آمریکا و متعاقب آن دستگاههای مقنّنه چندین کشور دیگر قانون ضد دودکردن سیگار تصویب و به اجرا گذارده اند. دکتر لوتر تری در اعالمیه رسمی خود تصریح کرده است که دخانیات کشنده و عامل چند نوع سرطان از جمله سرطان ریه، حلق و زبان ،همچنین به وجود آورنده و تشــدیدکننده بیماری های قلب و عروق ،سکته مغزی ،برونشیت و ...و نیز کوتاه شدن [متوسط] عُمر هستند. دراعالمیه دکتر تری آمده است :موادی که کارخانه های دخانیات آمریکا به برگ توتون و تنباکو هنگام ساخت سیگار و توتون پیپ می زنند تا تاثیر بیشتری داشته ،خوشبو و خوش طعم شود خطر مرگ از دخانیات را افزایش می دهد .این اعالمیه در روزنامک -دی -1393شماره نهم
گشتی در رویدادهای ماه آن روز در جهان همانند بمب صدا کرد. در پی اعالم مضار بهداشتی سیگار و مسائل روانی ناشی از هرگونه اعتیاد که بدون دسترسی به ماده مربوط ازجمله سیگار، الکل و مواد مخدر ،فرد ـ حالت عادی خودرا از دست می دهد، نخست انتشار آگهی تبلیغ سیگار در رسانه های بیشتر کشورها ممنوع شد و بازیگران فیلم های سینمایی از دود کردن سیگار هنگام فیلمبرداری که مشاهده آن ایجاد تشویق در بیننده می کند منع شــدند و حتی به مؤلفان کتاب و سردبیران نشریات توصیه شــد که حتی االمکان عکس هــای معاریفی همچون چرچیل ،فیدل کاسترو ،استالین و ...درحال دودکردن سیگار و یا به دست داشتن آن را چاپ نکنند ،سپس دودکردن سیگار در ادارات ،رستورانها ،وسائط نقلیه عمومی ازجمله هواپیماها و حتی منازل (در زیر ســقف) ممنوع شد و در آمریکا قانون منع فروش دخانیات به افراد زیر 18سالگی تمام به تصویب رسید و آنگاه در بیشتر کشــورها تبلیغات دولتی برضد مصرف آن آغاز گردید و سازمان جهانی بهداشت در یک اعالمیه رسمی دخانیات را قاتل شماره یک انسان اعالم داشت و تاکید کرد که سیگار هر سال شــش میلیون انسان را می کُشَ د ـ از هر جنگی، بیشتر .در کشورهای پیشرفته در چندسال اخیر کارخانه های سیگار سازی و یا شرکتهای وارد کننده آن مجبور شده اند که بر هر پاکت سیگار برچسبی بزنند که خطرات ناشی از مصرف آن را ذکر کرده باشد .در این کشورها دادگاهها به قبول دادخواست ادعای غرامت از کارخانه و وارد کننده سیگار دست زده اند و بعضی احکام در این زمینه در دادگاههای آمریکا سر به صدها میلیون دالر مــی زند ـ چند مورد آن در ایالــت فلوریدا .این غرامات سنگین به شاکیانی داده می شود که ثابت کرده باشند
مصرف سیگار آنان را ســرطانی ،مرض قلبی و ...کرده باشد. بسیاری از وارثان متوفّیان که مرگ آنان مربوط به اعتیاد سیگار تشخیص داده شده باشد چنین دادخواست هایی به دادگاهها داده و موفق شده اند. این تبلیغات باعث شده است که در کشورهای پیشرفته و از جمله آمریکا مصرف سیگار تا 42درصد کاهش یابد ولی به رغم این تبلیغات ،مصرف سیگار در کشورهای دیگر و عمدتا فقیر ـ به سبب بی اطالعی از مضار ـ 3و 4دهم درصد افزایش یافته است و تالش کارخانه های سیگارسازی آمریکا به ایجاد شعبه در کشورهایِ با پیشــرفت کم افزایش یافته و از طرفی می کوشند که محصول خودرا به کشورهای دیگر صادر کنند. در پی انتشار اطالعیه سازمان جهاني بهداشت که دخانيات را قاتل شماره يک انسان اعالم داشته است بسياري از کشورها دود کردن ســيگار در اماکــن عمومي و اماکن ســقف دار را غيرقانوني کرده و برخــي از دولت ها براي انصراف اتباع خود از اعتياد به دخانيات ،ماليات ســنگين بر سيگار وضع و فروش دخانيات به افراد زير 18و بعضا 21ســاله را ممنوع کرده اند. در اجراي همين مقررات است که سيگار ساخت آمريکا در اين کشور ده بار گرانتر ار کشورهايي است که همان سیگار را وارد مي کنند .بهای یک پاکت ســیگار در دسامبر ( 2014آذرماه )1393در آمریکا برحسب ایالت ـ از 7تا 10دالر ( 24تا 34 هزار تومان) بود .در آمریکا ،به خریدار کمتر از 18ســال تمام سیگار نمی فروشــند .بنابراین ،در این کشور نه تنها سیگاری ها رو به کاهش هستند بلکه نســل جوان هم کمتر به اندیشه سیگاری شدن می افتد. دولت برزيل که در این زمینه ســکوت کــرده بود از 16 دسامبر 2011دود کردن سيگار در اماکن عمومي اين کشور را ممنوع کرده است. قانون سال 1971ضد دخانیات آمریکا که مکمل قانون قبلی و تصمیمات دولتی است فروش سیگار به افراد را برحسب سن آنان محدود ،دود کردن سیگار در مکان های معیّن را ممنوع، پخش آگهی تبلیغ ســیگار را از رادیوتلویزیــون غیرقانونی و کارخانه های سیگارسازی را مجبور به افزودن برچسبی بر پاکت های سیکار کرده است که در آن به خریدار اخطار می شود که سیگار یک کشنده انسان است. هشتم ژانویه 2014آمار جهانی معتادان به دخانیات انتشار یافت و نشان داد که سیگاری های روسیه ،چین ،هند و اندونزی به نسبت جمعیت این کشورها ،بیش از کشورهای دیگر است. طبق این آمار 39 ،میلیون از جمعیت 143میلیونی روسیه ـ به رغم ممنوعیت دود کردن سیگار در اماکن عمومی این کشور و برقرارشدن جریمه ـ معتاد به سیگار هستند یعنی از هر هفت نفر ،دو نفر .سیگار و الکل از عوامل کوتاهی عمر روس ها اعالم
دکترLuther Terry
شده است 20 .سال پیش ،روسیه 38میلیون سیگاری داشت که به رغم هشدارهای سازمان جهانی بهداشت افزایش یافته اند، زیراکه این کشور محدودیت ساخت و فروش و واردات نداشته است .تنها در سال 2012روس ها 340میلیارد سیگار مصرف کرده بودند یعنی هر معتاد بیش از 20سیگار در شبانه روز!. چین با یک میلیــارد و 350میلیون جمعیت دارای 280 میلیون سیگاری اســت .آمریکا با 318میلیون جمعیت38 ، میلیون سیگاری دارد (از هر هشــت نفر تقریبا یک نفر) .جمع سیگاری های جهان یک میلیارد نفر است یعنی از هر هفت نفر یک نفر به دود کردن سیگار معتاد است. میزان مصرف ســیگار در جمهوری اسالمی ایران در سال 1390بالغ بر 63میلیارد و 800میلیون نخ [دانه] برآورد شده بود .میزان سیگار قاچاق سال 1389نیز معادل 28میلیارد نخ اعالم شــده بود .ترکیه و امارات عربی متحده از مبادی اصلی ورود سیگار به جمهوری اسالمی گزارش شده بودند .واردات قانونی سیگار به ایران درســال 1390با رشد 111درصدی، به 6.6میلیارد نخ رسید .این ،در حالی بوده است که همزمان با افزایش نرخ ارز در ایران پیشبینی می شد که واردات قانونی و همچنین قاچاق سیگار به کشور با کاهش مواجه شود. چندی پیش 55درصد از ســهام شرکت دخانیات ایران بابت ر ّد دیون دولــت ،از «وزارت صنعت ،معدن و تجارت» به وزارت «تعــاون ،کار و رفاه اجتماعی» منتقل شــد .رییس کمیسیون ویژه حمایت از تولیدات ملّی با انتقاد از نحوه واگذاری سهام برخی شرکتهای دولتی همانند شرکت دخانیات گفته بود مجلس قصــد دارد اصالحاتی را در قانون بودجه صورت دهد تا جلوی زیاد شــدن چنین واگذاری ها را به روش [به نام] ر ّد دیون بگیرد. نخستین سیگار در سال 1558توسط فرانسيسكو فرناندز با توتوني كه از كوبا به اروپا برده شده بود آغاز شد .آمار تلفات ناشی از سیگار و توتون از آن زمان تاکنون نزدیک به یک میلیارد است .آمریکای شــمالی از زمان مهاجرت انگلیسی ها در قرن هفدهم ،بزرگترین تولید کننده توتون ،تنباکو و بعدا سیگار بوده است .توتون و تنباکو از گیاهان قاره آمریکا بودند که کریستف کلمب در دهه آخر قرن پانزدهم بذر آن را از کوبا به اروپا برد و مصرف دخانیات جهانی شد.
دانشگاه پلیس ایران و پذیرش دختر برای افسر شدن از دهه 1340دانشــگاه پلیس ایران (قبال آموزشگاه عالی و واقع در مجاورت زندان قصر) پذیرفتن دانشجوی زن برای دوره افسری پلیس (دوره لیسانس) را آغاز کرده بود و منع استخدام زن برای پلیس شدن هم برداشته شده بود که گزارش رسید در پاکســتان ،باکره بودن را بر شرایط ورود زنان به آموزشگاههای پلیس این کشــور افزوده اند ،و یک دختر داوطلب ورود به این آموزشــگاهها عالوه بر تحصیالت متوسطه و شرایط دیگر ،باید «گواهی بکارت» هم از پزشک مورد اعتماد پلیس در دست داشته باشد تا بتواند وارد آموزشگاه مربوط شود. این گزارش به همین صــورت از خبرگزاری ها دریافت و در میز اخبار بین الملل روزنامه اطالعات ترجمه و برای چاپ به میز روزنامک -دی -1393شماره نهم
اخبار حوادث و قضایی روزنامه که کارهای پلیس (شهربانی) را هم پوشش می داد ارجاع شده بود. خبرنگار حوزه شهربانی روزنامه برای تکمیل خبر و کسب نظر رئیس دانشگاه پلیس ،با این مقام تماس گرفته بود که کار مخالفت با انتشار گزارش آغاز شد ،نه تنها از ناحیه شهربانی بلکه ساواک و وزارت اطالعات و جهانگردی (امروزه؛ ارشاد) که این ،یک بی اطمینانی و اهانتی است به دختران .کار به ج ّر و بحث هم کشیده شد .گزارش چاپ نشد ولی دلخوری مقامات پلیس باقی ماند و سردبیر وقت برای رفع این دلخوری ،چند روز بعد که مناسبتی به دست آمد (سالروز 21آذر) ،عکس رژه دانشجویان دختر دانشگاه پلیــس را در صفحه اول و آن هم باالتر از تمام تیترها درج کرد و
قضیه فیصله یافت[.در اینجــا کاپی آن صفحه روزنامه با عکس دختران دانشجو که بعدا افسر پلیس شدند و به درجه سرگرد ـ سرهنگی هم رسیدند آورده شده است.]. 7
خاطرات ژورنالیستی نوشیروان کیهانی زاده
...و به این ترتیب ،ستون «امروز در تاریخ» را در خبرگزاری پارس (ایرنا) و روزنامه های تهران را باز و متداول کردم ـ خاطره ای از تجدید حیات روزنامه ملّی ایران
اين نگارنده براي نخســتين بار از بهمن ماه سال 1350 مطلب «امــروز در تاريخ» را براي كانال دوم تلويزيون ملي (در آن زمان تلويزيون رنگي) ايجاد كرد که در دنباله آخرين بخش اخبار شب که قسمت بين المللي آن را خود او تنظيم مي کرد مي آمــد به اين صورت :اين بود رويدادهاي امروز جهان و حاال نگاهي داريم بــه رويدادهاي جهان در چنين روزي در طول تاريخ. این نگارنده (نوشیروان کیهانی زاده) سپس و در طول سال 1353ـ روز به روز ـ مطالب «امروز در تاریخ» را در بولتن خبرگزاري پارس (ايرناي امروز) براي استفاده مطبوعات هم قرارداد .این بولتن هر روز در سه شماره ـ بامداد ،ظهر و شب ـ چاپ و با پیک ارسال می شد .در آن زمان از فاکس و اینترنت خبری نبود .همه دریافت کنندگان اخبار و مطالب خبرگزاری پارس تلکس نداشتند که با آن ارسال شود. چرا پس از یک ســال ،درج آن قطع شــد؟ ،برای اینکه کار خبرگزاری تکرار مطالب نیست مگر اینکه یک مطلب، نوســازی و با اطالعات بیشتر نوشته شود و یا اینکه مطلب، تازه باشد .بپاس نوشتن ستون روزانه «امروز در تاریخ» برای من تقدیرنامه ارسال شد که در فرصت دیگر ،کُپی آن در این مجله به چاپ خواهد رسید. نگارنده به خواســت مخاطبان روزنامــه اطالعات ،از زمستان ســال 1356دست به نوشتن ســتون «امروز در تاریخ» در این روزنامه زد که در صفحه ششم منتشر می شد. در ســال 1373تصمیم بر تجدید حیات روزنامه ایران گرفته شــد که در دهه 1320انتشار آن متوقف شده بود. آخرین مدیر آن حمید رهنما و سردبیرش بهرام بوشهری پور بــود .این روزنام ِه دولت مســیری از وقایع اتفاقیه (در زمان صدارت امیر کبیر) با هدف انتشــار اخبار دارالخالفه (دستگاه دولت در پایتخت) تا روزنامه ایران دهه 1320طی کرده و چند بار تغییر نام داده بود؛ از وقایع اتفاقیه به روزنامه دولت علیه ایران ،به روزنامه دولت ایران ،به روزنامه ایران ســلطانی و به روزنامه ایران .مدیر آن از سال 1302زین العابدین رهنما ،از سال 1316عبدالمجید موقر و از 1320 حمید رهنما بود .در نیمه اول دهه 1340جلســات متعدد برای احیاء روزنامه دولتی تشــکیل و تاکید شــد که وجود یک روزنامه ملّی برای توجیه سیاســت ها و برنامه های هر دولت ضروری است و نیز دفاع در برابر حمله قلمی دیگران. ایزوستیا (روزنامه دولت شوروی) منظما به ما حمله می کند و ما حریف روزنامه های داخلی خود نمی شــویم که پاسخ مارا برسانند .روزنامه دولت همچنین مکلّف به نشر نظرات شهروندان و پاسخ ادارات و مقامات به انتقادات از کارکرد
دولت است ولی روزنامه های غیر دولتی هر نامه و پاسخ را که بخواهند نشر می دهند و این روش ،یک نوع تبعیض است. این جلسات به نتیجه نرسید زیراکه سردبیران روزنامه های وقت که نگاه به دهان صاحبان این روزنامه ها داشتند در این جلسات شــرکت و منفی گویی می کردند .آنان ـ خودشان هم رقیب نمی خواســتند .تا سرانجام تصمیم گرفته شد که به جای روزنامه ملّی ،تلویزیون ملّی ایجاد کنند که در سال 1345کردند. ابتکار احیاء روزنامه ملّی ایران که پس از «کاغذ اخبار» قدیمی ترین روزنامه کشوراست از دکتر فریدون وردی نژاد مدیرعامل وقت ایرنا است .وی برای احیاء این روزنامه ملّی 7ماه جلسه تشــکیل داد و با اهل تجربه مذاکره و مشورت کرد بویژه روزنامه نگاران قدیمی و معروف ازجمله منصور تاراجی ،محمد بلوری ،مســعود برزین ،حسین آل ابراهیم، بهروز بهزادی ،محسن میرزایی ،حسین الهامی ،این نگارنده (نوشــیروان کیهانی زاده) ،پرویز ایران زاد ،مســعود فقیه، وطندوســت و ....حتی برخی از آنان برای مشورت و دادن پیشــنهاد و نظر ،از خارج دعوت شــده بودند ،برای مثال؛ منصور تاراجی از فرانســه .این جلسات طوالنی که در آنها سردبیران پیشــین و وقت ایرنا ازجمله حسین ضیائی هم شــرکت می کردند و مجید رضائیان قائمقام وقت وردی نژاد حضور داشت بدون پرداخت حق حضور بود و خدمت به وطن محسوب می شد .درویش که همچنان رئیس دفتر مدیریت موسسه ایران است شاهد این جلسات و چگونگی احیاء این روزنامه ملّی بوده است .در همین جلسات بود که وردی نژاد گفت که می خواهد در فرصت مناسب در جوار روزنامه ایران یک روزنامه با همین محتوا به زبان انگلیسی و یک روزنامه به زبان عربی منتشر کند زیرا که خبرگزاری های 4گانه واقعیت های مارا ،درست منعکس نمی کنند تا ذهن خارجیان بویژه عرب زبانان روشن باشد .قرار شد که در زمینه روزنامه عربی زبان ،با کاظم چایچیان که تجربه این کار را دارد تبادل نظر شود 7 .ماه تبادل نظر و فراهم ساختن مقدمات ـ تنها در گفتن آسان است. در این جلسات شــالوده دوره نوین روزنامه ملّی ایران ریخته شد ،اختصاص صفحات و دبیران میزها و نویسندگان تعیین شدند و حتی سالون های تحریریه آن مطابق روزنامه های بزرگ جهان طراحی شــد :ســالون اخبار روز ،سالون فیچرنویسی (صفحات الیی) و ....این روزنامه بمانند روزنامه های بزرگ جهان تا چند سال دارای مدیر تحریریه بود که تمشــیّت کارها از ماموریت های خبری ،تشکیل تیم برای پوشــش و دنبال کردن اخبار یک رویداد تا مرخصی ها و ... را می داد .در حال حاضر تنها روزنامه شرق مدیر تحریریه
دارد .برای روزنامه ایران پابلیک ادیتور (دبیر در ارتباط با مخاطبان) انتخاب شد که قبال در روزنامه های کشور سابقه نداشت و نیز یک میز نظرسنجی و کسب نظر مردم پیرامون موضوعات روز و از این طریق مشــارکت آنان در تصمیم گیری های دولتی. روزنامه ایران یک روزنامه ملّی اســت و طبق تعریف؛ یک روزنامه ملّی ،روزنامه عمومی محسوب می شود (و نه، اختصاصی بمانند همشهری و )...و منعکس کننده تصمیمات و برنامه های ســه قوه تشــکیل دهنده دولت ـ بدون کم و کاست،گوش و زبان ملت است و مدافع وطن در یک جنگ سرد با خارجی .روزنامه ایران پس از 7ماه بحث و تبادل نظر، از زمستان 1373کار انتشار خودرا آغاز کرد. وردی نژاد که توجه به تکلیــف روزنامه به عنوان یک آموزشگر عمومی و ارتقاء سطح معلومات عمومی و آگاهی ها داشت از این نگارنده خواست که ستون «تاریخ در امروز» برای روزنامه ایران بنویسم و عنوان ستون را «دانایی توانایی» گذارد و گفت که وقوف بر تجربه گذشتگان دانایی را افزایش می دهد و دانایی در فرد توانمندی ایجاد می کند .وی چندی بعد این ستون را به صفحه آخر منتقل کرد و با افزودن پرسش و پاسخ پزشکی ،خالصه یک کتاب روز و ...عنوانش را «دانش و زندگی» گذاشت و گفت که «تاریخ» تنها شرح سیاست ها و جنگ ها نباشد به علم و اندیشه هم توجه شود. پيــش از روزنامه ايــران ،این نگارنده بــراي روزنامه همشهري مطلب تاریخ می نوشــت که در اين روزنامه در ســتوني با عكس ـ در صفحه «دور دنيا» به چاپ مي رسيد كه مهندس عطريانفر ســردبير وقت اين روزنامه خواست به «برگي از تاريــخ» تغيير عنوان دهد و در صفحه آخر اين روزنامه چاپ شود و به همين ترتيب در روزنامه شرق پس از اينکه ســردبير اين روزنامه شده بود .پس از شرق هم در اعتماد و ...به چاپ رسيد. 13ســال اســت که مطالب تاریخ به صورت کرونیکل (روزشــمار ـ امروز در تاریخ) شــامل تاریخ ایران ،تاریخ عمومی ،رسانه ها ،نظرات ،علوم و ادبیات ،هنر ،تاریخ نگاری، تاریخ روز (تاریخ جاری) ،تاریخ از نگاه دوربین ،خاطرات و نامه های وارده و پاسخ به پرسش ها آنالین شده و بزرگترین آنالین به زبان فارسی (با هر دو حروف :الفبای عربی و الفبای سیریلیک) در اینترنت اســت .این آنالین مطلقا از افراد و دولت ها کمک مالی نگرفته و نخواهد گرفت و تا کنون 220 هزار دالر هزینه آن شده است. برخي از مطبوعات فارسي و دو زبانه در کشورهاي ديگر بخش هايي را که بپســندند از تاريخ آنالين و با ذکر مأخذ نقل مي کنند ازجملــه روزنامه ايران تايمز بين المللي چاپ واشنگتن و مجله جوانان چاپ لس آنجلس .طبق یک اصل اعالمیه حقوق بشر و قوانین داخلی و بین المللی ،نقل بدون ذکر مأخذ جرم است. نشانی این آنالین: www.iranianshistoryonthisday.com
لگو ستون «امروز در تاریخ» ،نوشت ِه این نگارنده در صفحه 6 روزنامه اطالعات .این کُپی از یک شماره اردیبهشت 1357 (ماه می) این روزنامه گرفته شده است 8
روزنامک -دی -1393شماره نهم
خاطراتی از نوشیروان کیهانی زاده که داستان خواهند شد
عادت تکرار ازدواج ـ مردی که 16بار ازدواج کرده بود درصدد شوهر دادن دختر 12ساله اش برآمده بود آذرماه 1346بود و در تحریریه روزنامه اطالعات ،دبیری میز حوادث (اخبار قضایی و پلیســی) نیز بر عهده من .خبرنگار حوزه دادســرای تهران تلفن کرد که نماینده سازمان حمایت از زنان دختر جوانی را برای دادخواهــی به دفتر َگرِکانی Ga - re - kani داســتان [وقت] تهران آورده و این دختر حرف های شنیدنی می زند ازجمله اینکه پدر 45ســاله اش 16زن گرفته و ...و خواست که عکاس برای گرفتن عکس دختر که موافقت به گرفتن عکس و درج در روزنامه کرده بود بفرستیم. به خبرنگار گفتم که شــما کار خودتان را بکنید ،من هم خواهم آمد .آن دختر که خودش را مِهری معرفی کرد گفت که هنوز 13 ساله نشده و پدرش می خواهد با شناسنامه خواهر متوفایش اورا شوهر بدهد که منع قانونیِ سِ نی نداشته باشد[ .ازدواج دختر کمتر از 13سال تمام غیرقانونی بود] او گفت که پدرش معتقد است که اگر دختر در سنین زیر 16 و 17سالگی شوهر کند زنی وفادار ،سر بزیر ،گوش به حرف و قانع خواهد بود ،خودش را با وضعیت شوهر تطبیق خواهد داد و زندگی خوبی خواهند داشت. این دختر درباره پدرش گفت که وی راننده تاکسی بود و عادت کرده بود هر زنی از مســافران تاکسی را که آماده ازدواج می دید خواستگاری کند و این زنان از آن دسته بودند که یا چند بار شوهر
کرده و طالق گرفته و یا بیوه ،بیکار و نیازمند به درآمد شوهر .او 16 بار به همین ترتیب ازدواج کرد و طالق داد و محصول این ازدواج ها 23فرزند بود که تنها 8تَن از آنان زنده هستند .علت آن شاید این باشد که انتخاب اول او متناسب نبود و تغییرات ذهنی و روانی در او به وجود آورده بود. مهری گفت :پدرم اخیرا با تجربه از دردسر های ازدواج پی در پی و گاهی هر ازدواج ـ کمتر از دو ـ سه ماه و پرداخت نفقه و مَهریه و ...تصمیــم به تَرک این عادت گرفت که به قول خودش برایش بمانند عادت به دود سیگار شده بود و چون «تاکسی داری» را باعث آن می دانست ،تاکسی اش را فروخت و راننده کامیون شد و از آن پس به فکر بچه هایش افتاد و به خواستگار من که هنوز 13ساله خواهر متوفی ِ هم نشده ام پاسخ مثبت داد که بکارب ُردن شناسنامه و تا زمان ثبت عقد نکاح ،صیغه شفاهی شدن ـ به خاطر مَحرم بودن و مشروع بودن رفت و آمد خواستگار به خانه ما دنباله آن بود. من راضی به این طرز ازدواج در این سن کم و پیروی از خواست کور کورانه پدر نبودم و گریه ام قطع نمی شــد تــا اینکه یکی از همسایگان که از قضیه آگاه شــده بود گفت که به سازمان زنان بروم و خودرا زیر چتر حمایت آن ســازمان قرار دهم و من چنان کردم ولی نمی خواهم که پدرم به دردســر افتد ،سوء نیّت ندارد، طرز فکرش درست نیســت .او با آن ازدواج ها به حد کافی برای
خودش دردسر درست کرده است. مطلبی که خبرنگار از این ماجرا نوشــته بــود ،به قلم خود او و عکس دختر و تنها به خاطر روشــن شــدن خانواده ها و مِن باب بازداری از تکرار چنین قضایایی در صفحه 18شماره 21آذرماه 1346روزنامه چاپ شد و یادداشت من از آن گفت و شنود ،ماند برای خاطرات و نوشتن داستان کوتاه.
عکس مِهری و اظهاراتش به همان صورت که در روزنامه درج شده بود
داستان شنیدنی دو ازدواج و پندهایی که می توان از آنها گرفت ســتون من «در گوشه و کنار شــهر» که مدت ها در روزنامه اطالعات و مجله اطالعات هفتگی چاپ می شد می تواند دستمایه چندین مجموعه داستان کوتاه (ماجراهای واقعی) قرار گیرد .گمان نمی کنم که عمر من کفاف مجموعه کردن آن همه ماجرا را بدهد که حاصل پَرسِ ه زدن من از این کالنتری پلیس به آن کالنتری ـ از این بیمارستان به آن بیمارستان و از این مجتمع قضایی به مجتمع دیگر هستند .دو مورد از آنها را از مطالب «در گوشه و کنار شهر» که در یک شــماره روزنامه اطالعات (صفحه )18چاپ شده بود پس از تطبیق با یادداشت های شخصی خودم و کُپی کردن قسمتی از ستون را به عنوان سند در اینجا می آورم: یک بانوی نســبتا جوان و کارمند دولت به دادگستری آمده
روزنامک -دی -1393شماره نهم
بود تا به مسأله دار شدن زندگی زن و شوهری او رسیدگی شود. این زن به من گفت که پدرش عادت به کوهنوردی داشــت و روزهای تعطیل به کوه دربند و یا درکه و گاهی هم لشــکرک و شمشک می رفت .یک روز هنگام پایین آمدن از قله توچال بر زمین می افتد و دچار شکستگی استخوان می شود که مرد جوانی اورا بر دوش می گیرد ،با زحمت زیاد از کوه پایین می آورد و به بیمارستان می رساند .تا رسیدن به بیمارستان ،مقداری نسبتا زیاد از خون پدرم از بدن او بیرون رفته بود و نیاز به تزریق خون داشــت و موجودی خون بیمارستان تمام شده بود .پرستارها برای خون گرفتن متوسل به این و آن شده بودند و چون گروه خونی این جوان «بی مثبت» و هم گروه خون پدرم بود حاضر به دادن خون نیز شده بود. این جوان تا رسیدن ما به بیمارستان همانجا منتظر شده بود و در این میان ،ضمن صحبت به پدرم گفته بود که به قصد خودکشی به کوه رفته بود و اگر پدرم بر زمین نیافتاده و مجروح نشده بود ،ای بسا که زنده نمانده بود .پدرم علت را پرسیده بود و او این جواب را داده بود که چون دختر مورد عالقه اش با مردی دیگر که ثروتمند است ازدواج کرده ،زندگی بر او سیاه شده است. پس از رسیدن ما به بیمارستان اولین خواست پدرم این بود که آن جوان را با خود به خانه ببریم و تا مرخص شدن او از بیمارستان، اورا مطلقا تنها نگذاریم .پدرم نگران بود که جوان تصمیم خودکشی را عملی کند .این جوان پس از دیدن من به پدرم گفته بود که دختر مورد عالقه اش بی شباهت به من نبود. این جــوان دو هفته در خانه ما بود تا اینکه پدرم به خانه منتقل شد و چون در گچ بود ،از خانه بیرون نمی رفت و آن جوان ،ندیم و عمال پرستار او شده بود و ماندگار در خانه ما .سرانجام پدرم از من خواســت که با این جوان ازدواج کنم و چون اصرار کرد پذیرفتم. پدرم همچنین وصیت کرد که پس از مرگ ،سهمی هم از میراث به شوهرم بدهند. آسیب دیدگی استخوان پدرم کار اورا ساخت و شش ماه بیشتر
زنده نبود .پس از فوت پدر ،شوهر من که به پول مُفت دست یافته بود دست از کار کشید و به عیاشی پرداخت و فقط ماهی 4روز با من خوب بود و آن هم 4روز اول ماه که حقوق گرفته و پول داشتم. پس از این 4روز ،بد خُلقی را شــروع می کرد و با زور مطالبه پول داشت که به تنگ آمده ام و راهی جز جدایی نمی بینم. *** یــک دادگاه جنحه تهران ،در پاییــز 1346مردی را به جرم ازدواج غیر رسمی (غیر ثبتی) به ســه ماه زندان محکوم کرد .از اجرای قانون حمایــت خانواده که گویا به اصــرار زنان درباری ازجمله خواهر دوقلوی شاه تنظیم شده بود چند ماه می گذشت و ازدواج های منقطع (صیغه ـ مُتعه) هم باید ثبت می شدند. این مرد به من گفت :اشــتباه من این بود که با زنی 13ســال بزرگتر از خودم ازدواج کرده ام .پس از گذشــت ده سال از این ازدواج احســاس کردم که پیر شده است .پس از مشورت ،دختر خدمتکار خانه را که به تازگی از شوهرش طالق گرفته بود با مادر، پدر و عمویش نزد روضه خوان و پیشــنماز محله خودمان بردم و صیغه کردم (نکاح شــفاهی) .این روحانی گفت که نکاح یعنی موافقت زن و مرد ،حضور دو شــاهد مَــرد ،تعیین مَهر و خواندن صیغه نکاح و اگر منقطع باشــد تعیین مدت .بقیه اش را دولت ها و 30سال پس از مشروطیت درست کرده اند که زن و مرد بعدا حاشا نزنند و تکذیب نکنند و .... مادر این دختر قبال هر روز برای تمیز کردن خانه ما چند ساعتی به آنجا می آمد و ما با هم آشــنا بودیم و از وضعیت آگاه .دختر او به من گفته بود که بچه دار نمی شــود و به همین علت شوهر اورا طالق گفته است که پس از ازدواج یک روز خبر داد حامله است. به او گفتم که از دو زن بچه نمی خواهم ،سقط جنین کند که مرافعه راه انداخت و از من شکایت کرد که بدون اجازه دادگاه اورا صیغه کرده ام و صیغه نکاح ثبت نشده است و دادگاه مرا محکوم به زندان کرد که تقاضای تجدید نظر کرده ام. 9
دوربین هم تاریخ می نویسد
...و با این 5مالقاتِ ريگن و گورباچف در 3سال ،عُ مر بلوک شرق ،جماهيریه شوروي و احزاب مارکسیستی پایان یافت که بزرگترین رویداد تاریخ بشر بود ،آمریکا تنها ابرقدرت جهان شد ،کنفدراسیون یوگوسالوی فروپاشی کرد ،جهان اسالمی دچار مشکالت و خونریزی شد ،هرکس به اندیشه میلیاردر شدن از جیب دیگران افتاد ،روسیه ورود به دنیای فساد و مافیا کرد ،ولی معمّای کار همچنان باقی است ـ پوتین برخالف تصور عمومی ،از هیچیک از ابزارهایش استفاده نکرده است ـ نگاهی به این ابزارهای تغییر وضعیت در پي توافقهاي رونالد ريگن و گورباچف (رهبران وقت آمريكا و شــوروي) در مذاکرات پنج گانه از سال 1985در ژنو تا دسامبر 1988در نيويويورک ،تاچر و ريگن سران وقت دولتهاي انگلستان و آمريكا 14دسامبر سال 1988اعالم کردند که جنگ سرد قرن 20را بايد پايان يافته تلقي کرد كه اندک زمانی پس از پایان جنگ جهاني دوم میان دو بلوک غرب و شرق آغاز شده بود. تاســيس اتحاديه هاي نظامي با هــدف محاصره جماهیریه شوروی و هموار ساختن زمینه برای ایجاد این اتحادیه ها متأثر از این جنگ سرد بود از جمله براندازی دولت مصدق و ماندن پهلوی دوم در صدر ایران برای 25سال دیگر ،پيروزي افراد مائو بر دولت ملیّون در چين با کمک مسکو ،مسائل کره و منطقه هندوچين ،کمونیست شدن کوبا و تحریم اقتصادی آن از جانب آمریکا ،مسائل شبه قاره هند ،جنگهاي داخلي کنگو و آنگوال و .... در مذاکرات سران آمريكا و شوروي در واشنگتن ،گورباچف موافقت كرده بود كه 500هــزار نظامي و ده هزار تانك از اروپاي شرقي خارج سازد و به شوروي باز گرداند ،دو كشور به آزمايشهاي اتمي پايان دهند و موشكهاي ميان ب ُرد خودرا كه ويژه جنگ در اروپا بودند نابود سازند .در آن زمان و در محدوده اروپا ،شوروي يكهزار و 752و آمريكا 859موشك اتمي در اختيار داشتند. در سازش بعدي ســران آمریکا و شوروی (که در مذاکرات این دو در جزیره مالت حاصل شــد) قرار شــد که اتحادیه نظامی معروف به پيمان ورشو منحل و اتحادیه نظامی غرب (ناتو) بتدریج به صورت یک انجمن سیاسی درآید و مسکو چتر حمایت خودرا از باالی سر رژيمهاي كمونيستي اروپاي شرقي بردارد. در اجراي همين سازشــها و يک رشــته مذاکــرات علني و محرمانه بود كه پيمان نظامي ورشو منحل و رژيمهاي كمونيستي اروپاي شرقي که حمايت مسکو را از دست داده بودند؛ تحت فشار و تحريکات غرب فروپاشيده شــدند و مخالفان آنها که در دوران نظامهاي کمونيســتي تحت تعقيب و يا فراري بودند بازگشــته و برجايشان نشستند و حاکم شدند. با اين كه بلوك شرق و جماهیریه شوروي منحل شدند ،غرب نه تنها به تعهد خود مبني بر انحالل ناتو و يا تبديل آن به يك انجمن سياســي عمل نكرد بلكه وارد به قلمرو شــوروي سابق در منطقه بالتيک شد ،به گسترش خود تا مرزهاي روسيه فدراتيو پرداخت و اگر ایستادگی مسکو در ســال 2004نبود؛ اوکراین و گرجستان را هم وارد «ناتو» کرده بود و طرح انقالب مخملی در چند کشــور دیگر شوروی سابق به آزمایش گذارده می شد که این فعالیت در اوکراین در سال 2014با دامنه ای وسیع تر از سر گرفته شده است. در پی ســازش گورباچف با ریگن (که دولــت لندن در آن نقش موثر داشت و بازیگر صحنه بود) همچنین نيروهاي شوروي از افغانستان فراخوانده شــدند که در دهه یکم قرن 21آمریکا و ناتو به نام مبارزه با القاعد ِه چند صد نفري و طالبانِ دســت ساخت ...وارد افغانســتان شده و جای شوروی سابق را در آنجا گرفته اند؛ حــال آنکه مبارزه با القاعده و هرگروه ديگر از اين دســت ،وظیفه پلیس ملّی است. همان سازشهاي ريگن و گورباچف باعث شد که رفت و آمد منظم ناوگان شــوروي در درياهاي دوردســت و پرواز هواپیمای 10
نظامی اش به دور دنیا متوقف شود .نتيجه همين سازش ـ سازش با يــک فرد ،گورباچف ـ بود که در شــوروی به انحصار دولت در دست حزب كمونيست پايان داده شد .آنگاه قراردادهاي دوستي شوروي با كشورهاي ديگر كان لم يكن اعالم شد و در نتیجه مسکو نتوانست به عراق (در جریان جنگ با آمریکا بر سر کویت) كمك كند و در این جنگ دولت بغداد در ســال 1991شكســت خورد و در ســال 2003عراق بــه تصرف آمریکا درآمــد و ...و در پی دیدار یلتســین از آمریکا ،ناگهان! در دسامبر 1991سران وقت جمهوري هاي روسيه ،اوكراين و بالروس در يك ديدار خصوصي در تفریحگاه جنگل Belavezhdkayaدر بالروس ،جماهيریه شوروي ـ قلمرو روسیه سلطنتی تا زمان پیروزی انقالب بلشویکی را منحله اعالم كردند! بدون اين كه رفراندمي سراسري برگزار شود که طبق اصول و منطق باید می شد و گورباچف بدون مقاومت! ،به اين عمل آنان تسليم شد و چراغ عمر شوروي با آن همه قدرت اتمي ــ موشكي [که مدعي آن شده بود] و ارتش ســرخ و هزاران ژنرال و ميليونها كمونيست بدون سر و صدا و بمانند برف بر شیروانی داغ پايان يافت و يكشبه سرزميني كه 74سال سوسياليست و مردم عاري از سرمايه بودند كاپيتاليست و شــماری اندک (عمدتا از یهودیان روسیه) ،معلوم نبود از كجا ؟! ،ميليونر ،ميلياردر و ســرمايه دار شدند و موسسات دولتي (ملّی و متعلق به عموم مردم و میراث مشترک آنان) را در حرّاجهاي معلوم الحال باال كشيدند. به اظهار برخي انديشــمندان ،در پی انحالل بلوک شــرق و فروپاشی شوروی بود که بحرانهای جهانی و گسترش فساد اداری (دولتی) و آلودگی دمکراسی در همه جا پديد آمده است. حقايــق مربوط به كارهايــي كه از زمــان روي كار آمدن گورباچف در دسامبر سال 1985ـ پس از درگذشت ناگهاني و به قولی اسرارآمیز چرننكو و پيش از او آندروپوف ـ در كرملين انجام شــد و بزرگترین رويداد تاريخ بشر بوده است هنوز در پرده ابهام است و معلوم نيست كه چه وقت آشگار شوند! .تا زماني که درباره اقدام هاي گورباچف يک تحقيق دولتي (رسمي و یا قضایی) صورت نگيرد حقايق آشگار نخواهد شد و روس ها نخواهند دانست که بر سرشان چه آمده است تا به خود آيند .دومای روسیه با مصوّبه ای فروپاشی جماهیریه را (بدون انجام رفراندم سراسری و کسب نظر همه شهروندان) غیر قانونی اعالم کرد ولی یلتسین این مصوّبه را در کشوی میز خود گذارد و پوتین جانشین او هم نه آن را امضا کرد و نه به پارلمان بازگردانید تا دوباره تأیید کند که اگر کرده بود روس ها از مسائل امروز و فردا در امان مانده بودند. برخالف برنامه ای که غرب در چین اجرا کرده و همانا فروبردن این کشور در کاپیتالیسم و ایجاد عشق به میلیاردر شدن در هر چینی از راه ساخت و صدور اشــیاء معمولی از قبیل عروسک و پیراهن و جوراب بود ،در روسیه مافیابازی و فساد را به راه انداختند و بیش از 200روزنامه نگار و نویسنده که تالش کرده بودند واقعیت هارا کشف و منتشر سازند تا شاید روس ها از خواب طوالنی و تأثیر الکل و سیگار بیدار شوند ترور ،سر به نیست و به کنار زده شدند .گزارش های رسانه ای حکایت از وجود همین میلیاردرهای یکشبه در میان نزدیــکان و اطرافیان پوتین دارد! .برخي از اصحاب نظر با توجه به روزنامک -دی -1393شماره نهم
دوربین هم تاریخ می نویسد حرف های مالیم پوتین در برابر روحیه و حالت تعرّضی غرب و بکار نبردن سالح تهدید و اخطار صریح، ترديد دارند که روســيه در دوران زمامداری او قد علم کند و بتواند دست کم به مرزهاي امپراتوري تزارها برسد .تزلزل پول ملی روسیه در پی تحریم های سال 2014نشانه از آن است که روسیه دارد به «پترو ستیت = کشور متّکی به درآمد مُفت نفت» تبدیل می شود حال آن که در طول 74سال نظام سوسیالیستی با داشتن آن همه منابع نفت و خودداری غرب از خرید ،این چنین نبود .روسيه مسائل داخلي فراوان دارد .در روسیه هنوز ضعف میهندوستی که کمونیست ها آن را عمیقا تضعیف کردند مشاهده می شود .کساني که در ظاهر ،دم از روسيه ـ روسیه مي زنند سهام خارجي مي خرند ،پولشان را در بانکهاي ساير کشورها پس انداز مي کنند و در کشورهاي ديگر مالک مستغالت مي شوند و براي فرار از پرداخت ماليات ،در مناطق معروف به «آف شور» ثبت شرکت مي کنند .مفهوم اين کارها اين اســت که به بقاء وطن خود اعتماد ندارند .روسیه بزرگترین کشور جهان به لحاظ وسعت است و در جنوب شــرقی آن چین پُرجمعیت قرار دارد که در آن ،جای نفس کشیدن نیست .برخی از مورّخان گفته اند که به رغم ابراز دوســتی کنونی ،بعید نیست که چین بخواهد جایی در سیبری برای جمعیت اضافی خود دســت و پا کند و اینکه غرب در برابر تقویت روزافزون قدرت نظامی چین سکوت کرده است به همین دلیل است .روســیه با سفارش ساخت دو کشتی نظامی «میسترال Mistralبه فرانسه به بهای یک میلیارد و پانصد میلیون دالر ،بزرگترین ضعف خودرا نشــان داد مخصوصا پس از اینکه فرانســه گفت که به خاطر مداخله روسیه در اوکراین (بخشی از مناطق سابق خودش و به حمایت از روس تبارها) این کشــتی ها تحویل نمی دهد! .هنگامی می شود پوتین را باور کرد که از این ابزارهایی که در دست دارد استفاده کند: ـ مصوبه مجلس (دوما) مبنی بر غیرقانونی و خالف اصول دمکراســی بودن فروپاشی جماهیریه شوروی را امضاء کند تا قانون شود و مجاز به مداخله و از جنجال رسانه ای غرب هراس نداشته باشد که باد هوا هستند. ـ معامله لغو پیمان ورشو ،خروج نظامی از شرق و مرکز اروپا (آلمان) در برابر عمل به مثل (متقابل) غرب را ،یک فریب اعالم کند زیراکه غرب به تعهد خود عمل نکرد .متعاقب آن (با حکم یک دادگاه روسیه) از آلمان مطالبه غرامت و خونبهای دهها میلیون روس را کند که در تعرّض آلمان به روسیه کشته شدند و اجرای آن را به ارتش بسپارد.
ريگن و گورباچف هنگام امضاي اعالميه مشترک در واشنگتن ـ دسامبر 1987
ـ اخطار کند که ناتو پایگاههای خودرا از بالتیک شوروی برچیند زیرا که این تاسیسات با پول روس ها و به دست آنان ساخته شده اند ،تهدید هستند و وجود آنها ،خواب و آرامش را از روس ها ربوده است. ـ به غرب اخطار کند که از افغانستان خارج شود زیراکه گسترش کشت خشخاش در این سرزمین روس ها تهدید می کند. ـ تحریکات خارجی در چچن و داغستان را با ذکر نام دولت مربوط اعالم و اخطار تالفی دهد. ـ دســتور دهد (ولو ســمبولیک) پناهگاههای ضد بمباران اتمی در روســیه مرمت و آماده بهره برداری شوند. ـ افسران و کشتی های بازنشســته را بکار بازگرداند و همچنین احضار چند دوره سربازان وظیفه منقضی خدمت را. ـ یک ناسیونالیست را معاون اول خود و یک ناسیونالیست دیگر را وزیر دفاع کند. ـ با ســوریه پیمان نظامی امضاء کند که با این امضاء ،بسیاری از طرح ها و برنامه ها برهم خواهد خورد. ـ از حمایت کوبا و دوستی با التین های آمریکا ،ویتنام ،کره شمالی و هند دست بر ندارد و تحکیم کند. پوتین باید مطمئن شود که هیچ فرد و دولتی آماده برای یک جنگ اتمی نخواهد بود .بنابراین تهدید و اخطار و نشان دادن شاخ و شانه کارگر خواهد افتاد.
ایجاد بلوکی نوین در جهان با عضویت 33کشور
تصاوير اجتماع دوم و سوم دسامبر 2011کاراکاس براي ايجاد CELAC
روزنامک -دی -1393شماره نهم
سوم دسامبر 12( 2011آذر )1390بلوک تازه ای در جهان به وجود آمد .در این روز و در پی دو روز مذاکره و تبادل نظر ،سران 33کشور آمریکای التین و کارائیب ایجاد جامعه ای واحد از ملت های خودرا که به اختصار CELACنامیده می شود اعالم داشتند .این جامعه همه کشورهای قاره آمریکا به استثنای ایاالت متحده و کانادا را شامل می شود. سران این 33کشور برای بنیادگذاری جامعه خود درشهر کاراکاس ـ زادگاه سیمون بولیوار ـ El Libradorـ آزادیبخش ملل التین قاره آمریکا ـ گرد آمده بودند و آغاز کار نشست آنان مصادف بود با سالروز صدور اعالمیه (دکترین) مونرو (جیمز مونرو James Monroeپنجمین رئیس جمهوری ایاالت متحده آمریکا) در دوم دسامبر 1823که اخطاری بود به قدرتهای اروپایی که از آن پس در قاره آمریکا مداخله نکنند .در آن زمان ایاالت متحده وسعتی به اندازه امروز نداشت و 5دهه بود که از صورت یک مهاجرنشین انگلیسی خارج شده بود و بخش های بزرگی از غرب و جنوب آن در قلمرو مکزیک (اسپانیای نو) قرار داشت .کشورهای آمریکای التین به استثنای 3ـ 4کشورکوچک و بزرگ ،در دو دهه اخیر دارای سران چپگرا شده اند و زیر نفوذ افکار فیدل کاسترو .یکی از انگیزه های دولت واشنگتن به تجدید فعالیت سفارت خود در کوبا که 17دسامبر 2014 آن را اعالم داشت (بدون لغو تحریم های تجاری پنجاه و چند ساله)، کمرنگ کردن این نفوذ و نیز دور ساختن کوبا از روسیه بوده است و همچنین داشتن امکانِ هر لحظه تماس و مذاکره و بیان خواست های خود که در طول تعطیل بودن سفارت ،عمدتا از طریق اخبار و مقاله های رسانه ها و واسطه ها ابراز می شد. 11
دوربین هم تاریخ می نویسد
نتیجه دست برداشتن قذافي از معارضه طوالني خود با آمريکا ،موافقت با انهدام سالحهاي کشتار جمعي ليبي، ارسال مواد و وسائل به آمریکا و پس انداز کردن دهها میلیارد دالر ذخایر ارزی لیبی در بانکهای آمریکا ،ولی ... معمر قذافي رهبر وقت ليبي پس از يك مقاومت دهها ساله 20 ،دسامبر 29( 2003آذرماه )1382از سر راه سياست آمريكا كنار رفت و اعالم داشت كه از تالش براي ساختن هرگونه اسلحه كشتار جمعي منصرف شده و درهاي كشورش به روي بازرسان مربوط بازاست .دولت واشنگتن سالها حکومت لیبی را تحت فشار قرارداده بود و تحریم ا ِعمال کرده بود. قذافی در آن روز اعالم کرده بود که سالحهای کشتار جمعی را که در اختیار دارد نابود می کند به عالوه، موشکهایی را که بردشان از 300کیلومتر بیشتر است و برای ورود بازرسان سازمان ملل قید و شرط قرار نمی دهد .هنوز تعجب جهانیان از این اقدام غیر منتظره قذافی به پیایان نرسیده بود که جورج دبلیو بوش رئیس جمهور وقت آمریکا اعالم داشت که موافقت قذافی با انهدام سالحهای کشتار جمعی لیبی نتیجه مذاکرات محرمانه 9ماهه او و قول و قرارهای متعدد بوده است .بوش گفت گه قذافی اطالعات مارا تأئید کرده و گفته است که سرگرم فراهم ساختن مقدمات ساخت بمب اتمی بوده ،مواد اولیه و وسائل کار را به دست آورده و در اختیار دارد .بوش افزوده بود که با این اقدام قذافی و نیز موافقت او به پرداخت غرامت به خانواده های مقتولین سقوط جمبوجت پان امریکن در الکربی ،تحریم ها به تدریج و پس از کسب اطمینان برداشته و روابط با لیبی عادی خواهد شد. قذافی بعدا مواد و وسائل تهیه اسلحه کشتار جمعی را که در اختیار داشت به آمریکا فرستاد و در آگوست سال 2004حاضر شد که به قربانیان یک دیسکوتک برلین نیز غرامت بپردازد. در پی لغو تحریم ها ،قذافی به پس انداز کردن پول اضافی ناشی از فروش نفت در آمریکا دست زد و این ذخیره در پایان سال 2010نزدیک به 32میلیارد دالر بود. به اظهار مورخان ،از دهه 1980كه هنوز شوروي بر سر پا بود ،سياست آمريكا بر اين پايه قرار گرفته بود كه معارض نداشته باشد ـ كوچك و يا بزرگ .براي آمريكا دارندگان اسلحه استراتژيك و نيز آن دسته از سران کشورها که نيرومند و صاحب اختیارات وسیع بوده اند هر دو خطر محسوب مي شوند. به رغم تسلیم شدن قذافی به فشار و خواست آمریکا و دوست و نزدیک شدن به این دولت و سایر دولت های غرب ،دیدیم که دیری نگذشت که با کمک همین دولت ها و اعالم لیبی به عنوان «منطقه پرواز ممنوع» چه بالیی بر سرش آمد .تجربه نشان داده است که قدرت ها سیاست ها کلی خودرا به آسانی تغییر نمی دهند.
شترمرغ سواري اين عكس هفته اول دسامبر 2005تحت عنوان «عكس روز» در رسانه ها انتشار يافته بود كه ديدني است .عكس ،يك صحنه «شترمرغ سواري» را در كشور كنيا واقع در آفريقاي خاوري نشان مي دهد .شترمرغي كه در عكس ديده مي شود، ن َر و دو ساله است كه بر پشت آن زين نهاده اند .گفته شده است كه طاقت شتر مرغ در سواري دادن بيش از اسب است ولي سرعت اسب را ندارد.
از آن قذافي تا اين قذافي ،تنها 5سال ،که گفته اند :چرخ بازيگر از اين بازيچه ها بسيار دارد
مسکو تايمز :سرانجام تلخ والديمير كراسنيخ ! زندگاني در چنين اطاقي! ـ عاقبت مردي که دهها سال کار کرد و براي نجات وطنش با آلمان جنگيد مسكو تايمز (نشريه اي به زبان انگليسي) در دسامبر ( 2006آذرماه) ضمن درج اين عكس كه اقامتگاه «والديمير كراسنيخ» 82ساله را نشان مي دهد ،نوشته بود :اين والديمير يك بازنشسته روس است كه اينك در اطاقي به اين شكل، پر از تار عنكبوت و آكنده از بوي فضوالت انساني زندگي مي كند و در انتظار به پايان رسيدن عمر است .او نه تنها دهها سال كار كرده بود که تا اواخر عمر آسوده زندگي كند ،بلكه در جريان جنگ جهاني دوم به عنوان يك سرباز پياده جان بركف نهاده بود تا آلماني ها را از وطن سوسياليستي (كه اينك 15قسمت شده و گروهي اندک را قدرتمند و شمار ديگر را ثروتمند كرده است) بيرون راند .او هرگز تصوّر فروپاشي وطنش ،به تاريخ سپرده شدن سوسیاليسم و افتادن خود به اين روز را نمي توانست بكند. والديمير داراي فرزند است ،ولي تنها و به اين صورت زندگي مي كند! .او مي گويد که در روسیه امروز انتظار کمک داشتن از فرزند يک سراب است زیراکه آنان گرفتار مشکالت خودشان هستند. تنها وسيله ارتباط والديمير با جهان خارج از اين اطاق، يك راديو است و آن هم از بس فرسوده شده صدايش از ته چاه درمي آيد .والديمير كه اقامتگاهش را سگداني مي نامد ،براي انتقال به اطاقي بهتر درخواست داده است ولي بايد تا 15سال ديگر ( 96سالگي) در انتظار بماند! ،آيا او تا آن زمان زنده خواهد ماند؟. مي دانيم كه روسيه امروز كشوري پهناور [وسيعترين سرزمين بر سطح کره زمين] ،نفتدار ،دارای معادن طال و تنها با کمي بيش از 140ميليون نفوس است.
12
روزنامک -دی -1393شماره نهم
دوربین هم تاریخ می نویسد
زني که به خاطر حفظ محيط زيست و جلوگیری از قطع درختان چوب سرخ کالیفرنیا دو سال باالي درخت زندگي کرد! بانو «جوليا هيل» و اینک 40ساله 18دسامبر 27( 1999آذرماه )1378پس از دريافت این قول و تعهد که قطع درختان «چوب سرخ» کاليفرنيا متوقف خواهد شد که از بلندترين درختان روي کره زمين هستند و عُمر پاره ای از آنها از هزار سال تجاوز مي کند به زندگي خود روي درخت پايان داد. جوليا از دهم دسامبر 1997و به مدت 738روز در ارتفاع 55متري از زمين روي شاخه يک درخت « ِرِد وود» بیش از هزار ساله در منطقه هومبولت ايالت کاليفرنياي آمريکا زندگي مي کرد .وي که از مبارزان بنام حفظ محيط زيست است شنيده بود که مي خواهند درختان آن منطقه از جمله آن درخت بیش از هزار ساله را قطع کنند و چون از راه مذاکره و توسل به مقامات مربوط و نطق و مقاله موفق نشده بود از اين کار ممانعت کند بر باالي آن درخت که خود او نام آن را «لونا» گذارده بود مسکن گزيده و در آنجا زندگي مي کرد تا اگر آن درخت را قطع کنند او هم کشته شود. جولیا که دختر یک واعظ سیّار است (روحانی آیین مسیحیت که از یک شهر و آبادی به شهر و آبادی دیگر می رود و مردم را موعظه می کند) گفته بود دست به آن کار زد و رنج را بر خود هموار ساخت که خبر رسانه ها شود و توجه جهانیان را به حفظ محیط زیست جلب کند. جوليا در باره زندگي دو ساله خود روي شاخه هاي اين درخت ،کتابي به روش «روزنگار» تحت عنوان Legacy of Lunaمنتشر ساخته که پرفروش اعالم شده است و درآمد صرف تالش برای حفاظت از محیط زیست خواهد شد .وی قبال هم کتاب تألیف کرده بود و یک کتاب او در اهمیت گیاهخواری است.
جولیا 738روز روی این درخت زندگی کرد تا آن را قطع نکنند روی جلد کتاب جولیا
لشکرکشي آمريکا به پاناما براي دستگيري ژنرال نوريه گا رئيس اين دولت و محاکمه و مجازات و سپس استرداد او به فرانسه و پاناما! ـ رویداد بی سابقه و درس عبرت
نوريه گا :در زمان قدرت ،انتقال در کسوت مجرم با یک هواپیمای نیروب َر آمریکا به این کشور جهت محاکمه ،با شماره زندان ،در 77سالگی و پس از گذرانیدن سالها از عُمر خود در زندان های آمریکا و فرانسه انتقال از فرانسه به پاناما و انتقال به زندان پاناما ـ کشوری که سالها بر آن ریاست کرد با ويلچر تا در اینجاهم اگر زنده بماند 20سال در زندان باشد روزنامک -دی -1393شماره نهم
20دسامبر سال 29( 1989آذر )1368نيروهاي اعزامي جورج بوش (پدر) رئيس جمهوري وقت آمريكا با کمک هزاران تن نظاميان آمريکايي مستقر در منطقه کانال پاناما (جمعا 27هزار نظامي) حمله خود به واحدهاي ژنرال مانوئل نوريه گا رئيس وقت دولت پاناما را آغاز کردند كه در آمريكا متهم به معاونت درصدور كوكايين و مانی الندری (تبدیل غیر قانونی پول) شده بود .ولی درعرف بین المللی ،چنین اتهامی نمی توانست دلیل تعرض نظامی به یک کشور مستقل قرار گیرد .زمانی نگذشت که بهانه لشکرکشی به دست افتاد و آن قتل یک آمریکایی بود که پلیس پاناما به او ایست بازرسی داده بود و ظاهرا او به اين ايست توجه نکرده و هدف گلوله قرار گرفته بود .نوريه گا متولد سال 1934از جواني در ارتش پاناما فعاليت داشت و به اظهار آگاهان ،با کمک آمريكا به قدرت رسيده بود .اسناد منتشره حاکی از آن بوده است که نوریه گا سالها حقوق بگیر «سیا» بود و هر سال يکصد هزار دالر دريافت مي کرد .وی در آمریکا آموزش کار اطالعاتی دیده بود. نوریه گا که از 1983تا 1989بر پاناما حکومت کرده بود در پاسخ به اتهامات وارده گفته بود كه اتهام وارده در آمريکا به او ،سياسي است و از هنگامي وارد آمده كه او حاضر نشد به خواست دولت واشنگتن وارد جنگ نيكاراگوئه شود و راه استقالل در پيش گرفت .به عالوه ،دولت واشنگتن خواهان انحالل شبه نظاميان معروف به گردانهاي «حيثيت» بود که وی آنهارا ایجاد کرده بود. نوریه گا پیش از اینکه تفنگداران دریایی آمریکا به مقر او برسند آنجا را ترک کرده بود که بعدا به سفارت واتیکان پناهنده شده بود .چند روز محاصره سفارت ادامه داشت که نوریه گا بیرون آمد و تسلیم شد .اورا همانند یک مجرم با دستبند به آمریکا بردند و در اپريل 1992در یک دادگاه فدرال در ايالت فلوريدا به 40 سال زندان محکوم شد که دادگاه بعدی مجازات اورا به 30سال کاهش داد و قرار بود در سال 2007با استفاده از آزادی مشروط رها شود که دولت فرانسه تقاضای استرداد اورا به اتهام تبديل و انتقال غير قانوني پول (ماني الندري) به آن کشور کرد .این امر بهانه قرارگرفت که دولت آمریکا اورا در بازداشت نگهدارد .همزمان در پاناما نیز براي نوريه گا پرونده جنايي تنظيم و غیابا به 20سال زندان محکوم شده بود. نوريه گا در اپريل 2010از سوي آمريکا به فرانسه مسترد و مستقيما به زندان اين کشور منتقل شد .يک دادگاه فرانسه وي را به 7سال زندان محکوم کرد ولي دولت فرانسه اورا که بیمار و علیل بود در 23دسامبر 2011به پاناما ـ کشوري که سالها ژنرال و رئيس دولتش بود ـ انتقال داد و نوريه گا مستقيما از فرودگاه و با ويلچر به زندان «ال رناسر» انتقال يافته است .این رویداد در تاریخ جهان کم سابقه خوانده شده است زیراکه سابقه نداشته برای دستگیری یک رئیس دولت به یک کشور لشکرکشی شده باشد .به گفته يک تاريخدان، سرنوشت نوريه گا بايد درس عبرت شود .نبايد به سادگي از این رویداد بی سابقه گذشت .سرگذشت او بعدا فصلی از تاريخ عمومي خواهد شد زيرا که بازتابي است از وضعيت جهان معاصر. 13
آذرماه در گذر تاریخ
هرکه نامُخت از گذشت روزگار -نيز ناموزد ز هيچ آموزگار این صفحات ماهانه را با بیت رودکی ،متول ّد 858و متوفی در 940میالدی ـ پدر شعر فارسی نوین که در باال آمده است آغاز کرده ایم که یک روزنگار(کرونیکل) به روش تاریخ نویسی ژورنالیستی است که در این روش ،سَ بک ،اصول و قواعد خبر و نظرنویسی (کوتاه ،روشن و آموزنده ـ فرهنگی) بکار برده می شود و درباره کارها و نظرات افراد و رویداد های پندآموز گذشته است و هدف از آن آموزش عمومی ،ارتقاء سطح دانش و آگاهی ها ،سرمشق گرفتن و نیز پیشگیری از اشتباه با درس گرفتن از اشتباه دیگران و گذشتگان است .در تاریخ نگاری ژورنالیستی باید یک مبدأ ـ روز ،هفته و ماه ـ در دست داشت و نوشتن مطلب را از آن آغاز کرد بنابراین ،مطالبی که در زیر آمده است ارتباط با آذر ماه ( 22نوامبر تا 21دسامبر) داشته است.
35ساله شدن قانون اساسی جمهوری اسالمی ایران که الزم است بند 3اصل 3و اصل 30آن (درباره آموزش رایگان) کامال رعایت شوند ـ نگاهی به بسیاری از اصول این قانون ـ وسعت اختیارات اصل 90بیش از هر کشور دیگر ـ اصل هفدهم :فقط «جمعه» تعطیل هفتگی است ـ طبق اصل چهل و نهم دولت موظف شده است كه ثروتهاي ناشي از ربا ،غصب ،رشوه ،اختالس ،سوء استفاده از موقوفات ،سوء استفاده از مقاطعه كاري ها و معامالت دولتي ،فروش زمين هاي موات ،و نيز موارد غير مشروع را بگيرد .بازرسی کل کشور ناظر بر حسن جریان امور و اجرای صحیح قوانین در دستگاههای اداری است
12آذرماه 1358رفراندم قانون اساسي جمهوري اسالمي كه در دو روز متوالي انجام شــده بود پايان يافت و ايران داراي يک قانون اساسي تازه شد .در رفراندم 12فروردين همين سال نظام سلطنتي كهن ايران لغو شده بود. در اصل اول این قانون اساسي ،جمهوري اسالمي «حكومت حق و عدل» اعالم شــده اســت .بند «ج» اصل دوم هرگونه ستمگري ،ستمكشي و سلطه پذيري را نفي كرده است .متن آن: نفی هرگونه ستم گری و ستم کشی و سلطه گری و سلطه پذیری، قسط و عدل و استقالل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملّی را تأمین می کند. بند یکم اصل سوم :ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخالقی بر اســاس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی. بند 2اصل سوم قانون اساسی :باال ب ُردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحيح از مطبوعات و رسانه هاي گروهي و وسائل ديگر[ .مفهوم اين بند اين است که رسانه ها در جمهوري اسالمي بايد توجه بيشتري به وظيفه آموزش عمومي داشته باشند تا سیاست ،بازی های روابط عمومی و ...و از انتشار مشروح گزارش ارتکاب برخی جرائم که بدآموزی دارند ـ بدون یادآوری قبح قضیه و دادن اندرز با هدف بازدارندگی ـ بپرهیزند .کتاب ـ در تعریف ـ یک رسانه است و لذا باید به امر گسترش كتاب نويسي به ويژه كتب مرجع نیز توجه ويژه شود.]. بند 3اصل ســوم :آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح ،و تسهیل و تعمیم آموزش عالی[ .با داشتن این بند بسیار حیاتی از اصل سوم ،نباید باردیگر مدرسه پولی در ایران دایر می شد که هنگام طرح و تصویب این قانون اساسی در سال 1358چنین مدارسی در کشور وجود نداشت.]. بند 5اصل ســوم :محو هرگونه استبداد و جلوگیری از نفوذ اجانب. بنــد 6هميــن اصل تاكيــد صريح بر محو «اســتبداد و خودكامگي و انحصار طلبي» دارد .بند 9اين اصل مبني بر رفع تبعيضات نــاروا و ايجاد امكانات عادالنــه براي همه در تمام زمينه ها است[ .براي مثال :در صدور پروانه ها و مجوزّها و .].... بند 9اصل سوم :رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادالنه 14
برای همه در تمام زمینه های مادی و معنوی. بند 10اصل ســوم :ایجــاد نظــام اداری صحیح و حذف تشــکیالت غیر ضرور[ .اگر این بند کامال رعایت شــود ،نه تنها در هزینه ها صرفه جویی خواهد شد بلکه مسائل اداری و بوروکراسی وجود نخواهد داشت.]. بند 12اصل سوم تاکید بر پی ریزی اقتصاد صحیح و عادالنه بر طبق ضوابط اسالمی دارد[ .حذف ربا]. بند 15تاکید بر توســعه و تحکیم برادری اسالمی و تعاون عمومی بین همه مردم دارد. اصل 4قانون اساسی صراحت دارد که همه قوانین و مقررات مدنی ،جزایی ،مالی ،اقتصادی ،اداری ،فرهنگی ،نظامی و سیاسی باید بر اساس موازین اسالمی باشد[ .نفی ربا ،احتکار ،کم فروشی، گران فروشــی ،فروش کاالی نامرغوب و زیان آور .مبارزه با اعتیادات زیان آور ازجمله دود کردن سیگار که قاتل شماره 1 انسان اعالم شده و هزینه های درمان بیماری های ناشی از آن بار سنگینی خواهد بود بر بودجه کشور.]. اصل دهم تاکید دارد که همــه قوانین و مقررات مربوط به خانواده باید برپایه حقوق و اخالق اسالمی باشد. اصل هفدهم درباره تقویم رسمی کشور است و فقط «جمعه» را تعطیل رسمی هفتگی قرار داده است. اصل بيستم قانون اساسي جمهوري اسالمي چنين دستور مي دهد :همه افراد ملت اعم از زن و مرد يكســان درحمايت قانون قرار دارند و از همه حقوق انســاني ،سياسي ،اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي با رعايت موازين اســامي برخوردارند. [که بايد باشند.]. اصل بيســت و دوم حيثيت ،جان ،مال ،مســكن و شغل اشخاص را از تعرّض مصون داشته است [ .با توجه به این اصل، نبايــد پس از تصويب و اجراي اين قانــون ،كاركنان تحريري روزنامه هاي مصادره شده ـ دست كم بدون پرداخت غرامت اخراج ـ از شــغل خود طرد مي شــدند و یا اینکه اموال وفات یافتگان دارای وارث در خارج از کشور مصادره و یا واگذار شود که اگر شود ،مرافعات قضایی دهها ساله بعدی خواهد داشت.]. اصل بيســت و هشتم گويد :هركس حق دارد شغلي را كه به آن مايل اســت و مخالف اســام و مصالح عمومي و حقوق
ديگران نيســت برگزيند .در همين اصل ،دولت موظف شده است كه براي همه افراد [با رعايت نياز جامعه] امكان اشتغال به كار و شرايط مساوي را براي احراز مشاغل ايجاد كند[.یعنی که انتصابات باید با توجه به شایستگی صورت گیرد و از میان بهترها.]. در اصل ســي ام قانون اساســی جمهوری اسالمی ،دولت موظف شده است كه وسائل آموزش و پرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد [که از سالها پیش از انقالب و بعضا از سال 1323تأمین بود] و وسائل تحصيالت عالي را تا حد خودكفايي كشــور به طور رايگان گسترش دهد. [بنابراين نبايد در آن سطوح در ايران مدرسه پولي وجود داشته باشد .در همان روز نخست برگزاری رفراندم ،دولت با صدور اعالمیه ای که در مطبوعات نیز انتشار یافت دریافت شهریه از داوطلبان تحصیل در دوره های متوسطه شبانه را هم لغو کرد، ولی از دهه 1370دوباره سر و کله مدارس غیر دولتی زیر نام مدارس غیر انتفاعی ظاهر شده است .این مدارس را دولت وقت در سال 1353منحل و اموال شان را خریداری و کارکنانشان را به استخدام خود در آورده بود .اخیرا سخن از واگذاری برخی از مدارس دولتی! است ،کاری که در هیچ کشوری سابقه نداشته است .رئیس جمهور مسئول اجرا و رعایت اصول قانون اساسی است.]. اصل :36حکم به مجازات و اجــراء آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد[ .می دانیم که در استاندارد بین المللی ،مصادره اموال نوعی مجازات و جریمه اســت یعنی که دادگاه صالحه باید حکم مصادره ـ سلب مالکیت ـ بدهد.]. در بند 4اصل چهل و سوم بار ديگر رعايت آزادي انتخاب شغل مورد تاكيد قرار گرفته است[ .يعني كه روزنامه نگار حرفه اي مي تواند ،از آن خود نشريه داشته باشد و مؤلفان و محقّقان کتاب منتشر کنند.]. قانون اساسي جمهوري اسالمي موارد متعدد ديگر را در بر مي گيرد از جمله اصل 44آن كه اين اصل روشن مي سازد چه موسساتي نمي تواند غير دولتي باشند« .انقالب» بانکها و بیمه ها و ...ملی (دولتی) کرده بود. متن پاراگراف اول اصل 44از اين قرار است :نظام اقتصاد روزنامک -دی -1393شماره نهم
آذرماه در گذر تاریخ جمهوري اســامي ايران برپايه ســه بخش دولتي ،تعاوني و خصوصي با برنامه ريزي منظم و صحيح استوار است. پاراگراف دوم اصل :44بخش دولتي شــامل كليه صنايع بزرگ ،صنايع مادر ،بازرگاني خارجي ،معادن بزرگ ،بانكداري، بيمه ،تامين نيرو ،سدها و شبكه هاي آبرساني ،راديو و تلويزيون، پســت و تلگراف و تلفن ،هواپيمايي ،كشتيراني ،راه و راه آهن و مانند اينها است كه به صورت مالكيت عمومي و در اختيار دولت است[ .موسسه خیریه و بنیادهای مشــابه «دولت و موسسه دولتی» نیســتند .مجمع تشــخیص مصلحت نظام با تصویب سیاست های اجرایی بر اصل ،44عمال دست تاسیس بانک و ...غیر دولتی را باز کرده است .طبق يک قاعده کلي و استاندارد جهاني ،هرگونه تغییر در کلمــات و عبارات اصول یک قانون اساسی باید توسط مجلس موسسان ـ با هرنامی که این مجلس داشته باشد ـ صورت گیرد و مصوّبه این مجلس به تایید ملت در یک رفراندم برســد .از گزارش های رسانه ای چنین بر می آید که اجرای این سیاست ها تا حدی مسئله ساز شده است.]. دراصل چهل و ششم سلب كســب و كار از افراد منع شده است. در اصل چهل و نهم دولت موظف شده است كه ثروتهاي ناشي از ربا ،غصب ،رشوه ،اختالس ،سرقت ،قمار ،سوء استفاده از موقوفات ،سوء استفاده از مقاطعه كاري ها و معامالت دولتي، فروش زمين هاي موات ،و نيز موارد غير مشروع را بگيرد. در اصل پنجاهم ،حفاظت از محیط زیست یک وظیفه تلقی شده است. طبق اصل 53؛ کلیه دریافت های دولت در حســاب های خزانه داری کل متمرکز می شود و همه پرداخت ها در حدود اعتبارات مصوّب به موجب قانون انجام باید بگیرد. اصل 54درباره دیوان محاســبات کشور است که زیر نظر مستقیم مجلس شورای اسالمی قرار دارد و در اصل 55وظایف این دیوان که رســیدگی به همه حســاب های وزارتخانه ها و موسسات و شرکت های دولتی و نیز دستگاههایی است که به نحوی از بودجه کل کشور استفاده می کنند. اصل ،57قوای حاکم در جمهوری اســامی ایران را (قوای مقننه ،اجرائیه و قضائیه) که باید مســتقل و مُنفَک از هم باشند امامت اُمّت قرار داده است. ِ زیر نظر والیت مطلق ِه امر و اصل 61درباره قوه قضائیه است که باید طبق موازین اسالمی تشکیل شــود و به حل و فصل دعاوی و حفظ حقوق عمومی و گسترش و اجرای عدالت و اقامه حدود الهی بپردازد. اصل 69تاکید بر علنی بودن جلســات مجلس شــورای اسالمی دارد مگر در صورتی که رعایت امنیت کشور ایجاب کند و اصل 72چنین صراحت دارد :مجلس شورای اسالمی نمی تواند قوانینی وضع کند که با اصول و احکام مذهب رسمی کشور یا قانون اساسی مغایرت داشته باشد .تشخیص این امر بر عهده شورای نگهبان است[ .به این ترتیب مجلس نمی تواند با عبارات مستقیم و یا غیر مستقیم مصوّبه ای داشته باشد که تایید و اشاره بر پولی شدن مدارس در سطوح ابتدایی و متوسطه کند که در اصل 30و بند 3اصل 3تاکید بر رایگان بودن آن شده است.]. اصل 76قانون اساســی حق تحقیق و تفحّ ص در تمام امور کشور را به مجلس شورای اسالمی داده است .اصول 77و 125 تاکید بر طرح و تصویب عهدنامه ها ،مقاوله نامه ها ،قراردادها و موافقت نامه هــای بین المللی و با خارجی را در مجلس کرده اند .طبق اصل 125قانون اساسی جمهوری اسالمی ایران امضای عهدنامه ها ،مقاوله نامه ها ،موافقت نامه ها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولت ها و همچنین امضای پیمان های مربوط به اتحادیه های بین المللی پس از تصویب مجلس با رئیس جمهور روزنامک -دی -1393شماره نهم
روزنامه اطالعات و رفراندم قانون اساسی در آذرماه 1358
است[ .به این ترتیب ،هرگونه توافق قطعی و جامع بر سر فعالیت های اتمی باید قبال به تصویب مجلس و تایید شــورای نگهبان قانون اساسی برسد تا بتواند اجرایی شود .قطعا بررسی خواهد شد که ناقض بند «ج» اصل دوم قانون اساسی نباشد.]. اصل مهم :90هرکس شــکایتی از طرز کار مجلس یا قوه مجریه و یا قوه قضائیه داشته باشد ،می تواند شکایت خودرا کتبا به مجلس شورای اسالمی عرضه کند .مجلس موظف است به این شکایات رسیدگی کند و پاسخ کافی بدهد و در مواردی که شکایت به قوه مجریه و یا قوه قضائیه مربوط است رسیدگی و پاســخ کافی از آنها بخواهد و در مدت متناسب نتیجه را اعالم کند و در موردی کــه مربوط به عموم باشــد به اطالع عامه برساند[ .برای اجرا و رعایت این اصل ،کمیسیونی به همین نام در مجلس تاسیس شده اســت .این کمیسیون با اختیاراتی که در اصل 90به مجلس داده شده است می تواند به حل مسائل اداری و قضایی و مشکالت ناشی از قوانین موضوعه کمک موثر کند .چنین کمیسیونی ـ از زمان دادن پتیشِ ن = عریضه از سوی اتباع یک حق شناخته شــده ـ در پارلمان های سایر کشورها وجود دارد و در نظام حکومتی ســابق ایران هم وجود داشت ولی نه با این وســعت اختیارات ـ قدرت ـ بویژه اینکه می تواند عامه مردم را از یک مشکل اداری و قضایی آگاه سازد ـ اعالمیه بدهد و مســئله را رسانه ای و تا به آخر کند .در نظام سابق ،این کمیسون ـ کمیسیون عرایض نام داشت اما با اختیارات محدود. پیش از تاسیس ساواک ،دسترسی روزنامه نگاران به شکایات، اعالمیه ها و اطالعیه های ارسالی و واصله به این کمیسون آزاد بود ،ولی پس از آن .].... اصل :93مجلس شورای اسالمی بدون وجود شورای نگهبان اعتبار قانونی ندارد مگر در مورد تصویب اعتبارنامه نمایندگان و انتخاب شش حقوقدان اعضای شــورای نگهبان[ .اصل 91 پاســداری از احکام اسالم و قانون اساسی از نظر عدم مغایرت مصوّبات مجلس با آنها را بر عهده شــورای نگهبان مرکب از شش فقی ِه عادل و آگاه از مقتضیات زمان و مسائل روز و شش
حقوقدان قرار داده اســت .طبق اصل ،99شــورای نگهبان بر انتخابات مجلس خبرگان رهبــری ،رئیس جمهور ،مجلس و همه پرسی ها نظارت خواهد داشت.]. در اصول 113و ،121رئيس جمهور پاسدار قانون اساسي اعالم شــده كه بايد قبل از آغاز كار خود در حضور اعضاي دو قوه ديگر به رعايت اين وظيفه سوگند ياد كند. اصل 141قانون اساسی رئیس جمهور ،معاونان وی ،وزیران و کارمندان دولت را از داشتن بیش یک شغل ـ و داشتن شغل دیگر در موسساتی که در این اصل مشخص شده اند ـ ممنوع کرده است. اصل 150سپاه پاسداران را نگهبان انقالب و دستاوردهای آن قرار داده است. اصل 152گوید که سیاست خارجی جمهوری اسالمی ایران بر اساس هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری و حفظ استقالل همه جانبه و تمامیت ارضی کشور است. بندهای 2تا 5اصل 156احیاء حقوق عامه و گسترش عدل و آزادی های مشــروع ،نظارت بر حسن اجرای قوانین ،کشف جرم ،تعقیب و مجازات مجرم و اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصالح مجرمین را بر عهده قوه قضائیه گذارده است. اصل 165گوید که محاکمات ،علنی انجام شــوند و حضور افراد بالمانع اســت مگر آنکه به تشخیص دادگاه ،علنی بودن آن منافی عفت عمومی یا نظم عمومی و یا در دعاوی خصوصی طرفین دعوا تقاضا کنند که محاکمه علنی نباشــد .طبق اصل 168رسیدگی به جرائم سیاســی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هیأت منصفه. اصل يكصد و هفتاد و يكم مي گويد :هرگاه بر اثر تفســير و يا اشتباه قاضي در موضوع يا در حكم يا در تطبيق حكم بر مورد خاص ،ضرر مادي يا معنوي متوجه كســي گردد؛ در صورت تقصير ،مقصر طبق موازين اســامي ضامن است و در غير اين صورت خسارت بوسيله دولت جبران مي شود ،و در هرحال از متهم اعاده حيثيت مي گردد[ .بنابراين ،افراد و وارثان کساني که اموالشان برپايه گزارشهاي نادرست به حکم دادگاه مصادره، منتقل و حراج شده و بعضا دوباره سازي شده و بفروش رفته اند نبايد در مورد پس گرفتن و احقاق حق نگراني داشته باشند]. اصل 174درباره تاسیس بازرسی کل کشور با هدف نظارت بر حســن جریان امور و اجرای صحیح قوانین در دستگاههای اداری است .اصل 175درباره تأمین آزادی بیان و نشر افکار در صدا و سیمای جمهوری اســامی [رادیوتلویزیون دولتی] با رعایت موازین اســامی و مصالح کشور است و اصل 176 درباره شورای عالی امنیت ملی اســت که هدف از ایجاد آن، تأمین منافع ملی ،پاسداری از انقالب اسالمی ،تمامیّت ارضی و حاکمیت ملّی است. در بسياري از كشورها ،كاركنان دولت و موسسات عمومي بايد هر چند وقت يك بار قانون اساســي خودرا امتحان بدهند تا قرارداد كار آنان تمديد و يا تجديد شــود .در اين ممالك ،از ماموران پليس هر سال چنين امتحاني به عمل مي آيد تا بتوانند در اين شغل ادامه كار دهند. بررسي كارنامه هاي قوای 3گانه دولت جمهوری اسالمی از زمان اجراي قانون اساسی در آذرماه 1358نشان خواهد داد كه اصول آن تا چه ميزان رعايت و اجرا شده است. يکي از شعارهاي انقالب سال 1357اين بود که اصول قانون اساســي نظام وقت جز آن موارد كه شاه و يا دولت الزم داشت رعايت نمي شدند و اين شعار به صورت طرح يک اتهام به آن مقامات بود که بسياري از آنان که دستگير شده بودند محاکمه و مجازات شدند و عمدتا اعدام. 15
آذرماه در گذر تاریخ
گزارش آذرماه 1392حسن روحاني درباره تورّم پول ،استقراض ،واردات بیش از حد ،هزینه درآمد ارزی 750میلیارد دالری دولت احمدی نژاد و فرصتهای شغلی ،امّا برای چینیها! ـ دولت مقروض احمدی نژاد باالترین درآمد ارزی در طول تاریخ ایران را داشت کشور در سال [ 1384ســال روی کار آمدن محمود احمدی نژاد] 68هزار میلیارد تومان نقدینگی داشت و در پایان دولت دهم (امُرداد 470 )1392هزار میلیــارد ،یعنی که نقدینگی
صد روز اول» حجت االسالم حسن روحانی رئیس «گزارش ِ دولت یازدهم جمهوری اســامی کــه آن را در یک مصاحبه طوالنی با تلویزیون دولتی بیان داشت و خبرگزاری های داخلی پنجم آذر 1392آن را منتشر ساختند مسائل اقتصادی ایرانِ یک سال پیش را بازتاب می دهد ،در تاریخ خواهد ماند و مورد بحث و تفسیر و استناد قرار خواهد گرفت. وی بدون پرده پوشــی ،مسائل اقتصادی را به گردن دولت پیش از خود (دولت های نهم و دهم) انداخته بود .رئيس سازمان آمار کشور ـ که در دوران ریاست احمدي نژاد بر قوه مجریه ـ منصوب شده درستي و دقت آمار و ارقام ارائه داده شده توسط حسن روحاني در «گزارش صد روز اول» را تاييد کرده بود. رئیس جمهــور در آن مصاحبه تلويزيوني گفته بود که در آغاز کار او معلوم شد که ایران از لحاظ کاالهای اساسی از جمله گندم دچار مشکل است مثال در سیلوهای یک شهرستان تنها (اسکناس درجریان) در طول هشت ســال گذشته (تا اَمُرداد برای سه روز گندم وجود داشــت .مسئله دوم که با آن روبرو )1392هفت برابر شــده اســت! .این ،در حالی بود که دولت شــدیم «خالی بودن خزانه» بود .میدانید که خزانه کشــور های نهم و دهم [دولت احمدی نژاد] پولدارترین دولت از نظر آن جایی اســت که درآمدهای دولت بــه آن واریز و هزینه درآمدهای ارزی نفتی و غیرنفتی بودند .در طول هشــت سال ها برداشــت میشــود .در اَمُردادماه [ 1392ماهی که دولت گذشــته (تا اَمُردادماه )1392درآمدهای نفتی و گاز طبیعی تازه زمام امور را به دســت گرفت] ما بــرای پرداخت حقوق جمهوری اســامی ایران 600میلیــارد دالر و کُل آن (جمع کارمندان باید 7هزار و 500میلیارد تومان موجودی در خزانه همه درآمدهای ارزی) 750میلیارد دالر بود که در نوع خود میداشــتیم ،یعنی درآمد .حال آنکه کُلِ موجودی 2 ،هزار و بیسابقه اســت .باوجود این ،دولتی که پولدارترین دولت های 800میلیــارد تومان بود و بنابراین ،مــا برای پرداخت حقوق ایران در طول تاریخ معاصر بــود بدهکارترین دولت نیز بوده دولت قبل [دولت احمدی نژاد] به سیستم بانکی ِ کارمندان نیاز به اســتقراض 4هزار و 600میلیارد تومان (از است! .بدهی بانک مرکزی) داشــتیم [یعنی چاپ اسکناس به این مبلغ] .ما در روز تحویــل دولت در اَمُــرداد ،1392هفتاد و چهارهزار در شــرایط رکود تورّمی بودیم :تورّم باالی 40درصد و رشد میلیارد تومان بود و بدهی آن دولت به صندوق تأمین اجتماعی اقتصادی منفی .رکود و تورّم در ایران ـ تا این حد ،در 50ساله و صندوق بازنشستگی 60هزار میلیارد تومان! .آمار و ارقامی که از بخشهای مختلف میرسد حاکی از بدهیهای دیگر آن گذشته بیسابقه بود. روحانی دلیل این افزایش تورّم را ،رشد بیحساب نقدینگی دولت است [که برای دولت یازدهم به ارث رسیده است] و به [اسکناس چاپ شده و در دســت مردم] بیان داشت و گفت :عنوان مثال بدهی آن دولــت به پیمانکاران و بخش خصوصی
چیزی حــدود 55هزار میلیــارد تومان اســت و بدهیهای بازنشستگی نیروهای مسلح نیز رقمهای سنگینی ِ صندوقهای را نشان می دهد .به این ترتیب؛ رقم بدهیها چیزی باالتر از 200 تعهدات مالی ـ سفرهای استانی دولت ِ هزار میلیارد تومان است. های نهم و دهم درطول هشت سال گذشته 211هزار میلیارد تومان بوده است که از این تعهّدات تنها 32درصد محقّق شده و 68درصد بــرای دولت ما باقی مانده اســت که اجرای این تعهدات ـ با همان پول و درآمد کشور در هشت سال گذشته ـ 16سال طول خواهد کشید!. رئیس دولت یازدهم با اشاره به طرح مسکن مِهرگفته بود که این طرح برای خانه دار شــدن افراد کمدرآمد تهیه شد ولی باید پرسید که مسکن بسازیم ولی چگونه ،با چه حجم ،در کجا [در بیابان و به دور از محل کسب و کار] و با چه پولی؟ .برای مسکن مِهر 43 هزار میلیارد تومان پول از بانک مرکزی استقراض شده است .کُلّ ِ پای ِه پولی کشور صد هزار میلیارد تومان بوده که 43هزار میلیارد از این نقدینگی و پای ِه پولی به مسکن مِهر اختصاص داده شده است!. یعنی که بخش بزرگ تورّم پولی ما [که نتیجه اش گرانی ها است] از اینجا نشأت میگیرد چون اسکناس وارد چرخه شده و حدود 5 برابر .به عبارت دیگر؛ بخش بزرگی از تورّمی که امروز مردم مارا تحت فشــار قرار داده به دلیل مسکن مِهر است و من از مسئوالن اقتصادی خواســته ام که اعالم کنند این 43هزار میلیارد تومان چه مقدار تورّم خلق کرده است .تورّم یعنی مالیات فقرا؛ آیا اجازه گرفته بودیم که از جیب «تهی ـ دستان» برای عدهای [که روستاها را رها ساخته و به شهرهای بزرگ روی آورده اند] مسکن درست کنیم؟ .مسکن مِهر درعین حال مشکالت متعدد به لحاظ تسهیالت، حمل و نقل [دور بودن از شــهر و محل کسب و کار افرادی که در آنها سکونت می کنند] و نیز مسائل جنبی دارد .دولت برای ادامه پرداخت یارانه نقدی [پرداخت پول به هریک از اتباع ،هرماه 45 هزار تومان] باید هر ماه سه هزار میلیارد تومان پرداخت کند!.
نیرنگ های لندن با هدف تحت الحمایه کردن ایران در پي اعالميه لنين داير بر لغو سازشنامه تقسيم ايران به دو منطقه نفوذ
14دســامبر 23( 1917آذرماه) لنين در اعالميــه اي به امضاي شخص خود سازشنامه آگوست 1907انگلستان و روسيه داير بر تقسيم ايران به دو منطقه نفوذ و يك منطقه بي طرف في مابين (حائل) و ضمائم محرمانه آن را ساقط از درجه اعتبار اعالم داشت و تاكيد كرد كه هرگونه قراردادي كه با استقالل ،حاكميت ملي ،تماميت ارضي و آزادي ايرانيان مغايرت داشته و آن را محدود كند از اين لحظه بي اثر و كان لم يكن است و همه را پــاره كرده و ديگر وجود خارجي كه بتوان به آنها اســتناد كرد نخواهند داشت. در پي صدور اعالميه لنين ،تروتســكي به عنوان كميسر نيروهاي مسلح روسيه (ارتش سرخ) اعالم داشت كه به واحدهاي نظامي روسيه كه بر طبق سازشــنامه انگلستان و روســيه مبني بر تقسيم ايران در اين كشور مستقر شده اند دستور خروج فوري از ايران را داده است .سران انقالب روسيه سپس براي جلب اعتماد ايرانيان به حرفهاي خود «براوين» ديپلمات روسيه را به تهران فرســتادند تا افكار عمومي ايران را حضورا 16
از ماوقع آگاه ســازد و به عنوان نماينده سياسي دولت انقالب روسيه در ايران بماند. 20روز پس از صدور اعالميه لنين ،نيروهاي روســيه به فرماندهي «ژنرال باراتف» ايــران را ترك گفتند .در همــان روز كه آخرين واحد روس از ايران خارج مي شد ،نيروهاي انگليسي که برای جنگ با عثمانی ـ متحد آلمان ـ وارد بین النهرین (عراق امروز) شــده بودند چند شهر را در كرمانشاه تصرف كردند كه دولت وقت ايران باالخره به خود جرأت داد و در بهمن همين ســال از دولت انگلستان خواست كه با توجه به لغو سازشنامه دوجانبه ســال ( 1907انگلستان و روسیه) از سوي لنين كه با كنار رفتن يك طرف قضيه ،از صورت عهدنامه خارج شــده است بنوبه خود لغو آن را اعالم دارد و نيروهاي انگليسي را از قلمرو ايران بيرون برَد، و واحد نظامي «اس پي آر» را كه افراد آن ايراني ولي مزدبگير انگلستان و زير نظر افســران انگليسي هستند منحل ســازد .به عالوه ،باشركت نمايندگان ايران در مذاكرات صلح ورســاي مخالفت نكند و بپذيرد كه
از كاالي انگليســي وارده به ايران عوارض گمركي گرفته شود و دخالت خودرا در امور گمركات ايران تعديــل كند و درآمد گمركات را پس از برداشت اقساط طلب خود به ايران مسترد دارد[ .اين ،يک بدبختي بزرگ بود كه ایــران ـ روزگاري يك قدرت جهانی ـ در امور گمركات خود هم حق دخالت نداشــت] .دولت انگلستان درست يك سال بعد (آذر ماه )1297وعده تحويل نيروي نظامي دست ساخت خود ـ «اس پي آر» را به دولت ايران و لغو سازشنامه سال 1907را داد كه بعدا معلوم شد كه اين «دو مورد گذشت» را هم برای اغفال ایرانیان (مجلس ايران) به تصویب قرارداد در دست تهيه سال 1919معروف به قرارداد وثوق الدوله کرده بود تا به اســتناد این قرارداد ،بدون رقيب همه ايران را تحت الحمايه و تحت سرپرســتي خود قرار دهد كه چون مجلس قرارداد تازه را رد كرد و روشنفکران مستقل ،رشــوه گيري وثوق الدوله براي امضاي قرارداد را افشاء کردند از طريق ديگر وارد عمل شد و آن ،راه اندازي كودتاي 1299 هجري خورشيدي (فوريه1921ميالدي) بود و .... روزنامک -دی -1393شماره نهم
آذرماه در گذر تاریخ
قرارداد گلستان سرآغاز کوچک شدن ایرانزمین ـ با قرارداد گلستان که یک دیپلمات انگلیسی مَتن آن را نوشته بود! قفقاز پس از دو هزار سال از ایران جدا شد اوراق امضاء شده قرارداد گلستان که مورّخانِ تحت نفوذ استعمارگرانِ اروپایی عنوان آن را عهدنامه و پیمان ( ) Treaty گذارده اند و 24اکتبر ( 1813دوم آبان) با میانجی گری دولت لندن میان ایران و روسیه امضاء شد درست ماه بعد به دربار تهران رســید! و فتحعلی شاه (شاه مغول تبار) وقت از متن آن اطالع یافت .این قرارداد سرآغاز مرحله سوم کوچک شدن ایرانزمین بود ـ مرحله اول با شکست نظامی ایران از اسکندر مقدونی و مرحله دوم با شکست نظامی ایران در نبرد قادسیه. گور اوزلی (دارای لقب سِ ر) Sir Gore Ouseleyدیپلمات انگلیســی پیشــنویس قرارداد را تهیه کرده بود!! .طبق این قرارداد ،دولت ناآگاه تهــران از اوضاع جهان و تاریخ ایران و تکالیف خود در قبال حفظ تمامیت کشور و حقوق شهروندان نسبت به آن ،از داغستان (جنوب روسیه امروز) و شهر معروف آن؛ دربند (دربنت) ،تمامی گرجســتان و مناطق چهارگانه ساحلی غرب آن ازجمله آبخیزستان (آبخازیا) ،مناطق باکو، قره باغ ،شَ کی و بخشی از طوالش که بیش از 2هزار سال گوش ِه شمال غربی ایران بودند و دولت های ایران بویژه اشکانیان و ساسانیان برای محافظت از آنها جنگ ها کرده و خون ها داده بودند گذشت .گلســتان یک روستا در قفقاز جنوبی است که این قرارداد در آنجا به امضای نیکالی رتیسچف N. Rtischev نماینده امپراتور روســیه و میرزا ابوالحسن خان (معروف به ایلچی = سفیر) نماینده شاه ایران رسیده بود. جنگ یکم روســیه با ایران که به امضای قرارداد گلستان انجامید در پی لشکرکشــی روســیه به تفلیس (حاکم نشین گرجستان شرقی وقت) و استقرار در آن منطقه که گوشه ای از قلمرو ایران در قفقاز بود روی داده بود .دولت تهران با اتکاء بر اتحاد خود با ناپلئون بناپارت [که ناپلئون در ســال 1807 در تیلسیت Tilsitبا تزار روسیه آشتی کرد و از آن پس تعهد خود در قبال ایران را نادیــده گرفت!] و اینکه ارتش ایران از لحاظ نفر پنج برابر نیروهای اعزامی روسیه به قفقاز بود وارد جنگ شده بود. الکســاندر یکم تزار وقت روســیه در آغاز سلطنت خود اعالم کرده بود که تصمیم قاطع به توســعه روسیه دارد [به
انجام رســانیدن آرزوهای پتر بزرگ و رسیدن به آب های گرم اقیانوس هند] و از تصــرف قفقازآغاز می کند .این خبر باعث نگرانی دولت لندن شده بود که بیم داشت ،روس ها از طریق ایران [که افغانســتان بخشی از آن بود] و خلیج فارس به هندوستان رخنه کنند .تعرّض به قلمرو ایران در قفقاز در دو ستون توسط دو ژنرال روس آغاز شــده بود؛ ژنرال پاول دمترییویچ سیســیانوف Pavel Dmitryevich Tsitsianov حمالت نظامی به باکو و ژنرال ایوان گودویچ Ivan Gudvich به ارمنستان را فرماندهی می کردند .سیسیانوف بیستم فوریه 1806و در 50ســالگی در جریان معارضه با ایران در باکو کشته شــد و در آخرین سال نبرد ،ژنرال پیوتر کوتلیارفسکی Pyotr Kotlyarevskyبرنده بود.
Sir Gore Ouseley
دولت لندن که از پیشروی روس ها در قلمرو ایران نگران شــده بود دســت به میانجیگری زد و روس ها که با تعرّض ارتش ناپلئون رو به رو بودند [که پس از آشــتی در تیلسیت، دوباره برضد تزار روسیه شده بود] و نیاز به دوستی با انگلستان [دشمن شماره یک ناپلئون] داشتند با این میانجیگری و مذاکره برای ت َرک مخاصمه موافقت کردند مخصوصا که میانجیگری بر عهده سِ ر گور اوزلی Sir Gore Ouselyـ دیپلمات انگلیسی آشنا با تزار روســیه واگذار شده بود .متن قرارداد که با انشاء
«اوزلی» تنظیم شده بود 24اکتبر 1813در دهکده گلستان امضاء شد و برپایه آن؛ گرجستان ،مناطق ساحل دریای سیاه واقع در غرب گرجســتان ازجمله آبخیزســتان [آبخازیا = آبخازیه] ،ایمِرتیا ، Imeretiaمِگرلیا ( Megreliaاودیشــی) و گوریا ، Guriaهمه داغستان (قفقاز شمالی) و ازجمله شهر دربند (دربنت) ،و نیز باکو ،گنجه ،شیروان ،شکین (شکی ،) Shakki قره باغ ،لنکران و ...از ایران جدا شدند .از زمان تاسيس كشور ايران تا آن روز ،تمامی قفقاز ازجمله اران (قفقاز جنوبي) گوشه اي از خاك اصلي ايران بود و به شهادت تاریخ ،ایرانیان برای محافظت این منطقه دائما و با تمامی امکانات با رومیان و اقوام مهاجر آسیای شمال شرقی ازجمله خزرها جنگیده بودند. مورّخان ،قراردادهاي گلستان و تركمن چاي و از دست رفتن قفقاز ایران ،قرارداد تخليه هرات و رسمیت یافتن جدایی ایران خاوری (افغانستان) از بدنه ایرانزمین ،موافقت ضمنی (بدون مقاومت) با استقرار روســیه در منطقه فرارود و تأیید تصرف منطقه شــمال سرخس (اشــک آباد) ،بی اعتنایی به تصرف جزایر خلیج فارس از ســوی خارجی ،تسلیم منطقه سلیمانیه به عثمانی ،از دست رفتن منطقه شیعه نشین بصره، بی اعتنایی به ترســیم خطوط مرزی مسئله دار ایران و عراق و ایران و هندوستان (امروزه؛ پاکستان) در منطقه بلوچستان توسط دولت لندن را نتيجه سوء حكومت 131ساله قاجاریه بر ايران بشمار آورده اند .بلشویک های روسیه برای بلعیدن آذربایجــان ایران ،نــام آذربایجان بر قفقــاز جنوبی (اران) گذاردند که اینک جمهوری آذربایجان شده است. به اظهار برخی اصحــاب نظر ،رويدادها و تحوالت قرن 20به ويژه انحالل امپراتوري روســيه (يك طرف قرارداد با ایران) و بعدا فروپاشــی اتحاد شــوروي [جانشین آن] و نيز وضعیت افغانســتان فرصت به دست تهران داده بود که اگر بخواهد قراردادهاي گلستان ،تركمنچاي ،هرات و ...را كه طبق عرف تاريخ ،تحميالت نظامي بشمار مي روند و قابل اعراض و اعتراض هســتند ـ دســت كم روي كاغذ ـ ابطال و كان لم يكن اعالم كند ،همچنانکه پس از انقالب ،قرارداد سال 1921 روسيه شوروي با ایران را به طور يكجانبه لغو کرد!.
زمينخواري گسترده در پنج استان جمهوری اسالمی ایران
روزنامه خراســان ســیزدهم آذرماه 4( 1392دسامبر )2013در شماره 18567خود به نقل از ایسنا گزارش داده بود که رئيس کميســيون اصل 90مجلس شورای اسالمی [کمیسیون عرایض] از وجود یک رشته زمينخواري گسترده در پنج استان تهران ،گيالن ،مازندران ،سمنان و البرز [کرج] خبر داده و گفته است که اين کميسيون در حال بررسي پرونده اين زمينخواري ها است. گــزارش گروه ِ رئیــس این کمیســیون گفتــه بود که کارشناسي پس از بررسي موضوع زمينخواري نشان دهنده اين است که وسعت زمينخواري کم و محدود نيست. به گفته وي ،در اين زمينخواري ها نه تنها اشخاص بلکه تعاوني ها هم دخيل بوده اند .زمینخواران برای فروش اراضی غَصب و تصاحب کرده ،از طريق پيامک زدن (ارسال پیام با سِ لفون) و آگهي ،وانمود کرده بودند که زمين ها داراي سند روزنامک -دی -1393شماره نهم
مالکیّت است. رئيس کميســيون اصل 90اشاره کرده بود که در رابطه با زمینخواری ،قرار است از ت َنی چند از شخصيت هاي دولتي تحقیق شود. اصل 90قانون اساسی جمهوری اسالمی :هرکس شکایتی از طرز کار مجلس یا قوه مجریه و یا قوه قضائیه داشته باشد، می تواند شکایت خودرا کتبا به مجلس شورای اسالمی عرضه کند .مجلس موظف است به این شکایات رسیدگی کند و پاسخ کافی بدهد و در مواردی که شــکایت به قوه مجریه و یا قوه قضائیه مربوط است رسیدگی و پاسخ کافی از آنها بخواهد و در مدت متناسب نتیجه را اعالم کند و در موردی که مربوط به عموم باشد به اطالع عامه برساند. [برای اجرا و رعایت این اصل ،کمیســیونی به همین نام در مجلس تاسیس شــده است .این کمیسیون با اختیاراتی
که در اصل 90به مجلس داده شده است می تواند به حل مسائل اداری و قضایی و مشکالت ناشی از قوانین موضوعه کمک موثر کند .چنین کمیســیونی ـ از زمان دادن پتیشِ ن = Petitionعریضه و درخواست از سوی اتباع به مقامات ارشــد که یک حق شناخته شده اســت ـ در پارلمان های همه کشــورها وجود دارد و در نظام حکومتی سابق ایران هم وجود داشــت ولی نه با این وسعت اختیارات ـ قدرت ـ بویژه اینکه می تواند عامه مردم را از یک مشــکل اداری و قضایی آگاه سازد ـ اعالمیه بدهد و مسئله را رسانه ای و تا به آخر دنبال کند .در نظام سابق ،این کمیسیون ـ کمیسیون عرایض نام داشت اما با اختیارات محدود .پیش از تاسیس ساواک ،دسترسی روزنامه نگاران به شکایات ،اعالمیه ها و اطالعیه های ارســالی و واصله به این کمیسیون آزاد بود، ولی پس از آن .].... 17
آذرماه در گذر تاریخ
شکست نظامی ایران در نبرد نینوا (موصل) و آغاز پایان کار ساسانیان و نظم جهانی وقت ـ مثالی از فلسفه تاریخ 12دســامبر 21( 627آذرماه) ارتش امپراتوری ایران در منطقه نینوا (موصل ـ شمال عراق امروز) از ارتش امپراتوری روم شــرقی (بیزانس ـ بیزانتیوم )Byzantium = Byzantine شکســت خورد و این شکســت نه تنها آغــاز پایان حکومت ساســانیان بر ایرانزمین بلکه نظم جهانی وقت و شــروع یک دوران تاریخی نوین بود 9 .ســال بعد در همین فصل ،ایران در چندصد کیلومتری جنوب موصل در نبرد قادســیه از عرب مسلمان شکست خورد و فروپاشید 958 .سال پیش از آن در همان منطقه ـ در ناحیه اربیل ،شــمال عــراق امروز ـ ایران از اسکندر مقدونی شکســت خورده بود که آغاز پایان حکومت هخامنشیان بود. نهم دسامبر ،627خسرو پرویز شاه وقت ایران میدان نبرد را ترک گفته و عازم بازگشت به تیسفون شده بود! .تا زمان این بازگشــت ناگهانی و بدون دلیل او ،اثری از ضعف در نیروهای ایران دیده نشده بود و احتمال شکست نمی رفت! .ژنرال ارمنی
ـ ایرانی؛ رهازاد Razad = Rhazadیکانهای نظامی ایران را در این جنگ فرماندهی می کرد 12 .دســامبر با کشته شدن این ژنرال دالور در یک زد و خورد ت َن به ت َن (دو نفره) ،نیروهای ایران دست به ت َرک صحنه جنگ و عقب نشینی زدند .در این جنگ که در جهان به Battle of Ninevehمعروف اســت شش هزار نظامی ایرانی کشته شدند[ .چنین نبردی اینک در همین منطقه ـ ایالت نینوا ـ میان نیروهای ائتالف و داعش در جریان است]. خسروپرویز از سال 605میالدی به مدت 24سال بدون اینکه ضرورت داشته باشــد متصرفات روم را در همه جهات مورد حمله قرارداده و نه تنها ســوریه و فلسطین بلکه مصر را هم تصرف و یک ســتون ارتش او تا کنار دیوارهای قسطنطنیه (اســتانبول) پیش رفته بود .همین پیشــروی و پیروزی های نظامی اولیه ایران سبب شــده بود که یک ژنرال رومی به نام هراکلیوس با کمک پدرش که او هم ژنرال بود برضد امپراتور Phocusدست به کودتا بزند و زمام حکومت را به دست گیرد،
احساسات ناسیونالیستی شهروندان روم شرقی را برانگیزاند و به جان ایران افتد ـ ایرانی که خســروپرویز ژنرالهایش را یکی پس از دیگری کشــته ،فراری داده و یا خانه نشین کرده بود و شهرت به خوشگذرانی ـ سِ کس و شراب ـ داشت. می دانیم که شهر نينوه (نينوا ،مجاور موصل امروز) پايتخت امپراتوري آشــور دهم و به قولي 14دسامبر سال 612پيش از ميــاد به تصرف نيروهاي مشــترك دولتهاي ماد (ايران) و بابل (بيــن النهرين جنوبي) در آمــد و آن امپراتوري كه در تاريخ ،شهرت ستمگري يافته است براي هميشه از ميان رفت. نيروهاي فاتح نينوا اين شهر را باخاك يكسان كردند كه ديگر آباد نشــد .دولت همدان ســپس هزاران ایرانی را با خانواده هایشان به منطقه آشورنشين انتقال داد تا آشوريان در اقليت قرارگيرند و بارديگر نتوانند دولت تشــكيل دهند و كُردهاي عراق ،ســوريه و تركيه امروز ـ نزدیک به 25میلیون ـ اعقاب همان ايرانيان منتقله هستند.
تصميم خليفه بغداد به برگزاري آیین های نوروز و مهرگان در دربار عباسيان «منصور» دومين خليفه عباسيان (متولد 712و متوفی در 775میالدی) با اين كه ابومسلم خراساني و بسياري از ايرانيان وطندوست از جمله استاذسيس (استاد سيستاني) را كشته و لشكر به سركوبي المقنّع (هاشم بن حکیم) به خراسان فرستاده بود 14دسامبر سال 770ميالدي اعالم داشت كه از آن پس، در دربار او در بغداد [كه خــود او اين آبادی قبال ايراني را به صورت شهر درآورده بود] آیین های نوروز و مهرگان به همان
گونه كه شاهان ساساني برپا مي داشتند برگزار خواهد شد. عباسيان از همان اوايل کار ،به بهره گيري از ايرانيان در مديريّت و مشاوره دســت زده بودند که اين اقدام در زمان هارون الرشيد و پسرش مأمون (و از مادر؛ ایرانی) به اوج خود رســيد و درحقيقت ،اين ايرانيان بودند که امپراتوري وسيع عباسيان را اداره مي کردند. منصور که باکمک ابومسلم بر امویان پیروز شده و خالفت
آنان را در بخش شــرقي اش (شرق مديترانه) برانداخته بود از ســال 745به خالفت دســت یافته بود .به رغم آن همه کمک ،منصور در سال 775میالدی ابومسلم را با طرح توطئه مقتول ساخت که با این عمل خشــم ایرانیان را برانگیخت و المقنّع ( Almughannaمقنعه دار)که زمانی از افســران سپاه ابومسلم بود با پیروان خود مبارزه با دستگاه خالفت را شدّ ت و وسعت داد.
از اعالم تجدید روابط دیپلماتک با لندن ،ورود ديپلماتهاي انگلیسی به تهران ،اظهارات آیت اهلل کاشانی که مناسبات با انگلستان را يك ننگ تاريخي خوانده بود ،انتشار برنامه دیدار ریچارد نیکسون از تهران تا کشتار دانشجویان در 16آذرماه 1332 ســوم آذر 24( 1332نوامبر )1953ســه ماه و شش روز پس از براندازي 28اَمُرداد« ،دنيس رايت» ديپلمات انگليسي براي باز گشودن ســفارت اين كشور در تهران با 14ديپلمات و كارمند وارد پايتخت ايران شد .اين ،درحالي بود كه محاكمه دكتر مصدق در محكمه نظامي تهران ادامه داشــت .همچنين اعالم شــده بود كه ريچارد نيكســون معاون آيزنهاور رئيس جمهوری وقت آمريكا 18آذر براي مذاكره با شــاه به تهران خواهد آمد .يازده روز بعد اعالميه تجديد مناسبات دیپلماتیک ایران و انگلستان انتشار يافت و همان روز ژنرال زاهدي ،نخست وزير دولت كودتا ،در يك نطق راديويي تجديد مناسبات ايران و انگلســتان را امري ضروري و الزم! اعالم كــرد .اين اخبار خشم مردم را برانگيخته بود كه نطق زاهدي آن را به اوج خود رسانيد .آيت اهلل كاشاني نيز در همان روز تجديد مناسبات با انگلستان را يك ننگ تاريخي خواند و چنين روزي را روز عزاي ملي اعالم كرد. دانشــجويان دانشــگاه تهران كه از نــكات تلخ روابط با انگلستان در طول 150ســال پيش از آن آگاه بودند به ورود 18
ديپلماتهاي انگليسي ،تجديد مناسبات و برنامه دیدار نیکسون اعتراض كردند و چون صداي اعتراضشــان شنيده نشد 16 آذرماه كالس هاي درس را تعطيل و در دانشكده فني اجتماع كردند كه دولت وقت ،نظامي به دانشگاه فرستاد و اين نظاميان از داخل و خارج دانشگاه دانشجويان و ساختمان دانشكده فني را به گلوله بستند كه ضمن آن سه دانشجو كشته و شماري مجروح و گروهي هم دستگير و بازداشت شدند. دولت زاهدی ســپس براي جلوگيري از طغيان عمومي مــردم به خاطر اين كشــتار ،روزنامه هايــي را در اين زمينه
سه دانشجوي مقتول :شريعت رضوي ،قندچي و بزرگ نيا
مطالبي نوشــته بودند توقيف و نســخه هاي چاپ شده انها را جمع آوري كرد. روابط انگلستان با ايران پرونده اي سياه دارد؛ از داللي در قراردادهاي پايان جنگهاي ايران و روسيه به سود روسيه ،سازش با روسيه بر سر منطقه فرارود و کوتاه کردن دست ايران از اين منطقه تا مجبور كردن ايران به دست كشيدن از مناطق شرقي خود به ويژه شهر تاريخي هرات ،از تصرف جزاير ايراني خليج فارس و سپس بذل و بخشش كردن آنها به اين و آن تا گرفتن امتيازات متعدد از جمله نفت ،ازتشــويق غير مستقيم ايرانيان به اعتياد و كشت ترياك تا بردن و آوردن دولت ها در ايران ،از تقسيم ايران ميان خود و روسيه تا انشاء قرارداد تحت الحمايه کردن ايران [قرارداد 1919با وثوق الدوله که مجلس آن را رد کرد] و سپس اشغال نظامي ايران در جريان جنگ دوم و ترتيب دادن كودتاي 28اَمُرداد برضد دولت منتخب مردم و پيش از آن تحريم اقتصادي ایران و جلوگيري از صدور نفت و هزاران مداخله ديگر .به باور برخي از اصحاب نظر ،گمان نمي رود كه توطئه هاي دولت لندن برضد ايرانيان به پايان رسيده باشد. روزنامک -دی -1393شماره نهم
آذرماه در گذر تاریخ
پايان کار گروه پيشه وري و شکست برنامه گسترش نفوذ دولت مسکو در خاورمیانه از طریق آذربایجان و مناطق کُردنشین ايران 21آذر 12( 1325دســامبر )1946عمليات برای سرکوبی گروه پيشــه وری در آذربايجان به پايان رسيد و عوامل آن کشته، دستگير و يا به خارج از کشور فرار کردند. مرحله اصلی اين عمليات با ورود واحدهای چهار لشکر ،از 19 آذرماه آغاز شده بود ولی آذربايجاني های میهندوست پيش از آغاز عمليات ارتش ،خود به ســرکوب کردن گروه پيشه وری پرداخته بودند .افراد گروه پيشــه وري که در حزبي بــه نام فرقه دمکرات فعاليت داشتند با پنجاه خودرو از طريق جلفا به شوروي رفتند و در باکو اقامت داده شــدند .باقرا ُف مسئول وقت آذربايجان شوروي جعفر پيشه وري و در آن سال 54ساله را مسئول شکست فرقه مي دانســت و انتقاد مي کرد .در تابستان سال بعد ( 11ژوئن )1947 در باکو اعالم شد که پيشه وري در يک حادثه اتومبيل در آن شهر مجروح و درگذشــته اســت .گزارش هاي بعدي ترديد به اتفاقي بودن مرگ افزايش داده است .تأخير یکساله اين سرکوبی به اين ســبب بود که دولت شوروی حاضر نمی شد به تعهدی که در سال 1943در جريان کنفرانس تهران سپرده بود عمل کند و نيروهای
خود را از آن منطقه از ايران که از ( 1941شهریور )1320اشغال نظامی کرده بود خارج سازد و يا اجازه دهد كه واحدهاي ارتش ایران به آن منطقه وارد شــوند .پس از آنکه بلشویک های روس با قصد بلعیدن همه آذربایجان ،نام منطقه ا َران و شمال اَرَس را آذربایجان گذاردند که قبال نبود ،وطن دوستان ایرانی از دولت تهران خواستند که استان های کشــور را به جای نامگذاری ،شماره گذاری کند تا مستمسک تفکّر تجزیه قرار نگیرد که به آن توجه نشده بود .دولت بلشویکی مسکو از همان زمان كه شــهرهاي متصرفي از ايران در قفقاز را (به موجب قراردادهاي ننگين گلســتان و تركمن چاي که دستنویس دولت لندن بودند) «آذربايجان» نام نهاد ،مقاصد سوء براي تماميت ايران داشت .پیروزی شوروی بر آلمان در بهار سال ،1945سران مسکو را بر آن داشته بود تا در اجرای برنامه قدیمی رسیدن به خلیج فارس ،اقیانوس هند و مدیترانه (شمال آفریقا) از کمونیست کردن یونان ،تحریک دولت کابل (دوست وقت روسیه) به برانگیزی پشــتونها و بلوچهای هند (امرزه پاکستان) به کسب استقالل و پیشروی از آذربایجان و کردستان ایران به عراق ،جزیرة
پیشه وری
العرب و خوزستان آغاز کنند که دکترین ترومن راه را در یونان بر آنان بست ،با اخطار وی راه بر ورود ارتش ایران به آذربایجان نیز باز شد و با ایجاد پاکستان از بطن هندوستان ،برنامه تحریک کردن دولت کابل هم عملی نشد ،نقشــه محاصره شوروی تکمیل شد و جنگ سرد را باخت و فروپاشید .مســکو می دانست که کُردهای عراق به دالیل متعدد ازجمله اصالت آریایی ،مورد حمایت آمریکا و دولت های آلمان (از زمان امپراتوری و بیسمارک) بوده اند و لذا در جریان ماجرای آذربایجان می کوشید تا مناطق کُردنشین ایران را در دست داشته باشد.
انتقال سلطنت از قاجارها به پهلوی ها ،اما ...ـ نگرانی از تحقّق فرضیه قدرت های قدیم
12دسامبر سال 1925ميالدی ( 1304هجري خورشيدی و در آن سال مصادف با 22آذرماه) مجلس موسسان که انتخاب اعضای آن پانزدهم آذر تکميل شــده بود ظرف پنج جلسه در هفت روز ،چهار اصل از اصول متمم قانون اساســی مصوب سال 1906را اصالح کرد که برپايه آن ،حکومت قاجارها پايان يافت و سلطنت به دودمان پهلوی منتقل شد و دو روز بعد ژنرال رضاخان پهلوی در مجلس شورا حاضر شد ،ســوگند وفاداری به قانون اساسی ياد کرد و رضاشاه شــد .وي روز بعد ( 25آذر) بر تخت سلطنت نشســت و نزديک به 16سال پادشاهی کرد .مجلس شــورا 43روز پيش از مصوبه مجلس موسسان ،به نام سعادت ملت ايران انقراض قاجاريه را اعالم داشته بود و تا تعيين تکليف نطام حکومتي ،به رغم مخالفت دكتر مصدق نماينده تهران ،موقتا ژنرال رضا پهلوي سردا ِر ســپه (فرمانده سپاه) و رئيس الوزراء (نخست وزير) را رئيس و مسئول کشور قرار داده بود .در جريان عزل دودمان قاجارها و پيش از اصالح متمم قانون اساســي ،در تهران برسر زبان افتاده بود كه نظام حكومتي ايران «جمهوري» خواهد بود و سردا ِر سپه هم موافق جمهوري شدن ايران است. از لحظه کودتــای نظامی فوريه 1921چنين تغييری قابل پيش بينی بود .ايرانيان از قاجاريه که حکومت آن ازسال 1794 آغاز شده بود به سبب شکســت ها ،تسليم شدنها ،ت َن به تجزيه ايران دادنها ،پَسرفت ها و ضعف هاي متعدد که نشان داده بود
اخطار وثوق الدوله نگاهي به يک نمونه از بازي هاي او
راضی نبودند .انتقال سلطنت از قاجارها به پهلوی ها انجام شد، ولی مقامات دولتی که عمدتا از عوامل لندن بودند تغییر نکردند و همینکه رضاشاه خواست از لندن دور و به آلمان نزدیک شود توطئه خیانت و اشغال نظامی آغاز شد .دمکراسی مصدق که می رفت مدنیّت ایرانی را درخشان سازد سرکوب شد ،پهلوی دوم که ســختی زندگی را ندیده بود عمال در چاردیواری کاخ قرار گرفت و در محاصره همان عوامل نزدیک به خارجی و آزمند و .... تحوالت 94ساله ایران ،این فرضیه را به اثبات رسانیده است که قدرت های جهانی نگران بازگشــت قدرت های پیشین به
سرتیپ رضاخان
4دسامبر سال 13( 1918آذر 23 ،)1297روز پس از پايان جنگ جهاني اول ،وثوق الدوله كه سلطان احمدشاه كناره گيري اش را از رياست وزراء نپذيرفته بود به مخالفان خود اخطار كرد كه اگر بازهم با برنامه ها و سیاست هايش [خیانت به وطن و خدمت به دولت لندن] مخالفت كنند ،آنان را شديدا تنبيه خواهد كرد .وثوق الدوله كه مورد حمايت انگلستان بود چون از قبل مي دانست كه
صحنه هستند ازجمله روم (اتحاد مدیترانه ای ها) ،ایران (اتحاد ایرانزمینی ها) ،روسیه (احیاء امپراتوری تزارها) ،تشکیل دوباره امپراتوری اسالمی (خالفت به سبک امویان ،عباسیان و عثمانیان) و احیاء امپراتوری هندوستان (سراسر آسیای جنوب غربی با یک میلیارد و چهارصد میلیون جمعیت) و ....از گزارش های رسانه ای چنیــن بر می آید که قدرت های کنونــی به همان اندازه که از اتمی شدن ایران و پاکســازی اداری آن نگران هستند که از فعالیت های ژنرال قاسم سلیمانی که یک آرین و برخاسته از میان جیرفت کرمان است .او صاحب فرضیه و تاکتیک نظامی ِ عشایر ویژه ای است که قبال در طول تاریخ وجود نداشت. قدرت ها همچنین نگران خروج روس ها از فســاد اداری ـ اقتصادی هستند که پس از فروپاشی آســان و ارزان شوروی، خودشان آن را میان روس ها تولید کردند .قدرت ها می دانند که اگر روس ها دارای یک ژورنالیسم خوب و احساس ناسیونالیستی شوند چه توفانی بپا خواهند کرد .قدرت های معاصر ،غیر مستقیم دســت چینی ها را برای قدرت شدن باز گذارده اند تا در آینده و تحت فشار جمعیت و پولپرستی این نفوس ،سیبری روسیه کم جمعیت را تصاحب کنند و کرملین که احتماال این را می داند به هند نزدیک شده است که هم دلِ خوشی از چینی ها ندارد و هم ماشین جنگی بزرگی است ـ دولت لندن با نظامیان هندی ،یکی از فاتحان جنگ های اول و دوم قرن 20شد.
استعفايش پذيرفته نخواهد شد ،ششم آذرماه ژست كناره گيري گرفت تا پس از ر ّد آن با قدرت بيشتري حكومت و میهندوستان را سرکوب كند .دولت انگلستان كه با كمونيست شدن روسيه و کنار رفتن از صحنه ،يكه تاز ميدان ايران شده بود هر روز وعده حمايت به وثوق الدوله مــي داد تا اين كه با او قراردادي را امضاء كرد كه دست كمي از تحت الحمايه شدن ايران نداشت!.
به علت ضیق جا ،مطالب مربوط به رویدادهای گذشته (تاریخ) در ماهی چون آذرماه را در اینجا پایان می دهیم .برای مشاهده و خواندن همه مطالب تاریخ ـ تاریخ ایران ،جهان ،علوم ،فنون ،ادبیات ،نظرات و ...به تاریخ آنالین برای ایرانیان تألیف ناشر مجله روزنامک به آدرس زیر مراجعه کنید:
www.iranianshistoryonthisday.com
روزنامک -دی -1393شماره نهم
19
آذرماه و نظرات اندیشمندان درگذر زمان
سالروز درگذشت جهانگیر تاتا ،پارسی معروف هند که نظریه رعایت اخالقیات در مدیریت و کسب و کار از اوست و این نظریه وارد کتاب های درسی علم مدیریت شده است جهانگیر تاتا از مشاهیر پارســیان هند 29نوامبر 1993 (هشتم آذرماه )1372در هشتاد و نه سالگی از بیماری کلیه درگذشت .وی که عنوان نخســتین خلبان هندوستان را به دســت آورده بود در 1932اولین شرکت هواپیمایی هند به نام «تاتا ایرالین » Tata Airlineرا تاســیس کرد که در سال 1946به ایر ایندیا Air Indiaتغییر نام داد و شرکت هواپیمایی ملّی هند شد. جهانگیر که 29جوالی 1904به دنیا آمده بود در صنعتی و تکنولوژیک کردن هند تالش بســیار و موسسات متعدّ د فوالدســازی ،برق ،شــیمیایی و در 1945کارخانه اتومبیل سازی «تاتا موتور» را تاسیس کرد .وی سالها بزرگترین گروه صنعتی هند را مدیریت کرد .جهانگیر با افزودن اخالقیات ـ طبق آموزش های زرتشــت بر روش و شرایط مدیریت ،نام خودرا وارد کتاب های درسی علم مدیریت کرده است و نظریه و روش او؛ اصل «اخالق در مدیریت» نام گرفته است .چنین
مدیریتی (برخالف روش چینی ها) با هرگونه احتکار با هدف ایجاد کمبود در بازار و فروش گرانتر در آینده ،کمفروشــی، گرانفروشی ،رشوه دادن به نمایندگان خریداران و واسطه ها برای انجام معامله ،تولیــد کاالی نامرغوب و زیان آور (غیر بهداشتی) و هرگونه تقلّب و حسابسازی مخالف است ،آن را نهی کرده و از آن اجتناب دارد. جهانگیر که به وطن نیاکان ـ ایران ـ عشق می ورزید دارای دو برادر و دو خواهر بود که یکی از برادرانش «داراب» و یکی از خواهرانش «رودابه» نام دارند .پارسیان هند ـ ایرانیانی هستند که پس از افتادن ایران به دست عرب ،با هدف حفظ فرهنگ ایرانی و آیین زرتشــت ،ت َرک وطن کردند ،به هند رفتند و مقیم آن کشور شدند .آنان عمدتا از مازندران به هندوستان مهاجرت کردند .افسران ارتش ایران در دوران اشکانیان و ساسانیان غالبا از مازندران بویژه منطقه آمُل بودند .پارسیان بودند که هند را اتمی ،صنعتی و تکنولوژیک کرده اند.
جهانگیر تاتا
اندرز مهم دكتر مصدق به راي دهندگان در يک انتخابات: تحت نفوذ و تلقين هيچكس نباشيد ،جز اراده خودتان و با چشم باز ـ Meritocracyاز ديدگاه مصدق 26آذرمــاه 17( 1330دســامبر )1951دكتر محمد مصدق رئیس دولت وقت در آستانه انتخابات دوره هفدهم قانونگذاري يک نطق مهم سياســي ــ آموزشــي خطاب به ايرانيان ايراد و ضمن آن تاكيد كرد كه اين انتخابات ،نخستين انتخابات پس از مشــروطيت خواهد بود كه در آن نفوذ خارجي و دخالت ارباب قدرت و سياست وجود نخواهد داشت .اين انتخابات، كامال آزاد خواهد بــود و راي دهندگان بايد با درنظرگرفتن وجــدان و منافع ملّي (وطن) هركس را كه مايل باشــند و به شایســتگی، دلسوزي و درستی او اطمینان دارند انتخاب كنند و تحت نفوذ و تلقين هيچكس نبايد باشند جز اراده ،خواست و تشــخیص خودشان و با چشم باز و پس از بررســی های قبلی بسیار. فلســفه «مخفی بودن ورقه راي» هم همين اســت یعنی که نوشــتن ورقه رای ـ انتخاب وکیل [نماینده در مجلس و ]... ـ باید به تصمیم و اراده شــخص رای دهنده باشــد نه دیکته دیگران .تمرین دمکراسی یعنی چگونگی شرکت در انتخابات
و امیدوارم که نتیجه این تمرین شما خوب باشد و نمره قبولی بگیرید .مطالب امروز من تنها برای روشن ساختن شما و اشاره مختصر به اهمیت تکلیف افراد در انتخابات و مشــارکت در دمکراسی است. مصدق در این نطق معروف خود خطاب به ملت افزود :شــما با ورقه اي كه به صندوق مي اندازيد براي دو ســال سرنوشــت خود و كشور[همه ملت] را در اختيار وكيل منتخب مي گذاريد ،لذا بايد قبال اين فرد يا افرادرا به خوبي بشناسيد که امانت دار باشند ـ وطن امانتي است كه شما به دست ايشان مي سپاريد ،وطن یعنی «خانه ،کاشانه و همه چیز» اتباع[ .در آن زمان دوره نمایندگی مجلس دو سال بود.]. «شایسته ساالری[ »] Meritocracyیعنی انتخاب شایســته تریــن و بهترین نامزد و یــا نامزدها .این اصطالحی اســت که در کتابها و دروس دمکراســی و علم حکومت بکار می رود .دمکراسی یعنی حکومت همه شما و شما انجام این مهم را وکالتا به منتخب خود واگذار می کنید که رفاه،
سربلندی و آتیه و به عبارت ساده تر؛ مسیر زندگانی شما ـ وطن ـ را تعیین کند ،بنابراین «انتخاب کردن» کار ساده ای نیست، سرنوشت ساز است .غفلت و سهل انگاری در انتخاب کردن و انتخابات و تمرین دمکراسی یعنی شکست ملّی و وارد مسئله و مشکل شدن کشور و پشیمانی فردا سودی نخواهد داشت. وظيفه دولت درجريان انتخابات ،تنها اين است كه از صندوق ها محافظت شود و آراء شما محفوظ بماند و خوانده شود و روز راي گيري آرامش و امنيت برقرار باشــد .از سر و صداها در جريان مبارزات انتخاباتي واهمه نكنيد كه تمرين دمكراسي همين است ،همان طور كه نبايد از قهر و آشتي هاي نمايندگان و اظهارات تند و تيزشان در جلسات نگران شويد كه اينها هم از ضمائم دمكراسي هستند و از آن جدا نيستند .بايد توجه داشته باشــيد با كارهايي كه شده است ،وطن ما ايران اينك زير ذره بين جهانيان قرار دارد ،بايد رشد سياسي و فرهنگي خودرا در اين انتخابات آزاد به ثبوت برســانيد که سلطه گران در اراده و رُشد شــما منفذي نيابند تا دوباره از آنجا وارد شوند و رخنه خودرا شروع كنند كه اخراج مجدد شان اگر محال نباشد نياز به زحمت و مرارت فراوان و صرف وقت دارد و ....
«توماس هابز» فيلسوف بزرگي كه انسان را موجودي ذاتا خودخواه ،سلطه گر و استثمارگر خواند و راه حل ارائه داد ـ به مناسبت سالمرگ او چهارم دسامبر 13( 1679آذرماه) توماس هابز Thomas Hobbesاندیشمند انگلیسی قرن هفدهم كه انسان را موجودي ذاتا خودخواه ،قدرت طلب ،خواهان ســلطه بــر «هَم ـ نوع» و استثمار ديگران توصیف کرده است در 91سالگی درگذشت. هابز پنجم اپریل 1588در لندن به دنیا آمده بود ،در دانشــگاه آکسفورد تحصیل کرده بود ،و از بسیاری از کشورهای اروپایی دیدار و با اندیشمندان این کشورها ،بحث و تبادل نظر کرده بود. 20
هابز در طول عُمر دهها کتاب و رساله نوشته بود. نظرات هابز در دهه های اخیر و بویژه در جریان بحران مالی سال 2009که آزمندی چند آمریکایی آن را به وجود آورده و همه جهان را در آن غرق و گرفتار ساخته بود بیش از هر زمان دیگر نقل و یادآوری شده است زیرا که وی راه حل مسئله را هم به دست داده است .در پی به شکست کشانده شدن سوسیالیسم در دهــه 1980که آن هم نتیجه خودمحــوری ت َنی چند بود،
خودخواهی بشر وارد مرحله تازه ای شده و هرکس می خواهد میلیاردر شود و چون ظرفیت کره زمین امکان آن را نمی دهد .... هابز كه واقعيت عقايد و فرضيه هاي او هر روز آشگارتر از روز پيش مي شود ،طبيعت بشر را در ارتباط با نفس خود و جامعه تعريف كرده و گفته است كه رفتار يك انسان تابع خودخواهي ذاتي اوست و سه عامل باعث منازعه انسانها مي شود :رقابت بر سر منابع محدود براي تملّك ،بي اعتمادي نسبت به يكديگر ،و روزنامک -دی -1393شماره نهم
آذرماه و نظرات اندیشمندان درگذر زمان باالخره عشق و عالقه وافر به جالل و شكوه (قدرت) .وي تصريح مي كند كه تا اين عوامل وجود داشــته باشد نزاع (جنگ) و در نتيجه «ترس» از ميان نخواهد رفــت و در چنين محيطي همه چيز نامطمئن است. به اظهار هابز ،تا بي اعتمادي نسبت به ديگران در زندگاني روزمره وجود داشــته باشــد بيم و خطر نزاع و جنگ هم ادامه خواهد داشــت .هابز گفته است :پيشــرفتهاي مادي و ساختن شهرهاي قشنگ ،طبيعت انسان را تغيير نمي دهد .متمدن ترين كشور اگر بر كشور ديگر پيروز شود نسبت به مغلوب رفتاري غیر انسانی خواهد داشــت .هابز نوشته است كه در غياب يك قانون بين المللي داراي ضمانت اجرايي استوار و اطمينان بخش، كشورهاي ضعيف شــكار قوي ترها مي شوند ،و به همين گونه انسانها در چنگال انسان دارای نیرو و اختیارات. هابز می گوید که براي تحت كنترل درآوردن اين وضعيت نامطلوب در يك جامعه ملّي و بر طرف كردن احساس ترس و نیز تامين آسايش و جلوگيري از تجاوز افراد به حقوق و آزادي و اموال يكديگر و ...نياز به وجود يك دولت نيرومند در آن جامعه است كه بتواند بر خودخواهي افراد فائق آيد .چنين دولتي بايد توانمندي همه جانبه و قدرت تمام عيار داشته باشد و اين «حاكم «نياز روز» وارد عمل شود و از قدرت تمام عیار» بايد متناسب با ِ و اختیارات خود اســتفاده كند .هابــز گويد كه «قدرت حاكم» باید بگونه ای به چشم خورد و مسلط برکار خود باشد که حس استثمار و زورگويي در یک فرد از افراد را براي حصول به برتري و زندگاني بهتر برای شخص خود مهار كند تا آرامش برقرار باشد و در جامعه ای که کینه افراد نسبت به فرد وجود نداشته باشد آرامش برقرار خواهد بود و نبود کینه و احساس ستم؛ آرامش روان به وجود می آورد که الزمه خوشبخت زیستن است.
هابز درباره شــرايط دولت گويد :دولــت ـ فرد يا گروه ـ (ملي و بين المللي) كنترل خودخواهي افراد از دســت حاكم و وقتي مشــروعيت حكومت كردن خواهد داشت و مردم بايد مجري قانون (قانون طبيعي ـ قوانین موضوعه) خارج شود صلح اختيار و سرنوشت خود را به آن بسپارند كه همه اتباع را به يك و آرامش ،آزادي و امنيت ،سعادت و آسودگي رخت بر خواهد چشم بنگرد و تبعيض قائل نشــود .يك دولت نبايد كاري كند بست و برقراركردن مجدد نظم ،كاري آسان نخواهد بود .به اين ترتيب ،هابز اهميت ويژه براي دستگاه قضايي كه به اتباعش آســيب و زيان وارد آيد .انجام يك جامعه قائل است و بر عادل و بي نظر و عالم دقیق تکالیف و وظایف ،میزان شایستگی یک بودن قاضي تاكيد مي كند و قاضی واجد شرایط دولت را به دســت می دهــد .در برابر ،اتباع را موجودي كمياب و در نتيجه گرانبها مي داند. هم بايد وفادار باشــند و از انجام تكاليف شانه هابز در جاي ديگري از نوشــته هايش 15 خالي نكنند. اصل براي كنترل خودخواهي افراد بيان داشته هابز تاكيد بر يافتن راهي جهت پايان دادن كه مهمترين اصل آن نفــي و تقبيح «ن ِخوَت» به احساس تنفر آشگار و پنهان ميان انسان ها است. و جوامع دارد و هنر دولت را در تحقق اين امر تاليفات مهم هابز عبارتنــد از :لوي ياتان مي داند .به زعــم هابز ،دولت بايد مانع تنازع Thomas Hobbes ( Leviathanعِفريــت دريايــي) ،ترجمه به مردم بر ســر منافع و ربودن آن توسط قوي انگلیسی کتاب جنگ های پلوپونز نوشت ِه توسیدیدِ س ،طبیعت ِ تر ها و زرنگتر ها شــود .هدف يك دولــت از مجازات افراد نه تنها بايد اصالح مقصر ،بلکه «تنبّه» ديگران باشد تا تفکر خالف انسان ،تاریخ پارلمان ،عناصر یک قانون (طبیعی ،منطقی ،مورد کردن وارد ذهن آنان نشــود ،نه چشم در برابر چشم .بی طرفی نیاز جامعه ،حالل مسئله و نه مسئله ساز بودن ،متناقض و متضاد و بلوغ دســتگاه قضایی یک کشور بیش از هرعامل دیگر باعث نبودن با فرهنگ و رسوم و )...تردید به دمکراسی (که به نظر هابز، کنترل دولت و اتباع و محافظت از حقوق هر دو می شود و وای به اگر رهبری کشور به حد کافی توانمند نباشد ،اصحاب کسب و کار حال کشوری که از یک دستگاه قضایی واجد شرایط برخوردار ـ امروزه صاحبان کمپانی ها ـ به ا ِعمال نفوذ در دولت و پارلمان نباشد و در این مورد ،شرط اصلی یافتن قاضی عادل دارای توان خواهند پرداخت) ،شش درس 7 ،مســئله فلسفی ،پيشنويس تشخیص و قضاوت و رعایت بی طرفی و انصاف است و انتصاب فلســفي رابطه حكومت و جامعه ،مســائل مربوط به آزادي و و حمایت همگانی از او. ضرورت ها و فرصت ها ،بحث فيلسوف و دانشجو (بیان نظرات هابز قانون طبيعي و طبقه بندي آن را به تفصيل شرح داده خود به طریقه پرسش و پاســخ) ،علل جنگ داخلي انگلستان، و آن را به قانون عمومي و مصوبات پارلماني را قانون موضوعه ترجمه «ايلياد و اديسه» تألیف ُهمِر و .... فرضيه هابز درباره حكومت ،وي را به صورت يكي از پدران تعبير كرده كه افــراد را از انجام كارهايي منع و به انجام اموري تشــويق مي كند و همه تاكيد او بر اين است كه اگر در جامعه علوم سياسي در آورده است.
درباره «برنشتاين» صاحب فرضيه تعديل ماركسيسم ،و از پدران سوسيال دمکراسي ( تحوّل نه انقالب پرولتاریا) ،به مناسبت سالروز درگذشت او
ادوارد برنشــتاين Eduard Bernsteinصاحب فرضيه كه كاپيتاليســم با تضادهاي داخلي اش از درون متالشي تعديل ماركسيسم 18دسامبر 27( 1932آذرماه) در 82شــود .طبق فرضيه برنشتاين ،طبقه زحمتكش يك جامعه سالگي درگذشت .كمونيســتها تا زمان فروپاشي شوروي ،بايد نخســت روشن و آگاه شود ،رشــد كند و به تدريج به برنشتاين را يك «تجديد نظر طلب» مي خواندند كه اينك صورت يك وزنه سياســي در آيد و از راههاي دمكراتيك (صندوق رای) به قدرت (حكومت) برسد و يا اين كه سهم راه اورا در پيش گرفته اند. برنشتاين ـ يك روزنامه نگار آلماني ـ نخست از پيروان چشــمگيري از آن را به دست آورد (شريک قدرت شود) سرسخت ماركسيسم (سوسياليسم تمام عيار) بود و آن را و از اين جايگاه به تضعيف بنيادهاي كاپيتاليستي بپردازد. تنها راه نجات بشر از بدبختي ،غم ،جنگ و تباهي مي دانست آنگاه با سوسيال دمكراسي کار را آغاز کند و سپس ،مرحله به مرحله ـ سوسياليسم را جايگزين آن سازد و با اين افكار چون نتوانســت در آلمان به و در جريــان عبور از مراحــل ،بايد مراقب كار روزنامه نگاري ادامه دهد به انگلستان فرصت طلبان باشــد كه خود را وارد جریان رفت و در آنجا به مدت 21سال به انتشار تحوّل نكنند ،دســت اندر کار آن نشوند كه روزنامه پرداخت .با توجه به روانشناسي ورود آنان ،تكامل را از مســير خود منحرف بشــر و ذات و طبیعت او ،برنشتاين بعدا و با شكســت رو به رو خواهد ساخت[ .دهها پاره اي از اصول ماركسيسم را غير عملي سال بعد ،شكست سوسياليسم در شوروي و ديد و در اين زمينه ،به نشــر نظرات خود اروپاي شرقي درستي اخطار برنشتاين را كه در روزنامه سوسيال دمكرات Der Sozial همانا برحذر بودن از فرصت طلبان اســت Demokratدست زد. Bernstein ثابت كرد] .يكي از مثالهاي او در اين زمينه این يكي از موارد اختالف نظر برنشتاين با ماركسيسم اين بود كه عقيده داشت طبقه متوسط جامعه بوده است كه شكارچي ماهر ،نخست شكار خود را خسته مي نبايد از ميان برداشــته شــود؛ همين نتيجه اي كه اینک كند و از پاي در آوردن شكار خسته كار بسيار آساني است، بسياري از احزاب كمونيست به آن گردن نهاده ،و پذيرفته ولي بايد توجه داشت كه در اين شرايط هم هر فرد و گروهي اند كه ساختن بناي سوسياليسم بايد تدريجي ،و شروع آن مي خواهد آن «خسته و فرسوده» را شكار كند .بايد مراقب فرصت طلبان و ریابت های زیان آور بود. از سوسيال دمكراسي باشد [تحوّل نه انقالب پرولتاریا]. وي مي گويد كه تنها ،با ورود طبقه كارگر به پايگاههاي مورد اختالف ديگر اين بود كه برنشتاين باور نداشت روزنامک -دی -1393شماره نهم
قدرت نمي توان زيربناي كاپيتاليسم را ويران ساخت به گونه اي كه قابل مرمت كردن (بازگشت) نباشد؛ بايد همزمان كارهاي ب َد ،روش ها و خصلت هاي ســوء كاپيتاليســم را براي مردمي كه هنوز روشن نيســتند افشاء كرد تا ريشه كني كاپيتاليســم در ذهن آحاد مــردم نقش بندد و براي رسيدن به اين هدف به ياري روشــنفکران و ژورنالیسم و مؤلف نياز است .بنابر اين ،در بطن مبارزه ،نياز به همکاري و معاضدت يك طبقه روشــنگر است از جمله اهل جرايد، كتاب نويسان مخصوصا داستان نويسان كه حرف هايشان در مغز عوام الناس فرو مي رود ،و همچنین اصحاب نمايش [تئاتر و سينما]. برنشــتاين نقش روشنفكران (نويسنده ،روزنامه نگار، هنرمند و مدرّس) در ويران ســاختن بناي كاپيتاليســم و اســتثمار و هرگونه بنياد ارتكاب ظلم و ســلطه جویی را با انعكاس زشــتي هاي آنها بيش از هر عامل ديگر ،موثر دانسته و گفته اســت كه تخريب آن بنيادها با قلم ،بيان و هنر به گونه اي اســت كه مرمّت پذير نخواهند بود ،زيرا كه نوشــته و بيان در اذهان افراد نقش مي بندد و آنان را به صورت دشمن آشــتي ناپذير استثمارگران و ستمگران در مي آورد .به زعم برنشتاين ،يك كتاب داستان؛ يك مقاله مستدل؛ يا يك نمايش ،يك تصوير [عکس ژورنالیستی] و حتي يك قطعه شعر و يك كاريكاتور مي تواند جامعه اي را منقلب و آماده پذيرفتن هر تغيير و انجام هر اقدام كند [نقش رســانه ها] .برنشــتاين در توضيح اين نظريه خود گويد: 21
آذرماه و نظرات اندیشمندان درگذر زمان «تا طبقه زحمتکش که نگران تأمين معاش روزانه اســت، متوجه آينده خود و احقاق حق نشود و به مجالس و تريبون راه نيابد و اهل قلم و ســخن (خطابه = پابلیک سپیچ) با خود همراه نکند نمي توان به پيروزي اميدوار بود .با طبقه متوسط كه از نظر شــمار برتر از طبقه باال ست و كارايي زياد دارد نبايد درافتاد كه بدون کمک اين طبقه ،پيروزي زحمتکشان و استثمار شــوندگان دشوار و احيانا غير ممكن خواهد شد، زيرا كه طبقه باال ،نيروي بازدارنده زحمتکشــان را از طبقه متوسط به دست مي آورد و بدون داشتن چنين عاملي نمي تواند به سلطه خود ادامه دهد [بر خَ ر مُراد سوار باشد] .به عبارت ديگر ،طبقه باال كه پاسدار كاپيتاليسم است با اسب طبقه متوسط مي تازد. بنا براين ،تا طبقه متوســط كه از دو طبقه ديگر دانش، مهارت و كارايي بيشــتري دارد و کارگزار طبقه اول است مطمئن نشود كه با فرو پاشــي كاپيتاليسم منافع خود را از دست نخواهد داد دشوار اســت که تمام عيار در خدمت زحمتکشــان قرار گيرد .پس ،يک طالب سوسياليســم به همان اندازه كه طبقه متوسط را به سوي خود مي طلبد بايد به سوي اين طبقه برود و با رفتار خود نشان دهد که افراطی نیست و تعدیل می خواهد ،و نتيجه اين كار همان دستیابی
به سوسيال دمكراسي يعني راه ميانه است كه پس از پادار شدن ،چاره اي جز حركت به سوي سوسياليسم و شاید هم سوسیالیسم مطلق ندارد.». برنشــتاين که با انقالب پرولتاريا مخالف شــد گفته اســت كه از اين طريق ،پيروزي كوتــاه مدت خواهد بود؛ زيرا كه چنين انقالبي همه چيز را مي خواهد برق آســا زير و زب َر كند كه براي پيشــرفت ،ديگر چيزي باقي نمي مان َد و چون انقالبيون ،بدون داشتن تجربه الزم ـ خود مي خواهند سررشــته امور را به دســت گيرند باعث پشيماني و عدم رضايت توده ها مي شوند و در اين شرايط براي حفظ نظم، ديكتاتوري نظامي و يا هر شكل ديگر جاي ديكتاتوري طبقه كارگر را خواهد گرفت و توده مردم حســرت گذشــته را خواهند خورد .برنشتاين با اين استدالل نتيجه مي گيرد که به جاي انقالب پرولتاریا ،بايد تحوّل صورت گيرد. برنشــتاين حاضر نمي شــود كلمه اي درباره «مدينه فاضله» بشنود .او مي گويد كه اگر به موازات تحوّل در جهت سوسيال دمكراسي و تکامل ،سطح فهم و آگاهي ها و دانش مردم باالنرود موفقيت به دست نخواهد آمد. برنشتاين که بعدا چند دوره عضو مجلس آلمان شد در يكي از رساله هايش نوشته است:
«نبايد منتظر فرارسیدن روزگاری شد که زمینه انقالب مورد پیش بینی مارکس فراهم شــود و تا آن زمان دست روی دست گذارد ،بايد از طرُق دمكراتيك (صندوق رای) و مسالمت آميز قدرت را در جامعه به دست گرفت و تحوّل مورد نظر را آغاز کرد .بايــد وجدان و ضمير عوام الناس و طبقه ساكت را روشن ساخت و فعّال كرد و به آنان فهماند که نبايد تنها در انديشــه امرار معاش روزانه خود باشند، بايد به آينده بينديشــند و به سوي تأمین عدالت اجتماعي ـ اقتصادي پيش بروند؛ زيرا که آزادي سياســي و آزادی فردی براي خوشــبخت زيســتن و دغدغه نداشتن کافي نيست.». برنشتاين اندرز داده است« :مردم نسبت به اخالقيات، بااينكه گاهي خودشان آن را نقض مي كنند حساسيّت دارند و به كسي اعتماد مي كنند كه ضعف اخالقي و سابقه فساد نداشته باشد؛ بنابراين مبارزان راه تأمین عدالت اجتماعی ـ اقتصادی و حذف طبقه و کالس ،نخست بايد خودرا مجهز به سالح اخالقيات كنند و در جامعه ،نمونه باشند تا مردم حــرف و عمل آنان را بپذيرند و حمايتشــان كنند و پیش شــرط؛ مادی و آزمند نبودن اســت و پاک بودن از تفکر لوکس گرایی.».
نظرات ژورنالیستی تره کي :ترجمه عين مقاله ،تحليل ،تفسير و فيچر از جرايد خارجي براي انتشار در رسانه هاي داخلي يک گناه مضاعف است و ناني كه از اين طريق به دست مي آيد؛ حرام نورمحمــد تره كي ســردبير وقــت خبرگــزاري باختر (افغانســتان) 23آذر 1340در تهران در برابر شــماري از روزنامه نگاران ايران ازجملــه دبيران خبر ،مترجمان اخبار و مقاالت خارجي خبرگزاري پارس (ايرنا) گفت كه ترجمه عين مقاله ،تفسير ،تحليل و فيچر از جرايد و آژانسهای خارجي براي انتشار در رسانه هاي داخلي يك ملّت؛ يك گناه مضاعف است و ناني كه از اين طريق به دست مي آيد حرام .زيراكه اين عمل همانا القاء كردن عقيده و سياست ديگران به مردمي است كه به مترجم و دبير رســانه صادقانه اعتماد كرده و معاش او را تامين مي كنند. تره كي گفت :با ترجمه كامل يك مقاله خارجي (تفسير و نظر) ،ناخــودآگاه به دولت مربوط و گروهي كه مي خواهند از آن (مقاله) نفع ببرند و زمينه سياست خود را آماده و راه اجراي آن را هموار سازند كمك و تأمين نظر مي شود. تره كي كه مدتي را در آمريكا بسرب ُرده بود (و 17سال بعد رئيس دولت افغانستان شد) و در آذر ( 1340دوران نخست وزيري دكتر علي اميني) براي ديدار از ايران وارد تهران شده بود گفت« :اين مطلب را به اين لحاظ بر زبان راندم كه مشاهده كردم رسانه هاي ايران بيش از هركشور ديگر ،مطالب نشريات خارجي را «عينا» ترجمه مي كنند و منتشر مي شود ،بدون آن كه بدانند پشت هر مقاله و حتي فيچر (خبر تفصيلي = رپورتاژ) چه سياست و كدام دولت ايستاده است .اين سادگي است كه تصور كنيم كه نويسنده مقاله واقعا نظر خودش را مطرح ساخته است و تازه اگر هم چنين باشد ،انتشار كامل آن به ملت ديگر مربوط نيست .نقل دو ـ سه پاراگراف به دقّت انتخاب شده از هر نظر و نكته نه تنها عيبي ندارد بلكه ضروري است ،اما نه متن كامل آن ـ كه نمي خواهم بگويم يك خيانت به اعتماد است .به جاي ترجمه مقاله ديگران ،نظر خودتان را بنويسيد و يا اين كه از اصحاب نظر داخلي بخواهيد كه برايتان مقاله بنويسند و یا به صورت مصاحبه نظر خودرا درباره موضوع مورد بحث بگويند 22
به تهران آمــده ام هروقت راديو را باز كرده و شما بنويسيد (مقاله شفاهي).». ام اين اعالن را شنيده ام كه «روغن نباتي قو تره کي همچنين گفت« :ضرورت ندارد که طعم كره دارد» .آيا پيش خود مجسّ م کرده خبر يك خبرگزاري خارجي عينا ترجمه شود، ايد اگر كسي پيدا شود كه ثابت كند طعم كره زيرا كه اين خبرگزاري ها بــا تأييد و حمايت ندارد و دســتگاه دولتي (مثال راديو) واسطه دولت خود به كار ادامه مي دهند ،بايد عناصر تبليغ دروغ يعني شــريك جرم شده است، مطلق خبر ترجمه شود نه ســابقه رويداد که چه خواهد شد؟. نظر خبرنگار ،دبير و سردبير و به احتمال زیاد [در طول اقامــت تره کی در تهران ،به متبوع شان است .خبر ِ خواست و دیکته دولت نوبت یکی از دبیــران خبرگزاری پارس خبرگــزاري خارجي را بايد نخســت از فيلتر تره کی برای چند ســاعت مهماندار او می شــد (صافي) عبور دهيد ،بخشهاي اضافي اش را كه نظر نويسنده خبر و سردبير خبرگزاري و ...است حذف كنيد که در پارک هتل اقامت داشــت .به این دبیران گفته شده و قســمتهاي ناآلوده اش را [آنچه كه زائد بر شش عنصر خبر بود که تره کی افکار کمونیســتی دارد ،مواظب زبان خود اســت] برداريد و «خالص [مطلق]» آن را منتشر سازيد ـ اين باشند .ناشــر مجله روزنامک و در آن زمان از سردبیران كار سانسور نيست ،وظيفه حرفه اي ـ اگر نگویم ملّي ـ يك دبير خبرگزاری ،نخســتین مهماندار او بود ،به مدت 5ساعت. اطاق خبر است ،سانسور معنا و مفهوم ديگري دارد و عمدتا از نخستین ســئوال تره کی از او این بود که جهت قبله را در ســاختمان پارک هتل نمی داند تا نمازش را پیش از آنکه سوي مقامات خارج از تحريريه و يا ناشر تحميل مي شود.». تره كي گفت كه نمي داند چه كساني و عواملي ترجمه كامل قضا شــود بخواند زیراکه طرز قرار گرفتن ســاختمانها و كلمه به كلمه مطلب خارجي را در كلّه مترجمان [وقت] خبر متفاوت است و خورشــید هم امروز زیر ابر پنهان است تا و مقاله در ايران فرو كرده اند كه عادت و روال آنان شده است ،از طریق آن جهت قبله را به دســت آورد .نگارنده تعجب من مطبوعات ايران را كه به كابل مي رســد مي خوانم و اخبار خودرا پنهان نکرد و در بازگشت به ساختمان خبرگزاری راديو ايران را گوش مي كنم ،خريــدار اين خبر ها [مخاطبان که در میدان 15خرداد قرار داشت قضیه را به ابوالحسن فارسي زبان] گمراه مي شوند و فعال كسي هم نيست كه از حقوق کمالی مدیرعامل وقت خبرگــزاری ـ خواهرزاده محمد خريدار خبر و مقاله [مصرف كننده آن = مخاطبان] دفاع كند .مســعود روزنامه نگار معروف ـ و دیگران گفت و در دفتر تکرار مي کنم :اخبار آژانســها و رسانه هاي ملل ديگر ،کتاب خاطراتش نیز یادداشت کرد که تا کنون در چند نشریه با تیتر «کمونیست نماز خوان» نقل شده است.]. نيست که ترجمه کتاب بايد کلمه به کلمه باشد. نورمحمد تره كي كه يك روزنامه نگار با تجربه بود در سال تره كي سپس به پخش اعالن تجاري از راديو دولتي ايران اشاره كرد و گفت كه در جاي ديگر دنيا نديده است يك رادیو 1358در جريــان كودتاي معاونش حفيظ اهلل امين كه دولت و یا تلویزیون دولتي ،اعالن تجاري و متن ترجمه مقاله خارجي شوروي وي را عامل «سيا» اعالم كرده بود كشته شد و قتل او پخش كند .دولت ها با هدفهاي فرهنگي و آموزشي رسانه داري باعث ورود نيروهاي شوروي به افغانستان گرديد كه مسائل مي كنند نه كسب مال ،كه در شأن دولت نيست .از روزي كه جاري دنباله همان رويداد است. روزنامک -دی -1393شماره نهم
آذرماه و نظرات اندیشمندان درگذر زمان
زادروز «كاراليل» و نظر او درباره تاريخنگاري -مورخ در نقش يك کارآگاه (پليس)
تألیف تاریخ انقالب فرانسه بدون فوت نُت و بیبلیوگرافی
امــروز زادروز «توماس كاراليــل » Thomas Carlyle مورخ ،نويسنده ،مدرّس و انديشمند بزرگ اسكاتلندي است كه چهارم دسامبر سال 13( 1795آذرماه) به دنيا آمد و آتار متعدد از او باقي مانده اســت كه مهمترين آنها كتاب چند جلدي «تاريخ انقالب بزرگ فرانسه» است. «كاراليل» در حرفه تاريخ نگاري انقالب كرد و تاليفاتش را بدون «فوت ن ُت» منتشــر ساخت و روشي را پايه نهاد كه اينك به «تاريخنگاري ژورناليستيك = ژورنالیستی ،نوشتن رویدادهای گذشته به سبک روزنامه نگاری ـ خبرنویسی و نظرنویسی توأم» معروف شده است. ِ وي معتقد بود مردمي كــه به يك مورّخ اعتماد دارند بايد حرف هاي او را بپذيرند و لذا نيازي به ذكر غير ضروري مآخذ و اصحاب قول نيســت و نباید مطلــب تردید دار را نقل کرد که مســتلزم ذکر منبع و مأخذ اســت .مورّخ باید قبال درســتي مطالبي را كه به دست آورده آزمايش كرده باشد .اگر مورّخ که نوشته او تا ابدیت باقی خواهد ماند ،پاک کردنی نخواهد بود و به آن استناد و از آن پندگیری خواهد شد ،شخصا به موردي ترديد داشته باشد بايد ترديد خود را ذكر كند و به گردن ديگران انداختن و تكرار «شایعه و مطلب مورد ترديد» از طریق نقل قول درست و پذیرفتنی نيست. ذكر مآخذ كه خود آنها هم معلوم نيست معتبر باشند باعث پيچيدگي نوشته و اطاله كالم مي شود .بكار بردن همه مآخذ و رفرنس ها تنها براي يك سكال ِر (کار دانشگاهي ـ مدرّس و پروفسور ـ رساله و كتاب درسي) الزم است. «كاراليل» تاييد كرده اســت كه فردی که در جريان یک قضيه و رویداد جاری اســت [امروزه؛ مقام ،شــاهد، قاضی و روزنامه نگار] بايد مشــاهدات و اطالعات خودرا
به نام «تاريخ جاری» بنويســد كه پژوهشگران و مورخان شرح رويداد است كه چرا شروع شد ،چگونه انجام گرفت و پس از او ،اين ســر نخ بگيرند و دنبال کنند .مطالب «تاریخ به كجا ختم شد [نتيجه چه بود]. به عقيده «كاراليل» و پيروان نظر او ،هيچ فرد [عمدتا؛ جاری» قطعی نیســت و با بدست آمدن واقعیت های تازه، قابل اصالح و دوباره نویسی اســت .تفسيرنگاران نظرات مقام] و گروه و هیأت راه فرار از دست کارآگاه و قاضي تاريخ «کاراليل» منظور اورا از «فردی که در جریان یک قضیه و [مورخ و کتاب تاریخ] را نخواهد داشت؛ لذا بايد مراقب ا َعمال رویداد جاری است» ،روزنامه نگار ،خاطره نويس ،مقام وقت ،هر روز خود باشد .پلیس تاريخ با ديگر پلیس ها ،بازپرس ها منشي و ...نوشته اند .به اين ترتيب« ،کارالیل» راهي را گشود و داديارها اين فرق را دارد كه هم برضد و هم در دفاع از يك كه به قبول اين اصل انجاميد كه روزنامه نگار «تاريخ امروز» رويداد و اصحاب آن ،به جمع آوري سند مي پردازد و کار او يکطرفه نيست و نبايد باشد[ .در کشورهایی را مي نويســد و عناصرش را به دست مي که سیســتم قضایی انگلوساکســون دارند، دهد و تاريخنگار بعدا پس از حصول نتيجه ازجمله ایاالت متحــده آمریکا ـ بازپرس و با حوصله بيشتر و انتخاب يك روش تحقيق دادیار دنباله کار پلیس را می گیرند و قاضی مطمئن و متدولوژي ،آن را دنبال خواهد كرد محسوب نمی شوند .به عبارت دیگر؛ قضاوت و با جمع آوري اسناد الزم ،كل «رويداد» از کار دادگاه است ـ دادگاه دارای هیأت منصفه علل تا نتایج را شــرح مي دهد و «علت و يا در جوار خود .بنابراین ،بیشــتر بررســی ها علل» و «نتيجه و يا نتايج» را باید روشــن و تعقیب قضیــه بــر دوش کارآگاه پلیس سازد تا درس بياموزد و اشتباه تکرار نشود. Detectiveقراردارد .].با اين استدالل ،تاريخ بنابراين ،اين دو حرفــه (روزنامه نگاري و Thomas Carlyle نگار همان روزنامه نگار است كه به جاي امروز تاريخ نویسی) داراي يك قلمرو واحد هستند و هرچه که امروز «خبر» رسانه است فردا می شود «تاریخ» .در باره ديروز و ديروزهاي دور تحقيق مي كند و مي نويسد تا بنابراین ،اگر روزنامه نگار وظیفه خودرا در نوشتن خبر یعنی تجربه گذشتگان هدر نرود و در امور جاري بكار گرفته شود جمع آوری همه عناصر آن [عناصر شش گانه] انجام نداده و اشتباهات تكرار نگردد. باشد ،وظیفه تاریخ نگار مضاعف می شود. «كاراليل» نسبت به مورخان پيش از خود ،به «ناراتيو - «كاراليل» مورّخ را به مثابه يك پلیس می داند [کارآگاه شرح نويسي به زبان ساده» يك رويداد تاريخي توجه بيشتري پلیس ـ پلیسی که ماجرارا تا رسیدن به نتیجه دنبال می کند دارد تا به رديف كــردن مآخذ و منابع و رفع مســئوليت که ســند به دست قاضی محکمه برســد] كه براي «قاضي كردن از خود ،و تاريخ نگاري پُر از فوت ن ُت نويسي را نوعي تاريخ» مدرك جمع آوري مي كند و «قاضي زمان» جز نوشته رونويسي ( رونوشت برداشــتن) و تکرار کار به جای تکرار و يا كتاب تاريخ كسي ديگر نمي تواند باشد و «دادرسي» همان چاپ خوانده است.
25آذرماه امسال ،معارضه آمریکا با ایران و تحریم ها که در آمریکا «قانون» شده اند 35ساله شدند
ســناي آمريکا 16دســامبر 25( 2011آذرماه )1390 متعاقب مجلس نمايندگان اين کشــور راي به تحريم بانک مرکزي جمهوري اســامي ايران داد .قبال کانادا و انگلستان اين بانک را تحريم کرده بودند. شايد اين نخســتين بار در تاريخ بانکداري باشد که بانک
مرکزي يک کشور تحريم مي شد .معارضه آمریکا و جمهوری اسالمی ایران که از نیمه نوامبر 35( 1979سال پیش و از زمان تصرف سفارت آمریکا در تهران و گروگانگیری کارکنان آن به مدت 444روز) آغاز شــده و سال به سال ابعاد تازه ای به خود گرفته است.
از آنجا که بیشتر این تحریم ها قانون شده است ،قوه مجریه آمریکا ـ اگر زمانی تصمیم به لغو آنها بگیرد ـ باید لغو قانون را از قوه مقننه بخواهد که در کنترل حزب دیگری است ـ حزب سختگیر و محافظه کار جمهوریخواه که بیشتر سیاست های «اوباما] را قبول ندارد.
بپاخیزی سراسري هواداران بابك خُ رّم دين در سال 842ميالدي
هــواداران «بابك خُ رّم دين» و پيــروان عقايد اجتماعي ـ اقتصادي او (نوعی سوسیالیسم و مالیم تر از فرضیه مَزدک) از دهه سوم نوامبر 842ميالدي (آذر ماه )221درآذربايجان، اصفهان ،فارس و كرمان بر ضد حكومت خليفه عباسي دست به يــك عصيان گســترده زدند كه به نوشــته مورّخان ،در
يکم آذرماه 1377و در ســاعات شــب ،چند نفر به خانه داريوش فروهر ناسيوناليست 70ساله و از مردان سياسي وقت رفتند و او را در اطاق كارش (طبقه دوم خانه اش واقع درخيابان روزنامک -دی -1393شماره نهم
بيداركردن ايرانيان موثر واقع شد. اين بپاخیزی پنج ســال پس از قتل فجيع بابك به دست المعتصم (خليفه وقت) روی داده بود كه در ســامرا صورت گرفته بود .المعتصم مازيار و افشــين دو سردار ايراني ديگر را هم كه در دست او گرفتار بودند ،متعاقب قتل بابك كشته
قتل داريوش فروهر و بانو پروانه هدايــت) با وارد آوردن ضربات متعدد كارد به ناحيه ســينه كشتند و همسر 58ساله وي بانو پروانه را هم در طبقه اول خانه به همان صورت (ضربات كارد) از پاي درآوردند و اجسادشان
بود .معتصم به افشين هم كه با او از در مسالمت وارد شده بود رحم نكرده بود .پیروان بابک پرچم سرخ به دست داشتند و جامه سرخ برت َن می کردند که بیادگار مانده و از آغاز قرن 20 کمونیست ها را «سرخ ها» می خوانند و پرچم های کشورهای سوسیالیسی سرخ رنگ است.
را روي صندلي قرار داده و خانه را ترك گفتند .اين دو قتل كه در ادامه ناپديد شــدن و قتل چند نويسنده صورت گرفته بود عنوان «قتلهاي زنجيره اي» به خود گرفته است. 23
آذرماه در دنیای رسانه ها :کتاب ،روزنامه ،مجله ،رادیو و تلویزیون ،فیلم و عکس و ابزارهای کمکی آنها :خبرگزاری ها ،سرچ اینجین ها
سالگرد درگذشت غالمحسين صالحيار روزنامه نگار بزرگ ايران -اشاره اي کوتاه به کارهاي او ـ دیدار او از روزنامه ایران و تأیید وجود یک روزنامه ملّی در هر کشور فریدون وردی نژاد به زنده کردن آن روزنامه غالمحسين صالحيار روزنامه نگار نامدار ايران نوزدهم اند تا عناصر خبر كامل و داراي عكس باشد و قدردانی .وی ضمــن بازدیــد از تحریریه آذرمــاه ( 1382دهم دســامبر )2003در تهران و در 71بداند كه تيتر روز بعد او چه خواهد بود. روزنامه ایران گفت کــه در دهه 1340در سالگي درگذشت. جلسات مربوط به انتشــار مجدد روزنامه يكي ديگــر از ابتكارهــاي صالحيار كه در به تأييد انجمن هاي جهاني فعّال در حرفه ژورنالیســم، ایران شرکت داشت که به نتیجه نرسید .وی وي در دو دهه روزنامه نگار شــماره يك ايران بشــمار مي اجرايش تعصب مي ورزيد؛ از دســت نرفتن وجود یک روزنامه ملّی در هر کشور را مغایر رفت .صالحيار دو بار سردبير روزنامه اطالعات بود و تيراژ اخبار مربــوط به روزنامه نــگاري و روزنامه ژورنالیســم حرفه ای ندانســت و گفت که اين روزنامه را به مرز يك ميليون نزديك ســاخته بود .وي نگاران از هرگوشــه دنيا (صرف نظر از كدام «روزنامه ملّی» بماننــد رادیوتلویزیون ملّی همچنين موسس خبرگزاري راديو تلويزيون (واحد مركزي كشــور) بود .وي هر روز ـ حتــي تعطيالت، صالحیار در دهه 1940 تعریف ویژه خودرا دارد ـ جز 3ـ 4کشــور، خبر) ،نخستين سردبير روزنامه آيندگان ،موسس نخستين ســاعت چهار بامداد به روزنامه مي رفت .وي رادیوتلویزیون در سایر کشورها دولتی است. خبرگزاري غيردولتي ايران (پرِس ا ِي جِنت) ،از موسســان بارها گفته بود :ما اجناسي «ن َديد» و به انتخاب سنديكاي خبرنگاران و نويســندگان و مؤلف چند كتاب از خودمان به مشتري عرضه مي کنيم (مي فروشيم) و لذا بايد روزنامه ملّی طبق تعریف آن ،باید هر سه قوه حکومتی را به بکوشيم که حتي االمکان اين کاال مورد نياز و خواست او باشد یک چشم بنگرد و یکسان پوشش دهد ،به آموزش عمومی جمله «چهره مطبوعات معاصر» بود. ابتكار افزودن خبرهاي همان ساعت ،معروف به «سپات تا خودمان .بنابراين ،بايد دائما از مخاطبان نظرسنجي کنيم (ارتقاء سطح معلومات و آگاهی های شهروندان) کمک کند، نيوز» ايران و تهران بر اخبار راس هر ســاعت در راديو ـ از تا بدانيم که چه مطالبي را مــي خواهند و چه مطالبي را نمي اخبار حوادث را اندرزگونه و بازدارنده بنویســد ،گذشته با زمستان سال ( 1350اخبار معروف به سه دقيقه اي كه قبال خواهند ،نیازشان که هرچند ســال یکبار به مقتضای زمان عظمت میهن را یادآور شود و بمانند نیروهای مسلح از کشور و سیاست های آن دفاع کند و با مهارت تمام ،زمینه اجرای به گزارشهاي ساير كشــورها اختصاص داشت) از اوست .تغییر می کند چیست. صالحيار فارغ التحصيل دانشكده حقوق و نيز نخستين برنامه های دولت را هموار سازد و در عین حال از طریق «میز همچنين تحليل مهمترين خبرهاي روز (ايران و ساير ملل) در پايان اخبار ساعت هفت بامداد راديو و تكرار آن در اخبار دوره آموزش روزنامه نگاري ايران (ســال 1335هجري نظرسنجی» خود زبان شــهروندان باشد .صالحیار گفت که = )1956در ســالهاي آخر عمر درصدد تاســيس بنيادي در جوانی مدتی مترجم اخبار شــب خبرگزاری پارس بود و ساعت هشت. صالحيار 18سال پيش از قرار گرفتن اخبار رويدادها در غيرانتفاعي مركب از روزنامه نگاران حرفه اي به منظور ارتقاء اخبار 3دقیقه ای س ِر هر ساعت را برای پخش از رادیو تنظیم اينترنت ،به نشست بين المللي ناشران و سردبيران نوشت كه كيفيت ژورناليســم ايران برآمده بود و طرح خودرا همراه با می کرد .وی در پاسخ به پرسش یک عضو تحریریه روزنامه رسانه هاي چاپي بايد توجه بيشتري به تحليل و تصويرهاي امضاي دهها روزنامه نگار موافق اين طرح براي تصويب به ایران ،تأیید کرد که در جوانی که اهل تئاتر و هنر نمایش هم خبري ،حاشــيه نويســي و مطالب آموزش دهنده كنند تا وزارتخانه هاي مربوط و دفتر رياست جمهوري فرستاده بود بود تفکّر کمونیســتی داشت و هنوز هم سوسیالیسم مالیم و انتشار خبر مطلق ،زيرا اينك ابزارهاي خبررساني سريعتري كه پيش از اخذ نتيجه درگذشــت که الزم است اين طرح از عملی را رد نمی کند ـ آن چیزی که در الهیات هم آمده است. در جهان پديد آمده انــد [در آن زمان راديوتلويزيون] كه بايگاني خارج و نكات آن دقيقا بررسي شود. صالحیار روزنامه نگاران قدیمی ازجمله دکتر انور خامه ای را تيتر معروف «شــاه رفت» در روزنامه اطالعات يادگار تشویق به دیدار از اطاق خبر روزنامه ایران کرده بود .صالحیار مخاطبان را تا حدي زياد از خوانــدن آنها در روزنامه (که اوست ،در پي مصادره شــدن اين روزنامه در حضور در پنجشنبه ها در کافه نادری تهران را دهها سال و تا ســاعت ها پس از وقوع رويداد منتشــر و تابســتان ســال ،1358صالحيار كه با دولتي آخرین ماهی که در قید حیات بود ت َرک نکرد و در این روز به دست آنان می رســد) بي نياز مي كنند. شــدن روزنامه عمومی (حرفه ای) مخالف بود در آنجا با دوستانش دیدار داشت. صالحيار به جاي شركت در اين نشست (كه در آذرماه 1382روزنامه نگاران قديمي از اين كه برخي خودرا خانه نشين ،و به اصرار ديگران كه ايران از او دعوت به عمل آمده بود) ،رساله فرستاده را ترك گويد اعتناء نكرده بــود .با وجود این ،از رسانه هاي تهران ازجمله روزنامه اطالعات كه صالحيار بود ،زيرا كه نمي خواست حتي براي چند روز پس از تجدید حیات روزنامــه ایران ـ قدیمی مويش را در راه پيشــرفت آن ســپيد كرده بود جز چاپ از روزنامه اطالعات غيبت داشته باشد. صالحیار در دهه 1370 ترین روزنامه کشــور که دهها سال پیش از آن آگهي های ترحیم و تسليت افراد ،اشاره ديگري به درگذشت در دوران سردبيري ،صالحيار در ساعات کار خــودرا به نام «وقایــع اتفاقیه» آغاز کرده او نكرده بودند گله داشتند .صالحيار از شهريورماه سال 1335 شب ،اگر فرصتي مي يافت ،خود با خبرنگاران به دنبال پوشش اخبار حوادث شهری می رفت که پرخواننده بود ،از این موسســه دیدن کرد و از تــاش و ابتکار دکتر (سپتامبر )1956در روزنامه اطالعات قلم مي زد.
«جَ ك لندن» نويسنده سوسياليست آمريكايي که صداي مردم فقير بود ،برضد طبقاتي شدن جوامع و استثمار مي نوشت و از تفسیرنگاران می خواست که اندرزگوی دولت و ملت باشند «جك لنــدن » Jack Londonنويســنده و روزنامه نگار سوسياليســت آمريكايي كه 12ژانويه 1876ميالدي در سانفرانسيسكو به دنيا آمده بود 22نوامبر (یکم آذرماه) در سال 1916و در 40ســالگي از بيماري كليه درگذشت .از وي 50كتاب و عمدتا داستانی و داستان کوتاه و دهها رساله بجاي مانده است. جك لندن که نام او قبــا John Griffith Chaneyبود به يك نشست روزنامه نگاران پيشنهاد كرده بود كه به جاي مقاله سياسي رســاله سياسي نوشته شــود ،زيرا كه ستون روزنامه جاي كافي براي اداي همــه مطلب را ندارد و كوتاه نوشتن يك تحليل سياسي ،خواننده را به جايي نمي برَد و احيانا او را گيج و گمراه مي كند. 24
داستانهاي جک لندن آكنده از انتقادهاي اجتماعي هستند ـ مرد محبوب چپگرایان جهان ـ درخارج از آمريكا بيش از كه در هر كدام كوشيده است يك مشكل جامعه را ن َقد كند .داخل اين كشور بوده است. کارهای چشــمگیر جَک در حرفه روزنامه بر ضد اســتثمار و جوامع طبقاتی نوشته ،صدای نگاری؛ پوشش جنگ ژاپن با روسیه در خاور دور فقیران و ستمدیدگان شده و راه ریشه کنی علل فقر در ســال ،1904انقالب مکزیک و حریق بزرگ را به دست داده است .جک علل پیدایش مسائل سانفرانسیسکو بود که این گزارش ها در روزنامه اجتماعی را در قالب داستان برنگاشته و از طبقه هــای آمریکا و بویژه روزنامه «سانفرانسیســکو زحمتكش به دفاع برخاسته است .وي می گوید ا ِگزامینِر» به چاپ رسیدند .در زمينه تفسیرنگاري، که علت و یا علل هر مســئله باید شناخته ،اعالم جک لندن نظر جک بر اين بود كه یک تفسیرنگار باید خودرا و از میان برداشــته شود .از به جان معلول افتادن اندرزگوی جامعه ـ مردم و دولت ـ بپندارد و امین نتیجه ای حاصل نخواهد شد. كتاب های «جک لندن» به 70زبان ترجمه شده و برخي باشد و گمراه نکند .فرضیه او که چرا مردم به اندیشه انقالب به صورت فيلم سينمايي درآمده اند .شمار خوانندگان جک می افتند و یا سوسیالیست می شــوند همچنان مورد استناد روزنامک -دی -1393شماره نهم
آذرماه در دنیای رسانه ها :کتاب ،روزنامه ،مجله ،رادیو و تلویزیون ،فیلم و عکس و ابزارهای کمکی آنها :خبرگزاری ها ،سرچ اینجین ها است .به باور جک ،وجود فساد و تبعیض [انحصار] و قدرت گرفتن تایکون ها (سرمایه داران) و بی نظمی دولتی [اداری] در یک جامعه باعث گرایش مردم به سوی سوسیالیسم و یا انقالب می شود و در این شرایط یک جرقّه کافی است. داســتانهای جَک زمینه واقعی دارند .برای نوشتن هر داستان دست به مسافرت زده و آنچه را که در نظر داشته بنویسد مشــاهده عینی و تجربه کرده است .او برای نوشتن
داستانِ افســانه دریای جنوب ،به منطقه استرالیا سفر کرد. جک هر وقت که فرصت می یافت در شهر اوکلَند (به فاصله ای کوتاه از سانفرانسیســکو) در خیابانی که به دانشــگاه کالیفرنیا (شاخه ب ِرکلی) منتهی می شود برای مردم سخنرانی انتقادی ـ پیرامون یک موضــوع روز ـ می کرد .همین کار او ،این شهر و شــهر مجاور آن ـ برکلی را به صورت کانون روشنفکران در آورده و هراعتراض سیاسی ازجمله اعتراض
به ادامه جنگ ویتنام ،آزمندی کمپانی ها و ...از این دو شهر آغاز شده است. کتابهــای معروف جَک عبارتند از :سرنوشــت بشــر، پیش از آدم (خلقت) ،جنگ طبقاتی ،عشــق به زنده ماندن، گرگ دریایی ،انقالب ،توانایی و توانا ،پســر خورشــید ،چرا سوسیالیست شدم ،پاشــنه آهنین ،نیش سفید ،ستاره سیّار، دختر برف ،دردسر سازان مکزیک و ....
مترجم آیات قرآن مجید به انگلیسی ،نظرات و اظهارات او دهم دسامبر 1953عبداهلل یوسف علی از شیعیان هند در 81ســالگی در انگلستان درگذشت .وی در دهه 1930 (از 1934تــا ،)1938آیات قرآن مجید را به انگلیســی ترجمه کرد که در الهور به چاپ رسید و به توزیع داده شد. از آن پس تجدید چاپ این ترجم ِه آیات قرآن مجید ادامه داشته و در بیشتر کتابخانه ها در سراسر جهان در دسترس است .یوسف علی که یک استاد معارف اسالمی بود و زمانی علمه محمد اقبال، رئیس کالج اسالمیه الهور و از نزدیکان ّ بر زبانهای عربی و انگلیسی مسلط بود و عالوه بر هند و چند کشور دیگر ،در دانشگاه لیدز انگلستان تحصیل کرده بود.
و مروّت داده اســت با کاپیتالیسم ،امپریالیسم و عبداهلل یوســف علی که در مومبای (بمبئی) به هرنوع سلطه گری موافقت ندارد و بر ضد هرگونه دنیــا آمده بود تمامی آیات قــرآن را به ذهن فساد ،تباهی و تجاوز است .وی استدالل کرده بود از سپرده بود. آنجا که مارکسیسم به معنویات که خواست بشر عبداهلل یوســف علی در دیدارهایی که پس است توجه نکرده سرانجام شکست خواهد خورد. از سال 1938از کشــورهای مختلف ازجمله کانادا و آمریکا داشت ،در چند سخنرانی ضمن عبداهلل یوسف علی یوسف علی ضمن دفاع از دمکراسی اسالمی گفته بود که دست هایی در کار بوده که نگذاشته اند در برشــمردن اهمیت کار خود در آشناساختن مغرب زمین ،مردم با مکتب اسالم و واقعیت های انگلیســی زبانان و انگلیسی دانان با شریعت و دستورهای اسالمی گفته بود از آنجا که اسالم هرگونه بهره آموزش های آن آشنا شوند .وی قرآن مجید را قانون اساسی کشی از افراد (اســتثمار) را رد کرده و امر به عدل ،انصاف اسالم و مسلمانان خوانده بود.
شناخته شده ترين روزنامه نگار تاريخدان كانادايي ،و نگاهي كوتاه به نظرات او «پير برتون» شناخته شده ترين روزنامه نگار و تاريخدان كامل آن به زبان ساده» را ترجيح مي داد و دنبال مي كرد كانادايي 30نوامبــر 9( 2004آذرماه) در 84ســالگي و مي گفت :چرا تاريخ را به گونه اي بنويســيم كه كسي آن را نخواند ،خواندنش خسته كننده و وقت گير درگذشــت و 50كتاب( 45كتــاب تاريخ و 5 باشــد و با يك بار خواندن ،مفهوم نشــود و بر كتاب درباره روزنامه نگاري) از خود به يادگار ذهن نقش نبندد. گذارد .نظرات او درباره «كريتيكال آناليسِ س»، وي بر اين اصل كه مــورّخ تاريخ داخلي «چشــم اندازهاي تازه» درباره چگونگي تحليل (ملّي) قطعا يك وطندوست و مورخ تاريخ ملل رويدادهاي روز و «كاوش در درون رويدادهاي (عمومي) يك انســان دوســت است پاي مي گذشــته» كه در كتابهايش منعكــس اند در پیر برتون فشرد و تحريف منفي هر دو تاريخ را اگر عالما دانشــگاهها در كالســهاي «تاريخ نگاري» و و عامدا باشد يك خيانت مي دانست. «نوشتن مقاله هاي ويژه» تدريس مي شوند. برتون كه از معتقدان به نظام مدني كنفدراسيون كانادا برتون كه درعين حال يك ناسيوناليست كانادايي بود حرفه نوشتن را از روزنامه نگاري آغاز كرده بود ـ روزنامه بود مورّخان را تشويق به نوشتن داستان بر پايه رويدادهاي نگاري نوشــتاري و گفتاري ـ و هرگز روزنامه نگاري را به آموزنده و ميهني تاريخ و فيلمسازان را به تهيه و توليد فيلم خاطر تاريخ نگاري ت َرك نكرد .او از آن دسته مورخاني بود ســينمايي بر پايه اين داستانها مي كرد و بر اين باور بود كه كه تاريخ نگاريِ ِ «ناراتيو ـ شرح جزئيات رويداد و تفصيل اين كار به آموزش عمومي كمك مي كند.
133ساله شدن لس آنجلس تایمز 4دســامبر 1881لس آنجلس تایمز که توسط ناتان کولNathan Coleو توماس گاردینر Thomas ( Gardinerاســکاتلندی) و هر دو روزنامه نگار تاسیس شده بود به نام «لس آنجلس دیلی تایمز» نخستین Nathan Cole شماره خودرا به توزیع داد .مالکیّت لس آنجلس تایمز ـ یکی از چهار روزنامه ردیف اول آمریکا ـ تاکنون چندین بار دســت به دست شده است .دو مؤسس نخســت این روزنامه چون نتوانستند به ســود دهی برسند آن را به کمپانی میرور Mirrorکه لــس آنجلس تایمز را در چاپخانه خود چاپ می کرد فروختنــد .کمپانی مالک «لس آنجلس تایمز» در جوار این روزنامه ،شــبکه تلویزیونی CBS را تاسیس کرد و بعدا آن را فروخت .به سبب کثرت ایرانیان در کالیفرنیــای جنوبی ،لــس آنجلس تایمز بیش از ســایر روزنامه های آمریکا ـ درباره ایران و ایرانی خبر و مقاله دارد.
نویسنده برزیلی که روش داستان نگاری قرن 21را به دست داد داستان نگار بايد جامعه شناس ،روانشناس ،انسانشناس و عاشق مردم باشد 17دسامبر( 26آذرماه) زادروز اریکو وریسیمو Erico Lopes Verissimoنویسنده بنام برزیلی است که در 1905 به دنیا آمد و 70ســال عمر کرد .روش داستان نگاری او، از آغاز قرن 21جهانی شده و عمومیت یافته است زیراکه نسل عصر اینترنت و تکنولوژی پیشرفته ،داستان به سبک قرون 16تا 19و عهد رومانتیسیسم را بر نمی تابد. روش وریسیمو که به فرضیه ای به نام او شهرت یافته این است که نویسنده باید آنچه را که خود لمس می کند و یا دیگران لمس و تجربه می کنند و با او ـ بدون کم و کاست ـ در میان می گذارند برنگارد تا در مخاطبان موثر واقع شود و شمعی باشد که راه آنان را روشن سازد تا به بیراهه نیافتند روزنامک -دی -1393شماره نهم
داستان نگار باید مســافرت کند و در و اتالف عمر نداشته باشند که عمر انسان کوتاه میان مردم باشــد .دنیای امروز داستانگار و محدود است. کافه نشین و خیالباف نمی خواهد. وی معتقد به شکافتن مشکالت حتی مسائل داستانگار باید در عین حال روزنامه نگار، سیاسی از طریق نوشتن داستان است و داستان تاریخنگار ،و عاشــق مردم بوده و آزمندی باید آموزش عمومی دهد نه اینکه فقط سرگرم نداشته باشد. کننده باشد .او داســتان نگار را انسانی بزرگ و Erico Lopes Verissimo داســتانهای معروف اریکو عبارتند از: با قدرت تخیّل وســیع و دارای مهارت بسیار گربه ســیاه روی زمین پُر از برف ،شبهای در زبــان مادری خود می دانــد و می گوید که یک داســتان نگار باید مقدمات همــه دانش ها را بداند و مکزیک ،جناب سفیر ،باد و گذر زمان. کتاب های غیر داستانی مهم اریکو ،تاریخ ادبیات برزیل، بحرالعلوم باشد تا بتواند خوب بنویسد و مقصود را بیان دارد که مطلب او بر دل نشیند و در ذهن نقش بندد. فنون نگارش ،ادبیات تطبیقی و ...هستند. 25
آذرماه در دنیای رسانه ها :کتاب ،روزنامه ،مجله ،رادیو و تلویزیون ،فیلم و عکس و ابزارهای کمکی آنها :خبرگزاری ها ،سرچ اینجین ها
کمپاني رسانه اي «تريبيون» چون نتوانست با وب سايتها و آنالين ها رقابت کند اعالم ورشکستگي کرد! وضعیت بد رسانه ها (نشــریات ،تلویزیونها و سینماها) که اینترنت و خبر و نظررسانی های آنالین رقیب آنها شده اند گریبانگیر «تریبیون» ،کمپانی بزرگ رســانه ای ردیف سوم آمریکا شد و این شرکت هشتم دسامبر 2008خودرا از دســت طلبکاران زیر حمایت قاضی دادگاه ورشکستگی قرارداد که این عمل در آمریکا به «مشمول فصل »11قانون ورشکستگی قرارگرفتن معروف است. یک کمپانــی و یا فرد کــه از بازپرداخــت دیون خود در سررســيد عاجز باشــد برای جلوگیری از حرّاج شدن امــوال و نیز جهــت ادامه کار ،خــودرا در پنــاه حمایت قاضی قرار می دهــد و به این ترتیب بــرای خود «وقت» می خرد. کمپانــی تریبیون صاحب نشــریات متعدد از جمله ده روزنامه يوميه اســت که معروفترين آنها لس آنجلس تایمز ،شــیکاگو تريبيون ،بالتیمور سان ،هارتفورد کورنت و اورالندو سنتينِل هســتند ،و همچنين دهها مجله و رادیو و 23شبکه تلويزيونی .شمار کارکنان اين کمپاني از رقم 20 هزار تجاوز مي کند .روزنامه هاي يوميه اين کمپاني ظرف يک سال منتهي به دسامبر 2008يک سوم تيراژ خود را از
دســت داده بودند و از همه بيشتر لس آنجلس تايمز که از يک ميليون و يکصد هزار نسخه در روز به 740هزار نسخه کاهش يافته بود. در دســامبر 2008ناشــران و صاحبان شــبکه های
لگوهاي 5روزنامه از ده روزنامه کمپانی تريبيون
تلویزیونی مدعی شده بودند که آگهی ها و مخاطبان خودرا به وبسايت ها و آنالین ها باخته اند ،ولی استادان روزنامه نگاری و اصحاب نظر در این رشته گفته بودند که عدم تطبیق با عصر اينترنت و از دست دادن روزنامه نگاران خوب و ماهر باعث کاهش مخاطبان آن رســانه ها شده است و ضرورت دارد که رسانه هاي ســنتي وضعیت خودرا با خواست مخاطبان قرن 21تطبیق دهند و محصولی را که انتظار این مخاطبان است ارائه دهند ،نه هرچه را که به نظر خودشان خوب و یا ارزان مي آيد. طبق برخی گفته ها ،یک قســمت از آسیب های وارده به «روزنامه شــیکاگو تریبیون» مربوط به لو داده شدن بانو «والری پلِیم» از مدیران عملياتي «سیا» به اشاره کاخ سفید برای گرفتن انتقام از شوهر او بود که اعالم کرده بود عراق از آفریقا اورانیــوم خریداری نکرده و عاری از فعالیت اتمی است .رابرت نواک نویسنده وقت تریبیون نام این زن را فاش کرده بود که مخاطبان روزنامه ،دلزده شدند زیرا که انتظار نداشتند یک رسانه حرفه ای ابزار انتقام گیری دولت شود. رابرت نواک که يک روزنامه نگار محافظه کار (راســتگرا) بود در سال 2009درگذشت.
سالمرگ جک اندرسون روزنامه نگار اینوستیگیتیو معروف جهان ـ اشاره ای به چند کار تاريخساز او جک اندرسون Jack Andersonروزنامه نگار اینوستیگیو آمریکا = Investigative Journalistکه در جهان به پدر این نوع روزنامه نگاری معروف شده است 17دسامبر 2005 ( 26آذرماه) درگذشــت .وی که بسال 1922به دنیا آمده بود 83سال عمر کرده بود. جک از نوجوانی به کار قلم و خبرنگاری پرداخته بود و در طول جنگ ژاپن با چینیان در چین بسر می ب ُرد .وی می گفت که نقل اخبارعادی و رسمی و بدون تحقیق بیشتر ،مصاحبه ها و نطق ها کافی نیست باید مردم از آنچه که در پس پرده می گذرد ،از خالف کاری ها ،از توطئه ها ،از اشتباهات ،آزمندی ها و ...با خبر شــوند و در صدد اصالح جامعه خود برآیند و این بازگرداندن آب رفته به جوی ـ از طریق صندوق آراء ،از طریق دادن دادخواست به دادگاه و نوشتن نامه به روزنامه ها و پارلمان و ...عملی خواهد بود. جک اندرسون عالوه بر دادن مطلب به روزنامه ها ،در مجله میلیون تیراژی پارید Paradeکار می کرد ،مفسر شبکه تلویزیون ای بی سی ABCبود و مطالب او در برنامه «صبح
بخیر آمریکا» این شبکه پخش می شــد و با یک فرستنده رادیوئی نیز به صورت مصاحبه همکاری داشت که ابتکاری تازه بود و در این مصاحبه ها پیرامون مسائل روز نظر می داد. برخی از مطالب اینوستیگیتیو جنجال برانگیز او (روزنامه نگار در نقش کارآگاه) عبارتند از: کشــف ماجرای ایران کونترا ،نقشــه «سیا» برای قتل کاســترو و یا دود کردن ریش او ،اطــاع قبلی ادگار هوور
Jack Anderson
Edgar Hooverرئیــس وقت اف .بــی .آی (پلیس امنیت داخلی آمریکا) از نقشه قتل جان اف .کندی در شهر داالس تکزاس ،ارتباط هوور با مافیا ،دست داشتن هوور در مسئله واترگیت ،همجنس باز بودن هوور ،و همچنین کشــف این قضیه که چرا ریچارد نیکســون اصرار داشت که جان لنون (خواننده انگلیسی) از آمریکا دیپورت شود (زیرا که لنون بر ضد جنگ بود و علیه نیکسون تبلیغ می کرد) و نیز کشف یک تصمیم گیری محرمانه آمریکا و پاکستان در جریان جنگ 1971هند و پاکستان بر سر بنگالدش ،کشف تقلّب کاری در بورس سهام (وال استریت) ،کشف علل بحران بانکهای معروف به صندوق پس انداز و وام ،کشف آزمندی برخی از کمپانی های بزرگ و اعمــال نفوذ در تصمیم گیری های دولتی .و به این جهت مقامات دولتی نظر خوبی با جک اندر سون نداشتند .جک اواخر عمر به بیماری پارکینسون (لقوه) مبتالء و از عوارض این بیماری درگذشت .پس از مرگ او، تالش بســیار به عمل آمد تا فایلهای او یافت شود و معلوم گردد که کدام منابع به وی اطالعات می دادند.
پرداختیارانهنقدیبهمطبوعاتجمهوریاسالمیایراندر 8سال 400میلیاردتومان! 1500پروانهتازهباکدامروزنامهنگارحرفهاي؟ـچراهایروزنامهدارشدندرجمهوری اسالمیوراهحللزومبازنگریقانونمطبوعاتمصوبسال1364 از گزارش خبرگزاری های داخلی در 17دسامبر 2012 ( 26آذرماه )1391به نقل از معــاون مطبوعاتی وزارت ارشــاد جمهوری اســامی ایران چنین بر می آمد که که پرداخت یارانه نقدی به نشریات ،به آنها آسیب [حرفه ای] وارد میکند و باید تصمیم تازه ای در اینباره گرفته شــود. معاون وقت گفته بود که اصــاح آییننامه تغییر در نحوه پرداخت یارانه به نشریات در دستور کار است و بنا داریم تا 26
یارانه به جای پرداخت نقدی به یک نشریه ،صرف کارهای زیرساختی در حوزه نشریات شود .ولی اگر تغییر آیین نامه تا پایان عمر دولت دهم تحقق نیابد ،امید اســت که دولت بعدی این اصالحیه را دنبال کند تا یارانه نشــریات صرف امور زیربنایی فعالیتهای مطبوعاتی شود. وی دربــاره میزان کمک نقدی کــه تاکنون پرداخت شده است [بدون گفتن زمان مشــخّ ص] اشاره کرده بود
که در دو دوره [عمر جمعا 8ساله یک دولت] 400میلیارد تومان![پول آن زمان] ،و گفته بود کــه با این پول هنگفت میشد همه مشکالت مطبوعات کشور را یکجا برطرف کرد. با وجود این ،وی گفته بود که در دوران تصدی دو ساله او هر نشریهای که منتشر شده ،یارانه گرفته است!*. معاون مطبوعاتی وقت وزارت ارشاد همچنین گفته بود که در دو سال گذشته در ایران هزار و 500مجوّز [پروانه] روزنامک -دی -1393شماره نهم
آذرماه در دنیای رسانه ها :کتاب ،روزنامه ،مجله ،رادیو و تلویزیون ،فیلم و عکس و ابزارهای کمکی آنها :خبرگزاری ها ،سرچ اینجین ها انتشار نشریه صادر شده است!. *** *در جهان امروز ،جمهوری اســامی ایران شاید تنها کشــوری باشــد که به مطبوعات غیر دولتی یارانه نقدی (سوبسید) پرداخت می کند .مطبوعات رکن (قوه) چهارم دمکراســی خوانده می شوند و باید جدا و مستقل از سه قوه دیگر عمل کنند و درآمد آنها از فروش و چاپ اعالن باشد، زیرا که هرکدام یک کســب و کار مستقل باید باشند ،مگر دولت به رستوران ها ،آرایشــگاهها ،کفاشی ها وامثال این کســب و کار کمک مالی می کند ،نــه ـ مالیات هم از آنها می گیرد .اگر محتوای یک نشــریه مطلوب مخاطب باشد و مورد نیاز او ،فروش هم خواهد داشــت و در نتیجه جلب آگهی. آیا در جمهوری اســامی ایران هزار و پانصد روزنامه نگار حرفه ای اضافی (بدون کار) وجود داشــت که پروانه انتشار 1500نشریه تازه در دو سال داده شود؟ .برای انتشار یک نشریه در استاندارد جهانی به شماری روزنامه نگار نیاز است که جهان امروز با کمبود شدید آن مواجه است .کسی با دانشگاه رفتن روزنامه نگار نمی شود به همانگونه که شاعر و پهلوان کُشتی و آوازخوان نمی تواند بشود. در دنیای اینترنــت که روزنامه ها و مجله های بزرگ و قدیمی ـ مجله هایی همچون نیوزویک ـ آنالین شــده و دارند می شوند ،انگیزه تالش برای گرفتن پروانه با آن همه دوندگی و سالها در لیســت انتظار بودن ،چیست و چرا؟. احتماال همین کمــک نقدی دولت ـ دولتی که گرفتار تورّم پــول (نقدینگی) و تحریم اقتصادی خارجی اســت .قانون مطبوعات مصوّب سال 1364فاقد پیش شرط «روزنامه نگار بودن» متقاضی مجوّز نشریه است و با این قانون همه ایرانیان دارای مدرک لیسانس از دانشگاه و تایید صالحیت
امنیتی و نداشتن پیشینه بد و نیز و مؤسسات دولتی و عمومی ازجمله شــهرداری ها می توانند نشریه دار شوند ،ولی اگر یک فرد بخواهند چاپخانه دار شود باید گواهی تجربه ارائه دهد و همچنین مشاغل دیگر. در سه دهه گذشته در جمهوری اسالمی ایران به چند روزنامه نگار حرفه ای معروف ـ معروف در سطح کشور و جهان ـ پروانه انتشار روزنامه داده شده است؟. چرا در جمهوري اســامي بمانند ساير کشورها ،يک سازمان غير دولتي حمايت از مصرف کننده وجود ندارد که تيراژ نشريات (شماره فروش رفته ،فقط) را به دست آورد و در فواصل معيّن در سال اعالم کند تا اعالن دهندگان هنگام دادن آگهي بدانند که به کدام نشريه بدهند؟. جمهوری اســامی ایران دارای یک روزنامه ملّی است ـ روزنامه ایران که پس از چند دهه وقفه از زمســتان سال 1373تجدید حیات کرده اســت و همین روزنامه برای انتشار نظرات و برنامه های دولت کافی است .هرکس که بخواهد از نظرات دولت (قوای 3گانه) آگاه شــود می رود آن را می خرد و می خواند ـ در همه کتابخانه های عمومی و پژوهشــی هم قرار دارد و به رایگان در دسترس ،و قطعا، مطابق سایر کشورهایی که روزنامه ملّی دارند باید به ادارات و موسسات دولتی هم ارسال شود .حکومت نیز در جوار دفتر رهبری دو روزنامه بزرگ و بسیار مجهز دارد .به هرکس که تجربه روزنامه نگاری ندارد و تمایل به اطالع رسانی و ابراز بیان دارد باید بگویند برود سراغ آنالین ساختن .چرا کاغد و مرکّب مصرف کند و هزینه لیتوگرافی و چاپ و مشــکل توزیع داشته باشــد .اگر فرضا روزی ـ روزگاری بخواهد تفسیر ،تحلیل و نظر خودرا پیرامون مسئله ای و امری بیان دارد می تواند در روزنامه های موجود آگهی دهد و بگوید که هرکس که تمایل دارد برود در آنالین ...چنین مطلبی
را بخواند و کُپی بگیرد. الزم است که یک هیأت حرفه ای به مسئله مطبوعات در جمهوری اسالمی رسیدگی و راه حل ارائه دهد تا مجلس با تصویب قانون مسئله را حل کند.
یک مورد ،توزیع روزنامه به صورت تکفروشی در تهران! ـ این عکس در شهریورماه 1393در خیابان مجاور مصالی تهران که به خیابان دکتر بهشتی (عباس آباد سابق) وصل می شود گرفته شده و نشان می دهد که روزنامه ها به این صورت ،مقابل یک کیوسک بر زمین پهن شده بودند .یکی از علل آن ،کثرت روزنامه هاست ،ولی با تیترها و مطالب تقریبا مشابه!
زادروز روزنامه نگاري كه تهيه خبر از مردم را ترجيح مي دهد ـ روش حادثه نویسی صفایی و In – Depthنویسی و
تالش او به توسعه کتاب نویسی و تولید کتاب دیجیتالی دهم آذرماه زادروز داود صفايي اســت که بسال 1341 در تهران به دنيا آمده اســت و روزنامه نگاری اســت كه تهيه خبر از مــردم را ترجيح مي دهد .صفايي كار در حرفه روزنامه نگاري را از سال 1370آغاز كرده و به موازات آن، از سال 1378در دانشگاه هم تدريس مي كند .تز دكتراي داود صفايي نيز در زمينه تخصّ ص خود اوست و «خشونت و مطبوعات» عنوان دارد .هدف از بکار واژه «خشونت» در عنوان این ت ِز ،ارائه روش نوین و ابتکاری خود در نوشتن اخبار حوادث شهری است تا کمک به بازدارندگی و پیشگیری از وقوع آنها باشد .صفايي كوشيده است كه در ت ِز خود ،تاثير اين دو پديده را بر يكديگر و اثر آن بر جامعه را به اثبات برساند. صفايي پیشه روزنامه نگاري را از «هفته نامه حوادث» آغاز كرد و از ســال 1373در تحريريــه روزنامه «ايران» بكار پرداخت .وي تهيه خبر از سازمانهاي دولتي را كه به او پيشنهاد شده بود نپذيرفت و در ميز حوادث شهريِ روزنامه ایران بــكار ادامه داد تا تماس او تنها با مردم و مشــكالت روزمره آنان باشــد .صفايي اين ناهنجاري ها را به صورتي تنظيم و منعكس مي كرد كه آموزنده باشند و مردم از ضعف ديگران براي اصالح خود پند بگيرنــد و دولت نيز متوجه دشواري هاي جامعه شود و راه حل بيابد. صفايي در پوشش اخبار حوادث تهران ،مطالب جنايي روزنامک -دی -1393شماره نهم
نام كريســتين بر او نهاده و اين دختر پس از 40 و جريان محاكمات قضايي به آن چنان مهارتي سال به ايران آمد و پدرو مادر بيولوژيك خود را دست يافت كه دبير ميز حوادث روزنامه ايران پيدا كرد و ....صفايي مدتي نيز با يک خبرگزاري شد .وي كه در طول كار حادثه نويسي و مطالب داخلي همکاري داشــت .صفايي که همچنان به مربوط به درون جامعه ،به اهميت تصوير و نفوذ تدريس روزنامه نگاري در دانشــگاه ادامه مي آن در مخاطب پي برده بود؛ به موازات تهيه اخبار دهد تصميم دارد همانند همــه حادثه نگاران، براي چاپ ،به توليد گزارشــهاي مصور (عكس داود صفایی كار داســتان نگاري ـ داســتان کوتاه ـ را هم بر ثابت و متحرك) كه اصطالحا «فيلم مستند» هم فعاليت هاي خود بيافزايد و به عالوه ،ناشر كتاب خوانده مي شــوند پرداخت و در اين زمينه نيز پيشرفت چشمگير كرد؛ به گونه اي كه از او خواستند كه در شود زيرا بر اين باوراست جامعه اي كه در آن توجه بيشتري دانشگاه« ،خبرنگاري عكس » Photo Journalismتدريس به نشر كتاب و کتاب خواني باشد فرهنگی و متمدن تر است و كند و به دانشجويان بياموزد كه چگونه با دوربين بنويسند و نشر كتاب شغلي است شريف و کمک بزرگی است به مؤلفان عكس خبري را طوري تهيه كنند كه خود آن ،شرح و واقعیّت و پژوهشگران .او در اندیشه تأسیس یک بنگاه تولید کتاب را بيان دارد .از ميان كارهاي مصوّر صفايي ،فيلم مستند «الله به طریقه دیچیتالی و سی .دی .و دیجیتالی کردن کتاب های و الدن» دوقلوي هاي به هم چسبيده معروف تر است و اين ،موجود درصورت تمایل و درخواست مؤلفان آنها است .به تنها فيلم كامل مربوط به اين دو خواهر است كه چندي بعد موازات کار ژورنالیستی و تدریس در دانشگاه ،صفایی مدتی نیز در زمینه کتاب طرف مشــورت وزارت ارشاد قرار می در جريان عمل جراحي در سنگاپور فوت شدند. صفايــي در عين حــال از مروّجــان روزنامه نگاري گرفت و تالش به توسعه کتاب نویسی و کمک دولت به این « » Investigativeاســت و در زمينــه تهيه گزارش هاي امر و ایجاد یک باشگاه مؤلفان و یک نمایشگاه دائمی کتاب آموزشی برگشتی از توزیع ،به ِ « » In - Depthنمونــه هاي فــراوان دارد ازجمله گزارش و ارســال مجالت فرهنگی و دختري كه در طفوليت در جنوب تهران رها شده بود و يك رایگان و با کمک دولت به دانشگاهها ،کتابخانه های عمومی خانواده سوئدي او را به فرزندي پذيرفته به آن كشور برده ،و مدارس متوسطه داشت. 27
آذرماه در دنیای رسانه ها :کتاب ،روزنامه ،مجله ،رادیو و تلویزیون ،فیلم و عکس و ابزارهای کمکی آنها :خبرگزاری ها ،سرچ اینجین ها
روزی که شهرداری تهران روزنامه نگار شد! ـ هدف کرباسچی از تاسیس همشهری ـ همشهری پس از کرباسچی و ... 24آذرماه 1371تهرانی ها یک روزنامه رنگی را روی بساط روزنامه فروشی ها مشاهده کردند به نام «همشهری» و اعالم شد که مالک و ناشر آن شهرداری تهران است .شاید این نخستین بار در جهان بود که شهرداری یک شهر بزرگ روزنامه عمومی [روزنامه دارای تکفروشی و اعالن تجاری] منتشر می کرد و با پول بدست آمده از عوارض پرداختی تهرانی ها که درآمد آن است پای به حرفه روزنامه نگاری می گذاشــت! .یکی از روزنامه های حکومتی انتقاد از این عمل را که همین یک کار شهرداری تهران باقی مانده بود که روزنامه نگار هم بشود و آن هم روزنامه کامال رنگی [به نوشته این روزنامه :رنگین نامه] مطرح ساخته بود و انتقاد کردن خــودرا مدت ها ادامه می داد .شــهرداری تهران پروانه همشهری را در شرایطی گرفته بود که هیات نظارت (وزارت ارشاد) درخواست روزنامه نگاران معروف و حرفه ای را رد می کرد![.اگر در آن زمان به روزنامه نگاران حرفه ای مجوّز انتشــار روزنامه داده بودند و یا مجوزهای سابق آنان را تجدید کرده بودند امروزه مســائلی همچون فساد اداری که رئیس جمهور در آذرماه 1392و آذرماه 1393 به آن اشاره کرده است به وجود نمی آمد .].پروانه همشهری در زمان ریاست هاشمی رفسنجانی بر قوه مجریه و وزارت علی الریجانی صادر شده است. برای منتشرکردن همشهری ،غالمحسین کرباسچی ـ
غالمحسین کرباسچی
شهردار وقت و مدير مسئول آن روزنامه از روزنامه نگاران قدیمی و خانه نشین دعوت بکار کرده بود .این شمار قبال، و عمدتا در اطالعات و کیهان کار می کردند که بدون ذکر دلیل و برخی بدون دريافت «غرامت اخراج» بیکار شــده بودند .کرباســچی در یک جلســه مالقات با این روزنامه نگاران با تاکید گفته بود که «همشــهری» اجازه سیاسی نویسی ندارد ،سراسری نیست و تنها در تهران منتشر می شود[ .اخيرا سراسري شده است] .چون روزنامه ها حاضر به درج همه اطالعیه ها و شرح کارهای ما [شهرداري تهران] نبودند و ما وسیله ای برای توجیه برنامه های مان و هموار ساختن زمینه برای اجرای آنها نداشتیم تصمیم به انتشار همشــهری گرفتیم[ .بولتن داخلي شهرداري به همين نام تبدیل به روزنامه شد] .به عالوه ،با این روزنامه می توانیم تهرانی ها را راهنمایي بهداشــتی کنیم و به آنان راه و رسم رفتار شهری بهتر و استفاده بهینه از وسائل و رعایت آیین نامه و ضوابط بیاموزیم .برای مثال؛ اگر اتومبیلرانان بدانند که میزان بودن باد الستیک های خودرو مانع مصرف اضافی بنزین می شــود و اتومبیل با ترمزکردن به این سوی و آن سوی منحرف نمی شود و احیانا تصادف نمی کند مراقب باد الستیک ها خواهند بود .اگر ما عکس فردی را بگیریم که در چند قدمی خط عابر ،از محل غیرمجاز خيابان براي پيادگان حرکت می کند و درد سرساز اتومبیلرانان می شود و با یک زیرنویس جالب و آموزنده چاپ کنیم درسی برای 28
دیگران می شود و .... ما شما را دعوت به همکاری کرده ایم که هرکدام سالها تجربه روزنامــه نگاری دارید و می دانیــد و می توانید با محتوای تازه ،جالب و ضروري روزنامه ای بدهید که مردم همانند نان شــب به آن احســاس نیاز کنند ،البته برپایه وظایف شهرداری. وی در پاســخ به ســئوالی گفت که «همشهری» برای همیشه متعلق به شهرداری و يکايک مردم تهران خواهد بود ،و در صورت تصمیم به واگذاری آن ،این تصمیم باید به تصویب مردم شهر [در جریان انتخابات عمومی] برسد نه مراجع دیگر [شورای شهر و ،.]...زیراکه هرگونه دخل و تصرف خالی از دعاوی قضایی [دور و نزديک] نخواهد بود. زحمات شما همیشه مدّ نظر خواهد بود ،مالک معنوی این روزنامه شما خواهید بود ،نام هرکدام از شما در تاریخچه این روزنامه باقی خواهــد ماند و هیچکس حق اخراج و بی اعتنایی به شــمارا نخواهد داشت .همه ابتکار خودرا برای خدمت به شــهرتان ـ تهران و همشهریان خود بکار برید. امکانات مالی ما فعال زیاد نیســت و دستمزد شما ممکن است در آغاز کار در حد انتظارتان نباشد ،نیاز به گذشت شما داریم. وی سپس سه عضو شورای سردبیری را معرفی کرد و گفت که سردبیر ،منتخب این سه نفر خواهد بود که ممکن است یکی از خود آنان باشد. محمد ستّاری نخستین سردبیر همشهری بود که عمر سردبیری او کوتاه بود و سردبیر بعدی برای مدتی بیش از ده سال محمد عطریانفر بود ـ قبال یکی از سه عضو شورای ســردبیری .مهندس عطریانفر قبــا در کیهان و رادیو ـ تلویزیون تجربه این کار را به دست آورده بود و از فعاالن بنام انقالب سال 1357بود .وی مدتی هم مدیر و سردبیر همشهری بود. روزنامــه نگاران قدیمی دعوت شــده به همشــهری همانهایی بودند که در سمت خبرنگاری ،دبیری و معاونت ســردبیر ،تیراژ اطالعات و کیهان را تا زمان اخراج (سال )1359به میلیون نسخه رسانده و حفظ کرده بودند .اینان همه تالش و ابتکار خودرا بکاربردند ،ستون ها ،صفحات و مطالب تازه به وجود آوردند تا همشهری ـ به رغم سیاسی نبودن به صدر روزنامه های ایران دســت یافت .برخی از ایــن روزنامه نگاران قدیمی ،تحصیلکــرده و تجربه دیده ممالک پیشرفته و حتی مقیم کشــورهای دیگر بودند که مطالــب خودرا با فاکس می فرســتادند و بعدا ایمیل می کردند .همانطور که کرباسچی خواسته بود ستون درمانگاه اتومبیل و پرسش و پاسخ پزشکی ،تاریخ نویسی ،آموزشی کردن خبرهای جهان تحت عنوان «گشتی در دنیای خبر» و حتی پاورق نویسی را از نو زنده کرده بودند تا مخاطب به دست آورند .یکی از روزنامه نگاران دعوت شده که مقیم آمریکا بود در سال نخست کار ،از همشهری هرماه تنها 20 هزار تومان حق التحرير می گرفت حال آنکه هزینه اش در آمریکا بیش از دو هزار دالر در ماه بود و باید مالیات همین 20هزار تومان را هم بــه دولت آمریکا پرداخت می کرد [.در سال های 1371و 72هر دالر برابر 145تا 150تومان
بود] .چرا تحمل این فداکاری را می کرد؟ برای اینکه عاشق حرفه خود بود و روزنامه ديگري نبود که مطالب اورا منتشر کند ،مدت ها بود که بیکار شده و همچنین می خواست که انحصار روزنامه داری در تهران که در سالهای دهه 1360 تا 1373تنها دارای دو روزنامه بزرگ بود شکسته شود. با رفتن کرباسچی و سپس عطریانفر از همشهری ،قدیمی ها هم که اصطالحا شــق القمر کرده و روزنامه شهرداری
محمد عطریانفر
را تا به این حد به میان مردم بــرده بودند ـ مردمی که از دیرزمان با هرگونه شــهرداری روابط حسنه نداشتند به تدریج پراکنده شدند .بی اعتنایی ،تغییر ستون ،مدیریت غیر حرفه ای و ...در یک روزنامه باعث پراکندگی روزنامه نگار می شــود .همشــهري بعدا به رغم اینکه یک نشریه اختصاصی (نشریه شــهرداری) بود و نیز اعتراض برخي روزنامه هاي حرفه اي ،وارد کســب و کار آگهی تجاری و آگهی های کالسه بندی به نام نيازمنديها شد[ .در ایران، روزنامه اطالعات و از نیمه دهه 1330مبتکر آگهي هاي کوتاه و کالسه شده بوده است و عنوان «نیازمندی ها» نیز از همین روزنامه اســت .].قدیمی های موسسه اطالعات تجربه آگهی تجــاری گرفتن و ایجاد ضمیمه نیازمندی را به مدیریت وقت همشــهری در زمان مهندس عطریانفر آموختند ،ولی .از آن قدیمی ها تا آذر ماه ( 1392دسامبر )2013تنهــا دو نفر باقی مانده بودند [خســرو قديري از کيهان و اسماعيل عباسي از اطالعات که قدیری هم اخیرا به روزنامه ای دیگر رفته است]. معلوم نیست که قدیمی های رفته از همشهری که این روزنامه شهری را با زحمت زیاد ساخته و به اینجا رسانده اند اگر روزگاری فوت شوند ،در این روزنامه یادی از آنان بشود و شرحی برایشان بنویسند. در اســتاندارد جهانی ،قاعدتا یک روزنامه اختصاصی که با هدف خاص [همان که کرباســچی در آغاز انتشــار همشهری گفته بود] انتشــار می یابد نباید آگهی تجاری بگیرد و تکفروشــی (فروش خیابانی) داشته باشد .تمرکز آگهي های تجاری و نیازمندی ها در همشهری و سراسری شدن این روزنامه (روزنامه شــهرداری تهران) روزنامه هاي ديگررا تــا حدی دچار کاهش درآمد (آگهی و تیراژ) کرده است .این آگهی ها مخاطب فراوان دارد و درنتیجه فروش همشهري باالرفته است ـ به قولي؛ فروش نه بخاطر مطالب ،بلکه اعالن هاي کوتاه نيازمندي ها[ .که اگر بمانند ديگر کشورها ،اين آگهي هاي کوتاه ،اينترنتي بشود و يا يک شرکت آنها را بمانند آمريکا جمع آوري و به صورت نشريه رايگان به نام شاپ ِر در فروشگاهها عرضه کند ،ديگر تيراژي به اندازه امروز نخواهد داشت.]. در زمان سردبیری علیرضا شــیخ عطار (بعدا معاون وزارت امور خارجه و پس از آن ســفیر جمهوری اسالمی در آلمان) خواستند که سیاســی نویسی را در همشهری روزنامک -دی -1393شماره نهم
آذرماه در دنیای رسانه ها :کتاب ،روزنامه ،مجله ،رادیو و تلویزیون ،فیلم و عکس و ابزارهای کمکی آنها :خبرگزاری ها ،سرچ اینجین ها آغاز کنند و وارد کار انتخابات شــود که زیر بار نرفت و به رسم اعتراض کناره گیری خودرا تسلیم داشت .که دیدیم «همشهری» ضمیمه دیپلماتیک هم منتشر کرد ـ وظایف شهرداری چه ارتباط به دیپلماسی دارد!. یک صاحب نظر گفته بود اعــان تجاری گرفتنِ یک روزنامه وابســته به یک سازمان عمومی جای ایراد است. یک روزنامه که با ســرمایه عمومی (عوارض و مالیات و یا درآمدهای عمومی دیگر) تاسیس شده قاعدتا نباید وارد رقابت در کسب و کار روزنامه های حرفه ای شود و آنها را کم درآمد کند .اعتراض به این وضعیت تا قرنها به حال خود باقی خواهد ماند و مشمول مرور زمان نخواهد شد .اعالن اختصاصی ِ تجاری [نه ،آگهی دولتی] گرفتن یک نشــریه سراسری شده باید با مجوز پارلمان (نه شورای شهر) باشد زیراکه موضوع کوچکی نیست و در مباینت با اصول حرفه روزنامه نگاری (ژورنالیسم) است که این اصول به صورت اســتاندارد بین المللی درآمده اند .چاپ عکس مربوط به اعالن «گشت هند» که نزدیک بود باعث توقیف همشهری در سال 1388شود هشداری است که یک نشریه عمومی نباید وارد کسب و کار اعالن تجاری شود به همانگونه که وزارت بهداشــت نمی توانــد در کار وزارت امورخارجه دخالت کند .اعالن گیری (اعــان تجاری ،نه دولتی) کار روزنامه حرفه ای است.
به باور اصحاب نظر ،اگر جمهوری اسالمی ايران داراي يک نظام مطبوعاتي مدوّن و مطابق اســتاندارد جهانی ژورنالیسم باشد چنين مســائلي وجود نخواهد داشت. [نظام مطبوعاتي جدا از قانون مطبوعات اســت و شامل تعریف روزنامه و روزنامه نگار ،سازمان يک روزنامه ـ نیوز پ ِی پ ِر ا َسِ مبلی ـ سلسله مراتب و شرح وظايف اعضای تحریریه ،شرايط روزنامه نگار بودن و ....است .یک فرد که کار خبر نکرده باشــد با نوشتن چند مقاله و تحلیل و تفسیر ،روزنامه نگار محســوب نخواهد شد ،صاحبنظر خواهد بود.]. مطلب تازه درباره همشهری این است که در شناسنامه آن دیگر ذکری از «ناشر :شهرداری تهران» مشاهده نمی شود حال آنکه سالها و تا زمان شهردار بودن احمدی نژاد می نوشتند :دارنده پروانه (ناشر ،صاحب امتیاز) :شهرداری تهران ،مدیر مسئول :شهردار (با ذکر نام) .چندی است که به جای شهرداری نام «موسسه همشهری» را می نویسند ولی ذکر نمی کنند که ماهیّت این موسســه چیست ،آیا وابســته به شهرداری اســت؟ ،چه نوع وابستگی .قاعدتا هرگونه تغییر در مالکیّت همشهری باید به اطالع و تصویب مردم تهران برسد که سرمایه اولیه آن را تأمین کرده بودند و اگر قرار باشــد که واگذار شود باید اعالم مزایده عمومی بدهند و بمانند هر نقطــه دیگر در جهان ،مزایده با حضور
دادستان شهر و یا نماینده او برگزار شود. در کشــورهای دیگر درباره واگــذاری اموال عمومی (دولت و یا شهرداری) نظر مردم ،در جریان هر انتخابات عمومی استعالم می شود .عقیده بر این است که «همشهری» نه تنها متعلق به میلیونها تهرانی بلکه روزنامه نگارانی است که ســالها ازعمر خودرا در راه ایجاد آن از دست دادند ـ عمر کوتاه است و قابل تعویض با پول نیست .روزنامه نگاری کاری اداری نیست ،کار دل و جان است و توأم با استرس دائمی« .حق» مشــمول مرور زمان نمی شود .با استناد به همين اصل ،پس از انقالب چند مقام دهه اول ســده جاری ( 50سال پیش از انقالب) را که نقض حق کرده و یا اتهامات اداری ـ اقتصادی داشتند محاکمه و مجازات و یکی از آنان را اعدام کردند .همه این محکومان مصادره اموال شدند. هدف اصلی از هر مجازات ،تنبّه است. نظر دیگر بر این اســت که شــورای وزیران آیین نامه ای تدوین کند که انتخاب ســردبیر و مدیر یک نشــریه اختصاصی (نشریه وابسته به یک مؤسسه عمومی) توسط یک هیات کارشناس از میان داوطلبان واجد شرایط باشد. روزنامه ایران یک روزنامه ملّی است و مشمول این قاعده نمی شود .طبق تعریف ،یک روزنامه ملّی ،روزنامه عمومی محسوب می شــود و گوش و زبان ملت و مدافع وطن در یک جنگ سرد با خارجی.
سالروز درگذشت سعدی که گفته است: روزي كه زير خاك ،تَن ما نهان شود ـ وآنها كه كرده ايم يكايك عيان شود....
به نوشــته قريب به اتفاق كرونيكلر ها ،مشــرف الدين مصلح ابن عبداهلل ــ سعدي شيرازي ــ نهم دسامبر 1292 ( 18آذر) در زادگاه خود ـ شهر باستاني شيراز وفات يافته است .يكي ــ دو ت َن ديگر نوشته اند :سعدي كه بسال 1210 ميالدي در شــيراز به دنيا آمده بود در نهم دسامبر 1290 فوت شد. سعدی كه درجواني شيراز را ت َرک کرده بود تا در نظاميه بغداد ـ دانشــكده اي كه خواجه نظام الملك توسي ساخته بود ـ تحصیل کند تا سال 46( 1256سالگي) به زادگاه خود بازنگشــت و در اين مدت از عراق امروز ،ســوريه بزرگتر (شامل ســوریه امروز ،لبنان و جنوب غربي تركيه) ،مصر، حجاز و قسمتهايي از آناتولي ديدار كرده و در طرابلس لبنان به دست صليبيون اسير شده بود كه او را به نوشته خودش «به كار گِل بداشتند» يعني عملگي در ساختن بناء به او تحميل شــده بود ،كه در اينجا توسط يك تاجر بازخريد و آزاد شد. سعدي كه اين نام او از اسم «سعد ابن زنگي» حكمران وقت فارس گرفته شــده است در سال 1257بوستان و سال بعد گلستان را به پايان رسانيد. نظم و نثر ســعدي كه تا آن زمان چنين سَ بك و روشي سابقه نداشت فصاحت زبان فارسي را به اعال درجه رسانيد.
اين استاد سخن فارسي نثري روان و شيرين دارد. حكايات و ابيات ســعدي آكنــده از پند و اندرز براي اصالح مردمان است .وي در عين حال يك صوفي بود .نمونه هايــي از اندرزهاي منظوم او از اين قرارند: يك نمونه: روزي كه زير خاك ،ت َن ما نهان شــود ـ وآنها كه كرده ايم يكايك عيان شود.... نمونه ديگر : چو دخلت نيســت ،خرج آهسته تر كن ـ كه مي گويند مالحان سرودي .... همچنين: شــنيدم كه در وقت نزع روان ـ بــه هرمز چنين گفت نوشيروان كــه خاطر نگهدار و درويش باش ـ نه ،دربندآســايش خويش باش نياسايد اندر ديار تو ،كس ـ چو آسايش خويش خواهي، و بس ســعدي يك انساندوســت واقعي و كامــل بود .درباره انساندوستي او ،ذكر اين شعر كافي است:
بنــي آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش ز يك گوهرند چو عضوي بــه درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار وي همچنين گويد: اگر پادشاهســت ،وگر پينه دوز ـ چو خفتند، گردد شب هر دو روز ايران كه در قرون قديم به مدت 12قرن يك ابرقدرت نظامي ــ سياسي بي چون و چرا در جهان بود ،در قرون وسطا هم از نظر انديشه ،دانش و ادبيات ،تنها بزرگ جهان بشمار مي رود كه در اين زمينه همتا نداشــته است و سعدي يكي از ستارگان آسمان اين دوران ايران بود ــ دوراني كه اروپا درجهل وظلمت دست و پا مي زد و شرق تا آن سوي روسيه گرفتار تاخت و تاز مغوالن و طوايفي از اين دســت بود .اين دوران نــا آرام و بي ثبات كه مانع اقدام گروهي مي شــد، ايرانيان را متوجه خالقيّت انفرادي خود كرد كه پيشرفت در علم و ادب نتيجه تالش فردي است. سعدي يك شخصيت جهاني است كه در اروپا بسياري از مردم اين نام را بر فرزندان پسر خود مي گذارند .نام اول يك رئيس جمهوري فرانسه قرن گذشته «سَ عدي» بود.
درباره تورّ م روزنامه ،پولی شدن مدارس ،آمریکا و کوبا ،تحریف سخنان پوتین در غرب و راه تحقّق دمکراسی ادامه از صفحه اول بدون حذف فساد و محدود کردن دست کمپانی ها ،سرمایه داران بزرگ و اصحاف منافع از دخالــت در تصمیم گیری ها و ا ِعمال نفوذ نمی شود دمکراسی واقعی را پیاده کرد .در حال حاضر و عمدتا در ربع قرن اخیر در بیشــتر کشــورها ،اصحاب منافع هستند که دولت و مقام تعیین می کنند و ....اگر نگاهي به گوشه روزنامک -دی -1393شماره نهم
و کنار جهان بيافكنيم و مقامــات انتخابي را بنگريم خواهيم ديد كه بيشترشان «بهتر» هاي جامعه خود نيستند .طبق روانشناسی انسان ،وقتی یک فرد به مقامی دســت یافته ،دیگر نخواسته که بی مقام شــود و مقام داشــتن و مطرح بودن شده است برایش یک اعتیاد. در اين ميان ،هنگام تدوين منشور ملل در نيمه دهه 1940هم
تا حدي زياد نسبت به تحقّق دمکراسی ـ اين آرزوي بزرگ بشر كه در عين حال ضامن صلح و پيشرفت و نيكبختي است كم لطفي شده است .به نظر بسیاری از اندیشمندان و آرزومندان نیکبختی بشر« ،سازمان ملل» باید «سازمان دمکراسی ها» نام می گرفت و دولت های غیر دمکراتیک به آن راه نمی یافتند. نوشیروان کیهانی زاده 29
آذرماه و دانستنی ها
اصول اعالميه حقوق بشر به مناسبت سالروز تصويب نهايي آن در مجمع عمومي سازمان ملل که به تأیید پارلمان های کشورهای عضو رسیده است ـ اصل 26این اعالمیه در زمينه حق برخورداري از آموزش و پرورش عمومي و رايگان ،و اجباري بودن تعليمات ابتدايي است
دهم دسامبر سال 1948ميالدي اعالميه حقوق انسان در يك مقدمه و 30اصل به تصويب نهايي مجمع عمومي سازمان ملل رسيد كه بايد از سوي اعضاي اين سازمان به عنوان يك استاندارد عمومي درباره هر فرد و هر گروه و جمعيت رعايت شود و در مدارس تدريس گردد تا در حافظه همگان باقي بماند .اين اعالميه بعدا و به تدريج و به طور جداگانه از ســوي پارلمانهاي ملل عضو سازمان نيز مورد تاييد قرار گرفت. اين اصول بــا مفاد اعالميه اي كه در 26آگوســت سال(1789و 159سال پيش از آن) به تصويب مجلس انقالب فرانسه رسيده بود فرق چنداني ندارد« .توماس پين» انديشــمند قرن هجدهم اعالميه مصوّب مجلس دوران انقالب فرانســه را در كتابي تحت عنوان «حقوق انسان» تفسير ،ســابقه نويسي و در سال 1791به توزيع داده است تا اين موضوع مهم مورد توجه همه نسلها قرار گيرد و از ياد نرود .نخستين اعالميه از اين دست در سال 538پيش از ميالد ( 25ســده پيش) از سوي كوروش بزرگ بنيادگذار كشور ايران درشهر باب ِل [که در جنوب عراق امروز واقع بود] صادر شده بود كه سفالنبشته آن (به نام استوانه كوروش بزرگ) موجود است. اصولي كه در دهم دسامبر سال 1948تصويب شد كم و بيش در تعاليم اديان و فرضيه هاي فالسفه و رساالت انديشمندان هم آمده است. اعالميه جهاني حقوق بشر در مقدمه خود ،اين اصول را آرمان مشــترك مردم و حقوق يكسان و انتقال ناپذير انســان و پايه و زير بناي آزادي ،عدالت و صلح در جهان خوانده اســت كه احترام به آن مانع از بپاخيزي توده ها (برضد ظلم) و هرگونه عصيان و شورش خواهد شد. اصــل اول اين اعالميه همه مردم را از لحاظ حيثيت و حقوق ،برابر مي داند كه بايد در طول زندگاني برادروار (بدون احساس وجود طبقه در جامعه خود) رفتاركنند. در اصول دوم و هفتم هرگونه تبعيض رد مي شود .اصل دوم از اين قرار اســت :هركس مي تواند بدون هيچگونه تمايز ،از همه حقوق و آزادي هاي مندرج در اين اعالميه (اعالميه جهاني حقوق بشر) برخوردار شود. اصل سوم حق زندگي ،داشتن آزادي و امنيت شخصي را مورد تاكيد قرار داده اســت [كه دولت ها بايد آن را براي اتباعشان فراهم آورند]. اصل چهارم هرگونه بردگي را ممنوع ســاخته و اصل پنجم گويد :احدي را نمي توان تحت شكنجه ،يا مجازات و يا رفتاري قرار داد كه ظالمانه و يا برخالف انســانيت و شئون بشري و يا موهن باشد. اصل ششــم تاكيد بر رعايت حقوق يك انســان در هرجا كه باشــد (صرفنظر از مرزهاي جغرافيايي) دارد و اصل هفتــم گويد :همه در برابر قانــون برابرند و حق دارند بدون تبعيض و بالسويه از حمايت قانون (دادگاه و پليس) برخوردار شوند ،و هر كس حق دارد در مقابل هر تبعيضي كه ناقض مفاد اين اعالميه [اعالميه جهاني حقوق 30
بشرمصوب مجمع عمومي سازمان ملل و بعدا دولت هاي عضو] باشد و درقبال هر تحريك و اقدام كه براي برقراري تبعيض به عمل آيد حمايت شود. اصول هشتم ،نهم ،دهم و يازدهم در يك راستا قرار دارند و اصل هشتم از اين قرار اســت :هر فرد در برابر اعمالي كه حقوق اساسي وي را مورد تجاوز قرار دهد و آن حقوق در قانون اساسي (كشور متبوع) يا قانون و ضوابط ديگري براي او شناخته شده باشد ،حق رجوع به محاكم ملّي [داخلی] صالحه را دارد. اصل نهم :احدي را نمي توان خودســرانه بازداشت، زنداني و تبعيد كرد. اصل دهم :هر فرد حق دارد كه يك دادگاه مســتقل و بيطرف با رعايت مساوات كامل به دعاوي او منصفانه و علني (با حضور روزنامه نگار و تماشــاگر) رسيدگي كند [حق مراجعه به دستگاه قضايي]. اصل يازدهم صراحت دارد كه بايد به هر متهم به بزه، تا ثبوت جرم به چشم بي گناه نگريسته شود ،و هيچكس براي انجام يا عدم انجام عملي كه در زمان ارتكاب ،جرم شناخته نمي شده محكوم نخواهد شد (عطف به ماسبق نشدن قوانين). اصل 12دخالت در زندگي خصوصي ،امور خانوادگي و مكاتبات مردم را منع كرده است (حق رعايت پرايوسي) و چنين صراحت دارد :احدي در زندگي خصوصي ،امور خانوادگي ،اقامتــگاه و مكاتبات خود نبايد مورد مداخله هاي خودسرانه واقع شود و شرافت ،شهرت و نامش مورد تعرض قرار گيرد. اصل 13بازگشــت به وطــن را يك حق براي همه افراد دانســته اســت و چنين گويد :هركس حق دارد هركشوري از جمله وطن خود را ترك كند و يا به كشور خود بازگردد (حق بازگشــت به وطن ـ كشــوري كه در آنجا بــه دنيا آمده و نام او به عنوان تبعه ثبت شــده باشد). اصل 14كه درهمين زمينه است از اين قرار است :هر فرد حق دارد در برابر تعقيب و شكنجه و آزار پناهگاهي جســتجو و در كشوري ديگر پناه اختيار كند؛ مگر اين كه تعقيب او به خاطر ارتكاب جرم عمومي و غير سياســي باشد.
سفالنبشته منشور كوروش بزرگ درباره حقوق انسان ـ اين استوانه از مارس ( 2013نوروز ايراني) تا پايان اين سال ( 31دسامبر) در 5شهر بزرگ آمريکا به معرض تماشاي عمومي گذارده شد
در اصل 15اخراج از تابعيت رد شــده است و گويد: احدي را نمي توان از تابعيت کشور زادگاه محروم كرد. اصل 17تاكيد دارد كه نمي توان كسي را خودسرانه از حق مالكيت محروم كرد. اصول 18و 19آزادي فكر و عقيده و بيان بدون بيم و ترس آن را يك حق مسلم هر انسان خوانده است .اصل :18هركس حــق دارد از آزادي فكر ،وجدان و مذهب برخوردار باشــد و اصل :19هركس حق آزادي عقيده و بيان دارد و نبايــد از طرح و اعالم آن بيم و ترس به خود راه دهد .اصل 20كه تا حدي در همين راستا است گويد: هركس حق دارد آزادانه گروه و جمعيت مسالمت آميز تشكيل دهد. اصل :21هركس حق دارد كه در اداره امور عمومي كشورخود مســتقيما و يا غير مستقيم (از طريق انتخاب نماينده) مشــاركت كند و همين اصل ،احراز به مشاغل عمومي را با تساوي شرايط ،حق هر تبعه دانسته و چنين گويد :هريك از اتباع حق دارد با تســاوي شــرايط ،به مشاغل عمومي كشور خود نائل آيد .در بند ديگر همين اصل آمده اســت :اساس و منشاء قدرت حكومت ،اراده مردم اســت و اين اراده در انتخابــات آزاد كه از روي صداقت انجام گيــرد ا ِعمال مي گردد (حق برخورداري از دمكراسي). اصل 22گويد :هركس حق امنيت اجتماعي دارد و مجاز به فعاليت هاي اقتصادي ،فرهنگي و اجتماعي است كه الزمه رشد و نمو شخصيت او است؛ بارعايت تشكيالت و منابع كشور. اصل 23صراحت دارد كــه هركس حق دارد كار كند و كار خود را آزادانه انتخاب كند و شرايط منصفانه و رضايت بخش براي كار داشته باشد و در مقابل اخراج و بيكاري حمايت شود (حق اشتغال). اصل 24در زمينه استفاده مرخصي از كار و اصل 25 در باره تامين رفاه و بهداشت است. اصــل 26در زمينه حق برخــورداري از آموزش و پرورش عمومي و رايگان ،و اجباري بودن (دســت كم) تعليمات ابتدايي است. اصل 27كه تاكيد بر حمايت از آثار علمي و فرهنگي و هنري دارد (حق اختراع ،ابتكار ،تاليف و تصنيف) گويد كه هركس حق دارد آزادانــه در حيات فرهنگي جامعه خود مشــاركت جويد و ازحمايت منابع معنوي و مادي آثار علمي ،فرهنگي و هنري خود به عنوان مؤلف و مصنف برخوردار شود. اصل 28به هر فرد حق داده است كه درخواست كند براي اجراي اصول اين اعالميه؛ نظم و ضابطه اجتماعي و جهاني به وجود آيد. در اصل 29آمده است كه هركس در مقابل آن جامعه اي وظيفه (تكليف) دارد كه رشد آزاد و كامل شخصيت اورا ميسّ ر سازد. اصل 30افراد را از تفسير نادرست اصول اين اعالميه برحذر داشته است. روزنامک -دی -1393شماره نهم
آذرماه و دانستنی ها
روزی که موالنا جالل الدين محمد ،صوفي بزرگ و صاحب مثنوي درگذشت
مي ســازد .براي مولوي در سرودن شعر، موالنا جالل الدين محمد صوفي بزرگ اداي مقصود بر زينــت هاي لفظي ترجيح و صاحب مثنوي 17دسامبر 26( 1273 داشته است .همه جا بر ضد خودپسندي، آذرماه) در قونيه (تركيه امروز) درگذشت غرور ،جاه ،ظاهردوستي و ريا بوده و تاكيد و هر ســال به اين مناســبت مراسمي در بر راهنمايي و نجات بشر داشته است .موالنا كنار مــزار او بر پا مي شــود كه يك هفته از این جهت به رومی معروف اســت که به طــول مي انجامد .موالنــا جالل الدين مدتی و اواخر عمر در قونیه و در آن زمان محمد متخلّص بــه مولوي که بيش از 26 تصویرموالنا در قلمرو روم شــرقی (دولت قسطنطنیه) هزار شــعر عرفاني ســروده است بسال زندگی کرد .از ســال 1336به این سوی 586هجري خورشيدي (سی ام سپتامبر 1207ميالدي = هشــتم مهرماه) در بلخ خراســان يكي از مراسم بزرگداشت مولوي منظما در تهران برگزار شده است. مراكز بزرگ فرهنگ و ادبيات فارســي و تمدن ايراني به دنيا مراسم سال 1336که هشتم آبان این سال (30اکتبر )1957 آمده بود .مثنوي وسعت انديشــه و صفاي موالنا را منعكس برگزارشده بود «بسیار باشکوه» توصیف شده بود.
سالروز درگذشت ابوالحسن صبا استاد موسيقي -صبا در يک نگاه
محلي ايران را فراهم ســاخته بود كه عمر استاد ابوالحســن صبا موسيقيدان نامدار پُربارش به پايان رسيد و پس از او كسي ديگر ايرانزمين 19دسامبر سال 28( 1957آذر اين كار را دنبــال نكرد و ميهن ما از معدود ماه سال )1336درگذشت .وي بسال 1281 به دنيا آمده بود. كشورهاي جهان است كه ترانه هاي محلي آن كه پاره اي قدمت چند صد ساله دارند استاد صبا مدرّس هنرستان موسيقي ايران در همه رشته هاي موســيقي مهارت و نبوغ جمع آوري نشــده اند و بعضــي از آنها در شــرف انقراض و از ياد رفتن هستند ،و اين داشت .او يك موسيقي شناس برجسته بود و استاد ابوالحسن صبا ميراث ملّي از دست خواهد رفت .استاد صبا رويموسيقيملّيومحليایرانــقديموجديد ــ كار كرد (كاري كــه بعدا تاجيك ها انجام در عين حال يك پژوهشگر بزرگ در علم و داده اند) .اســتاد صبا مقدمات كار جمع آوري ترانه هاي هنر موسيقي بود و تحقيقات فراوان از او باقي مانده است.
زادروز سازنده ویولن در قرون وسطی ـ نگاهی به تاریخچه این ساز
مغول ها نخستین کســانی بودند که از نیکولو آماتی Nicolo Amatiسازنده این نوع ســاز بکار می بردند و در ساخت معروف ویولن Violinســوم دسامبر آن از موی اسب استفاده می کردند .این 12( 1596آذرماه 418ســال پیش) ساز از طریق ایران به روم شرقی و جهان در شــهر Cremonaواقع در درّه رود غرب رسیده است و در ایران قدیم به آن پو Poبه دنیا آمد و 88سال عمر کرد. «ت َنبور» می گفتند و عــرب ها «رباب». ویولن ســازی و نوازندگی با ویولن در ایتالیایی ها از قرون وســطی مشتاق این خانواده آماتــو ارثی بود .شــارل نهم ساز شــدند که آن را Vyollonو Violino پادشاه فرانسه در 1560به پدر بزرگ تصویرنیکولوآماتیترسیمِ لوکوریو تلفظ می کردند .پرویــز یاحقی معروف نیکولو سفارش ساخت 24ویولن داده بود که یکی از آنها تا به امروز باقی مانده است .آلتائیک ها و ترین ویولن نواز ایران توصیف شده است.
مخترع بارکُدBarcode
نهــم دســامبر 2012نورمــن وودلنــد Norman J. Woodlandیکــی از دو مخترع بارکُــد Barcodeدر 91 سالگی درگذشــت .وی زمانی که در دانشگاه درِکسِ ل در فیالدلفیــا تدریس می کرد با کمک یک دانشــجوی فوق لیسانس در رشته تکنولوژی ،بارکُد را اختراع کرد که کمک
Barcode
روزنامک -دی -1393شماره نهم
بزرگی به دریافت اطالعات به طریقه ا ُپتیکال Opticalاست. بارکُد که مرکب از یک رشــته خطوط مــوازی متغیّر در ابعاد Norman J. Woodland و فاصله در هر مورد است یک ( Machine – Readableقابــل خواندن با دســتگاه مربوط) اســت و باعث تسریع کار در دریافت اطالعات شــده اســت .وودلند این اختراع را در سال 1952به ثبت داد .وی و همکارش چهار سال برای این اختراع تالش کرده بودند .وودلند در اواخر دهه 1940در طرح مَنهتَن (تولید سالح اتمی) همکاری داشت.
جمعيت ايران در سال 1976 ( 1355هجري) 34 :میلیون به گــزارش روزنامه هاي تهــران در 23آذر 1355 ( 14دســامير 1976و دو سال پيش از انقالب) ،جمعيت ايران 34ميليون شــده بود و نفوس تهران و حومه اش به ســه ميليون و هفتصد هزار تن رســيده بود 1355 .سال سرشماري هر ده ســال يك بار ايران بود .جمعيت ايران 30ســال پس از آن زمان دو برابر و نفوس تهران بيش از سه برابر شــده بود .جمعیت این شهر که روي کمربند زلزله قرارگرفته به صورتی خــارج از قاعده ،روزافزون بوده است .ایران که پیش از انقالب عمدتا روستانشین و شهرک نشین بود اینک به صورت معکوس ،شهرنشین و بویژه کالن شهرنشین شده است .در سال 1355جمع ایرانیان برون مرز و عمدتا دانشجو ،از رقم 207هزار ت َن باالتر نبود و اینک حدود پنج میلیون.
روزي كه درويش خان از پدران موسيقي معاصر ايران فوت شد
غالمحســين درويش (درويش خــان) از پدران موسيقي معاصر ايران 22 نوامبر ســال ( 1926يكم آذر )1305در يك رويداد رانندگي در خيابان اميريه تهــران مجــروح و چند درویش خان ســاعت بعد پس از انتقال به بيمارستان درگذشت. وي هنگام وفات 54ساله بود .درويش خان موسيقي را در دارالفنــون تحصيل كرده بود و نه تنها يك نوازند ِه تار و سه تار بود بلكه دستگاههاي موسيقي سُ نّتي ايران را به هفت دســتگاه تبديل كرد و آهنگهاي فراوان ساخت كه 22آهنگ آن به جاي مانده است .درويش خان در عين حال يك تكنواز هنرمند بود و بيش از دستگاههاي ديگر به «ماهور» عالقه داشت. وي از نخســتين كساني اســت كه در ايران كالس آموزش موسيقي داير كرد و شماري از نامداران موسيقي ايراني شاگردان او بوده اند.
ايجاد دادگاه بين المللي و ... جامعه ملل 13دســامبر 22( 1920آذرماه 94سال پیش) تصميم به ايجاد يك دادگاه جهاني در شــهر الهه (هلند) گرفت .اين دادگاه پس از تاســيس سازمان ملل وظايف بيشــتري به دســت آورد كه اخيرا به تصويب مجمع عمومي اين ســازمان« ،دادرســي بين المللي» و تعميم آن وارد مرحله جدّ ي خود شده ،یک دادگاه جهانی کیفری به وجود آمده و احتمال گســترش دادرسی های جهانی افزايش يافته است که مورد نياز مبرم ملل است. ولی ،مسئله کار در اين است که اين دستگاه قضايي نيز در کنترل برخي از قدرتهاست که به صورت ابزار و حربه از آن استفاده مي کنند. 31
آذرماه و دانستنی ها
ورود اروپاییان به استرالیا و نیوزیلند
هلندی ها راه را باز کردند و انگلیسی ها متصرف شدند!
چهاردهم (و طبق برخي اســناد سيزدهم) دسامبر سال نيوزيلند از مهاجران اروپايي 15 ،درصد مائوري و مابقی از 1642ميالدي «آبل تاســمان» دريانــورد هلندي كه در نژادهاي ديگر و عمدتا از نژاد زرد (مهاجرین چینی ـ ژاپنی كمپاني هندِ هلند (اندونزي) كار مي كرد و ماموريت يافته و کره ای) هســتند .درياي ميان نيوزيلند و استراليا به نام بود راه دريايي به اروپا از جنــوب اقيانوس آرام و از طريق تاسمان Tasman Seaنامگذاري شده است. تاســمان پيش از نيوزيلند به جزيره بزرگي كه به نام او اقيانوس اطلس را بيابد ،در 1500کيلومتري شرق استراليا به جزايري رسيد که مسکون بودند .دو جزيره از اين جزاير «تاسمانيا» اســم گذاري شده است رسيده بود .بعدا دولت بزرگتر و مابقي کوچک بودند و دو جزيره بزرگ به صورت انگلستان اين جزيره را تصرف و ضميمه کلني خود ـ استراليا شــمالي ـ جنوبي قــرار گرفته بودند .بوميــان اين جزاير كرد .تاسمان بود که این سرزمین را استرالیا (جنوبی) خواند مائوري Maoriو از نژاد Polynesianبودند و جزاير خودرا که به همین نام مانده است. در آن زمــان و تا قرن 19تملك! جزاير دور دســت Aotearoaمي گفتند که هلندي ها هنگام ترسيم نقشه اين جزاير ،نــام Nova Zeelandiaبر آنها گذاردند (زيرا که از (جزاير مســکوني و حتي داراي دولت محلي و تشکيالت) توسط اروپاييان كاري عادي بود .انگلستان لحاظ منظر طبيعي شبيه منطقه زيلَند هلند بعدا اســتراليا (به مفهوم قــاره جنوبي) را بودند .بعدا انگليسي ها که آنجارا با جنگ به محل اقامت زندانيــان ،جانيان و زنان متصرف شدند اين نام را تغيير تلفظ و امالء خودفروش منتقله از آن کشور تبديل كرده دادند و نيوزيلند New Zealandنوشتند). بود .نخستين دسته هاي مهاجران انگليسي ديري نگذشت که مائوري ها هلندي از اين قماش دست به كشتاري عجيب از هارا از جزاير خــود دور کردند که چندي بوميان اســتراليا و جزاير مجاور آن زدند. بعد انگليسي ها برجايشــان نشستند و با اعقاب همين مهاجران اينك مردم ديگررا مائوري ها وارد چند رشــته جنگ شدند. تاسمان هلندی به ســرزميني كه به اين صورت تصاحب انگليســي ها با هدف تضعيف مائوري ها كرده اند راه نمي دهند!. و ايجاد جنگ داخلي ميان آنان ،به توزيع ملل آسياي شرقي نسبت به تصاحب استرالياي مسکون تفنگ در اين جزاير دست زدند و به نتيجه رسيدند و آنگاه راه ورورد مهاجران اروپايي را باز کردند و در سال 1840با توسط انگليسي ها و عمدتا در قران نوزدهم همواره به ديده مائوري قرارداد صلح و مشارکت در حکومت امضا کردند .اعتراض نگريســته اند و امپراتوري ژاپن با همين بهانه در نيوزيلند بــا 4ميليون و 540هزار تن جمعيت و 268هزار جريان جنگ جهاني دوم چندبار استراليا را بمباران هوايي کيلومتر مربع وســعت از اعضاي جامعه مشترک المنافع کرد .باوجود اين ،فکر آســيايي کردن استراليا همچنان در است و پادشاه انگلســتان را رئيس کشور مي داند .پس از ذهن آسيائيان باقي است ـ آسيائياني که دارند قدرت مي جنگ جهاني دوم ـ نيوزيلند ،آمريکا و استراليا پيمان دفاع شوند .قدرت گرفتن آسیایی ها سبب شد که در پاييز 2011 مشترک امضا کردند که به آنزوس ANZUSمعروف است .رئيس جمهور آمريکا به استراليا برود و قول فرستادن نيروي طبق نتايج آماري سال ،2013هفتاد و 4درصد جمعيت نظامي به استراليا و استقرار بدهد.
اندرزهای بانویی که 116سال عُمر کرد
اليزابت بولــدن Elizabeth Boldenكه طبق گيِنس براي روزي كه آن را برای همیشه ت َرك مي كند جمع و جور (كتاب ركوردها) 116ســاله بود يازدهم دسامبر 2006ساخته بود .تنها دلواپسی او این بود که بازماندگانش اشیائی درگذشت .اين زن كه 15آگوست 1890به دنيا آمده بود را که مورد عالقه اش هستند ازجمله عکس هایش ،کتاب هایش ،نامه هایش و ساعت های مچی از در يك خانه ســالمندان در ايالت تنسي کار افتاده اش را دور نریزند و اندرزهای آمريكا بســر مي ب ُرد .تا آگوست 2006 او را که در دفتری نوشته شده اند تکثیر و ماريا اســتر دو كاپوويال (بانويي از كشور میان خود توزیع کنند تا تجربه های او به ا ِكوادور) كهنسالترين انسان در روي كره گور نرود .چه بهتر که مواردی از آنها را زمين بود كه او نيــز در آن ماه در 116 سالگي فوت شد. قاب کنند تا جلوی چشمشان باشد .اندرز بزرگ او «دقّت در ازدواج» است .بی دقتی اليزابت 6سال پيش از درگذشت، الیزابت ،زمانی که 110ساله بود در این مهمترین اقدام مســاوی است با در مصاحبه اي که انتشار یافته است گفته فرورفتن در باتالق و درد سر و گذرانیدن بود كه هر غذايي را که دوست داشت مي خورد (پرهيز نمي كرد) ولي خواب خود را از دست نمي داد عمر بدون شادی و شادمانی .در ازدواج نباید شتاب کرد. و به خود غم و ترس (نگراني) راه نمي داد .هر وقت كه غم مشورت ،مشورت و بازهم مشورت را نباید از دست داد. را در نزديكي خود مي ديد به خواندن داستان و يا خيالبافي اندرز مهم دیگر او ،گریز از هرگونه اعتیاد اســت از سیگار (خياالت زيبا) مي پرداخت و يا اين كه به گورستان مي رفت تا الکل و قمار و خودداری از ورود به فساد و قانونشکنی که و در میــان گورها قدم می زد و ســنگ قبرها را می خواند عمر را تباه می کند .حرص مال زدن ،چرا؟ .معلوم نیست که طول عمر متوفی روی آنها نوشــته شده است .پس از که پس از مرگ ،بر سر مال زائد بر نیاز چه خواهد آمد .پول 70سالگي خودش را براي مردن آماده كرده بود و خانه را مُفت [ارث] همه را فاسد می کند. 32
نخستين بانو كه در دوران
معاصر در قاره آفريقا رئيس كشور شد
بانــو «ا ِلــن جانســون ســيرليف Ellen Johnson » Sileafمتولــد ،1938 بيست و سوم نوامبر 2005 برنــده انتخابات كشــور آفريقايي «ليبريا» اعالم شد Ellen J. Sileaf كه از 16ژانويه 2006پس از اداي سوگند كار خودرا در اين سمت آغاز كرده است. در دوران معاصر ،وي نخســتين بانويي است كه در قاره آفريقا رئيس يك كشور شده است. بانو اِلن جانســون قبال وزير دارايــي ليبريا بود .وي درآمريكا (دانشــگاه كلرادو) در رشته اقتصاد لیسانس گرفته و از دانشــگاه هاروارد ،فوق لیســانس مديريت عمومی (مدیریت موسسات دولتی) .الن از اعقاب بردگان سياهپوست آمريكايي اســت كه به آفريقا بازگردانيده شدند و برايشان كشور ليبريا را به وجودآوردند .بانو اِلن جانسون سیلیف تا 25درصد هم دارای تبار آلمانی است. انتخابات ليبريــا پس از يك دوره حكومت كودتا و جنگ داخلي ازسرگرفته شده بود.
نخستین پرواز با هواپیما
17دسامبر سال 1903در صحراي «كيتي هاك» ايالت كاروليناي شــمالي آمريكا برادران رايت (ارويل و ويلبر رايت) هواپيمايي را كه در كارگاه دوچرخه ســازي شان بر پايه اســتفاده از مقاومت هوا ساخته بودند به پرواز در آوردند كه به عنوان نخستين پرواز بشر با هواپيما ثبت شده است .پرواز بشر با بالون هوای گرم در چهارم ژوئن 1783 صورت گرفته بود .این بالون توسط دو برادر فرانسوی ـ ژاک و ژوزف مون گلفیه ـ ساخته شده بود .بالون ساخت این دو برادر در نوامبر و دسامبر آن سال چند مسافررا هم حمل و در ارتفاع 500متری با ســرعت 22کیلومتر در ساعت پرواز کرده بود. برادران رايت 18دسامبر ،و يك روز پس از نخستين پرواز كه پيروزمندانه بود ،از دولت آمريكا خواستند كه اختراع آنان را خريداري كند .وزارت جنگ آمريكا مامور بررسي اين درخواست شــد و پس از مذاكره و مشاهده اختراع ،تصميم گرفت براداران رايت را به خدمت بگيرد و كمك مالي به تكميل اين صنعت بكند.
عکسی تاریخی از نخستین پرواز در صحرای کیتی هاک روزنامک -دی -1393شماره نهم