Javanan 661 by javanan

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

158

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

157

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫‪C‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫اعتمادبه‌نفس سالم‬ ‫یا خودشیفتگی‬ ‫مخرب‬ ‫بااینکه برخی خصوصیات افراد‬ ‫خودشیفته شبیه به اعتمادبه‌نفس‬ ‫به نظر می‌رسد اما به هیچ وجه‬ ‫یکسان نیستند‪ .‬خودشیفتگی از‬ ‫مرزهای اعتمادبه‌نفس سالم عبور‬ ‫می‌کند و به خودگرایی صرف‬ ‫تبدیل می‌شود که مدیریت شما را‬ ‫به خطر می‌اندازد‪.‬‬ ‫در چنین شرایطی به جای اینکه فردی‬ ‫بااعتمادبه‌‌نفس سالم به نظر برسید که برای‬ ‫زیردستانتان جذاب است‪ ،‬فردی متکبر و‬ ‫پرمدعا به نظر خواهید رسید‪ .‬حق همه چیز‬ ‫را از ِ‬ ‫آن خود می‌دانید‪ ،‬به دیگران با دید‬ ‫تحقیرآمیز نگاه می‌کنید و آنها را پایینتر از‬ ‫خودتان می‌دانید‪ .‬و زمانیکه رفتاری در خور‬ ‫آنچه خودتان می‌خواهید دریافت نکنید‪،‬‬ ‫بسیار عصبانی و پریشان خواهید شد‪.‬‬ ‫چطور می‌توانید بین اعتمادبه‌نفس سالم و‬ ‫خودشیفتگی تمایز قائل شوید؟ در زیر به‬ ‫‪ ۱۰‬عالمت هشدار اشاره می‌کنیم‪ .‬بااینکه‬ ‫همه ما شاید خصوصیتی از خودمان در این‬ ‫لیست مشاهده کنیم اما اگر بیشتر از ‪ ۵‬مورد از‬ ‫این عالئم را در خودتان می‌دیدید‪ ،‬می‌تواند‬ ‫نشانه خودشیفتگی شما باشد و باید سعی در‬ ‫تغییر رویه خود کنید‪.‬‬ ‫‪ ۱۰‬نشانه خودشیفتگی‬ ‫• باور اینکه شما بهتر از دیگران هستید‪.‬‬ ‫• خیالپردازی درمورد قدرت‪ ،‬موفقیت و‬ ‫جذابیت خود‪.‬‬ ‫• بزرگ جلوه دادن دستاوردها و استعدادهای‬ ‫خود‪.‬‬ ‫• انتظار تحسین و تمجید مداوم دیگران را‬ ‫داشتن‪.‬‬ ‫• باور اینکه فردی"خاص هستید و رفتار‬ ‫کردن بر طبق این باور‪.‬‬ ‫• درک نکردن احساسات و عواطف دیگران‪.‬‬ ‫• تحقیر کردن کسانیکه از خودتان پایینتر‬ ‫می‌دانید‪.‬‬ ‫• حسادت کردن به دیگران‪ .‬باور اینکه‬ ‫دیگران به شما حسادت می‌کنند‪.‬‬ ‫• داشتن اهداف غیرواقعبینانه‪.‬‬ ‫• داشتن اعتمادبه‌نفسی شکننده‪ .‬به شدت‬ ‫آسیب‌‌پذیر بودن‪.‬‬ ‫برگرداندن تعادل‬ ‫اگر موارد زیادی از این عالئم درمورد شما‬ ‫صدق می‌کرد‪ ،‬توصیه‌هایی برای برگرداندن‬

‫تعادل شخصیتی‌تان برایتان داریم‪.‬‬ ‫فروتنی را تمرین کنید‪ .‬قبل از گرفتن هر‬ ‫تصمیم مهم‪ ،‬سه سوال از خودتان بپرسید‪.‬‬ ‫«آیا نیرو و انرژی الزم برای این تصمیم را‬ ‫وقف آن کرده‌اید؟»‪« ،‬آیا کسی را دارم که در‬ ‫مواقعی که اشتباه کردم به من گوشزد کند؟»‪،‬‬ ‫«آیا من بهترین کسی هستم که می‌تواند این‬ ‫کار را انجام دهد؟»‬ ‫کنجکاو باشید‪ .‬به خودتان اجازه دهید‬

‫چیزهایی که فکر می‌کنید‪ ،‬احساس می‌کنید‬ ‫و باور دارید که درست است را امتحان کنید‪.‬‬ ‫یادتان باشد که از شما انتظار نمی‌رود که همه‬ ‫چیز را در مورد همه چیز بدانید‪ .‬همچنین به‬ ‫دنبال واقعیت باشید‪ .‬این خالء بین درک‬ ‫شما و واقعیت را پر می‌کند‪.‬‬

‫کنید‪ .‬این باعث می‌شود وارد همه تجربیات‬ ‫زندگی نشوید‪ .‬مالحظه‌کار بودن صدای‬ ‫خودشیفتگی درون مغزتان را خاموش‬ ‫می‌کند و می‌توانید دنیا را خوب ببینید‪ .‬وجه‬ ‫اشتراکات خود با دیگران را تشخیص دهید‪.‬‬

‫همدردی با خود را تمرین کنید‪ .‬در عین‬ ‫اینکه به درستی با واقعیت روبه‌رو می‌شوید‪،‬‬ ‫با خودتان مهربان باشید‪ .‬همچنین‪ ،‬مراقب‬ ‫باشید‪ .‬تمرین کنید که در زمان حال زندگی‬

‫اجازه ندهید خودشیفتگی کارایی شما را‬ ‫بعنوان یک مدیر محدود کند‪ .‬برای‬ ‫گرفتن بهترین نتیجه‪ ،‬حواستان به‬ ‫همه چیز باشد‪.‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

156

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

155

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

154

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

153

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

152

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

151

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

150

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

149

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

148

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

$1 00

BO TT

147

TUESDAY, MARCH 19

4TH ANNUAL

4 SHANBE SOORI PARTY

BORHAN + KASRA + PS WITH MC NAVID & PERCUSSION BY DR BONGO.

LADIES FREE UNTIL 11PM (ON GUEST-LIST)

DOORS OPEN AT 10PM // $15 COVER 19+ // DRESS CODE IN EFFECT INFO: 647.893.4447 155 YORK BLVD. RICHMOND HILL, L4B 3B4 DJ BORHAN SUPERMIX CD RELEASE AT PARTY. FREE FOR THE FIRST 150 GUESTS.

‫‪146‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫چرا در خانه بعضی‌ها همیشه خوش می‌گذرد؟‬ ‫به بعضی خانه‌ها که وارد می‌شوید‪،‬‬ ‫گذشت زمان را حس نمی‌کنید‪.‬‬ ‫بعضی از روزهای تنهایی‌تان‪،‬‬ ‫یاد آن خانه و صاحبخانه‌هایش‬ ‫می‌افتید و دلتان می‌خواهد‬ ‫دوباره مهمانشان شوید‪ .‬شاید آرزو‬ ‫کنید که خودتان هم بتوانید نقش‬ ‫چنین میزبان‌هایی را بازی کنید اما‬ ‫راز و رمز تبدیل کردن خانه‌تان به‬ ‫یک خانه گرم را ندانید و از اصول‬ ‫مهمان‌نوازی بی‌خبر باشید‪ .‬اما باور‬ ‫کنید که تبدیل شدن به چنین‬ ‫میزبانی‪ ،‬کار سختی نیست‪ .‬تنها‬ ‫کافی است با بعضی از اصول ریز‬ ‫و درشت مهمان‌نوازی آشنا باشید‬ ‫تا هرکسی از خانه شما احساس‬ ‫آرامش بگیرد‪.‬‬

‫برای شما باشند‪.‬‬ ‫خانه را به او معرفی کنید‬ ‫در بردن کیف دستی‪ ،‬چتر یا چمدان به او کمک‬ ‫کنید‪ .‬مهمانتان را به سمت اتاق با کمدی که‬ ‫می‌تواند وسایلش را در آن بگذارد راهنمایی‬ ‫کنید تا مهمانتان سرگردان به دنبال جایی برای‬ ‫قرار دادن وسایلش نگردد‪ .‬اگر مهمانتان از راه‬ ‫دوری آمده‪ ،‬بعد از این مرحله‪ ،‬به او جای حمام‬ ‫و دستشویی را نشان دهید و تا زمانی‌که او آماده‬ ‫می‌شود‪ ،‬میان‌وعده‌ای برایش آماده کنید‪.‬‬

‫گوشه‌گیری نیست‪ ،‬می‌توانید مهمانتان را آزادتر‬ ‫بگذارید تا از خودش پذیرایی کند‪.‬‬

‫مورد نیاز یا رسیدگی به ظاهر خانه‪ ،‬بعد از ورود‬ ‫مهمان است‪.‬‬

‫جای خواب مهمان‪ ،‬اتاق است‬

‫با تعارف‪ ،‬کار را خراب نکنید‬

‫هیچ‌وقت مهمانی که قرار است شب را در خانه‬ ‫شما بگذراند در هال یا پذیرایی جا ندهید‪.‬‬ ‫اگر اتاق اضافه‌ای ندارید‪ ،‬اتاق بچه‌ها یا‬ ‫اتاق خودتان را برای او آماده کنید و همه این‬ ‫هماهنگی‌ها را قبل از ورود مهمان انجام دهید‪.‬‬ ‫اگر جای کافی برای پذیرش چنین مهمانی‬ ‫ندارید‪ ،‬از قبل به او اطالع دهید‪.‬‬

‫به مهمان خود بگویید آیا مجاز به آوردن‬ ‫دوستان یا همراه هست یا خیر‪ .‬به او یادآوری‬ ‫کنید که باید قبل از آوردن همراه‪ ،‬موضوع را به‬ ‫شما اطالع دهد و اگر شرایط پذیرایی از همراه‬ ‫او را ندارید‪ ،‬این موضوع را به مهمانتان اطالع‬ ‫دهید‪.‬‬ ‫چشم‌تان را از دست مهمان بردارید‬

‫اولین لحظه؛ مهم‌ترین لحظه‬ ‫درست است که هزار و یک کار دارید و غذایتان‬ ‫روی گاز می‌جوش ‌د اما یکی از بدترین رفتارهایی‬ ‫که در لحظه ورود مهمان‌های‌تان می‌توانید انجام‬ ‫دهید‪ ،‬حاضر نبودن مقابل در است‪ .‬مهم نیست‬ ‫چقدر با آنها صمیمی باشید؛ به عنوان یک‬ ‫میزبان‪ ،‬وظیفه شماست که همه کارها را برای‬ ‫چند ثانیه هم که شده کنار بگذارید و به نشانه‬ ‫خوشامدگویی جلوی در حاضر باشید‪ .‬صبر‬ ‫نکنید که مهمانتان پشت در حاضر شود و زنگ‬ ‫در ورودی را بزند‪ .‬بهتر است از همان لحظه که‬ ‫در اصلی خانه را باز می‌کنید‪ ،‬در ورودی خانه‬ ‫را هم باز نگه دارید تا به جای دیدن چوب در‪،‬‬ ‫چهره خندان شما را در اولین نگاه ببیند‪.‬‬ ‫در آشپزخانه ننشینید‬ ‫شاید بخواهید با درست کردن چند جور غذا‬ ‫به مهمانتان بیشتر احترام بگذارید اما فراموش‬ ‫نکنید که او بیشتر از این غذاها به حضور شما‬ ‫نیاز دارد پس بیش از اندازه در آشپزخانه وقت‬ ‫صرف نکنید و با بیش از حد خسته کردن خود‪،‬‬ ‫انرژی‌تان را برای پذیرایی از مهمان کم نکنید‪.‬‬ ‫به جای این مشغولیت‌ها‪ ،‬برنامه کم‌زحمت اما‬ ‫خوبی را برای آماده کردن خوراکی‌ها تعیین‬ ‫کنید و در طول روز چند مرتبه با خوراکی‌های‬ ‫مختلف از مهمانتان پذیرایی کنید‪ .‬کیک و‬ ‫چای‪ ،‬آجیل‪ ،‬پاپ‌کورن‌هایی که به راحتی در‬ ‫خانه آماده می‌شوند‪ ،‬می‌توانند گزینه‌های خوبی‬

‫‪ ،‬شخصیتش را در نظر بگیرید‬ ‫بگذارید مهمانتان و خانه شما مثل خانه‬ ‫خودش باشد‪ ،‬اما قبل از هر برخوردی‪ ،‬نگاهی‬ ‫به شخصیت او بیندازید‪ .‬اگر فرد درون‌گرایی‬ ‫است که خیلی دیر با محیط کنار می‌آید‪ ،‬الزم‬ ‫است از همان لحظات اول توجه بیشتری به‬ ‫او نشان دهید و گاهی نیازهایش را پیش‌بینی‬ ‫کنید اما اگر صمیمیت زیادی دارید و او هم آدم‬

‫زندگی را به خانه بیاورید‬ ‫بد نیست قبل از رسیدن مهمان‪ ،‬چند شاخه گل‬ ‫تازه در خانه بگذارید؛ گل تازه به خانه شما‬ ‫روح می‌دهد و فضای قابل‌پذیرش‌تری را برای‬ ‫مهمانتان فراهم می‌کند‪ .‬تمیز کردن خانه یا‬ ‫درست کردن چیدمان را در روزهای قبل انجام‬ ‫دهید‪ .‬بدترین زمان برای خرید کردن وسایل‬

‫اگر مهمان شما بچه کوچکی دارد که ممکن‬ ‫است هنگام بازی به وسایل گران‌قیمت‌تان یا‬ ‫خودش آسیب بزند‪ ،‬قبل از آمدن او این وسایل‬ ‫را از دسترس‌اش دور کنید‪ .‬درست نیست که‬ ‫در زمان حضور مهمان‪ ،‬مدام مراقب وسایل‬ ‫خود باشید و با استرس چشمتان به دست و‬ ‫رفتارهای دیگران باشد‪.‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

Read This Magazine Online . www.

Javanantoronto.com

145

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

144

‫‪143‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫برای آگهی در این صفحه با ما‬ ‫تماس بگیرید‬ ‫‪905-508-0058‬‬ ‫‪416-512-9874‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

142

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

www.SafaRenovation.com

141

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

140

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

139

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

www.century21.ca/mahmoud.rahbari

138

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

137

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

136

‫‪135‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫ﻋﻴﺪ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻜﺎﻧﻰ ﻣﻰﻛﻨﻴﺪ؟‬ ‫ﺷﺴﺘﺸﻮی ﻓﺮﺵ ﯾﺎ ﻣﻮﮐﺘﻬﺎی‬ ‫ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﺴﭙﺎﺭﯾﺪ‬

‫ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺳﺮﻭﻳﺲ! ﻣﻨﺎﺳﺒﺘﺮﻳﻦ ﻗﻴﻤﺖ!‬

‫‪647-272-8032‬‬ ‫‪Free pickup and delivery‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

134

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

133

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

132

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

131

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

130

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

129

‫‪128‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫آذر‪ :‬شما امروز در حالیکه از یک کار‬ ‫به سراغ کار بعدی می روید بدون‬ ‫اینکه لزومی در این ببینید که کاری را‬ ‫که شروع کرده اید تمام کنید‪ ،‬کمی‬ ‫احساس آشفتگی و پریشانی می کنید‪.‬‬ ‫اکنون شما دوست دارید هرکاری که‬ ‫شروع کردید را تا آخر ادامه دهید‪ ،‬اما‬ ‫خیلی راحت حواستان پرت می شود!‬ ‫توجه کردن به رویاهایتان هم اکنون‬ ‫مثمرثمرتر از تالش برای ثابت کردن‬ ‫‪.‬سازندگی تان است‬

‫دی‪ :‬امروز بهرام عصبانی در امتداد‬ ‫و هم ترازی عجیبی قرار گرفته است‬ ‫و شما می توانید تضادها و تناقض‬ ‫های سیاره بخت خود را حس کنید‪.‬‬ ‫معموال با وجود بهرام ادعا کردن و‬ ‫مدعی بودن کار سختی است‪ ،‬اما‬ ‫امروز این سیاره ‪ 180‬درجه چرخیده‬ ‫است! درحالیکه نشانه شما را در‬ ‫مورد توانایی هایتان برای حل کردن‬ ‫مشکالت اخیر به شک انداخته‬ ‫اند‪ ،‬شما هنوز مطمئن نیستید که‬ ‫چگونه می توانید آنها را تفسیر کنید‪.‬‬ ‫استراحت کردن تضمین می کند‬ ‫که به کمال رسیدن برای شما از هر‬ ‫فعالیت خاص دیگری مهم تر است‪.‬‬ ‫هرچیزیکه حس کردید را بیان کنید‬ ‫و مطمئن باشید که اشنتباه نخواهید‬ ‫‪.‬کرد‬

‫بهمن‪ :‬شاید فرصت این را داشته‬ ‫باشید که با روشی متفاوت نظر خود‬ ‫را ابراز کنید‪ ،‬اما وقتی این کار را‬ ‫شروع کنید خودتان می فهمید که از‬ ‫آنچه پیش بینی می کردید پیچیده تر‬ ‫است‪ .‬باهمه این احوال االن زمان‬ ‫عقب نشینی کردن نیست‪ .‬شما شاید‬ ‫االن نتوانید فوری تاثیر کارهایی‬ ‫که کرده اید را ببینید‪ ،‬اما هرچه‬ ‫جلوتر بروید احساستان فرق خواهد‬ ‫کرد‪ .‬انقدر اتفاقاتی که افتاده را‬ ‫تجزیه و تحلیل نکنید؛ برای اینکه‬ ‫واقعا لزومی ندارد همه جزئیات را‬ ‫!!بدانید‬

‫اسفند‪ :‬شما امروز کارهای خیلی‬ ‫زیادی پیش رو دارید و در عین حال‬ ‫لبخند لحظه ای از روی لبان تان محو‬ ‫نمی شود‪ ،‬اما افراد دیگر شاید زیاد‬ ‫بهتان توجه نکنند! حتی اگر آنها‬ ‫از شما جواب سرراست و مستقیم‬ ‫بخواهند‪ ،‬شما با نرمی و انعطاف‬ ‫پذیری از این تحقیق و کنکاش عقلی‬ ‫آنها سرباز می زنید‪ .‬اما باید کمی‬ ‫بیشتر حواستان را جمع کنید‪ ،‬برای‬ ‫اینکه امکان دارد بعضی افراد چنان‬ ‫شاخک های حساسی داشته باشند!‬ ‫که حتی بدون اینکه بفهمید به فایل‬ ‫آدرسها و یا باکس میلتان دسترسی‬ ‫پیدا کنند!! اگر واقعا نمی خواهید که‬ ‫کسی به زندگی خصوصی تان سرک‬ ‫بکشد پس حفظ کردن حریم ها ایده‬ ‫‪.‬عاقالنه ای است‬

‫‪127‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫مرداد‪ :‬امروز شما با اطمینان و اعتماد‬ ‫به نفس بیشتری با مردم برخورد می‬ ‫کنید‪ .‬باوجود اینکه شما به خاطر ظاهر‬ ‫سرسختانه خود برجسته و مورد توجه‬ ‫شده اید‪ ،‬وقتی که حقایق واقعی بهتان‬ ‫گفته می شود‪ ،‬آماده اید که فکر خود‬ ‫را تغییر دهید‪ .‬اما خوش بینی شما‬ ‫می تواند مانع و عامل باز دارنده ای‬ ‫برای افراد دیگر باشد و آنها از سهیم‬ ‫کردن شما در افکارشان پشیمان شوند‪.‬‬ ‫پس آ گاهانه راه خود را هموار کنید تا‬ ‫بتوانید جایی برای ایجاد گفتگوهای‬ ‫‪.‬واقعی و اگاهانه ایجاد کنید‬

‫شهریور‪ :‬امروز حتی بهترین برنامه ها‬ ‫هم ممکن است به سرانجام نرسند‪،‬‬ ‫با نگران شدن به خاطر اتفاقات‬ ‫روی داده انرژی تان را تلف نکنید‪.‬‬ ‫درعوض روی چیزی که االن دارید‬ ‫تمرکز کنید‪ .‬شما ایده ای در سر‬ ‫داشتید که به روشی که شما در نظر‬ ‫داشتید عمل نکرده و ممکن است‬ ‫خطرات و ریسک هایی برای آن وجود‬ ‫داشته باشد‪ .‬بزرگترین قدرت و توانایی‬ ‫شما انعطاف پذیری تان است‪ ،‬در‬ ‫حالیکه به رویدادهای اخیر واکنش‬ ‫نشان می دهید‪ ،‬شما حتی راه های‬ ‫بهتری را برای رسیدن به اهدافتان پیدا‬ ‫‪.‬خواهید کرد‬

‫مهر‪ :‬امروز شاید تعداد رابطه های‬ ‫شما بیشتر شود‪ ،‬چرا که ونوس یعنی‬ ‫سیاره فرمانروای شما پیام هایتان را از‬ ‫میان سیاره و عوامل بیگانه و خارجی‬ ‫می گذراند‪ .‬اما باوجود ونوس دوست‬ ‫داشتنی در هفتمین خانه تان یعنی‬ ‫خانه دوست و شریک و عطارد در‬ ‫هفتمین خانه تان یعنی خانه ‪-‬ابراز‬ ‫وجود کردن‪ -‬صحبت های عاشقانه‬ ‫و رمانتیک شما می تواند با یک فرد‬ ‫خاص به طور عمیقی ارتباط برقرار کند‪.‬‬ ‫نگران این نباشید که افراد دیگر چه فکر‬ ‫می کنند‪ ،‬انچه در قلبتان دارید و فکر‬ ‫می کنید درست است را ابراز کنید‪،‬‬ ‫‪.‬دیگران هم مطمئنا متوجه خواهند شد‬

‫آبان‪ :‬شما در عالم خیال دوست دارید‬ ‫با وجود تمام محدودیت ها و موانعی‬ ‫که جلوی راهتان قرار گرفته هم کارتان‬ ‫را خوب انجام دهید‪ .‬شما می دانید که‬ ‫عمل کردن به قوانین کار خیلی خوبی‬ ‫است‪ ،‬اما کنترل کردن آن از دست شما‬ ‫خارج شده است‪ .‬شاید احساس می‬ ‫کنید که دست و پای شما را بسته اند و‬ ‫می خواهید محدودیت هایتان را از بین‬ ‫ببرید‪ .‬اما امروز سعی نکنید زیاد کار‬ ‫کنید‪ ،‬وگرنه موقعیتی را خراب خواهید‬ ‫کرد که در واقع آنقدرها هم که شما‬ ‫‪.‬فکر می کردید بد نبوده است‬

‫‪126‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫فروردین‪ :‬امروز اگر کسی بتواند شخص‬ ‫دیگری را خراب کرده و به منجالب‬ ‫بکشاند‪ ،‬آن شخص شما خواهید بود!!‬ ‫اما شما از کسی پول قرض نگیرید‪ ،‬چرا‬ ‫که برای چیزهایی که تا بحال دریافت‬ ‫کرده اید باید سخت تالش کنید‪ .‬در‬ ‫برابر گرفتن هر نوع کمک و حمایت‬ ‫مالی مقاومت کنید‪ .‬با پول قرض کردن‬ ‫حتی اگر االن کارتان راراحت کنید‪ ،‬ولی‬ ‫بعدها باید بسیار تالش کنید تا اوضاع به‬ ‫‪.‬حالت اول برگردد‬

‫اردیبهشت‪ :‬امروز سیاره بختتان یعنی‬ ‫ونوس‪ ،‬شما را در حالیکه به وسیله‬ ‫قدرت یک عشق عالی فریفته شده و یا‬ ‫حتی آزار دیده اید‪ ،‬می تواند دوباره با‬ ‫عشقتان پیوند دهد‪ .‬ولی متاسفانه شما‬ ‫قادر نیستید رویاهایتان را به واقعیت‬ ‫تبدیل کنید‪ ،‬چرا که تمام این رویاها‬ ‫زاییده ذهن خیالپرداز بیش از اندازه‬ ‫فعالتان هستند‪ .‬امروز اصال نگران ابراز‬ ‫عشق نباشید؛ االن فقط از خوشبختی ها‬ ‫!ناپیدای زندگی تان لذت ببرید‬

‫خرداد‪ :‬سیاره بخت شما‪ ،‬یعنی‬ ‫عطارد‪ ،‬امروز تبدیل به یکی از سیاره‬ ‫های مرموز شده است و شما را با‬ ‫جهان های موازی و هم ردیف مرتبط‬ ‫می کند‪ .‬امروز در مورد بیگانه ها و‬ ‫یا راهنماهایی که شما را به هیجان‬ ‫می آورند صحبت نکنید؛ فقط باید‬ ‫بفهمید که چه کسانی حاضرند برای‬ ‫ملحق شدن و کمک کردن به شما‬ ‫همراه شوند‪ .‬به یاد داشته باشید‬ ‫که اگر برای یادگرفتن علم و دانش‬ ‫بیش از اندازه تالش کنید‪ ،‬تجزیه‬ ‫و تحلیل کردن تان می تواند ذهن‬ ‫شما را به روی ابعاد درونی و معنوی‬ ‫جهان ببندد‪ .‬شما االن نباید هیچ‬ ‫کار خاصی انجام دهید‪ ،‬فقط باید‬ ‫اعتراف کنید که امکان وقوع بعضی‬ ‫!از چیزها را واقعا نمی فهمید‬

‫تیر‪ :‬شما امروز به خاطر اینکه بتوانید‬ ‫خودتان را برای فردا که ماه به نشانه‬ ‫تان باز می گردد آماده کنید‪ ،‬باید‬ ‫کارهای خیلی زیادی انجام دهید‪.‬‬ ‫اگرچه کار شما به راحتی روی غلطک‬ ‫می افتد‪ ،‬اما شاید در طول کار با‬ ‫موانع متعددی نیز روبرو شوید‪ .‬با‬ ‫چیزهایی که جلوی راهتان را گرفته اند‬ ‫نجنگید؛ در عوض نگاه کنید و ببینید‬ ‫که نشانه ها بهتان چه می گویند! اگر‬ ‫شما از این نشانه ها درس بگیرید‪،‬‬ ‫بهتان اجازه داده می شود که به مرحله‬ ‫!بعدی پا بگذارید‬

‫‪125‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫جنبش زنان "سینه برهنه" اوکرایینی‬ ‫به برلین هم رسید‬

‫از آغاز شکل‌گیری "فمن" آلمانی در برلین‬ ‫بسر می‌برد‪.‬‬

‫اقامت او دست به تظاهرات زد‪ .‬اعتراض این‬ ‫گروه با دخالت پلیس به پایان رسید‪.‬‬

‫شچنکو در ماه سپتامبر گذشته‪ ،‬هنگامی که‬ ‫میشل پالتینی‪ ،‬رئیس فدراسیون فوتبال اروپا‬ ‫(یوفا) به کیف رفته بود‪ ،‬با کنش‌گران دیگر‬ ‫علیه "بردگی جنسی زنان" در برابر محل‬

‫الکساندرا شچنکو قصد دارد دست‌کم تا ‪۶‬‬ ‫ماه دیگر در برلین زندگی کند «تا وقتی که‬ ‫گروه آلمانی بتواند رهبری مستقلی ایجاد کند‬ ‫و فعالیت‌هایش را به‌طور مستقل سر و سامان‬

‫جنبش مدنی زنان اوکرایینی‬ ‫موسوم به "فمن" (‪ )FEMEN‬که‬ ‫حرکت‌های اعتراضی خود را‬ ‫برای احقاق حقوق زنان اغلب با‬ ‫شعارهایی نوشته‌شده بر سینه‌های‬ ‫برهن ‌ه خود انجام می‌دهد‌‪ ،‬در‬ ‫آلمان نیز فعال شده است‪ .‬این‬ ‫گروه تا کنون ‪ ۲۰‬عضو دارد‪.‬‬

‫جدیدترین فعالیت گروه آلمانی جنبش زنان‬ ‫"فمن" (‪ ،)FEMEN‬در برابر محل گردهم‌آیی‬ ‫حزب راست‌گرای افراطی این کشور (‪)NPD‬‬ ‫در ماه فوریه در برلین‪ ،‬پایتخت آلمان صورت‬

‫دهد‪».‬‬ ‫فمینیست‌های فرانسوی و برزیلی‬ ‫مرکز اصلی جنبش زنان "فمن" (‪)FEMEN‬‬ ‫سال پیش در پاریس دایر شد‪ .‬این جنبش‬ ‫نخستین حرکت اعتراضی خود را پیش‬ ‫از برگزاری مراسم قرعه‌کشی رقابت‌های‬ ‫جام ملت‌های اروپا (یورو ‪ )۲۰۱۲‬در برابر‬ ‫استادیوم المپیک کی‌یف در اوکرایین آغاز‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫فمینیست‌های اوکرایینی در این مراسم با‬ ‫سینه‌های برهنه‪" ،‬علیه نابرابری‌های جنسیتی‬ ‫در اوکرایین و شکل‌گیری باندهای فحشا و‬ ‫خودفروشی در این کشور‪ ،‬به ویژه در دوران‬ ‫برگزاری مسابقات فوتبال" اعتراض کردند‪.‬‬ ‫این جنبش دفتری هم در برزیل دایر کرده‬ ‫است‪.‬‬

‫گرفت‪" .‬علیه نژادپرستی"‪" ،‬علیه نفرت"‪ ،‬از‬ ‫جمله شعارهایی بود که اعضای این گروه بر‬ ‫سینه‌های برهنه‌ی خود نوشته بودند‪.‬‬ ‫نخستین فعالیت این گروه در ماه نوامبر در‬ ‫شهر کلن‪ ،‬در برابر فاحشه‌خانه‌ی رسمی آن‬ ‫به نام "پاشا" برگزار شد‪ .‬کالرا‪ ،‬دانشجوی‬ ‫‪ ۲۴‬ساله‌ی دانشگاه فنی برلین که در این‬ ‫حرکت اعتراضی شرکت داشت‪ ،‬آن را برای‬ ‫خبرنگار دویچه‌وله این گونه توضیح می‌دهد‪:‬‬ ‫«ما هم‌زمان‌‪ ،‬بلوزهای خودمان را درآوردیم و‬ ‫نترسیدیم‪».‬‬ ‫به‌نظر این کنش‌گر برلینی‪ ،‬اعتراض در برابر‬ ‫"پاشا" نتیجه‌ای بسیار مثبت داشت‪« .‬چون‬ ‫رسانه‌ها در رابطه با آن گزارش دادند و‬

‫درباره‌ی مسئله‌ی تن‌فروشی زنان و سهم مردان‬ ‫در این رابطه بحث شد‪».‬‬ ‫ساختار گروه آلمانی "فمن"‬ ‫اعضای این گروه آلمانی که اغلب در‬ ‫شهرهای برلین و هامبورگ زندگی می‌کنند‪ ،‬به‬ ‫‪ ۲۰‬تن می‌رسد‪ .‬این کنش‌گران در نشست‌های‬ ‫خود‌‪ ،‬اغلب به نشانه‌ی همبستگی با زنان‬ ‫تاجی از گل بر سر دارند‪ .‬اغلب هواداران و‬ ‫کنشگران گروه‪ ،‬از طریق فیس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بوک با یکدیگر‬ ‫در ارتباطند‪.‬‬ ‫یکی از پایه‌گزاران جنبش زنان‬ ‫اوکرایینی"فمن"‪ ،‬الکساندرا شچنکو که‬ ‫دانشجویی ‪ ۲۴‬ساله است‪ ،‬با اعضای این‬ ‫ن در ارتباط است‪ .‬او‬ ‫گروه و فعالیت‌های آنا ‌‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

124

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

123

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

122

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

121

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

120

‫‪119‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫چرا مردان دنبال دختران زیبا هستند؟‬ ‫مردها حتی در روابط دوستانه‬ ‫دخترهای زیبا هستند‪.‬مردها‬ ‫همیشه در رویای یک زن زیبا‬ ‫هستند ‪ ،‬حتی اگر خودشان بسیار‬ ‫زشت باشند یا زیبا باشند‪ .‬این حس‬ ‫در تمامی مردان وجود دارد و تنها‬ ‫مختص به یک یا دو نفر نیست و در‬ ‫نهان تمام مردها این حس وجود‬ ‫دارد فقط درصد آن کمی بیشتر یا‬ ‫کمتر است ‪.‬‬

‫مردها حتی در روابط دوستانه قبل از ازدواج‬ ‫نیز به دنبال دخترهای زیبا هستند ‪ ،‬در تحقیقی‬ ‫که بر روی درصد زیادی از مردها انجام شد‬ ‫مشخص شده است که این حس در تمامی‬ ‫مردان وجود دارد و تنها مختص به یک یا دو‬ ‫نفر نیست و در نهان تمام مردها این حس وجود‬ ‫دارد فقط درصد آن کمی بیشتر یا کمتر است ‪.‬‬ ‫اما به چه دلیل ؟‬ ‫هنگامی که یک مرد با یک زن مواجه می شود‬ ‫او را از هر لحاظ می پسندد جز مسئله زیبایی‪،‬‬ ‫معتقد است که اگر توانسته است او را پیدا کند‬ ‫پس می تواند شخص دیگری را نیز پیدا کند‬ ‫و به همین دلیل گزینه اول را رها می کند و به‬ ‫دنبال شخص دیگری می رود زیرا معتقد است‬ ‫که زن های بسیار زیبایی وجود دارند و مصرانه‬ ‫بر این مساله تاکید می کنند که " زن های زیبای‬ ‫بسیاری وجود دارند"‪.‬‬ ‫جالب است بدانید که خانم ها همچین رویایی‬ ‫را در زمان نوجوانی خود دارند و زمانی که‬ ‫به دوره جوانی می رسند این رویا دیگر رنگ‬ ‫می بازد و جالی اولیه خود را ندارد معموال‬ ‫دخترها در دوره نوجوانی در رویای این هستند‬ ‫که شخصی با یک اسب سفید به دنبال آنها می‬ ‫آید ‪ ،‬غول ستمگر را می کشد و او را به همسری‬ ‫خود برمی گزیند اما پسرها از همان ابتدا واقع‬ ‫گراتر هستند و به دنبال این وقایع نمی روند اما‬ ‫همیشه به دنبال یک زن زیبا هستند ‪.‬‬ ‫یک پرنسس زیبا ‪ ،‬پرنسسی که تنها مالکش‬ ‫خود اوست‪ ،‬رویاهایی هستند که در ذهن پسران‬ ‫جوان می چرخد و در اکثر مواقع با شکست‬ ‫مواجه می شوند زیرا تنها معیار زیبایی برایشان‬ ‫مطرح می شود و چشمشان را در برابر سایر‬ ‫گزینه های کلیدی که مهم تر از زیبایی ظاهری‬ ‫هستند می بندند در نهایت نیز به زندگی بدون‬ ‫عشق می رسند ‪ .‬نتایج یک نظرسنجی که توسط‬ ‫یک روان شناس فرانسوی در فرانسه انجام شده‬ ‫است ‪ ،‬بیانگر موضوعات زیر می باشد ‪.‬‬ ‫هنگامی که از مردها سوال می شود آیا دوست‬ ‫دارند که یک همسر مثل سیندرال داشته باشند ‪:‬‬

‫بسیاری از آنها این موضوع را نمی پذیرند و می‬ ‫گویند همسری مثل سیندرال را نمی پذیرند در‬ ‫صورتی که نام یکی از بازیگران یا خوانندگان‬ ‫هالیوودی را ذکر می کنند و عنوان می کنند که‬ ‫مایلند این شخص همسر او باشد ‪.‬‬ ‫این موضوع بیانگر تغییر دید نسبت به زیبایی‬ ‫است ‪ .‬دیگر دختر ساده و در عین حال زیبایی‬ ‫مانند سفید برفی یا سیندرال محبوبیتی را که باید‬ ‫در بین جوانان قرن حاضر داشته باشد را ندارد‬ ‫و در عوض مدل ها و هنرپیشه ها جایگزین آن‬ ‫می شوند‪.‬‬ ‫یکی از دالیلی که ذکر می شود مبنی بر این‬ ‫موضوع است که سفید برفی یا سیندرال دارای‬ ‫شخصیت هایی ساده بوده اند‪.‬‬

‫برخالف اینکه گفته می شود بسیاری از آقایان‬ ‫خانمهای ساده را بیشتر می پسندند اما این روان‬ ‫شناس فرانسوی در طی تحقیقات خود به این‬ ‫نتیجه رسیده است که مردها دوست دارند خانم‬ ‫هایشان همیشه آرایش داشته باشند‪.‬‬ ‫بسیاری از آقایان معتقد هستند که تنها مادرشان‬ ‫زیبا بوده و شخص دیگری نمی تواند زیبایی او‬ ‫را داشته باشد به همین دلیل به دنبال شخصی‬ ‫هستند که از مادرشان زیبا تر باشد ‪.‬البته الزم‬ ‫به ذکر است زیبایی مادر تنها به دلیل زیبایی‬ ‫صورت مطرح نیست بلکه به دلیل زیبایی هایی‬ ‫معنوی که برای فرزندان دارد بخصوص در ذهن‬ ‫پسران ماندگار می شود ‪ ،‬به دالیلی مانند عقده‬

‫های ادیپ‪.‬‬ ‫عقده ادیپ چیست ‪:‬‬ ‫عقده ادیپ ‪ ،‬عقده ای که در آن فرزند پسر‬ ‫‪،‬پدرش را از بین می برد تا بتواند به ازدواج‬ ‫با مادرش برسد و مانعی بر سر راه نباشد ‪ ،‬این‬ ‫موضوع یک داستان افسانه ای و در کتب روان‬ ‫شناسی فروید بسیار بحث شده است ‪.‬‬ ‫بخاطر داشته باشید که پرنسس نیز پیر ‪ ،‬بیمار و‬ ‫زشت می شود و در نهایت تمام انسان ها روزی‬ ‫به مرگ نزدیک می شوند ‪ .‬در تمام روزهایی‬ ‫که گقته شد با وجود یک پرنسس زشت چه‬ ‫خواهید کرد ؟ پس به دنبال زیبایی های دیگری‬ ‫در وجود همسرتان باشید‪.‬‬ ‫اما زیبایی های دیگری نیز در این نظرسنجی‬

‫مورد توجه قرار گرفته اند ‪:‬‬ ‫بسیاری از آقایان ذکر کردند که منظورشان از‬ ‫زیبایی ‪ ،‬زیبایی باطنی است نه زیبایی ظاهری‬ ‫و این زیبایی را این چنین توصیف می کنند ‪:‬‬ ‫* آنها به دنبال دختر و همسری هستند که مهربان‬ ‫و سخت کوش باشد ‪ ،‬به صحبت های آنها‬ ‫گوش دهد و با هم تفاهم داشته باشند ‪.‬‬ ‫*زنی که قوی و مصمم باشد و او را در کارهایش‬ ‫به دنبال خود بکشد‪.‬‬ ‫*بسیاری از مردها معتقد هستند که تنها موردی‬ ‫که برایشان بسیار مهم است ‪ ،‬روابط زناشویی‬ ‫شان است حتی اگر زنشان کمی زشت باشد البته‬ ‫کمی نه خیلی ‪ ،‬در صورتی که روابط زناشویی‬

‫خوبی با او داشته باشند این موضوع برایشان‬ ‫کمتر آزار دهنده است‪.‬‬ ‫*باید به خاطر داشته باشید که شما تنها برای‬ ‫داشتن رابطه های زناشویی یا اعمال خارق‬ ‫العاده ای که در فیلم های غیر اخالقی نشان‬ ‫داده می شود ازدواج نمی کنید عالوه بر ارضاء‬ ‫نیازهای جنسی شما نیاز به ارضاء نیازهای‬ ‫روحی تان نیز دارید ‪ .‬اگر تنها برای ارضاء این‬ ‫حس ازدواج می کنید بسیار در اشتباه هستید‪.‬‬ ‫این روان شناس در ادامه به تمام آقایان توصیه‬ ‫می کند ‪ :‬افرادی که با این هدف وارد مسائل‬ ‫عاشقانه و احساسی خطرناکی مانند روابط‬ ‫زناشویی می شوند با همان شدت و سرعت نیز‬ ‫خارج می شوند زیرا رابطه زناشویی رابطه ای‬

‫نیست که تنها مالک خود را بر اساس زیبایی زن‬ ‫قرار دهید ‪ .‬همان طور که همیشه گفته می شود‬ ‫زیبایی ظاهری ممکن است با یک اتقاق ساده‬ ‫از بین برود اما این زیبایی باطنی است که هیچ‬ ‫گاه از بین نمی رود و به تمام آقایانی که دارای‬ ‫این دید نسبت به زن هستند ‪ ،‬توصیه می کند که‬ ‫شیوه نگارش خود را تغییر دهند تا در زندگی‬ ‫های مشترکشان دچار مشکل نشوند ‪.‬‬ ‫وی می افزاید ‪ :‬مکانی که شما با همسر آینده‬ ‫تان روبرو می شوید نیز نقش مهمی دارد با یک‬ ‫نگاه‪ ،‬عاشق می شوند و زندگی مشترکشان را‬ ‫تشکیل می دهند و به سرعت همان یک نگاه‪،‬‬ ‫از هم جدا می شوند‪.‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

118

‫‪117‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫ذهن دیگران را نخوانید؛ مخصوصا ذهن همسرتان را‬ ‫برخورداری از مهارت های ارتباطی مانند‬ ‫صحبت و گوش دادن صحیح نیاز دارد‪ ،‬اما‬ ‫عالوه بر یادگیری این مهارت ها‪ ،‬همواره‬ ‫موانعی در سر راه برقراری ارتباط صمیمانه‬ ‫که یکی از مالک های افزایش کیفیت زندگی‬ ‫است‪ ،‬وجود دارد‪.‬‬ ‫انسان ها باید این موانع ارتباطی را بشناسند و‬ ‫راه های غلبه بر آنها را بدانند‪ .‬مانع ارتباطی‬ ‫باعث می شود یک اتفاق‪ ،‬رفتار یا صحبت‪،‬‬ ‫معنای اصلی و واقعی خود را از دست بدهد‬ ‫و به شکل دیگر و به وسیله دیگران حتی‬ ‫متناقض تفسیر و باعث شناخت متفاوتی‬ ‫شود‪.‬‬ ‫به همین دلیل است که ذهن خوانی‪« ،‬انحراف‬ ‫شناختی» هم نامیده می شود‪ .‬این موانع یا‬ ‫انحراف ها بین همه انسان ها و در همه مکان‬ ‫ها به شکل ها و شدت های متفاوت وجود‬ ‫دارد و بیش از آنچه مردم تصور می کنند‪،‬‬ ‫باعث دشواری و اختالل در ایجاد ارتباط‬ ‫صمیمانه می شوند‪.‬‬

‫دکتر حامد محمدی کنگرانی‬ ‫می گوید ذهن خوانی یکی از‬ ‫علل اصلی سوءتفاهم در زندگی‬ ‫مشترک است‬ ‫امروز از دست مامانت خیلی‬ ‫ناراحتم‪ ،‬نبودی که ببینی چی می‬ ‫گفت‪.‬‬ ‫عزیزم! خودت را ناراحت نکن‪.‬‬ ‫باز هم مثل همیشه از مادرت‬ ‫طرفداری کن! منظورت اینه که‬ ‫من الکی خودم را ناراحت می‬ ‫کنم و مادرت همیشه درست می‬ ‫گوید؟ من که می دونم تو همیشه‬ ‫فکر می کنی من اشتباه می کنم‬ ‫و مادرت اصال تقصیری نداره‪ .‬تو‬ ‫همیشه مادرت را به من ترجیح می‬ ‫دی و اصال اهمیتی به من نمی دی‪.‬‬

‫«ذهن خوانی» به رابطه صمیمانه آسیب‬ ‫جدی وارد می کند زیرا فرد آنچه را که واضح‬ ‫است‪ ،‬نادیده می گیرد و براساس تصورهای‬ ‫خود قضاوت می کند و با این کار باعث می‬ ‫شود طرف مقابل هم مجبور به ذهن خوانی‬ ‫شود‪« .‬من که هر چیزی بگم‪ ،‬تو یک برداشت‬ ‫دیگه می کنی‪ ،‬پس بهتر است توضیحی‬ ‫ندهم‪ ».‬درنهایت چنین رفتاری باعث کاهش‬ ‫صمیمیت رابطه بین زن و شوهر می شود‪.‬‬

‫آخه من که چیزی نگفتم!‬ ‫تو با حرف هات یه چیزی می گی اما من که‬ ‫می دونم منظور اصلی ات چیه و تو ذهنت‬ ‫چی می گذره!‬ ‫این جمله ها چقدر برایتان آشنا هستند؟‬ ‫شاید شما هم تا به حال چنین گفت وگویی‬ ‫با همسرتان داشته و قبل از شنیدن تمام حرف‬ ‫های همسرتان‪ ،‬پیشاپیش دلیلی برای رفتار‪،‬‬ ‫سکوت یا حتی طرز نگاهش پیدا کرده و‬ ‫سریع آن را بیان کرده اید‪ .‬بعد هم بدون اینکه‬ ‫بخواهید‪ ،‬دلخوری ای پیش آمده و باعث‬ ‫کدورت و ناراحتی شده است‪.‬‬ ‫حتما این سوال در ذهنتان مطرح شد که چرا‬ ‫چنین اتفاقی می افتد؟ با دکتر حامد محمدی‬ ‫کنگرانی‪ ،‬روان پزشک‪ ،‬مشاور خانواده و‬ ‫ازدواج‪ ،‬عضو کمیته رسانه و کمیته آموزش‬ ‫انجمن روان پزشکان ایران گفت وگو کرده‬ ‫ایم تا در این مورد بیشتر بدانیم‪.‬‬ ‫▪ چه چیز باعث می شود زوج ها ذهن خوانی‬ ‫کنند؟‬ ‫ذهن خوانی در بسیاری از روزمره ما استفاده‬ ‫می شود اما بیش از همه در روابط بین زوج‬ ‫ها دیده می شود‪ .‬در این حالت‪ ،‬یکی از‬ ‫طرفین‪ ،‬براساس ادراکی که از رفتار و نیت‬ ‫همسر خود دارد‪ ،‬بدون اینکه حرف همسرش‬ ‫را بشنود‪ ،‬درباره حرف او قضاوت یا نتیجه‬ ‫گیری می کند‪.‬‬

‫مثال ممکن است وقتی مردی از همسرش‬ ‫می پرسد چرا درباره سینمارفتن حرفی به او‬ ‫نزده‪ ،‬زن در پاسخ بگوید‪« :‬چون می دانستم‬ ‫مخالفت می کنی‪ ».‬درحالی که این تصور و‬ ‫برداشت زن است‪ .‬جمله هایی از این قبیل‬ ‫نیز در چنین گفت وگوهایی مرسوم است؛‬ ‫«منظورت اینه که من‪،»....‬‬ ‫«تو با این حرفت می خوای بگی که‪،»...‬‬ ‫«می دونم منظورت چیه‪ ،‬تو این حرف رو‬ ‫می زنی ولی تو دلت داری‪« ،»....‬من تو رو‬ ‫خوب می شناسم و منظور واقعی تو رو می‬ ‫دونم»‪ ...‬معموال این مشکل در زوج هایی‬ ‫که مدت طوالنی تری از ازدواجشان گذشته‪،‬‬ ‫بیشتر مشاهده می شود‪.‬‬ ‫▪ شاید به این دلیل که با گذشت سال ها‪،‬‬ ‫شناخت بیشتری نسبت به هم دارند‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬آنها پس از مدتی فکر می کنند به خوبی‬ ‫یکدیگر را شناخته اند و به همین دلیل بر‬ ‫اساس ادراک و برداشت از رفتار همسر خود‪،‬‬ ‫واکنش نشان می دهند درحالی که این نوع‬ ‫ذهن خوانی‪ ،‬مشکالت بسیار جدی ای در‬ ‫روابط ایجاد می کند‪.‬‬ ‫▪ پس در سوءتفاهم هایی که بین زن و شوهر‬ ‫به وجود می آید‪ ،‬نقش دارد‪ .‬این طور است؟‬

‫یکی از مهم ترین و متداول ترین انحراف‬ ‫های شناختی و عامل بسیاری از به اصطالح‬ ‫سوءتفاهم ها‪ ،‬ذهن خوانی است‪ .‬افراد دچار‬ ‫این انحراف سعی می کنند مانند یک روان‬ ‫پزشک یا روان شناس مبتدی به تجزیه و‬ ‫تحلیل رفتار فرد مقابل بپردازند و انگیزه های‬ ‫پنهانی او را از گفته ها و رفتارهایش کشف‬ ‫کنند‪ .‬آنها گفته های طرف مقابل را می شنوند‬ ‫ولی به آن گوش نمی دهند و اعتماد ندارند‬ ‫بنابراین سعی می کنند منظور واقعی‬ ‫همسرشان را از ورای گفته هایش دریابند و‬ ‫ذهن خوانی کنند‪ .‬آنها به عالیم و نشانه های‬ ‫بسیار جزئی در لحن و حالت چهره طرف‬ ‫مقابل توجه می کنند ولی محتوای واقعی و‬ ‫ظاهر عینی صحبت ها را نادیده می گیرند‪.‬‬ ‫مشکل دیگر ذهن خوانی‪ ،‬این است که عمال‬ ‫فرد فقط براساس پیش فرض ها و گمانه زنی‬ ‫ها در مورد طرف مقابل قضاوت می کند‪.‬‬ ‫▪ چنین رفتاری چه تاثیر منفی ای بر روابط و‬ ‫کیفیت زندگی مشترک افراد می گذارد؟‬ ‫زندگی بر پایه روابط بنا شده است و همه‬ ‫فعالیت های ما در طول روز به برقراری ارتباط‬ ‫با دیگران در محل کار‪ ،‬تحصیل و زندگی نیاز‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫برقراری ارتباط سازنده و صمیمانه به‬

‫▪ برای اینکه دچار ذهن خوانی نشویم‪ ،‬چه‬ ‫کنیم؟‬ ‫فقط آموختن نحوه صحیح ارتباط کافی نیست‬ ‫زیرا شناخت انحراف های شناختی و غلبه بر‬ ‫آنها نیز بسیار مهم است‪ .‬خیلی از افراد سعی‬ ‫در برقراری ارتباط صمیمانه دارند و وقتی به‬ ‫دلیل موانع ارتباطی‪ ،‬موفق به انجام این کار‬ ‫نمی شوند‪ ،‬دلسرد و تسلیم می شوند‪.‬‬ ‫اولین روش برای مقابله با این انحراف‬ ‫شناختی‪ ،‬کنارگذاشتن تمام پیش فرض ها و‬ ‫پیش داوری هاست که کار مشکلی هم است‪.‬‬ ‫باید واضح و روشن صحبت و منظور خود را‬ ‫صریح و محترمانه بیان کرد‪.‬‬ ‫اگر متوجه شدید حرفتان درست فهمیده نشده‬ ‫است‪ ،‬با صبر و حوصله دوباره توضیح دهید‪.‬‬ ‫طرف مقابل نیز باید صحبت ها را درست‬ ‫گوش کند و اگر فکر کرد منظور و هدف‬ ‫پنهانی وجود دارد‪ ،‬از گوینده بخواهد حرفش‬ ‫را دوباره تکرار کند یا بیشتر شرح دهد‪.‬‬ ‫نباید از توضیح و پرسیدن دوباره عصبانی‬ ‫و ناراحت شد‪ .‬غلبه بر این مانع ارتباطی به‬ ‫تمرین و تالش هر دو طرف نیاز دارد و در‬ ‫نهایت اینکه در پشت هر حرف یا حرکت به‬ ‫دنبال مفاهیم و انحراف پنهانی و‬ ‫نهفته نباشید‪.‬‬

‫‪116‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫چ‬

‫گونه الکی‪ ،‬ن‬

‫باید نگرانی های پیش پا افتاده و‬ ‫بی اهمیت را دور بریزید و برای‬ ‫این منظور‪ ۵ ،‬راهکار ساده برایتان‬ ‫نام برده ایم‪. ..‬‬ ‫تفکرات و نگرانی ها نباید جایی در‬ ‫ذهن ما داشته باشند‪ .‬همچنن نباید‬ ‫به آنها اجازه جوالن بدهیم‪ .‬باید از‬ ‫مسایلی که باعث تنزل اخالقی شما‬ ‫می شوند دوری کنیم‪ .‬باید نگرانی‬ ‫های پیش پا افتاده و بی اهمیت را‬ ‫دور بریزید و برای این منظور‪۵ ،‬‬ ‫راهکار ساده برایتان نام برده ایم‪.‬‬

‫به گزارش نیک صالحی به نقل از البرز ؛‬ ‫شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد‪ ،‬تا چند‬ ‫وقت پیش همه چیز خوب و بر وفق مراد پیش‬ ‫می رفت‪ .‬پیشرفت های خوبی در زندگی خود‬ ‫داشتید و با افراد جدیدی مالقات می کردید‪.‬‬ ‫در آن دوران کارهای خود را به بهترین شکل‬ ‫ممکن انجام می دادید‪ .‬اما ناگهان فردی در‬ ‫زندگیتان مطلبی در مورد شما گفت که همه‬ ‫چیز را خراب کرد‪ .‬نگرانی های بزرگ و‬ ‫کوچک به ذهن شما هجوم آوردند و همچنان‬ ‫درگیر این نگرانی ها هستید‪.‬‬ ‫با بازگشت به عقب شاید حتی به خاطر‬ ‫نیاوردید آن حرف چه بوده است‪ .‬شاید آن‬ ‫حرف در پاسخ به حرف هایی بوده است‬ ‫که خود ما گفته ایم‪ .‬اما نکته آزاردهنده این‬ ‫است که چرا این حرف اینقدر ماندگار شده و‬ ‫باعث ناراحتی و نگرانی های ما شده است‪.‬‬ ‫چرا این فرد از من خوشش نمی آید؟ با اینکه‬ ‫اتفاق های خوبی هم برای ما رخ می دهند‬ ‫اما ما به این افکار ناراحت کننده اجازه می‬ ‫دهیم تا در ذهن ما پرسه بزنند و همه ذهن ما‬ ‫را درگیر خود کنند‪ .‬با اینکه انعطاف پذیر‬ ‫هستیم و می توانیم از موضوع های کوچک‬ ‫لذت ببریم‪ ،‬اما گاهی موضوع های بی ارزش‬ ‫همه مغز ما را درگیر خود می کنند‪.‬‬ ‫به طور مثال‪ ،‬برخی از افراد به جوک های من‬ ‫نمی خندند‪ .‬من باید نظر آنها را جلب کنم‬ ‫و به آنها نشان بدهم چقدر بانمک هستم‪.‬‬ ‫یا مثال کسی به من نگاه کرد و یواشکی با‬ ‫دوست خود چیزی گفتند و خندیدند‪ .‬من فکر‬ ‫می کنم چیزی در مورد گفتند و مرا مسخره‬ ‫کردند‪ .‬من باید در مقابل این کار زشت آنها‬ ‫چیزی به آنها بگویم‪.‬‬ ‫اما این تفکرات و نگرانی ها نباید جایی در‬ ‫ذهن ما داشته باشند‪ .‬همچنن نباید به آنها‬ ‫اجازه جوالن بدهیم‪ .‬باید از مسایلی که باعث‬ ‫تنزل اخالقی شما می شوند دوری کنیم‪ .‬باید‬ ‫نگرانی های پیش پا افتاده و بی اهمیت را‬

‫ران نشویم؟‬ ‫گ‬

‫دور بریزید و برای این منظور‪ ۵ ،‬راهکار ساده‬ ‫برایتان نام برده ایم‪.‬‬ ‫‪ .۱‬دنبال جلب رضایت دیگران نباشید‬ ‫غیرممکن است که همه از شما راضی باشند‪.‬‬ ‫به این مساله شک نداشته باشید‪ .‬تالش برای‬ ‫جلب نظر همه مردم دنیا و برآورده کردن‬ ‫انتظار همه اطرافیان‪ ،‬هیچ نتیجه ای جز‬ ‫ناامیدی و سرخورد گی در پی ندارد‪.‬‬ ‫در اینجا راهکار مناسب تری برای ریشه کن‬ ‫کردن ناراحتی ها و نگرانی ها در زندگی‬ ‫وجود دارد‪ .‬سعی کنید روی تفکرات خود در‬ ‫مورد خودتان تمرکز کنید‪ .‬چه اهمیتی دارد‬ ‫دیگران در مورد ما چه فکر می کنند؟ اگر‬ ‫از آنچه هستید راضی و خوشحالید و می‬ ‫دانید اشکاالت کارتان کجاست و باید آن‬ ‫را برطرف کنید‪ ،‬پس دیگران را رها کنید‪.‬‬ ‫زندگی بسیار بزرگ تر و ارزشمندتر از آن‬ ‫است که دنبال جلب توجه دیگران باشید‪.‬‬ ‫‪ .۲‬فکر کنید‪ ،‬آیا این مساله بعدها نیز‬ ‫آزاردهنده خواهد بود؟‬ ‫نخستین چیزی که باید از خود بپرسید این‬ ‫است که آیا این افکار منفی در آینده نیز روی‬ ‫کارهای من تاثیر منفی خواهد داشت؟ آیا این‬ ‫تفکرات کیفیت زندگی مرا تغییر می دهند؟‬ ‫واقعیت این است که این نوع نگرانی های‬ ‫معموال به طور وقت آزاردهنده هستند‪.‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬خود را در دو یا سه روز آینده تصور‬ ‫کنید و ببینید آیا هنوز هم از این مساله ناراحت‬

‫خواهید بود! اصوال در اینگونه تفکرات‬ ‫متوجه می شوید که چنین مساله ساده ای به‬ ‫آن اندازه که تصور می کنید وحشتناک نیست‬ ‫و حتی شاید آن را به خاطر هم نیاورید‪.‬‬ ‫بنابراین سعی کنید مسایل به ظاهر بزرگ و‬ ‫واقعا کوچک لحظه های ناب زندگی شما را‬ ‫از بین نبرند‪.‬‬ ‫گاهی برای جلب توجه دیگران تالش می کنیم‬ ‫و اگر موفق نشویم نگران و غمزده به جنگ‬ ‫با آن می رویم‪ .‬اما چند روز بعد فراموش می‬ ‫کنیم چرا این کار در آن زمان برایمان اینقدر‬ ‫اهمیت داشته است؟ جعبه ابزار مغز در این‬ ‫مواقع به شما کمک می کند تا اتفاق های‬ ‫زندگی خود را اولویت بندی کنید‪.‬‬ ‫‪ .۳‬به این فکر کنید که چقدر فوق العاده‬ ‫هستید‬ ‫هنگامی که بر اساس نیاز درونی برای مورد‬ ‫تایید دیگران بودن‪ ،‬احساس می کنیم ناالیق‬ ‫هستیم‪ ،‬در واقع دستاوردهای خود را منعکس‬ ‫می کنیم‪ .‬باید به این فکر کنید که در سال های‬ ‫گذشته چه پیشرفت هایی داشته اید‪ .‬با چه‬ ‫افراد موفقی مالقات داشته اید‪ ،‬مهارت های‬ ‫خود را پرورش داده اید و به دستاوردهای‬ ‫چند سال گذشته خود به طور عمیق فکر کنید‪.‬‬ ‫به طور مثال‪ ،‬به اینکه از یک آدم غیراجتماعی‬ ‫و درونگرا به انسانی برون گرا تبدیل شده اید‪،‬‬ ‫فکر کنید‪ .‬به این فکر کنید اعتماد به نفس‬ ‫دارید‪ .‬می توانید به خودتان کمک کنید تا در‬

‫زندگی موفق تر باشید‪ .‬و ‪. ...‬‬ ‫‪ .۴‬بنویسید‬ ‫هر جا که می توانید احساسات خود را‬ ‫بنویسید‪ ،‬روی کاغذ‪ ،‬بالگ شخصی یا در‬ ‫سایت های اجتماعی‪ .‬تفاوتی ندارد فقط‬ ‫بنویسید‪ .‬نگرانی های خود را مکتوب کنید‪،‬‬ ‫به آنها نگاه کنید‪ ،‬اهمیت آن را ارزیابی کنید‬ ‫و سپس‪ ،‬آن را خط بزنید‪ ،‬پاک کنید‪ ،‬مچاله‬ ‫کنید و دور بیندازید‪.‬‬ ‫سپس می توانید به دور ریخته شدن ناراحتی‬ ‫های خود نگاه کنید‪ ،‬لبخند بزنید و با خود‬ ‫فکر کنید چقدر احمق بوده اید‪ .‬چه اهمیتی‬ ‫دارد که مثال فالن خانم به شما بد نگاه کرد؟‬ ‫چه اهمیتی دارد که سس روی لباستان ریخته‬ ‫و دیگران به حالت مسخره آن را نگاه می‬ ‫کنند؟ همه این ناراحتی های پیش پا افتاده را‬ ‫بنویسید و نابود کنید‪.‬‬ ‫‪ .۵‬به این فکر کنید که زندگی کوتاه است‬ ‫در آخر باید به این فکر کنید که زندگی بسیار‬ ‫کوتاه است‪ .‬با فکر کردن به زودگذر بودن این‬ ‫دنیا آیا باز هم دوست دارید این فرصت کوتاه‬ ‫را در غم و نگرانی مسایلی باشید که هفته بعد‬ ‫فراموش می کنید؟ لطفا کمی عاقل باشید‪،‬‬ ‫بیرون بروید و از زیبایی های زندگی لذت‬ ‫ببرید‪ .‬به جای زانوی غم بغل گرفتن از عمر‬ ‫کوتاه خود نهایت استفاده را ببرید و همیشه‬ ‫شاد باشید‪.‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

115

‫‪114‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫آیا‬

‫صرف سیر باع‬ ‫م‬

‫سیر جلوی اشتها را می‌گیرد‪ ،‬برای‬ ‫همین افرادی که سیر می‌خورند‬ ‫از پرخوری در امان می‌مانند‪ .‬این‬ ‫ماده‌ی غذایی عالئم سیری را به‬ ‫مغز ارسال می‌کند‪.‬‬

‫یشود؟‬ ‫ث الغری م ‌‬

‫باشید کالری‌های بیشتری می‌سوزانید و الغر‬ ‫تر می‌شوید‪.‬‬

‫کنید‪ .‬این ماده‌ی غذایی مفید به سس پاستاها‬ ‫نیز طعم خوبی می‌دهد‪.‬‬

‫شما می‌توانید به ساالدهایتان سیر اضافه‬ ‫کنید‪ .‬یا از محصوالت غذایی دیگری که‬ ‫حاوی سیر هستند استفاده کنید‪.‬‬

‫اگر از بوی سیر خیلی بدتان می‌آید می‌توانید‬ ‫از مکمل‌هایی که حاوی سیر هستند استفاده‬ ‫کنید‪ .‬با این قرص‌ها و کپسول‌ها مشکل‬ ‫بوی دهان از بین می‌رود‪ .‬با این حال بیشتر‬ ‫متخصصان معتقدند که خاصیت اصلی سیر‬

‫چگونه از سیر برای الغری استفاده کنیم؟‬

‫مشورت کنید‪.‬‬ ‫چگونه می‌توانید از بوی بد سیر خالص‬ ‫شوید؟‬ ‫برای رفع یا کاهش بوی سیر بعد از صرف‬ ‫غذا ساقه‌ی جعفری یا برگ‌های نعنا بجوید‪.‬‬ ‫همچنین می‌توانید پوست لیموترش یا پرتقال‬

‫سیر یک ماده‌ی غذایی مفید و سودمند است‬ ‫که از زمان باستان مصرف می‌شده است‪.‬‬ ‫خواص زیادی برای این گیاه بر شمرده‌اند‬ ‫و در این مقاله قصد داریم تأثیر آن را روی‬ ‫کاهش وزن بررسی کنیم‪.‬‬ ‫اگر مصرف سیر در چهار چوب یک تغذیه‌ی‬ ‫سالم باشد به الغری و خوش اندامی شما‬ ‫کمک زیادی می‌کند‪ .‬می‌پرسید چرا؟ به‬ ‫خاطر این که سیر حاوی آنتی‌اکسیدان‌هایی‬ ‫است که به کاهش وزن کمک می‌کنند و‬ ‫در عین حال خطر ابتال به سرطان را کاهش‬ ‫می‌دهند‪ .‬اگر قصد داریم با سیر به استقبال‬ ‫الغری بروید باید در مصرف آن حد تعادل‬ ‫را رعایت کنید و به اندازه‌ی معقولی از آن‬ ‫استفاده کنید نه اینکه به زور و با بی میلی‬ ‫آن را وارد معده‌تان بکنید‪ .‬به خاطر اینکه‬ ‫مصرف بیش از اندازه‌ی سیر نیز مشکالتی را‬ ‫نیز به وجود می‌آورد‪.‬‬ ‫نتایج پژوهش‌هایی که روی موش‌های‬ ‫آزمایشگاهی انجام شده نشان می‌دهد‬ ‫موش‌هایی که آلیسین (همان ترکیب‬ ‫آنتی‌بیوتیکی طبیعی سیر) مصرف کرده‌اند‬ ‫وزن اضافه نکرده‌اند و حتی کاهش وزن‬ ‫داشته‌اند‪ .‬در حالی که بقیه‌ی موش‌هایی که‬ ‫این ترکیب را دریافت نکرده‌اند افزایش وزن‬ ‫داشته‌اند‪ .‬باید بدانید که هر دو گروه موش‌های‬ ‫شرکت کننده در این پژوهش تغذیه‌ی یکسانی‬ ‫داشته‌اند‪.‬‬ ‫چرا مصرف سیر باعث الغری می‌شود؟‬ ‫سیر جلوی اشتها را می‌گیرد‪ .‬برای همین‬ ‫افرادی که سیر می‌خورند از پرخوری در امان‬ ‫می‌مانند‪ .‬چون این ماده‌ی غذایی عالئم‬ ‫سیری را به مغز ارسال می‌کند‪ .‬زمانی که شما‬ ‫پرخوری نکنید چاقی و اضافه وزن نیز از شما‬ ‫دور می‌شود‪.‬‬ ‫توجه داشته باشید که سیر متابولیسم یا همان‬ ‫سوخت و ساز بدن را نیز باال می‌برد‪ .‬به نظر‬ ‫می‌رسد که این ماده‌ی غذایی سیستم عصبی‬ ‫را تحریک می‌کند تا هورمون آدرنالین ترشح‬ ‫کند و به این ترتیب هم متابولیسم بدن باال‬ ‫می‌رود‪ .‬زمانی که سوخت و ساز بدن شما باال‬

‫برای اینکه بیشتر از خواص الغری سیر‬ ‫بهره‌مند بشوید آن را بکوبید تا آلیسین بیشتری‬ ‫آزاد کند‪ .‬سیر له شده را به ساالدها‪ ،‬سوپ‪،‬‬ ‫آش‪ ،‬سس و همچنین برای خوش طعم کردن‬ ‫غذاهای دیگر مانند ماهی و غیره استفاده‬ ‫کنید‪ .‬برای طعم دادن به گوشت‪ ،‬خورش و‬ ‫غذاهای دیگر هم می‌توانید از سیر استفاده‬

‫مدیون همان بوی بد آن است و این گونه‬ ‫مکمل‌های بدون بو تمام خواص سیر را دارا‬ ‫نمی‌باشند‪.‬‬ ‫توجه داشته باشید که امکان دارد مصرف‬ ‫همزمان مکمل‌های این ماده‌ی غذایی با‬ ‫داروهای خودتان مشکل ساز شود برای همین‬ ‫قبل از مصرف هر نوع مکملی اول با پزشک‬

‫بجوید‪.‬‬ ‫نوشیدن آب لیموترش نیز برای رفع بوی سیر‬ ‫موثر است‪ .‬می‌توانید با دهان‌شویه قرقره کنید‬ ‫و یا اینکه از اسپری خوش بو کننده‌ی دهان‬ ‫استفاده کنید‪ .‬جویدن آدامس و‬ ‫مسواک زدن نیز از راه‌های مقابله‬ ‫با بوی بد سیر است‪.‬‬

‫‪113‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫اين شکايت عنوان ميکند‪ :‬اين خانم مدل به خاطر تصويري که او بيش از ‪40‬‬ ‫سال پيش آن را گرفته است و بدون اجازه در سکانسي از اين فيلم استفاده شده‬ ‫است شکايت دارد و درخواست دريافت غرامت ميکند‪.‬‬ ‫او اکنون به دنبال راي مثبت دادگاه است تا پول خوبي از سازندگان اين سريال‬ ‫بخاطر اشتباهشان دريافت کند‪.‬‬ ‫اين زن ‪ 79‬ساله سابقا دختر شايسته سوئد بود که به بعدها به يک هنرپيشه و‬ ‫مدل معروف تبديل شد‪.‬‬

‫«برتری» جانی دپ تاریخ اکران گرفت‬

‫به نقل از هالیوود ریپورتر‪« ،‬برتری» جدیدترین محصول وارنر با بازی "جانی‬ ‫دپ" قرار است در ‪ 25‬آپریل ‪ 2014‬اکران شود‪.‬‬ ‫این فیلم اولین کارگردانی فیلمبردار "والی فیستر" می باشد‪ ،‬که کمپانی آلکون‬ ‫اینترتینمنت تولید آنرا برای کمپانی وارنر انجام داده است‪.‬‬ ‫داستان فیلمنامه هنوز بازگو نشده است‪ ،‬اما منبعی نزدیک توضیح داده است که‬ ‫فیلم رگ و ریشه فیلم هایی چون «اینسپشن» و «اودیسه فضایی» را داراست‪.‬‬ ‫"جانی دپ" در این فیلم نقش مردی را ایفا می کند که کامپیوتری ساخته که از‬ ‫وقایع بد خبر می دهد‪.‬‬

‫قرار است مراحل فیلمبرداری در آپریل امسال در لس آنجلس‬ ‫آغاز شود‪ .‬همچنین مدیران تولید این فیلم را "کریستفور‬ ‫نوالن"‪" ،‬اما استون" و "آرون رایدر" تشکیل می دهند‪.‬‬ ‫به گزارش سینمانگار‪" ،‬پل بیتانی" که در فیلم «توریست»‬ ‫همبازی "دپ" بوده است در حال مذاکره برای پیوستن به این‬ ‫فیلم می باشد‪.‬‬

‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪112‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫‪ ...‬ادامه صفحه قبلی‌‬

‫حتی یک منبع گفته بود‪":‬ویسام یک مراسم عروسی بسیار بزرگ برای ازدواج‬ ‫با جانت خواهد گرفت ‪ .‬مراسمی که بزرگترین مراسم ازدواج قرن نام خواهد‬ ‫گرفت!"‬

‫برنامه جنیفرآنیستون برای مراسم ازدواج‬ ‫جنیفرانیستون ‪ ،‬همسر سابق برد پیت در نظر دارد بعد از ازدواج نام فامیلی‬ ‫نامزدش جاستین تروکس را روی خود بگذارد‪.‬‬ ‫به گزارش پرشین وی بر طبق گزارشات ستاره سابق سریال دوستان مشتاق است‬ ‫بعد از مراسم عروسی فامیلی اش را تغییر دهد‪ ،‬چرا که چگونگی تلفظ نام‬ ‫تروکس در زبان را دوست دارد‪.‬‬ ‫البته هنوز مشخص نیست که آیا او تنها این نام را شخصا به کار خواهد برد و یا‬

‫شکايت مدل معروف هالیوودی از مشهورترين سريال ساز امريکايي‬ ‫گيتا هال مي" معروفترين مدل دهه ‪ 60‬ميالدي که اکنون ‪ 79‬ساله است‪ ،‬از‬ ‫سازندگان سريال "مردان ديوانه" به خاطر استفاده بدون اجازه از تصوير او در‬ ‫سکانسي از اين فيلم شکايت کرد‪.‬‬ ‫اين مدل زيبا و معروف سالهاي دور امريکا به خاطر موهاي قرمزش شهرت‬ ‫فراواني داشت و به حرفه بازيگري و شرکت در تيزرهاي تبليغاتي نيز مشغول‬ ‫بود‪ .‬درصحنه اي از فيلم که سقوط يک مرد نشان داده ميشود تصويري از اين‬ ‫مدل که سابقا براي تبليغات اسپري مو از آن استفاده شده بود روي ديوار يک‬ ‫ساختمان بلند در زمينه فيلم مشهود است‪.‬‬

‫اين زن مدعي است استوديو ساخت "مردان ديوانه" به خاطر استفاده از اين‬ ‫تصويري که عکاس معروف "ريچارد اودون" در دهه ‪ 50‬ميالدي آن را شکار‬ ‫کرده است از او اجازه نگرفته اند و اکنون بايد به خاطر اين مسئله غرامت‬ ‫پرداخت کنند‪.‬‬

‫نام حرفه ای خود را نیز در پروژه ها به انیستون تغییر خواهد داد‪.‬‬ ‫مطبوعات ادعا می کنند که جنیفر و جاستین که پسر عموی گوینده تلویزیونی‬ ‫لوئیز تروکس است قصد دارند در آینده بسیار نزدیک ازدواج کنند و این بازیگر‬ ‫‪ 44‬ساله از قبل حلقه ها و لباس عروس را تهیه کرده است‪.‬‬ ‫منبعی اعالم کرده است که مراسم آنها کوچک و در نزدیک خواهد بود‪.‬‬ ‫این زوج در ماه آ گوست نامزد کردند و به زودی پس از پایان فیلم برداری که‬ ‫در ‪ 8‬مارس است ازدواج خواهند کرد‪.‬‬

‫‪111‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫بازیگری پر است‪ .‬از هم کنون نیز‬ ‫صدایش به عنوان یکی از شخصیت‬ ‫ها در انیمیشن "فرار از سیاره زمین"‬ ‫منتشر شده است‪.‬‬

‫آنجلیا جولی سرانجام بعنوان‬ ‫کارگردان این پروژه انتخاب شد‬ ‫برادران کوئن برای بازنویسی فیلمنامه‬ ‫«نشکسته» («‪ )»Unbroken‬که با‬

‫و میدانی دبیرستان بود و در المپیک‬ ‫‪ 1936‬برلین شرکت کرد‪ .‬او سال‬ ‫‪ 1943‬در دوران جنگ جهانی دوم‬ ‫از یک سانحه هوایی جان سالم به در‬ ‫برد و ‪ 47‬روز را بدون غذا و آب روی‬ ‫یک َک َلک گذراند‪.‬‬ ‫زامپرینی از حمله کوسه‌ها‪ ،‬حمالت‬ ‫هوایی و گرسنگی نجات پیدا کرد‬ ‫و در نهایت از جزیره‌ای در ژاپن سر‬ ‫درآورد‪ .‬ژاپنی‌ها او را به دام انداختند‬ ‫و به یک اردوگاه زندانیان جنگی‬ ‫فرستادند‪ .‬او به عنوان زندانی جنگی‬ ‫دو سال اسیر ژاپنی‌ها بود و در این‬

‫دیویس» را آماده نمایش دارند که‬ ‫بر صحنه موسیقی محلی نیویورک‬ ‫متمرکز است و هشتم فوریه اکران‬ ‫می‌شود‪ .‬آن‌ها آخرین بار سال ‪2010‬‬ ‫فیلم «شهامت» را روی پرده سینماها‬ ‫داشتند‪.‬‬ ‫این دو تاکنون پنج بار در بخش‬ ‫فیلمنامه نامزد اسکار شده‌اند و در‬ ‫‪ 1997‬برای «فارگو» اسکار بهترین‬ ‫فیلمنامه غیراقتباسی را دریافت‬ ‫کردند‪ .‬آن‌ها سال «پیرمردها کشوری‬ ‫ندارند» برنده چهار جایزه اسکار‬ ‫از جمله بهترین فیلم‪ ،‬کارگردان و‬ ‫فیلمنامه غیراقتباسی شدند‪.‬‬ ‫برادران کوئن معموال خودشان‬ ‫فیلمنامه‌هایی را که نوشته‌اند‬ ‫کارگردانی می‌کنند و کم پیش می‌آید‬ ‫برای سینماگران دیگر کار کنند‪.‬‬ ‫«تشنه خون»‪« ،‬بزرگ کردن‬ ‫آریزونا»‪« ،‬تقاطع میلر»‪« ،‬بارتون‬ ‫فینک»‪« ،‬وکیل هادساکر»‪،‬‬ ‫«بی‌رحمی تحمل‌ناپذیر»‪« ،‬لبووسکی‬ ‫بزرگ»‪« ،‬ای برادر‪ ،‬کجایی؟»‪،‬‬ ‫«قاتالن پیرزن»‪« ،‬پس از خواندن‬ ‫بسوزان» و «یک مرد جدی» از دیگر‬ ‫ساخته‌‌های آن‌هاست‪.‬‬

‫راز ازدواج خواهر مایکل‬ ‫جکسون با میلیاردر عرب‬ ‫به گزارش نیک صالحی این ستاره‬ ‫پاپ که تاکنون درباره شایعات‬

‫«در سرزمین خون و عسل»‪ ،‬اولین‬ ‫تجربه کارگردانی جولی ساخته ‪2011‬‬ ‫به نمایش درآمد‪ .‬او با «نشکسته»‬ ‫برای اولین بار فیلمی را برای یک‬ ‫استودیو بزرگ فیلمسازی کارگردانی‬ ‫می‌کند‪.‬‬ ‫برادران کوئن فیلم «درون لوئین‬

‫معلوم است جانت جکسون ‪ 47‬ساله‬ ‫باالخره از شایعات خنده دار درباره‬ ‫برنامه ریزی "یک مراسم عروسی‬ ‫بسیار بزرگ و مجلل" برای ازدواج با‬ ‫نامزد میلیارد عربش‪ ،‬ویسام المانا ‪37‬‬ ‫ساله ‪،‬به تنگ آمده است‪.‬‬ ‫این ستاره پاپ که تاکنون درباره‬ ‫شایعات مختلف درباره برگزاری‬ ‫مراسم ازدواج سکوت کرده بود ‪،‬‬ ‫باالخره افشا کرد که آن دو سال‬ ‫گذشته به صورت خصوصی ازدواج‬ ‫کرده اند‪.‬‬ ‫این زوج در یک بیانیه که بسیار‬ ‫باعث تعجب همگان شد اعالم‬ ‫کردند‪":‬تمام شایعات درمورد یک‬ ‫مراسم عروسی بسیار مجلل اشتباه‬ ‫بوده است‪ .‬سال گذشته ما در یک‬ ‫مراسم آرام‪ ،‬خصوصی و زیبا ازدواج‬ ‫کردیم‪ .‬هدیه ازدواجمان به هم نیز‬ ‫شامل کمک به خیریه های کودکان‬ ‫بوده است‪".‬‬ ‫آن دو که تاکنون ارتباطی خیلی بی‬ ‫سرو صدا و بدون حاشیه داشته و قبال‬ ‫نیز گزارشات مبنی بر ازدواج را رد‬ ‫کرده بودند‪ .‬ادعا شده بود که آنها در‬ ‫یک مراسم ‪ 20‬ملیون دالری با حضور‬ ‫مهمان ازدواج خواهند کرد و ‪ 3‬ملیون‬ ‫دالر نیز هزینه پرواز مهمانان عروسی‬ ‫به دوحه و قطر را از سراسر دنیا می‬ ‫پردازند‪.‬‬

‫ادامه در صفحه بعد‪...‬‬

‫اقتباس از کتابی به همین نام نوشته‬ ‫لورا هیلنبرند («سیبیسکت‪ :‬یک‬ ‫افسانه آمریکایی») ساخته می‌شود‪،‬‬ ‫قرارداد امضاء کردند‪.‬‬ ‫این کتاب سال ‪ 2010‬منتشر شد و‬ ‫‪ 14‬هفته در نیویورک تایمز در صدر‬ ‫فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌ها بود‪.‬‬ ‫استودیو یونیورسال ژانویه ‪2011‬‬ ‫حقوق ساخت «نشکسته» را خرید و‬ ‫ابتدا قرار بود فرانسیس الرنس آن را‬ ‫کارگردانی کند‪.‬‬ ‫آنجلینا جولی دسامبر پیش به عنوان‬ ‫کارگردان این پروژه انتخاب شد‪ .‬او‬ ‫چند هفته در جستجوی نویسندگان‬ ‫صاحبنام بود تا فیلمنامه را بازنویسی‬ ‫کنند و به گفته منابع نزدیک به پروژه‬ ‫در این زمینه خیلی سخت‌گیر بود‪.‬‬ ‫تازه‌ترین نسخه فیلمنامه «نشکسته»‬ ‫نوشته ویلیام نیکلسن («الیزابت‪ :‬عصر‬ ‫طالیی»‪« ،‬گالدیاتور» و «بینوایان»)‬ ‫است‪ .‬نسخه قبلی را ریشار الگراونیز‬ ‫نوشت‪.‬‬ ‫لو زامپرینی در لس آنجلس ستاره دو‬

‫مدت به دفعات شکنجه شد‪.‬‬ ‫جولی دسامبر پیش در بیانیه‌ای درباره‬ ‫این پروژه گفت‪« :‬کتاب عالی لورا‬ ‫هیلنبرند را خواندم و کامال تحت‬ ‫تاثیر داستان قهرمانانه لویی زامپرینی‬ ‫قرار گرفتم‪ .‬بالفاصله به فکر افتادم‬ ‫این فیلم را بسازم‪ .‬لویی یک قهرمان‬ ‫واقعی و نمادی از انسانیت‪ ،‬ایمان و‬ ‫شجاع است‪ .‬بسیار افتخار می‌کنم که‬ ‫فرصت پیدا کرده‌ام داستان الهام‌بخش‬ ‫او را روایت کنم‪».‬‬ ‫جولی «نشکسته» را با همکاری‬ ‫متیو بائر و اروین استوف تهیه‬ ‫می‌کند‪ .‬شرکت والدن مدیا یکی از‬ ‫سرمایه‌گذاران این پروژه است‪.‬‬

‫مختلف درباره برگزاری مراسم‬ ‫ازدواج سکوت کرده بود ‪ ،‬باالخره‬ ‫افشا کرد که آن دو سال گذشته به‬ ‫صورت خصوصی ازدواج کرده اند‪.‬‬

‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪110‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫ســــــــــینما‬ ‫مایکل ‪ ۶۸‬ساله برای مدتی از کاترین‬ ‫‪ ۴۳‬ساله و دو فرزند شان جدا شده و‬ ‫در جای دیگری جدا از آنها زندگی‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫در طول مدتی که مایکل با بیماری‬ ‫سرطان دست و پنجه نرم می کرد ‪،‬‬ ‫کاترین بخاطر بیماری افسردگی تحت‬ ‫درمان بود و پسر مایکل با نام کامرون‬ ‫به زندان رفته بود ‪ ،‬ظاهرا" این زوج به‬ ‫این نتیجه رسیده بودند که برای مدتی‬ ‫نمی توانند با هم زندگی کنند‪».‬‬ ‫« به همین دلیل مایکل برای مدت‬ ‫کوتاهی به یک خانه اجاره ای رفت ‪.‬‬ ‫مشکل آنها آنقدر حاد بود که ممکن‬ ‫بود حتی به جدایی دائمی و طالق هم‬ ‫بینجامد‪».‬‬

‫عروسی متفاوت آنجلینا جولی و‬ ‫براد پیت!‬ ‫آنجلیناجولی و برادپیت دو ستاره‬ ‫نامدار هالیوود خود را برای برگزاری‬ ‫مراسم عروسی‌اشان در ماه مه آینده‬ ‫آماده می‌کنند و قرار است از میهمانان‬ ‫با اسب و فیل استقبال کنند!‬ ‫در یکی از بخش‌های این جشن‬ ‫عروسی برای انتقال میهمانان به محل‬ ‫مراسم از فیل و اسب استفاده خواهد‬ ‫شد!‬

‫زوج معروف سینمایی از هم جدا‬ ‫شدند؟‬ ‫برخی منابع خبری ادعا می کنند که‬ ‫این زوج مشهور در طول تابستان برای‬ ‫مدتی از هم جدا شده اند‪.‬‬

‫« در آن زمان کاترین بخاطر بیماری‬ ‫روانی خود قرص های قوی مصرف‬ ‫می کرد و اگرچه این قرص ها به‬ ‫نوعی به درمان افسردگی او کمک می‬ ‫کردند اما از طرف دیگر باعث بوجود‬ ‫آمدن تغییرات زیادی در رفتار کاترین‬ ‫شده بودند و درواقع این قرص ها در‬ ‫بروز مشکل در روابط این زوج نقش‬ ‫بسیار زیادی ایفا کردند‪».‬‬

‫میهمانان هنگام انتقال بوسیله اسب‌ها‬ ‫و فیل‌ها از چشمه‌های آبی که در مسیر‬ ‫منزل رؤیایی آنجلینا جولی و براد پیت‬ ‫قرار دارد‪ ،‬عبور خواهند کرد‪.‬‬ ‫برخی منابع گفته‌اند که جولی و پیت‬ ‫می‌خواهند یک عروسی به یادماندنی‬ ‫برگزار کنند به همین دلیل با پیشنهاد‬ ‫فرزندانشان برای استفاده از فیل و‬ ‫اسب در مراسم موافقت کرده‌اند!‬ ‫همچنين گفته می‌شود که براد پیت ‪۳۰‬‬ ‫هزار پوند برای خرید ُگل عروسیشان‬ ‫که از گلهای وحشی تهیه شده‪ ،‬هزینه‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫آنجلینا جولی و براد پیت حدود ‪۷‬‬ ‫سال است که با هم زندگی می‌کنند و‬ ‫حاصل این زندگی مشترک ‪ ۳‬فرزند‬ ‫اصلی و ‪ ۳‬فرزند خوانده است‪.‬‬

‫این زوج که ‪ ۱۲‬سال است با هم‬ ‫ازدواج کرده اند در طول چند سال‬ ‫گذشته با مشکالت بسیار زیادی‬ ‫روبرو شدند ‪ .‬بیماری سرطان مایکل‬ ‫‪ ،‬زندانی شدن پسر مایکل و بیماری‬ ‫افسردگی کاترین از جمله این‬ ‫مشکالت بودند‪.‬‬ ‫برخی منابع خبری ادعا می کنند که‬

‫«بناربراین مایکل برای مدتی در یک‬ ‫ملک اجاره ای که صاحب آن یکی‬ ‫از دوستان مالتی میلیونر آنها بود ماند‬ ‫‪ .‬این ملک بزرگ یک خانه ‪ ۹‬اتاق‬ ‫خوابه بود و فقط چند مایل با خانه‬ ‫مشترک او و کاترین فاصله داشت‪».‬‬ ‫« اما کاترین قصد داشت هرطور‬ ‫که ممکن است ازدواجش را حفظ‬

‫کند زیرا او هنوز هم خیلی مایکل‬ ‫را دوست دارد ‪ ،‬بنا براین این زوج‬ ‫بخاطر فرزندانشان مشکالتشان را حل‬ ‫کردند و دوباره خانواده را دورهم‬ ‫جمع کردند‪».‬‬

‫شیوه بانمک جسیکا البا برای‬ ‫حمل دختر ‪ 4‬ساله اش‬ ‫جسیکا آلبا دخترک ‪ 4‬ساله خود را‬ ‫در فرودگاه لس آنجلس با کالسکه‬ ‫حرکت می داد‪ ،‬کالسکه ای که بیشتر‬ ‫برای خواهر کوچکترش ‪ ،‬هون ‪19‬‬ ‫ماهه مناسب است‬ ‫آنر وارن شاید برای اینکه داخل‬ ‫کالسکه گذاشته شود کمی بزرگ‬

‫باشد‪ ،‬ولی برای پرواز خسته کننده به‬ ‫آن طرف اقیانوس اطلس نمی توان‬ ‫این کودک را به خاطر انتخاب یک‬ ‫گزینه راحت تر سرزنش کرد‪.‬‬ ‫به گزارش نیک صالحی جسیکا آلبا‬ ‫دخترک ‪ 4‬ساله خود را در فرودگاه‬ ‫لس آنجلس با کالسکه حرکت می‬ ‫داد‪ ،‬کالسکه ای که بیشتر برای خواهر‬ ‫کوچکترش ‪ ،‬هون ‪ 19‬ماهه مناسب‬ ‫است‪.‬‬ ‫این مادر ‪ 31‬ساله عجله داشت تا به‬ ‫پرواز فرانسه به مقصد پاریس خود را‬ ‫برساند و به نظر می رسید سریع ترین‬ ‫راه برای بردن دختر کوچکش ‪ ،‬سوار‬ ‫کردن او بر روی کالسکه چهار چرخه‬ ‫بود‪.‬‬ ‫امسال جسیکا آلبا سال پرمشغله‬ ‫ای دارد و تمام وقت هایش برای‬

‫‪109‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫قهرمانی یک دختر ‪ 14‬ساله در مسابقات اتومبيلراني‬ ‫جمي چادويک" يک دختر ‪ 14‬ساله دانش آموز است که موفق شد رقباي پسر‬ ‫خود را شکست داده و برنده يک جايزه ‪ 40‬هزار پوندي اتومبيلراني شود‪.‬‬

‫قصد دارد ثابت کند که زنان نيز ميتوانند در مسابقات فرمول ‪ 1‬حرفهايي براي‬ ‫گفتن داشته باشند‪.‬‬ ‫شرکت خودروسازي ميگويد‪ :‬جمي در طول مسابقات بورسيه با سرعت و مهارت‬ ‫و شخصيت خود مارا به شدت تحت تاثير قرار داد‪.‬‬

‫شگفتی همگان از زيبايي بيش از اندازه یک مدل ايراني تبار‬ ‫اين زن که " ياسمين لو بن" نام دارد در حال حاضر ‪ 48‬ساله است اما زيبايي‬ ‫بيش از اندازه و جواني و شادابي چهره و اندامش باعث شگفتي همگان شده‬ ‫است‪ .‬او يک دختر ‪ 23‬ساله دارد که در زمينه مدلينگ فعاليت دارد و اکثرا با هم‬ ‫ديده ميشوند‪.‬‬

‫او موفق به دريافت يک بورسيه تحصيلي از سازندگان خودرو " جنيتا" شده‬ ‫است‪ .‬حاميان او پيش بيني ميکنند که اين دختر نوجوان به راحتي قادر به شرکت‬ ‫در مسابقات فرمول ‪ 1‬خواهد بود‪.‬‬ ‫او شرکت در مسابقات موتور سواري را در سن ‪ 11‬سالگي آغاز کرد‪ .‬او سال‬ ‫گذشته از ميان ده ها شرکت کننده ‪ 14‬تا ‪ 16‬ساله در مسابقات قهرمان جوانان‬ ‫"جنيتا" برنده جايزه ‪ 40‬هزار پوندي بورسيه تحصيلي شد‪.‬‬ ‫او ميگويد ‪ :‬براي من يک رويا بود و هنوز قابل باور نيست که توانسته ام در‬ ‫اين رقابتها پيروز باشم‪ .‬او قصد دارد يک راننده حرفه اي باشد و در يک رشته‬ ‫ورزشي فعاليتهاي شغلي خود را آغاز کند‪.‬‬

‫اين مسابقات به منظور تخصيص يک بورس تحصيلي برگزار شد و ‪ 3‬روز ادامه‬ ‫داشت ‪ .‬حدود ‪ 60‬نفر از سراسر اروپا در اين مسابقه شرکت کردند‪.‬‬ ‫او اضافه ميکند از تمام شرکت کنندگان در رقابتهاي آينده که اواخر ماه جاري‬ ‫برگزار خواهد شد جوانتر و کم تجربه تر است اما سعي ميکند که موفق باشد‪.‬او‬

‫ياسمين به قدري زيبا و جوان است که هيچ کس باور نميکند او دختري به اين‬ ‫سن و سال داشته باشد و بيشتر تصور ميشود که اين دو مدل زيبا خواهر باشند‪.‬‬ ‫ياسمين مادر ‪ 3‬فرزند است و ‪ 30‬سال است که به حرفه مدلينگ مشغول است‪.‬‬ ‫در حال حاضر او در اروپا و بخصوص بريتانيا يک قدم از ديگر مدلهاي معروف‬ ‫پيش است‪.‬‬ ‫در تازه ترين کار او به همراه دختر ‪ 23‬ساله اش " امبر" براي سالگرد ‪ 40‬سالگي‬ ‫يک مجله مد معروف به نام "مون سون" تصاويري با لباسهاي سنتي آسيايي در‬ ‫هندوستان ثبت کرده است‪.‬‬ ‫او در اين تصاوير به قدري جوان و زيبا به نظر ميرسد که هيچ بيننده اي تصور‬ ‫نميکند او يک زن ‪ 48‬ساله باشد‪ .‬بسياري از مجالت مد او را با مدلهاي جوان‬ ‫و معروفي چون " رزي هانتينگتون" ‪ " ،‬ليلي دونالدسون" و " الساندرو آمبروسيو"‬ ‫مقايسه کرده اند‪.‬‬

‫‪108‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫خبرهای‬

‫جذاباینهفته‪...‬‬

‫حساب بانک خالی‪ ،‬اما ‪...‬‬ ‫والتر سامازكو جونیور‪،‬معلم بازنشسته شش ماه پیش در سن ‪ ۶۹‬سالگی درگذشت‪.‬‬ ‫ماموران پلیس یک ماه بعد از مرگ او و در پی تماس همسایگان جسدش را‬

‫كشف كردند‪ .‬در زمان مرگ موجودی حساب بانكی او فقط ‪ ۲۰۰‬دالر بود‪.‬‬ ‫ماموران پلیس پس از جستجوی خانه در كمال تعجب در پاركینگ آن كلكسیونی‬ ‫شامل هزاران سكه طال به ارزش ‪ ۷‬میلیون دالر را كشف كردند‪ .‬این ثروت‬ ‫هنگف پس از کسر مالیات به پسر دایی والتر که تنها وارت اوست تعلق گرفت‪.‬‬

‫الو‪ ،‬می‌خواستم سفارش همبرگر بدم!‬

‫گریگوری جكسون ‪ ۵۲‬ساله مقیم شهر نیوكسل ایالت ایندیانا ظرف یک ساعت‬ ‫و نیم ‪ ۹‬بار با شماره اضطراری ‪ ۹۱۱‬پلیس تماس گرفت و سفارش چییزبرگر‬ ‫(همبرگر با پنیر) داد‪ .‬با اینكه اپراتور هر بار با خوشرویی به جكسون پاسخ می‌داد‬ ‫كه این شماره اضطراری پلیس است‪ ،‬اما او دست‌بردار نبود تا اینکه اپراتور پلیس‬ ‫سرانجام ناگزیر شد از ماموران بخواهد به خانه گریگوری مراجعه كرده و او را‬ ‫دستگیر كنند‪.‬‬

‫دنیا را آنطور که می‌خواهند می‌ببیند‬ ‫خبرگزاری فارس روز ‪ ۷‬اسفند در اقدامی عجیب‪ ،‬در خبر مربوط به مراسم اسکار‬ ‫و معرفی فیلم "آرگو" بعنوان بهترین فیلم سال‪ ،‬تصویری از میشل اوباما را منتشر‬ ‫کرد که در آن به وضوح تغییراتی در لباس بانوی اول آمریکا دیده می‌شد که با‬ ‫نرم‌افزار فتوشاپ صورت گرفته بود‪ .‬تقریبا تمامی خبرگزاری‌های معتبر جهان‬ ‫اقدام خبرگزاری فارس را با این تطبیق تصویری و متونی با لحن "تمسخرآمیز"‬ ‫منتشر کردند‪.‬‬

‫دزدی عجیب‬ ‫تاکنون ‪ ۵۰‬فقره از این نوع دزدی به پلیس غرب آلمان گزارش شده است‪ .‬سه‬ ‫اتومبیل در این عملیات سهیم هستند‪ .‬اولی جلوی کامیون قرار گرفته و سرعت‬

‫آن را بصورت نامحسوس کم می‌کند‪ .‬از اتومبیل دومی که در پشت کامیون قرار‬ ‫می‌گیرد‪ ،‬فردی به روی کاپوت رفته و از آنجا با اره الکتریکی درب قسمت بار‬ ‫کامیون درحال حرکت را باز‪ ،‬وارد آن می‌شود و کارتن‌های اجناس را به اتومبیل‬ ‫سوم تحویل می‌دهد‪.‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

107

‫‪106‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫گروه سازنده این فیلم از اوایل بهمن ماه در منطقه سقالكسار در نزدیکی شهر‬ ‫رشت برای انجام تمرین هاي اوليه حضور پیدا کردند و پس از چند برداشت طي‬ ‫هفته ي گذشته‪ ،‬سرانجام فيلمبرداري در روز پنجشنبه ‪ 10‬اسفند به پايان رسيد‪.‬‬ ‫بازیگرانی چون بابک کریمی‪ ،‬سعید ابراهیمی فر‪ ،‬محمد برهمني و سياوش‬ ‫چراغي پور در «ماهی و گربه» به ایفای نقش پرداخته اند‪.‬‬

‫فیلمبرداری «ماهی و گربه» دومین اثر شهرام مکری به پایان رسید‬ ‫فیلمبرداری فیلم «ماهی و گربه» دومین تجربه سینمایی بلند شهرام مکری پایان‬ ‫یافت‪.‬‬ ‫شهرام مکری در اين فيلم که فیلمنامه آن را خودش نوشته است‪ ،‬ماجراي گروهی‬ ‫از دانشجویان و جوانان را تعریف می کند که در جریان سفر به شمال کشور و‬ ‫حضور در یک اردو درگير اتفاقات عجيبي مي شوند‪.‬‬ ‫فیلمبرداری این فیلم که براي يك پالن سکانس كامل طراحي شده‪ ،‬به مدیریت‬ ‫محمود کالری انجام گرفته است‪.‬‬ ‫کالری پس از پایان یافتن فیلمبرداری فیلم «گذشته» به کارگردانی اصغر‬ ‫فرهادی‪ ،‬به پروژه «ماهی و گربه» پيوست‪.‬‬

‫عوامل اصلي فيلم سینمایی «ماهی و گربه» عبارتند از‪:‬‬ ‫نويسنده و كارگردان‪ :‬شهرام مكري‪ ،‬مدير فيلمبرداري‪ :‬محمود كالري‪،‬‬ ‫فيلمبردار‪:‬كوهيار كالري‪ ،‬طراح صحنه و لباس و مشاور پروژه‪ :‬امير اثباتي‪ ،‬صدا‬ ‫بردار و صدا گذار ‪ :‬پرويز آبنار‪ ،‬آهنگساز‪ :‬كريستف رضاعي‪ ،‬چهره پرداز‪ :‬احسان‬ ‫روناسي‪ ،‬مدير توليد‪ :‬مهدي بدرلو‪ ،‬دستيار اول كار گردان و برنامه ريز‪ :‬اسماء‬ ‫ابراهيم زادگان‪ ،‬مدير تداركات‪:‬فواد بور بور‪ ،‬مدير روابط عمومي‪:‬علي زادمهر‬ ‫بازیگران ( به ترتيب ايفاي نقش)‪:‬‬ ‫بابک کریمی‪ ،‬سعید ابراهیمی فر‪ ،‬محمد برهمني‪ ،‬سياوش چراغي پور‪ ،‬فرامرز‬ ‫مديري‪ ،‬عبدآ بست‪ ،‬آيناز آذر هوش‪ ،‬پريناز طيب‪ ،‬پدرام شريفي‪ ،‬ارنواز صفري‪،‬‬ ‫ندا جبرائيلي‪ ،‬ميالد رحيمي‪ ،‬عليرضا عيسي پور‪ ،‬سمانه وفايي‪ ،‬محمد رضا‬ ‫مالكي‪ ،‬مونا احمدي‪ ،‬نازنين بابايي‪ ،‬پويا شهرابي‪ ،‬نيما شهرابي‪ ،‬خسرو شهراز‪،‬‬ ‫شادي كرم رودي‪ ،‬با حضور گروه موسيقي پالت‪.‬‬ ‫مجري طرح‪ :‬شهرزاد سيفي‪ ،‬تهيه كننده‪ :‬سپهر سيفي‪ ،‬سرمايه گذار‪ :‬مريم شفيعي‪،‬‬ ‫محصول كانون ايران نوين‬

‫‪105‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫سی و هفتمین جشنواره فیلم هنگ‬ ‫کنگ هم که جوایز سینمای آسیا در‬ ‫آن اهدا می شود از ‪ ۲۷‬اسفند سال‬ ‫جاری تا ‪ ۱۳‬فروردین سال آینده در‬ ‫شهر هنگ کنگ برگزار خواهد شد و‬ ‫همچنان فیلم های مشکل دار "پرده"‬ ‫ساخته مشترک جعفر پناهی و کامبوزیا‬ ‫پرتوی‪" ،‬باغبان" ساخته محسن‬ ‫مخملباف‪" ،‬فصل کرگدن" ساخته بهمن‬ ‫قبادی و فیلم کوتاه "تونل" در این‬ ‫رویداد به نمایش درخواهند آمد‪.‬‬ ‫فیلم «تابور» ساخته وحید وکیلی فر‬ ‫که در جشنواره ی فیلم فجر میان این‬ ‫لیست قرار دارد‪.‬‬

‫یک ایرانی موزیسین برتر سال‬ ‫‪« 2013‬رادیو فرانسه» شد‬ ‫امیرعلی بشارتی مدیر برنامه های‬ ‫محمد معتمدی ضمن تبریک به جامعه‬

‫موسیقی ایران به خاطر دریافت این‬ ‫جایزه بین المللی گفت‪ :‬این جایزه‬ ‫از سوی یک هیئت انتخابیه‪ ،‬متشکل‬ ‫از اساتید موسیقی و اتنوموزیکولوژی‬ ‫فرانسه‪ ،‬از سال ‪ 2006‬تاکنون به‬ ‫موزیسین ها یا خواننده هایی در جهان‬ ‫که با قابلیت های ویژه و منحصر‬ ‫به فرد‪ ،‬در زمینه موسیقی ملل (ورد‬ ‫موزیک) فعالیت می کنند‪ ،‬اهدا می‬ ‫شود که برای اولین بار این جایزه به‬ ‫موسیقی کشور ایران و محمد معتمدی‬ ‫اهدا خواهد شد‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪:‬این خبر چند روز پیش‬ ‫از سوی یکی از مسئولین ذیربط در‬ ‫رادیو فرانسه برای موسسه فرهنگی‬ ‫"هنر پارسه" به عنوان مدیر برنامه های‬ ‫معتمدی در ایران ارسال شد و در آن‬ ‫ضمن تقدیر ازهنر و صدای ویژه محمد‬ ‫معتمدی ‪ ،‬از تالش ایشان برای نشر‬ ‫فرهنگ و موسیقی کشورش و همچنین‬ ‫کنسرت های مشترک با گروه ها و‬ ‫خواننده های نقاط مختلف جهان‬ ‫قدردانی و ایشان را شایسته دریافت‬ ‫این جایزه دانستند‪.‬‬

‫«من مادر هستم» اثر فریدون جیرانی‬ ‫اشاره کرد‪.‬‬

‫بشارتی بیان داشت‪ :‬همچنین این کمیته‬ ‫از برخی اقدامات ایشان در فستیوال‬ ‫های مختلف جهان از جمله قرار دادن این بازیگر ایرانی عالوه بر کارهای‬ ‫سینمایی در تئاتر نیز کارهای زیادی‬ ‫آواز ایرانی در کنار آواز فالمنکو‪ ،‬به‬ ‫را انجام داده است تا این اندازه که‬ ‫عنوان رخدادی تازه و ارزشمند در‬ ‫می‌توان او را یکی از بازیگران پای‬ ‫موسیقی ملل یاد کردند‪.‬‬ ‫ثابت تئاتر دانست‪ .‬از جمله بازی‌های‬ ‫تئاتری او می‌توان به «نورا»‪« ،‬منطقه‬ ‫مدیر برنامه‌های معتمدی در خاتمه‬ ‫اشغال شده»‪« ،‬هی مرد گنده گریه‬ ‫خاطر نشان کرد‪:‬اخبار بعدی در مورد‬ ‫نکن» و‪ ...‬اشاره کرد‪.‬‬ ‫چگونگی و زمان و مکان اهدای این‬ ‫جایزه به زودی اعالم می شود‪.‬‬ ‫اما این خانم بازیگر سریال‌های‬ ‫تلویزیونی زیادی نیز داشته است‬ ‫که شاید نوستالژیک‌ترین آنها برای‬ ‫مردم مجموعه تلویزیونی «مسافر»‬ ‫اشاره کرد‪ .‬او همچنین در سریال‌هایی‬ ‫تولد «پانته‌آ بهرام» مبارک!‬ ‫همچون «ایستگاه»‪« ،‬پلیس جوان»‬ ‫و‪ ...‬بازی کرده است‪.‬‬ ‫در روز تولد «پانته‌آ بهرام» نگاهی به‬ ‫کارنامه بازیگری او خواهیم داشت‪.‬‬ ‫پانته‌آ بهرام سابقه کار با کارگردانان‬ ‫پانته‌آ بهرام یکی از بازیگران خوش‬ ‫بزرگ ایران همچون داریوش‬ ‫نقش سینمای ماست که کمتر در طول‬

‫این سال‌ها درگیر و بند حاشیه‌های‬ ‫سینمایی بوده و نقش‌های به یادماندنی‬ ‫را نیز از او در فیلم‌های سینمایی و‬ ‫سریال دیده‌ایم که آخرین آنها به دو‬ ‫فیلم اخیرش یعنی «بی خود و بی‬ ‫جهت» اثر کاهانی و فیلم جنجالی‬

‫مهرجویی در فیلم «طهران‪ :‬روزهای‬ ‫آشنایی»‪ ،‬اصغر فرهادی و فیلم‬ ‫«چهارشنبه‌سوری»‪ ،‬پوران درخشنده‬ ‫و فیلم‌های «بچه‌های ابدی» و‬ ‫«خواب‌های دنباله‌دار» و حسن فتحی‬ ‫با فیلم «پستچی سه بار در نمی‌زند»‬ ‫را دارد‪.‬‬

‫‪104‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫حاشیه های آلبوم جدید محسن‬ ‫چاوشی‬ ‫پس از اتفاقات و حاشیه های‬ ‫رنگارنگی که در روزها و ماه های‬ ‫گذشته در قبال آلبوم «من خود آن‬ ‫سیزده ام» با صدای «محسن چاوشی»‬

‫ها را خود محسن چاوشی ساخته است‬ ‫و تنظیم ها نیز برعهده کوشان حداد‪،‬‬ ‫شهاب اکبری‪ ،‬امیر جمالفرد و خود‬ ‫محسن چاوشی بوده‪.‬‬ ‫حاشیه های آلبوم جدید محسن چاوشی‬ ‫قطعات این آلبوم به ترتیب «غلط‬ ‫کردم غلط»‪« ،‬کو به کو»‪« ،‬رمیدیم»‪،‬‬ ‫«نگار»‪« ،‬ستمگر»‪« ،‬شیر مردا»‪،‬‬ ‫«من خود آن سیزده ام»‪« ،‬قراضه‬ ‫چین» و «بهرام گور» در آلبوم‬ ‫گنجانده شده اند در مقابل نام تهیه‬

‫دوستداران محسن چاوشی برای احترام‬ ‫به حقوق هنرمندشان هم که شده‪ ،‬آلبوم‬ ‫را به صورت اورجینال تهیه و از دانلود‬ ‫بی رحمانه آن صرف نظر کنند‪.‬‬ ‫آنها نمی دانند با دانلود این آلبوم‪،‬‬ ‫به ‪ 5‬سال زحمت و تالش هنرمندشان‬ ‫خیانت کرده اند‪ .‬اخالق در هنر چیزی‬ ‫است که باید به آن احترام گذاشت و‬ ‫فقط احترام و قدرشناسی است که می‬ ‫تواند خستگی را از تن هر هنرمندی‬ ‫بیرون بیاورد‪ .‬دوستداران واقعی محسن‬ ‫چاوشی آلبوم را دانلود نمی کنند و من‬ ‫مطمئنم این کمپین هایی که برای خرید‬ ‫نسخه اصلی و اورجینال شکل گرفته‪،‬‬ ‫بزرگترین احترامی است که می شود به‬ ‫هنر یک هنرمند واقعی گذاشت‪».‬‬

‫گلشیفته فراهانی نامزد بهترین‬ ‫بازیگر زن آسیا‬ ‫نامزدهای جوایز ساالنه ی سینمای‬ ‫آسیا در حالی معرفی می شود که اغلب‬ ‫فیلم های مشکل دار و حاشیه دار در‬ ‫داخل کشور در بخش های مختلف این‬ ‫جایزه کاندیدا شدند‪.‬‬ ‫در لیست نامزدهای جوایز ساالنه ی‬ ‫سینما آسیا البته نام عباس کیارستمی‬ ‫برای آخرین ساخته ا ش «مثل‬ ‫یک عاشق» برای نامزدی بهترین‬ ‫کارگردانی به چشم می خورد و‬ ‫پیمان یزدانیان هنرمند ایرانی عرصه‬ ‫ی موسیقی بطور مشترک با «یوهان‬ ‫یوهانسن» برای فیلم «راز» محصول‬ ‫چین نامزد شده است‪.‬‬

‫رخ داد و تاخیرهای پی در پی در‬ ‫انتشار این اثر‪ ،‬سرانجام از صبح دیروز‬ ‫این آلبوم در تهران و سراسر کشور‬ ‫منتشر شد‪.‬‬ ‫عجیب ترین و تلخ ترین اتفاق این‬ ‫آلبوم‪ ،‬انتشار اینترنتی آن‪ ،‬یک روز قبل‬ ‫از توزیع رسمی در تهران بودکه باعث‬ ‫شد بسیاری از کارشناسان و اهالی‬ ‫موسیقی باز هم ضعف های عمده و‬ ‫تاثیرگذار شرکت های پخش را در‬ ‫ایران‪ ،‬بزرگترین ضربه و آسیب به کلیت‬ ‫موسیقی کشور بدانند‪.‬‬ ‫شرکت هایی که در روزهای گذشته‬ ‫اتفاقات و حاشیه های تلخی (از قبیل‬ ‫اتفاقات تلخ آلبوم کامران رسول زاده)‪،‬‬ ‫را در بازار موسیقی کشور به وجود‬ ‫آورده و مشخصا رفته رفته به یکی از‬ ‫بزرگترین معضالت بازار رسمی آثار‬ ‫مجاز تبدیل شده اند‪ .‬دراین آلبوم از‬ ‫اشعار چهره هایی چون وحشی بافقی‪،‬‬ ‫باباطاهر‪ ،‬شهریار‪ ،‬موالنا و خیام‬ ‫نیشابوری استفاده شده و تمامی ملودی‬

‫کننده این آلبوم نیز «مهسا پیراسته»‬ ‫درج شده تا «مسعود دهقان» در این‬ ‫اثر به عنوان «مدیر برنامه و هماهنگ‬ ‫کنندهحضور داشته باشد‪ .‬محسن‬ ‫چاوشی پس از اطالع از انتشار رسمی‬ ‫اثرش در بازار موسیقی کشور از این‬ ‫اتفاق ابراز خوشحالی کرد ولی حاضر‬ ‫به گفت و گو نشدو فقط در یک‬ ‫جمله خواست که تمام احساسش را به‬ ‫دوستدارانش در قبال این آلبوم بگوید‪:‬‬ ‫«آنچه بر من گذشت سیزده بود ‪.»...‬‬ ‫مسعود دهقان نیز با گالیه از برخی‬ ‫اتفاقات تلخ که در روزهای گذشته‬ ‫افتاد و بحران بزرگی به نام «پخش‬ ‫آلبوم در بازار موسیقی ایران»‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫«من هنوز شگفت زده ام و از برخی از‬ ‫این اتفاقات رخ داده‪ ،‬متعجبم‪ .‬نمی‬ ‫دانم واقعا چه واژه ای را می شود‬ ‫درباره بحران شرکت پخش در ایران‬ ‫بر زبان آورد اما چیزی که هست فقط‬ ‫تاسف است‪ .‬امیدوارم مردم فهیم و‬

‫هفتمین دوره جوایز ساالنه سینمای‬ ‫آسیا همزمان با جشنواره فیلم هنگ‬ ‫کنگ در روز ‪ ۲۸‬اسفند برگزیدگان‬ ‫خود را در ‪ ۱۴‬رشته معرفی خواهد‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫یک هیات داوری دوازده نفره به همراه‬ ‫یک کمیته رای دهی ‪ ۲۳‬نفره نفرات‬ ‫برگزیده ی هر رشته را تعیین خواهند‬ ‫کرد‪ .‬اعضای هیات داوران هر یک به‬ ‫فرد و فیلم برگزیده خود در هر یک از‬ ‫چهارده رشته رای داده و اعضای کمیته‬ ‫رای دهی تنها در رشته بهترین فیلم و‬ ‫رشته تخصصی خود مجاز به رای دادن‬ ‫خواهند بود‪.‬‬ ‫امسال هایده صفی یاری‪ ،‬تدوین گر‬ ‫ایرانی به واسطه دریافت جایزه سال‬ ‫گذشته این رویداد در میان اعضای‬ ‫کمیته رای دهی قرار گرفته است‪.‬‬ ‫اما فهرست سینماگران ایرانی و غیر‬ ‫ایرانی که در آثار ساخته شده توسط‬ ‫فیلمسازان ایرانی در میان نامزدهای‬ ‫رشته های مختلف قرار گرفته اند‪،‬‬

‫عبارتند از‪:‬‬ ‫‪ )۱‬عباس کیارستمی نامزد بهترین‬ ‫کارگردانی برای فیلم "مثل یه عاشق"‬ ‫محصول ژاپن و فرانسه و ایران (!)‬ ‫‪ )۲‬گلشیفته فراهانی نامزد بهترین‬ ‫بازیگر زن برای فیلم "سنگ صبور"‬ ‫محصول افغانستان‬ ‫‪ )۳‬کاسه ریو نامزد بهترین بازیگر‬ ‫مکمل مرد برای فیلم "مثل یه عاشق"‬ ‫‪ )۴‬تورج اصالنی نامزد بهترین‬ ‫فیلمبردار برای فیلم "فصل کرگدن"‬ ‫محصول کردستان عراق و ترکیه‬ ‫‪ )۵‬یاناگیجیما کاتسومی نامزد بهترین‬ ‫فیلمبردار برای "مثل یه عاشق"‬ ‫‪ )۶‬بهمن قبادی و داریوش پیرو نامزد‬ ‫بهترین طراحی هنری برای فیلم "فصل‬ ‫کرگدن"‬ ‫‪ )۷‬پیمان یزدانیان و یوهان یوهانسن‬ ‫نامزد بهترین موسیقی برای فیلم "راز"‬ ‫محصول چین‬ ‫‪ )۸‬والری لوآزلو نامزد بهترین تدوین‬ ‫برای فیلم "فصل کرگدن"‬ ‫‪ )۹‬فربد خوش طینت نامزد بهترین‬ ‫جلوه های بصری برای فیلم "فصل‬ ‫کرگدن"‬ ‫کشورهای تولید کننده هر فیلم از‬ ‫طرف برگزارکنندگان جوایز سینمای‬ ‫آسیا اعالم شده و در میان چهار فیلم‬ ‫ذکر شده‪ ،‬هیچ یک در واقع محصول‬ ‫سینمای ایران تلقی نمی شوند‪.‬‬

‫‪103‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫تومان خرج به صحنه رفتن این نمایش‬ ‫شده است که از این میزان هزینه‬ ‫طراحی صحنه بخش قابل توجهی بوده‬ ‫است‪ .‬بقیه هزینه‌ها نیز صرف ارکستر‬ ‫موسیقی‪ ،‬لباس‪‌،‬بازیگران و هزینه‌هایی‬ ‫چون رفت و آمد و دیگر هزینه‌های‬ ‫‪ ۱۲۰‬بازیگری شده است که در این‬ ‫نمایش حضور داشته‌اند‪« :‬ما تنها برای‬ ‫فراهم آوردن مه و یخ برای شش روز‬ ‫حدود ‪‌۱۰‬میلیون تومان هزینه کردیم‪.‬‬ ‫نمی‌خواستیم از دود استفاده کنیم که‬ ‫برای بازیگران و همچنین مخاطبان‬ ‫مشکالتی را به وجود بیاورد‪‌،‬به همین‬ ‫خاطر از یخ خشک بهره بردیم که‬ ‫هزینه‌های بسیار باالیی داشت‪».‬‬ ‫اما وقتی از مدیر این پروژه می‌پرسیم‬ ‫که آیا اجرای نمایشی با این هزینه‌ها‬ ‫اصال در شرایط کنونی توجیه اقتصادی‬ ‫دارد یا خیر‪ ،‬می‌گوید‪« :‬ما چندان به‬ ‫فکر توجیه اقتصادی نبودیم‪ .‬به هر‬ ‫حال آقای امینی دوست داشتند تا‬ ‫این نمایش را روی صحنه بیاورند و‬ ‫به اصطالح این مبلغ را هزینه دلشان‬ ‫کرده‌اند‪ .‬برای ما مهم استقبال عمومی‬ ‫از این نمایش بود که هم‌اکنون این‬ ‫اتفاق رخ داده است‪ ».‬اما این‬ ‫نمایش با بلیت‌ ‪‌۵۰‬هزارتومانی روی‬ ‫صحنه رفته است‪ .‬مبلغی که معینی‬ ‫می‌گوید قیمتی طبیعی است‪« :‬ما‬ ‫می‌خواستیم بلیت‌های نمایشمان را با‬ ‫قیمت‌های باالتری به فروش برسانیم‬

‫تا الاقل بخشی از هزینه‌های نمایش‬ ‫تامین شود‪ ،‬اما بنیاد رودکی پیشنهاد‬ ‫کرد که معموال نمایش‌های تلفیقی‬ ‫ی ‪ ۴۵‬تا ‪‌۵۰‬هزار تومان به‬ ‫با بلیت‌ها ‌‬ ‫فروش می‌رسند و بنابراین ما قیمت‬ ‫بلیت‌هایمان را ‪‌۵۰‬هزار تومان تعیین‬ ‫ت‬ ‫کردیم و این در حالی است که بلی ‌‬ ‫‪ ۲۵ ،۳۵‬و ‪‌۲۰‬هزار تومانی هم داشتیم‬ ‫و شنبه‌ها نیز برای دانشجویان بلیت‬ ‫نیم‌بها گذاشته بودیم‪«».‬قحطی نور»‬ ‫تلفیقی از موسیقی و نمایش بود و‬ ‫آنچه بیشتر مخاطب را به تماشا وا‬ ‫می‌داشت‪ ،‬جلوه‌های بصری بود که‬ ‫برای این اثر در نظر گرفته شده بود‪.‬‬ ‫پدرام مرندیز (گیتار آ کوستیک)‪ ،‬فرزاد‬ ‫فخرالدینی (گیتار الکتریک)‪ ،‬دارا‬ ‫دارایی (گیتارباس)‪ ،‬علیرضا طباطبایی‬ ‫(درامز)‪ ،‬پویا نیک‌پور (پیانو)‪ ،‬مالنی‬ ‫آوانسیان (چلو)‪ ،‬محمدجواد مرادی‬ ‫(نی) و‪ ...‬نوازندگانی بودند که در این‬ ‫اجرا هنرنمایی کردند‪.‬‬

‫خود خبر داد‪.‬‬ ‫جهانگیر الماسی‪ ،‬در گفت‌وگو با‬ ‫خبرنگار نامه در این باره گفت‪:‬‬ ‫متاسفانه امروز برخورد ناصوابی در‬ ‫وزارت دارایی دیدم که هرگز آن را‬

‫در سال ‪ 91‬مهر و موم منزلم بود‪.‬‬ ‫الماسی ادامه داد‪ :‬ماموران کالنتری سر‬ ‫یک مواجهه حقوقی با یکی از دوائر‬ ‫دولتی به منزل مسکونی‌ام آمدند و‬ ‫منزلم را مهر و موم کردند‪.‬‬

‫منزل بازیگر معروف سینما پلمپ‬ ‫شد‬

‫نمی‌پسندم‪ .‬این اتفاق ارتباطی با‬ ‫مالیات و مسائل اینچنینی نداشت‪.‬‬

‫جهانگیر الماسی‪ ،‬بازیگر مطرح سینما‬ ‫و تلویزیون از مهر و موم منزل شخصی‬

‫وی افزود‪ :‬پیرو همین اتفاق‌ها می‌توانم‬ ‫بگویم مهم‌ترین اتفاق حوزه شخصی‌ام‬

‫وی با اشاره به اینکه مشکل‬ ‫برطرف شد گفت‪ :‬این اتفاق خیلی‬ ‫ناجوانمردانه است و متاسفانه برخی‬ ‫منافع فردی چشم آدم‌ها را هم حوزه‬ ‫قضایی و هم حوزه دولتی کور می‌کند‪.‬‬

‫‪102‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫سینمای‬

‫ایــــــران‬

‫فردوسی خطرناک نیست‪ 6 ,‬سال‬ ‫نگذاشتند ضحاک را در ایران‬ ‫اجرا کنم‬ ‫شهرام ناظری در دومین شب کنسرت‬ ‫"شاهنامه فردوسی؛ داستان ضحاک"‬ ‫گفت‪ 6 :‬سال مجوز این اجرا را به من‬ ‫ندادند در حالیکه فردوسی خطرناک‬ ‫نیست و تنها می‌خواهد با بی‌عدالتی‬ ‫مبارزه کند‪.‬‬

‫روی شاهنامه نیازمند یک گروه بزرگ و‬ ‫صرف وقت بسیار است‪ ،‬افزود‪ :‬بضاعت‬ ‫ما در راستای فعالیت در حوزه شاهنامه‬ ‫همین است‪ .‬اما امیدوارم نهادهای‬ ‫فرهنگی کشورمان تدبیری بیندیشند تا‬ ‫اجرای شاهنامه آنطور که شایسته این کتاب‬ ‫و سراینده آن فردوسی است‪ ،‬انجام شود‪.‬‬

‫به گزارش خبرنگار مهر‪ ،‬شهرام ناظری‬ ‫شامگاه گذشته‪ ،‬دهم اسفند ماه پیش از‬ ‫اجرای دومین شب کنسرت خود و روایت‬ ‫داستان ضحاک‪ ،‬به بیان مقدماتی درباره‬ ‫این اجرا پرداخت و ضمن خیر مقدم به‬ ‫حاضران در سالن گفت‪ :‬برنامه‌ای که در‬ ‫پیش داریم بخشی از شاهنامه فردوسی‪،‬‬ ‫یعنی داستان ضحاک است که با یک‬ ‫گروه مقامی آن را اجرا می‌کنیم‪.‬‬

‫این خواننده کشورمان درباره کار در حوزه‬ ‫شاهنامه اظهار کرد‪ :‬تا به امروز هیچ یک‬ ‫از خواننده‌های کشورمان آنطور که باید و‬ ‫شاید روی شاهنامه کار نکرده‌اند و به ویژه‬ ‫در صد سال اخیر کار شاخص موسیقایی‬ ‫درباره شاهنامه نشده است‪ ،‬اما من از‬ ‫‪ 6‬سال پیش این کار را کلید زدم‪ .‬البته‬ ‫در ابتدا به من مجوز اجرای ضحاک را‬ ‫نمی‌دادند اما چون در کشورهای دیگر به‬ ‫مراتب این کار را اجرا کردم و فیلم‌های آن‬ ‫هم در اینترنت پخش شد‪ ،‬باالخره مجوز‬ ‫اجرای ضحاک در تهران را برایم صادر‬ ‫کردند‪.‬‬

‫وی در ادامه به بیان توضیحی کوتاه در‬ ‫مورد داستان ضحاک پرداخت و درباره‬ ‫آن گفت‪ :‬در داستان ضحاک در حقیقت‬ ‫نبردی بین نور و ظلمت صورت می‌گیرد‪.‬‬ ‫در این کنسرت از زمانی شروع می‌کنیم که‬ ‫ضحاک با کشتن پدرش بر تخت پادشاهی‬ ‫می‌نشیند و اینکه می‌فهمد شخصی به‌نام‬ ‫فریدون می‌تواند او را بکشد‪ .‬همچنین در‬ ‫این اجرا از قیام کاوه آهنگر و برافراشتن‬ ‫درفش کاویانی نیز می‌خوانیم‪.‬‬

‫شهرام ناظری دراین‌باره تصریح کرد‪:‬‬ ‫فردوسی هیچ خطری ندارد و تنها‬ ‫می‌خواهد با ظلم و بی‌عدالتی مبارزه کند‪.‬‬ ‫در هر صورت ما چون شیاد با موسیقی‬ ‫ردیف – دستگاهی ایرانی نتوانیم به خوبی‬ ‫با فضای شاهنامه روبه‌رو شویم‪ ،‬تصمیم‬ ‫گرفتیم که از موسیقی مقامی برای این کار‬ ‫استفاده کنیم از آن رو که هنوز خوشبختانه‬ ‫جای پای شاهنامه در برخی از قومیت‌ها و‬ ‫شهرستان‌ها وجود دارد‪.‬‬

‫ناظری با تاکید بر این که کار موسیقایی‬

‫شهرام ناظری پس از بیان این نکات در‬ ‫آن‌گاه است که انسان‌ها چون بردگان‬ ‫جان خود را در نیروی حیات اهریمن‬ ‫مورد فردوسی و اجرای داستان ضحاک‬ ‫می‌اندازند و حاصل همه تالش‌ها و‬ ‫به برگزاری این کنسرت در دو بخش‬ ‫کوشش‌ها به کام اهریمن است‪.‬‬ ‫پرداخت‪ .‬بخش اول این کنسرت متشکل‬ ‫اما اجرای قحطی نور برای این بازیگر‬ ‫از ‪ 9‬قطعه با موضوع داستان ضحاک در‬ ‫که پیش از این او را تنها در هیبت‬ ‫فضایی فولکلور بود‪ .‬بخش دوم را نیز‬ ‫بازیگر سینما می‌شناختیم‪‌،‬حدود‬ ‫قطعاتی در نوا و اصفهان تشکیل می‌داد‪.‬‬ ‫‪‌۷۵۰‬میلیون تومان هزینه در برداشته‬ ‫است و این در حالی است که به نظر‬ ‫شهرام ناظری که به آهنگسازی فرید الهامی‬ ‫نمی‌رسد با تعداد اجراهای محدودی‬ ‫و با همراهی یک گروه ‪ 9‬نفره این کار را‬ ‫که این نمایش از سر گذراند‪ ،‬هزینه‌های‬ ‫به اجرا برده است‪ ،‬بعد از دو اجرای نهم‬ ‫اجرا تامین شده باشد‪.‬‬ ‫و دهم خود‪ ،‬دو شب دیگر‪ ،‬یعنی یازدهم‬ ‫رضا معینی که به عنوان مدیر این پروژه‬ ‫ضحاک‬ ‫و دوازدهم ماه جاری نیز داستان‬ ‫با امین حیایی فعالیت می‌کند‪ ،‬در‬ ‫را از ساعت ‪ 20‬در سالن میالد نمایشگاه‬ ‫پاسخ به این سوال که آیا این نمایش‬ ‫بین‌المللی تهران به روی صحنه می برد‪.‬‬ ‫توانسته است هزینه‌های خود را تامین‬ ‫کند‪ ،‬می‌گوید‪« :‬ما هنوز نتوانسته‌ایم‬ ‫درآمد حاصل از گیشه را برآورد کنیم‪،‬‬ ‫اما با وضعیتی که ما اجرا کردیم و یک‬ ‫روز با تعطیلی مواجه شدیم‪‌،‬با برنامه‬ ‫امین حیایی ‪‌۷۵۰‬میلیون تومان‬ ‫مد و لباس و همچنین شخصیت‌های‬ ‫خرج دلش کرد‬ ‫سیاسی در تاالر وحدت که امکان اجرا‬ ‫را از ما سلب می‌کرد‪ ،‬به نظر نمی‌رسد‬ ‫که این هزینه‌ها تامین شده باشد‪».‬‬ ‫اجرای قحطی نور برای این بازیگر که ‪ ،‬با این وجود اما او از استقبال‌ها‬ ‫پیش از این او را تنها در هیبت بازیگر راضی است‪« :‬جز دو‪ ،‬سه شب اول‬ ‫سینما می‌شناختیم‪‌،‬حدود ‪‌۷۵۰‬میلیون‬ ‫اجرا تمام روزها سالن‌های ما پر بوده‬ ‫تومان هزینه در برداشته است و این در و این اتفاق خوبی است‪‌،‬ما حتی در‬ ‫حالی است که به نظر نمی‌رسد با تعداد شب‌هایی توانستیم تا بالکن سوم را‬

‫اجراهای محدودی که این نمایش از‬ ‫سر گذراند‪ ،‬هزینه‌های اجرا تامین شده‬ ‫باشد‪ n\.‬‬ ‫«قحطی نور» پرفورمنس موسیقایی‬ ‫امین حیایی که در آن حکایت دوران‬ ‫سلطه ظلمت و سیاهی بر دنیا و آدمیان‬ ‫را به تصویر کشیده است‪ ،‬روایت‬

‫نیز پر از تماشاگر کنیم و این برای ما‬ ‫اتفاق بسیار خوبی به شمار می‌رود‪،‬‬ ‫چون به گواه مسئوالن تاالر وحدت‬ ‫ما حتی رکورد تماشاگرانی را که در‬ ‫جشنواره تئاتر فجر حضور داشته‌اند نیز‬ ‫شکسته‌ایم‪».‬‬ ‫به گفته معینی تاکنون ‪‌۷۵۰‬میلیون‬

ZANEEMROOZ ||| Tel: (647) 390-0606 N o. 2 0 / Vo l 01 | | | O c t , 21, 2 011

PRP FACIAL REJUVENATION

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

20 101

PHOTOTHERAPY FOR HAIR LOSS

Platelets contain many growth

factors and are responsible

for promoting wound healing. Platelet-rich plasma (PRP) has been used in medicine for many years to promote healing in surgery. After taking blood a person’s vein, thehisair loss is a fairly common problem for males. Therefrom is usually a family blood sample is in a tory of hair loss at an early age. For some unknown reason, those malesprocessed who are special centrifuge to separate afflicted by this condition tend to lose hair in the frontal hairline and in the crown the platelets from other blood area. This may start as early as in the teenage years and progress as one becomes cells. The plasma, which is rich older. This condition is called Androgenetic Alopecia. Standard medical in platelets, is thentreatment injected includes topical monoxidil (Rogaine) or oral finesteride (Propecia). These havewith to be into surgical sites along activating factors to facilitate better healing. This technology has since been applied to other areas such as the scalp to prevent hair loss and to promote healthier .hair growth PRP may be used to improve skin texture and to rejuvenate the skin. It can return volume to aging or thin skin, and can be used on the face and neck. It may reduce fine lines and scars and improve skin tone. PRP may be combined with other skin rejuvenation technologies such as microneedling or fractional technologies such as Intracel and .Fractora Microneedling uses microneedles 2mm. The-0.5 with lengths of microneedles cause microtrauma to epidermis or dermis, triggering the natural healing response of the skin. As a result, new collagen and other connective tissues are produced as the skin heals. The growth factors in the PRP enhance this process. The advantage of this combination is that no foreign substances or drugs are introduced and therefore minimizing the risk of adverse reactions. This is a taken lifetime and there may be side effects. Hair that is lost usually not grow natural way towill rejuvenate the back skin with very little downtime. Some people prefer a non-drug remedy for hair loss. Non-drug include monthsremedies to 3-2 Results may take .become obvious phototherapy with red or near-red frequency. Phototherapy at this frequency stimuNext time I will talk about lates blood circulation to the hair follicles, counteracting the choking effects of dihyIntracel fractional technology drotestosterone (DHT). Phototherapy improves the nutritional status of the hair fol-for .skin rejuvenation acne scars licle, and strengthens and thickens existing hair. By improving the health and of existing Watch Dr. Poon on Canadian hair follicles, phototherapy prevents further hair loss. Treatment consists of weekly 9pm Iranian TV on Mondays at sessions lasting approximately half an hour each. There are no adverse side effects 10am) (re-run on Tuesdays at Many females lose hair as they approach menopausal years. Hair loss can be online at www.itctv.ca or treatvia ed with phototherapy .multicultural satellite TV

.DR JIMMY POON Tel: 416-410-8338

‫نکات مختصر‬ ‫و مفیدی‬ ‫پیرامون متد های‬ For More Info See: ‫جوانسازی‬ ‫زیبایی و‬ Inside back cover page Dr.Poon‫توسط‬ ‫در برنامه‬ CINEMA x CINEMA

:‫زمان پخش‬ Saturday 8pm Sunday 3 &10pm Tuesday 5pm ITC ‫از شبکه تلویزیونی‬ Watch Dr. Poon on

Canadian Iranian TV on Mondays at 9pm (re-run on Tuesdays at 10am) online at www. itctv.ca or via multicul.tural satellite TV

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

100

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫‪97‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫عد جدید ب‬ ‫قوا‬

‫رای رژیم؛‬

‫‪ 5‬راه عجیب برای کاهش وزن‬ ‫نخوردن کربوهیدرات را فراموش‬ ‫کنید‪ .‬الزم نیست به خودتان‬ ‫سختی بدهید تا الغر شوید و‬ ‫دوباره پس از مدتی به وزن قبلی‬ ‫بازگردید‪ .‬رژیم های سخت شاید‬ ‫در کوتاه مدت موثر باشند اما فرد‬ ‫رژیم گیرنده پس از مدتی از این‬ ‫همه بخور و نخورها خسته و بی‬ ‫خیال رژیم خود می شود‪.‬‬ ‫در این ملطب یک سری قواعد قدیمی‬ ‫برای رژیم را ذکر و آنها را رد کرده ایم‬ ‫و در عوض قواعد جدیدی پیش روی‬ ‫شما قرار داده ایم‪.‬‬ ‫‪ .1‬قانون قدیمی‪ :‬حذف کربوهیدرات‬ ‫چرا باید این قانون را در هم بشکنید‪:‬‬ ‫حذف کردن قند و کربوهیدرات از‬ ‫رژیم غذای روزانه فقط برای مدت‬ ‫کوتاهی پاسخگوست و در طوالنی‬ ‫مدت افراد نمی توانند این شراط را‬ ‫تحمل کنند‪ .‬محققان ثابت کرده اند‪،‬‬ ‫افرادی که کربوهیدرات های کمی در‬ ‫وعده های غذایی خود دارند‪ ،‬حدود‬ ‫دوکیلوگرم بیشتر از افرادی وزن کم می‬ ‫کنند که هیچ کربوهیدراتی مصرف نمی‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫قانون جدید‪ :‬روزانه می توانید از ‪5‬‬ ‫پیمانه غالت همچون جودوسر یا برنج‬ ‫قهوه ای استفاده کنید‪ .‬کربوهیدرات‪،‬‬ ‫انرژی و فیبر باالیی دارد و نخوردن آن‬ ‫به هیچ عنوان منطقی و درست نیست‪.‬‬ ‫‪ .2‬قانون قدیمی‪ :‬نخوردن زرده تخم‬ ‫مرغ‬ ‫چرا باید این قانون را در هم بشکنید‪:‬‬ ‫در نتیجه تحقیقات دانشگاه ساری‬ ‫انگستان‪ ،‬افرادی که روزانه دو تخم‬ ‫مرغ را برای مدت ‪ 12‬هفته می خورند‬ ‫نیز به اندازه افرادی وزن کم می کنند‬ ‫که تخم مرغ را از وعده های غذایی‬ ‫خود حذف کرده اند‪ .‬میزان کلسترول‬ ‫موجود در تخم مرغ در مقایسه با‬

‫چربی های اشباع موجود گوشت های‬ ‫فراوری شده بسیار کم است‪.‬‬ ‫قانون جدید‪ :‬زرده تخم مرغ سرشار‬ ‫از پروتئین‪ ،‬کلسیم و آهن است‪ .‬بهتر‬ ‫است آن را نیز در رژیم غذایی خود‬ ‫بگنجانید تا رژیم متعادل و سالمی‬ ‫داشته باشید‪ .‬و از مصرف غذاهای‬ ‫فراوری شده همچون ساالمی که مملو‬ ‫از کلسترول و چربی است‪ ،‬خودداری‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫‪ .3‬قانون قدیمی‪ :‬زیاد کردن وعده های‬ ‫غذایی‬ ‫چرا باید این قانون را در هم بشکنید‪:‬‬ ‫مطالعات دهه ‪ 90‬میالدی ثابت کرده‬ ‫بودند در همه طول روز میان وعده های‬ ‫کوچک خوردن می تواند اشتهای زیاد‬ ‫را کنترل کند‪ .‬اما تحقیقات کانادایی‬ ‫جدید نشان می دهد میان فردی که‬ ‫میان وعده های متعدد می خورد و‬ ‫کسی که نمی خورد‪ ،‬فرقی وجود‬ ‫ندارد‪.‬‬ ‫قانون جدید‪ :‬در هر وعده خود هر‬ ‫چه قدر دوست دارید‪ ،‬غذا میل کنید‪.‬‬

‫اما حواستان به کالری های آن نیز‬ ‫باشد‪ .‬به طور مثال‪ ،‬خانم باید حدود‬ ‫‪ 1200‬کالری در روز غذا بخورند تا‬ ‫الغر بمانند‪ .‬این کار باعث می شود‬ ‫تا انرژی کسب کنید نه اینکه انرژی از‬ ‫دست بدهید‪.‬‬

‫قاعده ای نیز برای فاصله انداختن میان‬ ‫وعده های غذایی وجود ندارد‪ .‬البته‬ ‫اگر خیلی گرسنگی بکشید زیاد هم غذا‬ ‫خواهید خورد‪ .‬بنابراین‪ ،‬کالری های را‬ ‫طوری در وعده های خود تقسیم کنید‬ ‫که انرژی کافی به شما بدهند‪.‬‬

‫‪ .4‬قانون قدیمی‪ :‬نیمه شب میان وعده‬ ‫نخورید‬

‫‪ .5‬قانون قدیمی‪ :‬تسلیم اشتهای زیاد‬ ‫خود نشوید‬

‫چرا باید این قانون را در هم بشکنید‪:‬‬ ‫تحقیقات اخیر نشان داده است‪ ،‬دلیل‬ ‫اینکه برخی از افراد وزنشان زیاد نمی‬ ‫شود‪ ،‬به زمان خوردن آنها‪ ،‬نه میزان‬ ‫غذایشان بستگی دارد‪ .‬اما سوخت‬ ‫و ساز بدن با ساعت تغذیه ارتباطی‬ ‫ندارد‪ .‬می توانید در ساعت ‪ 10‬شب‬ ‫هم غذای سالم به عنوان شام میل‬ ‫کنید‪.‬‬

‫چرا باید این قانون را در هم بشکنید‪:‬‬ ‫محققان دانشگاه جورج لندن ثابت‬ ‫کرده اند‪ ،‬اگر جلوی اشتهای خود را‬ ‫نگیرید چاق می شوید و در مقابل آن‪،‬‬ ‫محققان دانشگاه کانادا اعالم کرده‬ ‫اند‪ ،‬منع مردم از غذاهای خاص باعث‬ ‫افزایش حرص و ولع آنها می شود‪.‬‬ ‫قانون جدید‪ :‬سعی کنید میل شدید‬ ‫خود را در حد تعادل نگه دارید‪.‬‬ ‫همیشه غذاها یا خوراکی هایی که‬ ‫دوست دارید را به میزان کم و تکه‬ ‫های کوچک بخورید و خود را از‬ ‫نعمت آنها محروم نکنید‪ .‬اما به طور‬ ‫مثال‪ ،‬به جای خوردن یک تخته کامل‬ ‫شکالت‪ ،‬دو تکه مربعی کوچک‬ ‫بخورید که فقط هوستان از بین‬ ‫برود‪.‬‬

‫قانون جدید‪ :‬اگر دوست دارید نیمه‬ ‫شب غذا میل کنید‪ ،‬این کار را انجام‬ ‫دهید اما سعی کنید کالری زیادی‬ ‫نداشته باشد‪ .‬نمی توانید در یخچال‬ ‫را ببندید؟ غذاهایی با اندازه های‬ ‫کوچک را امتحان کنید‪ .‬اینکه در چه‬ ‫ساعتی غذا میل کنید مهم نیست و هیچ‬

‫‪96‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫تکنیک های زنانه برای حفظ زیبایی‬ ‫تنها با چند ماده آرایشی و چند‬ ‫تکنیک خاص صورت‌تان را جوان‬ ‫کنید و ‪ 10‬سال جوان‌تر به نظر‬ ‫برسید‪ ،‬البته اشتباه نکنید منظور‬ ‫آرایش زیاد نیست؛ منظور گریمی‬ ‫است که فقط ایرادها و نشانه‌های‬ ‫پیری را از روی صورت پاک‬ ‫می‌کند و اصال جلب توجه هم‬ ‫نخواهد کرد‪.‬‬ ‫‪ 30‬سالگی برای خانم‌ها از آن سن‌های‬ ‫مرزی است‪ .‬تعداد زیادی از خانم‌ها‬ ‫در اوایل دهه سوم زندگی‌شان دچار‬ ‫بحران می‌شوند و احساس می‌کنند که‬ ‫در حال سپری کردن دوران جوانی و‬ ‫ورود به دنیای میانسالی هستند‪ ،‬خیلی‬ ‫از خانم‌ها سراغ جراحی‌های زیبایی‬ ‫و درما‌ن‌های جوان‌کننده می‌روند تا‬ ‫بتوانند اثر گذشت زمان را از روی‬ ‫چهره خود پاک کنند و جوان‌تر از‬ ‫سن‌شان به نظر برسند‪.‬‬ ‫با این تکنیک های آرایشی ‪ 10‬سال‬ ‫جوان شوید‬ ‫‪:‬اما هستند خانم‌هایی هم که به هر‬ ‫دلیل تمایلی به انجام جراحی‌های‬ ‫زیبایی ندارند‪ ،‬مثال ممکن است‬ ‫نخواهند هزینه زیادی بکنند یا از‬ ‫عوارض چنین جراحی‌‌هایی‌می‌ترسند‬ ‫یا‪ ...‬حتی ممکن است جراحی کرده‌‌‬ ‫ولی نتیجه مطلوب‌شان را نگرفته‬ ‫باشند‪.‬‬ ‫اما شکی در این وجود ندارد که همه با‬ ‫زیباتر و جوان‌تر شدن مشکلی ندارند و‬ ‫از اینکه بتوانند بدون دردسر چهره‌ای‬ ‫جوان‌تر داشته باشند‪ ،‬استقبال هم‬ ‫می‌کنند‪.‬‬ ‫اما جوان‌شدن بی‌دردسر یعنی چه؟‬ ‫یعنی اینکه تنها با چند ماده آرایشی‬ ‫و چند تکنیک خاص صورت‌تان را‬ ‫جوان کنید و حداقل ‪ 10‬سال جوان‌تر‬ ‫به نظر برسید‪ ،‬البته اشتباه نکنید منظور‬ ‫آرایش زیاد نیست؛ منظور گریمی است‬ ‫که فقط ایرادها و نشانه‌های پیری را از‬ ‫روی صورت پاک می‌کند و اصال جلب‬ ‫توجه هم نخواهد کرد‪.‬‬ ‫لک‌ها را به راحتی از بین ببرید‬ ‫با افزایش سن روی پوست لک‌های‬ ‫زیادی به وجود می‌آید که به زیبایی‬ ‫آن لطمه وارد می‌کند و پوست را پیرتر‬ ‫نشان می‌دهند اما شما می‌توانید با‬ ‫چند کرم ساده این لک‌ها را بپوشانید‬

‫(البته توصیه می‌کنیم مشکل لک‌ها را‬ ‫با یک متخصص پوست هم در میان‬ ‫بگذارید)‪.‬‬ ‫اگر لك قرمز باشد‪ :‬باید رنگ فون‬ ‫با پایه رنگ سبز استفاده کنید و بعد‬ ‫روی رنگ فون زمینه‪ ،‬کرم‌پودری رنگ‬ ‫پوست‌تان بزنید‪.‬‬ ‫اگر لک‌بنفش باشد‪ :‬به وسیله رنگ‬ ‫زرد گرفته می‌شود یعنی باید کرم‌پودر‬ ‫شما پایه زرد داشته‌باشد‪.‬‬ ‫برای كبودی زیر چشم‪ :‬كمی قرمز و‬ ‫نارنجی را با هم مخلوط كرده و زیر‬ ‫چشم بزنید‪.‬‬ ‫خال و لک سیاه‪ :‬با فوندیشن و کرم‬

‫رژگونه‌های درخشان می‌تواند چهر ‌ه را‬ ‫جوان‌تر و پرانرژی‌تر نشان دهد و کمک‬ ‫کند که گونه‌ها برجسته‌تر به نظر بیایند‪.‬‬ ‫پیشنهاد می‌کنیم برای رژ‌گونه به دنبال‬ ‫رنگ‌هایی چون قهوه‌ای خاکی رنگ‪،‬‬ ‫صورتی و سرخ با حالتی کرمی باشید‪،‬‬ ‫رژگونه‌هایی که کمی حالت کرمی‬ ‫دارند بهتر از پودرها روی صورت‬ ‫پخش می‌شوند و پوست را مرطوب نیز‬ ‫می‌کنند‪.‬‬ ‫وقتی می‌خواهید رژگونه بزنید‪ ،‬اول از‬ ‫همه برس را گوشه باالی گونه بگذارید‬ ‫وبعد رنگ را به سمت پایین پخش‬ ‫کنید‪ .‬با این روش می‌توانید مطمئن‬

‫گریم می‌توانید آن را بپوشانید‪ .‬بهتر‬ ‫است با انگشت کرم گریم را کامال‬ ‫پخش كنید تا خط فاصله‌ای ایجاد‬ ‫نشود و صورت ‪ 2‬رنگ نشود‪.‬‬ ‫برای پوشاندن لک‌های بزرگ‪ :‬بعد از‬ ‫زدن فوندیشن کرم گریم‪ ،‬مواد پوشاننده‬ ‫را روی لک بمالید و مجددا الیه‬ ‫نازکی از فوندیشن را روی آن بزنید و‬ ‫سپس تمام صورت را به طور یکنواخت‬ ‫پودر بزنید‪.‬‬ ‫گونه‌هایتان را رنگ دهید‬ ‫خانم‌های مسن معموال ترجیح می‌دهند‬ ‫برای گونه‌ها از رنگ‌های کدر و نه‬ ‫چندان درخشان استفاده کنند‪ ،‬چون از‬ ‫رنگ می‌ترسند‪ .‬حقیقت این است که‬

‫باشید چهره‌تان همان‌گونه می‌شود که‬ ‫می‌خواهید‪.‬‬ ‫اگر می‌خواهید ظاهر پوست‌تان را‬ ‫صاف ‪ ،‬هموار و یکدست کنید به‬ ‫جای پودر از یک کرم‌پودر مایع‬ ‫سبک استفاده کنید‪ ،‬بهتر است از‬ ‫کرم‌پودرهایی استفاده کنید که به‬ ‫سرعت جذب پوست می‌شوند‪.‬‬ ‫نکته دیگر اینکه کرم‌پودرهای حاوی‬ ‫مرطوب‌کننده نسبت به انواع دیگر‬ ‫پودرها بهتر روی پوست می‌خوابند؛‬ ‫به اندازه یک سکه کوچک کرم‌پودر‬ ‫در کف دست‌تان بریزید و بعدمانند‬ ‫مرطوب‌کننده با نوک انگشتان به‬ ‫صورت بمالید‬

‫رژگونه‌های تیره‌تان را دور بریزید‬ ‫وقتی روی کرم‌پودر روشنتان‬ ‫رژگونه‌های مالیمی به رنگ‌های‬ ‫صورتی یا گلبهی می‌زنید چهره‌تان‬ ‫را ملیح و شفاف نشان می‌دهد‪ .‬اما‬ ‫مشکلی که بسیاری از خانم‌های مسن‬ ‫دارند این است که از رژگونه‌های‬ ‫تیره و کرم‌پودرهای پررنگ استفاده‬ ‫می‌کنند‪ .‬رنگ‌های تیره اصوال خطوط‬ ‫چهره شما را از آنچه که هست عمیق‌تر‬ ‫نشان می‌دهد‪.‬‬ ‫به این روش به گونه حالت دهید‬ ‫بعد لپ را به طرف داخل جمع‬ ‫می‌كنیم‪،‬و از طرف گونه به شکل مثلث‬ ‫رژگونه می‌زنیم نقطه‌ای كه مشخص‬ ‫می‌شود نقطه خط رژگونه است‪ .‬اگر‬ ‫صورت كشیده باشد به طرف گوش‬ ‫می‌كشیم و اگر صورت گرد باشد به‬ ‫طرف باالتر از گوش می‌كشیم‪.‬‬ ‫این موها شما را جوان می‌کند‬ ‫جلوی موهایتان را کوتاه کنید‪ .‬این‬ ‫کار به‌خصوص برای خانم‌های باالی‬ ‫‪ 50‬سال بسیار مفید است‪ .‬به جای‬ ‫یکدست کردن و بستن موی خود از‬ ‫پشت‪ ،‬موهای قسمت جلوی سرتان‬ ‫را کوتاه کنید و یک سشوار سطحی‬ ‫هم بکشید‪ .‬اثر این کار در چهره‌تان‬ ‫را می‌توانید در اولین مهمانی‌ای که‬ ‫شرکت کردید‪ ،‬ببینید‪.‬‬ ‫به رنگ موهایتان توجه کنید‬ ‫متاسفانه خانم ها در سنینی که بیشترین‬ ‫احتیاج را به یک رنگ مناسب دارند‬ ‫آن را فراموش می‌کنند‪ .‬رنگ موی‬ ‫مناسب برای خانم‌های باالی ‪50‬‬ ‫سال‪ ،‬رنگ‌های زیتونی و نسکافه‌ای‬ ‫است‪ .‬این رنگ‌ها شما را موقر نشان‬ ‫می‌دهند‪ .‬گذشته از آن هرگز اجازه‬ ‫ندهید موهای سفیدتان از ریشه بیرون‬ ‫بزنند چون ظاهر شما هرقدر مرتب‬ ‫باشد تارهای مویی که از ریشه بیرون‬ ‫می‌زند می‌تواند آن را از بین ببرد‪.‬‬ ‫مش‌های استخوانی و نقره‌ای هرگز‬ ‫ش ‌و های‌الیت‌های سفید‪،‬‬ ‫دور م ‌‬ ‫صدفی‪ ،‬استخوانی و نقره‌ای را خط‬ ‫بکشید‪ .‬اگر به مرور زمان و با باال‬ ‫رفتن سن رنگ موها‌یتان به رنگ‌های‬ ‫روشن تغیر یافت و شما آن رنگ را‬ ‫می‌پسندید که هیچ؛ اما انتخاب کردن‬ ‫ی روشن مثل صدفی یا‬ ‫رنگ‌های خیل ‌‬ ‫نقره‌ای به منزله مسن‌تر به نظر رسیدن‬ ‫برای یک خانم است‪ .‬حاال انتخاب‬ ‫با خودتان است‪ .‬اگر می‌خواهید ‪10‬‬ ‫سال پیرتر از آنچه هستید به نظر برسید‪،‬‬ ‫این رنگ‌ها را برای موها‌یتان‬ ‫برگزینید!‬ ‫موهایتان را کوتاه نگه دارید‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫‪94‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫ه قند خون‬ ‫چگون‬

‫گیری کنیم؟‬ ‫ود را انداز ‌ه‬ ‫خ‬

‫پس از کشف انسولین‪ ،‬کنترل قند خون توسط‬ ‫بیمار در منزل دومین پیشرفت اساسی بشر‬ ‫در زمینه بیماری دیابت بوده است‪ .‬بیماران‬ ‫دیابتی به خصوص کسانی که از انسولین‬ ‫استفاده می کنند از این طریق می توانند‬ ‫قندشان را اندازه گیری کنند و براساس آن‬ ‫رژیم غذایی و دز انسولین دریافتی شان را‬ ‫کنترل کنند‪ .‬برای استفاده از دستگاه اندازه‬

‫آزمایش خون داده شود‪ .‬یعنی مریض باید‬ ‫به آزمایشگاه مراجعه کند تا از خون وریدی‬ ‫اش نمونه گیری شود‪ .‬دستگاه های قند خون‬ ‫معموال از خون نوک انگشت استفاده می‬ ‫کند‪ .‬این خون از طریق مویرگ ها گرفته می‬ ‫شود و کامل است یعنی هم دارای سلول است‬ ‫و هم مایع پالسما‪ .‬درحالی که آزمایشگاه‬ ‫سلول را از خون جدا می کند و فقط میزان‬ ‫قند خون پالسما یا سرم خون وریدی را نشان‬ ‫می دهد‪ .‬همین مساله باعث می شود میزان‬ ‫قند خونی که دستگاه ها نشان می دهند‬ ‫حدودا ‪15‬درصد از آزمایشگاه کمتر یا بیشتر‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫کد نوار گلوکومتر را حتما باید با دستگاه‬ ‫تطبیق دهید؟‬ ‫نوارهای گلوکومتر در قوطی ای جداگانه قرار‬ ‫دارند‪ .‬توصیه می شود حتما بعد از درآوردن‬ ‫نوار از قوطی در آن بالفاصله بسته شود تا‬ ‫بقیه نوارها حرارت نبینند و با رطوبت کمتری‬ ‫مواجه شوند‪ .‬قوطی نوارها را در محلی که‬

‫رعایت کرد‪ .‬اول از همه باید دست ها را‬ ‫شست و خشک کرد زیرا چربی پوست دست‬ ‫می تواند روی میزان قند خون اثر بگذارد‪.‬‬ ‫البته الزم نیست پوست را با الکل ضدعفونی‬ ‫کنید‪ .‬عالوه براین بهتر است همیشه از یک‬ ‫نقطه ثابت برای گرفتن خون استفاده نشود‪.‬‬ ‫هربار یک انگشت را انتخاب کنید و دفعه‬ ‫بعد به صورت چرخشی از انگشتی دیگر‬ ‫استفاده کنید‪ .‬دستگاه های جدیدتر هم‬ ‫وجود دارند که می توانند از نواحی دیگر‬ ‫مانند بازو‪ ،‬ساعد و ران نیز خون بگیرند اما‬ ‫فعال بیشتر دستگاه هایی که در ایران موجود‬ ‫هستند از نوک انگشت خون می گیرند‪ .‬برخی‬ ‫دستگاه ها دارای قلم های مخصوص خون‬ ‫گیری هستند که به صورت اتوماتیک پوست را‬ ‫سوراخ می کنند‪ .‬البته استفاده از این قلم ها‬ ‫معموال بدون درد است‪ .‬اگر هم خونی خارج‬ ‫نشد می توان دست را به سمت پایین گرفت‬ ‫و به آرامی انگشت را فشار داد تا خون خارج‬ ‫شود‪ .‬برخی قلم ها دارای درجات مختلف‬

‫گیری قند خون یا «گلوکومتر» باید یک قطره‬ ‫کوچک از خون را روی نوار یک بار مصرف‬ ‫گلوکومتر قرار داد و نوار را داخل دستگاه‬ ‫گذاشت‪ .‬ترکیبات شیمیایی به کار رفته در‬ ‫این نوارها با برخورد با خون می توانند میزان‬ ‫گلوکز خون را نشان دهند‪ .‬برخی از این‬ ‫دستگاه ها میزان جریان الکتریکی را در خون‬ ‫اندازه گیری می کنند و بر اساس آن قند را‬ ‫می سنجند‪ .‬برخی دیگر نیز از لحاظ رفلکت‬ ‫طیف نوری و سیر انعکاس نور میزان قند‬ ‫خون را نشان می دهند‪.‬‬ ‫نتیجه دستگاه قند خون با نتیجه آزمایشگاه‬ ‫چه فرقی دارد؟‬ ‫تشخیص دیابت نباید با استفاده از این‬ ‫دستگاه ها صورت بگیرد بلکه باید حتما‬

‫رطوبت یا درجه حرارت خیلی باال یا پایین‬ ‫دارد نگهداری نکنید و همیشه به تاریخ‬ ‫انقضای نوار توجه کنید‪ .‬هر قوطی حاوی یک‬ ‫نوار کنترل است کهباید داخل دستگاه گذاشته‬ ‫شود تا کد دستگاه با کد نوارها یکسان شود‪.‬‬ ‫در واقع با خرید هر قوطی جدید باید این کار‬ ‫انجام شود‪ .‬در غیر این صورت ممکن است‬ ‫نتیجه قند خون صحیح نشان داده نشود‪.‬‬ ‫گاهی اوقات دستگاه گلوکومتر کثیف می شود‬ ‫و الزم است با یک دستمال مرطوب آغشته به‬ ‫آب و صابون تمیز شود‪ .‬توصیه می شود برای‬ ‫این کار از الکل و مانند آن استفاده نشود‪.‬‬ ‫آیا الزم نیست دست را با الکل ضدعفونی‬ ‫كنیم؟‬ ‫برای کنترل قند خون باید نکات خاصی را‬

‫برای میزان نفوذ سوزن به انگشت هستند‪.‬‬ ‫آیا می شود در دمای معمولی اتاق قند خون‬ ‫خود را اندازه بگیرید؟‬ ‫برخی شرایط می توانند بر اندازه گیری قند‬ ‫خون توسط دستگاه تاثیر بگذارند‪ .‬برای‬ ‫مثال کسانی که کم خونی دارند ممکن است‬ ‫میزان قند خون شان توسط دستگاه یک مقدار‬ ‫باالتر نشان داده شود‪ .‬در مقابل آن‪ ،‬کسانی‬ ‫که میزان هموگلوبین یا هماتوکریت خون‬ ‫شان باالتر است ممکن است قندشان توسط‬ ‫دستگاه پایین تر نشان داده شود‪ .‬البته عواملی‬ ‫مثل ارتفاع‪ ،‬درجه حرارت‪ ،‬رطوبت‪ ،‬میزان‬ ‫اسید اوریک خون‪ ،‬میزان ویتامین ‪ C‬و‪ ...‬نیز‬ ‫می توانند روی قند اندازه گیری شده توسط‬ ‫دستگاه اثر بگذارند‪ .‬این دستگاه بهتر است‬

‫اما عدم آشنایی کافی با این‬ ‫دستگاه باعث می شود فرد یا در‬ ‫اندازه گیری قند خون دچار‬ ‫اشتباه شود یا کال از خیر این‬ ‫دستگاه بگذرد‪.‬‬ ‫قند خون چگونه در خانه اندازه‬ ‫گیری می شود؟‬

‫در دمای معمولی اتاق (حدود ‪ 20‬تا ‪ 25‬درجه‬ ‫سانتی گراد) استفاده شود‪.‬‬ ‫چه زمانی از روز باید قند خود را اندازه‬ ‫بگیریم؟‬ ‫توصیه می شود قندهای اندازه گیری شده خود‬ ‫را در یک جدول یادداشت کنید و در زمان‬ ‫ویزیت پزشک آن را به همراه داشته باشید‪.‬‬ ‫پزشک می تواند از این جدول برای تنظیم دز‬ ‫انسولین یا داروهای مصرفی تان استفاده کند‪.‬‬ ‫قند خون در افراد مبتال به دیابت نوع یک‬ ‫باید به صورت ناشتا‪ ،‬دو ساعت بعد از وعده‬ ‫های غذایی و در صورت لزوم یک تا دو بار‬ ‫در ساعت سه صبح اندازه گیری شود‪ .‬کنترل‬ ‫دفعات قند خون در بیمارانی که از انسولین‬ ‫استفاده می کنند حداقل سه بار ذکر شده‬ ‫است‪ .‬البته این میزان در خانم های باردار‬ ‫ممکن است به شش بار هم افزایش پیدا کند‪.‬‬ ‫بیماران مبتال به دیابت نوع دو نیز می توانند‬ ‫در همین ساعات ذکر شده قند خون خود را‬ ‫اندازه بگیرند‪.‬‬ ‫قند خون طبیعی برای افراد دیابتی چقدر‬ ‫است؟‬ ‫قند خون طبیعی ناشتا (بعد از هشت ساعت‬ ‫ناشتا بودن) برای افراد دیابتی باید حدودا‬ ‫بین ‪ 80‬تا ‪ 130‬باشد و قند خون طبیعی دو‬ ‫ساعت بعد از هر وعده غذایی برای این افراد‬ ‫باید کمتر از ‪ 160‬باشد‪ .‬درخانم های باردار‬ ‫که از انسولین استفاده می کنند میزان قند‬ ‫خون ناشتا (اندازه گیری شده توسط دستگاه‬ ‫گلوکومتر) باید کمتر از ‪ 90‬تا ‪ 95‬و قند خون‬ ‫طبیعی یک ساعت بعد از وعده های غذایی‬ ‫کمتر از ‪ 140‬و دو ساعت بعد از وعده های‬ ‫غذایی کمتر از ‪ 120‬باشد‪ .‬در بیماران دیابتی‬ ‫قند خون نباید کمتر از ‪ 70‬باشد و اگر قند‬ ‫کمتر از ‪ 60‬باشد بیمار عالمت دار می شود‪.‬‬ ‫قند خون کمتر از ‪ 45‬نیز می تواند بسیار‬ ‫خطرناک باشد‪.‬‬ ‫میزان قند خون طبیعی چقدر است؟‬ ‫قند خون طبیعی ناشتا برای کسانی که دیابتی‬ ‫نیستند باید کمتر از ‪ 100‬میلی گرم در دسی‬ ‫لیتر باشد‪ .‬در صورتی که این میزان بیشتر‬ ‫از ‪ 126‬باشد و این میزان یک بار دیگر هم‬ ‫تکرار شود فرد مبتال به بیماری دیابت است‪.‬‬ ‫همچنین اگر فردی عالمت دار باشد یعنی‬ ‫عالیم بیماری دیابت را داشته باشد (تکرر‬ ‫ادرار‪ ،‬پرنوشی و کاهش وزن) و در عین حال‬ ‫قند خون تصادفی اش (قند خونی که بدون‬ ‫توجه به زمان گرفته شود) برای حتی یک بار‬ ‫باالی ‪ 200‬باشد فرد مبتال به دیابت است‪.‬‬ ‫البته این معیارها آزمایشگاهی هستند و با‬ ‫دستگاه گلوکومتر نباید به تشخیص دیابت‬ ‫پرداخت‪ .‬همچنین کسی که قند خون ناشتایش‬ ‫بین ‪ 100‬تا ‪ 126‬است مستعد بیماری‬ ‫دیابت محسوب می شود‪.‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

Roza Fox

Javanan Toronto would love to hear your stories about life in our city they may be in Farsi or English. Each week we will print new stories allowing us and you to keep in contact. Please send your stories to info@javanan.ca Attention Roza We look forward to interacting with our readers

r g o n f i r g p n i S n sh a a e l C C

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

Spring is just around the corner -and so is the cleaning associated with it. This year, rather than merely dusting and organizing your possessions, take stock of what you have and consider selling what you don’t need. “I would estimate people have between 3,000$ and 5,000$ worth of stuff in their house that they’re not using,” said Gail McMeekin, author of «The Power of Positive Choices: Adding and Subtracting Your Way to a Great Life.» The easiest way to start is by breaking down what can be sold in four major rooms -- the living room, the kitchen, the bedroom and the attic or garage. Living Room (photo: Stockbyte/Stockbyte/ Getty Images) Many of us inherit furniture from our parents or grandparents, and it clutters our living spaces. “We don’t get rid of such items because we feel ashamed,” says Debbie Mandel, stress-management specialist and author of « Product Details Addicted to Stress: A Woman›s 7 Step Program to Reclaim Joy and Spontaneity in Life.» She recommends taking a picture of heirlooms before you sell them, so you keep the memory without having the furniture crowd your house.

marketplace» and to consider command a certain price. Gazelle having a consignment or another buys androids for up to 80$; shop sell the items for you. Blackberries for 65$; and Galaxy S3 phones, the hottest non-Apple Other items that Kearns suggests product on the market, can net might be worth money include you 270$. lampshades, especially ones that If you never moved on from your are from the 1970s or earlier, flip phone, you can still make and mantel clocks.Condition and money off other vintage items like design are big factors here. A clean the Polaroid 600 camera, which, shade, preferably with a makers› in February 2013 is being sold at mark, in excellent condition stores such as Urban Outfitters for (without smoke/staining/etc.) can 180$. Resell them online for 50$ fetch 30-25$ (more, if it›s extra or more. funky or space age), Kearns says. Kitchen Mandel adds that many people keep books even when they Many of us have appliances that never intend to read them again. we bought with the best intentions She suggests bundling them and -- the massive juicer, the stillselling them in bulk to a library or in-the-box bread maker -- but an online resale site. never use. “Start by getting rid of old appliances that just take up Hidden Treasures space,” says McMeekin. We all have them -- discarded

smartphones or computers we forgot about when we traded them in for the latest model. You’ll never use them again; what you can do is sell them to sites such as Gazelle, a website that buys your When selling furniture, Julie discarded electronics for cash. Kearns, founder of Junket: Tossed & Found, a vintage resale shop, Gazelle›s Chief Gadget Officer, recommends checking the item›s Anthony Scarsella, says that bottom and back for brand or Apple products usually fetch the manufacturers› markings. Once most money. A used Apple laptop you have the name, she says, can be sold from anywhere from research how much the pieces 400$ to 1,700$. An iPad usually may be worth on eBay and is bought for 235$. An iPhone 5 Craigslist. “It helps to figure out will earn you 400$, but even an if there›s already a market for the iPhone 3G can be sold for 30$, item,” she says. which is better than nothing, considering it’s probably sitting Unless you already have an in a drawer. The company even established reputation, however, buys broken iPhones for 100$, Kearns suggests «using Yelp. and does the data wipe for free. com to identify business owners with a positive reputation in the Other types of smartphones also

Appliances will fetch some decent cash, especially if they›re in mint condition. But the objects that will sell for the most money are old dishes and glassware, especially from the 1930s or 1940s.

in dinnerware, glassware, collectibles, and china and crystal. Bedroom (photo: George Doyle/Stockbyte/ Getty Images) The most obvious item to sell in bedrooms is old clothing and jewelry, which can be easily offloaded at consignment shops. Kearns recommends bundling clothing together -- even if it is ripped or has stains -- and selling it in bulk on eBay. “As long as you’re clear on the condition and quality, people will buy it,” she says. This works especially well with baby clothing, which children grow out of quickly. Old clothes and jewelry that aren›t name brands? The older, the better. A high quality 60s era dress without a pedigree could earn a seller 30-15$ or more. Day dresses from the 1940s are easily worth 50$, if they›re in great shape. Eighties clothing can sell nicely, but must be a common size and very reminiscent of the decade: 15-5$ per piece is typical, though some will fetch far more, Kearns says. Other items that Kearns says sell well are vintage linens -- Bates and Chanel are two brands that fetch especially high prices -- as well as old sewing supplies, which often are made in colors or materials that have been discontinued. The real money item in the bedroom, however, is the alarm clock. “Look for items from the 1950s, ‘60s or ‘70s with brand names like Westclox, General Electric, Braun and Bulova,” suggests Linda Abrams, author of «Collecting Under the Radar: Tomorrow›s Antiques,» and an expert in American collectibles. “Colorful cases with crazy dials or fun Disney figures are especially valuable.”

Silver-plate silverware also can be sold for surprisingly high prices. “Check the maker’s name on the back,” says Kearns. The name will be useful for determining whether or not there›s already a market for the item. Once you have it, Kearns recommends doing an advanced search on eBay, and looking at the completed listings -- items already sold -- so that you can competitively price your own Abrams says that clocks with items. space-age themes can fetch up to 100$; alarm clocks with unusual One great site for buying and alarms from the ‘50s can bring in reselling china is Replacements up to 150$; and cartoon-decorated LTD, which specializes alarm clocks up to 30$.

‫‪91‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫ميتونم رفتار پدرمو تحمل كنم يا نه؟!‬ ‫دكتر‪:‬بهتره با يه نفر صحبت كنيد!‬ ‫من‪:‬با كي؟‬ ‫دكتر‪:‬با يه دوست يا يه اشنا!‬ ‫ياد مهسا فتادم اوتنها دوستي بود كه داشتم ولي نميخواستم از‬ ‫مسائل خانمان سر در بياورد‪ .‬در فاميل هم كسي نبود كه حس‬ ‫كنم بدون اين كه از اين موضوع سو استفاده كند بتواند به من‬ ‫كمك كند!‬ ‫با نا اميدي به در خيره شدم!‬ ‫دكتر‪:‬چي شد؟‬ ‫من‪:‬فكر نكنم كسي رو بشناسم كه بتونم باهاش حرف بزنم!‬ ‫لبخندي زد و گفت‪:‬ولي االن راحت با من صحبت كردين!‬ ‫خجالت زده سرم را پايين انداختم درست ميگفت جدا از اين‬ ‫كه دكتر بود حس خوبي نسبت به حرف زدن با او داشتم!‬ ‫گفتم‪:‬خب فرق داره! شما يه روانپزشكين و‪...‬‬ ‫و گفت‪:‬يه غريبه كه راحت ميشه‬ ‫حرفم را قطع كرد‬ ‫شكالتو بهش‬ ‫گفت!‬ ‫سرم را به عالمت‬ ‫مثبت تكان دادم!‬ ‫كمي فكر كرد‬ ‫و گفت‪:‬من‬ ‫تاحاال براي‬ ‫هيچ كدوم از‬ ‫بيمارام اينكارو‬ ‫نكردم ولي از‬ ‫اونجايي كه‬ ‫شما بيمار‬ ‫من محسوب‬ ‫نميشين اگه‬ ‫خواستين‬ ‫ميتونين‬ ‫مشكالتتونو‬ ‫با من در‬ ‫ميون‬ ‫بذارين!‬ ‫لبخند‬ ‫زدم و‬

‫گفتم‪:‬يعني هر موقع خواستم ميتونم‬ ‫بيام مطبتون؟‬ ‫با ترديد گفت‪:‬بدون نوبت!هر موقه خواستين باخودم تماس‬ ‫بگيرين‪.‬‬ ‫من‪:‬ممنون!‬ ‫لبخندي زد و گفت‪:‬خواهش ميكنم!‬ ‫نگاهم را از او گرفتم ولي برقي كه در چشمهايش بود را به‬ ‫وضوح ديدم!‬ ‫از جايم بلند شدم و گفتم‪:‬بازم تشكر ميكنم!‬ ‫او هم بلند شدم و گفت‪:‬خواهش ميكنم!‬ ‫ضربان قلبم داشت كم كم تند ميشد‪ .‬گفتم‪:‬و به خاطر اين كه‬ ‫وققتونو گرفتم معذرت ميخوام!‬ ‫سرش را تكان داد و گفت‪:‬لطفا ديگه اين حرفو نزنيد!‬ ‫من‪:‬خب ديگه با اجازه!‬ ‫از اتاق بيرن امدم او هم پشت سرم بودبرگشتم و‬ ‫گفتم‪:‬خداحافظ!‬

‫اينبار مستقيم به چشمهايش نگاه كردم‪.‬انگار كمي كالفه بود‪.‬‬ ‫گفت‪:‬خداحافظ!راستي شمارمو كه دارين؟‬ ‫من‪:‬بله رو كارت هست!‬ ‫دوباره لبخند زد و گفت‪:‬خب!پس به سالمت!‬ ‫از مطب بيرون امدم!‬ ‫دوباره مثل دفعه قبل صورتم داغ شده بود و دستهايم يخ‬ ‫كرده بود سوار ماشين شدم‪.‬نفس عميقي كشيدم و دستم را‬ ‫روي لپم گذاشتم‪ .‬از حالت خودم خنده ام گرفته بود‪.‬با خودم‬ ‫گفتم‪:‬ديووونه شدي دختر!‬ ‫كمي كه ارامتر شدم ماشين را روشن كردم و به راه افتادم‬ ‫چند بار به شماره نگاه كردم مردد بودم كه پيام تشكري كه‬ ‫نوشته بوم بفرستم يا نه!باالخره منصرف شدم و گوشي را روي‬ ‫ميز گذاشتم و به تختم رفتم چند بار به موبايلم نگاه كردم ولي‬ ‫هر بار بيشتر منصرف ميشدم تا اين كه صداي زنگ موبايلم بلند‬ ‫شد‪.‬از جايم بلند شدم و گوشي را برداشتم!مسيجي كه رسيده‬ ‫بود باز كردم!شماره ناشناس بود‪:‬سالم!‬ ‫جواب دادم‪:‬شما؟‬ ‫_‪:‬اشنام!‬

‫من‪:‬؟‬ ‫_‪:‬مهم نيس!‬ ‫شماره را گرفتم ولي جوابم را نداد چند بار زنگ زدم ولي‬ ‫تماس را رد كرد‪.‬‬ ‫اس ام اس دادم‪:‬مزاحم نشين!‬ ‫ولي دلم ميخواست بدانم كه او چه كسي است!‬ ‫گوشي را كنار دستم گذاشتم ‪.‬‬ ‫جواب داد‪:‬هميشه بد اخالقي صوفي!‬ ‫اسمم را ميدانست يعني مزاحم نبود‪.‬من‪:‬اسم منو از كجا‬ ‫ميدونيد؟‬ ‫_‪:‬نترس تو هم اسم منو ميدوني!‬ ‫من‪:‬ميشه اين مسخره بازيا رو تموم كنين؟اصال خوشم نمياد!‬ ‫_‪:‬بهم بگو عزيزم اسمتو بگو تا بهت بگم كي هستم!‬ ‫با اين حرفش بي اختيار ياد اقاي كامران افتادم‪ .‬در حالي كه‬

‫عصبي شده بودم گفتم‪:‬خفه شو!‬ ‫دوباره اس ام اس داد‪:‬اه بابا ارسالنم!‬ ‫كمي طول كشيد تا بفهمم ارسالن همان كامران است!‬ ‫حدسم درست بود‪.‬گوشي را زير تخت گذاشتم دلم نميخواست‬ ‫جوابش را بدهم‪.‬ولي دست بردار نبود چند تا اس ام اس داد و‬ ‫چند بار هم زنگ زد‪ .‬تا باالخره مجبور شدم گوشي را بردارم‪.‬‬ ‫من‪:‬الو؟‬ ‫_‪:‬سالم خانوم بد اخالق!‬ ‫چقدر زود صميمي شده بود!‬ ‫من‪:‬بفرماييد؟‬ ‫_‪:‬شمارتون از خالم گرفتم!‬ ‫در دلم گفتم‪:‬تو بيجا كردي با خالت! جواب‬ ‫دادم‪:‬خب؟!امرتون؟!‬ ‫_‪:‬همين جوري گفتم به دختر خالم يه زنگي بزنم!‬ ‫من‪:‬ببينيد من دختر خاله شما نيستم!‬ ‫_‪:‬باشه! نيستي! كارمندم كه هستي!خواستم به كارمندم يه زنگي‬ ‫بزنم!‬ ‫من‪:‬شما يلي تو لطف كردن به كارمندتون زياده روي نميكنيد؟‬ ‫_‪:‬ادم بايد با كارمنداش رابطه خوبي داشته باشه!‬ ‫من‪:‬من خيلي ممنون!حاال اگه كاري‬

‫ندارين من‬ ‫با اجازتون‬ ‫بخوابم چون‬ ‫بايد فردا‬ ‫صبح سركار‬ ‫باشم!‬ ‫_‪:‬كاش منم‬ ‫پيشت بودم با‬ ‫هم ميخوابيديم‬ ‫صوفي!‬ ‫لحنش عوض‬ ‫شده بود ترسيدم‪.‬‬ ‫زبانم بند امده‬ ‫بود چرا اين حرف‬ ‫را زد‪.‬‬ ‫با لحن ماليم تري‬ ‫گفت‪:‬تو هم دلت‬ ‫ميخواست؟‬ ‫با حرص نفسم را‬ ‫بيرون دادم‪.‬‬ ‫_‪:‬قربون نفس‬ ‫كشيدنت بشم صوفي!‬ ‫قلبم تند تند ميزد حتي‬ ‫ميترسيدم گوشي را‬ ‫قطع كنم‪ .‬اب دهانم را‬ ‫قورت دادم ‪ .‬گفت‪:‬چرا‬ ‫ساكتي؟‬ ‫باالخره صدايم بيرون امد‬ ‫گفتم‪:‬ببخشيد ! بهتره من‬

‫قطع كنم خداحافظ!‬ ‫گوشي را قطع كردمو چشم هايم را بستم‪.‬چرا اينطور حرف ميزد‪.‬‬ ‫يا منشي دفتر افتادم زير لب گفتم‪:‬اشغال!‬ ‫اس ام اس داد‪:‬چرا قطع كردي عزيزم؟صوفي به خدا من دوست‬ ‫دارم از اون روزي كه ديدمت يه لحظه از ذهنم بيرون نميري‪.‬‬ ‫ببخشيد نميخواستم ناراحتت كنم!حاال زنگ ميزنم جوابمو بده‬ ‫باشه؟‬ ‫موبايلم را خاموش كردم و ان را ريز تخت انداختم‪ .‬نميدانستم‬ ‫شكست يا نه مهم هم نبود ‪.‬ترس عجيبي سرار وجودم را گرفته‬ ‫بود‪ .‬چطور جرات كرده بود به من زنگ بزند؟!‪...‬‬

‫ادامه دارد ‪...‬‬

‫بهخاطرخواهرم‬ ‫‪90‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫داستان‬

‫پدرم‪:‬مثله اين كه صبح زود از خونه رفته‬ ‫بيرون!‬ ‫از جايم بلند شدم با نگراني گفتم‪:‬كجا با كي؟‬ ‫پدرم از جايش بلند شد و گفت‪:‬چيه؟‬ ‫من‪:‬ممكنه‪....‬شايد‪.....‬اگه باليي سرش بياد‬ ‫چي؟‬ ‫به سمت ميز رفتم و موبايلم را برداشتم با‬ ‫عجله شماره ي سارا را گرفتم بعد از چند بوق‬ ‫طوالني جواب داد‪:‬الو؟‬ ‫نفس عميقي كشيدم و به پدرم نگاه كردم‪.‬‬ ‫من‪:‬الو؟سارا؟‬ ‫_‪:‬سالم! جونم كاري داشتي؟‬ ‫مطمئن شدم كه حالش خوب است لبخندي به‬ ‫لبم نشست‪ .‬گفتم‪:‬تو كجايي؟‬ ‫_‪:‬كوه! با بچه ها صبح اومدم!‬ ‫من‪:‬نبايد خبر ميدادي؟‬ ‫_‪:‬همه خواب بودن خب! به مهناز خانم كه‬ ‫گفتم!‬ ‫من‪:‬هووووففف! سر به هوا! بايد به خودم‬ ‫ميگفتي‪.‬‬ ‫_‪:‬حاال چرا اينقد نگران شدي بار اولم نيست!‬ ‫در دلم ميگم‪:‬خودت خبر نداري چرا اينقدر‬ ‫نگرانم!‬ ‫من‪:‬اخه تو اعصابت خورد بود گفتم‪.....‬‬ ‫وسط حرفم پريد و گفت‪:‬نترس خودكشي‬ ‫نكردم!‬ ‫خنديدم و گفتم‪:‬ديوونه!‬ ‫_‪:‬خب ديگه من برم بچه ها منتظرن ! بعد از‬ ‫ناهار خونم‪ .‬بوس بوس!‬ ‫من‪:‬مراقب خودت باش‬ ‫_‪:‬باااااشه!‬ ‫من‪:‬خوش بگذره!‬ ‫_‪:‬باي باي!‬ ‫من‪:‬خداحافظ!‬ ‫گوشي را قطع كردم پدرم گفت‪:‬كجاست؟‬ ‫من‪:‬مهمه؟‬ ‫پدرم‪:‬ديگه داري از حد خودت ميگذري!‬ ‫من‪:‬هه!بابا بس كن!نذار حرفايي كه اين همه‬ ‫وقت مونده رو يه جا بريزم بيرون‪.‬‬ ‫پدرم‪:‬هنوز بچه ايي !فكر كردم ديگه عاقل‬ ‫شدي‪ .‬اين همه سال زندگيمو گذاشتم واستون‬ ‫اين اخر عمي يه همدم پيدا كردم اونوقت شما‬ ‫ها‪...‬‬ ‫من‪:‬ميدوني مشكل تو همينه اينه كه نميفهمي‬ ‫واسه چي همه چيز ريخته به هم! مشكل ارمغان‬ ‫يا هر زن ديگه ايي نيست‪.‬اين قسمتي از‬ ‫زندگي شماست كه مال خودتونه ولي‪...‬‬ ‫پدرم از كوره در رفت‪:‬ولي چي؟به جاي يه‬ ‫استقبال گرم از ديروز اعصابمو ريختين به هم‬ ‫جلوي ارمغان ابرومو بردين‪ .‬حداقل چند روز‬ ‫ابرو داري ميكردين!‬ ‫من‪:‬اون زنته حق داره بدونه چه جور اخالقي‬ ‫داري!‬ ‫با صداي بلندي گفت‪:‬بس كن!‬ ‫من‪:‬نميخوام بس كنم! اين همه سال دهنمو‬

‫بستم كه چي؟كه يه روز بياي و اين رفتارو‬ ‫بكني؟‬ ‫پدرم‪:‬من هنوز باباتم با من درست صحبت كن‬ ‫صوفيا!‬ ‫من‪:‬چه جالب اسم خودتوميذاري بابا؟يه باباي‬ ‫بي خيال و بي مسئوليت ؟بابايي كه وقتي بچه‬ ‫هاش بيشتر از همه بهش نياز داشتن ولشون‬ ‫ميكنه و ميره دنبال كاراش؟‬ ‫پدرم‪:‬اگه من كار نميكردم وضع شماها حاال‬ ‫اينجوري نبود!‬ ‫من‪:‬مشكل تو اينه كه فكر ميكني همه چيز‬ ‫پوله!ميدوني ما قبل از اين كه بدون مادرمون‬ ‫بزرگ بشيم بدون پدرمون بزرگ شديم‪.‬‬ ‫اين همه سال ازمون يه ذره محبت پدري رو‬ ‫دريغ كردي كه واسمون پول جور كني؟كه تو‬ ‫رفاه بزرگ شيم؟اين همه پول به چه دردي‬ ‫ميخوره وقتي يه بار معني اسم پدرو واقعا‬ ‫نچشيديدم؟بابا مسئول بيماري سارا شمايي‬ ‫حاال برو با پولت درمانش كن‪.....‬با فرياد‬ ‫گفتم‪:‬برو خواهرمو خوب كن!‬ ‫خودم را تخليه كرده بودم ولي هنوز عصبي‬ ‫بودم ‪ .‬در حالي كه اشك از چشمهايم سرازير‬ ‫شده بود از اتاق بيرون دويدم و به حياط رفتم!‬ ‫***************‬ ‫عصر بود ‪ .‬پدرم با ارمغان از خانه بيرون رفته‬ ‫بودند ‪ .‬ظهر وقتي سر ميز ناهار حاضر نشدم‬ ‫فهميده بود كه نميخواهم با او روبه رو بشوم‬ ‫براي همين بيرون رفته بود سارا هم بعد از اين‬ ‫كه از كوه برگشت به اتاقش رفت و از فرط‬ ‫خستگي خوابش برد‪ .‬از كيفم كارت مطب‬ ‫دكتر را بيرون اوردم ‪.‬ميدانستم روز جمعه‬ ‫مطبش تعطيل است براي همين شماره موبايلي‬ ‫كه منشي پشت كارت برايم نوشته بود را گرفتم‬ ‫گفته بود براي هماهنگي با اين شماره تماس‬ ‫بگيرم ‪.‬بعد از چند بوق صداي مرد جواني‬ ‫توي گوشي پيچيد‪:‬الو؟‬ ‫فكر ميكردم ان شماره ي منشي است ‪ .‬دست‬ ‫پاچه شده بودم ‪ .‬دوباره گفت‪:‬الو؟‬ ‫با صداي لرزاني گفتم‪:‬سالم!‬ ‫_‪:‬بفرماييد!‬ ‫من‪:‬ببخشيد فكر كنم اشتباه گرفتم!‬ ‫_‪:‬با كي كار دارين؟‬ ‫من‪:‬با منشي دكتر ارمان فر!‬ ‫فاميل منشي را نميدانستم‪.‬‬ ‫با خنده گفت‪:‬من خودم دكتر ارمان‬ ‫فرم!بفرماييد‪.‬‬ ‫من‪:‬راستش‪ ....‬من‪ ...‬فكر كردم اين شماره‬ ‫خودشونه!‬ ‫_‪:‬حتما شماره رو اشتباهي نوشتن اشكالي‬ ‫نداره!ميخواستين واستون وقت بذارن؟‬ ‫من‪:‬ببخشيد كه مزاحم شدم!بله‪ ..‬راستش اگه‬ ‫ميشه زود!‬ ‫اصال نميدانستم چرا ميخواهم وقت بگيرم‪.‬‬ ‫_‪:‬خواهش ميكنم!شما كي مراجعه كردين؟‬ ‫من‪:‬دوشنبه! خواهرمو اوردم!‬

‫قسمت‪7 :‬‬

‫_‪:‬اهااا! خانوم خجسته؟‬ ‫لبخند زدم چقدر خوب يادش مانده بود‪.‬‬ ‫من‪:‬بله خودم هستم!راستش خودم ميخوام‬ ‫باهاتون صحبت كنم نميخوام خواهرمو بيارم!‬ ‫_‪:‬بله! خودم گفتم كه بيايد‪ .‬مثله اين كه عجله‬ ‫دارين!‬ ‫من‪:‬بله خب يه مشكلي پيش اومده كه الزم بود‬ ‫بهتون بگم!‬ ‫_‪:‬مضطرب به نظر ميرسين!‬ ‫من‪:‬نه ‪..‬نه چيزي نيس!‬ ‫_‪:‬اگه فوريه همين امروز ميتونم ببينمتون!‬ ‫بي اختيار گفتم‪:‬خيلي خوبه!‬ ‫_‪:‬خب باشه بگيم چه ساعتي كه من به خانم‬ ‫عليزاده خبر بدم كه بيان مطب!‬ ‫من كه تازه متوجه حرفم شده بودم گفتم‪:‬نه نه!‬ ‫نميخوام به زحمت بيفتين!‬ ‫_‪:‬زحمت نيست وظيفست!‬ ‫نفس عميقي كشيدم!‬ ‫_‪:‬خوبه پس يك ساعت ديگه بياين مطبم!‬ ‫من‪:‬ممنون!‬ ‫_‪:‬خواهش ميكنم! فعال خدانگهدار!‬ ‫من‪:‬خداحافظ!‬ ‫گوشي را قطع كردم عجب كار احمقانه اي‬ ‫كرده بودم! ولي بايد با يك نفر صحبت ميكردم‬ ‫از انجا كه دوست صميمي هم نداشتم دكتر‬ ‫بهترين گزينه بود‬ ‫وارد مطب شدم دكتر از سر و صدا فهميد كه‬ ‫امده ام از اتاقش بيرون امد‪ .‬منشي ان جا نبود‬ ‫‪ .‬دكتر‪:‬سالم!‬ ‫نگاهي به ميز منشي انداختم وگفتم‪:‬سالم!‬ ‫ببخشيد كه مزاحمتون شدم!‬ ‫لبخندي زد و گفت‪:‬وظيفست خواهش ميكنم!‬ ‫به در اتاقش اشاره كرد و گفت‪:‬ببخشيد خانم‬ ‫عليزاده نتونستن بيان‪ .‬بفرماييد!‬ ‫سرم را پايين انداختم و گفتم‪:‬با اجازه!‬ ‫وارد اتاق شدم او هم پشت سرم راه افتاد در‬ ‫اتاق را باز گذاشت‪ .‬روي صندلي نشستم او هم‬ ‫رو به رويم نشست و گفت‪:‬حتما اتفاق مهمي‬ ‫افتاده كه خواستين منو ببين!‬ ‫سرم را به عالمت مثبت تكان دادم ‪.‬‬ ‫به صدنلي تكيه دادو گفت‪:‬گوش ميكنم!‬ ‫نفس عميقي كشيدم و گفتم‪:‬من با مبينا‬ ‫صحبت كردم!‬ ‫حرفم را نفهميده بود يكي از ابروهايش را باال‬ ‫برد و گفت‪:‬مبينا؟‬ ‫من‪:‬اون يكي شخصيت خواهرم!‬ ‫سرش را تكان داد و گفت‪:‬اها! خب؟‬ ‫من‪:‬نميدونستم چي بهش بگم ! گفتم دوستشم‬ ‫و با اون زندگي ميكنم!‬ ‫دكتر‪:‬خوب كاري كردين!‬ ‫من‪:‬ولي اون يه مشكلي داره!‬ ‫دكتر‪:‬چه مشكلي!‬ ‫من‪:‬اون ميگه كه مادرشو پدرش به خاطر يه‬ ‫زن ديگه كشته ‪....‬با نگراني به او خيره شدم‬ ‫حرفم را ادامه ندادم!‬

‫گفت‪:‬و فكر ميكني كه داره واقعيتو ميگه؟‬ ‫كمي فكر كردم! اصال به اين موضوع فكر‬ ‫نكرده بودم نگراني ام بيشتر شد گفتم‪:‬نه ! ولي‬ ‫امكانش هست؟‬ ‫دكتر‪:‬نه ! منظورم اين نبود فكر كردم شما‬ ‫اينجوري برداشت كردين!‬ ‫من‪:‬نه! فقط ميترسم باليي سر خودش بياره‬ ‫اخه گفت ميخواد انتقام بگيره!‬ ‫دكتر‪:‬از پدرش؟‬ ‫من‪:‬نه! از مرداي ديگه!‬ ‫خجالت ميكشيدم درباره حرف هايي كه مبينا‬ ‫زده بود صحبت كنم با اين كه زياد حرف بدي‬ ‫نزده بود !‬ ‫دكتر‪:‬يعني چي؟‬ ‫سرم را پايين انداختم و گفتم‪:‬يعني ميخواد‬ ‫زندگي بقيه رو به هم بريزه!‬ ‫زير چشمي نگاهش كردم دستش را زير چانه‬ ‫اش گذاشت و گفت‪:‬اها!‬ ‫دوباره سرم را باال گرفتم و گفتم‪:‬ميترسم‬ ‫مشكلي واسه سارا پيش بياد!‬ ‫دكتر‪:‬نه نگران نباشيد!من براي همين چيزا بايد‬ ‫به خواهرتون كمك كنم!‬ ‫من‪:‬واقعا ممنون! تورو خدا كمكش كنين!‬ ‫سرش را تكان داد و گفت‪:‬چشم!ولي فكر‬ ‫نكنم به خاطر اين اينجا اومده باشيد ‪.‬‬ ‫سرم را تكان دادم و گفتم‪:‬بله يه موضوع ديگه‬ ‫هم هست!‬ ‫وماجراي برگشتن پدرم را برايش تعريف كردم‬ ‫‪.‬‬ ‫بعد از شنيدن حرفهايم سرش را تكان داد و‬ ‫گفت‪:‬واقعا متاسفم!‬ ‫بغضم را فرو دادم‪ .‬ارامتر از قبل شده بودم‬ ‫‪.‬گفتم‪:‬من خودم تو وضعيتي نيستم كه بتونم‬ ‫سارا رو اروم كنم!‬ ‫دكتر‪:‬فكر كنم خواهرتون راحت تر خودشو با‬ ‫اوضاع وقف ميده! يا صبح افتادم كه سارا رفته‬ ‫بود بيرون!‬ ‫شانه هايم را باال انداختم و گفتم‪:‬شايد!‬ ‫دكتر‪:‬البته با اين كه پدرتون كار خوبي نكرده‬ ‫كه از قبل نگفته ولي با توجه به اين كه از‬ ‫بيماري خواهرتون خبر نداشته نميشه گفت همه‬ ‫چيز تقصير ايشونه!‬ ‫من‪:‬خب به نظرم واسه بابام ديگه نميشه كاري‬ ‫كرد‪.‬‬ ‫دكتر‪:‬درسته! بايد يه كاري كنين كه جو خونه‬ ‫اروم بمونه!‬ ‫با ناتواني گفتم‪:‬چطوري؟‬ ‫دكتر‪:‬سخت نيست! فقط عصبانيتتونو كنترل‬ ‫كنين ! سعي كنين كارايي كنين كه فكرتونو‬ ‫مشغول نكنه!همخودتون و هم خواهرتون بايد‬ ‫از استرس دور باشيد چون حاالت شما روي‬ ‫اونم تاثير داره!‬ ‫نفس عميقي كشيدم وگفتم‪:‬اميدوارم از پسش‬ ‫بر بيام!‬ ‫بعد چشمهايم را بستم و ادامه دادم‪:‬نميدونم‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

Neck pain following motor vehicle accident or sport injury INNOVA MEDICAL & REHAB : (905) 884-2121 Whiplash is a relatively common injury that occurs to a person's neck following a sudden acceleration-deceleration force, most commonly from motor vehicle accidents. The term "whiplash" was first used in 1928. The term "railway spine" was used to describe a similar condition that was common

in persons involved in train accidents prior to 1928. The term "whiplash injury" describes damage to both the bone structures and soft tissues, while "whiplash associated disorders" describes a more severe and .chronic condition fortunately, whiplash is typically not a life threatening injury, but it can lead to a prolonged period of partial disability. There are significant economic expenses related to whiplash that can reach 30 billion dollars a year in the United States, including: medical care, disability, sick leave, lost .productivity, and litigation While most people involved in minor motor vehicle accidents recover quickly without any chronic symptoms, some continue to experience symptoms for years after the injury. This wide variation in symptoms after relatively minor injuries has led some to suggest that, in many cases, whiplash is not so much a

real physiologic injury, but that symptoms are more created as a result of potential economic gain. Many clinical studies have .investigated this issue ?What causes whiplash Whiplash is most commonly caused by a motor vehicle accident in which the car the person is riding in is not moving, and is struck from a vehicle from behind without notice. It is commonly thought the rear impact causes the head and neck to be forced into hyperextension as the seat pushes the person's torso forward - and the unrestrained head and neck fall backwards. After a short delay the head and neck then recover and are thrown into a hyperflexed .position More recent studies investigating high-speed cameras and sophisticated crash dummies have determined that after the rear impact the lower cervical vertebrae (lower bones in the neck) are forced into a position of hyperextension while the upper cervical vertebrae (upper bones in the neck) are in a hyperflexed position. This leads to an abnormal S-shape in the cervical spine after the rear impact that is different from the normal motion. It is thought that this abnormal motion causes damage to the soft tissues that hold the cervical vertebrae together (ligaments, .)facet capsules, muscles These injuries require proper

assessment and treatment even .when the patient is not in pain Some pain stays dormant since our brain has the capacity to cancel pain level in some cases. However, the destruction below .surface will continue What are the symptoms of ?whiplash The most common symptoms related to whiplash include: neck pain and stiffness, headache, shoulder pain and stiffness, dizziness, fatigue, jaw pain , arm pain, arm weakness, visual disturbances and ringing in the ears . In the more severe and chronic case of "whiplash associated disorder" symptoms can include: depression, anger, frustration, anxiety, stress Whiplash and neck basic ercises These are some of the exercises that need to be performed on daily basis to restore some of the motion of affected areas. It is crucial that you visit your healthcare provider for proper assessment and treatment of this injury. At Innova medical & rehab, we have treated whiplash injuries for more than 12 years. If you have been unsuccessful with other methods then call us today .and we will get you better Dr. Farhad Babakhani )Chiropractor (since 2001 Fellow of Canadian chiropractic rehabilitation sciences Fellow of vocational rehabilitation association Acupuncture diplomate

‫‪87‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫اين باخت از همه مردم عذرخواهي مي‌کنم‪.‬‬ ‫به گزارش فارس‪،‬وي افزود‪ :‬از باخت امروز ناراحت شدم ولي خوشحالم که تماشاگران‬ ‫دورودي همچون گذشته بر تشويق تيم خود سنگ تمام گذاشتند‪.‬‬ ‫مايلي‌کهن خاطرنشان کرد‪ :‬ما هميشه چه در باخت‌ها و چه در پيروزي‌ها از تيم گهر و‬ ‫تماشاگرانشان دفاع کرده‌ايم اما امروز يک عده‌اي که به نظر من محدود بودند و از‬ ‫سوي افرادي ‪" by‬خاص خط گرفته بودند‪ ،‬برخي شعارهاي نامطلوب دادند‪.‬‬ ‫سرمربي تيم گهر دورود لرستان گفت‪:‬‬ ‫ابزار يک مربي بازيکن است که امروز‬ ‫من صابر محمدزاده را در ترکيب تيم‬ ‫نداشتم و به همين خاطر آرايش تيمي ما‬ ‫دچار تغيير شد‪.‬‬ ‫مايلي‌کهن تصريح کرد‪ :‬بعد از اينکه گل‬ ‫زودهنگام را دريافت کرديم و نتوانستيم‬ ‫در نيمه نخست آن را جبران کنيم‪،‬‬ ‫شيرازه تيم ما از هم پاشيد‪.‬‬ ‫سرمربي تيم گهر دورود گفت‪‌:‬در نيمه‬ ‫دوم بسيار بد ظاهر شديم به همين خاطر‬ ‫در روزي که بد بوديم نتيجه را هم‬ ‫واگذار کرديم‪.‬‬ ‫وي در پاسخ به يکي از خبرنگاران‬ ‫مبني بر اينکه چرا بازي را به قصد رفتن‬ ‫ترک کرده بوديد‪ ،‬گفت‪ :‬ما نبايد به اين فکر باشيم که به هر قيمتي به پيروزي برسيم زيرا‬ ‫ما يک کار فرهنگي را از ابتدا شروع کرده‌ايم و پس از اينکه عده‌اي تماشاگرنما شروع‬ ‫به شعارهايي عليه داور دادند و اعتبار تماشاگران بافرهنگ دورودي زير سؤال رفت به‬ ‫همين خاطر تصميم به ترک زمين کردم‪.‬‬ ‫وي گفت‪‌:‬به نظر من آنها عده‌اي معدود بودند که از سوي افراد خاصي خط گرفته بودند‬ ‫زيرا تماشاگران دورودي طي اين مدت از لحاظ فرهنگي الگو بودند‪.‬‬

‫اوليويرا‪ :‬بازيکنانمان ماشين نيستند‬ ‫داشت و به همين دليل به مشکل برخورديم‪ .‬در ابتداي بازي‪ ،‬نفت بهتر بازي کرد و‬ ‫مهدي ثابتي با چند موقعيتي که گرفت‪ ،‬نگذاشت تيم حريف به گل دست يابد‪.‬‬ ‫وي ادامه داد‪ :‬بازي با تيم نفت سخت بود‪ .‬آنها از تراکتورسازي شناخت داشتند و‬ ‫تراکتورسازي در اين بازي کند بازي کرد و به همين دليل بازي سختي داشتيم و در‬ ‫يک اتفاق و شانس به گل دوم رسيديم‪ .‬هميشه اينگونه نيست که هر چيزي که بخواهيم‬ ‫عملي شود و هيچ چيز قابل پيش‌بيني نيست‪.‬‬ ‫سرمربي تيم فوتبال تراکتورسازي افزود ‌‪ :‬به سه امتياز اين بازي احتياج داشتيم تا پا به‬ ‫پاي استقالل در کورس قهرماني قرار بگيريم‪ .‬اين پيروزي به قرار گرفتن ما در کورس‬ ‫کمک خوبي کرد‪.‬‬ ‫وي با اشاره به مشکالت مالي تراکتورسازي افزود‪ :‬ما مشکالت مالي برخورده‌ايم که‬ ‫براي حضور در ليگ قهرمانان آسيا بايد اين مسائل برطرف شود تا بتوانيم با قدرت‬ ‫حاضر شويم‪ .‬سردار جعفري تمام تالش خود را در اين زمينه انجام مي‌دهد اما کمکي‬ ‫صورت نمي‌گيرد‪ .‬مطمئن باشيد ما پيشرفت نمي‌کنيم‪ .‬قهرماني در ليگ برتر و نتيجه‬ ‫گرفتن در آسيا نيازمند کمک مالي است‪.‬‬

‫سرمربي تيم فوتبال تراکتورسازي گفت‪ :‬بازيکنان‌مان ماشين نيستند که بتوانند اين فشار‬ ‫بازي را تحمل کنند‪.‬‬ ‫توني اوليويرا پس از پيروزي ‪ 2‬بر يک تراکتورسازي مقابل نفت گفت‪ :‬بازيکنان ما‬ ‫ماشين نيستند که بخواهند فشار سنگين اين بازي را تحمل کنند‪ .‬بازي فشار سنگيني‬

‫اوليويرا تصريح کرد‪ 8 :‬ماه در کنار بازيکنان هستم و آنها را مي‌شناسم‪ .‬درست است‬ ‫تماشاگران تبريزي حمايت خوبي انجام مي‌دهند و وزنه سنگيني هستند اما در کنار‬ ‫آن بايد حمايت مالي هم وجود داشته باشد‪ .‬تراکتورسازي يک تيم جدي است و به‬ ‫آن چيزي که تعهد کرده است عمل مي‌کند و کادر فني و بازيکنان وظايف خود را به‬ ‫صورت جدي انجام مي‌دهند اما اميدوارم هر چه زودتر از اين مشکالت مالي رهايي‬ ‫يابيم‪.‬‬

‫‪86‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬ ‫کرانچار‪ :‬شير زرد هميشه‬ ‫خطرناک است‬ ‫سرمربي تيم فوتبال سپاهان اصفهان گفت‪:‬‬ ‫شير زرد هميشه خطرناک است‪.‬‬ ‫زالتکو کرانچار لحظاتي پيش پس از‬ ‫بازي دو تيم گهر دورود و سپاهان اصفهان‬ ‫در جمع خبرنگاران در دورود گفت‪ :‬ما با‬

‫پيش از استقالل برگزار مي‌شود اين براي‬ ‫چندمين بار است که تبريزي‌ها به صدر‬ ‫جدول راه پيدا مي‌کنند و پس از بازي‬ ‫آبي‌پوشان صدر را از دست مي‌دادند‪.‬‬

‫پيروزي پر گل سپاهان مقابل گهر‬ ‫دورود‬

‫تيم سپاهان در ديدار هفته بيست و هشتم‬ ‫موفق شد با پيروزي ‪ 4‬بر يک مقابل‬ ‫گهردورود به جايگاه دوم برسند‪.‬‬ ‫در چارچوب هفته بيست و هشتم ليگ‬ ‫برتر فوتبال ايران تيم هاي گهر دورود و‬

‫درود گفت‪ :‬جاي تقدير دارد که‬ ‫تماشاگران در اين مسابقه تا آخر بازي تيم‬ ‫خود را تشويق کردند و به نظر مي‌رسد که‬ ‫جو سالمي در اين ورزشگاه حاکم بود‪.‬‬ ‫سرمربي تيم فوتبال سپاهان اصفهان‬ ‫خاطرنشان کرد‪ :‬به نظر مي‌رسد که از‬ ‫سراسر مسابقات ليگ برتر ايران همچين‬ ‫جوّي در بين تماشاگران ديده نشده است‬ ‫که اين يک نشانه فرهنگ ورزشي است‪.‬‬ ‫کرانچار خاطرنشان کرد‪ :‬من به بازيکنان‬ ‫اعالم کردم که به هيچ وجه به هيچکس‬

‫سپاهان از ساعت ‪ 15:30‬در ورزشگاه‬ ‫تختي با يکديگر روبرو شدند‪.‬‬ ‫به گزارش فارس‪،‬سپاهان در اين مسابقه‬ ‫تيم برتر ميدان بود و توانست با به ثمر‬ ‫رساند ‪ 4‬گل حريف خود را در هم بکوبد‪.‬‬ ‫گل هاي اين ديدار را سوکاي ‪ ،9‬خلعتبري‬ ‫‪ ،45‬طالبي ‪ 49‬و احمد جمشيديان ‪ 70‬به‬ ‫ثمر رساندند‪.‬‬ ‫تک گل تيم گهر را عمار نيک‌کار در‬ ‫دقيقه ‪ 2+90‬به ثمر رساند‪.‬‬

‫زرد پوشان اصفهاني با اين پيروزي ‪53‬‬ ‫امتيازي شدند و به طور موقت در صدر‬ ‫جدول قرار گرفتند‪ .‬در صورت پيرزوي‬ ‫تراکتورسازي مقابل نفت تهران بار ديگر‬ ‫سپاهان به رده سوم جدول سقوط مي کند‪.‬‬

‫اين نيت به دورود آمده‌ايم که حتم ًا اين‬ ‫بازي برنده شويم و نيت‌مان هم برآورده‬ ‫شد‪.‬‬ ‫به گزارش فارس‪،‬وي با اشاره به اينکه‬ ‫مي‌گويند شير زرد هميشه خطرناک است‪،‬‬ ‫افزود‪ :‬علي‌رغم اينکه تيم فوتبال گهر‬ ‫لرستان خوب بازي کرد اما در مقابل شير‬ ‫زرد تسليم شد‪.‬‬ ‫کرانچار با بيان اينکه امروز بازي‬ ‫بسيار خوبي را در دو تيم شاهد بوديم‪،‬‬ ‫خاطرنشان کرد‪ :‬گهر امروز بسيار هجومي‬ ‫حمله کرد و با انگيزه برد به ميدان آمده‬ ‫بود اما در مقابل تيم سپاهان تمام تالش‬ ‫خود را به کار بردند و نتيجه آن را هم‬ ‫گرفتند‪.‬‬ ‫سرمربي تيم فوتبال سپاهان اصفهان در‬ ‫ادامه خاطرنشان کرد‪ :‬علي‌رغم گل‌هاي‬ ‫زده شده به تيم گهر‪ ،‬اين تيم تا ‪ by‬ادامه‬ ‫داد اما ما مي‌توانستيم در اين بازي ‪ 1‬يا ‪2‬‬ ‫گل بيشتر به گهر بزنيم‪.‬‬ ‫وي افزود‪ :‬تيم گهر بسيار جوانمردانه‬ ‫عمل کردند که جا دارد به اين تيم تبريک‬ ‫بگويم‪.‬‬ ‫کرانچار در خصوص تماشاگران شهرستان‬

‫بي‌احترامي نشود و تيم گهر را دست‌کم‬ ‫نگيرد‪.‬‬ ‫وي تصريح کرد‪ :‬به‌نظر من گهر بازي‬ ‫خوبي را ارائه داد‪ ،‬بخصوص در نيمه‬ ‫ط بازي ‪ ،‬بازي خطرناکي‬ ‫نخست و اواس ‌‬ ‫را از سوي تيم گهر شاهد بوديم‪.‬‬ ‫الزم به ذکر است بازي تيم گهر درود و‬ ‫سپاهان اصفهان با نتيجه ‪ 4‬بر ‪ 1‬به نفع‬ ‫سپاهان به پايان رسيد‪.‬‬

‫مايلي‌کهن‪ :‬از مردم دورود‬ ‫عذرخواهي مي‌کنم‬ ‫مربي تيم فوتبال گهر دورود گفت‪ :‬به‬ ‫خاطر شکست تيم گهر دورود مقابل‬ ‫سپاهان اصفهان از همه هواداران‬ ‫عذرخواهي مي‌کنم‪.‬‬ ‫محمد مايلي‌کهن پس از شکست ‪ 4‬بر‬ ‫يک گهر دورود مقابل سپاهان اصفهان در‬ ‫نشست خبري گفت‪ :‬ما به عنوان يک فرد‬ ‫کوچک در اين امر نقش داريم و به خاطر‬

‫‪85‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫تيم فوتبال استقالل در لحظات پاياني از‬ ‫شکست مقابل صبا گريخت‪.‬‬ ‫در آخرين بازي از هفته بيست و هشتم‬ ‫ليگ برتر فوتبال از ساعت ‪ 17:20‬امروز‬ ‫(دوشنبه) تيم‌هاي فوتبال صباي قم و‬ ‫استقالل در ورزشگاه يادگار امام قم به‬ ‫مصاف هم رفتند که در پايان دو تيم با‬ ‫تساوي يک بر يک به کار خود پايان‬ ‫دادند‪.‬‬ ‫به گزارش ايسنا‪،‬ايمان رزاقي راد (‪،)29‬‬ ‫تک گل صبا را به ثمر رساند‪ .‬در ادامه‬ ‫بازي استقالل براي جبران گل خورده با‬ ‫نفرات بيشتري حمله کرد و تا دقايق پاياني‬ ‫نيمه دوم نتوانست عقب ماندگي را جبران‬ ‫کند‪ .‬شوت‌هاي از راه دور و بازي مستقيم‬ ‫و سانترهاي آبي‌ها جواب نداد‪.‬‬

‫ايجاد موقعيت هستند از لک استفاده‬ ‫کردم‪ .‬همه ديدند که چقدر خوب کار‬ ‫کرديم اما متاسفانه داور يک بازيکن ما‬ ‫را اخراج کرد و ‪ 2‬بازيکن ما را با دادن‬ ‫کارت ‪ 3‬اخطاره کرد تا در ديدار آينده از‬ ‫داشتن آنها محروم باشيم‪.‬‬ ‫وي افزود‪ :‬اميدوارم در بحث داوري‬ ‫منطقي وجود داشته باشد‪ ،‬نهايتا اين‬ ‫داور را ‪ 2‬جلسه محروم مي‌کنند اما اين‬ ‫امتيازات به ما باز نمي‌گردد‪ .‬با توجه به‬ ‫شرايط و برنامه‌ريزي‌هاي انجام شده تالش‬ ‫مي‌کنيم مقابل سپاهان هدفمند بازي کنيم‬ ‫و نمايش خوبي داشته باشيم‪.‬‬

‫استقالل در دقيقه ‪ 90‬به صدر‬ ‫برگشت‬

‫در دقيقه ‪ 89‬بازي سانتر خسرو حيدري از‬ ‫سمت راست پس از رد و بدل شدن توپ‬ ‫ميان دو سه بازيکن استقالل و صبا به‬ ‫برخورد مدافع صبا با اميرحسين صادقي‬ ‫انجاميد که جهانبازي داور مسابقه اين‬ ‫صحنه را پنالتي تشخيص داد و آرش‬ ‫برهاني با گل کردن اين پنالتي بازي را‬ ‫براي استقالل به تساوي کشاند تا قلعه‌نويي‬ ‫و تيمش از پنجمين شکست فصل فرار‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫در لحظات پاياني اين بازي سهراب‬

‫بختياري‌زاده کاپيتان صبا با دريافت کارت‬ ‫زرد دوم از بازي اخراج شد‪.‬‬ ‫استقالل به لطف اين تساوي ‪ 56‬امتيازي‬ ‫شد و باالتر از تراکتورسازي در صدر‬ ‫جدول قرار گرفت‪ .‬صبا هم با ‪ 37‬امتياز به‬ ‫رده دهم جدول صعود کرد‪.‬‬

‫صدرنشيني موقت تراکتور‬ ‫باپيروزي برابر نفت‬ ‫تيم فوتبال تراکتورسازي در چارچوب هفته‬ ‫بيست‌وهشتم مقابل نفت تهران به برتري‬ ‫رسيد‪.‬‬ ‫تيم تراکتورسازي در ادامه هفته‬ ‫بيست‌وهشتم ليگ برتر از ساعت ‪ 16‬در‬ ‫ورزشگاه يادگار امام تبريز و با ‪10 by‬‬ ‫هزار هوادار به مصاف نفت تهران رفت‬ ‫که در پايان تبريزي‌ها با نتيجه ‪ 2‬بر يک به‬ ‫برتري رسيدند‪.‬‬ ‫به گزارش فارس‪،‬سيدصالحي ‪ 35‬و جواد‬ ‫کاظميان ‪ 37‬براي تراکتورسازي و عليرضا‬ ‫عزت کرامت ‪ 38‬براي نفت گلزني کردند‪.‬‬ ‫در دقيقه ‪ 80‬عزت کرامت گل ديگري‬ ‫براي نفت به ثمر رساند که داور به علت‬ ‫آفسايد آن را مردود اعالم کرد‪.‬‬ ‫قضاوت اين ديدار برعهده محسن قهرماني‬ ‫بود‪ .‬وي به احمد آل‌نعمه و مرتضي‬ ‫پورعلي گنجي از نفت کارت زرد نشان‬ ‫داد‪.‬‬ ‫تراکتورسازي با اين برد ‪ 55‬امتيازي شد و‬ ‫به علت تفاضل گل بهتر توانست موقتي به‬ ‫صدر جدول راه يابد‪ .‬استقالل ‪ 55‬امتيازي‬ ‫هم از ساعت ‪ 17:25‬به مصاف قم رفته‬ ‫است و در صورت گرفتن امتياز به صدر‬ ‫جدول باز خواهد گشت‪ .‬با توجه به اينکه‬ ‫در هفته‌هاي اخير بازي‌هاي تراکتورسازي‬

‫‪84‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬ ‫صالح‪ :‬بازيکنان در هيچ شرايطي‬ ‫کم‌کاري نمي‌کنند‬ ‫مربي تيم فوتبال استقالل گفت‪ :‬از‬ ‫بازيکنان استقالل تشکر مي‌کنم که در‬ ‫هيچ شرايطي کم‌کاري نمي‌کنند‪.‬‬ ‫امير قلعه‌نويي سرمربي تيم فوتبال‬ ‫استقالل حاضر نشد تا در نشست‬ ‫مطبوعاتي پس از ديدار مقابل صبا‬ ‫حاضر شود‪ .‬اين موضوع با ناراحتي‬ ‫خبرنگاران قمي روبرو بود و اعالم‬ ‫کردند که چرا قلعه‌نويي هر زمان به قم‬ ‫مي‌آيد جوابگوي خبرنگاران نيست‪.‬‬ ‫خبرنگاران به"مدير رسانه‌اي استقالل‬ ‫نيز اعتراض کردند که چرا قلعه‌نويي را‬ ‫به نشست مطبوعاتي نياورده است‪.‬‬

‫کرنر داشتيم که صبا به خوبي آنها را‬ ‫دفع کرد‪ .‬در نيمه دوم بازي در اختيار‬ ‫ما بود و موقعيت‌هاي زيادي داشتيم که‬ ‫به گل تبديل نشد‪.‬‬

‫به راحتي از چند خطا گذشت و من از‬ ‫بازيکنانم تشکر مي‌کنم که اعتراضي به‬ ‫داوري نداشتند و بازي خود را دنبال‬ ‫کردند‪.‬‬

‫صالح با اشاره به مشکالت مالي‬ ‫استقالل گفت ‌‪ :‬از تمام بازيکنان تشکر‬ ‫مي‌کنم که در اين اوضاع اقتصادي‬ ‫باشگاه و فشار مسابقات خوب کار‬ ‫مي‌کنند و بدون هيچ کم‌کاري بهترين‬ ‫بازي خود را ارائه مي‌دهند‪.‬‬

‫وي ادامه داد‪ :‬با توجه به حساسيت‬ ‫رقابت‌ها اميدوارم داوري‌ها خوب‬ ‫باشد‪ ،‬از مسئوالن هم تشکر مي‌کنم‬ ‫که داوران خوبي را براي مسابقات‬ ‫انتخاب مي‌کنند و در بحث پنالتي‬ ‫معتقدم صد درصد داور درست تصميم‬ ‫گرفت و هيچ شکي در آن نيست‪.‬‬

‫مربي استقالل در مورد عدم حضور‬ ‫جباري در نيمه اول عنوان کرد‪ :‬ما‬ ‫در هر بازي با توجه به شرايط مسابقه‬ ‫بازيکنان را انتخاب مي‌کنيم‪ .‬ما روز‬ ‫جمعه بازي سختي مقابل تراکتورسازي‬

‫پس از اين اعتراض‌ها مجيد صالح‬ ‫که در کنفرانس حاضر شده بود‪،‬‬ ‫گفت ‌‪ :‬اگر ناراحتيد مي‌خواهيد من هم‬ ‫صحبت نکنم که خبرنگاران گفتند‪ ،‬در‬ ‫مورد بازي توضيحاتي بدهد‪.‬‬ ‫مربي استقالل عنوان کرد‪ :‬در ابتدا‬ ‫بابت عدم حضور قلعه‌نويي عذرخواهي‬ ‫مي‌کنم‪ ،‬از لحاظ فني بازي بسيار‬ ‫خوبي بود‪ .‬خصوصا در نيمه دوم بازي‬ ‫خوبي را شاهد بوديم‪ ،‬نبايد به راحتي‬ ‫از بازي خوب صبا گذشت‪ .‬معتقدم در‬ ‫گل اول صبا ‪ 15‬ضربه زدند و اين نشان‬ ‫از عملکرد خوب اين کادر فني داشت‪.‬‬ ‫وي ادامه داد‪ :‬ما هم‌‌اکنون در فضاي‬ ‫ليگ قهرمانان آسيا هستيم‪ .‬روي گل‬ ‫اول غافلگير شديم‪ .‬در اين ديدار ‪8‬‬

‫صالح با اشاره به تصميمات داوري‬ ‫در اين ديدار خاطرنشان کرد‪ :‬متاسفانه‬ ‫در فوتبال دوگانگي به وجود آمده‪،‬‬ ‫در بازي العين توپي به دست حنيف‬ ‫برخورد کرد و داور اعالم پنالتي کرد‬ ‫اما اينجا همان اتفاق رخ مي‌دهد و‬ ‫داور هيچ سوتي نمي‌زند‪ .‬اميدوارم همه‬ ‫چيز يک شکل باشد نه اينکه اينجا به‬ ‫گونه‌اي و در جاي ديگر طور ديگري‬ ‫برخورد شود‪ .‬اين امر باعث مي‌شود تا‬ ‫تمام تيم‌ها در ليگ متضرر شوند‪ .‬داور‬

‫وي ادامه داد‪ :‬در اين ديدار هم در دفاع و‬ ‫هم در حمله خوب ظاهر شديم و نيمه اول‬ ‫بازي کامال در اختيار ما بود و گل اول را‬ ‫زديم‪.‬‬

‫مربي استقالل يادآور شد‪ :‬بازي در‬ ‫اختيار ما بود و ‪ 60‬دقيقه کامال روي‬ ‫دروازه صبا بوديم‪ .‬صبا در دور رفت‬ ‫در ثانيه ‪ 5‬از ما گل دريافت کرد و‬ ‫توانستيم ‪ 3‬امتياز را بگيريم‪ .‬به هر حال‬ ‫مرفاوي زحمت زيادي براي اين تيم‬ ‫کشيده و در اين بازي هم خوب بازي‬ ‫کرد و با برنامه بودند‪ .‬ما توانستيم در‬ ‫اين ديدار حساس يک امتياز بگيريم‪.‬‬

‫سرمربي صبا با اشاره به ‪ 2‬تعويض اجباري‬ ‫تيمش‪ ،‬يادآور شد‪ :‬ما ايمان رزاقي راد‬ ‫و يک مدافع خود را به دليل مصدوميت‬ ‫تعويض کرديم و همين مسئله باعث شد تا‬ ‫در کارمان نقص ايجاد شود همه ديدند که‬ ‫بازي در اختيار و کنترل ما بود‪.‬‬

‫وي درباره عدم استفاده از ايمان‬ ‫موسوي تصريح کرد‪ :‬موسوي از‬ ‫ناحيه کشاله ران مشکل داشت و‬ ‫نمي‌توانستيم از او استفاده کنيم‪.‬‬

‫مرفاوي در مورد قضاوت داور تاکيد کرد‪:‬‬ ‫درباره داوري که حرف مي‌زنم مي‌گويند‬ ‫مرفاوي به داوران معترض است اما من‬ ‫خودم مهاجم بودم و هنگامي که يک‬ ‫مهاجم بلند مي‌شود مزاحمت او روي‬ ‫بازيکن ديگر خطاست‪ .‬کاري به پنالتي‬ ‫ندارم اما قبل از اين صحنه داور به سادگي‬ ‫از برخي خطاها گذشت‪ .‬بازيکن استقالل‬ ‫روي مدافع ما خطاي آزاردهنده‌اي کرد اما‬ ‫داور سوت نزد‪.‬‬

‫صالح در مورد اينکه چرا مجيدي در‬ ‫بازي‌هاي خارج از خانه بازي نمي‌کند‬ ‫و آيا اين يک استراتژي است‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫اين حرف شما فوق‌العاده غير حرفه‌اي‬ ‫است‪ .‬مجيدي روز گذشته تمرين‬ ‫کرد اما شرايط به گونه‌اي بود که‬ ‫نمي‌توانست به ميدان برود‪.‬‬

‫داريم و چهارشنبه هم بايد به مصاف‬ ‫العين برويم‪ .‬در بحث استفاده از‬ ‫بازيکنان مهندسي انرژي مي‌کنيم‬ ‫تا بتوانيم به خوبي از آنها استفاده‬ ‫بکنيم‪ .‬بايد ريکاوري خوبي انجام‬ ‫بدهيم تا بازيکنان دچار مصدوميت و‬ ‫آسيب‌ديدگي نشوند‪.‬‬

‫صمد مرفاوي پس از تساوي يک بر يک‬ ‫صبا مقابل استقالل عنوان کرد‪ :‬بازي‬ ‫سختي مقابل تيم صدرنشين با بازيکنان‬ ‫باتجربه و توانمند داشتيم‪ .‬من در طول‬ ‫هفته از لحاظ روحي و رواني روي‬ ‫بازيکنانم کار کردم‪.‬‬

‫مربي استقالل درباره بازي مقابل‬ ‫تراکتورسازي افزود‪ :‬بايد ريکاوري‬ ‫خوبي انجام دهيم و با برنامه‌ريزي در‬ ‫اين ديدار حاضر شويم‪ .‬من از سازمان‬ ‫ليگ تشکر مي‌کنم که بازي‌هاي‬ ‫تيم‌هاي آسيا را همزمان برگزار مي‌کند‪،‬‬ ‫ما يک گروه آناليزور خوب داريم که‬ ‫تراکتورسازي را آناليز کرده و اميدواريم‬ ‫بتوانيم در اين بازي به برتري دست‬ ‫يابيم‪.‬‬

‫مرفاوي‪:‬در مورد داوري حرف‬ ‫بزنم اعدام مي‌شوم‬ ‫سرمربي تيم فوتبال صباي‌قم گفت‪ :‬در‬ ‫مورد داوري حرفي بزنم مي‌خواهند من را‬ ‫اعدام کنند‪.‬‬

‫وي افزود‪ :‬اشتباه داوري يک بار دو بار‬ ‫رخ مي‌دهد اما نمي‌شود چند بار اين‬ ‫اشتباه پشت سر هم به وجود آيد‪ .‬ما در‬ ‫اين ديدار استقالل را آزار داديم اما اشتباه‬ ‫داوري متاسفانه ‪ 2‬امتياز را از ما گرفت‪.‬‬ ‫زماني هم که در مورد داوري صحبت‬ ‫مي‌کنيم اعدامم مي‌کنند اما متاسفانه همين‬ ‫موضوع ‪ 2‬امتياز حساس را از ما گرفت و‬ ‫اميدوارم در آينده به گونه‌اي باشد که اين‬ ‫اشتباهات تکرار نشود‪.‬‬ ‫سرمربي صبا در مورد اينکه پس از چند‬ ‫بازي از حامد لک در بازي استفاده کرد‪،‬‬ ‫يادآور شد‪ :‬هر بازي شرايط ‪ by‬دارد‪‌،‬چون‬ ‫مي‌دانستم بازيکنان استقالل قد بلند‬ ‫هستند و در توپ‌هاي ارسالي به دنبال‬

‫‪83‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫شیرین کننده‌های‬ ‫مصنوعی الغرتان‬ ‫نمی‌کنند‬ ‫زمانی که شما مواد غذایی حاوی‬ ‫شیرین‌کننده‌های مصنوعی میل‬ ‫می‌کنید بدن خود را برای هجوم‬ ‫کالری‌ها آماده می‌کند‪ .‬اما زمانی‬ ‫طعم شیرین با کالری همراه نیست‬ ‫بدن دچار گیجی و آشفتگی‬ ‫‪.‬می‌شود‬ ‫قند مصنوعی‬

‫نتایج یک پژوهش انگلیسی نشان‬ ‫می‌دهد که شیرین‌کننده‌های مصنوعی‬ ‫کمکی به کاهش وزن نمی‌کند‪ .‬پس‬ ‫ادعاها و تبلیغات نادرستی که در‬ ‫این زمینه می‌شود را باور نکنید‪ .‬اگر‬ ‫می‌خواهید بیشتر با این شیرین‌کننده‌ها‬ ‫و همچنین نتایج این پژوهش آشنا شوید‬ ‫مطالعه‌ی ادامه‌ی مطلب را از دست‬ ‫‪.‬ندهید‬

‫باید بدانید که بدن نمی‌تواند بین‬ ‫شیرین‌کننده‌های مصنوعی و قند تفاوتی‬ ‫قائل شود و برای همین استفاده از‬ ‫شیرین‌کننده‌های ضعیف یا بدون کالری‬ ‫کمکی به الغری و کاهش وزن نمی‌کند‪.‬‬ ‫این پژوهش نتایج زحمات یک پروفسور‬ ‫هم‌وطن به نام پروفسور ثریا شیرازی‬ ‫است که در دانشگاه لیورپول انجام شده‬ ‫‪.‬است‬

‫به گفته‌ی پروفسور شیرازی‪ ،‬عصب‌های‬ ‫دریافت کننده‌ی طعم شیرین که‬ ‫در سلول‌های چشایی قرار دارند‬ ‫این امکان را به انسان و همچنین‬ ‫حیوانات می‌دهند که در دستگاه‬ ‫روده‌ای طعم شیرین را تشخیص دهد‪.‬‬ ‫شیرین‌کننده‌های مصنوعی عملکردی‬ ‫مانند قند دارند‪ .‬یعنی به همان شیوه‬ ‫حسگرها و گیرنده‌های دستگاه روده ای‬ ‫را فعال می‌کنند؛ و از آنجایی که این‬ ‫شیرین‌کننده‌ها حسگرها را فعال می‌کنند‬ ‫بدن نیز بیشتر به سمت جذب گلوکز یا‬ ‫همان قندهای مصرف شده از طریق‬ ‫‪.‬مواد غذایی می‌رود‬

‫پروفسور ثریا شیرازی تاکید می‌کند‬ ‫به نظر نمی‌رسد شیرین‌کننده‌های‬ ‫مصنوعی به افرادی که قصد الغری‬ ‫دارند کمک کند‪ .‬برای همین افرادی‬ ‫که می‌خواهند الغر شوند نباید به‬ ‫این راحتی‌ها به این شیرین‌کننده‌ها‬ ‫اعتماد کنند‪ .‬در واقع نتایج بررسی‌های‬ ‫پروفسور شیرازی مهر تأییدی است روی‬

‫نتایج پژوهشی که پیش از این در سال‬ ‫منتشر شده است‪ .‬در این پژوهش نیز‬ ‫محققان آمریکایی مطرح کرده بودند‬ ‫که مصرف شیرین‌کننده‌های مصنوعی‬ ‫روند الغری را برای افراد سخت‌تر و‬ ‫مشکل‌تر می‌کند‪ .‬به عقیده‌ی این افراد‬ ‫کنترل مواد غذایی و رعایت اعتدال در‬ ‫مصرف آن‌ها کمک بیشتری به کاهش‬ ‫‪.‬وزن دارد‬

‫محققان آمریکایی روی موش‌هایی‬ ‫که با ماست به اصطالح کم کالری‬ ‫و همچنین موش‌هایی که با ماست‬ ‫حاوی قند معمولی تغذیه شده بودند‬ ‫بررسی‌هایی انجام دادند‪ .‬آن‌ها مشاهده‬ ‫کردند موش‌هایی که ماست حاوی‬ ‫همین شیرین‌کننده‌های مصنوعی و به‬ ‫اصطالح کم کالری مصرف کرده‌اند‬ ‫وزن بیشتر و چربی بیشتری عایدشان‬ ‫شده است‪ .‬در حالی که این مسئله در‬ ‫مورد موش‌های گروه دوم که با ماست‬ ‫معمولی تغذیه شده‌اند دیده نشده‬ ‫است‪ .‬به عقیده‌ی این محققان وقتی‬ ‫بدن‪ ،‬این مواد غذایی شیرین را دریافت‬ ‫می‌کند اختاللی در قدرت طبیعی خود‬ ‫برای حساب و کتاب کردن کالری‌های‬ ‫دریافتی رو به رو می‌شود‪ .‬زمانی که شما‬ ‫مواد غذایی حاوی شیرین‌کننده‌های‬ ‫مصنوعی میل می‌کنید بدن خود را برای‬ ‫هجوم کالری‌ها آماده می‌کند‪ .‬اما زمانی‬ ‫طعم شیرین با کالری همراه نیست بدن‬ ‫دچار گیجی و آشفتگی می‌شود‪ .‬در این‬ ‫صورت حساب و کتاب کار از دستش‬

‫در می‌رود و تالش فرد برای کاهش‬ ‫وزن بی نتیجه می‌ماند‪ .‬برای اینکه‬ ‫برای بدن فرقی نمی‌کند قند دریافت‬ ‫کند یا شیرین‌کننده‌های مصنوعی‪ .‬چون‬ ‫دچار اشتباه می‌شود و با هر دو این مواد‬ ‫‪.‬غذایی یکسان رفتار می‌کند‬

‫باید بدانید همه‌ی محققان بر این‬ ‫عقیده‌اند که بعضی از این خوراکی‌های‬ ‫حاوی شیرین‌کننده‌های مصنوعی‬ ‫می‌تواند باعث افزایش وزن بدن و‬ ‫مشکالت چاقی شود‪ .‬اگر به دنبال‬ ‫یک شیرین کننده‌ی طبیعی و بدون‬ ‫کالری می‌گردید باید بدانید گیاه استویا‬ ‫گزینه‌ی مناسبی است‪ .‬اگر در مورد این‬ ‫شیرین کننده‌ی طبیعی اطالعاتی ندارید‬ ‫این نوید را به شما می‌دهیم که در چند‬ ‫روز آینده مطلب مفصلی در مورد این‬ ‫‪.‬گیاه و خواص آن ارائه خواهد شد‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫‪74‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫بانوی سرخ (‪)15‬‬ ‫زير لب سالمي كردم و جواب گرفتم ‪ .‬بابا‬ ‫دوباره گفت ‪:‬‬ ‫ اين همون گل دختريه كه ميگم هيچ وقت به‬‫حرفاي باباش توجه نمي كنه ها ‪.‬‬ ‫مردي كه مسن تر بود خنديد و گفت ‪:‬‬ ‫ كدوم جووني به حرف پدر و مادرش گوش‬‫ميكنه ؟ چه انتظاراتي داري تهراني ‪.‬‬ ‫بابا سري تكون داد زير لب گفتم ‪:‬‬ ‫ بابا !‬‫بابا اما با صداي بلند گفت ‪:‬‬ ‫ مگه دروغ ميگم آخه بابا جون ؟ چند وقته كه‬‫قراره در مورد عمل به من جواب بدي ؟‬ ‫بعد رو به پسر جوون تر كرد و گفت ‪:‬‬ ‫ دكتر تقصير خودشه ها ‪ .‬از اينجا شاهد باش‬‫كه من تقصيري ندارم ‪.‬‬ ‫مرد جوون تر گفت ‪:‬‬ ‫ خوب چرا يه سر نمياين مطب با هم بيشتر‬‫در مورد عمل صحبت كنيم ؟ شايد من بتونم‬ ‫قانعتون كنم يا اصال شما من و قانع كنين ‪.‬‬ ‫نميدونم تو نگاهش چي بود كه معذبم نميكرد‬ ‫‪ .‬شايد به خاطر دكتر بودنش بود كه معذب‬ ‫نميشدم ‪ .‬نگاه پدرشم مهربون بود ‪ .‬از اون‬ ‫مرداي شكم گنده ي قد كوتاه كه آدم ناخودآ گاه‬ ‫دلش ميخواست لپش و بكشه ‪ .‬مخصوصا با اون‬ ‫لبخند دوست داشتني كه رو لبش بود ‪ .‬يه لحظه‬ ‫از سرم گذشت كه نكنه اين آراده ! بهش گفته‬ ‫بودم شكم گنده و قد كوتاهه ! با اين فكر خندم‬ ‫گرفت ‪ .‬جلوي خودم و گرفتم كه قهقهه نزنم‬ ‫ولي باالخره يه لبخند كم جون روي لبم نشست‬ ‫‪ .‬آقاي ساالري بزرگ كه نگاه خيره ي من و‬ ‫روي خودش ديده بود لبخندش و عميق تر كرد‬ ‫و منم جوابش و با لبخند دادم بعد رو به پسرش‬ ‫گفتم ‪ - :‬ولي من تصميم خودم و گرفتم ‪.‬‬ ‫بابا رو به دوستش گفت ‪:‬‬ ‫ ساالري جان بيا من و تو بريم يه گوشه بشينيم‬‫فكر كنم پسرت بتونه اين دختر لجباز من و‬ ‫راضي كنه ‪ .‬داشتن ميرفتن ‪ .‬دلم ميخواست‬ ‫مانع رفتنشون بشم ‪ .‬آخه من چه حرفي با يه پسر‬ ‫غريبه كه تازه چند دقيقه بود باهاش آشنا شده‬ ‫بودم داشتم كه بزنم ؟ عجب گيري كرديما ‪.‬‬ ‫دوباره دستام توي هم پيچ خورد ‪ .‬دوباره عرق‬ ‫كردم و سرم و به زير انداختم ‪ .‬صداي آرومش و‬ ‫شنيدم ‪ - :‬خوب چرا انقدر روي عمل نشدنتون‬ ‫پا فشاري ميكنين ؟‬ ‫همينجور كه سرم پايين بود از بين لبايي كه به‬ ‫هم دوخته شده بودن زمزمه وار با صدايي كه‬ ‫براي خودمم قابل تشخيص نبود گفتم ‪:‬‬ ‫ من داليل خودم و دارم ‪.‬‬‫ دلم ميخواد اين دليالرو بدونم ‪ .‬به نظر من‬‫كه هيچ دليلي قابل قبول نيست ‪ .‬شما با همه ي‬ ‫زندگيتون بازي ميكنين براي دليالتون ؟‬ ‫چقدر شباهت به مهبد داشت ‪ .‬شك نداشتم كه‬ ‫اگه همديگرو ميديدن عاشق ميشدن ! گفتم ‪:‬‬ ‫ زندگي من مشكلي نداره كه بخوام به‬‫خاطرش خودم و بندازم زير تيغ جراحي و كلي‬ ‫دردسر ديگه ‪.‬‬

‫ من از پدرتون زياد در موردتون شنيدم ‪ .‬فكر‬‫نميكنم زندگي االنتون زيادم ايده آل باشه ‪.‬‬ ‫سرم و باال گرفتم ‪ .‬اخم كردم و گفتم ‪:‬‬ ‫ براي هر كس معني ايده آل فرق داره ‪ .‬منم‬‫فكر نميكنم شما بتونين درك كنين كه چه‬ ‫زندگي براي من ايده آله ‪ .‬با اجازتون ‪.‬‬ ‫نفسام تند و عصبي شده بود ‪ .‬همه دلشون‬ ‫ميخواست يه جور من و تخريب كنن ‪ .‬داشتم‬ ‫از كنارش رد ميشدم كه با لحن آرومي گفت ‪:‬‬ ‫ خانوم تهراني ‪ .‬برگشتم سمتش گفت ‪:‬‬‫ چرا فرار ميكنين ؟ نميدونم شايد حرفم زياد‬‫درست نبود ‪ .‬اجازه ميدين به بقيه ي حرفمون‬ ‫برسيم ؟ شايد به قول شما من موقعيتتون و‬ ‫نميدونم ‪ .‬آروم تر شدم ‪ .‬نگاه مشكوكي بهش‬ ‫انداختم خنديد و گفت ‪:‬‬ ‫ چرا اينجوري نگاه ميكنين ؟ تا حاال كسي رو‬‫نديدين كه به اشتباهش اعتراف كنه ؟‬ ‫ پس قبول دارين كه اشتباه كردين ؟‬‫سري به نشونه ي تاييد تكون داد و گفت ‪:‬‬ ‫ باشه من اشتباه كردم ‪ .‬البته يه پيشنهاد دارم‬‫براتون ‪ .‬كامل به سمتش برگشتم ‪ .‬دستام و روي‬ ‫سينم قالب كردم و گفتم ‪:‬‬ ‫ بفرماييد ‪ - .‬ميخواستم بهتون پيشنهاد كنم‬‫كه يه جلسه تشريف بيارين مطب ‪ .‬ضرري كه‬ ‫نداره ‪ .‬منم همون لحظه نميخوام عملتون كنم كه‬ ‫‪ .‬فقط براي مشاوره ي پزشكي ‪ .‬اگه پيشنهادي‬ ‫كه بهتون دادم خيلي ترسناك بود از مطب بريد‬ ‫بيرون و ديگه هم برنگرديد قبول ؟‬ ‫ مثل اينكه خيلي به كارتون ايمان داريد ‪.‬‬‫ به كارم كه ايمان دارم ولي بيشتر اطمينان دارم‬‫كه ميتونم شمارو راضي كنم ‪.‬‬ ‫نيشخندي زدم و گفتم ‪:‬‬ ‫ فكر نكنم ‪.‬‬‫ خوب تشريف بيارين بهتون ثابت ميكنم ‪.‬‬‫نفس عميقي كشيدم ‪ .‬توي چشمام زل زده بود‬ ‫‪ .‬دلم نميخواست حرفش و به كرسي بشونه ‪.‬‬ ‫از طرفي هم حرف بدي نميزد ‪ .‬يه بار ميرفتم‬ ‫و خالص ! لبخند شيطنت آميزي زد و گفت ‪:‬‬ ‫ خوب ؟ جوابتون ؟‬‫ باشه ميام ‪ .‬دستاش و به هم كوبيد و گفت ‪:‬‬‫ ميدونستم ‪ - .‬ولي فقط براي يه بار ‪.‬‬‫ از همين فرصت هم نهايت استفاده رو ميبرم ‪.‬‬‫ با اجازتون ‪ .‬سري به نشونه ي احترام تكون‬‫داد و ازش دور شدم ‪ .‬دستم و به گونه هام كشيدم‬ ‫‪ .‬داغ بود ‪ .‬چجوري تونستم وايسم جلوش و‬ ‫انقدر راحت باهاش حرف بزنم ؟ تازه متوجه‬ ‫شده بودم كه توي اين مدتي كه باهاش حرف‬ ‫ميزدم حتي يه بار هم به صورتم فكر نكرده بودم‬ ‫‪ .‬شايد به خاطر نگاه دوستانه اش بود ‪ .‬يه گوشه‬ ‫ي دنج و ساكت خودم و قايم كردم و سعي كردم‬ ‫مغزم و به كار بندازم ‪ .‬تصميم درستي گرفته‬ ‫بودم ؟ مهسا به سمتم اومد و گفت ‪:‬‬ ‫ چرا اينجا نشستي ؟ نمياي برقصي ؟‬‫ دلت خوشه ها مهسا ‪.‬‬‫ عروسي خواهرته مثال ‪.‬‬‫‪ -‬تو برو جاي منم برقص ‪.‬‬

‫ باشه ُع ُنق !‬‫زبونم و براش در آوردم و اون خنديد و رفت ‪.‬‬ ‫دوباره فكرم پر كشيد سمت دكتره ‪ .‬اسمش چي‬ ‫بود ؟ اصال بابا درست معرفيش نكرد ببينم كي‬ ‫بود ! ولي خوش اخالق بود ‪ .‬يه جورايي دلم‬ ‫گرم شد بهش ‪ .‬شايد يه اعتماد واهي و مسخره‬ ‫بود ‪ .‬ولي دوباره يه نور اميدي توي دلم روشن‬ ‫شد ‪ .‬عمل كه نميكردم ‪ .‬خودم اين و ميدونستم‬ ‫‪ .‬ولي بدمم نميومد يه جلسه برم پيشش ببينم‬ ‫چي ميگه ‪.‬‬ ‫شده بودم عين اين آدم نديده ها ‪ .‬وقتي يكي به‬ ‫چهرم توجه نميكرد و فقط با خودم حرف ميزد‬ ‫ذوق ميكردم و دوست داشتم هي جلوش ظاهر‬ ‫بشم ! براي افكارم پوزخندي زدم ‪ .‬صداي زني‬ ‫باعث شد افكارم به هم بريزه ‪:‬‬ ‫ واي هورام جون ‪ .‬خودتي ؟ در به در داشتم‬‫دنبالت ميگشتم ‪ .‬چقدر بزرگ شدي ‪ .‬خيلي‬ ‫وقته نديدمت ‪.‬‬ ‫نگاهم و بهش دوختم ‪ .‬حافظم ياري نميكرد ‪.‬‬ ‫اين كي بود ؟ دقيق تر نگاهش كردم ‪ .‬شباهت‬ ‫عجيبي به مامانم داشت ‪ .‬يا شايد به خالم ‪.‬‬ ‫دستپاچه از جام بلند شدم و دستي به موهام‬ ‫كشيدم گفتم ‪:‬‬ ‫ سالم ‪.‬‬‫با نگاهش صورتم و ميكاويد ‪ .‬داشت با من‬ ‫حرف ميزد ولي نگاهش ال به الي تاراي نازك‬ ‫موهام ميچرخيد ‪ .‬تا شايد يادگاري دوران‬ ‫بچگيم و ببينه ‪ .‬كه مطمئن بشه همون هورام‬ ‫قديمم ‪ .‬از نگاهش خوشم نيومد ‪ .‬دوباره گفت‬ ‫‪ -:‬سالم عزيزم ‪.‬‬ ‫به سمتم اومد و من و تو آغوش خودش كشيد‬ ‫‪ .‬سرد و معذب توي بغلش بودم ‪ .‬بعد از چند‬ ‫لحظه من و از خودش جدا كرد و گفت ‪:‬‬ ‫ شناختي اصال ؟‬‫چشمام و بكم ريز كردم ‪ .‬ميخواستم به ياد بيارم‬ ‫كه دارم با كي حرف ميزنم ولي انگار حافظم و‬ ‫شسته بودن ‪ .‬خوب خيلي هم تغيير كرده بود ‪.‬‬ ‫تازه نگاهم به بچه اي افتاد كه دستش و گرفته‬ ‫بود ‪ .‬بچه سعي ميكرد با نق نق دستش و از توي‬ ‫دستش در بياره ‪ .‬گفتم ‪:‬‬ ‫ ببخشيد به جا نياوردم ‪.‬‬‫ بايدم نياري ‪ .‬اگه ميشناختيم بايد تعجب‬‫ميكردم ‪.‬‬ ‫چيزي نگفتم دوباره خودش گفت ‪:‬‬ ‫ سحرم ‪ .‬شناختي ؟ دختر خالت ‪ .‬دختر خاله‬‫ليال ‪.‬‬ ‫يكم ديگه به حافظم فشار آوردم ‪ .‬تازه شناخته‬ ‫بودمش ‪ .‬نگاه آشنايي بهش انداختم ‪ .‬تا اونجا‬ ‫كه يادم بود هم سن هيوا بود ‪ .‬گفتم ‪:‬‬ ‫ ببخشيد نشناختم ‪.‬‬‫ اشكال نداره عزيزم ‪ .‬حق داري ‪ .‬خوبي ؟‬‫واي چقدر دلم ميخواست ببينمت ‪ .‬خيلي بي‬ ‫معرفتي ‪ .‬همه رو از دور و ور خودت پروندي ‪.‬‬ ‫خجالت زده سرم و پايين انداختم ‪ .‬سحر براي‬ ‫خودش حرف ميزد و اظهار نظر ميكرد ‪ .‬داشت‬ ‫حوصلم و سر ميبرد ‪ .‬كم كم نق نق هاي بچه ي‬

‫كوچيكي كه كنارش بود تبديل به فرياد و گريه‬ ‫شد ‪ .‬سحر به خودش اومد و گفت ‪:‬‬ ‫ واي چقدر حرف زدم ‪ .‬بيا بريم پيش مامان‬‫اينا ‪ .‬خيلي دلشون ميخواست ببيننت ‪.‬‬ ‫دستم و گرفت و با خودش برد ‪ .‬دلم نميخواست‬ ‫باهاش برم گفتم ‪:‬‬ ‫ تو برو من بعدا ميام ‪.‬‬‫ امكان نداره بذارم از دستم در بري ‪.‬‬‫سحر بي وقفه من و دنبال خودش ميكشوند‬ ‫‪ .‬باالخره سر ميز رسيديم ‪ .‬رو به جمعيتي كه‬ ‫سر ميز نشسته بودن و قيافه هاي نا آشنايي برام‬ ‫داشتن كرد و گفت ‪:‬‬ ‫ بچه ها هورام !‬‫همه نگاهشون به سمتم برگشت ‪ .‬خجالت زده‬ ‫سرم و پايين انداختم ‪ .‬كاش يكي نجاتم ميداد‬ ‫‪ .‬سحرم شده بود خروس بي محل ‪ .‬يكي نبود‬ ‫بهش بگه اگه من ميخواستم توي جمع ظاهر‬ ‫بشم كه اين همه سال خودم و ازتون قايم‬ ‫نميكردم كه !‬ ‫بين اون همه نگاهاي متعجب و صورتايي كه‬ ‫داشتن من و از كنجكاوي قورت ميدادن تنها‬ ‫چهره ي خاله ليال برام آشنا بود ‪ .‬نگاه مهربون‬ ‫مامان و توي صورتش ميديدم ‪ .‬شباهت مامانم‬ ‫به تنها خالم خيلي زياد بود ‪ .‬چرا تا حاال اين‬ ‫موضوع رو كشف نكرده بودم ؟‬ ‫خاله از جاش بلند شد و به سمتم اومد من و تو‬ ‫آغوشش گرفت و گفت ‪:‬‬ ‫ چقدر دلم برات تنگ شده بود خاله ‪ .‬باز به‬‫معرفت هيوا كه بهم سر ميزد ‪ .‬تو ازمون به كل‬ ‫بريدي ؟‬ ‫خودم و از توي بغلش بيرون كشيدم ‪ .‬انگار با‬ ‫حرف زدنش تازه فهميده بودم كه اون مامانم‬ ‫نيست ‪ .‬ميدونستم كه هيوا بعضي وقتا به‬ ‫خانواده ي مامان سر ميزد ‪ .‬ولي از جايي كه‬ ‫ميدونست من همراهيش نميكنم به من چيزي‬ ‫نميگفت ‪ .‬سحر رو به مامانش گفت ‪:‬‬ ‫ گله گذاري و بس كن مامان ‪ .‬االن كه كنارته‬‫‪.‬‬ ‫بعد رو به من گفت ‪:‬‬ ‫ بيا بقيه رو بهت معرفي كنم ‪.‬‬‫كاش ميشد بهش بگم بس كن ديگه ! اينجور كه‬ ‫از بين معرفي كردنا متوجه شدم خودش شوهر‬ ‫كرده بود و اون بچه ي نق نقو هم كيميا دخترش‬ ‫بود ‪ .‬تند تند راه ميرفت و اسامي رو بهم ميگفت‬ ‫‪ .‬من حتي يادم نموند كه چند تا دختر خاله و‬ ‫چند تا پسر خاله دارم ‪ .‬فقط ميخواستم زودتر‬ ‫از دستشون خالص بشم ‪ .‬بعد از اينكه هر كدوم‬ ‫از ديدنم احساس خوش بختي كردن و منم مثل‬ ‫يه مجسمه فقط سرم و هر لحظه پايين تر ميبردم‬ ‫از كنار ميزشون تقريبا فرار كردم و كنار ماه بانو‬ ‫نشستم ‪ .‬تازه نفسم جا اومد و تونستم اطرافم‬ ‫و ببينم ‪ .‬تا اون لحظه احساس ميكردم همه‬ ‫نگاهاشون و به من دوختن ‪ .‬ولي االن متوجه‬ ‫شدم كه كسي زياد حواسش به من و حال خرابم‬ ‫نيست ‪.‬‬ ‫ادامه دارد‬

‫ادامه دارد‪...‬‬

‫‪73‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫شد که امروزه نامش مترادف با صنعت‬ ‫فست‌فود است‪ .‬برادران مک‌دونالد‪ ،‬دیک‬ ‫و مک‪ ،‬با یک باربکیو شروع کردند‪ .‬منتها‬ ‫دیگر الزم نبود که مشتریان برای تهیه غذا‬ ‫از خودروی خود پیاده شوند‪.‬‬ ‫برادران مک‌دونالد بعد از ‪ 8‬سال وقتی‬ ‫که دیدند بیشتر سودشان از فروش همبرگر‬ ‫است‪ ،‬رستوران‌شان را سه ماه بستند و وقتی‬ ‫در سال ‪ 1948‬مجدد ًا آن را افتتاح کردند‪،‬‬ ‫منوی‌شان کوتاه و ساده شده بود‪ :‬همبرگر‪،‬‬ ‫سیب‌زمینی سرخ‌کرده‪ ،‬چند نوع شیک‪،‬‬ ‫قهوه و کوکا کوال که البته همه از قبل آماده‬ ‫و بسته‌بندی شده بودند‪.‬‬ ‫دیگر الزم نبود که فروشندگان منتظر سفارش‬ ‫مشتریان بمانند‪ .‬قیمت هر همبرگر ‪ 15‬سنت‬ ‫بود که می‌‌شد نصف قیمت جاهای دیگر‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1961‬یکی از افرادی که در کار‬ ‫تهیه انواع شیک بود‪ ،‬امتیاز مک‌دونالد‬ ‫را خرید و ایده‌های خود را در آن بسط‬ ‫داد و آن را متحول کرد‪ .‬نام این شخص‬ ‫"ری کراک"بود و این جمله هم متعلق به‬ ‫اوست‪ :‬برای درک زیبایی موجود در گوجه‬ ‫فرنگی داخل یک همبرگر به نوع خاصی از‬ ‫شعور نیاز است‪ .‬بعد از مک‌دونالد‪ ،‬فست‬ ‫‌فودهای زنجیره‌ای زیادی ظهور کردند که‬ ‫البته خاستگاه اکثر آنان ایاالت متحده بود‪.‬‬

‫همبرگر نیز بین سال‌های ‪ ۱۸۸۵‬تا ‪ ۱۹۰۴‬در‬ ‫آمریکا ابداع شد‪ ،‬اما ریشه‌های این خوراک‬ ‫به سمت اقیانوس اطلس باز می‌گردد که‬ ‫‌‌‌‬ ‫پاتریک مک‌دونالد از آن‌جا آمد ‌ه بود؛‬ ‫از بندر هامبورگ‪ .‬جایی که غذایی با نام‬ ‫استیک هامبورگ با گوشت چرخ‌کرده‪،‬‬ ‫به‌عنوان یکی از غذاهای مطبوع و البته‬ ‫گران‌قیمت ابداع شد ‌ه بود‪ ،‬اما در واقع‬ ‫این روس‌ها بودند که این غذای جدید را‬ ‫با عنوان استیک تارتار در سال‌های ابتدایی‬ ‫قرن نوزدهم به بندر هامبورگ آوردند‪.‬‬ ‫فست‌فود در ادوار تاریخ‬ ‫قرن ‪ ۱۲‬میالدی زمانی که چنگیز خان مغول‬ ‫مشغول کشورگشایی‌هایش بود‪ ،‬سربازان‬ ‫مغولی غذای خودشان را به‌صورت گوشت‬ ‫کوبیده همراه خود می‌بردند‪.‬‬ ‫سربازان داریوش (‪ 521-486‬پیش از‬ ‫میالد) نیز نوعی نان پهن را روی سپرهای‬ ‫خود می‌پختند و روی آن را با پنیر و خرما‬ ‫می‌پوشاندند‪.‬‬ ‫یونانی‌ها پختن چنین نان‌هایی را از ایرانیان‬ ‫آموختند‪ .‬این نان از یونان به روم رفت و‬ ‫در جنوب ایتالیا معمول شد‪ .‬پیتزا از روم به‬ ‫جنوب ایتالیا راه یافت‪ ،‬اما تا مدت‌ها آن را‬ ‫غذای فقیران می‌نامید‌ند‪.‬‬

‫خسرو معتضد معتقد است که ساندویچ‬ ‫خوردن در ایران متداول نبوده‪ ،‬فقط‬ ‫قزاق‌هایى که جلوى در سفارتخانه‌ها و‬ ‫اماکن دولتى و خانه‌ی اعیان و اشراف‬ ‫کشیک مى‌داده‌اند‪ ،‬بعد از خوردن آبگوشت‬ ‫ظهر‪ ،‬گوشت و سیب زمینى‪ ،‬نخود و لوبیا‪،‬‬ ‫لیموعمانى‪،‬گوجه فرنگى و پیاز داخل دیزی‬ ‫را با گوشت‌کوب محکمی کوبیدند و آن‬ ‫را الى یک نان سنگک دو آتش ‌ه خشخاش‬ ‫زده‌ بزرگ می‌گذاشتند‪.‬‬ ‫قطعات پیاز را هم با سر نیزه ریز می‌کردند‬ ‫و روى گوشت کوبیده می‌ریختند‪ ،‬بعد نان‬ ‫سنگ را به‌صورت لوله‌اى در می‌آوردند با‬ ‫لقمه‌هاى کله گربه‌ای نان و گوشت مزبور را‬ ‫که ادویه و دارچین زیادی هم روی آن‌ریخت ‌ه‬ ‫شده بود‪ ،‬مى‌خوردند‪ .‬اما شاید لقمه‌های‬ ‫نان و پنیر را هم که از قدیم در ایران متداول‬ ‫بوده‪ ،‬بتوان نوعی فست فود نامید‪.‬‬ ‫در اوایل دهه‌ ‪ ،1340‬همبرگر وارد بازار‬ ‫غذای ایران شد‪« .‬تاپس همبرگر» در بلوار‬ ‫ناهید‪ ،‬اولین همبرگرها را با بهای سه تومان‬ ‫‪ ،‬عرضه ‌کرد که با یک بطری پنج ریالی‬ ‫نوشابه و یک پاکت سیب‌زمینی ‪ 40 ،‬ریال‬ ‫می‌شد‪ .‬وقتی همبرگر تاپس غذای خود‬ ‫را گران کرد شهرداری دستور بازگشت به‬ ‫بهای سابق را داد که صاحب همبرگرفروشی‬ ‫زیر بار نرفت و به جای همبرگر‪ ،‬پیتزا‬ ‫عرضه کرد که گران‌تر بود‪.‬‬

‫‪72‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫آشنایی با تاریخچ ‌ه فست فود‬ ‫قبل از همه چیز‪ :‬گویند در روم‬ ‫باستان دکه‌های فروش نان و‬ ‫زیتون وجود داشته‌اند‪ .‬در شرق‬ ‫آسیا مغازه‌هایی بوده‌اند که‬ ‫رشته فرنگی آماده می‌فروختند‪.‬‬ ‫در خاورمیانه از سال‌های دور‬ ‫دکه‌های فروش فالفل دایر‬ ‫بوده‌اند‪.‬‬

‫از یونان به روم رفت و در جنوب ایتالیا‬ ‫معمول شد‪ .‬پیتزا از روم به جنوب ایتالیا راه‬ ‫یافت‪ ،‬اما تا مدت‌ها آن را غذای فقیران‬ ‫می‌نامید‌ند‪ .‬تا این‌که در سال ‪ 1889‬یک‬ ‫آشپز درباری به نام «رافائل اسپوزیتو»‬ ‫پنیر و گوجه فرنگی را در ترکیب پیتزا وارد‬ ‫کرد‪« .‬ملکه مارگریتا» بسیار خوشش آمد‬ ‫و آرام آرام همه‌ی مردم به خوردن چنین‬ ‫پیتزایی روی آوردند‪ .‬به این ترتیب‪ ،‬پیتزای‬ ‫«مارگریتا» به مشهورترین پیتزای ایتالیایی‬ ‫تبدیل شد؛ پیتزایی که به‌خاطر داشتن پنیر‪،‬‬ ‫به پیتزای ایرانی بیش‌تر شباهت دارد‪.‬‬

‫در کشورهای غرب افریقا نیز از قدیم‬ ‫بروشت می‌فروختند که نوعی کباب چوبی‬ ‫است‪.‬‬

‫‪ .6‬خسرو معتضد معتقد است که ساندویچ‬ ‫خوردن درایران متداول نبوده‪ ،‬فقط‬ ‫قزاق‌هایى که جلوى در سفارت‌خانه‌ها‬ ‫و اماکن دولتى و خانه‌ی اعیان و اشراف‬ ‫کشیک مى‌داده‌اند‪ ،‬بعد از خوردن آبگوشت‬

‫‪ .1‬فست فود به‌شکل امروزی در هفتم‬ ‫جوالی‪ 1912‬در آمریکا متولد شد‪ .‬در‬ ‫این روز رستورانی به‌نام«اتومات» در‬ ‫نیویورک افتتاح شد‪ .‬آن‌ها غذاهای آماده‬ ‫را در محفظه‌های گرم کننده‌ی شیشه‌ای قرار‬ ‫می‌دادند و مشتریان از طریق دستگاه‌‌های‬ ‫سکه‌ای اقدام به خرید آن‌ها می‌کردند‪.‬‬ ‫باالی در ورودی رستوران‌های اتومات‬ ‫نوشته بود‪«:‬ما کار مادران را کم کرده‌ایم‪».‬‬

‫گران کرد شهرداری دستور بازگشت به بهای‬ ‫سابق را داد که صاحب همبرگرفروشی زیر‬ ‫بار نرفت و به جای همبرگر ‪ ،‬پیتزا عرضه‬ ‫کرد که گران‌تر بود‪.‬‬ ‫تاریخچه فست فود‬ ‫ت فود یا غذای آماده‪ ،‬غذایی است که‬ ‫فس ‌‬ ‫تقریبا به شکل اختصاصی در رستوران‌های‬ ‫ت فود عرضه می‌‌شود‪.‬‬ ‫فس ‌‬ ‫انواع ساندویچ‪ ،‬همبرگر‪ ،‬چیزبرگر و دیگر‬ ‫انواع برگرها‪ ،‬ماهی و میگوی سوخاری‪،‬‬ ‫هات‌داگ‪ ،‬فیله ‌استیک گوشت یا مرغ‪،‬‬ ‫خ کرده‪ ،‬مرغ سوخاری‪،‬‬ ‫سیب‌زمینی سر ‌‬ ‫ناگت مرغ‪ ،‬تاکو (نوعی غذای مکزیکی)‪،‬‬ ‫ت غذای‬ ‫انواع پیتزا و انواع ساالد در فهرس ‌‬ ‫ت فود به چشم می‌‌خورد‪.‬‬ ‫رستوران‌های فس ‌‬ ‫در این رستوران‌ها‪ ،‬غذای از پیش آماده را‬

‫‪ .4‬باز هم به شرق می‌رویم‪ .‬قرن ‪۱۲‬‬ ‫میالدی زمانی که چنگیز خان مغول مشغول‬ ‫کشورگشایی‌هایش بود‪ ،‬سربازان مغولی‬ ‫غذای خودشان را به‌صورت گوشت کوبیده‬ ‫همراه خود می‌بردند‪.‬‬ ‫‪ .5‬سربازان داریوش (‪ 521-486‬پیش‬ ‫از میالد) نوعی نان پهن را روی سپرهای‬ ‫خود می‌پختند و روی آن را با پنیر و‬ ‫خرما می‌پوشاندند‪ .‬یونانی‌ها پختن چنین‬ ‫نان‌هایی را از ایرانیان آموختند‪ .‬این نان‬

‫امروزه عبارت فست ‌فود تبدیل به نماد‬ ‫زندگی مدرن و ماشینی انسان‌ها شده است‪.‬‬ ‫جف آردر می‌‌گوید‪ :‬ما در زمانه‌‌ای زندگی‬ ‫می‌کنیم که پیتزا زودتر از نیروی پلیس به‬ ‫خانه‌هایمان می‌‌رسد‪.‬‬ ‫نسل حاضر آمریکا را نسل فست ‌فود‬ ‫می‌نامند‪ ،‬اما برخالف آنچه فکر می‌‌کنیم‪،‬‬ ‫عرضه سریع غذاهای حاضر و آماده‪ ،‬پیشینه‬ ‫تاریخی دارد و مختص قرن حاضر نیست‪.‬‬ ‫در روم باستان‪ ،‬دکه‌های فروش نان و زیتون‬ ‫وجود داشته است‪ .‬در شرق آسیا مغازه‌هایی‬ ‫بوده‌اند که رشته ‌فرنگی آماده عرضه‬ ‫می‌‌کردند‪ .‬در خاورمیانه‪ ،‬از سال‌های دور‬ ‫تا امروز دکه‌های فروش فالفل را داشته‌ایم‪.‬‬ ‫در هند قدیم انواع اغذیه آماده وجود داشته‬ ‫است‪ .‬در کشورهای غرب آفریقا نیز از قدی ‌م‬ ‫االیام‪ ،‬بروشت می‌‌فروختند که نوعی کباب‬ ‫چوبی است‪.‬‬ ‫اما فست ‌فود به شکل امروزی دقیقا در‬ ‫هفتم جوالی ‪ 1912‬و در آمریکا متولد شد‪.‬‬ ‫در این روز رستورانی با نام "اتومات" در‬ ‫نیویورک افتتاح شد که در واقع نوعی کافه‬ ‫‌تریا بود‪.‬‬

‫‪ .2‬در سال ‪ 1940‬سر و کله‌ی «مک‬ ‫دونالد» پیدا شد‪.‬‬ ‫‪ .3‬می‌گویند که همبرگر بین سال‌های‬ ‫‪ ۱۸۸۵‬تا ‪ ۱۹۰۴‬در آمریکا ابداع شده‪ ،‬اما‬ ‫ریشه‌های این خوراک به‌‌‌ سمت اقیانوس‬ ‫اطلس باز می‌گردد که پاتریک مک‌دونالد‬ ‫از آن‌جا آمد ‌ه بود؛ از بندر هامبورگ‪.‬‬ ‫جایی که غذایی با نام استیک هامبورگ‬ ‫با گوشت چرخ‌کرده‪ ،‬به‌عنوان یکی از‬ ‫غذاهای مطبوع و البته گران‌قیمت ابداع‬ ‫شد ‌ه بود‪ ،‬اما در واقع این روس‌ها بودند که‬ ‫این غذای جدید را با عنوان استیک تارتار‬ ‫در سال‌های ابتدایی قرن نوزدهم به بندر‬ ‫هامبورگ آوردند‪.‬‬

‫تا عبارت فست ‌فود (‪ )fast food‬را از‬ ‫ذهن مردم پاک کنند و به جای آن عبارت‬ ‫"رستوران‌های خدمات فوری" را جا‬ ‫بیندازند‪ ،‬اما مردم در سرتاسر دنیا به این‬ ‫نوع غذا می‌‌گویند‪" :‬فست‌فود"‪.‬‬

‫ظهر‪ ،‬گوشت و سیب زمینى‪ ،‬نخود و لوبیا‪،‬‬ ‫لیموعمانى‪،‬گوجه فرنگى و پیاز داخل‬ ‫دیزی را با گوشت‌کوب محکمی کوبیدند‬ ‫و آن را الى یک نان سنگک دو آتشه‌ی‬ ‫خشخاش زده‌ی بزرگ می‌گذاشتند‪ ،‬قطعات‬ ‫پیاز را هم با سر نیزه ریز می‌کردند و روى‬ ‫گوشت کوبیده می‌ریختند‪ ،‬بعد نان سنگ را‬ ‫به‌صورت لوله‌اى در می‌آوردند با لقمه‌هاى‬ ‫کله گربه‌ای نان و گوشت مزبور را که ادویه‬ ‫و دارچین زیادی هم روی آن ‌ریخت ‌ه شده‬ ‫بود‪ ،‬مى‌خوردند‪ .‬اما شاید لقمه‌های نان و‬ ‫پنیر را هم که از قدیم در ایران متداول بوده‪،‬‬ ‫بتوان نوعی فست فود نامید‪.‬‬ ‫در اوایل دهه‌ی ‪ ، 1340‬همبرگر وارد بازار‬ ‫غذای ایران شد‪« .‬تاپس همبرگر» در بلوار‬ ‫ناهید‪ ،‬اولین همبرگرها را با بهای سه تومان‬ ‫‪ ،‬عرضه ‌کرد که با یک بطری پنج ریالی‬ ‫نوشابه و یک پاکت سیب‌زمینی ‪ 40 ،‬ریالی‬ ‫می‌شد‪ .‬وقتی همبرگر تاپس غذای خود را‬

‫در مدت کوتاهی بعد از سفارش‪ ،‬به مشتری‬ ‫تحویل می‌‌دهند‪.‬‬ ‫خیلی از این رستوران‌ها‪ ،‬رستوران‌های‬ ‫واقعی نیستند‪ ،‬چون جایی برای نشستن و‬ ‫غذا خوردن ندارند‪ .‬از این نظر بیشتر شبیه‬ ‫یک فروشگاه عرضه مواد غذایی هستند‪.‬‬ ‫همچنین اغلب رستوران‌های فست ‌فود‬ ‫بخشی از یک سازمان زنجیره‌ای هستند‪.‬‬ ‫از آنجایی‌که راه اندازی فروشگاه‌های فس ‌‬ ‫ت‬ ‫فود نیاز به امکانات چندانی ندارد و فضای‬ ‫بزرگی هم نمی‌خواهد‪ ،‬نمونه‌های شخصی‬ ‫و مستقل آن‪ ،‬مخصوصا در کشورهای‬ ‫درحال توسعه مثل کشور خودمان‪ ،‬رو به‬ ‫افزایش است‪.‬‬ ‫در مقابله با موج حمالتی که علیه صنعت‬ ‫ت فود صورت می‌‌گیرد‪ ،‬صاحبان‬ ‫فس ‌‬ ‫این صنعت پُرسود خیلی سعی کرده‌اند‬

‫آنها غذاهای از پیش آماده را در محفظه‌های‬ ‫گرم‌کننده شیشه‌ای قرار می‌‌دادند و مشتریان‬ ‫از طریق دستگاه‌های سکه‌ای اقدام به خرید‬ ‫آن می‌‌کردند‪.‬‬ ‫اتومات خیلی زود شعبات متعددی در‬ ‫گوشه و کنار آمریکا افتتاح کرد و ‪ 20‬سال‬ ‫بی ‌رقیب باقی ماند‪ .‬باالی در ورودی‬ ‫رستوران‌های اتومات نوشته بود‪" :‬ما کار‬ ‫مادران را کم کرده‌ایم‪".‬‬ ‫بعد از اتومات نوبت به شرکت آمریکایی‬ ‫"وایت‌کسل" (قلعه سفید) رسید که‬ ‫همبرگرهایش فقط پنج سنت قیمت داشت‬ ‫که برای مشتریان واقعا به صرفه بود‪ .‬آنها‬ ‫عالوه بر اینکه قیمت را حسابی پایین‬ ‫آورده بودند‪ ،‬نوآوری دیگری هم داشتند‪:‬‬ ‫خط تولید غذا را به شکلی تعبیه کرده بودند‬ ‫ی توانستند خیلی راحت‬ ‫که تمام مشتریان م ‌‬ ‫شیوه آماده کردن غذا را ببینند‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1940‬سر و کله "مک‌دونالد" پیدا‬

‫‪71‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫مرد جوان ندارد ولی هنگامی که پرینت‬ ‫پول‌هایی که به حسابش واریز شده بود را‬ ‫دید در ادعای جدیدی گفت پول‌ها بابت‬ ‫بدهی وی به خاطر فروش کامپیوتر است‪.‬‬ ‫مرد شیاد که اظهارات ضد و نقیض‬ ‫داشت‪ ،‬حاضر به همکاری با ماموران نشد‪،‬‬ ‫ق او تحت تجسس قرار‬ ‫بدین ترتیب سواب ‌‬ ‫گرفت و مشخص شد وی چندین سابقه‬ ‫جعل و اخاذی دارد و یک سال پیش از‬ ‫زندان آزاد شده است و با زن جوانی به‬ ‫نام «نسرین» ازدواج موقت کرده است‪.‬‬ ‫در ادامه رسیدگی به پرونده ماموران نسرین‬ ‫را نیز تحت بازجویی گرفتند که وی نیز‬ ‫همچون بهرام منکر هرگونه اخاذی شد‬ ‫ولی وقتی فهمید تیم تحقیق با بررسی‬ ‫پیامک‌ها و ارتباطات موبایل وی پی‬ ‫برده‌اند چند طعمه دیگر نیز به این شیوه‬ ‫و شگرد فریب خورده‌اند‪ ،‬لب به صحبت‬ ‫گشود و گفت‪ :‬یک سالی است با بهرام‬ ‫آشنا شده‌ام و وی به من وعده ازدواج‬ ‫داده بود و مدام ازدواج موقت را تمدید‬ ‫می‌کرد‪ ،‬چند ماه پیش متوجه شدم وی‬ ‫اعتیاد دارد‪ ،‬می‌خواستم از وی جدا شوم‬ ‫ولی به خاطر بهرام به خانواده‌ام پشت کرده‬ ‫بودم و دیگر نمی‌توانستم به خانه بازگردم‪.‬‬ ‫این مرد مرا مجبور می‌کرد با شماره‌های‬ ‫مختلف تماس بگیرم و با شیطنت با مردان‬ ‫جوان ارتباط تلفنی برقرار کنم و وی نیز‬ ‫با ادعای اینکه آنان مزاحم من شده‌اند از‬ ‫طعمه‌های ساده‌لوح اخاذی کند‪.‬‬ ‫وی در ادامه افزود‪ :‬بهرام با تهدید مردان‬ ‫جوان مبالغی بین یک تا ‪7‬میلیون تومان‬ ‫اخاذی کرده بود و فکر نمی‌کرد یکی‬ ‫از طعمه‌هایش از وی شکایت کند‪ .‬با‬ ‫اعترافات زن جوان تیم تحقیق بازجویی‬ ‫از بهرام را دوباره شروع کرد که وی نیز‬ ‫هنگامی که دریافت همسرش پرده از‬ ‫تبهکاری‌اش برداشته به اخاذی‌هایش‬ ‫اعتراف کرد‪.‬‬ ‫بنابر این گزارش‪ ،‬رسیدگی به این پرونده‬ ‫همچنان در دستور کار پلیس تهران قرار‬ ‫دارد‪.‬‬

‫مرد به اتهام جعل سند قطعه زمین ‪1650‬‬ ‫متری وی و تفکیک آن به ‪ 9‬قطعه زمین‬ ‫و کالهبرداری از طریق فروش این قطعات‬ ‫شکایت کرد‪.‬‬

‫دو مرد که سند یک قطعه زمین ‪1650‬‬ ‫متری در شهریار را جعل و آن را به ‪ 9‬قطعه‬ ‫تبدیل کرده و با اجیر کردن یک مرد معتاد‬ ‫و یک زن فقیر و معرفی آنها به عنوان‬ ‫مالکان اصلی زمین‌ها‪ ،‬صدها میلیون تومان‬ ‫کالهبرداری کرده بودند‪ ،‬تحت تعقیب قرار‬ ‫گرفتند و دو همدست آنها دستگیر شدند‪.‬‬ ‫به گزارش جام‌جم‪ ،‬چندی پیش مردی با‬ ‫حضور در شعبه هشتم بازپرسی دادسرای‬ ‫عمومی و انقالب شهریار از یک زن و‬

‫اعتراف مرد معتاد به ایفای نقش فروشنده‬ ‫زمین‬

‫شاکی گفت‪ :‬تصمیم داشتم یک قطعه‬ ‫زمین ‪ 1650‬متری‌ام را که در جنوب‬ ‫شهریار قرار داشت‪ ،‬بفروشم‪ .‬اما متوجه‬ ‫شدم کل زمین به ‪ 9‬قطعه تقسیم و بدون‬ ‫اطالع من‪ ،‬به افراد مختلفی فروخته شده؛‬ ‫به طوری که تعدادی از مالکان آن در حال‬ ‫احداث ساختمان بودند‪.‬‬

‫متهم وقتی راز کالهبرداری‌هایش فاش‬ ‫شد‪ ،‬گفت‪ :‬معتاد هستم و در زمینه‬ ‫جمع‌آوری و فروش ضایعات فعالیت دارم‪.‬‬ ‫یک روز مشغول جمع‌آوری ضایعات‬ ‫بودم که دو مرد به سراغم آمدند و با‬ ‫ادعای این که قطعه زمینی به عنوان ارث‬ ‫نصیبشان شده‪ ،‬اما به دلیل نبود یکی از‬ ‫وراث نمی‌توانند زمین را بفروشند؛ از‬

‫وی اضافه کرد‪ :‬وقتی سند اصلی را به آنها‬ ‫نشان دادم و خود را مالک اصلی زمین‌ها‬ ‫معرفی کردم‪ ،‬آنها گفتند زمین را از یک‬ ‫زن و مرد که خود را صاحبان زمین‌ها‬ ‫معرفی می‌کردند‪ ،‬با پرداخت ‪ 30‬تا صد‬ ‫میلیون تومان خریده‌اند‪.‬‬

‫من خواستند نقش آن وارث را بازی کنم‬ ‫و سند زمین را به نام من ثبت کنند تا با‬ ‫تفکیک قطعات‪ ،‬براحتی آن را بفروشند‪.‬‬

‫این زن نیز وسوسه شده و با دو مرد شیاد‬ ‫همدستی کرده تا آنها بتوانند زمین‌های‬ ‫شاکی را بفروشند و صدها میلیون تومان‬ ‫کالهبرداری کنند‪.‬‬ ‫بنابراین گزارش‪ ،‬در پی اعتراف این‬ ‫متهم‪ ،‬برای او نیز قرار قانونی صادر شد‪.‬‬ ‫جستجوی گسترده پلیس برای دستگیری دو‬ ‫مرد جاعل کالهبردار ادامه دارد‪.‬‬

‫شکارهای یک دستفروش در بازار‬ ‫تهران‬ ‫مرد دستفروش که با ناله از بیماری بچه‌اش‬ ‫می‌گفت نقشه‌ای برای شکارهای خود در‬ ‫بازار تهران در سر داشت‪.‬‬ ‫با همسرش در بازار گشت می‌زد و‬ ‫می‌خواستند برای مراسم عروسی‌شان خرید‬ ‫کنند‪ ،‬آنقدر محو تماشای ویترین‌های‬ ‫پرزرق و برق فروشگاه‌ها شده بودند که‬ ‫ندانستند در یک قدمی تردد شیادی هستند‬ ‫که به کمین آنها نشسته است‪.‬‬

‫در پی این شکایت‪ ،‬پرونده در اختیار مرکز‬ ‫پلیس شهریار قرار گرفت و تحقیقات در‬ ‫این رابطه آغاز و معلوم شد سند زمین‌ها‬ ‫جعل و فروخته شده است‪.‬‬ ‫خریداران در دام زن و مرد شیاد‬

‫کالهبردارها فروشنده زمین اجیر‬ ‫می‌کردند‬

‫تومان از آنها کالهبرداری کرده است‪.‬‬

‫میلیون تومان به وی پرداخت و عنوان‬ ‫کرده‌اند بعد از چند ماه نیز سه میلیون‬ ‫تومان دیگر به او می‌دهند‪.‬‬

‫با اطالعات به دست آمده و تحقیق از‬ ‫خریداران زمین‌های شاکی‪ ،‬چهره‌نگاری‬ ‫رایا‌نه‌ای از دو متهم فراری انجام و‬ ‫جستجوی پلیس برای دستگیری آنها‬ ‫آغاز شد‪ .‬در ادامه جستجوها‪ ،‬هفته‬ ‫گذشته ماموران انتظامی هنگام گشتزنی‬ ‫در شهریار‪ ،‬مرد معتادی را که در حال‬ ‫جمع‌آوری ضایعات بود و شباهت بسیاری‬ ‫به متهم کالهبردار داشت‪ ،‬مشاهده و وی‬ ‫را دستگیر کردند‪.‬‬ ‫متهم به پلیس آ گاهی منتقل شد و تعدادی‬ ‫از خریداران زمین در مواجهه حضوری با‬ ‫وی‪ ،‬او را شناسایی و عنوان کردند وی‬ ‫خود را فروشنده زمین‌ها معرفی و میلیون‌ها‬

‫وی افزود‪ :‬آنها در قبال این کار به من سه‬ ‫میلیون تومان دادند‪ .‬من هم همراهشان‬ ‫به چند دفترخانه رفتم و با معرفی خود به‬ ‫عنوان مالک‪ ،‬زمین‌های فروخته شده را به‬ ‫نام خریداران جدید ثبت کردم‪.‬‬ ‫به این ترتیب مرد معتاد با دستور قضایی‬ ‫بازداشت و روانه زندان شد‪ .‬این در حالی‬ ‫بود که جستجوی پلیس برای دستگیری زن‬ ‫شیاد و دو کالهبردار اصلی ادامه داشت‬ ‫تا این‌که دو روز پیش هویت زن متهم نیز‬ ‫شناسایی و وی در خانه‌اش در یکی از‬ ‫محله‌های جنوبی شهریار دستگیر شد‪.‬‬ ‫اعتراف زن فقیر به همدستی با جاعالن‬ ‫کالهبردار‬ ‫این زن نیز با انتقال به پلیس آ گاهی در‬ ‫بازجویی اعتراف کرد به دلیل مشکل‬ ‫مالی‪ ،‬درصدد گرفتن وام بوده تا این‌که‬ ‫هنگام مراجعه به بانکی‪ ،‬با دو مرد آشنا‬ ‫شده که آنها از او خواسته‌اند به جای‬ ‫خواهر بیمارشان به دفترخان ‌ه بیاید و سند‬ ‫زمین‌هایش را که به افرادی فروخته‌اند‪،‬‬ ‫امضا کند‪ .‬آنها در قبال این کار ابتدا دو‬

‫ساعت ‪ 2‬ظهر‬ ‫‪ 23‬آذرماه سال‬ ‫جاری مردی‬ ‫جوان به پلیس‬ ‫‪ 110‬زنگ زد و‬ ‫از کالهبرداری‬ ‫یک مرد‬ ‫دستفروش خبر‬ ‫داد‪.‬‬ ‫با مراجعه ماموران کالنتری ‪ 113‬بازار‬ ‫به مقابل سبزه‌میدان‪ ،‬این جوان که فکر‬ ‫نمی‌کرد به راحتی سرش کاله رفته باشد به‬ ‫آنان گفت‪ :‬من امروز از شهرمان به تهران‬ ‫آمدم تا با همسرم خریدهای عروسی‌مان‬ ‫را انجام دهیم تا اینکه مردی جلوی ما‬ ‫را گرفت و با گریه و زاری ادعا کرد بچه‬ ‫یک ساله‌اش بیمار است و برای مداوای‬ ‫وی نیاز به پول دارد و می‌خواهد دوربین‬ ‫فیلمبرداری دیجیتالی‌اش را بفروشد‪ ،‬ابتدا‬ ‫قبول نکردم و راهمان را کشیدم و رفتیم‬ ‫ولی وی دست‌بردار نبود و آنقدر همسرم‬ ‫را قسم داد تا اینکه وی از من خواست‬ ‫دوربین را بخرم‪ .‬من نیز برای دوربین ‪150‬‬ ‫هزار تومان پول دادم‪ ،‬پس از یک ساعت‬ ‫روی صندلی‌های بازار نشستیم و خواستم‬ ‫دوربین را از کارتنش بیرون بیاورم و چند‬ ‫عکس بگیرم اما هنگامی که کارتن را باز‬ ‫کردم با تعجب دیدم داخل آن یک آجر‬ ‫است!‬

‫‪70‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫تاریخ ‪ 10‬خرداد سال جاری و محدوده‬ ‫خیابان شوش در تاریخ ‪ 22‬خرداد سال‬ ‫جاری کرده بودند‪ ،‬کارآ گاهان اطمینان‬ ‫پیدا کردند که این سرقت نیز توسط همان‬ ‫سارقان مسلح انجام شده است‪.‬‬ ‫بررسی اظهارات صاحبان این دو‬ ‫طالفروشی نشان داد که در آن دو‬ ‫سرقت نیز‪ ،‬سارقان مسلح با دو دستگاه‬ ‫موتورسیکلت طرح هوندا و با تهدید‬ ‫اسلحه اقدام به سرقت کرده و در یکی از‬ ‫سرقت‌ها‪ ،‬صاحب طالفروشی و همسایه‬ ‫وی را مورد اصابت گلوله قرا ‌ر داده‌اند‪.‬‬ ‫بررسی تصاویر سرقت طالفروشی منطقه‬ ‫فالح نشان داد که سرنشینان دو دستگاه‬ ‫موتورسیکلت طرح هوندا ‪ ،125‬به شیوه و‬ ‫شگرد مشابه اقدام به سرقت مسلحانه کرده‬ ‫و با توجه به باز بودن در‪ ،‬وارد طالفروشی‬ ‫شده و پس از تیراندازی به سمت مالک‬ ‫طالفروشی و همسایه وی اقدام به سرقت‬ ‫طال و جواهرات داخل طالفروشی کرده و‬ ‫به سرعت از محل متواری شده‌اند‪.‬‬ ‫صاحب مغازه طالفروشی منطقه فالح در‬ ‫اظهارات خود عنوان کرده بود‪ :‬در داخل‬ ‫مغازه و به همراه یکی از همسایگان بر‬ ‫روی نیمکت داخل مغازه نشسته بودیم‬ ‫که سرنشینان دو دستگاه موتورسیکلت‬ ‫طرح هوندا ‪ 125‬که کاله کاسکت و نقاب‬ ‫بر چهره داشتند‪ ،‬از موتور پیاده و ابتدا‬ ‫دوست بنده را که در داخل مغازه حضور‬ ‫داشت با گلوله زده و با تهدید مرا مجبور‬ ‫کردند تا بر روی زمین بخوابم؛ سپس با‬ ‫گلوله پای بنده را نیز مورد هدف قرار داده‬ ‫و پس آن مجددا ‪ 4‬یا ‪ 5‬گلوله دیگر نیز‬ ‫شلیک کردند و در عرض چند دقیقه‪ ،‬با‬ ‫سرقت طال و جواهرات داخل طالفروشی‬ ‫به سرعت از محل دور شدند‪.‬‬ ‫در ادامه رسیدگی به پرونده سرقت‬ ‫مسلحانه طالفروشی منطقه مشیریه و‬ ‫اطمینان از ارتکاب دو سرقت مشابه دیگر‬ ‫(مناطق فالح و شوش) از سوی اعضای‬ ‫گروه سارقان مسلح اخیر در منطقه مشیریه‪،‬‬ ‫کارآ گاهان اداره یکم پلیس آ گاهی‬ ‫تهران بزرگ با بهره‌گیری از اقدامات‬ ‫گسترده پلیسی و اطالعات بدست آمده‬ ‫در خصوص سرقت‌های طالفروشی مناطق‬ ‫فالح و شوش که طی تحقیقات گسترده‬ ‫پلیسی موفق به شناسایی تعدادی از‬ ‫سارقان حرفه ای و سابقه دار شده بودند‪.‬‬

‫نهایتا موفق به شناسایی هویت تمامی‬ ‫اعضای گروه سارقان مسلح طالفروشی ها‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫با شناسایی هویت دقیق سارقان مسلح به‬ ‫اسامی مهدی‪ 36 .‬ساله ‪ ،‬جعفر‪ 41 .‬ساله‬ ‫و عباس‪ 30 .‬ساله‪ ،‬مخفیگاه های آنها‬ ‫در سه منطقه تهرانپارس‪ ،‬مشیریه و شهر‬ ‫جدید پرند شناسایی و طی سه عملیات‬ ‫همزمان هر سه متهم دستگیر و در بازرسی‬ ‫از مخفیگاه آنها و همچنین محل نگهداری‬ ‫اسلحه و مهمات متهمان در منطقه‬ ‫کهریزک مقادیر زیادی اسلحه و مهمات‬ ‫جنگی از جمله دو قبضه اسلحه جنگی‬ ‫کالشینکف به همراه ‪ 5‬عدد خشاب ‪ ،‬دو‬ ‫قبضه اسلحه جنگی از نوع کلت کمری‬ ‫‪ ،‬یک قبضه اسلحه جنگی از نوع برنو‪،‬‬ ‫سه عدد مین جنگی ضد نفر و صدها تیر‬ ‫جنگی و ابزار سرقت کشف شد‪.‬‬

‫پیامک‌های شیطانی در توطئه‬ ‫مرموز‬ ‫تماس‌های شیطانی ناشناس با یک مرد‬ ‫برخاسته از توطئه‌ای مرموز بود‪.‬‬ ‫جوان ‪ 27‬ساله‌ای با مراجعه به یکی از‬ ‫دادسراهای پایتخت از مرد ناشناسی که‬ ‫از وی بیش از ‪ 5‬میلیون تومان اخاذی‬ ‫کرده بود‪ ،‬شکایت کرد‪ .‬وی در تشریح‬ ‫جزئیات اخاذی به بازپرس پرونده گفت‪:‬‬ ‫یک ماه پیش موبایلم زنگ خورد و گوشی‬ ‫را جواب دادم‪ ،‬آن سوی خط صدای‬ ‫زن جوانی شنیده می‌شد که پس از چند‬ ‫ثانیه ارتباط قطع شد‪ ،‬کنجکاو شدم ببینم‬ ‫نیمه‌های شب چه کسی با من تماس گرفته‬ ‫است‪ ،‬چندبار به آن شماره زنگ زدم ولی‬ ‫جواب نداد‪ ،‬یک ساعت بعد از آن دوباره‬ ‫زنگ زد و سریع قطع کرد‪ ،‬کنجکاوی و‬ ‫شیطنت موجب شد چندین‌بار دیگر به وی‬ ‫زنگ بزنم و موفق شدم با زن ناشناس‬ ‫صحبت کنم‪ ،‬چندین‌روز با هم ارتباط‬ ‫داشتیم و ارتباط‌های من بیشتر از وی بود‪.‬‬ ‫این زن که ادعا می‌کرد ‪ 23‬ساله است و‬ ‫لیسانس حسابداری داشته و قصد ازدواج‬ ‫نیز دارد هوش را از سرم پرانده بود و‬ ‫چندین عکس نیز از خودش برایم ایمیل‬ ‫کرد و مرا شیفته خود کرد‪ ،‬طوری که از‬ ‫وی خواستم تا به خواستگاری‌اش بروم‪.‬‬

‫وی در ادامه افزود‪ :‬با توجه به قصد‬ ‫ازدواج با زن جوان از روی عشق و عالقه‬ ‫چندین پیامک نیز به وی فرستادم تا اینکه‬ ‫با گذشت ‪ 3‬هفته مردی به من زنگ زد و‬ ‫ادعا کرد شوهر زن جوان است‪ .‬پشت تلفن‬ ‫شوکه شدم‪ ،‬وی که بسیار عصبانی بود‪،‬‬ ‫گفت من برای همسرش مزاحمت ایجاد‬ ‫کرده‌ام و می‌خواهد شکایت کند‪ ،‬هرقدر به‬ ‫این مرد گفتم نخستین‌بار همسر وی با من‬ ‫تماس گرفته و ادعا کرده مجرد است‪ ،‬وی‬ ‫باور نکرد‪.‬‬ ‫مرد فریب‌خورده به بیان کالهبرداری زن‬ ‫و مرد شیاد پرداخت و گفت‪ :‬با پایان‬ ‫تماس مرد عصبانی فکرم بسیار آشفته بود‬ ‫تا اینکه چند دقیقه بعد زن جوان پیامکی‬ ‫برایم فرستاد که شوهرش می‌خواهد‬ ‫شکایت کند و باید هر طور شده جلوی این‬ ‫کار را گرفت وگرنه دود این کار به چشم‬ ‫من می‌رود‪ .‬خیلی ترسیده بودم و هراس‬ ‫داشتم که پدرم از این ماجرا بویی ببرد و‬ ‫آبرویم در خانواده برود‪ ،‬بنابراین با آن‬ ‫مرد تماس گرفتم و از وی خواهش کردم‬ ‫از شکایت صرفنظر کند و با هزار خواهش‬ ‫و تمنا وی قبول کرد در مقابل ‪ 2‬میلیون‬

‫حق‌السکوت از شکایت بگذرد‪ .‬روز بعد‬ ‫‪ 2‬میلیون به حسابش ریختم ولی این پایان‬ ‫ماجرا نبود و وی هر بار به بهانه‌ای زنگ‬ ‫می‌زد و از من اخاذی می‌کرد‪.‬‬ ‫مرد جوان در پایان به بازپرس گفت‪:‬‬ ‫می‌دانم اشتباه کرده‌ام و مقصر هستم ولی‬ ‫آن زن نیز به من نگفته بود همسر دارد و‬ ‫مرا فریب داده بود و از سویی شوهرش نیز‬ ‫از من اخاذی می‌کند‪.‬‬ ‫با ادعاهای مرد جوان و پرینت پرداخت‬ ‫‪ 5‬میلیون تومان به حساب مرد شیاد که‬ ‫«بهرام» نام داشت‪ ،‬تیمی از پلیس به‬ ‫دستور بازپرس پرونده ماموریت یافت این‬ ‫مرد را دستگیر کند‪ .‬در ادامه ماموران با‬ ‫ردیابی مشخصات مرد شیاد موفق شدند‬ ‫نشانی وی را در خیابان پیروزی به دست‬ ‫بیاورند و با انجام تعقیب و مراقبت چند‬ ‫ساعته وی را که همراه همسرش قصد‬ ‫خروج از خانه‌شان را داشتند‪ ،‬دستگیر‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫بهرام که از دستگیرشدنش شوکه شده‬ ‫بود در بازجویی‌ها ادعا کرد شناختی از‬

‫‪69‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫سرپرست دادسرای امور جنایی‪ ،‬تحقیقات‬ ‫خود را آغاز کردند‪.‬‬ ‫با حضور کارآ گاهان اداره یکم در محل‬ ‫و آغاز تحقیقات‪ ،‬صاحب طالفروشی‬ ‫در اظهارات خود به کارآ گاهان گفت‪:‬‬

‫و در صورت مقاومت‪ ،‬آنها را بشدت‬ ‫کتک زده یا با چاقو و قمه مجروح‬ ‫کرده‌اند‪.‬‬ ‫دستگیری دو متهم‬ ‫جستجوها در این باره ادامه داشت تا‬ ‫این‌که چند روز پیش ماموران انتظامی‬ ‫هنگام گشتزنی در یکی از محله‌های‬ ‫جنوبی شهر به راکبان یک دستگاه‬ ‫موتورسیکلت مظنون شده و وی را زیر‬ ‫نظر گرفتند‪ .‬ماموران با مشاهده دو راکب‬ ‫موتورسیکلت که یکی از مشتریان را‬ ‫تعقیب می‌کردند تا پولش را سرقت کنند‪،‬‬ ‫وی را دستگیر و در بازرسی از آنها‪ ،‬یک‬ ‫عدد چاقو کشف و ضبط کردند‪.‬‬ ‫متهمان با انتقال به پایگاه نهم پلیس‬ ‫آ گاهی تهران در شهرری در بازجویی به‬ ‫‪ 50‬فقره دزدی خشن با همدستی پنج‬ ‫عضو دیگر باند اعتراف کردند‪.‬‬ ‫سرهنگ رستمی رییس پلیس پایگاه نهم‬ ‫پلیس آ گاهی تهران در شهرری دراین‌باره‬ ‫گفت‪ :‬در پی اعتراف متهم و همدستش‬ ‫به سرقت و زورگیری خشن و زخمی کردن‬ ‫تعدادی از مالباخته‌ها در تهران و شهرری‪،‬‬ ‫آنها با قرار قانونی از سوی بازپرس‬ ‫سوری‪ ،‬رئیس شعبه پنج دادسرای شهرری‬ ‫بازداشت و تحقیقات تکمیلی از آنها‬ ‫در حالی ادامه دارد که ماموران اطالع‬ ‫یافتند دو نفر از اعضای این باند به اتهام‬ ‫کیف‌قاپی دستگیر و زندانی شده‌اند‪.‬‬ ‫رستمی افزود‪ :‬با شناسایی این دو متهم‬ ‫در زندان‪ ،‬بزودی آنها با دو متهمی‬ ‫که پیش از این بازداشت شده‌اند‪ ،‬در‬ ‫مواجهه حضوری قرار می‌گیرند‪ .‬تحقیقات‬ ‫برای برمال شدن دیگر جرایم متهمان و‬ ‫دستگیری سه عضو فراری این باند ادامه‬ ‫دارد‪.‬‬

‫آخرین تصاویر از سارقان مسلح‬ ‫طالفروشی‌های پایتخت و تجهیزات آنها‬ ‫باند سارقان مسلحی که با تهدید اسلحه‬ ‫اقدام به سرقت ‪ 3‬طال فروشی در پایتخت‬ ‫کرده بودند توسط ماموران آ گاهی دستگیر‬ ‫و به جرم خود اعتراف کردند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرنگار حوادث فارس در‬ ‫ساعت ‪ 10‬و ‪ 45‬دقیقه روز ‪ 8‬ماه جاری‬ ‫از طریق مرکز فوریت های پلیسی ‪،110‬‬ ‫وقوع یک فقره سرقت مسلحانه از یک‬ ‫طالفروشی در منطقه مشیریه به کالنتری‬ ‫‪ 169‬اعالم شد و با حضور مأموران‬ ‫کالنتری در محل و تأیید خبر‪ ،‬بالفاصله‬ ‫موضوع به پلیس آ گاهی تهران بزرگ‬ ‫اعالم شد؛ با اعالم خبر سرقت مسلحانه‬ ‫به پلیس آ گاهی‪ ،‬بالفاصله کارآ گاهان‬ ‫اداره یکم مبارزه با سرقت مسلحانه این‬ ‫پلیس در محل سرقت واقع در مشیریه ـ‬ ‫خیابان صالحی ـ نبش کوچه آبان حاضر‬ ‫و ضمن انجام هماهنگی های الزم با‬

‫مشغول چیدن ویترین طالفروشی بودم‬ ‫که سه سارق موتورسوار که یکی از آنها‬ ‫اسلحه به دست داشت‪ ،‬در داخل کوچه‬ ‫آبان شرقی پیاده شدند؛ همکارم با دیدن‬ ‫این صحنه بالفاصله زنگ خطر را به صدا‬ ‫در آورد اما با این وجود‪ ،‬سارقان مسلح‬

‫اقدام به شکستن شیشه ویترین طالفروشی‬ ‫کرده و در همین زمان فرد مسلح اقدام‬ ‫به تیراندازی به داخل طالفروشی کرد که‬ ‫همکارم مرا به عقب هل داد تا تیر به من‬

‫اصابت نکند‪.‬‬ ‫صاحب طالفروشی در ادامه اظهارات‬ ‫خود با اشاره به این موضوع که در‬ ‫زمان سرقت‪ ،‬شیشه‌های طالفروشی فاقد‬ ‫نرده‌های حفاظ بوده عنوان داشت‪ :‬روز‬

‫شنبه شیشه‌های ویترین مغازه را تمیز‬ ‫کرده و به همین دلیل نرده های حفاظ‬ ‫را برداشته بودیم اما پس از آن‪ ،‬مجددا‬ ‫آنها را سر جایشان نگذاشته بودیم و در‬ ‫زمان سرقت شیشه‌های ویترین فاقد حفاظ‬ ‫بودند‪.‬‬

‫شاهدان صحنه سرقت طالفروشی نیز‬ ‫در اظهارات مشابهی عنوان داشتند که‬ ‫سه نفر با دو دستگاه موتورسیکلت‪ ،‬با‬ ‫کاله کاسکت و نقاب اقدام به تخریب‬ ‫ویترین مغازه کرده و پس از شلیک چند‬ ‫گلوله با اسلحه جنگی کالشینکف‪ ،‬طال‬ ‫و جواهرات داخل ویترین طالفروشی را‬ ‫سرقت کرده و به سرعت از محل متواری‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫در ادامه رسیدگی به پرونده‪ ،‬کارآ گاهان به‬ ‫بررسی تصاویر بدست آمده از دوربین‌های‬ ‫مداربسته طالفروشی پرداخته و با توجه‬ ‫به شیوه و شگرد انجام شده در سرقت و‬ ‫شباهت بسیار زیاد میان سرقت اخیر با دو‬ ‫سرقت مشابه دیگر که طی آنها سارقان‬ ‫مسلح اقدام به سرقت از دو طالفروشی‬ ‫در دو منطقه فالح ـ میدان جلیلی در‬

‫‪68‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫جنایت نیز گفت‪ :‬پس از گذشت مدتی‪،‬‬ ‫یک روز و به صورت کامال اتفاقی در‬ ‫خصوص نحوه رفتار همسرم با علیرضا‬ ‫صحبت می‌کردم که ناگهان از او خواهش‬ ‫کردم تا اگر می‌تواند همسرم را به واسطه‬ ‫نوع رفتارش تنبیه کند و او نیز بالفاصله‬ ‫قبول کرد؛ یک هفته قبل از جنایت کلید‬ ‫در پارکینگ را به علیرضا دادم تا اینکه‬ ‫در روز حادثه زمانیکه همسرم به قصد‬ ‫خارج شدن از خانه به پارکینگ رفته بود‪،‬‬ ‫علیرضا او را با چاقو زد و به سرعت از‬ ‫محل فرار کرد‪.‬‬ ‫با توجه به اعترافات همسر مقتول‪،‬‬ ‫کارآ گاهان اداره دهم با اخذ نیابت قضایی‬ ‫به یکی از شهرستان‌های استان فارس‬ ‫رفته‪ ،‬علیرضا را دیروز دستگیر کردند؛ در‬ ‫همان تحقیقات اولیه‪ ،‬علیرضا به ارتکاب‬ ‫جنایت اعتراف و یکی از دوستان خود به‬ ‫نام بهنام ‪ 23‬ساله را نیز به عنوان همدست‬ ‫خود در جنایت معرفی کرد که بالفاصله‬ ‫بهنام نیز دستگیر و هر دو نفر‪ ،‬ضمن انجام‬ ‫هماهنگی‌های الزم قضایی به اداره دهم‬ ‫پلیس آ گاهی تهران بزرگ منتقل شدند‪.‬‬ ‫سرهنگ کارآ گاه آریا حاجی زاده‪ ،‬معاون‬ ‫مبارزه با جرایم جنایی پلیس آ گاهی تهران‬ ‫بزرگ‪ ،‬با اعالم این خبر گفت‪ :‬با توجه‬ ‫به اعترافات متهمان در خصوص نقش هر‬ ‫کدام در این جنایت‪ ،‬قرار بازداشت موقت‬ ‫برای هر سه متهم پرونده ( همسر مقتول ‪،‬‬ ‫علیرضا و بهنام ) صادر و متهمان جهت‬ ‫انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره‬ ‫دهم ویژه قتل پلیس آ گاهی تهران بزرگ‬ ‫قرار گرفته‌اند‪.‬‬

‫حمله سارقان خشن به بیمار‬ ‫سرطانی‬ ‫چهار نفر از همدستان هفت زندانی‬ ‫سابقه‌دار که پس از آزادی از زندان و‬ ‫تشکیل باندی‪ ،‬اموال مشتریان بانک‌ها و‬ ‫مراکز خرید در تهران و شهرری را سرقت‬ ‫می‌کردند‪ ،‬دستگیر شدند‪.‬‬ ‫اعضای این باند در صورتی که با مقاومت‬ ‫مالباخته‌ها روبه‌رو می‌شدند‪ ،‬آنها را با قمه‬ ‫زخمی و اموالشان را سرقت می‌کردند‪.‬‬ ‫به گزارش جام‌جم‪ ،‬رسیدگی به این پرونده‬ ‫چندی پیش با شکایت زنی از دو مرد‬ ‫سارق در دستور کار کارآ گاهان پایگاه نهم‬

‫آ گاهی تهران در شهرری قرار گرفت‪.‬‬ ‫شاکی که مبتال به سرطان است‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫روز حادثه یک میلیون تومان پول از بانک‬ ‫گرفتم تا دارو بخرم‪ .‬در میانه راه ناگهان‬ ‫موتورسیکلتی به من نزدیک شد و همین‬ ‫که خواستم از آن فاصله بگیرم‪ ،‬یکی از‬ ‫راکبان آن مرا هل داد که زمین افتادم‪.‬‬ ‫وی اضافه کرد‪ :‬در این هنگام راکبان‬ ‫موتورسیکلت به من حمله کردند تا کیفم را‬ ‫بدزدند که مقاومت کردم‪ .‬یکی از آنها با‬ ‫چاقو به من حمله کرد و برای این که کیفم‬ ‫را به زور بگیرد‪ ،‬با چاقو سه ضربه به دستم‬ ‫زد که زخمی شدم‪.‬‬ ‫شاکی یادآور شد‪ :‬سارقان با سرقت کیفم‬ ‫و بسته‌های اسکناس که روی زمین افتاده‬ ‫بود‪ ،‬فرار کردند و من به‌کمک مغازه‌داران‬ ‫محل به بیمارستان منتقل و یک هفته‌ای‬ ‫در بیمارستان بستری شدم‪ .‬ماموران‬ ‫با اطالعات به دست آمده از شاکی و‬ ‫چهره‌نگاری رایانه‌ای از متهمان فراری‪،‬‬ ‫جستجو برای دستگیری آنها را آغاز‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫مرد رهگذر در دام دزدها افتاد‬ ‫چند روز بعد مردی باحضور در مرکز‬ ‫پلیس از دو دزد خشن شکایت کرد و‬ ‫گفت‪ :‬در ایستگاه تاکسی ایستاده بودم‬ ‫که راکبان یک دستگاه موتورسیکلت در‬ ‫حالی که قمه و چاقو به دست داشتند‪ ،‬به‬ ‫من نزدیک شدند و یکی از آنها با تهدید‬ ‫قمه گوشی تلفن همراهم را دزدید و هر دو‬ ‫متواری شدند‪.‬‬ ‫با اطالعات به دست آمده از شاکی و‬ ‫چهره‌نگاری رایانه‌ای از دو دزد خشن‬ ‫معلوم شد‪ ،‬تصاویر به دست آمده با همان‬ ‫دزدهایی که پلیس در تعقیبشان بود‪،‬‬ ‫مطابقت دارد‪.‬‬ ‫تحقیقات گسترده پلیس برای دستگیری‬ ‫متهمان ادامه داشت تا این که افراد دیگری‬ ‫نیز با حضور در پایگاه نهم پلیس آ گاهی‬ ‫تهران در شهر ری علیه دو متهم شکایت‬ ‫کردند‪ ** .‬ردپای دزدهای خشن در‬ ‫زورگیری‌های سریالی‬ ‫در تحقیق از این افراد معلوم شد‪ ،‬دو دزد‬ ‫خشن با سد کردن راهشان‪ ،‬اموالشان را از‬ ‫قبیل پول‪ ،‬طال‪ ،‬مدارک‪ ،‬کارت اعتباری‬ ‫بانکی و گوشی تلفن همراه سرقت کرده‌اند‬

‫‪67‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫پارکینگ مشاهده نشد و در شرایطی که‬ ‫هیچگونه دلیلی در خصوص ورود به عنف‬ ‫عامالن جنایت به داخل پارکینگ از سوی‬ ‫تیم بررسی صحنه جرم یافت نشده بود‪ ،‬با‬ ‫اطمینان از این موضوع که عامالن جنایت‬ ‫یا کلید در ورودی مجتمع را در اختیار‬ ‫داشته و یا فردی در مجتمع را برای آنها‬ ‫باز کرده‪ ،‬به تحقیق از ساکنان مجتمع و‬ ‫بویژه همسر مقتول می پردازند‪.‬‬ ‫سرانجام در طی تحقیقات‪ ،‬کارآ گاهان‬ ‫اطالع پیدا کردند که همسر مقتول بواسطه‬ ‫بداخالقی‌های صورت گرفته از سوی‬ ‫همسرش با او اختالف داشته؛ همین‬ ‫موضوع باعث شد تا کارآ گاهان‪ ،‬با‬

‫حدودا ‪ 20‬الی ‪ 25‬ساله معرفی شدند که‬ ‫پس از ارتکاب جنایت‪ ،‬از طریق درب‬ ‫پارکینگ از ساختمان خارج و متواری‬ ‫شده بودند؛ همسر مقتول ‪ 43‬ساله نیز در‬ ‫اظهارات خود عنوان داشت که به واسطه‬ ‫تهدید شدن همسرش توسط برخی افراد‪،‬‬ ‫آنها تصمیم داشتند تا محل سکونت خود‬ ‫را داشته تغییر دهند‪.‬‬ ‫کارآ گاهان اداره دهم در ادامه رسیدگی به‬ ‫این پرونده‪ ،‬با مراجعه به محل کار مقتول‬ ‫به تحقیق از همکاران وی پرداختند؛ در‬ ‫تحقیقات‪ ،‬کارآ گاهان اطالع پیدا کردند‬ ‫که مقتول در حدود چهار سال پیش از‬ ‫یکی از شهرستان‌های استان فارس به‬ ‫تهران آمده و با مشارکت چند نفر اقدام به‬ ‫اجاره یک مغازه مانتوفروشی در محدوده‬ ‫میدان شهدای هفتم تیر کرده اما پس از‬ ‫مدتی با یکی از این افراد دچار اختالف‬ ‫مالی می‌شود بگونه‌ای که شدت این‬ ‫اختالف به قدری شدید می‌شود که این‬ ‫شخص شریک مقتول چندین بار نیز به‬ ‫محل سکونت مقتول مراجعه و آخرین‬ ‫بار نیز‪ ،‬روز قبل از وقوع جنایت به محل‬ ‫سکونت مقتول مراجعه داشته است‪.‬‬ ‫با شناسایی این شخص‪ ،‬کارآ گاهان اداره‬ ‫دهم به تحقیق از این فرد می‌پردازند؛‬

‫شریک مقتول ضمن بیان اختالف مالی‬ ‫خود با مقتول صراحتا عنوان می‌کند که‬ ‫با مقتول اختالف مالی داشته و حتی این‬ ‫اختالف باعث درگیری میان آنها شده و‬ ‫او نیز در چندین نوبت و برای دریافت‬ ‫طلب مالی خود به در منزل مقتول مراجعه‬ ‫داشته اما به هیچ عنوان اقدام به ارتکاب‬ ‫جنایت نکرده است‪.‬‬ ‫در ادامه رسیدگی به این پرونده‪ ،‬با توجه‬ ‫به اظهارات شاهدان صحنه جنایت که دو‬ ‫جوان حدودا ‪ 20‬الی ‪ 25‬ساله را به عنوان‬ ‫عامالن جنایت معرفی کرده و همچنین‬ ‫دیگر دالیل و شواهد ارائه شده از سوی‬ ‫شریک مقتول‪ ،‬کارآ گاهان با اطمینان‬ ‫از این موضوع که جنایت توسط افراد‬ ‫دیگری انجام شده و این شخص شریک‬ ‫مقتول هیچگونه نقشی در جنایت نداشته‪،‬‬ ‫مسیر تحقیقات خود را در سمت و سوی‬ ‫دیگری ادامه دادند‪.‬‬ ‫کارآ گاهان با توجه به نحوه ورود عامالن‬ ‫جنایت به داخل پارکینگ مجتمع‬ ‫مسکونی تا پیش از زمان وقوع جنایت‬ ‫هیچ‌کدام از ساکنان مجتمع از ساختمان‬ ‫خارج نشده و همچنین هیچ‌گونه آثاری‬ ‫مبنی بر ورود به عنف به داخل مجتمع‬ ‫روی درهای ورودی مجتمع و همچنین در‬

‫تمرکز بر روی همسر مقتول و در سلسله‬ ‫تحقیقات تخصصی خود موفق شناسایی‬ ‫جوانی به نام علیرضا ‪ 20‬ساله شوند که بر‬ ‫اعترافات بعدی همسر مقتوله قصد داشته‬ ‫تا به درخواست وی مقتول را به واسطه‬ ‫بداخالقی هایش ادب کند‪ ،‬که مرتکب‬ ‫جنایت شده است‪.‬‬ ‫همسر مقتول در اعترافات خود به‬ ‫کارآ گاهان گفت‪ :‬در حدود ‪ 22‬سال‬ ‫است که با همسرم ازدواج کرده بودم اما‬

‫در تمام این مدت نحوه برخورد وی و‬ ‫بداخالقی هایش با من‪ ،‬همیشه مرا آزار‬ ‫می داد‪.‬‬ ‫همسر مقتول در خصوص نحوه آشنایی‬ ‫خود با متهم اصلی پرونده‪ ،‬به کارآ گاهان‬ ‫گفت‪ :‬یک روز زمانیکه قصد داشتم به‬ ‫یکی از بستگان خود در استان فارس‬ ‫زنگ بزنم‪ ،‬به صورت کامال اتفاقی شماره‬ ‫دیگری را گرفتم که بالفاصله عذرخواهی‬ ‫کرده و تماس خود را قطع کردم اما‬ ‫صاحب خط که صدایش بسیار جوان‬ ‫بود‪ ،‬از آن پس مرتبا با شماره من تماس‬ ‫می‌گرفت و ضمن معرفی خود به نام‬ ‫علیرضا از من درخواست کرد تا با او آشنا‬

‫شوم؛ ابتدا در تماس‌های تلفنی صورت‬ ‫گرفته از سوی علیرضا به تندی با وی‬ ‫پاسخ داده‪ ،‬به تماس هایش جواب نداده‬ ‫و حتی او را تهدید به شکایت کردم‪ ،‬اما‬ ‫به تدریج و آرام آرام رابطه‌ای تلفنی میان‬ ‫ما ایجاد شد؛ حتی زمانیکه علیرضا متوجه‬ ‫شد که من در تهران زندگی می‌کنم‪ ،‬با‬ ‫این حال به ادامه تماس خود با من اصرار‬ ‫داشت و حتی برای دیدن من به تهران‬ ‫آمد‪.‬‬ ‫همسر مقتول در خصوص نحوه ارتکاب‬

‫‪66‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫دزدی پسر از کلکسیون تمبر پدر‬ ‫ثروتمند‬ ‫کلکسیوندار ثروتمند تمبر تصور نمی‌کرد پسرش‬ ‫دزد آشنای خانه‌اش باشد‪ .‬مرد ‪ 60‬ساله‌ای که‬ ‫پس از ‪ 30‬سال تالش برای جمع‌آوری آلبوم‬ ‫تمبرهای قدیمی از به سرقت رفتن چند تمبر‬ ‫کمیاب از داخل مجموعه‌اش شوکه شده بود پا‬ ‫در دادسرا گذاشت و از دزد آشنایی شکایت‬

‫کرد‪ .‬این مرد که بشدت ناراحت بود و انگار‬ ‫غم بزرگی در دلش وجود داشت به بازپرس‬ ‫گفت‪ :‬من عاشق تمبر هستم و برای تهیه آنها‬ ‫به دورترین نقاط ایران و حتی جهان رفته‌ام‪.‬‬ ‫این تمبرها برایم ارزش معنوی دارد و پول‬ ‫زیادی برای جمع‌آوری آنها صرف کرده‌ام‪.‬‬ ‫وی در ادامه افزود‪ 30 :‬سال است در زمینه‬ ‫جمع‌آوری تمبرها فعالیت می‌کنم و به یک‬

‫کارشناس تبدیل شده‌ام و با دیدن هر یک‬ ‫از تمبرها می‌توانم تشخیص بدهم برای چه‬ ‫دوره‌ای است یا مربوط به کدام کشور است‪.‬‬ ‫من برای جمع‌آوری مجموع ‌ه تمبرم نزدیک‬ ‫به یک میلیارد تومان خرج کرده‌ام و چند روز‬ ‫پیش هنگامی که در حال بررسی آلبوم‌ها بودم‬ ‫متوجه شدم جای چندین تمبر باارزش و نایاب‬ ‫تغییر کرده و تمبرهای تقلبی جایگزین آنها‬ ‫شده است‪.‬مرد کلکسیوندار خاطرنشان کرد‪:‬‬ ‫من هیچ غریبه‌ای را به خانه‌ام راه نمی‌دهم‬

‫و کسی که تمبرها را دزدیده مطمئنا یک‬ ‫آشناست که به جای دقیق آلبوم‌ها دسترسی‬ ‫داشته است ولی می‌دانم وی حتما یکی از‬ ‫آشنایانمان است‪.‬با ادعای مرد‪ ،‬بازپرس‬ ‫پرونده به تیمی از پلیس دستور داد سرنخی‬ ‫از دزد بیابند و تجسس‌های میدانی خود را‬ ‫آغاز کنند‪ .‬در ادامه پلیس با بررسی آلبوم‌های‬ ‫تمبرهای قدیمی و انگشت‌‌نگاری پس از چند‬

‫روز دریافت دزد آشنا بسیار حرفه‌ای عمل کرده‬ ‫و با استفاده از دستکش هیچ اثر انگشتی از‬ ‫خود به جای نگذاشته است‪ .‬ماموران برای‬ ‫یافتن ردی از دزد کارکشته اعضای خانواده‬ ‫مرد کلکسیوندار و کسانی که به خانه وی رفت‬ ‫و آمد داشتند را تحت بازجویی گرفتند که هر‬ ‫یک از آنان با اظهار بی‌اطالعی از دزدی‪،‬‬ ‫ادعا داشتند هیچگاه دست به چنین کاری‬ ‫نزده‌اند و نخواهند زد‪ .‬با گذشت یک‌ماه از‬ ‫این ماجرا‪ ،‬مرد کلکسیوندار با مراجعه به پلیس‬ ‫ادعا کرد یکی از تمبرهای دزدیده شده از‬ ‫آلبوم‌هایش را پیدا کرده است‪ .‬بر این اساس‬ ‫ماموران با راهنمایی وی به مغازه عتیقه‌فروشی‬ ‫در خیابان منوچهری رفته و موفق شدند تمبر‬ ‫باارزشی متعلق به سال ‪ 1930‬میالدی را‬ ‫کشف کنند که مرد عتیقه‌فروش پس از آنکه‬ ‫متوجه شد خریداران ماموران پلیس هستند در‬ ‫بازجویی‌های ابتدایی ادعا کرد این تمبر را‬ ‫از مردی به نام «عطا» به قیمت ‪ 20‬میلیون‬ ‫تومان خریده است‪ .‬بدین‌ترتیب با در اختیار‬ ‫گذاشتن عکس عطا توسط مرد عتیقه‌‌فروش‪،‬‬ ‫ماموران با تعقیب و مراقبت روزانه در خیابان‬ ‫منوچهری موفق شدند وی را پس از ‪ 3‬روز‬ ‫دستگیر کنند‪ .‬عطا در بازجویی‌ها ادعا کرد‬ ‫تمبر را از مرد جوانی به نام «پویا» خریده‬ ‫است ولی هیچ ردی از وی در اختیار ندارد‪ .‬در‬ ‫ادامه با مواجهه حضوری مرد کلکسیوندار با‬ ‫عطا‪ ،‬مالباخته که شوکه شده بود‪ ،‬عنوان کرد‪:‬‬ ‫این مرد از دوستان قدیمی‌ام است و وی نیز در‬ ‫زمینه جمع‌آوری و خرید و فروش کلکسیون‌های‬ ‫تمبر فعالیت‌ می‌کند ولی چندین ماه است به‬ ‫خانه‌ام نیامده و نمی‌دانم چگونه به تمبرهایم‬ ‫دسترسی پیدا کرده است‪ .‬بر این اساس عطا‬ ‫تحت بازجویی‌های فنی قرار گرفت و پس از‬ ‫یک هفته که مدام اصرار به بی‌گناهی داشت‬ ‫لب به حقیقت گشود و گفت‪ :‬صاحب تمبرها‬ ‫از دوستان قدیمی‌ام است و گنجینه بسیار‬ ‫باارزشی از تمبرهای دوره‌های بسیار دور دارد‪،‬‬ ‫من نیز همراه وی به چندین کشور دیگر برای‬ ‫ن خوبی‬ ‫جمع‌آوری تمبر رفته بودم و کلکسیو ‌‬ ‫داشتم تا اینکه سال گذشته یکی از آلبوم‌های‬ ‫باارزشم از خانه‌ام به سرقت رفت و ضرر‬ ‫بسیار زیادی کردم‪ .‬وی در ادامه افزود‪ :‬یکی‬ ‫از پسران مرد کلکسیوندار چندین ماه پیش‬ ‫به موبایلم زنگ زد و گفت می‌‌خواهد چند‬ ‫تمبر قدیمی بفروشد‪ ،‬قرار گذاشتم و تمبرها را‬ ‫دیدم‪ ،‬متوجه شدم آنها جزو نفیس‌ترین آثار‬ ‫پدرش است ولی ادعا کرد تمبرها متعلق به‬ ‫خودش است و می‌خواهد بفروشد‪ ،‬من نیز‬ ‫برای ‪ 10‬تمبری که آورده بود ‪ 70‬میلیون به وی‬ ‫دادم و پس از چند هفته آنها را به قیمت‌های‬ ‫باال به چند عتیقه‌فروش و کلکسیوندار فروختم‪.‬‬ ‫با اعترافات عطا‪ ،‬ماموران با احضار ‪ 3‬پسر مرد‬ ‫کلکسیوندار به اداره پلیس در مواجهه حضوری‬ ‫موفق به شناسایی پسر ناخلف شدند و وی‬ ‫که راز دزدی از کلکسیون‌های پدرش را فاش‬

‫شده می‌دید اعتراف کرد به‌خاطر مشکالت‬ ‫مالی به این کار دست زده است‪ .‬وی در ادامه‬ ‫افزود‪ :‬وقتی نتوانستم بدهی‌هایم را پرداخت‬ ‫کنم به فکر سرقت تمبر از چند آلبوم پدرم‬ ‫افتادم‪ .‬برای این کار ابتدا ‪ 10‬تمبر جعلی شبیه‬ ‫تمبرهای پدرم خریدم و پس از جابه‌جا کردن‬ ‫به فکر فروش آنها افتادم ولی چون اطالعی از‬ ‫قیمت نداشتم به عطا زنگ زدم و وی آنها را‬ ‫‪ 70‬میلیون خرید‪ .‬بنابر این گزارش‪ ،‬ماموران با‬ ‫راهنمایی‌های عطا موفق شدند هر ‪ 10‬تمبر را‬ ‫به مرد کلکسیوندار بازگردانند و پسر وی نیز در‬ ‫حال حاضر در بازداشت بسر می‌برد‪.‬‬

‫زنی شوهرش را به بهانه تنبیه به‬ ‫قتل رساند‬ ‫دو جوان که به بهانه تنبیه شوهر یکی از‬ ‫آشنایانشان او را با ضربه چاقو به قتل‬ ‫رسانده بودند‪ ،‬دستگیر شدند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرنگار حوادث‪ ،‬در ساعت‬ ‫‪ 09:45‬روز ‪ 24‬دی‌ماه سال جاری از طریق‬ ‫مرکز فوریت‌های پلیسی وقوع یک فقره‬ ‫قتل عمد در خیابان دولت ـ خیابان عین‬ ‫آبادی‪ ،‬به کالنتری ‪ 124‬قلهک اعالم شد‪.‬‬ ‫با "حضور مأموران کالنتری ‪ 124‬قلهک‬ ‫در محل و تأیید خبر قتل‪ ،‬بالفاصله‬ ‫موضوع به پلیس آ گاهی اعالم شد؛ با‬ ‫حضور کارآ گاهان اداره دهم‪ ،‬تیم بررسی‬ ‫صحنه جرم و قاضی کشیک ویژه قتل در‬ ‫محل‪ ،‬پرونده مقدماتی با موضوع قتل‬ ‫عمد تشکیل و به دستور قاضی سپیدنامه‪،‬‬ ‫بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی‬ ‫تهران‪ ،‬پرونده جهت رسیدگی تخصصی‬ ‫در اختیار اداره دهم پلیس آ گاهی تهران‬ ‫بزرگ قرار گرفت‪.‬‬ ‫در تحقیقات مقدماتی انجام شده‬ ‫کارآ گاهان اطالع پیدا کردند که مقتول‬ ‫‪ 47‬ساله پس از خوردن صبحانه و به‬ ‫قصد رفتن به محل کارش در یک مغازه‬ ‫مانتوفروشی در حالیکه کیسه حاوی زباله‬ ‫را به همراه داشته‪ ،‬به پارکینگ مجتمع‬ ‫مراجعه کرده است که طبق دالیل بدست‬ ‫آمده‪ ،‬در داخل پارکینگ مورد اصابت‬ ‫ضربات متعدد چاقو از ناحیه گردن‪ ،‬شکم‬ ‫و سر قرار گرفته و پیش از انجام هرگونه‬ ‫اقدام درمانی فوت می‌کند‪.‬‬ ‫در ادامه تحقیقات‪ ،‬با توجه به اظهارات‬ ‫برخی ساکنان مجتمع مسکونی که با‬ ‫شنیدن صدا به پارکینگ مجتمع مراجعه‬ ‫کرده بودند‪ ،‬عامالن جنایت دو جوان‬

‫‪65‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫جنوب شرقی سبزه میدان افتتاح شد و‬ ‫بعدها پاتوق متجددین و اداری های‬ ‫آن زمان شد‪.‬‬ ‫نسیه و وجه دستی داده می شود!‬ ‫«نایب» یکی دیگر از این قدیمی‬ ‫ها است که موسس آن‪ ،‬حاج علی‬ ‫که اهل تبریز بوده به تهران و دربار‬ ‫ناصرالدین شاه می آید و بعد از مدتی‬ ‫تما ‌م همراهان او به تبریز بر می گردند‬ ‫ولی حاج علی چون در تهران با یکی‬ ‫از اقوام ازدواج می کند برنمی گردد و‬ ‫چون شغلی هم نداشته یکی از آشپزان‬ ‫دربار در تبریز را با خود به تهران می‬ ‫آورد و اولین چلوکبابی ایران را در‬ ‫بازار تهران برپا می کند‪.‬‬ ‫بعدتر‪ ،‬یکی دیگر از چلوکبابی های‬

‫معروف تهران هم راه افتاد که مردم‬ ‫نام آن را «مرشد چلویی» گذاشته‬ ‫بودند‪ .‬مرحوم حاج میرزا احمد عابد‬ ‫نهاوندی معروف به «مرشد چلویی»‬ ‫در ضلع شرقی مسجد جامع بازار تهران‬ ‫غذافروشی داشت‪ .‬او که به خاطر‬ ‫داشتن درجات عرفانی و شاعر بودنش‬ ‫مورد احترام مردم بود‪ ،‬روی تابلوی‬ ‫مغازه اش نوشته بود‪« :‬نسیه و وجه‬ ‫دستی داده می شود حتی به جنابعالی‬ ‫به قدر قوه‪».‬‬ ‫درباره مرشد چلویی روایت های‬ ‫زیادی به یادگار مانده است به صورتی‬ ‫که مرحوم مرشد گفته بود‪ ،‬کسانی که‬ ‫می خواهند غذا بیرون ببرند‪ ،‬هدایت‬ ‫کنید تا از نزد او بگذرند چون بیشتر‬ ‫کسانی که غذا بیرون می بردند‪،‬‬ ‫بچه ها و نوجوانانی بودند که برای‬

‫کارفرمایان و صاحبان مغازه های بازار‬ ‫غذا می گرفتند و می بردند و خودشان‬ ‫از آن غذا محروم بودند‪ .‬مرحوم مرشد‬ ‫کودکی که با ظرف غذا در دست‪،‬‬ ‫نزد او می آمد قدر پلوی زعفرانی‬ ‫روی بادیه او می ریخت و ظرف را‬ ‫کامل می کرد و بعد تکه کباب یا لقمه‬ ‫گوشت یا اگر تمام شده بود‪ ،‬ته دیگی‬ ‫زعفرانی داخل روغن می کرد و دهان‬ ‫آن پسربچه یا نوجوان می گذاشت‪.‬‬ ‫همین طور فقرا صفی داشتند که از‬ ‫داخل راهرو شروع می شد و به اول‬ ‫سالن مغازه ختم می گشت‪ .‬افراد‬ ‫فقیری که معمو ً‬ ‫ال عائله مند بودند و‬ ‫بعضی مورد شناسایی مرحوم مرشد‬ ‫قرار داشتند‪ ،‬هر روز می آمدند و به‬ ‫نسبت تعداد عائله خود غذای رایگان‬ ‫و خرجی یومیه می گرفتند‪.‬‬

‫حاال امروز شاید دیگر خبری از آن‬ ‫چلوکبابی های قدیمی که با ورود هر‬ ‫مشتری و به حرمت او صدای زنگ‬ ‫باالی در مغازه به صدا در می آمد‬ ‫نباشد‪ .‬شاید دیگر کسی سکوهای‬ ‫فرش شده اطراف مغازه و آن آدم های‬ ‫قدیمی با آن اخالق و مرام هایی که‬ ‫دیگر امروز کمتر پیدا می شود را به‬ ‫یاد نداشته باشد‪ .‬شاید دیگر چلوبیار‬ ‫و کباب بده باالی سرتان نایستند و‬ ‫کره بیار‪ ،‬روی برنجتان زرده تخم مرغ‬ ‫نگذارد‪ ،‬اما عطر و بوی کباب داغ‪،‬‬ ‫ریحان تازه و نان برشته سنگک خاطره‬ ‫مشترک همه مردم ایران است‪ .‬چه سن‬ ‫شان به مرشد چلویی و شمشیری قد‬ ‫بدهد و چه نه‪.‬‬

‫‪64‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫چلوکباب شاهکار چه کسی بود؟ از‬ ‫مرشد چلویی تا برادران هفت‌کچلون‬ ‫بعد «چلوبیار» از راه می رسید‪ ،‬برنج‬ ‫را روی ظرف بزرگی که سر دست‬ ‫گرفته بود می آورد و توی بشقاب هر‬ ‫کس می ریخت‪ .‬بعد از آن ظرفی پر از‬ ‫قطعات کره به دست "متصدی کره" که‬ ‫بیشتر آن کره های حیوانی بود آورده‬ ‫می شد و یک قطعه را در ظرف برنج‬ ‫می گذاشت و پشت سر او هنوز مشتری‬ ‫برنج و کره خود را مخلوط نکرده‬ ‫«کباب بده» سیخ کباب را روی برنج‬ ‫می کشید‪ .‬در بعضی از چلوکبابی‌ها‬ ‫این سیخ کشیدن ها آنقدر ادامه داشت‬ ‫تا مشتری اعالم کند که سیر شده و‬ ‫دیگر چشمش به دست کباب بده‬ ‫نیست‪ .‬چلوکبابی های قدیم تهران‬ ‫برای هر تعداد کباب اضافه ای که‬ ‫می خواستید‪ ،‬پول همان پرس اولیه را‬ ‫حساب می کردند نه سیخ اضافه‪.‬‬ ‫در آن زمان چلوکباب برای مشتریان‬

‫خارج از چلوکبابی هم به وسیله یک‬ ‫ظرف مسی در دار برای اینکه که از‬ ‫دهن نیفتد و سرد نشود برده می شد‪.‬‬ ‫این کار را معمو ً‬ ‫ال شخصی که به آن‬ ‫«بیرون بر» می‌گفتند‪ ،‬انجام می‌داد؛‬ ‫یعنی غذاهای بیرون را در یک سینی‬ ‫قرار می‌داد و در بعضی مواقع که دو‬ ‫نشانی هم مسیر بود‪ ،‬دو سینی را به‬ ‫صورت دو طبقه روی سر می‌گذاشت‬ ‫و با پای پیاده به در خانه یا مغازه‬ ‫مشتری مورد نظر می‌برد‪ .‬بعدها در‬ ‫دوران پهلوی دوم که دوچرخه بیشتر در‬ ‫دسترس مردم قرار گرفت‪ ،‬بیرون برها‬ ‫این کار را با دوچرخه انجام می دادند‪.‬‬ ‫هفت کچلون در باغ فردوس‬ ‫شهاب حاجی عباسی‪ ،‬یکی از بازمانده‬ ‫های نسل همان چلوکبابی های قدیم‬ ‫است که حاال شنیده ها و دیده هایش‬ ‫را برایمان روایت می کند‪ .‬می گوید‬ ‫که پدربزرگش ‪ 70‬سال قبل چلوکبابی‬

‫«برادران حاجی عباسی» را در‬ ‫محله باغ فردوس مولوی باز کرده و‬ ‫بعدها اهالی محل نام «برادران هفت‬ ‫کچلون» را روی آن گذاشتند‪« :‬پدر‬ ‫بزرگ من آسیابی در منطقه امجدیه‬ ‫تهران داشت و خودش در این محله‬ ‫به شغل نانوایی مشغول بود‪ .‬بعد از‬ ‫آنکه فرزندانش بزرگ شدند به حرفه‬ ‫قهوه خانه داری روی آورده و بعد از‬ ‫مدتی این چلوکبابی را راه انداخت‪».‬‬ ‫برادران حاج عباسی در واقع ‪ 8‬نفر‬ ‫بودند که همه از لوطی های قدیم و هم‬ ‫دوره طیب حاج رضایی و رمضان یخی‬ ‫به حساب می آمدند‪.‬‬

‫در کتاب تاریخ اجتماعی تهران در قرن‬ ‫سیزدهم درباره اش می نویسد‪« :‬از‬ ‫آنجا که حکم حاکم شرع حضور زنان‬ ‫را در مجامع مردان منع کرده بود در‬ ‫آن تاکید که حتی جای سوا برایشان‬ ‫نمی شد در نظر گرفته شود‪ ....‬هر چند‬ ‫زن بیچاره در بازار از گرسنگی از پا‬ ‫در می آمد‪ ،‬تنها زمانی می توانست از‬ ‫چلوکباب بهره ببرد که مردش آن را در‬ ‫ظرفی خریده و به خانه ببرد و یا خبر‬ ‫کرده چلوکبابی برایشان به خانه بفرستد‬ ‫که البته هرگز به پای غذای داغ داخل‬ ‫دکان نمی رسید‪».‬‬

‫فضای مردانه آن روزهای‬ ‫شهاب حاجی عباسی از زمانی برایمان چلوکبابی ها‪ ،‬اجازه نمی‬ ‫تعریف می کند که یکی از عموهایش‬ ‫داد زنان پا به این دکان‬ ‫به نام حاج محمود برای اولین بار‬ ‫ها بگذارند اما همین حاال‬ ‫"لقمه مخصوص" را در چلوکبابی‬ ‫هم می توانید ردپای این‬ ‫طراحی می کند‪ .‬او با تغییر دادن برش فضای مردانه سنتی را در‬ ‫کباب ها آن را به صورت لقمه ای در‬ ‫چلوکبابی های قدیمی‬ ‫می آورد و از آن زمان کباب لقمه باب تهران ببینید‪ .‬نمونه اش‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫کبابی «ممد چلویی» که‬ ‫هنوز در همان چهار راه‬ ‫می گوید‪« :‬در قدیم رسم بود‬ ‫مولوی نزدیک ایستگاه‬ ‫چلوکباب را با دست بخورند‪ .‬حتی‬ ‫سعادت قرار دارد و روی در و دیوار‬ ‫تا همین اواخر که هنوز رستوران ها به‬ ‫مغازه اش هنوز پر از عکس هایی است‬ ‫شکل غربی در نیامده بودند و قاشق‬ ‫که مالک آن‪ ،‬حاج محمد بهرامی‬ ‫چنگال در کار نبود‪ ،‬مردم با دست غذا با طیب و لوطی های قدیم گرفته‬ ‫می خوردند‪».‬‬ ‫است‪ .‬لوطی هایی که به قول خودش‬ ‫روزگاری پاتوقشان کبابی «ممد‬ ‫او از دورانی حرف می زند که هنوز میز چلویی» بوده و حاال از هیچ کدام جز‬ ‫صندلی برای غذاخوردن استفاده نمی‬ ‫عکس های روی در و دیوار دکان‪ ،‬یاد‬ ‫شد و زن ها حق ورود به چلوکبابی ها و نامی نمانده است‪.‬‬ ‫را نداشتند‪ .‬دوره ای که جعفر شهری‬ ‫یک غذای کامال سیاسی‬ ‫چلوکباب با همه حس نوستالژیکی که‬ ‫دارد‪ ،‬یک غذای کامال سیاسی است!‬ ‫می گویند در دوره مشروطه وقتی یکی‬ ‫از مشروطه گرایان در تبریز مشغول‬ ‫سخنرانی بوده است یکی از افرادی‬ ‫که چلوکبابی داشته است می پرسد‬ ‫مشروطه یعنی چه؟ سخنران می گوید‬ ‫مشروطه یعنی چلوکباب ارزان و سپس‬ ‫با دستش طول کباب را نشان می دهد‬ ‫و می گوید کبابی به این طول خواهد‬ ‫بود و سپس بازویش را نشان می دهد‬ ‫و قطر کباب هم به اندازه قطر بازوی‬ ‫من خواهد بود!‬ ‫همچنین روایت می شود که در سال‬ ‫‪ ۱۳۲۴‬وقتی قیمت قند وارداتی به‬ ‫خاطر جنگ بین روسیه و ژاپن باال‬ ‫رفت عالءالدوله‪ ،‬هاشم قندی و‬

‫اسماعیل خان را که جزء تجار قند‬ ‫بودند و قیمت آن را باال برده بودند‬ ‫احضار کرد و مشغول مذاکره با آنها‬ ‫شد‪.‬‬ ‫بعد از کمی صحبت عالءالدوله که‬ ‫مسئول وقت تهران بود دستور داد تا‬ ‫آنها را شالق بزنند و هنگامی که می‬ ‫خواستند آنها را شالق بزنند پسر هاشم‬ ‫قندی پیش عالءالدوله آمد و خواست‬ ‫تا او را به جای پدرش شالق بزنند و‬ ‫عالءالدوله دستور داد تا او را ‪۵۰۰‬‬

‫ضربه شالق بزنند‪.‬‬ ‫وقتی که موقع نهار خوردن فرا رسید‬ ‫عالءالدوله بالفاصله دستور توقف‬ ‫شالق زدن را داد و به سه متهم گفت‬ ‫هنگام شالق زدن باید شالق بخورید‬ ‫و هنگام نهار باید نهار بخورید و االن‬ ‫چون چلوکباب حاضر است پس باید‬ ‫چلوکباب بخوریم و بعد از غذا بقیه‬ ‫شالقها را باید بخورید‬ ‫کباب شاهکار چه کسی بود؟‬ ‫این طور که میرزا محمدرضا‬ ‫معتمدالکتاب نویسنده کتاب تاریخ‬ ‫قاجار نوشته‪ ،‬پای کباب را ناصرالدین‬ ‫شاه به ایران باز کرد‪ .‬می گویند به‬ ‫دستور شخصی ناصرالدین شاه که‬ ‫اصلیتی قفقازی داشته و نوعی غذای‬ ‫قفقازی به ایران وارد شده است که‬ ‫بعدها آشپزهای درباری شیوه پخت آن‬ ‫را کمی تغییر داده اند و کباب امروزی‬ ‫به عنوان یک غذای کامال ایرانی‬ ‫ماندگار شده است‪.‬‬ ‫بعدتر‪ ،‬کباب از یک غذای درباری‬ ‫کم کم به یک غذای بازاری تبدیل‬ ‫شد و ‪ 3‬تا ‪ 4‬مغازه چلوکبابی در بازار‬ ‫باز شدند‪ .‬مثل کبابی شمشیری که در‬ ‫اوائل حکومت محمد رضا شاه در ضلع‬

‫‪63‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫و احساساتتان نیستید ‪ ،‬جسم و فکر شما‬ ‫محو شد و خود شما باقی ماندید ‪ .‬این‬ ‫"شمایی " که در این تمرین مدیتیشن‬ ‫به آن رسیدید ‪ ،‬روح شما است ‪ .‬هم‬ ‫اکنون ‪ ،‬آرام و سبکتر شده اید‪.‬‬ ‫این تمرین را هر روز ‪ ،‬مخصوصا"‬ ‫زمانی که به بحرانی روحی دچار می‬ ‫شوید ‪،‬انجام دهید ‪.‬‬ ‫این تمرین باعث ایجاد آرامش و‬ ‫برانگیخته شدن نیروی عشق الهی در‬ ‫شما می شود‪.‬‬

‫‪62‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫چطور می توانید با‬ ‫روح خود ارتباط‬ ‫برقرار کنید؟‬ ‫‪ khul‬محقق تبتی معتقد است ‪":‬‬ ‫تمام امراض جسمی از مشکالت‬ ‫روحی سرچشمه می گیرد "‬ ‫تخلیه تنش ها ی روحی و التیام‬ ‫آن ‪ ،‬راهی است جهت رهایی از‬ ‫هرگونه اختالل ارگانی جسمی‬ ‫در بدن واینکه هاله ی انسان به‬ ‫معنای واقعی بتواند بدون مواجه‬ ‫شدن با مانع و سدی آزادانه به هر‬ ‫طرف حرکت کند‪.‬‬ ‫در این جاست که می توانیم بگوییم‬ ‫هاله ی خود را بیدار کرده ایم ‪ .‬این‬ ‫بدان معنی است که ‪ :‬هر چه قدر انرژی‬ ‫معنوی و روحی که از طریق چاکرای‬ ‫فوقانی سر (در هاله انسان مراکزی‬ ‫برای ورود و خروج انرژی وجود دارد‬ ‫که چاکرا نامیده می شود) به ما وارد‬ ‫می شود بیشتر باشد ‪ ،‬هاله ما پررنگ‬ ‫تر است ‪.‬‬ ‫روح در واقع انعکاس یک نیروی‬ ‫ماورای دنیوی است که خداوند پس‬ ‫از خلق ‪ ،‬آن را در کالبد جسمانی وی‬ ‫در زمین جای می دهد ‪ .‬با اتصال به‬ ‫دنیای ماوراء و الهی ‪ ،‬روح ما در حالتی‬ ‫آرام و بدون تنش قرار می گیرد‪ .‬شاید‬ ‫اصال" متوجه این موضوع به معنای‬ ‫دقیق نشویم ولی می فهمیم که روح ما‬ ‫در وضعیتی آرام بسر می برد‪.‬‬ ‫ما همواره بدنبال سالمتی ‪ ،‬موفقیت و‬ ‫شادکامی در دنیای مادی هستیم ‪ ،‬غافل‬ ‫از اینکه ذاتا" خود ما با بی اعتنایی به‬ ‫روح و روان خود ‪ ،‬مانعی هستیم برای‬ ‫نیل به همه ی اهداف فوق ‪ .‬زمانی که‬ ‫به محدودیتهای دنیای مادی و معایب‬ ‫آن پی ببریم ‪ ،‬ناخودآ گاه مجبور به‬ ‫ارتقاء وضعیت روحی خود جهت‬ ‫رسیدن به آرامش وسالمتی کامل می‬ ‫شویم ‪.‬در غیر این صورت " بی قراری‬ ‫روحی " ایجاد می شود‪.‬‬ ‫بسیاری از عوامل هستند که در ایجاد‬ ‫حالت " بی قراری روحی " نقش دارند‬ ‫ودر این اوضاع است که ما سعی می‬ ‫کنیم وضعیت آشفته خود را تغییر و‬ ‫ترمیم کنیم ‪ ،‬مثل ؛ ورشکستگی مالی‬ ‫‪ ،‬از دست دادن نزدیکان ‪ ،‬زمانی که به‬ ‫هر دلیلی خود را در مقابل یک بحران‬ ‫روحی ناگهانی می بینیم و یا نزدیک‬ ‫به زمان مرگ هستیم ‪ ،‬و یا وقتی که‬ ‫در برابر اهداف دنیوی ( موفقیتها ‪،‬‬ ‫کامیابی و سالمتی ) خود را ناتوان‬ ‫ببینیم‪ .‬احتمال وقوع این حالت در‬

‫مورد افراد حساس و عاطفی بیشتر‬ ‫است‪.‬‬ ‫صرف نظر از عوامل ایجاد این حاالت‬ ‫روحی ‪ ،‬همه ی انسان ها نیاز دارند که‬ ‫با ضمیر نا خود آ گاه و روح خود ارتباط‬ ‫برقرار کنند تا درجه ی آرامش ایده آل‬ ‫برسند ‪ ،‬در اینجا به راهکارهایی از علم‬ ‫مدیتیشن ( روشی از روان درمانی )‬ ‫اشاره شده است که با تمرین آنها می‬ ‫توانید تاحدی به ماهیت روحی خود‬ ‫پی ببرید ‪:‬‬ ‫در یک اتاق تاریک بنشینید ‪،‬‬ ‫چشمانتان را ببندید و بدن خود را‬ ‫کامال" در حالی راحت قرار دهید ‪،‬‬ ‫هفت بار نفس عمیق بکشید ‪ ( .‬دم‬ ‫عمیق و بازدم آهسته ) ‪ ،‬بر تمام بدن‬ ‫خود تسلط داشته باشید ‪ ،‬به مدت چند‬ ‫ثانیه بروی تمام نقاط پاهای خود تمرکز‬ ‫کنید و دوباره تنفسی عمیق بکشید و در‬ ‫این موقع حس می کنید که پاهای شما‬ ‫وجود خارجی ندارد‪ .‬حال ‪ ،‬چند ثانیه‬ ‫ای بروی نیم تنه باالیی ‪ ،‬قفس سینه و‬ ‫ناحیه کمر ‪ ،‬تمرکز کنید و دوباره نفسی‬ ‫عمیق بکشید‪ .‬در مرحله بعد همین کار‬ ‫را در ناحیه سر انجام دهید ‪ .‬بعد از‬ ‫هر مرحله ‪ ،‬باز هم حس می کنید آن‬ ‫عضو از بدن شما وجود خارجی ندارد‪.‬‬ ‫با وجود این حس و انجام تنفس های‬ ‫عمیق ‪ ،‬نهایتا" شما با خود می گویید‬ ‫‪" :‬مثل اینکه من جسم ندارم و جدا و‬ ‫بدون آن زنده هستم!" ‪ .‬به مدت ‪30‬‬ ‫ثانیه در همان وضعیت بمانید ‪.‬‬ ‫هالی ارغوانی در اطراف خود حدود ‪6‬‬ ‫متر باالتر از جسم و زمین تجسم کنید‬ ‫و آهسته بگویید ‪ ":‬این جسم معنوی‬ ‫من است که اجازه داده در مورد همه‬ ‫چیز در زندگیم فکر و تجربه کنم ‪ ،‬ولی‬ ‫این خود من نیستم ! تصور کنید که این‬ ‫هاله بخار شد و در هوا محو شد ‪ ،‬در‬ ‫اینجاست که باز هم آهسته می گویید‬ ‫‪ :‬من نه خود جسم مادی هستم و نه‬ ‫احساسات و افکارم ‪ ،‬من به خودی‬ ‫خود و مستقل از همه ی اینها هستم و‬ ‫وجود دارم ‪ .‬برای ‪ 30‬ثانیه در همان‬ ‫وضعیت بمانید ‪.‬‬ ‫به آرامی با خود بگویید ‪ ":‬من تنها‬ ‫یک جسم نیستم ‪ ،‬جسمم تنها وسیله‬ ‫ای است برای به حرکت درآوردن روح‬ ‫‪.‬من افکار و احساساتم نیستم ‪ ،‬آنها‬ ‫تنها حاصل از روح من هستند ‪ ،‬ذهن‬ ‫من ابزاری برای روحم است ‪ .‬من خود‬ ‫روحم هستم !!این خود من هستم ‪ ،‬من‬ ‫دارای هوش ‪ ،‬استعداد و عشق الهی‬ ‫هستم و می توانم با خدا ارتباط برقرار‬ ‫کنم ‪ .‬بله من یک روح هستم !!‬ ‫به مدت ‪ 5‬دقیقه به همان حال بمانید و‬ ‫به آرامی از وضعیت خود خارج شوید‪:‬‬ ‫آهسته چشمها را باز کنید ‪ ،‬چند بار‬ ‫نفس عمیق بکشید ‪.‬‬ ‫با انجام این تمرین ‪ ،‬احساس سبکی‬ ‫می کنید و به یک آرامش فوق العاده‬ ‫روحی دست می یابید ‪ .‬فهمیدید که‬ ‫شما تنها یک کالبد جسمی و یا افکار‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫‪56‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫حسادت به درآمد دیگران خوشبختی‬ ‫را از بین می برد‬

‫تا به حال به این فکر کرده اید که‬ ‫چقدر پول و اعتماد به نفس با هم‬ ‫مرتبط هستند؟‬ ‫خیلی از اضطراب های درون‬ ‫فردی و مشکالت اجتماعی ما‬ ‫حول این مسئله می چرخد که‬ ‫پول مقیاس عدالت‪ ،‬مساوات و‬ ‫ارزش های انسانی است‪.‬‬ ‫این مقاله را هفته گذشته در مجله‬ ‫“‪ ”Naked Econimist‬خواندم و این‬ ‫قسمت آن خیلی تاثیرگذار بود‪:‬‬

‫اثبات رساند که اکثریت امریکایی ها ترجیح‬ ‫می دهند که ‪ 100،000‬دالر پول در بیاورند‬ ‫درحالیکه سایرین ‪ 85،000‬دالر کسب می‬ ‫کنند تا ‪ 110،000‬دالر درمقابل ‪200،000‬‬ ‫دالری که بقیه درمی آورند‪.‬‬ ‫کمی در این باره فکر کنید‪ :‬مردم ترجیح می‬ ‫دهند چیزهای کمتری داشته باشند به شرطی‬ ‫که اموالشان از همسایه بیشتر باشد‪.‬‬ ‫نکته اینجاست که یک ملت با یک کیک‬ ‫کوچک که بتوان آنرا عادالنه تر تقسیم کرد‬ ‫خوشحال تر هستند تا یک کیک بزرگ که‬ ‫نمی توان آن را عادالنه بین همه تقسیم کرد‪.‬‬ ‫اما چرا ما اینقدر دوست داریم خودمان را در‬ ‫مقابل دیگران بسنجیم؟‬

‫گروهی از تحقیقات اقتصادی نشان می دهند‬ ‫که حس سالمتی ما بیشتر با ثروت نسبی ما‬ ‫تعیین می شود تا ثروت واقعیمان‪.‬‬ ‫به عبارت دیگر‪ ،‬ما به این توجه نمی کنیم که‬ ‫واقع ًا چقدر پول داریم‪ ،‬بلکه بیشتر پولمان را‬ ‫نسبت به سایرین می سنجیم‪ .‬در یک تحقیق‬ ‫بسیار جالب‪ ،‬رابرت فرانک اقتصاددان به‬

‫مسئله این نیست که یک خانواده در فقر و‬ ‫بدبختی غوطه بخورد و دیگری ثروتی وافر‬ ‫داشته باشد‪ .‬مسئله ناراحت بودن به خاطر این‬ ‫است که مث ً‬ ‫ال پارکینگ خانه دخترخاله تان‬ ‫سه ماشین جا دارد اما پارکینگ شما فقط دو‬ ‫ماشین می گیرد و اگر مال او یک ماشینه بود‬ ‫شما خیلی خوشحال تر بودید‪.‬‬ ‫چرا ما برخالف نفع شخصی خودمان عمل‬ ‫می کنیم؟ آیا این طبیعت انسان است؟ یا‬ ‫وضعیت باعث شده اینطور رفتار کنیم؟‬

‫این طرز فکر برخالف نفع شخصی خودمان‬ ‫عمل می کند چون ریشه همه امیال مادی‬ ‫ما‪ ،‬میل احساسی به خوشبخت بودن است‪.‬‬ ‫اگر ثروت کس دیگری مانع خوشحال بودن‬ ‫شماست‪ ،‬شما سالمت خودتان را کنترل نمی‬ ‫کنید‪ ،‬این آنها هستند که اینکار را می کنند‪.‬‬ ‫و تازمانیکه طرز تفکر خودتان را تغییر ندهید‪،‬‬ ‫زندگی فالکت بار خواهید داشت‪.‬‬

‫چنین ثروتی کسب کرده اند؟ آنوقت شاید من‬ ‫هم بتوانم مثل آنها پول دربیاورم‪.‬‬ ‫فقط زمانی می توانید از آنچه که برایتان‬ ‫اتفاق می افتد شاد بوده و لذت ببرید که یاد‬ ‫بگیرید برای آنچه که دارید شکرگذار باشید‪.‬‬ ‫وقتی درمورد این تحقیق با گروه های مختلف‬ ‫صحبت کردم‪ ،‬موضوع آن موجب ناراحتی‬ ‫آنها شد‪ .‬هیچکس دوست ندارد بفهمد که‬

‫می بینید‪ ،‬این تحقیق به خاطر ما می آورد که‬ ‫ما کمتر به آنچه که داریم و آنچه که انجام می‬ ‫دهیم توجه داریم تا آنچه که دیگران دارند‬ ‫و آنچه که آنها انجام می دهند‪ .‬این مسئله‬ ‫بغرنج ایجاد ناراحتی و احساسات منفی می‬ ‫کند و ما را برده خود می کند‪.‬‬ ‫چطور می توانید وقتی خوشبختیتان در گرو‬ ‫این است که بیشتر از دیگران داشته باشید‪،‬‬ ‫آزاد باشید؟‬ ‫آنچه بیشتر از این سیستم ارزش گذاری من را‬ ‫اذیت می کند‪ ،،‬اصالح ضمنی آن است؛ از‬ ‫آنجا که پسر خاله ام و همسرش یک ماشین‬ ‫آنچنانی و یک خانه ‪ 1000‬متری دارند‪ ،‬من‬ ‫باید از طریق دولت کاری بکنم که مطمئن‬ ‫بشوم آنها به اموال خود نمی رسند تا احساس‬ ‫بدی نسبت به خودم پیدا نکنم‪.‬‬ ‫کمی به احمقانه بودن این جمله فکر کنید‪...‬‬ ‫من می خواهم که دیگران کمتر از من ثروت‬ ‫اندوزی کنند‪ .‬ثروت آنها من را ناراحت می‬ ‫کند و به همین خاطر اگر کسی این وضعیت را‬ ‫درست نکند‪ ،‬بیرون می روم و یک کار ضد‬ ‫اجتماعی می کنم‪.‬‬ ‫خیلی ساده تر نخواهد بود اگر دست از‬ ‫حسادت به آنها بردارم و یاد بگیرم که چطور‬

‫احساساتی مثل طمع و حسادت در او وجود‬ ‫دارد‪ .‬اما ما الزم است که این را بفهمیم‪ .‬در‬ ‫ایاالت متحده تقریب ًا همه حداقل دارایی الزم‬ ‫برای زندگی را دارند و فرای آن دیگر نیاز‬ ‫احساسی است‪.‬‬ ‫من متوجه شده ام که وقتی به پاداشی که یک‬ ‫نفر از کار می گیرد یا خانه جدیدی که می‬ ‫خرد حسادت می کنم‪ ،‬رفتارم واقع ًا بچگانه‬ ‫است‪.‬‬ ‫به همین دلیل تصمیم گرفتم که دیگر خودم را‬ ‫براساس میزان درآمدم درمقایسه با همسایه ها‬ ‫و دوستانم نسنجم‪ .‬می دانم که برای رسیدن‬ ‫به اهدافم به چه میزان پول نیاز دارم و آن‬ ‫هدف در مغزم حک شده است‪ .‬خیلی ها‬ ‫بیشتر از آنچه من دارم پول دارند‪ ،‬خیلی ها‬ ‫هم کمتر از آن و این اص ً‬ ‫ال من را اذیت نمی‬ ‫کند‪.‬‬ ‫می دانم که فقط خودم هستم که می توانم‬ ‫جلوی درآوردن آن مقدار پول که برای رسیدن‬ ‫به اهدافم نیاز دارم را بگیرم‪.‬‬ ‫و می دانید‪....‬االن خیلی شادتر از گذشته‬ ‫زندگی می کنم‪.‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫‪54‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫به خدا نگوییم یک مشکل بزرگ دارم‪ ،‬به مشکل بگوییم من یک خدای بزرگ دارم‬ ‫هنگامی که حکم اخراج بی دلیلش‬ ‫را از رییس دریافت کرد‪ ،‬یک‬ ‫نفس عمیق کشید و محترمانه به‬ ‫او گفت‪":‬شاید قدرت و مقام شما‬ ‫از من بیشتر باشد اما من خدایی‬ ‫دارم که قدرتش بی نهایت است‪،‬‬ ‫می‌دانم تا او نخواهد من اخراج‬ ‫نمی شوم و شماهم هیچ نمی‬ ‫توانید بکنید" و ضمن ادای احترام‬ ‫از اتاق رییس خارج شد‪ .‬با خیالی‬ ‫آسوده به خانه رفت و آن شب‬ ‫را در میان خانواده جشن گرفت‬ ‫و به سرور پرداخت‪ .‬او همیشه‬ ‫درچشمانش سخنان بی شماری با‬ ‫خدا داشت و رفتارش با دیگران‬ ‫نمونه ای از عبادت بدون شرط‬ ‫بود‪ .‬درمواقع گرفتاری خونسرد و‬ ‫آرام بود و از ناامیدی پرهیز می‬ ‫کرد‪ ،‬به مسایل نگاه مثبت داشت و‬ ‫از موج منفی دیگران رویایی سبز‬ ‫و زیبا می ساخت‪.‬‬

‫فردای آن روز بی تفاوت به اتفاقی که افتاده‬ ‫است به محل کارش رفت‪ .‬به پشتوانه احساسی‬ ‫که در ذهنش به وجودآمده بود و یقین به حل‬ ‫مشکلش‪ ،‬امیدش دوچندان شده بود‪ .‬وارد‬ ‫دفتر کارش شد و آرام آرام به سوی اتاق‬ ‫رییس گام برداشت‪ ،‬در ذهن دغدغه مشکلش‬ ‫را احساس نمی کرد و منتظر یک اتفاق یا‬ ‫پیشنهاد جدید بود‪ .‬بعد از احوالپرسی‪ ،‬از‬ ‫منشی رییس اجازه ورود خواست اما موفق‬ ‫به ورود نشد‪...‬‬ ‫هنگامی که انسان در مسیر زندگی با مشکالتی‬ ‫مواجه می شود قطعا به دنبال فردی‪ ،‬وسیله‬ ‫ای یا قدرتی می گردد تا به کمک او مشکل‬ ‫خود را حل کند‪ .‬آدم ها معموال اگر از حضور‬ ‫فردی توانمند و با نفوذ در زندگی خود‬ ‫برخوردار باشند که بتوانند مشکالت خود‬ ‫را به راحتی توسط او حل و فصل نمایند‪،‬‬ ‫جسارت‪ ،‬آرامش و امنیت خاطر پیدا می کنند‬ ‫و درهنگام رویارویی با مشکالت فورا به یاد‬ ‫او می افتند و از او طلب یاری می کنند و‬ ‫یا پشتوانه وی به نورد مشکالت می روند‪.‬‬ ‫آن ها همیشه آن فرد بانفوذ را به یاد دارند‬ ‫و مورد ستایش و تقدیر خود قرار می دهند‪.‬‬ ‫فرد توانمند را برگ سبز مشکالت می دانند و‬ ‫سعی می کنند با ادای احترام و انجام اعمال‬

‫و رفتاری که مورد پسند وی باشد او را برای‬ ‫خود حفظ نمایند تا از موقعیت و امتیازاتش‬ ‫بهره مند گردند‪.‬‬ ‫در این هنگام فرد از رویارویی با مشکالت‬ ‫احساس ناتوانی و ترس و دلهره ندارد و به‬ ‫فکر نذر و دعا و راز و نیاز برای رفع مشکل‬ ‫خود نمی افتد‪ .‬او با خیال آسوده تنها چشم‬ ‫امید به حامی توانمند و بانفوذ خود دارد و با‬ ‫ستایش و تمنا از او سعی بر رفع مشکل می‬ ‫کند‪ .‬شاید در نظر برخی افراد این موضوع‬ ‫ایده آل باشد و همیشه حسرت داشتن چنین‬ ‫موقعیتی را در دل کشیده باشند‪ .‬آن ها از اینکه‬ ‫بتوان مشکالت را به کمک دیگری به راحتی‬ ‫و بدون دردسر حل نمود اظهار خرسندی می‬

‫کنند و در زمان مواجهه با مشکالت به دنبال‬ ‫فرد یا موقعیتی می گردند که به این شکل‬ ‫مشکل خود را حل کنند‪ .‬آن ها مدت ها به‬ ‫دنبال چنین شخص و موقعیتی می گردند‬ ‫اما کم تر کسی از این افراد توانمندترین و‬ ‫بانفوذترین حالل مشکالت را به یاد می آورد‬ ‫و به امید او وارد مشکالت می گردد‪.‬‬ ‫به ادامه داستان باال بر می گردیم‪ ،‬بعد از‬ ‫احوالپرسی‪ ،‬از منشی رییس اجازه ورود‬ ‫خواست اما موفق به ورود نشد زیرا رییسی‬ ‫وجود نداشت که او بخواهد وارد اتاقش‬ ‫شود‪ ،‬منشی به او گفت که اول صبح امروز‬

‫طی حکمی از مقامات باال رییس اداره به‬ ‫منطقه دیگری انتقال یافت و به این ترتیب‬ ‫حکم اخراج او هم لغو گردید و می تواند در‬ ‫صورت تمایل به کار خود ادامه دهد‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬ما آدم ها همیشه در آرزوی داشتن قدرت‪،‬‬ ‫موقعیت یا شخص بانفوذ و فوق العاده ای‬ ‫هستیم که بتوانیم توسط آن بر مشکالت فائق‬ ‫آییم اما هیچ گاه به این نتیجه نمی رسیم که‬ ‫خداوند بزرگ و توانا‪ ،‬پدر دلسوز و مهربان‬ ‫ماست که با قدرت بی کران خود می تواند‬ ‫همه مشکالت ما را در یک لحظه ناپدید‬ ‫کند‪ ،‬ما فراموش می کنیم که او عاشق یاری‬ ‫رساندن به ما است و تنها کسی است که تمام‬ ‫و کمال از مشکل ما و راه حل آن باخبر است‪،‬‬

‫فراموش می کنیم که مشکل ما تنها با خواست‬ ‫و اراده او حل شدنی است و اگر او بخواهد یا‬ ‫نخواهد هیچ قدرتی توان مقابله یا تغییر نظر‬ ‫او را ندارد‪.‬‬ ‫جالب است! ما انسان ها که همیشه به دنبال‬ ‫فرد توانمند و بانفوذی می گردیم تا حامی‬ ‫و حالل مشکالت ما باشد و سعی می کنیم‬ ‫تا با ادای احترام و انجام اعمال مورد پسند‬ ‫وی‪ ،‬او را برای خود حفظ کنیم چرا خدا و‬ ‫قدرت بی کران او را از یاد می بریم و هیچ‬ ‫گاه به داشتن او افتخار نمی کنیم و با انجام‬ ‫اعمال و رفتار مورد پسند و ی سعی نمی کنیم‬

‫تا تنها او که عاشق واقعی ما است را برای‬ ‫خود حفظ کنیم‪ .‬چرا ما تنها زمانی از خداوند‬ ‫طلب یاری می کنیم که تمام درها بر روی ما‬ ‫بسته شده است و هیچ کسی نمانده است تا‬ ‫توان حل مشکل مارا داشته باشد؟ چرا در‬ ‫همان لحظه اول حضور پدر دلسوز‪ ،‬مهربان‬ ‫و قدرتمند خود را از یاد می بریم و به سراغ‬ ‫آفریده های او می رویم تا مشکل ما را حل‬ ‫نمایند؟ ما فراموش می کنیم که فرد مورد‬ ‫نظرمان خود آفریده خداوند است و تنها با‬ ‫خواست و اراده خدا توان حل مشکل ما را‬ ‫دارد‪ .‬بنابراین به اشتباه به او متوسل می شویم‬ ‫و از او درخواست کمک می کنیم‪.‬‬ ‫اما اگر ما به جای توسل و توکل به قدرت‬

‫ناچیز دیگران به خداوند توانا عنایت کنیم‬ ‫تنها با حفظ یاد او در دل هایمان به خواسته‬ ‫هایش توجه کنیم همیشه مورد لطف و عنایت‬ ‫بدون منت و بدون قید و شرط او قرار خواهیم‬ ‫گرفت‪ .‬قدرتی که بی کران است و هیچ چیز‬ ‫و هیچ کس توان مقابله با آن را ندارد‪ .‬آن‬ ‫وقت است می‌توانیم به جای این که بعد از‬ ‫بسته شدن تمام درها به درگاه خدا برویم و‬ ‫بگوییم که خدایا من یک مشکل بزرگ دارم‪،‬‬ ‫در همان ابتدای کار با خیالی آسوده و‬ ‫بدون نگرانی به مشکالت بگوییم‬ ‫که من یک خدای بزرگ دارم‪.‬‬

‫‪53‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫می توان پول درآورد‪ ،‬چگونه آن را خرج یا‬ ‫سرمایه گذاری کرد‪ .‬منظور این است‪ ،‬اگر‬ ‫شما در مورد مسایل مالی صحبت نکنید‪ ،‬آنها‬ ‫از هیچ کجا این مسایل را نخواهند آموخت‪.‬‬ ‫پس این طرز فکر اشتباه را فراموش کنید‪.‬‬

‫دشوار است و والدین احساس ناراحتی می‬ ‫کنند‪ .‬اما بر اساس گزارش موسسه تحقیقات‬ ‫بیماری های کودکان در آمریکا‪ ،‬والدین باید‬ ‫از ‪ 18‬ماهگی به فرزندان خود نام درست‬ ‫اعضای بدنشان را بیاموزند‪ .‬هنگامی که‬ ‫کودکان بزرگ شدند‪ ،‬هرگز آنها را تهدید‬ ‫نکنید که مبادا با کسی دوست شوند‪.‬‬

‫‪ .6‬در دعوای خواهر‪/‬برادرهای دخالت نکنید‬

‫این کار باعث می شود تصور کنند دوستی‬ ‫نوعی عیب و ننگ است‪ .‬صحبت کردن با‬ ‫کودک ‪ 8‬ساله بسیار آسان تر از صحبت با‬ ‫فرزند ‪ 13‬ساله است‪ ،‬زیرا آنها در سن بلوغ‬ ‫قرار دارند و خیلی تمایلی به گوش کردن به‬ ‫حرف های والدین خود ندارند‪.‬‬

‫بیشتر والدین دوست ندارند در دعوای‬ ‫خواهر‪/‬برادرها دخالت کنند اما باید بدانید‬ ‫این کار بسیار هم خوب است‪ .‬شاید به نظر‬ ‫برسد کودکان خودشان از عهده یکدیگر بر‬ ‫می آیند و به دخالت نیازی نیست‪ ،‬اما آنها‬ ‫تا زمانی که کوچک هستند توانایی این کار‬ ‫را ندارند‪ .‬بنابراین‪ ،‬سعی کنید ابتدا دو فرزند‬ ‫خود را هنگام دعوا از هم جدا کنید و به آنها‬ ‫فرصت دهید تا کمی آرام بشوند‪ .‬سپس‪ ،‬از‬ ‫همه – خود‪ ،‬همسر و هر کدام از فرزندان–‬ ‫بخواهید تا به راهکارهای جدید فکر کنند‬ ‫و در مورد آنها با هم صحبت کنید‪ .‬این کار‬ ‫باعث از بین رفتن هیجان منفی می شود و‬ ‫طرف هیچ کدام از فرزندان را نیز نگرفته اید‪.‬‬ ‫‪ .7‬در مورد مسایل جنسی صحبت کنید‬ ‫به جای یکبار صحبت کردن در مورد مسایل‬ ‫جنسی‪ ،‬به طور مرتب مکالماتی بر این اساس‬ ‫با فرزندان خود داشته باشید‪ .‬این کار بسیار‬

‫‪ .8‬هنگام تادیب فرزندان باالی سر آنها‬ ‫بایستید‬ ‫هنگامی که می خواهید به فرزند خود‬ ‫بفهمانید کارش اشتباه بوده است‪ ،‬احتماال‬ ‫دوست دارید باالی سرش بایستید و انگشت‬ ‫اشاره خود را نیز به نشانه اخطار تکان دهید‪.‬‬ ‫در عوض این کار‪ ،‬روی صندلی بنشینید و‬ ‫مثال کوسنی را نیز در آغوش بگیرید‪ .‬این کار‬ ‫باعث می شود تا تنش و اضطراب از بین‬ ‫برود و با آرامش بیشتری با هم صحبت کنید‪.‬‬ ‫مسلما دوست ندارید در موضع قدرت قرار‬ ‫داشته باشید و فقط منظور از این کارها‬ ‫بهتر کردن اوضاع است‪.‬‬

‫‪52‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫‪ 8‬طرز فکر بسیار اشتباه والدین!‬ ‫حاضر نشدن بر سر میز غذا و‬ ‫صحبت کردن در مورد مسایل‬ ‫مالی در حضور فرزندان آن قدر‬ ‫هم مهم نیستند که به خاطر آنها‬ ‫احساس گناه کنید‪ .‬سعی کنید از‬ ‫اجبارها و قانون هایی که ایجاد‬ ‫کرده اید‪ ،‬دست بکشید‪ .‬در ادامه ‪8‬‬ ‫طرز فکر اشتباه والدین در تربیت‬ ‫فرزندانشان را نام برده و دلیل غلط‬ ‫بودن آن را گفته ایم‪.‬‬

‫بگویید اگر به موقع به خانه بر نگردد باید پول‬ ‫را به شما بازگرداند‪ .‬با این کار به فرزند خود‬ ‫نشان می دهید که به او اعتماد دارید و او نیز‬ ‫در مقابل‪ ،‬مسوولیت پذیر می شود‪.‬‬

‫‪ .3‬اعضای خانواده باید هر شب در کنار هم‬ ‫شام صرف کنند‬ ‫این جمله که همه اعضای خانواده باید با هم‬ ‫غذا بخورند درست و بسیار عالیست‪ .‬اما با‬ ‫وجود برنامه های تحصیلی زیاد‪ ،‬برنامه های‬ ‫کاری فشرده و درخواست های زیادی که با‬

‫مهم موضوعاتی است که با هم صحبت می‬ ‫کنید‪ .‬به طور مثال‪ ،‬از فرزندان خود بخواهید‬ ‫هر روز یک لغت جدید انگلیسی به شما یاد‬ ‫بدهند و به این ترتیب با هم تعامل داشته‬ ‫باشید‪.‬‬

‫‪ .4‬پاداش باید در قبال مسوولیت ها و انجام‬ ‫کارهای روزانه باشد‬ ‫این سیاست که به فرزندان خود پولی پرداخت‬ ‫کنید تا اتاق های خود را تمیز کنند‪ ،‬بسیار‬ ‫اشتباه است و عواقب بدی نیز دارد‪ .‬با ادامه‬

‫فرزندان باید یاد بگیرند در کارهای خانه‬ ‫همچون تا کردن لباس ها‪ ،‬چیدن میز غذا و‬ ‫شستن ظرف ها به والدین خود کمک کنند‪.‬‬ ‫با اختصاص پاداش های پولی برای انجام هر‬ ‫کار ساده و ابتدایی به نوعی به فرزند خود‬ ‫می آموزید پول در اولویت همه چیز قرار‬ ‫دارد و این بسیار خودخواهانه است‪ .‬به جای‬ ‫این کار‪ ،‬به فرزندان خود اجازه اشتباه کردن‬ ‫بدهید‪.‬‬

‫‪ .5‬در حضور فرزندان در مورد مسایل مالی‬ ‫صحبت نکنید‬

‫‪ .1‬فرزندان را باید تنبیه کرد‬ ‫شما بزرگ تر و مسوول خانه هستید اما به‬ ‫این معنی نیست که در خانه نظام دیکتاتوری‬ ‫راه بیندازید‪ .‬تحقیقات بسیاری ثابت کرده‬ ‫اند این گونه رفتار و مدیریت نه تنها در خانه‬ ‫که در هیچ شرکت‪ ،‬تیم ورزشی یا گروهی‬ ‫پاسخگو نیست‪ .‬هنگامی که کودکان خودشان‬ ‫تنبیه یا تشویق خود را انتخاب می کنند‪ ،‬یاد‬ ‫می گیرند مسوولیت کارهای خود را به عهده‬ ‫بگیرند و این همان چیزی است که شما به‬ ‫عنوان والدین از آنها می خواهید‪.‬‬ ‫برای این منظور می توانید جلسات هفتگی در‬ ‫خانه ترتیب بدهید و در مورد کارهایی که باید‬ ‫در طول هفته انجام شود همه با هم تصمیم‬ ‫گیری کنید‪ .‬و برای انجام هر کار خوب یک‬ ‫پاداش یا برای کارهای اشتباه تنبیه در نظر‬ ‫بگیرید‪.‬‬

‫‪ .2‬استفاده از تهدید برای درس دادن به‬ ‫فرزندان‬ ‫هنگامی که پسر شما شب ها به موقع خانه‬ ‫نمی آید و هنگام شام در کنار شما نیست یا‬ ‫دخترتان از شستن عروسک هایش سر باز می‬ ‫زند‪ ،‬شاید تمایل داشته باشید برای تنبیه‪ ،‬آنها‬ ‫را از خوردن غذا یا استفاده از اسباب بازی‬ ‫هایشان منع کنید‪ .‬اما راه های بهتری برای‬ ‫این منظور وجود دارد‪.‬‬ ‫مردم بیشتر از اینکه از یافته ها خود خوشنود‬ ‫شوند از ضررهایشان بیزار هستند‪ .‬به همین‬ ‫دلیل‪ ،‬می توانید به طور مثال ‪ 20‬هزار تومان‬ ‫به پسر خود بدهید تا به سینما برود اما به او‬

‫آنها روبه رو هستیم‪ ،‬چندان واقع گرایانه نست‬ ‫که مثال ساعت ‪ 9‬همه دور میز شام جمع شوند‪.‬‬ ‫طوالنی ترین زمانی که صرف غذاخوردن می‬ ‫شود فقط ‪ 10‬دقیقه است‪ .‬این ده دقیقه می‬ ‫تواند هر زمان دیگری صورت بگیرد‪.‬‬ ‫می توانید دور هم جمع شدن اعضای خانواده‬ ‫را هنگام صبحانه یا موقع خواب داشته باشید‪.‬‬

‫این کار برای طوالنی مدت‪ ،‬فرزندان ما‬ ‫فقط برای دریافت پول کارهایشان را انجام‬ ‫می دهند نه برای اینکه همه ما اعضای یک‬ ‫خانواده هستیم و باید با همکاری هم کارهای‬ ‫خانه را انجام دهیم‪.‬‬

‫این طرز فکر که نباید هرگز در حضور فرزندان‬ ‫در مورد مسایل مالی صحبت کرد‪ ،‬درست‬ ‫نیست‪ .‬کارشناسان می گویند حدود ‪ 8‬درصد‬ ‫از مردم هرگز در مورد مسایل مالی با والدین‬ ‫خود صحبت نمی کنند‪ .‬با این کار‪ ،‬فرزندان از‬ ‫هیچ کجا‪ ،‬نه در مدرسه‪ ،‬نه موسسات آموزشی‬ ‫یا در کنار دوستان هرگز یاد نمی گیرند چگونه‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫‪50‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫ن بر زندگی‬ ‫ده و تاثیر آ‬ ‫قدرت ارا‬ ‫و حاال وقت این است که نیم‬ ‫نگاهی به اراده خود در قدرت‬ ‫بیان خود ‪ ،‬بیندازیم ‪.‬‬ ‫انتقال مفهوم گفت و گوی خود ‪،‬‬ ‫بستگی به اراده ما دارد ‪ ،‬پس در ابتدا‬ ‫با اراده به انجام آن در ذهن‪ ،‬قدم‬ ‫اول را بر می داریم ‪ .‬تصمیمات‪ ،‬به‬ ‫ما کمک می کنند تا کنترل بیشتری بر‬ ‫اوضاع زندگی خود داشته باشیم‪.‬‬ ‫تعریف روزمره اراده ‪ ":‬داشتن یک‬ ‫تصور از چیزی که به ذهن برای‬ ‫رسیدن به آن هدف جهت می بخشد‬ ‫"‪ .‬اراده ای ضعیف ‪ ،‬باعث می شود‬ ‫گاهی وقتها بدون هیچ هدفی سردرگم‬ ‫بمانیم ‪ .‬اما در این وقت است که‬ ‫تمام نیروهای اطراف ‪ ،‬ما را به آسان‬ ‫ترین و نزدیک ترین مسیر هدایت می‬ ‫کنند‪ .‬بطور مثال ‪ :‬من اراده می کنم‬ ‫و با اطمینان می دانم که براحتی می‬ ‫توانم منظور خود را در یک گفت و‬ ‫گو ‪ ،‬بدون ترس و ابهام انتقال دهم و‬ ‫نتایج و در ادامه نحوه عکس العمل ها‬ ‫و نتایج مربوط به این بحث را در ذهن‬ ‫خود نقش می بندم ‪.‬‬ ‫برخی معتقدند ‪ ،‬در این دنیای امروزی‬ ‫دیگر جایی برای اراده و رویاهای ما‬ ‫نیست ‪ .‬رسانه ها و بیشتر جامعه نیز‬ ‫میگویند ‪ ":‬در حال حاضر باید واقع‬ ‫گرا بود "‪ .‬باید بدانیم بدون اراده و‬ ‫رویاها ‪،‬ما همین زندگی حقیقی کنونی‬ ‫را داریم ‪ .‬واقعیت چیز بدی نیست ‪ .‬ما‬ ‫مجبوریم نحوه زندگی و نیل به اهداف‬ ‫خود را طبق امکانات موجود انتخاب‬ ‫کنیم ‪ .‬سرلوحه هدف ما " واقعیت "‬ ‫و " واقع گرایی" است و در اینجاست‬ ‫که واقع گرایی هزینه ای را در بر دارد‬ ‫و آن ‪ ،‬سلب احساسات ‪ ،‬اشتیاق و‬ ‫امیدها و رویاها و حذف اراده ما است‬ ‫‪.‬‬ ‫در این دنیای نامعلوم و پیچیده ‪ ،‬آیا‬ ‫فرصتی می ماند که انسان ‪ ،‬در قدم‬ ‫اول ‪ ،‬به رویاهای خود فکر کند ؟ شما‬ ‫می توانید قبل از شروع هر روز تصور‬ ‫آن روز را در ذهن خود القاء کنید‬ ‫‪.‬بطور مثال ‪ ،‬تصور کنیم که ؛ دوست‬ ‫داریم بیشتر کار کنیم یا کمتر ‪ ،‬یا به‬ ‫شغل یا موقعیت جدید دست پیدا کنیم‬ ‫‪ ،‬به سالمتی یا تناسب اندام دلخواه‬ ‫می رسیم ‪ ،‬و یا به این فکر کنیم که‬ ‫وقت بیشتری را برای کسی که دوستش‬ ‫داریم بگذاریم و یا تنها باشیم ! البته‬ ‫که همیشه اراده و رویاهای ما در جهت‬

‫مخالف درگیریها و نارضایتی های‬ ‫موجود در زندگی حرکت می کند ‪ ،‬ما‬ ‫برآنیم تا به یک آرامش دلخواه برسیم‪.‬‬ ‫‪ Bessie‬در سن هفتاد سالگی تصمیم‬ ‫می گیرد که یک عکاس معروف‬ ‫بشود ‪ .‬خیلی ها عقیده داشتند که او‬ ‫بیش از حد پیر است و به هدف خود‬ ‫نمی رسد‪ .‬او در یک مسابقه عکاسی‬ ‫شرکت کرد و اولین جایزه خود به مبلغ‬ ‫‪ 10000‬دالر دریافت کرد ‪ .‬کمپانی‬ ‫‪ Kodak‬عکسی را که او بخاطرش‬ ‫جایزه دریافت نموده بود را در سرتاسر‬ ‫جهان پخش کرد‪ .‬وی چنین می گفت‬ ‫‪ ":‬برای تحقق یک رویا هیچگاه دیر‬ ‫نیست "‬

‫صبر و شکیبایی ما را در مواقع سختی‬ ‫و گرفتاری افزون میکند‪ ،‬بطور مثال ‪،‬‬ ‫من اخیرا" خانه خود را بازسازی کردم‬ ‫‪ ،‬در ابتدا فقط قصد داشتم یک حمام‬ ‫اضافی بگذارم ولی درکمال تعجب ‪،‬‬ ‫به نظرمیرسید این خانه قدیمی (ولی‬ ‫دوست داشتنی ) بیشتر از اینها کار‬ ‫دارد و به دنبال استهالک آن‪ ،‬به نظر‬ ‫رسید که تمامی خانه باید بازسازی‬ ‫شود‪ .‬من در ابتدا اراده کردم که این‬ ‫کار را بکنم و همان زمان بازسازی‬ ‫همان جا با همان نشاط همیشگی‬ ‫اقامت کنم ! اوایل خیلی آسان نبود‬ ‫ولی اراده قوی من باعث شد با‬ ‫خونسردی کامل بازسازی خود را به‬

‫بگیرید که با احتیاط بیشتری رانندگی‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫قبل از اینکه وارد محل کارتان شوید ‪،‬‬ ‫اراده کنید تا امروز نکته ای باارزش و‬ ‫جدیدتر یاد بگیرید‪.‬‬ ‫قبل از اینکه جلسه شروع شود ‪ ،‬می‬ ‫توانید تصمیم بگیرید که در آن جا‬ ‫آرامتر و با متانت بیشتری حضور پیدا‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫اولین اقدامات ‪:‬‬ ‫‪ -1‬نیت دلخواه خود را انتخاب و‬ ‫روی کاغذی یادداشت کنید‪.‬‬ ‫‪ -2‬تصمیم خود را با کسی در میان‬ ‫بگذارید که بتواند در رسیدن شما به‬ ‫هدفتان کمک حالتان باشد‪.‬‬

‫بله ! بیشتر مردم در ذهن خود رویاهای‬ ‫مختلف را می پرورانند ‪ .‬مانند ؛‬ ‫ازدواج و بچه دار شدن ‪ ،‬تغییر شغل‬ ‫یا موقعیت اجتماعی ‪ ،‬نویسندگی‬ ‫‪ ،‬کاستن وزن و یا مهاجرت به یک‬ ‫کشور دیگر ‪ .‬با داشتن اراده و تصور‬ ‫رویاهایمان ‪ ،‬در اینجا ما به منظور‬ ‫تحقق و اثبات آن تالش می کنیم و‬ ‫در نهایت اتفاقات جالبی رخ می دهد‬ ‫! اراده و خواستن ‪ ،‬قدرت مقاومت‬ ‫در مقابل نامالیمات را نیز می دهد ‪.‬‬ ‫همچنین قدرت تخیل باعث افزایش‬

‫پایان برسانم و در آخر چقدر لذت‬ ‫بخش بود‪ .‬داشتن اراده ای قوی در‬ ‫ارتباطات و مسائل اجتماع و یا حتی‬ ‫در سطح جهانی نیز بسیار کارآمد است‬ ‫‪ ،‬بطور مثال ‪:‬‬ ‫صبح قبل از اینکه از تختخواب خود‬ ‫پایین بیایید ‪ ،‬تصمیم بگیرد روز خوب‬ ‫و مفیدی را داشته باشید‪.‬‬ ‫قبل از خروج از خانه تصمیم بگیرید‬ ‫که با خانواده یا هم اتاقی خود ‪ ،‬وقت‬ ‫بیشتری را بگذارنید ‪.‬‬ ‫قبل از روشن کردن اتومبیلتان ‪ ،‬تصمیم‬

‫‪ -3‬از همین امروز برای به تحقق در‬ ‫آوردن تصمیم و رویای خود شروع‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫‪ -4‬ابتدا مطمئن شوید که اولین گام از‬ ‫رویاهایتان تحقق پیدا کرده و بعد از آن‬ ‫مرحله بعدی را آغاز کنید‪.‬‬ ‫با اراده ای قوی و تصور آن ‪ ،‬برای‬ ‫دیگران روشن کرده اید که هدف شما‬ ‫چیست ‪ ،‬از هم اکنون عزم خود را جزم‬ ‫کنید تا با جدیت به روهایتان تحقق‬ ‫بخشید‪.‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫‪48‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫بدترین جمالتی‬ ‫که یک زن به‬ ‫همسرش می تواند‬ ‫بگوید‬ ‫بحث‪ ،‬مشاجره و حتی دعوا برای‬ ‫همه زوج ها پیش می آید‪ .‬اما فرا‬ ‫گرفتن مهارتی که اجازه ندهید‬ ‫چنین روندی تبدیل به روال‬ ‫عادی زندگی مشترک شما شود‬ ‫بسیار مهم و ضروری است‪.‬‬ ‫بــطور حتم موارد بسیار زیادی وجود دارند‬ ‫که یک مرد هیچ وقـت نـمی خـواهـد از‬ ‫زبان همسرش بشنود‪“ .‬بریم خرید” یـکی از‬ ‫آنهاست‪ .‬با شنیدن چنین عباراتی متوجه‬ ‫خواهید شـد کـه کل بعد از ظهرتان در کنار‬ ‫اتاق پرو خانم تلف خواهد شـد‪.‬‬ ‫“تــو مـثـل پـدرت هسـتـی” یـکی دیـگر از‬ ‫این عبارات نـا گـوار اسـت و بـدتـر از آن‬ ‫شنـیـدن ” تـو مـثـل پـدرم رفتار مـی کـنـی”‬ ‫اسـت که می تواند به طور جدی مردها را‬ ‫آزار دهـد‪.‬‬ ‫بکار بردن برخی جمالت بطور دائم نه تنها‬ ‫کمکی به بهبود وضعیت زندگی شما نمی‬ ‫کند‪ ،‬بلکه آن را بر لبه مشاجرات دائمی‬ ‫و بیهوده قرار می دهد‪ .‬پس سعی کنید با‬ ‫تمرین‪ ،‬از گفتن آنها در جاهایی که ضرورتی‬ ‫ندارد خودداری کنید‪.‬‬ ‫در ایـن قـسـمـت چـنـد نـمـونـه از‬ ‫وحـشتـنـاک ترین‪ ،‬مــهیب ترین‪ ،‬دلخراش‬ ‫ترین و آزاردهنده ترین کلماتی را که یـک‬ ‫زن می تـوانـد در بـرابـر شوهرش بـر زبان‬ ‫بیاورد را ذکر کرده ایم‪.‬‬ ‫ ما باید با هم صحبت کنیم ‪:‬‬‫به خاطر داشته باشید که هیچ چیز مثبتی‬ ‫در مورد این عبارت وجود ندارد‪ .‬شما باید‬ ‫انتظار بر هم خوردن رابطه و یا شرکت در‬ ‫یک بحث طوالنی که چطور نمی تواند‬ ‫نیازهای او را براورده کنید را داشته باشید‪.‬‬ ‫به هر حال هیچ یک از موارد ذکر شده‬ ‫خوشایند نیستند و نمی توانید کار چندانی‬ ‫نسبت به آن انجام دهید‪ .‬این عبارت یک‬ ‫ضربه شست واقعی است‪ .‬حال تصور کنید‬ ‫که او از شما سوال کند ” تو فکر می کنی‬ ‫من چاقم؟” هیچ چیز بدتر‪ ،‬نیشدارتر و‬ ‫آزاردهنده تر از این وجود ندارد‪ .‬به هر حال‬ ‫همه چیز به خودتان بستگی دارد‪.‬‬ ‫ کی می خوای کارتو عوض کنی؟ ‪:‬‬‫"قبل از بیان این دست سواالت از خودتان‬ ‫بپرسید دقیقا از کدام وجه کار همسرتان‬ ‫گله دارید؟ به جای آنکه مدام همسرتان‬ ‫را سرزنش کنید بهتر است جلسات منظمی‬ ‫برای تبادل افکار و نظرات و اطالعات‬ ‫تان در مورد امکانات شغلی جدید داشته‬

‫باشید‪.‬‬ ‫گذشته از این واقعیت که شغل مردان برای‬ ‫آنها جنبه حیثیتی دارد به خاطر داشته باشید‬ ‫که تا جایی که ممکن است نباید درآمد‬ ‫پایین همسرتان را با تالش ناکافی وی برای‬ ‫تامین رفاه خانواده یکی ببینید‪ .‬اگر خودتان‬ ‫شاغلید در مورد کار خودتان صحبت کنید‬ ‫و هر کاری می کنید همسرتان را در جایگاه‬ ‫پاسخگویی اجباری قرار ندهید‪.‬‬ ‫ شماها خانوادگی اینطور هستید‪/‬تو هم‬‫عین باباتی ‪:‬‬ ‫اگر همسرتان نامرتب است یا مناسبت های‬ ‫مهم زندگی تان را فراموش میکند این مورد‬ ‫را با خود او حل کنید و از کشاندن پای پدر‬ ‫و برادر و بقیه افراد خانواده اش به جریان‬ ‫اجتناب کنید‪.‬‬ ‫وقتی چنین جمله ای را بکار می برید به‬ ‫همسرتان مستقیما این پیغام را می دهید که‬ ‫قصد تحقیر او را دارید‪ .‬بدیهی است که‬ ‫بکار بردن جمالتی از این دست به نقاط‬ ‫ضعفی که در خانواده همسرتان مشاهده‬

‫کرده اید اشاره می کند‪.‬‬ ‫ مادرم یا فالنی گفت که ممکن است این‬‫کار را انجام بدی ‪:‬‬ ‫وقتی این جمله را می گویید بی شک یک‬ ‫صحنه برای شوهرتان بازسازی می شود‬ ‫اینکه شما در مقابل دیگران زندگی شخصی‬ ‫تان و مشکالت آنرا بر مال کرده اید‪ .‬بدیهی‬ ‫است از آن پس هر چه از شما بشنود را به‬ ‫دیگران نسبت خواهد داد و بعدها به صفت‬ ‫ناخوشایند دهن بین هم ملقب خواهید شد‪.‬‬ ‫به جای همه اینها حتی اگر از یکی از‬ ‫اطرافیانتان به شما هشدار داده شده که‬ ‫همسرتان رفتارهای بطور مثال کنترل کننده‬ ‫دارد‪ ،‬به جای بیان آن از قول سوم شخص‬ ‫این مساله را از طرف خودتان مطرح کنید‪.‬‬ ‫ همیشه این کارو می کنی‪ /‬هیچوقت‬‫اینکارو نمی کنی ‪:‬‬ ‫اون از وضع غذا خوردنت اون از کارت اون‬ ‫از … با اینکار همسرتان را گیج می کنید که‬ ‫دقیقا کدام کارش شما را آزار داده است‪.‬‬

‫یاد بگیرید دقیقا روی مشکلی که شما را‬ ‫ناراحت کرده تمرکز کنید‪ .‬اگر از اینکه‬ ‫شوهرتان جوراب های کثیفش را در راهرو‬ ‫انداخته دلخورید به او نگویید تو همیشه‬ ‫همینجوری هستی‪ .‬صریح باشید و از کلی‬ ‫گویی پرهیز کنید‪ .‬این راه بهتری برای‬ ‫رسیدن به یک زندگی سالم و موفق است‪.‬‬ ‫ دوستم باردار شده ‪:‬‬‫شاید این عبارت در نگاه اول بی خطر به‬ ‫نظر برسد البته تا زمانیکه صدای او نازک‬ ‫نشده و نا امیدی در آن موج نزند‪ .‬شما باید‬ ‫بدانید که منظور واقعی او چیست‪ ” :‬کی‬ ‫ما بچه دار می شویم؟” مسیر انحرافی فوق‬ ‫العاده در این قسمت این است که به ظاهر‬ ‫وانمود کنید که همه چیز را قبول می کنید‪.‬‬ ‫اما متاسفانه هیچ کاری از دست شما بر‬ ‫نمی آید هنگامی که او به کنار شما بیاید و‬ ‫با صدای آرام بگوید‪“ :‬من باردارم”‪ .‬موفق‬ ‫باشی رفیق‪.‬‬ ‫ به چی فکر می کنی؟ ‪:‬‬‫خانم ها خیلی کنجکاو هستند‪ .‬آنها باید‬

‫از تمام افکار‪ ،‬احساسات‪ ،‬عالیق‪ ،‬عقاید‪،‬‬ ‫گمان ها و اشارات شما سر دربیاورند‪ .‬از‬ ‫سوی دیگر آقایون اصال دوست ندارند که‬ ‫در مورد همه چیز کاوش کنند و بحث راه‬ ‫بیندازند‪ .‬سکوت آنها را بیشتر راضی نگه‬ ‫می دارد‪.‬‬ ‫ نامزد قبلیم این کار رو نمی کرد ‪:‬‬‫چون شما هیچ وقت در مورد روابط قبلی‬ ‫خود با او صحبت نمی کنید به همین دلیل‬ ‫انتظار ندارید که او هم در این مورد با شما‬ ‫صحبت کند‪ .‬در چنین شرایطی او شما را‬ ‫علنا با مردی مقایسه می کند که خودش او‬ ‫را به زباله ها سپرده! اوه‪ ،‬خدای من‪ ،‬خیلی‬ ‫سریع از خودتان دفاع کنید‪.‬‬ ‫ پدر و مادرم می خواهند تو را ببینند ‪:‬‬‫مفهوم این عبارت از دو مورد خارج نیست‪:‬‬ ‫ رابطه شما کامال جدی می شود و‬‫اتفاقات مهمی در حال وقوع است‪.‬‬ ‫ قرار است تا مشکالت روانی شما در زیر‬‫میکروسکوپ روان شناسی خانواده مورد‬

‫بررسی قرار گیرد‪.‬‬ ‫تنها کاری که از دست شما بر می آید این‬ ‫است که امیدوار باشید تا پدر خانواده به‬ ‫یاد تعمیر آن چند سیم چین قدیمی که دارد‬ ‫نیفتد‪.‬‬ ‫ مرد باش ‪:‬‬‫هیچ چیز به اندازه زیر سوال بردن مردانگی‬ ‫آقایون دردآور نیست‪ .‬شما می توانید به‬ ‫راحتی مردانگی خود را با سبیلتان! اثبات‬ ‫کنید و از این طریق او را شرمنده کنید‪ .‬اما‬ ‫اگر نمی خواهید کار به این جا کشیده شود‬ ‫می توانید موضوع بحث را عوض کنید‪ .‬به‬ ‫عنوان مثال “آیا تو خودت یک زن کاملی؟‬ ‫شاید به خاطر همینه که اینقدر غر میزنی”‪.‬‬ ‫ من داشتم فکر می کردم که … ‪:‬‬‫اگر او به شما بگوید که ” من فکر می کنم…”‬ ‫شما واقعا باید با مسئله جدی برخورد کنید‪.‬‬ ‫من با شما شرط می بندم که موضوع بحث‬ ‫چیزی جز ازدواج‪ ،‬و یا یک پایان تلخ‬ ‫نخواهد بود‪ .‬خانم ها معموال چنین مسائلی‬ ‫را به روش های مختلف بیان می کنند مثال‪:‬‬

‫“تو چرا منو دوست داری؟” و یا “آیا تا حاال‬ ‫در مورد آینده فکر کردی؟”‪ .‬در برخورد با‬ ‫این مسائل شما باید همیشه یک راه فرار‬ ‫زیرکانه در سر داشته باشید و چه کاری بهتر‬ ‫از تغییر موضوع بحث‪.‬‬ ‫ خودم می توانم‪ ،‬کمک الزم ندارم ‪:‬‬‫شاید باور نکنید اما این جمله برای اکثر‬ ‫مردان آثار مخربی دارد‪ .‬همسر شما مانند‬ ‫هر انسان دیگری از اینکه وجود موثر و‬ ‫مفیدی داشته باشد به خودش افتخار می‬ ‫کند‪.‬‬ ‫گاه دلیل شما برای بیان این جمله این است‬ ‫که همسرتان کاری که قصد انجامش را‬ ‫دارد را به خوبی انجام نمی دهد؛ مشاوران‬ ‫معتقدند حتی اگر عملکرد شوهرتان در‬ ‫انجام کاری با شما متفاوت است آن را به‬ ‫شکلی زننده مطرح نکنید بعدها از اینکه‬ ‫نقش حمایتی همسرتان را از او گرفته اید‬ ‫پشیمان خواهید شد‪.‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

. ‫ماه حمایت و سالمت کلیه‬ March

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫ گوشت قرمز زیاد‬،‫ نمک زیاد‬، ‫شده‬ ‫ممکن‬ ‫ شما‬،‫با توجه به این حقیقت‬ MRI ‫و ادویه‌های تند برای کلیه‌ها خوب‬ ‫است تصمیم به جلوگیری از این‬ ‫ ولی هیچ یک نتونستن جواب‬،‫گرفتم‬ Thursday September 23, 2009 Tel: 905-889-2526 Fax: 905-889-3897 1389 ûBìpùì 1 úHñzXñK 44 44 ‫ بویژه جعفری‬،‫سبزیجات تازه‬ .‫نیست‬ ‫به سادگی از‬ ‫بیماری بگیرید و‬ ‫ در مشاوره با دکتر‬،‫ی به من دهند‬ ‌ ‫خاص‬ ‫ و از ادویه‌ها زیره طریق ارتقاء سالمت هر یک از اندام‬،‫ ترب‬،‫ سیر‬، ‫و گشنیز‬ ‫تائبی ریشه این مشکل در ضعف کلیه‌ها‬ .‫برای کلیه‌ها نافع می‌‌باشند‬ ‫ پاکسازی وتقویت آن عضو از‬ ‫با‬،‫ها‬ ‫ و با استفاده از مکمل‌ها‬.‫جستجو شد‬ ‫ یا چند مشکل زیر را‬۲ ‫ اگر شما‬ . ،‫بیماری‌ها جلو گیری کنید‬ ‫ ماه صدای‬۳ ‫تقویتی ایشان بعد از‬ ‫فیلتر‬ ‫ انرژی‌ام‬،‫بین?رفت‬ ly‫از‬BG‫گوشم‬ ÿoBíýG úz‫کار‬ üo ‫ما‬Q‫بدن‬ uA ò ßí‫عنوان‬ ì x‫به‬pP‫ها‬uA‫کلیه‬ úÞ lýðAl‫‌ها‬ý‫ه‬ì‫کلی‬Bü@‫تقویت‬ |˜| ‫ پاک سازی و‬،‫دارید‬ Dr. Taebi, DNM :‫برایتان ضروری است‬ ‫ی را در بدن انجام میدهند‬ ‌ ‫بسیار مهم‬ ‫که غالب ًا پائین بود بسیار بهبود پیدا‬ Toronto .lñß‫ی‬ ØýÏ‫افسردگی‬ ÃO Ao )ólG( î‫‌های‬ vWô‫ت‬ ûl‫حال‬ yÀ‫و‬hy،‫کرد‬ ûpìqôo ‫درد کمر‬ ‫و حمایت خاص‬ ‫نیاز به توجه‬ ‫و‬ ‌ýì‫باش‬ , p O p S õ ì , p P ù G : þ ð B ì o k þ HÆ ‫از‬ ‫میتواند‬ ‫کلیه‬ ‫از‬ ‫حمایت‬ ‫و‬Ïý‫تقویت‬ òì úG qôpOo@ êßzì ÿApG Àhy úÞ QuA ûly BøoBG ‫‌ها‬ ‫ا‬ ‫پ‬ ‫تورم‬ edema . ‫دارند‬ ‫بین‬ ‫از‬ ‫کامال‬ ‫نیز‬ ‫انرژی‬ ‫کمبود‬ ‫از‬ þH‫زیر‬ ðBW‫‌‌های‬ Å‫ناراحتی‬ oAõÎ óô‫و‬l‫‌ها‬ G ‫بیماری‬ qA úÞ lñßýì óBýG {OBíéÞ òýèôA ok ô lñßýì úÏWApì ‫جلوگیری‬ ‫نقرس‬ kidney/ ‫پکیج تقویت کلیه‌ها‬ ، ‫?و!!آرزو موفقیت‬Q ‫بسیار‬ uA Q‫تشکر‬ cAoBð }‫با‬ pv.‫رفت‬ íø Quk : ‫کند‬ qAlÏGô lì@îOBÚ|çì úG ÿrürÎ òÆõíø {ýK ÿlñ^ óBýG Ao ÿ o‫آمریکا‬ BíýG úzüo-ûB‫داالس‬ â@kõgBð p،‫ق‬ ýíÂ‫رضوان‬ ÐÚAô ok" ‌‫ی حالی‬ ‌ ‫ ب‬،‫ ضعف‬، ‫کمبود انرژی‬ support ïkõg< :Q×â ÿoBíýGô êßzì ò‫حافظه‬ ülñ^ ókp‫کاهش‬ Þ óBýG lø‫دوره‬ BßG Ao ûp‫و‬ìqô‫طوالنی‬ o xpPuA l‫بیماری‬ ðAõPýì püq‫یک‬ úPßð l‫از‬ ñ^ "‫بعد‬ .lñßýì ‌‫کاهش سریع و یا ضعف قوای جنسی‬ ‫میتواند در امر پاکسازی و تقویت‬ ‌ ü‫ناش‬ >‫اسید‬ ! l ðo A k‫زیادت‬ þ up P u A‫از‬ú z‫ی‬ o {‫روزمره‬ í ø B ù ñ ü A‫‌های‬ î ðô l‫د‬ý‫در‬ ì :koôBýG óBPüApG ÿpPzýG {ìAo@ô water ‫جمع شدن آب در بدن‬ þPcô ûkpÞ Üül¿O Ao ÀhyúP×âpýgA R B Û ý Û d O óB‫در‬ Okõg‫ناتوانی‬ úG .lýðAon‫و‬ã‫ضعف‬ G óBOkõg ‫احساس‬ BG Ao qôo ok ú‫نقاهت‬ ÛýÚk ûk -1 ‫کلیه‌ها شمارا کمک کرده و سنگ کلیه‬ ‫در بدن‬ êTì áBðpÇg ÿBùüoBíýG úÞ QuA òüA pãðBzð retention .lý‫و‬ñÞ k‫ماند‬ õg qA‫من‬ pülÛ‫با‬Oô l‫‌ها‬ ýñ‫و‬Þ‫زان‬ úWõO ‫را نیز دفع کند و بهبود تدریجی‌ کلیه‌ها‬ ‫راه رفتن را برام‬ rýð |Auto Immune| ÿBùüoBíý‫رس‬ Gô M‫زود‬ S| ,óB‫پیری‬ Æpu Practice‫‌ها‬s‫ه‬e‫پل‬lf ‫از‬lov،‫کرد‬ e.| ‫سخت‬ ‫سوزش در هنگام ادرار کردن‬ .‫و مثانه را موجب شود‬ ‫نمیتونستم باال‬ úP‫در‬ Öpâû‫ادرار‬ kBu ÿs‫کنترل‬ pè@qA .l‫و‬ðoAk‫پروستات‬ xpPuA ok þ‫مشکالت‬ é¾A úzüo ,lüoAk ÿklÏPì þüBðAõOô lýPvø BXñüA úßñüA qA| ‫ادرار کردن مکرر به خصوص در شب کلیه های سالم نیز عملکرد‬ ‫مشاوره‬ ,}oAõâ ûBãPuk ÿBùýPcAoBð ,þGAõg þ‫باال‬ G ,kokp‫سنین‬ u BO .lýñÞ û‫در‬ oBíy،‫میگرفتم‬ Ao kõg ÿBù‫گیجه‬ PíÏð .lýy‫سر‬ BG k‫و‬õñz،‫برم‬ g ‫عفونت های کلیه‬ ‫و‬ ‫میدهند‬ ‫ادرینال را بهبود‬ ‫غدد‬ ‫بنیه‬C‫تقویت‬ ‫ایشان‬ ‫تائبی‬ ‫دکتر‬ ‫با‬ úzüo úíøô úíø ûpùèkô þâ ‫شنوای‬ kpvÖA ,òì‫در‬ rì ÿ‫ضعف‬ Bøkok ount your blessings| .lðoAk xpPuA ëk ok،‫کردند‬ úzýíøô l‫پیشنهاد‬ üqõìBýG ó|æ‫را‬A ò‫‌ها‬ ýíø‫کلیه‬ Ao Qý‫وتقویت‬ ÏÚAô òüA -2 . .‫باالنس هرمون‌ها را موجب میشوند‬ ‫ریزش مو در سنین پایین‬ ‫بعد‬ ‫مثانه‬ ‫و‬w‫کلیه‬ W e w a n t t o k n o w h o to re‫عفونت‬ duce| | : l ü o A k û B ã ð ‫آرتروز‬ ۲۰ ‫ ماه احساس کردم‬۴ ‫ سالمت کلیه ها موجب از این دوره‬،‫در طب چینی‬ s‫فشار‬ tress ‫موجب‬ in any c‫‌ها‬ ase‫ه‬,‫کلی‬ any‌‫ی‬t‫ناراحت‬ ime, an‫و‬y p‫ضعف‬ lace ÿBøBüôo xBßÏðA óApãük oAlñK ô ,oBP×â ,oBPÖo" ‫ پف اطراف چشم‬/ ‫دایره سیاه‬ xp‫خون‬ PuA oAl‫فشار‬ Ûì úG îý‫و‬ÛPv،‫میشود‬ ì úÇGAo Bí‫قلب‬ yþPì|ç‫استرس‬ u ÐÚAô ok| ‫و‬ A‫‌‌ام‬ o ÿ‫جنسی‬ rý^ aýø‫قوای‬ ,lðoAl‫حتی‬ ð þÇGo،‫شدم‬ Bíy úGô‫جوان‬ QuA ó‫سال‬ Bykõg ‫ به همین دلیل‬،‫افزایش طول عمرمیشود‬ ‫را‬ }kõg úG QHvð Àhy pø ú×ýÊô .koAk úðAqôo ‫عفونت مثانه‬ ‫است که بسیاری از محصوالت ضد‬ .‫رفته بود دوباره فعال شد‬ ".lü‫بین‬ pýãð‫از‬ þ¿‫که‬hy óBìq pø ok Ao xpPuA oõÇ^ kp.‫‌‌آورد‬ ýãG kBü ú‫می‬ Þ Q‫بوجود‬ uA òüA ê---Tì( .lüpürLG lýøk pýýÓO lýðAõ‫اتاوا‬, Pýíð úÞAo.‌‌ÿ‫ف‬ rý^‫بیژن‬ pø -3 ‫ضعف در زانو‬ ‫پیری طبیعی بر روی عملکرد کلیه ها‬ ‫تاثیر‬ ‫تحت‬ ‫را‬ ‫‌ها‬ ‫ه‬ ‫کلی‬ ‫دیابت‬ ÿrý^ BíyúÞ óBìqpø" .ûlG {øBÞ þPýÏÚõì‫بیماری‬ pøokô þüBørý^ ú^ pýýÓO RolÚ úÞ lýyBG ØÚAô )Bø úPynâ ‫دیابت‬ .‫متمرکز شده است‬ ‫شدید هر ماه چند روز‬ |æBG ê‫کاهش‬ DBvì êc‫را‬ ÿAp‫‌ها‬ G ó‫ن‬ BO|þ‫ آ‬ü‫کارکرد‬ BðAõO ,lüqõ‫و‬ì@‫داده‬ þì lül‫قرار‬ W )ûlñ‫‌های‬ ü@ÿBør‫درد‬ ý^(|l‫کمر‬ üoAk Ao ‫سن‬ ّ øBÞ‫در‬ :êýHÚ‫کاهش‬ qA Bì þâ‫ی‬ l ð q û l í Î ÿ B ù u p P u A " . k ô p ý ì ïlÎ ,‫یک‬ óApãük‫از‬ó‫بعد‬ kpßð ‫سالگی‬ ëõHÚ .løl۵۰ ýì { Ao B"íy óAõPý--------‫شنوایی‬ ì Ao BùupPuA òüA úíø êÞok .l‫مشکالت‬ ðpýãýì BíyqA ‫قوای‬ úG Ao Q‫پیشنهاد‬ íÏð ÿBøok،‫میکرد‬ kõg òüA ‫نشین‬ úÞ ,lýñÞ‫خانه‬ ÿoAn‫را‬ âpß‫من‬ y -4 ‫سرما‬ ‌ ‫و این دلیل اصل‬ .‫میدهد‬ ,ÿoBÞ xpPuA ,þâkAõðBg xpPuA ,þèBì xpPuA .lüB‫تائبی‬ zãýì Bí‫دکتر‬ y ÿôo ‫ به‬þ‫شروع‬ ðAõOBð ,ú‫گوشم‬ PynâBüô‫مدت‬ QýÏÚõ‫طوالنی‬ ì àü òPÖp‫خوردگی‬ ünK ok þüBðAõO ‫نشانه‬ ÿpýâk‫تواند‬ Bü þüBðAõ‫می‬ O ïl‫ضعف‬ Î" .kpÞ þ‫موارد‬ GBü|úzüo‫اغلب‬ rý^ àü‫در‬ ok ‫برای تقویت کلیه و تغییر‬ ‌ p‫جنس‬ ,)ÿoBí .‫‌باشد‬ ýG(þív‫ی‬W‫م‬x‫بیماران‬ pPuA ,þ‫این‬ éý¿d‫در‬ O x‫ی‬ PuA Bøo‫بیشتر‬ ô ólýz‫صدا‬ hG ÿB‫این‬ ùyôo‫کم‬ òPg‫کم‬ õìBý‫و‬ð Bü،‫کرد‬ ô ólý‫صدا‬ zhG ok ".ò‫بیماری‬ Pgõì@ êGB‫یک‬ Ûì ok Q ìôBÛì Bü‫به‬ô l‫را‬ülW‫خود‬ RBÎ‫های‬ õÂõì Gr‫درد‬ atitu‫این‬ de is‫بهبودی‬ the open‫باعث‬ door ‫غذایی‬ to abun‫رژیم‬ dance| | ‫شد‬ ‫عنوان‬ ‫نقش‬ ‫کلیه‬ ‫سالمت‬ ‫برای‬ ‫غذای‬ ‫رژیم‬ , ÿ r ý ^ k o õ ì o k ó k p Þ p ß Ö k B ü q , þ ñ ø m x p PuA Q u A ú Ç G A o x p ƒ ƒ ƒ ƒ ƒ ƒ ƒ ƒ P u A B ø x p P u A q A þ é ý g ò P y A k û B ã ð , B ù ð B v ð A ô þ é H Ú k o A õ ì ô B ø ú P y n â ó k p Þ pg BG‫که‬ pHì‫است‬ BPLu ûB‫ماه‬ ì ût‫چند‬ ü ô Ø‫االن‬ ý×hO |$،‫شد‬ |30| ،‫بخوابم‬ .‫ندارم‬lü‫درد‬ ëk‫سرخ‬ ô þðAp‫غذاهای‬ ãð ô QýðB‫‌کند؛‬ H¿Î ‫ی‬ ,þ‫م‬u‫ایفا‬ BvcA‫را‬x‫ی‬ p P uA úG Bùð@ ëBÛ‫نمیتونستم‬ PðA ô þðBíýzK‫‌ها‬ ô‫ب‬ xp‫ش‬O ,î‫که‬zg‫جایی‬ RBuBv‫تا‬cA þ‫ضعف‬ ñøm xpPu‫گفت‬ A kõg ò‫‌توان‬ üAô |R‫ی‬el‫م‬ atio, n‫دهد‬ ship S‫نشان‬ tress| ‌ ‫مهم‬ äñZupnac. ýu òýW úPvG Toronto 2 Ao ÿkByô {ìAo@ úÞ þOBuBvcA úíø ô þãPvßy ‫تشکل‬ ‫و‬ÎB،‫دیدیم‬ Alex xpPuA U G koAõì òü‫بسیاری‬ A úíø .ûl‫متخصصین‬ ñü@ ÈGAôo ô ûlñü@ .‫است‬ ÿBùPýÚ|ç‫بیماری‬ g ô koô@ þ ì Bíy ÿ‫گام‬ ApG Ao‫اولین‬ ÿkBüq ÿ‫اندام‬ oBývG

xpPuA {øBÞ BG pPùG þPì|çu

‫کلیه‬ ‫های شما‬

‫؟‬ ! ‫چطورند‬

Bu5038/6566û8tü:ôòW orkshop| ô oBñýíu (416) 548 6468 .-l(ð:B9uú0oP5Î)þ ×éO| :þHDBO pPÞk àýñýéÞ þéK þðBìo k RBìlg ì Iýu@ Bì ólG úG RBuBvcA úðõã^ ÝôpÎ ô IéÚ ÿBø ÿoBíýG ,}oAõâ ûBãPuk ÿBùüoBíýG ,þâkpvÖA ,qôpOo@ ,xpPuA ô ko k {øBÞ DBìpéÚÖ Q ê¾vBOc,x Bð Æ Q,HS)ô$B1W2ô0o.q0o0ÿ )$65|( DPA| ÝôpÎ.lôýI )$B3í0O p|(üqþòð×réOõBuG ïI |( ABpGio-Feed-Back| QvO

õñOoõO QÚô úG IytenTV 8:30 ‫شبکه‬ QÎB‫از‬ u ‫شب‬ úHñy۸:۳۰ úu ‫ساعت‬ pøAF‫شنبه‬ N| | ‫پنج‬ óAp‫هر‬ üA p،‫تائبی‬ üõ¿O ‫دکتر‬ ëBðBÞ‫زنده‬ qA þ HDBO pPÞk‫برنامه‬ þðõürüõéO ûlðq úìBðpG ‫تلویزیونی‬

‫ سوپر هفت سین‬،‫ سوپر شایان‬،‫ عسل الویچ‬:‫ مراکز پخش جینسنگ طالیی‬Health Link pharmacy d 905.508.6668 :‫سفارش تلفنی‬

Dr. E. Taebi,

9555 Yonge St, Unit 15, Physio Clinic, Richmond Hill. www.drtaebi.com T: 905.508.6668 drtaebi@yahoo.com ‫کلنیک دکتر تائبی‬

Health Link Pharmacy - 905-508-2292

‫‪45‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫خوب پیش می‌‌رود‪ ،‬اگر کمکتان می‌کند که‬ ‫اضطراب را از خودتان دور کنید و افکار‬ ‫مثبت را در شما تقویت می‌کند‪ ،‬پس عاقالنه‬ ‫است که دوباره آن را تنتان کنید‪ .‬اما اگر آن‬ ‫شیئی که برایتان شانس می‌آورد را گم کنید‪،‬‬ ‫این طرز تفکر جلوی عملکردتان را می‌گیرد‪".‬‬ ‫انتظار و توقع ابزاری بسیار قدرتمند است‪.‬‬ ‫مطالعات بطور مداوم بر تاثیر پالسیبو (هم‬ ‫مثبت و هم منفی) تاکید می‌کند که با قدرت‬ ‫انتظارات و توقعات شکل می‌گیرند‪ .‬بااینحال‬ ‫خرافات می‌توانند اثری منفی در زندگیمان‬ ‫بگذارند‪ ،‬مخصوص ًا اگر با یک عادت بد‬ ‫مثل قمار همراه شوند‪ .‬اگر قماربازی هستید‬ ‫که باور دارد می‌تواند شانس بیاورد‪ ،‬این باور‬ ‫باعث ایجاد مشکل می‌شود‪.‬‬ ‫دکتر ویز می‌گوید‪ ،‬خرافات ترس‌آور هم‬ ‫ممکن است در زندگیمان ایجاد مشکل کرده‬ ‫و اضطراب‌های زیادی برایمان به‌وجود آورد‪.‬‬ ‫مث ً‬ ‫ال آنهایی که از سیزدهم ماه می‌ترسند و‬ ‫به‌خاطر آن روز پروازشان را عوض می‌کنند‬ ‫یا قرار مالقاتشان را برهم می‌زنند‪ .‬این نوع‬ ‫خرافه‌ها هیچ فایده‌ای در بر ندارد‪.‬‬ ‫و خرافاتی‌ها بیشتر ‪...‬‬ ‫خرافاتی بودن چیزی که بیشتر وقت‌ها از‬ ‫کودکی یاد می‌گیریم‪.‬‬ ‫دکتر ویز می‌گوید‪" ،‬به طور کلی زنان خرافاتی‌تر‬ ‫از مردها هستند‪ ".‬خانم‌ها معمو ً‬ ‫ال بیشتر دچار‬ ‫اضطراب می‌شوند یا حداقل می‌توان گفت‬ ‫بیشتر به‌خاطر این اضطرابات نزد متخصص‬ ‫می‌روند‪ ".‬گرچه متغیرهای شخصیتی عامل‬ ‫مهمی در ایجاد خرافات نیست اما شواهدی‬ ‫وجود دارد که نشان می‌دهد اگر نسبت به آدم‬

‫های عادی مضطرب‌تر باشید‪ ،‬احتمال اینکه‬ ‫خرافاتی‌تر باشید بیشتر است‪.‬‬ ‫دکتر ویز می‌گوید‪ ،‬منبع کنترل ما می تواند‬ ‫یک عامل مهم در خرافاتی بودن ما باشد‪.‬‬ ‫اگر یک منبع کنترل درونی داشته باشید‪ ،‬باور‬ ‫خواهید داشت که مسئول همه چیز هستید؛‬ ‫باور خواهید داشت که مسئول سرنوشت‬ ‫خود هستید و می‌توانید موجب بروز اتفاقات‬ ‫شوید‪ .‬اگر منبع کنترلتان بیرونی باشد‪ ،‬این‬ ‫زندگی است که اتفاقات را برای شما به‌وجود‬ ‫می‌آورد‪ .‬آنهایی که منبع کنترلشان بیرونی‬ ‫است بیشتر خرافاتی هستند و دلیل آن هم‬ ‫این است که می‌خواهند قدرت بیشتری روی‬ ‫زندگیشان پیدا کنند‪" .‬یک دلیل اینکه زن‌ها‬ ‫بیشتر از مردها خرافاتی هستند این است که‬ ‫زن‌ها حتی در جامعه مدرن امروزی تصور‬ ‫می‌کنند که نسبت به مردان تسلط کمتری بر‬ ‫سرنوشتشان دارند‪".‬‬ ‫مطالعات نشان می‌دهد که هوش تاثیر‬ ‫چندانی بر خرافاتی شدن افراد ندارد‪ .‬دکتر‬ ‫ویز می‌گوید‪ ،‬در دانشکده هاروارد—که‬ ‫همه تصور می‌کنند پر از آدمهای بسیار‬ ‫باهوش است—دانشجویان مرتب دستشان‬ ‫را روی پای مجسمه جان هاروارد (‪John‬‬ ‫‪ )Harvard‬برای خوش‌شانسی می‌مالند‪.‬‬ ‫به‌طور‌کلی‪ ،‬خرافات‪ ،‬مثل سایر آیین‌ها‪،‬‬ ‫می‌تواند بخشی از یک فرهنگ یا جامعه‬ ‫شود و می‌تواند به نزدیک کردن آدم‌ها به‬ ‫همدیگر هم کمک کند‪ .‬دکتر ویز می‌گوید‪،‬‬ ‫"اکثر آدم‌های خرافاتی‪ ،‬آدم‌هایی بسیار عادی‬ ‫هستند و هیچ مشکلی ندارند‪".‬‬

‫‪44‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫روان‌شناسی خرافات و خرافه پرستی‬ ‫شما هم مثل اکثر مردم‪ ،‬گاهی‬ ‫بدون اینکه خودتان متوجه باشید‪،‬‬ ‫افکار یا رفتارهای خرافاتی به‬ ‫سراغتان می‌آید‪ .‬یک لحظه فکر‬ ‫کنید‪ :‬آخرین باری که به تخته‬ ‫زدید‪ ،‬از دیدن گربه سیاه دوری‬ ‫کردید‪ ،‬بین خط راه رفتید‪ ،‬یا‬ ‫فال روزانه‌تان را خواندید کی‬ ‫بود؟ اینها همه نمونه‌هایی از‬ ‫خرافات یا آنچه دکتر استوارت‬ ‫ویز (‪ )Stuart Vyse‬در کتاب اعتقاد به‬ ‫جادو‪ :‬روان‌شناسی خرافات‪ ،‬تفکر‬ ‫جادویی می‌نامد‪ ،‬است‪.‬‬ ‫بیشتر از نیمی از ایرانی‌ها تایید می‌کنند که‬ ‫کمی خرافاتی هستند‪ .‬عالو ‌ه بر‌این‪ ،‬اعتقاد‬ ‫به جادوگران و فالگیرها‪ ،‬روح و خانه‌هایی‬ ‫که ارواح آنها را تسخیر کرده‌اند‪ ،‬طی چند‬ ‫سال گذشته بسیار رونق گرفته است‪ .‬اما واقع ًا‬ ‫روان‌شناسی پشت این طرز تفکر چیست و آیا‬ ‫این نوع نگرش موجب آزارمان است یا اینکه‬ ‫در زندگی کمک حالمان؟ از کی اعتقادات‬ ‫خرافی اینقدر متداول شده است؟‬ ‫خرافات‪ :‬آیین یا مایه اضطراب؟‬ ‫برای اینکه بفهمیم خرافات چیست‪ ،‬بهتر است‬ ‫از تعریف آن شروع کنیم‪ .‬از این گذشته‪ ،‬همه‬ ‫آیین‌ها و اعتقادات سنتی‪ ،‬خرافات نیستند‪.‬‬ ‫دکتر ویز اعتقاد دارد‪" ،‬مرز آن این است که‬ ‫ببینید آیا یک اهمیت جادویی به آن آیین یا‬ ‫اعتقاد می‌دهید یا نه‪".‬‬ ‫بعنوان مثال‪ ،‬اگر ورزشکاری قبل از مسابقه‬ ‫یک آیینی برای خود اتخاذ می‌کند که به گفته‬ ‫دکتر ویز بسیاری از مربیان هم آن را توصیه‬ ‫می‌کنند‪ ،‬به آن ورزشکار کمک می‌کند تا خود‬ ‫را آرام کند‪ .‬دکتر ویز می‌گوید‪" ،‬این خرافات‬ ‫نیست‪ ".‬از طرف دیگر‪ ،‬او اعتقاد دارد که اگر‬ ‫فکر کنید اگر به یک تعداد مشخص توپ را‬ ‫زمین بزنید باعث می شود برنده شوید‪ ،‬دیگر‬ ‫وارد قلمرو خرافات شده‌اید‪.‬‬ ‫شاید تعجب کنید اگر بگوییم یکسری‬ ‫رفتارهای خرافاتی‪ ،‬مثل شمردن تعداد دفعاتی‬ ‫که توپ را زمین می‌زنید‪ ،‬نشانه اختالل‬ ‫وسواسی‪-‬اضطرابی است‪ .‬افراد مبتال به این‬ ‫اختالل به انجام دوباره و دوباره برخی کارها‬ ‫وسواس دارند که این وسواس معمو ً‬ ‫ال در‬ ‫زندگیشان ایجاد مشکل می‌کند‪ .‬یک نمونه‬ ‫خوب از آن شخصیت جک نیکلسون در فیلم‬ ‫“‪ ”As Good As It Gets‬است که همیشه از‬ ‫روی ترک‌های کف پیاده‌رو می‌پرد و باید هر‬ ‫روز سر یک میز مشخص در رستوران بنشیند و‬

‫نمی تواند که هیچ تغییری هم در این عادات‬ ‫خود ایجاد کند‪ .‬بااینکه خیلی از عالئم این‬ ‫اختالل شبیه به رفتارهای خرافاتی است اما‬ ‫دکتر ویز اعتقاد دارد که بیشتر شواهد مبنی‬ ‫بر این است که این دو هیچ ارتباطی با هم‬ ‫ندارند‪.‬‬ ‫دکتر پاول فاکس‌من (‪)Paul Foxman‬‬ ‫متخصص اضطراب از دانشگاه برلینگتون‬ ‫در این زمینه می‌گوید‪" ،‬ما فکر نمی‌کنیم که‬ ‫اختالالت اضطراری مثل اختالل وسواسی‪-‬‬ ‫اضطرابی‪ ،‬تفکرات خرافاتی هستند‪ .‬ما‬ ‫آنها را تفکرات غیرمنطقی می‌دانیم و بیشتر‬ ‫بیماران ما این را درک می‌کنند‪ .‬اما من‬

‫بیمارانی هم دارم که می‌گویند اعتقاد دارند‬ ‫که اگر نگران چیزی نباشند‪ ،‬آنوقت احتمال‬ ‫اتفاق افتادن آن از بین می‌رود‪ ،‬این یک نوع‬ ‫تفکر خرافاتی است‪".‬‬ ‫رمز کار این است که به تفکرات خودتان‬ ‫توجه کنید‪ ،‬مخصوص ًا اگر عالئمی از نگرانی‬ ‫و اضطراب—استرس‪ ،‬نگرانی بیش از‬ ‫حد‪ ،‬مشکل در خوابیدن‪ ،‬افکار وسواسی و‬ ‫خستگی—را در خودتان مشاهده می‌کنید‪.‬‬ ‫اگر چنین عالئمی را در خودتان می‌بینید‬

‫یا متوجه شده‌اید که رفتارهای تکراری شما‬ ‫خارج از کنترلتان است—چه خرافی باشند‬ ‫چه نباشند—حتم ًا به متخصص مراجعه کنید‪.‬‬ ‫نیروهای محرک‬ ‫پشت همه خرافه‌ها میل به داشتن کنترل و‬ ‫قطعیت بیشتر است‪ .‬ما به دنبال یک قانون یا‬ ‫توضیح برای علت اتفاق افتادن چیزها هستیم‪.‬‬ ‫دکتر ویز می‌گوید‪" ،‬گاهی‌اوقات ایجاد یک‬ ‫قطعیت نادرست بهتر از نداشتن هیچ قطعیتی‬ ‫است‪ .‬این را اکثر تحقیقات و مطالعات هم‬ ‫ثابت می‌کند"‪.‬‬ ‫مصاحبه‌های کاری‪ ،‬امتحانات و سایر موقعیت‬ ‫هایی که دوست داریم کارها خوب پیش‬

‫برود—صرفنظر از میزان آمادگی یا عملکرد‬ ‫خودمان—می‌تواند موجب پدید آمدن افکار‬ ‫خرافی شود‪ .‬دکتر ویز می‌گوید‪ " ،‬معمو ً‬ ‫ال‬ ‫موقعیت‌هایی در زندگیمان ایجاد می‌شود که‬ ‫اتفاق مهمی باید بیفتد‪ ،‬تا آنجا که توانستیم‬ ‫برای آن خودمان را آماده کرده‌ایم اما هنوز‬ ‫هیچ‌چیز قطعی نیست‪ .‬هنوز هیچ چیز مشخص‬ ‫نشده است‪ .‬مهم نیست که چقدر خودتان را‬ ‫برای آن اتفاق آماده کرد ‌ه باشید یا چقدر‬ ‫اعتماد به نفس دارید‪ ،‬هنوز هم هر اتفاقی‬

‫ممکن است بیفتد و همه چیز خارج از کنترل‬ ‫شماست‪ .‬خرافات باعث می‌شود مردم فکر‬ ‫کنند که یک کار دیگر برای نزدیک کردن‬ ‫خود به آن نتیجه‌ای که می‌خواهند را انجام‬ ‫داده‌اند‪".‬‬ ‫دوست یا دشمن؟‬ ‫احساس امنیت و اعتماد مهمترین فوایدی‬ ‫است که از افکار یا رفتارهای خرافی—مثل‬ ‫برداشتن یک شیء یا پوشیدن لباسی که به‬ ‫نظرمان برایمان شانس می‌آورد‪ --‬نصیب ما‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫دکتر فاکس‌من می‌گوید‪ ،‬یک تاثیر پالسیبو‬ ‫مثبت وجود دارد—اگر فکر می‌کنید چیزی‬

‫کمکتان می‌کند‪ ،‬پس حتم ًا کمکتان خواهد‬ ‫کرد‪" .‬اعتقادات قدرت اعجاب‌آوری‬ ‫دارند‪ .‬اگر نتیجه فقط به‌خاطر شانس باشد‪،‬‬ ‫اعتقادات دیگر تاثیری نخواهند داشت اما‬ ‫وقتی عملکرد شما عامل مهم در نتیجه باشد‪،‬‬ ‫افکار خرافی انرژی بیشتری به شما خواهد‬ ‫داد‪".‬‬ ‫دکتر ویز می‌گوید‪" ،‬افکار خرافی می تواند‬ ‫یک اثر روانی واقعی داشته باشد‪ .‬مث ً‬ ‫ال اگر‬ ‫وقتی یک بلوز خاص را تنتان کنید‪ ،‬همه چیز‬

‫‪43‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫آیا می توان‬ ‫همچنان با ‪5%‬‬ ‫پیش پرداخت وام‬ ‫مسکونی دریافت‬ ‫کرد؟‬ ‫یکی از سؤاالتی که همچنان‬ ‫توسط مشتریان و افرادی که تصم‬ ‫ّ‬ ‫‪w‬یم به خرید ملک مسکونی دارند‬ ‫این است که آیا میتوان مانند سابق‬ ‫تنها با ‪ 5%‬پیش پرداخت‪ ،‬وام ملک‬ ‫مسکونی دریافت کرد یا خیر?‬ ‫این تغییر در ارائۀ وام مسکن بعد از‬ ‫مدت طول عمر وام از ‪ 30‬سال‬ ‫کاهش ّ‬ ‫به ‪ 25‬سال (برای وام هایی که کمتر از‬ ‫‪ 20%‬پیش پرداخت داشته اند و باید‬

‫توسط شرکتهای بیمه ‪ ,‬بیمه می شدند)‬ ‫ّ‬ ‫در سال ‪ 2012‬از سوی دولت به بانکها‬ ‫ابالغ شد‪ .‬به این دلیل همچنان عموم‬ ‫مردم بر این باورند که دیگر به هیچ وجه‬ ‫امکان دریافت وام ‪ 5%‬وجود ندارد‪.‬‬ ‫میسر می‬ ‫در حالی که این امرهمچنان ّ‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫در گذشته ‪ -‬یعنی قبل از به اجرا درآمدن‬ ‫قوانین جدید و سخت گیری از سوی‬ ‫دولت فدرال به بانکهای کانادا – هر‬ ‫فردی با ‪ 5%‬پیش پرداخت می توانست‬ ‫معینی نسبت به شرایط‬ ‫تا یک حد‬ ‫ّ‬ ‫کردیتی و درآمدی وام مسکن دریافت‬

‫کند‪ .‬درصورتی که هم اکنون با همۀ این‬ ‫سخت گیریها و تغییرات نیز‪ ،‬به همان‬ ‫حد‬ ‫شخص می تواند مقداری کمتر از ّ‬ ‫قبلی وام تع ّلـق پذیرد‪ .‬برای مثال‪ ،‬اگر‬ ‫که شخص مذکور در گذشته می توانست‬ ‫تا سقف ‪ 370‬هزار دالر وام دریافت‬ ‫حد اکثر ‪ 300‬هزار دالر‬ ‫کند‪ ،‬اکنون تا ّ‬ ‫صالحیت کسب وام خواهد داشت‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫مجدد ًا تأ کید و تکرار می کنیم که فرد‬ ‫ّ‬ ‫درخواست کننده می بایست از شرایط‬ ‫درآمدی و کردیتی مناسبی برخوردار‬ ‫باشد تا ابتد ًا از سوی شرکتهای بیمۀ وام‬ ‫مسکن مقبول واقع شود‪ ،‬و نهایت ًا بانک‬ ‫مورد نظر با درخواست موافقت کند‪.‬‬ ‫افراد شاغلی که زیر ‪ 20%‬و افراد خود‬ ‫اشتغالی که پایین تر از ‪ 25%‬از ارزش‬ ‫ملک را پرداخت نموده اند‪ ،‬می بایست‬ ‫قبولی شرکتهای بیمۀ مسکن را دریافت‬ ‫نمایند‪ .‬سختگیری ها و قوانین جدیدی‬ ‫که در سال ‪ 2012‬از سوی دولت کانادا‬ ‫به بانکها ابالغ شد‪ ،‬تأثیر قابل مالحظه‬ ‫ای بر جریان خرید و فروش امالک‬ ‫مسکونی و بازار امالک گذاشت و‬ ‫بسیاری از مردم را نسبت به خرید یا‬ ‫فروش ملک نگران کرد‪ .‬ولی سال‬ ‫‪ 2013‬سال مالی مناسبی در خدمات‬ ‫بانکی پیش بینی شده است که در هفتۀ‬

‫مفص ً‬ ‫ال به آن خواهیم پرداخت‪.‬‬ ‫آینده‬ ‫ّ‬ ‫در آخر باید توصیۀ مهمی خدمت‬ ‫دوستان عرض کنیم‪ .‬توانایی دریافت‬ ‫وام مسکونی با ‪ 5%‬پیش پرداخت‪،‬‬ ‫نباید شما را وسوسۀ خرید ملکی نماید‬ ‫که در وسع بودجۀ درآمدی و پرداختی‬ ‫تان نیست‪ .‬زیرا نه تنها ممکن است‬ ‫سابقۀ اعتباری و کردیتی خود را در نزد‬ ‫بانکها خراب نمائید‪ ،‬بلکه در شرکت‬ ‫مشخصاتتان ثبت‬ ‫های بیمه نیز اسم و‬ ‫ّ‬ ‫شده و امکان دریافت وام را برایتان‬ ‫نامیسر نماید‪.‬‬ ‫مدت مدیدی‬ ‫تا ّ‬ ‫ّ‬

‫‪42‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫راهنمای انتخاب کیف برای بانوان‬ ‫«این یکی خوب است‪ .‬آن یکی‬ ‫چطور؟! این مدل جادارتر است‪،‬‬ ‫این یکی کاربردی‌تر است‪ ،‬ولی‬ ‫رنگ آن یکی مناسب‌تر است‪»...‬‬ ‫اینها جمالتی است که هنگام‬ ‫خرید دست‌کم یک‌بار از ذهن‬ ‫همه ما گذشته‪ ،‬فرقی هم نمی‌کند‬ ‫که سخت‌پسند باشیم یا دنبال یک‬ ‫خرید راحت‪ ،‬در نهایت تمام‬ ‫فروشگاه را باال و پایین می‌کنیم و‬ ‫دست آخر به خودمان می‌آییم و‬ ‫می‌بینیم یک روز تمام یا حداقل‬ ‫یک نیم‌روز گذشته و ما هنوز برای‬ ‫انتخاب سردرگم هستیم‪.‬‬ ‫به هر حال این هم یکی از مزایای تنوع است‬ ‫که باید با آن کنار آمد‪ ،‬اما «ایده‌آل» خیال‬ ‫دارد این کنار آمدن را ساده‌تر و راه شما را تا‬ ‫انتخاب کوتاه‌تر کند و به شما اجازه بدهد تا‬ ‫از این همه تنوع لذت ببرید و با وجود وقت‬ ‫کمتری که برای خرید می‌گذارید نتیجه بهتری‬

‫بگیرید‪.‬‬ ‫ایده‌آل به مرکز خریدهای مختلف سر می‌زند‬ ‫و از میان همه انتخاب‌های مناسب‌ترین‬ ‫انتخاب‌ها را گلچین و به شما معرفی می‌کند‪.‬‬ ‫این گزارش نگاهی است به کیف‌های زنانه‬ ‫مرکز خرید قائم که حاال برای خودش یکی از‬ ‫بورس‌های خرید کیف و کفش است‪.‬‬ ‫می‌بینید که دردسرهای گشت‌و‌گذار می‌ماند با‬ ‫ما و شیرینی انتخاب هم با شما!‬ ‫قابل‌انعطاف!‬ ‫این هم یک کیف قابل‌انعطاف! اگر کیف‌های‬ ‫شق‌ورق را نمی‌پسندید این مدل کیف را به‬ ‫شما توصیه می‌کنیم‪.‬‬ ‫این کیف تمام چرم‪ ،‬همان‌طور که شما‬ ‫می‌خواهید روی شانه‌هایتان جا می‌گیرد و‬

‫متناسب با وسایلی که درون آن قرار می‌دهید‬ ‫فرم خودش را پیدا می‌کند‪.‬‬ ‫البته طبیعی است که با انتخاب این مدل باید‬ ‫دردسر پیدا کردن وسایل ریزودرشت‌تان را‬ ‫هم به جان بخرید! درون این کیف دو جیب‬ ‫طراحی شده که می‌تواند جای مناسبی برای‬ ‫کیف پول شما باشد‪.‬‬ ‫البته یک جیب جداگانه مخصوص تلفن‬ ‫همراه هم دارد‪.‬‬ ‫رنگ‌های انتخابی‪ :‬بنفش‪ ،‬سرمه‌ای‪ ،‬قهوه‌ای‬ ‫و عسلی‬ ‫صاحب ‪ 2‬کیف می‌شوید!‬ ‫با انتخاب این مدل با یک تیر دو نشان زده‌اید!‬ ‫یک کیف بزرگ که بلندی دسته‌هایش به شما‬ ‫اجازه می‌دهد آن را روی شانه‌تان نگه دارید‬ ‫و یک کیف کتابی کوچک که هم می‌تواند‬ ‫نقش کیف پول را برای شما بازی کند و هم‬ ‫یک کیف کوچک که در مهمانی رسمی به‬ ‫کارتان می‌آید‪ .‬توضیح بیشتر اینکه‪ ،‬همراه این‬ ‫کیف (منظور کیف کتابی است) یک زنجیر‬ ‫بلند هم هست که به مراتب انتخاب شما را‬ ‫رسمی‌تر می‌کند‪ .‬جنس این کیف از چرم‬ ‫مصنوعی است‪.‬‬ ‫رنگ‌‌های انتخابی‪ :‬آجری‪ ،‬قهوه‌ای و مشکی‬

‫کامال با شما هماهنگ می‌شود‬ ‫این کیف که باز هم از چرم مصنوعی است‬ ‫می‌تواند یک کیف دم‌دستی مناسب برای‬ ‫شما باشد‪ .‬این مدل ترکیبی از رنگ‌های‬ ‫کرم‪ ،‬قهوه‌ای و سرمه‌ای است‪ ،‬بنابراین برای‬ ‫هماهنگ شدن با آن دست‌تان کامال باز‬ ‫است‪ .‬پشت این کیف هم یک جیب کار شده‬ ‫که می‌تواند جای مناسبی برای کیف‌پول یا‬ ‫تلفن همراه شما باشد‪ .‬نگران دسته‌های کوتاه‬ ‫این مدل نباشید چون بند بلند آن به شما‬ ‫اجازه می‌دهد درست مثل یک کیف رودوشی‬ ‫از آن استفاده کنید‪.‬‬ ‫رنگ‌های انتخابی‪ :‬ترکیب رنگ کرم و‬ ‫قهوه‌ای‪ ،‬سرمه‌ای و قهوه‌ای و مشکی ساده‬ ‫"خاص‌شوید!‬

‫یک پیشنهاد ویژه برای خانم‌هایی که‬ ‫رنگ‌های خاص را می‌پسندند! طراحی این‬ ‫کیف به‌گونه‌ای است که با باز کردن زیپش‬ ‫به یک حجم مستطیل شکل کامل می‌رسید‪.‬‬ ‫لوال‌های ظریف و ‪‌V‬شکلی که در دو طرف‬ ‫کیف کار شده دهانه کیف را کامال باز‬ ‫می‌کند‪ ،‬بنابراین به‌راحتی می‌توانید به همه‬ ‫وسایل درون کیف‌تان دسترسی داشته باشید‪.‬‬ ‫این مدل هم به دلیل دسته‌های کوتاهش یک‬ ‫کیف کامال رسمی است‪ .‬جنس این کیف از‬ ‫چرم طبیعی است و آن را یک طراح معروف‬ ‫اسپانیایی طراحی کرده است‪.‬‬ ‫رنگ‌هــــای انتخابی‪ :‬سرمـــه‌ای‪ ،‬مشکی و‬ ‫زرشکــی‬ ‫انتخاب ‪ 3‬بعدی‬ ‫این هم یک کیف کامال استوانه‌ای! فضای‬ ‫داخلی این کیف همان‌طور که از ظاهرش‬ ‫پیداست یک فضای کامال سه‌بعدی است‪،‬‬ ‫بنابراین دسترسی به آن کامال راحت است‪.‬‬ ‫روی آستر داخلی آن‪ ،‬هم جایی برای تلفن‬ ‫همراه طراحی شده و هم یک جیب کوچک‬ ‫زیپ‌دار‪ .‬روی نیم‌دایره سمت چپ این کیف‬ ‫هم یک جیب طراحی شده که می‌تواند‬ ‫جای مناسبی برای کیف‌پول‪ ،‬جاکلیدی و‬ ‫وسایل دم‌دستی شما باشد‪ .‬اگر این مدل را‬ ‫می‌پسندید به این نکته هم دقت کنید که به‬ ‫دلیل دسته‌های کوتاهش باید همیشه آن را‬ ‫دست‌تان بگیرید‪.‬‬ ‫رنگ‌های انتخابی‪ :‬کرم‪ ،‬سرمه‌ای و قهوه‌ای‬ ‫برای موقرتر شدن‬ ‫بخواهید یا نخواهید با این کیف ظاهری کامال‬ ‫موقر به خودتان می‌گیرید چون دسته‌های این‬ ‫مدل ایجاب می‌کند آن را روی دست‌تان‬ ‫نگه دارید! این کیف مدل پیشنهادی ما به‬ ‫خانم‌هایی است که جادار بودن کیف برایشان‬ ‫مالک است‪ .‬یک کیف جادار و در عین حال‬ ‫متفاوت به دلیل رنگ چرمی که برای آن‬ ‫درنظر گرفته شده است‪ ،‬البته دور از انتظار‬ ‫نیست که طبیعی بودن این چرم خوش آب و‬ ‫رنگ‪ ،‬قیمت کیف را تحت تاثیر قرار بدهد!‬ ‫رنگ‌های انتخابی‪ :‬مشکی و سبز‬ ‫تند و متفاوت‬ ‫این هم یک پیشنهاد برای اینکه در مهمانی‌‌ها‬ ‫و دورهمی‌های دوستانه یک کیف متفاوت‬ ‫دست‌تان بگیرید‪ ،‬البته اگر رنگ‌های تند را‬ ‫می‌پسندید‪ .‬فضای داخلی این کیف ورنی با‬ ‫استفاده از یک جیب پارچه‌ای به ‪ 2‬قسمت‬ ‫تقسیم شده که البته به دلیل پارچه‌ای بودنش‬ ‫کامال قابل‌انعطاف است‪ .‬این مدل غیر از‬

‫سگک روی کیف یک زیپ سراسری هم‬ ‫دارد‪ ،‬بنابراین وسایل‌تان را کامال محفوظ‬ ‫نگه می‌دارد‪.‬‬ ‫رنگ‌های انتخابی‪ :‬زرشکی‪ ،‬مشکی‪،‬‬ ‫سرمه‌‌ای و سبز‬ ‫یک زیپ فوق‌العاده‬ ‫این هم یک کیف رسمی دیگر که پیشنهاد‬ ‫می‌کنیم در مهمانی‌ها دست‌تان بگیرید‪ .‬این‬ ‫کیف از چرم طبیعی تهیه شده و یک کیف‬ ‫جدی است! بله جدی‪ ،‬چون کامال شق‌ورق‬ ‫است و تحت هر شرایطی ظاهرش را حفظ‬ ‫می‌کند‪ .‬اما زیپ کیف؛ این زیپ دورتادور‬ ‫کیف دوخته شده یعنی شما می‌توانید آن را‬ ‫‪ 180‬درجه باز کنید! البته پیشنهاد می‌کنیم‬ ‫قبل از امتحان کردن‪ ،‬مراقب وسایل‌تان باشید‪.‬‬ ‫رنگ‌های انتخابی‪ :‬عسلی‪،‬کرم‪ ،‬مشکی و‬ ‫زرشکی‬ ‫برای اهالی اسپرت‬ ‫این هم یک پیشنهاد کامال اسپرت‪ .‬این کیف‬ ‫ترکیب چرم و جیر است و طراحی ساده‬ ‫آن به شما اجازه می‌دهد در محل کار هم‬ ‫از آن استفاده کنید‪ .‬دسته‌های این کیف به‬ ‫اندازه کافی بلند است که بتوانید آن را روی‬ ‫دوش‌تان نگه ‌دارید‪ ،‬با این حال سگک‌های‬ ‫کمربند مانند آن تا ‪ 2‬درجه قابل تغییر هستند‪.‬‬ ‫البته این مدل یک بند بلند هم دارد‪ .‬روی‬ ‫این کیف دو زیپ کامال جداگانه طراحی شده‬ ‫که هرکدام مخصوص دسترسی به یک بخش‬ ‫ت می‌توانید‬ ‫کیف است‪ ،‬بنابراین خیلی راح ‌‬ ‫وسایل‌تان را درون بخش‌های جداگانه آن‬ ‫پیدا کنید‪.‬‬ ‫رنگ‌های انتخابی‪ :‬قهوه‌ای‪ ،‬سرمه‌ای و‬ ‫مشکی‬ ‫برای خانم‌های مهندس‬ ‫شما که می‌خواهید ظاهرتان داد بزند موقر و‬ ‫کامال جدی هستید؛ بله‪ ،‬شما! این کیف مدل‬ ‫پیشنهادی ما به شماست‪ .‬البته ابعاد این کیف‬ ‫ایجاب می‌کند وسایل‌تان را کامال حساب‬ ‫شده داخل آن بگذارید‪ .‬داخل آن هم درست‬ ‫همان‌طور که از ظاهرش انتظار می‌رود به ‪2‬‬ ‫بخش مجزا تقسیم شده است‪ ،‬بنابراین چندان‬ ‫روی جادار بودن آن نمی‌توانید حساب کنید‬ ‫مگر برای کتاب‌ها و مدارک‌تان! پشت این‬ ‫کیف هم یک جیب درنظر گرفته شده برای‬ ‫وسایل دم‌دستی شما و یک بند بلند هم دارد‬ ‫برای اینکه در مواقع ضروری آن را روی‬ ‫دوش‌تان بیندازید‪.‬‬ ‫رنگ‌های انتخابی‪ :‬قهوه‌ای و مشکی‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫‪40‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫این شک لعنتی چه کارها که نمی کند!‬ ‫تقریبا در همه تصمیمات ما از کنار‬ ‫گذاشتن عادت های بد گرفته تا کم‬ ‫کردن وزن و تالش برای رسیدن‬ ‫به آرزوها‪ ،‬مانعی سر راهمان قرار‬ ‫دارد و آن‪« ،‬تردید» است‪ .‬همه‬ ‫انسان های روی زمین از مدیر‬ ‫عامل یک شرکت بین المللی بسیار‬ ‫بزرگ گرفته تا زنان خانه دار و‬ ‫کارگرهای ساختمان‪ ،‬در زندگی‬ ‫خود دچار شک و تردید هستند‪.‬‬ ‫اما مساله امیدوارکننده این است‬ ‫تا زمانی که خود ما اجازه ندهیم‪،‬‬ ‫این شک ها ما را از مسیر درست‬ ‫خارج نمی کنند‪.‬‬

‫‪ .2‬شک باعث می شود تا مغز مدام به دنبال‬ ‫بهانه ای برای شکست باشد‬ ‫وقتی تردیدهای خود را در دل نگه می داریم‬ ‫و به آنها بها می دهیم‪ ،‬مغز بیچاره همیشه به‬ ‫دنبال یافتن دلیلی برای درست بودن این شک‬ ‫ها است‪ .‬هر گونه خطا و اشتباهی که انجام‬ ‫می دهیم و هر مشکلی که با آن روبه رو می‬ ‫شویم‪ ،‬این را به ما تلقین می کنند که محکوم‬ ‫به شکست هستیم و موفقیت های کوچک ما‬ ‫بر اساس شانس و اتفاقی صورت گرفته است‪.‬‬ ‫با اینکه شایسته تالش های بزرگ هستیم‪ ،‬اما‬ ‫تنبل بازی در می آوریم تا زمانیکه که بدانیم‬ ‫برای تالشمان پاداش و جایزه ای دریافت‬

‫حالت‪ ،‬حتی از دیگران نیز تقاضای کمک‬ ‫و حمایت نمی کنیم زیرا می ترسیم زمان‬ ‫دیگران را نیز هدر دهیم‪ .‬بدون حضور در‬ ‫جمع و بدون حمایت دیگران همه تالش های‬ ‫سخت ما روی شانه هایمان سنگینی خواهند‬ ‫کرد‪ .‬در نتیجه‪ ،‬احساس خستگی و ضعیف‬ ‫بودن می کنیم و در صورت نیاز به حمایت‪،‬‬ ‫کسی را نداریم که پشتمان باشد‪ .‬هیچ کس در‬ ‫تحمل این بار سنگین به ما کمک نمی کند و‬ ‫در آخر دست از تالش می کشیم‪.‬‬ ‫مردم موفق هیچگاه داخل حباب تالش نمی‬ ‫کنند‪ .‬آنها قصد و نیت خود را اعالم می‬ ‫کنند‪ .‬آنها نام دوستان و مربی های خود را‬

‫در همین راستا‪ 5 ،‬روشی که شک موجب‬ ‫ناراحتی و استرس شما می شود و راهکارهای‬ ‫مقابله با آن را برایتان مطرح کرده ایم‪.‬‬ ‫‪ .1‬شک باعث می شود تا همه تالش و منابع‬ ‫موجود را به کار نگیرید‬ ‫هنگامی که برای رسیدن به موفقیت در کار‬ ‫خود دچار تردید هستیم‪ ،‬یک قدم عقب تر‬ ‫می ایستیم‪ .‬در این حالت‪ ،‬برای رسیدن به‬ ‫چیزی که مطمئن نیستیم نتیجه ای داشته‬ ‫باشد‪ ،‬همه انرژی و تالش خود را صرف‬ ‫نمی کنیم‪ .‬به واسطه تردیدی که در دل داریم‬ ‫به طور کامل وارد مسیر موفیت نمی شویم‬ ‫زیرا نگرانیم مبادا ناامید و سرخورده شویم‪.‬‬ ‫هنگامی که می خواهید وزن کم کنید‪ ،‬کسب‬ ‫و کار جدیدی راه اندازی کنید یا سیگارتان را‬ ‫ترک کنید‪ ،‬با نیمه دل دادن به این کارها در‬ ‫واقع همه تالش های خود را خراب کرده اید‪.‬‬ ‫با شک و نیمه‌نصفه انجام دادن کارها هیچ‬ ‫گاه به موفقیت کامل دست پیدا نخواهیم کرد‪.‬‬ ‫برای رسیدن به اهداف ذهنی خود باید با دل‬ ‫و جان تالش کنیم‪ .‬باید زمان‪ ،‬حواس‪ ،‬سرمایه‬ ‫و منابع الزم دیگر را برای موفقیت این هدف‬ ‫وسط بگذاریم‪ .‬برای رسیدن به هدفی که‬ ‫آسان نیست باید سخت برای آن تالش کنید‪.‬‬ ‫اینکه شک داشته باشید بد نیست اما باید با‬ ‫همه وجود برای موفقیت خود تالش کنید و‬ ‫در مسیر ناامید نشوید‪ .‬کلید موفقیت نیز بها‬ ‫ندادن به تردیدهای بازدارند و ناامیدکننده‬ ‫است‪ .‬شکست و اشتباه نیز چیزی جز تجربه‬ ‫های سازنده برای شروع دوباره کارها نیستند‪.‬‬ ‫باید از شکست ها درس بگیرید و اشتباه های‬ ‫خود را دوباره تکرار نکنید‪.‬‬

‫خواهیم کرد‪ .‬در این مرحله‪ ،‬شک باعث می‬ ‫شود تصور کنیم هیچ پاداشی در کار نیست و‬ ‫برای چیزی که معلوم نیست در انتها پول یا‬ ‫پاداشی داشته باشد‪ ،‬الزم نیست خیلی سخت‬ ‫تالش کنیم‪.‬‬ ‫عالج این درد این است که به خود اعتبار‬ ‫بدهید‪ .‬باور کنید هر موفقیت شما در نتیجه‬ ‫تالش هایتان به دست آمده است نه شانس‬ ‫و اقبال‪ .‬همیشه برای انجام کارهای درست‪،‬‬ ‫خود را تشویق و تحسین کنید و بدون این کار‬ ‫سراغ هدف بعدی نروید‪ .‬به مغز خود اجازه‬ ‫دهید باور کند تا چه اندازه توانا و باهوش‬ ‫هستید و می توانید با تالش به اهداف خود‬ ‫دست پیدا کنید‪.‬‬ ‫‪ .3‬تردید شما را از تالش برای جلب حمایت‬ ‫دیگران باز می دارد‬ ‫با در آغوش گرفتن شک های خود در مورد‬ ‫توانایی هایمان در واقع خواسته های خود را‬ ‫خاک می کنیم‪ :‬ما می ترسیم که مبادا عدم‬ ‫موفقیت باعث شرمساریمان شود‪ .‬در این‬

‫در فهرست حمایت کننده ها می نویسند‪ .‬آنها‬ ‫در انجام کارهای خود بهترین هستند و باور‬ ‫دارند که همه انسان ها به حمایت و کمک‬ ‫دیگران نیاز دارند‪.‬‬

‫وقتی روابط اجتماعی دیگران را با هم می‬ ‫بینید ‪ -‬چه در جمع های حاضر یا صفحه های‬ ‫فیس بوک آنها – ممکن است تصور کنید‪:‬‬ ‫«همه فعالیت های خود را دارند به غیر از‬ ‫من»‪ .‬این طرز فکر به هیچ وجه نرمال نیست‬ ‫و باعث می شود تا از دیگران جدا بیفتید‪.‬‬ ‫ممکن است باعث شود خود را ضعیف تر و‬ ‫کم ارزش تر از بقیه تصور کنید و این مساله‬ ‫روح و اعتماد به نفس شما را از بین می برد‪.‬‬ ‫تقریبا همه گاهی دچار انزوا می شوند و‬ ‫دوست دارند از بقیه جدا باشند‪ .‬این مساله‬ ‫هم گاهی پیش می آید که به خود و توانایی‬ ‫هایشان شک می کنند‪ .‬انسان های کمی روی‬ ‫کره زمین هستند که صادقانه قبول دارند انسان‬ ‫جایز الخطاست و کاستی هایی دارد‪ .‬اما باید‬ ‫قبول کنیم همه ما در نوع خود و برای آنچه‬ ‫هستیم‪ ،‬فوق العاده و بی عیبیم‪ .‬این را باور‬ ‫کنید و بر اساس آن به دنبال اهداف خود‬ ‫بروید زیرا شما به همان اندازه ارزشمند و‬ ‫منحصربه فرد هستید که دیگران‪.‬‬ ‫‪ .5‬شک باعث ایجاد استرس منفی و حواس‬ ‫پرتی می شود‬ ‫وقتی چیزی می خواهیم‪ ،‬شک داریم که به‬ ‫دست بیاوریم‪ .‬این شک ما را ناامید می کند‬ ‫و ناامیدی باعث اضطراب می شود‪ .‬به طور‬ ‫مثال‪ ،‬در نظر داریم کسب و کار خودمان را‬ ‫راه اندازی کنیم تا آقا باالسر خودمان باشیم‬ ‫اما تصور موفق نشدن در این کار باعث‬ ‫ناامیدی و اضطراب ما می شود‪ .‬یا مثال قصد‬ ‫داریم برای سالمتی بیشتر وزن کم کنیم اما‬ ‫می ترسیم این اتفاق میسر نشود و باقی عمر‬ ‫خود در استرس بیماری های مختلف همچون‬ ‫سرطان و بیماری های قلبی سپری می کنیم‪.‬‬ ‫استرس های منفی روی تالش ما برای رسیدن‬ ‫به هدف تاثیر بسیار بدی دارند زیرا به قدری‬ ‫ذهنمان درگیر مسایل منفی است که نمی‬ ‫توانیم ذهن خود را برای برنامه ریزی درست‬ ‫متمرکز کنیم و به آنچه می خواهیم هم دست‬ ‫نمی یابیم‪.‬‬

‫کمک و حمایت دیگران به منزله ضعف‬ ‫نیست بلکه یکی از کلیدهای موفقیت به شمار‬ ‫می رود‪ .‬برای موفقیت باید از دیگران کمک‬ ‫بخواهید‪ .‬اگر به دوستان و خانواده خود‬ ‫اعتماد ندارید از افراد غریبه کمک بگیرید‪.‬‬ ‫مثال برای کاهش وزن‪ ،‬مربی بگیرید یا پیش‬ ‫دکتر تغذیه بروید‪ .‬کالس بروید‪ ،‬به گروه های‬ ‫متناسب ملحق شوید و مطمئن شوید فردی‬ ‫که از شما حمایت می کند‪ ،‬اهداف و نیت‬ ‫شما از انجام تالش هایتان را به طور کامل‬ ‫می داند‪.‬‬

‫اما در عوض‪ ،‬هنگامی که حواسمان را به‬ ‫تالش های خود جمع می کنیم و دچار هیجان‬ ‫می شویم که نوعی استرس مثبت است‪ .‬همه‬ ‫استرس ها تاثیر واحدی روی بدن انسان‬ ‫دارند و همه آنها باعث ترشح کورتیزول و‬ ‫آدرنالین در خون و هدایت انسان به انجام‬ ‫یکسری کارها می شوند‪ .‬هنگام فکر کردن به‬ ‫مسایل منفی و ترس ها‪ ،‬نمی توانید به خود‬ ‫کمک کنید‪.‬‬

‫‪ .4‬شک باعث گوشه گیری و احساس بی‬ ‫ارزشی و بی لیاقتی می شود‬

‫اما هنگامی که برای انجام کاری هیجان‬ ‫دارید‪ ،‬ذهنتان به شما کمک می کند تا در‬ ‫رسیدن به هدف‪ ،‬همه حواستان را جمع‬ ‫کنید‪.‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫‪38‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫اولين خاطره‌ها چگونه ثبت می شود؟‬ ‫مي‌تواند اين مسئولیت مهم را بر عهده بگيرد‪.‬‬

‫شايد تصور شما اين باشد كه‬ ‫در محفظه طبقه‌بندي شده مغز‪،‬‬ ‫پوشه‌اي براي ثبت خاطرات‬ ‫وجود دارد كه از كودكي تا‌كنون‬ ‫هرچه خاطره خوب و بد داريد در‬ ‫آن جمع و طبقه‌بندي شده است‬ ‫اما اين طور نيست‪.‬‬

‫خاطره‌ها در واقع بخشی از محفوظات ما و‬ ‫آنچه در حافظه بلندمدت خود ذخیره کرده‌ایم‬ ‫هستند اما اينكه چطور خاطره‌ها را به ياد‬ ‫می‌آوریم‪ ،‬چرا بعضی خاطره‌ها پررنگ‌تر‬

‫مي‌مانند‪ .‬با توجه به مطالعات گسترده‌اي‬ ‫كه در اين زمينه انجام گرفته مشخص شده‬ ‫است اولين خاطرات قابل لمس براي ما به‬

‫بيان شده كه خاطرات روزهاي نوپايي و‬ ‫كودكي خود را به ياد مي‌آورند‪.‬‬

‫هستند و خاطره‌ها به طور دقيق در كجاي ذهن‬ ‫ذخیره می‌شوند هنوز برای دانشمندان هم به‬ ‫طور کامل روشن نیست‪.‬‬

‫طور متوسط از ميانه سه سالگي در ذهن ثبت‬ ‫مي‌شوند‪ .‬اين نتيجه از بيان گزارش‌هايي در‬ ‫مورد يادآوري خاطرات از سوي افراد مختلف‬

‫محققان معتقدند که در آن سن و سال‪ ،‬بخش‬ ‫هیپوکامپ مغز كه وظيفه ذخیره خاطرات را‬ ‫بر عهده دارد‪ ،‬به اندازه کافی بالغ شده و‬

‫قدرت موتورهاي ناوگان عصبي‪ ،‬در اين سن و‬ ‫سال به طور همزمان به باالترين درجه خود تا‬ ‫آن زمان مي‌رسد‪ .‬قدرتي كه شامل توانايي‌هاي‬ ‫ي و شفاهي مي‌شود و هر يك از ما به‬ ‫كالم ‌‬ ‫صورت نهادينه آنها را در خود داريم‪ .‬گارنر كه‬ ‫يكي از متخصصان روانشناسي باليني است‪،‬‬ ‫در سخنراني خود در كالج فيالدلفيا درباره‬ ‫ي مغز و عملكردهاي آن مي‌گويد‪ :‬همه‬ ‫آناتوم ‌‬ ‫ما مي‌دانيم كه داشتن زبان مي‌تواند براي به‬ ‫خاطر سپردن حوادث مهم باشد چراكه ما‬ ‫براي بيان تجربيات خود و صحبت كردن به‬ ‫داشتن كلمات و استفاده از آنها نيازمنديم‪ .‬در‬ ‫واقع افراد با استفاده از توانايي‌هاي كالمي‌ و‬ ‫شفاهي مي‌توانند خاطرات را تكرار كنند يا‬ ‫براي آنها ساختار مشخص كنند‪.‬‬ ‫تولد شناختي‬ ‫تحقيقات پژوهشگران براي كشف اينكه‬ ‫اولين خاطرات چگونه و چرا در ذهن ما ثبت‬ ‫مي‌شوند‪ ،‬ادامه دارد‪.‬‬

‫بین اجزای عصبی ما ارتباطات بی‌شماری‬ ‫وجود دارد که تعداد اين خطوط ارتباطي‬ ‫را ‪ 500‬میلیارد خط تخمين زده‌اند‪ .‬زمینه‬ ‫ذهني ما براي خاطرات‪ ،‬عادت‌ها‪ ،‬شناخت‪،‬‬ ‫عواطف و احساسات‪ ،‬دانش‪ ،‬ارتباطات و‬ ‫ایده‌های جدید در ميان همين خطوط شکل‬ ‫می‌گیرد‪.‬‬ ‫سلول‌های مغزی یا همان نورون‌ها که با‬ ‫گذشت زمان ضخیم‌تر می‌شوند‪ ،‬شبکه‌اي‬ ‫پیچید ‌ه از ارتباطات را در بین خود شکل‬ ‫می‌دهند و به طور پیوسته هزاران میلیون تبادل‬ ‫شیمیایی در آن انجام مي‌شود‪.‬‬ ‫اولين خاطره‌ها‬ ‫برخي از خاطره‌ها مانند يك الاليي گوش‬ ‫نواز و ملوديك تا مدت‌ها در ذهن ما باقي‬

‫سال گذشته محققان در دانشگاه يادبود‬ ‫نيوفاندلند در كانادا گزارش كردند كه شكل‬ ‫ثبت خاطراتي كه بچه‌ها در دوران مدرسه‬ ‫دارند‪ ،‬زماني كه بالغ مي‌شوند‪ ،‬تغيير پيدا‬ ‫مي‌كند و خاطراتي كه فرد از سن ‪ 10‬سالگي‬ ‫تجربه مي‌كند‪ ،‬در تمام طول عمر با او همراه‬ ‫خواهد بود‪ .‬تحقيق ديگري كه در زمينه‬ ‫خاطرات انجام شده نشان مي‌دهد ثبت اولين‬ ‫خاطره‌ها در زنان دو يا سه ماه زودتر از مردان‬ ‫انجام مي‌شود‪ .‬عالوه بر آن‪ ،‬تمايل ذهن به‬ ‫ذخيره كردن خاطرات تصويري مثبت بسيار‬ ‫بيشتر از خاطرات شفاهي و منفي است‪.‬‬ ‫اين تحقيق در سال ‪ 2003‬در مجله ذهن و‬ ‫احساسات به چاپ رسيده است‪.‬‬ ‫گارنر همچنين مي‌گويد‪ :‬رويدادهاي عاطفي‬ ‫قوي چه خاطرات تلخ و چه خاطرات شيرين‪،‬‬ ‫خود را به درستي در ذهن ما حك مي‌كنند و‬ ‫اين ادعا حاصل تجربه من در مورد گفته‌هاي‬ ‫نيمي ‌از مراجعه‌كنندگان است‪ .‬با اين وجود‬ ‫براي اينكه بگوييم چرا يك فرد مي‌تواند‬ ‫خاطرات خوبش را و يك فرد خاطرات‬ ‫بدش را به خوبي حفظ كند‪ ،‬دليلي كشف‬ ‫نشده است‪ .‬روانشناسان به بررسي‌هايشان‬ ‫در اين مورد ادامه مي‌دهند تا دريابند كه‬ ‫چطور فاكتورهاي صفات شخصيتي‪ ،‬محيطي‬ ‫و بيولوژيكي باعث مي‌شوند ما خاطرات را‬ ‫در ذهن و قلبمان قاب بگيريم‪ .‬به هر دليل‪،‬‬ ‫در حافظه ما براي ثبت تجربه‌هاي روزهاي‬ ‫نخستين زندگي ما‪ ،‬يك لحظه انتخاب شده‬ ‫و مهر خورده است‪ .‬لحظه‌اي كه به آن‬ ‫تاريخ تولد شناختي مي‌گويند‪.‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫‪30‬‬ ‫‪32‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫وقتی ازدواج کردید‪ ،‬علی مصفا از‬ ‫شما معروف‌تر بود‪ .‬بعد از ازدواج‬ ‫شما فیلم‌های بیشتری بازی کردید و به‬ ‫محبوبیت و معروفیت بیشتری رسیدید‪.‬‬ ‫عوض شدن جایگاه‌ها چقدر از دل‬ ‫زندگی‌تان ریشه گرفته بود و چقدر در‬ ‫زندگی مشترک تأثیر گذاشت؟‬ ‫من فکر می‌کنم مشخص باشد‪ .‬به‌خاطر‬ ‫این‌که این تغییرات تأثیری در رفتار‬ ‫حرفه‌ای ما نگذاشته‪ .‬حاال اگر بهتر‬ ‫است من می‌توانم دقیق ًا توضیح بدهم‬ ‫که دید هر دوی ما به سینما وسیع‌تر و‬ ‫جدی‌تر از آن بود که اتفاقات دوره‌ای‬ ‫تأثیر خاصی بگذارد‪ .‬مسلم ًا کار خوب‬ ‫آدم را با نشاط می‌کند و بی‌کاری‬ ‫موجب کسالت می‌شود‪ ،‬ولی مثل هر‬ ‫فعالیت دیگری‪...‬‬ ‫شده زوجی در فیلمی ببینید (ترجیح ًا‬ ‫ایرانی) و پیش خودتان بگویید کاش‬ ‫من و علی این زوج را بازی می‌کردیم‪.‬‬ ‫نه‪ .‬زوج نه‪ .‬ولی همیشه دوست داشتم‬ ‫نقش پری را بازی می‌کردم‪ .‬شاید بعد‬ ‫از شناختن علی عالوه‌بر عالقه‌ام به‬ ‫خود نقش به‌خاطر ارتباطم با علی هم‬ ‫بود‪.‬‬ ‫پله آخر» یک سینمای مستقل و تجربی‬ ‫است‪ .‬نوعی از سینما که انگار عالقه‬ ‫شخصی شماست‪ .‬به چه دلیلی به این‬

‫جنس از سینما عالقه مند هستید؟‬ ‫نمی‌دانم‪ .‬برای من مستقل بودنش وجه‬ ‫تمایز نیست‪.‬‬ ‫بار اولی که «پله‌آخر» را دیدید‪ ،‬از‬ ‫نتیجه راضی بودید؟ در مجموع چه‬ ‫حسی به نتیجه کار داشتید؟‬

‫با کدام یکی از بازیگران مقابل‬ ‫سال‌های اخیر (شهاب حسینی‪ ،‬حامد‬ ‫بهداد‪ ،‬پیمان معدی‪ ،‬بهرام رادان‬ ‫و‪ )...‬احساس راحت‌تری داشتید‪ ،‬یا‬ ‫پینگ‌پنگ بازی بهتری داشتید؟‬

‫است‪ .‬چون در واقع اوست که مقابل‬ ‫هر بازیگر بازی می کند یا شاهد هم‬ ‫بازی شدن آن‌هاست و در این مواردی‬ ‫که مثال زدید‪ ،‬مشخص ًا کارگردان ان‌قدر‬ ‫حضور دارد که با هر یک از ان‌ها رابطه‬ ‫مناسب با آن فیلم برقرار شده‪ .‬عالوه‬

‫نه‪ ،‬راضی نبودم‪ ،‬ولی نمایش دوم را به‬ ‫طرز عجیبی با فیلم همراه شدم‪ .‬اص ً‌‬ ‫ال‬ ‫انگار فیلمی نبوده که خودم کار کرده‬ ‫باشم‪.‬‬ ‫در توصیف بعضی از فیلم‌ها از صفات‬ ‫شلختگی و بی‌ریختی استفاده کردید‪.‬‬ ‫برای چه فیلم هایی و با چه ویژگی‌هایی‬ ‫از این کلمات استفاده می‌کنید؟‬ ‫نمی‌دانم‪ .‬فرمولی برایش ندارم و همین‬ ‫االن که می‌گویید‪ ،‬حتی نمی‌دانم راجع‬ ‫به کدام فیلم این را گفته‌ام‪.‬‬ ‫اگر بخواهید حضورتان در سینما را به‬ ‫دو قسمت تقسیم کنید‪ ،‬از کدام فیلم‬ ‫لیال حاتمی قبل و بعد از آن شدید؟‬ ‫اص ً‬ ‫ال چنین تقسیم‌بندی‌ای برای من‬ ‫وجود ندارد‪ .‬تنها تقسیمی که همیشه‬ ‫می‌کنم بازی در فیلم‌های پدرم است و‬ ‫بعد از آن‪.‬‬

‫حامد بهداد‪ .‬فکر می‌کنم شاید چون‬ ‫شبیه هم بازی می‌کنیم‪ .‬ولی این لزوم ًا‬ ‫به نتیجه خوب نمی‌انجامد‪ ،‬عالوه بر‬ ‫این‌که آن چه که از رابطه دو بازیگر با‬ ‫همدیگر مهم‌تر است‪ ،‬وجود کارگردان‬

‫بر آن‪ ،‬من از هیچ کدام از بازیگردانی‬ ‫که نام بردید دور نیستم و کام ً‬ ‫ال راحت‬ ‫ارتباط برقرار می کنم‪ .‬چیزی که همیشه‬ ‫اتفاق نمی افتد‪.‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫‪30‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫لیال حاتمی‪ :‬مگر ما آدم نیستیم که ‪...‬؟‬ ‫لیال حاتمی و قانع کردنش برای‬ ‫انجام گفت‌وگو وقتی در تهران‬ ‫باشد هم پروسه طوالنی و در بیشتر‬ ‫اوقات بی‌نتیجه‌ای است‪ ،‬چه برسد‬ ‫که نه تنها در تهران‪ ،‬بلکه در ایران‬ ‫هم نباشد‪.‬‬

‫اما فیلم «پله‌اخر» فیلم مستقل علی‬ ‫مصفا که با سرمایه خانوادگی‌شان‬ ‫ساخته شده پس از کش‌وقوس فراوان‬ ‫اکران شده است؛ در حالی که علی‬ ‫مصفا و لیال حاتمی ایران نیستند و این‬ ‫روزها را در فرانسه می‌گذرانند‪.‬‬ ‫وقتی تصویر شما را می‌بینیم‪ ،‬انگار‬ ‫هیچ وقت شیطنت نکردید‪ .‬به ظاهر‬ ‫سرد و مغموم هستید‪ .‬در عمرتان هیچ‬

‫وقت شیطنت‪ ،‬سرتق‌بازی و دیوانه‌سری‬ ‫نکردید؟‬ ‫نمی‌دانم شما به چی شیطنت می‌گویید؟‬ ‫اگر به معنی حرکت غیرعقالنی است‪.‬‬ ‫چرا بارها‪ .‬مگر می‌شود همیشه منضبط‬ ‫بود؟‬ ‫نوجوانی شما در فرانسه گذشته‪ ،‬آن‬ ‫دوران را چطور و با چه شیطنت‌هایی‬ ‫گذراندید؟‬ ‫من بعد از دیپلم به سوئیس رفتم و‬ ‫انصاف ًا فکر نمی‌کنم منش آدم ربطی به‬ ‫محیط زندگی داشته باشد‪ .‬ضمن این‌که‬ ‫غم دوری از خانه و اضطراب محیط‬ ‫بیگانه بیشتر موجب خم شدن می‌شود‬ ‫تا شادی و سرخوشی‪.‬‬ ‫شما در هر دو فیلم آقای مصفا نقش‬ ‫اصلی را بازی کرده‌اید‪ .‬کار کردن در‬ ‫این فضای خانوادگی چه ویژگی‌هایی‬ ‫دارد و در مقایسه با فیلم‌های دیگر‬

‫چقدر آسان‌تر یا سخت تر است؟‬ ‫لطفی که بازی در فیلم علی برای من‬ ‫داشت‪ ،‬او ً‬ ‫ال این بود که هر بار نقشم را‬ ‫خیلی دوست داشتم‪ .‬قطع ًا کار کردن در‬ ‫محیط امن باعث آرامش است‪ ،‬ولی در‬ ‫واقع من وقتی در محیطی کار می‌کنم‬ ‫که با گرداننده کار هم سلیقه هستم‪ ،‬به‬ ‫همین اندازه خوشایند است‪.‬‬ ‫شما بارها با آقای مصفا هم بازی‬ ‫بوده‌اید و خیلی معتقدند شیمی شما‬ ‫دو نفر به هم می‌خورد‪ .‬هماهنگی شما‬ ‫جلوی دوربین برمی‌گردد به زندگی‌تان‬ ‫یا این‌که بازیگری چیزی جدای از‬ ‫زندگی است؟‬ ‫خب قبل از هرچیز من و علی با هم‬ ‫هم‌بازی بودیم‪ .‬یعنی این اولین برخورد‬ ‫ما نبود و من فکر می‌کنم راحتی من‬ ‫با او جلوی دوربین به رابطه دو بازیگر‬ ‫بیشتر برمی‌گردد‪ .‬و در واقع هر دو به‬ ‫یک معنی است‪.‬‬

‫در ازدواج با علی مصفا چقدر عشق‪،‬‬ ‫دیوانه‌سری و چقدر سینما دخیل بوده؟‬ ‫شما از همه این‌قدر راحت سؤال‬ ‫خصوصی می‌کنید یا چون من بازیگر‬ ‫هستم‪ ،‬آدم محسوب نمی‌شوم؟ به هر‬ ‫دو جواب می‌دهم‪ .‬نمی‌دانم منظورتان‬ ‫از دیوانه‌سری چیست‪ .‬ولی عشق و‬ ‫سینما دخیل بود‪.‬‬ ‫علی مصفا به ظاهر خیلی آدم بشاش‬ ‫و شادی نیست‪ ،‬فقط جلوی دوربین‬ ‫این‌طوری است یا در زندگی واقعی هم‬ ‫همین شخصیت را دارد؟ چطور به هم‬ ‫انرژی زیستی و زندگی می‌دهید؟‬ ‫همان‌طور که خودتان گفتید من هم‬ ‫مغموم هستم و به هم می‌آییم‪ .‬بیچار ‌ه‬ ‫مهمان‌هایمان!‬ ‫ادامه از صفحه ‪32‬‬

‫‪29‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫با افزایش درآمد شما پس‌اندازتان هم‬ ‫افزایش می‌یابد‪ .‬شما می‌توانید هر چند ماه‬ ‫یک‌بار با این پس‌انداز–حتی اگر کم به نظر‬ ‫بیاید‪ -‬سرمایه‌گذاری کنید و با خرید اوراق‪،‬‬ ‫نگهداری در حساب‌های بلندمدت یا خرید‬ ‫طال‪ ،‬ارزش آن را حفظ کنید‪.‬‬ ‫یک جیب پنهانی دارید؟‬ ‫باورنادرست زنان و مردان‪ :‬تا زمانی که‬ ‫همسرم نداند‪ ،‬اشکالی ندارد که مخفیانه‬ ‫پس‌انداز کنم‬ ‫درست‪ :‬راز‌های مالی‪ ،‬می‌تواند زندگی‬ ‫مشترک را به خطر بیندازد‬ ‫گفتیم که شما و همسرتان‪ ،‬می‌توانید یک‬ ‫دفترچه پس‌انداز شخصی داشته باشید‪ .‬اما‬ ‫این موضوع به معنی پنهان‌کاری و دروغ‬ ‫گفتن در این مورد نیست‪ .‬اینکه در شرایطی‬ ‫که همسرتان زیر فشار مالی باشد‪ ،‬شما یک‬ ‫حساب پس‌انداز مخفیانه داشته باشید‪،‬‬ ‫می‌تواند زندگی شما را نابود کند‪ .‬همانطور‬ ‫که اگر همسرتان بدون اطالع شما یک قطعه‬ ‫زمین یا خانه بخرد‪ ،‬شما اعتمادتان به او و‬ ‫زندگی مشترک‌تان ازبین می‌رود‪.‬‬ ‫البته برای ایجاد شدن مشکل در زندگی‬ ‫مشترک شما‪ ،‬نیازی نیست که راز‌های‬ ‫مالی‌تان بزرگ باشد‪ .‬همین‌که شما مدام‬ ‫قیمت کاالهایی که خریده‌اید را دروغ بگویید‬ ‫و میزان واقعی درآمدتان را مخفی کنید هم‬ ‫می‌تواند برای زندگی شما دردسرساز شود‪.‬‬ ‫اگر احساس می‌کنید به پس‌انداز شخصی‬ ‫احتیاج دارید‪ ،‬این موضوع را با همسرتان‬ ‫عنوان کنید و بگویید که هر ماه درصدی از‬ ‫حقوقتان را برای روز مبادا نگه می‌دارید‪ .‬اگر‬ ‫با او منطقی صحبت کنید‪ ،‬دیگر دلیلی برای‬ ‫پنهانکاری باقی نمی‌ماند‪.‬‬ ‫مکمل هم هستید؟‬ ‫باورنادرست زنانه‪ :‬ریسک‌پذیری تو ممکن‬ ‫است زندگی‌مان را به باد دهد‪.‬‬ ‫درست‪ :‬ریسک‌پذیری تو و محافظه‌کاری من‬ ‫می‌تواند مکمل هم باشد و در گرفتن تصمیم‬ ‫درست به ما کمک کند‪.‬‬ ‫شما از این شاکی هستید که همسرتان هنگام‬ ‫انجام یک کار به عواقبش فکر نمی‌کند و‬ ‫می‌گوید محافظه‌کاری بیش از حد شما‪ ،‬باعث‬ ‫درجا زدن و افت زندگیتان می‌شود‪ .‬شاید هر‬ ‫دوی شما حق داشته باشید و اگر هر کدام از‬ ‫این خصلت‌ها را به تنهایی بر زندگی‌تان حاکم‬ ‫کنید‪ ،‬دچار مشکل شوید‪ .‬اما این نکته را در‬ ‫نظر بگیرید که وسواس شما و ریز‌بینی‌تان‪،‬‬ ‫باعث می‌شود که ایرادهای تصمیم‌گیری سریع‬ ‫و شجاعانه او را ببینید و با تعدیل کردن آن‪،‬‬ ‫یک تصمیم شجاعانه اما درست بگیرید‪.‬‬ ‫می‌خواهد به خانواده‌اش کمک کند؟‬ ‫باورنادرست زنانه‪ :‬تو همسر من هستی و تمام‬ ‫دارایی‌ات متعلق به زندگی مشترک‌مان است‪.‬‬

‫درست‪ :‬خانواده تو در شرایط خاصی قرار‬ ‫دارند و امکان برطرف کردن مشکل‌شان را‬ ‫داری‪ ،‬پس می‌توانیم در این مورد تصمیمی‬ ‫مشترک بگیریم‪.‬‬ ‫باز هم باید همان شعار قدیمی را مطرح‬ ‫کنیم‪«:‬پیشگیری بهتر از درمان است‪ ».‬برای‬ ‫آنکه در جریان زندگی مشترک‌تان گرفتار‬ ‫این بحث‌ها نشوید‪ ،‬باید از همان روزهای‬ ‫اول‪ ،‬پیش‌بینی همه چیز را بکنید‪ .‬همه ما‬ ‫گمان می‌کنیم که باخبر شدن از ویژگی‌های‬ ‫رفتاری همسر آینده‌مان می‌تواند ما را در‬ ‫گرفتن تصمیم درست یاری دهد اما باید‬ ‫بدانید که در کنار این سؤاالت کلیدی باید‬ ‫از همسرتان در مورد سبک زندگی و شیوه‌ای‬ ‫که برای سامان دادن به مسائل مالی انتخاب‬ ‫می‌کند هم سؤال کنید‪ .‬بدون تعارف در مورد‬ ‫مسائل مالی از او سوال کنید‪ .‬اما اگر قبل از‬ ‫ازدواج با او در این مورد صحبت نکرده‌اید‬ ‫و امروز با این شرایط روبه‌رو شده‌اید‪ ،‬وقت‬ ‫آن است که با گفت‌وگوی منطقی مشکل را‬ ‫حل کنید‪ .‬به‌جای اینکه با ایجاد تنش شرایط‬ ‫را بحرانی کنید به آرامی در این مورد با هم‬ ‫صحبت کنید و دالیل منطقی‌تان را برای او‬ ‫توضیح دهید‪ .‬قبل از آنکه بخواهید موضع‬ ‫سخت‌گیرانه‌ای را در پیش بگیرید‪ ،‬خودتان را‬ ‫در شرایط خانواده او تصور کنید‪ .‬آیا هنوز هم‬ ‫با کمک‌های او به خانواده‌اش مخالفید‪ ،‬اگر‬ ‫دلیل منطقی‌ای برای مخالفت دارید‪ ،‬آن را با‬ ‫همسرتان در میان بگذارید‪.‬‬ ‫نگاه‌تان متفاوت است؟‬ ‫باورنادرست مردانه‪ :‬مشکل ما این است که‬ ‫من صرفه‌جو هستم و تو ولخرج‬ ‫درست‪ :‬هر دوی ما خرج می‌کنیم اما برای‬ ‫چیزهای متفاوت‪ .‬وقت آن است که به خرج‬ ‫کردن‌هایمان سر و سامان دهیم‪.‬‬ ‫همسرتان از اینکه زیاد خرج می‌کنید شاکی‬ ‫است؟ شاید حواسش نیست که خودش هم‬ ‫به سبک دیگری پول‌هایش را خرج می‌کند‪.‬‬ ‫خرج کردن یکی از دالیل اصلی دعواهای زن‬ ‫و شوهری است اما تحقیقات نشان می‌دهد که‬ ‫در اغلب موارد‪ ،‬زن‌ها و مردها به یک میزان‬ ‫اما برای خرید چیزهای متفاوت پول خرج‬ ‫می‌کنند‪ .‬ممکن است شما تمام درآمدتان را‬ ‫برای لباس خریدن خرج کنید و او به خریدن‬ ‫وسایل صوتی و تصویری یا عوض کردن‬ ‫ماشینش اهمیت دهد‪ .‬شما می‌توانید این‬ ‫تفاوت را برای او توضیح دهید و تصمیم‬ ‫بگیرید که هر کدام‌تان هر ماه‪ ،‬چقدر از‬ ‫درآمدش را برای وسایل دلخواهش خرج‬ ‫کند‪ .‬سعی کنید به بودجه در نظر گرفته شده‬ ‫وفادار باشید و بیشتر از جیب‌تان خرید نکنید‪.‬‬ ‫تنها باخبر شدن از ویژگی‌های رفتاری همسر‬ ‫آیند ‌ه نمی‌تواند شما را در گرفتن تصمیم‬ ‫درست یاری دهد‪ .‬در کنار این سؤاالت‬ ‫کلیدی باید از او در مورد شیوه‌ای که برای‬ ‫سامان دادن به مسائل مالی انتخاب می‌کند‬ ‫هم سؤال کنید‬

‫‪28‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫حل اختالفات مالی زن و شوهرها‬ ‫اگر گمان می‌کنید مناسبات مالی‬ ‫که از ابتدا در زندگی مشترکتان‬ ‫در نظر گرفته‌اید اشتباه است‬ ‫و اگر آرزوی شرایط بهتری را‬ ‫دارید‪ ،‬نگاهی به ادامه این مطلب‬ ‫بیندازید‪ .‬شاید شما با باورهای‬ ‫نادرستی درگیر شده‌اید که ادامه‬ ‫دادن را برایتان دشوار می‌کند‪.‬‬

‫نگاهی به زندگی اطرافیان‌تان می‌اندازید‬ ‫و می‌خواهید از اشتباهاتی که بعضی از‬ ‫آنها انجام می‌دهند فرار کنید و گاهی هم‬ ‫دوست دارید زندگی‌تان را مثل برخی دیگر‬ ‫از آدم‌های اطراف‌تان بسازید‪ .‬گاهی گمان‬ ‫می‌کنید همه راه را اشتباه آمده‌اید و حساب‬ ‫و کتاب زندگی‌تان با هم نمی‌خواند و گاهی‬ ‫هم ناامید می‌شوید و دلتان می‌خواهد نامه‬ ‫استعفایتان از این حساب‌های پیچیده را امضا‬ ‫کنید‪ .‬اگر گمان می‌کنید مناسبات مالی که‬ ‫از ابتدا در زندگی مشترکتان در نظر گرفته‌اید‬ ‫اشتباه است و اگر آرزوی شرایط بهتری را‬ ‫دارید‪ ،‬نگاهی به ادامه این مطلب بیندازید‪.‬‬ ‫شاید شما با باورهای نادرستی درگیر شده‌اید‬ ‫که ادامه دادن را برایتان دشوار می‌کند‪.‬‬

‫اعالم می‌شود‪ ،‬اجرا شدنی است‪ ،‬یعنی هم‬ ‫درآمد مشترک است و هم هزینه‌ها و تنها‬ ‫ابزارها و راه دستیابی به هدف متفاوت است‪.‬‬ ‫البته اگر چنین سبکی را برای زندگی انتخاب‬ ‫کنید‪ ،‬شرایط‌تان با زن‌های دیگر متفاوت‬ ‫خواهد بود‪ .‬در این صورت شما باید خیلی‬ ‫از رفتارهای مدرن زندگی امروز را هم کنار‬ ‫بگذارید‪ .‬قطعا همسری که تمام انرژی‌اش را‬ ‫برای تامین مالی خانواده خرج می‌کند‪ ،‬کمتر‬ ‫از مردان دیگر توان کمک کردن در خانه را‬ ‫دارد و در شرایطی که او یک‌تنه بار مالی‬ ‫خانواده را بر دوش می‌کشد‪ ،‬توان پایین‌تری‬ ‫برای پاسخ دادن به نیازهای مالی خانواده‬ ‫دارد‪ .‬اما اگر این شرایط و زندگی قدیمی‬ ‫مادرتان را نمی‌پسندید‪ ،‬می‌توانید براساس‬ ‫توانایی‌هایتان وظایف را تقسیم کنید‪ .‬شاید‬ ‫شما توانایی بیشتری در تامین مالی خانواده‬ ‫داشته باشید و او هم آشپز بهتری باشد‪.‬‬ ‫پس کلیشه‌ها را کنار بگذارید و بر اساس‬ ‫توانایی‌هایتان‪ ،‬الگویی منحصربه‌فرد را برای‬ ‫خانواده خود ترسیم کنید‪.‬‬

‫نگه‌دارید‪ .‬فشار بدهی‌ها می‌تواند به هر دوی‬ ‫شما آسیب بزند‪ ،‬پس بهتر است تا زمانی که‬ ‫آنها را پرداخت نکرده‌اید‪ ،‬پا به پای هم تالش‬ ‫کنید و دریافتی‌تان را روی هم بگذارید‪ .‬اگر‬ ‫احساس می‌کنید نداشتن پس‌انداز شخصی به‬ ‫شما فشار می‌آورد‪ ،‬می‌توانید بخش کوچکی‬ ‫از درآمدتان را در حسابتان نگه‌دارید‪ .‬اما‬ ‫ممکن است تا پایان این شرایط‪ ،‬شما هم مثل‬ ‫همسرتان مجبور باشید بیشتر کار کرده و کمتر‬ ‫خرج یا تفریح کنید‪.‬‬ ‫اگر اشتباهات همسرتان دلیل به وجود‬ ‫آمدن این مشکالت است و شما در به بار‬ ‫آمدن این بدهی‌ها نقشی ندارید هم اوضاع‬ ‫چندان فرقی نمی‌کند‪ .‬یادتان نرود که زندگی‬ ‫مشترک یعنی مشارکت در همه چیز‪ .‬شما با‬ ‫آمدن زیر یک سقف‪ ،‬خواسته یا ناخواسته‬ ‫می‌پذیرید که در روزهای توانمندی و ناتوانی‬ ‫با همسرتان باشید‪ .‬همانطور که در سودی که‬ ‫از توانایی‌های او ناشی شد ‌ه است شریک‬ ‫می‌شوید‪ ،‬زمانی که زیان می‌بیند هم او را‬

‫زندگی‌مان است‪.‬‬ ‫آیا باید همه پول‌هایتان را روی هم بگذارید یا‬ ‫اینکه در ‪ 2‬بانک جداگانه و در حساب‌های‬ ‫جداگانه از آنها نگهداری کنید؟ روانشناسان‬ ‫می‌گویند زن و شوهرها باید راه‌های متفاوتی‬ ‫را برای نگهداری دارایی‌هایشان انتخاب‬ ‫کنند‪ .‬برای زوج‌هایی که قدم‌های اول را‬ ‫در زندگی‌شان برمی‌دارند‪ ،‬یک راه‌حل‬ ‫میانه می‌تواند بهترین گزینه باشد‪ .‬اگر شما‬ ‫می‌خواهید از چنین راهی بروید‪ ،‬بهتر است‬ ‫در کنار پس‌اندازی که در حساب شخصی‌تان‬ ‫می‌گذارید به همسرتان هم برای داشتن پول‬ ‫شخصی اختیار دهید و با هم قرار بگذارید که‬ ‫هر ماه‪ ،‬بخشی از درآمدتان را برای روز مبادا‬ ‫در یک حساب مشترک بگذارید‪ .‬اما یادتان‬ ‫نرود که پس‌انداز‌های شخصی شما نباید‬ ‫آسیبی به زندگی خانوادگي‌تان بزند‪.‬‬ ‫حواستان به همه چیز هست؟‬

‫گرفتار کلیشه‌ها شده‌اید؟‬ ‫باورنادرست زنانه‪ :‬وظیفه من تامین مالی‬ ‫خانواده نیست‪.‬‬ ‫درست‪ :‬ما بر اساس توانایی‌هايمان وظایف و‬ ‫مسئولیت‌ها را تقسیم می‌کنیم‪.‬‬ ‫دلتان می‌خواهد مثل مادرتان‪ ،‬حساب و کتاب‬ ‫مالی را به دست شوهرتان بسپارید و دخالتی‬ ‫در مسئولیت‌های مالی خانه نداشته باشید؟‬ ‫فرقی نمی‌کند که شما به عنوان یک زن در‬ ‫مناسبات مالی خانواده دخالت داشته باشید‬ ‫یا نه‪ .‬در هر دو حالت‪ ،‬شما و همسرتان باید‬ ‫بپذیرید پولی که به خانه می‌آید متعلق به هر‬ ‫دوی شماست‪ .‬همسرتان باید بپذیرد درحالی‬ ‫که شما تمام مسئولیت‌های خانه را بر عهده‬ ‫گرفته‌اید‪ ،‬به اندازه او در درآمد‌های خانواده‬ ‫هم شریک هستید‪ .‬او باید قبول کند که با‬ ‫خانه‌داری همسرش‪ ،‬بار بخش دیگری از‬ ‫هزینه‌های احتمالی از قبیل هزینه نگهداری از‬ ‫بچه‌ها یا رسیدگی به کارهای خانه از دوش‬ ‫خانواده برداشته شده است و به همین دلیل‬ ‫همسرش هم باید مثل او در درآمد خانواده‬ ‫سهیم باشد‪ .‬پس حتی در این صورت هم‬ ‫همان الگویی که برای زندگی‌های مدرن‬

‫با هم اوضاع را درست می‌کنید؟‬ ‫باورنادرست زنانه‪ :‬به من ربطی ندارد‪ ،‬از زیر‬ ‫سنگ هم كه شده پول جور کن و بدهی را‬ ‫بپرداز‬ ‫درست‪ :‬این بدهی به دلیل زندگی مشترک‌مان‬ ‫ایجاد شده‪ ،‬با همفکری می‌توانیم از پس آن‬ ‫بربیاییم‪.‬‬ ‫اگر شما برای ساختن زندگی‌تان‪ ،‬گرفتار‬ ‫بدهی شده‌اید‪ ،‬ماجرا فرق می‌کند‪ .‬شاید‬ ‫تا مدتی نتوانید آنطور که می‌خواهید خرج‬ ‫کنید و نیمی از درآمدتان را برای خودتان‬

‫همراهی می‌کنید و به انتظار روزهای آرام‌تر‬ ‫تالش می‌کنید‪ .‬هر زوجی در زندگی مشترکش‬ ‫ممکن است با این احتمال روبه‌رو باشد و‬ ‫بپذيرد که همسرش همیشه نمی‌تواند مغز‬ ‫متفکر اقتصادی باشد‪ .‬پس بپذیرید که این‬ ‫مشکل‪ ،‬مشکل خانواده است نه همسر شما‬ ‫و به‌عنوان شریک او‪ ،‬تا هموار شدن شرایط‪،‬‬ ‫همسرتان را همراهی کنید‪.‬‬ ‫جیب‌تان مشترک است؟‬ ‫باورنادرست مردانه‪ :‬حساب حساب است‪،‬‬ ‫همسر همسر‬ ‫درست‪ :‬هرچه داریم متعلق به من‪ ،‬ما و‬

‫باورنادرست زنان و مردان‪ :‬اوضاع خوب‬ ‫است‪ ،‬الزم نیست نگران پول باشیم‪.‬‬ ‫درست‪ :‬هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد‪.‬‬ ‫بهتر است برای آینده پس‌انداز کنیم‪.‬‬ ‫مهم نیست که چقدر درآمد داشته یا در‬ ‫جایگاه شغلی ایده‌آلی قرار دارید‪ .‬شما‬ ‫نمی‌توانید آینده را ببینید و به همین دلیل‬ ‫هم که شده باید برای روزهایی که امروز‬ ‫نمی‌بینيد‪ ،‬پس‌انداز کنید‪.‬‬ ‫با همسرتان در این مورد صحبت کنید‬ ‫و قرار بگذارید که هر ماه درصدی از‬ ‫درآمدتان را کنار بگذارید‪ .‬در این صورت‬

‫‪27‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫شارژر همراه‬ ‫‪Sony CP-ELS‬‬ ‫یک ابزار تکنولوژیکی خوب ابزاری‬ ‫ی امکانات مجهز باشد‬ ‫است که به تمام ‌‬ ‫اما در کنار آن از يك باتری قدرتمند‬ ‫استفاده كند‪ .‬در غیر این صورت‬ ‫مجبورید هر‌چند ساعت دنبال یک پریز‬ ‫برق بگردید‪ .‬خبر بد اینکه فعال وضع‬ ‫بر همین منوال است‪ .‬تنها کاری که از‬ ‫دست ما بر می‌آید شاید صرفه‌جویی‬ ‫در مصرف انرژی باشد‪ .‬راه حل دوم‬ ‫خرید یک باتری اضافه است‪ .‬ما راه‬ ‫حل عاقالنه‌تری هم سراغ داریم که در‬ ‫آخرین بازدیدمان از بازار توجه‌مان را‬ ‫جلب کرد‪.‬‬ ‫شارژر همراه سونی با پورت مینی‬ ‫‪ USB‬کار می‌کند و برای دستگاه‌هایی‬ ‫مناسب است که به‌این پورت مجهز‬ ‫شده‌اند‪ .‬چراغ‌های ‪ LED‬موجود روی‬ ‫بدنه به کاربر باهوش اجازه می‌دهند‬

‫برآورد نسبی از وضعیت انرژی موجود‬ ‫داشته باشد‪ .‬تنها چیزی که نیاز خواهید‬

‫داشت ذخیره کردن انرژی به کمک‬ ‫پورت ‪ USB‬کامپیوتر یا برق شهری‬ ‫است‪ .‬برخالف نمونه‌های بنجل‬ ‫موجود قهرمان می‌تواند پس از هر‬

‫بار شارژ انرژی ذخیره شده خود را به‬ ‫مدت یک سال نگهداری کند‪.‬‬

‫قابلیت‌های ویژه‪ :‬برخالف نمونه‌های‬ ‫شاید تا دو سال پیش به معجزه شبیه‬ ‫بنجل و اعصاب خرد‌کن قبلی‪CP- ،‬‬ ‫بود اما حاال حقیقت دارد‪ .‬مودم‌های‬ ‫‪ ELS‬واقعا کار می‌کند‪ .‬این شگفت‌آور جیبی هدیه الهه تکنولوژی هستند‪.‬‬ ‫است!‬ ‫امروز درباره آنها اطالعات بیشتری‬ ‫داریم و می‌توانیم حساب شده‌تر تصمیم‬ ‫انجام دهید‪ :‬فهرست کاملی از‬ ‫بگیریم‪ .‬وزن کم‪ ،‬اندازه کوچک و‬ ‫دستگاه‌ها که می‌توانند توسط این‬ ‫بی‌نیازی به برق قابلیت‌های فوق‌العاده‬ ‫وسیله نجات پیدا کنند‪ ،‬مشخص کنید‪ .‬مودم‌های همراه است‪ .‬مبین‌نت‬ ‫شهرهای زیادی را زیرپوشش دارد و‬ ‫به تازگی برای جبران نقطه ضعف‬ ‫اینترنت همراه‬ ‫مودم‌های جیبی‪ ،‬یک شارژر فندکی‬ ‫مخصوص مودم‌های رومیزی عرضه‬ ‫همچنان وایمکس‬ ‫کرده است‪ .‬ایرانسل هم در استان‌هایی‬ ‫مثل آذربایجان شرقی‪ ،‬اصفهان‪ ،‬البرز‪،‬‬ ‫می‌توانید بگویید آنها دچار بیماری‬ ‫تهران‪ ،‬خراسان رضوی‪ ،‬خوزستان و‬ ‫شده‌اند و در دسته معتادان قرار‬ ‫فارس حضور دارد‪.‬‬ ‫می‌گیرند؛ با این حال بعضی‌ها‬ ‫نیاز دارند در مسافرت همچنان به‬ ‫قابلیت‌های ویژه‪ :‬الزم نیست هزینه‬ ‫‌اینترنت دسترسی داشته باشند‪ .‬قبال‬ ‫تازه‌ای بتراشید؛ می‌توان از اشتراک‬ ‫با راهکارهای ‪ GPRS‬و ‪EDGE‬‬ ‫خودتان استفاده کنید‪ .‬مودم‌های‬ ‫آشنا بودیم‪ .‬امسال خرسند هستیم که‬ ‫رومیزی که قبال با برق کار می‌کردند‬ ‫انتخاب دیگری به اسم ‪ 3G‬وجود‬ ‫حاال به شارژر فندکی هم مجهز شده‌اند‬ ‫دارد‪ .‬هر سه آنها برای موبایل‌ها و‬ ‫تبلت‌ها عالی به نظر می‌رسند اما ما‬ ‫انجام دهید‪ :‬نقشه تازه‌ای از مناطق‬ ‫ترجیح می‌دهیم به خاطر قیمت و‬ ‫زیرپوشش خدمات‌دهنده وایمکس‬ ‫سرعت بیشتر همچنان روی وایمکس‬ ‫خود تهیه کنید‪.‬‬ ‫حساب باز کنیم‪.‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫‪26‬‬

‫چمدان مسافران عصر تکنولوژی‬ ‫این فهرست از پنج وسیله‌ای‬ ‫تشکیل شده که وزن خیلی زیادی‬ ‫به چمدان شما اضافه نمی‌کنند‬ ‫و قادرند یک مسافرت ساده‌تر و‬ ‫هوشمندانه‌تر را بسازند‬

‫را بلد نباشد؟‬ ‫‪ TV3190‬یک تلویزیون قابل حمل در‬ ‫ابعاد ‪ 9‬اینچ است‪ .‬صفحه نمایش آن‬ ‫از تکنولوژی ‪ LED‬استفاده می‌کند و‬ ‫خوشبختانه به گیرنده دیجیتال مجهز‬ ‫است‪ .‬انرژی دستگاه از طریق برق‬ ‫شهری تامین می‌شود در مسافرت‬ ‫می‌توان از کابل ‪ 12‬ولتی استفاده کرد‬

‫سفر بدون موسیقی؟ این یکی واقعا‬ ‫ممکن نیست! پخش‌کننده‌های سونی‬ ‫با اینکه از برخی جهات شبیه اسباب‬ ‫بازی‌های بچه‌ها به نظر می‌رسند اما‬ ‫بهترین گزینه برای سفر به حساب‬ ‫می‌آیند‪ .‬چراغ‌های رنگارنگ در‬ ‫‪ NWZ‬هم به چشم می‌خورند‪ .‬آنها‬ ‫متناسب با نوع و ریتم موسیقی روشن‬

‫قابلیت‌های ویژه‪ :‬شارژ سریع یکی از‬ ‫بهترین اختراعات بشر است‪ .‬اتصال‬ ‫دستگاه از طریق ‪ USB‬نیازی به کابل‬ ‫ندارد‪.‬‬ ‫انجام دهید‪ :‬فهرستی از موسیقی‌های‬ ‫محبوب‌تان تهیه کنید‪.‬‬ ‫دوربین عکاسی‬

‫می‌گویند آدم‌ها را باید در سفر‬ ‫شناخت‪ .‬با این حال ما به شناخت‬ ‫مردمی‌که در خارج از خانه می‌توانند‬ ‫همچنان سرعت و دقت خود را در‬ ‫سطح مطلوبی حفظ کنند‪ ،‬بیشتر عالقه‬ ‫داریم‪ .‬می‌توانید اخم‌های‌تان را در هم‬ ‫ببرید و بگویید تعطیالت زمان مناسبی‬ ‫برای استراحت است‪ .‬در جواب‬ ‫باید بدانید که تکنولوژی قادر است‬ ‫راهکارهای دقیق و مطمئن‌تری برای‬ ‫آسایش و راحتی در اختیارتان بگذارد‪.‬‬ ‫چه نظری خواهید داشت اگر بدانید با‬ ‫کمک یک دوربین سبک‪ ،‬نه چندان‬ ‫گران و پرقدرت می‌توان تمام خاطرات‬ ‫سفر را ثبت کرد؟‬ ‫اصال سفرتان بدون موسیقی خوش‬ ‫مي‌گذرد؟ پخش‌کننده موسیقی حاضر‬ ‫در این فهرست از قابلیت شارژ سریع‬ ‫برخوردار است و می‌تواند پس از تنها‬ ‫پنج دقیقه شارژ مدت زیادی کار کند‪.‬‬ ‫یک تلویزیون قابل حمل‪ ،‬یک شارژر‬ ‫جادویی و مودم‌های دوست‌داشتني‬ ‫وایمکس دیگر گزینه‌های ما را تشکیل‬ ‫می‌دهند‪ .‬در انتخاب آنها موضوع‬ ‫قیمت را در نظر گرفته‌ایم‪ .‬همین‌طور‬ ‫وزنی که هرکدام از آنها به چمدان شما‬ ‫اضافه می‌کنند‪ .‬امسال مسافرت ساده‌تر‬ ‫و هوشمندانه‌تری انتظارمان را می‌کشد‪.‬‬ ‫تلویزیون قابل حمل‬ ‫‪HDTV Black LED TV3190‬‬ ‫اولین باری که اسم ‪Energy Sistem‬‬ ‫به گوش‌مان خورد نسبت به آن‬ ‫بی‌اعتماد بودیم‪ .‬چطور کسی می‌تواند‬ ‫در حوزه تکنولوژی فعالیت کند و‬ ‫امالی درست کلمه ‪ System‬را بلد‬ ‫نباشد؟ این برداشت تنها وقتی عوض‬ ‫شد که یکی از محصوالت‌شان را از‬ ‫نزدیک دیدیم‪ .‬حاال سوال ما تغییر‬ ‫کرده است‪ :‬چطور کسی می‌تواند‬ ‫محصوالتی این قدر دقیق و ظریف‬ ‫بسازد و امالی درست کلمه ‪System‬‬

‫و تلویزیون را با کمک باتری اتومبیل‬ ‫روشن نگه داشت‪.‬‬ ‫باتری هم قادر است چیزی در حدود‬ ‫سه ساعت دوام بیاورد‪ .‬بلندگوهای‬ ‫دستگاه خیلی هیجان‌انگیز نیستند اما‬ ‫از هیچ‌چی بهترند و تازه قرار نیست‬ ‫در سفر نقش یک ‪ DJ‬را بازی کنید‪.‬‬ ‫با کمک پورت ‪ USB‬که در کناره‬ ‫دستگاه وجود دارد می‌توان فایل‌های‬ ‫تصویری و صوتی را هم اجرا کرد‪.‬‬ ‫استفاده از ‪ MKV‬وجود نداشت‬ ‫بنابراین به ویدئوهای ‪ AVI‬یا ‪DivX‬‬ ‫بسنده کردیم‪ .‬تعداد خروجی‌هاي‬ ‫تصویر هم قابل قبول است‪ .‬می‌توانید‬ ‫از ‪ HDMI‬استفاده کنید یا کابل‌های‬ ‫‪ AV‬رابه کار ببرید‪.‬‬ ‫قابلیت‌های ویژه‪ :‬وزن سبک‪ ،‬پایه‬ ‫مخصوص اتومبیل انجام دهید‪ :‬کابل‬ ‫‪ 12‬ولتی مخصوص اتومبیل را فراموش‬ ‫نکنید‪.‬‬ ‫پخش‌کننده موسیقی‬ ‫‪Walkman NWZ-B174‬‬

‫و خاموش می‌شوند و یاد وخاطره‬ ‫سیرک را زنده می‌کنند‪ .‬ضمن اینکه‬ ‫اشتهای باالیی برای مصرف باتری‬ ‫دارند!‬ ‫اگر از منوی تنظیمات آنها را خاموش‬ ‫کنید‪ NWZ ،‬به وسیله‌ای بی‌عیب و‬ ‫نقص تبدیل می‌شود‪ .‬دیگر خبری از‬ ‫دردسرهای برنامه ‪ iTunes‬نیست و‬ ‫می‌توانید آلبوم‌های موسیقی را خیلی‬ ‫ساده به پخش‌کننده خود انتقال دهید‪.‬‬ ‫خالق ‪ iTunes‬چطور می‌تواند شب‌ها‬ ‫با خاطری آسوده بخوابد؟‬ ‫شارژ سریع‪ ،‬قابلیت محبوب دیگری‬ ‫است که سری ‪ NWZ‬به آن مجهز‬ ‫هستند و باعث می‌شوند آنها را‬ ‫دوست داشته باشیم‪ .‬با کمک شارژ‬ ‫سریع می‌توانید در پنج دقیقه باتری‬ ‫پخش‌کننده خود را با کمک برق یا‬ ‫وسیله‌های مجهز به پورت ‪ USB‬شارژ‬ ‫کنید و مدت زمان نسبتا طوالنی دوباره‬ ‫به موسیقی‌های مورد عالقه‌تان گوش‬ ‫دهید‪.‬‬

‫‪Sony Cyber-Shot W610‬‬ ‫‪ W610‬اگر چه هنوز از طراحی سنتی‬ ‫دوربین‌های سایبرشات سونی پیروی‬ ‫می‌کند‪ ،‬اما همچنان دوست داشتنی‬ ‫است‪ .‬بدنه گوشه‌های نسبتا تیزی دارد‬ ‫و در ساخت آن از فلز خش‌دار استفاده‬ ‫شده است‪ .‬وزن دستگاه به ‪ 113‬گرم‬ ‫می‌رسد که باعث شده با یکی از‬ ‫کوچکترین و سبک‌ترین دوربین‌های‬ ‫بازار روبه‌رو باشیم‪ .‬از نظر فنی ‪W610‬‬ ‫دوربینی ‪ Point to Shoot‬یا نشانه‬ ‫و عکس است‪ ،‬یعنی برای افرادی‬ ‫ساخته شده که فقط قصد دارند دوربین‬ ‫خود را به سوی سوژه نشانه بروند و‬ ‫دکم ‌ه شاتر را بفشارند تا بهترین و با‬ ‫کیفیت‌ترین عکس گرفته شود‪ .‬این‬ ‫ویژگی در سفر عالی به نظر می‌رسد‪.‬‬ ‫حالت ‪ intelligent Auto‬این دوربین‬ ‫را به وسیله‌ای هوشمند تبدیل می‌کند‬ ‫که خودش توانایی تشخیص نوع‬ ‫صحنه‪ ،‬میزان و شرایط نوری و نقاط‬ ‫فوکوس را دارد‪.‬‬

‫‪25‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫چرا مردان حلقه ازدواج دست نمی‌کنند؟‬ ‫آیا تا به حال شده‌است از‬ ‫همسرتان به خاطر به دست نکردن‬ ‫حلقه ازدواج‌تان دلخور شوید؟آیا‬ ‫خودتان جز کسانی هستید که‬ ‫فراموش می‌کنند حلقه‌شان را به‬ ‫دست کنند یا آنکه امکان ندارد‬ ‫حلقه ازدواج‌تان از انگشتتان جدا‬ ‫شود‪.‬اصال این حلقه چیست که‬ ‫اینقدر مهم‌است و چرا اینقدر‬ ‫زوج‌های جوان به آن اهمیت‬ ‫می‌دهند؟آیا واقعا در خوشبختی‬ ‫یک زوج نقشی هم دارد؟اصال چه‬ ‫شد که حلقه تبدیل به نماد عشق و‬ ‫تعهد شد؟ چرا زن‌ها بیشتر از مردها‬ ‫به این حلقه اهمیت می‌دهند؟همه‬ ‫اینها سؤاالتی است که شاید در‬ ‫ذهن خیلی از ما وجود داشته‌باشد‪،‬‬ ‫در اینجا می‌خواهیم به همه آنها‬ ‫پاسخ بدهیم‪.‬‬

‫اولین مردمی که در تاریخ‪ ،‬حلقه ازدواج را به‬ ‫کار بردند مصریان بوده‌اند‪ .‬گویا در نوشته‌های‬ ‫هیروگلیف که نوشته‌های تصویری مصریان‬ ‫است حلقه‪ ،‬عالمت ابدیت بود‪ ،‬یعنی حلقه‬ ‫ازدواج به انگشت زوجین کردن به نوعی رمز‬ ‫زناشویی پایدار و ابدی بوده است و پس از‬ ‫مصریان‪ ،‬مسیحیان نیز حدود سال ‪ ۹۰۰‬میالدی‬ ‫شروع به دست کردن و استفاده انگشتر و حلقه‬ ‫در مراسم ازدواج خود كردند‪.‬‬

‫مقایسه با كسانی كه آن را همیشه به دست‬ ‫می‌كنند‪ ،‬بیشتر بچه‌هایشان را فراموش می‌كنند‪ .‬‫یادشان می‌رود‬‬ ‫دكتر اندرو هارل همچنین می‌گوید‪« :‬افرادی‬ ‫كه این عادت را دارند‪ ،‬فراموشكارترین والدین بسیاری از آقایان هم اصال به دلیل فراموشکاری‬ ‫برای فرزندانشان هستند‪».‬‬ ‫به یاد نمی‌آورند که باید حلقه خود را به دست‬ ‫کنند یا حتی هراس دارند که جایی مجبور‬ ‫چرا بعضی مردان حلقه به دست نمی‌کنند؟‬ ‫شوند آن را از دست خارج کنند‪ ،‬آن وقت‬ ‫ممكن است آن را گم کنند‪ .‬بسیاری از آنها‬ ‫‫شغل‌های پرخطر دارند‬‬ ‫هم به دلیل قیمت باالی حلقه‌ها از گم شدن آن‬ ‫هراس دارند‪.‬‬

‫سابقه تاریخی زنان‬ ‫استفاده مردان از حلقه نسبتا جديد است‪ .‬تا‬ ‫ميانه قرن ‪ 20‬بيشتر زنان بودند كه حلقه در‬ ‫دست مي‌كردند كه اين شايد يادآور روزهايي‬ ‫بود كه زنان جزئي از امالك و دارايي‌هاي‬ ‫همسرشان بودند‪ .‬بعد از جنگ جهاني دوم‪،‬‬ ‫بسياري از مردان با جدايي‌هاي طوالني‌مدت‬ ‫از همسران خود مواجه شدند و از آن زمان آنها‬ ‫نيز شروع به استفاده از حلقه به عنوان نشانه‌اي‬ ‫از تاهل خود كردند که آنچه موجب مي‌شود‬ ‫همواره به ياد همسران خود باشند‪.‬‬ ‫چرا باید حلقه در انگشت چهارم باشد؟‬ ‫شاید برای بسیاری این سؤال پیش بیاید که‬ ‫چرا حلقه ازدواج را در انگشت چهارم دست‬ ‫چپ می‌اندازند؟ تحقیقات نشان داده است‬ ‫یونانیان قدیم عقیده داشتند رگ مخصوصی‬ ‫از این انگشت می‌گذرد و مستقیما به قلب وارد‬ ‫می‌شود و برخی‌ها نیز به این معتقدند که چون‬ ‫این انگشت را کمتر از سایر انگشتان دست‬ ‫خود مورد استفاده قرار می‌دهیم حلقه در آن‬ ‫قرار می‌گیرد و به طور کلی برای به دست کردن‬ ‫یک وسیله زینتی مناسب‌تر از سایر انگشتان‬ ‫دست است‪.‬‬ ‫اولین مردمی که حلقه به دست کردند‬

‫به خاطر بچه‌هایتان حلقه ازدواج را فراموش‬ ‫نکنید‬

‫بسیاری از آقایان در مشاغل سخت و پرخطر‬ ‫فعالیت می‌کنند که نمی‌توانند كارشان را با‬ ‫به همراه داشتن جواهر و زینت‌آالت به خوبی‬ ‫انجام دهند‪ .‬مکانیک‌های اتومبیل‪ ،‬کارگران‬ ‫ساختمانی یا خلبانان نظامی از جمله کسانی‬ ‫هستند که همراه داشتن حلقه ازدواج برایشان‬ ‫میسر نيست‪.‬‬

‫یك حلقه شما را یاد چه می‌اندازد؟ ازدواج‪،‬‬ ‫عشق و شاید بشود گفت وفاداری‪ .‬امروزه در‬ ‫اكثر كشورهای دنیا این حلقه‪ -‬البته اگر در‬ ‫انگشت دست چپ باشد‪ -‬نماد ازدواج و‬ ‫به دست داشتن آن نشانی از دوام این رابطه ‫حساسیت دارند‬ ‫است‪ .‬اما برخی از متاهل‌ها به دالیل مختلف‬ ‫این نماد را همیشه همراه ندارند‪ .‬اگر قبال فقط مردان بسیاری به مواد سازنده حلقه حساسیت‬ ‫همسرتان حق داشت از شما بخواهد حلقه‌تان دارند به طوری که با دست کردن آن احساس‬ ‫را دست كنید‪ ،‬حاال یك دلیل محكم وجود دارد آرامش ندارند‪ .‬یکی دیگر از دالیل اجتناب‬ ‫كه شما به خاطر بچه‌هایتان باید این حلقه را به از دست کردن حلقه‪ ،‬ورم روماتیسمی مفاصل‬ ‫انگشت بیندازید! یك روانشناس اجتماعی از است که در این بیماری ‌‪ ،‬مفاصل انگشتان دچار‬ ‫دانشگاه آلبرتای كانادا‪ ،‬ادعا می‌كند كسانی ورم می‌شود و استفاده از حلقه انگشتری را‬ ‫كه حلقه ازدواجشان را به دست نمی‌كنند در بسیار دشوار می‌کند‪.‬‬

‫زیورآالت دوست ندارند‬ ‫شاید این دلیل هم چندان موجه به نظر نرس ‌د اما‬ ‫بعضی از مردها اصال با زیور‌آالت مختلف مثل‬ ‫انگشتر و گردنبند و‪ ...‬راحت نیستند و برخی‬ ‫مشخصا با انگشتر در انگشت‌شان احساس‬ ‫خوب و راحتی ندارند‪.‬‬ ‫از سر بی‌لطفی‬ ‫بعضی از مردان هم از کم‌لطفی حلقه‌شان را‬ ‫دست نمی‌کنند هرچند بدون تردید همسران‬ ‫خود را دوست دارند اما خیلی دوست ندارند‬ ‫که همه متوجه متاهل بودنشان شوند‪.‬‬

‫‪24‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫چربی‬

‫وزی با خیار‬ ‫س‬

‫برای بسیاری از ما خیار تنها یک‬ ‫گونه صیفی یا میوه خوشمزه است‬ ‫که از آن در میهمانی ها در کنار‬ ‫سایر میوه ها استفاده می کنیم و‬ ‫شاید تا به امروز خیلی به خواص‬ ‫و توانایی این گیاه سبز رنگ دقت‬ ‫نکرده بودیم‪ .‬این میوه دارای‬ ‫مقادیر زیادی ویتامین ث است‬ ‫که می تواند در نقش چربی سوز‬ ‫به کار رود‪ .‬در این مطلب شما را‬ ‫با روشهایی برای چربی سوزی با‬ ‫خیار آشنا می کنیم‪.‬‬ ‫یک مقداری تمشک و نعنا را به همراه‬ ‫‪ 350‬گرم ماست و مقداری یخ درون دستگاه‬ ‫مخلوط کن بریزید و به خوبی ترکیب کنید‪.‬‬ ‫این ترکیب می تواند به عنوان یک نوشیدنی‬ ‫تقویتی و همچنین چربی سوز عالی برای‬ ‫زمان پس از تمرین عمل کند‪ .‬فراموش نکنید‬ ‫که کلسیم موجود در ماست میز یک چربی‬ ‫سوز ایده آل است‪.‬‬ ‫_ یک ترکیب مناسب دیگر که از آن می‬ ‫توان به عنوان یک وعده غذایی کامل نیز‬ ‫بهره برد‪ ،‬ترکیب ‪ 100‬گرم پنیر فتا‪ ،‬یک‬ ‫خیار خرد شده‪ ،‬یک قاشق غذا خوری‬ ‫ماست و ‪ 100‬گرم زیتون سیاه است‪ .‬باید‬ ‫گفت که پنیر فتا یک منبع مناسب ویتامین‬ ‫ب‪ 2‬است که سوخت و ساز بدن را افزایش‬ ‫داده و در ترکیب با خیار و ماست به چربی‬ ‫سوزی بیشتر منجر می شود‪.‬‬ ‫_ آیا تا به حال در مورد سوپ خیار شنیده‬

‫بودید؟ برای درست کردن این سوپ کافی‬ ‫است که تخم های خیارها را خارج کنید و‬ ‫سپس آنها را به مدت ‪ 2‬دقیقه تفت دهید‪.‬‬ ‫سپس خیارها را ‪ 500‬میلی لیتر آب مرغ و‬ ‫یک پیاز خرد شده ترکیب کنید‪ .‬این مخلوط‬ ‫را با حرارت بپزید و مقداری پودر فلفل‬ ‫نیز به آن اضافه کنید‪ .‬این سوپ شدیدا‬

‫متابولیسم بدن شما را فعال کرده و به شما در‬ ‫چربی سوزی کمک خواهد کرد‪.‬‬ ‫_ اما فرمول نهایی ما برای شما یک ترکیب‬ ‫سالم دیگر است که بر اساس ترکیب یک‬ ‫خیار بزرگ خرد شده با سیر حب شده است‪.‬‬ ‫این ترکیب را با مقداری نعنا ترکیب کرده‬

‫و مقداری خامه ترش را نیز به آن اضافه‬ ‫کنید‪ .‬از این ترکیب سس گونه می توانید در‬ ‫کنار ماهی قزل آال استفاده کنید‪ .‬بر اساس‬ ‫تحقیقات انجام شده مشخص شده است که‬ ‫سیر نیز دارای ترکیبهایی است که چربی سوز‬ ‫هستند‪.‬‬

‫‪23‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫تناس‬

‫ام به روش‬ ‫ب اند‬

‫بادی‌پامپ شکلی جدید و‬ ‫پرهیجان برای وارد کردن ورزش‬ ‫ی آدمهاست‬ ‫و تناسب‌اندام به زندگ ‌‬ ‫و کالس‌های ورزشی این رشته‬ ‫این روزها در اکثر باشگاه‌ها بر پا‬ ‫می‌شود‪.‬‬

‫یپامپ‬ ‫باد ‌‬

‫در ‪ ۴۵‬تا ‪ ۶۰‬دقیقه‌ای که این کالس‌ها طول‬ ‫می‌کشند‪ ،‬وقت کافی برای سوزاندن مقدار‬ ‫زیادی کالری خواهید داشت‪ .‬و همه ما می‌دانیم‬ ‫که هر چه کالری بیشتری بسوزانید‪ ،‬کاهش وزن‬ ‫بیشتری خواهید داشت‪ .‬در طول یک جلسه ‪۶۰‬‬ ‫دقیقه‌ای بادی‌پامپ‪ ،‬برحسب شدت و سطح‬ ‫کالس‪ ،‬میزان کالری که می‌سوزانید در حدود‬ ‫‪ ۶۰۰‬کالری خواهد بود‪.‬‬ ‫بادی‌پامپ چیست؟‬

‫بادی‌پامپ بااینکه ابتدا توسط لزمیلز (‪Les‬‬ ‫‪ )Mills‬در نیوزلند آغاز شد اما االن در سراسر‬ ‫دنیا کالسی پرطرفدار برای همه سطوح ورزشی‬ ‫به شمار می‌رود‪.‬‬ ‫این کالس‌ها که توسط مربیانی حرفه‌ای برگزار‬ ‫می‌شود‪ ،‬با حجم باالی کالری که کمک‬ ‫می‌کند در یک جلسه بسوزانید‪ ،‬قبل و بعد از‬ ‫جلسه تمرین لبخند را به روی لبانتان می‌نشاند‪.‬‬

‫تمرینات بادی‌پامپ چه فوایدی دارند؟‬ ‫با مربیان حرفه‌ای و کالسی پر و همچنین‬ ‫موزیک‌های انگیزه‌دهنده‪ ،‬نه تنها از ورزشتان‬ ‫لذت خواهید برد‪ ،‬بلکه هر به هر هدفی که در‬ ‫ذهن دارید هم خواهید رسید‪.‬‬ ‫با باال رفتن حجم عضالنی بدنتان و از بین‬ ‫رفتن تدریجی چربی‌ها‪ ،‬خیلی زود شاهد شکل‬ ‫گرفتن و تفکیک عضالتتان خواهید بود‪.‬‬ ‫در یک جلسه تمرین بادی‌پامپ چند کالری‬ ‫می‌سوزانید؟‬

‫بادی‌پامپ ورزشی هوازی‪-‬قدرتی است که از‬ ‫هالتر برای انجام تمرینات قدرتی و استقامتی‬ ‫استفاده می‌کند‪ .‬این کالس‌ها از موزیک‌های‬ ‫ویژه و بسیار پرهیجان و انگیزش‌دهنده استفاده‬ ‫می‌کند که قدرت و کارایی شما را چندبرابر‬ ‫می‌کند‪ .‬کالس‌های بادی‌پامپ که معمو ً‬ ‫ال‬ ‫‪ ۴۵-۶۰‬دقیقه طول می‌کشند‪ ،‬توسط مربیان‬ ‫حرفه‌ای هدایت می‌شوند‪ .‬بادی‌پامپ تمریناتی‬ ‫بسیار مفرح و البته سخت هستند که ضربان‌قلب‬

‫شما را باال برده‪ ،‬روی کلیه قسمت‌های بدنتان‬ ‫کار می‌کنند و کالری بسیار باالیی برایتان‬ ‫می‌سوزاند‪.‬‬ ‫از یک تمرین بادی‌پامپ چه انتظاراتی می‌توان‬ ‫داشت؟‬ ‫شما تمرین ‪ ۴۵-۶۰‬دقیقه‌ای طوالنی را با‬ ‫کالسی پر از شرکت‌کننده خواهید گذراند‪.‬‬ ‫مربی بادی‌پامپ ابتدا با وزنه‌های سبک بدن‬ ‫شما را گرم می‌کند تا شما را برای تمرینات‬ ‫سخت‌تر آماده کند‪.‬‬ ‫سپس با استفاده از هالتر تمرینات قدرتی و‬ ‫هوازی را روی عضالتتان انجام خواهید داد‪.‬‬ ‫روی هریک از گروه‌های عضالنی اصلی بدن‬

‫(‪)BodyPump‬‬

‫ازجمله سینه‪ ،‬پشت و زیربغل‪ ،‬شانه‌ها و شکم‬ ‫کار می‌شود‪ .‬این مسئله که در یک جلسه تمرین‬ ‫روی کل بدن کار می‌شود تضمین می‌کند که‬ ‫باالترین میزان کالری را بسوزانید‪.‬‬ ‫ریتم موزیک‌ها با رسیدن به زمان سرد کردن‬ ‫تدریج ًا کندتر می‌شود و برای جلوگیری از‬ ‫گرفتگی و آسیبدیدگی عضالنی‪ ،‬در"آخر‬ ‫کالس حرکات کششی انجام می‌شود‪.‬‬ ‫آیا تمرینات بادی‌پامپ برای کاهش وزن‬ ‫مناسب است؟‬ ‫تمرینات استقامتی با وزنه راهی عالی‬ ‫برای کالری‌سوزی و روشی فوق‌العاده برای‬ ‫عضله‌سازی است‪ .‬با باال رفتن متابولیسم‪،‬‬ ‫عضالت با این تمرینات ترمیم می‌یابند‪ .‬مدت‬ ‫زمان طوالنی بعد از اتمام تمرین هم سرعت‬ ‫کالری‌سوزی همچنان باال خواهد ماند‪.‬‬ ‫با افزایش حجم عضالت بدن هر روز به انرژی‬

‫انتخاب کنید‪:‬‬ ‫بادی‌اتک (‪ :)BodyAttack‬تمریناتی برای‬ ‫ورزشکاران رشته‌های مختلف که از تمرینات‬ ‫اینتروال و چابکی برای ارتقای تناسب‌اندام و‬ ‫شکل دادن به بدنتان استفاده می‌شود‪.‬‬ ‫بادی‌کامبت (‪ :)BodyCombat‬که ادغامی از‬ ‫تمرینات ورزش‌های کاراته‪ ،‬بوکس‪ ،‬تکواندو‪،‬‬ ‫تای‌چی و موای‌تای برای رها کردن حس‬ ‫جنگندگی درونی‌تان به طریقی مفرح می‌باشد‪.‬‬ ‫بادی‌باالنس (‪ :)BodyBalance‬استفاده از‬ ‫تای‌چی‪ ،‬یوگا و پیالتس برای باال بردن تعادل‬ ‫بدن‪.‬‬ ‫بادی‌استپ (‪ :)BodyStep‬استفاده از استپ‬ ‫ایروبیک برای سوزاندن حجم باالی کالری و‬ ‫انجام تمرینات خاص پایین‌تنه‪.‬‬

‫بیشتری نیاز خواهید داشت که اگر بخواهید آن‬ ‫وزن را با کم کردن کالری‌های مصرفی به انجام‬ ‫برسانید‪ ،‬موجب کاهش حجم عضالت خواهد‬ ‫شد‪.‬‬

‫بادی‌جم (‪ :)BodyJam‬تمرین هوازی موزون‬ ‫آمیخته با رقص که آنقدر از آن لذت خواهید‬ ‫برد که فراموش خواهید کرد مشغول ورزش‬ ‫هستید!‬

‫بنابراین با بادی‌پامپ نه تنها کالری کافی‬ ‫می‌سوزانید‪ ،‬در زمان ریکاوری نیز همچنان‬ ‫سوختن کالری‌ها ادامه می‌یابد و با افزودن‬ ‫به حجم عضالتتان می‌توانید متابولیسمتان را‬ ‫همیشه باال نگه دارید‪.‬‬

‫بادی‌وایو (‪ :)BodyVive‬تمرینی با شدت‬ ‫پایین که با استفاده از توپ و کش‌های‬ ‫مخصوص‪ ،‬تناسب‌اندام شما را ارتقا داده و با‬ ‫کمترین فشار بر روی مفاصل‪ ،‬بدنتان را شکل‬ ‫خواهد داد‪.‬‬

‫آیا کالس‌های بادی‌پامپ جایگزین دیگری‬ ‫دارند؟‬

‫باشگاه‌های مختلفی این کالس‌ها را برگزار‬ ‫می‌کنند که با کمی جستجو‪ ،‬می‌توانید‬ ‫نزدیک‌ترین باشگاه به خودتان را پیدا کنید‪.‬‬

‫مطمئن ًا اگر تمرین کردن با هالتر را دوست‬ ‫نداشته باشید‪ ،‬می‌توانید کالس‌های زیر را‬

‫‪22‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫چرا زنان بیشتر‬ ‫حرف می‌زنند؟‬ ‫دکتر «لوران بریزندین» گفت‪:‬‬ ‫تفاوتهای ذاتی بین مغز زنان و‬ ‫مردان یکی از علتهای پرچانگی‬ ‫زنان در مقایسه با مردان است‪.‬‬

‫به گزارش فارس به نقل از روزنامه انگلیسی‬ ‫دیلی میل‪ ،‬موضوعی هست که یک نیمه‬ ‫جمعیت دنیا همواره آن را مطرح می کنند‬ ‫اما نیم دیگر جمعیت قاطعانه ردش می‬ ‫کنند‪ :‬زنان بیشتر از مردان صحبت می‌کنند‪.‬‬ ‫واقعیت این است که زنان تقریب ًا سه برابر‬ ‫ّ‬ ‫مردان صحبت می کنند‪ .‬یک زن متوسط‪،‬‬ ‫روزانه ‪ 20‬هزار کلمه صحبت می کند که‬ ‫تقریب ًا ‪ 13‬هزار کلمه از یک مرد متوسط‬ ‫بیشتر است‪.‬‬ ‫زنان همچنین با سرعتی بیشتر از مردان‬ ‫حرف می زنند و وقتی سفره دلشان را برای‬ ‫دور و بری هایشان باز می کنند از شنیده‬

‫شدن صدای خودشان لذت می برند‪.‬‬ ‫این مطالب‪ ،‬نتایج بخشی از تحقیقاتی‬ ‫هستند که در کتاب نوشته شده یک‬ ‫روانپزشک زن به آنها اشاره شده است‪.‬‬ ‫دکتر «لوران بریزندین» گفت‪ :‬تفاوتهای‬ ‫ذاتی بین مغز زنان و مردان یکی از علتهای‬ ‫پرچانگی زنان در مقایسه با مردان است‪.‬‬ ‫وی در کتاب «ذهن زنان» نوشت‪ :‬در مغز‬ ‫زنان‪ ،‬در مقایسه با مردان‪ ،‬سلولهای بیشتری‬ ‫به گفتار اختصاص یافته اند؛ و این یکی از‬ ‫دالیلی است که باعث می شود زنان راحت‬ ‫تر باب گفتگو را باز کنند‪ ،‬بیشتر صحبت‬ ‫کنند و احتما ً‬ ‫ال توانایی بیشتری در مهارتهای‬ ‫کالمی داشته باشند‪.‬‬

‫حتی اگر این دلیل هم برای توجیه پرحرف‌تر‬ ‫بودن زنها کافی نباشد‪ ،‬یک تفاوت‬ ‫فیزیولوژیکی دیگر بین زنان و مردان وجود‬ ‫دارد‪ :‬تنها عمل صحبت کردن باعث شارش‬ ‫انبوهی از پیک های عصبی در مغز زنان و‬ ‫ایجاد نوعی حالت «نشئه احساسی» در آنها‬ ‫می شود‪ ،‬حالتی که دانشمندان آن را مشابه‬ ‫احساس اوجی می دانند که فردی معتاد به‬ ‫هروئین پس از مصرف مواد‪ ،‬تجربه می‌کند‪.‬‬ ‫دکتر بریزندین که خود را طرفدار جنبش‬ ‫زنان معرفی می کند معتقد است این تفاوتها‬ ‫از رحم مادر آغاز می شوند‪ ،‬یعنی همان‬ ‫مغز‬ ‫زمانی که هورمون مردانه «تستسترون»‪ِ ،‬‬ ‫در ِ‬ ‫گیری جنین مذکر را قالب‬ ‫حال شکل‬ ‫ِ‬ ‫بندی می کند‪.‬‬ ‫نتیجه این فرایند این است که پسرها و مردها‬ ‫کمتر از همتایان مونثشان صحبت می کنند‬ ‫و یا کمتر برای ابراز احساساتشان تالش می‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫بریزندین که در شهر سانفرانسیسکو صاحب‬

‫قو‌خو»‬ ‫کلینیکی به نام «هورمون و خل ‌‬ ‫است‪ ،‬نوشت‪ :‬زنها یک بزرگراه هشت بانده‬ ‫برای پردازش هیجانات دارند‪ ،‬اما مردها‬ ‫تنها یک جاده کوچک شهری برای این کار‬ ‫دارند‪.‬‬ ‫بریزندین که کتابش را بر اساس کارهای‬ ‫بالینی و تحلیل بیش از ‪1000‬تحقیق علمی‬ ‫به رشته تحریر آورده گفت‪« :‬چیزی به نام‬ ‫مغز تک جنسیتی وجود ندارد‪».‬‬ ‫او معتقد است که زنان و مردان دنیا را کام ً‬ ‫ال‬ ‫متفاوت ادراک می کنند و شاید با کسب‬ ‫بینش درباره همین تفاوتهاست که آنها‬ ‫می‌توانند ارتباطات سالم‌تر و بهتری را با‬ ‫یکدیگر برقرار کنند‪.‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫‪20‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫وه زندگی‬ ‫طراف بر شی‬ ‫ی ط مح ی ط ا‬ ‫تاثیر شرا‬ ‫وقتی یک نوزاد‪ ،‬سال های ابتدایی‬ ‫و شیرخوارگی را سپری می کند‪،‬‬ ‫وارد دورانی می شود که اصطالحا‬ ‫به "دوران کودکی" معروف است‪.‬‬ ‫در دوران کودکی ذهن و حواس‬ ‫او شروع به شکل گرفتن می کند‬ ‫و نشانه هایی از تمایل و تالش به‬ ‫آموختن در او نمایان می شود‪ .‬از‬ ‫آن جا که کودک بیشترین زمان‬ ‫زندگی کودکانه و کوتاه خود را‬ ‫درکنار والدین گذرانده و نسبت‬ ‫به آن ها احساس اعتماد و آرامش‬ ‫می نماید‪ ،‬تمامی اعمال و رفتاری‬ ‫که از سوی والدین خود مشاهده‬ ‫و درک می کند به عنوان الگو و‬ ‫نماد مناسبی برای آموختن قرار‬ ‫می دهد و از آن ها در زمان الزم‬ ‫استفاده می کند‪.‬‬

‫دوستان‪ ،‬هم نشینان و همسرش را مطابق با‬ ‫همان آموزه ها گزینش می کند‪ . .‬اما کودکی‬ ‫که در محیطی آلوده به فساد رشد می کند‬ ‫یا پدر و مادر او همیشه درحال جروبحث و‬ ‫مشاجره هستند و جلوی دید فرزندشان دست‬ ‫به کارهای ناشایست و کم ارزش می زنند‪،‬‬ ‫نمی تواند درک درستی از زندگی سالم‬ ‫داشته باشد و اغلب تن به ادامه راه والدین یا‬ ‫اطرافیان خود خواهد داد و با فرادی همنشین‬ ‫می شود که خانواده برای او معنی کرده اند‪.‬‬ ‫تاثیر پذیری از محیط اطراف تنها در دوران‬ ‫کودکی اتفاق نمی افتد و همیشه و همه جا‬ ‫می تواند هر کسی در هر جایگاهی را مغلوب‬ ‫خود کند‪.‬‬ ‫شاید یک موقعیت جدید ما را به هدف اولیه‬ ‫خود نزدیک کند اما احتمال دارد‪ ،‬انتخاب‬

‫وقتی هنرمند جوان به دهکده اش برگشت‪ ،‬به‬ ‫برادرش گفت‪ " :‬برادر بزرگوارم حاال نوبت‬ ‫توست‪ ،‬تو دیگر می توانی به نورنبرگ بروی‬ ‫و آرزویت را تحقق بخشی و من هم از تو‬ ‫حمایت خواهم کرد‪".‬‬ ‫اشک از چشمان آلبرت سرازیر شد‪ .‬سرش را‬ ‫پایین انداخت و در حالی که اشک هایش‬ ‫را پاک می کرد گفت‪" :‬من نمی توانم به‬ ‫نورنبرگ بروم‪ ،‬دیگر خیلی دیر شده‪‌ ،‬ببین‬ ‫چهار سال کار در معدن چه بر سر دستانم‬ ‫آورده‪ ،‬استخوان انگشتانم چندین بار شکسته‬ ‫و در دست راستم درد شدیدی را حس می‬ ‫کنم‪ ،‬به طوری که حتی نمی توانم یک لیوان‬ ‫را با دستانم نگه دارم‪ .‬من دیگر نمی توانم با‬ ‫مداد یا قلم مو کار کنم‪ ،‬محیط معدن حال و‬ ‫روز من را تغییر داده و من را به یک کارگر‬

‫در واقع به این علت که کودک پیش زمینه قبلی‬ ‫از شناخت مسایل مختلف ندارد‪ ،‬هرکاری‬ ‫که اطرافیان نزد او انجام دهند برایش زیبا‬ ‫و شگفت آور است و چون درک صحیحی‬ ‫از "درست" یا "اشتباه" بودن آن نکات ندارد‬ ‫نظرش جلب شده و سعی بر تکرار و تقلید آن‬ ‫ها می کند یا هر زمان که موقعیت مشابه پیش‬ ‫آید‪ ،‬آن رفتار را انجام می دهد‪ .‬این عادت‬ ‫دائما در زندگی کودک تکرار می شود و تا‬ ‫سن نوجوانی و حتی بزرگسالی‪ ،‬هرکاری که‬ ‫از سوی اطرافیان انجام شود و هر هدفی که‬ ‫دنبال شود به عنوان دانسته ها و راه کارهایی‬ ‫برای انجام امور بر ذهن و افکار او تاثیر می‬ ‫گذارد‪.‬‬ ‫آدم ها به طور ذاتی اطالعات قبلی از هیچ‬ ‫کاری ندارند و این محیط اطراف و اطرافیان‬ ‫هستندکه محرکی می شوند تا متوجه مسایل‬ ‫و موضوعات یا رفتارهای مختلف شویم‪ ،‬آن‬ ‫ها را درک کنیم و در صورت تمایل‪ ،‬به کار‬ ‫ببندیم‪ .‬پایه و اساس این حالت از دوران‬ ‫کودکی با تاثیرپذیری از رفتار و اعمال والدین‬ ‫شکل می گیرد و تدریجا وسعت یافته و تحت‬ ‫تاثیر محیط اطراف و اطرافیان در می آید‪.‬‬ ‫مثال کودکی که در خانواده ی آ گاه‪ ،‬سالم و‬ ‫بافرهنگ رشد می کند‪ ،‬تحت تاثیر رفتارهای‬ ‫کنترل شده و به جای والدین و اطرافیان‪،‬‬ ‫رفتار و شخصیت مطلوبی خواهد داشت و‬ ‫اگر والدین شرایط محیط اطراف او را به گونه‬ ‫ای سالم و هدفمند تدارک ببینند‪ ،‬کودک به‬ ‫همان صورت آموزش می بیند و در آینده‪،‬‬

‫این مسیر‪ ،‬عوارض های جانبی متعددی در‬ ‫پی داشته باشد که مسیر زندگی ما را به طور‬ ‫کل تغییر دهد یا ما را دچار مشکالت عدیده‬ ‫ای نماید‪.‬‬ ‫حتما داستان "برادران دورر" راشنیده اید!‬ ‫دو برادری که در یک خانواده فقیر ‪20‬‬ ‫نفره زندگی می کردند و در همان وضعیت‬ ‫اسفناک آلبرشت دورر و برادرش آلبرت (دو‬ ‫تا از ‪ 18‬فرزند) آرزو می کردند نقاش چیره‬ ‫دستی شوند‪ ،‬اما خیلی خوب می دانستند که‬ ‫پدرشان هرگز نمی تواند آن ها را برای ادامه‬ ‫تحصیل به نورنبرگ بفرستد‪.‬‬ ‫بنابراین یک شب پس از مدتی بحث ‪ ،‬دو‬ ‫برادر تصمیم گرفتند قرعه بیاندازند و بازنده‬ ‫برای کار در معدن به جنوب برود و برادر‬ ‫دیگر را حمایت مالی کند تا در آکادمی به‬ ‫فراگیری هنر بپردازد‪ ،‬و پس از آن برادری که‬ ‫تحصیلش تمام شد‪ ،‬برادر دیگر را از طریق‬ ‫فروختن نقاشی هایش حمایت مالی کند تا او‬ ‫هم به تحصیل در دانشگاه ادامه دهد‪.‬‬ ‫آن ها در صبح روز یک شنبه در یک کلیسا‬ ‫قرعه انداختند‪ .‬آلبرشت دورر برنده شد‬ ‫و به نورنبرگ رفت و آلبرت به معدن های‬ ‫خطرناک جنوب رفت و برای ‪ 4‬سال شبانه‬ ‫روز کار کرد تا برادرش را که در آ کادمی‬ ‫تحصیل می کرد حمایت کند‪ .‬آلبرشت جزء‬ ‫بهترین هنرجویان بود و نقاشی های او حتی‬ ‫از اکثر استادانش بهتر بود‪ .‬در زمان فارغ‬ ‫التحصیلی او درآمد زیادی از نقاشی های‬ ‫حرفه ای خودش به دست آورده بود‪.‬‬

‫تبدیل کرده است‪.‬‬ ‫این داستان غم انگیز است اما واقعی! تاثیری‬ ‫که شرایط محیط اطراف بر زندگی ما می‬ ‫گذارد موضوع کامال مهم و پراهمیتی است‬ ‫که متاسفانه هنگام تصمیم گیری و انتخاب‬ ‫مسیر‪ ،‬توجه زیادی به آن نمی شود‪.‬‬ ‫شرایط محیط بسته به نوع انتخابی که می‬ ‫کنیم متفاوت است اما در هر حال بسیار تاثیر‬ ‫گذار‪ ،‬هنگامی که یک فرد تصمیم می گیرد‬ ‫و راهی را انتخاب می کند از آن زمان به بعد‬ ‫در مسیر آن راه قرار می گیرد و خودبه خود‬ ‫شرایط و قوانین آن مسیر بر زندگی او تاثیر می‬ ‫گذارد و بعد از مدتی زندگی اش را دگرگون‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫شرایط محیط از هر نظر تاثیرگذار است‪،‬‬ ‫از نظر جسمی‪ ،‬روحی‪ ،‬رفتاری‪ ،‬عقیدتی‪،‬‬ ‫اجتماعی‪ ،‬زیبایی‪ ،‬نوع تفکر و هر موضوع‬ ‫دیگری که در زندگی انسان قابلیت تغییر‬ ‫داشته باشد‪.‬‬ ‫شرایط محیط هم می تواند تاثیر مثبت داشته‬ ‫باشد‪ ،‬هم منفی! به عبارتی دیگر وقتی‬ ‫موقعیت جدیدی را انتخاب می کنیم‪ ،‬محیط‬ ‫آن‪ ،‬یا رفتار و شخصیت اجتماعی ما را رشد‬ ‫می دهد و بر سطح توانایی و آگاهی مان می‬ ‫افزاید و موجب موفقیت دور از انتظار ما می‬ ‫شود‪ ،‬یا این که باعث می شود روز به روز‬ ‫پسرفت کنیم و هر آن چه قبال توان انجامش را‬ ‫داشتیم از یاد ببریم و اتفاقات ناگواری‬ ‫را در آن مسیر تجربه کنیم‪.‬‬

‫‪19‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫البته یک حقیقت تلخ هم وجود دارد‪.‬‬ ‫هیچ‌گاه برای ترانه استاندارد خوبی وجود‬ ‫ندارد‪ .‬تمام کسانی که ترانه را نقد و بررسی‬ ‫می‌کنند هیچ‌گاه به استاندارد خاصی در ترانه‬ ‫اشاره نمی‌کنند‪ .‬با این وجود همه چیز نسبی‬ ‫است‪ .‬هر چند در این نسبیت ما رو به تعالی‬ ‫سیر نمی‌کنیم‪ ،‬اما حداقل دست منتقد برای‬ ‫مقایسه باز است‪.‬‬ ‫آثار محسن چاوشي از دیدگاه ترانه‌سرایی‬ ‫همیشه روی یک خط سینوسی قرار داشته که‬ ‫اوج و فرودهای با اختالفی دارند‪ .‬این اتفاق‬ ‫یک دلیل عمده می‌تواند داشته باشد‪ .‬اینکه‬ ‫خودچاوشي هم در یک خط مستقیم حرکت‬ ‫نمی‌کند‪ .‬او مدام تغییر سبک می‌دهد و در‬ ‫گستره پهنی از موسیقی پاپ و راک در حال‬ ‫رفت و آمد است‪ .‬خواننده‌ای که آلبوم‌های‬ ‫اول او مانند خودکشی و متاسفم‪ ،‬فضایی‬ ‫کامال تلخ و سیاه دارد‪ ،‬در آلبوم‌های اخیر‬ ‫خود به آهنگ‌های بندری و شش و هشتی‬ ‫می‌رسد که همه را به تعجب وا می‌دارد‪.‬‬ ‫این تغییر سبک طبیعتا در ترانه‌های او هم‬ ‫تاثیر زیادی دارد‪ .‬خیلی طبیعی است که برای‬ ‫یک ترانه بندری و شاد نمی‌تواند شعری تلخ‬ ‫و سیاه استفاده کند‪ .‬و برعکس‪ .‬شاید از نظر‬ ‫هنرمند این تغییر رویه نقد درستی نباشد‪،‬‬ ‫اما درست جایی به مشکل برمی‌خوریم که‬ ‫خواننده با یک تغییر ژانر‪ ،‬ذهنیت مخاطب را‬ ‫تحت تاثیر قرار می‌دهد‪ .‬جدای از ویژگی‌های‬ ‫فنی موسیقی و اینکه آیا محسن چاوشي‬ ‫توانایی اجرای این گستره را دارد یا نه‪ ،‬این‬ ‫آشفته کار کردن باعث آشفتگی ذهن مخاطب‬ ‫هم می‌شود‪.‬‬

‫نخی که حرفه‌ای پاراگراف باال را به هم‬ ‫وصل می‌کند‪ ،‬ترانه است‪ .‬ترانه بار اصلی این‬ ‫آشفتگی را به دوش می‌کشد‪ .‬در آخرین آلبوم‬ ‫چاوشی سعی کرده از بار سنگین خودش را‬ ‫رها کند‪ .‬با استفاده از اشعار کالسیک‪ .‬البته‬ ‫شاید ایده جمع‌کردن چنین آلبومی اساسا بر‬ ‫اشعار کالسیک بوده‪ .‬در هر دو صورت این‬ ‫اولین‌بار نیست که یک خواننده پاپ به سمت‬ ‫خواندن اشعار کالسیک رفته است اما در بین‬ ‫همه آنها می‌توان به هوشمندی چاوشی در‬ ‫زمینه انتخاب شعر بیشتر اذعان کرد‪.‬‬ ‫هوشمندی که باعث شده شعر و موسیقی‬ ‫تلفیق بهتری با هم داشته باشند‪ .‬الزم نیست‬ ‫آهنگساز و خواننده که در این آلبوم در یک‬ ‫جایگاه ایستاده‌اند انتظار همه را از این‬ ‫تلفیق برآورده کنند‪ ،‬نفس انجام چنین کاری‬ ‫در موسیقی ما شجاعت یا اعتماد به نفسی‬ ‫می‌خواهد که چاوشی به خوبی دارد‪.‬‬ ‫تنظیم همیشه یکی از ویژگی‌های آلبوم‌های‬ ‫چاوشي بوده‪ .‬تنظیم حتی سهم بیشتری از‬ ‫فرآیند تولید یک آهنگ را نسبت به آهنگسازی‬ ‫دارد‪ .‬تنظیم خوب می‌تواند ضعف‌های دیگر‬ ‫آهنگ مانند ترانه یا آهنگسازی را بپوشاند‪.‬‬ ‫مخصوصا در سبک‌های پاپ و راک که دست‬ ‫تنظیم‌کننده باز است و با طیف گسترده‌ای از‬ ‫سازهای کالسیک و الکترونیک مواجه است‪.‬‬ ‫در اینگونه موارد تنظیم خوب و متفاوت‬ ‫انجام دادن کاری بسیار دشوار و حساسی‬ ‫است‪ .‬اگر نگاهی به سیر کارهای چاوشي‬ ‫کنید می‌بینید که سبک کاری او بسیار وابسته‬ ‫به تنظیم‌کننده‌هایی بوده که در این مدت با او‬

‫همکاری می‌کردند‪.‬‬ ‫محمدرضا آهاری تنظیم آلبوم یه شاخه نیلوفر‬ ‫را بر عهده داشت‪ .‬آلبومی که همچنان به‬ ‫عقیده نویسنده بهترین آلبوم چاوشي در بین‬ ‫آلبوم‌های رسمی اوست‪ .‬یکی از ویژگی‌های‬ ‫«یه شاخه نیلوفر» تنظیم خوب آن است‪.‬‬ ‫تنظیمی که با شناسنامه حرفه‌ای چاوشي که‬ ‫پیش از انتشار اولین آلبوم رسمی‌اش او را‬ ‫با آن می‌شناختند‪ .‬پیوستن شهاب اکبری به‬ ‫محسن چاوشي برای تنظیم آهنگ‌ها همراه‬ ‫بود با تغییر سبک آهسته و آرامی از او که در‬ ‫آلبوم‌های بعدی به خوبی مشهود بودند‪.‬‬ ‫این سیر تغییرات ادامه داشت تا آنجا که در‬ ‫«پرچم سفید» شما با تنظیمی متفاوت از‬ ‫این خواننده روبه‌رو بودید اما اوج تفاوت در‬ ‫تنظیم‌ها را می‌توانید در «من خود آن سیزدهم»‬ ‫ببینید‪ .‬جایی که پای سازهای مقامی سنتی‬ ‫مانند تنبور و سه‌تار به تنظیم‌ها باز می‌شود‪.‬‬ ‫پیش از این چاوشی تجربه استفاده از یک‬ ‫ساز سنتی (سنتور) را در کارهای خود داشته‬ ‫است اما در «من خود آن سیزدهم» کارکرد‬ ‫سازهای سنتی کامال فرق دارد‪.‬‬ ‫با دو نگاه می‌شود در مورد آلبوم چاوشی‬ ‫به جمع‌بندی رسید‪ .‬اول اینکه این آلبوم را‬ ‫جدای از سوابق خواننده و گروهش و به‬ ‫صورت تکی نگاه کنیم‪ .‬در این نگاه نباید‬ ‫نگاهی به گذشته داشته باشید و فرض کنید‬ ‫که این تنها آلبوم چاوشی است که به بازار‬ ‫ارائه شده‪ .‬در این صورت آلبوم نقاط ضعف‬ ‫و قوت زیادی دارد که در باال به بعضی از آنها‬ ‫اشاره شد‪ .‬نقاط ضعف و قوتی که می‌تواند‬

‫یک برآیند قابل قبولی داشته باشد اما فقط‬ ‫قابل قبول‪ .‬نه عالی و نه خوب‪.‬‬ ‫قطعا چاوشی با این آلبوم به تنهایی‬ ‫نمی‌توانست سوپر استار شود‪ .‬شاید اگر‬ ‫«من خود آن سیزدهم» اولین آلبوم او بود‬ ‫این مقدار مقبولیت و شهرت را در میان مردم‬ ‫کسب نمی‌کرد‪ .‬چاوشی در این آلبوم یک‬ ‫خواننده کامال معمولی است‪ .‬خواننده‌ای‬ ‫که تالش‌های قابل ستایشی برای نوآوری و‬ ‫حرکت پویا در موسیقی پاپ انجام داده‪ ،‬اما‬ ‫نتیجه چندان چشمگیری ندارد‪ .‬از طرفی نگاه‬ ‫او به استفاده از اشعار کالسیک نگاه نویی‬ ‫است و از طرف دیگر تالش‌های خوبی برای‬ ‫تلفیق آنها انجام شده اما فقط تالش خوب‪.‬‬ ‫نتیجه قطعا کامل نیست و نیاز به کار بیشتری‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫نگاه دوم این است که آلبوم را در ادامه سیر‬ ‫کارهای چاوشی ببینید‪ .‬بعد از آلبوم‌هایی‬ ‫مانند «یه شاخه نیلوفر» یا آلبوم‌های ماقبل‬ ‫آن که به صورت غیررسمی منتشر شدند‪ .‬در‬ ‫ادامه موسیقی فیلم سنتوری که می‌توان به‬ ‫عنوان شاهکار چاوشی در سال‌های گذشته از‬ ‫آن اسم برد‪.‬‬ ‫حتی در ادامه «ژاکت» و «حریص» که‬ ‫بهترین آلبوم‌های چاوشی نبودند ولی سطح‬ ‫قابل قبولی داشتند‪ .‬در این نگاه «من خود آن‬ ‫سیزدهم» آلبومی نیست که طرفداران چاوشی‪،‬‬ ‫خواننده محبوب‌شان را با آن بشناسند و اگر‬ ‫ضعیف‌تر از آلبوم‌های قبلی نباشد‪ ،‬قوی‌تر هم‬ ‫نیست‪.‬‬

‫‪18‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫سیزده محسن چاووشی نحس نیست!‬ ‫آلبوم جدید چاوشی مانند دیگر‬ ‫کارهایش هم مخالفان سرسختی‬ ‫دارد و هم موافقان پروپا قرص‪ .‬به‬ ‫جدیدترین آلبوم محسن چاوشی‬ ‫به نام «من خود آن سیزدهم» که‬ ‫باالخره بعد از حاشیه‌های ریز و‬ ‫درشت وارد بازار شد می پردازیم‪.‬‬ ‫درباره جدیدترین آلبوم محسن‬ ‫چاوشی به نام «من خود آن‬ ‫سیزدهم» که باالخره بعد از‬ ‫حاشیه‌های ریز و درشت وارد بازار‬ ‫شد‬

‫آلبوم جدید چاوشی مانند دیگر کارهایش هم‬ ‫مخالفان سرسختی دارد و هم موافقان پروپا‬ ‫قرص‪ .‬جدای از کسانی که تعصبی در مورد‬ ‫خواننده محبوب‌شان حرف می‌زنند یا صرف‬ ‫عالقه نداشتن به خواننده آن را می‌کوبند‪،‬‬ ‫استدالل‌های جالبی برای خوب یا بد بودن‬ ‫آلبوم در این روزها شنیده می‌شود‪ .‬نقد و‬ ‫نظرهایی که گاه به کلیت موسیقی روز کشور‬ ‫برمی‌گردد و گاه در مورد شخص محسن‬ ‫چاوشی و آلبوم «من خود آن سیزدهم» مطرح‬ ‫می‌شوند‪.‬‬ ‫اتفاقا محسن چاوشی از این نظر خواننده‬ ‫پویایی است‪ .‬طیف گسترده‌ای از مردم‬ ‫کارهای او را گوش می‌کنند و نظرات دقیقی‬ ‫هم در مورد جزئیات آثارش می‌دهند‪ .‬اگر‬ ‫سری به وبالگ‌ها و سایت‌های موسیقی بزنید‬ ‫می‌بینید که هوادار و غیر هوادار چگونه در‬ ‫مورد جزء به جزء آلبوم چاوشي نظر داده‌اند‬ ‫و آن را شکافته‌اند‪ .‬این حساسیت در بین‬ ‫مخاطبان شاید بهترین ابزاری باشد که‬ ‫خواننده و هنرمند را وادار به پویا بودن و تغییر‬ ‫روز به روز بکند‪ .‬هرچند این تغییرات لزوما‬ ‫همیشه مثبت نیست!‬ ‫زمانی كه در مورد تغییرات در آلبوم جدید‬ ‫محسن چاوشی «من خود آن سیزدهم»‬ ‫صحبت می‌کنیم با چیزی که تا به حال در‬ ‫مورد سبک کاری او صحبت شده بسیار‬ ‫متفاوت است‪ .‬چاوشی من خود آن سیزدهم‪،‬‬ ‫گویا از یک دنیای موسیقی دیگر آمده است‬ ‫که فقط کمی لحن و وابستگی‌ها به تنظیم را‬ ‫از دنیای گذشته خود به همراه دارد‪.‬‬ ‫تفاوت آنقدر محسوس و زیاد است که‬

‫مخاطب تا مدت‌ها در شکی به سر می‌برد‬ ‫که آیا این محسن چاوشی است یا نه؟ این‬ ‫تفاوت از ترانه یا درواقع بهتر است بگوییم‬ ‫شعر شروع می‌شود تا نگاه متفاوت به‬

‫آهنگسازی و تنظیم و البته از همه مهم‌تر‬ ‫لحن چاوشی که امضای شخصی او در تمام‬ ‫کارهایش به حساب می‌آید‪ .‬لحنی كه از اولین‬ ‫کارهای زیرزمینی با او همراه بوده و توانسته‬

‫تا به امروز هم آن را حفظ کند‪.‬‬ ‫ترانه مشکل عمومی موسیقی پاپ ماست‪.‬‬ ‫تنها خالصه به آثار محسن چاوشي نمی‌شود‪.‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫‪16‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫فواید نوشیدن آب‬ ‫گرم و لیمو‬ ‫طوری که روزتان را شروع‬ ‫می‌کنید خیلی مهم است‪ .‬چه مادر‬ ‫باشید‪ ،‬چه یک معلم‪ ،‬نویسنده‪ ،‬یک‬ ‫مربی یوگا یا در کار آزاد مشغول‬ ‫باشید‪ ،‬اولین کاری که صبح‌ها‬ ‫انجام می‌دهید اهمیت زیادی‬ ‫دارد‪.‬‬

‫براساس فلسفه اورودیک‪ ،‬انتخاب‌هایی که‬ ‫برطبق برنامه روزانه‌تان می‌کنید‪ ،‬یا مقاومت‬ ‫شما را در برابر بیماری‌ها باال می‌برد یا آن را به‬ ‫طور کل از بین می‌برد‪.‬‬ ‫آیورودا از ما دعوت می‌کند تا با متمرکز شدن‬ ‫بر آداب صبحگاهی که بدن را با ریتم طبیعت‬ ‫هم‌تراز می‌کند‪ ،‬زندگی خود را تعادل بخشیده‬ ‫و اعتماد‌به‌نفس را درکنار نظم شخصی در خود‬ ‫تقویت کنیم‪.‬‬ ‫ممکن است مغزتان بگوید باید ایمیل‌هایتان‬ ‫را چک کنید‪ ،‬سگتان را برای پیاده‌روی بیرون‬ ‫ببرید‪ ،‬بچه‌ها را به مدرسه برسانید‪ ،‬و نباید‬ ‫دیر سر کارتان حاضر شوید و به همین دلیل‬ ‫وقتی برای انجام این آداب صبحگاهی باقی‬

‫نمی‌ماند‪.‬‬ ‫اما‪ ،‬اگر قرار است فقط برای یکی از این آداب‬ ‫که سالمتتان را تقویت می‌کند‪ ،‬وقت بگذارید‪،‬‬ ‫این خواهد بود‪:‬‬ ‫روزتان را با نوشیدن یک لیوان آب گرم با یک‬ ‫نصف لیمو تازه شروع کنید‪.‬‬ ‫کار آسانی است و اینقدر فایده دارد که واقع ًا‬ ‫نمی‌توان از آنها گذشت‪.‬‬ ‫‪ .۱‬سیستم‌ایمنی بدن را تقویت می‌کند‪.‬‬ ‫لیمو سرشار از ویتامین ‪ C‬و پتاسیم است‪.‬‬ ‫ویتامین ‪ C‬برای مقابله با سرماخوردگی خوب‬ ‫است و پتاسیم عملکرد مغز و اعصاب را تقویت‬

‫کرده و به کنترل فشارخون کمک می‌کند‪.‬‬ ‫‪ pH .۲‬را تنظیم می‌کند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫لیمو یک ماده‌غذایی شدیدا قلیایی است‪ .‬بله‪،‬‬ ‫اسیدی هم هست اما وقتی وارد بدن می‌شود‬ ‫قلیایی می‌شود (اسید سیتریک وقتی گوارش‬ ‫می‌شود‪ ،‬خاصیت اسیدی تولید نمی‌کند)‪ .‬یک‬ ‫بدن قلیایی یکی از رمزهای داشتن بدنی سالم‬ ‫است‪.‬‬

‫‪ .۳‬به کاهش وزن کمک می‌کند‪.‬‬ ‫لیمو سرشار از فیبر پکتین است که به مقابله با‬ ‫ولع خوردن کمک می‌کند‪ .‬همچنین مشخص‬ ‫شده است که افرادیکه یک رژیم‌غذایی قلیایی‬ ‫دارند‪ ،‬سریعتر وزن کم می‌کنند‪.‬‬ ‫‪ .۴‬به گوارش کمک می‌کند‪.‬‬ ‫آب گرم دستگاه گوارش و حرکات حلقوی آن‬ ‫‪-‬موج انقباضات عضالنی در دیواره‌های‬‫روده‪ --‬را تحریک می‌کند‪ .‬لیمو همچنین‬ ‫سرشار از موادمعدنی و ویتامین‌هاست ‪ ،‬به‬ ‫"دفع سموم در دستگاه گوارش کمک می‌کند‪.‬‬ ‫‪ .۵‬یک ادرارآور مالیم و طبیعی است‪.‬‬

‫آب لیمو به بیرون کردن مواد ناخواسته از‬ ‫بدن کمک می‌کند زیرا لیمو ادرار را افزایش‬ ‫می‌دهد‪ .‬درنتیجه سموم با سرعت بیشتری از‬ ‫بدن خارج می‌شوند و دستگاه ادراری شما‬ ‫سالم می‌ماند‪.‬‬ ‫‪ .۶‬پوست را صاف می‌کند‪.‬‬ ‫ویتامین ‪ C‬به کاهش چین و چروک‌ها و‬ ‫لکه‌های پوست کمک می‌کند‪ .‬آب لیمو سموم‬

‫را از خون بیرون می‌کند و این باعث می‌شود‬ ‫پوست صاف و شفاف شود‪.‬‬ ‫یک لیوان آب گرم و لیمو‪ ،‬مایعات الزم برای‬ ‫بدنتان را از همان ابتدای روز به آن می‌رساند و‬ ‫از بروز کم‌آبی بدن و خستگی آدرنال جلوگیری‬ ‫می‌کند‪ .‬وقتی بدنتان کم‌آب می‌شود‪ ،‬نمی‌تواند‬ ‫کلیه عملکردهای خود را به خوبی انجام دهد‬ ‫و این موجب ایجاد سموم در بدن‪ ،‬استرس‪،‬‬ ‫یبوست و مشکالت دیگر می‌شود‪ .‬آدرنال‬ ‫دو غده کوچک در باالی کلیه‌ها هستند و‬ ‫در کنار تیروئید به ساخت انرژی بدن کمک‬ ‫می‌کند‪ .‬همچنین هورمون‌های مهمی ازجمله‬ ‫آلدوسترون ترشح می‌کند‪ .‬آلدوسترون هورمونی‬ ‫است که سطح آب و غلظت موادمعدنی مثل‬ ‫سدیم را بدنتان تنظیم می‌کند و کمک می‌کند‬ ‫مایعات بدن همیشه در حد تعادل باشد‪ .‬آدرنال‬ ‫همچنین مسئول تنظیم واکنش استرس بدن نیز‬ ‫هستند‪ .‬مطمئن ًا دوست ندارید با کم‌آب شدن‬ ‫بدن خودتان را دچار مشکل کنید!‬ ‫می‌توانید با ایجاد عادت نوشیدن یک لیوان‬ ‫آب گرم و لیمو در صبح برای یک ماه‪ ،‬تفاوتی‬ ‫که در زندگیتان ایجاد خواهد کرد را مشاهده‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫ً‬ ‫درست کردن آن هم واقعا راحت است ‪--‬‬ ‫یک لیوان آب گرم (نه داغ) و آب یک نصفه‬ ‫لیموی تازه‪.‬‬ ‫کدامیک از این فواید باعث می‌شود این عادت‬ ‫صبحگاهی را امتحان کنید؟ یا اگر قب ً‬ ‫ال این‬ ‫کار را کرده‌اید‪ ،‬چه فوایدی را در خود‬ ‫مشاهده نموده‌اید؟‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

12 14

‫‪13‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫چگونه به رئیس خود نه بگویید!‬ ‫بیشتر افراد تجربه مواجه شدن‬ ‫با خواسته‌های گاه نه چندان‬ ‫دلچسب رئیس را دارند‪،‬‬ ‫درخواست‌هایی مانند ماندن در‬ ‫سر کار پس از پایان ساعات کاری‬ ‫یا از آن بدتر‪ ،‬حضور در محل کار‬ ‫در یک روز تعطیل‪ .‬هنگام مواجه‬ ‫شدن با چنین درخواست‌هایی‬ ‫به سختی می‌توان پاسخی منفی‬ ‫داد چرا که در این صورت آینده‬ ‫شغلی فرد در خطر قرار می‌گیرد‪.‬‬

‫زبان صحبت نکنید‪ ،‬اگر دالیلی واقعا‬ ‫قانع‌کننده برای «نه» گفتن دارید‪ ،‬پس‬ ‫دلیلی برای خجالت‌زده بودن یا ترسیدن‬ ‫وجود ندارد و احتماال در قانع کردن‬ ‫رئیس نیز موفق خواهید شد‪.‬‬

‫موقع به سر کار می‌آید خواست که دیرتر‬ ‫به خانه برود‪ .‬همچنین فردی که پیش‌تر‬ ‫مسئولیت‌پذیری و کیفیت کاری خود را‬ ‫به رئیس نشان داده‪ ،‬اگر گاهی به مدیرش‬ ‫«نه» بگوید‪ ،‬مسئولیت‌پذیری‌اش زیر‬

‫رئیس می‌توانید به او بگویید که به نظر‬ ‫شما پذیرش این مسئولیت به کیفیت‬ ‫انجام امور دیگر آسیب می‌رساند و این‬ ‫به نفع شرکت یا کسب و کار نیست‪.‬‬ ‫البته به خاطر داشته باشید که همواره‬

‫به همین خاطر شاید شما هم بارها‬ ‫مجبور شده‌اید که قراری را لغو کنید‬ ‫تا بیشتر سر کار بمانید و یا برنامه‌ریزی‬ ‫برای یک روز تعطیل را به هم بزنید چرا‬ ‫که مجبور بوده‌اید آن روز هم به سر کار‬ ‫بروی ‌د اما آیا واقعا راهی وجود دارد که‬ ‫بتوان پاسخی منفی به رئیس داد و از‬ ‫آسیب‌های شغلی نیز مصون ماند؟ بله‪،‬‬ ‫احتماال چنین راهی وجود دارد‪ ،‬تنها‬ ‫کافی است که پاسخ منفی را به شیوه‌ای‬ ‫صحیح بیان کنید و البته امیدوار باشید‬ ‫که رئیس شما بیش از حد غیرمنطقی‬ ‫نباشد‪.‬‬ ‫نخستین مسئله‌ای که باید به آن توجه‬ ‫کنید این است که به رئیس نشان‬ ‫دهید دغدغه‌های او را درک می‌کنید‬ ‫و پیشرفت امور کاری نیز برای شما‬ ‫اهمیت دارد‪ .‬اگر شرکت با مشکلی‬ ‫مواجه شده که واقعا به حضور شما نیاز‬ ‫است‪ ،‬بی‌تفاوت برخورد کردن با این‬ ‫معضل انتخاب هوشمندانه‌ای نیست با‬ ‫این حال وقتی از شما خواسته می‌شود‬ ‫که یک روز تعطیل سر کار حاضر شوید‬ ‫و شما چنین قصدی ندارید‪ ،‬با دالیلی‬ ‫صریح برای رئیس شرح دهید که چنین‬ ‫امکانی برای شما وجود ندارد‪.‬‬ ‫الزم نیست همه جزئیات را توضیح‬ ‫دهید و کلیه برنامه‌ریزی‌های‌تان برای البته برای اینکه بتوانید گاهی به رئیس‬ ‫روز تعطیل را شرح بدهید‪ ،‬اما به رئیس پاسخ منفی بدهید‪ ،‬باید تالش کنید تا‬ ‫بگویید که برنامه‌ای از پیش تعیین شده کیفیت کاری باالیی داشته باشید‪ .‬برای‬ ‫دارید‪ ،‬یا بگویید فکر می‌کنید که باید مثال کسی که معموال دیرتر از موعد‬ ‫روزهای تعطیل پیش خانواده باشید‪ .‬سر کار حاضر می‌شود‪ ،‬به نظر آنقدر‬ ‫کمتر رئیسی اهمیت حضور در کنار فرد وقت‌شناسی نمی‌آید که کمی ‌دیرتر‬ ‫خانواده را دست کم می‌گیرد‪ .‬موقعی تعطیل شدن هم برای او فاجعه باشد‪ .‬اما‬ ‫که قصد دارید به درخواست رئیس به سختی می‌توان از فردی که همواره به‬ ‫پاسخ منفی بدهید‪ ،‬با تردید و لکنت‬

‫سوال نمی‌رود‪.‬‬ ‫راهکار دیگری که برای «نه» گفتن به‬ ‫رئیس می‌توان از آن بهره برد‪ ،‬هشدار‬ ‫دادن نسبت به عواقب درخواست‬ ‫رئیس است‪ .‬برای مثال اگر رئیس از‬ ‫شما می‌خواهد که عالوه بر کارهای‬ ‫روزانه‪ ،‬مسئولیت دیگری را نیز بر عهده‬ ‫بگیرید‪ ،‬پس از تشکر بابت اعتماد‬

‫«نه» گفتن به رئیس‪ ،‬شیوه خوبی برای‬ ‫پیشرفت کاری محسوب نمی‌شود‪.‬‬ ‫آیا واقعا راهی وجود دارد که بتوان‬ ‫پاسخی منفی به رئیس داد و از‬ ‫آسیب‌های شغلی نیز مصون ماند؟ بله‪،‬‬ ‫احتماال چنین راهی وجود دارد‪ ،‬تنها‬ ‫کافی است که پاسخ منفی را به‬ ‫شیوه‌ای صحیح بیان کنید‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

‫‪6‬‬

‫‪Tel: 416.512.9874‬‬ ‫‪No. 661 / Mar, 08 2013‬‬

‫تصویر بدن و ترس از صمیمیت‬ ‫ترس از صمیمیت معمو ً‬ ‫ال با تصویر‬ ‫بدن منفی‪ ،‬شدیدتر می شود‪ .‬در‬ ‫این مقاله برایتان عنوان می کنیم‬ ‫که چطور تصویر بدنتان را ارتقاء‬ ‫دهید و روابطتان را تقویت کنید‪.‬‬

‫وقتی تصویر بدنی ضعیف داشته باشید‪ ،‬از‬ ‫بقیه آدم ها خودتان را جدا می کنید‪ .‬وقتی‬ ‫با طرفتان تنها هستید آرامش ندارید—از‬ ‫صمیمیت می ترسید‪ .‬آنهایی که تصویر‬ ‫بدنی ضعیف دارند در ایجاد "روابط‬ ‫نزدیک و صمیمانه مشکل دارند‪ .‬معمو ً‬ ‫ال‬ ‫قبل از اینکه برای طرفشان ارزش و اهمیت‬ ‫زیاد پیدا کنند‪ ،‬خودشان رابطه را خراب‬ ‫می کنند‪.‬‬ ‫علت تصویر بدن ضعیف‬ ‫تصویر بدن منفی می تواند به این دلیل‬ ‫ایجاد شود که در زمان کودکی کسی با‬ ‫محبت و مهربانی لمس و نوازشتان نکرده‬ ‫باشد‪ .‬همچنین ممکن است به خاطر‬ ‫انتقادها‪ ،‬بی محلی کردن ها و یا سوء‬ ‫استفاده دیگران ایجاد شود‪ .‬این تصویر‬ ‫بدن ضعیف با مقایسه کردن خودتان با‬ ‫مانکن ها و ستاره های سینما—یا حتی‬ ‫یکی‬

‫از اعضای خانواده و فامیل‪ ،‬دوستان یا‬ ‫همکاران که به نظر شما افرادی موفق‬ ‫هستند—و وقتی به بدن‪ ،‬شخصیت و‬ ‫رفتارهای خودتان از دید منفی و انتقادی‬ ‫نگاه کنید‪ ،‬بدتر هم می شود‪.‬‬ ‫تصویر بدن ضعیف با نگاه کردن به‬ ‫مجالت‪ ،‬فیلم ها‪ ،‬برنامه های تلویزیونی‬ ‫بدتر هم می شود‪ .‬تلویزیون و سینما پر از‬ ‫افراد زیبا‪ ،‬جذاب و خوش هیکل است‪.‬‬ ‫وقتی خودتان را با این استانداردهای‬ ‫غیرممکن مقایسه می کنید‪ ،‬اعتماد به‬ ‫نفس و تصویر بدنتان ضعیف می شود‪.‬‬ ‫تصویر بدن ضعیف و روابط‬ ‫روابط طوالنی مدت و محکم هم می تواند‬ ‫تحت تاثیر تصویر بدن ضعیف قرار گیرد‪.‬‬ ‫ظاهر شما می تواند از احترام متقابل‪،‬‬ ‫صداقت و گفتگوی آزاد هم پراهمیت تر‬ ‫شود‪ .‬اگر از چند کیلو چاق تر شدن‪ ،‬تغییر‬ ‫مدل مویتان یا حتی ادامه تحصیل یا وارد‬ ‫شدن به کاری بهتر به خاطر اینکه نگران‬ ‫این هستید که دوست پسر یا شوهرتان چه‬ ‫فکری می کند‪ ،‬می ترسید‪ ،‬مطمئن ًا رابطه‬ ‫تان بر پایه عشق نیست‪.‬‬ ‫وقتی رابطه شما حول وزن شما و ظاهر‬ ‫طرفتان باشد‪ ،‬مطمئن ًا دیدگاه پذیرنده ای‬ ‫نسبت به یکدیگر ندارید‪ .‬این عشق نیست‪،‬‬ ‫تنهایی است‪ .‬تصویر بدن ضعیف حس‬ ‫تنهایی و ترس از صمیمیت را باال می برد‪.‬‬ ‫تصویر بدن قوی و روابط‬ ‫وقتی تصویر بدنی سالم داشته باشید‪،‬‬ ‫روابط شخصی و کاریتان بر پایه‬ ‫صداقت و اعتبار خواهد‬ ‫بود‪ .‬هیچوقت از بیان‬ ‫افکار‪ ،‬احساسات و‬ ‫نظراتتان نمی ترسید‬ ‫چون می دانید ارزش‬ ‫شما بیشتر از ظاهر‬ ‫و اعمالتان است‪.‬‬ ‫هیچوقت از حرف زدن با‬ ‫کسانی که فکر می کنید‬ ‫بی اندازه زیبا‪،‬‬ ‫باهوش یا‬

‫خوش صحبت هستند نمی ترسید و‬ ‫احساس ناامنی نمی کنید چون می دانید‬ ‫آنها هم مثل خود شما انسان هستند و مثل‬ ‫خود شما ترس ها و ناامنی هایی دارد‪.‬‬ ‫ارتقاء تصویر بدن‬ ‫· قبول کنید که نمی توانید ذهن دیگران‬ ‫را بخوانید‪ .‬مطمئن باشید که مردی که در‬ ‫اتوبوس می بینید درمورد عیب و ایرادهای‬ ‫صورت و هیکل شما با بغل دستی اش‬ ‫حرف نمی زند‪ .‬وقتی با طرفتان صمیمی‬ ‫و نزدیک باشید‪ ،‬مطمئن باشید که دیگر‬ ‫حواس او به سلولیت های روی پایتان‬ ‫نیست‪ ،‬به خود شماست‪ .‬چون خودتان‬ ‫بیش از اندازه روی خودتان حساس‬ ‫هستید‪ ،‬فکر نکنید که بقیه هم همینطور‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫· عقاید هیچ چیز یا همه چیز را کنار‬ ‫بگذارید‪ .‬فقط به خاطر اینکه موهایتان‬ ‫خوش حالت نیست یا وزنتان وزن ایدآل‬ ‫نیست نمی توانید زیبایی پشم ها یا پاهای‬ ‫بلند و خوش فرمتان را نادیده بگیرید‪.‬‬ ‫ال خوب یا کام ً‬ ‫مطمئن ًا کام ً‬ ‫ال بد نیستید‪.‬‬ ‫برای خودتان همانطور که هستید ارزش‬ ‫بگذارید‪.‬‬ ‫· روی عالیق و اهدافتان متمرکز شوید‪.‬‬ ‫تصویر بدن منفیتانف پوست بد یا بینی‬ ‫بزرگتان را فراموش کنید‪ .‬به آمال و‬ ‫آرزوهایتان فکر کنید‪ :‬می خواهید کتاب‬ ‫بنویسید؟ می خواهید سوپراستار فیلم‬ ‫شوید؟ به ایتالیا سفر کنید؟ روی بهترین‬ ‫نقاط زندگیتان تمرکز کنید و تصویر بدن‬ ‫منفیتان را دور بیندازید‪.‬‬ ‫بدنتان را دوست داشته باشید‪ ،‬هم از درون‬ ‫هم از بیرون‬ ‫زمانی می توان گفت که خانمی تصویر‬ ‫بدنی سالم و مثبت دارد که از واقعیت‬ ‫سایز و شکل بدن خود مطلع بوده و با آن‬ ‫احساس راحتی کند‪ .‬وقتی کسی تصویر‬ ‫بدنی منفی داشته باشد‪ ،‬نگرش او نسبت‬ ‫به سایز و شکل بدنش واقعی نیست‪.‬‬ ‫ناراضی بودن از بدن می تواند روی‬ ‫احساس شما درمورد خودتان تاثیر‬ ‫بگذارد‪.‬‬

‫تصویر بدن ضعیف می تواند مشکالت‬ ‫احساسی برایتان به همراه داشته باشد‪،‬‬ ‫اعتماد به نفستان را پایین بیاورد‪ ،‬عادات‬ ‫غذاییتان را ناسالم کند‪ ،‬استرس‪ ،‬افسردگی‬ ‫و اختالالت غذایی در شما ایجاد کند‪.‬‬ ‫داشتن تصویر بدن مثبت و رویکرد فکری‬ ‫سالم برای سالمت و خوشبختی هر زنی‬ ‫الزم است‪.‬‬ ‫وقتی در آینه نگاه می کنید‪ ،‬از آنچه که‬ ‫می بینید راضی هستید؟‬ ‫تصویر بدن شما مثبت است یا منفی؟‬ ‫اگر پاسختان منفی است بدانید که تنها‬ ‫نیستید‪ .‬این روزها خانم ها در تالشند که‬ ‫خود را به ایدآل های زیبایی و جذابیت‬ ‫نزدیک کنند و این مسئله می تواند منجر‬ ‫به ایجاد تصویر بدن منفی در آنها شود‪.‬‬ ‫تبلیغات و سینما عناصر تاثیرگذار در‬ ‫این زمینه هستند‪ .‬جای تعجب نیست که‬ ‫جوانی هم مانند الغر بودن معیار زیبایی‬ ‫شناخته می شود‪ .‬همین مسئله بازار مواد‬ ‫آرایشی و بهداشتی را داغ کرده است‪.‬‬ ‫فشارهای دیگر می تواند از اطرافیانمان به‬ ‫ما تحمیل شود‪.‬‬ ‫· خانواده و دوستان می توانند با نظرات‬ ‫مثبت یا منفی خود بر تصویر بدن شما‬ ‫تاثیر بگذارند‪.‬‬ ‫· توصیه سالمتی پزشک را می توانید سوء‬ ‫تعبیر کنید و همین بر تصویر بدن شما و‬ ‫احساسی که نسبت به خود دارید تاثیر می‬ ‫گذارد‪.‬‬ ‫یاد بگیرید آنچه که در آینه می بینید را‬ ‫دوست داشته باشید‬ ‫همه ما می خواهیم که بهترین ظاهر را‬ ‫داشته باشیم اما یک بدن سالم همیشه به‬ ‫ظاهر مربوط نیست‪ .‬درواقع‪ ،‬بدن سالم در‬ ‫همه اشکال و اندازه ها موجود است‪ .‬برای‬ ‫عوض کردن تصویر بدنتان باید طریقه فکر‬ ‫کردنتان درمورد بدنتان را عوض کنید‪ .‬در‬ ‫عین حال‪ ،‬عادات و انتخاب های سالم‬ ‫زندگی نیز برای ارتقاء تصویر بدن ضروری‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫· تغذیه سالم می تواند سالمت‬ ‫و زیبایی پوست و موی شما‬ ‫را افزایش داده و قدرت و‬ ‫استحکام بیشتری هم به‬ ‫استخوانهایتان بدهد‪.‬‬ ‫· ورزش منظم و مداوم اعتماد‬ ‫به نفس‪ ،‬تصویر بدن و سطح‬ ‫انرژی شما را باال می برد‪.‬‬ ‫· استراحت کافی رمز از‬ ‫بین بردن استرس است‪.‬‬

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

6 4

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013

2 2

Tel: 416.512.9874 No. 661 / Mar, 08 2013