692

Page 1

No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

VIII


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

VII


No. 692 / October , 24, 2013 VI Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591 672 - May 30th, 2013


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

V


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

D


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

C


‫‪156‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫شکست عشقی و‬ ‫راه چاره!!‬

‫چند سالی است که استرس شدید‬ ‫دارم و شکست عاطفی‌ام خیلی‬ ‫مرا اذیت می‌کند؛ سر هر کاری‬ ‫می‌روم طاقت نمی‌آورم‪ .‬فکر و‬ ‫خیال امانم را بریده‪ ،‬چند سالی‬ ‫می‌شود که طبق دستور پزشک‬ ‫داروهای افسردگی مصرف‬ ‫می‌کنم اما فایده‌ای ندارد‪ .‬چه‬ ‫کنم؟‬

‫در این موضوع چند مشکل مطرح شده‪ :‬استرس‬ ‫شدید‪ ،‬رنج ناشی از شکست عاطفی‪ ،‬قادر نبودن‬ ‫به حفظ شغل‪ ،‬فکر و خیال (نشخوار ذهنی) و‬ ‫مصرف داروهای افسردگی‪.‬‬

‫استرس (فشار روانی) پاسخ جسمی – روانی ما‬ ‫به تغییرات غیرقابل کنترل‪ ،‬غیرقابل پیش بینی و‬ ‫دشوار بیرونی است‪ .‬مثال مرگ نزدیکان‪ ،‬طالق‪،‬‬ ‫شکست مالی و تحصیلی‪ ،‬تغییر محل زندگی و…‬ ‫همگی رویدادهایی استرس‌زا هستند‪ .‬شکست‬ ‫عاطفی هم رویدادی استرس‌زاست‪ .‬بخصوص‬ ‫هنگامی که رابطه منجر شده به شکست عاطفی‪،‬‬ ‫یک رابطه مخفیانه و یا غیر رسمی باشد شدت‬ ‫استرس پس از آن بیشتر می‌شود‪ ،‬چراکه طرفین‬ ‫درگیر رابطه از حمایت‌های اجتماعی و دریافت‬ ‫همدلی و همدردی دیگران محروم هستند و‬ ‫ناچارند فشار روانی را درعین انتظارات عادی‬ ‫اطرافیان تحمل کنند‪ .‬معموال چنین افرادی با‬ ‫مشکالتی همچون اختالل در خواب و غذا‪،‬‬ ‫پریشانی در عملکردهای ذهنی‪ ،‬مرور خاطرات‬ ‫گذشته‪ ،‬بدبینی به جنس مخالف‪ ،‬دوره‌های‬ ‫افسردگی و دلتنگی و‌گاه احساس خشم روبه‌رو‬ ‫می‌شوند‪ .‬این افراد بهتر است این نکات را‬ ‫رعایت کنند‪:‬‬ ‫‪ -۱‬حمایت خانوادگی‪ -‬اجتماعی‪ :‬برای شاد‬ ‫زیستن‪ ،‬قرار داشتن در یک شبکه روابط‬ ‫دوستانه در تمام طول زندگی‪ ،‬ضروری است‪.‬‬ ‫این امر هنگام سپری کردن شکست عاطفی‬ ‫اهمیتی مضاعف می‌یابد‪ .‬شما نیاز دارید‬

‫ماجرای شکست عاطفیتان را برای کسانی که به‬ ‫آن‌ها اعتماد دارید بازگو کنید‪ .‬احساس اینکه‬ ‫«کسی هست که بداند من چه مشکلی دارم» در‬ ‫بسیاری از لحظات سخت احساس ارزشمندی‬ ‫است‪ .‬اگر شما احساس می‌کنید کسی را ندارید‬ ‫که مشکل را برای وی بازگو کنید‪ ،‬از کمک‬ ‫مشاور حضوری یا مشاوره تلفنی استفاده کنید‪.‬‬ ‫فراموش نکنید که بخش زیادی از فشار روانی‬ ‫از راه صحبت کردن و گفت‌و‌گو تخلیه می‌شود‪.‬‬ ‫‪ -۲‬اشتغال یا تحصیل‪ :‬مسئولیت‌ها و تکالیف‬ ‫اجتماعی ما برای سیستم روانی مانند لنگر عمل‬ ‫می‌کند و در بسیاری از موارد باعث ایجاد ثبات‬ ‫می‌شود‪ .‬متاسفانه شما گفته‌اید که نمی‌توانید‬ ‫شغل خودتان را حفظ کنید‪ ،‬که این امر خود‬ ‫چرخه ناقصی را ایجاد می‌کند‪ ،‬یعنی‪ :‬چون‬ ‫فشار روانی دارم نمی‌توانم شغلم را حفظ کنم؛‬ ‫چون نمی‌توانم شغلم را حفظ کنم فشار روانی‬ ‫دارم و…‬ ‫‪ -۳‬سالمت جسمانی‪ :‬افرادی که در شرایط‬ ‫پرفشار روانی هستند رفتارهای بهداشتی و‬ ‫منجر به حفظ سالمت را ترک می‌کنند و‌ گاه‬ ‫به رفتارهای تهدید کننده سالمت همچون‬ ‫مصرف سیگار‪ ،‬پرخوری و… رو می‌آورند‪.‬‬ ‫رفتارهای حافظ سالمت همچون رعایت‬

‫بهداشت شخصی‪ ،‬ورزش‪ ،‬پیاده روی و… دو‬ ‫اثر درازمدت و کوتاه مدت دارند؛ اثر دراز‬ ‫مدت آنکه طبیعتا حفظ سالمت است اما اثر‬ ‫کوتاه مدت این رفتار‌ها که تقریبا در زمان‬ ‫انجام ایجاد می‌شود افزایش احساس اعتماد به‬ ‫نفس‪ ،‬شادمانی و نشاط است‪.‬‬ ‫‪ -۴‬پرهیز از روابط جدید و دیگر راه‌های‬ ‫افراطی‪ :‬متاسفانه در برخی موارد شکست‬ ‫عاطفی‪ ،‬افراد با انگیزه فرار از احساس تنهایی‪،‬‬ ‫دلتنگی و طرد شدگی‪ ،‬به روابط جدید رو‬ ‫می‌آورند‪ .‬این فرار‌ها معموال بدون توجه به‬ ‫شریک رابطه انجام می‌گیرد که این مسئله باعث‬ ‫می‌شود روابط جدید عمر طوالنی نداشته باشد و‬ ‫به شکست‌های عاطفی بعدی منجر شود‪ .‬اما در‬ ‫خصوص مصرف داروهای افسردگی باید گفت‬ ‫مصرف این دارو‌ها همچون دیگر داروهای‬ ‫روانی‪ ،‬درمانی قطعی محسوب نمی‌شود؛ یعنی‬ ‫معموال به عنوان درمان اورژانسی و یا کنترل‬ ‫مشکالت مزمن استفاده می‌شود تا روان درمانی‪.‬‬ ‫ولی مشاوره می‌تواند‪ ،‬شما را به مرور به سیر‬ ‫طبیعی زندگی برگرداند‪ .‬پس نباید به مصرف‬ ‫این دارو‌ها اکتفا و از دریافت دیگر انواع‬ ‫کمک‌های تخصصی احساس بی‌نیازی کرد‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

155


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

154


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

153


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

152


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

151


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

150


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

149


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

148


‫‪147‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫طرز تهیه خورشت انار دانه مسما طرز تهیه دوپینگ پلو‬ ‫طرز تهیه خورشت انار دانه مسما‬ ‫مواد الزم جهت پخت خورشت انار دانه مسما ‪:‬‬ ‫نصف يك عدد‬ ‫مرغ ‬ ‫‪ 2‬عدد‬ ‫انار دانه شد ه‬ ‫پیاز‬ ‫‪ 200‬گرم‬ ‫ ‬ ‫دو قاشق غذاخوري‬ ‫ل‬ ‫شكر در صورت تماي ‬ ‫سه قاشق غذاخوري‬ ‫رب گوجه فرنگی ‬ ‫به ميزان الزم‬ ‫نمك ‬ ‫به ميزان الزم‬ ‫ن‬ ‫روغ ‬ ‫زردچوبه يك قاشق چايخوري‬ ‫گلپر يك قاشق چايخوري‬ ‫نصف قاشق چايخوري‬ ‫فلفل ‬ ‫طرز تهیه خورشت انار دانه مسما ‪:‬‬ ‫مرغ را به همراه نمك و زردچوبه سرخ مي‌كنيم‪.‬‬ ‫سپس آن را به همراه آب مي‌گذاريم تا بپزد‪.‬‬ ‫در هنگام پخت‪ ،‬رب گوجه‌فرنگي را به مرغ مي‌افزاييم تا خوش رنگ شود‪.‬‬ ‫پياز خاللي خرد شده را با كمي روغن در تابه تفت مي‌دهيم‪ ،‬سپس دانه‌هاي انار را به پياز‬ ‫افزوده و به تفت دادن ادامه مي‌‌دهيم‪.‬‬ ‫وقتي مرغ كامال پخت‪ ،‬مخلوط انار و پياز را به آن افزوده‪ ،‬حرارت را ماليم نموده و مي‌گذاريم‬ ‫تا به مدت نيم ساعت غذا جا بيفتد‪.‬‬ ‫در انتها فلفل و گلپر را به خوراك اضافه كرده و حرارت را خاموش مي‌كنيم‪.‬‬ ‫خورش اناردانه مسما بايد غليظ و كم‌آب باشد‪.‬‬ ‫نكته ‪:‬‬ ‫مي‌توانيد كمي شكر به اين خورش انار بيافزاييد تا طعم آن شيرين‌تر شود‪.‬‬

‫مواد خوراکی به کار رفته در این غذا بسیار مقوی هستند به همین دلیل دوپینگ پلو به‬ ‫عنوان یکی از سالم ترین و مقوی ترین غذاهاست‪.‬‬

‫گردو ‬

‫كشمش ‬

‫پياز بزرگ ‬ ‫برنج ‬

‫رب انار ‬ ‫شكر ‬

‫ران مرغ ‬

‫نمك فلفل زردچوبه ‬

‫روغن مايع ‬ ‫آب ‬

‫مواد الزم تهیه دوپینگ پلو برای ‪ 2‬نفر ‪:‬‬ ‫‪ 100‬گرم‬

‫‪ 100‬گرم‬ ‫دو عدد‬

‫‪ 3‬پیمانه‬

‫نصف پيمانه‬

‫‪ 3‬قاشق سوپ خوري‬ ‫‪ 2‬عدد‬

‫به ميزان الزم‬ ‫به ميزان الزم‬ ‫‪ 2‬پیمانه‬

‫طرز تهيه دوپینگ پلو ‪:‬‬ ‫ابتدا یکی از پيازها رو خاللي كرده وسرخ كنيد و كنار بذاريد سپس گردوها رو در روغن‬ ‫ريخته به همراه كشمش و زردچوبه و با حرارت كم تفت دهيد چون خيلي سريع مي سوزن ‪.‬‬ ‫سپس پياز داغ رو اضافه كرده و مخلوط كنيد‪ .‬برنج رو ابكش كرده و در قابلمه بریزید ‪.‬‬ ‫نکته آشپزی ‪ :‬بهتره از ته دیگ نان استفاده کنید ‪ .‬سپس از مخلوط كشمش وگردو ال به ال‬ ‫و روی برنج ريخته و اونو دم كنيد‪ .‬شكر رو به رب انار اضافه کرده و روی حرارت کم قرار‬ ‫داده و مدام هم بزنيد تا رب رقيق بشه‪ .‬نكته آشپزی ‪ :‬رب انار وشكر نبايد بجوشه فقط در‬ ‫حدی باشه كه شكر كامال حل بشه‪ .‬بعد از دم کشیدن پلو ‪ ،‬رب انار رقيق شده رو با قاشق‬ ‫دور تا دور برنج بريزيد‪ .‬در قابلمه رو ببنديد و ‪ 10‬دقيقه ديگر زمان بدید برای پخت مرغ ‪:‬‬ ‫پیاز رو رنده كنيد و سرخ كنيد تا سبك بشه‪ .‬نكته آشپزی ‪ :‬هرچه پياز ريز تر خورد بشه غذا‬ ‫لعاب بيشتری خواهد داد‪ .‬به مرغ نمك بزنيد و كمي دو طرف اونو سرخ كنيد سپس مرغ ها‬ ‫رو روی پیاز سرخ کرده قرار داده و به اون زردچوبه و فلفل بزنيد ‪،‬بعد كمي تفت داده سپس‬ ‫اب بريزيد‪ .‬نيم ساعت زمان بدید تا مرغ خوب بپزه سپس اونو در روغن خوب سرخ كنيد‬ ‫تا برشته بشه‪.‬از اب مرغ مي تونيد در كنار غذا استفاده كنيد‪.‬در آخر برنج رو مخلوط کرده و‬ ‫بهمراه مرغ سرو کنید ‪.‬‬


‫‪146‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫جذاب‌ترین شکل اندام‬ ‫خانم‌ها از دیدگاه آقایان‬

‫دوست دارید بدانید که از نظر مردها واقع ًا‬ ‫کدام شکل بدن جذاب‌تر است؟ ممکن است‬ ‫ناراحت شوید‪ ،‬چون این چیزی نیست که‬ ‫انتظار شنیدنش را داشته باشید اما واقعیت‬ ‫است‪.‬‬ ‫من یک مرد هستم و درمورد این مسئله تابحال‬ ‫با هزاران مرد صحبت کرد ‌ه ام‪ .‬اطالعات‬ ‫زیادی طی این سال‌ها جمع‌آوری کرده‌ام‬ ‫و تجقیقات و مطالعات مختلفی را هم در این‬ ‫مورد مطالعه کرده‌ام‪.‬‬ ‫پاسخ این سوال ممکن است باعث تعجبتان شود‪.‬‬ ‫دوستتان ممکن است بگوید چه اهمیتی دارد که بقیه چه فکر‬ ‫می‌کنند‪ .‬فقط باید خودتان باشید‪ .‬اما خودتان بودن ممکن‬ ‫است باعث تنهاییتان شود‪.‬‬ ‫مطمئن ًا باید خودتان باشید‪ ،‬اما بهترین شکل خودتان‪ .‬به شما‬ ‫اطمینان می‌دهم که الزم نیست برای بهتر کردن شکل بدنتان‬ ‫هیچ قسمت از بدنتان را ب ُبرید!! باید بهترین چیزی که درونتان‬ ‫است را پرورش دهید‪.‬‬ ‫آیا مردها زنان چاق را دوست دارند؟‬ ‫گاهی اوقات می‌شنوید که مردها زنان چاق را دوست دارند‪.‬‬ ‫این مزخرف است‪ .‬عالوه بر مزخرف بودن یک دروغ است‪.‬‬ ‫فقط به این دلیل که می بینید مردی با یک زن چاق است به‬ ‫این معنی نیست که اولویت او زنان چاق هستند‪ .‬دلیل آن فقط‬ ‫این است که در آن زمان انتخاب دیگری نداشته است! همین‪.‬‬ ‫ممکن است مردها در خفا به داشتن رابطه‌ عاشقانه با یک‬ ‫زن چاق فکر کنند اما هیچوقت در چشم عموم با او ظاهر‬ ‫نمی‌شوند‪ .‬بااینکه ممکن است با یک زن چاق که البته مزایای‬ ‫دیگری دارد بمانند اما دوست داشتند که آن زن خوش‌فرم‬ ‫می بود‪.‬‬ ‫اگر همه شرایط یکسان باشد‪ ،‬همه مردان زن خوش‌فرم را‬ ‫انتخاب خواهند کرد‪.‬‬ ‫آیا مردها زنان الغر را دوست دارند؟‬ ‫نه واقع ًا اینطور نیست‪ .‬اکثر مردها هیچ تمایلی به مانکن‌های‬ ‫بسیار الغر نشان نمی‌دهند‪ .‬درواقع‪ ،‬این اندام‌ها کمی ترسناک‬ ‫هستند و اص ً‬ ‫ال سالم به نظر نمی‌رسند‪.‬‬ ‫اما‪ ،‬در فرهنگ امروز کشور ما الغر بودن به یک هدف مهم‬ ‫بین زن‌ها تبدیل شده است‪ .‬زنان بسیاری هر روز در تالشند‬ ‫که برای تحت‌تاثیر قرار دادن زنان دیگر خود را الغر کنند‪.‬‬ ‫اما این کار اص ً‬ ‫ال سالم نیست‪ .‬باید سعی کنید که متناسب‬ ‫بمانید‪.‬‬ ‫مردها واقع ًا چه دوست دارند؟‬ ‫اگر واقعیت این بود که مردها زنان ریزه‌ میزه را دوست دارند‬ ‫مطمئن باشید که به شما می‌گفتم‪ .‬اما خوشبختانه اینطور‬ ‫نیست‪ .‬ممکن است استخوان‌بندی بدنتان بزرگ یا ریز باشد‪.‬‬ ‫اص ً‬ ‫ال مهم نیست چون در هر دو صورت می‌توانید برای مردان‬ ‫جذاب باشید‪.‬‬ ‫شکل برای مردان بسیار مهم‌تر از سایز است!‬

‫دانشمندان دریافته‌اند که وزن‌های مختلفی جذاب شمرده‬ ‫می‌شوند‪ .‬به فرم بدن و قد شما بستگی دارد‪ .‬حقیقت نشان‬ ‫می‌دهد که زنانی که نسبت دور کمر و دور باسنشان ‪ 0.7‬است‬ ‫برای مردان جذاب‌تر هستند‪ .‬دانشمندان دریافته‌اند که این‬ ‫مسئله در همه نقاط جهان و همه زمان‌ها در طول تاریخ صدق‬ ‫می‌کند‪.‬‬ ‫به‌طور خالصه‪ ،‬مردان زنانی‬ ‫را دوست دارند که بدن‬ ‫خوش‌فرم داشته باشند و سایز‬ ‫برایشان اص ً‬ ‫ال مهم نیست‪.‬‬ ‫نسبت ‪ 0.7‬کمر و باسن‪،‬‬ ‫نشانه بیولوژیکی از سالمت‬ ‫و باروری در زنان است‪ .‬مغز‬ ‫مرد به‌طور اتوماتیک‌وار به‬ ‫این نشانه پاسخ می‌دهد‪.‬‬ ‫‪ Beyoncé‬و ‪Jessica‬‬ ‫‪ Alba‬را در نظر بگیرید‬ ‫‪ Beyoncé‬اندامی پهن‬ ‫دارد‪ ،‬اما ‪ Alba‬باریک‬ ‫است‪ .‬اما هر دوی این‬ ‫خانمها در نظر مردان بسیار‬ ‫جذاب هستند‪ .‬مهم نیست‬ ‫که استخوان‌بندیتان مثل‬ ‫‪ Beyoncé‬درشت باشد یا‬ ‫مثل ‪ Alba‬ریز‪ ،‬اگر شکل‬ ‫بدنتان زیبا باشد‪ ،‬شوهرتان‬ ‫شما را خواهد پسندید‪.‬‬ ‫چیز دیگری که مردان در‬ ‫زنان بسیار دوست دارند این‬ ‫است که بدنشان فرم داشته‬ ‫باشد و سفت باشد‪ .‬البته کمی‬ ‫چربی داشتن اشکالی ندارد‪.‬‬ ‫اما اشتباه نکنید وقتی مردها‬ ‫می‌گویند دوست دارند زنشان‬ ‫یک پرده گوشت داشته باشد‬ ‫منظورشان داشتن عضله است‬ ‫نه چربی‪.‬‬ ‫چطور اندام ایدآلتان را به‬ ‫دست آورید‬ ‫نگران چیزهای از بدنتان‬ ‫که قادر به کنترل آن‬ ‫نباشید—مثل‬ ‫نیستید‪،‬‬ ‫روی‬ ‫استخوان‌بندیتان‪.‬‬ ‫انرژیتان برای خوش‌فرم شدن‬ ‫و رساندن نسبت دور کمر و‬ ‫دور باسنتان به ‪ 0.7‬تمرکز‬ ‫کنید‪ ⦁.‬تا جاییکه می‌توانید‬ ‫شکمتان را صاف کنید‪ .‬تنها‬ ‫راه آن این است که چربی‌های‬ ‫این ناحیه را از بین ببرید‪.‬‬ ‫باسنتان را فرم داده‬ ‫⦁ ‬ ‫و گردتر کنید‪ .‬این تفاوت‬ ‫بین کمر و لگنتان را بیشتر‬ ‫نشان می‌دهد‪.‬‬ ‫را‬ ‫باالتنه‌تان‬ ‫⦁ ‬ ‫باریک تر کنید—مخصوص ًا‬

‫در ناحیه بازوها و سرشانه‪ .‬این هم باعث می‌شود که کمرتان‬ ‫باریک‌تر به نظر برسد‪.‬‬ ‫تردید نکنید‪ .‬اگر بدنتان را متناسب و خوش‌فرم کنید‪ ،‬اندان‬ ‫زنانه شما خود را آشکار خواهد کرد‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

145


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

144


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

143


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

142


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

www.SafaRenovation.com

141


‫‪140‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫برای آگهی در این صفحه با ما‬ ‫تماس بگیرید‬ ‫‪905-508-0058‬‬ ‫‪416-512-9874‬‬ ‫برای آگهی در این صفحه با ما‬ ‫تماس بگیرید‬ ‫‪905-508-0058‬‬ ‫‪416-512-9874‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

139


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

www.century21.ca/mahmoud.rahbari

138


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

137


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

136


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

135


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

134


‫‪133‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫آذر‬

‫بهمن‬

‫آشفتگی و سراسیمگی شما امروز قبل از اینکه شروع به پراکنده‬ ‫شدن کند به سطح باالتری می‌رسد‪ .‬البته ممکن است دیگران‬ ‫فکر کنند که این مسئله زیاد مهم و موثر نیست با این حال‬ ‫شما لبخند می‌زنید به خاطر اینکه تصورات خیالی شما و بینش‬ ‫متعادلی راه بهتری را در این زمان به شما نشان خواهد داد‪ .‬اما‬ ‫دوری کردن از سختی‌‌‌‌‌ها و نامالیمات راه حل جالبی نیست؛ مهم‬ ‫این است که شما بتوانید اکنون مشکالت را در آغوش بگیرید‬ ‫همچنانکه آنها می‌توانند به شما چیزهای زیادی درباره شخصیت‬ ‫واقعی‌تان به شما یاد دهند‪.‬‬

‫شما امروز تبدیل به یک آدم لجباز و خودسر شده اید؛ همه‬ ‫شرایط آمده است ولی شما خودتان را آماده نکرده اید‪ .‬پس حتی‬ ‫اگر به اندازه تمام انسان‌های دیگر عجله دارید‪ ،‬بهتر است برای‬ ‫پیش بردن برنامه‌هایتان چند روزی صبر کنید‪ .‬االن اصال به فکر‬ ‫این نباشید که دیگران چه فکری می‌کنند‪ ،‬اعتماد کردن به غریزه‬ ‫خودتان هیچ مشکلی برایتان ایجاد نمی‌کند‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬حافظ به زیر خرقه قدح تا به کی کشی در بزم خواجه پرده ز کارت برافکنم‬ ‫تورانشه خجسته که در من یزید فضل شد منت مواهب او طوق گردنم تعبیر‪:‬در حسرت روزگار خوش‬ ‫گذشته هستی اما از غصه خوردن و حسرت کشیدن چه سود؟ بهتر است بر قابلیت ها و توانایی های‬ ‫خود تکیه کنی و دوباره از صفر شروع کنی تا آرزوهای تو محقق شوند‪.‬‬

‫دی‬

‫حافظ‪ :‬خدا را چون دل ریشم قراری بست با زلفت بفرما لعل‬ ‫نوشین را که زودش باقرار آرد‬ ‫در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد‬ ‫تعبیر‪:‬زندگی را سهل و آسان بگیر‪ .‬دوستان خود را فراموش نکن و تکبر و خودپسندی را رها کن‪ .‬با‬ ‫دوستان با مروت و مهربانی رفتار کن‪ .‬از طعنه و سرزنش دوستان بپرهیز‪.‬‬ ‫اسفند‬

‫امروز شما به راه‌ها و روش‌های مختلفی می‌اندیشید که از کار‬ ‫خیلی از خانمهای متولد این ماه گله دارند که هر چه برای‬ ‫کردن فرار کنید چرا که هنوز تب تعطیالت و روزهای بهاری‬ ‫اطرافیان خود میکنند بجز نمک نشناسی و نارو و کلک چیزی‬ ‫شما را ول نکرده و ترجیح می‌دهید یا خارج از خانه تفریح کنید‬ ‫نصیب شان نمیشود و در واقع جواب محبت و فداکاری شان‪،‬‬ ‫و یا با دوستانتان وقت گذرانی کنید اما فرار کردن از زیر بار‬ ‫دشمنی و یا بی تفاوتی است‪ .‬به این گروه توصیه میشود حداقل‬ ‫مسئولیت‌ها در حالیکه احتمال انجام دادن کارهای غیر عقالنی‬ ‫با شناسائی آدمها‪ ،‬اقدام به یاری کنند‪.‬‬ ‫دیگر را نیز در شما نشان می‌دهد‪ ،‬نتایج منفی نیز به همراه دارد‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد دیو بگریزد از آن‬ ‫اما ذهن شما هنوز هم تمام وقت کار می‌کند و شما قادر هستید‬ ‫قوم که قرآن خوانند‬ ‫که روش‌هایتان را به راه و روشهای مناسب تر تبدیل کنید‪ .‬از‬ ‫تالش کردن نترسید؛ چون شما به احتمال زیاد به چیزهایی که‬ ‫گر شوند آ گه از اندیشه ما مغبچگان بعد از این خرقه صوفی به گرو نستانند‬ ‫می‌خواهید می‌رسید‪ .‬حافظ‪ :‬از جرعه تو خاک زمین در و لعل یافت بیچاره ما که پیش تو از خاک‬ ‫کمتریم حافظ چو ره به کنگره کاخ وصل نیست با خاک آستانه این در به سر بریم تعبیر‪:‬با نشستن‬ ‫تعبیر‪:‬هر کسی نمی تواند پی به حقیقت ببرد‪ .‬الزمه ی آن امید به خداوند و دوری از ریا و تزویر است‪.‬‬ ‫و دست روی دست گذاشتن‪ ،‬نتیجه ای حاصل نمی شود‪ .‬بهتر است که به تالش های خود ادامه بدهی‪.‬‬ ‫عقل و تدبیر در کنار ایمان‪ ،‬رمز موفقیت است‪.‬‬ ‫روزگار را سخت نگیر و خوش باش‪ .‬قناعت بهترین داروی هر دردی است‪.‬‬


‫‪132‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫مرداد‬

‫مهر‬

‫ازداواج عجوالنه ای که اینروزها برای معدودی پیش آمده باید‬ ‫به مسیر عاقالنه تری رهنمون خواهد گردید به آن دسته از این‬ ‫افراد که ندانسته به مسیر بدگویی و غیبت و دشمن تراشی کشیده‬ ‫میشوند توصیه میگردد زودتر مسیر خود را تغییر بدهند وگرنه به‬ ‫دردسرهایی دچار خواهند شد‪.‬‬

‫مهم نیست که شما احساس می‌کنید امروز چقدر خالق و مبتکر‬ ‫شده‌اید‪ .‬به خاطر اینکه آنقدرها هم آسان نمی‌شود مشکالت‬ ‫اخیری که داشته‌اید را از بین ببرید‪ .‬در حقیقت اگر تالش کنید‬ ‫تا مردم را مجبور به کاری کنید ممکن است چیزی عایدتان‬ ‫شود‪ .‬ممکن است مشکالت در زندگی شخصی‌تان خودشان را‬ ‫نشان دهند اما تاخیر و تعلل در حل آنها نشانه‌ای است که باید به‬ ‫آن توجه شود‪ .‬سر و کله زدن با موانع موجود تنها مشکالت را‬ ‫تشدید کرده و اوضاع را وخیم تر خواهد کرد‪.‬‬

‫حافظ‪:‬‬ ‫رقص بر شعر تر و ناله نی خوش باشد خاصه رقصی که در آن‬ ‫دست نگاری گیرند‬ ‫حافظ ابنای زمان را غم مسکینان نیست زین میان گر بتوان به که کناری گیرند‬ ‫تعبیر‪:‬غرور و تعصب را رها کن و آینده نگر باش‪ .‬اوضاع همیشه بر وفق مراد نیست‪ .‬در روزگار‬ ‫توانمندی به یاد تنگدستان باش تا خداوند همیشه به تو یاری رساند‪.‬‬ ‫شهریور‬ ‫ذهن شما امروز ناآرام و بی تاب شده است‪ ،‬و نمی‌توانید به‬ ‫راحتی افکارتان را سازمان دهی کرده و به عمل تبدیل کنید‪ .‬شما‬ ‫در حالیکه سعی می‌کنید که بفهمید چه مشکلی پیش آمده‪ ،‬شاید‬ ‫ناامید و مایوس هم بشوید‪ .‬به جای اینکه به زور بخواهید اتفاقی‬ ‫بیفتد‪ ،‬فقط وقتی آرزوهایتان را ابراز می‌کنید‪ ،‬از این کار لذت‬ ‫ببرید‪ .‬اگر صبر کرده و تماشا کنید این حس تا فردا شدیدتر‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬ز بخت خفته ملولم بود که بیداری به وقت فاتحه صبح‬ ‫یک دعا بکند‬ ‫بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد مگر داللت این دولتش صبا بکند‬ ‫تعبیر‪:‬با امید به خدا کارهایت آسان و هموار می شود‪ .‬بهتر است که ناامید نباشی‪ .‬اراده ی خود را‬ ‫محکم کن‪ .‬به امید کمک دیگران ننشین و فریب ریاکاران را نخور‪ .‬عقل خود را به کار گیر‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬شد رهزن سالمت زلف تو وین عجب نیست گر راه زن تو باشی صد کاروان توان زد‬ ‫حافظ به حق قرآن کز شید و زرق بازآی باشد که گوی عیشی در این جهان توان زد تعبیر‪:‬کبر و غرور و‬ ‫ریا را از خود دور کن‪ .‬به آرزوهایت خواهی رسید زیرا قدرت و توانایی الزم را داری‪ .‬فقط باید همت‬ ‫و اراده داشته باشی‪ .‬در بند مادیات نباش زیرا دائمی و همیشگی نیستند‪.‬‬ ‫آبان‬ ‫شما امروز به مشکل مهم و تامل برانگیزی برمی‌خورید که مجبور‬ ‫می‌شوید فعال آرزوهای خود را در مقابل نیازتان به امنیت کنار‬ ‫بگذارید‪ .‬و اگر شما اتفاقاتی که در زندگی تان می‌افتد را بیش از‬ ‫اندازه شخصی کنید‪ ،‬مشکلتان پیچیده تر می‌شود‪ .‬اگر احساس‬ ‫می‌کنید که برای آزادی و استقالل خود برنامه ریزی کرده اید‪،‬‬ ‫ممکن است به طور ناخودآ گاه عکس العملی نشان دهید که‬ ‫موقعیت‌تان را در محل کار به خطر اندازد‪ .‬نیازی نیست به زور‬ ‫کارتان را جلو ببرید‪ .‬فقط باید از چیزهایی که دارید استفاده‬ ‫کنید و تا موقعی که این طوفان فروننشته صبر کنید‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬محمود بود عاقبت کار در این راه گر سر برود در سر سودای ایازم حافظ غم دل با که بگویم‬ ‫که در این دور جز جام نشاید که بود محرم رازم تعبیر‪:‬به دنبال هدف و مقصود بزرگی هستی‪ .‬الزمه ی‬ ‫پیروزی‪ ،‬تالش و کوشش و اراده ای محکم است‪ .‬اگر دست از طلب بر نداری به زودی موفق و پیروز‬ ‫خواهی شد‪ .‬اجازه نده مغرضان تو را نا امید کنند‪.‬‬


‫‪131‬‬ ‫فروردین‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫فال هفته‬

‫خرداد‬

‫تعبیر‪:‬عاقبت آرزوهای تو برآورده می شود و تو به کام خود می رسی و سختی و غم از تو دور می شود‪.‬‬ ‫عشق و ایمان به خدا و اخالص‪ ،‬زندگی را بر تو راحت و آسوده می کند‪ .‬هرچه می خواهی از خدا‬ ‫بخواه تا به هدف خود برسی‪.‬‬

‫امروز در حالیکه برای دلسوزی و غمخواری کردن به حال‬ ‫خودتان آرزوهایتان را متعادل می‌کنید (البته اگر همکارانتان‬ ‫کارشان را انجام ندهند)‪ ،‬از نظر عاطفی احساس ناهماهنگی‬ ‫می‌کنید‪ .‬خود برتر و تکامل یافته شما دوست دارد دیگران‬ ‫را تشویق کند که تا جایی که از دستشان برمی‌آید با همدیگر‬ ‫همکاری کنند‪ .‬اما شما راه‌های موثرتری برای انجام دادن یک‬ ‫وظیفه می‌بینید و می‌خواهید مثل یک فرمانده ارتش که انتظار‬ ‫دارد دستوراتش فی الفور اجرا شوند آن را با فریاد و داد زدن‬ ‫عنوان می‌کند عمل کنید!! یادتان باشد که شما نمی‌توانید بر افراد دیگر کنترل داشته باشید؛ اما امروز‬ ‫می‌توانید با تغییر دادن انتظارات‌تان به رضایت برسید‪ .‬حافظ‪ :‬باده با محتسب شهر ننوشی زنهار بخورد‬ ‫باده‌ات و سنگ به جام اندازد حافظا سر ز کله گوشه خورشید برآر بختت ار قرعه بدان ماه تمام اندازد‬ ‫تعبیر‪:‬تالش روزانه و دعای سحرگاه‪ ،‬کلید پیروزی است‪ .‬از خود گذشتگی و اعتماد به نفس داشته‬ ‫باش‪ .‬با دوستان خود‪ ،‬با احتیاط رفتار کن و ریاکاران را از خود دور کن‪ .‬راه تو به موفقیت ختم می‬ ‫شود‪.‬‬

‫اردیبهشت‬

‫تیر‬

‫دیگران موافق شما هستند و حتی ممکن است از روش جدیدی‬ ‫که برای انجام کارهایتان در پیش گرفته اید حمایت کنند اما‬ ‫باید روش متفاوتی کشف کنید که بتواند همه چیز را تغییر دهد‪.‬‬ ‫ممکن است شما توان حل همه مشکالت را نداشته باشید با‬ ‫این حال آنچه که امروز انجام می‌دهید می‌تواند یک نقطه شروع‬ ‫بسیار خوب باشد‪ .‬برای هر سئوالی که از شما پرسیده می‌شود‬ ‫جواب "نه" تحویل ندهید؛ آنچنان عمل کنید که انگار زندگیتان‬ ‫بستگی به کاری که می‌کنید دارد‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی دام تزویر مکن چون دگران قرآن را‬

‫آنچه اینروزها سبب هیجانات و شلوغی هائی در زندگی خیلی‬ ‫از متولدین این ماه شده‪ ،‬در اصل مقدمه حوادث آینده است که‬ ‫خوشبختانه بیشتر آن مثبت و سازنده خواهد بود‪ .‬اگر از ریشه‬ ‫به حوادث زندگی این ماه نگاه کنیم می بینیم که اکثریت آنها‬ ‫هیچگاه زندگی آرام و بدون سر و صدائی نداشته اند‪ ،‬یعنی در‬ ‫واقع با چنان شیوه ای عادت ندارند‪ ،‬همین مسئله بروی روحیه‬ ‫آنها تاثیر مثبت داشته‪ ،‬درصد باالئی از آنها از رویدادهای منفی و‬ ‫شکست ها نیز برای خود مسائل مثبت میسازند‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬ننگرد دیگر به سرو اندر چمن هر که دید آن سرو سیم اندام را صبر کن حافظ به سختی روز و‬ ‫شب عاقبت روزی بیابی کام را‬ ‫تعبیر‪:‬زندگی را با خوشی و خرمی بگذران و غم و اندوه روزگار را نخور‪ .‬دیگران را محرم اسرار خود‬ ‫نکن زیرا دچار دردسر و گرفتاری می شوی‪ .‬خوشبین و امیدوار باش زیرا سرانجام به آرزوی خود‬ ‫خواهی رسید‪.‬‬

‫حتی اگر به نظر می‌رسد تصمیم و نیتی برای شما اهمیت چندانی‬ ‫ندارد اما باید اول دیدتان را نسبت به آن واضح کنید‪ .‬ممکن‬ ‫است زیاد پایبند اصول قدیمی برای تغییر و پیشرفت نباشید؛‬ ‫اما چه آن را دوست داشته باشید چه نه! شما اکنون در شرایط‬ ‫کامال جدید و متفاوتی قرار دارید‪ .‬تجربه برخورد شما بین قدیم‬ ‫و جدید چیزی است که امروز شما را تحریک می‌کند تا دست به‬ ‫یک کار مخاطره آمیز بزنید به خاطر اینکه شما تا زمانی که این‬ ‫مسئله حل نشود آسوده‌خاطر نخواهید شد!‬ ‫حافظ‪ :‬چنین که از همه سو دام راه می‌بینم به از حمایت زلفش مرا پناهی نیست‬ ‫خزینه دل حافظ به زلف و خال مده که کارهای چنین حد هر سیاهی نیست تعبیر‪:‬زندگی منزلگاه صد‬ ‫دام و حادثه است‪ .‬از دست کسی در رنج و عذابی‪ .‬فقط به خداوند پناه بیاور‪ .‬برای دوری از صدمه و‬ ‫بال‪ ،‬با مردم به خوبی رفتار کن‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

130


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

129


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

128


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

127


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

126


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

125


25

Vol19 *No 982 *Aug 30-Sep 05-2013

}oArâ ô õãP×â

No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

124

Cavitation þGçÛðA ûBãPuk

úÞ þüAnÒ úÖBÂA ó õ^ .k õy þì kBXüA þGp^ úG êülHO ólG ok kõy þì ûkoõg pãük òPÖpâ ÿspðA ÿApG ólG ô kkpâ þì lðAqõvG Ao ó@BO koAlð AnÒ úÖBÂA ó@úG ÿqBýð .kõy þì ÝB^ Àhy YüolO úG ô QuA òüA koAk kõWô úÞ ÿpãük ëAõu -x þøAo Bü@ Cavitation lñüApÖ o k úÞ ÿpPùG pSA ûBãPuk òüA úÞ koAk kõWô oBíýG úÞ Qvø ÿoBÞ Bü@þñÏü ,lyBG úPyAk úXýPð ô løk ïBXðA êíÎ òüA BG ûApíø ?kpýãG ÿpPùG koAk kõW ô ÿkBüq ÿBø ûAo úÞîüõãG lüBG úG lñÞþì pGApG lñ^ Ao --- oBÞúXýPð úÞ kõy þì úý¾õO óAoBíýG úíø úG þéÞoõÆ lññÞ Ñôpy Ao oBÞ lñøAõhG úßñüA qA êHÚ qA lÏG þPc ô lñyõñG J@ ÿkBüq oAlÛì Ao óAôApÖ J@ ólýyõð îø oBÞïBíOA Bùð@ úG J@ óõ^ lññßð }õìApÖ ÐÖkpPùG Bø þGp^ BO lñÞþì àíÞ úG þéýg úÞ ÿpãük } ôo .kõy ûkB×PuA lñÞþì àíÞúýÃÚ òüA ,lyBG þìRF ûBãPuk qA ïBãñùG Ao Bø þGp^ ÐÖk ûBãPuk òüA úý¾õO æ«õíÏì úÞ lñßýì pPÏüpu úvéW pø ïBíOA qA lÏG kõy þì 20 BO 15 Rlì úG Cavitation ûkB×PuA RF ûBãPukqA îø úÛýÚk .kõy

ÿpÃì ûBãPuk BùñO úð Cavitation ÿApG ô ûkõG ûlññÞàíÞoBývG úßéG Qvýð óBzðlG lDAq ÿBø þGp^ BG BùèBu úßýðBvÞ ûly QGBS æõ¾A .lðA û k õG oBXñéÞ ok oBývG lðoAk óqô {øBÞ l¿Ú úßýðBvÞ Rlì ûBOõÞok lñøAõg þì ô lñPvø ëõXÎ þOlì qA wK ú`ðBñ^ ô lñupG úXýPð úG lýìABð çìBÞ lìBýð QulG JõéÇì úXýPð k õg úýèôA QèBc úG ûoBG ô k ô ûly lñðAõO þì úßýìBãñø þèô .lðkpãýìpG ûløBzì þð@ Ao þGp^ òPÖo òýG qA úXýPð BO kõzýì Bùð@ ÿApG ûrýãðA UÎBG òüA lññÞ úíø .lñyBG îí¿ì kõg óqô {øBÞûAook îüso ÜüpÆ qA óqô {øBÞ úÞ îýðAlýì Bì ô kpýãýì Roõ¾ YüolPG }qoô ô þDAnÒ úXýPð BO lyBG o õH¾ lüBG çìBÞ Àhy

ûBãPuk òüA Bü@úßñüA pg@ok ô-x ? kpG þì òýG qA Ao Qýèõéu òüpPùG îø koõì òüAok ô kpG þì òýG qA úéG ô k úÞ lü@ þì Quk úG þðBìq ok úXýPð óBìríø RF ô Cavitation ûBãPuk . kõy ûkB×PuA ô xok@ ûoBGôk lýðAõO þì óBüBK ok Bì óBâlñðAõg ÿApG Ao kõg xBíO ÿBùñ×éO .lýñÞ pÞm úÞkoAk ïBð Tri Health Bì àýñýéÞúéG xBíO ÿBø ûoBíy ô lyBG þì õñývðA pùy ok 818-654-8320 855-874-4325 .lyBG þì þéHÚ QÚô òPÖpâ ÿApG 17777 Ventura Blvd, Suite 120

kApÖA BG ûoôBzì ÿkôldì Rlì ÿApG òíÂok .QuA óBãüAo rýð

905-737-3900

.kpýãG BXñüA ok æ«õíÏì úÞ ÿpãük ëAõu -x òüA óBßìA Bü@ úÞ QuA òüA kõy þì fpÇì ÿBùèõéu úßýìBãñø Àhy úÞ koAk kõWô qA Cavitation úéýuô úG Ao kõg þGp^ Bü kkpâpG ûoBGôk þOlì qA wK kpG þì òýG ?úð ô úPÖo QukqA Bø þGp^ úÞ îüõãG lüBG qA ç « ìBÞCavitation ÈuõO ûly ÐÖk úÞ lðoAlð k õW ô pãük ô lð ôo þì òýG qA wK kApÖApâA úXýPðok lðkpâpG lñøAõhG àü Cavitation êíÎ ókAk ïBXðA ÿoõgpK ô lññÞëBHðk Ao îèBu þüAnÒ îüso QèBc óBíø úG Ao kõg ólG lñðAõPýì lññßð aýø úÞlññÞxBvcA pâA þèô lññÞÌ×c ô óko õg AnÒ ÿApG Qvýð qBýð þð õðBÚ ,lðoõhG þGp^ ô RAolýøõGpÞÿkBüqoAlÛì óBzðlG ok ûqBO Bø þGp^ þOlì qA wK

koõgpG òüA úXýPð ok ô lññÞ þì koõgpG òüA ÿçGæ ok åorG ÿBùGBHc BÏHÆ BùGBHc òüA .lñøk þì êýßzOBùèõéu îùG Ao þGp^ ÿBùèõéu ô lññßýì ëBÓyA BW Rlì qA wK lññßýì pO ûkpzÖ ô pPßükrð Ñôpy BùGBHc òüA ÜýÚk lñ^ çTì þøBOõÞ òüA ólýÞpO úXýPð ok úÞlññßýì ólýÞpO úG òüA kkpãýì kAq@ ÿkBüq ÿspðA BùGBHc ÿBùèõéu óly þyçPì UÎBG ÿspðA ,lññßýìpOkpg ô kpg Ao Bùð@ ô ûly þGp^ þì ok ÐüBì êßy úG BHüpÛO úßüoõÇG qA ûly þyçPì ÿBùèõéu ô lü@ ô ólG ÿôB×ñè klÒ ÜüpÆ ÜüpÆ qA ó@ qA ÿl¾ok òýñ`íø .kkpãýì ÐÖk ÑõÖlì Bü ôoAokA òüA koAk ûBãPuk òüA úÞþDBüArì úG úýHy BHüpÛO kpßéíÎ úÞ QuA kok aýø óôlG þèô koAk òzÞBuõLýè þcApW êíÎ aýø ô ÿrüpð õg Bü ô úu ôpK ok .kpýãýì Ro õ¾ qôo óBíø ok oBíýG òzÞBuõLýè Ao êíÎ úXýPð lðAõO þì ëôA pËð koõì ÿBùPívÚ ok úÞ lñÞ ûløBzì kpßéíÎ .QuA û kAk Quk qA þGp^ Machine Cavitation ok BÛýÚk Bíy úÞQuA Roõ¾ òüA úG îø ô lýñßýì ûløBzì Ao úXýPð qôo óBíø çìBÞ pËð ko õì úýcBð rüBu ÙçPgA lüoAk òüA úG qBýð pâA þèô QuA x õvdì òýG æõíÏì lüpHG òýG qA ÿpPzýG þGp^ úÞ BO lýñÞúÏWApì pPÞk úG lüBG úvéW 5 BO 4 òüpPzýG k õy ïBXðA Bíy ÿôo úu ôpK lzßG ëõÆ lðAõPýì úvéW pø ok úßýðBìq l¾ok oAlÛì úG úWõO BG .QuA úÛýÚk 45 úÞ ÿoAlÛì ô koAk Àhy úÞ þGp^ ÀýhzO àyrK lølG Quk qA løAõhýì óBìq ó@ úÞlzßG ëõÆ oAlÛì ú^ lølýì .lyBGpPzýG úÛýÚk 45 qA lðAõPýíð kApÖA ÿApG þéýg úÞ ÿpãük ëAõu -x Bü@ úÞ QvñüA lüBýG {ýK QuA òßíì

îø ÿop ûBãPuk òüA qA ókpÞ ûkB×PuA ?úð Bü koAk pÇg þG çìBÞ ûBãPuk òüA îü õãG lüBG þì lðBuApPèA ZAõìA BG ó@ kpßéíÎ ô QuA pSA aýø ô lñPvø ÿpÇg þG ZAõìA úÞlyBG FDA óBìqBu koAnâþíð ólG ÿôo þ×ñì ô ûkAkoApÚ lýDBO koõì Ao ûBãPuk òüA Bßüpì@ òýyBì úÞ lølýì óBzð òüA

òüA koõì ok ïkpì opßì ÿBùuBíO þK ok pãük oBG BO îýPÖpâ îýí¿O óolì ûBãPuk kpßéíÎ ûõdð koõì ok ÿpPzýG RBÎçÆA oBýPgA ok koAk úÞ þüBüArì ô ûBãPuk òüA .îüoA nãG ïkpì {øBÞ úG îýí¿O úßýðBvÞpTÞA úzýíø kBùñzýK Bùð@ úG úÞÿrý^ òýèôA lðoAk óqô þüAnÒ îüso úÞQuA òüA ÈÛÖ QuA ûly .lññÞ }qoô úG Ñôpy ô úPÖpâ þGp^ îÞ ÿApG } ôo òüpPíèBu ô òüpPùG òüA úPHèA pTÞA ok þèô QuA þPìçu ô óqô {øBÞ QuA òßíì Àhy úßñüA îÒpýéÎ RBÚôA rüBu úG þèô lupG k õg ûAõhèk óqô úG þcAõð þgpG ok ô luo þíð {øAõhèk {hK ÍBdè qA þDBø þãñøBíøBð ólG ïBíO çTì lññýG þì þGp^ ÿBùèõéu óly îßy úýcBð ok ô QuA ïpÖ ÿôo BùìAlðA BùðAo úßñüA Bü ô kõzýì ûlük þGp^ ÐíXO QuA pPÚB^ ólG ÿBùPívÚ püBu úG QHvð .lølýìoApÚpýSBO QdO Ao ïAlðA êÞúÞ oBÞBùýGp^ òüA ókpG òýG qA úÞîüõãG lüBG BG ûApíø lyBG oApÚ pâA QuA þéßzì oBývG ok óõ^ kpýãG Roõ¾ þDAnÒ îüso ô }qoô qA þGp^ ólG ÿBùPívÚ úýéÞÈüApy òüA úÞ þDBùPívÚ þPc ô lølýì Quk pÒæ îýøAõhýíð .lð õzýìpOpÒæ îø qBG lð õy òüA Cavitation ûBãPuk úéýu õG ô lñPvø ókpG òýG qA êGBÚ çìBÞ BùýGp^ þDAnÒ îüso Bü }qoô úG ÿqBýð pãük ZAõìA úéýuõG òýyBì òüA óõ^ lyBHýíð àü lñðBì ÐÚAô ok úÞlñÞþì oBÞlðBuApPèôA úýcBð ok ZAõìA òüA QuA þOõ¾ wðBÞpÖ þGp^ ÿBùèõéu BG QuA pËð lì úÞ ÿA


‫‪123‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خواننده و هنرپیشه های قدیمی‬

‫خوانند ‌ه ایرانی‬

‫‪#‬حسن_گل_نراقی خوانندهٔ‬ ‫ایرانی است که بیشتر ب ‌ه خاطر‬ ‫ترانه «مرا ببوس» معروف است‪.‬‬ ‫او در کوچه آبشار خیابان ری در‬ ‫‪#‬تهران ب ‌ه دنیا آمد‪.‬‬

‫بعد از تحصیالت متوسطه‪ ،‬به‌ کار پدری‬ ‫خود که خریدوفروش بلور و چینی عتیقه بود‬ ‫پرداخت‪ .‬او در حرفه عتیقه‌ شناسی مهارت‬ ‫پیدا کرد‪# .‬گلنراقی بیشتر به عنوان یک‬ ‫خواننده معروف است‪ .‬ترانٔه «مرا ببوس»‪،‬‬ ‫یکی از دو ترانه‌ ای است که وی خوانده‌‬ ‫است‪ .‬این ترانه از خاطر ‌ه انگیزترین و‬ ‫پرشنونده‌ ترین ترانه‌ های ایرانی بوده‌ است‪.‬‬ ‫یکی از علت‌ های شهرت این ترانه تقارن‬

‫آن با وقوع کودتای ‪ ۲۸‬مرداد ‪ ۱۳۳۲‬است‬ ‫که شعر غم‌ انگیز آن را بر سر زبان میلیون‌‬ ‫ها ایرانی آزرده از کودتا انداخت‪ .‬دلیل‬ ‫دیگر سروده شدن شعر آن به وسیله حیدر‬ ‫رقابی است که از‬ ‫فعاالن سیاسی دهه‬ ‫‪ ۱۳۳۰‬ایران بود‪.‬‬ ‫موسیقی ترانه‬ ‫مراببوس را مجید‬ ‫وفادار ساخته‬ ‫و اجرای آن با‬ ‫ویلیون ‪#‬پرویز_‬ ‫یاحقی همراه بوده‌‬ ‫است‪ .‬این ترانه‬ ‫ابتدا در فیلمی با‬ ‫هنرمندی ‪#‬ژاله_‬ ‫علو استفاده شده و‬ ‫سپس به رادیو راه‬ ‫یافت‪# .‬گل‌نراقی‬ ‫در پایان عمر‬ ‫خود‪ ،‬گرفتار‬ ‫بیماری آلزایمر و‬

‫تومور مغزی شد‪ ،‬و در مهر ماه سال ‪۱۳۷۲‬‬ ‫در تهران درگذشت‪ .‬وقتی برای او در تهران‬ ‫مجلس یاد بود گرفتند‪ ،‬جمع روشنفکرانی‬ ‫که در مجلس ختم او شرکت کردند بیش از‬

‫تجار و تیمچه داران بازار سنتی ‪#‬ایران بود‬ ‫که به حکومت رسیده بودند‪ .‬حسن گل‌نراقی‬ ‫در گورستان قدیمی امامزاده طاهر واقع در‬ ‫مهرشهر کرج به خاک سپرده شد‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

122


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

121


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

120


‫‪119‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫چندراه طبیعی‬ ‫برای ازبین‬ ‫بردن خال های‬ ‫صورتتان !‬

‫روشهای مختلفی برای از بین بردن‬ ‫خال ها وجود دارد ‪ .‬برخی از این‬ ‫روشها خیلی پر هزینه و دردناک‬ ‫است اما روش های خانگی بدون‬ ‫درد و هزینه نیز وجود دارد و شما‬ ‫باید با توجه به شدت مشکلتان و‬ ‫مدت زمانی که برای حل این‬ ‫مشکل زمان دارید ‪ ،‬یکی از این‬ ‫روشها را انتخاب کنید‪ .‬استفاده‬ ‫ازعسل ‪ ،‬سالهاست که به عنوان‬ ‫یک روش خانگی کم هزینه و موثر‬ ‫برای از بین بردن خال ها شناخته‬ ‫شده است اما مستلزم زمان و صبر‬ ‫است‪.‬‬

‫روش اول‬ ‫هر روز صبح ‪ ،‬بعد از بیدار شدن از خواب‬ ‫مقداری عسل خالص روی خالهایتان بمالید ‪.‬‬ ‫شبها قبل از خواب نیز این کار را انجام دهید‪.‬‬ ‫از آنجایی که این روش از بین بردن خال‬ ‫احتیاج به آمادگی ندارد ‪ ،‬خیلی متداول است‬ ‫و تعداد زیادی از آن استفاده می کنند ‪ .‬اگر از‬ ‫این روش استفاده می کنید نکته مهمی که باید‬ ‫در نظر داشته باشید این است که این کار را‬ ‫باید هر روز و بصورت متوالی انجام دهید زیرا‬

‫در صورتی که با وقفه این کار را انجام دهید‬ ‫دوره درمان خال های شما طوالنی تر می شود‪.‬‬ ‫روش دوم‬ ‫مقداری عسل روی خال مورد نظرتان بمالید‬ ‫و بصورت دوران ماساژ دهید ‪ .‬سپس یک‬ ‫چسب زخم روی آن قرار دهید تا در طول روز‬ ‫مرطوب باقی بماند‪ .‬از این روش از بین بردن‬ ‫خال را هر روز فقط یکبار انجام دهید زیرا‬ ‫تکرار مجدد آن در طول یکروز ممکن است‬ ‫باعث تحریک و حتی التهاب پوستتان شود‪.‬‬ ‫روش سوم‬ ‫هر شب یک حوله را با آب گرم خیس کنید و‬ ‫آن را روی خالتان بگذارید ‪ .‬برای مدت ‪۱۵‬‬ ‫تا ‪ ۳۰‬ثانیه حوله را محکم روی پوستتان فشار‬ ‫دهید‪ .‬این کار باعث می شود که منافذ پوست‬ ‫و خال باز شود و در نتیجه عسل بیشتر جذب‬ ‫شود ‪ .‬بعد حوله را بردارید و مقداری عسل‬ ‫خالص را روی خال بمالید و روی آن را با‬ ‫چسب زخم بپوشانید تا در طول شب به مالفه‬ ‫یا لباس شما مالیده نشود‪.‬‬ ‫روش چهارم‬ ‫مقداری عسل را حدود ‪ ۱۵‬تا ‪ ۲۰‬ثانیه در‬ ‫ماکروفر گرم کنید و با استفاده از انگشت‬ ‫اشاره و انگشت میانی مقدر از این عسل‬ ‫گرم شده را با قدرت روی خالتان بمالید‪.‬‬ ‫گرم کردن عسل هم مثل استفاده از حوله گرم‬ ‫باعث باز شدن منافذ می شود‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

118


‫‪117‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫و توام بااحترام است‪ ،‬من با بسیاری از‬ ‫همکارانم روی صحنه رفته ام‪ ،‬بسیاری از‬ ‫آنها مسئله ساز بودند ولی من با شادمهر نه‬ ‫تنها مشکلی نداشتم بلکه با احترام متقابل‬ ‫و احساس خوب‪،‬هماهنگ پیش رفتیم‪،‬‬ ‫شادمهر موزیسین خوب‪ ،‬خواننده ای توانا و‬ ‫شخصیت جالبی دارد‪ .‬شادمهر اهل هیاهو و‬ ‫باهمه بجوش نیست‪ ،‬ولی همه ویژگی های‬ ‫یک هنرمند را دارد‪.‬‬ ‫ما شادترین و پرانرژی ترین برنامه ها را‬ ‫با هم داشتیم‪ ،‬آن شب که اورا درخانه اش‬ ‫دیدم‪ ،‬آهنگ بسیار زیبای نوازش را که می‬ ‫توانست خودبخواند و در کارنامه اش جای‬ ‫بدهد بمن هدیه داد‪ ،‬به حسن نیت و اخالق‬ ‫ویژه اش پی بردم‪.‬‬ ‫•استقبال مردم همه جا پرشور بود؟‬ ‫ بجرات مردم از همه سن و سال و سلیقه‬‫ای در هر نقطه که ما برنامه داشتیم‪ ،‬با ما‬ ‫همصدا بودند‪ ،‬چون در این کنسرت ها‪،‬‬ ‫آهنگها‪ ،‬اجراهای متفاوت و آثار مشترک‪،‬‬ ‫رنگ دیگری به فضا زده بود‪ .‬ما می دیدیم‬ ‫که مردم چگونه با ما همه آهنگها را می‬ ‫خوانند‪ ،‬جالب اینکه همه آنچه آنها طلب می‬ ‫کردند‪ ،‬ما برایشان آماده کرده بودیم‪.‬‬ ‫نسل جوان ما در خارج‪ ،‬اینروزها به ترانه‬ ‫ایرانی توجه و عالقه خاصی نشان می دهد و‬ ‫این نشانه خوبی برای آینده موسیقی ایران در‬ ‫خارج است‪.‬‬ ‫من درباره اجرای کامال متفاوت و بسیار‬ ‫شیرین و دیدنی شب ‪ 26‬اکتبر حرفی نمی‬ ‫زنم چون برنامه گذاران جوان و با تجربه‬ ‫ونوگرای این کنسرت ها‪،‬براستی سنگ تمام‬ ‫گذاشته اند و ما با انرژی خاصی روی صحنه‬ ‫می رویم‪.‬‬ ‫شادمهر عقیلی یک نوازنده توانا‪ ،‬یک‬ ‫موزیسین باذوق و حرفه ای و یک خواننده‬ ‫محبوب و آگاه است که مخاطبان خود را از‬ ‫مردم عادی تا قشر روشنفکر برگزیده و در‬ ‫دل همه حسابی جای دارد‪.‬‬ ‫کنسرت های مشترک شادمهر و ابی اینروزها‬ ‫در سراسر جهان با اقبال روبروست‪ .‬کنسرت‬ ‫لس آنجلس بهانه ی این گفتگوست‪:‬‬ ‫***‬ ‫با چه احساسی اين کنسرت های مشترک را‬ ‫با ابی برگزارمی کنی؟ اصوال ابی را چگونه‬ ‫می شناختی؟ چگونه با هم آغاز همکاری‬ ‫کرديد؟‬ ‫آهنگ‌سازی‪ ،‬نوازندگی و موسیقی به هر حال‬ ‫بیان روح زمانه در آواهاست‪ .‬این آواها‪،‬‬

‫تنظیم این موسیقی در ژانر پاپ (که خب‬ ‫موسیقی مردمی است)‪ ،‬باید بتواند با روح‬ ‫زمانه خود رابطه بگیرد؛ وگرنه به عنوان یک‬ ‫اثر هنری‪ ،‬نمی‌تواند رابطه گسترده ای با‬ ‫شالوده احساسات مخاطبش برقرار کند‪.‬‬ ‫موسیقی به هر حال هنری انتزاعی است‪.‬‬ ‫یعنی در انتزاع آواها‪ ،‬صداها‪ ،‬ریتم‪ ... ،‬با‬ ‫احساس مخاطب رابطه می‌گیرد‪ .‬آهنگساز‬ ‫باید متوجه وضعیت تاریخی مخاطب‬ ‫موسیقی‌اش باشد؛ باید جزئی از این وضعیت‬ ‫تاریخی باشد که بتواند موسیقی‌ای بسازد‬ ‫در خور احساسات مردم در همان دوران‬ ‫تاریخی‪ .‬کارهای مشترک ابی و من در چنین‬ ‫شرایطی ایجاد شده‌اند‪ .‬ابی به عنوان یکی‬ ‫از مردمی‌ترین هنرمندان ایران سال‌هاست‬ ‫که متوجه روح زمانه خود بوده و من هم به‬ ‫عنوان یک هنرمند جوان‪ ،‬از زمان دوران‬ ‫تحصیلم در هنرستان موسیقی‪ ،‬متوجه این‬ ‫انتخاب ابی بودم و این انتخاب را تحسین‬ ‫می‌کردم‪ .‬یعنی تحسین می‌کردم که ابی‬ ‫انتخاب کرده است که هنرمندی باشد‪ ،‬برای‬ ‫مردم و در میان مردم‪.‬‬ ‫زمانی که در سال ‪ ،۲۰۰۹‬فرصتی برای‬ ‫همکاری با ابی به وجود آمد‪ ،‬برای من به‬ ‫عنوان یک هنرمند بسیار ارزشمند بود‪ .‬چرا‬ ‫که می‌توانستم در کنار ابی باشم و جزئی‬ ‫از پروژه مشترک هنری‌ای باشم که ماهیت‬ ‫هنری آن مردمی بودن‪ ،‬بود‪.‬‬ ‫مردم چه آهنگهايی را بيشتر طلب می کنند؟‬ ‫اصال تفاوتی ميان خواسته های مردم امروز‬ ‫دوستدار موسيقی ايرانی با مردم ‪ 10‬و ‪20‬‬ ‫سال پيش می بينی؟‬ ‫در مورد سلیقه موسیقیایی مردم ایران یا‬ ‫حاال فارسی زبانان کشورهای دیگر مانند‬ ‫تاجیکستان و افغانستان که رابطه خوبی با‬ ‫موسیقی پاپ ایران دارند‪ ،‬واقع ًا نمی‌شود‬ ‫نظر کلی داد‪ .‬نمی‌شود گفت مردم ‪ ۱۰‬سال‬ ‫پیش سلیقه‌شان فالن طور بود و امروز جور‬ ‫دیگری است‪ .‬به هر حال سلیقه همه اهمیت‬ ‫دارد و این گوناگونی سلیقه‌هاست که رابطه‬ ‫مخاطب موسیقی را با ترانه سرا‪ ،‬آهنگساز و‬ ‫خواننده‪ ،‬ایجاد می‌کند‪.‬‬ ‫هنر پیش از جنبش هنر پاپ به هر حال‬ ‫ماهیتی اشرافی داشت‪ .‬این مرتبه بندی‌های‬ ‫ارزشی سال‌هاست از بین رفته است و اهل‬ ‫موسیقی ناچارند در رابطه با مخاطبشان‪،‬‬ ‫گوناگونی‌ها و به قولی «دایورستی» را به‬ ‫رسمیت بشناسند‪ .‬از این لحاظ شاید موسیقی‬ ‫پاپ امروز در مقایسه با موسیقی ‪ ۱۰‬یا ‪۲۰‬‬ ‫سال پیش این تفاوت را داشته باشد که‬

‫کم کم از آن حالت متعالی خارج شده و‬ ‫دارد سلیقه های متفاوت مخاطبان موسیقی‬ ‫پاپ را به رسمیت می‌شناسد‪ .‬من فکر‬ ‫می‌کنم همین هم خواسته مردم است‪ .‬اگر‬ ‫خواسته مردم نبود به هر حال ما شاهد این‬ ‫تغییرات نبودیم و این گوناگونی‌ها در خود‬ ‫موسیقی مشهود نبود‪ .‬در جديدترين آلبوم‬

‫ات چه آثاری جای دارد؟ در کنسرت لس‬ ‫آنجلس چه آهنگهايی اجرا می کنی؟ ترانه‬ ‫های جدید آلبوم «طرفدار» را برای شما‬ ‫در کنسرت لس‌آنجلس اجرا خواهیم کرد؛‬ ‫آهنگ‌های قدیمی پرطرفدار هم حتم ًا در‬ ‫برنامه است و البته چند قطعه هم مشترک هم‬ ‫با ابی عزیز اجرا خواهیم کرد‪.‬‬


‫‪116‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫گفتگوی تازه ابی با مجله‬ ‫جوانان درباره کنسرت‬ ‫کنسرت بزرگ «رویای ما» با حضور‬ ‫دو چهره محبوب موزیک ابی و شادمهر‬ ‫عقیلی‪ ،‬شنبه ‪ 26‬اکتبر ‪ 2013‬در نوکیا‬ ‫تیاتر لس آنجلس اجرا میشود‪.‬‬ ‫با ابی درباره این کنسرت‪ ،‬مصاحبه تازه ای‬ ‫انجام دادیم که دیدگاه این چهره محبوب ‪3‬‬ ‫نسل را ارائه میدهد‪.‬‬ ‫• از ابی می پرسم همکاری با شادمهرعقیلی‬ ‫چگونه آغاز شد و بعد ادامه یافت؟‬ ‫می گوید‪ :‬بعد از صحبت هایی که قبال‬ ‫با شادمهر عقیلی داشتم‪ ،‬یک شب بسیار‬ ‫صمیمی درخانه شادمهر‪ ،‬در این باره جدی‬ ‫تر حرف زدیم‪ ،‬شادمهر همانجا آهنگ‬ ‫بسیار زیبای «نوازش» را که ساخته بود‬ ‫بمن هدیه داد‪ ،‬آهنگی که از همان لحظه به‬ ‫دلم نشست‪ ،‬همانجا قرار و مدار تور بزرگی‬ ‫را با هم گذاشتیم‪ ،‬قرار حدود ‪ 8‬کنسرت‬ ‫در امریکا‪ ،‬کانادا واروپا بود‪ ،‬ولی چنان با‬ ‫موفقیت خوبی روبرو شد که به ‪ 17‬کنسرت‬ ‫انجامید‪ .‬در این فاصله شادمهر دوآهنگ‬ ‫زیبای دیگر «رویای ما» و «یک دختر» را‬ ‫ساخت که تور هم با نام «رویای ما» شروع‬ ‫شده و ادامه یافت‪.‬‬ ‫آهنگهایی که شادمهر ساخته بود‪ ،‬خیلی‬ ‫دلنشین و تاثیرگذار بود ترانه های «یغما‬ ‫گلروئی» هم به آن رنگ دیگری زد‪ ،‬ما‬ ‫اصال انتظار چنین استقبالی را نداشتیم‪،‬‬ ‫چون در واشنگتن از یک ماه قبل سولداوت‬ ‫شد‪ ،‬در سن حوزه‪ ،‬از دو هفته قبل بلیط ها‬ ‫تمام شد‪ ،‬یعنی در شهرهایی که کنسرت ها با‬ ‫جمعیت زیادی روبرو نمیشود‪ ،‬بعد درکانادا‬ ‫‪ 4‬کنسرت داشتیم که با استقبال غیرمنتظره‬ ‫ای همراه شد‪ .‬کنسرت ها به اروپا و امریکا‬ ‫کشیده شد و درواقع حسن ختام این کنسرت‬ ‫ها که از مرز ‪ 17‬اجرا گذشت‪ ،‬در امریکا‬ ‫در شنبه شب ‪ 26‬اکتبر درنوکیا تیاتر است‪.‬‬ ‫البته ماهنوز ‪ 4‬کنسرت دیگر در استرالیا در‬ ‫ماه دسامبر داریم‪.‬‬ ‫چون همیشه برای لس آنجلس تدارک‬ ‫وسیعی دیده ایم‪ ،‬در بزرگترین سالن بین‬ ‫المللی یعنی نوکیا تیاتر روی صحنه میرویم‬ ‫ما با هم روی صحنه آهنگهای مشترک‬ ‫رویای ما‪ ،‬یک دختر و نوازش را اجرا می‬ ‫کنیم‪.‬شادمهر باهمان توانایی خاص خود‬ ‫روی صحنه پیانو می نوازد‪ ،‬گیتار میزند و‬ ‫ویلن میزند‪ .‬در لس آنجلس قرار است من‬ ‫و شادمهر هرکدام چند آهنگ همدیگر را‬ ‫بخوانیم یک کنسرت کامال متفاوت است‬ ‫که تا امروز شاید اجرا نشده است‪.‬‬ ‫• شادمهر را چگونه دیدی؟ شادمهر یک‬ ‫هنرمند توانا چه در نوازندگی‪ ،‬چه سازندگی‬ ‫و چه خوانندگی است‪،‬ولی دیدگاه یک‬ ‫پیشگام چون ابی بسیار اهمیت دارد‪.‬‬ ‫ باخودم می گویم کاش زودتر با این‬‫هنرمند خوب وتوانا آشنا می شدم‪،‬‬ ‫کارکردن با شادمهر صمیمانه ومهربانانه‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

115


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

114


‫‪113‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫در انتخابات روسیه نیز انها در اعتراض به رییس جمهور شدن پوتین دوباره با عریان شدن‬ ‫دست به اعتراض زدند که توسط پلیس این کشور دستگیر شدند‪.‬‬ ‫اعتراض عجيب زنان برهنه فمنيست عليه استفاده از مانكنهاي الغر‬ ‫درگيري تعدادي معترض فمنيست با پليس ميالن عليه استفاده از مانكنهاي الغر در‬ ‫جشنواره مد ميالن هنگام برپايي نمايش برند ورساچه جنجال آفريد‪.‬‬ ‫اين زنان معترض در حاليكه هيچ لباسي به تن نداشتند و تنها يك شلوار پوشيده و شعارهايي‬ ‫روي بدنشان نوشته بودند با پليس درگير شدند‪.‬‬

‫راز زنهای برهنه و فمینیست اوکراینی چیست؟‬ ‫در اوکراین همواره زنان برهنه عضو گروه فمینستی حضور داشتند که به شیوه های عجیبی‬ ‫اعتراض خود را نشان میدادند ‪،‬شیوه اعتراض این زنان که عضو یک گروه فمنیست مبارز‬ ‫علیه حقوق زنان هستند برهنه شدن است‪ .‬آنها چندی قبل در اعتراض به استفاده ابزاری‬ ‫از زنان در تبلیغات و مد دست به اعتراض زدند و با برهنه شدن سعی در مختل کردن یک‬ ‫نمایش مد در ایتالیا را داشتند‪.‬‬ ‫همچنین در اعتراض به خشونت علیه زنان در استامبول عکس برهنه زنان به اعتراض و‬ ‫بیان شعارهایشان پرداختند‪ .‬آنها حوزه فعالیتشان را به خارج از مرزهای اوکراین کشیده و به‬ ‫کشورهای دیگری نیز رسیده است‪.‬‬

‫اين سه زن كه خود سابقا مدل بودند با پالكاردهايي با مضمون‪ :‬مد=فاشيست و گرسنگان را‬ ‫نجات دهيد‪ .‬در بيرون سالن برپايي نمايش هياهو برپاكردند‪.‬‬ ‫پليس اين معترضان را هنگاميكه قصد داشتند به سالن برپايي نمايش وارد شوند دستگير‬ ‫كرد‪.‬‬ ‫بنا بر گزارشات اكثر مدلهايي كه در خانه اي مد در حال فعاليت هستند از سوءتغذيه ‪ ،‬بي‬ ‫اشتهايي و كم وزني شديد رنج ميبرند‪.‬‬ ‫‪ 2‬خبر باال که توسط گروه خبری پرداد ترجمه و منتشر شد تنها بخشی از فعالیتهای زنان‬ ‫برهنه عضو گروه های فمنیستی میباشد اما در خبری که توسط سایت رادیو فردا منتشر شد‬ ‫مستندی به نام ( اوکراین فاحشه خانه نیست ) رازهای بسیاری را از حضور و فعالیت این‬ ‫زنان برهنه افشا کرد‪.‬‬ ‫نمایش فیلم مستند "اوکراین فاحشه خانه نیست" ساخته فیلمساز استرالیایی‪ ،‬کیتی گرین‪،‬‬ ‫تماشاگران جشنواره لندن را شوک زده کرد؛ فیلمی که حقایق ناگفته و راز پنهان گروه‬ ‫«فمن» را برمال می‌کند‪ :‬اینکه مغز متفکر و رهبر این گروه مردی بوده با رفتاری به شدت‬ ‫مردساالرانه که این دختران زیبای اوکراینی را به ازای دریافت پول به خدمت خود درآورده‬ ‫است‪.‬‬


‫‪112‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫شرمنده هستم که در تمام این مدت خواب بودم‪ ،‬البته برای من عجیب نیست چون یک‬ ‫بار دیگر نیز بیش از یک ساعت پیتزا را داخل فر گذاشتم و تا زمانی که زنگ اخطار آتش‬ ‫توسط همسایه ها زده شد و سعی داشتند وارد منزل بشوند بیدار نشدم" "من شیفت شب نیز‬ ‫کار می کنم و به همین علت شب ها بسیار خسته هستم و خوابم سنگین است‪.‬‬

‫انتقادات خواهر مؤسس سایت فیس بوک از اینترنت‬ ‫اگرچه شهرت و ثروت خانواده "زوکربرگ" به دلیل تاسیس سایت فیس بوک است اما‬ ‫خواهر بزرگ "مارک زوکربرگ" مدیر سایت فیس‌ بوک کتابی نوشته است که داستان آن‬ ‫زندگی دختر بچه ای است که سعی میکند به صورت آفالین و به دور از اینترنت زندگی کند‪.‬‬ ‫رندی زوکربرگ" خواهر بزرگ " مارک زوک برگ" موسس و مدی فیس‌ بوک اعالم کرد به‬ ‫زودی کتابی منتشر میکند که با ادبیات کودکانه و در انتقاد به اعتیاد به اینترنت و فرآورده‬

‫های تکنولوژی نوین نگاشته شده است‪ .‬این کتاب زندگی دختری به نام "دات" را روایت‬ ‫میکند که سعی میکند به صورت آفالین زندگی کند‪.‬‬ ‫خانم زوکربرگ در روزهای اولیه فعالیت فیس‌ بوک برای این شبکه اجتماعی مشهور و فعال‬ ‫به عنوان مدیر فروش و سخنگوی این شرکت کار میکرد و به همین دلیل بسیار عجیب به نظر‬ ‫میرسد که این خانم کتابی در اعتراض به آنچه خود از بنیانگذاران آن است بنویسد‪.‬‬ ‫او میگوید زمانی تصمیم به نگاشتن این کتاب گرفت که نگرانی والدین را از اعتیاد‬ ‫فرزندانشان به اینترنت و تاثیر تکنولوژی مدرن در زندگی و فعالیت کودکان دیده است‪.‬‬ ‫او در مورد کتابش میگوید ‪ :‬دات دختری است که به تکنولوژی روز بسیار عالقه مند و‬ ‫همیشه سرگرم " آی پد" است اما به زودی در میابد دنیای اطراف بسیار با آنچه وی در‬ ‫اینترنت می بیند متفاوت است و تصمیم به تغییر میگیرد‪.‬‬ ‫او خود یک فرزند پسر دو ساله‬ ‫دارد و میگوید بسیار مهم است‬ ‫که اطالعات درست و بهینه ای‬ ‫در زمینه استفاده از تکنولوژیهای‬ ‫روز دنیا در اختیار نسل جدید قرار‬ ‫گیرد‪.‬‬ ‫خواهر موسس سایت فیس‌‬ ‫بوک همزمان کتابی هم برای‬ ‫بزرگساالن نگاشته است که در‬ ‫آن به تاثیر تکنولوژی در زندگی‬ ‫افراد و مقایسه بودن و نبودن این‬ ‫تکنولوژیهای پیشرفته در زندگی‬ ‫انسانها پرداخته است‪.‬‬

‫پیوند زدن عصب ران یک دختر به صورتش برای اینکه لبخند بزند!!‬ ‫سال ‪ ،۲۰۰۸‬دانش آموزی دبیرستانی به نام کاتلین کوون ‪ Caitlin Cowen‬به علت تومور‬ ‫ساقه مغز‪ ،‬جراحی شد‪ ،‬این عمل جان وی را نجات داد‪ ،‬اما باعث شد که قسمت چپ بدن‬ ‫و قسمت سمت راست صورت اش فلج شود‪ .‬کاتلین ماه ها در ویلچر بود تا سرانجام توانست‬ ‫بر ضعف خود غلبه کند و راه برود‪ ،‬اما چیز مهم تری که او را می آزرد فلج صورت اش بود‪.‬‬ ‫او که نوجوانی ساکت ولی اجتماعی بود‪ ،‬نمی توانست با این صورت نیمه فلج‪ ،‬احساسات‬ ‫خود را در صورت اش بروز دهد و لبخند بزند‪.‬‬ ‫کسی که سالم باشد‪ ،‬نمی تواند درک کند که توانایی حرکت دادن عضله ای که گوشه لب را‬ ‫باال می آورد‪ ،‬چقدر اهمیت دارد‪.‬‬ ‫پدر کاتلین که خود یک پزشک بود‪ ،‬مدت ها در کتاب های پزشکی جستجو کرد و مشکل‬ ‫دخترش را با متخصصان زیادی‪ ،‬مطرح کرد‪ ،‬تا سرانجام یک جراح عصب صورت مقیم‬ ‫بوستون به نام تسا هادالک را پیدا کرد‪ .‬این جراح‪ ،‬سال های سال بود که کارش برگرداندن‬

‫لبخند به صورت های دچار فلج صورت به خاطر آسیب زایمانی‪ ،‬مشکالت زمان تولد یا‬ ‫کسانی بود که مثل کاتلین به خاطر تومور فلج شده بودند‪.‬‬ ‫سرانجام یک عمل جراحی دومرحله ای به نام ‪ free gracilis transfer‬برای کاتلین انجام‬ ‫شد‪ .‬در این عمل قسمتی از عضله ای در میان ران‪ ،‬همراه عروق و اعصاب اش برداشته می‬ ‫شود و به صورت پیوند زده می شود‪.‬‬ ‫عصب عضله پیوند شده‪ ،‬پیام های عصبی را از عصب صورتی یا سه قلوی سمت سالم‬ ‫دریافت می کند و می تواند صورت سمت فلج را مقداری کمکی در حد یک سانتیمتری‬ ‫تکان دهد‪ .‬یک سانتیمتری که البته زندگی بیماران دچار فلج صورت را کامال متحول می‬ ‫کند و می تواند با حرکت دادن گوشه لب آنها عملکرد اجتماعی شان را ارتقا دهد‪.‬‬ ‫این عمل عالوه بر کاتیلن‪ ،‬در مورد ‪ ۱۶‬بیمار دیگر هم انجام شد‪ ۱۵ .‬عمل از ‪ ۱۷‬عمل‬ ‫انجام شده موفقیت آمیز بودند‪.‬‬

‫دختر قد بلند بسکتبال ایران و دوستانش‬ ‫مهسا تقدمی" بازیکن ‪ 199‬سانتی متری تیم بسکتبال منتخب مشهد در واقع دختر قد بلند‬ ‫و بلند قامت ترین دختر ورزشکار ایرانیست که به طور رسمی ورزش می کند و شناخته شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫تصویری که در این مطلب مشاهده می کنید مربوط به "مهسا تقدمی" بازیکن بلند قامت‬ ‫بسکتبال ایران در میان هم تیمی هایش است ‪ .‬جالب این است که با وجود اینکه دختر قد‬ ‫بلند بسکتبال کشورمان در این عکس کامال خم شده است اما باز هم از سایر هم بازیانش در‬ ‫تیم بسکتبال با قدی کامال بلند تر مشهود است‪.‬‬


‫‪111‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫ویولن به جا مانده از تایتانیک یک میلیون پوند حراج شد‬ ‫یک ساز ویولن به جای مانده از کشتی تایتانیک در یک حراجی به قیمت یک میلیون پوند‬ ‫به فروش رفت‪ .‬خریدار یک مجموعه‌دار بریتانیایی است‪ .‬این ساز متعلق به واالس هارتلی‪،‬‬ ‫رهبر ارکستر تایتانیک بوده است‪.‬‬ ‫خانه حراج "‪ "Aldridge & Son‬روز شنبه (‪ ۱۹‬اکتبر) ساز ویولنی را که گفته می‌شود‪،‬‬

‫ماجرای عجیب بارداری و زایمان یک زن جوان در حمام !!‬ ‫یک زن باردار تا زمان زایمانش در نیمه شب حتی از بارداری خود خبر نداشت و نکته‬ ‫عجیب و جالب آن است که همسرش در کل آن شب یعنی زمان زایمان همسرش را در‬ ‫خواب بسر میبرد‪.‬‬ ‫این زن ‪ 22‬ساله "نادیا واتسون" نام دارد و اهل شهر سامرست ‪ ،‬نادیا نیمه های شب از‬ ‫دردی که فکر می کرد برای دوران قاعدگی است بیدار شد و به حمام رفت اما در آنجا به‬ ‫زمین افتاد و درد زایمان او را گرفت‪.‬‬ ‫نگته جالب اینجاست که او بیش از ‪ 1‬ساعت در حمام دچار درد زایمان شد و در نهایت‬ ‫نوزاد ‪ 3‬کیلو و ‪ 48‬گرمی خود را خودش به تنهایی به دنیا آورد‪ .‬نکته عجیب دیگر خواب‬ ‫همسرش است که با وجود فریادهای بلند او همسرش از خواب سنگین بیدار نشد که نشد‪،‬‬ ‫فریادهای او چنان بلند بود که همسایه ها صدای او را شنیدند و با پلیس تماس گرفتند‪.‬‬

‫ساخت آلمان و متعلق به واالس هارتلی‪ ،‬رهبر ارکستر هشت نفره تایتانیک بوده‪ ،‬به حراج‬ ‫گذاشت‪.‬‬

‫ماشینهای پلیس و آمبوالنس چند دقیقه بعد از به دنیا آمدن نوزاد این زن جوان که پاپی نام‬ ‫گرفت جلوی درب خانه آنها رسیدند‪ ،‬پدر ‪ 22‬ساله هم زمانی از خواب بیدار شد که نادیا‬ ‫نوزاد دخترشان را به او نشان داد‪.‬‬ ‫او در ادامه ی ماجرا و خواب سنگین همسرش گفت‪ :‬همسرم واقع می تواند در میان هر‬

‫این ساز که قیمت پایه آن را ‪ ۲۰۰‬تا ‪ ۳۰۰‬هزار پوند برآورد کرده بودند‪ ،‬در نهایت به قیمت‬ ‫یک میلیون و پنجاه هزار پوند نصیب یک مجموعه‌دار بریتانیایی شد‪ .‬گفته می‌شود این‬ ‫ویولن احتماال در سال ‪ ۱۸۸۰‬در شهر درسدن یا برلین ساخته شده است‪.‬‬ ‫به گفته مسئوالن این حراجی‪ ،‬این ساز در "کمتر از ده دقیقه" به فروش رفت‪.‬‬ ‫واالس هارتلی در آوریل سال ‪ ۱۹۱۲‬همانند بیش از ‪ ۱۵۰۰‬سرنشین تایتانیک در آب‌های‬ ‫اقیانوس جان خود را از دست داد و جسد وی ده روز بعد پیدا شد‪ .‬به گفته دست‌اندرکاران‬ ‫این خانه حراج‪ ،‬او به هنگام غرق تایتانیک ویولن‌اش را در یک جعبه چرمی گذاشته و به‬ ‫خود بسته بوده است‪ .‬این جعبه نیز به همراه ویلون به حراج رفت‪.‬‬ ‫\‪" l‬واالس هارتلی در آوریل سال ‪ ۱۹۱۲‬همانند بیش از ‪ ۱۵۰۰‬سرنشین تایتانیک در‬ ‫آب‌های اقیانوس جان خود را از دست داد‬ ‫این ویولن در اصل هدیه‌نامزدی از سوی ماریا برانسون به واالس هارتلی بود‌‪ .‬روی یک‬ ‫پالک نقره‌ای که روی ساز کار گذاشته شده‪ ،‬هنوز می‌توان این جمله را خواند‪« :‬برای‬ ‫والیس‪ ،‬به مناسبت نامزدیمان‪ .‬ماریا‪».‬‬ ‫آن‌طور که خانم برانسون در دفترچه خاطرات خود نوشته‪ ،‬مقامات کانادایی پس از پیدا شدن‬ ‫جسد آقای هارتلی این ساز را به او بازگرداند‌ه‌اند‪ .‬این ویولن پس از مرگ ماریا رابینسون در‬ ‫سال ‪ ۱۹۳۵‬به یک سازمان خیریه سرشناس مسیحی اهدا شد‪.‬‬ ‫بعدها این ساز به یک خانواده اهدا شد و چندین دهه در اتاق زیرشیروانی خانه آنان خاک‬ ‫خورد‪.‬‬ ‫مسئوالن خانه حراج "‪ "Aldridge & Son‬می‌گویند که هفت سال را صرف تحقیق برای‬ ‫صحت اصالت این ویولن کرده‌اند‪ .‬این خانواده که جزئیات بیشتری از آنان فاش نشده‪ ،‬این‬ ‫ساز را هفت سال پیش به این خانه حراج آورده تا اصالت آن را تأیید کنند‪.‬‬ ‫کارشناسان می‌گویند که چوب این ساز هنوز هم حاوی ذرات آب شور اقیانوس است‪ .‬با‬ ‫این همه عده‌ای اصالت ساز را مورد تردید قرار داده و استناد می‌‌کنند که در فهرست رسمی‬ ‫که در آن زمان پس از یافت شدن جسد واالس هارتلی پر شده‪ ،‬نامی از پیدا شدن ساز ویولن‬ ‫همراه با جسد وی برده نشده است‪.‬‬ ‫این ویولن پیش از حراج در چند نمایشگاه در آمریکا و ایرلند شمالی در معرض دید عموم‬ ‫گذاشته شده بود‪.‬‬

‫صدایی حتی آژیر آتش نشانی براحتی بخوابد‪ .‬من پس از زایمان به اتاق خواب رفتم و به‬ ‫لوئیز نوزاد را نشان دادم اما او دوباره خوابش رفت‪ .‬دوباره او را بیدار کردم و او تازه پی‬ ‫برد که چه اتفاقی افتاده و کامال شوکه شده بود‪.‬‬ ‫نادیا یک بارداری و زایمان نادر و کامال نامشخص داشت‪ ،‬آنچنان که نمی دانست یک‬ ‫جنین را حمل می کند‪ ،‬او افزایش وزن بسیار کمی داشته و در تمام مدت سایز لباس هایش‬ ‫تغییری نکرده بود‪.‬‬ ‫نادیا با دوستش در ‪ 8‬ماهگی عکس گرفته بود و در آن زمان حتی از بارداری اش باخبر‬ ‫نبود‪.‬‬ ‫"نادیا" ‪ 2‬شغله پاره وقت دارد و حتی در طول مدت بارداری اش به همسایه باردارش در‬ ‫حمل و خریدهایش کمک کرده بود‪ .‬این زن در تمام این مدت قاعدگی های منظم داشته‬ ‫و سایز لباس هایش یکسان بوده و به تنها به دلیل خوردن زیاد برگر در شغل جدیدش در‬ ‫رستوران کمی اضافه وزن پیدا کرده بود‪.‬‬ ‫پدر این نوزاد آقای سویینی نیز که در تمام مدت زایمان خواب بود گفت‪ :‬من واقعا بسیار‬


‫‪110‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫واکنش نیکی کریمی و برخی‬ ‫از هنرمندان به حادثه روستای‬ ‫نشکاش‬ ‫فقط می دانیم نمی خواهیم هیچ کودکی‬ ‫دست و پایش را به کام این هیوالبفرستد‪.‬‬ ‫فقط می دانیم که پای این بچه ها باید روی‬ ‫زمین سفت‪ ،‬زمین امن راه برود‪ .‬فقط همین‪.‬‬

‫وظيفه هر بازيگري بوده كه به عمق نقش‬ ‫خود پي برد و براي باورپذيري آن تالش‬ ‫كند‪.‬‬ ‫ايفاگر نقش «اكرم» در «چك برگشتي»‬ ‫افزود‪ :‬از لطف مردم به شدت سپاسگزارم‬ ‫و عالقه به آنها هميشه انگيزه و عالقه مرا‬ ‫افزون كرده است و به نظر و سليقه آنان‬ ‫احترام مي‌گذارم‪.‬‬ ‫رامين‌فر با اشاره به فعاليت تئاتر خود‪،‬‬ ‫تصريح كرد‪ :‬در تئاتر به غير از بازيگري‬

‫فعاليت‌هايي چون نمايشنامه‌نويسي و‬ ‫كارگرداني را دنبال كرده‌ام ولي معتقدم‬ ‫مهارت كافي براي كارگرداني يك اثر‬ ‫تلويزيوني را ندارم‪.‬‬ ‫وي درخصوص همكاري با تيم «سيروس‬ ‫مقدم» خاطرنشان كرد‪ :‬با سليقه سيروس‬ ‫مقدمو تيم او به خوبي آشنا هستم و به‬ ‫آنها احترام مي‌گذارم و معتقدم «مقدم»‬ ‫كارگرداني متبحر و مسلط به تكنيك‌هاي‬ ‫خاص خودش است‪.‬‬

‫که محل گذر مردم غیرنظامی و کوچه و‬ ‫بازار است و ممکن است بهای این عبور‬ ‫جان و بدن شان باشد‪ .‬هنوز زمین هایی‬ ‫هست که چند کودک بی خبر و بی گناه از‬ ‫آن رد شوند و تا به خودشان بیایند صدای‬ ‫تقه ضامن مینی از زیرپایشان بلند شود و‬ ‫تمام‪ ...‬زندگی این هفت کودک از لحظه‬ ‫یی که پایشان روی مین رفت برای همیشه‬ ‫و تا ابد تغییر خواهد کرد‪ .‬هر هفت کودک‬ ‫امروز و روزهای بعد را نه در مدرسه‪ ،‬که در‬ ‫بیمارستان خواهند ماند‪ ،‬با دست و پاهای‬ ‫زخمی و پایی که یکی از آنها دیگر نخواهد‬ ‫داشت و حاالهمه آنها با تن های خونین و‬ ‫پر دردشان روی تخت افتاده اند‪ ...‬ما اما‬ ‫اینجا نشسته ایم‪ .‬سر کار هر روزه مان و چه‬ ‫می دانیم این بچه ها چه دردی کشیدند‪.‬‬ ‫حتما تا چند روز بعد همه فراموش می کنیم‬ ‫که بعد از این آنها چطور زندگی خواهند‬ ‫کرد‪ .‬ما نمی دانیم چه کسی مینی که زیر‬ ‫پای این بچه ها منفجر شد را در سرزمین‬ ‫مان کاشت و چه کسی باید آن را از زمین‬ ‫درمی آورد‪ .‬فقط می دانیم نمی خواهیم‬ ‫هیچ کودکی دست و پایش را به کام این‬ ‫هیوالبفرستد‪ .‬فقط می دانیم که پای این‬ ‫بچه ها باید روی زمین سفت‪ ،‬زمین امن راه‬ ‫برود‪ .‬فقط همین‪.‬‬

‫آبرو روی مین‬ ‫محمود دولت آبادی‬ ‫نویسنده‬ ‫متاسفم‪ .‬برای خودم‪ ،‬برای همه مان که امروز‬ ‫بعد از گذشت این همه سال خبر از انفجار‬ ‫مین می شنویم‪ .‬چطور باید تسلی داد این‬ ‫عادی شدن شنیدن فجایع را‪ .‬منطق و آنچه‬ ‫می دانیم به ما می گوید که بعد از هر جنگی‬ ‫چند اتفاق مهم بالفاصله و به سرعت باید‬ ‫بیفتد‪ .‬نخستین قدم بازسازی مناطق جنگ‬ ‫زده‪ ،‬برآورد خسارت و حمایت از قربانیان‬ ‫است‪ .‬مهم ترین حمایت همین است که به‬ ‫ساکنان مناطق جنگی تضمین دهیم که دیگر‬ ‫بیش از این متحمل خسارتی نخواهند شد‪.‬‬ ‫جای تاسف است که یا این حرکت نیمه‬ ‫تمام مانده یا اساسا در مناطقی آغاز نشده‬ ‫است‪ .‬مرتضی آوینی یکی از کسانی است که‬ ‫قربانی مین شد‪ .‬بی شک این وظیفه دولت‬ ‫عراق و ایران در این سال ها بود که نسبت‬ ‫به پاکسازی این مناطق اقدام کنند‪ .‬اگر‬ ‫زمان زیادی گذشته و هنوز این اتفاق نیفتاده‬ ‫است‪ ،‬امیدواریم در شرایط تازه یی که ایجاد‬ ‫شده و رو به آینده بهتر پیش می رویم‪ ،‬دولت‬ ‫یک بار برای همیشه عزم خود را برای پایان‬ ‫دادن به فاجعه مین جزم کند‪ .‬امیدوارم دولت‬ ‫مجالی بیابد و با کمک نهادهای بین المللی‬

‫شهرام ناظری‪ ،‬نیکی کریمی و محمود دولت‬ ‫آبادی با انتشار یادداشتی کوتاه نسبت به‬ ‫حادثه انجار مین روستای نشکاش مریوان‬ ‫واکنش نشان دادند‪ .‬متن کامل این یادداشت‬ ‫ها که در «اعتماد» منتشر شده است را در‬ ‫ادامه می خوانید‪:‬‬ ‫الاقل مین نباشد‬ ‫شهرام ناظری‬ ‫موسیقیدان‬ ‫بسیار تاسف بار است اتفاق ناگواری که‬ ‫برای کودکان مریوان افتاده است‪ .‬کردها‪،‬‬ ‫در طول تاریخ آسیب های زیادی دیده اند‪،‬‬ ‫آسیب هایی که از هرگوشه و کنار و از زمین‬

‫این مناطق را از مین پاک کند‪ .‬این زمین‬

‫و آسمان به این مردم شریف و اصیل ایرانی‬ ‫وارد شده‪ .‬طبعا قلب من از این اتفاقات‬ ‫تلخ به درد می آید و دلم می خواهد اگر‬ ‫کاری از دست ما برمی آید‪ ،‬برای کودکان‬ ‫مریوان انجام دهیم‪ .‬وظیفه همه ما و اقشار‬ ‫مردم است که اگر می توانیم‪ ،‬کاری کنیم‪.‬‬ ‫دولت هم کمترین کاری که می تواند بکند‪،‬‬ ‫این است که هرچه زودتر مناطق مین گذاری‬ ‫شده را پاکسازی کند‪ .‬عجیب است که هنوز‬ ‫مین هایی در مناطق کردنشین وجود دارد که‬ ‫فعالند و دولت زودتر از اینکه این مین ها‬ ‫به بچه های این سرزمین آسیب وارد کند‪،‬‬ ‫فکری برای پاکسازی آنها نکرده! درحالی‬ ‫که این اتفاق چندباری است که در این سال‬ ‫ها تکرار شده‪ .‬با این همه مشکالتی که در‬ ‫این مناطق وجود دارد‪ ،‬الاقل این مردم دیگر‬ ‫مشکل مین را نداشته باشند‪ .‬من قلبا از این‬ ‫اتفاقی که برای این کودکان آسیب پذیر‬ ‫افتاده‪ ،‬متاثر شدم و امیدوارم اگر قرار است‬ ‫کاری برای این مین ها بکنند‪ ،‬زودتر انجام‬ ‫شود‪.‬‬ ‫زمین امن‬ ‫نیکی کریمی‬ ‫بازیگر و کارگردان‬ ‫چطور باید باور کرد هنوز زمین هایی داریم‬

‫آبروی ما است‪.‬‬


‫‪109‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خانی و گوهرخیراندیش بودن کر من سخت‬ ‫بود ولی وقتی مقابل دوربین قرار گرفتم به‬ ‫دلیل آرامش ایشان در هدایت بازیگران و‬ ‫مدیریت صحنه بسیار راحت بودم‪.‬‬ ‫اسماعیل‌خانی همچنین در خصوص همبازی‬ ‫شدن با مادرش در «آذر‪،‬شهدخت‪،‬پرویز و‬ ‫دیگران» بیان داشت‪ :‬بر خالف «کالنتری‬ ‫غیرانتفاعی» که من نقش هووی مادرم را‬ ‫داشتم و حتی نمی توانستم در چشمان او‬ ‫نگاه کنم در این فیلم پالن رو در روی هم‬ ‫نداریم اما در کل به دلیل قدرت بازی مادرم‬ ‫مقابل او بازی کردن بسیار سخت است‪.‬‬ ‫مهدی فخیم‌زاده‪ ،‬رامید جوان‪ ،‬مرجان‬ ‫شیرمحمدی‪ ،‬گوهر خیراندیش‪ ،‬علیرضا‬ ‫خمسه‪ ،‬امیرعلی دانایی ‪،‬آزاده اسماعیل‌خانی‬ ‫به عنوان بازیگردر دهمین فیلم بلند سینمایی‬ ‫بهروز افخمی نقش آفرینی می‌کنند که عمده‬ ‫فیلمبرداری آن در تهران و حوالی دماوند‬ ‫است‪.‬‬ ‫این فیلم تولید مشترک بشرا فیلم و بهروز‬ ‫فخمی است که فیلمنامه آن توسط مرجان‬ ‫شیرمحمدی نوشته شده است‪.‬‬ ‫بهروز افخمی ساخت فیلم‌های‬ ‫«عروس»‪« ،‬روز فرشته»‪«،‬روز‬ ‫شیطان»‪«،‬عقرب»‪«،‬جهان پهلوان تختی»‪،‬‬ ‫«شوکران»‪« ،‬گاوخونی»‪« ،‬فرزند صبح»‬ ‫و «صدای تیره» را در کارنامه‌ کاری خود‬ ‫دارد‪.‬‬

‫رهبر ارکستری که با رضا صادقی‬ ‫خوانندگی می‌کند‬ ‫رهبر ارکستر کنسرت‌های خوانندگان مطرح‬ ‫پاپ در اولین آلبوم موسیقی خود به عنوان‬ ‫خواننده قطعه مشترکی را با رضا صادقی‬ ‫اجرا می‌کند‪.‬‬

‫پویا نیک‌پور درباره انتشار اولین آلبوم‬ ‫موسیقایی خود در مقام خواننده گفت‪:‬‬ ‫این اثر موسیقایی اولین آلبوم من در مقام‬ ‫خواننده است که با آهنگسازی و تنظیم‬ ‫خودم در زمستان امسال منتشر خواهد شد‬ ‫ضمن اینکه مهدی ایوبی به عنوان ترانه‌سرا‬ ‫در این اثر من را همراهی می‌کند‪ .‬البته طبق‬ ‫برنامه‌ریزی‌هایی که انجام گرفته قرار است‬ ‫در قطعه ای با نام "خارج از تصور" از رضا‬ ‫صادقی به عنوان خواننده مشترک قطعه‬ ‫استفاده کنم‪ .‬فکر می کنم این آلبوم با توجه‬ ‫به شکل و شمایل متفاوت کارهایم برای‬ ‫عالقه‌مندان هم قابل توجه باشد‪.‬‬ ‫این آهنگساز افزود‪ :‬این آلبوم موسیقایی‬ ‫که هنوز نامی برای آن انتخاب نکرده ام‬ ‫متشکل از ‪ ۱۴‬قطعه در سبک تلفیقی راک‬ ‫و جاز است که به نظر من شکل جالبی دارد‬ ‫و با توجه به کمتر کار شدن این سبک در‬ ‫فضای موسیقی پاپ کشورمان می‌تواند برای‬ ‫مخاطبان جذاب باشد‪ .‬البته من در این آلبوم‬ ‫تالش کردم فضای موسیقی غربی را بیشتر‬ ‫از فضای شرقی تجربه کنم که امیدوارم مورد‬ ‫توجه عالقه‌مندان موسیقی قرار بگیرد‪.‬‬ ‫این نوازنده پیانو به تهیه و تولید یک آلبوم‬ ‫موسیقایی دیگر با شکلی متفاوت‌تر از آلبوم‬ ‫در دست تولید خود اشاره کرد و گفت‪:‬‬ ‫این آلبوم از آثار بی‌کالم من بعد از آلبوم‬ ‫"صدای سکوت" است که شکل و شمایل‬ ‫بسیار متفاوتی نسبت به کارهای قبلی دارد و‬ ‫به نوعی کاری است که در آن تالش کردم از‬ ‫فضای ارکسترال استفاده کنم‪.‬‬ ‫نیک‌پور در پایان درباره فعالیتهای آینده‬ ‫خود در عرصه موسیقی هم گفت‪ :‬فعال غیر‬ ‫از حضور در کنسرت های رضا صادقی‬ ‫برنامه دیگری ندارم‪ .‬ضمن اینکه با توجه‬ ‫به برنامه ریزی انجام گرفته قرار است بعد‬ ‫از ایام ماه محرم و صفر به همرای گروه‬ ‫موسیقی دارکوب اجراهایی در تاالر وحدت‬ ‫داشته باشیم که جزییات آن به زودی منتشر‬

‫می شود‪.‬‬ ‫حضور در چندین کنسرت در کنار‬ ‫خوانندگان مختلف از جمله محمد اصفهانی‬ ‫و رضا صادقی به عنوان رهبر ارکستر و‬ ‫انتشار آلبوم "صدای سکوت" شامل قطعاتی‬ ‫برای پیانو از جمله فعالیت‌های اخیر‬ ‫نیک‌پور در عرصه موسیقی است‪.‬‬

‫به هوش آمدن "حميد گودرزي"‬

‫فيلمبردار‪" ،‬افشين قلي پور" مدير توليد‪،‬‬ ‫"علي احمدي" صدابردار‪" ،‬محمود اتحادي"‬ ‫جانشين توليد‪" ،‬آرزو غفوري" طراح صحنه‪،‬‬ ‫"زهره سيه پوش" طراح گريم‪" ،‬پيام ايرايي"‬ ‫عكاس‪" ،‬آرش صالحي" مدير تداركات‪،‬‬ ‫"مجيد كرباسيان" دستيار اول كارگردان‪،‬‬ ‫"سيامك مهماندوست" منشي صحنه و‬ ‫تدوين‪" ،‬رامين ابوالصدق" صداگذار‪،‬‬ ‫"بهبود يخچالي" آهنگساز و "فهيمه كمالي"‬ ‫مدير برنامه ريزي سريال "بچه هاي نسبتا بد"‬ ‫هستند‪.‬‬

‫در بيمارستان‬ ‫"حميد گودرزي" ايفاگر نقش "طاها" در‬ ‫بيمارستان به هوش آمد‪.‬‬ ‫افشين قلي پور" مدير توليد سريال "بچه هاي‬ ‫نسبتا بد" با اشاره به خالصه قسمت دوم‬ ‫در گفتگو با خبرنگار حوزه راديو تلويزيون‬ ‫باشگاه خبرنگاران‪ ،‬گفت‪" :‬طاها" در‬ ‫بيمارستان به هوش مي آيد و تازه مي فهمد‬ ‫كه چه اتفاقي برايش افتاده است‪.‬‬ ‫وي افزود‪ :‬از سوي ديگر حال "همايون"‬ ‫بدتر مي شود و دوستش درمانده به‬ ‫جستجوي پزشكي براي بهبودي وضعيت او‬ ‫مي گردد‪.‬‬ ‫گفتني است؛ "حميد گودرزي"‪" ،‬ميالد كي‬ ‫مرام"‪" ،‬علي طباطبايي"‪" ،‬اشكان خطيبي"‪،‬‬ ‫"محمد مطيع"‪" ،‬پرويز پورحسيني"‪" ،‬مهرانه‬ ‫مهين ترابي"‪" ،‬مجيد مشيري" و "يوسف‬ ‫تيموري"‪" ،‬اكبر عبدي" به همراه جمعي‬ ‫ديگر از هنرمندان در اين سريال به ايفاي‬ ‫نقش پرداخته اند‪.‬‬ ‫شايان ذكر است؛ "سيدكمال طباطبايي" تهيه‬ ‫كننده‪" ،‬سيروس مقدم" كارگردان و "پيمان‬ ‫عباسي" نويسنده‪" ،‬فرشاد گل سفيدي"‬

‫تشكر ويژه "ريما رامين‌فر" از‬ ‫كارگردان پايتخت‬ ‫ايفاگر نقش "هما" گفت‪ :‬در صورت‬ ‫فراهم شدن شرايط و رسيدن اهداف تيم به‬ ‫استانداردهاي الزم به گروه سازنده «پايتخت‬ ‫‪ »3‬مي‌پيوندم‪.‬‬ ‫ريما رامين‌فر" بازيگر نقش «هما» در‬ ‫سريال «پايتخت» با اشاره به حضورش‬ ‫در سري جديد اين مجموعه‪ ،‬در گفتگو‬ ‫با خبرنگار حوزه راديو تلويزيون باشگاه‬ ‫خبرنگاران گفت‪ :‬در صورت ساخته شدن‬ ‫"پايتخت ‪ ،"3‬به دليل آشنايي با سلقه تيم‬ ‫سازنده به طور قطع با اين پروژه همكاري‬ ‫مي‌كنم‪.‬‬ ‫وي افزود‪« :‬پايتخت ‪ »3‬در صورت فراهم‬ ‫شدن شرايط و رسيدن به استانداردهاي الزم‬ ‫ساخته مي‌شود‪.‬‬ ‫رامين‌فر درخصوص ايفاي نقش به جاي‬ ‫شخصيت‌هاي مردمي‪ ،‬اظهار داشت‪ :‬واقعيت‬


‫‪108‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫مذاکره داوود میرباقری با مهران‬ ‫مدیری برای بازی در نقش‬ ‫روحانی «شاهگوش»‬

‫این سریال را سید محمد امامی و مهران‬ ‫برومند برعهده دارند و شرکت تصویر گستر‬ ‫پاسارگاد به عنوان پخش کننده این مجموعه‬ ‫با میرباقری همکاری می کند‪.‬‬

‫ظاهرا مهران مدیری قرار است در نقش یک‬ ‫شخصیت ویژه در مجموعه «شاهگوش»‬ ‫میرباقری ایفای نقش کند‪ .‬مذاکرات‬ ‫میرباقری و مدیری ادامه دارد و هنوز به‬ ‫نتیجه قطعی نرسیده است‪.‬‬

‫در سریال «شاهگوش» بازیگرانی مانند‬ ‫اکبرعبدی‪ ،‬محسن تنابنده‪ ،‬فرهاد اصالنی‪،‬‬ ‫احمد مهران فر‪ ،‬شهرام حقیقت دوست‪،‬‬ ‫مرجانه گلچین‪ ،‬طناز طباطبایی‪ ،‬حمیدرضا‬ ‫آذرنگ‪ ،‬رسول نجفیان‪ ،‬حامد میرباقری‪،‬‬ ‫سیروس گرجستانی‪ ،‬مصطفی طاری و‪...‬‬ ‫بازی می کنند‪.‬‬ ‫توزیع اولین قسمت این سریال از اول آبان‬

‫مذاکراتی با مهران مدیری برای ایفای نقشی‬ ‫روحانی پروژه داده‌اند و نتیجه آن تا چند روز‬ ‫آینده اعالم می‌شود‪.‬‬

‫آغاز می‌شود و فیلمبرداری آن همچنان ادامه‬ ‫دارد‪.‬‬

‫آخرین خبرها از سریال «شاهگوش» داود‬ ‫میرباقری حاکی از این است که تیم تولید‬

‫و دیگران» گفت‪ :‬در این فیلم سه نقش‬ ‫مختلف را بازی می کنم که یک نقش کتی‬ ‫کارگر خانه عطیه‪ ،‬نقش دیگر پری خواهر‬ ‫دوقلوی شهدخت و دیگری نقش جوانی‬ ‫شهدخت است که مادرم نقش میانسالی او را‬ ‫بازی می‌کند‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬پیچیده‌ترین نقش مربوط به کتی‬ ‫است که یک کارگری است که از شهرستان‬ ‫به تهران آمده و قصد دارد با کار در تهران‬ ‫خودش را به روز کند و حتی اسمش را هم‬ ‫تغییر داده و خود کتی می‌نامد‪.‬‬ ‫اسماعیل خانی در مورد نقش پری و‬ ‫شهدخت نیز اظهار داشت‪ :‬این نقش هیچ‬ ‫پیچیدگی خاصی ندارد و تنها به دلیل‬ ‫شباهت مادرم قرار شد نقش جوانی خواهر‬

‫دوقلوی او را بازی کنم و همچنین در‬ ‫سکانس‌هایی از فیلم که هنوز فیلمبرداری‬

‫این برای اولین بار است که قرار است مهران‬ ‫مدیری با داوود میرباقری همکاری کند و‬ ‫مهمتر از آن اولین باری است که قرار است‬ ‫مدیری نقش یک روحانی را بازی کند‪.‬‬ ‫بازی در نقش روحانی‪ ،‬یکی از نقش‌های‬ ‫خاص سینما و تلویزیون ایران است و‬ ‫معموال با عکس‌العمل‌های متفاوتی روبرو‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫«شاهگوش»‪ ،‬اولین سریال داوود میرباقری‬ ‫برای شبکه توزیع خانگی است‪ .‬تهیه کنندگی‬

‫‪ 3‬نقش دختر گوهر خیراندیش در‬ ‫یک فیلم!‬ ‫آزاده اسماعیل‌خانی از تجربه متفاوت کار با‬ ‫بهروز افخمی و حضور در سه نقش مختلف‬ ‫از جمله جوانی مادرش(گوهر خیراندیش)‬ ‫در «آذر‪ ،‬شهدخت‪ ،‬پرویز و دیگران» خبر‬ ‫داد‪ .‬آزاده اسماعیل خانی در خصوص‬ ‫بازی در فیلم سینمایی«آذر‪،‬شهدخت‪،‬پرویز‬

‫آن انجام نشده قرار است نقش جوانی‬ ‫مادرم(شهدخت) را بازی کنم‪.‬‬ ‫این بازیگر جوان ادامه داد‪ :‬سخت‌ترین‬ ‫قسمت بازیگری در «آذر‪،‬شهدخت‪،‬پرویز و‬ ‫دیگران» مربوط به ایفای نقش همزمان پری‬ ‫و شهدخت در برخی پالن‌ها است که هنوز‬ ‫فیلمبرداری نشده‪ ،‬البته در این کار مقابل‬ ‫مادرم بازی نخواهم کردا اما ایفای دو نقش‬ ‫بسیار سخت است‪.‬‬ ‫وی همچنین در خصوص تجربه کار با‬ ‫افخمی گفت‪ :‬من برای اولین بار با بهروز‬ ‫افخمی کار می‌کنم و باید بگویم که تجربه‬ ‫هماکری با ایشان عالی است‪ ،‬البته اوایل کار‬ ‫استرس زیادی داشتم چرا که اقای افخمی‬

‫تجربه و مهارت زیادی در سینما دارند و از‬ ‫سوی دیگر به دلیل فرزند جمشید اسماعیل‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

107


‫‪106‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫هنری‬ ‫تیپ عجیب نیوشا ضیغمی با‬ ‫لباس پردار در افتتاحیه کلینیک‬ ‫زیبایی‌اش!‬ ‫در این مراسم که در خیابان پاسداران تهران‬ ‫برگزار شد‪ ،‬چهره های هنری و رسانه ای‬ ‫حضور داشتند که از میان آن ها می توان‬ ‫به محمدرضا شریفی نیا‪ ،‬سید علی ضیاء‪،‬‬ ‫آنا نعمتی‪ ،‬بهنوش بختیاری‪ ،‬رضا رویگری‪،‬‬

‫دانیال عبادی‪ ،‬کمند امیرسلیمانی و‪ ...‬اشاره‬ ‫کرد‪.‬‬

‫خاطره تلخ «مهناز افشار» از خبر‬ ‫ازدواجش!‬ ‫مهناز افشار یکی از سوپر استار های سینمای‬ ‫ایران‪ .‬بعد از استقبال باال از فیلم آتش بس‬

‫شایعه ازدواج او با محمدرضا گلزار بر سر‬ ‫زبان ها افتاد‪ .‬او میگوید این خبر تلخ ترین‬ ‫خبر عمرش بوده است‪.‬‬ ‫مهناز افشار در حالی وارد ‪ 35‬سالگی می‬ ‫شود که هنوز تصمیمی برای ازدواج ندارد‪.‬‬ ‫او سال ‪ 1377‬با بازی در فیلم <>وارد‬ ‫سینماشد اما ‪ 2‬سال بعد‪،‬فیلم<>او را به‬ ‫شهرت رساند و بعد از آن تا امروز یکی از‬ ‫ستاره های سینمای ایران بوده‪،‬هر چند در‬

‫مصاحبه هایش از عشقش به خانواده و‬ ‫تشکیل یک زندگی مشترک گفته است اما‬ ‫هنوز تصمیمی برای ازدواج ندارد البته چند‬ ‫سال قبل پس از فروش خیره کننده<>شایعه‬ ‫ازدواج او و محمدرضا گلزار سر زبان ها‬ ‫افتاد که به گفته خودش یکی از تلخ ترین‬ ‫خاطره های زندگی هنری و شخصی اش‬ ‫است‪ .‬او در این باره می گوید‪<:‬‬ ‫عصر به دیدنم آمد‪،‬در دستش مجله ای بود‬ ‫که آن را از من مخفی می کرد‪،‬به خوردن‬

‫چای دعوتش کردم‪ .‬نشست‪،‬شروع کرد‬ ‫آسمان و ریسمان را به هم بافتن تا اینکه‬ ‫مجله را به من نشان داد‪،‬روی مجله با تیتر‬ ‫بزرگ ماجرای قصد ازدواج من با یکی‬ ‫از سوپراستارهای سینمای ایران درج شده‬ ‫بود…شوکه شده بودم‪،‬باورم نمی شد‪،‬چند بار‬ ‫مطلب را از اول تا آخر خواندم و برای خودم‬ ‫تکرارش کردم خیلی ناراحت بودم که چگونه‬ ‫ممکن است برای کسب سود‪،‬چنین دروغ‬ ‫بزرگی را به عنوان خبر به مردم بدهند‪.‬‬ ‫در این مورد کار به شکایت و تشکیل پرونده‬ ‫برای صاحب امتیاز و مدیر مسئول نشریه‬ ‫کشید اما این کار او ضررمعنوی زیادی را‬ ‫برای من به همراه داشت و این حادثه را به‬ ‫یکی از خاطرات و حوادث تلخ زندگی ام‬ ‫تبدیل کرد‬

‫مهران احمدی با نقشی متفاوت‬ ‫در «تمشک»ایفای نقش می‌کندبا‬ ‫اضافه‌شدن مهران احمدی به‬ ‫بازیگران فیلم سینمایی «تمشک»‬ ‫به کارگردانی سامان سالور این‬

‫فیلم به زودی کلید‌می‌خورد‪- .‬‬

‫این دومین همکاری احمدی و سالور‬ ‫پس از فیلم سیزده ‪ 59‬به شمار می رود‪.‬‬ ‫احمدی قرار است در فیلم "تمشک" ایفاگر‬ ‫نقش متفاوتی باشد‪ .‬که البته پس از پایان‬ ‫فیلمبرداری درباره ویژگی‌های این نقش خبر‬ ‫و عکسهای بیشتری منتشر خواهد شد‪.‬‬ ‫پیش از این نیز حضور نیکی کریمی‪ ،‬مهدی‬ ‫پاکدل‪ ،‬تبسم هاشمی‪ ،‬سمیرا حسن پور‪ ،‬بیژن‬ ‫افشار‪ ،‬شعله مرادی و محمود نظرعلیان در‬ ‫فیلم "تمشک" قطعی شده بود‪.‬‬ ‫از عوامل قطعی پشت دوربین نیز می‬ ‫توان به‪:‬مدیر فیلمبرداری‪:‬محمود کالری‪،‬‬ ‫طراح صحنه و لباس‪:‬حمید نظیفی‪ ،‬طراح‬ ‫چهره پردازی‪:‬رسول سید عربی‪ ،‬مدیر‬ ‫صدابرداری‪:‬آرش برومند و برنامه‌ریز‪:‬مجید‬ ‫کرباسیان اشاره کرد‪.‬‬ ‫فیلمبرداری جدیدترین فیلم سامان سالور‬ ‫هفته آینده در شمال کشور آغاز خواهد شد‪.‬‬ ‫«تمشک» قرار‌است یک فیلم اجتماعی‬ ‫و متفاوت از سالور باشد‪.‬تهیه کنندگی‬ ‫«تمشک» برعهده ساسان سالور است‪.‬‬

‫ادامه در صفحه ‪108‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

105


‫‪104‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫‪ ۱۰‬نشانه اولیه‬ ‫آلزایمر‬

‫از دست دادن حافظه که موجب‬ ‫مختل شدن زندگی روزمره‬ ‫شود‪ ،‬می‌تواند نشانه آلزایمر یا‬ ‫نوعی دیگر از زوال عقل باشد‪.‬‬ ‫آلزایمر یک بیماری مغزی است‬ ‫که موجب زوال تدریجی حافظه‪،‬‬ ‫مهارت‌های فکر کردن و استدالل‬ ‫می‌شود‪ .‬در اینجا به ‪ ۱۰‬نشانه این‬ ‫بیماری اشاره کرده‌ایم‪ .‬هر فرد‬ ‫ممکن است یک یا چند مورد‬ ‫از این نشانه‌ها را با شدت‌های‬ ‫مختلف تجربه کند‪ .‬درصورت‬ ‫مشاهده هرکدام از آنها حتم ًا به‬ ‫پزشک مراجعه کنید‪.‬‬

‫کمک گرفتن برای انجام تنظیمات مایکروفر‬ ‫یا ضبط یک برنامه تلویزیونی‬

‫وسایلش کند‪.‬‬ ‫تغییر عادی مربوط به باال رفتن سن‪:‬‬ ‫نگذاشتن وسایل سر جای خود و گم کردن‬ ‫آنها‪.‬‬ ‫‪ .۸‬ضعف قضاوت‬ ‫افراد مبتال به آلزایمر ممکن است دچار تغییر‬ ‫در تصمیم‌گیری یا قضاوت شود‪ .‬بعنوان‬ ‫مثال‪ ،‬در برخورد با پول رویکرد همیشگی‬ ‫خود را از دست داده و ممکن است مقدار‬ ‫بیشتری به فروشنده بدهد‪ .‬همچنین به نظافت‬ ‫و آراستگی خود نیز توجه کمتری می‌کند‪.‬‬

‫تغییر عادی مربوط به باال رفتن سن‪:‬‬ ‫گم کردن روز هفته اما فهمیدن آن در بعد‪.‬‬

‫تغییر عادی مربوط به باال رفتن سن‪:‬‬ ‫گرفتن گاه‌گاه یک تصمیم بد‪.‬‬

‫‪ .۵‬مشکل در درک تصاویر بصری و روابط‬ ‫فضایی‬

‫‪ .۹‬دور شدن از کار یا فعالیت‌های اجتماعی‬

‫برای بعضی افراد مشکالت تصویری از‬ ‫نشانه‌های آلزایمر است‪ .‬آنها برای خواندن‪،‬‬

‫فرد مبتال به آلزایمر خود را از سرگرمی‌ها‪،‬‬ ‫فعالیت‌های اجتماعی‪ ،‬پروژه‌های کاری و‬

‫‪ .۴‬گم کردن زمان و مکان‬ ‫افراد مبتال به آلزایمر ممکن است تاریخ‬ ‫روز‪ ،‬فصل و گذر زمان را فراموش کنند‪.‬‬ ‫اگر اتفاقی فور ًا نیفتد ممکن است درک‬ ‫آن برایشان سخت باشد‪ .‬گاهی‌اوقات ممکن‬ ‫است فراموش کنند که کجا هستند یا چطور‬ ‫به آنجا آمده‌اند‪.‬‬

‫فراموش کردن‬

‫ناتوانی در مدیریت مالی ‬ ‫یک پرداخت ماهانه‬ ‫فراموش کردن‬ ‫گم کردن تاریخ یا فصل ‬ ‫تاریخ و به خاطر آوردن آن در بعد‬ ‫مشکل در مکالمه فراموش کردن هرازگاه‬ ‫کلمه‌ای که باید استفاده کند‬ ‫گم کردن وسایل گم کردن گاه و بیگاه‬ ‫وسایل‬ ‫اگر این عالئم را مشاهده کردید چه کنید‬ ‫اگر هر یک از این ‪ ۱۰‬نشانه اولیه آلزایمر را‬ ‫در خود یا کسی که می‌شناسید مشاهده کردید‪،‬‬ ‫به هیچ عنوان آن را نادیده نگیرید‪ .‬حتم ًا یک‬ ‫وقت از دکترتان بگیرید‪.‬‬ ‫با تشخیص زودهنگام می‌توانید‪:‬‬ ‫از درمان‌های موجود‪ ،‬بیشترین فایده را ببرید‬ ‫‪ -‬می‌توانید از درمان‌هایی که به بهبود‬‫بعضی عالئمتان کمک می‌کند استفاده کنید‬ ‫و کمکتان می‌کند به مدت طوالنی‌تری بتوانید‬ ‫استقاللتان را حفظ کنید‪.‬‬

‫‪ .۱‬از دست رفتن حافظه که موجب مختل‬ ‫شدن زندگی روزمره شود‪.‬‬ ‫یکی از متداول‌ترین نشانه‌های آلزایمر از دست‬ ‫رفتن حافظه است‪ ،‬مخصوص ًا فراموش کردن‬ ‫اطالعاتی که به تازگی یاد گرفته شده است‪.‬‬ ‫سایر نشانه‌های آن فراموش کردن تاریخ‌ها‬ ‫و اتفاقات مهم؛ بارها و بارها پرسیدن یک‬ ‫اطالعات مشخص؛ نیاز بیشتر به استفاده از‬ ‫کمک‌های حافظه (مثل یادداشت برداشتن و‬ ‫تجهیزات الکترونیکی) یا اعضای خانواده‪.‬‬ ‫تغییر عادی مربوط به باال رفتن سن‪:‬‬ ‫فراموش کردن نام‌ها یا قرارهای مالقات اما‬ ‫بعدتر به یادآوردن آنها‪.‬‬ ‫‪ .۲‬دشواری در برنامه‌ریزی یا حل مشکل‬ ‫بعضی افراد در توانایی خود برای شروع و‬ ‫دنبال کردن یک برنامه یا کار کردن با اعداد‬ ‫دچار مشکل می‌شوند‪ .‬آنها برای دنبال کردن‬ ‫یک دستورالعمل غذا یا بررسی قبض‌های‬ ‫ماهانه مشکل پیدا می‌کنند‪ .‬همچنین قدرت‬ ‫تمرکز کردن و انجام بعضی کارها برای زمانی‬ ‫طوالنی را از دست می‌دهند‪.‬‬ ‫تغییر عادی مربوط به باال رفتن سن‪:‬‬ ‫اشتباه پی‌درپی برای انجام حساب‌کتاب‌های‬ ‫ماهانه‬ ‫‪ .۳‬مشکل در انجام کارهای عادی در خانه‪،‬‬ ‫محل‌کار یا اوقات فراغت‬ ‫برای افراد مبتال به آلزایمر معمو ً‬ ‫ال اتمام‬ ‫کارهای روزانه دشوار است‪ .‬گاهی رانندگی‬ ‫کردن تا یک مسیر مشخص و البته آشنا یا‬ ‫به یاد آوردن قوانین بازی محبوبشان برایشان‬ ‫سخت می‌شود‪.‬‬ ‫تغییر عادی مربوط به باال رفتن سن‪:‬‬

‫حدس مسافت و تشخیص رنگ مشکل پیدا‬ ‫می‌کنند که در رانندگی آنها نیز اختالل ایجاد‬ ‫می‌کند‪.‬‬ ‫تغییر عادی مربوط به باال رفتن سن‪:‬‬ ‫تغییر بینایی مربوط به آب‌مروارید‪.‬‬ ‫‪ .۶‬مشکالت جدید با کلمات در صحبت‬ ‫کردن یا نوشتن‬ ‫افراد مبتال به آلزایمر برای دنبال کردن یا‬ ‫شرکت در یک گفتگو دچار مشکل می‌شوند‪.‬‬ ‫ممکن است در میان یک مکالمه ناگهان‬ ‫متوقف شوند و ندانند چطور باید حرفشان‬ ‫را ادامه دهند و به تکرار حرف‌های قبلشان‬ ‫می‌پردازند‪ .‬با کلمات کشمکش پیدا می‌کنند‬ ‫و برای پیدا کردن کلمه مناسب دچار مشکل‬ ‫می‌شوند‪.‬‬ ‫تغییر عادی مربوط به باال رفتن سن‪:‬‬ ‫مشکل در پیدا کردن یک کلمه‪.‬‬ ‫‪ .۷‬گم کردن جای وسایل‬ ‫فرد مبتال به آلزایمر ممکن است وسایل را‬ ‫در جاهایی غیرعادی بگذارد‪ .‬ممکن است‬ ‫وسایلش را گم کند و قادر به پیدا کردن‬ ‫دوباره آنها نباشد‪ .‬گاهی‌اوقات‪ ،‬ممکن است‬ ‫حتی دیگران را متهم به برداشتن یا دزدیدن‬

‫ورزش دور نگه می‌دارد‪ .‬دیگر نمی‌تواند تیم‬ ‫محبوب خود را دنبال کرده یا به خاطر بیاورد‬ ‫ی موردعالقه‌اش را چطور انجام‬ ‫که سرگرم ‌‬ ‫می‌داده است‪ .‬همچنین ممکن است بخاطر‬ ‫تغییراتی که دچار آن شده است‪ ،‬از اجتماع‬ ‫دوری کند‪.‬‬ ‫تغییر عادی مربوط به باال رفتن سن‪:‬‬ ‫احساس خستگی از کار‪ ،‬خانواده و تعهدات‬ ‫اجتماعی‪.‬‬ ‫‪ .۱۰‬تغییر روحیات و شخصیت‬ ‫روحیه و شخصیت افراد مبتال به آلزایمر نیز‬ ‫تغییر می‌کند‪ .‬ممکن است سردرگم‪ ،‬شکاک‪،‬‬ ‫افسرده‪ ،‬بیمناک یا مضطرب شوند‪ .‬خیلی‬ ‫زود در خانه‪ ،‬محل‌کار و پیش دوستان خود‬ ‫ناراحت می‌شوند‪.‬‬ ‫تغییر عادی مربوط به باال رفتن سن‪:‬‬ ‫ایجاد روش‌های جدید برای انجام بعضی‬ ‫کارها در آنها و ناراحت شدن در صورت‬ ‫برهم خوردن یک برنامه‪.‬‬ ‫زوال عقل ناشی از باال رفتن سن و سایر‬ ‫تغییرات آن در مقایسه با آلزایمر‬ ‫نشانه‌های آلزایمر تغییرات عادی مربوط به‬ ‫باال رفتن سن‬ ‫تصمیم‌گیری و قضاوت ضعیف ‬ ‫گرفتن هرازگاهی یک تصمیم نادرست‬

‫زمان بیشتری برای برنامه‌ریزی برای آینده‬ ‫خواهید داشت ‪ --‬تشخیص آلزایمر به شما‬ ‫این امکان را می‌دهد که در تصمیمات مربوط‬ ‫به مراقبت‪ ،‬انتقال‪ ،‬انتخاب‌های زندگی و‬ ‫موضوعات مالی و قانونی‌تان شرکت داشته‬ ‫باشید‪.‬‬ ‫به خودتان و عزیزانتان کمک کنید ‪--‬‬ ‫خدمات مختلفی برای مراقبت و پشتیبانی از‬ ‫شما وجود دارد که به شما و عزیزانتان کمک‬ ‫می‌کند با بیماری آلزایمر زندگی تاحد امکان‬ ‫با کیفیت داشته باشید‪.‬‬ ‫وقتی با پزشکتان مالقات می‌کنید‬ ‫دکترتان سالمت عمومی شما را بررسی کرده‬ ‫و هرگونه مشکل جدی دیگر را که می‌تواند‬ ‫بر عملکرد مغزتان اثر داشته باشد تشخیص‬ ‫می‌دهد‪ .‬او ممکن است شما را به یکی از‬ ‫متخصصین زیر ارجاع دهد‪:‬‬ ‫• متخصص اعصاب ‪ --‬متخصص در‬ ‫بیماری‌های مغز و سیستم عصبی بدن‬ ‫• متخصص روان‌پزشک ‪ --‬متخصص‬ ‫در اختالالتی که روحیه یا عملکرد مغز را‬ ‫تحت‌تاثیر قرار می‌دهند‬ ‫• متخصص روانشناس ‪ --‬متخصص در‬ ‫آزمایش حافظه و سایر عملکردهای ذهنی‬ ‫• متخصص امراض پیری ‪ --‬متخصص در‬ ‫مراقبت از افراد سالخورده و مبتال به بیماری‬ ‫آلزایمر‬


‫‪103‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫یاد بگیرید‬ ‫عذرخواهی کنید‬ ‫نه بهانه تراشی‬ ‫هیچ راهی نتیجه بخش تر از‬ ‫عذرخواهی نیست" بنجامین‬ ‫فرانکلین‬

‫تمامی ما در زندگی خطاهایی مرتکب شده ایم‪،‬‬ ‫ولی آیا خود شما وقتی برای اشتباهاتان مورد‬ ‫مواخذه قرار می گیرید‪ ،‬آن را می پذیرید؟ معمو ً‬ ‫ال‬ ‫این طور نیست! البته این مسئله چیز جدیدی‬ ‫نیست‪ ،‬چرا که با یادآوری داستان "آدم و حوا"‬ ‫اولین بهانه تراشی را در تاریخ بشر می یابید‪ ،‬وقتی‬ ‫خداوند به آدم دستور می دهد که اگر از آن درخت‬ ‫سیبی بخورد نافرمانی کرده است‪ ،‬و آدم سیب را‬ ‫می خورد و زمانی که خداوند از او می پرسد که‬ ‫چرا از آن درخت سیب را خورده است‪ ،‬آدم می‬ ‫گوید‪" :‬آن زنی که شما فرستاید به من سیب را داد‬ ‫و گفت بخور!" و بعد خداوند از حوا می پرسد‬ ‫که تو چرا سیب را خوردی‪ ،‬او پاسخ می دهد‪:‬‬ ‫"ابلیس مرا وادار کرد تا سیب را بخورم!"‬ ‫در واقع بهانه تراشی فرار از مسئولیت است‪ ،‬این‬ ‫در حالیست که اندیشه و مسئولیت پذیری‪ ،‬عامل‬ ‫متمایز کننده ی انسان و حیوان است‪ .‬انسان به‬ ‫عنوان اشرف مخلوقات‪ ،‬باید در برابر اعمال خود‬ ‫مسئولیت پذیر باشد‪ .‬اگر برای موفقیت ها به خود‬

‫افتخار می کنیم‪ ،‬در مقابل‪ ،‬قصورات خود را نیز‬ ‫باید بپذیریم‪ .‬اگر سر خود را مثل کبک در برف‬ ‫فرو کنیم‪ ،‬عواقب اشتباهات ما بیشتر خواهد شد‪.‬‬ ‫همانطور که شکسپیر می گوید‪:‬‬ ‫" الزم است برای قصورات خود عذرخوهی کنید‪،‬‬ ‫چرا که با پنهان کردن خطاهای خود‪ ،‬تنها خود را‬ ‫بی اعتبار خواهید کرد"‬ ‫بهانه تراشی‪ ،‬در نهایت منجر به عدم موفقیت و‬ ‫یک نوع عادت در زندگی می شود‪ ،‬و به مرور‬ ‫زمان ملکه ی ذهن می شود‪ .‬بطور مثال‪ ،‬فروشنده‬ ‫ای که جنس خود گران می کند و یا کم فروشی‬ ‫می کند‪ ،‬وقتی با شکایت مشتریان روبرو شود‪ ،‬با‬ ‫آوردن بهانه اینکه بازار کار خراب است‪ ،‬تنها می‬ ‫خواهد بر عیب خود الپوشی کند‪ ،‬در حالیکه اگر‬ ‫واقعیت را بگوید که هزینه تولید جنس با درآمد‬ ‫آن تناسب ندارد و به ضرر اوست‪ ،‬شاید قابل‬ ‫قبول تر باشد و مشتریان با صداقت او و پذیرش‬ ‫دلیل منطقی‪ ،‬دوباره از وی خرید کنند‪ .‬با قبول‬ ‫تقصیرات و گناهانمان‪ ،‬می توانیم اعمال خود را‬ ‫بررسی کنیم و ایرادهای زندگیمان را تشخیص‬ ‫دهیم و در ادامه به تکامل فکری دست یابیم‪.‬‬ ‫با بهانه تراشی ها در قصوراتمان‪ ،‬خیلی فرصتهایی‬ ‫را در زندگی مثل‪ ،‬افزایش عزت نفس‪ ،‬افتخارات‬ ‫و اعتماد به نفس را از دست می دهیم‪ .‬مسئولیت‬ ‫پذیری‪ ،‬قدرت و شایستگی ما را پرورش می دهد‪.‬‬ ‫با انجام تعهداتمان نسبت به اطرافیان‪ ،‬اعتماد‬ ‫خود را نزد آنها افزایش می دهیم و در نتیجه‪،‬‬ ‫رابطه ای مفید و دوطرفه بین خودتان و آنها ایجاد‬ ‫می کنید و با افزایش همکاری ها در اجتماع به‬ ‫درجات عالی نیل پیدا کنید‪.‬‬ ‫راهکارهایی برای عذرخواهی و عدم بهانه تراشی‬

‫‪ -1‬بپذیرید که در زندگی شکستها و موفقیت ها‬ ‫بستگی به خود شما دارد‪ .‬انتخاب و روش زندگی‬ ‫شما است که نتایج زندگی را نمایان می سازد‪ .‬یاد‬

‫بگیرید از همین امروز قبول مسئولیت کنید و به‬ ‫دنبال بهانه ای برای شانه خالی کردن از آن نباشید‪.‬‬ ‫همانطور که وینستن چرچیل میگوید‪" :‬مسئولیت‬ ‫پذیری بهای بزرگواریست"‬ ‫‪ -2‬اشتباهات خود را توجیه نکنید‪ .‬خیلی از ما از‬ ‫بیان واژه ی "معذرت خواهی" خجالت می کشیم‪،‬‬ ‫در مقابل سعی می کنیم بجای پذیرش آن‪ ،‬تنها‬ ‫دیگران را به اجبار توجیه کنیم‪ ( ،‬عذر بدتر از‬ ‫گناه آوردن!)‪ ،‬همچنین در چنین موقعیتهایی بر‬ ‫اعصاب خود مسلط باشید‪ ،‬چرا که عصبانیت‪،‬‬ ‫مسلما دیگران‬ ‫ضعف شما را نشان می دهد‪ ،‬و‬ ‫ً‬ ‫می گویند‪" :‬اگر واقع ًا بی گناه هستید چرا عصبانی‬ ‫می شوید"‬ ‫‪ -3‬به تدریج و به دفعات‪ ،‬عملکرد و پیشرفت‬ ‫خود را بسنجید‪ .‬نتیجه مسئولیت پذیری خود را‬ ‫هر بار در ذهن خود مرور کنید و مزایای آن را در‬ ‫مقابل روش قبلی خود که همان بهانه تراشی بوده‪،‬‬ ‫مقایسه کنید‪.‬‬ ‫‪ -4‬مهم ترین گام این است که عذرخواهی کنید‬ ‫و از آن درس عبرت بگیرید تا دیگر اشتباه خود‬ ‫را تکرار نکنید‪.‬‬ ‫‪ -5‬بذرهای موفقیت را به ترتیب زیر در مزرعه‬ ‫زندگی خود بکارید‪:‬‬ ‫گام اول‪ :‬صبوری‪ ،‬خوشبینی‪ ،‬مقاومت‪،‬‬ ‫گام دوم‪ :‬نابودی بهانه تراشی‪ ،‬انتقاد و عیب‬ ‫جویی‬ ‫گام سوم‪ :‬مسئولیت پذیری‪ ،‬معتمد بودن‪ ،‬مصمم‬ ‫بودن‬ ‫گام چهارم‪ :‬در موقعیت های حساس زندگی‪،‬‬ ‫انعطاف پذیرباشید‪ ،‬همواره لبخند بر لب و با‬ ‫اطمینان و قوت قلب پیش بروید‪.‬‬


‫‪102‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫تفاوت های بسیار با یکدیگر دارند‪ ،‬مرد‬ ‫در دو جهان متفاوت زندگی می کند اما زن‬ ‫دوست دارد جایگاهش محکم باشد‪ ،‬مرد‬ ‫دوست دارد محتاتانه قدم بردارد‪ ،‬اما زن‬ ‫چیزی برای از دست دادن ندارد‪ .‬این دو‬ ‫بیست سال است که با هم زندگی می کنند‬ ‫اما بچه ندارند‪.‬‬ ‫کتاب «زن خاموش» تابستان امسال‬ ‫جزء پرفروش ترین کتاب ها بوده است و‬ ‫نویسنده آن قبل از انتشار این کتاب از دنیا‬ ‫رفت‪.‬‬ ‫مراحل تولید این فیلم تازه آغاز شده است‬ ‫و هنوز فیلمنامه نویس و کارگردان آن‬ ‫مشخص نشده است‪.‬‬ ‫«زن خاموش» درباره ازدواجی است که‬ ‫به سمت انحالل و فروپاشی پیش می رود‪،‬‬ ‫به سمت فاجعه و قول و قرارهایی که نگه‬ ‫داشته نمی شود‪.‬‬ ‫از جدیدترین کارهای "کیدمن" میتوان به‬ ‫«مرد راه آهن» اشاره کرد‪ ،‬که قرار است در‬ ‫شب سال نو به نمایش درآید‪ .‬همچنین فیلم‬ ‫«گریس از موناکو» نیز که برای اکران‬ ‫‪ 2014‬آماده می شود‪" .‬کیدمن" به تازگی‬ ‫نیز نقش "گرتورود بل" را در فیلم «ملکه‬ ‫صحرا» به کارگردانی "وارنر هرزوگ"‬ ‫پذیرفته است‪.‬‬

‫نکته بسیار تاسف برانگیز خانواده‬ ‫کارداشیان‬ ‫این خانواده بزرگ شاهد هفت طالق و سه‬ ‫جدایی در خانواده شان هستند‪.‬‬ ‫خاندان بزرگ کارداشیان که امروزه شهرت‬ ‫زیادی از طریق برنامه تلویزیونی خود کسب‬ ‫کرده اند‪ ،‬ولی با وضعیت زندگی متزلزل‬ ‫خود روز به روز محبوبیت شان کم می شود‪.‬‬ ‫تنها یک ازدواج از میان ‪ 11‬ازدواج این‬ ‫خانواده است که به طالق و جدایی ختم‬ ‫نشده و آن هم ازدواج آخر پدر کارداشیان‬ ‫ها‪ ،‬رابرت کارداشیان فقید بوده است‪.‬‬ ‫اخیرا با اعالم آنکه کریس (مادر کیم‬ ‫کارداشیان) بعد از ‪ 22‬سال زندگی مشترک‬ ‫قصد طالق گرفتن از همسرش بروس جنر را‬

‫دارد‪ ،‬این خانواده بزرگ شاهد هفت طالق‬ ‫و سه جدایی در خانواده شان هستند‪.‬‬ ‫ازدواج کریس و بروس جنر‪-‬آنها زندگی‬ ‫مشترک خود را با چهار فرزند کریس و‬ ‫همچنین فرزندان بروس شروع کردند‪.‬‬ ‫تنها کسی که ازدواج او به جدایی نرسید‪،‬‬ ‫ازدواج رابرت کارداشیان فقید با همسرش‬ ‫الن پیرسون بود که رابرت تنها هشت هفته‬ ‫بعد از ازدواج بر اثر سرطان فوت کرد‪.‬‬

‫در حال حاضر رابطه کیم کارداشیان و‬ ‫کانیه وست و دیگری خواهرش کورتنی‬ ‫کارداشیان و اسکات دیسیک است که تا‬ ‫کنون موفق بوده است‪.‬‬ ‫کیم در ‪ 19‬سالگی با یک تهیه کننده‬ ‫موسیقی به نام دامون توماس ازدواج و بعد‬ ‫از سه سال جدا شد‪ ،‬در ازدواج بعدی او‬ ‫پس از گذشت ‪ 72‬روز از شوهرش کریس‬ ‫هامفریس طالق گرفت‪.‬‬ ‫کول خواهر دیگر کارداشیان در سال‬

‫‪ 2011‬با بازیکن ‪ NBA‬ازدواج کرد و‬ ‫امسال طالق گرفتند‪.‬‬ ‫کیم نیز با طالق اصال بیگانه نیست چرا‬ ‫که مادرش کریس و پدرش رابرت وقتی او‬ ‫دختر کوچکی بود پس از ‪ 13‬سال زندگی‬ ‫مشترک از هم طالق گرفتند‪ .‬رابرت درست‬ ‫یک ماه بعد از طالق برای بار دوم ازدواج‬ ‫کرد و همزمان کریس نیز با بروس جنر‬ ‫ازدواج کرد‪.‬‬


‫‪101‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫عکسی از آنجلینا جولی در حالی که سرش را بر شانه های لویی زامپرینی گذاشته بود‬ ‫منتشر شد‪.‬لویی زامپرینی ورزشکار شرکت کننده در المپیک و قهرمان جنگ دوم است‪.‬‬ ‫داستان فیلم درباره لویی زامپرینی ورزشکار شرکت کننده در المپیک و قهرمان جنگ‬ ‫است که در جنگ جهانی دوم از یک سانحه هوایی جان سالم به در برد و ‪ ۴۷‬روز را روی‬ ‫یک َک َلک گذراند‪ .‬در نهایت ژاپنی ها او را به دام انداختند و به یک اردوگاه زندانیان‬ ‫جنگی فرستادند‪.‬‬ ‫«ناشکسته» در سیدنی‪ ،‬لوکیشنهایی در نیو ساوت ولز و استودیو ویلیج ردشو و گولد‬ ‫کوست فیلمبرداری میشود‪ .‬فیلمبرداری ‪ ۲۱‬اکتبر آغاز شد‪.‬جک اوکانل در فیلم نقش‬ ‫زامپرینی را بازی میکند‪ .‬گارت هدلوند‪ ،‬دونال گلیسن‪ ،‬فین ویتراک و الکس راسل دیگر‬ ‫بازیگران «ناشکسته» هستند‪ .‬جولی این پروژه را با همکاری متیو بائر و اروین استاف‬ ‫تهیه میکند‪«.‬نشکسته» قرار است کریسمس ‪ ۲۰۱۴‬در آمریکا اکران شود‪ .‬این فیلم پس‬ ‫از «در سرزمین خون و عسل» در ‪ ۲۰۱۰‬دومین تجربه کارگردانی جولی است‪.‬‬

‫دست ساز سنتی درحال بازی هستند‪.‬‬ ‫بیانسه ستاره پر طرفدار هالیوودی چندی پیش اعالم کرد مهمترین چیزی که درد زایمان‬ ‫را برایش آسان ساخته بود ارتباط ویژه قلبی او با دخترش در هنگام بارداری بوده است‪ .‬او‬ ‫میگوید میدانم شاید کامال احمقانه به نظر برسد اما من تمام مدت با او صحبت میکردم‪.‬‬ ‫و همین وابستگی به من روحیه داد تا درد زایمان را به راحتی تحمل کنم‪.‬‬ ‫وی اضافه میکند این ارتباط قلبی بعد از به دنیا آمدن فرزندش بسیار بیشتر شده و به همین‬ ‫دلیل او ترجیح میدهد بیشتر کنار دخترش باشد و با او بازی کند‪ .‬وی تصاویر زیادی از‬ ‫لحظات بازی کردن با دخترش با هواداران به اشتراک میگذارد‪ .‬او میگوید وظیفه مادری‬ ‫برایش از هر چیزی در دنیا مهمتر است‪.‬‬

‫او همچنان در حال برگزاری اجراهای زنده در شهرهای مختلف دنیاست ‪ ،‬بیانسه یکی از‬ ‫ثروتمندترین زنان سیاه پوست دنیاست‪ .‬نام او و همسرش " جی زی" به عنوان ثروتمند‬ ‫ترین زوج هالیوودی در صدر فهرست زوجهای ثروتمند هالیوود قرار دارد‪.‬‬

‫آنجلینا جولی در کنار لویی زامپرینی!‬

‫نـیکول کیـدمن «زن خامـوش» شد‬ ‫به نقل از کامینگ سون‪" ،‬نیکول کیدمن" قرار است تهیه کنندگی و بازیگری فیلم‬ ‫جدیدی با عنوان «زن خاموش» را در دست گیرد‪ .‬این فیلم که تریلری روانشناسانه‬ ‫است‪ ،‬برگرفته از کتابی است که در ‪ 25‬جون توسط نویسنده ای به نام "آ‪.‬اس‪.‬آ‪.‬‬ ‫هریسون" منتشر شده است‪.‬‬ ‫در قسمتی از این کتاب آمده است‪ :‬جودی و تاد در بدترین‬ ‫دوره ازدواج خود هستند‪ .‬زندگی مرفه آنها در محل مسکونی‬ ‫زیبا در اسکله ای در شیکاگو در خطر بزرگ است‪ .‬جایی که زن (قاتل) و‬ ‫مرد (قربانی) به سرعت به سمت رخدادهای اصلی پیش می روند‪ .‬زن و شوهری که‬


‫‪100‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫گریه کردن سلنا گومز بخاطر‬ ‫جاستین بیبر‬ ‫به نظر میرسد سلنا گومز خواننده مشهور‬ ‫‪ ۲۱‬ساله هالیوودی هنوز هم عشق قدیمی‬ ‫خود را فراموش نکرده است‪ .‬هفته گذشته‬ ‫هنگامیکه سلنا گومز در شهر بروکلین ترانه‬ ‫معروف خود ” تو را همانند یک ترانه‬

‫عاشقانه دوست دارم” را اجرا میکرد روی‬ ‫صحنه به گریه افتاد که این اتفاق باعث‬ ‫شد شایعاتی مبنی بر اینکه او هنوز هم به‬ ‫” جاستین بیبر” عشق دوران نوجوانی اش‬ ‫فکر میکند قوت گیرد‪.‬‬ ‫سلنا گومز و جاستین مدت دو سال با‬ ‫عنوان کوچکترین زوج عاشق هالیوود در‬ ‫هر مراسمی کنار هم دیده میشدند و رفتار‬ ‫عاشقانه آنها هرگز از دید خبرنگاران و‬

‫عکاسان دور نمانده بود‪ .‬اما از سال گذشته‬ ‫میالدی این رابطه به سردی گرایید و بعد از‬ ‫قهر و آشتی های فراوان قطع شد‪.‬‬ ‫اگرچه خود او هرگز رابطه میان اشکها و‬ ‫یادآوری خاطرات عشق قدیمی اش را تایید‬ ‫نکرده و علت آن را هیجان ناشی از حضور‬ ‫مشتاقانه طرفدارانش اعالم کرده است اما‬ ‫اکثر رسانه ها معتقدند یادآوری خاطرات‬ ‫شیرین دوران عشق آتشین با جاستین بیبر‬

‫هشدارهای معشوق کیم‬ ‫کارداشیان در مورد جراحی‬ ‫زیبایی‬ ‫کیم کارداشیان ستاره معروف ‪ 32‬ساله‬ ‫هالیوودی در حالی شکار عکاسان شد که‬ ‫هنگام رانندگی درحال صحبت با موبایل‬ ‫بود‪ .‬او درحالی قانون شکنی میکرد که با‬ ‫مرسدس بنز معروفش قصد داشت به دیدن‬ ‫معشوقش " کانیه وست " رپر سیاهپوستی‬

‫داستان شد او را مجبور کرد جراحی را‬ ‫کنسل کرده و به صورت کامال جدی هشدار‬ ‫داد که او اجازه عملهای جراحی زیبایی‬ ‫دیگری ندارد‪.‬‬ ‫این منبع نزدیک می افزاید یکی از شروط‬ ‫کانیه وست برای ادامه این رابطه عاشقانه‬ ‫ممنوعیت هرگونه عمل جراحی زیبایی برای‬ ‫کیم کارداشیان است‪.‬‬ ‫مادر کانیه وست در سن ‪ 58‬سالگی در‬ ‫سال ‪ 2007‬در اثر عوارض ناشی از اعمال‬ ‫جراحی زیبایی لیپوساکشن و کاهش سایز‬ ‫سینه درگذشت‪.‬‬

‫‪ ۱۹‬ساله علت اصلی این صحنه های‬ ‫احساسی هنگام اجرای زنده سلنا گومز بوده‬ ‫است‪.‬‬ ‫سلنا گومز اخیرا از عالقه اش به ” درک”‬ ‫رپر معروف سیاه پوست هالیوودی صحبت‬ ‫میکند و میگوید بسیار مشتاق است رابطه‬ ‫ای عمیق با این خواننده داشته باشد البته‬ ‫بسیاری از نزدیکان او به خاطر اختالف‬ ‫سنی زیاد میان این دو او را از آغاز این‬ ‫رابطه بر حذر داشته اند‪.‬‬ ‫‪v‬‬ ‫که پدر فرزندش است برود‪.‬‬ ‫یک منبع موثق نزدیک به این زوج‬ ‫میگوید ‪ :‬کانیه وست هرگونه عمل جراحی‬ ‫زیبایی را برای کیم کارداشیان ممنوع کرده‬ ‫است ‪ .‬رسانه ها عقیده دارند علت این کار‬ ‫ترس کانیه وست از عوارض این عملهاست‪.‬‬ ‫او مادرش را زیر تیغ جراحان زیبایی از‬ ‫دست داده است و قصد ندارد شخص‬ ‫دیگری از عزیزانش در این راه از دست‬ ‫بروند‪.‬‬ ‫طبق خبرها کیم کارداشیان بعد از تولد‬ ‫دخترش قصد داشت طی عمل لیپوساکشن‬ ‫به کاهش وزن برسد و حتی وقت این عمل‬ ‫هم تعیین شد اما زمانیکه کانیه وست متوجه‬

‫لحظات شاد و خصوصی بیانسه و‬ ‫دخترش‬ ‫بیانسه خواننده معروف و مشهور ‪ 31‬ساله‬ ‫هالیوودی به دلیل به اشتراک گذاشتن‬ ‫لحظات خصوصی زندگی اش با هواداران‬ ‫شهرت فراوانی دارد‪ .‬بیانسه اخیرا تصاویر‬ ‫بسیاری از لحظات بازی کردن با دختر‬ ‫دو ساله اش " بلو ایوی" برای هوادارانش‬ ‫در دنیای مجازی قرار داده است‪ .‬در‬ ‫تصویر منتشر شده جدید توسط این ستاره‬ ‫هالیوودی او و دخترش در یک گهواره‬


‫‪99‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫مرد تازه زندگی مایلی سایروس‬

‫هتل و خالصه سنگ تمام گذاشت و در‬ ‫ضمن انگشتری ازدواج خود را هم در آورد‬ ‫تا احساس گناه نکند!‬ ‫تعجب نکنید در این فضای هنری‬ ‫هالیوودی انتظاری جز این نمیرود‪.‬‬

‫آدم لوین در آستانه ازدواج‬

‫آدم لوین خواننده گروه ‪ 5 Maroons‬و‬

‫داور شوی ‪ Voice‬اینروزها بدجوری عاشق‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫ادم از روزی که مدل ویکتوریا سیکرت‪:‬‬ ‫بهاتی پرینسلو ‪ 24‬ساله ساله را دیدار کرد‬ ‫طاقت از دست داد‪ ،‬بالفاصله او را نامزد‬ ‫کرد و اینک آماده میشود تا با او وصلت‬ ‫کند‪.‬‬ ‫ادم پیشاپیش ‪ 200‬مهمان دعوت کرده‬ ‫و بهاتی نیز خانواده اش را از نامی بیا فرا‬ ‫خوانده است‪.‬‬

‫سیل دیدگاههای موافق و مخالف به‬ ‫سوی مایلی سیروس سرازیر است گروهی‬ ‫از جمله خواننده معروف ‪ 46‬ساله سینید‬ ‫اوکانربروی سایت مایلی را متهم کرد جامعه‬ ‫موزیک را به سوی بدکاره گی می برد و‬ ‫گروهی چون جستین تیمبرلیک و بریتنی‬ ‫اسپیرز او را تائید و حمایت کردند‪.‬‬ ‫از سویی مایلی با تئوونر ‪ 26‬ساله عکاس‬ ‫معروف رابطه نزدیکی برقرار کرده که هنوز‬ ‫جدی گرفته نشده است‪.‬‬

‫البته او آرایش صورت و الک قرمز را‬ ‫فراموش نکرده بود و گردنبندی طال نیز به‬ ‫گردن داشت‪.‬‬ ‫ریحانا در حال حاضر در تور دور دنیاست‬ ‫و بعد از کنسرت هایی در آفریقای جنوبی‬ ‫به خاورمیانه آمده است‪.‬‬ ‫البته طرفداران او در ژوهانسبورگ زیاد‬ ‫از او راضی نبودند و شکایت داشتند که‬ ‫اجرای ضعیف و پلی بک آهنگ هایش‬ ‫در کنسرت ارزش قیمت باالی بلیت ها را‬ ‫نداشت‪.‬‬

‫عکس های جدید و جالب ریحانا‬ ‫با تیپی باحجاب‬ ‫این خواننده ‪ ۲۵‬ساله به آئین بانوان محلی‬ ‫در پوشاندن کل بدن – بجز چشم ها و‬ ‫دست ها – به دالیل مذهبی احترام گذاشت‬ ‫و با لباس سر همی مشکی جلوی مسجد‬ ‫بزرگ شیخ زاید عکس انداخت‪.‬‬ ‫ادامه در صفحه بعد‪...‬‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪98‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫سرانجام عشق آتشین جنیفر لوپز‬ ‫و کاسپر اسمارت به پایان رسید!‬ ‫سرانجام شعله های عشق آتشین جنیفر لوپز‬ ‫و دوست پسر جوانش "کاسپر اسمارت"‬ ‫فروکش کرد و به پایان رسید‪.‬‬ ‫خبر می رسد "جنیفر لوپز" ستاره ‪ 44‬ساله‬ ‫مشهور هالیوودی به رابطه عاشقانه دو‬ ‫ساله اش با دوست پسر جوانش " کاسپر‬ ‫اسمارت" ‪ 24‬ساله پایان داد‪ .‬شنیده میشود‬ ‫این زوج بعد از ماهها بحث و مرافعه‬ ‫فراوان از هم جدا شده اند‪ .‬به گفته رسانه‬ ‫ها این ستاره موسیقی هالیوود به نقطه پایان‬ ‫رسیده و در اقدامی شوک برانگیز " کاسپر‬ ‫اسمارت" را از خانه بیرون کرد‪.‬‬ ‫سابقا جنیفر لوپز گفته بود وقتی از همسرش‬ ‫مارک آنتونی جدا شد به شدت دچار‬ ‫افسردگی شده و اعتماد به نفسش را از‬ ‫دست داده بود و "کاسپر اسمارت " بهترین‬ ‫گزینه برای رفع این افسردگی بود‪.‬‬ ‫جنیفر لوپز که این روزها بسیار پر مشغله‬ ‫به نظر می رسد امیدوار است بتواند به آن‬ ‫آرامشی که می خواهد دست پیدا کند‪.‬‬

‫اماندا از اندرو درباره جستین‬ ‫پرسید!‬ ‫رابطه عاشقانه اماندا سیفراید با جستین‬ ‫النگ‪ ،‬اینروزها خیلی داغ شده و لحظه ای‬

‫از هم جدا نمی شوند‪.‬‬ ‫اماندا قبل از پیوستن به جستین‪ ،‬به سراغ‬ ‫دوست دختر سابق او اندرو باریمور رفت‬ ‫ووقتی به همه خصوصیات اخالقی او پی‬ ‫برد‪ ،‬با خیال راحت رابطه خود را ادامه‬ ‫داد‪.‬‬ ‫دراین میان دوستان نزدیک جستین عقیده‬ ‫دارند اماندا اهل عشق و عاشقی طوالنی و‬ ‫ازدواج نیست وخیلی زود جستین را پشت‬ ‫سر می گذارد‪.‬‬

‫اوئن ویلسون پا در جای پای‬ ‫سایمون!‬

‫شایع است اوئن ویلسون بازیگر معروف‬ ‫سینما‪ ،‬اینروزها برای دومین بار پدر میشود‪،‬‬ ‫ولی مادر فرزندش‪ ،‬مربی خصوصی اوست‪،‬‬ ‫که هنوز شوهر دارد!‬ ‫اوئن قبال از دوست دخترخود جید دوئل‬ ‫صاحب پسری شده که اینک ‪ 2‬ساله است‬ ‫و وقتی فهمید کارولین لیندکوئیست مربی‬ ‫ورزش اش ‪5‬ماهه حامله است شوکه شد و‬ ‫چون کارولین هنوز شوهر دارد‪ ،‬خودبخود‬ ‫همان ماجرای سایمون کاول تکرار شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫اوئن احتماال با کارولین ازدواج می کند‪.‬‬

‫روابط مادر کیم کارداشیان با‬ ‫نامزد سابق بریتنی‬ ‫کریس مادر کیم کارداشیان عاشق جیسن‬ ‫تراویک نامزد سابق بریتنی اسپیرز شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫کریس کارداشیان هنوز شوهر دارد و ظاهرا‬ ‫می گوید او را دوست دارد‪ ،‬ولی در طی‬ ‫هفته گذشته‪ ،‬او با جیسن تراویک همه جا‬ ‫رفت‪ ،‬از کالب ‪ ،‬بار خصوصی‪ ،‬خرید‪،‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

97


‫‪96‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫سر تكون داد و گفت ‪:‬‬ ‫ نشد زودتر از اين بيام ديدنت ‪.‬‬‫ خوب حتما كاراي مهم تر داشتي ‪ .‬ديگه وقت‬‫نداري به دوستت سر بزني ‪.‬‬ ‫لحنم تند بود ‪ .‬انگار ميخواستم همه ي ناراحتي‬ ‫و عصبانيتم و سرش خالي كنم ‪ .‬يه لنگه ابروش و‬ ‫باال انداخت و گفت ‪:‬‬ ‫ تيكه ميندازي ؟ من كه حالت و ميپرسيدم ‪.‬‬‫ ممنون كه دو سه بار زنگ زدي ‪.‬‬‫اخماش رفت تو هم ‪.‬‬ ‫ مطمئني حالت خوبه ؟ داروي بيهوشي تاثير‬‫منفي گذاشته روت !‬ ‫ اصال نميخوام اينجا باشي ‪ .‬براي چي اومدي‬‫؟!‬ ‫متعجب گفت ‪:‬‬ ‫ اومدم ‪. . .‬‬‫بين حرفش پريدم و گفتم ‪:‬‬ ‫ تورو خدا تو ديگه اينجا دم از دوستي نزن ‪.‬‬‫حالم از اين كلمه به هم ميخوره ‪.‬‬ ‫اخماش بيشتر رفت تو هم گفت ‪:‬‬ ‫ چته ؟ سگ گازت گرفته ؟‬‫ با من اينجوري حرف نزن ‪.‬‬‫ چجوري ؟‬‫ همينجوري ‪ .‬احساس صميميت نكن ‪ .‬تو هيچ‬‫فرقي با يه آدم غريبه برام نداري ‪ .‬دلم نميخواد‬ ‫برام دل بسوزوني ‪ .‬اصال دلم نميخواد هيچ كسي‬ ‫رو ديگه ببينم ‪.‬‬ ‫بهم نزديك شد ‪ .‬دستش و روي بازوي راستم‬ ‫گذاشت و گفت ‪:‬‬ ‫ تو امروز چته ؟‬‫تماس دستش با بازوم دوباره من و برگردوند به‬ ‫عقب ‪ .‬به ويال ‪ .‬به اون شبي كه كنارش خوابم برده‬ ‫بود ‪ .‬به اون همه مهربونيش ‪ .‬و در آخر اخمايي‬ ‫كه صبح اون روز توي صورتش به چشم ميخورد‬ ‫‪ .‬عصبي تر گفتم ‪:‬‬ ‫ دست به من نزن ‪ .‬خسته شدم ‪ .‬انقدر بهم نزديك‬‫نشو ‪ .‬انقدر احساس دوستي نكن ‪ .‬تو دوست من‬ ‫نيستي ‪ .‬انقدر رفتاراي ضد و نقيض انجام نده‬ ‫‪ .‬ديگه خسته شدم ‪ .‬از اين همه به بازي گرفتن‬ ‫خسته شدم ‪ .‬نميفهممت ‪ .‬رفتارات و حرفات و‬ ‫كارات و ‪ .‬نه تو و نه حسام ‪ .‬هيچ كدومتون و‬ ‫نميفهمم ‪ .‬دارين ديوونم ميكنين ‪ .‬چي از جونم‬ ‫ميخواين ؟ اصال نميخوام هيچ كدومتون و ببينم ‪.‬‬ ‫از اتاقم برو بيرون ‪ .‬تنهام بذار ‪. . .‬‬ ‫دستش و كه پس زده بودم دوباره روي بازوم حس‬ ‫كردم ‪ .‬اين بار فشار بيشتري به بازوم آورد و گفت‬ ‫‪:‬‬ ‫ ميشه بگي چه خطايي كردم كه ازش خبر ندارم‬‫؟ حسام ؟ اون چيكار كرده ؟ من از همه جا بي‬ ‫خبرم ‪ .‬اگه كاري كردم بگو حداقل از خودم دفاع‬ ‫كنم ‪.‬‬ ‫شونم و با قدرت تكون دادم تا دستش و از بازوم‬ ‫دور كنه ‪ .‬درد بدي سمت چپم پيچيد ‪ .‬دلم ضعف‬ ‫رفت ‪ .‬قيافم در هم شد و صدايي ناله مانند از‬ ‫گلوم بيرون اومد ‪ .‬آراد كه شاهد كارام بود با‬ ‫اخم گفت ‪:‬‬

‫ داري چه باليي سر خودت مياري ؟ تو تازه‬‫عمل كردي ‪ .‬نميتوني آروم بشيني ؟‬ ‫از وضعيت اسفناك خودم گريم گرفته بود ‪ .‬با‬ ‫بغضي كه هر لحظه آماده ي شكستن بود گفتم ‪:‬‬ ‫ بهت ميگم دستت و از بازوم بكش ‪ .‬زبون‬‫حاليت نميشه ؟‬ ‫ خيلي خب ‪ .‬آروم بشين دو دقيقه ‪ .‬اگه طاقت‬‫ديدنم و نداري ميرم ‪ .‬فقط خواستم بهت سر بزنم ‪.‬‬ ‫نميدونستم همچين استقبال گرمي ازم ميشه ‪.‬‬ ‫اشكام نم نم داشت روي گونم راه باز ميكرد ‪ .‬آراد‬ ‫با ديدنم گفت ‪:‬‬ ‫ چرا گريه ميكني ؟‬‫جوابي نداشتم كه بهش بدم ‪ .‬من عادت به اين‬ ‫رفتارا و كارا نداشتم ‪ .‬من تا حاال هيچ مردي تو‬ ‫زندگيم نبوده ‪ .‬نميدونستم بايد چه رفتاري بكنم ‪.‬‬ ‫هيچي نگفتم ‪.‬‬ ‫آراد يكم ديگه بهم نزديك شد و تقريبا من و كشيد‬ ‫تو بغلش با صدايي كه به خاطر گريه تو دماغي‬ ‫شده بود گفتم ‪:‬‬ ‫ ولم كن ‪.‬‬‫آراد با همون لحن خشنش گفت ‪:‬‬ ‫ آره ميدونم نميخواي بهت دست بزنم و ميخواي‬‫گورم و گم كنم ‪ .‬االن آروم باش قول ميدم برم !‬ ‫گريه ام بند نميومد ‪ .‬پشت سر هم هق هق ميكردم‬ ‫‪ .‬انگار گرماي دستاي آراد روي سرم بدتر اشك و‬ ‫به چشمام مياورد ‪ .‬يه كم آروم تر شدم ‪ .‬آراد ازم‬ ‫فاصله گرفت و رفت سمت پنجره ‪ .‬تا جايي كه‬ ‫ميشد نگاهم و ازش گرفتم‬ ‫باالخره سكوت بينمون و شكست و به حرف اومد‬ ‫‪ .‬خشك و جدي ‪ .‬مثل هميشه ‪.‬‬ ‫ چي شده كه انقدر ناراحتي ؟‬‫نگاه خيرش و حس ميكردم ‪ .‬هنوزم سرم پايين‬ ‫بود ‪ .‬جوابي ندادم ‪ .‬اصال به اون چه ربطي داشت‬ ‫؟ دوباره گفت ‪:‬‬ ‫ نميخواي باهام حرف بزني ؟‬‫لحنش مهربون تر شده بود ‪ .‬ميخواستم ‪ .‬واقعا‬ ‫دلم ميخواست حرف بزنم ‪ .‬ولي نميدونستم ميتونم‬ ‫بهش اعتماد كنم ؟ ميتونستم يه دوست خوب‬ ‫بدونمش ؟ سرم و باال آوردم ‪ .‬چشم تو چشم شديم‬ ‫‪ .‬آروم آروم گفتم ‪:‬‬ ‫ ميتوني قضاوت اشتباه نكني ؟ ميتوني فقط يه‬‫دوست بموني و به حرفاي دوستت گوش بدي ؟‬ ‫اگه راه كاري داشتي بهش ميدي كه از اين سر در‬ ‫گمي نجات پيدا كنه ؟‬ ‫نگاهش و عميق تو نگاهم دوخت ‪ .‬مكث كرد‬ ‫‪ .‬ثانيه ها رو شمردم ‪ .‬يك ‪ . . .‬دو ‪ . . .‬سه ‪. . .‬‬ ‫چهار ‪ . . .‬پنج ‪ . . .‬چرا چيزي نميگفت ؟ هشت‬ ‫‪ . . .‬نه ‪ . . .‬ده ‪. . .‬‬ ‫نفس عميق كشيد ‪ .‬زمان وايساد ‪ .‬سر تكون داد ‪.‬‬ ‫دستاش و دوباره با همون ژست بي خيالي خودش‬ ‫توي جيبش فرو كرد و نزديك تختم اومد ‪ .‬صداي‬ ‫بمش تو اتاق پيچيد ‪:‬‬ ‫ از اولم گفتم كه برات يه دوست ميمونم ‪ .‬يه‬‫دوست خوب و قابل اطمينان ‪ .‬گوش ميدم ‪.‬‬ ‫حرفش و قبول داشتم ‪ .‬نميدونستم چرا دارم بهش‬ ‫اعتماد ميكنم ‪ .‬يا اصال اين اعتماد يهو از كجا سر‬

‫و كلش پيدا شد ولي با خيال راحت نفس كشيدم‬ ‫و گفتم ‪:‬‬ ‫ يكم برام سخته همه چي و به زبون بيارم ‪ .‬تا‬‫حاال دوستي نداشتم كه راحت براش درد و دل‬ ‫كنم ‪ .‬هر چي هم كه بوده با هزار جون كندن به‬

‫دوباره سرش و به سمتم گردونده بود ‪ .‬تو چشماش‬ ‫نگاه كردم ‪ .‬اين بار آروم تر بودم ‪ .‬لبهام و از هم‬ ‫باز كردم و گفتم ‪:‬‬ ‫ ديشب حسام بهم حرفايي زد كه هضمش برام‬‫سخته ‪ .‬اصال نميدونم چي درسته و چي غلط ‪.‬‬

‫هيوا ميگفتم ‪ .‬اكثرا همه ي دردام و توي دلم‬ ‫ميريختم ‪.‬‬ ‫ آروم آروم بهم بگو ‪.‬‬‫سر تكون دادم ‪ .‬يكم مكث كردم ‪ .‬نگاهش هنوز‬ ‫به من بود ‪ .‬لبخندي عصبي زدم ‪ .‬گفتم ‪:‬‬ ‫ ميشه خيره نگاهم نكني ؟ هول ميشم ‪.‬‬‫يه لنگه ابروش باال رفت ‪ .‬نيشخندي روي لبش‬ ‫نشست و گفت ‪:‬‬ ‫ چشم ! صورتم و ميچرخونم اون طرف ‪ .‬تو‬‫بگو ‪.‬‬ ‫بايد كل جريانات حسام و براش تعريف ميكردم‬ ‫؟ اون دوستش بود ‪ .‬كار درست چي بود ؟! مگه‬ ‫نميگه دوستمه ؟ خوب براي اون چه فرقي داره ؟‬ ‫" مگه رفتاراي شمالش و نديدي ؟ كم مونده بود‬ ‫حسام و بكشه ! "‬ ‫اون به خاطر چيز ديگه اي بود حتما ! اون فقط‬ ‫دوست معموليه براي من ‪ .‬منم براي اون همين‬ ‫نقش و دارم ‪ .‬نه چيزي بيشتر ‪ .‬نه چيزي كمتر !‬ ‫صداش به گوشم رسيد ‪:‬‬ ‫‪ -‬اين كلنجار رفتن تموم نشد ؟‬

‫اخم كرد ‪ .‬جدي شد و گفت ‪:‬‬ ‫ حسام ؟! چي گفت ؟‬‫صداش داشت باال ميرفت يا من اينجوري حس‬ ‫ميكردم ؟ مشكوك گفتم ‪:‬‬ ‫ تو عصباني شدي ؟‬‫جا خورد ‪ .‬چرا ؟! سوال بدي پرسيده بودم ؟! يكم‬ ‫خودش و جمع و جور كرد ‪ .‬گفت ‪:‬‬ ‫ نه ‪ .‬عصباني براي چي ؟!‬‫ همينجوري ‪.‬‬‫ داشتي حسام و ميگفتي ‪.‬‬‫ آها ! اووووم ‪ . . .‬راستش ديشب ‪ . . .‬گفت كه‬‫‪ . . .‬گفت كه ‪. . .‬‬ ‫ خوب ؟ چي گفت ؟‬‫روم نميشد بهش بگم ‪ .‬اصال درست نبود ‪ .‬به‬ ‫اون چه كه حسام چي گفت ؟ اصال كي گفته آراد‬ ‫ميتونه يه دوست صميمي براي من باشه ؟ سريع‬ ‫گفتم ‪:‬‬ ‫ اصال هيچي ‪ .‬ولش كن ‪. . .‬‬‫ يعني چي ؟ راحت حرفت و بزن ‪.‬‬‫‪ -‬نه پشيمون شدم ‪.‬‬

‫ادامه دارد‪...‬‬


‫‪95‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خ (‪)44‬‬ ‫انوی سر‬ ‫ب‬ ‫دكتر نگاهش پدرانه شده بود ‪ .‬البته ردي از‬ ‫مهربوني توي صورتش نبود ولي لحن جدي و‬ ‫پر صالبت هميشگيش حاال تبديل به يه لحن‬ ‫نصيحت گونه ي پدرانه شده بود ‪ .‬گفت ‪:‬‬ ‫________________________________‬ ‫ ببين دختر ‪ .‬عمل شوخي نيست ‪ .‬الكي نيست‬‫كه يه روز يه دكتري رو بخواي و يه روز نخواي ‪.‬‬ ‫دكتر ساالري واقعا به كار خودش وارده ‪ .‬نميدونم‬ ‫چي باعث شده كه بخواب كنار بذاريش ‪ .‬ولي‬ ‫بهتره با آينده ي خودت بازي نكني ‪ .‬اگه بخواي‬ ‫من ميتونم عملت كنم ‪ .‬ولي هر اتفاق بد يا خوبي‬ ‫بيفته پاي خودته ‪ .‬من تالشم و ميكنم ولي اگه‬ ‫اتفاقي بيفته مسئوليتش با من نيست ‪ .‬چون تو‬ ‫داري يكي از بهترين افراد تيم من و كنار ميذاري ‪.‬‬ ‫از اين حرفش داشتم احساس پشيموني ميكردم ‪.‬‬ ‫بدون فكر سريع گفتم ‪:‬‬ ‫ همه چي پاي خودم ‪ .‬شما به تنهايي عمل و‬‫انجام بدين ‪.‬‬ ‫صداي آه مانند هيوا بلند شد ‪ .‬ولي چيزي نگفت ‪.‬‬ ‫دكتر چند لحظه توي چشمام خيره شد و گفت ‪:‬‬ ‫ باشه ‪ .‬ميرم به دكتر بگم ‪.‬‬‫سر تكون دادم ‪ .‬هيوا عصبي تو اتاق راه ميرفت ‪.‬‬ ‫بابا وارد اتاق شد و گفت ‪:‬‬ ‫ ميذاشتي آخرين عملتم به خوبي و خوشي تموم‬‫شه ‪ .‬چرا لج ميكني دختر ؟!‬ ‫جوابي ندادم ‪ .‬هيوا گفت ‪:‬‬ ‫ چرا نميخواي حسام عملت كنه ؟‬‫بابا گفت ‪:‬‬ ‫ آخه اون بدبخت كم براي خانوم جون كنده !‬‫دو تا پرستار وارد اتاق شدن تا من و ببرن اتاق‬ ‫عمل ‪ .‬خدارو شكر كه اومدن ‪ .‬وگرنه تا فردا‬ ‫صبح مجبور بودم به سرزنشاي بابا و هيوا گوش‬ ‫بدم ‪ .‬چشمام و تو كل مسير بسته بودم ‪ .‬خودمم‬ ‫از تصميمي كه گرفته بودم مطمئن نبودم ‪ .‬ولي دلم‬ ‫نميخواست حسام عملم كنه !‬ ‫چند تا نفس عميق كشيدم و وارد اتاق سبز رنگ‬ ‫آشنا شديم ‪ .‬توي اين مدت به اين اتاق خو گرفته‬ ‫بودم ‪.‬‬ ‫چشمام و باز كردم ‪ .‬روي تخت مخصوص‬ ‫خوابيدم ‪ .‬دكتر بيهوشي داشت بهم نزديك ميشد‬ ‫كه در اتاق عمل با صداي بدي از هم باز شد ‪.‬‬ ‫نگاهم به اون سمت كشيده شد ‪ .‬حسام با ماسكي‬ ‫كه روي صورتش بود به سمت تخت اومد و با‬ ‫ابروهاي گره كرده گفت ‪:‬‬ ‫ هيچ معلومه تو داري چيكار ميكني ؟‬‫همه ي افرادي كه توي اتاق عمل بودن به سمت‬ ‫ما برگشتن ‪ .‬دكتر بيهوشي يكم ازم فاصله گرفت ‪.‬‬ ‫سعي كردم حسام و ناديده بگيرم كه دوباره گفت ‪:‬‬ ‫ من به جهنم ‪ .‬داري با زندگيت بازي ميكني ‪.‬‬‫به آرومي گفتم ‪:‬‬ ‫ به كسي مربوط نيست كه دارم چيكار ميكنم ‪.‬‬‫ به من مربوطه ‪ .‬من دكترتم ‪.‬‬‫ ديگه نيستي ‪ .‬احساس مسئوليت بسه ‪.‬‬‫خداحافظ ‪.‬‬

‫حسام يكم مكث كرد ‪ .‬بعد گفت‬ ‫‪:‬‬ ‫ از اين تصميمت پشيمون‬‫ميشي ‪.‬‬ ‫از اتاق عمل رفت بيرون ‪ .‬كم‬ ‫نگران بودم حاال اونم بدتر بهش‬ ‫دامن زده بود ‪ .‬خدا كنه دكتر‬ ‫افشار بتونه به تنهايي از پسش بر‬ ‫بياد ‪ .‬دكتر بيهوشي بهم نزديك‬ ‫شد و گفت ‪:‬‬ ‫ حسابي پا رو دم دكتر گذاشتي‬‫انگار!‬ ‫نفس عميق كشيدم و گفتم ‪:‬‬ ‫ اون پا رو دمم گذاشته بود ‪.‬‬‫ماسكي رو روي صورتم گذاشت‬ ‫و آمپول بيهوشي رو بهم تزريق‬ ‫كرد ‪ .‬مثل هميشه گفت ‪:‬‬ ‫ از ‪ 10‬تا ‪ 1‬برعكس برام بشمر‬‫‪.‬‬ ‫ ده ‪ . . .‬نه ‪ . . .‬هشت ‪. . .‬‬‫هفت ‪ . . .‬شش ‪. . .‬‬ ‫پلكام و از هم باز كردم ‪ .‬هيچ‬ ‫كس دور و برم نبود ‪ .‬نگاهم ُسر‬ ‫خورد روي دستم ‪ .‬باند پيچي‬ ‫شده بود عمل تموم شده بود ؟‬ ‫نفس راحتي كشيدم ‪ .‬آخريشم‬ ‫خوب يا بد تموم شده بود‬ ‫‪ .‬ديگه ميتونستم با خيال‬ ‫راحت نفس بكشم ‪ .‬ديگه‬ ‫راحت شده بودم ‪ .‬لبخند‬ ‫كم جوني روي لبام نشست‬ ‫‪ .‬در اتاق باز شد ‪ .‬نگاهم‬ ‫به اون سمت كشيده شد‬ ‫‪ .‬حسام با يه چارت وارد‬ ‫شد ‪ .‬سرش روي چارت بود و‬ ‫متوجه بيداري من نبود ‪.‬‬ ‫با صدايي گرفته گفتم ‪:‬‬ ‫ تو اينجا چيكار ميكني ؟‬‫سرش و باال گرفت ‪ .‬عينكش و جابه جا كرد و‬ ‫گفت ‪:‬‬ ‫ اومدم بهت سر بزنم ‪.‬‬‫ مگه نگفتم تو ديگه دكترم نيستي ؟‬‫ يادت رفته بخشي از اجازه ي عمل تو با پدرته‬‫؟ پدرت صالح نميدونست كه من توي اين عمل‬ ‫نباشم ‪ .‬منم اومدم و تمام تالشم و كردم ‪.‬‬ ‫خواستم چيزي بگم كه دستش و جلوم گرفت و‬ ‫گفت ‪:‬‬ ‫ هيچي نگو ‪ .‬من االن فقط دكترتم ‪ .‬نه چيزي‬‫بيشتر و نه چيزي كمتر ‪ .‬االنم فقط اومدم ِچك‬ ‫كنم حالت و ‪.‬‬ ‫دندونام و روي هم فشار دادم ‪ .‬چشمام و بستم ‪.‬‬ ‫كنارم اومد و يكم مكث كرد ‪ .‬مطمئن بودم براي‬ ‫معاينه يا سر زدن نيومده اينجا ‪ .‬ولي تصميم گرفتم‬ ‫صبور باشم ‪.‬‬ ‫دست بانداژ شدم و توي دستش گرفت و دوباره‬

‫سر جاش گذاشت ‪ .‬هنوزم كنار تختم حسش‬ ‫ميكردم ‪ .‬باالخره به حرف اومد ‪:‬‬ ‫ من براي تمام حرفايي كه ديشب زدم دليل دارم‬‫‪ .‬تو خيلي تند رفتي هورام ‪.‬‬ ‫نگاهم و بهش دوختم ‪ .‬گفتم ‪:‬‬ ‫ خب ميشنوم ‪.‬‬‫سرش و انداخت پايين ‪:‬‬ ‫ االن نه ! بعدا ‪ . . .‬بذار از اين فضاي بيمارستان‬‫بياي بيرون ‪ .‬برات ميگم ‪ .‬از اولش ‪. . .‬‬ ‫هيچي نگفتم ‪ .‬اونم چيز ديگه اي نگفت ‪ .‬آروم‬ ‫به سمت در قدم برداشت و رفت ‪ .‬نگاهم دنبالش‬ ‫بود ‪ .‬دوست داشتم زودتر بفهمم كه حرفش چيه ‪.‬‬ ‫دليل اين كاراش چيه ‪.‬‬ ‫ولي از اينكه گفت سر عمل بوده خيالم راحت‬ ‫شد ‪ .‬انگار حضورش توي اتاق عمل كافي بود تا‬ ‫مطمئن بشم اين پيوندم ميگيره ‪.‬‬ ‫سرم و به بالش پشت سرم تكيه دادم ‪ .‬درد و‬ ‫سوزش و توي پوست دستم حس ميكردم ‪ .‬تعجب‬ ‫ميكردم كه چرا بابا و هيوا اينجا نيستن ‪.‬‬

‫تقه اي به در‬ ‫خورد ‪ .‬يعني‬

‫ا تا ق‬ ‫كي بود ؟‬ ‫ بفرماييد ‪.‬‬‫در باز شد و آراد با يه دسته گل وارد اتاق شد ‪.‬‬ ‫نگاهم و ازش دزديدم ‪ .‬اخمام و كشيدم تو هم ‪.‬‬ ‫بعد از اين همه مدت اومده بود چي بگه ؟‬ ‫صورتش بي تفاوت بود ‪ .‬گفت ‪:‬‬ ‫ سالم ‪ .‬خوبي ؟‬‫ سالم ‪ .‬ممنون ‪.‬‬‫ عملت چطور بود ؟ آخريش بود ؟‬‫نگاهش كردم ‪ .‬انقدر بي روح اين سواالرو ازم‬ ‫پرسيده بود كه شك داشتم اصال براش مهم باشه ‪.‬‬ ‫نكنه اين اخم و تَخماي آراد به خاطر حسام باشه‬ ‫؟ نكنه اونم ميدونه كه تو دل حسام چه خبره ‪.‬‬ ‫نگاه دقيقي بهش انداختم ‪ .‬بي تفاوت بود و‬ ‫چيزي رو نميشد از توي صورتش خوند ‪ .‬گفتم ‪:‬‬ ‫ آره آخريش بود ‪ .‬نميدونم ‪ .‬اميدوارم‬‫موفقيت آميز باشه ‪.‬‬

‫ادامه در صفحه بعد‬


‫‪94‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫نحوه برخورد با‬ ‫سرزنش و تحقیر‬

‫مطمئن ًا شما هم در زندگی با‬ ‫افرادی که همواره شما را سرزنش‬ ‫می کنند‪ ،‬روبرو شده اید‪ .‬این‬ ‫افراد به شما انرژی منفی می‬ ‫دهند و به این ترتیب احساس‬ ‫عذاب وجدان‪ ،‬مقصر بودن و گناه‬ ‫می کنید‪ ،‬درحالی که واقع ًا حق با‬ ‫شماست ‪.‬‬

‫وقتی شما با این افراد روبرو می شوید‪،‬‬ ‫استرس و آشفتگی تمام وجودتان را در بر‬ ‫می گیرد و در نتیجه در یک لحظه تمام‬ ‫اعتمادبه نفس خود را از دست می دهید‪.‬‬ ‫به خصوص زمانی که آنها حکم مدیر‪،‬‬ ‫شخصی مهم و یا والدین شما باشند‪ ،‬رودر‬ ‫رویی با آنها بسیار سخت تر است‪.‬‬

‫اینان همیشه با انتقاد‪ ،‬دیگران را مقصر می‬ ‫دانند‪ ،‬یکی از مشخصه های بارز این افراد‬ ‫این است که اگر اشتباهی کنند هیچ وقت‬ ‫تقصیر را به گردن نمی گیرند و دیگران را‬ ‫مقصر اصلی می دانند و در این وقت است‬ ‫که با تحقیر طرف مقابل اهداف خود را‬ ‫پیش می برند‪.‬‬ ‫از نظر روانشناسی آنها به نوعی خودشیفتگی‬ ‫دچار هستند‪ .‬بعضی از شما شاید معنی لغوی‬ ‫این واژه را تنها به این محدود کنید که‬ ‫خودشیفتگی به کسانی گفته می شود که تنها‬ ‫به فکر خود هستند نه دیگران‪ ،‬اما با شناخت‬ ‫کافی از تعریف های گوناگون خودشیفتگی‬ ‫و مقایسه عمقی آن با این افراد می بینید که‬ ‫شباهتهای زیادی از خصوصیات این صفت‬ ‫در آنها موجود است‪ .‬البته در نگاه اول خود‬ ‫را افرادی معتمد‪ ،‬جذاب و صمیمی نشان‬ ‫می دهند و هیچ شباهتی با خصوصیات‬ ‫خودشیفتگی در آنها دیده نمی شود‪ ،‬اما در‬ ‫ادامه در اندک زمانی از آن جلوه ی زیبا‬ ‫و صمیمی‪ ،‬تنها چهره ای خبیث به جا می‬ ‫ماند!‬

‫شناخت آنها در برخورد اول خیلی آسان‬ ‫نیست‪ .‬این افراد معمو ً‬ ‫ال چهره ای جذاب و‬

‫ترفند اصلی این افراد‪ ،‬تسلط بر افکار و‬ ‫رفتار شما است و بدون اینکه متوجه باشید‬ ‫در اندک زمانی با تأثیرات منفی رفتارشان‬ ‫در ما احساس حقارت‪ ،‬نگرانی و اضطراب‬ ‫را ایجاد می کنند‪ .‬در این زمان است که شما‬

‫دوست داشتنی دارند‪ ،‬ولی این روی خوب‬ ‫ّ‬ ‫سکه است‪ ،‬چرا که به مرور زمان با روی‬ ‫مرموز دیگر خود و سرزنش های مداوم‬ ‫به شما‪ ،‬در یک لحظه چنان شما را غافل‬ ‫گیر می کنند که دیگر نه تنها کاری نمی‬ ‫توانید بکنید بلکه کامال" تقصیرات را به‬ ‫گردن می گیرید‪ .‬متأسفانه برای تعامل با آنها‬ ‫نه از منطق می توانید کمک بگیرید نه از‬ ‫احساس‪ ،‬هر چه با این دو روند پیش بروید‬ ‫نتیجه ی کار را بدتر خواهید کرد‪.‬‬

‫ناخود آگاه به دام افتاده اید و روحیه خود‬ ‫را از دست می دهید‪ .‬در مقابل آنها خود را‬ ‫کوچک می بینید و در ذهن خود آرزو می‬ ‫کنید که اگر مثل آنها داناتر‪ ،‬بهتر و باهوش‬ ‫تر بودید حتم ًا می توانستید در رقابتهای‬ ‫کاری یا موقعیتهای زندگی موفق باشید و با‬ ‫عذاب وجدان و روحیه ای ضعیف در درون‬ ‫خود‪ ،‬نسبت به هر کاری اعتماد به نفس‬ ‫خود را از دست داده و افسرده و بی تفاوت‬ ‫می شوید‪.‬‬

‫این افراد خودشیفته با ایجاد افسردگی در‬ ‫شما‪ ،‬طوری اهداف خود را پیاده می کنند‬ ‫که گویی به شما کمک هم می کنند! و بابت‬ ‫ّ‬ ‫تشکر و قدردانی هم‬ ‫این‪ ،‬از شما انتظار‬ ‫دارند!‪ .‬آنان با قدم گذاشتن به حریم و حیطه‬ ‫ی شخصی هر فرد‪ ،‬سعی در افزایش اعتبار‬ ‫خود دارند و از تحسین و تمجید دیگران در‬ ‫مورد خودشان لذت می برند و این قدر در‬ ‫کار خود حرفه ای هستند که حتی با نگاه در‬ ‫چشم آنها این جمله همواره موج می زند که‬ ‫"ما هیچ وقت اشتباهی مرتکب نمی شویم!"‬ ‫حتی با دفاع از خود بازهم با بدتر جلوه‬ ‫دادن اوضاع دوباره قضیه را به نفع خود‬ ‫تمام می کنند‪ .‬در مرحله ی آخر اگر باز هم‬ ‫شما با استناد به اعمال خود به او بگویید‬ ‫که تقصیر شما نبوده و شما اشتباهی نکرده‬ ‫اید‪ ،‬خواهید دید که چطور با عکس العملی‬ ‫سریع و آشکار‪ ،‬این جمله را به وضوح به‬ ‫زبان می آورد "به هرصورت از اول هم معلوم‬ ‫بود که شما مقصر اصلی هستید و همه چیز‬ ‫به گردن شما است!"‬ ‫یکی از خصوصیت های این افراد این‬ ‫است که انتظار دارند کاری را که آنها طبق‬ ‫توانایهایشان می توانند انجام دهد شما نیز‬ ‫دقیقا" بدون اشتباه و مثل آنها قادر به انجام‬ ‫آن باشید‪ .‬آنها همیشه دیگران را زیر ذره‬ ‫بین می بینند و بدون در نظر گرفتن متفاوت‬

‫بودن مهارتها و توانایی های هر فرد‪ ،‬دیگران‬ ‫را سرزنش و تحقیر می کنند‪.‬‬ ‫اگر خوب به اطراف خود نگاه کنید می‬ ‫توانید امثال آنها را به راحتی تشخیص‬ ‫دهید‪ ،‬برای مثال‪ ،‬اگر این فرد مدیر ما باشد‪،‬‬ ‫همواره سعی می کند به دلیل برتری و مقامی‬ ‫که دارد بر تمامی کارمندانش تسلط داشته‬ ‫باشد‪ ،‬رفتار او متغیر است بطوری که وقتی‬ ‫امور شرکت خوب پیش رود رابطه ای گرم‬

‫و صمیمی دارد و در مقابل اگر مشکلی در‬ ‫روند کاری غیر مرتبط به شما ایجاد شود‪،‬‬ ‫به یکباره با عصبانیت و رفتاری سرد با شما‬ ‫برخورد می کند‪ .‬در اینجاست که استرس‬ ‫در محیط کاری شکل می گیرد‪ .‬البته برخی‬ ‫افراد متوجه این تفاوت و اصل قضیه نمی‬ ‫شوند و با چابلوسی و تمجیدهای بی محتوا‬ ‫سعی در آرام کردن او دارند‪.‬‬ ‫از طرفی آنها نسبت به هر گونه خطای‬ ‫احتمالی که حتی هنوز اتفاق هم نیفتاده‬ ‫است آماده هستند و همیشه منتظر فرصتی‬ ‫برای توبیخ‪ ،‬اهانت و تحقیرند و با روشی‬ ‫فریبنده و زیرکانه نقشه ی خود را پیاده می‬ ‫کنند‪ ،‬قانون آنها این است‪" :‬قبل از اینکه‬ ‫کسی به من حمله کند‪ ،‬باید زودتر پیش قدم‬ ‫شوم!"‬ ‫یکی دیگر از اهداف این افراد این است که‬ ‫اگر در انجام کار یا پروژه ای‪ ،‬خطایی از‬ ‫آنها سر بزند‪ ،‬آن را به گردن کسی دیگر می‬ ‫اندازند‪.‬‬ ‫در اینجا به یک سری عالئم کلی اشاره می‬ ‫کنیم که بدانید که آیا شما فردی تحقیر‬ ‫پذیر هستید یا خیر؛ در برخورد با فردی‬ ‫خودشیفته تمام وجود شما را عذاب وجدان‪،‬‬ ‫حقارت‪ ،‬بی لیاقتی‪ ،‬پریشانی‪ ،‬اضطراب فرا‬ ‫می گیرد‪ .‬همیشه دیواری عظیم بین خود و‬ ‫او حائل می بینید و در این بین همواره با‬

‫تأیید رفتار و تاکیید روی توانایی های آنان‪،‬‬ ‫این افراد را افرادی الیق تر می پندارید‪.‬‬ ‫سعی می کنید در زندگی از آنها تقلید بگیرید‬ ‫و روش آنها را الگو قرار دهید‪ .‬از آنجاییکه‬ ‫توانایی ها‪ ،‬مهارتهای همه ی انسان ها‬ ‫یکسان نیست‪ ،‬با این تقلید و تحت فشار‬ ‫گذاشتن خود برای همانندی و نهایت عدم‬ ‫موفقیت‪ ،‬دوباره خود را عصبی و حقیر و‬ ‫کوچک می بینید‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

93

Roza Fox

Javanan Toronto would love to hear your stories about life in our city they may be in Farsi or English. Each week we will print new stories allowing us and you to keep in contact. Please send your stories to info@javanan.ca Attention Roza We look forward to interacting with our readers

u o o t Yt aed o n n i t D a e ec ? Wiv n me Lon o C H


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

It’s increasingly possible to connect every appliance in your home to the Internet, so you can start the toaster from the office or let the dog into the backyard while driving around town. Is this the prescription for the home of the future? It’s a place Dave is already living, but Rick would rather stay in a mud hut.

a motion sensor, and a wireless camera. (There’s a $200 version without the camera.) You control and monitor the whole thing from your iPhone or Android — you don’t pay a monthly fee, since if someone breaks into your house, your phone lets you know and you call the police yourself. Your home phones you to let you know there’s a problem. How cool is Once a month, eHow Tech editor that? How could you even object Dave Johnson faces off against to that? Rick Broida, who writes about technology for CNET, PC World, Rick: A smart alarm system makes and Wired. Follow along as they a ton of sense, no question. But my tackle this question from opposing objection is when companies try corners. to “smarten” (and consequently overcomplicate) home appliances Dave: There are a lot technologies that simply don’t benefit from I’m unlikely to see in my lifetime it: ovens, refrigerators, washing — laser cats, flying cars, and machines, blenders, and so on. The interstellar space travel, just to one exception is the thermostat: name a few. But one of the tropes the Nest has proven beyond a of my childhood is already here. doubt that a smart thermostat is I used to fantasize about living pretty awesome, and I’ve gone so in a smart, computerized house. far as to install a Venstar T5800 And now I do. Thanks to my in my own house. Of course, I’m smartphone, I can control and not so interested in the “smart” as monitor a stunning number of I am the remote-control features. devices. My house is essentially It’s great being able to adjust the an interconnected network of temperature from the bedroom or computers and gadgets, and I love while I’m heading home from the it. It’s the way of the future, and airport. soon many, if not most, of us, will do the same. Dave: You’re like the national highway system, dude: You’re Rick: Bah! Humbug! It shouldn’t all over the map. So you don’t surprise me you’re the one guy like connected home gadgets who wants the Internet-connected in principle, but you make refrigerator and coffee pot and exceptions for all the practical mop bucket. But it’s just silly. All and logical ones. And you want these things require power, Wi-Fi, Internet, and user interfaces (each one different, of course), which just overcomplicates the bejeezus out of things that can and should remain simple. And let’s not forget the inevitable day when your home achieves sentience and decides you’re too messy and imperfect to reside there anymore. “Open the front door, Hal.” “I’m sorry, Dave, I can’t do that.” Dave: I didn’t say anything about a sentient mop bucket. Let me give you an example of just one device in my connected home: I have iSmartAlarm, a wireless home alarm system. For $350, you get a slew of door and window sensors,

them to go online, but you don’t want them to, you know, do anything smart. Let’s look around my house, shall we? My smart house has a Nest thermostat, iSmartAlarm, a wireless Netatmo indoor/outdoor thermometer (which reports detailed hyperlocal weather on my phone and

tablet), a Sonos whole-house music system, and more. Soon I’ll be adding the Doorbot, a wireless front door camera/doorbell system, and either the August or Kevo Bluetooth front door lock — both of which you can use to give guests and babysitters “virtual housekeys” that you can revoke at any time. Every one of those gadgets dramatically enhances the quality of my home life, and not one of them is an Internet dishwasher.

92

Dave: You, sir, have handily defeated your Strawman foe, nestled in his Strawman Connected Home. Huzzah! Back to the world we live in, though, I’d like to point out that none of your worst case scenarios make any sense. In a power failure, none of your dumb appliances are going to work,

either — just making them smart doesn’t somehow make them any more fragile. And if I lose Internet access, I’ll still be able to get in my front door; smart locks like the August connect to phones via Bluetooth, not the Interwebs. Lose your phone entirely? You can still use a physical key. And where’s the hassle or complexity? These devices make your life easier by consolidating all your controls in a single device — your phone — which you can operate from anywhere, anytime. Face it, Rick: Well, call me when the grandpa: Life in the 21st Century power goes out. Or the Internet. Or is just too jiggy for you. an iOS update temporarily renders your control apps unusable. Now Rick: Jiggy? Stop making up you can’t get inside your house words. Look, you just go ahead because your “smart” lock no and put your entire life in your longer works. Meanwhile, I’ll phone. But don’t come crying to be letting myself in with my me when it gets lost or stolen, good ol’ key, which requires no or its battery dies, or your doorbatteries, no app, and no learning. lock app crashes seconds before I mean, hey, sure, I want to live the zombies catch up to you. in a Jetsons-style house with a I’ve never understood the whole robot maid and sliding doors and home-automation mentality, all that good stuff. I just think the where you’ve got an X10 control extra expense, complexity, and pad or a tablet or a smartphone potential hassles should make just so you can turn lights on and people stop and think, “Does this off. Stand up and flip a switch, you really enhance the quality of my lazy bum! Also, get off my lawn! home life, or am I just chasing I’m trying to water it with my unnecessary tech because I’m a non-automated sprinkler system. dweeb?” Oh, but, um, it’s great (Actually, the timer-powered for you. sprinkler is man’s greatest invention. That, I’ll keep.)


‫‪91‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫دیگه هیچ کس اون اطراف نبود‪..‬اونایی هم که‬ ‫لباس تنشون بود لباساشونو در اوردن و رفتن وسط‬ ‫جمعیت‪..‬دختر و پسر به طرز وحشتناکی داشتن با‬ ‫هم سـ ‪............‬‬ ‫جیغ کشیدم وصورتمو با دستام پوشوندم‪..‬‬ ‫این حیوونای وحشی دارن چکار می کنن؟!‪..‬‬ ‫صدای جیغ و داد دخترا بلند شده بود‪..‬‬ ‫یه جایی خونده بودم که مهمترین اصل تو قانونشون‬ ‫رابطه ی ج‪/‬ن‪/‬س‪/‬ی‪ /‬ه اونم به طرز وحشیانه ای‪..‬‬ ‫چه اونایی که ه‪/‬م‪/‬ج‪/‬ن‪/‬س ‪ /‬ب‪/‬ا‪/‬ز بودن و‪....‬‬ ‫س‪/‬ک‪/‬س یه چیز ضروری ِ بینشون‪..‬‬ ‫یکی مچمو گرفت و دستمو از رو صورتم‬ ‫برداشت‪..‬هراسون نگاش کردم‪..‬قبل از اینکه به‬ ‫خودم بیام منو کشید پشت درختا و گفت‪ :‬راه‬ ‫بیافت تا کسی نفهمیده!‪..‬‬ ‫فقط می دویدم‪....‬زمینش صاف نبود و هر جا که‬ ‫پامو می ذاشتم سنگ ریزه بود و علفای هرز و‬ ‫بلند‪..‬‬ ‫پشت به دیوار دستمو ول کرد‪ :‬همینجا وایسا از‬ ‫جات تکونم نخور!‪..‬‬ ‫قدرت تکون خوردن رو هم تو خودم نمی دیدم چه‬ ‫برسه بخوام فرار کنم!‪..‬‬ ‫یه توده ی بزرگ از خار و چوب های خشک کنار‬ ‫دیوار بود که همه رو برداشت و ریخت کنار‪..‬یه‬ ‫سوراخ اونجا بود‪..‬یه سوراخ نسبتا بزرگ ‪..‬‬ ‫در حالی که با نگاهش اطرافو می پایید با سر به‬ ‫دیوار اشاره کرد‪ :‬رد شو‪.........‬‬ ‫کمرمو خم کردم و خیلی راحت از سوراخ رد‬ ‫شدم‪..‬پشت سرم اومد و خم شد اونطرف و چوب‬ ‫خشکا رو کشید سمت سوراخ‪..‬اما کامل جلوی‬ ‫سوراخ رو نگرفت‪..‬‬ ‫‪ -‬پشت سرم بیا‪.......‬‬‫راه افتاد‪....‬ولی قدمای من شل شد‪..‬چرا باید‬ ‫دنبال این مرد برم؟!‪..‬از کجا معلوم تموم اینا نقشه‬ ‫نباشه؟!‪..‬اونم تو این مهمونی بوده و شاید می‬ ‫خواد از این طریق سواستفاده کنه!‪..‬‬ ‫اونجا راهی نداشتم که به حرفاش گوش کنم ولی‬ ‫حاال که بیرونم چطور بهش اعتماد کنم؟!‪..‬من‬ ‫اون مرد و نمی شناسم!‪....‬‬ ‫چند قدم ازم فاصله گرفته بود که برگشتم و به‬ ‫سمت مخالف دویدم‪..‬نمی دونستم دارم کجا‬ ‫میرم‪..‬هر چی از اون ویال و ادماش دورتر‪ ،‬بهتر‪...‬‬ ‫اون لحظه فقط همینو می خواستم‪..‬درست‬ ‫وغلطش برام مهم نبود‪..‬مغزم به تکاپو افتاده بود‬ ‫و بهم هشدار می داد‪ ..‬راهی جز فرار از دست اون‬ ‫مرد نداشتم!‪..‬‬ ‫رعد و برق زد‪..‬هنوزم بارون می بارید‪..‬اون موقع‬ ‫که داخل ساختمون بودیم کمتر بود ولی حاال‬ ‫شدید و سیل آسا می بارید‪..‬‬ ‫صداشو از پشت سر شنیدم‪ :‬وایسا دختر‪..‬کجا‬ ‫داری میری؟‪..‬این اطراف خطرناکه!‪..‬‬ ‫اهمیت ندادم‪..‬نه به خطرناکی شماها‪..‬شماها از‬ ‫حیوون هم پست ترین‪..‬نه ‪..‬حیوون در مقابل اینا‬ ‫واقعا بی آزاره‪..‬‬ ‫نفس کم اوردم‪..‬صدای جریان رودخونه رو که‬ ‫شنیدم نفس گرفتم‪..‬دویدم‪..‬به همون سمتی که با‬ ‫نزدیک شدن بهش صدای شر شر آب هم واضح‬ ‫تر می شد‪..‬‬ ‫کمی جلوتر رودخونه رو دیدم‪..‬کنار جاده ی‬ ‫سنگالخی تیرچراغ برق بود که نورش رودخونه رو‬ ‫روشن می کرد‪..‬‬ ‫شدت بارون زیاد بود‪..‬مانتوم خیس به تنم چسبیده‬

‫بود‪..‬‬ ‫نفس زنان لب رودخونه ایستادم‪..‬دیگه جون تو‬ ‫پاهام نبود که بدوم‪..‬‬ ‫مانتوم بی هوا از پشت کشیده شد‪..‬جیغ زدم و‬ ‫برگشتم‪..‬خودش بود‪..‬نفس نفس می زد‪..‬دستاشو‬ ‫به زانو گرفت و خم شد‪ :‬خدا‪..‬لعنتت نکنه دختر‪..‬‬ ‫چرا انقدر تند و تیزی؟!‪..‬مردم‪...........‬‬ ‫خودمو کنار کشیدم‪..‬سرشو بلند کرد و یه قدم‬ ‫بهم نزدیک شد‪..‬صورتش که تو هاله ای از نور‬ ‫چراغ قرار گرفت دیدمش‪..‬نقاب نداشت‪......‬با‬ ‫دهان باز نگاش می کردم‪..‬رو لباش لبخند بود و تو‬ ‫نگاهش خشم‪....‬‬ ‫استینمو کشید‪ :‬راه بیافت به اندازه ی کافی دنبال‬ ‫بازی کردی‪..‬‬ ‫مغزم به کار افتاد‪..‬اونم یکی از اعضای همون‬ ‫گروه بود!‪..‬‬ ‫ منو کجا می بری؟!‪..‬‬‫‪ -‬پیش اون ‪ 4‬تا چشم سفید!‪..‬‬‫مگه می دونید کجان؟!‪..‬‬‫در ماشینشو باز کرد و با سر اشاره کرد‪ :‬بشین‪......‬‬ ‫تردید کردم‪..‬نگاهمو کوتاه بین خودش و ماشینش‬ ‫چرخوندم!‪..‬‬ ‫‪ -‬دست بجنبون تا یکی از اهالی اون ویال سر و‬‫کله ش پیدا نشده!‪..‬‬ ‫همین ترس واسه نشستنم و پس زدن تردیدم‬ ‫کافی بود‪..‬نشست پشت فرمون و سریع راه افتاد‪..‬‬ ‫سرعتش زیاد بود‪..‬جرئت نداشتم ازش چیزی‬ ‫بپرسم‪..‬فقط می خواستم هر چه زودتر نسترن و‬ ‫ببینم‪....‬‬ ‫وارد ویال که شدیم نگام به نسترن افتاد که تو‬ ‫بالکن ایستاده بود‪..‬با دیدنمون دوید سمت‬ ‫ماشین‪..‬سریع پیاده شدم و همدیگه رو محکم‬ ‫بغل کردیم‪..‬تو اغوش هم می‬ ‫لرزیدیم‪..‬هردمون سر رو شونه‬ ‫ی همدیگه بغض داشتیم‪..‬‬ ‫صورتمو رو شونه ش فشار‬ ‫دادم و بغضمو خالی کردم‪:‬‬ ‫نسترن‪........‬‬ ‫‪-‬جانم عزیزم‪..‬داشتم دق‬‫می کردم سوگل‪....‬‬ ‫سرشو بلند کرد‪..‬صورتمو‬ ‫با دستاش قاب گرفت و‬ ‫دقیق تو چشمام نگاه کرد‪..‬‬ ‫لباش می لرزید‪..‬چشماش از‬ ‫اشک خیس بود‪..‬زمزمه کرد‪:‬‬ ‫خوبی؟‪..‬چیزیت نیست؟!‪..‬‬ ‫سرمو تکون دادم‪..‬لبخند زد و‬ ‫نفس راحتی کشید‪..‬‬ ‫دخترا و آروین تو بالکن‬ ‫بودن‪..‬آروین‪ ،‬آنیل رو که تازه‬ ‫از ماشین پیاده شده بودو دید‪..‬‬ ‫با قدمای بلند و شتاب زده از‬ ‫پله ها اومد پایین ‪ ..‬یکراست‬ ‫رفت سمت آنیل و جلوی‬ ‫چشمای متعجب ما یقه ش رو‬ ‫محکم چسبید‪..‬‬ ‫ِ‬ ‫داد زد‪ :‬د ِ نامرد بی شرف‪،‬‬ ‫مگه تو نگفته بودی جمع‬ ‫خودیه ؟!‪..‬این کثافتکاریا چی‬ ‫بود؟!‪..‬چرا وقتی ازت پرسیدم‬ ‫گفتی فقط بالماسکه ست؟!‪.‬‬ ‫چرا آنیـــل؟!‪..‬‬ ‫و محکم یقه ش رو ول کرد‬ ‫که پشت انیل خورد به در‬

‫ماشین‪..‬هیچی نگفت‪..‬با یه پوزخند محو رو لباش‬ ‫به آروین نگاه می کرد که مثل اسپند رو اتیش باال‬ ‫و پایین می پرید‪....‬‬ ‫رفت سمت افرین و با عصبانیت در حالی که‬ ‫دستشو تو هوا تکون می داد گفت‪:‬مگه من بهت‬ ‫نگفته بودم حق نداری پاتو بذاری اونجا؟!‪..‬‬ ‫هان؟‪..‬آفرین با تو ام گفتم یا نگفتم؟!‪..‬‬ ‫آفرین که به گریه افتاده بود سرشو تکون داد‪..‬‬ ‫آروین داد زد‪ :‬پس چرا خودسر پاشدی اومدی‬ ‫یه همچین جایی؟!‪..‬اگه آنیل به موقع متوجهتون‬ ‫نمی شد می دونی االن کجا بودی؟!‪..‬اگه بین اون‬ ‫جمعیت یکی کار دستتون می داد چی؟!‪..‬اون‬ ‫موقع می خواستی چکار کنی افرین؟!‪..‬‬ ‫و با خشم برگشت سمت آنیل و دستشو تو هوا‬ ‫تکون داد‪ :‬از تو یکی توقع نداشتم آنیل‪..‬ایول‪..‬‬ ‫دست خوش‪.........‬‬ ‫دوید سمت در حیاط که آنیل تند پشت سرش رفت‬ ‫و بازوشو گرفت‪..‬یه چیزایی زیر گوشش گفت که‬ ‫آروین جوش اورد ولی انیل دستشو ول نکرد و‬ ‫کشیدش سمت ویال‪....‬پسرا که رفتن تو نسترن‬ ‫آفرین رو بغل کرد تا آرومش کنه!‪..‬‬ ‫نسترن_ گریه نکن آفرین‪..‬داداشت حق داشت‬ ‫اینجوری از کوره در بره‪..‬می دونی اونجایی که ما‬ ‫رفتیم کجا بود؟!‪..‬‬ ‫آفرین با هق هق گفت‪ :‬اما نباید اینجوری سرم‬ ‫داد می زد‪..‬می دونم من کار درستی نکردم‪..‬ولی‬ ‫تقصیر من چیه؟!‪..‬فکر می کردم یه مهمونی ساده‬ ‫ست مثل همونایی که با دوستام می رفتیم‪ ،‬از کجا‬ ‫باید می دونستم که اونجا‪.................‬‬ ‫سرشو رو شونه ی نسترن گذاشت و گریه کرد‪..‬‬ ‫سارا هم صورتش خیس بود‪..‬‬

‫نگار_ منو ببخش آفرین‪..‬منم مقصر بودم نباید‬ ‫اونقدر اصرار می کردم!‪..‬‬ ‫سارا_ وای خدا اگه مامانم بفهمه امشب پامو‬ ‫گذاشتم یه همچین جایی پدرمو در میاره‪..‬‬ ‫نگار پشت چشم نازک کرد با اینکه صداش هنوزم‬ ‫از بغض دورگه بود گفت‪ :‬برو بمیر تو هم‪ ،‬هی‬ ‫مامانم مامانم‪..‬آی کیو اگه خودت از دهنت نپره‬ ‫بیرون که چه غلطی کردی مامانت می خواد از کجا‬ ‫بفهمه؟!‪..‬‬ ‫سارا دستمالشو به دماغش کشید و گفت‪ :‬من هر‬ ‫کار کنم اون می فهمه‪..‬از بچگی همینطور بودم‬ ‫هر خطایی که مرتکب می شدم مامان سریع از‬ ‫یه جایی خبردار می شد همین امروز ‪ 10‬بار بهم‬ ‫زنگ زده‪..‬اگه بابام اجازه نمی داد مامانم هیچ‬ ‫وقت راضی نمی شد بیام مسافرت‪..‬‬ ‫ترسیده بود‪..‬رفتم طرفش‪..‬دستای سردشو گرفتم‪..‬‬ ‫با لحن ارومی دلداریش دادم‪ :‬نگران نباش‬ ‫ساراجون‪..‬غیر از ما چند نفر کسی از موضوع ِ‬ ‫امشب خبر نداره‪..‬اصال این مثل یه راز بین ما می‬ ‫مونه چطوره؟!‪..‬‬ ‫نگار_ موافقم‪..‬‬ ‫سارا_ پام برسه تهران صدقه میدم که خدا امشب‬ ‫هفتادتا که هیچ هفتصد بال رو ازم دور کرده‪..‬‬ ‫هنوزم که یادشون میافتم تنم می لرزه بچه ها!‪..‬‬ ‫نگار_ از سنت خجالت بکش‪..‬بعدشم همون موقع‬ ‫که نسترن گفت خون‪ ،‬فهمیدم پامون به کجا باز‬ ‫شده‪..‬درباره شون تو اینترنت سرچ کنید خیلی‬ ‫چیزا دستتون میاد!‪..‬‬ ‫سارا_ من که اسمشونم نشنیده بودم‪..‬خدا به همه‬ ‫مون رحم کرد!‪..‬‬ ‫آفرین_ بچه ها منو ببخشید‪..‬می دونم مقصر اصلی‬ ‫من بودم ‪..‬شما تازه امروز رسیده بودید بعد من به‬ ‫خاطر لجبازی های خودم نزدیک بود جونتونو به‬ ‫خطر بندازم!‪..‬‬ ‫نگار_ ما که بدبخت خدادادی هستیم آفرین‬ ‫جون‪..‬ولی من میگم از همین االن فراموشش کنیم‬ ‫و دیگه هم اسمشو نیاریم‪..‬وقتی همه چیز به خیر‬ ‫گذشته دیگه کشش ندیم‪ ،‬باشه؟!‪..‬‬ ‫نسترن_ نگار درست میگه بیشتر از این بخوایم‬ ‫کش بدیم قضیه رو‪ ،‬اعصاب خودمون خرد میشه‬ ‫‪..‬‬ ‫ راستی یه چیزی‪..‬شماها چطور از اونجا اومدید‬‫بیرون؟!‪..‬‬ ‫نسترن_ وقتی همه دویدن سمت در به بچه ها که‬ ‫کنارم بودن گفتم دست همو بگیرید‪ ..‬تا خواستم‬ ‫برگردم که ببینم کجایی هولمون دادن و ما رو هم با‬ ‫خودشون بردن بیرون‪..‬اوضاع خیلی بد بود‪..‬بیرون‬ ‫که رسیدیم دیدم یکی داره صدامون می زنه‪..‬آروین‬ ‫بود‪..‬بردمون یه گوشه گفت سر و صداها که زیاد‬ ‫شد فرار می کنیم‪..‬هر چی بهش گفتم تا سوگل رو‬ ‫هم پیدا نکنیم هیجا نمیام قبول نکرد‪..‬می گفت‬ ‫آنیل پیداش می کنه و بعدش میان ویال‪..‬اوضاع‬ ‫هم جوری نبود که بخوام باهاش بحث کنم‪..‬از دور‬ ‫دیدمت که کنار یه مرد وایساده بودی‪..‬آروین گفت‬ ‫انیل ِ ‪..‬خواستم بیام پیشت ولی آروین نذاشت‪.....‬‬ ‫هر جوری بود از اونجا فرار کردیم‪..‬دل تو دلم‬ ‫نبود‪..‬مرتب به خودم فحش می دادم که چرا تو‬ ‫رو با خودم بردم اونجا‪.......‬به نگار نگاه کرد و‬ ‫خندید‪ :‬این وسط کلی هم به نگار توپیدم ‪..‬‬ ‫نگار_ در کل دیوار کوتاهتر از من گیر نمیاد‪..‬بچه‬ ‫ها بریم تو من دیگه دارم حروم میشم‪..‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬


‫‪90‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫رمان‬ ‫قسمت ‪7‬‬ ‫از زور ترس زبونم بند اومده بود‪..‬مغزم قفل کرده‬ ‫بود‪..‬هیچ فرمانی نمی داد‪..‬‬ ‫از دیدن اتفاقات پیش روم به قدری متحیر و‬ ‫متعجب بودم که بیشترین ترسم از این بود طاقتمو‬ ‫از دست بدم و همونجا از حال برم‪..‬‬ ‫دستمو تکون دادم‪..‬مرد سیاهپوش برگشت و نگام‬ ‫کرد‪..‬از ترس تو صورتش نگاه نکردم‪..‬‬ ‫ بذار برم!‪....‬‬‫صورتشو برگردوند و شنیدم که آروم گفت‪ :‬قولتو‬ ‫یادت رفت؟!‪..‬‬ ‫دستام می لرزید‪ :‬بـ ‪..‬باید برم‪..‬خـ ‪ ..‬خواهرم و‬ ‫دوستام‪..........‬‬ ‫‪-‬هیشششششش‪....‬فقط ساکت باش!‪..‬‬‫نـ ‪....‬‬‫‪-‬گفتم ساکت باش!‪..‬‬‫از صدای بلندش تنم لرزید و چشمامو بستم!‪..‬‬ ‫بغضم شکست‪..‬بغض سنگینی که با ریختن چند‬ ‫قطره اشک هم دلم راضی نمی شد‪.....‬دیگه نه‬ ‫اون چیزی گفت و نه من‪.....‬‬ ‫واقعا چه کاری از دستم بر می اومد؟!‪..‬نگران‬ ‫نسترن و بقیه بودم!‪.‬خدا‪ ،‬خدا می کردم که اتفاق‬ ‫بدی براشون نیافتاده باشه!‪.....‬‬ ‫از شنیدن صدای مردی که جلوی آتیش ایستاده‬ ‫بود ناخداگاه سرمو بلند کردم‪..‬جوری حرف می‬ ‫زد که اگر هم می خواستم نمی تونستم نگاهمو به‬ ‫یه سمت دیگه منحرف کنم!‪..‬‬ ‫‪ -‬به نام شیطان ای فرمانروای زمین‪..‬ای پادشاه‬‫جهان‪ ..‬من گردن می نهم نیرویی از تاریکی را که‬ ‫به امانت گذاشته ای‪..‬‬ ‫باز کن پهنای دروازه های جهنم را و برسان اکنون‬ ‫از عمق وجودم سالم مرا ‪..‬‬ ‫من تحیر دارم از نام تو‪ ،‬چرا که بخشی از وجود‬ ‫من است‪..‬من زندگی می کنم همانند چهارپایان‬ ‫در مزرعه و خوشحال هستم از این زندگی حیوانی‬ ‫و ش‪/‬ه‪/‬و‪/‬ا‪/‬ن‪/‬ی‪..‬من طرفدار عدالتم ونفرین می‬ ‫فرستم بر پوسیدگی‪..‬‬ ‫کنار تموم خدایان درون چاه‪ ،‬من گردن می نهم‬ ‫چیزهایی را که باید بگویم رخ خواهد داد‪..‬‬ ‫بیرون بیا و به نام خودت به خواسته های من‬ ‫جواب ده!‪ ( ..‬همون به نشانه ی « آمین » این‬ ‫قسمت رو میگن!)‬ ‫انگار یه جور ستایش بود‪..‬پیش خودم یه‬ ‫حدسایی زده بودم ‪..‬از ال به الی کتابا و مطالبی‬ ‫که تو کامپیوترم داشتم می تونستم مطمئن بشم‬ ‫که حدسم درسته یا نه‪..‬گرچه با وجود این همه‬ ‫شواهد جز این نمی تونستم فکر کنم‪....‬این کارها‬ ‫جزو الینفک فرقه ی ش‪/‬ی‪/‬ط‪/‬ا‪/‬ن پ‪/‬ر‪/‬س‪/‬ت‪/‬ا‬ ‫ست‪....‬‬ ‫خدایا باورم نمیشه‪ ..‬که این منم بینشون؟!‪..‬‬

‫و باز هم صدای همون مرد که اینبار بلندتر از قبل‬ ‫می گفت‪..‬‬ ‫‪ -‬ما راهی را انتخاب کرده ایم که شیطان‬‫نشانمان داد‪..‬‬ ‫همه به حالت سجده کج و راست شدند‪..‬صداها به‬ ‫قدری بلند بود که گوشم سوت کشید‪..‬‬ ‫‪-‬ما كسانی را كه چيزی را كوركورانه دنبال می‬‫كنند‪ ،‬سـرزنش می كنيم‪ ..‬ما مخالف خداگرايی‬ ‫هستيم‪ ،‬ما بيرونی كردن گناه را نادرست و دردناک‬ ‫می دانیم ‪ ...‬ما به جای جمع كردن امتياز همراه‬ ‫با رياضت‪ ،‬برای رسيدن به دنيايی خوب بعد از‬ ‫مرگ‪ ،‬به شادی خويش و جسم معتقديم‪..‬‬ ‫همه جیغ کشیدن و یه عده زیر لب یه چیزایی رو‬ ‫زمزمه کردن‪..‬‬ ‫‪ -‬ای گناهکاران هوشیار باشید که شیطان از‬‫پدر شما آدم برتر بود‪..‬شیطان سرور یکتاپرستان‬ ‫است‪..‬سعی کنید آتش جهنم را روشن نگه دارید‪..‬‬ ‫دوزخی در هیچ کجا نیست‪..‬اخرت وجود ندارد‪..‬‬ ‫زندگی ِ دوباره دروغ است‪..‬‬ ‫ضربه را با ضربه‪..‬تمسخر را با تمسخر‪..‬و‬ ‫بدرفتاری را با بد رفتاری فرو ریزید‪....‬آن را با‬ ‫خواست مضاعف و آزادی انتخاب کنید چشم را‬ ‫با چشم و دندان را با دندان‪..‬خود را برای ترور و‬ ‫کشتن مخالفانت بساز‪....‬‬ ‫و در میان ولوله ای که بین جمعیت به راه انداخته‬ ‫بود فریاد زد‪:‬این شعار ماست‪..‬شعاری برای‬ ‫خوشحالی شیطان و آرامش خودمان‪..‬شعاری از‬ ‫دل آتش ِ وجودیمان‪..‬همه فریاد بکشید‪........‬‬ ‫و همه فریاد زدند‪:‬‬ ‫(‪ )Kill God‬خدا را بکش‬ ‫(‪ )Kill your mom & dad‬پدر و مادر خود‬ ‫را بکش‬ ‫(‪ )Kill yourself‬خودت را بکش‬ ‫در میان بهت و ناباوری من همه شروع کردن‬ ‫به خودزنی‪..‬اونایی که لخت نشسته بودن وسط‬ ‫معرکه و جیغ می کشیدند‪..‬‬ ‫صدای موزیک بلند شد‪..‬همه دیوانه وار بلند شده‬ ‫بودند و می رقصیدند‪..‬البته به ظاهر رقص بود‬ ‫وگرنه مثل یه مشت حیوون وحشی که از گله فرار‬ ‫کرده باشن افتاده بودند به جون هم‪..‬‬ ‫یعنی این ادما هیچ بویی از انسانیت نبردند؟!‪..‬‬ ‫شک دارم که اصال ادم باشن!‪.........‬‬ ‫خودشون دارن اعتراف می کنن که از حیوونات‬ ‫وحشی هم درنده ترن‪..‬‬ ‫شنیده بودم تو یه همچین مهمونی هایی مواد مخدر‬

‫مصرف می کنن‪..‬مثل شیشه‪..‬هروئین‪..‬حشیش‪..‬‬ ‫قرصای توهم زا‪..‬مصرف می کردن تا نفهمن که‬ ‫دارن با جسم و روح خودشون چکار می کنند‪....‬‬ ‫با چشمای خودم شاهد بودم که این مواد کوفتی‬ ‫چطور عقل و منطقشون رو ازشون گرفته و پوچ و‬ ‫بی ارزششون کرده!‪..‬‬ ‫‪ 6‬تا مرد قوی هیکل با ‪ 6‬جام سیاه رنگ تو‬ ‫دستاشون کنار اون مرد ایستادند‪..‬مرد یکی از جام‬ ‫ها رو از دستشون گرفت و جلو رفت‪..‬محتویاتش‬ ‫و رو سر اونایی که محکم خودشونو تکون می‬ ‫دادن و به ظاهر می رقصیدند پاشید و بلند بلند یه‬ ‫چیزایی گفت‪..‬از زبونشون چیزی سر در نیاوردم‪..‬‬ ‫واضح نبود‪..‬‬ ‫داشت می اومد سمت ما‪..‬مرد سیاهپوش لباسمو‬ ‫کشید ‪ ..‬تا اون موقع تو یه قسمتی از تاریکی زیر‬ ‫سایه ی درخت ایستاده بودیم و حاال پشت تنه ی‬ ‫قطورش مخفی شده بودیم‪..‬‬ ‫مرد جام به دست از کنارمون رد شد‪..‬بیرون که‬ ‫اومدیم نتونستم ببینم و نپرسم‪..‬‬ ‫تشنه بودم که بدونم‪..‬تشنه ی دونستن و فهمیدن‪..‬‬ ‫نمی تونستم به راحتی بگذرم‪............‬‬ ‫از هر چیزی که اطرافم می دیدم و نسبت بهش‬ ‫احساس کنجکاوی می کردم!‪..‬‬ ‫ناخواسته این جمله روی زبونم چرخید‪ :‬این چی‬ ‫بود؟!‪..‬‬ ‫نمی دونم از کجا ولی انگار مطمئن بودم که‬ ‫جوابمو میده!‪..‬‬ ‫و همونطور که احتمال می دادم سکوت نکرد‬ ‫و بدون اینکه نگام کنه گفت‪ :‬چی می خوای‬ ‫بدونی؟!‪..‬‬ ‫همینی که ‪..‬این مرد داره می ریزه رو سر ِ‬‫‪..............‬‬ ‫ادامه ندادم‪..‬‬ ‫نفس عمیق کشید‪..‬سکوتش رو که دیدم ناراحت‬ ‫شدم‪..‬دوست داشتم بدونم توی اون جام ها‬ ‫چیه؟!‪ ..‬تا حاال در موردشون جایی نخونده‬ ‫بودم!‪..‬‬ ‫یه دفعه بدون هیچ مقدمه ای گفت‪ :‬توی اون ظرفا‬ ‫اسپرم و ادرار ریختن‪..‬به عنوان آب مقدس می‬ ‫ریزن رو سرشون‪..‬‬ ‫یه بار دیگه کامل چیزایی رو که شنیده بودم رو تو‬ ‫ذهنم ردیف کنار هم چیدم‪..‬‬ ‫ادرار!‪....‬آب‬ ‫اسپرم!‪..‬و‬ ‫گفت‬ ‫مقـــدس؟؟؟؟!!!!!!‪..‬وای‪.....‬از حالت تهوعی‬ ‫که بهم دست داد محکم جلوی دهنمو گرفتم‪....‬و‬ ‫دقیقا توی اون لحظه‪ ،‬چیزی که خیلی خوشحالم‬ ‫کرد این بود که از محتویات اون جام روی من‬ ‫ریخته نشد!‪..‬اگه یه قطره ش بهم می پاشید خودمو‬ ‫زنده به گور می کردم!‪..‬‬

‫مرد سیاهپوش برگشت‪ ..‬و با دیدن صورت رنگ‬ ‫پریده م که خیلی وقت بود ماسکمو برداشته بودم‬ ‫مچ دستمو ول کرد‪..‬محکم چسبیدم به درخت ‪..‬‬ ‫‪ -‬حالت خوبه؟!‪..‬‬‫حالمو پرسید ولی به اون ربطی نداشت‪..‬اون یه‬ ‫غریبه ست‪..‬یکی از همیناست‪..‬رومو ازش گرفتم‪..‬‬ ‫صدای کرکننده ی موزیک رو اعصابم بود‪....‬‬ ‫صدای پارس سگا رو که شنیدم سرمو بلند کردم‪..‬‬ ‫جلوم ایستاده بود و نمی تونستم رو به رومو ببینم‪..‬‬ ‫نخواستم پسش بزنم‪..‬اگه اون صحنه ای که حدس‬ ‫می زنم پیش روم باشه نمی خوام که ببینم‪..‬‬ ‫انگار اونم فهمید که همونجا ایستاد و یه ذره هم‬ ‫کنار نکشید‪..‬چشمامو روی هم فشار دادم‪..‬‬ ‫صدای زوزه ی سگ ها‪..‬از روی درد زوزه می‬ ‫کشیدن‪....‬‬ ‫با اینکه نمی دیدم ولی حالم بد شد‪..‬تصورش هم‬ ‫بد و نفرت انگیز بود‪..‬‬ ‫بعد از چند دقیقه‪..‬دیگه هیچ صدایی نمی اومد‪..‬‬ ‫با ترس و لرز کج شدم‪..‬قدش از من بلندتر بود‪..‬‬ ‫نگام افتاد به اونایی که به نوبت می رفتن جلو و‬ ‫دستاشون رو تو تشت خون می زدن و به سر و‬ ‫صورتشون می مالیدن‪..‬اون مردی که جام رو تو‬ ‫دستاش نگه داشته بود با یه خنجری که رو دسته‬ ‫ش ستاره ی پنج پر رو نشون می داد آروم رو شونه‬ ‫هاشون ضربه می زد ‪..‬‬ ‫جسم بی جون چند تا سگ رو کنار تشت‬ ‫دیدم‪..‬اونا رو قربانی کرده بودند‪ ..‬سریع صورتمو‬ ‫برگردوندم و پای همون درخت زانو زدم‪..‬‬ ‫خدایا منو از این جهنم نجات بده‪..‬خدایا زنده م و‬ ‫دارم جهنمت رو به چشم می بینم‪..‬خدایا مگه من‬ ‫چه گناهی کردم؟‪....‬‬ ‫سرمو به تنه ی درخت تکیه داده بودم و هق هق‬ ‫می کردم ‪...‬‬ ‫‪ -‬پاشو دختر‪ ،‬داری تابلومون می کنی‪..‬‬‫تکون نخوردم‪..‬اینبار محکمتر گفت‪ :‬بت میگم‬ ‫پاشو‪ ،‬شک کنن خونمونو حالل می کنن‪..‬‬ ‫خواستم بلند شم ولی نتونستم‪..‬زانوهام خم می‬ ‫شد‪..‬دستمو به درخت گرفتم و لرزون و با ترس رو‬ ‫پاهام ایستادم‪..‬اگه تنه رو ول می کردم محکم می‬ ‫خوردم زمین‪..‬‬ ‫ تـ ‪ ..‬تو‪..‬تو گفتی منو‪..‬منو نجات میدی‪..‬‬‫درسته؟!‪..‬‬ ‫هیچی نگفت‪..‬فقط نگام کرد‪....‬‬ ‫با همون حال خرابم ادامه دادم‪ :‬می خوام برم‪..‬‬ ‫می خوام از این جهنم برم بیرون‪..‬دیگه نمی‬ ‫تونم‪..............‬‬ ‫به سرفه افتادم‪..‬گلوم خشک بود‪..‬‬ ‫صداشو شنیدم‪ :‬بازم باید صبر کنی!‪..‬‬


‫‪89‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫من بقیه نوشته‌تان را هم خواندم که در مورد‬ ‫روابط قبلیتان توضیح داده بودید و تصور‬ ‫نمی‌کنم که مشکل االنتان بخاطر روابطی بوده‬ ‫که قبال داشته‌اید‪ .‬دو تا مسئله برایم سئوال‬ ‫است‪ :‬اول اینکه ننوشته بودی که پزشک شما‬ ‫حدس زده که سطح تستوسترونت پایین است‬ ‫یا بر اساس آزمایش این را گفته و آیا درمانی‬ ‫برایش دریافت کردی یا نه‪ .‬اگر نه باید اول‬ ‫آزمایش بدهی و بعد طبق نظر پزشک درمان‬ ‫را دنبال کنی‪ .‬دوم اینکه از روی در نیامدن‬ ‫ریش نمی‌شود تشخیص قطعی اختالالت‬ ‫هورمون‌ها را داد بخصوص که ‪ ۱۹‬ساله‬ ‫هستی و هنوز سن بلوغت به پایان نرسیده‬ ‫(گرچه به نسبت دیر‌تر از بقیه پسر‌ها رشد‬ ‫موهای صورتت را تجربه می‌کنی) چون‬ ‫زمان رویش موی صورت به مسائلی مثل‬ ‫توارث و غیره هم بستگی دارد‪ .‬بنابراین در‬ ‫مجموع من توصیه می‌کنم که اگر نگرانی با‬ ‫پزشک مشورت کن که آزمایشات کامل بدهی‬ ‫که دقیقا بدانی چه راه درمانی را الزم است‬ ‫دنبال کنی چون در صورتی که مشکل پزشکی‬ ‫نداشته باشی باید به روان درمانگر جنسی و‬ ‫یا متخصصین روان‌شناسی ارجاع داده شوی‪.‬‬ ‫برای درمان انزال زودرس معموال پزشک با‬ ‫همکاری روانپزشک یا روان‌شناس یا روان‬ ‫در مانگر جنسی فرد را مورد معالجه قرار‬ ‫می‌دهد چون فاکتورهای متعددی در کار‬ ‫است‪ .‬معموال برای تشخیص و درمان انزال‬ ‫زودرس با حضور خانم و آقا هر دو زیر نظر‬ ‫روان درمانگر جنسی انجام می‌شود مگر اینکه‬ ‫نیاز به مداخله دارویی باشد‪ .‬در مجموع‬ ‫هیچ دارویی توسط اف دی‌ای یا آژانس‬

‫نظارت بر مواد غذایی و دارویی آمریکا برای‬ ‫درمان انزال زودرس تاییدیه نگرفته البته در‬ ‫کشور‌های مختلف این قضیه متفاوت است‪.‬‬ ‫اما درمان‌های غیر دارویی بسیار مفیدی‬ ‫هست که این دو تمرین باالی ‪ %۸۵‬موفقیت‬ ‫داشته‪ :‬اولی تمرین برای کنترل انزال و دومی‬ ‫هم تقویت ماهیچه‌های لگن‪.‬‬ ‫روش اول تحریک و توقف که به شما یاد‬ ‫می‌دهد چطور زمان انزالتان را تنظیم کنید‪:.‬‬ ‫فرد به حالتی شبیه خود ارضایی با دست‬ ‫خودش را تحریک می‌کند یا از شریک‬ ‫جنسی‌اش می‌خواهد که این کار را برایش‬ ‫انجام دهد و درست پیش از رسیدن به انزال‬ ‫توقف می‌کند‪ ،‬این کار را برای سه بار انجام‬ ‫می‌دهد و برای بار چهارم می‌تواند به انزال‬ ‫برسد‪( .‬برای چند هفته اول با دست خالی‬ ‫و بعد با ژلهای لغزنده کننده این تمرین را‬ ‫نجام بدهید که مقاومت را باال ببرید)‪ .‬از‬ ‫زمانی که این برنامه را می‌خوانید و می‌خواهید‬ ‫تمرین‌ها را شروع کنید‪ ،‬به مدت ‪ ۲‬تا ‪۳‬‬ ‫هفته سعی کنید رابطه جنسی نداشته باشید‪.‬‬ ‫اگر به این اصل پایبند باشید نتیجه بسیار‬ ‫بهتری می‌گیرید چون مغزتان گیج نمی‌شود‬ ‫که تحریکات مختلفی را دریافت می‌کند و‬ ‫به هر کدام باید پاسخ خاصی بدهد‪ .‬حتما با‬ ‫شریک جنسیتان از قبل صحبت کنید که این‬ ‫مسئله باعث کدورت نشود‪ .‬در ضمن در این‬ ‫مدت ارتباط فیزیکیتان را با هم نگهدارید‬ ‫مثل نوازش کردن و بوسیدن و غیره‪ .‬بعد از‬ ‫‪ ۲‬یا ‪ ۳‬هفته می‌توانید رابطه را کم کم شروع‬ ‫کنید اما باز هم اول یک یا دو بار به مرحله‬

‫انزال برسید ولی حرکت را کم کنید یا متوقف‬ ‫کنید و بگذارید حالت تحریک از بین برود‬ ‫و برای بار سوم می‌توانید به انزال برسید‪ .‬در‬ ‫ضمن کشیدن نفس عمیق هم در به تعویق‬ ‫انداختن انزال و کنترل روی زمان آن نقش‬ ‫موثری دارد‪.‬‬ ‫این تمرین برای همسرتان ممکن است کمی‬ ‫سخت باشد چون مراحل پیوسته نیست‬ ‫بنابراین حتما قبل از آن با هم صحبت بکنید‪.‬‬ ‫بعد از شش ماه این تمرین را بطور پیوسته‬ ‫انجام نتیجه آن را خواهید دید‪ .‬تمرین بعدی‬ ‫تمرین ماهیچه‌های کف لگن است‪ :‬این‬ ‫تمرین روی ماهیچه‌هایی کار می‌کند که‬ ‫مسئول نعوظ و انزال در مردان هستند‪ .‬برای‬ ‫پیدا کردن آن‌ها در حین ادرار کردن‪ ،‬ادرار‬ ‫خود را نگاه دارید و سپس‌‌ رها کنید‪ .‬ممکن‬ ‫است مدتی طول بکشد تا این عضله‌ها را پیدا‬ ‫کنید و بتوانید آن‌ها را کنترل کنید‪ .‬بعد از‬ ‫شناسایی این ماهیچه‌ها حتی در حالت عادی‬ ‫هم (در حین دیدن تلویزیون‪ ،‬کار و غیره)‬ ‫می‌توانید مرتبا آن‌ها را منقبض کرده برای‬ ‫چند ثانیه نگاه دارید و سپس‌‌ رها کنید‪ .‬پس‬ ‫اول مدتی وقت صرف کنید تا این عضالت‬ ‫را پیدا کنید‪ .‬بعد که دیگر بدون ادرار کردن‬ ‫هم آن‌ها را تحت کنترل داشتید می‌توانید از‬ ‫دو سری ‪ ۱۰‬تایی صبح و شب یعنی ‪ ۲۰‬تا‬ ‫صبح و ‪ ۲۰‬تا شب شروع کنید و عضالتتان‬ ‫را منقبض کنید‪ ،‬برای چند ‪ ۱‬تا ‪ ۳‬ثانیه‬ ‫نگهدارید و بعد‌‌ رها کنید‪ .‬هر هفته ‪ ۱۰‬تا به‬ ‫این تمرین‌ها اضافه کنید زمانی که تعداد آن‌ها‬ ‫رسید به ‪ ۵۰‬یا ‪ ۶۰‬تا صبح و ‪ ۵۰‬تا ‪ ۶۰‬تا‬ ‫شب همین عدد آن را نگهدارید‪.‬‬

‫وقتی که به انجام تمرین‌ها عادت می‌کنید‬ ‫دیگر حتی الزم نیست که فقط صبح آن‌ها را‬ ‫انجام دهید می‌توانید در طول روز آن‌ها را‬ ‫به مرور انجام دهید‪ .‬در ضمن اگر عضالت‬ ‫کف لگن قوی داشته باشید دچار عوارض‬ ‫باال رفتن سن هم نخواهید شد چون اکثرا در‬ ‫افراد کهنسال قدرت نعوظ کم می‌شود وزاویه‬ ‫آلت به سمت پایین تغییر می‌کند اما با داشتن‬ ‫عضالت کف لگن قوی این عوارض بسیار‬ ‫کمتر می‌شوند‪.‬‬ ‫این را هم تاکید کنم که نتیجه این تمرین‌ها‬ ‫حداقل پس از شش ماه اگر بطور مرتب‬ ‫انجام شوند بروز می‌کنند‪ .‬توقع تاثیر یک شبه‬ ‫نداشته باشید‪ .‬انزال زودرس می‌تواند روی‬ ‫رابطه جنسی افراد تاثیر منفی بگذارد‪ .‬روی‬ ‫اعتماد به نفسشان‪ ،‬رضایت از خودشان و از‬ ‫همه مهم‌تر احساس طرف مقابلشان‪ .‬بعضی از‬ ‫زوج‌ها حتی کارشان به جدایی می‌کشد‪.‬‬ ‫در بعضی افراد حتی آنقدر روی روحیه‌شان‬ ‫اثر منفی دارد که ممکن است به مشکالت‬ ‫نعوظ هم دچار بشوند‪ .‬بنابراین افراد درصدد‬ ‫حل این مشکل برمی آیند و بعضی اوقات‬ ‫کارهایی می‌کنند که در دراز مدت متاسفانه‬ ‫باعث پشیمانی می‌تواند بشود‪ .‬بنابراین اگر‬ ‫دقیقا کارهایی را که گفتم انجام دادید و‬ ‫اصال نتیجه نداد آن وقت می‌توانید به پزشک‬ ‫عمومی مراجعه کنید که تست‌ها را انجام‬ ‫دهید و اگر الزم باشد به متخصصین دیگر‬ ‫ارجاع داده شوید‪.‬‬ ‫دلگرم‪ /‬سارا ناصر‌زاده (پژوهشگر‪ ،‬روان‬ ‫درمانگر جنسی و مشاور زوج‌ها)‬


‫‪88‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫پاسخ به سواالت شما درباره انزال زودرس‬ ‫اگر می‌شود در مورد انزال‬ ‫زودرس و دالیل آن بیشتر توضیح‬ ‫بدهید؟‬ ‫زودانزالی یا انزال زودرس به‬ ‫حالتی گفته می‌شود که فرد زود‌تر‬ ‫از زمانی که می‌خواهد به انزال‬ ‫برسد و یا اینکه به حدی زود به‬ ‫انزال برسد که شریک جنسی‌اش‬ ‫از ارتباط جنسی لذت کافی نبرد‪.‬‬ ‫البته باید انتظارات واقع گرایانه‬ ‫باشند‪ .‬این تعریفی است که مورد‬ ‫تایید اکثر متخصصین علم مسائل‬ ‫جنسی یا سکسولوژی است‪.‬‬ ‫*زمان استاندارد برای به انزال رسیدن‬ ‫چیست؟‬ ‫در پاسخ به شما باید بگویم که زمان‬ ‫استانداردی برای رسیدن به انزال در نظر‬ ‫گرفته نشده با وجود اینکه بر طبق اکثریت‬ ‫افرادی که در مطالعات شرکت داشته‌اند یک‬ ‫سری زمانهایی پیشنهاد شده اما هیچ کدام‬ ‫قطعی نیستند چون این زمان بسته به نظر و‬ ‫رضایت افراد از رابطه جنسیشان از هر زوج‬ ‫تا زوج دیگر متفاوت است‪ .‬اما پیشنهاد شده‬ ‫که اگر در ‪ %۵۰‬یا بیشتر موارد ارتباط جنسی‬ ‫انزال زمانی اتفاق افتاد که فرد و یا شریک‬ ‫جنسی‌اش راضی نبودند یعنی فرد مشکوک به‬ ‫این اختالل هست و می‌شود مورد تشخیص‬ ‫و درمان قرارش داد‪ .‬در ضمن این مهم است‬ ‫که اول ببینید کی بود که متوجه شدید که‬ ‫این اختالل را دارید و از کجا متوجه شدید‪.‬‬ ‫آیا خودتان ناراحتید؟ شریک جنسیتان از‬ ‫طریق دخول ارضا نمی‌شود و یا از جایی یا‬ ‫کسی شنیدید که مثال اگر رابطه جنسی زیر‬ ‫‪ ۱۰‬دقیقه باشد یعنی مشکل دارید؟ معموال‬ ‫جزو سنجش‌های اولیه‌ای که برای تشخیص و‬ ‫درمان این اختالل انجام می‌شود گرفتن شرح‬ ‫حال دقیق فرد و شریک جنسی‌اش (هر دو با‬ ‫هم) است چون رابطه زوج‌ها در ایجاد و یا‬ ‫دامن زدن به این مشکل نقش بسزایی دارد‪.‬‬ ‫* دالیل اختالل انزال زودرس یا زود انزالی‬ ‫چیست؟‬ ‫تنها دالیلی که برای ایجاد این اختالل‬ ‫پیشنهاد شده دالیل روحی و روانی هستند‬ ‫و دالیل پزشکی بندرت برای این اختالل‬ ‫گزارش شده‪ .‬انزال زودرس را ما در دو دسته‬ ‫مورد شناخت و درمان قرار می‌دهیم‪ :‬یکی‬ ‫اختالل جنسی اولیه یعنی از زمانی که فرد‬ ‫بالغ شده و تجربه خودارضایی یا دخول داشته‬ ‫همیشه زودانزالی داشته و دیگری اختالل‬

‫ثانویه یعنی فرد از زمان خاصی این اختالل را‬ ‫تجربه کرده و مثال در تجربیات قبلی‌اش این‬ ‫حالت را نداشته‪.‬‬ ‫بطور کلی از دید روان‌شناسی چند مسئله‬ ‫پیشنهاد شده که می‌تواند باعث بروز زودانزالی‬ ‫در آقایان بشود‪ :‬یکی اینکه اگر فرد در زمان‬ ‫نوجوانی و یا بچگی در حین خودارضایی و‬ ‫یا مثال بازی کردن با آلت تناسلی‌اش مورد‬ ‫تنبیه واقع شده باشد عالوه بر احساس ترس و‬ ‫گناهی که از این موضوع می‌کند ممکن است‬ ‫شرطی بشود که زود به انزال برسد که کسی سر‬ ‫نرسد و به اصطالح مچش را بگیرد و تغییر‬ ‫دادن این عادت کار ساده‌ای نیست‪.‬‬

‫مورد بعدی‪ ،‬شیوع این اختالل در بین‬ ‫کسانی که در سنین کودکی و نوجوانی مورد‬ ‫آزار جنسی آشنایانشان و یا افراد غریبه قرار‬ ‫گرفته‌اند هم در پژوهش‌ها گزارش شده‪ .‬گروه‬ ‫بعدی که در معرض انزال زودرس هستند‬ ‫کسانی هستند که برای بارهای اول رابطه‬ ‫جنسی را تجربه می‌کنند البته نه همه‌شان‪ .‬این‬ ‫افراد ممکن است کنترل خوبی روی زمان‬ ‫انزالشان نداشته باشند‪ .‬دلیل این مسئله آن‬ ‫است که محیط واژن خانم‌ها احساس جدیدی‬ ‫را در فرد ایجاد می‌کند که موجب تحریک‬ ‫شدید فرد می‌شود‪ .‬در این حالت معموال افراد‬ ‫به مرور زمان و با شناسایی احساساتی که در‬ ‫حین نزدیکی دارند می‌توانند کنترل را بدست‬ ‫بیاورند‪.‬‬

‫*من به لحاظ اعتقادات دینی نه خودارضایی‬ ‫کرده‌ام و نه رابطه جنسی داشتم می‌ترسم که در‬ ‫اولین ارتباط جنسی بعد از ازدواج با همسرم‬ ‫دچار انزال زودرس بشوم‪ .‬آیا این تاثیری دارد‬ ‫اصال و اگر دارد راه حل چیست؟‬ ‫اوال ربط این دو مسئله اصال قطعی نیست و‬ ‫ثانیا در بین افرادی که برای بار اول رابطه‬ ‫جنسی را تجربه می‌کنند انزال زودرس بدلیل‬ ‫تحریک شدیدی که می‌شوند ممکن است‬ ‫پیش بیاید و تا مدتی هم طول بکشد که‬ ‫کنترل خودشان را بدست بیاورند که کامال‬ ‫طبیعی است‪ .‬در این موارد و کال پس از‬ ‫ازدواج فقط توصیه من این است که اگر یک‬

‫یا چند بار اول این مسئله پیش آمد نگران‬ ‫نشوید و خودتان و شریک جنسیتان را تحت‬ ‫فشار روحی قرار ندهید‪ .‬در مورد اینکه حاال‬ ‫چه می‌شود کرد تا انتهای برنامه تمرینهایی‬ ‫می‌دهم که با انجام دادنشان نتیجه بسیار‬ ‫موثری می‌توانید بگیرید‪ .‬از دالیل دیگر زود‬ ‫انزالی یا انزال زودرس استرس و فشار روحی‬ ‫است‪ .‬بجز فشارهایی که از خارج به فرد وارد‬ ‫می‌اید مثل ناراحتی سر کار و غیره‪ .‬فشاری که‬ ‫فرد به خودش می‌اورد هم مهم است و رابطه‬ ‫هر چقدر با درک و تفاهم باشد این مشکل‬ ‫زود‌تر حل می‌شود و بعضا اصال پیش نمی‌آید‪.‬‬ ‫* آیا رژیم غذایی خاصی در این مورد کمک‬ ‫کننده است؟‬ ‫باید بگویم که بعضی افراد اعتقاد دارند که‬

‫غذاهای بسیار تند و ادویه‌هایی مثل کاری و‬ ‫فلفل می‌توانند باعث انزال زودرس بشوند که‬ ‫هنوز پژوهش محکمی در این مورد در دست‬ ‫نیست‪ .‬در موارد نه خیلی شایع هم بهم خوردن‬ ‫تعادل هورمونهای مغزی از جمله پروالکتین‪،‬‬ ‫دوپامین و سروتونین بطور طبیعی و یا بر اثر‬ ‫استفاده از برخی دارو‌ها می‌تواند باعث انزال‬ ‫زودرس شود‪ .‬این قضیه با مراجعه به پزشک‬ ‫و انجام یک سری آزمایشات هورمونی‬ ‫می‌تواند تایید بشود و در صورت لزوم درمان‬ ‫شود‪ .‬تعدادی ایمیل رسیده که پرسیدند به‬ ‫چه دکتری مراجعه کنیم‪ .‬از پزشک عمومی‬ ‫می‌توانید شروع کنید چون آزمایشات هورمون‬

‫را ایشان هم می‌توانند برایتان توصیه کنند و‬ ‫تعبیر کنند‪ .‬اما در مراحل بعدی اگر مثال‬ ‫متوجه شدید که تعادل هورمو‌‌نهایتان بهم‬ ‫خورده می‌توایند با راهنمایی پزشک عمومی‬ ‫به پزشک متخصص غدد مراجعه کنید و یا‬ ‫بعضا به متخصصین کلیه و مجاری ادرار یا‬ ‫اورولوژیست‌ها‪ .‬در بعضی موارد هم باید به‬ ‫روانپزشک مراجعه کنید که داروهای الزم را‬ ‫دریافت کنید اما در مورد اینکه کدام مسیر‬ ‫بهتر است پزشک عمومی می‌تواند شما را‬ ‫راهنمایی کند‪.‬‬ ‫* من انزال زودرس دارم و به پزشک که‬ ‫مراجعه کردم گفت که چون ریشم هم در‬ ‫نیامده ممکن است تستوسترونم کم باشد‪ .‬از‬ ‫شما راهنمایی می‌خواستم‪.‬‬


‫‪87‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫که دستورالعمل من بی نقص است این توئی‬ ‫که نتوانسته ای کار را درست به انجام رسانی‪.‬‬ ‫زمانی که چنین پیامی بدون آنکه مدرک کالمی‬ ‫آن بطور روشن داده شده باشد‪ .‬شخص را به‬ ‫سر درگمی و شک و تردید در مورد توانش‬ ‫های خود فرو می برد که «‪ ...‬نکنه درانجام‬ ‫کار ناتوانم» و چنین احساسی سبب میشود که‬ ‫شنونده در کارآمدی خود که بخش مهمی از‬ ‫ارزیابی او از خود است به دودلی دچار شود و‬ ‫امید پیشرفت را از دست بدهد‪.‬‬ ‫گوینده می خواهد خود را برتر نشان دهد و‬ ‫بدیگری بفهماند که رئیس و فرمانده است‪ .‬در‬ ‫چنین حالتی است که طرف مقابل حق اعتراض‬ ‫یاحتی پیشنهاد ندارد‪ .‬خودکامگی بسیاری از‬ ‫قدرتمندان بهمین دلیل است که خود را در‬ ‫رابطه برتر از دیگران می دانند و به نظرات و‬ ‫پیشنهادهای خیرخواهانه اهمیت نمیدهند‪.‬این‬ ‫رفتار بیشتر معلول احساسی است که گوینده از‬ ‫خود دارد‪.‬‬ ‫کسی که میگوید هزارمرتبه بتو گفتم و یا‬ ‫جمالتی از این قبیل بکار می برد که بوی اجرای‬ ‫دستور و عملکرد بی چون وچرا می دهد خود‬ ‫در برزخ آسیب روانی و گرفتاری عقده های حل‬ ‫نشده ای است که فرسایش روزانه را به بهای‬ ‫توهین غیرمستقیم به دیگران انجام می دهد؟‬ ‫شاید بنظر برسد که چنین رفتاری را مردان با‬ ‫همسران خود دارند ولی تجزیه و تحلیل روابط‬ ‫زن و شوهر این ویژگی روانی را به زن و مرد‬ ‫هر دو نسبت می دهد‪ .‬آقایی در یک گفتگوی‬ ‫تلفنی می گفت‪ ...«:‬از زمانی که باهمسرم آشنا‬ ‫شدم گاه بگاه جلوه هایی ازینگونه گفتار را در‬ ‫او می دیدم ولی با خود می اندیشیدم که این‬ ‫رفتار معلول بازتابهای نوجوانی است که همه‬ ‫ی ما داریم ولی پس از سال ها ازدواج االن‬ ‫هر عملی که از من سر میزند چه درست و چه‬ ‫غلط او یک راه دیگر را مناسب تر می داند‪،‬‬ ‫مثال ‪ ...:‬بارها گفتم از این خیابان نرو شلوغ‬ ‫است! درحالی که آن خیابان همیشه شلوغ‬ ‫نیست و اغلب خلوت است ولی ایشان نگرانی‬ ‫و اضطراب خود را با بیان اینگونه حرفها‬ ‫نشان میدهد‪ .‬پریروز وقتی دخترم که دانشجوی‬ ‫دانشگاه است لباسی پوشیده بود که بنظر من‬ ‫بسیار مناسب بود ولی مادرش از راه نرسیده‬ ‫به او گفت‪ «:‬چقدر باید بگویم وقتی هوا گرم‬ ‫است این پیرهن را نپوش»‪ .‬دخترم گفت مادر‬ ‫من خودم می فهمم که سرد یا گرم هستم و‬ ‫چقدر باید مواظب خودم باشم!‪ .‬بویژه این رفتار‬ ‫در زمانی که به مهمانی می رویم جنبه ناگواری‬ ‫به خود می گیرد‪ .‬چندی پیش درخانه دوستی‬ ‫مهمان بودیم‪ .‬دوستان جمع بودند و با همسران‬ ‫خود هر یک گیالسی در دست داشتند‪ .‬هنوز‬ ‫از راه نرسیده صاحبخانه گیالسی بمن وگیالس‬ ‫دیگری به همسرم تعارف کردو گیالس را در‬ ‫دست داشتم که خانم صاحبخانه مقدار زیادی‬ ‫خیارهای قلمی تازه را روی میز گذاشت من‬ ‫تا بطرف یکی از آنها دست بردم همسرم داد‬ ‫زد چند بار بگویم با شراب سردی نخور!‪ .‬از‬ ‫شما می پرسم در چنین حالی چه باید کرد؟ یا‬ ‫باید اعتنا نکرد وآنچه راکه در نظر داشتی انجام‬ ‫دهی و یا باید تسلیم بشوی و این حالت در‬ ‫جمع مسلما به همسرم لطمه می زند و قضاوت‬ ‫دیگران را نسبت به او منفی می کند‪».‬‬ ‫در برابر این حادثه گفت و گویی داشتم با‬

‫بانویی که میگفت رابطه شوهرم با من و نوع‬ ‫گفت و گویی که با هم داریم همیشه دو مفهوم‬ ‫را در بر دارد یکی آنکه آیا حق دارم؟ یا حق‬ ‫ندارم! مثال اگر بشوهرم بگویم خانم فالنی‬ ‫زنگ زد و گفت فالن شب به منزلش برویم می‬ ‫پرسد قبول کردی؟ اگر بگویم بله می گوید حق‬ ‫نداشتی! شاید بگوئید برنامه شوهرت مشخص‬ ‫نیست و ممکن است در آن شب برنامه ای‬ ‫داشته باشد‪ .‬ولی من که همسر او هستم میدانم‬ ‫که او هیچ برنامه ای در زندگی جز دستور دادن‬ ‫ندارد! هدفش این است که به بیند آیا من اظهار‬ ‫وجود می کنم یا نه؟ و هرجا تشخیص بدهد که‬ ‫تصمیمی را من گرفته ام باآن مخالفت می کند‪.‬‬ ‫نکته ای که بیش از هر زمانی زن و شوهری‬ ‫راکه دارای گفتارآمرانه نسبت به یکدیگرند‬ ‫می رنجاند زمانی است که آنان در جمع افراد‬ ‫خانواده هستند‪ .‬درواقع آنچه را که بنام «آبرو»‬ ‫حفظ کرده اند در چنان شرایطی دستخوش‬ ‫شک و تردید میشود‪ .‬پرسش این است که چرا‬ ‫بعضی از افراد دوست دارند در حضور دیگران‬ ‫حرفهای زیانبخش بر زبان جاری سازند؟ بیشتر‬ ‫اینگونه رفتار اگر در حضور خانواده باشد هم‬ ‫برای زن و هم برای شوهر مفاهیم یکسانی را‬ ‫در بر دارد‪ .‬یعنی بانوی خانواده می خواهد به‬ ‫اطرافیان ثابت کند که من به شوهرم تسلط دارم‬ ‫واو بدون اجازه من آب نمی خورد! و برای مرد‬ ‫این مفهوم را دارد که بپدر و بویژه به مادرش‬ ‫ثابت کند که من زن ذلیل نیستم «واژه ای که‬ ‫بنظر میرسد مادرها اختراع کرده باشند!»‬ ‫زمانی که آدمی هنوز در استقالل خود شک‬ ‫و تردید دارد برای اثبات آن دست به اعمالی‬ ‫میزند که بتواند به اطرافیان ثابت کند که به‬ ‫بلوغ عاطفی رسیده است‪ .‬پرخاشگری های‬ ‫بسیاری از نوجوانان با پدر و مادر بیش از‬ ‫آنچه معلول خطاهای پدر و مادر باشد معلول‬ ‫احساس آنهاست‪ .‬باخود می اندیشند اگر مادری‬ ‫به آنها بگوید«در رانندگی مواظب خودت‬ ‫باش» یعنی او را کودک تصور کرده است‪.‬‬ ‫ولی واقعیت این است که نیمی از کشتارهای‬ ‫رانندگی را همین نوجوانان بوجود می آورند و‬ ‫پیش از حرکت احتماال با پدر و مادر در این‬ ‫مورد بحث وگفتگو هم داشته اند‪.‬‬ ‫نکته دیگری که در روابط زن و شوهر همواره‬ ‫دشواری بوجود آورده است واژه «کسب‬ ‫اجازه» است که بدالیل واهی مطرح می شود‪.‬‬ ‫این واژه در زمانی بکار برده میشودکه زن و‬ ‫شوهر با یکدیگر بجای گفت و گو کردن و‬ ‫تصمیم گرفتن بیکدیگر اجازه رفتار و کردار‬ ‫می دهند‪ .‬مثال اجازه می دهند که یکی به خانه‬ ‫دوست یا فامیل برود‪ .‬یا در سوپرمارکت مبلغی‬ ‫خرید کند! گاه ایجاب می کند که «خرید»‬ ‫آنقدر در زندگی مادی خانواده اثرگذار باشد که‬ ‫چاره ای جز توافق وجود نداشته باشد مثل وقتی‬ ‫که قرار است راجع به مبل و میز و تلویزیون و‪...‬‬ ‫سایر اشیاء خانه تصمیم بگیرند‪.‬‬ ‫ممکن است خیلی ها بدلیل آنکه درخانواده‬ ‫خود چنان رفتاری دیده اند ازینکه در زندگی‬ ‫با خانواده پیشین را دوباره تکرار شده می یابند‬ ‫احساس ناراحتی نکنند ولی دشواری از آنجا‬ ‫آغاز میشود که زن و مرد از خانواده ای آزاده‬ ‫و هماهنگ با فردی پیمان ازدواج به بندند که‬ ‫در آن خانواده «کنترل» رفتار اساس رابطه بوده‬ ‫باشد‪.‬‬


‫‪86‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫روانشناسی خانواده ‪ -‬دکتر دانش فروغی‬

‫واژه شناسی در ادبیاتی که اعضاء‬ ‫خانواده ها با یکدیگر بکار می‬ ‫برند بسیار مهم است‪ .‬گاه جمالت‬ ‫و کلمات ظاهرا توهین آمیزنیستند‬ ‫ولی آنچه شنونده ازدرک آن‬ ‫احساس می کند دردآور است‪.‬‬ ‫زمانی که چنین جمله ای یا‬ ‫جمالتی شبیه به آن بکار برده‬ ‫میشود دالیل روانی ویژه ای‬ ‫دارد که بهتر است به آن توجه‬ ‫کنیم‪ .‬نخست بهتر است بپذیریم‬ ‫زندگی زن و شوهر ها نمی تواند‬ ‫از پگاه تا شامگاه عاشقانه باشد‪ .‬این‬ ‫آرزویی است که همواره در دل‬ ‫بشر موج امید بوجود آورده است‬ ‫ولی تبادل افکار و عقاید وباالخره‬ ‫نگرش های آدمی سبب می شود‬ ‫که گاه بگاه نگرانی بوجود آید‪.‬‬ ‫ما این نگرانی ها را چگونه بوجود‬ ‫می آوریم؟ پاسخ این است که هر‬ ‫زمان که ما احساس کنیم اندیشه‬ ‫ها مورد پذیرش نیست و یا کاری‬ ‫که انجام داده ایم مورد سرزنش‬ ‫و بازپرسی است نسبت به عشق و‬ ‫پشتیبانی همسر خود دچار شک و‬ ‫تردید می شویم‪.‬‬

‫دشواری در این است که آدمی از درک اشتباه‬ ‫و خطائی که مرتکب شده است آنقدر رنج نمی‬ ‫برد که از قضاوت اطرافیان متاثر میشود‪ .‬آنچه‬ ‫فردی که اعتقاد دارد هزاربار گفته است ولی‬ ‫دیگری عمل نکرده است او را در چشم دیگری‬ ‫در مقام فرادست قرار میدهد و تعادل رابطه‬ ‫ی هماهنگ و مساوی را بهم می زند‪ .‬گوینده‬ ‫آ گاه و نیمه آگاه سودهائی می برد که نتیجه اش‬

‫ناراحتی دیگری است و آنها عبارتند از‪:‬‬ ‫گوینده میخواهد تثبیت کند که حرف حرف‬ ‫منست‪ .‬در آنچه میگویم تغییرنده‪ .‬نوآوری نکن‪.‬‬ ‫دستورالعملی را که بتو داده ام اجرا کن‪ .‬چنین‬

‫احساسی از طرف مقابل ارتباط های پیشین او‬ ‫را مورد پرسش قرار می دهد که آیا این مرد یا‬ ‫این زن واقعا مرا دوست دارد؟ آیا وجود من و‬ ‫رفتاری که دارم مورد تائید اوست یا بهانه جویی‬

‫میکند؟‬ ‫بدنبال گناهکار و مقصر می گردد‪ .‬او میخواهد‬ ‫خطر را از خود دور کند و بطرف مقابل بفهماند‬ ‫که همه کاستی ها از اوست‪ .‬می خواهد بگوید‬


‫‪85‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫بررسي استعفاي رويانيان در هفته‬ ‫آينده‬ ‫جلسه هيئت‌مديره باشگاه پرسپوليس در‬ ‫شرايطي برگزار شد که تصميم‌گيري درباره‬ ‫استعفاي رويانيان به هفته آينده موکول شد‪.‬‬

‫حذفي نيز در حد اعاليش به قهرماني برسيم‪.‬‬ ‫ان‌شاءلله بتوانيم خوب بازي کنيم و خواسته‬ ‫طرفداران‌مان را برآورده کنيم‪.‬‬ ‫وي در مورد اينکه فردا محروم هست يا‬ ‫نه و بحث استعفاي رويانيان چقدر روي‬ ‫بازي بازيکنان تأثير مي‌گذارد گفت‪ :‬مطمئناً‬ ‫اين مسائل تأثيرگذار است‪ .‬البته من خودم‬ ‫هم نمي‌دانم که فردا مي‌توانم روي نيمکت‬ ‫بنشينم يا نمي‌توانم‪ .‬کسي چيزي به من‬ ‫نگفته‌ است از دست من هم در مورد اين‬ ‫مسائل کاري بر نمي‌آيد هرچه قانون مي‌گويد‬ ‫بايد گوش کنيم‪ .‬تمرکز بازيکنان ما ممکن‬ ‫است تحت تأثير اين مسائل قرار بگيرد اما‬ ‫از لحاظ فوتبالي بازيکنان ما کام ً‬ ‫ال عاقل‬ ‫هستند و از آنها خواسته‌ام که اين مسائل‬ ‫را در بازي دخالت ندهند‪ .‬مطمئن ًا آنها نيز‬ ‫غيرت دارند و با وجود همه مسائل سعي و‬ ‫تالش‌شان را بيشتر مي‌کنند تا از اين مراحل‬ ‫سخت بگذريم‪ .‬همه اين اتفاقات در فوتبال‬ ‫رخ مي‌دهد و بايد با آنها بسازيم اما مطمئن‬ ‫باشيد بازيکنانم از اصلي که به آن باور دارند‬ ‫دور نمي‌شوند و با قدرت کار خود را دنبال‬ ‫مي‌کنند‪.‬‬ ‫وي در مورد بازيکنان مصدوم پرسپوليس‬ ‫گفت‪ :‬خوشبختانه بازيکن مصدوم نداريم‬ ‫و يکي دو بازيکن ما مشکل کوچکي دارند‬ ‫که بايد ببينيم از چه کساني مي‌توانيم بيشتر‬ ‫استفاده کنيم‪.‬‬

‫به گزارش فارس‪ ،‬خبرنگاران در نشست‬ ‫خبري از پرسيدن سؤالهاي حاشيه‌اي‬ ‫خودداري کردند و ترجيح دادند فقط در‬ ‫مورد مسائل فني با سرمربي تيم پرسپوليس‬ ‫صحبت کنند که اين مسئله باعث تعجب‬ ‫علي دايي هم شد‪.‬‬

‫جلسه امروز هيئت‌مديره باشگاه پرسپوليس‬ ‫با حضور کليه اعضا و در غياب محمد‬ ‫رويانيان برگزار شد‪ .‬در پايان هيئت‌مديره‬ ‫تصميم گرفت در خصوص استعفاي محمد‬ ‫رويانيان هفته آينده سه‌شنبه در جلسه‌اي‬ ‫تصميم نهايي را پس از صحبت‌هاي‬ ‫مديرعامل باشگاه پرسپوليس بگيرد‪.‬‬ ‫همچنين مقرر شد اعتراض رسمي از طرف‬ ‫باشگاه پرسپوليس به فدراسيون فوتبال در‬ ‫خصوص آراي کميته انضباطي شود‪.‬‬

‫براي حفظ نظم و انضباط مقابل باشگاه بود‬ ‫و از هرگونه ازدحام غيرضروري جلوگيري‬ ‫مي‌کرد‪.‬‬

‫افتتاح دومين رستوران پرسپوليس‬ ‫بدون رويانيان‬

‫دومين رستوران زنجيره اي پرسپوليس در‬ ‫غرب تهران افتتاح شد ‪.‬مديرعامل باشگاه‬ ‫پرسپوليس که قرار بود براي افتتاح اين‬

‫به گزارش فارس‪ ،‬جلسه هيئت مديره امروز‬ ‫در شرايطي برگزار شد که نيروي انتظامي نيز‬

‫رستوران به آنجا برود از اين کار خودداري‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫دومين رستوران‌ زنجيره‌اي پرسپوليس اين‬ ‫بار در غرب تهران ساعت ‪ 13‬امروز بدون‬ ‫حضور محمد رويانيان مديرعامل مستعفي‬ ‫پرسپوليس افتتاح شد‪.‬‬ ‫او به افتتاح اين رستوران که حتي روز‬ ‫گذشته اعالم شده بود که در آن حضور‬ ‫پيدا خواهد کرد نرفت و به جاي او بهروز‬ ‫منتقمي‪ ،‬شيريني‪ ،‬خانزاده و ميثم حسيني‬ ‫براي افتتاح رفتند‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

84


‫‪83‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫جواد نکونام با اشاره به نزديک بودن‬ ‫قرعه‌کشي جام جهاني اظهار داشت‪ :‬همه‬ ‫تيم‌هاي حاضر در جام جهاني قدرتمند‬ ‫هستند اما حضورمان در گروه برزيل سخت‬ ‫خواهد بود هر چند دوست دارم تيم‌هاي‬ ‫سرگروه ما بلژيک يا سوئيس باشند‪.‬‬

‫سرمربي کانادا در پاسخ به اين سوال که‬ ‫شانس تيم‌تان را براي صعود از اين گروه‬ ‫چگونه ارزيابي مي‌کنيد گفت‪ :‬ما هيچ‬ ‫وقت در جام جهاني امتياز نگرفته بوديم اما‬ ‫االن دو امتياز گرفته‌ايم‪ .‬البته اين به معناي‬ ‫رضايت کامل از تيم‌مان نيست‪ .‬به‌رغم‬ ‫فرصت زماني کمي که ميان مسابقات وجود‬ ‫دارد‪ ،‬تالش مي‌کنيم در ‪ 72‬ساعت آينده‬ ‫روي شخصيت تيم کار کنيم تا بتوانيم در‬ ‫بازي آخر خوب باشيم‪.‬‬ ‫فلمينگ در پاسخ به اين‌که تعويض‌هايتان‬ ‫در اين مسابقه را چگونه ارزيابي مي‌کنيد و‬ ‫آيا تاثيري در عملکرد تيم‌تان داشت‪ ،‬اظهار‬ ‫کرد‪ :‬تعويض‌هاي ما به خاطر مصدوميت يا‬ ‫موارد ديگر نبود‪ .‬به نوعي براي بهتر کردن‬ ‫عملکردمان بود‪ .‬حتي تعويضي که در دقيقه‬ ‫‪ 34‬انجام دادم يک تغيير تاکتيکي بود و‬ ‫اتفاقا جواب داد و توانستيم از آن به بعد‬ ‫بهتر کار کنيم‪ .‬فرصت بين بازي‌ها کم است‬ ‫و سعي مي‌کنيم با اين تعويض‌ها مديريت‬ ‫کنيم تا بازيکنان بيش از حد خسته نشوند‪.‬‬

‫قلعه‌نويي‪ :‬بازي با فوالد کليد‬ ‫قهرماني است‬ ‫سرمربي تيم فوتبال استقالل گفت‪ :‬بازي با‬ ‫فوالد کليد قهرماني ماست و از اين بازي‬

‫استارت قهرماني را مي‌زنيم‪.‬‬ ‫امير قلعه نويي در خصوص ديدار تيمش‬ ‫مقابل فوالد خوزستان اظهار داشت‪ :‬فوالد‬ ‫تيم بسيار خوبي است و ما به اين مسئله‬ ‫واقف هستيم‪ .‬يک سال اهواز بودم و‬ ‫مي‌دانم که بازيکنان اهوازي دونده‌اي هستند‪.‬‬ ‫به گزارش تسنيم‪،‬وي افزود‪ :‬يکي از‬ ‫مشکالت جدي ما در اين فصل نداشتن‬ ‫تمام بازيکنان‌مان بوده که چه در ليگ و چه‬ ‫در آسيا به ما آسيب زده است‪ .‬مقابل فوالد‬ ‫هم محمد قاضي و خسرو حيدري را در‬ ‫اختياز نداريم و بدين ترتيب کارمان سخت‬ ‫است‪.‬‬ ‫سرمربي استقالل همچنين گفت‪ :‬با اين‬ ‫شرايط مي‌خواهيم از اين بازي استارت‬ ‫قهرماني در ليگ را بزنيم و فکر مي‌کنم کليد‬ ‫قهرماني بازي با فوالد است که بايد اين‬ ‫بازي را ببريم‪.‬‬

‫نکونام‪:‬اميدوارم به بلژيک يا‬ ‫سوئيس بخوريم‬ ‫کاپيتان تيم ملي کشورمان گفت‪ :‬اميدوارم‬ ‫در جام جهاني به تيم‌هايي همچون بلژيک يا‬ ‫سوئيس بخوريم‪.‬‬

‫به گزارش تسنيم‪،‬وي ادامه داد‪ :‬اگر‬ ‫مي‌خواهيم شانس صعودمان را بيشتر کنيم‪،‬‬ ‫بهتر است که با اين تيم‌ها همگروه شويم و‬ ‫تيم‌هاي آفريقايي نيز چندان فرقي ندارند‪،‬‬ ‫چون همه آفريقايي‌ها فوتبال را قدرتي بازي‬ ‫مي‌کنند‪ .‬البته اين قرعه در شرايطي است‬ ‫که انتخاب من باشد و مطمئنا قرعه‌کشي‬ ‫انتخاب و دلخواه ما نخواهد بود‪.‬‬ ‫کاپيتان تيم ملي کشورمان با بيان اينکه در‬ ‫قرعه‌کشي قطعا با تيم‌هاي آسيايي همگروه‬ ‫نمي‌شويم‪ ،‬گفت‪ :‬اميدوارم که قرعه خوبي‬ ‫داشته باشيم تا همه خوشحال شوند‪ .‬به‬ ‫تيم‌هاي آسيايي که قطعا نخواهيم خورد اما‬ ‫فکر مي‌کنم اکنون بين آسيايي‌ها نيز تيم‌هاي‬ ‫قدرتمندي حضور دارند‪ .‬تيم ژاپن چيزي‬ ‫از اروپايي‌ها کم ندارد و نتايج خوبي گرفته‬ ‫است‪ .‬حتي در بازي‌هايي هم که شکست‬ ‫خورده عملکرد خوبي داشته است‪.‬‬

‫برهاني‪ :‬نتايج اخير در روند تيم‬ ‫تاثيرگذار نيست‬ ‫مهاجم تيم فوتبال استقالل گفت‪ :‬استقالل‬ ‫بازيکنان خوبي دارد و نتايج اخير در روند‬ ‫تيم تاثيرگذار نيست‪.‬‬ ‫آرش برهاني پس از پايان تمرين‪ ،‬استقالل‬ ‫در خصوص ديدار روز جمعه مقابل فوالد‬ ‫خوزستان اظهار داشت‪ :‬فوالد تيم قدرتمندي‬ ‫است و از کادر فني و بازيکنان خوبي بهره‌‬ ‫مي‌برد‪.‬‬

‫به گزارش تسنيم‪،‬او ادامه داد‪ :‬اميدواريم روز‬ ‫جمعه مقابل هواداران‌مان بتوانيم هر ‪ 3‬امتياز‬ ‫بازي را کسب کنيم‪.‬‬ ‫وي تصريح کرد‪ :‬استقالل بازيکنان خوبي‬ ‫دارد و نتايج اخير تاثيري در روند تيم‬ ‫نخواهد داشت‪ .‬اميدوارم روز جمعه مقابل‬ ‫فوالد پيروز شويم‪.‬‬

‫دايي‪:‬درجام حذفي مي‌خواهيم‬ ‫قهرمان شويم‬ ‫سرمربي تيم فوتبال پرسپوليس گفت‪ :‬تالش‬ ‫مي‌کنيم در ليگ برتر جايگاه مناسبي به‬ ‫دست آوريم و در جام حذفي هم براي کسب‬ ‫عنوان قهرماني تالش خواهيم کرد‪.‬‬ ‫علي دايي در نشست خبري پيش از بازي با‬ ‫پديده مشهد در جام حذفي گفت‪ :‬مطمئنم‬ ‫هيچکدام از بازي‌هاي ما آسان نيست‪.‬‬ ‫فردا هم بازي سختي خواهيم داشت‪ .‬بازي‬ ‫با تيم‌هاي ليگ يکي سخت‌تر از ليگ‬ ‫برتري هست زيرا ما از تيم‌هاي ليگ برتري‬ ‫شناخت داريم اما از تيم‌هالي ليگ يکي‬ ‫شناختي نداريم‪.‬‬ ‫به گزارش فارس‪،‬وي ادامه داد‪ ‌:‬بازي با‬ ‫چنين تيم‌هايي که شايد در طول فصل فقط‬ ‫يکبار شانس بازي پخش مستقيم دارند‬ ‫سخت است زيرا آنها مي‌خواهند خودشان را‬ ‫نشان بدهند و شايستگي‌شان را ثابت کنند‪.‬‬ ‫آنها مي‌خواهند از همه چيز مايه بگذارند و‬ ‫ما هم سعي مي‌کنيم در اين بازي پيروز شويم‬ ‫و به مرحله بعد صعود کنيم‪.‬‬ ‫دايي تصريح کرد‪ :‬در ليگ برتر مي‌خواهيم‬ ‫جايگاه خوبي به دست آوريم و در جام‬ ‫ادامه در صفحه ‪>>> 85‬‬


‫‪82‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬ ‫پيروز به رختکن رفتند اما با شروع نيمه دوم‬ ‫روي غفلت مدافعان با گل يوردان هميلتون‬ ‫در دقيقه ‪ 48‬دروازه ايران باز شد تا همه‬ ‫چيز به حالت اوليه خود بازگردد‪.‬‬

‫حکام سنگین کمیته انضباطی ‪/‬‬ ‫کسر یک امتیاز از پرسپولیس و‬ ‫تراکتورسازی‪ /‬دایی و مایلی‌کهن‬ ‫محروم شدند‬ ‫کمیته انضباطی از باشگاه‌های پرسپولیس و‬ ‫تراکتورسازی به دلیل رفتار هواداران آن‌ها‬ ‫امتیاز کسر کرد‪ .‬کمیته انضباطی احکام‬ ‫جدیدی برای تیم های لیگ برتری صادر‬ ‫کرده که این احکام دقایقی پیش منتشر‬ ‫شد‪ .‬به گزارش سایت فدراسیون فوتبال‪،‬‬ ‫اسماعیل حسن زاده رئیس کمیته انضباطی‬ ‫درباره پرونده مجادله لفظی علی دایی و‬ ‫محمد مایلی کهن گفت‪ :‬پرونده مجادله‬ ‫لفظی مایلی کهن و علی دایی در بازی صبا‬ ‫و پرسپولیس که در رسانه ها با مصاحبه‬ ‫های گوناگون علیه یکدیگر انجام دادند‪،‬‬ ‫هر کدام از سرمربیان دو تیم به یک جلسه‬ ‫از همراهی تیم خود محروم و پرداخت ‪10‬‬ ‫میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شدند‪.‬‬ ‫وی در ادامه درباره پرونده بازی داماش و‬ ‫پرسپولیس که در ورزشگاه آزادی برگزار شده‬ ‫بود‪،‬گفت‪ :‬علی دایی سرمربی تیم پرسپولیس‬ ‫به دلیل رفتار غیر ورزشی نسب به تیم داوری‬ ‫به مدت یک جلسه از همراهی تیم خود‬ ‫محروم و به پرداخت ‪ 30‬میلیون ریال جریمه‬ ‫نقدی محکوم شد‪ .‬به دلیل اهانت های‬ ‫مکرر تماشاگران تیم پرسپولیس نسبت به‬ ‫تیم حریف‪ ،‬از باشگاه پرسپولیس یک امتیاز‬ ‫کسر شد و همچنین به دلیل یک دقیقه‬ ‫تاخیر در ورود به زمین مسابقه در نیمه دوم‬ ‫توسط بازیکنان این تیم‪ ،‬باشگاه پرسپولیس‬ ‫به پرداخت ‪ 3‬میلیون ریال جریمه نقدی‬ ‫محکوم شد‪.‬‬ ‫حسن زاده در ادامه درباره پرونده حوادث‬ ‫رخ داده در دیدار دو تیم تراکتورسازی تبریز‬ ‫و فوالد خوزستان گفت‪ :‬به دلیل فحاشی و‬

‫به کاربردن الفاظ رکیک توسط تماشاگران‬ ‫تیم میزبان(تراکتور) نسبت به داور مسابقه‪،‬‬ ‫از این تیم یک امتیاز کسر شد و تیم فوق‬ ‫به پرداخت ‪ 50‬میلیون ریال جریمه نقدی‬ ‫محکوم شد‪.‬ضمن اینکه به دلیل رفتار‬ ‫ناشایست لوسیانو پریرا مهاجم تیم فوالد‬ ‫خوزستان ‪ ،‬وی به مدت یک جلسه از‬ ‫همراهی تیم خود محروم و به پرداخت ‪20‬‬ ‫میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد‪ .‬مجید‬ ‫جاللی سرمربی تیم تراکتور نیز به دلیل‬ ‫مصاحبه تحریک کننده بعد از مسابقه ‪ ،‬از‬ ‫سوی کمیته انضباطی تذکر گرفت‪.‬‬ ‫وی درپایان گفت‪ :‬دیدار دو تیم ملوان‬ ‫بندر انزلی و گسترش فوالد تبریز در انزلی‬ ‫نیز برگزار شد که به دلیل رفتار ناشایست‬ ‫تماشاگران تیم ملوان‪ ،‬این باشگاه به‬ ‫پرداخت ‪ 30‬میلیون ریال جریمه نقدی‬ ‫محکوم شد‪.‬ضمن اینکه با توجه به زیاد‬ ‫شدن مصاحبه های غیر قانونی و اهانت آمیز‬ ‫توسط برخی اهالی فوتبال و سرمربیان تیم ها‬ ‫در نشست های مطبوعاتی در روزهای اخیر‪،‬‬ ‫تذکر می دهیم که در صورت تکرار مصاحبه‬ ‫های غیر مجاز‪ ،‬بی شک برخورد جدی‬ ‫خواهد شد‪.‬‬

‫ايران و کانادا امتيازات را تقسيم‬ ‫کردند‬ ‫تيم ملي زير ‪ 17‬سال ايران مقابل کانادا به‬ ‫تساوي رسيد‪.‬‬ ‫تيم ملي زير ‪ 17‬سال ايران در دومين بازي‬ ‫خود در گروه پنجم جام جهاني از ساعت‬ ‫‪ 16‬و ‪ 30‬به مصاف کانادا رفت‪.‬‬ ‫به گزارش فارس‪،‬شاگردان علي دوستي‬ ‫هرچند با ارائه يک بازي نسبتا خوب در‬ ‫نيمه اول با گل دقيقه ‪ 9‬اميرحسين کريمي‬

‫در ادامه مسابقه کانادا تا دقيقه ‪ 65‬بازي‬ ‫را در دست داشت و چند موقعت گلزني‬ ‫به وجود آورد که راه به جايي نبرد‪ .‬بعد از‬ ‫اين با تغييراتي که علي دوستي در ترکيب‬ ‫به وجود آورد روند بازي تغيير پيدا کرد و‬ ‫توپ و ميدان در اختيار ايران قرار گرفت‪.‬‬ ‫بازيکنان ايران توسط مظلوم دقيقه ‪ 70‬و‬ ‫عزت اللهي ‪75‬توانست با دو شوت تير‬ ‫دروازه کانادا را به لرزه در بياورد‪.‬‬ ‫ايران در ادامه بازي بازهم موقعيت هاي‬ ‫مسلمي را براي زدن گل برتري به دست آورد‬ ‫اما با بي دقتي اين توپ ها را از دست داد‬ ‫تا تنها از اين مسابقه يک امتياز به دست‬ ‫بياورد‪.‬‬ ‫ايران در اين مسابقه با ترکيب مهدي اميني‪،‬‬ ‫صادق محرمي‪ ،‬مصطفي هاشمي‪ ،‬سيد مجيد‬ ‫حسيني‪ ،‬کميل حق زاده‪ ،‬سعيد عزت اللهي‪،‬‬ ‫امير حسين کريمي‪ ،‬علي هزامي(‪85‬حسين‬ ‫مهربان)‪ ،‬محمد بازاج(‪ 60‬علي قلي زاده)‪،‬‬ ‫اميرمحمد مظلوم و رضا جعفري(‪76‬سيدي)‬ ‫به ميدان رفت‪.‬‬ ‫با اين نتيجه ايران و کانادا ‪ 2‬امتيازي شدند‬ ‫که کانادا به دليل گل زده بيشتر در رده اول و‬

‫ايران در رده دوم قرار گرفت‪.‬‬ ‫در ديگر ديدار اين گروه آرژانتين و اتريش از‬ ‫ساعت ‪ 19‬و ‪30‬امشب به مصاف يکديگر‬ ‫مي روند‪.‬‬

‫سرمربي کانادا‪ :‬خوش‌شانس‬ ‫بوديم نباختيم‬ ‫سرمربي تيم ملي فوتبال نوجوانان کانادا‬ ‫گفت‪ :‬خوش‌شانس بوديم که به ايران‬ ‫نباختيم‪.‬‬ ‫شن فلمينگ در نشست خبري پس از بازي‬ ‫تيم‌هاي ملي نوجوانان ايران و کانادا اظهار‬ ‫کرد‪ :‬خوشحاليم که از اين بازي يک امتياز‬ ‫گرفتيم‪ .‬البته موقعيت‌هاي گلزني داشتيم‬ ‫اما بيش از يک گل نزديم‪ .‬ايران در نيمه‌‬ ‫دوم بهتر از تيم ما بود و چند بار توپ را‬ ‫به تير دروازه هم زد‪ .‬بنابراين بايد بگويم‬ ‫خوش‌شانس بوديم که گل بعدي را از آنها‬ ‫نخورديم‪.‬‬ ‫به گزارش ايسنا‪ ،‬وي افزود‪ :‬تيم ما رفته‌رفته‬ ‫عملکرد بهتري پيدا مي‌کند‪ .‬مقابل اتريش‬ ‫يک تساوي گرفتيم و االن هم برابر تيم‬ ‫قدرتمند ايران مساوي کرديم‪ .‬دو امتياز‬ ‫تاکنون برايمان به دست آمده و تمام‬ ‫تمرکزمان معطوف بازي با آرژانتين است تا‬ ‫امتياز خوبي هم از آن بازي بگيريم‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

81


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

80


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

79


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

78


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

77


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

76

2014‫لباسشب‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

75


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

74


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

73


‫‪72‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫بزرگترین‬ ‫اشتباهات دختران‬ ‫در اولین مالقات‬ ‫با پسران‬

‫همان طور که خانم ها اصوال از‬ ‫مردهایی که مدام از زنان دیگر‬ ‫صحبت می کنند یا زنان زیادی‬ ‫با آنها تماس برقرار می کنند‪،‬‬ ‫خوششان نمی آید‪ ،‬مسایلی هم‬ ‫هست که مردها دوست ندارند و‬ ‫به خاطر آنها حاضرند قید ازدواج‬ ‫با شما را بزنند‪.‬‬ ‫برای اینکه بزرگ ترین اشتباهات‬ ‫آداب معاشرت را بشناسید و بدانید‬ ‫چه مسایلی باعث ناراحتی و بی‬ ‫حوصله شدن مردان در طول‬ ‫قرارهای مالقات می شود‪ ،‬مطلب‬ ‫زیر را مطالعه کنید‪.‬‬

‫چه چیزی می تواند یک آشنایی بالقوه بسیار‬ ‫خوب را خراب کند؟ فراموش کردن اصول‬ ‫اخالقی مهم در قرار مالقات های ابتدایی!‬ ‫همان طور که خانم ها اصوال از مردهایی‬ ‫که مدام از زنان دیگر صحبت می کنند یا‬ ‫زنان زیادی با آنها تماس برقرار می کنند‪،‬‬ ‫خوششان نمی آید‪ ،‬مسایلی هم هست که‬ ‫مردها دوست ندارند و به خاطر آنها حاضرند‬ ‫قید ازدواج با شما را بزنند‪ .‬به طور مثال‪،‬‬ ‫پرسیدن سواالت خیلی شخصی وقتی هنوز‬ ‫در اولین جلسات آشنایی هستید‪.‬‬ ‫تشکر نمی کنید‬ ‫درست است که تنظیم دیدارها و ترتیب‬ ‫دادن مقدمات آن به عهده داماد و خانواده‬ ‫او است اما قرار نیست شما هم نقش یک‬ ‫شاهزاده را ایفا کنید‪ .‬اگر قبل یا بعد از‬ ‫جلسه خواستگاری‪ ،‬دیداری در خارج از‬ ‫خانه دارید‪ ،‬یادتان باشد از این که وقت و‬

‫هزینه ای برای این دیدار متقبل شده تشکر‬ ‫کنید‪ .‬شاید اضطراب و هیجان و شرم مانع‬ ‫از این شود که آداب معاشرت را به درستی به‬ ‫جا بیاورید‪ .‬اما باید بدانید که تشکر نکردن‬ ‫یکی از بزرگترین اشتباهات ممکن برای از‬ ‫چشم دیگری افتادن است‪ .‬همسر آینده شما‬ ‫انتظار ندارد صورت حساب را پرداخت‬ ‫کنید‪ ،‬اما انتظار دارد هنگام خداحافظی‬ ‫حداقل یک تشکر ساده بکنید‪ .‬یا حتی‬ ‫فردای آن روز از طریق پیامک تشکر کنید‪.‬‬ ‫شروع یک مکالمه بحث‌برانگیز‬ ‫در هنگام مکالمات‪ ،‬به تمایل طرف مقابل‬ ‫برای گفتگو توجه کنید‪ .‬او را با زیاد‬ ‫سخنرانی کردن و تعربف کردن از خود در‬ ‫موضع ضعف قرار ندهید‪ .‬همیشه موضوع‬ ‫های آرام و دوطرفه برای صحبت های خود‬ ‫انتخاب و از بحث و منفی بافی دوری کنید‪.‬‬ ‫بگذارید بحث بین هر دو شما در جریان‬ ‫باشد‪ .‬متکلم وحده بودن و مسلسل وار از‬ ‫خود و خانواده تان گفتن‪ ،‬فقط داماد آینده‬ ‫را کالفه می کند‪.‬‬ ‫صحبت در مورد نامزد سابق‬ ‫به هیچ عنوان کار درست و عاقالنه ای‬ ‫نیست که در مورد نامزد سابق خود با مردی‬ ‫صحبت کنید که برای نخستین بار او را‬ ‫مالقات می کنید و قرار است دوستی طوالنی‬ ‫مدتی با هم داشته باشید‪ .‬این کار ممکن‬ ‫است باعث ناراحتی و انزجار طرف مقابل‬ ‫بشود و دیگر هرگز با شما تماس نگیرد زیرا‬ ‫تصور می کند اگر یک روز از او جدا شوید‪،‬‬ ‫در مقابل مرد دیگری خواهید نشست و او را‬ ‫مسخره خواهید کرد‪ .‬اگر حرفی برای گفتن‬ ‫ندارید‪ ،‬بهتر است اصال حرفی نزنید‪.‬‬ ‫مدام چک کردن موبایل‬ ‫اگر فکر می کنید که تلفن همراه شما قرار‬ ‫است مدام زنگ بخورد یا پیامک برسد و‬ ‫شما مجبور به پاسخ هستید‪ ،‬بهتر است آن را‬ ‫خاموش یا سایلنت کنید‪ .‬مردها اصوال از زن‬ ‫هایی که مدام تلفنی با دوستان خود صحبت‬ ‫می کنند و برای روزهای آینده برنامه ریزی‬ ‫می کنند‪ ،‬خوششان نمی آید‪ .‬اگر تلفن کاری‬ ‫مهمی دارید که در طول قرار باید پاسخ‬ ‫بدهید‪ ،‬بهتر است از قبل آن را به طرف‬ ‫مقابل بگویید و پیشاپیش از هر گونه وقفه‬ ‫ای عذرخواهی کنید‪.‬‬ ‫بیشتر از حد الزم ماندن‬ ‫در قرارهای اول و مالقات های آشنایی‬ ‫معموال ساعت ها همچون چند دقیقه کوتاه‬ ‫می گذرند‪ .‬اما باید حواستان به ساعت‬

‫باشد‪ .‬اگر مردی مدام به ساعت خود نگاه‬ ‫کرد‪ ،‬خمیازه کشید یا در مورد مشغله ای که‬ ‫فردا صبح دارد صحبت کرد‪ ،‬زمان رفتن فرا‬

‫رسیده است و باید مودبانه خداحافظی کنید‬ ‫و بروید تا یک قرار مهم به یک کابوس‬ ‫ناراحت کننده تبدیل نشود‪.‬‬


‫‪71‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫شیشه مقابل راننده با چهار سوراخ ناشی‬ ‫از شلیک گلوله بود‪ ،‬متوجه زخمی شدن‬ ‫شدید راننده خودرو شدند و بالفاصله با‬ ‫تماس تلفنی مأموران پلیس ‪ ،110‬آگاهی‬ ‫و اورژانس ‪ 115‬را از وقوع یک جرم‬ ‫مطلع کردند در حالی که خانمی جوان‬ ‫همراه راننده مزدا بوده و با وضعیت روحی‬ ‫بهم‌ریخته و شوکه شده در کنار خودرو گریه‬ ‫می‌کرد‪.‬‬

‫سرهنگ علیرضا خالقی در گفت‌وگو با‬ ‫خبرنگار «حوادث» خبرگزاری داشنجویان‬ ‫ایران (ایسنا)‪ ،‬در تشریح جزییات مرگ‬ ‫دختر چهارماهه توسط پدر معتادش گفت‪:‬‬ ‫در پی اعالم موضوع فوت مشکوک دختر‬ ‫چهار ماهه از طریق مسئوالن بیمارستان‬ ‫به کالنتری ‪ 12‬قائم یزد رسیدگی به این‬ ‫موضوع در ‪ 14‬مهرماه امسال در دستور کار‬ ‫قرار گرفت‪.‬‬

‫به گفته این شاهدان از ظواهر امر مشخص‬ ‫بود مقتول با شلیک چهار گلوله به‬ ‫باالتنه‌اش مورد اصابت قرار گرفته و در‬ ‫ابتدا‌یی‌ترین لحظات واقعه بر اثر خونریزی‬ ‫شدید به کام مرگ رفته است و کسی نیز‬ ‫ضارب یا ضاربان را در حین اقدام به این‬ ‫سوء قصد و یا پس از آن مشاهده نکرد‪.‬‬

‫وی با بیان اینکه با حضور ماموران کالنتری‬ ‫در بیمارستان‪ ‌،‬آنان آثار کبودی‪ ‌،‬شکستگی‬ ‫گردن و لگن را روی جسم این دختربچه‬ ‫چهار ماهه مشاهده کردند‪ ،‬گفت‪ :‬با توجه به‬ ‫حساسیت موضوع‪ ،‬رسیدگی به این پرونده‬ ‫در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار‬ ‫گرفت‪.‬‬

‫اما از شواهد امری که در محل سو قصد‬ ‫مشخص است ضارب یا ضاربان سواره و‬ ‫به احتمال قوی با خودرو یا موتور سیکلت‬ ‫با در نظر گرفتن این مهم در محلی که از‬ ‫دید روستاییان و افراد عبوری دور باشد‬ ‫در مکانی خلوت از عبور و مرور جاده ‪2‬‬

‫خالقی با بیان اینکه با هماهنگی مقام‬ ‫قضایی و انجام تحقیقات مقدماتی و اخذ‬ ‫اظهارات والدین این دختربچه‪ ،‬احتمال‬ ‫وقوع جنایت قوت گرفت گفت‪ :‬به همین‬ ‫دلیل با هماهنگی قاضی پرونده پدر ومادر‬ ‫این طفل چهار ماهه برای تحقیقات بیشتر به‬ ‫مقر پلیس داللت داده شدند‪.‬‬

‫هزار با تعقیب‪ ،‬مراقبت و موقعیت‌سنجی‬ ‫و انتخاب نقطه کور‪ ،‬مقتول و همراه ا‌و را‬ ‫غافلگیر و با شلیک مرگبار چهار گلوله وی‬ ‫را به قتل رساندند‪.‬‬ ‫پس از اطالع‌رسانی افرادی که این صحنه‬ ‫را در مسیر جاده ‪ 2‬هزار بخش مرکزی حد‬ ‫فاصل دو روستای تقی‌آباد و کشکو مشاهده‬ ‫کرده بودند مأموران پلیس آگاهی و بررسی‬ ‫جرایم و اورژانس ‪ 115‬پس از حضور‬ ‫و تحقیقات در محل وقوع جرم و طی‬ ‫تشریفات ویژه و نمونه‌برداری‪ ،‬چهار پوکه‬ ‫گلوله جنگی کشف و برای بررسی با سایر‬ ‫موارد و همچنین انتقال جسد‪ ،‬خودرو و‬ ‫نیز همراه مقتول به مقر پلیس توسط مراجع‬ ‫ذی‌صالح‪ ،‬پرونده وارد چرخه بررسی‌های‬ ‫کارشناسی پلیس ویژه جرایم مذکور شده‬ ‫است‪.‬‬

‫جزییات قتل دختر ‪ 4‬ماهه توسط‬ ‫پدرش‬ ‫رییس پلیس آگاهی استان یزد جزییات‬ ‫جنایت هولناک مرگ دختر بچه چهارماهه‬ ‫توسط پدر معتادش را تشریح کرد‪.‬‬

‫رییس پلیس آگاهی یزد با بیان اینکه مادر‬ ‫‪ 29‬ساله این فرزند به نام (س) با حضور در‬ ‫مقر پلیس صراحتا پرده از جنایت شوهرش‬ ‫به نام (و) برداشت‪ ،‬گفت‪ :‬با راهنمایی مادر‬ ‫مقتوله‪ ،‬پدر این طفل مورد بازجویی قرار‬ ‫گرفت‪ .‬وی ضمن قبول بزه انتسابی پرده از‬ ‫راز جنایت هولناکش برداشت‪.‬‬ ‫خالقی گفت‪ :‬متهم به قتل در اعترافاتش‬ ‫عنوان داشت که اعتیاد به مواد روان گردان‬ ‫دارد و در روز حادثه مواد مصرف نکرده‬ ‫و برای بازی‌کردن دختر چهار ماهه را از‬ ‫همسرش گرفته و در حال بازی‌کردن با بچه‬ ‫بوده که یک دفعه دخترش شروع به گریه‬ ‫کردن می‌کند‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬این پدر که متهم به قتل کودک‬ ‫چهارماهه‌اش است در تشریح جزییات‬ ‫این جنایت گفت‪ :‬با صدای گریه دختربچه‬ ‫حالت عصبی به او دست داده و برای اینکه‬ ‫صدای گریه دخترش از اتاق بیرون نرود‪،‬‬ ‫دستمال کاغذیی‌ را داخل دهان او برده و‬ ‫چند سیلی به صورت این کودک می‌زند‬ ‫و سینه‌اش را هم فشار می‌دهد تا اینکه‬ ‫سرانجام آب‌های زردرنگ از دهان و بینی‬ ‫او بیرون زده و تا این طفل را به بیمارستان‬ ‫برساند‪ ،‬جان می‌دهد‪.‬‬ ‫خالقی با بیان اینکه علت قتل اعتیاد پدر به‬ ‫موادمخدر از نوع روان‌گردان است‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫سرانجام متهم برای سیر مراحل قانونی با‬ ‫تشکیل پرونده تحویل مراجع قضایی شد‪.‬‬


‫‪70‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫چه کسی می‌توانسته به این خانواده آسیبی‬ ‫بزند چون این خانواده واقعا بی‌آزار بودند‬ ‫و کاری با کسی نداشتند‪ .‬یکی از ساکنان‬ ‫ساختمان چهار طبقه که این جنایت در آنجا‬ ‫اتفاق افتاد نیز به خبرنگار «اعتماد» گفت‪:‬‬ ‫ساعت حدود شش بعدازظهر بود که من و‬ ‫همسرم در خانه بودیم که ناگهان صدای‬ ‫افتادن جسم سنگینی در خانه به گوش رسید‪.‬‬ ‫این صدا دوبار آمد اما بعد از آن دیگر‬ ‫صدایی نیامد ما هم فکر کردیم شاید چیزی‬ ‫را جابه‌جا می‌کنند‪ .‬پیگیری‌های خبرنگار ما‬ ‫همچنین حکایت از این دارد که از داخل‬ ‫این خانه ظاهرا چیزی به سرقت نرفته است‬ ‫به این ترتیب فرضیه قتل از سوی افراد‬ ‫ناشناس با انگیزه سرقت کمرنگ‌تر دنبال‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫آیا خواهر‌زاده مقتول چیزی می‌داند؟‬ ‫گرچه تا به حال از پدر و دختر بزرگ این‬ ‫خانواده که تنها بازماندگان این جنایت‬ ‫خانوادگی هستند تحقیق شده است تا‬ ‫جزییات این پرونده مشخص شود اما‬ ‫شنیده‌ها حکایت از حضور جوان دیگری در‬ ‫این ماجرا دارد که در زمان حادثه در محل‬ ‫بوده است‪ .‬یکی از کسبه خیابان کاظمی‬ ‫در این باره به خبرنگار ما گفت‪ :‬جلوی در‬ ‫مغازه ایستاده بودم که دیدم پسر جوانی که‬ ‫لباس سفید رنگی نیز بر تن داشت هراسان‬ ‫و رنگ پریده وارد دفتر امالک سر کوچه‬ ‫شد و در خواست کرد تا یک تلفن بزند‬ ‫وقتی صاحب مغازه ماجرا را از او جویا شد‬ ‫او گفت که برای خاله و پسرخاله و دختر‬ ‫خاله‌اش اتفاق ناگواری افتاده و می‌خواهد‬ ‫موضوع را به پلیس گزارش دهد‪ .‬شاید‬ ‫بازجویی و تحقیق از خواهر‌زاده مقتول که‬ ‫مشخص نیست به چه دلیلی در زمان حادثه‬ ‫در محل حضور داشته‪ ،‬بتواند از این معمای‬ ‫جنایی رمزگشایی کند‪ .‬از آنجا که زمان‬ ‫تقریبی فوت ساعت ‪ 6‬بعد‌از‌ظهر اعالم شده‬ ‫است و همچنین چیز با ارزشی نیز از خانه‬ ‫مقتوالن به سرقت نرفته این فرضیه مطرح‬ ‫می‌شود که احتماال قاتل یا قاتالن از آشنایان‬ ‫متوفیان بوده‌اند که بعدازظهر زمانی که هوا‬ ‫کامال روشن بوده بدون هیچ مقاومتی وارد‬ ‫خانه شده و یکی از مقتوالن در را بر روی او‬ ‫گشوده است‪.‬‬ ‫این فرضیه زمانی قوت می‌گیرد که به جز‬ ‫صدای افتادن شیء روی زمین که توسط‬ ‫یکی از ساکنان خانه چهار طبقه شنیده شد‬ ‫سایر همسایه‌ها صدایی نشنیده بودند و در‬ ‫گفت‌وگو با خبرنگار «اعتماد» بر این نکته‬ ‫تاکید می‌کردند که این قتل‌ها در نهایت‬ ‫آرامش و بدون هیچ سر و صدایی به وقوع‬

‫پیوسته است‪ .‬در حال حاضر سه خانواده‬ ‫دیگری که ساکن این ساختمان چهار طبقه‬ ‫بودند به علت ترس و واهمه از آنچه سه‌شنبه‬ ‫شب در این ساختمان به وقوع پیوسته‬ ‫خانه‌هایشان را برای مدتی رها کرده‌اند و به‬ ‫خانه اقوامشان رفته‌اند‪ .‬تحقیقات کارآگاهان‬ ‫اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت برای‬ ‫رمز‌گشایی از این سه جنایت ادامه دارد و‬ ‫این پرونده در شعبه پنجم دادسرای جنایی‬ ‫مفتوح است‪.‬‬

‫انتقام مهریه‌ای از مادر شوهر‬ ‫روزنامه ایران ‪ :‬عروس جوان که قصد داشت‬ ‫از مادر شوهرش زهر چشم بگیرد مهریه چند‬ ‫صد میلیونی‌اش را به اجرا گذاشت‪ .‬پایان این‬ ‫انتقام‌گیری بازنده‌ای جز نوعروس نداشت‪.‬‬ ‫دعوای چهره به چهره عروس و مادر شوهر‬ ‫همه اعضای فامیل آمده بودند تا در مراسم‬ ‫بدرقه خانواده‌ای به خارج از کشور شرکت‬ ‫کنند‪.‬جشن بسیار باشکوه برگزار شده بود‬ ‫و شور و همهمه‌ای در آن جریان داشت تا‬ ‫این‌که دعوای عروس و مادر شوهر همه را‬ ‫شوک‌زده کرد‪.‬همه چیز خوب پیش می‌رفت‬ ‫تا این‌که شوخی‌های افراطی مادرشوهر‬ ‫خوش‌خنده شروع شد‪ .‬بهناز که دیگر به‬ ‫رفتارهای تمسخرآمیز‪ ،‬طعنه و کنایه‌های مادر‬ ‫شوهرش عادت کرده بود در ابتدا سعی کرد‬ ‫با رویی گشاده به مادرشوهر پاسخ بدهد اما‬ ‫تمسخرهای وی تمامی نداشت و سکوت‬ ‫عروس خانم هم نمی‌توانست به طعنه و‬ ‫کنایه‌های مادر شوهر پایان دهد‪ .‬هر چه‬ ‫زمان بیشتر سپری می‌شد بهناز بیشتر احساس‬ ‫حقارت می‌کرد تا این‌که با کیف دستی‌اش‬ ‫به سمت مادرشوهر حمله‌ور شد‪ .‬در این میان‬ ‫تازه داماد که از همه جا بی‌خبر بود با دیدن‬ ‫صحنه کتک‌کاری خودش را به آن دو رساند‬ ‫و همسر و مادر را از هم جدا کرد‪ .‬امیر که از‬ ‫رفتارهای بهناز حیرت‌زده شده بود فریادزنان‬ ‫از وی خواست به این آبروریزی پایان دهد‪.‬‬ ‫دعوت امیر از بهنار برای حفظ آرامش‬ ‫فضای مهمانی کافی بود تا عروس خانم این‬ ‫صدای فریاد را به پای هواخواهی امیر از‬ ‫مادرش بگذارد‪.‬‬ ‫حکم بازداشت داماد بدشانس‬ ‫سکوت سنگینی در تاالر مخصوص مهمانان‬

‫حاکم بود و مهمانان شوک‌زده تاالر را ترک‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫آن شب امیر از مادرش خواست خودش به‬ ‫خانه برود تا بهناز را به خانه پدرش برساند‪.‬‬ ‫بگومگوهای این زوج که هنوز زندگی‌شان را‬ ‫زیر یک سقف مشترک شروع نکرده بودند‬ ‫در بین مسیر باال گرفت‪.‬‬ ‫فردای آن شب تلخ بهناز همه چیز را برای‬ ‫مادرش تعریف کرد و برخالف اصرارهای‬ ‫وی به دادگاه خانواده ونک رفت و‬ ‫مهریه‌اش را به اجرا گذاشت‪.‬همه چیز حاکی‬ ‫از آن بود که داماد بدشانس خانه و ملک و‬ ‫امالکی برای توقیف ندارد به همین خاطر‬ ‫بهناز با حکم جلبی که در دست داشت‬ ‫به همراه ماموران پلیس راهی محل کار‬ ‫شوهرش شد تا وی را بازداشت کنند‪.‬امیر‬ ‫اگرچه خانواده مرفهی داشت ولی خودش‬ ‫کارمند بود بنابراین با تقاضای اعسار از‬ ‫دادگاه مهریه همسرش را قسط‌بندی کرد‬ ‫ولی نه وی از حق طالق کوتاه آمد و نه بهناز‬ ‫راضی شد مهریه‌اش را فدای عمر با ارزشش‬ ‫کند‪.‬‬ ‫زمان سپری می‌شد و عروس و داماد که‬ ‫حتی تجربه یک روز زندگی در کنار هم را‬ ‫نچشیده بودند به دهه چهارم زندگی خود‬ ‫نزدیک می‌شدند‪ .‬سرانجام آخرین برگ دفتر‬ ‫خاطرات امیر و بهناز در حالی رقم خورد‬ ‫که هیچ کسی جز آن دو قربانی این جدایی‬ ‫نشدند‪ .‬بهناز فرصت بچه‌دارشدنش را از‬ ‫دست داد و امیر نتوانست به خاطر سکه‌هایی‬ ‫که هر ماه مجبور بود به همسرش بپردازد‪،‬‬ ‫ازدواج کند‪.‬‬ ‫سماجت‌های عروس و داماد باعث شد هر‬ ‫دو فرصت‌های زیادی را از دست بدهند‪،‬‬ ‫فرصت‌هایی که شاید هرگز پول نمی‌توانست‬ ‫آن‌ها را جبران کند‪.‬‬ ‫نظر کارشناس‬ ‫زینب کاشی‌پزها حقوقدان در این باره‬ ‫می‌گوید‪ :‬اگر کسی توانایی مالی الزم برای‬ ‫پرداخت مهریه را نداشته باشد و تقاضای‬ ‫اعسار کند و قصد ازدواج مجدد داشته‬ ‫باشد‪ ،‬دادگاه ممکن است این‌گونه استدالل‬ ‫کند که چنین شخصی به خاطر اعسار یا‬ ‫ناتوانی مالی نمی‌تواند همزمان دو زن را‬ ‫اداره کند‪ .‬اگرچه قانون در این باره چیزی‬ ‫نگفته اما دادگاه می‌تواند به خاطر اعسار‬ ‫اجازه ازدواج به وی را ندهد‪.‬حق حبس یک‬ ‫نوع استثنا است که در عقود معاوضه‌ای یا‬ ‫قراردادهای مربوط به خرید و فروش وجود‬ ‫دارد (در این عقود یکی از طرفین قرارداد‬ ‫در مقابل چیزی که از طرف مقابل می‌گیرد‪،‬‬

‫پولی را پرداخت می‌کند‪ ).‬به این معنی که‬ ‫فروشنده تا زمانی که پول را دریافت نکرده‬ ‫از دادن کاال یا مال به طرف مقابل امتناع‬ ‫می‌کند‪ ،‬به این امر حق حبس می‌گویند‪.‬‬ ‫حق حبس تنها در عقود معاوضه‌ای وجود‬ ‫دارد ولی در عقد نکاح به صورت استثنا‬ ‫حق حبس وارد شده است‪ .‬با این‌که عقد‬ ‫نکاح جزو عقود معاوضه‌ای نیست ولی‬ ‫یک استثنا است‪.‬حق حبس در نکاح به این‬ ‫معنی است که زوجه بعد از ازدواج و قبل از‬ ‫شروع زندگی مشترک و بدون ایفای وظایف‬ ‫زناشویی می‌تواند این وظیفه را به دریافت‬ ‫مهریه موکول کند‪ .‬به این معنی که تا زمانی‬ ‫که او مهریه‌اش را دریافت نکرده‪ ،‬می‌تواند‬ ‫تمکین نکند‪.‬‬ ‫اگر مهریه‌ به جای عندالمطالبه‪،‬‬ ‫عنداالستطاعه باشد حق حبس زن ساقط‬ ‫شده و نمی‌تواند در این باره ادعا کند‪.‬‬ ‫مسأله مهم دیگر در حق حبس این است هر‬ ‫چند زن در خانه جداگانه‌ای زندگی کند و‬ ‫مهریه‌اش را دریافت کند‪ ،‬می‌تواند نفقه‌ای را‬ ‫همزمان با مهریه دریافت کند‪.‬چنانچه پیش‬ ‫از رابطه زناشویی و شروع زندگی مشترک‬ ‫طالق واقع شود نصف مهریه به زن تعلق‬ ‫می‌گیرد ولی چون به مجرد عقد زن مالک‬ ‫همه مهریه‌اش است اگر قبل از شروع زندگی‬ ‫مشترک و ایفای وظایف زناشویی تقاضای‬ ‫مهریه کند و بیش از نصف مهریه‌اش را‬ ‫بگیرد و سپس طالق جاری شود باید مابقی‬ ‫آن را به مرد برگرداند‪.‬‬

‫قتل در تنکابن با شلیک ‪ 4‬گلوله‌‬ ‫جنگی‬ ‫فرمانده انتظامی تنکابن با تایید وقوع یک‬ ‫قتل در جاده ‪ 2‬هزار تنکابن با شلیک چهار‬ ‫گلوله جنگی گفت‪ :‬پلیس در حال پیگیری‬ ‫علت این مسئله است‪.‬‬ ‫به گزارش فارس‪ ،‬کیومرث ابراهیمی با‬ ‫تایید خبر قتل مردم ‪ 55‬ساله حد فاصل دو‬ ‫روستای تقی‌آباد و کشکو از توابع بخش‬ ‫مرکزی تنکابن اظهار داشت‪ :‬عوامل اصلی‬ ‫قتل در دیگر استان کشور هستند که پلیس‬ ‫در حال پیگیری است‪.‬‬ ‫بر اساس مشاهدات عینی افرادی که در مسیر‬ ‫جاده ‪ 2‬هزار تنکابن تردد می‌کردند یک‬ ‫دستگاه مزدا تری سفید رنگ در حالی‌که‬


‫‪69‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫جز سرقت به وقوع پیوسته چرا که به نظر‬ ‫نمی‌رسد شیء باارزشی از خانه به سرقت‬ ‫رفته باشد‪ .‬گرچه سایر شواهد موجود از این‬ ‫پرونده نشان می‌دهد که احتماال جنایت از‬ ‫سوی فردی آشنا صورت گرفته اما تحقیقات‬ ‫کارآگاهان تا روشن شدن تمام زوایای‬ ‫موجود در این پرونده ادامه دارد‪.‬‬ ‫فریاد‌های زنانه وقوع جنایتی را برمال کرد‬

‫پس از دستگیری متهم به قتل و اعتراف او‬ ‫به این جنایت پرونده با صدور کیفرخواست‬ ‫به شعبه ‪ 113‬دادگاه کیفری استان تهران‬ ‫فرستاده شد و متهم به قتل صبح امروز به‬ ‫ریاست قاضی حسین اصغرزاده پای میز‬ ‫محاکمه قرار گرفت‪.‬‬ ‫در ابتدای جلسه دادگاه نماینده دادستان‬ ‫با تشریح کیفرخواست گفت‪ :‬با توجه به‬ ‫اعترافات متهم‪ ،‬بازسازی صحنه قتل و‬ ‫گزارش پزشکی قانونی ایرج متهم به قتل‬ ‫عمدی و شرب خمر در شهرستان قرچک‬ ‫می باشد که برای وی تقاضای مجازات‬ ‫قانونی را دارم‪ .‬اولیای دم مقتول نیز‬ ‫خواستار قصاص قاتل فرزند خود شدند‪.‬‬ ‫رئیس دادگاه سپس با تفهیم اتهام به ایرج‬ ‫از او خواست که به دفاع از خود بپردازد‪.‬‬ ‫پسر نوجوان نیز پس از قرار گرفتن در‬ ‫جایگاه در دفاع از خود گفت‪ :‬من اتهاماتم‬ ‫را قبول دارم‪ .‬چند روز قبل از این حادثه‬ ‫دوتن از دوستانم مراب به خانه شان کشانده‬ ‫و قصد داشتند در آنجا مرا مورد آزاد و‬ ‫اذیت قرار دهند‪ .‬آنها همچنین از این صحنه‬ ‫فیلم گرفته و یک هفته بعد فیلم را در محله‬ ‫مان از طریق بلوتوث پخش کردند‪ .‬یک‬ ‫روز از باشگاه به خانه می رفتم که پسر‬ ‫عمه مقتول به نام میالد جلوی مرا گرفت و‬ ‫درباره این فیلم پرسید‪ .‬یکی از دوستانم از‬ ‫این موضوع ناراحت شد و میالد را با ضربه‬ ‫چاقو زد‪ .‬بعد از این درگیری محمد با من‬ ‫تماس گرفت و مدعی شد به خاطر این که‬ ‫پسردایی او را زده ایم انتقام می گیرم‪ .‬روز‬ ‫حادثه من و دوستانم در حال شرب خمر‬ ‫بودیم که محمد سراغم آمد‪ ،‬با هم گالویز‬ ‫شدیم که او ابتدا با چاقو مرا زد و من هم‬ ‫مجبور شدم در دفاع از خود او را بکشم‪.‬‬ ‫همه بدبختی من به خاطر میالد است‪.‬‬ ‫در ادامه دادگاه شاهدین ماجرا به تشریح‬ ‫روز حادثه پرداختند‪ ،‬پس از آخرین‬ ‫دفاعیات متهم به قتل و وکیل مدافعش‬ ‫قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور‬ ‫شدند‪.‬‬

‫قتل‌عام یک خانواده در ساختمان‬ ‫‪4‬طبقه‬ ‫معمای قتل‌عام خانوادگی در منطقه آذری‬ ‫تهران در حالی از آخرین ساعات سه‌شنبه‬ ‫گذشته پیش روی کاراگاهان جنایی‬ ‫پایتخت قرار گرفته که هنوز مشخص نشده‬ ‫انگیزه قاتل یا قاتالن از ارتکاب سه فقره‬ ‫قتل چه بوده است‪« .‬فریده و دو فرزندش»‬ ‫محمد ومعصومه سه تن از اعضای خانواده‬ ‫پنج‌نفره‌یی بودند که بعدازظهر سه‌شنبه‬

‫ساعت بیست و یک و سی دقیقه شامگاه‬ ‫سه‌شنبه گذشته صدای جیغ‌های زنانه‌یی‬ ‫توجه ساکنان کوچه‌یی در منطقه آذری تهران‬ ‫را به خود جلب کرد‪ .‬صدا از سوی دختر‬ ‫‪‌27‬ساله یکی از ساکنان این کوچه بود که‬ ‫با فریاد و شیون از همسایه‌ها طلب استمداد‬ ‫می‌کرد‪ .‬در همین حین یکی از همسایه‌ها‬ ‫که متوجه اوضاع شده بود با اورژانس و‬ ‫مرکز فوریت‌های پلیسی ‪ 110‬تماس گرفت‬ ‫و از اتفاق ناخوشانیدی خبر داد که برای‬ ‫اعضای یک خانواده به وقوع پیوسته بود‪.‬‬ ‫با حضور ماموران کالنتری هفت چنار‬ ‫در محل مشخص شد سه تن از اعضای‬ ‫خانواده‌یی پنج‌نفره توسط فرد یا افراد‬ ‫ناشناسی به قتل رسیده‌اند‪ .‬با تایید این‬ ‫خبر از سوی ماموران کالنتری ماجرای‬ ‫این جنایت به بازپرس ویژه کشیک قتل‬ ‫گزارش شد و حوالی ساعت ‪ 10‬شب تیمی‬ ‫از عوامل تشخیص هویت‪ ،‬اکیپ حفظ‬

‫مختلف خانه روی زمین افتاده بود به قتل‬ ‫رسیده‌اند‪ .‬گزارش اولیه پزشکی قانونی‬ ‫نیز حکایت از برخورد جسم سخت به سر‬ ‫متوفیان داشت که منجر به مرگ آنها شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫در ادامه به دستور بازپرس رسولی‪ ،‬رییس‬ ‫شعبه پنجم دادسرای جنایی تیمی از‬ ‫کاراگاهان اداره دهم مامور رسیدگی به این‬ ‫پرونده شدند و اجساد مقتوالن نیز برای‬ ‫انجام معاینات دقیق‌تر و کالبد شکافی به‬ ‫پزشکی قانونی فرستاده شد‪.‬‬ ‫ماموران در بررسی‌های اولیه موفق به کشف‬ ‫چوبدستی خون‌ آلودی شدند که در پشت‌بام‬ ‫خانه موردنظر افتاده بود و به این ترتیب این‬ ‫فرضیه قوت گرفت که قاتل یا قاتالن پس‬ ‫از ارتکاب این جنایت در طبقه آخر این‬ ‫ساختمان چهار طبقه آلت قتل را در پشت‌بام‬ ‫خانه رها کرده و از همان راه گریخته‌اند‪.‬‬ ‫بازجویی‌های اولیه ماموران از پدر این‬ ‫خانواده حکایت از این داشت که شغل‬ ‫وی به گونه‌یی است که شب کار است و‬ ‫به گفته خودش در زمان وقوع جنایت در‬ ‫محل کار خود حاضر بوده است‪ .‬همچنین‬ ‫مشخص شد دختر بزرگ این خانواده به‬ ‫تازگی ازدواج کرده و شب قبل از وقوع این‬ ‫جنایت همه اعضای خانواده در خانه دختر‬ ‫تازه عروس‌شان‌مهمان بوده‌اند‪ .‬تحقیقات‬ ‫ماموران همچنین حاکی از آن است که‬ ‫معصومه که یکی از قربانیان این جنایت‬ ‫بوده است در رشته ریاضی و فیزیک در‬ ‫دانشگاه مشغول به تحصیل بوده و محمد‬ ‫نیز دانش‌آموز سال اول دبیرستان بوده است‪.‬‬ ‫خانواده‌یی که بی‌آزار بودند‬

‫گذشته در خانه‌شان در واحد آخر یک‬ ‫ساختمان چهار طبقه با ضربات چوبدستی از‬ ‫پا درآمدند با این حال با گذشت ‪ 48‬ساعت‬ ‫از وقوع این سه جنایت جزییات بیشتری‬ ‫از نحوه قتل و انگیزه‌های احتمالی قاتل‬ ‫یا قاتالن از ارتکاب این جنایت به‌دست‬ ‫نیامده است‪.‬‬ ‫آنچه از ظاهر امر بر می‌آید حکایت از این‬ ‫دارد که این سه فقره قتل با انگیزه‌یی به‬

‫صحنه جرم و عوامل پزشکی قانونی به همراه‬ ‫بازپرس رسولی رییس شعبه پنجم دادسرای‬ ‫جنایی ناحیه ‪ 27‬تهران وارد کارزار شدند‪.‬‬ ‫سه قتل با ضربه‌های چوبدستی‬ ‫بررسی‌های اولیه از صحنه جنایت حاکی‬ ‫از آن بود که زنی حدودا ‪‌45‬ساله به نام‬ ‫«فریده» به همراه دختر ‪‌25‬ساله‌اش به‬ ‫نام «معصومه» و پسر ‪‌15‬ساله‌اش به نام‬ ‫«محمد» در حالی که اجسادشان در جاهای‬

‫پیگیری‌های خبرنگار «اعتماد» از جزییات‬ ‫این ماجرا نیز حکایت از این دارد که قریب‬ ‫به اتفاق همسایه‌ها از این خانواده با عنوان‬ ‫همسایه‌های بی‌آزار یاد می‌کردند‪ .‬یکی از‬ ‫ساکنان کوچه فالح‌نژاد در همین رابطه‬ ‫به خبرنگار ما گفت‪ :‬شناخت زیادی از‬ ‫این خانواده نداشتیم آنها سرشان در الک‬ ‫خودشان بود و من فقط گاهی خانم خانه را‬ ‫می‌دیدم که با ماشین پراید نقره‌یی در کوچه‬ ‫حرکت می‌کرد‪ .‬معصومه خانم خیلی زن‬ ‫موقری بود‪ .‬وی درباره جزییات ماجرای‬ ‫سه‌شنبه شب نیز گفت‪ :‬ما آن موقع در خانه‬ ‫بودیم و از سروصدای حضور ماموران پلیس‬ ‫و آمبوالنس متوجه شدیم که اتفاقی افتاده‬ ‫است‪.‬‬ ‫من و همسرم اول فکر کردیم که فرد پیری‬ ‫فوت کرده است اما به کوچه که آمدیم متوجه‬ ‫شدیم اعضای این خانواده را کشته‌اند‪.‬‬ ‫مرد همسایه ادامه داد‪ :‬سه‌شنبه شب اینجا‬ ‫حسابی بازار شایعات داغ بود و هرکسی‬ ‫چیزی می‌گفت اما من واقعا نمی‌دانم که‬


‫‪68‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ساعت‪ ...‬به محل قرار بیا تا نقشه دزدی را‬ ‫اجرا کنیم‪ ».‬وی افزود‪ :‬وقتی متوجه شدم‬ ‫که شوهرم دست به دزدی می‌زند خیلی‬ ‫به‌هم‌ریختم اما با وجود این سکوت کردم و‬ ‫حرفی نزدم تا اینکه چند وقت پیش با هم‬ ‫درگیر شدیم‪‌.‬مدتی بود که با هم اختالف‬ ‫داشتیم‪ .‬درست از زمانی که متوجه شدم‬ ‫اعتیاد به تریاک دارد‪ .‬حتی درخواست‬ ‫طالق هم داده بودم اما او حاضر به جدایی‬ ‫نبود‪ .‬بعد از درگیری او مرا به باد کتک‬ ‫گرفت و من هم تصمیم گرفتم او را لو بدهم‪.‬‬ ‫بعد از اظهارات این زن‪ ،‬قاضی عبدی‪،‬‬ ‫بازپرس دادسرای ناحیه یک تهران دستور‬ ‫بازداشت شوهر وی را صادر کرد‪.‬‬

‫محاکمه می‌شد‪ ،‬سپردن وثیقه بود‪ .‬در‬ ‫چنین شرایطی همسر وی به زندان رفت و‬ ‫شرطی برای تهیه وثیقه مطرح کرد‪ .‬وی از‬ ‫شوهرش در زندان حق طالق گرفت و بعد‬ ‫از آن با تهیه وثیقه به دادسرای ناحیه رفت‬ ‫و درخواست آزادی شوهرش را مطرح کرد‪.‬‬ ‫وی به قاضی گفت‪ :‬سال‌ها با همسرم زندگی‬ ‫کردم و در این مدت لحظه‌ای روی آرامش‬ ‫را ندیدم‪ .‬چند وقت قبل از اینکه او را لو‬ ‫بدهم و دستگیر شود‪ ،‬درخواست طالق‬ ‫دادم اما بعد از ‪3‬سال رفت‌وآمد در دادگاه‪،‬‬ ‫شوهرم حاضر به جدایی نشد‪ .‬چون مهریه‌ام‬ ‫هم خیلی کم‌بود نمی‌توانستم از آن برای‬ ‫جدایی استفاده کنم‪.‬وی ادامه داد‪:‬‬

‫مرد جوان اما بعد از دستگیری خود را‬ ‫بی‌گناه دانست و مدعی شد که همسرش‬ ‫برای او پاپوش درست کرده است تا بتواند‬ ‫به راحتی طالق بگیرد‪ .‬وی همچنان حاضر‬ ‫به اعتراف نبود اما وقتی مأموران لیست‬ ‫پیامک‌های او را مقابلش قرار دادند‪ ،‬مرد‬ ‫جوان چاره‌ای جز اقرار ندید‪ .‬وی به مأموران‬ ‫گفت‪ :‬چند وقت پیش در پاتوق دوستانم‬ ‫مشغول مصرف مواد بودیم که در آنجا‬ ‫تصمیم گرفتیم باند سرقت تشکیل دهیم و‬ ‫دست به سرقت بزنیم‪ .‬وی در ادامه گفت‪:‬‬ ‫شیوه مان این بود که من و دوستانم با نیسانم‬ ‫می‌رفتیم در حاشیه شهر و دست به سرقت‬ ‫کابل‌های برق و مخابرات می‌زدیم که حتی‬ ‫در یکی از سرقت‌هایمان برق و تلفن یک‬ ‫منطقه قطع شد‪ .‬اعترافات این مرد کافی بود‬ ‫تا مأموران همدستان وی را نیز دستگیر کنند‬ ‫و همه آنها با قرار قانونی راهی زندان شوند‪.‬‬ ‫مرد سارق با شکایت همسرش دستگیر شده‬ ‫و با قرار وثیقه میلیونی به زندان افتاده بود‪.‬‬ ‫تنها چیزی که باعث آزادی او تا روز‬

‫وقتی به جرم سرقت دستگیر شد و به زندان‬ ‫افتاد‪ ،‬به خانواده‌اش چیزی نگفتم‪ .‬اگر آنها‬ ‫متوجه می‌شدند که پسرشان در زندان است‬ ‫دق می‌کردند‪ .‬این بود که تصمیم گرفتم در‬ ‫ازای گرفتن حق طالق برایش وثیقه تهیه‬ ‫کنم‪ .‬زن جوان بعد از سپردن وثیقه‪ ،‬شرایط‬ ‫آزادی همسرش را فراهم کرد و پس از آن‬ ‫راهی دادگاه خانواده شد تا از او جدا شود‪.‬‬

‫قربانی بلوتوث سیاه آدم کشت‬ ‫پسر جوان که قربانی انتشار بلوتوث سیاه‬ ‫شده بود در جریان درگیری بر سر این‬ ‫موضوع مرتکب قتل شد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرنگار مهر‪ ،‬در این پرونده ایرج‬ ‫‪ 17‬ساله متهم است در تاریخ ‪ 27‬بهمن‬ ‫ماه سال گذشته در جریان یک درگیری پسر‬ ‫جوانی به نام محمد را با ضربه چاقو به قتل‬ ‫رسانده است‪.‬‬


‫‪67‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫سود تیم دریای بابل در جریان بود که به‬ ‫یکباره «ایمان عزیزنیا» بازیکن تیم دریای‬ ‫بابل پس از به ثمر رسیدن گل دوم تیمش‬ ‫نقش بر زمین شد و از حال رفت‪.‬‬ ‫پس از این اتفاق بالفاصله پزشکان‬ ‫اورژانس با تنفس مصنوعی تالش زیادی‬ ‫داشتند حال عمومی این بازیکن را به‬ ‫حالت عادی برگردانند و هنگامی که شرایط‬ ‫جسمی وی را حاد دیدند بالفاصله ایمان را‬ ‫با آمبوالنس حاضر در محل به بیمارستان‬ ‫محمودآباد انتقال دادند‪ .‬متخصصان‬ ‫بیمارستان محمودآباد نیز با وجود دادن‬ ‫شوک الکتریکی و سایر اقدامات پزشکی‬ ‫تالش کردند «ایمان عزیزنیا» بازیکن جوان‬ ‫و خوش اخالق را به زندگی بازگردانند‬ ‫ولی تالش ‪ 40‬دقیقه‌ای آنان جواب نداد و‬ ‫متأسفانه ایمان به علت ایست قلبی دار فانی‬ ‫را وداع گفت‪.‬این دیدار در پایان با نتیجه‬ ‫‪ 3‬بر ‪ 2‬به نفع تیم دریای بابل برابر خزر‬ ‫محمودآباد خاتمه یافت‪.‬‬ ‫در سال‌های گذشته در فوتبال جهان «مارک‬ ‫ویوین فو» ملی‌پوش کامرونی در سال‪2003‬‬ ‫در نیمه نهایی جام کنفدراسیون‌ها مقابل‬ ‫کلمبیا‪« ،‬پائولو سرجیو الیویرا داسیلوا‬ ‫سرژینیو» مدافع برزیلی سائو کائتانو در‬ ‫سال ‪« ،2004‬آنتونیو پوئرتا» بازیکن تیم‬ ‫سویای اسپانیا در تابستان سال ‪2007‬‬ ‫و«پیرماریو موروسینی» در فروردین ماه سال‬ ‫‪ 91‬بر اثر ایست قلبی در جریان مسابقه‬ ‫جان باختند‪.‬‬

‫تخفیف محکومیت این دو نفر به مدارک‬ ‫قضایی و سپس فهرست آزادی‌ها راه پیدا‬ ‫کرده است‪.‬‬

‫آزادی آنها امضای قاضی کشیک جعل شده‬ ‫بوده است اما هنوز از خاطی یا خاطیان تهیه‬ ‫کننده این نامه‌ها گزارشی منتشر نشده است‪.‬‬

‫جوزف جنکینز روز ‪ ۲۷‬سپتامبر (حدود سه‬ ‫هفته پیش) از زندان آزاد شد و چارلز واکر‬ ‫روز هشتم اکتبر (حدود دو هفته پیش)‪.‬‬

‫جوزف جنکینز از سال ‪ ۱۹۹۸‬و در پی‬ ‫قتل پدر شش فرزند‪ ،‬در زندان به سر می‌برد‬ ‫و چارلز واکر هم از سال ‪ ۱۹۹۹‬و در پی‬ ‫شلیک سه گلوله به یک مرد ‪ ۲۳‬ساله که‬ ‫ادعا می‌کرد او را مورد ارعاب و زورگویی‬ ‫قرار داده بود‪ ،‬در زندان فلوریدا بود‪.‬‬

‫هر دوی آنها به عنوان بخشی از مقررارت‬ ‫پس از آزادی‪ ،‬خودشان را سه روز پس از‬ ‫آزاد شدن دوباره به مراکز قضایی معرفی‬ ‫کردند‪.‬‬

‫جستجو برای دستگیری دو قاتل‬ ‫آمریکایی که اشتباهی آزاد شدند‬ ‫پلیس در جستجوی جوزف جنکینز (چپ)‬ ‫و چارلز واکر است که به اشتباه از زندانی در‬ ‫فلوریدا آزاد شده‌اند‬ ‫پلیس فلوریدا به دنبال دو زندانی محکوم به‬ ‫قتل است که به طور اشتباهی از زندان آزاد‬ ‫شده‌اند‪.‬‬ ‫جوزف جنکینز و چارلز واکر‪ ،‬هر دو ‪۳۴‬‬ ‫ساله‪ ،‬محکوم به حبس ابد بودند اما چند‬ ‫هفته پیش نامشان در فهرست آزادی‌ها قرار‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫هنوز معلوم نیست که چطور اسناد تقلبی‬

‫در آمریکا‪ ،‬وقتی زندانیان آزاد شده‬ ‫برای "نشان دادن" خودشان به مراکز‬ ‫پلیس مراجعه می‌کنند‪ ،‬معموال از آنها‬ ‫انگشت‌نگاری و عکس گرفته می‌شود و اگر‬ ‫در نوبت‌های تعیین شده حضور نیابند‪ ،‬برای‬ ‫آنها اخطار و حکم جلب صادر خواهد شد‪.‬‬ ‫اما چند هفته طول کشید تا مسئوالن زندان‬ ‫متوجه شوند که این دو محکوم به اشتباه‬ ‫آزاد شده اند‪.‬‬ ‫به گفته مقام‌های فلوریدا‪ ،‬مقررات و آیین‬ ‫نامه‌های پیش از آزادی از زندان در این‬ ‫ایالت بازبینی خواهد شد تا چنین اشتباهاتی‬ ‫دوباره پیش نیاید‪.‬‬ ‫اکنون آشکار شده است که زیر مدارک‬

‫پلیس فلوریدا اکنون یک جستجوی وسیع‬ ‫را برای دستگیری مجدد این دو محکوم به‬ ‫حبس ابد ترتیب داده اما هنوز ردی از آنها‬ ‫پیدا نکرده است‪.‬‬ ‫مقام های قضایی هم مشغول به بررسی سایر‬ ‫مدارک آزادی در هفته های اخیر هستند تا‬ ‫در صورت مشاهده خطاهایی مشابه‪ ،‬اقدام‬ ‫کنند‬

‫پیامک‌های مرموز‪ ،‬دزد حرفه‌ای‬ ‫را لو داد‬ ‫زن جوان وقتی با بررسی پیامک‌های‬ ‫شوهرش‪ ،‬پی به راز سرقت‌های سریالی او‬ ‫برد‪ ،‬نزد پلیس رفت و او را لو داد‪.‬‬ ‫اواخر مرداد‪ ،‬زن جوانی نزد پلیس رفت و‬ ‫به مأموران گفت‪ :‬شوهرم و دوستانش باندی‬ ‫تشکیل داده‌اند و دست به سرقت کابل‌های‬ ‫برق می‌زنند‪ .‬وی ادامه داد‪ :‬مدتی بود که‬ ‫به رفتارهای همسرم مشکوک شده بودم‪.‬‬ ‫می‌دانستم کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است‪ .‬برای‬ ‫همین او را زیرنظر گرفتم تا اینکه دیروز‬ ‫تصمیم گرفتم گوشی او را بررسی کنم‪ .‬در‬ ‫بین پیامک هایش‪ ،‬پیغام‌های عجیبی دیدم‬ ‫که نشان می‌داد او و دوستانش باند سرقت‬ ‫تشکیل داده‌اند‪.‬‬ ‫چون چند نفر برای او نوشته بودند که «در‬


‫‪66‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫حوادث‬ ‫رسیدیم وی به بهانه اینکه مقابل بانک جای‬ ‫پارک نیست از من خواست به بانک بروم و‬ ‫تا او جای پارک پیدا می‌کند‪ ،‬نوبت بگیرم‪.‬‬

‫پلیس تورنتو می گوید یک‬ ‫خانواده ایرانی به اتهام‬ ‫کالهبرداری یک میلیون دالری‬ ‫از شرکت بیمه محاکمه خواهند‬ ‫شد‪.‬‬ ‫پدر این خانواده در طی اقامت خود در تورنتو‬ ‫خود را تحت پوشش بیمه عمر به ارزش سه و‬ ‫نیم میلیون دالر و همسر خود را نیز ذی نفع قرار‬ ‫داده بود‪ .‬این خانواده سپس در سال ‪ ۲۰۰۸‬به‬ ‫ایران سفر کردند و پس از بازگشت‪ ،‬ادعا کردند‬ ‫که در زمان اقامت در ایران پدرشان به دلیل‬ ‫سکته قلبی در گذشته است‪ .‬فرزند این خانواده با‬ ‫کمک مادرش موفق شدند با انجام روال قانونی‪،‬‬ ‫بیش از یک میلیون دالر از شرکت های بیمه‬ ‫دریافت کنند‪ .‬اما در ماه فوریه فرد درگذشته و‬ ‫همسرش توسط پلیس آمریکا در لس آنجلس‪،‬‬ ‫و فرزندشان در تورنتو به اتهام کالهبرداری از‬ ‫شرکت بیمه بازداشت شدند‪ .‬قرار است دادگاهی‬ ‫در کانادا به اتهامات کالهبرداری‪ ،‬جعل سند و‬ ‫شهادت دروغ این خانواده رسیدگی کند‪.‬‬

‫آمد و نزدیک به یک میلیون و ‪470‬هزار‬ ‫تومان لباس خرید‪ .‬بعد از خرید پرسید که‬ ‫آیا من چک قبول می‌کنم؟ اما من هرگز‬ ‫از مشتری چک نمی‌گرفتم و برای همین‬ ‫پاسخم منفی بود‪ .‬بعد از آن مرد خریدار با‬ ‫چرب‌زبانی مدعی شد که چک به تاریخ‬ ‫امروز است و از من خواست تا همراهش‬ ‫به بانک بروم تا بعد از وصول چک‪ ،‬به من‬ ‫پول نقد بدهد‪.‬‬ ‫مالباخته افزود‪ :‬من هم قبول کردم و وی‬ ‫لباس‌های خریداری شده را داخل ماشینش‬ ‫که یک دوو سی‌یلو بود‪ ،‬گذاشت و هر دو‬ ‫به سمت بانک رفتیم‪ .‬وقتی به مقابل بانک‬

‫به محض اینکه پیاده شدم‪ ،‬وی با سرعت‬ ‫زیاد فرار کرد و من فقط توانستم شماره‬ ‫پالک خودرواش را به‌خاطر بسپارم‪.‬‬ ‫بعد از این شکایت‪ ،‬مأموران پایگاه ششم‬ ‫پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شدند و‬ ‫در نخستین اقدام به بررسی شماره پالک‬ ‫خودروی متهم که از سوی شاکی اعالم‬ ‫شده بود‪ ،‬پرداختند‪ .‬در ادامه مشخص شد‬ ‫که متهم پرونده به‌صورت قولنامه‌ای اقدام‬ ‫به خرید این ماشین کرده است‪ .‬پس از آن‬ ‫فروشنده خودرو شناسایی شد و اعالم کرد که‬ ‫دوو سی‌یلو را به مردی به نام جعفر فروخته و‬ ‫آن را تیرماه به وی تحویل داده اما وی برای‬ ‫تعویض پالک اقدامی انجام نداده است‪.‬‬ ‫بعد از آن جعفر نیز شناسایی شد و اعالم کرد‬ ‫که ماشین را به شخصی به نام مجید فروخته‬ ‫اما در ازای دریافت پول‪ ،‬چند فقره چک‬ ‫بالمحل از او دریافت کرده است‪.‬مأموران‬ ‫که حدس می‌زدند مجید‪ ،‬کالهبردار تحت‬ ‫تعقیب آنهاست جست‌وجوهایشان را ادامه‬ ‫دادند و بعد از مدتی دوو سی‌یلو را شناسایی‬ ‫و توقیف کردند‪ .‬اما راننده دستگیرشده نیز‬ ‫فریب مرد کالهبردار را خورده و خودرو را با‬

‫مدارک جعلی از او خریداری کرده بود‪.‬‬ ‫دریافت دسته‌چک با هویت جعلی‬ ‫کارآگاهان پایگاه ششم پلیس آگاهی در‬ ‫ادامه تحقیقات خود به بانکی که در آن متهم‬ ‫اقدام به افتتاح حساب و دریافت دسته‌چک‬ ‫کرده بود‪ ،‬رفتند و با بررسی اسناد و مدارک‬ ‫شناسایی صاحب حساب دریافتند که وی‬ ‫با هویت جعلی و با استفاده از مدارک‬ ‫شناسایی مسروقه اقدام به افتتاح حساب و‬ ‫دریافت دسته‌چک کرده است‪.‬‬ ‫همچنین در ادامه تحقیقات تعدادی‬ ‫مالباخته دیگر شناسایی شدند که با همین‬ ‫شگرد هدف کالهبرداری مرد شیاد قرار‬ ‫گرفته بودند‪ .‬بررسی‌ها نشان می‌داد که مرد‬ ‫کالهبردار با چک‌های بالمحل اقدام به‬ ‫خرید از مغازه‌های مختلف می‌کرده و‬ ‫چنانچه طعمه‌هایش حاضر به دریافت چک‬ ‫نمی‌شدند‪ ،‬به بهانه وصول چک آنها را به‬ ‫مقابل بانک می‌برد و در آنجا رهایشان‬ ‫می‌کرد و متواری می‌شد‪.‬‬ ‫سرهنگ محمد اشراقی‪ ،‬رئیس پایگاه ششم‬ ‫پلیس آگاهی تهران با اعالم این خبر گفت‪:‬‬ ‫با توجه به فراری‌بودن متهم‪‌،‬قاضی دستور‬ ‫انتشار تصویر وی را صادر کرده است به‬ ‫همین‌خاطر از کسانی که موفق به شناسایی‬ ‫هویت‪ ،‬مخفیگاه یا محل‌های تردد این‬ ‫کالهبردار تحت تعقیب شدند‪ ،‬درخواست‬ ‫می‌شود تا هرگونه اطالعات خود را از‬ ‫طریق شماره تماس ‪21868240‬در اختیار‬ ‫کارآگاهان قرار دهند‪ .‬همچنین افرادی که‬ ‫در دام این مرد شیاد گرفتار شدند می‌توانند‬ ‫برای طرح شکایت به پایگاه ششم پلیس‬ ‫آ گاهی تهران مراجعه کنند‪.‬‬

‫مرد کالهبردار‪ ،‬طعمه‌هایش را‬ ‫مقابل بانک جا می‌گذاشت‬

‫مرگ تلخ فوتبالیست بعد از زدن‬ ‫گل‬

‫مرد شیاد‪ ،‬طعمه‌هایش را به بهانه وصول‬ ‫چک به مقابل بانک می‌کشاند اما آنها را جا‬ ‫می‌گذاشت و فرار می‌کرد‪.‬‬

‫فوتبالیست جوان در جریان مسابقه دو تیم‬ ‫خزر محمودآباد و دریای بابل در مستطیل‬ ‫سبز دچار ایست قلبی شد و به کام مرگ‬ ‫فرو رفت‪ .‬این مسابقه در چارچوب هفته‬ ‫بیستم لیگ برتر فوتبال مازندران برگزار شد‬ ‫و «ایمان عزیزنیا» بازیکن تیم دریای بابل‬ ‫دچار ایست قلبی شد‪.‬‬ ‫دیدار دو تیم عصر جمعه در چارچوب‬ ‫هفته بیستم لیگ برتر فوتبال مازندران در‬ ‫محمودآباد‪ ،‬تا دقیقه ‪ 22‬بازی با دو گل به‬

‫‪20‬بهمن سال گذشته‪ ،‬مأموران کالنتری‬ ‫بی‌سیم در جریان یک کالهبرداری عجیب‬ ‫قرار گرفتند که از مغازه‌داران صورت‬ ‫می‌گرفت‪.‬‬ ‫نخستین شاکی به مأموران گفت‪ :‬ساعتی‬ ‫پیش مردی به بهانه خرید لباس به مغازه‌ام‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

65


‫‪64‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫کرد اما اصوال این کار در جمع و در حضور‬ ‫افراد خارج از خانواده‌تان کار اشتباهی‬ ‫است‪ .‬آنچه شما باید در خارج از محیط‬ ‫خانه رعایت کنید توجه کردن به شوهرتان‬ ‫و احترام گذاشتن به اوست‪ .‬شما نباید اینها‬ ‫را با صمیمیت و ابراز عالقه‌ اشتباه بگیرید‪.‬‬ ‫اصول اخالقی حکم می‌کند که روابط داخل‬ ‫منزل‌تان با روابط خارج از منزل‌تان تفاوت‬ ‫داشته باشد‪ .‬البته این نکته را هم به یاد داشته‬ ‫باشید که محترمانه رفتار کردن و احترام‬ ‫گذاشتن به یکدیگر هرگز به این معنی نیست‬ ‫که برخوردتان با شوهرتان خشک و رسمی‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫‪-۷‬بهم بگو چقدر خرج کردی‬

‫بودن در امور اقتصادی منزل یک حسن است‬ ‫نه یک عیب‪ .‬اگر شوهر شما مرد خسیسی‬ ‫بود تمام خرج و مخارج را خودش در دست‬ ‫می‌گرفت و به شما اجازه خرید نمی‌داد‪ .‬در‬ ‫صورتی که شوهر شما اینگونه نیست‪.‬‬ ‫روش برخورد با شوهر شماره ‪:۷‬‬ ‫بهتر است با دقت بیشتری به کارهای او و‬ ‫حرف‌هایش توجه کنید چون در این صورت‬ ‫متوجه می‌شوید که حق با اوست‪ .‬بهتر است‬ ‫با دقتی که از خود نشان می‌دهید به او این‬ ‫اطمینان را بدهید که همه چیز در زندگی روزانه‬ ‫شما حساب و کتاب دارد و بدون این حساب‬ ‫و کتاب‌ها خرج نمی‌کنید و خودتان مواظب‬ ‫همه چیز هستید‪ .‬به طور کلی بهتر است با او‬

‫پیشنهادی او باید از این انتخاب هم راضی‬ ‫باشید و از او تشکر و قدردانی کنید‪.‬‬ ‫شوهر شماره ‪ ۸‬چگونه مردی است؟‬ ‫همسرتان مردی است که در مقابل شما‬ ‫احساس برتری زیادی می‌کند و به نحوی‬ ‫سعی دارد به اصطالح شما را با خود هم‌سطح‬ ‫کند‪ .‬عقاید او هرچند هم قابل قبول باشد‬ ‫می‌تواند مورد پسند شما واقع نشود و چون‬ ‫شوهرتان در ابراز عقاید خود مصر است این‬ ‫برخورد می‌تواند زمینه یک بگومگو و عدم‬ ‫رضایت شود‪ .‬اما این نکته را در نظر داشته‬ ‫باشید که او مرد لجوجی است و تا حد بسیار‬ ‫زیادی سماجت دارد و تا به اهدافش نرسد آن‬ ‫را رها نمی‌کند و به قول معروف اگر در بسته‬

‫را مقصر می‌داند همیشه به جان شما نق‬ ‫می‌زند که وقت‌شناس نیستید و برای وقت‬ ‫او ارزشی قائل نیستید و… و هر مسئله‌ای که‬ ‫پیش می‌آید این قضایا را یادآوری می‌کند‪.‬‬ ‫شوهر شماره ‪ ۹‬چگونه مردی است؟‬ ‫روی هم رفته او مرد خوش‌‌اخالقی نیست؛‬ ‫لجوج‪ ،‬یکدنده و بی‌منطق است‪ .‬البته این‬ ‫یک مورد کوچک است اما اگر این عدم‬ ‫تفاهم در موارد مهم‌تری بروز کرد می‌تواند‬ ‫زندگی شما را تلخ کند‪ .‬او عادت دارد که‬ ‫کوچک‌ترین و کم‌اهمیت‌ترین مسائل را‬ ‫بزرگ کند و در تمام مشکالت پیش‌آمده شما‬ ‫را مقصر بداند و بدون گوش دادن به دالیل و‬ ‫حرف‌های شما در موردتان قضاوت می‌کند و‬

‫شوهری که مدام از شما صورت خرج‌های‬ ‫روزانه‌تان را می‌خواهد البته نه به این دلیل‬ ‫که به شما اعتماد ندارد بلکه به این علت‬ ‫که به دقت و نظم عالقه‌مند بوده و دوست‬ ‫دارد هرچیزی با حساب و کتاب پیش برود‪.‬‬ ‫او می‌خواهد هر پولی در راه درست و صحیح‬ ‫خرج شود و این کنترل کردن خرج خانه شما‬ ‫را ناراحت کرده و عذاب می‌دهد‪.‬‬ ‫شوهر شماره ‪ ۷‬چگونه مردی است؟‬ ‫این رفتار با وجودی که ممکن است به غلط‬ ‫به خست تعبیر شود اما به هیچ وجه ربطی به‬ ‫خسیس بودن شوهرتان ندارد بلکه نشان‌دهنده‬ ‫شخصیت دقیق اوست‪ .‬او به لزوم تنظیم یک‬ ‫بودجه دقیق واقف است و از اینکه زندگی‌اش‬ ‫حساب و کتاب داشته باشد لذت می‌برد‪ .‬البته‬ ‫ممکن است در بعضی موارد این روحیه باعث‬ ‫ناراحتی شما شود ولی دقت کنید که دقیق‬

‫همراه شوید تا زندگی بهتری را برای خودتان‬ ‫و همسرتان فراهم کنید‪ .‬فراموش نکنید شما‬ ‫با کمی اقتصادی فکر کردن می‌توانید هم‬ ‫کمک خرج خانه باشید و هم پس‌انداز خوبی‬ ‫را برای زندگی مشترک‌تان فراهم کنید‪.‬‬ ‫‪-۸‬بریم سینما؟‬ ‫شوهری که همیشه آماده است که نظر خود‬ ‫را درباره کتاب‌ یا مجله‌ای که می‌خو‌اهید‬ ‫بخرید ابراز کند و در ضمن شما را تشویق‬ ‫به دیدن یک فیلم سینمایی یا تئاتر می‌کند‬ ‫و اگر به خواسته او اهمیت ندهید عصبانی‬ ‫می‌شود و قهر می‌کند‪ .‬او طوری رفتار می‌کند‬ ‫که شما متوجه این رفتار او بشوید و برای‬ ‫جبران دلخوری کاری را که به شما پیشنهاد‬ ‫داده انجام دهید‪ .‬خالصه اینکه به هر روشی‬ ‫سعی می‌کند شما را راضی کند که پیشنهاد‬ ‫او را بپذیرید و البته بعد از انجام دادن کار‬

‫باشد از پنجره وارد می‌شود‪.‬‬ ‫روش برخورد با شوهر شماره ‪:۸‬‬ ‫کنار آمدن با چنین اشخاصی سخت‌ترین کار‬ ‫است چون نه می‌توانید او را قانع کنید و نه‬ ‫می‌‌توانید به او بی‌‌اهمیت باشید‪ .‬از طرفی هم‬ ‫دوست ندارید پیشنهادهای او را بپذیرید‪.‬‬ ‫بنابراین راهی وجود ندارد جز اینکه در مقابل‬ ‫چنین افرادی بسوزید و بسازید‪ .‬فکر اینکه‬ ‫بتوانید او را از این اخالق بد آ گاه کنید را‬ ‫از سرتان بیرون کنید‪ .‬بهتر است با پذیرفتن‬ ‫انتخاب‌های او زندگی را برای خودتان و‬ ‫شوهرتان شیرین کنید‪.‬‬ ‫‪-۹‬وقت‌شناس باش دیگه!‬ ‫اگر با هم در محلی قرار مالقات گذاشته‌اید‬ ‫و شما کمی دیر برسید او عصبانی و ناراحت‬ ‫می‌شود و به هیچ عنوان حاضر نیست دالیل‬ ‫عذرخواهی شما را بپذیرد و صد درصد شما‬

‫از همه بدتر اینکه هیچ وقت اینها را فراموش‬ ‫نمی‌کند و به قول معروف کینه شتری است‪.‬‬ ‫روش برخورد با شوهر شماره ‪:۹‬‬ ‫بهتر است با بحث و گفت‌وگوهای دوستانه‬ ‫او را متقاعد کنید که همیشه برای مشکل یا‬ ‫اتفاقی دلیل منطقی و قابل قبول وجود دارد‬ ‫و اگر شما دیر به قرار مالقات‌تان رسیده‌اید‬ ‫حتما دلیل قانع‌کننده‌ای داشته‌اید‪ .‬به او‬ ‫یادآوری کنید که دوست نداشته‌اید که دیر‬ ‫برسید و او را منتظر بگذارید‪ .‬در ضمن به‬ ‫او بفهمانید که شما هیچ دشمنی به خصوصی‬ ‫با او ندارید بلکه کامال بالعکس مایل هستید‬ ‫که در کنار او احساس خوشبختی‪ ،‬امنیت و‬ ‫آرامش کنید‪ .‬یادتان باشد در چنین شرایطی‬ ‫نباید به این دعواهای به اصطالح زرگری‬ ‫دامن بزنید بلکه در این شرایط باید او را آرام‬ ‫کنید‪.‬‬


‫‪63‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫روش برخورد با شوهر شماره ‪۲‬‬ ‫در این مواقع به هیچ عنوان نباید طرف‬ ‫فرزندتان را بگیرید چون با این کارتان باعث‬ ‫می‌‌شوید که اوال مخالفت همسرتان با شما‬ ‫بیشتر شود و در ثانی فرزندتان از پدرش به‬ ‫علت سختگیری‌هایش فراری شود و از همه‬ ‫مهم‌تر اینکه به کارهای اشتباهش ادامه می‌دهد‬ ‫چون دیگر ترسی از پدر خود ندارد و مطمئن‬ ‫است که شما از او طرفداری خواهید کرد‪.‬‬ ‫سعی کنید همیشه طرف همسرتان را بگیرید‬ ‫و با این کار به او نشان ‌دهید که مرد قابل‬ ‫اعتمادی است و نظریات او را قبول دارید‪.‬‬ ‫در چنین شرایطی خودتان را جای همسرتان‬ ‫بگذارید و تصور کنید که اگر عکس این‬ ‫قضیه رخ داده بود شما چه انتظاری از‬ ‫همسرتان داشتید‪ .‬بنابراین سعی کنید روحیات‬ ‫شوهرتان را بهتر درک کنید‪ .‬مطمئن باشید‬ ‫که این روش برخورد به نفع سعادت خودتان‬ ‫و فرزندان‌تان خواهد بود‪ .‬اگر در این مواقع‬ ‫کودکتان ناراحت شد سعی کنید او را متقاعد‬ ‫کنید که پدرش صالح او را می‌خواهد و به‬ ‫او گوشزد کنید که پدرش چقدر او را دوست‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫‪-۳‬اینکه من میگم را بپوش‬ ‫همه آراستگی را دوست دارند و سعی می‌کنند‬ ‫که جزو افراد آراسته باشند و مطمئنا هم‬ ‫دوست دارند همسرشان نیز خوش‌لباس باشد‪.‬‬ ‫اما این ویژگی از نظر مردها با تبعیت از مد‪،‬‬ ‫خیلی متفاوت است‪ .‬آنها دوست ندارند‬ ‫همسرشان از مد تبعیت کند بلکه دوست‬ ‫دارند همسرشان مطابق میل آنها لباس بپوشد‪.‬‬ ‫اما در این بین بعضی‌ از مردان هستند که‬ ‫این عالیق‌شان را در نوع لباس پوشیدن به‬ ‫همسرشان تحمیل می‌کنند و اجازه نمی‌دهند‬ ‫که او مطابق میل خودش لباس بپوشد‪ .‬هنگام‬ ‫خرید لباس با همسرشان همراه می‌شوند و در‬ ‫خرید کردن او هم دخالت می‌کنند اینطور‬ ‫مردها را شوهر شماره ‪ ۳‬نامگذاری کردیم‪.‬‬ ‫شوهر شماره ‪ ۳‬چگونه مردی است؟‬ ‫بدون برو برگرد مردی خودخواه است و‬ ‫تمایل زیادی دارد که افکار و سلیقه‌اش را‬ ‫به دیگران و به خصوص شما تحمیل کند‪.‬‬ ‫بی‌اعتمادی و کمی بدبینی از صفات بارز‬ ‫اوست‪ .‬او دوست ندارد که همسرش مرکز‬ ‫توجه دیگران باشد و این موضوع برایش با‬ ‫مرتب بودن تفاوت دارد‪ .‬البته در شرایطی هم‬ ‫ممکن است او مردی باشد که سلیقه شما در‬ ‫خرید لباس را قبول ندارد‪ .‬این اظهارنظرهای‬

‫او دلیلی محکم بر این است که شما را دوست‬ ‫دارد و نمی‌خواهد که شما را از دست بدهد‪.‬‬ ‫در چنین مواقعی ممکن است او نام خودش‬ ‫را غیرتی بگذارد‪.‬‬ ‫روش برخورد با شوهر شماره ‪:۳‬‬ ‫همسرتان دشمن شما نیست‪ .‬یادتان باشد که‬ ‫هیچ‌وقت از مد تبعیت نکنید‪ .‬چه همسر شما‬ ‫این کار را دوست داشته باشد چه نه‪ .‬اولین‬ ‫قدم برای مرتب بودن تبعیت نکردن از مد‬ ‫است در صورتی که خیلی‌‌ها گمان می‌کنند‬ ‫که داشتن این ویژگی پیروی کردن از مدهای‬ ‫روز است اما اصل قضیه چیز دیگری است‪.‬‬ ‫شاید بارها شده که پوشش شخصی از نظر‬ ‫شما از مد افتاده باشد‪ .‬در این مواقع پیش‬ ‫خودتان اولین جمله‌ای که می‌‌گویید این است‬ ‫که «چقدر خزه؟» و این حقیقت را هم حتما‬ ‫قبول دارید که مد روز به روز عوض می‌شود‬ ‫بنابراین آنچه دیروز مد بود امروز دمده است‪.‬‬ ‫از آنجا که یکی از دالیل بروز چنین مشکالتی‬ ‫بی‌اعتمادی و کمی هم بدبینی است این وظیفه‬ ‫شماست که سعی کنید بیش از پیش حس‬ ‫اعتماد او را به خود جلب و او را متقاعد‬ ‫کنید که افکارش درست نیست و شما برای‬ ‫جلب توجه لباسی را انتخاب نمی‌کنید‪.‬‬ ‫شما باید سعی کنید که مطابق میل همسرتان‬ ‫لباس بپوشید‪ .‬اگر او از مدل خاصی خوشش‬ ‫می‌آید باید شما برای رضایت او سلیقه‌اش را‬ ‫در نظر بگیرید‪ ،‬همان‌طور که انتظار دارید‬ ‫شوهرتان طوری لباس بپوشد که شما دوست‬ ‫دارید پس او نیز می‌تواند چنین توقعی از شما‬ ‫داشته باشد‪ .‬بنابراین او را به دلیل داشتن این‬ ‫توقع سرزنش نکنید‪.‬‬ ‫‪-۴‬آروم‌تر باش‬ ‫این دسته از مردان دوست ندارند که در اماکن‬ ‫عمومی با صدای بلند صحبت کنید یا طوری‬ ‫حرف بزنید و بخندید که دیگران صدای شما‬ ‫را بشنوند‪ .‬اینها از بگومگو و بحث کردن‬ ‫در اماکن عمومی مثل رستوران خوش‌شان‬ ‫نمی‌آید و عصبانی می‌شوند‪ .‬و اگر شما باز هم‬ ‫ناخواسته با صدای بلند جواب همین سؤال‬ ‫او را بدهید به‌سرعت عصبانی می‌شوند‪ .‬اینها‬ ‫شوهرهای شماره ‪ ۴‬هستند‪.‬‬ ‫شوهر شماره ‪ ۴‬چگونه مردی است؟‬ ‫از ویژگی‌ها و صفات بارز او این است که‬ ‫به آرامش و سکوت عالقه‌مند است و از‬ ‫شایعه‌پردازی‪ ،‬فاش کردن اسرار به‌شدت‬ ‫گریزان‪ .‬به آزادی و آرامش دیگران هم‬ ‫عالقه‌مند است و نمی‌خواهد به هیچ وجه‬

‫باعث ناراحتی کسی بشود‪ .‬احترام گذاشتن او‬ ‫به قواعد‪ ،‬آداب و سنت‌های اجتماعی قابل‬ ‫توجه است و روی هم رفته می‌توان او را‬ ‫مردی اجتماعی و مردمدار دانست‪ .‬او از آن‬ ‫دسته از آدم‌هایی است که مدام به این قضیه‬ ‫می‌اندیشد که دیگران در مورد او چگونه فکر‬ ‫می‌کنند و نگران این است که مبادا آبروریزی‬ ‫شود‪ .‬به طور کلی حرف مردم برایش خیلی‬ ‫اهمیت دارد‪.‬‬ ‫روش برخورد با شوهر شماره ‪۴‬‬ ‫با چنین شوهری خیلی راحت می‌شود‬ ‫مدارا کرد و کنار آمد‪ .‬تنها کافی است که‬ ‫به اعتقادات و عالیق او احترام بگذارید‪.‬‬ ‫اگر دوست ندارد که شما در اماکن عمومی‬ ‫با صدای بلند صحبت کنید سعی کنید این‬ ‫عادت را در خود از بین ببرید‪ .‬شما به‌راحتی‬ ‫می‌توانید با کمی تمرین یاد بگیرید که آهسته‬ ‫صحبت کنید‪ .‬رعایت این قبیل موارد می‌تواند‬ ‫کمک بزرگی به شما و رابطه‌تان با شوهرتان‬ ‫کند‪ .‬اولین تمرین برای فائق آمدن بر این‬ ‫قبیل مشکالت این است که وقتی تلویزیون‬ ‫تماشا می‌کنید یا به یک آهنگ گوش می‌دهید‬ ‫صدای آن را کم کنید تا بتوانید به این صدای‬ ‫پایین عادت کنید‪ .‬قدم دوم هم این است که‬ ‫از دوستان و سایر اعضای خانواده بخواهید‬ ‫که هر وقت متوجه شدند با صدای بلند حرف‬ ‫می‌زنید گوشزد کنند که صدایتان را پایین‬ ‫بیاورید‪ .‬یادتان باشد که وقتی با صدای بلند‬ ‫صحبت می‌کنید جو گفت‌وگو تنش‌زا می‌شود‬ ‫و کسانی که از دور شما را نگاه می‌کنند‬ ‫ممکن است تصور کنند که در حال دعوا‬ ‫کردن هستید‪.‬‬ ‫‪-۵‬چرا اینقدر با تلفن صحبت می‌کنی؟‬ ‫اینها همسرانی هستند که هنگامی که شما‬ ‫را در حال تلفن زدن و مشغول درددل‬ ‫کردن و حرف زدن می‌بینند ناراحت‬ ‫می‌شوند به خصوص وقتی احساس می کنند‬ ‫که حرف‌های بی‌اهمیت می‌زنید و برای‬ ‫وقت‌گذرانی مشغول حرف زدن با تلفن هستید‬ ‫یا در مواقعی که گمان می‌کنند صحبت‌های‬ ‫تلفنی‌تان منحصرب ‌ه بدگویی و شایعه‌پردازی یا‬ ‫غیبت کردن است‪،‬نمی‌توانند تحمل کنند که‬ ‫همسر‌شان به این ترتیب وقت‌گذرانی کند‪ .‬به‬ ‫همین دلیل خیلی زود نظر خود را بیان کرده‬ ‫و مخالفت خود را با انتقاد نشان می‌دهند‪.‬‬ ‫شوهر شماره ‪ ۵‬چگونه مردی است؟‬ ‫می‌‌توان او را مردی دقیق و دلسوز دانست‬ ‫که قدر تک‌تک ساعات عمر خود را‬

‫می‌داند‪ .‬کسی که برای زندگی‌اش و تک‌تک‬ ‫لحظه‌های آن برنامه‌ریزی دارد و دوست ندارد‬ ‫از برنامه‌ خود عقب باشد؛ او مردی است که‬ ‫از هر لحظه زندگی خود لذت می‌برد‪ .‬او مثبت‬ ‫بودن و موثر بودن را دوست دارد‪ .‬از همه‬ ‫مهم‌تر اینکه همان‌قدر که به زندگی خودش‬ ‫فکر می‌کند و برای آن برنامه‌‌ریزی دارد بالطبع‬ ‫برای شما هم نگران است و دوست ندارد‬ ‫وقت خود را با مسائل بی‌ارزش تلف کنید‪.‬‬ ‫روش برخورد با شوهر شماره ‪:۵‬‬ ‫شما باید طوری رفتار کنید که نشان دهید‬ ‫که با او هم‌فکر هستید‪ .‬باید برای ارضای‬ ‫حس مسئولیت او خودتان را زنی زرنگ و‬ ‫کاردان معرفی کنید و به او این اطمینان را‬ ‫بدهید که شما هم مثل او برای زندگی‌تان‬ ‫برنامه‌ریزی دارید و وقت خود را با کارهای‬ ‫بیهوده هدر نمی‌‌دهید‪ .‬حتی‌المقدور سعی‬ ‫کنید در حضور شوهرتان پای تلویزیون و‬ ‫تلفن ننشینید و اوقات بیکاری‌تان را هم اگر‬ ‫پیش شوهرتان هستید با یک برنامه مفرح و‬ ‫شاد بگذرانید‪ .‬به طور خالصه باید طوری‬ ‫رفتار کنید که به او نشان دهید که زندگی‬ ‫مشترک‌تان برای شما اهمیت زیادی دارد‬ ‫و اصال نسبت به خواسته‌های او بی‌تفاوت‬ ‫نباشید این بی‌تفاوتی باعث می‌شود او نسبت‬ ‫به شما و کارهایی که انجام می‌دهید حساس‌تر‬ ‫شود‪.‬‬ ‫‪-۶‬در جمع خودت رو کنترل کن‬ ‫شوهری که دوست ندارد شما در مقابل‬ ‫دیگران به او ابراز عالقه کنید و از اینکه مقابل‬ ‫دیگران رفتار خیلی صمیمی و خودمانی با او‬ ‫داشته باشید ناراحت می‌شود و ترجیح می‌دهد‬ ‫در جمع رفتاری متعادل داشته باشید‪.‬‬ ‫شوهر شماره ‪ ۶‬چگونه مردی است؟‬ ‫مردی خجالتی و تا حد زیادی پایبند به اصول‬ ‫اخالقی است و از همسرش توقع وقار و‬ ‫سنگینی زیادی دارد‪ .‬اساسا دوست ندارد که‬ ‫دیگران را در محیط صمیمی زندگی خودش‬ ‫راه بدهد‪ .‬ابراز عالقه او تنها به هنگام تنهایی‬ ‫است چون عشق بین زن و شوهر را یک‬ ‫موضوع کامال خصوصی به حساب می‌آورد و‬ ‫از شما هم همین انتظار را دارد و توقع دارد با‬ ‫مراعات حال او و حفظ حریم خصوصی‌تان‬ ‫رفتار کنید‪.‬‬ ‫روش برخورد با شوهر شماره ‪:۶‬‬ ‫به طور کلی این نکته را به یاد داشته باشید که‬ ‫هرچند ابراز عالقه به همسر از مسائلی‬ ‫است که باید صد‌درصد به آن توجه‬

‫ادامه در صفحه بعد‪...‬‬


‫‪62‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫‪ ۹‬روش برخورد با ‪ ۹‬مدل شوهر‬ ‫برای اینکه خانم‌ها بتوانند شوهران‬ ‫خود را بهتر بشناسند باید در رفتار‬ ‫و کردار آنها دقیق شوند‪ .‬این‬ ‫دقت باعث می‌شود که بتوانند‬ ‫آنها را بیشتر بشناسند و با واقع‌بینی‬ ‫بیشتر به موارد استثنایی اخالق‌شان‬ ‫پی ببرند‪ .‬اگر می‌‌خواهید بدانید‬ ‫که چگونه می‌توانید به اخالق‬ ‫شوهرتان پی ببرید و در چه‬ ‫مواردی باید دقت خود را در‬ ‫اخالق شوهرتان بیشتر کنید‪ ،‬ادامه‬ ‫این مطلب را بخوانید‪.‬‬

‫هر آدمی در یک موقعیت استثنایی مچش‬ ‫باز می‌شود و خلق و خوی اصلی‌اش از پرده‬ ‫ظاهرسازی بیرون می‌افتد‪ .‬مردها هم همین‌طور‬ ‫هستند در لحظات و مواقع خاص چهره‬ ‫اصلی و طبیعی خود را نمایان می‌سازند و در‬ ‫حقیقت باطن خودشان را آفتابی می‌کنند‪ .‬این‬ ‫موقعیت‌های استثنایی در ‪ ۹‬شرایط به وجود‬ ‫می‌آید‪ .‬شاید در نظر اول این موقعیت‌ها کمتر‬ ‫به چشم بیاید اما مطمئن باشید که موفق شدن‬ ‫در شناسایی همین ‪ ۹‬موقعیت استثنایی نیز‬ ‫می‌تواند خیلی به شما کمک کند تا بتوانید‬ ‫شوهر خود را بشناسید و پایه‌ها و اساس‬ ‫سعادت زندگی مشترک خود را محکم‌ کنید‬ ‫و به ثبات خوشبختی خود اطمینان بیشتری‬ ‫داشته باشید‪.‬‬ ‫‪-۱‬کی به تو گواهینامه داد؟‬ ‫فرض کنید در حال رانندگی هستید و شوهرتان‬ ‫در کنار دست شما نشسته است و گاه و بیگاه‬ ‫دستوراتی می‌دهد که چه بکنید و چه نکنید‬ ‫و تمام این بایدها و نبایدها به این دلیل است‬ ‫که به نظر شوهرتان شما راننده خوبی نیستید‬ ‫و نمی‌دانید چگونه باید در خیابان‌ها حرکت‬ ‫کنید‪ .‬او از کوچک‌ترین حرکت شما ایراد‬ ‫می‌گیرد و سعی می‌کند به شما نحوه صحیح‬ ‫رانندگی را بیاموزد‪ .‬از آنجا که نحوه رانندگی‬ ‫خانم‌ها با آقایان متفاوت است در نتیجه‬ ‫رانندگی شما لحظه به لحظه او را عصبانی‌تر‬ ‫می‌کند و لحن حرف‌هایش تندتر می‌شود‪.‬‬ ‫این عصبانیت تا جایی ادامه پیدا می‌کند که‬ ‫تصمیم می‌گیرد از این لحظه به بعد سکوت‬ ‫کند اما پس از مدتی سکوت‪ ،‬باز از کوره‬ ‫در می‌رود و فریاد می‌زند که «تو هرگز راننده‬ ‫خوبی نمی‌شوی‪ ».‬اگر این فرضیات روی‬ ‫رابطه بین شما و همسرتان صدق می‌کند این‬ ‫موضوع را بدانید که به طور کلی هنگامی که‬ ‫شما رانندگی می‌کنید شوهرتان سعی می‌کند‬

‫اعتمادبه‌نفس‌تان را بگیرد و خودش هم البته‬ ‫از این قضیه ناراحت می‌شود‪.‬‬ ‫شوهر شماره یک چگونه مردی است؟‬ ‫در مورد شخصیت و روحیات چنین مردی‬ ‫که در اتومبیل بی‌طاقت و عصبانی می‌شود‬ ‫باید بگوییم که مردی است انعطاف‌ناپذیر‪،‬‬ ‫بی‌گذشت و کامال متکی به خود‪ .‬برای او‬ ‫فقط شخص خودش مهم است‪ .‬او بسیار‬ ‫پرمدعاست و اصوال مرد صبوری نیست و در‬ ‫هیچ موردی از خود انعطاف نشان نمی‌دهد‪.‬‬ ‫بسیار زودرنج است و به‌راحتی عصبی‬ ‫می‌شود‪ .‬البته ویژگی‌های مثبتی هم دارد و‬ ‫نمی‌توان او را کسی دانست که هیچ ویژگی‬

‫مثبتی ندارد‪ .‬این مرد دوست دارد که شما‬ ‫بدون عیب و کامل باشید و به همین دلیل‬ ‫است که وقتی احساس می‌کند مرتکب اشتباه‬ ‫شده‌اید عصبانی می‌شود و چون روش زندگی‬ ‫خودش را قبول دارد از شما هم انتظار دارد که‬ ‫مطابق روش او زندگی کنید‪ .‬همین که روش‬ ‫زندگی خودش را قبول دارد نشان می‌دهد که‬ ‫از زندگی‌اش با شما راضی است‪ .‬یادتان باشد‬ ‫که این فریادهای او تنها به این دلیل است که‬ ‫شما برایش اهمیت دارید و اگر عالقه‌ای به‬ ‫شما نداشته باشد کاری هم به کارهای شما‬ ‫ندارد‪.‬‬ ‫روش برخورد با شوهر شماره ‪۱‬‬ ‫شما در مقابل چنین همسری ‪ ۳‬راهکار دارید‬ ‫که انجام دادن آنها رابطه‌تان را شیرین‌تر‬ ‫خواهد کرد‪:‬‬

‫در مقابل رفتار و لحن تند همسرتان‬ ‫از خودتان گذشت نشان دهید نه اینکه‬ ‫حرف‌های او را نشنیده بگیرید چون این کار‬ ‫او را عصبانی‌تر خواهد کرد‪ .‬بالعکس باید‬ ‫سعی کنید حرف‌های او را گوش دهید و در‬ ‫مقابل عصبانیتش‪ ،‬عصبانی نشوید‪ .‬این کار‬ ‫باعث می‌شود اعتمادبه‌نفس شوهرتان بیشتر‬ ‫شود و اگر اعتمادبه‌نفس او افزایش یابد‬ ‫مطمئن باشید که در مقابل شما هم کاری‬ ‫می‌کند که بیشتر از او راضی باشید و بالطبع‬ ‫اعتمادبه‌نفس‌تان هم بیشتر خواهد شد‪.‬‬ ‫سعی کنید شوهرتان را متقاعد کنید که همان‬ ‫قدر که وجودش برای خودش اهمیت دارد‬

‫برای شما نیز مهم است‪ .‬بهترین روش برای‬ ‫این کار این است که به او خوب گوش کنید و‬ ‫اگر به نظرتان حرف‌هایش درست و منطقی‬ ‫است آنها را بپذیرید و اگر متوجه شدید که‬ ‫سخنی غیرمنطقی می‌گوید طوری وانمود کنید‬ ‫که حرف‌های او را پذیرفته‌اید تا در یک‬ ‫فرصت مناسب که او عصبانی نیست با او در‬ ‫این مورد صحبت کنید‪.‬‬ ‫اگر رانندگی کردن شما او را عصبانی می‌کند‬ ‫به‌راحتی می‌توانید در حضور او رانندگی‬ ‫نکنید و مواقعی که با هم سوار اتومبیل‬ ‫می‌شوید رانندگی را به او محول کنید‪ .‬شاید‬ ‫به نظرتان این کار پاک کردن صورت مسئله‬ ‫باشد اما اگر با رعایت موارد فوق به نتیجه‬ ‫مطلوب نرسیدید این تنها راه‌حل شما در‬ ‫مقابل عصبانیت اوست‪.‬‬

‫‪-۲‬بچه رو اینقدر لوس نکن!‬ ‫اگر شما از آن دسته خانم‌هایی هستید که‬ ‫حامی سفت و سخت بچه‌‌ها هستند و سعی‬ ‫می‌کنند که خطاها و گناهان کوچک بچه‌ها‬ ‫را ببخشند و با آنها به طور مالیم رفتار‬ ‫می‌کنند اما در مقابل‪ ،‬شوهرتان معتقد است‬ ‫باید با کودک واقع‌بین و جدی رفتار کرد‬ ‫و دوست ندارد که بچه شما لوس و ننر بار‬ ‫بیاید و فکر می‌کند که پدر و مادر باید در‬ ‫مقابل بچه باجذبه و نظامند رفتار کنند تا آنها‬ ‫بی‌تربیت و لوس بار نیایند‪ ،‬این یعنی شوهر‬ ‫شما از نوع شماره ‪ ۲‬است‪.‬‬ ‫شوهر شماره ‪ ۲‬چگونه مردی است؟‬

‫مردی است که می‌خواهد در رفتارش‬ ‫درستکار باشد و پدری است که به فرزندانش‬ ‫عالقه‌‌مند است‪ .‬به آینده آنها با وسواس و‬ ‫دقت می‌اندیشد و مایل است که کودک‬ ‫در موقع لزوم تنبیه شود و هنگامی که کار‬ ‫درست و خوبی انجام می‌دهد مورد تشویق‬ ‫قرار گیرد‪ .‬این مردها پررنگ‌ترین ویژگی‌شان‬ ‫پدر بودن‌شان است و به دلیل اینکه اصوال‬ ‫خودشان مردهای بسیار منظم و مرتبی هستند‬ ‫در مقابل فرزندان‌شان هم دوست دارند با نظم‬ ‫برخورد کنند‪ .‬این نکته را به یاد داشته باشید‬ ‫که هدف آنها مخالفت با شما نیست اما چون‬ ‫آینده فرزندان‌شان برایشان مهم است سعی‬ ‫می‌کنند با نظارت‌هایشان آینده آنها را بیمه‬ ‫کنند و این سختگیری‌هایشان را به نفع آنها‬ ‫می‌دانند‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

61


‫‪60‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫نقد فیلم‬

‫فرح شکوهی‬

‫این فیلم قصه سالطین قمار بروی‬ ‫آن الین ‪ On Line‬است‪ ،‬ریچی‬ ‫فارست یک دانشجوی دانشگاه‬ ‫پرینستون‪ ،‬برای تعهد هزینه های‬ ‫تحصیل خود‪ ،‬به قمار آن الین می‬ ‫پردازد و سبب تشویق دانشجویان‬ ‫دیگر وسرانجام مواخذه مسئولین‬ ‫دانشگاه میشود‪ .‬او معتقد است این‬ ‫نوع قمار‪ ،‬با هدف ادامه تحصیل‪،‬‬ ‫جنبه های مثبت دارد‪.‬‬

‫ریچی فارست که نقش اورا جستین‬ ‫تیمبرلیک بازی میکند برای یک انقالب‬ ‫بزرگ در زندگی خود‪ ،‬تصمیم می گیرد به‬ ‫کاستاریکا برود و با سلطان و با رهبر گنگ‬ ‫های قهار بروی آن الین مقابله کند‪ ،‬به سراغ‬ ‫ایوان بالک میرود که نقش او را بن افلک‬ ‫بازی میکند‪ ،‬آوازه ایوان به سراسر جهان‬ ‫رسیده است و ریچی برای رسیدن به یک‬ ‫برد چند میلیونی و شکستن طلسم ایوان در‬ ‫اصل از جان خود می گذرد‪ ،‬چون خوب می‬ ‫داند آن سوی چهره ایوان‪ ،‬یک جنایتکار‬ ‫بین المللی پنهان است‪ ،‬که نه تنها اف بی‬ ‫آی بلکه پلیس بین الملل درصدد شکارش‬ ‫هستند‪ ،‬ولی امکان دسترسی به او را ندارند‪.‬‬ ‫از «بردفورمن» کارگردان فیلم‪ ،‬قبال فیلم‬ ‫‪ Lincoln Lawyer‬را با شرکت متیو مک‬

‫کاناهی دیده ایم که نشان میدهد برد فورمن‬ ‫عاشق کاراکترهای خود می شود و از آنها‬ ‫یک بت می سازد‪.‬‬ ‫وقتی به دیدن این فیلم میروید توقع نداشته‬ ‫باشید بن افلک ‪ Argo‬و یا ‪The Town‬‬ ‫را ببینید‪ ،‬چون شخصیت ایوان بالک‪ ،‬یک‬ ‫شخصیت ضد قهرمان است‪ ،‬که از همان‬ ‫اولین صحنه ها براحتی احساس می کنید‪،‬‬ ‫لباس اش به تن بن افلک نمی نشیند‪ .‬چهره‬ ‫محجوب بن که حتی در فیلم های اکشن‬ ‫نیز‪ ،‬مشهود است‪ .‬با چنین نقشی که دشمنان‬ ‫خود را جلوی چشمان خود به سوسمارها می‬ ‫سپارد هماهنگی ندارد‪ .‬همین بال سر جستین‬ ‫تیمبرلیک هم آمده‪ ،‬او هم شخصیت گم کرده‬ ‫ای در فیلم دارد‪ .‬بظاهر قهرمان فیلم است‪،‬‬ ‫ولی حتی در نهایت قهرمانی دلچسب نیست‪،‬‬ ‫هر دو بازیگر با همه تالش‪ ،‬در ایفای نقش‬ ‫های خود درمانده اند‪ .‬فیلم اکشن است ولی‬ ‫از همان نوع اکشن های امریکای جنوبی‬ ‫که فضایی تکراری و آدم های تکراری‬ ‫دارد‪ ،‬انگار در امریکای جنوبی‪ ،‬حتی یک‬ ‫آدم سالم و مهربان وجود ندارد‪ .‬از پلیس‬ ‫تا مامورین ویژه‪ ،‬تا دوست و آشنا‪ ،‬همسر‪،‬‬ ‫معشوقه‪ ،‬برادر و پدر‪ ،‬قابل خریداری هستند‪.‬‬ ‫نقش آنتونی مکی بعنوان یک مامور اف بی‬ ‫آی‪ ،‬یکی از بی خاصیت ترین نقش هاست‪،‬‬ ‫چون جز زدوبند چیزی رو نمی کند‪.‬گما‬ ‫ارترنون در نقش «ربکا» زنی پرقدرت ومدیر‬ ‫و قابل اطمینان‪ ،‬خیلی زود بالتکلیف میشود‪،‬‬ ‫تماشاگر نمی فهمد او براستی زنی وفادار‬ ‫است یا خیانت پیشه؟ زنی پر قدرت است یا‬ ‫عروسکی در دست ایوان و دارودسته اش؟‬ ‫فیلم سرگرم کننده است‪ ،‬انتظار بازی‬ ‫درخشان‪ ،‬سوژه ای استثنایی را نداشته باشید‪،‬‬ ‫ولی اگر بدنبال فیلم اکشن می گردید‪ ،‬به‬ ‫سراغ این فیلم بروید‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

59


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

58


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

57


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

56


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

55


‫‪54‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫کنیم‪ ،‬بهتر است‪ .‬حاال که تمرینات با وزنه‬ ‫و هوازی را شناختید‪ ،‬برای اینکه سریع وزن‬ ‫کم کنید‪ ،‬باید هر روز سخت تمرین کنید‪،‬‬ ‫درست است؟ احتما ً‬ ‫ال اینطور نیست‪ .‬باید‬ ‫بدانید که عضالت در زمان استراحت رشد‬ ‫می‌کنند‪ ،‬نه وقتی که وزنه می‌زنید‪ .‬اگر به‬ ‫بدنتان زمان کافی برای استراحت ندهید‪،‬‬ ‫قوی‌تر نخواهید شد و ممکن است عالئمی‬ ‫از تمرین‌زدگی را در خود مشاهده کنید (مثل‬ ‫خستگی‪ ،‬بی‌اشتهایی‪ ،‬مشکل در خوابیدن)‪.‬‬ ‫درمقابل‪ ،‬باید بین روزهای تمرین روی‬ ‫هر عضله بدنتان‪ ۴۸ ،‬ساعت استراحت‬ ‫بیندازید‪ .‬می‌توانید هر روز هفته تمرین کنید‬ ‫اما نباید روی یک عضله دو روز پشت سر‬ ‫هم کار کنید‪.‬‬

‫باورهای اشتباه خانمها در تمرینات‬ ‫کاهش وزن‬ ‫آیا در روند کاهش‌وزنتان دچار‬ ‫رکود شده‌اید؟ آیا سخت وزن‬ ‫کم می‌کنید؟ آیا متعجبید که چرا‬ ‫بااینکه کلی وزن کم کرده‌اید باز‬ ‫هم اندام زیبایی ندارید؟ پاسخ این‬ ‫سواالت به همین سادگی است‪:‬‬ ‫برنامه‌تمرینتان را تغییر دهید‪.‬‬ ‫متاسفانه‪ ،‬وقتی صحبت از کاهش‬ ‫وزن می‌شود‪ ،‬خانم‌های بسیاری‬ ‫تصور می‌کنند برای کم کردن‬ ‫وزن باید مقدار زیادی تمرینات‬ ‫کاردیو (هوازی) انجام دهند‪.‬‬ ‫این یکی از متداول‌ترین باورهای‬ ‫اشتباهی است که باعث می‌شود به‬ ‫اهداف کاهش‌وزنتان دست پیدا‬ ‫نکنید‪ .‬در زیر نکاتی عالی آورده‌ایم‬ ‫که کمکتان می‌کند نتیجه بهتری از‬ ‫تمریناتتان بگیرید‪.‬‬ ‫باورهای نادرست خانم‌ها درمورد تمرین و‬ ‫ورزش که چاقشان می‌کند‬ ‫از اینکه کلمه «چاق» را استفاده کردیم واقع ًا‬ ‫معذرت می‌خواهیم اما حتی اگر سایز ‪ S‬هم‬ ‫باشید‪ ،‬باز ممکن است درصد باالیی چربی‬ ‫داشته باشید و همین باعث شود خوب به‬ ‫نظر نرسید‪ .‬اگر می‌خواهید حتی در مایو هم‬ ‫خوش‌اندام به نظر برسید و احساس سالمت و‬ ‫قدرت کنید‪ ،‬باید طرزفکرتان نسبت به ورزش‬ ‫را تغییر دهید‪ .‬این باورهای اشتباه متداول‬ ‫در میان خانم‌ها از رسیدن شما به اهدافتان‬ ‫جلوگیری می‌کند‪.‬‬ ‫برای کم کردن وزن باید مقدار زیادی ورزش‬ ‫هوازی انجام دهم‪ :‬خیلی وقت است که‬ ‫ورزش‌های هوازی جزء اصلی تمرین بسیاری‬ ‫از خانم‌هاست‪ .‬تئوری آن این است که برای‬ ‫سوزاندن چربی‪ ،‬باید کالری بسوزانید و برای‬ ‫این کار‪ ،‬ورزش‌های هوازی بهترین انتخاب‬ ‫است‪ .‬اما‪ ،‬دالیل مختلفی وجود دارد که‬ ‫ممکن است این باور نادرست باشد‪ .‬اول‬ ‫اینکه‪ ،‬بدنتان باالخره به تمریناتتان عادت‬ ‫خواهد کرد‪ .‬وقتی این اتفاق می‌افتد‪،‬‬ ‫متابولیسم شما کند شده و بدنتان شروع به‬ ‫ذخیره انرژی می‌کند‪ .‬دوم اینکه‪ ،‬جلسات‬ ‫طوالنی تمرین هوازی حجم عضالنی شما‬ ‫را می‌شکند‪ .‬حجم عضالنی اهمیت زیادی‬ ‫دارد زیرا حفظ آنها انرژی بیشتری نیاز‬

‫دارد و درنتیجه حتی در زمان استراحت‪،‬‬ ‫کالری بیشتری خواهد سوزاند‪ .‬همچنین‬ ‫از حالت شل‌شدگی بدن جلوگیری می‌کند‪.‬‬ ‫آخر اینکه‪ ،‬جلسات طوالنی تمرین هوازی‬ ‫خسته‌کننده خواهند بود و ممکن است‬ ‫باعث شود دست از برنامه تمرینتان‬ ‫بکشید‪ .‬برای حل این مشکل‪ ،‬می‌بایست‬ ‫سه تا چهار مرتبه در هفته‪ ،‬برای حفظ‬ ‫حجم عضالنی بدنتان تمرینات استقامتی‬ ‫انجام دهید‪ .‬تمرینات هوازی را نیز باید به‬ ‫دو تا سه مرتبه در هفته محدود کنید‪.‬‬ ‫تمرینات هوازی که انجام می‌دهم باید‬ ‫با شدت پایین باشد تا ضربان قلبم در‬ ‫محدوده چربی‌سوزی بماند‪ :‬لزوم ًا اینطور‬ ‫نیست‪ .‬بااینکه درست است که درصد‬ ‫باالتری از چربی در محدوده شدت‬ ‫پایین می‌سوزد اما قادر نخواهید بود از‬ ‫فواید تمرینات کاردیو با شدت باال مثل‬ ‫تمرینات اینتروال یا پالیومتریک استفاده‬ ‫کنید‪ .‬انفجارهای کوتاه از تمرینات‬ ‫هوازی شدتی در زمانی کوتاه مقدار زیادی‬ ‫کالری می‌سوزاند و همچنین سوخت‌وساز‬ ‫بدنتان را برای ساعت‌ها بعد از تمرین باال‬ ‫نگه می‌دارد‪ .‬این تمرینات برای باال بردن‬ ‫سالمت قلبی‌عروقی‌تان نیز بهتر هستند‪.‬‬ ‫وقتی برای مدتی تمرینات اینتروال انجام‬ ‫می‌دهید‪ ،‬سریع‌تر می‌شوید و ضربان‌قلب حالت‬ ‫استراحتتان کمتر می‌شود‪ .‬که برای ‪ ۲۰‬دقیقه‬ ‫تمرین هوازی بد نیست! این تمرینات را‬ ‫می‌توانید بر روی تردمیل‪ ،‬دستگاه الیپتیکال‪،‬‬ ‫دوچرخه ثابت و یا دویدن در فضای باز‬ ‫انجام دهید‪ .‬تمرینات پالیومتریک یا پرشی‬ ‫نیز نوع دیگری از تمرینات هوازی است که‬ ‫متابولیسمتان را به شدت باال می‌برد‪ .‬دویدن‬ ‫روی پله‌ها یا کوه را هم امتحان کنید‪ .‬هنوز‬ ‫هم می‌توانید یک جلسه در هفته را تمرین‬ ‫هوازی با شدت پایین داشته باشید اما سعی‬ ‫کنید تمرینات کوتاه‌تر و شدتی‌تر را هم به آن‬ ‫اضافه کنید‪.‬‬ ‫استفاده از وزنه‌های سبک با تکرارهای زیاد‪،‬‬ ‫به بدنم فرم می‌دهد‪ :‬این یکی از متداول‌ترین‬ ‫باورها درمیان خانم‌هاست‪ .‬خیلی وقت‌ها‬ ‫خانم‌هایی را در باشگاه می‌بینید که دمبل‌هایی‬ ‫سبک برداشته‌اند و تکرارهای زیادی را پشت‬ ‫سر هم انجام می‌دهند و وقتی تمرینشان تمام‬ ‫می‌شود اص ً‬ ‫ال احساس خستگی نمی‌کنند‪.‬‬ ‫استفاده از وزنه‌های سبک با تکرارهای زیاد‬ ‫می‌تواند استقامت عضالنی شما را باال ببرد‬ ‫اما هیچ تاثیری در افزایش قدرت شما ندارد‪.‬‬ ‫برای باال بردن قدرت عضالنی می‌بایست‬ ‫وزنه‌های سنگین‌تری را در تکرارهای کمتر‬ ‫استفاده کنید‪ .‬باید روی عضله فشار بیاورید و‬

‫بعد به آن استراحت دهید و موادغذایی الزم‬ ‫برای قوی‌تر شدن را برای آن فراهم کنید‪.‬‬ ‫و افزایش حجم عضالنی به دالیل مختلفی‬ ‫مفید است‪ .‬اول اینکه احساس قدرت‬ ‫بیشتری خواهید کرد‪ ،‬متابولیسم شما در‬ ‫زمان استراحت باالتر خواهد بود و اندامتان‬ ‫هم زیباتر به نظر خواهد رسید‪ .‬وزنه‌ای را‬ ‫انتخاب کنید که به اندازه کافی سنگین باشد‬ ‫که بتوانید ‪ ۱۰-۱۲‬تکرار را با حفظ فرم‬ ‫صحیح انجام دهید‪ .‬وقتی تمام شد‪ ،‬باید‬ ‫احساس کنید که حتی یک تکرار دیگر هم‬ ‫نمی‌توانید انجام دهید‪ .‬این کار را سه مرتبه‬ ‫برای هر حرکت انجام دهید و بین هر ست‬ ‫تا ‪ ۴۵‬ثانیه استراحت داشته باشید‪ .‬ببینید چه‬ ‫اتفاقی می‌افتد‪.‬‬ ‫استفاده از وزنه‌های سنگین‪ ،‬حجمم را بیشتر‬ ‫می‌کند‪ .‬خانم‌ها معمو ً‬ ‫ال خیلی نگران می‌شوند‬ ‫که اگر با وزنه کار کنند هیکلی مردانه پیدا‬ ‫کنند‪ .‬اما خوشبختانه این ممکن نیست‪.‬‬ ‫خانم‌ها برای اینکه عضالتی حجیم بسازند‬ ‫به اندازه کافی هورمون تستوسترون ندارند‪.‬‬ ‫درعوض‪ ،‬فقط الغرتر می‌شوند که دقیق ًا‬ ‫همان چیزی است که احتما ً‬ ‫ال شما دنبال آنید‪،‬‬ ‫درست است؟ پس آن دمبل‌های سبک را‬ ‫کنار بگذارید و اگر می‌خواهید نتیجه بهتری‬ ‫بگیرید‪ ،‬وزنه‌هایتان را سنگین‌تر کنید‪.‬‬ ‫برای کم کردن وزن‪ ،‬هرچه بیشتر ورزش‬

‫برای تمرین با وزنه حتم ًا باید به باشگاه‬ ‫برویم‪ .‬بعضی خانم‌ها تصور می‌کنند که بدون‬ ‫رفتن به باشگاه و دسترسی به دستگاه‌های‬ ‫بدنسازی نمی‌توانند از فواید تمرینات‬ ‫قدرتی‪-‬استقامتی بهره ببرند‪ .‬بااینکه رفتن‬ ‫به باشگاه بسیار خوب است زیرا این امکان‬ ‫را فراهم می‌کند که بتوانید تمرینات متنوعی‬ ‫انجام دهید‪ ،‬اما الزامی نیست‪ .‬درست کردن‬ ‫یک باشگاه کوچک در خانه خودتان کار‬ ‫سختی نیست‪ .‬تمریناتی که با وزن بدن انجام‬ ‫می‌شوند هم نیاز به هیچ تجهیزاتی ندارند‪.‬‬ ‫اگر دمبل با وزن‌های مختلف‪ ،‬یک نیمکت‬ ‫و یک توپ تمرین برای خود خریداری‬ ‫کنید‪ ،‬می‌توانید هر تمرینی را به راحتی در‬ ‫خانه انجام دهید‪ .‬برنامه‌های آموزشی مختلفی‬ ‫هم وجود دارند که می‌توانید از آنها برای یاد‬ ‫گرفتن حرکات استفاده کنید و دیگر نیاز به‬ ‫مربی هم ندارید!‬ ‫کم‌خوری در حد توان رمز الغر شدن است‪.‬‬ ‫شاید این یک اشتباه تمرینی به حساب نیاید‬ ‫اما چون اهمیت زیادی داشت در این لیست‬ ‫گنجانده شده است‪ .‬وقتی بدنسازی و کار با‬ ‫وزنه را شروع کردید‪ ،‬اشتهایتان باال خواهد‬ ‫رفت‪ .‬به این طریق بدنتان نشان می‌دهد که‬ ‫برای ریکاور شدن عضالتتان و رشد آنها‬ ‫به تغذیه‌ای خوب نیاز دارید‪ .‬تا ‪ ۳۰‬دقیقه‬ ‫بعد از بدنسازی‪ ،‬بد نیست یک نوشیدنی‬ ‫پروتئینی مصرف کنید‪ .‬پودر پروتئین وی‬ ‫(‪ )whey‬مخلوط با یک نصفه موز برای‬ ‫ریکاوری عضالتتان عالی است‪ .‬اگر هدفتان‬ ‫عضله‌سازی است‪ ،‬باید ‪ ۲۰۰-۳۰۰‬کالری‬ ‫بیشتر از مقدار مورد نیاز بدنتان مصرف‬ ‫کنید‪ .‬وقتی دچار کمبود کالری باشید‪ ،‬قوی‌تر‬ ‫نخواهید شد‪ .‬برای کم کردن چربی بدن‪،‬‬ ‫می‌توانید کالری‌های مصرفی‌تان را با محدود‬ ‫کردن آنها برای چند روز و باال بردن آن برای‬ ‫چند روز بعد آن‪ ،‬چرخشی کنید‪.‬‬ ‫جمع‌بندی‬ ‫اگر طریقه تمرین کردنتان را تغییر دهید‪،‬‬ ‫می‌توانید اندامتان را بهتر کنید‪ .‬صبور باشید‬ ‫و بدانید اگر تمرینات هوازی را با تمرینات‬ ‫بدنسازی و یک تغذیه خوب ترکیب کنید‪ ،‬به‬ ‫نتیجه دلخواهتان دست پیدا می‌کنید‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

53


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

52


‫‪51‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫روشهای رهایی از‬ ‫بوی بد دهان بعد‬ ‫از خوردن سیر و‬ ‫پیاز‬ ‫سیر و پیاز ترکیبات خوشمزه خیلی‬ ‫از غذاهاست اما این خوشمزگی‬ ‫معمو ً‬ ‫ال به قیمت بدبو کردن‬ ‫دهانتان تمام می‌شود‪ .‬برای اینکه‬ ‫بفهمید چطور از شر این بدبو‬ ‫شدن دهان بعد از خوردن سیر و‬ ‫پیاز خالص شوید‪ ،‬این مراحل را‬ ‫دنبال کنید‪.‬‬ ‫مراحل‬

‫از غذاها و نوشیدنی‌هایی که بوی سیر و پیاز را‬ ‫از بین می‌برد استفاده کنید‬ ‫‪ .۱‬از خردل استفاده کنید‪ .‬یک قاشق‬ ‫چای‌خوری خردل بردارید و آن را از داخل دور‬ ‫دهانتان بمالید و یک دقیقه بعد آن را تف کنید‪.‬‬ ‫بعد یک نصف قاشق چایخوری دیگر خردل‬ ‫برداشته و آن را قورت دهید‪ .‬این وارد معده‌تان‬ ‫شده و بو را در بدنتان از بین می‌برد‪.‬‬ ‫‪ .۲‬برای تازه کردن بوی دهانتان غذاهای‬ ‫نعنادار بخورید‪ .‬جعفری و نعنای تازه و چای‬ ‫نعنا می‌تواند بوی سیر و پیاز را به کلی از بین‬ ‫ببرد‪ .‬آدامس‌های نعنایی هم برای تازه کردن‬ ‫بوی دهانتان عالی است‪.‬‬ ‫‪ .۳‬برای مقابله با این بو سبزیجات بخورید‪.‬‬ ‫پوره سیب‌زمینی‪ ،‬قارچ‪ ،‬لیمو و هویج هم‬ ‫می‌تواند بوی دهانتان را بهتر کنند‪ .‬اگر غذایی‬ ‫که می‌خورید مقدار زیادی سیر یا پیاز در خود‬ ‫دارد‪ ،‬خیلی بهتر است که بعد از آن بالفاصله از‬ ‫این سبزیجات مصرف کنید‪.‬‬ ‫‪ .۴‬یک تکه نان بخورید‪ .‬کمبود کربوهیدرات‬ ‫هم می‌تواند موجب بدبو شدن دهان شود‪ ،‬از این‬

‫رو همراه با غذایتان از نان استفاده کنید‪.‬‬ ‫‪ .۵‬آدامس بجوید‪ .‬اضافه کردن به بزاق دهانتان‬ ‫یکی از راه‌ها از بین بردن بوی بد دهان است‪.‬‬ ‫جویدن آدامس‪ ،‬به ویژه آدامس دارچینی‪ ،‬بوی‬ ‫بد دهانتان را نابود می‌کند‪.‬‬ ‫‪ .۶‬مایعات بنوشید‪ .‬چای سبز‪ ،‬لیموناد و آب‬ ‫هم می‌تواند برای بهتر کردن بوی دهانتان موثر‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫از درمان بهداشتی استفاده کنید‬ ‫‪ .۱‬دندان‌هایتان را مسواک بزنید‪ .‬اگر به طور‬ ‫مداوم از سیر یا پیاز در غذاهایتان استفاده‬ ‫می‌کنید‪ ،‬یک مسواک و خمیردندان سفری‬ ‫همراه خود داشته باشید‪ .‬مسواک زدن دندان‌ها‬ ‫تنها راه مطمئن برای بهبود بوی دهانتان است‪.‬‬ ‫حداقل برای ‪ ۲‬دقیقه مسواک زدنتان را طول‬ ‫دهید‪.‬‬ ‫‪ .۲‬از شوینده‌های دهان استفاده کنید‪ .‬شوینده‬ ‫دهان را به مدت ‪ ۳۰‬ثانیه در دهانتان بچرخانید‪.‬‬ ‫‪ .۳‬از نخ‌دندان استفاده کنید‪ .‬الی کلیه‬ ‫دندان‌هایتان را با نخ‌دندان تمیز کنید‪ .‬بهتر‬ ‫است این کار را بعد از هر وعده غذایی انجام‬

‫دهید‪.‬‬ ‫‪ .۴‬از تمیزکننده زبان استفاده کنید‪ .‬تارهای‬ ‫روی زبان شما همه ذرات کوچک و باکتری‌ها‬ ‫را به خود جذب می‌کند‪ .‬بعد از صرف غذا‪،‬‬ ‫زبانتان را با تمیزکننده زبان یا مسواک تمیز‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫‪ .۵‬آب غرغره کنید‪ .‬آب زیر لثه‌ها و بین‬ ‫دندان‌هایتان را تمیز می‌کند‪ .‬اگر با این روش‌ها‬ ‫نتوانستید غذا را از دهانتان بیرون بیاورید و‬ ‫بوی بد را از بین ببرید‪ ،‬ممکن است عفونتی در‬ ‫دهانتان وجود داشته باشد‪.‬‬ ‫نکات‬ ‫• گاهی‌اوقات بوی سیر می‌تواند به منافذ‬ ‫پوستتان هم نفوذ کرده و حتی لباس‌هایتان هم‬ ‫بو بگیرد‪ .‬استفاده از یک اسپری بدن یا عطر‬ ‫خوب هم می‌تواند مفید باشد‪.‬‬ ‫• به جای سیر یا پیاز پودرشده‪ ،‬بهتر است از‬ ‫سیر و پیاز تازه استفاده کنید‪.‬‬ ‫• بوی بد دهان ناشی از سیر و پیاز به مرور زمان‬ ‫هم از بین می‌رود‪.‬‬


‫‪50‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫يا صرف زمان بيشتر‪ ،‬با مهندسين و‬ ‫شركت هاي با سابقه در اين رابطه‬ ‫مشورت كنيد و ازنظرات و ايده ها‬ ‫و يا مشكالت احتمالي كار خود‬ ‫مطلع شويد‪ .‬اين شركتها با داشتن‬ ‫تيم متخصص متشكل از مهندسين با‬ ‫سابقه شما را به دستيابي به يك برنامه‬ ‫مالي و زماني و استاندارد كمك ميكنند‬ ‫‪.‬‬ ‫قبل از شروع كار بايد بدقت‬ ‫برنامه خود را طراحي و مرور كنيد‪.‬‬ ‫براي انجام برخي از پروژهاي باز‬ ‫سازي يا الحاق الزم است ساختمان‬ ‫تخليه شده تا شرايط الزم براي انجام‬ ‫‪ SEAN TOUSSI‬كار مهيا شود‪ .‬مشابه تبديل كردن يك‬ ‫‪ M.ARCH‬ساختمان یك طبقه مسكوني به دو طبقه‬ ‫‪ . OAA LICENSED ARCHITECT‬‬

‫‪SEAN@MEMARARCHITECTS.‬‬ ‫‪COM‬‬

‫نکاتی برای انجام‬ ‫یک بازسازی بی‬ ‫دردسر‬ ‫‪TIPS TO A‬‬ ‫‪WORRY-FREE‬‬ ‫‪RENOVATION‬‬ ‫‪OR ADDITION‬‬

‫اما براي برخي از پروژه ها مثل اضافه‬ ‫كردن فضا به باالي گاراژ متصل‬ ‫به منزل يا بازسازي و تغييرات در‬ ‫آشپزخانه ممكن است نيازي به تخليه‬ ‫ساختمان نباشد ‪ .‬اما انجام آن براي‬ ‫شما توليد مزاحمت خواهد كرد‪ .‬در‬ ‫هر صورت الزم است قبل از شروع كار‬ ‫موارد فوق را بررسي و تمهيدات الزم‬ ‫را پيش بيني كرد ‪ .‬‬

‫مرحله بعد طراحي و تهيه‬ ‫نقشه هاي باز سازي يا الحاق است كه‬ ‫نه تنها در اخذ پروانه باز سازي مورد‬ ‫استفاده قرار ميگيرد‪،‬بلكه براي انجام‬ ‫كار و ارايه جزييات به پيمانكاران‬ ‫ساختماني استفاده ميگردد ‪ .‬عالوه‬ ‫بر موارد فوق الزم است درباره مدت‬ ‫زمان انجام كار نيز واقع بين باشيد‬ ‫و تمام هزينه هاي مربوطه را قبل از‬ ‫شروع كار بررسي كنيد و معمو ً‬ ‫ال ده‬ ‫داليل بيشماري براي انجام‬ ‫درصد بابت هزينه هاي پيش بيني‬ ‫بازسازي يا الحاق و افزايش مساحت‬ ‫ساختمان وجود دارد ولی معموال عمده نشده به مجموع برآورد خود اضافه‬ ‫كنيد‪ .‬هم چنين الزم است چنانچه‬ ‫ترين داليل برخورداري از فضايي‬ ‫بيشتر‪،‬راحت تر و زيباتر ميباشد‪ .‬عالوه انجام پروژه بيش از چند هفته به طول‬ ‫بر موارد فوق انجام بازسازي يا الحاق مي انجامد‪ ،‬همسايگان خود را از‬ ‫كليات برنامه مطلع سازيد تا نسبت‬ ‫بخشي به ساختمان ميتواند عالوه بر‬ ‫زيبا ‪،‬راحت و ايمن كردن ساختمان مد به مزاحمتهاي احتمالي ناشي از تردد‬ ‫نظر‪ ،‬باعث افزايش مساحت ساختمان اتومبيل هاي ساختماني يا آلودگي‬ ‫هاي صوتي و بصري اطالع قبلي داشته‬ ‫نيز شود‪.‬اما براي انجام يك بازسازي‬ ‫بي دردسر و مطمين كه بتوان عالوه بر باشند‪ .‬معمو ً‬ ‫ال زماني كه آنها را قبل از‬ ‫شروع كار مطلع سازيد در جريان كار با‬ ‫تامين خواسته هاي شخصي كارفرما‪،‬‬ ‫از اقتصاد و نتيجه مناسب در بازار نيز شما همكاري بيشتري ميكنند ‪.‬‬ ‫توصيه ميشود در جريان انجام كار‬ ‫برخوردار شد‪ ،‬توجه كردن به نكات‬ ‫حتم ًا از پيشرفت كار مطابق برنامه‬ ‫زير ضروري است‪.‬‬ ‫پيش بيني شده مطمين شويد و با‬ ‫ابتدا الزم است مطمين شويد‬ ‫سازنده و مهندسين خود در ارتباط‬ ‫پروژه بازسازي يا الحاق مد نظر شما‬ ‫نيازي به گرفت پروانه ساختماني دار يا باشيد ‪.‬‬ ‫نه؟ ليست كارهايي كه براي انجام آنها‬ ‫الزم است تا نقشه هاي ساختماني تهيه لطفا سواالت خود را با شماره‬ ‫شود و پروانه اخذ گردد در مقاله هاي ‪ 416-575-4448‬یا از طریق وب‬ ‫سایت زیر با ما در میان بگذارید‪.‬‬ ‫قبل ارايه شده است ‪.‬‬ ‫پس از اطمينان از اين مقوله بهتر است‬ ‫‪WWW.MemarArchitects.com‬‬ ‫قبل از هرگونه پيشرفت در انجام كار‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

49


‫‪48‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫با رای دیوان‬ ‫عالی کانادا حسن‬ ‫رسولی زنده می‬ ‫ماند‬

‫دیوان عالی کانادا سرانجام رای به‬ ‫زنده نگاه داشتن حسن رسولی داد‬ ‫و به این ترتیب خواست خانواده‬ ‫اش مبنی بر ادامه زندگی گیاهی‬ ‫او تامین شد‪.‬‬ ‫حسن رسولی ‪ 61‬ساله تنها ‪ 5‬ماه بعد‬ ‫از مهاجرت به کانادا در سال ‪2010‬‬ ‫متوجه ضرورت عملی جراحی‬ ‫برای خارج کردن تومور مغزی‬ ‫اش شد ‪ .‬این مهندس بازنشسته در‬ ‫اکتبر ‪ 2010‬در بیمارستان سانی‬ ‫بروک تحت عمل جراحی قرار‬ ‫گرفت ولی دو روز پس از عمل‬ ‫جراحی دچار عفونت مغزی شده‬ ‫و بخشهایی از بافت مغز او آسیب‬ ‫دید‪ .‬این آسیب دیدگی به اندازه‬ ‫ای بود که بدن وی دیگر قادر به‬ ‫نفس کشیدن نبود و در ظرف سه‬ ‫سال گذشته او به کمک دستگاهی‬ ‫قادر به تنفس است ‪.‬‬

‫دیوان عالی با ‪ 5‬رای موافق در برابر دو رای‬ ‫مخالف خواست پزشکان مبنی بر قطع دستگاه‬ ‫های پزشکی را نادیده گرفت هر چند تاکید‬ ‫کرد رای آنها تنها محدود به موارد مشابه در‬ ‫انتاریو خواهد بود و به این ترتیب مشخص‬ ‫نشد درروند تصمیم گیری زنده ماندن افرادی‬ ‫که دچار مرگ مغزی شده اند ‪ ،‬خواست‬ ‫خانواده به طور مطلق در نظر گرفته می شود‬ ‫ویا نظر پزشکان‪.‬‬ ‫دو تن از پزشکان پرونده او برایان کاتبرتسون‬ ‫و گوردون رابن فلد بر این باور بودند که با‬ ‫توجه به شرایط حسن رسولی باید او را از‬ ‫وضعیت زندگی گیاهی خارج کرده و با قطع‬ ‫دستگاه ها شرایط مرگ او را فراهم کنند‪ .‬ولی‬ ‫خانم پریچهر سالسل ‪ ،‬همسر حسن رسولی که‬ ‫پزشک تحصیل کرده در ایران است با این‬ ‫نظر مخالفت بود و تاکید می کرد با توجه‬ ‫به مذهب شیعه و همچنین نشانه هایی از‬ ‫تحرک در همسرش او هنوز از هوش حداقلی‬ ‫برخوردار است و نباید شرایط مرگ او را‬ ‫فراهم کرد ‪ .‬خانم سالسل به همراه دو فرزند‬ ‫رسولی با حکم دادگاه مانع اقدام پزشکان‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫اولین دادگاه این پرونده در سال ‪2011‬‬ ‫تشکیل شد و طی آن وکیل مدافع پزشکان‬

‫معالج رسولی تاکید داشت پزشکان نباید‬ ‫بیماری که معالجات هیچ اثری در بهبودی‬ ‫اش ندارد را به شکل مصنوعی زنده نگاه‬ ‫دارند ‪.‬‬ ‫از طرفی گاردنر هودر وکیل مدافع خانواده‬

‫رسولی عنوان کرده بود که توقف فعالیت‬ ‫دستگاه های پزشکی قطعا به توافق این‬ ‫خانواده نیاز دارد‪ .‬این دادگاه نظر داشت که‬

‫پزشکان قطعا برای قطع دستگاه ها ی کمکی‬ ‫که رسولی را زنده نگاه داشته اند نیاز به توافق‬ ‫خانواده دارند ولی دادگاه تجدید نظر با تعبیر‬ ‫متفاوتی که از کلمه درمان داشت ‪ ،‬اشاره‬ ‫کرده بود پزشکان تنها برای انجام درمان و نه‬ ‫انتخاب آن باید نظر مثبت خانواده را داشته‬

‫باشند‪.‬‬ ‫خانم سالسل بعد از شنیدن حکم نهایی با‬ ‫شور و شعف فراوان به خبرنگاران گفت‬

‫نه تنها بخاطر همسرش بلکه بخاطر تمامی‬ ‫انسانها از این حکم خوشحال است ‪ .‬او باز‬ ‫هم تاکید کرد گرچه همسرش تا چند ماه اول‬ ‫بعد از عمل اصال واکنشی نشان نمی داد ولی‬ ‫بعد از چند ماه درچشمانش حرکت دیده می‬ ‫شد و می توانست اتفاقاتی که در اطرافش رخ‬

‫می دهد را درک کند و با چشمانش به او می‬ ‫گفت ‪“ :‬به من کمک کنید”‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

47


‫‪46‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫‪www.drtaebi.com‬‬ ‫جلسه مدیتیشن در ریچموند هیل‬ ‫کاهش استرس‬ ‫دستیابی به آرامش‪ ،‬بهبود دلهره و تشویش‬

‫بهبود افسردگی‪ ،‬تمرکز روی هدف و پیشرفت‬ ‫بهبودی روابط زناشویی و اجتماعی‬ ‫رایگان‪.‬‬ ‫‪..........‬‬ ‫تلفن رزرو جا‪:‬‬ ‫‪905-508-6668‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

45


‫‪44‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫من رویای شیرین تو بودم‬ ‫«رویا» براستی رویای شیرین من بود‪ ،‬من او‬ ‫را که در همسایگی خاله ام در شیراز زندگی‬ ‫می کردم‪ ،‬شب و روز می پائیدم‪ ،‬آرزو داشتم‬ ‫روزی با او وصلت کنم‪ .‬ولی بدلیل یک‬ ‫درگیری با برادرش در دبیرستان‪ ،‬می دانستم‬ ‫که چنین وصلتی صورت نمی گیرد‪.‬‬

‫من بعد از دبیرستان‪ ،‬دریک کمپانی بکار‬ ‫مشغول شدم‪ ،‬درآمدم خوب بود‪ ،‬پدرم کمک‬ ‫کرد تا آپارتمانی بخرم و زندگی مستقل‬ ‫خود را شروع کنم‪ ،‬یک روز براثر اتفاق‬ ‫با رویا در یک سینما‪ ،‬کنار هم نشستیم و‬ ‫من همانجا سر صحبت را باز کردم و گفتم‬ ‫که سالهاست آرزوی ازدواج با او را دارم‪.‬‬ ‫خیلی ساده گفت چرا قدم پیش نمی گذاری؟‬ ‫گفتم می ترسم برادرت سنگ بیاندازد‪،‬‬ ‫گفت برادرم تا ‪ 2‬ماه دیگر میرود آلمان‪،‬‬ ‫صبر کن برادرم برود‪ ،‬بعد با خیال راحت‬ ‫بیا خواستگاری! خندیدم وگفتم تو چه‬ ‫نظری داری؟ گفت از میان حرفهایم‪ ،‬نظر‬ ‫مرا نفهمیدی؟ گفتم چرا‪ ،‬ولی می خواستم‬ ‫از زبان خودت بشنوم‪ .‬من از آن شب دیگر‬ ‫آرام و قرار نداشتم‪ ،‬با مادرم حرف زدم‪ ،‬ولی‬ ‫گفتم باید صبر کند‪.‬‬ ‫سیروس برادر رویا به آلمان رفت‪ ،‬جالب‬ ‫اینکه روزی که پرواز می کرد‪ ،‬من یک دسته‬ ‫گل در فرودگاه بدستش دادم وگفتم این‬ ‫نوعی عذرخواهی است‪ .‬سیروس هاج وواج‬ ‫مانده بود‪ ،‬چون درواقع‪ ،‬در آن درگیری او‬ ‫بیشتر مقصر بود‪ ،‬ولی من خواستم راهها را‬ ‫هموار کنم‪ .‬دو هفته بعد ما به خواستگاری‬ ‫رفتیم‪ 4،‬ماه بعد هم ازدواج کردیم و سیروس‬ ‫تلفنی بمن گفت پس آن دسته گل‪ ،‬نوعی‬ ‫خواستگاری بود؟! زندگی من ورویا پر از‬ ‫عشق بود‪ ،‬من شب و روز او را ستایش می‬ ‫کردم‪ ،‬چون او زیباترین دختر محله ما بود و‬ ‫بجرات ‪ 100‬خواستگار قد و نیمقد داشت‪،‬‬ ‫ولی خودش مرا پسندیده بود‪.‬‬ ‫رویا در شرکت بزرگ عمویش کار می کرد‪،‬‬ ‫هر دو درآمدمان خوب بود‪ ،‬همین سبب شد‬ ‫با کمک پدر و مادرها‪ ،‬یک خانه ‪4‬خوابه‬ ‫بخریم وبرای بچه دار شدن آماده بشویم‪،‬‬ ‫چون هر دو عاشق بچه بودیم‪ .‬از شانس‬ ‫خوب ما یکسال بعد صاحب دوقلوی دختر‬ ‫شدیم‪،‬که مثل دو فرشته کوچولو بودند‪،‬‬ ‫باور کنید برای به آغوش کشیدن شان‪ ،‬به‬ ‫ما مهلت نمی رسید‪ ،‬هر دو خانواده سر آنها‬ ‫دعوا داشتند‪ .‬ما سخت کار می کردیم‪ .‬بعد از‬ ‫ظهرها فقط فرصت داشتیم‪ ،‬یکی دو ساعتی‬ ‫با بچه ها باشیم وبقول رویا‪ ،‬پدر و مادری‬ ‫خود را ثابت کنیم‪.‬‬ ‫بچه ها ‪5‬ساله بودند‪ ،‬که خانواده من به‬ ‫اصرار برادرم به کانادا رفتند‪ ،‬من احساس‬ ‫تنهایی می کردم و با رویا حرف زدم‪ ،‬او‬

‫مخالف هرگونه سفری به خارج بود‪ .‬می‬ ‫گفت ما باید آنقدر صبر کنیم که بچه ها‬ ‫تحصیالت شان تمام شود‪ ،‬بعد به فکر‬ ‫اینگونه نقل و انتقاالت باشیم‪ .‬من مرتب‬ ‫با خانواده در تماس بودم‪ ،‬همه مرا تشویق‬ ‫می کردند‪ ،‬حتی برادرم برای من دعوت‬ ‫نامه رسمی فرستاد‪ ،‬گفت برایت شغلی هم‬ ‫پیشاپیش آماده کرده ام‪ ،‬من بی تاب بودم‪،‬‬ ‫ولی رویا اهل کوچ نبود‪.‬‬ ‫بچه ها ‪ 8‬ساله بودندکه من تصمیم گرفتم‬ ‫بدیدار خاانواده بروم‪ ،‬رویا مرا روانه کرد‪،‬‬ ‫ولی قول گرفت‪ ،‬بیشتر از یک ماه از آنها‬ ‫دور نمانم‪ .‬من با بچه ها وداع گفتم و لیست‬ ‫سوقاتی هایشان را گرفتم و پروازکردم‪.‬‬ ‫دیدار با خانواده خیلی شیرین و هیجان انگیز‬ ‫بود‪ ،‬همه روز مرا برای دیدار شهر و اماکن‬ ‫دیدنی می بردند‪ .‬برادرم برایم اقداماتی را‬ ‫شروع کرد‪ ،‬تا من بتوانم هرچه زودتر گرین‬ ‫کارت بگیرم و خانواده را بیاورم‪ .‬وکیل‬ ‫برادرم گفت بهتر است من دیگر برنگردم‬ ‫وگرنه مراحل گرین کارت دچار بن بست‬ ‫هایی میشود‪ ،‬من به رویا تلفن کردم وماجرا‬ ‫را گفتم خیلی ناراحت شد‪ ،‬گفت بچه ها‬ ‫خیلی بی تاب توهستند‪ ،‬من بسیار دلتنگم‪.‬‬ ‫من گفتم قول میدهم کارها را سریع روبراه‬ ‫کنم‪ .‬میدانستم که رویا به خانواده خود‬ ‫دلبستگی زیادی دارد‪ ،‬می دانستم میلی به‬ ‫سفر به خارج ندارد‪ ،‬ولی من متاسفانه دیگر‬ ‫نمی خواستم برگردم وهمین میان ما اختالف‬ ‫نظرها و درگیری های لفظی را پیش آورد و‬ ‫آخرین بار رویا گفت اگر تو واقعا تا این حد‬ ‫خانواده ات را به ما ترجیح می دادی و قصد‬ ‫بازگشت نداشتی‪ ،‬مرا طالق می دادی! من‬ ‫که عصبانی شده بودم گفتم هنوز دیرنیست‪،‬‬ ‫رویا گفت پس من اقدام می کنم‪ ،‬گفتم هرچه‬ ‫زودتر‪ .‬گفت بچه ها را بتو نمیدهم‪ .‬گفتم‬ ‫عیبی ندارد‪ ،‬وقتی بزرگ شدند‪ ،‬خودشان می‬ ‫آیند پیش من!‬ ‫با همین لجبازیها‪ ،‬از هم جدا شدیم‪.‬اصال‬ ‫باورم نمی شد این چنین سریع طالق رخ‬ ‫بدهد‪ .‬آخرین باری که با رویا حرف میزدم‪،‬‬ ‫بغض کرده گفت چنین روزهایی را هرگز‬ ‫پیش بینی نمی کردم‪ ،‬قسمت من‪ ،‬که بقول‬ ‫تو رویای شیرین ات بودم‪ ،‬نباید چنین بود‪.‬‬ ‫دلم خیلی گرفت‪ ،‬من هم گریه ام گرفت‪،‬‬ ‫ولی با خود می گفتم وقتی که گرین کارت‬ ‫گرفتم‪ ،‬میروم ایران‪ ،‬با رویا آشتی می کنم‬ ‫و او راهم می آورم کانادا‪ .‬دو سه بار سعی‬ ‫کردم تلفنی با بچه ها حرف بزنم‪ ،‬ولی‬ ‫رویا اجازه نداد وگفت بگذار در عالم خود‬ ‫باشند‪ ،‬خیال کنند هر لحظه تو از راه میرسی‪.‬‬ ‫من با کمک برادرم گرین کارت گرفتم‪ ،‬در‬ ‫همین فاصله با یک خانم جوان فرانسوی‬ ‫که دوستی دیرینی با همسر برادرم داشت‬ ‫آشنا شدم‪ .‬فرانسوا زیبا و خوش اندام و اهل‬ ‫سفر‪ ،‬رقص‪،‬خوشگذرانی وشب زنده داری‬

‫بود‪ ،‬همان که من آنروزها می خواستم‪ .‬بعد‬ ‫از یکسال‪ ،‬فرانسواحامله شد وهمین سبب‬ ‫ازدواج عجوالنه ما شد‪ ،‬من زیاد با این‬ ‫وصلت خوشحال نبودم‪ ،‬ولی بهرحال چاره‬ ‫ای نبود‪ .‬بعد از ‪6‬ماه بدنبال یک حادثه‬ ‫رانندگی‪ ،‬فرانسوا جنین را از دست داد‪ ،‬بعد‬ ‫هم ‪4‬ماه بستری بود‪ ،‬تا کم کم جان گرفت و‬ ‫بعد هم مرا به دیدار خانواده اش در پاریس‬ ‫برد و من بکلی ازرویا و بچه ها دور شدم‪،‬‬ ‫گاه شبها یادشان می کردم و در خلوت خود‬ ‫بخاطر دلتنگی بچه ها اشک می ریختم‪.‬‬ ‫فرانسوا کم کم چهره واقعی خود را نشان‬ ‫داد‪ ،‬او دلش میخواست ضمن زندگی با‬ ‫من‪ ،‬با دوستان سابق خودکه بیشترشان‬ ‫مرد بودند‪ ،‬رفت و آمد داشته باشد‪ .‬گاه‬ ‫علیرغم مخالفت من با آنها به سفر میرفت‪،‬‬ ‫من کالفه وخسته شده بودم‪ ،‬یکی دو بار‬ ‫کارمان به درگیری‬ ‫و شکایت فرانسوا‬ ‫کشید و عاقبت من‬ ‫با بخشیدن خانه ای‬ ‫که با هزاران امید و‬ ‫آرزو خریده بودم‪،‬‬ ‫خودم را از معرکه‬ ‫زندگی مشترک با‬ ‫فرانسوا خالص‬ ‫کردم‪ .‬حدود ‪4‬ماه‬ ‫در یک حالت‬ ‫روانی و سرگشتگی‬ ‫خاصی بودم‪ ،‬بطوری‬ ‫که حاضر نبودم با‬ ‫هیچکس رفت و‬ ‫آمد کنم‪.‬‬ ‫یک شب که در‬ ‫بسترم دراز کشیده‬ ‫بودم‪،‬تلفن زنگ زد‪.‬‬ ‫صدای دخترانه ای‬ ‫گفت پدرجان شما‬ ‫هستید؟ گفتم شما؟‬ ‫گفت من دخترتان‬ ‫سیما هستم! من از‬ ‫جا پریدم‪ ،‬باورم نمی‬ ‫شد‪ ،‬سیما یکی از‬ ‫دوقلوها بود‪ .‬پرسیدم‬ ‫کجا هستی؟ گفت‬ ‫در ایران هستم‪ ،‬براثر‬ ‫اتفاق شماره تلفن‬ ‫شما را پیدا کردم‪،‬‬ ‫می خواستم بگویم‬ ‫من و سیمین و مادر‬ ‫خیلی دلمان برای‬ ‫شما تنگ شده‪ ،‬قرار‬ ‫بود شما چند سال‬ ‫پیش روز تولد ما‬ ‫برگردید‪ .‬بی اختیار‬ ‫اشکهایم سرازیر‬

‫شد‪ ،‬گفتم معذرت می خواهم‪ ،‬من کوتاهی‬ ‫کردم‪ ،‬مادرتان در چه حال است‪ ،‬گفت مادر‬ ‫در خانه خیاطی میکند و شب وروز با عکس‬ ‫های عروسی تان که روی دیوارهاست حرف‬ ‫میزند‪ .‬بغض گلویم را گرفته بود و قدرت‬ ‫سخن گفتن نداشتم‪ ،‬وقتی سیما حرفهایش‬ ‫تمام شد‪ ،‬گفتم قول میدهم خیلی زود پیش‬ ‫شما باشم‪.‬‬ ‫‪ 12‬روز بعد من زنگ خانه قدیمی مان‬ ‫را زدم‪ .‬رویا در را باز کرد‪ ،‬صورت الغر‬ ‫و مهتابی اش هنوز زیبا بود‪ .‬در برابرش‬ ‫زانو زدم و گفتم اگر مرا می بخشی وارد‬ ‫شوم‪ ،‬روی زمین نشست و اشکهایش با من‬ ‫آمیخت و گفت خودت می دانی تا ‪ 20‬سال‬ ‫دیگر هم صبر می کردم تا تو برگردی‪ .‬در‬ ‫یک لحظه دوقلوها را دیدم‪ ،‬دو خانم بلند‬ ‫قامت که آغوش بروی من گشوده بودند‪.‬‬


‫‪43‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫محمد‬ ‫رحیمیان‬

‫به مناسبت روز‬ ‫جهانی پوکی‬ ‫استخوان‬

‫خاموش و بی صدا‬ ‫ما نمی توانیم تمام عواملی را که‬ ‫منجر به پوکی استخوان می شود‬ ‫از بین ببریم اما می توانیم آنها را‬ ‫کنترل کنیم ‪.‬‬

‫استخوان بافت زنده‌اي است كه از دو اليه‬ ‫داخلي و خارجي تشكيل شده است‪ .‬اليه‬ ‫داخلي ضخيم بوده و از شبكه‌هاي محكمي‬ ‫تشكيل شده كه توده استخواني را ايجاد‬ ‫مي‌كند‪ .‬در بدن انسان استخوان‌ها به طور‬ ‫مرتب ساخته شده و در گذر عمراز بين‬ ‫مي‌روند‪ .‬البته سرعت اين روند در تمام‬ ‫عمر فرد يكسان نيست؛ به طوري كه توده‬ ‫استخواني در سنين ‪ 20‬تا ‪ 30‬سالگي به‬ ‫حداكثر ميزان رشد خود مي‌رسد و سپس به‬ ‫تدريج كاهش مي‌يابد‪.‬‬ ‫حداكثر توده استخواني در افراد مختلف‬ ‫متفاوت است و به عوامل ارثي‪ ،‬تغذيه‪،‬‬ ‫فعاليت بدني و شيوه زندگي در طول دوره‬ ‫رشد بستگي دارد‪.‬اگر ميزان تخريب استخوان‬ ‫بيش از ساخته شدن آن باشد‪ ،‬فضاهاي بين‬ ‫شبكه‌هاي داخلي استخوان بزرگ مي‌شوند‬ ‫و اصطالحا پوكي استخوان اتفاق مي‌افتد‪.‬‬ ‫در اين وضعيت‪ ،‬استخوان ضعيف شده و با‬ ‫كوچك‌ترين ضربه دچار شكستگي مي‌شود‪.‬‬ ‫اين پديده در سنين سالمندي شايع بوده اما‬ ‫با اقدامات ساده‌اي مي‌توان آن را به تاخير‬ ‫انداخت يا شدت آن را كاهش داد‪.‬‬ ‫پوکی استخوان ‪ Osteoporosis‬بیماری‬ ‫ای است که با کم شدن توده استخوانی و از‬ ‫بین رفتن ساختمان استخوان مشخص می‬ ‫شود و می تواند باعث شکستگی استخوان‬ ‫گردد‪ .‬این بیماری می تواند مردان و زنان‬ ‫را در همه سنین مبتال کند‪ .‬ولی زنان مسن‬ ‫ریسک باالتری دارند‪.‬چون نه دردی دارد‬ ‫و نه هشداری‪ ،‬خودش را تا روزی که‬ ‫ریشه‌دار و بحرانی نشود نشان نمی دهد و آن‬ ‫وقت دردهای شبانه‌روزی شرو ع می شود ‪،‬‬ ‫استخوان‌ها ترد و دردناک و شکننده شده و‬ ‫پاها پرانتزی و ناتوان از راه رفتن و کوتاهی‬ ‫قد و خمیدگی خود را نشان می دهد‪.‬‬ ‫پزشکان می‌گویند دلیل اینکه چنین بیماری‬ ‫در زنان ایرانی شیوع قابل توجهی دارد‪ ،‬در‬ ‫وهله اول عادت نداشتن به تحرک و ورزش‬ ‫و در وهله دوم بی‌توجهی آن‌ها به رژیم‌های‬

‫غذایی پرکلسیم است ‪ .‬همین مشکل سبب‬ ‫شده است سن ابتال به این بیماری نیز کاهشی‬ ‫چشمگیر داشته باشد ‪.‬‬ ‫ژن‌ها‪ ،‬یائسگی‪ ،‬تغذیه نامناسب ‪ ،‬کم ‌تحرکی‬ ‫در زندگی مدرن‪ ،‬تماس کم با نور خورشید و‬ ‫ب‬ ‫حتی مصرف برخی دارو‌ها هم می‌توانند سب ‌‬ ‫پوکی‌استخوان شوند‪‌.‬‬ ‫اگر لبنیات‪ ،‬ساردین ها‪ ،‬سبزیجات مصرف‬ ‫نمی کنیم‪ ،‬غذاهای مقوی را در رژیم غذایی‬ ‫خود بگنجانیم‪ .‬اینها محصوالتی هستند که‬ ‫به طور طبیعی کلسیم ندارند‪ ،‬اما دارای مقادیر‬ ‫متفاوتی از مواد معدنی ضروری می‌باشند‪.‬‬ ‫غذاهای صبحانه‌ای‪ ،‬آب پرتقال غنی شده‪،‬‬ ‫بیشتر از ‪ 240‬میلی گرم کلسیم دارد‪ ،‬و هر‬ ‫فنجان از غالت غنی شده بیشتر از ‪1000‬‬ ‫میلی گرم کلسیم را برای بدن فراهم می‌کند‪.‬‬ ‫در مراحل اولیه این بیماری‪ ،‬با کمر درد‬ ‫و در بیشتر افراد بدون عالمت ودر مراحل‬ ‫پیشرفته بیماری ‪ ،‬درد ناگهانی پشت همراه‬ ‫با یک صدای خردشدگی که نشانه بروز‬ ‫شکستگی مهره هاست ‪ ،‬تغییر شکل ستون‬ ‫فقرات به صورت قوز کردن ‪ ،‬کاهش قد ‪،‬‬ ‫بروز شکستگی با ضربه خفیف ‪ ،‬به ویژه در‬ ‫ناحیه استخوان ران و بازودیده می شود‪.‬‬ ‫زنان بیشتر از مردان به این بیماری مبتال می‬ ‫شوند مخصوصا زنهايي که زايمان زياد و با‬ ‫فاصله کمتر از ‪ 3‬سال داشته اند‪.‬‬ ‫مصرف سيگار و الکل‪ ،‬وجود پوکي استخوان‬ ‫در خانواده و همچنين سابقه شکستگي در‬ ‫بستگان درجه يک فرد عاملي براي افزايش‬ ‫خطر ابتال به پوکي استخوان است ‪.‬‬ ‫بیماری پوکی استخوان قابل پیشگیری و با‬ ‫رژیم غذایی مناسب ‪ ،‬مکمل های کلسیم و‬ ‫فلورید‪ ،‬ویتامین دی و ورزش می توان سیر‬ ‫پوکی استخوان را متوقف کرده و روند آن را‬ ‫در جهت رسیدن به حالت طبیعی معکوس‬ ‫کرد جهت پوشش دوران از کارافتادگی ‪،‬‬ ‫ناتوانی جسمی و مراقبت ویزه می توان بیمه‬ ‫های مناسبی در این خصوص با توجه به توان‬ ‫مالی و نیازمان اختیار کنیم ‪ .‬در مدلی از این‬ ‫بیمه نامه می توان طی قرارداد ماهانه معاف از‬ ‫مالیات از ‪ 1000‬دالر تا ‪ 8500‬دالر طبق‬ ‫مفاد بیمه نامه دریافت نمود ‪.‬‬ ‫پرسش های خود را در زمینه طرح و برنامه‬ ‫ریزی مالی و سرمایه گذاری و بیمه های‬ ‫مختلف از طریق ایمیل ‪news@insufin.‬‬ ‫‪ com‬و یا با شماره تلفن ‪-370-0011‬‬ ‫‪ 905‬تماس بگیرید ‪.‬‬ ‫شما عالقمندان رادیو و تلویزیون می توانید‬ ‫* شنونده برنامه رادیویی بیمه‪ ،‬سه شنبه در‬ ‫میان‪ ،‬از ساعت ‪ 9‬تا ‪ 10‬صبح از رادیو‬ ‫صدای ایران باشید‬ ‫* درهر لحظه با یک کلیک‪ ،‬بیننده برنامه‬ ‫های تلویزیونی ما از شبکه تلویزیونی‬ ‫شرکت بیمه ‪www.youtube.com/‬‬ ‫‪ sherkatbimeh‬باشید ‪.‬‬ ‫و یا با الیک کردن آدرس اینترنتی ما در فیس‬ ‫بوک ‪https://www.facebook.com/‬‬ ‫‪ ،Insufin‬از آخرین فعالیت های شرکت ما‬ ‫مطلع شوید * محمد رحیمیان کارشناس ارشد‬ ‫بیمه و سرمایه گذاری و عضو رسمی مشاورین‬ ‫متخصص بیمه و امور مالی کانادا به شماره‬ ‫ثبت‪ 2065817 :‬است‪.‬‬


‫‪42‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫فواید بوسیدن در‬ ‫روابط زناشویی‬

‫اگر چشم مدخل روح باشد‪،‬‬ ‫آنوقت میتوان گفت که لب هم‬ ‫راهرو ذهن اسـت‪ .‬مــا افکار خود‬ ‫را با یک لبخند انتقال می دهیم‪،‬‬ ‫عشق را در کلمـات می گنجانیم‬ ‫و عالیق خود را با بوسه ابراز‬ ‫می نماییم‪ .‬در یک بوسه مطالب‬ ‫عمیقی وجود دارد که بیان آن ها‬ ‫فرای لغات و کلمات است‪.‬‬

‫فواید بوسیدن‬ ‫نـویسنده کتاب “عشق و رابـطه جنسی“‪،‬‬ ‫دکتــر جان فری مـعتقد است‪:‬‬ ‫“بوسیدن هنر است و نشان دهنده یک نوع‬ ‫بیان فردی و کام ً‬ ‫ال شخصی از عشق و محبت‬ ‫می باشد‪ ”.‬بوسه زمانی ایجاد می شود که‬ ‫زوجین برای اولین بار به هم نزدیک می‬ ‫شوند‪ ،‬پس کام ً‬ ‫ال طبیعی است که دو طرف‬ ‫کمی مضطرب شده و عصبی شوند‪ .‬از یک‬ ‫منبع با نویسنده بی نام”کتاب بوسه ها”‬ ‫اینطور برداشت می شود که‪“ :‬بوسه یک عمل‬ ‫کام ً‬ ‫ال دو طرفه بوده؛ تا ندهید نمی توانید‬ ‫بگیرید و بالعکس‪”.‬‬ ‫در یک کتاب دیگر هم اینطور نوشته شده‬ ‫که زمانیکه احساس میکنید تمایل دارید تا‬ ‫همسرتان را ببوسید این کار را انجام دهید‪،‬‬ ‫الزم نیست حتم ًا صبر کنید تا او را بهتر‬ ‫بشناسید‪ ،‬او را ببوسید و به مرور زمان می‬ ‫توانید او را بهتر بشناسید‪ .‬یکی از مواردی که‬ ‫زیبایی بوسه را چند برابر می کند این است‬ ‫که در همه ی زبان ها و مذاهب قابل درک‬ ‫می باشد‪.‬‬ ‫پروفسور وان بیرنت رئیس بخش مردم شناسی‬ ‫دانشگاه تکزاز اظهار می دارد که‪“ :‬اولین‬ ‫بوسه عاشقانه برمی گردد به ‪ ۱۵۰۰‬سال قبل‬ ‫از میالد مسیح در هند‪ .‬پیش از این زمان‬ ‫هیچ مدرک دیگری دال بر وجود بوسه های‬ ‫عاشقانه وجود نداشت‪ .‬کلیه این نتایج از‬ ‫روی لوح های گلی‪ ،‬نقاشی روی دیواره های‬ ‫غارها و یا نوشته های روی پوست حیوانات‬ ‫بدست آمده است‪ .‬بیرنت معتقد است که‬ ‫تماس نزدیک و فشار بینی ها به یکدیگر از‬ ‫همان ‪ ۱۵۰۰‬سال قبل از میالد مسیح مرسوم‬ ‫بوده است‪.‬‬ ‫اما بوسه ای که امروزه به این شکل رواج‬ ‫پیدا کرده‪ ،‬برای اولین بار در میان رومی ها‬ ‫شهرت پیدا کرد‪ .‬رومی ها در هنگام سالم‬ ‫کردن یکدیگر را می بوسیدند‪ ،‬انگشتر و‬ ‫حلقه ای که بر دست رهبران قومشان بوده را‬ ‫می بوسیدند و مجسمه های خدایان خود را‬ ‫نیز می بوسیدند و با این کار مطیع بودن و‬ ‫حس احترام خود را به طرف مقابل انتقال‬ ‫می دادند‪ .‬رومی ها به سرعت متوجه شدند‬

‫که بوسه در شرایط مختلف می تواند معانی‬ ‫متفاوتی را در بر داشته باشد‪ ،‬به همین دلیل‬ ‫برای انواع بوسه ها‪ ،‬نام های مختلفی انتخاب‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫به عنوان مثال اسکیولیم‪ :‬بوسه از روی‬ ‫دوستی‪ ،‬باسیولیم‪ :‬بوسه از روی احساس‬ ‫عشق و محبت‪ ،‬و سویولیم‪ :‬بوسه عمیق که‬ ‫این روزها به ‪ French Kiss‬مشهور شده‬ ‫است‪ .‬از آن به بعد بود که ادیان مختلف‬ ‫شروع به تحریم بوسه نموده و آنرا به عنوان‬ ‫یک گناه نابخشودنی اعالم کردند‪ ،‬اما به هر‬ ‫حال قدرت بوسه بیشتر بود و همچنان به‬ ‫قوت خود باقی مانده است‪.‬‬ ‫اگر بخواهیم این پدیده را از نظر علمی ریشه‬ ‫یابی کنیم‪ ،‬می توانیم بگوییم که بوسیدن به‬ ‫طور طبیعی باعث می شود تا ذهن آکسی‬ ‫توسین بیشتری ترشح کند‪ ،‬این هورمون سبب‬ ‫می شود در هنگام بوسیدن احساس خوبی‬ ‫به ما دست بدهد و دانشمندان معتقدند که‬ ‫ماهیت وجودی انسان به گونه ای است که در‬ ‫صورت تجربه یک بوسه منتظر بوسه ی بعدی‬ ‫خواهد بود‪ .‬زمانیکه در وضعیت بوسیدن‬ ‫قرار می گیرد‪ ،‬غدد موجود در داخل دهان و‬ ‫جداره لب ها ماده شیمیایی را ترشح می کنند‬ ‫که همین ماده سبب ایجاد تمایل فرد به ادامه‬ ‫بوسیدن می شود‪.‬‬ ‫در تحقیقی که در سال ‪ ۱۹۹۷‬در دانشگاه‬ ‫پرینستون انجام شد‪ ،‬محققان به این نتیجه‬ ‫دست پیدا کردند که مغز انسان دارای سلول‬ ‫های عصبی است که فرد را قادر می سازد‬ ‫تا در تاریکی لب های معشوقه اش را پیدا‬ ‫کند‪ .‬تعجبی وجود ندارد که چرا بسیاری از‬ ‫زوج ها از بوسیدن یکدیگر در مکان های‬ ‫تاریک و کم نور لذب بیشتری می برند‪.‬‬ ‫پزشکان و روانپزشکان آلمانی در پی پژوهش‬ ‫های گسترده خود در این باره به این نتیجه‬ ‫رسیده اند که افرادی که هر روز صبح قبل از‬ ‫ترک کردن خانه‪ ،‬همسر خود را میبوسند کمتر‬ ‫دچار بیماری می شوند‪.‬‬ ‫همچنین افرادی که پس از بوسیدن خانه را‬ ‫ترک می کنند‪ ،‬کمتر احتمال وقوع تصادف‬ ‫دارند‪ ۲۰ ،‬تا ‪ ۳۰‬درصد درآمد بیشتری نسبت‬ ‫به سایرین دارند و به طور متوسط ‪ ۵‬سال بیش‬ ‫از هم سن و سال های خود عمر می کنند‪.‬‬ ‫دکتر آرتور سازبو یکی از افرادی که در در‬ ‫این تحقیقات نقش فعالی داشته معتقد است‬ ‫یکی از دالیل اصلی موفقیت تعداد بسیار‬ ‫زیادی از افراد این است که روز خود را با‬ ‫یک نگرش مثبت و دلچسب شروع میکنند‬ ‫و چه چیز می تواند مانند یک بوسه در انسان‬ ‫یک نگرش مثبت ایجاد کند‪.‬‬ ‫بنابراین اگر شما می خواهید خوشحال‪،‬‬ ‫سالمت‪ ،‬و موفق‪ ،‬بوده و عمر طوالنی داشته‬ ‫باشید‪ ،‬باید کسی را که دوستش می دارید‬ ‫هر روز صبح‪ ،‬پیش از اینکه خانه را به قصد‬ ‫محل کار خود ترک کنید‪ ،‬ببوسید‪ .‬سایر مزایا‬ ‫• محافظت از دندان ها و جلوگیری از‬ ‫پوسیدگی دکتر پیتر گوردن رئیس اتحادیه‬ ‫دندانپزشکان انگستان اظهار می دارد‪“ :‬پس‬ ‫از غذا خوردن‪ ،‬دهان پر از مواد شیرین شده‬ ‫و بزاق دهان حالت اسیدی پیدا می کند‪ ،‬این‬ ‫امر باعث بوجود آمدن پالک بر روی دندان‬ ‫ها می شود‪.‬‬ ‫بوسیدن یک فرایند پاک کننده طبیعی است‬

‫که به حفظ سالمت دندان ها کمک می کند‪،‬‬ ‫جریان بزاق دهان را افزایش بخشیده‪ ،‬و‬ ‫درصد ایجاد پالک بر روی دندان ها را تا‬ ‫حد بسیار زیادی کاهش می دهد‪ ”.‬من خودم‬ ‫این سوال ر از دندانپزشکم پرسیدم‪ ،‬او در‬ ‫ابتدا قدری خجالت کشید‪ ،‬اما نهایت ًا صحت‬ ‫گفته های مرا تایید کرد‪.‬‬ ‫• از بین بردن استرس یک بوسه عاشقانه‪،‬‬ ‫بهترین روش برای ریلکس شدن و از بین‬ ‫بردن استرس محسوب می شود‪.‬‬ ‫مایکل کی مکناب‪ ،‬مشاور روانی معتقد است‪:‬‬ ‫“زمانیکه لب ها در حالت بوسیدن قرار می‬ ‫گیرند‪ ،‬تقریب ًا دهان حالت لبخند زدن را به‬ ‫خود می گیرد‪ ،‬و از آنجایی که احساسات و‬ ‫حرکات بدنی انسان با هم ارتباط نزدیکی‬

‫دارند‪ ،‬تقریب ًا غیر ممکن است که یک نفر‬ ‫هم لبخند بزند و هم استرس داشته باشد‪ .‬در‬ ‫عین حال باید به این نکته هم توجه داشت‬ ‫که تنفس در زمان بوسیدن عمیق تر می شود‪،‬‬ ‫عضالت چشم شل شده و در راحت ترین‬ ‫حالت خود قرار می گیرند‪ .‬این امر بهترین‬ ‫تکنیک برای قطع ارتباط با دنیای پر هیاهوی‬ ‫بیرونی و ریلکس شدن است‪.‬‬ ‫• کاهش وزن چه مدت می توانید این کار را‬ ‫انجام دهید؟ برای اینکه تنها نیم کیلو وزن‬ ‫کم کنید باید ‪ ۳۰۰۰‬کالری بسوزانید‪ ،‬یعنی‬ ‫چیزی در حدود ‪۳۰۰۰۰‬دقیقه یا همان ‪۵۰۰‬‬ ‫ساعت‪ .‬یک بوسه عمیق و طوالنی به شدت‬ ‫متابولیسم بدن را افزایش می دهد و سبب‬ ‫می شود تا مواد قندی با سرعت بیشتری در‬ ‫بدن سوزانده شوند‪ .‬میزان کالری مصرفی‪ ،‬به‬ ‫شدت بوسه بستگی دارد‪ ،‬اما به طور متوسط‬ ‫می توان گفت که در هر ‪ ۱۰‬دقیقه ‪ ۱۰‬کالری‬ ‫مصرف می شود‪.‬‬ ‫• تاخیر در فرایند پیری این مورد یکی از مهم‬ ‫ترین مزایای بوسیدن به شمار می رود‪ .‬بوسیدن‬ ‫به شما کمک میکند تا قدرت ماهیچه های‬

‫فک و چانه همچنان حفظ شود‪ ،‬به همین‬ ‫دلیل میزان ایجاد چین و چروک در آنها‬ ‫پایین کاهش پیدا می کند‪.‬‬ ‫• ایجاد و افزایش تناسب اندام خوب بهانه‬ ‫ای خوبی برای ورزش نکردن دستتان دادیم!‬ ‫در حین بوسیدن‪ ،‬قلب تند تر می تپد و ضربان‬ ‫آن افزایش پیدا می کند‪ ،‬در این زمان آدرنالین‬ ‫بیشتری آزاد شده و خون با سرعت بیشتری به‬ ‫تمام نقاط بدن پمپاژ می شود‪ .‬می توان اظهار‬ ‫داشت که بوسیدن از جمله بهترین تمرین‬ ‫های قلبی – عروقی است‪.‬‬ ‫• تکلیفتان را با طرف مقابل روشن می کند‬ ‫در حین بوسیدن می توانید نیازهای جنسی‬ ‫همسرتان را ارزیابی کنید و ببینید تمایلی به‬ ‫ادامه ارتباط دارد یا خیر‪ .‬روانشناسان معتقدند‬

‫که اولین بوسه این امکان را برای شما فراهم‬ ‫می آورد که ببینید آیا با طرف مقابل همخوانی‬ ‫دارید یا نه‪ .‬به نظر می رسد که “بو” تاثیر به‬ ‫یاد ماندنی در ضمیرناخودآ گاه انسان ها بر‬ ‫جای می گذارد‪ ،‬بنابراین با تجربه اولین بوسه‬ ‫می توانید تشخیص دهید که فریون شما با‬ ‫شخص مقابل هماهنگی دارد یا خیر و اگر‬ ‫اینچنین نبود در همان آغاز می توانید ارتباط‬ ‫خود را با او خاتمه بخشید‪.‬‬ ‫• افزایش اعتماد به نفس البته اول مطمئن‬ ‫شوید که دندان هایتان ارتودنسی ندارند چون‬ ‫امکان آسیب رسیدن به دندان های خودتان‬ ‫و دهان طرف مقابل وجود دارد‪ .‬به هر حال‬ ‫یک بوسه عاشقانه می تواند حس خوبی را‬ ‫در شما ایجاد کند‪ .‬به صورت تئوری می‬ ‫توان این موضوع را اینچنین توضیح داد که‬ ‫در زمان بوسیدن‪ ،‬خوشحال هستید‪ ،‬و وقتی‬ ‫هم که خوشحال باشید احساس خوبی نسبت‬ ‫به خودتان پیدا خواهید کرد و این امر سبب‬ ‫افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس شما‬ ‫می شود‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

41


‫‪40‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫جذابیت مردانی‬ ‫که شکم دارند‪.....‬‬

‫هدف این قسمت از برنامه این‬ ‫است که عضالت شکم شما فرم‬ ‫زیبایی بگیرند و قوام آنها افزایش‬ ‫یابد‪ .‬بنابراین وقتی چربی‌های‬ ‫شکم شما (توسط رژیم غذایی‬ ‫وبرنامه ورزشی هوازی) آب شدند‪،‬‬ ‫عضالت زیر آنها فرم یافته و زیبا‬ ‫می‌شوند و این همان چیزی است‬ ‫که بنام عضالت ‪ 6‬تکه ای شکم یا‬ ‫‪ Six Packs‬نامیده می‌شود‪ .‬پس‬ ‫برای قوام گرفتن و زیبا کردن‬ ‫عضالت شکم هفته‌ای ‪ 4‬نوبت و‬ ‫در هر نوبت تمرینات زیر را انجام‬ ‫دهید‬ ‫امروزه اکثر آقایان بدلیل سبک کارشان و‬ ‫پشت میز نشینی در طول ساعات کاری ممکن‬ ‫است کمی چربی در ناحیه شکم داشته باشند‬ ‫که ‪ SIX PACK‬زیبایشان در زیر این چربی‬ ‫ها مخفی شده باشد‪ .‬هرچند که بعضی های‬ ‫معتقد هستند داشتن شکم یکی از الزمه های‬

‫مردانگیست ولی به هر صورت چنانچه مایل‬ ‫هستید در مدت ‪ 6‬هفته شکمی زیبا و شش‬ ‫تکه داشته باشید برنامه زیر را امتحان کنید‪.‬‬ ‫در بیشتر آقایان که مشکل چربی شکم دارند‪،‬‬ ‫یک باور غلط مشترک وجود دارد و آن‬ ‫باور این است که فکر می‌کنند برای از بین‬ ‫بردن چربی‌های شکم و پهلو‪ ،‬باید حرکات‬ ‫ورزشی مربوط به این نواحی را انجام دهند در‬ ‫حالیکه کام ً‬ ‫ال اشتباه است‪ .‬شما برای از بین‬ ‫بردن چربی‌های شکم و پهلو باید از تمرینات‬ ‫هوازی استفاده کنید‪ .‬مثل تمرینات دویدن‪،‬‬ ‫پیاده روی تند‪ ،‬دوچرخه ثابت ‪ ،‬تردمیل و‪...‬‬ ‫البته انجام ورزش‌های شکم نیز الزم است‬ ‫اما در درجه دوم اهمیت قرار دارد‪ .‬در واقع‬ ‫برای آب کردن چربی‌های شکم باید ‪ 3‬کار را‬ ‫همزمان انجام داد که در ادامه مطلب بیشتر‬ ‫آنها را توضیح میدهیم‪.‬‬ ‫شرط اول‪ :‬رژیم غذایی‬ ‫هرگاه اسم رژیم می آید ممکن است در ابتدا‬ ‫چیز سختی به نظر برسد در صورتی که اصال‬ ‫اینگونه نیست‪ .‬منظور از رژیم‪ ،‬نخوردن‬ ‫نیست که کاری سخت باشد بلکه رژیم یعنی‬ ‫درست خوردن‪ .‬الزم نیست خیلی رژیم سفت‬ ‫و سختی را رعایت کنید‪ ،‬چراکه در این برنامه‬ ‫‪ 6‬هفته‌ای برای آب کردن شکم از ورزش هم‬ ‫استفاده می‌شود‪ .‬پس صرف ًا کارهای زیر را‬ ‫ظرف این ‪ 6‬هفته انجام دهید‪:‬‬ ‫اول‪ :‬سرخ کردنی و روغن را به مدت ‪ 6‬هفته‬ ‫فراموش کنید‪.‬‬ ‫دوم‪ :‬از هر نوع ماده قندی مصنوعی مثل آب‬ ‫نبات‪ ،‬قند و شکالت پرهیز کنید‪.‬‬ ‫سوم‪ :‬مصرف مواد نشاسته‌ای مثل نان‪ ،‬برنج‪،‬‬

‫سیب‌زمینی و‪ ...‬را در حد توان به حداقل‬ ‫رسانده و مصرف آب را به حداکثر برسانید‪.‬‬ ‫چهارم‪ :‬هنگام گرسنگی سعی کنید بیشتر از‬ ‫میوه و سبزیجات استفاده کنید‪.‬‬ ‫شرط دوم‪ :‬ورزش هوازی‬ ‫ورزش‌های هوازی اثرات بسیار مفیدی در‬ ‫سالمت قلب و عروق دارند وهمچنین باعث‬ ‫از بین بردن چربی‌های بدن می شوند‪ .‬ما در‬ ‫این برنامه ‪ 6‬هفته‌ای بیشتر نیازمند اثرات‬ ‫چربی‌سوزی آنها هستیم‪.‬‬ ‫در این ‪ 6‬هفته کافی است شما حداقل هفته‌ای‬ ‫‪ 5‬روز به مدت یک ساعت ورزش‌های‬ ‫هوازی انجام دهید‪ .‬اگر در ابتدای کار روزی‬ ‫یک ساعت برایتان دشوار است از روزی ‪15‬‬ ‫دقیقه شروع کنید و هر یک تا دو روز یکبار‬ ‫مقدار آن را ‪ 5‬تا ‪ 10‬دقیقه افزایش دهید تا به‬ ‫روزی یک ساعت برسید‪ .‬از تمام ورزش‌های‬ ‫هوازی به منظور چربی‌سوزی در این برنامه ‪6‬‬ ‫هفته‌ای می‌توان استفاده کرد ‪ ،‬اما ورزش‌هایی‬ ‫که کارایی بهتری برای چربی‌سوزی شما دارد‬ ‫عبارتند از‪ :‬پیاده روی خیلی تند‪ ،‬دویدن آرام‪،‬‬ ‫تردمیل و دوچرخه‌ثابت‪.‬‬ ‫شرط سوم‪ :‬تمرینات شکم‬ ‫هدف این قسمت از برنامه این است که‬ ‫عضالت شکم شما فرم زیبایی بگیرند و قوام‬ ‫آنها افزایش یابد‪ .‬بنابراین وقتی چربی‌های‬ ‫شکم شما (توسط رژیم غذایی وبرنامه‬ ‫ورزشی هوازی) آب شدند‪ ،‬عضالت زیر آنها‬ ‫فرم یافته و زیبا می‌شوند و این همان چیزی‬ ‫است که بنام عضالت ‪ 6‬تکه ای شکم یا ‪Six‬‬ ‫‪ Packs‬نامیده می‌شود‪ .‬پس برای قوام گرفتن‬ ‫و زیبا کردن عضالت شکم هفته‌ای ‪ 4‬نوبت‬

‫و در هر نوبت تمرینات زیر را انجام دهید‪:‬‬ ‫‪ .1‬دراز و نشست‪ :‬روی زمین به پشت دراز‬ ‫بکشید در حالیکه دست‌هایتان پشت سر‬ ‫است‪ ،‬از کمر خم شده و تا حدی باال بیایید‬ ‫که آرنج‌تان به زانوهایتان که خم هستند‬ ‫بخورند‪ .‬این حرکت را هر جلسه ‪ 3‬نوبت و‬ ‫در هر نوبت حداقل ‪ 20‬تکرار انجام دهید‪.‬‬ ‫‪ .2‬پا دوچرخه‪ :‬روی زمین دراز بکشید‪ ،‬دست‬ ‫ها پشت سر‪ ،‬زانو خم و ساق موازی با سطح‬ ‫زمین باشد‪ .‬سپس حرکاتی شبیه به دوچرخه‬ ‫سواری را در هوا با پاها انجام دهید‪ .‬این‬ ‫حرکت را نیز هر جلسه ‪ 3‬نوبت و هر نوبت ‪3‬‬ ‫دقیقه انجام دهید‪.‬‬ ‫‪-3‬باال آوردن پاها در حالت خوابیده‪ :‬در‬ ‫حالت خوابیده به پشت پاهایتان را به صورت‬ ‫مستقیم باال بیاورید تا حدی که استخوان‬ ‫باسن از زمین بلند شود‪ .‬سپس به آرامی پاها‬ ‫را به موقعیت اول برگردانید‪ .‬این حرکت را‬ ‫نیز هر جلسه ‪ 3‬نوبت و در هر نوبت حداقل‬ ‫‪ 20‬تکرار انجام دهید‪.‬‬ ‫با انجام دقیق برنامه‌های باال مطمئن باشید‬ ‫که ظرف ‪ 6‬هفته و چه بسا کمتر‪ ،‬چربی‌های‬ ‫شکم را به میزان زیادی از دست خواهید داد‬ ‫و این موضوع را به وضوح در سایز دور کمر‬ ‫شلوارتان مشاهده خواهید کرد‪.‬‬ ‫اگر تمرینات و رژیم غذایی باال برای شما‬ ‫مشکل به نظر می رسد اصال نگران نباشید‬ ‫زیرا شما مرد خانه هستید و حتی با داشتن‬ ‫کمی شکم همچنان محبوب قلب ها خواهید‬ ‫بود‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

39


‫‪38‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫روش های صحیح جواب دادن به سواالت جنسی کودکان‬ ‫نگران نشوید! پنهان کاری نکنید…‬ ‫نیازی به طفره رفتن نیست‪.‬‬ ‫بگذارید فرزندتان بدون آنکه از‬ ‫سواالتش دچار شرم یا ترس شود‪،‬‬ ‫در قبال حس کنجکاوی اش‪،‬‬ ‫بهترین پاسخ ها را از والدینش که‬ ‫امین ترین افراد در زندگی اش‬ ‫هستند‪ ،‬دریافت کند‪.‬‬

‫یکی از بزرگ ترین مسئولیت های تربیتی‬ ‫والدین‪ ،‬دادن پاسخ های مناسب به سواالت‬ ‫فرزندانشان در مورد منشا تولد‪ ،‬چگونگی به‬ ‫دنیا آمدن‪ ،‬جنسیت و سواالت دیگری از این‬ ‫دست است که در سنین مختلف برای کودکان‬ ‫و نوجوانان مطرح می شود‪.‬‬ ‫بر این اساس‪ ،‬روان شناسان کودک و نوجوان‬ ‫توصیه می کنند که والدین پیش از بلوغ به‬ ‫فرزند خود اطالعات الزم را درباره پدیده بلوغ‬ ‫و تاثیرات آن بدهند و او را در جریان اتفاقاتی‬ ‫که در آینده برای او پیش می آید‪ ،‬بگذارند‪.‬‬ ‫اما آنچه بسیاری از والدین را دچار نوعی‬ ‫سردرگمی و نگرانی می کند‪ ،‬چگونگی مواجهه‬ ‫و پاسخگویی درست به سواالت جنسی کودک‬ ‫است‪ ،‬آن هم به شکلی که اطالعات الزم تا حد‬ ‫قانع شدن به کودک داده و از کنجکاوی بیشتر‬ ‫او نیز جلوگیری شود‪.‬‬ ‫روانشناسان معتقدند باید براساس سن‪ ،‬سطح‬ ‫کنجکاوی و نیازهای فردی بهسواالت جنسی‬ ‫کودک و نوجوان پاسخ داده شود‪ .‬دادن‬ ‫اطالعاتی فراتر از آنچه کودک به دنبال آن است‬ ‫یا اطالعاتی که برایش قابل درک نیست‪ ،‬باعث‬ ‫می شود کودک گیج و مضطرب شود‪.‬‬ ‫دستپاچگی و طفره رفتن؛ اشتباهی بزرگ‬ ‫روان شناسان کودک تاکید می کنند که اشتباه‬ ‫رایج میان والدین هنگام پرسیدن سوال جنسی‬ ‫کودکان‪ ،‬دستپاچگی و طفره رفتن از موضوع‬ ‫است؛ این مسأله باعث می شود موضوع در ذهن‬ ‫کودک مهم جلوه کند و برای رفع کنجکاوی‬ ‫خود با دوستان و همساالن خود در این باره‬ ‫صحبت کند که این امر عواقب بدی دارد‪.‬‬ ‫همچنین بسیاری از والدین هنگام مواجهه‬ ‫با سواالت جنسی فرزندشان دچار تشویش‬ ‫و نگرانی می شوند و به این می اندیشند که‬ ‫ممکن است فرزند کوچک آنها دچار انحراف‬ ‫خطرناکی شده باشد‪.‬‬ ‫روانشناسان در چنین شرایطی برای داشتن‬ ‫برخورد صحیح به والدین می گویند‪ :‬این درست‬ ‫است که برای والدین سخت است که راجع به‬ ‫رفتار و روابط جنسی با فرزندشان صحبت کنند‬ ‫و از طرفی ممکن است برای فرزندان نیز مشکل‬ ‫باشد‪ ،‬اما این موضوع بیشتر به نحوه ارتباط قبلی‬

‫والدین با فرزندشان و احساس خود والدین در‬ ‫مواجهه با چنین موضوعاتی بستگی دارد‪ .‬مهم‬ ‫این است که هنگام صحبت کردن با کودکان از‬ ‫کلماتی استفاده کنیم که برایشان قابل فهم تر‬ ‫است و با آنها راحت هستند‪ .‬همچنین سواالت‬ ‫آنها نباید باعث ایجاد ترس و نگرانی در والدین‬ ‫بشود‪ ،‬هر زمان احساس کردیم پاسخ سوالی را‬

‫نمی دانیم یا بالفاصله در پاسخ دادن آمادگی‬ ‫نداریم‪ ،‬بهتر است به کودک بگوییم‪ :‬سوال‬ ‫خوبی کردی اما من باید کمی روی سوال تو‬ ‫فکر کنم و بعد جوابت را بدهم‪.‬‬ ‫وارد جزئیات نشوید‬ ‫به گفته روان شناسان‪ ،‬کودکی که به سمت رشد‬ ‫جنسی می رود‪ ،‬از نظر رشد شناختی نیز تغییر‬ ‫می کند و این دو عامل منجر به پرسش ها و‬ ‫کنجکاوی هایی درباره این گونه مسائل خواهد‬ ‫شد‪ .‬در چنین شرایطی والدین باید با در نظر‬ ‫گرفتن مقطع سنی و سطح درک کودک به‬ ‫پرسش های او پاسخ دهند‪.‬وی اضافه می کند‪:‬‬ ‫اطالعاتی که به یک کودک پنج ساله می دهیم‬ ‫متفاوت با اطالعاتی است که به یک کودک‬

‫هشت ساله‪ ،‬ده ساله یا نوجوان می دهیم‪ .‬از سوی‬ ‫دیگر‪ ،‬سطح شناختی و میزان آگاهی کودک یا‬ ‫نوجوان نیز در چگونگی دادن اطالعات جنسی‬ ‫بسیار اهمیت دارد‪ .‬گاهی ممکن است فرزندمان‬ ‫به سن نوجوانی رسیده باشد‪ ،‬اما از نظر بلوغ‬ ‫فکری‪ ،‬سطح شناختی و میزان آگاهی پایین‬ ‫تر باشد یا برعکس‪ .‬پس هنگام پاسخ دادن به‬

‫سواالت با توجه به شناختی که از میزان درک و‬ ‫آ گاهی او داریم باید پاسخ بدهیم‪.‬‬ ‫با فرزندتان صادق باشید‬ ‫مهم است که بدانیم اطالعات کم و مبهم نیز‬ ‫فرزند ما را اقناع نمی کند و باعث می شود او‬ ‫برای اخذ اطالعات بیشتر سراغ منابع یا کسانی‬ ‫برود که ممکن است مناسب نباشند و اطالعات‬ ‫نادرست به او بدهند‪ .‬روان شناسان تاکید می‬ ‫کنند که چنین شرایطی منجر به آن می شود که‬ ‫پس از مدتی فاصله احساسی و ارتباطی ما با‬ ‫فرزندمان زیاد می شود‪ ،‬به طوری که در زمان‬ ‫بحران و زمانی که نیاز است ارتباط ویژه ای با‬ ‫او برقرار کنیم‪ ،‬دیگر قادر به برقراری ارتباط‬ ‫نخواهیم بود‪.‬‬

‫به زبان کودکانه صحبت کنید‬ ‫هنگامی که با کودک و نوجوان در مورد رفتار‬ ‫و روابط جنسی صحبت می کنید‪ ،‬سطح دانش‬ ‫و درک فرزندتان را مشخص کنید تا بتوانید‬ ‫متناسب با آن به او اطالعات دهید‪ .‬حس طنز‬ ‫و شوخی داشته باشید و نترسید از این که راجع‬ ‫به ناراحتی خود صحبت کنید‪ .‬رابطه جنسی را‬

‫به عشق‪ ،‬عالقه‪ ،‬محبت‪ ،‬توجه و احترام به خود‬ ‫و طرف مقابل ربط دهید و او را تشویق کنید‬ ‫تا حرف بزند و سواالتش را بپرسد‪ .‬همچنین‬ ‫محیطی آرام و فارغ از قضاوت را برای بحث‬ ‫ایجاد و حفظ کنید و از کلماتی راحت و قابل‬ ‫فهم استفاده کنید‪.‬‬ ‫سعی کنید نگرانی های خود را به طور باز و‬ ‫آشکار با او در میان بگذارید و فراموش نکنید‬ ‫که با دادن اطالعات باز و درست در مورد‬ ‫ارتباط و رفتار جنسی‪ ،‬مسئولیت پذیری و‬ ‫انتخاب می توانید به نوجوانتان کمک کنید تا‬ ‫ارتباط جنسی را به روشی سالم و مثبت بیاموزد‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

37


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

36


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

35


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

34


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

33


‫‪32‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ر می شوند‬ ‫ه ها رستگا‬

‫فاحش‬

‫یک زانتیای مشکی جلوی پایش‬ ‫ایستاد نگاهی به داخل ماشین‬ ‫انداخت در را باز کرد و سوار شد‪.‬‬ ‫مدتی توی خیابان ها چرخ زدند‬ ‫تا اینکه جلوی یک بسنتی فروشی‬ ‫ایسادند راننده پیاده شد و با یک‬ ‫بستنی بزرگ بر گشت هنوز هیچ‬ ‫حرفی میان آنها ردو بدل نشده‬ ‫بود‪.‬‬ ‫بعد از اینکه بستنی را خورد راننده‬ ‫گفت ‪:‬چرا ؟‬ ‫چی چرا؟‬‫شهوت یا پول؟‬‫یهو جا خورد‪.‬‬ ‫خودشم هم نمی دانست چرا می خواست‬ ‫صادقانه رفتار کند‪.‬‬ ‫معلومه پول ولی‪...‬‬‫ از نگاهت معلوم بود به خاطر همین سوارت‬‫کردم من درکت می کنم‪ .‬داشبور رو باز کن‪.‬‬ ‫داشبور را باز کرد‪.‬‬ ‫یک دسته اسکناس نو دید‪.‬‬ ‫ اون و بردار اینم کارت منه من یه شرکت‬‫بازر گانی دارم به یه منشی احتیاج دارم فردا‬ ‫ساعت ‪ 9‬اونجا باش ‪.‬االنم برو پایین که کلی‬ ‫کار دارم‪.‬‬ ‫خشکش زده بود در رو باز کرد و آروم پیاده‬ ‫شد‪.‬‬ ‫نمی توانست باور کند‪ ،‬فکر می کرد که یک‬ ‫شب را از دست داده ولی چاره ای نداشت‬ ‫باید باور می کرد‪.‬‬ ‫شب مثل جن زده ها از جلوی چشمان قهر‬ ‫آلود مادرش رد شد و به اتاقش رفت پسرش‬ ‫هم مثل هر شب خواب بود‪.‬‬ ‫شب قبل خواب به هزاران چیز فکر کرد ‪.‬‬ ‫اینکه فردا چه لباسی بپوشد ‪،‬چه آرایشی بکند‬ ‫‪ ،‬اینکه خدا چه قدر مهربان است‪ ،‬اینکه دیگر‬ ‫می خواست خوب باشد ‪،‬احساس آزادی می‬ ‫کرد دیگر الزم نبود‪...‬‬ ‫صبح زود از خواب بلند شد‪ .‬با ظاهری ساده‬ ‫تر از خانه خارج شد‪.‬‬ ‫تق تق‬ ‫در را باز کرد‪.‬‬ ‫سالم کرد و نشست‪.‬‬ ‫آقای رییس گفت که از همون روز کارش را‬ ‫شروع کند ‪.‬‬ ‫ازش تشکر کرد‪.‬عجب آدم خوبی بود‪.‬‬ ‫کمی روی میزکارش را مرتب کرد بعد روی‬ ‫صندلی نشست دستش را گذاشت پشت سرش‬ ‫چشمانش را بست و نفسی عمیق کشید ‪ .‬بی‬ ‫نهایت خوشجال بود از اینکه داشت خوب‬

‫می شد و ازاینکه کسی او را درک کرده‬ ‫بود‪.‬ناگهان احساس سنگینی شدیدی کرد‬ ‫چشمانش را باز کرد دید آبدارچی شرکت‬ ‫چای در دست بدون اینکه پلک بزند به او‬ ‫خیره شده است‪ .‬کمی خودش را جمع کردو‬ ‫گفت سالم ‪.‬‬ ‫آبدارچی بعد از بر انداز کردنش گفت علیک‬ ‫سالم خوش آمدید‪.‬و همانطور خیره ماند‪.‬‬ ‫برای دور شدن از آن شرایط به سمت‬ ‫دستشویی رفت‪.‬‬ ‫مطمئن بود که آبدارچی با نگاهش او را تا‬ ‫وقتی که در دستشویی را بست تعقیب می‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫ولی این مسئله فقط به آبدارچی منحصر نمی‬ ‫شد‪ .‬توی هر اتاقی که رفت همین آش بود و‬ ‫همین کاسه‪.‬‬ ‫توی راه خونه مرتب به خود وعده می داد که‪:‬‬ ‫همه چیز درست می شود و زود به این شرایط‬ ‫عادت می کند‪.‬‬ ‫در را باز کرد یک ماشین اسباب بازی برای‬ ‫پسرش و یک جعبه شیرینی و مقداری میوه‬ ‫برای مادرش که ‪ 2‬سال بود با تنها دخترش‬ ‫قهر بود در دستانش داشت‪.‬‬ ‫دوباره داد و بیداد مادرش بلند شد‪:‬‬ ‫چند بار بگم با پول حروم تو این خونه‬‫چیزی نیار؟هان؟‬ ‫حروم چیه کار پیدا کردم‪ .‬امروز رفتم سر‬‫کار یه شر کت بازرگانیه من منشی شون شدم‪.‬‬ ‫ آره تو گفتی و منم باور کردم اون اوال هم‬‫که از شوهرت جدا شدی از این حر ف ها‬ ‫زیاد می زدی ‪ .‬چی شد ؟ آخرش شدی این‪.‬‬ ‫ این دفعه فرق می کنه ‪.‬‬‫همیشه همینو می گی ‪.‬گمشو از جلو چشمم‬‫سرش را به پائین انداخت و به اتاق پسرش‬ ‫رفت ‪.‬‬ ‫فردا صبح شاداب تر از دیروز کار را شروع‬ ‫کرد تا همه چیز را تغییر دهد ولی هیچ چیز‬ ‫عوض نشد که نشد ‪.‬‬ ‫جدا از کارمندان شرکت باید نگاه مشتری‬ ‫های شرکت و آن لبخند های کثیفشان را نیز‬ ‫تحمل می کرد‪.‬‬ ‫مدام سعی می کرد به روی خودش نیاورد‬ ‫خودش را به کار های مختلف مشغول می‬ ‫کرد با این حال باز هم ته دلش حس بدی‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫سه روز به همین منوال گذشت‪.‬‬ ‫هیچ چیز بهتر که نشد هیچ هر روز هم بدتر‬ ‫می شد حتی چند بار کارمند های شرکت‬ ‫سعی کرده بودند درخلوت به او نزدیک شوند‬ ‫ولی هر بار به بهانه های مختلف از نگاه ها‬ ‫و دستان کثیفشان می گریخت‪.‬مهمان های‬ ‫خارجی هم دست کمی از ایرانی ها نداشتند‬ ‫یکی از آنها به بهانه دستشویی از جلسه بیرون‬ ‫آمد و به هر جان کندنی بود پیشنهاد رابطه‬ ‫داد‪.‬‬ ‫داشت دیوانه می شد‪ .‬هر روز برایش هزار سال‬

‫می گذشت‪.‬باید با رئیسش صحبت میکرد یا‬ ‫اینکه‪...‬‬ ‫صبح روز بعد آقای رئیس پس از ورود به‬ ‫شرکت متوجه رفتار عجیب او شد‪ .‬وارد‬ ‫اتاقش شد روی میزش یک نامه دید‪:‬‬ ‫با عرض سالم و خسته نباشید‬ ‫شاید برای تشکر کردن کمی دیر باشد ولی من‬ ‫از شما تشکر می کنم به خاطر قلب مهربانتان‪،‬‬

‫به خاطر چشمان پاکتان و به خاطر روح‬ ‫بزرگتان ‪.‬‬ ‫شما مرا به خوبی درک می کنید ولی هرگز‬ ‫نمی توانید به جای من باشید‪.‬نمی توانید به‬ ‫جای من نگاه بی شرمانه همکارانم را تحمل‬ ‫کنید‪.‬نمی توانید در باطالق خوب بودن باال‬ ‫بروید در حالی که دیگران با تمام قدرت شما‬ ‫را به پایین می کشند‪ .‬فاصله رویا و کابوس‬ ‫برای من به یک هفته نیز نرسید‪.‬شما نمی‬ ‫توانید این را درک کنید که شکست در راه‬ ‫خوب بودن چقدر سخت است ‪.‬‬ ‫من هم نمی توانم‪.‬‬ ‫هیچ کس نمی تواند‪.‬‬

‫من قبال ‪ -‬وقتی که بد بودم‪ -‬در یک روز‬ ‫یک نفر را تحمل می کردم اما اینجا در جایی‬ ‫که قرار بود خوب باشم باید در روز ده ها‬ ‫نگاه سنگین تر از کوه را تحمل کنم‪.‬‬ ‫من نمی توانم بار به این سنگینی را به دوش‬ ‫بکشم و خوب باشم‪.‬‬ ‫من می خواهم باز هم بد باشم ‪.‬‬ ‫باز هم در نظر دیگران پست و حقیر باشم‪.‬‬

‫اما برای خودم بهترین بنده خدا باشم‪.‬آزاد و‬ ‫راحت باشم‪.‬‬ ‫خالصه اینکه‪:‬‬ ‫از طال گشتن پشیمان گشته ایم مرحمت‬ ‫فرموده ما را مس کنید‬ ‫خدا حافظ‬ ‫آقای رئیس از اتاق بیرون آمد ‪ .‬او رفته بود‪.‬‬ ‫با چشمانی نمناک از پنجره اتاقش به خیابان‬ ‫نگاه کرد‪ ،‬زنی را دید که سوار یک زانتیای‬ ‫مشکی شد و رفت ‪.‬‬ ‫رفت که خوب باشد‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

31


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

30


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

29


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

28


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

27


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

26


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

25


‫‪24‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫آیا صاف یا فر کردن مو باعث ریزش مو می شود ؟‬ ‫«صاف یا فر‌کردن موها با‬ ‫موادشیمیایی انجام می‌شود‪ .‬این‬ ‫مواد می‌توانند روی ساقه مو و‬ ‫حالت آن تاثیر بگذارند‪ .‬موادی‬ ‫مانند «گلد» که برای صاف‌کردن‬ ‫موها استفاده می‌شوند‪ ،‬به‌نوعی‬ ‫پیوندهای دی‌سولفیدی موها‬ ‫را می‌شکنند و آنها را به‌گونه‌ای‬ ‫آرایش می‌دهند که در نهایت‬ ‫ساقه موها صاف‌تر شود…‬

‫برای فر‌کردن موها هم موادشیمیایی خاصی‬ ‫به کار می‌رود که آرایش پروتئین موها را به‌هم‬ ‫می‌ریزند و به‌شکل جدیدی درمی‌آورند‪ ».‬اینها‪،‬‬ ‫بخشی از گفته‌های دکتر بهروز باریک بین‪،‬‬ ‫متخصص پوست‪ ،‬قائم‌مقام مرکز تحقیقات‬ ‫کاربرد لیزر در علوم‌پزشکی و عضو هیات علمی‬ ‫دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی در مورد‬ ‫صاف یا فر‌کردن موها بود‪ .‬اگر شما هم طرفدار‬ ‫صاف یا فر‌کردن موهای خود با موادشیمیایی‬ ‫هستید‪ ،‬بد نیست پیش از هر تصمیمی‪ ،‬این‬ ‫گفت‌وگو را بخوانید‪.‬‬ ‫چرا تاثیر مواد صاف یا فرکننده مو‪ ،‬موقتی و‬ ‫کوتاه‌مدت است؟‬ ‫معموال تاثیر مواد صاف یا فرکننده مو‪ ،‬بیشتر‬ ‫از ‪ ۴‬یا حداکثر ‪ ۶‬ماه نیست‪ .‬این مواد فقط‬ ‫قادر به تغییر ظاهر ساقه موها هستند و زمانی‬ ‫که مو رشد کند‪ ،‬دوباره با حالت اولیه‌اش از‬ ‫ریشه خارج خواهد شد‪ .‬در این صورت‪ ،‬فقط‬ ‫قسمت‌های پایینی ساقه در فاز فر یا صاف‬ ‫باقی خواهند ماند‪ .‬درست مانند اتفاقی که در‬ ‫رنگ‌کردن موها می‌افتد‪.‬‬ ‫برخی افراد می‌گویند با صاف یا فر‌کردن موهای‬ ‫خود دچار ریزش‌موی شدید شده‌اند‪ ،‬این ادعا‬ ‫درست است؟‬ ‫هم بله و هم نه؛ در واقع‪ ،‬تمام این تغییر و‬ ‫تحول‌ها که در ساقه مو اتفاق می‌افتد‪ ،‬می‌تواند‬ ‫منجر به شکنندگی موها شود ولی از آنجا که‬ ‫آرایشگرهای ماهر سعی می‌کنند تماسی بین این‬ ‫موادشیمیایی و ریشه موها برقرار نشود‪ ،‬پس از‬ ‫صاف یا فر‌کردن مو‪ ،‬ریزش آن اتفاق نمی‌افتد‪.‬‬ ‫البته اگر این موادشیمیایی با کف‌سر در ارتباط‬ ‫باشند‪ ،‬می‌توانند ازطریق پوست‌سر جذب شوند‬ ‫و به ریشه و فولیکول‌های موها آسیب برسانند‪.‬‬ ‫متاسفانه‪ ،‬موارد زیادی را دیده‌ایم و داشته‌ایم‬ ‫که فرد بعد از فر یا صاف‌کردن موهای خود با‬ ‫موادشیمیایی‪ ،‬با شکایت از ریزش‌موی شدید‪،‬‬ ‫به مطب مراجعه کرده است‪ .‬به‌همین‌ دلیل‪،‬‬ ‫توصیه‌های ما بیشتر توصیه‌های پیشگیرانه‬ ‫است‪ ،‬نه توصیه‌های درمانی‪.‬‬

‫چطور؟‬ ‫یعنی بهتر است برای چندماه تغییر ظاهر و شاید‬ ‫هم زیباتر شدن‪ ،‬زیبایی طبیعی و سالمت خود‬ ‫را به‌خطر نیندازید و کمتر سراغ موادشیمیایی‬ ‫برای تغییر حالت موهایتان بروید‪ .‬به‌طور کلی‪،‬‬ ‫هرچه موها کمتر دستکاری شوند‪ ،‬آسیب‬ ‫کمتری به ساقه و ریشه آنها وارد خواهد شد‪.‬‬ ‫یکی از آسیب‌هایی که در اثر صاف یا فر‌کردن‬ ‫و خشک‌شدن بیش از اندازه به ساقه مو وارد‬ ‫می‌شود‪ ،‬ابتال به موخوره است که راه درمانی جز‬ ‫کوتاه‌کردن موها برای رفع آن هم وجود ندارد‪.‬‬ ‫خیلی از افرادی که ریشه موی آنها با‬ ‫موادشیمیایی در تماس نبوده هم دچار ریزش‌مو‬ ‫پس از فر یا صاف‌کردن موهایشان می‌شوند‪.‬‬ ‫نظر شما درباره علت این مشکل چیست؟‬ ‫به‌هر حال‪ ،‬استفاده از موادشیمیایی مختلف‬ ‫برای صاف یا فر‌کردن‪ ،‬باعث شکنندگی‬ ‫ساقه موها می‌شود‪ .‬در این حالت‪ ،‬ساقه موها‬ ‫از نزدیک ریشه یا حتی از وسط ساقه به‌دلیل‬ ‫شکننده بودن‪ ،‬قطع می‌شود و می‌ریزد‪ .‬در‬ ‫نتیجه‪ ،‬فردی که موهای خود را صاف یا فر‬ ‫کرده است با دیدن این نوع ریزش‌مو و کم‌شدن‬ ‫حجم موهایش‪ ،‬احساس می‌کند دچار ریزش‌مو‬ ‫از ریشه شده است‪ .‬در حالی‌که اینطور نیست‬ ‫و دوباره با رشد موهایی که با موادشیمیایی‬ ‫در تماس نبوده‌اند‪ ،‬مشکل ریزش‌موقتی مو هم‬ ‫برطرف خواهد شد‪.‬‬ ‫توصیه شما به افرادی که موهای خود را به هر‬ ‫دلیلی صاف یا فر کرده‌اند‪ ،‬چیست؟‬ ‫ساقه موی این افراد به شدت در معرض خشکی‬ ‫و شکنندگی قرار دارد‪ .‬به‌همین دلیل استفاده از‬ ‫چرب‌کننده‌های مختلف مانند روغن بادام یا‬ ‫روغن نارگیل و سرم‌های مو و شستن موها با‬ ‫شامپوهای مالیم می‌تواند برای این افراد مفید‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫برخی افراد به دلیل داشتن موهای مجعد و‬ ‫خشن‪ ،‬اقدام به صاف‌کردن آنها می‌کنند‪ .‬آیا‬ ‫راهی برای رفع زبری و خشن بودن شدید موها‬ ‫بدون صاف کردنشان وجود دارد؟‬ ‫شاید بتوان کراتینه‌کردن موها را به این افراد‬ ‫توصیه کرد‪ .‬البته ب ‌ه یاد داشته باشید کراتینه‌کردن‬ ‫موها با تولید فرمالدئید همراه است که استنشاق‬ ‫آن می‌تواند سالمت فرد را به خطر بیندازد‪.‬‬ ‫پس چاره چیست؟‬ ‫خوشبختانه امروزه کیت‌های کراتینه فاقد‬ ‫فرمالدئید هم به بازار آمده که افراد مختلف‬ ‫می‌توانند خودشان در منزل از آنها استفاده کنند‪.‬‬ ‫استفاده از این کیت‌ها و کراتینه‌کردن موهای‬ ‫زبر و مجعد با آنها‪ ،‬می‌تواند تا چندماه مشکل‬ ‫زبری موها و شانه کردنشان را حل کند و موها‬ ‫را برای مدتی نرم و لطیف کند‪ .‬البته استفاده‬ ‫مستمر و دستکاری مداوم موها با این روش هم‬ ‫توصیه نمی‌شود‪.‬‬ ‫روش خانگی ساده‌تری برای نرم و لطیف‌تر‌کردن‬ ‫موهای مجعد یا حتی موهایی که در اثر رنگ‪،‬‬

‫صاف یا فر کردن‪ ،‬آسیب‌دیده‌اند و خشک‬ ‫شده‌اند هم وجود دارد؟‬ ‫بله‪ ،‬افرادی که موهای زبر‪ ،‬خشک‪ ،‬آسیب‌دیده‬ ‫و مجعد دارند‪ ،‬می‌توانند ساقه موهای خود را‬ ‫به سس مایونز آغشته کنند‪ .‬سپس آنها را با کاله‬ ‫مخصوص رنگ حدود ‪ ۲-۳‬ساعت بپوشانند‬ ‫و درنهایت هم با شامپویی مالیم‪ ،‬آن را آبکشی‬

‫کنند‪ .‬سس مایونز حاوی سرکه‪ ،‬تخم‌مرغ و‬ ‫روغن است و می‌تواند یک نرم‌کننده عالی برای‬ ‫موهای زبر و خشن باشد‪.‬‬ ‫آیا استفاده از نرم‌کننده یا شامپوهای ‪ ۲‬در‬ ‫‪ ۱‬برای افرادی که موهایشان را صاف یا فر‬ ‫کرده‌اند‪ ،‬توصیه می‌شود؟‬ ‫بله‪ ،‬از آنجا که ترکیب‌های شیمیایی موجود در‬ ‫رنگ‌های مو یا مواد صاف و فرکننده مو باعث‬ ‫تغییر آرایش پروتئین مو و در نهایت هم خشک‬

‫و شکننده‌شدن آن می‌شود‪ ،‬توصیه می‌کنیم بعد‬ ‫از تماس مو با چنین موادی‪ ،‬از شامپوهای‬ ‫مالیم‌تر‪ ‌،‬نرم‌کننده یا شامپوهای ‪ ۲‬در ‪ ۱‬که‬ ‫حاوی مواد نرم‌کننده‌ای مانند سیلیکون هستند‪،‬‬ ‫استفاده شود‪ .‬این مواد نرم‌کننده می‌توانند‬ ‫غشایی را دور ساقه مو تشکیل دهند و باعث‬ ‫نرم‌تر‌شدن موها شوند‪.‬‬

‫حرف آخر؟‬ ‫افرادی که موهای خود را صاف‪ ،‬فر یا رنگ‬ ‫کرده‌اند یا تمام افرادی که نمی‌خواهند آسیب‬ ‫زیادی به ساقه موهای خود برسانند‪ ،‬باید استفاده‬ ‫از سشوار را محدود به موارد خاص کنند‪ .‬به‌طور‬ ‫کلی‪ ،‬خود چرخه شستن و خشک‌کردن موها با‬ ‫سشوار‪ ،‬می‌تواند باعث آسیب‌دیدن ساقه آنها به‬ ‫دلیل تماس با حرارت داغ سشوار و شستشوی‬ ‫مو شود‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

23


‫‪22‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫روشهای رهایی از بوی بد دهان بعد از‬ ‫خوردن سیر و پیاز‬ ‫سیر و پیاز ترکیبات خوشمزه خیلی‬ ‫از غذاهاست اما این خوشمزگی‬ ‫معمو ً‬ ‫ال به قیمت بدبو کردن‬ ‫دهانتان تمام می‌شود‪ .‬برای اینکه‬ ‫بفهمید چطور از شر این بدبو‬ ‫شدن دهان بعد از خوردن سیر و‬ ‫پیاز خالص شوید‪ ،‬این مراحل را‬ ‫دنبال کنید‪.‬‬ ‫مراحل‬

‫از غذاها و نوشیدنی‌هایی که بوی سیر و پیاز را‬ ‫از بین می‌برد استفاده کنید‬ ‫‪ .۱‬از خردل استفاده کنید‪ .‬یک قاشق‬ ‫چای‌خوری خردل بردارید و آن را از داخل‬ ‫دور دهانتان بمالید و یک دقیقه بعد آن را تف‬ ‫کنید‪ .‬بعد یک نصف قاشق چایخوری دیگر‬ ‫خردل برداشته و آن را قورت دهید‪ .‬این وارد‬ ‫معده‌تان شده و بو را در بدنتان از بین می‌برد‪.‬‬ ‫‪ .۲‬برای تازه کردن بوی دهانتان غذاهای‬ ‫نعنادار بخورید‪ .‬جعفری و نعنای تازه و چای‬ ‫نعنا می‌تواند بوی سیر و پیاز را به کلی از بین‬

‫ببرد‪ .‬آدامس‌های نعنایی هم برای تازه کردن‬ ‫بوی دهانتان عالی است‪.‬‬ ‫‪ .۳‬برای مقابله با این بو سبزیجات بخورید‪.‬‬ ‫پوره سیب‌زمینی‪ ،‬قارچ‪ ،‬لیمو و هویج هم‬ ‫می‌تواند بوی دهانتان را بهتر کنند‪ .‬اگر غذایی‬ ‫که می‌خورید مقدار زیادی سیر یا پیاز در خود‬ ‫دارد‪ ،‬خیلی بهتر است که بعد از آن بالفاصله از‬ ‫این سبزیجات مصرف کنید‪.‬‬ ‫‪ .۴‬یک تکه نان بخورید‪ .‬کمبود کربوهیدرات‬ ‫هم می‌تواند موجب بدبو شدن دهان شود‪ ،‬از‬ ‫این رو همراه با غذایتان از نان استفاده کنید‪.‬‬ ‫‪ .۵‬آدامس بجوید‪ .‬اضافه کردن به بزاق دهانتان‬ ‫یکی از راه‌ها از بین بردن بوی بد دهان است‪.‬‬

‫جویدن آدامس‪ ،‬به ویژه آدامس دارچینی‪ ،‬بوی‬ ‫بد دهانتان را نابود می‌کند‪.‬‬ ‫‪ .۶‬مایعات بنوشید‪ .‬چای سبز‪ ،‬لیموناد و آب‬ ‫هم می‌تواند برای بهتر کردن بوی دهانتان موثر‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫از درمان بهداشتی استفاده کنید‬ ‫‪ .۱‬دندان‌هایتان را مسواک بزنید‪ .‬اگر به طور‬ ‫مداوم از سیر یا پیاز در غذاهایتان استفاده‬ ‫می‌کنید‪ ،‬یک مسواک و خمیردندان سفری‬ ‫همراه خود داشته باشید‪ .‬مسواک زدن دندان‌ها‬ ‫تنها راه مطمئن برای بهبود بوی دهانتان است‪.‬‬ ‫حداقل برای ‪ ۲‬دقیقه مسواک زدنتان را طول‬ ‫دهید‪.‬‬ ‫‪ .۲‬از شوینده‌های دهان استفاده کنید‪ .‬شوینده‬ ‫دهان را به مدت ‪ ۳۰‬ثانیه در دهانتان بچرخانید‪.‬‬ ‫‪ .۳‬از نخ‌دندان استفاده کنید‪ .‬الی کلیه‬ ‫دندان‌هایتان را با نخ‌دندان تمیز کنید‪ .‬بهتر‬ ‫است این کار را بعد از هر وعده غذایی انجام‬ ‫دهید‪.‬‬ ‫‪ .۴‬از تمیزکننده زبان استفاده کنید‪ .‬تارهای‬ ‫روی زبان شما همه ذرات کوچک و باکتری‌ها‬ ‫را به خود جذب می‌کند‪ .‬بعد از صرف غذا‪،‬‬ ‫زبانتان را با تمیزکننده زبان یا مسواک تمیز‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫‪ .۵‬آب غرغره کنید‪ .‬آب زیر لثه‌ها و بین‬ ‫دندان‌هایتان را تمیز می‌کند‪ .‬اگر با این روش‌ها‬

‫نتوانستید غذا را از دهانتان بیرون بیاورید و‬ ‫بوی بد را از بین ببرید‪ ،‬ممکن است عفونتی در‬ ‫دهانتان وجود داشته باشد‪.‬‬ ‫نکات‬ ‫• گاهی‌اوقات بوی سیر می‌تواند به منافذ‬ ‫پوستتان هم نفوذ کرده و حتی لباس‌هایتان هم‬ ‫بو بگیرد‪ .‬استفاده از یک اسپری بدن یا عطر‬ ‫خوب هم می‌تواند مفید باشد‪.‬‬ ‫• به جای سیر یا پیاز پودرشده‪ ،‬بهتر است از‬ ‫سیر و پیاز تازه استفاده کنید‪.‬‬ ‫• بوی بد دهان ناشی از سیر و پیاز به مرور زمان‬ ‫هم از بین می‌رود‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

21


‫‪20‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫راستی من کجای دنیا بودم؟‬ ‫قسمتی از وصیت نامه ادوارد‬ ‫ادیش‪ ،‬یکی از بزرگترین تاجران‬ ‫امریکایی در سن ‪ 76‬سالگی ‪...‬‬

‫من ادوارد ادیش هستم که برای شما می نویسم‬ ‫‪ ،‬یکی از بزرگترین تاجران امریکایی با سرمایه‬ ‫ای هنگفت و حساب بانکی که گاهی خودم‬ ‫هم در شمردن صفرهای مقابل ارقامش گیج‬ ‫می شوم ! دارای شم اقتصادی بسیار باال که‬ ‫گویا همواره به وجودم وحی می شود چه چیز‬ ‫را معامله کنم تا بیشترین سود از آن من شود ‪،‬‬ ‫البته تنها شانس و هوش نبود من تحصیالت‬ ‫دانشگاهی باالیی هم داشتم که شک ندارم سهم‬ ‫موثری در موفقیتهای من داشت ‪.‬‬ ‫یادم هست وقتی بیست ساله بودم خیال می‬ ‫کردم اگر روزی به یک چهلم سرمایه فعلیم‬ ‫برسم خوشبخترین و موفقترین مرد دنیا خواهم‬ ‫بود و عجیب است که حاال با داشتن سرمایه ای‬ ‫چهل برابر بیشتر از آنچه فکر می کردم باز از این‬ ‫حس زندگی بخش در وجودم خبری نیست ‪ .‬من‬ ‫در سن ‪ 22‬سالگی برای اولین بار عاشق شدم‬ ‫‪ .‬راستش آنوقتها من تنها یک دانشجوی ساده‬ ‫بودم که شغلی و در نتیجه حقوقی هم نداشتم ‪.‬‬ ‫بعضی وقتها با تمام وجود هوس می کردم برای‬ ‫دختر موردعالقه ام هدیه ای ارزشمند بگیرم تا‬ ‫عشقم را باور کند و کاش آن روزها کسی بود‬ ‫به من می گفت که راه ابراز عشق خرید کردن‬ ‫نیست که اگر بود محل ابراز عشق دلباخته ترین‬ ‫عاشق ها ‪ ،‬فروشگاهها می شد!!‬ ‫کسی چیزی نگفت و من چون هرگز نتوانستم‬ ‫هدیه ای ارزشمند بگیرم هرگز هم نتوانستم‬ ‫عالقه ام را به آن دختر ابراز کنم و او هم برای‬ ‫همیشه ترکم کرد ‪ .‬روز رفتنش قسم خوردم‬ ‫دیگر تا روزی که ثروتی به دست نیاوردم هرگز‬ ‫به دنبال عشقی هم نباشم و بلند هم بر سر قلبم‬ ‫فریاد کشیدم ‪ :‬هیس ‪ ،‬از امروز دگر ساکت باش‬ ‫و عجیب که قلبم تا همین امروز هم ساکت‬ ‫مانده است ‪...‬‬ ‫و زندگی جدید من آغاز شد …‬ ‫من با تمام جدیت شروع به اندوختن سرمایه‬ ‫کردم ‪ ،‬باید به خودم و تمام آدمها ثابت می‬ ‫کردم کسی هستم ‪ .‬شاید برای اثبات کسی بودن‬ ‫راههای دیگری هم بود که نمی دانم چرا آنوقتها‬ ‫به ذهن من نرسید ‪ ...‬دیگر حساب روزها و‬ ‫شبها از دستم رفته بود ‪.‬‬ ‫روزها می گذشت ‪ ،‬جوانیم دور میشد و به‬ ‫جایش ثروت قدم به قدم به من نزدیکتر می شد‬ ‫‪ ،‬راستش من تنها در پی ثروت نبودم ‪ ،‬دلم می‬ ‫خواست از ورای ثروت به آغوش شهرت هم‬ ‫دست یابم و اینگونه شد ‪ ،‬آنچنان اسم و رسمی‬ ‫پیدا کرده بودم که تمام آدمهای دوروبرم را وادار‬ ‫به احترام می کرد و من چه خوش خیال بودم‬

‫‪ ،‬خیال می کردم آنها دارند به من احترام می‬ ‫گذارند اما دریغ که احترام آنها به چیز دیگری‬ ‫بود ‪.‬‬ ‫آن روزها آنقدر سرم شلوغ بود که اصال وقت‬ ‫نمی کردم در گوشه ای از زنده ماندنم کمی‬ ‫زندگی هم بکنم ! به هر جا می رسیدم باز راضی‬ ‫نمی شدم بیشتر می خواستم ‪ ،‬به هر پله که می‬ ‫رسیدم پله باالتری هم بود و من باالترش را‬ ‫میخواستم و اصال فراموش کرده بودم اینجا که‬ ‫ایستادم همان بهشت آرزوهای دیروزم بود کمی‬ ‫در این بهشت بمانم ‪ ،‬لذتش را ببرم و بعد پله‬ ‫بعدی ‪ ،‬من فقظ شتاب رفتن داشتم حاال قرار‬ ‫بود کی و کجا به چه چیز برسم این را خودم هم‬ ‫نمی دانستم !‬ ‫اوایل خیلی هم تنها نبودم ‪ ،‬آدمهای زیادی بودند‬ ‫که دلشان می خواست به من نزدیکتر باشند ‪،‬‬ ‫خیلی هاشان برای آنچه که داشتم و یکی دو تا‬ ‫هم تنها برای خودم و افسوس و هزاران افسوس‬ ‫که من آن روزها آنقدر وقت نداشتم که این یکی‬ ‫دو نفر را از انبوه آدمهایی که احاطه ام کرده‬ ‫بودند پیدایشان کنم ‪ ،‬من هرگز پیدایشان نکردم‬ ‫و آنها هم برای همیشه گم شدند و درست ازروز‬ ‫گم شدن آنها تنهایی با تمام تلخیش بر سویم‬ ‫هجوم آورد ‪ .‬من روز به روز میان انبوه آدمها تنها‬ ‫و تنها تر میشدم و خنده دار و شاید گریه دارش‬ ‫اینجاست هیچ کس از تنهایی من خبر نداشت‬ ‫و شاید خیلیها هم زیر لب زمزمه می کردند ‪:‬‬ ‫خدای من ‪ ،‬این دگر چه مرد خوشبختیست ! و‬ ‫کاش اینطور بود ‪...‬‬ ‫و باز روزها گذشت ‪ ،‬آسایش دوش به دوش‬ ‫زندگیم راه می رفت و هرگز نفهمیدم آرامش‬ ‫این وسط کجا مانده بود ؟ ایام جوانی خیال می‬ ‫کردم ثروت غول چراغ جادوست که اگر بیاید‬ ‫تمام آرزوها را براورده می کند و من با هزاران‬ ‫جان کردن آوردمش اما نمی دانم چرا آرزوها ی‬ ‫مرا براورده نکرد ‪...‬‬ ‫کاش در تمام این سالها تنها چند روز‪ ،‬تنها چند‬ ‫صبح بهاری پابرهنه روی شنهای ساحل راه می‬ ‫رفتم تا غلفلک نرم آن شنهای خیس روحم را‬ ‫دعوت به آرامش می کرد ‪.‬‬

‫کاش وقتهایی که برف می آمد من هم گوله ای‬ ‫از برف می ساختم و یواشکی کسی را نشانه می‬ ‫گرفتم و بعد از ترس پیدا کردنم تمام راه را بر‬ ‫روی برفها می دویدم ‪.‬‬ ‫کاش بعضی وقتها بی چتر زیر باران راه می‬ ‫رفتم ‪ ،‬سوت می زدم ‪ ،‬شعر می خواندم ‪ ،‬کاش‬ ‫با احساساتم راحتر از اینها بودم ‪ ،‬وقتهایی که‬ ‫بغضم می گرفت یک دل سیر گریه می کردم و‬ ‫وقت شادیم قهقهه خنده هایم دنیا را می گرفت‬ ‫‪ ...‬کاش من هم می توانستم عشقم را در نگاهم‬ ‫بگنجانم و به زبان چشمهایم عشق را می گفتم‬ ‫‪ ...‬کاش چند روزی از عمرم را هم برای دل‬ ‫آدمها زندگی می کردم ‪ ،‬بیشتر گوش می کردم ‪،‬‬ ‫بهتر نگاهشان می کردم ‪...‬‬ ‫شاید باورتان نشود ‪ ،‬من هنوز هم نمی دانم‬ ‫چگونه می شود ابراز عشق کرد ‪ ،‬حتی نمی دانم‬ ‫عشق چیست ‪ ،‬چه حسی است تنها می دانم‬ ‫عشق نعمت باشکوهی بود که اگر درون قلبم‬ ‫بود من بهتر از اینها زندگی می کردم ‪ ،‬بهتر از‬ ‫اینها می مردم ‪ .‬من تنها می دانم عشق حس‬ ‫عجیبی*ست که آدمها را بزرگتر می کند ‪.‬‬ ‫درست است که می گویند با عشق قلب سریعتر‬ ‫می زند ‪ ،‬رنگ آدم بی هوا می پرد ‪ ،‬حس از‬ ‫دست و پای آدم می رود اما همانها می گویند‬ ‫عشق اعجاز زندگیست ‪ ،‬کاش من هم از این‬ ‫معجزه چیزی می فهمیدم ‪...‬‬ ‫کاش همین حاال یکی بیاید تمام ثروت مرا‬ ‫بردارد و به جایش آرام حتی شده به دروغ !‬ ‫درون گوشم زمزمه کند دوستم دارد ‪ ،‬کاش یکی‬ ‫بیاید و در این تنهایی پر از مرگ مرا از تنهایی‬ ‫و تنهایی را از من نجات دهد ‪ ،‬بیاید و به من‬ ‫بگوید که روزی مرا دوست داشته است ‪ ،‬بگوید‬ ‫بعد از مرگ همواره به خاطرش خواهم ماند ‪،‬‬ ‫بگوید وقتی تو نباشی چیزی از این زندگی ‪،‬‬ ‫چیزی از این دنیا ‪ ،‬از این روزها کم می شود ‪.‬‬ ‫راستی من کجای دنیا بودم ؟‬ ‫آهای آدمها ‪ ،‬کسی مرا یادش هست ؟‬ ‫اگر هست تو را به خدا یکی بیاید و در این‬ ‫دقایق پر از تنهایی به من بگوید که مرا‬ ‫دوست داشته است!‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

19


‫‪18‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫آشنایی با ‪۵‬‬ ‫خاصیت نهفته در‬ ‫غذاهای تند!‬ ‫بهتر است طعم غذاها را کمی‬ ‫تند کرده تا از خواص تند آن‌ها‬ ‫بهره‌مند شویم‪.‬‬

‫غذاهای تندی که گاهی اشک ما را درمی‌آورند‬ ‫دارای خواص فراوانی هستند که در اینجا به‬ ‫‪ 5‬مورد از آن‌ها پرداخته‌ایم‪:‬‬ ‫‪ -1‬سالمت بهتر قلب‬ ‫فلفل‌های تند از آن جا که اثرات تخریب‬ ‫حاصله از کلسترول بد را در بدن کاهش‬ ‫می‌دهند می‌توانند خطر ابتال به بیماری‌های‬ ‫قلبی عروقی و نیز سکته مغزی را کاهش‬ ‫دهند‪.‬‬ ‫کپسایسین (فلفل قرمز) با التهاب که عامل‬ ‫اصلی بیماری‌های قلبی است‪ ،‬مبارزه می‌کند‪.‬‬ ‫‪ -2‬کاهش فشارخون‬

‫طی نتایج حاصله از یک بررسی‪ ،‬در فلفل‪،‬‬ ‫ترکیبی وجود دارد که موجب کاهش‬ ‫فشارخون می‌شود‪ .‬همچنین در این بررسی‬ ‫مشخص شد که مصرف فلفل‪ ،‬موجب آرامش‬ ‫رگ‌های خونی نیز می‌شود‪.‬‬ ‫‪ -3‬کاهش وزن فلفل قرمز‬ ‫مصرف زیاد فلفل می‌تواند منجر به کاهش‬ ‫چربی‌ها و در نتیجه کاهش وزن شود‪.‬‬ ‫تحقیقات می‌گوید‪ ‌،‬فلفل‌ها دارای ماده‌ای‬

‫به نام کپسایسین هستند که دارای خاصیت‬ ‫گرمازایی بوده و پس از هر وعده غذایی‬ ‫با تولید حرارت‪ ،‬بدن را وادار به سوزاندن‬ ‫کالری‌های بیشتری می‌کند‪.‬‬ ‫‪ -4‬پیشگیری از سرطان‬ ‫طی یک بررسی صورت گرفته‪ ،‬مشخص‬ ‫شد که کپسایسین موجود در فلفل‌های تند‪،‬‬ ‫قابلیت کشتن برخی از سلول‌های سرطانی را‬ ‫دارند‪.‬‬

‫عالوه بر آن‪ ،‬فلفل‌های تند‪ ،‬سرماخوردگی‌های‬ ‫معمولی را بهبود بخشیده و از ابتال به چاقی‬ ‫و همچنین سکته مغزی پیشگیری می‌کنند‪.‬‬ ‫‪ -5‬آرامش اعصاب‬ ‫گفته می‌شود غذاهای تند‪ ،‬تولید سرتونین‬ ‫(هورمون‌های احساس خوبی) را افزایش‬ ‫می‌دهند و به این ترتیب عصبانیت و‬ ‫افسردگی را از بدن دور می‌کنند‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

17


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

16


‫‪15‬‬

‫‪No. 692 / October , 24, 2013‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫بیشتر خانم ها‬ ‫از این مشکالت‬ ‫جنسی رنج‬ ‫میبرند!!‪+‬راه حل‬ ‫مشکل‬

‫از آنجا که در راهنمایی از راه‬ ‫دور همیشه خطر سوء تفاهم وجود‬ ‫دارد‪،‬بنابراین توصیه میشود برای‬ ‫بررسی دقیق تر اختالالت جنسی‬ ‫خود و یا شریک جنسی تان از‬ ‫متخصصینی که در محل زندگی‬ ‫تان هستند کمک بگیرید‪\.‬‬

‫شایع ترین اختالالت جنسی در زنان‬ ‫شایع ترین اختالالت جنسی شناخته شده برای‬ ‫زنان شامل کاهش میل جنسی‪ ،‬دیسپارونی‬ ‫(آمیزش دردناک)‪ ،‬واژینیسموس (انقباض‬ ‫دردناک و غیرارادی ماهیچه های واژن به‬ ‫هنگام دخول) و نرسیدن به اوج لذت جنسی‬ ‫(یا ارضا نشدن جنسی) است‪.‬‬ ‫اختالل جنسی دیسپارونی (آمیزش دردناک)‪:‬‬ ‫دیسپارونی حالتی است که فرد در هنگام‬ ‫آمیزش دچار درد میشود‪ .‬این درد ممکن‬ ‫است در بدو ورود آلت مردانه به واژن یا در‬ ‫مراحل مختلف در طول دخول ایجاد شود‪.‬‬ ‫این حالت درجات متفاوتی دارد و نسبت به‬ ‫اینکه در چه زمانی پس از شروع نزدیکی و‬ ‫در کجا فرد احساس درد می کند‪ ،‬دالیل و‬ ‫درمانهای متفاوتی دارد‪.‬‬ ‫یکی از دالیل شایع درد هنگام آمیزش جنسی‬ ‫برای زنان خشکی واژن است‪.‬‬ ‫اگر خانم به هر دلیل آمادگی دخول را نداشته‬ ‫باشد‪ ،‬این عمل می تواند بسیار دردناک‬ ‫باشد‪ .‬در اکثر موارد خشکی واژن به دلیل‬ ‫نداشتن پیش نوازی کافی است‪ ،‬یعنی خانم‬ ‫این فرصت را پیدا نکرده که از نظر جسمی به‬ ‫محرک های جنسی پاسخ دهد و محیط واژن‬ ‫به اندازه کافی لغزنده نیست‪.‬‬ ‫از جمله دالیل و شرایط دیگری که میتواند‬ ‫باعث خشکی واژن شود داروهایی است که‬ ‫فرد مصرف می کند‪ .‬در این مورد مشورت‬ ‫با پزشک و یا مطالعه در مورد دارویی‬ ‫که مصرف می کنید‪ ،‬می تواند مفید باشد‪.‬‬ ‫معموال منابع خوبی در اینترنت در مورد‬ ‫داروهای مختلف وجود دارد‪.‬‬ ‫از دالیل دیگر اختالل جنسی دیسپارونی‬ ‫یا آمیزش دردناک‪ ،‬می توان به جراحات و‬ ‫ضربه هایی که در طول زمان به آلت تناسلی‬ ‫وارد شده‪ ،‬سابقه آزار جنسی‪ ،‬دوران پس‬ ‫از زایمان‪ ،‬دوران عادت ماهانه‪ ،‬بیماری‬ ‫های ناحیه تناسلی و برخی از سرطانهایی که‬ ‫اعصاب آن منطقه را تحت تخریب قرار داده‬ ‫و نیز بیماری های مقاربتی درمان نشده اشاره‬

‫کرد‪.‬‬ ‫برخی از پزشکان آمیزش دردناک را جزو دسته‬ ‫اختالالت جنسی نمی دانند و برخوردشان با‬ ‫بیمارانی که از این حالت رنج می برند‪ ،‬توام با‬ ‫شناخت کافی نیست‪ .‬در این موارد توصیه می‬ ‫شود به پزشک دیگری مراجعه کرده و پیش‬ ‫از انجام معاینه‪ ،‬دردناک بودن ناحیه تناسلی‬ ‫خود را برای او بازگو نمایید‪ .‬گاه ضرورت‬ ‫دارد‪ ،‬روان درمانی های الزم پیش از انجام‬ ‫هر گونه معاینه ای صورت پذیرد‪.‬‬ ‫حالت دیگری که افراد با آن روبرو می شوند‬ ‫درد در هنگام دخول است‪ .‬این حالت میتواند‬ ‫به دالیل متعددی باشد که شایع ترین آنها‬ ‫عبارتند از‪:‬‬ ‫عفونت های دستگاه تناسلی و دهانه رحم‪،‬‬ ‫بیماریهای مقاربتی درمان نشده‪ ،‬همزمانی‬ ‫نزدیکی و زمان تخمک گذاری‪ ،‬و در نهایت‬ ‫آماده نبودن فرد از نظر جسمی‪.‬‬ ‫مورد آخر دلیل مراجعه درصد زیادی از زنان‬ ‫است بخصوص در اوایل برقراری رابطه‬ ‫جنسی‪.‬‬ ‫وقتی که زوج ها برای پیش‬ ‫نوازی صرف می کنند‪ ،‬صرفا‬ ‫جنبه عاطفی ندارد‪ .‬در بدن زنی‬ ‫که برای داشتن رابطه جنسی آماده‬ ‫میشود‪ ،‬تغییراتی صورت می گیرد‬ ‫که دخول را ساده تر می کند‪.‬‬ ‫علت این است که بدن زنان طوری‬ ‫طراحی شده که در هنگام دخول‬ ‫حداکثر آمادگی را برای باردار‬ ‫شدن فراهم کند‪ ،‬بنابراین وقتی‬ ‫که خانمی آمادگی الزم را بر اثر‬ ‫پیش نوازی پیدا می کند‪ ،‬رحمش‬ ‫به سمت باال کشیده می شود و این‬ ‫کار به طول واژن اضافه می کند‬ ‫تا توانایی گنجایش آلت مردانه را‬ ‫داشته باشد‪.‬‬ ‫در این حالت دیواره های واژن‬ ‫پر خون شده و مواد لغزنده ای را‬ ‫ترشح می کنند که دخول را آسانتر‬ ‫می کند‪ .‬این دیواره ها بر اثر پیش‬ ‫نوازی مناسب از یکدیگر جدا‬ ‫شده و جای دادن آلت مردانه را در‬ ‫واژن ساده تر می کنند‪ .‬بنابراین می بینیم که‬ ‫پیش نوازی خوشایند و به مقدار کافی تا چه‬ ‫حد می تواند در کیفیت رابطه جنسی و جلو‬ ‫گیری ازاختالالت جنسی تاثیر داشته باشد‪.‬‬ ‫اختالل جنسی واژینیسموس (انقباض‬ ‫دردناک و غیرارادی ماهیچه های واژن به‬ ‫هنگام دخول)‪:‬‬ ‫در این حالت هرگونه دخولی به واژن به‬ ‫شدت دردناک و حتی غیرممکن است‪ ،‬حتی‬ ‫انگشت خود فرد‪ .‬در این مواقع معاینات زنان‬ ‫و زایمان هم با مشکل روبرو می شود چون‬ ‫بیمار حتی از فکر اینکه وسیله معاینه به واژن‬ ‫وی وارد شود وحشت دارد‪.‬‬ ‫چون این اختالل جنسی جزو گروه اختالالت‬ ‫مربوط به درد است و تعریف هر فرد در مورد‬ ‫میزان دردی که تجربه می کند با فرد دیگر‬ ‫متفاوت است‪ ،‬بنابراین نحوه برخورد پزشک‬ ‫و اطرافیان این افراد در طول مدت درمان‬ ‫نقش بسزایی دارد‪.‬‬ ‫برای افرادی که به دنبال راه حل های سریع‬ ‫تر هستند درمانهایی چون نزدیکی کردن آقا با‬

‫‪13‬‬ ‫خانم در حالی که خانم توسط پزشک بیهوش‬ ‫شده و یا فلج کردن عضالت اطراف و دهانه‬ ‫واژن با تزریق موادی چون بوتاکس گزارش‬ ‫شده که در دراز مدت نه تنها اثر بهتری ندارد‬ ‫بلکه متواند اثر بسیار مخربی روی روابط‬ ‫زوج ها و تصویری که زن از خودش دارد‬ ‫بگذارد‪ .‬این روش ها توصیه نمی شود‪.‬‬ ‫نرسیدن به اوج لذت جنسی (ارگاسم)‪:‬‬ ‫این اختالل جنسی به حالتی گفته میشود که‬ ‫رسیدن فرد به اوج لذت جنسی با تاخیر توام‬ ‫باشد و یا اینکه فرد اصال اوج لذت جنسی‬ ‫را تجربه نکند‪.‬این حالت کم و بیش در زنان‬ ‫اکثر مناطق جهان دیده می شود‪.‬‬ ‫دلیل این اختالل جنسی آن است که دختران‬ ‫از کودکی به حجب و حیا تشویق می شوند‪.‬‬ ‫زمانی که همان دختر وارد رابطه جنسی می‬ ‫شود و حاال به عنوان یک زن و شریک جنسی‬ ‫هم باید وظایفی را انجام بدهد‪ ،‬شکستن‬ ‫حریمی که در آن در ساعاتی از شبانه روز فرد‬ ‫باید حجب و حیا را کنار گذاشته و از رابطه‬

‫جنسی با همسرش لذت ببرد خیلی دشوار‬ ‫است‪.‬‬ ‫این طرز فکر که نهادینه شده‪ ،‬نمی تواند مانند‬ ‫یک کلید روشن و خاموش بشود‪ .‬بنابراین فرد‬ ‫نمی تواند مهارهای ذهنی اش را بشکند و‬ ‫گاهی حتی اگر لذت هم ببرد نمی تواند و یا‬ ‫نمی خواهد آن را بروز دهد‪ ،‬از ترس اینکه‬ ‫مورد قضاوت قرار بگیرد و متهم شود که زن‬ ‫سبک و هرزه ای است‪ .‬بنابراین به مرور این‬ ‫حالت رابطه جنسی را برای فرد از یک حالت‬ ‫خوش آیند به حالت وظیفه و بعضا توام با‬ ‫ترس تبدیل می کند‪ .‬ترس از اینکه مبادا‬ ‫عکس العملی نشان بدهد که همسرش تصور‬ ‫کند او هرزه است‪.‬‬ ‫در ابتدای شکل گیری رابطه جنسی هم اغلب‬ ‫این ترس وجود دارد که مبادا فرد متهم به‬ ‫این شود که پیش از این رابطه جنسی دیگری‬ ‫را تجربه کرده است و برای همین می داند‬ ‫که چطور باید در یک رابطه جنسی با طرف‬ ‫مقابل برخورد کرد و لذت هم برد‪.‬‬ ‫مورد بعدی که میتواند باعث این اختالل‬

‫جنسی شود تاثیر معکوس بعضی از داروها‬ ‫بر روی مکانیسم مغزی افراد است‪ .‬بطور‬ ‫مثال پژوهش ها گزارش داده اند که بعضی‬ ‫از داروهای ضد افسردگی میتوانند بر روی‬ ‫رسیدن خانمها به اوج لذت جنسی اثر منفی‬ ‫بگذارند‪ .‬اگر فرد متوجه این تاثیر شد باید به‬ ‫پزشک خود مراجعه کند تا در صورت امکان‬ ‫دارو را تعویض کنند و یا مقدارمصرف آن‬ ‫را تغییر دهند اما حتما باید اینکار توسط‬ ‫پزشک متخصص انجام شود و گرنه در دراز‬ ‫مدت تاثیرات داروی جدید و یا قطع سرخود‬ ‫دارو میتواند موجب آسیب به فرد شود‪.‬‬ ‫با تمامی این تفاصیل می بینیم که نقش آقایان‬ ‫در حل اختالالت جنسی خانمها تا چه حد‬ ‫میتواند موثر باشد‪ .‬اگر زنی احساس راحتی‬ ‫کند و نگرانیهای خود را بدون ترس از اینکه‬ ‫مورد قضاوت قرار بگیرد با شریک جنسی‬ ‫اش مطرح کند‪ ،‬درصد دچار شدنش به این‬ ‫اختالالت و یا طوالنی شدن درمانش تا حد‬ ‫زیادی کاهش پیدا میکند‪.‬‬ ‫استرس ورابطه مستقیم بااختالالت جنسی‬ ‫کاهش میل جنسی‪:‬‬ ‫در مطالعات انجام شده و مشاهدات بالینی‬ ‫در آمریکای شمالی بیشترین دلیل مراجعه در‬ ‫بین خانمهای ‪ ۱۸‬تا ‪ ۵۹‬ساله را این اختالل‬ ‫تشکیل می دهد‪.‬‬ ‫کاهش میل جنسی بر اثر عصبانیت و ناراضی‬ ‫بودن فرد از کل رابطه‪ ،‬خستگی و استرس‬ ‫ممکن است به وجود آید‪ .‬در این مورد‬ ‫همدلی زوج ها و حمایتشان از هم می تواند‬ ‫راه گشا باشد‪.‬‬ ‫در مرحله بعد مشاورین زوج ها و روان‬ ‫درمانگران جنسی هم می توانند مفید باشند‪.‬‬ ‫تنها این نکته را باید یادآور شد که استفاده از‬ ‫رابطه جنسی به عنوان حربه در مقابل شریک‬ ‫جنسی خیلی معقوالنه نیست و باعث کدورت‬ ‫بیشتر زوج ها از هم می شود‪ .‬وادار کردن‬ ‫فردی که با کاهش میل جنسی روبرو است‬ ‫برای داشتن رابطه جنسی هم اصال کمکی به‬ ‫شرایط نمی کند‪.‬‬ ‫برخی از داروهای ضد بارداری هم میتوانند‬ ‫باعث این اختالل جنسی شوند مثال برخی از‬ ‫انواع قرصهای ضدبارداری و یا کپسول های‬ ‫زیر پوستی در گزارشات نام برده شده اند‪ .‬در‬ ‫این صورت فرد با مشورت پزشک میتواند‬ ‫وسیله جلوگیری اش را تغییر دهد‪.‬اما تا زمانی‬ ‫که از وسیله جلوگیری جدید مطمئن نشده‬ ‫اید‪ ،‬بهتر است داروی قبلی را قطع نکنید تا‬ ‫دچار بارداری ناخواسته نشوید‪.‬‬ ‫معموال اگر زنی به اختالل در ارگاسم دچار‬ ‫باشد و این مساله مزمن شود‪ ،‬ممکن است بعد‬ ‫از مدتی دچار اختالل جنسی ثانویه شود که‬ ‫همان کاهش میل جنسی است‪.‬‬ ‫توضیح ساده این قضیه آن است که انسان‬ ‫دوست دارد کاری را انجام بدهد که از آن‬ ‫لذت میبرد‪ .‬اگر فرد برای مدت ها رابطه‬ ‫جنسی داشته که برایش خوشایند نبوده‪ ،‬بطور‬ ‫طبیعی از برقراری آن خودداری می کند و یا‬ ‫نسبت به آن تمایلی نشان نمی دهد‪ .‬بنابراین‬ ‫این مهم است که حتی اگر از طریق دخول به‬ ‫ارضا نرسیدید با تحریک کلیتوریس به اوج‬ ‫لذت جنسی برسید که مغز خاطره خوبی را از‬ ‫رابطه جنسی به یاد بیاورد و هر بار ناامید از‬ ‫دریافت لذت نباشد‪.‬‬


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

14


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

13


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

12


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

11


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

10


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

‌‫آ گهی‬ ‫شما‬ 647.521.9591

Read This Magazine Online . www.

Javanantoronto.com

9


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

8


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

7


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

6


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

5


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

6 4


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

3


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

2


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

1


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

B


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

A


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

IV


No. 692 / October , 24, 2013 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

III




Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.