709

Page 1

No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

VIII


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

VII


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

VI


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

V


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

D


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

C


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

‫ﺗﺼﺎﺩﻓﺎﺕ‬ ‫ﺻﺎﻓﻜﺎﺭﻯ ﻧﻘﺎﺷﻰ‬ ‫ﻣﻜﺎﻧﻴﻜﻰ‬ ‫ﺍﺟﺎﺭﻩ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ‬ ‫ﻓﺮﻭﺵ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ‬ ‫ﺷﺴﺘﺸﻮﻯ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ‬ ‫ ﺳﺎﻋﺘﻪ‬24 ‫ﺗﻮﻳﻨﮓ‬

• • • • • • •

ENZO CAR CLINIC

156

• COLLISION • REPAIR & PAINT • MECHANICAL • RENTAL • USED CAR SALE • CARWASH • TOWING (24/7)

ENZO CAR CLINIC O N E

DDDDDDDD

MM

MMMMMMMM

SS

AAAAAA

AA.W FFFFF A

S P O T

A U T O

S E R V I C E

1.855.551.ENZO (3696) A : 401 A S ,T , M3J 2T8 WWW.ENZOCARCLINIC.COM TEL: 416.663.6030 - FAX: 416.907.5213 DDRESS

LNESS T

ORONTO

ALEX

PRESIDNET C: 647.889.6070

Call us to report an accident and receive a free towing service to our location.


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

155


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

647.739.9009

154


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

153


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

152


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

151


‫‪150‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ﺑﺎ ﺷﻜﻮﻫﺘﺮﻳﻦ ﺟﺸﻦ‬

‫ﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ ﺳﻮﺭﻯ‬

‫ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻭ ﺗﻬﻴﻪ ﺑﻠﻴﻂ ﺑﺎ ﺷﻤﺎﺭﻩ‬

‫‪647.739.9009‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

149


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

148


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

147


‫‪146‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫کلکسیون‬ ‫کیف دستی‬ ‫زنانه ‪Tory‬‬

‫‪Birch‬‬

‫توری برچ‪ ،‬طراح فشن‪ ،‬تاجر و خیر‬ ‫آمریکایی است که بخاطر طرح هایش جوایز‬ ‫زیادی دریافت کرده است‪ .‬او بعد از فارغ‬ ‫التحصیلی از کالج‪ ،‬به نیویورک سیتی نقل‬ ‫مکان کرد و برای ‪ ،Zoran‬طراح یوگوسالو‬ ‫و سپس در مجله ‪ Harper's Bazaar‬کار‬ ‫کرد‪ .‬سپس وارد بخش روابط عمومی و‬ ‫تبلیغات ‪ Vera Wang‬و ‪Polo Ralph‬‬ ‫‪ Lauren‬شد‪.‬‬ ‫او برند فشن خود را با ‪TRB by Tory‬‬ ‫‪ Burch‬افتتاح کرد که بعد ًا در فوریه ‪2004‬‬

‫آن را به ‪ Tory Burch‬تغییر‬ ‫داد‪ .‬حاال کمپانی او بیش از‬ ‫‪ 100‬فروشگاه در سراسر دنیا‬ ‫دارد‪ .‬خط تولید او ‪1000‬‬ ‫دپارتمان و فروشگاه ویژه در‬ ‫سراسر دنیا دارد‪.‬‬ ‫در زیر کلکسیون جدید کیف‬ ‫دستی های زنانه او را برای بهار‬ ‫و تابستان ‪ 2014/2013‬را‬ ‫مشاهده می کنید‪.‬‬


‫‪145‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫املت قارچ و سبزی‪ ،‬غذایی که جلوی‬ ‫چاق شدن شما را می گیرد‬

‫تخم‌مرغ زرده و سفیده جدا كرد ه‬

‫‪ 4‬عد د‬

‫ی‬ ‫یك‌چهارم قاشق غذاخور ‬ ‫ ‬ ‫ی‬ ‫ب ‪ 2‬قاشق غذاخور ‬ ‫شیر كم چر ‬ ‫م‬ ‫پنیر فتای رنده كرد ه ‪ 40‬گر ‬ ‫ی‬ ‫یك‌چهارم قاشق چایخور ‬ ‫فلفل سیا ه‬ ‫ی‬ ‫ن ‪ 2‬قاشق غذاخور ‬ ‫روغن زیتو ‬ ‫م‬ ‫ی ‪ 100‬گر ‬ ‫پور ‌ه گوجه فرنگ ‬ ‫م‬ ‫كدو سبز خرد كرده ‪ 50‬گر ‬ ‫‪ 50‬گرم ‬ ‫قارچ ورقه‌ای خرد كرد ه‬ ‫آبلیموی تاز ه‬ ‫ ‬

‫مواد الزم برای ‪ 4‬نفر ‪:‬‬ ‫‪ 320‬كیلوكالری‬ ‫نمك‬ ‫‪ 0‬كیلوكالری‬ ‫‪ 10‬كیلوكالری‬ ‫‪ 100‬كیلوكالری‬ ‫‪ 0‬كیلوكالری‬ ‫‪ 270‬كیلوكالری‬ ‫‪ 17‬كیلوكالری‬ ‫‪ 10‬كیلوكالری‬ ‫‪ 7‬كیلوكالری‬ ‫به میزان مورد نیاز‬ ‫‪ 0‬كیلوكالری‬

‫روش تهیه ‪:‬‬ ‫سفیده‌های تخم‌مرغ و نمك را با همزن برقی بزنید تا فرم بگیرد‪.‬‬ ‫آنگاه زرده‌های تخم‌مرغ را همراه با شیر‪ ،‬پنیر فتا و فلفل سیاه مخلوط كنید و با همزن برقی‬ ‫بزنید تا حجمش دو برابر شود‪.‬‬ ‫حاال قالبی را به قطر ‪ 25‬سانتیمتر‪ ،‬با روغن زیتون چرب كنید و مایه فراهم كرده را در آن‬ ‫بریزید و با حرارت مالیم بپزید تا تخم‌مرغ ببندد‪.‬‬ ‫سپس املت را در فر گرم شده با دمای ‪ 180‬درج ‌ه سانتیگراد‪ ،‬بگذارید و به مدت ‪ 5‬تا ‪ 8‬دقیقه‬ ‫املت را بپزید تا طالیی رنگ شود‪.‬‬ ‫اكنون پوره‌ گوجه فرنگی‪ ،‬كدو و قارچ را به مدت ‪ 10‬دقیقه‪ ،‬بپزید‪.‬‬ ‫حاال املت را در ظرف مناسبی بگذارید‪ ،‬یك نیمه از املت را روی نیمه دیگر آن برگردانید و‬ ‫مخلوط سبزی را رویش بریزید و همراه با آبلیموی تازه میل كنید‪.‬‬

‫طرز تهیه کوکوی دو الیه ذرت و برنج‬

‫م‬ ‫برنج خا ‬ ‫سینه مرغ پخته و خردشد ه‬ ‫پیا ز‬ ‫سی ر‬ ‫غ‬ ‫زرده تخم مر ‬ ‫ن‬ ‫نمک و فلفل و زعفرا ‬

‫موادالزم برای الیه اول ‪:‬‬ ‫یک پیمانه‬ ‫یک عدد‬ ‫یک عدد‬ ‫‪ 4‬حبه‬ ‫‪ 3‬عدد‬ ‫به میزان الزم‬ ‫موارد الزم برای الیه دوم ‪:‬‬

‫زرشک ‬ ‫م‬ ‫خالل بادا ‬ ‫سیب زمینی رنده شد ه‬ ‫غ‬ ‫سفیده تخم مر ‬ ‫گوجه فرنگی سفت ریز شد ه‬ ‫ذرت پخت ه‬ ‫نمک ‬

‫‪ 2‬قاشق غذا خوری‬ ‫نصف پیمانه‬ ‫یک عدد متوسط‬ ‫‪ 3‬عدد‬ ‫‪ 2‬عدد‬ ‫یک پیمانه‬ ‫به میزان الزم‬

‫طرز تهیه‪:‬‬ ‫برنج رو مثل کته بپزید کمی هم بیشتر پخت عیبی نداره بهترم هست‪.‬‬ ‫پیازرو ریز خرد کنید یا میتونید رنده هم بکنید تو کمی روغن تفت بدید سیر خرد شده رو هم‬ ‫بهش اضافه کنید‪.‬‬ ‫بعد ازکمی تفت دادن مرغ رو باهاش قاطی کنید و تفت بدید بستگی به سلیقه خودتون داره‬ ‫چقدر سرخش کنید من که برای سالمتی غذاها زیاد اهل سرخ کردن نیستم‪.‬‬ ‫درآخر نمک و فلفل و زعفرون رو اضافه کنید‪ .‬زعفرونش یه کم زیاد تر باشه کوکوتون خوشگلتر‬ ‫میشه‪.‬‬ ‫میتونید یه خورده هم زردچوبه اضافه کنید بعد ازرو گاز برش دارید‪ .‬روغن اضافه اش رو‬ ‫بگیرید البته اگه با ‪ 3‬قاشق غذاخوری روغن مایع مواد رو تفت داده باشید دیگه نیازی به‬ ‫گرفتن روغن اضافیش نیست وقتی موادتون سرد شد برنج و زرده های تخم مرغ رو بهش‬ ‫اضافه کنید خوب مخلوط کنید بعدش ته یه ظرف پیرکس رو چرب کنید و موادرو بریزین توش‬ ‫و صافش کنید‪.‬‬ ‫برای الیه دوم سیب زمیینی ها رو سرخ کنیدو بعدش همه مواد گفته شده را باهاش مخلوط‬ ‫کنید حتما میدونید که زرشک رو اگه ازقبل خیس کنید بهتره‪.‬فقط یادتون باشه الیه دوم‬ ‫نمک کمتری الزم داره این موادرو روی مواد اول ریخته و صافش کنید و بعد بزارید توفر نیم‬ ‫ساعت تو حرات متوسط فر کافیه البته بستگی به خودتون داره که چقدر بخواید روش طالئی‬ ‫باشه من که زیاد طالئیش نکردم چون همینطوری منظرش قشنگتر بود بعدش تزئین کنید و‬ ‫بزنید تورگ‪.‬‬ ‫درست کردن کوکو تو فر این حسن رو داره که زیاد چرب و چیلی نمیشه‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

144


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

143


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

142


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

www.SafaRenovation.com

141


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

140


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

139


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

www.century21.ca/mahmoud.rahbari

138


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

137


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

136


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

135


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

134


‫‪133‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫آذر‬

‫بهمن‬

‫گروهی از متولدین این ماه خود را درگیر وکیل و شکایت‬ ‫و اختالف ساخته اند که مسلما" عاقبت آن هر چه باشد‪ ،‬به‬ ‫دردسرها و اعصاب خورد شدن هایش نمی ارزد‪ ،‬اصوال" بعضی‬ ‫اختالفات وقتی در اولین مراحل حل شود جای گسترش نمی‬ ‫یابد ولی وقتی دیگران هم در آن دخالت کنند و دامنه اش را‬ ‫وسعت دهند‪ ،‬قابل کنترل نیست‪ .‬بهتر است از هر نوع درگیری‬ ‫بپرهیزید‪.‬‬

‫اهمیت ندارد که شما چقدر می خواهید چیزها را سرهم کنید‪،‬‬ ‫االن نیازدارید که به محدودیت هایی که اخیرا جزیی از زندگی‬ ‫تان شده است آگاهی یابید‪ .‬اوضاع همیشه اینجور باقی نمی‬ ‫ماند‪ ،‬حتی اگر نتوانید مسیر واضحی برای رسیدن به موقعیت‬ ‫ایده آل تان را ببینید‪ .‬هر چه قدر اکنون شما سخت تر برای‬ ‫رسیدن به اهداف تان تالش کنید‪ ،‬دیرتر به آن می رسید‪ .‬ظاهرا‪،‬‬ ‫اگر دست از چسبیدن به آینده بکشید‪ ،‬مطمئن باشید که زودتر به‬ ‫هدف تان نائل می شوید‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه می‌خورد پاردمش‬ ‫دراز باد آن حیوان خوش علف حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق بدرقه رهت شود همت‬ ‫شحنه نجف‬

‫حافظ‪ :‬رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار گریه‌اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد‬ ‫چون صبا گفته حافظ بشنید از بلبل عنبرافشان به تماشای ریاحین آمد‬

‫تعبیر‪:‬از رفتار ریاکارانه ی اطرافیانت‪ ،‬نا امید و دلسرد نباش‪ .‬اگر صداقت داشته باشی و ریاکاری را‬ ‫رها کنی‪ ،‬به هدف خود می رسی‪ .‬اخالص و ایمان‪ ،‬بهترین سرمایه ی انسان است‪ .‬بدبینی و تردید را از تعبیر‪:‬آنچه که مدت ها در انتظارش بودی به دست خواهی آورد‪ .‬رنج ها و زحمت هایی که در این راه‬ ‫کشیدی‪ ،‬تو را به سعادت و نیک بختی می رساند‪ .‬از طعنه و سرزنش دشمن نترس و ثابت قدم باش‬ ‫خود دور کن‪ .‬به خداوند توکل کن و عمر عزیز را در راه خواسته های دست نیافتنی تباه نکن‬ ‫دی‬

‫امروز به نظر می رسد شخصی به طرز غیر قابل تحملی شما را‬ ‫آزرده خاطر می کند و بی هیچ دلیل مشخصی با شما مخالفت می‬ ‫کند که این کار باعث بوجودآمدن لحظات سختی برای شما می‬ ‫شود‪ .‬اما احتماال ماجرا بیش از چیزهایی است که چشم شما آن‬ ‫ها را می بینند‪ .‬ممکن است دیگران آن ناامیدی و یأسی که شما‬ ‫از خودتان بابت حل و فصل استرس های درونی تان دارید به‬ ‫خود شما منعکس کنند‪ .‬زمانیکه شما می بینید که وظایفی که در‬ ‫خانه یا محل کارتان دارید‪ ،‬تالش می کنید تا انجام دهید‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬نرگس مست نوازش کن مردم دارش خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد به غالمی تو‬ ‫مشهور جهان شد حافظ حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد‬ ‫تعبیر‪:‬در هر کار اعتدال و میانه روی را پیشه کن‪ .‬تکبر و غرور را رها کن تا راهی تازه پیش پای تو‬ ‫گشوده شود‪ .‬دوستی به تو خیانت و از سادگی و صداقت تو سوء استفاده کرده است‪ .‬بهتر است واقع‬ ‫بین و امیدوار باشی و زیرکی و هوشیاری را از دست ندهی‬

‫اسفند‬

‫زندگی شماسخت تر از آن است که دوست دارید‪ ،‬و هنوز راه‬ ‫ساده ای به ذهنم نمی رسد تا برای کاهش استرس های درونی‬ ‫تان به شما پیشنهاد کنم‪ .‬شما نیازهای اساسی دارید که مستلزم‬ ‫این است که روش های مشخصی را برای زندگی خود اتخاذ‬ ‫کنید‪ ،‬در عین حال قلب تان چیزی بیش از داشته های کنونی‬ ‫تان می خواهد‪ .‬این آرزوهای قشنگ را برای داشتن آینده ای‬ ‫بهتر از دست ندهید‪ ،‬حتی اگر نمی دانید چگونه به آنها دست‬ ‫یابید‪ .‬بهترین کار که می توانید برای داشتن آینده ای بهتر انجام‬ ‫دهید این است که محکم و استوار پای آرزوها و ایده آل هایتان‬ ‫بایستید و مطمئن باشید در نهایت به آنها دست می یابید‪ .‬حافظ‪ :‬من این مرقع رنگین چو گل بخواهم‬ ‫سوخت که پیر باده فروشش به جرعه‌ای نخرید بهار می‌گذرد دادگسترا دریاب که رفت موسم و حافظ‬ ‫هنوز می‌نچشید تعبیر‪:‬رنج و سختی عاقبت به راحتی و سعادت منجر می شود و به آرزوی خود می‬ ‫رسی‪ .‬قدر لحظه های زندگی را بدان و دم را غنیمت بشمار تا نادم و پشیمان نشوی‪ .‬سعی و کوشش را‬ ‫رها نکن‬


‫‪132‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫مرداد‬

‫مهر‬

‫تالش شبانه روزی و خستگی ناپذیر بعضی از متولدین این ماه‬ ‫برای رسیدن به مقام و منزلت ایده آل‪ ،‬قابل تقدیر است ولی نباید‬ ‫به مسیر جاه طلبی افراطی رسید‪ ،‬چرا که تالش برای رسیدن به‬ ‫قله همیشه مفید و آینده ساز است و در غیر اینصورت ویرانگر‬ ‫شخصیت سازنده انسانها‪.‬‬

‫برای درصدی باال از متولدین این ماه‪ ،‬عشق دردسرآفرین بوده‬ ‫است البته شاید برای بعضی این دردسرها شیرین و پرهیجان‬ ‫باشد ولی برای برخی مشکل ساز و مانع زندگی راحت‪ .‬بهر حال‬ ‫با توجه به همین مسئله دختر خانمها و خانمهای متولد این ماه‬ ‫اکثریت زندگی خود را بر مبنای عشق بنا میکنند‪ ،‬آنها معتقدند‬ ‫هیچ پیمانی بدون عشق دوام ندارد‪ ،‬گرچه برخی بهمین دلیل‬ ‫سالیانی از عمر خود را باخته اند ولی حداقل دل به روحانیت و‬ ‫پاکی عشق بسته اند‬

‫حافظ‪:‬‬ ‫خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است می‌سرایم به شب و وقت‬ ‫سحر می‌مویم حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی گو مکن عیب که من مشک ختن می‌بویم‬ ‫تعبیر‪:‬هنوز تکلیف را با خود روشن نساخته ای و نمی دانی که چه راهی در پیش بگیری‪ .‬منتظری که‬ ‫دیگران برای تو تصمیم بگیرند‪ .‬بهتر است که درباره ی خود و اهداف خود تجدید نظر کنی تا بهتر‬ ‫بتوانی تصمیم بگیری‪ .‬اراده ی خود را محکم کن‪.‬‬ ‫شهریور‬ ‫امروز به نظر می رسد کمی آشفته هستید و نمی توانید از اعمال‬ ‫تان ‪ ،‬نتیجه مشخصی انتظار داشته باشید‪ .‬به همین خاطر سخت‬ ‫است که ذهن تان سر و سامان دهید‪ .‬اگر فکر می کنید که یکی‬ ‫از نزدیکترین دوستان یا همکاران تان مانع کارهای شماست‪،‬‬ ‫سعی کنید به جای اینکه عصبی شوید و مثل آسیاب بادی دور‬ ‫خود بچرخید علت را در رفتارها واکنش های خود جستجو‬ ‫کنید‪ .‬ظاهرا‪ ،‬موانع بسیار جدی و دشوار به نظر می رسند‪ ،‬حتی‬ ‫اگر شما آنها را در ذهن تان ایجاد کرده باشید و وجود خارجی‬ ‫نداشته باشند‪ .‬سعی کنید برای تغییر شرایط و محیط اطراف‬ ‫تان اول ذهن تان را تغییر دهید! حافظ‪ :‬المنه لله که چو ما بی‌دل و دین بود آن را که لقب عاقل و‬ ‫فرزانه نهادیم قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ یا رب چه گداهمت و بیگانه نهادیم تعبیر‪:‬به توانایی‬ ‫های ذاتی خود تکیه کن‪ .‬راه پیشرفت برای تو باز است‪ .‬با تدبیر و تأمل قدم در راه بگذار و از سد‬ ‫مشکالت بگذر‪ .‬بیهوده به سخنان بی پایه و اساس اعتماد نکن‪ .‬به عقل و اراده ی خود ایمان داشته‬ ‫باش‬

‫حافظ‪ :‬چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم باده از خون رزان است نه از خون شماست‬ ‫این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست‬ ‫تعبیر‪:‬همه ی سیاهی ها و تباهی ها از بین خواهد رفت‪ .‬از دوستان ریاکار در رنج و عذاب به سر می‬ ‫بری اما با صداقت و صفای دل و ایمان‪ ،‬زندگی خوبی خواهی داشت‬ ‫آبان‬ ‫اگر شخصی با پاسخ های جدیدی ظاهر شود‪ ،‬شما سعی می کنید‬ ‫که اعتبار او را زیر سئوال ببرید و در او تعارض ایجاد کنید‪.‬‬ ‫شناختن نقش خود در کشمکش اخیر‪ ،‬قدرتی به شما می دهد‬ ‫تا مخالفت کنید‪ ،‬حتی اگر نتوانید آن را بیان کنید‪ .‬زمانیکه شما‬ ‫بفهمید که مجبور نیستید تا درگیرهای درونی تان را به دیگران‬ ‫نسبت دهید‪ ،‬روابط و شرایط تان راحت تر اداره می شوند‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬رفته گیر از برم وز آتش و آب دل و چشم گونه‌ام زرد و‬ ‫لبم خشک و کنارم تر گیر‬ ‫حافظ آراسته کن بزم و بگو واعظ را که ببین مجلسم و ترک سر منبر گیر‬ ‫تعبیر‪:‬با دوستان‪ ،‬صمیمی و با نزدیکان‪ ،‬یکرنگ باش و زندگی را با آسودگی و راحتی طی کن‪ .‬به‬ ‫دوستان کمک کن تا در لحظات بحرانی به کمک تو بشتابند‪ .‬در زندگی خانوادگی سختگیر نباش‬


‫‪131‬‬ ‫فروردین‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫فال هفته‬

‫امروز شما به یک دوراهی رسیده اید که فهم و بینشتان به شما‬ ‫چیزی می گویند ولی شما کار دیگری انجام می دهید‪.‬گاهی‬ ‫اوقات شما با موفقیت می توانید بعضی از رفتارهایتان را وقتی‬ ‫که با آن چیزی که شما می دانید بهترین رفتار است مغایرت‬ ‫دارند‪ ،‬با دالیل منطقی توجیه کنید‪ .‬با وجود این امروز شما سعی‬ ‫می کنید بفهمید چگونه اعتقادات شما می توانند بر کارتان تأثیر‬ ‫مثبتی بگذارند‪ .‬پس نباید نگران این باید که دیگران از شما‬ ‫قدردانی کنند‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید‬ ‫گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان هر جا که نام حافظ در انجمن برآید تعبیر‪:‬در راه رسیدن به‬ ‫مقصود باید اراده ای محکم و راسخ داشته باشی‪ .‬با دست روی دست گذاشتن و سهل انگاری‪ ،‬کاری‬ ‫از پیش نخواهی برد‪ .‬از شکست ها تجربه بیندوز و امیدوار باش‬ ‫اردیبهشت‬ ‫اگر چه دوست دارید که زندگی خودتان را آنچنان که میخواهید‬ ‫کنترل نمائید ولی در دوره ای هستید که احتیاج به تواضع بیشتر‬ ‫خواهید داشت‪ .‬قصد دیگران از راهنمایی و اظهار عقیده در‬ ‫مورد زندگی خصوصی شما‪ ،‬عالقمند بودن آنها بشما میباشد‪.‬‬ ‫حافظ‪:‬‬ ‫داور دارا شکوه‌ای آن که تاج آفتاب از سر تعظیم بر خاک‬ ‫جناب انداختی‬ ‫نصره الدین شاه یحیی آن که خصم ملک را از دم شمشیر چون آتش در آب انداختی‬ ‫تعبیر‪:‬به زودی به آرزوی خود می رسی و سعادت و نیکبختی بر زندگی ات سایه خواهد افکند و این‬ ‫حاصل رنج و زحمتی است که تحمل کرده ای‪ .‬قدر لحظات زندگی را بدان و شکر خداوند را به جای‬ ‫آور‬

‫خرداد‬ ‫امروز نیاز دارید تکلیف تان را با خودتان مشخص کنید که آیا‬ ‫با خودتان روراست باشید یا اینکه وجهه ظاهری و اجتماعی‬ ‫خود را حفظ کنید‪ .‬تصمیمات و افکار اخیر شما به آن میزان‬ ‫که به نظر می رسد مهم نیستند‪ ،‬به خاطر اینکه آنها قسمتی از‬ ‫یک پیشرفت بلند مدت هستند که ساختار روابط کنونی شما‬ ‫را دوباره تعریف می کنند‪ .‬به یاد داشته باشید که ونوس جذاب‬ ‫با سیاره حاکم شما پلوتون در اتصال هستند‪ ،‬احساسات شما‬ ‫را تشدید می کنند همچنانکه حد و مرز بین دوستی و عشق‬ ‫رمانتیک شما را امتحان می کنند‪ .‬حافظ‪ :‬شد چمان در چمن‬ ‫حسن و لطافت لیکن در گلستان وصالش نچمیدیم و برفت‬ ‫همچو حافظ همه شب ناله و زاری کردیم کای دریغا به وداعش نرسیدیم و برفت‬ ‫تعبیر‪:‬فرصت را غنیمت بدان تا نادم و پشیمان نگردی‪ .‬نا امیدی را از خود دور کن‪ .‬چنانچه چیزی را‬ ‫از دست داده ای به خاطر آن حسرت مخور‪ .‬زندگی را دریاب‬ ‫تیر‬ ‫ممکن است در ذهن تان شما یک پرنده آزاد باشید‪ ،‬اما کارهای‬ ‫روتین و روزمره فرصت کمی در اختیار شما قرار میدهد تا‬ ‫مجالی برای خیال بافی داشته باشید‪ .‬شما راحت می توانید راه‬ ‫حل رهایی از این موقعیت دشوار و پیچیده را بیابید‪ .‬ممکن‬ ‫است کمی پیچیده باشد؛ به هر حال‪ ،‬اولین قدم همیشه دشوار‬ ‫است‪ .‬شما همیشه کارهایتان را استادانه و ماهرانه آغاز می‬ ‫کردید‪ ،‬و آشفتگی موقعیت کنونی که در آن قرار دارید‪ ،‬شما را‬ ‫کمی ناامید کرده است‪ .‬خود را بابت اینکه نتوانستید امروز از‬ ‫احساسات تان پیروی کنید‪ ،‬سرزنش نکنید‪ .‬اما حاال کافی است بهترین کاری که در توان تان است‬ ‫را انجام دهید‪ .‬حافظ‪ :‬نمی‌خورید زمانی غم وفاداران ز بی‌وفایی دور زمانه یاد آرید به وجه مرحمت‬ ‫ای ساکنان صدر جالل ز روی حافظ و این آستانه یاد آرید تعبیر‪:‬در هنگام سعادت و نیکبختی به یاد‬ ‫دیگران باش و به آنها کمک کن همانطور که انتظار کمک از دوستان داری‪ .‬از تجربه ی دوستان به‬ ‫خوبی استفاده کن‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

130


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

129


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

128


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

127


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

126


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

125


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

124


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

123


‫‪122‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خانمها‪ :‬با جنبه‬ ‫های زنانه خود‬ ‫بیشتر آشنا شوید‬

‫این روزها همه نسبت به مسائل‬ ‫جنسیتی حساس شده اند و نمی‬ ‫شود بدون ناراحت کردن کسی‬ ‫درمورد زنانه یا مردانه بودن‬ ‫چیزی صحبت کرد‪ .‬اگر تصمیم‬ ‫گرفته اید که این مقاله را بخوانید‬ ‫حتم ًا می خواهید با جنبه زنانه‬ ‫خود بیشتر آشنا شوید—یعنی آن‬ ‫جنبه های غیر جسمی شما که‬ ‫باعث می شود بیشتر حس زن یا‬ ‫دختر بودن به شما دست بدهد‪.‬‬ ‫زن بودن‪ ،‬مرد بودن یا دو جنسه‬ ‫بودن هیچکدام اشکالی ندارد—‬ ‫همه ما اولویت های خودمان را‬ ‫داریم و اگر اولویت شما زنانگی‬ ‫است در این مقاله توصیه هایی‬ ‫برای شکوفا کردن این جنبه ها‬ ‫آورده ایم‪.‬‬ ‫مراحل‬ ‫‪ .1‬بنشینید و به زمان هایی فکر کنید که‬ ‫واقع ًا احساس زن بودن می کردید‪ .‬آن لحظه‬ ‫ها را با جزئیات به خاطر آورید—چه حسی‬ ‫داشتید؟ چه لباسی پوشیده بودید؟ چه می‬ ‫کردید؟ این اولین و مهمترین مرحله است‬ ‫چون درک شما از زن بودن را آشکار می‬ ‫کند‪ .‬روی آن جزئیات متمرکز شوید و برای‬ ‫ایجاد دوباره آن وضعیت ها و حالت ها و آن‬ ‫حس در خودتان تالش کنید‪.‬‬ ‫‪ .2‬تفاوت بین زن بودن و دختر بودن را‬ ‫درک کنید‪ .‬دخترانه بودن همان زن بودن‬ ‫است اما با حالتی جوانتر و مادی تر‪ .‬این‬ ‫هیچ اشکالی ندارد اما تنها راه زن بودن‬ ‫نیست‪ .‬شما می توانید ‪ 70‬سال سن داشته‬ ‫باشید و یک لباس خواب ساتن بپوشید و‬ ‫هنوز حس زنانگی را در خود داشته باشید‬ ‫چون قادرید هر کاری که باعث می شود این‬ ‫حس بیشتر در شما به وجود آید را انجام‬ ‫دهید‪.‬‬ ‫‪ .3‬هر سانتیمتر از بدنتان را دوست داشته‬ ‫باشید‪ .‬بدنتان آن چیزی است که شما را‬ ‫به یک زن تبدیل می کند پس چطور می‬ ‫توانید زن باشید اما شکل زنانه بدنتان را‬ ‫دوست نداشته باشید؟ بدن زنان نسبت به‬ ‫مردان به طور طبیعی درصد باالتری چربی‬ ‫دارد پس انحناهای بدنتان را از بین نبرید‪.‬‬

‫از طرف دیگر‪ ،‬بخشی از دوست داشتن‬ ‫بدنتان مراقبت از آن است پس مراقب‬ ‫سطح کلسترول بدنتان هم باشید‪ .‬همچنین‬ ‫خوشبختانه برای سالم ماندن الزم نیست که‬ ‫اندامی مانکن گونه داشته باشید‪.‬‬ ‫‪ .4‬ظرافت ظاهری داشته باشید‪ .‬در اکثر‬ ‫جوامع‪ ،‬زن ها خیلی بیشتر از مردها به ظاهر‬ ‫خود می رسند‪ .‬البته استثناهایی هم وجود‬ ‫دارد و این کام ً‬ ‫ال به خودتان بستگی دارد که‬ ‫انتخاب کنید ظاهرتان هم بخشی از زنانگی‬ ‫شما باشد یا نه‪ .‬اما به طور کلی‪ ،‬بسیاری از‬ ‫خانم ها وقتی حرکات آرام و ظریف داشته‬ ‫باشند احساس زنانگی بیشتری می کنند‪.‬‬ ‫و البته باید موقعیت را هم در نظر داشته‬ ‫باشید‪ .‬در مسابقه والیبال نباید آنطور که در‬ ‫اتاق خوابتان با ظرافت حرکت می کنید‪ ،‬راه‬ ‫بروید‪ .‬هیچ قانونی وجود ندارد که بگوید‬ ‫همیشه و در همه زمان ها باید این ظاهر را‬ ‫حفظ کنید‪.‬‬ ‫‪ .5‬برقصید‪ .‬از طریق رقص می توانید‬ ‫راه های زیادی برای تاکید و نشان دادن‬ ‫زنانگیتان پیدا کنید‪ .‬مث ً‬ ‫ال رقص شکم‬ ‫انحناهای طبیعی بدن شما را تشدید می‬ ‫کند‪ .‬رقص هایی که به شریک نیاز دارد مثل‬ ‫سالسا یا والس هم می تواند به ایجاد هر چه‬ ‫بیشتر این حس در شما کمک کند چون این‬ ‫رقص ها باتوجه به تفاوت های سنتی بین‬ ‫مرد و زن ابداع شده اند‪.‬‬ ‫‪ .6‬شوخ باشید‪ .‬این تفکر که زن بودن‬ ‫یعنی کامل و بی عیب و نقص بودن را دور‬ ‫بیندازید‪ .‬زمان هایی که هیچ حرفی برای‬ ‫گفتن ندارید‪ ،‬بهترین آزمایش زن بودنتان‬ ‫این است که بخندید و بخندانید‪ .‬کمی به آن‬ ‫فکر کنید‪ :‬بیش از حد جدی گرفتن زندگی‬ ‫چندان زنانه نیست و از این گذشته برای‬ ‫سالمتیتان هم خوب نیست‪ .‬پس زیاد لبخند‬ ‫بزنید‪ ،‬شوخی کنید‪ ،‬و بازیگوشی های زنانه‬ ‫کنید‪ .‬تفریح کنید! برای زن بودن باید با‬ ‫خودتان راحت باشید و با جدیت و خشک‬ ‫بودن زیاد نخواهید توانست با خودتان‬ ‫راحت باشید‪.‬‬ ‫‪ .7‬راحت‪ ،‬شیک‪ ،‬و زنانه لباس بپوشید‪.‬‬ ‫لباس شما می تواند هر چیزی باشد‪ :‬تاپ‪،‬‬ ‫دامن‪ ،‬روسری‪ ،‬لباس زیر‪ ،‬کاله‪ ،‬کفش‪،‬‬ ‫شلوار‪ ،‬جوراب و از این قبیل‪ .‬با دقت خرید‬ ‫کنید و چیزی را بخرید که به تنتان زیبا‬ ‫بنشیند‪ .‬این لباسها نباید لزوم ًا خیلی گران‬ ‫باشند تا شیک به نظر برسند‪ .‬می توانید‬ ‫لباس های ارزان تر اما باسلیقه و شیک‬ ‫انتخاب کنید‪.‬‬ ‫‪ .8‬کمی آرایش کنید‪ .‬البته این مرحله چندان‬ ‫هم ضروری نیست اما کمک می کند که‬ ‫زنانه تر به نظر برسید‪ .‬رژ لب های قرمز و‬ ‫صورتی و سایه های چشم خنثی به ایجاد‬ ‫صورتی زنانه کمک می کند‪ .‬اما یادتان باشد‬ ‫همیشه هم به آرایش نیاز نیست‪ .‬هر موقع که‬ ‫خواستید از آن استفاده کنید‪.‬‬ ‫‪ .9‬به خودتان اعتماد داشته باشید‪ .‬این هم‬

‫یکی دیگر از مراحل مهم زنانه به نظر رسیدن‬ ‫است‪ .‬این هم مثل مراحل دیگر‪ ،‬باید یاد‬ ‫بگیرید که خودتان را دوست داشته باشید‪.‬‬ ‫اعتماد به نفس نه تنها باعث می شود هم از‬ ‫نظر ذهنی و هم جسمی زنانه تر به نظر برسید‬ ‫بلکه کمک میکند مستقل تر و برجسته تر‬ ‫هم دیده شوید‪ .‬هیچوقت دست ازخودتان‬ ‫نکشید‪.‬‬ ‫نکات‬ ‫· این مراحل برای افراد دوجنسه که می‬ ‫خواهند به جنبه زنانه خود نزدیک تر شوند‬

‫هم قابل استفاده است‪.‬‬ ‫· زنانگی نشانه ضعف نیست‪ .‬به دنیا نشان‬ ‫دهید که چطور می توانید در عین زن بودن‬ ‫قوی و قدرتمند باشید‪.‬‬ ‫هشدارها‬ ‫· آنچه زنانه یا مردانه شناخته می شود در‬ ‫فرهنگ های مختلف متفاوت است‪ .‬بعضی‬ ‫از فرهنگ ها حتی یک جنسیت سومی هم‬ ‫دارند‪.‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

121


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

120


‫‪119‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫قبل از تزریق ژل‪،‬‬ ‫این مطلب را‬ ‫بخوانید‬

‫در بعضی از افراد به دلیل ناکافی‬ ‫بودن ساختار استخوانی الزم است‬ ‫از پروتز جهت برجسته کردن‬ ‫گونه استفاده شود‪.‬‬ ‫یک فوق تخصص جراحی‬ ‫پالستیک و ترمیمی چشم‪ ،‬تزریق‬ ‫چربی از بدن فرد را بهترین و‬ ‫‌طبیعی‌ترین روش برای برجسته‬ ‫کردن گونه دانست و گفت‪:‬‬ ‫استاندارد نبودن ژل‌های تزریقی‬ ‫برای افزایش حجم گونه و سایر‬ ‫اعضای صورت می‌تواند منجر به‬ ‫حساسیت و واکنش‌های آلرژی و‬ ‫بروزعفونت‌های مقاوم و کاهش‬ ‫بینایی شود‪.‬‬

‫دکتر محسن بهمنی کشکولی با بیان این‬ ‫که ژل‌ها به دو دسته دائمی و موقتی تقسیم‬ ‫می‌شوند‪ ،‬گفت‪ :‬ژل‌های موقتی یا استاندارد‬ ‫بعد از تزریق‪ ،‬در مدت مشخصی (بسته‬ ‫به نوع ژل تزریق شده) در اثر روند طبیعی‬ ‫متابولیسم بدن جذب و به تدریج از بین می‬ ‫رود‪ .‬وی با بیان این مطلب که ژل‌های دائمی‬ ‫به دلیل آن که از پلیمرهای مصنوعی تشکیل‬

‫شده و در بدن جذب و دفع نمی‌شوند و برای‬ ‫همیشه در موضع تزریق شده باقی می‌ماند‪،‬‬ ‫اظهار کرد‪ :‬معموال این ژل‌ها در محل‬ ‫تزریق‌ شده ثابت نمی‌ماند‪ ،‬حرکت می‌کند‬ ‫و به جاهای دیگر صورت منتقل می‌شود که‬ ‫عوارض آن چندین ماه بعد از انجام تزریق‬ ‫نمایان می‌شود‪.‬‬ ‫کشکولی با تاکید بر اینکه افرادی که تمایل‬ ‫به تزریق ژل را دارند‪ ،‬باید از ماده تزریقی‬ ‫اطمینان حاصل پیدا کنند چرا که ممکن‬ ‫است بر عملکرد بینایی تاثیر بگذارد‪ ،‬افزود‪:‬‬ ‫عدم تقارن‪ ،‬بدشکلی‪ ،‬عفونت و ایجاد‬ ‫حساسیت از عدم بکارگیری تکنیک صحیح‬ ‫و استاندارد نبودن ماده تزریقی است‪.‬‬ ‫این عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی‬ ‫ایران با تاکید بر این مطلب که برجسته کردن‬ ‫گونه باید توسط جراح پالستیک صورت‬ ‫گیرد‪ ،‬گفت‪ :‬در بعضی از افراد به دلیل‬ ‫ناکافی بودن ساختار استخوانی الزم است از‬ ‫پروتز جهت برجسته کردن گونه استفاده شود‪.‬‬ ‫این فوق تخصص جراحی پالستیک و‬ ‫ترمیمی چشم تزریق چربی از خود بدن را‬ ‫بهترین و‌طبیعی ترین روش برای برجسته‬ ‫کردن گونه دانست و توضیح داد‪ :‬چربی از‬ ‫نواحی مانند شکم و سطح داخلی ران گرفته‬ ‫می‌شود و پس از تزریق جذب گونه شده و با‬ ‫رژیم یا ورزش آب نمی‌شود‪ .‬وی در پایان با‬

‫اشاره به اینکه ‪ 30‬تا ‪ 40‬درصد چربی بعد‬ ‫از تزریق‪ ،‬توسط بدن جذب می‌شود‪ ،‬تصریح‬ ‫کرد‪ :‬الزم است چربی بیشتری نسبت به نیاز‬ ‫تخمین زده شده برداشت شود و در بعضی‬ ‫موارد الزم است برای تکمیل نتیجه و یا‬ ‫برقرار کردن تقارن بیشتر از تزریق مجدد‬ ‫چربی استفاده کرد‪.‬‬


‫‪118‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫هنر لبخند زدن‬

‫«خیلی وقت‌ها قدرت یک تماس‪،‬‬ ‫نوازش‪ ،‬لبخند‪ ،‬کالم محبت‌آمیز‪،‬‬ ‫گوش شنوا‪ ،‬تحسین صادقانه یا‬ ‫کارهای محبت‌آمیز کوچک‬ ‫دیگری را دست‌کم می‌گیریم که‬ ‫همه قدرت تغییر یک زندگی را‬ ‫دارند‪ ~ ».‬لئو اف‪ .‬بوسکالیا‬ ‫واقعیت این است که هیچ هنری پشت آن‬ ‫نیست‪ .‬همین که فقط به دنیا آمده‌اید که شاد‬ ‫باشید‪ ،‬و می‌توانید این شادی را با آن لبخند‬ ‫زیبایتان نشان دهید‪.‬‬ ‫همه ما تا حدی می‌دانیم که یک لبخند واقعی‬ ‫چطور باید باشد‪ .‬یک فرمول ساده دارد‪:‬‬ ‫لبخند واقعی = لبخند تا جایی که چشم‌ها جمع‬ ‫شوند‬ ‫همه ما به این مسئله آگاهی داریم اما چرا وقتی‬ ‫غریبه‌ای را در مسیرمان می‌بینیم‪ ،‬یک لبخند‬ ‫مصنوعی به او تحویل می‌دهیم؟ بله همان‬ ‫«لبخند مودبانه»! می‌دانید درمورد چه صحبت‬ ‫می‌کنیم‪.‬‬ ‫می‌گویید هدفمان از همه این حرف‌ها چیست؟‬ ‫درسی برایتان داریم‪ :‬با چشم‌هایتان لبخند بزنید‪.‬‬ ‫اگر آن را واقع ًا احساس کنید خیلی طبیعی روی‬ ‫لب‌هایتان نقش خواهد بست‪.‬‬ ‫یک لبخند خیلی ساده است اما در عین حال‬ ‫بسیار قوی است‪ .‬در زیر به بعضی تاثیرات‬ ‫خوب نشان دادن شادی درونی‌تان با لبخند‬ ‫اشاره می‌کنیم‪:‬‬ ‫• مردم جذبتان می‌شوند ‪ --‬منظورمان از نظر‬ ‫جنسی نیست (که البته ممکن است آن هم اتفاق‬ ‫بیفتد)‪ ،‬اما مردم جذب انرژی شما خواهند شد‪.‬‬ ‫وقتی بیشتر لبخند بزنید‪ ،‬انرژی را با خودتان به‬ ‫همه جا خواهید برد که افراد را به سمت شما‬ ‫می‌کشاند‪ .‬همه دوست دارند کنارتان باشند‬ ‫چون وقتی کنارتان هستند احساس فوق‌العاده‌ای‬ ‫پیدا می‌کنند‪ .‬همه ما دوست داریم کنار آدم‌های‬ ‫شاد و پرانرژی باشیم‪ ،‬اینطور نیست؟‬ ‫• خوشبینی ‪ --‬احساس مثبت بیشتری نسبت‬ ‫به خودتان و دنیای اطرافتان پیدا خواهید کرد‪.‬‬ ‫• شادی و لذت ‪ --‬لبخند ابراز شادی و لذت‬ ‫درونی شماست‪ .‬یک لبخند مثل یک مارپیچ‬ ‫روبه‌باال احساس شادی و خوشبختی درونی شما‬ ‫را باال می‌برد‪.‬‬ ‫• سالمت ‪ --‬لبخند می‌تواند به وضعیت درونی‬ ‫شما هم اثر بگذارد که این خود تاثیری روانی‬ ‫بر سالمت جسمی و ذهنی شما خواهد داشت‪.‬‬ ‫• نزدیک شدن ‪ --‬لبخند مثل یک خوشامد‬ ‫می‌ماند و باعث می‌شود اطرافیان احساس‬ ‫راحتی بیشتری کنند‪.‬‬ ‫• شاد کردن دیگران ‪ --‬لبخند قدرت این را‬ ‫دارد که بقیه افراد را هم شاد کرده و باعث شود‬ ‫آنها هم احساس خوبی نسبت به خودشان پیدا‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫• لبخند مسری است ‪ --‬دیگران خیلی سریع و‬ ‫راحت آن را گرفته و می‌توانند تاثیرات باال را‬ ‫خودشان تحربه کنند‪.‬‬

‫وارد ماموریت لبخند شوید!‬ ‫• به غریبه‌ها لبخند بزنید ‪ -‬برای شما هم احتما ً‬ ‫ال‬ ‫پیش آمده که از خیابان عبور کنید و تصادف ًا با‬ ‫غریبه‌ای رودررو شوید و چشمتان به هم بیفتد‬ ‫و هر دو شما وانمود کنید که جای دیگری را‬ ‫نگاه می‌کرده‌اید‪ .‬بهترین ماموریت در چنین‬ ‫مواقعی این است که یک لبخند اساسی تحویل‬ ‫آنها دهید‪ .‬یک لبخند واقعی که دندان‌هایتان‬ ‫را هم نشان دهد‪ .‬لبخند بهترین هدیه‌ای است‬ ‫که می‌توانید به دیگران بدهید‪ ،‬نه هزینه‌ای‬

‫برایتان دارد و نه سخت است‪ .‬نگاه کردن به‬ ‫واکنش‌های دیگران وقتی به آنها لبخند می‌زنید‬ ‫و اص ً‬ ‫ال توقع آن را ندارند هم خیلی جالب‬ ‫است‪ .‬بعضی از آنها سرخ می‌شوند و بعضی هم‬ ‫متعجب شده و به شما لبخند برمی‌گردانند‪.‬‬ ‫• به افراد بی‌خانمان در خیابان لبخند بزنید ‪-‬‬

‫آدمهای فقیر و بی خانمان‌ در خیلی از نقاط شهر‬ ‫پراکنده هستند‪ .‬شاید از خیلی از آنها بترسید‬ ‫اما همه آنها بد نیستند‪ .‬آنها هم نیاز به توجه و‬ ‫درک دارند‪ .‬پس به آنها هدیه‌ای بدهید که از‬ ‫پول هم باارزش‌تر است‪ .‬دفعه بعدی که چنین‬ ‫فردی در خیابان از شما طلب پول کرد‪ ،‬سعی‬ ‫نکنید او را نادیده بگیرید‪ .‬به سمت او برگردید‪،‬‬ ‫لبخند بزنید و احساستان را به او بگویید‪ .‬اگر‬ ‫دوست ندارید پولی بدهید‪ ،‬عذرخواهی کنید و‬ ‫بگویید که پول خرد همراه ندارید‪ .‬درعوض‬

‫برایشان آرزوی روزی خوش کنید‪ .‬همچنین‬ ‫درمورد دستفروشانی که در خیابان از شما‬ ‫می‌خواهند چیزی از آنها بخرید‪ ،‬لبخند بزنید و‬ ‫تشکر کنید‪ .‬اینکه سعی کنید جدی باشید و آنها‬ ‫را نادیده بگیرید انرژی بسیار بیشتری از شما‬ ‫می‌گیرد‪ .‬پس لبخند بزنید تا روز دیگران را هم‬

‫خوش‌تر کنید‪ • .‬کامل لبخند بزنید ‪ -‬احتما ً‬ ‫ال‬ ‫لبخند نصفه‌نیمه‌ای که وقتی سعی داریم مودب‬ ‫باشیم تحویل دیگران می‌دهیم را می‌شناسید‪.‬‬ ‫مثل وقت‌هایی که در آسانسور کسی را می‌بینیم‬ ‫یا موقع وارد یا خارج شدن از دری کسی‬ ‫روبرویمان قرار می‌گیرد‪ .‬یک لبخند کامل هم‬ ‫زیباتر است و هم احساس بهتری به مخاطب‬ ‫منتقل می‌کند‪.‬‬ ‫• سر کار لبخند بزنید ‪ -‬وقتی مجبور به انجام‬ ‫یک برنامه تکراری هستید‪ ،‬خیلی راحت حالت‬ ‫یک ربات را پیدا می‌کنید‪ .‬سعی می‌کنیم که‬ ‫خیلی سریع سر کارمان برویم و برنامه تکراری‬ ‫همیشگی‌مان را شروع کنیم‪ .‬هدفمان این است‬ ‫که کارمان را جلو ببریم اما گاهی آدم‌های دور و‬ ‫بر مان را فراموش می‌کنیم‪ .‬ماموریتتان این است‬ ‫که از همان ابتدایی که وارد محل کار می‌شوید‪،‬‬ ‫شروع به لبخند زدن کنید‪ .‬به همه کسانی که‬ ‫برخورد می‌کنید‪ ،‬یک لبخند واقعی تحویل‬ ‫دهید و نشان دهید که از دیدن آنها خوشحالید‪.‬‬ ‫تمرکز روزتان بر این باشد که شادی بیشتری‬ ‫وارد زندگی دیگران کنید‪.‬‬ ‫• یک تحسین کوچک همراه با لبخندتان ‪-‬‬ ‫وقتی با کسی روبه‌رو می‌شوید به دنبال چیزی‬ ‫برای تحسین کردن در آنها بگردید‪ ،‬نکته‌ای‬ ‫هرچند کوچک‪ ،‬اما حتم ًا آن را ابراز کنید‪.‬‬ ‫یک تحسین کوچک اما واقعی تاثیر شگرفی بر‬ ‫تغییر روحیه دیگران دارد‪.‬‬ ‫پیدا کردن چیزهایی که باعث لبخند زدنتان‬ ‫می‌شوند کار بسیار خوبی است‪ .‬بد نیست شما‬ ‫هم لیستی برای خودتان تهیه کنید‪.‬‬ ‫نکات دیگر برای آوردن لبخند به زندگی‌تان‬ ‫• ژورنال لبخند ‪ -‬برای دو هفته همه لحظاتی‬ ‫که باعث لبخند زدنتان شده است را ثبت‬ ‫کنید‪ .‬هر زمان که احساس ناراحتی داشتید‪،‬‬ ‫این صفحات را ورق بزنید تا خاطره‌ها برایتان‬ ‫زنده شده و دوباره لبخند روی صورتتان بیاورد‪.‬‬ ‫انگار که آن لحظات را دوباره تجربه می‌کنید و‬ ‫روحیه‌تان بسیار مثبت‌تر خواهد شد‪ .‬نمی‌توانید‬ ‫در یک زمان هم عصبانی باشید و هم بخندید‪.‬‬ ‫روانشناسی فیزیولوژی می‌گوید که اگر عمل‬ ‫فیزیکی با احساس شما در تضاد باشد‪ ،‬احساس‬ ‫درونی شما سعی خواهد کرد با حس بیرونی‌تان‬ ‫تطبیق پیدا کند‪ .‬یک راه برای تغییر احساستان‪،‬‬ ‫تغییر فیزیولوژی‌تان خواهد بود‪.‬‬ ‫• قدردانی ‪ -‬چیزهایی را در زندگی‌تان پیدا‬ ‫کنید که باید برای آنها قدردان باشید‪ .‬بعد تا‬ ‫جاییکه می‌توانید روی آن چیزها تمرکز کنید‪.‬‬ ‫• شوخ‌طبعی ‪ -‬برای تماشای یک فیلم کمدی‬ ‫وقت بگذارید‪ .‬با آدم‌های شوخ‌طبع نشست و‬ ‫برخاست کنید‪.‬‬ ‫• با خودتان سر قرار بروید ‪ -‬وقتی احساس‬ ‫نزدیکی بیشتری با خودمان داشته باشیم‪،‬‬ ‫احساس لذت بیشتری کرده و به طور طبیعی‬ ‫بیشتر لبخند خواهیم زد‪.‬‬ ‫• به دنبال معصومیت باشید ‪ -‬بازی یک بچه‬ ‫یا حیوان را تماشا کنید‪ .‬معصومیت و سادگی‬ ‫آنها را ببینید و از حضورشان لذت ببرید‪ .‬لبخند‬ ‫روی لبتان نیامد؟ دلیل آن این است که شما‬ ‫هم درون خودتان با آن معصومیت ارتباط‬ ‫برقرار کرده‌اید‪ .‬چه چیزهایی باعث لبخند زدن‬ ‫شما می‌شود؟ چه کسی امروز لبخند روی لبتان‬ ‫نشاند؟ لذت و شادی خود را در قسمت نظرات‬ ‫با ما و د یگر خوانندگان تقسیم کنید‪.‬‬ ‫_____________________________‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

117


‫‪116‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫نقد فیلم ‪ -‬فرح‬ ‫شکوهی‬

‫همه ساله به مناسبت والنتاین‪،‬‬ ‫شاهد روی پرده رفتن فیلم های‬ ‫عاشقانه هستیم‪ ،‬گاه یکی دو تا از‬ ‫این آثار ماندنی میشوند و گاه‬ ‫والنتای بی حس و حال می آید‬ ‫و میرود‪.‬‬

‫امسال دو فیلم ‪ Winter’s Tale‬و ‪Endless‬‬ ‫‪ Love‬را روی پرده داریم‪ ،‬که درباره ‪Winter‬‬ ‫نوشتیم و اما فیلم ‪ Endless Love‬که بازسازی‬ ‫همین قصه و فیلم درسال ‪ 1981‬با شرکت‬ ‫بروک شیلدز و مارتین هویته با موفقیت خوبی‬ ‫روبرو شد‪ .‬فیلم از رمان معروف اسکات اسپنسر‬ ‫برداشت شده است‪.‬‬ ‫این فیلم بدلیل عوامل سازنده‪ ،‬با توفیق‬ ‫روبروست‪ ،‬با این تفاوت که آهنگساز فیلم‬ ‫کریستوف بک در انتقال پیام های فیلم‪ ،‬نقش‬ ‫بسیار مهمی را ایفا می کند‪ ،‬گرچه گاه تاثیری‬ ‫که موزیک برتماشاگر می گذارد‪ ،‬توام با ترس‬ ‫است واینکه تماشاگر هر لحظه انتظار حادثه‬ ‫بدی را می کشد‪ ،‬ولی درواقع کارگردان فیلم شانا‬ ‫فستی‪ ،‬چنین منظوری را داشته‪ ،‬همان هیجان و‬

‫دلهره ای که باید همیشه میان یک عشق پرشور‬

‫نوجوانی با دو قشر متضاد اجتماعی‪ ،‬پسری‬

‫فقیر و دختری ثروتمند‪ ،‬که همیشه پایانی غم‬ ‫انگیز دارد‪.‬‬ ‫دیوید (الکس پتی فر) و جید(گبریال وایلد) دو‬ ‫فارغ التحصیل دبیرستان هستند‪ ،‬که در طی چند‬ ‫ماه کشش هایی بهم داشته اند‪ ،‬ولی در همان‬ ‫آغاز‪ ،‬دیوید احساس نگرانی می کند‪ ،‬او خود‬ ‫را قابل قیاس با این خانواده نمی بیند‪ ،‬حتی در‬ ‫بوسیدن‪ ،‬ایجاد رابطه هم دچار تردید است ولی‬ ‫جید که از یک دوره پراندوه خانواده بخاطر‬ ‫از دست دادن پسر جوان شان‪ ،‬خود را بیرون‬ ‫کشیده‪ ،‬بدنبال یک عشق و یک پناه می گردد‬ ‫او مردی قوی را طلب می کند واین خصوصیات‬ ‫را در جوان جسوری چون دیوید می بیند‪.‬‬ ‫با این عشق‪ ،‬از همان آغاز مادرش (جویل‬ ‫ریچاردسون) نظر موافق دارد‪ ،‬ولی پدرش هیو‬ ‫(بروس گرین وود) سرسختانه مخالف است‪.‬او‬ ‫می کوشد دوباره حادثه ای‪ ،‬عضو دیگرش را‬ ‫از دستش نگیرد‪ .‬مقابله ودرگیری هیو و دیوید‬ ‫از همان آغاز پرتنش و تهاجمی است ولی هیچ‬ ‫نکته منفی و حتی گذشته تاریک دیوید هم برای‬ ‫جید اهمیت ندارد و همانگونه که قبال توضیح‬ ‫دادیم‪ ،‬حضور هیو در هر صحنه ای در برابر‬ ‫دیوید‪ ،‬با موزیک متن تماشاگر را در انتظار‬ ‫یک حادثه ناگوار نگه می دارد و یکی از صحنه‬ ‫های دیدنی فیلم صحنه آتش سوزی خانه یا‬ ‫قصر خانواده است که در آن جلوه های انسانی‬ ‫و یا خشونت و انتقام لحظه به لحظه‪ ،‬خودی‬ ‫نشان میدهد بازیهای بروس گرین وود و جویل‬ ‫ریچاردسون بسیار استادانه و هماهنگ با نقش‬ ‫شان است ضمن اینکه الکس پتی فر و گبریال‬ ‫وایلد هم سعی خود را کرده اند‪.‬‬ ‫فیلم سرگرم کننده وهیجان انگیز است ضعف‬ ‫هایی هم دارد‪ ،‬که از فیلم عاشقانه ای چون این‬ ‫انتظاری جز این نمیرود‪.‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

115


‫‪114‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫این روزها‪ ،‬چطور‬ ‫با تنهایی تا کنیم‬

‫این روزها تنهایی مشکل حادی‬ ‫است‪ .‬جهان بیشتر و بیش از پیش به‬ ‫هم متصل شده است‪ ،‬اما بسیاری از‬ ‫مردم در داخل آن احساس تنهایی‬ ‫می کنند‪.‬‬ ‫_______________________‬

‫در واقع‪ ،‬می توانید احساس تنهایی کنید‪،‬‬ ‫حتی اگر با اشخاصی زیادی در تعاملباشید‪.‬‬ ‫می توانید احساس تنهایی کنید‪ ،‬حتی اگر تنها‬ ‫زندگی نمی کنید‪.‬‬ ‫ممکن است االن احساس تنهایی نکنید‪ ،‬اما‬ ‫ممکن است بارها این احساس به شما دست‬ ‫داده باشد یا در همین لحظه دست دهد‪.‬‬ ‫در اینجا نکاتی درباره مواجهه با تنهایی بیان‬ ‫شده است‪:‬‬ ‫‪ .1‬نسبت به خودتان خوشبین باشید‬ ‫منفی بافی درونی می تواند شما را به کشتن‬ ‫دهد‪ .‬اگر دائم ًا خودتان را زشت‪ ،‬مفلوک یا بی‬

‫ریخت تصور می کنید‪ ،‬بنابراین برای شما بسیار‬ ‫مشکل است که با دیگران ارتباط برقرار کنید‪.‬‬ ‫باید نخست خودتان را بپسندید پیش از اینکه‬ ‫بتوانید دیگران را بپسندید‪.‬‬ ‫درست است‪ ،‬شما ممکن است خصلت های‬ ‫منفی داشته باشید‪ .‬اما می دانید؟ هرکسی همین‬ ‫طور است‪ .‬پس به جای وجه منفی بر وجه مثبت‬ ‫تان تمرکز کنید‪ .‬به روش خوشبینانه خود را‬ ‫تصور کنید‪.‬‬ ‫اگر پی بردید که حذف تفکر بدبینانه دشوار‬ ‫است‪ .‬آنگاه از قدرت اما استفاده کنید‪ ،‬برای‬ ‫مثال‪ ،‬باید به خودتان بگویید‪ :‬ممکن است‬ ‫زیباترین فرد جهان نباشم اما قلبی بخشنده دارم‪.‬‬ ‫‪ .2‬نگرشی قدردان داشته باشید‬ ‫نعمت های خود را بشمارید و به خاطر آنها‬ ‫سپاسگزار باشید‪ .‬بر جنبه های منفی زندگی‬ ‫تمرکز کردن آسان است‪ .‬اما فراموش نکنید که‬ ‫جنبه های مثبتی زیادی هم وجود دارد‪ .‬آنها را‬ ‫به یاد بیاورید و سپاسگزار باشید‪.‬‬ ‫اما این موضوع چه ربطی به تنهایی دارد؟‬ ‫بسیار خوب‪ ،‬اگر شما قدرشناس باشید‪ ،‬پس؛‬ ‫آنگاه خوشحال خواهید بود که موجب جذب‬ ‫مردم به سوی شما خواهد شد‪ .‬یک لحظه به‬ ‫این موضوع فکر کنید‪ :‬ترجیح می دهید در‬ ‫کنار یک شخص غرغرو باشید یا یک شخص‬ ‫خوشحال؟‬ ‫‪ .3‬جنبه مثبت دیگران را ببینید‬

‫همچنان که باید تنها جنبه مثبت خود را ببینید‪،‬‬ ‫افزون بر این باید جنبه مثبت دیگران را ببینید‪.‬‬ ‫هرکسی نقایصی دارد ‪ ،‬اما همه نیز جنبه ی‬ ‫مثبتی دارند‪ .‬تمرکز بر وجه مثبت را برگزینید‪.‬‬ ‫که ممکن است باعث شود به دیگران عالقه‬ ‫مند شوید و برقراری ارتباط با آنها برایتان ساده‬ ‫تر گردد‪.‬‬ ‫‪ .4‬برای دیگران کاری انجام دهید‬ ‫اگر بیشتر در فکر خودتان هستید‪ ،‬بیشتر‬ ‫احتمال دارد که احساس تاسف و تنهایی کنید‪.‬‬ ‫برای مثال‪ ،‬ممکن است تصور کنید کسی شما‬ ‫را دوست ندارد یا به فکر شما نیست‪ .‬بنابراین‬ ‫مهم است که توجه تان را از خودتان دور کنید‪.‬‬ ‫شما می توانید برای دیگران کاری انجام دهید‪.‬‬ ‫این عمل می تواند به سادگی لبخند زدن به‬ ‫همسایگان و همکاران باشد‪ .‬یا اگر به دعا‬ ‫معتقدید (چنانکه من معتقدم)‪ ،‬می توانید برای‬ ‫دیگران دعا کنید‪ .‬اسم شان را ذکر کرده و برای‬ ‫خواسته هایشان دعا کنید‪ .‬این ساده است اما‬ ‫می تواند خودتان و دیگران را شگفت زده کند‪.‬‬ ‫‪ .5‬عضو یک انجمن شوید‬ ‫این مهم است که شما به یک انجمن بپیوندید‬ ‫جایی که مردم مراقب یکدیگر هستند‪ .‬انجمن‬ ‫های مجازی کفایت نمی کند‪ .‬شما باید در‬ ‫جهان واقعی عضو یک انجمن شوید‪ .‬می تواند‬ ‫یک انجمن تفریحی باشد‪ ،‬سازمان اجتماعی یا‬ ‫هر چیز دیگری که مناسب شماست‪.‬‬

‫اگر از قبل دوستی دارید که عضو یک انجمن‬ ‫است‪ ،‬از او بخواهید که شما را به انجمن‬ ‫معرفی کند‪ .‬اگر نمی خواهید‪ ،‬این شجاعت را‬ ‫به خرج داده‪ ،‬بروید و خودتان را معرفی کنید‪.‬‬ ‫نگاه مثبتی به خودتان و دیگران داشته باشید‪.‬‬ ‫موفق خواهید شد‪.‬‬ ‫‪ .6‬همیشه پیش قدم باشید‬ ‫وقتی به یک نشست اجتماعی می روید‪ ،‬منتظر‬ ‫نباشید دیگران به شما توجه کنند‪ .‬به جای آن‬ ‫پیش قدم شده و به دیگران توجه کنید‪ .‬با آنها‬ ‫سالم و احوالپرسی کنید‪ .‬صمیمانه به زندگی‬ ‫شان عالقه مند شوید‪.‬‬ ‫و در آخر‪ ،‬اگر احساس تنهایی نمی کنید‬ ‫ممکن است این مقاله را خوانده باشید و فکر‬ ‫کنید‪ :‬من احساس تنهایی نمی کنم پس این‬ ‫مقاله به درد من نمی خورد‪.‬‬ ‫بسیار خوب‪ ،‬چه خوب! بنابراین وظیفه ای‬ ‫خواهید داشت‪ ,‬با یک شخص تنها دوست‬ ‫شوید‪ ،‬به او توجه کنید‪ .‬او را از تنهایی دور‬ ‫کنید‪ .‬ممکن است برای شما ساده باشد‪ ،‬اما‬ ‫هیچ نمی دانید که چقدر ممکن است برای‬ ‫شخص دیگری پیچیده باشد‪.‬‬ ‫چه کسی می داند؟ ممکن است به زندگی‬ ‫شخص دیگری جان ببخشید!‬ ‫______________________________‬ ‫نقد فیلم ‪ -‬فرح شکوهی‬


‫‪113‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫آمریکا موفق شد یواکین گوزمن معروف به "ال چاپو" (در زبان عامیانه اسپانیایی مکزیکی‬ ‫به معنای "کوتاه" و "کوتوله")‪ ،‬رئیس "کارتل سینالوئا" را در هتلی در شهر ساحلی مازاتالن‬ ‫در مکزیک دستگیر کند‪.‬‬

‫معجزه ای باور نکردنی در زندگی یک بی خانمان‬ ‫افراد بی خانمان با مشکالت بسیاری دست و پجه نرم می کنند و معموال پول کافی برای‬ ‫خورد و خوراک و البته تهیه پوشاک ندارند‪ .‬آن ها پول هایی که از روی گدایی بدست می‬ ‫آورند را خرج خودشان می کنند‪ .‬این افراد کمتر می توانند زندگی خوب را تجربه کنند‪.‬‬ ‫"السیو آندراسچیک" یکی از بی خانمان های اهل مجارستان است که اتفاقی بسیار عجیب‬ ‫برای او رخ داده است‪ .‬این مرد که سال هاست در خیابان زندگی می کند یک شبه راه صد‬ ‫ساله را رفته و تبدیل به یک میلیونر شد‪.‬‬

‫دست و دلبازی شاهزاده عرب برای یک مدل زیبای آلمانی‬ ‫یک شاهزاده عرب به سوپر مدل معروف آلمانی پیشنهاد کرد که در مقابل صرف شام یک‬ ‫میلیون پوند استرلینگ معادل حدود ًا یک میلیون و ‪ 600‬هزار دالر دریافت کند‪.‬‬ ‫روزنامه انگلیسی "دیلی اکسپرس" در شماره روز جمعه خود نوشت‪" :‬کلودیا شفر" در‬ ‫گفتگو با شبکه انگلیسی " آی ‪.‬تی‪ .‬وی" گفته است که یک شاهزاده عرب به او پیشنهاد‬ ‫خوردن شام در ازای دریافت یک میلیون پوند استرلینگ داده است‪.‬‬ ‫به نوشته العالم‪ ،‬شفر در پاسخ به سئوالی درباره پیشنهادهایی که به او به عنوان یک مانکن و‬ ‫سوپر مدل معروف داده شده است‪ ،‬گفت که وی پیشنهادهای عجیبی را دریافت کرده است‬ ‫ولی عجیب ترین آنها‪ ،‬پیشنهاد از طرف یک شاهزاده عرب بوده است که خواهان پرداخت‬

‫این مرد چند هفته پیش با اندک پولی که برایش باقی مانده بود یک بلیط بخت آزمایی‬ ‫خریداری کرد تا شاید در این زمان بتواند شانش را کمی محکم بزند‪ .‬این آزمایش شانس‬

‫اما برای او بسیار خوب بود و او برنده یک جایزه ‪ 2.70‬میلیون دالری در این بخت آزمایی‬ ‫شد‪.‬‬ ‫او سال ها در زندگی خود زجر کشیده بود و حتی یک بار به قصد خودکشی خودش را دار‬ ‫زده بود اما طناب پاره شده بود و از شدت ضربه ای که هنگام سقوط به پایش وارد شده بود‬ ‫یکی از پاهایش را از دست داده است‪ .‬این مرد گفته است با دیدن سختی های بسیار قصد‬ ‫دارد بخش اعظمی از کمک را به بی خانمان ها بدهد و مابقی آن را خرج خودش می کند تا‬ ‫زندگی خوب یا یک شغل مناسب داشته باشد‪.‬‬

‫یک میلیون پوند استرلینگ در ازای صرف شام با او شد؛ البته وی این پیشنهاد را رد کرد‬ ‫ولی یک سوپر مدل دیگر این پیشنهاد را پذیرفت‪.‬این مدل آلمانی که ‪ 43‬سال دارد‪ ،‬از ذکر‬ ‫نام این شاهزاده عرب خودداری کرد‪.‬‬ ‫شفر همچنین دراین گفتگوی تلویزیونی اذعان کرد که در دوران مدرسه به علت نوع راه‬ ‫رفتنش‪ ،‬مرغابی لقب گرفته بود و در آن زمان هیچ دوستی نداشت‪.‬‬


‫‪112‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫با کمک افراد تاکسی دیگر مهیا شد و خانم روانه بیمارستان لنوکس هیل شد‪.‬شوهر خانم‬ ‫آقای کین مک کورت ‪ 40‬ساله به محض خبردار شدن سریعا از شرکت محل کارش روانه‬ ‫خانه شد‪.‬اما متاسفانه در ترافیک گیر کرد و هنگامی بر بالین خانمش ظاهر شد که فرزندش‬ ‫را به دنیا اورده بود‪.‬خانم پولی عالوه بر دختر تازه متولد شده اش فرزندان دیگری به نام‬ ‫کونور ‪ 6‬ساله‪،‬آدل ‪ 4‬ساله دارد‪.‬به گزارش دیلی خبر خانم به اتفاق شوهرش ‪ 4‬سال پیش از‬ ‫دوبلین ایرلند به نیویورک مهاجرت کرده بودند‪.‬‬

‫سرطان سینه ‪ 21‬درصد کمتر است‪.‬‬ ‫همچنین مشخص شد که داروی ایبوپروفن در پیشگیری از سرطان سینه مؤثرتر از آسپیرین‬ ‫می باشد ( ‪ 49‬درصد در مقابل ‪ 21‬درصد )‪.‬‬ ‫متخصصان معتقدند که مکانیسم احتمالی این داروها مهار آنزیمی به نام سیکلواکسیژناز‪2-‬‬ ‫است که در سرطان سینه فعالیت بیش از حد معمول دارد‪ .‬در روش های درمانی جدید‪ ،‬این‬ ‫آنزیم هدف احتمالی برای پیشگیری و درمان برخی سرطان ها از جمله سرطان سینه به شمار‬ ‫می رود‪.‬‬ ‫الزم است بدانید که مصرف این داروها باید تحت نظر پزشک باشد‪.‬‬

‫دختری که همزمان با ‪ ۵۰‬مرد ازدواج کرده بود دستگیر شد!‬

‫بر اساس گزارش پلیس هند‪ ،‬یک زن ‪ ۳۳‬ساله طی چند سال گذشته با فریب چندین مرد‬ ‫اموال آنان را سرقت و اقدام به فرار کرده بود‪.‬‬ ‫پلیس هند اعالم کرد‪ :‬بعضی گزارش ها حاکی از آن دارد که این متهم ‪ ۳۳‬ساله نزدیک به‬ ‫‪ ۵۰‬بار اقدام به ازدواج کرده است‪.‬‬ ‫پلیس شهر «چنای»اعالم کرد‪ :‬در حال حاضر ‪ ۷‬شکایت رسمی علیه این زن به ثبت رسیده‬ ‫و این احتمال وجود دارد با دستگیری متهم بر تعداد قربانیان افزوده شود‪.‬‬ ‫متهم پس از فریب دادن قربانیانش اقدام به ازدواج با آنان می کرد و پس از مدتی به بهانه‬ ‫های مختلف جواهراتش را می فروخت و با پول آن فرار می کرد‪.‬‬

‫داروهایی که از سرطان سینه پیشگیری می کنند‬ ‫تحقیقات نشان می دهند که برخی از داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی (‪ )NSAIDs‬از‬ ‫جمله آسپرین و ایبوپروفن خطر ابتال به سرطان سینه را کاهش می دهند‪.‬‬ ‫در این مطالعه که در مرکز سرطان امریکا انجام شد‪ 80741 ،‬زن یائسه ‪ 50‬تا ‪ 79‬ساله‬ ‫مورد بررسی قرار گرفتند‪ .‬نتایج نشان داد در زنانی که به مدت ‪ 5‬تا ‪ 9‬سال از داروهای ضد‬ ‫التهابی غیر استروئیدی به میزان دو عدد در هفته یا بیشتر استفاده کرده اند‪ ،‬خطر ابتال به‬

‫به نقل از روزنامه دیلی میل‪ ،‬پلیس پس از دستگیری متهم‪ ،‬بازجویی از او را آغاز کرد و این‬ ‫احتمال وجود دارد که متهم جرائم دیگری نیز مرتکب شده باشد‪.‬‬

‫دستگیری رئیس کارتل قاچاق مواد مخدر در مکزیک‬ ‫رئیس کارتل قاچاق مواد‬ ‫مخدر در مکزیک که‬ ‫سال‌ها تحت تعقیب بود‪،‬‬ ‫روز یکشنبه (‪ ۲۳‬فوریه‪۴ /‬‬ ‫اسفند) دستگیر شد‪ .‬به گفته‬ ‫منابع امنیتی آمریکا‪ ،‬پلیس‬ ‫مکزیک به کمک ستاد‬ ‫مبارزه با قاچاق مواد مخدر‬


‫‪111‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫بدری تیمورتاش اولین زن پزشک ایرانی‬ ‫بدری تیمورتاش اولین زن پزشک ایرانی‬ ‫صفحه فیس بوک «عکس های تاریخی» نوشت‪ :‬بدری تیمورتاش متولد ‪ ۱۹۱۱‬اولین زن‬ ‫پزشک ایرانی است‪.‬‬ ‫او خواهر عبدالحسین تیمورتاش است که دومین قدرت مملکت بعد از رضا شاه بود‪.‬‬ ‫او در اواخر سال های ‪ ۱۹۲۰‬به بلژیک فرستاده شد و در دانشکده دندانپزشکی بلژیک ثبت‬ ‫نام کرد‪ .‬بعد از بازگشت به ایران در سال ‪ ۱۹۶۰‬دانشکده پزشکی مشهد را تأسیس کرد‪.‬‬

‫اما به علت عدم موافقت خانواده به وطن باز گشت‪ .‬بعد از بازگشت به ایران در سال ‪۱۹۶۰‬‬ ‫دانشکده پزشکی مشهد را تأسیس کرد‪ .‬پس از چند سال با گذراندن امتحان در تهران‪،‬‬ ‫دانشیار پزشکی گردید و پس از مدتی دانشکده دندان پزشکی را افتتاح نمود‪.‬‬

‫شکایت رولز رویس از تاجر اماراتی‪ :‬با خودروی لوکس‪،‬کاه و یونجه‬ ‫جابجا می کند‬ ‫شرکت رولز رویس انگلیس سازنده خودروهای لوکس با ارائه شکایتی خواستار محاکمه‬ ‫یک شهروند اماراتی مالک یک دستگاه رولز رویس شد‪.‬‬ ‫به نقل از روزنامه الحیات چاپ لندن‪ ،‬این اماراتی با استفاده از رولز رویس‪ ،‬علف و کاه‪،‬‬ ‫جابجا می کند‪ .‬او در صندوق عقب‪ ،‬داخل و باالی خودروی رولز رویس‪ ،‬علف و کاه می‬ ‫ریزد و برای شترهایش می برد‪.‬‬ ‫دفتر نمایندگی شرکت رولز رویس در شهر ابوظبی قبل از این شکایت‪ ،‬با اعزام نماینده ای‬ ‫تالش کرد خودروی رولز رویس وی را خریداری کند اما او این پیشنهاد را نپذیرفت‪.‬‬ ‫شرکت رولز رویس معتقد است این شیوه استفاده شهروند اماراتی از خودرویش‪ ،‬به کاهش‬ ‫شأن برند رولز رویس منجر می شود‪.‬‬ ‫این اماراتی رولز رویس اش را به عنوان هدیه از فرزندش دریافت کرده بود‪.‬‬ ‫البته مخالفت این اماراتی با فروش خودرویش باعث نشد شرکت رولز رویس از هدف خود‬

‫بدری تیمورتاش اولین زن پزشک ایرانی‬ ‫وی در سن سه سالگی با خانواده به تهران رفت و در مدرسه ژاندارک به تحصیل پرداخت‪.‬‬ ‫پس از آن برای ادامه تحصیالت به اروپا فرستاده شد‪ .‬مدتی در پاریس و پس از آن در‬ ‫بلژیک (بروکسل) به تحصیل پرداخت‪.‬‬ ‫همچنین مدتی در پاریس‪ ،‬برای گرفتن تخصص‪ ،‬دوره بیماری های مخاط دهان و پوست را‬ ‫گذراند‪ .‬چون نیت رفتن به کنگو را داشت یک دوره طب ممالک حاره را نیز طی کرد‪.‬‬

‫چشم پوشی کند‪ .‬این شرکت تالش می کند شکایتی را علیه این شهروند اماراتی مطرح کند‪.‬‬ ‫مالک این خودروی رولز روس یکی از بزرگترین بازرگانان شتر در ابوظبی است‪ .‬او عالوه‬ ‫بر این یکی از فعاالن و شرکت کنندگان مسابقات شترسواری است‪.‬‬

‫زایمان خانم جلو چشم عابران پیاده در خیابان‬ ‫به گزارش دیلی خبر خانم پولی مک کورت در خیابان ‪ 68‬شرقی روستای بلک بورتون از‬ ‫توابع ایالت اکسفوردشایر فرزند خود را به دنیا آورد‪.‬خانم پولی در خانه تک و تنها بود‪.‬درد‬ ‫زایمان او را فرا گرفت‪.‬با هر زحمتی بود خود را جلو درب منزل رساند‪.‬هنگامی که برخی از‬ ‫شهروندان در خیابان او را در ان شرایط دیدند سراسیمه برای کمک به سویش هجوم بردند‪.‬‬ ‫خانم ایال زودتر از همه به او رسید‪.‬‬ ‫به گزارش دیلی خبر هنگامی که خانم بر بالینش ظاهر شد پولی در خیابان زایمان نموده بود‪.‬‬ ‫یکی از شهروندان جهت کمک و حمل خانم تاکسی را صدا زد‪.‬چند قدم جلوتر خانم دیگر‬ ‫بدون توجه به قضایا سعی داشت برای خود تاکسی بگیرد‪.‬هنگامی که تاکسی متوقف شد‬ ‫خانم بدون رعایت حال خانم پولی گفت ببخشید تاکسی برای من ایستاده و من عجله دارم‪.‬‬


‫‪110‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫تا سری پنجم هم می‌تواند ادامه داشته باشد‬ ‫و زوج‌هایی از قشرها و سنین مختلف در آن‬ ‫حضور داشته باشند‪.‬‬

‫علت لغو کنسرت ایرج خواجه‬ ‫امیری اعالم شد‬ ‫مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و‬ ‫ارشاد اسالمی گفت‪ :‬نبود صداقت از سوی‬ ‫گروه عقیق مبنی براستفاده از حسین خواجه‬ ‫امیری ( ایرج ) بدون کسب مجوز قبلی‬ ‫موجب لغو اجرای این گروه در تاالر اندیشه‬ ‫شد‪.‬‬

‫است‪ ‌،‬گفت‪ :‬سیمرغ به عنوان ارزشمند‌ترین‬ ‫جایزه سینمایی ایران است که اگر ‪ ۱۰‬بار‬ ‫هم بگیریم باز هم ارزشمند است‪ .‬این نوعی‬ ‫تشویق برای بازیگران جهت کار کردن‬ ‫است‪ ،‬هرچند سیستم جشنواره ما به گونه‌ای‬ ‫است که ممکن است آن هفت نفر داوری که‬ ‫قضاوت می‌کنند‪ ،‬نظرشان با هفت نفر دیگر‬

‫متفاوت باشد‪.‬‬ ‫بهرام رادان درباره فیلم جدیدش گفت‪ :‬پس‬ ‫از «پل چوبی» دو سال کار نکردم و مدتی‬ ‫هم در ایران نبودم اما پس از برگشتن در‬ ‫فیلم علی عطشانی و «تراژدی» به کارگردانی‬ ‫آزیتا موگویی کار کردم‪ .‬در حال حاضر هم‬ ‫سر صحنه‌ی «آتش بس‪ »۲‬هستم که بابت‬

‫آن دلشوره دارم چون نوعی طنز در آن وجود‬ ‫دارد که مردم آن را از من ندیدند‪.‬‬ ‫این بازیگر گفت‪:‬پس از اینکه با محمدرضا‬ ‫گلزار و مهناز افشار صحبت شد‪ ،‬عوامل‬ ‫فیلم به این نتیجه رسیدند که «آتش بس‪»۲‬‬ ‫بازیگران دیگری داشته باشد و خانم میالنی‬ ‫هم به این فکر کرده است که «آتش بس»‬

‫پیروز ارجمند روز شنبه افزود‪ :‬گروه عقیق‬ ‫قرار بود روز ‪ 18‬اسفند ماه در دوسانس در‬ ‫تاالر اندیشه به صحنه برود ‪.‬برای این گروه‬ ‫مجوز اجرای به خوانندگی کامران صفاری‬ ‫صادر شده بود اما آنها حسین خواجه امیری‬ ‫را اضافه کرده بودند‪.‬‬ ‫ارجمند افزود ‪ :‬این درحالی است که قرار‬ ‫بود این گروه موسیقی از خواجه امیری‬ ‫(ایرج ) در حاشیه کنسرت تجلیل کند ‪،‬‬ ‫اما در تبلیغات به دور از صداقت نام وی‬

‫به عنوان خواننده گروه ذکر شده بود که با مجوز قبلی گروه در‬ ‫تناقض بود‪.‬‬ ‫این آهنگساز خاطرنشان کرد‪ :‬اعتماد متقابل هنرمندان و‬ ‫مسئوالن در اولویت دفتر موسیقی قرار دارد اما اقداماتی که از‬ ‫لحاظ اخالقی و حقوقی دفاعی ندارد برای ما قابل گذشت نیست‬ ‫‪.‬‬ ‫وی تصریح کرد ‪ :‬در پیامک هایی که توسط شرکت توزیع کننده‬ ‫بلیت نیز ارسال می شد‪ ،‬این گونه عنوان شده که کنسرت ایرج‬ ‫لغو شده است که همین نشان می دهد که گروه نام این خواننده‬ ‫را برای فروش بیشتر بلیت استفاده کرده است‪.‬‬ ‫ارجمند ادامه داد ‪ :‬دفتر موسیقی اهل تعامل و همکاری است‬ ‫اما اگر فرد یا گروهی بخواهد از اعتماد ما سوء استفاده کند با‬ ‫برخورد جدی حقوقی روبه رو می شود‪.‬‬ ‫وی خاطر نشان کرد‪ :‬مخاطبان موسیقی باید به دفتر موسیقی حق‬ ‫بدهند که وقتی اعتماد متقابل نباشد برنامه ای لغو شود‪ ،‬این‬ ‫دفتر به عنوان متولی حمایتی‪ ،‬نظارتی و ارزشیابی سعی خود را‬ ‫می کند تا در کمترین زمان ممکن و با رعایت تمامی ضوابط‬ ‫قانونی و با حسن اعتماد‪ ،‬مجوزها صادر شود‪.‬‬ ‫وی با بیان اینکه کوتاه شدن مدت زمان اخذ مجوز نیز در این‬ ‫مدت کوتاه نشان می دهد که همه چیز برپایه حسن اعتماد‬ ‫متقابل بوده ‪ ،‬افزود ‪ :‬به همان نسبت نیز توقع دفتر از همه‬ ‫هنرمندان رعایت تمامی موازین اخالقی و حقوقی است‪.‬‬


‫‪109‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ابتدایی ترین لحظه خلق زمان تا یک انتها‬ ‫و بازگشتی ابدی و ناگفته‪ .‬این آلبوم کال از‬ ‫چهار فصل تشکیل شده که در کل چرخه‬ ‫حیات را از نگاه درونی من در قالب یک‬ ‫اثر موسیقی بیان می کند‪ .‬با توجه به تبلیغات‬ ‫منفی ای که در رسانه های جهان از ایران‬ ‫ارائه داده می شود‪ ،‬امیدوارم این اثر در حد‬ ‫خودش بتواند بعد دیگری را از تاریخ و‬ ‫عظمت فرهنگ ‪ ۷۰۰۰‬ساله پارسی و ُکرد را‬ ‫به جهانیان معرفی کند‪.‬‬ ‫این آلبوم قرار است در مراسمی ویژه و با‬ ‫حضور چهره های فرهنگی و ادبی رونمایی‬ ‫شود‪.‬‬

‫«کاله قرمزی ‪ »۹۳‬همچنان درگیر‬ ‫تایید و تکذیب‌ها‬ ‫در حالی که دیروز در نشست تشریح‬ ‫برنامه‌های نوروزی سیما صراحتا اعالم شد‬ ‫که «کاله قرمزی» نوروز ‪ ۹۳‬از شبکه دو‬ ‫پخش می‌شود ولی ایرج طهماسب کارگردان‬ ‫و مجری این برنامه امروز اعالم کرد این‬ ‫خبر صحت ندارد‪ .‬مدیران شبکه دو فعال‬ ‫اظهارنظر رسمی‌ای دراین‌باره ندارند‪.‬‬ ‫«کاله قرمزی» مجموعه ای است که این‬ ‫سالها هر نوروز از شبکه دو سیما روی‬ ‫آنتن رفته و مخاطبان زیادی را هم به خود‬ ‫اختصاص داده است‪ .‬کاله قرمزی در دهه‬ ‫‪ ۷۰‬اولین بار نمایش داده شد و بعد از آن‬ ‫محبوبیت زیادی نه تنها در میان کودکان‬ ‫و نوجوان بلکه در میان جوانان و حتی‬ ‫بزرگترها کسب کرد‪.‬‬ ‫این مجموعه چند سالی هست که نوروز از‬ ‫شبکه دوم سیما روی آنتن می رود و شاید‬ ‫به دلیل همین محبوبیت است که هرسال با‬ ‫حاشیه هایی هم همراه بوده است‪ .‬حاشیه‬ ‫هایی که گاهی برای شخصیت های این‬ ‫مجموعه پیش می آید و گفته می شود که‬ ‫باید حذف شوند و یا از حضور و تکذیب‬ ‫پخش این مجموعه نوروزی خبر می‌دهد‪.‬‬

‫امسال هم این حاشیه ها برای حضور این‬ ‫برنامه در نوروز پیش آمد و از چند ماه‬ ‫قبل‪ ،‬درباره پخش یا عدم پخش آن در‬ ‫نوروز سخن گفته می‌شد تا اینکه روز گذشته‬ ‫سه‌شنبه ‪ ۶‬اسفندماه علی بخشی‌زاده مدیر‬ ‫شبکه دو و مدیر پروژه‌های نوروزی سیما از‬ ‫پخش قطعی «کاله قرمزی ‪ »۹۳‬خبر و به‬ ‫شایعات پایان داد‪.‬‬ ‫وی در نشست خبری برنامه‌های نوروز عنوان‬ ‫کرده بود که «کاله قرمزی» در میان سایر‬ ‫برنامه های نوروزی قرار دارد و در پاسخ‬ ‫به پرسشی درباره حاشیه های این برنامه که‬ ‫گاهی حضورش در نوروز تکذیب و گاهی‬ ‫تایید می شد‪ ،‬اظهار کرد‪ :‬حتما اظهارات‬ ‫حمید مدرسی تهیه کننده «کاله قرمزی»‬ ‫را شنیده اید آنها دارند کارشان را انجام‬ ‫می دهند و نمی دانم این خبرها از کجا می‬ ‫رسد‪ ،‬گرچه سال گذشته و سال های پیش نیز‬ ‫این حرف ها بود‪ .‬حتی در خصوص استفاده‬ ‫از تصویر کاله قرمزی روی لوازم التحریر‬ ‫نیز جدول زمانی به تهیه‌کنندگان داده شد و‬ ‫آنها توانستند از برندهای سازمانی در حوزه‬ ‫لوازم‌التحریر استفاده کنند که اتفاق خوبی‬ ‫است‪.‬‬ ‫امروز اما بار دیگر با اظهار نظر ایرج‬ ‫طهماسب کارگردان و مجری «کاله قرمزی»‬ ‫درباره این مجموعه در سال ‪ ۹۳‬حاشیه‌ها‬ ‫دوباره آغاز شد‪.‬‬ ‫ایرج طهماسب امروز با ارایه یادداشتی که‬ ‫در اختیار رسانه ها قرار داده است به عدم‬ ‫عالقمندی بعضی در تلویزیون به ساخت این‬ ‫مجموعه و اینکه علی رغم دستورات روسای‬ ‫سازمان صداوسیما کار پیش نمی رود و عده‬ ‫ای همکاری نمی کنند‪ ،‬سخن گفته است‪.‬‬ ‫طهماسب در این یادداشت به صراحت اعالم‬ ‫کرده است که تلویزیون امسال کاله قرمزی‬ ‫‪ ۹۳‬ندارد‪ .‬مجری برنامه «کاله قرمزی»‬ ‫همچنین بیان کرده که دیگر امکان همکاری‬ ‫با تلویزیون را ندارد و قصد دارد امسال‬ ‫«کاله قرمزی» را نسخه به نسخه چاپ کرده‬ ‫و به دست مردم برساند‪.‬‬ ‫در پی این گفته ها پیگیری خبرنگار مهر‬

‫برای واکنش بعدی علی بخشی زاده مدیر‬ ‫شبکه دو بی نتیجه ماند و دفتر وی خواهان‬ ‫جویا شدن این امر از مدیر روابط عمومی‬ ‫شبکه شد‪.‬‬ ‫همچنین علی زارعان مدیر گروه کودک و‬ ‫خردسال شبکه دوم سیما نیز در پاسخ به‬ ‫خبرنگار مهر درباره تکذیب حضور «کاله‬ ‫قرمزی» در نوروز ‪ ۹۳‬توسط طهماسب بیان‬ ‫کرد هیچ نظری ندارد و از کم و کیف ماجرا‬ ‫و چرایی گالیه های طهماسب و همچنین از‬ ‫مذاکرات بعدی با طهماسب خبری ندارد‪.‬‬

‫دو بازیگر زن سرشناس ایرانی‬ ‫خواهر هستند!‬

‫عکس های دیدنی از دو بازیگر زن‬ ‫سرشناس و معروف ایرانی که خواهر هستند‬ ‫اما تفاوت نام فامیل آنها با هم باعث شده‬ ‫بسیاری این موضوع را ندانند‪.‬‬ ‫نگین صدق گویا و شیرین بینا خواهر هستند‬ ‫و دلیل تفاوت فامیلی دو خواهر این است که‬ ‫شیرین بینا نام فامیلی همسرش را برای نام‬ ‫هنری خود برگزیده است‪.‬‬

‫ناصر ملک مطیعی و پسرش در ‪5‬‬ ‫کیلومتری لوشان!‬

‫ناصر ملک مطیعی که امسال بعد از سه دهه‬ ‫بار دیگر به سینما آمده و در فیلم «نقش‬ ‫نگار» ایفای نقش کرد هفته گذشته سفری‬ ‫به شمال داشت‪ .‬در یکی از تصاویر این سفر‬ ‫او به همراه فرزند پسرش کنار هم دیده می‬ ‫شوند‪.‬‬

‫بهرام رادان‪ :‬تهیه کننده فیلم‬ ‫«سنتوری» از غصه دق کرد‬ ‫بهرام رادان گفت‪ :‬غم فیلم «سنتوری»‬ ‫باعث مرگ فرامرز فرازمند (تهیه‌کننده این‬ ‫فیلم) شد‪،‬در حالی که نسخه بدون سانسور‬ ‫«سنتوری» را مردم در خانه‌های خود دیدند‬ ‫و هیچ اتفاقی هم نیفتاد‪.‬‬ ‫این بازیگر سینما درباره فیلم «سنتوری»‬ ‫که هیچگاه اکران عمومی نشد‪ ،‬گفت‪۴۸ :‬‬ ‫ساعت قبل از اکران فیلم‪ ،‬جلوی آن گرفته‬ ‫شد و احساس شخصی‌ام این است که آقای‬ ‫مهرجویی پس از «سنتوری» مدت‌ها حال‬ ‫خوبی نداشت‪.‬‬ ‫او گفت‪ :‬مسئوالنی که آن موقع پشت میز‬ ‫بودند جلوی نسخه‌ای را گرفتند که وزارت‬ ‫ارشاد ‪ ۱۰‬دقیقه آن را کم کرده بودند‪ ،‬در‬ ‫حالی که نسخه بدون سانسور «سنتوری» در‬ ‫خانه‌ها دیده شد و هیچ اتفاقی هم نیفتاد‪.‬‬ ‫رادان درباره‌ی انتخابش به عنوان‬ ‫بازیگر نقش «علی سنتوری» گفت‪ :‬فیلم‬ ‫«سنتوری» هفدهمین فیلم من بود و شاخصه‬ ‫آن این بود که در جراید می‌خواندم که آقای‬ ‫مهرجویی دنبال یک بازیگر برای این نقش‬ ‫است و خیلی عجیب بود که همه دوستانم‬ ‫می‌رفتند‪ ،‬تست می‌دادند‪.‬‬ ‫این بازیگر گفت‪:‬نقش «علی سنتوری» یک‬ ‫چالش بزرگ بود چون خیلی از بازیگران‬ ‫برای آن تست داده بودند و وقتی من انتخاب‬ ‫شدم‪ ،‬مسئولیت بزرگی را حس می‌کردم‪.‬‬ ‫بهرام رادان که در یک برنامه‌ی تلویزیونی‬ ‫حاضر شده بود درباره دو سیمرغ بازیگری‬ ‫که از جشنواره فیلم فجر دریافت کرده‬


‫‪108‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫تلویزیونهای ایرانی روبروست‪.‬‬ ‫این ویدیو که از ساخته های کوجی زادوری می باشد‪ ،‬روزی چندین بار پخش میشود‪ .‬آخرین‬ ‫خبر در مورد این آهنگ که از ساخته های فرزاد واثقی و نیما اسفندیاری است‪ ،‬این است که‬ ‫برای سومین هفته پیاپی و با رای مردم آهنگ «حسرت» مقام اول را در تلویزیون پر بیننده‬ ‫‪ PMC‬از آن خود کرد‪.‬‬ ‫دیروز دوشنبه ‪ 24‬فوریه اندی این هنرمند پرکار که طرفدارانش لقب او را آقای احساس‬ ‫ایران گذاشته اند آهنگی با نام «تورو تنها نمی زارم» روانه بازار کرد که در ‪ 24‬ساعت‬ ‫رکورد تازه ای از شنوندگان اینترنتی و رادیوها برجای گذاشت‪ .‬این آهنگ که از ساخته‬ ‫های امین بامشاد و تنظیم ساالر مقدم است با صدای پراحساس اندی یک هیت دیگر از‬ ‫این خواننده محبوب مردم می باشد‪ .‬اندی که آماده تور نوروزی خود میباشد از طرفدارانش‬ ‫صمیمانه تشکر می کند‪.‬‬ ‫مجله جوانان آرزوی بهترین ها را برای اندی این هنرمند مردمی را دارد‪.‬‬

‫‪ ۱۰‬اسفند به مدت هفت شب روی آنتن این شبکه می‌رود‪.‬‬ ‫قرار است در این برنامه عملکرد بیست ساله شبکه سه مورد ارزیابی قرار بگیرد و این در‬ ‫حالی است که ‪ ۴۰‬داور از طیف‌های متفاوت تمام آثار این شبکه در طول این ‪ ۲۰‬سال را‬ ‫در حوزه های مختلف اعم از «بهترین مجری غیر ورزشی‪ ،‬بهترین مجری ورزشی‪ ،‬بهترین‬ ‫برنامه تلویزیونی‪ ،‬بهترین سریال‪ ،‬بهترین بازیگر مرد و زن و بهترین تیتراژ و موسیقی» تحلیل‬ ‫و داوری کردند و در نهایت با انتخاب آنها در هر هفت حوزه‪ ۱۰ ،‬انتخاب نهایی صورت‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫اما مرحله اصلی نظرسنجی پیامکی مردمی است که در طول هفت شب پخش برنامه « سه‬ ‫ستاره» مردم منتخبین را از میان آن ‪ ۱۰‬گزینه در هر حوزه مشخص خواهند کرد‪.‬‬ ‫احسان علیخانی در ویژه برنامه سال تحویل برنده‌های نهایی را اعالم و برخی از آنها مهمان‬ ‫این برنامه خواهند بود‪.‬‬ ‫علیخانی و گروهش استارت تولید این برنامه را از دی ماه زدند و آیتم‌های تولیدی متنوعی‬ ‫برای پخش در «سه ستاره» در نظر گرفته شده که گفتگو با هنرمندان‪ ،‬مستندهایی از دیدار با‬ ‫خانواده شهدا‪ ،‬تجلیل از مقام آنها و‪...‬برخی از این آیتم ها هستند‪.‬‬

‫اظهار نظر شهرام ناظری درباره آلبوم پسرش‬ ‫شهرام ناظری شوالیه آواز ایران در اظهار نظری که درباره پسرش داشته است عنوان کرد‪:‬‬ ‫درباره آلبوم «بعد یازدهم» اعتقاد دارم شبیه اش را قبال نشنیده‌ایم و همین موضوع شاخصه‬ ‫اصلی آن است‪.‬‬ ‫آلبوم « ُبعد یازدهم» نخستین اثر از پروژه «سمفونی رومی» قرار است صورت همزمان در‬ ‫ایران و جهان منتشر شود که کمپانی ‪ SONY‬برای اولین بار حاضر شده یک اثر از خاورمیانه‬ ‫را به صورت جهانی در تاریخ ‪ ۱۹‬اسفند منتشر کند‪.‬‬ ‫« ُبعد یازدهم» که بیش از ‪ ۴‬سال برای خلق آن زمان و انرژی صرف شده با حضور چهره‬ ‫های بزرگی چون دیپاک چوپرا (فیلسوف بزرگ جهان)‪ ،‬استاد شهرام ناظری و جمعی از‬ ‫نوازنده های سرشناس جهانی‪ ،‬توانسته توجه رسانه ها را به خود جلب کند‪.‬‬

‫احسان علیخانی با «سه ستاره» می‌آید‬ ‫به مناسبت بیست سالگی شبکه سه آثار برگزیده این شبکه توسط چهره‌هایی چون فریدون‬ ‫جیرانی‪ ،‬حمید نعمت‌الله‪ ،‬احمد امینی‪ ،‬داریوش فرهنگ‪ ،‬پیمان قاسم‌خانی و ‪ ...‬انتخاب‬ ‫می‌شوند‪.‬‬ ‫برنامه «سه‌ستاره» به تهیه‌کنندگی احسان علیخانی از شنبه ‪ ۱۰‬اسفند روی آنتن می‌رود‪.‬‬ ‫این برنامه به مناسبت بیست سالگی شبکه سه توسط احسان علیخانی تهیه و تولید شده و از‬

‫در این بین شوالیه آواز ایران در نخستین اظهار نظر رسمی درباره این آلبوم اعتقاد دارد‪:‬‬ ‫مهمترین نکته این آلبوم به نظر من دست اول بودن آن است‪ .‬ایده و محتوای اورجینالی که‬ ‫وقت‪ ،‬انرژی و تفکری عجیب برایش صرف شده است‪ .‬مخصوصا در این دوره اکثر کارها‬ ‫آسان طلب و راحت طلب شده و عمده کارها‪ ،‬اقتباسی از فکر دیگران است یا ایده های‬ ‫بقیه‪ .‬اما درباره این اثر اعتقاد دارم شبیه اش را قبال نشنیده ایم و همین موضوع شاخصه‬ ‫اصلی آن است‪.‬‬ ‫شهرام ناظری افزود‪ :‬من مثل همه شاگردانم‪ ،‬در مورد حافظ هم اعتقاد داشته ام که نباید‬ ‫شبیه من بخواند و موسیقی اش دنباله رو آثار من نشود‪ .‬در «بعد یازدهم» حافظ ناظری‬ ‫خودش را بیان کرده و این خیلی برای من جالب است‪.‬به عنوان مثال حافظ در بخشی از این‬ ‫اثر توانسته یک موضوعی را که من سالها پیش به عنوان «تحریرهای ریتمیک» ارائه داده‬ ‫ام با تفکراتش آمیخته و برآیندش اثری شده که حتی به نظرم توانسته چند پله از من باالتر‬ ‫این موضوع را بیان کند‪.‬‬ ‫حافظ ناظری نیز که تاکنون کمتر حاضر به اظهار نظر درباره این اثر شده بود‪ ،‬درباره آلبوم‬ ‫«بعد یازدهم» اعتقاد دارد‪« :‬بعد یازدهم» داستان بوجود آمدن هستی است‪ .‬از شروع و‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

107


‫‪106‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫هنری‬ ‫فریدون جیرانی برای ساخت جدیدترین فیلم‬ ‫خود با نام «سایه» به دنبال سرمایه‌گذار‬ ‫است و همچنین احتمال دارد در یک پروژه‬ ‫سینمایی دیگر با محمدرضا گلزار همکاری‬ ‫کند‪.‬‬ ‫فریدون جیرانی برای ساخت جدیدترین فیلم‬ ‫خود با نام «سایه» به دنبال سرمایه‌گذار‬

‫نگارش سناریو این فیلم سینمایی به زودی‬ ‫به پایان می رسد و آن چه که مشخص است‬ ‫اینکه جیرانی به دنبال بازیگرانی مانند‬ ‫محمدرضا گلزار برای بازی در این فیلم‬ ‫سینمایی است‪ .‬البته قرار نیست محمدرضا‬ ‫گلزار سوپر استار سال های قبل سینمای‬ ‫ایران‪ ،‬در این پروزه با جیرانی همکاری کند‪.‬‬ ‫اما فریدون جیرانی و محمدرضا گلزار در‬ ‫فکر ساخت یک فیلم سینمایی دیگر با‬

‫است و همچنین احتمال دارد در یک پروژه‬ ‫سینمایی دیگر با محمدرضا گلزار همکاری‬ ‫کند‪.‬‬

‫همکاری هم هستند که ساخت این فیلم‬ ‫سینمایی به سال آینده موکول شده است‪.‬‬

‫فریدون جیرانی کارگردان سینما این روزها‬ ‫به دنبال تامین بودجه برای ساخت فیلم‬ ‫سینمایی «سایه» است تا بعد از جذب‬ ‫سرمایه گذار برای ساخت این فیلم سینمایی‬ ‫درخواست پروانه ساخت کند‪« .‬سایه» در‬ ‫ژانر پلیسی‪-‬جنایی و درباره یک کاراگاه‬ ‫ایرانی است‪.‬‬

‫فریدون جیرانی که به تازگی فیلم سینمایی‬ ‫«خواب زده ها» به تهیه کنندگی رحمان‬ ‫سیفی آزاد را ساخته و آن را در سی و دومین‬ ‫جشنواره بین المللی فیلم فجر به نمایش‬ ‫گذاشت‪ ،‬در حال نگارش یک سریال‬ ‫تلویزیونی در ژانر پلیسی‪-‬جنایی است که به‬ ‫زودی آن را هم به مرحله تولید می‌رساند‪.‬‬

‫از «محمدرضا گلزار» چه خبر؟‬

‫خواننده ترانه تیم ملی باالخره‬ ‫مشخص شد‬ ‫ترانه تیم ملی فوتبال کشورمان در راه جام‬ ‫جهانی ‪ 2014‬پس از کش قوس های‬ ‫فراوان سرانجام برنامه ریزی شد و احسان‬ ‫خواجه امیری با مسئوالن این امر به توافق‬ ‫رسید‪...‬‬ ‫ترانه تیم ملی فوتبال کشورمان در راه جام‬ ‫جهانی ‪ 2014‬پس از کش قوس های‬

‫فراوان سرانجام برنامه ریزی شد و احسان‬ ‫خواجه امیری با مسئوالن این امر به توافق‬ ‫رسید‪.‬‬ ‫بحث انتخاب خواننده ترانه تیم ملی فوتبال‬ ‫ایران درراه جام جهانی باالخره نتیجه داد و‬ ‫البته این بار احسان خواجه امیری محوریت‬ ‫ترانه تیم ملی فوتبال را به عهده خواهد‬ ‫داشت ‪.‬‬ ‫از مدتها قبل کش و قوس در مورد انتخاب‬ ‫خواننده ترانه تیم ملی فوتبال در راه جام‬ ‫جهانی وجود داشت و در مقطعی نام امیر‬

‫تاجیک مطرح شد اما طبق اطالع ما از منابع‬ ‫آ گاه احسان خواجه امیری پس از توافق با‬ ‫مسئوالن محوریت این ترانه ملی را به عهده‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬ ‫بنا بر این گزارش در این ترانه دو تن از‬ ‫خوانندگان محبوب نیز وی را همراهی‬ ‫خواهند کرد و البته خوانندگان دیگری نیز‬ ‫وجود دارند که به دلیل برخی مالحظات تا‬ ‫زمانیکه اعالم رسمی نشود از افشای نام آنها‬ ‫خود داری می کنیم‪.‬‬ ‫اگر اتفاق خاصی رخ ندهد ظرف بازه زمانی‬ ‫‪ 24‬ساعت ‪،‬این موضوع از سوی فدراسیون‬ ‫فوتبال به صورت رسمی اعالم میشود‪.‬‬

‫مقام اول را بدست آورد ‪PMC‬‬ ‫آهنگ «حسرت» اندی برای‬ ‫سومین هفته در تلویزیون‬ ‫حدود سه ماه پیش آهنگ جدیدی از اندی‬ ‫با نام حسرت روانه بازار شد که آنچنان مورد‬ ‫استقبال طرفدارانش قرار گرفت که امروز‬ ‫بعد از سه ماه هنوز با درخواست مردم از‬ ‫ادامه در صفحه ‪108‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

105


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪104‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫افتضاحی که در مراسم اسکار به بار آمد‬

‫ازدواج برد پیت و آنجلینا جولی همچنان در هاله ای از ابهام‬

‫بارش باران‪ ،‬آماده‌سازی مراسم جایزه اسکار را با مشکل مواجه کرد‪ .‬بارش باران شدید در‬ ‫لس آنجلس‪ ،‬هشتاد ششمین مراسم جایزه اسکار را با مشکل مواجه کرده بطوری که محل‬ ‫ورود به این مراسم با چادر و پالستیک پوشانده شده است‪ .‬یک تکنیسین شبکه تلویزیونی‬ ‫"ای بی سی"‪ ،‬با بیان اینکه چنین چیزی را در بیست ساله گذشته ندیده‪ ،‬می‌گوید‪" :‬این‬ ‫بدترین وضعیت ممکن است چون هنوز هم تمام نشده و قرار است تا یکشنبه همچنان باران‬ ‫ببارد"‪.‬‬

‫زوج ثروتمند و مشهور هالیوودی این روزها در میان خبرسازترین چهره ها قرار دارند‪.‬‬ ‫" برد پیت " و " آنجلینا جولی " در سال ‪ 2012‬رسما نامزد شدند و از آن زمان تا کنون‬ ‫بسیاری از افراد در صدد کشف تاریخ دقیق مراسم ازدواج آنها هستند‪ .‬این زوج هنری‬

‫فلیکس وان گرونینگن‪ ،‬کارگردان بلژیکی هم با بیان این که این باران باعث بروز بی‌نظمی‬ ‫در برگزاری این مراسم شده می‌گوید‪" :‬همه جا کمی خیس شده‪ ،‬برای همین وضعیت اینجا‬ ‫کمی به هم ریخته است‪ .‬فکر می‌کنم یکشنبه کارهای زیادی برای انجام دادن داشته باشند‪.‬‬ ‫اینجا اکنون خیلی هم پر زرق و برق نیست‪".‬‬

‫اخیرا در جشنواره ای رسمی و معتبر در کنار هم حضور پیدا کردند و همین مسئله باعث شد‬ ‫خبرنگاران دوباره بحث تاریخ عروسی آنها را پیش بکشند که این مسئله واکنش جالب آنها‬ ‫را در پی داشت‪.‬‬

‫" آنجلینا جولی " ‪ 38‬ساله در جواب سوال خبرنگاری که پرسیده بود" میتوانید به من‬ ‫بگویید مراسم ازدواج شما چه تاریخی خواهد بود؟" با خنده ای بلند پاسخ داد ‪ " :‬متاسفانه‬ ‫نمیتوانم! " و " برد پیت " ‪ 50‬ساله نیز در مقابل سوال مشابه از سوی همان خبرنگار دستش‬ ‫را به نشانه سکوت روی لبانش قرار داد و به این ترتیب اعالم کرد این مسئله یک‬ ‫راز است‪ .‬سال گذشته شایعه ای مبنی بر ازدواج بی سرو صدای این زوج به گوش‬ ‫میرسید اما این مسئله هرگز رسما تایید نشد‪.‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

103


‫‪102‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫کارداشیان افتتاح شد‪ ۵ .‬هزار نفر از شخصیت‌ها و ستارگان کشورهای مختلف در این‬ ‫مراسم حضور داشتند‪ ۴۵۰ .‬برنامه رقص در طول فستیوال برگزار می‌شود‪ .‬بهای هر لژ در‬ ‫مراسم مرکزی تا ‪ ۱۸‬هزار و ‪ ۵۰۰‬یورو می‌رسد‪ .‬ریچارد لوگنر ‪ ۸۱‬ساله (سمت چپ)‪،‬‬ ‫ثروتمند اتریشی با پرداخت هزینه‌های گزاف‪ ،‬هرسال یک ستاره را به این فستیوال دعوت‬ ‫می‌کند‪.‬‬

‫و این سخنرانی با اخالل آغاز شد‪.‬‬ ‫در یک جشنواره معتبر دیگر در لندن نیز این حادثه تکرار شد و جنیفر الئورنس بد‬ ‫شانس در خیابان مقابل دوربین خبرنگاران به زمین افتاد‪ ،‬در راستای همین زنجیره بد‬ ‫شانسی ها در اسکار امسال نیز این هنرپیشه جوان و با استعداد به محض ورود به جشنواره‬ ‫روی فرش قرمز تعادلش را از دست داد و در مقابل هزاران نفر حاضر در مراسم و دوربین‬ ‫های خبری دوباره به زمین افتاد‪ .‬به همین دلیل شاید بتوان او را بدشانس ترین بازیگر‬ ‫هالیوودی حاضر در مراسم دانست‪.‬‬

‫زنجیره بدشانسی های هنرپیشه زیبا روی فرش قرمز‬ ‫به گزارش پرداد به نقل از دیلی میل ‪ " :‬جنیفر الئورنس " بازیگر معروف ‪ 23‬ساله‬

‫شوکه شدن بهترین بازیگر زن سال ‪ 2014‬هنگام دریافت اسکار‬ ‫" کیت بالنشت " برنده اسکار بهترین بازیگر زن نقش اول در سال جاری میالدی شد‪ .‬او‬ ‫بخاطر بازی درخشان و زیبای خود در نقش یک زن مرفه در فیلم " نیلوفر آبی " ساخته‬ ‫وودی آلن نامزد دریافت اسکار شده بود‪ .‬علیرغم حضور و تجربه چندین پیش جشنواره‬

‫هالیوودی به خاطر اتفاقات جالبی که روی فرش قرمز برایش می افتد تبدیل یک سوژه‬ ‫جهانی شده است‪ .‬این بازیگر جوان سال گذشته برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن‬ ‫شده بود و هنگام دریافت جایزه روی پله ها به زمین افتاد‪ .‬همان سال در مراسم دیگری "‬ ‫جنیفر الئورنس " هنگامی که برای سخنران یروی صحنه میرفت دستبندش از دستش افتاد‬ ‫عکس العمل این بازیگر هالیوودی هنگام دریافت اسکار سوژه عکاسان بود‪.‬‬ ‫" کیت بالنشت " هنگام شنیدن نامش به عنوان برنده اسکار واقعا شوکه شد ‪ ،‬او بعد‬ ‫از اعالم نامش از تریبون با دهان نیمه باز و متعجب به سرعت از جایش بلند شد‪ ،‬این‬ ‫هنرپیشه ‪ 44‬ساله استرالیایی حدود ‪ 10‬سال پیش نیز برنده جایزه بهترین بازیگر نقش‬ ‫مکمل زن شده بود و تا کنون ‪ 6‬بار نامزد دریافت اسکار بوده است‪ .‬وی با یک لباس بلند‬

‫ادامه در صفحه ‪...104‬‬


‫‪101‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫برای خودش می گردد‪ ،‬نقاشی می کشد‪ ،‬می نویسد و بازی می کند‪ .‬او بسیار باهوش است‬ ‫و من می توانم با او درباره اجراها به راحتی صحبت کنم‪ .‬این صحبت ها تخیل او را برمی‬ ‫انگیزد"‬ ‫و گویا دختر سه ساله اش بیشتر با پدرش می جوشد‪ .‬نیکول درباره فیت گفت‪":‬فیت‬ ‫معموال جلو برنامه های پدرش می ایستد‪ ،‬هدفون بزرگ صورتی اش را برای محافظت از‬ ‫گوش هایش می گذارد و تماشا می کند و بر روی یک گیتار خیالی می نوازد‪".‬‬ ‫"در صورتی که اگر به ساندی بگویم ‪":‬دوست داری برویم اجرای پدر را گوش دهیم؟" او‬ ‫می گوید‪":‬نه ه ه ه""‬ ‫این بازیگر برنده اسکار همیشه تمرکز خاصی روی خانواده و جامعه خودش دارد‪،‬وی‬ ‫اگرچه او اکنون در نشویل زندگی می کند ولی به طور مرتب به زادگاهش استرالیا بازمی‬ ‫گردد تا والدینش که در شمال سیدنی زندگی می کنند را ببیند‪ .‬کیدمن در شمال سیدنی‬ ‫بزرگ شده ولی در هاوایی به دنیا آمده است‪.‬‬

‫اما شرکت فیلم‌سازی سونی در بیانیه تازه خود اعالم کرد به صورت جدی در تدارک تولید‬ ‫این کمدی علمی تخیلی است‪.‬‬ ‫«پیکسل‌ها» نسخه بلند سینمایی یک فیلم کوتاه به همین نام است‪ .‬این فیلم در سال‬ ‫‪ 2008‬ساخته شد و پاتریک جین کارگردان آن بود‪.‬‬ ‫در قصه فیلم پاتریک جین‪ ،‬شهر نیویورک تبدیل به هشت منطقه شده بود‪ .‬کاراکترهای‬ ‫اصلی قصه‪ ،‬چهار قهرمان مسابقات ورزشی بودند‪.‬‬

‫مشهور است که کیدمن اغلب بازی در شخصیت هایی را قبول می کند که نقش های‬ ‫عادی نیستند‪.‬‬ ‫او می گوید انتخاب این نقش های شجاعانه‪ ،‬ترسناک است ولی اگر از من یک بازیگر‬ ‫بهتر بسازد‪ ،‬ارزش دارد‪" .‬من همیشه سعی می کنم از میان ترس هایم عبور کنم‪ .‬مردم‬ ‫همیشه می گویند‪":‬داری ریسک زیادی می کنی" و یا "خیلی جرات داری" و من همیشه در‬ ‫دلم می گویم‪":‬خبر نداری خودم چقدر ترسیده ام!""‬

‫خواننده مشهور و انتخاب زن سال از سوی مجله دنیای مد اله‬ ‫" کتی پری " خواننده زیبا و سرشناس هالیوودی توانست عنوان " زن سال " را از سوی‬ ‫مجله معروف و معتبر دنیای مد " اله " به دست آورد‪ .‬در جشنواره شب گذشته کمپانی " اله‬ ‫" کتی پری خواننده ‪ 29‬ساله کم حاشیه عنوان " زن سال " را به خود اختصاص داد‪.‬‬

‫این خواننده جوان به دلیل استفاده از رنگهای درخشان و شاد در لباس و آرایشش به "‬ ‫دختر کوچک " هالیوود نیز شهرت دارد‪ .‬اگرچه شایعات زیادی پیرامون نامزد شدن او و‬ ‫معشوقش " جان مایر " به گوش میرسد اما آنها تاکید کرده اند که همچنان مجرد بوده و‬ ‫قصد ازدواج ندارند‪.‬‬

‫کوین جیمز در «پیکسل‌ها» بازی می‌کند‬ ‫کوین جیمز کمدین ‪ ۴۸‬ساله سینما هم به جمع همکاران «پیکسل‌ها» پیوست‪ .‬وی نقش‬ ‫اصلی این کمدی ماجراجویانه علمی ـ تخیلی را بازی خواهد کرد‪.‬‬ ‫به گزارش ‪ ،‬جاش گاد هم با این فیلم همکاری دارد و در آن‪ ،‬نقش مقابل کوین جیمز را به‬ ‫عهده خواهد گرفت‪.‬‬ ‫از سال ‪ 2010‬تا به حال‪ ،‬چندین‌بار بحث تولید این فیلم مطرح شده است و هر بار به‬ ‫دلیلی‪ ‌،‬ساخت آن به تعویق افتاده است‪.‬‬

‫بزودی این چهار قهرمان فراخوانده می‌شوند تا وظیفه نجات کره زمین را به عهده‬ ‫بگیرند‪ .‬این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که موجودات بیگانه فضایی به کره زمین حمله‬ ‫می‌کنند‪.‬‬ ‫فیلم کوتاه پاتریک جین بر اساس یک بازی کامپیوتری پرطرفدار ساخته شد‪ .‬این‬ ‫بازی در دهه هشتاد میالدی‪ ،‬وارد بازار شد‪.‬‬ ‫در‬ ‫به نوشته سایت اینترنتی موویز‪ ،‬هنوز اطالعی از نقش کوین جیمز و جاش‌گاد‬ ‫دست نیست‪ .‬ولی به احتمال زیاد‪ ،‬آن‌ها نقش دو تا از قهرمانان ورزشی فیلم را بازی‬ ‫خواهند کرد‪.‬‬ ‫کریس کلمبوس فیلم‌ساز مطرح دهه هشتاد میالدی‪ ،‬امر کارگردانی «پیکسل‌ها» را به‬ ‫عهده دارد‪ .‬او فیلم را بر اساس فیلم‌نامه‌ای از تیم هرلینی و تیموتی داولینگ کارگردانی‬ ‫می‌کند‪.‬‬ ‫شرکت فیلم‌سازی آدام سندلر به نام هپی‌مدیسون هم در کار تولید فیلم مشارکت دارد‪ .‬ولی‬ ‫خود سندلر به عنوان بازیگر با پروژه همکاری نخواهدکرد‪.‬‬ ‫کلید فیلم‌برداری «پیکسل‌ها» برای اوایل فصل تابستان پیش‌رو زده می‌شود و اواخر فصل‬ ‫بهار ‪ 2015‬به روی پرده سینماها خواهد رفت‪.‬‬ ‫کوین جیمز مدتی قبل قسمت دوم کمدی خانوادگی و ماجراجویانه «رشد یافته‌ها» را در‬ ‫کنار آدام سندلر روی پرده سینماهای جهان داشت‪ .‬این فیلم ورزشی فروشی ‪ 100‬میلیون‬ ‫دالری در جدول گیشه نمایش کرد‪.‬‬

‫کیم کارداشیان در فستیوال رقص وین‬ ‫مراسم مرکزی پنجاه و هشتمین دوره فستیوال رقص در وین اتریش با حضور کیم‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪100‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫شکیرا اظهار داشت که این مدرسه به ‪ 1700‬کودک فقیر در محله لوماس دل پیه در‬ ‫کارتاجینا کمک خواهد کرد و این بخشی از برنامه حمایتی او برای دستیابی همگان به‬ ‫دانش جهانی است وی او گفت می خواهد با مدل قرار دادن این منطقه نشان دهد که‬ ‫چطور دانش می تواند زندگی نه تنها بچه هایی که به این مدرسه می آیند بلکه خانواده‬ ‫هایشان را نیز تغییر دهد‪.‬‬ ‫او در ادامه صحبت هایش گفت‪":‬بسیار خوشحالم که چهره های مشتاق این دانش آموزان‬ ‫را می بینم‪ .‬آنها به ابزار الزم برای تبدیل شدن به یک شهروند خوب ‪ ،‬دور از خشونت و‬ ‫مواد مخدر نیاز دارند‪.‬‬ ‫در آرزوی روزی هستیم که دیگر در کلمبیا هیچ کودکی از نعمت تحصیل محروم نباشد‪".‬‬ ‫شکیرا در طول مدتی که در کلمبیا بود‪ ،‬اوقاتی را نیز با برخی از بچه های مدرسه گذراند‪.‬‬

‫نیکول کیدمن و افشای رموز زندگی عاشقانه اش‬ ‫این بازیگر در مصاحبه با مجله ‪ InStyle‬اظهار داشت که در طول هفت سال زندگی‬ ‫مشترکشان‪ ،‬شوهرش هرشبی که کنار هم نیستند یک نامه عاشقانه برای او باقی می گذارد‬ ‫نیکول کیدمن و همسر گیتاریست وی کیت اربن‪ ،‬با وجود شغل های بسیار موفق خود‬ ‫مطمئنا همیشه نمی توانند کنار هم باشند‪.‬‬ ‫به گزارش این بازیگر در مصاحبه با مجله ‪ InStyle‬اظهار داشت که در طول هفت سال‬ ‫زندگی مشترکشان‪ ،‬شوهرش هرشبی که کنار هم نیستند یک نامه عاشقانه برای او باقی می‬

‫جدیدترین عکس دختر کیم کارداشیان در فرودگاه‬ ‫ستاره ‪ 33‬ساله درفرودگاه لس آنجلس دخترش را در آغوش داشت و نوری کوچک از‬ ‫آخرین باری که در تصاویر خبری دیده شده بود به طور قابل مالحظه ای بزرگتر شده است‬ ‫کیم کارداشیان از ماه ژوئن سال ‪ 2013‬که دخترش نورث به دنیا آمد‪ ،‬هر بار بدون‬ ‫کودکش به سفر می رفت ولی این بار او دختر هشت ماهه اش را نیز به همراه داشت‪.‬‬ ‫ستاره ‪ 33‬ساله درفرودگاه لس آنجلس دخترش را در آغوش داشت و نوری کوچک از‬

‫آخرین باری که در تصاویر خبری دیده شده بود به طور قابل مالحظه ای بزرگتر شده است‪.‬‬ ‫نوری که از هم اکنون مشهور است کمد لباس او پر از لباس های مارک دار و گرانقیمت‬ ‫است ‪ ،‬یک پیراهن طوسی به تن داشت و با چشمان کامال باز به اطراف خود نگاه می‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫کانیه وست‪ ،‬اولین بار عکس دخترشان نوری را در برنامه مصاحبه ای کریس جنر (مادر‬ ‫کیم کارداشیان) به همگان نشان داد و به شوخی گفت‪":‬دعا می کنم وقتی بزرگتر شد شبیه‬ ‫مادرش شود‪".‬‬ ‫همچنین کیم کارداشیان و نوری کوچک روز گذشته در فرودگاه نیویورک دیده شدند تا به‬ ‫در یک پرواز هشت ساعته بین المللی به فرانسه‪ -‬پاریس سفر کنند‪.‬‬

‫گذارد و اینگونه عشق شان را زنده نگاه می دارد‪.‬‬ ‫نیکول در ادامه این موضوع گفت‪":‬ما همیشه به هم می گوییم‪ ،‬هر وقت به من نیاز داشتی ‪،‬‬ ‫من همیشه کنارتم‪".‬‬ ‫و همان طور که کیت و دو دخترشان فیت و ساندی در سر صحنه های فیلم برداری نیکول‬ ‫حاضر می شوند‪ ،‬نیکول نیز در اتوبوس تور همسرش به او می پیوندد‪.‬‬ ‫نیکول درباره این تور گفت‪":‬و این اساسا دلیل آن است که من بیشتر نقاط امریکا را دیده‬ ‫ام‪ .‬با اتوبوس!"‬ ‫این بازیگر مشهور ‪ 46‬ساله در این مصاحبه درباره دخترانش نیز صحبت کرد‪ .‬درباره دختر‬ ‫بزرگش ساندی ‪ 5‬ساله گفت‪":‬ساندی همیشه با من به سر صحنه های فیلمبرداری می آید و‬


‫‪99‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫آنجلینا جولی‪ ،‬بازیگر هالیوود و سفیر حسن نیت آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد از‬ ‫کودکان پناهجو سوری در لبنان دیدار کرده است‪.‬‬ ‫جنگ تقریبا سه ساله در سوریه باعث شده تا میلیون ها سوری خانه های خود را ترک و به‬ ‫کشورهای همسایه از جمله لبنان پناه ببرند‪.‬‬ ‫کمیسر عالی آژانس پناهندگان سازمان ملل گفته است که خانم جولی دیدار با کودکان‬ ‫پناهجوی سوری در دره بقاع را «تجربه ای دردناک»‪ ،‬توصیف کرده است‪.‬‬ ‫به گفته کمیسر عالی آژانس پناهندگان سازمان ملل‪ ،‬آنجلینا جولی در این دیدار از لبنان‬

‫شکیرا در افتتاحیه مدرسه برای نیازمندان‬

‫میالن پیکه ِمباراک‪ ،‬پسر کوچک شکیرا و پیکه با داشتن یک مادر کلمبیایی و پدر‬ ‫اسپانیایی همیشه در سفر است و این بار نیز این پسر یک ساله در طول یک سفر‬ ‫خیرخواهانه به کشور مادرش‪ ،‬صاحب یک پاسپورت کلمبیایی نیز شد‪.‬‬

‫اگرچه این زوج سال گذشته برای میالن یک پاسپورت اسپانیایی گرفتند ولی روز دوشنبه‬ ‫شکیرا پسرش را به کشور زادگاهش برد و برای او یک پاسپورت کلمبیایی تهیه کرد‪.‬‬ ‫شکیرا مشتاقانه به مردان وزنان کشورش نشان داد که پسرش میالن نیزبه جمع آنها پیوسته‬ ‫است و پاسپورت را باال برد تا همه ببینند‪.‬‬ ‫او میالن را با خود به افتتاح هشتمین مدرسه ساخته شده از سوی شرکت عام المنفعه خود‬ ‫به نام پیس دسکالزوس (کلمه کلمبیایی به معنی پا برهنه) برد‪.‬‬

‫ادامه در صفحه بعد‪...‬‬

‫بخاطر کمک هایش به پناهجویان سوری قدردانی کرد‪.‬‬ ‫او همچنین از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در مورد تسهیل کمک های انسان‬ ‫دوستانه به غیرنظامیان در سوریه که روز شنبه به تصویب رسید‪ ،‬استقبال کرد و آن را‬ ‫نخستین گام در خاتمه جنگ داخلی خواند‪.‬‬ ‫این سومین باری است که خانم جولی از سوی آژانس پناهندگان سازمان ملل از‬ ‫اردوگاههای پناهجویان در لبنان دیدار می کند‪.‬‬ ‫در ماه نوامبر گذشته جایزه بشر دوستانه «جین هرسهولت» از سوی آکادمی علوم و‬ ‫هنرهای سینمایی به آنجلینا جولی برای تالش‌های بشردوستانه اش اعطا شد‪.‬‬

‫شکیرا پسرش میالن را با خود به افتتاح هشتمین مدرسه ساخته شده از سوی شرکت عام‬ ‫المنفعه خود به نام پیس دسکالزوس (کلمه کلمبیایی به معنی پا برهنه) برد‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪98‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫عکس غیر منتظره از چهره بریتنی‬ ‫اسپیرز‬ ‫پوست صورتش ناصاف و لک دار دیده می‬ ‫شد و شادابی همیشگی را نداشت و اگرچه‬ ‫از چند الیه ریمل و خط چشم مشکی‬ ‫استفاده کرده بود ولی آن نیز نتوانسته بود‬ ‫چهره او را بهتر کند‪.‬‬ ‫خواننده زیبا و مشهور هالیوودی‪ ،‬بریتنی‬ ‫اسپیرز به نظر می رسد این روزها برنامه‬ ‫های کاری اش بسیار او را خسته کرده‬ ‫است‪ .‬روز دوشنبه در حالی که او برای‬ ‫صرف ناهار به وست وود لیک رفته بود‪،‬‬ ‫چهره ای متفاوت از خود را نشان داد‪.‬‬ ‫بریتنی که بیشتر با موهای بلوندش مشهور‬ ‫است‪ ،‬به تازگی در ماه فوریه موهای خود را‬ ‫تیره رنگ کرده است‪.‬‬

‫آیا مستر بین پس از ‪ 23‬سال از‬ ‫همسرش جدا شده؟!‬ ‫این کمدین مشهور در این عروسی که در‬ ‫یک مکان زیبا برگزارشده بود شرکت نکرد‬ ‫و نگرانی هایی که درباره وضعیت زندگی‬ ‫مشترک ‪ 23‬ساله او در عموم احساس می‬ ‫شد را شدت بخشید‪.‬‬ ‫هفته پیش وقتی همه خانواده روآن‬ ‫اتکینسون برای جشن عروسی برادرزاده‬ ‫اش کریستوفر جمع شدند‪ ،‬همه مشتاقانه‬ ‫در انتظار ورود مستر بین و همسرش سانترا‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫ولی این کمدین مشهور در این عروسی که‬

‫در یک مکان زیبا برگزارشده بود شرکت‬ ‫نکرد و نگرانی هایی که درباره وضعیت‬ ‫زندگی مشترک ‪ 23‬ساله او در عموم‬ ‫احساس می شد را شدت بخشید‪.‬‬ ‫این زوج که صاحب دو فرزند به نام های‬ ‫بنجامین ‪ 20‬ساله و لیلی ‪ 19‬ساله هستند‪،‬‬ ‫ماه ها ست در عموم بایکدیگر دیده نشده‬ ‫اند‪ .‬یک منبع در ادعایی اظهار کرد‪":‬آنها‬ ‫ازهم جدا شده اند و مستر بین اکنون با‬ ‫یک بانوی جوان دوست است‪".‬‬ ‫اتکینسون ‪ 59‬ساله و سانترا ‪ 52‬ساله‬ ‫آخرین بار در آگوست ‪ 2012‬در گودوود‪،‬‬ ‫وست ساسکس با یکدیگر عکس‬ ‫انداختند‪ .‬مستر بین در اواخر دهه ‪1980‬‬ ‫با سانترا که دختر یک مهندس هندی اهل‬ ‫غرب لندن بود آشنا شد و آن زمان سانترا به‬ ‫عنوان گریموردر بی بی سی کار می کرد‪.‬‬

‫این منبع همچنین گفت‪ ،‬هنگامی که از‬ ‫خواهر سانترا ‪ ،‬خانم لیال گادارد درباره این‬ ‫موضوع پرسیدم او گفت‪":‬من نمی توانم‬ ‫دراین باره با شما صحبت کنم‪ ،‬نمی خواهم‬ ‫در این باره صحبت کنم‪".‬‬

‫دیدار آنجلینا جولی از کودکان‬ ‫پناهجوی سوری در لبنان‬ ‫آنجلینا جولی‪ ،‬بازیگر هالیوود و سفیر حسن‬ ‫نیت آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد از‬ ‫کودکان پناهجو سوری در لبنان دیدار کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫این سومین باری است که آنجلینا جولی از‬ ‫پناهندگان سوری در لبنان دیدار می کند‪.‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

97


‫‪96‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫نداشتم ‪ .‬حتي آرش براي كمك كردن بهم چند تا از‬ ‫كالساي طراحيش و به من سپرده بود ‪ .‬هر چند كه‬ ‫بيشتر با بچه ها سر و كار داشتم ولي همونم برام‬ ‫به دنيايي مي ارزيد ‪ .‬مني كه تمام طول زندگيم جز‬ ‫توي اتاقم موندن كار ديگه اي بلد نبودم االن‬ ‫تبديل شده بودم به يه آدم ديگه ‪ .‬هورامي كه بعضي‬ ‫وقتا براي خودمم نا آشنا بود ‪ .‬براي خودمم قابل‬ ‫تحسين بود ‪ .‬من خودم و ساخته بودم ‪ .‬ديگه‬ ‫منزوي نبودم ‪ .‬تنها چيزي كه االن تو زندگيم اذيتم‬ ‫ميكرد نداشتن آراد بود ‪ .‬گه گاه ميديدمش ولي از‬ ‫دور ‪ .‬حس اينكه ندارمش خفم ميكرد ولي بازم‬ ‫صبوري ميكردم ‪ .‬شايد اين فاصله الزم بود ‪.‬‬ ‫ميدونستم دوباره رابطش و با حسام از سر گرفته ‪.‬‬ ‫ميدونستم كه ميدونه ديگه بين من و حسام چيزي‬ ‫نيست ولي بازم قدم جلو نميذاشت ‪ .‬شايد پشيمون‬ ‫شده بود ‪ .‬شايد احساسي بهم نداشت ‪ .‬ولي من‬ ‫قوي تر از گذشته احساس عالقه رو توي قلبم‬ ‫احساس ميكردم ‪ .‬همين كه از دور ميديدمش هم‬ ‫برام خوب بود ‪ .‬البته تا وقتي كه دختري كنارش‬ ‫نبود ! به محض اينكه كسي رو كنارش ميديدم‬ ‫ديوونه ميشدم ميخواستم برم جلو و بهش بگم كه‬ ‫چقدر منتظرش موندم ولي بازم صبر ميكردم ‪ .‬تينا‬ ‫ميگفت اينجوري بهتره ‪ .‬نفس عميقي كشيدم ‪.‬‬ ‫ساعت ‪ 7:30‬بود ‪ .‬هنوز كلي وقت داشتم ‪ .‬حوله‬ ‫رو از تنم در آوردم و لباسام و پوشيدم ‪ .‬با اون بلوز‬ ‫و دامن سفيد حسابي تو چشم بودم ‪ .‬موهام و كه‬ ‫آزاد دورم ريخته بود و روي شونه ي لختم ريختم‬ ‫‪ .‬دوباره جلوي ميز آرايشم نشستم ‪ .‬اين روزا‬ ‫آرايش كردن برام لذت خاصي داشت مني كه به‬ ‫خاطر صورتم هيچ وقت دستم طرف لوازم آرايش‬ ‫نميرفت حاال براي رنگ دادن به چهرم با لذت از‬ ‫همه چي استفاده ميكردم ‪ .‬با دقت آرايش كردم ‪.‬‬ ‫چند دقيقه يه بار نگاه كلي به خودم مينداختم ‪ .‬من‬ ‫دوباره از نو متولد شده بودم ‪ .‬حسرت اين روزايي‬ ‫رو ميخوردم كه از دست داده بودم ولي به قول تينا‬ ‫هيچ وقت دير نيست ‪ .‬هنوزم وقت داشتم كه از‬ ‫روزايي كه پيش رو دارم لذت ببرم ‪ .‬ساعت ‪8:30‬‬ ‫بود ‪ .‬همه ي كارام و كرده بودم ‪ .‬مانتو و شالم و‬ ‫برداشتم و از پله ها سرازير شدم ‪ .‬ماه بانو با ديدنم‬ ‫لبخند زد ‪ .‬جوابش و با لبخند دادم گفتم ‪ - :‬بابا‬ ‫هنوز نيومده ؟ ‪ -‬نه االنا ديگه پيداش ميشه ‪ .‬اين‬ ‫زمان باقي مونده رو كنار ماه بانو نشستم و با هم‬ ‫حرف زديم ‪ .‬راس ‪ 9‬حسام اومد دنبالم ‪ .‬از ماه‬ ‫بانو خداحافظي كردم و به سمت در رفتم ‪ .‬به‬ ‫سمت ماشين رفتم در عقب و باز كردم و گفتم ‪:‬‬ ‫ سالم زوج خوشبخت ‪ .‬سپيده به سمتم برگشت‬‫و گفت ‪ - :‬هي خانوم چقدر به خودت رسيدي‬ ‫ميخواي همه رو از سكه بندازي ؟ يه كاري‬ ‫ميكردي كه منم به چشم بيام نامرد ! خنديدم گفتم‬ ‫‪ - :‬تو كه شوهر كردي ‪ .‬همين كه به چشم آقاي‬ ‫دكتر بياي بسه ‪ .‬سپيده قهقهه زد ‪ .‬حسام با لبخند‬ ‫گفت ‪ - :‬چه شبي بشه امشب ! يه لنگه ابروم و‬ ‫باال انداختم و گفتم ‪ - :‬تو و تينا امروز مشكوك‬ ‫ميزنينا ‪ .‬حسام با حالتي نمايشي دستپاچه شد و‬ ‫گفت ‪ - :‬من ؟! من ؟! اصال بهم مياد ؟ به جون‬ ‫خودت هيچ نقشه اي برات ندارم ‪ - .‬خودتي ‪.‬‬ ‫سپيده گفت ‪ - :‬هورام تو كنار من بشين نميذارم‬ ‫اين پليد هيچ نقشه اي رو عملي كنه ‪ .‬با شوخي و‬ ‫خنده و تيكه هايي كه سپيده به حسام مينداخت‬ ‫رسيديم خونه ي تينا ‪ .‬همون خونه ي وياليي كه‬ ‫بار اول با حسام اومده بودم ‪ .‬همون شبي كه ‪. . .‬‬ ‫افكارم و پس زدم ‪ .‬سعي كردم اون شب ناراحت‬ ‫كننده رو به خاطر نيارم ‪ .‬شبي كه با ناراحتي تا‬ ‫صبح با اشك سر كرده بودم ‪ .‬حسام گفت ‪- :‬‬

‫كجايي هورام خانوم ؟ پياده شو رسيديم ‪ .‬در و باز‬ ‫كردم و پياده شدم ‪ .‬اين خونه يه جوري مقدمه ي‬ ‫تغييرات من بود ‪ .‬چقدر از حسام ممنون بودم به‬ ‫خاطر آشنا كردنم با تينا !‬ ‫‪--------------------‬‬‫طبق معمول هميشه مهمونياي تينا حسابي شلوغ‬ ‫بود ‪ .‬به خاطر هواي تابستوني همه توي باغ بودن‬ ‫‪ .‬حسام بين من و سپيده راه ميرفت گفت ‪:‬‬ ‫ حاال بين اين همه آدم تينا رو از كجا پيدا كنيم‬‫؟‬ ‫توي همين گير و دار بوديم كه تينا يه دفعه اي‬ ‫جلومون سبز شد و گفت ‪:‬‬ ‫ معلومه شماها كجايين ؟ ميدونين از كي‬‫منتظرتونم ؟‬ ‫تينا رو بوسيدم و گفتم ‪:‬‬ ‫ همش تقصير حسامه ‪ .‬دير اومد دنبالم ‪.‬‬‫ باالخره با اين پليد اومدي ؟‬‫رو به حسام گفتم ‪:‬‬ ‫ راستش و بگو امشب چه خوابي ديدي كه همه‬‫بهت ميگن پليد ؟‬ ‫حسام خنديد و گفت ‪:‬‬ ‫ باور كن اينا با من لجن !‬‫سپيده گفت ‪:‬‬ ‫ ولش كن اينو هورام بيا بريم تو لباسامون و‬‫عوض كنيم ‪.‬‬ ‫من و سپيده از تينا و حسام جدا شديم ‪ .‬شنيدم كه‬ ‫تينا به حسام گفت ‪:‬‬ ‫ امشب جشن من خراب شه گوشت و بد‬‫ميپيچونم ‪.‬‬ ‫حسام خندون گفت ‪:‬‬ ‫ نترس ‪ .‬اون با من ‪.‬‬‫از چي حرف ميزدن ؟ نميفهميدم ‪ .‬خدا كنه‬ ‫حسام باز خوابي برام نديده باشه ‪ .‬همون يه بار‬ ‫كه دوست ُچ ُلفتيش روم نوشيدني ريخته بود بس‬ ‫بود هر چند كه بدبخت كلي عذر خواهي كرد ولي‬ ‫مجبور شده بودم يكي از لباساي تينا رو بپوشم كه‬ ‫اونم به تنم زار ميزد !‬ ‫مانتوم و در آوردم و رو به روي آينه ي اتاق‬ ‫وايسادم ‪ .‬موهام و دوباره ريختم رو شونم ‪ .‬رو به‬ ‫سپيده گفتم ‪:‬‬ ‫ بريم ؟‬‫سپيده رژش و تجديد كرد و گفت بريم ‪ .‬كارت‬ ‫دعوتاي گالري رو كه از خونه آورده بودم و از‬ ‫كيفم در آوردم و شونه به شونه ي سپيده از اتاق‬ ‫بيرون اومدم ‪ .‬يه زمان حضور سپيده چقدر باعث‬ ‫حسادتم شده بود ‪ .‬مثل كورا رفتار كرده بودم و‬ ‫باعث شده بودم آراد عصباني بشه ‪ .‬باعث شده‬ ‫بودم كه بره ‪ .‬چقدر الكي گير داده بودم بهش ‪.‬‬ ‫حتي گفته بودم دروغگوئه !‬ ‫چقدر از كارام پشيمون بودم ‪ .‬چقدر خجالت زده‬ ‫ميشدم وقتي بهشون فكر ميكردم ‪ .‬به سپيده گفتم ‪:‬‬ ‫ تو برو پيش حسام من از همينجا به بچه ها‬‫دعوت نامه هاي گالري رو ميدم بعد ميام پيشتون ‪.‬‬ ‫ كمك نميخواي ؟‬‫ نه چيزي نيست ‪ .‬خودم ميتونم ‪.‬‬‫ باشه پس زود بيا ‪.‬‬‫از سپيده جدا شدم ‪ .‬انقدر توي مهمونيا دوستاي‬ ‫تينا رو ديده بودم كه حاال همشون دوست منم‬ ‫شده بودن ‪ .‬تك تك با خوش رويي چند لحظه‬ ‫اي كنارشون مينشستم و بعد دعوت نامه رو به‬ ‫سمتشون ميگرفتم ‪ .‬چه احساس لذت بخشي بود‬ ‫‪ .‬احساس اينكه منم باالخره يه كاري براي انجام‬ ‫دادن داشتم ‪ .‬اينكه منم مفيد بودم ‪ .‬منم ميتونستم‬ ‫چيزي رو خلق كنم و بهش افتخار كنم ‪.‬‬

‫كار دعوت نامه ها تموم شده بود دو تا دعوت نامه‬ ‫اضافي بود ‪ .‬به سمت باغ رفتم ‪ .‬حسام و سپيده رو‬ ‫پيدا كردم ‪ .‬روي صندلي كنار استخر لم داده بودن‬ ‫و حرف ميزدن ‪ .‬چراغايي كه دور تا دور باغ بود‬ ‫حسابي همه جا رو روشن كرده بود ‪.‬‬ ‫حسام با ديدنم گفت ‪:‬‬ ‫ تموم شد ؟‬‫ آره دو تا اضافي اومد ‪.‬‬‫حسام از دستم گرفت نگاهي به دعوت نامه ها‬ ‫انداخت و گفت ‪:‬‬ ‫ ميشه منم از طرف خودم كسي و دعوت كنم ؟!‬‫سپيده كارتارو از دست حسام كشيد و گفت ‪:‬‬ ‫ الزم نكرده ‪ .‬خود هورام اگه بخواد دعوت‬‫ميكنه ‪.‬‬

‫به همون سمت رفتم ‪ .‬از روي ميز آب برداشتم و‬ ‫خوردم ‪ .‬همون لحظه اشكان يكي از دوستاي تينا‬ ‫نزديكم اومد ‪ .‬چند باري باهاش هم كالم شده‬ ‫بودم ‪ .‬پسر خوبي بود ‪ .‬گفت ‪:‬‬ ‫ باالخره گالري رو زدي ؟‬‫لبخند اومد رو لبم ‪ .‬گفتم ‪:‬‬ ‫ آره ‪ .‬با كمكاي تينا و آرش ‪.‬‬‫ آرش نيومده امشب ؟‬‫ نميدونم ‪ .‬من تازه رسيدم ‪ .‬ولي فكر نكنم بياد‬‫‪ .‬اين روزا حسابي سرش شلوغه ‪.‬‬ ‫ ولي تو آخرشم يه نقاشي از صورت من نكشيديا‬‫‪.‬‬ ‫ دست بردار اشكان ‪ .‬فقط پيشنهادش و ميدي ‪.‬‬‫يه روز بيا كارگاه چشم ‪.‬‬

‫بيخيال گفتم ‪:‬‬ ‫ چرا كه نه ! هر كي و دوست داري دعوت كن ‪.‬‬‫حسام يكي از كارتارو برداشت و اون يكي رو بهم‬ ‫پس داد گفت ‪:‬‬ ‫ نخواستيم ‪ .‬خانومم دعوام كرد ‪ .‬اين يه كارتم‬‫براي خودم بر ميدارم ‪.‬‬ ‫ بچه نشو حسام ‪.‬‬‫سپيده گفت ‪:‬‬ ‫ از كي تا حاال انقدر حرف گوش كن شدي تو ؟‬‫ تابلو بودم يعني ؟‬‫سپيده حالتي تدافعي به خودش گرفت كه باعث‬ ‫شد من بخندم ‪ .‬حسام گفت ‪:‬‬ ‫ باشه بابا من و نزن ‪ .‬گفتم شايد اين يه كارت‬‫امشب به كار هورام بياد ‪.‬‬ ‫با نيشخند به من نگاه كرد گفتم ‪:‬‬ ‫ من كه سر در نميارم از كاراي تو ‪ .‬ميرم يكم‬‫آب بخورم ‪ .‬خيلي گرممه ‪.‬‬ ‫سپيده به طرف ديگه ي استخر اشاره كرد و گفت ‪:‬‬ ‫‪ -‬نوشيدنيا اونجاست ‪.‬‬

‫ به تينا ميگم من و بياره اونجا هي امروز فردا‬‫ميكنه ‪.‬‬ ‫ خب خودت بيا ‪.‬‬‫ چشم ‪ .‬چي از اين بهتر ‪ .‬آدرسش و برام بفرست‬‫‪.‬‬ ‫ حتما ‪ .‬از مريم چه خبر ؟ نيومده ؟‬‫ دست رو دلم نذار كه خونه ! اين خانوم نامزد‬‫ماست ولي هنوز اختيارش دست باباشه ‪ .‬ميخوايم‬ ‫آبم بخوريم بايد باباش اجازه بده ‪.‬‬ ‫ اون كه هميشه كنارته ‪.‬‬‫ امشب كه نيست !‬‫ حاال يه استثنا بوده ‪ .‬شما پسره عادتونه هميشه‬‫همه چي و بزرگ كنينا ! توقعتون باالست ‪.‬‬ ‫ نه باور كن من يكي كه هيچ توقعي ندارم ‪ .‬فقط‬‫مريم كنارم باشه هيچي نميخوام ‪.‬‬ ‫ پس سريع عروسي بگير ‪.‬‬‫خنديد گفت ‪:‬‬ ‫‪ -‬تو فكرشم ‪.‬‬

‫ادامه دارد‪...‬‬


‫‪95‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خ (‪)60‬‬ ‫انوی سر‬ ‫ب‬ ‫صداي گوشيم من و از فكر بيرون آورد ‪ .‬از جام‬ ‫بلند شدم و گوشي رو برداشتم ‪ - :‬الو ‪ - .‬سالم‬ ‫هورام ‪ - .‬سالم تينا جون ‪ .‬خوبي ؟ ‪ -‬فداي تو ‪.‬‬ ‫عزيزم امشب جشن گرفتم ميخواستم ‪ . . .‬با لبخند‬ ‫بين حرفش اومدم و گفتم ‪ - :‬بله خبراش رسيد‬ ‫خانوم ‪َ - .‬اي حسام دهن لق ! قهقهه زدم ‪ .‬گفتم‬ ‫‪ - :‬گفت كه تو مسئولش كردي من و دعوت كنه‬ ‫! ‪ -‬آخه من كي تا حاال تو عمرم از اين كارا كردم‬ ‫گل دختر ؟ ‪ -‬حسامه ديگه ‪ - .‬پس اومدني شدي‬ ‫؟ ‪ -‬آره ‪ .‬حسام مياد دنبالم ‪ - .‬گول اين حسام و‬ ‫نخور خودت بيا ‪ .‬خنديدم گفتم ‪ - :‬چرا ؟ قراره‬ ‫باليي سرم بياد ؟ نفس عميق كشيد و گفت ‪ - :‬از‬ ‫ما گفتن بود ‪ - .‬چيزي شده ؟ ‪ -‬نه بابا ‪ .‬منتظرم‬ ‫‪ .‬امشب ميبينمت ‪ .‬باي هاني ‪ - .‬خداحافظ ‪ .‬تينا‬ ‫يكم مشكوك ميزد ‪ .‬معلوم نبود باز حسام چه‬ ‫خوابي برام ديده ‪ .‬هميشه قبلش تينا بهم يه جوري‬ ‫هشدار ميداد ولي باورم نميشد حسام كاري بكنه ‪.‬‬ ‫اين بارم احساس كردم صداي تينا مثل زنگ خطر‬ ‫شده ‪ .‬ولي شونه باال انداختم ‪ .‬با خودم گفتم حتما‬ ‫باز حسام يكي از اون دكتراي وا رفته ي‬ ‫بيمارستانشون و ميخواد بياره و به من بندازه ‪.‬‬ ‫لبخندم عميق شد ‪ .‬بيچاره ها وا رفته هم نبودن‬ ‫ولي من دلم يه جاي ديگه گير بود ! ساعت ‪ 5‬بود‬ ‫از جام بلند شدم ‪ .‬لباس كارم و در آوردم ‪ .‬پارچه‬ ‫ي سفيد و دوباره روي بوم كشيدم و رفتم دستام و‬ ‫شستم ‪ .‬از توي كمد كوچيكي كه توي اتاق كار‬ ‫بود مانتو و روسريم و در آوردم و پوشيدم ‪ .‬رو به‬ ‫روي آينه ي قدي وايسادم ‪ .‬همه ي موهام و باالي‬ ‫سرم جمع كردم و بستم ‪ .‬پيشوني بلندم اينجوري‬ ‫بيشتر تو چشم ميومد و قيافم بهتر ميشد ! رژ قرمز‬ ‫رنگم و از توي كيفم برداشتم ‪ .‬به لبام زدم ‪.‬‬ ‫سفيدي پوستم با رژ قرمز بدجور با هم همخوني‬ ‫داشت ‪ .‬رژ گونم و تجديد كردم ‪ .‬نگاه آخر و توي‬ ‫آينه به خودم انداختم ‪ .‬سوييچ و از روي ميز‬ ‫برداشتم و از در بيرون زدم ‪ .‬جلوي ‪ 206‬نوك‬ ‫مداديم وايسادم دزدگيرش و زدم و سوار شدم ‪.‬‬ ‫آينه هارو تنظيم كردم و به راه افتادم ‪ .‬فقط ‪4 - 3‬‬ ‫ساعت وقت داشتم كه برم خونه و براي جشن‬ ‫حاضر بشم ‪ .‬كليد و توي قفل چرخوندم طبق‬ ‫معمول صداي سر و صدا ميومد ‪ .‬لبخندي بي‬ ‫اختيار روي لبم نشست ‪ .‬كفاشمو با سندالي توي‬ ‫خونه عوض كردم و به سمت صدا رفتم دو قلو ها‬ ‫كنار ماه بانو نشسته بودن ‪ .‬سالم بلند بااليي كردم‬ ‫و به سمت دو قلو ها كه حاال ‪ 2‬سالشون شده بود‬ ‫و دست و پا ميزدن رفتم ‪ .‬ماه بانو گفت ‪ - :‬خسته‬ ‫نباشي دخترم ‪ .‬سحر و تو بغل گرفتم و صورت تپل‬ ‫و دوست داشتنيش و بوسيدم و گفتم ‪ - :‬سالمت‬ ‫باشي ‪ .‬هيوا نيست ؟ از پشت سر صداي هيوا رو‬ ‫شنيدم ‪ .‬برگشتم سيني چاي به دست وارد پذيرايي‬ ‫شد و گفت ‪ - :‬بنده اينجام ‪ - .‬سالم ‪ .‬دلم براي‬ ‫اين دو تا وروجكت تنگ شده بود ‪ - .‬حاال خوبه‬ ‫همين ديروز اينجا بوديم ‪ .‬سحر و زمين گذاشتم و‬ ‫سهند و تو آغوش گرفتم گفتم ‪ - :‬خب خاله دلش‬ ‫تنگ ميشه زود به زود ‪ .‬اي جانم هيوا داره‬ ‫انگشتش و ميخوره ‪ - .‬حتما گشنشه ‪ .‬سهند و به‬

‫هيوا دادم و نگاه ديگه اي به‬ ‫سحر كه داشت با عروسكش‬ ‫بازي ميكرد انداختم و گفتم ‪- :‬‬ ‫من ميرم لباسام و عوض كنم زود‬ ‫ميام ‪ .‬ماه بانو بلند گفت ‪- :‬‬ ‫راستي آقاي قريشي زنگ زد مادر‬ ‫‪ .‬راه رفته رو برگشتم گفتم ‪- :‬‬ ‫چطور زنگ زد خونه ؟ ‪-‬‬ ‫نميدونم واال گفت گوشيت و‬ ‫گرفته نتونسته باهات حرف بزنه ‪.‬‬ ‫كارت داشت باهاش تماس بگير‬ ‫‪ .‬سر تكون دادم و دوباره از پله‬ ‫ها باال رفتم ‪ .‬مانتو و شالم و از‬ ‫تنم در آوردم ‪ .‬گوشيم و برداشتم‬ ‫و شماره ي آرش و گرفتم ‪ .‬بعد از‬ ‫دو تا بوق جواب داد ‪ - :‬سالم‬ ‫هورام ‪ - .‬سالم ‪ .‬االن اومدم‬ ‫خونه ‪ .‬شنيدم زنگ زدي بهم ‪.‬‬ ‫ آره ‪ .‬هر كار كردم گوشيت‬‫نگرفت مجبور شدم ‪ - .‬چي شده‬ ‫؟ ‪ -‬فردا مياي آموزشگاه ؟ ‪-‬‬ ‫آموزشگاه براي چي ؟ كالس‬ ‫ندارم كه ‪ - .‬ميدونم ‪ .‬بيا جاي‬ ‫من وايسا ‪ .‬فردا بايد جايي برم ‪.‬‬ ‫ كالس بزرگساال ؟ ‪ -‬نه ‪.‬‬‫كالس بچه هاي بين ‪ 10‬تا‬ ‫‪ 15‬ساله ‪ .‬ميتوني از پسش بر‬ ‫بياي ‪ - .‬ميخواستم فردا‬ ‫كاراي نمايشگاه و تموم‬ ‫كنم ‪ - .‬اين همش دو‬ ‫ساعته ‪ .‬بعد ميتوني بري به‬ ‫كارات برسي ‪ - .‬خيلي‬ ‫خب ‪ .‬صبح ؟ ‪ -‬آره ‪10‬‬ ‫تا ‪ - 12‬باشه ‪ .‬خيالت‬ ‫راحت ‪ - .‬جبران كنيم يه روز اين‬ ‫لطفتون و هورام خانوم ‪ .‬خنديدم‬ ‫گفتم ‪ - :‬خواهش ميكنم استاد ‪.‬‬ ‫شما به گردن ما حق دارين ‪ .‬خنديد گفت ‪ - :‬پس‬ ‫فعال ‪ .‬گوشي و قطع كردم ‪ .‬گرماي هوا كالفم كرده‬ ‫بود ‪ .‬سريع بقيه ي لباسامم در آوردم و رفتم سمت‬ ‫حموم ‪ .‬يه دوش آب سرد گرفتم و حوله ام و تنم‬ ‫كردم ‪ .‬كمربندم و بستم و از اتاقم بيرون رفتم ‪.‬‬ ‫همينجور كه موهام و با كاله خشك ميكردم به‬ ‫سمت ماه بانو و هيوا رفتم ‪ .‬ماه بانو با ديدنم مثل‬ ‫هميشه گفت ‪ - :‬مادر سرما ميخوري خب ‪ .‬چند‬ ‫بار بگم بعد از حموم زود لباسات و بپوش ؟ ‪-‬‬ ‫هوا گرمه ماه بانو ‪ .‬هيوا گفت ‪ - :‬آرش چيكارت‬ ‫داشت ؟ ‪ -‬هيچي ميخواست كالس بهم بده ‪- .‬‬ ‫خسته نشدي انقدر از صبح تا شب بيرون بودي ؟‬ ‫ از تو خونه نشيني بهتره ‪ .‬حوصلمم سر نميره ‪.‬‬‫شماها شام هستين اينجا ؟ هيوا نگاهش به سمت‬ ‫ساعت چرخيد با ديدن ‪ 6:30‬سريع بلند شد و‬ ‫گفت ‪ - :‬واي من و بگو چه نشستم اينجا ! نه بابا‬ ‫ميرم ‪ .‬كلي كار دارم خونه ‪ .‬اومدم سر بزنم فقط ‪.‬‬ ‫سحر و روي پام نشوندم و گفتم ‪ - :‬اين خوردنيارو‬

‫بذار اينجا بمونن ‪ - .‬بيخود ‪ .‬اينارو اينجا‬ ‫بذارم باباشون از خونه بيرونم ميكنه ‪ .‬بوس‬ ‫محكمي رو لپ سهند و سحر كاشتم و گفتم ‪ - :‬با‬ ‫اين باباي عُ نُقشون ! ماه بانو خنديد و گفت ‪- :‬‬ ‫باباشونه خب مادر ‪ .‬هيوا خداحافظي كرد و رفت‬ ‫‪ .‬به ماه بانو گفتم ‪ - :‬من امشب خونه ي تينا‬ ‫دعوتم ‪ .‬شما نمياين ؟ ‪ -‬كجا بيام ؟ شما جوونين‬ ‫ميخواين سر و صدا كنين من ديگه پير شدم طاقت‬ ‫سر و صدا ندارم ‪ - .‬خودت و دست كم نگير ماه‬ ‫بانو ‪ - .‬حقيقت و گفتم مادر ‪ .‬از كنار ماه بانو‬ ‫بلند شدم گفتم ‪ - :‬پس من برم به كارام برسم ‪ .‬پله‬ ‫هارو دو تا يكي باال رفتم ‪ .‬در كمدم و باز كردم‬ ‫دنبال يه لباس مناسب گشتم ‪ .‬دامن سفيد رنگي رو‬ ‫انتخاب كردم كه كوتاهيش تا زير زانو بود ‪ .‬بلوز‬ ‫چسبوني به همون رنگ هم انتخاب كردم كه‬ ‫سمت چپ آستين داشت و كامل چروكا و‬ ‫سوختگي هاي دستم و ميپوشوند و سمت راستش‬ ‫كامال لخت بود ‪ .‬روي تختم گذاشتم ‪ .‬جلوي ميز‬ ‫آرايشم نشستم ‪ .‬سشوار و برداشتم و موهام و‬

‫خشك كردم ‪.‬‬ ‫صورتم‬ ‫به‬ ‫نگا هي‬ ‫انداختم بعد از عملهاي ترميمي كه برام‬ ‫مثل يه عمر گذشته بود حاال صاحب يه پوست‬ ‫سالم شده بودم ‪ .‬حتي فكرشم نميكردم يه روز با‬ ‫لذت به صورتم نگاه كنم ‪ .‬از اين بابت هر روز‬ ‫خدارو شكر ميكردم و حاال قدر زيبايي پوستم و‬ ‫ميدونستم ‪ .‬به موهاي ِف َرم نظم دادم و چتري هام‬ ‫و با كليپس جمع كردم ‪ .‬بعد از عملم با خيال‬ ‫راحت ميتونستم موهام و از روي صورتم كنار بزنم‬ ‫‪ .‬ديگه منم يه آدم معمولي بودم ‪ .‬چقدر تو اين‬ ‫مدت با حرفاي تينا تونسته بودم روحيم و قوي‬ ‫كنم ‪ .‬چقدر براي ثبت نام تو كالساي نقاشي بهم‬ ‫اصرار كرده بود ‪ .‬چقدر آرش توي اين مدت به‬ ‫عنوان استاد كمكم كرده بود ‪ .‬مدام تشويقم‬ ‫ميكرد و ميگفت استعدادم توي نقاشي خوبه ‪.‬‬ ‫حاال بعد از سه سال ميخواستم براي اولين بار‬ ‫نمايشگاه بزنم و تابلوهام و به همه نشون‬ ‫بدم ‪ .‬ديگه واهمه اي از جمعهاي شلوغ‬

‫ادامه در صفحه بعد‬


‫‪94‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫می کرد‪..‬‬ ‫بعد از یه سکوت کوتاه گفت‪ :‬قبال گفته بودم که‬ ‫ریحانه یه ازدواج ناموفق داشته‪ ،‬یادته؟‪..‬‬ ‫سر تکون دادم و اون ادامه داد‪ 6 :‬ماه بعد شوهرش‬ ‫تو یه تصادف کشته میشه‪..‬از طرفی نیما با راضیه‬ ‫ازدواج کرده اونم به اجبار خانواده ش تا شاید‬ ‫هوای اون دختر از سرش بیافته ولی هنوز ریحانه‬ ‫رو دوست داشته‪..‬گرچه اونا دیگه همو ندیدن‬ ‫ولی خب بعد از مدتی باز سر و کله ی نیما پیدا‬ ‫میشه‪..‬ریحانه و شوهرش تهران زندگی می کردن و‬ ‫ریحانه بعد از مرگ شوهرش حاضر نمیشه برگرده‬ ‫شمال!‪.......‬‬ ‫دستاشو به هم زد و نفسشو بیرون داد‪:‬خب دیگه‬ ‫ادامه ی ماجرا رو هم که قبال برات تعریف کردم‪..‬‬ ‫حاال هر سوالی داری بپرس‪.......‬‬ ‫ ریحانه اون موقع که ازدواج کرد تو رو اورد‬‫پیش خودش؟‪..‬‬ ‫‪ -‬بعد از مرگ اون مرحوم اره‪ ،‬ولی تا قبل از‬‫اون نه چون شوهرش راضی نبود‪..‬‬ ‫ بعد از اینکه ریحانه اومد شمال چی شد؟‪..‬‬‫‪-‬چند روز قبل اینکه خبر برسه حال حاجی بد‬‫شده حاج خانم و دایی حسین میان دیدن ریحانه‪..‬‬ ‫حاال بماند که با چه بدبختی همه چیزو از چشم‬ ‫برادرش پنهون می کنه ولی حاج خانم می دونسته‬ ‫و در جریان ازدواجش با نیما بوده‪..‬ریحانه حس‬ ‫می کرده حاج خانم می تونه درکش کنه واسه‬ ‫همین همون اول اونو در جریان میذاره‪..‬حاج‬ ‫خانم با اینکه سعی می کنه ریحانه رو از تصمیمش‬ ‫برگردونه ولی ریحانه زیر بار نمیره تا وقتی که خبر‬ ‫عقدشو میده و میگه که اینجوری خوشبخته‪..‬‬ ‫حاج خانم میگه که تو با پدرت لج کردی و به‬ ‫نیما جواب مثبت دادی ولی ریحانه انکار می کنه‬ ‫و میگه که نه من واقعا نیما رو دوست دارم‪....‬‬ ‫ولی راضیه که از خبر ازدواج مجدد نیما ناراحت‬ ‫بوده تو یه نامه همه چیزو برای حاجی می نویسه و‬ ‫حاجی هم که این خبرو می شنوه قلبش می گیره و‬ ‫سکته می کنه‪.....‬‬ ‫ مامانم‪..‬منظورم راضیه ست‪ ،‬از کجا حاج آقا‬‫رو می شناخته؟!‪..‬‬ ‫‪-‬اونو دیگه نمی دونم‪..‬ولی کار سختی هم‬‫نبوده‪..‬وقتی نیما همه چیزو براش گفته پیدا کردن‬ ‫حاجی هم تو اون روستا کار مشکلی نبوده‪......‬‬ ‫وقتی ریحانه میره پیش حاجی می بینه که از‬ ‫بیمارستان مرخص شده و حالش بهتره‪..‬ولی‬ ‫حاجی که خبر نداشته ریحانه یه دختر داره میگه‬ ‫که اگه برگردی حاللت نمی کنم‪..‬ریحانه با گریه‬ ‫و زاری می خواد برگرده ولی حاجی نمیذاره و به‬ ‫زور با یه ماشین می فرستش شیراز پیش خواهرش‬ ‫توران‪ ،‬یعنی عمه ی ریحانه‪....‬وقتی حاجی خبر‬ ‫اون تصادفو می شنوه به همه می سپره که اگه نیما‬ ‫سر و کله ش پیدا شد بگن ریحانه اونجا نیست و‬ ‫اصال پاش به روستا نرسیده‪........‬خالصه خیلی‬ ‫زود شایعه می کنن که ریحانه مرده و حتی جسدش‬ ‫هم پیدا نشده و تو همون تصادف سوخته‪....‬دیگه‬ ‫نمی دونم نیما هم پیگیر این قضیه میشه یا نه ولی‬ ‫حاجی و بقیه با اون رفتاری که باهاش می کنن تا‬ ‫حدودی خیالشو از هر جهت راحت می کنن که‬ ‫ریحانه دیگه اونجا نیست و تو اون تصادف قاطی‬ ‫مسافرا بوده‪....‬حاج خانم قضیه ی بچه ی ریحانه‬ ‫رو به حاجی میگه و اونم زمانی می فهمه که نیما‬ ‫و خانواده ش از اون شهر نقل مکان کردن‪..‬حاجی‬ ‫نمی تونه بچه رو پیدا کنه و زمانی می رسه شمال‬

‫ندارن‪..‬مکان ها و ادمایی رو می بینه که براش‬ ‫اشنا نیستن‪.....‬ولی فقط همینه و حتی با وجود‬ ‫اونا هم چیزی تغییر نکرده‪..‬پیش دکتر که رفتیم‬ ‫بهمون گفت خوندن اون دفتر برای مادرم حکم‬ ‫یه شوک ِ بزرگ رو داشته این خوابای آشفته هم‬ ‫به همین خاطره‪..‬باید همه چیزو به زمان بسپریم‪..‬‬ ‫زمان خودش همه چیزو حل می کنه!‪.......‬‬ ‫سکوت کرد‪..‬و من به فکر فرو رفتم‪..‬چه زندگی پر‬ ‫فراز و نشیبی‪..‬از شنیدن اتفاقاتش‪ ،‬پاک حوادث‬ ‫تلخ ِ زندگی خودم فراموشم شده بود‪..‬‬ ‫مادرم‪..‬ریحانه‪..‬‬ ‫خدایا چرا برام آشنا نیست؟‪..‬‬ ‫گرچه من به مامانم یا همون راضیه هم احساس‬ ‫نزدیکی نمی کردم‪..‬‬ ‫دو حس شبیه به هم ولی دور از هم‪....‬ریحانه‪..‬‬ ‫که انگار دوست داشتم ببینمش و بشناسمش‪..‬با‬ ‫وجود تعریفای آنیل شده بود واسه م یه آرزو‪......‬‬ ‫عمیقا تو خودم فرو رفته بودم‪..‬‬ ‫متوجه دستش نشدم که جلوم دراز شده بود‪....‬‬ ‫تصویر یه زن تو دست آنیل!‪..‬یه زن با چشمای‬ ‫عسلی مایل به سبز‪..‬لبای خوش فرمش که می‬ ‫خندیدن‪..‬آنیل کنارش ایستاده بود و دستشو دور‬ ‫شونه ی زن حلقه کرده بود‪..‬‬ ‫به صورت اون زن دقیق شدم‪..‬تارهای سفید ِ ال به‬ ‫الی موهایی که از روسریش بیرون زده بود توی‬ ‫عکس کامال مشخص بود‪..‬صورت گرد و سفید با‬ ‫اون چشمای گیرا‪....‬یعنی خودشه؟!‪ ..‬تا حدودی‬ ‫با اونی که تو تصورم ازش داشتم همخونی داشت‪..‬‬ ‫مهربون و دلنشین ‪..‬‬ ‫دست لرزونمو باال اوردم و عکسو از دست آنیل‬ ‫گرفتم‪..‬بدون اینکه بهم بگه صاحب این تصویر‬ ‫کیه انگار که خودم می دونستم‪..‬‬ ‫که خبر میارن دخترت تصادف کرده و االن تو‬ ‫بیمارستانه‪..‬ریحانه بعد از ‪ 8‬ماه که تو کما بوده‬ ‫به هوش میاد ولی حافظه شو از دست میده‪..‬مثل‬ ‫اینکه از شیراز به سمت تهران می اومده و وقتی‬ ‫خواسته از خیابون رد شه حواسش نبوده و این‬ ‫تصادف رخ میده!‪..‬‬ ‫حق با آنیل بود‪..‬ما نزدیک به ‪ 10‬سال تهران‬ ‫نبودیم و اصفهان زندگی می کردیم اونم به خاطر‬ ‫کار بابام‪..‬‬ ‫یعنی اون موقع خانواده ی مادرم دنبال من‬ ‫بودن؟!‪..‬‬ ‫‪------------------------‬‬‫‪------------------------‬‬‫‪-----------------‬‬‫ فکر کنم بتونم ادامه شو حدس بزنم‪..‬‬‫پوزخند تلخی رو لباش نشست‪..‬‬ ‫‪ -‬حاجی به همه اخطار میده که کسی حق نداره‬‫از نیما و اون بچه به ریحانه چیزی بگه‪..‬دایی‬ ‫حسین و زن دایی که حسابی از حاجی حرف‬ ‫شنوی داشتن ساکت می مونن و ترجیح میدن رو‬ ‫حرفش حرف نزنن ولی حاج خانم یه روز قبل‬ ‫از مرگش تو بستر بیماری‪ ،‬می خواسته به ریحانه‬ ‫همه چیزو بگه که حاجی‪ ،‬دایی رو می فرسته تو‬ ‫اتاق و ریحانه رو به یه بهونه ای از اتاق می کشه‬ ‫بیرون‪.....‬منم این قضیه رو اتفاقی از خود دایی‬

‫حسین شنیدم!‪..‬‬ ‫ همه ی اینایی که تو گذشته بوده رو دقیق می‬‫دونی‪ ،‬ولی از کجا؟‪..‬برام جالبه که از جزء به‬ ‫جزءش هم خبر داری‪..‬‬ ‫خندید و گفت‪ :‬مدت زیادی نیست که فهمیدم‪..‬‬ ‫کامال اتفاقی دفترخاطرات مادرمو قاطی یه مشت‬ ‫کاغذ و مدارک قدیمی ال به الی خرت و پرتای‬ ‫انباری پیدا کردم و اون موقع همه چیز دستگیرم‬ ‫شد‪..‬مادرم تا قبل از اون تصادف همه چیزو تو‬ ‫دفتر خاطراتش می نوشته ولی بعد از اینکه حافظه‬ ‫شو از دست میده حاجی همه ی وسایلشو از تو‬ ‫اتاقش جمع می کنه و دقیقا اون دفتر ال به الی‬ ‫همون وسایل بوده که از قضا حاجی که از وجود‬ ‫دفترخاطرات بی خبر بوده متوجه نمیشه‪....‬‬ ‫یعنی هنوزم ریحانه از وجود ِ مـن ‪.............‬‬‫ادامه ندادم‪..‬‬ ‫آنیل که متوجه منظورم شده بود آروم گفت‪ :‬می‬ ‫دونه‪....‬دور از چشم حاجی دفترو بهش دادم و اونم‬ ‫خوند‪..‬اون شب تا صبح هر دومون بیدار بودیم و‬ ‫با هم حرف می زدیم‪..‬هیچ کدوم از اون حوادثو‬ ‫یادش نمی اومد‪..‬حتی دخترشو‪..‬پیش خودم‬ ‫گفتم شاید خوندن اون دفتر بتونه به برگردوندن‬ ‫حافظه ش کمک کنه ولی فایده ای نداشت‪....‬تا‬ ‫اینکه چند شب پیش می گفت خوابای عجیب و‬ ‫غریبی می بینه‪ ،‬خوابایی که براش هیچ مفهومی‬

‫‪ -‬این عکس مادرمه‪ ،‬ریحانه‪......‬و بعد از‬‫یه مکث خیلی کوتاه‪ :‬رنگ چشماتون مثل‬ ‫همه‪.........‬‬ ‫از لحن آروم و خاصش نتونستم بگذرم و نگاهش‬ ‫نکنم‪..‬نگاهه اون هم به من بود که با این کارم‬ ‫لبخند مهربونی به صورتم پاشید و چشماشو خیلی‬ ‫نرم و آهسته بست و باز کرد‪....‬تو دلم یه جوری‬ ‫شد‪..‬یه حس خوب‪..‬یه حس خاص‪..‬که باعث‬ ‫شد بی اختیار زمزمه کنم‪ :‬ولی رنگ چشمای تو‬ ‫هم مثل مادرته!‪......‬‬ ‫لبخندش رنگ گرفت‪..‬تازه به خودم اومدم و‬ ‫فهمیدم چی گفتم‪..‬حرفی که شاید نباید می زدم‪،‬‬ ‫اونم اینطور خودمونی‪.....‬‬ ‫به گوشه ی شالم دست کشیدم و حس کردم چقدر‬ ‫نزدیک بهش نشستم‪..‬کمی عقب رفتم و به اون‬ ‫عکس نگاه کردم‪..‬تا شاید از فکر اون چشما‬ ‫بیرون بیام‪..‬ولی وضع بدتر شد‪..‬اون چشما توی‬ ‫عکس‪....‬‬ ‫داشتم دیوونه می شدم‪..‬‬ ‫چشمامو بستم و باز کرد‪..‬اب دهنمو قورت دادم و‬ ‫به رو به روم نگاه کردم‪..‬هرجا دور از اون نگاه‪..‬‬ ‫صداشو شنیدم‪..‬صورتشو اورده بود نزدیک‬ ‫گوشم‪..‬‬ ‫‪ --‬پس یعنی هر دومون یه نگاهو داریم‪....‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

93

Roza Fox

Javanan Toronto would love to hear your stories about life in our city they may be in Farsi or English. Each week we will print new stories allowing us and you to keep in contact. Please send your stories to info@javanan.ca Attention Roza We look forward to interacting with our readers

d e k o t o g w o n o l i H r v e m & o e v h s T M t O s oid o v A C

5


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

92

Moving into a new house or apartment is never fun. I speak from personal experience, having moved eight times in the past eight years and survived two crosscountry moves as a kid (once with a scared and confused cat in tow). Aside from the chaos of boxes and packing peanuts and the movingrelated stress, costs can add up quickly. In addition to renting a truck or paying for professional movers, the transition can also incur lots of smaller, overlooked expenses. Nancy Giehl, coauthor of Organize, Pack, Move! Strategies and Money-Saving Tips to Simplify Your Move, reveals some of the charges we forget to budget for—and strategies to reduce or eliminate these costs. Storage costs. Storing items that don’t fit in your new place can cost big bucks. Plus, the items can get damaged in the process. “You put stuff in storage and you’re going to get dust,” Giehl warns. “In warmer and more humid parts of the country, you’re dealing with mold issues and bugs and cockroaches.” Avoid these costs by honestly assessing what you have and whether you really have to keep it. Better to sell that oversized dresser or couch and get a little cash for it now than pay hundreds or thousands of dollars in storage costs before you decide you don’t need it after all. (Just watch an episode of A&E’s “Storage Wars” to see what people abandon in storage lockers.) Disposing of unwanted items. Storage costs money, but often so does getting rid of unwanted items. “If you have crappy old furniture, most of my clients are horrified when we say we’ve got to bring in a dumpster,” Giehl says. “Those costs can be significant.” If an item is still usable, offer it on freecycle or find a local hospice or other charity. “Look for charities that do pickups,” Giehl says. “That’s a super nice way to get rid of something you don’t want, benefit someone else and get a tax write-off.” Packing supplies. You’ll need boxes for packing books, dishes

and other items. Liquor and grocery stores can be a good source of free boxes, but Giehl doesn’t recommend it because the boxes are often mismatched sizes, an inefficient use of moving truck space. Instead, she suggests getting packing peanuts, paper, and same-sized moving boxes from someone else who’s recently moved. “A lot of people who’ve moved are swamped with boxes and packing paper and they’ll put that put on craigslist, because they just want to get rid of it,” she says. Or if you have a friend who works in real estate, they might be able to connect you with a new homebuyer or apartment-dweller who’s eager to hand off moving boxes. Tips and snacks for movers.

If you’re hiring professional movers, you’re expected to tip on top of the amount agreed upon. “We believe strongly in treating your moving crew well because they’ll take better care of your stuff,” Giehl points out. The amount of the tip depends on the size and scale of your move; but Giehl says 25$ to each crew member, plus lunch and snacks is a good rule of thumb. Providing lunch and cold drinks not only serves as a goodwill gesture, but also ensures that the crew doesn’t have to drive around town with a truck full of your furniture and belongings. If you’ve enlisted a group of friends to help with the move, then lunch (and possibly a post-move six-pack) is equally

important to show your gratitude for their heavy lifting. Replacing broken items. No one wants to replace a TV or serving platter that’s damaged in transit, so pack your fragile items carefully, especially if you’re planning a DIY move (most professional movers can spot breakables and position them carefully in the truck). Broken items are usually caused by inadequate packing, says Giehl, so don’t skimp on the packing paper or peanuts. Pack items like plates and platters vertically, because items stacked horizontally are more prone to breakage. TVs should also be moved vertically instead of laid flat, according to Giehl.


‫‪91‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫گفت که هر کس ِ دیگه ای هم جای من بود‬ ‫همین حس و حال بهش دست می داد‪..‬‬ ‫واسه اینکه از اون حال و هوا در بیایم گفتم‪ :‬حاج‬ ‫مودت نرفت پیش پلیس تا ببینه می تونن پدر و‬ ‫مادر واقعی بچه رو پیدا کنن یا نه؟!‪....‬‬ ‫‪ -‬تا اونجایی که من می دونم نه‪..‬با وجود اون‬‫دست نوشته که شهادت همه چیز بود کسی پیش‬ ‫پلیس نرفت‪..‬همه ترس اینو داشتن که حقیقتو‬ ‫بگن و تنها کسی که اجازه نداد ریحانه بود!‪..‬‬ ‫حاجی هم اول به خاطر اصرار بیش از حد دخترش‬ ‫قبول می کنه ولی کم کم مهر اون پسربچه به دلش‬ ‫میافته و دیگه خودشم رضایت میده‪........‬خب‬ ‫بگذریم هنوز ادامه ی حرفامون مونده‪.......‬‬ ‫تک سرفه ای کرد تا صدای گرفته شو صاف کنه‪..‬‬ ‫‪ -‬نیما با خانواده ش میان خواستگاری که‬‫حاجی بعد از یه تحقیق کلی نیما رو رد می کنه‪..‬‬ ‫چون از قضا پدر نیما اعتیاد داشته و ادمای خوبی‬ ‫تو خونه شون رفت و امد نمی کردن‪..‬گرچه نیما‬ ‫قسم می خوره که زندگیش از پدرش جداست و‬ ‫بعد از ازدواج برای زندگی میرن یه جای دیگه ولی‬ ‫با این حال حاجی رضایت نمیده یه دونه دخترش‬ ‫قسمت یه همچین خانواده ای بشه و نظرشو به‬ ‫ریحانه تحمیل می کنه‪..‬ولی ریحانه هم که از‬ ‫حاجی بدتر بوده یه دندگیش گل می کنه و تو روی‬ ‫حاجی می ایسته‪..‬حاجی هم به خاطر اینکارش‬ ‫اولین خواستگار که میاد ریحانه رو مجبور می‬

‫کنه باهاش ازدواج کنه گرچه اونم آدم بدی نبوده‬ ‫و حاجی بی گدار به آب نمی زنه!‪..........‬‬ ‫ اما آخه چرا؟!‪..‬با این اوصاف حس می کنم‬‫منطق اونم مثل پدرم بوده‪....‬‬ ‫‪-‬شاید اینطور باشه‪..‬ولی خب اینم یه جور باوره‬‫که اینجور آدما بهش اعتقاد عجیبی دارن‪..‬درست‬ ‫مثل هوایی که نفس می کشن‪ ،‬با این باور زندگی‬ ‫می کنن‪..‬موقعیت اجتماعی و فرهنگی براشون‬ ‫مالک باارزشیه‪..‬‬ ‫ شاید پدر منم تاثیر این مالکه ارزشمندو از‬‫حاج آقا گرفته باشه‪..‬مثال یه جور عقده شده بوده‬ ‫واسه ش‪.......‬‬ ‫یه کم نگام کرد و یه دفعه زد زیر خنده‪..‬‬ ‫با تعجب نگاهش کردم‪..‬‬ ‫ چیز خنده داری گفتم؟!‪..‬‬‫خوب که خنده هاش تموم شد سرشو تکون داد و‬ ‫گفت‪ :‬نه‪ ،‬تعجب نکن حرفت واقعا برام جالب‬ ‫بود‪..‬یعنی پدرت تا این اندازه تاثیرپذیره؟!‪..‬خب‬ ‫اگه بود که االن اوضاع جفتمون این نبود‪..‬‬ ‫ناخواسته لبخند زدم‪..‬میگم حرف حق جواب‬ ‫نداره‪..‬‬ ‫ولی چرا هر بار جمع می بنده؟؟!!‪......‬‬ ‫از لبخند من دومرتبه لبخند زد و سرشو خم کرد‪..‬‬ ‫تموم حرکاتش یه جورایی حالمو عجیب و غریب‬

‫ادامه دارد صفحه ‪94‬‬


‫‪90‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫رمان‬ ‫قسمت ‪24‬‬ ‫اخمام تو هم کشیده شد‪..‬و مثل ادمی که پریشون‬ ‫حال از خواب پریده باشه‪ ،‬به یه گوشه زل زده‬ ‫بودم و به این فکر می کردم که همه چیزو چه ساده‬ ‫گرفتم و چه احمقانه از کنارشون رد شدم‪..‬‬ ‫خودم کم تو زندگیم مصیبت داشتم؟‪..‬این دیگه‬ ‫چه دردیه خدا؟!‪..‬‬ ‫‪-‬سوگل؟!‪......‬‬‫به خودم اومدم و نگاهش کردم‪..‬ولی از دیدن‬ ‫چشماش باز قلب واموندم زیر و رو شد‪..‬‬ ‫‪ -‬تو حالت خوبه؟!‪..‬‬‫سوگل به خودت بیا‪..‬‬ ‫چه مرگت شده؟!‪..‬‬ ‫از شنیدن یه اسم ساده اینطور بهم ریختی؟!‪..‬اما‬ ‫نه‪....‬شنیدنش از دهن آنیل واسه م ساده نبود‪..‬نبود‬ ‫خدا‪ ،‬نبود‪..........‬‬ ‫نوک زبونمو روی لبای خشکم کشیدم‪..‬خودمو‬ ‫جمع و جور کردم‪..‬نمی خواست باهاش رسمی‬ ‫باشم‪..‬می خواست اعتماد کنم!‪..‬باشه‪ ،‬ولی این‬ ‫اعتماد با اونی که آنیل دنبالش بود فرق داشت‪..‬‬ ‫برای من فرق می کرد‪..‬‬ ‫ داشتم به چیزایی که گفتی فکر می کردم‪..‬باشه‬‫من حرفی ندارم‪.....‬از این به بعد تموم سعیمو می‬ ‫کنم که دیگه نسبت بهت بی اعتماد نباشم ولی‬ ‫تنها انتظارم ازت اینه که همه چیزو مو به مو‬ ‫تعریف کنی‪..‬همه چیزو‪..........‬‬ ‫مات و مبهوت منو نگاه می کرد‪..‬انگار یه چیزی‬ ‫ال به الی حرفام براش عجیب بود‪..‬و فقط من‬ ‫بودم که می دونستم چی باعث تعجبش شده!‪..‬‬ ‫‪ -‬تو خوبی؟!‪..‬‬‫لحن و نگاهش جوری بود که نتونستم جلوی‬ ‫لبخند بی موقعم رو بگیرم‪....‬‬ ‫ خوبم‪....‬میشه ادامه بدید؟‪..‬یعنی بدی!‪........‬‬‫خندید‪..‬دو تا چال ِ روی گونه هاش رو دیدم و‬ ‫به بدبختی نگاهمو از روشون برداشتم‪..‬و مدام به‬ ‫خودم تشر می زدم که این مرد نامزد داره‪..‬آنیل‬ ‫متاهل نه ولی متعهد که بود‪..‬مثل من که هنوز‬ ‫ساعتها مونده تا از شر بنیامین خالص بشم و یه‬ ‫نفس راحت بکشم‪..‬‬ ‫ولی نازنین‪ ،‬بنیامین نبود‪..‬اون واقعا آنیل رو‬ ‫دوست داشت‪....‬‬ ‫‪-‬خودمو کامل برات معرفی کردم‪..‬از گذشتمم‬‫یه چیزایی گفتم‪..‬من ‪ 28‬سالمه‪..‬با غرور میونه ی‬ ‫چندانی ندارم ولی وقتی ببینم طرفم حسابی غد و‬ ‫یه دنده ست ناخواسته منم میشم مثل خودش‪..‬فکر‬

‫اینم نیستم که از اینکارم ناراحت میشه یا نه‪ ،‬اینم‬ ‫یکی از خصلتای بدمه‪ ،‬خودمم می دونم‪........‬‬ ‫خندید و سرشو زیر انداخت‪..‬با انگشتای دستش‬ ‫بازی می کرد‪..‬انگار این کار عادتش بود‪..‬از خنده‬ ‫ش لبخند رو لبام نشست‪..‬‬ ‫‪-‬همیشه با منطق خودم حرفمو به کرسی می‬‫نشونم‪..‬حاال اون کار می خواد واقعا منطقی باشه‬ ‫یا‪..‬یا حاال هرچی‪..‬اینم که از سر حرفم برگردم و‬ ‫یا کاری رو که می خوام بکنم رو انجام ندم‪ ،‬شاید‬ ‫تو یه سری از موارد خاص پیش بیاد‪....‬‬ ‫نگاهم کرد وبا لحن بامزه ای گفت‪ :‬می بینی تا‬ ‫چه حد از خودم مطمئنم؟‪..‬یه مرد ایده ال ِ ایده‬ ‫ال!‪....‬‬ ‫خندیدم و نگاهمو از روش برداشتم‪..‬‬ ‫صدای نفس عمیقشو شنیدم‪..‬‬ ‫‪-‬هــــوم خب دیگه هر کی یه جوره‪..‬کسی اگه‬‫واقعا هم بخواد نمی تونه کامل خودشو عوض‬ ‫کنه‪..‬چون تهش به جای اینکه عوض بشه یا‬ ‫عوضی میشه یا خود ِ واقعیشو گم می کنه‪......‬‬ ‫با این حرفش تا حدی موافق بودم‪..‬خداوند گل‬ ‫هر کس رو یه جور سرشته‪..‬‬ ‫سرمو به نشونه ی تایید حرفاش تکون دادم و با‬ ‫همون لبخند کمرنگ رو لبام جوابشو دادم‪ :‬خب‬ ‫منم یه جورایی باهات موافقم‪ ،‬اینکه کامل نمی‬ ‫تونه تغییر کنه‪..‬هر چند حرف حساب جواب‬ ‫نداره‪.......‬‬ ‫خندید‪..‬‬ ‫یه تای ابروشو باال انداخت و گفت‪ :‬پس حرفم‬ ‫از روی حسابه‪....‬مکث کرد و آرومتر ادامه داد‪:‬‬ ‫خوبه که الاقل تو این یه مورد قبولم داری!‪..‬‬ ‫لبخندش کمرنگ شد و من جوابش رو فقط با‬ ‫سکوتم دادم‪..‬‬ ‫و یک آن تو دلم آرزو کردم چه خوب می شد که‬ ‫می تونستم باهاش راحت تر از این باشم‪..‬‬ ‫ای کاش‪..‬‬ ‫ای کاش می تونستیم‪..........‬‬ ‫ای کاش واقعا می تونست برادرم باشه‪..‬نه‪......‬‬ ‫برادرم نه‪....‬نمی خوام که اون برادرم باشه!‪..‬همون‬ ‫بهتر که نیست‪..‬‬ ‫ولی اون اصرار داره که‪.......‬نه اصال چرا دارم‬ ‫بهش فکر می کنم؟!‪..‬‬ ‫‪ -‬از تو فکر بیا بیرون سوگل‪..‬کجا رفتی؟!‪..‬‬‫چقدر دقیق بود!‪..‬هر دقیقه می خواد مچمو‬ ‫بگیره‪....‬‬ ‫لبخند مصلحتی تحویلش دادم و گفتم‪ :‬نه حواسم‬

‫همینجاست‪ ،‬تو فکر نبودم‪..‬خب ادامه بده!‪..‬‬ ‫نگاهه عاقل اندر سفیهی بهم انداخت که خجالت‬ ‫کشیدم و چیزی نگفتم‪..‬وقتی به این واضحی‬ ‫فهمیده من سعی دارم چیو انکار کنم؟!‪..‬‬ ‫‪ -‬یه باشگاه بدنسازی دارم که بیشتر اوقات‬‫اونجام‪..‬یه مغازه ی عطرفروشی هم هست که گه‬ ‫گاه بهش سر می زنم‪ ،‬میشه گفت مربوط به همون‬ ‫کاری میشه که جریانشو برات تعریف کردم‪..‬‬ ‫مکث کرد‪..‬شونه شو آروم باال انداخت و گفت‪:‬‬ ‫گفته بودم که مسیر زندگی من درست ‪ 10‬روز بعد‬ ‫از تولدم عوض شد‪..‬ریحانه دانشجو بود و تهران‬ ‫درس می خوند‪..‬همونجا هم با پدرت آشنا میشه‪..‬‬ ‫ریحانه از یه خانواده ی پولدار و سرشناس بوده‪..‬و‬ ‫نیما از یه خانواده ی متوسط و سنتی‪..‬هر دو‬ ‫خانواده از نظر اجتماعی فاصله ی زیادی داشتن‬ ‫ولی خب‪..‬عشق که این چیزا سرش نمیشه‪......‬‬ ‫و خندید و ضربه ی آرومی رو پاش زد‪....‬‬ ‫‪-‬ریحانه موضوع نیما رو به خانواده ش نمیگه‬‫تا وقتش برسه‪..‬دقیقا همون روز که با هم تو پارک‬ ‫قدم می زدن نیما موضوع خواستگاری رو پیش‬ ‫می کشه‪..........‬‬ ‫یعنی می خوای بگی که دقیقا همون روز تو رو‬‫زیر پل پیدا می کنن؟ درسته؟‪..‬‬ ‫سرشو تکون داد‪..‬‬ ‫‪ -‬درسته‪..‬پدر ریحانه یعنی حاج مودت یکی‬‫از خیرینی بوده که تو بنای بهزیستی گلهای زندگی‬ ‫نقشی داشته و هر ماه هزینه ی زیادی رو به حساب‬ ‫بهزیستی واریز می کرده‪..‬ریحانه که اون بچه رو‬ ‫پیدا می کنه تصمیم می گیره پدرشو در جریان‬ ‫بذاره‪..‬با وجود اون نامه حتم داشته که اون بچه رو‬ ‫به خاطر فقر و نداری گذاشتن سر راه‪....‬‬ ‫مکث کرد و بدون اینکه نگاهم کنه گفت‪ :‬نمی‬ ‫خوام همه چیزو جزء به جزء برات تعریف کنم‬ ‫فقط تا همینجا که حاجی بعد از مدتی می خواسته‬ ‫اون بچه رو به بهزیستی تحویل بده تا پیگیری بشه‬ ‫و در مورد خانواده ش تحقیق کنن‪...‬خالصه بعد‬ ‫از هفت خان رستم آیا پدر و مادر اون بچه پیدا‬ ‫بشن آیا نشن‪....‬ولی ریحانه جلوشو می گیره‪..‬توی‬ ‫این مدت حسابی وابسته ی اون بچه میشه‪..‬می‬ ‫خواسته حضانت بچه رو بگیره ولی حاجی این‬ ‫اجازه رو بهش نمیده‪..‬ریحانه مجرد بوده و حاجی‬ ‫هم بهش اخطار میده که این کار جلوی مردم‬ ‫صورت خوشی نداره و فردا کلی حرف پشتت می‬ ‫زنن که این بچه از کجا اومده‪.....‬‬ ‫خالصه کلی با هم بحثشون میشه‪..‬نیما هم از‬

‫طرفی سعی داشته ریحانه رو قانع کنه ولی ریحانه‬ ‫بازم زیر بار نمی رفته‪..‬معتقد بوده خدا این بچه رو‬ ‫سر راهش گذاشته پس حتما یه حکمتی داشته‪....‬‬ ‫به هر حال اونم دختر حاج مودت بوده و هرطور‬ ‫شده سر حرفش می مونه و بقیه رو راضی می‬ ‫کنه‪..‬حاجی به بهزیستی خبر نمیده و موضوع بچه‬ ‫همینطور باقی می مونه‪..........‬‬ ‫ یعنی حتی به پلیسم اطالع نمیدن؟!‪..‬‬‫‪-‬نه‪ ،‬خب ریحانه زیر بار نمی رفته‪..‬بماند که یه‬‫بچه ی ‪ 10‬روزه بدون شناسنامه و مدرک چقدر‬ ‫می تونه دردسرساز باشه‪.....‬ولی هرجور که بود‬ ‫من با اسم آنیل مودت توی اون خونواده موندگار‬ ‫شدم‪....‬‬ ‫نگاهم کرد و لبخند زد‪ :‬خب حاجی هم برو بیا‬ ‫زیاد داشته!‪......‬با اینکه اسم و مشخصات حاجی‬ ‫تو شناسناممه تا االن فقط حاج آقا صداش زدم‬ ‫ولی از همون روزی که زبون باز کردم و اسم‬ ‫مقدس مادر رو به زبون اوردم ریحانه رو مادر‬ ‫خودم دونستم‪..‬چون فقط اون کنارم بود‪..‬تا‬ ‫دیروقت باال سرم می موند و باهام حرف می زد و‬ ‫برام الالیی می خوند تا خوابم ببره‪..‬من از شیشه‬ ‫ای شیر می خوردم که ریحانه دستش می گرفت‪..‬‬ ‫شبا تا اون پیشم نبود آروم نمی گرفتم‪..‬تب می‬ ‫کردم اونم باهام تب می کرد‪....‬‬ ‫به نقطه ای نامعلوم خیره شده بود‪..‬زمزمه کرد‪:‬‬ ‫هنوزم بهترین مادر دنیاست‪..‬لنگش هیچ کجا‬ ‫پیدا نمیشه!‪..‬حتی وقتی فهمیدم مادر واقعیم‬ ‫نیست هیچی واسه م عوض نشد‪..‬چون معتقد‬ ‫بودم کارایی که ریحانه در حقم کرده رو یه مادر‬ ‫واقعی هم در حق فرزندش انجام میده ولی ریحانه‬ ‫بیشتر از یه مادر بود برام‪..‬می پرستیدمش‪..‬تا االن‬ ‫نذاشتم و نخواستم حتی سایه ی اشک تو چشماش‬ ‫بشینه‪ ،‬بازم تا بتونم نمیذارم چنین روزی برسه‪..‬‬ ‫به صورتش دست کشید و انگشتاشو روی‬ ‫چشماش فشار داد‪..‬‬ ‫اوج عالقه شو به مادرش‪ ،‬توی تک به تک ِ‬ ‫کلمات و جمالتش درک می کردم‪..‬‬ ‫منی که محبت مادرم رو ندیدم و همیشه حسرتشو‬ ‫رو دلم داشتم حرفای آنیل رو خوب می فهمیدم‪..‬‬ ‫نهایت احساس واقعی یه فرزند به مادرش‪ ،‬یعنی‬ ‫همین!‪..‬‬ ‫‪-----------------------‬‬‫‪------------------------‬‬‫‪-‬‬‫چیزی نمونده بود منم مثل آنیل اشک تو چشمام‬ ‫بشینه‪..‬انقدرعمیق از عالقه ش به مادرش می‬


‫‪89‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫‪ 10‬علت بدرنگی‬ ‫دندانها و راههای‬ ‫جلوگیری از آنها‬ ‫عوامل تاثیرگذار بر تغییر رنگ دندانهااگر‬ ‫دندان های شما بدون هیچ دلیل مشخصی‬ ‫تغییر رنگ داده اند ‪...‬‬

‫اگر دندان های شما بدون هیچ دلیل‬ ‫مشخصی تغییر رنگ داده اند و همچنین‬ ‫عالئم دیگری نیز ظاهر شده اند به یک‬ ‫دندانپزشک مراجعه کنید تا علت آن را‬ ‫تشخیص دهد و درمان مناسب را توصیه‬ ‫کند‪.‬‬ ‫دالیل مختلفی برای بدرنگ شدن دندان ها‬ ‫وجود دارند که عبارتند از‪:‬‬ ‫‪ -1‬بدرنگ شدن دندان توسط مواد‬ ‫خوراکی و آشامیدنی ‪ :‬قهوه‪ ،‬چای‪ ،‬نوشابه‬ ‫ها‪ ،‬برخی آبمیوه ها و آب سبزیجات (مثل‬ ‫آب سیب و آب گوجه فرنگی) می توانند‬ ‫باعث لکه دار شدن دندان ها شوند‪.‬‬ ‫‪ -2‬مصرف تنباکو و بدرنگ شدن دندانها‬ ‫‪ :‬کشیدن سیگار یا جویدن تنباکو می تواند‬ ‫دندان ها را لکه دار کند‪.‬‬ ‫‪ -3‬تمیز نگه نداشتن دندان ها‪ :‬مسواک‬ ‫زدن و کشیدن نخ دندان به طور منظم می‬

‫تواند پالک دندان و مواد ایجاد کننده لکه‬ ‫دندانی مثل قهوه و تنباکو را از بین ببرد و از‬ ‫تغییر رنگ دندان ها جلوگیری کند‪.‬‬ ‫‪ -4‬تاثیر بیماری ها بر بدرنگ شدن‬ ‫دندانها‪ :‬بیماری های مختلفی می توانند‬ ‫روی مینا (سطح سفت روی دندان) و‬ ‫عاج دندان (ماده زیر مینای دندان) تأثیر‬ ‫بگذارند و باعث تغییر رنگ دندان ها‬ ‫شوند‪ .‬برخی روش های درمانی نیز می‬ ‫توانند روی رنگ دندان مۆثر باشند‪ .‬به‬ ‫عنوان مثال رادیوتراپی (اشعه درمانی)‬ ‫گردن و سر و نیز شیمی درمانی می توانند‬ ‫باعث بدرنگ شدن دندان ها شوند‪.‬به عالوه‬ ‫ابتال به برخی عفونت ها در مادران باردار‬ ‫می تواند با تأثیر برروی رشد مینای دندان‬ ‫جنین‪ ،‬باعث تغییر رنگ دندان ها در نوزاد‬ ‫شود‪ -5 .‬داروها‪ :‬دادن داروی آنتی بیوتیک‬ ‫تتراسایکلین و دوکسی سایکلین به کودکان‬ ‫زیر سن ‪ 8‬سال که هنوز دندان هایشان در‬ ‫حال رشد است‪ ،‬باعث تغییر رنگ دندان ها‬ ‫می شود‪.‬‬

‫استفاده از دهانشویه های حاوی‬ ‫کلرهگزیدین و ستیل پیریدینیوم کلراید‬ ‫باعث ایجاد لکه دندانی می شود‪ .‬آنتی‬ ‫هیستامین ها (مثل بنادریل)‪ ،‬داروهای ضد‬ ‫روان‌پریشی و داروهای فشار خون باال نیز‬ ‫می توانند باعث تغییر رنگ دندان ها شوند‪.‬‬ ‫‪ -6‬تاثیر مواد دندانپزشکی بر بدرنگ‬ ‫شدن دندانها‪ :‬برخی مواد مورد استفاده‬ ‫در دندانپزشکی مثل مواد پرکننده دندان و‬ ‫خصوصا مواد حاوی سولفید نقره باعث‬ ‫ایجاد رنگ خاکستری مایل به سیاه در‬ ‫دندان ها می شوند‪ -7 .‬افزایش سن‪ :‬با‬ ‫افزایش سن‪ ،‬الیه بیرونی مینای دندان کم‬ ‫کم ساییده می شود و رنگ زرد طبیعی‬ ‫عاج دندان را آشکار می کند(عاج در زیر‬ ‫مینای دندان است) و باعث بدرنگ شدن‬ ‫دندان می شود‪ -8 .‬عوامل ارثی و ژنتیک‬ ‫در بدرنگ شدن دندان‪ :‬برخی افراد به طور‬ ‫ژنتیکی‪ ،‬دندان های روشن تر و یا تیره تری‬ ‫نسبت به بقیه دارند‪.‬‬ ‫‪ -9‬عوامل محیطی‪ :‬استفاده زیاد از فلوراید‬ ‫باعث تغییر رنگ دندان ها می شود‪ .‬این‬ ‫فلوراید اضافی می تواند از طریق منابع‬ ‫طبیعی (مثل آب آشامیدنی با فلوراید زیاد)‬ ‫یا دهانشویه‪ ،‬خمیردندان‪ ،‬فلوراید درمانی در‬ ‫کودکان یا مصرف مکمل آن به بدن وارد‬ ‫شود‪.‬‬ ‫‪ -10‬آسیب و صدمات‪ :‬به عنوان مثال‬ ‫آسیب ناشی از افتادن در کودکان و ضربه‬ ‫به دندان‪ ،‬می تواند تشکیل مینای دندان را‬

‫مختل کند‪ ،‬زیرا دندان های کودکان هنوز‬ ‫در حال رشد هستند‪ .‬همچنین آسیب ها و‬ ‫صدمات می تواند باعث تغییر رنگ دندان‬ ‫ها در بزرگساالن شود‪.‬‬ ‫اثر آسیب ها و صدمات بر بدرنگ شدن‬ ‫دندانها طور از تغییر رنگ دندان ها‬ ‫جلوگیری کنیم؟ با ایجاد چند تغییر ساده در‬ ‫شیوه زندگی تان می توانید از بدرنگی دندان‬ ‫ها جلوگیری کنید به عنوان مثال اگر خیلی‬ ‫قهوه می نوشید یا سیگار می کشید‪ ،‬مقدار‬ ‫آن را خیلی کم و یا حتی قطع کنید‪.‬‬ ‫همچنین به طور منظم مسواک بزنید و نخ‬ ‫دندان بکشید تا دندان هایتان تمیز بماند و‬ ‫هر شش ماه یکبار به بهداشت کار دهان و‬ ‫دندان مراجعه کنید تا دندان هایتان را تمیز‬ ‫کند‪ .‬اگر دندان های شما بدون هیچ دلیل‬ ‫مشخصی تغییر رنگ داده اند و همچنین‬ ‫عالئم دیگری نیز ظاهر شده اند به یک‬ ‫دندانپزشک مراجعه کنید تا علت آن را‬ ‫تشخیص دهد و درمان مناسب را‬ ‫توصیه کند‪.‬‬


‫‪88‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ماجرای سه زن آمریکایی و درس های آن برای ما ایرانی ها‬ ‫فرماندار ایالت اوهایو هفته‬ ‫گذشته برای سخنرانی ساالنه خود‬ ‫از این سه زن دعوت کرد و با‬ ‫حضور این سه زن در کنار خود‬ ‫نطق ساالنه خود را ایراد کرد‪ .‬فکر‬ ‫می کنید چرا؟!‬

‫عصر ایران ‪ -‬شاید برای تبلیغات باشد و‬ ‫شاید برای عوام فریبی ‪ ،‬اما جبران ظلم و‬ ‫ستم ناروا حتی آمیخته با هر نیت پس پرده‬ ‫ای هم که باشد‪ ،‬باز زیبا و شایسته است ‪.‬‬ ‫امسال خبر جنجالی سه زن آمریکایی‬ ‫در رسانه های جهان منتشر شد‪ :‬سه زن‬ ‫آمریکایی در خانه ای به مدت ‪ 10‬سال از‬ ‫سوی یک مرد به بردگی گرفته شده بودند و‬ ‫خانواده هایشان گمان می بردند آنها ناپدید‬ ‫یا کشته شده اند‪.‬‬ ‫این سه زن از سوی "اریل کاسترو" یک مرد‬ ‫‪ 52‬ساله ‪ 10‬سال مورد شکنجه و تجاوز‬ ‫قرار گرفته بودند و در خانه ای در شهر‬ ‫کلیولند ایالت اوهایو در حالی که با زنجیر‬

‫بسته نگهدای می شدند‪ ،‬به اسارت گرفته‬ ‫شده بودند‪.‬‬ ‫در نهایت یک روز ‪ ،‬یکی از این سه زن‬ ‫موفق شد از خانه فرار کند و به پلیس زنگ‬ ‫بزند و آدرس محل نگهداری شان را بدهد‬ ‫و این گونه بود که خبر پیدا شدن ‪ 3‬زن که‬ ‫به صورت برده در یک خانه به مدت یک‬ ‫دهه به اسارت گرفته شده بودند تبدیل به مهم‬ ‫ترین سوژه رسانه های آمریکایی و یکی از‬ ‫مهم ترین سوژه های رسانه ای سال گذشته‬ ‫میالدی (‪ )2013‬شد‪.‬‬ ‫نکته و درسی که ما به عنوان جامعه ایرانی‬ ‫باید از این واقعه بیاموزیم نحوه واکنش‬ ‫جامعه آمریکا پس از پیدا شدن این سه زن و‬ ‫تالش آنها برای جبران ستم هایی است که به‬ ‫آنها رفته است‪.‬‬ ‫برای نمونه " جان کاسیچ" فرماندار ایالت‬ ‫اوهایو هفته گذشته برای سخنرانی ساالنه‬ ‫خود ( فرماندارها نیز در آمریکا همچون‬ ‫روسای جمهور نطق ساالنه برای مردم ایالت‬ ‫دارند که به آن "‪"state of the state‬‬ ‫گفته می شود) از این سه زن دعوت کرد و با‬ ‫حضور این سه زن در کنار خود نطق ساالنه‬ ‫خود را ایراد کرد‪ .‬فکر می کنید چرا؟!‬ ‫قضیه نیاز به توضیح بیشتری ندارد ؛ چون‬

‫این سه زن قربانی اهمال یک جامعه بوده اند‬ ‫و بابت این اهمال ‪ 10‬سال از بهترین دوران‬ ‫عمر و زندگی خود را با شکنجه روزانه‬ ‫سپری کرده اند‪.‬‬ ‫به طور مشخص در پرونده این سه زن ‪ ،‬گفته‬ ‫شده همسایه های مرد متجاوز بارها به پلیس‬ ‫درباره مشکوک بودن خانه او گزارش داده‬ ‫بودند ‪ ،‬اما پلیس ایالتی به دلیل اهمال کاری‬ ‫و یا قصور و یا هر دلیل دیگری به وظیفه‬ ‫خود به درستی عمل نکرده بود ‪ ،‬چون اگر‬ ‫عمل می کرد این سه زن را زودتر می یافت‪.‬‬ ‫بگذاریم و بگذریم و تنها به یک نکته‬ ‫پند آموز از این حکایت و حکایت های‬ ‫مشابه بسنده کنیم‪ .‬ستم باید جبران شود‬ ‫و همان گونه که تک تک شهروندان در‬ ‫قبال خودشان‪ ،‬خانواده شان و جامعه شان‬ ‫مسئولیت دارند ‪ ،‬روح جمعی جامعه نیز در‬ ‫قبال سرنوشت تک تک شهروندان مسئول‬ ‫است‪.‬‬ ‫در ماجرای سه زن زندانی در ایالت اوهایو‬ ‫‪ ،‬جامعه آمریکا پس از کشف این حادثه‬ ‫تالش کرده است دردهای آنان را به نوعی‬ ‫التیام بخشد ‪ ،‬رسانه ها از این سه زن‬ ‫دعوت کرده و می کنند تا سرنوشت خود را‬ ‫بازگو کنند‪ ،‬انجمن ها به نوبه خود همین‬

‫کار را می کنند و تک تک شهروندان با‬ ‫ابراز همدردی با این سه زن تالش دارند‬ ‫ستم رفته به آنها را جبران کنند و آنها را به‬ ‫زندگی عادی بازگردانند ‪ ،‬چرا که تک تک‬ ‫شهروندان "مسئولیت اجتماعی" دارند و‬ ‫همین مسئولیت اجتماعی است که ما انسان‬ ‫ها را به یکدیگر پیوند می دهد و کلیتی به‬ ‫نام " ملت " و حتی فراتر " جامعه بشری" را‬ ‫می سازد‪.‬‬ ‫متاسفانه جامعه ما در سال های گذشته‬ ‫به نحو کم سابقه و بارزی از احساس‬ ‫مسئولیت اجتماعی فاصله گرفته است‪ .‬از‬ ‫نهادهای مسئول حکومتی گرفته تا تک‬ ‫تک شهروندان ‪ ،‬وقتی حادثه ای پیش می‬ ‫آید همه به جای اینکه به فکر کمک کردن‬ ‫و پیدا کردن بهترین راه برای کاهش آالم‬ ‫قربانی حادثه شوند‪ ،‬بیش و پیش از آن به‬ ‫دنبال پیدا کردن دوربین موبایل برای عکس‬ ‫و فیلمبرداری ‪ ،‬تجمع بی مورد و پیدا کردن‬ ‫توجیه برای ارایه گزارش حادثه و فرافکنی‬ ‫اند‪.‬‬ ‫گویی احساس مسئولیت اجتماعی مرده‬ ‫است؛ وقتی در خیابان حادثه ای اتفاق می‬ ‫افتد نباید به سادگی از کنار آن رد شد و باید‬ ‫احساس مسئولیت کرد و در صورت لزوم با‬ ‫مجریان اعمال قانون برای انجام وظیفه شان‬ ‫همکاری کرد و مانند شهروندی مسئول عمل‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫جامعه و شهروند یک کلیت یکپارچه اند‬ ‫و اشکال در هر کدام از آنها به دیگری نیز‬ ‫سرایت می کند‪ .‬نمی توان در یک جامعه‬ ‫بیمار تن به ساحل سالمت داد و سرخوش‬ ‫بود از این که " امواج توفان تالطم ها به ما‬ ‫نمی رسد" ؛ تجربه ثابت کرده است تالطم‬ ‫یک جامعه متشنج و مشکل دار دیر یا زود‬ ‫به اشکال گوناگون به همه می رسد و تک‬ ‫تک شهروندان از اثرات زیان بار و مخرب‬ ‫آن آسیب می بینند‪.‬‬ ‫برای اینکه چنین نشود باید احساس‬ ‫مسئولیت داشت و به موقع دردها را التیام‬ ‫بخشید و ضعف ها را گفت و جبران کرد و‬ ‫نگذاشت زخم ها به کینه و کینه به نفرت و‬ ‫نفرت به انتقام و انشقاق بکشد‪.‬‬ ‫شاعر بزرگ" سعدی" اشعار خود را تنها‬ ‫برای شعار دادن و نوشتن پشت اسکناس‬ ‫نسروده است‪ ،‬این شاعر گران قدر اشعار پند‬ ‫آموز خود را برای نسل خود و نسل های آتی‬ ‫ایران زمین و جامه عمل پوشیده شدن سروده‬ ‫است؛ و چه زیبا سروده است ‪:‬‬ ‫بنی آدم اعضای یک پیکرند‬ ‫که در آفرینش ز یک گوهرند‬ ‫چو عضوی به درد آورد روزگار‬ ‫دگر عضو ها را نماند قرار‬


‫‪87‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ستار‪ :‬از وقتی اینترنت و چیزهای دیگر آمده‬ ‫است‪ ،‬مشکل شده و حتی کمپانی های بزرگ‬ ‫امریکایی هم ورشکست شده اند آخرین سی‬ ‫دی که ارائه دادم ‪ 6‬یا ‪ 7‬سال پیش با شرکت‬ ‫ترانه بود‪ .‬بنام ‪ 40‬سال خاطره و بعد از آن فکر‬ ‫نمی کنم که کسی بتواند سی دی بیرون بدهد‪،‬‬ ‫فقط یک آهنگ سینگل بیرون میدهند االن‬ ‫موزیک ویدیو حرف اول را میزند‪ ،‬آهنگی که‬ ‫درست میشود‪ ،‬باید تصویری باشد که بشود با‬ ‫آن ویدیو درست کرد‪ .‬موزیک ایرانی درغربت‬ ‫بسیار مشکل شده است‪ ،‬بخاطر اینکه ‪ 35‬سال‬ ‫است که مردم از ایران بیرون آمده اند و همه با‬ ‫ما خاطره داشتند‪ ،‬جوان هایی که اینجا درس‬ ‫خواندند‪ ،‬زبان فارسی به آن صورت حرف نمی‬ ‫زنند‪ ،‬کسانی که در ایران و در این حکومت می‬ ‫خوانند‪ ،‬اکثرشان صدایشان روضه خوانی است‬ ‫و صدایی است که با روضه خوانی عجین شده‬ ‫است‪ 80 .‬میلیون در ایران زندگی می کنند و‬ ‫حتما صداهای خوبی هم است ولی متاسفانه‬ ‫سیاست در این است که کسانی بخوانند که‬ ‫بیشتر صدایشان به روضه خوانی شبیه باشند‪ ،‬تا‬ ‫هنرمندانی که به دل اکثریت مردم بنشیند‪.‬‬ ‫من فکر می کنم که خوانندگان جوانی هم‬ ‫هستند که نمی گذارند صدایشان از تلویزیون و‬ ‫رادیو پخش بشود‪ ،‬ولی صدای بسیار خوب و‬ ‫مدرنی دارند و یک زمانی میرفتند توی زیرزمین‬ ‫ها ضبط می کردند‪ ،‬ولی حاال دیگر در خانه‬ ‫های خودشان راحت اینکار را می کنند‪.‬‬ ‫ستار‪ :‬بله درست می گویند‪ ،‬از زمانی که آقای‬ ‫حسن فریدون روحانی آمد سرکار‪ ،‬که البته اینها‬ ‫زیرزیرکی سال ها با هم کار می کردند ولی دیگر‬ ‫مسئله را علنی کردند و مردم هم یک مقداری‬ ‫راحت تر و خوشحال تر شده اند‪.‬‬ ‫مهدی ذکائی‪ :‬هر چقدر محدودیت ها را‬ ‫بردارند‪ ،‬مردم فکر می کنند که به پیروزی رسیده‬ ‫اند‪ ،‬یکی از دوستان من تعریف می کرد که رفته‬ ‫بودم خرید و دیدم که روسری ها تقریبا پائین‬ ‫است و بیشتر خانمها موهایشان رنگ شده و‬ ‫بخصوص طالیی است‪ .‬دامن با یک جوراب‬ ‫نازک سیاه پوشیده اند و یا جوراب شلواری‬ ‫چسبان پوشیده اند و یا مانتوی شیک مدل‬ ‫اروپائی‪ .‬مردم بخصوص زن ها کارخودشان‬ ‫را می کنند‪ .‬تجربه نشان داده است که خانم ها‬ ‫جسورتر و خیلی شجاع تر از مردها هستند‪.‬‬ ‫ستار‪ :‬اگر دقت بکنید از نظر مذهبی می گویند‪،‬‬ ‫زن ها اصال جای خاص ندارند‪ ،‬در عربستان‬ ‫سعودی زن ها حتی اجازه رانندگی ندارند‪ .‬ولی‬ ‫بیشترخانمهای ما تحصیلکرده هستند و امکان‬ ‫ندارد که زیربار چنین زوری بروند‪.‬‬ ‫‪ :‬شما وقتی که وارد امریکا شدید و مستقر شدید‬ ‫و می دانستید که دیگر بر نمی گردید‪ ،‬چه حسی‬ ‫داشتید؟‬ ‫ستار‪ :‬واال من فکر نمی کردم که دیگر برنگردم‪،‬‬ ‫برای اجرای برنامه آمده بودم‪ ،‬ولی ماندگار‬ ‫شدیم‪ ،‬وقتی که در اینجا تظاهرات می کردیم‬ ‫یک سرش به خیابان ویلشر بود و یک سر‬ ‫دیگرش به خیابان سانتامونیکا ولی مثل اینکه‬ ‫آن تظاهرات هم ور افتاد‪.‬‬ ‫‪ :‬اولین برنامه ای که اجرا کردید و گفتید که‬ ‫دیگر بر نمی گردم‪ ،‬کجا و چی بود؟‬ ‫ستار‪ :‬درنیویورک احمد مسعود برای اجرای‬ ‫برنامه در کاباره تهران مرا دعوت کرده بود‪،‬‬ ‫یک ماه در آنجا برنامه داشتم و برگشتم‬ ‫نیویورک و در ضمن همین طور تلویزیون نشان‬

‫میداد که مردم در ایران ماشین و الستیک آتش‬ ‫میزنند و دیدم که باالخره باید بمانم و ماندگار‬ ‫شوم‪ ،‬برای گرین کارت اقدام کردم و یادم است‬ ‫که گرین کارتم ‪ 90‬روزه آمد درخانه ام‪.‬‬ ‫‪ :‬چه کسی برای گرین کارت شما و به عنوان چه‬ ‫شغلی اقدام کرد؟‬ ‫ستار‪ :‬یک دوست در نیویورک داشتم که‬ ‫کارخانه شیر داشت و به همان نام خوانندگی‬ ‫برایم اقدام کرد‪ ،‬بعد از من‪ ،‬ابی‪ ،‬شاهرخ‪،‬‬ ‫شهرام هم به کاباره تهران آمدند‪ ،‬احمد مسعود‬ ‫یک خانه در لورل کانیون داشت که ‪3‬خوابه‬ ‫بود‪ .‬در خانه او زندگی می کردم و شب ها‬ ‫برای برنامه به کاباره تهران میرفتم‪ .‬من همیشه‬ ‫هوای نوازندگانم را داشتم که از ایران هم با‬ ‫من زدند‪ ،‬فریدون‪ ،‬بهمن وسیامک‪ .‬سیامک با‬ ‫خانمش انگلیسی بود ورفت انگلیس و دیگر‬ ‫برنگشت‪ ،‬فریدون نیویورک است و بهمن هم‬ ‫در سانتامونیکا زندگی می کند‪.‬‬ ‫‪ :‬هیچ وقت برای صحنه‪ ،‬سر این که چه کسی‬ ‫اول یا آخر بخواند‪ ،‬مسئله ای برای شما پیش‬ ‫آمده ؟ ستار‪ :‬آن موقع این صحبت ها نبود‪ ،‬به‬ ‫عقیده من آدم باید به پیش کسوت خود احترام‬ ‫بگذارد‪ ،‬عده ای اینجا آمدند حیا را خوردند‬ ‫و آبرو را بردند و به هیچ صراطی هم مستقیم‬ ‫نیستند‪ : .‬من همیشه به هنرمندان می گویم‪ :‬که‬ ‫یادتان باشد که از کجا شروع کردید و اولین‬ ‫پایگاه شما کجا بوده است‪ ،‬بنابراین اگر احمد‬ ‫مسعود در تنگناهایی از هنرمندان تقاضا می‬ ‫کند که بروند و برنامه اجرا بکنند‪ ،‬باید آنها به‬ ‫این درخواست توجه کنند و من یادم است که‬ ‫شما در یک دوره ای اصال دستمزد برای برنامه‬ ‫هایتان نمی گرفتید؟‬ ‫ستار‪ :‬من و شهرام و منوچهر چشم آذر‪ ،‬خیلی‬ ‫سعی کردیم که کاباره تهران بر روی پاهایش‬ ‫بایستد‪ : .‬هیچ وقت فکر کرده اید که به ایران‬ ‫بروید؟ ستار‪ :‬در راه که می آمدم به یک برنامه‬ ‫رادیویی گوش میکردم از مردم سئوال میکردند‬ ‫که اگر دموکراسی به ایران برگردد‪ ،‬به ایران بر‬ ‫می گردید یا بر نمی گردید؟ آقایی می گفت که‬ ‫‪ 53‬سال است که در امریکا است و بر میگردم‬ ‫‪ ،‬آقایی دیگر می گفت که باالی ‪ 30‬سال است‬ ‫که در امریکا است و مرتب به ایران هم سفر‬ ‫میکند‪ ،‬ولی چون فرهنگ مردم عوض شده‬ ‫است امکان ندارد که برگردم‪.‬‬ ‫‪ :‬آیا دوست داری که برای اجرای برنامه به‬ ‫ایران بروی؟ ستار‪ :‬اگر هنرمندان از ایران می‬ ‫آیند اینجا و برنامه اجرا می کنند‪ ،‬چرا ما نرویم‬ ‫و برنامه اجرا کنیم؟ آن زمانی که ما برنامه اجرا‬ ‫می کردیم‪ ،‬زمان خوبی بود و خاطرات بسیار‬ ‫خوبی برای مردم باقی مانده است‪ .‬این حکومت‬ ‫خاطرات خوب مردم را از بین برده است و نمی‬ ‫خواهد که آن خاطرات خوب برگردد‪.‬‬ ‫‪ :‬من نمایشی بسیار احساسی را با همکارانم‬ ‫ارائه داده بودم که مورد استقبال همگان قرار‬ ‫گرفته بود‪ ،‬دلم میخواست که این اجرا را هم در‬ ‫ایران داشته باشم‪ ،‬بنابراین با آنها تماس گرفتم‬ ‫و آنها برای من ایمیل دادند که آقا دیگر مزاحم‬ ‫نشو!‬ ‫ستار‪ :‬باید بپذیریم که ‪ 35‬سال گذشته‪ ،‬در ایران‬ ‫خیلی چیزها عوض شده‪ ،‬قیمت باالی نفت در‬ ‫ایران خیلی ها را فاسد کرده است اخیرا شنیدید‬ ‫که چه فساد مالی رو شده و حتی گریبان ترکیه را‬ ‫هم گرفته است‪ .‬کاش وقت بیشتری پیش آید‬ ‫و در این زمینه ها حرف بزنیم‪.‬‬


‫‪86‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫‪ ...‬ستار از سفر به امریکا‪ ،‬بسته شدن راه بازگشت‪ ،‬از ماجرای‬ ‫امروز میخواهیم یک مصاحبه‬ ‫کامال متفاوت با ستار بکنیم‪،‬‬ ‫ستارحسن اش دراین است که‬ ‫ُ‬ ‫بسیار روراست‪ ،‬رک و بدون‬ ‫رودروایستی است‪ .‬حرفش را‬ ‫میزند‪،‬ممکن است حرفش به کسی‬ ‫بربخورد‪ ،‬ولی احترامش را دارد‪،‬‬ ‫ولی حرف دلش را زده است و‬ ‫این مهمترین اصل شخصیت ستار‬ ‫است‪ .‬من اولین بار در زندگی‬ ‫هنری اش با ستار مصاحبه کردم‪،‬‬ ‫یعنی درواقع هیچ کسی قبال با‬ ‫ستارمصاحبه نکرده بود‪ ،‬البته با‬ ‫گوگوش‪ ،‬ابی‪ ،‬شهبال‪ ،‬شهرام‪،‬‬ ‫شاهرخ و بسیاری دیگر برای اولین‬ ‫بار مصاحبه کردم ولی یادتان‬ ‫باشد که سن و سال ما با گوگوش‪،‬‬ ‫داریوش‪ ،‬ابی‪ ،‬ستار‪ ،‬شهرام شب‬ ‫پره و شاهرخ فقط یکی دو سال‬ ‫باال و پائین است که این خودش‬ ‫یک حس خوبی به آدم میدهد‬ ‫که از یک دوره و یک زمان با‬ ‫همدیگر شروع کرده وجلو آمده‬ ‫ایم و خوشحالم از اینکه این‬ ‫شانس را داشتم که با آدم هایی‬ ‫که در اینکار چهره های محبوبی‬ ‫شدند این مصاحبه را کرده ام‬ ‫و خاطره های خوبی را از آنها‬ ‫دارم‪.‬‬

‫ستار‪ :‬من یادم است که برای مصاحبه آمدیم و‬ ‫یک عکس هم گرفتیم که دو تا آهنگ خوانده‬ ‫بودم‪ ،‬یکی از تورج نگهبان بود که هیچوقت‬ ‫پخش نشد بخاطر اینکه فریدون فرخزاد هم آنرا‬ ‫خواند‪ ،‬یادم است که توی یک عروسی فرخزاد‬ ‫آمد و به من گفت که این آهنگ را نخوانی که‬ ‫من خراب بشوم‪.‬‬ ‫ستار‪ :‬می گویند‪ :‬افتادگی آموز اگر طالب فیضی‬ ‫هرگز نخورد آب زمینی که بلند است‬ ‫و من فکر نمی کنم که ضرری دیده باشم‪.‬‬ ‫آن موقع که ستار شروع کرد می گفتند که‬ ‫دخترشاه عاشق اش است وما بعد از انقالب‬ ‫که هنوز در جوانان بودیم و یکسالی ماندیم‬ ‫و طاقت آوردیم‪ ،‬از کاخها دیدن کردیم‪ ،‬هنوز‬

‫کاخ شاه را بهم نریخته بودند و من یادم است‬ ‫که رفتیم توی اتاق فرحناز و پوستر ستار را توی‬ ‫اتاق او دیدیم‪.‬‬ ‫ستار‪ :‬خود شهبانو درکتابش «کهن دیارا» در‬ ‫صفحه ‪ 17‬نوشته اند که ایشان به فرحناز زنگ‬ ‫زده اند چون فرحناز خارج بود و از او می پرسند‬ ‫که چه می خواهی ازخانه برایت بیاورم و او‬ ‫گفته است فقط عکس های ستار را‪.‬‬ ‫‪ :‬آیا واقعا هیچ احساس و کششی بین شما بود؟‬ ‫ستار‪ :‬نه‪ ،‬فقط احترام بود و عالقه و همه‬ ‫جای دنیا رسم در این است که خواننده مرد‬ ‫طرفدارانش بیشتر زنها و دخترها هستند و‬ ‫خواننده زن هم طرفداران مرد دارد‪ .‬آن موقع‬ ‫فرحناز دختر شاه بود و فکر نمی کنم که از بقیه‬ ‫آدمها در آن سن و سال مستثنی بود‪.‬‬ ‫‪ :‬آیا به برنامه های شما می آمدند؟‬ ‫ستار‪ :‬بله حتی به کاباره جزیره که برنامه داشتیم‬ ‫می آمدند‪ ،‬آنجا کازینو هم بود بازی هم می‬ ‫کردند و ما برنامه راهمیشه دیروقت اجرا می‬

‫کردیم و من یادم است که این گاردها زنگ‬ ‫میزدند و می گفتند که فالن ساعت می خواهیم‬ ‫برنامه را ببینیم که من بیشتر از ‪ 12‬نمی ماندم‬ ‫‪ 2‬تا ‪ 3‬آهنگ می خواندم و آنها مجبور بودند‬ ‫بروند‪.‬‬ ‫‪ :‬شما یک تحولی بودید‪ ،‬نوآوری و صدای‬ ‫جدیدی آوردید‪ ،‬معروف بودید که با چشم بسته‬ ‫آهنگ هایتان را می خواندید‪ ،‬این چه انتخابی‬ ‫بودکه شما کردید؟‬ ‫ستار‪ :‬انتخاب نبود‪ ،‬همیشه می گویند چون‬ ‫چشم هایتان بسته است بیشتر می توانید احساس‬ ‫درونی را به شنونده منتقل کنید‪.‬‬ ‫‪ :‬شما چطور شد که به موزیک عالقمند شدید؟‬ ‫ستار‪ :‬این چیزهایی است که از بچگی توی‬ ‫وجود آدم هاست‪ ،‬یادم است که تلویزیون تازه‬ ‫آمده بود‪ ،‬ما یک اتاق داشتیم که تلویزیون‬ ‫نگاه می کردیم‪ .‬برنامه هنر برای مردم و یا‬ ‫برنامه کارگرها اجرا میشد و خواننده ها که می‬ ‫خواندند‪ ،‬در آن حالت بچگی می گفتم یکروزی‬

‫میایم و شماها را می گیرم! و یک دفترچه داشتم‬ ‫که قرمز بود و هر شعر و آهنگی که بود می‬ ‫نوشتم و فرقی نداشت که کدام خواننده است‪،‬‬ ‫از ویگن‪ ،‬عارف‪ ،‬و یا هرکسی‪ .‬من همیشه یک‬ ‫دائرة المعارف متحرک موسیقی هستم‪ ،‬حداقل‬ ‫یک تا دو آهنگ هرخواننده ای راکه فکر کنید‬ ‫از حفظ هستم‪ ،‬من دوستی دارم که همیشه به‬ ‫من می گوید که مغز تو مثل کامپیوتر است‪،‬‬ ‫حاال به غیر از یک عده از هنرمندان بمانند‪،‬‬ ‫گلپا‪ ،‬محمودی خوانساری‪ ،‬نادر گلچین‪ ،‬همه‬ ‫شعرها و آهنگ ها را گوش می کردم و حفظ‬ ‫می کردم‪.‬‬ ‫‪ :‬این باعث شده بودکه خیلی از خانمها عالقه‬ ‫بیشتری به ستار پیدا بکنند‪ ،‬چون خانم ها‬ ‫همیشه بدنبال مردهای چشم پاک هستند‪.‬‬ ‫ستار‪ :‬بله معموال توی مملکت ما‪ ،‬مردها یک‬ ‫تعصب خاص داشتند و چون چشم هایم بسته‬ ‫بود‪ ،‬مردها خیالشان راحت بود‪.‬‬ ‫‪ :‬موزیک ایران را چطور می بینید؟‬


‫‪85‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫اين بار به خصوصي‌سازي‬ ‫پرسپوليس اميدوارم‬ ‫مديرعامل باشگاه پرسپوليس گفت‪:‬‬ ‫صحبت‌هايي خوبي درباره خصوصي‌سازي‬ ‫باشگاه پرسپوليس و استقالل انجام داديم و‬ ‫اين بار به واگذاري اين ‪ 2‬باشگاه اميدوارم‪.‬‬

‫گويا اين بار تصميم جدي است و تا ‪ 2‬روز‬ ‫آينده در اين خصوص تصميم‌گيري خواهد‬ ‫شد‪.‬‬ ‫مديرعامل باشگاه پرسپوليس خواستار اين‬ ‫شد که اين باشگاه در اختيار پيشکسوتان‬ ‫قرار بگيرد و افزود‪ :‬پرسپوليس را به‬ ‫پيشکسوتان بدهند و ببينند که مي‌توانيم آن‬ ‫را اداره کنيم يا نه! اگر توانستيم که بسم‌الله‬ ‫و اگر هم نتوانستيم که حرفي نداريم‪.‬‬

‫علي پروين پس از جلسه رسيدگي به‬ ‫وضعيت خصوصي‌سازي ‪ 2‬باشگاه‬ ‫پرسپوليس و استقالل عنوان کرد‪ :‬جلسه‬ ‫خوبي برگزار کرديم‪ .‬در اين نشست همه به‬ ‫دنبال خصوصي‌سازي بودند و اميدواريم اين‬ ‫بار اين اتفاق بيافتد و پرسپوليس و استقالل‬ ‫به بخش خصوصي واگذار شوند‪.‬‬

‫وي در پاسخ به اين پرسش که پرسپوليس و‬ ‫استقالل اين بار به بخش خصوصي واگذار‬ ‫مي‌شوند يا نه‪ ،‬گفت‪ :‬صحبت‌ها که خوب‬ ‫بود اما بايد ببينيم در عمل چه مي‌شود‪.‬‬ ‫من اين بار به خصوصي شدن پرسپوليس‬ ‫اميدوارم‪.‬‬

‫به گزارش تسنيم‪ ،‬اين جلسه با حضور هادي‬ ‫حسيني عضو فراکسيون ورزش مجلس‪،‬‬ ‫علي پروين مديرعامل باشگاه پرسپوليس و‬ ‫علي فتح‌الله‌زاده مديرعامل باشگاه استقالل‬ ‫برگزار شد که پروين در اين باره گفت‪ :‬در‬ ‫اين جلسه بحث خوبي را با آقاي حسيني‬ ‫انجام داديم اما به شرطي که اين صحبت‌ها‬ ‫عملي شوند‪ 20 .‬سال است از سمت دولت‬ ‫مي‌شنويم که قرار است پرسپوليس و استقالل‬ ‫خصوصي شوند و اين اتفاق نمي‌افتد اما‬

‫استقالل راگرگ هم بخورد براي‬ ‫آقايان مهم نيست‬ ‫مديرعامل باشگاه استقالل گفت‪ :‬آقايان‬ ‫فقط مي‌خواهند استقالل را از سر خودشان‬ ‫باز کنند و اگر ما را گرگ و سگ هم‬ ‫بخورد براي آنها مهم نيست‪.‬‬ ‫علي فتح‌الله‌زاده پس از جلسه رسيدگي‬

‫به وضعيت خصوصي‌سازي ‪ 2‬باشگاه‬ ‫پرسپوليس و استقالل که با حضور هادي‬ ‫حسيني عضو فراکسيون ورزش مجلس و‬ ‫مديران عامل اين ‪ 2‬باشگاه برگزار شد‪،‬‬ ‫اظهار داشت‪ :‬از زمان طاغوت و بعد از آن‬ ‫که ‪ 35‬سال از انقالب مي‌گذرد‪ ،‬در باشگاه‬ ‫استقالل ‪ 28‬ميليارد بدهي انباشته شده‬ ‫اما در عوض در اين ‪ 8‬سال ‪140 ،130‬‬ ‫ميليارد درآمدها را افزايش داديم‪.‬‬ ‫به گزارش تسنيم‪ ،‬وي ادامه داد‪ :‬با‬ ‫درآمدزايي که ما انجام داديم يعني تراز‬ ‫مالي باشگاه مثبت بوده اما آقايان به اين‬ ‫موضوع نگاه نمي‌کنند و فقط مي‌گويند که‬ ‫ما بدهکار هستيم‪ .‬بايد بگويم نمي‌گذاريم‬ ‫آقايان سر باشگاه استقالل کاله بگذارند‪.‬‬ ‫مديرعامل باشگاه استقالل با بيان اينکه اين‬ ‫باشگاه ‪ 300‬ميليارد اموال دارد‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫‪ 300‬ميليارد اموال باشگاه را ما ساختيم‬ ‫و اگر آقايان مي‌گويند اموال باشگاه به اين‬ ‫اندازه ارزش ندارد‪ ،‬ما اعالم آمادگي مي‌کنيم‬ ‫که به همين قيمت اين اموال را مي‌خريم‪.‬‬ ‫در اين چند سال درآمدزايي زيادي کرديم که‬ ‫همه آنها متعلق به پيشکسوتان است و همه‬ ‫اين اموال را هم به آنها واگذار مي‌کنيم‪ .‬به‬ ‫دولت هيچ نيازي نداريم و فقط مي‌خواهيم‬ ‫ما را رها کنند تا به بخش خصوصي واگذار‬ ‫شويم و آن موقع از خودمان عرضه نشان‬

‫مي‌دهيم!‬ ‫فتح‌الله‌زاده در خصوص ميزان بدهي‌هاي‬ ‫اين فصل باشگاه استقالل اظهار داشت‪:‬‬ ‫اين فصل ‪ 8‬ميليارد تومان بدهي به باشگاه‬ ‫استقالل اضافه شده که آن هم مربوط به‬ ‫قرارداد بازيکنان است‪ .‬قرارداد بازيکنان‬ ‫‪ 15‬ميليارد است که نيمي از آن را پرداخت‬ ‫کرديم و ‪ 8‬ميليارد هم باقي مانده که آن را‬ ‫پرداخت خواهيم کرد‪ .‬آقايان که مي‌گويند‬ ‫ما فقط بدهي داريم‪ 30 ،‬ميليارد هزينه اين‬ ‫فصل ما را از ‪ 300‬ميليون اموالي که درست‬ ‫کرديم کم کنند که به اين شکل باز هم ‪270‬‬ ‫ميليارد باقي مي‌ماند‪.‬‬ ‫«اميدوارم که اين بار باشگاه استقالل به‬ ‫بخش خصوصي واگذار شود»‪ ،‬وي با بيان‬ ‫اين جمله افزود‪ :‬واگذاري باشگاه استقالل‬ ‫به بخش خصوصي اميدوارم اين بار واقع ًا‬ ‫واگذاري باشد‪ ،‬نه اينکه فقط از برند اين‬ ‫باشگاه استفاده کنند و آخر هم "هپلي‪ ،‬هپو"‬ ‫شود! ‪ 20‬سال است که مي‌گويند مي‌خواهند‬ ‫استقالل و پرسپوليس را خصوصي کنند و‬ ‫اين بار بحث‌شان جدي شده است‪.‬‬ ‫مديرعامل باشگاه استقالل خاطرنشان کرد‪:‬‬ ‫ما اين فصل در ‪ 3‬جام حضور داشتيم که با‬ ‫اين بحث‌ها ‪ 2‬جام را از دست داديم و فقط‬ ‫يک جام مانده که گويا مي‌خواهند اين يک‬ ‫جام را هم نگيريم‪ .‬بازيکن وقتي اين شرايط‬ ‫را مي‌بيند پيش خودش‬ ‫مي‌گويد باشگاه به‬ ‫بخش خصوصي واگذار‬ ‫مي‌شود و همه قراردادها‬ ‫هم از بين مي‌رود و به‬ ‫اين شکل تمرکزش را از‬ ‫دست مي‌دهد‪ .‬اکنون که‬ ‫ليگ در شرايط حساسي‬ ‫قرار دارد وقت واگذاري‬ ‫نيست و کاش آقايان‬ ‫صبر مي‌کردند و يک ماه‬ ‫ديگر که ليگ به پايان‬ ‫مي‌رسد اين کار را انجام‬ ‫مي‌دادند‪.‬‬


‫‪84‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬


‫‪83‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫کي‌روش‪ :‬برنده بزرگ امشب‬ ‫شهر کرج بود‬ ‫سرمربي تيم فوتبال ايران از ميزباني شهر‬ ‫کرج براي بازي با کويت تشکر کرد‪.‬‬ ‫کارلوس کي‌روش در نشست مطبوعاتي پس‬ ‫از بازي تيم‌هاي ايران و کويت در چارچوب‬ ‫هفته آخر مقدماتي جام ملت‌هاي آسياي‬ ‫سال ‪ 2015‬گفت‪ :‬بدون شک برنده بزرگ‬

‫سرمربي تيم ملي تاکيد کرد‪ :‬امروز قدم به‬ ‫قدم توانستيم بازي را کنترل کنيم و نيمه‬ ‫دوم هم که کامال در اختيار ما بود‪ .‬من به‬ ‫نظر شما احترام مي‌گذارم ولي معتقدم تيم ما‬ ‫امروز برد خوبي بدست آورد‪.‬‬ ‫وي در پاسخ به اين سوال که آيا نگاهش‬ ‫به بازي امشب مقابل کويت يک بازي‬ ‫تشريفاتي «مجاني» بوده و يا يک بازي‬ ‫جدي و اينکه آيا توانسته بازيکان جوان‬ ‫را محک بزند گفت‪ :‬همانطور که مي‌دانيد‬

‫مقابل گينه بازي داريم و من چطور بايد‬ ‫در ‪ 48‬ساعت دو بار از نکونام استفاده‬ ‫مي‌کردم؟ ديدار امروز فرصتي بود که‬ ‫بازيکنان ذخيره به ميدان بروند و افرادي‬ ‫مانند حاج صفي و صادقيان بازيکناني بودند‬ ‫که بايد تجربه ملي پوش شدن را داشته‬ ‫باشند‪.‬‬ ‫وي افزود‪ :‬اينکه بخواهيم اين بازيکنان را به‬ ‫زمين بفرستيم شهامت مي‌خواهد اما من اين‬ ‫کار را کردم زيرا به بازيکنان اعتقاد داشتم‬ ‫و دارم‪ .‬بازيکني مانند حقيقي توانست به‬ ‫عنوان يک بازيکن جوان کيفيت خود را‬ ‫نشان دهد و مشخص کرد مي‌تواند به عنوان‬ ‫يک ليدر در زمين کار کند‪.‬‬ ‫سرمربي تيم ملي در مورد دستيارانش اظهار‬ ‫داشت‪ :‬بايد بگويم فدراسيون هيچگونه‬ ‫اصراري براي اضافه شدن دستيار ايراني به‬ ‫کادر فني ندارد‪ .‬من دستياران و همکاران‬ ‫خود را براساس دو معيار مديريت و‬ ‫کاراکتر شخصيتي انتخاب مي‌کنم‪ .‬کسي که‬ ‫مي‌خواهد دستيارم شود بايد از اعتماد کامل‬ ‫من برخوردار باشد‪ .‬نمونه قبلي که در کنار‬ ‫من بود نمي‌تواند مثال خوبي باشد‪.‬‬

‫امشب شهر کرج است‪ .‬نه تنها مسئوالن شهر‬ ‫کرج که با ما بسيار همکاري کردند بلکه‬ ‫بايد از هواداران خوب کرجي و مخصوصا‬ ‫کودکان که به ورزشگاه آمده بودند تشکر‬ ‫وقدرداني ويژه کنم‪.‬‬ ‫به نقل از تسنيم‪ ،‬سرمربي تيم ملي ادامه داد‪:‬‬ ‫کاري که آنها امروز انجام دادند و جمعيتي‬ ‫که به ورزشگاه آمده بود‪ ،‬عالي بود‪ .‬بسيار‬ ‫خرسندم که تيمم توانست با برد خوبي که‬ ‫بدست آورد پاسخي به حمايت هواداران‬ ‫کرجي بدهد‪.‬‬ ‫يکي از خبرنگاران با اشاره به اينکه تيم ملي‬ ‫برخالف نتيجه بازي عملکرد خوبي نداشت‬ ‫خواستار نظر کي‌روش در اين رابطه شد و‬ ‫او نيز پاسخ داد‪ :‬نظر بنده با شما متفاوت‬ ‫است‪ .‬شما فردي هستيد با خواسته‌هاي زياد؛‬ ‫اگر در نظر بگيريد که اين بازيکنان براي‬ ‫نخستين بار در تيم ملي بازي مي‌کنند متوجه‬ ‫مي‌شويد که عملکرد نه چندان خوب آنها به‬ ‫همين دليل است‪.‬‬ ‫کي‌روش اضافه کرد‪ :‬مسئله حائز اهميت اين‬ ‫است که امروز تيم خوبي مقابل ما بود و اگر‬ ‫خاطرتان باشد اين تيم همان تيمي است که‬ ‫با بازيکنان اصلي‌مان در خانه‌شان به تساوي‬ ‫رسيديم‪ .‬بازيکنان ما تجربه نداشتند و کمي‬ ‫عصبي بودند که اين مسئله هم طبيعي است‪.‬‬

‫اين بازي در چارچوب مرحله انتخابي جام‬ ‫ملت‌هاي آسيا بود و سه امتياز داشت‪ .‬ما با‬ ‫اين سه امتياز توانستيم در مجموع با ‪16‬‬ ‫امتياز اين مسابقات را تمام کنيم ضمن اينکه‬ ‫بازي رسمي انجام داديم که قطعا جزيي از‬ ‫رنکينگ فيفا هم خواهد بود‪.‬‬ ‫کي‌روش تصريح کرد‪ :‬بازي با کويت فرصت‬ ‫بسيار خوبي براي بعضي از بازيکنان بود که‬ ‫تجربه بين‌المللي کمتري دارند‪.‬‬

‫وي تاکيد کرد‪ :‬اينکه با رفتن مربي از تيم‬ ‫ملي چگونه بايد برخورد شود برعهده من‬ ‫نيست و برعهده فدراسيون است و خواهشم‬ ‫اين است که پيگيري کند‪ .‬در کادر من‬ ‫خانلري‪ ،‬آقاجانيان و نمازي بودند که همه‬ ‫آنها ايراني بودند‪ .‬مطلبي که بايد بگويم اين‬ ‫است که خودم دستيارانم را انتخاب مي‌کنم‪.‬‬ ‫کي روش در پاسخ به سوالي مبني براينکه‬ ‫آيا شما را روي نيمکت تيم ملي در جام‬ ‫ملت‌هاي آسيا مي‌بينيم يا نه گفت‪ :‬نمي‌توانم‬ ‫به اين سوال پاسخ دهم‬

‫کريمي‪ :‬گلم را به پدر و مادرم‬ ‫تقديم مي‌کنم‬ ‫بازيکن تيم ملي فوتبال کشورمان گفت‪ :‬من‬ ‫گلي که به ثمر رساندم را به پدر و مادرم‬ ‫تقديم مي‌کنم‪.‬‬ ‫يعقوب کريمي پس از پيروزي ‪ 3‬بر ‪ 2‬ايران‬ ‫برابر کويت اظهار داشت‪ :‬خدا را شکر ‪3‬‬ ‫امتياز اين بازي را کسب کرديم ‪ 11‬نفري‬ ‫که در ترکيب ابتدايي به ميدان رفتيم دو سه‬ ‫روز بيشتر با يکديگر تمرين نکرديم و زياد‬ ‫هماهنگ نبوديم باز هم خدا را شکر که‬ ‫توانستيم ‪ 3‬امتياز را از آن خود کنيم‪.‬‬ ‫به نقل از فارس‪ ،‬وي در مورد اينکه تيم‬ ‫کويت را چگونه ارزيابي کرده است‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫کويت از لحاظ فني خوب بود ما فکر‬ ‫مي‌کرديم آنها به دنبال وقت‌کشي باشند و‬ ‫اليحه‌هاي دفاعي متعددي داشته باشند اما‬ ‫اينگونه نبود و عملکرد خوبي داشتند‪.‬‬ ‫کريمي در خصوص درگيري‌ها در اواخر‬ ‫بازي به وجود آمد‪ ،‬گفت‪ :‬به هر حال اين‬ ‫مشکلي است که با عرب‌ها داريم به نظرم در‬ ‫مجموع بازي خوبي بود‪.‬‬ ‫وي درباره گلي که به ثمر رساند تأکيد‬ ‫کرد‪ :‬گلي که من زدم حاصل تالش تمامي‬ ‫بازيکنان بود و به خاطر دعاي خير پدر و‬ ‫مادرم بود که به آنها تقديم مي‌کنم‪.‬‬

‫سرمربي تيم ملي ايران يادآور شد‪ :‬در دو و‬ ‫نيم سالي که در ايران هستم به طور مثال در‬ ‫بازي مقابل قطر‪ ،‬کويت و يا امارات اگر‬ ‫يک بازيکن مصدوم مي‌شد کل کشور نگران‬ ‫مي‌شدند اما امروز با تيمي کامال متفاوت‬ ‫مقابل کويت بازي خوبي به نمايش گذاشتيم‬ ‫و پيروز شديم‪ .‬اين هم جزيي از برنامه ما‬ ‫براي توسعه بازيکنان تيم ملي است‪.‬‬ ‫وي در واکنش به اين سوال که آيا عدم‬ ‫حضور يک ليدر در ميانه ميدان احساس‬ ‫نمي‌شد‪ ،‬خاطرنشان کرد‪ :‬منظور شما از ليدر‬ ‫چه چيزي است که خبرنگار در جواب گفت‬ ‫يک بازيکن هماهنگ کننده مانند نکونام که‬ ‫ما در اين بازي نداشتيم‪.‬‬ ‫کي‌روش در جواب گفت‪ :‬چرا براي اين‬ ‫بازي بايد فرمانده مي‌داشتيم؟ روز چهارشنبه‬ ‫ادامه در صفحه ‪>>> 85‬‬


‫‪82‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬ ‫بود‪ .‬پيش‌بيني هم مي‌کنيم که در ادامه‬ ‫شرايط خوبي داشته باشيم‪.‬‬ ‫دبيرکل فدراسيون فوتبال يادآور شد‪ :‬حضور‬ ‫هواداران در ورزشگاه نشان داد که هنوز‬ ‫فوتبال در بين هواداران و جوانان طرفدار‬ ‫دارد‪ .‬از بازيکنان هم تشکر مي‌کنم که به‬ ‫خوبي تمام چيزهايي را که به آنها گوشزد‬ ‫شده بود در زمين پياده کردند‪.‬‬ ‫نبي در مورد اينکه ايران در دقايق پاياني‬ ‫گل دريافت کرد و پس از آن توانست به گل‬ ‫برسد‪ ،‬گفت‪ :‬فوتبال ‪ 90‬دقيقه است و يک‬ ‫ثانيه آن هم تأثيرگذار است‪.‬‬

‫برتري ايران برابر کويت در ديدار‬ ‫تشريفاتي‬ ‫تيم ملي فوتبال ايران در آخرين ديدار مرحله‬ ‫مقدماتي رقابت‌هاي جام ملت‌هاي آسيا با‬ ‫نتيجه ‪ 3‬بر ‪ 2‬برابر کويت به برتري رسيد‪.‬‬ ‫آخرين ديدار تيم‌هاي ملي فوتبال ايران و‬ ‫کويت در مرحله انتخابي جام ملت‌هاي‬ ‫آسياي استراليا از ساعت ‪ 17:30‬امروز‬ ‫(دوشنبه) در ورزشگاه انقالب کرج آغاز شد‬ ‫که اين ديدار در پايان با برتري ‪ 3‬بر ‪ 2‬ايران‬ ‫همراه بود‪.‬‬ ‫گل‌هاي ايران را در اين ديدار يعقوب کريمي‬ ‫در دقيقه ‪ ،2‬مدافع کويت در دقيقه ‪ 61‬و‬ ‫کريم انصاري‌فر در وقت‌هاي تلف شده به‬ ‫ثمر رساندند و دو گل کويت را نيز بنگر (گل‬ ‫به خودي) و رشيدي وارد دروازه احمدي‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫پيش از اين ديدار تيم‌هاي ايران و کويت‬ ‫صعود خود را به جام ملت‌هاي آسياي ‪2015‬‬ ‫قطعي کرده بودند و اين ديدار فرصتي براي‬ ‫هر دو تيم بود تا بازيکنان جوان و کم‌تجربه‬ ‫خود را به ميدان بفرستند‪.‬‬ ‫تيم ملي فوتبال ايران چهارشنبه اين هفته نيز‬ ‫در ديداري دوستانه در ورزشگاه آزادي به‬ ‫مصاف گينه مي‌رود‪.‬‬

‫نبي‪ :‬از مردم کرج تشکر مي‌کنم‬ ‫دبيرکل فدراسيون فوتبال گفت‪ :‬از تمام مردم‬ ‫کرج به خاطر حضور پرشورشان در ورزشگاه‬ ‫تشکر مي‌کنم‪.‬‬ ‫مهدي محمدنبي پس از پيروزي ‪ 3‬بر ‪ 2‬تيم‬

‫پيروزي ‪ 3‬بر ‪ 2‬تيم ملي فوتبال ايران مقابل‬ ‫کويت گفت‪ :‬بازي خوبي بود‪ ،‬توانستيم با‬ ‫عملکرد خوبي که ارائه مي‌کنيم به پيروزي‬ ‫برسيم‪ .‬کويت عملکرد خوبي داشت و بسيار‬ ‫خوب پاسکاري مي‌کرد‪ .‬آنها اسير ايران‬ ‫شدند‪ .‬در نيمه دوم پس از آنکه نبض بازي‬ ‫را گرفتيم توانستيم پيروز شويم‪.‬‬ ‫به گزارش فارس‪ ،‬وي در مورد عملکرد‬ ‫خودش عنوان کرد‪ :‬پس از يک سال و نيم‬ ‫دوري به تيم ملي بازگشتم و فکر مي‌کنم‬ ‫عملکرد خوبي پس از اين مدت دوري ارائه‬ ‫دادم‪.‬‬ ‫مهاجم تيم ملي فوتبال ايران در مورد‬ ‫وضعيت ورزشگاه انقالب کرج خاطرنشان‬ ‫کرد‪ :‬يک بازي ديگر با يک تيم آفريقايي‬ ‫در اينجا انجام داده بودم و شرايط زمين‬ ‫بسيار خوب بود‪ .‬ورزشگاه هم مملو از‬ ‫حضور هواداران بود که تأثير خوبي روي‬ ‫هواداران داشت‪.‬‬ ‫نوروزي در مورد شناختش از گينه يادآور‬ ‫شد‪ :‬از اين تيم شناخت زيادي ندارم اما فکر‬ ‫مي‌کنم قدرت زيادي داشته باشد‪ .‬اميدوارم‬ ‫در اين مسابقه نيز ايران برنده شود‪.‬‬ ‫وي در مورد اينکه آيا در اين ديدار به ميدان‬ ‫مي‌رود‪ ،‬عنوان کرد‪ :‬احتمال کمي دارد و اين‬ ‫مسئله به تصميم کارلوس کي‌روش بستگي‬ ‫دارد‪.‬‬

‫ملي فوتبال ايران مقابل کويت در چارچوب‬ ‫مسابقات مقدماتي جام ملت‌هاي آسيا اظهار‬ ‫داشت‪ :‬خوشحالم که در اين بازي توانستيم‬ ‫نتيجه بگيريم‪ ،‬بازيکنانمان با چند روز‬ ‫تمرين کردن در اين مسابقه حاضر شدند‪.‬‬ ‫در ابتداي بازي کمي مشکل داشتيم که رفته‬ ‫رفته با گذشت زمان بازي هماهنگ‌تر شديم‪.‬‬ ‫به نقل از فارس‪ ،‬وي با اشاره به حضور‬ ‫مردم در ورزشگاه تصريح کرد‪ :‬بايد از مردم‬ ‫کرج تشکر کنم که به خوبي در ورزشگاه‬ ‫حاضر شدند‪ .‬حضور اين هواداران مي‌تواند‬ ‫تأثير خوبي روي تيم ملي ما داشته باشد‪.‬‬ ‫ما توانستيم به عنوان تيم اول راهي جام‬ ‫ملت‌هاي آسيا شويم و اين پيروزي خوبي‬

‫نوروزي‪ :‬کويت‬ ‫اسير فوتبال ايران‬ ‫شد‬ ‫مهاجم تيم ملي فوتبال‬ ‫ايران گفت‪ :‬کويت‬ ‫امروز اسير فوتبال‬ ‫ايران شد و توانستيم به‬ ‫پيروزي برسيم‬ ‫رضا نوروزي پس از‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

81


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

80


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

79


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

78


‫‪77‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫زن ‪ ..‬مرد ‪ ...‬درك‬ ‫نياز‬

‫زنها همواره بطور غريضي فكر مي كنند‬ ‫كه براي حمايت شدن نبايد درخواستي‬ ‫بكنند چون آنها بطور ذاتي نسبت به‬ ‫كسي كه دوستش دارند بي وقفه محبت‬ ‫مي كنند‪.‬هرچقدر كسي را بيشتر دوست‬ ‫داسته باشند بيشتر خود را برايش هالك‬ ‫مي كنند‪.‬آنها ابراز عشق را يك امر‬ ‫خواستني نمي دانند چون ذات ًا خودشان‬ ‫روزانه كيلو كيلوي آن را در طبق‬ ‫اخالص گذاشته و تقديم به شوهران نمك‬ ‫نشناسشان ميكنند!!!‬ ‫_____________________________‬

‫با اين ديد هر زني فكر مي كند كه شوهرش نيز اگر او‬ ‫را دوست دارد بايد بدون درخواست وي عشق خود را‬ ‫ارزاني كند‪..‬بعضي از زنها حتي گاهي خود را لوس مي‬ ‫كنند و تظاهر به عدم نياز به عشق مي كنند در حاليكه‬ ‫دلشان مثل سير و سركه ميجوشد و ميخواهند بدانند شوهر عاشقشان خود را به چند تكه‬ ‫تقسيم ميكند!!‬ ‫در اين مواقع مردها خيلي مسخره عمل ميكنند…يعني در واقع هيچ عملي نميكنند!!!چون‬ ‫ذات ًا تا از مردي تقاضايي نشود عمر ًا از جايش تكون نمي خورد…از طرفي خانمها بدليل‬ ‫عالقه وافر و حس فداكاري شروع به سرويس دهي بي وقفه ميكنند تا شايد مرتيكه لندهوور‬

‫‪،‬يكم به خودش بياد…اما افسوس كه در اون لحظات‬ ‫مردان به اين فكر ميكنند كه‪ :‬عجب شوهران توپي هستند‬ ‫چون همسرانشان اين همه برايشان چقلتپ ميكنند ‪ .‬اگر‬ ‫چيزي هم بخواهند خوب درخواست مي كنند پس البد‬ ‫احتياجي ندارند كه چيزي نمي گويند…‪..‬‬ ‫در حاليكه آقايان عزيز …زنها با شما فرق دارند…آنها‬ ‫از شما نيازهاي روحي را تقاضا نمي كنند…شما خودتان‬ ‫بايد حدس بزنيد‪.‬اين كار براي آنها خيلي مهم است كه شما‬ ‫بدون تقاضاي آنها نيازهايشان را بشناسيد و اجابت كنيد…‬ ‫زنها بدون تقاضا به پاي شما مي سوزند و دقيق ًا همين‬ ‫انتظار را ‪ ،‬از شما دارند‪.‬در ضمن لطف ًا تو كلتون بكنيد كه‬ ‫اگر در مقابل تقاضاي روحي وي كاري انجام دهيد ‪ ،‬شاخ‬ ‫فيل را نشكونده ايد و نيشتان را تا بناگوشتان باز نكنيد‪،‬‬ ‫اص ً‬ ‫ال هم احساس واي چقدر كارم درسته بهتون دست‬ ‫نده!!!‬ ‫چون آنها زماني پاسخ شما را محبت ميدانند كه بدون‬ ‫تقاضاي آنها باشد…خودتون حدس زده باشيد…‬ ‫حاال هم نترسيد…هول هم نكنيد…كار سختي نيست…‬ ‫موشك كه نمي خواين هوا كنين…‪.‬كافيست تيك هاي‬ ‫روحي همسرتان را شناسايي كنيد…ولي خدا وكيلي اين يه‬ ‫كارو درست انجام بدين…‪.‬‬ ‫آخه االغ…زنم از فالن ادكلن خوشش مياد براش بخرم يا‬ ‫اين مدل لباشو دوست داره اسمش شناساييه؟؟؟…خاك تو‬ ‫سرت كنن…‬ ‫شناسايي يعني اينكه در لحظه بدوني به چي احتياج داره…‬ ‫به سكوت و تنهايي يا اينكه كنارش بشيني…چه زماني‬ ‫براش حرف بزني كي بشنوي…كي ميخواد از دهنت كلمه تشكر رو بشنوه…كي مي خواد‬ ‫بغلش كني ببوسيش…كي دوست داره خودشو برات لوس كنه…شناسايي تيك هاي روحي‬ ‫…‪ .‬مسخره‪..‬اينكه از فالن رنگ بدش مياد و اين مدل كفشو دوست نداره شناسايي عاداته‬ ‫نه روحيات…اين كارو عمه منم بلده…‪ .‬آقايون‪ … :‬در خواستهاي روحي همسرتون رو‬ ‫حدس زده و بدون تقاضاي وي پاسخ دهيد‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

76


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

75


‫‪74‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫الغر نمی‌شوید با‬ ‫شام نخوردن!‬

‫گذاشتن آن دوباره اضافه وزن پیدا می‌کنند‪.‬‬ ‫بنابراین یک برنامه کاهش وزن موفق‬ ‫تنها باید پس از تعریف دقیق و مناسب از‬ ‫سالمت و درک درست از وزن مناسب برای‬ ‫هر فردتنظیم شود زیرا در غیر این‌ صورت‬ ‫نتیجه‌ای ندارد‪.‬‬

‫خواب زیاد باعث چاقی نمی‌شود‪.‬‬ ‫در واقع دلیل اصلی بی‌تحرکی‬ ‫و نداشتن فعالیت بدنی و تنظیم‬ ‫نبودن سوخت‌وساز بدن با میزان‬ ‫کالری دریافتی است‪ .‬همان‌طور‬ ‫که هر فردی باید رژیم غذایی‬ ‫سالمی داشته باشد‪ ،‬باید به خواب‬ ‫خود نیز توجه کند زیرا خواب‬ ‫بیشتر باعث احساس سیری بیشتر و‬ ‫عدم تمایل به غذا خوردن زیاد و‬ ‫کاهش وزن می‌شود‬

‫اشتباه رایج‪ :‬اگر به جای نان معمولی از نان‬ ‫تست استفاده کنیم‪ ،‬دیگر چاق نمی‌شویم‪.‬‬ ‫حقیقت‪ :‬با وجود اینکه نان‌های سبوسدار‬ ‫که نان تست هم جزو این گروه است‪ ،‬ارزش‬ ‫غذایی بیشتری دارند اما گاهی تصور می‌شود‬ ‫در گروه نان‌های رژیمی قرار دارند اما کم‬ ‫و بیش به اندازه سایر نان‌ها کالری دارند‪.‬‬ ‫بنابراین اگر به مقدار زیاد مصرف شوند‪،‬‬ ‫می‌توانند باعث چاقی شوند‪ .‬هر برش نان‬ ‫تست حاوی ‪ 65‬کیلو کالری است و هنگام‬ ‫برشته شدن این میزان به ‪ 64/9‬کیلو کالری‬ ‫کاهش پیدا می‌کند‪ .‬بنابراین برشته شدن‬ ‫تفاوت چندانی در میزان کالری نان‌های تست‬ ‫ایجاد نمی‌کند‪.‬‬ ‫اشتباه رایج‪ :‬گریپ‌فروت و کرفس باعث‬ ‫چربی‌سوزی سریع می‌شوند؛ بنابراین به الغری‬ ‫فوری کمک می‌کنند‪.‬‬

‫شما هم جزو کسانی هستید که می‌خواهند با‬ ‫روش‌هایی مانند شام نخوردن یا ورزش کردن‬ ‫بیش از حد و سنگین الغر شوند؟ از اینکه‬ ‫نتیجه نمی‌گیرید تعجب می‌کنید؟ تعجبی‬ ‫ندارد چون راه را کامال اشتباه می‌روید‪ .‬با‬ ‫‪ 6‬اشتباه رایج برای الغری بیشتر آشنا شوید‪.‬‬

‫حقیقت‪ :‬چاقی به یکی از دغدغه‌های انسان‬ ‫امروزی تبدیل شده؛ بنابراین طبیعی است که‬ ‫این افراد دست به هر کاری بزنند تا بتوانند‬ ‫چند کیلوگرم از وزنشان را کم کنند‪ .‬در این‬ ‫میان هم هر روز افرادی پیدا می‌شوند که ادعا‬ ‫می‌کنند راز الغری را کشف کرده‌اند و انواع‬ ‫و اقسام فرمول‌ها و رژیم‌ها را معرفی می‌کنند‪.‬‬

‫اشتباه رایج‪ :‬ورزش سنگین و زیاد باعث‬ ‫می‌شود چربی‌های بیشتری بسوزانیم؛ بنابراین‬ ‫زودتر و بهتر هم الغر می‌شویم‪.‬‬ ‫حقیقت‪ :‬شاید حسابی تعجب کرده‌اید که‬ ‫این روش چرا نادرست است مگر در تمام‬ ‫مقاله‌های مربوط به سالمت و تناسب اندام از‬ ‫ورزش کردن به عنوان روشی مطمئن و مفید‬ ‫برای الغری و حفظ تناسب اندام نام برده‬ ‫نمی‌شود؟ کامال درست است اما همانطور که‬ ‫از قدیم گفته‌اند افراط و تفریط در هیچ کاری‬ ‫درست نیست‪ .‬رژیم غذایی و ورزش هیچ‬ ‫یک به تنهایی نمی‌توانند کمکی به الغری و‬ ‫حفظ تناسب اندام کنند‪ .‬فردی که می‌خواهد‬ ‫الغر شود باید ورزش را در کنار رژیم غذایی‬ ‫مناسب انجام دهد‪.‬‬ ‫این فرمول نیز برای هر فرد متفاوت است و‬ ‫نمی‌توان یک دستورالعمل کلی برای همه افراد‬ ‫صادر کرد‪ .‬پیروی از یک برنامه ورزشی‪-‬‬ ‫غذایی مناسب که توسط متخصصان تغذیه و‬ ‫طب ورزشی یا مربیان باتجربه پیشنهاد می‌شود‬ ‫بهترین راه برای رسیدن به این هدف است زیرا‬ ‫در غیر این صورت‪ ،‬انجام تمرین‌های ورزشی‬ ‫بیش از حد‪ ،‬سنگین و بدون برنامه عالوه بر‬ ‫باال بردن احتمال آسیب‌های فیزیکی‪ ،‬حتی‬ ‫ممکن است باعث چاق‌تر شدن فرد نیز شود‪.‬‬ ‫چرا این اتفاق رخ می‌دهد؟ طبق آخرین‬ ‫پژوهش‌ها‪ ،‬ورزش بیش از حد و سنگین‬ ‫می‌تواند باعث افزایش ترشح آنزیم کورتیزول‬ ‫در بدن شود که میل به غذا خوردن را افزایش‬ ‫می‌دهد‪.‬‬

‫متخصصان تغذیه معتقدند هیچ ماده غذایی‬ ‫وجود ندارد که باعث سوزاندن بیشتر‬ ‫چربی‌های بدن شود و کرفس و گریپ فروت‬ ‫هم مستثنی نیستند‪ .‬البته مواد غذایی حاوی‬ ‫کافئین ممکن است در کوتاه‌مدت باعث‬ ‫افزایش سوخت‌وساز بدن شوند اما به تنهایی‬ ‫به کاهش وزن منجر نمی‌شوند‪ .‬متخصصان‬ ‫توصیه می‌کنند بهترین راه الغری کاهش‬ ‫میزان کالری دریافتی در کنار برنامه ورزشی‬ ‫منظم است‪.‬‬ ‫اشتباه رایج‪ :‬افرادی که بیشتر می‌خوابند‪،‬‬ ‫بیشتر هم چاق می‌شوند‪.‬‬ ‫حقیقت‪ :‬خواب زیاد باعث چاقی نمی‌شود‪.‬‬ ‫در واقع دلیل اصلی بی‌تحرکی و نداشتن‬ ‫فعالیت بدنی و تنظیم نبودن سوخت‌وساز‬ ‫بدن با میزان کالری دریافتی است‪ .‬همان‌طور‬ ‫که هر فردی باید رژیم غذایی سالمی داشته‬ ‫باشد‪ ،‬باید به خواب خود نیز توجه کند زیرا‬ ‫خواب بیشتر باعث احساس سیری بیشتر و‬ ‫عدم تمایل به غذا خوردن زیاد و کاهش وزن‬ ‫می‌شود‪ .‬کمبود خواب تعادل هورمونی ما را‬ ‫برهم زده و باعث کاهش ترشح لپتین (عامل‬ ‫احساس سیری) و افزایش ترشح گرلین‬ ‫(عامل احساس گرسنگی) می‌شود‪ .‬در نتیجه‬ ‫احساس گرسنگی در فرد بیشتر شده و تمایل‬ ‫به غذا خوردن پیدا می‌کند‪.‬‬

‫اشتباه رایج‪ :‬فقط افراد پرخور چاق هستند‪.‬‬ ‫حقیقت‪ :‬پژوهش‌ها نشان داده‌اند که تنها یک‬ ‫سوم مبتالیان به چاقی در اثر پرخوری به این‬ ‫مشکل دچار شده‌اند‪ .‬چاقی به عوامل بسیاری‬ ‫بستگی دارد که پرخوری تنها یکی از آنهاست‬ ‫و طبق نظر کارشناسان مهم‌ترین آنها نیست!‬ ‫زیرا تنها تعداد کمی از افراد آن‌قدر بی‌حساب‬ ‫و کتاب غذا می‌خورند که چاق می‌شوند‪.‬‬ ‫بی‌تحرکی و ورزش نکردن عامل مهم‌تری در‬ ‫چاقی هستند‪ ،‬همچنین نباید از نقش ژنتیک‪،‬‬ ‫نحوه عملکرد غدد درون‌ریز‪ ،‬سبک زندگی‪،‬‬ ‫داروهای مصرفی و سوخت و ساز بدن غافل‬ ‫شد‪ .‬پژوهش‌های دیگر نشان داده‌اند ‪95‬‬ ‫درصد افرادی که رژیم می‌گیرند پس از کنار‬

‫اشتباه رایج‪ :‬خوردن شام دلیل اصلی چاقی‬ ‫است؛ بنابراین حذف آن باعث الغری‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫حقیقت‪ :‬اگرچه پژوهش‌های بسیاری این‬ ‫فرضیه را ثابت کرده‌اند اما نباید یک نکته‬ ‫ظریف را فراموش کرد؛ با وجود اینکه خوردن‬ ‫غذای زیاد در شب و چاقی به هم مرتبطند‬ ‫اما این دلیل نمی‌شود که یک رابطه علت و‬ ‫معلولی بینشان برقرار باشد‪ .‬ما زمانی چاق‬ ‫می‌شویم که بیشتر از حد نیاز کالری دریافت‬ ‫کنیم و کمتر از حد معمول آنها را بسوزانیم؛‬ ‫بنابراین میزان دریافت و سوزاندن کالری‬ ‫عامل اصلی چاقی است نه زمان آن‪ .‬بنابراین‬ ‫متخصصان تغذیه توصیه می‌کنند به جای‬ ‫نگرانی درباره شب و روز به فکر میزان کالری‬ ‫دریافتی‌تان باشید‪.‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

73


‫‪72‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫فریب عشق در نگاه‬ ‫اول را نخورید‬

‫آیا ممکن است کسی رامالقات‬ ‫کنیدودرهمان لحظه احساس‬ ‫کنید که او همسر ایده‌آل شماست‬ ‫و اشتباه هم نکرده باشید؟ واقعیت‬ ‫این است که زوج‌هایی وجود‬ ‫دارند که ‪‌30‬سال با هم زندگی‬ ‫کرده‌اند و می‌گویندکه در همان‬ ‫مالقات اول‪ ،‬می‌دانستند که همسر‬ ‫ایده‌آل خود را یافته‌اند‪.‬‬ ‫وقتی از بسیاری از افرادی که ازدواج‬ ‫کرده‌اند سؤال می‌شود چطور همسرشان‬ ‫را پیدا کرده‌اند می‌گویند که در یک نگاه‬ ‫شریک زندگی‌شان را یافته‌اند‪ ،‬شاید تعجب‬ ‫کنید ولی آنها هر دو بر این باورند که حسی‬ ‫ناگهانی آنها را به هم پیوند داده‪ .‬آیا ممکن‬ ‫است کسی را مالقات کنید و در همان لحظه‬ ‫احساس کنید که او همسر ایده‌آل شماست و‬ ‫اشتباه هم نکرده باشید؟ واقعیت این است‬ ‫که زوج‌هایی وجود دارند که ‪‌30‬سال با‬ ‫هم زندگی کرده‌اند و می‌گویند که در همان‬ ‫مالقات اول‪ ،‬می‌دانستند که همسر ایده‌آل‬ ‫خود را یافته‌اند‪ .‬آیا این همان «عشق در نگاه‬ ‫اول» نبوده است؟ ممکن است بشود چنین‬ ‫تلقی کرد که آنها جاذبه‌ای قوی و ارتباطی‬ ‫روحی را تجربه کرده‌اند که سپس آن را به‬ ‫رابطه‌ای قوی و موفق بدل ساخته‌اند‪ .‬محمود‬ ‫هندی‌پور‪‌،‬روانشناس و مشاور درباره عشق در‬ ‫نگاه اول توضیح می‌دهد‪.‬‬ ‫عشق چیست؟‬ ‫تعاریف بسیار زیادی در دیدگاه‌ها و مکاتب‬ ‫مختلف نسبت به عشق وجود دارد‪ .‬اگر‬ ‫بخواهیم تعریفی کلی داشته باشیم بهتر است‬ ‫بگوییم‪« :‬عشق باور احساسی عمیق و لطیف‬ ‫است‪ ».‬عشق یک احساس ژرف و غیرقابل‬ ‫توصیف است که فرد آن را در یک رابطه‬ ‫دوطرفه تجربه و آن را با دیگری تقسیم‬ ‫می‌کند البته عشق نیرویی تمام نشدنی است‬ ‫که تنها در یک رابطه دونفره نمی‌گنجد از‬

‫این نیروی زیبا در هر جهتی می‌توان بهره برد‬ ‫مانند عشق به خدا عشق به هستی‪ ،‬عشق به‬ ‫خانواده‪ ،‬انسان‌ها‪ ،‬طبیعت و کائنات‪.‬‬

‫ابتدا به حدی از احساس دلنشینی‬ ‫نسبت به طرف مقابل‌مان نیاز‬ ‫داریم اما در گام‌های بعدی‬ ‫بهتر است اجازه ورود و دخالت‬ ‫به بخش منطقی‪ -‬شناختی‬ ‫وجودمان را بدهیم تا مشاهده‬ ‫کنیم به چه میزان حس اولیه ما‬ ‫صحیح و برای ادامه به ما یاری‬ ‫خواهد رساند‪.‬‬

‫عشق در نگاه اول وجود ندارد‬ ‫با تعاریفی که انجام شد می‌توان نتیجه گرفت‬ ‫که عشق در یک نگاه شکل نمی‌گیرد ولی‬ ‫نگاه‌اول می‌تواند زمینه‌ای مهیا کند تا فرد‬ ‫عشق‌ورزی آغاز کند‪ .‬در واقع آنچه در نگاه‬ ‫اول روی می‌دهد احساس دلنشین بودن و‬ ‫حس خوشایندی است که ما گاهی در همان‬ ‫لحظات نخستین دیدار با کسی از جنس‬ ‫مخالف تجربه می‌کنیم در سال‌هایی که‬ ‫هیجان و احساس حرف اول را در وجودمان‬ ‫می‌زند و به تازگی آگاهی از نیاز به جنس‬ ‫مخالف و حضور او را به شکلی دیگر در‬ ‫کنار خود احساس می‌کنیم‪ ،‬آمادگی بیشتری‬ ‫برای این نگاه و ایجاد حسی که آن را عشق‬ ‫می‌نامیم‪ ،‬داریم‪ .‬نزدیک بودن امواج و انرژی‬ ‫افراد به یکدیگر نیز می‌تواند آنها را در نگاه‬ ‫اول نسبت به هم متمایل كند‪ .‬به این معنا که‬ ‫نزدیک بودن افکار و حاالت‪ ،‬نوع انرژی‬ ‫وجودی افراد و شباهت به هم در این موارد‬ ‫می‌تواند زمینه‌ای ایجاد کند که درهمان نگاه‬ ‫اول صدای قلب خود را به وضوح بشنوید!‬ ‫در گام نخست جذب چه می‌شوید؟‬ ‫البته مسائل انسانی مطلق نیستند‪ .‬بوده‌اند و‬ ‫هستند کسانی که در نگاه اول به شدت به دل‬ ‫یکدیگر می‌نشینند و خوشایند یکدیگرند و‬ ‫در ادامه نیز بر اساس میزان نزدیکی روانی‪-‬‬ ‫شخصیتی و میزان همسان بودن و البته وجود‬ ‫فاکتوری به نام رشد یافتگی در کنار یکدیگر‬ ‫می‌مانند و تجارب زیبایی برای یکدیگر رقم‬ ‫می‌زنند و جاودانه می‌شوند‪ .‬جالب است‬ ‫بدانید نتیجه تحقیقی در ‪ 33‬فرهنگ مختلف‬ ‫نشان از این بود که افراد ابتدا جذب ظاهر‬ ‫طرف مقابل می‌شوند یعنی در گام نخست‬ ‫این جاذبه ظاهری است که ما را فریفته خود‬ ‫مي‌كند به خصوص افرادی که آگاه هستند که‬ ‫چه فاکتورهای ظاهری برایشان حائز اهمیت‬ ‫است‪ .‬با دیدن فردی که به آن فاکتورها‬ ‫نزدیک است سریع احساس کشش و عالقه را‬ ‫در خود تجربه می‌کنند‪.‬‬ ‫چرا عشق به نفرت بدل شد؟‬ ‫فراموش نکنید که لزوما وجود چنین حالتی‬ ‫عشق معنا نمی‌شود‪ .‬نباید همه چیز را تمام‬ ‫شده ببینید‪ .‬بارها این جمله را شنیده‌ام که خانم‬

‫یا آقایی نقل می‌کند که من درهمان نگاه اول‬ ‫شیفته او شدم! و در ادامه نیز بارها شنیده‌ام که‬ ‫می‌گویند اما به مرور متوجه شدم اختالفات و‬ ‫تفاوت‌هایی وجود دارد که نمی‌توانیم باهم‬ ‫ادامه دهیم و از این جالب‌تر که احساس تنفر‬ ‫نیز سراغ بعضی‌ها می‌آید‪ .‬یعنی ابتدا شیفتگی‬ ‫بود و عاشقی و پس از مدتی که گاهی کوتاه‬ ‫نیز هست‪ ،‬تبدیل می‌شود به انزجار و دوری!‬ ‫اگر این حالت را تجربه کرده باشید به خوبی‬ ‫گفته‌های مرا درک خواهید کرد‪ .‬عشق در‬ ‫نگاه اول می‌تواند به تنفر در نگاه آخر تبدیل‬ ‫شود البته اگر بتوان نامش را عشق گذاشت‪.‬‬ ‫باید بشناسید‬ ‫بهتر است آگاه باشیم تا زمانی که ما درگیر‬ ‫شخصیت فردی نشویم و به شناختی نسبی‬ ‫از مولفه‌های شخصیتش نرسیم دامن زدن به‬ ‫بخش احساسی و تمرکز زیاد بر حس اولیه‬ ‫می‌تواند عاقبت نامطلوبی را از آن رابطه‬ ‫برای‌مان رقم بزند‪ .‬البته نمی‌خواهم منکر‬ ‫احساس خوشایند اولیه باشم‪ .‬در واقع ما در‬

‫این عشق نیست هیجان است‬ ‫عشق مفهومی کامال انتزاعی‬ ‫است و هر فرد تعبیر خاصی از‬ ‫عشق دارد‪ .‬اما از بعد روانشناسانه‬ ‫عشق نوعی دلبستگی است که‬ ‫می‌تواند در ادامه دلبستگی‌های‬ ‫دیگر به وجود بیاید‪ .‬در این‬ ‫حالت بار عاطفی موضوع زیاد‬ ‫است اما در هر صورت دلبستگی‬ ‫است و نه وابستگی‪ .‬برای مثال‬ ‫نوزاد از وابستگی به دلبستگی‬ ‫می‌رسد اما عشق نوعی دلبستگی‬ ‫است که می‌تواند مثال در ادامه‬ ‫وابستگی مادر و نوزاد ایجاد شود‬ ‫ولی بار هیجانی زیادی دارد‪ .‬اگر‬ ‫فردی اوایل زندگی‌ دلبستگی‬ ‫خوب و ایمنی ایجاد کند در‬ ‫آینده می‌تواند عشق بورزد‪ .‬برخی‬ ‫افراد ممکن است آدم‌های خوبی‬ ‫در اطراف‌شان داشته باشند ولی نتوانند با‬ ‫دیگران ارتباط مناسبی داشته باشند‪.‬‬ ‫معموال در یک نگاه واکنش هیجانی خیلی‬ ‫باالست‪.‬زمانی که واکنش هیجانی ارتباط‬ ‫ایجاد کند دلبستگی ایجاد می‌شود‪ .‬اما‬ ‫به طور کلی در یک نگاه دلبستگی ایجاد‬ ‫نمی‌شود اما در یک نگاه ممکن است یک‬ ‫واکنش هیجانی شدیدی ایجاد شود که فرد‬ ‫فکر کند که از طرف مقابل خوشش می‌آید‬ ‫بدون آنکه دلیل منطقی وجود داشته باشد‪.‬‬ ‫اگر این هیجان در جای خودش باشد باید‬ ‫به آن توجه شود ولی لزوما به معنای ایجاد‬ ‫دلبستگی نیست و نیاز به یک ارتباط طوالنی‬ ‫مدت دارد‪ .‬توجه به این نکته الزامی است که‬ ‫هر فردی می‌تواند عاشق شود بدون آنکه دچار‬ ‫واکنش هیجانی باشد‪ .‬به طور کلی افرادی که‬ ‫به شکل معمول هیجانی هستند ممکن است‬ ‫در این مورد هم خیلی زود هیجانی شوند و‬ ‫واکنش سریع نشان دهند‪.‬‬


‫‪71‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫النگوهای طال نظافتچی ساختمان را وسوسه‬ ‫کرد‬ ‫یک نظافتچی ساختمان که با دیدن النگوهای‬ ‫یکی از ساکنین وسوسه شده بود‪ ،‬برای به‬ ‫دست آوردن آن‌ها زن همسایه را با ضربات‬ ‫چاقو به قتل رساند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرنگار حوادث خبرگزاری‬ ‫فارس‪ 5 ،‬خردادماه سال جاری ساعت ‪،21‬‬ ‫از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی ‪ 110‬وقوع‬ ‫یک فقره قتل در خیابان آذربایجان ‪ -‬خیابان‬ ‫گلشن به کالنتری ‪ 129‬جامی اعالم شد‪.‬‬ ‫با حضور عوامل کالنتری و اکیپ بررسی‬ ‫صحنه قتل اداره دهم مشخص شد خانمی‬ ‫‪50‬ساله در محل سکونت خود واقع در طبقه‬ ‫اول یک مجتمع مسکونی بر اثر اصابت‬ ‫ضربات چاقو توسط قاتل یا قاتلین به قتل‬ ‫رسیده است‪.‬‬ ‫دختر مقتوله در اظهارات خود به کارآگاهان‬ ‫گفت‪ :‬در ساعت ‪ 19:00‬زمانی که از محل‬ ‫کار خود به منزل بازگشتم قصد ورود به داخل‬ ‫خانه را داشتم که به علت قرار داشتن کلید‬ ‫در پشت در متوجه شدم امکان باز کردن در‬ ‫وجود ندارد‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬به تصور اینکه مادرم در داخل خانه‬ ‫است زنگ خانه را زدم اما از او هیچ خبری‬ ‫نشد و این در حالی بود که صدای تلویزیون‬ ‫نیز از داخل به وضوح شنیده می‌شد و با دیدن‬ ‫کفش‌های مادرم در کنار در ورودی اطمینان‬ ‫پیدا کردم که او در داخل خانه حضور دارد‪.‬‬ ‫دختر مقتوله در ادامه گفت‪ :‬با گذشت حدود ًا‬ ‫‪ 15‬دقیقه‪ ،‬به کمک همسایه طبقه باال اقدام‬ ‫به شکستن در خانه کردم و پس از ورود به‬ ‫داخل خانه با جسد مادرم روبرو شدم که خون‬ ‫زیادی از وی بر روی زمین و لباس‌هایش‬ ‫ریخته بود‪.‬‬ ‫با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل‬ ‫عمـد» و به دستور شعبه دوم بازپرسی‬ ‫دادسرای ناحیه ‪27‬تهران‪ ،‬پرونده جهت‬ ‫رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی‬ ‫تهران بزرگ قرار گرفت‪.‬‬ ‫با آغاز رسیدگی به پرونده‪ ،‬کارآگاهان اداره‬ ‫دهم از طریق اهالی ساختمان اطالع پیدا‬ ‫کردند که آن روز نظافتچی ساختمان برای‬ ‫نظافت راه پله‌های ساختمان به محل جنایت‬ ‫مراجعه و حتی وسایل نظافت را نیز از مدیر‬ ‫ساختمان دریافت کرده‪ ،‬اما با این وجود از او‬ ‫هیچ خبری در داخل ساختمان نبود‪.‬‬ ‫کارآگاهان که به غیبت جوان نظافتچی‬ ‫مشکوک شده بودند اطالع پیدا کردند که‬ ‫نظافتچی ساختمان‪ ،‬جوانی حدود ًا ‪ 30‬ساله‬ ‫و تبعه کشور افغانستان است که هفته‌ای یک‬ ‫بار برای نظافت به ساختمان مراجعه و هر بار‬ ‫نیز پس از انجام نظافت‪ ،‬حقوق خود را به‬ ‫صورت روزمزد و به صورت کامل دریافت‬ ‫می‌کند اما با این وجود اهالی ساختمان هیچ‬ ‫اطالع دقیقی از محل سکونت وی در اختیار‬ ‫ندارند‪.‬‬

‫تحقیقات در خصوص ناپدید شدن جوان‬ ‫نظافتچی به نام «درویش» در شرایطی در‬ ‫دستور کار کارآگاهان قرار گرفته بود که‬ ‫بررسی صحنه جنایت نیز حکایت از آن داشت‬ ‫که قاتل یا قاتلین بدون هیچگونه تخریب در‬ ‫اصلی وارد ساختمان شده و مقتوله نیز در‬ ‫خانه‌اش را برای آن‌ها باز کرده که همگی این‬ ‫دالیل و شواهد حکایت از آن داشت که قتل‬ ‫توسط فرد یا افرادی انجام شده که به راحتی‬ ‫به داخل ساختمان تردد داشته‌اند‪.‬‬ ‫در شرایطی که عوامل تشخیص هویت‪ ،‬تیم‬ ‫پزشکی قانونی و کارآگاهان اداره دهم در‬ ‫حال انجام اقدامات اولیه در محل جنایت‬ ‫بودند‪ ،‬شناسایی انگیزه احتمالی جنایت در‬ ‫دستور کار کارآگاهان قرار گرفت‪.‬‬ ‫با توجه به ناپدید شدن جوان نظافتچی و‬ ‫احتمال ارتکاب سرقت‪ ،‬از دختر مقتوله‬ ‫خواسته شد تا با وارسی داخل خانه به‬ ‫کارآگاهان اعالم کند که آیا وسایلی از قبیل‬ ‫پول‪ ،‬طال و جواهرات و دیگر اموال با ارزش‬ ‫از داخل خانه به سرقت رفته یا نه که دختر‬

‫مقتوله به کارآگاهان اعالم کرد‪ :‬النگوهای‬ ‫مادرم دستش نیست‪.‬‬ ‫دختر مقتوله به کاراگاهان گفت‪ :‬در طول چند‬ ‫سال مادرم اقدام به خرید تعدادی النگو کرده‬ ‫بود و فکر می کنم که تعداد آنها در حدود ‪20‬‬ ‫حلقه می‌شد و همیشه به شوخی می‌گفت «این‬ ‫النگوها را پس از مرگم به یادگار نزد خودت‬ ‫نگهدار تا اگر روزی به پول نیاز پیدا کردی‬ ‫بتوانی با فروش آنها مشکل خود را برطرف‬ ‫سازی»‪.‬‬ ‫در ادامه رسیدگی به پرونده‪ ،‬کارآگاهان‬ ‫اداره دهم با انجام اقدامات پلیسی موفق‬ ‫به شناسایی هویت دقیق درویش ‪ .‬ر (‬ ‫‪ 31‬ساله ) و ساکن در منطقه هشت متری‬ ‫جوادیه راه آهن شدند‪.‬‬ ‫با شناسایی محل سکونت «درویش» در‬ ‫منطقه جوادیه راه آهن‪ ،‬کاراگاهان به این‬ ‫آدرس مراجعه و اطالع پیدا کردند که‬ ‫درویش هم زمان با وقوع جنایت از تهران‬ ‫خارج شده است‪.‬‬ ‫با اطالع از خروج غیرقانونی درویش از‬ ‫کشور‪ ،‬هماهنگی‌های الزم از طریق پلیس‬ ‫بین الملل انجام شد تا نهایت ًا کارآگاهان‬ ‫اداره دهم اطالع پیدا کردند که «درویش»‬ ‫به تازگی ( در اواخر بهمن ماه ) به ایران‬ ‫مراجعت کرده و در حال حاضر نیز در‬ ‫تهران ‪ -‬منطقه خالزیر به عنوان کارگر ساده‬ ‫ساختمانی مشغول به کار شده است‪.‬‬


‫‪70‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫پلیس بازی ‪۳‬دزد حرفه‌ای هنگام‬ ‫سرقت طالیی از خانه‌ها‬ ‫‪۲‬برادر با همدستی پسرعمه‌شان باندی‬ ‫تشکیل دادند که هدف آن سرقت از‬ ‫خانه‌های مردم بود‪.‬‬ ‫آنها خودشان را مأمور جا می‌زدند اما به‬ ‫محض ورود به خانه طعمه‌هایشان‪ ،‬آنها را‬ ‫تهدید می‌کردند و دست به سرقت اموالشان‬ ‫می‌زدند‪.‬سرکرده این باند مردی است که‬ ‫مدتی قبل از زندان ارومیه آزاد شده بود اما‬ ‫تنها چند روز بعد از آزادی فعالیت مجرمانه‬ ‫خود را از سر گرفت تا اینکه ساعت ‪14‬‬ ‫آخرین روز دی‌ماه همراه همدستانش به دام‬ ‫افتاد‪.‬آن روز مأموران کالنتری ‪176‬حسن‌آباد‬ ‫در حال گشت‌زنی در شهرک شهید بهشتی‬ ‫بودند که متوجه ‪3‬مرد مرموز شدند‪ .‬آنها در‬ ‫انتهای یک جاده خاکی در حال تعویض‬ ‫پالک خودروی پژو پارس نقره‌ای‌رنگ‬

‫زن جوان از دزدان می‌داد شباهت زیادی به‬ ‫مشخصات مردان مرموز داشت‪.‬زن جوان‬ ‫بعد از مواجه حضوری با متهمان دستگیر‬ ‫شده آنها را شناخت و درحالی‌که وحشت‬ ‫کرده بود‪ ،‬گفت که این سه مرد‪ ،‬همان‌هایی‬ ‫هستند که به خانه‌اش دستبرد زده‌اند‪.‬‬ ‫زن جوان در توضیح ماجرای سرقت گفت‪:‬‬ ‫صبح امروز زنگ خانه‌ام به صدا در آمد و‬ ‫پسرکوچکم در را باز کرد‪ .‬همزمان مردی‬ ‫با لباس شخصی وارد خانه شد‪ .‬او یک‬ ‫پوشه نارنجی در دست داشت و خود را‬ ‫مأمور معرفی کرد‪ .‬بعد هم مدعی شد که‬ ‫گزارش شده در خانه ما مواد‌مخدر هست‬ ‫و باید اینجا را بازرسی کند‪ .‬همان هنگام‬ ‫شخص دیگری هم وارد خانه شد و آنها بعد‬ ‫از جست‌وجو در خانه‌ام‪ ،‬گفتند که موادی‬ ‫پیدا نکردند‪ .‬بعد از رفتن آنها به جست‌وجو‬ ‫در خانه پرداختم و متوجه شدم که طال و‬ ‫جواهراتم به سرقت رفته است‪.‬‬ ‫اظهارات زن جوان کافی بود تا راز مردان‬

‫این مرد در بازجویی‌ها گفت‪ :‬پس از اینکه‬ ‫به مقابل خانه‌های موردنظرمان می‌رفتیم‪،‬‬ ‫زنگ می‌زدیم و اگر کسی نبود قفل در را‬ ‫تخریب کرده و به آنجا دستبرد می‌زدیم‪.‬‬ ‫اگر صاحبخانه در را باز می‌کرد خودمان را‬ ‫مأمور معرفی می‌کردیم و به بهانه بازرسی‬ ‫خانه دست به سرقت می‌زدیم‪.‬در ادامه‬ ‫تحقیقات مشخص شد که سارقان بیشتر‬ ‫سرقت‌ها را با تهدید سالح سرد انجام‬ ‫می‌دادند‪ .‬یکی از شاکیان بعد از حضور‬ ‫در اداره آگاهی به مأموران گفت‪ :‬وقتی‬ ‫متهمان وارد خانه‌ام شدند و فهمیدند که‬ ‫تنها هستم با تهدید چاقو و قمه مرا داخل‬ ‫یکی از اتاق‌ها زندانی کردند‪ .‬سپس دست به‬ ‫سرقت یک دستگاه ال‌ای دی‪‌2 ،‬تابلو فرش‬ ‫گرانقیمت و ‪5‬میلیون و ‪700‬هزار تومان‬ ‫پول نقد زدند‪ .‬سرهنگ محمد اشراقی‪،‬‬ ‫معاون مبارزه با سرقت‌های خاص پلیس‬ ‫آ گاهی تهران با اعالم این خبر گفت‪ :‬با‬ ‫توجه به گسترش جرایم اعضای این باند‪،‬‬ ‫قاضی مجوز چاپ عکس متهمان بدون‬ ‫پوشش چهره را صادر کرده است و شاکیان‬ ‫احتمالی می‌توانند برای شکایت به اداره‬ ‫هفدهم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند‪.‬‬

‫انجام اقدامات فنی پلیسی و تحقیق از شاکیه‬ ‫دریافتند که وی مدتی است از همسرش‬ ‫طالق گرفته و این فرضیه که ممکن است‬ ‫این کار از سوی شوهر این زن صورت‬ ‫گرفته باشد قوت گرفت‪.‬رئیس پلیس فتای‬ ‫تهران بزرگ گفت‪ :‬بالفاصله تحقیقات‬ ‫برای واکاوی زوایای پنهان این پرونده آغاز‬ ‫شد و کارآگاهان در اولین گام دریافتند که‬ ‫تصاویر منتشر شده از سوی (نادر) همسر‬ ‫سابق شاکی که اقدام به نوشتن داستان‌های‬ ‫مستهجن و قرار دادن آن در سایت‌های‬ ‫مبتذل و غیر اخالقی می کرده‪ ،‬منتشر شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫کاکوان با بیان اینکه با بررسی از آرشیو‬ ‫سایت‌های مذکور و مطابقت آن با بعضی‬ ‫مطالب احصاءشده مشخص شد که اظهارات‬ ‫شاکی صحت داشته‪ ،‬افزود‪ :‬با تنظیم گزارشی‬ ‫تحلیلی در دادسرا و کسب مجوز قضایی و‬ ‫با اجرای قرار صوری مرد کینه جو دستگیر‬ ‫و طی بازرسی از منزل وی یک دستگاه لپ‬ ‫تاپ‪ ،‬دو عدد هارد اکسترنال و فلش مموری‬

‫همسر سابق‪ ،‬سوژه داستان‌های‬ ‫مستهجن‬ ‫رئیس پلیس فتای تهران بزرگ از دستگیری‬ ‫مرد شیادی خبر داد که با سوء استفاده از‬ ‫عکس‌های شخصی همسر سابقش اقدام‬ ‫به انتشار داستان‌های مبتذل در سایت‌های‬ ‫مستهجن می‌کرد‪.‬‬

‫بودند که در جریان عملیات تعقیب و‬ ‫گریز دستگیر شدند‪ .‬ماموران در بازرسی‬ ‫از آنان‪ ،‬یک کارت شناسایی جعلی با آرم‬ ‫یکی از ارگان‌های نظامی و یک اسپری گاز‬ ‫اشک‌آور کشف کردند‪.‬‬ ‫یک ساعت بعد از انتقال متهمان به‬ ‫کالنتری‪ ،‬یکی از ساکنان منطقه حسن‌آباد‬ ‫که زن جوانی بود نزد مأموران رفت و گفت‬ ‫که ‪3‬سرنشین یک خودروی پرشیا با معرفی‬ ‫خودشان به‌عنوان مأمور وارد خانه وی شده‬ ‫و دست به سرقت زده‌اند‪ .‬مشخصاتی که‬

‫مرموز فاش شود‪ .‬بررسی‌ها نشان می‌داد که‬ ‫آنها با این شگرد دست به سرقت‌های سریالی‬ ‫از خانه‌ها می‌زدند‪ .‬برای همین هر سه‌نفر در‬ ‫اختیار پلیس آگاهی قرار گرفتند و معلوم‬ ‫شد که آنها ‪2‬برادر و یک پسرعمه هستند که‬ ‫از مجرمان طایفه فیوج به شمار می‌روند و‬ ‫تا‌کنون بارها به اتهام جرایم مختلف دستگیر‬ ‫و روانه زندان شده‌اند‪ .‬بررسی‌ها نشان می‌داد‬ ‫یکی از آنها به نام داریوش به‌تازگی از زندان‬ ‫ارومیه آزاد شده و این باند را راه انداخته‬ ‫بود‪.‬‬

‫سرهنگ محمد مهدی کاکوان در تشریح‬ ‫جزئیات این پرونده با بیان اینکه چندی‬ ‫پیش با شکایت زن جوانی به نام «ساناز»‬ ‫پرونده‌ای تحت عنوان «هتک حیثیت»‬ ‫پیش روی کارآگاهان گشوده شد‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫این زن با حضور در پلیس فتا در حالی که‬ ‫شکایتنامه ای از مقام قضایی داشت عنوان‬ ‫کرد که عکس‌های شخصی‌اش در یکی‬ ‫از صفحات شبکه‌های اجتماعی به عنوان‬ ‫کاراکتر داستان‌های مستهجن از سوی فرد‬ ‫یا افرادی منتشر شده در حالی که این فرد در‬ ‫این مورد اطالعی نداشته است‪.‬‬ ‫به دنبال شکایت این زن جوان مستندسازی‬ ‫از صفحات مذکور انجام شد‪ .‬ماموران با‬

‫حاوی فیلم و تصاویر مستهجن کشف و‬ ‫جمع آوری شد‪.‬‬ ‫وی با بیان اینکه سرانجام با مهندسی‬ ‫معکوس و واکاوی کامپیوتر شخصی این فرد‬ ‫متهم در بازجویی به عمل آمده ابتدا به جرم‬ ‫اولیه خود (انتشار عکس شاکیه) اعتراف‬ ‫کرد و سپس با انجام بازجویی تکمیلی پس‬ ‫از سر سختی و انکار سرانجام به جرم دوم‬ ‫خود اعتراف کرد و مشخص شد متهم با آی‬ ‫دی‌های مختلف در سایت‌های غیر اخالقی‬ ‫اقدام به نوشتن و قرار دادن داستان‌های‬ ‫مستهجن می‌کرده است‪.‬رئیس پلیس فتای‬ ‫تهران بزرگ در پایان خاطر‌نشان کرد‪ :‬متهم‬ ‫به همراه پرونده به مقام قضایی ارجاع و با‬ ‫صدور قرار سنگین روانه زندان شد‬


‫‪69‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫تا شاید ردی از دخترم پیدا شود‪ .‬خانه‬ ‫همسایه‪ ،‬خیابان ها و گودال های حفر‬ ‫شده‪ ،‬ساختمان های نیمه کاره و همه جا‬ ‫را گشتند و رد دخترم را در یک بوستان‬ ‫یافتند‪ ،‬اما جز لنگه کفش های دخترانه‬ ‫مهدیه چیزی پیدا نکردند‪ .‬سکینه وقتی به‬ ‫این قسمت از حرف هایش رسید بغضش‬ ‫ترکید و هق هق گریه امانش نداد‪ .‬کمی که‬ ‫آرام شد‪ ،‬ادامه داد‪ :‬وقتی لنگه کفش ها را‬ ‫پیدا کردیم‪ ،‬احساس کردم دیگر مهدیه زنده‬ ‫نیست و برای همیشه او را از دست داده‬ ‫ام‪ ،‬اما شوهرم دلداری ام می داد‪ .‬خواب و‬ ‫خوراک نداشتیم و تنها آرزویمان زنده بودن‬ ‫مهدیه بود‪.‬‬

‫بعد این مرد متوجه شد که حضور برادرزاده‬ ‫فرد مقتول در خانه یا حتی ذکر نام او باعث‬ ‫آشفتگی و واکنش مضطربانه طوطی می‌شود‪.‬‬ ‫رفتار عجیب طوطی اعضای خانواده را به‬ ‫فکر انداخت تا در صدد آزمایش واکنش‬ ‫پرنده برآیند‪.‬‬ ‫آنان متوجه شدند که طوطی مصیبت‌زده‬ ‫فقط هنگامی حالتی غیرعادی از خود نشان‬ ‫می‌داد که برادرزاده فرد مقتول در خانه بود‬ ‫یا نام او برده می‌شد‪.‬‬ ‫اعضای خانواده رفتار شک برانگیز طوطی‬ ‫را به آگاهی پلیس محلی رساندند و همین‬ ‫موضوع توجه کارآگاهان را به برادرزاده‬ ‫مقتول جلب کرد‪.‬‬ ‫پلیس با مشاهده جای گاز گرفتگی سگ‬ ‫روی دست فرد مظنون‪ ،‬تحقیقات بیشتری‬ ‫را انجام داد و با یافتن چاقوی عامل قتل و‬ ‫بخشی از جواهرات به سرفت رفته نزد این‬ ‫فرد‪ ،‬شواهد کافی را برای دستگیری قاتل و‬ ‫همدستان او به دست آورد‪.‬‬ ‫طوطی افشاگر "هیرا" نام دارد که در زبان‬ ‫هندی به معنی الماس است‪.‬‬ ‫رئیس پلیس محلی تایید کرده است که‬ ‫کمک هیرا در کشف معمای این قتل کامال‬ ‫موثر بوده است‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری پرس تراست هند‪،‬‬ ‫او گفته است که رفتار طوطی باعث شد‬ ‫تا ماموران تحقیقات خود را بر فرد قاتل‬ ‫متمرکز کنند و تالش آنان در نهایت به‬ ‫دستگیری عامالن این جنایت انجامید‪.‬‬

‫مهدیه ‪ 4‬ساله به آغوش مادر‬ ‫بازگشت‬ ‫معصومه ملکی‪ :‬زن کودک‌ربا و مرد‬ ‫همدستش وقتی اطالع یافتند پلیس در‬

‫جستجوی آنهاست‪ ،‬با رها کردن دختر چهار‬ ‫ساله گمشده در شهرک اندیشه در غرب‬ ‫استان تهران‪ ،‬متواری شدند‪.‬‬

‫وی گفت‪ :‬از روز دومی که مهدیه ربوده شد‪،‬‬ ‫زن و مردی با خانه و تلفن همراه شوهرم‬ ‫تماس گرفتند و با تهدید از ما می خواستند‬ ‫ده میلیون تومان برای آزادی مهدیه تهیه‬

‫دخترمان مطلع شد‪ ،‬گفت نمی دانسته زنی‬ ‫که همراه این کودک بوده مادرش نیست‬ ‫چون آن دو را از میدان توحید کرج دربستی‬ ‫به همین کوچه آورده است‪ .‬مشخصات زن‬ ‫آدم ربا را از او گرفتیم و در اختیار پلیس‬ ‫قرار دادیم‪.‬‬ ‫مهدیه چه گفت؟‬ ‫در ادامه‪ ،‬مهدیه که مدام کنار مادرش می‬ ‫چرخد و با عروسک هایش بازی می کند‪،‬‬ ‫درباره ربوده شدنش گفت‪ :‬آن روز برای‬ ‫بازی با دوستم به کوچه رفتم که زنی پیشم‬ ‫آمد و خوراکی به من داد‪ .‬دستم را گرفت‬ ‫و گفت بیا پیش دخترم برویم تا با او بازی‬ ‫کنی‪ .‬سر کوچه همان زن دهانم را گرفت‬ ‫و با خودش برد‪ .‬گریه می کردم که مامانم را‬ ‫می خواهم‪ ،‬اما خاله [زن کودک ربا] مرا‬ ‫کتک می زد‪.‬‬

‫به گزارش جام جم‪ ،‬ساعت ‪ 8‬و ‪ 45‬دقیقه‬ ‫سوم اسفند دخترچهار ساله ای به نام مهدیه‬ ‫از خانه شان در محله اندیشه خارج شد و‬ ‫به طرز مرموزی ناپدید شد‪ .‬خانواده اش‬ ‫وقتی موفق به یافتن وی نشدند با حضور در‬ ‫پلیس آگاهی شهریار گم شدن وی را خبر‬ ‫دادند‪.‬‬ ‫در حالی که پلیس جستجو را آغاز‬ ‫کرده بود‪ ،‬یکی از همسایه ها با رفتن به‬ ‫نزد خانواده کودک‪ ،‬تصویر زنی را در‬ ‫اختیارشان قرار داد که در دوربین مداربسته‬ ‫خانه اش ضبط شده و نشان می داد مهدیه از‬ ‫سوی یک زن جوان ربوده شده است‪.‬‬ ‫با به دست آمدن این سرنخ‪ ،‬ماموران به‬ ‫جستجوی زن کودک ربا پرداختند‪ ،‬اما‬ ‫موفق به یافتن او نشدند تا این که عصر روز‬ ‫ششم اسفند‪ ،‬زن متهم با رها کردن مهدیه در‬ ‫نزدیکی محل سکونت وی متواری شد‪.‬‬ ‫یک روز پس از این که مهدیه از مخفیگاه‬ ‫زن آدم ربا نجات یافت‪ ،‬به دیدار خانواده‬ ‫اش رفتیم و روایت از چهار روز پراضطراب‬ ‫و سخت را از آنها شنیدیم‪.‬‬ ‫مادر از روز های تلخ جدایی گفت‬ ‫سکینه‪ ،‬مادر مهدیه در حالی که دخترش را‬ ‫بغل کرده و می گریست‪ ،‬گفت‪ :‬باورم نمی‬ ‫شود اکنون مهدیه کنارم است در این چند‬ ‫روز تا صبح فقط اشک می ریختم و برای‬ ‫زنده ماندن فرزندم دعا می کردم‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬در این چند روز آرامش نداشتیم‪.‬‬ ‫وقتی مهدیه گم شد همه جا را گشتیم‪ ،‬اما‬ ‫بی نتیجه بود‪ .‬ماموران آگاهی همراه ما‬ ‫جستجو ها را شروع کردند‪ .‬لباس های‬ ‫دخترم را سگ های زنده یاب بو می کردند‬

‫کنیم و در غیر این صورت او را خواهند‬ ‫کشت‪.‬طالی کمی داشتم و با فروش آن فقط‬ ‫مبلغی از پول درخواستی آدم ربا ها را تهیه‬ ‫کردیم‪ .‬همکاران همسرم و مسئوالن اداره‬ ‫ای که در آن کار می کرد‪ ،‬بقیه پول و حتی‬ ‫بیشتر از آن را تهیه کردند تا به آدم ربا ها‬ ‫تحویل بدهیم‪.‬‬ ‫مادر مهدیه اضافه کرد‪ :‬هنگام عصر دو‬ ‫رکعت نماز خواندم‪ .‬هنوز از سر سجاده‬ ‫بلند نشده بودم که صدای ضربه به در حیاط‬ ‫را شنیدم‪ .‬دخترانم محدثه و زینب برای‬ ‫باز کردن در از خانه خارج شدند‪ .‬همین‬ ‫موقع مهدیه را در حالی دیدند که گریه می‬ ‫کرد و طاقت حرکت نداشت و بی هوش‬ ‫کف حیاط افتاد‪ .‬با شنیدن فریاد دخترانم‬ ‫سراسیمه بیرون آمدم‪.‬‬ ‫وی گفت‪ :‬با صدای فریادهایم همسایه‬ ‫ها به خانه مان آمدند‪ .‬شوهرم همراه آنها‬ ‫محل را جستجو کرد تا این که ردی از زن‬ ‫کودک ربا پیدا کنند‪ .‬همان موقع راننده ای‬ ‫نزدنشان آمد‪ .‬او وقتی از ماجرای ربوده شدن‬

‫مهدیه اضافه کرد‪ :‬کفش هایم در جنگل‬ ‫افتاد‪ .‬خاله من را پابرهنه با خودش برد به‬ ‫یک خانه که شیشه هایش شکسته و همه‬ ‫جا تاریک و پر از دود بود‪ .‬شب یک آقا‬ ‫آمد و گوشواره هایم را درآورد‪ .‬با اطالعاتی‬ ‫که راننده از زن کودک ربا در اختیار پلیس‬ ‫قرار داد‪ ،‬ماموران تصویر یک زن سابقه دار‬ ‫را در این زمینه به دست آوردند که وقتی‬ ‫تصویر او را به مهدیه ـ دختر ربوده شده ـ‬ ‫نشان دادند او آن را از میان چند عکس‬ ‫دیگر شناخت و به عنوان زن آدم ربا معرفی‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫بنابراین ماموران خانه این زن را در حومه‬ ‫شهر شناسایی کرده و با ورود به آنجا متوجه‬ ‫شدند او آنجا را ترک کرده و همسایه ها‬ ‫چند روزی است از او خبری ندارند‪.‬‬ ‫زن کودک ربا و همدستش اکنون تحت‬ ‫تعقیب ویژه پلیس آگاهی غرب استان تهران‬ ‫قرار دارند‪.‬‬


‫‪68‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫پس از بازسازی صحنه جرم‪ ،‬کیفرخواست‬ ‫صادر و به شعبه ‪ 113‬دادگاه کیفری استان‬ ‫تهران فرستاده شد‪ .‬در نخستین نشست‬ ‫رسیدگی به این ماجرا که شانزدهم مهر امسال‬ ‫تشکیل شد‪ ،‬ابتدا نماینده دادستان تهران‪،‬‬ ‫کیفرخواست را خواند‪ .‬وی گفت‪ :‬با توجه‬ ‫به مدرک‌های موجود برای «محمدرضا»‬ ‫اشد مجازات می‌خواهم‪ .‬همچنین برای‬ ‫«مرتضی» تقاضای تعیین کیفر دارم‪.‬‬ ‫سپس پدر «علی‌اصغر» در حالی که اشک‬

‫اعالم تنفس وارد شور شد و ادامه نشست‬ ‫را به بعد موکول کرد‪ .‬در تازه‌ترین نشست‬ ‫رسیدگی به این ماجرا که دیروز به ریاست‬ ‫قاضی«اصغرزاده» و با حضور چهار مستشار‬ ‫تشکیل شد نماینده دادستان کیفرخواست را‬ ‫خواند‪ .‬دو متهم اما بار دیگر انگشت اتهام‬ ‫را به سوی یکدیگر نشانه رفتند و خود را‬ ‫بی‌گناه خواندند‪« .‬محمدرضا» حرف‌های‬ ‫پیشینش ر ا تکرار کرد و گفت‪ :‬من فقط به‬ ‫خاطر «مرتضی» قتل را گردن گرفتم‪.‬‬

‫می‌ریخت گفت‪ :‬پسرم خارج از کشور‬ ‫زندگی می‌کرد‪ .‬او تازه به ایران برگشته بود‬ ‫که قربانی دعوای خیابانی شد‪ .‬من به هیچ‬ ‫قیمتی از خون پسرم نمی‌گذرم‪ .‬نوبت دفاع‬ ‫به متهم ردیف نخست که رسید منکر جنایت‬ ‫شد‪ :‬من «علی‌اصغر» را نکشتم‪ .‬تحت‬ ‫تاثیر حرف‌های «مرتضی» قتل را گردن‬ ‫گرفته بودم‪ .‬وی توضیح داد‪ :‬عصر نوزدهم‬ ‫آذر«مرتضی» به همراه همسر صیغه‌ای‌اش به‬ ‫خانه‌ام آمده بود‪ .‬قرار بود همسر «مرتضی»‬ ‫را به شهرستان ببریم‪ .‬به همین خاطر‪ ،‬سه‬ ‫نفری به «خانی‌آباد» رفتیم تا از پدرم پول‬ ‫قرض بگیریم‪« .‬مرتضی» و زنش داخل‬ ‫پراید نشسته بودند که من به خانه پدرم‬ ‫رفتم‪ .‬وقتی برگشتم «مرتضی» گفت چند‬ ‫جوان به همسرش متلک گفته‌اند‪ .‬من در‬ ‫هواخواهی از رفیقم با «علی‌اصغر» درگیر‬ ‫شدم‪ .‬من و «علی‌اصغر» گالویز بودیم که‬ ‫او روی زمین افتاد و غرق خون شد‪ .‬در آن‬ ‫لحظه دیدم «مرتضی» چاقو به دست‪ ،‬پشت‬ ‫سر «علی‌اصغر» ایستاده است‪ .‬چون ترسیده‬ ‫بودیم فورا فرار کردیم‪« .‬مرتضی» گفت اگر‬ ‫قتل را گردن بگیرم هر طور شده رضایت‬ ‫خانواده «علی‌اصغر» را جلب می‌کند و پول‬ ‫دیه را هم می‌دهد‪ .‬باور کنید من در آن دعوا‪،‬‬ ‫چاقو در دست نداشتم‪ .‬متهم ردیف دوم اما‬ ‫رفیقش را دروغگو خواند‪ .‬وی گفت‪ :‬من‬ ‫و «محمدرضا» هر دو چاقو داشتیم‪ .‬خودم‬ ‫دیدم که رفیقم با چاقو به گردن «علی‌اصغر»‬ ‫زد‪ .‬در پایان آن نشست‪ ،‬هیات قضایی با‬

‫«مرتضی» نیز رفیقش را آدمکش خواند و‬ ‫گفت این مرد مقابل چشمانم «علی‌اصغر»‬ ‫را کشت حاال می‌خواهد با دروغگویی‬ ‫جنایت را گردن من بیندازد‪.‬‬ ‫در پایان این نشست هیات قضایی با اعالم‬ ‫تنفس وارد شور شد و پرونده را برای از‬ ‫سر‌گیری تحقیقات و بازجویی از شاهدان‬ ‫قتل به دادسرای امور جنایی برگرداند‪.‬‬

‫طوطی هندی باالخره راز قتل‬ ‫صاحبش را فاش کرد‬ ‫رفتار مرموز شاهد جنایت سرانجام به‬ ‫دستگیری قاتل منجر شد‬ ‫رفتار یک طوطی هندی باعث شناسایی و‬ ‫دستگیری قاتل صاحبش شد‪.‬‬ ‫چند روز پیش‪ ،‬شوهر یک زن هندی ساکن‬ ‫شهر آ گرا در شمال این کشور پس از‬ ‫بازگشت به خانه با جسد همسرش و سگ او‬ ‫و وضعیت به هم ریخته خانه مواجه شد در‬ ‫حالیکه جواهرات زن هم به سرفت رفته بود‪.‬‬ ‫قفس طوطی متعلق به خانواده هم در محل‬ ‫قتل آویزان بود‪.‬‬ ‫به گزارش روزنامه‌های محلی‪ ،‬در روزهای‬


‫‪67‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫صدها نفر در رابطه با «تجارت‬ ‫آن‌الین» کودکان در چین‬ ‫بازداشت شدند‬ ‫پلیس می‌گوید به دنبال گروه‌های بیشتری‬ ‫از کسانی است که با دریافت پولی کالن از‬ ‫خانواده‌های بی‌فرزند به «تجارت» کودکان‬ ‫مشغول هستند‬ ‫نیروهای پلیس چین با انجام عملیاتی در‬ ‫نقاط مختلف آن کشور بیش از هزار نفر از‬ ‫کسانی که به‌طور آن‌الین به خرید و فروش‬ ‫کودکان مشغول بودند را بازداشت و ‪۳۸۲‬‬ ‫کودک را پیدا کردند‪.‬‬

‫خانواده‌های بی‌فرزند به «تجارت» کودکان‬ ‫مشغول هستند‪.‬‬ ‫گلوبال تایمز‪ ،‬چاپ چین‪ ،‬می‌گوید پلیس‬ ‫آن کشور از سال گذشته در بیجینگ (پکن)‬ ‫و استان شرقی جیانگسو متوجه وب‌سایتی‬ ‫شد که کار آن خرید و فروش کودک است‪.‬‬ ‫پس از آن در تحقیقاتش‪ ،‬وب‌سایت‌های‬ ‫بیشتری و نیز ‪ ۳۰‬گروه «پیغام‌گذار»‬ ‫(در سرویس‌های پیام‌رسانی) را شناسایی‬ ‫می‌کند‪.‬‬ ‫صاحبان و گردانندگان وب‌سایت‌ها چند‬ ‫درصد بابت هر خرید و فروش «پول‬ ‫خدمات» دریافت می‌کرده‌اند‪.‬‬ ‫گرداننده یکی از وب‌سایت‌ها در مصاحبه‌ای‬

‫پول رد و بدل می‌شده‪ ،‬مبلغ ‪ ۶.۵۰۰‬یوان‬ ‫(هزار دالر) برای هر «قیراط» جابه‌جا‬ ‫می‌شده است‪ .‬بهای کل هر فرزند دختر ‪۳۵‬‬ ‫هزار یوان (‪ ۵.۷۰۰‬دالر) و پسران تا ‪۴۵‬‬ ‫هزار یوان بوده است‪ .‬در مناطق دیگر هم‬ ‫مبالغی بین ‪ ۲‬هزار تا ‪ ۴‬هزار دالر رد و بدل‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫سن کودکان بین چند هفته تا سه سال‬ ‫گزارش شده است‪.‬‬ ‫با وجود آنکه تجارت کودکان در قوانین‬ ‫چین غیرقانونی است‪ ،‬اما برخی گروه‌ها و‬ ‫شهروندان سال‌هاست در آن کشور مشغول به‬ ‫«خرید و فروش» کودکان هستند‪.‬‬ ‫بنا بر بخش‌نامه‌ای از سوی دولت چین‬ ‫که در سال ‪ ۲۰۱۰‬ابالغ شده است‪،‬‬ ‫خانواده‌هایی که فرزندان خود را می‌فروشند‬ ‫می‌توانند با اتهام «قاچاق» کودکان روبه‌رو‬ ‫شوند‪ .‬آنهایی که اقدام به واسطه‌گری یا‬ ‫خرید کودکان می‌کنند نیز می‌توانند با اتهام‬ ‫مشابهی روبه‌رو شوند‪.‬‬ ‫بنا بر گزارش‌ها خانواده‌هایی که نمی‌توانند‬ ‫صاحب فرزند شوند همیشه از راه‌های‬ ‫قانونی برای پذیرش سرپرستی کودکان اقدام‬ ‫نمی‌کنند و گاه ‪-‬به‌ویژه در مورد پسران‪ -‬به‬ ‫راه‌های غیرقانونی روی می‌آورند‪.‬‬

‫وزارت امنیت عمومی چین با اعالم این‬ ‫خبر در روز نهم اسفند ماه گفت چهار گروه‬ ‫از «قاچاقچیان کودک» در عملیاتی که‬ ‫نیروهای پلیس از ‪ ۲۷‬استان در آن شرکت‬ ‫داشتند «متالشی شده است»‪.‬‬ ‫بازداشت افراد مرتبط با این تجارت در ‪۱۹‬‬ ‫فوریه (ده روز پیش) انجام شده است‪.‬‬ ‫پلیس می‌گوید به دنبال گروه‌های بیشتری‬ ‫از کسانی است که با دریافت پولی کالن از‬

‫به رادیو بین‌المللی چین گفته است در‬ ‫زمانی‌که او و همسرش‪ ،‬خود برای پذیرش‬ ‫سرپرستی یک کودک اقدام کرده‌اند‪،‬‬ ‫تصمیم به راه انداختن این وب‌سایت گرفته‬ ‫است‪ .‬او گفته است در اول کار‪ ،‬تنها قصد‬ ‫کمک فوری به خانواده‌هایی را داشته که‬ ‫نمی‌توانستند صاحب فرزند شوند‪.‬‬ ‫به گفته رادیو ملی چین نیز‪ ،‬در یکی از‬ ‫وب‌سایت‌ها که زیر عنوان «جواهر آالت»‬

‫خرید و فروش کودکان در چین در موارد‬ ‫گوناگونی گزارش شده است‪ .‬برای نمونه‬ ‫سال گذشته پلیس چین کارکنان یک‬ ‫بیمارستان را که به کار تجارت کودک‬ ‫مشغول بودند بازداشت کرده بود‪.‬‬ ‫یکی از دکترها در این بیمارستان به‬ ‫خانواده‌های کودکان می‌گفت که فرزندان‬ ‫آنها دچار بیماری مادرزادی هستند‪ ،‬سپس‬ ‫آنها را قانع می‌کرد که از درمانشان منصرف‬ ‫شده و بگذارند او «قضیه را حل و فصل»‬ ‫کند‪.‬‬

‫دو متهم در دادگاه جنایت را‬ ‫گردن یکدیگر انداختند‬ ‫پرونده دو مرد که به اتهام آدمکشی در‬ ‫دعوای خیابانی بازداشت شده‌اند‪ ،‬برای‬ ‫از سر‌گیری تحقیقات به دادسرای امور‬ ‫جنایی برگردانده شد‪ .‬دو متهم دیروز در‬ ‫دادگاه کیفری تهران‪ ،‬انگشت اتهام را‬ ‫به سوی یکدیگر نشانه رفتند و خود را‬ ‫بی‌گناه خواندند‪ .‬به گزارش خبرنگار ما‪،‬‬ ‫شامگاه نوزدهم آذر ‪ 1391‬تلفن کالنتری‬ ‫‪ 152‬خانی‌آباد‌نو تهران به صدا درآمد و به‬ ‫افسرنگهبان خبر رسید مرد ‪ 30‬ساله‌ای به‬ ‫نام «علی‌اصغر» در جدال با دو سرنشین‬ ‫یک پراید سفید در خیابان میعاد جنوبی از‬ ‫پا درآمده است‪ .‬پس از نمونه‌برداری‌های‬ ‫الزم‪ ،‬پیکر «علی‌اصغر» با هماهنگی‬ ‫قضایی به پزشکی قانونی سپرده شد و‬ ‫رسیدگی به ماجرا در دستور کار افسران‬ ‫دایره دهم اداره آگاهی مرکز قرار گرفت‪.‬‬ ‫برادر «علی‌اصغر» که در صحنه درگیری‬ ‫حضور داشت به کارآگاهان گفت‪ :‬شب سر‬ ‫کوچه ایستاده بودم که برادرم سر رسید‪.‬‬ ‫«علی‌اصغر» سرگرم احوالپرسی با من و‬ ‫دوستش بود که یک پراید سفید با دو‬ ‫سرنشین‪ ،‬مقابل ما توقف کرد‪ .‬سپس راننده‬ ‫پراید از ما پرسید «به کی می‌خندید؟»‬ ‫من و برادرم سعی کردیم راننده را متقاعد‬ ‫کنیم که دچار سوءتفاهم شده است‪ .‬چند‬ ‫دقیقه بعد اما همان راننده به همراه یک‬ ‫مرد جوان برگشت و با «علی‌اصغر» درگیر‬ ‫شد‪ .‬کارآگاهان با بررسی شماره پالک‬ ‫خودروی موردنظر‪ ،‬دو متهم فراری به‬ ‫نام‌های «محمدرضا» و «مرتضی» را در‬ ‫خیابان‌های «وحدت اسالمی» و «تهرانسر»‬ ‫دستگیر کردند‪« .‬محمدرضا» در بازجویی‬ ‫مقدماتی خود را بی‌گناه خواند اما وقتی‬ ‫با برادر «علی‌اصغر» و مدرک‌های‬ ‫دادگاه‌پسند روبه‌رو شد به آدمکشی در‬ ‫هواخواهی از «مرتضی» اعتراف کرد‪.‬‬


‫‪66‬‬

‫ح‬ ‫ا‬ ‫و دث‬ ‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫حوادث‬

‫شـکار سرمایه‌گذارهای آماتور در‬ ‫روزنامه‌های کاغذی‬ ‫مردی در کاغذهای روزنامه به شکار‬ ‫سرمایه‌گذارهای آماتور می‌پرداخت تا پول‬ ‫میلیاردی به جیب بزند‪.‬‬ ‫چندی پیش زن ‪ 50‬ساله‌ای وقتی پیش روی‬ ‫بازپرس غفاری ایستاد با ناراحتی گفت‪ :‬حدود‬ ‫شش ماه پیش در یکی از روزنامه‌ها آگهی‌ای‬ ‫دیدم مبنی بر این‌که کسی نیاز به سرمایه‌گذاری‬

‫در بخش لوازم آرایشی و بهداشتی دارد‪ .‬از آنجا‬ ‫که به تنهایی زندگی می‌کنم و مدت‌ها بود به‌دنبال‬ ‫کار می‌گشتم تا بتوانم زندگی‌ام را بگذرانم‪،‬‬ ‫خیلی اتفاقی در بخش نیازمندی‌ها با این آگهی‬ ‫روبه‌رو شدم‪ .‬این زن ادامه داد‪ :‬من پولی در‬ ‫بساط نداشتم‪ ،‬به فکر افتادم آپارتمان کوچکم‬ ‫را بفروشم و در این بخش سرمایه‌گذاری کنم‪،‬‬ ‫بنابراین ابتدا با مرد ناشناس تماس گرفتم‪ .‬وی‬ ‫ادعا کرد در ازای پولی که به او تحویل می‌دهم‬ ‫ماهانه سود خوبی پرداخت خواهد کرد و من‬ ‫غافل از هر اتفاقی به چندین بنگاه مسکن‬ ‫مراجعه کردم و خانه‌ام را ‪ 65‬میلیون تومان‬ ‫فروختم‪.‬‬ ‫زن تنها با صدای بغض‌آلود گفت‪ :‬با آن مرد‬ ‫که «حسین» نام دارد دوباره تماس گرفتم و‬ ‫گفتم می‌خواهم ‪ 65‬میلیون تومان در بخش‬ ‫لوازم آرایشی و بهداشتی سرمایه‌گذاری کنم‪.‬‬ ‫همان لحظه مرد شیاد از من خواست برای بستن‬ ‫قرارداد به مغازه‌لوازم آرایشی و بهداشتی‌اش در‬ ‫منطقه جوادیه بروم‪.‬‬ ‫فردای آن روز به مغازه «حسین» رفتم‪ .‬این مرد‬ ‫توانست با چرب زبانی خیلی زود اعتماد مرا‬ ‫نسبت به خود جلب کند و همان لحظه قراردادی‬ ‫را تنظیم کرد و قرار شد در ازای ‪ 65‬میلیون‬ ‫تومان پولی که به وی تحویل دادم ماهانه پنج‬ ‫میلیون تومان به من سود پرداخت کند‪.‬‬ ‫سپس یک نسخه از قرارداد را به من داد و نسخه‬

‫دیگر آن نزد خودش ماند‪ .‬دو ماهی گذشت اما‬ ‫از سود پولم هیچ خبری نبود‪ .‬خیلی نگران شدم‬ ‫و با «حسین» تماس گرفتم‪ .‬آن مرد با بهانه‌های‬ ‫عجیب و غریب طفره رفت و امروز و فردا کرد‪.‬‬ ‫حاال ماه‌ها می‌شود این شیاد به من هیچ سودی‬ ‫پرداخت نکرده و حتی باعث شده آپارتمان‬ ‫کوچکی را که با قرض و وام خریده بودم‪،‬‬ ‫بفروشم و حاال بی‌خانمان شده ام‪ .‬دیگر آهی‬ ‫در بساط ندارم چراکه دار و ندارم را به این مرد‬ ‫داده‌ام و حاال خودم جایی برای زندگی ندارم و‬ ‫مجبور شده‌ام در مسافرخانه زندگی کنم‪.‬‬ ‫با ادعاهای زن ساده لوح‪ ،‬بازپرس غفاری به‬ ‫تیمی از مأموران پلیس دستور داد تحقیقاتی را‬ ‫در این زمینه آغاز کنند و این در حالی بود که‬ ‫تعداد فریب‌خوردگان مرد شیاد با همان روش‬ ‫دعوت از سرمایه‌گذار روز به‌روز بیشتر می‌شوند‪.‬‬ ‫وقتی دستور بازداشت از سوی بازپرس شعبه ‪8‬‬ ‫دادسرای بعثت صادر شد «حسین» اوایل بهمن‬ ‫ماه به دام افتاد و وقتی در برابر طعمه‌هایش قرار‬ ‫گرفت و فهمید راز کالهبرداری‌هایش فاش‬ ‫شده‪ ،‬لب به اعتراف گشود و پذیرفت با همان‬ ‫روش توانسته دو میلیارد تومان پول بادآورده به‬ ‫جیب بزند‪.‬‬ ‫«حسین» در بازجویی‌ها گفت‪ :‬از هر فریب‬ ‫خورده بین ‪ 50‬تا ‪ 80‬میلیون تومان پول گرفتم‬ ‫و قرار شد در بخش لوازم آرایشی و بهداشتی‬ ‫سرمایه‌گذاری کنم و ماهانه سود آن را به گروهی‬ ‫که با من مشارکت کرده بودند‪ ،‬پرداخت کنم‪ .‬از‬ ‫بدشانسی گرفتار شدم و نتوانستم به سرمایه‌گذاران‬ ‫سودی پرداخت کنم و دستگیر شدم‪.‬‬ ‫بنا بر این گزارش بازپرس پرونده از کسانی که در‬ ‫دام این مرد کالهبردار گرفتار شده‌اند خواست به‬ ‫شعبه ‪ 8‬دادسرای بعثت مراجعه کنند‪.‬‬

‫‪ ۲۷‬مسافر قطار در حمله چاقو به‬ ‫دستان در چین کشته شدند‬ ‫در چین‪ ،‬گروهی با چاقو به مسافران در‬ ‫ایستگاه قطار در شهر کون‌مینگ در جنوب‬ ‫غربی چین حمله کردند که حداقل ‪ ۲۷‬نفر‬ ‫تا کنون کشته شده‌اند‪.‬‬ ‫شین‌هوا‪ ،‬خبرگزاری رسمی چین می‌گوید‬ ‫بیش از صد نفر هم زخمی شده‌اند‪.‬‬ ‫مقام‌های چینی گفته‌اند که این حمله را یک‬ ‫اقدام تروریستی ارزیابی کرده‌اند‪.‬‬

‫یک تلویزیون محلی گفته است که پلیس‬ ‫چند نفر از ضاربان را با شلیک گلوله کشته‬ ‫است‪.‬‬ ‫مقام‌های چینی در مورد هویت ضاربان‬ ‫اطالعات چندانی منتشر نکرده‌اند‪.‬‬

‫مرد مرده آمریکایی در موقع کفن‬ ‫و دفنش زنده شد‬ ‫رسانه‌های آمریکایی می‌گویند والتر ویلیامز‬ ‫از دنیای مردگان بازگشته است‬ ‫در ایالت می‌سی‌سی‌پی آمریکا‪ ،‬هنگامی که‬ ‫کارکنان یک آژانس کفن و دفن مشغول‬ ‫آماده کردن جسد یک مرد برای برگزاری‬ ‫مراسم تدفین او بودند‪ ،‬متوجه شدند که زنده‬ ‫است و در داخل کیسه حاوی جسد حرکت‬ ‫می کند و به آن لگد می‌زند‪.‬‬ ‫شب قبل از آن‪ ،‬پزشکی که بر بالین والتر‬ ‫ویلیامز ‪ ۷۸‬ساله حاضر شده بود تشخیص‬ ‫داد که ضربان نبض او قطع شده و مرده‬ ‫است‪.‬‬

‫شاهدان عینی گفته‌اند که مردان چاقو به‬ ‫دست در ایستگاه قطار به افراد حاضر حمله‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫کاربران سایت‌های اجتماعی در چین‬ ‫تصاویری از این حمله را منتشر کرده‌اند اما‬ ‫این عکس‌ها بالفاصله حذف شدند‪.‬‬ ‫تصاویری که خبرنگاران بی بی سی دیده‌اند‪،‬‬ ‫مردان و زنانی را غرق در خون نشان‬ ‫می‌دهند‪.‬‬

‫گفته می‌شود که ممکن است دستگاه تنظیم‬ ‫کننده ضربان قلب آقای ویلیامز به طور‬ ‫موقت از کار افتاده باشد‪.‬‬ ‫دکستر هوارد‪ ،‬پزشکی که مرگ این فرد‬ ‫را اعالم کرد‪ ،‬به بی‌بی‌سی گفت پرستار‬ ‫آسایشگاه به او گفته بود آقای ویلیامز مرده‬ ‫و او نیز پس از انجام معاینات معمول‪،‬‬ ‫هیچگونه عالئم حیاتی مشاهده نکرد‪.‬‬ ‫آقای هوارد گفت این یک معجزه است و در‬ ‫بیش از دو دهه کار به عنوان پزشک قانونی‪،‬‬ ‫هرگز چنین چیزی ندیده است‪.‬‬ ‫او گفت خانواده آقای ویلیامز از این موضوع‬ ‫خوشحالند اما هنوز در بهت بسر می‌برند‪.‬‬ ‫آقای ویلیامز اکنون برای درمان در‬ ‫بیمارستان بستری شده و خانواده‌اش‬ ‫می‌گویند او خوشحال است که زنده مانده‪.‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

65


‫‪64‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫غیرت یا حسادت‬ ‫جنسی؟‬

‫در معنای این واژه نوشته‌اند‪:‬‬ ‫«واکنش طبیعی‌ای است که آدمی‬ ‫به دخالت‌های نابجا و ناروای‬ ‫دیگران در آنچه دوست می‌دارد‬ ‫‪،‬از خود نشان می‌دهد‪ ».‬و یا‪:‬‬ ‫«غیرت از لوازم محبت است‪ .‬چه‪،‬‬ ‫هر که محب است به ناچار غیور‬ ‫هم هست‪ .‬غیرتمند کسی است که‬ ‫نگاهدار عصمت و آبرو و شرف و‬ ‫عزت است و از قبول اهانت بر‬ ‫عرض خود ابا دارد‪».‬‬ ‫در نظام آفرینش‪ ،‬غیرت جایگاه ویژه‌ای‬ ‫دارد‪ .‬در بسیاری از حیوانات این حس‬ ‫دفاعی به چشم می‌خورد‪ .‬در تمامی انسان‌ها‬ ‫نیز این احساس وجود دارد که در برابر‬ ‫هجوم به آنچه دوست می‌دارند‪ ،‬مانند مال‪،‬‬ ‫فرزند‪ ،‬ناموس‪ ،‬آبرو و دین‪ ،‬آرام نمی‌نشیند و‬ ‫با یورشگران درگیر می‌شوند و به دفاع از آن‬ ‫برمی‌خیزند‪ .‬وجود این حالت در آدمی یک‬ ‫ارزش انسانی است که از اراده اخالقی‌اش‬ ‫سرچشمه می‌گیرد‪ .‬به هر نسبت که آدمی در‬ ‫گرداب خواسته‌های شهوانی و حیوانی فرو‬ ‫برود و از عفاف‪ ،‬تقوا و طهارت دور شود‪،‬‬ ‫این احساس هم رنگ می‌بازد و کار به جایی‬ ‫می‌رسد که این ارزش در او می‌میرد و بی‌توجه‬ ‫(بی‌غیرت) می‌شود‪.‬‬ ‫درباره اینکه ریشه غیرت چیست و آیا می‌توان‬ ‫حسادت را ریشه غیرت شمرد شماری بر این‬ ‫باورند که غیرت همان حسادت است که‬ ‫تغییر نام داده و انسان چون حسادت دارد‪،‬‬ ‫حمله‪ ،‬اهانت و دشنام را به آنچه به آن عشق‬ ‫می‌ورزد و عالقه دارد برنمی‌تابد و در برابر‬ ‫یورشگران و ناسزاگویان قد می‌افرازد و‬ ‫غیرت می‌ورزد اما شهید مطهری‪ ،‬در این‌باره‬

‫می‌نویسد‪« :‬حسادت و غیرت دو صفت‬ ‫کام ً‬ ‫ال متفاوتند و هر کدام ریشه‌ای جداگانه‬ ‫دارد‪ .‬ریشه حسادت‪ ،‬خودخواهی و از غرایز‬ ‫و احساسات شخصی است‪ ،‬ولی غیرت یک‬ ‫حس اجتماعی و نوعی است و فایده و هدفش‬ ‫متوجه دیگران‪.‬‬ ‫حسادت‪ ،‬امری شخصی و فردی و ناشی از‬ ‫یک سلسله عقده‌های روحی است‪ ،‬اما غیرت‬ ‫یک احساس و عاطفه بشری است‪ .‬این‬ ‫خود دلیل آن است که غیرت‪ ،‬از خودپرستی‬ ‫ناشی نمی‌شود‪ .‬در جامعه‌ای که ایستادگی‬ ‫و دفاع در برابر ناهنجاری‌های اخالقی و‬ ‫حرکت‌های پست و غیرانسانی کم‌رنگ باشد‬ ‫و مردم تماشاگر صحنه‌های فساد و فحشا‬ ‫و آلودگی‌های خانوادگی و جنسی و شهوانی‬ ‫باشند غیرت مرده است و از مردانگی و‬ ‫جوانمردی خبری نیست‪ .‬در مقابل‪ ،‬کسانی که‬ ‫از این ناهنجاری‌ها رنج می‌برند و وجدانشان‬ ‫آنان را در برابر این صحنه‌ها آرام نمی‌گذارد‬ ‫و از خود واکنش نشان می‌دهند انسان‌هایی‬ ‫غیرتمند و شرافتمند به شمار می‌روند‪.‬‬ ‫حسد آرزویی منفی است که آدمی درباره‬ ‫دیگران دارد‪ .‬تنگ‌نظری و خودخواهی چنان‬ ‫بر جان انسان حسود حاکم می‌شود که با تمام‬ ‫وجود‪ ،‬خواستار نابودی نعمت از دیگران‬ ‫است‪ .‬اما غیرت خواست و آرزویی مثبت‬ ‫است‪ .‬انسان باغیرت هنگامی که گفتار و یا‬ ‫رفتاری را از برادر هم کیش خویش می‌بیند‬ ‫که وجود و نمود آن ارزش و جایگاه او را‬ ‫پایین می‌آورد‪ ،‬تالش می‌کند با هر وسیله‌ای‪،‬‬ ‫دیدگاه آن شخص را تغییر دهد و اراده انسانی‬ ‫و اخالقی‌اش را نیرومند سازد‪ .‬بدین‌سان‪،‬‬ ‫روشن است که بین حسد و غیرت تفاوت‬ ‫بسیار است‪ .‬امام صادق(ع) ده چیز را‬ ‫از مکارم اخالق دانسته‌اند که یکی از آنها‬ ‫غیرت است‪.‬‬ ‫از منظر دین‪ ،‬غیرت ارزش و کاری پسندیده‬ ‫است که باالترین و شریف‌ترین مرحله‌اش‬ ‫از آن پروردگار عالم است و بندگان او نیز‪،‬‬ ‫هر یک به اندازه برخورداری از این ارزش‬ ‫اخالقی و انسانی‪ ،‬به او نزدیک می‌شوند‪.‬‬ ‫بجاست که اکنون به مطلب مهمی اشاره‬ ‫کنیم‪ ،‬چرا که بارها و بارها حکایت بدبینی‬ ‫و شکاک‌بودن زنان و مردان به همدیگر را‬ ‫خوانده و شنیده‌ایم و حتی در اطرافیان خود‪،‬‬

‫شاهد چنین بدبینی‌هایی‬ ‫بوده‌ایم‪.‬‬ ‫از مردانی شنیده‌‌ایم که‬ ‫سراسیمه از محل کار خود‬ ‫به خانه آمده‌اند تا بتوانند‬ ‫زنان خود را کنترل کنند‪ .‬از‬ ‫مردانی شنیده‌ایم که هنگام‬ ‫خروج از خانه عالمتی‬ ‫پشت در می‌گذارند تا به‬ ‫وسیله آن از رفت‌و آمدهای‬ ‫مشکوک در زمان نبودنشان‬ ‫آ گاه شوند‪ ،‬مردانی که‬ ‫کوچک‌ترین تغییر در‬ ‫رفتار‪ ،‬لباس‪ ،‬ظاهر و حتی‬ ‫جابه‌جایی اثاث منزل‬ ‫برایشان معنادار است‪.‬‬ ‫آنان همواره در پی کشف‬ ‫توطئه یا خیانتند و با هیچ‬ ‫منطقی نمی‌توان باورهای‬ ‫بیمارگونه‌شان را تغییر داد‪.‬‬ ‫چنین بیمارانی طعم امنیت‬ ‫و اطمینان را نمی‌چشند‬ ‫و همواره در زندگی در اضطراب‪ ،‬ناکامی‬ ‫و نارضایتی به سر می‌برند‪ .‬اینان با ازدواج‬ ‫مشکلشان حادتر و آزاردهنده‌تر می‌شود‪ ،‬چرا‬ ‫که به خودآزاری و همسرآزاری می‌پردازند‪،‬‬ ‫البته با این تعبیر که تعصب و غیرت باعث‬ ‫چنین رفتارهایی می‌شود‪.‬‬ ‫وقتی مردی معمولی در حضور جمعی ادعايي‬ ‫می‌کند که غيرواقع است‪ ،‬همه به راحتی‬ ‫می‌فهمند که وی بیمار است و هذیان‌های‬ ‫بیمارگونه دارد‪ .‬اما در مواقعی‪ ،‬این هذیان‌ها‬ ‫و فکرهای غیرعادی همرنگ تعصبات‬ ‫پذیرفته‌شده در فرهنگمان است و به ندرت‪،‬‬ ‫کسی قادر است هذیان‌ها را از واقعیت‬ ‫تفکیک کند‪ .‬این افراد می‌توانند سال‌ها این‬ ‫بیماری خود را پشت غیرت بیش از حد‬ ‫پنهان کنند و خانواده‌های خود را شکنجه و‬ ‫آزار دهند‪ .‬این بیماران آثار ناشی از بیماری‬ ‫را به صورت الگوهای جامعه‌پسند نشان‬ ‫می‌دهند‪ ،‬یعنی بدبینی بیش از حد خود را‬ ‫با غیرت‪ ،‬عشق و نگرانی در مورد خانواده‬ ‫توجیه می‌کنند و گاهی به خاطر همین کنترل‬ ‫مورد تأیید قرار می‌گیرند‪.‬‬ ‫برخی این بیماری را – که در متون روان‌شناسی‬

‫به صورت «حسادت جنسی» و «حسادت‬ ‫عاشقانه یا رمانتیک» ذکر شده است‪ -‬دیده‬ ‫یا شنیده‌اند و خیال کرده‌اند که این همان‬ ‫غیرت است و در نتیجه‪ ،‬غیرت و حسادت‬ ‫را از یک مقوله دانسته‌اند و هر دو را امری‬ ‫مذموم و بیمارگونه پنداشته‌اند‪ ،‬در حالی که‬ ‫حسادت جنسی یا عاشقانه نوعی پارانویاست‬ ‫که مشخصه اصلی‌اش‪ ،‬باور به خیانت شریک‬ ‫زندگی است و ممکن است با باورهای‬ ‫غیرعادی دیگری نیز همراه باشد‪ ،‬ضمن آنکه‬ ‫خلق شخص به صورت درماندگی‪ ،‬نگرانی‪،‬‬ ‫تحریک‌پذیری و خشم است‪.‬‬ ‫این‌گونه مردان با جست‌وجوی دفتر خاطرات‪،‬‬ ‫نامه‌ها‪ ،‬شماره تلفن‌ها و بررسی لباس‌های‬ ‫همسرانشان سعی می‌کنند نشانه‌هایی برای‬ ‫خیانت آنان پیدا کنند‪ .‬آنان همسران خود‬ ‫را تعقیب و بی‌مورد‪ ،‬سؤال‌پیچ‌ می‌کنند و‬ ‫آنها را در دوره‌های خشم‪ ،‬مورد ضرب و‬ ‫شتم قرار می‌دهند‪ .‬در این‌باره حتی قتل نیز‬ ‫گزارش می‌شود‪ .‬به هر حال‪ ،‬آگاهی از عوامل‬ ‫وجود چنین بیماری می‌تواند کمک بزرگی‬ ‫به این افراد و نیز کمک به خانواده آنان کند‪.‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬حسادت جنسی مفهومی غیر از‬ ‫غیرت و حتی حسادت مصطلح دارد‪.‬‬


‫‪63‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫در رفتار خود به وجود آورد‪ .‬پاسخ او بسته‬ ‫به برخی شرایط و نحوه برخورد شما ممکن‬ ‫است " بله" یا " خیر" باشد‪.‬‬ ‫با استفاده از این شیوه ‪،‬که از آن با عنوان‬ ‫" بازتاب آینه ای" یاد می شود‪ ،‬ممکن‬ ‫است همیشه به خواسته خود نرسید‪ ،‬اما اگر‬ ‫بیاموزید که چه گونه عبارت های انتقادی‬ ‫خود را به عبارت های خواهشی تبدیل کنید‪،‬‬ ‫یعنی به جای این که همسرتان را متهم کنید‬ ‫خواسته خود را با او در میان بگزارید‪ ،‬و به‬ ‫بازخورد همسرتان توجه کنید‪ ،‬یعنی عبارت‬ ‫خود را با توجه به پاسخ اوتصحیح کنید‪،‬‬ ‫شانس بیشتری برای دست یافتن به خواسته‬ ‫خود دارید‪ .‬این شیوه برخورد باعث می شود‬ ‫صمیمیت شما عمق بیشتری پیدا کند و اغلب‬ ‫این صمیمیت است که میل جنسی را تقویت‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫● برای روابط زناشویی قرار داد جنسی‬ ‫بنویسید و از آن پیروی کنید‬ ‫شما و همسرتان گفت و گو های مثبتی درباره‬ ‫خواسته های جنسی خود دارید و خود را‬ ‫نسبت به خواسته های یکدیگر متعهد می‬ ‫دانید‪ .‬اکنون زمان آن رسیده است که بر‬ ‫اساس پیشنهاد دکتر النا هوستین‪ ،‬متخصص‬ ‫امور جنسی و نویسنده کتاب ‪How to Have‬‬ ‫‪ ( ### Magnificent‬چه گونه روابط‬ ‫جنسی خود را تقویت کنیم) ‪ ،‬قراردادی در‬ ‫این زمینه داشته باشید‪.‬‬ ‫دکتر هوستین معتقد است مشکل اغلب زوج‬ ‫ها در روابط زناشویی بیان مثبت خواسته ها‬ ‫نیست‪ .‬به نظر او خستگی کار روزانه حتی‬ ‫قویترین میل های جنسی را هم دفن می کند‪.‬‬ ‫او از بسیاری از زوج هایی که برای مشاوره‬ ‫به او مراجعه می کنند‪ ،‬می خواهد‪ " :‬برای‬ ‫به دست آوردن ثروت جنسی با هم معامله‬ ‫کنید‪ ".‬خواسته های جنسی خود را روی‬ ‫کاغذ بنویسید‪ .‬برای مثال‪ ،‬شما تصمیم می‬ ‫گیرید که در ماه آینده یکی از شما آغاز کننده‬ ‫این تعامل باشد‪.‬کسی که به عنوان آغاز کننده‬ ‫رابطه زناشویی انتخاب می شود باید خواسته‬ ‫های طرف مقابل را برآورده کند‪.‬‬ ‫برای این که قرار داد نتیجه بخش باشد‪ ،‬در‬ ‫ابتدا خواسته های کمتری در روابط زناشویی‬ ‫مطرح کنید‪ .‬به نظر هوستین این کار مانند‬ ‫ورزش است‪ .‬در ورزش از سطح فعالیت‬ ‫پایین شروع می کنیم تا به سطح باالتری‬ ‫برسیم‪ .‬در ابتدا ممکن است همیشه به ورزش‬ ‫کردن عالقه نداشته باشیم ‪ ،‬اما وقتی به این‬

‫کار ادامه بدهیم‪ ،‬به تدریج از آن خوشمان می‬ ‫آید‪ " .‬در ابتدا ممکن است چندان احساس‬ ‫خوشی از آن نداشته باشیم‪ ،‬اما پس از این که‬ ‫وارد معامله شدیم‪ ،‬از این که چنین معامله پر‬ ‫سودی را انجام می دهیم خوشحالیم و اغلب‬ ‫از آرامش حاصل از آن لذت می بریم‪".‬‬ ‫پس از یک ماه درباره نتیجه قرارداد با هم‬ ‫صحبت کنید؛ این که‪ ،‬کدام تجربه ها در‬ ‫روابط زناشویی لذت بخش تر بودند‪ ،‬کدام‬ ‫کارها بهتر جواب دادند و کدام کارها نتیجه‬ ‫ای نداشتند‪ .‬سپس می توانید نسبت به توسعه‬ ‫بخشیدن توافق های اولیه یا اصالح آنها‬ ‫تصمیم بگیرید‪ .‬البته شاید الزم باشد برای‬ ‫کسی که به بندهایی از قرار داد عمل نکرده‬ ‫است‪ ،‬پنالتی هم در نظر بگیرید!‬ ‫● مشکل اختالف میل جنسی را برطرف کنید‬ ‫پس از این که گفت و گوهای مثبتی در مورد‬ ‫روابط زناشویی داشتید و بر اساس قرارداد‬ ‫عمل کردید‪ ،‬ممکن است با مشکل اختالف‬ ‫در میل جنسی رو به رو شوید که مشکل بسیار‬ ‫شایعی در روابط زناشویی است‪ .‬این مشکل‬ ‫در زوج های سنین مختلف بروز می کند و‬ ‫برعکس آن چه ممکن است در ذهن داشته‬ ‫باشید‪ ،‬همیشه مردان نیستند که نسبت به‬ ‫زنان میل جنسی باالتری دارند‪ .‬یک زن ‪ ،‬به‬ ‫خصوص در اواسط زندگی‪ ،‬ممکن است در‬ ‫زمانی که مردش در رابطه جنسی کمتر تهاجمی‬ ‫عمل کند‪ ،‬برتری جنسی خاص خودش را به‬ ‫دست آورد‪.‬‬ ‫تغییر جهت میل جنسی در روابط زناشویی‬ ‫بین زوج ها تا حدود زیادی مشکلی ایجاد‬ ‫نمی کند و چیز بدی هم نیست‪ ،‬مگر این که‬ ‫یکی از آنان احساس بیهودگی و ناامیدی‬ ‫داشته باشد یا پس زده شود‪ .‬این مشکل در‬ ‫روابط زناشویی به طور معمول برای کسی‬ ‫پیش می آید که اشتیاق بیشتری دارد‪ ،‬زیرا او‬ ‫تعامل را آغاز می کند اما مورد بی اعتنایی یا‬ ‫تمسخر قرار می گیرد‪.‬‬ ‫● زبان ابراز عشق همسرتان را یاد بگیرید‬ ‫دکتر پت الو برای زوج هایی که اشتیاق کم یا‬ ‫زیادی به روابط زناشویی دارند‪ ،‬پیشنهادهای‬ ‫ویژه ای دارد‪ .‬یادگرفتن زبان ابراز عشق‬ ‫یکدیگر‪ ،‬در راس فهرست پیشنهادهای او‬ ‫قرار دارند‪ .‬او معتقد است این کار برای‬ ‫نفوذ به قلب آن چه که باعث بیدار شدن این‬ ‫میل در همسرتان می شود‪ ،‬از خریدن کادو و‬ ‫شکالت خریدن و گل رز هدیه دادن‪ ،‬نافذ تر‬ ‫عمل می کند‪.‬‬

‫● نکته های کاربردی برای کسانی که اشتیاق‬ ‫جنسی باالیی دارند‬ ‫الو در کتاب " گرم گرم با یک همسر" برای‬ ‫برقراری تعادل بین زوج های با اشتیاق باال و‬ ‫پایین پیشنهادهای زیر را مطرح کرده است اگر‬ ‫شما فردی با انرژی جنسی باال هستید‪:‬بپذیرید‬ ‫که ممکن است زوج شما برای برانگیخته‬ ‫شدن کامل به تحریک بیشتری نیاز دارد‪.‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬حوصله بیشتری در روابط زناشویی‬ ‫خود خرج کنید‪.‬از این که آگاهانه اشتیاق‬ ‫جنسی خود را بیشتر و بیشتر تقویت کنید‪،‬‬ ‫بپرهیزید‪ .‬این کار به اختالفروابط زناشویی‬ ‫دامن می زند‪.‬به پیش شرط ها و پیش نیازهای‬ ‫جنسی همسرتان برای عشق ورزی توجه کنید‪.‬‬ ‫هر چه به او بیشتر توجه کنید‪ ،‬توجه بیشتری‬ ‫به خود داشته اید‪.‬میل جنسی را با عشق اشتباه‬ ‫نگیرید‪.‬اگر همسر شما اشتیاق جنسی پایینی‬ ‫دارد‪ ،‬به این معنی نیست که شما را دوست‬ ‫ندارد‪ .‬اگر چنین باشد‪ ،‬شما فقدان عشق را‬ ‫در سایر زمینه های زندگی نیز می بینید‪.‬انرژی‬ ‫خود را به جهت دیگری سوق دهید‪ .‬ورزش و‬ ‫تفریحات سالم دیگر به شما کمک می کند‪.‬‬ ‫● نکته های کاربردی برای کسانی که اشتیاق‬ ‫جنسی پایینی دارند‬ ‫در قبال اشتیاق جنسی خود احساس مسوولیت‬ ‫بیشتری داشته باشید و بخشی از زندگی را به‬ ‫روابط زناشویی اختصاص دهید‪.‬قراردادی را‬ ‫که پیشتر توضیح دادیم‪ ،‬بنویسید و امضا کنید!‬ ‫وقتی حوصله دارید به قرارداد عمل کنید‪.‬‬ ‫به شرایطی که باعث تقویت اشتیاق جنسی‬ ‫شما می شود‪ ،‬توجه داشته باشید و در قرارداد‬ ‫بر آنها تاکید کنید‪.‬درباره پیش شرط ها و‬ ‫پیش نیازهای روابط زناشویی خود شفاف و‬ ‫منطقی باشید و به نحو مثببتی با همسرتان در‬ ‫میان بگذارید‪.‬اگر دوست ندارید عمل جنسی‬ ‫داشته باشید‪ ،‬بدون پرده به همسرتان بگویید‪.‬‬ ‫اگر می خواهید با همسرتان سازش داشته‬ ‫باشید‪ ،‬هنگامی که پاسختان منفی است‪ ،‬نباید‬ ‫احساس پرده پوشی داشته باشید‪.‬اشتیاق ذهنی‬ ‫خود را جشن بگیرید‪ .‬رضایت شما از این که‬ ‫در چارچوب ذهنی همسرتان قرار گرفته اید‬ ‫و به وجود آوردن اشتیاق بیشتر در خودتان‪،‬‬ ‫دلیل خوشی و شادکامی است‪.‬‬ ‫با افزایش سن تمایالت جنسی کاهش‬ ‫نمی‌یابد‪ .‬درواقع خستگی‪ ،‬عادت یا حتی‬ ‫تغییرات هورمونی هستند که سبب کاهش‬ ‫تمایالت می‌شوند‪ .‬برای آنکه میل از دست‬ ‫رفته را به دست آورید کافی است این‬

‫مشکالت را برطرف کنید‪.‬‬ ‫‪ -1‬خستگی‬ ‫خستگی روحی یا افسردگی معموال باعث‬ ‫کاهش روابط زناشویی می شود و می‌تواند‬ ‫انرژی شما را به صفر برساند و تمایالت‬ ‫جنسی را کم کند‪ .‬اگر احساس می‌کنید هم‬ ‫از نظر جسمی و هم روحی بسیار خسته‌اید‬ ‫و تمایلی به برقراری رابطه زناشویی ندارید‬ ‫کمی به خود فرصت دهید تا آرامشتان را‬ ‫بازیابید‪ .‬عدم تمایل شما به رابطه عاشقانه به‬ ‫معنی زدگی شما از همسرتان نیست‪ .‬اگر فکر‬ ‫می‌کنید مساله‌ای که با آن روبه‌رویید کمی‬ ‫بغرنج شده است به یک روان‌شناس مراجعه‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫‪ -2‬عادت‬ ‫اگر سال‌هاست که از ازدواج‌تان می‌گذرد‪،‬‬ ‫مسلما تاکنون بحران‌های زیادی را تجربه و‬ ‫از آن سربلند بیرون آمده‌اید‪ .‬با هم بودن فعلی‬ ‫شما دلیلی بر این سخن است‪.‬وقتی شما مدت‬ ‫نسبتا زیادی با همسرتان زندگی کرده باشید‪،‬‬ ‫چون به او اطمینان دارید‪ ،‬تمایالت جنسی‌تان‬ ‫به تدریج آرام‌تر می‌شود‪ .‬این مساله‌ای خاص‬ ‫نیست درواقع شما پس از مدتی به شکلی از‬ ‫زندگی که دارید عادت می‌کنید‪ .‬کافی است‬ ‫کمی در روابط زناشویی تان تغییر ایجاد‬ ‫کنید‪ .‬عادات که به هم بریزد‪ ،‬تمایالت جنسی‬ ‫بیشتر می‌شود‪ .‬نترسید و سعی خود را به کار‬ ‫گیرید‪.‬‬ ‫‪ -3‬داروها‬ ‫مصرف برخی داروها می‌تواند بر تمایالت‬ ‫جنسی تاثیرگذار و سبب ناتوانی جنسی‬ ‫در مردان و سردمزاجی در زنان شود‪ .‬به‬ ‫عنوان نمونه برخی داروهای قلب‪ ،‬داروهای‬ ‫ضدافسردگی یا داروهای پایین‌آورنده قندخون‬ ‫از این دسته‌اند‪.‬‬ ‫‪ -4‬تغییرات هورمونی‬ ‫در تئوری کاهش هورمون‌ها به ویژه در زمان‬ ‫یائسگی زنان می‌تواند تمایالت جنسی را‬ ‫کاهش دهد‪ .‬البته خود یائسگی سبب کاهش‬ ‫تمایل نمی‌شود بلکه کامال برعکس عدم‬ ‫تخمک‌گذاری تمایالت جنسی را افزایش‬ ‫هم می‌دهد ولی کاهش برخی هورمون‌ها‬ ‫و به دنبال آن مشکالتی نظیر خشکی واژن‬ ‫عاملی برای کاهش میل جنسی است که با‬ ‫درمان‌های به‬ ‫جا برطرف می‌شود‪.‬‬


‫‪62‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫برای کسانی که اشتیاق جنسی باالیی دارند‬ ‫رابطه زناشویی‪ ،‬که بخش مهمی از‬ ‫زندگی انسان را تشکیل می دهد‬ ‫و حتی در تعیین میزان احساس‬ ‫رضایت از زندگی نقش کلیدی‬ ‫دارد‪ ،‬مانند بسیاری از رفتارهای ما‬ ‫در اثر آموزش و یادگیری جهت‬ ‫دهی مناسب پیدا می کند‪.‬‬

‫بسیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم‬ ‫آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی‬ ‫کافی درباره نحوه برخورد با روابط زناشویی‬ ‫و عاطفی بین همسران ‪ ،‬با مشکالتی مواجه‬ ‫هستند‪ ،‬که متاسفانه این مشکالت در برخی‬ ‫از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می‬ ‫گرد که آثار آن در معضالتی همچون افزایش‬ ‫آمار طالق در جامعه ‪ ،‬تنوع طلبی جنسی و‪....‬‬ ‫قابل مشاهده می باشد‪.‬‬ ‫اگر از زوجی که سال ها با هم زندگی کرده‬ ‫اند‪ ،‬پیرامون روابط زناشویی آنان بپرسید‪ ،‬به‬ ‫احتمال زیاد با این پاسخ رو به رو می شوید‪":‬‬ ‫به گرمی روزهای نخستین نیست‪ ،‬اما هنوز هم‬ ‫چیز بسیار خوبی است‪ ".‬بله‪ ،‬فروکش کردن‬ ‫شدت اشتیاق جنسی طی زمان برای هر زوجی‬ ‫پیش می آید و عادی است‪ .‬به طور معمول‪،‬‬ ‫حدود ‪ ۱۸‬ماه پس از زندگی مشترک‪ ،‬یعنی‬ ‫پس از پشت سر گذاشتن مرحله شیدایی‪،‬‬ ‫اختالف در میل جنسی به تدریج خودش را‬ ‫نشان می دهد‪.‬‬ ‫منظور از اختالف در میل جنسی و روابط‬ ‫زناشویی وضعیتی است که شدت کاهش‬ ‫اشتیاق جنسی در یکی از زوج ها از دیگری‬ ‫بیشتراست‪ .‬اگر به این اختالف به اندازه کافی‬ ‫توجه نشود‪ ،‬کم کم حالت غیر عادی به خود‬ ‫می گیرد و به سرد شدن ارتباط زناشویی زوج‬ ‫ها می انجامد‪ .‬از این رو‪ ،‬شما باید پیرامون‬ ‫روابط زناشویی بیش از پیش اطالعات به‬ ‫دست آورید‪.‬‬ ‫اغلب افراد ارتباط زناشویی را عملی خود‬ ‫جوش و عاشقانه می دانند که به هیچ گونه‬ ‫آموزش یا برنامه ریزی نیاز ندارد‪.‬اما توجه‬ ‫داشته باشید رابطه زناشویی‪ ،‬که بخش مهمی‬ ‫از زندگی انسان را تشکیل می دهد و حتی در‬ ‫تعیین میزان احساس رضایت از زندگی نقش‬ ‫کلیدی دارد‪ ،‬مانند بسیاری از رفتارهای ما‬ ‫در اثر آموزش و یادگیری جهت دهی مناسب‬ ‫پیدا می کند‪.‬‬ ‫کسب اطالعات درست درباره مهارت های‬ ‫بهبود روابط زناشویی بین دو جنس‪ ،‬تقویت‬ ‫احساس مسؤولیت در قبال زندگی جنسی‬ ‫خویش و آگاهی بیشتر درباره روابط جنسی‬ ‫سالم به شما کمک می کند به ارتباط زناشویی‬

‫خود انرژی ببخشید و از خاموش شدن شمعی‬ ‫که روشنی زندگی شما تاحدود زیادی به آن‬ ‫وابسته است جلوگیری کنید‪.‬‬ ‫دکتر پت الو ‪ ،‬نویسنده کتاب های ‪Hot‬‬ ‫‪( Monogamy‬گرم گرم با یک همسر) و‬ ‫‪ ( The Truth About Love‬حقیقت‬ ‫عشق)‪ ،‬معتقد است" درک زبانی که همسر‬ ‫شما با کمک آن به شما ابراز عشق می کند"‬ ‫کلید حل اختالف در میل جنسی و روابط‬ ‫زناشویی است‪.‬اگر شما این زبان را بشناسید‬ ‫و به موقع به آن پاسخ دهید‪ ،‬تفاهم جنسی را‬ ‫تقویت کرده اید که نتیجه آن اشتیاق جنسی و‬ ‫گرم شدن ارتباط زناشویی است‪.‬به نظر دکتر‬ ‫الو برای به دست آوردن آن چه که از همسر‬ ‫خود می خواهید‪ ،‬بایدآن چه را که او می‬ ‫خواهد به او بدهید‪.‬‬ ‫●درباره خواسته های خود در روابط زناشویی‬ ‫با هم گفت و گو کنید‬ ‫شما باید بتوانید درباره مسائل جنسی به راحتی‬ ‫با هم صحبت کنید‪ .‬اغلب زوج ها در بیان‬ ‫مناسب خواسته های جنسی خود در روابط‬ ‫زناشویی شان مشکل دارند‪ .‬آنان به طور‬ ‫معمول درباره این موضوع چیزی نمی گویند‬ ‫یا به شیوه منفی آن را بیان می کنند که خود‬ ‫راه گفت و گو را می بندد‪ .‬برای مثال‪ ،‬فرض‬ ‫بگیرید شما دوست دارید همسرتان محبت‬ ‫بیشتری به شما بکند‪ .‬شما می گویید‪ ":‬تو‬ ‫هرگز به اندازه کافی به من محبت نمیکنی‪ ".‬به‬ ‫نظر سوزان تانسند ‪،‬که مدیر مرکز بهبود روابط‬ ‫زوج ها در یکی از شهرهای امریکا است‪ ،‬در‬ ‫این عبارت خواستن مطرح نشده است بلکه‬ ‫نوعی انتقاد به عمل آمده است‪ .‬به نظر او بهتر‬ ‫است خواسته خود را این گونه مطرح کنیم‪":‬‬ ‫من فکر می کنم پیش از این که این رابطه‬ ‫بهتر است زمان بیشتری را به محبت به هم‬ ‫اختصاص دهیم‪".‬‬ ‫بنابراین باید تفاوت انتقاد و خواستن را‬ ‫به روشنی درک کنیم و به جای استفاده از‬ ‫جمالت انتقادی از عبارت هایی مانند" به‬ ‫نظر من به جای ‪ ...‬بهتر است ‪ "...‬یا " من‬ ‫ترجیح می دهم ‪ "...‬را به کار ببریم‪ .‬تانسند‬ ‫‪،‬که کارگاهی را با نام" گرم گرم با تنها همسر‬ ‫خود" برگزار کرده است‪ ،‬می گوید‪ ":‬شاید‬ ‫باور کردنی نباشد اما وقتی شرکت کنندگان این‬ ‫کارگاه از عبارت" به نظر من به جای ‪ ...‬بهتر‬ ‫است ‪ "...‬استفاده کردند‪ ،‬رشد چشمگیری در‬ ‫گفت و گو های جنسی آنان به وجود آمد‪.‬‬ ‫وقتی شما خواسته خود در روابط زناشویی‬ ‫را به شیوه مثبت مطرح می کنید‪ ،‬همسر شما‬ ‫با تکرار عبارت شما و حتی بدون تغییری در‬ ‫آن‪ ،‬کار شما را تایید می کند‪ .‬اگر چنین نشد‪،‬‬ ‫عبارت خود را آن قدر تصحیح کنید تا او‬ ‫چنین کاری بکند‪.‬سپس شما از همسر خود‬ ‫به خاطر گوش دادن به خواسته هایتان تشکر‬ ‫می کنید و از او بپرسید که آیا دوست دارد‬ ‫در جهت دستیابی به خواسته شما تغییراتی‬


‫‪61‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫چرا خانواده‬ ‫مهمترین چیز در‬ ‫دنیاست؟‬

‫اولین کسانی که به محض‬ ‫چشم باز کردن می‌بینیم اعضای‬ ‫خانواده‌مان هستند (البته به جز‬ ‫پرسنل بیمارستان)‪ .‬اولین فرد‬ ‫مادر است که زحمات زیادی را‬ ‫برای به دنیا آوردنمان متحمل‬ ‫شده است‪ .‬پس از او پدر است که‬ ‫همیشه برای مراقبت از ما آماده‬ ‫است‪ .‬بعد از آنها هم خواهر و‬ ‫برادرها هستند‪.‬‬ ‫کلمه «خانواده» معانی مختلفی در لغت‌نامه‬ ‫دارد‪« :‬یک واحد اجتماعی که با هم زندگی‬ ‫می‌کنند» یا «والدین و فرزندان آنها‪ ،‬بعنوان‬ ‫یک گروه‪ ،‬چه در کنار هم زندگی کنند و چه‬ ‫نکنند»‪ .‬به عبارت گسترده‌تر‪ ،‬خویشاوندان‬ ‫را هم می‌توان به این گروه اضافه کرد‪ .‬اما‬ ‫خانواده چیزی فراتر از اینهاست‪ .‬خانواده‬ ‫اولین محیط آموزشی برای هر فرد است‪.‬‬ ‫فرد از کودکی تا بزرگسالی همه چیز را در‬ ‫خانواده آموزش می‌بیند‪ .‬راه رفتن خانواده‌اش‬ ‫را می‌بیند و آن را امتحان می‌کند‪ .‬حرف زدن‬ ‫آنها را می‌بیند و سعی می‌کند از آنها تقلید‬ ‫کند‪ .‬کم‌کم نحوه ارتباط را در میان آنها‬ ‫آموزش می‌بیند‪ .‬همچنین عشق ورزیدن‪ ،‬رفتار‬ ‫کردن‪ ،‬کنار آمدن با زندگی و همه چیز را از‬ ‫خانواده خود یاد می‌گیرد‪ .‬این مسئله محبت‬ ‫خاصی میان افراد هر خانواده ایجاد می‌کند و‬ ‫باعث می‌شود همیشه برای کمک به همدیگر‬ ‫آماده باشند‪.‬‬ ‫خواهر یا برادرهای بزرگتر به کوچکترها‬ ‫کمک می‌کنند‪ .‬والدین فرزندانشان را در‬ ‫هر قدمی از زندگی‌شان هدایت می‌کنند تا‬ ‫اینکه مستقل می‌شوند‪ ۵-۷ .‬سال اولی که‬

‫در خانواده سپری می‌شود رابطه‌ای عمیق‬ ‫بین همه اعضای آن ایجاد می‌کند و برای‬ ‫همه عمر آنها را کنار همدیگر نگه می‌دارد‪.‬‬ ‫همانطور که همه می‌دانید انسان موجودی‬ ‫اجتماعی است و نمی‌تواند برای مدتی طوالنی‬ ‫به تنهایی سپری کند و نیاز به همدم دارد‪.‬‬ ‫بهتری همراه و همدم برای او خانواده‌اش‬ ‫است‪ .‬محبتی که بین اعضای خانواده ایجاد‬ ‫می‌شود در طول زندگی ادامه می‌یابد‪ .‬به همین‬ ‫دلیل است که دوست داریم هر موفقیتی‬ ‫در زندگی خود را اول با خانوداه‌مان جشن‬

‫بگیریم‪ .‬وقتی دچار مشکل می‌شویم‪ ،‬همیشه‬ ‫از آنها کمک می‌‌گیریم و آنها همیشه آماده‬ ‫کمک به ما هستند‪ .‬دوستان بعد از خانواده‬ ‫وارد زندگی ما می‌شوند‪ .‬ممکن است بارها‬ ‫دوستانمان را تغییر دهیم اما هیچوقت دوست‬ ‫نداریم حتی یکی از اعضای خانواده‌مان را‬ ‫هم از دست بدهیم‪ ،‬حتی اگر با آنها تفاوت‬ ‫داشته باشیم‪ .‬دلیل آن این است که می‌دانیم‬ ‫خانواده‌مان همیشه درکنارمان هستند‪.‬‬ ‫دستگاه خانواده مثل یک زنجیر عمل‬ ‫می‌کند‪ .‬اعضای جوان‌تر از بزرگترها یاد‬ ‫می‌گیرند درحالیکه والدین هم برای خیلی‬ ‫چیزها به فرزندان خود وابسته هستند‪ .‬وقتی‬ ‫بچه‌ها بزرگ می‌شوند‪ ،‬ازدواج می‌کنند‬

‫خودشان بچه‌دار می‌شوند‪ ،‬کل چرخه دوباره‬ ‫تکرار می‌شود‪ .‬اعضای خانواده هر زمان که‬ ‫نیاز داشته باشید برای کمک به شما حاضر‬ ‫می‌شوند‪ .‬به طرق مختلف از شما حمایت‬ ‫می‌کنند‪ ،‬چه مالی و چه اخالقی‪ .‬همیشه‬ ‫می‌توانید مشکالتتان را با آنها در میان‬ ‫بگذارید تا برای آنها راه‌حل‌های بهتری پیدا‬ ‫کنید‪ .‬خانواده یکی از بزرگترین نعمت‌های‬ ‫خداوندی است‪ .‬خیلی‌وقت‌ها کسانی را‬ ‫می‌بینیم که خانواده خود را از دست داده‌اند‪.‬‬ ‫می‌بینیم که اکثر آنها شخصیتی نامتعادل دارند‬

‫و دلیل عمده آن هم این است که وقتی نیاز‬ ‫داشته‌اند خانواده‌شان کنارشان نبوده است‪.‬‬ ‫افرادیکه خانواده خود را ترک می‌کنند‬ ‫و زندگی تنها را انتخاب می‌کنند معمو ً‬ ‫ال‬ ‫به بدترین شخصیت‌های اجتماع تبدیل‬ ‫می‌شوند‪ .‬دلیل آن این است که آموزش‌های‬ ‫الزم را از خانواده دریافت نکرده‌اند‪ .‬فردی‬ ‫حتی اگر یکی از والدین خود را از دست داده‬ ‫باشد باز هم شخصیت کامل و رشدیافته‌ای‬ ‫نخواهد داشت و همیشه خالئی در وجود او‬ ‫باقی می‌ماند‪.‬‬ ‫خانواده همیشه شما را با همه اشتباهات و‬ ‫ضعف‌هایتان می‌پذیرد و با همه آنها دوستتان‬ ‫دارد‪ .‬هیچکس دیگری در دنیا اینطور نیست‪.‬‬

‫هیچوقت هیچ چیزی نمی‌تواند جایگزین مهر‬ ‫و محبت مادر‪ ،‬پدر‪ ،‬همسر‪ ،‬فرزند و یا خواهر‬ ‫و برادر شود‪.‬‬ ‫خیلی از جوانان و نوجوانان خانواده را‬ ‫مایه آزار خود می‌بینند و خود را از آنها دور‬ ‫می‌کنند‪ .‬آنها نمی‌فهمند که خانواده گروهی‬ ‫است که باعث قوی شدن آنها برای رویارویی‬ ‫با دنیا شده است‪.‬‬ ‫محبت متقابل‪ ،‬اعتماد و تقسیم مسئولیت‌ها‬

‫در خانواده موجب قدرت آن است‪ .‬همه‬ ‫خوبی‌های ما بخاطر وجود خانواده‌مان است‪.‬‬ ‫هیچ چیز در ما ذاتی نبوده‪ ،‬ما ویژگی‌هایمان‬ ‫را از خانواده‌مان آموخته‌ایم‪ .‬خانواده آنقدر به‬ ‫ما قدرت داده است که با این دنیای وحشی‬ ‫و بیرحم پر از انسان‌های خودخواه روبه‌رو‬ ‫شویم‪.‬‬ ‫با وجود همه اینها می‌توان گفت که خانواده‬ ‫بزرگترین و باارزش‌ترین نعمتی است که‬ ‫خداوند به ما بخشیده است‪.‬‬ ‫پس قدر خانواده‌تان را بدانید و به آنها عشق‬ ‫بورزید!‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

60


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

59


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

58


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

57


‫‪56‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫از دوستانم به قیمت مناسبی فروختم و به‬ ‫فریده زنگ زدم و گفتم همین روزها بر می‬ ‫گردم‪ .‬گفت درآنجا پولی باقی نگذار‪ ،‬همه را‬ ‫حواله کن‪ ،‬تا دیگر به فکر برگشت هم نباشی!‬ ‫ظاهرا حرفش را پذیرفتم‪ ،‬ولی یک آپارتمان‬ ‫دو خوابه که در اجاره بود و مبلغی دالر در‬ ‫حد کافی نزد برادرم گذاشته و با دوسه چمدان‬ ‫سوقات به نیویورک آمدم‪ .‬از همان روزهای‬ ‫اول احساس کردم‪ ،‬فریده عوض شده‪ ،‬دیگر‬ ‫خبری از آن بغل کردن ها و بوسیدن ها‬ ‫نیست‪ ،‬به بهانه خستگی و سردرد شدید‪ ،‬از‬ ‫من می گریخت و حتی شبها دراتاق دیگری‬ ‫می خوابید و می گفت چون باید ده بار بیدار‬ ‫بشوم‪ ،‬بهتر است اتاق مان جدا باشد‪.‬‬ ‫من خیلی خوب می فهمیدم‪ ،‬که فریده دیگر‬ ‫آن فریده سابق نیست‪ ،‬آخر هفته ها هم با‬ ‫دوستان خود به سفر میرفت‪،‬گاه مست به خانه‬ ‫می آمد ولباس ها و آرایش اش بکلی عوض‬ ‫شده بود‪ .‬من یکروز به تنگ آمدم و برسرش‬ ‫فریاد زدم که خیال می کنی من بچه هستم‪،‬‬ ‫این کردار و رفتار تو خبر از خیلی چیزها می‬ ‫دهد‪ ،‬اگر واقعا زیرسرت بلند شده طالق بگیر‬ ‫و برو پی کارت! فریده برای اولین بار توی‬ ‫صورت من ایستاد و گفت بله من مرد دیگری‬ ‫را دوست دارم‪ ،‬می خواهم جدا شوم‪ ،‬همین‬ ‫امروز هم اقدام می کنم‪ .‬من با شنیدن این‬ ‫جمالت چنان عصبانی شدم‪ ،‬که به صورتش‬ ‫سیلی زدم‪ .‬فریده بروی زمین افتاد وشروع به‬ ‫جیغ زدن کرد‪ ،‬بدنبال او بچه ها وارد معرکه‬ ‫شده و از من خواستند خانه را ترک کنم‪ ،‬من‬ ‫بدون توجه به اتاق خود رفتم‪ ،‬ولی نیم ساعت‬

‫بعد با دو پلیس روبرو شدم‪ ،‬و سراز زندان در‬ ‫آوردم‪ .‬برادرزاده هایم مرا آزاد کردند و گفتند‬ ‫عموجان! با اینها نجنگ‪ ،‬خودت را نجات‬ ‫بده اصالچرا بر نمی گردی ایران‪ ،‬اینها زودتر‬ ‫از آنچه انتظار میرفت عوض شدند‪ .‬دلم به‬ ‫شدت شکسته بود‪ ،‬ناچار بودم تا زمان دادگاه‬ ‫صبر کنم‪ ،‬وکیل گرفتم‪ ،‬در این فاصله فریده‬ ‫همه حواله ها را به حساب خود ریخته بود و‬ ‫در حساب مشترک مان حتی پول کافی برای‬ ‫خرید بلیط برگشت هم نبود‪ ،‬در دادگاه مرا‬ ‫مجبور به طالق و بخشیدن همه آنچه داشتم‬ ‫به فریده کردند‪ ،‬وکیلم گفت قبول کن‪ ،‬وگرنه‬ ‫سر از زندان در می آوری‪ .‬من ‪ 2‬هفته بعد با‬ ‫دست خالی و دلی شکسته به ایران برگشتم‪.‬‬ ‫همه فامیل با تعجب و ناباوری با من روبرو‬ ‫شدند‪ ،‬برادر کوچکم بالفاصله مرا وارد کسب‬ ‫و کار خود‪ ،‬خرید و فروش امالک کرد‪ ،‬من‬ ‫هنوز سرمایه ای داشتم‪ ،‬او هم کمک کرد‪،‬‬ ‫شب وروز خودم را سرگرم کار کردم‪ ،‬چون‬ ‫ضربه ای که خورده بودم‪ ،‬سنگین تر از این‬ ‫حرفها بود‪ .‬دورادور شنیدم که فریده و بچه‬ ‫ها خانه بزرگی خریده و کسب و کار فریده‬ ‫کامال رونق گرفته و با آقای جوانی ازدواج‬ ‫کرده و حدود ‪ 20‬کارمند دارد‪ .‬بچه ها هم‬ ‫بجای تحصیل‪ ،‬بدنبال کار رفته اند‪ ،‬همین که‬ ‫همه شان سالم بودند‪ ،‬من خیالم راحت شد‪،‬‬ ‫کوشیدم درکار خانه خود را غرق کنم‪.‬‬ ‫من همیشه در هر کاری هشیاری ویژه ای‬ ‫داشتم‪ ،‬از همان ماههای اول‪ ،‬بدنبال زمین ها‬ ‫و خانه ها و ساختمان هایی میرفتم که بدلیلی‬ ‫به بن بست هایی رسیده و صاحب شان حاضر‬

‫بودند به هر قیمتی آنها را بفروشند و خالص‬ ‫شوند‪ .‬برادرم از این ریسک ها می ترسید‪،‬‬ ‫ولی وقتی من در بیش از ده مورد به توفیق‬ ‫رسیدم و با سود کالنی روبرو شدم‪ ،‬او هم به‬ ‫من پیوست وهمین ما را تا آنجا پیش برد که‬ ‫دو برج ساختیم ودرآمدی دور از انتظار از‬ ‫اجاره ها نصیب مان شد‪ .‬همان روزها من با‬ ‫شبنم آشنا شدم‪ .‬یک خانم بیوه‪ ،‬که همسرش‬ ‫را در یک حادثه از دست داده بود و یک‬ ‫دختر ‪ 12‬ساله داشت‪ .‬من خیلی زود به شبنم‬ ‫دل بستم‪ ،‬او بمن عالقمند شده بود‪ ،‬زیبا‬ ‫دخترش نیز چنان بمن خو گرفته بود که مرا‬ ‫پدر صدا میزد‪.‬‬ ‫من سرانجام با تشویق برادر و خواهرانم‪،‬‬ ‫با شبنم ازدواج کردم و زندگی بسیار آرام و‬ ‫دلپذیری را شروع کردیم‪ ،‬من دیگر بچه نمی‬ ‫خواستم‪ ،‬چون بیوفایی بچه های خودم‪ ،‬مرا‬ ‫از این مسیر دور کرده بود‪ ،‬همین که زیبا را‬ ‫می دیدم که هر روز قد می کشد و مرا صمیمانه‬ ‫پدر می خواند‪ ،‬راضی بودم‪.‬‬ ‫یکسال قبل‪ ،‬من وشبنم بدنبال ازدواج زیبا با‬ ‫یک مهندس جوان در امریکا‪ ،‬به لس آنجلس‬ ‫آمدیم و من ترجیح دادم دوره بازنشستگی‬ ‫خود را در این سرزمین بگذرانم و در ضمن‬ ‫هر دو کنار زیبا باشیم‪ ،‬که خیلی زود بما یک‬ ‫نوه هم هدیه داد‪.‬‬ ‫سه ماه پیش براثر اتفاق در یک رستوران‪ ،‬با‬ ‫آقایی برخوردم‪ ،‬که چهره اش آشنا بنظر می‬ ‫آمد‪ ،‬جلو آمد و مرا بغل کرد و گفت پدرجان!‬ ‫من سعید هستم‪ ،‬پسرتان‪ ،‬مرا فراموش کرده‬ ‫اید؟ اصال باورم نمی شد‪ ،‬در طی بیش از‬ ‫‪ 20‬سال‪ ،‬من حتی صورت بچه هایم را هم‬ ‫فراموش کرده باشم‪ .‬او را به میز خود دعوت‬ ‫کردم‪ ،‬بی اختیار اشک می ریخت و مرتب‬ ‫طلب بخشش می کرد‪ .‬دست به شانه اش زدم‬

‫و گفت پسر به گذشته ها کاری نداشته باش‪،‬‬ ‫برایم بگو چه می کنی؟ بقیه چه می کنند؟‬ ‫گفت نازنین و کامران سالها معتاد شدند‪ ،‬هر‬ ‫دو دوبار ازدواج کرده و طالق گرفتند‪ ،‬بچه‬ ‫هایشان را وبال گردن مادر کردند‪ ،‬مادرم‬ ‫نیز بخاطر شوهرش‪ ،‬با ما هم بعدها درگیر‬ ‫شد‪ ،‬شوهری که سرمایه مادر را برباد داد‪.‬‬ ‫قماربازحرفه ای و درواقع معتادی که مادرم‬ ‫را عاقبت در یک آپارتمان یک خوابه جای‬ ‫داد و مجبورش کرد در آرایشگاه دیگران‬ ‫کار کند‪ ،‬تا پول اعتیاد او را هم بدهد‪ .‬هر‬ ‫دو بدلیل مستی شوهرش‪ ،‬در یک تصادف‬ ‫خونین‪،‬کارشان به بیمارستان کشید‪ ،‬شوهرش‬ ‫مرد‪ ،‬ولی مادر با دست و پای خردشده ‪،‬‬ ‫‪ 3‬سال است خانه نشین شده و پرخاشگر‬ ‫وناسزاگو شده‪ ،‬و ما هم تحمل اش را نداریم‪،‬‬ ‫هیچکس به او سر نمی زند‪ ،‬تنهای تنها مانده‬ ‫است‪.‬‬ ‫از حرفهای پسرم دلم گرفت‪ ،‬هفته بعد به‬ ‫اتفاق شبنم به سراغ فریده رفتیم‪ ،‬او را درون‬ ‫آپارتمان نیمه تاریکی پیدا کردیم‪ ،‬در برخورد‬ ‫اول مرا نشناخت‪ .‬با اصرار شبنم آپارتمان‬ ‫اجاره ای اش را پس دادیم و او را با صندلی‬ ‫چرخدارش به لس آنجلس آوردیم‪ .‬با پیشنهاد‬ ‫شبنم‪ ،‬نزدیک خانه خود‪ ،‬یک آپارتمان در‬ ‫طبقه پائین ساختمانی بنام خودش خریدیم‬ ‫و آنرا پر از اثاثیه کردیم‪ .‬من یک پرستار و‬ ‫همدم ‪ 24‬ساعته نیز برایش استخدام کردم‪.‬‬ ‫همین دیروز با شبنم به سراغش رفته بودیم‪،‬‬ ‫دستهای ما را گرفته بود و بغض کرده می‬ ‫گفت شما مرا از خود نرانید‪ ،‬بگذارید آخرین‬ ‫سالهای عمرم سایه ای از مهر باالی سرم‬ ‫باشد‪ ،‬بگذارید احساس کنم من‬ ‫هم خانواده ای مهربان دارم و‬ ‫کسانی قلب شان برای من می تپد‪.‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

55


‫‪54‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫سرگذشت واقعی‌‬

‫فریده گفت شما مرا از خود مرانید‬ ‫‪ 25‬سال پیش‪ ،‬وقتی دختر بزرگم‬ ‫را بخاطر بدحجابی و درگیری با‬ ‫مامورین مبارزه با منکرات‪ ،‬شالق‬ ‫زدند‪ ،‬یک شبه تصمیم به کوچ‬ ‫گرفتیم‪ ،‬البته دخترم نیز بیگناه نبود‪،‬‬ ‫چون بسیار پرخاشگر بود‪ ،‬در زمان‬ ‫دستگیری به همه مقامات مذهبی‬ ‫گذشته وحال توهین کرده بود‪،‬‬ ‫خودبخود جای گذشت و چشم‬ ‫پوشی نگذاشته بود‪.‬‬

‫و کارخانه‪ ،‬بدون وجود خودت نیست‪ ،‬باید‬ ‫برای مدتی برگردی و کارها را یکسره کنی و‬ ‫با خیال راحت راهی شوی‪ .‬فکر بدی نبود‪ ،‬با‬

‫فریده و بچه ها حرف زدم‪ ،‬همه موافق بودند‪،‬‬ ‫من بعد از یکسال و اندی به ایران برگشتم‪،‬‬ ‫دیدم کارخانه در کمال رونق و پولسازی اش‬ ‫پیش میرود‪ ،‬اما خانه هنوز قیمت مناسبی‬ ‫ندارد‪ .‬ترجیح دادم مدتی بمانم‪ ،‬مطالعه کنم‬ ‫و بعد تصمیم نهایی را بگیرم‪.‬‬ ‫فریده مرتب سفارش لباس و صنایع دستی‬ ‫می داد و در ضمن اصرار داشت بعضی از‬ ‫لباس ها و تزئینات و اثاثیه ارزشمندمان را‬ ‫به امریکا پست کنم‪ .‬با وجود هزینه سنگین‪،‬‬ ‫برای خوشحالی فریده‪ ،‬بمرور بسته هایی را‬

‫می فرستادم و بمجرد دریافت شان‪ ،‬تلفن میزد‬ ‫و کلی قربان صدقه میرفت و می گفت تو همه‬ ‫کار برای خوشحالی ما کرده ای وهنوز دریغ‬ ‫نداری‪ ،‬با خودم می گویم اگر صد بار متولد‬ ‫بشوم و بزرگ بشوم‪ ،‬باز هم زن تو می شوم!‬ ‫من سرانجام خانه قدیمی مان را با قیمت‬ ‫خوبی فروختم و برای فریده حواله کردم‪،‬‬ ‫ولی فروش کارخانه طول کشید‪ ،‬بدالیلی که به‬ ‫مشکالت ساختمانی آن از گذشته ربط داشت‪،‬‬ ‫دو سال مرا بدنبال خود کشید و عاقبت من با‬ ‫برطرف کردن همه موانع‪،‬کارخانه را به یکی‬

‫در مدت یک ماه من همه چیز را برای سفر‬ ‫آماده کردم‪ ،‬فقط تنها وکالت خانه قدیمی‬ ‫وکارخانه ام در راه کرج را طی اسنادی موقتا‬ ‫به برادر بزرگم دادم و راه افتادیم‪ .‬دستمایه‬ ‫خوبی در ایران داشتیم‪،‬که بعدا توسط‬ ‫برادرانم حواله شد‪ ،‬ما حدود دو سال در راه‬ ‫بودیم‪ ،‬تا به نیویورک رسیدیم‪ ،‬برادرزاده‬ ‫هایم در فرودگاه انتظارمان را می کشیدند‪،‬‬ ‫طبق برنامه ریزی قبلی‪ ،‬وارد یک آپارتمان‬ ‫اجاره ای ‪ 3‬خوابه شدیم و زندگی تازه را از‬ ‫همان روز آغاز کردیم‪.‬‬ ‫فریده همسرم بدلیل سابقه کار آرایشگری‬ ‫پیشنهاد داد یک سالن مجهز و مدرن آرایش‬ ‫و زیبایی راه بیاندازیم‪ ،‬برادرزاده هایم موافق‬ ‫بودند‪ ،‬به پیشنهاد آنها‪ ،‬فریده و نازنین دختر‬ ‫بزرگم‪ ،‬کالسهایی در کالج برداشتند و با‬ ‫وجود مشکل زبان بهرصورت مدارک خود‬ ‫را گرفتند و من یک آرایشگاه را با همه‬ ‫تجهیزات آن همراه با ساختمان آن خریدم و‬ ‫در اختیارشان گذاشتم ‪ .‬فریده راه میرفت و‬ ‫مرا بغل می کرد و می بوسید و می گفت تو‬ ‫یک انسان واقعی‪ ،‬یک پدر وهمسر استثنایی‬ ‫هستی‪ ،‬تو همه زندگی و کارت را در ایران رها‬ ‫کردی و تنها بخاطر آسایش خیال ما به خارج‬ ‫آمدی و حاال هم همه سرمایه ات را بکار‬ ‫گرفتی‪ ،‬تا ما سرگرم کار باشیم‪ ،‬قول میدهم‬ ‫این همه محبت تو را در طی سالها جبران کنم‬ ‫و قدرت را بدانم‪.‬‬ ‫من برخالف فریده ونازنین و بقیه بچه‬ ‫ها‪ ،‬هرچه تالش کردم‪ ،‬زبان انگلیسی را‬ ‫نیاموختم‪ ،‬ضمن اینکه شغلی مناسب حال‬ ‫خود پیدا نکردم‪ ،‬پیشنهاد برادرزاده هایم‬ ‫برای خرید رستوران هم مورد تائید من نبود‪،‬‬ ‫چون اهل رستوران داری نبودم‪ ،‬کم کم به‬ ‫فکر خرید و فروش ملک افتادم‪ ،‬ولی بیشتر‬ ‫سرمایه ام را برای خرید ملک آرایشگاه بکار‬ ‫برده بودم‪ ،‬بنابراین در فکر انتقال بقیه سرمایه‬ ‫ام از ایران بودم‪ .‬برادرم از ایران زنگ زد و‬ ‫گفت تحت هیچ شرایطی امکان فروش خانه‬

‫ادامه در صفحهٔ ‪۵۶‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

53


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

52


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

51


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

50


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

49


‫‪48‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫عاشق همسرم هستم جذب فرد ديگري نيز شده ام‬ ‫امير حسين‪ :‬خوب سحر جان‬ ‫پرسيدن اين سؤال دل و جرات‬ ‫زيادي مي خواهد‪ .‬من به خوبي‬ ‫به ياد دارم كه در ‪ 4‬ماه اول‬

‫شروع زندگي مشترك‪ ،‬از يك خانم زيباي‬ ‫ديگري خوشم آمده بود‪ .‬تو متوجه‬ ‫شدي و طوري با من برخورد كردي‬ ‫كه واقع ًا از كار خودم ناراحت و‬ ‫پشيمان شوم‪ .‬با خودم فكر مي كردم‪:‬‬ ‫"چه كار احمقانه اي انجام دادم" من‬ ‫همسر زيبا و فوق العاده اي داشتم‬ ‫نمي دانستم واقع ًا چه چيزي باعث‬ ‫شده بود كه دست به يك چنين كاري‬ ‫بزنم؟ هم گيج شده بودم و هم احساس‬ ‫حقارت مي كردم‪.‬‬ ‫سحر‪ :‬بايد گفت كه خانم ها و آقايون‬ ‫با هم تفاوت هاي اساسي دارند و‬ ‫شخصيتشان متفاوت است‪ .‬آقايون‬ ‫به راحتي از نظر بصري تحريك مي‬ ‫شوند‪ ،‬اين در حالي است كه خانم ها‬ ‫بيشتر نسبت به مسائل احساسي از خود‬ ‫حساسيت نشان مي دهند‪ .‬يك مرد تنها‬ ‫از نظر ظاهري نسبت به جنس مخالف‬ ‫كشيده مي شود‪ ،‬اما خانمها در مقايسه‬ ‫با آقايون به ظاهر افراد مختلف اهميت‬ ‫زيادي نمي دهند‪ .‬از سوي ديگر خانم ها‬ ‫از طريق لمس شدن‪ ،‬احساس نزديكي و‬ ‫درك احساسي جذب طرف مقابل ميشود‬ ‫و ممكن است به دليل اين نياز شديد‬ ‫احساسي‪ ،‬از مسير اصلي خارج شوند؛ اما‬ ‫چه مذكر چه مؤنث‪ ،‬تكنيك هايي وجود‬ ‫دارند كه افراد مي توانند با استفاده از آنها‬ ‫بر كاستي هاي خود فائق آيند‪.‬‬ ‫امير حسين‪ :‬بايد در نظر داشت كه كشش‬ ‫جنس مخالف به يكديگر مسئله جديدي‬ ‫نيست كه تنها به شما منحصر شده باشد‪.‬‬ ‫بنابراين بايد براي اين مقوله برنامه ريزي‬ ‫كنيد و به خوبي بدانيد كه در برابر افرادي‬ ‫كه ممكن است در خارج از زندگي‬ ‫مشتركتان نظر شما را به خودشان جلب‬ ‫كنند‪ ،‬چه برخوردي داشته باشيد‪ .‬براي‬ ‫كسانيكه اين اتفاق به تازگي روي داده‪،‬‬ ‫بايد از خودشان بپرسند كه‪" :‬چرا من از اين‬ ‫آدم خوشم آمده؟"‬ ‫ممكن است هر دو در محل مشتركي كار‬ ‫كنند و ميان آنها شيمي مناسبي بوجود آيد‪.‬‬ ‫شما صبح زود در حاليكه شب خوبي را در‬ ‫كنار همسر خود سپري نكرده ايد و مشكالت‬ ‫زيادي در زندگيتان وجود دارد‪ ،‬او را ترك مي‬ ‫كنيد و بعد همكارتان را در بهترين شرايط‬ ‫مي بينيد‪ .‬ظاهر زيبا و آراسته آنها شما را اغوا‬

‫ميكند‪.‬‬ ‫سحر‪ :‬بله‪ ،‬اين درسته امير حسين‪ .‬اما چيزي‬ ‫كه در اين لحظه بايد به خاطر داشته باشي اين‬ ‫است كه تو تنها بهترين وضعيت آنها را مي‬ ‫بيني‪ ،‬بد اخالقي ها‪ ،‬ترشوريي هاي آنها را‬ ‫نمي بيني و تا كنون او را در بدترين وضعيتش‬ ‫نديده اي‪ .‬در يك چنين حالتي چشم و گوش‬ ‫فرد بسته مي شود و متوجه نمي شوي كه آنها‬ ‫هم داراي جنبه هاي منفي هستند‪.‬‬ ‫من يادم مي آيد كه چند سال پيش كه در‬

‫اداره ماليت كار مي كردم آن موقع ‪3‬‬ ‫سال از زندگي مشتركمان مي گذشت‪ .‬آقايي‬ ‫بود كه زمان بيكاري اش با من بود‪ ،‬با چند‬ ‫نفر از همكارهاي ديگر دور هم مي نشستيم‬ ‫و او به تدريج عالقه اش را مي خواست به‬ ‫من نشان دهد‪ .‬او به من پيشنهاد داد تا شام با‬

‫هم بيرون برويم‪ ،‬اما من درخواست او را رد‬ ‫كردم و گفتم‪" :‬من متاهل هستم" او گفت كه‬ ‫برايش مهم نيست كه من همسر دارم‪ .‬گاهي‬ ‫اوقات جذابيت و تحريك واضح نيستند و‬ ‫عالقه كام ً‬ ‫ال گيج كننده است‪.‬‬ ‫امير حسين‪ :‬نه تنها بايد ببينيد كه به چه دليل‬ ‫ممكن است دچار وسوسه شويد‪ ،‬بلكه ارزش‬ ‫دارد بفهميد كه اگر در خانه كارها مطابق‬ ‫ميلتان پيش نروند‪ ،‬امكان آسيب پذيري شما‬ ‫بيشتر خواهد شد‪ .‬اگر‬ ‫روابط شما و همسرتان‬ ‫خوب نيست بايد تمام‬ ‫توجه خود را بر روي‬ ‫ترميم رابطه خود معطوف‬ ‫كنيد و براي رفع نيازهاي‬ ‫خود از بيرون كمك طلب‬ ‫نكنيد‪.‬‬ ‫سحر‪ :‬اين كار عالي‬ ‫است‪ .‬بايد فقط به همسر‬ ‫خودمان فكر كنيم و‬ ‫اگر احساس ميكنيم‬ ‫كه از او فاصله گرفته‬ ‫ايم بايد كاري كنيم‬ ‫تا اين فاصله ها به هم‬ ‫نزديك شده و و از ميان‬ ‫برداشته شوند‪ .‬بايد در‬ ‫كنار هم بنشينيم‪ ،‬از هم‬ ‫عذر خواهي كنيم و دو‬ ‫مرتبه "دوستت دارم"‬ ‫را بر زبان جاري كنيم‪.‬‬ ‫زمانيكه همسرمان را‬ ‫تاييد كنيم و از او به‬ ‫خاطر توانايي هايش‬ ‫تشكر و قدرداني كنيم‬ ‫و با وي با مهرباني‬ ‫برخورد كنيم‪ ،‬رابطه‬ ‫به مرور زمان بهبود‬ ‫پيدا مي كند‪ .‬بايد‬ ‫كاري كنيد كه رابطه‬ ‫تان قوي شود‪.‬‬ ‫حسين‪:‬‬ ‫امير‬ ‫يكي ديگر از‬ ‫راهكارهايي كه مي‬ ‫توانيد در زمانيكه‬ ‫جذب فرد ديگري‬ ‫ميشويد‪ ،‬به كار‬ ‫بنديد اين است كه‪:‬‬ ‫سكوت را بشكنيد‪.‬‬ ‫به اين معنا كه‬ ‫جريان را هم براي همسر خود بازگو كنيد و‬ ‫هم براي فرد ديگري كه روي شما حساب باز‬ ‫كرده‪ .‬در حقيقت همين حساب باز كردن يك‬ ‫مسئله مهم در زندگي افراد به شمار مي رود‪.‬‬ ‫من و سحر در مورد هوس ها و درگيري هاي‬ ‫شخصي خود به راحتي با هم صحبت ميكنيم‬

‫و به همين دليل خيلي راحت از عهده تمام‬ ‫مشكالت بر مي آييم‪.‬‬ ‫سحر‪ :‬هوس در ذهن شما پديد مي آيد‪،‬‬ ‫بنابراين ابتدا بايد در ذهن خود يك حفاظ‬ ‫بكشيد‪ .‬برخورد با افراد زيبا و جذاب غير‬ ‫قابل اجتناب است‪ ،‬اما مي توانيد طرز صحيح‬ ‫برخورد با اين افراد را به ذهن خود آموزش‬ ‫بدهيد‪ .‬ابتدا بايد در ذهن خود بر اين جنگ‬ ‫فائق آييد و جلوي خطور كردن هر گونه فكر‬ ‫وسوسه كننده اي را به ذهن خود بگيريد‪.‬‬ ‫امير حسين‪ :‬به همين دليل بايد در روابط خود‬ ‫با افراد ديگر يك سري محدوديت هايي را‬ ‫قائل شويد‪ .‬تا آنجايي كه يادم مي آيد من و‬ ‫سحر از همان ابتدا با هم قرار گذاشتيم كه‬ ‫دوستان نزديكي از جنس مخالف نداشته‬ ‫باشيم‪ ،‬مگر اينكه دوست صميمي براي هر‬ ‫دوي ما باشند‪ .‬ما ارتباط خود را با اين افراد‬ ‫محدود كرديم و قرار گذاشتيم كه هيچ موقع‬ ‫براي صرف نهار يا چاي تنهايي با اين افراد‬ ‫بيرون نرويم‪.‬‬ ‫سحر‪ :‬همچنين بايد مراقب خوشمزگي ها و‬ ‫سر به سر گذاشتن هاي كالمي نيز باشيم‪ .‬خانم‬ ‫ها به دنبال شنيدن چنين چيزهايي هستند‪.‬‬ ‫مراقب باشيد كه ديگران از مهرباني شما سوء‬ ‫برداشت نكنند‪ .‬جوك هايي كه مفاهيم جنسي‬ ‫دارند تعرف نكنيد و اجازه ندهيد با سر به سر‬ ‫گذاشتنتان اهداف ديگري در سر بپرورانند‪.‬‬ ‫امير حسين‪ :‬همچنين در مورد برخورد هاي‬ ‫فيزيكي نيز بايد محدوديت هايي را در نظر‬ ‫بگيريد‪ .‬هر چند من و سحر انسان هاي با‬ ‫عاطفه و در عين حال روشنفكري هستيم‬ ‫اما كمتر اتفاق مي افتد كه افرادي كه جنس‬ ‫مخالفمان هستند را در آغوش گرفته و با آنها‬ ‫روبوسي كنيم‪ .‬شايد شما از انجام اين كار‬ ‫هيچ قصد و نيتي نداشته باشيد اما طرف‬ ‫مقابل ممكن است برداشت غلطي از اين‬ ‫حركت شما بكند‪.‬‬ ‫سحر‪ :‬زمانيكه واقع ًا تحريك شديد‪ ،‬بهترين‬ ‫راه اين است كه به سرعت فرار كنيد‪ .‬از كسي‬ ‫كه باعث ايجاد انحراف شما از مسير اصلي‬ ‫زندگيتان مي شود‪ ،‬فاصله بگيريد‪ .‬اين دقيق ًا‬ ‫همان كاري است كه يوسف در مقابل زليخا‬ ‫انجام داد‪.‬‬ ‫امير حسين‪ :‬زمانيكه كليه اين نكات را رعايت‬ ‫كنيم‪ ،‬خداوند به ما در رابطه مان كمك مي‬ ‫كند‪ ،‬آنوقت مي توانيد هم قدردان خدا باشيم‬ ‫و هم شريك زندگيتان‪ .‬از خدا بخواهيد تا از‬ ‫ديدگان و قلب شما محافظت كند تا به دام‬ ‫تحريك و وسوسه نيفتيد‪ .‬از او بخواهيد تا به‬ ‫شما نشان دهد كه براي حفاظت از زندگي‬ ‫مشترك خود چه كارهايي بايد انجام دهيد‪.‬‬ ‫اميدواريم كه عشق‪ ،‬وفاداري‪ ،‬و نزديكي در‬ ‫ميان شما و همسرتان به شكوفايي برسد‪.‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

47


‫‪46‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫‪www.drtaebi.com‬‬ ‫جلسه مدیتیشن در ریچموند هیل‬ ‫کاهش استرس‬ ‫دستیابی به آرامش‪ ،‬بهبود دلهره و تشویش‬

‫بهبود افسردگی‪ ،‬تمرکز روی هدف و پیشرفت‬ ‫بهبودی روابط زناشویی و اجتماعی‬ ‫‪..........‬‬ ‫تلفن رزرو جا‪:‬‬ ‫‪905-508-6668‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

45


‫‪44‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫شوهرتان را بيش از‬ ‫حد کنترل نکنيد‬ ‫عالقه به حفظ زندگي و آنچه‬ ‫مالک آن هستيم رفتاري کامال‬ ‫طبيعي در همه موجودات از‬ ‫جمله انسان است‪.‬ما انسان ها مي‬ ‫خواهيم چيزهايي که داريم و‬ ‫به دست آورده ايم به خصوص‬ ‫چيز هاي ارزشمند زندگيمان را‬ ‫براي خود حفظ کنيم و در مقابل‬ ‫خطرات احتمالي واکنش نشان‬ ‫مي دهيم‪ .‬شما دارايي با ارزشي‬ ‫داريد که آن هم شوهرتان است‬ ‫بنابراين به صورت فطري و طبيعي‬ ‫مي خواهيد او را حفظ کنيد‪.‬‬

‫تا اينجا اين ويژگي تقريبا در همه انسان ها‬ ‫ديده مي شود اما يادمان باشد بسياري از‬ ‫رفتارهاي طبيعي اگر کنترل نشوند به مشکل‬ ‫و دردسر تبديل مي شوند‪ .‬درست مثل آب که‬ ‫مايه حيات ما انسان هاست اما اگر کنترل‬ ‫نشود و بيش از حد جمع شود سيل مي شود‬ ‫و ما در آن آبي که قرار بود مايه حياتمان‬ ‫باشد غرق مي شويم؛ بنابراين کنترل نکردن‬ ‫رفتارهاي طبيعي نيز مي تواند آسيب زا باشد‪.‬‬ ‫اين که يک خانم نسبت به شوهرش حساس‬ ‫باشد و خطرات احتمالي را جدي بگيرد و‬ ‫نگذارد شوهرش از دست برود رفتاري طبيعي‬ ‫است اما يادمان باشد وقتي ما بيش از حد‬ ‫به يک نفر بد بين باشيم و تالش کنيم او را‬ ‫محدود کنيم باعث مي شويم زندگي براي او‬ ‫تلخ شود‪.‬‬ ‫حتي در بعضي موارد عکس العمل هاي‬ ‫شديدي را ممکن است به دنبال داشته‬

‫باشد؛ مثال مرد وقتي احساس کند از طرف‬ ‫خانمش تحت کنترل و مراقبت است ممکن‬ ‫است واکنش نشان دهد و دست به رفتارهاي‬ ‫نادرست و لجبازي بزند‪.‬‬ ‫مناسب است به عاقبت کار خودتان بينديشيد‬ ‫که اين رفتار شما دو ضرر جدي به همراه‬ ‫دارد ‪:‬‬ ‫‪ -۱‬زندگي به عزيزترين آدم زندگي يعني‬ ‫شوهرتان تلخ مي شود‬ ‫‪ -۲‬ممکن است همين مراقبت افراطي‬ ‫عامل اصلي از دست دادن شوهرتان شود‪.‬‬ ‫در روايات آمده است که سوء ظن زياد باعث‬ ‫انحراف و اشتباه مي شود‪.‬‬ ‫شناسايي ريشه ها‪ ،‬اولين گام براي رفع بدبيني‬ ‫پيدا کردن ريشه اين بدبيني مهم ترين کاري‬ ‫است که شما بايد انجام دهيد‪ .‬احتماالت‬ ‫مختلفي براي ريشه چنين بدبيني هايي‬ ‫وجود دارد‪ .‬اولين ريشه باقي ماندن افراد‬ ‫در کودکي شان است‪ .‬ما انسان ها در زمان‬ ‫کودکي حسادت ها و خودخواهي هاي‬ ‫بچگانه داريم‪ .‬بعضي از آدم ها رشد مي کنند‬ ‫و سنشان باال مي رود اما روان شان بعضي از‬ ‫رفتارهاي کودکانه را در خود نگه مي دارد؛‬ ‫به اصطالح روان شناسي يک تثبيت اتفاق‬ ‫مي افتد و صفتي که مربوط به يک دوره‬ ‫است در دوره هاي بعدي هم به وضوح قابل‬ ‫مشاهده است‪ .‬اگر فردي در بچگي خودش‬ ‫باقي بماند و تثبيت بشود رفتارهايش در‬ ‫بزرگسالي نشانه هايي از رفتار بچه ها را دارد‬ ‫مثل همين حسادت ها و خودخواهي هاي‬ ‫بچگانه‪ .‬در اين طور موارد افراد چه زن چه‬ ‫مرد حتي نسبت به رفتار همسرشان با والدين؛‬ ‫خواهر و برادرهايش نيز حساس مي شوند‬ ‫تا جايي که دلشان مي خواهد همسرشان با‬ ‫والدين و خواهر و برادرهايش نيز رفت و آمد‬ ‫و رفتارهاي محبت آميز نداشته باشد‪.‬‬ ‫گاهي ريشه بدبيني هاي افراطي خاطرات بد‬ ‫گذشته است‪ .‬اگر فردي در گذشته چيزي را‬ ‫از دست داده يا شکستي را متحمل شده باشد‬ ‫حساسيتش باال مي رود و نسبت به از دست‬ ‫دادن عزيزان ديگر نيز حساس و رفتارش تلخ‬ ‫و سخت گيرانه مي شود‪ .‬در بعضي موارد‬ ‫عامل اصلي برمي گردد به اتفاقاتي که براي‬

‫اطرافيان افتاده است‪ ،‬يعني ممکن است‬ ‫خود فرد خاطرات مستقيمي نداشته باشد اما‬ ‫اطرافيانش خاطرات بد زيادي داشته باشند و‬ ‫او بين آشنايان و حتي غريبه ها شنيده باشد‬ ‫بعضي افراد به خاطر اين که مراقب نبوده اند‬ ‫عزيز و همسرشان را از دست داده اند به اين‬ ‫معني که ديگران دل و فکر او را تسخير کرده‬ ‫اند و زندگيشان تحت تأثير قرار گرفته است‪.‬‬ ‫چگونه ريشه و علت ها را از بين ببريم‬ ‫در گام دوم بايد ريشه ها از بين برود‪ .‬مثال‬ ‫اگر فرد رفتارهايش بچگانه است نياز دارد‬ ‫با کمک يک مشاور خودش را بازسازي‬ ‫کند و نسبت به رفتارهايش هوشيار بشود و‬ ‫بتواند رفتارهاي کودک مآبانه خودش را به‬ ‫رفتارهاي بالغانه و بزرگساالنه تبديل کند‪.‬‬ ‫اگر خاطرات بد باعث بدبيني شده است بايد‬ ‫مقايسه کنيد که آيا احتمال چنين پيشامدي‬ ‫براي زندگي شما نيز وجود دارد؟ يا آن افراد‬ ‫با همسر شما چقدر تشابه دارند؟ اگر همسر‬ ‫شما فردي است که حدود را رعايت مي کند و‬ ‫با شما مشکل خاصي ندارد و شما نيز وظايف‬ ‫خود نسبت به همسرتان را به خوبي انجام مي‬

‫دهيد‪ ،‬احتمال اين که همسرتان از دست تان‬ ‫برود خيلي کم است و فضا با فضاي آدم هايي‬ ‫که در اطراف شما از دست رفته اند متفاوت‬ ‫است‪.‬‬ ‫توصيه اي به کساني که همسران حساس دارند‬ ‫در پايان به افرادي که همسراني حساس دارند‬ ‫توصيه مي کنم که توجه داشته باشند بعضي‬ ‫افراد ذهنشان آماده نشخوار است‪ .‬نشخوار‬ ‫ذهني يعني فرد يک فکر را که معموال آزار‬ ‫دهنده است مرتب بررسي و وارسي و تالش‬ ‫مي کند آن را از ذهنش پاک کند اما آن فکر‬ ‫دوباره برمي گردد و گاهي هم با قدرت بيشتر‪.‬‬ ‫اگر کسي مي بيند همسرش دچار اين حالت‬ ‫است ضمن اين که بايد او را راهنمايي کند‬ ‫تا از يک مشاور و درمانگر براي رفع اين‬ ‫مشکل استفاده کند بايد مراقب باشد که بهانه‬ ‫به دست همسرش ندهد‪ .‬متاسفانه در بعضي‬ ‫موارد ديده مي شود وقتي همسر فرد حساس‬ ‫است آن فرد به جاي رعايت حال همسر از‬ ‫اين موضوع به عنوان يک ابزار شوخي و سربه‬ ‫سر گذاشتن استفاده مي کند که مشکل طرف‬ ‫مقابل را افزايش مي دهد‪.‬‬


‫‪43‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫محمد‬ ‫رحیمیان‬

‫بررسی سرطان‬ ‫پروستات در‬ ‫مردان باالی‬ ‫پنجاه سال یک‬ ‫ضرورت است‪.‬‬ ‫سرطان پروستات یکی از شایعترین‬ ‫سرطانهای مردان است که بیشتر در مردان‬ ‫باالی پنجاه سال بروز می کند‪ .‬بنابراین مردان‬ ‫پس از رسیدن به سن ‪ 50‬سالگی بایستی از‬ ‫نظر سرطان پروستات بررسی شوند‪ .‬پروستات‬ ‫غده ای به اندازه ی یک گردو است که در‬ ‫زیر مثانه ی مردان قرار دارد و مایعی را تولید‬ ‫می کند که اسپرم ها در آن شناور می شوند‪ .‬در‬ ‫صورت بزرگ شدن این غده‪ ،‬ممکن است به‬ ‫لوله ی مجاری ادرار فشار وارد شده و سبب‬ ‫کاهش و آهستگی جریان ادرار گردد‪ .‬البته‬ ‫همیشه افزایش اندازه ی پروستات‪ ،‬نشانه‬ ‫ی سرطان نیست و می تواند طبیعی باشد‬ ‫که برای اطمینان بایستی با پزشک مشورت‬ ‫نمود‪ .‬علت واقعی ایجاد سرطان پروستات‬ ‫مشخص نیست اما افزایش سن‪ ،‬سابقه ی‬ ‫ژنتیکی سرطان پروستات در خانواده‪ ،‬کم‬ ‫بودن فعالیتهای فیزیکی و رژیم غذایی حاوی‬ ‫چربی باال و یا فیبر کم را از عوامل تاثیر‬ ‫گذار در ایجاد این سرطان می دانند‪.‬‬ ‫سرطان پروستات در واقع رشد سرطانی‬ ‫پروستات است که عالیم آن در مردان‬ ‫متفاوت است‪ .‬در برخی هیچ عالمتی دیده‬ ‫نمی شود و در برخی سبب مشکالت ادراری‬ ‫می گردد‪ .‬معموال حدود ‪ %30‬بیماران مبتال‬ ‫به سرطان پروستات جان خود را از دست می‬ ‫دهند‪.‬‬ ‫برای تشخیص سرطان پروستات از تست آنتی‬ ‫ژن اختصاصی پروستات یا ‪ PSA‬استفاده‬ ‫می شود‪ PSA .‬به وسیله ی پروستات تولید‬ ‫می شود و بصورت طبیعی در حد کمی در‬ ‫خون مردان وجود دارد‪ .‬میزان باالی ‪PSA‬‬ ‫می تواند احتمالن نشانه ی وجود سرطان‬ ‫پروستات باشد‪ .‬در مردانی که عفونتی در‬ ‫پروستات دارند نیز ممکن است ‪PSA‬‬ ‫افزایش یابد‪ .‬جواب این تست همیشه قطعی‬ ‫نیست و باید معاینات دیگر توسط پزشک‬ ‫انجام شود تا نتیجه تعیین گردد‪.‬‬ ‫اگر سرطان پروستات تشخیص داده شود و‬ ‫در بدن پخش نشده باشد معمولن جراحی و‬ ‫برداشت پروستات (پروستکتومی) و اشعه‬ ‫درمانی از اقدامات درمانی بخصوص برای‬ ‫سنین پایینتر هستند‪ .‬اقدامات درمانی توسط‬

‫پزشک با توجه به سن بیمار و نوع سرطان‬ ‫تعیین می گردند‪.‬‬ ‫در کانادا سرطان پروستات بسیار شایع است‬ ‫و حدود ‪ %25‬کل سرطانها را در مردان شامل‬ ‫می شود‪ .‬در سال ‪ 23600 ،2013‬مورد‬ ‫جدید از سرطان پروستات در کانادا شناسایی‬ ‫شده است و ‪ 3900‬نفر از آنها جان خود را‬ ‫از دست داده اند‪.‬‬ ‫با توجه به هشدارها و نیز انجام آزمایشات‬ ‫غربالگری و ابداع اقدامات درمانی جدید‬ ‫میزان مرگ و میر این بیماری در سالهای‬ ‫اخیر کاهش یافته است‪ .‬توصیه می شود که‬ ‫مردان بخصوص پس از ‪ 50‬سالگی‪ ،‬بررسی‬ ‫پروستات را در چکاپ پزشکی ساالنه خود‬ ‫بگنجانند‪.‬‬ ‫در این خصوص پیشنهاد می شود با توجه‬ ‫به سطح توان مالیمان بیمه هایی نظیربیمه‬ ‫بیمارهای سخت اختیارکنیم‪ ،‬این بیمه به‬ ‫صورت های مختلف می تواند تا سقف‬ ‫‪ 2.000.000‬دالر معاف از مالیات را پوشش‬ ‫دهد ‪ .‬مبلغ قرارداد در صورت تشخیص به‬ ‫بیماری توسط پزشک ‪ ،‬از طرف شرکت بیمه‬ ‫‪،‬به فرد بیمه شده پرداخت خواهد شد‪ .‬این‬ ‫بیمه به دوره زمانهای متفاوت نظیرقرارداد‬ ‫ساالنه – ‪ 5‬ساله – ‪ 10‬ساله – ‪ 20‬ساله و‬ ‫تمام عمر قابل اختیا ر است‪ .‬و حتا با برگشت‬ ‫پول در صورت عدم بیماری به بیمه شده‬ ‫پرداخت می شود‪ .‬بیمه بیماریهای سخت‬ ‫از کودک تا بزرگسال را در بر می گیرد‪ .‬در‬ ‫مدلی از این بیمه نامه فرد تنها کافیست در‬ ‫یک دوره کوتاه مدت نظیر ‪ 10‬سال پرداخت‬ ‫کند و بدون هیچگونه پرداختی دیگر ‪ ،‬تمامی‬ ‫عمر بیمه باشد‬ ‫اقتباس‪http://www.prostatecancer. :‬‬ ‫‪ca‬‬ ‫باهمکاری مشاور علمی‪ ،‬پزشکی شرکت‬ ‫خانم دکتر واحدی‬ ‫بیمه‪Insufin‬‬ ‫(ایمونولوژیست)‬ ‫*مطالب این مقاالت صرفن در جهت اطالع‬ ‫رسانی می باشد و به هیچ عنوان جایگزین‬ ‫مشاوره با متخصصین مربوطه نمی شود‪*.‬‬ ‫پرسش های خود را در زمینه طرح و برنامه‬ ‫ریزی مالی و سرمایه گذاری و بیمه های‬ ‫مختلف از طریق ایمیل ‪news@insufin.‬‬ ‫‪ com‬و یا با شماره تلفن ‪-370-0011‬‬ ‫‪ 905‬تماس بگیرید ‪.‬‬ ‫شما عالقمندان رادیو می توانید شنونده‬ ‫برنامه رادیویی بیمه‪ ،‬سه شنبه در میان‪،‬‬ ‫از ساعت ‪ 9‬تا ‪ 10‬صبح از رادیو صدای‬ ‫ایران و نیز درهر لحظه با یک کلیک‪،‬‬ ‫بیننده برنامه های تلویزیونی ما ازکانال شبکه‬ ‫تلویزیونی شرکت بیمه ‪www.youtube.‬‬ ‫‪ com/sherkatbimeh‬باشید ‪ * .‬و یا‬ ‫با الیک کردن آدرس اینترنتی ما در فیس‬ ‫بوک ‪https://www.facebook.com/‬‬ ‫‪ Insufin‬از آخرین فعالیت های شرکت ما‬ ‫مطلع شوید‪.‬‬ ‫* محمد رحیمیان کارشناس ارشد بیمه و‬ ‫سرمایه گذاری و عضو رسمی مشاورین‬ ‫متخصص بیمه و امور مالی کانادا به شماره‬ ‫ثبت‪ 2065817 :‬است ‪*.‬‬


‫‪42‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫دارای ضمیر فوق العاده حساسی هستند که‬ ‫وقتی نوبت به انتقاد های درون رتختخواب‬ ‫می رسد‪ ،‬با کوچکترین تلنگری خرد می شود‪.‬‬ ‫شاید به خاطر همین هم باشد که خیلی از‬ ‫خانم ها هیچ موقع ماسک خندان‪" :‬عزیزم تو‬ ‫در تختخواب فوق العاده ای" را از صورت‬ ‫بر نمی دارند‪.‬‬ ‫البته من فرد کام ً‬ ‫ال واقع بینی هستم و می دانم‬ ‫که شاید خیلی منصفانه نباشد که همیشه مردها‬ ‫به عنوان پیشقدم و آغازگر ارتباط جنسی در‬ ‫جوامع به شمار روند‪ .‬اعتقاد عمومی بر این‬ ‫امر است که آنها همیشه باید چیزی برای‬ ‫عرضه کردن داشته باشند و این مطلب تاحدی‬ ‫غیرعادالنه است‪ .‬باید توجه داشت که ارتباط‬ ‫جنسی موفق و لذت بخش زمانی به وقوع می‬ ‫پیوندد که هر دو طرف توانایی آن را داشته‬ ‫باشند که با همسرخود آزادانه و صادقانه حتی‬ ‫در مورد کوچک ترین مسائلی که آزارشان می‬ ‫دهد‪ ،‬صحبت کنند‪.‬‬ ‫تعداد زیادی از خانم ها به من مراجعه می‬ ‫کردند و اظهار می داشتند که یکسری مسائل‬ ‫در مورد ارتباط جنسی آنها با همسرانشان‬ ‫وجود دارد که آنها اص ً‬ ‫ال دوست نداشته و‬ ‫به هیچ وجه نمی توانند تحمل کنند‪ .‬ناگفته‬ ‫نماند که این مسائل چیزهایی بودند که‬ ‫معمو ً‬ ‫ال می شد با یک بحث صمیمانه آنرا به‬ ‫سرعت حل و فصل نمود‪.‬‬

‫روشهای صحیح‬ ‫انتقاد جنسی از‬ ‫همسر!‬

‫خانم هایی که توانسته اند با‬ ‫موفقیت به شوهرانشان کمک کنند‬ ‫تا عملکرد جنسی شان را باال ببرند‪،‬‬ ‫یاد گرفته اند که به جای عبارت‪:‬‬ ‫"من اص ً‬ ‫ال دوست ندارم زمانیکه‬ ‫تو‪ "....‬از عبارت‪" :‬بهتر نیست‪ ....‬به‬ ‫جای اینکه‪ "....‬استفاده کنند‪.‬‬ ‫آقایون نمی توانند حقیقت را قبول کنند‬ ‫آنها شاید به ظاهر بگویند که حقیقت را می‬ ‫خواهند‪ ...‬اما آیا واقع ًا ظرفیت پذیرش آن را‬ ‫هم دارند؟ اینطور که ما متوجه شده ایم آقایون‬

‫چند وقت پیش خانمی به ما مراجعه کرده بود‬ ‫و می گفت سینه های او در مواقع مشخصی‬ ‫از ماه قدری حساس می شوند و تمایلی ندارد‬ ‫که همسرش در هنگام پیش نوازی به شدت‬ ‫آنها را بفشارد‪ .‬این خانم اظهار می داشت‬ ‫که خودش در مواقع عادی معمو ً‬ ‫ال از قدری‬ ‫خشونت لذت می برد‪ ،‬اما در طول این زمان‬ ‫هیچ گونه تمایلی به انجام این کار ندارد‪ .‬او‬ ‫ادامه داد یک بار در حین معاشقه قدری‬ ‫خودم را عقب کشیدم و از همسرم تقاضا‬ ‫کردم که با مالیمت بیشتری با من رفتار کند‪،‬‬ ‫ناگهان او از کوره در رفت و همه چیز همانجا‬ ‫تمام شد‪.‬‬ ‫با توجه به تجارب شخصی به او پیشنهاد‬ ‫کردم که زمانی در مورد این مسئله با شوهر‬ ‫خود صحبت کند که در کشاکش شدیدترین‬ ‫لحظات احساسی نباشند‪ .‬او با تعجب نگاهی‬ ‫به من انداخت و گفت‪ :‬صحبت! فقط کافیه‬ ‫در مورد این مطلب کوچکترین حرفی به او‬ ‫بزنم‪ ،‬آنوقت است که صدای داد و فریاد‪،‬‬ ‫کوبیدن پاها به زمین‪ ،‬بسته شدن درها و ‪...‬‬ ‫از همه جا به گوش خواهد رسید‪.‬‬ ‫خانم دیگری می گفت کتابی را پیدا کرده بود‬ ‫که درون آن تکنیک های مختلف برقراری‬ ‫رابطه جنسی را آموزش می داد‪ .‬احساس کرده‬ ‫بود که ایده ی بدی نیست که کتاب را به‬ ‫شوهرش هم نشان بدهد تا زندگی زناشویی‬ ‫‪ 10‬ساله شان قدری شور و حرارت بیشتری‬ ‫به خود بگیرد‪ .‬با شوخی و خنده به همراه‬ ‫نوشیدنی که در دست داشت نزد همسرش‬ ‫آمد و صفحه هایی را که قب ً‬ ‫ال عالمت گذاری‬ ‫کرده بود را باز نمود تا به همسرش نشان دهد‬ ‫تا او هم در جریان قرار بگیرد که می توانند‬ ‫موقعیت های جدید فراوانی را امتحان کنند؛‬

‫اما متاسفانه آقا این حرکت را به عنوان یک‬ ‫توهین شخصی در نظر گرفت و تا چند روز‬ ‫بعد با همسرش صحبت نکرد‪.‬‬ ‫پس از آن هر دو خانم اظهار می داشتند که‬ ‫دیگر می ترسند حتی در مورد کوچکترین‬ ‫اتفاق هایی که در ارتباط جنسی آنها را اذیت‬ ‫می کند‪ ،‬با شریک خود حرف بزنند‪ .‬آقایون!‬ ‫آیا امکان دارد یک زن عاقل بخواهد کشتی‬ ‫قدیمی و تکراری و به گل نشسته ی سکس را‬ ‫به نوسان درآورد در حالیکه احتمال می دهد‬ ‫طوفانی از خشم شما او را فرا خواهد گرفت؟‬ ‫مشکل اصلی زمانی پدید می آید که خانم‬ ‫تمام این مسائل به نظر کوچک را در کنار‬ ‫هم می چیند و از برقراری رابطه جنسی با‬ ‫همسرش دوری ورزیده و کم کم عالقه اش‬ ‫را هم به سکس و هم به شریک جنسی اش‬ ‫از دست می دهد؛ و آنموقع است که جنگ‬ ‫اصلی شروع شده و هیچ یک از طرفین از آن‬ ‫پیروز بیرون نخواهند آمد‪ .‬این امکان وجود‬ ‫دارد که خانم قب ً‬ ‫ال یکی دو بار تالش کرده‬ ‫باشد که مشکل جنسی اش را با همسر خود‬ ‫در میان بگذارد اما زمانیکه با واکنش زننده‬ ‫ی همسر خود روبرو شده‪ ،‬شرمساری تمام‬ ‫وجود او را فراگرفته است‪ .‬چند سال بعد آقا‬ ‫تازه شروع می کند به تعجب کردن که چرا‬ ‫خانم تمایلش را نسبت به ارتباط جنسی شان‬ ‫از دست داده است و البته هیچ سرنخی هم در‬ ‫این مورد پیدا نمی کند‪ .‬دکترمهرپرور سوال ما‬ ‫از شما این است‪" :‬خانم ها چطور می توانند‬ ‫به آقایون بگویند که در تختخواب چه چیزی‬ ‫می خواهند؟"‬ ‫خیلی راحت به ما بگویید که چه می خواهید‬ ‫معمو ً‬ ‫ال بیشتر آقایون به رضایت همسران‬ ‫خود اهمیت می دهند‪ .‬اگر دقت کرده باشید‬ ‫عبارت "دوست داشتی؟" خیلی بیشتر از‬ ‫"دوستت دارم" پس از انجام این عمل زمزمه‬ ‫می شود‪ .‬با این وجود بسیاری از خانم ها‬ ‫هستند که حتی اگر لذت نبرده باشند و از‬ ‫کارهای بی شور و حرارات همسر خود خسته‬ ‫شده باشند و به رضایت نرسیده باشند‪ ،‬باز هم‬ ‫اعتراضی نمی کنند‪ .‬آنها می ترسند که حرف‬ ‫هایشان آقا را ناراحت و عصبانی کند‪ ،‬و یا‬ ‫ضمیر شکننده او را خدشه دار سازد‪.‬‬ ‫در گذشته اینچنین نبود که عملکرد مردها در‬ ‫تختخواب ارزیابی شود‪ .‬امروزه روند زندگی‬ ‫تغییر پیدا کرده است و جایگاههای اجتماعی‬ ‫متحول گردیده و پیرو آن باید انتظار توقعات‬ ‫متفاوت را هم داشته باشیم‪ .‬خانم نیازی‪،‬‬ ‫همانطور که شما در گفته های خود به آن‬ ‫اشاره کردید‪ ،‬خانم ها به راحتی می توانند‬ ‫تشخیص دهند که همسرشان چه کاری را‬ ‫درست انجام نمی دهند‪ .‬آنها حتی به راحتی‬ ‫قادر به تشخیص علت این اشتباهات نیز‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫زمانیکه شما به همسر خود می گویید‪" :‬تو‬ ‫در رختخواب اص ً‬ ‫ال خوب نیستی" مثل این‬ ‫است که مستقیم ًا مردانگی او را زیر سوال‬ ‫برده و به عمیقترین احساسات وی لطمه وارد‬ ‫کرده اید‪ .‬متاسفانه اکثریت قریب به اتفاق‬ ‫آقایون برداشت غلطی از این مطلب می کنند‪.‬‬ ‫آنها ارزیابی بد از ارتباط جنسی را مستقیم ًا‬ ‫به میزان مردانگی شان ارتباط می دهند و‬

‫این مسئله فرضیه درستی نبوده و رویکرد‬ ‫صحیحی دربرنخواهد داشت‪.‬‬ ‫ولی خانم ها! شما نباید به همین راحتی از‬ ‫این مسئله بگذرید‪ .‬گاهی اوقات ممکن است‬ ‫که اشتباه از سوی خودتان هم باشد‪ .‬متوجه‬ ‫باشید که آقایون فن ذهن خوانی نمی دانند‪.‬‬ ‫به همین دلیل تا زمانیکه به او نگویید چه‬ ‫چیز باعث آزار و اذیتتان می شود و یا به چه‬ ‫چیزی عالقه دارید‪ ،‬نباید انتظار داشته باشید‬ ‫که او آن کار را برای شما انجام دهد‪.‬‬ ‫شما خانم ها به درستی می دانید که ما مردها‬ ‫بدمان نمی آید که در نظر دیگران "بهترین"‬ ‫به نظر برسیم‪ ،‬پس این وظیفه ی شماست که‬ ‫به ما در این راه کمک کنید‪ .‬تحقیقات نشان‬ ‫داده است که چه خانم ها و چه آقایون‪ ،‬هر‬ ‫دو به محرک های مثبت واکنش بهتری نشان‬ ‫می دهند‪ .‬بنابراین سعی کنید زمانیکه کاری‬ ‫را خوب انجام می دهیم‪ ،‬تشویقمان کنید تا‬ ‫دلگرمی پیدا کنیم‪ .‬بعد آرام آرام بحث را به‬ ‫سمتی سوق دهید که خودتان دوست دارید و‬ ‫مشکالت را به آرامی بازگو نمایید‪.‬‬ ‫خانم هایی که توانسته اند با موفقیت به‬ ‫شوهرانشان کمک کنند تا عملکرد جنسی‬ ‫شان را باال ببرند‪ ،‬یاد گرفته اند که به جای‬ ‫عبارت‪" :‬من اص ً‬ ‫ال دوست ندارم زمانیکه‬ ‫تو‪ "....‬از عبارت‪" :‬بهتر نیست‪ ....‬به جای‬ ‫اینکه‪ "....‬استفاده کنند‪ .‬همچنین برای شروع‬ ‫مکالمه هم می توانید از این عبارت صحیح‪،‬‬ ‫و تست شده کمک بگیرید‪" :‬من عاشق این‬ ‫هستم که تو (کاری که به آن عالقه دارید‬ ‫را عنوان کنید) تو چی وقتی من (کاری که‬ ‫تصور می کنید همسرتان به آن عالقه دارد را‬ ‫ذکر کنید)‬ ‫هیچ موقع از عباراتی که با "تو" شروع می‬ ‫شوند استفاده نکنید‪ ،‬مثل این نمونه‪" :‬توی‬ ‫عقب مانده ی خودخواه مطمئن باش که اگر‬ ‫یک جایزه برای بدترین رابطه جنسی دنیا‬ ‫تعیین می کردند‪ ،‬حتم ًا تو به عنوان نفر اول‬ ‫برنده می شدی!"‬ ‫بهتر است از عباراتی که با "من" شروع می‬ ‫شوند‪ ،‬استفاده کنید‪ .‬بنده به شخصه این‬ ‫مطلب را برای سالیان دراز به مراجعینم‬ ‫پیشنهاد دادم و می توانم با جرات بگویم که‬ ‫در اکثر موارد همه آنها جواب مثبت گرفتند‪.‬‬ ‫زمانیکه در جمالت خود "من" به کار می‬ ‫برید‪ ،‬حس مالکیت فردی خود را نسبت به‬ ‫چیزی که در مورد آن مشغول صحبت کردن‬ ‫هستید‪ ،‬ابراز می دارید‪ .‬عبارات حاوی "من"‬ ‫شما را به هدفتان می رسانند و عبارات حاوی‬ ‫"تو" به چیزی جز جار و جنجال و دعوا ختم‬ ‫نخواهد شد‪.‬‬ ‫اگر احساس کردید که نمی توانید در مورد‬ ‫آمال و نیازهای جنسی خود آزادانه صحبت‬ ‫کنید‪ ،‬مطمئن باشید که زندگی جنسی تان‬ ‫را از دست خواهید داد‪ .‬خوب خانم نیازی‪،‬‬ ‫شما بیراه هم نمی گویید‪ ،‬این امکان وجود‬ ‫دارد که ضمیر حساس آقایون خیلی کم و‬ ‫بطور موقتی خدشه دار شود‪ ،‬اما شک نکنید‬ ‫که بعدها خودشان هم از شما به خاطر اینکه‬ ‫متوجهشان کردید که واقع ًا از چه چیزی‬ ‫خودشتان می آید‪ ،‬تشکر خواهند کرد‪.‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

41


‫‪40‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫پیش از قاعدگی حالم خوب نیست ‪ ،‬چه کار کنم ؟‬ ‫شروع عالئم در نیمه دوم سیکل قاعدگی است و‬ ‫با شروع پریود قطع می شود‪ ،‬هر چند در بعضی‬ ‫افراد‪ ،‬عالئم تا بعد از شروع پریود ادامه پیدا‬ ‫می کند‪ .‬نکته اصلی در ‪ ،PMS‬فقدان عالئم در‬ ‫نیمه اول سیکل قاعدگی است و تقسیم بندی‬ ‫پنج روزه یا چهار روزه مطرح نشده است‪.‬‬

‫تکرار عالئم باال حداقل در دو سیکل قاعدگی‪ ،‬تشخیص ‪PMS‬‬ ‫یا سندرم پیش از قاعدگی را مطرح می کند‪ ،‬اما این سندرم‬ ‫چیست؟ آیا زمینه ارثی دارد؟ آیا قابل درمان است؟‬ ‫پاسخ این پرسش ها را از دکتر ابوطالب صارمی‪ ،‬متخصص‬ ‫زنان و زایمان‪ ،‬فوق تخصص ناباروری و رئیس مرکز تحقیقات‬ ‫سلولی صارم جویا شده ایم‪.‬‬ ‫سندرم پیش از قاعدگی (‪ )PMS‬چیست؟‬ ‫‪ PMS‬مجموعه ای از عالئم جسمی و رفتاری است که به طور‬ ‫دوره ای در خانم هایی که سیکل قاعدگی منظم دارند‪ ،‬ظاهر‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫این سندرم با چه عالئمی همراه است و چگونه می توان آن را‬ ‫تشخیص داد؟‬ ‫‪ PMS‬بر اساس شدت عالئم به دو متوسط و شدید تقسیم می‬ ‫شود‪ .‬نوع متوسط که شیوع آن بسیار زیادتر است و تا ‪ 75‬درصد‬ ‫خانم های دارای قاعدگی منظم را گرفتار می کند‪ ،‬شامل عالئم‬ ‫روحی مانند افسردگی‪ ،‬اضطراب و احساس ناامیدی و نیز عالئم‬ ‫بدنی از قبیل تغییر اشتها‪ ،‬پرخوابی یا بی خوابی‪ ،‬سردرد و نفخ‬ ‫شکم است‪.‬‬ ‫نوع شدید را ‪ PMDD‬یا اختالل «ریس فوریک» پیش از‬ ‫قاعدگی می نامند که برخی صاحب نظران آن را یک مقوله بالینی‬ ‫جداگانه در نظر می گیرند و مشخصه آن‪ ،‬برجسته بودن عالئم‬ ‫تحریک پذیری خشم‪ ،‬فشار درونی و ناپایداری خلق است و‬ ‫شیوع این اختالل در خانم ها بین ‪ 3‬تا ‪ 8‬درصد است‪.‬‬ ‫به گفته برخی‪ ،‬هر خانم مبتال به ‪ PMS‬معموال عالئم خاص خود‬ ‫را به صورت دوره ای دارد‪ .‬با این گفته موافقید؟‬ ‫بله در ‪ PMS‬عالئم به طور دوره ای تقریبا از هفت تا ده روز‬ ‫پیش از شروع قاعدگی بروز می کند و علت آن حساسیت بافت‬ ‫های بدن به تغییرات دوره ای هورمون ها در طول سیکل ماهانه‬ ‫است‪.‬‬ ‫در مواردی دیده شده که با افزایش سن و در سنین قبل از یائسگی‪،‬‬ ‫عالئم ‪ PMS‬بروز می کند یا تشدید می یابد که احتماال به علت‬ ‫افزایش حساسیت این خانم ها به تغییرات هورمونی است‬ ‫معموال چند درصد زنان در سنین باروری به این سندرم مبتال‬ ‫می شوند؟‬ ‫نوع خفیف ‪ PMS‬در ‪ 75‬تا ‪ 80‬درصد زنانی که پریود منظم‬ ‫دارند‪ ،‬دیده می شود و ‪ 3‬تا ‪ 8‬درصد عالئم شدیدتری را تجربه‬ ‫می کنند‪.‬‬ ‫مهم ترین علت این سندرم چیست؟‬ ‫در یک سیکل قاعدگی‪ ،‬سطح هورمون های استروژن و‬ ‫پروژسترون باال و پایین می رود و این تغییرات می تواند‪ ،‬سطح‬ ‫هورمونی مثل سروتونین را که هورمونی موثر بر خلق فرد است‪،‬‬ ‫تحت تاثیر قرار دهد‪ .‬این تغییرات در تمام زنان با پریود منظم‬ ‫اتفاق می افتد‪ ،‬اما به نظر می رسد‪ ،‬افراد دچار ‪ PMS‬نسبت به‬ ‫این نوسانات حساس تر هستند‪.‬‬

‫برخی تولد فرزند‪ ،‬بستن لوله های رحمی‪ ،‬برداشتن رحم‪ ،‬شروع‬ ‫یا قطع مصرف قرص های ضدبارداری یا استرس در پی یک‬ ‫حادثه را ـ که به شوکی در سیستم غدد درون ریز منجر می شود‬ ‫ـ به عنوان عوامل ابتال به ‪ PMS‬برمی شمارند‪ .‬آیا شما با این‬ ‫موضوع موافقید؟‬ ‫مصرف قرص های ضدبارداری چون از نوسانات هورمونی‬ ‫جلوگیری می کند‪ ،‬یکی از درمان های توصیه شده برای ‪ PMS‬به‬ ‫شمار می رود‪ ،‬اما رابطه ای بین زایمان و بستن لوله های رحمی و‬ ‫برداشتن رحم به طور مستقیم با ‪ PMS‬شناخته نشده است؛ با این‬ ‫حال هر موردی که به عنوان استرس برای زنان محسوب شود‪،‬‬ ‫می تواند باعث تشدید عالئم ‪ PMS‬شود‪.‬‬ ‫آیا ‪ PMS‬زمینه ارثی دارد؟‬ ‫بله‪ ،‬پژوهشگران در مطالعات متعدد به شواهدی دست یافته‬ ‫اند که ممکن است عوامل ژنتیکی‪ ،‬فرد مستعد را به ‪ PMS‬و‬ ‫‪ PMDD‬مبتال کند‪ .‬مطالعه ای وسیع روی دوقلوها نشان داد‬ ‫‪ PMS‬به میزان زیادی به ارث می رسد و عوامل محیطی نیز در‬ ‫آن نقش دارند‪ .‬ارتباط بین عالئم قاعدگی در مادران و دختران و‬ ‫بین خواهران نیز تاثیر ژنتیک را نشان می دهد‪.‬‬ ‫آیا این سندرم با افزایش سن افزایش می یابد؟‬ ‫بله در مواردی دیده شده که با افزایش سن و در سنین قبل از‬ ‫یائسگی‪ ،‬عالئم ‪ PMS‬بروز می کند یا تشدید می یابد که احتماال‬ ‫به علت افزایش حساسیت این خانم ها به تغییرات هورمونی‬

‫است‪ .‬مدت زمان ابتال به این ‪ PMS‬چقدر است؟ به عبارتی‬ ‫برخی آن را از پنج روز تا یک هفته پیش از قاعدگی و در برخی‬ ‫افراد ‪ 14‬روز پیش از قاعدگی تا شروع خونریزی می دانند‪ .‬با‬ ‫این طبقه بندی موافقید؟‬ ‫شروع عالئم در نیمه دوم سیکل قاعدگی است و با شروع پریود‬ ‫قطع می شود‪ ،‬هر چند در بعضی افراد‪ ،‬عالئم تا بعد از شروع‬ ‫پریود ادامه پیدا می کند‪ .‬نکته اصلی در ‪ ،PMS‬فقدان عالئم در‬ ‫نیمه اول سیکل قاعدگی است و تقسیم بندی پنج روزه یا چهار‬ ‫روزه مطرح نشده است‪.‬‬ ‫آیا این بیماری قابل درمان است؟‬ ‫بله در مرحله اول از درمان های محافظه کارانه استفاده می شود‬ ‫که شامل ورزش منظم‪ ،‬تکنیک های آرام سازی (ریلکسیشن)‬ ‫و درمان های کمکی با امالح و ویتامین هایی مثل ب‪ ،6‬کلسیم‪،‬‬ ‫منیزیم و ویتامین های ای و دی است‪ .‬این درمان ها در بعضی‬ ‫افراد عالئم را بهبود می بخشد و عارضه چندانی ندارد‪.‬‬ ‫مصرف داروهای هورمونی نیز مثل قرص های جلوگیری از‬ ‫بارداری ـ که نوسانات هورمونی را از بین می برد ـ می تواند در‬ ‫کنترل این عالئم مفید باشد‪.‬‬ ‫اگر این روش درمانی هم باعث کنترل بیماری نشود‪ ،‬می توان از‬ ‫داروهای ضداضطراب و ضدافسردگی در دوزهای مختلف برای‬ ‫بهبود عالئم بهره گرفت‪.‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

39


‫‪38‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫بخشی از مصاحبه با سعید خوزه کارگردان جوان و موفق ایرانی در هالیوود‬ ‫بخاطر نمایش خصوصی آخرین فیلم اش خارجی های لعنتی‬ ‫با سعید خوزه کارگردان جوان و موفق‬ ‫ایرانی گفتگو کردیم‪ .‬سعید اولین فیلم نیمه‬ ‫بلندخود بنام « تند بادهای فراموشی» با‬ ‫سرمایه وهمت مالی انجمن سینمای جوان‬ ‫ومرکز گسترش سینمای مستند تجربی درباره‬ ‫یک گروه از هنرمندان افغانی در ایران‬ ‫ساخت‪ .‬فیلمی پراحساس و تاثیرگذار‪ .‬بعد‬ ‫فیلم «پرواز را بخاطر بسپار» با حضور بهروز‬ ‫وثوقی که مروری بر سینمای ایران بود‪ ،‬که‬ ‫هنوز آماده پخش نشده است‪ .‬سپس فیلم‬ ‫«بکارت» که جایزه بهترین فیلم النگ آیلند و‬ ‫جشنواره فیلم بوستن و لس آنجلس و فستیوال‬ ‫الس وگاس را برد که کمپانی های بزرگ نیز‬ ‫پخش آنرا عهده دار شده اند و باالخره فیلم‬ ‫اخیرش که اینک در لوس آنجلس افتتاح می‬ ‫شود‪.‬‬

‫• این روزها در شهر صحبت از یک ردکارپت‬ ‫بزرگ است که در ‪6‬مارچ برگزار می شود وهمه‬ ‫کنجکاو هستند بدانند برای چه فیلمی است‬ ‫خودت در این باره برایمان بگو‪.‬‬ ‫سعید خوزه‪ :‬ما تصمیم گرفته ایم به بهانه‬ ‫اولین اکران خصوصی فیلم جدیدمان به نام‬ ‫خارجی های لعنتی که درباره ی یک ایرانی‬ ‫موفق و پزشک جوانی است که مورد توطئه ی‬ ‫خانوادگی قرار می گیرد و به خاطر دیدگاه هایی‬ ‫که در مورد مردم ایران و خاورمیانه به دالیل‬ ‫تبلیغات نادرستی که انجام شده نسبت به این‬ ‫مسئله دراینجا مغرضانه برخورد میشود و در‬ ‫نهایت با مواجه شدن در برابر شواهد و مدارک‬ ‫موجود متوجه بی گناهی اش می شوند‪ .‬بیشتر‬ ‫سعی کردیم این فیلم یک چهره ی واقعی و‬ ‫خوب موفق ایرانی نشان بدهیم در امریکا تا‬ ‫مهر ابطال باشد بر آن چیزی که همیشه توسط‬ ‫رسانه ها به ذهن مردم نفوذ کرده که از جامعه‬ ‫خاورمیانه نا امن و مردم آنجا مردمانی خطرناک‬ ‫هستند‪ .‬ما سعی کردیم این نگاه را به روش‬ ‫بسیار هنرمندانه وزیبا در طول فیلم عوض کنیم‬ ‫و درعین حال جامعه ی امریکایی را هم خیلی‬ ‫خوب نشان بدهیم در طول فیلم و نشان بدهیم‬ ‫آنها هم همگام و هم فکر با مردم ما هستند و‬ ‫مردم ما را دوست دارند‪.‬‬ ‫روز ‪ 6‬مارچ قرار است این فرش قرمز بزرگ که‬ ‫فکر میکنم مجلل ترین فرش قرمز ایرانی برای‬ ‫یک فیلم ایرانی درخارج از کشور است پهن‬ ‫کنیم خیلی دوست داشتیم همه ی مردم عزیزی‬ ‫راکه امکانش را داشتند دعوت کنیم و در کنار‬ ‫هم باشیم ولی متاسفانه به دلیل محدودیت جا و‬ ‫شرایط فیلم که برای فستیوال ها میرود و اجازه‬ ‫نداریم اکران عمومی داشته باشیم و فعال با یک‬ ‫اکران خصوصی از هنرمندان و دست اندرکاران‬ ‫دعوت کردیم که فیلم را ببینند و شب خوبی‬ ‫باشد و انشاءالله سینمای ما به آن چیزی که‬ ‫الیقش است برسد و فیلم های ما معرفی بهتری‬

‫داشته باشد در سطح جهانی‪.‬‬ ‫• من فکر می کنم در حق جامعه ی سربلند‬ ‫و تحصیلکرده ایرانی در طی این سی و چند‬ ‫سال گذشته خیلی ناعادالنه برخورد شده است‪.‬‬ ‫سینمای امریکایی و تلویزیونهای امریکایی‬ ‫برخوردشان با جامعه ی ایرانی به نظر من خیلی‬ ‫سنگدالنه بوده است و از یک طرف خودمان‬ ‫هم مقصر بودیم که هیچ کاری نکردیم و هیچ‬ ‫برخوردی نکردیم مثال فیلم ‪ 300‬را ساختند‬

‫کم و از هم گسسته است اگر هنرمندان ایرانی‬ ‫همین هنرمندان لس آنجلس دست به دست هم‬ ‫بدهند و هر کدام ‪ 3 – 2‬روز وقتشان را بدهند‬ ‫می توانیم یک فیلم با بودجه ی ‪ 15‬میلیون‬ ‫دالری را با ‪ 100‬هزار دالر درست کنیم و‬ ‫فرهنگ سازی بیشتری باشد و بگوییم کسی‬ ‫هستیم و چهره ی واقعی مان را نشان دهیم‪.‬‬ ‫• در این فیلم چه کسانی بازی کرده اند و چه‬ ‫کسانی به شما کمک کرده اند؟‬

‫و ایرانی ها هیچ کاری نکردند که بفهمانیم که‬ ‫به تاریخ کشورمان توهین کرده اند و شنیدیم‬ ‫دومین فیلم را هم ساختند و می آید روی اکران‬ ‫واین نشانه ی آن است که خود ما هم مقصر‬ ‫هستیم و االن که می بینیم شما این کار را انجام‬ ‫دادید این باعث امید هست‪.‬‬ ‫ بله متاسفانه تا بحال از این اتفاقات زیاد‬‫افتاده وقبال بیشتر حمالت به سمت عراق بود‬ ‫ولی متاسفانه یک سریال خیلی بزرگ و معروفی‬ ‫را ساختند که دامنه ی حمالت تروریستی ها‬ ‫را به ایران کشانده اند و شما می بینید که در‬ ‫ابیانه که منطقه ای پر از هنر و فرهنگ و زیبایی‬ ‫است‪ ،‬کلی حمالت تروریستی اتفاق می افتد و‬ ‫تقریبا در سراسر جهان این شستشوی مغزی را‬ ‫آغاز می کنند که ما تروریست ایرانی داریم که‬ ‫واقعا این نبوده است‪.‬‬ ‫• وچند نمونه در اوایل انقالب بود که به نظر‬ ‫من برخورد بین گروه ها بود‪.‬‬ ‫ بله تسویه حساب های شخصی بود که دو‬‫طرف قدرت داشتند برای هم زورآزمایی می‬ ‫کردند ولی واقعا ایرانیها در این مورد پاک‬ ‫بودند و این زنگ خطری است برای ایرانی‬ ‫ها و سعی کنند از قدرت هنرشان استفاده کنند‬ ‫برای مقابله با کاری که سینمای جهان شروع‬ ‫کرده است‪ .‬من خودم به شخصه معتقد هستم‬ ‫که ما باید یک کار فرهنگی باید انجام دهیم‬ ‫و باید کاری انجام دهیم که مخاطب بیشتری‬ ‫داشته باشیم‪.‬‬ ‫• در این جامعه کار هنری بیشتر از هر چیز تاثیر‬ ‫دارد و هنر و فرهنگ بهترین تاثیر را دارد و‬ ‫مخصوصا این که ما از جایی آمدیم که از بقال‬ ‫سرکوچه شعرو ادبیات فارسی یاد می گرفتیم ‪.‬‬ ‫خودتان فکر می کنید این فیلم چقدر تاثیر‬ ‫خواهد داشت؟‬ ‫ این فیلم یک قطره ای است در یک دریا‬‫و یک دست به تنهایی صدا ندارد و من سعی‬ ‫کردم شروع کننده ای برای این کار باشم ما‬ ‫خیلی پتانسیل پرقدرتی در بین هنرمندان ایرانی‬ ‫داریم ولی متاسفانه اتحاد بین هنرمندان خیلی‬

‫ در این فیلم که باید با هنرمندان ایرانی انجام‬‫می شد چهار هنرمند توانای ایرانی چون علی‬ ‫افشار که پسر شاعر و ترانه سرای نامی ایران‬ ‫خانم هدیه (لیال کسری) هستند که ‪ 20-30‬تا‬ ‫فیلم و سریال امریکایی بازی کرده اند وخودش‬ ‫هم جزء تهیه کننده های خیلی بزرگ است که‬ ‫دو تا فیلم را برای کمپانی های بزرگ کار کرده‬ ‫اند و یکی از آنها پخش شده و دیگری درحال‬ ‫پخش است و مسئله جالبی که من تا قبل از‬ ‫آشنایی با او نمی دانستم اینکه ‪ 7‬یا ‪ 8‬سال‬ ‫قهرمان اتومبیل رانی سوبارو بودند و رکورددار‬

‫این مسابقات هستند از طریق ایشان انجام می‬ ‫شود‪ .‬استرال نوری و هم چنین دیوید گلشن‬ ‫کمدین ایرانی ‪ ،‬بیژن لند از هنرمندان ایرانی‬ ‫و بقیه ی هنرپیشه ها امریکایی بودندکه حدود‬

‫‪ 350‬تا هنرپیشه داشتیم که در این فیلم استفاده‬ ‫کردیم‪.‬‬ ‫•در فیلم به فارسی هم صحبت می کنند؟‬ ‫ بله این فیلم درحدود ‪25‬درصد به زبان فارسی‬‫است و بقیه انگلیسی و ما برای ساخت فیلم از‬ ‫حمایت ایرانیان بی شماری برخوردار بودیم‬ ‫برای ساخت فیلم «بکارت» هم همین اتفاق‬ ‫افتاد و من دوستان بسیار زیاد و عزیزی را پیدا‬ ‫کردم و یک خانواده ی خیلی خوب و مهربان‬ ‫به نام خانواده ی علی آریا که سوپرمارکت آریا‬ ‫را درارواین دارد و سوپرمارکتشان و خانه شان‬ ‫را برای یک هفته در اختیار ما گذاشتند تا ما‬ ‫بتوانیم یک پروداکشن بزرگ داشته باشیم‪.‬‬ ‫دکتر ابراهیم قربانیان از جهت مالی این پروژه‬ ‫را ساپورت کرد و هر چقدر توان داشتند‬ ‫دراختیارما گذاشتند‪ .‬و من همیشه آرزو می کردم‬ ‫که بین این همه ایرانی موفق کسی بود که به‬ ‫هنرمندان کمک می کرد چون خیلی هنرمندان‬ ‫اینجا مظلوم واقع شده اند و خیلی نیاز دارند که‬ ‫به آنها رسیدگی بشود‪.‬‬ ‫من یک خواهش بزرگ دارم چون بزرگترین‬ ‫ترس یک فیلمساز اینروزها این است که مردم‬ ‫فیلم را کپی کنند و وارد شبکه های اینترنتی‬ ‫کنند من از مردم خواهش میکنم همین طور که‬ ‫با خرید بلیط خوانندگان را در کنسرت هایشان‬ ‫حمایت می کنند همین طور هم این قشر جامعه‬ ‫هنری را موردحمایت خودشان قرار دهند چون‬ ‫نگاه کنید می بینید که همه ساله‬ ‫از سینمای ایران فیلم های بسیار‬ ‫پرقدرتی وارد بزرگترین جشنواره‬ ‫های جهانی میشود‪ .‬من از این‬ ‫تریبون از شما خواهش می کنم که‬ ‫فیلم ها را کپی نکنید چون شما‬ ‫با کپی کردن آن فیلم فیلمساز را‬ ‫به مرحله نابودی می رسانید چون‬ ‫دیگر هیچ کس نه برای آن سرمایه‬ ‫گذاری می کند و نه می تواند‬ ‫دوباره روی پای خودش بایستد‪.‬‬ ‫چون با این کار فیلم ساز را هم به‬ ‫نان شب خودش محتاج می کنید و‬ ‫شاید دل زده بشوند و اصال از این‬ ‫کار هنری خارج شوند واتفاقی که‬ ‫برای فیلم بهمن قبادی افتاد دل من‬ ‫واقعا شکست چون قبل از اینکه‬ ‫اکران بشود مردم آن را بی رحمانه‬ ‫کپی کردند و من می دانستم‬ ‫که بهمن دو سال برای این فیلم‬ ‫زحمت کشیده بود شما که قبادی‬ ‫را دوست دارید و بهروز وثوقی‬ ‫اسطوره سینمای ایران را دوست‬ ‫دارید توجه کنید که هر کدام از‬ ‫این عزیزان منافعی از این فیلم می بردند پس‬ ‫شما چطور می توانید بگوئید که بهروز وثوقی‬ ‫را دوست دارید که حتی حاضر نیستید که‬ ‫حق وحقوق این عزیز را رعایت کنید‪.‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

37


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

36


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

35


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

34


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

33


‫‪32‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫بحران هویت‬ ‫جنسی در ایران‬ ‫اما بحران هویت جنسی به راستی‬ ‫به چه معناست ؟چرا دختری خود‬ ‫را به عنوان مونث می پذیرذ ‪ ،‬اما‬ ‫از هرگونه رفتاری که بر چسب‬ ‫مردانه دارد پرهیز نمی نکند ‪...‬‬ ‫مثال دختری خود را به عنوان مونث بپذیرد‬ ‫اما از هرگونه رفتاری که بر چسب مردانه‬ ‫دارد پرهیز نکند ؛ و یا اینکه یک دختر یا‬ ‫پسر از این که چرا دختر یا پسر آفریده شده‬ ‫است ناراحت است و اشتیاق برای بودن در‬ ‫قالب جنس مخالف را دارد‪.‬‬ ‫دنیای امروز ‪ ،‬دنیایی است که از سنت‬ ‫ها فاصله می گیرد و به سوی مدرنیته و‬ ‫پست مدرنیته پیش می رود و این امر سبب‬ ‫دگرگونی ها و تغییر نقش ها در جامعه ی‬ ‫بشری شده است ‪.‬‬ ‫صحبت از برابری زنان و مردان و اصرار‬ ‫زنان برای ایفای نقش ‪ ،‬این پرسش را در‬ ‫ذهن می آورد که نقش حقیقی زن و مرد در‬ ‫یک جامعه چیست ؟ آیا زنان می توانند در‬ ‫عین زن بودن به ایفای نقش های مردانه‬

‫بپردازند ‪ ،‬بی آن که هویت زنانه ی آن ها‬ ‫دچار هرگونه آسیب اجتماعی نشود ؟‬ ‫بحران هویت جنسی ‪ ،‬مسئله ای است‬ ‫اجتماعی و روان شناختی که بسیاری از مردم‬ ‫با آن دست به گریبان هستند و می توان آن را‬ ‫حالتی روانی ‪ ،‬اجتماعی یا وضعیتی ناسازگار‬ ‫به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی توصیف‬ ‫کرد ‪.‬‬ ‫این بحران ‪ ،‬به سبب تضاد تجربیات درونی‬ ‫و بیرونی ‪ ،‬فشارها و انتظارات ‪ ،‬اغلب با‬ ‫ایجاد اضطراب شدید به وجود می آید و‬ ‫خانواده ها را دچار مشکل می کند‪ .‬در این‬ ‫صورت والدین یا نسل دیروز با آن مقابله می‬ ‫کنند و نوجوان یا جوان نیز برای دفاع از‬ ‫خود به مشاجره با والدین می پردازند که این‬ ‫امر موجبات تعارضات بیشتر بین دو نسل را‬

‫فراهم می نماید ‪.‬‬ ‫اما بحران هویت جنسی به راستی به چه‬ ‫معناست و چه چیز سبب پدید آمدن آن می‬ ‫شود ؟‬ ‫« هویت جنسی » را احساس فرد در مورد‬ ‫"دختر یا پسر بودن خود " و نقش پذیری‬ ‫جنسی را "کسب رفتارها و ویژگی هایی که‬ ‫فرهنگ آن را برای جنس خود متناسب می‬ ‫داند" تعریف کرده اند ‪.‬‬ ‫و بحران هویت جنسی این است که ‪ :‬مثال‬ ‫دختری خود را به عنوان مونث بپذیرد اما‬ ‫از هرگونه رفتاری که بر چسب مردانه دارد‬ ‫پرهیز نکند ؛ و یا اینکه یک دختر یا پسر‬ ‫از این که چرا دختر یا پسر آفریده شده است‬ ‫ناراحت است و اشتیاق برای بودن در قالب‬ ‫جنس مخالف را دارد ‪.‬‬

‫پژوهش ها نشان می دهند که این امر در‬ ‫دختران بیشتر از پسران وجود دارد ‪ .‬چرا‬ ‫که همواره در بیش تر جوامع و در واقع در‬ ‫اذهان مردم ‪ ،‬به زن نقش های فرودست‬ ‫واگذار شده است و چهره ی قهرمانان اغلب‬ ‫به صورت مردانه نمایانده می شود و کمتر‬ ‫زنی را می بینیم که به عنوان قهرمان واقعی‬ ‫معرفی شود ‪.‬‬ ‫هویت مردانه ی یک فرد مذکر‪ ،‬از طریق‬ ‫رفتارهای ویژه ای قابل تشخیص است که‬ ‫این امر عموما به چگونگی عملکرد جنسیتی‬ ‫او باز می گردد ‪ .‬برای نمونه از فردی که به‬ ‫عنوان یک مرد شناخته می شود ‪ ،‬انتظار کار‬ ‫بیش تر در خارج از منزل و داشتن خشونت‬ ‫ذاتی می رود و این نشان می دهد که او یک‬ ‫مرد بوده و ایده آل های مردانه را دارا می‬ ‫باشد ‪.‬‬ ‫در مورد یک زن هم انتظار می رود که‬ ‫موجودی احساسی ‪ ،‬زود رنج ‪ ،‬وابسته و‬ ‫باالخره کدبانو باشد ‪.‬‬ ‫کودک هنگامی که با اندام های دخترانه یا‬ ‫پسرانه متولد می شود ‪ ،‬در مرحله ای است‬ ‫که هیچ شناختی از خود ندارد‪ .‬سپس با‬ ‫افزایش سن کم کم از واقعیت های ذهنی‬ ‫خود فاصله گرفته و با نخستین کسانی که‬ ‫از وی مراقبت می کنند ‪ ،‬به ویژه مادر خود‬ ‫‪ ،‬ارتباط برقرار می کند ‪ .‬از حدود شش‬ ‫ماهگی این ارتباط دو طرفه می شود و پس‬ ‫از یک سالگی ‪ ،‬واقعیت های فرهنگی و‬ ‫اجتماعی به صورت تعریف شده شامل سنن‬ ‫‪ ،‬آداب و اخالقیت ناشی از یک فرهنگ و‬ ‫تمدن به افراد منتقل می شود ‪.‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

31


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

30


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

29


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

28


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

27


‫‪26‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫آروین آریافر*‬

‫در مورد بازار امالک بیشتر بدانیم‬

‫بودجه بندی‬ ‫خرید خانه‬

‫بخش چهارم‬ ‫مطابق مقررات موجود‪ ،‬اگر خریداری دارای‬ ‫شرایط الزم برای دریافت وام مسکن به‬ ‫میزان نود وپنج درصد قیمت خرید باشد‪،‬‬ ‫تنها با پنج درصد پیش پرداخت می تواند‬ ‫خانه ی مورد نیاز خود را خریداری کند‪.‬‬ ‫نسبت وام مسکن به قیمت ارزیابی شده ی‬ ‫یک ملک را "نسبت وام به ارزش" (‪Loan‬‬ ‫‪ )To Value- LTV- Ratio‬میگویند‪.‬‬ ‫به طورمثال اگر کسی ملکی را با ده درصد‬ ‫پیش پرداخت به خرد "نسبت وام به ارزش "‬ ‫آن ملک در زمان خرید برابر با نود درصد‪،‬‬ ‫واگر آن را با بیست وپنج درصد پیش‬ ‫پرداخت خریداری کند این نسبت‪ ،‬هفتاد و‬ ‫پنج درصد خواهد بود‪ .‬اگر این نسبت هشتاد‬ ‫درصد یا پائین ترباشد وام مربوطه را یک‬

‫"وام مسکن متعارف" (‪Conventional‬‬ ‫‪ )Mortgage‬و اگر باالی هشتاد درصد‬ ‫باشد آن را یک "وام مسکن با نسبت باال"‬ ‫(‪ )High Ratio Mortgage‬می نامند‪.‬‬ ‫"نسبت وام به ارزش" یک فاکتور کلیدی‬ ‫برای ارزیابی میزان ریسک نهفته در اعطای‬ ‫یک وام محسوب می شود‪ .‬هرچه این نسبت‬ ‫باالتر باشد شرایط اخذ وام سخت تر می‬ ‫شود‪ .‬اغلب موسسه های مالی کانادا برای‬ ‫این که قادر باشند "وام مسکن با نسبت‬ ‫باال" با شرایط مناسب و نرخ بهره ی‬ ‫رقابتی در اختیار متقاضیان قرار دهند‪ ،‬آنها‬ ‫را توسط یکی ازسه شرکت معتبری که‬ ‫در این زمینه فعال هستند بیمه می کنند‬ ‫وهزینه ی آن را روی وام اعطائی اضافه می‬ ‫نمایند‪ .‬مقدار این هزینه به صورت درصدی‬ ‫از کل وام تایید شده محاسبه می شود و‬ ‫میزان این درصد به طور عمده تابع دوعامل‬ ‫پیش پرداخت و وضعییت شغلی وام گیرنده‬ ‫است‪ .‬هر چقدر مقدار پیش پرداخت بیشتر‬ ‫باشد میزان این درصد پائین تر خواهد بود‬ ‫و بالعکس‪ .‬در شرایط یکسان از نظر پیش‬ ‫پرداخت ‪ ،‬میزان این درصد برای کسانی که‬ ‫از نظر شغلی حقوق به گیر هستند‪ ،‬نسبت‬ ‫به آنهائی که به اصطالح "خویش فرما"‬ ‫(‪ )Self Employed‬به حساب می آیند‬ ‫پائین تر است‪ .‬گستره ی تاثیر عامل شغلی‬ ‫با افزایش "نسبت وام به ارزش" ابعاد‬ ‫تصاعدی به خود می گیرد و هزینه ی اخذ‬ ‫وام برای افراد "خویش فرما" را هرچه بیشتر‬ ‫افزایش می دهد‪ .‬عالوه بر دو عامل فوق‪،‬‬

‫دوره ی استهالک وام نیز‪ ،‬اگر بیش از ‪25‬‬ ‫سال باشد درمقدارهزینه ی بیمه ی وام تاثیر‬ ‫فزاینده دارد‪.‬‬ ‫در حال حاضر اگریک شخص حقوق به‬ ‫گیر به خواهد مثال با ‪ 150000‬دالر‬ ‫پیش پرداخت مبلغ ‪ 800000‬دالر وام‬ ‫مسکن ‪ 25‬ساله بگیرد‪ ،‬هزینه ی بیمه ی‬ ‫آن برابر با ‪ 14000‬دالر خواهد شد و اگر‬ ‫این فرد "خویش فرما" باشد این هزینه به‬ ‫‪ 38000‬دالر افزایش خواهد یافت‪ .‬هزینه‬ ‫ی بیمه به اصل وام اضافه می شود و همراه‬ ‫با بهره ی مربوطه‪ ،‬در طول زمان پرداخت‬ ‫می شود‪ .‬دراین مثال اگر فرض کنیم بهره‬ ‫ی وام سه در صد باشد هزینه ی بیمه ی‬ ‫آن برای فرد حقوق به گیر ماهانه ‪ 66‬دالر‬ ‫(‪ 19875‬دالر درکل دوره ی استهالک)‬ ‫و برای شخص "خویش فرما" ‪ 180‬دالر‬ ‫( ‪ 54000‬دالر درکل دوره ی استهالک)‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫هزینه ی بیمه برای وام های کوچک‬ ‫تر نیز قابل مالحظه است‪ .‬به طور مثال‬ ‫اگریک شخص حقوق به گیر به خواهد‬ ‫مثال با ‪ 15000‬دالر پیش پرداخت مبلغ‬ ‫‪ 300000‬دالر وام مسکن ‪ 25‬ساله با‬ ‫بهره سه درصد بگیرد‪ ،‬هزینه ی بیمه ی آن‬ ‫‪ 7850‬دالرخواهد شد‪ .‬این هزینه اقساط او‬ ‫را به مبلغ ‪ 37‬دالر درهر ماه افزایش خواهد‬ ‫داد که برای شخصی با این توان خرید نمی‬ ‫تواند کم اهمیت تلقی شود‪.‬‬ ‫تنها راه کاهش دادن هزینه ی بیمه ی وام‬ ‫مسکن پائین آوردن "نسبت وام به ارزش"‬

‫ملک مورد نظراست که می تواند از طریق‬ ‫افزایش مبلغ پیش پرداخت در هنگام خرید‬ ‫و یا خریدن خانه ای ارزان تر میسر شود‪.‬‬ ‫کسی که نمی خواهد یا نمی تواند حد اقل‬ ‫‪ 20‬درصد قیمت خانه ای را که می خرد به‬ ‫صورت نقد به پردازد باید آ گاه باشد که در‬ ‫طول زمان و همراه با اقساط ماهانه ی خود‪،‬‬ ‫پولی را بابت بیمه ی وام خود پرداخت‬ ‫می کند که در غیر این صورت می توانست‬ ‫آن را پس انداز نماید‪.‬‬ ‫بخش بعدی این مقاله را درشماره آینده‬ ‫مطالعه فرمائید‪.‬‬ ‫پرسشها ونظرات خود را به ایمیل آدرس‬ ‫زیرارسال فرمائید‪.‬‬ ‫_____________________________‬ ‫* آروین آریافر دارای دکتری در رشته‬ ‫اقتصاد‪ ،‬کارشناس ارشد بازار امالک و‬ ‫عضو رسمی انجمن مشاوران امالک انتاریو‬ ‫و کانادا است‪.‬‬ ‫‪ArvinAryafar@gmail.com‬‬ ‫‪3738-305-416‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

25


‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫‪24‬‬

‫‪ 7‬عادت خانم ها که هرگز نمی توانید تغییر دهید!‬ ‫خانم‌ها یک سری عادت هایی‬ ‫دارند که به مونث بودنشان بر می‬ ‫گردد‪ .‬یعنی تقریبا در بیشتر زنان‬ ‫عمومیت دارد و به ندرت پیدا‬ ‫می کنید زنی را که این روحیات‬ ‫و طرزفکرها را نداشته باشد‪ .‬اینها‬ ‫خیلی مهم نیست‪ ،‬مهم این است‬ ‫که به هیچ وجه نمی توانید نظر‬ ‫آنها را در مورد این فکرها تغییر‬ ‫دهید! اگر خانم تشخیص می‬ ‫دهد باید شلوار جین بپوشد‪ ،‬لطفا‬ ‫خودتان را خسته نکنید که دامن‬ ‫بپوشد‪ ،‬زیرا هرگز این کار را نمی‬ ‫کند‪.‬‬

‫‪ .1‬فلسفه شلوار جین‬ ‫اگر زنی عادت به پوشیدن دامن ندارد و تقریبا‬ ‫همه جا با شلوار و به خصوص شلوار جین می‬ ‫رود‪ ،‬به هیچ وجه نمی توانید او را تغییر دهید‪.‬‬ ‫حتی با محبت و جمالت عاشقانه نیز نمی توانید‬ ‫مجبورش کنید بی خیال شلوار جین خود بشود‪.‬‬ ‫‪ .2‬وقت گذارانی با دوستان‬ ‫زن ها همیشه و در هر شرایطی دوستان خود‬ ‫را دارند‪ .‬آنها با هم بیرون می روند‪ ،‬خرید می‬ ‫روند‪ ،‬در خانه یکدیگر دورهم جمع می شوند‬ ‫و به طور کلی‪ ،‬دوستی های زنانه برایشان ارزش‬ ‫بسیار و جایگاه باالیی دارد‪ .‬مردها شاید پس‬ ‫از یک روز بودن در کنار دوست همجنس خود‬ ‫خسته بشوند‪ ،‬اما هرگز این خستگی را در زن ها‬ ‫نمی بینید‪ .‬آنها این توان را دارند تا هر روز و هر‬ ‫لحظه که دلشان می خواهد با دوستان خود و در‬ ‫کنار آنها باشند‪.‬‬ ‫‪ .3‬خواب و جای خواب‬ ‫بیشتر خانم ها خواب را دوست دارند‪ .‬خوابشان‬ ‫هم جا و فلسفه خاص خودش را دارد‪ .‬مثال اگر‬ ‫خانم عادت دارد در سمت راست تخت بخوابد‬ ‫و بالش خودش همیشه زیر سرش باشد‪ ،‬به هیچ‬ ‫عنوان نخواهید که جایتان را با هم عوض کنید‪.‬‬ ‫سمت راست مال اوست و به هیچ عنوان حاضر‬ ‫نیست راحتی خواب در آن سمت تخت را به‬ ‫شما ببخشد‪ .‬بالش او نیز نباید عوض شود‪ .‬البته‬ ‫مردها هم ممکن است به بالش خود حساس‬ ‫باشند‪ ،‬اما خانم ها حساسیت بیشتری دارند‪.‬‬ ‫‪ .4‬الکی خوش بودن‬

‫خانم ها استاد وقت‌کشتن و الکی خوش بودن‬ ‫هستند‪ .‬آنها می توانند ساعت ها مجله زردی که‬ ‫در مورد ستاره های سینما و موسیقی‪ ،‬شایعات‬ ‫بی پایه نوشته است را مطالعه کنند و از آن‬ ‫خوششان هم بیاید‪ .‬یا چند ساعت پای سریال‬ ‫های تلویزیونی بنشینند‪ .‬این در بیشتر زنان‪،‬‬ ‫حتی آنها را تحصیالت تکمیلی دارند نیز دیده‬ ‫می شود‪ .‬به عبارت دیگر باید گفت‪ ،‬زن ها از‬ ‫این که گاهی از دنیای واقعی و سختی های آن‬ ‫فرار کنند‪ ،‬به خوشی های بی ارزش مشغول می‬ ‫شوند و این حالشان را خوب می کند‪.‬‬ ‫‪ .5‬اهمیت دادن به جزئیات‬ ‫تقریبا همه خانم ها این توانایی را دارند تا‬ ‫ریزترین مسایل را ببینند و به آن گیر بدهند‪ .‬این‬ ‫مساله به‌ویژه در دکوراسیون خانه بسیار مشهود‬ ‫است‪ .‬به طور مثال‪ ،‬می توانند چند روز برای‬ ‫پیدا کردن قالی مناسب با قیمت مناسب برای‬ ‫جلوی مبل اتاق نشیمن در همه فروشگاه ها‬ ‫بگردند‪ .‬یا حتی برای خرید ملحفه مناسب برای‬ ‫روتختی چند روز زمان صرف کنند‪ .‬اینجا است‬ ‫که مردها باید صبور باشند و صدایشان در نیاید‪.‬‬ ‫نمی توانید چیزی را عوض کنید پس حرص هم‬ ‫نخورید‪.‬‬ ‫‪ .6‬حاضر شدن‬ ‫احتماال اینجا داد همه مردها در می آید‪ .‬اما باید‬ ‫صبور باشید‪ .‬تقریبا همه خانم ها به طور مشترک‬ ‫برای حاضر شدن و مهمانی رفتن زمان زیادی‬ ‫الزم دارند‪ .‬از دوش گرفتن و مسواک زدن‬ ‫شروع می شود و با سشوار؛ آرایش و انتخاب‬ ‫لباس – که خود یکی از بخش های زمان‌گیر‬ ‫است – ادامه می یابد و در آخر با پوشیدن کفش‬ ‫ها به پایان می رسد‪ .‬همه این مراحل برای خود‬ ‫مستلزم زمان هستند‪ .‬شما باید صبر خود را زیاد‬ ‫کنید چون به هیچ عنوان نمی توانید این روند‬ ‫را تغییر دهید‪.‬‬ ‫‪ .7‬عقاید عجیب غذایی‬ ‫ممکن است وقتی با همسر یا نامزتان بیرون‬ ‫می روید او از خوردن استیک امتناع کند‪ ،‬اما‬ ‫به پیشنهاد یک همبرگر خوشمزه پاسخ مثبت‬ ‫بدهد‪ .‬یا ممکن است از یک طرف سس فراوان‬ ‫روی غذایش بریزد و با لذت هم آن را بخورد‬ ‫اما موقع دسر که می شود‪ ،‬بگوید شیرینی نمی‬ ‫تواند بخورد‪ .‬یا شکالت تلخ یا رژیمی دوست‬ ‫دارد‪ .‬شما به عنوان یک مرد باید بی خیال این‬ ‫تضادها و تناقض ها بشوید‪ .‬به هیچ وجه این‬ ‫مسایل را به روی خود نیاورید و سعی هم نکنید‬ ‫فکر او را تغییر بدهید زیرا موفق نخواهید شد‪.‬‬ ‫‪ .8‬توجه کردن‬ ‫زن ها مهارت بسیاری دارند تا هر کاری کنند به‬

‫غیر از گوش دادن به حرف های طرف مقابل‪.‬‬ ‫یعنی اگر نخواهند چیزی را بشنوند خیلی آسان‬ ‫می توانند خود را با آن راه بزنند‪ .‬مثال کلی‬ ‫با آنها حرف می زنید تا در مورد مساله ای‬ ‫متقاعدشان کنید‪ ،‬اما او خیلی راحت به شما می‬ ‫گوید‪« :‬عزیزم! تو چیزی گفتی؟»‪ .‬فقط آرامش‬ ‫خودتان را حفظ کنید‪ .‬این برای خودتان هم‬ ‫بهتر است‪.‬‬ ‫‪ .9‬سلیقه موسیقی‬ ‫برخی از خانم ها به جای اینکه کنسرت زنده‬

‫بروند و با صدای بسیار بلند و ازدحام جمعیت‬ ‫موسیقی گوش کنند‪ ،‬ترجیح می دهند در خانه با‬ ‫آرامش‪ ،‬هر چه می خواهند را با میزان صدای‬ ‫دلخواه خود گوش کنند‪.‬‬ ‫‪ .10‬قیمت برایشان مهم است‬ ‫وقتی بحث پول و خرید به میان می آید‪ ،‬خانم‬ ‫ها حافظه کوتاه و گزینشی پیدا می کنند‪ .‬شاید او‬ ‫به یاد نیاورد شما برای هزینه های خانه در ماه‬ ‫گذشته چقدر پول خرج کردید‪ ،‬اما قیمت کتی‬ ‫که سه سال پیش برای تولد شما برایتان خریده‬ ‫است را بسیار خوب یادش هست‪.‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

23


‫‪22‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫‪ 5‬اشتباه زنان كه باعث تنها ماندن‬ ‫آنها ميگردد‬ ‫آيا از ديدارهايي كـه مـنجر‬ ‫به بــرقـراري رابـطه نگرديده‬ ‫اند خـستـه شـده ايد؟ آيـا‬ ‫از بـرخـورد با مـردانـي‬ ‫آمـادگـي‬ ‫آشـكـارا‬ ‫كـه‬ ‫ســرسـپــردن در عــشـق را‬ ‫نـدارنــد‪ ،‬نــا امــيــد گشته ايد؟‬

‫اگر در يافتن جفت خود منتهاي كوشش خود‬ ‫را نموده ايـد و در اين زمينه بموفقيت چنداني‬ ‫دست نيافته ايد‪ ،‬ممكن است وقت آن رسيده‬ ‫باشد كه درباره ديدگاهتان نسـبــت بجستجوي‬ ‫عشق حقيقي تجديد نظر كنيد‪ .‬در اين بخش‬ ‫با پنج اشتباه متداول زنان در بازي عـشق آشنا‬ ‫ميشويد‪.‬اگــر بـرخـي از ايـن داليــل بــرايــتـان‬ ‫آشــنــا بــود‪ ،‬خـود راسرزنش نكنيد‪ .‬فقط‬ ‫بدانيد كه لياقتتان بيشتر بوده و عهد‬ ‫ببنديد كه براي بهتر بودن تغيير نماييد‪.‬‬ ‫‪ -1‬اگر فكر كنيد كه عشق هرگز شما را پيدا‬ ‫نخواهد كرد‪ ،‬چنين نيز خواهد شد بسـيـاري‬ ‫از زنـان نـاامـيديـهــاي رومانتيكشان آنها را‬ ‫متقاعد نموده كه براي ايـنـكه مـورد محبت و‬ ‫توجه ديگران قرار بگيرند‪ ،‬به صـورت ذاتــي‬ ‫چيزي درونشان وجود ندارد‪ .‬آنها مثال ميگويند‪:‬‬ ‫"كي حاظر ميشه با من ازدواج كنه؟ مطمئنم كه‬ ‫تا آخر عمرم تنها ميمونم‪".‬‬ ‫بطور واضح چنين زناني همانند من و شما شايسته‬ ‫و سزاوار عـشق هستند‪ ( .‬بله‪ ،‬ما سزاواريم!) اما‬ ‫آنها داراي مشخصه اي ترسناك مي باشند كه‬ ‫مي تـوانـد بـراي سـالهاي متمادي باعث تنها‬ ‫ماندنشان گردد‪" :‬پيشگويي كامبـخش‪ ".‬يعني‬ ‫مسـئـلـه اي واقعـيـت مي يابد چون مردم انتظار‬ ‫واقعـيتش را داشته و بگونه اي رفتار ميكـنند‬ ‫كـه باعث اتفاق افتادن آن گردد‪ .‬پيشگويي‬ ‫كامبخش مسري نيست اما سبب ميگردد تا‬ ‫ارتـباطات بالقوه به سويي مخالف بحركت‬ ‫درآيـنـد‪ .‬آن يـك بيـماري مـوذي اسـت‪.‬‬ ‫بـطور فيــزيكي‪ ،‬بيمار را دست نـخورده باقي‬ ‫ميگذارد‪ .‬اما هر قدر فردي بيشتر بگويد‪" ،‬من‬ ‫هرگز عشقي نخواهم يافت‪ "،‬احتمال وقوع‬ ‫چنين انتظاري افزايش ميابـد‪ .‬بـطور متـضـاد‪،‬‬ ‫هـر انــدازه افق ديدگاه كسي روشنتر باشد ‪--‬‬ ‫" من چنـان آدم شـاداب و بـا طــراوتي هستم كه‬ ‫حتما همدمي پيدا خواهم كرد" ‪ --‬پيشگويي‬ ‫آينده رومانتيك او نيز روشنتر خواهد بود‪.‬‬ ‫اگر شما جزء كساني هستيد كه افكارشان از‬ ‫دريغ و افسوس پر شده است‪،‬دست بكار شويد‪:‬‬ ‫مجله اي تاسيس كنيد‪ .‬هر روز چيزي دوست‬ ‫داشتني درمورد خودتان بنويسيد‪ .‬اين كار به‬ ‫مرور زمان آسان تر خواهد شد‪ .‬حتي مي تـوانيد‬ ‫با برخي از دوستان نزديك يا اقوام خود هم‬

‫فكري نماييد تا آنها بتوانند داليلي كه فكر‬ ‫مي كـنند باعث خوشبختي يك مرد با داشتن‬ ‫شما ميگردد را بيان نمايند‪ .‬علت اين تقاضاي‬ ‫خـود را براي آنها بيان كنيد‪ ،‬آنـها نـيـز احتماال‬ ‫از كمك كردن به شما خوشحال خواهند شد‪.‬‬ ‫هرگـاه فـكـري مـنـفـي در شرف حمله به ذهنتان‬ ‫قرار گرفت‪ ،‬آنرا با فكري مثبت جايگزين‬ ‫نماييد‪.‬‬ ‫‪ -2‬ايده بد بودن همه مردان را لگد كوب كنيد‬ ‫خبر خوب‪ :‬نسل مردان خوب منقرض نشده‬ ‫است‪ .‬آنها هنوز بطور وسيع يافت ميشوند‪ .‬نـكتـه‬ ‫ايـن اسـت كـه بـيـاموزيـد يـك مرد شايسته را‬ ‫هم تشخيص دهيد و هم بخواهيد‪ .‬سحر يكي‬ ‫از دوستان من ميگويد‪" :‬چنـدين سال جذب‬ ‫مرداني ميشدم كه ماموريتشان اذيـت كردن‬ ‫من بود‪ .‬از زد و بندهايشان معلوم بود‪ .‬وقتي‬ ‫ميگفتند با من تماس ميگيرنـد هيچگاه اين كار‬ ‫را انجام نميدادند‪ ،‬مرتب دروغها احمقانه به‬ ‫هم ميـبافتـند‪ ،‬مي گفتند كه مرا دوست دارند‬ ‫بعد به سراغ زنان ديگر مي رفتـنـد‪ .‬حـتي يكي‬ ‫از آنهـا مي خواست بهترين دوست من را از‬ ‫راه بدر كند‪ ".‬سحر مرتب سرزنش ميكـرد‬ ‫كـه رابطه هايش مملو از تقلب و فريبكاري‬ ‫بوده است‪ :‬هيچ مردي نمي تـواند خـوب و با‬ ‫وفا باشد‪ .‬تا اينكه او در مراسم عروسي دختر‬ ‫عمويش شركت كرد‪ .‬او گفت‪" :‬سـامان‪ ،‬داماد‬ ‫عسل‪ ،‬بهترين مرد دنياست او حـتما عسل را‬ ‫خوشبخت و براي خوشحال كردن او زندگي‬ ‫خواهد كرد‪ .‬وقتي برق شيرين و دوست داشتني‬ ‫چشمان سامان را ديدم‪ ،‬بــا خـودم عهد بستم‬ ‫كه روزي با مردي آشنا شوم كه همانند گنجينه‬ ‫به من نگاه كند‪".‬‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

21


‫‪20‬‬

‫‪No. 709 / March , 06, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫«‪ 12‬سال بردگی» استیو مکویین جوایز اسپیریت را درو کرد‬ ‫فیلم استیو مکویین در بیست و‬ ‫نهمین دوره جوایز ساالنه اسپیریت‬ ‫برنده پنج جایزه از جمله جایزه‬ ‫بهترین فیلم بلند داستانی شد‪.‬‬

‫برندگان این دوره جوایز اسپیریت که از آن به‬ ‫عنوان معادل اسکار در جامعه سینمای مستقل‬ ‫آمریکا یاد می‌شود‪ ،‬شنبه شب (بامداد یکشنبه به‬ ‫وقت ایران)‪ ،‬یک روز پیش از برگزاری جوایز‬ ‫اسکار در مراسمی در سانتا مونیکا در کالیفرنیا‬ ‫معرفی شدند‪.‬‬ ‫درام «‪ 12‬سال بردگی» ساخته استیو مکویین‬ ‫فیلمساز بریتانیایی («گرسنگی» و «شرم») که‬ ‫در هفت بخش نامزد دریافت جوایز اسپیریت‬ ‫بود‪ ،‬در پنج بخش بهترین فیلم بلند داستانی‪،‬‬ ‫گ ُا)‪،‬‬ ‫کارگردان‪ ،‬بازیگر زن مکمل (لوپیتا نیون ‌‬ ‫فیلمنامه (جان ریدلی) و فیلمبرداری (شان‬ ‫بابیت) پیروز شد‪.‬‬ ‫این فیلم بر مبنای کتاب زندگی‌نامه شخصی‬ ‫سالومن نورثاپ ساخته شده و نگاهی به‬ ‫برده‌داری در جنوب آمریکا دارد‪ 12« .‬سال‬ ‫بردگی» ماجرای تراژیک ربوده شدن سالومن‬ ‫در واشنگتن دی‌سی در سال‌های پیش از آغاز‬ ‫جنگ داخلی آمریکا را روایت می‌کند‪.‬‬ ‫«نبراسکا» ساخته ساخته الکساندر پین‪« ،‬همه‬ ‫چیز از دست رفته» به کارگردانی جی‪ .‬سی‬ ‫چاندور‪« ،‬فرانسس ها» ساخته نوا بامبک و‬ ‫«درون لوئین دیویس» به کارگردانی جوئل و‬ ‫ایتن کوئن دیگر نامزدهای بخش بهترین فیلم‬ ‫بلند داستانی بودند‪.‬‬ ‫متیو مکاناهی برای بازی در نقش یک بیمار‪/‬‬ ‫فعال ایدز در فیلم «باشگاه خریداران داالس»‬ ‫جایزه اسپیریت بهترین بازیگر مرد را برد‪.‬‬ ‫چوئیتل اجیوفور («‪ 12‬سال بردگی»)‪،‬‬ ‫رابرت ردفورد («همه چیز از دست رفته»)‪،‬‬ ‫بروس درن («نبراسکا»)‪ ،‬اسکار آیزاک‬ ‫(«درون لوئین دیویس») و مایکل بی‪ .‬جردن‬ ‫(«ایستگاه فروتویل»)‪ ،‬رقبای او در بخش‬ ‫بودند‪ .‬متیو مکاناهی سال گذشته نیز در جوایز‬ ‫اسپیریت برای فیلم «مایک جادویی» برنده‬ ‫جایزه بهترین بازیگر مرد مکمل شد‪.‬‬ ‫جارد لتو دیگر بازیگر «باشگاه خریداران‬ ‫داالس» برای بازی در نقش یک بیمار مبتال‬ ‫به ایدز در این فیلم جایزه بهترین بازیگر مرد‬ ‫مکمل را دریافت کرد‪.‬‬

‫به گزارش خبرآنالین به نقل از ورایتی‪ ،‬جایزه‬ ‫بهترین بازیگر زن به کیت بالنشت برای بازی‬ ‫در نقش زنی روان‌رنجور در «جازمین غمگین»‬ ‫ساخته وودی آلن رسید‪ .‬بالنشت برای دریافت‬ ‫این جایزه ژولی دلپی («پیش از نیمه‌شب»)‪،‬‬ ‫گابی هافمن («‪ ،)»Crystal Fairy‬بری‬ ‫الرسون («‪ )»12 Short Term‬و شیلین‬ ‫وودلی («اینک تماشایی») را به عنوان رقیب‬ ‫پیش روی خود داشت‪.‬‬ ‫باب نلسن برای «نبراسکا» جایزه بهترین‬ ‫فیلمنامه اول را از آن خود کرد‪.‬‬ ‫«نبراسکا» در شش بخش بخت‬ ‫دریافت جایزه را داشت‪.‬‬

‫بهترین مستند‪ 20« :‬فوت تا ستاره شدن»‪،‬‬ ‫مورگان نویل‬ ‫بهترین فیلمنامه‪ 12« :‬سال بردگی»‪ ،‬جان‬ ‫ریدلی‬ ‫بهترین فیلمبرداری‪ 12« :‬سال بردگی»‪ ،‬شان‬ ‫بابیت‬ ‫بهترین بازیگر مرد مکمل‪ :‬جارد لتو‪« ،‬باشگاه‬ ‫خریداران داالس»‬

‫جایزه بهترین فیلم بین‌المللی نیز به‬ ‫فیلم فرانسوی «آبی گرم‌ترین رنگ‬ ‫است» ساخته عبداللطیف کشیش‬ ‫رسید‪« .‬نشانی از گناه»‪« ،‬گلوریا»‪،‬‬ ‫«زیبایی بزرگ» و «شکار»‌ هم در‬ ‫این بخش نامزد بودند‪.‬‬ ‫جوایز اسپیریت از فیلم‌هایی تقدیر‬ ‫می‌کند که خارج از سیستم استودیوهای بزرگ‬ ‫یا در بخش‌های ویژه درون استودیوها در ایاالت‬ ‫متحده ساخته شده‌اند‪ .‬این جوایز فیلم‌هایی را‬ ‫مورد توجه قرار می‌دهد که با بودجه کمتر از ‪20‬‬ ‫میلیون دالر ساخته شده‌اند‪.‬‬ ‫فهرست برندگان بیست و نهمین دوره جوایز‬ ‫ساالنه اسپیریت به شرح زیر است‪:‬‬ ‫بهترین فیلم بلند داستانی‪ 12« :‬سال بردگی»‬ ‫بهترین بازیگر مرد‪ :‬متیو مکاناهی‪« ،‬باشگاه‬ ‫خریداران داالس»‬ ‫بهترین بازیگر زن‪ :‬کیت بالنشت‪« ،‬جازمین‬ ‫غمگین»‬ ‫بهترین کارگردان‪ :‬استیو مکویین‪ 12« ،‬سال‬ ‫بردگی»‬

‫بهترین بازیگر زن مکمل‪ :‬لوپیتا نیونگ‌ ُا‪12« ،‬‬ ‫سال بردگی»‬ ‫بهترین تدوین‪ :‬نت ساندرز‪Short Term« ،‬‬ ‫‪»12‬‬ ‫جایزه جان کاساوتیس‪« :‬این مارتین بانر است»‬ ‫بهترین فیلم بین‌المللی‪« :‬آبی گرم‌ترین رنگ‬ ‫است»‬ ‫جایزه رابرت آلتمن‪« :‬ماد»‬ ‫بهترین فیلم بلند اول داستانی‪« :‬ایستگاه‬ ‫«فروتویل»‬ ‫بهترین فیلمنامه اول‪« :‬نبراسکا»‪ ،‬باب نلسن‬ ‫جایزه تهیه‌کنندگان‪ :‬توبی هالبروک و جیمز ام‪.‬‬ ‫جانستن‬


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

19


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

Read This Magazine Online . www.

Javanantoronto.com

18


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

17


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

16


13

No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

15


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

14


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

13


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

12


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

11


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

10


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

9


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

8


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

7


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

6


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

5


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

6 4


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

3


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

2


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

1


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

B


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

A


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

IV


No. 709 / March , 06, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

III




Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.