No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
VIII
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
VII
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
VI
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
V
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
D
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
C
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
ﺗﺼﺎﺩﻓﺎﺕ ﺻﺎﻓﻜﺎﺭﻯ ﻧﻘﺎﺷﻰ ﻣﻜﺎﻧﻴﻜﻰ ﺍﺟﺎﺭﻩ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﻓﺮﻭﺵ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺷﺴﺘﺸﻮﻯ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺳﺎﻋﺘﻪ24 ﺗﻮﻳﻨﮓ
• • • • • • •
ENZO CAR CLINIC
156
• COLLISION • REPAIR & PAINT • MECHANICAL • RENTAL • USED CAR SALE • CARWASH • TOWING (24/7)
ENZO CAR CLINIC O N E
DDDDDDDD
MM
MMMMMMMM
SS
AAAAAA
AA.W FFFFF A
S P O T
A U T O
S E R V I C E
1.855.551.ENZO (3696) A : 401 A S ,T , M3J 2T8 WWW.ENZOCARCLINIC.COM TEL: 416.663.6030 - FAX: 416.907.5213 DDRESS
LNESS T
ORONTO
ALEX
PRESIDNET C: 647.889.6070
Call us to report an accident and receive a free towing service to our location.
155
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
پرسش شايع خانمها درباره سزارين
شایع ترین مواردی كه باعث می شود پزشكان از این روش استفاده كنند ،چه مواردی است؟ ج :اگر بحث اصرارهای بیجای خانم باردار و خانواده اش را كنار بگذاریم ،معموال پزشكان به یكی از 4دلیل زیر دست به سزارین می زنند: 1ـ عدم پیشرفت زایمان یا بحرانی شدن شرایط زایمان. 2ـ سابقه سزارین در زایمان های قبلی زائو. 3ـ وضعیت استقرار نامناسب جنین برای زایمان طبیعی( .همانطور كه می دانید بچه ها معموال با سر از رحم بیرون می آیند اما اگر شرایط استقرار جنین به نحوی باشد كه مثال بخواهد با پا از رحم خارج شود ،آنوقت باید برای سزارین اقدام كرد). 4ـ وضعیت نامناسب و بحرانی تنفس در جنین. معموال سزارین در كدام دسته از خانم های باردار شایع تر است؟ ج :میزان سزارین معموال در خانم هایی كه تا به حال زایمان نداشته اند و برای اولین بار می خواهند فرزندی به دنیا بیاورند ،بیشتر است و البته این میزان با افزایش سن نیز افزایش می یابد. در شرایط غیر اورژانس ،چه زمانی برای انجام سزارین مناسب تر است؟ ج :مناسب ترین زمان در شرایط غیراورژانس ،وقتی است كه معیارهای بالینی و آزمایشگاهی برای بلوغ جنین به اثبات رسیده باشد و معموال وقتی این اتفاق می افتد كه سی و نه هفته كامل از تاریخ آخرین قاعدگی خانم باردار گذشته باشد. آیا برای انجام عمل سزارین نیز مانند سایر جراحی های بزرگ ،ضرورت دارد كه بیمار چند ساعت قبل از عمل ،ناشتا باشد؟ ج :بله ،در سزارین نیز ضرورت دارد كه بیمار حداقل 8ساعت قبل از عمل ،ناشتا باشد تا معده خالی شود و عوارض حین عمل مثل آسپیراسیون (برگشت محتویات گوارشی از مری و ورود آن به مجاری تنفسی) اتفاق نیفتد. حجم خونی كه خانم ها در حین سزارین از دست می دهند ،چقدر است؟ ج :میزان خونریزی در حین عمل سزارین به طور معمول ،یك لیتر است و البته بعضی
از خانم ها ممكن است خونریزی تا یك و نیم لیتر را هم تجربه كنند .به همین دلیل است كه معموال یك تا دو لیتر سرم رینگر الكتات و یا سرم قندی نمكی در طی عمل و بالفاصله بعد از عمل به بیمار تزریق می شود. مدت زمانی كه الزم است زائو بعد از انجام عمل سزارین ناشتا باشد ،چقدر است؟ ج :معموال بیمار باید 24ساعت بعد از انجام این عمل جراحی ،ناشتا باشد تا شانس بروز آسپیراسیون به حداقل برسد و همچنین ،از آنجایی كه احتمال بروز عوارض بعد از زایمان نیز طی 24ساعت اول بعد از سزارین باالست ،بهتر است كه بیمار در طی این 24ساعت ناشتا بماند و غذایش را صرفا از طریق سرم های خوراكی دریافت كند. پس از سزارین ،زائو تحت چه شرایطی از اتاق ریكاوری خارج می شود؟ ج :شرط اول خروج از ریكاوری این است كه زائو كامال به هوش آمده باشد و شرط بعدی این است كه خونریزی اش به حداقل كاهش پیدا كرده باشد .ضمنا فشار خون بیمار نیز باید به شرایط پایداری رسیده و ادرارش هم باید جریان پیدا كرده باشد، حداقل به میزان 30سی سی در ساعت. آیا در شرایط معمول پس از سزارین باید داروی خاصی برای بیمار تجویز شود؟ ج :بله ،تا زمانی كه بیمار در بیمارستان بستری است معموال هر شش ساعت آنتی بیوتیك وریدی دریافت می كند و بعد از ترخیص از بیمارستان نیز می توان تا هفت روز برای بیمار آنتی بیوتیك خوراكی تجویز كرد. سوند ادراری را چه مدتی بعد از سزارین، بیرون می آورند؟ ج :در شرایط طبیعی ،سوند فولی را باید 12 ساعت بعد از عمل و یا صبح روز بعد از عمل خارج كرد. پس از چه مدتی ،بیمار می تواند از تخت پایین بیاید و شروع به راه رفتن كند؟ ج :حركت دادن بیمار را باید هر چه زودتر شروع كرد .در بیشتر موارد ،درست روز بعد از عمل ،بیمار باید حداقل دو بار و با كمك همراه از تخت خارج شود .در روز دوم بعد از عمل ،بیمار می تواند با كمك همراه در بخش قدم بزند .با حركت دادن زودرس بیمار ،شانس ایجاد لخته های خونی در عروق بیمار و به حركت افتادن این لخته ها در مسیر گردش خون به حداقل می رسد. آیا بیمار می تواند غذا خوردنش را بالفاصله با صرف غذاهای معمولی شروع كند؟ ج :نه ،در اكثر بیماران رژیم مایعات روز بعد از عمل شروع می شود و در روز دوم بعد از عمل معموال رژیم غذایی عادی آغاز می شود .اما در مواردی كه داخل شكم، دستخوش دستكاریهای شدید شده باشد و یا عفونت های گسترده ای اتفاق افتاده باشد، معموال رژیم غذایی مایعات نیز با تاخیر
آغاز می شود. شستشوی محل بخیه ها از چه زمانی بالمانع است؟ ج :از روز سوم به بعد ،دوش گرفتن برای این محل نیز بالمانع است اما تا قبل از آن، محل بخیه ها باید هر روز معاینه شود و با مواد ضد عفونی كننده ای مانند بتادین شستشو داده شود و پانسمان گردد .بخیه ها را به طور معمول در روز چهارم بعد از عمل بیرون می كشند. شایع ترین عوارض احتمالی سزارین چیست؟ ج :عوارض بیهوشی نظیر آسپیراسیون (برگشت محتویات گوارشی به مجاری تنفسی) و آسیب های ریوی ناشی از آن، عفونت های موضعی ،عفونت های گسترده، خون ریزی شدید ،لخته شدن خون در عروق
خونی و به جریان افتادن این لخته ها در مسیر جریان خون كه البته بسیار خطرناك است ،صدمه دیدن دستگاه ادراری ،وارد آمدن آسیب هایی به مغز یا نخاع بچه و شكستگی های استخوان جمجمه ،ران و اعضای دیگر بچه. معموال چند روز بعد از سزارین ،زائو ترخیص می شود؟ ج :در صورتی كه عوارض بعد از زایمان وجود نداشته باشد ،مادر می تواند در روز سوم یا چهارم بعد از زایمان از بیمارستان مرخص شود .در نخستین هفته بعد از زایمان ،فعالیت های مادر باید به مراقبت از خود و بچه اش محدود شود و نخستین ویزیت بعد از زایمان نیز بهتر است كه سه هفته بعد از ترخیص باشد.
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
154
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
153
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
152
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
151
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
150
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
149
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
148
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
147
146
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
طرز تهیه خورش ماهی
طرز تهیه سبزی پلو با بلغور جو
مواد الزم برای 4نفر : مناسب فصل :همه فصول 3پیمانه و بلغور ج آماده سازی 30 :دقیقه 3پیمانه سبزی پلویی خرد شد ه پخت 20 :دقیقه یک عدد پیاز نگینی خرد شد ه به میزان مواد الزم جهت تهیه خورش ماهی برای 4نفر :ادویه (نمک ،فلفل ،زردچوبه ،ادویه پلویی و زعفران ) 2عدد پیا ز الزم ی رب گوجه فرنگ به میزان الزم ن 1قاشق مربا خوری روغن زیتو ادوی ه 3تا 4پیمانه به میزان الزم برنج آبکش شد ه 2عدد ی گوجه فرنگ 4عدد طرز تهیه : ط ماهی متوس پیاز را نگینی خرد کنید و با مقداری زردچوبه و ادویه تفت دهید؛ سبزی را به آن اضافه کنید 4/1لیوان رب خرم ا و کمی تفت دهید.
طرز تهیه خورش ماهی : پياز درشت نگين شده را سرخ ميكنيم يك قاشق مربا خورى رب گوجه فرنگى و ادویه اضافه ميكنيم وتفت ميدهيم. سپس دو عدد گوجه فرنگى رنده يا ريز شده را به ان اضافه ميكنيم ميگذاريم كمى آبش جمع شود. مثل املت که جا افتاد ،چهار تكه ماهى متوسط سرخ شده را اضافه ميكنيم بعد از يك جوش نصف استكان رب خرما اضافه ميكنيم. با شعله كم ده دقيقه كه جوش آيد و جا افتاد با برنج نوش جان كنيد... نکته تهیه خورش ماهی: ميتوان بجاى ماهى از فيله مرغ هم استفاده شود.
بلغور را در ظرف مناسب با ۸پیمانه آب و کمی نمک روی حرارت قرار دهید تا کمی پخته و آب آن تمام شود. وقتی آب آن تمام شد مواد را همراه با ادویه و سبزیجات مخلوط کنید .برنج آبکش شده را در قابلمه مناسب بریزید و در البه الی آن مخلوط سبزیجات و بلغور را اضافه کنید تا مواد تمام شود .دم کش را روی قابلمه برنج بگذارید تا روی حرارت کم آماده شود( .این غذا برای افراد مبتال به کم خونی مناسب است .ضدچربی و کلسترول و تقویت کننده بدن است).
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
145
"I am seeking the federal Liberal nomination in Willowdale because I believe our community deserves better leadership - the king of leadership only the Liberal Prty can provide. e hardworking residents of Willowdale deserve a candidate who has a proven track record of creating jobs and inspiring positive change. I know that together we can build a better Willowdale." - Vince Gasparro
416.633.VOTE 8683 WWW.VINCEGASPARO.CA
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
144
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
143
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
142
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
www.SafaRenovation.com
141
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
140
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
139
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
138
www.century21.ca/mahmoud.rahbari
برای آگهی در این صفحه با ما تماس بگیرید 905-508-0058 416-512-9874
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
137
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
136
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
135
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
134
133
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
آذر
بهمن
به خود اعتماد و اطمینان داشته باش و مطمئن باش دیگران چندان کارآیی و توانایی نسبت به تو ندارندپس با تکیه بر اندیشه های خود این موانع را یکی پس ازدیگری از سر راه بردار.
شما امروز به طور کامل توانایی دفاع کردن از خودتان را دارید، برای اینکه کام ً ال آماده کار کردن هستید و فقط باید بلند شده و دست به کار شوید .خوشبختانه شما با دنیای معنوی درونتان ارتباط برقرار کرده اید ،بنابراین طبیعت پرشور و حرارت شما می تواند منبع الهامی برای افراد دیگر نیز باشد.
حافظ: هر نقش که دست عقل بندد جز نقش نگار خوش نباشد
حافظ:
جان نقد محقر است حافظ از بهر نثار خوش نباشد
به هر نظر بت ما جلوه میکند لیکن کس این کرشمه نبیند که من همینگرم به خاک حافظ اگر یار بگذرد چون باد ز شوق در دل آن تنگنا کفن بدرم
دی
اسفند
تعبیر:بخت و اقبال با تو مساعد است .در زندگی قدر دوستان را بدان زیرا بدون آنها زندگی غم انگیز و دشوار می گذرد تعبیر:قدر دوستان خود را بدان .راه رسیدن به مقصود دور و دراز است و صبر و تحمل الزم است .به تنهایی نمی توانی از عهده ی مشکالت برآیی .با دوستان و بزرگان مشورت کن تا از غم تنهایی رها شوی.
اکنون باید تصمیم بگیرید که در آینده می خواهید چه کار کنید. پیش از آن که تغییری ایجاد کنید خوب فکر کنید.امروز حلقه زنجیری بین ستارگان قسمت های مختلف چارت شما در رابطه با دارایی شخصی و اموال بهم مرتبط می سازد شاید چیزی گم شود شاید شیئی باشد که به دالیل عاطفی برای تان ارزش دارد مراقب باشید از هر چیزی که برای بدست آوردنش سختی کشیده اید بخوبی محافظت کنید و اگر به موضوعی رسیدگی می کنید الزم است تمام جزئیات آنرا کام ً ال در نظر بگیرید. حافظ :مرو به خانه ارباب بیمروت دهر که گنج عافیتت در سرای خویشتن است بسوخت حافظ و در شرط عشقبازی او هنوز بر سر عهد و وفای خویشتن است تعبیر:در کاری که در پیش رو داری مردد نباش که در کار خیر نباید تأمل و درنگ کرد .نا امیدی و دلسردی را از خود دور کن و با درایت و هوشمندی از موقعیت ها استفاده کن
امروز نباید انتظار داشته باشید ،در روابط احساسی پیشرفت کنید .مشکل می توانید اهدافتان را بای همسرتان بیان کنید. انتظار مشاجره و بحث را در منزل داشته باشید و نمی توانید با همسرتان رابطه خوبی برقرار کنید.اگر بتوانید افردای تشویق به بیان احساسات شان کنید احساسات آنها شما را شگفت زده می کند چیزی که می گویند دور از انتظار نیست اما آخرین چیزی است که انتظار دارید اما شما نیز آنها را متعجب و شوکه می کنید بنابراین اگر دیگران هم همین کار را کردند نباید تعجب کنید .حافظ :صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه میخورد پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق بدرقه رهت شود همت شحنه نجف تعبیر:از رفتار ریاکارانه ی اطرافیانت ،نا امید و دلسرد نباش .اگر صداقت داشته باشی و ریاکاری را رها کنی ،به هدف خود می رسی .اخالص و ایمان ،بهترین سرمایه ی انسان است .بدبینی و تردید را از خود دور کن .به خداوند توکل کن و عمر عزیز را در راه خواسته های دست نیافتنی تباه نکن.
132
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
مرداد
مهر
مساله ای بغرنج و پیچیده بود که مدتها پیش تو را آزار میداد به یاری خدا این مشکل درحال حل شدن است سعی کن روحیه ی خود را تقویت و برای آینده ای بهتر برنامه ریزی کنی.
امروز شما چیز جدیدی یاد میگیرید که برایتان سود و منفعت معنوی و سیاسی خواهد داشت ،اما مدتی طول خواهد کشید که شما قلب ًا این موضوع را بپذیرید .مطالعات اخیر شما تا حدودی ذهنتان را باز کرده و بهتان کمک میکند که به زندگی با دید متفاوتی نگاه کنید؛ بنابراین شما ایدههای جدید را جذب میکنید.خوشبختانه عالیق جدید شما خواستههایتان را بهتان یادآوری کرده ،شما را آ گاه میکند و به زندگیتان نیز معنا میدهد.
حافظ :دلم ز حلقه زلفش به جان خرید آشوب چه سود دید ندانم که این تجارت کرد اگر امام جماعت طلب کند امروز خبر دهید که حافظ به می طهارت کرد تعبیر:دعا و نماز بی ریا و صادقانه به درگاه خداوند تو را به هدف نزدیک می کند .به دینداران ریاکار اعتماد نکن .صداقت رمز پیروزی است .با دوستان صمیمی و صادق باش به شما پیشنهاد میشود که خودتان را برای یک حرکت خیلی حرفهای آماده کنید و یا نقش خود در جامعه را اصالح کنید .اما هر کدام از این کارها راکه انجام بدهید ،تأثیرات غیر قابل پیش بینی در فعالیتهای افراد خانوادهتان خواهد گذاشت،چرا که این دو موضوع به هم مرتبط هستند .بنابراین به تنهایی تصمیمگیری نکنید؛ کسانی را که تصمیمگیریهای شما بر زندگی آنها تأثیر میگذارد را هم در تصمیمگیریهایتان شرکت دهید. شهریور
درست است که در ریسک کردن تو به اندازه ی کافی شجاعت داری اما نباید تحت تاثیر بعضی از دوستان قرار گرفته و این شجاعت را به مرز بی پروایی و بی باکی برسانی زیرا درآن صورت خطرناک خواهد بود. حافظ: بس گل شکفته میشود این باغ را ولی کس بی بالی خار نچیدهست از او گلی حافظ مدار امید فرج از مدار چرخ دارد هزار عیب و ندارد تفضلی تعبیر:هرگز بدون رنج و زحمت به جایی نخواهی رسید .بنابراین بهتر است که کار و کوشش کنی تا به مقصود برسی .زندگی همیشه بر وفق مراد نمی چرخد .باید صبر و تحمل کرد و رنج و زحمت ها را به شادی و سرور تبدیل کرد.
حافظ :خوش برآ با غصهای دل کاهل راز عیش خوش در بوته هجران کنند سر مکش حافظ ز آه نیم شب تا چو صبحت آینه رخشان کنند تعبیر:موقعیت را غنیمت بدان و از آن استفاده کن .رنج و مصیبت ،عاقبت به خوشی خواهد انجامید. نا امیدی را از خود دور کن تا به مقصود برسی. آبان به شما پیشنهاد میشود که خودتان را برای یک حرکت خیلی حرفهای آماده کنید و یا نقش خود در جامعه را اصالح کنید. اما هر کدام از این کارها راکه انجام بدهید ،تأثیرات غیر قابل پیش بینی در فعالیتهای افراد خانوادهتان خواهد گذاشت،چرا که این دو موضوع به هم مرتبط هستند .بنابراین به تنهایی تصمیمگیری نکنید؛ کسانی را که تصمیمگیریهای شما بر زندگی آنها تأثیر میگذارد را هم در تصمیمگیریهایتان شرکت دهید. حافظ :سخن عشق نه آن است که آید به زبان ساقیا می ده و کوتاه کن این گفت و شنفت اشک حافظ خرد و صبر به دریا انداخت چه کند سوز غم عشق نیارست نهفت تعبیر:در زندگی با احتیاط رفتار کن و مراقب سخنان خود باش .سخن حق را با مالیمت و آرامی می توان به کرسی نشاند .هرکسی را محرم اسرار خود قرار نده و عاقبت اندیش باش
131 فروردین
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
فال هفته
از یک طرف شما میدانید چه میخواهید و اعتقاد دارید که کام ً ال هم استحقاقش را خواهید داشت .از طرف دیگر نظرات یک نفر دیگر در مورد زندگی شما میتواند زندگیتان را آشفته و پریشان کند .حواستان باشد که بر مشکالت ناراحت کننده سرپوش نگذارید تا روابطتان تیره و تار نشود .برمال کردن و بر زبان آوردن همه چیز ،استراتژی معقولی برای برطرف کردن استرسهای پنهانی است. حافظ: بیا به میکده و چهره ارغوانی کن مرو به صومعه کان جا سیاه کارانند خالص حافظ از آن زلف تابدار مباد که بستگان کمند تو رستگارانند تعبیر:از هرجا می توان به اشتباه و خطای خود پی برد و راه درست را انتخاب کرد .از تجربه ی دیگران استفاده کن .به تنهایی نمی توانی این راه مشکل را طی کنی .هوشیار و عاقبت اندیش باش و فریب لحظه های زودگذر و فریبنده را نخور
خرداد امروز روز عشق ورزیدن است و کسوفی که رخ داده است برایتان چندین اتفاق شگفتانگیز همراه خواهد داشت .باوجود اینکه شما دیگران را به طور واقع بینانهای ارزیابی نمیکنید ،ولی میتوانید بهترین خصوصیات هر فرد را ببینید .فقط فراموش نکنید که در پس ظاهر جذاب هر آدم ،چیزهای پیچیده دیگری نیز نهفته است ،و گاهی وقتها هم شاید این حقیقت زیاد زیبا نباشد. حافظ :بیا که هاتف میخانه دوش با من گفت که در مقام رضا باش و از قضا مگریز میان عاشق و معشوق هیچ حال نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز تعبیر:زندگی بدون عشق ،پوچ و تو خالی و غیر قابل تحمل است .دوستان خود را بیازما تا میزان صدق و درستی آنها بر تو مسلم شود .با کسانی که ادعای دوستی و محبت دارند معاشرت نکن .به آنچه داری قانع باش و زیاده طلبی را رها کن .غرور و خودخواهی را از خود دور کن.
اردیبهشت
تیر
نسبت به همیشه سرتان شلوغتر شده است .حتی اگر دیگران خواستند با شما در مورد ایدهها و تفکراتشان صحبت کنند، شما باید به نیازهای خودتان هم توجه کنید.وقت بیشتری را به فعالیتهای لذت بخش ،مثل کار کردن در باغ و یا باغچه خانهتان و یا تغییر دکوراسیون یکی از اتاقهای خانهتان، اختصاص بدهید تا زندگیتان را زیباتر کنید.
می گویند جلوی ضرر را ازهر جا که بگیری فایده است پرهیز از بعضی از ولخرجیها و یا ترک برنامه هایی که سرانجام موفقیت آمیزی ندارد تو را از افتادن در مشکالتی تازه مصون میدارد.
حافظ :هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند بر آتش تو بجز جان او سپند مباد شفا ز گفته شکرفشان حافظ جوی که حاجتت به عالج گالب و قند مباد تعبیر:آسوده و مطمئن به انجام کاری که در نظر داری بپرداز زیرا به موفقیت بزرگی دست خواهی یافت .از طعنه ی سرزنش کنندگان و کینه ی دشمنان به زودی خالص خواهی شد.
حافظ :فرصت شمر طریقه رندی که این نشان چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست نگرفت در تو گریه حافظ به هیچ رو حیران آن دلم که کم از سنگ خاره نیست تعبیر:در انجام کاری که در پیش داری درنگ و شتاب نکن .عشق و محبت و ایمان به هدف تو را بهتر و زودتر به هدف می رسانند .در امر ازدواج موفق خواهی شد.
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
130
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
129
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
128
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
127
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
126
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
125
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
124
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
123
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
122
121
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
تعريف است نه رابطه نا متعارف. گاهی متحیر می شوم که چگونه برخی زنان پرخاشگر هستند .حسادت اکرم گاهی قابل تحمل نیست ،که می ترسم با او بیرون بروم، چون که بعد از برگشت به خانه منفجر می شود .می دانم که پدر او باعث آسیب دیدن او شده اند .اما خیانت آنها باعث نمی شود که او همه را بی وفا بپندارد (همه را با یک چوب براند) .تا حاال دلیل و بهانه ای نیاورده ام که او این قدر بدگمان باشد .از جنگ های خانوادگی خسته شده ام .هنوز از بازی با دو پسرمان لذت می بریم ،اما از فعالیت های زناشویی که قبال با همسرم داشتم ،محروم شده ام. ادامه حرفهای بهزاد: من توی خانواده پر جمعیتی بزرگ شده ام، ما شش تا بچه بودیم و من از همه کوچکتر. پدر و مادرم مهربان بودند اما بی اعتنا .پدر برای تامین مخارج زندگی ساعت ها ،در پمپ بنزین کار می کرد .مادر هم خانه را اداره می کرد .من توی آن جمعیت گم بودم .آنها مرا برای اینکه در مدرسه بهتر باشم تشویق نمی کردند .بزرگترین برادرم مدام مرا مسخره می کرد و باعث رنجش خاطرم می شد .لذا خجالتی و متزلزل بار آمدم .به خاطر عدم اعتماد به نفس دانشگاه را کنار گذاشتم .به سراغ کارهای ساختمانی رفتم. همان دم که اکرم را دیدم عاشق من شد ،اما من هرگز در خواب هم نمی دیدم دختری تحصیل کرده با فردی مثل من ازدواج کند. حتی همان شب اول آشنایی مان هم نتونستم از او بپرسم که مرا دوست دارد یا نه و به جای اینکه شماره تلفنش را بگیرم ،شماره خودم را به وی دادم .خیلی سپاسگزارم که او هم زنگ زد. ما نمی توانستیم از هم جدا باشیم .برای من اکرم ستودنی بود مگر حسادت او ،که خیلی زود خودش را نشان داد .وقتی کسی به من لبخندی می زد یا مدت طوالنی به من خیره می شد ،همسرم غرولند می کرد و خرده فرمایش هایی داشت .سعی می کردم حرفهایش را زیر سبیلی رد کنم اما او بیشتر به هم می ریخت .از این رو به این وضع دچار شده ایم که او مرا الس زن و فریبکار می پندارد و باور ندارد او تنها زنی است که دوست دارم .همه اینها رابطه ما را به هم زده است .از وقتی هم که بچه دار شدیم و من شرکت زدم اوضاع بدتر گردیده است .درست است ظرف این پنج سال توجه همگان نسبت به من جلب شده است ،اما نه به خاطر ظاهرم، بلکه به دلیل اینکه برای اولین بار در زندگی نسبت به خودم احساس خوبی پیدا کرده ام و اعتماد به نفس دارم. خوشحالم که پدر هستم و به شغلم هم افتخار می کنم .دیگران می گویند: اعتماد به نفس تو ستودنی است .متاسفانه هر چه بیشتر خانم ها به من خیره می شوند ،اکرم بیشتر نسبت به من بدگمان می شود ،با من همبستر نمی شود ،و از پر کاری من انتقاد می کند. چه حلقه بد طینتی! حاال هم اکرم شیفت های اضافه تری در بیمارستان بر می دارد و حتی شب ها و آخر هفته ها در بیمارستان کار می کند -زمان
هایی را که باید با یکدیگر سپری کنیم .اینها باعث آزار من می شود ،اکرم که اینقدر به پول نیاز ندارد ،رئیس او دقیقه نود به او شیفت اضافه می دهد ،من هم اگر کار داشته باشم مجبورم برای بچه ها پرستار بگیرم .مطمئنم که او با این کارها می خواهد مرا مجازات کند .من همسرم را دوست دارم اما نمی توانم با فرد به این بدگمانی زیر یک سقف زندگی کنم .تنها امیدم مشاوره است. حرفهای مشاور: حسادت و احساس مالکیت دو نیروی تباه کننده زندگی زناشویی هستند .وقتی اکرم و بهزاد مشاوره را شروع کردند با خشم و غضب
دغلباز می پندارد .به اکرم گفتم تو بهزاد را با متهم کردن دائم ،از خودت دور کرده ای .این تجزیه و تحلیل اکرم را متعجب ساخت ،و تصور نمی کرده که با این کار خود ،همسرش را آزار می داده و تاثیر معکوس داشته است. با توجه به گفته آنها ،متوجه شدم که بعد از اینکه اکرم مادر شده بوده و کار و کاسبی بهزاد هم رونق یافته بوده ،بدگمانی اکرم بیشتر گردیده است . اکرم هم مدرک تحصیلی و هم در آمد باال داشته است .به طور ناخود آگاه او نسبت به مدرک و شغلش بی اعتنا بوده و احساس موفقیت نمی کرده است .اما بهزاد هر روز
به یکدیگر نگاه می کردند .خشم اکرم به این خاطر بود که همسرش را بی وفا و فریبکار می پنداشت و بهزاد هم از بی توجهی و بی اعتمادی همسرش گله داشت. عالرغم همه اینها آنها اعتراف کردند که زمانی بهترین دوست یکدیگر بوده اند .هر دو اینها از چهره طرف مقابل تعریف می کردند. در نظر اکرم ،بهزاد خیلی زیبا بود ،اما خود اکرم هم قشنگ بود .اما آنقدر بدگمان شده بود که نمی دانست مردان دیگر هم به او نگاه می کرده اند .پدر اکرم زمانی که دخترش 14 ساله و آسیب پذیر بود ،آنها را رها کرده و رفته است ،به همین دلیل او از مردها متنفر بود .این تجربه ای آسیب زاست .با وجود اینکه همسرش هرگز به او خیانت نکرده و با کسی رابطه ای نداشته ،اما اکرم وی را هم
موفق تر می شده و نان آور خانواده هم بوده است. به اکرم گفتم :قبول دارم که شنیدن تعریف و تمجید دیگران نسبت به بهزاد برایت مشکل است ،اما خودت هم بی تقصیر نبوده ای. بهزاد در نتیجه غفلت پدر و مادر و آزار برادرش نسبت به توجه زنان حساس بوده است .آرزوی تایید از طرف تو داشته ،که تو هم به موفقیت های او بی اعتنایی می کرده ای .قدرشناسی بهزاد از این زنان (به خاطر زیبایی وی) باعث جلب توجه بیشتر دیگران می شده است .اینها همه احساس حسادت و ناامنی تو را تقویت می کرده است. به بهزاد هم گفتم :در این مواقع به جای صحبت های کوتاه ،لبخند و نگاه ،دست اکرم را بگیر و فقط لبخندی ملیح بزن .بهزاد
هم از حرف های من یکه خورد و گفت، قبول دارد که او هم بی تقصیر نبوده است. ادامه حرفهای مشاور : اکرم و بهزاد با بررسی رفتارهای خود ،متوجه خطاهایشان شدند .با گذشت زمان و چند جلسه مشاوره ،اکرم فهمید که بدگمانی او بی اساس بوده است .بهزاد هم دریافت که او به طور نا خودآ گاه از توجه زنان نسبت به خود لذت می برده است. از این زوجین خواستم که گامهای کوتاهی بردارند ،اول ،اکرم باید یک هفته را بدون انتقاد از توجه دیگران نسبت به بهزاد بگذارند .بهزاد هم باید نسبت به دیگران بی اعتنا باشد .هر دو قبول داشتند که غلبه بر احساساتشان سخت ،اما امکان پذیر است. و نیز به اکرم سفارش کردم که به گونه ای رفتار کند تا بهزاد احساس ارزشمندی نماید و بداند که همسرش او را دوست دارد -البته نه به طور مصنوعی .بهزاد هم باید صمیمیت همسرش را می ستود و به او می فهماند که نقش مادرانه ،حرفه و اداره کردن خانه توسط وی را ارج می نهد. همان طور که توصیه های مرا رعایت می کردند ،تنش بین آنها از بین می رفت .اکرم از موفقیت های همسرش خوشحال می گردید و رابطه زناشویی خودش را با او از سر گرفت- بازگشتی که بهزاد را مشعوف ساخت .از آنها خواستم یک روز در هفته از یکی از نردیکان یا ذوستان برای پرستاری کودک کمک بگیرند و آن روز را به خودشان اختصاص بدهند .بعدا اکرم گفت که از سینما رفتن لذت می برده اند .سپس روی برخی مسائل تمرکز نمودیم :شیفت های اضافی اکرم ،برنامه کاری مت ،عدم مراقبت بهزاد از کودکانش. اکرم شغلش را دوست می داشته اما با اضافه کاری خود باعث رنجش همسرش می شده است .او یاد گرفت که چگونه به رئیس خود پاسخ منفی بدهد .در ضمن ،بهزاد هم متوجه شد که نباید مانع اشتغال همسرش بشود. به او گفتم: شما پیشرفت های همسرت را نقض می کنی، زمانی که مدام متذکر می شوی که شغل و کار بیرون از منزل وی لزومی ندارد .و نیز نباید موقع شام کارهایش را انجام بدهد .باید موبایل خود را خاموش کند و تمام توجه خود را معطوف همسر و فرزندانش کند .بهزاد هم در کارهای خانه و کودکان به همسرش کمک کند .و بعد از شام زمانی را به کودکان خود اختصاص بدهد. مت گفت تا به حال فکر می کردم که پدر با اعتنایی بوده ام ،اما واقعا حق با اکرم است. حاال شب هنگام برای آنها کتاب می خوانم تا خوابشان ببرد. ترک بعضی عادات و رفتارها مشکل است (ترک عادت موجب مرض است) ،اما با درمان شش ماهه ،آنها توانستند بر مشکالت فائق آیند و تغییراتی ایجاد نمایند .در پایان اکرم گفت بدون مشاوره هرگز نمی توانستم بر حسادت و بدگمانی خود غلبه کنم و کارمان به طالق می کشید ،هرگز نمی توانم زندگی را بدون همسرم تصور کنم .بهزاد هم دگرگون شد و گفت :عاشق اکرم دوست داشتنی و جدید هستم .و باالخره زندگی دوباره ،به ما روی آورد.
120
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
همسرم زیباست نگرانم ،احساس میکنم مرا فریب می دهد 1
حرفهای زن: (این خانم 34ساله ،پرستار و مادر 2فرزند) .کاش این قدر همسرم توجه دیگر خانم ها را به خود جلب نمی کرد .گاهی فکر می کنم او بی وفاست .می دانم چرا به نظر زنان دیگر ،او جذاب است.
او قد بلند و خوش هیکل است ،موهای مشکی و چشمانی سبز رنگ دارد .اول اینکه، آنها حتی در حضور من با او خوش و بش می کنند ،مرا کالفه ساخته است .ماه گذشته ،در یک مهمانی ،یکی از مهمانها یواشکی به من گفت :همسر شما جذاب ترین مردی است که تا به حال دیده ام .این موارد باعث آزار من می شوند ،و تنها جوابی که می توانم بدهم اینه که ،بسه دیگه .عکس العمل بهزاد هم تبسم است و در پاسخ می گوید :خیلی ممنون .اگر چه او انکار می کند ،اما از این همه جلب توجه لذت می برد. او مثل آهنربا است ،اوایل ازدواجمان خیلی جدی نمی گرفتم ،اما حاال با 35سال سن، زیباتر از 25سالگی اش شده است ،تو کارش هم که موفق است. متاسفانه ،پیامد آن حسادت و بدگمانی من نسبت به وی است و زندگی زناشویی ما دچار مشکل گردیده .او اصرار دارد که تا حاال به من خیانت نکرده و با کسی رابطه عشقی نداشته است ،اما پدرم ،زمانی که من در دبیرستان درس می خواندم ،مادرم را ترک کرد و پیش زنی دیگر رفت .و باعث شده اند که بگویم همه مردان ذاتا بی وفا و خیانتکار هستند .وقتی افراد غریبه خوشگل این قدر خودشان را به بهزاد نزدیک می کنند ،چگونه باور کنم که او گمراه نشده است. من در منطقه ای نسبتا کالس باال بزرگ شده ام ،محل زندگیمان خیلی از آنجا دور نیست .پدر و مادرم با هم جنگ نداشتند ،اما نسبت به یکدیگر مهربان هم نبودند .مادرم خوب بود ،اما پدرم با من و خواهرم بسیار سرد بود .وقتی 14ساله بودم،پدرم به بهانه مامورین مدت زیادی را از ما دور بود .مادرم که خیره مانده بود و به او مشکوک شده بود، وکیلی گرفت .وکیل کشف کرد که پدرم با زن دیگری زندگی می کند .وقتی مادرم خبر را به من داد ،داشتم از هوش می رفتم .من که با کار پدرم خراب شده بودم ،تا چند سال اصال با او حرف نمی زدم .بعد از 20سال هنوز او را نبخشیده ام ،و رابطه ام با او سرد است. ادامه صحبت های اکرم:
22ساله بودم که با بهزاد توی مغازه شیرینی فروشی آشنا شدم ،من به خاطر شهریه دانشگاه در آن مغازه کار می کردم .در آن زمان همسرم کارهای ساختمانی انجام می داد و 21ساله بود ،هر روز به مغازه ما می آمد .شبی در یک سفره خانه سنتی با هم قرار گذاشتیم. ساعت ها با هم حرف زدیم ،گفتگوهای ما به سهولت انجام می شد و وجوه مشترکی داشتیم ،هر دو توی یک منطقه بزرگ شده بودیم ،از چیزهای مشترکی لذت می بردیم. قبل از ترک آن جا بهزاد شماره تلفنش را روی یک دستمال کاغذی نوشت و به من داد و مرا برای شام دعوت کرد ،از من خواست
در صورت تمایل به او زنگ بزنم .روز بعد به او زنگ زدم و دعوتش را پذیرفتم .بعد از چند هفته مایل بودم با او ازدواج کنم .وی مهربان ،سخت کوش و فردی حمایتی بود- همه صفاتی که در همسر ایده آلم جستجو می کردم. سالهای اول ازدواج ما بدون کشمکش بود. شغلم را به عنوان پرستار دوست داشتم . زمانی که بهزاد 30ساله بود از کارهای ساختمانی خسته شده بود ،و کارش را در یک شرکت خاکبرداری شروع کرد .به نظر می آمد که استعداد باغبانی و طراحی فضای شهری دارد ،به همراه مهارت و قدرت ساخت پاسیو ،استخر و دیوارهای محافظ .با تشویق من کار طراحی خانه های تجملی را شروع کرد .هر سال هم موفق تر از سال قبل می شد.
وقتی فرزند اولم را حامله شدم ،حس کردم که همسرم حتی بیشتر از قبل نظر دیگران را نسبت به خود جلب می کند .هر کجا می رفتیم ،زنان دیگر با نگاهشان تیر به قلب من می زدند و من در سکوت خود متالطم می شدم .احساس خیلی بدی داشتم ،من آن همه وزن اضافه را حمل می کردم ،بد قیافه و حسود شده بودم ،وقتی در آن لحظات به خانه برمی گشتیم چند لحظه فقط به بهزاد خیره می شدم و هیچ حرفی نمی زدم .خیلی بد ،این شرایط خیلی تکرار شده است. مدام با هم بگومگو داشته ایم .مدت زیادی است که اصال با هم بیرون نرفته ایم ،به
ندرت با هم روابط زناشویی داریم .از آنجا که مراقبت از پسرانم ،انجام کارهای منزل، سفارش دادن برای شرکت بهزاد بر عهده من است ،عالوه بر همه اینها به عنوان پرستار در بیمارستان کار می کنم ،بیشتر مواقع خسته و عصبانی هستم .گاهی اوقات ،بدگمانی من باعث رفتارهای عصبانی کننده گردیده است. وقتی فرزند دومم را شش ماهه باردار بودم، ،آنقدر خسته و ملول بودم که نتوانستم در جشن عروسی دوستان خانوادگی بهزاد شرکت کنم ،لذا بهزاد خواهرش را با خود برد .از جو مهمانی که بهزاد رفته بود و برخوردهای راحت صاحبان آن مجلس خوشم نمی آمد و میت رسیدم او را از دست بدهم .وقتی او دیر کرد سوار ماشین شدم و با عصبانیت به محل
مهمانی رفتم دم در بهزاد و خواهرش را دیدم که با چند خانم خوش و بش میکردند ،وقتی او آنها هم مرا دیدند از چهره بر افروخته من عصبانیت می بارید .من خیلی حس حقارت میکردم .خیلی بد بود .در مقابل خواهر شوهرم نیز حس میکردم تحقیر شده بودم. بهزاد عذرخواهی کرد ،اما از رفتار من هم کفری شده بود. اخیرا نسبت به بهزاد بدگمان شده ام ،یک روز صبح او ساعت 7برای رفتن به باشگاه خانه را ترک می کرد ،در حالیکه باشگاه زودتر از 7/30باز نمی شود .وقتی به موبایل او زنگ زدم ،گوشی او روی پیام گیر رفت .این کار چندین بار تکرار شد ،تا باالخره با او رودررو شدم .وی گفت :قبل از باز شدن باشگاه در پارک جلوی آن روزنامه می خوانم ،موبایل خود را روی پیغام گیر می گذارم ،چرا که هیچ آدم عاقلی در آن ساعت به من زنگ نمی زند. بعد از آن واقعه ،من و بهزاد از هم دوری می کردیم .تنش بین ما غیر قابل تحمل است. همیشه برای کارهای یکدیگر دعوا و منازعه داریم .او حتی تلفن های کاری خود را موقع شام انجام می دهد .من بیچاره هم مجبورم نظافت و کارهای بچه ها را به تنهایی انجام بدهم .در ضمن ،او از دست من ناراحت است که در بیمارستان شیفت اضافه بر می دارم .چرا که می گوید در آمد او خوب است و نیازی به کار کردن من نیست .اما من کارم رو دوست دارم .وقتی هم رئیس بیمارستان پیشنهاد شیفت اضافه می داد ،سریع پاسخ مثبت می دادم. هفته پیش ،خانم فروشنده ای با بهزاد خوش و بش می کرد ،که این قضیه باعث رنجش من شد ،وقتی به همسرم گفتم ،گفت آن خانم داشته به من خوراکی ها را می داده است و این مشکل توست. حرفهای بهزاد : من متاسفم که همسرم را به طالق تهدید کردم ،اما این تنها راهی بود که او را متوجه اشتباهش می کرد .تو تمام سالهایی که اکرم را شناخته ام ،هیچ بی وفایی از او ندیده ام .بله، شاید خیلی از خانم ها دور و بر من بپلکند، اما عشق من اکرم است ،نه تنها زیباست، بلکه باهوش ،محتاط و مادری کوشاست، بهترین دوست من هم هست .بدون حمایت او اینقدر در حرفه ام پیشرفت نمی کردم. اما چقدر می توانم حرف های شدید اللحن او را تحمل کنم؟ چند بار برای او توضیح بدهم که به او خیانت نکرده و نمی کنم؟ البته قبول دارم که از توجه دیگر خانم ها نسبت به خودم لذت می برم .این کار آنها باعث خوشحالی من می شود ،آن هم در زمانی که همسرم مرا اشباع نمی کند .او هرگز با من همبستر نمی شود ،نسبت به کارم هم بی تفاوت است .اگر بخواهم راجع به قرار دادی پر سود که داشته ام با او حرف بزنم، به صحبت هایم گوش نمی دهد .اگر کسی به خاطر پروژه ای به من تبریک بگوید ،او آنجا را ترک می کند .خیلی به او توجه نشان می دهم ،از چهره و مهارت های مادرانه او تمجید می کنم ،اما او بی تفاوت است. منظور من از توجه خانم ها ،لبخند ،نگاه و
119
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
نقد فیلم -فرح شکوهی آرنولد شوارزنیگر اینروزها در حساس ترین موقعیت بازیگری خود قرار دارد ،چون اشتباه بزرگی چون Sabotageمی تواند او را تا پائین ترین درجه بازیگری سقوط دهد، اگر هنوز ارنولد با چنین فیلمی ،در دل خود و دوستداران خود ،امیدی دارد یکی دو فیلم در راه است ،که یکی با جمع استالون و بقیه
بازیگران اکشن است ،که این بار هریسون فورد و مل گیبسون هم به این فیلم رنگ و اعتباری مهم داده اند وبدلیل فروش باال ،می تواند تا حدی به ارنولد قدرت حرکت بدهد. ولی نه تنها منتقدین ،بلکه دوستداران ارنولد هم در شگفت هستند ،که چگونه این بازیگر
با سابقه ،که مقام فرمانداری بزرگترین ایالت امریکا کالیفرنیا را از 2003تا 2011 داشته ،بهرحال زمانه خود را می شناسدوبا توجه به استقبال نسل جوان از فیلم ها سلیقه ها را شناسایی کرده ،تن به بازی در چنین فیلمی و چنین نقشی میدهد ،آنهم در فیلمی از خشونت و خون و سکس بدون دلیل قانع کننده با صحنه هائی که حتی یک پیام کودکانه هم با خود ندارند! براحتی می توان گفت نه تنها ارنولد بلکه همه بازیگران این
فیلم ،چنین اثری را از کارنامه هنری خود پاک می کنند تا در آینده سبب شرمندگی شان نشود! شوارزنیگر بعنوان فرمانده جان وارتون به اتفاق یک تیم که هرکدام نام مسخره ای دارند وارد عمل می شوند و حیرت تماشاگران وقتی بیشتر میشود که کارگردان تا حدی روشنفکر فیلم دیوید آیر که قبال فیلم نسبتا خوب End of Watchرا از او دیده
ایم در نوشتار این فیلم نقش دارد. سکانس تماشای صحنه های شکنجه همسر و فرزند جان وارتون (شوارزنیگر) توسط قاچاقچیان ،آخرین رمق بازیگری را هم از این بازیگر می گیرد .براستی شاید اوهنوز در سالهای 80و 90بسر می برد .شاید هنوز
فکر می کند عصر ترمیناتورها در قالب آن سالها پایان نیافته ،شاید فکر می کند هنوز 40ساله و 50ساله است .هرچه هست، شوارزنیگر باید خوشحال باشد ،که فیلم حتی یک پنجم هزینه خود را بدست نیاورد ودر لیست فیلم های رده پائین آمد و شاید خیلی ها فراموش کنند که ارنولد قهرمان فیلم هایشان ،درچنین اثری بازی کرده است.
118
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
بیماری هایی که زنان را می کشد!
بررسیها نشان میدهد مهمترین دالیل مرگ و میر زنان، بیماریهایی چون امراض قلبی، سکته مغزی ،سرطان ،افسردگی و سرطان پوستی مالنوم و دیابت نوع 2هستند. به اعتقاد پزشکان بسیاری از این مشکالت و بیماریها در صورتی که اقدامات مناسبی برای مقابله با آنها انجام شود ،قابل پیشگیری هستند.
بیماریهای خودایمنی گروهی از اختالالتی هستند که در صورت ابتال ،سیستم ایمنی به بافتهای بدن آسیب میزند و شایعترین آنها شامل بیماری ام.اس یا فلج اعصاب ،دیابت نوع 1و لوپوس هستند .طبق بررسیهای انجام شده حدود 75درصد بیماریهای خودایمنی در زنان اتفاق میافتد .به گفته پزشکان ،عالئم این بیماریها بسته به نوع آنها متفاوت است. با این حال پزشکان معتقدند که مصرف مقدار کافی از مواد مغذی و مکملها همچون ویتامین ،Dچربیهای ضروری و پروبیوتیکها میتواند از بروز این بیماریها پیشگیری کند. پوکی استخوان
حساسیت روی پوست اشاره کرد. برای پیشگیری از ابتال به این نوع سرطان کشنده ،پرهیز از تماس مستقیم و طوالنیمدت با نور خورشید در اواسط روز که شدت تابشها زیاد است و استفاده از کرمهای ضدآفتاب توصیه میشود. دیابت نوع 2 دیابت بیماری است که ترشحات هورمون انسولین را دچار اختالل میکند .هرچند تمام افراد مبتال به دیابت نوع 2لزوما اضافه وزن ندارند اما به طور معمول چاقی و بیتحرکی اصلیترین دالیل ابتال به این بیماری هستند. تکرر ادرار ،تشنگی بیش از حد ،احساس
مشکل میشوند .همچنین خستگی ،نداشتن انرژی کافی ،بیخوابی ،حساس بودن ،افزایش اشتها یا کاهش آن از دیگر عالئم این اختالل روانی به حساب میآیند. روانپزشکان معتقدند که انتخاب یک رژیم غذایی سالم و مغذی ،ورزش کردن و انجام فعالیتهای آرامشبخش به پیشگیری از این بیماری کمک میکند. آلزایمر مشخصه اصلی این بیماری ،تحلیل و ضعف توان ذهنی است که معموال در دوران میانسالی و پیری اتفاق میافتد و موجب میشود فرد مبتال فراموشکار شده یا احساس گیجی داشته باشد.
روزنامه خلیج تایمز در گزارشی تازه به بررسی برخی از شایعترین انواع بیماریهای زنان و همچنین عالئم و روش پیشگیری از آنها پرداخته که به قرار زیر است: بیماری قلبی بیماریهای قلبی اصلیترین عامل مرگ و میر در زنان و مردان هستند .در بسیاری از مطالعات تاکید شده که عالئم این بیماریها در زنان تنها درد قفسه سینه نیست و الزم است نشانههای دیگر همچون بروز درد در ناحیه فک و شانهها ،حالت تهوع و تنگی نفس نیز به عنوان عالئم هشداردهنده این بیماریها در نظر گرفته شوند. به گفته پزشکان ،زنان میتوانند با ایجاد تعادل و تناسب در الگوی زندگیشان که شامل انتخاب یک رژیم غذایی سالم و متعادل و انجام فعالیت ورزشی است ،این بیماریها را تا حد زیادی از خود دور نگهدارند. سرطان سینه سرطان سینه شایعترین نوع این بیماری در زنان است .در سرطان سینه تودهها در بافتهای سینهها رشد میکنند و سلولهای سرطانی به شکل توده درمیآیند .پزشکان در مورد عالئم این بیماری تاکید دارند :وجود غده داخل یا نزدیک سینه یا در بازوها ،بافتهای سفت و محکم در این محدوده و یا تغییر در شکل و اندازه سینه از نشانههای مهم این سرطان هستند. متخصصان خاطر نشان میکنند که با کنترل وزن ،مصرف پروتئینهای گیاهی ،ورزش کردن ،عدم استعمال سیگار و در صورت باردار شدن تغذیه فرزندشان با شیرمادر میتوان از بروز سرطان سینه جلوگیری کرد. بیماریهای خودایمنی
این عارضه که در هر دو جنسیت مشاهده میشود از تراکم بافت استخوانی در بیماران میکاهد و البته بیشتر مبتالیان به آن را زنان تشکیل میدهند .بررسیها نشان میدهد که از میان هر دو زن باالی 50سال یک مورد شکستگی استخوان ناشی از این عارضه گزارش میشود .درد کمر ،کوتاه شدن قد و شکسته شدن راحت استخوان از جمله عالئم این بیماری هستند. به گفته پزشکان مصرف میزان کافی کلسیم، ویتامین Dو ورزش کردن از مهمترین شیوههای پیشگیری از پوکی استخوان محسوب میشوند. مالنوم این بیماری نسبت به دیگر انواع سرطان پوست شدیدتر است زیرا ممکن است به دیگر اعضا و بافتهای بدن گسترش یابد و موجب بیماری شدید و مرگ شود .اگرچه مالنوم میتواند در هر قسمت از بدن رشد کند اما اغلب در قسمت باالی کمر در مردان و زنان و همینطور روی پوست پاها در زنان بروز میکند .از عالئم این بیماری میتوان به ضخیم شدن یا برجسته شدن خال و احساس خارش و
خستگی ،گرسنگی و مشکالت پوستی از جمله عالئم هشداردهنده این بیماری هستند. پزشکان تاکید دارند که با کنترل وزن ،ورزش روزانه ،رژیم غذایی سالم و پرهیز از استعمال دخانیات میتوان از ابتال به آن پیشگیری کرد. فشارخون تنها روش آگاهی از مبتال بودن به این بیماری، کنترل مرتب فشارخون است .همچنین در افرادی که سابقه ارثی ابتال به فشارخون باال وجود دارد ،معاینات دائمی توصیه میشود. سردردهای شدید ،خستگی ،مشکالت بینایی، درد قفسه سینه و مشکل در تنفس از عالئم این عارضه به حساب میآیند. پزشکان تاکید دارند که با کنترل و حفظ وزن متناسب ،ورزش کردن ،کاهش نمک مصرفی و کاهش استرس میتوان از بروز فشارخون باال پیشگیری کرد. افسردگی مبتالیان به این بیماری اغلب در تمرکز کردن، به خاطر سپردن جزئیات و تصمیمگیری دچار
با انجام فعالیتهای جسمی و تحریک بدنی، داشتن رژیم غذایی سالم و مناسب ،کنترل استرس در کارهای روزمره و خوابیدن به میزان کافی میتوان تا حدودی از ابتال به آلزایمر جلوگیری کرد. یائسگی یائسگی مرحلهای طبیعی در زندگی زنان است که وقتی زمان آن فرا میرسد تغییرات هورمونی در تخمدانها بروز کرده و به طور طبیعی عادت ماهیانه و متعاقب آن ،تخمکگذاری متوقف میشود .یائسگی معموال در سن 45تا 55سالگی بروز میکند و عالئم آن شامل نامرتب شدن دورههای عادت ماهیانه، ُگرگرفتگی ،تعریق در شب و مشکل جدی در خواب هستند. از آنجا که یائسگی فرآیندی طبیعی در بدن زنان است قابل پیشگیری نیست اما میتوان برای کاهش عالئم آن اقداماتی را انجام داد از جمله کنترل فشارخون و معاینات دورهای آن و تالش برای نگه داشتن فشارخون در حد متعادل و سالم است .همچنین با خوردن مواد غذایی سالم و مناسب طبق توصیه پزشک متخصص و ورزش کردن به اندازه کافی میتوان به تسکین عالئم یائسگی کمک کرد.
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
117
116
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
با مرد شکاک چطور برخورد کنیم؟ |||||||||||||||||||||||||||
یک خنده ساده در مهمانی یا یک ساعت دیرتر به خانه آمدن ،بمب درون او را منفجر ميکند و خانه را برایتان جهنم ميکند... یک خنده ساده در مهمانی یا یک ساعت دیرتر به خانه آمدن، بمب درون او را منفجر ميکند و خانه را برایتان جهنم ميکند... .کافی است چند دقیقه بیشتر پای آینه بایستید تا حتی به تالش شما برای زیباتر شدن هم شک کند و پای دیگرانی که از وجودشان بیخبرید را به میان بیاورد؟ انگار این مرد ،هیچ کدام از تالشهایتان برای ساختن یک خانه آرام را نميبیند و در فکرهایی غرق شده است که بیان کردنشان آزارتان ميدهد .اگر تردیدهای این مرد شکاک ،عشق را از خانه شما فراری ميدهد ساده از کنار حرفهایش نگذرید. شک کردن مشکلی نیست که با گذر زمان یا باالتر رفتن تحمل شما از بین برود.
پیدا کنید .شاید هم اشتباهات خود شما یا حتی واکنشهای اشتباه به اولین رفتارهای آلوده به شک همسرتان مشکل را بیشتر کرده باشد .حاال که ميتوانید همه آنها را به خاطر بیاورید ،اشتباهاتتان را شناسایی كرده و از تکرار دوباره آنها پرهیز کنید. اگر میخواهید امتیاز بدهید قطعا زمانی که ازدواج کردهاید،از برخی حساسیتهای او باخبر بودهاید ،پس خط قرمزهایی که پیش از شروع زندگی در موردشان توافق کردهاید را رعایت كرده و سعی کنید با دادن امتیازهایی که شما را آزار نميدهد و زندگی و ارتباطاتتان را فلج نميکند از حساسیتهای او کم کنید. این امتیازها نباید زندگی روزمره شما را مختل کند .برای مثال همانطور که پیش از این گفتیم اگر عاشق کار کردن هستید ،با گفتن اینکه «بهخاطر تو سر کار نميروم» تنها خود را به بحران تازهای وارد ميکنید و نه تنها به شک کردنهایش پایان نميدهید، بلکه دلیل دیگری برای ناراحتی و دلزده بودن از این رابطه را برای خود ایجاد ميکنید .یادتان نرود که امتیازدادن باید به معنای بیشتر کردن آرامش هر دوی شماباشد نه باجدادن به همسرتان و تحت فشار گذاشتن خود. تالفی نکنید اگر از همسرتان رنجیدهاید،برای تالفی کردن موقعیتی را به وجود نیاورید که احساس شک بیشتری کند. زندگی مشترک میدان جنگ و مقابله به مثل نیست و راهحل آرام کردن همسر
«برداشتهای اشتباه» در ایجاد این مشکل دخیل بوده و «هر دوی شما» باید برای از بین بردن سوءتفاهمها تالش کنید. مراقب خط قرمزها باشید اگر ميخواهید به این رابطه ادامه دهید، باید بتوانید مسیری که به همراه همسرتان در پیش دارید را هموارتر کنید .قرار نیست برای آوردن آرامش به خانه ،بسوزید و بسازید ،بلکه باید چهارچوبی را طراحی کنید که با پایبندی هر نفرتان به آن ،مشکالت کمترشود .شما باید بدانید که همسرتان در چه محدوده هایی حق ورود و اظهار نظر دارد و چه حوزههایی جای او نیست .تصور نکنید همین که او «همسر» شما باشد ،حق تصمیمگیری در مورد آینده شما ،شکل دادن به رفتارهایتان یا خط و نشان کشیدن برایتان را دارد .یادتان نرود که او شریک و همراه زندگی شماست نه والد و تصمیم گیرتان .پس برای شروع ،محدوده حریم خصوصیتان را ترسیم کنید و اجازه ندهید به خط قرمزهایتان نزدیک شود. برای مثال: • همسرتان حق ندارد به دليل سر در آوردن از کار شما ،هر روز سرزده به محل کارتان بیاید. • همسرتان حق ندارد به دليل آرام کردن خودش ،شما را از حقوق طبیعی تان مثل کار کردن در محیطی شایسته یا معاشرت معقول و متعادل با آدمهای دیگر محروم کند. • همسرتان حق ندارد به دليل رفتارهای معقول و مطابق عرفتان ،شما را سرزنش کند و به شما بیاحتراميکند.
به بحثی پر تنش تبدیل شود .همدیگر را متهم نکنید و تند نروید .کمک گرفتن از یک مشاور خانواده به شما در این مورد دید روشنتری ميدهد. بگویید از چه دلخورید با همسرتان صحبت کنید و بگویید که این کنترل شدنها آزارتان ميدهد .بعد از آنکه مصداق رفتارهای آزار دهنده را برایش روشن کردید ،سعی کنید برای ادامه راه به توافق برسید .مثال اگر او انتظار دارد چند بار در روز از خودتان به او خبر بدهید و در مقابل حساسیتش را کم ميکند ،این کار را برایش انجام دهید اما اگر خط و نشان بیشتری برایتان ميکشد ،بگویید که این رفتارها شما را مضطرب ميکند و اگر ميخواهد در این مورد به نتیجه برسد ،باید خواستههایش را تعدیل کند. خانه را میدان جنگ نکنید از مدام دعوا کردن در مورد این موضوع پرهیز کنید .ميتوانید حتی بدون حضور او با یک مشاور خانواده صحبت کنید و از راهکارهایی که او به شما آموزش ميدهد برای کم کردن حساسیت همسرتان یا رسیدن خودتان به آرامش استفاده کنید .یادتان نرود که مشکل رابطه شما تنها شک کردنهای او نیست بلکه عواقب بحث و کشمکش در این مورد ،بر ابعاد دیگر رابطه شما هم تاثیر ميگذارد. قابل اعتماد باشید شاید همسرتان در مورد رابطه شما با افراد دیگر و به ویژه جنس مخالف حساسیت به خرج دهد اما نباید فراموش کنید که
سرنخ ها را پیدا کنید قبل از آنکه بخواهید مشکل را حل کنید، باید نشانه های آغاز شدنش را به خاطر بیاورید .اولین جرقههای شک همسرتان از کجا شروع شد و چطور شکاک بودنش را به شما نشان داد؟ شما به آن رفتارها چه واکنشی نشان دادید و در روزهای بعد، رابطهتان چطور پیش رفت؟ همه آنچه در این مدت بر هر دوی شما گذشته را یک دور مرور کنید تا پروندهای جامع از این شک، نشانهها و آثارش را در ذهنتان مجسم کنید شکاکتان ،بیشتر کردن تردیدهایش نیست. تا برای کنترل این شرایط آمادهتر شوید. مقابله به مثل یا متهم کردن همسر بدترین سهمتان را نادیده نگیرید راهی است که ميتوانید برای آرام کردن در گذشته شما اتفاقی افتاده که همسرتان زندگیتان انتخاب کنید .مدام انگشت اتهام از تکرار شدنش ميترسد یا اینکه شریک را به سمت همسرتان نشانه نگیرید و با از زندگیتان گذشته سختی داشته و به خاطر بین بردن اعتماد به نفسش برای برنده شدن اینکه زندگی مشترکش به سرنوشت زن و تالش نکنید .گاهی به او بگویید که شاید شوهرهای شکست خورده دچار نشود به در برخی موارد حق داشته و سوءتفاهمي دنبال راهی برای اطمینان ميگردد؟ برای میان شما چنین مشکلی را ایجاد کرده آنکه حساسیتهای همسر شکاکتان را است .در تمام طول بحث به او بگویید که مهار کنید ،باید پاسخی برای این سؤالها
با هم مذاکره کنید در زمانی که هر دوی شما در آرامش قرار دارید و هیچ اتفاق بیرونیاي ذهنتان را درگیر خود نکرده ،پای میز مذاکره بنشینید .به همسرتان بگویید که ميخواهید سوءتفاهمها را برطرف كرده و مشکل را حل کنید .در جریان گفتوگو هم صورت مسئله را فراموش نکنید .شما برای «حل» مشکالتتان در کنار هم نشستهاید ،نه بیشتر کردنشان .پس اجازه ندهید این گفتوگو
رفتارهای اجتماعی شما تنها دلیل ایجاد شک در او نبوده است .برای آنکه اعتماد بیشتری ایجاد کنید ،باید در زمینههای دیگر هم قابل اتکا باشید ،پس به او وعدهای ندهید که از پس انجام دادنش بر نميآیید یا در مورد موضوعاتي که حتی از نظرتان کوچک و بیاهمیت است به او دروغ نگویید .شما باید در همه زمینهها قابل اعتماد باشید تا بتوانید با این تردیدها مبارزه کنید_________________________.
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
115
114
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
چرا زندگی کردن سخت است؟
"چرا؟" وقتی زندگی سخت است، راهی برای رسیدن به آرامش وجود دارد؟
چرا آدمها سرطان میگیرند؟ چرا زلزله میآید و شهرها را نابود میکند؟ چرا آدمها مجبورند سخت کار کنند تا پول کافی برای سیر کردن خانوادهشان داشته باشند؟ همه ما در ناخودآ گاهمان به چنین سواالتی فکر میکنیم .اما به صورت هوشیارانه خیر .ما آنقدر درگیر زندگی کردن هستیم که به ندرت مکث کرده و میپرسیم چرا؟ اما روزی اتفاقی میافتد که بیدارمان میکند. والدینمان طالق میگیرند .دختر همسایه دزدیده میشود .یکی از خویشاوندان سرطان میگیرد .این اتفاقات ما را برای مدتی بیدار میکند ...اما باز به همان حالت انکار سابق برمیگردیم تا زمانیکه دوباره اتفاقی بیفتد و هوشیارمان کند .این باعث میشود فکر کنیم که مشکلی وجود دارد .یک چیزی کام ً ال اشتباه است .زندگی نباید اینطور باشد. خوب ،چرا اتفاقات بد روی میدهد؟ چرا این دنیا جای بهتری نشده است؟ در کتابهای مذهبی برای این سواالت پاسخهایی آمده است اما این آن جوابی نیست که بیشتر آدمها دوست داشته باشند بشنوند :دنیا اینطور است چون ما آدمها اینطور خواستهایم. عجیب به نظر میرسد؟ کیست که میتواند این دنیا را متفاوت با آنچه که االن هست بسازد؟ کیست که بتواند تضمین کند که دنیا همیشه برای همه آدمها بدون سختی و رنج خواهد بود؟ فقط خدا .خداوند میتواند اینکار را انجام دهد .اما نکرده است .حداقل تا امروز اینکار را نکرده است .به همین خاطر از دست او عصبانی میشویم .میگوییم" ،خدا همه آدمها را دوست ندارد .اگر داشت دنیا اینطور نبود". این را میگوییم به این امید که خدا تصمیم خود را برای این دنیا عوض کند .تصور میکنیم که انداختن تقصیرها به گردن خداوند باعث میشود او نظر خود را تغییر دهد.
داستان آدم و حوا را به یاد دارید؟ آنها "میوه ممنوعه" را خوردند .آن میوه نشانه این بود که میتوانند خدا و دستوراتش را نادیده بگیرند و زندگی خود را بدون او دنبال کنند .آدم و حوا امیدوار بودند که خودشان بتوانند بدون خدا مثل خدا شوند .آنها بر این تصور بودند که چیزی باارزشتر از خود خدا در حیات وجود دارد، چیزی باارزشتر از داشتن رابطه شخصی با خداوند .و دستگاه این جهان – با همه نواقص آن – در نتیجه تصمیمی که آنها گرفتند ایجاد شده است. داستان آنها داستان ماست ،اینطور نیست؟ کیست که – حتی اگر نه کالمی بلکه در دل خود -نگفته باشد ،خدایا من بدون تو هم میتوانمزندگی کنم؟ همه ما تالش کردهایم که دنیا بدون خدا هم پیش رود .چرا اینکار را کردهایم؟ احتما ً ال به این خاطر که تقریب ًا همه ما تصور میکنیم که چیزی باارزشتر و مهمتر از خدا وجود دارد .برای آدمهای مختلف این متفاوت است اما طرزفکر همه آنها یکی است :خدا مهمترین چیز در زندگی نیست .درواقع ،خیلی راحت میتوانیم بدون او هم زندگیمان را جلو ببریم.
اما به نظر نمیرسد که چنین تصمیمی داشته باشد. اما چرا؟
پاسخ خداوند به این فکر ما چیست؟
خداوند تغییر نمیکند .چون چیزی که خودمان خواستهایم را برایمان فراهم کرده است :دنیایی که بتوانیم طوری رفتار کنیم که انگار خدایی نیست و به حضور او هم نیازی نیست.
او اجازه اینکار را میدهد .خیلیها نتیجه دردناک تصمیمات خودشان یا دیگران را تجربه کردهاند که مخالف با خواست خداوند است ...قتل و آدمکشی ،تجاوز ،حرص و طمع ،دروغ و فریب،
آدمربایی ،جنگ و ...همه اینها توسط کسانیکه تاثیر و حضور خداوند در زندگی را رد کردهاند توجیه میشود و همین باعث رنج خودشان و دیگران میشود. نظر خداوند درمورد همه اینها چیست؟ خودخواه نیست .درواقع ،اگر درست نگاه کنیم خداوند بسیار مهربان و بخشنده است و امیدوار است ما به سوی او برگردیم تا زندگی واقعی را به ما نشان دهد .او میگوید" ،به سوی من آیید ،ای همه شمایی که در رنج و عذابید .و من به شما آرامش خواهم داد ".اما همه برای رفتن سوی او مشتاق نیستند .او میگوید" ،ای کسانیکه به پیامبرانی که برایتان فرستاده میشود سنگ میزنید ،چقدر صبر کردم که فرزندانتان را کنار هم جمع کنم، مثل مرغی که جوجههایش را به زیر پر و بال خویش میگیرد ،اما شما نخواستید ".او موضوع را به رابطه انسانها با خودش برمیگرداند" .من نور جهان هستم .کسی که از من پیروی کند در تاریکی قدم برنخواهد داشت و نور زندگی از آن او خواهد بود". اما وقتی زندگی ناعادالنه میشود چه؟ آن شرایطی که در زندگی برایمان اتفاق میافتد و بخاطر عمل کسی غیر از خودمان بوده چه؟ وقتی احساس میکنیم قربانی شدهایم بد نیست به این فکر کنیم که خداوند هم خود رفتار ناخوشایند انسانها را تحمل کرده است .خداوند بیشتر از هر کس دیگری حال شما را درک میکند. هیچ چیز در زندگی دردناکتر از آنچه مسیح بخاطر ما تحمل کرد نیست ،یارانش او را ترک کردند ،کسانیکه باورش نداشتند مسخرهاش
کردند ،قبل از کشیده شدن به صلیب مورد شکنجه فراوان قرار گرفت ،در حضور عموم مردم به یک صلیب میخ شد و به مرور و با رنج فراوان جان خود را از دست داد .خداوند است که ما را خلق کرد اما به ما آزادی انجام اینکارها را داد. این برای مسیح جای تعجب نداشت .او از آنچه میخواست پیش آید آ گاه بود ،همه جزئیات آن، همه دردها و تحقیرهای آن را میدانست. تصور کنید که بدانید اتفاقی ناخوشایند میخواهد برایتان روی دهد .مسیح اندوه و عذاب احساسی و روحی را میداند .شبی که مسیح میدانست میخواهند او را دستگیر کنند ،به نماز ایستاد اما یارانی را با خود همراه کرد و از آنها خواست که بیدار مانده و مراقب او باشند .بااینکه به سه یار خود اعتماد کرد اما آنها عمق او را درک نکردند .وقتی مسیح از نماز برگشت دید که آنها خوابیدهاند .مسیح میداند که به تنهایی متحمل درد و رنج شدن چه معنی دارد. جای سوال نیست که این دنیا پر از رنج و عذاب است .بعضی از آنها با اعمال خودخواهانه و تنفربرانگیز انسانها توجیه میشود و بعضی توضیح و مفهومی از این زندگی طلب میکند. خداوند ما را آ گاه میکند که خود نیز دچار اندوه و ناامیدی شده است و از درد و نیازهای ما آگاه است .دالیل زیادی برای ترسیدن و دچار مشکل شدن وجود دارد اما خداوند آرامش خود را به ما میدهد که بسیار بزرگتر و قویتر از مشکل پیش روی ماست .هر چه که باشد او خداوند ،خالق ماست .خدایی که همیشه وجود داشته و وجود خواهد داشت. اوست که ما را با همه جزئیاتمان میشناسد ،حتی
113
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
ایکاردی و همسر ماکسی
مادر 12ساله و پدر 13ساله انگلیسی در کنار فرزندشان یک مادر و پدر ۱۲و ۱۳ساله بریتانیایی در لندن یکشنبه گذشته صاحب یک فرزند دختر شدند .نوزاد دختر سالم بوده و ۳کیلو و ۱۸۰گرم وزن دارد .بنابر این گزارش جوان ترین پدر و مادر بریتانیایی تصمیم گرفته اند نوزاد خود را به طور مشترک نگهداری کنند. به دلیل وجود منع قانونی رسانه های بریتانیا تصویر صورت این والدین نوجوان را که در مدرسه ابتدایی درس می خوانند ،منتشر نکرده اند .مادربزرگ (مادری) این دختر تازه متولد شده یک زن ۲۷ساله و ساکن شمال لندن است.
خیانت ناموسی یک فوتبالیست معروف به هم تیمی سابقش! :مهاجم جوان باشگاه اینتر ،ماه سپتامبر سال 2013را در کنار “لوپز” و خانواده اش سپری کرد و جرقه همه این اتفاقات از همان جا کلید خورد .مدتی بعد “وندا نارا” از “ماکسی” جدا شد و حاال رابطه او و “ایکاردی” به صورت شفاف رسانه ای شده است“ .ماکسی لوپز” ،در انتقام رابطه همسر سابقش با “ایکاردی” ،هم تیمی سابقش ،از دست دادن با این بازیکن در دیدار اینتر و سمپدوریا خودداری کرد. ماکسی لوپز و همسر سابقش
پایان تلخ 16سال انتظار برای زن احساساتی!
112
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
خبرهای جذاب این هفته... چنین جراحیهای بیهوده و غیردرمانی ،کاهش پیدا نکرده و هر سال نیز بر تعداد آن افزوده میشود بلکه افرادی هستند که تن به جراحیهای عجیب و غریب هم میدهند. به تازگی آوازه نوعی از جراحیها یعنی کاشت نگین در چشم در میان جوانان پیچیده است که بخشی از این جراحیهای زیبایی در یکی از بیمارستانهای خصوصی تهران انجام میشود. پیگیریهای خبرنگاران از این حکایت دارد که تا پیش از آغاز سال 93و ابتدای اسفند گذشته 4 ،نفر چنین جراحی را انجام دادهاند .این نگینها فقط در هلند ساخته میشوند 5تا 2000دالر معادل 4و نیم تا 5میلیون تومان و قیمت آنها رقمی حدودهزار و 00 است .فرد متقاضی این مبلغ را به صورت دالر پرداخت میکند و نگین توسط بیمارستان خریداری میشود .جنس این نگینها پالتین است و در 3مدل قلب ،ستاره و کلید سل (یکی از عالمتهای موسیقی) کاشته میشود .این نگینها حالت قوسی و مشابه انحنای کره چشم دارند و در قسمت سفیدی چشم قرار میگیرند .زیبایی این نگینها فقط در این است که وقتی فرد به سمت دیگری نگاه میکند ،نگین داخل چشم مشخص شود. تمام این ویژگیها در حالی است که فردی مطلع در مطب یکی از پزشکانی که این جراحی
را انجام میدهد به خبرنگار ما میگوید" :هیچکدام از این نگینها درخشندگی ندارند و بسیار معمولی هستند و هزینه تمام شده این جراحی حدود ًا 7میلیون میشود". منشاء اولیه وجود چنین ایمپلنتهایی در یکی از کشورهای اروپایی بود که محققان آن بر این عقیده بودند وقتی لنزهای رنگی میتواند به راحتی بر روی چشم گذاشته و بعد برداشته شود و یا نگین دندان نیز چنین خاصیتی را دارد ،پس میتوان برای چشم هم از این ایمپلنتها استفاده کرد .از آن جایی که کریستالها برای بدن عموم ًا خنثی هستند و ایجاد التهاب نمیکنند ،نگینهایی از جنس کریستال ساخته شد که (البته این نگینها با جنس طال هم در برخی از کشورها وجود دارد) برای زیبایی بر روی سفیدی چشم یعنی بافت صلبیه قرار میگیرد. این فقط نیمی از ماجرای جراحیهای عجیب و غریبی است که بر روی چشم انجام میشود. ظاهر ًا رنگ چشم برخی افراد دلشان را زده و میخواهند رنگش را عوض کنند؛ البته برای همیشه و تا آخر عمرشان .عنبیههای مصنوعی برای تغییر رنگ چشم به طور دائم در چشم کار گذاشته میشود که طی یک سال گذشته 7نفر این جراحی را برای زیباتر شدن انجام دادهاند و یکی از این افراد آقا و بقیه خانم بودهاند. منشی یکی از کلینیکهایی که این جراحی در آنجا انجام میشود به خبرنگار ما میگوید: "این عنبیه از جنس پروتز و یا سیلیکون است که باز کلینیک آن را برای بیمار تهیه میکند و آخرین قیمت آن 5500دالر ( 17میلیون) بود که اکنون نمیدانم چقدر افزایش یافته و قیمت نهایی آن بستگی به قیمت دالر دارد .این عنبیهها به سه رنگ آبی ،سبز و طوسی است و حداقل هزنیه جراحی آن حدودا 18تا 19میلیون خواهد شد.
این دختر 13ساله در بدن یک زن 50ساله اسیر است! زارا هارتشون" اهل شمال کشور انگستان است .او 13ساله است و با چهرهای معصوم در برابر دوربینهای کنجکاو خبرگزاریها ایستاده است تا از زندگی خودش بگوید .او از یک بیماری کمیاب ژنتیکی رنج میبرد که او را سالها پیرتر از سن واقعیاش نشان میدهد. صورت او در سن 13سالگی پر از چین و چروک و ردپای پیری است ولی با این حال او میگوید" :اگرچه ظاهری شبیه افراد مسن دارم ولی از درون احساس جوانی میکنم ".پدر و مادر او از کودکی متوجه بیماری او شده بودند و مادرش او را از کودکی از رفتن به مدرسه و حضور در میان همساالنش بازداشت چون اعتقاد داشت که دختر کوچولوی او توانایی تحمل نگاههای تحقیرآمیز و حرفهای توهینآمیز دیگران را ندارد. او خودش میگوید هنگامی که برای نخستین بار سوار اتوبوس مدرسه شده، اطرافیاناش او را به اسامی تحقیرآمیزی صدا زدهاند :میمون ،مادربزرگ و ...این قبیل اتفاقها باعث شد که والدین او بیش از پیش از فرستادن او به مدرسه و حضور در جمع دوستان همسن و سالش امتناع کنند .زارا بیش از همه از نگاههای کنجکاو و پچپچهایشان ناراحت است و میگوید درست است که من ظاهری پیرتر از سنام دارم ولی این دلیل نمیشود که روحیه وشادی و نشاطی مانند همسن و ساالنام نداشته باشم .مادر "زارا" اکنون 41ساله است .او نیز از بیماری مانند دخترش ،لیپودیستروفی (، )lipodystrophyرنج میبرد اما شدت بیماری او بسیار کمتر از شدت بیماری زارا است .او میگوید که در لحظههای بعد از تولد زارا متوجه شده است که دخترش بیماری اورا به ارث برده و عالیم بیماریاش را در چهره و بدن دخترش یافته است" :من در آن لحظات از دست خودم بسیار عصبانی بودم که این بیماری را به دخترم منتقل کردهام! به خودم گفتم او حاال مجبور است یک عمر با دردسرهایی که من در طول عمرم کشیده بودم کنار بیاید و بسوزد و بسازد!".
111
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
خبرهای جذاب این هفته... کاهش چربی های شکم با این خوراکی کاپسایسین موجب کاهش کلسترول خون و کاهش شدت سیگنال های درد در بدن می شود. پژوهش های اخیر حاکی از این است که مصرف فلفل قرمز باعث کاهش چربی در ناحیه شکم می شود .محققان انگلیسی و آمریکایی در مطالعه ای مشترک دریافتند نوعی ترکیب طبیعی موجود در فلفل قرمز به میزان قابل توجهی چربی های ذخیره شده در شکم را کاهش می دهد .چاقی شکمی خطرناک ترین نوع چاقی است زیرا خطر بیماری های مزمن از جمله پرفشاری خون ،دیابت و بیماری های قلبی عروقی را افزایش می دهد.
این فیلم كه دو هفته در مصر در پرده سینماها در اكران بود با مخالفت روحانیون و طبقات مذهبی مصر توسط دولت این كشور توقیف و از ادامه اكران آن ممانعت به عمل آمد .در این فیلم سینمایی هیفا وهبی خواننده و رقاصه مشهور لبنانی در نقش زنی شوهر دار كه عمدتا صحنههای عمدتا نیمه برهنه و بدن نما را ایفا میكند و سوژه آن دلبستگی یك نوجوان به او میباشد! در عین حال ،اكران این فیلم در برخی دیگر از ممالك عربی از جمله لبنان ادامه دارد.
زنان عجیب یک قبیله افریقایی قبلیه " هیمبا " واقع در کشور نامیبیا دارای رسوم و فرهنگ های خاصی است که واقعا شگفت آور است .یکی از رسوم جالب این قبیله موهای زنان و پوشش آنهاست .درحالیکه زنان متاهل این قبیله موهای خود را به طرز عجیبی می بافند مردان متاهل از روز ازدواج باید از عمامه های مخصوص استفاده کرده و اجازه ندارند آن را از سر بردارند. ازدواج جایگاه ویژه ای در میان مردم این قبیله ندارد و اکثرا روابط باز و خارج از خانواده در میان آنان دیده میشود .زنان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و داشتن معشوق های متعدد برای آنان امتیاز محسوب میشود .اگر چه قدرت اصلی در دست مردان این قبیله است اما
به عقیده محققان این ترکیب ارزشمند کاپسایسین نام داشته و نقش موثری در رفع چاقی شکمی ایفا می کند .همچنین مشخص شد که کاپسایسین موجب کاهش کلسترول خون و کاهش شدت سیگنال های درد در بدن می شود. این ماده خاصیت آنتی اکسیدانی داشته و سلول های بدن را در برابر آسیب رادیکال های آزاد محافظت می کند و از خاصیت ضد باکتریایی نیز برخوردار است.
مخالفت روحانیون «هیفا وهبی» را از سینمای مصر پایین کشید!!! فیلم سینمایی «زیبایی روح» با بازیگری هیفا وهبی خواننده معروف لبنانی در مصر توقیف شد.
زنان در مورد مسائل مهم اقتصادی تصمیم گیرنده هستند .عجیب ترین نکته لباس و موهای زنان است که بسته به متاهل یا مجرد بودنشان متفاوت است .دخترهای جوان باید موهای خود را به صورت دو شاخه بافته جدا تزئین کنند که نقش این بافت ها را پدر دختر انتخاب میکند .زنان نیز موهای خود را با ترکیب عجیبی از گل رس ،کره و موی بز به شکل رشته های دراز میبافند .آنها گاهی برای زیباتر دیده شدن از اکستنشن های موجود در بازار شهرها استفاده میکنند.
موج جراحیهای زیبایی عجیب و غریب برای میلیاردهای تهرانی! از آن جا که ساالنه بیش از 80هزار جراحی بینی در کشور انجام میشود و به گفته رئیس انجمن تحقیقات راینولوژی 50درصد این جراحیها ریشه درمانی ندارند ،با فرض اینکه حداقل هزینه هر یک از این جراحیها 3میلیون تومان باشد ،رقمی باالی 120میلیارد تومان در سال صرف جراحیهای زیبایی بدون رویکرد درمانی میشود. اگر این رقم را به هزینه جراحیهای زیبایی دیگر قسمتهای بدن اضافه کنیم ،متوجه میشویم که هر سالمیلیاردها میلیارد برای این نوع جراحیها هزینه میشود !...حال نه تنها
110
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
بنیامین بهادری با ریش و موهای بسیار بلند در کنسر ت کنسرت بنیامین بهادری برای کودکان
کم توان ذهنی بنیامین بهادری خواننده موسیقی پاپ با حضور در مجتمع آموزشی ساریخوانی برای کودکان کم توان ذهنی موسیقی اجرا کرد.
تیپ جدید گلزار و ترانه علیدوستی در فیلم جدیدشان ترانه علیدوستی ،محمدرضا گلزار ،پگاه آهنگرانی و مهرداد صدیقیان بازیگران اصلی «مادر قلب اتمی» هستند.
اولین پالن های این فیلمکه تهیهکنندگی آن را سید امیر سیدزاده برعهده دارد بعد از پایان مراحل پیش تولید در
تعطیالت نوروز جلوی دوربین رفت. ترانه علیدوستی ،محمدرضا گلزار، پگاه آهنگرانی و مهرداد صدیقیان بازیگران اصلی «مادر قلب اتمی» هستند .داستان فیلم با مهمونی کامی
آغاز می شود که قصد دارد ایران را برای همیشه به مقصد تونس ترک کند. این دومین فیلم بلند علی احمدزاده بعد از «مهمونی کامی» است که بزودی در شبکه نمایش خانگی توزیع می شود. تمام صحنه های «مادر قلب اتمی» در تهران فیلمبرداری می شود .پروانه ساخت این فیلم اواخر سال گذشته از سوی اداره نظارت و ارزشیابی وزارت
ارشاد صادر شده است. از نکات قابل توجه در ارتباط با فیلم "مادر قلب اتمی" شباهت نام این اثر با یکی از آلبوم های گروه راک پینک
فلوید و حضور مجدد ترانه علیدوستی بعد از 1.5سال دوری از سینما می باشد.
109
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
ملیکا شریفی نیا و عینک جالبش ( ریبون جدیده هاااااااا کاکوووووووو )!
ملیکا شریفی نیا در یک عینک فروشی;ملیکا شریفی نیا عکس جدید خود را در یک عینک فروشی منتشر کرد و در مورد آن نوشت:ریبون جدیده هاااا کاکوووووووو...
ازدواج نرگس آبیار با تهیه کننده «شیار »143
ایران است که دو فیلم سینمایی خود را با نام های «اشیا از آنچه در آیینه می بینید به شما نزدیکترند» و «شیار »143را نیز با محمد قاسمی کار کرده بود. این دو زوج سینمایی در سی و دومین جشنواره فیلم فجر فیلم موفق «شیار »143را اکران کردند که استقبال بسیار زیادی از سوی مردم و مسئوالن را به همراه داشت. این فیلم درباره خانوادهای است که به نوعی درگیر مساله جنگ بین عراق و ایران میشود .نرگس آبیار کارگردان این اثر سعی دارد در «شیار »143به نقش زنان در دفاع مقدس بپردازد.
پرطرفدار فیلم کارگردان «شیار »143با تهیه کننده این فیلم محمدحسین قاسمی ازدواج کرد. بنابراین خبر همزمان با روز مادر و سالروز والدت حضرت زهرا(س) خبری در صفحه شخصی محمد قاسمی در شبکه اجتماعی فیس بوک منتشر شد که اعالم شد این زوج سینمایی در زندگی شخصی خود نیز همیار گشته و ازدواج کردند. نرگس آبیار کارگردان زن سینمای
چه كسي هنرمند خودآموخته است؟ برنامه "هنرهاي تجسمي " اين هفته "هفت اقليم" به هنرمندان خودآموخته و ويژگي آثار آنها مي پردازد. به نقل از روابط عمومي رسانه ملي،
تبديل شده است. برنامه هنرهاي تجسمي "هفت اقليم" 31فروردين با علي بلبلي ،فرزند مكرمه قنبري در مورد هنر مادرش و وضعيت هنرمندان خودآموخته گفت و گو مي كند .برنامه "هفت اقليم" كاري از گروه هنر شبكه راديويي فرهنگ است كه همه روزه از ساعت 19:30به
در چند سال اخير در ايران هنرمندان خود آموخته مورد توجه قرار گرفتهاند و نمايشگاههايي از آثار آنها نه تنها در داخل كشور بلكه خارج از ايران هم برگزار شده است. مكرمه قنبري از هنرمنداني است كه آثارش در بسياري از كشورهاي اروپايي به نمايش گذاشته شد و هم اكنون خانهاش در دريكنده به موزه
مدت 90دقيقه از موج اف ام رديف 106پخش ميشود. ناصر قوام پور اجرا ،بهاره برهاني كارشناسي و اميرحسين محمودي تهيهكنندگي برنامه هنرهاي تجسمي "هفت اقليم " را كه روزهاي يك شنبه پخش مي شود ،برعهده دارند.
ستاره اسکندری چگونه به تئاتر برگشت؟
بسیار مهم بود که بعد از سالها چگونه به تئاتر برمیگردم. وی یادآور شد :من در دوران طالیی تئاتر یک تئاتری فعال محسوب میشدم اما به خاطر سیاستگذاریهای تئاتر در دولت قبل نتوانستم چند سال تئاتر کار کنم و دو کاری که برای هر کدام حدود پنج ماه تمرین کرده بودیم ،توقیف شد و امکان اجرا پیدا نکرد .البته االن هم همین احساس را نسبت به امر تصویر دارم و به دلیل شرایط پیچیدهای که در تلویزیون از سینما پیش آمده ترجیح میدهم در تئاتری فعالیت کنم که اصل و بنیادش خصوصی است و مطابق با اعتقادات خودم است.
ستاره اسکندری که این روزها در نمایش «هم هوایی» نوشته مهین صدری و به کارگردانی افسانه ماهیان ایفای نقش میکند ،عنوان کرد: نمایشنامه «هم هوایی » تا 50سال آینده هم جای کار دارد. این بازیگر در سخنانی یادآور شد: سابقه همکاری من با افسانه ماهیان به نمایش «سیوسه درصد نیل سایمون» بر میگردد که در آن کار، ابتدا پیشنهاد بازی به من داده شد اما به دلیل اینکه سر کار دیگری بودم و چون عادت ندارم چند کار را همزمان انجام دهم ،نتوانستم در آن کار بازی کنم اما تهیهکنندگی آن را پذیرفتم. وی افزود :از همان زمان مهین صدری نوشتن نمایشنامه «هم هوایی»را شروع کرده بود و این قرار را از همان زمان گذاشتیم که هر زمان این نمایش اجرا شد من در آن بازی کنم .برای من هم
108
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
اکبرعبدی :شریفی نیا یک بازنده است شریفی نیا به تهیه کننده معراجی ها باخت ،اکبر عبدی آنها باهم قرار گذاشته بودند و شریفی نیا مطرح کرده بود که چون من درمعراجی ها حضورندارم فیلم موفق نخواهد شد.من در این جا با رسانهای کردن این موضوع مهم ،به شریفی نیا میگویم: که هر چه زودتر به قولش عمل کند و هزینه باخت را بدهد! بازیگر فیلم «معراجیها» گفت :شریفی نیا به تهیه کننده معراجی ها باخت. اکبرعبدی گفت :مردم ثابت کردند اگر فیلمی به دلشان بنشیند درمیان این همه دغدغههای مختلف زندگی روزمره ،برای تماشای آن وقت میگذراند و به سینما می روند که این از نظر من جای شکرگزاری دارد و تشکر میکنم از همه مردم ،چون با این فروش روح تازهای در کالبد سینما
دمیده شد. وی ادامه داد :باید در اینجا یادآور شوم که شریفی نیا به تهیه کننده معراجی ها باخت ،اکبر عبدی آنها باهم قرار گذاشته بودند و شریفی نیا مطرح کرده بود که چون من درمعراجی ها حضورندارم فیلم موفق نخواهد شد.من در این جا با رسانهای کردن این موضوع مهم ،به شریفی نیا میگویم: که هر چه زودتر به قولش عمل کند و هزینه باخت را بدهد! عبدی بیان کرد :به نظرمن در یک فیلم موفق و پرفروش همه عوامل دست به دست هم داده و تیم به خوبی کار کرده است .چون مردم با هر ذائقه و سلیقه و طرز تفکری سینما رو شدهاند و این اتفاق خوبی است چون رکود سینما نگران کننده بود.
این بازیگر پیشکسوت در سخنانش عنوان کرد :از نظر من دلیل روی آوردن مردم به آثار شبکههای ماهوارهای فقط و فقط موضوع و قصه و سوژه فیلم نامهها است .درسینمای ایران می بینید که وقتی سریال یا فیلم سینمایی خوب و جذاب میسازند، مردم را جذب میکنند ،اما در این امر سهل انگاری میشود. این بازیگر پیشکسوت اظهار داشت: توصیه من به فیملسازان محترم کشور این است که به مردم ،وقت و فهم مخاطبان احترام و ارزش قائل باشند و هر فیلمی نسازند.از نظر مادی و معنوی به مردم باید ارج نهاده شود ،اگر به مردم اهمیت بدهند، ً متقابالمردم هم به آنها و آثارشان احترام میگذارند و اهمیت میدهند این موضوع دوسویه و دوطرفه است و عکس آن هم صدق میکند. عبدی همچنین افزود :درعرصه ورزش به مردم خوزستان و اهواز تبریک میگویم ،همچنین به آقای علی دایی و به تمام ورزشکاران درهر رشتهای و سوزان روشن و خانواده اش اینروزها در سوگ دکتر روشن پزشک برجسته و متخصص هستند ،انسانی واال که فریادرس بسیاری بود.
تسلیتی صمیمانه داریم برای سوزان خانم و پدر ومادر وبرادر عزیزش و خانواده محترم دکتر روشن.
هدیه زیبا و متفاوت دختر آنا نعمتی به مادرش
این عکس را به مادرش هدیه داد و آنا نعمتی با گذاشتن عکس در اینستاگرامش این چنین نوشت: مهربونم مرسی از این عکس قشنگی که ❤ روز مادر به همه برام درست کردی ️ خانم ها و مادران عزیز مبارک
هدیه دختر آنا نعمتی به مادرش دختر آنا نعمتی به مناسبت روز مادر درهر لباسی و باهر رنگی . وی درخصوص نظرش درباره فیلمهای اکران شده دیگر عنوان کرد: من چون وقت تماشای فیلمهای دیگر که همزمان با معراجیها اکران شد را نداشتم ،نمیتوام در موردشان قضاوت کنم اما با احترام به تمام فیلمهای دیگر و بازیگران و عوامل تولیدشان من همیشه به آقای عطاران و خانم رهنما ارادت ویژه دارم.همچنین برای همسر خانم رهنما ،پیمان قاسم خانی که همشهری خودم است ،همیشه آرزوی موفقیت دارم.بازهم تأکید می کنم استقبال مردم از سینما از اسفندماه 92تاکنون بی نظیر و عالی بوده و موجب خوشحالی و امیدواری است و ازهمه متشکرم.
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
107
106
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
فیلم جدید «گلشیفته» چیست ؟
مجموعه ترانههای "حبیب" در ایران منتشر میشود وزارت ارشاد جمهوی اسالمی مجوز انتشار کتاب برگزیدهای از آثار حبیب محبیبان ،خواننده ترانه "مرد تنهای شب" را صادر کرده است .این مجموعه نیز قرار است با عنوان "مرد تنهای شب" در نمایشگاه کتاب تهران ارائه شود. بابک اباذری ،مدیر عامل انتشارات نصیرا ،اعالم کرد که این انتشارات با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی مجموعه ترانههای حبیب محبیان را منتشر میکند .اباذری ضمن اعالم این خبر تأکید کرده است که این مجموعه شامل ترانههایی است که "طبق قواعد و قوانین کشور تهیه و تولید" شدهاند. به گفته مدیرعامل انتشارات نصیر، این مجموعه کتابی با عنوان "مرد تنهای شب" خواهد بود که شامل ترانههایی مثل "مادر" است و افزود: «کتاب شامل ترانههایی است که دارای فضایی خانوادگی هستند». بابک اباذری تصریح کرد که این اثر هفته جاری (هفته نخست اردیبهشت )۱۹۹۳به چاپ خواهد رسید و "قطعا" در نمایشگاه کتاب ارائه خواهد شد. حبیب محبیان که با نام "حبیب" در
دنیای موسیقی شناخته شده است، سال ۱۳۸۸پس از سالها زندگی در آمریکا به ایران بازگشت .او از آن زمان تا کنون در انتظار مجوز برگزاری کنسرت یا انتشار آلبومی در ایران است. پس از بازگشت حبیب به ایران ترانهای با عنوان "عشقهای خدایی" از او در اینترنت منتشر شد که مضمون آن قربانیان جنگ ایران و عراق هستند. حبیب بهمن ماه ۱۳۹۱در گفتوگو با خبرنگاری ایسنا در پاسخ به اینکه آیا این ترانه را برای گرفتن مجوز خوانده است ،گفت« :من برای اعتقادات قلبیام نیازی به مجوز نمیبینم .این آثار را در سال ۲۰۰۶ساختهام .در سالهایی که اصال قرار نبود به ایران بیایم». او در این گفتوگو تأکید کرد که مقامات ارشد وزارت ارشاد (در دولت محمود احمدینژاد) با انتشار آلبوم او موافقت کردهاند و افزود« :مقامات ارشد ،موافقت خود را حتی به صورت مکتوب به من اعالم کردهاند و از آن لحاظ هیچ مشکلی وجود ندارد .این مدارک همه مستند و موجود است و مشکلی نیست». با این حال حبیب محبیان تا کنون موفق به انتشار آلبوم یا برگزاری کنسرتی در ایران نشده است
گلشیفته فراهانی در فیلم جدید خود "سرزمین شیرین فلفلی من" در نقش یک آموزگار پرکار و صبور ُکرد ظاهر میشود .این فیلم در اروپا با استقبال چشمگیر منتقدان و تماشاگران روبرو شده است. "سرزمین شیرین فلفلی من" از کارگردان سرشناس ُکرد هینر سالیم، تازهترین محصول کردستان عراق ، آلمان و فرانسه است .این فیلم برای نخستین بار در بخش "نگاه دیگر" جشنوارهی جهانی فیلم کن ۲۰۱۳به نمایش در آمد .نام هینر سالیم دو دههی پیش با کارهای بیادماندنی مانند "ودکا و لیمو" و اگر "بمیری، میکشمت" بر سر زبانها افتاد. "سرزمین شیرین فلفلی من" یک وسترن ُکردی طنزآلود است که در طبیعت مسحورکنندهی "کردستان عراق " فیلمبرداری شده است. تازهترین کار هینر سالیم نیز به روابط و مناسبات اجتماعی کردستان ،پس از پیروزی و کسب استقالل جامعهای میپردازد؛ پدر ساالر با بافتهای سنتی گسستناپذیر که هنوز در آن قانون و قانونمندی جایی ندارد و اسلحه و خشونت حرف اول و آخر را میزند. هینر سالیم که سالها در مهاجرت بسر برده و برای نخستین بار در سال ۲۰۰۸ برای تهیهی مقدمات این فیلم به زادگاهش بازگشته ،سرنوشت و آیندهی "کردستان موجود" را به نقل از پدربزرگ خود اینگونه تعریف میکند« :گذشتهی ما غمانگیز است، زمان حالمان هم همینطور .باید خوشحال باشیم که آیندهای نداریم». این برداشت ،اغلب در نماهای زیبای فیلم با رنگآمیزیهای گویا بازتاب مییابد. داستان فیلم "سرزمین شیرین فلفلی من" ،داستان آشنایی و مبارزهی باران (کرکماز ارسالن) و گوند (گلشیفته فراهانی) علیه استبداد و بیقانونی است .اولی در صف پیشمرگان ُکرد
برای استقالل زادگاهش جنگیده و دومی در رویای رسیدن به این استقالل ،تحصیل کرده تا بعدها به "میهنش" ادای دین کند. باران در نمایی از فیلم می گوید« :قبال که مبارزه میکردیم ،آسونتر بود. حاال باید بسازیم ».وظیفهی این مبارز پیشین در مقام رییس پلیس ،برقراری نظم در منطقهای در مرز ایران و ترکیه است که به مرکز قاچاق نفت و دارو و مشروبات الکلی و بسیاری کاالهای نایاب دیگر تبدیل شده است .گوند هم آموزگار متعهدی است که بر خالف میل ۱۲برادر رشید خود و کدخدای
ده ،راهی این روستا میشود تا به "بچهها" سواد یاد بدهد. این که گوند و باران در راه انجام وظیفهی خود و ادای دین با دشواریهای بسیاری روبرو میشوند، از ابتدای فیلم روشن است .این که این دو به یکدیگر دل میبازند ،هم همینطور .در این نما ،باران آموزگار از روستا راندهشده را سوار بر ترک اسب خود به شهر نزدیک میبرد. فیلم "سرزمین شیرین فلفلی من"به دلیل پرداخت تصویری و طنز خشک هینر سالیم (که خاص فیلمهای او است) ،مورد استقبال منتقدان قرار گرفته است.
ادامه در صفحه 108
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
105
104
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
وقتی خواننده جوان عروس خانم زیبا را غافلگیر میکند "تیلور سوئیفت" به طور بسیار غیر منتظره به مراسم پیش از ازدواج یکی از هوادارانش در اوهایا رفته و وی را شگفت زده کرد. این سوپر استار 24ساله ،عروسی به نام " جنا گابریل " را به شدت غافلگیر کرد، "جنا " برای "تیلور " یک دعوت نامه برای مراسم عروسی و یکی برای جشن روز قبلش ( )bridal showerاز این خواننده دعوت کرده بود".جنا " که از هواداران بلندمدت این خواننده محسوب می شود پیش از آن یک بار نیز او را در جلسه دیدار با هواداران مالقات کرده بود. خانم گابریل پس از انتشار عکس هایی از خود و این خواننده در پیامی نوشته بود":راننده به پدرم گفت که تیلور برنامه این سفر را از 1بامداد تدارک دیده و به او گفته بود "من باید حتما آنجا باشم و حتما سروقت به آنجا برسم"" .تیلور" همچنین هنگام شرکت در این مهمانی یک سبد پر از هدیه برای عروس خانم به همراه برد که اغلب آنها وسایل آشپزخانه از جمله اجاق فرانسوی ،کتاب آشپزی و ...بود.
عکس دیده نشده از خانم هنرپیشه سرشناس و پدرش
"آنجلینا جولی" بازیگر زیبای هالیوودی زادٔه ۴ژوئن ۱۹۷۵بازیگر آمریکایی ،طراح جواهرات ،خیر مدرسهساز در کشورهای محروم و "سفیر حسننیت سازمان ملل متحد در امور پناهندگان" است. " آنجلینا جولی ویت" (به انگلیسی: )Angelina Jolie Voightزادٔه ۴ژوئن ۱۹۷۵بازیگر آمریکایی ،بارها و بارها توسط مجلهها و مراسمهای مختلف به عنوان زیباترین ،جذابترین و بهترین مادر بازیگر و ...انتخاب شده است .وی دارای سه فرزند مشترک با هنرپیشه معروف " برد پیت " و سه فرزند خوانده از کشورهای مختلف میباشد .همچنین او توانسته 3بار جایزه گلدن گلوب 2 ،بار جایزه اتحادیه بازیگران سینما و یک بار جایزه اسکار را برنده شود.
103
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
کرده است و عکس های فتوشاپ نشده او در این تبلیغات منتشر شده است. در بعضی از تصاویر منتشر شده پا های " لیدی گاگا "پر از زخم و کبودی است، و دلیل این امر زمین خوردن های پیاپی او بخاطر پوشیدن کفش هایی با پاشنه های بسیار بلند و متفاوت است ".لیدی گاگا " عالقه فراوانی به پوشیدن کفش هایی با پاشنه های اصطالحا آسمان خراشی دارد.
102
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
یک ستاره جنجالی در کنار مادربزرگ خوش تیپش!
گفته میشود " کیم کارداشیان " یکی از خوش تیپ ترین زنان هالیوود است .این ستاره 33 ساله هالیوودی به خاطر تناسب اندام و اندام هنری اش شهرت زیادی دارد .او به همراه خواهران خود خط تولید پوشاک با برند " کارداشیان " دارد که انواع پوشاک زنانه و مردانه را تولید و روانه بازار میکنند. " کیم کارداشیان " روز گذشته با لباسی از برند مطرح خانوادگی خود مقابل دوربین عکاسان خبری قرار گرفت .این لباس که در رنگهای متنوع تولید شده است با قیمت 110دالر در بازارهای اروپا و امریکا قابل خریداری است .نکته جالب در خصوص این خبر حضور مادر بزرگ مادری " کیم کارداشیان " در کنار او بود .خانم " ماری جو " مادر " کریس جنر" با لباس های فشن و مد روز در کنار " کیم کارداشیان " به یک سوژه داغ خبری تبدیل شد .مادر بزرگ کارداشیان با یک لباس آبی و کاله و شال سفید و زیبا بسیار شاد و سرحال به نظر میرسید " .کیم کارداشیان " که به زودی مراسم ازدواج خود را برپا میکند به خبرنگاران گفته است :سفت و سخت در حال رعایت رژیم الغری خود است تا در لباس عروسی زیباتر از همیشه به نظر برسد.
وقتی پاهای زخمی لیدی گاگا سوژه خبری میشود "لیدی گاگا" خواننده ای که با حرکات عجیب و غریب و پوشیدن لباس های عجیب و غریب تر! شهرت جهانی کسب کرده است ,به تازگی در تبلیغاتی کمپانی ورساچه شرکت
101
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
همراه یکی از دوستانش برای اسب سواری به یک مزرعه تربیت اسب در کلورادو سفر کرد .او درحالی سوژه عکاسان خبری شد که با خوشحالی سوار اسب های گوناگونی شده و از تنهایی اش لذت می برد .او ساعتها به تنهایی با اسب ها مشغول بود و به نظر میرسید اوقات خوشی دارد " .سلنا گومز " در جواب خبرنگارانی که سراغ " جاستین " را از او گرفتند گفت :در حال حاضر ترجیح میدهم خلوتم را با اسب ها پر کنم .متاسفانه جاستین در این میان جایی ندارد.
برهنه شدن بازیگر معروف در یک مراسم کامال رسمی " :زاکری دیوید الکساندر افران" معروف به "زک افران" بازیگر ،خواننده و رقصندٔه آمریکایی است" .زاک افران" پیش از این قول داده بود اگر در مراسم اهدای جوایز MTV Movie Awards 2014نام وی به عنوان برنده اعالم شود برهنه خواهد شد. وقتی نام وی به عنوان برنده بهترین بازیگر عنوانشد او مجبور بود به قول خودعمل کند. بنابراین پس از اعالم نام و دریافت جایزه اش در مقابل چشمان بهت زده حضار در مراسم لباس خود را بر روی سن در آورد و برهنه شد.
ازدواج رویایی در انتظار همسر سابق بازیگر معروف "جنیفر آنیستون" به زودی با نامزدش جاستین ازدواج خواهد کرد .این زوج که چند سالی است در کنار یکدیگر حضور دارند تصمیم دارند به زودی در هاوایی در منطقه ای خاص و زیبا ازدواج کنند .تعداد مهمانان آنها حدود 20نفر خواهد بود. جنیفر آنیستون" همسر سابق " برد پیت " بود که پس از جدایی از یکدیگر تا مدت ها با کسی در ارتباط نبود چرا که معتقد بود براد پیت بار دیگر با او خواهد بود .جنیفر در مصاحبه ای گفته بود که" برد پیت " انسان فوق العاده ای است و نبودنش واقعا دشوار است .برد پیت زمانی که رسما همسر " جینفر انیستون " بود هنگام بازی در فیلم آقا و خانم اسمیت عاشق " آنجلینا جولی " شد و بعد از مدت زمان نسبتا زیادی رابطه پنهانی از همسرش جدا شد و رابطه عاشقانه خود و " آنجلینا جولی " را رسما اعالم کرد.
و ستارگان 100
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
ســــــــــینما
جامعه حساس بوده و واکنش نشان داده تشکر کرده اما بیان کرده اند که درحال حاضر نمی توانند جاستین را اخراج نمایند. آنها بیان کردند که درحال حاضر نمی توانند افرادی که کارت سبز دارند را اخراج کنند چرا که بیش از 11میلیون کارگر را باید اخراج کنند .آنها اعالم کردند که این کار نه
تنها از نظر اخالقی درست نیست بلکه از نظر اقتصادی نیز آسیب های زیادی به ما وارد می کند. حال باید منتظر ماند و دید که آیا جاستین نوع رفتار هایش را اصالح می کند و یا اینکه مردم امریکا باردیگر خواهان اخراج او می شوند.
در خصوص انتخاب لباس هایش گفته بود :من مادر دو فرزند هستم و 44سال سن دارم .در کنار این یک هنرمند و چهره ای مشهور نیز می باشم که صاحب سبک و استایل مخصوص هستم بنابراین سعی میکنم هنگامی که در زندگی شخصی ام هستم همانند یک زن 44ساله لباس بپوشم و در مواقعی که در مراسم رسمی هستم مثل یک ستاره تمام عیار باشم.
کسب ثروت و شهرت می باشد و به همین دلیل نمیتوانم چنین چیزی را درمورد هنر درک کنم .او گفت که هرگز با پسرش به طور مشترک ترانه ای نخواهم خواند و تنها زمانی که انریکه بچه دار شده باشد و خانواده کنار هم باشد و فرزندانش از ما بخواهند ,ما برای آنها خواهیم خواند. انریکه در سال 2001با "انا کورنیکورا" تنیسور حرفه ای آشنا شده و از همان زمان با یکدیگر زندگی می کنند. بارها خبر ازدواج این زوج به گوش رسیده است اما انریکه اعالم کرده است که فکر نمی کنم داشتن یک کاغذ به عنوان سند ازدواج چیز خاصی را تغییر دهد .من از ارتباطم با آنا بسیار خوشحال هستم و این از همه چیز مهم تر است.
زندگی "انریکه ایگلسیاس" زیر ذره بین " :انریکه ایگلسیاس " خواننده 38ساله جز پرطرفدارترین خواننده ها در جهان می باشد .او پسر خواننده بزرگ دنیای التین "خولیو ایگلسیاس" می باشد و نکته عجیب این است که این پدر و پسر موفق که در طول تاریخ التین موفق ترین خواننده می باشند سال های سال است که هیچگونه ارتباطی با یکدیگر ندارند .انریکه می گوید که بیش از 12سال از که با دختر مورد عالقه اش آنا کورنیکوا زندگی می کند اما بعد از این همه سال حتی یک بار پدرش تماسی با آنها نگرفته است که آنها را مالقات کند. از سوی دیگر خولیو در سال گذشته در 70سالگی مصاحبه ای انجام داد وگفت :پسرش در دنیای موسیقی به دنبال
جدیدترین تصاویر منتشر شده از جنیفر لوپز " :جنیفر لوپز " در آستانه 45سالگی همچنان خوش اندام ،جذاب و خوش پوش است .او این روزها به شدت سرگرم پروژه " امریکن آیدل " است و به عنوان یکی از 3داور در این برنامه که به استعداد یابی در زمینه خوانندگی در میان جوانان امریکایی می پردازند حضور دارد. "جنیفر لوپز" در حالی شکار عکاسان شد که به همراه معشوق 27ساله اش برای صرف شام به یک رستوران ایتالیایی می رفت .در این ضیافت عاشقانه بچه های جنیفر حضور نداشتند و این خواننده هالیوودی بد از خروج از استودیوی محل کارش مستقیم به رستوران رفت .او سابقا
وقتی "سلنا گومز" اسب ها را به "جاستین بیبر" ترجیح میدهد! داستان قهر و آشتی های پیاپی " سلنا گومز " و " جاستین بیبر " حوصله همه طرفداران ستاره های هالیوودی را سر برده است .این زوج جوان بعد از جدایی جنجالی شان در سال 2012بارها در فراز و نشیب قرار گرفتند و قهر و آشتی مدام آنها به یک سوژه تبدیل شد .بعد از اینکه " سلنا گومز " بارها اعالم کرد از حرکات و رفتارهای بچگانه " جاستین بیبر " خسته شده ،خیلی زود این دو در یک باشگاه ورزشی در حال رقص دیده شدند .اما این بار " سلنا گومز " 21ساله برای اینکه نشان دهد جاستین جایی در زندگی او ندارد به تنهایی به تعطیالت رفت. این خواننده جوان هالیوودی در حالی دیده شد که به
99
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
بارها خبر ازدواج این زوج به گوش رسیده است اما انریکه اعالم کرده است که فکر نمی کنم داشتن یک کاغذ به عنوان سند ازدواج چیز خاصی را تغییر دهد .من از ارتباطم با آنا بسیار خوشحال هستم و این از همه چیز مهم تر است.
بازی دیکاپریو در فیلم جدید «آلخاندرو اینیاریتو» «لئوناردو دیکاپریو» به زودی در فیلم «از مرگ جسته» ساخته «آلخاندرو اینیاریتو» ایفای نقش خواهد کرد. به گزارش « ،آلخاندرو کونزالس اینیاریتو» ،کارگردان مکزیکی فیلمهای «عشق سگی»، «بابل» و « 21گرم» به زودی ساخت فیلم «از مرگ جسته» را براساس رمانی به همین نام نوشته «مایکل پانکه» آغاز خواهد کرد .فیلمنامه این پروژه سینمایی را نیز «اینیاریتو» با همکاری «مارک ال اسمیت» نوشته است. در این فیلم که محصول مشترک کمپانیهای «فوکس» و «نیو ریجنسی» است« ،لئونادو دیکاپریو» نقش اول را به عهده خواهد داشت« .دیکاپریو» طی یک سال اخیرا در دو فیلم «گتسبی بزرگ» و « گرگ وال استریت» موفق ظاهر شده است. «دی کاپریو» و «اینیاریتو» از مدتی پیش تصمیم داشتند تا برای ساخت این فیلم با یکدیگر همکاری کنند ولی به دلی مشغله کاری ،اجرای این پروژه مقدور نشد. خبرهای منتشر شده حاکی از آن است که پروژه سینمایی «از مرگ جسته» از پاییز امسال جلوی دوربین برود. «از مرگ جسته» داستان مردی است که در جریان حمله یک خرس تا سرحد مرگ زخمی
کارگردان فرانسوی رئیس هیأت داوران دوربین طالیی جشنواره کن شد «نیکول گارسیا» کارگردان و فیلمنامهنویس فرانسوی به عنوان رئیس هیأت داوران جشنواره فیلم کن معرفی شد. برگزارکنندگان شصت و هفتمین جشنواره فیلم کن« ،نیکول گارسیا» ،بازیگر ،کارگردان و فیلمنامه نویس فرانسوی را به عنوان رئیس هیأت داوران بخش دوربین طالیی این دوره از رقابتها معرفی کردند. پیش از این کسانی چون «بونگ جون _هو»« ،گائل گارسیا برنال»« ،کارلوس دیهگوس» و «اگنس واردا» از جمله کسانی هستند که پیش از این سمت را به عهده داشتهاند. جایزه دوربین طالی جشنواره کن از سال 1978به فیلمی برگزیده از میان فیلمهای بخش مسابقه ،خارج از مسابقه ،نوعی نگاه ،دو هفته با کارگردانان و دو هفته با منتقدان اعطاء میشود. شصت و هفتمین جشنواره فیلم کن کمتر از یک ماه دیگر افتتاح شده و تا دو هفته به کار خود ادامه خواهد داد.
ادامه در صفحه بعد...
میشود و در این وضعیت عدهای او را تنها رها میکنند تا بمیرد ،او پس از بهبودی به فکر انتقام میافتد. «آرنون میچان» ،تهیهکننده مشهور و جنجالبرانگیز هالیوود که چندی پیش به جاسوسی برای موساد طی چند دهه گذشته اعتراف کرده بود ،تهیهکنندگی این فیلم را به همراه شخص «اینیاریتو» و چند تهیهکننده دیگر هالیوود به عهده دارد.
پاسخ رسمی کاخ سفید به درخواست مردم در خصوص اخراج "جاستین بیبر جاستین بیبر" خواننده 20ساله کانادایی این روزها باعث دردسر مقامات کاخ سفید شده است .چندی قبل بود که مردم امریکا با جمع آوری بیش از 100هزار امضا خواستار اخراج "جاستین بیبر" از امریکا و باطل شدن کارت سبز او شده بودند و حاال پس از مدتی مقامات کاخ سفید نسبت به این اقدام واکنش نشان داده و بیانیه ای رسمی منتشر کرده است. در این بیانیه مقامات امریکایی ضمن تشکر از مردم کشورشان که اینقدر نسبت به فرهنگ
و ستارگان 98
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
ســــــــــینما شارون استون به پروژهی کارگردان ایرانی پیوست که پیش از این کریستین استوارت و جسی ایزنبرگ نیز با آن قرارداد بسته بودند. شارون استون نقشی را به عهده میگیرد که پیش از این قرار بود اما ترومن آن را بازی کند پیش از این کریستین استوارت و جسی ایزنبرگ ،برای بازی در "آمریکن اولترا" به کارگردانی نیما نوری زاده ،انتخاب شده بودند. نیما نوری زاده "پروژه ایکس" را پیش از این کارگردانی کرده بود ،که با توجه به بودجهاش ،در گیشه به موفقیت دست یافت.
رابین ویلیامز در دنباله فیلم خانم داوتفایر بازی میکند فیلم خانم داوتفایر بیست سال پیش ساخته شد و جوایز متعددی از جمله گلدن گلوب را دریافت کرد رابین ویلیامز ،هنرپیشه آمریکایی در دنباله فیلم کمدی موفق خانم داوتفایر نقشآفرینی میکند. خانم داوتفایر در سال ۱۹۹۳به کارگردانی کریس کلمبوس و بازیگری رابین ویلیامز، سالی فیلد و پیرس برازنان ساخته شد و جوایز متعددی از جمله گلدن گلوب دریافت کرد. فیلم در آن سال با فروشی ۴۴۱میلیون دالری مواجه شد. فیلم در باره پدری بود که برای آن که بچههایش را ببیند ،با تغییر لباس و قیافه به عنوان پرستار بچه استخدام میشود. هالیوود ریپورتر گفته که کریس کلمبوس این فیلم را کارگردانی خواهد کرد. از سال ۲۰۰۱به این سو زمزمههایی مبنی بر ساخت این فیلم مطرح بود اما فیلمنامههای پیشنهادی مورد توجه کریس کلمبوس و رابین ویلیامز قرار نگرفتند. رابین ویلیامز برای این فیلم در سال ۱۹۹۳جایزه بهترین بازیگر مرد نقش کمدی را در گلدن گلوب به دست آورد.
همكاری «شارون استون» با كارگردان ايرانی
این فیلم از 24آوریل کلید خواهد خورد و احتماال در سال 2015به نمایش در خواهد آمد.
نکات خواندنی درمورد زندگی خصوصی انریکه ایگلسیاس!! انریکه ایگلسیاس خواننده 38ساله جز پرطرفدارترین خواننده ها در جهان می باشد. انریکه ایگلسیاس خواننده 38ساله جز پرطرفدارترین خواننده ها در جهان می باشد .او پسر خواننده بزرگ دنیای التین خولیو ایگلسیاس می باشد و نکته عجیب این است که این پدر و پسر موفق که در طول تاریخ التین موفق ترین خواننده می باشند سال های سال است که هیچگونه ارتباطی با یکدگیر ندارند. انریکه می گوید که بیش از 12سال از که با دختر مورد عالقه اش آنا کورنیکوا زندگی می کند اما بعد از این همه سال حتی یک بار پدرش تماسی با آنها نگرفته است که آنها را مالقات کند. از سوی دیگر خولیو در سال گذشته در 70سالگی مصاحبه ای انجام داد وگفت :پسرش در دنیای موسیقی به دنبال کسب ثروت و شهرت می باشد و به همین دلیل نمیتوانم چنین چیزی را درمورد هنر درک کنم .او گفت که هرگز با پسرش به طور مشترک ترانه ای نخواهم خواند و تنها زمانی که انریکه بچه دار شده باشد و خانواده کنار هم باشد و فرزندانش از ما بخواهند ,ما برای آنها خواهیم خواهند! انریکه در سال 2001با انا کورنیکورا تنیسور حرفه ای اشنا شده و از همان زمان با یکدیگر زندگی می کنند.
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
97
96
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
-تقریبا دارم یه کارایی می کنم ،بازسازیبهداری که تموم بشه حتما زمینه ی کارای بعدی رو هم فراهم می کنم.. با لبخند نگاهش کردم و گفتم :این عالیه.. خیلی خوبه که تنهاشون نمیذاری!.... خواست جوابمو بده ولی همون لحظه یکی از مردای عمارت که تا حاال ندیده بودمش به طرفمون اومد..چشماش از خوشحالی می درخشید.. آنیل تا چشمش بهش افتاد و لبخند و رو لباش دید خنده ی کوتاهی کرد و گفت :پهلوون چشم و دلت روشن..نگاهت داره خوشحالیتو داد می زنه!.. و همدیگه رو بغل کردن و اون مرد در حالی که از شادی زیاد صداش می لرزید گفت :آقا نمی دونی چقدر خوشحالم..خدا خیلی به من و نرگس لطف داشته..چشممو روشن کرد آقا چشممو روشن کرد.. آنیل با همون لبخندی که رو لبش بود سرشو تکون داد و گفت :به سالمتی پسر ِ یا دختر؟!.. مرد با صدایی که شور و شعفی خاص درش برپا بود دستاشو تو هوا تکون داد و گفت :هر دو آقا هر دو..قربون کرم و لطف خدا برم بچه هام دوقلو َ ن..
ابروهای من و آنیل خود به خود باال رفت و با لبخند به آنیل نگاه کردم..آنیل نیم نگاهی به من انداخت و رو بهش گفت :بابا پهلوون دست مریزاد..پس باید دوبرابر ازت شیرینی بگیرم....و مردونه رو شونه ش زد و گفت: خوشحالم کردی ایشاالله که همیشه خونه ت گرم و سایه ت باال سر زن و بچه هات باشه!..
مرد که اشک تو چشماش جمع شده بود و چونه ش در اثر بغض تو گلوش می لرزید سرشو خم کرد و گفت :آقا خدا از بزرگی کمت نکنه هر چی که دارم از سایه ی سر شما دارم..به والله نمی دونم چطور باید جبران کنم..شیرینی که چیزی نیست من جونمم بدم کمه آقا!.. آنیل با اخم ساختگی و نگاهی گله مند گفت: دیگه نشنوم این حرفو احمد..این لطف خدا بوده نه من..منم هرکار که کردم وظیفه ی خودم دونستم و چیزی بیشتر از وظیفه م انجام ندادم که بخوای مدیونم باشی..سرت سالمت.....حاال هم برو..برو پیش زنت تنهاش نذار..االن که نمیشه دیروقته ولی فردا حتما میام و کوچولوهای خوشگلتو می بینم.. یه چشم روشنی توپم پیش من دارن.. و باهاش دست داد و احمد سر خم کرد تا دست آنیل رو ببوسه ولی آنیل محکم دستشو کشید عقب و مردونه رو شونه ش زد و جدی گفت :برو مرد این چه کاریه؟!.. -آقا دستتم ببوسم کمه..ایشاالله که هر چیاز خدا می خوای بهت بده..دست به خاک بزنی طال بشه..به چشمام نور امید دادی خدا هیچ وقت ناامیدت نکنه اقا!.. آنیل که حالت چهره ش اون رو گرفته و ناراحت نشون می داد گفت :ممنونم پهلوون..
همین دعای خیرت تا اخر عمر برام بسه.. صداش برعکس چهره ش کوچک ترین ناراحتی رو نشون نمی داد..پس چرا صورتش گرفته ست و چشماش دیگه خوشحال نیست؟!.. احمد که رفت رو کردم بهش و گفتم :چرا انقدر تشکر می کرد؟!..البته اگه دوست نداری بگی اصرار نمی کنم..فقط..فقط محض کنجکاوی پرسیدم........ نفسشو عمیق بیرون داد و دستی ال به الی موهاش کشید..سرشو رو به آسمون بلند کرد و بعد از چند لحظه به صورتم خیره شد و با صدای آرومی گفت :احمد و نرگس سالهای سال ِ که تو این عمارت زندگی می کنن..ازدواجشون برپایه ی عشق بوده اونم از نوع دوطرفه ش..االن نزدیک به 16ساله که ازدواج کردن ولی تو این همه سال خدا بهشون هیچ بچه ای نداده بود..وقتی پام به عمارت باز شد کم کم باهاشون آشنا شدم.. هردوشون ادمای خوب و زحمت کشین و واقعا میگم که لیاقت خوشبختی رو دارن.. با اینکه هیچ ثمره ای نداشتن ولی از ته دل خاطر همو می خواستن و به قول خودشون هیچ وقت پشت همو خالی نکردن.. احمد بارها پیش من درد و دل کرده هربارم از ال به الی حرفاش بیشتر از قبل پی بردم که چقدر زن و زندگیشو دوست داره.. یکی از دوستای من خواهرش پزشک زنان ِ..تحصیالتشو خارج از کشور گذرونده و میشه گفت تو تهران اسم و رسمی واسه خودش داره..به احمد پیشنهاد دادم یه سر به مطبش بزنه ولی احمد گفت توانایی مالیشو ندارم.. بهش قول دادم همه جوره کمکش کنم.. خالصه بعد از مراجعه نزدیک به چند ماه طول کشید تا اینکه یه روز دلو زدم به دریا و اومدم عمارت..دلم واسه همه تنگ شده بود..همون روز احمد با خوشحالی اومد پیشم و خبر پدر شدنشو بهم داد..نمی دونی چقدر خوشحال شدم.. از همون موقع تا االن احمد هر وقت منو می بینه همین بساطو راه می ندازه درصورتی که همه ش لطف خدا بوده نه من.... ولی تو واسطه شدی که دلشونو شاد کنی..اینکارتم بدون پاداش نمی مونه..
لبخند کمرنگی زد و با نوک کفش چند تا ضربه ی اروم به سنگریزه هایی که جلوی پاش بود زد.. -نمی دونم ،ولی.... ولی چی؟!..سرشو بلند کرد..نگاهش تو چشمام قفل شد.. یه نگاهه خاص که با گره خوردنش تو چشمام یه چیزی رو تو وجودم به لرزه انداخت..واسه م سنگین بود اون نگاه.. چشم تو چشم من با لحنی خاص تر از اون نگاه زمزمه کرد :من فقط..فقط از خدا.......... لباش می لرزید..قدمی که به طرفم برداشت باعث شد به خودم بیام و نگاهمو به هرجون کندنی که هست بدزدم.. نمی دونم چی شد ولی همین که سرمو زیر انداختم همونجا ایستاد..صدای نفساشو می شنیدم..نفسایی که همراهه دستاش می لرزید..نگاهمو باال کشیدم ولی قدرت اینو که تو چشماش خیره بشمو نداشتم.. با یه نفس بلند و کشیده لرزون گفت :سوگل بریم تو...... نگفتم چرا؟..نپرسیدم دلیلتو بهم بگو؟چرا حرفتو نصفه رها کردی؟!.. فقط سرمو تکون دادم و خودم جلوتر از اون وارد عمارت شدم..پاهام می لرزید.. دستام..همه ی وجودم می لرزید..حتی..حتی اون چیزی که احساسش کردم و..تپش های نامنظم و صدای بلندش درونم رو پر کرده بود.. صدای قدمای محکمشو پشت سرم می شنیدم ولی حتی یک ثانیه هم مکث نکردم.. نصف پله ها رو طی کرده بودم اونم تند و بی وقفه.....که صدام زد.. قدمام خود به خود سست شد..و ایستادم.. برنگشتم..خودش جلو اومد و به فاصله ی یک پله ازم باالتر ایستاد..سرم زیر بود و دست سردمو به نرده ی اهنی کنار پله گرفته بودم..حس کردم دستام از این نرده های آهنی هم سردتر ِ .. -سوگل..میشه نگام کنی؟!..نه..نمی تونم..درونم فریاد می زدم که نمی تونم ولی اون..... -سوگل......خواهش می کنم!..صداش چقدر اروم بود.. سرمو نرم و آهسته بلند کردم..نگاهم یک دَ م ثابت تو چشماش نمی موند و تو تموم اجزای صورتش می چرخید..اروم نبودم و خدا می دونه که تا چه حد داشتم تالش می کردم آنیل از تالطم و طوفانی که درونم به پا شده چیزی نفهمه!.. -یه چیزی هست که می خوام بهت بگماما..... سکوت کردم.. می خواستم که بگه..هر اونچه که باعث لرزش صداش شده و اون ارتعاش ِ قابل لمس و مملو از هیجان ،منو هم تو خودش گرفته.. -اما..اما می بینم نمی تونم..می خوام کهزمانش برسه..احساس می کنم االن نه..
قلبم داشت از جاش کنده می شد..نتونستم سکوت کنم..اینبار باید یه چیزی می گفتم.. نگاهمو از صورتش گرفتم و به دستی دوختم که میله ی اهنی رو محکم فشار می داد.. چیزی که می خوای بگی..مـ..مربوط بهگذشته ست؟..گذشته ی من؟.. با یه مکث کوتاه ،صداش تو گوشم پیچید.. اروم و شمرده.. -مربوط به گذشت ست..ولی نه فقطگذشته ی تو.... اینبار نگاهش کردم..تو چشماش..هر چند سخت ولی تونستم.. پس چی؟!..-ای کاش می تونستم اما سوگل..نگاهشو از روم برداشت و زمزمه کرد :سخته.. فکر نکردن بهش..نادیده گرفتنش..به زبون نیاوردن و بستن چشمام به روی تموم لحظاتش برام سخته ..سخت و کشنده..ولی مجبورم که سکوت کنم...... پس..پس چرا خواستیکه به زبون بیاری؟..تو حیاط حس کردم می خوای چیزی بگی!.. -خواستم ولی دیدم نمیشه..نمی تونم.. یعنی انقدر مهمه؟!..میگی مربوط به گذشتهی منه و کسی که نمی خوای ازش حرف بزنی..نمی تونم بفهمم.. -به وقتش این رازو هم واسه ت برمال میکنم..باشه؟!.. فقط نگاهش کردم..گفت راز؟!.. آروم تر از قبل گفت :بهم زمان بده.. سکوت کردم..زمان بدم؟!..برای گفتن چیزی که بهش اشاره کردی ولی نمی خوای ازش حرف بزنی؟!..مگه اون چیه؟!.... نگاهه منتظرش تو چشمام بود..حالم خوب نبود..درونم ولوله به پا کرده بود..دیگه نمی تونستم بمونم..فقط تونستم سرمو تکون بدم..و با یه مکث کوتاه زیر لب شب بخیر گفتم و از کنارش رد شدم..با اینکه سحر شده بود و من انقدر تو خودم بودم که حواسم به هیچی نبود.. باالی پله ها رسیده بودم که گفت :فردا نزدیک ظهر راه میافتیم.. ایستادم و خواستم برگردم و بگم من که چیزی با خودم ندارم و هر وقت تو بگی آماده م ،ولی دیدم نمی تونم اونجا بایستم و باهاش چشم تو چشم بشم.. سرمو به نشونه ی مثبت تکون دادم و با قدم هایی بلند خودمو به اتاقم رسوندم..جز یه دست لباسی که تنم بود چی داشتم؟!..و یه گوشی که شارژ نداشت و خاموش افتاده بود رو میز.. دوست داشتم با نسترن حرف بزنم..دلم برای صداش تنگ شده بود..می دونستم سخته که بخواد بهم زنگ بزنه و حتی از جانب من زنگ زدن بهش محال ِ ممکن بود.. اما به محض اینکه گوشیم شارژ بشه بهش زنگ می زنم..دیگه طاقت ندارم..می دونم شاید کارم ریسک باشه ولی بهتر از اینه که تو بی خبری بمونم.. نسترن به خاطرمن داره مجازات میشه..نمی تونم چشممو ببندم و بگم بی خیالش هر چه باداباد..نه..من این خصلتو تو خودم نداشتم.. ************************** ادامه دارد...
95
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
رمان قسمت 30 با تعجب نگاهش کردم.. فردا؟!..تو مطمئنی؟!..چشماشو باریک کرد و گفت :چطور مگه؟!.. آخه..به این زودی!....یعنی من..-می ترسی برگردی تهران؟!..از اینکه تونسته بود دردمو بفهمه و حرف دلمو بزنه ،نفس ِ تو سینه حبس شدمو دادم بیرون و سرمو آروم تکون دادم.. لبخند کمرنگی نشست رو لباش و یه قدم دیگه جلوتر اومد.. -هیچ اتفاقی قرار نیست بیافته..نه تا وقتیمن کنارتم اینو بهت قول دادم.. سرمو زیر انداختم و انگشتامو به بازی گرفتم.. می دونم..ممنونم ولی بازم نمی تونم ترسواز خودم دور کنم..احساس می کنم این حالتا رو تو خودم نمی تونم سرکوب کنم.. -خب این طبیعیه..ترس تو وجود هر ادمیهست و کسی نمی تونه منکرش بشه ولی تو با وجود شرایطی که داری باید بتونی بهش غلبه کنی الاقل سعی خودتو بکن..نمیگم کامل از بین ببرش چون می دونم حتی امکانش وجود نداره ولی تا حدی کمش کن تا بتونی کنارش کمی آرامش به دست بیاری ،در غیر اینصورت اینجوری فقط خودتو نابود می کنی!.. حرفاش بهم حس خوبی می داد..مخصوصا االن که صداش هم با یه حس آرامش همراهه..آرامشی که برام خاص و درعین حال انرژی بخش بود.. وقتی حرف می زد و با حرفاش قصد آروم کردنمو داشت واقعا از ته دل حس می کردم که دلم تا حدی که بتونم لمسش کنم آروم گرفته..این حس رو دوست داشتم و ملموس بودنش رو کامل در خودم احساس می کردم!.. -حاضری بریم؟!..از صداش که پر بود از انرژی و نگاهی که شیطنت بار به من دوخته شده بود لبخندی ناخواسته بر لبم نشست و سرمو تکون دادم.. به نیم رخ ایستاد و با دست به در اشاره کرد: پس بزن بریم که مطمئنم تا االن اون کوچولو هم به دنیا اومده!.. از ژستی که تو قالب احترام به خودش گرفته بود نتونستم چشم بپوشم و خندیدم..از کنارش رد شدم و گفتم :هنوزم نمی تونم باور کنم که تو این عمارت قراره همچین اتفاقی بیافته.... پشت سرم اومد و هر دو از در بیرون رفتیم.. چند قدم باهاش فاصله داشتم که خودشو بهم
رسوند..حاال کنارم بود.. -این اولین بار نیست..اینجا یه روستاینمیشه گفت دورافتاده ولی خب مستقل از روستاهای دیگه ست و به شهر هم خیلی فاصله داره اگه کسی نتونه از پس کاراش بر بیاد هر اتفاق ناخوشایندی ممکنه برای خودش و خانواده ش بیافته!..روستا امکانات شهرو نداره.. یعنی اینجا حتی یه خونه ی بهداشت یا یهبهداری معمولی هم نیست که بشه به اهالی کمک کرد؟!..
-قبال بود ولی االن نیست.. یعنی چی که قبال بود ولی االن نیست؟!.. -بهداریش میشه گفت یه جورایی هستولی خیلی وقته هیچ پزشکی توش پا نذاشته!.. آخه چرا؟!.. -حدودا 1سال پیش بود که در اثر بیاحتیاطی بهداریی که کمی پایین تر از همین عمارته آتیش می گیره..قدرت آتیش انقدر زیاد بوده که پزشک و 2تا از پرستارا با هم ال به الی شعله هاش می سوزن و کسی هم نمی تونه نجاتشون بده..بعد از اون کمی بهداری
رو بازسازی کردن ولی نصفه رهاش کردن و هنوزم که هیچی به هیچی.. اینکه وحشتناکه!!!!!!..ولی آخه اینجوریهم نمیشه..خودت نمی تونی واسه اهالی کاری بکنی؟.. لبخند ِ آرومی زد و در سالنو واسه م نگه داشت..هوای بیرون عالی بود مخصوصا نسیم شبانه ای که با باز شدن در یه دفعه تو صورتم خورد....یه نفس عمیق کشیدم و در همون حال صدای آنیل رو شنیدم..
94
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
یلدا گفت :با مایی؟؟؟؟ نه با این خانوم چشم خوشگلم که خیلیگشنشم هست و دست از سر غذاش بر نمیداره. خندم گرفت و نگاش کردم وای چه چشمایی تنها چیز جذابش فقط چشماش و ته ریشش بود دوباره پرسید میتونم اسمتونو بپرسم اینو چه مودب در این جور مواقع اول شماره میگیرن محو چشماش شدمو گفتم غزاله!!!!!!!!!!! چشمای بچه ها 6تا شد اخه من در این جور مواقع فحش میدادم یهو به خودم اومدمو گفتم گورتو گم کن خندیدو گفت :تند نرو اهوی تیز پای من فرهاد هر چیزی که بخواد به دست میاره توام مال من میشی با صدای بلند گفتم :گمشو عوضی بدون هیچ حرفی از رستوران رفت بیرون دییییییووووووونه اینو گفتمو چنگالو انداختم تو بشقاب مونا اومد یه چیزی بگه که دستمو اوردم باال و گفتم :همتون خفه شید نمیخوام چیزی بشنوم همشون میدونستن غزاله قاطی کنه میتونه حتی ادم بکشه!!!. نمیخواستم به حرفایی که تو نگاه اون یارو بود فکر کنم خیلی از حرفش مطمین بود منو واقعا ترسوند فکر کن یه پسر تونست غزالرو بترسونه داشتم سکته میکردم تو فکر بودم
اه مونا باز تو سحر خیز شد بگیر بکپدیگه!. ببخشید دوستم فکر کردم امروز دانشگاهداری و زود بیدار شدی زنگ زدم بگم امشب ساعت 7میام دنبالت میخوام شیرینی پیدا کردن شوهرمو بهتون بدم از جام پریدمو سر جام نشستمو گفتم چییییی شوهر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اره ساعت 7یادت نرهو قطع کرد .بی شرف منو میذاری تو خماری شب تیپ زدم مونا 7:30اومد دنبالم پگاه و یلدا تو ماشین بودن و داشتن میخندیدم جلو رو واسه من خاله گذاشته بودن رفتم نشستم و خره مونا رو چسبیدم و گفتم تنها تنها شوهر کردی بیشعور پس من چی؟؟؟؟ ولم کن اگه بالیی سر من بیاد میخوای جواب ارشامو چی بدی؟؟؟ ولش کردمو گفتم :وای وای وای ببین از االن واسه من چه ارشام ارشامی راه انداخته جمع
که مونا گفت بریم دیره به خودم اومدم یه نگاهی به بشقابم کردم وااااای من کی غذامو تموم کردم پگاه که مثله همیشه فکر منو خوند خندید و گفت بچه رفیقمون عاشق شده هههههه عاشق کدومه میخوام پسررو بکشمباید حالشو بگیرم باید نقشه بکشم 3تایی گفتن ما هم هستیم با خنده از رستوران رفتیم بیرون اون شب با پگاه کلی دربارهی اون پسره حرف زدیم پگاهم نظر منو داشت و میگفت مطمئنم مثله خودته و هر کاری بگه انجام میده!!!!!!. من خیلی ترسیده بودم با حرفای پگاهم ترسم کم نمیشد پگاه همش سعی میکرد ارومم کنه ولی... قرار شد دیگه اون رستوران نریم تا پسره منو نبینه و یادش بره 5ماه گذشت من دانشگاه ازاد تهران رشته مکانیک قبول شدم همون چیزی میخواستم پگاهو مونا با توی یه دانشگاه سراسری رشته معماری قبول شدن یلدا هم پزشکی دانشگاه تهران قبول شد یلدا رشتش با ما فرق داشت بابام خیلی دوست داشت یه دانشگاه توپ قبول بشم ولی خوب نتونستم دیگه اخه بچه درس خون نبودم بابامم اینو خوب میدونست ولی همین که رشتهی اونو انتخاب کردم خیلی خوشحال شد البته خودمم مکانیک دوست داشتم ولی به منافعی که از شغل بابام بهم میرسید هم فکر میکردم!!!.
کن خودتو حسودیم میشه .حاال تعریف کن ببینم تک خور وقتی رسیدم میگم االن دقت نمیکنین اوف حاال چی میخواد بگه هر چی جلوتر میرفت حس میکردم داریم به رستوران همیشه گی نزدیک میشیم بعد از 5 ماه دوباره ترس اوفتاد تو جونم .وقتی رسیدیم مطمئن شدم مقصدمون همون جای همیشگی بود با ترس اول به مونا نگاه کردم بعد به پگاه بعد به یلدا پگاه پیاده شد و دستمو گرفت و گفت نترس 3ماه گذشته حتما پسره هم فراموش کرده پگاه دلم شور میزنه تو که میدونی دلم شور بزنه یه چیزی میشه یادته دفعه پیش این طوری شدم داییم مرد اون داییمو از کل فامیل بیشتر دوست داشتم رفتیم تو به یه نگاهی گردوندم دیدم دوستاش یه گوشه نشستن نشستیمو سریع سفارش دادیم و همگی زل زدیم به مونا سعی کردم به حرفای مونا گوش بدم و همه چیرو فراموش کنم مونا شروع کرد :اولین بارون پاییزی بود قید اوتوبوسو زدم عین اوسکوال پایین باال میپریدم تا یه تاکسی نگه داره که یه مزدا3 زد رو ترمز دیدم یکی از پسرای دانشگاهه بی رودربایستی سوار شدم کی حوصله داشت منتظر تاکسی بشه تو ماشین عین سگ بودم کلی فک زد تا یخم وا شد کلی مسخره بازی
راستی فردادم حقوق تهران قبول شد ههههه اینم بچه خر خونی بود واسه خودش بین همشون فقط من گند زدم!. هممون زندگیه جدیدی رو شروع کرده بودیم و سرمون حسابی گرم بود و کمتر اکیپی میرفتیم بیرون
در اوردم تا این که اقا ارشام عاشقم شد تو دانشگاه به بهانه های مختلف میومد جلو این اتفاقا 2ماه پیش اوفتاد از اون جایی که اقا ارشام 7ماهست هفته پیش اومدن خواستگاری اههههه این قد اقا اقا نکن بابا فهمیدیم شوهرت اقاست بگو ارشی جون خفه بی حیا به شوهر من میگی اقا ارشام. حواسمو پرت نکن داشتم میگفتم دیروزم جواب بله رو گفتم قراره همو بیشتر بشناسیم تا دچار مشکل نشیم داشتیم دسر میخوردیم مونا داشت حرفای عشقوالنه ای که ارشام بهش گفته بودو تعریف میکرد محو حرفاش شده بودم که دیدم پگاه داره با نگرانی نگام میکنه یه لبخند زدمو گفتم من خوبم نگران نباش ولی قیافه پگاه هیچ تغیری نکرد ناخود اگاه برگشتم سمت میزشون وای فرهاد اومده بود مونا یهو ساکت شد دل شورم داشت دیوونم میکرد قلبم درد گرفت دل شورم وحشتناک بود 3تایی داشتن با ترس نگام میکردن صدای گوشیم سکوتو شکست با صدای گوشیم 4تایی پریدیم هوا سریع گوشیمو از رو میز برداشتم نازیال بود استرسم بیشتر بود با ترس جواب دادم بلهغزاله زود بیا خونه!!!!!!.چی شده نسترن الو نازیال الو.؟!گوشیو قطع کرده بود .من که منتظر همین بودم سریع کیفمو برداشتم و رفتم سمت در پگاه هی صدام میکرد ولی بهش توجهی نکردم فقط میخواستم زودتر بفهمم چی شده تو لحظه اخر یه نگاهی به اون یارو کردم. لعنت به اون چشماش و لبخندش یه جوری نگاه میکرد که انگار میگفت دیگه مال خودم شدی!!!!!!. یه تاکسی گرفتم رستوران نزدیک خونمون بود ولی خیابونا بد جور ترافیک بودمدام زیر لب با خودم تکرار میکردم چی کار کردی فرهاد چی کار کردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ باال خره رسیدم کلیدو انداختم و درو باز کردم خونمون یه خونهی ویالیی بود که 5تا پله داشت وقتی داشتم از پله ها میرفتم باال سعی کردم ارامش خودمو حفظ کنم باید میشدم همون غزاله ی قوی و بی خیال. با اعتماد به نفس تمام درو باز کردم یهو همه ی اعتماد به نفسم پرید چون اولین کتک رو از بابام خوردم شکه شدم چی شده مگه من چی کار کردم؟؟؟؟سیلی بعدی پرتم کرد رو زمین مامانم و خواهرام جلوشو گرفتن چرا بابام این جوری شده بود من که همیشه دختر خوبی بودم چند دقیقه همون طوری رو زمین بودم تا باالخره از شک بیرون اومدمو گفتم:د حرف بزنید دیگه چی شده گناه من چیه؟؟؟؟ بابام دوباره هجوم اورد سمتم سریع پریدم تو اتاقم و درو قفل کردم دختره ی هرزه این چه کاری بو کردی چراابروی 60ساله ی منو بردی یه عمره همه حسرت بچه های منو میخورن ولی خبر ندارن که دخترم هرزه شده .فردا میان خواستگاریت بدون ناز و عشوه قبول میکنی و گورتو گم میکنی پیش اون شوهر هرزه تر از خودت
واسه منم گریه و زاری و التماس راه نمیندازی فهمیدی؟؟؟؟؟؟؟؟ چی من از کی هرزه شده بودم که خودمم نمیدونستم شوهر کدومه اینا چی میگن کی میخواد بیاد خواستگاری؟ اونقدر از این سواالت از خودم پرسیدم که سرم درد گرفت از یه طرفی هم صدای زنگ گوشیم داشت دیوونم میکرد از پشت در بلند شدم و باتری گوشیمو در اوردمو پرتش کردم رو میز مغزم هنوز شرایط پیش اومدرو درک نکرده بود. سعی میکردم خودمو اروم کنم و به خودم زیر لب میگفتم اروم باش حتما به صالحته خدا با توئه لباسامو عوض کردم و نشستم رو تختم دستمو به صورتم کشیدم خیلی درد میکرد پا شدم خودمو تو ایینه نگاه کردم خدارو شکر فقط قرمز شده بود خواستم دوباره برم سمت تختم که در زدن باز کن غزالهنسیم بود حوصله ی حرف زدن و حرف شنیدن نداشتم ولی درو باز کردم نسیم سریع اومد تو و درو بست دیوونه چی کار کردی؟ باورم نمیشه تو بااین یارو خوابیدی!!!!!!. چیییییییییییییییییییییی کدوم یارو چیمیگی تو؟ یواش تر بابا میشنوه گفته کسی حق ندارهباهات حرف بزنه امروز دوست پسرت این جا بود .خره کاشکی به من میگفتی با یکی دوستی حداقل نمیتونست ازت سو استفاده کنه چرا واسه من ادای فرشته هارو در میاوردی میگی چی شده یا نهامروز فرهاد اومده بود این جایهو حالم بد شد شکه شدم احساس میکردم دارم خواب میبینم ولی همش واقعی بود فرهاد؟؟؟؟؟اره فرهادنسیم باور کن من اصال اون یارو رونمیشناسم دروغه به خدا زکی این که دیگه ته هرزگیهگریم گرفته بود با گریه داستانو واسه نسیم تعریف کردم خدارو شکر نسیم حرفامو باور کرد بابا این حرفارو قبول نمیکنه پسره با یهسری عکس اومده بود مدرکم داشت پس بابا حرف اونو باور میکنه یه فکری میرم ازمایش میدم اون وقتمعلوم میشه من تا حاال با کسی نبودم برو بابا پسره فکر همه چیو کرده گفتهیه جوری با هم بودیم که با ازمایش نمیشه فهمید یعنی از... حرفشو قطع کردم برو بیرونبد بخت شاشید تو خودش و رفت با عصبانیت راه میرفتم همیشه یه زندگی پر هیجان میخواستم حاال به اون هیجان رسیده بودم ولی دلم میخواست ارامش داشته باشم و همه چی به حالت قبلی برگرده همون طور که راه میرفتم چشمم به کلکسیون گوی هام افتاد رفتم سمتشون دونه دونه میکوبوندمشون رو زمین با باز شدن در به خودم اومدم ادامه دارد...
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
93
Roza Fox
Javanan Toronto would love to hear your stories about life in our city they may be in Farsi or English. Each week we will print new stories allowing us and you to keep in contact. Please send your stories to info@javanan.ca Attention Roza We look forward to interacting with our readers
y s a s s Eay le ve 6 W up a n S g o e r n Canre oi fo y C G G n Da e y b rer th Ga E
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
Being in a relationship is awesome. It’s much easier to justify Friday night Netflix binges when you’ve got another human being on the couch with you. It also means you have someone with whom to celebrate important events like Valentine’s Day, National Beer Day, and the season four premier of Game of Thrones. In anticipation of Earth Day, here are six ways couples can be cute together whilst saving the planet. And what do you know? They save money, too. 1) Shower together. And I mean actually shower, because the longer you’re in there, the more water you waste and that kind of defeats the purpose. Assuming this cuts your combined showering time in half, the average couple could save 12$ on water and as much as 87$ in water heating costs annually. That’s at least one candlelit dinner at a restaurant
92
fancy enough to make you think the lights and bask in the ethereal Besides, if all you’re doing is he’s going to propose. glow of a few vanilla-scented holding hands in the car and Eskimo kissing at stop lights on candles. the way to the movie theater, you’ll never be able to properly 2) Ditch the pjs. You can save as much %1 on your energy costs 4) Run errands together. Love show off your smug relationship for each degree you raise the can make even the most mundane glow. thermostat, so lose that extra activities seem thrilling (for at fabric and open a window when least the first three months). Carpooling on your errand runs 6) Cook together. Homemade things get hot. can be a romantic way to cut dinner dates are fantastic. It’s down on fuel costs and carbon all the romance of a dinner date 3) Turn the lights down low. emissions. According to The without having to leave the house Unless you are that one doomed Rideshare Company, cutting just or change out of your yoga pants. couple in every horror movie, 25 miles out of your total driving Plus, you save money even if darkness is intimate and cozy. It’s distance each week could save you spring for the pricier grass also free, which is pretty great our planet 1,500 lbs. of carbon fed beef, free range chicken and when you realize that artificial dioxide. Carpooling is also an eco- farmer’s market produce. For lighting is responsible for about friendly way to minimize your maximum impact, buy local %15 of your electricity bill. If you time apart, which is great for both seasonal ingredients, which cost still use standard light bulbs, turn new couples in the honeymoon you and Mother Earth far less them off whenever they aren’t in phase and jealous couples who than produce shipped halfway across the world. Better yet, grow use. If you and your sweetheart suspect each other of infidelity. your own produce. Once you’ve have transitioned to energygot your hands dirty, you can head efficient CFL bulbs (adorbs!), turn them off whenever you will 5) Take long walks together. back to the shower. Together. You be out of the room for more than According to personal ad clichés, know, for the environment. 15 minutes. Or better yet, forgo all long walks are just dreamy.
91
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
خواهر گلم اول این که هیکلم با این قددرازم حرف نداره دوم این که من این قدر تمرین میکنم که دو برابر اون چیزی که میخورم اب میشه پس پاشین بریم بستنی بخوریم بهناز جون مربی شنام بود اون شب همرو مهمون فرزاد کردمو با فرزاد سر 2تا بستنی شرط بندی کردم به زور 2تا رو خوردم و شرطو بردم و قرار شد فرزاد یه روز ببرتم شهر بازی شب بازم تو خواب کابوس جواب کنکورو دیدم اخه چند روز پیش کنکور دادم
سالاااااام بر عشق گل خواب الوم خوبیپاشو 3روز دیگه جواب کنکور میاد با اومدن اسم کنکور چشمام وا شد. اه زنگ زدی هم خوابمو خراب کردی همروزمو ای بابا پاشو ساعت 12ههچیییییییییییییییییییییی 12چرا زود تر بیدار نشدی؟؟؟پگاه بذار از جام پاشم زنگ میزنم .باشههههه عتیقه دوباره نخوابیا!!.رو تختم نشستمو گوشیمو پرت کردم رو بالشتم اه ای خدا چرا این کنکور منو ول نمیکنه به صورتم ابی زدمو به پگاه زنگ زدم پگاه دوست صمیمیم بود چرا دیشب دیر خوابیدی شیطون چی کارمیکردی؟؟؟ اوال سالم دوما تو از کجا میدونی دیشبدیر خوابیدم؟؟؟ ای بابا من بعد از این همه سال تورو نشناسمباید برم کون بچه بشورم ! ا-وف تو شوهر پیدا کن من کون بچتو میشورم پگاه دوباره دیشب کابوس دیدم اصال خوابم نبرد اصال باورم نمیشمه غزاله ای که تا دیروزهیچی واسش مهم نبود حتی اگه نمرهاش تکم میشد واسش مهم نبود االن نگران جواب کنکوره فکر کنم اون همه بی خیالی بهت فشار اورده میخوای این 3روز بیام خونتون که شبا نخوابی تا دوباره کابوس نبینی؟؟؟؟ برو بابا میخوای چتر شی خونمون؟؟؟بعدا به حسابت میرسم االن باید به بابامصبحانه مامیم زود رفته نکنه مامیت دیشب نیومده خونه ای وای ازمامان تو انتظار نداشتم خفشوووووووووووووووووو عوضییییگوشیو قطع کردمو اماده شدمو رفتم کالس زبان- !!!!.ااا پگاه بکش اونور من اولم برو کهنه بچتو بشور تو قبول نشدی.جیغ زدم پگاه گوششو گرفتو گفت :بیا واسه خودت نخواستم. امروز جواب کنکورا میومد پگاه از دیشب خونمون بود که صبح با هم جوابارو ببینیم اطالعاتو وارد کردمو منتظر شدم پگاه بیشتر از من استرس داشت زکی با این رتبه که مهندسی قبول نمیشمخدا کنه ازاد قبول بشم پگول زل زد تو چشمام و حرفی نزد.
چته جیگر ندیدی؟؟؟اونو که تو اینه دیدم نمیخوای گریهکنی؟؟؟؟ برووووو باباغزاله جون من گریه کن االن 2ساله کهجلوی من گریه نکردی تو این 5سال 2بار بیشتر گریه نکردی تو که دیشب داشتی سکته میکردی اون موقع کنجکاو بودم کبجکاوی بهمفشار وارد کرده ببین خودت چه کردی؟ فکر کنم مهندسی معماری قبول بشییهو زد زیر گریه گفت نترس اشک شوقه ظهر به مونا زنگ زدم موناااااا جونم پنج شنبه مهمون من؟خوبه قبول نمیشی اوکی همون جایهمیشگی؟؟ همون جای همیشگی ساعت 8به یلدا همبگو اوکی میبینمتبایمونا و یلدا دوستای مشترک منو پگاه بودن وای مامی دیره بچه ها منو میشن صدای دراومد دستامو بردم باال گفتم کاشکی از خدا شوهر میخواستم بابام خندیدو گفت بیا بغل بابا بی حیا کجا میری ؟ اااا بابا توام فهمیدی من بی حیام.؟کم نیاری.سوییچو از جیبش بر داشتمو باهاش بای بای کردم قربونش برم با این که سنش زیاده ولی امروزیه تا وارد رستوران شدم همون یارو رو دیدم بد بخت تا منو دید تیغ رید یه تیپ زده بودم جیگر بعد از چند ثانیه خندید و به دوستاش یه چیزی گفت که همشون منو نگاه کردن به روم نیاوردم و رفتم سمت بچه ها خودمو پرت کردم بغل مونا. سالم عشقمهوووووی حسودیم شد!!!!!!!!ا پگاه بعد از 2هفته دیدمش ولم کن بزاربغلش کنم خفه شو حق نداری حرفشم نزنبابا بابا من متعلق به هممداشتیم غذا میخوردیم و تو سرو کله هم میزدیم که یکی گفت :فرهاد ول کن بهت پا نمیده خودتو کوچیک نکن فرهادو یه لبخند زدو گفت فقط نگاه کن 4تایی داشتیم بهشون نگاه میکردیم که پسره اومد سمت ما مثله همیشه به روم نیاوردمو مشغول غذا خوردن شدم بچه ها داشتن غش میکردن اخه پسره یه قدو هیکلی داشت که نگو قیافش توپ توپ نبود ولی چشماش از همون فاصله جذبت میکرد فردادم اون روزی راست میگفت یارو داشت با نگاش منو میخورد. یهو پسره دستاشو گذاشت رو میزو زل زد به من نگاش نمیکردم ولی سنگینیه نگاشو حس میکردم -میتونم اسمتو بپرسم؟؟؟
ادامه دارد صفحه 94
90
رمان چه به عشق قــــیـــمت
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
قسمت 1
سالم بچه ها!!!!هوووووووی چه خبرته دختر بیحیا فقط دوست داری جلب توجه کنی .نازیال از همین االن این خواهرتو جمع کن فردا نیای بگی غزالمون...شد چون اون موقع من هیچ کاری نمیکنم!. در حالی که میشستم رو صندلی گفتم :خف بابابشین سر جات. بی ادبیه نگاهی به دورو برم انداختم دیدم همه دارن نگام میکنن مثه این که خیلی بلند سالم کرده بود حق با فرزاد بود چیه داری فکر میکنی کدومو مخکنی؟؟؟؟؟؟؟ نمیدونم چرا همیشه وقتی فرزاد این طوری حرف میزد ناراحت میشدم با این که میدونستم داره شوخی میکنه اخه من اصال همچین ادمی نبودم. بهش یه لبخندی زدم که یعنی خفه شو. فرزاد نامزد خواهرم یعنی نازیال بود این دو تا با سختی به هم رسیدن و بعد از 3سال که فرزاد ازمون کانونشو(یه ازمونیه واسه وکالت) قبول شد با هم نامزد کردن. یه سال پسر داییم مهمونی گرفت فرزادم که دوست صمیمی اشکان یعنی پسر داییم بود هم اومده بود نازیال هم که قربونش برم یه هیکل داره مامان قدش بلند نیست ولی
هیکلش خوبه قیافشم جیگر فرزادم قد بلند و خوشگل .این دوتا تو مهمونی از هم خوششون اومد مخفیانه یه چند وقتی با هم دوست میشن ولی وای روزی همه ی فامیل فهمیدن چه قیامتی شد یه جلسه خونه مامان بزرگم تشکیل دادن که این دو کفتر عاشق اونجا حرفای بدی شنیدن با این که کل دخترای فامیل همه از دم خراب بودن ولی همه به این دوتا گیر دادن. حاال خدارو شکر نازیال قبال به مامانم گفته بود اخه دیگه 20سالش بود و وقتش بود یکیو واسه ازدواج پیدا کنه. اون شب توی اون جلسه مامیم رید به همشون و نتیجه گرفتیم با این فامیل عتیقه کات کنیم. فرزادم اون موقه 21سالش بود و نمیتونست از لحاظ مالی یه زندگی تشکیل ما هم وضع مالیمون طوری بود که فقط بتونیم زندگیه خودمونو بچرخونیم و نمیتونستیم بهشون کمک ما از داره دنیا فقط یه خونه تو گیشا داشتیم که اونم بابام تو جوونی خریده بود. کی توی این دنیا پول اضافه داره واال!!. توی این 3سال این دوتا کلی حرف شنیدن همه میگفتن چرا ازدواج نمیکنن نکنه دختره مشکل داره نکنه با هم به هم زدن وااااااااااااااای از دست اینا اخه عقل ندارن پسره 21ساله چه جوری ازدواج کنه!. توی این جریانات خواهر بزرگم نسیم که 22 سالش بود با امیرکه 30سالش بود اشنا شد امیر خیلی پسر خوبی بود و پووووولدار من امیرو خیلی دوست دارم اخه خیلی جا افتاده و فهمیدست البته به چشم برادری. فرزادم دوست دارما ولی اون یه خورده بچست ولی پایست واسه خنده دلقکیه واسه خودش هر موقع با هم بیرون میرفتیم کلی میخندیدیم.
خواهرای گل من توی جمع خیلی خانوم بودن میخواستن از شوهراشون دلبری کنن ولی اگر امیرو فرزاد میدونستن این دوتا چین....
ما همیشه 6تایی با هم میرفتیم بیرون راستیییییی فرداد داداش فرزادم بود که همسن من بود بیشرف اینم خیلی خوشگل بود ولی خیلی ماست بود و هیچ وقت نه با من حرف نمیزد گاهی اوقات اگه مجبور نمیشد بهم سالمم نمیکرد خدا خودش شفاش بده ما معموال میرفتیم یه رستوران توپ که خودم پیداش کرده بودم و عاشقش بودم خیلی دنج بود بغل دست من همیشه فرداد میشست و جلوم فرزاد امروزم رفته بودیم همون جا فرزاد گارسونو صدا کرد سفارشامونو دادیم و منتظر شدیم خیلی گشنم بود اخه از تمرین اومده بودم واسه همین اروم نشستم تا بعد از غذا که انرژی گرفتم فک زدنو شروع کنم داشتم به کارایی که امروز کرده بودم فکر میکردم که نازیال با صدای بلند گفت تمومش کن فرزاد 6متر از جام پریدم یا خدا اینا که االن داشتن قربون صدقه هم میرفتن چرا دعواشون شد یهو یه دفعه فرزاد دست نازیالرو گرفت و از رستوران رفتن بیرون اههههههههههه ای بابا خیلی خوشحال بودم میخواستم تازه شروع کنم به مسخره کردن ملت اه حالم گرفته شد کوبیدم رو میزو گفتم :امروز این دوتا حالمونو گرفتن همه تو فکر بودیم که فرداد اروم گفت غزاله!!!!!!!!! چیییییییییییی این منو صدا کرد به جون خودم این تا حاال اسم منو صدا نکرده بود گفتم چته یه خورده جا خوردو گفت: خودتو جمع کن اون یارو زل زده به تو کم
مونده بوخورتت !!!!. واییییی این واسه من غیرتی شده داشتم توهم میبافتم که بیشرف حالمو گرفتو گفت حوصله ندارم فرزاد دوباره قاطی کنه !!!..ای تو روحت فرداد .فرزاد خیلیییییییی غیرتی بود و همیشه هواسش بود کسی به ما چپ نگاه نکنه فکر کنم با نازیال سر همین موضوع دعواش شد اخه فرداد گفت دوباره اهی کشیدمو نگاهم به سمتی که فرداد گفت کشیده شد ای جون چه جیگری بود این یارو چی میشد شوهرم میشد این فرداد میسوخت به یارو اخم کردم و به فرداد یه لبخند جیگر زدم که بچه سرخ شد حقته حالتو میگیرم به سالم نمیکنی یه ربع بعد غذارو اوردن شروع کردیم به خوردن ولی همش به غذای فرزادو نسترن نگاه میکردن و اه میکشیدن اخرش طاقت نیاوردم و گفتم :نگران نباشید خودم همشو میخورم رو دستمون نمیمونه تا اینو گفتم نازیالو فرزاد اومدن تا بشینن بشقاب خودمو نازیالرو عوض کردم اخه بشقابم خالی بود فرزاد مچ دستمو گرفت و گفت حق نداری غذای زنمو بوخوری چنگالو کردم تو دستش که دادش رفت هوا و دستمو ول کرد نازیال خیلی جدی گفت ولش کن فرزاد من سیر شدم ای کلکا تنهای رفتین یه جا دیگه غذاخوردین .همه خندیدن نه خیر انقدر از دست فرزاد حرص خوردمسیر شدم ...خنده رو لب همه ماسید منم از خدا خواسته غذاشو تا ته خوردم باید یه خورده مواظب هیکلت باشی غزالهبهناز جون رو هیکل حساسه.
89
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
خواست جواب چند سؤال را به او بگويم. من كه دختر درس خواني بودم و هيچ وقت احتياج به تقلب كردن نداشتم دست و پايم شروع به لرزيدن كرد .نميدانستم اگر يكي از مراقبها من را در حال صحبت كردن با اردشير ببيند چه اتفاقي خواهد افتاد .در آن شرايط تصميمگيري برايم سخت بود اما نتوانستم به اردشير نه بگويم و با هر زحمتي بود جواب چند سؤال را به او گفتم .يك روز بعد از آن امتحان اردشير با من تماس گرفت .از اينكه به او تقلب رسانده بودم و توانسته بود يك درس سه واحدي را به راحتي پاس كند خوشحال بود .اما خوشحالي اصلي او به خاطر خود من بود .اين كارم باعث شد عالقه او نسبت به من بيشتر شود و بار ديگر درخواستي را كه چند هفته قبل داشت مطرح كند ،وقتي ياد حرفها و درد دلهايي كه او در پارك با من در ميان گذاشته بود افتادم ،ناخودآ گاه همه چيز را ناديده گرفتم و به خواستگارياش جواب مثبت دادم. چند روز بعد هم بدون آنكه هيچ كدام از بچههاي دانشگاه بويي ببرند ،او و مادرش به خواستگاريام آمدند .آشنايي با مادر اردشير باعث شد عالقهام نسبت به او تقويت شود. او زن متين و خوش قلبي بود اما از البهالي حرفهايش فهميدم با ادامه تحصيل من مخالف است .چارهاي نداشتم و نميتوانستم در ميانه راه همه چيز را خراب كنم .اردشير وابستگي شديدي نسبت به من پيدا كرده بود و يك مشكل كوچك كافي بود تا او وارد وضعيت بحراني شود .هر چند برايم سخت بود اما نميتوانستم خواسته مادر شوهر آيندهام را ناديده بگيرم .به همين دليل بعد از پايان ترم دوم بدون آنكه هيچ كس دليل اصلي ترك تحصيلم را بداند درس خواندن را رها كردم .چند روز بعد كه كار جديتر و قرار شد درباره مهريه صحبت كنيم اردشير من را به گوشهاي كشيد و يكي از رسوم خانوادهشان را برايم بازگو كرد .او گفت در خانواده آنها رسم است مهريه عروس كم باشد .او گفت در خانواده ما هيچ عروسي مهريهاش بيشتر از 14سكه نيست و عروسهايي كه مهريهشان زياد باشد زندگي خوبي ندارند .او در شرايطي اين حرفها را گفت كه من تصميمم را گرفته بودم و ميزان مهريه نميتوانست در تصميمم تأثيري بگذارد .بنابراين بدون اينكه مخالفتي با حرفهاي اردشير كنم همه چيز را پذيرفتم و نتوانستم به او نه بگويم .چند ماه بعد از آنكه پاي سفره عقد نشستيم اردشير جشن كوچكي گرفت و به اين ترتيب زندگي مشتركمان را شروع كرديم .اردشير مرد خوبي بود و روزهاي اول زندگي مشتركمان به خوبي گذشت اما يادآوري چيزهايي كه با ازدواج كردن با او از دست داده بودم آزارم ميداد .وقتي حسي را كه به خاطر قبولي در كنكور تجربه كردم به يادم ميآمد ،وقتي روزهاي خوش دانشگاه را با خودم مرور ميكردم ،وقتي به نقشههايي كه براي آينده خودم طراحي كرده بودم فكر ميكردم دچار يأس ميشدم اما از طرفي دلم به اين خوش بود كه در ازاي از دست دادن تمام آنها اردشير را به دست آوردهام .روزها را به تنهايي در خانه ميگذراندم خودم را با كارهاي خانه مشغول ميكردم .يك سال به همين ترتيب گذشت
تا اينكه شوهرم گفت به خاطر موقعيت شغلياش بايد به شهرستان برويم .او گفت در آنجا ميتواند پيشرفت زيادي كند و به من اطمينان داد بعد از چند سال دوباره به تهران بر ميگرديم .اردشير گفت خالهاش در آنجا ساكن است و با وجود آنها مـا ديگر در آنجا غريب نيستيم .در حالي كه نظر من تأثيري در رفتنمان نداشت بدون اينكه مخالفتي كنم خودم را با اردشير هم نظر نشان دادم. دور شدن از تهـران زندگيام را وارد مرحله تازهاي كرد .در آنجا تنهايي را در باالترين شكل تجربه كردم .اردشير صبح زود از خانه بيرون ميرفت و آخر شب بر ميگشت .او بيشتر اوقاتش را در محل كارش ميگذراند و به كلي من را فراموش كرده بود .هـر روز روحـيهام بـدتر از قبل ميشد .فقط تماسهاي تلفني با مادرم مـيتـوانست كـمي آرامـم كـند. اگر دلگرميهاي مادرم نبود شايد همان سال اول كـار يكسره ميشد .كم كم كار به جايي رسيد كه من و شوهرم به خاطر اينكـه خـيلي كم يكديگر را ميديديم حرف مشتركي هم با يكديگر نداشتيم .وقـتي او به خانه ميآمد دير وقت بود و من ساعتها قبل غذايم را خورده بودم .فاصـلهي مـا بيشتر و بيشتر ميشد و من چيزي براي تكيه كردن به آن نداشتم .وقتي مجرد بودم و گاهي با مادرم دچار اختالف ميشدم با خودم ميگفتم اين روزهـا را تحمل ميكنم اما بعد كه ازدواج كردم ميتوانم به شوهرم اتكاء كنم. شـوهر مـن كسي است كه هيچ وقت تنهايم نميگذارد .مرور گذشته باعث تركيدن بغضم ميشد و رنجورترم ميكرد .روزهاي زندگيام بدون هيچ اميدي ميگذشت تا اينكه يك روز به يك باره همه دنيا برايم تيره و تار شد .يك روز وقـتي مـيخـواستم لـباسهـاي شـوهرم را بشويم داخل جيب شلوارش شناسنامهاش را ديدم .اول با بياعتنايي آن را كنار گذاشتم اما بعد سراغش رفتم و نگاهي به صفحات آن انداختم .وقتي شناسنامه اردشير را ورق زدم در صفحه دوم آن چيزي ديدم كه نفسم بند آمد .عرق سردي كردم و نبضم كند شد. در همانجا كه ايستاده بودم نشستم و بار ديگر با دقت به شناسنامه نگاه كردم .كمي پايينتر از اسم من نام زن ديگري به عنوان همسر اردشير ثبت شده بود .شوهرم بدون اطالع من ازدواج كرده بود و هووي من كسي نبود جز راحله ،دختر خاله اردشير .در يك لحظه تمام زنـدگـي مشتركم با اردشير جلـوي چشمم آمد .به تمام نـههـايي كه نتوانسته بودم به او بگـويـم فـكر كـردم .آن روزي كـــــه او از مــــن خواستگاري كرد و به خاطر تنـهايياش نتوانستم به او نه بـگـويم بيشتر از روزهاي ديگـر آزارم مـيداد .هـمان روز به تهران برگشتم و تصمـيم گرفتم به پنج سال زندگي با اردشير پايان دهم .سـالهـايـي كـه بـه خـاطر نـاتـوانيام در نـه گـفـتن از دست رفته بود». وقتي درد دلهاي نگار به انـتها رسـيد آسـمان كام ً ال تـاريـك شـده بود .صـداي خـش خـش بـرگهـا جاي خـودش را به زوزه باد داده بـــود .اي كــاش بـــــاد مـيتوانست غصههاي نگار ر ا با خود ببرد.
88
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
ماجراي زني که نميتوانست بگويد« :نه» محمد جعفري آسمان كم كم رو به تاريكي ميرود ،هوا سردتر از گذشته است و آمدن پاييز را بيشتر از روزهاي قبل حس ميكنم .روي نيمكت پارك نشستهام و با شنيدن صداي خش خش برگها زير پاي عابران ،به طرف صدا بر ميگردم اما هنوز خبري از نگار نيست. بعد از حدود يك ساعت معطلي چشمهايم را ميبندم و شروع ميكنم به شمردن .با خودم ميگويم تا عدد 20ميشمارم و چشمهايم را باز ميكنم .اگر نگار تا آن زمان نيامد راهم را به طرف خانه كج ميكنم .به عدد 10كه ميرسم شمارش را كمي آهستهتر ميكنم. هرچه به 20نزديكتر ميشدم فاصله شمارشم را بيشتر ميكردم و با اين كار به نگار زمان ميدادم تا برسد .وقتي به 19رسيدم سكوت كردم .دلم نميآمد 20را بشمارم .اگر به 20 ميرسيدم بايد بعد از يك ساعت انتظار براي ديدن دوست قديميام به خانه ميرفتم .چند ثانيهاي از شمردن 19گذشته بود و من هنوز براي گفتن 20مردد بودم كه صداي خش داري گفت . 20 :چهره نگار با آن تصوير قديمي كه از او در ذهنم مانده بود تفاوت زيادي داشت .چهرهاش خسته و تكيده بود و نشان ميداد در اين سالها سختيهاي زيادي كشيده است .او سال اول دانشگاه با من همكالس بود .اما بعد از دو ترم دانشگاه را رها كرد .بعد از آن هيچ وقت او را نديدم و ارتباطمان فقط به چند تماس تلفني محدود شد .نگار در همين تماسهاي كوتاه هم چيزي از زندگياش نميگفت و بيشتر سعي ميكرد از اوضاع من با خبر شود .محكم در آغوشش گرفتم و وقتي روبرويم نشست فرصت بيشتري داشتم تا چهرهاش را نگاه كنم .سن او بيشتر از 35سال نبود اما چينهاي زيادي روي پيشانياش خودنمايي ميكرد .لبهايش تيره و دندانهايش ديگر به سپيدي قبل نبود. دستهايش را روي يكديگر ميماليد و چند دقيقه يك بار آهي ميكشيد و نفسش را بيرون ميداد .وقتي از اوضاع و احوال زندگياش پرسيدم خودش را جمع و جور كرد و سرش را تكان داد .بعد مثل چند دقيقه قبل آهي كشيد و گفت« :ديگر راحت شدم .همه چيز تمام شد .جانم را برداشتم و آمدم .براي يكبار هم كه شده از «نه» استفاده كردم»... دو ترمي كه با نگار درس خواندم ،از بهترين سالهاي عمرم بود .تا آن زمان دوستي با
دختري به خوبي او را تجربه نكرده بودم. او براي من يك رفيق تمام عيار بود .از همان هفتههاي اول من و نگار به دو دوست صميمي تبديل شديم .اما دوستي ما فقط چند ماه دوام آورد و بعد از دو ترم همه چيز تمام شد .يكي از پسرهاي دانشگاه به نام اردشير از نگار خواستگاري كرد و او هم با وجود اينكه قصد داشت به تحصيلش ادامه دهد اما سرانجام تسليم شد .آن روزها رفتار نگار كمي عجيبتر از هميشه بود .كمتر با من صحبت ميكرد و بيشتر ترجيح ميداد تنها باشد .يك روز هم من را صدا كرد و گفت ميخواهد ترك تحصيل كند و يك شماره تلفن تنها چيزي بود كه به من داد تا در مواقع ضروري با آن تماس بگيرم .ميدانستم ازدواجش با اردشير با ميل او نبود اما تا او نارضايتياش را ابراز نميكرد من هم نميتوانستم چيزي بگويم .همانطور كه سرش پايين بود ادامه داد« :ترم اول وقتي
استاد درس روش تحقيق ما را گروهبندي كرد من و اردشير در يك گروه قرار گرفتيم. همين بهانه كافي بود تا او شماره تلفنم را به دست بياورد و چند مرتبه با من تماس بگيرد. تصويري كه از اردشير در ذهنم بود با آن چيزي كه بعد از او فهميدم خيلي متفاوت بود .وقتي پروژه در آخر راه بود يك روز اردشير با من تماس گرفت گفت بايد در جايي بيرون از دانشگاه من را ببيند .نميدانستم او ميخواهد بيرون از دانشگاه درباره چه موضوعي با من صحبت كند اما راضي نشدم جواب رد به درخواستش بدهم و به محلي كه او خواسته بود رفتم .اردشير بر خالف تصورم از زندگي شخصياش برايم تعريف كرد .او گفت پدر و مادرش سالها است از يكديگر جدا شدهاند و او با مادرش زندگي ميكند .زندگي او از تنهايي پر بود .اردشير در حالي كه اشك در چشمانش حلقه زده بود
از من خواستگاري كرد و گفت من ميتوانم همدم خوبي برايش باشم و تنهاييهايش را پر كنم .من به سختي توانسته بودم از سد كنكور بگذرم و به دانشگاه بيايم اما نميدانم چطور شد كه همه سختيهاي زندگي خودم را به يكباره فراموش كردم و محسور حرفهاي اردشير شدم .وقتي او درباره روزهاي سختي كه به خاطر جدايي پدر و مادرش گذرانده بود صحبت كرد ،ناخودآ گاه خودم را در جايگاه او فرض كردم و تالش كردم او را دلداري دهم .آن روز گذشت و من بدون آنكه جواب مشخصي به اردشير بدهم اعالم نظرم را به بعد از امتحانات موكول كردم .اما روزهاي امتحان هم براي خودش ماجراهايي داشت. من و اردشير به خاطر نامخانوادگيمان در اغلب امتحانها كنار يكديگر مينشستيم. در يكي از امتحانها كه اردشير طبق معمول كنارم بود دور از چشم مراقبها از من
87
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
اين وضع را بپذيرد .ميگفت قرار نيـست بـا آمدن بـچه زندگي غيرقابل تـحـمل شود، اما مـن نميدانستم چطور مـيشـود از ايـن دايـرهي بـيپـايان خارج شـد .به نـظرم فقـط بايد صـبر مـيكرديم تا ساميار كـمي بـزرگـتر شـود .خـدايـياش مـادر و خـواهرهايم بـارهـا مـيخـواستند كمكم كنـند ،اما من كه به نوعي وسواس در انجام كـارهاي مربوط به پسرم مبتال شده بودم ،ميترسيدم بچه را به آنها بسپارم و مث ً ال براي يك ساعت پيادهروي از خانه بيرون بروم .نتـيجه اينـكـه هـر چـه بيـشتـر در خـانـه تـنـها مـيمانـدم ،افـسردهتر و عـصبـيتر مـيشـدم .دلـم براي خودم ميسوخت و هيچ كس هم نميتوانست به من بفهماند كه دليل ندارد خودم را زنداني كـنم و ميتوانم مثل همهي مادرهاي جـوان ،بچه را بردارم و بيرون ببرم تا هم محيط و فضاي او عوض شود و هم خودم روحيـه بگـيرم. حـاال كه فكر ميكنم نميفهمم با چه كسي و چرا لج ميكردم .با اينكه ميديدم يك مهماني كوچك دو ساعته كلـي بهترم ميكند ،امـا بـه نـدرت بيـرون مـيآمـدم و شـبهـا هـميـن كـه سـامـيـار مـيخـوابـيـد ،از خسـتـگـي ميافتادم روي تخت .به سيامك ميگفتم غـذايـش را كـجـا گـذاشـتـهام و حـتـي نمينشستم سر ميز تا او تنها نماند .همسرم دو سه ماهي اعتراض كرد بعد كار به گله كـشيد ،اما سپس ناگهان ساكت شد .هيچ حرفي نميزد و وقتي ميرسيد خانه سر خودش را با تلويزيون يا كـامپيـوتر گـرم مـيكرد .خـوشـحـال بـودم از دسـت غرولندهايش راحت شدهام و خبر نداشتم چه اتفاقي دارد ميافتد .تا اينكه يك روز سيامك گوشي موبايلش را توي خانه جا گذاشت .داشتم به ساميار شير ميدادم كـه تلفـنش زنـگ خـورد .فكر كردم شايد سيامك نگران شده گوشي را دزديده باشند .بلند شدم تا جواب دهم ،به خصوص كه ديـدم شماره تلفن ناآشناست .تا دكمه را زدم ،زن جـواني با لحن پرعشوهاي گفت« :عـزيزم چطور دلت ميآيد اين همه منو پشـت خـط نگه داري؟» از آنجا كه مطمئن بـودم اشـتباه شده و همسر من با هيچ زني ارتبـاط نـدارد ،جـواب دادم: «شماره را عوضي گرفتهايد ».دخترك انگار هول شده باشد ،تند تند عذرخواهي كـرد و تماس قطع شد .چند دقيقه بعد سيامك برگشت و بالفـاصلـه رفـت سـراغ گوشياش. وقتي شمـاره را ديد ،پرسيد كي زنگ زده و من گفتم كسي اشتباه گرفته بود و بحث تمام شـد .اما رنگ پريدگي و دستپاچه شدن او حسگرهاي مرا به كار انداخت .قطع ًا اگر ميشنيدم باورم نميشد او بلغزد ،ولي حاال بيآنكه بخواهم به رفتارش دقيق ميشدم. ميديدم چطور گاهي وقتها موبايل را بر ميدارد و ميرود توي بالكن و بعداز مكالمه سرحال بر ميگردد .ساعتهاي رفت و آمدش از دفتر را چك كردم ،به لباس پوشيدنش دقيق شدم و سرانجام به اين نتيجه رسيدم كه پاي زن ديگري در ميان است .شكستم. خرد شدم .چطور توانسته بود اين كار را با من بكند؟! بايد اين راز را به كسي ميگفتم، وگرنه دق ميكردم .فكر ميكنم رفتارم خيلي تابلو بود ،چون سيامك مدام ميپرسيد چي شده و چه شنيدهام؟ اما من در سـكـوت فقط بغضم را فرو ميدادم .صبـح آن روز هـمـين
كـه سـيامك رفت سـركـار ،سـاميار را حاضر كردم و رفتم خانهي خواهر بزرگم .با مامان راحتتر بودم ،اما ميترسيدم اگر موضوع را بفهمد بـا برخورد احساسياش كار را از اينكه هست بدتر كند .خواهرم از ديدن من ،آن هـم آن مـوقـع صبـح حـسابـي جا خورد .ميدانستم دم در بچهها و همسرش بيرون هستند .همان ِ بچه را دادم به بغلش و زدم زير گريه .به سختي برايش گفتم چه اتفاقي افـتاده .ستـاره همهي حرف هايم را شنيد .آرامـم كرد .گفت كه در همهي زندگيها مشكـالت و مسائل پيچيدهاي پيش ميآيد كه بايد با صبر و تدبير ّ حلشان كرد و بعد يادم آمد كه چطور در اين چند ماه از خودم دسـت شسـتهام .با تيشرتهاي كهنهي سيـامك ميخوابم و بيدار ميشوم و حتي يـك شـانهي درسـت و حـسابي بـه سرم نمـيزنم .البته تمام اينها مجوزي براي بـيوفايي صـادر نميكرد ،اما باالخره اگر قرار بود يك جوالدوز به شوهرم بزنم بايد درد سوزن را هم تحمل ميكردم .ستاره گفت كه نبايد با سكوت بگذرم و بگذارم مشكل بزرگتر شود .او قول داد راز ما را در خـانهي خودش نگه دارد و حتي به پدر و مادرمان هم نگويد .اما در عوض كمك كند تـا از مـشاور بـا تجـربهاي وقت مالقات بگيرم. تخصصي داشتيم .ستاره به ما نياز به كمك ّ همسرم تلفن كرد و خواست ،تا نيم ساعتي به آنجا بيايد .سيامك فهميده بـود مـوضوع از چه قرار اسـت ،امـا به روي خـودش نـمـيآورد. خـواهرم هم كـه نـميخـواست رويمان به هم باز شود ،مسئله را تشريح نكرد و فقط گفت حل مشكالتمان بـه ّ كه بهتر است براي مـشاور مـراجعـه كنيـم .فكر ميكردم سيامك مقاومت ميكند ،اما او در حالي كـه خيلي كالفه به نظر ميرسيد گفت از ديـدن انـدوه و عصـبانـيـت مـن خيـلي نـاراحـت اسـت و حـاضـر اسـت براي آرامـش من و آيندهي سـاميار هر كاري بكند .بعد آرام اضافه كرد كه خودش را مقـصر مـيداند و نميداند چرا دست به آزار مـن زده .سـتاره پيشنهاد كرد دو سه روزي دور از هم باشيم. الـبـتـه كـه نـديـدن پـسرمـان بـراي سيامك زجرآور بود ،اما همين فاصله كمك كرد تا هر دو بهتر فكر كنيم .وقت مالقاتي هم گرفتيم و وقتي در مركز مشاوره همديگر را ديديم ديگر آنقدرها عـصبـانـي نبـودم .مـن از صـميـم قلب همسرم را دوست داشتم و نميخواستم بگذارم نهال زندگيمان بخشكد. چندين جلسه مشاوره و ساعتها صحبت و درد دل در خـانه و وقت گذاشتن براي هم و هـمياري باعث شد تا به درك بهتري از شرايط و زندگيمان برسيم .ما فهميديم كه هر دو مقصر بودهايم و تصميم گرفتيم از ايـن ماجرا درس بگيريم؛ همديگر را ببخشيم، اما هرگز از ياد نبريم كه عشق و ازدواج هـم مـثـل گـلهاي زيـبـاي تزئيني نيـازمند توجه هستند و اگـر مورد مـراقـبـت قـرار نگـيرنـد، ميميرند .ما آمـوختيم به خاطر گل زندگيمان بيشتر مـراقب رابطهي خود بـاشيم .حاال پنج مـاه از آن ماجرا ميگذرد .ساميار بزرگتر شده و هـمـه چـيز روي روال افـتاده .ما خـوشبختيم .اميدوارم در اين بهار زيبا نـهـال خـانـوادهي تـمام زوجها سبز و پرشكوفه شود.
86
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
می بخشیم ،اما فراموش نمی کنیم
براساس سرگذشت سیامک و مهرسا هيچ وقت خدا نتوانسته بودم براي زندگيام برنامه داشته باشم .هميشه چشم باز ميكردم و ميديدم وسط يك معركهاي هستم؛ كنكور، ازدواج ،تغيير خانه و اسباب كشي .در واقع مهار سرنوشت من به دست حوادث بود ،نه خودم .البته كمي كالفه ميشدم و به افرادي كه براي سالها و روزهـاي عمـرشان بـرنامهي مشخصي داشتند ،غبطه ميخوردم ،ولي هرگز به فكر چاره نبودم .تا اينكه يك موج نه ،بهتر بگويم يك سونامي ،همهي روزگارم را عـوض كـرد :ناخواسته بچهدار شديم! نه هـمسرم آمـادگـي و ميـلي به حضور عضو جديدي در خانهيمان داشت و نه من .حتي تصور دقيقي از اين اتفاق بزرگ نداشتيم .هـر دوي مـا در موقعيت فرزندان كوچك خـانواده ،فقط از دور ديده بوديم بچههاي ديگران به سرعت برق بزرگ ميشوند و قد ميكشند .چه ميدانستيم هر نيم ميلي مـتـر قد كشيدن هر كودكي چه بهاي سنگيني براي پدر و مادرش داشته .وقتي فهميديم بچهدار شـدهايـم ،بـه جـاي خـوشحالي يا هيجان زدگي ،متعجب و متحير مانده بوديم كه بايد چه كنيم ،اما خوش بيني به دادمان رسيد .خيلي زود جذب فروشگاههاي سيسموني شديم .لباسهاي كوچولو ،وسايل رنگي ،دستكشها و پيش بندهاي جورواجور محومان كرد .ما هم مثل تمام والدين جوان و بيتجربه ميخواستيم همين طور ديمي و بيزحمت ،بهترين پدر و مادر دنيا باشيم و بهترين بودن را فقط در خريد و تهيهي وسايل ميديديم ،نه حتي در خواندن دهها كتاب در مورد بچهداري و تربيت كودك .چه دعواهايي كه سر خريدن خردهريزههاي ني ني نكرديم و چه قهرها كه سر نگرفت تا اسبابش تكميل شد .با وجود تمام اين مسائل براي مسافر كوچولو ،قبل از آنكه حتي وارد ششمين ماه حاملگي شوم اتاقي درست كرديم كه ساعتهاي زيادي از روز را در آن ميگذراندم .هر يكي دو روز مجبور به گردگيري و تميز كردنش بودم. مادرم ميگفت بايد لباسها را جمع كنم و روي وسايل ملحفه بكشم تا كثيف نشوند. اما من كه تمام تصورم از بچهداري پوشاندن لباس ،حمام كردن و عوض كردن پوشك و بازي با او بود گوش نميدادم و ساعتها با آن وسايل و اسباب بازيهاي كوچك سرم را گرم ميكردم .به خيالم بچه هم عروسكي ميشد براي بزرگسالي من .باالخره پسرمان به دنيا آمد .اما از همان روز اول در بيمارستان، وقتي ساميار كوچولو دچار وقفهي ّ تنفسي شد و به سيسي يو رفت فهميدم تصوراتم خيلي با حقيقت فاصله داشته .فقط خواست خدا بود كه خطر گذشت و او به سالمت مرخص شد .به خانه كه آمديم مامان آمد پيشمان. كارها را يادم ميداد .اما انگار اين چرخهي مربوط به نوزاد تمامي نداشت .شكل و سبك ال تغيير كرد .من كه قب ً عادي زندگيمان كام ً ال
هر روز ساعتها وقت آزاد داشتم و با رفتن به اين كالس و آن برنامه وقتم را پر ميكردم و هميشه هم از بيكاري مـيناليـدم ،حاال نميفهميدم چطور روز به شب ميرسد .گاهي حتي يك هفته ميگذشت و وقت نميشد به حمام بروم .حسرت چند لحظه آرامش به دلم مانده بود .اينكه بتوانم بدون ترس و دلهره از بيدار شدن و گريه كردن ساميار لباسها
را توي بالكن پهن كنم و براي دقايقي به خورشيد و ابرها خيره شوم .نـميگـويـم سيـامـك ـ شـوهرم ـ كمك نـمـيكـرد .بـنـدهي خـدا تـا جـايـي كـه مـيتوانـست كنارم بود، اما وقتي ميديدم صـبح بـايد بـرود سـركار، دلـم نـميآمد شبها بيدارش كنم .به خصوص كه با افزوده شدن هزينههاي بچه به درآمد بيشتر او نياز داشتيم .خالصه اوضاع قمر در
عقربي شده بود كه آن سرش ناپيدا .خستگي و تحمل بار مسئوليت مرا از خودم و او دور كرده بود .بيشتر اوقات نيازها و احساسات سيامك اص ً ال در نظرم مهم نميآمد .همين كه ميتوانستم غذايي درست كنم و خانه را از حالت انفجار در بياورم ،شق القمر كرده بودم .همسرم چند بار سربسته و چند مرتبه هـم كـامـ ً ال واضـح و روشـن گـفـت كـه نميتواند
85
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
کيروش چيست .رقيب در تيم ملي زياد است اما من هم تالشم را خواهم کرد. رحماني با اشاره به اردوي تدارکاتي تيم ملي در آفريقاي جنوبي و ديدارهاي تدارکاتي که در اين اردو در نظر گرفته شده ،اظهار داشت :برگزاري اين اردوها و ديدارهاي تدارکاتي خيلي خوب است و تيم ملي به برگزاري ديدارهاي تدارکاتي زياد نياز دارد. همانطور که ميدانيد ديدار اول ما در جام جهاني برابر نيجريه است که سختترين بازي ما محسوب ميشود و به همين دليل بايد با برگزاري ديدارهاي تدارکاتي خوب با تيمهاي آفريقايي ،نيجريه را شبيهسازي کنيم .سهشنبه نيز اولين بازي تدارکاتيمان را انجام خواهيم داد. وي درباره وضعيتش و ميزان آمادگياش در اردوي آفريقاي جنوبي گفت :از نظر آمادگي مشکلي ندارم و ما چون در آسيا بازي داشتيم کام ً ال آمادهام .جا دارد از آقاي کيروش هم تشکر کنم که اجازه داد ما ديرتر به اردو بياييم و برابر الجيش بازي کنيم .آقاي فرکي هم تشکر کردند و من پيغام ايشان را به گوش سرمربي تيم ملي رساندم. رحماني يادآور شد :ماندن ما در بازي برابر الجيش باعث شد هم گل بزنيم ،هم خوب بازي کنيم و پيروز هم شويم .زماني هم که به اردو رفتيم مشکلي به وجود نيامد ،چون خودشان اجازه داده بودند که ما بمانيم. وي در پاسخ به اين سؤال که تيم فوالد با داشتن سه نماينده در تيم ملي به حقش رسيد يا بازيکنان بيشتري از اين تيم مستحق دعوت بودند ،عنوان کرد :با توجه به اينکه اين فصل بازيهاي خوبي انجام داديم ،مستحق اين بوديم که چند بازيکن ديگرمان هم به تيم ملي دعوت شوند. بازيکنان خوبي داريم و يک تيم خوب هستيم که به همين دليل معتقدم بازيکنان
ديگري هم ميتوانستند از فوالد به تيم ملي دعوت بشوند اما با اين حال به تصميم کادر فني تيم ملي بايد احترام بگذاريم .پيش از اين همين سه بازيکن هم از فوالد دعوت نميشدند و اين مسئله جاي شکر دارد که اکنون سه نماينده در تيم ملي داريم. رحماني با بيان اينکه سعي ميکنيم هر سه نماينده فوالد در تمرينات ُپر تالش ظاهر شويم تا مسافر جام جهاني شويم ،گفت: اميدوارم تالشمان آنقدري باشد که نظر کادر فني تيم ملي را جلب کنيم و صددرصد تالش خواهم کرد تا با تيم ملي در جام جهاني باشم.
عذرخواهي هافبک پرسپوليس از وزير ورزش
سپاهان با شکست برابر الهالل حذف شد تيم فوتبال سپاهان با شکست مقابل الهالل عربستان از ليگ قهرمانان آسيا حذف شد. سپاهان در آخرين ديدار مرحله گروهي ليگ قهرمانان آسيا از ساعت 22و 20 دقيقه به مصاف الهالل عربستان رفت. سپاهان در اين ديدار با نتيجه يک بر صفر شکست خورد. در نيمه اول الهالل با توجه به اينکه تنها به 3امتياز بازي نياز داشت بازي هجومي ارائه داد .در مقابل سپاهان با ارائه يک بازي بسته به دنبال عدم دريافت گل بود. در نهايت در وقتهاي اضافه نيمه اول ناصر الشمراني دروازه سپاهان را گشود تا الهالل
زالتکو کرانچار مشاهده کرديم. دقيقه 66مهاجم الهالل با شهاب گردان تک به تک شد که دروازهبان سپاهان ضربه بغل پا اين بازيکن را دريافت کرد. دقيقه 79ناصر الشمراني با شهاب گردان تک به تک شد که بار ديگر ضربه اين بازيکن را شهاب گردان با واکنشي بسيار خوب به بيرون فرستاد. دقيقه 82ارسال حسين پاپي با ضربه سر هادي عقيلي همراه شد که اين توپ با فاصله اندکي از کنار دروازه بيرون رفت. در اين ديدار شهاب گردان ،هادي عقيلي، شجاع خليلزاده ،علي حمودي( 80يعقوب کريمي) ،علي احمدي ،اميد ابراهيمي، اروين بولکو ،احسان حاجصفي ،مهدي شريفي ،حسين پاپي و سرجيو فنديک(46 علي کريمي) به ميدان رفتند. با اين نتايج الهالل 9امتيازي شد و صعودش به عنوان تيم صدرنشين قطعي شد. در ديگر ديدار اين گروه السد قطر با نتيجه
هافبک تيم فوتبال پرسپوليس اعالم کرد که قصد بياحترامي به وزير ورزش و جوانان را نداشته است. رضا حقيقي در توضيح مصاحبهاي که عليه محمود گودرزي انجام داد گفت :من يک بازيکن جوان هستم و ممکن است گاهي اوقات احساسي شوم .قصد بياحترامي به آقاي گودرزي را نداشتم و ندارم .من در حدي نيستم که عليه ايشان حرف بزنم ،آقاي گودرزي وزير هستند و من بازيکن. به گزارش تسنيم ،وي ادامه داد :دوست دارم نگاه آقاي گودرزي به فوتبال و پرسپوليس مهربانانهتر باشد وگرنه ايشان بزرگتر من هستند و از همه مهمتر در کابينهاي وزير هستند که من به رئيس جمهورش راي دادم. هافبک پرسپوليس تصريح کرد :اگر حرفي زدم که باعث ناراحتي آقاي گودرزي شده از ايشان عذرخواهي ميکنم .واقع ًا قصد بياحترامي به آقاي گودرزي را نداشتم.
برنده به رختکن برود. در نيمه دوم الهالل بيشتر قصد کنترل بازي و حفظ نتيجه را داشت. با توجه به اينکه شکست در اين ديدار باعث حذف سپاهان ميشد عملکرد هجومي را در نيمه دوم از سوي شاگردان
دو بر يک مقابل االهلي امارات پيروز شد و با کسب 8امتياز به مرحله بعدي صعود کرد. سپاهان با کسب 7امتياز به دليل عدم نتيجه گيري مقابل االهلي امارات در ديدار مستقيم در قعر جدول قرار گرفت و همراه با اين تيم از رقابتهاي ليگ قهرمانان آسيا و گروه مرگ حذف شد.
84
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
اخــــــــــبار ورزشــــــــــی
83
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
وي افزود :همچنين منتظريم تا مشکالت باشگاه رفع و رجوع شود .به هر حال در اين روزها اخبار زيادي منتشر ميشود مبني بر انتخاب اعضاي جديد هيئت مديره و ساير موارد اما از آنجايي که آقاي دايي با باشگاه قرارداد سه ساله دارد تقويم کاري و ليست مقدماتي بازيکنان فصل آينده را در اختيار بنده قرار داده است تا به محض اينکه باشگاه براي فصل نقل و انتقاالت استارت بزند مشکلي وجود نداشته باشد و بر اساس ليست کادرفني و برنامه مدنظر کارها پيش برود. سرپرست باشگاه پرسپوليس در ادامه اظهار داشت :البته همانطور که گفتم ليست بازيکنان با توجه به اينکه هنوز مشخص نيست تيمها چه تعداد ميتوانند از بازيکنان بزرگسال و زير 23سال و جوانان استفاده کنند ليست بازيکنان تيم ممکن است با تغييراتي مواجه شود.
بازیکن موردعالقه دایی به پرسپولیس میآید در شرایط فعلی هافبک فصل پیش ذوب آهن بازیکن آزاد است و احتمال بسیار زیادی وجود دارد که لیگ چهاردهم را با پرسپولیس شروع کند. این روزها از اردوی تیمملی در آفریقای جنوبی مدام تصاویری منتشر میشود که در آنها پرسپولیسیهای اردو در غیاب استقاللیها گرد هم جمع هستند. نکته جالب اما این است که در کنار سرخپوشان ،اغلب تصویر یک بازیکن دیگر هم دیده میشود؛ قاسم حدادیفر! هافبک ذوبآهن که بازیکن مورد عالقه
دایی هم هست و قرار بود بین دو نیمفصل لیگ سیزدهم به پرسپولیس منتقل شود اما باقیماندن چند ماه از قرارداد او کار را برای قرمزها سخت کرد. در شرایط فعلی حدادیفر بازیکن آزاد است و احتمال بسیار زیادی وجود دارد که لیگ چهاردهم را با پرسپولیس شروع کند. گویا قاسم از قدیم هوادار سرخپوشان بوده و حتی شنیده میشود قبل از مسابقات لیگ قهرمانان امسال درخواست باشگاه استقالل برای حضور در این تیم به عنوان بازیکن کمکی را رد کرده است .با این تفاسیر به نظر میرسد باید قاسم حدادیفر را در فصل آینده با پیراهن پرسپولیس در میادین ببینیم! مهرداد پوالدی ،محمدرضا خلعتبری ،قاسم حدادی فر و حسین ماهینی
فرکي 119پله صعود و قلعهنويي 6پل ه سقوط کرد در تازهترين ردهبندي مربيان فوتبال جهان افشين قطبي و حسين فرکي صعود کردند اما امير قلعهنويي گرفتار سقوط شد. در ردهبندي سايت مربيان جهان که دوشنبه (امروز) اعالم شد ،افشين قطبي که هدايت تيم ژاپني شميزو اسپولس را برعهده دارد، 3146امتياز کسب کرد و از رده 202به رده 201يک پله صعود کرد. وي کماکان عنوان بهترين مربي باشگاهي ايراني را همچنان در اختيار دارد. در رده دوم امير قلعهنويي از رده 235به رده 241با 6پله سقوط روبهرو شد.مربي استقالليها براي اين منظور 2629امتياز کسب کرد تا همچنان عنوان دومين مربي برتر ايراني محسوب شود.
در رده سوم حسين فرکي جاي گرفت .اين مربي که تيم فوالد اهواز را امسال به مقام قهرماني رساند ،از رده 500تا 381يعني 119پله صعود کرد.مهاجم ايران در جام جهاني 1978براي اين منظور 1724 امتياز کسب کرد. در ردهبندي کلي مربيان جهان خرادو مارتينو ،مربي آرژانتيني بارسلونا کماکان عنوان بهترين مربي جهان را در حفظ کرد. وي که اکنون با انتقادات گستردهاي مواجه شده 17273 ،امتياز کسب کرد. پس از او هموطنش يعني ديگو سيمئونه که هدايت تيم اتلتيکومادريد اسپانيا را برعهده دارد ،با 16326امتياز کماکان در رده دوم باقي ماند. پله سوم از آن کارلو آنچلوتي ،مربي ايتاليايي رئال مادريد با 15787امتياز سوم شد.در اين گزينش پپ گوارديوال(بايرن مونيخ)، ژوزه مورينيو (چلسي) ،خورخه خسوس (بنفيکا) ،يورگن کلوپ (بورسيادورتموند)، رافائل بنيتس (ناپولي) ،آرسن ونگر (آرسنال) و لوران بالن (پاريسنژرمن) در ردههاي چهارم تا دهم ايستادند.
تشکر فرکي از سرمربي تيم ملي هافبک مليپوش تيم فوتبال فوالد خوزستان گفت که حاوي پيغامي بوده و آن را به گوش کيروش رسانده است. بختيار رحماني ديدار هفته گذشته فوالد - الجيش قطر را يکي از بهترين بازيهاي تيمش در اين فصل دانست و گفت :بازي بسيار خوبي برابر الجيش انجام داديم و بچهها در اين بازي خيلي خوب بودند .يکي از بهترين بازيهاي خود را در اين فصل ليگ برتر و ليگ قهرمانان آسيا پشت سر
گذاشتيم و خدا را شکر که با نتيجه خوب 3بر يک هم به پايان رسيد. به نقل از تسنيم ،وي که با حرکتي آ کروباتيک اولين گل فوالد را برابر الجيش به ثمر رساند ،افزود :وظيفه ما بازيکنها اين است که در زمين بدويم و اگر کاري ميتوانيم ،انجام دهيم .در آن صحنه کاري که ميتوانستم را انجام دادم و براي فوالد گل زدم .بچههاي ديگر هم 2گل خوب زدند و فقط گل من نبود. هافبک مليپوش فوالد که در بازي تيمش برابر الفتح عربستان غايب است ،در اين خصوص گفت :غيبت من چندان مهم نيست چون بازيکنان ديگري هستند که ميتوانند به خوبي در ترکيب تيم ايفاي نقش کنند. الفتح تيم بسيار خوبي است و بازي سختي داريم اما برد برابر اين تيم غيرقابل دسترس نيست. رحماني ادامه داد :تنها چيزي که من را از غيبت برابر الفتح عربستان ناراحت کرد ،از دست دادن زيارت خانه خدا بود .دوست داشتم با فوالد به زيارت بروم اما در اين مقطع تيم ملي مهمتر بود و به همين دليل به آفريقا آمدم .اميدوارم در مرحله بعد دوباره با يک تيم عربستاني ديدار کنيم تا فرصت رفتن به مکه را به دست آورم. وي با بيان اينکه به احتمال فراوان پيش از پايان اردوي تيم ملي در آفريقاي جنوبي به ايران باز ميگردد تا فوالد را در مرحله حذفي ليگ قهرمانان آسيا همراهي کند، عنوان کرد :اميد زيادي داريم که از اين مرحله هم عبور کنيم اما ابتدا بايد ببينيم با چه تيمي روبهرو خواهيم شد و انشاالله با يک نتيجه بسيار خوب از مرحله بعدي هم عبور خواهيم کرد. هافبک تيم ملي در خصوص رقابت با ديگر هم پستيهايش گفت :شرايط بازي در تيم ملي سخت است .در تمرينات تمام تالش خودم را خواهم کرد و بايد ببينم نظر آقاي ادامه در صفحه >>> 85
82
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
اخــــــــــبار ورزشــــــــــی
کروش :تمرکزم روی تیمملی است نه حرفهای فتحااهللزاده!/ مشخص است چه کسانی از تیمملی حمایت کردهاند کارلوس کروش میگوید در حال حاضر همه تمرکزش روی تیم ملی است. به گزارش خبرگزاری خبرآنالین؛ کارلوس کروش سرمربی تیمملی این روزها همراه با تیمملی در آفریقای جنوبی حضور دارد .در نبود این مربی در تهران ،علی فتحا...زاده مدیرعامل باشگاه استقالل هر روز چند مصاحبه علیهاش انجام میدهد .بعد از این گفتههای فتحا...زاده که کروش به استقالل ضربه زد و باعث شد مهدی رحمتی تمرکز نداشته باشد ،سرمربی تیمملی مصاحبه کرد و گفت« :باشگاه استقالل مسلم ًا باشگاه بزرگی است و شخص بنده برای این باشگاه احترام خاصی قائل هستم ،اما اینکه باشگاه استقالل یک باشگاه خیلی خوب است، دلیل نمیشود که شخص فتحا...زاده هم مدیرعامل خیلی خوب یا بزرگی باشد». پس از این اظهارنظر ،مصاحبههای سریالی فتحا...زاده علیه کروش آغاز شد .او از روز 26فروردین تا به حال ،روزانه حداقل سه مصاحبه علیه سرمربی تیمملی انجام داده و در البالی حرفهایش جمالتی اینچنینی به چشم میآید« :او تمرکز تیم را بههم ریخت تا مقابل الشباب نتیجه نگیریم ...کروش روی اعصابم راه نرود ....از او به فیفا شکایت میکنم و »...هر چقدر فتحا...زاده مصاحبه کرده ،کار برای مترجم کروش در اردوی تیمملی بیشتر شده است .تمام مصاحبههای فتحا...زاده علیه سرمربی تیمملی از روز 26 فروردین برای او ترجمه شده و کروش به طور کامل در جریان حرفهای مدیرعامل استقالل قرار دارد.
کروش که عالقه ندارد فع ً ال پاسخ فتحا...زاده را بدهد ،در اظهارنظری کوتاه گفته است: «تمام تمرکزم روی بازیهای تیمملی است نه حرفهای فتحا...زاده .االن تیمملی نیاز به حمایت دارد و آنها که حمایت کردهاند، مشخص هستند». کروش در چنین مواقعی تمام حرفها را جمع میکند و به ناگهان جواب میدهد .به نظر میرسد در آیندهای نزدیک باید منتظر یک مصاحبه تند و آتشین از کروش علیه او بود .حتی به سرمربی تیمملی گفتهاند قرار است فتحا...زاده از او به فیفا شکایت کند که کروش تنها لبخندی در مقابل این خبر زده است.
شرط عجيب دروازه بان استقالل برای تمدید قرارداد دروزاه بان استقالل براي ماندن در اين تيم و تمديد قراردادش شرط گذاشت..... سيد مهدي رحمتي قبل از سفر به عربستان، براي تمديد قراردادش ،جلسه اي با علي فتح الله زاده داشته و در اين جلسه اين سنگربان قول ماندن در جمع آبي پوشان را داده است. البته سيد استقالل براي ماندن در اين تيم يک شرط گذاشته است .گويا اين دروزاه بان ،تمديد قراردادش با استقالل را مشروط به ماندن حنيف عمران زاده در اين تيم کرده است. همه مي دانند که حنيف و رحمتي ،دوستان
نزديک و صميمي هم به حساب مي آيند و آنها قرار گذاشته اند که براي فصل هاي آتي هم با يکديگر در يک تيم بازي کنند و هم تيمي باشند.
پنجعلي :دايي برنامه هايش را ارائه کرده است سرپرست تيم فوتبال پرسپوليس اعالم کرد: علي دايي تقويم کاري و ليست فصل بعد تيم را در اختيار وي قرار داده است.
محمد پنجعلي در گفتوگو با سايت رسمي باشگاه پرسپوليس ضمن اعالم اين خبر افزود :آقاي دايي برنامه کاري تيم را به بنده اعالم کردند .اين تقويم شامل زمان شروع تمرينات ،اردوها و بازيهاي تدارکاتي است .در اين برنامه که به طور کامل همه جوانب در نظر گرفته شده ،ليست مقدماتي تيم نيز ارائه شده است .البته آقاي دايي ممکن است تغييراتي در ليست نفرات مدنظر خود براي سال آينده ايجاد کند چراکه هنوز تعداد بازيکنان بزرگسال و اميد براي فصل آينده از سوي سازمان ليگ به ما داده نشده است.
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
81
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
80
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
79
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
78
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
77
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
76
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
75
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
74
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
73
72
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
«ما یکی هستیم» ترانه جام جهانی برزیل
فیفا تک ترانه و آلبوم رسمی جام جهانی فوتبال ۲۰۱۴برزیل را معرفی کرده است« .ما یکی هستیمُ ،الی ُاال»ترانه جام جهانی برزیل اعالم شده است. آلبوم «یک عشق ،یک ریتم» در همکاری با شرکت تولید موسیقی سونی انتخاب و تهیه شده است.
وب سایت فیفا با اعالم این خبر در یک بیانیه رسمی و با گنجاندن یک لینک در یک صفحه ویژه خود ،این امکان را برای تمام عالقه مندان فراهم کرده که تک ترانه رسمی جام جهانی برزیل را از روی این وب سایت بشنوند. ُ ُ ترانه «ما یکی هستیم ،الی اال»را پیتبول ،ترانه سرا و خواننده آمریکایی ،نوشته و تولید کرده و جنیفر لوپز ،خواننده و هنرپیشه آمریکایی و نیز کالودیا لیتی ،خواننده مشهور موسیقی پاپ برزیل ،در اجرای آن همکاری کرده اند. پیتبول که نام اصلی او آرمااندو کریستیان پرز است هنرمند سرشناس سبک موسیقی رپ و از کوبایی تبارهای ساکن فلوریدا است .از سال ۲۰۰۴که او اولین آلبوم مستقل خود را منتشر کرده جوایز متعددی از جمله بی ام آی ،گرمی در بخش موسیقی الیتن ،جایزه جهانی بهترین موسیقی رقص و جایزه ورلد موزیک را برده است. اشعار این ترانه بسیار ساده و در مورد جمع شدن فوتبال دوستان از نقاط مختلف جهان در برزیل برای شرکت در رقابتی دوستانه و پرشور است. بخش اصلی ترانه به زبان انگلیسی است و چند ترجیع بند آن به زبان اسپانیایی خوانده می شود .دو کلمه " ُالی" ( )Oleو " ُاال" ( )Olaنیز که در زبان اسپانیایی تکیه کالم هایی برای ابراز شور و هیجان اند ،به عنوان ترانه اضافه شده و در جا به جای آن تکرار می شود .موسیقی و نحوه اجرای آن مثل همه ترانه های رسمی چند جام جهانی اخیر حال و هوای کارناوال و پایکوبی دارد -هر چند که میکس آن در نسخه رسمی رنگ و آب یک ترانه معمولی پاپ با رگه هایی از رپ و ریتم های رقصی التین را دارد. مسوول بازاریابی فیفا همزمان با انتشار ترانه و آلبوم رسمی جام جهانی برزیل گفت :همکاری با شرکت تولید موسیقی سونی این امکان را فراهم کرد که تعداد زیادی از هنرمندان و ستاره های سرشناس موسیقی جهان در تهیه این آلبوم مشارکت کنند .امیدواریم که فوتبال دوستان جهان از کار مشترک ستاره های بین المللی موسیقی و هنرمندان برجسته برزیلی در این آلبوم لذت ببرند و موسیقی آنها به
مسابقات جام جهانی فوتبال در برزیل شور و هیجان بیشتری بدهد. چهارده ترانه آلبوم رسمی جام جهانی برزیل -۱ما یکی هستیم الی اال -پیتبول ،جنیفر لوپز ،کالودیا لیتی (ترانه رسمی) -۲یک راهی پیدا می کنیم -کارلوس سانتانا وایکلیف فیت (سرود رسمی) -۳تاتو بوم د بوال (گورکنی با یک توپ خوب) -آرلینادو کروز (ترانه ویژه عروسک نمادین این مسابقات) -۴ویدا ( زندگی) -ریکی مارتین ،نسخه اسپانگلیش (ترکیبی از دو زبان انگلیسی و اسپانیایی) -۵دنیا مال ماست -دیوید کوری ،خواننده برزیلی تبار آمریکایی -۶لپو ،لپو -پسیریکو ،از یک گروه برزیلی که همین ترانه آنها آهنگ رسمی کارناوال ۲۰۱۴برزیل بود. -۷یک ملت ،سرخیو مندز و کارلینوس براون -۸الالال برزیل -شکیرا که بازسازی شده ترانه او به نام ال ال ال از آلبوم جدید "دیر" ( )Dareاست. -۹مال شماست -ایزیلی برادرز ،از گروههای پاپ وپرطرفدار آمریکا دهه ۱۹۶۰ -۱۰تیکو تیکو -ببل جیلبرتو ،خواننده برزیلی در سبک پاپ جاز مدرن ُ -۱۱الی -ادلن ،خواننده پاپ نروژی – اسپانیایی -۱۲وقت ما رسیده -مجیک ()Magic
-۱۳شب و روز -گروه باهامن ،گروهی از باهاما -۱۴برو ،برو -رودریگو الکسی با همکاری پرتا جیل سنت ترانه و سرود برای جام جهانی سنت انتخاب یک ترانه و یا سرود رسمی برای مسابقات جام جهانی فوتبال از سال ۱۹۶۲که این رقابت ها در شیلی برگزار شد شروع شده است. شاید یکی از به یادماندنی ترین نمونه ها در این مجموعه ،ترانه همان سال باشد که «ال روک د موندیال» (راک جام جهانی) نام داشت و گروه شیلیایی«لوس رامبلرزم آن را اجرا کرد .موفقیت این ترانه باعث شد که تمام مسابقات جام جهانی در دوره های بعد یک ترانه یا سرود رسمی انتخاب کنند. در جام جهانی ۱۹۹۸فرانسه شاید تحت تاثیر ایجاد پیوندی نزدیک تر بین فوتبال و سایر ابزارهای سرگرمی از جمله موسیقی، تعداد ترانه هایی که به خاطر این مناسبت ساخته و عرضه شد افزایش یافت .فیفا در این زمینه نقش فعال تری به عهده گرفت و یک ترانه رسمی و یک سرود رسمی برای این مسابقات معرفی شد. سرود رسمی آن سال به نام « می شه من هم بازی کنم» ساخته و اجرای یوسو نه دور ترانه سرا و خواننده آفریقایی تبار و فرانسوی زبان بود که به دو زبان انگلیسی و فرانسوی اجرا شد،اما ترانه رسمی آن مسابقات که شاید از نظر تجاری و محبوبیت گسترده بتوان آن را
اولین مورد بسیار تلقی کرد ،آهنگی بود به نام «ال کوپا د ال ویدا»(جام زندگی) با صدای ریکی مارتین ،خواننده اهل پورتوریکو که به دو زبان اسپانیایی و انگلیسی ترانه می خواند. ترانه رسمی جام جهانی ۲۰۰۲ژاپن – کره جنوبی «بوم» نام داشت و آن را آناستازیا، خواننده و ترانه سرای آمریکایی ،ساخت و اجرا کرد که به اندازه ترانه ریکی مارتین در دوره قبلی این مسابقات به شهرت نرسید. برگزار کنندگان جام جهانی ۲۰۰۶آلمان برای ترانه رسمی این مسابقات به سراغ یک الگوی تشریفاتی و غیر کارناوالی رفتند .ترانه این دوره به نام«بهترین لحظه زندگی ما» با صدای تونی برکستون خواننده سرشناس آمریکایی موسیقی آر اند بی و با همکاری گروه پسران خواننده ایتالیایی به نام ال دیوا اجرا شد. در جام جهانی ۲۰۱۰آفریقای جنوبی دوباره انتخاب به سمت هیجان و پایکوبی متمایل شد و شکیرا خواننده کلمبیایی با ترانه ای به نام « واکا واکا»که آن را با همکاری یک گروه آوازه خوان اهل آفریقای جنوبی اجرا کرد شور و هیجان ویژه ای به این مناسبت بخشید .ششم قرار داشته است. تاکنون وب سایت های نقد موسیقی به ترانه رسمی جام جهانی برزیل «ما یکی هستیم، ُالی ُاال »واکنش چندانی نشان نداده اند ولی معموال این ترانه ها پس از فرارسیدن مسابقات و پخش آن در طول جام جهانی آزمایش واقعی خود را پس می دهند.
71
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
میانسالی به دادسرای شمیرانات مراجعه کرد و در شکایتی به بازپرس گفت :من تاجر و بازاری هستم .امروز متوجه شدم که شخصی با جعل امضای من 90میلیون تومان پول از حسابم برداشت کرده است ،بنابراین تقاضای پیگیری ماجرا را دارم. با اعالم این شکایت موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و تالش برای شناسایی دزد 90میلیون تومانی آغاز شد. کارآگاهان در نخستین شاخه از تحقیقات خود به بررسی دوربین مداربسته بانک پرداختند و موفق به شناسایی چهره متهمی شدند که از حساب مالباخته پول برداشت کرده بودند .با حضور مالباخته در دادسرا و مشاهده فیلم از سوی او مشخص شد که این سرقت 90میلیون تومانی از سوی دختر مالباخته صورت گرفته است .مالباخته که باور نمیکرد دخترش دزد پولهایش باشد از او شکایت کرد .این دختر نیز خیلی زود با شکایت پدرش دستگیر شد و به شعبه سوم دادسرای شمیرانات انتقال یافت تا تحت بازجوییهای فنی و پلیسی قرار بگیرد. متهم در اعترافات خود به بازپرس گفت: میخواستم با چند نفر از دوستانم به خارج از کشور بروم اما پول نداشتم. در واقع با چند تا از دوستانم قرار گذاشته بودیم که قاچاقی به استرالیا برویم .برای همین به پول نیاز داشتم و باید پول جور میکردم .این شد که تصمیم گرفتم با همدستی یکی از دوستانم که او هم برای رفتن به پول نیاز داشت ،از پدرم دزدی کنم. درواقع من دزدی نکردم فقط حقم را از پدرم گرفتم .من دختر او بودم و باالخره از همه ثروتش ارث و میراثی هم به من میرسید. با اعترافات این دختر جوان ،پسر جوانی که همدست او بود هم در حالی که قصد خروج از کشور را داشت بالفاصله پیش از خروج از کشور دستگیر شد و به جرم خود اعتراف کرد .پس از اعتراف آنها متهمان تحویل مقام قضایی شدند و تحقیقات تکمیلی در این خصوص همچنان ادامه دارد. گفتوگوی فرهیختگان با متهم چند سال داری؟ 19سال. چرا دست به سرقت از پدرت زدی؟ میخواستم از بالتکلیفی خالص شوم و به استرالیا بروم. چرا؟ پدرم بازاری و میلیاردر بود .اما از وقتی که پای نامادریام به زندگیمان باز شد مشکالتمان چند برابر شد .نامادریام مرتب باعث جنگ و دعوا در خانه ما میشد .همیشه فتنهگری میکرد و پدرم را به جانم میانداخت .دیگر از دستش خسته شده بودم ،زندگی را برایم جهنم کرده بود. با حقهبازی داشت همه پولها و خانههای پدرم را یکییکی از چنگش درمیآورد. میخواستم از این زندگی جهنمی خالص
شوم و برای خودم راحت زندگی کنم .برای همین تصمیم گرفتم به خارج از کشور بروم اما پدرم به من پول نمیداد ،او تمام پولهایش را خرج نامادریام میکرد .در واقع تمام حساب و کتاب خانه و پولهای ما دست نامادریام بود و او هم هیچ وقت اجازه نمیداد پدرم برای من پولی خرج کند. همیشه میگفت دخترت هنوز بچه است و نباید پول در دستش باشد .پدرم هم هرچه او میگفت گوش میکرد .من هم با دوستانم قرار گذاشتم به قاچاقچی انسان پول بدهیم که کارمان را جور کند و به اندونزی برویم. بعد از آن با لنج به صورت قاچاقی به استرالیا برویم. دوستانت هم در این دزدی همدستت بودند؟ آنها فقط گفته بودند که اگر بتوانم پول جور کنم میتوانم با آنها بروم .ما یک اکیپ پنج نفری بودیم که با هم قرار گذاشته بودیم قاچاقی به استرالیا برویم .اما من یک همدست داشتم؛ یکی از دوستانم که تازه با او آشنا شده بودم .او هم به اکیپ ما اضافه شده بود و میخواست به استرالیا بیاید. مسعود وقتی فهمید که برای رفتن هیچ پولی
ندارم چون میدانست که پدرم خیلی پولدار است به من پیشنهاد دزدی از گاوصندوق پدرم را داد .او در جریان همه زندگی من بود و میدانست که من چقدر به خاطر نامادریام و رفتارهای پدرم در فشار هستم برای همین گفت با این دزدی هم میتوانم پول رفتنم را جور کنم و هم حقم را از پدرم بگیرم ،قبل از اینکه تمام ثروتش را به نامادریام بدهد. من هم که چارهای نداشتم دیدم پیشنهاد خوبی است و نقشه این دزدی را کشیدم. از روز سرقت بگو؟ یک شب که پدرم و نامادریام به خانه یکی از دوستانشان رفته بودند ،سراغ گاوصندوق پدرم رفتم .تصور میکردم به خاطر معامله سنگینی که او به تازگی انجام داده بود پول زیادی در گاوصندوقش داشته باشد اما وقتی در گاوصندوق را باز کردم در کمال ناباوری دیدم که به جز دسته چک و مقدار کمی تراول ،هیچ پول دیگری در گاوصندوقش نیست .من هم که نمیخواستم بیخیال این موضوع بشوم و از طرفی هم فرصت زیادی نداشتم و باید هرچه زودتر برای رفتن پول به قاچاقچی انسان میدادم دسته چک پدرم را برداشتم و امضایش را جعل کردم و یک چک سفید امضا دزدیدم .بعد از آن مبلغ 90میلیون تومان روی چک نوشتم و به بانک رفتم.
70
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
بود نجات دهند .این واقعه در محوطهای که شیرها آزادنه در آن زندگی میکنند روی داد. به گفته شاهدان عینی ،رنجرهای پارک جنگلی النگلیت بریتانیا ،خیلی سریع توانسته اند ضمن دور کردن شیرها از محوطه ،این مادر و کودک را تنها لحظاتی پیش از گسترش آتش به سایر نقاط خودرو نجات دهند. با وجود این ،شاهدان عینی میگویند شیرها عالقه ای به ترک صحنه نداشتند و همگی در بیمارستان درگذشت) برخی از قربانیان جنایت اسیدپاشی در ایران هستند. با آن که معموال زنان قربانیان اسیدپاشی هستند ،در موردی نادر ،داوود روشنایی، قربانی دیگر اسیدپاشی است که ده سال پیش در ۲۰سالگی براثر پاشیدن اسید توسط مردی جوان ،عالوه بر تخریب و سوختگی صورت و بدن ،یک چشم خود را نیز ازدست داد. درخواست قصاص او بیش از دو سال پیش در دیوان عالی کشور تایید شده اما هنوز این حکم به اجرا درنیامده و در انتظار استیذان رئیس قوه قضائیه است.
بدون آن که خیلی از خودرو آتش گرفته دور شوند" ،با عالقه"مشغول تماشای ماجرا بودند. در این حادثه به شیرها و گردشگران آسیبی نرسیده است و بنا بر گزارش پارک جنگلی النگ لیت ،تنها بر اثر سوختن خودرو ،دود سیاهی محوطه را فرا گرفته بوده است اما ماموران موفق به اطفاء حریق شده اند. شاهدانعینی میگویند با وجود تالش ماموران شیرها با فاصله نظارهگر ماجرا بودند
گردشگران از خودرو آتش گرفته در میان حلقه شیرها نجات یافتند به گفته شاهدان عینی آتش خیلی سریع تمام خودرو را فرا گرفت در یک پارک جنگلی در بریتانیا ،ماموران موفق شدند یک مادر و دو فرزندش را به موقع از خودرویی که در حال آتش گرفتن در این حادثه به مادر و دو کودک داخل خودرو و شیرهای پارک آسیبی نرسیده است
مجازات قصاص ،اسالمی یا غیرانسانی؟ قصاص مجازاتی اسالمی شمرده می شود. منتقدان آن می گویند این مجازات عالوه بر آن که قضاوت را برعهده قربانی می گذارد و به این ترتیب اصل بی طرفی در قضاوت را مخدوش می کند ،بلکه در صورتی که قربانی یا خانواده او به اجرای قصاص تن دهند از آنان نیز نوعی جانی یا قاتل ساخته می شود. اجرای مجازات قصاص یکی از نکات مورد انتقاد شدید مدافعان حقوق بشر است .با این حال حکومت اسالمی ایران آن را شرعی و بازگشت ناپذیر می داند. اخیر ًا روزنامه بهار به دلیل چاپ مقاله ای با عنوان «امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟» که در آن مجازات قصاص ،غیر انسانی ذکر شده بود توقیف شد و علی اصغر غروی ،نویسنده مقاله نیز در اصفهان به زندان افتاد.
سرقت 90میلیونی دختر از پدر برای فرار به استرالیا مرد بازاری وقتی متوجه شد که با جعل امضا روی دسته چکش 90 ،میلیون تومان پول از حسابش برداشت کردهاند ،تصور نمیکرد این دزدی از سوی تنها دخترش صورت گرفته باشد .این دختر با همدستی دوستش نقشه سرقت میلیونی از گاوصندوق پدر پولدارش را کشید تا به صورت قاچاقی به استرالیا برود .این درحالی بود که دختر ناخلف تصور میکرد پدرش به خاطر معامله سنگینی که انجام داده بود پول زیادی در گاوصندوقش داشته باشد ،اما وقتی گاوصندوق را خالی از پول نقد دید ،امضای پدرش را پای یکی از برگههای چک جعل کرد و توانست 90میلیون تومان از حساب او برداشت کند. گزارش یک جعل به گزارش خبرنگار ما ،چندی پیش مرد
69
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
هم نداشت چون هر دو پسربچه با مشت و لگد و حتی با مار پالستیکیشان مدام به سر و صورت او میزدند .این دزد آشنا آنقدر کتک خورد که ترجیح داد قید ماشین را بزند و فرار کند. دوقلوها که چند کیلومتر از خانه دور شده بودند به توصیه مادر و پدرشان با هیچ غریبهای حرف نمیزدند و با اینکه مردم با مهربانی از آنها آدرس خانهشان را میپرسیدند لب به سخن باز نمیکردند. این سکوت ادامه داشت تا اینکه دختربچه همسن و سال خودشان از مغازه آن سوی خیابان بیرون آمد ،دوقلوها که احساس کردند به او میتوانند اطمینان کنند پیشش رفتند و ماجرا را تعریف کردند. از آن سو پدر و مادر که نگران بچههایشان بودند گزارش ناپدیدشدن آنها را به پلیس دادند تا اینکه چند ساعت بعد خانواده دختر کوچولو همراه مأموران ،بچهها را صحیح و سالمت به خانه رساندند .مأموران در جستوجوی دزد فراری هستند.
اعتـراف سیـاه :این مرد میگوید جنها دستورهای شوم را صادر میکردند مرد شیطانصفت که به شکار کودکان آبادانی و خرمشهری می پرداخت میگوید از جنها دستور میگرفت. ساعت 10شب 15آذرماه سال گذشته پدری با چهرهای آشفته همراه با پسر 10 سالهاش به پلیس آبادان مراجعه کرد و از سناریوی سیاهی پرده برداشت! پسر بچه اشک میریخت و پدر نگران به مأموران گفت :در محل کارم بودم که همسرم زنگ زد و از دیرکردن پسرم در
بازگشت از آموزشگاه زبان به خانه خبر داد. نگران و سراسیمه خودم را به آموزشگاه رساندم اما کسی در آنجا نبود ،به دوستان پسرم زنگ زدم ولی هیچکس از سرنوشت وی اطالعی نداشت. سوار بر خودرو به خیابانهای اطراف آموزشگاه سرزدم تا اینکه پسرم را با چهرهای گریان و وحشتزده در نزدیکی آموزشگاه پیدا کردم. وی که عصبانی بود ،گفت :وقتی پسرم را در آغوش گرفتم وی از گرفتار شدن شوم خود در دام مردی شیطانصفت پرده برداشت. پسر بچه که هنوز ترس در چهرهاش موج میزد ،گفت :وقتی از آموزشگاه بیرون آمدم مردی سوار بر خودرو به سمتم آمد و ادعا کرد پسرش برای خرید بازیهای کامپیوتری از خانه خارج شده و نگرانش است و از من خواست وی را به آنجا برسانم. چون آن منطقه را بلد بودم پذیرفتم کمکش کنم و سوار خودرویش شدم که مرد بداخالق درهای خودرو را قفل و در کوچهای تاریک به سمتم حمله کرد. پسربچه با گریه ادامه داد :هرچه التماسش میکردم گوش نمیکرد و بعد از آن مرا در همان کوچ ه رها کرد و پا به فرار گذاشت. پدر جوان که تصور میکرد پسرش نخستین طعمه این مرد باشد از مأموران خواست پیش از گرفتار شدن دیگر بچهها وی را دستگیر کنند اما این در حالی بود که پیش از آن نیز چند پسر بچه آبادانی و خرمشهری دیگر هدف شوم مرد شیطان صفت قرار گرفته بودند. با توجه به حساس بودن این پرونده ،تیم ویژهای از مأموران پلیس آگاهی آبادان برای پایان دادن به رفتارهای شیطانی این مرد وارد عمل شدند. گارآگاهان در گام نخست عکس چند مرد مرموز را پیش روی بچهها قرار دادند اما در این مرحله تجسسها به بنبست رسید. تیم ویژه در شاخهای دیگر از تحقیقات، محلهایی را که کودکان تسلیم مرد شیطان
صفت شده بودند تحت بررسی قرار دادند و توانستند در دوربینهای مداربسته چند مغازه تصویر وی را به دست آورند. همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان مخفیگاه وی را شناسایی کنند و در اقدامی غافلگیرانه «امیر» 39ساله را دستگیر کردند. این مرد که راهی جز اعتراف نداشت از شکار 9کودک خرمشهری و 10کودک آبادانی خبر داد. «امیر» در بازجوییها گفت :از سال 89به بهانههای مختلف کودکان 6تا 13ساله را سوار خودرویم که پراید بود کرده و پس از اجرای نقشه شوم رهایشان میکردم .در این مدت خودروهایم را عوض کردم و با فروش پراید ،پژو 405خریدم تا لو نروم. وی که ادعا میکند تحت سلطه جن ها قرار دارد ،افزود :جنها مرا در کنترل خود دارند و آنها دستور میدادند من دست به این کار بزنم. وی ادامه داد :جنها گفته بودند از من محافظت میکنند و بعد از انجام کاری که آنها از من میخواستند به راحتی پیش خانوادهام میرفتم و اص ً ال فکر نمیکردم دستگیر یا از سوی بچهها شناسایی شوم. در بازجوییها مشخص شد امیر چندی پیش زمانی که پسربچهای را به بهانه خرید پلیاستیشن سوار ارابهاش کرده ،پدر این بچه به تعقیب وی پرداخت و با دستگیری این مرد وی را تحویل مأموران کالنتری 11 آبادان داده اما چون کسی تصور نمیکرد وی همان مرد شیطان صفت باشد با دستور قاضی پرونده آزاد شده است. بنابر اینگزارش ،با توجه به اعترافات مرد شیطانصفت بازپرس دستور داد برای شناسایی دیگر طعمهها« ،امیر» در اختیار پلیس آگاهی آبادان قرار گیرد.
قصاص چشم برای پدربزرگ اسیدپاش معصومه عطایی و پسرش صدای آمریکا :مردی که با پاشیدن اسید به صورت عروس پیشینش او را از هردو چشم نابینا کرده ،به قصاص چشم محکوم شد. این مرد که با نام «حسین» از او یاد می شود ،به خاطر جراحت هایی که بر اثر اسید پاشی بر بدن قربانی وارد آورده به پرداخت دیه وحبس محکوم شده است. عبدالصمد خرمشاهی ،وکیل معصومه عطایی ،روز شنبه ۲۲فروردین ،ضمن اعالم این خبر ،به خبرگزاری دانشجویان ایران ،ایسنا ،گفته است حسین ،پدر شوهر سابق معصومه عطایی ،و وکیل او ،پیش تر ،در دادگاهی در اصفهان که روز پنجم تا اسفندماه برگزار شد ،ادعا کرده بودند که
معصومه بینایی خود را از دست نداده و ادعای نابینایی او دروغ است. به گفته عبدالصمد خرمشاهی ،در پی دفاعیات او از این قربانی اسید پاشی، دادگاه خواستار بررسی وضعیت بینایی معصومه شد و بر اساس گواهی پزشکان حاذق و بررسی قضات مشخص شد که قربانی از هردو چشم نابینا شده است. به گفته او ،در پی این امر ،دادگاه برای متهم حکم قصاص چشم صادر کرد و در عین حال او را به خاطر جراحاتی که با پاشیدن اسید به بدن و صورت معصومه وارد آورده با نظر کارشناس به پرداخت دیه محکوم کرد. او با این حال تاکید کرد که حکم صادر شده قطعی نیست و متهم ۲۰روز وقت دارد تا اعتراض خودرا به دیوان عالی کشور تسلیم کند. حکم قصاص چشم معصومه عطایی پیش تر در بهمن ماه ۱۳۹۰در شعبه ۱۷دادگاه کیفری استان اصفهان صادر و در دادگاه تجدید نظر تایید شده بود .در این دادگاه متهم همچنین به خاطر سوزاندن صورت، اندام های فوقانی ،قفسه صدری ،نقص زیبایی و تخریب صورت به پرداخت دیه و تحمل پنج سال حبس تعزیری محکوم شده بود .دیوان عالی کشور این حکم را به دلیل نقص تحقیقات ،نقض کرد وآن را به دادگاه شعبه ۱۷صادر کننده حکم بدوی ارجاع داد. معصومه عطایی ۲۸ساله ،در ۱۱شهریور سال ۱۳۸۹به دلیل نپذیرفتن خواست پدر شوهر سابقش برای بازگشت به زندگی با پسر او ،قربانی اسیدپاشی شد .معصومه گفته است که به دلیل کتک زدن و اعتیاد شوهرش از اوجدا شده بود و دادگاه حضانت از پسر کوچک آنان را به معصومه داده بود. به نوشته ایسنا« ،حسین» ،پدر شوهر سابق معصومه ،که انگیزه خود را از این اقدام «انتقام گیری» بیان کرده ،به بهانه دادن هدیه ای برای نوه اش ظرف حاوی اسید را به روی معصومه پاشیده است. برخی از قربانیان اسیدپاشی آمنه بهرامی نوا ،قربانی اسیدپاشی توسط خواستگارش ،طاهره بهرامی و دخترش، قربانیان اسیدپاشی به دست زنی که باشوهر او رابطه داشت (این زن پس از محکوم شدن به قصاص در زندان خودکشی کرد)، زیور پروین و دخترش یثرا صید ،قربانیان اسیدپاشی توسط برادران شوهر درگذشته زیور( ،یثرا براثر سوختگی ناشی از اسید
68
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
از سوی دیگر آثاری از ورود اجباری به داخل خانه دیده نمیشد و قفل درها و شیشه پنجرهها کامال سالم بود و بدون شک وی از سوی فردی آشنا در داخل خانه به قتل رسیده بود.ماموران که به همسر مقتول شک کرده بودند ،او را بازداشت کردند .این زن در کمتر از 24ساعت پرده از راز جنایت برداشت و به قتل شوهرش اعتراف کرد .او گفت :مدتها بود که با شوهرم اختالف داشتم .او مرد بداخالقی بود و چند سال بود که رفتارش مرا اذیت میکرد؛ تا جایی که از وی کینه به دل گرفته وتصمیم به قتل وی گرفته بودم .شب حادثه وقتی شوهرم در خواب بود ،با گوشتکوب چند ضربه به او زدم و سپس با ضربات چاقو او را به قتل رساندم .سرهنگ احمدی ،رئیس پلیس آگاهی استان مرکزی با تأیید این خبر به همشهری گفت :برای عامل جنایت قرار بازداشت صادر شده و تحقیقات درخصوص این پرونده ادامه دارد.
سناریوی هولناک برای انتقام از خواهر و داماد «به زندگی خواهرم حسادت میکردم و از تحقیرهای دامادمان خسته شده بودم ».این انگیزه مرد جوانی بود که در جنایتی هولناک خواهر و شوهرخواهرش را به ضرب گلوله به قتل رساند. این جنایت هفته گذشته رخ داد .حوالی ظهر پنجشنبه ،رانندههای خودروهای عبوری در نزدیکی شهرستان شوشتر متوجه خودروی پژویی شدند که در شعلههای آتش میسوخت .آنها با دیدن زن و مردی که داخل خودرو گرفتار شده و در آتش سوخته بودند ،به کمک آنها شتافتند و همزمان آتشنشانی و پلیس را خبر کردند .پس از خاموش شدن شعلههای آتش اجساد زن و مرد از داخل خودرو بیرون کشیده شد. در بررسیهای اولیه اینطور بهنظر میرسید که خودروی پژو دچار حریق شده است و زن و مرد جوان در داخل ماشین گیر افتاده و در شعلههای آتش سوختهاند .اما وقتی کارشناسان اعالم کردند که خودرو هیچ نقصی نداشته و آتشسوزی عمدی بوده است ،فرضیه جنایت مدنظر قرار گرفت. با دستور قاضی پرونده ،اجساد به پزشکی قانونی منتقل شدند و پزشکان بعد از انجام
معاینات اعالم کردند که زن و مرد جوان پیش از قرار گرفتن در شعلههای آتش، بهضرب گلوله به قتل رسیده بودند. زوج جوان
وقتی وارد خانه شدم باز هم با هم درگیر شدیم درحالیکه بهشدت عصبانی بودم با شلیک گلوله آنها را به قتل رساندم .سپس اجسادشان را داخل خودروی پژوی دامادمان گذاشتم و راهی شوشتر شدم و در حوالی آنجا ماشین را به همراه اجساد آنها آتش زدم .میخواستم کاری کنم که همه تصور کنند آنها بهخاطر آتشسوزی ماشین جان باختهاند اما خیلی زود شناسایی و دستگیر شدم.سرهنگ حفیظالله خواجوی ،رئیس پلیس آگاهی استان خوزستان با اعالم این خبر به همشهری گفت :این مرد جنایتکار بعد از اعتراف به قتل و آتش زدن خودروی مقتوالن برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار قاضی پرونده قرار گرفت.
بررسیها حکایت از این داشت که عامل یا عامالن جنایت ،زن و مرد را در جای دیگری به قتل رسانده و پس از قرار دادن اجسادشان در داخل خودرو ،آن را به حوالی شوشتر منتقل کرده و سپس با ریختن بنزین، ماشین را به آتش کشیدهاند .با این اطالعات تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی شوشتر با همکاری کارآگاهان جنایی استان خوزستان تالش برای حل این معمای جنایی را آغاز کردند .آنها با استعالم شماره پالک خودرو، هویت قربانیان را شناسایی کردند. مقتوالن مردی 39ساله و همسر 33سالهاش بودند که در یکی از شهرهای خوزستان زندگی میکردند .مأموران در ادامه راهی محل زندگی قربانیان شدند و دریافتند که روزحادثه فرزندانشان در خانه نبودند و اطالعی از سرنوشت پدر و مادرشان نداشتند. آنها گفتند که وقتی از خانه پدربزرگشان به منزل برگشتند ،متوجه شدند که پدرومادرشان با ماشین بیرون رفتهاند و پس از آن هر چه با تلفن همراه آنها تماس گرفتهاند ،جوابی نشنیدهاند. میهمان آشنا تیم تحقیق در مرحله بعد به تحقیق از همسایههای قربانیان پرداخت و متوجه شد که روز حادثه شخصی میهمان خانه زن و شوهر بوده است .بنابراین فرضیه قتل از سوی میهمان آشنا قوت یافت .کارآگاهان تحقیقات خود را روی آشنایان قربانیان متمرکز کردند تا اینکه سرانجام مشخص شد میهمان خانه مقتوالن در روز حادثه یکی از بستگان نزدیک آنها بوده است. افشای راز جنایت مظنون شماره یک پرونده کسی نبود جز برادر زن جوان .این مرد روز شنبه دستگیر شد و با کشف یک قبضه اسلحه در مخفیگاهش شکی باقی نماند که او عامل جنایت است .متهم که چارهای جز بیان حقیقت نداشت پس از انتقال به اداره آ گاهی به جنایت اعتراف کرد و در ابتدا مدعی شد که بهخاطر اختالف مالی خواهر و شوهرخواهرش را به قتل رسانده است اما در
دوقلوهای جسور دزد را فراری دادند
ادامه دلیل اصلی جنایت را حسادت عنوان کرد. او گفت :اوایل مشکلی با دامادمان نداشتم اما کم کم بین ما اختالف پیش آمد تا جایی که از او کینه به دل گرفتم.وی ادامه داد: او و خواهرم مرتب مرا تحقیر میکردند و از تمسخرهایشان خسته شده بودم.از سوی دیگر به زندگی آنها حسادت میکردم .آنها در زندگی موفق بودند و همیشه بقیه اعضای خانواده طرف آنها را میگرفتند .برای همین نقشه قتل آنها را طراحی کردم. وی ادامه داد :ابتدا اسلحهای تهیه کردم و صبح روز حادثه به خانهشان رفتم .میدانستم فرزندانشان در خانه نیستند.
دوقلوهای هفت ساله «سن آنتونیو» دزد اتومبیل پدرشان را با مشت و لگد مجبور به فرار کردند. این دوقلوهای زیرک زمان دزدی ماشین کنار برادر یکسالهشان در صندلی عقب نشسته بودند و پدر و مادرشان برای آوردن وسایل داخل خانه رفته بودند .در همین لحظه یکی از مردان همسایه که شناخت خوبی از خانواده داشت با دیدن درهای باز اتومبیل وسوسه شد و در یک حرکت سریع پشت فرمان نشست و از محل دور شد. این مرد که تا آن لحظه متوجه حضور بچهها در صندلی عقب نشده بود ناگهان یک مشت محکم به سرش خورد .دزد بیچاره هنگام رانندگی حتی فرصت عکسالعمل
67
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
زمان از کار تزریقات گرفته تا دندانسازی و دوخت و دوز –بخیه -تجربه کسب کردم و برای خودم یک حکیمباشی شدم. وی افزود :سال 81در زندان برای دانشگاه پیام نور ثبتنام کردم ،من باید بیگناهیام را ثابت میکردم و نزد خانوادهام میرفتم به همین خاطر در رشته حقوق مقطع کارشناسی، تحصیلم را ادامه دادم تا بتوانم با اطالعات کافی از حق خودم دفاع کنم.این مرد بیگناه که بهترین سالهای عمرش را پشت میلههای زندان گذرانده است ،گفت :این تفکر اشتباهی است ،که میگویند زندان آدمی را میسازد. زندان هیچکس را نمیسازد بلکه وی را تخریب میکند ،شخصیتش دچار تزلزل میشود .در زندان شاهد بسیاری از زندانیان بودم که در ابتدا فرد سالمی بودند اما بعد به سرنوشتهای عجیب و جبران ناشدنی دچار شدند .بیشترین آسیبهای اجتماعی برای خانواده زندانیان است چرا که آنها در نبود سرپرست خانوار ممکن است بهراهی بروند که دیگر قابل جبران نخواهد شد .من هرگاه برای مرخصی از زندان خارج میشدم عالوه بر پیگیری پرونده خودم تا جایی که میتوانستم سعی میکردم به زندانیان دیگر کمک کنم.من جزو آن دسته از زندانیانم که با سر افرازی به آغوش خانوادهام برگشتم هرچند که صدمات روحی و روانی بسیاری متحمل شدم. خوشبختانه دخترم دانشجوی دکترای دندان پزشکی است و لیسانس ژیمناسیک دارد ،پسرم نیز مهندس کامپیوتر و حسابدار است .حاال که با همه این تلخیها به زندگی دختر و پسرم نگاه میکنم و موفقیتشان را میبینم خدا را شکر میکنم .دخترم که از سختیهای زیادی گذشته حاال ازدواج کرده و پسرم کنار همسرش شاد است.من خوشحال هستم و همه این موفقیتها را مدیون همسر مهربانی هستم که 27سال در سختیها و نامالیمتیها کنارم بود و فرزندانم را به درستی تربیت کرد.مرد موسپید که اشک در چشمانش حلقه زده بود ،گفت :همسرم آرزو داشت این روز را ببیند که بیگناهیام ثابت شده و نزد خانواده برگشتم اما حاال جای او در خانه خالی است و من حضور دارم.مرد 57ساله در خصوص گرفتن غرامت به خاطر 20سال عمر برباد رفتهاش گفت :بهدنبال دیگر کارهای پروندهام هستم اما نه برای اینکه بخواهم انتقام
بگیرم یا آبروی کسی را ببرم .پس از گرفتن غرامت نیز آن را میبخشم ،میدانم باید بخشید تا بخشیده شد.این مرد در کالم آخر گفت: ایکاش همه صادق باشند که راستی و درستی پیشه ما شود ،زیرا این یک خصلت ایرانی است که باید آن را حفظ کرد و ارزش نهاد.
حبس ابد ،شرطی برای بخشش قاتل پسرجنایتکار که دست به قتل راننده آژانس زده بود پای چوبه دار بخشیده شد و به زندگی بازگشت. اولیای دم با شرط اینکه متهم تا آخر عمرش در زندان بماند ،از اجرای حکم قصاص گذشت کردند.به گزارش پرونده، 14اسفند 87مأموران در بومهن جسد مردی را کشف کردند که بر اثر شدت جراحات به قتل رسیده بود .از همان زمان تحقیقات پلیسی در این زمینه آغاز شد تا اینکه کارآگاهان موفق به شناسایی هویت قربانی شدند .وی مرد 48سالهای بود که در یکی از آژانسهای خودرو در رودهن کار میکرد .بررسیها نشان میداد که خودروی مقتول نیز به همراه مدارکش به سرقت رفته بود. با این اطالعات،فرضیه جنایت با انگیزه سرقت قوت یافت .مأموران در قدم بعدی راهی محل کار قربانی شدند و دریافتند که آخرین مسافر وی ،پسرجوانی به نام مهدی بوده است .دستور بازداشت وی بهعنوان مظنون پرونده نیز صادر شد .از سوی دیگر مشخصات خودروی مقتول نیز در اختیار همه واحدهای گشتی قرار گرفت تا اینکه چند روز بعد مأموران متهم را هنگامی که سوار بر خودروی مقتول بود در مهرشهر کرج دستگیر کردند.
وی در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و انگیزه خود را اختالف با پدرش دانست. وی گفت :یکماه قبل از حادثه با پدرم درگیر شدم .او مرا از خانه بیرون کرد .من هم مجبور شدم به خانه دوستانم بروم .روز حادثه مجددا نزد پدرم رفتم میخواستم هر طور شده با او آشتی کنم و به اختالفاتمان پایان دهم اما آن روز مثل همیشه دعوایمان شد .درحالیکه بهشدت عصبی بودم با آژانس تماس گرفتم و بعد از کرایه خودرو به سمت بومهن رفتم .مقتول را میشناختم، چندین بار سوار ماشینش شده بودم. برای همین روز حادثه به بهانه اینکه ماشینم در بومهن است و آنجا پنچر شده ،وی را به محل جنایت کشاندم .نمیدانم چه شد که دست به قتل او زدم و با سرقت ماشینش پا به فرار گذاشتم .این پسرجنایتکار بعد از
اعتراف به قتل ،در شعبه 74دادگاه کیفری پای میزمحاکمه رفت و به قصاص محکوم شد .حکم صادره نیز به تأیید قضات شعبه هفتم دیوان عالی کشور رسید .بعد از آن پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد و با انجام مراحل قانونی ،متهم به قتل در محوطه زندان پای چوبه دار رفت .در آنجا قاتل با التماس از اولیای دم خواست تا او را ببخشند .اولیای دم در آخرین لحظات از قصاص گذشت
کردند و عامل جنایت را به شرط اینکه تا آخر عمرش در زندان بماند بخشیدند .با رضایت اولیای دم،متهم پرونده بهزودی از لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه خواهد رفت.
قتل شوهر ۶۹ساله در خواب زن ۶۵ساله که با ضربات گوشتکوب و چاقو شوهر سالخوردهاش را به قتل رسانده بود ،پرده از راز جنایت برداشت. صبح یکی از روزهای فروردین ساکنان یکی از محلههای اراک با شنیدن فریادهای زن همسایه در جریان جنایتی خونین قرار گرفتند .آنها وقتی وارد خانه این زن شدند، جسد غرق در خون شوهر 69ساله او را دیدند که در رختخوابش افتاده بود .ماجرا به پلیس گزارش شد و مأموران راهی محل جنایت شدند. زن 65ساله در تحقیقات اولیه گفت: شوهرم مرد بداخالقی بود و مدتی بود که از چیزی ناراحت بود .هر وقت از خانه خارج میشد ،ناراحتیاش بیشتر میشد و با اینکه چیزی نمیگفت ،اما فهمیدم که با عدهای اختالف و دعوا دارد .شب قبل ،من داخل اتاق بودم و شوهرم در پذیرایی خوابش برد .صبح که بیدار شدم ،با جسد غرق در خون او روبهرو شدم .چون داخل اتاق بودم، چیزی نفهمیده بودم اما مطمئنم همانهایی که با شوهرم اختالف و دعوا داشتند، وارد خانه شده و او را به قتل رساندهاند. اظهارات زن سالخورده کمی عجیب بهنظر میرسید .بررسیها نشان میداد که پیرمرد بر اثر اصابت ضرباتی به سر و گردنش به قتل رسیده است .آنچه مسلم بود ،اینکه وی هنگام جنایت با قاتل درگیر شده بود و در چنین شرایطی بعید بهنظر میرسید که همسر او متوجه صدای درگیری نشده باشد.
66
ح ا و دث No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
حوادث
20سال برای اثبات بی گناهی :این مرد از سال 73تالش کرد ثابت کند مجرم نیست تا از زندان آزاد شود مردی که در ماجرای جنجالی اختالس از شرکت تعاونی مسکن فرهنگیان به زندان افتاده بود پس از 20سال بیگناه شناخته شد.سال 74 بود که ماجرای اختالس 430میلیون تومانی از شرکتهای تعاونی مسکن فرهنگیان تهران در رسانهها جنجالساز شد و دستگاه قضایی برای افشای این کالهبرداری که در زمانه خود بسیار سنگین بود اقدامات گستردهای را انجام داد.بنا بر گزارش پرونده ،افشای این اختالس در سال 73با شکایت هیأت مدیره تعاونی مسکن به مأموران اداره پنج پلیس آگاهی تهران کلید خورد.تحقیقات نشان میداد چهار تن از اعضای هیأت مدیره سابق این تعاونی با انعقاد قراردادهایی با دو مرد که دالالن و واسطههای خرید ملک بودند 430میلیون تومان در اختیار آنان قرار دادند تا برای این تعاونی در فرحزاد زمینی خریداری کنند.بررسیها حاکی از آن بود که دالالن ابتدا تعدادی زمین به قیمت ارزان تحت عنوان «کمک به معلمان» خریدهاند و به نام خود قولنامه کردهاند و سپس با سه برابر قیمت خریداری شده به تعاونی مسکن فروختهاند .پس از تحقیقات پلیس قضایی اعضای هیأت مدیره سابق این تعاونی و دو دالل زمین به اتهام خیانت در امانت و کالهبرداری بازداشت شدند. اصرار 20ساله بر بیگناهی در این پرونده همه متهمان جرم خود را گردن گرفتند اما در بین آنها یکی از متهمان بهنام «حسنعلی اکبری راد» هیچگاه اتهام داللی و معاونت خیانت در امانت را قبول نکرد و به دفاع از خود پرداخت .وی گفت :من این اتهام را قبول ندارم ،نه با خریدار تبانی کردهام و نه با مالک زمینها ،اگر شاکیان ادعایی دارند باید دلیل بیاورند.پرونده متهمان این اختالس برای رسیدگی به شعبه 34دادگاه عمومی تهران ارسال شد و سرانجام آنها با رأی دادگاه به تحمل زندان و رد مال محکوم شدند .در این میان حسنعلی اکبری راد واسطه زمین به هفت سال زندان و پـــرداخت دو میلیارد و 63میلیون ریال جزای نقدی و پرداخت همین میزان پول به شرکت تعاونی محکوم شد اما وی همچنان اصرار بر بیگناهی داشت. سرنوشت یک زندانی در این پرونده جنجالی تنها یک متهم داستان عجیبی داشت و وی توانست پس از 20سال
سرانجام بیگناهیاش را ثابت کند و از زندان آزاد شود .حسنعلی در این مسیر پر پیچ و خم به بنبستهای فراوانی خورده است.سال 91برای حسنعلی 57ساله تولدی دیگر بود ،بر عکس سال 73که احساس میکرد دیگر رمقی نداشته باشد .وی در آن سال به اتهام جرمی که هیچگاه انجام نداده بود به زندان اوین افتاد اما سرانجام پس از تحمل 20سال زندان وقتی مسئوالن متوجه مدارک جعلی در پرونده شدند وی از زندان آزاد شد.این مرد در 37سالگی به زندان رفت و در همه این سالها فقط یک متهم بود،
اما حاال 20سال عمر هدر رفتهاش را پشت میلههای زندان جا گذاشت و آزاد شد. حسنعلی با لبخندی محزون نزد خبرنگار ایران از گذشتههایش میگوید ،از سالهایی که میتوانست درکنار خانوادهاش باشد اما دست سرنوشت آنها را از هم جدا کرد و محکوم به زندانی شد که هرگز به آن تعلق نداشت؛ از مرگ همسر و عزیزانش گفت که در غیاب وی قربانی تصادفی تلخ شده بودند. حسنعلی گفت :من فقط به 7سال زندان محکوم شده بودم و باید در حق شاکیان و شرکت پولهایی را به عنوان رد مال میپرداختم تا آزاد میشدم اما مطمئن بودم بیگناه هستم و اگر این میزان پول را پرداخت میکردم یعنی پذیرفته بودم در اختالس دست داشتم .به خاطر همین با وجود اینکه 7سال زندان را تحمل کردم و شرایط آزادیام با پرداخت این میزان پول فراهم شد 13 سال دیگر در زندان ماندم تا بیگناهیام ثابت شود.وی ادامه داد :در حرف ه ریختهگری مشغول بهکار بودم اما در کنار آن کارهای ساخت و ساز نیز انجام میدادم و حتی در آن زمان مجوز سههزار واحد برای ساختو ساز از شهرداری گرفتم .من قصد خیر و کمک به دوستان شریکم را داشتم ولی آنها به ناحق مرا وارد بازی کردند که هیچگاه به آن تعلق نداشتم و اینگونه به
ناحق 20سال از جوانیام را پشت میلههای سرد زندان هدر دادم و خدا را شاکرم که صبر کردنم سرانجام نتیجه بخش بود. مرد موسپید گفت :وقتی به زندان افتادم دخترم 12و پسرم 11ساله بود ،همه فکرم درگیر آنها بود که در این دنیای سرد چگونه بدون پدر زندگی کنند اما حضور همسرم نزد آنها به من آرامش و قوت قلب میداد. در این سالها از هیچکوششی برای رهایی و اثبات بیگناهیام دریغ نمیکردم ،چندین بار در سالهای محکومیتم از شاکیان پرونده که مدارکی
را علیه من ارائه کرده بودند شکایت کردم اما فریادهایم بهجایی نرسید .در سال 79 با تالش بسیار از کارشناسان خط تقاضا کردم پیگیر ماجرا شوند تا اینکه آنها هشت مورد سند جعلی یافتند و روزنهای امید برایم پیدا شد و خوشحال بودم که متوجه شدند من در کالهبرداری نقشی نداشتم اما متأسفانه باز هم گرههایی در کارم افتاد و من همچنان بهخدا امید داشتم ولی یک اتفاق بسیار اندوهگین رخ داد و به بار غمهایم افزود. نوروز تلخ حسنعلی نوروز سال 85را یکی از تلخترین دوران عمرش میداند .این مرد دلشکسته گویی که حوادث آن روز از جلوی دیدگانش میگذرد چشمانش را بست و نم اشکی را که گونههایش را خیس کرده پاک کرد و با بغضی فرو خورده گفت :هیچگاه آن روز از خاطرم نمیرود .برای تعطیالت نوروز به مرخصی آمده بودم تا عید را نزد خانوادهام باشم .از اینکه عزیزانم را کنارم میدیدم خیلی خوشحال بودم .شادیام دوچندان شده بود چون قرار بود اردیبهشت ماه همان سال دخترم را عروس کنم و به خانه بخت بفرستم ولی یک اتفاق همه رؤیاهایم را درهم فرو ریخت9. روز از عید میگذشت و خانوادهام تصمیم گرفتند برای زیارت به مشهد بروند ،در آن روز همسرم با دختر و داماد و مادر و خواهرش راهی مشهد شدند و من نزد پسرم در خانه ماندم. ساعت 12/5ظهر بود که با همسرم تماس گرفتم تا از حالشان باخبر شوم .آنها نزدیک
دامغان بودند و با همه آنها صحبت کردم و از شنیدن صدایشان شاد شدم و سپس تلفن را قطع کردیم .نیم ساعت بعد دوباره به آنها زنگ زدم دلتنگ بودم و میخواستم دائم از وضعیتشان با خبر شوم ولی هرچه تماس میگرفتم اینبار کسی جواب نداد و تلفن همراهشان خاموش بود .چون پسرم دانشجوی حسابداری گناباد بود میگفت در بعضی مناطق نقاط کور است وتلفن همراه آنتن نمیدهد .به همین خاطر سعی کردم دلهره را از خودم دور کنم ولی همچنان بیقرار و ناآرام بودم.تا ساعت 12شب بارها با تلفن همسر و دامادم تماس میگرفتم ولی باز هم تلفن خاموش بود .قلبم از جا کنده میشد و دلشوره عجیبی داشتم .به یکی از اقوام دامادم زنگ زدم تا اطالعی از آنها بگیرم .او به من گفت :نگران نباشم ،آنها رسیدهاند و سالم هستند .همین کافی بود ،سعی میکردم دلم را آرام کنم اما واقعیت این بود که نمیتوانستم و باز هم تماس میگرفتم و پاسخ نمیشنیدم. مرد موسپید ادامه داد :ساعت هفت صبح روز بعد تلفن خانه به صدا درآمد .با هیجان گوشی را برداشتم و گمان کردم همسرم است اما در ناباوری صدای برادر زنم را شنیدم که میگفت آنها در دامغان تصادف کردهاند ولی حالشان خوب است و تنها دخترم وضعیت وخیمی دارد. این مرد با یادآوری خاطرات گذشته اشک در چشمانش حلقه زد و گفت :پس از شنیدن این خبر انگار دنیا بر سرم خراب شد بهسرعت به سمت دامغان حرکت کردم و با پلیس راه تماس گرفتم تا از وضعیت آنها باخبر شوم اما وقتی به آنجا رسیدم ،چهار جسد به همراه یک پیکر نیمهجان به من تحویل دادند.شوکه شده بودم. کوهی از مشکالت داشتم و حاال داغ از دست دادن همسر و داماد و خواهر و مادرش نیز بر دلم اضافه شد .تنها امیدم زنده ماندن دختر 24 سالهام بود .دخترم دندان پزشک است ،به همین خاطر وی را به بیمارستان چمران منتقل کردند. دخترم سه ماه در کما بود و من هر روز میمردم و زنده میشدم تا سرانجام وی به هوش آمد و پس از شش ماه از بیمارستان مرخص شد. حسنعلی با تأسف سری تکان داد و گفت :شاید اگر همان ابتدا با دقت بیشتر به کارهایم رسیدگی میشد اکنون همسرم کنارم بود و دخترم در ابتدای جوانی سیاهپوش نمیشد اما متأسفانه همیشه همه اتفاقات با میل ما پیش نمیرود. در زندان همه مسئوالن با من به مهربانی رفتار میکردند و سعی در تسالی من در این مصیبت بزرگ داشتند .با کمک آنها مراسم تدفین همسرم برگزار شد اما داغ از دست دادنش و فکر بیسرپرست شدن دختر و پسرم عذابم میداد و راهی نداشتم جز توکل بر خدا و تالش برای نجاتم. در این سالها که مهمان زندان بودم از ابتدا در قسمت بهداری فعالیت کردم و توانستم در این زمینه بهداشت زندانیان را بهبود ببخشم .با اینکه از علم پزشکی هیچ اطالعی نداشتم اما به مرور
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
65
64
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
درمانی ساده برای سرد مزاجی خانم ها
م ها از نداشتن بسیاری از خان تمایالت جنسی رنج می برند .این مشکل در هر نژاد و کشوری شایع است.
چون سرد مزاجی جنسی در خانم ها معموال ش ها و شیو ه های غلط به یک سری از رو ی تواند مربوط شود؛ به در زندگی روزمره نیز م همین دلیل برای درمان این عارضه در خان م ها باید به صورت هم ه جانبه تمام موارد از جمله مسایل هورمونی ،بیماریهای مختلف، نوع روش زندگی و عوامل مختلف روانی مانند استرس در زندگی روزمره توسط متخصص مربوطه بررسی شود تا بتوان با درمان عوامل زمینهای ،تغییر در برخی از روش های غلط و یا اصالح شیو ه های مختلف رفتاری در خانم مبتال ،این عارضه را درمان کرد. سنجد یکی از گیاهان دارویی که میتواند به پیشگیری و درمان یکی از رایجترین اختالالت زندگی زناشویی غلبه کند ،مصرف دمنوش تهیه شده از سنجد یا جوشانده سنجد در درمان برخی از اختاللهای جنسی به ویژه در زنان موثر است .اثرگذاری سنجد بر درمان اختالل جنسی زنان و حتی اضطرابی که آنها ممکن است حین رابطه زناشویی تجربه کنند تا حدی است که تحقیقات زیادی در این باره انجام شده و تاثیر گل گیاه سنجد و میوه آن و میزان اثرگذاری سنجد را بررسی کردهاند و کپسولهایی به صورت صنعتی در داروخانههای برخی از کشورهای اروپایی به مردم عرضه میشود. ریوند چینی زنهای جوان زیادی وجود دارند که بعد از ازدواج به دلیل تجربه درد حین زناشویی به
مرور دچار ترسها و استرسهایی میشوند که این حالتهای روحی -روانی مشکالتی را برای آنها فراهم میکند و روابط زناشویی زن و شوهر را تحت تاثیر قرار میدهد. مشکالتی که ممکن است در صورت عدم درمان در کوتاه مدت موجب بروز مشکالت و اختالفهایی میان زن و شوهر شود .گیاه و ریشه ریوند چینی و نوشیدن دمنوش تهیه شده از آن تاثیر زیادی در کاهش درد به ویژه دردهایی دارد که ممکن است زنان در ناحیه لگن تجربه کنند .البته نباید فراموش کرد زنانی که به تازگی فرزند آنها متولد شده و مراحل شیردهی به نوزاد را تجربه میکنند نباید از این گیاه یا مشتقات آن استفاده کنند. مواد غذایی گیاهان وسبزیجات مفیدچغندر ،شاهی ،فلفل سبز ،پیاز ،ترب ،کشمش و تمشک استفاده کنید .نوشیدن شیره نارگیل و آب انگور نیز از جمله خوراکیهایی است که میتواند به تقویت توانایی جسمی زنان کمک کند .عسل طبیعی و خالص را حتما به وعده صبحانه خود اضافه کنید و فراموش نکنید که خوردن حبهایی که از ترکیب خرما ،گردو و دارچین تهیه شده در این زمینه میتواند بسیار موثر باشد .برای تهیه این حب به ۶خرما و ۳مغز گردو و کمی دارچین احتیاج دارید .هسته خرما را جدا کرده و مغز گردو و خرما را بکوبید تا نرم شود .دارچین را به آن اضافه کنید و حبهایی تهیه کنید و هر روز ۴تا ۵حب بخورید .این حبها را روزانه تهیه و مصرف کنید. سبک زندگیتان را عوض کنید در برخی از نسخههایی که در کتابهای بوعلی سینا موجود است از کاهش میل جنسی به عنوان یک بیماری نام برده شده که رابطه نزدیکی با نوع رژیم غذایی هر فرد دارد .در حقیقت بوعلی سینا مصرف بیش از اندازه از غذا و خوراکیها یا انتخاب مواد غذایی نامناسب را عاملی موثر در کاهش میل جنسی میداند .بوعلیسینا حتی سبک زندگی افراد ، چگونگی حمام کردن ،زمان بیدار شدن و به خواب رفتن را در ابتال به ناتوانی و کاهش میل جنسی بسیار موثر میداند ،از این رو توصیه شده افرادی که با کاهش میل جنسی رو به رو شدهاند در برنامه غذایی خود از
نخود ،لوبیا ،تخم خربزه ،کنجد ،پیاز ،هویج، ماهی ازون برون ،خاویار ،عسل ،زعفران، انگور شیرین ،گوشت گوسفند ،شلغم ،کلم، حلیم گندم ،کنگر ،نعناع ،شنبلیله و مارچوبه استفاده کنند و به فراخور خوراکیای که برای وعده غذایشان آماده میکنند از این گیاهان و سبزیجات دارویی به عنوان ماده اولیه یا چاشنی استفاده کنند. گلسرخ درمانی موثر گل سرخ یکی دیگر از گیاهانی است که مصرف خوراکی و موضعی آن به درمان ناتوانی یا کمتوانی جنسی کمک میکند.این عصاره امروزه به صورت صنعتی نیز تهیه میشود و آن را در داروخانهها و عطاریها
به راحتی میتوان تهیه کرد .استفاده موضعی از روغن گل سرخ نیز در ناحیه شکم میتواند تاثیرگذاری مناسب بر درمان ناتوانی جنسی و افزایش توانایی بدن در مردان و زنان داشته باشد .عالوه بر این مصرف گل سرخ به صورت خوراکی به بهبود عملکرد دستگاه گوارش و افزایش آرامش و کنترل تپش قلب نیز کمک میکند. جنسینگ؛ گیاه باروری و زایشباوری در میان مردم مشرق زمین وجود دارد که خوردن جنسینگ که ریشه یک گیاه چندین ساله چینی است میتواند تاثیر زیادی در افزایش قوای جنسی داشته باشد.
63
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
رازهای ماندگاری طوالنی تر آرایش روی پوست
آرایش اگر روی پوست تمیز باشد ماندگاری طوالنی تری خواهد شد .پوست را الیه برداری کرده و آن را به صورت طبیعی با نوشیدن آب مرطوب نگاه دارید. روغن های روی سطح پوست موجب از بین بردن سریع آرایش می شود.
.1تمیز نگاه داشتن پوست آرایش اگر روی پوست تمیز باشد ماندگاری طوالنی تری خواهد شد .پوست را الیه برداری کرده و آن را به صورت طبیعی با نوشیدن آب مرطوب نگاه دارید .روغن های روی سطح پوست موجب از بین بردن سریع آرایش می شود ،بنابراین پیش از آرایش پوست را تمیز کرده و قبل از آن از مرطوب کننده استفاده کنید .اگر آرایش را روی پوست خشک انجام دهید زود پوسته پوسته می شود. .۲استفاده از پرایمر پرایمر مانند یک سد بین پوست و کرم پودر عمل می کند .کمک می کند پایه آرایش طوالنی
تر روی پوست بماند .پرایمر اجازه نمی دهد پوست چرب شود .پوست را یک دست کرده و اجازه می دهد پوست به خوبی نفس بکشد .پرایمرها یکی از بهترین جذب کننده های چربی هستند .بنابراین رژگونه روی
پوست ساعت ها خواهد ماند. .۳استفاده صحیح از کرم پودر بهتر است از کرم پودرهای مرطوب اجتناب کنید ،زیرا ماندگاری زیادی ندارند .از نوع پودری یا ضد آب برای وقتی که به ماندگاری
طوالنی تر نیاز دارید استفاده کنید .مقداری از کرم پودر را در مرکز صورت زده و آن را به آرامی به اطراف ترکیب کنید .به آرامی دستمال را به دور صورت فشار دهید تا کرم پودر ثابت شود. .۴استفاده از یک پودر با کیفیت حتی زمانی که عرق می کنید ،اگر یک پودر مات با کیفیت زده باشید طوالنی تر خواهد ماند .از یک کرم پودر روشن تر و پودر تیره تر استفاده کنید تا اگر آرایش پاک شد، چهره تان لکه دار دیده نشود .از یک پودر مات و از یک برس بزرگ پرز دار برای زدن پودر استفاده کنید. .۵اجازه دهید لب ها طوالنی مدت بدرخشد استفاده از برق لب یا رژلب های براق ماندگاری ندارند .باید آنها را با یک فرموالسیون مات جایگزین کنید تا رنگ آن طوالنی تر بماند .پیش از زدن رژلب حتما لب ها را مرطوب نگاه دارید .همچنین استفاده از خط لب مات نیز تا حدی رنگ رژ لب را بر روی لب حفظ می کند .اگر فکر می کنید رژلب هایتان به ویژه در طول هوای گرم نتیجه بهتری در این مورد نمی دهد می توانید آنها را برخی اوقات در یخچال نگهداری کنید. .۶روی ریمل کار کنید با زدن ریملی با فرموالسیون ضد آب از ریخته شدن ریمل جلوگیری کنید .این کار باعث ماندگاری طوالنی تر آن می شود .به خاطر داشته باشید که ریمل همچنین اگر دو بار بر روی مژه های پودری زده شده باشد ماندگاری اش بسیار طوالنی تر خواهد شد.
62
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
عسل و دارچین؛ اکسیر جوانی خوشبختانه این روزها عسل و دارچین در هر آشپزخانهای پیدا میشود .با ترکیب این دو مادهی ساده برای خودتان اکسیر جوانی بسازید .به همین سادگی به همین جوانی!
انسان از همان بدو خلقت دریافته است که روند پیری مانند جادهای یک طرفه است که برگشت ندارد .برای همین همیشه به دنبال راهی برای مقابله با آن بوده است .در واقع بشر از همان ابتدا به دنبال اکسیر جوانی بوده و از همان ابتدا افسانههای زیادی در این خصوص شکل گرفته است. این روزها هم که دانشمندان بیکار ننشستهاند و در آزمایشگاههای خود مدام با کندوکاو در سلولهای موشهای آزمایشگاهی ،استفاده از مواد شیمیایی خاص برای معکوس کردن روند پیری ،کاهش فعالیت میتوکندری و خالصه کلی کار ریز و درشت دیگر سعی دارند پیری را از انسان دور کنند. بدون شک شما هم نمیخواهید به این زودیها گرد پیری روی سر و صورتتان بنشیند و دور از جانتان آن «شتر معروف» در خانهتان را پیدا کند .ترس از پیری و بیماری در وجود بشر بوده و خواهد بود؛ اما الزم نیست کارهای عجیب و گاها خطرناک انجام دهید تا جوان بمانید .شما محققان را به حال خود بگذارید تا میتوکندری ها را زیر و رو کنند .همین روشهای ساده را دریابید. عطر دارچین ،طعم عسل عسل و دارچین یک زوج کامل و بینقصی تشکیل میدهند که با طبیعیترین و سالمترین شیوه ،خدمت زیادی به سالمتی تکتک ما میکند .در واقع از ترکیب این دو میتوان به اکسیر جوانی کم خرجی دست یافت و از آن استفاده کرد .البته با یک بار استفاده کردن معجزه نمیکند اما مصرف منظم آن پیری و بیماری را از شما دور خواهد کرد .این ترکیب سیستم ایمنی بدن را تقویت کرده و باکتریها و ویروسها را از کار میاندازد. عسل :خدا قوت زنبور عسل عسل یک مادهی غذایی باارزش است .این مادهی غذایی ضدباکتری و ضدالتهاب بوده و خواص آنتیاکسیدانی آن شهرهی عام و خاص میباشد .هیچچیز به اندازهی عسل با شیرینی و سخاوت تمام ،سرفههای بیامان را تسکین نمیدهد .اگر استرس و خستگی جسمی کالفهتان کرده خیلی زود به سراغ عسل بروید .اگر دیابتی هستید باید بدانید که مصرف میزان کم و معقول آن برایتان
مشکلی به بار نمیآورد (البته بهتر است حتم ًا با پزشکتان مشورت کنید). دارچین فراتر از یک ادویهی ساده باورتان میشود که دارچین حاوی کلسیم است؟ البته خواص آن به همین جا ختم نمیشود .این ادویهی خوش عطر حاوی منگنز ،منیزیم ،پتاسیم ،آهن ،فسفر ،سدیم، سلنیوم و زینک(روی) نیز میباشد .البته دارچین از ویتامینها نیز بیبهره نیست. ویتامین B5، B3، B2، A،B1و B6و همچنین اسید اسکوربیک و ویتامینهای E و Kنیز جزو ویتامینهای این ادویهی خوش عطر میباشند. این ادویهی به ظاهر ساده میزان قابلتوجهی اسیدهای آمینه مانند «والین»« ،ترئونین»، «تریپتوفان»« ،آرژنین» و «آالنین» دارد. دارچین یک ضدعفونیکنندهی طبیعی است که میتواند با ویروسها و باکتریها مقابله کند برای همین هم در ترکیب خمیردندانها و دهانشویهها استفاده میشود. میرسیم به خواص معجزهآسای ترکیب این دو مادهی پرخاصیت: خداحافظ سرماخوردگی ،سرفه و سینوزیت ترکیب عسل و دارچین برای درمان سرماخوردگی و تسکین سرفه و سینوزیت بسیار مفید است .برای این کار یک قاشق غذاخوری عسل را با یک چهارم قاشق غذاخوری دارچین و اگر الزم بود کمی آب جوش مخلوط کرده و میل کنید .این کار را به مدت سه روز انجام دهید تا حالتان خوب شود. نباید یه مو از سرتون کم بشه ترکیب عسل و دارچین به اضافهی روغن نارگیل میتواند مشکل ریزش مو را تا حدی کاهش دهد .برای این کار یک قاشق غذاخوری عسل را با یک قاشق غذاخوری دارچین و دو قاشق غذاخوری روغن نارگیل مخلوط کنید .این ترکیب را به موهایتان بزنید
و 15دقیقه صبر کنید و سپس موهایتان را بشویید. کلیهها و مثانه جای عفونت نیست مادربزرگها همیشه از این ترکیب برای درمان عفونت مثانه استفاده میکردند .به خاطر اینکه ترکیب این دو مادهی ضدعفونیکننده باعث از بین بردن باکتریها شده و میکروبهای عفونتزا را از بین میبرد .برای این کار دو قاشق غذاخوری پودر دارچین را با یک قاشق غذاخوری عسل و آب ولرم ترکیب کرده و میل کنید. معجزهی عسل و دارچین برای خوشاندامی الغری و تناسب اندام شما را به مراتب جوانتر و زیباتر نشان میدهد .خوشبختانه ترکیب این دو مادهی غذایی پرخاصیت باعث تنظیم متابولیسم یا همان سوخت و ساز بدن میشود که به تناسب اندام کمک زیادی میکند .توصیه میکنیم یک قاشق غذاخوری عسل را با یک قاشق غذاخوری دارچین مخلوط کرده و روزانه دو مرتبه میل کنید (نیم ساعت قبل از صبحانه و نیم ساعت قبل از خواب). عسل و دارچین دوست معده اگر از مشکالت گوارشی رنج میبرید دارچین و عسل را دریابید .یک چهارم قاشق غذاخوری پودر دارچین را با دو قاشق غذاخوری عسل و کمی آب ولرم مخلوط کرده و میل کنید .در این صورت میزان اسید معده کنترل شده و مشکالت گوارشیتان کمتر میشود. سیستم ایمنیتان به سالمت تمام بیماریها و مشکالت زمانی حاصل میشوند که سربازهای بدن ما به درستی از پس باکتریها و ویروسها برنیایند .اگر سیستم ایمنی بدن قوی باشد به این راحتیها پای بیماری به بدن ما باز نمیشود .میتوانید با مصرف ترکیب عسل و دارچین کمک زیادی به تقویت سیستم ایمنی بدنتان بکنید.
باید بدانید که عسل قدرت دفاعی گلبولهای سفید را باال میبرد. برای همین بدن بهتر با باکتریها و بیماریهای عفونی مقابله میکند .مصرف این ترکیب همچنین خستگی و بیحالی را از شما دور میکند. ماسک عسل و دارچین برای مقابله با آکنه و بستن منافذ پوست عسل آنتیبیوتیک و ضدعفونیکننده است برای همین میتواند باکتریهای مسئول بروز جوشها را ناکار کند .استفاده از عسل به عنوان ماسک مانع از تکثیر باکتریها در سطح پوست میشود .این مادهی غذایی ترشح سبوم را کنترل میکند برای همین هم منافذ پوست را تمیز کرده و میبندد. آنتیاکسیدانهای موجود در عسل پوست را مرطوب و از بروز چین و چروک جلوگیری میکند .دارچین نیز خاصیت ضد باکتریایی دارد و ترکیب آن با عسل برای رفع جوشها و تنگ کردن منافذ پوستی فوقالعاده بوده و برای همهی انواع پوستهایی که جوش میزند مناسب است. اگر پوست نازکی دارید به طوری که مویرگهایتان پیداست (همان کوپروزها یا رگههای زیر پوست) نیز میتوانید به ترکیب عسل و دارچین اعتماد کنید .برای اینکا 3قاشق غذاخوری عسل را با یک قاشق غذاخوری پودر دارچین ترکیب کنید هم بزنید تا یکدست شود .ماسک را روی پوست صورتتان بزنید و بیست دقیقه صبر کنید و سپس صورتتان را بشویید. اگر جوشهای صورتتان خیلی زیاد است میتوانید این ماسک را قبل از خواب بزنید و بگذارید تا صبح ماسک روی صورتتان بماند .البته حواستان باشد این ماسک باعث کثیف کاری مالفهتان خواهد شد .توصیه میکنیم ماسک را به دور چشمها نمالید.
61
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
تا كي ميخواهيد به اين رسوم غلط در ازدواج تن بدهيد؟؟
امروز ميخواهم از يك واقعيت حرف بزنم.ميخواهم از شكستن يك رسم غلط حرف بزنم.مي دانم كه با اين حرف من شديداً به سمت من آتش خواهيد گشود..ولي امروز الزم است رسمي شروع به نابودي بكند تا شما در زندگييتان كاملتر شويد…حتي اگر مرا مورد انتقاد شديد قرار بدهيد…ميخواهم از رسم غلط خواستگاري حرف بزنم….
خانمهاي عزيز….چه كسي بشما گفته كه بايد منتظر خواستگار بشينين؟؟براي چي از ابراز عالقه ميترسيد؟؟چرا فكر ميكنيد با ابراز عالقه براي پيوند سبك ميشويد؟؟اگر پسري اينقدر احمق باشد كه ابراز تمايل شما را براي پيوند نشانه ناپاكي شما بداند همان بهتر كه شما سريع ًا طرف را اينگونه بشناسيد و دور بيندازيد…چرا مثل بليط بخت آزمايي رفتار ميكنين؟؟..كي گفته شانس بايد در خونتون رو بزنه؟؟…اين تفكر كهنه رو بريزين دور تو رو خدا..اين چه مسخره بازيه كه راه انداختين؟؟..چرا نمي خواين واسه آيندتون تصميم بگيرين؟؟..شما بزرگ شدين مث ً ال.. عقل دارين..كدوم احمقي گفته شما مثل عنكبوت بايد بشينين تا آقاي خواستگار تشريف بيارن توي تور شما؟؟؟فكر ميكنين چي ميشه اگر شما به پسري كه فكر ميكنين بدردتان ميخورد اعالم كنين كه من مي خواهم با شما ازدواج كنم؟؟من بهتون ميگم…. ال ممكنه پسره اص ً او ً ال به شما فكر
نكنه!!اينجوري يهو مي افتين تو كانون فكرش. مخش شديد ًا روي شما كليد ميكنه!اص ً ال فكر دري وري هم راجب شما نميكنه چون شما با وقار تمام و كام ً ال محترمانه درخواست ازدواج كردين..اينجوري شستش خبر دار ميشه كه:بابا مثل اينكه قضيه جديه پس لوس
بازي در نمياره!!مطمئن ًا به شما شديد ًا فكر ميكنه و سبك سنگين ميكنه.كف ميكنه كه چه اعتماد بنفسي داشتين كه اوميدن و محكم ازش خواستين كه باهاش ازدواج كنين.. مطمئن باشين كه تاثير مثبتي داره مگه طرف خيلي كهنه باشه كه شما ميفهمين چون قاعدت ًا
به هيچ جا نمي رسين… دوم ًا ممكنه پسره به شما فكر ميكنه ولي روش نميشه بياد جلو و يا اينكه ميترسه امكانات كافي نداشته باشه..اينجوري او ً ال تا 3شب خوابش نميبره كه بابا اي ول..شما عجب خانمي هستيد كه اين اعتماد بنفس رو دارين ثاني ًا ترسش ميريزه چون وقتي شما رو اينچنين مطمئن ميبينه كه حاضريد در هر شرايطي باهاش باشين معطل نميكنه.چون نميخواد چنين جواهري دست كسي ديگه بيفته.. قند تو دلش آب ميشه كه تيرش خورده تو مركز هدف..چند روز قيافه ميگيره كه هيبت مردونش حفظ بشه و بعد عين آب روان ولو ميشه تو اتاقتون و اعالم موافقت ميكنه.... حالت آخر اينكه به هر دليلي جواب رد ميده!.. اينجوري ديگه شما اص ً ال نگراني فكري ندارين و معطل نميشين.وقت و فكرتون رو هم الكي مشغول نميكنين..بدونين جواب رد اون هم يه دليل شخصي داشته و دليلش عدم شايستگي شما نبوده..ولي چيزي از ارزشتون كم نشده و اون هم تا عمر داره از اينكه چنين فرصتي رو از دست داده از دست خودش شاكي خواهد بود…پس پاشين خودتون رو جمع كنين..محكم باشين…اما نكاتي كه بايد بدونين… -1كام ً ال مطمئن و با وقار درخواستتون رو مطرح كنين..تمرين كنين و هول نشين ولي هر چقدرم كه گند بزنين ارزش كارتون همونه كه بود…چيزي ازش كم نميشه…به هر حال همون تاثير رو ميذاره… -2نگران آبروتون نباشين!چون شما براي اينكار طرف رو ساليانه زير نظر دارين اگه طرف شارالتان بود شما عمر ًا تا حاال بهش فكر نميكردين. -3از شكست نترسيد.سخته ،ميدونم.ولي نترسيد..پسرها 500جا ميرن تا بهشون ok ميگن.. -4جواب چه مثبت چه منفي به كارتون ربطي نداره.فكر نكنين 2000تا چشم داره نگاتون ميكنه.اين افكار مادربزرگتونه!!! -5اينجوري ضمن حفظ نجابتتون باعث نميشين پسره از ترشس تحويل نگرفتنش جلو نياد و شما هم مجبور نيستين براي جلب نظرش كار هاي عجيب غريب بكنين!!! -6اينطوري خودتون تكليفتون رو مشخص ميكنين .حاال اگه جرئتش رو ندارين ديگه حق ندارين كسي رو متهم كنين……
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
60
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
59
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
58
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
57
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
56
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
55
54
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
خانمها :خواسته های جنسی خود را بیان کنید من ایمیل های بسیار زیادی دریافت می کنم که در آن، خانم ها نسبت به این امر اعتراض می کنند که همسرانشان نمی دانند به هنگام برقراری رابطه جنسی چگونه باید آنها را به لذت برسانند .من هم اغلب به همه آنها یک پاسخ میدهم -شما چه تقاضایی کرده اید که تا کنون برآورده نشده؟
اکثریت قریب به اتفاق خانم ها ،زمانیکه نوبت به این مسائل می رسد قدری خجالتی می شوند و تصور می کند که آقایون ملزم هستند تمام این مسائل را از پیش بدانند .این تصور به شدت اشتباه است .هیچ کسی به طور مادرزادی نمی تواند به خصوصیات فیزیکی جنس مخالف خود آشنا باشد .مهارت های عشق ورزی ،هم برای آقایون و هم برای خانم ها ،یک مقوله اکتسابی است (شاید خانم های کمی پیدا شوند که معشوقه های خوبی به شمار روند ،اما آقایون نسبت ًا اعتراض کمتری به این مسائل میکنند) .وجود هر خانمی در خود یک دنیای کام ً ال عجیب و غریب را جای داده است و دارای خصوصیات منحصر بفردی می باشد .اغلب مواردی که برای یک خانم دلپذیر است ،ممکن است برای خانم دیگر هیچ معنا و مفهومی نداشته باشد. اجازه دهید باحقیقت روبرو شویم :اگر
احساس می کنید که شریک زندگیتان قادر به برآورده کردن نیازهای شما نیست ،مقصر اصلی خودتان هستید و هیچ کس جز خودتان مسئول آن نیست. چرا خانم ها چیزی نمی گویند؟ بیشتر خانم ها تصور می کنند که اگر بخواهند به نحوی شریک خودشان را "راهنمایی" کنند ،با این کار به نفس خود آسیب وارد کرده اند .البته شاید تا حدودی این عقیده صحت داشته باشد .با توجه به مطلب فوق الذکر می توانید در بیان خواست ها و نیازهای خود کمی بیشتر دقت کنید ،اما نباید دهان خود را به کلی بسته نگه دارید. برای شروع می توانید ابتدا از او سؤال کنید که چه چیزهایی را بیشتر دوست می دارد. همچنانکه به گفته های او گوش می دهید، می توانید عقاید خود را نیز در این زمینه وارد بحث کنید .البته نباید یک طرفه هم قضاوت کرد .گاهی اوقات اتفاق می افتد که خانم هایی را مشاهده می کنیم که مانند معشوقه های عادی رفتار نمی کنند .برخی از آنها فقط دراز می کشند و انتظار دارند که طرف مقابل تمام کارها را به تنهایی برایشان انجام دهد؛ بعد هم شکایت می کنند که همسرشان طریقه رفع نیازهای آنها را نمی داند .متاسفم ولی باید طرز تفکر خود را تغییر دهید! زمانیکه او در حین برشمردن عالیق شخصی خودش است ،شما می توانید خیلی راحت نیازهای خودتان را نیز وارد بحث کنید. او کام ً ال متوجه می شود و به احتمال زیاد دوست دارد که چیزهای بیشتری در این رابطه بشنود؛ خیلی بیشتر! پیش از هر چیز باید همواره به یک نکته توجه داشته باشید :این عقیده را که او باید همه چیز را بداند از ذهن خود پاک کنید.
برخی با خود تصور می کنند که شوهرشان باید آنقدر کارهای متفاوات را انجام دهند تا باالخره به جایی برسند که مورد رضایت خانم قرار بگیرد. زمانی که من از مراجعین خود سؤال می کنم که هنگام برقراری رابطه جنسی ،بیشتر به سمت چه تمایالتی گرایش دارند ،معمو ً ال یک جواب مشابه دریافت می کنم" :من همه چیزش را دوست می دارم" واقع ًا که!! وقتی همسرتان چنین سؤالی را از شما می پرسد، نمی خواهد میزان شهوت شما را اندازه گیری کند ،او واقع ًا می خواهد بداند که شما نوازش کدام قسمت را بیشتر می پسندید .اگر روزی همسرتان از شما یک چنین سؤالی پرسید، باید واقع ًا خوشحال بشوید .بسیاری از آقایون نمی دانند که باید یک چنین کاری را انجام دهند .اگر خودتان هم پاسخ این سؤال را نمی دانستید ،آنوقت باید بیشتر روی این قضیه کار کنید. اگر نمی گویید نباید انتظارش را هم داشته باشید اگر شما با او در مورد نقاط حساس بدن خود صحبت نکنید ،او هم چیزی دستگیرش نخواهد شد .باید در مورد این مطلب با او صحبت کنید .واکنش های جنسی خانم ها خیلی پیچیده تر از آقایون است .شاید خودتان بدانید که چه می خواهید ،اما انتظار نداشته باشید که بدون مطرح کردن نیازهایتان همسرتان هم بداند که شما از او چه انتظاراتی دارید .باید گارد خود را کمی باز کنید و او را نیز به سرزمین اسرار خود راه دهید. باز هم باید اشاره کنم که نیازی نیست که برای مطرح کردن این موارد اضطراب داشته باشید ،فقط کافی است دهان خود را باز کنید تا ببیند که چقدر راحت او شما را به نقطه دلخواه خواهد برد .آقایون همیشه آماده امتحان کردن چیزهای جدید هستند. همانطور که یکی از دوست های دخترم به من می گفت" :به همین دلیل است که خانم ها به سمت آقایون کشیده می شوند ،چراکه سرزمین رویاهای خانم ها ،زمین بازی آقایون است". خجالت نکشید و نترسید خانم ها اگر می دانستند که همسرانشان تا چه اندازه نسبت به عقاید جدید روی باز از خود نشان می دهند ،متعجب می شدند .آیا دوست دارید شدید تر این کار را با شما انجام دهد؟ بیشتر مردها منتظر بدست آوردن چنین فرصتی هستند! انتظار سکس بهتری دارید؟ بیشتر مردها تمایل زیادی به انجام چنین کاری دارند .بیش از اندازه سریع است؟ یا خیلی کند؟ چه دلیلی می تواند شما را از بیان احساسات باز دارد؟ فقط کافی است این کار را با در نظر گفتن حساسیت و با رعایت کامل ارزش و احترام انجام دهید تا زندگی جنسیتان ارتقا پیدا کند. دوستی داشتم که آرزو داشت در کشتی با همسر خود رابطه جنسی برقرار کند ،پس از مدت ها که این مطلب را با شوهرش در میان گذاشت؛ او نیز در یک روز گرم تابستان، یک قایق تفریحی اجاره کرد و او را به اعماق دریا برد و در آنجا تجربه مورد عالقه اش را نصیبش کرد .آنقدر این تجربه برای او جالب بود که برای تمام دوستانش تعریف می کرد. همسر شما عالقه بسیار زیادی دارد که بداند
چه چیز هایی شما را تحریک می کند؛ مطمئن باشید که بیان این مطلب ریسک کمی به دنبال دارد ( البته اگر اص ً ال ریسکی در آن وجود داشته باشد). توقع نداشته باشید که تمام انتظاراتتان درجا برآورده شود زمانیکه از نیاز های خود صحبت می کنید، نباید انتظارات غیر واقعی داشته باشید. رویاهای برخی از خانم ها بیش از اندازه پیچیده می شوند .به عنوان مثال اگر آرزو دارید رابطه جنسی را در هلیکوپتر شخصی تجربه کنید ،نباید انتظار داشته باشید که او سریع ًا کالس خلبانی برود و مدرک خود را بگیرد و شما را به آرزویتان برساند! اگر واقع ًا دلتان می خواهد که چنین رویایی به حقیقت بپیوندد ،می توانید خودتان بروید و مدرک خلبانی بگیرید ،و یا کمی بیشتر از خالقیت خود استفاده کنید!! بهر حال در چنین وضعیتی شمات هم باید به او کمک کنید .سکس دهانی (oral )sexیک نمونه خوب است .به عنوان مثال اگر نحوه برخورد او را نمی پذیرید باید به او بگویید که بیش از اندازه سریع برخورد می کند و پیش از اینکه بخواهد حد نهایت صمیمت خود را ابراز کند ،باید بوسه های آرامتری به شما بدهد .شاید مدتی طول بکشد تا او خود را با خواست های جدید شما وفق دهد ،اما به هر حال این کار عملی است. اگر خودتان ندانید که چه می خواهید ،چیزی برای گفتن نخواهید داشت آیا در مورد رابطه جنسی خود خیال پردازی می کنید؟ تقریب ًا زمانیکه این سؤال را از خانم ها می پرسید ،تمام آنها پاسخ منفی به این پرسش می دهند ،چرا که تصور میکنند ممکن است به چشم یک دختر بی شرم و هرزه به آنها نگاه کنند؛ اما حقیقت اینجاست که همه انسانها چنین کاری را انجام میدهند و می توان گفت که این کار را حتی به صورت مکرر انجام می دهند .خیال پردازی می تواند هنگام برقراری رابطه جنسی ،هنگام نشستن در کالس ،در محل کار ،هنگام رانندگی و یا هر کجای دیگر اتفاق بیفتد .به هر حال خیال پردازی یک امر کام ً ال معمولی و رایج است؛ خیلی خیلی رایج .پس بهتر است که خجالت و ترس را کنار بگذارید! هیچ چیز بدی در خیال پردازی وجود ندارد .بیشتر روانشناسان معتقدند که این امر یکی از طبیعی ترین راهها برای شناخت جنسیت و موجودیت فردی انسانهاست. یکی از دالیلی که بیشتر خانم ها معمو ً ال در مورد نیازهای خود در بستر صحبت نمیکنند این است که خودشان را به خوبی نمی شناسند .حاال به خاطر سرکوبی ،خجالت، ترس ،تجربه تلخ و یا هر چیز دیگر ،تعداد زیادی از خانم ها هیچ گاه به خودشان اجازه نمی دهند که جنبه جنسی خودشان را اکتشاف کنند .من واقع ًا تعجب میکنم که چنین خانم هایی منتظر چه چیز هستند! کمتر چیزی وجود دارد که مانند رابطه جنسی بتواند به انسان حس سر زندگی بدهد .چرا باید چنین هدیه خدادادی و فوق العاده را خراب کرد؟ مطمئن باشید که همسرتان اص ً ال دوست ندارد چنین اتفاقی روی دهد!
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
53
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
52
51
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
دوستش دارم،نمیتوانم ترکش کنم!
وقتی پای عشق به میان میآید ،حکم قطعی صادر کردن آسان نیست .ساختن یک رابطه و ماندن در آن ،بسته به شرایط شما ،شخصیت هر دو نفرتان و نیازهایی که دارید میتواند زمین تا آسمان تفاوت پیدا کند .انگار با وارد شدن به دنیای عشق به یک هزارتوی ناشناخته وارد میشوید اما کافی نبودن شناختمان از این رابطه به معنای ناتوانی در پیشبینی کردن آینده آن نیست .روانشناسان میگویند گرچه در چنین مواردی نمیتوانیم حکمی قطعی و صددرصدی ارائه دهیم اما با بودن یا نبودن برخی از معیارها میتوانیم حدسهایی در مورد آینده یک رابطه بزنیم .پس پیشبینیهای ما را در ادامه این صفحه بخوانید و بعد در مورد رابطهای که به آن وارد شدهاید اما نمیتوانید دل از آن بکنید ،قضاوتکنید.
قصه از کجا شروع شده است؟ ماجرای اهمیت اختالف سنی و تاثیرگذار بودنش بر آینده 2نفر از سالهای دور آغاز شده و هنوز هم ادامه دارد .در آن سالها ،مردها نانآور خانه بودند و وارد شدنشان به یک رابطه مستلزم تواناییشان برای اداره خانواده بوده است اما زنها از آنجا که زودتر توانایی مدیریت خانه را به دست میآوردند و از نظر روانی سریعتر بالغ میشدند ،میتوانستند در سنی پایینتر به خانه بخت بروند و بر همین اساس ،مردها معموال در طول نسلها از همسرانشان بزرگتر بودند .شاید در قرن حاضر تعریف تازهای از نقشها و مسئولیتها ایجاد شده باشد اما هنوز هم این تفکر تا اندازهای جریان دارد و اختالف سنی یکی از پیشآگهیهای مهم در ساختن زندگی مشترک است. از طرف دیگر بررسیهای روانشناسان نشان میدهد زنها زودتر از مردها به بلوغ فکری میرسند و به همین دلیل اگر مرد چند سالی از همسرش بزرگتر باشد ،رابطه آنها با تعادل بیشتری ادامه پیدا میکند .البته الزم است بار دیگر تاکید کنیم که این قانون در مورد همه و در هر شرایطی صادق نیست. فاصله سنی دردسرساز شده؟ اختالف سنی یکی از موضوعات بحث برانگیز در ازدواج است .معموال روانشناسان معتقدند فاصله سنی بین 4تا 8 سال ،فاصلهای ایدهآل است و اگر دو طرف بیشتر از 12سال با هم اختالف سنی داشته باشند ،احتمال بروز اختالفات و چالشها میانشان بیشتر است .بر اساس این نگاه ،قرار نیست همه ازدواجهایی که با وجود فاصله سنی کمتر یا بیشتر ایجاد میشوند ،محکوم به شكست باشند اما آمارها نشان میدهد احتمال شکست در میان زوجهایی که در این محدوده امن قرار ندارند ،بیشتر است و از آنجا که شما هم یک دهه با هم فاصله سنی دارید ،ممکن است این تفاوت دلیل ایجاد برخی از مشکالت میانتان باشد. نکند پشیمان شوید؟ در سنین 18تا 25سالگی ،تغییرات شخصيتی با سرعت رخ میدهد .در این دوره فرد از نوجوانی به جوانی وارد شده و نیازها و نگرش او دستخوش تحول گستردهای میشود. درحالی که فردی که تازه از نوجوانی گذشته و پا به دنیای جوانانی گذاشته نیازها و اولویتهای دیگری برای زندگی دارد ،فردی که در پایان سالهای جوانی و نزدیک به میانسالی بسر میبرد ،زندگی را به شکلی دیگر نگاه میکند. همین تفاوت در نگاه و حتی در نیازهای این دو نفر میتواند
اختالفاتی را میانشان ایجاد کند .شاید با وجود عالقهای که از آن حرف میزنید ،دنیای متفاوت شما باعث شدت گرفتن اختالفاتتان باشد و هیچکدامتان برای بیشتر شدن بحثها و فاصله میانتان واقعا مقصر نباشید .شاید اگر در 30سالگی این زندگی مشترک را آغاز میکردید ،تنشهای کمتری را تجربه میکردید یا در صورت زیاد بودن اختالف نظرها ،زودتر به فکر قطع رابطه میافتاديد .شما در سنی که هیجاناتتان در اوج است وارد این رابطه شدهاید و به همین دلیل درحالی که خودتان از مشکالتتان آگاهید در برابر ندای منطق مقاومت میکنید و حاضر به ترک این رابطه نمیشوید .از یک سو منطقتان میگوید رابطه باید قطع شود اما از سوی دیگر عواطف ،شما را به ادامه دادن وادار میکند. اما واقعیت این است که منطق رابطه زندگی را به پیش میبرد و در گذشت سالها ،عواطف کمرنگ و کمرنگتر میشوند. پس سعی کنید رابطهتان را روی ستونهای ناپایدار هیجانها و احساساتی که حاال از نظرتان مهار ناپذیرند نسازید و به دنبال دالیلی منطقی برای ماندن در این رابطه یا خارج شدن از آن باشید. با هم از چه حرف میزنید؟ گفتیم که بزرگتر بودن مرد از زن احتمال موفقیت در زندگی را بیشتر میکند اما این اختالف سنی نباید تا آنجا پیش رود که شکافی میان این دو ایجاد کند .روانشناسان معتقدند زن و شوهر نباید یک دوره تحولی کامل با هم فاصله داشته باشند. برای مثال زن نباید در آخر جوانی یا سالهای آخر نوجوانی باشد و مرد در سالهای آخر جوانی یا اوایل میانسالی بسر ببرد. در چنین شرایطی نگاه دو طرف به رابطه و انتظاراتشان از آن بسیار متفاوت خواهد بود و این تفاوتها مایه اختالفات و تنشها در زندگی مشترک خواهد شد .تفاوت دوره زندگی، حتی خاطرات و نیازهای آدمها را متفاوت كرده و زوجی که بیش از یکدهه با هم اختالف سنی دارند را درگیر تنش میکند. عشق ساختنی است نه پیدا کردنی عشق واقعی رسیدن به این احساس خوشایند است که من پاسخ نیازهایم را در این رابطه گرفتهام .در این شرایط فرد میتواند برای ماندنش در زندگی مشترک دالیلی بیاورد ،برای مثال بگوید توجهش به من زیاد است چون به موقع به خانه میآید ،به من احترام میگذارد چون مرا با اشتیاق و کلمات مناسب به دیگران معرفی میکند و ...اگر احساس میکنید در این رابطه به آنچه به دنبالش بودهاید رسیدهاید و برای ادامه دادن میتوانید دالیلی منطقی را فهرست کنید ،میتوانید نامتان را در گروه عاشقها وارد کنید اما هرگز نگویید با وجود همه تلخیها و مشکالت دوستش دارم .احساس دوست داشتن قرار است به زندگی شما رنگ تازهای دهد ،نه اینکه زندگی را به کامتان تلختر کند. چرا اینقدر درد میکشید؟ جدا شدن از چنین رابطهای آسان نیست اما اگر درد بیاندازهای که این جدایی در شما ایجاد میکند دلیل ماندنتان است باید موضوع را با دقت بیشتری بررسی کنید. باید ببینید چرا جدا شدن برایتان اینقدر دردناک است و چرا نمیتوانید از مرحله اول رابطه که همان احساس شدید خوش آمدن است کنده شوید .شاید ویژگیهای شخصی شما و زندگی گذشتهتان در این زمینه تاثیرگذار باشد .اما طوالنی شدن رابطه هم میتواند کار را برایتان مشکل کند 4 .سال زمان زیادی است و معموال گفته میشود یک رابطه از نقطه صفر تا زمان ازدواج بهتر است حداکثر 3سال طول بکشد. تجربه نشان میدهد اگر دو طرف یک رابطه بعد از گذشت سالها به نتیجهای برای آینده رابطه نرسند ،ارتباطشان وارد چرخه معکوسی میشود و نهتنها مشکالت میان آنها را بیشتر میکند بلکه توانشان برای مقابله با این مشکالت یا خارج شدن از رابطه را هم پایین میآورد .شاید بهتر باشد با کمک یک روانشناس موضوع را بررسی کنید و ببینید چه عوامل
عاطفیاي شما را درگیر این رابطه نگه میدارند و چه عوامل منطقی باعث میشوند در کنار او بمانید .یادتان نرود با وارد شدن به یک رابطه عاطفی ما نوعی آزمون و خطا را آغاز میکنیم و اگر نمیتوانید بعد از به خطا رسیدن آزمونتان از چنین رابطهای دل بکنید ،بهتر است هرگز به آن وارد نشوید.
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
50
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
49
48
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
تغییرات وام مسکن در سال جدید بهار بهترین بهانه برای آغاز و آغاز بهترین بهانه برای زیستن است .
فرا رسیدن سال و بهاری جدید را به همه عزیزان شاد باش می گویم آرزوی سالمتی و سعادت را برای شما خواستارم . همانطور که مطلع هستید بانکهای کانادا در رقابتی بسیار شدید از ابتدای سال ۲۰۱۴سعی در پایین آوردن نرخ بهره ی خود برای وام مسکن داشته اند که این امر تآثیر بسیار مثبتی با توجه به زمستان سخت و سرمای شدیدی که داشتیم گذاشت .تا قبل از این نرخ ۵ساله ی ثابت fixedدر حدود %۳.۵۹_%۳.۶۹میبود .ولی در حال حاضر این نرخ به پایینترین حد خود یعنی %۳.۱۰ _ %۲.۹۹رسیده است .عزیزان این را توجه داشته باشند که نرخ بهره بانک مرکزی هیچ دخالتی در زیاد یا کم کردن نرخ بهره ی ثابت از سوی بانکهای چارترمانند Scotia ، TD,RBC ندارند . در حال حاضر نرخ بانک مرکزی برای چاتر بانک ها%۱ می باشد .و نرخ بهره برای مشتریان %۳می باشد .هر گونه تغییر در نرخ بهره ی ثابت از سوی بانکها به اختیار خود بانکها می باشد و بانک مرکزی دخالتی در آن ندارد .به دلیل گستردگی مطلب نرخ بهرهی ثابت و شناور در هفتههای آینده به مفصل به آنها میپردازیم . تغییری که در سال ۲۰۱۴با آن رو به رو شدیم افزایش نرخ بیمه وام مسکن Insurance Premium از سوی یکی از شرکتهای بیمه وام مسکن CMHC بود که به دنبال آن دیگر ۲شرکت بیمه Genworth, Canada Gauaranty از آن پیروی کردند .
که این قانون از تاریخ 1May به اجرا در خواهد آمد .پیش از این افرادی که کمتر از %۲۰برای وام مسکن پرداخت می کردند بیمه وام مسکن شامل وام آنها وبه مبلغ کل وام آنها اضافه میشد .برای مثال برای %۵پیش پرداخت نرخ بیمه %۲.۷۵به %۳.۱۵افزایش یافت .جزییات و دالیل این تغییر
در هفته آینده شرح داده خواهد شد . لطفا اگر این مطالب را مفید میدانید از اطرافیان و آشنایان ی خود بخواهید تا آن را مطالعه کنند ،به امید روزی که همگ از قوانین و مسائل مالی کشور دوم خود کانادا مطلع باشیم .با سپاس از همیاری شما عزیزان.
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
47
46
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
www.drtaebi.com جلسه مدیتیشن در ریچموند هیل کاهش استرس دستیابی به آرامش ،بهبود دلهره و تشویش
بهبود افسردگی ،تمرکز روی هدف و پیشرفت بهبودی روابط زناشویی و اجتماعی .......... تلفن رزرو جا: 905-508-6668
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
45
44
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
خانمهاي عزيز مقصر خودتون هستيد…
رو راست بگم ،زنهاي ايراني فقط بلدند حرف بزنند و غر بزنند و نق!! ولي يكيشون يك سانت حاضر نيست از جاش تكون بخوره! ما دو گروه زن داريم ،يك گروه كه از جاشون تكون نمي خورن واسه اينكه ته قلبشون از وضعيت موجود راضي هستند! من با اينها كاري ندارم و براشون آرزوي خوشبختي ميكنم! اما گروه دوم زناني هستند كه سهم بيشتري را طلب ميكنند ولي اينها هم تكون نمي خورند چون از تغيير شرايط ميترسند! فكر ميكنند ممكنه همين شرايط رو هم از دست بدهند! آدم ترسو هم هرچي سرش بياد حقشه!من امروز مي خواهم حسابي سرتون داد بزنم تا شايد يكم بخودتون بياين. البته بازم بعيد ميدونم چون اكثراً نميدونين حقوقتون چي هست. حاال ببينيم چه باليي دارين سر خودتون ميارين..
اولين اونها اينه شما در عمل مي پذيرين كه نسل دوم هستيد!شما حقوقي رو به آقايون طي سالها داديد و اينقدر اين كار رو ادامه داديد كه اونها ديگه االن فكر ميكنن اين حقوق اص ً ال مال اونهاست!باور كنين شما خودتون هم مرض دارين! شما خودتون رو در پس پرده قرار ميدين و ميذارين براتون تصميم بگيرن ،اسمش رو هم ميذارين نجابت! احترام! گند زدين ديگه.شما دارين واسه ديگران زندگي ميكنين.بخدا خفه شدم بستكه گفتم شماها خودتون نيستين! شما به پدرها و مادرهاتون اجازه ميدين براتون نقش تعيين كنند! درحاليكه بايد بهشون احترام بذارين ،باهاشون همفكري كنين ولي تصميم آخر با شما باشه.شما طبق نظر اونها دارين با طرز فكر صد سال پيش حركت ميكنين و فكرم ميكنين مدرن شدين!از نظر اونها دختري براي ازدواج خوبه كه با هيچ پسري رابطه نداشته باشه! يه آدم كور بيسواد كه بايد تو خونه شوهر چيز ياد بگيره! يعني انتهاي اصل برده داري.شما رو از تو الكل در بيارن تحويل يه نفر بدن و ازش بخوان كه شما رو خوشبخت كنه! يه دانشجوي تلنگ در رفته كه افتخارش اينه با 4تا دختر تو كافي شاپ بوده و يه بار هم رفته سينما!! بعد هم پدر
و مادرتون يه خروار آت و آشغال به اسم جهيزيه براتون ميگيرن و خانواده پسره هم مث ً ال وضعشون كويته! يه خونه واسه پسرشون ميخرن و بهش ميدن! ميگن بفرماييد آقا و خانم قناري!توش زندگي كنين! خفه هم بشين ،اين يعني زندگي!!پسره فقط ميدونه بايد كار كنه تا خرج خونه رو بده و زن بهش دادن كه شبها يه اسباب بازي دستش باشه!مهم هم اينه كه كسي به اسباب بازيش نگاه چپ نكنه! دختره رو هم تو گوشش خوندن كه خانمي يعني اينكه مثل گوسفند سرت پايين باشه و به همه چيز راضي باشي و هرچي
شوهرت ميگه بگي چشم! كارهاش رو بكني و خدا رو هزار مرتبه شكر كني كه يه سقف باال سرتون دارين! روزي هزار بار خودت رو گول بزني كه زندگي يعني همين و همه دارن اينجوري زندگي ميكنن!همه خواسته هاي روحي و جسميت رو بكشي و منتظر لحظه اي باشي كه آقاهه مي خواد با اسباب بازيش بازي كنه تا شايد اون موقع يه نگاهي بهتون بندازه و دستي به زخمهاي روحيتون بكشه ،اونهم تا قبل از اينكه خودش رو خراب كنه!حرف هم نبايد بزني چون والدينتون براتون زندگي فراهم كردن و اگر بشنوند شما چشم دريده ها نق ميزنين انگ هرزگي بهتون ميزنن تا شديد ًا
سركوب بشين كه ديگه ياد نگيرين حقي رو طلب كنين! يه مدل ديگش هم هست.مادراني كه تمام حسرتهاي جونيشون رو نمي خوان به فرزنداشون منتقل كنن و بدون هيچ اصولي اونها رها ميكنن تا آزاد باشند!دختراني كه افتخارشون اينه كه ماشين فالن مدله باباشون رو سوار ميشن و انتهاي با كالسي هستن چون چهارتا كلمه انگليسي الي حرفاشون بلغور ميكنن ،آخرين كاست back street boys گوش ميدن بدون اينكه يه كلمه بفهمند، لباس تيتيش بپوشن ،مثل مداد شمعي بشن ،برن كوه كه جوجه كباب بخورن ،انتهاي مطالعه اونها فالن كتاب فهيمه رحيمي و برنارد كريستوفره! عين ماست حرف بزنن و كنسرت گروه آرين برن و دو تا بوسه هم رد و بدل كنند چون تا اينجا نشونه عشقه و از اين حد به بعد نشونه فحشا!! يا بشينن درس بخونن كه فالن دانشگاه قبول بشن كه خواستگار بهتري گيرشون بياد! فكر نميكنين دچار پوسيدگي شدين؟! از اون طرف عين آدمهاي كور با فرهنگ منحط صد سال پيش باباهاتون ازدواج ميكنين!بغير از افاده نه شما چيزي بلدين و نه همسرتون! فكر ميكنين موفق ميشين؟زندگيتون به يه تف بنده، واسه جلوگيري از اين هم شرايط رو سخت ميكنين! عين آدمهاي بي ارزش خودتون رو با مهريه هاي سنگين در معرض خريد و فروش قرار ميدين!آخه مهريه سنگين عامل استحكام ازدواجه؟! شما حاضرين با مردي كه بهتون عالقه نداره و فقط بصرف مهريه سنگين باهاتونه زندگي كنين؟؟ اگه اينكارو هم ميكنين بايد بگم خيلي خرين!!ديوار بلند بي اعتمادي رو با پول ميخواين خراب كنين؟؟ چند هزار سكه طال ميذارين پشت قبالتون آخرش هم يه پاپاسي گيرتون نمي ياد!!خنده دار نيست خدا وكيلي… حاال چه بايد بكنيد -1بار علمي خودتون رو باال ببريد در جهت صحيح.اين چيزي نيست كه من يادتون بدم. خودتون بايد بفهمين تا ارزش واقعي پيدا كنين.اونوقت ميشه گفت كه اينقدر شايسته هستيد كه بايد براتون كاري كرد. -2بايد براي خروج از طوق اسارت مهريه سبكي رو در نظر بگيرين كه قابل پرداخت باشه آنهم فقط واسه اينكه بتونين در يه شرايط اضطراري خودتون رو جمع و جور كنين و دنيا رو سرتون خراب نشه. -3به جاي اين راه حلهاي مسخره والدينتون يه بند به قباله ازدواجتون اضافه كنين.در صورت عدم تفاهم ،شما هم حق طالق خواهيد داشت.مردي كه شما رو واقع ًا دوست داره بايد اين حق رو بپذيره.هر خواستگاري هم كه غرغر كرد بالفاصله بندازينش بيرون! چون مردي كه حاضر به پذيرفتن اين شرط نيست فردي ميباشد كه از قدرت خودش در خوشبخت كردن شما مطمئن نيست و مسلم ًا يك چنين فرد متزلزلي بدرد شما نميخوره.در صورت رعايت اين مسئله ديگه مرد خيالش جمع نيست كه هر غلطي بكنه شما مجبورين بسوزين و ازش ترحم گدايي كنيد.خودش رو جمع و جور ميكنه و حساب كار دستش مياد كه قبول مسؤليت خوشبختي يه نفر بچه بازي نيست….
43
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
محمد رحیمیان
با فرزند مبتال به بیماری هموفیلی همراه شویم!
بدنیا آمدن فرزندانی که از اختالالت خونی مانند هموفیلی رنج می برند توام با نگرانی بسیار برای والدین است .نیاز به مراقبتهای همیشگی ،ترس از زمین خوردن و خراش های کوچک، محدود کردن فرزند از بازیهای دسته جمعی و خونریزی هایی که بند نمی آیند .هموفیلی یکی از اختالالت ارثی خونی است که اکثر انواع آن وابسته به جنس بوده و دختران ناقل بوده و اکثر بیماران هموفیلی پسر هستند.
از هر 100کانادایی یک نفر ناقل ژن هموفیلی است ( 30هزار نفر) و تخمین زده می شود که 30هزار نفر از آنها از هموفیلی بصورتی رنج می برند که نیاز به درمان دارند .در صورت مراقبت و درمان مناسب و کافی ،این افراد دارای طول عمر معمولی هستند. فرد هموفيل در ارتباط با پروتئين هاي خاصي در خون كه فاكتورهاي انعقادي ناميده مي شوند ،دچار مشكل مي باشد. دلیل اصلی هموفيلي مقدار كم يكي از فاكتورهاي انعقادي یا عدم وجود آنهاست که در نتیجه تشكيل لخته خون بعد از ايجاد صدمه يا ضربه زمان زيادي الزم دارد. تنها راه درمانی موثر در بیماران هموفیلی، تزریق فاکتور های انعقادی خالص است. بسیاری از بیماران پس از مدتی بدالیلی مانند تولید آنتی بادیهای خنثی کننده قادر به ادامه مصرف نوع انسانی نیستند و باید از نوع حیوانی آن استفاده کنند .این داروها بسیار گران بوده و هزینه ی زیادی را می طلبد .اگر كودك شما هموفيلي دارد ،شما و اعضا خانواده بايستي با اين بيماري در تمام مراحل زندگی همانطوري
كه كودك شما رشد نموده و فعال تر مي شود سازگاري نماييد .بايستي حمایتهای عاطفي ،مالي ،اجتماعي و ساير حاالت را ادامه دهید .مهم است كه شما در مورد تمام اقداماتي كه مي توانيد براي اين بيماري انجام دهيد و حمايت هايي كه مي توانيد كسب نماييد ،مواردي را فرا بگيريد .با پزشكان و ساير كادر درماني در مورد درمان ،پيشگيري از خونريزي و اين كه در مواقع اورژانسي چه كارهايي را انجام دهيد ،صحبت نماييد. دور اندیشی کنیم با برنامه ریزی برای امروزو فردایمان ،با کمترین هزینه در این مسیر با راهکاری مناسب که تهیه پوششی در این خصوص است .بیمه بیماریهای سخت که می تواند از 25000تا 2000.000دالرمعاف از مالیات، امکان مالی در اختیار متقاضی قرار دهد .زمانیکه سالم هستیم باید بیمه های مورد نیاز را اختیار کنیم .برای هر یک از ما چنین شرایطی ممکن است پیش آید بیمه در این خصوص موجب می شود از نظر مالی پوشش مناسب داشته باشیم و از پس هزینه های مالی و تعهدات در زمان نیاز بر آییم . با همکاری مشاور علمی ،پزشکی شرکت خانم دکتر واحدی بیمهInsufin (ایمونولوژیست) *مطالب این مقاالت صرفن در جهت اطالع رسانی می باشد و به هیچ عنوان جایگزین مشاوره با متخصصین مربوطه نمی شود*. پرسش های خود را در زمینه طرح و برنامه ریزی مالی و سرمایه گذاری و بیمه های مختلف از طریق ایمیل @news insufin.comو یا با شماره تلفن 905-370-0011تماس بگیرید . شما عالقمندان رادیو می توانید شنونده برنامه رادیویی بیمه ،سه شنبه در میان، از ساعت 9تا 10صبح از رادیو صدای ایران و نیز درهر لحظه با یک کلیک، بیننده برنامه های تلویزیونی ما ازکانال شبکه تلویزیونی شرکت بیمه www. youtube.com/sherkatbimeh باشید * .و یا با الیک کردن آدرس اینترنتی ما در فیس بوک https:// www.facebook.com/Insufin از آخرین فعالیت های شرکت ما مطلع شوید. * محمد رحیمیان کارشناس ارشد بیمه و سرمایه گذاری و عضو رسمی مشاورین متخصص بیمه و امور مالی کانادا به شماره ثبت 2065817 :است *.
42
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
چگونه رابطه جنسی صمیمانه ای داشته باشیم؟
همه مي دانند كه رابطه جنسي حياتي ترين جزء همه ي ازدواج هاست .پس اگر يكي يا هر دوي زوجين عالقه و رغبت خود را از دست دادند چه مي شود؟ تحقيقات نشان داده است كه درصد انبوهی از چننین ازدواج هايي با شكست مواجه مي شود( .بعد از مسايل مالي ،مسايل جنسي دومين دليل براي طالق شناخته شده است)
چگونه میتوان کانون سرد خانواده را که به علت مشکالت جنسی بوجود آمده ،مجدد ًا گرم کنید؟چگونه میتوان آقایان را به اوج لذت جنسي رساند؟ نقاط تحریک پذیر آقایان کجاست؟چگونه باید با شوهر تان برخورد رفتاری موثر جنسی داشته باشید؟ هدف از ثبت و درج اين مطلب ايجاد روابط صميمانه با زوج و استحکام روابط زن و شوهر و کانون خانواده است به گزارش سالمت نیوز رابطه جنسی نقش بسیار مهمي در ازدواج دارد ،ولي با اينحال زوج هاي زيادي بدون توجه عميق به آن زندگي ميكنند .در اين بحث از ديدگاه مرد و زن نحوه صحيح رابطه جنسي را بررسي مي کنيم . نااميد نشويد .راه هاي زيادي براي جلوگيري از آن وجود دارد .در اينجا سه راه براي جان بخشيدن دوباره به زندگی جنسی برای شما فراهم آمده است .پس اگر مي خواهید کانون خانواده تان ،مراحل زیر را دنبال كنيد. به خودتان متكي باشيد فرقي نمي كند كه همسرتان چقدر دوستتان داشته باشد و بخواهد ارضائتان كند؛ تحريكات و شور جنسي او به هيچ وجه شبيه به شما نيست .به همين دليل غيرمنطقي است اگر انتظار داشته باشيد هر زمان شما تحريك شديد در اختيارتان باشد .بايد ياد بگيريد كه چطور گهگاه نيازهايتان را كنترل كنيد. احتما ً ال تصور خواهيد كرد كه عادالنه نيست و مطمئن ًا عصباني خواهيد شد. البته باید كه زوج ها تا آنجا كه مي توانند در زندگي جنسي خود با همسرشان انرژي الزم را صرف کنند ،اما بااينحال باز هم ممكن است زمان هايي وجود داشته باشد كه شما آمادگي رابطه ي جنسي را داشته باشيد در حاليكه همسرتان ندارد .اين مسئله اي كام ً ال نرمال و طبيعي است و بايد آن را بپذيريد. هرچه تالش همسرتان براي فهميدن شما و نيازهايتان بايد بيشتر شود ،تالش شما نيز در درك اين تفاوت ها بايد افزايش يابد .قسمتي
از اين درك و پذيرفتن با اتكاي گاه و بيگاه شما به خودتان براي ارضاي ميل جنسيتان نشان داده مي شود .اگر اطمينان داشته باشيد كه همسرتان واقع ًا دوستتان دارد و به شما توجه مي كند ،انجام اينكار با راحتي بيشتري صورت خواهد گرفت. تنوع ،مزه ي زندگي است احتما ً ال زندگي جنسي شما دچار يكنواختي شده است .حتي مهيج ترين فرد در رابطه جنسي هم اگر رابطه جنسي برايش تكرار مكررات شود ،از آن دلزده خواهد شد .اگر اين مورد را در رابطه جنسي خودتان با همسرتان هم مشاهده مي كنيد ،پس وقتش رسيده كه كمي تنوع وارد اين رابطه كنيد. براي جلوگيري از يكنواختي جنسي ،بايد كمي خالق باشيد. * مكاني جديد انتخاب كنيد :هميشه يک گوشه خاص براي معاشقه جنسي خود انتخاب نکنيد * لباس زبر های مناسب و جدید بخرید * عطر خوشبو استفاده کنيد * حتما مسائل بهداشتي و نظافتي را رعايت کنيد :آرايش و زدودن موهاي زائد بسيار مهم است و نشانه اهميت دادن به شريک زندگي خود مي باشد . * معمول است که مرد در رابطه جنسي پيش قدم مي شود .بد نيست براي تنوع زن نيز گاهي پيش قدم شود . *رفتار تحريک آميز داشته باشيد :عشوه و ناز زنانه جنسي قبل از نزديکي سبب تحريک شديد مرد مي شود * با آرامش و مهرباني با او رفتار کنيد :خشن و عجول نباشيد .سعي کنيد با کالم ،نگاه ،حرکات و رفتار خود به ارامي همسر را تحريک کنيد .بگذاريد او نشانه هاي عشق و محبت را در شما ببيند و به ارامي به او نزديک شويد ... * بوسه قديمي ترین نقطه شناخته شده براي تحريک :است که شامل بوسيدن لب ها ، صورت ،الله گوش ،گردن و يا هر قسمتي از بدن همسر باشد که پيدا کردن نقطه هاي حساس تر مدتي طول مي کشد و به نسبت بلوغ و فهم جنسي مرد و زن نقاط مربوطه شناخته مي شود * گفتار هاي عاشقانه :تحريک فقط به نوع فيزيکي محدود نمي شود و نوع رواني نيز دارد که بايد به صورت همزمان استفاده شود صحبت هاي عاشقانه که هنگام رسیدن زن و شوهر به هم رد و بدل مي شود بسيار پر اهميت است . * لمس و نوازش با حوصله :سطح داخلي ران ( مرد و زن ) و لب هاي فرج ( زن ) ، بيضه و نواحي اطراف آن (مرد) ،گرفتن و فشردن کمر ( زن و مرد ) ،کليتوريس زن که تحريک و نوازش آن حکم آلت مرد را دارد * همانند گنجشک آميزش نکنيد و همسر خود را با آرامش آماده و راضی سازيد . سعي کنيد در اولين مرحله همسر خور را در شرايط نعوظ کامل قرار دهيد :در مردها با تحريک آلت تناسلي و مالش و نوازش آن حالت نعوظ فراهم مي شود ( بلند شدن و سفتي آلت تناسلي در مرد را نعوظ مرد گويند ) .در خانمها نعوظ يعني تحريک و سفتي کليتوريس و نوک پستان .
* فراهم کردن تحريک الزم در همسر :مرد با فکر و يا در نظر آوردن نقاط شهوت انگيز و يا عوامل رواني نعوظ به او دست داده و اغلب در اين حالت تحريک شده به حساب مي آيد آنچه بر زن الزم است تحريک موضعي نيست بلکه تحريک موقعي است و آن زماني است که مرد در حاليکه دخول انجام مي دهد نعوظ وي کاهش مي يابد و دخالت زن با تحريک مرد در حالي که عضالت مهبل را بر روي آلت مرد فشار داده رانها را بهم نزديک مي کند و امکانا با دست ماليدن به پشت مرد در امتداد ستون فقرات وي ،نعوظ مرد برگشته و مرد را راضي مي سازد * مرد بايد در آغاز رابطه جنسي ذهن و فعاليت خود را متوجه تحريك و آماده كردن زن نمايد .و البته زن نيز بايد به آماده سازي مردش در اين مرحله توجه داشته باشد * مرد هر چه بيشتر بتواند با مهارت زن را تحريك كند زن در ادامه هر كاري مرد طالب باشد انجام ميدهد .اين مسئله براي خانم ها نيز صادق است . *زمان دخول بهترين زمان براي سخنان محبتآميز است .در اين لحظه از همسر خود قدرداني کنيد و او را بهترين بناميد که اين خود سبب افزايش روابط زناشويي و استحکام زندگي مي شود *به همسر خود بفهمانيد که رابطه جنسي با او سبب آرامش او مي شود و مي خواهيد با اين عمل عشق و محبت خود را بيشتر به او ثابت کنيد و هدف فقط ارضاء جنسي-جسمي نيست بلکه روح معنوي شما نيز با اين عمل ارضاء مي شود . *بهتر است با همسر خود از قبل هماهنگ كنيد كه اسپرم کجا ريخته شود چرا که اين مطلب سبب آرامش خاطر بيشتر طرفين و تحريک بيشتر مي شود. * شوهر باید زماني كه مطمئن نشده كه زن به اوج لذت و ارضا شدن نزديك نشده از ارضاء خود جلوگیری كند .دیدن ارگاسم و ارضاء زن براي مرد بسيار ارزشمند و تحريک کننده است .سعي کنيد اول زن به اوج لذت برسد و مرد با کمي فداکاري و خويشتن داري بعد از زن ارضاء شود .وقتي اول زن ارضاء شود تمايل جنسي مرد بيشتر ميشود و مي تواند براحتي خود را به اوج لذت برساند ولي وقتي مرد اول ارضاء شود زن او را ناتوان جسمي مي بيند و تصور بر آن دارد که مردش به او در اين لحظه توجه کمتري دارد و اين مسئله مي تواند باعث تاخير و حتي عدم ارضاء زن شود .به محض شروع ارضا از طرف زن ،مرد نيز ميتواند خود را ارضا كند .بهترين شيوه ارضاشدن ،همزماني آن بين طرفين است. * توجه به این نکته مهم است که معمو ً ال مردها پس از ارضاشدن يا ميخوابند ،يا پشت به زن ميكنند .در صورتي كه كاري كه بايد انجام دهند اين است كه شروع به بغل كردن و نوازش زن كنند .و به او آرامش دهند تا استراحت كند * .شایسته است كه زن شربتی گوارا تهیه نموده و بعد از پایان ،براي همسر خود بیاورد* .در آخر بعد از انجام رابطه جنسي بهتر است از همسر خود تشکر كنيد
و...هزاران كار ديگر هست كه مي توانيد براي از بين بردن يكنواختي موجود در رابطه تان انجام دهيد. اگر همه چيز عمل نكرد ،صادق ومهربان و قاطع باشيد زوج های زیادی بوده اند كه بي عالقگی و نارضايتي يكي از زوجين از رابطه جنسی باعث جدايي آنها شده است .البته شما هم ممكن است به فكر اينكار بيفتيد .اما بدانيد طالق يا برقراري رابطه ي جنسي با افرادی غير از همسر تان (خیانت به همسر) ،راه حل هاي مناسبي نيستند .درست است كه عشقبازي با غير مي تواند مشكلتان را حل كند ،اما بدانيد كه در طوالني مدت مشكالت بيشتري نيز برايتان ايجاد مي كند و باعث خراب تر شدن ازدواج تان هم مي شود .حتي اگر ازدواجتان هم سالم باقي بماند ،درد و رنجي كه همسرتان از عشقبازي شما با كس ديگري متحمل مي شود ،بي اندازه است. طالق هم راه حل خوبي به شمار نمي رود. اگر به جاي پيدا كردن راه حل و برطرف كردن مشكل ،از آن فرار كنيد(پاک صورت مسئله) ،ممکن است زوج ديگري پيدا كنيد كه او نيز از نظر جنسي با شما ناهماهنگ و ناسازگار باشد ،و بهتر است از خود بپرسيد اين كار را تا كجا ادامه خواهيد داد؟ قبل از اينكه بار و بنديلتان را جمع كنيد و همسرتان را ترك كنيد ،ببینید آيا همسر تان از این جریان خبر دارد؟ اطالع دارد كه شما از رابطه ي جنسيتان با او ناراضي هستيد؟ كار ار به دعوا نكشانيد .تقصيرها را به گردن او نيندازيد ،انتقاد نكنيد ،فقط خيلي آرام به او در مورد مشکالت تان صحبت کنید بگوييد كه به خاطر اختالفاتی كه در روحيات جنسي شما وجود دارد ،مي خواهيد كاري کنید که به بهبود رابطه تان منتهی میشود و برای این کار همکاری بیشتر او کمک میکند و باید برای بهتر شدن ارتباطشان هردو فعاالنه رفتار نمایند و برای این امر باید حتی با کنار گذاشتن خجالت و تعصبات به متخصصین مربوطه مراجعه نمایند. افكار خود را با او در ميان بگذاريد .اين را به صورت يك تهديد مطرح نكنيد .فقط ميزان اميدواري خود را با او در ميان بگذاريد .به او فرصتي دوباره براي اصالح و سازگار شدن ي آن شوید. بدهيد ،و منتظر نتیجه
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
41
40
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
بهمن لباس جوانمردی به تن داشت! آن شب که بهمن به خواستگاری من آمد ،نمی دانم چرا ،دلم بدون هیچ علتی شور میزد .من زن بیوه ای بودم ،که شوهرم را در جنگ از دست داده و برایم یک دختر 13ساله مانده بود ،راستش دلم نمی خواست ازدواج کنم ،چون نگران آینده دخترم فرزانه بودم ،از بس درباره ناپدری های سنگدل شنیده بودم ،با خودم می گفتم بهتر است، تا پایان تحصیالت دخترم و حتی ازدواج او صبر کنم.
من هنوز زیبا بودم ،هنوز اندام خود را با ورزش حفظ کرده بودم ،هرجا میرفتم ،نگاه ها بدنبال من بود .زیر گوشم زمزمه هایی می شنیدم ،ولی به هیچ کدام اعتنایی نداشتم. بهمن را دخترخاله ام فرستاده بود ،به پدرم گفته بود ،بهمن تحصیلکرده و ثروتمند و میانسال عاقل و با تجربه است .پدرم درهمان برخورد اول تحت تاثیر حرفها وحرکات بهمن ،رضایت داد و گفت سودابه جان ،این مرد بدرد زندگی تو می خورد ،همه مشخصه های یک مرد ایده ال را برای زنی چون تودارد ،ضمن اینکه وقتی درباره دخترت حرف زدم ،گفت همین دختر برای ما کافی است ،حتی نیازی به بچه دار شدن هم نداریم! من از پدرم وقت خواستم،تا بیشتر با بهمن آشنا شوم ،این آشنایی به دو ماه کشید ،من یک چیزی را در این میان غلط و اشتباه می دیدم،ولی رفتار وکردار بهمن ،ظاهرا پسندیده و عاقالنه بود .عاقبت همه راهها را بروی من بست و با توافق کلی خانواده،مرا تشویق به ازدواج کرد ،عجیب اینکه دخترم نیز موافق بود ،چون در این مدت ،اتاقش پر از هدایای گوناگون شده بود. بهمن در یک شرکت کار می کرد ،یک آپارتمان شیک داشت ،اهل رفت وآمد و شب زنده داری هم بود .بهمین جهت از همان هفته های اول وصلت مان ،با بیش از 30زوج ،به مناسبت های مختلف ،دوستی ورفت وآمد داشتیم ،با بعضی ها به سفر میرفتیم ،در این میان شوخی ها و جوک های بهمن ،بخصوص با خانمها، مرا اذیت می کرد ،ولی خودش می گفت باید از لحظات زندگی لذت برد ،باید خوش بود ،باید خندید و رقصید و نوشید! خانم های جمع ما ،همیشه در محافل و مجالس دور و بر بهمن را می گرفتند ،چون هم آنها را ستایش می کرد و هم برایشان جوک های رکیک می گفت وصدای قهقهه شان را به
آسمان می برد .البته یکی دو بار بعضی شوهرها، عکس العمل هایی نشان دادند،که با وساطت دوستان قضیه حل شد ،ولی بهمن دست بردار نبود .شیوه برخوردش با من چنان بود که می ترسیدم با او درگیر شوم و جلوی جمع آبروی مرا ببرد و جمالت همیشگی خود :عقب افتاده، از پشت کوه آمده ،دهاتی و غیره را جلوی چشم همه برایم قطار کند. این را هم بگویم که بهمن از جهت دست و دلبازی ،روابط زناشویی ،احترام به پدر ومادرم، کم وکسری نمی گذاشت ،از همه اینها مهم تر، هرآنچه فرزانه دخترم آرزو داشت برایش تهیه می کرد ،من باخودم می گفتم مگر چه چیز دیگری باید طلب کنم؟! البته من دلم بچه می خواست ،ولی او بکلی مخالف بود ،عقیده داشت ،همین فرزانه برای همه زندگی ما کافی است ،از اینها گذشته ،شاید ما قصد سفر داشته باشیم ،یک بچه دست و پاگیر است و در ضمن ممکن است حاملگی به اندام شکیل تو صدمه بزند! دخترم 17ساله بود ،که متوجه شدم ،بهمن اصرار دارد ،در هر مجلسی ،با او برقصد و توجه همه را جلب کند .من زیاد خوشحال نبودم ،ولی وقتی می دیدم صدای خنده دخترم همه جا می پیچد ،صدایم در نمی آمد ،بعد هم با خود می گفتم احساس بهمن نسبت به فرزانه ،احساس پدرو دختر است ،بهتر اینکه من این رابطه را دچار تردید و شک نکنم. بارها بهمن با اصرار فرزانه را با خود به سینما برد .همزمان برایش کلی لباس خرید ،بطوری که من کم کم در مورد سینما، رستوران ،خرید فراموش شدم، یکبار به شوخی اعتراض کردم، بهمن گفت یعنی تو به دخترت هم حسادت می کنی؟ خندیدم و گفتم نه ،ولی ترا بخدا مرا هم فراموش نکن ،من هم دلم لباس تازه ،رستوران وسینما می خواهد .به شوخی مرا هل می داد و می گفت تو دیگر داری دوران بازنشستگی را می گذرانی ،من فریاد میزدم پس تو چی؟ می گفت مردها حداقل ده سال دیرتر از زنها بازنشسته می شوند. فرزانه زیبا و شکیل شده بود ،با وجود لباس های پوشیده ،چشم همه را خیره کرده بود ،بیش از 30خواستگار قد و نیمقد داشت ،ولی هنوز می خواست درس بخواند .از سویی بهمن نیز مخالف بود ،می گفت تا سن 25سالگی باید صبر کند. یادم هست در کوران تابستان
بود ،همگی به شمال رفته بودیم ،ویالی برادرم با همه امکانات در اختیار ما بود .من بعد از ظهر روز دوم ،برای دیدار دوستی به منطقه ای دورتر رفتم ،قرارمان با بهمن و فرزانه کنار ساحل بود ،من بعد از 4ساعت برگشتم ،خبری از هیچکدام نبود ،نگران شدم ،به ویال رفتم، فرزانه درون اتاق گریه می کرد ،پرسیدم چه شده؟ گفت هیچ ،می خواهم خودم را بکشم، گفتم چرا؟ در را بروی من بست ولی هق هق اش را می شنیدم .سخت نگران و مضطرب شده بودم ،پشت دراتاق التماس می کردم که بگوید چه شده؟ عاقبت در میان بغض گفت بهمن بمن تجاوز کرد .من در یک لحظه همه وجودم یخ بست ،روی زمین زانو زدم ،قدرت حرکت نداشتم ،در یک لحظه بحال گریه فریاد میزدم ،به در و دیوار مشت می کوبیدم .فرزانه به سرعت از اتاق بیرون آمد ،به سوی ساحل دوید ،من بدنبال او راه افتادم ،ولی پایم به جلوی در گرفته و با صورت روی زمین افتادم. تا لحظاتی هیچ نمی فهمیدم ،با دستهایم خون را روی صورتم حس می کردم ،با هر زحمتی بود بلند شدم ،بسوی ساحل دویدم ،ولی هیچ خبری از فرزانه نبود ،با فریاد اطرافیان را به کمک خواستم ،دو سه مرد محلی جلو آمدند و من گفتم دخترم عصبانی به سوی دریا آمد ،او را پیدا نمی کنم.
بیش از 20نفر از هر سویی به آب زدند ،به اطراف سر کشیدند ،تا نشانه ای از فرزانه پیدا کنند ،ساعت 3نیمه شب امواج دریا ،فرزانه را پس داد ،لحظه ای که دنیا برایم سیاه و تاریک شد .آن شب ضجه های من ،در میان امواج دریا گم می شد ،فقط اشکهایم را اطرافیانم می دیدند ،هر کدام سعی داشتند ،به نوعی مرا آرام کنند ،ولی چگونه؟ من در یک شب سیاه ،همه زندگیم بر باد رفت ،همه امیدهایم به خاک نشست. نه فقط آن شب و فردایش ،بلکه همه روزها و شبهای بعد ،بدنبال بهمن گشتم ،یکی از دوستانش گفت او را دیده که سرگشته به دل امواج رفته است ،ولی من باورم نمی شد ،که این انسان سنگدل ،که لباس جوانمردان را پوشیده بود ،حتی جرات خودکشی داشته باشد. من شکایت کردم ،با غم بزرگ زندگیم ساختم، به هر دری زدم ،تا 7سال پیش ،دوستی بمن خبر داد ،سایه مردی را شبیه بهمن در نیویورک دیده است .من همه مدارک شکایت خود را برداشته و راه افتادم ،ماهها و سالها سرگردان بودم ،تا عاقبت خودم را به نیویورک رساندم، به همه مراکز و محالت ایرانی نشین سر زدم. روزها و شبها پشت دیوار ساختمان ها و آپارتمان ها کشیک دادم ،تا سایه ای ،نشانه ای از بهمن پیدا کنم .عکس های او را به خیلی ها نشان دادم ،تا 9ماه پیش او را پیدا کردم، با یک زن امریکایی ازدواج کرده بود که دختر نوجوانی داشت. با همه ناتوانی مالی ،وکیل گرفتم ،شکایت کردم ولی ناگهان بهمن غیبش زد .همه وجودم پر از خشم بود .وکیلم می گفت شاید از طریق مکزیک فرار کرده است.من بعد از 20روز، همسرش را پیدا کردم ،آپارتمان جدیدی اجاره کرده بودند ،ابتدا حاضر نبود مرا بپذیرد ،ولی وقتی اشکهای مرا دید ،مرا بدرون آپارتمان خود برد .من همه عکس ها ،مدارک قانونی شکایت خود ،حتی تصاویر دو نفره بهمن ،فرزانه را درحال رقص به او نشان دادم ،صورتش خیس اشک شده بود ،مرا بغل کرد ،سعی داشت مرا تسکین بدهد .گفت من همین فردا او را تحویل پلیس میدهم ،گرگی را که لباس میش به تن دارد. فردا ساعت 4بعد از ظهر ،پلیس بهمن را با دستبند آورد ،من روبرویش ایستادم و پرسیدم چگونه دلت آمد؟ روی برگرداند و با سیلی محکم من تکان خورد ،پلیس جلوی مرا نگرفت ،اجازه داد دومی را هم بزنم. بهمن با توجه به مدارک و اسناد ،به حبس ابد محکوم شد ،همسر تازه اش بخشی از هزینه های وکیل مرا هم پرداخت ،من اینک راهی ایران هستم ،احساس می کنم سبک شده ام ،انگار فرزانه را می بینم که میان فرشته ها سبکبال پرواز می کند و آن لبخند شیرین همیشگی بر لبانش نقش بسته است .دخترکی که با هزاران آرزو ،ناکام رفت.
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
39
38
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
چگونه به همسرمان بگوییم دوستش داریم؟ اینکه چطور این عشق و محبت را به دیگران میبخشیم و چطور به آنها یادآوری میکنیم که سهم بزرگی از قلب و زندگی ما دارند، دقیقا همانچیزی است که این نوشتار قصد بیان آن را دارد: چطور در خانه ،همسرمان را با عشق و محبت خود بیمه کنید.
دوستی ،عشق و محبت ،تنها سهم مهم همه ما آدمها از زندگی است .سهم بزرگی که ما به آدمهای زندگیمان میبخشیم و اگر آنها نباشند، خودمان هم از آن بینصیب میمانیم .هیچچیز در زندگی به اندازه این عشق و محبت ،نمیتواند ما را برای رویارویی با زندگی و اتفاقاتش آماده کند و بدون آن ،زندگی خالیترین ظرفی است که میبینیم. اینکه چطور این عشق و محبت را به دیگران میبخشیم و چطور به آنها یادآوری میکنیم که سهم بزرگی از قلب و زندگی ما دارند ،دقیقا همان چیزی است که این نوشتار قصد بیان آن را دارد :چطور در خانه ،همسرمان را با عشق و محبت خود بیمه کنید. چطور به همسرتان بگویید که دوستت دارم
قبل از اینکه به همسرتان بگویید که «دوستت دارم» یا «عاشقت هستم» ،اول به معنای اصلی این کلمات فکر کنید .به اینکه این جمالت چه معنیای برای شما دارند و در زندگی شخصی خود ،جایگاه عشق و دوست داشتن کجاست. به این ترتیب ،وقتی این جمالت را به زبان میآورید که دقیقا ارزش و معنای آن را میدانید و نه خودتان را به دردسر میاندازید و نه قلب کسی را میشکنید. به نقل از فرهیختگان ،کارهایی را انجام دهید که هیچوقت توقع انجام آن را از طرف شما ندارد .مثال قبول کنید به جای او دنبال بچهها بروید یا کرم مورد استفاده روزانهاش را بخرید. گاهی با یک شاخه گل و جعبه شکالت به خانه بروید و گاهی هم او را به کافه دعوت کنید .اگر بخواهید هزار گزینه از این دست به ذهنتان میرسد که انجام دهید و عشق خودش را نشان دهد. _ در مواقع بحران ،یک گوشه ننشینید و غر نزنید و مقصر پیدا نکنید به او اطمینان دهید که تا پایان مشکالت، همراهش هستید و این هم قسمتی از زندگی شما دو نفر است و خدا را شکر که همدیگر را دارید. _ خاطرات خوب گذشته را هیچوقت فراموش نکنید و هرچند وقت یکبار برای او یادآوری و حتی بازسازیاش کنید مثال میتوانید فیلمی که در گذشته باهم دیدید و ک شب دوست داشتید را دوباره پیدا کنید و ی
ناگهان با پاپکورن و چیپس به خانه بروید و فیلم را با هم ببینید .یا برای بچهها از روز و روزگار پرخاطره و عشق در تمام آن لحظهها تعریف کنید. _ موقعیت مناسبی را برای حرف زدن از احساستان پیدا کنید بهترین موقعیت ،فضایی دونفره است که شما و همسرتان ،راحتتر حرفهای خود را به اشتراک میگذارید .اما اگر ناگهان وسط یک میهمانی یا جمعی دیگر ،تصمیم به گفتن این جمله گرفتید ،یک نفس راحت بکشید و کمی به اطراف نگاه کنید و جمله را آنطوری بگویید که او دوست دارد در جمع و از زبان شما بشنود. _ وقتی به همسرتان میگویید که «دوستت دارم» ،بدترین اتفاق ممکن این است که از او هم انتظار داشته باشید در همان لحظه این جمله را به شما بگوید یا آن را امتیاز ویژهای برای شما حساب کند بیانتظار و بدون توقع ،عاشق شوید و کسی را دوست داشته باشید .اینطوری وقتی این جمله «دوستت دارم» را به زبان میآورید ،واقعیترین احساس شما به او منتقل میشود .در ضمن یادتان باشد که اگر همسرتان شما را دوست نداشت ،زندگی مشترک هم نداشتید. _ خالق باشید حاال درست است که «دوستت دارم» به اندازه کافی ،جمله زیبا و دوستداشتنیای است ،اما ابراز آن با راههای مختلف ،هیجان و جذابیتش
را بیشتر میکند و لحظه خاصی را میسازد. نوشتن یک شعر ،قاب کردن یک عکس دونفره و نوشتن جمله «دوستت دارم» در پشت آن ،گفتن «دوستت دارم» به زبانهای مختلف و ...همه از راهحلهای خالقانه است. _ اگر از آن دسته از آدمها هستید که ابراز احساسات برای شما سخت است و واژهها را باید با انبر از زبان شما بیرون کشید ،کارهایی را انجام دهید که هیچکس دیگری برای همسرتان انجام نمیدهد و حواستان به خواستههای درونی او باشد شما میتوانید ساعتهایی را پای درددل او درباره دوستانش ،همکارانش ،خاطرات سخت گذشته و ...بنشینید و اگر کمکی از دستتان برمیآید برای حل آنها انجام دهید .اگر میدانید که همسرتان عاشق صبحانه است ،یک روز صبح بیمقدمه او را از خواب بیدار کنید و برای صبحانه به یک رستوران خوب بروید. کارهای ناگهانی ،پیشنهادهای جذاب ناگهانی، برنامههایی که فقط او دوست دارد و همه و همه ،راههای خوبی برای انتقال احساس درونی شماست. _ شنیدن جملههایی به جای «دوستت دارم»، جذاب و خوشحالکننده است و همان تاثیر را دارد اینجا میتوانید این جملهها را پیدا کنید ،فقط حواستان باشد که موقع به زبان آوردن آنها، واقعا به آن باور داشته باشید و لحن شوخی و طنز توی صدایتان نباشد .شما میتوانید به جای دوستت دارم ساده از جملههایی مثل عزیزم ،تو تنها آدم من هستی؛ تو نفس من را بند میآوری، چقد دوستداشتنی هستی ،با تو تا ابد ،همهچیز زود میگذرد ،بهترین همسرجهانی ،وقتی تو را دیدم ،از خدا به خاطر خلقتت تشکر کردم ،تو تنها عشق زندگی من هستی ،برای من زندگی کردن با عشق تو جذاب است ،من تمام حواسم به تو است ،من تو را تحسین میکنم ،زندگی با تو ساده و راحت است و ...استفاده کنید. _ وقتی هزاربار به یکنفر بگویید که دوستش دارید ،بعد از مدتی ،تاثیر خودش را از دست میدهد پس آدمی باشید که حواسش به قلبش هست و بیجهت به کسی نمیگوید« :دوستت دارم» .زمانش که برسد ،آنقدر خاطره خوب و ویژگیهای دوستداشتنی در آدم مقابل پیدا میکنید که موقع گفتن این جمله دوستداشتنی و خوشایند ،حرفهای جذاب و دوستداشتنی در کنار این «دوستت دارم» ،از شما میشنود. _ وقتی میخواهید عشق خود را با همسرتان به اشتراک بگذارید ،به چشمهایش نگاه کنید جمله «دوستت دارم» اگر زمانی که با او چشم در چشم هستید ،به زبانتان بیاید ،عمق نگاه ،به اندازه همان کلمات ،کار خودش را میکند.
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
37
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
36
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
35
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
34
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
33
32
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
چربیسوز مجانی که تاکنون نمیشناختید! حتما امتحان کنید.
اگر اضافهوزن دارید و میخواهید از یک روش کمکی در کنار دیگر روشها برای خالص شدن از شر کیلوگرمهای اضافی بهره ببرید ،کافی است اول صبح پردهها را کنار بزنید و از نور مستقیم خورشید بهرهمند شوید البته این کار فقط به درد افراد دارای اضافهوزن یا چاق نمیخورد...
اگر از وزن متناسبی هم برخوردارید، آفتاب مستقیم صبحگاهی میتواند در حفظ این تناسب به شما کمک کند. به گزارش مجله پریونشن ،براساس نتایج مطالعهای که بتازگی منتشر شده است ،افرادی که هر روز بیشتر نور مورد نیاز بدن خود را در صبح یا به عبارت دقیقتر از زمان طلوع آفتاب تا ظهر تامین میکنند ،نسبت به افرادی که از ساعات دیرتر روز، بویژه ساعات بعدازظهر تا غروب ،از نور خورشید بهره میبرند ،به میزان قابل توجهی شاخص توده بدنی یا BMIپایینتری دارند ،یعنی وزنشان متناسبتر است. محققان دانشگاه نورث وسترن در این پژوهش 54 ،شرکتکننده را که میانگین سنیشان حدود 30سال است ،به مدت یک هفته مورد بررسی قرار داده و مواردی از قبیل الگوی قرار گرفتن در معرض نور خورشید، فعالیت جسمانی و الگوی خواب آنها را بدقت زیرنظر گرفتند. آنها همچنین الگوی خورد و خوراک این شرکتکنندگان را نیز دقیقا بررسی کردند .به این ترتیب با تفکیک میزان اثربخشی هریک از این عوامل در نهایت به این نتیجه رسیدند که تاثیر برخورداری از آفتاب مستقیم صبحگاهی بر حفظ وزن متناسب یا کاهش وزن اضافه تاثیری قابل توجه خواهد بود به گونهای که به تنهایی میتواند تا 20درصد شاخص توده
بدنی افراد را بهبود بخشد و افراد دارای اضافهوزن رابه وزن متناسب نزدیکتر سازد. به عبارت دیگر ،مطابق یافتههای این پژوهش ،ساعاتی که افراد از آفتاب بهره میبرند هرچه به طلوع نزدیکتر باشد ،تاثیر بیشتری در تناسب وزن آنها خواهد داشت و هرچه از زمان طلوع فاصله میگرفتند ،این خاصیت نور آفتاب کاسته میشد. نتایج حاصل از برخی پژوهشهای علمی دیگر نشان میدهد قرار گرفتن در معرض نورهای مصنوعی در شب مانند نور گوشیهای هوشمند، تبلتها ،لپتاپها و حتی نور تلویزیون برعکس آفتاب صبحگاهی در این زمینه تاثیرات نامطلوبی دارد و میتواند در افزایش سرعت ابتال به اضافه وزن و چاقی نقش داشته باشد. بر این اساس روشن است که تغییر الگوی قرارگیری در معرض آفتاب بر وزن بدن تاثیر خواهد گذاشت .نکته مهم حاصل پژوهش فوق این است که عالوه بر طول مدت قرار گرفتن در معرض آفتاب و نیز شدت آفتابی که به بدن فرد میتابد ،اینکه چه موقعی از روز از آفتاب بهره ببریم نیز در این امر موثر است. هرچند هنوز مکانیسم دقیق چگونگی تاثیر نور خورشید بر وزن بدن انسان بدرستی مشخص نشده است ،با این حال دانشمندان میگویند این نور احتماال با تاثیری که بر سوخت و ساز بدن و احساس گرسنگی و سیری انسان میگذارد ،وزن بدن را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. درست است که گذراندن اوقات زیر نور خورشید هرگز نخواهد توانست به اندازه رژیم غذایی مناسب و فعالیت جسمانی بر آب کردن کیلوگرمهای اضافی موثر باشد ،اما به هر حال در نبرد علیه آن سالحی بهدردبخور به شمار میرود. پژوهشگران میگویند متاسفانه مردم زمان چندانی را زیر نور درخشان و مستقیم خورشید صرف نمیکنند و به همین دلیل از مواهب آن بیبهرهاند. آنها به همه توصیه میکنند هر روز از ساعت هشت صبح تا ظهر دستکم 20تا 30دقیقه را زیر نور مستقیم خورشید بگذرانند تا اثرات مطلوب آن را بر کاهش وزن خود مشاهده کنند. در عین حال این پژوهشگران گوشزد میکنند افراد حتما باید از کرمهای ضد آفتاب استفاده کنند تا مضرات آن دامنگیرشان نشود .آنها میگویند مطمئن باشید کرمهای ضد آفتاب ی سوز آفتاب کم چیزی از اثرات چرب نخواهد کرد.
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
31
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
30
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
29
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
28
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
27
26
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
آروین آریافر*
در مورد بازار امالک بیشتر بدانیم
بودجه بندی خرید خانه
بخش پنجم هزینه ی "بازرسی خانه" (Home )Inspectionیکی دیگر از پرداخت هائی است که خریدار یک ملک مسکونی باید قبل از خرید آن را مد نظر قرار دهد .در خصوص امالک مسکونی همیشه توصیه می شود که خرید نهائی مشروط بربازرسی آن و رضایت خریدار از نتیجه ی این بازرسی قرار داده شود" .بازرسی خانه" توسط یک بازرس انجام می شود که برای این کار آموزش دیده و دارای مجوز کار در این زمینه است .بازرس را خریدار انتخاب و به او اعتماد می کند .بازرس درجریان بازرسی گزارشی از وضعیت ملک به صورت مکتوب تهیه می کند و آن را در اختیار خریدار می گذارد .اگر بازرس در جائی از ملک عیب و نقصی مشاهده کند ،ضمن انعکاس آن در گزارش خود ،مورد رابه خریدار توضیح می دهد .گزارش بازرس هر
نوع که تنظیم شده باشد معموال در بر گیرنده موضوع های زیر است: عوامل سازه ای شامل فونداسیون ،ساختماندیوارها ،سقف ها و پشت بام ها. نمای بیرونی شامل روکش دیوارها ،درورودی و پنجره ها ،شیب بندی زمین ،آرایه های حیاطی ،نرده کشی ها ،چراغ ها و برق کشی های بیرونی و هر نوع اتاقک بیرونی. نوع و کیفیت پوشش بام ،چارچوب بندیمحفظه های زیر بام و وضعیت تهویه ی آن ها، ناودان ها. لوله کشی شامل نوع و کیفیت هر یک از لولههای آب و فاضالب و تهویه ،دوش ها ،وان ها، توالت ها ،دستشوئی ها ،وظرفشوئی ها. سیستم های تاسیساتی شامل سیستم گرمایشی،سیستم سرمایشی ،آب گرمکن ها ،کانال های هدایت هوای سرد و گرم ،شومینه ها و سیستم های خودکار آبیاری. سیستم الکتریکی شامل تابلوی اصلی ومدارهای آن ،نوع و کیفیت سیم کشی ها به لحاظ ایمنی ،سیستم های روشنائی و پنکه های سقفی. لوازم برقی شامل یخچال و فریزر ،ماشینلباس شوئی و خشک کن ،ماشین ظرفشوئی، اجاق آشپزی و فر ،مایکرو فر و سیستم های هشدار دهنده آتش سوزی. گاراژ شامل ساختمان دیوارها ،پنجره ها،سقف ،باال پشت بام ،در ورودی و کنترل کننده های از راه دور. هزینه ی "بازرسی خانه" بستگی به سن ،اندازه، ویژگی های فیزیکی و وضعیت عمومی آن دارد و معموال بین 300تا 500دالر متغیر است.
الزم به ذکراست که بازرسی تخصصی خانه به منظور خرید ،ضمن پرداختن به موضوع های فوق معموال شامل موارد مشخصی نمی شود که مهمترین آنها عبارتند از مواد عایق بندی به منظور تشخیص آزبست ،رنگ های استفاده شده از نظر وجود سرب ،حضور گازهای خطرناک مانند فرمالدئید و رادان ،حشرات تخریب کننده ی چوب مانند موریانه وآلودگی های قارچی مانند کپک سیاه .اگر خریدار بنا به هر دلیل به خواهد خانه را به خاطر این نوع موضوع ها مورد بررسی های دقیق قرار دهد الزم است متخصص مربوطه ای را بدین منظور استخدام نماید که خود مستلزم هزینه های جداگانه خواهد بود. هزینه ی دیگری که هر خریدار خانه در استان انتاریو باید درنظر به گیرد "هزینه های ثبت زمین" ( )Land Registration Feesاست که به آن اصطالحا "مالیات انتقال مالکیت زمین" ( )Land Transfer Taxگفته می شود .به طور خالصه این که اگر کسی در استان انتاریو ملکی خریداری کند باید مالیاتی پرداخت نماید که "مالیات انتقال مالکیت زمین انتاریو" (Ontario Land Transfer )Taxنامیده میشود .حال اگر این ملک در محدوده شهرداری شهر تورنتو قرار گرفته باشد عالوه بر این مالیات ،مالیات دیگری نیز به آن تعلق میگیرد که "مالیات انتقال مالکیت زمین تورنتو" ()Toronto Land Transfer Tax نام دارد .خاطرنشان میسازد که هر یک از این مالیات ها در طول دوران تملک فقط یک بار پرداخت میشود و با هر بار دست به دست شدن ملک ،خریدار جدید باید مالیات انتقال جدیدی
پرداخت نماید .دراین خصوص ما در گذشته و درهمین هفته نامه به طور مفصل نوشته ایم که عالقمندان می توانند در شماره های پیشین آن را مطالعه کنند .آنچه که در این جا الزم است به آن اشاره شود این است که میزان این مالیات بسته به قیمت و مکان ملک مورد نظر از یک سو و وضعیت خریداراز سوی دیگر ،می تواند به هزاران دالر بالغ شود که باید در هنگام خرید به طور یک جا واز محل منابع شخصی پرداخت شود. بخش پایانی این مقاله را در شماره آینده مطالعه فرمائید. پرسشها ونظرات خود را به ایمیل آدرس زیرارسال فرمائید. _______________________________ _____________________________ * آروین آریافر دارای دکتری در رشته اقتصاد، کارشناس ارشد بازار امالک و عضو رسمی انجمن مشاوران امالک انتاریو و کانادا است. ArvinAryafar@gmail.com www.ArvinAryafar.com 3738-305-416
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
25
24
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
چرا زنان اغلب تسليم گونه لبخند مي زنند؟ نويسنده :اوته ارهارت مترجم :فرحناز ميرقمي زاده
با وجود اين كه زنان از حقوق مساوي با مردان برخوردارند ،اما به معناي واقعي مستقل نيستند و هنوز هم به استقالل كامل دست نيافته اند. آنها از فراز هزاران سال كه نقش زنان تحت ستم را داشتند ،توانسته اند خود را فقط از نظر فرم روبنايي آزاد سازند .به دليل آن كه مطيع بودن و متابعت هنوز در انديشه هاي آنان باقي مانده است .آن ها اغلب در فرهنگ مطيع باقي مي مانند و مانند انسانهاي تحت ستم ،اين روش را به كار مي گيرند تا به اهدافشان برسند .در يك هرم قدرتي خشك و غيرقابل انعطاف ،مسلمأ فرهنگ مطيع يك راهكار معنايي را ميسر مي كند. انسان ،چهره خوب را تبديل به بازي زشت مي كند تا هدف خود را به طور غيرمستقيم دنبال كند .چاپلوسي كردن ،ايجاد دگرگوني ،فروتني يا آمادگي براي قرباني شدن ،راه هايي هستند كه براي شناخت ،قبول و تأييد ارزش يك رهبر مي توان از آنها استفاده كرد. خوشبختانه ساختار اجتماعي امروز انعطاف پذير گشته است. نظريه هاي جديد ،از ديرباز مشروط بر برابري حقوق مرد و زن است .البته الزم به تذكر است كه زنان اغلب به نحوي رفتار مي كنند كه گويي قانون تساوي حقوق زن و مرد براي آنها ضروري است كه با قدرتمندان سازش نمايند، تا از اين طريق به حقشان برسند و با استفاده از اين روش مورد حمايت قرار گيرند. زن و مرد ،امروز رقيب يكديگر هستند ،اما به طور خودكار دشمن هم نيستند .مردان رقبايي هستند كه در هر لحظه شايد يك قدم از زنان جلو باشند .همان طور كه در هر بازي رسم است ،شجاعت و خالقيت و مقاومت براي رسيدن به هدف الزم است .يا شايد انتظار دارند در هنگام رويارويي ،ديگران موانع را از جلوي پايشان بردارند ،بنابراين ديگر نبايد هيچ گونه ترانه اي كه شكوه اي را در مورد زشت بودن دنيا بيان مي كند ،سروده شود. اين حركت زنان را به جلو نمي برد .آنچه كه آنان را به جلو مي برد تصميمي واضح ،عليه روحيه و طرز فكر تابع خويش است ،به دليل آن كه اين طرز تفكر متأسفانه امروزه نوع رفتار بسياري از زنان را تحت الشعاع قرار داده است و هدايت مي كند. گاهي اين گونه رفتار پنهان مي ماند و ظاهر نمي شود و عليه تكامل فرد كاربرد پيدا مي كند .اين نوع رفتار پنهان شده ،مانع از آن مي شود كه زنان از يك احساس خود ارزشي سالم برخوردار شوند .من اين پديده ي رفتاري را كه از طرز تفكر و خود پنداره هاي منفي فرد نشأت مي
گيرد به پديده ي ذهني موناليزايي تشبيه مي كنم و به اين جهت موناليزا مي نامم ،زيرا اين لبخند بي دليل براي من قوي ترين سمبل فرهنگ مطيع زنانه است .هنگامي كه شما يك بار در مقابل تابلوي لبخند موناليزا در موزه لوور پاريس براي چند لحظه اي قرار بگيريد و به آن بنگريد ،شايد لبخند مالنكولي ،ماليخوليايي و سودايي همراه با غم را به وضوح در آن احساس كنيد. با اطمينان ،اين لبخند سودايي هم يكي از داليلي است كه به تابلو معروفيت بخشيده است. اين تابلو در من بيشتر ناآرامي ايجاد مي كند ،تا اين كه ستايش مرا برانگيزد .مدت زيادي برايم واضح و آشكار نبود كه چگونه و به چه علت، حالت غيرخواستن در من بيدار شده بود ،تا اين كه در تابلوي لبخند موناليزا دوباره اين حالت را كشف كردم و اين همان بود كه در جلسات روان درماني خود اغلب مشاهده كرده بودم :يك عالمت مطمئن كننده براي تكليف شخصي زنان ،البته به روش ديگري براي كاربرد هنري اين تكليف شخصي وجود دارد كه خودم را به طور عميق تحت تأثير قرار داده است. من اغلب در جلسات مشاوره مقابل زناني نشسته ام ،كه لبخندشان همان كيفيت لبخند ماليخوليايي را داشت .حتي هنگامي كه آنان توسط مردان ،تحقير ،زخمي يا به طور ناگواري
با آنان رفتار مي شد ،يك لبخند مشكوك روي صورتشان نقش مي بست .هنگامي كه زنان از اميد سخن مي گفتند يااز لحظات زيباي خود در ابتداي آشنايي سخن مي راندند ،تمامي آن صحنه ها باقي مي ماند .به لبخند نيز مي توان به اين دليل شك كرد .بسياري از اين زنان مطمئن بودند كه دوباره به سوي همان دوست خود برمي گردند ،به شرطي كه او آغازگر ارتباط باشد .اين روند دشواري است كه زنان مي بايد آن را پشت سر بگذارند تا در مقابل دوست قديمي يا دوست جديد خود بتوانند حضور فعال و مناسب داشته باشند. اين نوع متد روش درماني براي حذف هميشگي ناراحتي اغلب ماه ها به طول مي انجاميد ،تا نفرت ذوب شده كه اغلب پشت صبر كردنها مخفي شده بود ،مانند مواد مذاب يك كوه آتشفشان پشت سر هم راه باز كند. دختران خوب به بهشت مي روند ،دختران بد به همه جا «من بي نهايت از اين لبخند لعنتي سيرم» ليال (سي و چهار ساله) با خشم به تصويرش فرياد مي زند. او در يك سمينار كه درباره ي زبان حركت تن براي زنان تشكيل شده ،شركت مي كند .با عصبانيت روي مونيتور ،چهره لبخندگونه خود را مورد دقت قرار مي دهد« .اين پوزخند احمقانه ،از سي سال پيش تا به حال ،من به هر انساني مهربانانه لبخند مي زنم .حتي زماني كه طرف مقابل از سر راه من كنار مي رود يا در مقابل من رفتاري زشت انجام مي دهد .ليال مي خواهد از اين حالت بيرون بيايد. او ادامه مي دهد: اين يك مرض است ،هرچقدر هم كه نفس عمل مهربانانه تلقي شود و از ديگران جانب داري كند ،باز هم وقتي كه به طور چندش آوري با احساسات من بازي مي شود به نظرم يك بيماري مي آيد». «تاكنون او اين حركت رفتاري خود را به عنوان نقطه ضعف مي دانست تا جايي كه در عمل ثابت كرد كه تا چه حد يك فرد روح او را آزرده ساخته است» .در اين حالت دندانهاي خود را به هم مي فشارد و لبخندي ساختگي مي زند و ادامه مي دهد: «من هرگز نفهميدم كه چرا در اين گونه موقعيتها آشوبي در دلم به پا مي شد». من مي توانستم آن را پيش بيني كنم .شبها هنگام خواب با مشكل مواجه مي شدم ولي نمي دانستم چه عاملي مرا به كلي از پاي انداخته است .حاال ديگر فهميده بود كه دليلش چيست؟ اين چهره. «حاال او دليل آن را مي دانست» .اين «لبخند لعنتي» كه به همه مي گفت« :من
از تو عصباني نيستم و خواهش مي كنم روي خود را از من برنگردان»« .من مي توانستم لعنت بفرستم ،فرياد بزنم ،عصباني شوم، بشقاب كنار دست را بشكنم يا روي پاشنه پا بچرخم و براي هميشه گم شوم». بسياري از زنان مسؤوليت را يكسان درك مي كنند .آنها آگاهانه با لبخند محبت آميز ،خود را لو مي دهند و سرانجام خويش را قرباني مي كنند .چرا كه معتقدند تنها از اين طريق به هدف مي رسند و بدون آن كه انرژي زيادي در تغيير صورت خود صرف كنند ،يك موقعيت بسيار حساس را پشت سر مي گذارند .آنها در واقع از خود دفاع نمي كنند ،حتي موقعي كه با آنها بسيار زشت ،بازي مي شود و اغلب ،زماني اين امكان ايجاد مي شود كه نسبت به اطرافيانمان نظر مساعدي داشته باشند ،غم درون آنان ديگران را مجبور مي كند كه آنها را نفي و از خود دور كنند .لبخندي در چهره ،در اين حالت لبخند نشانه اي از يك شادي حقيقي نيست، بلكه براي وانمود كردن به داشتن تمايل ظاهري نسبت به محيط ،به كار مي رود« :دوستم داشته باش ،مرا اذيت نكن ،تركم مكن». اين حالتها از طريق لبخند انجام مي گيرد. آيا مي توانيد تصور كنيد كه بگوييد« :مرا آرام ولي با عصبانيت نگاه كن .اين زياد ناگوار نيست ،هنگامي كه كسي نسبت به من عصباني شود» .در هر حال جا دارد در تفكر خود تجديد نظر كنيد. به چه علت زنان در اين دامها مي افتند؟ به آساني نمي توان توضيح داد كه چه عواملي باعث مي شوند ،زنان علي رغم ميل باطني خود مبادرت به لبخند زدن كنند و آن هم درست هنگامي كه احساسات مخالف ،فضاي دروني آنها را معين مي كند .البته قبل از آن كه به علل لبخند زنان كه در خدمت فرهنگ مطيع هستند بپردازم ،مايلم كه نظر كلي خود را درباره ي لبخند زنان ،به طور آشكار و واضح اعالم كنم. شايد تعدادي از خوانندگان گمان كنند كه من يك زن بدبين هستم كه زندگي را تحقير مي كنم و لبخند را به عنوان يك بيماري مي پندارم. كامأل برعكس ،من لبخند را به عنوان نمادي از بيان احساس با ارزش مي دانم .هنگامي كه لبخند ،قدرت شخص را به نمايش مي گذارد و نيروي مثبت نهفته در او را مشخص مي كند به تنهايي نشان مي دهد« :من به تو توجه دارم، من به تو تمايل دارم!» در اين حالت لبخند به عنوان عالمتي براي شادي و تصميمي آگاهانه بسيار قابل اهميت و زيبا توصيف مي شود. متأسفانه ما اغلب با اين انگيزه لبخند نمي زنيم ،بلكه به يك لبخند موناليزايي بسنده مي كنيم .درواقع به تله ي لبخند موناليزايي سقوط مي كنيم .زنان همواره لبخندي بر لب دارند، هرچند كه اوضاع روحي آشفته اي داشته باشند. در اين حالت به دام لبخند موناليزا مي افتند.
23
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
چرا خانمم ارضا نمیشود (آنورگاسمی) یک بیماری جنسی هست که مانع اوج لذت جنسی هست و در اصطالح پزشکی آنورگاسمی نامیده می شود این بیماری را بیشتر به شما معرفی می کنیم .توجه کنید ارتباط جنسی یکی از مشکالت با اهمیت زندگی زناشویی به حساب می آید که اگر یکی از زوجین در این مورد دچار مشکل شوند امکان دارد زندگی آنان به مخاطره بیفتد پس هر نوع مشکل جنسی را بی اهمیت تلقی نکنید. آنورگاسمی بسیار شایع است و دست کم از هر ۵زن در جهان ،یکی به این عارضه دچار می شود .شدت ارگاسم در میان زنان بسیار متفاوت است و زنان از لحاظ تعداد ارگاسم ها یا میزان تحریک مورد نیاز برای رسیدن به ارگاسم نیز با یکدیگر متفاوت هستند. ارگاسم ،از منظر طبی ،به معنای احساس لذت شدید جسمی و رهایی از تنش است که با انقباض های غیرارادی و موزون عضالت کف لگن همراه است .اما همیشه ارگاسم به این صورت نیست .برخی از زنان احساس انقباض عضالت کف لگن یا لرزش رحم حین ارگاسم را دارند .برخی از زنان نیز ارگاسم را به صورت احساس گرمایی در همه بدن توصیف و برخی دیگر آن را به صورت احساسی مانند مورمور شدن بیان می کنند .بر اساس تعریف ،نشانه های عمده آنورگاسمی شامل ناتوانی در تجربه ارگاسم یا تاخیرهای طوالنی در رسیدن به ارگاسم است. انواع متفاوتی از آنورگاسمی وجود دارد: آنورگاسمی اولیه :این وضعیت به معنای آن است که زن هرگز تجربه ارگاسم را نداشته است. آنورگاسمی ثانویه :این وضعیت به معنای آن است که زن قبال ارگاسم را تجربه کرده اما اکنون در رسیدن به آن دچار مشکل شده است .آنورگاسمی موقعیتی :این وضعیت به معنای آن است که زن تنها در موقعیت های خاصی می تواند ارگاسم را تجربه کند .این عارضه در زنان بسیار شایع است .در واقع، حدود ۸۰درصد زنان تنها در نتیجه تحریک کلیتوریس ،ارگاسم را تجربه می کنند. آنورگاسمی عمومی :این وضعیت به معنای آن است که زن در هیچ موقعیتی نمی تواند به ارگاسم برسد. علت نرسیدن به اوج جنسی چیست؟ اوج لذت جنسی یا ارگاسم ،فرآیندی پیچیده
و در واقع ،واکنشی به بسیاری از عوامل جسمی ،عاطفی و روانی است .داشتن مشکل در هر یک از زمینه های زیر ممکن است رسیدن به ارگاسم را مختل کند. )۱علل جسمی طیف گسترده ای از بیماری ها ،تغییرات جسمی و داروها ممکن است ارگاسم را مختل کنند: بیماری ها: هر بیماری ممکن است بر این بخش چرخه جنسی اثر بگذارد ،از جمله دیابت ،بیماری های عصب شناختی مانند ام اس و … ارگاسم همچنین ممکن است در نتیجه جراحی های زنانه مانند برداشت رحم یا جراحی برای سرطان های زنان مختل شود. به عالوه ،تجربه نکردن ارگاسم اغلب با سایر مشکالت جنسی مانند آمیزش دردناک همراهی دارد. داروها: بسیاری از داروها رسیدن به اوج لذت جنسی را مختل می کنند .از جمله این داروها می توان به داروهای ضد فشارخون ،داروهای
خون رسانی به واژن و کلیتوریس را دچار اختالل کند .با این حال ،نرسیدن به اوج لذت جنسی صرفا به زنان سالمند محدود نمی شود و حتی بسیاری از زنان می گویند با افزایش سن ،تجربه جنسی آنها رضایت بخش تر می شود. )۲عوامل روانی بسیاری از عوامل روانی در توانایی رسیدن به ارگاسم یا اوج لذت جنسی دخالت دارند: مشکالت سالمت روانی ،مانند اضطرابو افسردگی اضطراب حین رابطه زناشویی استرس و فشارهای اقتصادی باورهای فرهنگی خاص ترس از بارداری یا بیماری های مقاربتی آشفتگی و سراسیمگی )۳عوامل ارتباطی بسیاری از زوج هایی که دچار اختالفات زناشویی هستند ،در فعالیت های جنسی نیز دچار مشکل می شوند .از جمله عوامل ارتباط موثر بر اوج لذت جنسی می توان به این موارد اشاره کرد:
آنتی هیستامین (ضدحساسیت) و داروهای ضدافسردگی به خصوص داروهای مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین مانند فلوکستین اشاره کرد .داروهای ضدافسردگی در مردان نیز ممکن است باعث عدم رسیدن به اوج لذت جنسی و اختالل نعوظ شوند. الکل و مواد مخدر: مصرف بیش از حد الکل و مواد روانگردان می تواند ارگاسم را مختل کند. فرآیند سالمندی: با افزایش سن ،تغییراتی طبیعی در بدن، هورمون ها ،دستگاه عصبی و دستگاه گردش خون ایجاد می شود که بر فعالیت جنسی اثر می گذارد .کاهش میزان هورمون جنسی زنانه استروژن که حین گذر به دوران یائسگی رخ می دهد ممکن است به خصوص بر اوج لذت جنسی زنان اثر بگذارد .مقدار پایین هورمون زنانه در بدن می تواند حساسیت کلیتوریس، نوک پستان ها و پوست را کاهش دهد و
نداشتن پیوند عاطفی با همسر تعارض ها و اختالفات حل نشده نبود ارتباط مناسب با همسر از لحاظنیازها و ترجیحات جنسی عدم وفاداری و از بین رفتن اعتماد میانزن و شوهر. چطور آنورگاسمی را درمان می کنند؟ درمان آنورگاسمی ممکن است مشکل باشد. درمان شما بستگی به این دارد که علت زمینه ساز عالیم شما چیست ،اما پزشک تان ممکن است مجموعه ای از شیوه ها را برای درمان شما به کار ببندد .درمان آنورگاسمی در اغلب زنان به چیزی بیشتر از تجویز ساده دارو نیاز دارد .توجه به مشکالت ارتباطی با همسر و عوامل استرس زای روزمره بسیار مهم است .همچنین اینکه بدنتان را بشناسید و انواع متفاوت تحریک جنسی را امتحان کنید ،می تواند به شما کمک کند. بدنتان را بشناسید:
درک آناتومی یا کالبدشناسی بدنتان و اینکه چه نوع تحریک لمسی رضایت جنسی بهتری برای شما فراهم می کند ،بسیار مهم است .می توانید از دکترتان بخواهید در مورد آناتومی دستگاه تناسلی تان شما را راهنمایی یا منابعی برای شناخت آن به شما معرفی کند. افزایش تحریک جنسی: بسیاری از زنان به این خاطر به اوج لذت جنسی نمی رسند که حین رابطه زناشویی، تحریک جنسی کافی دریافت نمی کنند. بسیاری از زنان برای رسیدن به ارگاسم نیاز به تحریک مستقیم یا غیرمستقیم کلیتوریس دارند و این مساله باید در فعالیت جنسی مورد توجه قرار گیرد. مشاوره و درمان: اختالفات و تعارض ها با همسر می تواند زمینه ساز مشکل جنسی شود .مراجعه به یک مشاور می تواند به شما کمک کند تا این اختالفات و تنش ها را حل کنید و زندگی جنسی تان را به مسیر عادی بازگردانید.متخصصان درمان اختالالت جنسی ،روان درمانگرانی هستند که در زمینه درمان مشکالت جنسی تخصص دارند .گرچه مراجعه به این متخصصان ممکن است برایتان خجالت آور باشد ،اما این کارشناسان می توانند در درمان آنورگاسمی، کمک زیادی به شما بکنند. این شیوه درمانی اغلب شامل آموزش در مورد امور جنسی ،تعلیم دادن مهارت های ارتباطی و تمرینات رفتاری است که شما و همسرتان باید در خانه آنها را امتحان کنید. درمان های طبی تضمینی وجود ندارد که درمان های هورمونی بتوانند آنورگاسمی را درمان کنند اما ممکن است کمک کننده باشند .همچنین درمان بیماری های زمینه ای نیز به شما کمک می کند. درمان بیماری زمینه ای: اگر به بیماری خاصی مبتال هستید که توانایی شما در رسیدن به اوج جنسی را تحت تاثیر قرار می دهد ،درمان مشکل جنسی تان را حل کند .عوض کردن داروهای مصرفی یا دوز آنها عالیم شما را برطرف می کند. درمان با هورمون جنسی استروژن: درمان با استروژن به صورت قرص برچسب پوستی یا ژل ،می تواند اثر مثبتی بر کارکرد مغزی و عوامل خلقی داشته باشد و بر پاسخ جنسی شما اثر می گذارد .درمان موضعی با استروژن به شکل کرم واژن یا شیاف ها یا حلقه هایی که به آهستگی مواد خود را آزاد می کنند ممکن است جریان خون واژن را افزایش دهد و به بهبود میل جنسی کمک کند .در برخی موارد پزشکتان ترکیبی از هورمون های استروژن و پروژسترون را به طور خوراکی تجویز می کند.
22
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
پنج كار زنها كه باعث فرار مردها مي شود زن ها بدون اينكه متوجه باشند گاهي كارهايي را انجام مي دهند كه باعث فراري دادن مرد ها ميشوند .اين پنج مورد از موارد مهم براي اين امر به شمار مي رود.
اعتماد به نفس پايين زنهايي كه اعتماد به نفس پايين دارند مرد ها را فراري مي دهند .مرد ها جذب زنهايي كه مشكالت زيادي دارند نمي شوند .مرد ها عالقه دارند در اطراف زنهايي باشند كه كمترين دردسر را درست مي كنند. مردها دوست ندارند در كنار كسي باشند كه مدام در حال گريه كردن است .همچنين متنفرند در كنار زناني باشند كه مدام ديگران را براي اشتباهات سرزنش مي كنند به جاي آنكه در صدد رفع آن مشكل بر مي آيند. كنترل كردن مردها زنهايي را كه مي خواهند مرد را كنترل كنند دوست ندارند .زنهايي كه آنها را ياد غر غر كردن هاي مادرشان مي اندازد. زنهاي كنترل كننده تاثيري بر روي مردان ندارند. مردهايي كه كنترل مي شوند پشت سر زنانشان دروغ مي گويند و دزدكي همه كاري انجام مي دهند .اين امكان را به او مي دهيد تا زمان كمتري را با شما بگذراند. زن هاي كنترل كننده مسئله عدم امنيت و اخبار هاي نا درستي را براي مردان ايجاد مي كنند .مرد ها هرگز با زناني كه آنها را كنترل مي كنند نمي مانند اهميتي ندارد كه شما چقدر خوب و خوشگل هستيد .زنها نبايد مرد ها را به مانند بچه ها بزرگ كنند. آويزان بودن هيچكس دوست ندارد در اطراف زني باشد كه مثل چسب به او چسبيده است ،هيچكس دوست ندارد با كسي قرار بگذارد كه او را ياد بچه ها مي اندازد .مردها دوست ندارند اطراف
زني باشند كه نياز به توجه دارد .چسبيدن به مردها كامال آنها را دفع مي كند .مردها دوست دارند كه هر چند گاهي با دوستانشان بيرون بروند بدون اينكه زني مزاحم آنها باشد. بيكار مرد ها دوست ندارند اطراف زنان بيكار بچرخند .مردها زناني كه پولشان را به باد مي دهند دوست ندارند .مردها زناني را مي خواهند كه بتوانند از پس خودشان بر بيايند .كه پيشينه شغلي خوبي داشته باشند .زني كه از اين شغل به آن شغل مي پرد جذابيتي براي هيچ مردي ندارد .زني كه نمي تواند شغل خود را نگه دارد چگونه مي تواند مرد خود را نگه دارد .از مرد ها هيچ وقت پول نخواهيد و راجع به مشكالت
ماليتان با انها صحبت نكنيد چون اين مسئله او نيست پس به آن اهميتي نمي دهد. فرار كردن به خانه مادرتان مردها از زنهايي كه در شرايط سخت به مادرشان رجوع مي كنند تا مشكلشان را برايشان حل كند ،فرار مي كنند .
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
21
20
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
او را همانگونه که هست ،بخواه! چون او را دوست دارم می خواهم تغییر کند! من از این که او مبادی آداب نیست خجالت می کشم! همسر همکارم چنان متشخص و با وقار است که نگو ...حسرت می خورم که چرا همسر من مثل او نیست!
همسران انگیزه های مختلف و دالیل متعددی برای تغییر دادن و اصالح کردن طرف مقابل شان دارند: گاهی با ادعای دوست داشتن متمایلند همسرشان را تغییر دهند ،گاهی از روی شرمندگی ،دوست دارند تغییرش دهند و گاهی اوقات نیز از انتخاب و ازدواج شان پشیمان شده و دچار بیماری مقایسه می شوند و سعی می کنند با ایجاد اصالحاتی ،همسرشان را وفق مرادشان سازند. علت تمایل به تغییر هر چه باشد ،اصرار به اصالح طرف مقابل ،مایه بدبختی بسیاری از زندگی های زناشویی می شود. گل بی عیب ،فقط ...؟! روزی که برای اولین بار تلفن همراه به دست تان گرفتید هرگز تصور نمی کردید که روزی از دست آن عاصی شوید! آخر شما آن را برای تلفن های اضطرای، اینترنت ،ارتباط سریع و ...تهیه کرده بودید اما حاال پیام های وقت و بی وقت تبلیغاتی و یا دوستانه امان تان را بریده است! دیگر وقت استراحت ندارید چرا که خاموش کردن و یا رد پاسخ زدن موجب رنجش اطرافیانتان می شود! و ...شما تلفن همراه تان را هم دوست دارید هم دوست ندارید!! این خنده دار نیست؟! روابط ما بالخص روابط نزدیکی چون همسری نیز ،چنین حکمی دارند .همان طور که قدیمی تر ها می گفتند گل بی عیب فقط خداست... پس باید بپذیرید که هر نقطه قوتی ،یک ضعف دارد و صد البته فراموش نکنید ،هر نقطه مثبتی، علیرغم یک ضعف اساسی که به همراه دارد تنها با آن نیز می تواند معنا و مفهوم پیدا کند ! دلخواه دیروزتان ،ناخواستنی امروزتان است! به این سوال ،به طور خصوصی اما بی رودربایستی پاسخ دهید :چرا عاشق همسرتان شدید؟! دقیقا علت عاشق شدن تان را به یاد آورید!
درست است تعجب نکنید! دقیقا همان چیزی که دلیل عالقه مندی شما به همسرتان بوده، هم اکنون منجر به ناراحتی و دلخوری تان شده است .این حقیقت ،یک اصل بنیادین در روابط زناشویی است؛علت جذب ،سال های بعد دلیلی بر دفع و دوری می شود .اگر به این دلیل عاشق همسرتان شدید که بسیار آرام و ساکت است ،سال های بعد ملتمسانه دوست خواهید داشت که او بشاش باشد چرا که از سرد و بی عاطفه بودنش خسته شده اید! اگر عاشق خوش مشربی و گشاده رویی همسرتان شده اید، اکنون دوست دارید برای لحظه ای هم شده، سکوت اختیار کند و هیچ نگوید .اگر عاشق جدیت و تالش همسرتان شدید ،امروز دوستدار آنید که لحظه ای قرار داشته باشد و دست از کوشش و مجاهدت بردارد! یادتان باشد ،ویژگی مورد اکراه امروز ،همان خواستنی دیروزتان بوده است! فکر "تغییر دادن همسر" را برای همیشه دور بیندازید اگر خواهان یک ازدواج شاد ،آرام و موفق
هستید ،باید اراده جزم کنید و خط قرمز پررنگی بر تصور اشتباه " تغییر و اصالح همسر" بکشید. بله ،شما باید دست از اصالح کردن همسرتان بردارید و او را آنگونه که هست بپذیرید و دوست داشته باشید. اصالح کردن و یا تغییر دادن همسر به دو دلیل اندیشه ای بس عبث و ساده اندیشانه است: اول این که شما هرگز نمی توانید؛ دوم آنکه انسان ها چون خانه های قدیمی هستند ،اگر جایی از آنها را ترمیم و درست کنید ،بی شک چیزی دیگری در آنها ویران و نابود می شود. بپذیرید که؛ شما هرگز نمی توانید همسرتان را اصالح کنید چون تغییر دادن دیگران ،یک کار درونی است و انگیزه ای درونی نیز می خواهد پس هیچ وقت نمی توان کسی را از بیرون و باالجبار مجبور به تغییر کرد. همسرت را با تمام نقصهایش قبول کن! پیش از ازدواج باید او را به طور دقیق زیر ذره بین می گذاشتید و رصدش می کردید! حاال که دیگر ازدواج کرده اید ،چشم و گوش هایتان را ببندید و دست از ازریابی کردن بردارید .انتقاد و سرزنش شما بی فایده است .بپذیرید که دیگر زمان درست کردن همسرتان تمام شده است! چه بخواهید و چه نخواهید با اصرار به تغییر و اصالح ،نه تنها ره به جایی نمی برید بلکه از ترکستان هم سر در می آوردید! از مرکب قضاوت پائین بیائید! حس نقاشی را داشته باشید که می خواهد تصویر زیبایی را خلق کند ،اولین اصل موفقیت هنرمند نقاش، آن است که همه چیز را همانطور که هست، قبول کنید .پس نقاش ماهر همسرتان شوید. به جای اصالح همسرتان ،او را همان طور که هست بپذیرید و به همسرتان نیز بفهمانید که او را آنطورکه هست ،با تمام نقاط مثبت و منفی که دارد ،قبول کرده اید و با وجود نقص هایش ،او را بی نقص می بینید و کل مجموعه وجودی او را دوست دارید و عاشقش هستید. دیر و زود دارد اما سوخت و ساز ندارد! وقتی همسرتان را بپذیرید و تحسینش کنید، معجزه دلخواهتان اتفاق می افتد .او را تحسین و راهنمایی کنید .به او آموزش دهید و خود الگو مساعدی باشید. اما یادتان باشد هرگز مجبور به تغییرش نکنید. او را دوست داشته باشید و رهایش کنید اما برای اصالح او فضا دهید .بی گمان همسرتان با پذیرش خود خواهد توانست بر خلقیات و ویژگی های نه چندان مناسب خویش رنگ و لعاب ویژه ای بخشد شاید بدان سان که شما طالب و خواهان آنید! البته اگر عجله نکنید و سرکوفتش نزنید و او را به همان
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
19
18
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
5راه برای مقابله با اضافهوزن در تابستان
وقتی به تابستان فکر میکنیم ،بیشتر ما یاد تفریح کردن خارج از خانه میافتیم .اگر اینطور باشد یعنی باید در طول تابستان وزنمان پایین بیاید نه اینکه باال رود. اما در واقعیت ،تابستان فقط در والیبال ساحلی ،شنا و آفتاب گرفتن خالصه نمیشود. خیلی از فعالیتهای تابستانی برخالف تالش ما برای حفظ وزن سالم عمل میکنند. خوشبختانه اگر بدانیم که دنبال چه هستیم، خیلی راحت میتوانیم از بروز مشکل جلوگیری کنیم. در زیر به 5راه برای جلوگیری از اضافهوزن تابستان اشاره میکنیم. .1هدف داشته باشید.وقتی برنامه نداشته باشیم ،غلتیدن از روی کاناپه به پشت کامپیوتر و سر زدنهای مدام به سر یخچال خیلی راحت است .با داشتن هدف برای تابستانتان سعی کنید از بروز این وضعیت جلوگیری کنید.
.2برنامه بریزید.حاال که مدرسه تمام شده است ،برنامه روزانه تان به هم میخورد .اگر یک شغل خاص ندارید که تابستانتان را ه سر کار بروید ،امکان دیر بیدار شدن از خواب، تماشای زیاد تلویزیون و خوردن تنقالت بیشتر از حد معمول زیاد میشود .سعی کنید روزهای تابستانتان یک ساختار مشخص داشته باشند—مث ً ال هر روز سر یک ساعت معین از خوابی بیدار شوید و سر یک ساعت مشخص غذا بخورید .برای انجام بعضی فعالیتها مثل ورزش کردن قبل از صبحانه برنامه داشته باشید .اگر وقتتان دست خودتان است ،سعی کنید چند شب در هفته خودتان شام درست کنید تا کنار خانواده از با هم بودن لذت ببرید. .3خودتان را مشغول کنید.وقتی حوصل ه تان سر برود ،دست از فعالیت میکشید و انرژیتان پایین میآید .وقتی برنامه روزانه تان را پر کنید هم وقت کمتری خواهید داشت که دنبال خوردن تنقالت چاقکننده بروید و هم باعث میشود از وقتتان لذت بیشتری ببرید. زمان تماشای تلویزیونتان را به دو ساعت در روز محدود کنید—این شامل بازیهای کامپیوتری و وقت گذرانی در اینترنت هم میشود. .4با گرما مقابله کنید .اجازه ندهید گرمای تابستان جلوی ورزش کردن شما را بگیرد. تمرینات و ورزشهایتان را به داخل بیاورید. اگر نمیتوانید به باشگاه بروید ،میتوانید
تمریناتی را در خانه انجام دهید .اگر عاشق ورزش در هوای آزاد هستید ،میتوانید به استخر رفته یا زمان فوتبال بازی کردن یا ورزشهای دیگرتان را به اول صبح یا آخر شب که هوا خنکتر است منتقل کنید. .5به چیزهایی که میخورید خوب فکر کنید.تابستان یعنی پیک نیک رفتن و آتش و کباب ،فعالیتهایی که معمو ً ال حول یک
عالمه خوراکی و تنقالت میچرخد .خودتان کنترل خوردوخوراکتان را داشته باشید. موادغذایی فصلی و سالم مثل میوه ها را به جای دسرهای پرکالری و پرقند انتخاب کنید. سعی کنید هدف وقتگذراندن با دوستان و خانوادهتان باشد نه خوردن .یک نکته خوب دیگر درمورد تغذیه تابستان این است که خوردنیهای یخی مثل بستنی را به هفته ای یکبار محدود کنید.
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
17
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
16
13
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
15
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
14
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
13
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
12
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
11
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
10
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
9
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
8 8
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
7
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
6
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
5
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
6 4
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
3
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
2
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
1
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
B
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
A
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
IV
No. 715 | April , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591
III