728

Page 1

No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

VIII


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

VII


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

VI


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

V


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

D


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

C


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

156


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

155


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

154


‫‪153‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫گفتگوی جالب‬ ‫يک زن و شوهر‬ ‫در مورد مشکالت‬ ‫زناشویی‬

‫مرد مي‌گويد‪ ،‬زن مي‌گويد ؛‬ ‫پاسخگويي به سواالت خانمها در‬ ‫مورد چاقي ‪ ،‬مشکالت ارتباط با‬ ‫اقوام شوهر و دوستان‬ ‫نصايح يک زن و شوهر در مورد‬ ‫يک ارتباط زناشويي موفق‬ ‫‪-----------------------‬‬

‫ديروز همسرم از من سوال کرد که آيا او چاق‬ ‫به نظر مي‌رسد؟ من گفتم بله ؛ او حدود ‪9‬‬ ‫کيلو وزن اضافه کرده است و من صادقانه‬ ‫اعتقادم را به او گفتم‪ .‬حال او از من رنجيده‬ ‫شده و اخمهايش در هم رفته ؛ به من مي‌گويد‬ ‫تو خيلي رک و سنگدل هستي‪.‬‬ ‫آهاي مردم‪....‬او خودش از من سوال کرد‪ .‬چرا‬ ‫اين زنها تحمل شنيدن حقيقت را ندارند؟‬ ‫زن مي‌گويد‪:‬‬ ‫حاال مگر چطور مي‌شود گاهي اوقات براي‬ ‫ناراحت نکردن من نقش بازي کني‪ .‬چطور‬ ‫نمي‌فهمي وقتي از تو مي‌پرسم با اين لباس‬ ‫چاق بنظر مي‌رسم ‪ ،‬بايد جواب بدهي نه‬ ‫اصال"‪ .‬از من نخواه علتش را برايت توضيح‬ ‫بدهم‪ .‬مسلما" يک زن چاق خودش بهتر از‬ ‫هر کسي مي‌داند که چقدر چاق شده است و‬ ‫حتما" براي اين چاقي فکري خواهد کرد‪.‬‬ ‫جواب‌هاي تند و آزار دهند? تو فقط کار‬ ‫را خراب تر مي‌کند‪ .‬پس تا وقتي که تالش‬ ‫خودم نتيجه بدهد لطف کن و ساکت باش‪.‬‬ ‫اينطوري از زندگي ات هم لذت بيشتري‬ ‫خواهي برد‪.‬‬ ‫مرد مي‌گويد‪:‬‬ ‫اي مرداني که جان و اعصاب و زندگي خود‬ ‫را دوست داريد‪ ،‬شما را به خدا هر وقت‬ ‫همسرتان راجع به تناسب اندام و چاقي‬ ‫احتمالي اش از شما نظر خواهي کرد‪ ،‬با دقت‬ ‫کافي و زيرکانه جواب بدهيد ( البته اگر‬ ‫تصميم نداريد صاف صاف دروغ بگوييد)‪.‬‬ ‫به جاي مراجعه به مغز درمانده اتان‪ ،‬او را به‬ ‫هر زن خوش اندام و زيبا رو که مي‌شناسيد‬ ‫تشبيه کنيد‪ .‬بگوييد آنها مرا ياد تو مي‌اندازند‪.‬‬ ‫اگر موثر نبود‪ ،‬سريع برويد و موهايتان را‬ ‫بتراشيد تا دانه دانه آنها را نکنده است‪.‬اين‬ ‫تنها چار? کار است‪.‬‬ ‫زنان در مواجهه با اقوام شوهرشان‬ ‫وقتي هم فاميل دور هم جمع مي‌شوند خواهر‬ ‫زاد شوهرم که هنوز يک نوجوان است مثل‬ ‫يک گرب وحشي با من رفتار مي‌کند‪ .‬شوهرم‬ ‫نه تنها از من حمايت نمي‌کند‪ ،‬بلکه با من‬ ‫تندي هم مي‌کند‪ .‬چرا؟! چون من گفته ام تا‬ ‫وقتي خواهر زاده اش رسما" از من معذرت‬ ‫خواهي نکند با او حرف نخواهم زد‪.‬‬

‫زن مي‌گويد ‪:‬‬ ‫سر حرف خود بمانيد‪ .‬آدم پر رو و بي ادب‬ ‫را بايد سر جايش نشاند‪ .‬پافشاري کنيد تا‬ ‫از شما معذرت خواهي کنند‪ ( .‬بايد به آنها‬ ‫بفهمانيد چه چيزي شما را عصبي و ناراحت‬ ‫مي‌کند‪ .‬شما که بي ادبي نکرده ايد‪ ،‬فقط با‬ ‫او حرف نمي‌زنيد‪...‬اين کمترين و بهترين‬ ‫واکنش است)‪ .‬بچه اي که آنقدر گستاخ‬ ‫است که به خود اجازه مي‌دهد رو در روي‬ ‫شما قرار گيرد مقصر نيست‪ .‬مقصر والدين‬ ‫او هستند که زحمت تربيت او را به خودشان‬ ‫نداده اند‪ .‬اگر با اين کار شما را آدم بداخالق‬ ‫و بدي خواهند خواند‪...‬حداقل بداخالقي‬ ‫کنيد که دلتان نسوزد‪ .‬طولي نخواهد کشيد‬ ‫که باالخره متوجه مي‌شود يک نفر به او‬ ‫خدمت کرده و به او ياد داده که مثل آدمهاي‬ ‫متمدن رفتار کند‪.‬‬ ‫مرد مي‌گويد ‪:‬‬ ‫مي دانيد موضوع چيست؟ او به سرعت‬ ‫تصميم مي‌گيرد جواب دندان شکني به يک‬ ‫دختر بچه بدهد‪ .‬آنوقت توقع داريد شوهرتان‬ ‫هم از شما حمايت کند و به کل خانواده اش‬ ‫حمله کند‪ ،‬واکنش آنها هم اصال" مهم نيست‬ ‫چه باشد فقط شوهر بايد از زن طرفداري کند‪،‬‬ ‫همين‪.‬‬ ‫شما هم براي حل اين مشکل يک شيپور‬

‫برداريد وهمه جا جار بزنيد که تا وقتي که‬ ‫اون خانمي که توي مهموني مامانت اينا دامن‬ ‫مشکي پوشيده بود و موهاش رو طاليي کرده‬ ‫بود از من معذرت خواهي نکنه ديگر هرگز‬ ‫پامو تو خون? مامانت نمي‌گذارم‪ .‬اين هم‬ ‫يک راهشه!‬ ‫جانبداري‬ ‫من و همسرم سالها بود که با يک زن و شوهر‬ ‫که از دوستانمان هستند رفت و آمد داشتيم‪.‬‬ ‫حاال آنها از هم جدا شده اند‪ .‬من دوست دارم‬ ‫رابطه ام را با اون خانم حفظ کنم اما شوهرم‬ ‫مي‌گويد بايد با هر دوي آنها قطع رابطه کنيم‪.‬‬ ‫او از دست من عصباني است‪.‬‬ ‫زن مي‌گويد‪:‬‬ ‫تو حق نداري من را مجبور به کاري بکني‪.‬‬ ‫هميشه از اينکه مردها‪ ،‬زنان را به موذي گري‬ ‫و رياکاري متهم مي‌کنند ناراحت مي‌شده ام‪.‬‬ ‫حاال که ما صادقانه مثل دو دوست مي‌خواهيم‬ ‫روابطمان را حفظ کنيم به ما برچسب ضد _‬ ‫مرد مي زنند‪ .‬به شما توصيه مي‌کنم در چنين‬ ‫مواردي به شوهرتان بگوييد روابط خصوصي‬ ‫دوستتان به شما مربوط نيست‪ .‬ارتباط و‬ ‫عواطف شما نسبت به دوستتان امري است‬ ‫جدا‪ .‬گذشته از آن با حفظ روابط خود با او‬ ‫عالوه بر آنکه کمک مي‌کنيد دوران بحران‬ ‫بعد از طالق را پشت سر بگذارد ‪ ،‬شايد‬

‫بتوانيد او را متقاعد کنيد که به زندگي خود‬ ‫برگردد‪.‬‬ ‫مرد مي‌گويد‪:‬‬ ‫من توقع دارم همسرم به خواست‪ ،‬من احترام‬ ‫بگذارد‪ .‬اگر با آن خانم ارتباط داشته باشد‬ ‫شوهرش فکر مي‌کند که ما جانب او را‬ ‫گرفته ايم‪ .‬حاال از اين هم که بگذريم‪ ،‬چرا‬ ‫مي‌خواهي مدام بنشيني و حرفهاي مايوسان?‬ ‫او را در مورد زندگي ناموفق و خسته کننده‬ ‫اش بشنوي؟ منفي بافي‌ها و تجرب? ناموفق‬ ‫او روي همسر من نيز تاثير خواهد گذاشت‪.‬‬ ‫مسلما" به او خواهد گفت که مردها چنين و‬ ‫چنان اند‪ .‬اگر خيلي به موضوع طالق عالقه‬ ‫داري به جاي درگير کردن خودت با يک‬ ‫مورد اين چنيني‪ ،‬بنشين و يکي از دادگاه‌هاي‬ ‫طالق را از تلويزيون از اول تا آخرش ببين‪.‬‬ ‫نظر شما چيست؟‬ ‫فکر مي‌کنيم با خواند صحبتهاي دو طرف‬ ‫به اين نتيجه رسيديد که براي رفع مشکالت‬ ‫زناشويي بهتر است که زن و مرد بدون اينکه‬ ‫بخواهند خود را بي تقصير جلوه دهند با هم‬ ‫به گفتگو بنشينند و تحليل‌هاي خود را از‬ ‫رفتار خود و طرف مقابل بازگو کنند و به‬ ‫نتايج شگفت انگيزي در روابط شان برسند‬


‫‪152‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫‪ ۹‬اشتباه زنانه‬ ‫خیلی مهم در‬ ‫تناسب اندام‬

‫در این بخش ‪ ۹‬خطای تمرینی را‬ ‫برایتان شرح می دهیم و در آخر‬ ‫توقع داریم در برنامه تناسب اندام‬ ‫از این موارد بپرهیزید‬

‫اطالع از یک برنامه اصولی و همچنین شیوه‬ ‫های نادرست و حاکم بر ورزش خانمها به‬ ‫شما در بهتر اثرگرفتن از تمرین و ورزش یاری‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬ ‫در این بخش ‪ ۹‬خطای تمرینی را برایتان‬ ‫شرح می دهیم و در آخر توقع داریم در برنامه‬ ‫تناسب اندام از این موارد بپرهیزید تا مطمئن‬ ‫شوید بهترین تمرینات ورزشی را انجام می‬ ‫دهید‪.‬‬ ‫تمرینات هوازی با سرعت یکنواخت‬‫به عقیده کارشناسان متخصص در زمینه‬ ‫ورزش یکی از اشتباهات رایج که اتفاقا”‬ ‫زیاد هم دیده می شود اضافه روی در انجام‬ ‫تمرینات هوازی است – فقط دویدن‪ ،‬دویدن‬ ‫و دویدن بر روی تردمیل با سرعت یکنواخت‬ ‫و بدون تغییر جزئیات‪ .‬کلید اصلی در نتیجه‬ ‫گرفتن از ورزش‪ ،‬اضافه کردن تمرینات‬ ‫تناوبی و تمریناتی انفجاری با شدت باال به‬ ‫برنامه تمرینی است‪.‬‬ ‫بنابراین چه بدوید‪ ،‬شنا کنید یا دوچرخه‬ ‫سواری کنید سعی کنید به مدت یک الی دو‬ ‫دقیقه سخت تمرین کنید‪ ،‬سپس سرعت یا‬ ‫شدت ( این برای بازگشت به حالت اولیه‬ ‫است) را قبل از اینکه کام ً‬ ‫ال از انرژی تهی‬ ‫شوید کم کنید‪ .‬با گذشت زمان‪ ،‬مدت زمان‬ ‫بازگشت به حالت اولیه را کاهش دهید‪.‬‬ ‫وزنه سنگین‪ ،‬کابوس تمرینات تناسب اندام‬‫بسیاری از خانم ها از ترس اینکه مبادا‬

‫عضالت بدنشان حجیم شوید در برابر‬ ‫تمرینات قدرتی مقاومت می کنند و از انجام‬ ‫آن خودداری می کنند‪ .‬اما این یک تصور‬ ‫غلط در مقایس بزرگ است‪ .‬باید بدانید‬ ‫خانم ها به آسانی مانند مردان عضالت شان‬ ‫حجیم نمی شود‪.‬‬ ‫با اضافه کردن تمرینات با وزنه به برنامه‬ ‫تمرینی و در نتیجه اضافه کردن حجمی کمی‬ ‫عضله ظریف‪ ،‬نه تنها در حین تمرین بلکه‬ ‫در همه اوقات کالری بیشتری می سوزانید‪،‬‬ ‫زیرا هر چقدر بافت عضالنی بدن بیشتر‬ ‫باشد‪ ،‬متابولیسم بدن نیز باالتر خواهد رفت‪.‬‬ ‫کارشناسان فیتنس‪ ،‬تمرینات پالیومتریک‪،‬‬ ‫حرکات بدون وزنه با توان باال مانند پرش‬ ‫اسکوات یا حرکت گام ‪ ) )Lunges‬به عالوه‬ ‫پیالتس را به کسانی که هنوز در استفاده از‬ ‫دمبل و وزنه مردد هستند‪ ،‬توصیه می کنند‪.‬‬ ‫دویدن با شکم خالی‬‫مشکل بزرگ دیگری که کارشناسان ورزش به‬ ‫آن اشاره می کنند‪ ،‬ورزش با شکم خالی است‪.‬‬ ‫(در این مطلب راجب به این موضوع توضیح‬ ‫داده ایم) بسیاری از افراد اولین فعالیت‬ ‫روزانه خود را با ورزش شروع می کنند و یا‬ ‫بعد از کار در پایان روز تمرین می کنند که‬ ‫غالب ًا چند ساعتی است غذایی نخورده اند‪.‬‬ ‫اما باید بدانید تمرین بدون هیچ منبع انرژی‬ ‫بیهوده است‪ .‬سعی کنید که میان وعده سالم‬ ‫مانند مغز بادام یا میوه یا یک قالب شکالتی‬ ‫انرژی دار را یک ساعت قبل از تمرین‬ ‫بخورید و همیشه یک بطری آب همراه خود‬ ‫داشته باشید‪.‬‬ ‫در همین رابطه این مطلب را نیز مطالعه کنید‪:‬‬ ‫قبل و بعد از ورزش چه چیزی بخوریم بهتر‬ ‫است‪.‬‬ ‫تکنیک و روش های تمرینی غلط‬‫تکنیک و روش های غلط تمرینی حتی می‬ ‫تواند در یک دویدن ساده خالصه شود‪ .‬این‬ ‫وضعیت غلط در انجام تمرینات نه تنها مانع‬ ‫پیشرفت شما می شود بلکه باعث ایجاد‬ ‫آسیب شده و شما را از مسیر رسیدن به اهدف‬ ‫خارج می سازد‪ .‬اگر برای برنامه تناسب اندام‬ ‫در باشگاه ورزشی تمرین می کنید از مربی که‬ ‫در باشگاه حضور دارد برای انجام صحیح‬ ‫روش های تمرین و گرفتن تمرینات کلیدی‬

‫مانند اسکوات‪ ،‬النگز یا شنا سوئدی می‬ ‫توانید کمک بگیرید‪.‬‬ ‫اگر هم در منزل ورزش می کنید از توصیه‬ ‫ها و حرکات پیشنهادی کارشناسان و‬ ‫متخصصان فیتنس استفاده کنید‪ .‬سعی کنید‬ ‫در ابتدا حرکات را در جلو آیینه انجام دهید‬ ‫تا بازخوردی از ظاهر تان را در حین حرکت‬ ‫فراهم سازد‪.‬‬ ‫عدم انجام تمرینات کششی‬‫بسیاری از خانم وقتی به باشگاه ورزشی می‬ ‫روند‪ ،‬روی تردمیل رفته‪ ،‬می دوند و در پایان‬ ‫باشگاه را ترک می کنند! اگر شما وقت می‬ ‫گذارید و تالش می کنید‪ ،‬پس حداقل چند‬ ‫دقیقه قبل و بعد از تمرین را به حرکات‬ ‫کششی اختصاص دهید‪ ،‬تا هم از آسیب های‬ ‫ورزشی پیشگیری کنید و هم بهره بیشتری از‬ ‫تمرین بدست آورید‪.‬‬ ‫انتظار بیش از حد و نداشتن اهداف‬‫مشخص‬ ‫بسیاری از خانم ها اهداف غیر واقعی دارند‬ ‫مثال” خود را با دیگرانی که سخت تر‪ ،‬سریع‬ ‫تر و یا بیشتر تمرین می کنند‪ ،‬مقایسه می‬ ‫کنند‪ .‬ادامه این روند به جای تناسب اندام‬ ‫شاید حتی منجر به افزایش وزن شود! زیرا‬ ‫شما یا از تمرین دست می کشید یا به خاطر‬ ‫احساس بدی که دارید زیاد غذا می خورید (‬ ‫پر اشتهایی عصبی) یا هر دو‪ .‬بدن هر کسی‬ ‫با دیگری متفاوت است و مهمترین مورد این‬ ‫است که روی خودتان و برنامه تمرینی که‬ ‫دارید‪ ،‬تمرکز کنید‪.‬‬ ‫الزم به ذکر است‪ ،‬کاهش وزن یک فرایند‬ ‫طوالنی است و شما نمی توانید یکبار به‬ ‫باشگاه ورزشی بروید و انتظار معجزه داشته‬ ‫باشید‪ .‬بسیاری از خانم ها به خاطر اینکه‬ ‫خیلی سریع به اهداف خود نرسیده اند تمرین‬ ‫را ترک کرده اند‪ .‬به یاد داشته باشید تمام‬ ‫تالش های سختی که برای کاهش وزن‬ ‫متحمل می شود‪ ،‬در پایان باعث پاداش‬ ‫شیرین تری می شود‪.‬‬ ‫دراز و نشست زیاد برای نتیجه سریع تر‬‫یکی از اشتباهاتی که هم در میان آقایان و هم‬ ‫خانم ها رایج است‪ ،‬فکر می کنند هر چقدر‬ ‫دراز و نشست بیشتری انجام دهند‪ ،‬خیلی‬ ‫سریع به عضالت شکم دلخواه خود می رسند‪.‬‬

‫اما زیاده روی در این حرکت موجب غفلت از‬ ‫عمق‪ ،‬قسمت میانی و کناری عضالت شکم‬ ‫می شود‪ .‬یکی از بهترین حرکات برای ساختن‬ ‫عضالت شکم‪ ،‬پهلو و کمر و تمام زوایا‬ ‫حرکت تخته (‪ )Plunk‬است‪ .‬پنجه پاها و‬ ‫ساعد روی زمین قرار می گیرد و بدن از سر‬ ‫تا پاشنه در یک خط مستقیم قرار می گیرد‪.‬‬ ‫کافی است این وضعیت را ‪ ۳۰‬تا ‪ ۶۰‬ثانیه‬ ‫حفظ کنید و برای سه بار حرکت را تکرار‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫یکنواخت تمرین کردن‬‫اگر هر هفته در کالس های تمرینی چرخشی‬ ‫شرکت می کنید سعی کنید چیز جدیدی‬ ‫را تجربه کنید‪ .‬این موضوع از این لحاظ‬ ‫اهمیت دارد وقتی که شما همیشه یک برنامه‬ ‫یکنواخت را انجام می دهید‪ ،‬بدن شما می داند‬ ‫چه چیزی در انتظارش است و خیلی راحت‬ ‫به فالت کاهش وزن می رسد! بنابراین شما‬ ‫انرژی و زمان را صرف می کنید اما تغییراتی‬ ‫مشاهده نمی کنید‪ .‬برنامه تناسب اندام را بر‬ ‫اساس نیازتان طراحی کنید تا همیشه عضالت‬ ‫مختلف بدن به کار گرفته شود‪.‬‬ ‫استفاده از وزنه های سبک یا استراحت‬‫زیاد‬ ‫اگر از وزنه های سبکی که به راحتی می‬ ‫توانید یک ست از تکرارها را انجام دهید‪،‬‬ ‫استفاده می کنید و بدون احساس خستگی به‬ ‫پایان تمرین می رسید یا در میان تمرین زیاد‬ ‫استراحت می کنید‪ ،‬باید بدانید شما عضالت‬ ‫بدن را به اندازه کافی به چالش نمی کشید و‬ ‫اگر تمرین را کمی سخت تر نکنید به نتیجه‬ ‫دلخواه نخواهید رسید‪.‬‬ ‫در تمرینات مقاومتی ( قدرتی)‪ ،‬تکرارهای‬ ‫آخر هر ست نباید آسان باشد در واقع شما باید‬ ‫احساس کنید که واقعا” به سختی آن ها را‬ ‫انجام می دهید‪ .‬اطالع از یک برنامه اصولی‬ ‫و همچنین شیوه های نادرست و حاکم بر‬ ‫ورزش خانمها به شما در بهتر اثرگرفتن از‬ ‫تمرین و ورزش یاری خواهد کرد‪ .‬در این‬ ‫بخش ‪ ۹‬خطای تمرینی را برایتان شرح می‬ ‫دهیم و در آخر توقع داریم در برنامه تناسب‬ ‫اندام از این موارد بپرهیزید تا مطمئن شوید‬ ‫بهترین تمرینات ورزشی را انجام می دهید‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

151


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

150


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

149


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

148


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

147


‫‪146‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫طرز تهیه ی قلقلی کبابی‬

‫مواد الزم ‪:‬‬ ‫‪ 750‬گرم‬ ‫گوشت چرخ کرده گا و‬ ‫دو قاشق سوپ خوری‬ ‫ت‬ ‫آرد ذر ‬ ‫دو حبه‬ ‫سی ر‬ ‫سفیده تخم مرغ یک عدد‬ ‫سس سویا یک قاشق سوپ خوری‬ ‫سس ماهی یک قاشق سوپ خوری‬ ‫نصف قاشق چای خوری‬ ‫شک ر‬ ‫روغن کنجد یک قاشق چای خوری‬ ‫طرز تهیه ‪:‬‬ ‫تمام مواد را داخل یک کاسه ریخته و خوب با هم مخلوط کنید ‪.‬‬ ‫حدود ‪ 20‬عدد گوشت قلقلی درست کنید ‪.‬‬ ‫آنها را به سیخ چوبی بکشید ‪ 5 ( .‬عدد سیخ چوبی )‬ ‫گوشتها را روی حرارت کباب کنید ‪.‬‬

‫طرز تهیه ی چیز استیک کوردون پلو‬

‫مواد الزم ‪:‬‬ ‫ل‬ ‫فیله بودن چربی خوابانده از قب ‬ ‫پنیر پیتزا رنده شد ه‬ ‫ی‬ ‫سس گریو ‬ ‫ش‬ ‫لیمو تر ‬ ‫ن‬ ‫سبزیجات پخته کنار بشقاب جهت تزیی ‬

‫‪ 250‬گرم‬ ‫‪ 100‬گرم‬ ‫‪ 1‬پیمانه‬ ‫‪ 2‬عدد‬ ‫به مقدار الزم‬

‫طرز تهیه ‪:‬‬ ‫فیله خوابانده از قبل را در ماهتابه چدن یا تفلن سرخ میکنیم یک طرف بیشتر طرف دیگر‬ ‫که کمتر سرخ شده را زیر قرار داده پنیر رنده شده را در قسمت بیشتر سرخ شده ریخته درب‬ ‫ماهتابه را گذاشته تا بخار پز شده و پنیر کامالآب شود‪ .‬بعد در بشقاب گذاشته با سبزیجات‬ ‫تزیین کرده سرو می کنیم می توانید با سس گریوی میل نمایید ‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

145


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

144


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

143


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

Read This Magazine Online

. www.

Javanantoronto.com

142


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

www.SafaRenovation.com

141


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

647.739.9009

140


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

139

R ead Javanan Online www.javanantoronto.com


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

138


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

137


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

136


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

135


‫‪134‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫آذر‬

‫بهمن‬

‫آشفتگی و سراسیمگی شما امروز قبل از اینکه شروع به پراکنده‬ ‫شدن کند به سطح باالتری می‌رسد‪ .‬البته ممکن است دیگران‬ ‫فکر کنند که این مسئله زیاد مهم و موثر نیست با این حال‬ ‫شما لبخند می‌زنید به خاطر اینکه تصورات خیالی شما و بینش‬ ‫متعادلی راه بهتری را در این زمان به شما نشان خواهد داد‪ .‬اما‬ ‫دوری کردن از سختی‌‌‌‌‌ها و نامالیمات راه حل جالبی نیست؛ مهم‬ ‫این است که شما بتوانید اکنون مشکالت را در آغوش بگیرید‬ ‫همچنانکه آنها می‌توانند به شما چیزهای زیادی درباره شخصیت‬ ‫واقعی‌تان به شما یاد دهند‪.‬‬

‫شما امروز تبدیل به یک آدم لجباز و خودسر شده اید؛ همه‬ ‫شرایط آمده است ولی شما خودتان را آماده نکرده اید‪ .‬پس حتی‬ ‫اگر به اندازه تمام انسان‌های دیگر عجله دارید‪ ،‬بهتر است برای‬ ‫پیش بردن برنامه‌هایتان چند روزی صبر کنید‪ .‬االن اصال به فکر‬ ‫این نباشید که دیگران چه فکری می‌کنند‪ ،‬اعتماد کردن به غریزه‬ ‫خودتان هیچ مشکلی برایتان ایجاد نمی‌کند‪.‬‬

‫حافظ‪ :‬حافظ به زیر خرقه قدح تا به کی کشی در بزم خواجه پرده ز کارت برافکنم تورانشه خجسته که‬ ‫در من یزید فضل شد منت مواهب او طوق گردنم‬

‫حافظ‪:‬خدا را چون دل ریشم قراری بست با زلفت بفرما لعل‬ ‫نوشین را که زودش باقرار آرد‬ ‫در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد‬

‫تعبیر‪:‬زندگی را سهل و آسان بگیر‪ .‬دوستان خود را فراموش نکن و تکبر و خودپسندی را رها کن‪ .‬با‬ ‫تعبیر‪:‬در حسرت روزگار خوش گذشته هستی اما از غصه خوردن و حسرت کشیدن چه سود؟ بهتر است دوستان با مروت و مهربانی رفتار کن‪ .‬از طعنه و سرزنش دوستان بپرهیز‪.‬‬ ‫بر قابلیت ها و توانایی های خود تکیه کنی و دوباره از صفر شروع کنی تا آرزوهای تو محقق شوند‪.‬‬

‫دی‬

‫اسفند‬

‫امروز شما به راه‌ها و روش‌های مختلفی می‌اندیشید که از کار‬ ‫خیلی از خانمهای متولد این ماه گله دارند که هر چه برای‬ ‫کردن فرار کنید!! چرا که هنوز تب تعطیالت و روزهای بهاری‬ ‫اطرافیان خود میکنند بجز نمک نشناسی و نارو و کلک چیزی‬ ‫شما را ول نکرده و ترجیح می‌دهید یا خارج از خانه تفریح کنید‬ ‫نصیب شان نمیشود و در واقع جواب محبت و فداکاری شان‪،‬‬ ‫و یا با دوستانتان وقت گذرانی کنید!! اما فرار کردن از زیر بار‬ ‫دشمنی و یا بی تفاوتی است‪ .‬به این گروه توصیه میشود حداقل‬ ‫مسئولیت‌ها در حالیکه احتمال انجام دادن کارهای غیر عقالنی‬ ‫با شناسائی آدمها‪ ،‬اقدام به یاری کنند‪.‬‬ ‫دیگر را نیز در شما نشان می‌دهد‪ ،‬نتایج منفی نیز به همراه دارد‪.‬‬ ‫حافظ‪:‬زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد دیو بگریزد از آن‬ ‫اما ذهن شما هنوز هم تمام وقت کار می‌کند و شما قادر هستید‬ ‫قوم که قرآن خوانند‬ ‫که روش‌هایتان را به راه و روشهای مناسب تر تبدیل کنید‪ .‬از‬ ‫تالش کردن نترسید؛ چون شما به احتمال زیاد به چیزهایی که‬ ‫گر شوند آ گه از اندیشه ما مغبچگان بعد از این خرقه صوفی به گرو نستانند‬ ‫می‌خواهید می‌رسید‪ .‬حافظ‪ :‬از جرعه تو خاک زمین در و لعل یافت بیچاره ما که پیش تو از خاک‬ ‫کمتریم حافظ چو ره به کنگره کاخ وصل نیست با خاک آستانه این در به سر بریم تعبیر‪:‬با نشستن و‬ ‫تعبیر‪:‬هر کسی نمی تواند پی به حقیقت ببرد‪ .‬الزمه ی آن امید به خداوند و دوری از ریا و تزویر است‪.‬‬ ‫دست روی دست گذاشتن‪ ،‬نتیجه ای حاصل نمی شود‪ .‬بهتر است که به تالش های خود ادامه بدهی‪.‬‬ ‫عقل و تدبیر در کنار ایمان‪ ،‬رمز موفقیت است‪.‬‬ ‫روزگار را سخت نگیر و خوش باش‪ .‬قناعت بهترین داروی هر دردی است‪.‬‬


‫‪133‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫مرداد‬

‫مهر‬

‫ازداواج عجوالنه ای که اینروزها برای معدودی پیش آمده باید‬ ‫به مسیر عاقالنه تری رهنمون خواهد گردید به آن دسته از این‬ ‫افراد که ندانسته به مسیر بدگویی و غیبت و دشمن تراشی کشیده‬ ‫میشوند توصیه میگردد زودتر مسیر خود را تغییر بدهند وگرنه به‬ ‫دردسرهایی دچار خواهند شد‪.‬‬

‫مهم نیست که شما احساس می‌کنید امروز چقدر خالق و مبتکر‬ ‫شده‌اید‪ .‬به خاطر اینکه آنقدرها هم آسان نمی‌شود مشکالت‬ ‫اخیری که داشته‌اید را از بین ببرید‪ .‬در حقیقت اگر تالش کنید‬ ‫تا مردم را مجبور به کاری کنید ممکن است چیزی عایدتان‬ ‫شود‪ .‬ممکن است مشکالت در زندگی شخصی‌تان خودشان را‬ ‫نشان دهند اما تاخیر و تعلل در حل آنها نشانه‌ای است که باید به‬ ‫آن توجه شود‪ .‬سر و کله زدن با موانع موجود تنها مشکالت را‬ ‫تشدید کرده و اوضاع را وخیم تر خواهد کرد‪.‬‬

‫حافظ‪:‬‬ ‫رقص بر شعر تر و ناله نی خوش باشد خاصه رقصی که در آن‬ ‫دست نگاری گیرند‬ ‫حافظ ابنای زمان را غم مسکینان نیست زین میان گر بتوان به که کناری گیرند‬

‫حافظ‪ :‬شد رهزن سالمت زلف تو وین عجب نیست گر راه زن تو باشی صد کاروان توان زد‬ ‫حافظ به حق قرآن کز شید و زرق بازآی باشد که گوی عیشی در این جهان توان زد‬

‫تعبیر‪:‬غرور و تعصب را رها کن و آینده نگر باش‪ .‬اوضاع همیشه بر وفق مراد نیست‪ .‬در روزگار‬ ‫توانمندی به یاد تنگدستان باش تا خداوند همیشه به تو یاری رساند‪.‬‬

‫تعبیر‪:‬کبر و غرور و ریا را از خود دور کن‪ .‬به آرزوهایت خواهی رسید زیرا قدرت و توانایی الزم را‬ ‫داری‪ .‬فقط باید همت و اراده داشته باشی‪ .‬در بند مادیات نباش زیرا دائمی و همیشگی نیستند‪.‬‬

‫شهریور‬

‫آبان‬

‫ذهن شما امروز ناآرام و بی تاب شده است‪ ،‬و نمی‌توانید به‬ ‫راحتی افکارتان را سازمان دهی کرده و به عمل تبدیل کنید‪ .‬شما‬ ‫در حالیکه سعی می‌کنید که بفهمید چه مشکلی پیش آمده‪ ،‬شاید‬ ‫ناامید و مایوس هم بشوید‪ .‬به جای اینکه به زور بخواهید اتفاقی‬ ‫بیفتد‪ ،‬فقط وقتی آرزوهایتان را ابراز می‌کنید‪ ،‬از این کار لذت‬ ‫ببرید‪ .‬اگر صبر کرده و تماشا کنید این حس تا فردا شدیدتر‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫حافظ‪:‬ز بخت خفته ملولم بود که بیداری به وقت فاتحه صبح‬ ‫یک دعا بکند‬ ‫بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد مگر داللت این دولتش صبا بکند‬ ‫تعبیر‪:‬با امید به خدا کارهایت آسان و هموار می شود‪ .‬بهتر است که ناامید نباشی‪ .‬اراده ی خود را‬ ‫محکم کن‪ .‬به امید کمک دیگران ننشین و فریب ریاکاران را نخور‪ .‬عقل خود را به کار گیر‪.‬‬

‫شما امروز به مشکل مهم و تامل برانگیزی برمی‌خورید که مجبور‬ ‫می‌شوید فعال آرزوهای خود را در مقابل نیازتان به امنیت کنار‬ ‫بگذارید‪ .‬و اگر شما اتفاقاتی که در زندگی تان می‌افتد را بیش از‬ ‫اندازه شخصی کنید‪ ،‬مشکلتان پیچیده تر می‌شود‪ .‬اگر احساس‬ ‫می‌کنید که برای آزادی و استقالل خود برنامه ریزی کرده اید‪،‬‬ ‫ممکن است به طور ناخودآ گاه عکس العملی نشان دهید که‬ ‫موقعیت‌تان را در محل کار به خطر اندازد‪ .‬نیازی نیست به زور‬ ‫کارتان را جلو ببرید‪ .‬فقط باید از چیزهایی که دارید استفاده‬ ‫کنید و تا موقعی که این طوفان فروننشته صبر کنید‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬محمود بود عاقبت کار در این راه گر سر برود در سر سودای ایازم حافظ غم دل با که بگویم‬ ‫که در این دور جز جام نشاید که بود محرم رازم تعبیر‪:‬به دنبال هدف و مقصود بزرگی هستی‪ .‬الزمه ی‬ ‫پیروزی‪ ،‬تالش و کوشش و اراده ای محکم است‪ .‬اگر دست از طلب بر نداری به زودی موفق و پیروز‬ ‫خواهی شد‪ .‬اجازه نده مغرضان تو را نا امید کنند‪.‬‬


‫‪132‬‬ ‫فروردین‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫فال هفته‬

‫خرداد‬

‫تعبیر‪:‬عاقبت آرزوهای تو برآورده می شود و تو به کام خود می رسی و سختی و غم از تو دور می شود‪.‬‬ ‫عشق و ایمان به خدا و اخالص‪ ،‬زندگی را بر تو راحت و آسوده می کند‪ .‬هرچه می خواهی از خدا‬ ‫بخواه تا به هدف خود برسی‪.‬‬

‫امروز در حالیکه برای دلسوزی و غمخواری کردن به حال‬ ‫خودتان آرزوهایتان را متعادل می‌کنید (البته اگر همکارانتان‬ ‫کارشان را انجام ندهند)‪ ،‬از نظر عاطفی احساس ناهماهنگی‬ ‫می‌کنید‪ .‬خود برتر و تکامل یافته شما دوست دارد دیگران‬ ‫را تشویق کند که تا جایی که از دستشان برمی‌آید با همدیگر‬ ‫همکاری کنند‪ .‬اما شما راه‌های موثرتری برای انجام دادن یک‬ ‫وظیفه می‌بینید و می‌خواهید مثل یک فرمانده ارتش که انتظار‬ ‫دارد دستوراتش فی الفور اجرا شوند آن را با فریاد و داد زدن‬ ‫عنوان می‌کند عمل کنید!! یادتان باشد که شما نمی‌توانید بر افراد دیگر کنترل داشته باشید؛ اما امروز‬ ‫می‌توانید با تغییر دادن انتظارات‌تان به رضایت برسید‪ .‬حافظ‪ :‬باده با محتسب شهر ننوشی زنهار بخورد‬ ‫باده‌ات و سنگ به جام اندازد حافظا سر ز کله گوشه خورشید برآر بختت ار قرعه بدان ماه تمام اندازد‬ ‫تعبیر‪:‬تالش روزانه و دعای سحرگاه‪ ،‬کلید پیروزی است‪ .‬از خود گذشتگی و اعتماد به نفس داشته‬ ‫باش‪ .‬با دوستان خود‪ ،‬با احتیاط رفتار کن و ریاکاران را از خود دور کن‪ .‬راه تو به موفقیت ختم می‬ ‫شود‪.‬‬

‫اردیبهشت‬

‫تیر‬

‫دیگران موافق شما هستند و حتی ممکن است از روش جدیدی‬ ‫که برای انجام کارهایتان در پیش گرفته اید حمایت کنند اما‬ ‫باید روش متفاوتی کشف کنید که بتواند همه چیز را تغییر دهد‪.‬‬ ‫ممکن است شما توان حل همه مشکالت را نداشته باشید با‬ ‫این حال آنچه که امروز انجام می‌دهید می‌تواند یک نقطه شروع‬ ‫بسیار خوب باشد‪ .‬برای هر سئوالی که از شما پرسیده می‌شود‬ ‫جواب "نه" تحویل ندهید؛ آنچنان عمل کنید که انگار زندگیتان‬ ‫بستگی به کاری که می‌کنید دارد‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی دام تزویر مکن چون دگران قرآن را‬

‫آنچه اینروزها سبب هیجانات و شلوغی هائی در زندگی خیلی‬ ‫از متولدین این ماه شده‪ ،‬در اصل مقدمه حوادث آینده است که‬ ‫خوشبختانه بیشتر آن مثبت و سازنده خواهد بود‪ .‬اگر از ریشه‬ ‫به حوادث زندگی این ماه نگاه کنیم می بینیم که اکثریت آنها‬ ‫هیچگاه زندگی آرام و بدون سر و صدائی نداشته اند‪ ،‬یعنی در‬ ‫واقع با چنان شیوه ای عادت ندارند‪ ،‬همین مسئله بروی روحیه‬ ‫آنها تاثیر مثبت داشته‪ ،‬درصد باالئی از آنها از رویدادهای منفی و‬ ‫شکست ها نیز برای خود مسائل مثبت میسازند‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬ننگرد دیگر به سرو اندر چمن هر که دید آن سرو سیم اندام را‬ ‫صبر کن حافظ به سختی روز و شب عاقبت روزی بیابی کام را تعبیر‪:‬زندگی را با خوشی و خرمی‬ ‫بگذران و غم و اندوه روزگار را نخور‪ .‬دیگران را محرم اسرار خود نکن زیرا دچار دردسر و گرفتاری‬ ‫می شوی‪ .‬خوشبین و امیدوار باش زیرا سرانجام به آرزوی خود خواهی رسید‪.‬‬

‫حتی اگر به نظر می‌رسد تصمیم و نیتی برای شما اهمیت چندانی‬ ‫ندارد اما باید اول دیدتان را نسبت به آن واضح کنید‪ .‬ممکن‬ ‫است زیاد پایبند اصول قدیمی برای تغییر و پیشرفت نباشید؛‬ ‫اما چه آن را دوست داشته باشید چه نه! شما اکنون در شرایط‬ ‫کامال جدید و متفاوتی قرار دارید‪ .‬تجربه برخورد شما بین قدیم‬ ‫و جدید چیزی است که امروز شما را تحریک می‌کند تا دست به‬ ‫یک کار مخاطره آمیز بزنید به خاطر اینکه شما تا زمانی که این‬ ‫مسئله حل نشود آسوده‌خاطر نخواهید شد!‬ ‫حافظ‪ :‬چنین که از همه سو دام راه می‌بینم به از حمایت زلفش مرا پناهی نیست خزینه دل حافظ به‬ ‫زلف و خال مده که کارهای چنین حد هر سیاهی نیست‬ ‫تعبیر‪:‬زندگی منزلگاه صد دام و حادثه است‪ .‬از دست کسی در رنج و عذابی‪ .‬فقط به خداوند پناه‬ ‫بیاور‪ .‬برای دوری از صدمه و بال‪ ،‬با مردم به خوبی رفتار کن‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

131


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

130


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

129


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

128


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

127


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

126


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

125


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

124


‫‪123‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫و اطمينان به قلبم راه يافت‌‪ .‬او يك پسر آقا و‬ ‫شريف به تمام معنا بود‪ .‬با اينكه يازده سال از‬ ‫من بزرگتر بود به راحتي در هر موردي با هم‬ ‫حرف مي‌زديم و تبادل نظر مي‌كرديم‌‪ .‬مهندس‬ ‫بود و در يك شركت سـاختمـاني كـار مي‌كرد‪.‬‬ ‫تك پسر خانواده بود و دو خواهر بزرگتر از‬ ‫خود داشت كه ازدواج كرده و تشكيل خانواده‬ ‫داده بودند‪ .‬وضعيت مالي خوبي داشت و تنها‬ ‫مشكلش پيدا كردن همسري مناسب بود كه‬ ‫مي‌گفت با ديـدن مـن و آشنايي‌مان احساس‬ ‫مي‌كند مشكـلـش حـل شـده است‌! آن روز‬ ‫موقع خداحـافظـي گـفـت‌‪« :‬از هـمراهي با‬ ‫شما بـي‌نهايت مشـعوف شدم‌‪ .‬مي‌توانم دوباره‬ ‫شما را ببينم‌؟» و ظرف چند هفته‌ي بعد دو‬ ‫بار يكديگر را ديديم و هر مرتبه متوجه شديم‬ ‫كه از هر نظر با هم تفاهم داريم‌‪ .‬اگرچه صبر و‬ ‫حـوصـله‌ي او ستودني و تحسين برانگيز بـود‪.‬‬ ‫در جـلسـه‌ي دوم ديـدارمـان ناگـهان احسـاس‬ ‫خسـتگـي و ضـعف شديد به من دست داد‪،‬‬ ‫طوري كه بهروز به سرعت مرا به خـانه رسـانـد‬ ‫تا بتـوانم اسـتراحت كنم‌‪ .‬او آنـقدر بامـالحـظه‬ ‫و صـبور بـود كـه گاهي عذاب وجدان به‬ ‫من دست مي‌داد و از خود مـي‌پرسيـدم‌‪:‬‬ ‫«آيـا لـياقـت چـنين مردي را دارم‌؟» وقتـي‬ ‫موضوع ازدواج را به طور رسـمي مـطرح كـرد‬ ‫و از من خواست كه تاريخي را معين كنم با‬ ‫صدايي لرزان و مردد پـرسـيدم‌‪« :‬مـطمئـني‬ ‫كـه تصـميم درستي گرفته‌اي‌؟ مي‌ترسم نتوانم‬ ‫همسري مناسب بـرايت باشم‌‪ »...‬اما او‬ ‫فور ًا حرفم را قطع كرد و گفت‌‪« :‬تو هماني‬ ‫هستي كه سال‌ها به دنـبالش بودم‌‪ ».‬وقتي‬ ‫تاريخي براي عقد و ازدواج‌مـان مشـخـص‬ ‫كـرديـم‌‪ ،‬احساس مي‌كردم كه روي ابرها به‬ ‫پرواز در آمده‌ام‌‪ .‬باورم نمي‌شد كه به يك باره‬ ‫سرنوشتم‌ تغيير كرده باشد‪ .‬آن هم صرف ًا در‬ ‫طول يك ماه‌! پـس از آن بيشتر از هميشه از‬ ‫زندگي لذت مـي‌بـردم و حتـي انرژي بيشتري‬ ‫در وجود خـويـش حـس مـي‌كـردم‌‪ .‬صبح‌ها‬ ‫بعد از اسـتراحـتي طـوالنـي بـا بهـروز به‬ ‫پارك مـي‌رفتـم و ساعت‌ها با هم قدم مي‌زديم‬ ‫و شـب‌هـا ديـرتـر مـي‌خـوابـيدم‌‪ .‬احساس‬ ‫مـي‌كـردم كه بيماري‌ام كمتر از گذشته مرا‬ ‫تـحت كنترل دارد‪ .‬روزي به بهروز گفتم‌‪:‬‬ ‫«شنيده بودم كه عشق دواي هر درد بي‌درمان‬ ‫اسـت‌‪ ،‬اما باورم نمي‌شد‪ .‬حاال آن را باور‬ ‫كـرده‌ام‌‪ ،‬چـون عـشقم نسبت به تو كمك‬ ‫زيادي به بهبود حالـم كرده است‌!» و او با‬ ‫مـاليـم‌تـرين و شـيريـن‌تـرين لحن ممكن‬ ‫گـفت‌‪« :‬براي كمك به تو حاضرم هر كاري‬ ‫كه الزم باشد انجام دهم‌‪ ».‬در همان حال با‬ ‫دنيايي از شوق و ذوق همراه مادرم و بهروز‬ ‫مقـدمـات ازدواج و خريدهاي جهيزيه‌ام‬ ‫را انــجـام مــي‌دادم‌‪ .‬سـرانـجـام آن شـب‬ ‫خاطره‌انگيز و به ياد ماندني از راه رسيد و من‬ ‫در مـيـان دعـاي خـيـر خانواده‌ام به خانه‌ي‬ ‫بخت قدم گذاشتم‌‪ .‬پس از آن وقتي خود‬ ‫را زنـي متـأهـل مـي‌ديـدم احـسـاس غـرور‬ ‫مي‌كردم‌‪ .‬هر روز خداوند را شكر مي‌كردم و‬ ‫از اينكه به آرزوي قلبي خود رسيده بودم روي‬ ‫پـاهاي خود بند نبودم‌‪ .‬گاهي صبح‌ها بلنـد‬ ‫شـدن از رخـتخـواب برايم به شدت دشـوار‬ ‫مـي‌شـد و از همسرم عذرخواهي مـي‌كـردم‌‪،‬‬ ‫اما او با سخـاوتمندي تمام مـي‌گفـت‌‪« :‬حتـي‬ ‫وقتـي خـواب هستي و نـگاهت مي‌كنم انگار‬

‫دنيا را به من داده‌اند‪ ،‬چـون از كنار تو بودن‬ ‫با بندبند وجودم لذت مـي‌برم‌‪ ».‬همسر عزيزم‬ ‫سال‌هاي متمادي و پايان‌ناپذير خسـتگي و‬ ‫خواب آلودگي مرا به لذت بخش‌ترين لحظات‬ ‫تبديل كرد‪ .‬او به مـن ثـابـت كـرد كـه مـي‌توانم‬ ‫مانند هر زن ديـگـري از يـك زنـدگي طبيعي‬ ‫برخوردار باشم و از آن لذت ببرم‌‪ .‬چند ماه بعد‬ ‫باردار شـدم و وقـتي دخترمان كتايون به دنيا‬

‫آمد خـوشبختي ما كامل شد‪ .‬باورم نمي‌شد‬ ‫كه مـادر شـده بـاشـم‌! امـا انـگـار خـداونـد‬ ‫اسـتغاثه‌هـايم را شنيده و به آنها جواب داده‬ ‫بـود و وقتي يك ماه قبل دومين دخترمان به‬ ‫دنيا آمد‪ ،‬خوشبختي‌مان به اوج خود رسيد‪.‬‬ ‫من عشق واقعي و خوشبختي را به تمام معنا‬ ‫پيـدا كرده‌ام و حاال هر وقت به تماشاي يك‬ ‫مجـموعه‌ي تلويـزيوني عاطفي و سوزناك‬

‫مـي‌نشـينم با غـم و غصه اشك نمي‌ريزم‌‪ ،‬بلكه‬ ‫اشك‌هاي شـادمـاني و شكرگزاري از چشـمانم‬ ‫سـرازيـر مـي‌شـوند و از ته قلب خداي خويش‬ ‫را سپاس مي‌گويم و اطمينان پيدا كرده‌ام كه‬ ‫عشق دواي هر درد بي‌درماني اسـت‌! مـن‬ ‫زيباي خفته‌اي هستم كه پرنس نجات بخش‬ ‫خود را به لطف و مدد الهي يافته‌ام‌!‬


‫‪122‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫تشخـيص داده شـد‪ .‬بـه شـدت احـساس يأس‬ ‫و درمـاندگـي مـي‌كردم و نمي‌دانستم چگونه‬ ‫بايد با مشكل خود كنار بيايم‌‪ .‬زماني دختري‬ ‫پويا و پرجنب و جوش بودم كه آرام و قرار‬ ‫نداشتم‌؛ عضو تيم واليبال مدرسه‌ام بودم و‬ ‫از دوچرخه‌سواري لذت مـي‌بردم‌‪ .‬اما حاال‬ ‫به علت بيماري بيشتر اوقات خود را در‬ ‫رختخواب مي‌گذراندم و همين باعث شده‬ ‫بود كه رفت و آمدم با دوستانم و همسن و‬ ‫ساالنم هم محدود شود‪ .‬چون نمي‌توانستم‬ ‫با آنها به خريد بروم يا آنها را به خانه‌مان‬ ‫دعوت كنم‌‪ .‬اگر هم ناپرهيزي مـي‌كـردم و‬ ‫چند سـاعت بيـدار مـي‌مـاندم‌‪ ،‬مـجبور مي‌شدم‬ ‫ساعات متوالي بخوابم تـا كـمبود خـوابم‬ ‫جبـران شـود‪ .‬در غـير ايـن صورت ضعـف بر‬ ‫وجـودم مسـتولي و قوه‌ي فكر كـردن از مـن‬ ‫سلـب مي‌شد‪ .‬به همين دليل كم‌كم احساس‬ ‫تنهايي و پوچي به من دست داد‪ .‬اين زندگي‌‪،‬‬ ‫چيزي نبود كه در آرزويش بـودم‌‪ .‬براي آينده‌ام‬ ‫از بچگي هزار و يك نقـشه كشيـده بـودم و‬ ‫مـي‌خواستم وكيل شـوم‌‪ ،‬با عشق ازدواج‬ ‫كنم و مادر چندين و چند بچه شوم‌‪ .‬ولي با‬ ‫وضعيتي كه داشتم همه‌ي آرزوهايم در هاله‌اي‬ ‫از ابهام و تيرگي گم شده بودند‪ .‬در طول عمرم‬ ‫به عنوان يك دخـتـر جـوان و دم بـخـت هـرگـز‬ ‫بـه يـاد نمي‌آوردم كه حتي توجه يك پسر را به‬ ‫خود جلب كرده باشم‌‪ ،‬چون يا خواب بودم‬ ‫و يا چـرت مي‌زدم‌‪ .‬گـاهي كه دلم پر از غم‬ ‫و غصه مي‌شد اشك ريزان به مادرم مي‌گفتم‌‪:‬‬ ‫«درست مثل زيباي خفته شده‌ام‌‪ ،‬اما زيباي‬ ‫خفته‌اي بدون پرنس عاشق و سينه چاك‌‪...‬‬ ‫احـساس مـي‌كنـم كـه زنـداني جسم خود‬ ‫هـستم‌‪ ».‬و مادرم هميشه دلداري‌ام مي‌داد و‬ ‫از مـن مي‌خواست كه به خدا توكل كنم و از او‬ ‫كـمـك بـخواهـم‌‪ .‬رفـته رفتـه وضعيتم وخيم‌تر‬ ‫مي‌شد‪ ،‬طوري كه همه‌ي كارهايم را پدر و‬ ‫مادرم انجام مي‌دادند و چون خواهر و برادري‬ ‫نداشتم تنها مونس و همدم من آنها بودند‪.‬‬ ‫حتي توان رفتن به مدرسه را نداشتم و بـا‬ ‫كمـك دبيران خصوصي به سختي ديپلم خود‬ ‫را گرفتم و پس از آن به كلي خانه‌نشين شدم‌‪.‬‬ ‫نمي‌دانستم با روزها و شـب‌هاي زندگي‌ام چه‬ ‫كنم و چه آينده‌اي انتظـارم را مـي‌كـشد‪ .‬به‬ ‫همين دليل تسليم بـي‌چـون و چراي سرنوشت‬ ‫و تقدير الهي شـده بـودم‌‪ ،‬تـا اينـكه يـك‬ ‫شـب مـادرم مـي‌خـواست به رستـوران شـوهـر‬ ‫خاله‌ام برود‪ .‬خاله‌ام مديريت آنجا را به عهده‬ ‫داشت و مادر مي‌خواست كمي كمكش كند‪.‬‬ ‫شب يكـي از روزهاي تعطيل بود و مي‌دانستم‬ ‫كه رستوران از هميشه شلوغ‌تر است‌‪.‬‬ ‫نمـي‌دانـم چـرا يـك دفـعـه بـه مـادرم‬ ‫حسـودي‌ام شـد و با ُ‬ ‫بدخلقي گفتم‌‪« :‬اي كـاش‬ ‫من هـم مـثل شما مي‌توانستم به هر جـايـي كـه‬ ‫دوست داشتم‌‪ ،‬بروم‌! ولي تنها كـاري كه از من‬ ‫بر مي‌آيد رفتن به اتاقم براي خـوابيدن است‌‪.‬‬ ‫اين چه سرنوشتي است كه مـن دارم‌؟ اي كاش‬ ‫اص ً‬ ‫ال مرا به دنيا نياورده بـوديـد!» بعـد خـودم‬ ‫هـم از لحـن تند و گـزنده‌ي خود يكه خوردم‌‪،‬‬ ‫چون تا به حال به طور مستقيم لب به شكوه و‬ ‫شكايت باز نـكرده بودم‌‪ .‬مـادرم چه تقصيري‬ ‫داشت‌؟ گـناه پدرم چه بود؟ اشك در چشمان‬ ‫مادرم جـمـع شـد و در حـالـي كـه پيـشاني‌ام‬ ‫را مـي‌بوسـيد و موهايم را نوازش مي‌كرد با‬ ‫لحني ماليم و تشويق كننده گفت‌‪« :‬عزيزم‌!‬

‫چرا همراهم نمي‌آيي‌؟ مي‌تواني يك ساعت در‬ ‫رسـتوران باشـي و بـعد هر وقت خسته شدي‬ ‫پدر تو را به خانه مي‌رساند‪.‬‬ ‫مـوافقـي‌؟» به فكر فرو رفتم و با خود گفتم‌‪:‬‬ ‫حس‌‬ ‫«چرا كه نه‌؟ رفتن به رستـوران و‬ ‫ّ‬ ‫محيطي شلوغ و شاد‪ ،‬بهـتر از خـانه‌نشيني و‬ ‫چرت زدن است‌‪ ».‬به انـدازه‌ي كافي به درها‬ ‫و ديوارهاي خانه زل زده بودم‌‪ .‬پس چرتي‬

‫حرف زديم‌‪ .‬وقتي به خود آمدم متوجه شـدم‬ ‫كه چند ساعت در رستوران بوده‌ام‌‪ ،‬بـدون‬ ‫آنكه احـساس خـستگـي يا خواب آلودگي‬ ‫كنم‌! اين براي خودم هم تعجب آور بـود‪ .‬بـا‬ ‫ايـن كـه كمـي احسـاس ضـعف مي‌كردم‌‪ ،‬ولي‬ ‫از لحظه لحظه‌ي حـضورم در آن مكان شلوغ‬ ‫و پررفت و آمد لذت مـي‌بـردم‌‪ .‬بعـد از آن هـر‬ ‫وقت كـه مادرم مـي‌خواست به قصد كمك به‬

‫چند دقيقه‌اي زدم تا كمي سرحال شوم‌‪ .‬بعد‬ ‫آماده‌ي رفتن شدم‌‪ ،‬اما حتي لباس پوشيدن‬ ‫باعث درد عضالتم مي‌شد و مرا خسته‬ ‫مي‌كرد‪ .‬با هر زحمتي كه بـود آماده شدم و‬ ‫همراه مادرم به رستوران رفتـم‌‪ .‬پشت ميزي‬ ‫در گوشه‌اي نشستم و به تكـاپو و رفـت و آمد‬ ‫و همهمه‌ي مشتريان رسـتوران خـيره شـدم و‬ ‫در همان حال بر بخـت سـياه خـود افسـوس‬ ‫مي‌خوردم‌‪ ،‬به خصوص وقتي زوج‌هاي جواني‬ ‫را مي‌ديدم كه عاشقانه با هم نجوا مي‌كردند‬ ‫و برق خوشبختي در نگاه‌شان موج مي‌زد‪ .‬در‬ ‫همان حال خاله‌ام كنارم نشست و كمي با هم‬

‫خاله‌ام به رسـتـوران بـرود مشتاقانه همراهش‬ ‫مي‌شدم و راستش را بـخواهـيـد بـراي آن‬ ‫مـواقـع روزشمـاري مي‌كردم‌‪ .‬انگار انقالبي‬ ‫درونم رخ داده بود‪ .‬در رسـتوران هم به خاله و‬ ‫مـادرم كـمك مي‌كردم و هــم غـذاهـاي لـذيـذ‬ ‫را مـي‌چشـيدم‌‪ .‬در عين حال هـر شـب عـده‌ي‬ ‫زيـادي را مي‌ديدم و از هر يك به نوعي درسي‬ ‫مي‌گرفتم‌‪ .‬حاال دليل و بهـانه‌اي براي خـارج‬ ‫شـدن از خانـه پيـدا كرده بودم‌‪ .‬يك شب‬ ‫مـطابق معـمول در امـور مالي به خـاله‌ام كمك‬ ‫مي‌كردم كه ناگهان متـوجه نگـاه خـيره‌اي‬ ‫روي خـود شدم‌‪ .‬مسير نگاه را تعقيب كردم‬

‫و با يـك جـفـت چـشم عـسلـي خوش حالت‬ ‫و مهربان مواجه شدم كه متعلق بـه مـردي‬ ‫جـوان و خوش سيما بود‪ .‬با خـجالت سـرم‬ ‫را پايين انداختم و در حالـي كه سرخ شده‬ ‫بودم به بهانه‌اي از جاي خـود بلند شـدم و‬ ‫سراسيمه به آشپزخانه‌ي رستـوران رفتـم‌‪ .‬قـلبـم‬ ‫تنـد تنـد مـي‌زد و صـدايش مـانند صداي طبل‬ ‫در گوش‌هايم طنين مي‌انداخت‌‪ .‬نه‌‪ ،‬امكان‬ ‫نداشت توجه مـردي را به خود جلب كرده‬ ‫باشم‌! ولي آن نـگاه خـيره و معنادار حامل‬ ‫خاصي بود كـه فقـط يك دختر دم بخت‬ ‫پيام‬ ‫ّ‬ ‫مي‌تواند آن را دريـابـد‪ .‬چـند دقيـقـه‌ي بعد‬ ‫خاله‌ام هم به آشـپزخـانه آمـد و در حـالـي كـه‬ ‫مي‌خنديد گفت‌‪:‬‬ ‫«سـهيـال جـان‌! آقاي جـواني شماره‌ي تلفـن‬ ‫خانه‌ي شما را از من خواسته است و مـي‌گويد‬ ‫امر خيري در ميان است‌‪ .‬نظرت چيست‌؟‬ ‫اجازه دارم شماره‌ي تلفن‌تان را به او بدهم‌؟»‬ ‫آنقدر دست و پاي خود را گم كرده بودم كه‬ ‫حتي نمي‌توانستم جواب بله يا خير دهم‌‪.‬‬ ‫احساس مي‌كردم در همان تبادل نگاه چند‬ ‫ثانيه‌اي‌‪ ،‬احساسي بين ما رد و بدل شـده‬ ‫است‌‪ ،‬اما به شدت مي‌ترسيدم‌‪ .‬با اين وجـود‬ ‫قـبل از آنكه تغيير عقيده بدهم با حركت‬ ‫سر موافقت خود را اعالم كردم‌‪ .‬آن شـب‬ ‫از فرط هيجان تا صبح خوابم نبرد! وقـتي‬ ‫روز بعد بهروز با من تماس گرفت صـدايم‬ ‫پـشـت تلفـن مـي‌لـرزيد‪ .‬پسري بـي‌نـهايت‬ ‫مؤدب و محترم بود و در همان ابتـدا گـفت‌‪:‬‬ ‫«مـدتـي اسـت كه شما را در رستـوران‬ ‫ديده‌ام و احساس مي‌كنم به شما عـالقـه‌مـند‬ ‫شده‌ام‌‪ .‬اگر موافق باشيد اجازه دهـيد همـراه‬ ‫خانواده‌ام به خواستگاري‌تان بيايم‌‪ .‬احسـاس‬ ‫مي‌كنم شـما هـمان دختـر روياهاي من‬ ‫هسـتيـد كـه سال‌ها به دنبالش بـودم‌‪ ».‬از‬ ‫شنـيدن حـرف‌هـاي بهروز حال عـجيبي به من‬ ‫دست داده بود كه نمي‌دانستم نـامش چيـست‌‪.‬‬ ‫امـا انگـار دوست داشتم ساعـت‌ها آن صـداي‬ ‫گـوشـنواز و آرامش بخـش را بشنوم‌‪ .‬اما اگر‬ ‫در همان جلسه‌ي خواستگاري خوابم مي‌برد‬ ‫چه مي‌شد؟ آيا الزم بود به بهانه‌اي دست رد‬ ‫به سينه‌اش بزنم‌؟ يا بايد به نداي قلب خود‬ ‫گوش فرا مي‌دادم و دل به دريا مي‌زدم‌؟ نه‌‪،‬‬ ‫بهتر بود از همان ابتدا حقيقت زندگي‌ام را به‬ ‫حق انتخاب داشته باشد‪.‬‬ ‫اطالعش برسانم تا ّ‌‬ ‫در آن صورت اگر مي‌ماند‪ ،‬يعني عالقه‌اش‬ ‫واقعي بـود! پـس گـفتم‌‪« :‬راستش را بخواهيد‬ ‫من دچـار نوعـي بيـمـاري خاص هستم‌‪ .‬يعني‬ ‫نمـي‌توانـم به مـدت طـوالني كـاري انجام‬ ‫دهم‌‪ ،‬چون خيلي زود خسته مي‌شوم و نياز‬ ‫بـه خـواب و اسـتراحت پيدا مي‌كنم‌‪ ».‬بعد‬ ‫خود را آماده كردم كه يا گوشي را بگذارد و‬ ‫يا با ماليمت از من خداحافظي كند‪ .‬اما او‬ ‫با مـاليمـت پـرسيد‪« :‬خوب نظرتان در مورد‬ ‫قـدم زدن در پـارك چيسـت‌؟» ابتدا تصور‬ ‫كـردم كـه سـؤالش را درست نشنيده‌ام‌‪ .‬اما‬ ‫وقتـي مطـمئن شدم‌‪ ،‬نفس راحتي كشيدم و‬ ‫لبخـندزنان مـوافـقت خـود را اعالم كردم‌‪.‬‬ ‫وقتـي مادرم مرا جلوي پارك پياده كرد از‬ ‫فـرط هـيجان مـي‌لـرزيدم‌‪ .‬مي‌ترسيدم در پارك‬ ‫خوابم ببرد و در همان جلسه‌ي اول بهروز را‬ ‫از خود برانم‌‪ ،‬اما مادرم به من قوت قلـب‬ ‫داد و وقتي وارد پارك شدم با ديدن بـهروز ـ‬ ‫هـمان پسر خوش سيما و متين ـ موجي از اميد‬


‫‪121‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫عشق دوای هر‬ ‫درد بی درمان‬ ‫است‬

‫براساس سرگذشت سهیال‬ ‫با ديـدن تيتـراژ يكي از‬ ‫مجموعه‌هاي تلويزيوني عاطـفي‬ ‫و سـوزنـاك‌‪ ،‬بي‌اختيار اشك از‬ ‫چشمانم جاري شد‪ .‬هميشه با ديدن‬ ‫زوج‌هـاي خـوشبخت‌‪ ،‬بغض‬ ‫راه گلويم را مي‌بست و اشك به‬ ‫چشمانم مي‌نشست‌‪ .‬به ايـن دلـيل‬ ‫كـه به ياد وضعيت خاص خود‬ ‫مي‌افتادم و دوباره داغ دلم تازه‬ ‫مي‌شد و اين حقيقت به يادم‬ ‫مي‌آمد كه هرگز نمي‌توانم عشق‬ ‫واقعي را در زندگي‌ام پيدا كنم و‬ ‫طعم شـيرين و دلچسب خوشبختي‬ ‫و سعادت را بچشم‌‪ .‬نه اينكه فكر‬ ‫كنيد دختري بودم كه تمام فكر‬ ‫و ذكرم را بر روي ازدواج و پيدا‬ ‫كردن پسري كه بتوانم روزهاي‬

‫زندگي‌ام را بـا او تقـسيم كـنم‬ ‫متـمركـز كـرده باشم‌‪.‬‬ ‫برخالف تعدادي از دوستانم يا دختر عموها‬ ‫و دختـر عمه‌هايم‪ ،‬براي پيدا كردن شوهر‬ ‫به هـر دري نـمـي‌زدم و روابـط اجتـماعي‬ ‫محدودي هم داشتم‌‪ .‬اما چون مبتال به نوعي‬ ‫بيماري عجيب و غريب و نادر موسوم به‬ ‫آنفلوانزاي دوره‌اي بودم در قفس جسم خود‬ ‫مـحبوس شده و دائم ًا احساس خستگي و‬ ‫ضـعف مي‌كردم‌‪ ،‬به طوري كه بيشتر مواقع‬ ‫را در خــانـــه و در حــال اسـتــراحــت‬ ‫مـي‌گذراندم‌‪ .‬اگـر هـم گاه و بيگاه انرژي‬ ‫انـدكي در وجـود م حس مي‌كردم فقط به امور‬ ‫شخصي‌ام مي‌رسيدم و بس‌‪ .‬به محض آنكه از‬ ‫مدرسه به خانه مي‌رسيدم يك راست به اتـاق‬ ‫و تخـتخواب خـود پناه مي‌بردم و سـاعـت‌ها‬ ‫حس‌ خسـتگي‬ ‫مي‌خوابيدم‌‪ .‬تازه بعد از آن هم ّ‬ ‫و كوفتگي از وجودم خارج نـمي‌شـد‪ .‬در‬ ‫ابتـدا پـدر و مـادرم خـيال مـي‌كردند كه به‬ ‫اين شكل قصد دارم از زير بـار تكاليف‬ ‫مدرسه‌ام فرار كنم و به همين دليـل مدام‬ ‫سرزنشم مي‌كردند‪ .‬حتي پدرم به شـوخـي‬ ‫مـي‌گفت‌‪« :‬دختر عزيزم‌! نكنه زيـباي خـفـته‬ ‫شـدي‌؟» اما سرانجام باورم كردند و مرا نزد‬ ‫چندين پزشك بردند تا اينكه در سـن ‪16‬‬ ‫سـالگي مشخص شد كه به چه عـلت تـمام‬ ‫مـدت خسته و بي‌حال هستم و بيـماري‌ام‬ ‫ادامه در صفحه ‪122‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

120


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

119


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

118


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

117


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

116


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

115


‫‪114‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫این طرح در دو مرحله انجام خواهد شد‪.‬‬ ‫در گام اول کاندیداهای بالقوه ابتدا باید به‬ ‫شکل آن الین اطالعات شخصی و حرفه ای‬ ‫شان از جمله میزان تحصیالت ‪ ،‬مهارتها ‪،‬‬ ‫تجربه کاری ‪ ،‬میزان تسلط به زبانهای خارجی‬ ‫و سایر جزییات را در فرمهای ویژه ای ارائه‬ ‫کنند‪.‬این فرمها از ژانویه سال آینده در سایت‬ ‫رسمی مهاجرت به کانادا قابل دسترسی است‪.‬‬ ‫سپس افرادی که به تشخیص کارشناسان‬ ‫وزارت مهاجرت و شهروندی واجد شرایط‬ ‫یکی از برنامه های مهاجرتی کانادا خواهند‬ ‫بود ‪ ،‬در فهرست کلی قرار می گیرند‪ .‬در این‬ ‫فهرست کاندیداها رتبه بندی خواهند شد و‬ ‫کسانی که در صدر این فهرست جای بگیرند‬ ‫شانس بیشتری برای مهاجرت به کانادا‬ ‫خواهند داشت‪.‬‬ ‫افرادی که درفهرست کاندیداها قرار می‬ ‫گیرند و پیشنهاد کاری از کارفرمای کانادایی‬ ‫ندارند ‪ ،‬بایستی در بانک مشاغل دولت‬ ‫کانادا ثبت نام کنند و به این ترتیب شانس‬ ‫برقراری ارتباط با کارفرماهای کانادایی را‬ ‫پیدا خواهند کرد‪.‬‬ ‫کارفرمای کانادایی هم برای اینکه بتواند‬ ‫نیروی متخصص خارجی را به عنوان مهاجر‬

‫در اختیار بگیرد پس از انتخاب فرد مورد‬ ‫نظر از بانک مشاغل دولت کانادا ‪،‬همچون‬ ‫گذشته باید تاییدیه وزات کار و توسعه‬ ‫اجتماعی کانادا( تحت عنوان ‪Labour‬‬ ‫‪ )Market Impact Assessment‬را‬ ‫برای آن فرد دریافت کند‪.‬‬ ‫در گام دوم کاندیداهای برگزیده دعوت نامه‬ ‫ای دریافت خواهند کرد تا مدارکشان را برای‬ ‫مهاجرت به وزارت مهاجرت ارسال کنند‪.‬‬ ‫افرادی که پیشنهاد کاری معتبر ( همراه با‬ ‫تاییدیه وزارت کار و توسعه اجتماعی) داشته‬ ‫باشند و یا در برنامه های مهاجرت استانی‬

‫(بر اساس مشاغل مورد نیاز) مورد تایید قرار‬ ‫گرفته باشند ‪ ،‬در رده های باالی فهرست‬ ‫مذکور قرار می گیرند و شانس بسیار زیادی‬ ‫برای اخذ دعوت نامه خواهند داشت ‪.‬‬ ‫از زمان دریافت دعوت نامه ‪ ،‬متقاضی تنها‬ ‫‪ 60‬روز فرصت دارد تا فرمهای درخواست‬ ‫مهاجرت را به شکل اینترنتی پر کرده و‬ ‫مدارک درخواستی را برای مهاجرت درقالب‬ ‫یکی از این برنامه ها ارسال کند‪:‬‬ ‫‪Federal Skilled Worker Program‬‬ ‫‪)(FSWP‬‬ ‫‪Federal Skilled Trades Program‬‬ ‫‪)(FSTP‬‬ ‫‪Canadian Experience Class‬‬ ‫‪)(CEC‬‬ ‫‪A portion Of the Provincial‬‬ ‫‪)Nominee Program (PNP‬‬ ‫وزارت مهاجرت و شهروندی کانادا در ظرف‬ ‫شش ماه و یا کمتر تمامی پرونده هایی که‬ ‫کامل شده را بررسی و ویزای مهاجرتی فرد‬ ‫متقاضی را صادر خواهد کرد‪.‬‬ ‫کاندیداهایی که نام آنها در فهرست اولیه‬ ‫وجود دارد اما دعوت نامه ای برای تکمیل‬ ‫فرمهای نهایی مهاجرت دریافت نمی کنند ‪،‬‬

‫می توانند بعد از ‪ 12‬ماه باز دیگر ثبت نام‬ ‫کرده و در صورتی که همچنان واجد شرایط‬ ‫باشند‪ ،‬نام خود را در فهرست اولیه داوطلبان‬ ‫خواهند دید‪.‬‬ ‫هنوز مبلغ هزینه های مراحل اول و دوم طرح‬ ‫«ورود سریع السیر» مشخص نشده و جزییات‬ ‫بیشتر به مرور از سوی وزارت مهاجرت و‬ ‫شهروندی کانادا اعالم خواهد شد‪.‬‬ ‫به نقل از وب سایت ایرونیا‬


‫‪113‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫درآمد ‪ 50‬میلیون دالری ایران از سقوط هواپیمای مالزی‬

‫‪ ۳‬نسخه ی طالیی برای درمان تبخال‬

‫سرپرست فرودگاه‌های کشور گفت‪ :‬سقوط هواپیمای مالزی در خاک اکراین موجب شد‬ ‫تا یاتا و ایکائو به دلیل امنیت مسیر های هوایی کشور راه ایران را در پیش گیرند و از ما‬ ‫در خواست کرده اند تا مسیر هوایی ایران جایگزینی برای پرواز به اروپا و خاور دور شود‪.‬‬ ‫همچنین باید توجه داشت کاهش مسیرهای عبوری افزایش ‪ 30‬درصدی پروازهای عبوری‬ ‫را به همراه دارد که این مهم سالیانه رقمی بالغ بر ‪ 50‬میلیون دالر به درآمدهای کشور اضافه‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫محمدعلی ایلخانی؛ سرپرست فرودگاه‌های کشور در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا در خصوص‬ ‫کاهش مسیرهای عبوری کشور گفت‪ :‬در سه ماه ابتدایی سال جاری شاهد افزایش ‪9‬‬ ‫درصدی پروازهای عبوری در فضای کشور بوده ایم‪.‬‬ ‫وی کاهش محدودیت‌ها در مسیرهای عبوری را از عمده دالیل افزایش دانست و افزود‪:‬‬ ‫سانحه اخیری که در اکراین رخ داده است موجب نگرانی شرکت‌های هواپیمایی خارجی شد‬ ‫چرا که دیگر آنان عالقه ای برای عبور از آن مسیرها را ندارند‪.‬‬ ‫ایلخانی با بیان این مطلب که ظرف چند روز گذشته درخواست‌هایی را از جوامع بین‌المللی‬ ‫برای عبور از مسیرهای هوایی ایران دریافت کرده‌ایم تصریح کرد‪ :‬اتفاق ناگواری که در‬

‫اکراین رخ داد به نفع ایران رقم خورد و موجب شد که ‪(ICAO‬سازمان بین‌المللی هوانوردی‬ ‫کشوری) و ‪( IATA‬انجمن بین‌المللی حمل‌ونقل هوایی) از ایران برای آمادگی پرواز به‬ ‫اروپا و خاور دور درخواست‌های کتبی ارسال کنند‪.‬‬ ‫سرپرست شرکت فرودگاه‌های کشور در پاسخ به این سئوال که عملیاتی شدن این طرح چه‬ ‫مدت زمانی به طول خواهد انجامید گفت‪ :‬به دلیل اینکه این مسائل به امنیت کشور مربوط‬ ‫می‌شود باید با شورای عالی امنیت ملی مکاتبات الزم صورت گیرد و پس از تصویب ستاد‬ ‫کل نیروهای مسلح اقدام به اصالح مسیرها کنند که این پروسه زمان بر است‪.‬‬ ‫ایلخانی با تاکید بر اینکه ایران باید از این فرصت پیش‌آمده نهایت استفاده را ببرد افزود‪ :‬در‬ ‫صورتیکه موفق به کاهش این مناطق و محدودیت‌ها شویم همچنین با اطالع‌رسانی‌ وسیع به‬ ‫شرکت های هواپیمایی خارجی موفق به افزایش ‪ 30‬درصدی مسیرهای عبوری می‌شویم‪.‬‬ ‫سرپرست فرودگاه‌های کشور ادامه داد‪ :‬این افزایش منجر به افزایش سالیانه ‪ 50‬میلیون دالر‬ ‫درآمدهای کشور می‌شود‪.‬‬ ‫وی در پاسخ به این سئوال که آیا این درآمدها در فرودگاه‌ها هزینه می شود گفت‪ :‬بهتر است‬ ‫که این درآمدها در زیرساخت‌ها‪ ،‬به روزرسانی دستگاه‌ها و رادارها هزینه شود‪.‬‬

‫تبخال از جمله شایع ترین بیماری های رایج میان عموم مردم است که غالبا با سوزش ‪،‬‬ ‫خارش و تب همراه است که عالوه بر این عارضه ها لطمه ای به زیبایی صورت وارد می‬ ‫کند‪ .‬این بیماری به دلیل وجود ویروس هایی که از طریق عفونت مجاری تنفسی به بدن وارد‬ ‫شده ‪ ،‬در افراد مختلف دیده می شود برخی از مردم بر این باورند که ترس و استرس یکی از‬ ‫دالیل ابتال به این عارضه ی پوستی است اگرچه ترس و استرس دلیل مستقیمی برای ابتال به‬ ‫تب خال نیست‪.‬‬ ‫در این مقاله درمان های خانگی برای از بین بردن تب خال را به شما ارائه می دهیم ‪:‬‬ ‫معجزه ی جعفری و گل همیشه بهار ‪ :‬تب خال هایی که روی لب ‪ ،‬لثه و زبان دیده می شوند‬ ‫از جمله تب خال هایی هستند که با مراقبت و تجویز دارو براحتی درمان می شوند ‪ ،‬اسانس‬ ‫ریشه ی جعفری و عصاره ی گل همیشه بهار اگر چند روز به روی تب خال مالیده شوند به‬ ‫دلیل خاصیت ضد ویروسی و ضد باکتری بودن به از بین رفتن تب خال ها کمک می کنند‪.‬‬ ‫روغن چای ‪ :‬روزی ‪ ۲‬بار پنبه ای تمیز را به روغن چای آغشته کنید و روی تب خال قرار‬ ‫دهید ‪ ،‬مصرف این روغن بدلیل تحریک سیستم ایمنی بدن و افزایش توان آن برای مقابله با‬ ‫ویروس تب خال تاثیر بزرگی روی از بین رفتن تب خال دارد‪.‬‬ ‫عصاره یا روغن اسطوخودوس ‪ :‬اسطوخودوس دارویی گیاهی است که در صورتی که به مدت‬ ‫یک هفته روی تب خال قرار گیرد عالوه بر ضد عفونی کردن محل تب خال موجب درمان‬ ‫آن نیز می شود‪.‬‬

‫انتشار جزییات طرح «ورود سریع السیر» مهاجران به کانادا در سال‬ ‫‪2015‬‬ ‫دولت کانادا روز گذشته جزییات تازه ای از طرح جدید «ورود سریع السیر» مهاجران به‬ ‫کانادا را منتشر کرد که از ابتدای سال ‪ 2015‬اجرایی خواهد شد و ظاهرا قرار است به‬ ‫نیازهای بازار کانادا پاسخ داده و از سوی دیگرحرفه ای در شان و تحصیالت مهاجران‬ ‫متخصص برای آنها مهیا کند‪.‬‬ ‫با وجود تبلیغات فراوان ‪ ،‬درنگاه اول (با توجه به جزییاتی که تاکنون منتشر شده) ‪ ،‬این‬ ‫طرح در واقع همان برنامه پذیرش کارگران موقت است که سالها در کانادا اجرا می شد ولی‬ ‫ثبت نام آن حاال به شکل گسترده ای از طریق آن الین صورت خواهد گرفت ‪ ،‬نیروهای‬ ‫متخصص را هم دربر می گیرد و شخص پذیرفته شده این بار به شکل دائم شانس اقامت در‬ ‫کانادا را پیدا می کند‪.‬‬ ‫ادامه در صفحه ‪114‬‬


‫‪112‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫کورونیشن در استرالیا قدم می زدند با صحنه عجیبی مواجه شدند ‪ .‬یک کوسه سفید ‪ 4‬متری‬ ‫خود را تا جایی که می توانست به ساحل نزدیک کرده و شروع به کوبیدن خود به آب و شن‬ ‫های ساحلی کرد ‪ .‬همه فکر می کردند این کوسه یا بیمار شده یا مجروح است او چند بار‬ ‫اینکار را تکرار کرد و سپس از ساحل دور شد‪ .‬دو روز بعد ماهیگیران الشه یک کوسه نر را‬ ‫که به احتمال زیاد همان کوسه ای است که در ویدیو مشاهده می کنید در همانجا پیدا کردند‬ ‫که علت مرگش گیر کردن یک شیر دریایی در گلویش تشخیص داده شد‪.‬کوسه بینوا با‬ ‫کوبیدن خود به ساحل می خواست از شر لقمه ای که بزرگتر از دهانش بود ‪ ,‬راحت شود که‬ ‫متاسفانه نتوانست‪.‬‬

‫تحول مالیاتی در کانادا‪ :‬ردگیری حواله های بزرگ و جذب‬ ‫خبرچین!‬ ‫چندماهی است که دولت کانادا اقدامات جدید و جنجال برانگیزی را درنظر گرفته تا جلوی‬ ‫فرار مردم از مالیات را بگیرد‪ .‬از آنجا که بسیاری از موارد انتقال پول توسط ایرانیان از‬ ‫مجاری غیررسمی صورت میگیرد‪ ،‬این تحوالت احتماال جامعه ایرانی را هم تحت تاثیر‬ ‫خود قرار خواهد داد‪.‬‬

‫شکایت زن آمریکایی به جریمه ‪ ۲۳‬میلیون دالری دخانیات رینولدز‬ ‫انجامید‬ ‫کارخانه دخانیات رینولدز اعالم کرده بنا دارد به حکم دادگاه اعتراض کند‬ ‫دادگاهی در آمریکا کارخانه دخانیات رینولدز‪ ،‬دومین تولیدکننده بزرگ سیگار در آمریکا را‬ ‫‪ ۲۳‬میلیون و ‪ ۶۰۰‬هزار دالر جریمه کرد‪.‬‬ ‫بخشی مهمی از این جریمه به عنوان غرامت به زنی تعلق خواهد گرفت که مدعی است به‬ ‫علت اطالع رسانی نادرست از مضرات سیگار شوهرش را از دست داده است‪.‬‬ ‫سینسیا رابینسون نخستین بار در سال ‪ ۲۰۰۸‬از دخانیات سازی ریلوندز شکایت کرد‪ .‬او به‬ ‫دنبال دریافت غرامت از این ابرگروه اقتصادی در برابر فوت همسرش بود که بر اثر سرطان‬ ‫ریه در سال ‪ ۱۹۹۶‬درگذشته است‪.‬‬ ‫یکی از مقام‌های کارخانه رینولدز که سیگارهای معروف َکمِ ل را تولید می‌کند در واکنش به‬ ‫رای دادگاه آن را "بسیار دور از منطق و انصاف" ارزیابی کرده است‪.‬‬ ‫در طول چهار هفته برگزاری دادگاه‪ ،‬وکالی خانم رابینسون دخانیات سازی رینولدز را متهم‬ ‫کردند که در زمینه آگاه سازی مصرف کنندگان از مضرات دخانیات اهمال کرده است‪.‬‬ ‫این وکال می گویند این "اهمال کاری" منجر شده تا مایکل جانسون بر اثر سیگار کشیدن به‬ ‫سرطان ریه مبتال شود و با اعتیاد پیدا کردن به نیکوتین نتواند به رغم تالش‌های پیاپی سیگار‬ ‫را ترک کند‪.‬‬ ‫ویلیام گری‪ ،‬وکیل خانم رابینسون همچنین گفته حکم صادر شده از سوی دادگاه پیامی است‬ ‫محکم به کارخانجات تولید سیگار و مواد دخانی‪.‬‬ ‫"ما امیدواریم این حکم برای دخانیات سازی رینولدز و سایر تولیدکنندگان سیگار این پیغام‬ ‫را داشته باشد که آنها باید از به خطر انداختن جان افراد بی گناه پرهیز کنند‪".‬‬

‫مورد اول‪ :‬کانادا میگوید برای مقابله با پولشویی و جابجایی های پراکنده پول از این کشور‬ ‫و به این کشور‪ ،‬شرایطی را فراهم خواهد آورد که حواله های باالی ده هزار دالر به اداره‬ ‫درآمد کانادا (‪ )CRA‬گزارش داده شوند‪ .‬این مورد از اول سال ‪ ۲۰۱۵‬میالدی اجرایی‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫تاکنون‪ ،‬نهادهای مالی که عمل انتقال پول را انجام میدادند فقط وظیفه داشتند این حواله ها‬ ‫را به مرکز تحلیل و گزارش انتقال های پولی کانادا (‪ )FINTRAC‬گزارش بدهند و این نوع‬ ‫انتقال پول‪ ،‬جزء دارایی های افراد به شمار نمیآمد‪ .‬اما از آغاز سال ‪ ۲۰۱۵‬به بعد‪ ،‬اداره‬ ‫درآمد کانادا هم این گزارشها را دریافت خواهد کرد و میتواند روی میزان پولی که افراد به‬ ‫کانادا یا از کانادا جابجا میکنند دسترسی داشته باشد و آنها را مورد حسابرسی قرار دهد و‬ ‫در شرایط مختلفی روی آنها مالیات ببندد‪.‬‬ ‫مورد دوم‪ :‬یک برنامه خبرچینی (‪ )whistleblower‬به راه خواهد افتاد و شماره تلفنی‬ ‫اعالم خواهد شد تا فراریان از مالیات راحت تر شناسایی شوند!‬ ‫بر این اساس‪ ،‬اداره درآمد کانادا وارد معامله با خبرچینان خواهد شد و در مقابل دریافت‬ ‫اطالعات به آنها پاداش و درصد خواهد داد‪ .‬خبرچینی باید در مورد افرادی باشد که توانسته‬ ‫اند در جریان انتقال پول‪ ،‬راهی برای اجتناب از ارائه مالیات پیدا کنند‪ .‬البته این برنامه‬ ‫ِ‬ ‫فدرال هر مورد باید باالی صدهزار دالر کانادا بشود و در‬ ‫شرایطی دارد‪ .‬میزان مالیات‬ ‫صورت موفقیت در شناسایی فرد فراری از مالیات و نیز دریافت مالیات او‪ ،‬بین ‪ ۵‬تا ‪۱۵‬‬ ‫درصد از مبلغ بهدست آمده نصیب فرد خبرچین خواهد شد‪.‬‬ ‫اداره درآمد کانادا در توجیه این اقدامات گفته که افراد زیادی در کانادا به سختی کار‬ ‫میکنند و پول درمی آورند و به همین جهت‪ ،‬عادالنه نیست که عدهای با انتقال پول به شکل‬ ‫بین المللی‪ ،‬قادر به پرداخت مالیاتی کمتر نسبت به دیگران باشند‪.‬‬ ‫به نقل از روزنامه‪.‬نت‬

‫با وجود این‪ ،‬کارخانه دخانیات رینولدز اعالم کرده بنا دارد به حکم دادگاه اعتراض کند‪.‬‬ ‫جفری رابرن‪ ،‬معاون مدیرکل این کارخانه گفته‪" :‬حکم دادگاه از انصاف به دور است و در‬ ‫تقارن با آن چیزی نیست که مدارک ارایه شده به دادگاه مدعی اثبات آنند‪".‬‬ ‫جریمه و غرامتی که دادگاه برای کارخانه رینولدز تعیین کرده و آن را به خانم رابینسون‬ ‫پرداخت خواهد کرد در نوع خود و در تاریخ قضایی ایالت فلوریدا بی‌سابقه بوده است‪.‬‬


‫‪111‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫انتهاي ديوار چين کجاست؟‬ ‫سر اژدها در این منطقه بیست متر در دریا پیش رفته که انگار اژدها در حال آب خوردن‬ ‫است!‬ ‫قسمت از دیوار چین که به «سر اژدها» معروف است در ‪ ۳۰۰‬کیلومتری شهر پکن در کرانه‬ ‫دریای بوهای واقع شده است‪ .‬سر اژدها در این منطقه بیست متر در دریا پیش رفته که انگار‬ ‫اژدها در حال آب خوردن است!‬

‫ابتکار عجیب زنی برای نجات موهایش از ریزش در اثر شیمی درمانی‬ ‫برخی از داروهای شیمی درمانی موجب ریزش موها می‌شوند اما یک مادر به خاطر‬ ‫فرزندانش با شیوه‌ای عجیب این مشکل را برطرف کرده است‪.‬‬ ‫یک زن ‪ 38‬ساله که به سرطان مبتالست به منظور جلوگیری از بروز ناراحتی بین دو کودک‬

‫‪ 6‬و ‪ 10‬ساله خود با مشاوره با‬ ‫پزشک اقدام به قرار دادن سر‬ ‫خود در دمای منفی ‪ 4‬درجه در‬ ‫حین شیمی درمانی نمود تا مانع‬ ‫از ریزش موهای سرش شود‪.‬‬ ‫گفتنی است‪ ،‬این شیوه‌ی درمانی‬ ‫باور نکردنی مفید بوده و مانع از‬ ‫ریزش موهای سر این زن به دلیل‬ ‫تأثیر داروهای شیمی درمانی شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫شیوه‌ی انجماد دردناک سر که‬ ‫سبب خنک ماندن پوست سر‬ ‫اون در حین شیمی درمانی بوده‬ ‫بر روی او مؤثر واقع شده و سبب‬ ‫عدم ریزش موهای سر شده است‪.‬‬ ‫عالوه بر موهای سر‪ ،‬ابروها و‬

‫مژه‌های چشم این زن نیز‬ ‫سالمت خود را حفظ‬ ‫نموده و دچار ریزش‬ ‫نشده‌اند‪.‬‬ ‫در این درمان پزشکان‬ ‫شیمی درمان قطعات‬ ‫یخ را بر روی سر بیمار‬ ‫قرار می‌دهند تا مانع از‬ ‫افزایش حرارت در کف‬ ‫پوست سر شوند‪.‬‬ ‫درمان شیمی درمانی‬ ‫در این زن مؤثر بوده و‬ ‫سرطان از بدن او پاک‬ ‫شده است‪.‬‬

‫صحنه عجیب به ساحل آمدن یک کوسه سفید ‪ 4‬متری در استرالیا‬

‫هفته‬ ‫گذشته‬ ‫کسانی‬ ‫که در‬ ‫ساحل‬


‫‪110‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫کنسرت هنرپیشه دوست داشتنی‬

‫روایت مهناز افشار از یک ماجرای تلخ!! خانواده اش‬

‫کنسرت محمدرضا هدایتی بازیگر تلویزیون و تئاتر اواسط مرداد برگزار‬ ‫می‌شود‬

‫روایت مهناز افشار از فوت پدرش همزمان با درگذشت خسرو شکیبایی‬

‫محمدرضا هدایتی ‪ 15‬مرداد در سالن میالد نمایشگاه بین‌المللی تهران ساعت‬ ‫‪ 21:30‬به اجرای برنامه می‌پردازد‪ .‬در این کنسرت قطعاتی با عنوان سکه‬ ‫خورشید‪ ،‬تو‪ ،‬نیمکت چوبی‪ ،‬عابر‪ ،‬یادته‪ ،‬دلگیرم‪ ،‬دلم بی قراره‪ ،‬بریم زیر بارون‬ ‫و‪ ....‬برای مخاطبان اجرا می‌شود‪.‬‬

‫مهناز افشار بازیگر سینمای ایران معتقد است که همه وجود زنده‌یاد‬ ‫خسرو شکیبایی بازیگر توانای تئاتر‪ ،‬سینما و تلویزیون ایران پر از عشق و‬ ‫انسانیت بود‪.‬‬ ‫خسرو شکیبایی روز ‪28‬‬ ‫تیر سال ‪ 1387‬زندگی را‬ ‫بدرود گفت‪ .‬مهناز افشار که‬ ‫در سه فیلم سینمایی با او‬ ‫همبازی بوده‪ ،‬به مناسبت‬ ‫سالروز درگذشت شکیبایی‬ ‫متن کوتاهی را در صفحه‬ ‫فیسبوک و اینستاگرامش‬ ‫منتشر کرده است‪.‬‬ ‫او نوشته‪« :‬روزى كه اقای‬ ‫شكیبایى فوت شد همزمان‬ ‫با فوت پدر خودم بود‪.‬‬ ‫سالیان قبل من افتخار‬ ‫حضور در كنار ایشون را در‬ ‫سه فیلم داشتم! نه تعارف‬ ‫است نه احساس غلو شده‪.‬‬ ‫همه وجود این ستاره پر از‬ ‫عشق و انسانیت بود و یك‬ ‫ارتیست به تمام معنا‪ .‬بى شك این روز از یاد من نخواهد رفت‪ .‬هم از دست‬ ‫دادن پدر و مهمترین تكیه گاه زندگیم و هم این هنرمند بزرگ و تكرار نشدنى‪.‬‬ ‫روحشان متعالى‪».‬‬

‫خواننده محبوب موسیقی پاپ ایران ‪ ،‬تحت جراحی قلب قرار‬ ‫گرفت شهرام شکوهی‪ :‬برایم دعا کنید کار باال نگیره!‬

‫قیمت بلیت‌های این کنسرت ‪ 95 ،90 ،85 ،80 ،70 ،60 ،50 ،40 ،35‬و ‪100‬‬ ‫هزار تومان است‪.‬‬ ‫هدایتی بیش از همه برای بازی در سریال‌های تلویزیونی مانند "پاورچین"‪،‬‬ ‫"نقطه‌چین"‪" ،‬شب‌های برره" و‪ ...‬به کارگردانی مهران مدیری شهرت دارد و یکی‬ ‫از صداپیشه‌های مجموعه "کاله قرمزی" هم هست‪ .‬او پیش از آنکه به شهرت‬ ‫برسد در حوزه تئاتر فعال بود‪.‬‬ ‫او که متولد زابل است‪ ،‬چند اثر با صدای خودش منتشر کرده که با استقبال‬ ‫مواجه شده است‪.‬‬ ‫محمدرضا هدایتی و عمران طاهری یک قطعه دو صدایی با عنوان "تو خونسردی"‬ ‫منتشر کرده است که ترانه‌اش توسط حامد صمغ آبادی سروده شده و شجاعت‬ ‫شفیعی تنظیم‪ ،‬میکس و مسترینگ این آهنگ را انجام داده است‪ .‬ساخت ملودی‬ ‫آن هم برعهده عمران طاهری بوده است‪.‬‬

‫شهرام شکوهی خواننده محبوب موسیقی پاپ ایران که در ماه های گذشته‬ ‫دچار عارضه قلبی شد‪ ،‬بار دیگر پایش به اتاق عمل باز شد و به قول‬ ‫خودش مجبور شد به جراحی تن دهد‪.‬‬ ‫شهرام شکوهی لحظاتی پیش این متن را روی صفحه اجتماعی اش منتشر کرد و‬ ‫از طرفدارانش تقاضای دعا کرد‪ .‬اینجا بخوانید‪:‬‬ ‫سالم‬ ‫باالخره بعد از چند روز تحمل درد شدید‪ ،‬ناچار شدم که مجددا به بیمارستان‬ ‫و عمل آنژیو گرافی تن بدهم‪ ...‬برایم دعا کنید که مشکل قلبم با آنژیو یا نهایتا‬ ‫آنژیوپالستی حل بشه و کار باال نگیره‪.‬‬ ‫دوستتان دارم‪ .‬شهرام شکوهی‬


‫‪109‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫شهاب حسینی در «دوران‬ ‫عاشقی»‬ ‫فیلم سینمایی «دوران عاشقی»‬ ‫به کارگردانی علیرضا رئیسیان‬ ‫اواخر هفته جاری کلید می‌خورد‪.‬‬ ‫رئیسیان از چندی پیش سرگرم‬ ‫پیش‌تولید تازه‌ترین فیلم خود بود که‬ ‫اکنون با قطعی شدن حضور چهار‬ ‫بازیگر اصلی لیال حاتمی‪ ،‬شهاب‬ ‫حسینی‪ ،‬فرهاد اصالنی و بیتا فرهی‬ ‫فیلمبرداری کار از ابتدای مرداد‬ ‫ماه آغاز می‌شود‪ .‬در روزهای آتی‬ ‫بازیگران دیگری نیز به این جمع‬ ‫می‌پیوندند‪.‬‬ ‫فیلم درامی عاشقانه در بستر‬ ‫اجتماعی است که به گفته رئیسیان‬ ‫تمی متفاوت و جذاب برای روایت‬ ‫داستان انتخاب شده است‪ .‬رویا‬ ‫محقق فیلمنامه «دوران عاشقی»‬ ‫را نوشته و مهسا محب‌علی‬ ‫داستان‌نویس در برخی بخش‌ها با‬

‫رضا عطاران از سلیقه اش‬ ‫در لباس پوشیدن گفت !‬ ‫عطاران گفت‪ :‬همه انتخاب هایم‬ ‫در لباس براساس اتفاقات روزگار‬ ‫بوده است ولی موردهایی را رعایت‬ ‫می کنم‪ .‬مثال از زمانی که موهایم‬ ‫شروع به ریزش کرد کاله را گذاشتم‬ ‫که تشدیدش کرد و زودتر تکلیف مرا‬ ‫معلوم کرد‪.‬‬ ‫بخشی از حرف های رضا عطاران با‬ ‫«استایل» درباره سلیقه اش در لباس‬

‫پوشیدن‪ :‬همه انتخاب هایم در لباس‬ ‫براساس اتفاقات روزگار بوده است‬ ‫ولی موردهایی را رعایت می کنم‪ .‬مثال‬ ‫از زمانی که موهایم شروع به ریزش‬ ‫کرد کاله را گذاشتم که تشدیدش کرد‬ ‫و زودتر تکلیف مرا معلوم کرد‪.‬‬

‫محقق همراهی داشته است‪.‬‬ ‫پیش از این لیال حاتمی در فیلم‌های‬ ‫«ایستگاه متروک» و «چهل سالگی» با‬ ‫رئیسیان همکاری داشت و برای بازی‬ ‫در «ایستگاه متروک» در سال ‪1381‬‬ ‫جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره‬ ‫مونترال کانادا دریافت کرد‪.‬‬ ‫این نخستین بار است که شهاب‬ ‫حسینی‪ ،‬اصالنی و فرهی مقابل‬ ‫دوربین رئیسیان قرار می‌گیرند‪.‬‬

‫الناز شاکردوست‬ ‫‪ :‬بعضی مردها‪ ،‬خیلی نامردند!‬ ‫بی شک الناز شاکردوست یکی‬ ‫از محبوب ترین بازیگران زن سینمای‬ ‫ایران است‪ .‬خبرنگاری که در این گفتگو‬ ‫روبروی نشسته‪ ،‬سوال بامزه ای درباره‬ ‫خصوصیات مردانه شاکردوست از‬ ‫او می پرسد که جواب های جالب‬ ‫شاکردوست را اینجا بخوانید‪ :‬تا حاال‬ ‫کسی بهت گفته که خصوصیات اخالقی‬ ‫ات شبیه پسرهاست؟!‬ ‫واژه «برادر شاکردوست» هم از همین‬ ‫حرف ها نشات می گیرد! آره‪ ،‬خیلی ها‬

‫است؟ شاید‪ .‬ریشه اصلی وابستگی‬ ‫زن ها به مردها به مسائل مالی برمی‬ ‫گردد‪ .‬اگر هر زنی بتواند روی پای‬ ‫خودش بایستد و از لحاظ مالی مستقل‬ ‫باشد همه زن های مملکت مان به‬ ‫اصطالح مرد خواهند بود‪.‬‬ ‫اینکه آدم صادق و با معرفت باشد‬ ‫فقط خصوصیت یک مرد نیست‪ .‬خیلی‬ ‫از اهالی سینما می گویند الناز مثل‬ ‫مردهاست‪ ،‬با معرفت است و‪...‬؛ با‬ ‫معرفت بودن مختص مردها نیست‪.‬‬ ‫شاید چون روابط عمومی ات خیلی‬ ‫خوب است اینگونه می گویند‪ .‬روابط‬ ‫عمومی؟ واقعیت این است که من با‬

‫کاله را انتخاب کردم و دیدم برایم‬ ‫مناسب است و به صورت و تیپم می‬ ‫نشیند‪ .‬در لباس پوشیدنم اما در کل‬ ‫دردسر دارم‪ .‬اگر دقت کنید من هیچ‬ ‫چیز اضافه ای ندارم‪ .‬نه انگشتر‪ ،‬نه‬ ‫گردنبند و حتی ساعت‪ .‬وقتی برای‬ ‫نقشی انگشتر دستم می کنم‪ ،‬کالفه می‬ ‫شوم یا مثال دگمه های سر دستم را‬ ‫مدت هاست که نمی بندم‪.‬‬ ‫نو پوشیدن برایم مکافات دارد‪ .‬دلیلش‬ ‫را حسی می فهمم‪ .‬توضیح اش برایم‬ ‫سخت است‪ .‬در این حد ماجرا برایم‬

‫جدی است که لباس های نو را چند‬ ‫روز در خانه می پوشم‪ ،‬بعد که خط اتو‬ ‫و کادربندی اش از بین رفت‪ ،‬بیرون‬ ‫از خانه تن می کنم‪ .‬می خواهم لباس‬ ‫برای خودم بشود و بعد با آن بیرون‬ ‫بروم‪.‬‬

‫به من می گویند! (خنده) ولی خودم هم‬ ‫نمی دانم چرا؟ به نظرم یک زن کامل‬ ‫می تواند محکم باشد و اجازه ندهد‬ ‫کسی پایش را از حریمش درازتر کند‪.‬‬ ‫اینکه آدم این نکات را رعایت کند به‬ ‫مرد بودن ربطی ندارد‪ .‬من یک زن‬ ‫کامل هستم‪ .‬خیلی از مردها را می‬ ‫بینیم که فقط لقب مرد بودن را یدک‬ ‫می کشند در حالی که نامردند‪ ،‬خیلی از‬ ‫زن ها هم هستند که به اصطالح خیلی‬ ‫مردند‪ ،‬حتی مردتر از هر مردی‪ .‬اینها‬ ‫یکسری اصطالحات عامیانه و کلی‬ ‫است اما ربطی ندارد که حتما مردها‬ ‫باید این خصوصیات را داشته باشند‪.‬‬ ‫یعنی تو می گویی الناز شاکردوست‬ ‫نمونه ای شاخص از یک زن کامل‬

‫همه خیلی صادق و روراست هستم‪.‬‬ ‫همین‪.‬‬ ‫شاید بشود اسمش را به قول تو روابط‬ ‫عمومی خوب گذاشت‪ .‬اتفاقا اصال‬ ‫عادت ندارم نه از کسی تعریف و‬ ‫تمجید کنم‪ ،‬نه به اسم شان لقب خاله‬ ‫و عمو و دایی بچسبانم!‬ ‫شاید خیلی جاها هم اخالق های‬ ‫تندی داشته باشم اما در کل انسانیت‬ ‫همیشه از هر چیزی با اهمیت تر بوده‬ ‫است و همواره به همه احترام گذاشته‬ ‫ام و در قبالش احترام دیده ام‪ .‬حاال‬ ‫اگر می گویی اسم این نوع رفتار کردن‬ ‫روابط عمومی قوی است از این بابت‬ ‫خوشحالم‪.‬‬


‫‪108‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫“حمید عسگری” با الهام‬ ‫حمیدی و سحر قریشی هم‬ ‫بازی شد‬ ‫سحر قریشی و حمید عسگری‬ ‫خواننده مشهور کشورمان در فیلم‬ ‫مشترکی هم بازی شدند‬ ‫پس از حضور خواننده هایی همچون‬ ‫رضا یزدانی‪ ،‬فرزاد فرزین و البته رضا‬

‫حمید عسکری خواننده پاپ که سال‬ ‫شلوغی را پشت سر می گذارد‪.‬‬ ‫پوراندخت مهیمن بازیگر زن‬ ‫پیشکسوت سینمای ایران درباره این‬ ‫فیلم و نقشش به نسیم می گوید‪ :‬الهام‬ ‫حمیدی‪ ،‬سحر قریشی و حمید عسکری‬ ‫بازیگرانی هستند که در فیلم حضور‬ ‫دارند‪ .‬عسکری در این فیلم کاراکتر‬ ‫پسر جوانی را بازی می کند که من‬ ‫مادرش هستم‪.‬‬

‫رضا صادقی و همسر آلمانی‬ ‫اش در کنار دخترشان‬ ‫رضا صادقی این روزها‬ ‫به شهر و محله قدیمی‬ ‫خانواده اش سفر کرده و‬ ‫درحال عزاداری در شهر‬ ‫خودش می باشد‪.‬‬ ‫او عکسی از خود و‬ ‫کنار‬ ‫در‬ ‫همسرش‬ ‫دخترشان را منتشر کرد‬ ‫و توضیح داد‪:‬‬ ‫ادينه هـمه دوستانم به‬ ‫اوج شادى و ارامش ‪...‬‬ ‫ما هـم يك خانواده سه‬ ‫نفره داريم ميريم لب‬ ‫دريا و بعدش بريم سر‬ ‫ديگ نذرى كرم و لطف‬

‫وقتی نیکی کریمی جو گیر‬ ‫می‌شود و سوتی می‌دهد!!‬

‫صادقی حاال نوبت حمید عسکری‬ ‫است که شانس خود را روی پرده نقره‬ ‫ای امتحان کند‬ ‫فیلمبرداری فیلم تازه محمد بانکی‬ ‫به نام «دو دوست» این روزها ادامه‬ ‫دارد‪ ،‬فیلمی که به جز بازیگرانی‬ ‫همچون پوراندخت مهیمن و سحر‬ ‫قریشی چهره آشنای دیگری هم دارد؛‬

‫این بازیگر درباره اینکه آیا عسکری در‬ ‫فیلم نقش یک خواننده جوان را ایفا‬ ‫می کند یا نه؟ گفت‪ :‬نه! او جوانی است‬ ‫به مانند همه جوانهای دور و بر ما که‬ ‫آرزوهایی دارد اما آهنگهای تیتراژ‬ ‫ِ‬ ‫خود عسکری ساخته است و‬ ‫فیلم را‬ ‫می خواند‪.‬‬

‫مرتضى على ‪ ....‬هـمه شما دوستان‬ ‫و دعا ميكنم براى ارامش و لبخندتون‬

‫نیکی کریمی پس از این‌که مدتی‬ ‫در پوست و کالبد فروغ فرخزاد فرو‬ ‫رفته بود با تغییر فازی ناگهانی‪....‬‬ ‫مصاحبه‌ی حیرت‌انگیز «نیکی کریمی»‬ ‫با ماهنامه ‪ 24‬نمونه‌ی دقیقی از‬ ‫وجدان ِ معذب یک هنرمند ِ میان‌مایه‬ ‫ایرانی است‪ .‬نیکی کریمی پس از این‌که‬ ‫مدتی در پوست و کالبد فروغ فرخزاد‬ ‫فرو رفته بود با تغییر فازی ناگهانی‬ ‫–و البته قابل ِ درک – به سوفیا کاپوال‬ ‫روی آورد!‬ ‫به‌همین دلیل تا مدت‌ها در‬ ‫مصاحبه‌هایش فیلم‌ساز مورد‬ ‫عالقه‌اش را «ونگ کار‪-‬وای» معرفی‬ ‫می‌کرد‪ .‬چون احتماال از گوشه و کنار‬ ‫شنیده بود که سوفیا کاپوال هنگام ِ‬ ‫دریافت ِ اسکار ِ بهترین فیلم‌نامه برای‬ ‫«گمشده در ترجمه» به تاثیر عمیق ِ‬ ‫کار‪-‬وای اشاره کرده بود‪ .‬بی‌ربط هم‬ ‫نبود‪ .‬استراتژی‌های سبکی‪ ،‬فضا و لحن‬ ‫ِ فیلم ِ کاپوال به‌شدت یادآور ِ فیلم‌ها‬ ‫و جهان ِ کار‪-‬وای بود‪ .‬اما حقیقتا هر‬ ‫کسی که دو فیلم ِ نیکی کریمی ( یک‬ ‫شب – چند روز بعد) را دیده باشد‬ ‫تصدیق می‌کند که هیچ ربطی به جهان‬ ‫ِ کار‪-‬وای ندارد‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫فیلم‌سازان ِ جدید مورد عالقه‌ی خانم‬ ‫کریمی طیف جالبی‌اند‪ ،‬که اگر عکس‬ ‫و اسم ایشان نبود تصور می‌کردم‬ ‫کارگردانان ِ محبوب ِ «کریستین‬ ‫تامپسون» اند‪.‬‬ ‫اینکه بازیگری در سال یکی‌دو فیلم ِ‬ ‫لوده بازی کند قابل ِ درک است‪ .‬طبعا‬ ‫هر هوش ِ زیر ِ متوسطی هم چیزهایی‬

‫درباره اقتصاد می‌داند‪ .‬اما بازیگری‬ ‫که از بام تا شام در کمدی‌های سخیف‬ ‫و لوده بازی می‌کند نمی‌تواند ادعا‬ ‫کند فیلم‌‌ساز ِ مورد ِ عالقه‌اش «جیا‬ ‫ژانگ‌که» است‪.‬‬ ‫( خیلی عجیب است که هوشیائو‬ ‫شین و تسای مینگ النگ را نگفته)‬ ‫از نوری بیلگه‌جیالن اسم برده و اشاره‬ ‫کرده که فیلم‌های خوبی مثل ِ اوزاک‪،‬‬ ‫سه میمون و فاصله دارد‪ .‬و خب چون‬ ‫فیلم‌ها را ندیده اطالع ندارد که اوزاک‬ ‫و فاصله دو تا فیلم نیستند‪ .‬در واقع‬ ‫اولی عنوان ِ ترکی دومی است!!‬ ‫حتی اگر همه ادعاهایش راست باشد‬ ‫دست‌کم نشانه‌ای است از بحران ِ‬ ‫ِ وخیم روحی‪.‬‬ ‫تصور ِ این‌که آدم شب‌ها در خانه‌اش‬ ‫«نبرد در بهشت» ریگادس و‬ ‫«بیماری‌ها و یک قرن» ویراستاکول‬ ‫را نگاه کند و فردا صبح با استاد الناز‬ ‫شاکردوست دیالوگ‌های دادائیستی‬ ‫خطاب به گلزار بگوید یا در فیلم‬ ‫ِ پیچیده‌ای مثل ِ آقای هفت‌رنگ‬ ‫هنرنمایی کند حقیقتا تصویر هولناک‬ ‫و چه‌بسا خانمان‌سوزی است‪ .‬این‌که‬ ‫«با این‌همه تناقض چطور آدمیزاد‬ ‫دوام می‌آورد» می‌تواند موضوع ِ یک‬ ‫پایان‌نامه روان‌‌شناسی باشد‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

107


‫‪106‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫گوهری که دیگر‬ ‫دست نیافتی‬ ‫نیست!‬

‫روزگاری ارزش و بهایی بس‬ ‫واال و گرانبها داشت‪ .‬از بدست‬ ‫آورندگانش اسطوره ها و حماسه‬ ‫ها می ساختند‪ .‬برای رسیدن به‬ ‫او از گذرگاهی همچون هفت‬ ‫خوان رستم و مسافت های‬ ‫طوالنی همراه با خطرات‬ ‫و جان فشانی ها باید طی‬ ‫می شد‪ .‬گوهری بود که داشتنش‬ ‫شروط سختی داشت و به راحتی‬ ‫نصیب هر کسی نمی گشت‪ .‬وقتی‬ ‫بدست می آمد دیگر به این‬ ‫راحتی از دست نمی رفت چراکه‬ ‫قدرش بخوبی دانسته می شد‪.‬‬

‫دانسته و به آن افتخار میکنند‪.‬‬ ‫روابطی که در سطح بسیار گسترده درحال‬ ‫شکل گیری است و صدمات زیاد عاطفی‪،‬‬ ‫احساسی و اجتماعی از آن متاثر است‪.‬‬ ‫دوستی های بدون کنترل و نظارت و بعض ًا‬ ‫لجام گسیخته که در نهایت هم برای افراد‬ ‫درگیر و هم جامعه مشکالت عدیده ای را به‬ ‫همراه می آورد‪.‬‬

‫هر گونه ارتباط با پسران میدهند میتوانند به‬ ‫آینده ای روشن امیدوار باشند؟‬ ‫تحقیقات بسیاری در این رابطه صورت‬ ‫گرفته که حاکی از آن است برخی دختران‬ ‫حاظرند از ارزشهای وجودی خود دست‬ ‫بکشند و با برقراری روابط بسیار نزدیک‬ ‫با پسران به تمام خواسته های آنها جامع‬ ‫عمل بپوشانند و در مقابل پسران وقتی می‬

‫در این میان نقش خانواده ها و تربیت‬ ‫صحیح از ابتدای کودکی و نیز فرهنگ‬ ‫سازی مناسب توسط متولیان امر‪ ،‬بسیار‬ ‫حائز اهمیت است‪ .‬عدم نظارت والدین بر‬ ‫دوستی ها و روابط فرزندانشان‪ ،‬رفتارهای‬ ‫نامناسب والدین‪ ،‬مشاجرات و مشکالت‬ ‫خانوادگی‪ ،‬طالق‪ ،‬اهمیت ندادن به فرزندان‬ ‫و دادن آزادی بیش از حد به آنها‪ ،‬آشنایی‬ ‫نداشتن جوانان به مسائل دوستی های پیش‬ ‫از ازدواج‪ ،‬فراگیر شدن این گونه روابط و‬ ‫عادی شدن هرگونه رابطه خارج از چارچوب‬ ‫ازدواج‪ ،‬هیجانات کنترل نشده جوانی و‬ ‫فشارهای جنسی و روحی منتج از باالرفتن‬ ‫سن ازدواج عوامل موثر در رابطه با این‬ ‫موضوع محسوب میگردند‪.‬‬ ‫دوستی و آشنایی دختر و پسر پیش از ازدواج‬ ‫برای شناخت اخالقیات و روحیات طرفین‬ ‫امری ضروری و الزم است بشرط آن که حد‬ ‫و مرزها مشخص شده باشند و والدین بر این‬ ‫روابط نظارت کنند‪ .‬اما متاسفانه این گونه‬ ‫روابط دیگر برای شناخت نبوده بلکه تنها‬ ‫برای سرگرمی‪ ،‬تفنن‪ ،‬سوء استفاده و ارضای‬ ‫امیال صورت میگیرد و نتیجه اش طبیعت ًا‬ ‫مطلوب نخواهد بود‪ .‬باال رفتن آمار خیانت‪،‬‬ ‫افزایش حس تنوع طلبی و عدم اعتماد به‬ ‫یکدیگر و نداشتن انگیزه برای ازدواج برخی‬ ‫از این طبعات بشمار میرود‪.‬‬

‫بله‪ ،‬این گوهر ارزشمند چیزی نیست جز‬ ‫"زن‪ ".‬موجودی که خداوند در کمال وقار و‬ ‫زیبایی و عظمت خلق کرد و او را تکریم‬ ‫بسیار نمود و در عرصه زندگی همراه و‬ ‫همدم مرد قرار داد تا همدیگر را کامل‬ ‫کرده و به آرامش برسند‪ .‬خلقتی سرشار از‬ ‫محبت‪ ،‬عاطفه‪ ،‬صبر و ظرافتی بی بدیل که‬ ‫نبودنش قطع ًا چرخه حیات را برهم زده و‬ ‫مرد را سرگشته و حیران می کرد‪ .‬او از جنس‬ ‫فرشتگان است‪ ،‬پاک و دوست داشتنی‪.‬‬

‫دختران باید بدانند که به تعویق انداختن‬ ‫روابط نزدیک به بعد از ازدواج و تن ندادن‬ ‫به خواسته پسران حتی اگر به قیمت از دست‬ ‫دادن آنها باشد‪ ،‬ارزش وجودیشان را بیش‬ ‫از پیش باال برده و باعث میگردد جذاب تر‬ ‫بنظر برسند‪ .‬هرچقدر دختری دست یافتنی‬ ‫تر باشد به همان نسبت هم انگیزه و عالقه‬ ‫طرف مقابل سریعتر از میان خواهد رفت‪.‬‬ ‫پسری که تمامی تمایالت خود را توسط یک‬ ‫دختر ارضا میکند‪ ،‬عم ً‬ ‫ال برای ازدواج نمی‬ ‫تواند به آن دختر اعتماد کند چرا که تصور‬ ‫میکند که وی میتوانسته آن عمل را با هر پسر‬ ‫دیگری جز او نیز انجام دهد‪.‬‬

‫اما در ورای چنین حقیقتی‪ ،‬واقعیت‬ ‫تلخ دیگری نهفته که محصول دگرگونی‬ ‫اجتماعی و شرایط خاص جامعه فعلی است‪.‬‬ ‫مسئله ای که این روزها در هر مکان و زمانی‬ ‫براحتی قابل رویت است و باعث بوجود‬ ‫آمدن بسیاری از مشکالت روحی‪-‬روانی‬ ‫در بین جوانان و خانواده ها شده است و‬ ‫متاسفانه روز بروز شاهد گسترش آن هستیم و‬ ‫بدیهی است که تداوم آن در آینده ای نزدیک‬ ‫صدمات جبران ناپذیری به کل اجتماع‬ ‫خواهد زد‪.‬‬ ‫درحال حاظر شاهد آن هستیم که دیگر پسری‬ ‫برای بدست آوردن دختر مورد عالقه اش زیاد‬ ‫به زحمت نمی افتد و تالشی اندک کافیست‬ ‫تا به هدف خود برسد‪ .‬برخی دختران دیگر‬ ‫بمانند گذشته از خود سرسختی نشان نمی‬ ‫دهند و ارزش وجودی خود را تا حد ارتباطی‬ ‫سطح پایین با پسران تنزل می دهند و حتی‬ ‫در این موارد با دوستان همجنس خود نیز‬ ‫بنای رقابت میگذارند و آن را نشانه بلوغ‬

‫البته پسران نیز در این میان لطماتی خواهند‬ ‫خود که نتیجه مستقیم اعمال خودشان است‪.‬‬ ‫بررسی ها نشان داده که اکثر دخترانی که‬ ‫در این گونه روابط وارد میشوند مورد سوء‬ ‫استفاده جنسی و خشونتهای جسمی قرار‬ ‫میگیرند و در آخر به دلیل صدمات عاطفی‬ ‫و ترک شدگی و ناامیدی از داشتن آینده ای‬ ‫مطلوب دچار افسردگی‪ ،‬افکار خودکشی و‬ ‫اختالالت رفتاری میگردند‪.‬‬

‫سوال این است که آیا رکن اصلی یک جامعه‬ ‫سالم‪ ،‬خانواده های سالم و استوار نیست و‬ ‫اگر چنین است برپایی یک خانواده سالم‬ ‫به چه عواملی بستگی دارد؟ در شرایطی که‬ ‫پسران بسیار راحت و بدون اینکه نیازی به‬ ‫تشکیل خانواده داشته باشند به اهدافشان با‬ ‫دختران دست می یابند آیا زیر بار مسئولیت‬ ‫رفتن و ازدواج امری ضروری به نظر می‬ ‫رسد؟ آیا دخترانی که به آسانی تن به برقراری‬

‫بینند که تمایالتشان به سادگی هرچه تمام‬ ‫تر برآورده میشود دیگر حاظر نیستند سراغ‬ ‫مسئولیت و تشکیل خانواده بروند و با وعده‬ ‫های دروغین بعد از سوء استفاده های‬ ‫گوناگون طرف مقابل خود را رها کرده و رو‬ ‫به نفر بعدی می آورند‪ .‬دختران در این میان‬ ‫متعجب می مانند که طرف مقابل چگونه به‬ ‫این سادگی از آنها گذشت و رفت!‬ ‫قربانیان اصلی در نهایت "دختران" هستند که‬

‫بنابراین حفظ شان و کرامت انسانی نه تنها‬ ‫از ارزشهای یک دختر نمیکاهد بلکه او را‬ ‫بسیار محترم تر و دلنشین تر میکند و افراد‬ ‫بیشتری برای بدست آورن وی تمایل داشته‬ ‫و در این زمینه تالش خواهند نمود‪ .‬فرهنگ‬ ‫فعلی "این نشد‪ ،‬یکی دیگه‪ ،‬این همه دختر‪"،‬‬ ‫در بین پسران تا زمانیکه دختران خود را‬ ‫راحت در اختیار پسران قرار میدهند باقی‬ ‫خواهد ماند‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

105


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

104


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

103


‫‪102‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫فیلم کمدی رمانتیک «و اینطوری پیش می رود» به کارگردانی راب رینر و با بازی دایان‬ ‫کیتون و مایکل داگالس‪ ،‬به زودی در آمریکای شمالی اکران می شود‪..‬‬ ‫دایان کیتون و مایکل داگالس دو هنر پیشه مشهور آمریکایی و برنده جایزه اسکار قبال‬ ‫با هم فیلمی بازی نکرده اند‪ .‬فیلم «و اینطوری پیش می رود» یا (‪)And So It Goes‬‬ ‫کمدی رمانتیک جدیدی به کارگردانی راب رینر است که دو ستاره را در کنار هم قرار می‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫در این فیلم مایکل داگالس هفتاد ساله نقش مردی ترشرو و بدخلق به نام " ُارن" را بازی‬ ‫می کند که آژانس معامالت امالک دارد‪ .‬ناگهان سروکله نوه ای که وی حتی از وجودش‬ ‫خبر ندارد پیدا می شود و زندگی پیرمرد را به هم می زند‪" .‬ارن" مجبور می شود برای حل‬ ‫مشکالت از همسایه خود با نقش آفرینی دایان کیتون کمک بگیرد‪.‬‬

‫شان پن بازیگر و کارگردان صاحب نام سینما‪ ،‬اینروزها با رابطه عاشقانه ای که با شارلیز‬ ‫ترون برقرار کرده‪ ،‬بکلی مسیر زندگی او را هم عوض کرده است‪.‬‬ ‫«شارلیز» را دیگر هیچکس در کالبهای هالیوودی و مهمانی های عجیب و غریب نمی‬ ‫بیند‪ ،‬او بجز زمانی که جلوی دوربین است‪ ،‬همه وقت خود را در کنار شان و پسرخوانده‬ ‫خود می گذراند‪.‬‬ ‫اخیرا شان یک پروژه بزرگ سینمایی را بنام‬ ‫‪ The Last Race‬کارگردانی می کند که نقش اول آنرا شارلیز بعهده دارد‪ ،‬نقش بسیار‬ ‫مشکلی که با تالش شان‪ ،‬مسیر هنری شارلیز را دگرگون میکند و در ضمن شان بمرور‬ ‫شارلیز را به سوی بنیادهای خیریه در افریقا و دیگر نقاط هدایت کرده و در ضمن او را‬ ‫به جمع چهره های سیاسی برده و بقول اطرافیان اگر بزودی شارلیز کاندیدای نمایندگی‬ ‫مجلس هم بشود تعجب نکنید‪.‬‬

‫به گزارش یورونیوز‪ ،‬داگالس در مورد تفاوتهای شیوه بازیگری خود و کیتون می گوید‪:‬‬ ‫«من خیلی دلم می خواست این آزادی دایانا را به هنگام بازی داشتم‪ ،‬این جسارت و‬ ‫اعتماد به نفسی که دارد و هر چه پیش آید را بر عهده می گیرد‪ .‬من باید متن را اول بدقت‬ ‫بخوانم‪ .‬هدف من این است که ساخت فیلم به خوبی پیش رود‪ .‬شاید علتش تجربه هایی‬ ‫است که در تهیه کنندگی دارم‪ .‬به هر حال رویکرد من به بازیگری خیلی سختگیرانه تر‬ ‫است‪».‬‬

‫نامزدی برادلی کوپر‬

‫راب رینر فیلمهای کمدی دیگری از جمله «وقتی هاری‪ ،‬سالی را مالقات کرد» را در‬ ‫کارنامه خود دارد و در این آخرین فیلم خود در نقش یک نوازنده پیانو ظاهر می شود‪.‬‬

‫فیلم کمدی رمانتیک «و اینطوری پیش می رود» یا (‪ )And So It Goes‬هم اکنون بر‬ ‫پرده سینماهای جهان به نمایش در آمده است‪.‬‬

‫شان پن مسیر زندگی‬ ‫شارلیزترون را عوض می کند‬

‫با سوپرمدل سوکی واترهاوس‬ ‫سرانجام برادلی کوپر به تله افتاد وهفته قبل با وجود فرار از نامزدی و ازدواج‪ ،‬با سوپرمدل‬ ‫معروف اروپایی‪ ،‬سوکی واترهاوس نامزد شد‪.‬‬ ‫ایندو چند ماهی است که روابط عاشقانه ای دارند‪ ،‬برادلی سعی داشت این رابطه را بدون‬ ‫پذیرش مسئولیتی ادامه بدهد‪ ،‬ولی وقتی سوکی بیک سفر ده روزه رفت و گفت تا تکلیف‬ ‫اش روشن نشود بر نمی گردد‪ ،‬برادلی انگشتری نامزدی را آماده کرد‪ ،‬گرچه اطرافیان می‬ ‫گویند او اهل ازدواج نیست و بزودی به بهانه ای می گریزد! ولی عده ای هم می گویند‬


‫‪101‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خودرو جالب خواننده سرشناس سوژه شد!‬ ‫ر ‪ :‬بسیاری از مردم برای دیدن ستارگان بزرگ سینما و یا موسیقی به هالیوود لس انجلس‬ ‫می ایند تا شاید بتوانند ستاره ای را از نزدیک ببینند‪ .‬جاستین بیبر هم به نظر میرسد دقیقا‬ ‫همین حس را دارد و میخواهد تا جایی که میتواند دیده شود‪.‬‬

‫این خواننده جوان و جنجالی سوار بر ائودی ‪ R8‬برای خریدن ساندویچ راهی یک فست‬ ‫فود در هالیوود شد تا هم شکم خود را سیر کند هم کمی با اتومبیل عجیبش نظر دختران‬ ‫دلباخته را به خود جلب کند‪ .‬وی که به تازگی بعد از دو سال جدال با پرونده های خود‬ ‫تبرئه شده است و میتواند با خیال راحت در خیابان های هالیوود جوالن بدهد‪ .‬او در‬ ‫حالیکه منتظر غذای خود بود از ماشین پیاده شد و با برخی از طرفدارانش که ‪ 99‬درصد‬ ‫دختر هستند عکس سلفی گرفت‪.‬‬

‫جیمز گارنر‪ ،‬بازیگر مطرح و مشهور هالیوودی درگذشت‬ ‫جیمز گارنر‪ ،‬هنرپیشه سینما و تلویزیون آمریکا و بازیگر سریال‌‌هایی چون «ماوریک» و‬ ‫«پرونده‌‌های راکفورد» در سن ‪ 86‬سالگی درگذشت‪.‬‬

‫او از سال ‪ 2008‬بعد از سکته مغزی شدیدی دچار مشکالت جسمانی شد‪.‬‬ ‫به گزارش پلیس لس‌آنجلس که می‌گوید در محل مرگ او دو افسر حاضر شدند‪" ،‬آقای‬ ‫گارنر به مرگ طبیعی درگذشته است‪".‬‬ ‫سخنگوی پلیس گفته است که جسد او به خانواده‌اش تحویل داده شده است‪.‬‬ ‫اوج موفقیت و محبوبیت جیمز گارنر به ابتدای دهه ‪ 1960‬میالدی باز می‌گردد که در‬ ‫نقش برت ماوریک‪ ،‬پوکربازی قهار در سریال «ماوریک» بازی می‪‎‬کرد و سپس در اواخر‬ ‫دهه ‪ 1970‬بود که در سریال معمایی «پرونده‌های راکفورد» با بازی در نقش کارآگاهی‬ ‫خصوصی به نام جیم راکفورد شهرتش دو چندان شد‪.‬‬ ‫او برای این سریال معمایی برنده جایزه امی در سال ‪ 1977‬شد‪.‬‬ ‫گارنر در سال ‪ 1986‬برای بازی در نقش یک داروساز در شهری کوچک در فیلم‬ ‫«عاشقانه مرفی» نامزد جایزه اسکار و ‪ 9‬بار نیز نامزد جایزه گلدن گلوب شد‪.‬‬ ‫یکی دیگر مشهورترین نقش‌های سینمایی او «فرار بزرگ» (‪ )1963‬که در کنار‬ ‫بازیگرانی چون استیو‌مک‌کوئین و ریچاد آتنبرو نقش رابرت هندلی‪ ،‬یک افسر آمریکایی‬ ‫در نیروی هوایی بریتانیا را بازی کرد‪.‬‬ ‫به گزارش بی بی سی‪ ،‬در سال ‪ 2006‬از مجسمه‌ای برنزی به طول ‪ 3‬متر که از روی‬ ‫شخصیت برت ماوریک ساخته شده بود‪ ،‬در زادگاه جیمز گارنر در ایالت اوکالهما‬ ‫رونمایی شد‪.‬‬ ‫مل‬ ‫در سال ‪ 1994‬فیلمی بر اساس این سریال ساخته شد که‬ ‫گیبسون نقش برت ماوریک را بازی کرد‪ .‬جیمز گارنر نیز در این فیلم حضور‬ ‫داشت‪.‬‬

‫کمدی رمانتیک «و اینطوری پیش می رود» با بازی دایان‬ ‫کیتون و مایکل داگالس در آستانه اکران‪ /‬اولین‬ ‫تجربه مشترک ‪ 2‬برنده اسکار‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪100‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫که ” جنیفر لوپز “در مکانهای مختلفی باهم دیده میشوند‬ ‫و آخرین تصویری که از آنها شکار شده است این دو ستاره‬ ‫را در یک کلوپ شبانه نشان میدهد‪.‬‬ ‫دوست پسر جدید ” جنیفر لوپز ” ‪ ” ،‬ماکسیم مرکوفسکی‬ ‫” نام دارد و ‪ ۳۴‬ساله است او یکی از ستاره های مشهور‬

‫جنیفر لوپز و دخترش با لباس های مشابه‬ ‫جنیفر لوپز هنگامی که با دختر شش ساله اش از هتلی در‬ ‫نیویورک خارج می شد دیده شد در حالی که هر دو آنها‬ ‫لباس هایی تقریبا شبیه هم به رنگ صورتی پوشیده بودند‬ ‫اغلب جنیفر لوپز را به عنوان یکی از سلبریتی هایی که‬ ‫دارای حس خوب استایل و مد است می شناسند و به نظر‬ ‫می رسد این شمه به دخترش نیز رسیده است‪.‬‬ ‫این بازیگر و خواننده هنگامی که با دختر شش ساله اش از‬ ‫هتلی در نیویورک خارج می شد دیده شد در حالی که هر‬ ‫دو آنها لباس هایی تقریبا شبیه هم به رنگ صورتی پوشیده‬ ‫بودند‪.‬‬

‫خبر جنجالی رابطه عاطفی جدید جنیفر لوپز‬ ‫خبر جنجالی رابطه عاطفی جدید جنیفر لوپز ‪ ،‬هنوز چند‬ ‫روزی از جدایی ” جنیفر لوپز ” و معشوق جوانش نگذشته‬ ‫است اما شایعات بسیاری پیرامون رابطه این خواننده‬ ‫جنجالی ‪ ۴۴‬ساله و یکی دیگر از رقصنده های مشهور‬ ‫هالیوودی به گوش میرسد‪.‬‬ ‫در حالی شایعه رابطه عاشقانه این دو ستاره قوت میگیرد‬

‫برنامه پر بیننده ” رقص با ستارگان ” در امریکاست‪” .‬‬ ‫جنیفر لوپز ” بارها اعالم کرده است که آنها فقط باهم‬ ‫دوست هستند ‪ ،‬اما به نظر میرسد رابطه آنها فراتر از یک‬ ‫رابطه ساده و دوستانه است‪.‬‬


‫‪99‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫این خبرنگار ادعا می کند که او با تهیه کننده – ادین سارکیک‪ -‬که هم اکنون با آنجلینا‬ ‫جولی کار می کند مالقات کرده بود تا در مورد ساخت فیلم از کتابش تصمیم بگیرند‪.‬‬ ‫این دومین شکایتی که است که سال ‪ 2011‬از آنجلینا جولی در دادگاه فدرال آمریکا ثبت‬ ‫می شود ؛ اولین شکایت مربوط به منشی سابق براد پیت و آنجلینا جولی بود ‪.‬‬

‫به نام "هرکول" و به کارگردانی برت رادنر‪ ،‬نقش مگارا همسر هرکول را بازی کند‪.‬‬ ‫در کلیپی از معرفی این فیلم ایرنا شایک می گوید‪":‬من واقعا از اینکه بخشی از فیلم‬ ‫هرکول هستم هیجان زده ام‪ .‬این فیلم پر از صحنه های اکشن است و ستاره ای مانند‬ ‫دیواین جانسون در آن نقش آفرینی می کند‪".‬‬

‫خانم بازیگر معتقده اجرای زنده دقیقا مثل زایمان کردنه‬

‫برد پیت در تی شرتی با عکس خودش و آنجلینا‬

‫جولیا رابرتز می گوید اجرای زنده روی صحنه به سختی زایمان کردن است و به نظر این‬ ‫بازیگر اجرا کردن برنامه ی زنده خیلی هم آسان نیست‪ .‬او می گوید ‪ :‬اجرای زنده دقیقا‬ ‫مانند زایمان کردن است‪ .‬تا وقتی که زمان انجامش فرا نرسد ‪ ،‬هیچ تصوری از آن نداریم‪.‬‬ ‫با این که در یک قدمی انجامش هستیم و بایستی پیش برویم ‪ ،‬به عقیده ی من بازیگران‬ ‫در خیلی مواقع جذب تئاتر می شوند و مجددا به آن روی می آورند چون تئاتر بسیار‬ ‫هیجان انگیز است و از سوی دیگر به این خاطر که بازیگر را به صورت منحصر بفرد و‬ ‫واقعی به چالش می اندازد از اهمیت و جذابیت باالیی برخوردار است‪.‬‬ ‫البته من عاشق فیلم نیز هستم و آن فضای هنری را بسیار دوست می دارم ولی مسئله‬ ‫اینجاست که اجرای زنده و یا همان تئاتر تجربه ی بسیار متفاوتی هستند‪ .‬من قبال هم‬ ‫اجرای زنده داشته ام ولی حاال به تکنیک های دیگری پی بردم برای این که بتوانم کار‬ ‫اجرای زنده ای که بخواهم انجام دهم را بسیار جذاب تر از کار قبلی ام اجرا کنم و دلیلش‬ ‫این است که اکنون حس خیلی بهتری نسبت به برنامه زنده پیدا کرده ام و خیلی دوست‬ ‫دارم که اجرای زنده را دوباره تجربه کنم‬

‫این بازیگر ‪ 50‬ساله تی شرت سفید رنگی را به تن داشت که طرح آن را دختر شش ساله‬ ‫اش ویوین کشیده است‬ ‫برد پیت روز پنجشنبه هنگامی که به فرودگاهی در جنوب فرانسه رسید عکسی از خودش و‬ ‫نامزدش آنجلینا را روی سینه داشت‪.‬‬ ‫این بازیگر ‪ 50‬ساله تی شرت سفید رنگی را به تن داشت که طرح آن را دختر شش ساله‬ ‫اش ویوین کشیده است‪ .‬این طرح یک نقاشی بچه گانه از بردپیت و آنجلینا ‪ 39‬ساله است‬ ‫که دست یکدیگر را گرفته اند‪.‬‬ ‫برد پیت ست روشنی از کت و شلوار ‪ ،‬کاله و کتانی به همراه تی شرت سفارشی خود‬ ‫پوشیده بود‪ .‬او از این تی شرت در ماه ژوئن نیز استفاده کرده بود و در آن ماه به مناسبت‬ ‫روز مادر فرزندانشان بدلیجات‪ ،‬برچسب و بالشی را به صورت کاردستی و عنوان هدیه‬ ‫درست کرده بودند‪.‬‬

‫حضور نامزد کریستیانو رونالدو در یک فیلم سینمایی‬ ‫ادامه در صفحه بعد‪...‬‬

‫ایرنا شایک سوپرمدل مشهور و نامزد کریستیانو رونالدو قرار است به زودی در یک فیلم‬ ‫سینمایی بازی کند‪.‬‬ ‫ایرنا شایک سوپرمدل مشهور و نامزد کریستیانو رونالدو قرار است به زودی در یک فیلم‬ ‫سینمایی بازی کند‪.‬‬ ‫ایرنا شایک قرار است در یک فیلم سینمایی با مضمون یکی از افسانه های یونان باستان‬


‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪98‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬ ‫اصالتا یک اوکراینی است و خانواده وی اقامت در امریکا را هنگامیکه او ‪ ۷‬ساله بود در‬ ‫یک قرعه کشی برنده شده اند‪.‬او از دوران کودکی تا به حال مبارزات زیادی داشته است‪.‬‬ ‫یادگیری زبان انگلیسی به قدری برای او سخت بود که دچار آسیب روانی شدیدی شد ‪ ,‬به‬ ‫سختی با تضاد فرهنگی ایجاد شده بعد از مهاجرت کنار آمد‪.‬میال کانیس هنرپیشه زیبا رو‬ ‫و جذاب هالیوودی که اخیرا با “اشتون کاچر” همسر سابق “دمی مور” رابطه برقرار کرده‬ ‫است از سوی مجله “پی پل” به عنوان جذابترین زن دنیا معرفی شده است‪.‬‬

‫عکس لو رفته از لیدی گاگا و نامزد زیبایش‬ ‫عکس جدید از لیدی گاگا ستاره جنجالی هالیوود با ظاهری متفاوت در کنار نامزد جذاب‬ ‫و خوش تیپ اش که حسابی سوژه رسانه ها شده است را در ادامه این مطلب مشاهده کنید‪.‬‬ ‫لیدی گاگا با انتشار عکس مشترک با دوست پسرش ‪ Taylor Kinney‬شایعه ازدواج‬ ‫شان را تقویت کرد‬

‫مشهورترین و خوش سیما ترین زن دنیا که هیچ گاه مغرور نشد‬ ‫این خانم زیبا عاشق بازی با پلی استیشن است و بازی مورد عالقه اش نبردهای خونین‬ ‫جنگی است و میگوید در این بازی به سطح حرفه ای رسیده است‪.‬گفته میشود او ستاره‬ ‫ای کامال متواضع با رفتاری آرام و مالیم است و علیرغم موفقیت و چهره زیبایش به هیچ‬ ‫عنوان خودخواه و مغرور نیست و با روی باز از هوادارانش استقبال میکند‪.‬‬ ‫او یک بار به خاطر مشکالت حاد بینایی اش مورد عمل جراحی قرار گرفته است‪ .‬وی‬

‫شکایت از آنجلینا جولی به اتهام کالهبرداری‬ ‫آنجلینا جولی به نقض قانون کپی رایت متهم شده است‪.‬‬ ‫‪ ،‬یک خبرنگار آمریکایی به نام " جیمز برادوک" از آنجلینا جولی به اتهام کپی از کتاب‬ ‫او ‪ The Subject Work‬که در سال ‪ 2007‬منتشر شده بود شکایت کرد‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

97


‫‪96‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫نکن‪..‬باهامون اینکارو نکن‪..‬تو رو از دست‬ ‫میدم آنیل‪..‬مردم دیگه تو رو به چشم پسر ِ‬ ‫ریحانه نگاه نمی کنن‪..‬سوگلو عقد کنی این‬ ‫رابطه از بین میره‪....‬عمری انداختم تو دهنا‬ ‫که پسر خودمو دارم بزرگ می کنم نذار‬ ‫ابرومون بره‪....‬قسم بخور آنیل‪..‬قسم بخور‬ ‫فراموشش می کنی‪..‬تو رو به جون من قسم‬ ‫بخور که تمومش می کنی‪....‬‬ ‫از دست دادن مادرم؟‪..‬ترس عجیبی بود‪..‬‬ ‫من تو آغوش همین زن بزرگ شدم‪..‬زنی‬ ‫که همیشه مادر صداش زدم‪..‬حاال‪......‬‬ ‫نه ‪..‬خدایا این دیگه چه جور امتحانیه؟‪..‬یه‬ ‫طرف مادرم‪..‬یه طرف سوگل‪....‬بین دوراهی‬ ‫گیر کرده بودم‪....‬‬ ‫اون شب سر نماز دستش که رو سینه ش مشت‬ ‫شد از خود بیخود شدم‪..‬نیمه بیهوش رو‬ ‫سجاده ش افتاده بود‪..‬به غلط کردن افتادم‪..‬‬ ‫نمی فهمیدم دارم چکار می کنم‪..‬قرصشو‬ ‫گذاشتم زیر زبونش و با صورتی خیس‬ ‫وقتی که بازم تونستم رنگ دوست داشتنی‬ ‫چشماشو ببینم قسم خوردم‪..‬قلبم شکست ولی‬ ‫قسم خوردم‪..‬روح از جسمم جدا شد ولی بازم‬ ‫لبام تکون خوردن و زبونم به تکرار اون قسم‬ ‫تو دهنم چرخید‪..‬‬ ‫مادرم اروم شد‪..‬نفساش آروم شد‪..‬قلب‬ ‫من ضربانشو از دست داد و نبض به قلب‬ ‫مادرم برگشت‪..‬کمر من خم و نگاهه مادرم‬ ‫امیدوار‪..‬این حرمت و احترام چی بود خدا که‬ ‫حق گالیه رو ازم می گرفت؟‪..‬‬ ‫گفتم پایبندتم‪..‬گفتم مخلصتم‪..‬گفتم بندتم‬ ‫خدا‪..‬ولی نگفتم به جبرانش منو بشکن‪..‬‬ ‫نگفتم برای به ارامش رسیدن مادرم ارامشو‬ ‫از قلب من بگیر‪..‬گفتم زانوی مادرم سجده‬ ‫گاهمه و می بوسم دستاشو که بی منت و با‬ ‫عشق زیر پر و بالمو گرفت و اواره ام نکرد‪..‬‬ ‫به پاس تموم خوبی هاش جونمم میدم خدا‬ ‫اما‪..‬سوگلمو نه‪..‬‬ ‫‪-‬آنیـــل!‪..‬‬‫صدای فریاد حاجی مثل صاعقه دیواره ی‬ ‫افکارمو شکافت‪..‬از کی تو خودمم؟‪..‬‬ ‫‪ -‬می خوای باز این زنو سکته بدی؟‪..‬‬‫اون بار سرخود شدی و با یه لجبازی مادرتو‬ ‫تا پای مرگ فرستادی ولی دیگه دست‬ ‫خودت نیست‪..‬اختیار ِ همه چیزو ازت می‬ ‫گیرم‪..........‬‬ ‫ نمی تونی حاجی‪..‬نمی ذارم‪..‬‬‫مات موند تو صورتم‪..‬تو چشمای خروشانم‬ ‫که می خواست خون بباره‪..‬‬ ‫ به خاطر مادرم از خودم گذشتم‪..‬از جونم‪..‬‬‫از زندگیم‪..‬ازهمه ی خوشیام زدم حاجی‪..‬‬ ‫می دونی االن چند شبه خواب به چشمام‬ ‫نیومده؟‪..‬همون شب که مادرم انگشتر دست‬ ‫نازنین کرد‪ ،‬دیگه آنیل سابق نشدم‪..‬فقط یه‬ ‫مرده ی متحرک بودم که می گفت چشم‪..‬‬ ‫شب و روزم معلوم نیست‪..‬دیگه ارامش ندارم‬ ‫حاجی‪..‬دیگه معنی خوشبختیو نمی دونم‪..‬‬ ‫دنیام سیاه شده‪..‬همه ش در حال فرارم‪..‬کجا‬ ‫برم که ارامش داشته باشم؟‪..‬من تو خودمم گم‬ ‫شدم حاجی اسیرم نکن‪..‬‬ ‫چونه ی حاجی می لرزید‪..‬چشماش به خون‬

‫نشسته بود‪..‬‬ ‫‪ -‬این آخرین حرفته؟‪..‬‬‫محکم بود و مغرور‪....‬دیگه اون‬ ‫محبت سابق تو صداش موج نمی‬ ‫زد‪..‬‬ ‫‪ -‬حرف آخرمه‪..‬‬

‫چشماش موج می زد‪......‬‬ ‫اینو که دیدم انگار واسه مقابله‬ ‫با اونایی که نمی خواستن ما رو‬ ‫کنار هم ببینن یه جون دوباره‬ ‫گرفتم‪..‬‬

‫‪ -‬پاشو ریحانه‪..‬‬‫‪-‬بابا؟!‪..‬‬‫‪-‬پاشو بهت میگم‪.........‬و ادامه‬‫ی حرفشو تو چشمای من سرریز‬ ‫کرد‪ :‬دیگه کسی حق نداره اسمی‬ ‫از این پسره ی بی ابرو بیاره‪..‬از‬ ‫همین امشب دارم بهتون میگم که‬ ‫من دیگه نوه ای به اسم آنیل مودت‬ ‫ندارم‪....‬بذار بمونه و هر غلطی که‬ ‫دلش خواست بکنه‪........‬‬ ‫یه چیز تو وجودم آوار شد‪..‬‬ ‫مامان گالیه می کرد و حاجی‬ ‫مثل همیشه مرغش یه پا داشت‪..‬‬ ‫چشمای به اشک نشسته ی مادرم‬ ‫خون به دلم کرد‪....‬‬ ‫حاجی رو کرد به سوگل‪..‬‬ ‫‪ -‬دختر جون تو هم برو وسایلتو‬‫جمع کن‪..‬‬ ‫ حاجــی!‪..‬‬‫فریادم تو چشمای پر از خشم‬ ‫حاجی خفه شد‪..‬حس کردم دیگه‬ ‫حاج مودتو نمی شناسم‪..‬این مردی‬ ‫که تکیه به عصاش داده و سرشو با‬ ‫غرور باال گرفته صد پشت باهام‬ ‫غریبه ست‪..‬‬ ‫و‬ ‫خیس‬ ‫سوگل‪....‬نگاهه‬ ‫مظلومش‪ ،‬تو چشمای من و حاجی‬ ‫می چرخید!‪..‬‬ ‫مات مونده بود‪..‬‬ ‫نگاهه لرزونش تو چشمام ثابت‬ ‫موند!‪..‬ترسمو دید؟‪..‬دید که اگه‬ ‫بذاره و بره چه به روزم میاد؟‪.......‬‬ ‫نه حاجی‪..‬نمیذارم‪..‬همه کس من‬ ‫این دختره‪..‬نمیذارم تنها چیزی که‬ ‫برام مونده رو ازم جدا کنی‪..‬نه حاال‬ ‫که فهمیدم چطور باید نفس بکشم‪.......‬‬ ‫‪ -‬پس چرا وایسادی منو نگاه می کنی؟‪..‬‬‫برو وسایلتو بیار‪..‬‬ ‫ حاجی تمومش کن!‪.....‬‬‫با خشم نگام کرد‪..‬یه قدم به سمت سوگل‬ ‫برداشتکه با فکی فشرده و رگی برجسته قدمی‬ ‫بزرگتر از اون برداشتم و جلوش ایستادم‪....‬‬ ‫چشم تو چشم هم‪..‬من احترام میذارم و اون‬ ‫در جواب‪ ،‬بی ابرو خطابم می کنه!‪..‬این‬ ‫همه سال گفتم چشم‪ ،‬بس نبود که حاال همه‬ ‫چیزمو می خواد ازم بگیره؟‪..‬مادرمو گرفت و‬ ‫حاال نوبت به سوگل رسیده؟‪....‬‬ ‫‪-‬برو کنار پسر‪..‬برو نذار اون روی من باال‬‫بیاد!‪..‬‬ ‫‪ -‬شما هرجا خواستی بری مختاری حاجی‪،‬‬‫ولی سوگل حق نداره پاشو از در این خونه‬ ‫اونورتر بذاره‪.....‬‬ ‫حاجی جوشید‪..‬عصاش رو به زمین زد و مثل‬ ‫شیری که بخواد قدرت و عظمتشو به رخ‬ ‫ضعیف تر از خودش بکشه داد زد‪ :‬تو غلط‬

‫می کنی پسره ی نمک به حروم!‪..‬اینه دستمزد‬ ‫اون همه خوبی ای که در حقت کردم؟شدی‬ ‫گربه سیاهه که بی چشم و رویی می کنی و‬ ‫پنجول می کشی تو صورتم آره؟‪..‬‬ ‫انگشت اشاره شو جلوم گرفت و خط و‬ ‫نشون کشید‪ :‬سوگل نوه ی منه و تو هیچ‬ ‫نسبتی باهاش نداری‪..‬پاتو کج بذاری دمار‬ ‫از روزگارت در میارم‪..‬خوب گوش کن آنیل‪،‬‬ ‫این تو بمیری دیگه از اون تو بمیری ها نیست‬ ‫که بذارم هر غلطی دلت خواست بکنی‪..‬همه‬ ‫چیز فرق کرده!‪...‬‬ ‫و رو کرد به سوگل که شونه به شونه م ایستاده‬ ‫بود‪..‬‬ ‫‪ -‬دیگه نمی خواد از تو خونه ی این بی‬‫چشم و رو یه سوزنم با خودت برداری‪..‬راه‬ ‫بیافت بریم‪....‬‬ ‫سوگل حرکتی نکرد‪..‬سرشو زیر انداخته بود‬ ‫و دستاشو که می لرزید تو هم فشار می داد‪..‬‬ ‫دوست داشتم فکر کنم که اونم میلی به رفتن‬ ‫نداره‪..‬نگاهمو که حس کرد سرشو آورد باال‪..‬‬ ‫تو چشماش دقیق شدم‪..‬نگران بود و تردید تو‬

‫کدوم نوه حاجی؟‪..‬تازه یادتون‬‫افتاده این دختر نوه تونه؟‪..‬این‬ ‫همه سال چکار می کردید؟‪..‬مگه‬ ‫همین شما باعث جدایی سوگل‬ ‫از مادرش نشدید؟‪..‬حاال این‬ ‫ادعا از کجا اومده که با غرور‬ ‫اونو نوه خطاب می کنید؟‪..‬‬ ‫فقط به خاطر اینکه بتونید منو‬ ‫عذاب بدید آره؟می دونید سوگل‬ ‫برام مهمه و می خواید بازم آزارم‬ ‫بدید!‪..........‬‬ ‫نفسی کشیدم و با لحنی که بم‬ ‫بود وعصبانی‪ ،‬تیر ِ خالصو‬ ‫زدم‪ :‬دیگه بسه حاجی‪..‬گفتم که‬ ‫سوگل با شما نمیاد‪..‬حاال هم می‬ ‫تونید برید!‪..‬یاعلی!‪..‬‬ ‫حاجی قدم جلو گذاشت و سینه‬ ‫به سینه م غرید‪ :‬آخه تو نسبتت‬ ‫با این دختر چیه که جرات می‬ ‫کنی جلوی من واسه ش تعیین‬ ‫و تکلیف کنی؟‪_......‬و با‬ ‫عصاش به مادرم اشاره کرد که‬ ‫سرشو زیر انداخته بود و گریه می‬ ‫کرد‪_.........‬این زن مادرشه‪..‬‬ ‫سوگل از حاال به بعد دیگه‬ ‫عضوی از خونواده ی منه‪..‬رو‬ ‫اسمت خط کشیدم ولی خوب‬ ‫شد که خود ِ واقعیتو نشونم‬ ‫دادی‪..‬بیشتر از این خودتو تو‬ ‫چشمم خار نکن و برو کنار‪..‬‬ ‫بغض بدی بیخ گلوم بود‪..‬نگم‬ ‫خفه میشم‪..‬بذار بدونه و ندونسته‬ ‫بهم پشت نکنه‪......‬‬ ‫لب پایینمو گزیدم‪..‬پلک زدم‪..‬‬ ‫نفس گرفتم‪..‬تند و بی وقفه با‬ ‫همون صدای گرفته تو صورتش‬ ‫خیره شدم و گفتم‪ :‬منه به قول‬ ‫خودت بی ابرو حاجی یه روزی‬ ‫مریدت بودم ‪..‬رو اسمت قسم می خوردم‪..‬‬ ‫خالصانه زیر سایه ت نشستم و از ایثار و‬ ‫بزرگیت الگو گرفتم‪..‬ولی آخرش چی شد؟‪..‬‬ ‫شدم یه آدم پست و همین حاجی که دیروز‬ ‫ورد زبونش این بود آنیل راه راستو از کج‬ ‫می شناسه و همیشه بهش اعتماد دارم‪ ،‬امروز‬ ‫تو صورتم زل می زنه و بهم میگه نمک به‬ ‫حرم!‪....‬‬ ‫چونه م لرزید‪..‬سخت بود‪..‬به علی سخت‬ ‫بود‪..‬تموم اون روزایی رو که پشت به پشتش‬ ‫بودم‪ ،‬همه ی دوران بچگیمو تو همون چند‬ ‫ثانیه مرور کردم‪..‬‬ ‫عذاب بود واسه م‪..‬عذابی که یه عمر حرمت‬ ‫نگه داری و به اینجا که رسیدی و دست‬ ‫کمک به طرفش دراز کردی با بی رحمی بزنه‬ ‫تو صورتت و بگه دیگه جزوی از ما نیستی‪..‬‬ ‫به سختی جلوی خودمو گرفتم ولی صدای هق‬ ‫هق مادرم شده بود خنجری که داشت قلب‬ ‫نیمه جونمو تیکه تیکه می کرد‪..‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬


‫‪95‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫رمان‬ ‫قسمت ‪42‬‬ ‫از کنارم رد شد‪..‬به صورت مامان لبخند زد‪..‬‬ ‫ولی ای کاش نمی زد‪..‬درد تو سینه م صدبرابر‬ ‫شد‪..‬از غم پر بود این لبخند‪....‬‬ ‫‪ -‬چرا وایسادی پسرم؟‪..‬بیا بشین اینجا!‪..‬‬‫صدای مامان بود‪..‬نمی دیدم کجا رو میگه‪..‬‬ ‫نگاهه من رو سوگل بود‪..‬همه ی توجهم‬ ‫به اون بود‪..‬به اونی که دنیامو جدا از این‬ ‫دنیای مادی ساخته بود‪..‬سر بلند کرد‪..‬با‬ ‫اون چشمای قشنگش غافلگیرم کرد‪..‬قدم‬ ‫برداشتم‪..‬از عسل ِ چشماش مست بودم‪..‬نمی‬ ‫دونم دارم کجا میرم‪..‬اما پاهام راهو خوب‬ ‫بلدن‪..‬‬ ‫‪-‬آنیـــل؟!‪..‬‬‫صدای کوبنده ی مامان از عرش به فرش پرتم‬ ‫کرد‪..‬به خودم اومدم‪..‬مات و مبهوت‪..‬انگار‬ ‫که خواب بودم و االن بیدار شدم‪..‬‬ ‫چشم تو چشم اون‪..‬رو کاناپه‪..‬هنوزم فاصله‬ ‫ست بینمون‪..‬کاش نبود‪..‬کاش تنها بودیم‪....‬‬ ‫نه‪.....‬نه‪ ،‬خدایا نه‪..‬بهتر که نبودیم‪..‬من با این‬ ‫حالم و دلی که افسارش از دستم در رفته‪..‬اونم‬ ‫تو این شب بارونی که همه ی احساساتم رو یه‬ ‫جا بیدار کرده‪..‬همون بهتر که با فرشته م تنها‬ ‫نباشم‪..‬فرشته ی من پاک بود‪..‬‬ ‫‪ -‬چیزی گفتید؟‪..‬‬‫‪ -‬میگم نازنینو رسوندیش خونه؟حواست‬‫کجاست؟‪..‬‬ ‫و چشم غره ای نثارم کرد که حساب کار‬ ‫دستم بیاد‪..‬کدوم حساب؟‪..‬کدوم کتاب مادر‬ ‫من؟‪..‬من همه چیزمو باختم‪..‬دل و دین دادم‬ ‫پای این احساس‪..‬حاال می خوای حواسم‬ ‫جمع ِ چی باشه؟‪..‬با کدوم عقل؟‪..‬به جنون‬ ‫رسیدم از دست این دختر‪..‬‬ ‫ رسوندم‪..‬‬‫‪ -‬می دونم که با هم بحثتون شده‪..‬باز چی‬‫بهش گفتی؟‪..‬‬ ‫اخمامو کشیدم تو هم‪..‬جلوی سوگل نمی‬ ‫خواستم چیزی رو توضیح بدم‪..‬بدون اینکه‬ ‫بخوام و به جای اینکه جواب مامان رو بدم به‬ ‫سوگل خیره شدم‪..‬سرشو انداخته بود پایین و‬ ‫ریشه های شالشو ال به الی انگشتای ظریفش‬ ‫پیچیده بود و نوازش می کرد‪..‬دستام مشت‬ ‫شد‪..‬تا مبادا کاری خالف اون همه عقاید که‬ ‫هنوزم بهشون پایبند بودم ازم سر بزنه‪..‬‬ ‫عجیب هوس گرفتن اون دستا رو توی دستم‬ ‫و نوازش و بوسیدنشون به سرم زده بود‪..‬‬ ‫خدایا‪..‬بگذر‪..‬دست خودم نیست‪..‬این فکرا‬ ‫چیه؟‪..‬‬ ‫‪-‬آنیــل‪..‬پس کی می خوای جدی بهش‬‫فکر کنی؟‪..‬‬ ‫ دیگه هیچ وقت‪.......‬‬‫گفتم؟‪..‬اره‪..‬گفتم‪..‬و چشمای مامان گشاد‬

‫شد و سوگل سرشو از رو دستاش بلند کرد‪..‬و‬ ‫این وسط صدای حاجی در اومد‪..‬‬ ‫‪ -‬یعنی چی هیچ وقت؟‪..‬آنیل حرفتو رک و‬‫پوست کنده بزن‪..‬‬ ‫حاجی من‪..‬نازنینو نمی خوام!‪..‬‬‫‪-‬تو غلط می کنی پسره ی ‪ !.....‬ال اله اال‬‫الله‪..........‬‬ ‫و به عصاش تکیه داد و بلند شد‪..‬‬ ‫ حاجی من‪..............‬‬‫‪ -‬ببر صداتو!‪..‬مگه الکیه؟امروز بگی‬‫دختره رو می خوام و فردا بزنی زیر همه‬ ‫چیز؟‪..‬پس غیرتت کجا رفته؟‪..‬می خوای‬ ‫ابروی اون طفل معصومو پیش مردم ببری؟‪..‬‬ ‫خدا رو خوش میاد؟‪..‬‬ ‫دستمو زدم رو زانوهام و بلند شدم‪..‬رخ به رخ‬ ‫حاجی‪....‬‬ ‫ مگه عقدش کردم؟‪..‬یه انگشتر ساده بود که‬‫اونم پس می فرستیم و تمام‪...‬‬ ‫‪ -‬خفه شو بی ابرو‪.......‬‬‫و دستی که ناجوانمردانه رو صورتم نشست و‬ ‫صدای جیغ خفیف سوگل که جیگرمو آتیش‬

‫زد‪..‬از درد اون سیلی نسوختم ولی از دردی‬ ‫که تو صدای اون دختر بود آتیش گرفتم‪....‬‬ ‫‪ -‬دختر مردم بازیچه ی دست توی نامرد‬‫نیست که هر وقت خواستیش بگیری تو‬ ‫دستتو باهاش بازی کنی وقتی هم که دلتو زد‬ ‫پرتش کنی کنار!‪..‬‬ ‫لبامو روی هم فشردم و از بینشون‬ ‫غریدم‪:‬حاجـــــی؟!‪..‬‬ ‫‪ -‬زهرمار پسره ی ناخلف‪..‬شرم نمی‬‫کنی؟از خدا و روز قیامتش نمی ترسی؟من‬ ‫تو رو اینجوری بار آوردم؟که با ابروی دختر‬ ‫مردم بازی کنی؟‪..‬‬ ‫زهرخندی زدم و دستی رو صورتم کشیدم‪..‬‬ ‫جای سیلی صورتمو نه‪..‬بلکه دلمو می‬ ‫سوزوند‪..‬چشمامو چرخوندم‪..‬ضربان رفت‪..‬‬ ‫جون از تنم رفت‪..‬بی حس ِ بی حس‪..‬سر‬ ‫شد بدنم‪.....‬سوگلم داشت گریه می کرد؟‪..‬‬ ‫نریز اون اشکا رو الهی قربونت برم‪..‬نریز‪ ،‬می‬ ‫خوای از پا در بیام؟‪..‬‬ ‫لرزی که تو دلم پیچید باعث شد تو صورت‬ ‫حاجی زل بزنم و بگم‪ :‬حاجی با تموم‬

‫احترامی که واسه ت قائلم‪__ ،‬انگشتمو باال‬ ‫گرفتم‪..‬پر بودم‪..‬از حرص‪..‬از عصبانیت‪..‬‬ ‫اون چشما هنوزم می باریدن‪..‬نبار سوگل‪..‬‬ ‫نبار__ نفس بریده ام رو تازه کردم و خیره‬ ‫تو چشمای حاجی ادامه دادم‪ :‬به خدای احد‬ ‫و واحد قسم‪ ،‬به همون لقمه ی حاللی که سر‬ ‫سفره ت خوردم حاجی‪..‬اگه بازم بخوای به‬ ‫کاری که نمی خوام مجبورم کنی قید همه‬ ‫چیزو می زنم‪..‬چشمامو می بندم حاجی‪..‬رو‬ ‫هر چی خوبی و بدی دیدم می بندم‪..‬رو هر‬ ‫چی وابستگیه می بندم‪..‬حتی‪.........‬‬ ‫‪ --‬حتی رو مادرت؟!‪....‬‬

‫مادرم؟‪..‬چرا اون؟‪..‬حلقه ی اشک ِ تو‬ ‫چشماش زیر و روم کرد‪..‬ویرونم کرد‪..‬مادرم‬ ‫نه‪....‬ولی‪..‬‬ ‫همین مادر قسمم داد‪..‬همین مادر سر سجاده‪،‬‬ ‫کالم خدا رو داد دستمو گفت چشم رو‬ ‫عشقت ببند‪..‬بهش نظر ننداز‪..‬قسم بخور و‬ ‫بگو که تا اخر عمر حکم یه برادرو براش‬ ‫داری‪....‬‬ ‫گفتم چرا؟‪..‬چرا منعم می کنی ازچیزی که‬ ‫می دونی نفسمو می بره؟‪..‬چرا عمرمو ازم می‬ ‫گیری‪..‬چرا جونو از تنم با دستای خودت می‬ ‫کشی بیرون؟‪...‬‬ ‫جوابش یه آه بود و یه جمله‪....‬نمی خوام از‬ ‫دستت بدم‪......‬گریه می کرد‪..‬ناله می کرد‪..‬‬ ‫زانوهام خم شد‪..‬سست شدم‪..‬این دلیل قانعم‬ ‫نمی کرد که از نفسم بگذرم‪..‬این دلیل برای‬ ‫منع کردنم از زندگی و هوایی که اون توش‬ ‫نفس می کشید منطقی نبود‪..‬من یه دلیل‬ ‫محکم می خواستم‪..‬این جواب من نبود‪..‬‬ ‫بهش گفتم‪..‬گفتم تو رو به همون خونه ی‬ ‫خدایی که رفتی‪..‬تو رو به اقا امام رضا بگو‬ ‫دلیلتو‪..‬بگو و بعد جونمو بگیر‪..‬‬ ‫فقط گریه کرد‪..‬سجده کردم رو زانوهاش‪..‬‬ ‫بگو‪..‬بگو و خالصم کن‪..‬‬ ‫شونه هام می لرزید‪..‬زیر دستای پر مهرش‬ ‫مرزی تا نیستی و نابودیم باقی نمونده بود‪..‬‬ ‫گریه می کرد و میون اشک و آه می نالید‪....‬‬ ‫نمی خوام پسرمو ازم بگیرن‪..‬نمی خوام از‬ ‫دستت بدم‪..‬باشه‪ ،‬حافظه یاریم نمی کنه‬ ‫ولی سوگل دختر منه‪..‬عزیز منه‪..‬پاره ی تنمه‬ ‫ولی‪..‬تو هم پسرمی‪..‬جگر گوشمی‪..‬خودم به‬ ‫دنیا نیاوردمت ولی واسه به اینجا رسوندنت‬ ‫از گوشت تنم کندم و گذاشتم دهنت‪..‬قد‬ ‫کشیدنتو دیدم‪..‬تو پسرمی آنیل‪....‬مجبورت‬ ‫کردم نازنینو انتخاب کنی تا فکرش از سرت‬ ‫بپره ولی تو هنوزم ِورد زبونت سوگله‪..‬آنیل‬


‫‪94‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫پاشو پسر خوب‬‫به هزار بدبختي زنگ زدم به سحر كه اونم با‬ ‫عجله و هول ادرس بيمارستان و ازم پرسيد‬ ‫‪ 1‬ساعت بعد سحر و سارا و خاله فاطمه ا‬ ‫شوهراشون ريخن تو بيمارستان سحر كه من‬ ‫و ديد با گريه اومد طرفم‬ ‫سحر‪-‬سياوش خواهرم كو؟سياوش عزيز دل‬ ‫مادرم كو؟‬ ‫منم پا به پاش گريه ميكردم كه بقيه رفتن‬ ‫سمت اونا‬ ‫بعد ‪ 4‬ساعت كه ديگه ساعت ‪ 12‬شب بود‬ ‫دكتر از اتاق عمل اومد بيرون‬ ‫اولين كسي كه متوجه دكتر شد پريا بود كه به‬ ‫سرعت رفت سمتش مام پشت سرش رفتيم‬ ‫پريا‪-‬چي شد اقاي دكتر‬ ‫اميدتون به خدا باشه!ما همه تالشمون و‬‫كرديم‪،‬ديگه باقيش با خداست‬ ‫همينجوري مات موندم رفتم سمت اتاق عمل‬ ‫كه دكتر دستمو گرفت‬ ‫االن ميارنش بيرون فقط دعا كنيد اون رفته‬‫تو كما‬ ‫با اين حرف دكتر افتادم رو زمين‬ ‫رامين و پژمان به كمكم اومدن‬ ‫دكتر با اجازه اي گفتو به راهش ادامه داد‬ ‫همن موقع سانازو اوردن بيرون بلند شدم و‬ ‫رفتم سمت تختي كه روش بود منتقلش كردن‬ ‫به ‪icu‬‬ ‫پرستار‪-‬شما نميتونيد وارد بشين بفرماييد‬ ‫بيرون‬ ‫با سري پايين افتاده اومدم بيرون رو صندلي‬ ‫نشستم بقيم كنارم اومدن‬ ‫سحر همچنان گريه ميكرد و نفرينم ميكرد‬ ‫چشامو بستم دوست نداشتم فكر كنم كه ديگه‬ ‫سانازو ندارم‬ ‫وقتي چشامو باز كردم رو تخت بيمارستان‬ ‫بودمو به دستم سرم وصل بود‬ ‫پژمان و رامينم كنارم نشسته بودن و باهم پچ‬ ‫پچ ميكردن‬ ‫من چرا اينجام‬‫رامين‪-‬اه بهوش اومدي هيچي فشارت افتاد‬ ‫اورديمت اينجا‬ ‫ساناز‬‫رامن دستمو فشار داد و گفت ‪-‬اميدت به‬ ‫خدا باشه پسر‬ ‫زدم زير گريه و گفتم‬ ‫رامين اگه ساناز بره منم باهاش ميرم بدون‬‫اون نميتونم زندگي كنم‪،‬همش تقصير منه‬ ‫اصال نميدوم اون دختر كي بود‬ ‫پژمان‪-‬اروم باش سياوش شماره ماشين و‬ ‫رامين برداشت داديم پليس االنم پليس بيرون‬ ‫واستاده‬ ‫ميخوام ساناز و ببينم‬‫نميشه سياوش اون تو بخش مراقبتاي‬‫ويژست‪،‬تنها كاري كه ازمون بر مياد دعا كردنه‬ ‫دكترا تموم تالششون و كردن اميدت به خدا‬ ‫باشه‬ ‫سحر چي شد؟‬‫هيچي اون و سارا رم بهشون سرم زدن‬‫بچه ها برين خونه ساعت ‪ 1‬شبه ممنون كه‬‫بودين‬ ‫اين چه حرفيه پسر ما تا وقتي ساناز بهوش‬‫نياد از جامون تكون نميخوريم‪،‬حاالم گريه‬ ‫نكن تا بگم پرستار بياد سرمتو در بياره‬ ‫رامين رفت و با پرستار برگشت‬

‫وقتي از اتاق اومدم بيرون راه افتادم در ‪icu‬‬ ‫از پشت پنجره داشتم ساناز و نگاه ميكردم كه‬ ‫يهو پرستارا ريختن باالي سرش‬ ‫و بعد چند دقيقم دكتر اومد‬ ‫دستگاه شوكو اوردن هممون شوكه شده بوديم‬ ‫خطاي صاف رو دستگاه نشون ميداد كه‬ ‫سانازم دگه زنده نيست‬

‫ديگه حرفي نزيديم سرم و تكيه دادم به ديوار‬ ‫پشت سرم و چشامو بستم سحرم پاشد رفت تو‬ ‫نماز خونه بيمارستان‬ ‫ساعت ‪ 7‬صبح بود كه با صداي زنگ گوشيم‬ ‫چشامو باز كردم‬ ‫جانم رامين؟‬‫سياوش االن از كالنتري زنگ زدن‪،‬دختره‬‫رو گرفتن االن بايد بريم كالنتري!اماده باش‬ ‫االن با پژمان ميام دنبالت‬ ‫‪-‬باشه باشه‬

‫شروع كردم داد زدن‬ ‫اخه عوضي مگه ما چيكارت كرده بوديم؟تو‬‫يهو از كجا پيدات شد؟چرا اينكارو كردي؟‬ ‫مطمئن باش اگه سانازم خوب بشه بايد بري‬ ‫باالي دار ازت نميگذرم‬ ‫دختره كه ترسيده بود يه پوزخندي زدو نشست‬ ‫رو صندلي‬ ‫بچه ها كه فكر كردن اروم شدم ولم كردن‬ ‫باديدن پوزخندش رفتم طرفش و با پا زدم تو‬ ‫شكمش كه از درد خم شد‬

‫از اتاق بيرون اومد دوييدم سمتش‬ ‫چي شد دكتر؟‬‫خدا خيلي بهش رحم كرد عالئم حياتيش‬‫همه قطع شده بود ولي خداروشكر تونستيم با‬ ‫شك برشگردونيم‬ ‫نفس عميقي كشيدمو از دكتر تشكر كردم‬ ‫دكتر‬‫بله؟‬‫ميشه ببينمش؟‬‫شما چيكارشي؟‬‫شوهرشم‬‫االن نميشه هر وقت وقتش شد به پرستار‬‫ميگم خبرتون كنه‬ ‫سرم و تكون دادم ساعت ‪ 3‬شب بود رو‬ ‫به بقيه گفتم شما برين خونه من هستم تا‬ ‫اينجاشم كلي لطف كردين‬ ‫خاله‪-‬نه پسرم ما ميمونيم‬ ‫خاله جان بودن و نبودن شما فرقي نداره‬‫خواهش ميكنم شما برين‬ ‫به هر بدبختي بود خاله و بچه ها رفتن فقط‬ ‫من موندم و سحر‬ ‫سحر‪-‬چرا اينجوري شد؟‬ ‫اصال نميدونم‪،‬اون دختر از كجا پيداش شد‬‫كي بود دختره؟شناختيش؟‬‫‪-‬نه‬

‫سحر‪-‬چي شده سياوش؟‬ ‫دختره اي كه ساناز و زد گرفتن از كالنتري‬‫زنگ زدن االن بايد برم‬ ‫منم ميام‬‫نه تو باش شايد ساناز بهوش بياد زود ميام‬‫مراقب خودت باش هر خبريم شد خبرمون‬‫كن‬ ‫باشه خدافظ‬‫رامين اومد سريع سوار ماشين شدمو راه‬ ‫افتاديم سمت كالنتري‬ ‫پشت در اتاق منتظر واستاده بوديم كه سربازه‬ ‫گفت ميتونيد بريد داخل‬ ‫رفتيم داخل يارو از جاش بلند شدو اشاره كرد‬ ‫بشينيم‬ ‫سرهنگ‪-‬خوب شما چه نسبتي با خانومي كه‬ ‫سنگ به سرشون اصابت كرده دارين‬ ‫شوهرشم‬‫ما اين خانوم و دستگير كرديم و از شما‬‫خواستيم اگه شكايتي دارين تنظيم كنيد‬ ‫برگه رو از دستش گرفتم و مشغول پركردنش‬ ‫شدم‬ ‫كه دختره رو اوردن داخل با ديدينش دوباره‬ ‫ياد زخم سر ساناز افتادم خون جلوي چشام و‬ ‫گرفت به سمت دختره حمله كردم كه بچه ها‬ ‫با يه سرباز جلومو گرفتن‬

‫پژمان و رامين با عجله به سمت سياوش رفتن‬ ‫و محكم گرفتنش‬ ‫سرهنگ كه با اين حركت سياوش عصباني‬ ‫شده بود با خشم بهش گفت‬ ‫اقاي محترم يه بار ديگه اين كارو تكرار‬‫كنيد ميفرستمتون بيرون‬ ‫سياوش با اينكه از كارش راضي بود سري‬ ‫تكون داد و رو صندلي نشست‬ ‫سرهنگ‪-‬خانوم قصدتون ازين كار چي‬ ‫بوده؟ايا كسي وادارتون كرده به اين كار؟‬ ‫دختر كه با صداي سرهنگ به سمتش برگشته‬ ‫بود با شنيدن اين حرف پوزخندي زد‬ ‫و جواب داد‬ ‫قصدم ؟قصد خاصي نداشتم فقط ميخواستم‬‫حال اون دختره عوضي و بگيرم‬ ‫چرا همچين قصدي داشتين؟‬‫اونش به خودم مربوطه‬‫سرهنگ با خشم ‪-‬ببين دختر خانوم اينجا‬ ‫چيزي به خودت مربوط نيست ‪،‬شما االن‬ ‫مجرمي پس هرچي ازت پرسيدم بايد جواب‬ ‫بدي فهميدي؟‬ ‫سرهنگ همونطور که خشمگین بود داد زد‪:‬‬ ‫ فهمیدی؟ كه دختره از ترس فقط سرش و‬‫تكون داد‬

‫بعد سومين شك برگشت خطاي صاف ديگه‬ ‫صاف نبودن دكتر نفس عميقي كشيدو‬

‫ادامه دارد‪...‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

93

Roza Fox

Javanan Toronto would love to hear your stories about life in our city they may be in Farsi or English. Each week we will print new stories allowing us and you to keep in contact. Please send your stories to info@javanantoronto.com Attention Roza We look forward to interacting with our readers

y t t r u s o a u f e M B ts r 5e c e u v m d a m o Hr u P S


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

During my late teens and early twenties, summer used to be a very low-maintenance season for me. My morning routine would consist of a rinsing my face quickly with cold water, brushing my teeth, throwing some tanning oil in my beach bag, and heading out the door. My skin and hair have completely changed over the past few years and a little extra effort is now required to keep them healthy during the warm, humid season. I narrowed my routine down to these five beauty must-haves for summer.

(usually around twenty minutes) without wearing sunscreen helps our bodies to produce Vitamin D, which is essential for good health, prolonged time in the sun may cause sunburns and other harm to your body. A good physical sunscreen (also called sunblock), blocks UVR and provides broad protection from both UVA and UVB. The Suntegrity Natural Mineral Body Sunscreen is not too thick in consistency (unlike most physical sunscreens), so it is easier to apply without leaving white patches on the skin (zincbased sunscreen products tend to 5 Must-Have Beauty Products for be quite messy, thick and leave a Summer grayish cast on the skin). 1. An effective, non-toxic deodorant, like Osmia Organics Deodorant Cream. If you have never used a deodorant cream, the concept of applying a cream to your armpits may seem unusual and unpractical. However, armpits are a very delicate area of our bodies, therefore using a thoughtfully formulated product is very important. This deodorant from Osmia Organics contains absorbing powders that help to control moisture and odors without blocking sweat glands. It smells very fresh and herbaceous and keeps me from smelling all day long.

shampoo powder from One Love Organics contains only natural & organic powders and extracts that smell fresh but are non-toxic. 4. Asoothing after-sun moisturizer, like Antioxidant Soothing Body Lotion from Blissoma Skincare. If you do happen to spend a little extra time in the sun and feel like your skin needs some relief, this is an excellent option. Upon application, it immediately has a cooling, refreshing and soothing effect on the skin. It contains Pomella, a pomegranate extract that provides antioxidants to the

92

skin, which helps with protecting and repairing the skin. Preventing sunburns is always the best way to protect the skin from cellular damage, but if you accidentally happen to experience a minor sunburn, this product will be of great help. (A serious sunburn requires medical attention and should not be neglected). 5. A revitalizing facial mist, like YULI Skincare Cocoon Elixir. Any organic, floral water will do a good job of hydrating your skin, but the YULI Skincare Cocoon Facial Elixir contains

Suntegiry sunscreen with the beach in the background

3. A root-lifting dry shampoo, like One Love Organics Healthy Locks Dry Shampoo Powder. Humidity and sweat may cause your scalp to get more oily than usual and make your hair look dirty much quicker. Instead of washing your hair too often, a dry shampoo can absorb the excess oil from the scalp and give a little lift at the roots, making your hair appear immediately fresher and more voluminous. It is especially helpful if you have straight, flat hair like mine. Conventional dry shampoo sprays and powders 2. A sunscreen, like Suntegrity contain very questionable Mineral Body Sunscreen. While ingredients such as synthetic moderate exposure to the sun fragrances and butane, but this dry carefully chosen, wild-crafted botanical ingredients that do more than that. Calendula contains carotenoids and antioxidants that promote the healing of the skin. Chamomile calms and soothes, rose otto tones and destresses, and acerola protects your skin from environmental and oxidative stress caused by the sun. I have personally already used up a bottle of this precious face mist, and it has become a staple in my skincare routine because it is truly effective. It instantly calms aggravated, stressed skin, and it helps with keeping the skin healthy over time.


‫‪91‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ولش كن سياوش تورو خدا بيا بريم‬‫سياوش يه نگاه به من كردو يه نگاه با نفرت‬ ‫به پسره‬ ‫بعدم دستمو گرفت و راه افتاد سمت تختي‬ ‫كه خاله اينا بودن‬ ‫بقيم پشت سرمون ميومدن‬ ‫سياوش‬‫زهرمار‪،‬نميخوام صداتو بشنوم‬‫ولي سياوش‬‫ساناز بهت گفتم خفه شو نميفهمي‬‫رامين‪-‬سياوش اروم باش‬ ‫سياوش‪-‬بذار برسيم خونه من ميدونم با تو‬ ‫مگه تقصير من بود‬‫چپ چپي نگام كرد‬ ‫خوب تقصير منم بود خوب ببخشيد‬‫سياوش‪-‬ديگه نميتونم اين رفتار بچگونتو‬ ‫تحمل كنم ساناز‬ ‫سياوششششششش‬‫حرف نزن اعصابم خورده فعال‬‫باشه‬‫ديگه باهاش حرفي نزدم وقتي رسيديم يه‬ ‫گوشه از تخت بق كردم نشستم چيزي به‬ ‫خاله اينا در مورد پسرا نگفتيم اونام چيزي‬ ‫نپرسيدن‬ ‫فرزانه جون‪-‬بچه ها پاشين برين بستني‬ ‫بخرين‬ ‫پريا‪-‬اره منم موافقم‬ ‫كه با نگاه رامين اونم ساكت شد كال پسرا‬ ‫همشون باما قهر كرده بودن و تحويلمون‬ ‫نميگرفتن‬ ‫پسرا پاشدن كه برن بستني بخرن كه خاله گفت‬ ‫دخترا شمام پاشين ديگه‬‫من كه از سر جام تكون نخوردم اون دوتام‬ ‫منتظر يه تعارف بودن‬ ‫پژمان‪-‬نه مامان حوصله دردسر نداريم بذارين‬ ‫باشن‬ ‫بعدم رفتن واسه خودشون‬ ‫وقتي برگشتن نزديكاي تخت بودن كه يه‬ ‫دختري سياوش و صدا زد سياوشم با تعجب‬ ‫برگشت طرفش با ديدن دختر شوكه شد‬ ‫سياوش‪-‬بله؟‬ ‫خوبي عزيزم؟‬‫ببخشيد به جا نميارم‬‫اااا‪،‬سياوش يعني چي به جا نميارم‬‫سياوش با ترس به سمت من برگشت كه داشتم‬ ‫نگاشون ميكردم‬ ‫خاله اينام متوجه اونا شدن‬ ‫خانوم عزيز وقتي ميگم نميشناسموتون‬‫يعني نميشناسم‬ ‫خيلي بدي سياوش من مريمم‬‫هركي ميخواي باش به من چه‬‫بعدم راشو كج كردو اومد كنار من رو تخت‬ ‫نشست‬ ‫منم هيچي نگفتم و پاهام و تو بقلم گرفتم‬ ‫مريم‪-‬سياوش‬ ‫سياوش و زهرمار ميري يا زنگ بزنم پليس‬‫من‪-‬چي ميخواي خانوم؟‬ ‫به تو چه ربطي داره من با نامزدم كار دارم‬‫يه پوزخند بهش زدم كه سياوش گفت‬ ‫برو روزيتو خدا جاي ديگه بده‪،‬خوش‬‫اومدي‬ ‫مريم‪-‬يعني چي؟‬ ‫رامين‪-‬برو ديگه دختره زبون نفهم اگه‬ ‫گذاشتن يه روز خوش باهم داشته باشيم‬

‫گمشو ديگه‬ ‫مريم‪-‬سياوش بايد باهات حرف بنم‬ ‫سياوش بستني و جلوي من گرفت و گفت‬ ‫من با شما كاري ندارم‬‫مريم‪-‬باشه اقا سياوش بهم ميرسيم‬ ‫باشه حاال گمشو‬‫بستني و از دستش گرفتم و يه ذره ازش‬ ‫خوردم دندونام يخ زد‬ ‫خاله‪-‬سياوش ميدونم به من ربطي نداره ولي‬ ‫تو اين دختره رو ميشناختيش؟‬ ‫سياوش‪-‬به جون ساناز كه عزيزترينمه به خدا‬ ‫اصال تا حاال نديده بودمش‬ ‫خاله‪-‬خوب پسرم من حرفت و باور ميكنم‬ ‫بعد چند دقيقه پاشديم راه افتاديم سمت‬ ‫ماشينا كه بريم شهربازي‬ ‫پسرا باهامون خوب شده بودن‬ ‫داشتيم سوار ماشين ميشديم كه يه پرايد سفيد‬ ‫كنارمون واستاد و اون دختره مريم‬ ‫با يه سنگ محكم كوبوند تو سر من‬ ‫فقط داد بقيه رو شنديم كه اسممو صدا ميكنن‬ ‫چشام سياهي رفت و ديگه هيچي نفهميدم‬ ‫*****************************‬ ‫********************* ****‬ ‫وقتي ديدم پرايد كنارمون واستاد هيچ توجهي‬ ‫بهش نكردم و داشتم وسايالرو داخل جعبه‬ ‫ميذاشتم كه صداي داد بچه ها رو كه سانازو‬ ‫صدا ميكنن شنيدم با سرعت دوييدم طرف‬ ‫ساناز كه ديدم تموم زندگي من از سرش داره‬ ‫خونه ميريزه پرايد به سرعت فرار كرد و رامين‬ ‫شمارشو برداشت‬ ‫سانازو تو بقلم گرفته بودمو گريه ميكردم و‬ ‫اسم ساناز و صدا ميكردم بچه ها زنگ زدن‬ ‫اورژانس‬ ‫كم كم اطرافمون پر شده بود از مردم ان‬ ‫پسرايي كه مزاحم سانازشون شده بودنم از راه‬ ‫رسيدن با ديدن ساناز تو اون حالت شكه شده‬ ‫يكيشون كه اسمش سامان بود اومد جلو‬ ‫خواست نزديك ساناز بشه كه داد زدم نيا جلو‬ ‫سامان‪-‬اروم باش من پزشكي خوندم بذار‬ ‫ببينم حالش چطوره‬ ‫با سر اجازه دادم كه بياد جلو‬ ‫وضعيت ساناز و كه چك كرد ازش پرسيد‬ ‫حالش چطوره‬ ‫دستاي رامين و پژمان و كه سعي ميكردن من‬ ‫و از ساناز جدا كنن و پس زدم‬ ‫سامان‪-‬نبضش كند ميزنه هرچي سريعتر بايد‬ ‫برسه بيمارستان‬ ‫پس اين امبوالنس لعنتي كي مياد صداي‬‫گريه پريا و رها رو اعصابم بود‬ ‫همون موقع صداي امبوالنس اومد وسريع‬ ‫ساناز و رو بلندش كردن و گذاشتنش تو‬ ‫امبوالنس سوييچم و طرف پژمان گرفتم و‬ ‫گفتم ماشينمو بيار من با ساناز ميرم خالم‬ ‫باهام اومد‬ ‫دست ساناز و گرفته بودمو ديگه گريه‬ ‫نميكردم پرستارام داشتن و كارشونو ميكردن‬ ‫وقتي رسيديم بيمارستان دكتر سريع دستور‬ ‫داد ببرنش اتاق عمل‬ ‫رامين‪-‬چي شد سياوش؟‬ ‫بردنش اتاق عمل‬‫يا ابوالفضل‬‫فرزانه جون‪-‬سياوش پاش زنگ بزن‬ ‫خانوادش‬ ‫‪-‬نميتونم خاله‬

‫ادامه دارد صفحه ‪94‬‬

‫مشاوره حقوقی‬ ‫رایگان در کلینیک‬ ‫حقوقی ‪ICHR‬‬

‫کلینیک حقوقی مرکز بین المللی حقوق‬ ‫بشر(‪ )ICHR‬آمادگی خود را برای ارائه‬ ‫مشاوره رایگان در حوزه های زیر و نیز‬ ‫خدمات حقوقی محدود‪ ،‬با استفاده از وکال‬ ‫و مشاوران حقوقی با تجربه‪ ،‬برای اقشار کم‬ ‫درامد اعالم می دارد‪ .‬اگر مشکل حقوقی شما‬ ‫به یکی از موارد زیر مربوط می شود و شما‬ ‫درامد کافی برای دریافت مشاوره از وکال‬ ‫ندارید با ما تماس بگیرید‪.‬‬ ‫خشونت خانگی علیه زنان‬ ‫جلوگیری از اخراج از کانادا‬ ‫درخواست پناهندگی (مهاجرت)‬ ‫دعاوی حقوق بشر و اخراج از کار‬ ‫و ‪...‬‬ ‫برای دریافت مشاوره رایگان لطفا با شماره‬

‫زیر تماس بگیرید‪ .‬اگر خارج از ساعت اداری‬ ‫تماس گرفته اید‪ ،‬شماره تلفن و دلیل تماس‬ ‫خود را به پیام گیر ما بسپارید تا با شما تماس‬ ‫گرفته شود‪.‬‬ ‫‪7317-908-888-1‬‬ ‫شما همچنین می توانید پرسش های خود را به‬ ‫ایمیل زیر ارسال کنید‪:‬‬ ‫‪info@humanrightsintl.com‬‬ ‫عالوه بر مشاوره رایگان و خدمات حقوقی‬ ‫محدود‪ ،‬می توانیم شما را به وکالی متخصص‬ ‫برای پیگیری پرونده تان در دادگاهها معرفی‬ ‫کنیم‪.‬‬ ‫مرکز بین المللی حقوق بشر همچنین از‬ ‫دانشجویان و دانش آموختگان رشته های‬ ‫حقوق‪ ،‬مهاجرت‪ ،‬علوم سیاسی‪ ،‬ارتباطات‪،‬‬ ‫روابط بین الملل‪ ،‬حقوق بین الملل‪ ،‬خدمات‬ ‫اجتماعی و سایر رشته های مرتبط ‪ ،‬عضو‬ ‫داوطلب و کارآموز برای ترم تابستان می پذیرد‪.‬‬ ‫ایمیل ما برای تماس و اطالعات بیشتر‪:‬‬ ‫‪info@humanrightsintl.com‬‬


‫زنــــدگـــــیو‬ ‫رمان مـــــن وســیـــاوش‬ ‫‪90‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫قسمت ‪6‬‬

‫ساعتاي ‪ 6‬راه افتاديم از خونه زديم بيرون‬ ‫قرار بود با دوتا ماشين بريم‬ ‫من و پريا و رها و سياوش باهم‪،‬پژمان و خاله‬ ‫فريده و رامين و فرزانه جون مامان رها و‬ ‫رامين باهم‬ ‫تا تو ماشين نشستيم پريا كلش و ازبين دوتا‬ ‫صندلي اورد جلو صداي ضبط و تا ته زياد‬ ‫كرد‬ ‫تا سياوش خواست كمش كنه گفت‪:‬بابا‬ ‫سياوش بذار زياد باشه ديگه‬ ‫سياوش با داد گفت‪-‬چي گفتي؟‬ ‫پريام با داد جوابش ميداد‬ ‫ميگم كمش نكن‬‫يه نگاه به رها كردم و يه نگاه به اين دوتا‬ ‫بعدم با رها دوتايي زديم زير خنده‬ ‫سياوش و پريام با تعجب نگامون ميكردن‬ ‫سياوش‪-‬چتونه شماها‬ ‫صداي ضبط و كم كردم و همينطور كه‬ ‫ميخنديدم گفتم‬ ‫چرا داد ميزنيد خوب صداي ضبط و كم‬‫كنيد‬ ‫پريا‪-‬راست ميگي ها مگه اين سياشو اعصاب‬ ‫ميذاره واسه ادم‬ ‫تا خواست سياشو حرفي بزنه داد زدم‬ ‫باززززززززززز شروع نكنيد ها‬ ‫سياوش‪-‬خوب بابا تو چته ديگه‬ ‫باز پريا اومد تا ضبط و زياد كنه كه با دستم‬ ‫هلش دادم عقب و خودم زيادش كردم‬ ‫پريا‪-‬عاشقتمممممممم ساناز‬ ‫لبخندي زدم و جوابشو ندادم‬ ‫اهنگ رويايه شبانه سعيد شايسته بود‬ ‫پريا شروع كرد به خوندن با اهنگ بعد چند‬ ‫دقيقه من و رهام همراهيش كرديم‬ ‫سياوش ماشين و برد كنار ماشين رامين و‬ ‫اشاره كرد شيشه رو بكشه كنار‬ ‫اونام همين كارو كردن‬ ‫سرشو برد بيرون و داد زد ‪:‬تورو خدا من و از‬ ‫دست اين سه تا ديوونه نجات بدين‬ ‫رامين‪-‬برو بابا تازه داريم حال ميكنيم اين سه‬ ‫تا اسكل وميخوايم چيكار كنيم دلت خوشه‬ ‫سياوش اداي گريه در اورد گفت‬ ‫تورررررررررووووووووو خدا‬ ‫خاله كه ميخنديد به رامين گفت بزنه كنار‬ ‫سياوشم پشتشون پارك كرد و از ماشين پياده‬ ‫شد‬ ‫رفت با رامين صحبت كردو به رها و پريا‬ ‫گفت‬ ‫بپرين پايين‬‫پريا‪-‬من ميخوام با شما بيام پايينم نميرم‬ ‫پاشو جان مادرت حاال اگه رها ميگفت يه‬‫چيزي ولي تورو عمرا اگه بذارم بموني‬ ‫همون موقع پژمان از ماشين پياده شد و گفت‬ ‫پريا بدو برو تو اون ماشين‬ ‫پ‪-‬نميخواممممممم‬ ‫پژمان‪-‬يعني چي نميخوام پاشو برو پيش‬

‫شوهرت‬ ‫هركاري ميكرديم پريا نميرفت سياوشم راضي‬ ‫نميشد كه سوار شه و رانندگي كنه‬ ‫اخر سر خود رامين اومد دنبال زنش و با هزار‬ ‫التماس بردش تو ماشين خودش رها و پژمانم‬ ‫اومدن تو ماشين ما‬ ‫واي كه چقدر به حرفاي سياوش و پژمان‬ ‫تو راه خنديديم اون ورم پريا هي تهديدمون‬ ‫ميكرد‬ ‫وقتي رسيديم ما دخترا باهم و پسرا باهم‬ ‫وخاله هام باهم راه افتاديم‬ ‫رفتيم سمت يه رستوران و رو يكي از تختاش‬ ‫نشستيم اونجام پسرا دست بردار نبودن و هي‬ ‫اذيت ميكردن‬ ‫دامش دورو ورم و نگاه ميكردم كه نگام افتاد‬ ‫به پيرمردي كه الوچه و لواشك ميفروخت‬ ‫چشام برق زد‬ ‫رفتم در گوش سياوش گفتم‬ ‫عخشممممم؟‬‫جونم؟‬‫من لواشك ميخوام‬‫بعدم به اون پيرمرده اشاره كردم‬ ‫سياوش‪-‬نوچ نميشه ناناز تميز نيستن مريض‬

‫ميشي‬ ‫با حالت قهر گفتم ميخواممممممممم‬ ‫ساناز لج نكن ديگه مريض بشي من يكي‬‫حوصله ندارم مريض داري كنم ها‬ ‫خاله كه ديد من هي ميخوام ميخوام ميكنم‬ ‫پرسيد‪:‬‬ ‫چي ميخواي ساناز ؟‬‫سياوش به جاي من جواب داد‪-‬ازين‬ ‫لواشكاي دست فروشا ميخواد هرچي بهش‬ ‫ميگم كثيفه گوش نميكنه‬ ‫خاله‪-‬سياوش ازين اشغاال نخري براش ها‬ ‫وگرنه من ميدونم باتو‬ ‫اااااااااا‪،‬خاله من خوب لواشك ميخوام‬‫سياوش‪-‬ساناز تازگيا خيلي لوس شدي ها‬ ‫برو بابا‬‫بعدم باهاش قهر كردم و از روتخت پريدم‬ ‫پايين و به اون دوتا خلم گفتم بياين بريم دور‬ ‫بزنيم‬ ‫از خداخواسته پاشدن اومدن‬ ‫همينطوري داشتيم به راهمون ادامه ميداديم‬ ‫رسيديم به يه كوهي كه از وسطش ابشار خيلي‬ ‫خوشگلي سرازير بود‬ ‫با خوشحالي رفتيم طرف ابشار‪،‬چندتا پسري‬

‫كه اونجا نشسته بودن با ديدن ما برامون‬ ‫سوت زده‬ ‫به به چه خانوماي جيگري در خدمت باشيم‬‫يكي از پسرا به دوستش گفت‬ ‫اون شال قرمزه خيلي جيگره پايه اي بريم‬‫مخش و بزنيم‬ ‫اره خيلي باحاله‪،‬ولي شايان بپا تنهايي تو‬‫گلوت گير نكنه‬ ‫اون پسره كه اسمش شايان بود يه قهقه‬ ‫چندشي زد و پاشد اومد طرف ما‬ ‫پريا كه مثال از هممون بزرگتر بود دستمون و‬ ‫گرفت و گفت‬ ‫بچه ها بياين بريم‪،‬من كم كم دارم ميترسم‬‫منم باهاش موافقت كردم ولي رها گفت‬ ‫بيخيال بابا اينجا پره ادمه مثال ميخواد‬‫چيكار كنه‬ ‫پسره كنارمون رسيده بودو حرف هاي چندشي‬ ‫بهم ميزد‬ ‫خانومي ناز نكن ‪،‬بيا شمارمو بگير‬‫تحويلش نگرفتم و صورتمو اونور كردم با‬ ‫ديدن سياوش و پسرا كه به طرفمون ميومدن‬ ‫هم خوشحال شدم هم سكته رو رد كرد‬ ‫پرياااا سياوش‬‫پريا‪-‬خوب حاال توچرا ترسيدي ؟بذار بيان‬ ‫اين عوضي رم ادب كنن‬ ‫و يه نگاه تحقير اميزي به پسره انداخت‬ ‫پسره‪-‬نترس جيگرم خودم مراقبت هستم‬ ‫نميذارم كسي اوخت كنه‬ ‫ديگه اعصابم خط خطي شده بود بلند داد‬ ‫زدم‬ ‫برو گمشو اشغال اه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه‬‫پسرا كه ديگه بهمون نزديك شده بودن با داد‬ ‫من سريع خودشون و به مار سوندن‬ ‫سياوش‪-‬چيه ساناز چرا داد ميزني؟‬ ‫بعد يه نگاه به پسره كرد و گفت‪:‬امرتون؟‬ ‫پسره‪-‬با شما كاري ندارم خوش امدين‬ ‫سياوش‪ -‬با من كاري نداري با زنم كه كار‬ ‫داري!گمشو تا نزدن داغونت نكردم‬ ‫هرررررررررررررررري‬ ‫پسره با پزخند به سياوش نگاه كرد رو به‬ ‫دوستاش گفت‬ ‫بچه ها طرفو دارين‬‫سياوش كه ديگه اعصابش خورد شده بود‬ ‫يقه پسره رو گرفت و يه مشت خوابوند تو‬ ‫صورتش‬ ‫دوستاي پسره با حركت سياوش پاشدن اومدن‬ ‫طرفش‬ ‫يكي از همون پسرا واستاد جلوي سياوش‬ ‫گفت‪-‬چيه عمو خيلي احساس بزرگي ميكني‬ ‫پژمان و رامين كه ديدن اوضاع داره خيلي بد‬ ‫ميشه دست سياوش گرفتن و گفتن‪-‬بيا بريم‬ ‫سياوش بچه زدن نداره‬ ‫راست ميگه عموجان برو با زنت خاله‬‫بازيتو كن سياوش دوباره خيز برداشت كه‬ ‫بزنه تو صورت پسره كه من دستشو گرفتم‬


‫‪89‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫حتي گاهي اوقات انها را مخفي مي‌کنيد ‪.‬‬ ‫ايا مدام عادت داريد درحضور مردي‬ ‫که دوستش داريد ‪ ،‬خودتان را پايين‬ ‫بياوريد؟ ايا استعداد و توانايي‌هايي‬ ‫داريد که همسرتان از ان‌ها خبر ندارد؟‬ ‫اغلب ما از ترس اينکه مبادا زندگي مان را‬ ‫بدين وسيله تهديد کرده باشيم استعداد و‬ ‫موفقيت‌هايمان را پنهان مي‌کنيم ‪.‬‬ ‫راجع به خودمان با کلمات تحقير اميز‬ ‫صحبت کرده و خودمان را به خاطر‬ ‫کوچک ترين اشتباهي که مرتکب‬ ‫مي‌شويم پايين مي‌اوريم و طوري رفتار‬ ‫مي‌کنيم که انگار خودمان را دوست‬ ‫نداريم اما چرا ؟؟ چرا اين کار را انجام‬ ‫مي‌دهيم ؟؟‬ ‫همه‌ي ما حرف‌هايي از اين قبيل را شنيده‬ ‫ايم که‪ " :‬وقتي در کنار مردها هستي‬ ‫خودت را با هوش تر از او نشون نده و‬ ‫گرنه تو را با خودشان بيرون نمي‌برند ‪.‬‬ ‫اگر اون‌ها را باال ببري و بهتر از خودت‬ ‫نشان دهي تو را بيشتر دوست مي‌دارند "‬ ‫راه حل‪:‬‬ ‫هر گاه تعريف و تمجيدي از شما شد‬ ‫به جاي اينکه ان را رد کنيد همان لحظه‬ ‫مچ خود را گرفته و به خود بياموزيد تا‬ ‫اين کار را ترک کنيد و ان وقت بزرگي‬ ‫و عظمت خود را جشن بگيريد‪ .‬و دفعه‬ ‫ي بعد که کسي از شما تعريف کرد نفس‬ ‫عميقي بکشيد و بگوييد‪ :‬متشکرم‪ .‬بدنبال‬ ‫مردي باشيد که تمايل داشته باشد ‪،‬بزرگي‬ ‫و درخشش شما را ببيند‪.‬‬ ‫مطمئن شويد با کسي ازدواج مي‌کنيد‬ ‫که تمايل دارد شما را در پيشرفت‌هايتان‬ ‫حمايت کند پيشرفت‌هايي که همواره‬ ‫استحقاقش را داريد ‪.‬‬ ‫اشتباه پنجم‪ :‬زنان از موضع ضعف‬ ‫برخورد مي‌کنند‪.‬‬ ‫متاسفانه زن‌ها عادت دارند که با ديگران‬ ‫از موضع ضعف برخورد مي‌کنند و قدرت‬ ‫را به دست مردان زندگيشان مي‌دهند‪.‬‬ ‫براي زن‌هايي که مرتکب اين اشتباه‬ ‫مي‌شوند به اميد اينکه مردهاي شان بيشتر‬ ‫دوستشان داشته باشند يک اسمي گذاشته‬ ‫اند‪ " :‬قربانيان عشق "‪ .‬قرباني عشق کسي‬ ‫است که خود را به علتي برتر فدا مي‌کند‬ ‫و در اين راه اعتماد به نفس را از دست‬ ‫مي‌دهيم تنها به اين دليل که مردي ما را‬ ‫بيشتر دوست داشته باشد‪.‬‬ ‫راه حل‪ :‬چگونه در مقابل مردان از موضع‬ ‫ضعف برخورد مي‌کنيم؟‬ ‫شايد فکر مي‌کنيم که با اين کار احساسات‬ ‫يکديگر را بهتر درک مي‌کنيم و بسيار‬ ‫بخشنده و مهربان هستند‪ .‬اما ان چه‬ ‫حقيقت دارد‪ ،‬اين است که به بدترين وجه‬ ‫انها‪ ،‬قرباني عشق هستند و به مردانشان‬ ‫اين اجازه را مي‌دهند که با انها بدرفتاري‬

‫کنند‪.‬‬ ‫اشتباه شماره شش‪ :‬زنان هنگامي که‬ ‫نيازهايشان را از مردان مطالبه مي‌کنند‬ ‫مانند دختر بچه‌ها رفتار مي‌کنند‪.‬‬ ‫وقتي دختر بچه کوچکي بوديد به خاطر‬ ‫شيرين بودن‪ ،‬ناز نازي بودن و اسيب‬ ‫پذيريتان توجه زيادي گرفته‌ايد‪ .‬شايد‬ ‫هنوز هم متوجه نباشيد که چقدر دور‬ ‫و بر مردها اين کار را انجام مي‌دهيم‪،‬‬ ‫مخصوصا وقتي که به تحسين و عشق‬ ‫نيازمنديد‪.‬‬ ‫چگونه اين کار را انجام مي‌دهيم؟‬ ‫موقعي که جواب درست موردي را‬ ‫مي‌دانيد‪ ،‬طوري رفتار مي‌کنيد که گويي‬ ‫ساده‌لوح و چشم و گوش بسته هستيد و‬ ‫اين باعث مي‌شود که مردان به شما حس‬ ‫برتري و يک حس اعتماد بنفس کاذب‬ ‫و غير واقعي داشته باشند‪ .‬و يا اينکه‬ ‫به هنگام عصبانيت گريه مي‌کنيد!! ايا‬ ‫در مواقعي که بايد محل را ترک کنيد‪،‬‬ ‫مي‌مانيد و در عوض اخم مي‌کنيد‪ .‬از‬ ‫انجايي که به ما اموزش داده‌اند که‬ ‫دختر‌ها نبايد داد و فرياد کنند براي همين‬ ‫ما احساسات خودمان را سرکوب مي‌کنيم‬ ‫تا کمتر تهديد اميز باشد و مرد زندگي‌مان‬ ‫ما را بيشتر دوست داشته باشد‪.‬‬ ‫راه حل‪ :‬چگونه بچه گانه رفتار نکنيم ؟؟‬ ‫وقتي گريه مي‌کنيد از خودتان بپرسيد ايا‬ ‫واقعا عاملي وجود دارد که من بخاطرش‬ ‫گريه کنم و اين طور عصباني باشم ؟ اين‬ ‫جمله خيلي مهم است!!‬ ‫اگر با نشان دادن خشمتان مشکل‬ ‫داريد‪ ،‬ممکن است به جاي ان که گريه‬ ‫کنيد اما احساسات واقعيتان را به مانند‬ ‫يک بزرگسال ابراز کنيد نه اينکه پشت‬ ‫اشک‌هايتان مخفي شويد البته اين‬ ‫بدين معني نيست که نبايد به خودتان‬ ‫اجازه بدهيد که گريه کنيد‪ .‬بار بعد که‬ ‫احساس گيجي و سر در گمي کرديد از‬ ‫خودتان بپرسيد اگر گيج و حيران نبودم‪،‬‬ ‫احساس واقعيم اين است که‪ ...‬اين تمرين‬ ‫فوق‌العاده‌اي است ‪ .‬قبل از ان که منتظر‬ ‫مردي باشيد که بيايد و شما را نجات‬ ‫دهد ‪،‬فکر کنيد که تنها هستيد و بايد به‬ ‫تنهايي به اين مشکل فائق‌ائيد‪ ،‬بعضي از‬ ‫مشکالت ريشه در دوران کودکي افراد‬ ‫دارد و ترک انها ساده نخواهد بود‪ .‬اجازه‬ ‫دهيد زن قوي و فوق‌العاده‌اي که در درون‬ ‫شماست بيرون بيايد‬


‫‪88‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫شش اشتباه رايج‬ ‫بين زنان دنيا!‬

‫ششاشتباهرايجبينزناندن ياما در اين‬ ‫مطلب شش اشتباه بزرگي که زنان‬ ‫در رابطه با مردان انجام مي‌دهند‬ ‫را به شما معرفي مي‌کنيم که رابطه‌‬ ‫شما با شوهرتان هرگز دچار مشکل‬ ‫نشود‪.‬اشتباه اول‪ :‬زنان در حق‬ ‫مردان مادري کرده و آنان را با‬ ‫بچه‌ها اشتباه مي‌گيرند‪.‬اين جمله‬ ‫يعني اينکه زنان بيش از حد در‬ ‫حق مردان مفيد واقع مي‌شوند‬

‫‪ 6‬اشتباه رايج بين زنان دنيا!‬ ‫ما در اين مطلب شش اشتباه بزرگي که‬ ‫زنان در رابطه با مردان انجام مي‌دهند را‬ ‫به شما معرفي مي‌کنيم که رابطه‌ شما با‬ ‫شوهرتان هرگز دچار مشکل نشود‪.‬‬ ‫اشتباه اول‪ :‬زنان در حق مردان مادري‬ ‫کرده و آنان را با بچه‌ها اشتباه مي‌گيرند‪.‬‬ ‫اين جمله يعني اينکه زنان بيش از حد در‬ ‫حق مردان مفيد واقع مي‌شوند و کارهاي‬ ‫را که خودشان مي‌بايست انجام دهند‬ ‫برايشان انجام مي‌دهيم براي مثال‪:‬‬ ‫‪ .1‬در حق آنها مفيد هستيد‪ ،‬مثال‪ :‬دنبال‬ ‫کليد‌هايش مي‌گرديم‪.‬‬ ‫‪ .2‬راه انداختن بازي‌هاي کالمي با انها‬ ‫جهت بيرون کشيدن اطالعات‪ :‬گرسنه‬ ‫اي؟ چي دوست داري؟ چي کار کردي؟‬ ‫‪ .3‬ما چنين فرض مي‌کنيم که مردها‬ ‫کم حافظه‌اند و اطالعاتي که مي‌بايست‬ ‫خودشان به خاطر داشته باشند ما بايد به‬ ‫آنها گوش زد کنيم‪ :‬وقت دکتر امروزت‬ ‫يادت نره! يادت نره بچه‌ها رو از مدرسه‬ ‫بياري!‬ ‫‪ .4‬آن‌ها را نکوهش مي‌کنيد آن گونه که‬ ‫بچه‌هايتان را دعوا مي‌کنيد‪ :‬چند بار بگم‬ ‫چراغ‌ها را قبل از خوابيدن خاموش کن!‬ ‫‪ .5‬به عهده گرفتن کارهايي که فکر‬ ‫مي‌کنيد نمي‌توانند انجام دهند‪ :‬يک‬ ‫روز با بچه‌ها فرستادمش که برن لباس‬ ‫بخرن فاجعه بود! ديگه همچين کاري را‬ ‫نمي‌کنم‪.‬‬ ‫‪ .6‬اصالح کردن اشتباهاتشان و امر ونهي‬ ‫کردن به آنها‪ :‬اگر جاي تو بودم از سمت‬ ‫چپ رانندگي مي‌کردم! اگر جاي تو بودم‬ ‫از فيليپ به خاطر کاري که انجام دادم‬ ‫معذرت خواهي مي‌کردم‪.‬‬ ‫اما چرا ؟؟؟‬ ‫به دليل حس مادرانه‌اي که در وجود‬

‫همه زنان است و آنها هنگامي که دختر‬ ‫کوچکي بودند همين رفتار را از مادر‬ ‫خود ديده‌اند و همان الگو را عينا تکرار‬ ‫مي‌کنند و مسلما مردها هيچ مخالفتي با‬ ‫اين عمل ندارند چون راحت‌تر هستند که‬ ‫کس ديگري کارهايشان را انجام دهد اما‬ ‫به ياد داشته باشيد اين کار بعد از مدتي‬ ‫شما را کالفه و خسته مي‌کند‪.‬‬ ‫اما چرا بعد از مدتي با وجود تمام اين‬ ‫فداکاري‌هايتان ‪ ،‬باز هم روابطتان خراب‬ ‫مي‌شود؟؟‬ ‫علي رغم اينکه در ابتدا اين روابط‬ ‫جوانب مثبتي دارد اما بعد از گذشت‬ ‫زمان همسرتان از شما منزجر مي‌شود چون‬ ‫االن او همانند يک پسر بچه‌اي است که‬ ‫هميشه آرزوي اين را دارد که خانه‪ ،‬هم‬ ‫چنين مادر خود را ترک گفته و مستقل‬ ‫زندگي کند و با برقراري رابطه‌اي جديد‬ ‫آنها مادرشان (همسرانشان) را با يک‬ ‫معشوقه معاوضه مي‌کنند‪ .‬و با امر ونهي‬ ‫مداوم به همسرتان او احساس مي‌کند که‬ ‫بي‌لياقت است و باعث به وجود آمدن‬ ‫يک چرخه‌ي معيوب در زندگي مي‌شود‪.‬‬ ‫اما راه حل‪:‬‬ ‫ّ‬ ‫‪ .1‬از انجام دادن کار‌هايي که همسرتان‬ ‫خودش مي‌تواند انجام دهد پرهيز کنيد‪:‬‬ ‫اجازه دهيد خودش دنبال کليدش بگردد‪.‬‬ ‫ولي هيچ‌گاه جواب سرد کننده‌اي به او‬ ‫ندهيد مثال به او نگوييد خودت برو بگرد‬ ‫من که مادرت نيستم‪.‬‬ ‫‪ .2‬با همسرتان مانند شخصي اليق‪ ،‬دانا‬ ‫و قابل اعتماد رفتار کنيد‪ .‬سعي ننماييد‬ ‫به جايش فکر کنيد و يا تقويم او باشيد‪.‬‬ ‫يک بار که وقت دکترش را فراموش کرد‬ ‫دفعه‌ي بعدي آن را به خاطر مي‌سپارد‪.‬‬ ‫‪ .3‬مسئوليت‌ها را به او واگذار کنيد و‬ ‫اگر از انجام آنها برنيامد سعي نکنيد‬ ‫مسوليت‌ها را از او سلب نماييد‪ .‬هرگز‬ ‫وسوسه نشويد که او را نجات دهيد و‬ ‫کنترل اوضاع باز به دست خودتان بيافتد‬ ‫و به او اجازه اشتباه کردن بدهيد‪.‬‬ ‫اشتباه دوم‪ :‬زنان‪ ،‬خود و ارزش‌هايشان را‬ ‫زير پا گذاشته و در مقايسه با مردان‪ ،‬خود‬ ‫را در مرتبه دوم قرار مي‌دهند!‬ ‫تصور کنيد بر سر ميز شام يک تکه از‬ ‫ماهي‌هاي بزرگتر آن يکي است آن را به‬ ‫کي مي‌دهيد؟ چرا به همسرتان؟ و خودتان‬ ‫را در رتبه دوم قرار مي‌دهيد‪.‬‬ ‫‪ .1‬ما عالقه‪ ،‬عادت‌ها و فعاليت‌هاي خود‬ ‫را بخاطر همسرمان کنار مي‌گذاريم چون‬ ‫اين عاليق خوشايند او نيست‪ ،‬و معموال‬ ‫زنان مي‌گويند که وارد مرحله جديدي‬ ‫شده‌اند وديگر اين فعاليت‌ها برايشان‬ ‫جذابيتي ندارد در حالي که خودشان را‬ ‫گول مي‌زنند و اغلب اوقات بعد از تمام‬ ‫اين روابط (طالق) دوباره زنان به همان‬

‫روابطمان پرهيز کنيم‪:‬‬ ‫‪ .1‬از تمامي رويا‌ها و خواسته‌هاي‬ ‫گذشته‌تان که بخاطر عشق شوهرتان زير‬ ‫پا گذاشته‌ايد ليستي تهيه کنيد (درسته که‬ ‫سخته اما اين کار را انجام دهيد) تا در‬ ‫اينده ديگر مرتکب چنين کاري نشويد‪.‬‬ ‫‪ .2‬روياهايتان را تعقيب کنيد و شخصيت‬ ‫خود را تمام و کمال بخاطر بسپاريد و به‬ ‫خاطر شخصي به هر رنگي در نيايد به‬ ‫اميد اينکه مردي را بيابيد که بتواند شما‬ ‫را اغنا کند‪ .‬هر چه زني کامل‌تر باشيد‬ ‫احتمال اينکه مستاصل شويد کمتر است‬ ‫و ارزش‌هايتان را کمتر زير پا مي‌گذاريد‪.‬‬ ‫اشتباه شماره سوم ‪ :‬زن‌هاي عاشق‬ ‫توانايي‌هاي يک مرد مي‌شوند‬ ‫‪ .1‬آيا از اين که مدام استعدادهاي مرد‬ ‫زندگي تان را شکوفا مي‌سازيد به خود‬ ‫مي‌باليد؟ ايا هميشه احساس مي‌کنيد‬ ‫همسرتان تنها به اين دليل در کارهايش‬ ‫موفق نبوده که تا به حال کسي پيدا نشده‬ ‫او را واقعا دوست داشته باشد؟ و حال که‬ ‫شما از راه رسيده‌ايد اين کار را مي توانيد‬ ‫بکنيد؟ چگونه عاشق پتانسيل‌هاي يک‬ ‫مرد مي‌شويم؟‬ ‫ما به ماموريت نجات روحي مي‌رويم و‬ ‫مردهايي را مي‌يابيم که مايل نيستند به‬ ‫خود کمک کنند اما ما سعي مي‌کنيم به‬ ‫انها کمک کنيم‪.‬‬ ‫‪ .2‬مردهايي را مي‌يابيم که ما را دوست‬ ‫ندارند و يا با ما خوش رفتار نيستند ‪ .‬اما‬ ‫ما همچنان به اين رابطه ادامه مي‌دهيم و‬ ‫با اين تعريف و تمجيد‌هاي مي‌خواهيم‬ ‫که انان را شيفته خود بکنيم‪.‬زناني که اين‬ ‫گونه هستند با خود مي‌گويند ‪ :‬اگر به‬ ‫او محبت بيشتري بکنم حتما او عوض‬ ‫ميشود ‪ .‬زناني که عاشق پتانسيل‌هاي يک‬ ‫مرد مي‌شوند غالبا اعتماد به نفس چنداني‬ ‫ندارند و احساس خوبي نسبت به خودشان‬ ‫ندارند و غالبا فکر مي‌کنند براي اينکه‬ ‫دوست داشته شوندبايد سخت تالش کنند‬ ‫‪ .‬داشتن رابطه اي سالم با يک مرد به‬ ‫معناي عشق ورزيدن به کسي است که در‬ ‫زمان مي‌باشد ‪ ،‬نه عشق ورزيدن به کسي‬ ‫که در اينده به ان تبديل خواهد شد ‪.‬‬ ‫راه حل‪:‬‬ ‫انرژي‌هاي خالقتان را ابتدا متوج زندگي‬ ‫و شغل خود کنيد از زندگي‪ ،‬شغل‪ ،‬روياها‬ ‫و اهدافتان ليستي تهيه کنيد و بر نامه‌هاي‬ ‫واضح و مشخصي را براي رسيدن به‬ ‫انها ترتيب دهيد‪ .‬مردي را پيدا کنيد که‬ ‫مسئوليت سر و سامان دادن به زندگيش‬ ‫را خود به عهده بگيرد‪ .‬بطوري که مجبور‬ ‫نباشيد دائم به جاي او کار کنيد‪.‬‬

‫فعاليت‌هاي سابقشان باز مي‌گردند‪ .‬و يا‬ ‫اينکه بسياري از مردان سعي دارند شما را‬ ‫از کساني که دوستشان داريد (پدر‪ ،‬مادر‪،‬‬ ‫دوستان‪ )...‬جدا کنند‪ .‬مرداني که از درون‬ ‫احساس ناامني زيادي دارند‪ ،‬شما را از‬ ‫سيستم‌هاي حمايتيتان جدا کنند‪ .‬زيرا آنها‬ ‫نياز دارند که احساس کنند همسرشان در‬ ‫کنترل کامل آنها باشد‪ .‬اما اگر کسي ديگر‬ ‫اين کار را با خودشان انجام دهد و آنها‬ ‫در کنترل خود بگيرد شکوه سر مي‌دهند‬ ‫و اينکه زن در کنترل مرد باشد دو اثر‬ ‫سوء دارد‪:‬‬ ‫ بيش از حد به مرد خود وابسته مي‌شويد‬‫چون جز او کسي را نداريد‪.‬‬ ‫ شما منزوي و گوشه گير شده و قادر به‬‫برقراري ارتباط با ديگران نخواهيد بود‪.‬‬ ‫‪ .2‬از لحاظ احساسي و براي اينکه مردتان‬ ‫را راضي کنيد به هر شکلي که او مي‌خواهد‬ ‫در مي‌آييد‪ :‬يکي از معمول‌ترين راه‌هايي‬ ‫که ارزش خود را زير پا گذاشته و خود را‬ ‫در درجه‌ي دوم اهميت قرار داده و همه‬ ‫چيز خود را حتي قيافه‪ ،‬رفتار و عقايدشان‬ ‫را تغيير داده تا به شکل زن ايده‌ال او‬ ‫در آيند‪ .‬خود را در معرض جراحي‌هاي‬ ‫خطرناک قرار داده فقط بخاطر اينکه‬ ‫همسرشان او را با قيافه ديگر و يا هيکل‬ ‫ديگر بيشتر دوست بدارد و مي‌پسندد‪.‬‬ ‫‪ .3‬براي اينکه روياهاي مرد مورد‬ ‫عالقه‌تان را تحقق ببخشيم‪ ،‬رويا‌هايمان‬ ‫را به کلي فراموش مي‌کنيم‪ .‬زني که از کار‬ ‫خود استعفا مي‌دهد تا به شغل همسر خود‬ ‫برسد و به او کمک کند و بعد از سه سال‬ ‫که آنها قطع رابطه مي‌کنند خود را بيکار‬ ‫و نيازمند مي‌بيند‪.‬‬ ‫چرا زنان در روابط خود را فداي ديگران‬ ‫مي‌کنند؟‬ ‫زنان به داليل زيادي اين کار را انجام‬ ‫مي‌دهند چون هزاران سال است که به‬ ‫زنان آموزش داده اند که خود را فداي‬ ‫شوهرانشان کنند‪( .‬عاليق‪ ،‬استعداد‪ ،‬و‬ ‫شغل‌هايشان را و ‪ )....‬چون مادران و‬ ‫مادر بزرگانمان خود را اين گونه ديده‌اند‬ ‫‪ .‬به عوض آن که تالش کنيم رويا‌هاي‬ ‫خودمان را تحقق ببخشيم فدا کردن انها‬ ‫در راه مردانمان را نوعي ايثار و قرباني‬ ‫مي‌دانيم‪ .‬خيلي ساده است که بگوييم‪:‬‬ ‫مي توانم درسم را تمام کنم و يک مهندس‬ ‫شوم‪ ،‬اما دوست داشتم حمايت بيشتري‬ ‫از همسرم که در رشته عمران تحصيل‬ ‫مي‌کرد‪ ،‬بکنم‪ ،‬بنا براين تصميم گرفتم‬ ‫از حق خودم بگذرم‪ .‬وقتي شخصيت‬ ‫خودتان را براي اين که بيشتر دوست‬ ‫داشته شويد زيرا پا مي‌گذاريد نتيجه اين‬ ‫خواهد شد که خودتان را کمتر دوست‬ ‫اشتباه شماره چهارم‪ :‬استعدادها و‬ ‫داشته باشيد‪.‬‬ ‫راه حل‪ :‬چگونه از فدا کردن روياها در توانايي‌هاي خودتان را دست کم نگيريد و‬


‫‪87‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫این مهم امکانپذیر نیست مگر این‌که افراد به‬ ‫پذیرش دست پیدا کنند‪.‬‬ ‫چگونه می‌توان با پذیرش منیت خویش‬ ‫از نگاه ناعادالنه از وجود خویشتن فاصله‬ ‫گرفت؟‬ ‫پذیرش یعنی قبول خود‪ ،‬اعتماد به خود‪ ،‬شاکر‬ ‫بودن ‪ ،‬این‌که دیگر نمی‌خواهیم بیش از این‬ ‫به زندگی توأم با درد و رنج و حسرت ادامه‬ ‫دهیم ‪ ،‬تالش در تغییر عواطف و هیجانات‬ ‫منفی به مثبت‪ ،‬استفاده از تمام منابع وجودی‬ ‫خویشتن‪ ،‬پذیرفتن شرایط آنگونه که هست‬ ‫و فاصله گرفتن از نگاه ناعادالنه از وجود‬ ‫خویشتن است‪ .‬هدیه پذیرش‪ ،‬آرامش به‬ ‫خویشتن است و تقدیم آرامش به خویشتن‪،‬‬ ‫رسیدن به انسانیت کامل و ریشه‌های حسد و‬ ‫حسرت را خشکاندن است‪.‬‬ ‫انسان تا زمانی که به زندگی دیگران حسرت‬ ‫می‌خورد احساس ناامنی و آسیب‌پذیری‬ ‫می‌کند بنابراین شکستن سدهایی که مانع‬ ‫احساس عشق و آرامش می‌شوند‪ ،‬در هم‬ ‫ریختن تمام موانعی که زندگی را به کام ما‬ ‫تلخ می‌کند ‪ ،‬رها کردن پیشداوری‌ها نسبت‬ ‫به دیگران و تغییرپذیر شدن‪ ،‬شرایط تازه‬ ‫زندگی را فراهم می‌کنند‪ .‬به عبارت دیگر‬ ‫باورهای آسیب‌زا و منفی را از خود دور کردن‬ ‫و مسیرهای بن‌بست را رها و به جریان هستی‬ ‫متصل شدن نیازمند گذاشتن کوله بار حسرت‬ ‫بر زمین است‪ .‬فقط در این صورت است‬ ‫که بارقه امید دوباره در دل ایجاد می‌شود و‬ ‫اطمینان از دست رفته به همه جوانب زندگی‬ ‫برمی‌گردد‪.‬‬ ‫نکته حائز اهمیت دیگر برای رهایی از‬ ‫این‌گونه تصورات ناعادالنه تمرکز بر وجود‬ ‫خویشتن و دیگران را به عنوان سرچشمه‬ ‫حسرت‌هایمان مورد سرزنش قرار ندادن‬ ‫است‪ ،‬از سوی دیگر به درون خود نگریستن‬ ‫و پذیرفتن واقعیت‌های زندگی و مسئولیت‬ ‫کامل زندگی تنها راه رسیدن به آزادی و بلوغ‬ ‫عاطفی و دور ریختن احساسات بهبود نیافته‬ ‫و حسرت‌های تلنبار شده است در واقع آگاهی‬ ‫از احساسات مبنای بهبودی رضایت خود و‬ ‫ارتباط سالم و مؤثر با دیگران است‪.‬‬ ‫نگاه ناعادالنه نسبت به داشته‌های خود و‬ ‫حسرت خوردن به آنچه دیگران دارند‪ ،‬چه‬ ‫عواقب منفی را در زندگی در پی دارد؟‬ ‫زخم‌های رنجش و حسرت موجب ایجاد‬ ‫بیماری‌های مختلفی در انسان می‌شود‬ ‫بنابراین راه رسیدن به آرامش واقعی شناخت‬ ‫احساسات مثبت و منفی و وجین کردن‬ ‫علف‌های هرز خشم و کینه و حسد از ذهن‬ ‫است‪ .‬احساسات مسموم جنبه‌های منفی‬ ‫شخصیت تأثیر ویرانگری بر زندگی خود و‬ ‫اطرافیان از قبیل طالق‪ ،‬انکار مسئولیت‌ها‪،‬‬ ‫مقایسه بی‌امان‪ ،‬حسرت خوردن و نگرانی‬ ‫مداوم و… به جا می‌گذارد اما هنگامی که‬ ‫روند بازسازی را در خود شروع می‌کنیم‬ ‫بخش‌های مختلف وجود خود را مالک‬ ‫می‌شویم و به نوعی احترام به خود را افزایش‬ ‫داده و هماهنگی و تعادل را بدست می‌آوریم‪.‬‬ ‫باید توجه داشت‪ ،‬شدت دردهای روحی‬ ‫همیشه با خطای شناختی ارتباط دارد و با‬ ‫فاصله گرفتن از این دردها رویدادهای زندگی‬ ‫را معنایی تازه می‌توان بخشید‪.‬‬ ‫با فاصله گرفتن ازخودآزاری و هزینه‬

‫پیشرفت‌های دیگران و رنج کشیدن از دست‬ ‫نیافتن به چشم اندازهای خودساخته می‌توان‬ ‫تصویرهای ذهنی خود را هرس کرد‪ .‬این‌گونه‬ ‫افراد باید گفت‌و‌گوهای درونی خود را تغییر‬ ‫دهند زیرا تا زمانی که حسرت می‌خوریم‪،‬‬ ‫قربانی هستیم و هر اندازه خود را انکار کنیم‬ ‫ضربه‌پذیری و بیماری از حسرت‌های گذشته‬ ‫و آینده در جسم و جان‌مان بیشتر النه می‌کند‪.‬‬ ‫زندگی سراسر حسرت و پشیمانی را ترک‬ ‫کردن نیازمند اراده‌ای انسانی است‪ .‬به جرأت‬ ‫می‌توان گفت حسد‪ ،‬حسرت و رنجش‌ها غل‬ ‫و زنجیرهای روح انسان هستند و آرامش‬ ‫عظیم روحی در سایه داشتن ذهن آرام‪،‬‬ ‫پذیرنده‪ ،‬امید و امکان تغییر است‪.‬‬ ‫آیا برخی از زنان در نتیجه چشم و همچشمی‪،‬‬ ‫حسرت زندگی دیگران را می‌خورند‪ ،‬باعث‬ ‫ایجاد نامالیمتی‌هایی در زندگی خانوادگی‬ ‫می‌شوند؟‬ ‫در بطن بیشتر حسرت ورزان روح پلیدی که‬ ‫همانا خود کم بینی است نهفته است‪ .‬حسرت‬ ‫خوردن از آنچه دیگران دارند و من ندارم در‬ ‫محیط خانوادگی خشم و آزردگی و ناامنی‬ ‫ایجاد می‌کندو همین مناظرات خانواده و‬ ‫در نتیجه بحث‌ها و گفت‌و‌گوهای بی‌حاصل‬ ‫عوارض جبران ناپذیری به جا می‌گذارند‬ ‫بدین ترتیب که گاهی افراد در رقابت ناسالم‬ ‫با دیگران بدون پیش‌بینی‌پذیری دست به‬ ‫خطر می‌زنند‪ ،‬ریسک می‌کنند و لطمات‬ ‫جبران ناپذیری به اعضای خانواده می‌زنند‪.‬‬ ‫مث ً‬ ‫ال فردی را در نظر بگیرید که برای‬ ‫پاسخگویی به حسرت و رقابت طلبی‌های‬ ‫همسرش دست به معامالت نادرستی مانند‬ ‫نزول و ربا می‌زند‪.‬‬ ‫این نوع حسرت‌ها و مقایسه‌های بی‌امان از‬ ‫یک سو آسیب‌های جدی به آینده فرزندان‬ ‫و خانواده وارد می‌کند و از سوی دیگر‬ ‫مشاجرات مکرر‪ ،‬کشمکش‌ها و قهر و‬ ‫آشتی‌ها روابط را به جایی می‌رساند که به‬ ‫مویی بند می‌شوند و هر لحظه امکان گسسته‬ ‫شدن و جدایی را ایجاد می‌کنند‪ .‬در واقع‬ ‫کنش و واکنش‌ها سلسله‌وار عمل کرده و همه‬ ‫جنبه‌های زندگی را تحت‌الشعاع منفی خودش‬ ‫قرار می‌دهد‪.‬‬ ‫به این ترتیب این‌گونه افراد دکمه کنترل‬ ‫احساس و ناایمنی را به دست دیگران‬ ‫می‌دهند طوری که پیشرفت و تالش دیگران‬ ‫را تحمل نمی‌کنند و این مسأله منجر به ایجاد‬ ‫بیماری‌های خطرناک و مهلک از قبیل‬ ‫ناراحتی‌های قلبی و عروقی‪ ،‬سرطان و…‬ ‫می‌شود‪ .‬همچنین درگیر شدن‌های متعدد در‬ ‫خانواده آرامش زندگی را از بین می‌برد‪.‬‬ ‫افرادی که در جریان رقابت و حسادت با‬ ‫دیگران حرکت می‌کنند در مسیر زندگی‬ ‫ممکن است از افراد ناباب دنباله روی کنند‪.‬‬ ‫آنان به افرادی بی‌اراده و کم جرأت مبدل‬ ‫می‌شوند و برای رسیدن به دیگران و جبران‬ ‫حسرت‌های زندگی تمام نیروهای حقیقی‬ ‫وجودشان را تحلیل می‌برند و نابود می‌کنند و‬ ‫گاهی ممکن است دست به اعمال و رفتاری‬ ‫بزنند که واقع ًا توان آن را ندارند و همین‬ ‫رفتارها باعث می‌شود حسرت ورزان از درون‬ ‫خود را عصبانی ببینند‪.‬‬


‫‪86‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫اثرات و پیامدهای منفی حسرت خوردن‬ ‫اثرات و پیامدهای منفی حسرت‬ ‫خوردنحسرت زندگی دیگران‬ ‫را خوردن و حسادت به آنان‬ ‫و سرکوب زندگی خود و‬ ‫خویشاوندان یکی از انواع بیماری‬ ‫های روانی محسوب می شود پای‬ ‫صحبت های روانشناس بالینی در‬ ‫این مورد نشسته ایم‬ ‫اثرات و پیامدهای منفی حسرت خوردنحسرت‬ ‫زندگی دیگران را خوردن و حسادت به آنان‬ ‫و سرکوب زندگی خود و خویشاوندان یکی از‬ ‫انواع بیماری های روانی محسوب می شود‬ ‫پای صحبت های روانشناس بالینی در این‬ ‫مورد نشسته ایم‬ ‫حسرت‌ورزان با پوشیدن جامه خیالی‬ ‫دیگران همچون ضربه‌های پتک لحظه به‬ ‫لحظه شخصیت خویش را نشانه می‌گیرند‬ ‫و با حسرت به گذشته و آینده واکنش‌های‬ ‫بیش از حد و ناسنجیده‌ای را از خود نشان‬ ‫می‌دهند‪ .‬این نوع عملکردهای فکری و‬ ‫پراکندگی افکار در نتیجه حسرت ورزی‬ ‫همچون چرخه‌ای معیوب تکرار شده که نه‬ ‫تنها انواع بیماری‌های روحی و روانی را به‬ ‫دنبال دارد بلکه یکی از پلیدترین افکاری‬ ‫است که زندگی را به نابودی می‌کشاند‪.‬‬ ‫برای اجتناب از حسرت ورزیدن و مقایسه‬ ‫کمبودهای اغراق‌آمیز خود با دیگران با دکتر‬ ‫اعظم عسگری روانشناس بالینی به گفت‌و‌گو‬ ‫نشستیم تا ابعاد مختلف این پدیده را بررسی‬ ‫کرده و عواقب منفی حسرت را در زندگی‬ ‫بدانیم‪.‬‬ ‫قضاوت افراد از داشته‌های خویش و‬ ‫نداشته‌های دیگران بر چه مبنایی استوار‬ ‫است؟‬ ‫رفتار اجتماعی انسان تکلیف فوق‌العاده‬ ‫پیچیده‌ای در زندگی اجتماعی است‪ .‬در‬ ‫جریان تعامالت اجتماعی افراد گرایش دارند‬ ‫سنجش‌های خود از دیگران را صحیح بدانند‬ ‫اما این‌که مبنای این سنجش‌ها چیست اغلب‬ ‫نادیده انگاشته می‌شوند‪ ،‬بر همین اساس است‬ ‫که گفته می‌شود روابط اجتماعی انسان باعث‬ ‫رشد‪ ،‬احساس رضایت‪ ،‬شادکامی و شادی و در‬ ‫مواقعی خشم‪ ،‬حسادت و نارضایتی می شود‪.‬‬ ‫زمانی که افراد ارزیابی صحیح و منطقی خود‬ ‫را بر اساس ظواهر و معیارهای سطحی بنا‬ ‫می‌کنند‪ ،‬احساساتی نظیر اضطراب‪ ،‬غم و‬ ‫حسادت رشد می‌کند‪ .‬این دردهای عاطفی‬ ‫ریشه در ضعف اعتماد به نفس و منیت‬ ‫افراد داشته و بخش مهمی از وجود انسان را‬ ‫تشکیل می‌دهند‪.‬‬

‫دکتر اعظم عسگری از ابعاد روانشناسی‬ ‫حسرت ورزیدن و عواقب منفی آن می گوید‬ ‫در واقع اغلب اوقات فراموش می‌کنیم که‬ ‫منحصر به فرد هستیم و تشخیص خود را از‬ ‫دیگران از دست می‌دهیم چنانچه مفاهیمی‬ ‫مانند من‪ ،‬نداشته‌های من و داشته‌های او‬ ‫پیوسته خشم و نگرانی و ستیزه را در درون‬ ‫انسان ایجاد می‌کند طوری که آکنده شدن‬ ‫ذهن از منفی بافی‌ها نوعی شکنجه ناآ گاهانه‬ ‫مداوم یا واکنش‌های جنگ یا فرار ایجاد‬ ‫می‌کند‪ .‬این واکنش‌های دفاعی که در‬ ‫زیر سطح آگاهی ما رخ می‌دهد در واقع از‬ ‫عمیق‌ترین مشکالت و دردهای انسان ناشی‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫بیماری‪ ،‬خشم‪ ،‬آسیب‌دیدگی‪ ،‬رنجش‪ ،‬حسرت‬ ‫و ناامید شدن حاصل گفت‌و‌گوی منفی و‬ ‫مداوم « من ضعیف پنداشته» در فرد است‪.‬‬ ‫گفت‌و‌گوهایی مانند «این عادالنه نیست»‪،‬‬ ‫«من استحقاق بیشتری دارم» و «چرا آن‌ها‬ ‫دارند‪ ،‬من ندارم»‪ .‬از این رو تکاپوی منفی‬ ‫را در درون فرد به جریان می‌اندازد‪ .‬تصورات‬ ‫ناعادالنه پنداشتن شرایط خود‪ ،‬دیگران را‬ ‫باالتر از خود دیدن‪ ،‬انکار شرایط زندگی خود‬ ‫و بدین شکل اضطراب و نگرانی مداوم را‬ ‫تقویت کردن و در اعماق درد و رنج فرورفتن‬ ‫منجربه هدر دادن لحظات گرانبهای عمر‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫رنج کشیدن از تفاوت میان آنچه هست‬ ‫(واقعیت) و آنچه «من می‌خواهم باشد» و‬ ‫حتی فراتر از آن «دیگران نباید داشته باشند»‬ ‫ترس از آینده ایجاد می‌کند و بدین ترتیب‬ ‫فرد به کارهای بی‌نتیجه از قبیل مقایسه کردن‬ ‫خود با دیگران و حسرت ورزی دست می‌زند‪.‬‬ ‫رهایی از حسرت‌های خود ساخته نیازمند چه‬ ‫راهکارهایی است؟‬ ‫حسرت خوردن غافل شدن از خرد هستی‬ ‫(نیرویی برتر) است‪ ،‬باید توجه داشت وجود‬ ‫هر کسی در واالترین شکل خود تجلی پیدا‬ ‫می‌کند‪ .‬برای رهایی از این معضالت به‬ ‫تصمیم گرفتن‪ ،‬منفی‌ها را رها کردن و اراده‬ ‫واقعی خود را به کار بستن‪ ،‬از ترس و حسد‬ ‫رها شدن‪ ،‬خودخواهی و خواسته‌های غیر‬ ‫منطقی خویش را رها کردن و آرامش را در‬ ‫عین نقصان‌های زندگی پیدا کردن‪ ،‬نیاز است‪.‬‬ ‫تعلقات زندگی همگی موقت و گذرا هستند‬ ‫بنابراین باید از بردگی آرزو و خواهش‌های‬ ‫مقایسه با دیگران رها شد زیرا تا زمانی که‬ ‫اسیر خواهش‌های غیر منطقی «من خویش»‬ ‫باشیم در جریان منفی زندگی اسیر امواج‬ ‫خروشان حسد خواهیم بود و در نهایت به‬ ‫باتالق حسرت‌های گذشته فرود می‌آییم و در‬ ‫طغیان امواج زندگی زخم بر می‌داریم‪.‬‬ ‫برای جدا شدن از حسرت‌های خودساخته‬ ‫به پاالیش درون نیاز داریم زیرا آرامش و‬ ‫خشنودی در عمق وجود انسان ریشه دارد و‬


‫‪85‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫باشيم دنيا فوتبال مملکت ما را با او نيز‬ ‫مي‌شناسند‪.‬‬ ‫لذا بر خود فرض مي‌دانيم ضمن گراميداشت‬ ‫همه افتخارات کسب شده توسط آقاي‬ ‫علي کريمي در صحنه‌هاي ملي و باشگاه‬ ‫پرسپوليس در تدارک اين باشيم تا با يکي‬ ‫از بهترين برنامه‌هاي مطلوب و در خور نام‬ ‫او از افتخار آفريني‌هايش و در کنار اخالق‬ ‫نکويش‪ ،‬گرامي بداريم خاطرات هميشه‬ ‫ماندگار در قلبها و دلهاي طرفداران عزيز و‬ ‫گرانقدر را‪ .‬والسالم‪.‬‬ ‫باشگاه فرهنگي ورزشي پرسپوليس‬

‫رضايي‪ :‬به پرسپوليس گل بزنم‬ ‫شادي نمي‌کنم‬ ‫مهاجم پيشين تيم فوتبال پرسپوليس که به‬ ‫نفت تهران پيوسته است‪ ،‬تأکيد کرد که‬ ‫اگر در هفته اول به پرسپوليس گل بزند‬ ‫خوشحالي نخواهد کرد‬

‫با پرسپوليس در هفته اول ليگ برتر اظهار‬ ‫داشت‪ :‬تمام بازي‌هاي ليگ سخت است‬ ‫و فرقي ندارد در کدام هفته با کدام تيم‬ ‫بازي کنيم‪ .‬با اين حال فکر مي‌کنم بازي با‬ ‫پرسپوليس خيلي سخت و البته مهم است و‬ ‫ما بايد در اولين بازي نتيجه خوبي بگيريم‬ ‫که نفت تهران در ادامه روندي صعودي‬ ‫داشته باشد‪ .‬اميدوارم از هفته اول استارت‬ ‫خوبي بزنيم هر چند که معتقدم بازي با تيم‬ ‫بزرگي مثل پرسپوليس خيلي سخت است‪.‬‬ ‫رضايي در پاسخ به اين سؤال که «اگر به‬ ‫پرسپوليس گل بزني خوشحالي مي‌کني؟»‪،‬‬ ‫گفت‪ :‬خير‪ ،‬اگر گل بزنم به هيچ عنوان‬ ‫خوشحالي نخواهم کرد‪ .‬پرسپوليس هميشه‬ ‫براي من قابل احترام است‪ .‬زماني که در‬ ‫پرسپوليس بودم نهايت تالشم را براي‬ ‫موفقيت اين تيم انجام دادم‪ .‬االن هم‬ ‫بازيکن نفت هستم و تالش مي‌کنم در‬ ‫بازي با پرسپوليس بهترين عملکرد را داشته‬ ‫باشم‪ .‬به هر حال اين طبيعت فوتبال است‬ ‫که بازيکنان مقابل تيم‌هاي سابق خود قرار‬ ‫مي‌گيرند‪.‬‬

‫همه مي توانند در امتداد امواج به پيش روند‬ ‫اما انسان واقعي کسي است که بر خالف‬ ‫امواج به پيش رود‪.‬‬ ‫جام جهاني تمام شده و براي شروع دوباره‬ ‫ليگ و جنگي تمام نشدني براي قهرماني‬ ‫آماده مي شويم اما با نبود تو حاال احساس‬ ‫مي کنم که خط قرمزي بايد به روي يکي از‬ ‫آرزوهايم بکشم‪.‬‬ ‫بازي کردن در کنار تو شماره هشت فراموش‬ ‫نشدني آرزويي که هيچوقت برآورده نشد و‬ ‫من بايد با آن کنار بيايم‪.‬‬ ‫علي کريمي عزيز هميشه دوست داشتم در‬ ‫کنار تو بازي کنم تا عالوه بر ياد گرفتن از‬ ‫تکنيک ناب و زيباي تو از ذات خوب و‬ ‫زيباي توهم ياد بگيرم اما افسوس که اين‬ ‫آرزو را بايد در آرشيو ذهنم نگه داري کنم و‬ ‫سعي کنم در مسير تو و امثال تو قدم بردارم‪.‬‬

‫غالمرضا رضايي ابتدا در خصوص‬ ‫وضعيت نفت تهران گفت‪ :‬تيم نفت نسبت‬ ‫به سال قبل تغييرات نسبت ًا زيادي داشته و‬ ‫چند مهره کليدي تيم ما جدا شده‌اند‪ .‬البته‬ ‫اين فصل يک تيم جوان و کام ً‬ ‫ال با انگيزه‬ ‫داريم که طي هفته‌هاي اخير تمرينات خوبي‬ ‫را پشت سر گذاشته است‪ .‬در اين مدت‬ ‫چند بازي دوستانه هم براي هماهنگي بيشتر‬ ‫انجام داديم و قرار است يک بازي ديگر‬ ‫هم انجام دهيم تا آماده شروع ليگ و بازي‬ ‫با پرسپوليس شويم‪.‬‬ ‫به نقل از تسنيم‪ ،‬وي در ادامه در مورد تقابل‬

‫بيانيه جالب صادقيان براي‬ ‫خداحافظي کريمي‬ ‫همه مي توانند در امتداد امواج به پيش روند‬ ‫اما انسان واقعي کسي است که بر خالف‬ ‫امواج به پيش رود‪.‬‬ ‫هافبک تيم فوتبال پرسپوليس در مورد‬ ‫خداحافظي علي کريمي متني را آماده کرده‬ ‫و در اختيار نود نت قرار داده که در زير مي‬ ‫خوانيد‪:‬‬

‫تيممان بهتر شده است و مي‌خواهيم ناکامي‬ ‫فصل گذشته را جبران کنيم‪.‬‬ ‫هاشم بيک‌زاده پس از ثبت قرارداد دوساله‬ ‫خود با استقالل اظهار داشت‪ :‬دو سال‬ ‫ديگر در خدمت استقالل هستم و به اين‬ ‫تيم کمک مي‌کنم‪ .‬يک پيشنهاد از تيم‌هاي‬ ‫آسيايي داشتم اما شرايطش خوب نبود و‬ ‫ترجيح دادم در استقالل بمانم‪.‬‬ ‫به گزارش فارس‪ ،‬وي در خصوص شرايط‬ ‫اين تيم براي فصل بعد گفت‪ :‬امسال‬ ‫شرايط بهتر شده است و اميدوارم بتوانيم‬ ‫با بازي‌هاي خوب ناکامي فصل گذشته‬ ‫را جبران کرده و هوادارانمان را خوشحال‬ ‫کنيم‪.‬‬

‫علي کريمي مرد خانواده برايت آرزوي‬ ‫سالمتي مي کنم چراکه سالمتي مهم است و‬ ‫آرزو مي کنم در کنار خانواده ات شاد و شاد‬ ‫باشي و در راستاي هدفي ديگر قدم برداري‬ ‫و روز به روز به هدف جديدت نزديک‬ ‫شوي‪...‬‬ ‫هدفي که مي‌دانم رسيدني‌اش مي کني چراکه‬ ‫مردان بزرگ هميشه راه خودشان را باز‬ ‫مي‌کنند و به هدف مي رسند‪.‬‬ ‫با آرزوي آرامش براي مردي که مثل هرکسي‬ ‫نبود‪.‬‬ ‫پيام صادقيان‬

‫بيک‌زاده‪ :‬فصل بعد ناکامي‌ها را‬ ‫جبران مي‌کنيم‬ ‫هافبک استقالل گفت‪ :‬امسال شرايط‬

‫هافبک استقالل در پاسخ به اين سؤال‬ ‫که آيا مصدوميت به طور کامل برطرف‬ ‫شده است‪ ،‬گفت‪ :‬آسيب‌ديدگي‌ام در همان‬ ‫مسابقات جام جهاني حل شده بود و آماده‬ ‫بازي بودم اما قسمتم نشد‪.‬‬


‫‪84‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬


‫‪83‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خداحافظی علی کریمی نوشت‪ :‬یکی از‬ ‫بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران که‬ ‫سابقه بازی در تیم‌های مطرح همچون بایرن‌‬ ‫مونیخ را در کارنامه خود داشت ‪ ،‬روز گذشته‬ ‫از فوتبال خداحافظی کرد‪ .‬کریمی در سال‬ ‫‪ 2004‬به عنوان بهترین بازیکن قاره آسیا‬ ‫انتخاب شد و طی ‪ 127‬بازی با تیم ملی‬ ‫ایران موفق شد ‪ 38‬گل را به ثمر برساند‪.‬‬ ‫سایت اخبار فوتبال بلژیک‪ :‬بزرگ‌ترین‬ ‫بازیکن تاریخ ایران خداحافظی کرد‬ ‫سایت "اخبار فوتبال بلژیک" نیز به‬ ‫خداحافظی علی کریمی از فوتبال پرداخت‪.‬‬ ‫این سایت با معرفی علی کریمی به عنوان‬ ‫بهترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران نوشت‪:‬‬ ‫این بازیکن ‪ 35‬ساله روز گذشته از فوتبال‬ ‫خداحافظی کرد‪ .‬این بازیکن تکنیکی در‬ ‫سال ‪ 1998‬اولین بازی حرفه‌ای خود را‬ ‫برای "پرسپولیس" انجام داد‪.‬‬ ‫او همچنین ‪ 33‬بار پیراهن بایرن‌ مونیخ را‬ ‫بر تن کرد و توانست با این تیم آلمانی به‬ ‫قهرمانی در لیگ و جام حذفی آلمان برساند‪.‬‬ ‫کریمی همچنین در سال ‪ 2011‬در مقطعی‬ ‫کوتاه پیراهن شالکه را بر تن کرد‪.‬‬ ‫کریمی که ‪ 127‬بازی ملی در کارنامه خود‬ ‫دارد در تیم‌های باشگاهی همچون االهلی‪،‬‬ ‫قطر‪ ،‬السیلیه‪ ،‬استیل‌آذین و تراکتورسازی‬ ‫بازی کرده است‪.‬‬ ‫شبکه ورزش فرانسه‪ :‬خداحافظی بازیکن‬ ‫باسابقه ایرانی‬ ‫شبکه ورزش فرانسه نیز گزارشی درباره‬ ‫خداحافظی علی کریمی از دنیای فوتبال‬ ‫اعالم کرد‪ :‬بازیکن با سابقه ایرانی در حالی‬ ‫از فوتبال خداحافظی کرد که در بیانیه پایانی‬ ‫خود عنوان کرد‪" :‬هواداران فوتبال همیشه‬ ‫در قلب او باقی می‌مانند" علی کریمی در‬ ‫کنار علی دایی و کریم باقری از مهم‌ترین‬ ‫بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است‪.‬‬

‫کری خلعتبری برای مهدی‬ ‫رحمتی‬ ‫خرید پر سر و صدای سپاهان برای دروازه‬ ‫بان پرحاشیه پیکان پیغام جالبی فرستاده‬

‫آنجا است که در دو جهت تسخير قلب‌ها و‬ ‫دل‌هاي شيفتگان و يا زدوده شده از گوشه‬ ‫ذهن افراد جامعه قرار مي‌گيرد‪ .‬در صحنه‬ ‫ورزش نيز به عينه مي‌بينيم صرف ًا خوب گلزني‬ ‫و پاس دادن و دريبل کردن مالک نبوده و‬ ‫چه بسا افراد بيشماري در اوج ورزش بوده‬ ‫و امروزه نامي از آنها نمانده و به حيطه‬ ‫فراموشي سپرده شده‌اند و در مقابل افرادي‬ ‫که ورزشکار متبحري نبوده اما نامشان‬ ‫بلندآوازه گرديده و جاودان مانده‌اند و چه‬ ‫نيکوست که بدانيم زير بناي اين جاودانگي‬ ‫واژه‌اي جز اخالق نيست‪.‬‬

‫است‪« :‬خودت را برای بازی اول آماده‬ ‫کن!»‬ ‫در اولین هفته از مسابقات لیگ چهاردهم‪،‬‬ ‫سپاهان به مصاف تیم تازه وارد پیکان می‬ ‫رود‪ .‬این دیدار چند تقابل ویژه دارد‪ .‬به طور‬ ‫مثل رویارویی منصور ابراهیم زاده سرمربی‬ ‫پیکان با تیم سابقش‪.‬‬ ‫در این میان تقابل سید مهدی رحمتی و‬ ‫محمد رضا خلعتبری‪ ،‬دو دوست قدیمی‪،‬‬ ‫خیلی می تواند جالب باشد‪ .‬مثل اینکه‬ ‫خلعتبری از همین حاال کری خواندن برای‬ ‫رحمتی را از سر گرفته و در صحبت هایی‬ ‫که با دوست خود داشته‪ ،‬به شوخی به او‬ ‫عنوان کرده که خودش را برای بازی با‬ ‫سپاهان آماده کند چرا که می خواهد یکی از‬ ‫سخت ترین روزها را برای رحمتی رقم بزند‪.‬‬

‫باشگاه داماش گيالن در آستانه‬ ‫انحالل‬ ‫باشگاه داماش گيالن در آستانه انحالل قرار‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫باشگاه داماش گيالن که يکي از اموال‬ ‫اميرمنصور آريا متهم اختالس ‪3‬هزار ميليارد‬ ‫توماني بود در آستانه انحالل گرفته است‪ .‬در‬

‫هفته گذشته کليه پرسنل اداري اين باشگاه‬ ‫اخراج شدند و امير عابديني مديرعامل‬ ‫باشگاه نيز در تماسي با قربانعلي الماسخاله‬ ‫از رئيس هيأت فوتبال گيالن خواست‬ ‫باشگاه داماش گيالن را منحل اعالم کند و‬ ‫امتياز تيم ليگ دسته اولي را هم به بخش‬ ‫خصوصي که خواهان خريد اين امتياز است‬ ‫واگذار کند‪.‬‬

‫واکنش باشگاه پرسپوليس به‌‬ ‫خداحافظي کريمي‬ ‫باشگاه پرسپوليس درباره خداحافظي علي‬ ‫کريمي بيانيه‌اي صادر کرد‪.‬‬ ‫به نقل از سايت رسمي باشگاه‬ ‫پرسپوليس‪ ،‬باشگاه پرسپوليس با‬ ‫انتشار بيانيه‌اي به خداحافظي علي‬ ‫کريمي واکنش نشان داد‪.‬‬ ‫در متن اين بيانيه چنين آمده است‪:‬‬ ‫بسمه تعالي‬ ‫شخصيت انسان‌ها در طول عمرشان‬ ‫بدست خودشان ساخته شده و زيربناي‬ ‫همه ارکان آن‪ ،‬رفتارها و برخوردها‬ ‫در اماکن عمومي و اجتماعي بوده و‬

‫افرادي نيز هستند که در هر دو مسير‬ ‫جاودانه‌اند و از جمله مي‌توان به آقاي علي‬ ‫کريمي نام پر آوازه و هميشه تاثيرگذار و‬ ‫اخالق مدار جامعه فوتبال ايران و پرسپوليس‬ ‫که فوتبال در کنار اخالقش‪ ،‬هميشه مثال‬ ‫زدني خواهد بود و شايد به جرأت بتوان‬ ‫گفت تکرار نشدني خواهد ماند نام برد‪.‬‬ ‫او بنا به هر دليلي تصميم به خداحافظي از‬ ‫فوتبال گرفت و قطع ًا قداست او براي هم‬ ‫ارگان‌ها و افراد حفظ خواهد ماند و او که‬ ‫بارها به عنوان ورزشکار حماسه‌ها آفريده‪،‬‬ ‫غرور ملي ايجاد کرده و جامعه ايراني را‬ ‫سربلند و سرافراز نموده و آنگاه در مقابل‬ ‫ارزش‌هاي انساني سر تعظيم فرود آورده و‬ ‫خود را مديون به جامعه مي شناسد و بارها‬ ‫بعد از ديدارهاي ملي و خلق موفقيت از‬ ‫زبانش شنيده‌ايم خود را سرباز وطن مي‬ ‫شناسد‪ .‬کريمي در ديدارهاي باشگاهي خود‬ ‫را يک پرسپوليسي اصيل دانسته و بارها و‬ ‫بارها با پيراهن سرخ و آتشين پرسپوليس‬ ‫آتش بپا کرده است و به گزاف نگفته‬

‫ادامه در صفحه ‪>>> 85‬‬


‫‪82‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬

‫قراردادش را با این تیم ثبت کرد‪.‬پیش از این‬ ‫شایعات زیادی درباره تمدید قرارداد آندو‬ ‫شنیده می شد‪.‬‬

‫مذاکره پرسپولیسی‌ها با‬ ‫خبرسازترین ملی‌پوش کاستاریکا‬ ‫برای جایگزینی سیدجالل حسینی‬ ‫پرسپولیسی‌ها برای جایگزین سیدجالل‬ ‫حسینی با خبرسازترین ملی‌پوش تیم ملی‬ ‫کاستاریکا در جام جهانی مذاکره کردند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری فارس پس از حرف‬ ‫و حدیث‌های فراوان جدایی سیدجالل‬ ‫حسینی از جمع سرخپوشان علی‌رغم اینکه‬ ‫رحیمی بارها او را به باشگاه پرسپولیس برای‬ ‫مذاکرات رودرو دعوت کرد‪ ،‬قطعی شد اما در‬ ‫این میان پرسپولیسی‌ها و دایی بیکار ننشستند‬ ‫و گزینه‌هایی را که خارجی نیز هستند برای‬ ‫جایگزینی مدافع ملی‌پوش خود در نظر گرفته‬ ‫و با آنها وارد مذاکره شدند‪.‬‬ ‫اولین گزینه‌ای که پرسپولیسی‌ها در ‪48‬‬ ‫ساعت گذشته با آن مذاکرات خود را شروع‬ ‫کردند‪ ،‬میشائیل اومانا مدافع ‪ 32‬ساله تیم‬ ‫ملی کاستاریکا در جام جهانی ‪ 2014‬برزیل‬ ‫است که یکی از حساس‌ترین پنالتی‌های این‬ ‫تیم را در مرحله یک چهارم نهایی جام جهانی‬ ‫‪ 2014‬برزیل از دست داد تا خبرسازترین‬ ‫ملی‌پوش کاستاریکا لقب بگیرد‪.‬‬ ‫این بازیکن که در تیم ملی کاستاریکا شماره‬ ‫‪ 4‬را می‌پوشد ‪ 180‬سانتیمتر قد دارد و در‬ ‫‪ 86‬بازی ملی موفق شده یک گل را برای تیم‬ ‫ملی کشورش با توجه به اینکه مدافع وسط‬ ‫است به ثمر برساند‪.‬‬ ‫گفتنی است مذاکرات اولیه با مدیر برنامه‬ ‫این بازیکن انجام شده و پولی بالغ بر یک‬

‫میلیارد تومان هزینه حضور این بازیکن در‬ ‫ایران است‪.‬‬ ‫قرار است مذاکرات در مرحله دوم و سوم نیز‬ ‫ظرف چند روز آینده پیگیری شود‪.‬‬

‫آندو قراردادش را ثبت کرد ‪-‬‬ ‫یک سپاهانی دیگر در تور آبی ها‪/‬‬ ‫یعقوب کریمی به استقالل پیوست‬ ‫آندرانیک تیموریان قراردادش را در هیات‬ ‫فوتبال تهران ثبت کرد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری خبرآنالین؛آندرانیک‬ ‫تیموریان با حضور در هیات فوتبال‬

‫قرارداد آندرانیک تیموریان با استقالل دو‬ ‫ساله است‪.‬‬ ‫یعقوب کریمی به صورت قرضی امسال را‬ ‫برای استقالل تهران بازی می کند‪.‬‬ ‫بازیکن فصل پیش سپاهان اصفهان به‬ ‫استقالل تهران پیوست‪.‬کریمی که در مقطعی‬ ‫هم به تیم ملی فوتبال دعوت شد یک سال‬ ‫دیگر با سپاهان قرارداد دارد اما این فصل‬ ‫به صورت قرضی برای استقالل تهران بازی‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫استقاللی ها که لیست نفراتشان جای خالی‬ ‫نداشت به احتمال فراوان احمد جمشیدیان‬ ‫را از فهرست خود خارج می کنند‪.‬‬

‫بازتاب خداحافظی علی کریمی‬ ‫در رسانه‌های معتبر جهان‬ ‫نشریه "کیکر" آلمان نیز درباره خداحافظی‬ ‫علی کریمی نوشت‪ :‬بازیکن مورد عالقه‬ ‫فلیکس ماگات روز گذشته از فوتبال‬ ‫خداحافظی کرد‪ .‬ماگات زمانی که هدایت‬ ‫بایرن‌ مونیخ را بر عهده داشت‪ ،‬علی کریمی‬ ‫را به این تیم آورد و در بازی‌های مهم او را‬ ‫به میدان فرستاد‬ ‫خداحافظی علی کریمی بازتاب گسترده‌ای در‬ ‫رسانه‌های معتبر ورزشی جهان داشته است‪.‬‬ ‫علی کریمی روز گذشته (یکشنبه) در سن‬ ‫‪ 35‬سالگی از فوتبال خداحافظی کرد‬ ‫که بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های معتبر‬ ‫ورزشی جهانی داشته است‪.‬‬ ‫سایت گل‪ :‬کریمی ایستاد‬ ‫ بخش فرانسوی سایت "گل" با اشاره به‬‫خداحافظی علی کریمی نوشت‪ :‬ستاره سابق‬ ‫تیم ملی ایران روز گذشته در سن ‪ 35‬سالگی‬ ‫برای همیشه از فوتبال خداحافظی کرد‪ .‬او‬ ‫که سابقه بازی در تیم‌های مطرحی همچون‬ ‫بایرن‌ مونیخ و شالکه را در کارنامه خود‬ ‫داشت‪ ،‬طی ‪ 127‬بازی با پیراهن تیم ملی‬ ‫ایران ‪ 38‬گل به ثمر رساند‪.‬‬ ‫کیکر‪ :‬بازیکن مورد عالقه ماگات‬ ‫خداحافظی کرد‬ ‫ نشریه "کیکر" آلمان نیز درباره‬‫خداحافظی علی کریمی نوشت‪ :‬بازیکن مورد‬ ‫عالقه فلیکس ماگات روز گذشته از فوتبال‬ ‫خداحافظی کرد‪ .‬ماگات زمانی که هدایت‬ ‫بایرن‌ مونیخ را بر عهده داشت‪ ،‬علی کریمی‬ ‫را به این تیم آورد و در بازی‌های مهم او را‬ ‫به میدان فرستاد‪.‬‬ ‫ژوگو‪ :‬کریمی کفش‌هایش را آویخت‬ ‫روزنامه‌ "ژوگو" پرتغال با اشاره به‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

81


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

80


‫‪79‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫نکاتی‬ ‫درموردلباس زیر‬ ‫زنان‬

‫بسیاری از زنان جامعه ما نمی‬ ‫دانند که بستن سوتین به مدت‬ ‫طوالنی ارمغانی به جز سرطان‬ ‫برای آنها ندارد‪.‬‬

‫‪ ،‬برای سالهای طوالنی‪ ،‬اغلب مقاالت به‬ ‫دالیلی از عوامل ایجاد کننده سرطان سینه‬ ‫مثل نا مناسب بودن تغذیه ‪ ،‬ورزش نکردن‬ ‫و‪ .....‬به عنوان عوامل اصلی زمینه ساز این‬ ‫بیماری که بیشترین میزان مرگ ومیر زنان را‬ ‫در ‪ 2‬دهه اخیرداشته ‪،‬اشاره می کردند‪.‬‬ ‫این مطالعات قاعدتا باید قابل قبول‬ ‫باشند ولی خانمهایی که در طرح ‪Linda‬‬ ‫‪ Mccarthey‬شرکت کردند‪ ،‬زنانی مذهبی‬ ‫‪،‬گیاهخوارو ورزشکار بودند که شانسی‬ ‫دردوری از سرطان سینه نداشتند‪ .‬شاید‬ ‫اغلب مقاالت متقاعد کننده ای که تا کنون‬ ‫در ارتباط با سرطان سینه دیده شدهمربوط‬ ‫به پوشیدن سوتین باشد‪ .‬درمطالعاتی که در‬ ‫مورد سرطان سینه وارتباطش با سوتین در‬ ‫آمریکا انجام شده ‪ ،‬متوجه شده اند که زنان‬ ‫مبتال به سرطان سینه سابقه ای در پوشیدن‬ ‫سوتین های تنگ ورزشی وطوالنی مدت آنها‬ ‫داشته اند‪ .‬درحقیقت تقریبا تمام افرادی که‬ ‫سرطان سینه داشته اند بیش از ‪ 12‬ساعت‬ ‫در روز سوتین پوشیده اند‪.‬‬ ‫وقتی یک خانم سوتین تنگ ومحکم می‬ ‫پوشد ‪،‬سینه هایش را تحت فشار قرار می‬ ‫دهد‪،‬در نتیجه راههای لنفاوی سینه بسته‬ ‫می شود ونهایتا در آن ایجاد برجستگی می‬ ‫کند‪.‬این عامل باعث می شود مایعی که به‬ ‫تدریج انباشته شده است‪ ،‬متورم وحساس‬ ‫شده وبه شکل کیست در بیاید ‪ .‬ضمن این‬ ‫که سموم نیز باید از طریق عروق لنفاوی‬ ‫به بیرون رانده شوند‪ .‬به هر حال در یک‬ ‫سینه با سوتین محکم وتنگ این مراحل‬ ‫به خوبی انجام نمی شود ودرنتیجه سموم‬ ‫درسینه ها تجمع می یابند‪ .‬در واقع سوتین ها‬ ‫عامل ایجاد سینه های بیمار هستند‪.‬سوتین‬ ‫ها حمایت ساختگی وغیرواقعی از سینه‬ ‫ها به عمل می آورند ودر واقع بدن انسان‬ ‫قدرت نگهداری ازسینه ها توسط خودشان‬ ‫راازدست می دهند و به همین دلیل اغلب‬ ‫خانمها بدون سوتین احساس نا خوشایندی‬ ‫دارند‪ .‬پس برای پیشگیری از سرطان سینه‬ ‫نباید سوتین های تنگ پوشید و حتی در‬ ‫صورت امکان بدون آن بخوابید‪.‬‬ ‫یک نکته قابل توجه آن است که میزان‬ ‫موفقیت برای بازگشت از سینه فیبروتیک‬ ‫حتی برای افرادی که ‪ 10-15‬روز بدون‬ ‫سوتین بوده اند بسیار باال بوده است‪ .‬ثابت‬ ‫شده است بسیاری از خانمهایی که بدون‬ ‫سوتین بوده اند به طور معجزه آسایی بیماری‬ ‫آنها بهبودی یافته است‬


‫‪78‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫حاالت خانم ها‬

‫گروه اول زنانی هستند که‬ ‫زندگی سنتی دارند و شامل خیلی‬ ‫از مادران و اطرافیان ما میشوند‪.‬‬ ‫آنها گرفتاریهای خانگی زیادی‬ ‫دارند و تمام نیروی عصبی و‬ ‫روحی و جسمی آنان صرف‬ ‫فعالیتهای خانه داری میشود‪.‬‬ ‫گرفتاریهای مادی و تهیه معاش‬ ‫هم مزید بر علت میشود تا زندگی‬ ‫روزمره تمام ذهن اونها رو پر کنه‬

‫و اونها رو آنچنان غرق خودشون بکنه که‬ ‫یکباره اونها تبدیل به یک مجسمه سنگی‬ ‫بشن!‬ ‫اونها دیگه یا توان ندارند و یا به روابط و‬ ‫مسائل زناشویی نیز بچشم یکی از کارهای‬ ‫خونه نگاه میکنند!!‬ ‫متاسفانه آنها بسرعت تحلیل میروند ‪.‬‬ ‫از طرفی چون این مسائل تمام ذهنیت اونها‬ ‫رو مشغول کرده‬ ‫دیگه دارای ذهنیت آرومی نیستند که بخواهند‬ ‫پذیرای روحی یک مرد هم باشند‪.‬‬ ‫مسلم ًا آقاهه هم یه زندگی متروک رو در خونه‬ ‫پیدا میکنه‪.‬‬ ‫ً‬ ‫از طرفی زنش جدا زحمت میکشه و از طرف‬ ‫دیگه نه اون و نه همسرش چیزی دریافت‬ ‫نمیکنند!‬ ‫نتیجه اینکه الکی خودشون رو راضی نشون‬ ‫میدن و ماسک رضایت به صورت میزنن‪.‬‬ ‫ولی روحیاتشون رو مدفون میکنند‪.‬‬ ‫گروه دوم زنانی هستند که از مرحله باال سالم‬ ‫بیرون میان‪.‬‬ ‫اونها به خودشون و روابط عاشقانه فی مابین‬ ‫در زندگی اهمیت میدن‬ ‫و نمیگذارند مسائل اجتماعی خلوت اونها رو‬ ‫بهم بزنه‪.‬‬ ‫ولی خوشگل اینجاست که این زنان هم‬ ‫ناراضی هستند!‬ ‫اینها رو براحتی میتونید در اطرافتون ببینید‪.‬‬ ‫زنانی که نوازش رو بسیار دوست دارند ولی‬ ‫بدلیل تربیت غلط ‪ ،‬ناآ گاهانه دچار انزجار از‬ ‫رابطه شده اند‪.‬‬ ‫تنها دلیلی که اونها حاضر میشوند ایجاد رابطه‬ ‫کنند این است که طرف شوهرشونه و برای‬ ‫همین تسلیم میشوند!!‬ ‫یعنی یک تجاوز آبرومندانه!‬ ‫من در مبحث نوازش گفتم که این تکنیک‬ ‫برای زمانیست که رابطه جنسی جوابگوی زن‬ ‫نیست‬ ‫اما این زنان با آن مورد فرق دارند‪.‬‬ ‫اینها در اثر نوازش به حالت روحی الزم‬ ‫میرسند ولی از رابطه لذت نمیبرند!‬ ‫در واقع نوازش اونها رو اقناع میکنه ولی‬ ‫متاسفانه‬ ‫این ارضا مصنوعی بوده و در دراز مدت‬ ‫شرایط وخیمی رو براتون رقم میزنه‪.‬‬

‫بعبارت دیگه آنها همیشه تشنه هستند ولی آب‬ ‫آنها را سیراب نمیکند!‬ ‫این افراد اگر برای خود ارزش قائل نشوند و‬ ‫ذهنیت قدیمی را دور نریزند‬ ‫و به نیازهای طبیعی خود بعنوان یک حق‬ ‫مسلم نگاه نکنند مسلم ًا به تیکهای شدید‬ ‫عصبی دچار خواهند شد‪.‬‬ ‫آنها براحتی دچار زدگی از زندگی میشوند و‬ ‫پس از کله پا شدن تشریف میبرند و به گروه‬ ‫اول می پیوندند‪.‬‬ ‫گروه سوم زنانی هستند که از مرحله دوم هم‬ ‫سالم بیرون می آیند‪.‬‬ ‫ولی ایندفعه اینها خیلی خونگرم میباشند و‬ ‫در نتیجه خودشون رو از اونور بام می اندازن‬

‫پایین!!‬ ‫دقیق ًا مثل یک شمع که داره از ‪ ۲‬طرف‬ ‫میسوزه شعله زیادی میدهند ولی فرتی هم به‬ ‫پایان میرسن!‬ ‫مشکل اینجاست که اونها در اثر سرکوبهای‬ ‫پیاپی انتظار بیش از حدی از روابط ج‪.‬نسی‬ ‫دارند‪.‬‬ ‫اونها فکر میکنند اینقدر باید همخوابی با‬ ‫یک همسر عاشق شیرین باشد که آنها را یه‬ ‫‪ ۱۰‬دقیقه ای بیهوش کند!‬ ‫در واقع به عقیده اونها رابطه با همسر عاشق‬ ‫زمانی حال میده که‬ ‫مثل زنبور عسل بعد از رابطه یکی از طرفین‬ ‫از بین بره!!‬

‫متاسفانه سر خوردگی و انحراف در این زنان‬ ‫بسیار زیاد است چرا که‬ ‫مفهوم آنها از سیرابی ‪ ،‬بدلیل سرکوب جنسی‬ ‫و زندگی مستمر در تخیالت‬ ‫و همچنین همواره در انتظار عاشق بودن‬ ‫‪ ،‬چیزی خارج از توان یک رابطه جنسی‬ ‫میباشد‪.‬‬ ‫اینها باید در خودشان باز نگری کرده و‬ ‫نگذارند که از حد اعتدال خارج شوند‪.‬‬ ‫این افراد با یک دید رومانتیک بسرعت‬ ‫عالقه خود را به همسر از دست میدهند‬ ‫چرا که شوهر نمیتواند جوابگوی تصورات‬ ‫وی باشد‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

77


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

76


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

75


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

74


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

73


‫‪72‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫چگونه ثروت بسازیم؟‬ ‫شکوفه شفیعی – مشاور مالی‬

‫جایگاه اقتصادی هر فرد را ثروت‬ ‫اوست که تعیین می کند‪ .‬افراد‬ ‫هوشمند از ثروت خود ثروت‬ ‫خلق می کنند‪ .‬و از ابزارهای‬ ‫مالی مختلف برای افزایش دارایی‬ ‫های خود استفاده می کنند‪ .‬در‬ ‫این مقاله به شما کمک می کنیم‬ ‫تا دید خود را در مورد ساختن‬ ‫ثروت تغییر دهید و اولین قدم را‬ ‫برای ثروت آفرینی بردارید‪.‬‬

‫همه ی ما می دانیم که با گذشت زمان‪ ،‬ارزش‬ ‫پول کاهش می یابد‪ .‬مهم این است که شما‬ ‫برای مقابله با این اتفاق آماده باشید و با‬ ‫انجام سرمایه گذاری های درست و مناسب‪،‬‬ ‫هم زمان با حفظ و حتی افزایش ارزش پول‬ ‫خود‪ ،‬به دنبال به دست آوردن سود بیشتر و در‬ ‫کنار آن پرداخت مالیات کمتر با استفاده از‬ ‫قوانین موجود باشید‪.‬‬ ‫فکر می کنید چرا بعضی ها حتی اگر پولی‬ ‫هم نداشته باشند‪ ،‬توانایی پول ساختن دارند؟‬ ‫تمامی این افراد تفکر مثبت اندیش خالق‬ ‫درستی دارند! بنابراین اولین قدم‪ ،‬درست‬ ‫کردن باورها و عقایدمان است‪ .‬فراموش کنید‬ ‫که شما نمی توانید ثروتمند باشید! خود را‬ ‫در خانه ای که دوست دارید‪ ،‬در سفری که‬ ‫رویایش را دارید و در کنار کسی که دوستش‬ ‫دارید ببینید! هدف داشته باشید و برای‬ ‫رسیدن به آن برای خودتان یک برنامه ریزی‬ ‫درست داشته باشید و به برنامه ریزی خودتان‬ ‫متعهد بمانید‪ ..‬خواهید دید که روزگار جز‬ ‫این که آن چه می خواهید را به شما بدهد‬ ‫چاره ی دیگری نخواهد داشت!‬ ‫با خودتان فکر کنید؛ هدف مشخصی را با‬ ‫اعداد و ارقام برای خود به عنوان ثروت تان‬ ‫تعیین کنید‪ .‬با خود قرار بگذارید که طی زمانی‬ ‫که از هم اکنون تعیین می کنید‪ ،‬به این ثروت‬ ‫خواهید رسید‪ .‬از یک مشاور آگاه برای این‬ ‫که به شما کمک کند که چگونه برنامه ریزی‬ ‫کنید و قدم های درست را به شما نشان بدهد‬ ‫کمک بخواهید‪ .‬ضمیر شما خواهان آرامش‬ ‫و آسایش است‪ .‬زمانی که پشتوانه ی مالی و‬ ‫اندوخته ی پولی خوبی برای خود و خانواده‬ ‫تان ساخته اید‪ ،‬قسمت زیادی از این آرامش‬ ‫و رفاه را تامین کرده اید‪.‬‬ ‫حداقل ‪ 10‬درصد درآمد ماهیانه تان را صرف‬ ‫امور مالی و تامین آینده ی خود کنید‪ .‬این‬ ‫که مبلغی که پس انداز می کنید کوچک‬ ‫است‪ ،‬مهم نیست! مهم عادت به پس انداز‬ ‫کردن است‪ .‬اگر فکر می کنید که در پایان‬

‫ماه پولی برای تان باقی نمی ماند که پس‬ ‫انداز کنید‪ ،‬قبل از پیش داوری یک کاغذ‬ ‫و مداد بردارید و برای خودتان یک جدول‬ ‫بودجه بندی ماهیانه از درآمدها و هزینه های‬ ‫متوسط هر ماه تان بسازید‪ .‬با خودتان صادق‬ ‫باشید و متوسط مقداری را که هر ماه در هر‬ ‫یک از حوزه های کلیدی خرج کرده اید‬ ‫بنویسید‪ .‬در نهایت همه را با هم جمع کنید‬ ‫و از درآمدتان کم کنید‪ .‬چه عددی به دست‬ ‫آورده اید؟ ببینید که چه مبلغی بیشتر از هزینه‬ ‫های تان درآمد داشته اید و این که در کدام‬ ‫موارد هزینه های تان زیاد بوده اند بدون این‬ ‫که حیاتی باشند و می توانید آن ها را کم‬ ‫کنید‪ .‬برای خودتان یک مدیر مالی باشید!‬ ‫کافی است بدانید چگونه این کار را انجام‬ ‫دهید‪ .‬بپرسید!‬ ‫برای ساختن این جدول‪ ،‬نیازهای مالی تان‬ ‫را دسته بندی کنید و مبالغی که برای هر کدام‬ ‫از آن ها خرج کرده اید را بنویسید‪ .‬عمده‬ ‫ی نیازهای ما عبارت اند از‪ :‬نیازهای اولیه‬ ‫مثل خوراک‪ ،‬پوشاک‪ ،‬مسکن‪ ،‬بهداشت‪،‬‬ ‫تحصیل‪ ،‬حمل و نقل و‪ ...‬نیازهای مربوط‬ ‫به تامین آتیه و امنیت درآمد برای زمان های‬ ‫بازنشستگی‪ ،‬بیماری‪ ،‬از کار افتادگی و ‪...‬‬ ‫نیازهای تفریحی مثل سفر‪ ،‬رستوران و ‪...‬‬ ‫در نهایت دسته ی دیگری از نیاز ها که می‬ ‫خواهم فراموش نکنید کمک کردن به دیگران‬ ‫و انجام کارهای خیر است! مثل پرداخت‬ ‫ماهیانه ی مبلغی برای تامین غذا برای افراد‬ ‫مستمند یا کمک به تحصیل یک کودک و‬ ‫‪ ...‬وقتی به کسی کمک می کنید عالوه بر‬ ‫شادی ای که به او بخشیده اید‪ ،‬حس مثبتی‬ ‫که از این کار در شما ایجاد می شود خود‬ ‫یک نیروی محرک برای موفقیت شماست‪.‬‬ ‫این که به چه نسبتی درآمد ماهیانه تان را به‬ ‫این نیازها اختصاص دهید بستگی به نوع‬ ‫شخصیت شما‪ ،‬نیازهای خانوادگی تان و‬ ‫سبک زندگی تان خواهد داشت و برای هر‬ ‫فرد با فرد دیگر متفاوت است‪ .‬برای خود‬ ‫یک نقطه ی استقالل مالی تعریف کنید!‬ ‫جایی که بدانید از چه زمانی شما دیگر نیاز‬ ‫به کار کردن برای گذران زندگی تان ندارید‪.‬‬ ‫برای آن برنامه ریزی کنید‪ .‬تمامی افراد‬ ‫قابلیت ثروتمند شدن را دارند‪ .‬اگر در گذشته‬ ‫شکست خورده اید آن را فراموش کنید و با‬ ‫یک ذهنیت مثبت و قدم های دقیق و درست‬ ‫دوباره شروع کنید‪ .‬برای هر یک از چهار‬ ‫دسته ی نیازهای تان درصدی از درآمدتان‬ ‫را با توجه به جدول بودجه بندی ماهیانه‬ ‫اختصاص دهید‪ .‬این درصدها برای هر فرد و‬ ‫هر خانواده متفاوت است‪ .‬برای یک خانواده‬ ‫ممکن است درصدهای ‪5-15-15-70‬‬ ‫کار کند و یک فرد مجرد درصدهای ‪-60‬‬ ‫‪ 5-20-15‬را ترجیح بدهد‪.‬‬ ‫درصدهای خود را تعیین کنید و به این تقسیم‬ ‫بندی وفادار بمانید‪ .‬یادتان نرود که شما حق‬

‫استفاده از پولی که برای تامین آینده تان‬ ‫کنار گذاشته اید را برای خرج های روزمره‬ ‫ندارید‪ .‬خود را از گزند روی دادهای ناگهانی‬ ‫مثل بیماری ها یا از کار افتادگی‪ ،‬با داشتن‬ ‫پوشش های بیمه ای مناسب محافظت کنید‬ ‫تا در موارد ضروری مجبور به صرف سال‬ ‫ها پس اندازتان برای هزینه های غیر مترقبه‬ ‫نشوید‪ .‬قرار نیست که پایه های ثروت خود را‬ ‫خراب کنید! سود پولی که سرمایه گذاری می‬ ‫کنید منبع درآمد اینده تان است و اگر اصل‬ ‫پول خود را از بین ببرید آینده تان است که‬ ‫تغییر داده اید‪.‬‬ ‫هرگز از بخش مربوط به تفریح و استراحت‬ ‫خود صرف نظر ننمایید و آن را صرف‬

‫کارهای دیگر نکنید‪ .‬این پول برای این‬ ‫است که شما را خوشحال کند و برای کسب‬ ‫درآمد بیشتر به شما انرژی بدهد‪ .‬شما تمامی‬ ‫ابزارهای مالی و تمامی انتخاب های موجود‬ ‫را نمی شناسید‪ .‬سوال بپرسید و دنبال جوابی‬ ‫باشید که منحصرا مناسب شخص شما ارائه‬ ‫شده است؛ جوابی که به شما کمک کند روز‬ ‫به روز رشد ثروت خود را ببینید و روز به روز‬ ‫شما را شادتر کند و آرامش خیال را به شما‬ ‫ارزانی دارد‪.‬‬ ‫فرزندان ما آینده ی ما هستند‪ .‬از کودکی به‬ ‫آن ها این روش تقسیم درآمد را یاد بدهید‪.‬‬ ‫به آن ها اجازه بدهید که حساب شخصی‬ ‫خودشان را داشته باشند و پول توجیبی و یا‬ ‫گاها پاداش های نقدی شان را برای شان‬ ‫به آن حساب بریزید و برای شان درخواست‬ ‫کارتی که اسم خودشان رویش نوشته شده‬

‫باشد بکنید‪ .‬بگذارید اصل پول‪ ،‬سود پول و‬ ‫رشد پول شان را ببینند‪ .‬لذتی که زمانی که پسر‬ ‫ده ساله تان به سراغتان می آید و می گوید "‬ ‫به من یاد میدی چه جوری ثروتمند باشم؟"‬ ‫قابل وصف نیست‪ .‬این همان کودکی است‬ ‫که تا چند وقت پیش تمام پولش را خرج می‬ ‫کرد‪ ،‬اما امروز مفهوم پول را یاد گرفته است‬ ‫و از کودکی به فکر ساختن آینده ای روشن‪،‬‬ ‫به فکر داشتن خانه و ماشین و تاسیس شرکت‬ ‫خودش به عنوان یک بیزنس من است‪ .‬به او‬ ‫یاد بدهید که انتخاب های هوشمند و هدف‬ ‫مند چگونه اند‪ .‬برای فرزندان خود یک‬ ‫الگوی خوب باشید‪ .‬با بازکردن یک حساب‬ ‫شخصی‪ ،‬برای شان سرآغاز این راه باشید و‬

‫به آن ها یاد بدهید که موفقیت مثل ضربان‬ ‫قلب شان یک همره همیشگی در تمام طول‬ ‫زندگی است‪.‬‬ ‫پس تمرکز کنید که خودتان هم آن چه را نمی‬ ‫دانید یاد بگیرید‪ .‬برای این که یک ثروت‬ ‫آفرین باشید یا باید خودتان شم اقتصادی و‬ ‫دانش مالی و قانونی خوبی داشته باشید یا‬ ‫کار را به دست کاردان بسپارید؛ فردی که‬ ‫اطالعات جامع و کاملی از بازارهای مالی‬ ‫و روش های پول ساختن دارد و متناسب با‬ ‫میزان سرمایه و درآمد شما‪ ،‬سطح ریسک‬ ‫پذیری تان و هدف گذاری زمانی تان بهترین‬ ‫پیشنهاد را به شما ارائه می دهد‪ .‬یک فرد‬ ‫متخصص می تواند به پشتوانه ی دانش و‬ ‫تجربه ی خود‪ ،‬به شما برای یک جهش مالی‬ ‫قابل توجه کمک کند‪.‬‬


‫‪71‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫شناسایی شد‪ ،‬گفت‪ :‬نهایتا در یک عملیات‬ ‫ردپای این افراد در شهرستان تالش شناسایی‬ ‫شد که با کمک صنف طالفروشان و اهالی‬ ‫محل متهم ردیف اول در تاریخ ‪ 12‬تیرماه‬ ‫دستگیر و متهم دیگر نیز در ساعت ‪ 3‬بامداد‬ ‫روز ‪ 13‬تیرماه در منطقه تالش دستگیر شد‪.‬‬ ‫وی با تشکر از اهالی منطقه تالش و صنف‬ ‫طالفروشان گفت‪ :‬این افراد با پول‌های‬ ‫مسروقه اقدام به خرید طال و دالر می‌کردند‬ ‫که با کمک صنف طالفروشان ردپای این‬ ‫افراد شناسایی شد‪.‬‬ ‫کشف دستگاه طالیاب از سارقان‬ ‫کاکوان با بیان اینکه از این افراد یک‬ ‫دستگاه زانتیا‪ ‌،‬مقدار زیادی وجه نقد و یک‬ ‫دستگاه طالیاب کشف و ضبط شد گفت‪:‬‬ ‫این افراد در بازجویی‌های انجام شده در‬ ‫مورد دستگاه طالیاب عنوان کردند که یک‬ ‫قطعه زمین مورد شناسایی قرار دادند که‬ ‫در آن طال وجود داشت و سعی داشتند با‬ ‫استفاده از این دستگاه طال بیابند‪.‬‬ ‫به گفته رئیس پلیس فضای تولید و تبادل‬ ‫اطالعات پایتخت محمد هیچگونه اطالعی‬ ‫از مسائل سایبری نداشته اما متهم ردیف دوم‬ ‫که حسین نام داشت با اینکه دارای مدرک‬ ‫تحصیلی سیکل بوده اما به دلیل آشنایی با‬ ‫مسائل فنی نسبت به طراحی این نقشه اقدام‬ ‫کرده بود‪.‬‬ ‫کاکوان با بیان اینکه در حال حاضر ‪73‬‬ ‫شاکی برای این پرونده مورد شناسایی قرار‬ ‫گرفته است‪‌،‬گفت‪ :‬ارزش ریالی این سرقت‬ ‫حدود ‪ 570‬میلیون تومان است و از مردمی‬ ‫که از ابتدای امسال تا تاریخ ‪ 13‬خردادماه‬ ‫با مراجعه به رستوران "کاره" مورد سرقت‬ ‫قرار گرفته‌اند درخواست می‌شود که برای‬ ‫ثبت شکایت و پیگیری‌های بعدی به پلیس‬ ‫فتا مراجعه کنند‪.‬‬

‫یک دل نه صددل عاشق او شد‪ .‬دختر جوان‬ ‫تصور می‌کرد مرد رویاهایش را پیدا کرده و‬ ‫طوری فریب حرف‌های او را خورد که به‬ ‫راحتی در دامش افتاد و قربانی نقشه‌ شومی‬ ‫شد که این مرد در سر داشت‪.‬‬ ‫او زمانی فهمید همه حرف‌های مرد مورد‬ ‫عالقه‌اش دروغ بوده و وی اصال قصد‬ ‫ازدواج با او را نداشته که کار از کار گذشته‬ ‫و ماجرای رابطه پنهانی او با مردی ناشناس‬ ‫در محل پخش شده بود‪ .‬دختر جوان که‬ ‫طاقت و تحمل آبروریزی را نداشت‪ ،‬در‬ ‫نهایت تصمیم گرفت به زندگی خودش پایان‬ ‫بدهد و اینگونه بود که با پرت کردن خودش‬ ‫مقابل ماشین‪ ،‬به زندگی‌اش پایان داد‪.‬روزی‬ ‫که مریم خودکشی کرد‪ ،‬کسی باورش نمی‌شد‬ ‫تأثیر این اتفاق روی برادر ‪9‬ساله‌اش آنقدر‬ ‫عمیق باشد که او ‪16‬سال تمام صبر کند تا‬ ‫بتواند انتقام مرگ خواهرش را بگیرد‪ .‬در‬ ‫همه این مدت‪ ،‬داغ مرگ خواهر یک لحظه‬ ‫هم از دل برادر کوچکش بیرون نرفت و او‬ ‫منتظر ماند زمانی فرا برسد که بتواند نقشه‌ای‬ ‫را که در همه این سال‌ها در ذهن داشت‪،‬‬ ‫عملی کند‪.‬‬ ‫گزارش یک قتل‬ ‫همین یک هفته پیش بود که مأموران پلیس‬ ‫در جریان درگیری خونین ‪2‬مرد در یکی از‬ ‫شهرهای خوزستان قرار گرفتند‪ .‬آنها وقتی‬ ‫در محل درگیری حاضر شدند‪ ،‬با جسد غرق‬ ‫خون مردی روبه‌رو شدند که با ضربات چاقو‬ ‫به قتل رسیده بود‪ .‬مرد پیش از اینکه بتواند‬ ‫سرنخی از عامل جنایت در اختیار پلیس‬ ‫قرار دهد‪ ،‬جانش را از دست داده بود‪.‬‬

‫‪ ۱۶‬سال انتظار برای گرفتن انتقام‬ ‫مرگ خواهر‬ ‫پسر جوان سال‌ها تالش کرد تا بتواند ردی‬ ‫از مردی به‌دست آورد که باعث خودکشی‬ ‫خواهرش شده بود و از وی انتقام بگیرد‪.‬‬ ‫او وقتی از زبان دوستش داستان غم‌انگیز‬ ‫خودکشی دختری را در ‪16‬سال قبل شنید‪،‬‬ ‫باورش نمی‌شد که راوی داستان همان کسی‬ ‫است که وی همه این سال‌ها به‌دنبال او‬ ‫می‌‌گشت‪.‬‬ ‫‪16‬سال پیش وقتی مریم در یکی از‬ ‫شهرهای استان خوزستان خودش را مقابل‬ ‫ماشینی پرت کرد و دست به‌خودکشی‬ ‫زد‪ ،‬برادر کوچکش فقط ‪9‬سال داشت‪.‬‬ ‫ماجرایی که باعث شد دختر جوان چنین‬ ‫تصمیم هولناکی بگیرد به‌مدتی قبل‌تر از آن‬ ‫برمی‌گشت‪ .‬زمانی که او با مرد جوانی آشنا و‬

‫هیچ‌کس شاهد درگیری نبود و سرنخی که‬ ‫راز این جنایت را برمال کند‪ ،‬وجود نداشت‪.‬‬ ‫در چنین شرایطی‪ ،‬کارآگاهان به بررسی‌های‬ ‫میدانی پرداختند‪ .‬هویت مقتول شناسایی شد‬ ‫اما وقتی مأموران به سراغ خانواده‌اش رفتند‪،‬‬ ‫آنها گفتند که مقتول با کسی دشمنی‌ نداشت‬ ‫و نمی‌دانند عامل جنایت کیست‪ .‬تحقیق از‬ ‫آشنایان‪ ،‬دوستان و همسایه‌های مقتول نیز‬ ‫نتوانست کمکی به پلیس کند تا اینکه در‬ ‫ادامه سرنخ مهمی در اختیار تیم تحقیق قرار‬ ‫گرفت‪.‬‬


‫‪70‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫خصوصی را نداشت‪ .‬با هماهنگی غیر‬ ‫قانونی رئیس‌ بیمارستان‪ ،‬اتاق عمل برای‬ ‫جراحی «الپروسکوپی» آماده شد و دکتر‪،‬‬ ‫روده دختر جوان را برید و همزمان با‌زرس‬ ‫دانشگاه علوم پزشکی ارومیه سررسید و‬ ‫پزشک جراح بی‌توجه به وضعیت دختر‬ ‫بیمار‪ ،‬وی را دراتاق عمل تنها گذاشت و‬ ‫گریخت‪ .‬این در حالی بود که پریناز هشت‬ ‫ساعت با شکمی باز در اتاق عمل ماند تا‬ ‫رئیس بیمارستان خودش دست به‌کار شد و‬ ‫شکم وی را بخیه زد و روده دختر جوان را‬ ‫کامل از بین برد‪ .‬پس از طرح شکایت پریناز‬ ‫در دادسرای ارومیه‪ ،‬ماجرای این جراحی‬ ‫عجیب روز ‪ 31‬مرداد ماه سال ‪ 92‬در‬ ‫صفحات شوک روزنامه ایران انتشار یافت و‬ ‫جنجال‌ساز شد‪ .‬همزمان پرونده این‌تراژدی‬ ‫در شعبه ‪ 9‬بازپرسی دادسرای ارومیه تحت‬ ‫بررسی قرار گرفت و در نخستین مرحله برای‬ ‫پزشک‌ فراری به دلیل نقص عضو دختر‬

‫جوان قرار مجرمیت صادر شد که سرانجام‬ ‫پزشک به پرداخت پنج درصد دیه محکوم‬ ‫شد و رئیس بیمارستان که غیر قانونی‬ ‫جراحی همکارش را به پایان رسانده بود با‬ ‫قرار منع تعقیب تبرئه شد‪.‬‬ ‫اعتراض به رأی اولیه‬ ‫پریناز در حالی که هیچ پزشک دیگری‬ ‫حاضر به جراحی وی نبود به این تصمیم‬ ‫قضایی اعتراض کرد تا بار دیگر روند‬ ‫این تحقیقات تحت رسیدگی قرار گیرد‪.‬‬ ‫دادستان ارومیه نیز با استناد به مدارک و‬ ‫تحقیقات جامع قضایی این نظریه‌ها را‬ ‫نپذیرفت و نظر به محکومیت پزشک جراح‬

‫داد و در کیفرخواستی این دکتر در برابر‬ ‫پرداخت دیه کامل انسان قرار گرفت‪.‬‬ ‫پرونده در دادگاه‬ ‫با توجه به صدور کیفرخواست‪ ،‬پرونده شعبه‬ ‫‪ 103‬به دادگاه جزایی عمومی ارومیه به‬ ‫ریاست قاضی «آقازاده» ارجاع داده شد‪.‬‬ ‫در این دادگاه پزشک جراح به‌عنوان متهم‬ ‫ردیف اول تنها به پرداخت ‪5‬درصد دیه‬ ‫کامل بابت رفتار ناشی از قصور در عمل‬ ‫جراحی محکوم شد و متهم ردیف دوم‬ ‫پرونده که کار نیمه‌تمام پزشک معالج را‬ ‫انجام داده بود‪ ،‬همچنین یکی از کارمندان‬ ‫بیمارستان به نام «حسین» به‌خاطر معاونت‬ ‫در دخالت به امور پزشکی بدون پروانه‬ ‫تبرئه شدند و رسیدگی به این جرم را در‬ ‫صالحیت دادگاه انقالب اسالمی دانستند‪.‬‬ ‫دادگاه نیز به نفی صالحیت از خود قرار‬ ‫عدم صالحیت به شایستگی و صالحیت‬ ‫دادگاه انقالب اسالمی شهرستان ارومیه‬ ‫را صادر کردند و رأی صادره را ضروری‬ ‫و قطعی دانستند‪ .‬عبدالصمد خرمشاهی‪،‬‬ ‫وکیل پایه یک دادگستری در خصوص این‬ ‫پرونده به شوک گفت‪ :‬در پی اعالم خبر‬ ‫در روزنامه ایران‪ ،‬پریناز ذکری درخواست‬ ‫وکالت کرد و به همین خاطر من‌همراه یکی‬ ‫از همکارانم وکالت وی را برعهده گرفتیم‪.‬‬ ‫با پیگیری‌هایی که روز گذشته با دادستان‬ ‫حبیبی انجام دادیم پرونده به دفتر یکی‬ ‫از نمایندگان ایشان ارجاع داده شد تا در‬ ‫چند روز آینده اقدام‌های الزم در خصوص‬ ‫اعتراض به پرونده صورت گیرد و از آنجایی‬ ‫که دادنامه قطعی اعالم شده است‪ ،‬باید از‬ ‫طریق فوق‌العاده دادرسی صورت گیرد‪ .‬وکیل‬ ‫خرمشاهی گفت‪ :‬براساس محتویات پرونده‬ ‫ظاهر ًا توجهی به کیفرخواست صادره نشده و‬ ‫الزم به توضیح است که عمل جراح متواری‬ ‫که در آن وضعیت اضطراری و حساس اتاق‬ ‫عمل را ترک کرده دقیق ًا مصداق ماده ‪295‬‬ ‫قانون مجازات اسالمی است‪ .‬مطابق این‬ ‫ماده قانونی هرگاه کسی فعلی که انجام آن را‬ ‫برعهده گرفته یا وظیفه خاصی را که قانون‬ ‫برعهده او گذاشته است ترک کند و به سبب‬ ‫آن جنایتی واقع شود چنانچه توانایی انجام‬ ‫آن فعل را داشته است جنایت حاصل به او‬ ‫مستند می‌شود و حسب مورد عمدی‪ ،‬شبه‬ ‫عمدی یا خطای محض است‪ .‬مانند این‌که‬ ‫مادر یا دایه‌ای که شیر دادن را برعهده گرفته‬ ‫است اگر کودک را شیر ندهد یا پزشک‬ ‫و پرستار وظیفه قانونی خود را ترک کرده‌‬ ‫باشد‪ .‬وکیل خرمشاهی افزود‪ :‬وضعیت‬ ‫پریناز از لحاظ جسمانی به سبب صدماتی‬ ‫که به او وارد شده بسیار نامناسب است و‬

‫این‌گونه که او می‌گوید‪ ،‬با توجه به گواهی‬ ‫پزشک متخصص ناگزیر است مادام‌العمر‬ ‫داروهایی استفاده کند که مستلزم هزینه‌های‬ ‫گزافی است‪ .‬این حقوقدان ادامه داد‪ :‬ما‬ ‫پیگیر احقاق حقوق تضییع شده این دختر‬ ‫هستیم و صرف‌نظر از وصف کیفری بودن‬ ‫یا نبودن عمل پزشک متواری‪ ،‬موضوع‬ ‫جبران خسارت وارده به پریناز مطرح است‬ ‫که قانونی و شرعی باید جبران شود‪ .‬وکیل‬ ‫خرمشاهی بیان کرد‪ :‬متأسفانه اعالم ‪ 5‬درصد‬ ‫دیه رأی قطعی صادر شده است که در این‬ ‫امر اصو ً‬ ‫ال به مفاد کیفرخواست توجهی نشده‬ ‫و در ذیل دادنامه قید شده است‪ .‬اعالم ‪5‬‬ ‫درصد دیه مطابق دادنامه در صورتی است‬ ‫که عمل پیوند روده امکان داشته باشد‬ ‫درغیر این صورت موضوع فرق می‌کند‪ .‬با‬ ‫توجه به این‌که براساس گواهی‌های پزشکی‪،‬‬ ‫دختر جوان متحمل صدمات جبران‌ناپذیری‬ ‫شده‌است که هر کدام از این صدمات و‬ ‫خسارات وارد شده به موجب قانون دیه‬ ‫کامل دارد‪ .‬بنابراین حقوق حقه پریناز در‬ ‫معرض تضییع قرار گرفته است و ما از طریق‬ ‫راهکارهای قانونی سعی می‌کنیم از حقوق‬ ‫این دختر جوان دفاع کنیم‪..‬‬

‫کالهبرداری ‪ 500‬میلیونی یک‬ ‫پیتزا فروشی از مشتریان‬ ‫پرونده پیچیده سرقت از حساب مردم گفت‪:‬‬ ‫‪ 12‬خردادماه امسال پرونده‌ای تحت عنوان‬ ‫برداشت غیرمجاز برای رسیدگی به پلیس‬ ‫فتای تهران ارجاع داده شد‪.‬‬ ‫وی با بیان اینکه مالباخته مدعی شد که در‬ ‫زمان برداشت غیرمجاز کارت عابر بانکش‬ ‫نزد خود بوده اما پرینت حساب بانک نشان‬ ‫می‌داد که مبلغ برداشت شده با کارت عابر‬ ‫بانک و به وسیله دستگاه ‪ Pos‬از حساب‬

‫کسر شده است‪.‬‬ ‫رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطالعات‬ ‫پایتخت با بیان اینکه پرونده در مرحله‬ ‫ابتدایی قرار داشت تا اینکه در همان روز‬ ‫تعداد دیگری پرونده با همین مضمون‬ ‫(برداشت غیرمجاز توسط دستگاه ‪)pos‬‬ ‫برای رسیدگی به پلیس فتا داللت داده شد‬ ‫گفت‪ :‬با توجه به پرونده‌های مشابهی که هر‬ ‫روزه برای رسیدگی به پلیس فتا داللت داده‬ ‫می‌شد‪ ،‬رسیدگی به این پرونده در دستور کار‬ ‫ماموران پلیس فتا قرار گرفت و آنها با کنار‬ ‫گذاشتن پرونده‌ها توانستند رد یک رستوران‬ ‫در این پرونده بیابند‪.‬‬ ‫رد پول‌های مسروقه در رستوران !‬ ‫وی با بیان اینکه بررسی‌ تمام پرونده‌های‬ ‫ارجاع داده شده نشان داد که تمامی شکات‬ ‫پرونده که تعداد آنها به ‪ 73‬نفر رسیده بود‪،‬‬ ‫در هفته‌های اخیر به فست فود "کاره" در‬ ‫منطقه یوسف آباد مراجعه کرده‌اند‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫به همین دلیل کارآگاهان پلیس با حضور‬ ‫در محل به تحقیق از کارگران پرداختند‬ ‫که بر اساس اظهارات آنها مشخص شد‪،‬‬ ‫تعداد دیگری از شکات به این محل آمده و‬ ‫با ایجاد سر و صدا از صاحب رستوران که‬ ‫محمد نام داشت درخواست طلب خود را‬ ‫داشتند که این فرد به آنها قول داده بود که‬ ‫پولها را برایشان واریز کند‪.‬‬ ‫صاحب رستوران دارای سابقه آدم ربایی بود‬ ‫کاکوان با بیان اینکه با حکم مقام قضایی‬ ‫رستوران پلمپ شد‪ ،‬گفت‪ :‬بررسی‌های اولیه‬ ‫نشان داد که محمد ‪ 42‬ساله صاحب این‬ ‫رستوران دارای سابقه آدم ربایی و سرقت‬ ‫خودرو است که به همراه صندوق دار خود‬ ‫به نام حسین ‪ 33‬ساله اقدام به این سرقت‬ ‫می‌کرده است‪.‬‬ ‫وی با بیان اینکه بررسی‌های اولیه نشان‬ ‫داد که حسین دستگاه ‪ ‌pos‬را در زیر میز‬ ‫نگهداری و از مردم درخواست می‌کرده است‬ ‫که رمز کارت خود را به او بگویند‪ ،‬گفت ‌‪:‬‬ ‫بررسی‌های اولیه نشان داد که اطالعات‬ ‫‪ 400‬کارت عابر بانک توسط‬ ‫این افراد به سرقت رفته است‬ ‫که در روزهای تعطیالت ‪13‬‬ ‫و ‪ 14‬خردادماه با همکاری‬ ‫بانک مرکزی و معاونت امور‬ ‫برداشت‌ها حدود ‪ 300‬کارت‬ ‫که هنوز از آنها سرقت نشده‬ ‫سوزانده شد‪.‬‬ ‫کاکوان با بیان اینکه با‬ ‫توجه به حساسیت موضوع‬ ‫ردپای این افراد در شهرهای‬ ‫مشهد‪ ،‬تبریز‪ ،‬چالوس و رشت‬


‫‪69‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫برای بررسی صحنه جرم به‬ ‫خانه خیابان نواب اعزام‬ ‫شد‪ .‬بررسی‌های جسد نشان‬ ‫می‌داد بدن او بعد از قتل با‬ ‫جسم برنده‌ای تکه‌تکه شده‬ ‫تا حمل کردن آن راحت‌تر‬ ‫باشد‪ .‬اما رازگشایی دختر‬ ‫خانواده اجازه نداد بود‬ ‫سناریوی قتل هولناک پدرش‬ ‫به آخر برسد‪.‬‬ ‫اعترافات هولناک‬

‫ادامه سناریوی جنایی‌اش را تکمیل کند‪ .‬تا‬ ‫این‌که‪....‬‬ ‫تلفن عجیب‬ ‫دختران جوان با باز کردن در اتاق خواب‪،‬‬ ‫پدرشان را در وضع عجیبی دیدند‪.‬‬ ‫گریه‌های مادرشان نشان از وقوع اتفاقی‬ ‫شوم داشت‪ .‬نزدیک رفتند‪ ،‬پدرشان دیگر‬ ‫نفس نمی‌کشید‪ .‬گریه‌های مادرشان همراه‬ ‫با فریاد‌های من کشتم‪ ،‬پدرتان را من کشتم‬ ‫فضای خانه کوچکشان را پر کرده بود‪.‬‬ ‫وحشت به‌راه افتاده بود‪ .‬زندگیشان در چشم‬ ‫به‌هم زدنی از هم پاشیده بود و مادرشان پا به‬ ‫دنیای جنایتکاران گذاشته بود‪ .‬مهر سکوت‬ ‫به لب زدند‪ ۲۴ .‬ساعت تمام با جسد‬ ‫پدر زندگی کردند تا این‌که دختر کوچک‬ ‫خانواده تصمصیم عجیبی گرفت‪ .‬دیگر‬ ‫نمی‌توانست سکوت کند تا این‌که تلفن خانه‬ ‫را برداشت و زن عمویش را در جریان این‬ ‫جنایت خانگی قرار داد‪.‬‬ ‫راز جسد تکه‌تکه شده‬ ‫وقتی مرد نگران برای کشف راز خانه‬ ‫برادرش به کالنتری نواب رفت هرگز تصور‬ ‫نمی‌کرد با جسد تکه‌تکه شده برادرش‬ ‫روبه‌رو شود‪ .‬عصر روز دوشنبه بود که اکیپی‬ ‫از ماموران کالنتری نواب در پی ادعای‬ ‫مردی مبنی بر قتل برادرش راهی خانه مرموز‬ ‫شدند‪ .‬زنگ در که به صدا درآمد صدای‬ ‫گریه و شیون از خانه شنیده می‌شد‪ .‬عموی‬ ‫میانسال پا به خانه گذاشت و ماموران با‬ ‫هماهنگی قضایی برای بازرسی خانه وارد‬ ‫شدند‪ .‬عملیات پلیس کلید خورد و با‬ ‫کشف جسد تکه‌تکه شده‌ای در نایلون‬ ‫در برابر جنایت هولناکی قرار گرفتند‪ .‬با‬ ‫اعالم این جنایت هولناک قاضی حسین‌پور‬ ‫بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران‬

‫با برمال شدن راز این جنایت‬ ‫هولناک مادر و ‪ ۲‬دخترش‬ ‫به‌عنوان مظنونان اصلی‬ ‫پرونده تحت بازجویی قرار‬ ‫گرفتند‪ .‬زن جوان که از‬ ‫دستگیری‌اش بهت زده شده‬ ‫بود در اعترافاتش گفت‪:‬‬ ‫همسرم تعمیرکار موبایل بود‪.‬‬ ‫وضع مالی خوبی نداشتیم‪.‬‬ ‫همیشه با هم دچار اختالف‬ ‫و درگیری بودیم و یک روز‬ ‫خوش از زندگی‌ام یادم نیست‪ .‬اما به خاطر‬ ‫‪ ۲‬تا دخترم با همسرم زندگی می‌کردم‪ .‬از‬ ‫مدتی قبل به رفتارها و رفت‌وآمد‌هایش‬ ‫مشکوک شدم‪ .‬حس می‌کردم با زن دیگری‬ ‫نیز در ارتباط است برای همین نقشه قتلش‬ ‫را طراحی کردم‪ .‬روز یکشنبه صبح بعد از‬ ‫جر و بحث او را با شربت بیهوش کردم‪،‬‬ ‫سپس طنابی که از قبل آماده کرده بودم را به‬ ‫درو گردنش پیچیدم و خفه‌اش کردم‪ .‬باالی‬ ‫سر جسد همسرم نشسته بودم که دخترانم‬ ‫وارد اتاق خوابمان شدند‪ .‬وقتی جسد‬ ‫پدرشان را دیدند وحشت کردند اما ترسیده‬ ‫بودند حرفی بزنند به همین خاطر سکوت‬ ‫کردند‪ .‬جسد را با اره برقی که در خانه‬ ‫داشتیم تکه تکه کردم و برای این‌که به‌جای‬ ‫دیگری منتقلش کنم داخل کیسه نایلونی‬ ‫گذاشتم‪ .‬اما دختر کوچکم که قادر به‬ ‫تحمل این وضع هولناک نبود با در جریان‬ ‫قرار دادن برادر شوهرم راز قتل شوهرم را‬ ‫برمال کرد‪ .‬با اعترافات هولناک این زن‬ ‫تحقیقات برای روشن شدن زوایای مبهم‬ ‫پرونده ادامه دارد‪.‬‬

‫عتراف دروغ به سرقت از سوی‬ ‫خواستگار دختر دروغگو‬ ‫جوانی که به خاطر ترس از خانواده دختر‬ ‫مورد عالقه‌اش دزدی را به گردن گرفته بود‪،‬‬ ‫رازگشایی کرد‪.‬‬ ‫«جواد» ‪ 24‬ساله حدود چهار ماه پیش‬ ‫خیلی اتفاقی به دختری عالقه‌مند شد‪ .‬پسر‬ ‫جوان رؤیاهای زیادی در سر داشت و تنها‬ ‫آرزویش ازدواج با این دختر بود اما او‬

‫می‌ترسید در این باره چیزی به خانواده‌اش‬ ‫بگوید‪ .‬جواد بی‌تاب و بیقرار به خانه مینا‬ ‫رفت تا مقابل در چند دقیقه‌ای همدیگر‬ ‫را ببینند‪ .‬آنها گرم گفت‌وگو بودند که‬ ‫ناگهان برادر مینا از راه رسید‪ .‬پسر جوان‬ ‫نمی‌دانست چکار کند‪ ،‬مینا هم با ترس و‬ ‫وحشت از او خواست به داخل خانه بیاید‬ ‫و خودش را مخفی کند‪ .‬جواد با عجله وارد‬ ‫انباری شد‪ ،‬او داخل کمد بزرگی خودش‬ ‫را مخفی کرد‪ ،‬اما برادر مینا به سراغ کمد‬ ‫رفت‪ .‬او در را باز کرد و با دیدن جوانی‬ ‫غریبه‪ ،‬مجال نداد و شروع به کتک‌کاری‬ ‫کرد‪ .‬در این لحظه پسر دیگر خانواده هم‬ ‫سر رسید‪ ،‬جواد کتک زیادی از این دو‬ ‫برادر خورد‪ .‬آنها دست و پایش را بستند‬ ‫و موضوع را به پلیس ‪ 110‬اطالع دادند‪.‬‬ ‫تا زمان رسیدن مأموران پلیس‪ ،‬جواد‬ ‫صحبت‌هایی را می‌شنید‪ .‬تازه فهمید مینا‬ ‫قب ً‬ ‫ال ازدواج کرده و طالق گرفته است‪ .‬او‬ ‫پشیمان بود‪ ،‬یاد حرف‌های مادرش افتاده‬ ‫بود که می‌گفت‪:‬‬ ‫جواد‪ ،‬دختری که به راحتی در کوچه و‬‫خیابان با تو دوست می‌شود شایسته یک‬ ‫عمر زندگی مشترک و تشکیل خانواده‬ ‫نیست‪ .‬در همین افکار بود که مأموران‬ ‫سر رسیدند‪ ،‬ترسیده بود و نمی‌دانست چه‬ ‫دروغی بگوید‪ .‬به چشمان برادران مینا که‬ ‫نگاه کرد تصمیمش را گرفت‪ .‬او اعتراف‬ ‫کرد برای سرقت وارد این خانه شده است‪.‬‬ ‫مأموران پلیس جواد را به کالنتری انتقال‬ ‫دادند‪ ،‬بازجویی‌های ابتدایی از جواد کلید‬ ‫خورد و او یک شب تا صبح در بازداشتگاه‬ ‫ماند‪ .‬فرصت خوبی که سرش را حسابی‬ ‫به سنگ زمانه کوباند؛ لحظه‌های سرد و‬ ‫تاریکی که به قول پدرش به او فهماند یک‬ ‫من آرد چند تا فتیر می‌شود‪ .‬جواد راز این‬

‫ماجرا را فاش کرد و در اعترافاتی گفت‪:‬فکر‬ ‫می‌کنم بزرگ‌ترین شجاعت‪ ،‬پذیرفتن اشتباه‬ ‫است‪ ،‬باید بروم و دست‌های مادر و پدرم را‬ ‫ببوسم‪ .‬باید اعتراف کنم اشتباه کرده‌ام‪.‬‬ ‫تصورم این بود که چون آنها سواد درست‬ ‫و حسابی ندارند عقب‌مانده هستند ولی‬ ‫حرف‌های‌شان درست بود‪ .‬باید این حرف‌ها‬ ‫را قاب طال بگیرم‪ .‬نزدیک بود برای خودم‬ ‫پرونده سرقت درست کنم‪ .‬وی افزود‪ :‬من‬ ‫دزد نیستم اما وقتی در خانه مینا از سوی‬ ‫برادرانش تحویل پلیس داده شدم برای‬ ‫حفظ آبروی این دختر دروغگو گفتم دزد‬ ‫هستم و پشیمانم‪ .‬بنابر این گزارش‪ ،‬وقتی‬ ‫تجسس از مینا نشان داد که داستان جواد‬ ‫واقعیت دارد وی از جرم سرقت تبرئه شد‪.‬‬

‫حکم پرونده جراج فراری از‬ ‫اتاق عمل‪ :‬تنها ‪5‬درصد دیه کامل‬ ‫انسان‬ ‫در این پرونده دختر جوانی به نام «پریناز‬ ‫ذکری» ‪ 26‬ساله در حالی که تحت‬ ‫عمل جراحی روده قرار گرفته بود با فرار‬ ‫پزشک جراح‪ ،‬روده خود را به‌طور کامل‬ ‫از دست داد و دچار نقص عضو شد‪ .‬بنابر‬ ‫این گزارش‪ 11 ،‬مهرماه سال ‪ 90‬دختر‬ ‫جوانی به‌دلیل خونریزی روده به یک جراح‬ ‫عمومی در ارومیه مراجعه کرد و قرار شد‬ ‫در یکی از بیمارستان‌های خصوصی آنجا‬ ‫تحت عمل جراحی قرار بگیرد و این در‬ ‫حالی بود که پزشک معالج در یکی از‬ ‫مراکز دولتی به‌صورت تمام وقت مشغول‬ ‫به کار بوده و اجازه جراحی در بیمارستان‬


‫‪68‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫این شد که آن‌ها همه مقدمات الزم برای‬ ‫برگزاری این مراسم و پذیرایی از مهمانان‬ ‫را انجام دهند‪ .‬دومیلیون تومان را در زمان‬ ‫قرارداد پرداخت کردم و قرار بر این شد که‬ ‫شش میلیون تومان هم فردای روز عروسی‬ ‫پرداخت شود‪.‬‬ ‫اما شب عروسی بود که مسئول برگزاری‬

‫ادعای دروغی را مطرح کرده و می‌گویند به‬ ‫مهمانانشان شام نداده‌ام‪.‬‬ ‫بنا بر این گزارش‪ ،‬در پایان جلسه قضات‬ ‫شورای حل اختالف با شنیدن همه اظهارات‬ ‫تازه‌داماد و مسئول تشریفات عروسی و‬ ‫شاهدانشان در بررسی مستندات پرونده‪،‬‬ ‫مجری برگزاری مراسم را به‌دلیل انجام ندادن‬

‫مراسم‪ ،‬ناگهان ‪ 9‬میلیون تومان پول خواست‬ ‫و دلیل آن را هم گران شدن گوشت‪ ،‬مرغ و‬ ‫برنج عنوان کرد‪ .‬ما هم که قرارداد داشتیم‬ ‫و همه میزان پول در آن ذکر شده بود زیر‬ ‫بار حرف زور نرفتیم و گفتیم این پول را‬ ‫پرداخت نمی‌کنیم‪ .‬این مرد هم لج کرد و‬ ‫شام را بین مهمانان توزیع نکرد‪ .‬آن شب‬ ‫آبروی چندین ساله‌ام را بین دوستان و‬ ‫آشنایانم از دست دادم و همه‌شان با شکمی‬ ‫گرسنه مراسم را ترک کردند‪ .‬حاال هم از‬ ‫رئیس این شرکت شکایت کرده‌ام تا حقم را‬ ‫بگیرم و او هم به جزای کار زشتی که انجام‬ ‫داده است برسد‪.‬‬ ‫مسئول برگزاری مراسم نیز که پیش‌روی‬ ‫قضات نشسته بود‪ ،‬با اصرار به بی‌گناهی‬ ‫ادعا کرد داماد جوان دروغ می‌گوید و‬ ‫شام عروسی بین همه مهمانان توزیع شده‬ ‫است‪ .‬این مرد که با استرس خاصی صحبت‬ ‫می‌کرد‪ ،‬با تکرار چندباره ادعایش گفت‪:‬‬ ‫با این‌که چندین میلیون تومان ضرر کرده‬ ‫بودم انجام همه مواد قرارداد را وظیفه خود‬ ‫می‌دانستم و به همین دلیل شام را در زمان‬ ‫مناسب توزیع کردیم و همه ‪ 120‬مهمان‬ ‫عروسی شام خوردند اما چون ضرر زیادی‬ ‫کرده بودم‪ ،‬برخی قول‌های شفاهی که به‬ ‫آن‌ها داده بودم و در قرارداد ذکر نشده‬ ‫بود‪ ،‬مانند چراغانی همه صحن باغ و برخی‬ ‫افکت‌های نوری را انجام ندادم و همین‬ ‫مسأله باعث ناراحتی آن‌ها شده و آن‌ها چنین‬

‫تعهدش در مورد ارائه شام جشن عروسی به‬ ‫پرداخت چهار میلیون تومان جریمه محکوم‬ ‫کردند‪.‬‬

‫خط پاسخ داد دیگر یقین پیدا کردم که‬ ‫«عیسی» با آن دختر ارتباط دارد‪.‬‬

‫پیامک هایی که زندگی عاشقانه‬ ‫زوج جوان را تا مرز فروپاشی‬ ‫پیش برد‬ ‫با دیدن پیامک های عاشقانه که همه آن ها‬ ‫از یک شماره تلفن برای همسرم ارسال شده‬ ‫بود‪ ،‬دیگر چیزی نمی فهمیدم‪.‬‬ ‫روزنامه خراسان از قول زن جوانی که تا مرز‬ ‫طالق پیش رفته است نوشت‪:‬‬ ‫با دیدن پیامک های عاشقانه که همه آن‬ ‫ها از یک شماره تلفن برای همسرم ارسال‬ ‫شده بود‪ ،‬دیگر چیزی نمی فهمیدم‪ .‬آن قدر‬ ‫نسبت به «عیسی» بدبین شده بودم که هیچ‬ ‫توضیحی را نمی توانستم قبول کنم‪ .‬مهم تر‬ ‫از این پیامک ها‪ ،‬این بود که وقتی از همان‬ ‫شماره تماس گرفته می شد بالفاصله همسرم‬ ‫گوشی اش را خاموش می کرد و هیچ گاه به‬ ‫آن شماره پاسخ نمی داد‪ .‬در یکی از روزها‬ ‫که همسرم گوشی اش را در منزل فراموش‬ ‫کرده و سر کار رفته بود با همان شماره‬ ‫تماس گرفتم اما وقتی دختری از آن سوی‬

‫این وضعیت برایم غیرقابل تحمل بود‬ ‫هنوز بیش از چند ماه از ازدواج عاشقانه‬ ‫من و «عیسی» نمی گذشت که با این‬ ‫شرایط مواجه شده بودم‪ .‬باالخره پس از‬ ‫مدتی تصمیم به طالق گرفتم تا از افکار‬ ‫وحشتناکی که همواره آزارم می داد رهایی‬ ‫یابم‪ .‬همسرم هرچه با التماس می گفت که‬ ‫صاحب آن شماره تلفن را نمی شناسد من‬ ‫باور نمی کردم چرا که از حدود ‪ ۲‬ماه قبل‬ ‫این تماس های مشکوک آغاز شده بود‪.‬‬ ‫زن جوان ادامه داد‪ :‬در نهایت دادخواست‬ ‫طالق را به دادگاه ارائه دادم و منتظر روز‬ ‫رسیدگی به پرونده ام شدم‪ .‬در همین اثنا و‬ ‫با راهنمایی یکی از دوستانم به مرکز مشاوره‬ ‫نیروی انتظامی رفتم‪ .‬آن جا بود که صاحب‬ ‫شماره تلفن ناشناس را هم به درخواست من‬ ‫احضار کردند‪ .‬صاحب آن شماره مشکوک‬ ‫دختر جوانی بود که در همسایگی منزل‬ ‫پدرشوهرم زندگی می کرد‪ .‬آن دختر وقتی‬ ‫متوجه شد که شوهرم از او به خاطر ایجاد‬ ‫مزاحمت شکایت کرده است‪ ،‬گفت‪ :‬زمانی‬ ‫که «عیسی» مجرد بود و در همسایگی ما‬ ‫زندگی می کرد به او عالقه مند شدم ولی‬ ‫او هیچ گاه توجهی به من نداشت و از این‬ ‫موضوع در عذاب بودم‪ .‬تا این که متوجه‬ ‫شدم «عیسی» ازدواج کرده است از آن روز‬ ‫به بعد تصمیم گرفتم تا با ارسال پیامک و‬ ‫تلفن های گاه و بیگاه‪ ،‬کاری کنم که او از‬ ‫همسرش جدا شود تا شاید من بتوانم با او‬ ‫ازدواج کنم‪ ...‬زن جوان با شنیدن این حرف‬ ‫ها و در حالی که می گریست‪ ،‬گفت‪ :‬حاال‬ ‫با این شرایط نمی دانم چگونه از همسرم‬ ‫عذرخواهی کنم در این مدت و به خاطر‬

‫یک بدبینی زندگی او را به جهنم تبدیل کرده‬ ‫بودم و چیزی نمانده بود تا همسر خوبم‬ ‫را از دست بدهم‪ .‬کاش برای لحظه ای به‬ ‫حرف های «عیسی» توجه و به چشمان بی‬ ‫گناهش اعتماد می کردم‪ .‬وقتی زن جوان از‬ ‫اتاق مشاور بیرون آمد در حالی با لبخندهای‬ ‫همسرش روبه رو شد که از ساعتی قبل‬ ‫در سالن به انتظار او نشسته بود‪ .‬زن فقط‬ ‫از شرم سرش را پایین انداخت و لحظاتی‬ ‫بعد زوج خوشبخت‪ ،‬مرکز مشاوره را ترک‬ ‫کردند‪.‬‬

‫قتل شوهر با اره برقی‬ ‫دسیسه هولناک مادر خانواده جنایتی عجیب‬ ‫را رقم زد‪ .‬شکستن قفل سکوت دختران‬ ‫کافی بود تا دست مادر جنایتکار رو شود‪.‬‬ ‫توطئه خانگی‬ ‫صبح یکشنبه ‪ ۲۲‬تیرماه بود‪ .‬مادر یک‬ ‫خانواده ‪ ۴‬نفره نقشه از پیش‌ طراحی‌شده‌ای‬ ‫را در سرش مرور می‌کرد تا ساکنان یکی از‬ ‫خانه‌های خیابان نواب شاهد عجیب‌ترین‬ ‫جنایت خانگی باشند‪ .‬مادر بی‌رحم با‬ ‫مسموم کردن همسرش سناریوی قتل او را‬ ‫اجرایی کرد‪ .‬شوهرش بیهوش روی زمین‬ ‫افتاده بود که طناب زرد رنگ را به دور‬ ‫گردنش پیچید‪ .‬نفرت وجودش را گرفته بود‬ ‫و طناب را محکم‌تر فشار می‌داد تا این‌که‬ ‫شوهرش دیگر نفس نکشید‪ .‬حاال دیگر‬ ‫دستانش به قتل آلوده شده بود و باید تا قبل‬ ‫از برمال شدن جنایتش کاری می‌کرد‪ .‬در‬ ‫اتاق خواب را بست و باال سر جسد مردی‬ ‫که سال‌ها با او زندگی کرده بود نشست تا‬


‫‪67‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫تهران پای میز محاکمه ایستادند و «علی» به‬ ‫قصاص و همسرش به اتهام معاونت در قتل به‬ ‫‪15‬سال زندان محکوم شد‪.‬‬

‫داغداری یک زوج در هر دو‬ ‫سانحه هوایی مالزی‬ ‫یک زوج استرالیایی بدشانس در هر دو‬ ‫سانحه خطوط هوایی مالزی بستگان خود را‬ ‫از دست دادند‪.‬‬ ‫به گزارش ایسنا به نقل از «خبرآنالین»‪،‬‬

‫هافینگتون پست گزارش داد‪« :‬کایلینه‬ ‫مان» و «جیدن بارروز» زوج استرالیایی‪،‬‬ ‫هنوز در سوگ از دست دادن دو تن از‬ ‫اعضای خانواده خود در سانحه ناپدید شدن‬ ‫هواپیمای مالزیایی بر فراز اقیانوس هند‬ ‫بودند که دو تن دیگر از اعضای خانواده‬ ‫خود را در سانحه سرنگون شدن یک‬ ‫هواپیمای دیگر خطوط هوایی مالزی بر فراز‬ ‫اوکراین از دست دادند‪.‬‬ ‫روزنامه استرالیایی «بریسبان تایمز» در‬ ‫گزارشی نوشت که در پرواز‪MH370‬‬ ‫خطوط هوایی مالزی که در ماه آوریل بر فراز‬ ‫اقیانوس هند ناپدید شد‪ ،‬برادرزن و همسر‬ ‫برادرزن «کایلینه مان» کشته شدند‪.‬‬ ‫هواپیمای دیگری از این خطوط هوایی‬

‫توسط موشکی بر فراز اوکراین سرنگون شد‬ ‫و همه ‪ 298‬سرنشین آن جان باختند‪ .‬در این‬ ‫پرواز نیز «مان» دخترخوانده و همسرش را‬ ‫از دست داد‪ .‬آنها از تعطیالت چهار هفته‌ای‬ ‫خود در اروپا به کشور برمی‌گشتند‪.‬‬ ‫«گرگ باروز» برادر «جیدن بارروز»‬ ‫می‌گوید‪ :‬این حادثه ما را ویران کرد و‬ ‫نمی‌دانیم چه کاری باید انجام دهیم‪.‬‬ ‫باروز افزود‪ :‬نمی‌دانم چگونه این همه بال‬ ‫بر سر یک خانواده آن هم در مدتی کوتاه‬ ‫می‌آید‪.‬‬ ‫او در عین حال تاکید کرد که خطوط هوایی‬ ‫مالزی را در این دو حادثه مقصر نمی‌داند و‬

‫هیچ نفرتی نسبت به این شرکت ندارد‪.‬‬ ‫این زوج از رسانه‌ها خواسته‌اند که در این‬ ‫اوقات غم‌انگیز آنها را راحت بگذارند تا به‬ ‫سوگواری بپردازند‪.‬‬

‫بدهکاری غم‌انگیز پسر به پدر‬ ‫طلبکار‬ ‫همه‌جور پرونده‌ای دیده بودیم اال این‌که‬ ‫پدری پسرش را به زندان بیندازد آن هم فقط‬ ‫برای ‪‌۶‬میلیون تومان‪ .‬شاید این ماجرا کمی‬ ‫باور نکردنی باشد اما واقعیت دارد‪ .‬پرونده‬ ‫علی ‪۴۳‬ساله یکی از آن پرونده‌های تلخی‬ ‫است که مددکاران ستاد دیه با آن برخورد‬

‫کردند‪.‬‬ ‫ماجرای برای علی از زمانی آغاز شد که او‬ ‫دخل‌وخرجش با هم جور در نیامد به هر‬ ‫دری‌زد باز هم کم آورد‪ .‬با این‌که علی کارگر‬ ‫خبره‌ای در کابینت‌سازی بود اما پولی که‬ ‫درمی‌آورد کفاف زندگی‌اش را نمی‌داد و به‬ ‫همین خاطر تصمیم گرفت برای جمع کردن‬ ‫پول و پایان دادن به مشکالت اقتصادی‬ ‫زندگی‌اش شهر و دیارش را ترک کند و به‬ ‫تهران بیاید‪.‬‬ ‫او برای زندگی در تهران احتیاج به یک‬ ‫سرپناه برای خانواده‌اش داشت‪ .‬قدم به‬ ‫قدم به دنبال خانه گشت تا این‌که توانست‬ ‫خانه‌ای کوچک برای خود و خانواده‌اش‬ ‫پیدا کند اما پول پیش خانه خیلی بیشتر از‬ ‫آن چیزی بود که وی توانایی پرداختش را‬ ‫داشت به همین خاطر به سراغ پدرش رفت و‬ ‫برای پیش‌پرداخت اجاره خانه‌اش ‪‌۶‬میلیون‬ ‫تومان از او قرض گرفت‪ .‬اما ماجرا از زمانی‬ ‫جالب‌شد که در تهران هم کار علی رونق‬ ‫پیدا نکرد و او نتوانست سر موعدی که به‬ ‫پدرش قول داده بود ‪‌۶‬میلیون تومان را پس‬ ‫بدهد و پدرش شکایت کرد‪.‬‬ ‫با شکایت پدر کار به دادگاه کشید و با‬ ‫توجه به این‌که پدر علی حاضر به گذشت‬ ‫نشد قاضی دادگاه علی را به زندان محکوم‬ ‫کرد‪ .‬چند ماه گذشت و علی به دلیل‬ ‫عدم‌استطاعت مالی در پرداخت بدهی‬ ‫همچنان در زندان به‌سر می‌برد تا این‌که‬ ‫فروردین ماه‌ سال‌جاری وی با کمک‬ ‫مددکاران زندان درخواست اعسار داد‪.‬‬

‫مقرر شد پس از پرداخت ‪‌۲‬میلیون تومان و‬ ‫پرداخت ماهانه ‪‌۲۵۰‬هزار تومان آزاد شود‪.‬‬ ‫اما ماجرا به همین جا ختم نشد چون‬ ‫خانواده وی وضع مالی بدی داشت و با‬ ‫پرداخت همین میزان پول هم مشکل داشت‪،‬‬ ‫در نهایت از طریق مددکاری زندان پرونده‬ ‫برای رسیدگی و دستگیری از مددجو به‬ ‫ستاد دیه کشور معرفی شد و با همت یکی از‬ ‫نیکوکاران کشورمان وی از زندان آزاد شد‪.‬‬

‫شکایت داماد به خاطر شام‬ ‫نخوردن مهمان های عروسی‬ ‫شرکت تشریفاتی که به مهمانان یک عروسی‬ ‫در کرج شام نداده بود‪ ،‬به پرداخت جریمه‬ ‫چهار میلیون تومانی محکوم شد‪.‬‬ ‫تازه دامادی که مهمانان مجلس عروسی‌اش‬ ‫بدون خوردن شام راهی خانه هایشان شده‬ ‫بودند با شکایتی در شعبه ‪ 219‬مجتمع‬ ‫شماره ‪ 5‬شورای حل اختالف تهران‬ ‫خواستار غرامت شد‪.‬‬ ‫داماد جوان که برگزاری مراسم ازدواجش‬ ‫را به یک شرکت خدماتی تشریفاتی مراسم‬ ‫سپرده بود‪ ،‬با تشریح جزئیات شکایتش‬ ‫به شوک گفت‪ :‬سال گذشته و در زمانی که‬ ‫هنوز چند ماه تا زمان مراسم ازدواجم باقی‬ ‫مانده بود‪ ،‬با یک شرکت برگزاری تشریفات‬ ‫عروسی قراردادی امضاکردم و قرار بر‬


‫‪66‬‬

‫ح‬ ‫ا‬ ‫و دث‬ ‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫حوادث‬

‫شرحی از ماجراهای اخیر‬ ‫قتل‌هایی برای سرقت‬

‫قتل هولناک زوج ثروتمند در خانه ویالیی‬

‫مرد آشنا که با‌انگیزه سرقت‪ ،‬زن و شوهر جوان‬ ‫را به‌طور هولناکی کشت و جنازه آنها را به آتش‬ ‫کشید‪ ،‬با گذشت بیش از یک سال از جنایت‬ ‫تکان‌دهنده لب به اعتراف گشود‪.‬‬ ‫رسیدگی به این پرونده از بهار ‪ 92‬به دنبال وقوع‬ ‫یک فقره آتش‌سوزی عمدی در خانه‌ای ویالیی‬ ‫در شهرستان رشت در دستور کار پلیس آگاهی‬ ‫این شهرستان قرار گرفت‪ .‬با مهار آتش‌سوزی‪،‬‬ ‫پلیس وقتی به خانه مورد نظر رفت با‬ ‫جنازه‌های سوخته زن و مرد صاحبخانه‬ ‫روبه رو شد‪ .‬شواهد نشان می‌داد این‬ ‫زوج جوان با ضربه‌های جسم سخت به‬ ‫سرشان کشته و سپس جنازه‌هایشان در‬ ‫حمام خانه به آتش کشیده شده است‪.‬‬ ‫جنازه‌ها در حالی با هماهنگی قضایی‬ ‫به پزشکی قانونی فرستاده شد که فرضیه‬ ‫جنایت با‌انگیزه سرقت قوت گرفت‪.‬‬ ‫آثار درگیری و شکستگی بر بدن قربانیان‬ ‫نمایان نبود و بررسی‌ها نشان می‌داد‬ ‫این زن و مرد به احتمال فراوان قربانی‬ ‫جنایت یک آشنا شده‌اند‪.‬‬ ‫پلیس در نخستین گام از تحقیق‌ها به‬ ‫بررسی میدانی و پرس‌وجو از همسایه‌ها‬ ‫پرداخت‪ .‬به دنبال جمع‌بندی اطالعات‬ ‫و اقدامات فنی سرانجام پلیس نخستین‬ ‫سرنخ را به دست آورد‪ .‬یکی از‬ ‫همسایه‌های این زوج به پلیس گفت‪:‬زن‬ ‫و مرد جوانی را دیده که هراسان از خانه‬ ‫زوج جوان خارج می‌شدند‪ .‬به دنبال‬ ‫چهره‌نگاری رایانه‌ای یکی از بستگان‬ ‫نزدیک این زوج به نام «فرشاد»‬ ‫شناسایی شد‪ .‬پلیس این مرد را بازداشت‬ ‫کرد اما او خود را بی‌گناه خواند و مهر‬ ‫سکوت بر لب زد‪ .‬با گذشت بیش از‬ ‫یک سال از جنایت تکان‌دهنده سرانجام‬ ‫دیروز مرد جوان لب به اعتراف گشود‪.‬‬ ‫این مرد گفت‪ :‬از مدتی پیش نقشه‬ ‫سرقت از خانه زن و شوهر ثروتمند را کشیدم‪.‬‬ ‫چون با آنها رفت و آمد داشتیم همراه همسرم به‬ ‫آنجا رفتیم و من با آبمیوه مسموم زن و شوهر‬ ‫جوان و همسرم را بیهوش کردم‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬چون معتاد بودم همان جا مواد‬ ‫مخدر شیشه مصرف کردم و دست و پای زن و‬ ‫شوهر جوان را با طناب بستم‪ .‬سپس با چکش به‬ ‫سرشان کوبیدم و جنازه‌های آنها را به حمام خانه‬ ‫بردم و به آتش کشیدم‪.‬‬ ‫وی گفت‪ :‬همان موقع پول و طالها و وسایل با‬ ‫ارزش خانه را جمع کردم و پس از بیدار کردن‬ ‫همسرم از خواب از آنجا فرار کردیم‪ .‬در میان‬ ‫راه ماجرا را برای همسرم گفتم‪ .‬اما هرگز فکر‬ ‫نمی‌کردم یکی از همسایه‌های آنها ما را هنگام‬

‫خروج از خانه ویالیی دیده باشد‪.‬‬ ‫به دنبال اعتراف‌های تکان‌دهنده این مرد‪،‬‬ ‫همسرش نیز حرف‌های شوهرش را تایید کرد و‬ ‫«فرید» با قرار قانونی بازداشت شد تا به‌زودی‬ ‫صحنه جنایت را بازسازی کند‪.‬‬ ‫پرونده‌هایی که افراد به قصد سرقت دست به‬ ‫جنایت می‌زنند‪ ،‬کم نیستند‪.‬‬

‫اعتراف مادر و پسر خالفکار به قتل راننده پراید‬

‫مادر و پسری که یک راننده میانسال را کشته‬ ‫بودند و خودروی وی را دزدیده بودند از سوی‬ ‫پلیس آگاهی مازندران بازداشت شدند‪.‬‬

‫دهم خرداد امسال پیکر پتوپیچ و نیم‌سوخته یک‬ ‫مرد ناشناس در اطراف پارک جنگلی «شهید‬ ‫زارع» ساری پیدا و رازگشایی ماجرا آغاز شد‪.‬‬ ‫در بررسی‌ها مشخص شد قربانی «مرتضی»‬ ‫نام دارد و از مدتی پیش با یک مادر و پسری‬ ‫خالفکار به نام‌های «نوشین» و «کیانوش» در‬ ‫ارتباط بوده است‪ .‬با کشف این سرنخ‌ این مادر‬ ‫و پسر بازداشت شدند و خودروی قربانی در‬ ‫پارکینگ خانه‌شان کشف شد‪ .‬آنها اعتراف کردند‬ ‫با‌انگیزه سرقت «مرتضی» را به حاشیه شهر‬ ‫کشاندند و پس از قتل و به آتش کشیدن جنازه‬ ‫خودروی او را سرقت کردند‪.‬‬ ‫حکم مرگ برای قاتل پیرزن ثروتمند‬

‫همچنین یک مرد جوان که پس از دزدیدن سند‬ ‫خانه خاله پدرش‪ ،‬پیرزن ثروتمند را کشته و‬ ‫جنازه‌اش را در فریزر پنهان کرده بود در دادگاه‬ ‫پای میز محاکمه ایستاد و به قصاص محکوم‬ ‫شد‪.‬‬ ‫بامداد بیست‌ودوم تیر ‪ 91‬مرد ‪ 31‬ساله‌ای به‬ ‫نام «رامین» به اداره آگاهی پایتخت رفت و از‬ ‫ناپدید شدن خاله پدرش که بازنشسته آموزش و‬ ‫پرورش بود و پس از مرگ شوهرش به تنهایی در‬ ‫خانه‌ای در «زعفرانیه» زندگی می‌کرد‪ ،‬خبر داد‪.‬‬ ‫تالش برای افشای راز ناپدید شدن این پیرزن‬ ‫بی‌نتیجه مانده بود که پلیس دریافت سند خانه‬ ‫‪ 200‬متری این زن ثروتمند دزدیده‬ ‫شده است‪ .‬با افشای این موضوع‪ ،‬پنج‬ ‫مظنون از جمله یکی از بستگان پیرزن به‬ ‫نام «رامین» تحت بازجویی قرار گرفتند‬ ‫اما همگی خود را بی‌گناه خواندند‪.‬‬ ‫دو ماه از ناپدیدشدن این پیرزن گذشته‬ ‫بود که همسر «رامین» به نام «صفورا»‬ ‫با پلیس ‪ 110‬تهران تماس گرفت و‬ ‫گفت جنازه یخ‌زده یک پیرزن در‬ ‫یخچال فریزر انباری خانه‌اش قرار دارد‪.‬‬ ‫همان موقع ماموران به انباری این خانه‬ ‫واقع در کوی «فراز» سعادت‌آباد رفتند‬ ‫و با پیکر منجمدشده پیرزن روبه‌رو‬ ‫شدند‪ .‬در آن بین رامین به ناچار لب به‬ ‫اعتراف گشود و گفت‪ :‬چندی پیش که‬ ‫به خانه خاله پدری‌ام رفته بودم چشمم‬ ‫به سند شش دانگ آنجا افتاد‪ .‬سند را‬ ‫برداشتم اما خاله «تاجی» متوجه این‬ ‫موضوع شد و ما با هم درگیر شدیم‪.‬‬ ‫در آن گیر و دار‪ ،‬پیرزن را هل دادم که‬ ‫جمجمه‌اش به دیوار خورد و جان سپرد‪.‬‬ ‫من جنازه را به انباری خانه‌ام بردم تا آن‬ ‫را در فرصت مناسبی سربه نیست کنم‪.‬‬ ‫این مرد که در شعبه ‪ 71‬دادگاه‬ ‫کیفری استان تهران محاکمه شده‬ ‫بود به قصاص محکوم شد‪ .‬او دربار ‌ه‬ ‫انگیزه‌اش از نگه داشتن جنازه در فریزر‬ ‫خانه گفت‪ :‬می‌خواستم خانه را بفروشم‬ ‫به همین خاطر جسد را دو ماه در فریزر‬ ‫نگهداری کردم تا در صورت لزوم از اثر انگشت‬ ‫او برای فروش خانه استفاده کنم‪.‬‬ ‫قاتل پیرزن مهربان پای چوبه دار‬ ‫یک زن میانسال نیز که با همدستی دختر‬ ‫‪14‬ساله‌اش پیرزن مهربان را قربانی دزدیدن‬ ‫النگوهایش کرده بودند‪ ،‬محاکمه شدند و حکم‬ ‫سنگین آنها در دیوان عالی کشور تایید شد‪.‬‬ ‫عصر ششم مرداد ‪ 89‬به کالنتری «پاکدشت»‬ ‫خبر رسید زن ‪ 75‬ساله‌ای به نام «گوهر» در‬ ‫خانه‌اش در روستای «جیتو» کشته شده و‬ ‫طالهایش به سرقت رفته است‪.‬‬ ‫در نخستین گام از تحقیق‌ها مشخص شد همان‬

‫روز یک زن میانسال و یک دختر نوجوان با‬ ‫دستپاچگی از خانه «گوهر» بیرون رفته‌اند‪.‬‬ ‫کارآگاهان چهره فرضی متهمان را ترسیم کرده‬ ‫و «فاطمه » و دختر ‪14‬ساله‌اش «شادی» را‬ ‫که به‌عنوان خدمتکار در خانه‌های این روستا‬ ‫کار می‌کردند و به خاطر اعتیاد دست به دزدی‬ ‫می‌زدند‪ ،‬بازداشت کردند‪.‬‬ ‫«فاطمه» در بازجویی‌ها گفت‪ :‬من و دخترم از‬ ‫خیابان می‌گذشتیم که با گوهر روبه‌رو شدیم‪.‬‬ ‫پیرزن خرید کرده بود و به سختی پاکت‌های میوه‬ ‫را در دست گرفته بود‪ .‬گوهر از دخترم خواست‬ ‫به او کمک کند و پاکت‌های میوه را به خانه‌اش‬ ‫ببرد‪ .‬وقتی مقابل خانه پیرزن رسیدیم او تعارف‬ ‫کرد تا در گرمای تابستان شربتی بنوشیم‪ .‬وقتی‬ ‫وارد خانه پیرزن شدیم و چشم‌مان به طالهای‬ ‫پیرزن افتاد فکر دستبرد به سرمان زد‪ .‬من دهان‬ ‫گوهر را گرفتم و دخترم با قیچی النگوهای او‬ ‫را برید و از دستش خارج کرد‪ .‬می‌خواستیم از‬ ‫خانه بیرون برویم اما از ترس داد و فریاد پیرزن‬ ‫و آبروریزی‪ ،‬روسری‌ای را دور گردنش پیچیدم‬ ‫ولی قصد کشتن او را نداشتم‪ .‬این زن پس از‬ ‫محاکمه به قصاص‪ ،‬سه سال زندان و ‪74‬ضربه‬ ‫شالق محکوم شد و «شادی» نیز به پنج سال‬ ‫زندان و ‪74‬ضربه شالق محکوم شد‪ .‬این رای‬ ‫در شعبه ‪ 13‬دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و‬ ‫قطعی شد‪.‬‬ ‫قتل آرایشگر بین‌المللی و سرقت ‪ 40‬میلیاردی‬ ‫بامداد هجدهم آبان ‪ 89‬به کالنتری ‪102‬‬ ‫پاسداران خبر رسید از محل زندگی زن ‪55‬‬ ‫ساله‌ای به نام «ناهید» که آرایشگر بین‌المللی‬ ‫بود و فقط شش ماه از سال را در ایران زندگی‬ ‫می‌کرد بوی تعفن به مشام می‌رسد‪ .‬ماموران وقتی‬ ‫قدم به ساختمان گذاشتند با پیکر بی‌جان این زن‬ ‫میانسال روبه‌رو شدند‪.‬‬ ‫شواهد نشان می‌داد به گاوصندوق این زن دستبرد‬ ‫زده شده است‪ .‬به این ترتیب پلیس به بررسی‬ ‫ماجرا پرداخت و سرانجام یک مرد ‪ 30‬ساله به‬ ‫نام «علی» را بازداشت کرد‪ .‬این مرد گفت‪ :‬از‬ ‫سال‌ها پیش «ناهید» را می‌شناختم و به خانه‌اش‬ ‫رفت و آمد داشتم‪ .‬او قول داده بود اگر ازدواج‬ ‫کنم و زنم را به خانه او ببرم هدیه ارزشمندی به‬ ‫ما می‌دهد‪ .‬من هم پس از ازدواج‪ ،‬به همراه زن‬ ‫‪ 19‬ساله‌ام «فاطمه » به خانه زن ثروتمند رفتم‪.‬‬ ‫در میهمانی پاگشایی به «ناهید» آبمیوه مسموم‬ ‫خوراندم و سر کمد رفتم تا طالهایش را بدزدم‪،‬‬ ‫اما او یک‌باره متوجه ماجرا شد و داد و فریاد‬ ‫راه انداخت‪ .‬من و همسرم هم که هر دو به مواد‬ ‫مخدر شیشه معتاد هستیم او را خفه کردیم و‬ ‫برای باز کردن گاوصندوق خانه اعیانی از یک‬ ‫مرد قفل‌ساز کمک گرفتیم‪ .‬وی ادامه داد‪ :‬ما‬ ‫پس از باز کردن در گاوصندوق با چهار میلیارد‬ ‫تومان پول و تراول چک روبه‌رو شدیم و پول‌ها‬ ‫را بین خودمان تقسیم کردیم‪.‬‬ ‫زوج جنایتکار در شعبه ‪74‬دادگاه کیفری استان‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

65


‫‪64‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫بتوانند به عزیزانی که نیاز به راهنمایی دارند‪،‬‬ ‫راهنمایی کنند و همدیگر را پیدا کنند‪ .‬در‬ ‫واقع بنیاد آینه یک سازمان اطالعاتی بشود‪.‬‬ ‫طبیعی است که خود مردم هم باید حمایت‬ ‫کنند تا آینه قدرت داشته باشد و گسترده‌تر‬ ‫عمل کند‪ .‬یکی از کارهایی که مدیر جدید‬ ‫باید بلد باشد این است که بتواند بودجه از‬ ‫سازمان‌های دولتی بگیرد‪ .‬چون بنیاد آینه یک‬ ‫سازمان غیرانتفاعی است و دولت آمریکا هم‬ ‫برای این قبیل فعالیت‌ها بودجه‌ای درنظر‬ ‫گرفته‪ .‬بنابراین من و یارانم به دنبال این‬ ‫هستیم که با کمک یک مدیر مدبر بتوانیم از‬ ‫بودجه دولتی استفاده کنیم‪ .‬نیت من خدمت‬ ‫است که بتوانم به هر طریقی شده به مردم و‬ ‫جوانان آگاهی‌رسانی کنم تا خانواده‌ها برای‬ ‫بچه‌هایشان مفید باشند‪.‬‬

‫شرایط غیر امن و حاکم بر جامعه هنری‬ ‫است‪ .‬ولی فراموش نکنیم که باز یک راهی‬ ‫وجود دارد و ما نباید برای تولید علی‌السویه‬ ‫کاری خلق کنیم‪ .‬باید کاری را انجام داد که‬ ‫بگویند آن سوی دنیا یک نفر شاید بشنود‪،‬‬ ‫تلنگری بخورد و روحیه‌ای دیگر پیدا کند‪.‬‬ ‫همه اینها را باید در نظر گرفت‪ .‬خلق اثر‬ ‫هنری باید روی برنامه و اصول باشد‪.‬‬ ‫من نقش معلمی نمی‌خواهم بازی کنم‪ .‬چون‬ ‫هنوز دارم یاد می‌گیرم‪ .‬ولی این جایگاهی‬ ‫من نوعی دارم باید در خدمت کسانی که‬ ‫که ِ‬ ‫برایشان کار می‌کنم و مخاطب من هستند‬ ‫باشد‪ .‬نقش هنرمند همه جای دنیا‪ ،‬به گمان‬ ‫من‪ ،‬باید اینگونه باشد‪....‬‬ ‫خود من دارم سعی می‌کنم که در آلبوم‌های‬ ‫بعدی ترانه‌های فرهنگی را بیشتر مطرح کنم‪.‬‬ ‫یعنی هر کدام از گرفتاری‌های اجتماعی را‬ ‫به صورت یک ترانه دربیاورم و شاید در آخر‬ ‫مسیر فعالیت حرفه‌ای این کارم را در اختیار‬ ‫مردم بگذارم و نواقص فرهنگی‌مان را با‬ ‫زبان عاشقانه بگویم و هر کسی فکر نکند‬

‫من به بغل دستی او می‌گویم‪ ،‬من با او دارم‬ ‫صحبت می‌کنم‪ .‬مفاهیمی همچون ایرانیان و‬ ‫دروغ‪ ،‬ایرانیان و توهم دائمی توطئه‪ ،‬ایرانیان‬ ‫و پنهانکاری‪ ،‬ایرانیان و حسادت‌ورزی‪ ،‬اینها‬ ‫اسم ترانه‌هایم خواهد بود و امیدوارم که فقط‬ ‫گوش ندهند به کارهای من‪ .‬مرا بشنوند‪.‬‬ ‫داریوش‪ ،‬از بنیاد آینه گفتی‪ .‬مختصری برایمان‬ ‫بگو که فعالیت آینه االن در چه وضعی است‬ ‫و چه چشم‌اندازی دارد؟ و چگونه می‌بینی کار‬ ‫را؟‬ ‫ممنون که از فرزند عزیز من هم صحبت‬ ‫کردی‪ .‬بچه من شده ‪ ۱۳‬ساله‪ ،‬خوشبختانه‬ ‫من یک راهی را با یارانم در آینه آغاز کردیم‬ ‫و آهسته و پیوسته تا االن آمدیم‪ .‬تیمی که‬ ‫برای این بنیاد کار می‌کند‪ ،‬تیم عاشقی است‪.‬‬ ‫االن در شرایط فعلی‪ ،‬ما یک بازنگری کردیم‬ ‫و نواقص خودمان را دیدیم که چه کار باید‬ ‫بکنیم‪ .‬داریم آنها را درست می‌کنیم‪ .‬من‬ ‫همیشه در کار‪ ،‬به بخش زیبایی‌اش توجه‬ ‫نمی‌کنم‪ ،‬می‌ببینم نواقص‌اش چیست که‬ ‫آن نواقص را برطرف کنم‪ .‬زیبایی‌هایش را‬

‫می‌گذارم دیگران نگاه کنند‪.‬‬ ‫االن بعد از حدود سیزده سال با حضور چند‬ ‫نفر که عشق و عالقه به خدمت دارند به دنبال‬ ‫یک مدیر مدبر که بتواند کار را به خوبی‬ ‫و به سرعت پیش ببرد هستیم‪ .‬تمام تالش‬ ‫من این است که بشویم یک مرکز اطالعاتی‬ ‫در دنیا‪ ،‬مقدمات این کار نیز انجام شده‪ .‬از‬ ‫ایران گرفته‪ ،‬کسانی که به آینه رجوع می‌کنند‬ ‫تا خارج از ایران‪ .‬اینکه به کجا بروند‪ .‬نیت‬ ‫من این است که این مرکز به رایگان در اختیار‬ ‫مردم باشد‪ .‬روان‌شناس‌های مختلفی که در‬ ‫آمریکا هستند بتوانند عضو باشند و رایگان‬ ‫به مردم خدمت‌رسانی کنند‪.‬‬ ‫یک فکر دیگری هم که در سایت جدیدمان‬ ‫داریم پیاده می‌کنیم عضو گرفتن برای آینه‬ ‫از بین پزشکان و روان‌شناسانی است که در‬ ‫سرتاسر دنیا هستند‪.‬‬ ‫می‌خواهیم در سایت‌مان این را به صورت‬ ‫یک چت‌روم بگنجانیم و پزشکانی که‬ ‫عضو هستند و عالقه‌مند خدمت هستند‪،‬‬

‫مواد مخدر و محرک‌های شیمیایی االن‬ ‫دارد دنیا را درو می‌کند‪ .‬پدر و مادرها باید‬ ‫آ گاه باشند که با بچه‌‌ها چگونه رفتار کنند و‬ ‫چگونه نصیحت‪ ،‬نه‪ ،‬بلکه اطالع‌رسانی کنند‪.‬‬ ‫خانواده اگر آموزش نبیند نباید توقع داشت که‬ ‫فرزندش به دام اعتیاد نیافتد‪ .‬متاسفانه پدیده‬ ‫پنهان‌کاری و انکار همه جا حاکم است و‬ ‫عجیب این مسئله دست و پاگیر شده‪ ،‬چرا که‬ ‫بسیاری واقعیت را نمی‌بینند‪.‬‬ ‫تلفن‌هایی که به آینه می‌شود‪ .‬ایمیل‌هایی که‬ ‫فرستاده می‌شود ‪ ۹۰‬درصد‪ ،‬پدر و مادرهایی‬ ‫هستند که فرزنداشان به دام اعتیاد افتاده‌اند‪.‬‬ ‫اول عرض کردم باید قب ً‬ ‫ال آموزش می‌دیدند تا‬ ‫به اینجا نمی‌رسیدند و حرف ما هم این است‬ ‫آن موقع که باید آ گاهی داشتید آ گاهی ندادید‬ ‫و هیچ توقعی نداشته باشید بچه‌ها به این دام‬ ‫نیفتند‪ ،‬حاال هم که افتاده شما نمی‌دانید چه‬ ‫باید بکنید‪.‬‬ ‫یکی از دردها و مشکالت دیگر این است که‬ ‫خانواده می‌خواهد فرزندش به بهبودی برسد‪،‬‬ ‫اما آیا فرزند هم می‌خواهد؟ برای همین باید‬ ‫بچه‌ها را عالقه‌مند کرد و سعی ما این است‬ ‫مراکزی که در دور دنیاست را به جامعه معرفی‬ ‫کنیم‪ .‬هرجای دنیا که باشد‪ ،‬تا این مسیر ‪۱۳‬‬ ‫ساله را عاشقانه‌تر ادامه بدهیم‪.‬‬


‫‪63‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫در خارج از کشور برداشتند آثارشان را به نام‬ ‫خود ثبت کردند‪ .‬اینها از بدو غربت‌نشینی ما‬ ‫از سی و چهار پنج سال دست به این تاراج‬ ‫زده‌اند‪ .‬آرشیو رادیو ایران تاراج شد‪ .‬برداشتند‬ ‫مالی را که به سرقت بردند با قوانین اینجا به‬ ‫اسم خودشان کپی‌رایت کردند و همین سبب‬ ‫شد که حق و حقوق کسی داده نشود‪.‬‬

‫هم نمی‌تواند برود سراغش‪ .‬چرا که مشکل‪،‬‬ ‫آنها نیستند‪ .‬مشکل ما هستیم که نمی‌توانیم در‬ ‫کنار هم قرار بگیریم‪ .‬متحد باشیم که برویم به‬ ‫جنگ این کمپانی‌ها‪ .‬همیشه می‌گویند وقتی‬ ‫می‌خواهید یک دیکتاتور را سرنگون کنید‬ ‫باید همدل و همزبان کنار هم باشید‪ ،‬چون‬ ‫هدف یک چیز است‪...‬‬

‫من هم به سهم خودم گوشه‌ای از تخته چوب‬ ‫را در این دریای توفانی چسبیده‌ام که غرق‬ ‫نشوم و این تنها عشقی است که من دارم به هر‬ ‫قیمتی حفظش می‌کنم‪ .‬کارم را تولید می‌کنم‪،‬‬ ‫مخارج آن را متحمل می‌شوم‪ ،‬در اختیار مردم‬ ‫می‌گذارم و می‌دانم که بازگشتی برای مسئله‬ ‫مالی‌اش ندارد‪ .‬البته سهم مردم را نادیده‬ ‫نمی‌گیرم که عادت کردند به کپی خریدن‪ .‬این‬ ‫فریادی است که من بیست سال پیش سر دادم‬ ‫و این فریاد ما را کسی نشنید و حتی راهکار‬ ‫برایش پیدا کردم که در ایران بیایند حقی را‬ ‫که بابت کار هنرمندان باید بپردازند بدهند‬ ‫به سازمان‌های خیریه‪ .‬خودشان را مسئول‬ ‫بدانند برای خدمت کردن‪ .‬حداقل یک اصول‬ ‫اخالقی را رعایت کنند‪.‬‬

‫شما اشاره کردی به موضوع کمپانی‌های‬ ‫خارج کشور که با دور زدن برخی قوانین‪،‬‬ ‫کارهای قدیمی هنرمندان یا رادیو ایران را‬ ‫به نام خودشان ثبت کردند‪ .‬اما در داخل‬ ‫ایران شهروندان با تنگناهایی مواجهند و‬ ‫همه نمی‌توانند به خیلی از آثار تولید خارج‬ ‫از کشور دسترسی داشته باشند‪ .‬قبال ً گفته‬ ‫بودی که مردم اگر توانایی این را ندارند یا‬

‫موقعی که بعضی مواقع نسخه اصلی در‬ ‫اختیارشان نیست‪ ،‬این کار را می‌کنند‪ .‬در هر‬ ‫حال می‌گویند نپرسید مملکت برایتان چه کار‬ ‫کرده‪ ،‬شما برای مملکت چه کار کرده‌اید؟‬ ‫هنرمندان جزو سرمایه‌های ایران هستند و‬ ‫شما جلوی چشم آنها دارید حق و حقوقشان‬ ‫را نادیده می‌گیرید‪ .‬به خاطر ذات انسانی‬ ‫خودتان مسئولیت‌پذیر باشید و بیایید از یک‬ ‫جایی آغاز کنید‪.‬‬ ‫بروید به آرشیو خودتان نگاه کنید‪ .‬یک رقمی‬ ‫را در نظر بگیرید در آن مملکتی که مستحق‬ ‫زیاد است‪ ،‬بیکاری هست‪ ،‬فقر هست‪،‬‬ ‫حداقل بگویید من حقی که نمی‌دانم آن را به‬ ‫کجا بپردازم ببرم بدهم به یک سازمان خیریه‬ ‫و مردمی‪ .‬این راهکاری است که من کماکان‬

‫خیلی از هنرمندان و همکارانم بودم‪ ،‬اما‬ ‫نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد‪ ،‬هیچکس به من‬ ‫نپیوست‪ .‬این دردآور بود برای من و یک‬ ‫در تازه‌ای را به روی من باز کرد که بگردم‬ ‫ببینم گرفتاری فرهنگی ما چیست؟ همه اهل‬ ‫شعاریم‪ .‬همه می‌گوییم ولی انجام نمی‌دهیم‪.‬‬ ‫غافل از اینکه همه باید مفید باشیم‪ ،‬تنها‬ ‫«مهم» نباشیم‪« ،‬مفید» باشیم‪ .‬برای چه‪،‬‬ ‫برای اینکه بتوانیم تاثیر بگذاریم و به دیگران‬ ‫پیام امید بدهیم‪.‬‬ ‫من متاسفانه ‪ ۹۰‬درصد ترانه‌هایی که در چند‬ ‫سال اخیر می‌شنوم داستان تکراری پیوند یک‬ ‫زن و مرد و عشق و عاشقی را بازگو می‌کند‪.‬‬ ‫به این دلیل که جامعه هنری در داخل و حتی‬ ‫در خارج از ایران نمی‌خواهد فراتر از یک‬

‫کارهای من قطره‌ای است در مقابل آثاری که‬ ‫منتشر می‌شود‪ ،‬ولی مردم احساس مسئولیت‬ ‫کنند‪ .‬اخالق و خصوصیات انسانی‌شان بیشتر‬ ‫رشد کند‪ .‬این یک نمونه کار است برای‬ ‫تغییر‪....‬‬ ‫متأسفانه در جامعه هنری بسیار دست‌تنگی‬ ‫داریم‪ .‬بسیاری از هنرمندان در فقر زندگی‬ ‫کردند و می‌کنند و این کماکان ادامه دارد‪.‬‬ ‫این مشکل االن گریبان نسل جوان را گرفته‬ ‫و دست و بالش بسته است‪ .‬نمی‌تواند تولید‬ ‫کند‪ .‬از این طرف کمپانی‌ها استثمارشان‬ ‫می‌کنند‪ ،‬از سوی دیگر هم که موضوع‬ ‫کپی‌رایت نادیده گرفته می‌شود‪ .‬من از سال‬ ‫‪ ۹۸‬میالدی تا به حال کارهای خودم را‬ ‫خودم تولید کردم‪ .‬استداللم این بود که اگر‬ ‫قرار است کمپانی‌ها آتش بزنند‪ ،‬خودم که کار‬ ‫را تولید کردم‪ ،‬زحمتش را کشیدم‪ ،‬به نتیجه‬ ‫رساندم‪ ،‬بهتر بلدم آتش بزنم‪.‬‬ ‫خب خود هنرمندان چه کرده‌اند برای حل این‬ ‫مشکل؟‬ ‫االن در شرایط فعلی بسیاری از شاعران‪،‬‬ ‫آهنگسازان و بچه‌های خواننده دور هم جمع‬ ‫شده‌اند که بتوانند حق و حقوق خودشان را‬ ‫بگیرند‪ .‬یک سندیکا دارند درست می‌کنند‬ ‫که امیدوارم این زودتر شکل بگیرد و یک‬ ‫نیروی قدرتمندی بشود‪ .‬چرا که من همیشه‬ ‫معتقدم مردم حمایت خواهند کرد چون‬ ‫خوراک روحی‌شان را از این جماعت‬ ‫گرفتند و همیشه به این مثلث معتقدم که‬ ‫مردم‪ ،‬رسانه‌ها و هنرمندان در یک مثلث‬ ‫بسیار محکمی می‌توانند قرار بگیرند و دست‬ ‫کمپانی‌هایی که به تاراج بردند را رو کنند‪.‬‬ ‫اص ً‬ ‫ال باورکردنی نیست موقعی که می‌بینید‬ ‫آرشیو رادیو ایران به تاراج رفته و یک کمپانی‬ ‫در خاک آمریکا آن را به نام خود ثبت کرده و‬ ‫یک خالف فدرال مرتکب شده و هیچکس‬

‫امکانش را ندارند که خرید کنند‪ ،‬باید به‬ ‫سازمان‌های عام‌المنفعه و خیریه کمک کنند‪،‬‬ ‫و این مسئولیت اجتماعی‌شان است‪ .‬هنوز هم‬ ‫به این باور داری؟‬

‫به آن معتقدم‪.‬‬ ‫شما از مسئولیت اجتماعی مردم گفتی‪ ،‬اما آن‬ ‫طرف قضیه‪ ،‬هنرمندان و مشخصا‌ ً کارورزان‬ ‫ترانه که تولیدکننده یک اثر موسیقیایی هستند‬ ‫چه وظیفه‌ای دارند؟‬

‫همانطور که گفتی چون آنها دسترسی به‬ ‫کارهای هنرمندان خارج ندارند باز من تنها‬ ‫راهی را که می‌بینم می‌تواند مفید باشد که‬ ‫آنها بیشتر احساس مسئولیت کنند و ساده‬ ‫از کنار موضوع نگذرند همین است‪ .‬اگر‬ ‫صادقانه بروند به آرشیوشان نگاه کنند‪ ،‬ببینند‬ ‫چه تعدادی آهنگ دارند‪ ،‬من ایمان دارم ‪۹۹‬‬ ‫درصد کپی است‪ .‬یعنی حق و حقوق دیگران‬ ‫را پایمال کرده‌اند‪.‬‬

‫می‌گویند هنرمندان شیپورچی‌های جامعه‬ ‫هستند‪ .‬هر کسی در توان خودش باید‬ ‫وظیفه‌ای که در برابر مردم دارد را به نوعی‬ ‫انجام بدهد‪ .‬چون هنرمندان منتخب مردم‬ ‫هستند طبیعت ًا در مقابل مردم هم مسئولیتی‬ ‫دارند‪ .‬پیام دادن‪ ،‬نمی‌دانم‪ ،‬عضو سازمانی‬ ‫مردم‌نهاد بودن و‪...‬‬

‫این هم ناگفته نماند که اینها از روی ناچاری‬

‫من حتی در رابطه با بنیاد آینه‪ ،‬چشم انتظار‬

‫مسئله‪ ،‬صحبت اجتماعی یا انتقادی کند‪.‬‬ ‫چون می‌داند قلع و قمع می‌شود‪ .‬این ترس‬ ‫نگذاشته که رشد کند‪ .‬زبان موسیقی امروز با‬ ‫دوره آغاز کار ما بسیار تفاوت دارد‪ .‬هر چند‬ ‫جسته گریخته یک ترانه‌هایی خوانده می‌شود‬ ‫و یک ترانه‌هایی سروده می‌شود‪ ،‬ولی جو‬ ‫غالب همین است‪.‬‬ ‫در ایران هم هنرمندان طبیعت ًا معترض هستند‪،‬‬ ‫ولی در جوی زندگی می‌کنند که ترس بر‬ ‫آن حاکم است‪ .‬آزادی عمل ندارند‪ .‬آزادی‬ ‫بیان ندارند‪ .‬از طرف دیگر یک بیماری‬ ‫غریبی گریبان جامعه هنری ما را گرفته‬ ‫به نام خودسانسوری‪ .‬ما همه‌اش در حال‬ ‫سانسور کردن خودمانیم‪ .‬چه شعرمان‪ ،‬چه‬ ‫موسیقی‌مان‪ ،‬چه فیلم‌مان‪ .‬همه اینها به دلیل‬

‫ادامه در صفحهٔ ‪64‬‬


‫‪62‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫داریوش‪ :‬خودسانسوری‬ ‫گریبان ما را گرفته است‬ ‫داریوش‪ :‬خوشبختانه تا اینجا‬ ‫ی من با‬ ‫ی و دوست ‌‬ ‫رابطه کار ‌‬ ‫دوستان قدیمی‪ ،‬دوستانی که‬ ‫همیشه یار و یاورم بودند بسیار‬ ‫پابرجاست‪.‬‬

‫یک سقف باید به عقیده‌ها و خواسته‌های هم‬ ‫احترام بگذاریم‪ .‬در مجموع گاهی گله‌مندی‬ ‫پیش می‌آید‪ .‬اینها را می‌شنوم‪ .‬ولی تمام تالش‬ ‫من این است که دوستی‌های قدیمی را حفظ‬ ‫کنم به خاطر این که کارنامه بیش از چهل‬ ‫سال فعالیت هنری من با این بزرگان با این‬ ‫عزیزان ساخته شده و بتوانیم کارهای مثبت‬ ‫و کارهای مفیدتری انجام بدهیم‪ .‬چرا که ما‬ ‫جزئی از یک خانواده هستیم‪.‬‬

‫فقط بعضی مواقع‪ ،‬یک تنوع‪ ،‬یک تغییر‪ ،‬و‬ ‫یک زیبایی‌های دیگر را هم می‌بینم و دوست‬ ‫دارم از کارهای جوان‌ترها هم استفاده کنم‪.‬‬ ‫من این چند ساله با آقای زالند در ارتباط‬ ‫مستمر بودم و کارهایی که قرار است در آینده‬

‫االن هم تعدادی از کارهای دیگر اردالن‬ ‫و فرید عزیز را تهیه کردیم که سعی می‌کنم‬ ‫یک یک به دوستداران برسانم‪ .‬اما در رابطه‬ ‫با آهنگ «دوباره باز خواهم گشت» از این‬ ‫عزیزان ممنونم که این کار را در اختیارم‬ ‫گذاشتند‪ .‬همینطور از دوست عزیزم علی الهی‬

‫مختلفی مواجه است‪ ،‬بنابراین به این نتیجه‬ ‫رسیدیم که خب بهتر است ما تک‌تک‬ ‫آهنگ‌ها را بدهیم تا بعدً‌ا به صورت یک‬ ‫مجموعه دربیاید‪ .‬در مجموع فکر می‌کنم در‬ ‫یک سال آینده یک آلبوم کامل را در اختیار‬ ‫دوستداران بگذاریم‪.‬‬ ‫به کار جدید برگردیم «دوباره باز خواهم‬ ‫گشت»‪ ،‬در این ترانه از امید می‌گویید؛ از‬ ‫امید به بازگشت‪ ،‬بازگشت به میهن‪ .‬از این‬ ‫امید بگویید که در این کار نسبت به کارهای‬ ‫گذشته شما برجسته‌تر شده؟‬ ‫این کار را اردالن عزیز چند وقت پیش در‬ ‫اختیار آقای زالند می‌گذارد‪ .‬آقای زالند‬ ‫ملودی‌اش را می‌سازد‪ .‬من در جریان ساختن‬

‫از دامان مادر جدا شدن‪ ،‬و دوباره به دامان‬ ‫مادر برگشتن است‪ ...‬این ترانه این تلنگر را‬ ‫به انسان می‌زند که ای انسان پریشان‪ ،‬امید‬ ‫داشته باش که می‌توانی به خودت برگردی‪.‬‬ ‫هرچند با اینکه مستقیم اشاره شده به سرزمینی‬ ‫که تکه و پاره شده‪ ...‬باز خواهم گشت‪ ...‬از‬ ‫این دید هم می‌شود نگاه کرد‪ .‬من این امید را‬ ‫در این کار دوست دارم و برای تغییر باید درد‬ ‫کشید‪ .‬اینها برداشت‌های خودم است و دارم‬ ‫از یک دیدگاه دیگر نگاه می‌کنم‪.‬‬ ‫ولی بعضی شنونده‌ها نگاه می‌کنند که خب‬ ‫داریوش می‌گوید دوباره باز خواهم گشت‪.‬‬ ‫هرچند آنجا را باز خواهم گشت‪ ،‬اگر حتی‬ ‫فقط یک روز باقی باشد از عمرم‪...‬‬ ‫در بخش قبلی به دشواری‌های تولید آلبوم‬ ‫و ترانه اشاره کردی‪ ،‬این دشواری‌ها چیست‬ ‫که تولیدکننده اثر را آزار می‌دهد؟ منظورم‬ ‫مجموعه عواملی است که یک اثر را تولید‬ ‫می‌کنند؟‬ ‫ما یک گرفتاری فرهنگی گریبانمان را گرفته‬ ‫و آن رعایت نکردن حق و حقوق دیگران‬ ‫است‪ .‬در ضرب‌المثل‌هایمان داریم چیزی که‬ ‫به خود روا نداری به دیگران هم روا مدار؛‬ ‫یا در منشور حقوق بشر اشاره می‌شود که هر‬ ‫خالق اثری صاحب آن اثر خواهد بود و حق و‬ ‫حقوقش محفوظ است‪.‬‬

‫در یک آلبوم قرار بگیرد را با ظرافت و دقت‬ ‫تهیه کردیم که به مرور برای شنیدن دوستداران‬ ‫منتشر خواهد شد‪.‬‬ ‫با این همه نمی‌توانم نگویم که دوستان یک‬ ‫مقدار گله‌مند بودند از اینکه من با گروهی‬ ‫جوان کار کردم‪ ،‬این را می‌گذارم به حساب‬ ‫مهر و عالقه‌ دوستان وا ینکه این عزیزان‬ ‫دوست دارند همیشه با یکدیگر و کنار هم کار‬ ‫کنیم‪ .‬هرچند این را هم باید بگویم که اگر من‬ ‫از این دوستان اجرا می‌کنم‪ ،‬آنها نیز تنها با‬ ‫من کار نمی‌‌کنند‪ .‬در نتیجه این حق اختیار‬ ‫را محفوظ می‌دانم همانطور که دوستان آثار‬ ‫خود را در اختیار هنرمندان دیگر می‌گذارند‪،‬‬ ‫من هم حق انتخاب داشته باشم و دلیلم هم بر‬ ‫این است که ما باید همدیگر را پذیرا باشیم‪.‬‬ ‫همانطور که شعارم همیشه این بوده که ما زیر‬

‫که رهبری ارکستر من را هم بر عهده دارد‬ ‫و برای این کار زحمت کشید‪ .‬امیدوارم در‬ ‫ی هم از تنظیم این نازنین بتوانم‬ ‫کارهای بعد ‌‬ ‫استفاده کنم‪.‬‬ ‫از آلبوم جدید گفتی‪ ،‬این آلبوم قرار است کی‬ ‫به دست دوستدارانت برسد؟‬ ‫متاسفانه تاریخ دقیقی نمی‌توانم بدهم؛ چون‬ ‫کار‪ ،‬بسیار ریزه‌کاری دارد‪ .‬ولی تک‌تک‬ ‫آهنگ‌ها را به مرور در دسترس قرار خواهم‬ ‫داد و فکر می‌کنم مث ً‬ ‫ال در سه ماه آینده یکی‬ ‫از کارها را و سه ماه دیرتر یکی دیگر از‬ ‫کارها را‪ .‬تا بعدا به صورت یک مجموعه‬ ‫کلی در اختیار دوستداران بگذاریم‪ .‬برای‬ ‫این کار هم دالیل خود را دارم‪ ،‬چون شرایط‬ ‫تولید موسیقی در خارج از کشور با مشکالت‬

‫شعر ایشان نبودم‪ .‬ایشان همیشه در خلوت‬ ‫خودش‪ ،‬در تنهایی‌های خودش خلق می‌کند‬ ‫و من هم از خوشبخت‌ها هستم که شعرهای‬ ‫زیبایش را در اختیارم می‌گذارد‪ .‬اما جدای‬ ‫از این اساس ًا هر ترانه زیبا از دیدگاه من به‬ ‫شنونده اجازه می‌دهد که چیزی را که تصویر‬ ‫یا تصور می‌کند‪ ،‬از آن برداشت خودش را‬ ‫بکند و شعرهای اردالن نازنین همیشه آن زبان‬ ‫را دارد‪ .‬مث ً‬ ‫ال اگر «دستای تو» را می‌گوید‪،‬‬ ‫یا «چشم من» را می‌سراید به خاطر سوگ‬ ‫قلبی‪ ،‬سوگ پدر است‪ ...‬ولی برخی عاشقانه‬ ‫نگاهش می‌کنند یا برخی یک برداشت دیگر‬ ‫می‌کنند‪ .‬اما خود من از این ترانه زیبا‪« ،‬دوباره‬ ‫باز خواهم گشت»‪ ،‬یک تصویر متفاوت‌‌تری‬ ‫داشتم و دارم‪.‬‬ ‫این بازگشت برای من‪ ،‬آن به اصل برگشتن‪،‬‬

‫متاسفانه پایمال کردن حق و حقوق‬ ‫خالقان اثر در بازار آشفته سرزمین ما ریشه‬ ‫دوانده و از قدیم هم بوده و در کتابی به‬ ‫نام «موسیقی ایران از آغاز تا به امروز» از‬ ‫انتشارات همشهری‪ ،‬کاری از غالمرضا‬ ‫جوادی در بخش پهلوی‌اش که به هنرمندان‬ ‫پیش از انقالب مربوط می‌شود به آن اشاره‬ ‫شده‪ ،‬موضوعی که مدت‌هاست گریبان من و‬ ‫بسیاری از همکاران مرا گرفته‪.‬‬ ‫در این کتاب اشاره شده که چه عواملی چه‬ ‫افرادی سبب شدند که به حق مادی و معنوی‬ ‫خالقان اثر احترام گذاشته نشود‪ .‬می‌گویند‬ ‫اگر درخت کج رویید بنگر به زمین ناهموار‪.‬‬ ‫این زمینه‪ ،‬این بستر باعث و بانی‌هایی داشته‬ ‫که کار را رسانده به اینجا و از دیدگاه من یک‬ ‫بازار ورشکسته است‪ ،‬بازاری که خودش را با‬ ‫یک تکه چوب روی امواج دریا نگه داشته‪،‬‬ ‫آن هم به قدرت عشقی که هنرمندان دارند‪.‬‬ ‫چه داخلی‌ها‪ .‬چه خارجی‌ها‪ .‬چه موسیقی‪ .‬چه‬ ‫فیلم‪ .‬اسیر یک باندبازی‪ ،‬اسیر یک مافیابازی‬ ‫است که ریشه‌اش را دوست دارم مردم بدانند‪.‬‬ ‫از یک طرف مسئله حق و حقوق بسیاری از‬ ‫هنرمندان قدیم که در تنگنا زندگی می‌کنند و‬ ‫زندگی کردند و از بین رفتند‪ ،‬االن کمپانی‌ها‬


‫‪61‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫ايراني براي‬ ‫چگونگي‬ ‫اليه‌برداري پوست‬

‫يك متخصص پوست و مو با اشاره‬ ‫به روش‌هاي مختلف اليه‌بردار‬ ‫پوست‪ ،‬به خانم‌هاي ايراني كه‬ ‫پوستي سبزه دارند‪ ،‬توصيه كرد‬ ‫از روش اليه‌برداري شيميايي‬ ‫استفاده كنند‪.‬‬ ‫دكتر سيدحسن اعتمادزاده اظهار داشت‪:‬‬ ‫«پيلينگ يا اليه‌برداري در واقع نوعي پوست‬

‫كندن و پوست انداختن است كه اليه سطحي‬ ‫پوست توسط روش‌هاي مختلف برداشته‬ ‫مي‌شود‪».‬‬ ‫اين متخصص پوست و مو وزيبايي تصريح‬ ‫كرد‪«:‬اليه‌برداري از سه طريق مواد شيميايي‪،‬‬ ‫مكانيكي و استفاده از ليزر و با توجه به عمق‬ ‫پوست انجام مي‌گردد‪».‬‬ ‫وي افزود‪«:‬در اليه‌برداري سطحي پوست‪،‬‬ ‫معموال از مواد شيميايي اسيدي با در صد‬ ‫متفاوت آلفا هيدروكسي اسيد (‪،)AHA‬‬ ‫تري‌كلرواستيك اسيد (‪ .)TCA‬استفاده‬ ‫مي‌شود كه خود شخص هم مي‌تواند با مراجعه‬ ‫به داروخانه و تهيه دارو‪ ،‬اين كار را انجام‬ ‫دهد‪».‬‬ ‫اعتمادزاده گفت‪«:‬در اليه‌برداري مكانيكي‬ ‫سطح پوست توسط دستگاه درم ابرشن‬ ‫با فرز الماس وميكرودرم ابرشن با پرتاب‬

‫كريستال‌هاي تراشيده مي‌شود‪».‬‬ ‫اين متخصص پوست و مو وزيبايي اظهار‬ ‫داشت‪«:‬ليزر دي‌اكسيد كربن يكي ديگر از‬ ‫روش‌هاي اليه‌برداري پوست است كه اشعه با‬ ‫عبور از روي پوست اليه سطحي يا ايپدرم را‬ ‫بر مي‌دارد‪».‬‬ ‫وي با بيان اينكه‪ ،‬استفاده از ليزر درماني‬ ‫ي را در‬ ‫خطر ايجاد ِاسكار يا جوشگاه دايم ‌‬ ‫ناحيه تحت درمان‪ ،‬به وجود مي‌آورد‪ ،‬ادامه‬ ‫داد‪«:‬در صورتيكه اين روش به دقت انجام‬ ‫نشود مي‌تواند باعث از بين رفتن ضمايم‬ ‫پوست و زيبايي بيمار شود‪».‬‬ ‫اعتمادزاده تصريح كرد‪«:‬در ليزرهاي شديد‬ ‫اليه عميق پوست برداشته مي‌شود و مي‌تواند‬ ‫ايجاد لك و گوشت اضافه در محل جراحي‬ ‫كند‪».‬‬

‫اين متخصص پوست‌و‌مو و زيبايي با اشاره به‬ ‫اينكه‪ ،‬اليه‌برداري معمو ً‬ ‫ال در افراد با رنگ‬ ‫پوست روشن انجام مي‌شود‪ ،‬تاكيد كرد‪«:‬‬ ‫اليه‌برداري عميق در افراد با پوست تيره‬ ‫مي‌تواند ايجاد لك و ضايعات پوستي نمايد‪».‬‬ ‫وي افزود‪«:‬البته اكثر خانم‌هاي ايراني‬ ‫داراي پوست سبزه هستند و بايد از روشهاي‬ ‫اليه‌برداري شيميايي با در صد پايين استفاده‬ ‫كنند تا دچار ضايعات پوستي نشوند‪».‬‬ ‫اعتمادزاده گفت‪«:‬افراد بايد توجه كنند كه‬ ‫اليه‌برداري تنها سطح پوست را تميز مي‌كند‬ ‫و در صورت عدم رعايت اصول بهداشتي‬ ‫و استفاده از كرم‌هاي ضد آفتاب مناسب‪،‬‬ ‫پوست مجدد مي‌تواند به حالت قبل و حتي‬ ‫بدتر باز مي‌گردد‪».‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

60


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

59


‫‪58‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫مانکن شدن و‬ ‫ع ّزت نفس‬

‫به جای انتقاد از وزن دخترتان‪،‬‬ ‫برایش الگو باشید‬ ‫یک مطالعه جدید نشان می‌‌دهد‬ ‫انتقاد خانواده‌ها از وزن و یا‬ ‫عادات غذایی دختران‪ ،‬آثار‬ ‫ماندگاری بر ع ّزت نفس آنها‬ ‫می‌گذرد‪.‬‬ ‫به گزارش رویترزهلث از نیویورک‪ ،‬محققان‬ ‫با مطالعه ‪ 455‬دانشجوی دختر که از اندام‬ ‫خود ناراضی بودند‪ ،‬دریافتند بیش از ‪80‬‬ ‫درصد آنها‪ ،‬والدین و یا خواهر و برادرانشان‬ ‫در دوران کودکی از ظاهر اندام آنها ایراد‬ ‫می‌گرفته‌اند‪.‬‬ ‫بسیاری معتقدند این انتقادها نمایان‌گر فقدان‬ ‫عشق و عالقه و حمایت در خانواده است‪ .‬و‬ ‫ح ّتی نمایانگر بدرفتاری عاطفی است بطوری‬ ‫که برخی در بین خانواده آنها را «زشت»‪،‬‬ ‫«خنگ» و «تنبل» می‌نامیدند‪.‬‬ ‫در عین حال در پاره‌ای از موارد والدین و‬ ‫یا خواهر و برادران فقط گاهی در مورد‬ ‫وزن و اندام آنها نظر منفی خود را ابراز‬ ‫می‌کردند نویسنده این مطالعه در مجله‬ ‫«‪ PEDIATRICS‬گزارش داد‪ «:‬این‬ ‫ّ‬ ‫اطالعات نشان می‌‌دهد ح ّتی چند مورد‬ ‫انتقاد هم می‌تواند تأثیر منفی داشته باشد‪».‬‬ ‫ّ‬ ‫محققان که دکتر «سی‪ .‬بارتیلوا» از‬ ‫این‬ ‫مرکز پزشکی «استنفورد» در «کالیفرنیا»‬ ‫ریاست آنها را بر عهده داشت‪ ،‬می‌گویند‪ :‬در‬ ‫خانواده‌های حمایتگر فقط چند بار انتقاد‪،‬‬ ‫مخربی بر دختران می‌گذارد‪.‬‬ ‫تاثیر به ویژه‬ ‫ّ‬ ‫از این رووالدین باید بدانند کالم آنها می‌تواند‬ ‫براحساس دختران در مورد خودشان تأثیر‬ ‫ماندگاری داشته باشد‪.‬‬ ‫در آغاز این مطالعه‪ ،‬این زنان مجموعه‌ای‬ ‫پرسشنامه را پر کردند‪ .‬از جمله در یکی از‬ ‫این پرسشنامه‌ها درباره اظهار نظرهای منفی‬ ‫که در دوران کودکی آنها می‌شد و میزان عزّت‬ ‫نفس آنها پرسیده شده بود‪.‬‬ ‫بیشتر این زنان گفتند اعضای خانواده اظهار‬ ‫نظر منفی در مورد شکل اندام آنها می‌کردند‪.‬‬ ‫براساس گزارش‌های آنها‪ ،‬بیش از نیمی‬ ‫از مادران و تقریب ًا ‪40‬درصد از پدران و‬ ‫‪40‬درصد خواهران و برادران چنین نظراتی‬ ‫داده‌اند‪.‬‬ ‫در این مطالعه دیده شد‪ ،‬زنانی که پدر و‬ ‫مادرشان چنین جمالتی به آنها گفته بودند از‬ ‫عزّت نفس کمتری برخوردار بودند و فقدان‬ ‫حمایت خانواده را احساس می‌کردند‪.‬‬ ‫به گفته تیلور و همکارانش‪ ،‬والدینی که درباره‬ ‫وزن و سالمت دختران خود نگران هستند باید‬ ‫بدون اینکه به انتقاد از آنها بپردازند‪ ،‬راه‌هایی‬ ‫را برای ارائه «توص ّیه ی سازنده» درباره غذا‬ ‫خوردن سالم و ورزش بیابند‪.‬‬ ‫به گفته ی این محققان‪ ،‬الگو بودن والدین در‬ ‫رعایت رژیم غذایی متعادل‪ ،‬ورزش منظم و‬ ‫خودداری از ایراد گرفتن از اندام خودشان در‬ ‫این زمینه با اهم ّیت است‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

57


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

56


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

55


‫‪54‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫چند دلیل دلزدگی‬ ‫خانمها از رابطه‬ ‫جنسی‬

‫مطمئن هستم که هیچ کدام از شما‬ ‫دوست ندارد با یک "عاشق خسته‬ ‫کننده" ارتباط برقرار کند‪ .‬برای‬ ‫اینکه به شما کمک کنیم تا این‬ ‫تقدیر وحشتناک را برگردانید‪،‬‬ ‫لیستی از ‪ 7‬موردی که به نظر خانم‬ ‫ها در روابط جنسی مالل آور است‬ ‫را جمع آوری کرده ام‪ .‬پس اگر‬ ‫می خواهید همسرتان را در حالتی‬ ‫نگه دارید که همواره تقاضای‬ ‫بیشتری از شما داشته باشد‪ ،‬مقاله‬ ‫زیر را بخوانید؛‬

‫‪ -1‬اجازه گرفتن‬ ‫هیچ چیز شهوانی در مورد مردی که برای‬ ‫برقراری رابطه جنسی از همسر خود اجازه‬ ‫می گیرد‪ ،‬وجود ندارد‪ .‬یک عاشق واقعی‬ ‫به درستی می داند که چگونه با رفتار خود‬ ‫می تواند به خانمش بفهماند که در موقع‬ ‫بخصوص آماده انجام آن کار است و به هیچ‬ ‫وجه نیازی به سوال پرسیدن ندارد‪ .‬برای‬ ‫شروع‪ ،‬یک نگاه عمیق و عاشقانه و یا لمس‬ ‫کردن محل بخصوصی می تواند گویای همه‬ ‫چیز باشد‪.‬‬ ‫‪ -2‬قابل پیش بینی بودن‬ ‫اگر مدتی است که با هم رابطه دارید‪ ،‬پس‬ ‫این گزینه شاید حاال به صورت یکی از‬ ‫مشکالت شما در آمده باشد‪ .‬یکی از دالیلی‬ ‫که در ابتدای رابطه‪ ،‬شما و همسرتان احساس‬ ‫نیاز شدیدی به هم می کردید تنها به این خاطر‬ ‫بوده که از چگونگی روحیات و تمایالت‬ ‫یکدیگر آ گاه نبودید‪ .‬اگر شما برای سالیان‬ ‫دراز همان روش های جذب کردن قدیمی را‬ ‫به کار بگیرید‪ ،‬دیگر هیچ جذابیتی برای او‬ ‫نخواهید داشت‪.‬‬ ‫از امتحان کردن روش های جدیدی که ممکن‬ ‫است هر دوی شما از آن لذت ببرید‪ ،‬ترس‬ ‫و واهمه نداشته باشید‪ .‬هیچ گاه اجازه ندهید‬ ‫رابطه شما به جایی برسد که همسرتان بتواند‬ ‫به راحتی حرکات شما را پیش بینی کند‪ .‬به‬ ‫عنوان مثال اگر همیشه ‪ 5‬دقیقه صرف پیش‬ ‫نوازی می کردید این بار ‪ 15‬دقیقه این کار‬ ‫را انجام دهید‪ ،‬و او را بیش از پیش به وجد‬ ‫بیاورید‪ .‬از این طریق او دیگر نمی تواند‬ ‫حرکات بعدی شما را پیش بینی کند و خیلی‬ ‫زود خودتان هم متوجه آنها نخواهید شد‪.‬‬ ‫‪ -3‬سکس مکانیزه‬ ‫امروزه اکثریت خانم ها معتقدند که س ‪ -‬ک‬ ‫ س بدون احساس‪ ،‬خسته کننده و بیهوده‬‫است‪ .‬هیچ خانمی دوست ندارد که به او مثل‬

‫یک بازیچه نگاه شود‪ .‬البته منظور من این‬ ‫نیست که شما مجبورید تمام خواست ها و‬ ‫تمایالت خود را کنار بگذارید‪ ،‬اما او هر‬ ‫چقدر هم که خونسرد باشد باز هم یک زن‬ ‫است و هیچ چیز را بیشتر از این دوست ندارد‬ ‫که مانند یک خانم با او رفتار شود‪ .‬بنابراین‬ ‫سعی کنید که مرد رویایی او باشید و هر چند‬ ‫وقت یکبار با او معاشقه کنید‪.‬‬ ‫‪ -4‬فرا نرفتن از مرزها‬ ‫هرچند بسیاری از خانم ها ( و همچنین‬ ‫آقایون) احساس می کنند که باید نسبت به‬ ‫هر نوع عمل جنسی که با شریک زندگی شان‬ ‫انجام می دهند‪ ،‬در آخر به رضایت دست‬ ‫پیدا کنند؛ اما حقیقت این است که باالخره‬ ‫یک روز از روال عادی امور خسته میشوند و‬ ‫به این فکر می افتند که به دنبال یک کیس‬ ‫جدید بگردند‪ .‬پس اگر نمیخواهید که او‬ ‫هیچ وقت از دست شما خسته شود‪ ،‬هر چند‬ ‫وقت یکبار تالش خود را بیشتر کنید و پایتان‬ ‫را فراتر از مرزها بگذارید‪.‬‬ ‫این جاست که صحبت از کلمه ترسناک "ر"‬ ‫می آید‪ .‬بله درست حدس زدید‪ :‬رمانتیک‪.‬‬ ‫خانم ها به هیچ وجه دوست ندارند که فضای‬ ‫رمانتیک موجود در رابطه از بین برود‪ ،‬آقایون‬ ‫هم می توانند از این مسئله به نفع خود استفاده‬ ‫کنند و هر چند وقت یکبار تبدیل به یک مرد‬ ‫رمانتیک بشوند‪ .‬به من اعتماد کنید‪ ،‬مطمئن‬ ‫باشید که او تعجب میکند و به فکر فرو می‬ ‫رود که شما از کدام سیاره پای خود را بر‬ ‫روی زمین گذاشتید‪.‬‬ ‫به عنوان مثال برای او نامه های عاشقانه‬ ‫بنویسید و در آنها بگویید که دوست دارید‪:‬‬ ‫او برایتان چه کارهایی انجام دهد‪ ،‬شما چه‬ ‫کارهای دوست دارید با او انجام دهید‪ ،‬و‬ ‫زمانی که منتظر ورود شماست چه کارهایی‬ ‫انجام دهد و یا ندهد‪ .‬برای او یک شام‬ ‫دونفره رمانتیک درست کنید‪ ،‬موسیقی آرام‬ ‫بگذارید و با حرکات خود او را به وسوسه‬ ‫نمایید‪ .‬سعی کنید که او را به آخرین درجه‬ ‫رضایت و خشنودی برسانید آنوقت او نه تنها‬ ‫از دستتان خسته نمی شود‪ ،‬بلکه تمام تالش‬ ‫خود را نیز به کار می گیرد تا شما را راضی‬ ‫نگه دارد‪.‬‬ ‫‪ -5‬مکان همیشگی‬ ‫اگر همسرتان شکاف های روی سقف اتاق‬ ‫خواب را از حفظ شود‪ ،‬آنگاه شما در دردسر‬ ‫بزرگی افتاده اید‪ .‬اما نگران نباشید راه حل‬ ‫شما تغییر مکان است‪ .‬می توانید این کار را‬ ‫در حمام‪ ،‬اتاقهای دیگر‪ ،‬هنگام مسافرت و‪...‬‬ ‫انجام دهید‪ .‬مکان های متفاوت بیشماری‬ ‫وجود دارند‪ .‬از قوه تخیل خود استفاده‬ ‫کنید و سعی کنید که جایی نروید که شما را‬ ‫دستگیر کنند‬ ‫‪ -6‬صدای بیش از اندازه یا بی صدا بودن‬ ‫به همان اندازه که بی صدا بودن آزار دهنده‬ ‫است‪ ،‬نالیدن بیش از اندازه و یا تکرار‬ ‫کلمات بخصوصی موجب رنجش می شود‪.‬‬ ‫بنابراین سعی کنید همیشه حد تعادل را حفظ‬ ‫کنید‪ ،‬تا هم او متوجه شود که شما در حال‬

‫لذت بردن هستید و هم اینکه تمام محله خبر‬ ‫نشوند‪ .‬انتخاب کلمات مناسب‪ ،‬حرارت و‬ ‫اشتیاق همسرتان را افزایش می دهد‪ .‬و لزوما‬ ‫هم نباید حرف زدن را به آخرین مرحله موکول‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫به او بگویید که کارهایش موجب لذت بردن‬ ‫شماست‪ ،‬چهره جذابی دارد‪ ،‬چه کارهایی‬ ‫دوست دارید در قبال او انجام دهید و اینکه‬ ‫او از شما چه انتظاراتی دارد‪ .‬همه و همه‬ ‫موجب می شود که شما هیچ گاه از در کنار‬ ‫هم بودن خسته نشوید‪.‬‬ ‫‪ -7‬کارهای تجربه نشده‬ ‫اگر مدت زمانی از رابطه شما با همسرتان می‬ ‫گذرد و همچنان تمایل دارید که احساسات‬ ‫یکدیگر را پر حرارت نگه دارید‪ ،‬بهتر‬ ‫است چند وضعیت جدید را امتحان کنید‪،‬‬ ‫آرزوهایتان را جامه عمل بپوشانید‪ ،‬برای‬ ‫هم نقش بازی کنید و هر عملی را که فکر‬ ‫میکنید باعث تحریک پذیری بیشتری می‬ ‫شود انجام دهید؛ چرا که در غیر اینصورت‬ ‫محکوم به ماللت و خستگی در اتاق خواب‬

‫خواهید شد‪.‬‬ ‫برای خودتان یکی دو لیوان نوشیدنی بریزید و‬ ‫در مورد چیزهایی که شما را تحریک میکنند‬ ‫با هم صحبت کنید‪ .‬آنوقت متوجه می شوید‬ ‫که شما خیلی زودتر از آنچه که تصورش را‬ ‫می کنید به آرزوهایتان خواهید رسید‪.‬‬ ‫عاشق رویایی‬ ‫این موارد ‪ 7‬نمونه از بدترین خطاهای ممکنه‬ ‫در زمینه رابطه جنسی بودند‪ .‬اما اصال نترسید‪.‬‬ ‫همسرتان انتظارات جنون آمیزی از شما‬ ‫ندارد‪ ،‬بلکه فقط دوست دارند که شما هر‬ ‫چند وقت یکبار تالش بیشتری در این زمینه‬ ‫از خود نشان بدهید‪.‬‬ ‫به خاطر داشته باشید که چاره مبارزه با‬ ‫خستگی و مالل‪ ،‬انجام کارهای برانگیزنده و‬ ‫غیر قابل پیش بینی است‪ .‬بنابراین اگر گاهی‬ ‫اوقات دومی را امتحان کنید‪ ،‬او هیچ گاه از‬ ‫دست شما خسته نخواهد شد‪ .‬فقط مطمئن‬ ‫شوید که با خانمی ارتباط برقرار می کنید که‬ ‫هیچ چیز جز خشنود کردن و ایجاد رضایت‬ ‫در شما برایش مهم نیست‬


‫‪53‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫مانند نقشهای یک قالی شرقی است‪ ،‬که پر از‬ ‫احترام‪ ،‬طنز و خاطرات مشترک است ‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬و با وجود همه اینها این سیستم می‬ ‫تواند خیلی آسان از هم بپاشد‪.‬‬ ‫فیشر‪ :‬درست است و قابل توضیح هم هست‪:‬‬ ‫این در طبیعت انسان است که تا زمانی با‬ ‫شریک خود همراه باشد که فرزند آنها از‬ ‫آب و گل در آمده باشد‪ .‬زنهای قبیله ای در‬ ‫جنوب آفریقا هر چهار سال یک بار بچه دار‬ ‫می شوند و هر بار از مردی دیگر‪ .‬در جامعه‬ ‫مدرن این مساله به شکل باالتر رفتن میزان‬ ‫طالق به خصوص در دوران ‪ ۴‬سال اول شکل‬ ‫پیدا می کند ‪ .‬به نظر می آید طبیعت انسان‬ ‫برای این ساخته شده است که با شریک خود‬ ‫فرزندی داشته باشد‪ ،‬و بعد از مدتی برود‪ .‬و‬ ‫من فکر می کنم زندگی ما کم کم به زندگی‬ ‫نیاکانمان شبیه تر می شود‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬چرا؟ فیشر‪ :‬در دوران زندگی قبیله‬ ‫ای‪ ،‬زنان ‪ ٪۸۰‬آذوقه را تامین می کردند ‪ .‬به‬ ‫این ترتیب آنها قدرت "اقتصادی" داشتند و‬ ‫به همین خاطر وابسته نبودند‪ .‬امروزه همسر‬ ‫یک رئیس بانک به عنوان مثال‪ ،‬که از خود‬ ‫تحصیالت یا در آمدی ندارد‪ ،‬همسرش را‬ ‫ترک نمی کند چون از نظر اقتصادی قادر‬ ‫به این کار نیست‪ .‬ولی در بسیاری از جوامع‬ ‫دنیا این موقعیت تغییر می کند‪ ،‬زنان بیشتر‬ ‫صاحب استقالل اقتصادی می شوند و بیشتر‬ ‫توانایی آنرا پیدا می کنند که به رابطه های‬ ‫ناخواسته پایان دهند ‪...‬‬ ‫شپیگل‪ :‬یا بیشتر رابطه های موازی داشته‬ ‫باشند ؟‬ ‫فیشر‪ :‬نه‪ ،‬نه الزاما‪ .‬جالب اینجاست که امروزه‬ ‫نسبت به گذشته کمتر رابطه های موازی دیده‬ ‫می شود ‪ ،‬یکی به خاطر اینکه این امکان‬ ‫بیشتر هست که نوجوانان و جوانان تجربه‬ ‫های متعدد خود را داشته باشند ‪ ،‬و یکی‬ ‫دیگر به این دلیل که رابطه ها امروزی هم‬ ‫کوتاه تر شده اند‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬آیا این جریان در آینده ادامه پیدا می‬ ‫کند؟ آیا آمار طالق باالتر نیز می رود ؟‬ ‫فیشر‪ :‬بله‪ ،‬در این مورد شک ندارم‪ .‬و‬ ‫البته شکلهای جدید با هم زندگی کردن به‬ ‫وجود خواهد آمد‪ .‬به عنوان مثال یک نوع‬ ‫ازدواجهایی که بعد از مدت زمان خاصی‬ ‫خود به خود لغو می شوند‪ .‬در آنصورت دو‬ ‫طرف تالش بیشتری برای حفظ ارتباط خود‬ ‫خواهند کرد‪ .‬البته انسانها در آینده نیز همچنان‬ ‫ازدواج خواهند کرد‪-‬حتی دوباره و سه باره ‪.‬‬ ‫این به معنای پیروزی امید بر تجربه است‪ .‬ما‬ ‫همچنان تالش خود را خواهیم کرد‪-‬تقصیر‬ ‫به گردن سیستم عصبی و هورمونی ماست !‬ ‫شپیگل‪ :‬آیا ما واقعا اینقدر در برابر عشق بی‬ ‫اراده هستیم؟ تا چه حد آزادی انتخاب پارتنر‬ ‫خود را داریم ؟‬ ‫فیشر‪ :‬ما حداقل این توانایی را داریم که از‬ ‫عاشق شدن خود جلو گیری کنیم‪ .‬تصور کنید‬ ‫شما تازه صاحب فرزندی شده اید‪ ،‬همسر‬ ‫خود را دوست دارید و در عین حال شخصی‬ ‫را در محل کار خود بسیار جذاب می یابید‪.‬‬ ‫شما قادر هستید به خود بگویید‪":‬نه‪،‬من‬ ‫خوشبخت هستم‪ ،‬این شخص نیز متاهل‬ ‫است‪ ،‬رابطه ما‪ ،‬موفق نخواهد بود"‪ .‬چنین‬ ‫صرف نظر کردنی مشکل‪ ،‬ولی ممکن است‪.‬‬ ‫صرف نظر کردن از سکس خیلی ساده تر هم‬ ‫هست‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬آیا عشق و دوست داشتن و دوست‬ ‫بودن در کنار هم ممکن است؟‬ ‫فیشر‪ :‬قاعدتا بله‪ .‬قسمتها مختلف مغز که‬

‫مسئول احساس عشق‪ ،‬رابطه ‪ ،‬دوستی و‬ ‫هوس هستند‪ ،‬می توانند موازی هم کار کنند‪.‬‬ ‫ما حتی قادریم با کسی زندگی کنیم و در‬ ‫عین حال عاشق شخص دیگری شویم‪ .‬این‬ ‫توانایی از نظر تئوری تکامل هم قابل توضیح‬ ‫است‪ ،‬چرا که این کار یک استراتژی دوبرابر‬ ‫به حساب می آید‪ :‬در یک سو رابطه دراز‬ ‫مدت که باعث ثبات اجتماعی می شود‪ ،‬از‬ ‫سوی دیگر پارتنر جدیدی که امکان انتقال‬ ‫ژنها به نسل بعدی را بیشتر می کند‪ .‬واقعیت‬ ‫این است که حتی در رابطه های موفق نیز ‪،‬‬ ‫ما شبها در تخت خوابیده ایم و از خود سوال‬ ‫می کنیم که آیا نمی توانستیم انتخاب بهتری‬ ‫داشته باشیم‪ .‬این یک نیروی تخریب کننده‬ ‫مغز ماست ‪....‬‬ ‫شپیگل‪ :‬و وقتی این نیروی تخریب کننده‬ ‫زمانی باعث جدایی شود‪ ،‬درد آن جدایی‬ ‫تقریبا به همان شدت شادابی زمان عاشق‬ ‫بودن است‪ .‬آیا این اشخاص را هم تحت‬ ‫نظر داشته اید؟ در مورد آنها چه مشاهداتی‬ ‫داشتید؟‬ ‫فیشر‪ :‬در این اشخاص دو حس به شدید ترین‬ ‫شکل خود دیده میشود‪ :‬خشم و ناامیدی‪ .‬این‬ ‫دو احساس در دو فاز مختلف به سراغ فرد‬ ‫می آید‪ :‬بعد از جدایی ابتدا زمان خشم یا‬ ‫اعتراض است‪ ،‬شخص سعی می کند پارتنر‬ ‫خود را دوباره به دست بیاورد‪ .‬سیستم ترشحی‬ ‫دوپامین ‪ ،‬بسیار فعال میشود ‪،‬چون مغز باز‬ ‫هم "پاداشی" دریافت نمی کند‪ .‬انرژیی که در‬ ‫این زمان صرف می شود بسیار زیاد است‪.‬‬ ‫دوباره پارتنر سابق محور همه چیز می شود‬ ‫و حس عشق باز هم قویتر می گردد که حتی‬ ‫ممکن است تبدیل به حس نفرت هم بشود‪.‬‬ ‫شپیگل‪... :‬حس نفرت برای به دست آوردن‬ ‫دوباره پارتنر کمی عجیب به نظر می آید ‪.‬‬ ‫فیشر‪ :‬این آخرین تالش است‪ .‬هر چه باشد‪،‬‬ ‫اینجا یک نفر دارد بر سر آینده ژنهای خود‬ ‫مبارزه می کند! و در واقع گاهی این روش‬ ‫کارساز نیز هست‪ .‬گاهی دو نفر دوباره به‬ ‫سوی هم برمی گردند وقتی یکی از آنها‬ ‫دیگری را تحت فشار سخت احساسی‪ ،‬مثال‬ ‫تهدید به خودکشی قرار می دهد‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬ولی سوال این است که ارتباطی که‬ ‫با این روش دوباره بر قرار شود تا کی ادامه‬ ‫پیدا کند‪.‬‬ ‫فیشر‪ :‬درست است‪ .‬ولی خشم و نفرت می‬ ‫تواند کمکی هم باشد برای اینکه شخص‬ ‫خود را راحتتر از پارتنر خود جدا کرده و‬ ‫به دنبال پارنتر جدید باشد‪ .‬البته قبل از آن‬ ‫فاز افسردگی شدید سر می رسد‪ .‬تمام دنیا‬ ‫خاکستری می شود‪ ،‬کسی زنگ نمی زند‪ .‬و‬ ‫شخص دچار دپرسیون می شود‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬چرا طبیعت جدایی را برای ما اینقدر‬ ‫مشکل کرده است؟ آیا بهتر نبود که خیلی‬ ‫راحتتر با نیرو و انرژی دوباره به زندگی بر‬ ‫می گشتیم ؟‬ ‫فیشر‪ :‬من فکر می کنم که این افسردگی هم‬ ‫فایده های خودش را دارد‪ .‬کسی که ترک‬ ‫می شود‪ ،‬احتیاج به کمک دارد‪ ،‬چرا که‬ ‫همیاری پارتنر او یکباره از بین رفته است‪.‬‬ ‫مسلما کسی که با لبان خندان به سوی دوستان‬ ‫برای کمک خواستن می رود‪ ،‬زیاد قابل باور‬ ‫نیست‪ .‬افسردگی یک نشانه خیلی خوب برای‬ ‫اطرافیان است که یک مشکل بزرگ این‬ ‫وسط وجود دارد‪ .‬در ضمن‪ ،‬یک افسردگی‬ ‫خفیف در این موقعیت می تواند کمک کند‬ ‫که شخص خود و اطراف خود را واقعی تر‬ ‫ببیند‪.‬‬

‫شپیگل‪ :‬آیا راههایی وجود دارد که ما عشق‬ ‫از دست رفته خود را راحتتر فراموش کنیم؟‬ ‫فیشر‪ :‬بزرگترین توصیه من این است که هر‬ ‫چیزی که ما را به یاد او می اندازد ‪ ،‬از بین‬ ‫ببریم و یا از زندگی خود دور کنیم‪ .‬نامه ها‪،‬‬ ‫عکسها‪ ،‬کارتها ‪ ،‬و البته که هرگز به او تلفن‬ ‫نکنیم ‪...‬‬ ‫شپیگل‪ :‬پس عشق مانند یک ماده مخدر‬ ‫است؟‬ ‫فیشر‪ :‬دقیقا‪ ،‬پس برای ترک اعتیاد باید از‬ ‫آن دوری کرد‪ .‬نشانه های ترک اعتیاد عشق‬ ‫خیلی شبیه به ترک کوکائین است‪ :‬خواهش‬ ‫بسیار شدید‪ ،‬مالیخولیا‪ ،‬خستگی‪ ،‬از دست‬ ‫دادن تعادل روحی‪ .‬البته تفاوتهایی هم وجود‬ ‫دارد‪ .‬کسی که به کوکائین معتاد است‪ ،‬هر روز‬ ‫همان خواهش روز قبل را احساس می کند‪،‬‬ ‫در حالیکه کسی که به عشق خود رسیده باشد‪،‬‬ ‫اکثرا بعد از مدتی این خواهش را ندارد که هر‬ ‫روز پارتنر خود را ببیند‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬شما برای این مشکل تجویز قرص را‬ ‫نیز پیشنهاد می کنید ‪.‬‬ ‫فیشر‪ :‬وقتی برای مقابله با افسردگی از دارو‬ ‫استفاده می شود‪ ،‬چرا برای مقابله با درد عشق‬ ‫از این روش استفاده نشود؟ البته با اینکار‬ ‫قادر نخواهید بود یک رابطه را نجات دهید‪،‬‬ ‫ولی می شود با اینکار مثال جلوی خودکشی‬ ‫از سر عشق را گرفت‪ .‬البته من اخطار می‬ ‫دهم که از این داروها به مدت زمان طوالنی‬ ‫استفاده نشود‪ ،‬این داروها ترشح دوپامین و‬ ‫سروتونین در مغز را کم می کنند‪ ،‬و این در‬ ‫دراز مدت می تواند باعث شود که شخص‬ ‫میل به پیدا کردن رابطه( جدید) و میل به‬ ‫ارتباط جنسی را از دست بدهد ‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬برای استفاده از دارو تا کجا می‬ ‫توان پیش رفت؟ مثال می توان برای کسانی‬ ‫که به دنبال عشق از دست رفته خود تا حد‬ ‫مزاحمت پیش می روند ( به اصطالح‪ :‬استاکر‬ ‫‪ ) Stalker‬درمان با قرص را تجویز کرد؟‬ ‫فیشر‪ :‬چرا که نه؟ اینکه مواد شیمیایی چقدر‬ ‫رفتار ما را تغییر می دهند را هر کسی که‬ ‫یک آبجو هم خورده باشد ‪ ،‬می داند‪ .‬البته‬ ‫نباید فراموش کرد که در مورد استاکر ها‪،‬‬ ‫اختالالت رفتاری دیگر نیز به مساله اضافه‬ ‫می شود‪ ..‬من فکر می کنم که هر کسی دلش‬ ‫می خواهد به دنبال عشق از دست رفته اش‬ ‫برود‪ ،‬ولی اینکار را نمی کند چون یاد گرفته‬ ‫است که نباید این کار را بکند‪ .‬ولی استاکرها‬ ‫قادر به کنترل این کشش خود نیستند‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬داروهایی که میل جنسی را تشدید‬ ‫می کنند ‪ ،‬مدتهاست که ساخته شده اند‪ .‬آیا‬ ‫زمانی علم قادر به ساختن ماده ای برای ایجاد‬ ‫عشق و برقراری یا تشدید آن خواهد بود؟‬ ‫فیشر‪ :‬فرمهای مخصوصی از ‪ LSD‬باعث‬ ‫میشود که شخص راحتتر عاشق شود‪ .‬اما در‬ ‫کل من احتمال نمی دهم که چنین دارویی‬ ‫در آینده واقعا ساخته شود‪ .‬باید پارامترهای‬ ‫مختلفی کنار هم جمع شوند که شخصی‬ ‫عاشق شود‪ :‬زمان مناسب و تحریکات حسی‬ ‫مختلفی که پاسخ دادن به آنها از دوران کودکی‬ ‫ما شکل گرفته است‪ .‬البته من فکر می کنم‬ ‫ماده ای ساخته خواهد شد که میزان ترشح‬ ‫دوپامین و نورآدرنالین را در مغز افزایش دهد‬ ‫و با اینکار آمادگی مغز را برای عاشق شدن‬ ‫باال ببرد ‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬آیا ممکن است این آماده سازی مغز‬ ‫بدون دارو نیز انجام گیرد؟‬ ‫فیشر‪ :‬بله ‪ ،‬البته‪ .‬من به تمام جوانانی که‬ ‫دلشان می خواهد عاشق شوند توصیه می کنم‪:‬‬

‫بروید به بیرون‪ ،‬به سوی دنیای بیرون بروید‪،‬‬ ‫به دیگران نشان دهید که دنبال عشق هستید‪،‬‬ ‫و بازی عشق را بازی کنید‪ .‬آماده سازی مغز‪،‬‬ ‫بر پایه به تحرک در آوردن سیستم ترشحی‬ ‫دوپامین است‪ ،‬وقتی کسی را پیدا می کنید‬ ‫که فکر می کنید می تواند پارتنر شما باشد‪،‬‬ ‫بهتر است با او کارهای جدید‪ ،‬مهیج و حتی‬ ‫خطرناک انجام دهید‪ .‬نزدیکی نیز میزان‬ ‫ترشح دوپامین و تستسترون را باال می برد‪،‬‬ ‫برای همین من همیشه به دانشجویان خود می‬ ‫گویم با کسی به رختخواب نروید که از او‬ ‫خوشتان نمی آید‪،‬چون ممکن است عاشقش‬ ‫بشوید !‬ ‫شپیگل‪ :‬آیا حقه های دیگری برای ایجاد‬ ‫عشق به ذهنتان می رسد؟‬ ‫فیشر‪ :‬همانطور که ‪ Baudelaire‬گفته‬ ‫است‪":‬ما زنان را هر چه غریبه تر باشند‪ ،‬بیشتر‬ ‫دوست داریم" ‪ ،‬من به زنان توصیه می کنم که‬ ‫کمی مرموز باقی بمانند‪ .‬و کال این راه موثری‬ ‫است که عالقه های طرف مقابل را پیشبینی‬ ‫و ارضا کنیم‪ .‬همانطور که مردان در هیچ‬ ‫زمان دیگری به اندازه چند هفته اول عاشق‬ ‫بودن خود میل به صحبت کردن ندارند‪ ،‬یا‬ ‫زنان هیچ زمان دیگری به اندازه آن زمان با‬ ‫شریک خود فوتبال تماشا نمی کنند!‪...‬البته‬ ‫کارسیستم مغزی مردان در این دوران هم با‬ ‫زنان متفاوت است‪ ،‬در مردان قسمتهایی از‬ ‫مغز که مربوط به تحریکات بینایی می شوند‬ ‫بیشتر فعال است ‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬و این تعجب آور نیست‪ ،‬درست‬ ‫است ؟‬ ‫فیشر‪ :‬درست است‪ .‬ولی پیش ضمینه تکامل‬ ‫در این مورد جالب است‪ .‬مردان به زنانی‬ ‫نگاه می کنند که قابلیت زایش داشته باشند‬ ‫‪ ،‬و زنان برای اینکه بدانند آیا پارنتر آنها می‬ ‫تواند از پس نگهداری از بچه ها خوب بر‬ ‫بیاید‪ ،‬سعی در شناختن شخصیت او دارند‪.‬‬ ‫اینکار به مراتب مشکل تر است و پیش از‬ ‫همه احتیاج به داشتن حافظه ای قوی دارد‪.‬‬ ‫برای همین زنان مرتب با دوستان خود از این‬ ‫صحبت می کنند که طرف مقابل چه گفته‬ ‫است‪ ،‬چه رفتاری داشته است و چکار کرده‬ ‫است‪ .‬در زنان آن قسمت از مغز که مربوط به‬ ‫حفظ خاطرات است بیشتر فعال می شود ‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬اما خاطرات به تنهایی آتش عشق را‬ ‫روشن نگه نمی دارند‪.‬‬ ‫فیشر‪ :‬نه‪ ،‬در دراز مدت احتیاج به کار کردن‬ ‫دائمی روی رابطه هست ‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬توصیه شما در این مورد چیست ؟‬ ‫فیشر‪ :‬در اصل االن باید می گفتم سالی یک‬ ‫بار از پارتنر خود جدا شوید‪ ،‬رابطه های‬ ‫دیگری را تجربه کنید و بعد سعی کنید دوباره‬ ‫از اول شروع کنید !‬ ‫شپیگل‪ :‬این را جدی نمی گویید ! فیشر‪ :‬البته‬ ‫که نه‪ .‬مسلم است که کسی نمی خواهد واقعا‬ ‫اینطور زندگی کند‪ .‬ولی توصیه من اینست‬ ‫که از اول انتخاب درست انجام دهید‪،‬‬ ‫شخصی را انتخاب کنید که برایتان در دراز‬ ‫مدت جالب باشد‪ ،‬به نوع خاص خودش‪ .‬به‬ ‫طرف پارتنر خود بروید‪ ،‬با او صحبت کنید و‬ ‫به حرفهایش گوش دهید‪ ،‬از او سوال کنید‪،‬‬ ‫سعی کنید جذاب باقی بمانید و احتیاجات‬ ‫خود را بیان کنید‪ .‬البته که با وجود همه‬ ‫اینها تضمینی وجود ندارد‪ .‬چرا که متاسفانه‬ ‫واقعیت اینست‪ :‬ما برای این در دنیا نیستیم‬ ‫که خوشبخت باشیم‪ ،‬ما در این دنیا هستیم که‬ ‫تولید مثل کنیم‬


‫‪52‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫مطلب فوق العاده‬ ‫جالب درمورد‬ ‫عشق و عاشقی و‬ ‫رابطه جنسی!‬ ‫هلن فیشر (‪، )Helen fisher‬‬ ‫محقق و انسان شناس دانشگاه‬ ‫روتگر نیوجرسی ‪ ،‬یکی از‬ ‫سرشناسترین محققین موضوع‬ ‫عشق در سطح جهان است ‪ .‬از او‬ ‫کتابهای متعددی در این مورد به‬ ‫چاپ رسیده ‪ ،‬از جمله "آناتومی‬ ‫عشق" ( ‪ )۱۹۹۲‬و "جنس قوی" (‬ ‫‪ )۱۹۹۹‬که به رل زنان در جامعه‬ ‫می پردازد ‪ .‬کتاب جدید او با‬ ‫عنوان "چرا عاشق می شویم" به‬ ‫موضوع عشق‪ ،‬شکست در عشق ‪،‬‬ ‫و نقش هورمونها در این مورد می‬ ‫پردازد‬

‫مجله اشپيگل مصاحبه جالبي با اين پرفسور‬ ‫انجام داده ‪ :‬مجله شپیگل ‪ :‬خانم فیشر ‪ ،‬زنان‬ ‫و مردان با ازدواج ‪ ،‬به یکدیگر قول عشق‬ ‫تا هنگام مرگ می دهند‪ .‬طبق گفته شما ولی‬ ‫معموال بعد از ‪ ۴‬سال این قول به جدایی می‬ ‫انجامد ؟‬ ‫فیشر‪ :‬بله‪ .‬من به مدارک جمع شده از ‪۵۸‬‬ ‫کشور نگاه کرده ام‪ ،‬در آنها دیده می شود که‬ ‫نیمی از کسانی که از یکدیگر جدا می شوند‪،‬‬ ‫این کار را در طول ‪ ۴‬سال اول دوران ازدواج‬ ‫خود انجام می دهند و بعد از آن به دنبال‬ ‫پارتنر جدید هستند‬ ‫شپیگل‪ :‬این نیاز به عوض کردن پارتنر از‬ ‫کجاست؟‬ ‫فیشر‪ :‬در واقع باید سوال شما بر عکس باشد‪:‬‬ ‫" چرا ما اصوال به مدت طوالنی با هم می‬ ‫مانیم؟ " ‪ ٪۹۷‬از جانواران پستاندار چنین‬ ‫تیمهای دو نفری درست نمی کنند‪ .‬چرا پس‬ ‫انسان؟ این مساله ساده که ما یکدیگر را به‬ ‫عنوان پارتنر پیدا کرده و به هم وفادار هستیم‪،‬‬ ‫یک حادثه شگفت انگیز است‪ ،‬و دلیلش این‬ ‫جاذبه غریبیست که آنرا عشق می نامیم ‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬شما در مورد پدیده عشق تحقیق می‬ ‫کنید‪ ،‬اینکار را چگونه انجام می دهید؟‬ ‫فیشر‪ :‬ما تعدادی از زنان و مردانی را که در‬ ‫آنها نشانه های عاشق بودن دیده می شود‬ ‫توسط دستگاه ‪ MRI‬معاینه کرده ایم‪ ،‬تا‬ ‫بفهمیم احساس عشق در کدام قسمت مغز‬ ‫جای دارد ‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬از کجا می دانید که آیا کسی واقعا‬ ‫عاشق است یا نه ؟‬ ‫فیشر‪ :‬در این مورد کافیست که از او بپرسم‬ ‫در طول روز چه مدت به معشوق خود فکر‬ ‫می کند‪ .‬معموال جواب حدود ‪ ٪ ۹۵‬از وقت‬ ‫روز است‪ ،‬خوب چون عشق همین مسخ شدن‬ ‫خالص است‪ .‬این تمایل شدید‪ ،‬این جوشش‪،‬‬

‫هسته اصلی عاشق بودن است‪ .‬عشق بسیار‬ ‫سرسخت و به ندرت قابل کنترل است و بسیار‬ ‫به سختی می توان به آن پایان داد‪ .‬به نظر من‬ ‫عشق قویترین میل جهان است‪ ،‬بسیار قویتر از‬ ‫میل به سکس‪ .‬کسی که از رختخواب شریک‬ ‫جنسی خود رانده می شود‪ ،‬دست به قتل او‬ ‫نمی زند‪ ،‬اما تعداد کسانی که شریک خود را‬ ‫به خاطر رد کردن عشق آنها به قتل رسانده اند‬ ‫زیاد است‪ ،‬به خصوص در مردان‬ ‫شپیگل‪ :‬شما نوشته اید از هر سه زن مقتول در‬ ‫آمریکا یکی از آنها از سوی پارتنر سابق خود‬ ‫به قتل رسیده است‪ .‬اما تعداد مردان مقتول‬ ‫از سوی شریک سابق آنها تنها ‪ ٪۴‬است ‪ .‬آیا‬ ‫زنان هنگام شکست در عشق بیشتر دست به‬ ‫خودکشی می زنند ؟‬ ‫فیشر ‪ :‬نه ‪ ،‬در مورد خودکشی هم تعداد‬ ‫مردان بیشتر است ‪ .‬سه چهارم کسانی که به‬ ‫خاطر سرخوردگی در عشق خودکشی کرده‬ ‫اند‪ ،‬مردان هستند‪ .‬زنان معموال رابطه بهتری‬ ‫با خانواده و دوستان خود دارند و در دوران‬ ‫بحرانی از سوی آنها بهتر پشتیبانی می شوند‪.‬‬ ‫بر عکس مردان معموال وابستگی شدید به‬ ‫رابطه با آن یک شخص خاص دارند که‬ ‫این می تواند نتایج خطرناکی داشته باشد ‪.‬‬ ‫ولی البته در زنان هم خودکشی از روی عشق‬ ‫دیده می شود‪ ..‬من از افراد تحت معاینه خود‬ ‫سوال کرده ام که آیا حاضرند برای عشق خود‬ ‫بمیرند یا نه‪ .‬بسیاری از آنان‪ ،‬به خصوص‬ ‫جوانان در گروه سنی حدود ‪ ۲۰‬سال‪ ،‬به این‬ ‫سوال پاسخ مثبت دادند‪ ،‬فکر می کنم خود‬ ‫من نیز در آن مقطع زندگی همین پاسخ را‬ ‫می دادم ‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬در بدن افراد عاشق چه اتفاقی می‬ ‫افتد؟‬ ‫فیشر‪ :‬ما به افراد مورد آزمایش خود در‬ ‫حالیکه در دستگاه ‪ MRI‬قرار داشتند‪ ،‬یک‬ ‫بار عکس معشوق خود و یک بار یک‬ ‫عکس غریبه نشان دادیم و عکسهای مغزی‬ ‫آنها را در این دو حالت مقایسه کردیم‪ .‬به‬ ‫نظر می آید که دو ناحیه در مغز که مسئول‬ ‫احساس عشق هستند را شناسایی کرده ایم‪.‬‬ ‫از عالئم بارز دیگر‪ ،‬باال رفتن میزان هورمون‬ ‫دوپامین (‪ )Dopamin‬و نورآدرنالین‬ ‫(‪ ) Noradrenalin‬و پایین آمدن میزان‬ ‫هورمون سروتونین (‪ )Serotonin‬در مغز‬ ‫است‪ .‬انرژی جوشان‪ ،‬تحریکات خوشحال‬ ‫کننده گاهی تا به حد رسیدن به خلسه‪ ،‬عرق‬ ‫کردن زیاد و طپش قلب نتیجه ترشح این‬ ‫سوپ هورمونی است‬ ‫شپیگل‪ :‬هومر (‪ ) Hommer‬هم به این‬ ‫نتیجه رسیده بود که‪ ":‬و نیروی عشق در آن‬ ‫درون بود که حتی از عاقالن نیز عقلشان را‬ ‫ربود"‪ .‬این همه دیوانگی چه معنایی می دهد؟‬ ‫فیشر‪ :‬خود من هم مدتها تصور می کردم که‬ ‫طبیعت در مورد عشق اغراق کرده است‪ .‬االن‬ ‫ولی فکر می کنم که عاشق شدن برای این به‬ ‫وجود آمده است که توجه ما (برای تولید‬ ‫مثل) متوجه یک پارتنر باشد و وقت و انرژی‬ ‫تلف نشود‬ ‫شپیگل‪ :‬آیا میل جنسی برای این منظور کافی‬ ‫نبود؟‬ ‫فیشر‪ :‬نه‪ ،‬میل جنسی به تنهایی توجه ما را به‬ ‫سوی شریکهای متعددی جلب می کند‪ ،‬عاشق‬ ‫بودن باعث تحریک این میل در رابطه با‬ ‫معشوق می شود‪ .‬میزان باالی ترشح هورمون‬ ‫دوپامین باعث ترشح شدیدتر هورمون جنسی‬ ‫تستسترون هم می شود‪ ..‬به همین دلیل است‬ ‫که عشاق میل ترک اطاق خواب را ندارند ‪.‬‬

‫شپیگل‪ :‬علت این شدت احساسات چیست؟‬ ‫همانطور که خود در کتابتان نوشته اید‪،‬‬ ‫موشهای صحرایی فقط برای چند ثانیه جلب‬ ‫یکدیگر می شوند‪ ،‬فیلها مدت چند روز‪.‬‬ ‫حتی در شامپانزه ها نیز دوان عشق کوتاه‬ ‫است‪ .‬چطور این احساس در ما تا به این حد‬ ‫پیش میرود که حاضر به مرگ برای دیگری‬ ‫هستیم؟‬ ‫فیشر‪ :‬من تصور می کنم که راه رفتن بر روی‬ ‫دو پا همه چیز را در ما تغییر داد‪ .‬تا قبل از‬ ‫اینکه نیاکان ما (که احتماال شبیه شامپانزه‬ ‫های امروز بوده اند) راه رفتن روی دو پا را‬ ‫بیاموزند‪ ،‬ماده ها فرزندان خود را به پشت‬ ‫حمل می کردند‪ ،‬دستانشان‬ ‫آزاد بود و احتیاج به نرها‬ ‫برای حفاظت و همراهی‬ ‫نداشتند‪ .‬ولی از حدود‬ ‫‪ ۶‬تا ‪ ۷‬میلیون سال قبل‬ ‫که انسان شروع به راه‬ ‫رفتن به روی دو پا کرد‪،‬‬ ‫مشکل آغاز شد‪ :‬چرا که‬ ‫حاال ماده ها باید فرزندان‬ ‫خود را بغل می گرفتند و‬ ‫من نمی توانم تصور کنم‬ ‫که آنها می توانستند با‬ ‫یک دست فرزندان خود‬ ‫را حمل کنند و با دست‬ ‫دیگر به دنبال آذوقه‬ ‫بگردند و یا از خود دفاع‬ ‫کنند‪ ،‬پس به یک شریک‬ ‫برای بزرگ کردن فرزندان‬ ‫خود احتیاج داشتند‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬و مردان؟ فیشر‪:‬‬ ‫برای آنها هم تمرکز به‬ ‫روی یک شریک نفع‬ ‫داشته است‪ .‬به عهده‬ ‫گرفتن وظیفه محافظت‬ ‫از چند شریک برای آنها‬ ‫هم کار سختی بوده است‪.‬‬ ‫بچه هایی که از سوی یک‬ ‫جفت محافظت می شده‬ ‫اند‪ ،‬شانس بهتری برای‬ ‫زنده ماندن پیدا می کردند‬ ‫و از همانجا ارتباطهای‬ ‫سلولهای عصبی برای‬ ‫ایجاد حس عاشق بودن‬ ‫شکل گرفته است‪.‬‬ ‫شپیگل‪ :‬مدت زمان‬ ‫عاشقی چقدر است؟‬ ‫فیشر‪ :‬طبق تحقیقات ما‬ ‫بین ‪ ۱۸‬ماه تا سه سال‪.‬‬ ‫البته این مدت زمان می‬ ‫تواند طوالنی تر هم بشود‬ ‫اگر در برابر رابطه عشقی‬ ‫موانعی وجود داشته باشند‪.‬‬ ‫این نیز از خصوصیات‬ ‫سیستم ترشحی دوپامین‬ ‫است‪ :‬اگر مغز "پاداشی" دریافت نکند‪ ،‬این‬ ‫سیستم خیلی فعالتر میشود‪...‬‬ ‫شپیگل‪ ... :‬و با ترشح بیشتر قابلیت رنجبری‬ ‫را باال می برد ‪.‬‬ ‫فیشر‪ :‬بله‪ .‬البته کار این سیستم به هیچ‬ ‫وجه همیشگی نیست ‪ .‬اگر خوش شانس‬ ‫باشیم‪ ،‬این حس عاشقی تبدیل به دوست‬ ‫داشتن می شود‪ .‬در آن صورت هورمونهای‬ ‫دیگری کارگردانی را به عهده می گیرند‪:‬‬ ‫اوکسیتوسین (‪ )Oxytocin‬و واسوپرسین‬ ‫(‪ )Vasopressin‬که باعث حس نزدیکی‬

‫و رابطه نزدیک هستند و ترشح هورمونهای‬ ‫دوپامین و تستسترون را کم می کنند‪ .‬و این‬ ‫خوب هم هست‪ .‬کسی که صاحب فرزندی می‬ ‫شود‪ ،‬نمی تواند تمام شب در اطاق خواب به‬ ‫دنبال معشوق بدود !‬ ‫شپیگل‪ :‬ولی برای بسیاری از زوجها دقیقا‬ ‫همین از دست رفتن رابطه جنسی یک مشکل‬ ‫بزرگ است‪.‬‬ ‫فیشر‪ :‬برای همین توصیه من برای رابطه‬ ‫های دراز مدت این است که از داشتن مرتب‬ ‫رابطه زناشویی خود داری نکنند‪ .‬ما جانوری‬ ‫هستیم که برای این ساخته شده ایم که مرتب‬ ‫با هم آمیزش داشته باشیم‪ .‬انسانهایی که به‬

‫صورت قبیله ای زندگی می کنند‪ ،‬اکثرا روزانه‬ ‫با یکدیگر رابطه جنسی دارند‪ .‬ترشح هورمون‬ ‫تستسترون‪ ،‬باعث باال رفتن هورمون دوپامین‬ ‫هم می شود که به برقراری رابطه کمک می‬ ‫کند ‪ .‬ولی البته من زوجهایی را می شناسم‬ ‫که بدون این ارتباط نزدیک جنسی هم با‬ ‫یکدیگر زندگی می کنند‪ ..‬کیفیت داشتن‬ ‫ارتباط نزدیک کمی دست کم گرفته می شود‪.‬‬ ‫ما به دنبال عشق رمانتیک هستیم‪ ،‬که میلی‬ ‫ساده و یک جور دیوانگی کور است‪ .‬احساس‬ ‫رابطه نزدیک ولی یک حس بسیار رنگارنگ‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

51


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

Read This Magazine Online . www.

Javanantoronto.com

50


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

49


‫‪48‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫بهزاد عابدی‬

‫‪Get a RIGHT advice from a RIGHT person‬‬ ‫مهاجرت و زندگیکردن در‬ ‫کشوری که به زبان‪ ،‬فرهنگ و‬ ‫قوانین آن آشنایی نداریم میتواند‬ ‫شرایط را تا مدتیپس از مهاجرت‬ ‫دشوار کند و رفته رفته با‪ ‬آشنایی‬ ‫نسبیبه زبان و از همه مهم تر‬ ‫قوانین آن نه تنها ساده تر بلکه‬ ‫باید در بیشتر اوقات به سودمند ما‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫منظور از اینکه به سودمند ما باشد این است‬ ‫موضوع خاص‬ ‫که وقتیشخصینسبت به یک‬ ‫ِ‬ ‫آ گاهیو اطالعات کافیداشته باشد‪ ،‬خیلیراحت‬ ‫تر و خیلی سریع تر میتواند از‪ ‬آن شرایط‬ ‫و به نفع خود استفاده کند‪ .‬که البته این‬ ‫موضوع هم در مورد کشور اصلیفرد مورد‬ ‫نظر هم صادق است و با داشتن اطالعات‬ ‫کافیشما در هر کجای دنیا که باشید میتوانید‬ ‫شرایط را به نفع خود تغییر دهید‪ .‬ولیخوب‬ ‫طبیعیاست که در کشور‪ ‬دوم یه کم بیشتر زمان‬ ‫میبرد‪ .‬دلیل مهمیکه باعث مطرح شدن این‬ ‫موضوع در این هفته شد این بود که روز به‬ ‫روز جمعیت ایرانیان عزیز در کشور‪ ‬کانادا‬ ‫به خصوص شهر تورنتو افزایش پیدا میکند‪،‬‬ ‫و این افراد منبع یا‪ ‬جایی برای دریافت‬ ‫اطالعات کافیدر هر زمینه‪ ‬را ندارند‪ ،‬که در‬ ‫این حالت یا به دوستان خود رجوع میکنند‬ ‫و یا از طریق روز نامه ها‪ ،‬مجالت هفتگی و‬ ‫یا اینترنت‪ .‬ولیمهمترین بخشی که همه ما به‬ ‫اطالعات آن نیاز داریم‪ ،‬مسائل و اطالعات‬ ‫مالی و بانکیمیباشد‪ .‬در این زمینه تا جا یاکه‬ ‫مشاهده و تجربه شده‪ ،‬بیشتر افراد از دوستان‬

‫و آشنایان خود اطالعات میگیرند و همینطور‬ ‫به بانکها مراجعه میکنند‪ .‬البته که سوال‬ ‫کردن از آشنایان خود و همینطور بانکها کار‬ ‫درست و منطقیمیباشد‪ .‬ولیباید این موضوع‬

‫را هم در نظر داشته باشید‪ ،‬که کشور بزرگ‬ ‫و پیشرفتهای مانند کانادا‪ ،‬برای سیر در مسیر‬ ‫پیشرفت مالی و اقتصادی‪ ،‬نیاز به شرایط‪،‬‬ ‫قوانین روز و جدید میباشد (‪Up to date ‬‬ ‫)‪ .‬برای مثال شما ممکن است سوالی در‬ ‫مورد وام مسکن یا تجاری و یا حتا نحوه‬ ‫خرید ملک و یا حتا از همه مهم تر اینکه‬ ‫اصال ‪ ‬ملکی‪ ‬را خریداری کنید یا خیر‪ ،‬از‬ ‫دوستان خود سوالی میکنید که قطعا سوالهای‬ ‫تقریبا مشابه دریافت میکنید که ممکن است‬ ‫بعضیاز این جوابها حتی شما را مایوس کند‬

‫نسبت به تصمیمی که دارید‪ .‬چرا که ممکن‬ ‫است آن فرد ملک خود را در بدترین شرایط‬ ‫بازار امالک و در زمانی که نرخ بهرهها در‬ ‫باالترین حد خود بود خریداری کرده و یا‬

‫بلعکس‪ .‬در بهترین شرایط و بهترین نرخ‬ ‫وامی‪ .‬ممکن است تجربه خوبی در خرید و‬ ‫انتخاب ملک خود کرده و یا شاید هم تجربه‬ ‫خوبی ‪ ‬نداشته اند ‪ . ‬یک مثال مهم دیگهای‬ ‫که نیاز به ذکر است این است که عزیزانی‬ ‫که مقدار پولی را از ایران یا کشورهای دیگه‬ ‫به کانادا منتقل میکنند‪ .‬در کدام حساب‬ ‫بانکیواریز و یا نگاه داری داری کنند‪ .‬از آنجا‬ ‫هم که آشنایی به انواع حسابها ندارند‪ ،‬ممکن‬ ‫است اقدام به گشودن حسابیکنند که انتخاب‬ ‫غلطی باشد‪ ،‬که یا نهایتان مجبور به پرداخت‬

‫مالیات به دولت باشند یا‪ ،‬بهره کمیبه پول‬ ‫ایشان تعلق گیرد و یا اینکه برای زمانی(‪-۱‬‬ ‫‪۱۰‬سال) پول ایشان در آن بانک قفل شود‬ ‫و حق اینکه آن را جا به جا کنند را نداشته‬ ‫اند باشند‪ .‬برای مثال یکیاز عزیزانی که‬ ‫برای دریافت وام مسکن مراجعه کرده بودند‪،‬‬ ‫اظهار داشتند که پولیرا که به عنوان پیش‬ ‫پرداخت (‪ ) Down payment ‬دارند‪ ،‬در‬ ‫یکیاز بانکها حدود ‪ ۶‬ماه پیش سپرده شده‬ ‫با این نیت که در زمان خرید ملک میتواند‬ ‫پول را خارج کند‪ ‬ولیپس از برسیشرایط و‬ ‫مدارکها متوجه شدیم که این پول در یک‬ ‫حساب‪ ‬سرمایه گذاری(‪ ) GIC ‬برای مدت‬ ‫‪۱‬سال قفل میباشد و تا ‪ ۶‬ماه آینده نمیتوانند‬ ‫این پول را جا به جا کنند‪ GIC .‬یکیاز‬ ‫حسابها میباشد که شما میتوانید از ‪۱۰-۱‬‬ ‫سال پول خود را در ان نگاه داری کنید ولیدر‬ ‫ازای ان مبلغی را به عنوان سود دریافت کنید‬ ‫که معموال بین ‪ 1-2.85‬درصد میباشد‪.‬‬ ‫ولیحق انتخاب این را دارید که به صورت‬ ‫باز یا بسته (‪ ) Cashable ‬دریافت کنید‪.‬‬ ‫منظور کلیاین بحث این است که‪ ‬برای‬ ‫جلوگیری از اتالف وقت خود و همینطور‬ ‫کنترل شرایط مالی ‪ -‬پولیسعیکنید پس از‬ ‫مشورت با افراد‪ ‬گوناگون نهایت ًا تصمیم‬ ‫نهایی را خود‪ ،‬با پیشنهاد افرادی که در آن‬ ‫زمینه فعالیت دارند و به آنها اعتماد میکنید‪،‬‬ ‫بگیرید‪.‬‬ ‫لطفا اگر این مطالب را مفید میدانید از‬ ‫اطرافیان و آشنایان خود بخواهید تا آن‬ ‫را مطالعه کنند ‪ ،‬به امید روزی که همگیاز‬ ‫قوانین و مسائل مالی کشور دوم خود کانادا‬ ‫مطلع باشیم‪ .‬با سپاس از همیاری‬ ‫شما عزیزان‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

47


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

46


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

45


‫‪44‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫قاتالن میل جنسی‬

‫رابطه زناشویی بدون صمیمیت‬ ‫عاطفی باعث کاهش میل جنسی‬ ‫می‌شود‪ .‬اگر احساس می‌کنید‬ ‫رابطه جنسی‌تان خوب پیش‬ ‫نمی‌رود سعی کنید اوقات بیشتری‬ ‫را بدون فکر کردن به روابط‬ ‫جنسی با همسرتان بگذرانید ‪.‬‬

‫در روابط زناشویی عوامل روانی و جسمانی‬ ‫بسیاری مطرح هستند که از آنها تحت عنوان‬ ‫«قاتالن میل جنسی» یاد می‌شود! این عوامل‬ ‫زن و مرد‪ ،‬پیر و جوان نمی‌شناسند و ممکن‬ ‫است در هر موقعیتی زندگی شما و همسرتان‬ ‫را تحت تاثیر قرار دهند‪ .‬اگر احساس می‌کنید‬ ‫این اواخر خود یا همسرتان عالقه به روابط‬ ‫زناشویی را از دست داده اید و به دنبال راه‌حل‬ ‫می‌گردید‪ ،‬نکته‌های دکتر «وستایمر»‪ ،‬یکی‬ ‫از برترین مشاوران امورجنسی اياالت‌متحده‬ ‫را از دست ندهید‪.‬‬ ‫استرس ناتوان‌تان می‌کند‬ ‫استرس‪ :‬شاید شما هم جزو آن دسته از افراد‬ ‫باشید که زیر فشار استرس‌های شغلی یا درسی‬ ‫عملکرد بهتری پیدا می‌کنند اما باید بدانید‬ ‫که این موضوع در مورد روابط زناشویی هرگز‬ ‫صدق نمی‌کند! استرس‌های شغلی‪ ،‬مشکالت‬ ‫مالی‪ ،‬بیماری اعضای خانواده و دیگر عوامل‬ ‫استرس‌زا همگی می‌توانند میل جنسی را‬ ‫کاهش دهند‪ .‬عالوه براین استرس باعث‬ ‫کاهش سروتونین می‌شود که خود منجر به‬ ‫انزال زودرس و کاهش مقدار اسپرم در مردان‬ ‫می‌‌شود‪ .‬برای اینکه سطح استرس خود را‬ ‫تحت کنترل درآورید باید تکنیک‌های کنترل‬ ‫استرس مثل مدیتیشن‪ ،‬تنفس آگاهانه و … را‬ ‫بیاموزید یا با یک روانشناس مشورت کنید‪.‬‬ ‫این غذاها را نخورید!‬ ‫رژیم غذایی‪ :‬رژیم غذایی نامناسب می‌تواند‬ ‫باعث کاهش میل جنسی شود‪ .‬هرچه فرد‬ ‫خوراکی‌های مقوی‌تری مصرف کند‪ ،‬توانایی‬ ‫جنسی‌اش هم بیشتر می‌شود‪ .‬مصرف بیش‬ ‫از حد چربی‌های اشباع شده نه‌تنها باعث‬ ‫افزایش کلسترول و رسوب آن در دیواره عروق‬ ‫قلب می‌شود بلکه باعث رسوب کلسترول در‬ ‫مویرگ‌های آلت جنسی شده و جریان خون‬ ‫در آلت را با مشکل روبه‌رو می‌سازد‪ .‬در نتیجه‬ ‫فرد نمی‌تواند به محرک‌های جنسی به درستی‬ ‫پاسخ دهد‪ .‬برای بهبود این حالت بیشتر از‬ ‫غالت‪ ،‬میوه‌جات‪ ،‬سبزیجات‪ ،‬گردو و روغن‬ ‫زیتون استفاده کنید و مصرف شکر‪ ،‬غالت‬ ‫بدون سبوس و غذاهای آماده را کاهش دهید‪.‬‬ ‫قابل توجه مادرها و پدرها!‬ ‫مادر و پدر بودن‪ :‬مادر یا پدر بودن به خودی‬ ‫خود باعث از بین رفتن میل جنسی نمی‌شود‬ ‫اما وقتی بچه‌ها دور و اطراف‌مان هستند پیدا‬ ‫کردن وقت برای روابط زناشویی سخت‬ ‫می‌شود‪ .‬جهت رسیدگی به این موضوع‪ ،‬بد‬ ‫نیست گاهی اوقات از یک پرستار بچه یا‬ ‫یکی از اعضای فامیل کمک بگیرید‪ .‬اگر هم‬

‫فرزندتان تازه به دنیا آمده سعی کنید موقعی که‬ ‫خواب است برای همسرتان وقت بگذارید‪.‬‬ ‫کمک نمی‌کند‪ ،‬ضرر می‌رساند‬ ‫الکل و مواد مخدر‪ :‬برخالف تفکر رایج‬ ‫نوشیدن الکل‪ ،‬مصرف مواد مخدر‪ ،‬سکر و‬ ‫نشئگی باعث افزایش میل جنسی نمی‌شود‬ ‫بلکه بی‌بند و باری‌های جنسی و رفتارهای‬ ‫پرخطر را افزایش می‌دهد‪ .‬این مواد می‌توانند‬ ‫باعث کاهش حس ناحیه تناسلی در آقایان‬ ‫شوند و مشکل نعوظ ایجاد کنند‪ .‬عالوه‬ ‫براین‪ ،‬حالت سکر و نشئگی باعث از بین‬ ‫رفتن تمایل همسر نیز می‌شود‪ .‬الکل همچنین‬ ‫منجر به کوچک شدن بیضه‌ها در مردان‬ ‫می‌شود و مصرف بیش از حد آن عالئم‬ ‫افسردگی را به همراه دارد‪.‬‬ ‫هیچ‌کس دوست ندارد چاق باشد‬ ‫چاقی‪ :‬چاق بودن باعث از دست رفتن‬

‫عملکرد و میل جنسی می‌شود‪ .‬دلیل آن کامال‬ ‫مشخص نیست اما این را می‌دانیم که چاقی‬ ‫موجب کاهش اعتماد به نفس‪ ،‬افسردگی‪،‬‬ ‫بیماری‌های جسمی‪ ،‬از دست دادن انرژی‬ ‫و … می‌شود‪ .‬در این مورد حتما با یک‬ ‫متخصص رژیم‌درمانی صحبت کنید‪ .‬مطمئن‬ ‫باشید پولی که در این زمینه خرج می‌کنید‬ ‫ارزشش را دارد‪ .‬مطالعات نشان داده است كه‬ ‫یک‌سوم افراد چاق مبتال به اختالل نعوظ‪،‬‬ ‫پس از ‪ ۲‬سال ورزش و تالش در جهت‬ ‫کاهش وزن فعالیت جنسی متعادلی به‌دست‬ ‫می‌آورند‪.‬‬ ‫مردان همیشه نگران!‬ ‫اختالل نعوظ‪ :‬این بیماری در آقایان معموال‬ ‫ربطی به نبود میل جنسی ندارد و ممکن است‬

‫دلیل آن مربوط به خود اندام جنسی باشد و با‬ ‫دارو درمان شود‪ .‬در واقع خیلی از آقایان میل‬ ‫جنسی‌شان باالست اما توانایی نعوظ طوالنی‬ ‫و کامل را ندارند‪ .‬مردان مبتال به این اختالل‬ ‫همیشه نگران عملکرد خود هستند و همین‬ ‫نگرانی به تدریج باعث از بین رفتن میل‬ ‫جنسی خود و همسرشان می‌شود‪.‬‬ ‫کم‌خوابی دشمن شماست‬ ‫کمبود خواب‪ :‬اگر صبح‌ها خیلی زود بیدار‬ ‫شوید و شب‌ها خیلی دیر به تختخواب بروید‬ ‫یا اگر دچار بی‌خوابی و آپنه خواب (وقفه‬ ‫تنفس در خواب) باشید‪ ،‬به طور حتم میل‬ ‫جنسی‌تان تحت تاثیر قرار خواهد گرفت‪ .‬در‬ ‫واقع هر آنچه از یک خواب راحت جلوگیری‬ ‫می‌کند باعث از دست رفتن میل جنسی نیز‬ ‫می‌شود‪ .‬کم‌خوابی باعث می‌شود همیشه‬ ‫احساس خستگی و خواب‌آلودگی کنید و‬ ‫حوصله‌ای برای روابط‬ ‫زناشویی نداشته باشید‪.‬‬ ‫در این مورد حتما با یک‬ ‫روانشناس مشورت کنید‪.‬‬ ‫قبل از آشتی هیچ کاری‬ ‫نکنید!‬ ‫اختالفات حل نشده‪:‬‬ ‫مشکالت حل نشده‬ ‫در روابط عاطفی یکی‬ ‫از بزرگ‌ترین قاتالن‬ ‫میل جنسی هستند‬ ‫به‌خصوص برای خانم‌ها‬ ‫که احساسات عاطفی‬ ‫یکی از اجزای اصلی‬ ‫زناشویی‌شان‬ ‫روابط‬ ‫است‪ .‬بحث‌های مداوم‪،‬‬ ‫عدم ارتباط‪ ،‬قهرهای‬ ‫طوالنی ‪ ،‬نبود اعتماد‬ ‫و … همگی شما را‬ ‫از لذت‌های زناشویی‬ ‫می‌کنند‪.‬‬ ‫محروم‬ ‫موثرترین راه‌حل در این‬ ‫زمینه صحبت کردن با‬ ‫همسرتان است‪ .‬هرقدر‬ ‫هم که سخت باشد‬ ‫بنشینید و حرف‌های‬ ‫دل‌تان را به او بزنید‬ ‫و تا وقتی که به توافق‬ ‫نرسیده‌اید از این تالش‬ ‫دست برندارید‪.‬‬ ‫«تو برای من زیباترین‬ ‫هستی!»‬ ‫اعتماد به نفس‪ :‬اگر اعتماد به نفس نداشته‬ ‫باشید و از ظاهر خود راضی نباشید هیچ‌وقت‬ ‫نمی‌توانید یک رابطه زناشویی خوب برقرار‬ ‫کنید‪ .‬یک راه‌حل مهم در این زمینه ورزش‬ ‫کردن است‪ .‬ورزش نه‌تنها باعث می‌شود‬ ‫اندام‌تان بهتر شود و به وزن ایده‌آل برسید‬ ‫بلکه عملکرد و میل جنسی‌تان را نیز افزایش‬ ‫می‌دهد‪ .‬همچنین باعث می‌شود جریان‬ ‫هورمون‌ها در بدن به راحتی انجام گیرد‪.‬‬ ‫افرادی که ورزش می‌کنند انرژی بیشتری‬ ‫دارند و در نتیجه از نظر جنسی فعال‌ترند‪ .‬اگر‬ ‫همسرتان اعتماد به نفس ندارد‪ ،‬سعی کنید با‬ ‫گفتن جمالت مثبت و اطمینان دادن به او‬ ‫در مورد اینکه در چشم شما زیباست‪ ،‬رابطه‬ ‫زناشویی‌تان را نجات دهید‪.‬‬

‫شاید مشکل از دارو باشد‬ ‫داروها‪ :‬داروهای بسیاری هستند که باعث‬ ‫کاهش میل جنسی می‌شوند؛ از جمله‬ ‫داروهای ضد افسردگی‪ ،‬ضد فشارخون‪،‬‬ ‫آنتی‌هیستامین‌ها‪ ،‬قرص‌های ضد بارداری‪،‬‬ ‫داروهای شیمی‌درمانی‪ ،‬داروهای درمان‬ ‫ایدز‪ ،‬داروهای پروستات و سایر داروهای‬ ‫هورمونی‪ .‬در این موارد‪ ،‬تغییر دارو یا دوز‬ ‫آن ممکن است مشکل‌تان را حل کند‪ .‬اگر‬ ‫بعد از مصرف داروی خاصی متوجه شدید‬ ‫میل جنسی‌تان به سرعت کاهش یافته حتما‬ ‫این موضوع را با پزشک در میان بگذارید‬ ‫اما هیچ وقت سرخود مصرف دارو را قطع‬ ‫نکنید‪.‬‬ ‫احساسات‌تان را بروز دهید‬ ‫نبود صمیمیت‪ :‬رابطه زناشویی بدون‬ ‫صمیمیت عاطفی باعث کاهش میل جنسی‬ ‫می‌شود‪ .‬اگر احساس می‌کنید رابطه جنسی‌تان‬ ‫خوب پیش نمی‌رود سعی کنید اوقات بیشتری‬ ‫را بدون فکر کردن به روابط جنسی با‬ ‫همسرتان بگذرانید و به هم نزدیک‌تر شوید‪.‬‬ ‫حرف بزنید‪ ،‬یکدیگر را در آغوش بگیرید و‬ ‫به هم آرامش بدهید‪ .‬یاد بگیرید احساسات‬ ‫خود را خارج از رابطه جنسی بروز دهید‪.‬‬ ‫وقتی صمیمیت برقرار شود‪ ،‬میل جنسی نیز‬ ‫خود به خود بازمی‌گردد‪.‬‬ ‫هورمون سرنوشت‌ساز!‬ ‫کاهش تستوسترون‪ :‬هورمون تستوسترون‬ ‫باعث افزایش میل جنسی می‌شود اما هرچه‬ ‫سن آقایان باالتر می‌رود ترشح این هورمون‬ ‫نیز به تدریج کاهش می‌یابد‪ .‬البته همه مردان‬ ‫وقتی میزان تستوسترون‌شان پایین می‌آید میل‬ ‫جنسی خود را از دست نمی‌دهند‪ .‬تستوسترون‬ ‫به میل جنسی زنان نیز مربوط است اما تعادل‬ ‫هورمون‌ها در بدن خانم‌ها بسیار پیچیده‌تر از‬ ‫آقایان است و عوامل خیلی زیادی روی این‬ ‫موضوع تاثیر می‌گذارد‪ .‬هنوز مشخص نیست‬ ‫آیا درمان با تستوسترون برای افزایش میل‬ ‫جنسی در خانم‌ها مثل آقایان بی‌خطر است‬ ‫یا خیر‪ ،‬پس بهتر است خانم‌ها این روش را‬ ‫به کار نگیرند‪ .‬برای مطمئن شدن از وضعیت‬ ‫هورمونی‌تان هر چند وقت یک بار آزمایش‬ ‫بدهید‪.‬‬ ‫شاید افسرده شده باشید‬ ‫افسردگی‪ :‬افسردگی یکی از عوامل اصلی‬ ‫از دست دادن میل جنسی است اما نگران‬ ‫نباشید‪ ،‬این وضعیت درمان‌پذیر است‪ .‬با‬ ‫این حال بیشتر داروهای ضدافسردگی خود‬ ‫باعث کاهش میل جنسی می‌شوند‪ .‬اگر فکر‬ ‫می‌کنید با مصرف این داروها میل جنسی‌تان‬ ‫کاهش یافته با پزشک خود مشورت کنید تا‬ ‫درصورت امکان آنها را تغییر دهد‪.‬‬ ‫همه‌چیز تقصیر یائسگی نیست!‬ ‫یائسگی‪ :‬تقریبا نیمی از خانم‌ها وقتی به‬ ‫یائسگی نزدیک می‌شوند میل جنسی خود‬ ‫را از دست می‌دهند‪ .‬عالئم یائسگی از جمله‬ ‫خشکی واژن و درد هنگام رابطه باعث از‬ ‫دست دادن عالقه خانم‌ها به روابط زناشویی‬ ‫می‌شود اما تغییرات هورمونی یائسگی فقط‬ ‫بخشی از مشکل است‪ .‬میزان صمیمیت با‬ ‫همسر‪ ،‬اعتماد به نفس‪ ،‬داروهای مصرفی و‬ ‫سالمت جسمانی خانم‌ها نیز روی این رابطه‬ ‫تاثیرگذارند و باید به آنها‬ ‫اهمیت داده شود‪.‬‬


‫‪43‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫محمد‬ ‫رحیمیان‬

‫داروی نجات‬ ‫بخش زندگی‬

‫توجه به اهمیت و اختیار بیمه خصوصن بیمه‬ ‫بیماریهای سخت می تواند ضمن آرامش‬ ‫خاطر‪،‬پوشش مالی در زمان نیاز را بوجود‬ ‫آورد‪ ،‬بیماریهای خونی نیز مرتبط با بیمارهای‬ ‫سخت می باشد‪.‬‬

‫اهدای خون اهدا زندگی است شاید به‬ ‫جرات بتوان گفت که تا به امروز هیچ ماده‬ ‫ای نتوانسته جایگزین این ماده حیات بخش‬ ‫باشد در واقع انسان تنها تولید کننده و‬ ‫مصرف کننده خون خویش است‪ .‬پس از هر‬ ‫اهدا خون بدن برای جبران خون از دست داده‬ ‫شروع به فعالیت می کند و سیستم خونسازی‬ ‫به گونه ای طراحی شده که با افزایش جریان‬ ‫خون بدن مقدار خون اهدا شده را جایگزین‬ ‫می کند و این باعث تحریک سلولهای خونی‬ ‫جدید شده و سبب حفظ سالمتی خون در‬ ‫بدن می گردد‪.‬‬ ‫آیا امکان انتقال بیماریهایی نظیر ایدز یا‬ ‫هپاتیت و یا سایر بیمارها در جریان اهدا‬ ‫خون وجود دارد ؟‬ ‫تنها از سرنگ های نو ‪ ،‬استریل و یکبار‬ ‫مصرف بر ای‪ ‬هر اهدا کننده استفاده می شود‬ ‫‪.‬و این سرنگ ها پس از هر بار استفاده دور‬ ‫انداخته می شود ‪.‬بنابراین اهدا کنندگان هرگز‬ ‫از طریق اهدا خون به بیماریهای عفونی مبتال‬ ‫نمی شوند و این هر گونه احتمال جزیی برای‬ ‫ابتال به هر گونه بیماری عفونی را ‪ ،‬از بین می‬ ‫برد ‪ .‬چه میزان و درچه زمانی می شود خون‬ ‫اهدا کرد ؟ شما می توانید هر ‪ 12‬هفته یعنی‬ ‫‪ 4‬بار در سال خون اهدا کنید‪.‬اهدا کنندگان‬ ‫واجد شرایط ( افراد بین ‪ 18‬تا ‪ 60‬سال که‬ ‫از زندگی سالمت برخوردارند ) با وزن باالی‬ ‫‪ 50‬کیلو گرم باالی ‪ 450 ‬میلی لیترخون‬ ‫اهدا کنند ‪ .‬در مدت ‪ 24‬ساعت دوباره این‬ ‫مقدار خون به بدن شما بر می گردد‪.‬‬ ‫چند بار می توان خون اهدا کرد ؟‬ ‫مردان‪ :‬هر ‪ 3‬ماه‪ ‬زنان ‪ :‬هر ‪ 4‬ماه‬ ‫‪ ‬دلیل‪ ‬اهدا خون مکرر چیست ؟‬ ‫‪ ‬ذخیره منظمی از خون ضروری است عمر‬ ‫گلبول قرمز فقط ‪ 35‬روز و پالکت ‪ 3‬روز‬ ‫پس از اهدای خون می باشد وبعداز این مدت‬ ‫نمی توان از آنها استفاده نمود‪.‬‬ ‫هنگامی که مردم به طور منظم ( مستمر )‬ ‫خون اهدا کنند سرویس انتقال خون می تواند‬ ‫جمع آوری خون را به نحوی طراحی نماید که‬ ‫به طور عادی مقدار کافی از هرگروه خونی‬ ‫جهت رفع نیاز در دسترس باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬بدون وجود اهداکنندگان مستمر تهیه خون‬ ‫کافی وسالم قابل دسترس مشکل می باشد‪.‬‬

‫اهداکنندگان مستمر داوطلب سالم تر از‬ ‫دیگر اهداکنندگان خون از جمله داوطلبان‬ ‫بار اول می باشند زیرا اهمیت خون سالم را‬ ‫درک می کنند‪ .‬همچنین احتمال پاسخگویی‬ ‫اهداکنندگان مستمر به اهدای خون در مواقع‬ ‫اضطراری بیشتر است از جمله در مواردی‬ ‫که حجم زیادی از خون موردنیاز است یا‬ ‫زمانی که ذخیره خون کم‪ ‬است به عنوان‬ ‫مثال در ایام تعطیل چنانچه می دانید ‪ ،‬خون‬ ‫یک داروی نجات بخش زندگی است که‬ ‫به صورت خارق العاده ایی در درمان های‬ ‫پزشکی و موقعیت های درمانی کمک می کند‬ ‫‪.‬جامعه امروز با کمبود خون مواجه است و‬ ‫تنها منبع آن از انسان است ‪ .‬انواع اهدا خون‬ ‫چیست ؟ اهدای خون کلی ‪:‬‬ ‫‪ 450‬میلی لیتریا کمتر از ‪ 1‬واحد خون از کل‬ ‫خون گرفته شده از هر اهدا کننده که در یک‬ ‫کیسه پالستیکی قرار می گیرد محتوی یک‬ ‫ماده نگهدارنده ضد انعقاد خون است‪.‬‬ ‫‪ ‬اهدا ترکیبات سلولهای بنیادی ‪: ‬‬ ‫سلولهای بنیادی یک گونه خاصی از اهدا‬ ‫خون است که ترکیبات خاص خون ( پالکت‬ ‫‪ ،‬پالسما و گلبول قرمز ) از اهدا کننده گرفته‬ ‫می شود ‪.‬به این نوع اهدا بیشتراز اهدا خون‬ ‫نیاز است و این فرایند قدری بیشتر بین ‪ 45‬تا‬ ‫‪ 90‬دقیقه طول می کشد ‪.‬اهدا پالسما بسیار‬ ‫راحت است و شما پس از اهدا آن می توانید‬ ‫سر کارتان برگردید‪ ،‬حجم خون یا پالسمای‬ ‫اهدا شده در طول یک روز جایگزین شده‬ ‫و چهار تا هشت هفته برای جایگزینی کامل‬ ‫گلبول های قرمز نیاز است ‪.‬‬ ‫شایان ذکر است با اخذ بیمه های مرتبط از‬ ‫جمله بیمه بیماری های سخت آرامش خاطر‬ ‫و امنیت را جهت خود و عزیزانمان فراهم‬ ‫آوریم‪ .‬در هر سن و سال و با هر گونه توان‬ ‫مالی امکان گرفتن چنین بیمه ای را داریم ‪،‬‬ ‫البته جهت واجد شرایط بودن و قیمت مناسب‬ ‫بهتر است به موقع اقدام کنیم‬ ‫مشاور علمی پزشکی شرکت بیمه ‪،‬آقای دکتر‬ ‫پژمان حنیفی مقدم (ایمونولوژیست(‬ ‫*مطالب این مقاالت صرفن در جهت اطالع‬ ‫رسانی می باشد و به هیچ عنوان جایگزین‬ ‫مشاوره با متخصصین مربوطه نمی شود‪*.‬‬ ‫پرسش های خود را در زمینه‪ ‬طرح و برنامه‬ ‫ریزی مالی و سرمایه گذاری‪ ‬و بیمه های‬ ‫مختلف از طریق ایمیل‪news@insufin. ‬‬ ‫‪ com‬و یا با شماره تلفن ‪-370-0011‬‬ ‫‪ 905‬تماس بگیرید‪. ‬‬ ‫شما عالقمندان رادیو می توانید‪ ‬شنونده‬ ‫برنامه رادیویی بیمه‪ ،‬سه شنبه در میان‪ ،‬از‬ ‫ساعت ‪ 9‬تا ‪ 10‬صبح از رادیو صدای ایران‪ ‬‬ ‫و نیز درهر لحظه با یک کلیک‪ ،‬بیننده‬ ‫برنامه های تلویزیونی ما ازکانال‪ ‬شبکه‬ ‫تلویزیونی شرکت بیمه‪www.youtube. ‬‬ ‫‪ com/sherkatbimeh‬باشید ‪ * .‬و یا‬ ‫با الیک کردن آدرس اینترنتی ما در فیس‬ ‫بوک‪https://www.facebook.com/ ‬‬ ‫‪ Insufin‬از آخرین فعالیت های شرکت ما‬ ‫مطلع شوید‪.‬‬ ‫* محمد رحیمیان کارشناس ارشد بیمه و‬ ‫سرمایه گذاری و عضو رسمی مشاورین‬ ‫متخصص بیمه و امور مالی کانادا به شماره‬ ‫ثبت‪ 2065817 :‬است‪.*. ‬‬


‫‪42‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫گیاه افدرا و الغری‬ ‫موضعی !‬

‫افدرا گیاهی است که قدمتی‬ ‫طوالنی برای درمان بسیاری از‬ ‫بیماری‌ها و کاهش وزن دارد‪،‬‬ ‫اما اخیراً تحقیقات صورت گرفته‬ ‫نشان می‌دهد که این ماده اثرات‬ ‫خطرناکی بر سیستم عصبی و قلب‬ ‫و عروق دارد‪...‬‬

‫این روزها که تب الغری باال گرفته است و‬ ‫افراد برای چند کیلو الغرتر شدن به هر دری‬ ‫می‌زنند‪ ،‬بازار بسیاری از عطاری‌ها و استفاده‬ ‫از گیاهان دارویی برای کاهش وزن حسابی‬ ‫داغ شده است و گیاهان متعددی برای این‬ ‫منظور پیشنهاد می‌شوند‪ .‬یکی از گیاهانی که‬ ‫در زمینه الغری قدمت طوالنی دارد و در‬ ‫بسیاری از نقاط جهان به منظور کاهش وزن‬ ‫استفاده می‌شود‪ ،‬گیاه افدرا می‌باشد؛ اما این‬ ‫که افدرا تنها بر بافت چربی موثر است یا‬ ‫اینکه سایر ارگان‌های بدن را هم تحت تأثیر‬ ‫قرار می‌دهد؛ بحثی است که مفص ً‬ ‫ال در این‬ ‫مقاله در باره آن صحبت خواهیم کرد‪.‬‬ ‫افدرا چیست؟‬ ‫افدرا ماده‌ای است که از گیاهی با نام افدرا‬ ‫سینیکا گرفته می‌شود که یک گیاه دارویی‬ ‫چینی می‌باشد و به طور سنتی در داروهای‬ ‫چینی استفاده می‌شود‪ .‬نام چینی آن ‪MA‬‬ ‫‪( HUANG‬ماهوانگ) است و ماده موثر‬ ‫موجود در این گیاه افدرین می‌باشد‪ .‬افدرین‬ ‫ترکیب شبه آمفتامینی بسیار قوی است که‬ ‫هم سیستم عصبی و هم سیستم قلبی عروقی‬ ‫را تحت تأثیر قرار می‌دهد‪ .‬بیش از ‪40‬‬ ‫گونه از این گیاه در سرتاسر جهان شناسایی‬ ‫شده‌اند‪ .‬گیاه افدرا از مواد شیمیایی متعددی‬ ‫تشکیل شده است که از جمله آن‪ :‬افدرین‪،‬‬ ‫پسودوافدرین‪ ،‬نورپسودوافدرین‪ ،‬نورافدرین‪،‬‬ ‫متیل افدرین‪ ،‬تانن‪ ،‬هیدروکسی کینورنیک‬ ‫اسید‪ ،‬کوئینولین و ‪ ...‬را می‌توان نام برد‪.‬‬ ‫در حقیقت افدرین و پسودوافدرین با افدرا‬ ‫متفاوت می‌باشند و گیاه کامل افدرا اثرات‬ ‫مالیم‌تری به نسبت افدرین و سودوافدرین‬ ‫استخراج‌شده از این گیاه دارند‪ .‬این اختالف‬ ‫همانند تفاوت گیاه قهوه و کافئین خالص‬ ‫می‌باشد‪.‬‬ ‫اثرات درمانی افدرا‬ ‫گیاه افدرا برای مدت بیش از ‪ 2‬هزار سال در‬ ‫سرزمین‌های شرقی آسیا برای درمان بسیاری‬ ‫از بیماری‌ها استفاده شده است‪ .‬گیاه افدرا‬ ‫دارای اثرات ضد التهابی و ضد آرتریت‬ ‫می‌باشد و برای درمان برونشیت‪ ،‬آسم‪،‬‬ ‫سرماخوردگی‪ ،‬آنفلوانزا‪ ،‬سردرد‪ ،‬سرفه‪ ،‬تب‬ ‫باال‪ ،‬ادم‪ ،‬بیماری‌های مفصلی و استخوانی‬ ‫و ‪ ...‬به فراوانی مورد استفاده قرار می‌گیرد‪.‬‬

‫عالوه بر افدرین این گیاه سرشار از تانین‬ ‫می‌باشد که اثرات محافظت‌کننده در نارسایی‬ ‫کلیوی دارد‪.‬‬ ‫افدرا و الغری موضعی‬ ‫امروزه افدرا در مکمل‌های الغری به طور‬ ‫گسترده استفاده می‌شود‪ .‬اگر روزانه ‪500‬‬ ‫کالری کمتر از حالت عادی مصرف کنید و‬ ‫از گیاه افدرا هم استفاده کنید‪ ،‬افدرین موجود‬ ‫در گیاه افدرا کمک می‌کند تا هفته‌ای نیم‬ ‫کیلوگرم وزن کم کنید‪ .‬مطالعات نشان می‌دهد‬ ‫که این گیاه کمک می‌کند تا چربی‌های ناحیه‬ ‫شکم راحت‌تر سوزانده شود‪.‬‬ ‫کاهش اشتها با کمک افدرا‬ ‫ماده شیمیایی افدرین که در گیاه افدرا‬ ‫موجود می‌باشد بر سیستم اعصاب مرکزی‬ ‫موثر است و مراکز سرکوبگر اشتها را در مغز‬ ‫فعال می‌کند‪ .‬در نتیجه با مصرف این گیاه‪،‬‬ ‫اشتهای شما محدود می‌شود و به شما کمک‬ ‫می‌کند تا احساس گرسنگی کمتری داشته‬ ‫باشید‪ .‬ممکن است شما در فاصله ناهار تا‬ ‫شام نیازی به مصرف میان‌وعده نکنید و در‬ ‫این مدت گرسنه نشوید و نهایت ًا کنترل بیشتری‬ ‫بر زمان‌های صرف غذایتان خواهید داشت‪.‬‬ ‫افدرا یک چربی سوز طبیعی‬ ‫افدرین و سودوافدرین موجود در برگ‌های‬ ‫این گیاه‪ ،‬منجر به افزایش متابولیسم بدن و‬ ‫فعالیت قلب و مغز می‌شوند‪ .‬در نتیجه سطح‬

‫انرژی بدن افزایش می‌یابد‪ .‬همه این‌ها به علت‬ ‫اثرات گرمازایی ناشی از افدرین می‌باشد‪ .‬این‬ ‫گرمازایی منجر به افزایش تجزیه چربی‌های‬ ‫ذخیره‌شده و افزایش مصرف انرژی در بدن‬ ‫می‌شود‪.‬‬

‫می‌شود و ترکیب این دو ماده به نسبت وقتی‬ ‫که هر یک از آن‌ها به تنهایی مصرف شوند‪،‬‬ ‫اثرات بیشتری خواهد داشت و اگر در دوز‬ ‫مشخصی مصرف شود اثرات جانبی و عالئم‬ ‫نامطلوب کاهش می‌یابد‪.‬‬

‫افدرین و نور افدرین موجود در گیاه افدرا‬ ‫وقتی در جریان خون آزاد می‌شود انتقال‬ ‫خون و اکسیژن را به سلول‌ها تسریع می‌کند‬ ‫و گلوکز و لیپید بیشتری را برای تبدیل شدن‬ ‫به انرژی جابه‌جا می‌کند‪ .‬در نتیجه افدرا به‬ ‫عنوان یک چربی سوز طبیعی معرفی می‌شود‪.‬‬

‫چگونه از افدرا استفاده کنیم؟‬ ‫اگر از گیاه افدرا استفاده می‌کنید‪ ،‬از یکی‬ ‫از منابع حاوی کافئین مانند قهوه در کنار آن‬ ‫استفاده نمایید و همچنین در صورت مصرف‬ ‫افدرا از آب زیادی استفاده کنید تا مواد‬ ‫خطرزای موجود در گیاه هرچه زودتر از بدن‬ ‫خارج شود‪ .‬الزم به ذکر است‪ 88 ،‬درصد آن‬ ‫بعد از ‪ 4‬ساعت و ‪ 97‬درصد آن بعد از ‪48‬‬ ‫ساعت از طریق ادرار از بدن خارج می‌شوند‪.‬‬ ‫در ضمن از افدرا در هنگام شب استفاده‬ ‫نکنید‪ ،‬زیرا این گیاه به خواب رفتن را مشکل‬ ‫می‌سازد و ممکن است مشکالت خواب یا‬ ‫بی‌خوابی برایتان به همراه داشته باشد‪.‬‬

‫ترکیبات حاوی افدرا برای الغری‬ ‫به منظور کاهش وزن الزم است تا مصرف‬ ‫مواد غذایی توسط افراد کاهش یابد و‬ ‫بدن انرژی بیشتری را بسوزاند‪ .‬اگر ترکیب‬ ‫جادویی وجود داشته باشد تا هر دوی این‬ ‫اهداف را با هم تامین کند‪ ،‬به منظور الغری‬ ‫کاربرد وسیعی خواهد داشت‪ .‬افدرا گیاهی‬ ‫است که هر دوی این اهداف را با هم‬ ‫تامین می‌کند‪ .‬البته در بسیاری از مکمل‌ها‬ ‫از ترکیبات دیگری در کنار افدرا استفاده‬ ‫می‌شود تا اثر آن را تکمیل و تشدید نماید‪ .‬در‬ ‫بسیاری از مکمل‌های الغری از افدرا در کنار‬ ‫کافئین یا جینسنگ استفاده می‌شود‪.‬‬ ‫مطالعات حیوانی نشان می‌دهد مصرف افدرا‬ ‫و کافئین در کنار هم باعث کاهش اشتها‬ ‫و تحریک متابولیسم چربی‌ها و گرمازایی‬

‫اثرات جانبی افدرا‬ ‫تا قبل از سال ‪ 2005‬افدرا یک ماده قانونی و‬ ‫مجاز به حساب می‌آمد؛ اما بعد از تحقیقات‬ ‫متعدد و گزارشات مختلف مبنی بر عوارض‬ ‫خطرناک این گیاه‪ ،‬دو ماده افدرا و افدرین به‬ ‫عنوان مواد خطرناک شناسایی شدند و توسط‬ ‫سازمان غذا و داروی آمریکا ممنوع گردیدند؛‬ ‫و اکنون بسیاری از شرکت‌های خارجی در‬ ‫ترکیب مکمل‌های الغری خود از این گیاه‬ ‫استفاده نمی‌کنند‪.‬‬ ‫چند مورد از عوارض این گیاه در زیر آمده‬ ‫است‪:‬‬ ‫‪ .1‬عوارض ناشی از افزایش سطح انرژی‬ ‫در بدن مانند اضطراب‪ ،‬افزایش تعریق‪،‬‬ ‫گرگرفتگی‪ ،‬اختالالت خواب و بی‌خوابی‪.‬‬ ‫‪ .2‬اختالالت عصبی مانند جنون‪ ،‬رعشه‪،‬‬ ‫برافروختگی‪ ،‬خارشک‪ ،‬خستگی و سردرد‪.‬‬ ‫‪ .3‬اختالل در سیستم گردش خون مانند‬ ‫افزایش فشارخون و احتمال سکته از دیگر‬ ‫عوارض این گیاه است‪.‬‬ ‫‪ .4‬اختالل در ژن‌ها‪ :‬تحقیقات آزمایشگاهی‬ ‫نشان می‌دهد افدرا ممکن است فعالیت‬ ‫تیروزیناز و مالنین را کاهش دهد‪ .‬چون‬ ‫افدرا بر بیان ژن تیروزیناز موثر است‪.‬‬ ‫‪ .5‬سایر عوارض مانند اسهال‪ ،‬آلرژی‪ ،‬افزایش‬ ‫دفع ادرار و ‪...‬‬ ‫سخن آخر‪:‬‬ ‫کاهش وزن تنها با تکیه بر داروهای گیاهی‬ ‫بدون رژیم غذایی و فعالیت بدنی ممکن‬ ‫نیست‪ .‬در حقیقت بهترین راه برای کاهش‬ ‫وزن با تکیه بر سبک زندگی درست استوار‬ ‫است که شامل رژیم غذایی کم کالری و سالم‬ ‫و نیز فعالیت بدنی مداوم می‌باشد و استفاده از‬ ‫ترکیبات گیاهی تنها جنبه کمکی دارند‪ .‬عالوه‬ ‫بر این باید از ایمن بودن ترکیبات گیاهی که‬ ‫استفاده می‌کنید اطمینان حاصل کنید تا به‬ ‫عوارض جانبی و خطرزای ناشی از آن‌ها‬ ‫دچار نشوید‪.‬‬


‫‪41‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫بزرگترین دارایی برای زندگی‬ ‫امروز‬ ‫چند نوع جرأت وجود دارد که‬ ‫همه می توانند با تمرین‪ ،‬آن ها‬ ‫را در وجود خود پیدا نمایند‪ .‬این‬ ‫شکل های جرات به شما کمک‬ ‫خواهند کرد تا به بزرگترین‬ ‫موفقیت ممکن دست یابید‪ .‬جالب‬ ‫این جاست که همه ی آنها با‬ ‫تمرین قابل یادگیری هستند ‪ .‬در‬ ‫این مقاله ‪ ،‬به بررسی انواع و اقسام‬ ‫جرأت در زندگی می پردازیم‪.‬‬

‫آرزوهای واال داشته باشید‬ ‫اولین شکل جرات این است که برای داشتن‬ ‫آرزوها و اهداف واال ‪ ،‬جرات داشته باشید ‪.‬‬ ‫این دقیقا همان جایی هست که خیلی ها در‬ ‫آن متوقف می شوند ‪ .‬همین ایده ی داشتن‬ ‫اهداف ارزشمند ‪ ،‬هیجان انگیز ‪ ،‬مبارزه‬ ‫طلب و بزرگ ‪ ،‬به قدری سخت است که آنها‬ ‫قبل از شروع ‪ ،‬آن را رها می سازند ‪ .‬اما شما‬ ‫این کار را نکنید ‪ .‬بنشینید ‪ ،‬اهداف خود را‬ ‫بنویسید ‪ ،‬مثل این که همه چیز برایتان امکان‬ ‫پذیر است ‪ .‬و هرگز مثل آدم های بی دل و‬ ‫جرأت ‪ ،‬از داشتن آرزوهای بزرگ نترسید‪.‬‬ ‫تعهد بدهید‬ ‫دومین بخش جرات ‪ ،‬این است که برای دادن‬ ‫تعهد کامل و درگیر کردن خود برای کاری‬ ‫که تصمیم به انجام آن را گرفتید ‪ ،‬جرات‬ ‫داشته باشید‪ .‬همه ی افراد موفق‪ ،‬افرادی‬ ‫هستند که کامال متعهد زندگی می کنند‪ .‬آنها‬ ‫کاری را نیمه تمام نمی گذارند ‪ .‬ممکن‬ ‫است هیچ ضمانتی نداشته باشند‪ ،‬اما از این‬ ‫که کارهایشان را با جان و دل انجام دهند‬ ‫واهمه ای ندارند‪ .‬اگر شکست هم بخورند ‪،‬‬ ‫با حداکثر تالش شکست می خورند‪.‬‬ ‫از نقطه ی آسایش بیرون بیایید‬ ‫سومین نوع جراتی که به آن نیاز دارید‪ ،‬جرات‬ ‫داشتن برای بیرون آمدن از نقطه ی آسایش‬ ‫است‪ .‬جرات است که باعث می شود تا به‬ ‫سمت نقطه ی ناراحتی‪ ،‬جایی که در آن‬ ‫احساس ناراحتی‪ ،‬ناشی گری و تنهایی می‬ ‫کنید‪ ،‬حرکت کنید‪ .‬نقطه ی آسایش یکی از‬ ‫بزرگترین دشمنان استعداد بشری است‪ .‬وقتی‬ ‫افراد به نقطه ی آسایش می رسند تالش می‬ ‫کنند که همانجا بمانند ‪ .‬اغلب آنها از فرصت‬ ‫های زندگی استفاده نمی کنند‪ .‬برای حرکت‬ ‫مداوم به سمت بزرگترین اهداف و آرزوها ‪،‬‬ ‫نیاز به جرات دارید ‪ .‬برای رشد و ترقی ‪ ،‬نیاز‬ ‫به این دارید که برای رویارویی با ناراحتی‪،‬‬

‫تمایل داشته باشید‪.‬‬ ‫موضع بگیرید‬ ‫چهارمین شکل جرات که به آن نیاز دارید‬ ‫‪ ،‬جرات داشتن برای موضع گرفتن است ‪،‬‬ ‫مخصوصا با توجه به ارزش ها‪ ،‬دیدتان‬

‫نسبت به هدف و باورهایتان‪ .‬باید از آنچه‬ ‫که باور دارید درست است ‪ ،‬دفاع کنید‪ .‬باید‬ ‫از کسانی که از آن اصول حمایت می کنند ‪،‬‬ ‫پشتیبانی کنید ‪ .‬باید جرات داشته باشید تا از‬ ‫بزرگترین ارزش هایی که می شناسید‪ ،‬سفت‬ ‫و محکم حمایت کنید و خود و شخصیت تان‬ ‫را به خاطر این که ممکن است دیگران آن را‬ ‫تایید نکنند ‪ ،‬به مخاطره نیاندازید‪.‬‬ ‫با ایمان گام بردارید‬ ‫باید جرات داشته باشید تا بدون هیچ ضمانتی‬ ‫برای موفقیت گام بردارید ‪ .‬افراد با جرات‬ ‫آنهایی هستند که آرزو دارند و برای خود‬ ‫هدفی معین می کنند‪ .‬برنامه ریزی می کنند‬

‫و اولین قدم را برمی دارند ‪ ،‬بدون هیچ نوع‬ ‫اطمینان و هیچ تضمینی که تالش های آنهابه‬ ‫نتیجه خواهد رسید‪ .‬اما اگر به هر پله ی‬ ‫جلویی ‪ ،‬به عنوان تجربه ای که می توانید از‬ ‫آن چیزی یاد بگیرید و به هر مانعی ‪ ،‬به عنوان‬ ‫درس ارزشمندی که جلوی پای شما قرار‬ ‫داده شده تا شما را قوی تر و بهتر کند‪ ،‬نگاه‬ ‫کنید‪ ،‬از این که با ایمان به مسیر ناشناخته‬ ‫قدم بگذارید‪ ،‬ترسی نخواهید داشت‪.‬‬ ‫اشتباهات خود را قبول کنید‬ ‫برای این که قبول کنید ممکن است خطایی‬ ‫از شما سر بزند و این که موقع به دست آوردن‬ ‫اطالعات جدید در مورد هر موقعیتی اشتباه‬ ‫کرده اید ‪ ،‬نیاز به جرأت و دلیری دارید‪.‬‬ ‫شگفت آور است! افراد ی که همیشه باعث‬ ‫می شوند عملکرد شان پایین باشد ‪ ،‬به خاطر‬ ‫این است که قبول نخواهند کرد که کامل‬ ‫نیستند‪ .‬آنها قبول نخواهند کرد که ‪ ،‬ایده ای‬ ‫که روزی به نظر مناسب بود با گذشت زمان‪،‬‬ ‫ثابت شده که انتخاب یا تصمیم اشتباهی بوده‬ ‫است‪.‬‬ ‫صبور باشید‬ ‫شما به چیزی به اسم « صبر دلیرانه و باجرأت‬ ‫» نیاز دارید ‪ .‬این نوع خاصی از جرأت است‬ ‫که بعد از این که به سمت هدف تان حرکت‬ ‫کردید اما هنوز هیچ نتیجه ای را ندیدید ‪ ،‬به‬ ‫آن نیاز دارید ‪ .‬شگفت آور است که چقدر از‬ ‫افراد در نقطه ی بین زمان آغاز و زمانی که‬ ‫شروع به دیدن نتیجه ی کارشان می کنند ‪،‬‬ ‫می شکنند و صحنه را خالی می کنند و شک‬ ‫و تردید و ترس هایشان ‪ ،‬آنها را پایمال می‬ ‫کند‪.‬شما سعی کنید که چنین نباشید‪ .‬وقتی‬ ‫شروع کردید به حرکت به سمت هدف تان‬ ‫‪ ،‬تصمیم بگیرید تا وقتی که نتیجه بگیرید‬ ‫آرام و خونسرد بمانید و اعتماد به نفس داشته‬ ‫باشید‪ .‬بدون توجه به این که در کوتاه مدت‬ ‫چه اتفاقی می افتد صبور و مقاوم باشید‪.‬‬ ‫به مدت طوالنی پافشاری کنید‬ ‫جرأت نهایی که به آن نیاز دارید جرأت‬ ‫داشتن برای پافشاری کردن ‪ ،‬بیشتر از هر‬ ‫کس دیگری است ‪ .‬اصرار و پافشاری‬ ‫خصوصیتی است که در نهایت موفقیت‬ ‫شما را تضمین می کند ‪ .‬تمایل شما برای‬ ‫پافشاری در رویارویی با هر نوع بدبختی‬ ‫می تواند بزرگترین دارایی شما باشد‪ .‬آن‬ ‫می تواند عاملی برای ضمانت موفقیت شما‬ ‫باشد‪ .‬این یک نکته ی سرنوشت ساز است‪:‬‬ ‫هیچ کس نمی تواند شما را شکست دهد‪،‬‬ ‫مگر خودتان‪ .‬وقتی خودتان را برای انجام‬ ‫آنچه که باید انجام بدهید آماده می کنید ‪،‬‬ ‫چه بخواهید و چه نخواهید‪ ،‬از این نیروی‬ ‫درونی‪ ،‬برای ایجاد جرأت و صبر و حوصله‬ ‫در درون خودتان بیشتر استفاده می کنید و‬ ‫به طور باور نکردنی‪ ،‬یک فرد کامال قوی‬ ‫می شوید‪ .‬به زودی احساس خواهید کرد‬ ‫کاری نیست که نتوانید آن را انجام دهید‪.‬‬ ‫عاقبت خود را به مرحله ای خواهید رساند‬ ‫که احساس کنید کامال توقف ناپذیر هستید‪.‬‬ ‫اصل بسیار مهم‪ :‬توکل به خداوند قادر و توانا‬ ‫را در هیچ کدام از مراحل فراموش ننمائید؛‬ ‫که بی شک می تواند راهگشای هر در بسته‬ ‫ای باشد‪.‬‬


‫‪40‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫قرص یادگیری زبان در یک ساعت!‬ ‫نیکالس نگروپونته در سخنرانی‬ ‫خود یادآور شد ‪10‬سال پیش از‬ ‫روزی سخن گفت که می‌توان‬ ‫اطالعات را بلعید و از آن استفاده‬ ‫کرد و حاال زمان آن فرارسیده‬ ‫است که این جنبش فناورانه‬ ‫توسعه یابد‪.‬‬

‫تصور برخی از پیشرفت‌های تکنولوژی آن قدر‬ ‫سخت است که انسان ترجیح می‌دهد درباره آنها‬ ‫نه فکر کند و نه حرف بزند‪.‬‬ ‫به حاال بشر به جایی رسیده که از طریق بلعیدن‬ ‫یک قرص می‌تواند در یک ساعت زبان‬ ‫انگلیسی را یاد بگیرد‪ ،‬شاید کاری که برای‬ ‫بعضی‌ها نیاز به چند سال تالش دارد به راحتی‬ ‫می‌توان در یک ساعت یاد گرفت‪ .‬مرتضی‬ ‫پس از شنیدن این خبر به سختی توانست تمام‬ ‫جزییاتش را درک کند و گفت‪« :‬در واقع کسی‬ ‫که پول بیشتری داشته باشد به‌زودی خردمندتر‬ ‫هم می‌شود‪ ،‬این یک تکنولوژی بسیار عجیب‬ ‫است که من می‌شنوم و واقعا درک اینچنین‬ ‫پیشرفتی بسیار سخت است اما این نشان‬ ‫می‌دهد که دانشمندان هر کاری که بخواهند‬ ‫می‌توانند انجام دهند»‬ ‫اصل این پروژه براساس گزارش سایت اسلش‬ ‫گیر منتشر شده است‪ .‬در این گزارش آمده‬ ‫است «نیکالس نگروپونته‪ ،‬موسس البراتوار‬ ‫مدیای دانشگا ‌ه ام‪‌.‬ای‪ .‬تی در شوی اخیر ‪TED‬‬ ‫ضمن نمایش جزییات طرح خود نشان داد که‬ ‫با استفاده از قرص کامپیوتری می‌توان آموزش‬ ‫زبان خارجی را انجام داد‪ .‬وی گفت با قرار‬ ‫دادن اطالعات روی تراشه قابل هضمی که‬ ‫جذب خون می‌شود می‌توان اطالعات را وارد‬ ‫بدن کرده و انسان اطالعاتی را که از طریق‬ ‫یادگیری به دست می‌آورد را از طریق قرص‬ ‫هضم شده کسب می‌کند‪».‬‬ ‫پس نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود چه؟‬‫وقتی می‌خواهی این پیشرفت را به مردم توضیح‬ ‫بدهی برای چند ثانیه باید مکث کنی و کامل‬ ‫اطالعات را در ذهنت چیدمان کنی تا مردم‬ ‫راحت آن را درک کنند‪ .‬ابتدا که متوجه مساله‬ ‫می‌شوند‪ ،‬ابروهایشان درهم می‌رود و باور‬ ‫نمی‌کنند‪ ،‬اینکه کسی در یک ساعت بتواند‬ ‫زبان یاد بگیرد آن هم با قرص‪ .‬مریم پس از‬ ‫شنیدن خبر گفت‪« :‬بعضی از این پیشرفت‌ها‬ ‫به‌گونه‌یی است که باید بگوییم تا با چشمان‬ ‫خود نبینیم باورمان نمی‌شود و این یکی از‬ ‫آنهاست‪ .‬چگونه این اطالعات به مغز می‌رسد‬ ‫و جذب آن می‌شود؟ اگر این‌گونه است پس‬ ‫دیگر تالش و زحمت برای به دست آوردن علم‬ ‫و دانش چه می‌شود؟»‬

‫نیکالس نگروپونته در سخنرانی خود یادآور شد‬ ‫‪10‬سال پیش از روزی سخن گفت که می‌توان‬ ‫اطالعات را بلعید و از آن استفاده کرد و حاال‬ ‫زمان آن فرارسیده است که این جنبش فناورانه‬ ‫توسعه یابد‪ .‬به گفته نگروپونته دانش و آنچه‬ ‫دیتای پاالیش یافته نامیده می‌شود را می‌توان‬ ‫به صورت قرص درآورد و پس از بلعیدن‪ ،‬وارد‬ ‫سیستم خون انسان شده و سپس آگاه‌تر و با‬ ‫اطالعات کامل شود‪ .‬موسس البراتوار مدیای‬ ‫ام‌ای تی در کنفرانس ‪ TED‬که ایده‌های‬ ‫خالقانه در آن مطرح می‌شود‪ ،‬پیش بینی کرد‬ ‫که تا ‪ 30‬سال آینده قرص‌های اطالعاتی جنبه‬ ‫عادی و فراگیر در دنیا پیدا کند و امری طبیعی‬ ‫شود‪ .‬حتی در ادامه این گزارش آمده است که تا‬ ‫‪ 30‬سال آینده این تکنولوژی به اندازه‌یی رشد‬

‫قرار است باال برود فکر کنم که سوپر مارکت‌ها‬ ‫این قرص‌ها را بفروشند‪».‬‬ ‫پس چرا هواپیمای مالزی را نمی‌توانند پیدا‬‫کنند؟‬ ‫عده‌یی دیگر این پیشرفت‌ها را تبلیغ تکنولوژی‬ ‫می‌نامیدند و می‌گفتند که اینها حرف است‬ ‫و واقعا خبری از این پیشرفت‌ها نیست‪ .‬مینا‬ ‫گفت‪« :‬اگر توانسته‌اند چنین چیزی را درست‬ ‫کنند پس چرا نمی‌توانند هواپیمای مالزی را‬ ‫پیدا کنند؟ ما نمی‌دانیم که باید کدام دست از‬ ‫پیشرفت‌های امریکایی‌ها را ببینیم‪ ،‬اینکه قرص‬ ‫می‌سازند یا نمی‌توانند بعضی از ساده‌ترین کارها‬ ‫را انجام دهند‪».‬‬ ‫غالم‪ ،‬پیرمردی است که از شنیدن این خبر‬ ‫خوشحال می‌شود‪ ،‬وی گفت‪« :‬خیلی سال‬

‫می‌کند که شما می‌توانید در یک ساعت کل‬ ‫آثار شکسپیر را بخوانید‪.‬‬ ‫«پس اینکه می‌گفتند نابرده رنج گنج میسر‬ ‫نمی‌شود رسما کشک میشه؟ اگر تمام مردم‬ ‫بتوانند به این تکنولوژی دست پیدا کنند که‬ ‫دیگر نمی‌شه دنیا را کنترل کرد‪ ».‬رامین این‬ ‫حرف‌ها را زد و از شنیدن این خبر بسیار‬ ‫ناراحت شد‪ .‬او دکترای برق داشت و احساس‬ ‫کرد که تا ‪30‬سال آینده همه می‌توانند به راحتی‬ ‫دکتر شوند‪ .‬عده‌یی هم با شنیدن این خبر سعی‬ ‫کردند با آن به صورت طنز برخورد کنند‪ .‬رضا‬ ‫گفت‪« :‬من به نظرم می‌رسد این واحد‌های‬ ‫دانشگاهی‌ام را تا آن موقع نگه دارم و بعد اینکه‬ ‫مثال قرص فیزیک وارد بازار شد این درس‌ها‬ ‫را تمام کنم‪ .‬اگر اینقدر سرعت تکنولوژی علم‬

‫است که دوست دارم به ساده‌ترین روش زبان‬ ‫انگلیسی یاد بگیرم اما واقعا برای ما که سن‬ ‫زیادی داریم این کار امکان‌پذیر نیست و الاقل‬ ‫اینجا امکانات خاصی نداریم‪ .‬چقدر خوب‬ ‫است که انسان در یک ساعت زبان یاد بگیرد‬ ‫و بتواند با تمام مردم دنیا ارتباط برقرار کند»‪.‬‬ ‫این روزها خبر‌های متفاوت و گوناگونی درباره‬ ‫پیشرفت‌های تکنولوژی به گوش می‌رسد اما‬ ‫برای خیلی از مردم دنیا قابل باور نیست و‬ ‫شاید حتی قابل دسترسی نباشد‪ .‬موسسان این‬ ‫تکنولوژی معتقدند که بشر در طول تاریخ نیاز‬ ‫به یادگیری زبان برای ارتباط با دیگر مردم‬ ‫جهان داشته و هدف آنها از این کار تسهیل در‬ ‫ارتباط مردم است که حاال پس از این پروژه‬ ‫موفقیت‌آمیز به فکر کارهای بزرگ‌تری برای‬

‫مردم هستند‪.‬‬ ‫علی در یکی از شبکه‌های اجتماعی در این‬ ‫باره نوشت‪« :‬به نظر من تحقق این موضوع‬ ‫خیلی دور از ذهن نیست همین االن هم بعضی‬ ‫برنامه‌های کامپیوتری به جای انسان تصمیم‬ ‫می‌گیرند و این یعنی نقطه عطف زایش فکر‬ ‫توسط ماشین‪ .‬صرفنظر از فرآیند اجرای ایده که‬ ‫با کپسول باشد یا هر روش دیگه‌یی موضوع این‬ ‫است که فرآیند تبدیل انرژی مستتر در کپسول به‬ ‫اطالعات قابل اتصال به مغز امکان‌پذیر خواهد‬ ‫شد‪ .‬حتی روزی خواهد رسید که بشر صدای‬ ‫منتشر شده در قرون قبل را بازیابی می‌کند منتها‬ ‫روش‌های بازیابی اطالعات کشف خواهد شد‬ ‫چون انرژی ازبین نمی‌رود‪».‬‬ ‫«اگر این تکنولوژی وارد ایران شود احتماال‬ ‫همانند توییتر و فیس‌بوک فیلتر می‌شود و ما‬ ‫نباید استفاده کنیم‪ .‬کال مثل اینکه بعضی از‬ ‫کشورها با تکنولوژی مشکالت بسیاری دارند‪،‬‬ ‫این پیشرفت‌ها برای کمک به بشر آمده‌اند و‬ ‫دلیلی برای دوری و ترسیدن از آنها نیست‪ ،‬ما‬ ‫هنوز با این پیشرفت‌ها مشکل داریم و نمی‌توانیم‬ ‫آنها را قبول کنیم‪».‬‬ ‫آرزو دانشجوی مهندسی شیمی بود که این‬ ‫نظر را داد‪ .‬او در ادامه درباره نحوه عملکرد‬ ‫این سیستم در جریان خون گفت‪« :‬این کار‬ ‫امکان‌پذیر است و البته اینکه رگ‌های عصبی‬ ‫چه واکنشی نشان می‌دهند قابل پیش‌بینی‬ ‫نیست»‪.‬‬ ‫شاید تلنگری برای بعضی‌ها باشد‬‫بعضی‌ها احساس می‌کردند که این همه درس‬ ‫یا زبان خواندند کار بیهوده‌یی انجام دادند‪.‬‬ ‫مصطفی گفت‪« :‬این تکنولوژی طبقات‬ ‫اجتماعی را کامال از بین می‌برد در واقع همه‬ ‫می‌خواهند در یک سطح باهم زندگی کنند و‬ ‫از جامعه توقع دارند‪ ،‬البته به نظر می‌رسد که‬ ‫رسیدن به این تکنولوژی برای همه امکان‌پذیر‬ ‫نباشد اما اتفاق جالب و خوبی است اما انسان‬ ‫گاهی اوقات ممکن است این‌گونه فکر کند که‬ ‫تا امروز کار بیهوده‌یی انجام داده است‪».‬‬ ‫مردم به فکر فرو می‌روند و برای چند لحظه به‬ ‫پیشرفت تکنولوژی فکر می‌کنند و بعد نمی‌دانند‬ ‫باید دقیقا چه واکنشی به این خبر داشته باشند‪،‬‬ ‫اینکه بعضی از کشورها هنوز درگیر مسائل‬ ‫ابتدایی هستند و بعضی دیگر به این اندازه‬ ‫پیشرفت کرده‌اند‪ .‬در ویدیویی که از رونمایی‬ ‫این قرص در اینترنت منتشر شد‪ ،‬شکل این‬ ‫قرص هم رونمایی شد و نمی‌توان این ادعا را‬ ‫داشت که این اثر غیر واقعی است‪ .‬البته باید‬ ‫منتظر نشست تا این قرص وارد بازار شود و‬ ‫مردم از آن استفاده کنند‪.‬‬ ‫مهرداد گفت‪« :‬شاید شنیدن این خبرها برای‬ ‫بعضی‌ها که هیچ استفاده‌یی از علم خود‬ ‫نمی‌کنند باعث تلنگری شود تا کشور ما هم‬ ‫پیشرفت‌های خوبی داشته باشد و اینقدر بیگانه‬ ‫با این خبرها نباشیم»‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

39


‫‪38‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫حوصله ام سر رفته!‬ ‫«چندمین بار است که این مسیر‬ ‫را می‌آیم‪ .‬حوصله خودم هم‬ ‫سر رفته از بس مغازه‌ها را نگاه‬ ‫کردم و پیاده‌رو‌ها را گز کردم‪.‬‬ ‫دلم نمی‌خواهد برگردم به خانه‪.‬‬ ‫می‌دانم پایم به خانه نرسیده امر‬ ‫و نهی‌ها و سۆال و جواب‌ها‬ ‫شروع می‌شود‪ .‬تمام عصرهایم را‬ ‫همین‌طور می‌گذرانم‪ ،‬بی‌آن‌که‬ ‫بدانم از این همه وقت‌گذرانی‬ ‫چه می‌خواهم‪» .‬‬ ‫به کجا چنین شتابان؟ اگر حوصله‌تان از زندگی‬ ‫و خانه و درس و خیلی چیزهای دیگر سر رفته و‬ ‫خیابان‌های شهر را جایی برای انعکاس تنهایی‬ ‫و جوانی یافته‌اید‪ ،‬باید چاره دیگری بیابید‪.‬‬ ‫وقت شما و بیش از همه خودتان ارزش‌مندتر‬ ‫از آن هستید که در پیچ‌و‌خم‌ها از بین بروید‪.‬‬ ‫درست است که گاهی آن‌قدر خسته و بی‌حوصله‬ ‫می‌شوید که دل‌تان یک تنهایی دبش و کمی‬ ‫قدم زدن می‌خواهد اما این با آن‌که مدام و‬ ‫مستمر در حال راه رفتن‌های بی‌هدف باشید‪،‬‬ ‫فرق می‌کند‪ .‬بازار‌گردی و رفت‌و‌آمد‌های روزانه‬ ‫آن هم فقط به دلیل شب کردن روز‌‪ ،‬یا همراهی‬ ‫با دوستان فقط به این علت که نمی‌خواهید با‬ ‫خانواده باشید؛ جالب و منطقی نیست‪ .‬اگر‬ ‫حس می‌کنید نیازمند هم‌نشینی با دوستان یا‬ ‫در خود فرو رفتن و دوری از جمع هستید یا‬ ‫هر کار نامتعارف مانند نشستن در یک پارک‬ ‫به مدت زیاد بدون قصد وکار آرام‌تان می‌کند‬ ‫و دوست دارید از وضعیت کنونی رها شوید؛‬ ‫راه‌های بهتری را تجربه کنید‪..‬‬ ‫چرا این چنین؟ گاه هر چقدر تالش می‌کنید‬ ‫تا خود را سرگرم و دلگرم زندگی و کار نشان‬ ‫دهید‪ ،‬نمی‌شود‪ .‬هوای کمی قدم زدن به سرتان‬ ‫می‌زند و بد هم نیست‪ .‬اما به مرور این خواست‬ ‫شما عادتی می‌شود که نمی‌توانید از آن دل‬ ‫بکنید‪ .‬شاید اوقاتی باشد که کار و مشغله خود‬ ‫را به‌خاطر این خیابان‌گردی‌ها کنار بگذارید‪.‬‬ ‫به‌طور حتم تمام این بی‌هدفی‌ها ناپسند نیست و‬ ‫شاید بدترین نتیجه‌اش اتالف وقت باشد‪ .‬گاهی‬ ‫از نصیحت‌ها عصبانی می‌شوید یا احساس‬ ‫می‌کنید دیگر جایی در خانه ندارید و از آن‌چه‬ ‫تحمیل نظر می‌دانید‪ ،‬فرار می‌کنید‪ ،‬پس از‬ ‫همه‌چیز دل می‌کنید و به خیابان‌ها و مغازه‌ها‬ ‫پناه می‌برید ولی گاه در همین راه رفتن‌ها مجبور‬ ‫می‌شوید به‌خاطر برخی چیزها بایستید‪.‬‬ ‫عواقب! اگر این‌گونه راه رفتن و پیمودن مسیر‬ ‫عادی شود و یک نیاز تلقی گردد‪ ،‬به یقین از‬ ‫کار و زندگی ساقط خواهید شد و تمام وقت‬ ‫خود را هدر خواهید داد‪ .‬جدا از این به تدریج‬ ‫با سالیق دیگری آشنا می‌شوید که ممکن است‬ ‫با فرهنگ و آداب شما سازگار نباشد‪ ،‬ولی آن‌ها‬

‫را می‌پذیرید‪ .‬ضمن این‌که برای هماهنگی با‬ ‫دوستان جدید شاید تن به ناخواسته‌هایی نیز‬ ‫بدهید‪ .‬فراغت تان را طال کنید‬ ‫یادتان باشد پر کردن مناسب اوقات فراغت‬ ‫می‌تواند باعث افزایش خالقیت‪ ،‬انرژی‪ ،‬اشتیاق‬ ‫و احساس مفید بودن در زندگی بشود و حس بد‬ ‫بیکار یا بی‌فایده بودن را از ما دور کند‪ ،‬پس‬ ‫جوانی‌تان را به پای راه‌هایی که نمی‌دانید به‬ ‫کجا ختم می‌شوند‪ ،‬هدر ندهید!‬ ‫اگر می‌خواهید بهترین بهره را از زمان خود‬ ‫ببرید‪ ،‬توجه به این نکات می‌تواند شما را‬ ‫یاری کند‪ .‬نخست برای اوقات فراغت خود‬ ‫برنامه‌ریزی کنید‪ .‬این اوقات تنها زمانی برای‬ ‫شما واقعا مفید خواهند بود که بتوانید روی آن‬ ‫چیزی که دوست دارید به خوبی تمرکز کنید‪.‬‬ ‫خود را در انتخاب برنامه‌ریزی آزاد بگذارید تا‬ ‫با انتخاب مناسب بتوانید احساس کنید بیشترین‬ ‫بهره را از زمان خود برده‌اید‪.‬‬ ‫اولین چیزی که باید بدانید آن است که خودتان‬ ‫باید شخصا و براساس آنچه برایتان مهم است‬ ‫برنامه‌ریزی کنید‪ .‬درواقع هیچ‌کس به خوبی‬ ‫خود شما نمی‌داند از چه چیزهایی لذت می‌برید‬ ‫و از پرداختن به چه کارهایی احساس رضایت‬ ‫و خشنودی می‌کنید‪ .‬فعالیت‌هایی را برگزینید‬

‫که به شما احساس رهایی‪ ،‬آرامش و مفید‬ ‫بودن بدهند و با انجام آنها حس جوانی‪ ،‬نشاط‬ ‫و شادمانی پیدا کنید‪ .‬از رویاهای خود درباره‬ ‫کارهایی که به آنها عالقه دارید تصویرسازی‬ ‫کنید و آنها را برای خود بنویسید‪ .‬از پرداختن‬ ‫به مسائلی که برای شما تولید استرس می‌کنند‬ ‫دوری کنید و نگذارید اضطراب و نگرانی‬ ‫اوقات فراغت شما را خراب کند‪ .‬اگر قصد‬ ‫سفر دارید این مهم نیست که با چه وسیله‌ای‬ ‫سفر کنید‪ ،‬حتما زمان خاصی به مقصد برسید‬ ‫و کارهای خاصی انجام دهید‪،‬مهم این است‬ ‫که شما بتوانید آزاد و رها از تمام لحظات خود‬ ‫استفاده کنید‪ .‬دایره فعالیت‌های خود را وسیع‌تر‬ ‫کنید و به راه‌های گوناگونی بیندیشید‪ .‬با توجه‬ ‫به موقعیت زمانی‪ ،‬مالی و سایر مسائل‪ ،‬عالیق‬ ‫خود را کشف کنید‪ .‬بدین‌ترتیب اوقات فراغت‬ ‫شما به سفری برای خودشناسی بیشتر تبدیل‬ ‫می‌شود و به شما کمک می‌کند تا بیشتر رشد‬ ‫کنید‪ .‬مثال ببینید آیا واقعا خودتان به تماشای‬ ‫تلویزیون عالقه دارید یا چون همه افراد خانواده‬ ‫تلویزیون تماشا می‌کنند شما هم به ناچار آن را‬ ‫برمی‌گزینید‪ .‬فهرستی از کارهایی که برایتان‬ ‫انرژی‌بخش هستند و پس از انجام آنها حس‬ ‫خوبی پیدا می‌کنید‪ ،‬بنویسید سرگرمی‌های مفید‬

‫و مورد عالقه خود را بررسی کنید‪.‬یادگیری یک‬ ‫زبان جدید‪ ،‬استفاده از برنامه‌های خودآموز‬ ‫کامپیوتر برای آموزش زبان‪ ،‬نوشتن داستان‬ ‫کوتاه یا مطالعه کتاب‪ ،‬نمایشنامه و‪ ...‬می‌تواند‬ ‫حس مفید بودن را به شما القا کند‪.‬‬ ‫یکی از راه‌هایی که حس مفید بودن به شما‬ ‫می‌دهد‪ ،‬شرکت در برنامه‌های داوطلبانه یا خیریه‬ ‫است‪ .‬پس برای انجام اینگونه کارها داوطلب‬ ‫شوید‪ .‬فراموش نکنید سهیم شدن در کارهای‬ ‫گروهی و داوطلب شدن در امور خیریه یا هر‬ ‫کاری که به نوعی کمک به دیگران محسوب‬ ‫می‌شود می‌تواند در زندگی خود شما نیز تأثیر‬ ‫مثبتی داشته باشد‪.‬کمک به دیگران باعث حس‬ ‫مفید بودن در انسان می‌شود و لذتی را به او‬ ‫می‌بخشد که با هیچ لذت دیگری قابل قیاس‬ ‫نیست‪ .‬شما حتی می‌توانید داشته‌های خود را‬ ‫به دیگران تعلیم دهید؛ مثال برای تعطیالت‬ ‫آخر هفته می‌توانید با دوستان خود برنامه‌ریزی‬ ‫کنید و داشته‌هایتان را با یکدیگر مبادله کنید‪.‬‬ ‫ممکن است یکی از دوستانتان اطالعات خوبی‬ ‫در زمینه کامپیوتر دارد‪ ،‬در عوض شما هم‬ ‫می‌توانید بسیار خوب پیانو بزنید‪ .‬پس بهترین‬ ‫کار این است که مهارت‌های خود را در اختیار‬ ‫یکدیگر قرار دهید‪ .‬مطمئن باشید در پایان‪ ،‬هر‬ ‫دو احساس خوبی خواهید داشت‪ .‬به عالوه شما‬ ‫می‌توانید در بسیاری از کارهای دیگر نیز به‌طور‬ ‫داوطلبانه شرکت کنید از جمله‪ :‬انجام کارهایی از‬ ‫طریق اینترنت‪ ،‬انجام امور خیریه و دادن اعانه و‬ ‫کمک‌های مادی مختلف‪ ،‬کارهایی در حمایت‬ ‫از حیوانات‪ ،‬ملحق شدن به گروه‌های امداد‬ ‫برای کمک به افراد بی‌پناه‪ ،‬ناتوان‪ ،‬سالمندان‬ ‫و‪ . ...‬زندگی خود را جمع‌وجور و پاکسازی‬ ‫کنید‪ .‬اگر شما از افرادی هستید که همیشه‬ ‫دور خود را با وسایل غیرضروری پر کرده‌اید‪،‬‬ ‫چاره‌ای برای آن بیندیشید‪ .‬اوقات فراغت‪،‬‬ ‫بهترین زمان برای رها شدن از همه آنهاست‪.‬‬ ‫برای این کار راه‌های زیادی وجود دارد‪ .‬شما‬ ‫می‌توانید خیلی از لوازم خود را جمع‌آوری کنید‬ ‫و آنها را به انجمن‌های خیریه اهدا کنید‪ .‬ممکن‬ ‫است تی‌شرتی داشته باشید که سال‌هاست حتی‬ ‫یک‌بار هم آن را نپوشیده‌اید؛ درحالی‌که شاید‬ ‫این لباس بتواند به درد کسی بخورد که واقعا به‬ ‫آن احتیاج دارد‪ .‬پس نخستین تعطیالت خود‬ ‫را به بررسی بیشتر وسایل خود اختصاص دهید‪.‬‬ ‫این کار هم به نفع خودتان است و هم دیگران‪.‬‬ ‫لحظاتی را به یادگیری اختصاص دهید‪ .‬اما‬ ‫دقت کنید اگر یادگیری صرفا برای شرکت‬ ‫در امتحان‪ ،‬طی کردن دوره‌های آموزشی‬ ‫خاص و شرکت در رقابت‌های مختلف نباشد‬ ‫می‌تواند لذت بیشتری به شما بدهد‪ .‬هنگامی‬ ‫که به خواست خود موضوعی را برای یادگیری‬ ‫انتخاب می‌کنید می‌توانید درست به اندازه‬ ‫زمانی که کانال تلویزیونی را برای تماشا کردن‬ ‫برمی‌گزینید از آن لذت ببرید‪ .‬درواقع هنگامی‬ ‫که به یادگیری برای فرصتی برای یاد گرفتن‬ ‫بیشتر می‌نگرید‪ ،‬ذهن‌تان نیز با لذت بیشتری‬ ‫آماده دریافت اطالعات می‌شود‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

37


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

36


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

35


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

34


‫‪33‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫باید توجه داشت‪ ،‬شدت دردهای روحی همیشه‬ ‫با خطای شناختی ارتباط دارد و با فاصله گرفتن‬ ‫از این دردها رویدادهای زندگی را معنایی تازه‬ ‫می‌توان بخشید‪.‬‬ ‫با فاصلهگرفتن ازخودآزاری و هزینه پیشرفت‌های‬ ‫دیگران و رنج کشیدن از دست نیافتن به چشم‬ ‫اندازهای خودساخته می‌توان تصویرهای‬ ‫ذهنی خود را هرس کرد‪ .‬این‌گونه افراد باید‬ ‫گفت‌و‌گوهای درونی خود را تغییر دهند زیرا تا‬ ‫زمانی که حسرت می‌خوریم‪ ،‬قربانی هستیم و هر‬ ‫اندازه خود را انکار کنیم ضربه‌پذیری و بیماری‬ ‫از حسرت‌های گذشته و آینده در جسم و جان‌مان‬ ‫بیشتر النه می‌کند‪ .‬زندگی سراسر حسرت و‬ ‫پشیمانی را ترک کردن نیازمند اراده‌ای انسانی‬ ‫است‪ .‬به جرأت می‌توان گفت حسد‪ ،‬حسرت و‬ ‫رنجش‌ها غل و زنجیرهای روح انسان هستند و‬ ‫آرامش عظیم روحی در سایه داشتن ذهن آرام‪،‬‬ ‫پذیرنده‪ ،‬امید و امکان تغییر است‪.‬‬ ‫آیا برخی از زنان در نتیجه چشم و همچشمی‪،‬‬ ‫حسرت زندگی دیگران را می‌خورند‪ ،‬باعث‬ ‫ایجاد نامالیمتی‌هایی در زندگی خانوادگی‬ ‫می‌شوند؟‬ ‫در بطن بیشتر حسرت ورزان روح پلیدی که‬ ‫همانا خود کم بینی است نهفته است‪ .‬حسرت‬ ‫خوردن از آنچه دیگران دارند و من ندارم در‬ ‫محیط خانوادگی خشم و آزردگی و ناامنی ایجاد‬ ‫می‌کندو همین مناظرات خانواده و در نتیجه‬ ‫بحث‌ها و گفت‌و‌گوهای بی‌حاصل عوارض‬ ‫جبران ناپذیری به جا می‌گذارند بدین ترتیب‬ ‫که گاهی افراد در رقابت ناسالم با دیگران‬ ‫بدون پیش‌بینی‌پذیری دست به خطر می‌زنند‪،‬‬ ‫ریسک می‌کنند و لطمات جبران ناپذیری به‬ ‫اعضای خانواده می‌زنند‪ .‬مث ً‬ ‫ال فردی را در نظر‬ ‫بگیرید که برای پاسخگویی به حسرت و رقابت‬ ‫طلبی‌های همسرش دست به معامالت نادرستی‬ ‫مانند نزول و ربا می‌زند‪.‬‬ ‫این نوع حسرت‌ها و مقایسه‌های بی‌امان از یک‬ ‫سو آسیب‌های جدی به آینده فرزندان و خانواده‬ ‫وارد می‌کند و از سوی دیگر مشاجرات مکرر‪،‬‬ ‫کشمکش‌ها و قهر و آشتی‌ها روابط را به جایی‬ ‫می‌رساند که به مویی بند می‌شوند و هر لحظه‬ ‫امکان گسسته شدن و جدایی را ایجاد می‌کنند‪.‬‬ ‫در واقع کنش و واکنش‌ها سلسله‌وار عمل کرده‬ ‫و همه جنبه‌های زندگی را تحت‌الشعاع منفی‬ ‫خودش قرار می‌دهد‪.‬‬ ‫به این ترتیب این‌گونه افراد دکمه کنترل احساس‬ ‫و ناایمنی را به دست دیگران می‌دهند طوری که‬ ‫پیشرفت و تالش دیگران را تحمل نمی‌کنند و‬ ‫این مسأله منجر به ایجاد بیماری‌های خطرناک‬ ‫و مهلک از قبیل ناراحتی‌های قلبی و عروقی‪،‬‬ ‫سرطان و‪ ...‬می‌شود‪ .‬همچنین درگیر شدن‌های‬ ‫متعدد در خانواده آرامش زندگی را از بین‬ ‫می‌برد‪.‬‬ ‫افرادی که در جریان رقابت و حسادت با‬ ‫دیگران حرکت می‌کنند در مسیر زندگی ممکن‬ ‫است از افراد ناباب دنباله روی کنند‪ .‬آنان به‬ ‫افرادی بی‌اراده و کم جرأت مبدل می‌شوند و‬ ‫برای رسیدن به دیگران و جبران حسرت‌های‬ ‫زندگی تمام نیروهای حقیقی وجودشان را‬ ‫تحلیل می‌برند و نابود می‌کنند و گاهی ممکن‬ ‫است دست به اعمال و رفتاری بزنند که واقع ًا‬ ‫توان آن را ندارند و همین رفتارها باعث می‌شود‬ ‫حسرت ورزان از درون خود را عصبانی ببینند‪.‬‬


‫‪32‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫شما هم حسرت‬ ‫زندگی دیگران را‬ ‫می‌خورید؟‬

‫یک ضرب المثل معروف‬ ‫می‌گوید‪« :‬پای خود را به اندازه‬ ‫گلیم خودت دراز کن» گویا‬ ‫برخی افراد حد و حدودشان‬ ‫را فراموش می‌کنند و دست‬ ‫به مقایسه‌های بی‌امانی می‌زنند‬ ‫که گاه امان زندگی را می‌برد‬ ‫و فرصت نفس کشیدن را به آن‬ ‫نمی‌دهد‪ .‬همین خشم‌های انباشته‬ ‫شده از تصورات ناعادالنه از‬ ‫خویش و حسرت خوردن نسبت‬ ‫به آنچه دیگران دارند در روابط‬ ‫اجتماعی بویژه روابط بین زوجین‬ ‫مانند بمب منفجر شده و آنجاست‬ ‫که هر نتیجه‌ای محتمل است و‬ ‫باید منتظر فاجعه‌ای بود‪.‬‬ ‫حسرت‌ورزان با پوشیدن جامه خیالی‬ ‫دیگران همچون ضربه‌های پتک لحظه به‬ ‫لحظه شخصیت خویش را نشانه می‌گیرند‬ ‫و با حسرت به گذشته و آینده واکنش‌های‬ ‫بیش از حد و ناسنجیده‌ای را از خود نشان‬ ‫می‌دهند‪ .‬این نوع عملکردهای فکری و‬ ‫پراکندگی افکار در نتیجه حسرت ورزی‬ ‫همچون چرخه‌ای معیوب تکرار شده که نه‬ ‫تنها انواع بیماری‌های روحی و روانی را به‬ ‫دنبال دارد بلکه یکی از پلیدترین افکاری‬ ‫است که زندگی را به نابودی می‌کشاند‪.‬‬ ‫برای اجتناب از حسرت ورزیدن و مقایسه‬ ‫کمبودهای اغراق‌آمیز خود با دیگران با دکتر‬ ‫اعظم عسگری روانشناس بالینی به گفت‌و‌گو‬ ‫نشستیم تا ابعاد مختلف این پدیده را بررسی‬ ‫کرده و عواقب منفی حسرت را در زندگی‬ ‫بدانیم‪.‬‬ ‫قضاوت افراد از داشته‌های خویش و‬ ‫نداشته‌های دیگران بر چه مبنایی استوار‬ ‫است؟‬ ‫رفتار اجتماعی انسان تکلیف فوق‌العاده‬ ‫پیچیده‌ای در زندگی اجتماعی است‪ .‬در‬ ‫جریان تعامالت اجتماعی افراد گرایش دارند‬ ‫سنجش‌های خود از دیگران را صحیح بدانند‬ ‫اما این‌که مبنای این سنجش‌ها چیست اغلب‬ ‫نادیده انگاشته می‌شوند‪ ،‬بر همین اساس است‬ ‫که گفته می‌شود روابط اجتماعی انسان باعث‬ ‫رشد‪ ،‬احساس رضایت‪ ،‬شادکامی و شادی و در‬ ‫مواقعی خشم‪ ،‬حسادت و نارضایتی می شود‪.‬‬ ‫زمانی که افراد ارزیابی صحیح و منطقی خود‬ ‫را بر اساس ظواهر و معیارهای سطحی بنا‬ ‫می‌کنند‪ ،‬احساساتی نظیر اضطراب‪ ،‬غم و‬ ‫حسادت رشد می‌کند‪ .‬این دردهای عاطفی‬

‫ریشه در ضعف اعتماد به نفس و منیت‬ ‫افراد داشته و بخش مهمی از وجود انسان را‬ ‫تشکیل می‌دهند‪.‬‬ ‫دکتر اعظم عسگری از ابعاد روانشناسی‬ ‫حسرت ورزیدن و عواقب منفی آن می گوید‬ ‫در واقع اغلب اوقات فراموش می‌کنیم که‬ ‫منحصر به فرد هستیم و تشخیص خود را از‬ ‫دیگران از دست می‌دهیم چنانچه مفاهیمی‬ ‫مانند من‪ ،‬نداشته‌های من و داشته‌های او‬ ‫پیوسته خشم و نگرانی و ستیزه را در درون‬ ‫انسان ایجاد می‌کند طوری که آکنده شدن‬ ‫ذهن از منفی بافی‌ها نوعی شکنجه ناآ گاهانه‬ ‫مداوم یا واکنش‌های جنگ یا فرار ایجاد‬

‫می‌کند‪ .‬این واکنش‌های دفاعی که در‬ ‫زیر سطح آگاهی ما رخ می‌دهد در واقع از‬ ‫عمیق‌ترین مشکالت و دردهای انسان ناشی‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫بیماری‪ ،‬خشم‪ ،‬آسیب‌دیدگی‪ ،‬رنجش‪ ،‬حسرت‬ ‫و ناامید شدن حاصل گفت‌و‌گوی منفی و‬ ‫مداوم « من ضعیف پنداشته» در فرد است‪.‬‬ ‫گفت‌و‌گوهایی مانند «این عادالنه نیست»‪،‬‬ ‫«من استحقاق بیشتری دارم» و «چرا آن‌ها‬ ‫دارند‪ ،‬من ندارم»‪ .‬از این رو تکاپوی منفی‬ ‫را در درون فرد به جریان می‌اندازد‪ .‬تصورات‬ ‫ناعادالنه پنداشتن شرایط خود‪ ،‬دیگران را‬ ‫باالتر از خود دیدن‪ ،‬انکار شرایط زندگی خود‬

‫و بدین شکل اضطراب و نگرانی مداوم را‬ ‫تقویت کردن و در اعماق درد و رنج فرورفتن‬ ‫منجربه هدر دادن لحظات گرانبهای عمر‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫رنج کشیدن از تفاوت میان آنچه هست‬ ‫(واقعیت) و آنچه «من می‌خواهم باشد» و‬ ‫حتی فراتر از آن «دیگران نباید داشته باشند»‬ ‫ترس از آینده ایجاد می‌کند و بدین ترتیب‬ ‫فرد به کارهای بی‌نتیجه از قبیل مقایسه کردن‬ ‫خود با دیگران و حسرت ورزی دست می‌زند‪.‬‬ ‫رهایی از حسرت‌های خود ساخته نیازمند چه‬ ‫راهکارهایی است؟‬ ‫حسرت خوردن غافل شدن از خرد هستی‬

‫(نیرویی برتر) است‪ ،‬باید توجه داشت وجود‬ ‫هر کسی در واالترین شکل خود تجلی پیدا‬ ‫می‌کند‪ .‬برای رهایی از این معضالت به‬ ‫تصمیم گرفتن‪ ،‬منفی‌ها را رها کردن و اراده‬ ‫واقعی خود را به کار بستن‪ ،‬از ترس و حسد‬ ‫رها شدن‪ ،‬خودخواهی و خواسته‌های غیر‬ ‫منطقی خویش را رها کردن و آرامش را در‬ ‫عین نقصان‌های زندگی پیدا کردن‪ ،‬نیاز است‪.‬‬ ‫تعلقات زندگی همگی موقت و گذرا هستند‬ ‫بنابراین باید از بردگی آرزو و خواهش‌های‬ ‫مقایسه با دیگران رها شد زیرا تا زمانی که‬ ‫اسیر خواهش‌های غیر منطقی «من خویش»‬ ‫باشیم در جریان منفی زندگی اسیر امواج‬

‫خروشان حسد خواهیم بود و در نهایت به‬ ‫باتالق حسرت‌های گذشته فرود می‌آییم و در‬ ‫طغیان امواج زندگی زخم بر می‌داریم‪.‬‬ ‫برای جدا شدن از حسرت‌های خودساخته‬ ‫به پاالیش درون نیاز داریم زیرا آرامش و‬ ‫خشنودی در عمق وجود انسان ریشه دارد و‬ ‫این مهم امکانپذیر نیست مگر این‌که افراد به‬ ‫پذیرش دست پیدا کنند‪.‬‬ ‫چگونه می‌توان با پذیرش منیت خویش‬ ‫از نگاه ناعادالنه از وجود خویشتن فاصله‬ ‫گرفت؟‬ ‫پذیرش یعنی قبول خود‪ ،‬اعتماد به خود‪ ،‬شاکر‬ ‫بودن ‪ ،‬این‌که دیگر نمی‌خواهیم بیش از این‬ ‫به زندگی توأم با درد و رنج و حسرت ادامه‬ ‫دهیم ‪ ،‬تالش در تغییر عواطف و هیجانات‬ ‫منفی به مثبت‪ ،‬استفاده از تمام منابع وجودی‬ ‫خویشتن‪ ،‬پذیرفتن شرایط آنگونه که هست‬ ‫و فاصله گرفتن از نگاه ناعادالنه از وجود‬ ‫خویشتن است‪ .‬هدیه پذیرش‪ ،‬آرامش به‬ ‫خویشتن است و تقدیم آرامش به خویشتن‪،‬‬ ‫رسیدن به انسانیت کامل و ریشه‌های حسد و‬ ‫حسرت را خشکاندن است‪.‬‬ ‫انسان تا زمانی که به زندگی دیگران حسرت‬ ‫می‌خورد احساس ناامنی و آسیب‌پذیری می‌کند‬ ‫بنابراین شکستن سدهایی که مانع احساس‬ ‫عشق و آرامش می‌شوند‪ ،‬در هم ریختن تمام‬ ‫موانعی که زندگی را به کام ما تلخ می‌کند ‪،‬‬ ‫رها کردن پیشداوری‌ها نسبت به دیگران و‬ ‫تغییرپذیر شدن‪ ،‬شرایط تازه زندگی را فراهم‬ ‫می‌کنند‪ .‬به عبارت دیگر باورهای آسیب‌زا و‬ ‫منفی را از خود دور کردن و مسیرهای بن‌بست‬ ‫را رها و به جریان هستی متصل شدن نیازمند‬ ‫گذاشتن کوله بار حسرت بر زمین است‪ .‬فقط‬ ‫در این صورت است که بارقه امید دوباره در‬ ‫دل ایجاد می‌شود و اطمینان از دست رفته به‬ ‫همه جوانب زندگی برمی‌گردد‪.‬‬ ‫نکته حائز اهمیت دیگر برای رهایی از‬ ‫این‌گونه تصورات ناعادالنه تمرکز بر وجود‬ ‫خویشتن و دیگران را به عنوان سرچشمه‬ ‫حسرت‌هایمان مورد سرزنش قرار ندادن‬ ‫است‪ ،‬از سوی دیگر به درون خود نگریستن‬ ‫و پذیرفتن واقعیت‌های زندگی و مسئولیت‬ ‫کامل زندگی تنها راه رسیدن به آزادی و بلوغ‬ ‫عاطفی و دور ریختن احساسات بهبود نیافته‬ ‫و حسرت‌های تلنبار شده است در واقع آگاهی‬ ‫از احساسات مبنای بهبودی رضایت خود و‬ ‫ارتباط سالم و مؤثر با دیگران است‪.‬‬ ‫نگاه ناعادالنه نسبت به داشته‌های خود و‬ ‫حسرت خوردن به آنچه دیگران دارند‪ ،‬چه‬ ‫عواقب منفی را در زندگی در پی دارد؟‬ ‫زخم‌های رنجش و حسرت موجب ایجاد‬ ‫بیماری‌های مختلفی در انسان می‌شود‬ ‫بنابراین راه رسیدن به آرامش واقعی شناخت‬ ‫احساسات مثبت و منفی و وجین کردن‬ ‫علف‌های هرز خشم و کینه و حسد از ذهن‬ ‫است‪ .‬احساسات مسموم جنبه‌های منفی‬ ‫شخصیت تأثیر ویرانگری بر زندگی خود و‬ ‫اطرافیان از قبیل طالق‪ ،‬انکار مسئولیت‌ها‪،‬‬ ‫مقایسه بی‌امان‪ ،‬حسرت خوردن و نگرانی‬ ‫مداوم و‪ ...‬به جا می‌گذارد اما هنگامی که‬ ‫روند بازسازی را در خود شروع می‌کنیم‬ ‫بخش‌های مختلف وجود خود را مالک‬ ‫می‌شویم و به نوعی احترام به خود را افزایش‬ ‫داده و هماهنگی و تعادل را بدست می‌آوریم‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

31


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

30


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

29


‫‪28‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫رژیم پیشنهادی‬ ‫ساندرا بوال ک به‬ ‫هوادارانش‬

‫شاید باورتان نشود ساندرا بوالک‪،‬‬ ‫بازيگر سینمای تجاری كه در‬ ‫ي در‬ ‫ماه‌هاي گذشته به خاطر باز ‌‬ ‫فيلم «جاذبه» توجه رسانه‌هاي‬ ‫جهان را به خود جلب كرد در‬ ‫آستانه ‪50‬سالگي همچنان شادابي‬ ‫يا‌ش را حفظ كرده‬ ‫و جوان ‌‬ ‫است‪....‬‬

‫شاید باورتان نشود ساندرا بوالک‪ ،‬بازيگر‬ ‫سینمای تجاری كه در ماه‌هاي گذشته‬ ‫به خاطر بازي‌ در فيلم «جاذبه» توجه‬ ‫رسانه‌هاي جهان را به خود جلب كرد‬ ‫در آستانه ‪50‬سالگي همچنان شادابي و‬ ‫جواني‌ا‌ش را حفظ كرده است‪ .‬او معتقد‬ ‫است بخشي از شادابی و جوانی‌اش را مدیون‬ ‫ژني است كه از مادرش به ارث برده اما‬ ‫بخش اعظم این موفقیت را وابسته به شيوه‬ ‫و سبكي است كه براي خود انتخاب كرده‬ ‫مي‌داند‪.‬‬ ‫بوالك هرگز ورزش را فراموش نمي‌كند‬ ‫و يك برنامه غذايي سالم و طبيعي دارد‪.‬‬ ‫درست زمانی که خیلی‌ها برای پیشگیری از‬ ‫پیری صورت‌شان به سمت انواع و اقسام‬ ‫ن و چروك و‬ ‫روش‌هاي پيشگيري از چي ‌‬ ‫خدمات زیبایی روی آورده‌اند‪ ،‬او جزو‬ ‫معدود کسانی است که برای جوان‌تر ماندن‬ ‫با موج عظیم تزریق‌ها و لیفتینگ‌ها همراه‬ ‫نشد و راز حفظ شادابی و جوانی خود‬ ‫را در رعایت برنامه‌های غذايي مناسب و‬ ‫مديريت استرس و تنش‌هاي ناشي از زندگي‬ ‫روزمره‌اش می‌داند‪.‬‬ ‫ورزش می‌کنم تا خوش‌تیپ باشم‬ ‫در میان جمع کثیری که ورزش می‌کنند تا‬ ‫خوش‌اندام باشند شاید تنها دلیل من برای‬ ‫روی آوردن به انواع و اقسام ورزش‌ها اول از‬ ‫همه سالمتی‌ام باشد‪ .‬تاثیری که ورزش در به‬ ‫جریان افتادن خون در رگ‌ها و قوی‌تر شدن‬ ‫ماهیچه‌ها و نفس کشیدن قلب و ریه‌ها و‬ ‫دیگر اجزای پرکار بدن دارد غیر قابل انکار‬ ‫است بنابراین تمرین کردن در طول روز‬ ‫و ورزش همچون غذا خوردن و خوابیدن‬ ‫نیازی ضروری است‪ .‬اما نکته مهم اینجاست‬ ‫که انجام ورزش و تمرین‌های تکراری و‬ ‫تکرار آنها در برهه زمانی هیچ کمکی به‬ ‫روند تناسب اندام نخواهد کرد‪ .‬چراکه‬ ‫بدن ما حافظه ماهیچه‌ای خارق‌العاده‌ای‬ ‫دارد به‌طوری که انجام تمرین‌های ثابت و‬ ‫تکراری بعد از مدتی تاثیر اولیه خود را از‬ ‫دست می‌دهد بنابراین بهتر است بعد از مدتی‬ ‫تمرین‌ها با برنامه‌ریزی تغییر کنند‪.‬‬ ‫راز جوان ماندن و تناسب اندام ساندرا‬

‫بوالک در ‪ 48‬سالگی‬ ‫من در هر دوره‌ای ورزش خاصی را امتحان‬ ‫کرده‌ام‪ .‬پیالتس و کیک بوکسینگ و‬ ‫تمرین‌های ویژه کاهش وزن چند سال متوالی‬ ‫ورزش‌های روزانه و همیشگی من بودند و‬ ‫زمانی که در استونی ساکن بودم در سفر و‬ ‫تعطیالت پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری را‬ ‫همیشه در برنامه‌ام داشتم‪ .‬یک نکته مهم‬ ‫دیگر که از نظر من می‌تواند به ورزش و‬ ‫باالبردن انگیزه خانم‌ها در تمرین کردن‬ ‫کمک ویژه‌ای کند پوشیدن لباس‌های‬ ‫اسپرت زیبا و موردعالقه‌‌شان هنگام ورزش‬ ‫کردن است‪ .‬مطمئنا اگر هنگام ورزش‬ ‫کردن احساس خوبی نسبت به ظاهر خود‬ ‫داشته باشید انگیزه شما برای ورزش و انجام‬ ‫تمرینات دوچندان خواهد شد‪ .‬بنابراین‬ ‫بهترین‌ها را برای ورزش کردن‌تان کنار هم‬ ‫بچینید تا نتیجه دلخواه‌تان را بگیرید‪.‬‬ ‫در روز ‪ 6‬وعده غذا مي‌خورم‬ ‫هیچ‌وقت نمی‌توانم در رژیم‌غذایی‌ام چیزی‬ ‫نخوردن و گرسنگی را تحمل کنم اما اگر‬ ‫شدیدا گرسنه باشم‪ ،‬همیشه حجم غذای کمی‬ ‫می‌خورم بنابراین وعده‌های غذایی‌ام را به‬ ‫شش وعده در روز تقسیم کرده‌ام‪.‬‬ ‫خوردن وعده‌های کوچک غذایی در طول‬ ‫روز به شما کمک می‌کند تا عالوه بر جذب‬ ‫چربی کمتر و سوزاندن آنها‪ ،‬متابولیسم بدن‬ ‫خود را تحت کنترل داشته باشید‪ .‬مصرف‬ ‫قند و کربوهیدرات‌ها سال هاست که در‬ ‫برنامه غذایی من محدود شده است به‌ویژه‬ ‫اگر قرار باشد در برنامه یا مراسم بزرگ و‬ ‫مهمی شرکت کنم آن موقع است که از دو یا‬ ‫سه هفته قبل پرهیز از سدیم‪ ،‬چربی‌ها و قند‬ ‫فشرده‌تر و محدودتر می‌شود‪ .‬من هم مثل هر‬ ‫انسان دیگری با دیدن خیلی از خوراکی‌ها‬ ‫آب از دهانم راه می‌افتد اما در برنامه‌ای که‬ ‫برای خودم چیده‌ام تنها یک روز در هفته را‬ ‫می‌توانم ناپرهیزی کنم و شکالت‪ ،‬بستنی و‬ ‫خوردنی‌های موردعالقه‌ام را بخورم اما شش‬ ‫روز دیگر هفته‪ ،‬رژیم غذایی‌ام پر از برنج‬ ‫قهوه‌ای‪ ،‬عدس‪ ،‬سبزیجات بخارپز و مرغ‬ ‫بدون چربی است‪.‬‬ ‫از نظر من هفته‌ای یک روز استراحت‬ ‫دادن به خود در رژیم غذایی و قوانین آن‪،‬‬ ‫هم به بهتر پیش رفتن رژیم کمک خواهد‬ ‫کرد و هم شما را از همه بایدها و نباید‌ها‬ ‫خسته نمی‌کند‪ .‬برای من که عاشق شیرینی‬ ‫و شکالت هستم یک روز در هفته خوردن‬ ‫شیرینی‌جات بسیار لذت‌بخش است‪.‬‬ ‫این رژیم را به هوادارانم پیشنهاد می کنم‬ ‫ورزش صبحگاهی باعث می‌شود چربی‬ ‫بیشتری سوزانده شود زیرا میزان سوخت و‬ ‫ساز در بدن افزایش می‌یابد‪ .‬اگر می‌خواهید‬ ‫هنگام صبح ورزش هوازی انجام دهید قبل‬ ‫از ورزش دو تا سه فنجان قهوه بنوشید‪ ،‬این‬ ‫کار باعث می‌شود چربی‌های ذخیره شده‬ ‫در بدن بهتر بسوزند و با انرژی و قدرت‬ ‫بیشتری ورزش کنید‪ .‬باید تغذیه و ورزش‬ ‫در تعادل باشد‪ ،‬بعد از انجام ورزش یک‬ ‫صبحانه عادی بخورید‪ .‬دقت داشته باشید‬ ‫اگر می‌خواهید چربی بسوزانید‪ ،‬مدتی بعد از‬ ‫ورزش چیزی نخورید و سپس یک صبحانه‬ ‫مناسب میل کنید‪ .‬خوردن بهترین میوه‌های‬ ‫فصل و درست کردن کوکتل سبزیجات و‬

‫آبمیوه از انواع آنها تاثیر شگرفی روی انرژی‬ ‫و اخالق شما دارد‪.‬‬ ‫زمان‌هایی که من میوه می‌خورم احساس‬ ‫بهتری نسبت به خود و اطرافیانم دارم‪ .‬یک‬ ‫وعده از شش وعده کوچک غذایی من در‬ ‫طول روز حتما به ساالد میو‌ه‌ها اختصاص‬ ‫می‌یابد‪ .‬ساالد میوه برای خوراندن میوه‬ ‫به آنهایی که به هر نحوی از خوردن میوه‌‬ ‫طفره می‌روند گزینه بسیار مناسب و موثری‬ ‫است‪ .‬این غذا یک میان‌وعده مناسب و‬ ‫مغذی برای تمامی گروه‌های سنی است اما‬ ‫شما می‌توانید به جای شکر از عسل استفاده‬ ‫کنید زیرا عالوه بر خاصیت شیرین‌کنندگی‬ ‫خواص تغذیه‌ای دیگری نیز دارد به عالوه‬ ‫در صورتی که مشکل اضافه وزن ندارید‬ ‫یا برای فرزندتان که در سنین رشد است‪،‬‬ ‫این ساالد را تهیه می‌کنید‪ ،‬بهتر است به‬ ‫آن بستنی یا کمی ژله اضافه کنید تا ارزش‬ ‫غذایی این میان‌وعده بیشتر شده و طعم‬ ‫دلپذیرتری پیدا کند‪.‬‬ ‫براي عزيزانم وقت مي‌گذارم‬ ‫ساندرا بوالک که بعد از جدا شدن از‬ ‫همسرش سرپرستی لویی را به عنوان فرزند‬ ‫خود پذیرفت‪ ،‬دیدگاه تازه‌اش به زندگی را‬ ‫مدیون لوئی‪ ،‬پسرش می‌داند‪ .‬او می‌گوید‪:‬‬ ‫«من بدون بچه هم خوب بودم ولی وقتی‬ ‫بچه‌دار شدم دنیایم متفاوت شد و انرژی و‬ ‫رنگ و بوی تازه ای به زندگی ام اضافه شد‬ ‫‪ .‬حاال هر تصمیمی می گیرم حتما پسرم را‬ ‫هم لحاظ می کنم‪ .‬من قبل از این سه سال‪،‬‬ ‫انگار بیرون نرفته بودم و خیلی چیزها را‬ ‫ندیده بودم و کاری نکرده بودم‪ .‬من حاال‬ ‫بهترین زندگی را دارم چون از هر لحظه بودن‬ ‫با این موجود دوست‌داشتنی لذت می‌برم‪.‬‬ ‫اکنون یاد می‌گیرم چطور با پسرم خوش‬ ‫بگذرانم‪ ...‬من هر چیزی را که می‌خواهم‬ ‫دارم و هیچ‌چیز نمی‌توانست برایم از این‬ ‫شیرین‌تر‪ ،‬بهتر و رضایت‌بخش‌تر باشد‪.‬‬ ‫راز جوان ماندن و تناسب اندام ساندرا‬ ‫بوالک در ‪ 48‬سالگی پيشگيري اولويت‬ ‫اول من است برنامه و رژیم غذایی ساندرا‬

‫بوالک به گونه‌ای است که شما به شیوه‌ای‬ ‫کامال طبیعی جوان به نظر خواهید رسید‪ .‬در‬ ‫مجالت سالمت مختلف دنیا ساندرا را به‬ ‫خاطر تناسب اندام و پوست شاداب الگویی‬ ‫برای خانم‌ها قرار داده‌اند‪ .‬در میان تعداد‬ ‫زیادی از بازیگران که از افشای راز از بین‬ ‫رفتن چین و چروک‌های‌شان به خاطر تزریق‬ ‫بوتاکس یا چربی سرباز می‌زنند‪ ،‬ساندرا‬ ‫بوالک به جرات می‌گوید تا امروز هیچ‬ ‫تزریقی چه بوتاکس چه ژل تجربه نکردم و‬ ‫سال‌هاست هر شب حتما کرم طبیعی آلو‌ورا‬ ‫را قبل از خواب به صورتم می‌زنم و از شیر‬ ‫برای شاداب شدن پوست صورتم استفاده‬ ‫می‌کنم و شادابی و صاف بودن پوستم را‬ ‫مدیون مراقبت‌هایی که از سال‌ها پیش انجام‬ ‫می‌دهم می‌دانم‪.‬‬ ‫پوست شما در طول روز سخت کار می‌کند‬ ‫بنابراین شب حیاتی‌ترین زمان برای رسیدگی‬ ‫به آن است‪ .‬استفاده از مرطوب‌کننده‌های‬ ‫طبیعی و ماسک‌های گیاهی برای تغذیه‬ ‫پوست کمترین و ساده‌ترین کاری است‬ ‫که همه ما برای شادابی صورت‌مان انجام‬ ‫می‌دهیم تا از آسیب جدی آن جلوگیری‬ ‫کنیم‪ .‬هیچ شکی نیست که استرس‬ ‫خطرناک‌ترین دشمن بدن‪ ،‬پوست و سالمت‬ ‫ماست و تا جایی که من می‌دانم استرس‬ ‫باعث آزاد شدن هورمون کورتیزول می‌شود‬ ‫که به‌راحتی می‌تواند به سلول‌های سالم و‬ ‫زنده بدن شما آسیب برساند‪.‬‬ ‫برای من هم که استرس‌های متداول زندگی‬ ‫هرازگاهی سراغم می‌آید تنها راه‌حل گذراندن‬ ‫وقتم با پسرم است یا ورزش که هر دوی‬ ‫این روش‌ها مرا از تمام دغدغه‌های دنیا‬ ‫رها می‌کند‪ .‬یکی از دیگر روش‌های جوان‬ ‫ماندن سالمت موهای شماست‪ .‬سالمت و‬ ‫زیبایی موهای شما باعث می‌شود چهره‌تان‬ ‫چندین سال شاداب‌تر و جوان‌تر به نظر‬ ‫برسد‪ .‬درست کردن ماسک از روغن زیتون‬ ‫یا روغن نارگیل و استفاده از ویتامین‌های ‪A‬‬ ‫‪ ، E‬از روش‌های همیشگی من برای مراقبت‬ ‫از موهایم است‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

27


‫‪26‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫سوخت و ساز در‬ ‫زنان مضطرب‬ ‫بسیار کند است‬

‫مطالعات اخیر محققان دانشگاه‬ ‫ایالتی اوهایو نشان می‌دهد که‬ ‫میزان سوخت و ساز در زنان‬ ‫مضطرب بسیار کم است‪.‬‬

‫به گزارش ایرنا‪ ،‬این تحقیقات نشان می‌دهد‬ ‫که در بدن زنانی که مدام استرس دارند‪،‬‬ ‫به طور متوسط ‪ 104‬کالری کمتر سوخته‬ ‫می‌شود و همین امر عامل بروز چاقی و اضافه‬ ‫وزن است‪.‬‬ ‫ذخیره روزانه ‪ 104‬کالری بیشتر در بدن‪،‬‬ ‫معادل ‪ 5‬کیلوگرم وزن اضافی در سال است‪.‬‬ ‫آزمایش خون این افراد نشان می‌دهد که‬ ‫میزان هورمون انسولین نیز در آنان بیش از‬ ‫حالت نرمال است که زمینه را برای بروز‬ ‫بیماری دیابت و کاهش فرآیند سوخت و ساز‬ ‫فراهم می‌کند‪.‬‬ ‫کارشناسان به افراد توصیه می‌کنند که تا حد‬ ‫ممکن از عوامل استرس‌زا دوری کنند و در‬ ‫صورت بروز چنین رویدادهایی‪ ،‬از میوه و‬ ‫سبزیجات و مواد غذایی سالم استفاده کنند‪.‬‬ ‫پژوهش‌های محققان موسسه روانپزشکی‬

‫انگلیس نشان می‌دهد که احساس شاد بودن‬ ‫و رضایت خاطر از مهم‌ترین عوامل کاهش‬ ‫استرس هستند‪.‬‬ ‫این موسسه فهرستی از مواد غذایی ارایه کرده‬ ‫است که باعث کاهش استرس و بروز آرامش‬ ‫و شادی می‌شود‪.‬‬ ‫ لوبیا سبز‪ ،‬بررسی‌ها نشان می‌دهد که سطح‬‫منیزیم در افراد مضطرب بسیار پایین است؛‬ ‫بنابر این مصرف مواد غذایی که در افزایش‬ ‫منیزیم بدن نقش دارند به این افراد توصیه‬ ‫می‌شود‪ .‬یکی از این مواد غذایی لوبیا سبز و‬ ‫سبزی‌های سبزرنگ است‪.‬‬ ‫ ماهی سرخو‪ ،‬یکی از مهم‌ترین دالیل بروز‬‫استرس کمبود ویتامین ‪ B12‬است‪ .‬ماهی‬ ‫سرخو این کمبود را جبران می‌کند‪.‬‬ ‫ کدو حلوایی یا کدوتنبل باعث می‌شود‬‫که سلول‌های عصبی زنده نگه داشته شوند‪.‬‬ ‫عالوه بر این‪ ،‬این ماده غذایی یک پروتئین‬ ‫مخصوص را در بدن به سروتونین؛ یعنی‬ ‫هورمون شادی تبدیل می‌کند‪.‬‬ ‫ شکالت تلخ‪ ،‬این ماده خوراکی باعث‬‫افزایش آندروفین در بدن می‌شود‪.‬‬ ‫ گندم‪ ،‬مصرف این ماده غذایی باعث‬‫بهبود خلق و خو‪ ،‬انرژی‪ ،‬سالمت‪ ،‬هوشیاری‪،‬‬ ‫تمرکز و وضوح دید می‌شود‪.‬‬ ‫ عرق شیرین بیان‪ ،‬عرق شیرین بیان بهترین‬‫گزینه برای مقابله با استرس است‪.‬‬ ‫ گریپ فروت‪ ،‬این میوه خوراکی منبع‬‫غنی اسید فولیک است که نقش اساسی در‬ ‫اکسیژن‌رسانی به مغز برعهده دارد‪ ،‬همچنین‬ ‫باعث ترشح هورمون سروتونین در بدن‬

‫می‌شود‪.‬‬ ‫ دانه کنجد‪ ،‬این ماده غذایی منبع غنی آمینو‬‫اسید است که از بروز افسردگی و استرس‬ ‫جلوگیری می‌کند‪.‬‬ ‫ عدس‪ ،‬معموال افراد از بی‌حالی ‪ ،‬ضعف‬‫و خستگی روزانه ناالن هستند‪ .‬مهم‌ترین‬ ‫علت بروز این عوامل کمبود آهن است که با‬ ‫مصرف عدس به میزان ‪ 3‬بار در هفته جبران‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫ قلوه گوسفند‪ ،‬این ماده غذایی در تقویت‬‫حافظه و برای جلوگیری از استرس بسیار موثر‬ ‫است‪.‬‬

‫ پرتقال‪ ،‬این میوه خوشمزه دارای ترکیباتی‬‫است که میزان انسولین و سروتونین را متعادل‬ ‫نگه داشته و از بروز بدخلقی در فرد جلوگیری‬ ‫می‌کند‪.‬‬ ‫مواد غذایی مانند پنیر کم چرب‪ ،‬شیر بز‪،‬‬ ‫قارچ‪ ،‬گل کلم‪ ،‬ماهی تن‪ ،‬ماست‪ ،‬ذرت‪،‬‬ ‫گردو‪ ،‬هویج‪ ،‬جعفری‪ ،‬شیرسویا و آجیل نیز‬ ‫از بروز استرس و افسردگی جلوگیری می‌کنند‪.‬‬ ‫نتایج این تحقیقات در شماره اخیر نشریه‬ ‫‪ Biological Psychiatry‬منتشر شده‬ ‫است‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

25


‫‪24‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫پرواز مرگ با قرص شادی‬ ‫ـ دختره مهمونی رو خراب كرد‪ .‬برای چی‬ ‫دو تا گیالس دور گوش‌هاش‬ ‫آوردیش اینجا؟‬ ‫انداخت و روی تاب نشست‪.‬‬ ‫ـ خواستم یه خورده سرحال بیاد‪.‬‬ ‫پاهاش رو خم و راست كرد‬ ‫برگشتن توی ساختمان‪ .‬صدای موزیك بلندتر‬ ‫شد‪ .‬مهتاب‪ ،‬ماه رو توی دست‌هاش داشت‪.‬‬ ‫و تكانی به تاب داد‪ .‬از توی‬ ‫تور سفید روی سرش بود و به خانه بخت می‌‬ ‫ساختمان صدای موزیك می‬ ‫رفت‪...‬‬ ‫‌اومد‪ .‬سعی كرد حركت تاب با‬ ‫اكستازی (‪ )ECSTASY‬چیست؟‬ ‫نام علمی اكستازی متیلن ‌دی‌اكسی‌ـ ِان ـ متا‬ ‫ضرب‌آهنگ موزیك هماهنگ‬ ‫ی ها دوست دارن توی ‌آمفتامین است‪ .‬این تركیب روان ‌افزا به ‌طور‬ ‫باشه‪ .‬بعض ‌‬ ‫مصنوعی ساخته می ‌شود‪ MDMA .‬تركیب‬ ‫تاریكی با دوستشون برقصن‪ ،‬اما‬ ‫جدیدی نیست‪ .‬نخستین بار در سال ‪1912‬‬ ‫اون دوست داشت تو دل شب‬ ‫یك شركت داروسازی آلمانی ‪ ،‬با هدف ساخت‬ ‫تركیباتی برای كنترل و مهار اشتها در افراد‬ ‫تنها باشه‪ .‬دفعه اول كه اِكس زد‪،‬‬ ‫چاق‪ ،‬این ماده را تولید كرد‪ .‬اما استفاده از‬ ‫خودش رو از همه سر می‌دید‪.‬‬ ‫آن تا اواخر دهه ‪ 1970‬به تعویق افتاد‪ .‬در این‬ ‫به همین خاطر تا صبح رقصید‪.‬‬ ‫ن شناسان و روان ‌پزشكان ‪MDMA‬‬ ‫زمان‪ ،‬روا ‌‬ ‫را داروی مناسبی برای درمان اختالالت روانی‬ ‫ی خواست تنها باشه‪.‬‬ ‫حاال دلش م ‌‬ ‫و عاطفی معرفی كردند‪.‬‬ ‫یكی صداش می‌زد‪ .‬دوست بود‪،‬‬ ‫این محصول در دهه ‪ 1980‬از انبار كارخانه‌‬ ‫دوستی كه آورده بودش اینجا‪...‬‬ ‫ها خارج شد و مورد استفاده متقاضیان خیابانی‬ ‫خود قرار گرفت‪ .‬در سال ‪ ،1985‬دولت‬ ‫آمریكا مصرف این تركیب را ممنوع اعالم‬ ‫كرد و مطالعات انجام ‌شده در مورد حیوانات‬ ‫ـ امشب بیا بریم پارتی‪ ،‬سرحال می‌ شی‪.‬‬ ‫آزمایشگاهی در سال ‪ ،1986‬آثار مخرب‬ ‫جوابی نداد‪ .‬سرحال بود‪« .‬مهتاب‪ ،‬چه‬ ‫اكستازی را بر سیستم عصبی نشان داد‪.‬‬ ‫قشنگی!» ماه اون باال بود‪ .‬صورتش گرد و‬ ‫سفید‪ .‬قرصی كه خورده بود هم همین‌ طور‪.‬‬ ‫قول داده بود كه از همیشه شادتر باشه‪ .‬مهتاب‬ ‫قشنگ بود‪ .‬تاب كه باال می ‌رفت‪ ،‬دستش رو‬ ‫دراز می ‌كرد طرف ماه‪« .‬همیشه برام بخند‪،‬‬ ‫مهتاب!»‬ ‫اتوبان رو برای اون دو تا خلوت كرده بودن‪.‬‬ ‫عروس و داماد با هم می ‌رفتن خونه‪ .‬همه‬ ‫ماشین‌ها رو جا گذاشته بودن‪ .‬مهتاب خندید‪.‬‬ ‫تاب اوج می ‌گرفت و بعد پایین می ‌رفت‪ .‬باد‬ ‫افتاد توی تور سفیدش‪ .‬تندتر‪ ،‬باز هم تندتر‪.‬‬ ‫«زندگی مال ما دوتاس‪ ».‬دستش رو دراز كرد به‬ ‫طرف ماه‪« .‬مهتاب‪ »...‬یه ماشین بزرگ وسط‬ ‫اتوبان بود‪ .‬به ماه نگاه كرد‪ .‬صدای ترمز گرفتن‬ ‫ماشین توی گوش‌هاش پیچید‪...‬‬ ‫تاب كه ترمز نداشت‪ .‬ماه چقدر نزدیك بود! تور‬ ‫سفیدش خونی شد‪ .‬باید صورت ماه رو پاك می‬ ‫‌كرد‪ .‬موهاش رو زد كنار‪ .‬تمام صورتش خونی‬ ‫بود‪ .‬مهتاب رو نگاه می ‌كرد‪« .‬همیشه با هم‪،‬‬ ‫روز خوش و شب تار‪ ».‬نوك انگشت‌هاش به‬ ‫ماه خورد‪ .‬خون به صورت ماه پاشیده‪ .‬تاب‬ ‫رو تندتر كرد‪ .‬یكی به طرف تاب می‌آد‪ .‬شاید‬ ‫می ‌خوان ماه رو ازش بگیرن‪ .‬دست‌هاش رو‬ ‫از هم باز كرد‪ .‬تاب رفت عقب و اومد جلو‪.‬‬ ‫باال‪ ...‬پرید باال‪ .‬ماه رو محكم گرفت‪ .‬با دو تا‬ ‫دست‌هاش‪« .‬مهتاب‪ ،‬هیچ‌كس نمی‌ تونه ما رو‬ ‫از هم جدا كنه‪».‬‬ ‫ِ‬ ‫خون مهتاب زمین رو گرم و خیس كرده بود‪.‬‬ ‫یك نفر از خانه دوید بیرون‪.‬‬

‫اكستازی خالص‪ ،‬پودری سفید متشكل از‬ ‫كریستال‌های ریز است‪ .‬از این پودر بوی كپك‬ ‫به مشام می ‌رسد‪ .‬در صورت وجود ناخالصی‪،‬‬ ‫اكستازی به رنگ‌ های قرمز و قهوه‌ای نیز دیده‬ ‫می ‌شود‪ .‬این ماده به اشكال قرص‪ ،‬كپسول‪،‬‬ ‫پودر استنشاقی و برچسب‌های پوستی موجود‬ ‫است‪ .‬اكستازی را تزریق هم می ‌توان كرد‪ .‬اما‬ ‫در اغلب موارد‪ ،‬اشكال خوراكی آن مصرف‬ ‫می‌ شود‪.‬‬ ‫میزان ‪ MDMA‬در هر قرص از ‪ 9‬تا ‪ 117‬میلی‌‬ ‫گرم متفاوت است‪ .‬قرص‌های موجود در بازار‬ ‫حاوی مقدار اندكی ‪ MDMA‬و درصد زیادی‬ ‫ناخالصی هستند‪ .‬كافئین‪ ،‬افدرین (تحریك‌‬ ‫كننده)‪ ( PMA ،‬فعال‌ كننده سیستم عصبی)‪،‬‬ ‫‪( MDA، DXM‬تركیبی كشنده)‪ PCP،‬و‬ ‫‪ SPEED‬از جمله مواد محركی هستند كه به‌‬ ‫عنوان ناخالصی به قرص‌های اكستازی افزوده‬ ‫می‌ شوند‪.‬‬ ‫دكتر صالح ‌پور‪ ،‬متخصص بیماری‌های عفونی‬ ‫استفاده از مواد مصنوعی محرك از خانواده‬ ‫آمفتامین همچون اكستازی را در جهان رو به‬ ‫گسترش می‌داند و می‌گوید‪« :‬براساس هشدار‬ ‫سازمان ملل متحد‪ ،‬خرید و فروش و مصرف‬ ‫این مواد را به دشواری می ‌توان كنترل كرد‪.‬‬ ‫زیرا قیمت آنها ارزان است و به آسانی همه جا‬ ‫ِ‬ ‫مواد شادی‌آور یا‬ ‫در دسترس هستند‪ .‬این نوع‬

‫شادی‌افزا‪ ،‬به دلیل ایجاد احساس شعف موقت‪،‬‬ ‫برای جوانان جذابیتی خاص پیدا كرده‌اند‪.‬‬ ‫در تایلند تركیبات ‌آمفتامین ها به شكالت‬ ‫ی شود و به نام یا ـ با (‪،)YA-BA‬‬ ‫افزوده م ‌‬ ‫كه در زبان تایلندی به معنای داروی جنون‬ ‫است‪ ،‬به كودكان و نوجوانان فروخته می ‌شود‪.‬‬ ‫قرص‌های ‪ SPEED‬را رانندگان تاكسی می‌‬ ‫خورند و با سرعت ‪ 160‬كیلومتر در ساعت در‬ ‫بزرگراه های تایلند تردد می‌كنند‪ .‬همچنین این‬ ‫قرص در تایلند در كنار مشروبات الكلی برای‬ ‫مشتریان سرو می‌شود‪.‬‬ ‫در اندونزی تركیبی مشابه به نام شابو‬ ‫(‪ )SHABU‬به بازار عرضه شده كه ارزان قیمت‬ ‫است و معمو ً‬ ‫ال روسپیان و مشتریان آنها از آن‬ ‫استفاده می‌ كنند‪ .‬مردم محلی به آن برادر فقیر‬ ‫كوكائین می‌گویند‪ .‬افراد طبقه متوسط به جای‬ ‫آن اكستازی مصرف می‌كنند كه گران تر است‪.‬‬ ‫بررسی‌های به‌ عمل ‌آمده در انگلستان نشان‬ ‫می ‌دهد كه یك میلیون نفر اكستازی مصرف‬ ‫می‌كنند‪ .‬به این دارو در انگلستان داروی عشق‬ ‫گفته می‌شود‪».‬‬ ‫به این ترتیب‪ ،‬دارویی كه در سال‌های پس‬ ‫از جنگ جهانی اول برای درمان افسردگی‬ ‫سربازان آمریكایی و آلمانی به كار می‌ رفت‪،‬‬ ‫در دهه‌ های بعد‪ ،‬ب ‌ه عنوان یك ماده شادی ‌آور‬ ‫رواج یافت‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

23


‫‪22‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫زن هاي لب كلفت جوانتر بنظر مي رسند‬ ‫بر اساس پژوهشهاي انجام شده‬ ‫زنهايي كه لبهاي پر و كلفت تري‬ ‫دارند جوانتر بنظر مي رسند‪.‬‬

‫يافته هاي ديويد گون دانشمند موسسه يونيلور‬ ‫در بريتانيا نشان مي دهد حتي در خانمهايي‬ ‫كه چين و چروك در صورت و موهايي سفيد‬ ‫دارند نيز لبهاي كلفت چند سال از سن آنها‬

‫مي كاهد‪.‬‬ ‫اين مطالعه كه بر روي ‪ 250‬خانم از جمله‬ ‫افراد دوقلو انجام شده حاكي از آن است كه‬ ‫لبهاي نازك ارتباطي با محيط ندارند بلكه‬ ‫خصيصه اي ژنتيك هستند‪.‬‬ ‫ديويد گون مي گويد‪" :‬وقتي افرادي را كه‬ ‫كمتر از سنشان بنظر مي رسند شناسايي كرديم‬ ‫از تفاوتي كه در سايز لب آنها ديديم بسيار‬ ‫شگفت زده شديم‪".‬‬ ‫وي مي افزايد‪" :‬اين خصيصه اي است كه‬ ‫بسيار ژنتيك است و نسبتا به آساني هم قابل‬ ‫اندازه گيري است‪".‬‬ ‫كارشناسان مي گويند ضخامت لب در جواني‬ ‫به حداكثر مي رسد‪.‬‬

‫لبهاي بسياري از مردم از سنين ‪ 30‬تا ‪40‬‬ ‫شروع به نازك شدن مي كند كه اين ممكن‬ ‫است شخص را مسن تر از آنچه هست نشان‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫ضخامت لب در بين خانمهاي بيش از ‪60‬‬ ‫سال تفاوتهاي زيادي دارد‪.‬‬ ‫در بين اين گروه سني‪ ،‬اندازه بخش صورتي‬ ‫نازكترين لبها (از باالي لب باال تا پايين لب‬ ‫پايين) ‪ 3‬ميلي متر است‪ ،‬اما اندازه لبهاي‬ ‫ضخيم به ‪ 2/2‬سانتي متر نيز مي رسد‪.‬‬ ‫طي سالهاي اخير شيوه هاي متعددي از جمله‬ ‫جراحي براي كلفت تر كردن لب ابداع شده‬

‫است اما پژوهشگران به نتيجه بخش بودن‬ ‫اين شيوه ها اطميناني ندارند‪.‬‬ ‫در برخي موارد اين تالش ها ممكن است به‬ ‫شكل لبها لطمه اي غيرقابل جبران بزند‪.‬‬ ‫جراحي لسلي اش هنرپيشه بريتانيايي به لبهاي‬ ‫او براي هميشه آسيب زد‪.‬‬ ‫آقاي گون مي گويد خانم هاي ميانسال يا‬ ‫مسن نتيجه چنداني از جراحي لب نمي گيرند‬ ‫زيرا حتي اگر خوب از آب درآيد نمي تواند‬ ‫تاثير چين و چروكهاي صورت را از بين ببرد‪.‬‬ ‫به گفته پژوهشگران سفيد شدن موي‬ ‫سر نيز خصيصه اي ژنتيكي است‬ ‫و ارتباطي با محيط ندارد‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

21


‫‪20‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫با کار کمتر‪ ،‬موفقیت بیشتری به دست آورید!‬ ‫این روزها از هر کس بپرسید «در‬ ‫چه حالی؟» پاسخ خواهید شنید‬ ‫«گرفتارم»‪.‬‬ ‫بی شک همه ما تالش می کنیم در‬ ‫طول روز با سخت کوشی بسیار به‬ ‫موفقیت برسیم و پله های ترقی‬ ‫را یکی پس از دیگری پشت سر‬ ‫گذاریم‪ .‬در این راه گاهی دچار‬ ‫روزمرگی می شویم و هدف های‬ ‫اصلی را گم می کنیم‪ .‬ناگهان‬ ‫به خودمان می آییم و می بینیم‬ ‫ساعت های عمرمان را به کار‬ ‫کردن گذرانده ایم و هرگز به آن‬ ‫چیزی که می خواستیم‪ ،‬نرسیده‬ ‫ایم‪.‬‬

‫برای جلو گیری از این اتفاق‪ ،‬راه هایی وجود‬ ‫دارد که به ما کمک می کند هدف مند تر‬ ‫کار کنیم و از توانی که در بدن داریم‪ ،‬نهایت‬ ‫استفاده را ببریم‪ .‬در ادامه با ما همراه باشید‪.‬‬ ‫‪ .۱‬از قانون ‪ ٪۹۰‬استفاده نمایید‬ ‫فرض کنید موقعیت جدیدی در برابر شما قرار‬ ‫داده می شود که باید در رابطه با آن تصمیم‬ ‫بگیرید‪ .‬در صورتی که آن را انتخاب کنید‬ ‫الزم است تا زمان مشخصی از روز را به آن‬ ‫اختصاص دهید و انرژی خود را صرفش کنید‪.‬‬ ‫برای اینکه بتوانید تشخیص دهید که آیا این‬

‫موقعیت ارزش وقت گذاشتن را دارد یا نه‪ ،‬از‬ ‫‪ ۱‬تا ‪ ۱۰‬امتیازی را به آن اختصاص دهید‪ .‬این‬ ‫امتیاز بر اساس هیجانی است که فکر می کنید‬ ‫کار به شما منتقل می کند‪.‬‬ ‫تکنیک اصلی در پاسخ به این سوال نهفته‬ ‫است‪ ،‬هر فعالیتی که امتیازی کمتر از ‪ ۱۰‬یا‬ ‫‪ ۹‬کسب کرد‪ ،‬در واقع به اندازه ‪ ۱‬امتیاز‪ ،‬کمتر‬ ‫ارزش دارد‪ .‬فراموش نکنید که هدف از انجام‬ ‫کار باید نهایت استفاده بهینه از زمان شما باشد‪.‬‬ ‫پس هرچیزی که کمتر از ‪ ۹‬امتیاز داشته باشد‪،‬‬ ‫به هیچ وجه ارزشش را ندارد‪.‬‬ ‫شما باید یاد بگیرید که فرق بین خوب و عالی‬ ‫را تشخیص دهید‪ .‬اگر انسان سخت کوشی‬ ‫هستید‪ ،‬شک نکنید که موقعیت های «عالی»‬ ‫زیادی در ادامه مسیر زندگی پیش روی شما قرار‬ ‫خواهد گرفت‪.‬‬ ‫‪ .۲‬از درهم و برهم بودن بپرهیزید‬ ‫اجازه بدهید این موضوع را با یک مثال کامال‬ ‫مصداقی شرح دهیم‪ .‬تصور کنید درب کمد خود‬ ‫را باز کرده اید و می خواهید لباس های اضافی‬ ‫را حذف کنید‪ .‬احتماال از خود می پرسید که آیا‬ ‫این لباس روزی دوباره مد خواهد شد؟ آیا این‬ ‫پیراهن روزی دوباره اندازه من می شود؟‬ ‫این سؤاالت همگی اشتباه هستند‪ ،‬پرسشی که‬ ‫باید مطرح شود این است که آیا من امروز اگر‬ ‫این لباس را در فروشگاه ببینم‪ ،‬دوباره آن را‬ ‫خواهم خرید؟‬ ‫حال همین سوال را در مورد فعالیت های‬ ‫روزانه از خود بپرسید‪ .‬بسیاری از ما در طول‬ ‫روز کارهایی را انجام می دهیم که روزی به آن‬ ‫ها متعهد بودیم‪ .‬شاید با یک فکر دوباره به این‬ ‫نتیجه برسیم که دیگر وقت گذاشتن روی بعضی‬ ‫از فعالیت ها لزومی ندارد و بدین ترتیب است‬ ‫که زمان آزاد تری در اختیار شما قرار می گیرد‪.‬‬ ‫‪ .۳‬محدودیت تعیین کنید‬

‫بسیاری از ما فکر می کنیم ساعت های بیشتری‬ ‫کار کردن‪ ،‬به ما کمک می کند که پیشرفت‬ ‫کنیم‪ .‬بله در برخی از شرایط اینچنین است‪،‬‬ ‫اما در بسیاری از موارد نیز این موضوع صدق‬ ‫نمی کند‪.‬‬ ‫شما می توانید تعداد محدودی کار را فوق العاده‬ ‫انجام دهید‪ ،‬و یا تعداد بسیاری مسئولیت را بر‬ ‫عهده گرفته و همگی آن ها را در حد متوسط‬ ‫به پایان رسانید‪ .‬اگر می خواهید متمایز باشید‪،‬‬ ‫روش اول قطعا بیشتر به کمک شما می آید‪.‬‬ ‫برای این منظور تالش کنید با اعمال محدودیت‬ ‫هایی انرژی خود را مدیریت کنید‪ .‬برای مثال‬ ‫بین ساعت ‪ ۶‬تا ‪ ۹‬عصر به هیچ وجه کار نکنید‬ ‫و یا در پایان هفته حتما یک روز کامل را به‬ ‫استراحت خود اختصاص دهید‪.‬‬ ‫‪ .۴‬هوشمندانه قربانی کنید‬ ‫تمرکز روی بهره وری‪ ،‬بدین معنی نیست که‬ ‫به همه چی «نه» بگویید‪ .‬اما باید وقت خود‬ ‫را هوشمندانه مدیریت نمایید‪ .‬آیا می دانستید‬ ‫بشریت ‪ ۱۶.۰۰۰‬سال از زمان خود را به‬ ‫تماشای ویدیو گنگام استایل گذرانده است؟‬ ‫شما می توانید زمانی که به تماشای تلویزیون‬ ‫اختصاص می دهید را نصف کنید و به جای آن‬ ‫کاری عام المنفعه را انجام دهید‪ .‬بدین طریق‬ ‫احساس بهتری نسبت به خود پیدا می کنید و در‬ ‫نتیجه با انرژی بیشتری روزهای خود را سپری‬ ‫می نمایید‪.‬‬ ‫‪ .۵‬هدف ها را مرور کنید‬ ‫در ابتدای هر فصل‪ ،‬تنها ‪ ۳‬ساعت از زمان‬ ‫خود را به مرور مهمترین اهداف سه ماه آینده‬ ‫اختصاص دهید‪ .‬اگر می توانستید زمان برنامه‬ ‫ریزی را بیشتر هم بکنید‪ ،‬اما توجه داشته باشید‬ ‫که مشغله شما به این موضوع تبدیل نشود که می‬ ‫خواهید با آینده خود چکار کنید‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

‫ﺗﻌﻴﻴﻦ‬

19


‫‪18‬‬

‫‪No. 728 | July , 24, 2014‬‬ ‫‪Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591‬‬

‫چرا نوع حسادت‬ ‫زن و مرد با هم‬ ‫فرق دارد؟‬

‫هم زنان‪ ،‬هم مردان حسودي‬ ‫مي‌كنند‪ ،‬اما نه به يك صورت‪:‬‬ ‫براي زنها خيانت عاطفي بدتر‬ ‫است از خيانت جنسي‪ .‬دانشمندان‬ ‫مدتها گمان مي‌بردند كه اين امر‬ ‫به تكامل انسان برمي‌گردد‪ ،‬اما‬ ‫تحقيقي جديد نشان مي‌دهد كه‬ ‫اين حدس اشتباه بوده است‪.‬‬ ‫گويا الين نوردگرن‪ ،‬همسر تايگر وودز‪،‬‬ ‫ستاره‌ي گلف‪ ،‬او را بخشيده است‪ .‬عليرغم‬ ‫روابط عشقي مختلفي كه تايگر وودز تا به‬ ‫حال داشته‪ ،‬همسرش حسادت چنداني از خود‬ ‫نشان نمي‌دهد‪ .‬يكي از آشنايان اين زوج به‬ ‫نشريه „‪ “People Magazine‬گفته است‬ ‫كه الين نوردگرن فقط يك زندگي خانوادگي‬ ‫خوب مي‌خواهد‪.‬‬ ‫روانشناسي براي رفتار همسر وودز توضيح‬ ‫عملي دارد‪ .‬دانشمندان به اين نتيجه رسيده‌اند‬ ‫كه اكثر زنها بيشتر مي‌ترسند كه مردانشان به‬

‫آنها خيانت عاطفي بكنند‪ .‬اما رابطه‌ي جنسي‬ ‫مردها با كسي ديگر برايشان نقش مهمي بازي‬ ‫نمي‌كند‪.‬‬ ‫خيانت عاطفي بدتر از خيانت جنسي‬ ‫دانشمندان بارها اشكال مختلف حسادت را‬ ‫بررسي كرده‌اند‪ .‬آنان توانسته‌اند اثبات كنند‬ ‫كه زنها به عالئم بي‌وفايي از لحاظ عاطفي‪،‬‬ ‫حساس‌تر هستند تا به نشانه‌هاي روابط جنسي‪.‬‬ ‫دانشمندان پيشتر اين رفتار را نشات گرفته‬ ‫از نقش‌هاي مختلف زن و مرد در تاريخ‬ ‫پيدايش انسان مي‌دانستند‪ .‬بدين صورت كه‬ ‫براساس علم تكامل‪ ،‬براي يك مرد مهم بوده‬ ‫است كه زنش به او وفادار باشد‪ ،‬زيرا تنها‬ ‫به اين صورت مي‌توانسته مطمئن باشد كه‬ ‫بچه‌اي كه دارد بزرگ مي‌كند‪ ،‬فرزند خودش‬ ‫است‪ .‬برپايه اين توضيح‪ ،‬زنها هم بيشتر به‬ ‫اين توجه داشته‌اند كه شريك زندگيشان از‬ ‫لحاظ احساسي خيانت نكند‪ ،‬تا بتواند به‬ ‫عنوان تامين‌كننده‌ي نيازهاي خانواده باقي‬ ‫بماند‪.‬‬ ‫تحقيقات جديد‬ ‫پنسلوانيا‬ ‫دولتي‬ ‫دانشگاه‬ ‫محققان‬ ‫(‪)Pennsylvania State University‬‬ ‫به اين نتيجه رسيده‌اند كه درست است‬ ‫كه نوع حسادت زن و مرد متفاوت است‪،‬‬ ‫اما در اين مورد كه اين اختالفات دالئل‬ ‫تكاملي دارند جاي ترديد وجود دارد‪ .‬بر‬ ‫اساس گفته‌هاي چند دانشمند به مجله‌ي علم‬ ‫روانشناسي (‪)Psychological Science‬‬ ‫برخي مردها هم بي‌وفايي احساسي را بدتر از‬ ‫خيانت جنسي مي‌دانند‪.‬‬ ‫دانشمندان گمان مي‌برند كه در بروز پديده‌ي‬

‫حسادت‪ ،‬اعتماد و وابستگي عاطفي بين دو‬ ‫نفر نقش مهمتري را بازي مي‌كنند تا عوامل‬ ‫مربوط به تكامل انسان‪ .‬اين دانشمندان براي‬ ‫اثبات نظريه‌هاي خود از ‪ ۴۱۱‬نفر نظرسنجي‬ ‫كرده‌اند‪ .‬بر اساس نتايج اين نظرسنجي‪ ،‬برخي‬ ‫از انسان‌ها‪ ،‬چه مرد چه زن‪ ،‬در اينكه شريك‬ ‫زندگي كسي هستند احساس امنيت و آسايش‬ ‫مي‌كنند‪ .‬برخي ديگر از نزديكي زياد پرهيز‬

‫مي‌كنند‪ .‬روانشناسان به اين نتيجه رسيده‌اند‬ ‫كه آناني كه برايشان استقالل شخصي‪ ،‬مهمتر‬ ‫از وابستگي عاطفي است‪ ،‬بيشتر حساس‬ ‫به خيانت جنسي هستند تا خيانت عاطفي‪.‬‬ ‫برعكس‪ ،‬كساني كه وابستگي عاطفي بيشتري‬ ‫دارند‪ ،‬به خيانت عاطفي بيشتر واكنش نشان‬ ‫مي‌دهند‪.‬‬


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

17


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

16


13

No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

15


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

14


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

13


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

12


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

11


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

10


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

9


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

8 8


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

7


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

6


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

5


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

6 4


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

3


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

2


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

1


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

B


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

A


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

IV


No. 728 | July , 24, 2014 Tel: 416.512.9874 - 647.521.9591

III




Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.