749 section web by javanan

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

VIII

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

VII

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

156

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

155

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

154

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

153

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

152

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

151

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

150

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

149

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

148

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

147

‫‪146‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫طرز تهیه چیکن تریاکی و آناناس‬

‫طرز تهیه مرغ آنچیالدا‬

‫تریاکی شیوه ای در پخت و پز است که در آشپزی ژاپنی به‌کار می‌رود و سس آن ترش و‬ ‫شیرین است ‪.‬‬

‫اینچیالدا نان ذرت مکزیکی است که اطراف آن با سس فلفل قزمز پر شده است‬ ‫آماده سازی ‪ 30 :‬دقیقه‬ ‫پخت ‪ 30 :‬دقیقه‬

‫آماده سازی ‪ 30 :‬دقیقه‬ ‫پخت ‪ 45 :‬دقیقه‬ ‫مواد الزم برای ‪ 3‬نفر ‪:‬‬

‫سویا سس ‬ ‫سیر خرد شد ه‬ ‫د‬ ‫سرکه سفی ‬ ‫آر د‬ ‫کر ه‬ ‫شک ر‬ ‫آناناس ‬ ‫ن‬ ‫ران مرغ بدون پوست و استخوا ‬

‫‪ 3/1‬لیوان‬ ‫‪ 1‬عدد‬ ‫‪ 4/1‬لیوان‬ ‫‪ 1‬قاشق غذا خوری‬ ‫‪ 1‬قاشق غذا خوری‬ ‫‪ 1‬قاشق غذا خوری‬ ‫‪ 1‬قوطی ( کمپوت ‪ 500‬گرمی )‬ ‫‪ 4‬عدد‬

‫مواد الزم جهت تهیه مرغ آنچیالدا برای ‪ 8‬نفر ‪:‬‬ ‫‪ 4‬عدد‬ ‫ن‬ ‫سینه مرغ نصف شده بدون پوست و استخوا ‬ ‫‪ 1‬عدد‬ ‫پیاز خرد شد ه‬ ‫‪ 2/1‬پیمانه‬ ‫ش‬ ‫خامه تر ‬ ‫‪ 1‬پیمانه‬ ‫پنیر چدار خرد شده ‬ ‫‪ 1‬قاشق غذا خوری‬ ‫جعفری خرد شد ه‬ ‫‪ 2/1‬قاشق چای خوری‬ ‫سبزی معط ر‬ ‫‪ 2/1‬قاشق چای خوری‬ ‫د‬ ‫فلفل سیاه و فلفل سفی ‬ ‫‪ 2/1‬قاشق چای خوری‬ ‫ک‬ ‫نم ‬ ‫‪ 400‬گرم‬ ‫ی‬ ‫سس گوجه فرنگ ‬ ‫‪ 2/1‬پیمانه‬ ‫ب‬ ‫آ ‬ ‫‪ 2/1‬قاشق غذا خوری‬ ‫پودر فلفل قرم ز‬ ‫‪ 3/1‬قاشق غذا خوری‬ ‫فلفل سبز خرد شد ه‬ ‫یک حبه‬ ‫سیر خرد شد ه‬ ‫‪ 8‬عدد‬ ‫ت‬ ‫نان تورتيال مكزيكى آماده یا نان ذر ‬ ‫‪ 1‬عدد‬ ‫و‬ ‫سس تاک ‬ ‫طرز تهیه ‪:‬‬ ‫‪ -1‬فر را از قبل روی دمای ‪ 350‬درجه فارنهایت ( ‪ 175‬درجه سانتی گراد) گرم کنید‬ ‫‪ -2‬مرغ ها را در محیط یک دیگ نچسب با حرارت متوسط تا زمانی که دیگر آب مرغ تمام‬ ‫شود و گوشت صورتی نباشد بپزید ‪ ،‬سپس چربی های اضافی را خالی کنید بعد از آن مرغ ها‬ ‫را به شکل مکعب دربیاورید و دوباره در دیگ قرار دهید ‪ .‬سپس پیاز ‪ ،‬خامه ترش ‪ ،‬پنیر‬ ‫چدار ‪ ،‬جعفری ‪ ،‬پونه کوهی و فلفل سیاه سفید را اضافه کنید و تا زمانی که پنیر ذوب شود‬ ‫حرارت بدید ‪ .‬نمک‪ ،‬سس گوجه‪ ،‬آب‪ ،‬پودر چیلی و فلفل سبز و سیر را هم بزنید‪.‬‬

‫طرز تهیه ‪:‬‬ ‫‪ -1‬سویا سس و ‪ 1/3‬لیوان آب آناناس و سرکه ‪ .‬سیر را در یک کاسه بزرگ بریزید و هم‬ ‫بزنید‪ .‬حلقه های آناناس اضافه کنید و مرغ را به آرامی بریزید و هم بزنید تا از مواد پوشیده‬ ‫شود‪ ،‬به مدت ‪ 15‬دقیقه آنرا در یخچال بگذارید‪ -2.‬در همین حال‪ ،‬ماهیتابه چدنی گریل‬ ‫را در حرارت متوسط به باال از قبل گرم کنید‪ -3 .‬مرغ و آناناس را از محلول دربیاورید‪،‬‬ ‫محلول را همچنان نگه دارید اما فعال کنار بگذارید‪ .‬ماهیتابه چدنی یا ماهیتابه گریل را کمی‬ ‫روغن بزنید‪ ،‬مرغ و آناناس را بریزید کنید و آنها را تا زمانی خوب پخته شوند‪ ،‬بپزید‪ ،‬حدود‬ ‫‪ 7‬دقیقه برای هر طرف‪ -4 .‬محلول باقی مانده و آرد ذرت را در یک تابه کوچک هم بزنید‪،‬‬ ‫آنها را بجوشانید و تا زمانی که کمی سفت شوند‪ ،‬بپزید و هم بزنید حدود ‪ 2‬تا ‪ 4‬دقیقه‪ ،‬کره‬ ‫را بریزید و هم بزنید‪ ،‬و غذا را با این سس سرو کنید و لذت ببرید‪.‬‬

‫‪ -3‬مقداری از مخلوط را در نان ذرت مکزیکی (یا هر نان ذرتی که در دسترس دارید) رول‬ ‫کنید و آنها را در ظرف پختی به اندازه بزرگ بچینید سپس روی آنها را با سس تاکو و ‪3/4‬‬ ‫فنجان پنیر چدار پوشش بدید ‪ .‬بعد از این کار اون ها رو در فر از قبل گرم شده به مدت ‪20‬‬ ‫دقیقه بدون روکش و پوششی بپزید ‪ .‬قبل از سرو کردن اجازه دهید غذا ‪ 10‬دقیقه خنک شود‪.‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

145

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

144

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

143

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

142

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

www.SafaRenovation.com

141

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

140

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

139

‫‪138‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫برای آگهی در این صفحه با ما‬ ‫تماس بگیرید‬ ‫‪905-508-0058‬‬ ‫‪416-512-9874‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

137

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

136

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

135

‫‪134‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آذر‬

‫بهمن‬

‫در شرایطی قرار دارید که یک تنه و بدون یار و یاور‪ ،‬نمیتوانید‬ ‫از عهده کار بر آیید‪ .‬خودخواهی را کنار بگذارید و به اطراف‬ ‫خود نگاه کنید‪ .‬چشم و دستهایی هستند که عاشقانه و با تمام‬ ‫وجود‪ ،‬به یک اشاره به سراغتان میآیند تا در گشودن گره کوری‬ ‫که روز به روز هم محکمتر میشود‪ ،‬شما را یاری دهند‪.‬‬ ‫حافظ‪:‬‬ ‫مرو به خانه ارباب بی‌مروت دهر که گنج عافیتت در سرای‬ ‫خویشتن است‬ ‫بسوخت حافظ و در شرط عشقبازی او هنوز بر سر عهد و وفای خویشتن است‬ ‫تعبیر‪:‬در کاری که در پیش رو داری مردد نباش که در کار خیر نباید تأمل و درنگ کرد‪ .‬نا امیدی و‬ ‫دلسردی را از خود دور کن و با درایت و هوشمندی از موقعیت ها استفاده کن‪.‬‬

‫شرکاین درست نیست که شما کاری را بیشتر از توان خود انجام‬ ‫دهید فقط به خاطر اینکه دیگران احساس راحتی کنند و از‬ ‫تعطیالت خود لذت ببرند‪ .‬به یاد داشته بشاید که امسال می‌تواند‬ ‫سال متفاوتی برای شما باشد؛‌ شما می‌توانید صاحبخانه بسیار‬ ‫خوبی باشید و در عین حال به فکر نیازهای خود نیز باشید‪.‬‬ ‫هیچ کس شما را به خاطر اینکه گامی‌به عقب برداشته‌اید مقصر‬ ‫نمی‌داند‪ ‌،‬پس به خود اجازه ندهید با افراط و تفریط های‬ ‫امروزتان خود را بدریا بیفکنید‪.‬‬ ‫حافظ‪ :‬دعای جان تو ورد زبان مشتاقان همیشه تا که بود متصل مسا و صباح صالح و توبه و تقوی ز‬ ‫ما مجو حافظ ز رند و عاشق و مجنون کسی نیافت صالح‬ ‫تعبیر‪:‬در زندگی موفق خواهی شد‪ .‬اگر تالش و کوشش کنی غم و اندوه از وجودت رخت بر می بندد‬

‫اسفند‬

‫دی‬ ‫اگر احساس می‌کنید که در این تعطیالت چیزی را کم دارید ‌‪،‬‬ ‫ممکن است بخواهید بیش از حد جبران آن کمبود را بکنید و‬ ‫در انجام آن اغراق کنید‪ .‬اما این کار زیاد مفید نیست و باعث‬ ‫هم نمی‌شود کسی احساس بهتری داشته باشد‪ .‬این فقط به خاطر‬ ‫این است که بر احساس گناه خود سرپوش بگذارید‪ .‬به جای‬ ‫اینکه وانمود کنید که هر چیزی مانند سال قبل است‪ ،‬دلیل این‬ ‫تفاوت را بفهمید‪ .‬دانستن و پذیرفتن حقیقت بهترین کاری‬ ‫است که همه می‌توانند انجام دهند‪.‬‬ ‫حافظ ‪ :‬بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد‬ ‫در کف غصه دوران دل حافظ خون شد از فراق رخت ای خواجه قوام الدین داد‬ ‫تعبیر‪:‬صبر و شکیبایی و توکل به خداوند راه گشای تو است‪ .‬به آنچه که داری قناعت کن تا رنج‬ ‫بیهوده نبری‪ .‬لطف و کرم خداوند با قناعتگران است‪ .‬مال و ثروت دنیا ناپایدار و فانی است‪.‬‬

‫در این روزهای تعطیل ممکن است برایتان کمی‌ درگیری و‬ ‫اختالف بوجود آید چرا که کسی که همواره برای تان دردسر‬ ‫ایجاد می‌کرد این روزها دوباره سر راه شما قرار می‌گیرد و به‬ ‫نظر می‌رسد که برایتان مشکل ساز خواهد شد‪ .‬اما این قضیه‬ ‫واقعا اتفاق نخواهد افتاد چرا که امتحانی بیش نیست‪ .‬وظیفه‬ ‫خود را برای حل این بحران انجام دهید ‪ ،‬حتی اگر نمی‌خواهید‬ ‫که احساسات خود را برای دیگری بیان کنید‪ .‬چرا به کسی‬ ‫نمی‌گویید که واکنشی که در قبال یکی از دوستان یا اعضای‬ ‫خانواده تان نشان داده‌اید به چه علت بوده که این می‌تواند‬ ‫موضوع را تا حدی روشن و قابل درک کند‪ .‬حافظ‪ :‬چندان که زدم الف کرامات و مقامات هیچم خبر‬ ‫از هیچ مقامی نفرستاد حافظ به ادب باش که واخواست نباشد گر شاه پیامی به غالمی نفرستاد تعبیر‪:‬از‬ ‫شخصی انتظار کمک و یاری داری‪ .‬نا امید نباش‪ .‬با جدیت و پشتکار به مقصود خود می رسی‪ .‬اگر‬ ‫چه مشکالتی در سر راه تو است اما صبر و تحمل کلید موفقیت است‪.‬‬

‫‪DJ ARDY‬‬

‫‪647.704.9189‬‬

‫‪133‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مرداد‬ ‫با توجه به شرایطی که دارید در سایه تالشی که به عمل می‬ ‫آورید‪ ،‬دقت و هوشیاری را نباید فراموش کنید‪ .‬در راهی که‬ ‫پیش رو دارید‪ ،‬ساز و کار تازه و تا اندازه ای پیچیده مورد نیاز‬ ‫است که اگر در تقابل با رویدادهای چند روز آینده در محل‬ ‫کار‪ ،‬بی تفاوت نباشید‪ ،‬عصای جادویی را در اختیار خواهید‬ ‫گرفت‪.‬‬

‫مهر‬ ‫بدون انکار این واقعیت که درخشش بیرونی و ظاهری انسان‪،‬‬ ‫میتواند در پیشبرد اهدافش موثر باشد‪ .‬باید توجه داشت که‬ ‫ژرفای استعدادها درونی است که میتواند‪ ،‬آنچنان کیفیتی را به‬ ‫صاحبش بدهد که پیامدهای منفی برخی کمبودهای ظاهری را‬ ‫یکسره باطل کند‪ .‬در رهگذر چنین آگاهی‪ ،‬برای شما و در راهی‬ ‫که برای رسیدن به موفقیت پیش گرفته اید‪ ،‬رویدادهای خوش و‬ ‫سرنوشت سازی‪ ،‬امروز رقم میخورد‪.‬‬

‫حافظ ‪:‬از سخن چینان ماللت‌ها پدید آمد ولی گر میان‬ ‫حافظ ‪ :‬بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست یا سخن‬ ‫همنشینان ناسزایی رفت رفت‬ ‫دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش ساقیا می ده که رندی‌های حافظ فهم کرد آصف صاحب قران جرم‬ ‫عیب حافظ گو مکن واعظ که رفت از خانقاه پای آزادی چه بندی گر به جایی رفت رفت‬ ‫بخش عیب پوش تعبیر‪:‬در برابر سختیها و مشکالت استقامت کن و روحیه ی خود را نباز‪ .‬دنیا را‬ ‫سخت نگیر‪ .‬دل به خدا بسپار و توکل کن تا روحیه ای قوی داشته باشی‪ .‬غم های خود را آشکار نکن‬ ‫تعبیر‪:‬در طریق دوستی و محبت باید سختی ها و مالمت ها را تحمل کرد‪ .‬راه رسیدن به هدف ناهموار‬ ‫تا روحیه ی خانواده و اطرافیان را از بین نبری‪ .‬عاقبت اندیش باش و در هرکار با عقل و خرد کار‬ ‫و سخت است‪ .‬با صبر و شکیبایی همه ی رنج ها و حسرت ها را می توان از بین برد‪ .‬نباید سعی و‬ ‫کن‪.‬‬ ‫تالش را رها کنی‪.‬‬

‫شهریور‬

‫متولدین این ماه درست مانند ساحل هستند‪ .‬در واقع به مانند‬ ‫ساحل که از آن بهتر‪ ،‬دریاشناس وجود ندارد‪ ،‬در شناخت‬ ‫زندگی‪ ،‬از موهبتی به نام کنجکاوی و رفتاری متعادل و شادمانه‬ ‫برخوردار هستند‪ .‬شما نیز چون یک روانشناس و با دقتی مهار‬ ‫شده‪ ،‬از نزدیک با واقعیتهایی برخورد میکنید‪ ،‬اما در عین‬ ‫حال آن هم بر اساس ذات خود‪ ،‬به مانند یک فرمانروای نیکو‬ ‫سرشت‪ ،‬باید با دلسوزی به صدای اطرافیان گوش کنید‪ .‬نگویید‬ ‫توان اعمال قدرت را ندارید!‬ ‫حافظ‪ :‬دوران همی‌نویسد بر عارضش خطی خوش یا رب نوشته بد از یار ما بگردان حافظ ز‬ ‫خوبرویان بختت جز این قدر نیست گر نیستت رضایی حکم قضا بگردان تعبیر‪:‬غرور و خودپسندی‬ ‫دام راه زندگی است‪ .‬با دوستان خود با صداقت رفتار کن تا در مواقع ضروری به کمک تو بشتابند‪.‬‬ ‫فراق و دوری به دوستی و وصال منجر می شود‪ .‬به آنچه داری قناعت کن و زیاده طلبی نکن‪.‬‬

‫آبان‬

‫آنچه که در شما میگذرد‪ ،‬به عنوان یک طرح یا برنامه‪ ،‬برای‬ ‫پیشبرد اهدافی که دارید‪ ،‬به طور بالقوه یا خام یا خوب هستند‪،‬‬ ‫اما برای بهتر شدن یا به عبارت دیگر قوام آمدن‪ ،‬قبل از هر‬ ‫چیز به زمان و اعتماد به نفس نیاز دارید که آن هم چندان‬ ‫طوالنی و دشوار نخواهد بود‪ ،‬به شرط آنکه در انتخاب اطرافیان‬ ‫و مشاورین‪ ،‬بیشتر دقت کنید‪ .‬به عنوان نمونه‪ ،‬یکی دو نفری‬ ‫هستند که درست در زمانی که باید در محل کار حاضر و ناظر‬ ‫باشید‪ ،‬پیشنهاد یک سفر تفریحی دور از انتظار مطرح خواهند‬ ‫کرد که با زیرکی‪ ،‬آن را قبول نخواهید کرد‪ .‬حافظ‪ :‬سایه طایر‬ ‫کم حوصله کاری نکند طلب از سایه میمون همایی بکنیم دلم از پرده بشد حافظ خوشگوی کجاست‬ ‫تا به قول و غزلش ساز نوایی بکنیم تعبیر‪:‬راه دشواری در پیش داری‪ .‬برای رسیدن به هدف‪ ،‬اراده ای‬ ‫محکم الزم است‪ .‬باید هوشیار و مراقب باشی تا دچار لغزش و خطا نشوی‪ .‬از دوستان مشفق و آگاه‬ ‫راهنمایی بطلب و با آنها مشورت کن‪ .‬صبر و حوصله کن تا با آرامش خاطر به کار خود ادامه بدهی‪.‬‬

‫‪132‬‬ ‫فروردین‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فال هفته‬

‫خرداد‬

‫چون "حق" با شماست و از آنجایی که میگویند‪" :‬حق‬ ‫گرفتنیست نه دادنی" از تالش خود دست بر ندارید و تحت‬ ‫تاثر حرفها و برخی اندرزهای گمراه کننده قرار نگیرید‪ .‬امروز‪،‬‬ ‫روزیست که خبرهای تازه و خوشحال کننده ای در ارتباط با‬ ‫مشکلی که دارید و درگیر آن هستید‪ ،‬دریافت خواهید کرد که‬ ‫راه را برای احقاق حق کامل فراهم میسازد‪.‬‬

‫گاهی سکوت از هزاران سخن گویاتر و مفیدتر واقع میشود‪ .‬به‬ ‫همین خاطر در ارتباط با کسی که دوستش دارید‪ ،‬امروز صبوری‬ ‫پیشه کنید و خود را از تاثیر حرف و حدیث دیگران دور بدارید!‬ ‫در حقیقت با اعتماد بیشتر به او فرصت دهید تا خود‪ ،‬هر آنچه‬ ‫را که الزم است‪ ،‬بر زبان جاری کند و الزم است‪ ،‬بدانید فرصتی‬ ‫که از آن سخن رفت‪ ،‬همین امروز به دست می آید و او با کوله‬ ‫باری از حرفهای عاشقانه و انباری از مدارک قاطع‪ ،‬از همه چیز‬ ‫پرده بر میدارد‪.‬‬

‫لب تو خضر و دهان تو آب حیوان است قد تو سرو و میان موی و بر به هیت عاج‬

‫حافظ‪ :‬نمی‌خورید زمانی غم وفاداران ز بی‌وفایی دور زمانه یاد آرید‬

‫فتاد در دل حافظ هوای چون تو شهی کمینه ذره خاک در تو بودی کاج‬

‫به وجه مرحمت ای ساکنان صدر جالل ز روی حافظ و این آستانه یاد آرید‬

‫حافظ‪:‬‬

‫تعبیر‪:‬در زندگی کام ً‬ ‫ال موفق هستی و در هنر به اهداف خود خواهی رسید‪ .‬فقط مراقب باش تا متکبر‬ ‫و مغرور نشوی زیرا غرور آفت زندگی انسان است‪ .‬با مردم به مهربانی و نرم خویی رفتار کن‪.‬‬

‫اردیبهشت‬

‫شرکت در یک مهمانی سبب خواهد شد که شما چهره ی واقعی‬ ‫گروهی از اطرافیان را به خوبی بشناسید و به اصطالح با چنین‬ ‫شناسایی برای آینده خود تصمیم منطقی بگیرید‪ .‬انعطاف‬ ‫پذیری بیشتری پیدا میکنید و میتوانید در رقابتهای جدیدی‬ ‫شرکت کنید‪ .‬اگر دوست یا آشنایی در سفر دارید از او با خبر‬ ‫خواهید شد و این موضوع خوشحالتان خواهد کرد‪.‬‬ ‫حافظ ‪ :‬به هر نظر بت ما جلوه می‌کند لیکن کس این کرشمه نبیند که من همی‌نگرم به خاک حافظ‬ ‫اگر یار بگذرد چون باد ز شوق در دل آن تنگنا کفن بدرم‬ ‫تعبیر‪:‬قدر دوستان خود را بدان‪ .‬راه رسیدن به مقصود دور و دراز است و صبر و تحمل الزم است‪ .‬به‬ ‫تنهایی نمی توانی از عهده ی مشکالت برآیی‪ .‬با دوستان و بزرگان مشورت کن تا از غم تنهایی رها‬ ‫شوی‪.‬‬

‫تعبیر‪:‬در هنگام سعادت و نیکبختی به یاد دیگران باش و به آنها کمک کن همانطور که انتظار کمک‬ ‫از دوستان داری‪ .‬از تجربه ی دوستان به خوبی استفاده کن‬

‫تیر‬

‫سفری نه چندان طوالنی‪ ،‬پیش روی دارید‪ .‬هم فال است و هم‬ ‫تماشا‪ ،‬یعنی هم برای استراحت و روح و جسم مناسب است و‬ ‫هم از نظر عاطفی نیز میتواند مثمر ثمر باشد‪ .‬در حقیقت در این‬ ‫سفر گروهی با فردی که آشنایی کمی دارید به شناخت بیشتری‬ ‫می رسید که به صورت بالقوه نه از سر اجبار‪ ،‬میتواند پایه و‬ ‫اساس یک دوستی پایدار و خوشایند قرار بگیرد‪.‬‬ ‫حافظ‪:‬‬ ‫چگونه سر ز خجالت برآورم بر دوست که خدمتی به سزا برنیامد از دستم‬ ‫بسوخت حافظ و آن یار دلنواز نگفت که مرهمی بفرستم که خاطرش خستم‬ ‫تعبیر‪:‬به عهد و پیمان خود پایبند هستی و این بهترین محک برای صداقت و ایمان تو است‪ .‬اگرچه‬ ‫امروز خود را مغبون می بینی اما در آینده به سعادت و نیکبختی خواهی رسید‪.‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

131

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

130

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

129

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

128

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

127

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

905-237-7470

126

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

125

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

124

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

123

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

122

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

121

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

120

‫‪119‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫راز آدم خوشحال‬ ‫ها چیه؟‬

‫شما جزو كدام دسته از افراد‬ ‫هستید‪ ،‬آیا همیشه از زندگی خود‬ ‫راضی هستید و از تك‌تك لحظات‬ ‫زندگی‌تان لذت می‌برید یا از‬ ‫زندگی لذت نمی‌برید و آرزو‬ ‫می‌كنید جای فرد دیگری باشید‬ ‫و مدام زندگی‌خودتان را با‬ ‫دیگران مقایسه می‌كنید؟ اگر جزو‬ ‫دسته دوم هستید‪ ،‬این مطلب را از‬ ‫دست ندهید‪.‬‬ ‫____________________________‬

‫زندگینامه افراد موفق را بخوانید‬ ‫وقتی یاد بگیرید كه چگونه رفتارهای خود را‬ ‫كنترل كنید‪ ،‬در مواقع و لحظات مختلف چه‬ ‫باید بگویید و چه كار كنید‪ ،‬در این صورت‬ ‫ارتباط‌های موفق‌تر و تاثیرگذارتری خواهید‬ ‫داشت و در نتیجه اطرافیان شما را شخصیت‬ ‫مثبت‌اندیشی می‌دانند‪ .‬سعی كنید زندگینامه‬ ‫افراد موفق را بخوانید و ببینید چقدر افرادی‬ ‫معمولی مثل من و شما توانسته‌اند با امیدواری‬ ‫و مثبت‌نگری به ناممكن‌ها دست پیدا كنند‪.‬‬ ‫مقایسه كردن ممنوع‬

‫نخستین نكته برای اینكه بتوانید یك فرد‬ ‫مثبت‌اندیش باشید این است كه هیچ‌وقت‬ ‫خود را با فرد دیگری مقایسه نكنید‪ .‬وقتی‬ ‫شما خود را با كسی مقایسه نكنید نسبت به‬ ‫كارها و اعمال خود احساس بهتری خواهید‬ ‫داشت و بیشتر از داشته‌های‌تان راضی‬ ‫خواهید بود‪ .‬وقتی عادت كنید مدام دیگران‬ ‫را بهتر از خودتان بدانید و به این فكر نكنید‬ ‫كه شاید خودتان شایستگی بیشتری داشته‬ ‫باشید‪ ،‬به‌طور حتم روزبه‌روز عیب‌جوتر و‬ ‫تلخ‌تر خواهید شد‪.‬‬ ‫تنها نكات مثبت دیگران را ببینید‬ ‫شاید این جمله به نظرتان خیلی ساده و ابتدایی‬ ‫باشد‪ ،‬اما واقعا به شما توصیه می‌كنیم كه سعی‬ ‫كنید در هر فردی حداقل یك نكته مثبت پیدا‬ ‫كنید‪ ،‬این امر به شما كمك می‌كند با دیگران‬ ‫رفتار بهتر و مثبت‌تری داشته باشید‪.‬‬ ‫قرار نیست همه مثل هم باشند‬ ‫با كمی دقت در افراد منفی‌نگر اطراف‌تان‬ ‫متوجه می‌شوید كه این افراد مدام فكر‬ ‫می‌كنند وضعیت‌شان در دنیا عادالنه نیست‬ ‫و همیشه سرنوشت علیه آنها بوده است‪ .‬باید‬ ‫این را بدانید كه در دنیا هیچ‌گاه همه‌چیز‬ ‫عادالنه نبوده و هرگز هم نخواهد بود‪.‬‬ ‫مهم نیست كه تقصیركار كیست‬ ‫بهتر است سعی كنید دنیا را سفید و سیاه‬ ‫نبینید‪ ،‬وقتی همیشه برای مشكالت‌تان دنبال‬ ‫مقصر باشید‪ ،‬نمی‌توانید مثبت فكر كنید؛‬ ‫فقط مسئولیت كارهای خود را قبول كنید‬ ‫نه بیشتر از آن و نه كمتر‪ .‬هیچ‌وقت دیگران‬ ‫را سرزنش نكنید اما دلیلی هم ندارد كه بار‬

‫مشكالت آنها را به دوش بكشید‪.‬‬ ‫به جای مشكالت روی آنچه می‌خواهید‬ ‫تمركز كنید‬ ‫اگر جزو افرادی هستید كه نمی‌توانید برای‬ ‫مشكالت‌تان درست تصمیم بگیرید و‬ ‫احساس می‌كنید در حل مشكالت‌تان گیج‬ ‫شده‌اید اول از همه باید با خود روراست‬ ‫باشید و از خود بپرسید «برای بیرون آمدن‬ ‫از این وضعیت برای خود چه كرده‌اید؟»‬ ‫بسیاری از افراد در این وضعیت نمی‌توانند‬ ‫خواسته‌های خود را روشن كنند و به‌دنبال‬ ‫كسی هستند كه برای آنها تصمیم‌گیری كند‪.‬‬ ‫مهم‌ترین نكته این است كه از خود بپرسید‪:‬‬

‫«دقیقا چه می‌خواهید؟» وقتی شما بدانید كه‬ ‫در زندگی به‌دنبال چه هستید خیلی راحت‌تر‬ ‫می‌توانید بر مشكالت‌تان پیروز شوید‪.‬‬ ‫سعی كنید روابط اجتماعی بهتری داشته‬ ‫باشید‪.‬‬ ‫می‌توان گفت بعضی افراد به این دلیل همیشه‬ ‫عصبی‪ ،‬تلخ و منفی‌نگرند كه فكر می‌كنند‬ ‫ارتباط‌شان با دنیا قطع است و نمی‌توانند‬ ‫به‌خوبی با اطرافیان ارتباط برقرار كنند‪ .‬این‬ ‫افراد معموال به‌راحتی به دیگران اعتماد‬ ‫نمی‌كنند و در عین حال نمی‌توانند بفهمند كه‬ ‫چرا دیگران آنها را دوست ندارند‪.‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

118

‫‪117‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫در بازار داغ کریسمس چه هدیه‌هایی‬ ‫بیشتر رد و بدل می‌شود؟‬

‫در حالی که مردم بسیاری از کشورهای اروپایی با بحران اقتصادی‬ ‫روبرو هستند‪ ،‬وضعیت اقتصادی آلمانی‌ها کمابیش رو به راه است‪.‬‬ ‫طبق تازه‌ترین تحقیقات آلمانی‌ها به‌طور متوسط ‪ ۲۲۶‬یورو برای خرید‬ ‫هدایای کریسمس هزینه می‌کنند‪.‬‬

‫____________________________‬

‫عشق کتاب‬ ‫شاید گمان رود که با افزایش سهم دنیای مجازی در مطالعه و خواندن‪ ،‬کتاب چاپی دیگر‬ ‫مشتری زیادی نداشته باشد‪ .‬مؤسسه پژوهشی ‪ Deloitte‬با انجام نظرسنجی‌ای که در آن ‪۱۷‬‬ ‫هزار نفر از ‪ ۱۷‬کشور شرکت داشته‌اند‪ ،‬به این نتیجه رسیده که کتاب‌های چاپی هنوز هم‬ ‫خریداران زیادی دارند‪ ،‬به ویژه در ایام کریسمس‪ ۴۱ .‬درصد از آلمانی‌های شرکت‌کننده در‬ ‫این نظرسنجی گفته‌اند که به مناسبت کریسمس کتاب هدیه خواهند داد‪.‬‬

‫شکالت در رده دوم‬ ‫شکالت نیز از جمله محصوالتی محسوب می‌شود که در روزهای کریسمس بازار آن پررونق‬ ‫است‪ .‬در این ایام سوپرمارکت‌های آلمان پر است از بابانوئل‌های شکالتی در شکل‌ها و‬ ‫اندازه‌های گوناگون‪ .‬امید به فروش این محصوالت شیرین هم خیلی بی‌جا نیست‪ ،‬هر چه‬ ‫باشد ‪ ۲۵‬درصد از شرکت‌کنندگان در نظرسنجی موسسه ‪ Deloitte‬گفته‌اند که هدیه‌ی آنها به‬ ‫مناسبت کریسمس شکالت خواهد بود‪.‬‬

‫مخالفت با کار کودکان‬ ‫یکی از نکاتی که آلمانی‌ها هنگام خرید کاال می‌کوشند به آن توجه کنند‪ ،‬این است که کاالها‬ ‫ساخته‌ی دست کودکان کار نباشند؛ کودکانی که به ویژه در کشورهای فقیر جهان در ازای‬ ‫دستمزدهایی ناچیز به کار واداشته می‌شوند‪ ۷۰ .‬درصد از شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی‬ ‫بر اهمیتی که برای رعایت "استاندارهای اخالقی" تولید کاال قائل هستند‪ ،‬تاکید کرده‌اند‪.‬‬ ‫بسیاری از آنان نیز خرید محصوالت محلی را ترجیح می‌دهند‪.‬‬ ‫بازار داغ عطر و لوازم آرایش‬ ‫لوازم آرایشی و عطر از جمله‬ ‫دیگر کاالهای پرطرفدار‬ ‫در ایام کریسمس هستند که‬ ‫خریداران فراوانی دارند‪.‬‬ ‫ساالنه در آلمان حدود ‪۱ / ۶‬‬ ‫میلیارد یورو (نزدیک ‪۲ / ۳‬‬ ‫میلیارد دالر) از طریق فروش‬ ‫عطر و ادوکلن حاصل می‌شود‪.‬‬ ‫دو سوم این مبلغ به فروش‬ ‫عطرهای زنانه اختصاص‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫سفارش از طریق اینترنت؟‬ ‫اگر چه در ایام کریسمس بازار‬ ‫سفارش‌های اینرنتی داغ است‪،‬‬ ‫اما تحقیقات و نظرسنجی‬ ‫موسسه ‪ Deloitte‬نشان می‌دهد‬ ‫که بسیاری‌ها از اینترنت برای‬ ‫کسب اطالعات در مورد کاالی‬ ‫مورد نظر استفاده می‌کنند و‬ ‫در نهایت آن را در فروشگاه‬ ‫می‌خرند‪ .‬طبق این تحقیقات‬ ‫بیش از نیمی از شرکت‌کنندگان‬ ‫آلمانی در این نظرسنجی محصول و هدیه‌ی دلخواه خود را در فروشگاه و در دنیای واقعی و‬ ‫نه مجازی خریداری می‌کند‪.‬‬ ‫فهرست خواسته‌ها‬ ‫طبق این نظرسنجی ‪ ۴۰‬درصد از‬ ‫مردان آلمانی از سلیقه‪ ،‬ذائقه و‬ ‫عالقه شریک‌زندگی خود اطالع‬ ‫دقیقی ندارند و ترجیح می‌دهند‬ ‫که به جای کادویی مشخص پول‬ ‫هدیه بدهند‪.‬‬ ‫محصوالت الکترونیکی‬ ‫اما مردان ظاهرا چندان پیچیده‬ ‫نیستند و اکثر آنها را می‌توان با‬ ‫کاالیی الکترونیکی یا کتاب به‬ ‫عنوان هدیه "خوشبخت" کرد‪.‬‬ ‫‪ ۵۵‬درصد از مردان شرکت‌کننده‬ ‫در این نظرسنجی گفته‌اند که‬ ‫ترجیح می‌دهند کتاب‪ ،‬لوازم‬ ‫آرایشی و عطر به آنها هدیه داده‬ ‫شود و در عین حال نیز متذکر‬ ‫شده‌اند که با "دریافت پول به‬ ‫عنوان هدیه" مشکلی ندارند‪.‬‬ ‫میز ضیافت‬ ‫تازه‌ترین تحقیقات و نظرسنجی‬ ‫موسسه پژوهشی ‪ Deloitte‬حاکی از آن‬ ‫است که هر آلمانی به‌طور متوسط ‪۲۲۶‬‬ ‫یورو (حدود ‪ ۳۳۰‬دالر) برای خرید‬ ‫هدایای کریسمس هزینه می‌کند‪ .‬البته‬ ‫روزهای کریسمس و سال نو با جشن و‬ ‫مهمانی و غالبا پرخوری همراه است‪.‬‬ ‫مبلغ سرانه‌ای که آلمانی‌ها برای خورد و‬ ‫خوراک این ایام صرف می‌کنند‪۱۲۲ ،‬‬ ‫یورو (حدود ‪ ۱۸۰‬دالر) است‪.‬‬

‫‪116‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫بطری پالستیکی هم عامل‬ ‫فشارخون باالست‬ ‫متخصصان سالمت هشدار دادند نوعی ماده‬ ‫شیمیایی موجود در قوطی ها و بطری های‬ ‫پالستیکی ظرف چند ساعت فشار خون را‬ ‫باال می برد‪.‬‬ ‫نتایج یک بررسی جدید حاکی از آن است‬ ‫که ترکیب شیمیایی موسوم به بیسفنول ‪A‬‬ ‫که در تولید بطری های پالستیکی و قوطی‬ ‫های کنسرو استفاده می شود می تواند جذب‬ ‫مایعات یا مواد خوراکی داخل آن شده و‬ ‫سطح فشارخون را در فرد مصرف کننده باال‬ ‫ببرد‪.‬‬ ‫به گفته پزشکان در گذشته معلوم شده بود‬ ‫که قرار گرفتن در معرض ترکیب شیمیایی‬

‫یک زن با اعتیاد عجیب!‬ ‫مادر ‪ ۵‬کودک که ‪ ۲۵‬سال سن دارد و‬ ‫ساکن انگلستان است به خوردن دستمال‬ ‫کاغذ اعتیاد شدیدی پیدا کرده است‪ .‬در‬ ‫حدود یک سال است که این مادر پس از‬ ‫هوس عجیب و غریب در دوران بارداری‬ ‫در آخرین بارداری خود به خوردن دستمال‬ ‫کاغذی اعتیاد شدید پیدا کرده است‪.‬‬

‫گفتنی است‪ ،‬بیماری این مادر به نام پیکا‬ ‫یک وضعیت است که در آن مردم به خوردن‬ ‫اشیاء نامناسب‪ ،‬مانند اسفنج‌ها‪ ،‬فرش و‬ ‫دیگر اشیاء خانگی که هیچ ارزش غذایی‬ ‫ندارند‪ ،‬می‌پردازند‪ .‬بررسی‌ها نشان می‌دهند‪،‬‬ ‫پزشکان هشدار می‌دهند پیکا می‌تواند به‬ ‫مادر باردار و یا حتی شیرده و نوزاد آسیب‬ ‫برساند زیرا مانع از جدب مواد غذایی مغذی‬ ‫برای بدن می‌شود‪ .‬این زن در هر روز یک‬ ‫بسته کامل دستمال کاغذی را می‌خورد و‬ ‫اشتهای خود را به خوردن مواد غذایی سالم‬ ‫از دست داده است‬

‫بیسفنول ‪ A‬با خطر ابتال به بیماریهای قلبی‪،‬‬ ‫سرطان و دیگر مشکالت جسمی مرتبط‬ ‫است اما نتایج بررسی های اخیر نشان می‬ ‫دهد که وارد شدن این ترکیب به بدن می‬ ‫تواند تاثیر منفی مستقیم و فوری روی قلب‬ ‫و عروق داشته باشد‪.‬‬ ‫در این مطالعه آمده است زمانی که فرد‬ ‫شیرسویا را از بطری پالستیکی حاوی آن‬ ‫می نوشد‪ ،‬سطح بیسفنول ‪ A‬موجود در نمونه‬ ‫ادراری اش در مدت دو ساعت به طور‬ ‫فزاینده ای باال می رود که متعاقب آن این‬ ‫افزایش در سطح فشارخون هم دیده می شود‬ ‫اما زمانی که این نوشیدنی از بطری شیشه ای‬ ‫مصرف شود در سطح فشارخون یا ترکیب‬ ‫بیسفنول ‪ A‬تغییر محسوسی مشاهده نمی‬ ‫شود‪.‬‬ ‫در صورتی که فرد در طول روز چندین بار‬ ‫از محتویات بطری های پالستیکی یا قوطی‬ ‫های کنسروی مصرف کند به مرور زمان‬ ‫دچار فشار خون باال می شود‪.‬‬ ‫از دهه ‪ 1960‬میالدی تاکنون ترکیب‬ ‫شیمیایی بیسفنول ‪ A‬در تولید محصوالتی‬ ‫همچون بطری های پالستیکی‪ ،‬ظروف غذا‪،‬‬ ‫لنز چشمی و بطری شیر نوزادان کاربرد دارد‬ ‫و این ترکیب می تواند به داخل مواد غذایی‬ ‫نفوذ کند‪.‬‬ ‫بیسفنول ‪ A‬مختل کننده فعالیت غدد‬ ‫درون ریز به حساب می آید که می تواند از‬ ‫عملکرد استروژن تقلید کند‪ .‬در سال ‪2012‬‬ ‫سازمان غذا و داروی آمریکا اعالم کرد دیگر‬ ‫استفاده از این ترکیب در تولید بطری های‬ ‫شیر نوزادان مجاز نیست‪.‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

115

‫‪114‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫سلفی جالب یک کاوشگر در‬ ‫مریخ!‬ ‫به گزارش پرداد به نقل از ایسنا ‪ :‬کاوشگر‬ ‫کنجکاوی به تازگی یک عکس سلفی‬ ‫منحصر بفرد از خود در رخنمون ماسه‌سنگ‬ ‫‪ Windjana‬در منطقه کیمبرلی دهانه گیل‬ ‫مریخ گرفته و به زمین ارسال کرده‌است‪ .‬این‬ ‫تصاویر با استفاده از دوربینی که بر روی‬ ‫بازوی این کاوشگر نصب شده‪ ،‬به ثبت‬ ‫رسیده است‪ .‬در نهایت تصاویر مذکور در‬ ‫کنار هم چیده شده و تصویر ترکیبی نهایی را‬ ‫ارائه داده‌اند‪.‬‬ ‫پس زمینه تصویر نمایی از چندین الیه ماسه‌‬ ‫سنگی است که به دلیل فرسایش بادی طی‬ ‫سالیان طوالنی در مریخ شکل گرفته‌اند‪.‬‬ ‫همچنین حفره‌ای با قطر ‪ 1.6‬ساینتیمتر که‬ ‫توسط کاوشگر در لبه سنگ حفر شده‪ ،‬در‬ ‫یک سوم پایینی چپ تصویر قابل مشاهده‬ ‫است که با برش‌های مایل به خاکستری‬ ‫احاطه شده است‪ .‬دوربین ‪ Mastcam‬نیز بر‬ ‫روی این حفره نشانه رفته است‪ .‬نمونه‌های‬ ‫بدست آمده از درون سنگ سپس توسط‬ ‫آزمایشگاه آنبرد کنجکاوی مورد تحلیل و‬ ‫بررسی قرار گرفته تا ترکیبات شیمیایی آن‬ ‫مشخص شود‪.‬‬ ‫در این تصویر‪ ،‬بازوی کنجکاوی که عکس‬ ‫گرفته مشخص نیست‪ .‬بیشتر تصاویر این‬ ‫منظره موزائیکی در ششصد و سیزدهمین روز‬ ‫مریخی حضور و کار کنجکاوی در مریخ‬ ‫(‪ 27‬آوریل ‪ )2014‬ثبت شده است‬

‫لباس و ظاهر ثروتمندترین مرد‬ ‫عرب‬ ‫شاهزاده بن طالل آل سعود با ‪ 28‬میلیارد‬ ‫دالر ثروت‪ ،‬جز ‪ 11‬ثروتمند اول جهان‬ ‫است‪.‬‬

‫درآمدزایی جالب و آسان با‬ ‫موبایل!‬ ‫زمانی که "جان دی الپنتو" متوجه شد‬ ‫بسیاری از دانش آموزان دبیرستانی همراه‬ ‫خود تلفن همراه به مدرسه می برند اما اجازه‬ ‫ندارند از آن استفاده کنند و همیشه در حال‬ ‫پنهان کردن آن هستند تصمیم گرفت تا یک‬ ‫شغل جدید ایجاد کند‪.‬‬ ‫این مرد نیویورکی و ‪ 42‬ساله برای خودش‬ ‫شرکت امنیتی ثبت کرده است و دفتر این‬ ‫شرکت یک ون قدیمی است که در نزدیکی‬ ‫شلوغ ترین مدارس نیویورک پارک می شود‪.‬‬ ‫او تنها با نگهداری از گوشی ها در طول زمان‬ ‫مدرسه توانسته به درآمد خوبی برسد‪ .‬هر روز‬ ‫بچه ها نزدیک این ون صف می کشند و‬ ‫گوشی های خود را به او می دهند و قبضی‬ ‫دریافت می کنند که به کمک آن می توانند‬ ‫گوشی خود را پس بگیرند‪ .‬هزینه استفاده از‬ ‫این سرویس ها به طور معمول هفته ای ‪ 3‬تا‬ ‫‪ 5‬دالر خواهد شد‪.‬‬ ‫او می گوید هزینه زیادی برای این ون کرده‬ ‫است زیرا درون آن دوربین های امنیتی‪،‬‬ ‫صندوق های ضدحریق و‪ ...‬نصب کرده است‬ ‫تا گوشی ها به هیچ عنوان دزدیده یا خراب‬ ‫نشوند‪ .‬او می گوید در حال حاضر نزدیک‬ ‫‪ 100‬مشتری در طول روز دارد‪.‬‬

‫‪113‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فداکارترین فوتبالیست دنیا‬ ‫"دنی آلوز" را باید بشناسید‪ ،‬مدافع برزیلی بارسلونا که گاهی اوقات با مدل عجیب لباس‬ ‫هایش خبرساز می شود‪ .‬اما پشت این چهره نسبتا خشن و البته عجیب که همیشه دنبال لباس‬ ‫های غیرمتعارف است‪ ،‬قلبی رئوف و فداکار قرار دارد‪" .‬اریک آبیدال" مدافع فرانسوی و‬ ‫سابق بارسلونا دو روز پیش از فوتبال خداحافظی کرد اما در مرور خاطرات فوتبالی خود بار‬ ‫دیگر تاکید کرد وقتی متوجه شد سرطان کبد دارد هم تیمی های او هر کدام به نوعی وی را‬ ‫دلداری دادند اما دنی آلوز حرفی شگفت آور به او زد‪ .‬آلوز به آبیدال گفته بود که حاضر است‬ ‫بدون هیچ قید و شرطی کبد خود را به وی اهدا کند!‬

‫دختر جوان ایرانی منشی مخصوص اوباما در کاخ سفید‬ ‫فریال گواشیری یک دختر ایرانی ‪ -‬امریکایی است که به عنوان منشی مخصوص رئیس‬ ‫جمهور اوباما در کاخ سفید امریکا مشغول کار است‪ .‬تصاویر منتشر شده از وی بیانگر‬ ‫صمیمیت اوباما با این دختر ایرانی االصل است‪.‬‬

‫به هر حال این مدافع فداکار روی حرف خود بود هر چند آبیدال ضمن تشکر از او‬ ‫عذرخواهی کرد و اظهار داشت هرگز کبد یک فرد زنده را نمی گیرد چون در این صورت‬ ‫خود آلوز می میرد! به هر حال باید آلوز را فداکارترین فوتبالیست دنیا بدانیم‪ ،‬فوتبالیستی که‬ ‫برای نجات هم تیمی خود از اهدای کبد خود دریغ نکرد‪.‬‬

‫ادامه در صفحه ‪114‬‬

‫‪112‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫در چین‪ ،‬چای سبز را با هیچ افزودنی دیگری مصرف نمی‌‌کنند اما در ایران چای به‬ ‫اصطالح قند پهلو است‪.‬‬ ‫مطالعات متعدد نشان داده‌اند که مصرف چای با قند سبب می‌شود تمام خواص شبه جادویی‬ ‫چای عرصه‌ای برای ظهور پیدا نکند‪.‬‬ ‫عالوه بر این ها‪ ،‬چای دارای خواص آنتی اکسیدانی است‪ .‬مطالعاتی که روی بیماران مبتال‬ ‫به دیابت نوع ‪ 2‬انجام شده‪ ،‬نشان می‌دهد مصرف یک تا چهار فنجان چای در روز هر چند‬ ‫سبب کاهش معنی‌دار چربی‪ ،‬قند و وزن نمی‌‌شود اما توان آنتی‌اکسیدانی سرم را به طرز معنی‬ ‫‌داری باال می‌‌برد‪.‬‬ ‫همچنین چای سیاه یک نوشیدنی سالم است که البته اگر آلوده به فلزات سنگین نباشد‪،‬‬ ‫فرآیند تولید آن بهداشتی و طبق استاندارد ها عرضه شود و با افزودنی‌هایی مانند شکر و قند‬ ‫میل نشود‪ ،‬نوشیدنی‌ای با خواص آنتی‌اکسیدانی‪ ،‬ضد التهابی‪ ،‬ضد سرطانی و تحریک‌ کننده‬ ‫سیستم اعصاب مرکزی خواهد بود‪.‬‬ ‫برخی افراد چای را عطری یا غیرعطری مصرف می‌کنند‪ .‬در این باره نیز باید بگوییم که‬ ‫اسانس در فرآیند تولید چای به آن اضافه می‌شود و به برگ چای ربطی ندارد‪.‬‬

‫است‪ .‬اما مهمترین ویژگی این نمایشگر این است که حالت خمیده آن باعث می‌شود تصاویر‬ ‫در آن به حالت سه بعدی به نمایش درآیند‪.‬هنوز قیمت این محصول مشخص نشده است‪.‬‬

‫دزدی کردن نامزد کریس رونالدو از زبان خودش‬ ‫‪" :‬رونالدو"‪ ،‬سوپر استار رئال مادرید فاش کرد که نامزدش "ایرینا شایک" وسواس خنده‬ ‫داری به شلوارک های ‪ CR7‬دارد و همیشه آنها را برمی دارد‪ .‬فوروارد سابق منچستریونایتد‬ ‫زمانی این موضوع را مطرح کرد که نشریه "وگ" از او پرسید‪« :‬کدام مورد در کمد لباست‬ ‫باعث می شود که نامزدت دست به دزدی بزند؟»‬ ‫او در پاسخ به این پرسش گفت‪« :‬او همیشه شلوارک های من را می دزد‪ .‬زمانی که او در‬ ‫خانه نبود‪ ،‬من در کمدش را باز کردم و تعداد زیادی از شلوارک های مارک ‪ CR7‬خود را‬ ‫در آنجا دیدم‪ .‬خیلی بامزه بود»‪.‬کاپیتان تیم ملی پرتغال‪ ،‬که از اکتبر ‪ 2013‬مدل لباس زیر‬ ‫شده است‪ ،‬برای مجله های مد در کنار نامزد خود نیز عکس های فراوانی گرفته است‪.‬‬

‫بسیاری از اسانس‌‌ها می‌‌توانند خوب باشند و خواص آنتی‌اکسیدانی چای را باال ببرند اما‬ ‫برخی هم می‌توانند مضر باشند‪ .‬بنده اسانس‌هایی مانند اسانس میوه‪ ،‬دارچین یا هل را توصیه‬ ‫می‌‌کنم و به نظر می‌رسد این طعم‌دهنده‌ها می‌توانند خواص میکروبیولوژی و آنتی‌اکسیدانی‬ ‫چای را افزایش دهند در حالی که این انتظار از طعم‌دهنده‌های مصنوعی نمی‌رود‪.‬‬ ‫البته باز هم تاکید می‌کنم به شرطی که همراه با چای؛ قند‪ ،‬شکر و شکالت که اکسیدان‬ ‫هستند به مقدار فراوان مصرف نشود‪.‬‬

‫مانیتور خمیده سامسونگ با وسعت دید باورنکردنی‬

‫وقتی سیاستمدار معروف به شدت خاطرخواه می شود‬ ‫رئیس جمهور روسیه در روزهای اخیر بمبی قوی را منفجر کرد که ترکش‌های آن به‬ ‫رسانه‌های رسمی روسیه نرسید و از پرداختن به آن خودداری کردند‪ .‬او اعتراف کرده که‬ ‫تازگی‌ها به‌شدت خاطرخواه شده است! بنا بر این گزارش‪ ،‬پوتین پنجشنبه گذشته در نشست‬ ‫خبری ساالنه خود گفت‪« :‬من در حال حاضر به شدت خاطرخواه دختری شده‪‎‬ام که دقیقا‬ ‫همان حرارت عشق مرا از خود بروز می‌دهد‪ .‬من این روزها درگیر یک "عشق سوزان"‬ ‫هستم‪.‬‬ ‫این نمایشگر جدید که ‪ SE790C‬نام دارد ‪ 34‬اینچی است و تصاویر در آن با ابعاد ‪21:9‬‬ ‫به نمایش در می‌آیند‪.‬‬ ‫فناوری ساخت نمایشگرهای خمیده حاال به دنیای مانیتور‌های رایانه ها آمده و سامسونگ‬ ‫یک نمایشگر خمیده با وسعت دید بسیار باال برای اتصال به رایانه ها رونمایی کرده است‪.‬‬ ‫این نمایشگر جدید که ‪ SE790C‬نام دارد ‪ 34‬اینچی است و تصاویر در آن با ابعاد ‪21:9‬‬ ‫به نمایش در می‌آیند و رزولوشن این نمایشگر نیز ‪ 3440‬در ‪ 1440‬پیکسل اعالم شده‬

‫به نوشته القدس العربی‪ ،‬پوتین برای پیشگیری از انتشار شایعات در شبکه‌های اجتماعی‪،‬‬ ‫نام دختر مورد عالقه‌اش را فاش نکرد‪ .‬سال گذشته در شبکه‌های اجتماعی شایع شده بود‬ ‫که رئیس جمهور روسیه با "الینا کابائوا" (قهرمان ژیمناستیک) روابط عاشقانه برقرار کرده‬ ‫است؛ ولی پوتین انتشار این شایعات را وسیله‪‎‬ای برای رفع خستگی فعاالن فضای مجازی‬ ‫توصیف کرد‪ .‬منبع یاد شده خاطرنشان کرد که پوتین با وجود داشتن دو دختر‪ ،‬از همسر سابق‬ ‫خود جدا شده است‪.‬‬

‫‪111‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫خبرهای جذاب این هفته‪...‬‬ ‫خدمتکاران خوشتیپ برای زنان‬ ‫شرکت « خدمتکار مرد» چندین مرد خوشتیپ و جنتلمن را استخدام کرده است تا به عنوان‬ ‫خدمتکار برای ‪ ۱۲۰‬دالر در ساعت تحت فرمان صاحبکاران باشند‪ .‬ایده این شغل توسط‬ ‫دو خانم جوان ساکن سانفرانسیسکو ‪ Josephine Wai Lin and Dalal Khajah‬به‬ ‫صورتی واقعی به مرحله اجرا در آمده است‪.‬‬

‫خانم ها می توانند از این مردان برای پر کردن گیالس شراب تا نگه داشتن چتر در خیابان‬ ‫تا گرفتن عکس استفاده کنند‪ .‬مردان خوش لباس و جنتلمن شرکت فوق می توانند خانم ها‬ ‫را در مهمانی ها یا رفتن به سینما و رستوران همراهی کنند‪ .‬آنها می توانند با صاحبکارشان‬ ‫در خیابانها قدم بزنند و این حس را برای عابرین ایجاد کنند که خانم هایی که کرایه شان‬ ‫کرده اند زنان مشهور یا متمولی هستند‪ .‬این سرویس می تواند هدیه نسبتا معقولی برای تولد‬ ‫دوستان و اقوام باشد‪.‬‬

‫یک «فعال فیس‌بوکی» در ایران به ‪ ۲۰‬سال زندان محکوم شد‬ ‫زندانی پرونده موسوم به فعاالن فیس‌بوکی‬ ‫مسعود سید طالبی‪ ،‬جوان‌ترین‬ ‫ِ‬ ‫وب‌سایت کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران از اضافه شدن ‪ ۵‬سال زندان دیگر به حکم‬ ‫زندانی پرونده موسوم به فعاالن فیس‌بوکی‪ ،‬خبر داد و نوشت که‬ ‫مسعود سید طالبی‪ ،‬جوان‌ترین‬ ‫ِ‬ ‫این جوان ‪ ۲۱‬ساله به ‪ ۲۰‬سال زندان محکوم شده‌است‪.‬‬ ‫رسانه‌های ایران روز یکشنبه ‪ ۲۲‬تیر ماه خبر دادند که هشت فعال شبکه اجتماعی فیس‌بوک‬ ‫از سوی دادگاه انقالب اسالمی در مجموع به ‪ ۱۲۷‬سال زندان محکوم شده‌اند‪.‬‬ ‫پیش از این وب‌سایت کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران‪ ،‬خبر داده بود که مسن‌ترین متهم‬ ‫این پرونده یک زن ‪ ۴۲‬ساله و جوان‌ترین متهم یک پسر ‪ ۲۱‬ساله است‪.‬‬ ‫این وب‌سایت روز یک‌شنبه ‪ ۳۰‬آذر خبر داد که مسعود سید طالبی‪ ،‬دانشجوی رشته مهندسی‬ ‫برق قدرت دانشگاه آزاد تهران و متولد ‪ ۱۳۷۲‬یکی از متهمان این پرونده است که از روز اول‬

‫مهرماه سال ‪ ۹۲‬در زندان به سر می‌برد‪ .‬این وب‌سایت به نقل از «یک منبع آگاه» نوشت که‬ ‫قاضی محمد مقیسه‪ ،‬رئیس شعبه ‪ ۲۸‬دادگاه انقالب تهران‪ ،‬روز ‪ ۲۹‬آذر ماه در دادگاه مسعود‬ ‫سید طالبی که برای رفع نقص پرونده تشکیل شده بود‪ ،‬توهین به مقدسات را به اتهامات او‬ ‫افزود و پنج سال دیگر به حکم این جوان ‪ ۲۱‬ساله اضافه کرد‪ .‬این «منبع آگاه» همچنین گفت‬ ‫که قاضی محمد مقیسه در دادگاه اولیه آقای طالبی را از اتهام توهین به مقدسات «تبرئه» کرده‬ ‫بود‪ .‬وی اضافه کرد‪« :‬قاضی در این مرحله از نظر قانونی قادر نیست اتهامی که در کیفرخواست‬ ‫مطرح شده اما در حکم وجود ندارد را مجدد ًا به حکم اضافه کند‪ .‬او فقط باید حکم حاضر را‬ ‫مورد بررسی قرار می‌داد‪ .‬قاضی مقیسه خارج از چارچوب قانون عمل کرده‌است‪».‬‬ ‫به گزارش وب‌سایت کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران‪ ،‬آقای طالبی به دلیل نوشته‌ها و‬ ‫عکس‌های منتشر شده در صفحه فیس‌بوکی که آن را اداره می‌کرده‪ ،‬به اتهامات تبلیغ علیه‬ ‫نظام‪ ،‬توهین به رهبری‪ ،‬اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی کشور‪ ،‬توهین به مقامات کشوری و‬ ‫توهین به مقدسات و انتشار تصاویر نامناسب متهم شده‌است‪.‬‬ ‫بر پایه این گزارش‪ ،‬قاضی محمد مقیسه در دادگاه بدوی او را از اتهام توهین به مقدسات‬ ‫«تبرئه» و برای دیگر اتهامات‪ ،‬حکم ‪ ۱۵‬سال حبس صادر کرده بود‪.‬‬ ‫در آذر ماه امسال شعبه ‪ ۵۴‬دادگاه تجدید نظر با اعالم نقض در رای‪ ،‬پرونده این هشت زندانی‬ ‫را برای رفع نقض به شعبه بدوی ارسال کرده بود‪.‬‬ ‫به گزارش وب‌سایت کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران‪ ،‬این «منبع آگاه» با اشاره به‬ ‫دستگیری مسعود سید طالبی در روز اول مهرماه ‪ ،۹۲‬افزود‪« :‬ماموران در آن لحظات بازداشت‬ ‫و تفتیش خانه به همسایه‌ها که جمع شده بودند می‌گفتند جرم او کالهبرداری است‪».‬‬ ‫براساس گزارش‌ها‪ ،‬متهمان این پرونده از شهرهای مختلف ایران شامل یزد‪ ،‬شیراز‪ ،‬آبادان‪،‬‬ ‫کرمان و تهران هستند که پرونده آنها حدود ‪ ۱۱‬جلد است‪.‬‬ ‫کمپین بین‌المللی حقوق بشر پیش از این خبر داده بود که این هشت نفر صفحات مختلفی‬ ‫در فیس‌بوک با اسامی «عمام»‪« ،‬ویکی فیس»‪« ،‬تنهاترین زن»‪« ،‬زندگی سگی»‪« ،‬مرجان‬ ‫ماهی»‪« ،‬تنهاترین مرد»‪« ،‬راه که بیفتیم ترس‌مان می‌ریزد»‪« ،‬دهٔه پنجاهی‌ها» داشته‌اند‪.‬‬ ‫ایمان میرزازاده‪ ،‬وکیل مدافع یکی از متهمان‪ ،‬چهارشنبه ‪ ۲‬مهر گفته بود که آنان همدیگر را‬ ‫نمی‌شناختند و در بند ‪ ۳۵۰‬برای «اولین بار» همدیگر را مالقات کردند‪.‬‬ ‫به گفته آقای میرزاده‪ ،‬مدیریت برخی صفحات با چند نفر به طور مشترک بوده و به همین‬ ‫دلیل این پرونده تجمیع شده‌است‪.‬‬ ‫به گزارش وب‌سایت کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران‪ ،‬یکی از زنان متهم در این پرونده‬ ‫به دلیل داشتن دو فرزند کوچک با قرار وثیقه آزاد شده و اکنون در شهر کرمان‪ ،‬محل‬ ‫زندگی‌اش‪ ،‬به سر می‌برد و دیگر متهم زن این پرونده در بند زنان زندان قرچک ورامین در‬ ‫«شرایط بسیار بدی» نگهداری می‌شود‪.‬‬ ‫براساس این گزارش شش نفر از متهمان این پرونده در بند ‪ ۳۵۰‬زندان اوین به سر می‌برند‪.‬‬

‫چای آری؛ چای قند پهلو نه!‬ ‫چای جزو آن نوشیدنی‌‌هایی است که در میان ما ایرانی‌ها طرفداران بسیاری دارد اما متاسفانه‬ ‫به شکلی مصرف می‌شود که کام ً‬ ‫ال با سایر نقاط دنیا متفاوت است‪.‬‬

‫‪110‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫عالئم کمبود آهن در زنان‬ ‫کمبود آهن‪ ،‬یکی از شایع ترین‬ ‫مشکالتی است که اغلب در زنان‬ ‫دیده می شود‪ .‬آهن برای تولید‬ ‫گلبول های قرمز حیاتی است‪.‬‬ ‫گلبول های قرمز‪ ،‬نوعی پروتئین‬ ‫است که به انتقال اکسیژن در‬ ‫سراسر بدن کمک می کند‪ .‬به‬ ‫عالیم کمبود آهن که در ادامه‬ ‫مطلب به نقل از سایت «‪،»MSN‬‬ ‫آمده است توجه کنید و در‬ ‫صورت داشتن این عالیم‪ ،‬به‬ ‫پزشک مراجعه کنید‪.‬‬

‫احساس خستگی مفرط می کنید‪ :‬یکی از‬ ‫شایع ترین عالیم که به سختی می توان علت‬ ‫اصلی آن را تشخیص داد‪ ،‬احساس خستگی‬ ‫مفرط است زیرا اغلب زنان زندگی پرمشغله‬ ‫ای دارند و در نتیجه احساس خستگی می‬ ‫کنند‪.‬به گفته یک متخصص خون‪ ،‬خانم ها‬ ‫خستگی را بخشی از زندگی خود می دانند؛ در‬ ‫حالی که کمبود آهن باعث می شود اکسیژن‬ ‫کمتری به بافت ها برسد و بدن از انرژی که‬ ‫به آن نیاز دارد‪ ،‬محروم می شود‪ .‬اگر خستگی‬ ‫طبیعی شما همراه با احساس ضعف و بی‬ ‫قراری است و نمی توانید روی کارها تمرکز‬ ‫کنید‪ ،‬این امر می تواند نشانه کمبود آهن‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫خونریزی شدید هنگام قاعدگی‪ :‬به گفته یک‬ ‫متخصص زنان‪ ،‬علت عمده کمبود خون در‬ ‫زنان خونریزی شدید است‪ .‬با وجود از دست‬ ‫دادن میزان زیاد خون‪ ،‬تقریبا فقط نصف آن‬ ‫در بدن جایگزین می شود و این روند هر ماه‬ ‫ادامه دارد‪.‬‬ ‫پریدگی رنگ‪ :‬گلبول های قرمز‪ ،‬رنگ قرمز به‬ ‫خون می دهد و کمبود پروتئین باعث رنگ‬ ‫پریدگی چهره می شود‪ .‬رنگ پریدگی چهره‪،‬‬ ‫داخل لب‪ ،‬لثه و پلک ها نشانه کمبود آهن‬ ‫است‪.‬‬ ‫کمبود نفس‪ :‬اگر میزان اکسیژنی که به بدن‬ ‫می رسد‪ ،‬پایین باشد‪ ،‬هرچه قدر هم عمیق‬ ‫نفس بکشید‪ ،‬دچار کمبود نفس خواهید شد‪.‬‬ ‫اگر در انجام کارهای معمولی از جمله باال‬ ‫رفتن از پله‪ ،‬ورزش کردن و … نفس کم می‬ ‫آورید‪ ،‬بدانید که دچار کمبود آهن شده اید‪.‬‬

‫تپش قلب‪ :‬قلبی که از آن زیاد کار کشیده‬ ‫شده است‪ ،‬در معرض مشکالتی از جمله‬ ‫ضربان نامنظم‪ ،‬صدای غیرعادی‪ ،‬بزرگ‬ ‫شدن و حتی سکته است‪ .‬برای رسیدن به آن‬ ‫مرحله‪ ،‬فرد باید برای مدتی دچار کمبود آهن‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫سندروم بی قراری پا‪ :‬تقریبا ‪۱۵‬درصد از‬ ‫افرادی که دچار این سندروم هستند‪ ،‬با کمبود‬ ‫آهن مواجهند‪ .‬هرچه میزان آهن پایین باشد‪،‬‬ ‫عالیم بدتر است‪.‬‬ ‫سردرد‪ :‬به علت کمبود آهن میزان اکسیژنی‬ ‫که به مغز می رسد از حد معمول کمتر است‬ ‫و در نتیجه رگ های مغز متورم و فرد دچار‬ ‫سردرد می شود‪.‬‬ ‫هوس خوردن خاک و یخ‪ :‬هوس خوردن مواد‬ ‫غیرخوراکی می تواند نشانه کمبود آهن باشد‪.‬‬ ‫برخی زنان وسوسه می شوند گچ‪ ،‬خاک و‬ ‫خاک رس بخورند اما اغلب زنان ترجیح می‬ ‫دهند یخ بخورند‪.‬‬ ‫بدون دلیل دچار اضطراب می شوید‪ :‬کمبود‬ ‫اکسیژن سیستم سمپاتیک عصبی راتحریک‬ ‫می کند‪ .‬از آن جا که کمبود آهن می تواند‬ ‫ضربان قلب را باال ببرد‪ ،‬فرد در حالی که‬ ‫دلیلی برای اضطراب ندارد‪ ،‬حس می کند در‬ ‫وضعیت فرار یا مبارزه قرار دارد‪.‬‬ ‫ریزش مو دارید‪ :‬کمبود آهن در مرحله پیشرفته‬ ‫باعث ریزش مو می شود‪ .‬برای بدن حمایت از‬ ‫عملکرد حیاتی اهمیت بیشتری دارد تا حفظ‬

‫مو‪ .‬اما بدانید ریزش ‪۱۰۰‬تار مو در روز امری‬ ‫معمول است‪.‬‬ ‫گیاه خواری می کنید‪ :‬آهن های حیوانی و‬ ‫گیاهی ساختمان متفاوتی دارند‪ ،‬آهن «هم»‬ ‫که در گوشت قرمز‪ ،‬مرغ و ماهی موجود‬ ‫است نسبت به آهن بدون «هم» در گیاهان‪،‬‬ ‫‪ ۲‬تا ‪۳‬برابر موثرتر است‪ .‬می توانید با برنامه‬ ‫ریزی صحیح و دقیق‪ ،‬آهن موردنیاز بدن را‬ ‫تأمین کنید‪ .‬سبزی های دارای برگ های سبز‬ ‫پررنگ و غالت سبوس دار غنی از آهن است‪.‬‬ ‫این مواد را با موادغذایی غنی از ویتامین ‪C‬‬ ‫مانند فلفل دلمه ای‪ ،‬میوه توتی و کلم بروکلی‬ ‫ترکیب کنید‪.‬‬ ‫کم کاری تیروئید دارید‪ :‬کمبود آهن‪ ،‬عملکرد‬ ‫تیروئید را کند می کند‪ .‬کم کاری تیروئید که‬ ‫از هر ‪۱۰‬نفر در ‪۶‬نفر دیده می شود‪ ،‬توسط‬ ‫بیمار تشخیص داده نمی شود‪ .‬بنابراین اگر‬ ‫دچار کمبود انرژی هستید‪ ،‬اضافه وزن دارید‬ ‫یا دمای بدنتان پایین است‪ ،‬بهتر است به‬ ‫پزشک مراجعه کنید‪.‬‬ ‫باردار هستید‪ :‬اغلب می شنویم که زنان باردار‬ ‫باید اسیدفولیک استفاده کنند اما جنین‬ ‫عالوه بر اسیدفولیک به آهن نیز نیاز دارد و‬ ‫در صورت احساس کمبود‪ ،‬جنین از ذخیره‬ ‫بدن مادر استفاده می کند‪ .‬در زمان زایمان‬ ‫هم خون زیادی از دست می رود و میزان آهن‬ ‫بدن پایین می آید‪ .‬اگر چندقلو باردار هستید‪،‬‬ ‫بارداری پشت سر هم داشته اید یا به علت‬ ‫تهوع صبحگاهی باال می آورید‪ ،‬مصرف آهن‬ ‫خود را افزایش دهید‪.‬‬

‫ظاهر زبان کمی عجیب است‪ :‬عالوه بر کم‬ ‫رنگ شدن زبان‪ ،‬پایین بودن آهن می تواند‬ ‫میزان «مایوگلوبین» نوعی پروتئین در گلبول‬ ‫های قرمز را کاهش دهد‪.‬‬ ‫دچار بیماری سیلیاک یا التهاب روده‬ ‫هستید‪ :‬اگر هم آهن کافی از طریق موادغذایی‬ ‫دریافت می کنید‪ ،‬این دو بیماری می تواند در‬ ‫جذب موادمغذی از جمله آهن اختالل ایجاد‬ ‫کند‪ .‬این امر باعث ملتهب شدن و آسیب‬ ‫دیدن سیستم گوارشی می شود‪ .‬برای رفع این‬ ‫مشکل به پزشک مراجعه کنید‪.‬‬ ‫چگونه آهن بیشتری دریافت کنیم؟‬ ‫نیاز روزانه به آهن در زنان ‪ ۱۹‬تا ‪۵۰‬ساله‬ ‫‪۱۸‬میلی گرم است‪ .‬اما در صورت باردار‬ ‫بودن به ‪۲۷‬میلی گرم نیاز دارند‪ .‬زنان در دوره‬ ‫شیردهی به تنها ‪۹‬میلی گرم آهن اضافه در روز‬ ‫نیاز دارند‪ .‬اما شدید بودن خونریزی می تواند‬ ‫این میزان را تغییر دهد‪ .‬زنان باالی ‪۵۰‬سال‬ ‫که یائسه شده اند‪ ،‬به تنها ‪۸‬میلی گرم آهن‬ ‫نیاز دارند‪.‬‬ ‫یک وعده عدس‪ ،‬اسفناج‪ ،‬گوشت‪ ،‬گوشت‬ ‫مرغ‪ ،‬مغز میوه‪ ،‬نخود‪ ،‬می تواند چند میلی‬ ‫گرم آهن موردنیاز بدن را تأمین کند‪ .‬مصرف‬ ‫زیاد آهن نیز می تواند به اعضای داخل بدن‬ ‫آسیب برساند و احتمال خطر بروز دیابت‪،‬‬ ‫حمله قلبی و سرطان به ویژه در افراد مسن‬ ‫افزایش می یابد‪.‬‬

‫‪109‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫کشف روغن زیتون‬ ‫شش هزار ساله در‬ ‫اسرائیل‬

‫با کشف بقایای یک روستای ‪۷۷۰۰‬‬ ‫ساله در حفاری‌های باستان‌شناسی‬ ‫در شمال اسرائیل ثابت شده است‬ ‫که انسان‌های اولیه از همان زمان‬ ‫به خواص متعدد روغن زیتون از‬ ‫جمله در خوراک آگاه بوده‌اند‪.‬‬ ‫_______________________‬ ‫باستان‌شناسان دانشگاه حیفا در شمال‬ ‫اسرائیل و تیم‌های دانشجویی آنها به سرپرستی‬ ‫دکتر اهود گالیلی روز سه‌شنبه‪ ۲۵ ،‬آذر‪ ،‬نتایج‬ ‫حفاری‌هایی را که در یک دوره طوالنی در‬ ‫سواحل نزدیک به این بندر انجام شده بود‪،‬‬ ‫منتشر کردند‪.‬‬

‫این حفاری در منطقه گالیل (جلیله) به دلیل‬ ‫کشف یکی از نخستین سازه‌های چوبی‬

‫دست انسان و شاید اولین استفاده بشر از‬ ‫روغن زیتون و کشف قدیمی‌ترین کوزه‌های‬ ‫سفالی حاوی روغن زیتون اهمیت دارد‪.‬‬ ‫به گفته باستان‌شناسان اسرائیلی‪ ،‬این روستای‬ ‫متعلق به دوره «نوسنگی» شاید نخستین‬ ‫کارگاه جهانی در گرفتن روغن زیتون بوده‪،‬‬ ‫همان گونه که قدیمی‌ترین سازه چوبی دست‬ ‫انسان که تاکنون کشف شده‪ ،‬در آن به دست‬ ‫آمده است‪.‬‬ ‫روزنامه اسرائیلی هاآرتص روز پنج‌شنبه‪۲۷ ،‬‬ ‫آذر‪ ،‬در این باره نوشت که محققان ترکیبات‬ ‫روغن زیتون باقیمانده از این روستای قدیمی‬ ‫را با ترکیبات روغن زیتون در ایام ما مورد‬ ‫‌مقایسه قرار دادند و متوجه شباهت‌های‬ ‫خیره‌کننده بین آنها شدند‪.‬‬ ‫دکتر یانیر میله وسکی و نمرود گاتسوف‪،‬‬ ‫باستان‌شناسان اداره میراث فرهنگی اسرائیل‪،‬‬ ‫در مقاله‌ای برای نشریه علمی ‪Israel‬‬ ‫‪ Journal of Plant Science‬نوشتند در‬ ‫سراسر حوزه دریای مدیترانه از خاورمیانه تا‬ ‫اروپا گرفته‪ ،‬تاکنون چنین مصرف قدیمی‬ ‫روغن زیتون کشف نشده بود‪.‬‬

‫تاکنون تصور می‌شد که انسان‌های منطقه‬ ‫«کرت» در یونان نخستین پرورش‌دهندگان‬ ‫زیتون تربیت شده‪ ،‬پس از زیتون وحشی‬ ‫بوده‌اند‪.‬‬ ‫تا قبل از این همیشه گفته می‌شد که مردم‬ ‫دوران تمدن «مینوسی» (تمدن پیش از‬ ‫یونانی) در عصر برنز در منطقه یونان اولین‬ ‫انسان‌هایی بودند که از زیتون استفاده کردند‪.‬‬ ‫همچنین در تاریخ آمده است که کنعانی‌ها‬ ‫نخستین گیرندگان روغن زیتون در ‪۴۵۰۰‬‬ ‫سال قبل از میالد بودند‪.‬‬ ‫پیش از این کشف اخیر‪ ،‬قدیمی‌ترین روغن‬ ‫زیتون باقیمانده متعلق به حدود سه هزار سال‬ ‫قبل از میالد بود‪.‬‬ ‫دکتر دبوری نیمدار از مرکز علوم کره زمین‬ ‫در دانشگاه عبری اورشلیم گفته است‪ ،‬دو‬ ‫کوزه سفالی که بقایای روغن زیتون در آن‬ ‫باقی است‪ ،‬تقریبا متعلق به ‪ ۵۸۰۰‬سال قبل‬ ‫از میالد مسیح است‪.‬‬ ‫به نوشته هاآرتص‪ ،‬محققان این کشور گفته‌اند‬ ‫مصرف زیتون به عنوان بخشی از تغذیه انسانی‬

‫در آن دوره‪ ،‬امری قطعی است و ممکن است‬ ‫حتی از آن برای روشنایی استفاده می کرده‌اند‪.‬‬ ‫محققان می‌گویند‪ ،‬شواهدی در دست است‬ ‫که انسان‌های آن دوره روغن زیتون را از‬ ‫زیتون درختانی که با مرارت بسیار در محل‬ ‫زندگی خود به عمل می‌آوردند‪ ،‬با دانه‌های‬ ‫خوراکی درهم می‌آمیختند و می‌خوردند‪.‬‬ ‫نشانه‌هایی از دانه‌های خوراکی آن دوره‬ ‫نیز پیشتر در منطقه «تسیپوری» در شمال‬ ‫اسرائیل‪ ،‬در نزدیکی محلی که حفاری‌های‬ ‫اخیر در آن صورت گرفته‪ ،‬بدست آمده بود‪.‬‬ ‫روغن زیتون از دیرباز برای مردم ساحل‬ ‫دریای مدیترانه و معیشت و تجارت آنها‬ ‫اهمیت چشمگیری داشته و صاحبان‬ ‫زمین‌های زیتون‪ ،‬ثروتمندان زمان خود به‬ ‫حساب می‌آمدند‪.‬‬ ‫در کتب باستانی یهودیان («میکرا» یا کتب‬ ‫«عهد عتیق»)‪ ،‬از ایتسهار (روغن خالص که‬ ‫احتماال منظور روغن زیتون است)‪ ،‬داگان‬ ‫(دانه‌های خوراکی مانند جو و گندم) و‬ ‫تیروش (شراب) به عنوان سه خوراکی انسان‬ ‫اولیه یاد شده است‪.‬‬ ‫یهودیان و فلسطینی‌های ساکن این سرزمین‬ ‫در صدها سال اخیر نیز برای تولید روغن‬ ‫زیتون اهمیت به‌سزایی قائل بوده‌اند و‬ ‫باغ‌های زیتون و کارگاههای روغن‌گیری از‬ ‫زیتون درختان‪ ،‬یکی از قدیمی‌ترین شغل‌ها‬ ‫برای مردمان این سرزمین بوده است‪.‬‬ ‫یهودیان و فلسطینی‌ها درخت زیتون را نشانه‬ ‫صلح دانسته‌اند؛ برگ درخت زیتون از هزاران‬ ‫سال قبل نیز نماد یهودیان در این سرزمین‬ ‫باستانی بوده است‪.‬‬ ‫در حفاری‌های تازه در نزدیکی دهکده‬ ‫«تسیپوری» در منطقه جلیله در حومه حیفا‪،‬‬ ‫همچنین آثاری از زندگی حدود هزار سال‬ ‫پیش انسان‌ها‪ ،‬از جمله شامل خانه و لوح‌های‬ ‫سنگی ‪ ۱۰‬در ‪ ۱۰‬و نیز بقایای یک‬ ‫نیایشگاه به دست آمده است‪.‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

108

‫‪107‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫بازگشت رقصنده سولیست‬ ‫سازمان ملی رقص فولکلور‬ ‫ایران پس از ‪ ۴۰‬سال به‬ ‫روی صحنه‬ ‫غالمرضا سخایی رقصنده سولیست‬ ‫سازمان ملی رقص فولکلور ایران پس‬ ‫از ‪ ۴۰‬سال دوری از صحنه‪ ،‬شامگاه‬

‫اظهارات «ریما رامین‌فر» در‬ ‫مورد ساخت «پایتخت ‪ »4‬در‬ ‫نوروز ‪95‬‬ ‫ ریما رامین‌فر در خصوص ساخت‬‫مجموعه‌ی جدید «پایتخت» گفت‪:‬‬ ‫امیدواریم مجموعه «پایتخت ‪ »4‬را‬ ‫برای سال ‪ 95‬داشته باشیم‪.‬‬ ‫به گزارش ستاره نیوز به نقل از ایسنا‪،‬‬ ‫ریما رامین‌فر در خصوص ساخت سری‬ ‫جدید پایتخت برای نوروز ‪ 94‬گفت‪:‬‬ ‫دوستان زیادی در مورد «پایتخت ‪»4‬‬ ‫می‌پرسند‪ ،‬اما متاسفانه امسال این‬ ‫مجموعه ساخته نمی‌شود‪.‬‬ ‫وی همچنین ابراز امیدواری‬ ‫کرد که «پایتخت ‪ »4‬با‬ ‫همکاری همه برای نوروز‬ ‫‪ 95‬ساخته شود‪.‬‬ ‫به گزارش ایسنا‪ ،‬پس‬ ‫از «پایتخت ‪ »3‬همواره‬ ‫زمزمه‌هایی از سوی سازمان‬ ‫صد‌او‌سیما و سازندگان این‬ ‫مجموعه مبنی بر ساخت‬ ‫«پایتخت ‪ »4‬برای نوروز‬ ‫‪ 94‬مطرح شد‪ ،‬اما سیروس‬ ‫مقدم در حال حاضر هم‬ ‫مشغول ساخت یک سریال‬ ‫پلیسی برای شبکه اول است‬ ‫و به همراه تیم «پایتخت»‬

‫جمعه ‪ ۲۸‬آذر ‪ ۱۳۹۳‬به همراه گروه‬ ‫"رقص کرشمه" در شهر فرانکفورت به‬ ‫روی صحنه آمد و نقش شاه عباس‬ ‫را در یکی از اجراهای طراحی شده‬ ‫توسط گروه کرشمه اجرا کرد‪ .‬غالمرضا‬ ‫سخایی از رقصندگان سولیست مشهور‬ ‫سازمان ملی رقص فولکلور ایران است‬ ‫که یکی از اجراهای معروف او‪ ،‬نقش‬ ‫"بهرام گور" در اجرای هفت پیکر است‪.‬‬

‫برای عید امسال هم سریال می‌سازد‬ ‫با این تفاوت که این‌بار با «پایتخت»‬ ‫در آنتن تلویزیون ظاهر نمی‌شوند و با‬ ‫شکل جدیدی نوروز امسال را با مردم‬ ‫می‌گذرانند‪.‬‬ ‫سریال «پایتخت ‪ »3‬به تهیه‌کنندگی‬ ‫الهام غفوری فروردین ‪ 93‬به روی‬ ‫آنتن شبکه یک سیما رفت‪ .‬در سری‬ ‫سوم نیز همانند سری اول و دوم‬ ‫علیرضا خمسه‪ ،‬محسن تنابنده‪ ،‬احمد‬ ‫مهرانفر‪ ،‬ریما رامین‌فر‪ ،‬سارا و نیکا‬ ‫فوقانی‌اصل‪ ،‬مهران احمدی‪ ،‬نسرین‬ ‫نصرتی‪ ،‬بازیگران اصلی حضور داشتند‪.‬‬

‫رضا کیانیان در فیلم‬ ‫جدیدش‬ ‫ جدیدترین عکس هاى منتشر‬‫شده از فیلم خبر خاصى نیست به‬

‫کارگردانى مصطفى شایسته که به‬ ‫تازگى با پایان مراحل فنى تحویل‬ ‫هیأت انتخاب جشنواره داده شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪--------------------‬‬

‫‪106‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫مرتضی احمدی درگذشت‬ ‫مرتضی احمدی بازیگر با سابقه‬ ‫نمایش‌های ایرانی‪ ،‬سینما و‬ ‫تلویزیون روز یکشنبه ‪ 30‬آذرماه‬ ‫در سن ‪ 90‬سالگی چشم از جهان‬ ‫فروبست‪.‬‬ ‫به گزارش خبرنگار مهر‪ ،‬مرتضی‬ ‫احمدی متولد سال ‪ 1303‬تهران از‬ ‫‪ 16‬سالگی به ورزش باستانی و فوتبال‬ ‫گرایش پیدا کرد‪ .‬وی که از جمله‬ ‫طرفداران با سابقه و شناخته شده‬ ‫تیم پرسپولیس تهران بود‪ ،‬در برنامه‬ ‫تلویزیونی ‪ 90‬به تهیه ‌کنندگی عادل‬ ‫فردوسی‌پور حضور پیدا کرد‪.‬‬ ‫وی از سال ‪ 1321‬به کارآموزی تئاتر‬ ‫ش پرده‌خوان از‬ ‫پرداخت و به عنوان پی ‌‬

‫فکاهی را در کارنامه فعالیت‌های‬ ‫خود به ثبت رساند‪ .‬این هنرمند‬ ‫توانمند عرصه بازیگری‪ ،‬در دوبالژ‬ ‫نیز فعالیت مؤثری داشت و «روباه‬ ‫مکار» در کارتون تلویزیونی «پینوکیو»‬ ‫از جمله معروفترین دوبله‌های انجام‬ ‫شده توسط مرتضی احمدی است‪.‬‬ ‫کتاب‌های «فرهنگ بر و بچه‌های‬ ‫ترون»‪« ،‬پرسه در احواالت ترون و‬ ‫ترونیا»‪« ،‬من و زندگی» و «کهنه‌های‬ ‫همیشه نو» از جمله تألیفات مرتضی‬ ‫احمدی در حوزه ادبیات و فرهنگ و‬ ‫هنر تهران و مردم آن هستند‪.‬‬ ‫«چهره‌ها»‪« ،‬هردمبیل و هردم کلنگ»‪،‬‬ ‫«سلطان صاحبقران»‪« ،‬چنگک»‪،‬‬ ‫«آیینه» و «آرایشگاه زیبا» از جمله‬ ‫مجموعه‌های تلویزیونی هستند که‬

‫عزت‌اهلل انتظامی‪ :‬جای‬ ‫خالی مرتضی احمدی‬ ‫دیگر پر نمی‌شود‬ ‫ عزت‌الله انتظامی‪ ،‬بازیگر با شنیدن‬‫خبر درگذشت مرتضی احمدی‪ ،‬یاد‬ ‫روزهایی می‌افتد که همراه با او در‬ ‫تئاتر پارس و تماشاخانه فرهنگ‬ ‫پیش پرده‌خوانی می‌کردند‪.‬‬ ‫‪ ،‬انتظامی که از شنیدن خبر‬ ‫فوت احمدی بسیار متاثر شده‬ ‫درباره او می‌گوید‪« :‬مرتضی‬ ‫احمدی کسی بود که تمام نکات‬ ‫ارزشمند قدیمی را در کتاب‌ها و‬ ‫آثارش جمع می‌کرد و بعد هم به‬ ‫چاپ می‌سپرد‪ .‬ما روی صحنه با‬ ‫هم خاطرات خیلی زیادی داشتیم‬ ‫و او سابقه بسیار درخشانی در‬ ‫تئاتر و سینما دارد‪».‬‬

‫سال ‪ 1322‬در اجراهای نمایشی حضور‬ ‫پیدا کرد و پس از آن عالوه بر فعالیت‬ ‫به عنوان بازیگر تئاتر‪ ،‬در رادیو تهران‬ ‫نیز حضور پیدا کرد‪ .‬وی برای اولین‬ ‫بار در سال ‪ 1332‬با فیلم «ماجرای‬ ‫زندگی» نصرت‌الله محتشم بازیگری‬ ‫سینما را تجربه کرد و بعدها برای‬ ‫خواندن ترانه عنوان بندی فیلم «حسن‬ ‫کچل» از سوی علی حاتمی دعوت شد‪.‬‬ ‫احمدی حضور در عرصه تلویزیون را‬ ‫هم با سریال «تک مضراب» آغاز کرد‪.‬‬ ‫احمدی تنها ضربی‌خوان ایران بود که‬ ‫خواندن ‪ 400‬ترانه ضربی و ‪ 150‬ترانه‬

‫احمدی به عنوان بازیگر در آن‌ها حضور‬ ‫داشت‪ .‬این بازیگر با سابقه در عرصه‬ ‫سینما نیز با کارگردان‌های مطرحی‬ ‫چون عی حاتمی‪ ،‬محمد متوسلیانی‪،‬‬ ‫نصرت کریمی‪ ،‬یدالله صمدی‪ ،‬مهدی‬ ‫فخیم‌زاده‪ ،‬سیروس الوند و فریدون‬ ‫جیرانی همکاری داشته است‪.‬‬ ‫احمدی از چهره‌های شناخته شده‬ ‫و مطرح بازیگری سینما‪ ،‬تئاتر و‬ ‫تلویزیون ایران از ‪ 10‬آذرماه در بخش‬ ‫مراقبت‌های ویژه بیمارستان ایران‌مهر‬ ‫بستری شد و روز یکشنبه ‪ 30‬آذرماه‬ ‫دار فانی را وداع گفت‪.‬‬

‫انتظامی درباره نحوه آشنایی‌اش‬ ‫با زنده‌یاد مرتضی احمدی‬ ‫می‌گوید‪« :‬من در تئاتر پارس‬ ‫بازی می‌کردم که مرتضی برای‬ ‫خواندن به آنجا آمد‪ .‬او سبک‬ ‫خودش را در پیش‌پرده‌خوانی‬ ‫داشت که مردم هم آن را خیلی‬ ‫دوست داشتند و در این کار‬ ‫واقعا موفق بود‪ .‬من هم پیش‌پرده‬ ‫می‌خواندم و با هم دوست بودیم‬ ‫و بارها با هم روی صحنه رفتیم‪.‬‬ ‫تا این که من به آلمان رفتم و رابطه ما‬ ‫قطع شد‪».‬‬ ‫آقای بازیگر می‌افزاید‪« :‬اما بعد‬ ‫از بازگشتم‪ ،‬دوباره با هم ارتباط‬ ‫گرفتیم‪ .‬همیشه هر وقت می‌دیدمش‬ ‫به او عرض ارادت می‌کردم و خیلی‬

‫دوستش داشتم‪ .‬هر وقت هم از او‬ ‫خواهش می‌کردم که سر فیلمی حاضر‬ ‫شود‪ ،‬با روی باز می‌پذیرفت و مرا‬ ‫شرمنده خود می‌کرد‪».‬‬ ‫انتظامی که این روزها خود به دلیل‬ ‫بیماری در خانه بستری است با اظهار‬ ‫تاسف می‌گوید‪« :‬متاسفانه در شرایطی‬

‫هستم که در این هوا دکتر اجازه خروج‬ ‫از منزل به من نمی‌دهد وگرنه االن‬ ‫وظیفه‌ام بود که به خانه‌اش بروم و به‬ ‫خانواده‌اش تسلیت بگویم‪ .‬متاسفم‬ ‫که مرتضی را از دست دادیم‪ .‬جای او‬ ‫دیگر به راحتی پر نخواهد شد‪».‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

105

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

104

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

103

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

102

‫‪101‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫چند پارتی شرکت کرد و اعالم نمود که احساس خوشبختی می کند‪.‬‬

‫رابطه مادرشدن با کنسل شدن شو‬ ‫کوئین لطیفه سالها بدنبال فرصتی بود تا مادر بشود‪ ،‬ولی بدلیل مشغله فراوان درسینما‪،‬‬ ‫تلویزیون‪ ،‬تئاتر‪ ،‬این امکان را نداشت‪.‬‬ ‫اخیرا با کنسل شدن شوی تلویزیونی کوئین لطیفه‪ ،‬بجای اینکه او را دراندوه و افسردگی‬ ‫فرو ببرد‪ ،‬ناگهان به فکر مادر شدن انداخت واینک ستاره و خواننده ‪ 44‬ساله‪ ،‬که عاشق‬ ‫بچه هاست‪ ،‬می کوشد تا در سال ‪ 2015‬مادر بشود حاال چگونه و با چه سرعتی خدا‬ ‫داند!‬

‫سوزان بویل برای اولین‬ ‫بار دوست پسر گرفت‬ ‫سوزان بویل خواننده ‪ 53‬ساله‬ ‫انگلیسی‪ ،‬که ناگهان با اجرای‬ ‫برنامه در شوی تلویزیونی‪ ،‬به‬ ‫شهرت جهانی رسید‪ ،‬اعالم کرد‬ ‫سرانجام دوست پسر گرفته است‪.‬‬ ‫سوزان قبال گفته بود هیچگاه تن‬ ‫به دوستی با مردها و حتی اشتیاقی‬ ‫برای ازدواج نداشته است‪ ،‬ولی می‬ ‫گویند سوزان سرانجام عاشق شد‬ ‫وهفته قبل با دوست پسر خود در‬

‫این پسر ‪ ۱۵۰‬هزار دالر خرج کرده تا شبیه کیم کارداشیان شود‬ ‫ یک جوان ‪ ۲۳‬ساله بریتانیایی برای اینکه شبیه کیم کارداشیان ستاره آمریکایی‬‫تلویزیون شود‪۹۵ ،‬هزار پوند انگلیس (حدود ‪۱۵۰‬هزار دالر) خرج کرد‪.‬‬ ‫روزنامه دیلی میل نوشت‪ :‬این جوان که جوردون پارگی نام دارد و از شیفتگان کیم‬ ‫کارداشیان است‪ ،‬تا کنون ‪ ۵۰‬عمل جراحی زیبایی انجام داده تا شبیه ستاره محبوب خود‬ ‫شود‪ .‬عمل‌هایی برای تغییر شکل گونه‌ها و لب‌هایش‪ ،‬از جمله این عمل‌های جراحی‬ ‫است‪ .‬او با لیرز پیازه‌های موی صورت و بدن خود را هم از میان برد و ابرو‌هایش را تاتو‬ ‫کرد‪ .‬چند عمل «بوتکس» و تعداد زیادی عمل کشیدن پوست هم از جمله عمل‌های او‬ ‫است‪.‬‬ ‫این عمل های زیبایی‪ ۴ ،‬سال به طول انجامید‪ .‬این جوان با وجود مسخره شدن از سوی‬ ‫برخی کسانی که شکل ظاهری او را غیر طبیعی می‌دانند‪ ،‬اما او از نتایج به دست آمده‪ ،‬ابراز‬

‫رضایت می‌کند‪ .‬او می‌گوید که‬ ‫از این گونه واکنش‌ها‪ ،‬شگفت‬ ‫زده نیست بلکه در راستای‬ ‫هدفش در تبدیل شدن به یک‬ ‫ستاره مشهور همچون کیم‬ ‫کارداشیان می‌داند‪ .‬این جوان‬ ‫کیم کارداشیان را بهترین و‬ ‫زیبا‌ترین زن در تاریخ می‌داند‪.‬‬ ‫کیم کارداشیان ‪ ۲۴‬ساله‪ ،‬سال‬ ‫‪ ۲۰۰۷‬پس از آن به شهرت‬ ‫رسید که برنامه‌ای تلویزیونی با‬ ‫عنوان «خانواده کارداشیان»‬ ‫پخش شد‪ .‬حرکت بدن او ‪،‬‬ ‫از مهم‌ترین عوامل شهرت کیم‬ ‫است‪.‬‬

‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪100‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬ ‫خریدانگشتری!‬ ‫سوفیا ورگارا ستاره سریال مدرن فامیلی‪ ،‬بی صبرانه درانتظار تقاضای ازدواج جوی‬ ‫مانگانیلو است‪.‬‬ ‫سوفیا ‪ 42‬ساله معتقد است اگر همین روزها که عاشق است‪ ،‬هنوز جوان است‪ ،‬ازدواج‬ ‫نکند‪ ،‬دیگر برای مادر شدن دیر خواهد بود‪ ،‬بهمین جهت بمجرد اینکه جوی برایش یک‬ ‫انگشتری نامزدی خرید‪ ،‬سوفیا خود را برای تقاضای ازدواج آماده کرد و لی با توجه به‬ ‫سابقه «جوی» و عجله سوفیا‪ ،‬بعید بنظر می آید‪ ،‬که این اتفاق بیفتد‪ ،‬که البته در صورت‬ ‫پیش نیامدن آن‪ ،‬سوفیا در سال ‪ 2015‬نقشه دیگری دارد‬

‫پس از مرگ دکتر کورتیوس‌‪ ،‬ماریا وارث تندیس‌های مومی او شد‪.‬‬ ‫در این میان او با فرانسوا توسو ازدواج کرده بود و با نام مادام توسو شناخته می‌شد‪ .‬ثمره‬ ‫این ازدواج ناموفق دو پسر هستند‪ .‬شهرت هنری او به حدی رسید که مادام توسو به عنوان‬ ‫معلم هنر خواهر لویی شانزدهم‪ ،‬پادشاه فرانسه برگزیده شد‪(.‬عکس‪ :‬هزینه ساخت تندیس‬ ‫مومی مایکل جکسون بالغ بر ‪ ۳۰۰‬هزار دالر شده است‪).‬‬

‫ماه عسل یک میلیون و ‪ 600‬هزار دالری‬

‫هنر مادام توسو که در فرانسه دیگر با کم اقبالی روبرو شده بود‬ ‫به مذاق انگلیسی‌ها خوش آمد و او از این راه درآمد قابل توجهی کسب کرد که با آن‬ ‫توانایی برپا کردن یک نمایشگاه دائمی در لندن را به دست‌آورد‪( .‬عکس‪ :‬جانی دپ)‬

‫هزینه ماه عسل جورج کلونی و امل علم الدین‪ ،‬در یک آخر هفته‪ ،‬از مرز یک میلیون و‬ ‫‪ 600‬هزار دالر گذشت و بقولی رکوردی بزرگ برجای نهاد‪.‬‬ ‫دوستان نزدیک می گویند جورج وامل هفته قبل برای دومین باربه ماه عسل رفتند‪ ،‬چون‬ ‫جورج قرار است در ‪3‬پروژه فیلم شرکت کند و به احتمال زیاد چند ماه نتواند مرتب‬ ‫در کنار امل باشد‪ .‬البته جورج خانه ای نزدیک لندن‪ ،‬ویالیی در ایتالیا‪ ،‬خانه ای در‬ ‫نیویورک و لس آنجلس برای گذراندن لحظات عاشقانه با امل آماده دارد!‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫و‬ ‫ستارگان‬ ‫‪98‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫ســــــــــینما‬

‫التون جان با دوست پسرش ازدواج کرد‬ ‫تصاویری از مراسم ازدواج در اینستاگرام التون جان منتشر شده‬ ‫سر التون جان‪ ،‬خواننده مشهور بریتانیایی رسما با دوست پسر و شریک زندگی‌اش دیوید‬ ‫فرنیش ازدواج کرد‪.‬‬ ‫این مراسم امروز یکشنبه ‪ ۲۱‬دسامبر در منزل التون جان در منطقه ویندزور در غرب لندن‬

‫با حضور شماری از ستارگان و مشاهیر‬ ‫برگزار می‌شود‪.‬‬ ‫تصاویر مراحل مختلف این مراسم در‬ ‫اینستاگرام التون جان در حال انتشار است‬ ‫خانواده بکام از مهمانان مراسم بودند‬ ‫آقای فرنیش و التون جان که در سال‬ ‫‪ ۲۰۰۵‬زندگی مشترک خود را به ثبت‬ ‫رساندند‪ ،‬دو پسر دارند‪.‬‬ ‫زاکری ‪ ۴‬ساله و االیجا که سال گذشته به‬ ‫دنیا آمد‪ ،‬پسران این زوج هستند که در‬ ‫مراسم ازدواج حضور دارند‪.‬‬ ‫در بریتانیا زوج‌های همجنسگرا از حدود‬ ‫ده سال پیش این امکان را پیدا کردند که مانند زوج‌های غیرهمجنس‪ ،‬رابطه خود را به‬ ‫ثبت برسانند و همان حقوق و تکالیف زوج‌ها در ازدواج سنتی را داشته باشند‪ .‬تا این که‬ ‫در ماه مارس سال ‪ ۲۰۱۳‬ازدواج رسمی همجنس‌گراها در بریتانیا قانونی شد‪ .‬در آن زمان‬

‫موز ‌ه "مادام توسو" یکی از دیدنی‌‌های سیزده شهر مهم جهان است‪.‬‬ ‫تندیس‌‌های مومی از افراد عرصه موزیک‪ ،‬سیاست‪ ،‬سینما‪ ،‬مدو دیگر افراد مشهور چنان‬ ‫به واقعیت شبیه‌اند که حیرت بازدیدکنندگان را بر می‌انگیزند‪( .‬عکس‪ :‬کیم کارداشیان‬ ‫ستاره تلویزیونی در آمریکا‪ ،‬در کنار تندیس مومی که از وی ساخته شده است‪ .‬این تندیس‬ ‫در موزه مادام توسو در شهر نیویورک قرار دارد‪).‬‬

‫ماریا آنا گروس هولتز که بعدها به "مادام توسو" شهرت یافت‪ ،‬روز ‪ ۷‬دسامبر ‪ ۱۷۶۱‬در‬ ‫استراسبورگ چشم به جهان گشود و مانند شمار زیادی از کودکانی که در خانواده‌های‬ ‫فقیر به دنیا می‌آمدند‪ ،‬هیچ آینده‌ ویژه و منحصر به فردی برایش پیش‌بینی نمی‌شد‪ .‬اندکی‬ ‫پس از تولد او‪ ،‬مادرش شغلی را در خانه‌ی "دکتر فیلیپ کورتیوس" پیدا کرد و در آنجا‬ ‫مشغول به کار‌شد‪( .‬عکس‪ :‬پرنس هری از اعضای خانواده سلطنتی بریتانیا)‬

‫دکتر کورتیوس مهارت خاصی در ساخت تندیس‌های مومی داشت‬ ‫و مشهور بود که تندیس‌‌های وی بسیار به آناتومی بدن شباهت دارند‪.‬‬

‫التون جان گفت که به خاطر این تغییر قانون به بریتانیا "افتخار می‌کند"‪.‬التون جان‪ ،‬دیوید‬ ‫فرنیش و پسرشان‪ ،‬زاکاری ‪ -‬عکس از اینستاگرام التون جان‬

‫ماریای کوچک ساعات زیادی را در کارگاه دکتر سپری می‌کرد و رفته رفته با ظرافت‌های‬ ‫ساخت این تندیس‌ها آشنا شد‪( .‬عکس‪ :‬تندیس مومی مدونا در موزه مادام توسو در شهر‬ ‫لندن‪).‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫‪96‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫بزرگترین مانع‬ ‫شما برای پیدا‬ ‫کردن مرد ایده آل‬ ‫چیست؟‬

‫برای همه زن‌هایی که آماده عشق‬ ‫ورزیدن باشند‪ ،‬حداقل یک مرد‬ ‫ایده آل وجود دارد‪ .‬مرد ایده آل‬ ‫بسیار رمزآلود است و گاهی پشت‬ ‫کوهی از توقعات ایده آل‌گرایانه‬ ‫مخفی می‌شود‪ .‬اما بگذارید اول‬ ‫ببینیم مرد ایده آل کیست‪ .‬و‬ ‫مهمتر اینکه چطور می‌توانید او را‬ ‫پیدا کنید؟‬ ‫______________________‬ ‫مرد ایده آل کیست؟‬ ‫مرد ایده آل‪ ،‬مجموعه لیست معیارهایی که‬ ‫از یک مرد «ایده آل» برای خودتان جمع‬ ‫کرده‌اید نیست‪ .‬مردی هم نیست که فقط‬ ‫بگوید «دوستت دارم»‪ .‬قرار نیست شبیه‬ ‫به سوپراستار موردعالقه شما باشد یا مثل‬ ‫سوپرمن رفتار کند‪.‬‬

‫این مرد قرار نیست زندگی شما را نجات‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫مرد ایده آل کسی است که نیازهای شما را‬ ‫برآورده کند و خوشحالتان کند‪ .‬اگر بخواهید‬ ‫برای برآوردن همه نیازهایتان به یک مرد‬ ‫تکیه کنید مطمئن ًا جستجویتان برای مرد‬ ‫ایده آل با شکست مواجه خواهد شد چون‬ ‫توقعاتتان واقع‌گرایانه نیست‪ .‬هدف شما باید‬ ‫این باشد که زندگی‌تان را با عشق‪ ،‬خانواده‪،‬‬ ‫دوستان‪ ،‬سرگرمی و کارتان پر کنید‪ .‬بعد ببینید‬ ‫کدامیک از نیازهایتان باقیمانده است که با‬ ‫اینها برآورده نمی‌شود‪ .‬این لیست مختصر از‬ ‫نیازهای باقیمانده همان لیست معیارهای‬ ‫واقع‌گرایانه برای مرد ایدآلتان است‪ ،‬اگر هر‬ ‫دو شما بتوانید این کار را درست انجام دهید‪،‬‬ ‫همدیگر را پیدا کرده و با هم خوشبخت‬ ‫خواهید شد‪.‬‬ ‫مرد ایده آل درمقابل مرد ایده آل کنونی‬ ‫هرچه رشد می‌کنید و چیزهای بیشتری یاد‬ ‫ت نیازهایتان تغییر‬ ‫می‌گیرید‪ ،‬زندگی و اولوی ‌‬ ‫می‌کند‪ .‬مرد ایدآلتان هم به احتمال زیاد تغییر‬ ‫می‌کند و همین باعث می‌شود در طول این‬ ‫فرایند یادگیری و رشد‪ ،‬در هر زمان یکسری‬ ‫مرد ایدآل برای خودتان داشته باشید‪.‬‬ ‫شما هر سال تغییر می‌کنید و بالغ‌تر می‌شوید‪.‬‬ ‫مطمئن ًا هر سال تغییرات زیادی در خودتان‬ ‫و نیازهایی که احساس می‌کنید می‌بینید‪.‬‬ ‫و احتما ً‬ ‫ال می‌بینید که هر بار فرد جدیدی‬ ‫(یک دوست‪ ،‬معلم‪ ،‬همکار یا مربی) را‬ ‫می‌خواهید جذب خودتان کنید که تصور‬ ‫می‌کنید پاسخگوی آن نیازها است و می‌تواند‬

‫چیزهایی را به شما یاد بدهد که برای‬ ‫یادگیری آن آمادگی دارید‪ ،‬این تجربیات شما‬ ‫را به سطح‌های بعدی زندگیتان می‌کشاند‪.‬‬ ‫وقتی مجرد هستید‪ ،‬این معلم‌ها‪ ،‬دوست‌ها یا‬ ‫عشاق می‌توانند به شکل مرد ایده آل ظاهر‬ ‫شوند‪.‬‬ ‫نتیجه این مردهای ایده آل کنونی باعث‬ ‫می‌شود کم‌کم به کسی تبدیل شوید که باالخره‬ ‫شریک زندگی‌تان را جذب خودتان کنید‪.‬‬ ‫زمان درست و غلط وجود دارد‬ ‫واقعیت این است که برای مالقات با مرد‬ ‫ایده آل وقت درست و غلط وجود دارد‪.‬‬ ‫ممکن است برای آشنا شدن با مرد ایده آل‬ ‫زندگی‌تان آمادگی نداشته باشید‪ .‬یا شاید هم‬ ‫او برای مالقات با شما هنوز آماده نباشد‪.‬‬ ‫می‌دانم که احتما ً‬ ‫ال برای رسیدن به نیمه‬ ‫گمشده‌تان و شروع زندگی مشترک اضطراب‬ ‫دارید اما اگر او هنوز برای با شما بودن‬ ‫آماده نباشد‪ ،‬نباید عجله کنید‪ .‬به او مثل‬ ‫یک تکه گوشتی که هنوز خوب نپخته است‬ ‫نگاه کنید‪ .‬خوردن این گوشت باعث مریض‬ ‫شدنتان می‌شود‪ .‬مطمئن ًا عالقه‌ای هم به‬ ‫خوردن گوشتی که نپخته است ندارید‪ .‬این‬ ‫گوشت نپخته را برای بقیه دخترها بگذارید‪.‬‬ ‫مطمئن باشید که وقتی او گرم‪ ،‬آماده و به‬ ‫اندازه کافی پخته باشد‪ ،‬شما را پیدا خواهد‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫همدیگر را پیدا خواهید کرد‪.‬‬ ‫تا آن زمان باید خودتان را آماده کنید و از‬ ‫زندگیتان درکنار یکی از آن مردهای ایده آل‬ ‫کنونی لذت ببرید‪.‬‬ ‫چرا آشنایی مثل خریدن کفش است؟‬ ‫وقتی قصد دارید مرد ایده آل‌تان را پیدا‬ ‫کنید‪ ،‬این فرایند آشنایی را با لذت فوق‌العاده‬ ‫خریدن کفش مقایسه کنید!‬ ‫درست شنیدید‪ .‬طوری قرار بگذارید انگار‬ ‫که می‌خواهید کفشی را امتحان کنید‪ .‬باید‬ ‫بدانید که چه می‌خواهید و درعین‌حال‬ ‫ذهنتان را باز نگه دارید‪ .‬یکی از آن پاشنه‬ ‫‪ ۱۰‬سانتی‌ها ممکن است کام ً‬ ‫ال در پایتان‬ ‫راحت باشد‪ .‬اما آن کفش بدون‌پاشنه‌ای که‬ ‫خیلی زیبا و راحت به نظر می‌رسد ممکن‬ ‫است انگشت شستتان را بزند‪ .‬درست است‬ ‫که درمورد کفش ظاهر خیلی مهم است اما‬ ‫مسئله مهمتر این است که در پایتان چطور‬ ‫است و چه حسی دارید‪.‬‬ ‫وقتی آنها را می‌پوشید‪ ،‬فقط می‌خواهید‬ ‫امتحانشان کنید (با چند قدم برداشتن با آن‬ ‫کفش‌ها در فروشگاه قرار نیست به چیزی‬ ‫متعهد شوید)‪ .‬ببینید چه حسی به شما‬ ‫می‌دهند‪:‬‬ ‫اعتماد‌به‌نفس؟‬ ‫شادی؟‬ ‫اذیت؟‬ ‫تنگی؟‬ ‫احمقانه؟‬ ‫خجالت‌آور؟‬ ‫جذابیت؟‬ ‫راحتی؟‬ ‫اضطراب؟‬ ‫ناراحتی؟‬ ‫فقط ببینید و حس کنید‪.‬‬ ‫اشکالی ندارد که ببینید این جفت کفش هم‬ ‫شما را دوست دارد یا نه‪ .‬شاید احمقانه به‬

‫نظر برسد‪ .‬و البته این نباید تعیین‌کننده این‬ ‫باشد که شما هم آن کفش را دوست داشته‬ ‫باشید یا نه‪.‬‬ ‫اگر هر احساس ناراحتی با کسی داشتید‪ ،‬به‬ ‫قرارهایتان با او ادامه ندهید‪ .‬اما اگر هرکدام‬ ‫از حس‌های خوب را با او تجربه کردید‪،‬‬ ‫بگذارید عالقه‌مند بمانید‪.‬‬ ‫اگر بعد از جلسه اول آشنایی‪ ،‬به شما زنگ‬ ‫زد‪ ،‬فرصت خوبی است که او را از این‬ ‫جواب «بله» برای ادامه آشنایی مطلع کنید‪.‬‬ ‫مطمئن ًا می‌خواهید دوباره او را ببینید‪ .‬اما اگر‬ ‫نخواستید‪ ،‬می‌توانید بگویید‪:‬‬ ‫«خیلی از آشنایی با شما خوشوقت شدم اما‬ ‫عالقه‌ای به دنبال کردن این دوستی ندارم‪».‬‬ ‫اجازه ندهید دست رد کسی اعتمادبه‌نفستان‬ ‫را خدشه‌دار کند‪.‬‬ ‫خیلی از دخترها را می‌بینیم که منتظر تماس‬ ‫پسرها می‌نشینند‪ ،‬حتی اگر اص ً‬ ‫ال عالقه‌ای به‬ ‫آن پسر نداشته باشند!‬ ‫این میل طبیعی انسان برای پذیرفته شدن‬ ‫و دوست داشته شدن است‪ .‬اما لطف ًا‬ ‫اعتماد‌به‌نفستان را بر پایه اینکه پسری به‬ ‫شما برای قرار دوم زنگ می‌زند یا نه استوار‬ ‫نکنید‪ .‬شما بسیار دوست‌داشتنی هستید‪،‬‬ ‫فقط ممکن است زن دوست‌داشتنی آن مرد‬ ‫نبوده باشید‪.‬‬ ‫هرکس سلیقه‌ای خاص خود دارد‪ .‬دوست‬ ‫شما ممکن است سس کچاپ را همراه با‬ ‫اسپاگتی خود دوست داشته باشد اما شما‬ ‫سس پستو را ترجیح دهید‪ .‬مطمئن ًا سس‬ ‫کچاپ برای اینکه شما آن را دوست ندارید‬ ‫محبوبیت خود را از دست نمی‌دهد‪.‬‬ ‫فقط یک نفر را می‌توان دوست داشت‬ ‫پس اگر آن مرد به شما زنگ نزد‪ ،‬هیچ‬ ‫اشکالی ندارد‪ .‬آن مردی نیست که بتواند‬ ‫دوستتان داشته باشد‪.‬‬ ‫هیچوقت امیدتان را از دست ندهید‪.‬‬ ‫پیدا کردن عشق زندگی یک فرایند است‪.‬‬ ‫خیلی مهم است که اجازه ندهید بی‌صبری‌تان‬ ‫برای پیدا کردن مرد ایده آل زندگی‌تان‪،‬‬ ‫حواس شما را از جریان اصلی دور کند‪:‬‬ ‫آن جریان اصلی چیزی نیست جز شناخت‬ ‫خودتان و رشد‪.‬‬ ‫به راهتان ادامه دهید و مطمئن باشید که مرد‬ ‫ایده آلتان را سر زمان مناسب پیدا می‌کنید‪.‬‬ ‫تا آن موقع‪ ،‬با جریان زندگی‌تان پیش روید‪،‬‬ ‫ذهنتان را باز نگه دارید‪ ،‬چندین جفت کفش‬ ‫را امتحان کنید و زندگی‌تان را مملو از عشق‪،‬‬ ‫حمایت و خوشبختی کنید‪ .‬ایمان داشته باشید‬ ‫که مرد ایده آلتان جایی منتظر شماست‪.‬‬ ‫نظر شما چیست؟‬ ‫اگر شما برای برداشتن قدم بزرگ در جهت‬ ‫پیدا کردن او آمادگی دارید‪ ،‬این دو تمرین را‬ ‫امتحان کنید‪.‬‬ ‫تمرین ‪ :۱‬توصیفی که می‌خواهید برای دنیا‬ ‫بفرستید تا مرد ایده آلتان به آن پاسخ دهد‬ ‫چیست؟ با داشتن مردی در زندگیتان چه‬ ‫نیازهایی برآورده خواهد شد؟‬ ‫تمرین ‪ :۲‬در حال حاضر زندگی‌تان را چطور‬ ‫با عشق‪ ،‬محبت و خوشبختی پر می‌کنید؟‬ ‫این دو تمرین برای جذب مرد ایده آلتان‬ ‫ضروری هستند‪ .‬پاسخی دقیق برای آنها‬ ‫داشته باشید‪.‬‬

‫‪95‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫غم مهمون دلت شده‪..‬من دیگه بهش عادت‬ ‫کردم‪..‬به تنهایی هام‪..‬به زخم زبونا‪..‬به نگاه‬ ‫های فامیل و به هر چی که منو یاد گذشته می‬ ‫ندازه‪....‬‬ ‫اتفاقا خوبه که حرفی ازش نمی زدی اون موقع‬ ‫نمی خواستم زخمی که حاال مونده و خشک‬ ‫شده بخواد با یه درد ودل ساده تازه بشه و بازم‬ ‫همون دردا و بدبختیا بیاد سراغم‪....‬‬ ‫ولی امشب‪..‬امشب یه حال عجیبی دارم‪..‬‬ ‫چهار ساله که هر از گاهی خوابشو می بینم‪..‬‬ ‫انگار که هنوز نامزدیم‪..‬انگار که مثل اون‬ ‫روزا هنوز عاشق همدیگه ایم‪..‬دقیقا مثل‬ ‫اونوقتا‪..‬‬ ‫تو خوابم‪..‬تو رویاهام‪..‬شهرام همیشه پیشم‬ ‫بود با اینکه خواستم فراموشش کنم اما نشد‪..‬‬ ‫نمی دونم‪..‬شایدم خودم نخواستم که از یادم‬ ‫بره‪..‬شاید اونقدرا که باید تالش نکردم‪....‬‬ ‫هنوز حس می کردم کلید قلبم تو دستای اونه‪..‬‬ ‫خودش پیشم نبود ولی یادش وخاطراتش یه‬ ‫لحظه هم از جلوی چشمام محو نمی شدن‪....‬‬ ‫تا اینکه دیدمش‪..‬بعد از چهار سال درست‬ ‫همینجا باهاش چشم تو چشم شدم‪..‬انگار‬ ‫که تموم اون خاطرات جلوی چشمم جون‬ ‫گرفتن‪..‬انگار که فقط من بودم و شهرام‪..‬‬ ‫زمین و زمان از حرکت ایستاده بود و من‪..‬‬ ‫چشمام فقط اونو می دید‪....‬‬ ‫دستان سوگل را رها کرد‪..‬زانوانش را بغل‬ ‫گرفت و دستانش را روی آن گذاشت‪..‬‬ ‫نگاهش به رو به رو بود و‪..‬حواسش جای‬ ‫دیگری‪....‬‬ ‫زمزمه هایش را سوگل می شنید‪..‬‬ ‫‪ -‬تا اینکه امشب اون خواب عجیبو دیدم‪..‬‬‫دوتایی تو یه جای سرسبز داشتیم قدم می‬ ‫زدیم‪..‬یه جایی که پر از گل بود‪..‬مثل یه‬ ‫تیکه از بهشت می موند سوگل‪..‬هنوزم می‬ ‫تونم تصورش کنم‪..‬کنار شهرام بودم و مثل‬ ‫اونوقتا داشتیم با هم حرف می زدیم‪..‬رسیدیم‬ ‫به یه رودخونه‪..‬آبش بی نهایت زالل و شفاف‬ ‫بود‪..‬مثل یه آینه ی صاف‪ ،‬تصویر هردومون‬ ‫توش افتاده بود‪..‬‬ ‫شهرام خم شد و مشتی از آب برداشت و‬ ‫خورد‪..‬کنارش نشستم‪..‬تصویر شفاف آب و‬ ‫اون نسیم خنکی که از روش رد می شد و می‬ ‫خورد تو صورتم وسوسه م کرد که منم مثل‬ ‫شهرام از اون آب بخورم‪..‬‬ ‫ولی به محض اینکه دستمو پایین آوردم‬ ‫همه جا رو مه گرفت‪..‬سرمو که بلند کردم‬ ‫ناخودآ گاه ایستادم‪..‬دیگه از اون رودخونه‬ ‫ی زیبا و اون دشت سرسبز خبری نبود‪..‬همه‬ ‫جا رو یه نور عجیبی گرفته بود‪..‬قدرت نور به‬ ‫قدری شدید بود که باعث شد چشمامو ببندم‬ ‫و دستمو بگیرم جلوی صورتم چون حتی با‬ ‫چشمای بسته هم اون نور رو کامل حس می‬ ‫کردم‪..‬‬ ‫کمی که گذشت الی پلکامو باز کردم‪..‬دیگه‬ ‫اون نور رو ندیدم‪..‬زمین همون زمین بود و‬ ‫رودخونه هم همون رودخونه‪..‬اما شهرام دیگه‬ ‫کنارم نبود‪..‬ترس بدی تو دلم افتاد‪..‬داد زدم و‬ ‫بلند اسمشو صدا زدم‪..‬اما جز انعکاس صدام‬ ‫ال به الی کوه ها و دشت ها هیچ صدایی به‬ ‫گوشم نمی رسید‪..‬‬ ‫خودمم نمی دونستم چم شده فقط بی صدا‬

‫گریه می کردم‪..‬خواستم برم و دنبالش بگردم‬ ‫ولی یه نور خیلی عجیب که انگار از تاللوی‬ ‫یه شیء ِ براق باشه چشممو زد‪..‬نگاهمو به‬ ‫همون سمت انداختم که نور افتاده بود تو‬ ‫چشمم‪..‬‬ ‫یه کم جلو رفتم‪..‬دقیقا همونجایی که شهرام‬ ‫چند دقیقه ی پیش کنارم نشسته بود ایستادم‪..‬‬ ‫رو یه تخته سنگ کوچیک پالکشو دیدم‪..‬‬ ‫قلبم از دیدنش لرزید‪..‬همون پالک « وان‬ ‫یکاد » نقره ای که خودم واسه تولدش خریده‬ ‫بودم‪..‬‬ ‫خم شدم و برش داشتم‪..‬با اینکه داشتم خواب‬ ‫می دیدم ولی حواسم بود که شهرام تا همون‬ ‫موقع که کنارم بود این پالک تو گردنش بوده‬ ‫و اینو می دونستم‪....‬‬ ‫نمی دونم چطور اون لحظه رو واسه ت بگم‬ ‫سوگل ولی به محض اینکه پالکشو برداشتم‬ ‫و گرفتم تو دستم گریه م گرفت‪..‬انگار که‬ ‫بخواد یه اتفاق بد بیافته‪..‬انگار اون پالک‬ ‫داشت بهم گواه یه اتفاقی رو می داد که از‬ ‫وقوعش بی خبر بودم‪..‬‬ ‫هر چی که بود باعث شد از صدای گریه های‬ ‫خودم از خواب بپرم‪..‬خواب عجیبی بود‬ ‫سوگل‪..‬خیلی می ترسم‪..‬نمی دونم باید چکار‬ ‫کنم‪....‬‬

‫ شاید این خودش نشونه ی خوبی باشه!‪....‬‬‫و زمانی که نگاهه گنگ نسترن را دید لبخند‬ ‫زد‪ :‬اینکه با دیدنش آروم و قرار نداری‪..‬‬ ‫اینکه هنوز دوسش داری و خیلی راحت‬ ‫بهش اعتراف می کنی که عاشقشی‪..‬اینکه اون‬ ‫برگشته پیشت‪..‬خب شاید‪..........‬‬ ‫‪-‬نه سوگل‪......‬‬‫سوگل متعجب از حالت و نگاهه عصبی‬ ‫خواهرش دهانش باز ماند‪..‬اما نسترن نگاهش‬ ‫را دزدید‪..‬‬ ‫‪ -‬حتی‪..‬حتی اگه همه ی اینایی که گفتی‬‫حقیقت داشته باشه شهرام دیگه هیچ جایی تو‬ ‫زندگی ِ من نداره‪..‬نمی خوام اشتباهه گذشته‬ ‫رو یه بار دیگه تکرار کنم‪..‬چون‪..........‬‬ ‫لبانش از بغض لرزید و نگاهش را زیر‬ ‫انداخت‪..‬ادامه داد‪ :‬چون اگه اینبارم بخواد‬ ‫ترکم کنه من‪....‬من‪..‬حتما می میرم‪..‬به خدا‬

‫و درون چشمان سرخ و گریان خواهرش نگاه‬ ‫کرد و با بغض و گریه نالید‪ :‬تو بگو سوگل‪..‬تو‬ ‫بگو چکار کنم‪..‬دارم دیوونه میشم‪..‬‬ ‫سوگل سرش را در آغوش کشید‪..‬نسترن در‬ ‫آغوش خواهر به هق هق افتاد‪..‬‬ ‫‪ -‬به خدا خیلی دوسش دارم‪..‬از وقتی‬‫دیدمش دارم واسه ش بال بال می زنم‪..‬از‬ ‫وقتی باهاش حرف زدم قلبم داره از جاش‬ ‫کنده میشه‪....‬سوگل‪..‬من خیلی تنهام مگه‬ ‫نه؟‪....‬خیلی‪..‬تنهام‪.....‬‬ ‫اشک های سوگل هم یکی پس از دیگری به‬ ‫روی گونه هایش چکید!‪..‬‬ ‫سرنوشت چه ناجوانمردانه بازی می کرد!‪..‬‬ ‫سوگل چشمانش را بست‪..‬‬ ‫روی موهای نسترن را بوسه زد‪..‬‬ ‫ تا خدا هست چرا تنها خواهری؟‪..‬مگه‬‫خودت همیشه اینو نمی گفتی که آدما پر از‬ ‫کینه و نفرتن‪ ،‬بخوان نباشن هم نمیشه باالخره‬ ‫شده باشه از یه چیزی متنفر میشن پس نمیشه‬ ‫بهشون امید داشت که دوستت داشته باشن‪..‬و‬ ‫من امروز میگم همه اینجوری نیستن نسترن‪..‬‬ ‫آدما وقتی می تونن بدون کینه و نفرت زندگی‬ ‫کنن که عاشق باشن‪..‬بتونن عاشق بشن و یکی‬ ‫رو از ته دل دوست داشته باشن‪..‬اون موقع‬ ‫دیگه همه چیز فرق می کنه‪..‬تو هیچ وقت تنها‬ ‫نیستی چون خدا دوستت داره‪..‬عشق خدا به‬ ‫بنده هاش مگه کم چیزیه؟!‪..‬‬ ‫نسترن از آغوش سوگل بیرون آمد‪..‬نیم نگاهی‬ ‫به صورت پر از آرامش او انداخت!‪..‬لبخند‬ ‫کم جانی به صورتش روح بخشید‪..‬‬ ‫بعد از دقایقی چشمانش را لحظه ای بست و‬ ‫دوباره باز کرد‪..‬‬ ‫‪ -‬ولی سوگل‪..‬آرامش نیست‪..‬چون اگه‬‫بود قلبم اینجوری خودشو به در و دیوار نمی‬ ‫کوبید!‪..‬‬

‫سوگل دیگه گنجایششو ندارم!‪..‬‬ ‫سوگل دستش را به نرمی روی دست نسترن‬ ‫گذاشت و فشرد‪..‬‬ ‫ اگه اشتباه نباشه چی؟!‪..‬تو که میگی واسه‬‫کارش دلیل داشته‪..........‬‬ ‫نسترن سرش را تکان داد‪..‬سوگل منتظر بود‪..‬‬ ‫لحظه ای بعد نسترن پاهایش را روی مبل‬ ‫گذاشت و آنها را جمع کرد‪..‬‬ ‫چانه ش را روی زانوانش گذاشت و متفکرانه‬ ‫زمزمه کرد‪ :‬دوست دارم امشب فقط باهات‬ ‫حرف بزنم‪..‬‬ ‫سوگل مشتاقانه روی مبل زانو زد‪..‬‬ ‫ ناراحت نشیا خواهری‪..‬ولی می خوام از‬‫گذشته بدونم‪..‬اما اگه تو نخوای اصرار نمی‬ ‫کنم‪..‬کنجکاویمم به خاطر اینه که اون موقع‬ ‫ازش هیچی بهم نمی گفتی‪....‬‬ ‫‪ -‬اون موقع نتونستم‪..‬ولی‪..‬حاال میگم‪....‬‬‫و بعد از مکثی کوتاه ادامه داد‪ :‬اون روز‬ ‫تو خونه باهاش بحثم شد‪....‬راستش اول‬

‫گذاشتم اون حرفاشو بزنه‪..‬گفت موقعیت‬ ‫جوری نیست که بتونیم با هم باشیم‪..‬گفت‬ ‫یه ماموریت جدید بهش خورده که آخرش به‬ ‫جاهای خوبی ختم نمیشه‪..‬‬ ‫هر چی ازش پرسیدم اون ماموریت چیه هیچی‬ ‫نگفت فقط حرفش این بود که ما نمی تونیم‬ ‫با هم باشیم‪..‬برای همینم بود که باهاش بحثم‬ ‫شد‪..‬‬ ‫وقتی گریه مو دید اومد کنارم نشست‪..‬‬ ‫خواست بغلم کنه که اینجوری آروم بشم ولی‬ ‫من با پرخاش ازش فاصله گرفتم ‪..‬بلند شدم‬ ‫خواستم برگردم خونه که نذاشت‪..‬باالخره با‬ ‫زور تسلیمم کرد‪..‬‬ ‫ازم می خواست آروم باشم ولی مگه می شد؟‪..‬‬ ‫یه چیز غیرممکن ازم می خواست‪..‬دوست‬ ‫نداشتم جلوش ضعیف باشم ولی دست خودم‬ ‫نبود‪..‬‬ ‫وقتی حال خرابمو دید گفت اگه آروم باشی‬ ‫همه چیزو برات تعریف می کنم‪..‬‬ ‫وقتی اینو ازم خواست تو چشماش نگاه‬ ‫کردم‪..‬نگرانی تو چشماش موج می زد‪..‬برام‬ ‫یه لیوان شربت آورد و کنارم نشست‪..‬نزدیک‬ ‫‪ 10‬دقیقه نه اون حرفی زد نه من‪..‬شربتو که‬ ‫خوردم و چند دقیقه هم که گذشت حس کردم‬ ‫آروم شدم‪..‬دوست داشتم زودتر حرف بزنه‪..‬‬ ‫یه کم که گذشت از ماموریتش گفت‪..‬‬ ‫قرار بود با اعضای تیم که چند نفرشون نقش‬ ‫نفوذی رو داشتن وارد ‪ 2‬تا گروه خطرناک‬ ‫بشن‪..‬زیاد برام موضوع رو باز نکرد فقط‬ ‫گفت که این گروه ها وصل میشن به یه سری‬ ‫فرقه های شیطانی و آدمای کله گنده ای که‬ ‫پشت پرده دارن خیلی کارا می کنن‪..‬گفت‬ ‫ریسک این کار به قدری زیاده که از همین‬ ‫حاال همه ی هم گروهیاش وصیت نامه شونو‬ ‫نوشتن‪..‬‬ ‫اینو که شنیدم ترسیدم‪..‬درسته دلم ازش‬ ‫گرفته بود ولی هنوز می خواستمش و نمی‬ ‫تونستم حتی فکرشو بکنم که روزی خدایی‬ ‫نکرده‪......‬‬ ‫لبانش را روی هم فشرد و چشمانش را بست‪..‬‬ ‫قطره ای اشک از ال به الی مژگان بلندش سر‬ ‫خورد و به روی گونه هایش نشست‪..‬‬ ‫چشمانش را باز کرد و اینبار آرام تر گفت‪:‬‬ ‫می خواست هر جوری که هست قانعم کنه‪..‬‬ ‫می گفت این جدایی به خاطر خودمه‪..‬به‬ ‫خاطر اینکه بهم آسیب نرسه‪..‬اون روز هر چی‬ ‫گفت من قبول نکردم‪..‬گفتم هیچ وقت ولت‬ ‫نمی کنم‪..‬ولی اون پافشاری کرد‪..‬‬ ‫وقتی منو رسوند خونه رفت سراغ بابا‪..‬نمی‬ ‫دونم بهش چیا گفت که بابا با توپ پر اومد‬ ‫خونه و گفت نامزدی رو بهم زده‪..‬داد می زد‬ ‫و می گفت جون دخترمو از سر راه نیاوردم که‬ ‫بدمش دست این یارو‪..‬‬ ‫حدس می زدم شهرام چیا بهش گفته باشه‪..‬‬ ‫دقیقا همون چیزایی که خیلی راحت می تونه‬ ‫غیرت مردی مثل بابا رو به جوش بیاره‪..‬‬ ‫همون چیزی رو که من با شنیدنش گفتم تا‬ ‫تهش باهات می مونم ولی نظر بابام این نبود‪..‬‬ ‫اون گفت االن که کار به عقد وعروسی نرسیده‬ ‫باید تمومش کنیم‪..‬‬ ‫حتی مامان گفت چرا همون اول قبول کردی‬ ‫دختر بهشون بدی؟‪..‬ولی بابا زیر بار نمی‬ ‫رفت‪..‬می گفت نمی دونستم کار پسره انقدر‬ ‫خطرناکه‪......‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬

‫‪94‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رمان‬ ‫قسمت ‪63‬‬ ‫دیگر گریه نمی کرد ولی بغض داشت و همین‬ ‫باعث شده بود نبضش یکی در میان بزند‪..‬‬ ‫‪-‬سوگل؟!‪..‬‬‫ جانم‪..‬‬‫‪ -‬تو واسه چی بیدار شدی؟‪..‬صدای من‬‫نذاشت بخوابی؟‪..‬‬ ‫ نه‪..‬منم داشتم کابوس می دیدم‪..‬بعدشم با‬‫ترس از خواب پریدم‪..‬‬ ‫نسترن سرش را عقب کشید و با تعجب به‬ ‫صورت سوگل نگاه کرد‪..‬‬ ‫‪ -‬چه خوابی؟!‪..‬‬‫ همونی که واسه ت تعریف کردم‪..‬‬‫‪-‬نگین؟!‪..‬‬‫سرش را تکان داد‪..‬نسترن با لبخند غمگینی‬ ‫نگاهش کرد‪..‬‬ ‫ یادته همیشه عزیزجون چی می گفت؟‪..‬‬‫می گفت دیدن خون تو خواب تعبیرشو باطل‬ ‫می کنه‪..‬‬ ‫‪ -‬از وقتی واسه م تعریف کردی ذهنم‬‫ریخته بهم‪..‬نمی دونم نسترن فقط توکلم به‬ ‫خداست‪..‬همه ش دارم دعا می کنم که اتفاقی‬ ‫واسه نگین نیافتاده باشه‪..‬‬ ‫ آنیل قول داده کمک کنه پیداش کنم‪..‬حتما‬‫فردا ازش خبر می گیرم‪..‬‬ ‫سوگل با یک نفس عمیق زانوانش را بغل‬ ‫گرفت و سرش را به مبل تکیه داد‪..‬‬ ‫دقایقی به سکوت گذشت تا اینکه نسترن با‬ ‫کمی تردید گفت‪ :‬سوگل‪..‬تو‪.....‬شهرامو‬ ‫یادت میاد؟!‪..‬‬ ‫سوگل که چشمانش را بسته بود با تعجب‬ ‫سرش را چرخاند و به نسترن نگاه کرد‪..‬‬ ‫ شهرام؟!‪..‬‬‫‪--------------------‬‬‫‪ -‬یادت نیست؟!‪ 4..‬سال پیش‪...........‬‬‫ یادمه ولی چی شد یاد اون افتادی؟‪..‬‬‫‪ -‬نمی دونم‪..‬شاید همینجوری‪..‬یادته؟تو‬‫اون موقع فقط ‪ 18‬سالت بود که شهرام اومد‬ ‫خواستگاریم‪....‬‬ ‫سوگل که هنوز هم خاطرات گذشته آزارش می‬ ‫داد پوزخند زد و گفت‪ :‬آره یادمه‪..‬که مامان‬ ‫هم از اول تا اخر ِ مراسم مجبورم کرد تو اتاق‬ ‫بمونم و بیرون نیام‪..‬حتی نذاشت ببینم شوهر‬ ‫خواهرم چه شکلیه‪....‬‬ ‫نسترن خندید‪..‬نم اشکی که زیر چشمش‬ ‫نشسته بود را با سر انگشت پاک کرد‪..‬‬ ‫‪ -‬همون شب مادرش انگشتر دستم کرد که‬

‫نشون کرده ی شهرام باشم‪..‬تو همیشه تو‬ ‫الک خودت بودی‪..‬خیلی دوست داشتم از‬ ‫شهرام واسه ت بگم ولی وقتی می دیدم تا چه‬ ‫حد از کارای مامان غمگین و ناراحتی چیزی‬ ‫پیشت نمی گفتم که به خیال خودم بیشتر از‬ ‫اون منم باعث عذابت نباشم‪..‬‬ ‫چه می دونم فکر می کردم اگه بهت بگم و‬ ‫بخوام در مقابل غمی که تو چشماته از بابت‬ ‫نامزدیم ابراز خوشحالی کنم یه جورایی در‬ ‫حقت نامردی کردم‪..........‬‬ ‫ خیلی دیوونه ای به خدا‪..‬یعنی چی که‬‫ناراحت می شدم؟‪..‬به خدا اگه واسه م می‬ ‫گفتی اون همه ناراحتی رو به جون نمی خریدم‬ ‫ومنم از خوشحالی تو خوشحال می شدم‪..‬‬ ‫شاید اونجوری از ته دل یه لبخند درست و‬ ‫حسابی می زدم‪..‬واقعا چرا یه همچین فکری‬ ‫کردی؟‪..‬‬ ‫‪ -‬خب دیگه پیش خودم اینجوری فکر می‬‫کردم‪..‬می دونم کارم اشتباه بوده ولی خب‪..‬‬ ‫اون لحظه افکارم یه جور دیگه بود‪..‬‬ ‫بگذریم‪..‬خیلی دوست داشتم یه عکس از‬ ‫شهرام نشونت بدم ولی نشد‪..‬چون بعد اون‬ ‫اتفاق همه شونو سوزوندم‪..‬‬ ‫یادت میاد؟‪..‬یه شب به شب شیرینی خورون‬ ‫تو رفتی پیش عزیز که مریض شده بود‪..‬بابا‬ ‫زنگ زد بهت که واسه مهمونی برگرد ولی تو‬ ‫گفتی می خوای پیش عزیز بمونی‪..‬راستش‬ ‫می دونستم به خاطر مامان داری اینو میگی‬ ‫واسه همین خودمم بهت زنگ زدم ولی تو رو‬ ‫حرفت موندی و با التماسای منم برنگشتی‪....‬‬ ‫اینا رو که خودتم می دونی پس بی خیال‪..‬‬ ‫داشتم می گفتم‪ ،‬دوست داشتم عکسایی‬ ‫که واسه نامزدی کنار شهرام انداخته بودمو‬ ‫نشون تو هم بدم تا حداقل بدونی شهرام‬ ‫چه شکلیه برای همین منتظر بودم زودتر‬ ‫برگردی خونه‪..‬ولی دقیقا یک هفته بعد‬ ‫نامزدی‪.................‬‬ ‫هر لحظه بغض توی گلویش حجیم تر می‬ ‫شد‪..‬‬ ‫سوگل که ناراحت حال خواهرش بود با غم‬ ‫نگاهش کرد ولی امیدوار بود که گفتن این‬ ‫حرف ها کمی از ناراحتیش کم کند‪..‬‬ ‫نسترن چشمانش را لحظه ای بست و باز‬ ‫کرد‪..‬‬ ‫‪ -‬اون روزو خیلی خوب یادمه‪..‬شهرام‬‫زنگ زد خونه تا از مامان اجازه بگیره که‬ ‫بیاد دنبال من‪..‬مامان یه جورایی از وقار و‬ ‫متانت شهرام خوشش اومده بود برای همین‬ ‫بهش احترام می ذاشت‪..‬‬

‫همون شب شیرینی خورون داییش واسه ‪2‬‬ ‫هفته بینمون صیغه ی محرمیت خوند که‬ ‫واسه خرید و آزمایش خون و این حرفا تو‬ ‫معذوریت نمونیم‪....‬با کلی ذوق و شوق آماده‬ ‫شدم تا بیاد دنبالم‪..‬ولی دقیقا با حرفی که تو‬ ‫ماشین بهم زد حس کردم قصر آرزوهایی که‬ ‫تو رویاهام با شهرام واسه خودم ساخته بودمو‬ ‫به یکباره آوار کرد رو سرم‪..‬‬ ‫دیگه نفسم باال نمی اومد‪..‬انقدر حالم بد بود‬ ‫که منو رسوند درمانگاه ولی حاضر نبودم از‬ ‫ماشین پیاده شم فقط می خواستم برم گردونه‬ ‫خونه‪..‬‬ ‫وقتی دید لج کردم بدون اینکه نظر منو هم‬ ‫بپرسه جلوی خونه ی خودش نگه داشت‪..‬‬ ‫نمی خواستم حرفشو گوش کنم ولی گفت اگه‬ ‫می خوام دالیلشو بشنوم باید لج نکنم و مثل‬ ‫دوتا آدم عاقل و بالغ بشینیم و سنگامونو با‬ ‫هم وا بکنیم‪..‬‬ ‫خب‪ ..‬از خدام بود‪ ..‬بفهمم دالیلش واسه‪..‬‬ ‫پس زدن من چیه‪..‬هر کس دیگه ای هم‪..‬‬ ‫جای من بود‪ ..‬دنبال‪ ..‬حقیقت‪ ..‬می‬ ‫گشت‪....‬‬ ‫گریه می کرد و می نالید‪..‬‬ ‫سوگل هراسان شانه هایش را ماساژ می داد ‪..‬‬ ‫ نسترن گریه نکن اگه می بینی که حالت بده‬‫دیگه ادامه نده اینجوری داری خودتو از بین‬ ‫می بری‪..‬‬ ‫نسترن میان گریه هق زد‪ :‬نه سوگل بذار بگم‪..‬‬ ‫سالهاست این غم رو دلم مونده و کسی رو‬ ‫ندارم که بهش درد این دل واموندمو بگم‪..‬‬ ‫حاال که به اون روزای نحس برگشتم بذار‬ ‫حرفامو بزنم‪..‬‬ ‫سوگل سکوت کرد‪..‬حال خواهرش را درک‬ ‫می کرد‪..‬نسترن نیاز داشت که با کسی درد و‬ ‫دل کند و چه کسی بهتر از سوگل؟‪..‬کسی که‬ ‫دل به دلش می داد و همزبانش بود‪..‬‬ ‫از جا بلند شد و لحظاتی بعد با یک لیوان آب‬ ‫برگشت و کنار نسترن نشست‪..‬‬ ‫لیوان را به دستش داد‪..‬نسترن کمی از آب‬ ‫را خورد‪..‬لیوان سرد را میان دستان ملتهب و‬ ‫لرزانش فشرد و در حالی که به رو به رو زل زده‬ ‫بود زمزمه کرد‪ :‬خیلی جلوی خودمو گرفتم که‬ ‫گریه نکنم‪....‬به احترام عشقی که بهش داشتم‬ ‫دستم باال نیاد و نزنم تو صورتش‪....‬هر چی‬ ‫که هست و نیستو رو زبونم نیارم و و بهش‬ ‫نسبت ندم‪..‬‬ ‫خیلی سخت بود سوگل خیلی‪..‬بهم گفت به‬ ‫خاطر کارش نمی تونه باهام باشه‪..‬می فهمی‬

‫اینو سوگل؟‪..‬‬ ‫نامزدم‪..‬کسی که عاشقانه می خواستمش بهم‬ ‫گفت واسه کارش می خواد منو بذاره کنار‪..‬‬ ‫بهش گفتم چرا حاال؟‪..‬چرا حاال یادش افتاده‬ ‫که شغلش چیه و چرا نباید ازدواج کنه؟‪..‬‬ ‫ مگه شغلش چی بود؟!‪..‬‬‫نسترن لحظه ای مکث کرد‪..‬لبانش را روی‬ ‫هم کشید و بغضش را قورت داد‪..‬‬ ‫‪ -‬شهرام پلیس بود!‪..‬‬‫ چــی؟!‪..‬فقط واسه همین نامزدی رو بهم‬‫زد؟!‪..‬‬ ‫نسترن چشمانش را محکم روی هم فشار‬ ‫داد‪..‬نفسش را از میان لبانش بیرون فرستاد‬ ‫و گفت‪ :‬نه!‪..‬بعدا فهمیدم که جداییمون فقط‬ ‫به خاطر شغلش نبوده!‪..‬‬ ‫سکوت سوگل را که دید نگاهش کرد‪..‬اشک‬ ‫درون چشمانش می درخشید‪..‬‬ ‫صدای نسترن می لرزید‪..‬‬ ‫‪ -‬چرا یه دفعه ساکت شدی؟!‪..‬‬‫سوگل لبان خشکیده ش را با سر زبان تر کرد‬ ‫و نگاهش را پایین انداخت‪..‬‬ ‫لب گزید و گفت‪ :‬نسترن منو می بخشی؟‪..‬‬ ‫‪-‬چی؟!‪..‬‬‫سوگل معصومانه نگاهش کرد‪..‬نسترن‬ ‫متعجب بود‪..‬سوگل آرام لب زد‪ :‬انقدر تو‬ ‫تنهایی های خودم غرق بودم که هیچ وقت‬ ‫نفهمیدم خواهرم یه همچین غم بزرگی تو‬ ‫دلش داره‪..‬این همه سال در حقت کوتاهی‬ ‫کردم آره نسترن؟‪..‬تو رو خدا منو ببخش‪..‬‬ ‫‪-‬سوگــل!!‪..‬‬‫سوگل اشک هایش را با سر انگشت گرفت و‬ ‫با بغض ادامه داد‪ :‬از وقتی که یادم میاد همیشه‬ ‫کنارم بودی و تو سختی ها و مشکالت تنهام‬ ‫نذاشتی‪..‬سنگ صبورم بودی‪..‬محرم رازم‬ ‫بودی‪..‬درد و دالمو فقط پیش تو می کردم‪..‬‬ ‫گریه ها و عقده های سالهای کودکیمو رو‬ ‫شونه های تو خالی می کردم‪..‬ولی من در‬ ‫عوض برای تو چکار کردم؟‪..‬هیچی‪..‬هیچ‬ ‫کاری نکردم فقط غم رو غمت گذاشتم ‪..‬من‬ ‫مرهم دلت نشدم نسترن!‪..‬‬ ‫نسترن دستان سرد سوگل را میان انگشتانش‬ ‫گرفت و فشرد‪..‬در پس دریایی از اشک‬ ‫چشم در چشم هم دوختند‪..‬‬ ‫نسترن که هنوز هم بغض گلویش را رها‬ ‫نکرده بود زمزمه کرد‪ :‬دیوونه شدی یا داری‬ ‫هذیون میگی؟‪..‬عزیزم‪ ،‬من اگه چهار ساله که‬ ‫دارم این دردو تحمل می کنم تو که ‪ 21‬ساله‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

Roza Fox

Javanan Toronto would love to hear your stories about life in our city they may be in Farsi or English. Each week we will print new stories allowing us and you to keep in contact. Please send your stories to info@javanantoronto.com Attention Roza We look forward to interacting with our readers

f o o r f r o o p f l y e t s o r p t o y a fi Fut T P 3O ry y a e d i v l E o H

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

It’s easy to get caught up in the hustle and bustle of the holidays, and deciding on an outfit for the festivities can leave you feeling overwhelmed. Here are three ideas to help you navigate your closet this season and make it easier to find the right thing to wear. Hopefully, it will help you have a peaceful holiday season. Casual-Party-eHow The Family Party When you head to a family function, you usually don’t have to worry about glamming it up too much. Dressy casual typically fits the bill. Since you likely have black pants and heels on hand, pair them with a loose-fitting top and a fitted blazer. The cream blazer pictured here has gold buttons, which is a nice detail to pair with gold statement earrings. A lightweight tunic sweater also makes a good alternative to the loose-fitting top. Black-Tweed-Cocktail-eHow The Dinner or Cocktail Party The black cocktail dress is your safest option when you aren’t quite sure what to wear. For a festive dinner, a cocktail party or a friends’ night out, a pair of black booties can dress it up and rhinestone detailing can finish it out. A dress with sheer paneling or a decorative collar is good to have on hand like this one from Donna Morgan. Black suede booties add some height in the heel and a stylish edge to this look. Burgundy-tights-eHow The Office Party You don’t have to dread finding something to wear for your holiday office party. Take one of your favorite sweater dresses (like this one from Lou & Grey) and add jewel-tone hosiery. Burgundy tights paired with heels in the same color immediately changes up a normally casual sweater dress and creates an office-partyready look.

‫‪91‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫و چرا‪ ،‬بنابراین بدون هيچ ارزش‌گذاري و‬ ‫قضاوتي موضوع را مطرح كنيد و به همسرتان‬ ‫نگوييد «تو بي‌مسئوليتي و هميشه دير به‬ ‫قرارمان مي‌رسي!» بلكه تنها بگوييد چرا اين‬ ‫مسئله براي‌تان اهميت دارد و احساس‌تان بعد‬ ‫از رخ دادن چنين اتفاقي چيست‪.‬‬ ‫زور نگویید‬ ‫شما هيچ‌وقت نمي‌توانيد مانع رخ دادن‬ ‫اشتباهات شويد‪ ،‬اما حتما به اين موضوع‬ ‫توجه كرده‌ايد كه تنظيم و تدوين قانون‌ها و‬ ‫آيين‌نامه‌هاي داخلي در سازمان‌ها و مشخص‬ ‫كردن مجازات اشتباهات احتمالي‪ ،‬مي‌تواند‬ ‫مشكل را تا اندازه‌اي كمتر كند‪.‬‬ ‫پس اگر مي‌خواهيد در خانه‌تان هم احتمال‬ ‫اشتباه كردن اعضاي خانواده را پايين بياوريد‪،‬‬

‫بهتر است چنين آيين‌نامه‌هاي نانوشته‌اي را‬ ‫وضع كنيد و با كمك‌شان اعضاي خطاكار‬ ‫خانواده را به اندازه اشتباهي كه مرتكب‬ ‫شده‌اند تنبيه كنيد‪ .‬قطعا مجازات كودكي‬ ‫كه در مدرسه تقلب كرده‪ ،‬محروم شدن از‬ ‫آموزش نيست بلكه تنها كافي است از او‬ ‫بخواهيد غرورش را زير پا بگذارد‪ ،‬موضوع‬ ‫را به معلمش بگويد و به‌خاطر اين رفتار از او‬ ‫عذرخواهي كند‪.‬‬ ‫قبل ا زنقد کردن دوباره مرور كنيد‬ ‫ باتوجه به اهميت موضوع بد نيست بار‬‫ديگر اصول انتقاد سازنده و درست را با هم‬

‫مرور كنيم‪ .‬اگر مي‌خواهيد نقد شما فاصله‌اي‬ ‫در ارتباطات‌تان ايجاد نكند موارد زیر را‬ ‫رعایت کنید‪:‬‬ ‫ انتقاد را متوجه يك رفتار فرد بدانيد نه كل‬‫وجود و شخصيت او اثرات رفتار فرد مقابل‬ ‫را برايش روشن كنيد و بگوييد اين موضوع‬ ‫چرا اهميت دارد‪.‬‬ ‫ احتمال اشتباه بودن نظرتان را ناديده‬‫نگيريد و بگوييد ماجرا را تنها از زاويه ديد‬ ‫خودتان مطرح مي‌كنيد‪.‬‬ ‫ شرايط فردي كه اشتباه كرده را در نظر‬‫بگيريد و قبل از قضاوت‪ ،‬ماجرا را از نگاه‬ ‫او ببينيد‪.‬‬ ‫‪ -‬يادتان نرود فرد مقابل شما حتي اگر‬

‫رفتارش از نظرتان نادرست باشد‪ ،‬ارزش‬ ‫انساني دارد و شايسته احترام است‪.‬‬ ‫ به اشتباه‌ها نه با اهرم سرزنش و محروميت‪،‬‬‫بلكه باتوجه به قانون‌هاي از پيش تعيين‌شده‬ ‫پاسخ دهيد‪.‬‬ ‫ مجازات را متناسب با خطا در نظر بگيريد‬‫و هنگام مجازات كردن كل فعاليت‌هاي او را‬ ‫زير سؤال نبريد‪.‬‬ ‫ از ياد نبريد تا عملي نباشد اشتباهي هم رخ‬‫نمي‌دهد و تنها كسي خطا مي‌كند كه‬ ‫جرات قدم برداشتن دارد‪.‬‬

‫‪90‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫!تحقیر نکن! نقد كن‬ ‫اگر به آقاي پارچه فروشی كه با‬ ‫بدخلقي و نگاه سنگينش پارچه‬ ‫مورد نظر شما را از البه‌الي طاقه‌ها‬ ‫بيرون مي‌كشد‪ ،‬بگوييد رفتارش‬ ‫شما را آزار مي‌دهد چه پاسخي‬ ‫مي‌شنويد؟ اگر بگوييد «آقا! چرا‬ ‫امروز اعصاب نداريد» يا اينكه‬ ‫جمله «آقا! اگر حوصله نداري‬ ‫چرا مغازه‌ات را باز مي‌كني»‬ ‫را به زبان بياوريد چه واكنشي‬ ‫مي‌شنويد؟ احتماال در كمتر از يك‬ ‫دقيقه مجبور به ترك حجره‌اش‬ ‫مي‌شويد يا اينكه چند دقيقه‌اي را‬ ‫به جنگ لفظي مي‌گذرانيد و بعد‬ ‫از مغازه بيرون مي‌زنيد‪.‬‬ ‫دليلش چيست؟ آقاي پارچه‌فروش تحمل يك‬ ‫انتقاد سازنده را ندارد يا اينكه شما بلد نيستيد‬ ‫براي نقد كردن او از چه راهي وارد شويد؟ از‬ ‫نظر دكتر محسن حاجي علي اكبر‪ ،‬روانشناس‬ ‫صنعتي و سازماني هر دو مورد درست است‪.‬‬ ‫او در كارگاه‌هاي رفتار سازماني‌اش‪ ،‬چند‬ ‫جلسه‌اي را به آموزش راه و رسم نقد كردن و‬ ‫نقدپذيري اختصاص مي‌دهد و مي‌گويد نه‌تنها‬ ‫ما ايراني‌ها نقدپذير نيستيم‪ ،‬بلكه توانايي‬ ‫درست مطرح كردن انتقادهاي‌مان را هم‬ ‫نداريم و به‌خاطر همين ناتواني به روابط‌مان‬ ‫صدمه مي‌زنيم‪.‬‬

‫فرزندتان را منتقد بار بياوريد‬ ‫خانواده‌تان را چطور اداره مي‌كنيد؟ آيا حرف‬ ‫اول و آخر را در خانه شما مي‌زنيد يا اينكه‬ ‫تصميم‌ها از دل بحث و سنجيدن نظر همه‬ ‫اعضاي خانه گرفته مي‌شود؟ اگر شما يا‬ ‫همسرتان تنها تصميم‌گيرنده هستيد‪ ،‬اميدي‬ ‫به نقدپذير شدن فرزندتان نداشته باشيد‪.‬‬ ‫جامعه‌شناسان مي‌گويند در خانواده‌هاي سنتي‬ ‫كه اهرم قدرت‪ -‬معموال پدر‪ -‬حرف اول و‬ ‫آخر را مي‌زند و دستورهاي او بي‌چون‌و‌چرا‬ ‫پذيرفته مي‌شوند‪ ،‬در نقدپذيري بسته مي‌شود‪.‬‬ ‫دليلش هم ساده است؛ بچه‌هايي كه در اين‬ ‫خانواده‌ها زندگي مي‌كنند‪ ،‬اجازه نقد كردن‬ ‫تصميم‌هاي اهرم قدرت را ندارند و در آينده‬ ‫هم به كسي اجازه نمي‌دهند از آنها انتقاد كند‪.‬‬ ‫انگار از همان سال‌هاي كودكي در ذهن آنها‬ ‫حك شده كه نقد يعني توهين و تالش براي‬ ‫لرزاندن قدرت ديگران‪ .‬اين بچه‌ها كه از‬ ‫سال‌هاي اوليه زندگي‌شان با نقد كردن نظر‬ ‫والدين خود و ايستادگي در برابر حرف‌هايي‬ ‫كه گاهي غيرمنطقي هستند بسياري از‬ ‫امتيازها را از دست داده‌اند و مهم‌تر از همه‬ ‫اينكه با خشم و قهر والدين روبه‌رو شده‌اند‬ ‫و محبت‌شان را حتي براي دقايقي از دست‬ ‫داده‌اند؛ در آينده هم نمي‌توانند پذيراي‬ ‫انتقادهاي ديگران باشند‪.‬‬ ‫معادالت غلط را خط بزنید‬ ‫معادالت نادرست «اشتباه= بد بودن» و‬ ‫«اشتباه= قطع محبت» يكي از اصلي‌ترين‬ ‫داليلي است كه ما را از نقد مي‌هراساند‪ .‬با‬ ‫اين اوصاف حتي با عبور از سال‌هاي كودكي‬ ‫و وارد شدن به روابط جدي اجتماعي اغلب‬ ‫ما تصور مي‌كنيم فردي كه از ما انتقاد مي‌كند‪،‬‬

‫مي‌گويد «تو آدم بدي هستي!»‪« ،‬تو قرار‬ ‫است به‌خاطر اين اشتباه از حقوقت محروم‬ ‫شوي!» و همين پيش‌فرضي كه ناخودآ گاه به‬ ‫ذهن ما مي‌آيد‪ ،‬باعث مي‌شود در برابر هر نقد‬ ‫دوستانه و درستي موضع بگيريم‪ ،‬عملكردمان‬ ‫را در مقابل نقاد توجيه كنيم يا با ايجاد تنش‬ ‫و داد و فرياد امتيازي را به‌دست بياوريم‪.‬‬ ‫چه بايد كرد؟‬ ‫گرچه پس از گذشت سال‌ها بسياري از ما‬ ‫شعار نقدپذيري و سازنده بودن نقد را به زبان‬ ‫مي‌آوريم اما تا زماني كه معادالت گفته‌شده‬ ‫در ذهن ما جا دارد‪ ،‬نمي‌توانيم معناي واقعي‬ ‫اشتباه كردن را درك كنيم و تا نقد را به‌عنوان‬ ‫راهي براي كم كردن اشتباهات نشناسيم‪ ،‬راه‬ ‫به جايي نمي‌بريم‪ .‬اگر قرار باشد با جرات‬ ‫بيشتري نقد كنيم و شجاعانه نقد ديگران‬ ‫را بپذيريم‪ ،‬چاره‌اي جز خط زدن معادالت‬ ‫گفته‌شده نداريم و بايد با اين عبارت كنار‬ ‫بياييم كه «اشتباه كردن به معناي بد بودن‬ ‫نيست!» پس اول خودتان اين اصل را‬ ‫بپذيريد و اجرايش را هر روز تمرين كنيد و‬ ‫بعد آن را به فرزندان‌تان آموزش دهيد‪.‬‬ ‫چطور نقد كنيم؟‬ ‫با توجه به آنچه گفته شد‪ ،‬فهميدن دليل‬ ‫موضع گرفتن شما در برابر نقد ديگران دشوار‬ ‫نيست‪ .‬انتخاب شيوه‌اي اشتباه براي مطرح‬ ‫كردن انتقادهاست كه سوءتفاهم‌ها را ايجاد‬ ‫کرده و شما را از شنيدن نقد ديگران گريزان‬ ‫مي‌كند‪ .‬همين شيوه‌هاي اشتباه است كه باعث‬ ‫مي‌شود انتقاد همسرتان از لباس شما‪ ،‬از طرف‬ ‫شما «زشت بودن» تلقي شود و گفتن جمله‬ ‫ساده «كجا مي‌روي؟» به فرزند نوجوان‌تان‪،‬‬ ‫از سوي او به عنوان دخالت در كارهايش‬ ‫ارزيابي شود‪.‬‬

‫اگر شما هنگام نقد كردن همسرتان‪ ،‬فرزندتان‬ ‫يا رئيس اداره‌تان با خشم يا دلخوري او روبه‌رو‬ ‫مي‌شويد‪ ،‬احتماال راه را اشتباه مي‌رويد و به‬ ‫شكلي غيراصولي انتقادتان را مطرح مي‌كنيد‪.‬‬ ‫شايد كمك گرفتن از اصول زير و آشنا شدن با‬ ‫شيوه درست نقدورزي‪ ،‬به كم شدن فاصله‌هاي‬ ‫ارتباطي شما و همسرتان در خانه و شما و‬ ‫همکاران‌تان در اداره كمك بيشتري كند‪ .‬پس‬ ‫وقتي مي‌خواهيد كسي را نقد كنيد کلیشه‌های‬ ‫ذهنی‌تان را کنار بگذارید و این موارد را‬ ‫رعایت کنید‪:‬‬ ‫کلی حرف نزنید‬ ‫كل شخصيت فرد مقابل‌تان را زير سؤال‬ ‫نبريد‪ ،‬بلكه‌‌ همان جنبه‌اي كه از نظر شما نياز‬ ‫به اصالح است را مطرح كنيد‪ .‬مثال برچسب‬ ‫«تنبل» را روي فرزندي كه تنها نمره پاييني‬ ‫در درس رياضي گرفته نچسبانيد‪ ،‬بلكه با او‬ ‫مورد ضعف يا كوتاهي‌اش در‬ ‫‌‌‬ ‫مستقيما در‬ ‫آموختن آن درس صحبت كنيد؛ آسمان را به‬ ‫ريسمان نچسبانيد و تنها در مورد همان اتفاق‬ ‫با او صحبت كنيد و با حاشیه پردازی‌ها درک‬ ‫واقعیت را برایش دشوار نکنید‪ .‬در غیر این‬ ‫صورت به جای رسیدن به نتیجه‪ ،‬درگیر سوء‬ ‫تفاهم‌های آزار دهنده و حل نشدنی خواهید‬ ‫شد‪.‬‬ ‫بگویید دقیقا چرا ناراحتید‬ ‫انتقادتان را توصيفي و شفاف مطرح كنيد‬ ‫و برايش توضيح دهيد كه چرا انتظار داريد‬ ‫روال فعاليتش تغيير كند يا ديگر رفتار خاصي‬ ‫را ابراز نكند‪ .‬در بسياري موارد توضيحات‬ ‫گنگ شما كه با عصبانيت هم همراه مي‌شود‪،‬‬ ‫درك واقعيت و انتظارتان را براي ديگران‬ ‫سخت مي‌كند‪.‬‬ ‫به شخصیتش حمله نکنید‬ ‫هنگام نقد كردن‪ ،‬فرد مقابل‌تان را نشانه‬ ‫نگيريد و به شخصيتش حمله نكنيد؛ بلكه‬ ‫احساس خودتان را مطرح كنيد‪ .‬به همسرتان‬ ‫نگوييد واقعيت اين است كه تو با دير‬ ‫رسيد‌‌ن‌هايت به من توهين مي‌كني و مسئوليت‬ ‫خود را ناديده مي‌گيري‪ ،‬بلكه بگوييد «من‬ ‫احساس مي‌كنم» دير رسيدن‌هاي تو باعث‬ ‫مي‌شود به كارهاي‌مان نرسيم يا اينكه به او‬ ‫بگوييد «احساس» مي‌كنيد دير رسيدن‌هايش‬ ‫در روند انجام كارهاي شما وقفه وارد مي‌كند‬ ‫و اگر زمان دقيق‌تري را براي حاضر شدن سر‬ ‫قرار مشخص كند‪ ،‬شما هم مي‌توانيد بهتر به‬ ‫كارهاي‌تان برسيد‪.‬‬ ‫تعمیم ندهید‬ ‫به اندازه تمام آدم‌ها در مورد اشتباه تعريف‬ ‫وجود دارد و هيچ‌كس نمي‌تواند درك‬ ‫خود از رفتار درست و نادرست را به‌عنوان‬ ‫«رفتار درست و نادرست» معرفي كند‪،‬‬ ‫پس هنگام نقد كردن فراموش نكنيد كه‬ ‫نه‬ ‫از «ادراك» خود صحبت مي‌كنيد‬ ‫از يك واقعيت مطلق و بي‌چون‬

‫‪89‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫محققان کشف کردند که اگر به موش‌ها پروتئینی به نام ‪ ،GDF11‬برگرفته از خون حیوانات‬ ‫جوان‪ ،‬تزریق شود‪ ،‬ماهیچه‌ها و مغز آنها تجدید نیرو می‌کنند‪ .‬برخی پژوهشگران دیگر از خون‬ ‫و پالسمای خون استفاده کردند و توانستند اثبات کنند که حافظه موش‌ها بهتر شده است‪.‬‬

‫دانشمندان انفورماتیک موفق شدند که گروهی از چند روبات را طوری طراحی کنند که خود‬ ‫و بدون کمک انسان ساختارهای ساده بسازند‪ .‬امری که در این میان مهم است‪ ،‬همکاری بین‬ ‫روبات‌هاست‪.‬‬

‫با نور لیزر دانشمندان توانستند برنامه سلول‌های مغزی‌ای که از طریق ژنتیکی تغییر داده بودند‬ ‫را عوض کنند‪ .‬از طریق این روش آنها حتی قادر به این شدند که تجربیات بد را با تجربیات‬ ‫خوب جایگزین کنند‪ .‬به همین خاطر دانشمندان استنفورد امیدوارند که بتوانند از این طریق با‬ ‫بیماری‌های مغزی مقابله کنند‪.‬‬

‫در اینجا دانشجویان کارهای نهایی ساخت یک ماهواره را انجام می‌دهند‪ .‬از این گونه‬ ‫ماهواره‌های مکعبی تاکنون بسیار ساخته شده است اما در سال ‪ ۷۵ ، ۲۰۱۴‬عدد از آنها به‬ ‫مدار نزدیک به کره زمین فرستاده شدند‪ .‬آنها برای انجام کارهای تحقیقی مناسب هستند اما‬ ‫فضای زیادی برای دستگاه‌های مختلف ندارند‪.‬‬

‫شرکت آی بی ام امسال چیپ‌هایی از فلز نیمه‌هادی تولید کرد که مغز انسان را تقلید می‌کردند‪.‬‬ ‫آنها در این زمینه گام بلندی برداشته‌اند‪ .‬این چیپ که ‪ TrueNorth‬نام دارد‪ ،‬قابلیت باالیی‬ ‫در تشخیص طرح‌حا و تعیین اشیا دارد‪.‬‬

‫‪88‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫"ساینس" ‪ ۱۰‬موفقیت علمی سال ‪ ۲۰۱۴‬را انتخاب کرد‬ ‫نشریه معتبر علمی "ساینس" در آخرین نسخ ‌ه خود‪۱۰ ،‬مورد از مهم‌ترین‬ ‫موفقیت‌های علمی سال ‪ ۲۰۱۴‬را انتخاب کرد‪ .‬کاوشگر "فیله"‪ ،‬درمان‬ ‫جدید بیماری دیابت نوع یک‪ ،‬از نمونه‌های موفق بر شمرده شده هستند‪.‬‬

‫مجله "ساینس" ماموریت سفینه "روزتا" و فرود کاوشگر "فیله" در "پی‌‪/۶۷‬چوریوموف‪-‬‬ ‫گراسیمنکو‪-‬چوری" در روز ‪ ۱۲‬نوامبر را به عنوان بزرگترین پیشرفت علمی سال ‪۲۰۱۴‬‬ ‫انتخاب کرده است‪ .‬این کاوشگر به دنبال ریشه‌های زندگانی در کره زمین و چگونگی پیدایش‬ ‫کهکشان است‪.‬‬

‫بسیاری از تیم‌های تحقیقی به دنبال این سوال رفتند که دایناسورها تا چه اندازه با پرندگان هم‬ ‫ریشه هستند‪ .‬نتایج تحقیق آنها این بود که دایناسورها در ابتدا جثه‌ای سبک داشتند تا بتوانند‬ ‫راحت‌تر پناهگاه پیدا کنند‪ .‬اما آنها در مراحل تکاملی بعدی بالدار شدند‪.‬‬

‫قدمت‌ نقاشی‌های قدیمی که در غارها وجود دارند‪ ،‬به ‪ ۴۰‬هزار سال می‌رسد‪ .‬آنها در این سال‬ ‫در یک غار آهکی در یکی از جزایر اندونزی کشف شدند‪ .‬پیش از این‪ ،‬قدیمی‌ترین اسناد‬ ‫نقاشی‌های انسان در اروپا پیدا شده بودند‪.‬‬

‫تیم محققان موسسه "اسکریپس" در جنوب کالیفرنیا موفق شدند که به دی‌ان‌‌ای یک باکتری‪،‬‬ ‫که دارای ‪ ۴‬عضو تشکیل دهنده است‪ ،‬دو عضو دیگر اضافه کنند‪ .‬آنها با این کار موفق‬ ‫شدند که ساختار ژنتیکی یک موجود زنده را تغییر دهند‪ .‬هدف آنها این بود که ببینند آیا این‬ ‫دی‌ان‌ای‪ .‬گسترش یافته قابلیت‌های جدید دارد یا نه‪.‬‬

‫دو تیم علمی روش‌های جدید برای کپی کردن سلول‌هایی که انسولین تولید می‌کنند یافته‌اند‪.‬‬ ‫این سلول‌ها باعث ترشح کافی انسولین در لوزالمعده می‌شوند‪ .‬اما در بیمارانی که دارای دیابت‬ ‫نوع یک هستند‪ ،‬این سلول‌ها تخریب شده‌اند‪ .‬این دسته از بیماران باید به خود انسولین تزریق‬ ‫کنند‪ .‬حال این امید وجود دارد که برای این بیماری درمانی یافت شود‪.‬‬

‫‪87‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫وقتي بعضي افراد مي‌گويند در همان اول‬ ‫حس عجيبي نسبت به فالني داشتم و‬ ‫احساس کردم خيلي دوستش دارم و‪...‬‬ ‫اين حالت‌ها هيجان‌هايي هستند که عامل‬ ‫محرکه‌اش هيجاني و زودگذر است‪ .‬چراکه‬ ‫همه هيجان‌ها عمر مشخصي دارند و در بستر‬ ‫زمان حتي ممکن است از بين بروند‪ .‬پس‬ ‫چيزي به اسم «عشق گذرا» وجود ندارد؛‬ ‫هيجاني ناپايدار است که بر اساس نيازهاي‬ ‫مختلف افراد بروز مي‌کند و اين نيازها‬ ‫ممکن است زماني وجود داشته باشند و در‬ ‫موقعيتي ديگر نباشند‪ .‬پس اگر مي‌خواهيم‬ ‫به احساسي عميق و پايدار برسيم و رابطه‌اي‬ ‫داشته باشيم که منجر به ازدواج پايدار شود‪،‬‬ ‫بايد فرايند شکل‌گيري احساساتمان را مرور‬ ‫کنيم‪ .‬اگر در روابط‪ ،‬چنين فرايندي‪ -‬که در‬

‫ما هم در اين رابطه بايد وظايف خود را انجام‬ ‫دهيم و براي پابرجا نگه داشتن اين احساس‪،‬‬ ‫تالش کنيم‪.‬‬ ‫پس بعد از گذراندن فرايند الزم و شکل‬ ‫گرفتن احساس عميق بين زوج‪ ،‬نوبت به‬ ‫«مراقبت» مي‌رسد تا رابطه آسيب نبيند‪.‬‬ ‫نکته‌اي که بسيار مهم است و خطاي زيادي‬ ‫در آن رخ مي‌دهد‪ ،‬اين است که بسياري از‬ ‫افراد به شريک زندگي‌شان مي‌گويند‪« :‬تو‬ ‫همسر مني‪« ،‬بايد» من را دوست داشته‬ ‫باشي!» اما دوست داشتن احساسي است که‬ ‫بايد شکل بگيرد و بايدي در کارش نيست‪.‬‬ ‫پس اگر اوايل ازدواج احساس دوست داشتن‬ ‫شکل مي‌گيرد اما از آن مراقبت نمي‌شود و از‬ ‫بين مي‌رود‪ ،‬نياز به بازسازي وجود دارد اما‬ ‫بايدي در کار نيست‪.‬‬ ‫پيش‌نيازها را پاس کنيد؛ بعدا‬ ‫عاشق شويد!‬ ‫در جمع‪ ،‬دانشگاه‪ ،‬محل کار‪...‬‬ ‫فردي توجه شما را (از نظر‬ ‫ظاهر‪ ،‬مهارت‌ها و‪ )...‬به خود‬ ‫جلب مي‌کند‪ .‬به همين دليل يک‬ ‫گرايش ذهني براي شما ايجاد‬ ‫مي‌شود؛ پس دقت بيشتري به‬ ‫فرد مي‌کنيد‪ ،‬رفتارها‪ ،‬مهارت‌ها‪،‬‬ ‫شخصيت و‪ ...‬او را مورد ارزيابي‬ ‫بيشتر قرار مي‌دهيد و کم‌کم‬ ‫ممکن است به اين نتيجه برسيد‬ ‫که وقتي کنار او هستيد‪ ،‬حال‬ ‫خوبي داريد‪ .‬بنابراين احساس‬ ‫مي‌کنيد دوست داريد زمان‬ ‫بيشتري را با اين فرد بگذرانيد‬ ‫و به اين ترتيب به مرحله بعد‪،‬‬ ‫يعني «تمايل» مي‌رسيد‪ .‬وقتي‬ ‫اين تمايل ايجاد شد‪ ،‬مرحله‬ ‫«وابستگي» پيش مي‌آيد‪ .‬يعني‬ ‫در پي رفت‌و‌آمدهاي اجتماعي‬ ‫اين احساس به وجود مي‌آيد‬ ‫و سر ساعت مشخص دوست‬ ‫داريد طرف مقابل را ببينيد‪ ،‬با‬ ‫او صحبت کنيد‪ ،‬براي هم وقت‬ ‫بيشتري بگذاريد و‪ ....‬و وقتي‬ ‫اين اتفاق‌ها نيفتد‪ ،‬احساس‬ ‫کمبود و دلتنگي مي‌کنيد‪.‬‬

‫ادامه خواهيم گفت‪ -‬شکل بگيرد‪ ،‬طبيعي و‬ ‫قابل‌استناد است و مي‌تواند حقيقي بودن يک‬ ‫عالقه را مشخص کند‪.‬‬ ‫از عشقتان مراقبت کنيد تا زنده بماند!‬ ‫«عاشق مني؟! پس فقط من بايد در اولويت‬ ‫باشم!» اما در روابط سالم انساني چنين چيزي‬ ‫امکان‌پذير نيست؛ حتي در دوست‌داشتن‌هاي‬ ‫فوق‌العاده‌اي که بين يک زوج برقرار است‪.‬‬ ‫در يک رابطه سالم‪ ،‬همه‌چيز بايد سرجايش‬ ‫باشد‪ .‬مهم‌ترين نکته‌اي که افراد بايد به خاطر‬ ‫بسپارند اين است که هيچ رابطه يک‌طرفه‌اي‬ ‫پايدار نيست و پايدار نخواهد ماند بنابراين‬ ‫وقتي همسرمان عشق و عالقه‌اش را به ما ابراز‬ ‫مي‌کند‪ ،‬به هر شکلي از ما مراقبت مي‌کند و‬ ‫توجهش را به هر وسيله‌اي به ما نشان مي‌دهد‪،‬‬

‫در واقع بعد از وابستگي است‬ ‫که مرحله دلبستگي پيش مي‌آيد‪ .‬يعني نه‌تنها‬ ‫حضور فرد براي شما مهم شده‪ ،‬بلکه عاطفه‌اي‬ ‫هم نسبت به او پيدا کرده‌ايد‪ .‬اگر مرحله‬ ‫دلبستگي تداوم پيدا کند و در موقعيت‌ها و‬ ‫شرايط مختلف تکرار شود‪ ،‬شرايط براي‬ ‫دوست داشتن طرف مقابل مطرح مي‌شود پس‬ ‫اين فرايند بايد در روابط بين دو جنس که‬ ‫مي‌خواهند به ازدواج ختم شود‪ ،‬شکل بگيرد‪.‬‬ ‫وقتي فرد به قدري طرف مقابل را دوست‬ ‫دارد که حاضر است هر کاري از دستش‬ ‫برمي‌آيد انجام دهد تا او خوشحال باشد‪،‬‬ ‫آرامش داشته باشد‪ ،‬امکانات متفاوتي برايش‬ ‫فراهم شود و ترجيحش در زمان‌هاي متفاوت‬ ‫اوست‪ ،‬اين «دوست داشتن عميق»ي است‬ ‫که اسمش را هرچيزي حتي «عشق» مي‌توان‬ ‫گذاشت!‬

‫‪86‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫قبل از عاشق شدن بايد بدانيد‪...‬‬ ‫«از همون روز اول که ديدمش‪،‬‬ ‫فهميدم اين آدم زندگي منه!»‪،‬‬ ‫«خيلي زود عاشق هم شديم و‬ ‫خيلي زود هم تصميم گرفتيم‬ ‫ازدواج کنيم و حاال هم که يک‬ ‫ماه از ازدواجمون مي‌گذره‪،‬‬ ‫خيلي خوشبختيم!» و هزاران‬ ‫جمله آشناي ديگر که با شور‬ ‫و حرارتي وصف‌ناشدني گفته‬ ‫مي‌شوند اما زماني از گفتن اين‬ ‫جمله‌ها نمي‌گذرد که مي‌شنويم‪:‬‬ ‫«اصال نمي‌دونم چرا اينجوري‬ ‫شد! ما که عاشق هم بوديم‪ »...‬يا‬ ‫بعضي‌هاي ديگر که مي‌گويند‪:‬‬ ‫«از اولش هم منو دوست نداشت؛‬ ‫هرکاري کردم عاشقم نشد و حاال‬ ‫هم اين وضع زندگيمه ‪ »...‬واقعا‬ ‫داستان چيست؟‬

‫چرا بعضي از زوج‌هايي که زندگي‌شان را‬ ‫با عشق آغاز مي‌کنند‪ ،‬ناگهان به بن‌بست‬ ‫مي‌رسند راه را اشتباه مي‌روند يا از اول در‬ ‫مسير اشتباهي بوده‌اند؟ چه‌طور بايد تفاوت‬ ‫بين عشق‌هاي زودگذر و عشق واقعي را‬ ‫بفهميم؟‬ ‫آيا واقعا هر عالقه‌اي به جنس مخالف‬ ‫مي‌تواند سرآغاز عشق و در پي آن ازدواج‬ ‫باشد؟!‬ ‫عشق اسطوره‌اي مال کتاب‌هاست!‬ ‫متاسفانه در ادبيات کلمات مشابه بسياري به‬ ‫اشتباه جاي يکديگر استفاده مي‌شوند و عشق‬ ‫هم از همين گروه است‪ .‬عشقي به عنوان‬ ‫عشق اسطوره‌اي در ادبيات ما وجود دارد که‬ ‫احتمال وقوعش در دنياي واقعي بسيار کم‬ ‫است‪ .‬حتي وقتي فردي ادعا مي‌کند آنقدر فرد‬ ‫ديگري را مي‌خواهد که حاضر است همه را‬ ‫بدهد تا او را به‌دست بياورد‪ ،‬جدا از واکنش‬ ‫طرف مقابل‪ ،‬جاي بحث و بررسي دارد که‬ ‫آيا واقعا چنين چيزي ممکن است يا خير‪ .‬در‬ ‫مفاهيم انساني اين نوع رابطه بعيد است اما‬ ‫غيرممکن نيست؛ مثال اين عشق بين انسان‬ ‫و خداوند متعال امکان‌پذير است‪ .‬ما وقتي‬

‫به فردي عالقه داريم‪ ،‬دوست داريم تمام‬ ‫توجه او به ما باشد و اگر به ديگري توجه‬ ‫کند‪ ،‬آزرده مي‌شويم‪ .‬تنها خداوند است که‬ ‫ما دوستش داريم و وقتي ديگران مورد توجه‬ ‫خداوند قرار مي‌گيرند‪ ،‬ناراحت نمي‌شويم‬ ‫که هيچ‪ ،‬خوشحال هم مي‌شويم‪ .‬اين تنها‬ ‫مثالي بود که مشخص شود عشق انساني با‬ ‫عشق‌هاي اسطوره‌اي بسيار متفاوت است‪.‬‬ ‫عشقي که زود نفرت‌انگيز مي‌شود!‬ ‫نکته‌ديگري که در روابط انساني بايد به آن‬ ‫دقت داشته باشيم اين است که شايد فردي را‬ ‫بي‌نهايت دوست داشته باشيم و به اشتباه اسم‬ ‫عشق هم روي رابطه‌مان بگذاريم‪ ،‬اما مهم‬ ‫اين است که ما هم آن فرد را براي خودمان‬ ‫مي‌خواهيم و هرقدر براي ما عزيز باشد‪ ،‬اگر‬ ‫طردمان کند يا فرد ديگري را به ما ترجيح‬ ‫دهد‪ ،‬آرزو مي‌کنيم همان آدم خيلي‌خيلي‬ ‫عزيز اصال ديگر در اين دنيا نباشد! به همين‬ ‫دليل کاربرد واژه عشق بايد با دقت بيشتري‬ ‫انتخاب شود‪.‬‬

‫وقتي دو جنس مخالف يکديگر را در محل‬ ‫کار‪ ،‬خواستگاري و‪ ...‬مي‌بينند يا جايي‬ ‫ارتباط اجتماعي برقرار مي‌کنند و هر دو‬ ‫احساس نزديکي زيادي به يکديگر دارند‪،‬‬ ‫اين حسشان هر روز بيشتر مي‌شود تا اينکه به‬ ‫رابطه نزديک‌تري تبديل مي‌شود و افراد متوجه‬ ‫مي‌شوند به طور اختصاصي به هم احساس‬ ‫وابستگي دارند‪ .‬اولين سوالي که افراد بايد از‬ ‫خود بپرسند اين است عالقه‌اي که حاال نسبت‬ ‫به ديگري دارند و به وابستگي تبديل شده‪،‬‬ ‫از کجا شروع شده؟ يعني عامل محرکش‬ ‫چيست؟ ظاهر و حالت فيزيکي اوست يا نوع‬ ‫و سبک ارتباطي که با ما برقرار مي‌کند‪ ،‬شايد‬ ‫هم ديدگاهش در مسائل اجتماعي توجه‌مان‬ ‫را جلب کرده يا حتي ممکن است موقعيت‬ ‫اقتصادي و اجتماعي فرد و شايد هم ترکيبي‬ ‫از چند عامل برايمان جذاب بوده‪ ،‬پس در‬ ‫اولين مرحله بايد صادقانه عامل محرک را‬ ‫مشخص کنيم چراکه ارزش‌گذاري همين‬ ‫عوامل محرک است که نقش کليدي در ايجاد‬ ‫عالقه و وابستگي ما به ديگري دارد‪.‬‬

‫عامل محرکه را بشناسيد!‬

‫«هيجان ناپايدار» يا «عشق زودگذر»‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫‪82‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫‪80‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اخــــــــــبار‬ ‫ورزشــــــــــی‬ ‫بازگشت پسر استقالل به استقالل‪/‬قلعه نویی طالب لو را برای دروازه‬ ‫تیمش آورد‬ ‫سرانجام وحید طالب لو به استقالل‬ ‫برگشت ‪ .‬وحید که در پایان دومین‬ ‫دوره مربیگری صمد مرفاوی و در‬ ‫سیاه ترین روزهای فوتبالش بعد‬ ‫از گل بدی که از پیمان خورد تا‬ ‫استقالل از آسیا بیفتد ‪ ،‬به خواست‬ ‫کادرفنی استقالل استقاللی شد‪.‬‬ ‫؛ وحید طالب لو پسر استقالل که‬ ‫از نوجوانان فوتبالش را در این‬ ‫تیم سپری کرد بعد از نزدیک به ‪5‬‬ ‫سال دوری به تیمش برگشت‪ .‬او به‬ ‫خواست امیر قلعه نویی به جمع آبی‬ ‫ها برگشته است‪ .‬وحید که فوتبالش‬ ‫در تیم بزرگساالن استقالل را با اعتماد قلعه نویی در سال ‪ 1382‬و از بازی مهم این تیم با‬ ‫سپاهان در اصفهان آغاز کرد در اوایل سال ‪ 1387‬از این تیم جدا شد تا قلعه نویی مهدی‬ ‫رحمتی را به جای او به استقالل بیاورد‪ .‬طالب لو در این سال ها بازی در تیم هایی چون‬ ‫شاهین بوشهر و راه آهن را تجربه کرد‪ .‬او آسیب دیدگی های مهمی را سپری کرد و نیم فصل‬ ‫اول امسال توانست دوباره اوج بگیرد و قلعه نویی در سالی که رفاقتش با رحمتی به هم‬ ‫خورد بعد از ‪ 17‬بازی وحید را دوباره به استقالل بر می گرداند‪ .‬وحید طالب لو در همه این‬ ‫سال ها یکی از چهره های محبوب هواداران استقالل بوده است‪.‬‬

‫پیام اینستاگرامی صادقیان‪ :‬در این شرایط پرسپولیس را تنها‬ ‫نمی‌گذارم‪ /‬رفیق نیمه راه نیستم‬ ‫پیام صادقیان در صفحه اینستاگرام خود‬ ‫خطاب به هواداران نوشته که از پرسپولیس‬ ‫جدا نمی‌شود‪.‬‬ ‫هافبک پرسپولیس خطاب به هواداران‬ ‫خود نوشت‪« :‬اینجا به شما می‌گویم که‬ ‫کسی از خودش چیزی نگوید‪ .‬من به‬ ‫هیچ عنوان پرسپولیس را در این شرایط‬ ‫رها نمی‌کنم‪ .‬تا آخرش هم هستم‪ .‬می‌روم‬ ‫بدنم را آماده می‌کنم‪ .‬پایم هم خوب شده‬ ‫و می‌خواهم نیم فصل دوم همان پیام‬ ‫پارسال را ببینید‪ .‬خیالتان راحت‪ .‬رفیق‬ ‫نیمه راه نیستم‪ .‬بعدا یک چیزهایی به‬ ‫شما می‌گویم که در جریان باشید‪ .‬قید خیلی چیزها را به خاطر هواداران پرسپولیس زدم و‬ ‫می‌خواهم تا آخرش باشم‪».‬‬

‫برانکو در یک قدمی نیمکت پرسپولیس‪ /‬بازگشتم به ایران‪ ،‬بستگی به‬ ‫پیشنهاد نهایی پرسپولیس دارد‬ ‫مذاکرات با برانکو ایوانکوویچ برای هدایت تیم فوتبال پرسپولیس جدی شده و به نظر‬ ‫می‌‌رسد او به زودی به تهران بازگردد‪.‬‬ ‫به گزارش فارس‪ ،‬طی چند روز گذشته شایعاتی در خصوص مذاکره مسئوالن باشگاه‬

‫پرسپولیس با برانکو ایوانکوویچ مطرح شده بود و این موضوع امروز در گفت‌وگو با فارس‬ ‫از سوی مربی کروات تایید شد و برانکو از مذاکره‌اش با مسئوالن باشگاه پرسپولیس خبر‬ ‫داد‪.‬‬ ‫سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران اعالم کرد که مذاکراتی با مسئوالن پرسپولیس برای‬ ‫هدایت این تیم انجام داده و احتمال دارد در چند روز آینده برای ادامه مذاکرات به تهران‬ ‫بیاید‪.‬‬ ‫این در حالی است که مانع بزرگی برای ورود برانکو به ایران وجود دارد و آن هم بحث‬ ‫مالیات اوست که باید دید مسئوالن چه چاره‌ای برای آن خواهند اندیشید‪.‬‬ ‫همچنین در این زمینه شنیده شده که قرار است دستیاران برانکو دو پیشکسوت از ستاره‌های‬ ‫سابق سرخ‌پوشان باشند‪.‬‬ ‫سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال ایران گفت‪ :‬از سوی پرسپولیسی‌ها مذاکراتی با من شده است‪.‬‬ ‫برانکو ایوانکوویچ در خصوص خبر مذاکره‌اش با پرسپولیس گفت‪ :‬همه چیز ممکن است و‬ ‫امکان دارد هر لحظه اتفاق جدیدی بیفتد و من به تهران برگردم‪.‬‬ ‫وی در پاسخ به این سوال که گفته می‌شود حضور این مربی در پرسپولیس جدی است‪ ،‬تأکید‬ ‫کرد‪ :‬بله؛ آنها با من مذاکره‬ ‫کرده‌اند اما همه چیز به روند‬ ‫مذاکرات و پیشنهاد نهایی‬ ‫پرسپولیسی‌ها بستگی دارد اما در‬ ‫همین مذاکراتی هم که داشتیم‬ ‫می‌توان پروژه خوبی را برای‬ ‫پرسپولیس ترسیم کنیم‪.‬‬ ‫سرمربی سابق تیم ملی در پاسخ‬ ‫به این سوال که تا چه اندازه از‬ ‫شرایط فعلی پرسپولیسی‌ها آگاه‬ ‫است‪ ،‬گفت‪ :‬اطالعات کاملی‬ ‫از وضعیت فعلی پرسپولیس‬ ‫دارم و همه چیز را در مورد این‬ ‫تیم می‌دانم با این حال باز هم‬ ‫تأکید می‌کنم که حضورم در تیم‬ ‫سرخ‌پوش تهرانی به مذاکرات نهایی که با مسئوالن این تیم خواهم داشت بستگی دارد‪.‬‬ ‫ماجرای حضور سرمربی پیشین تیم ملی در پرسپولیس چه بود؟‪/‬برانکو سرمربی پرسپولیس‬ ‫می‌شد اگر هدایتی می‌آمد‬ ‫ماجرای حضور برانکو ایوانکوویچ در پرسپولیس با وجود انصراف هدایتی از حضور در این‬ ‫باشگاه پیچیده شده است‪.‬‬ ‫به گزارش تسنیم‪ ،‬وزارت ورزش و جوانان طی چند روز گذشته صحبت‌هایی را با حسین‬ ‫هدایتی برای حضورش در باشگاه پرسپولیس انجام داده و منتظر پاسخ وی بود‪ .‬عضو پیشین‬ ‫هیئت مدیره این باشگاه برای حضور در پرسپولیس اختیار تام می‌خواست تا نفراتی که‬ ‫مدنظر دارد به این تیم بیاورد و در باشگاه تغییر و تحوالتی ایجاد کند‪.‬‬ ‫از آنجایی که علی دایی با وزارت ورزش و جوانان مشکالتی دارد‪ ،‬هدایتی و اعضایی که‬ ‫قرار بود به او در باشگاه پرسپولیس کمک کنند (محمدحسین نژادفالح به عنوان مدیرعامل‬ ‫و خود او به عنوان رئیس هیئت مدیره) به دنبال گزینه‌های خارجی رفتند‪ .‬زالتکو کرانچار و‬ ‫برانکو ایوانکوویچ نیز گزینه‌های تیم هدایتی بودند که با توجه به مشکالتی که برای حضور‬ ‫کرانچار در تیم امید به وجود آمد تنها گزینه باقی مانده ایوانکوویچ بود‪.‬‬ ‫سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال کشورمان هم که از زمان حضورش در تیم ملی بدهی مالیاتی‬ ‫سنگینی دارد که گفته می‌شود حدود ‪ 400‬میلیون تومان است‪ ،‬درخواست داشت تا این‬ ‫بدهی پرداخت شود تا برای حضور در ایران مشکلی نداشته باشد‪ .‬این تغییرات قرار بود‬ ‫زمانی در پرسپولیس انجام شود که این تیم راهی مسابقات لیگ قهرمانان آسیا نشده باشد و‬ ‫حاال که هدایتی از حضور در این باشگاه انصراف داده باید دید برانکو که گزینه اصلی بود‬ ‫چه شرایطی پیدا می‌کند‪.‬‬ ‫قرار بود در صورتی که برانکو ایوانکوویچ به پرسپولیس بیاید‪ ،‬چند بازیکن قدیمی این تیم‬ ‫که نزد هواداران محبوبیت خاصی دارند به او کمک کنند و حاال که هدایتی نیامده مشخص‬ ‫نیست چه اتفاقی رخ می‌دهد‪.‬‬ ‫ادامه در صفحه ‪>>> 82‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫‪72‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫سرمایه زندگی‬

‫شکوفه شفیعی – مشاور مالی‬

‫همه ی ما سال ها از جوانی تا‬ ‫پیری کار می کنیم و سرمایه می‬ ‫اندوزیم‪ :‬حساب بانکی‪ ،‬آپارتمان‪،‬‬ ‫خانه‪ ،‬ماشین‪ ،‬زمین‪ ،‬طال‪... ،‬؛ اما‬ ‫سرمایه ی اصلی زندگی‪ ،‬عشق‬ ‫است! آن ها که دوست شان داریم‬ ‫تمام معنای زندگی ما هستند‪،‬‬ ‫همسرمان‪ ،‬فرزندمان‪ ،‬هر آن کس‬ ‫که وابسته و دل بسته به ماست‪ ...‬و‬ ‫آنان اند که به بودن ها‪ ،‬به خوب‬ ‫بودن حال و روز و روزگارها‪ ،‬به‬ ‫شاد بودن قلب ها و به لبخند روی‬ ‫لب ها مفهوم می بخشند‪.‬‬ ‫وقتی صحبت از خریدن بیمه ی عمر و زندگی‬ ‫می شود به تعویق انداختن آن آسان است‪ .‬اما‬ ‫کیست که خبر از فردای خودش داشته باشد؟‬ ‫خیلی ها این فکر از ذهن شان می گذزد که‬ ‫خریدن بیمه ی عمر یک هزینه ی اضافه است‬ ‫و با خود فکر می کنند که چرا باید پول شان را‬ ‫جایی صرف کنند که تا زمان مرگ شان کسی‬

‫از آن استفاده نخواهد کرد‪ .‬ثانیه ای چشم‬ ‫های اشک بار بیوه تان و فرزندتان را تصور‬ ‫کنید که عالوه بر از دست دادن ستون زندگی‬ ‫شان در خطر از دست دادن سقف باالی‬ ‫سرشان‪ ،‬نداشتن پول برای ادامه ی تحصیل‬ ‫و یا درمانده در خرج و مخارج روزانه و‬ ‫پرداخت بدهی ها و قسط ها هم هستند‪ ...‬ای‬ ‫کاش به جای پیش داوری های نادرست در‬ ‫خصوص سیستم های بیمه و سرمایه گذاری‬ ‫در کشور کانادا – بر اساس آن چه که خودمان‬ ‫فکر می کنیم و از تجربه مان در زندگی در‬ ‫کشوری دیگر حدس می زنیم‪ -‬واقعیت را‬ ‫بیاموزیم و از آن در جهت بهبود زندگی خود‬ ‫و خانواده امان استفاده کنیم‪ .‬بر خالف تصور‬

‫بسیاری از افراد‪ ،‬در کانادا بیمه های عمر و‬ ‫زندگی ای وجود دارند که نه تنها از خانواده‬ ‫ی شما پس از نبود فرد محافظت می کنند‪،‬‬ ‫بلکه خودتان نیز در زمان حیات می توانید از‬ ‫آن استفاده کنید و به عالوه از معافیت های‬ ‫مالیاتی نیز بهره مند شوید‪.‬‬ ‫تفکر اشتباه دیگری که در بسیاری از افراد‬ ‫وجود دارد این است که کارمندان شرکت ها‬ ‫فکر می کنند که از طریق محل کارشان بیمه‬ ‫ی عمر "کافی" دارند که این تصور نیز اشتباه‬ ‫است‪ .‬چون در بیشتر موارد اگر چنین امکانی‬ ‫هم وجود داشته باشد مبلغ ثابت ‪ 10‬تا ‪25‬‬ ‫هزار دالر و یا در بهترین حالت یک یا دو‬ ‫برابر حقوق سالیانه ی فرد است که به دلیل‬ ‫گران تر بودن این خدمت‪ ،‬بسیاری از شرکت‬ ‫ها از ارائه ی آن به کارمندان شان امتناع می‬ ‫کنند‪ .‬حال خود حساب کنید که آیا این مبلغ‬ ‫پاسخ گوی نیاز همسر و فرزندان تان پس از‬ ‫شما هست؟! به همچنین چه تضمینی وجود‬ ‫دارد که شما شغل خود را از دست ندهید؟‬ ‫بیمه های عمر گروهی تنها در صورتی که فرد‬ ‫شاغل باشد اعتبار دارند‪ .‬حساب عوری که‬ ‫می گذرد را داشته باشید و بدانید که با باال‬ ‫رفتن سن تان قیمت بیمه تان باالتر خواهد‬ ‫رفت؛ پس بهتر است که هرچه زودتر خود‬

‫زمانی مشخص در صورت فوت فرد است‪:‬‬ ‫بازپرداخت وام خانه یا آپارتمان‪ ،‬پرداخت‬ ‫اقساط ماشین‪ ،‬هزینه ی تحصیل فرزندان‪،‬‬ ‫خرج و مخارج روزانه‪ ،‬پرداخت قبوض و‬ ‫کارت های اعتباری و ‪...‬‬ ‫بیمه های مدت دار بسیار ارزان هستند و‬ ‫داشتن آن برای همگان ضروری است‪ .‬فرض‬ ‫کنید شما یک بیمه ی عمر مدت دار در‬ ‫زمانی که سالمت هستید خریداری کرده اید؛‬ ‫با این کار‪ ،‬شما ریسک زندگی خود را به‬ ‫شرکت بیمه منتقل کرده اید‪ .‬چنان چه پیش‬ ‫از اتمام زمان آن اقدام به تمدید یا تبدیل آن‬ ‫به بیمه ی عمر دایمی نمایید دیگر نیازی به‬ ‫انجام آزمایشات پزشکی ندارید‪ .‬این موضوع‬ ‫زمانی اهمیت پیدا می کند که در طی این‬ ‫زمان سالمت شما دچار مشکل شده باشد و‬ ‫از نظر شرکت های بیمه دیگر قابلیت بیمه‬ ‫شدن را نداشته باشید و یا در گروه با ریسک‬ ‫باال قرار بگیرید که قیمت بیمه شان بسیار‬ ‫گران تر است‪.‬‬ ‫بیشتر بیمه های مدت دار خود به خود در‬ ‫پایان دوره شان برای دوره ی مشابه بعدی‬ ‫تمدید می شوند اما این امکان معموال تنها‬ ‫تا سن ‪ 75‬یا ‪ 80‬سالگی بسته به نوع بیمه‬ ‫خریداری شده وجود دارد و در صورت نیاز‬

‫اقدام به خرید بیمه ی شخصی تان کنید که‬ ‫کنترل آن دست خودتان است و نه محل‬ ‫کارتان!‬ ‫در کل سه نوع بیمه ی عمر وجود دارد‪:‬‬ ‫بیمه عمر مدت دار‬ ‫⦁ ‬ ‫این بیمه ها برای مدت زمانی خاص مثال‬ ‫‪ 20 ،10‬یا ‪ 25‬سال به شما پوشش بیمه ای‬ ‫می دهند‪ .‬اگر فرد در طی این زمان از دنیا‬ ‫برود‪ ،‬فرد ذینفع که در بیمه نامه اسمش قید‬ ‫شده است‪ ،‬مبلغ از پیش تعیین شده در بیمه‬ ‫نامه را طی یک فقره چک معاف از مالیات‬ ‫دریافت می کند و خود اوست که تصمیم می‬ ‫گیرد این پول را چگونه هزینه کند‪ .‬هدف‬ ‫اصلی از خرید بیمه های عمر زمان دار تامین‬ ‫منابع مالی الزم برای خانواده در بازه های‬

‫به ادامه ی بیمه‪ ،‬پیش از رسیدن به این سن‬ ‫باید برای تبدیل آن به بیمه ی عمر دایمی‬ ‫اقدام گردد‪.‬‬ ‫بیمه عمر دایمی‬ ‫⦁ ‬ ‫یک بیمه ی عمر دایمی تا زمانی که شما در‬ ‫قید حیات هستید ادامه می یابد و مزیت عمده‬ ‫ی آن این است که از زمانی که بیمه ی عمر‬ ‫خود را خریداری می کنید میزان پرداختی‬ ‫شما برای همیشه ثابت می ماند و دیگر‬ ‫هرگز نگران آن چه بعد از شما برای خانواده‬ ‫تان رخ خواهد داد نیستید‪ .‬برخی از بیمه‬ ‫های عمر دایمی عالوه بر پوشش بیمه ای‬ ‫به شخص شما امکان داشتن نوعی حساب‬ ‫جانبی سرمایه گذاری معاف از مالیات را‬ ‫نیز می دهند که سود آن در مقایسه با سود‬

‫حساب های بانکی بسیار قابل توجه است و‬ ‫نکته ی اصلی این است که این سود در قالب‬ ‫درآمد سالیانه شما قرار نمی گیرد و شما برای‬ ‫آن مالیاتی به دولت نمی پردازید‪ .‬هرچه زمان‬ ‫بیشتری از باز کردن بیمه تان بگذرد رشد پول‬ ‫تان بیشتر خواهد بود و شما شخصا امکان‬ ‫دسترسی به حساب خود در هر زمان را دارید‪.‬‬ ‫بسیاری از پدر و مادرها این حساب ها را برای‬ ‫آینده ی فرزندشان باز می کنند تا در هر زمان‬ ‫برای پرداخت هزینه تحصیل‪ ،‬خرید ماشین‪،‬‬ ‫خرید خانه‪ ،‬ازدواج و ‪ ...‬از طریق این بیمه‬ ‫پول کافی در اختیار آن ها قرار دهند‪ .‬عده ی‬ ‫کثیری از صاحبان مشاغل به ویژه افراد خود‬ ‫اشتغال به این نوع بیمه ها عالقه مند هستند‬ ‫چرا که عالوه بر حفاظت از خانواده و سرمایه‬ ‫شان در درازمدت‪ ،‬خودشان نیز امکان این را‬ ‫دارند که پولی که برای بیمه پرداخت می کنند‬ ‫را به عنوان هزینه از درآمد ساالنه ی خود کم‬ ‫کنند و لذا مالیات کمتری پرداخت کنند و به‬ ‫عالوه از این پول خودشان شخصا استفاده‬ ‫کنند‪ .‬اتفاقی که در نهایت می افتد این است‬ ‫که پول بیشتری در جیب خود فرد می ماند‪.‬‬ ‫به عالوه این ابزار یکی از بهترین روش های‬ ‫پس انداز برای زمان بازنشستگی نیز هست‪.‬‬ ‫بیمه عمر جامع‬ ‫⦁ ‬ ‫این بیمه ها نیز عموما تا زمان حیات فرد‬ ‫اعتبار دارند اما انعطاف شان نسبت به بیمه‬ ‫های عمر دایمی بیشتر است و ضمیمه های‬ ‫متفاوتی را می توان به آن افزود که این نوع را‬ ‫برا ی برخی افراد جذاب تر می کند‪.‬‬ ‫با شناختن کلی انواع بیمه ها‪ ،‬قدم بعدی‬ ‫این است که برای تعیین این که به چه مقدار‬ ‫پوشش بیمه ای و برای چه مدت نیاز دارید‬ ‫حتما از یک مشاور مالی راهنمایی بگیرید‪.‬‬ ‫یک مشاور مالی با بررسی شرایط و سبک‬ ‫زندگی شما و نیازمندی های جاری و آتی شما‬ ‫و خانواده تان میزان الزم برای بیمه ی عمر‬ ‫را به شما پیش نهاد می کند‪ .‬فراموش نکنید‬ ‫که هر زمان اتفاق مهمی در زندگی تان رخ‬ ‫داد (عوض کردن شغل‪ ،‬ازدواج‪ ،‬تولد یک‬ ‫کودک‪ ،‬خرید یک خانه‪ ،‬شروع تحصیالت‬ ‫عالیه ی فرزند‪ ،‬تمام شدن اقساط خانه و‬ ‫ماشین‪ ،‬نزدیک شدن به زمان بازنشستگی و‬ ‫‪ )...‬از یک مشاور مالی بخواهید که بیمه ی‬ ‫عمر شما را مورد بازبینی قرار دهد تا میزان‬ ‫صحیح پوشش بیمه ای برای شما انتخاب‬ ‫شود‪ .‬ممکن است شما به کمتر یا بیشتر از‬ ‫آن چه که نیاز دارید بیمه خریده باشید که‬ ‫می توانید آن را مطابق نیازتان به روز کنید‪.‬‬ ‫یک مشاور مالی خبره برای شما یک "تحلیل‬ ‫نیاز" دقیق انجام می دهد و با در نظر گرفتن‬ ‫میزان درآمد‪ ،‬سبک زندگی‪ ،‬ارزش دارایی ها‪،‬‬ ‫هزینه های زندگی‪ ،‬میزان بدهی ها و هزینه‬ ‫های آتی تان رقم دقیق مورد نیازتان را برای‬ ‫شما محاسبه می کند‪.‬‬

‫‪71‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫پس از آن با پلیس تماس گرفته و مدعی شدم‬ ‫که سرنشینان یک دستگاه موتورسیکلت‬ ‫اقدام به اسیدپاشی کرده و از محل متواری‬ ‫شده اند "‪.‬‬ ‫سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ‪ ،‬معاون‬ ‫مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران‬ ‫بزرگ ‪ ،‬با اعالم این خبر گفت ‪" :‬با توجه به‬ ‫اعتراف متهم پرونده ی حریق خودرو ‪ ،‬قرار‬ ‫قانونی برای این متهم صادر و متهم جهت‬ ‫انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار پلیس‬ ‫آ گاهی تهران بزرگ قرار گرفت " ‪.‬‬ ‫سرهنگ حاجی زاده در خصوص صدور‬ ‫قرار قانونی برای شاکی پرونده اسیدپاشی نیز‬ ‫عنوان داشت‪ " :‬با توجه به اعتراف صریح‬ ‫متهمه در خصوص طرح شکایت دروغین در‬ ‫پرونده اسیدپاشی و ارائه اظهارات کذب ‪ ،‬از‬ ‫سوی مقام محترم قضایی قرار قانونی برای‬ ‫این شخص صادر شد " ‪.‬‬

‫نقشه شوم خواستگار قالبی با‬ ‫حلوای مسموم‬ ‫خواستگار قالبی به بهانه آشنایی با خانواده‬ ‫دختر جوان راهی خانه آنها شد و پس از‬ ‫بیهوش کردن اعضای این خانواده‪ ،‬نقشه خود‬ ‫را عملی کرد‪.‬‬ ‫این مرد با سفر به استان‌های مختلف‪،‬‬ ‫دختران دم بخت را شناسایی می‌کرد و‬ ‫پس از بیهوش‌کردن آنها‪ ،‬دست به سرقت‬ ‫اموالشان می‌زد‪ .‬آخرین نقشه شوم این مرد در‬ ‫شهرستان قم رقم خورد‪ .‬طعمه‌های او اعضای‬ ‫خانواد ‌ه دختری بودند که وی قرار بود از او‬ ‫خواستگاری کند‪.‬‬ ‫مرد جوان آن شب درحالی‌که یک بسته حلوا‬ ‫در دست داشت راهی خانه دختر شد تا ساعتی‬ ‫را در کنار آنها بگذراند‪ .‬اعضای خانواده‬ ‫دختر اما پس از خوردن حلوا‪ ،‬بیهوش شدند‬ ‫و مرد جوان تمامی طالها‪ ،‬پول‌ها و اموال‬ ‫باارزش آنها را سرقت کرد‪ .‬پس از فرار این‬ ‫مرد و با شکایت خانواده دختر‪ ،‬تیمی از‬ ‫کارآگاهان پلیس آگاهی استان قم وارد عمل‬ ‫شدند و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری‬ ‫خواستگار قالبی شروع شد‪ .‬مأموران متوجه‬ ‫شدند که مرد کالهبردار از حدود ‪ 2‬هفته قبل‬ ‫و از طریق یک واسطه با این خانواده آشنا‬ ‫شده بود‪.‬‬ ‫با شناسایی واسطه و بررسی‌های انجام شده‪،‬‬ ‫ردی از خواستگار قالبی در شهرستان تبریز‬

‫به‌دست آمد و مشخص شد که این مرد در‬ ‫این شهر نیز قصد دارد با همین روش دست‬ ‫به سرقت از دختر جوانی بزند‪ .‬تیمی از‬ ‫کارآگاهان با دریافت نیابت قضایی راهی‬ ‫تبریز شدند و با شناسایی محلی که قرار بود‬ ‫خواستگار قالبی با طعمه‌اش مالقات کند‪،‬‬ ‫توانستند او را در یک عملیات ضربتی‬ ‫دستگیر و در بازرسی بدنی او مقدار زیادی‬ ‫قرص و داروی بیهوشی کشف کنند‪.‬‬ ‫مرد جوان که در پرونده‌اش سوابق متعدد‬ ‫کیفری به چشم می‌خورد‪ ،‬پس از انتقال به‬ ‫اداره آگاهی به چند سرقت مشابه اعتراف کرد‬ ‫و گفت‪ :‬مدتی قبل برای اجرای نقشه‌هایم‬ ‫راهی شهرستان قم شدم‪ .‬شگردم اینگونه بود‬ ‫که ابتدا سوار یک تاکسی شدم که راننده‌اش‬ ‫فردی میانسال بود‪ .‬در طول مسیر سر صحبت‬ ‫را با او باز کردم و گفتم که وضع مالی خوبی‬ ‫دارم و می‌خواهم به زندگی‌ام سر و سامان بدهم‬ ‫و به‌دنبال دختری از خانواده‌ای مناسب برای‬ ‫ازدواج می‌گردم‪ .‬راننده تاکسی کمی فکر‬ ‫کرد و گفت که خانواده خوبی را می‌شناسد‬ ‫که دختر دم‌بخت دارند و می‌تواند مرا با آنها‬ ‫آشنا کند‪ .‬من هم از او خواستم که این کار را‬ ‫انجام دهد و به این ترتیب مقدمات آشنایی‬ ‫من و خانواده شاکی فراهم شد‪.‬‬ ‫خواستگاری با طعم سرقت‬ ‫مرد جوان ادامه داد‪ :‬چند روز پس از‬ ‫آشنایی با خانواده دختر‪ ،‬سرانجام آنها مرا به‬ ‫خانه‌شان دعوت کردند تا بیشتر با هم آشنا‬ ‫شویم‪ .‬از قبل یک بسته حلوای مسموم تهیه‬ ‫کرده بودم که آن شب همراه خودم بردم‪ .‬بعد‬ ‫از صحبت‌های اولیه‪ ،‬همه اعضای خانواده‬ ‫به‌جز یک نفر از حلوایی که خریده بودم‪،‬‬ ‫خوردند‪.‬‬ ‫آن یک نفر هم گفت که حلوا دوست ندارد و‬ ‫من که از قبل پیش‌بینی این موقعیت را کرده‬ ‫بودم‪ ،‬مدعی شدم که استاد درست‌کردن قهوه‬ ‫هستم و برای او یک لیوان قهوه تهیه کردم‬ ‫و داخلش داروی خواب‌آور ریختم‪ .‬به این‬ ‫ترتیب همه اعضای خانواده دختر به خواب‬ ‫رفتند و من با خیال راحت شروع به سرقت‬ ‫پول‌ها‪ ،‬طالها و لوازم باارزش آنها کردم و‬ ‫پس از آن هم از خانه خارج شدم‪ .‬بعد از‬ ‫این سرقت به تبریز رفتم و باز هم از طریق‬ ‫یک واسطه با دختر دم‌بختی آشنا شدم‪ .‬قصد‬ ‫داشتم با شگرد قبلی این دختر را نیز بیهوش‬ ‫و از او سرقت کنم که مأموران محل قرار ما را‬ ‫محاصره کردند و به این ترتیب دستگیر شدم‪.‬‬ ‫نقشه شیطانی‬ ‫هر چند خواستگار قالبی در شهرستان قم‬ ‫فقط دست به سرقت از خانواده شاکی زده‬ ‫بود اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که او در شهر‬ ‫دیگری با این شگرد دختر جوانی را بیهوش‬ ‫کرده و عالوه بر سرقت طالها و پول‌هایش‪،‬‬ ‫وی را مورد آزار و اذیت نیز قرار داده است‪.‬‬ ‫متهم تا‌کنون به سرقت‌های متعدد از بانوان‬ ‫در استان‌های تهران‪ ،‬قم‪ ،‬گیالن‪ ،‬اردبیل و‬ ‫آذربایجان‌غربی اعتراف کرده و تحقیقات‬ ‫برای شناسایی دیگر جرایم احتمالی وی‬ ‫ادامه دارد‪.‬‬

‫‪70‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫تلفن همراه‪ ،‬جایگاه سوخت را به‬ ‫آتش کشید‬ ‫مرد جوان وقتی در پمپ بنزین مشغول بنزین‬ ‫زدن بود‪ ،‬نمی‌دانست پاسخ دادن به تلفن‬ ‫همراه آنجا را به آتش می‌کشد‪.‬‬ ‫مرد جوانی در جایگاه سوخت بخش پارود‬ ‫شهرستان سرباز مشغول بنزین‌زدن بود که‬ ‫ناگهان تلفن همراهش زنگ خورد‪ .‬او قصد‬ ‫داشت گوشی را از جیبش بیرون بیاورد اما در‬ ‫یک لحظه نازل پمپ بنزین از داخل باک‬ ‫خودرواش بیرون آمد و روی زمین افتاد و‬ ‫از سوی دیگر گوشی او که همچنان زنگ‬ ‫می‌خورد نیز از دستش رها شد‪ .‬همه‌‌چیز در‬ ‫یک لحظه رخ داد و جرقه ناشی از زنگ‬ ‫خوردن تلفن همراه باعث ایجاد حریق شد‪.‬‬ ‫آتش در یک چشم به هم زدن همه جا را فرا‬ ‫گرفت و استفاده از کپسول‌های آتش‌نشانی‬ ‫نیز نتوانست مانع پیشرفت شعله‌های آتش‬ ‫شود‪ .‬با وجود این دقایقی بعد وقتی مأموران‬ ‫آتش‌نشانی به محل حادثه رسیدند توانستند‬ ‫آتش را خاموش کنند اما از پمپ بنزین چیز‬ ‫زیادی باقی نمانده بود‪ .‬در این حادثه تلمبه‌ها‪،‬‬ ‫دفتر جایگاه سوخت و ‪2‬دستگاه خودرو که‬ ‫در انتظار سوختگیری بودند کامال در آتش‬ ‫سوختند و یک نفر نیز زخمی شد‪.‬حمیدالدین‬ ‫یوسفی‪ ،‬فرماندار شهرستان سرباز در این‌باره‬ ‫گفت‪ :‬خوشبختانه با اقدام بموقع آتش‌نشانان‪،‬‬ ‫از سرایت آتش به مخزن اصلی جلوگیری شد‪.‬‬

‫درصورتی که آتش به مخزن می‌رسید خسارت‬ ‫جبران ناپذیری به واحدهای مسکونی اطراف‬ ‫وارد می‌شد‪.‬‬

‫دختر جوان سناریوی اسید پاشی‬ ‫بر روی خودش را طراحی کرد‬ ‫باشگاه خبرنگاران نوشت‪ :‬در ساعت‬ ‫‪ 11:00‬مورخه ‪ 23‬آذر ماه وقوع یک فقره‬ ‫اسیدپاشی در خیابان مرزداران – خیابان‬ ‫سازمان آب – روبروی پارک پرند به کالنتری‬ ‫‪ 139‬مرزداران اعالم شد‪.‬‬ ‫پرونده در اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران‬ ‫بزرگ‬ ‫با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع‬ ‫"اسیدپاشی" و به دستور قاضی حسین پور‬ ‫‪ ،‬بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه ‪27‬‬ ‫تهران ‪ ،‬پرونده جهت تحقیقات در اختیار‬ ‫اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫اظهارات شاکیه‬ ‫خانم ‪ 27‬ساله ای که از طریق تماس با مرکز‬ ‫فوریت های پلیسی ‪ 110‬مدعی اسیدپاشی بر‬ ‫روی خودرو ‪ 206‬خود شده بود ‪ ،‬پس از‬ ‫حضور در اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران‬ ‫بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت ‪:‬‬ ‫" در حالیکه در کنار خیابان توقف کرده و‬ ‫با تلفن همراه خود در حالب صحبت کردن‬ ‫بودم ‪ ،‬یک موتورسیکلت با دو سرنشین از‬ ‫کنار ماشینم عبور کرد که ناگهان ترک نشین‬ ‫موتور اقدام به پرت کردن یک قوطی به سمت‬ ‫خودرو بنده نمود ؛ خوشبختانه به واسطه‬ ‫باال بودن شیشه ماشین محتویات قوطی به‬ ‫داخل ماشین نفوذ نکرد ؛ هر دو سرنشین‬ ‫موتورسیکلت کاله ایمنی به سر داشتند و من‬ ‫موفق به مشاهده چهره آنها نشدم ؛ زمانیکه‬ ‫از ماشین پیاده شدم ‪ ،‬متوجه شدم که بطری‬ ‫پرتاب شده به سمت شیشه ی سمت راننده‬ ‫حاوی اسید است که بالفاصله موضوع را به‬ ‫‪ 110‬اطالع دادم "‪.‬‬ ‫شاکیه در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت‬ ‫‪" :‬از چندی پیش فرد ناشناسی از طریق تماس‬ ‫های تلفنی دائما برای من ایجاد مزاحمت می‬ ‫کرد و تهدید می کرد که خودرو مرا آتش‬ ‫خواهد زد و بر روی صورتم نیز اسید می پاشد‬

‫؛ این شخص چند پیش تهدید خود مبنی بر‬ ‫آتش زدن خودرو را عملی کرد و خساراتی‬ ‫به خودرو ‪ 206‬بنده وارد کرد ‪ .‬مدتی از‬ ‫تهدیدهای این شخص خبری نبود تا اینکه‬ ‫مجددا مزاحمت و تهدیدها آغاز شد و اینبار‬ ‫فرد ناشناس مرا به اسیدپاشی تهدید می کرد ؛‬ ‫احتمال می دهم که اسیدپاشی نیز توسط این‬ ‫همین شخص ناشناس صورت گرفته باشد"‪.‬‬ ‫دستگیری متهم پرونده حریق خودرو‬ ‫با توجه به اظهارات شاکیه ‪ ،‬کارآگاهان با‬ ‫انجام اقدامات پلیسی موفق به شناسایی‬ ‫جوانی ‪ 25‬ساله بنام "سعید ‪ .‬ف" در منطقه‬ ‫خلیج شده ‪ ،‬او را دستگیر و به اداره شانزدهم‬ ‫پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند ‪.‬‬ ‫"سعید ‪ .‬ف" در اظهارات اولیه منکر هرگونه‬ ‫اقدام به ایجاد مزاحمت برای شاکیه و‬ ‫همچنین حریق عمدی خودرو ‪ 206‬شاکیه‬ ‫می شد اما در ادامه و با توجه به دالیل و‬ ‫مدارک بدست آمده از داخل منزلش ‪ ،‬به‬ ‫ناچار لب به اعتراف گشود و عنوان داشت‬ ‫که به دلیل جواب منفی شاکیه به پیشنهاد‬ ‫ازدواجش اقدام به ایجاد مزاحمت و نهایتا‬ ‫آتش زدن خودرو شاکیه وی نموده است ‪.‬‬ ‫سعید در اعترافات خود به کارآگاهان گفت ‪:‬‬ ‫"حدودا یک سال پیش بواسطه ارتباط کاری‬ ‫که با شاکیه پیدا کرده بودم ‪ ،‬به او عالقه مند‬ ‫شده و تصمیم گرفتم تا با او ازدواج کنم اما او‬ ‫با پیشنهاد ازدواج من مخالفت کرد و همین‬

‫موضوع انگیزه ایجاد مزاحمت و نهایتا آتش‬ ‫زدن خودرو وی شد "‪.‬‬ ‫سعید در ادامه اعترافات خود منکر هرگونه‬ ‫اقدام به اسیدپاشی شد و اعالم کرد که‬ ‫هیچگونه اقدامی در خصوص اسیدپاشی‬ ‫نکرده و از این موضوع بی اطالع است ‪.‬‬ ‫اعتراف به طراحی سناریوی اسیدپاشی ‪:‬‬ ‫با توجه به تحقیقات گسترده پلیسی و‬ ‫بررسی اظهارات متهم پرونده حریق خودرو‬ ‫‪ ،‬کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که سعید‬ ‫هیچگونه نقش و مشارکتی در پرونده‬ ‫اسیدپاشی نداشته است ؛ لذا در ادامه رسیدگی‬ ‫به پرونده اسیدپاشی ‪ ،‬تحقیقات از شاکیه در‬ ‫دستور کار کارآگاهان قرار گرفت ‪.‬‬ ‫با انجام تحقیقات گسترده ‪ ،‬سرانجام شاکیه‬ ‫لب به بیان حقیقت گشود و به طراحی سناریو‬ ‫اسیدپاشی و اجرای آن توسط خودش اعتراف‬ ‫کرد ؛ این خانم جوان در اعترافاتش به‬ ‫کارآگاهان گفت ‪" :‬زمانیکه تهدیدهای فرد‬ ‫ناشناس در خصوص اسیدپاشی آغاز شد ‪،‬‬ ‫ترسیده بودم که اینبار نیز همانند تهدید به‬ ‫آتش زدن خودرو این شخص اقدام به عملی‬ ‫نمودن تهدید خود نماید ؛ به همین علت و با‬ ‫اطالع از حساسیت ایجاد شده در خصوص‬ ‫موضوع اسیدپاشی تصمیم گرفتم تا با طرح‬ ‫دروغین موضوع اسیدپاشی ‪ ،‬توجه پلیس را‬ ‫به موضوع جلب نمایم " ‪.‬‬ ‫متهمه در خصوص نحوه اجرای سناریوی‬ ‫اسیدپاشی ‪ ،‬به کارآگاهان گفت ‪" :‬با خرید‬ ‫اسید به محله ی خلوتی در منطقه مرزداران‬ ‫رفته و در خلوتی خیابان اقدام به ایجاد صحنه‬ ‫اسیدپاشی بر روی خودرو ‪ 206‬خود کردم ؛‬

‫‪69‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫نداشتم‪ ».‬در پایان آن جلسه هیات قضایی‬ ‫اکبر را به قصاص محکوم کرد‪ .‬این رای در‬ ‫دیوان عالی کشور مهر تایید خورده بود که او‬ ‫توانست رضایت شاکیان خصوصی را جلب‬ ‫کند‪ .‬به این ترتیب او از حکم قصاص رهایی‬ ‫یافت و دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه‬ ‫شد‪.‬‬ ‫در این جلسه که دیروز به ریاست قاضی‬ ‫عبداللهی و با حضور چهار مستشار تشکیل‬ ‫شد ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را‬ ‫خواند و گفت‪« :‬نظر به رضایت شاکیان‬ ‫خصوصی از آنجایی که جرم اکبر منجر به‬ ‫اخالل در نظم جامعه شده است طبق ماده‬ ‫‪ 612‬قانون مجازات برایش تقاضای تعیین‬ ‫کیفر دارم‪ ».‬سپس اکبر که حاال ‪ 42‬ساله‬ ‫است پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت‪:‬‬ ‫«قبال هم بارها گفته‌ام من قصد کشتن‬ ‫باجناقم را نداشتم‪ .‬فقط در یک لحظه کنترل‬ ‫اعصابم را از دست دادم و چاقو کشیدم‪ .‬باور‬ ‫کنید نمی‌دانم چاقو چطور به سینه عباس فرو‬ ‫رفت‪ ».‬او گفت‪« :‬نزدیک به هفت سال‬ ‫است که در زندانم‪ .‬سهم خانه مشترک را به‬ ‫خانواده باجناقم واگذار کردم تا رضایت آنها‬ ‫را گرفتم‪ .‬حاال از هیات قضایی تقاضا دارم‬ ‫در مجازاتم تخفیف قائل شود تا زودتر به‬ ‫زندگی عادی برگردم‪».‬‬ ‫در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور‬ ‫شد و اکبر را به هفت سال زندان با احتساب‬ ‫روزهای بازداشت محکوم کرد‪ .‬به این ترتیب‬ ‫این مرد به‌زودی آزاد خواهد شد‪.‬‬

‫ورامین و شهرهای اطراف تهران آموزش‌های‬ ‫الزم از طریق مأموران به نمایندگی‌ها داده شد‬ ‫تا در صورت مشاهده عامل این فریبکاری‬ ‫حرفه‌ای‪ ،‬مأموران را در جریان قرار دهند‪.‬‬ ‫مأموران با اقدامات فنی و پلیسی موفق به‬ ‫شناسایی عامل این کالهبرداری‌ها شدند و پی‬ ‫بردند وی آخرین بار به یکی از نمایندگی‌های‬ ‫بیمه شهر ورامین مراجعه کرده است‪.‬همین‬ ‫سرنخ کافی بود تا مأموران با مراجعه به‬ ‫نمایندگی و در تماس تلفنی با مرد فریبکار‬ ‫قراری صوری بگذارند‪.‬‬ ‫این مرد که نمی‌دانست پای در کمین‌گاه‬ ‫پلیس می‌گذارد در محل قرار حاضر شد‬ ‫و زمانی که پلیس را پیش روی خود دید‬ ‫چاره‌ای جز تسلیم ندید‪.‬‬ ‫«رضا» ‪ 47‬ساله در اعترافاتش گفت‪ :‬با‬ ‫جعل فیش‌های حقوقی و ارائه یک برگ کپی‬ ‫از آن به نمایندگی‌ها اقدام به گرفتن بیمه‌نامه‬ ‫خودروها می‌کردم و همه پول مشتریان را به‬ ‫جیب می‌زدم و در این نقشه تنها صاحبان‬ ‫نمایندگی‌ها ضرر می‌کردند‪.‬‬ ‫رضا در اعترافاتش گفت‪ :‬حدود یک‌سال‬ ‫است که دست به این کالهبرداری می‌زنم و‬ ‫فیش‌های جعلی را از فیش حقوقی خودم‬ ‫جعل می‌کردم و در این مدت ‪ 20‬میلیون‬ ‫تومان به‌دست آورده‌ام‪.‬‬

‫جسد هشت کودک در خانه‌ای‬ ‫در استرالیا پیدا شد‬ ‫پلیس خیابان های اطراف را بسته است‬ ‫پلیس شهر کینز در استرالیا‪ ،‬تایید کرده که‬ ‫جسد هشت کودک که بین ‪ ۱۸‬ماه تا ‪۱۵‬‬ ‫سال سن داشته‌اند را در یک خانه پیدا کرده‬ ‫اند‪.‬‬ ‫زنی ‪ ۳۴‬ساله هم در خانه بوده که هم اکنون‬ ‫در بیمارستان مشغول مداوای زخم هایش‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫پلیس می گوید که این زن مشغول پاسخگویی‬ ‫به سواالت پلیس است‪.‬‬

‫بازاریابی بیمه‌نامه‌های خودرو با‬ ‫جعل‌های ماهرانه‬ ‫مرد تبهکار می‌گوید آرزوی پدر شدن وی را‬ ‫به سمت اقدامات کالهبردارانه کشانده است‪.‬‬ ‫این مرد و همدستش فیش‌های حقوقی را‬ ‫جعل می‌کردند تا بیمه‌نامه‌های واقعی را‬ ‫بازاریابی کنند‪.‬اوایل آذرماه سال جاری‬ ‫یکی از نمایندگان بیمه خودرو در جریان‬ ‫بیمه‌نامه‌ای قرار گرفت که دارنده آن با‬ ‫مدارک و فیش‌ حقوقی جعلی اقدام به‬ ‫دریافت بیمه‌نامه اقساطی کرده بود‪.‬‬ ‫وقتی ماجرای این جعل ماهرانه فاش شد‬ ‫بازپرس مسعودی از شعبه اول دادسرای‬ ‫ورامین دستور داد تیمی از مأموران اداره‬ ‫مبارزه با جعل و کالهبرداری پلیس آگاهی‬ ‫شرق تهران برای ردیابی عامالن این باند‬ ‫جعل وارد عمل شوند‪.‬‬ ‫تیم پلیسی در گام نخست پی برد که مردی‬ ‫‪ 47‬ساله با مراجعه به نمایندگی‌های بیمه‬ ‫و دادن فیش‌های حقوقی جعلی اقدام به‬ ‫تهیه بیمه‌نامه‌های خودرو کرده که در زمان‬ ‫سررسید نخستین سررسید وقتی پولی به‬ ‫نمایندگی پرداخت نمی‌شد‪ ،‬کارکنان بیمه به‬ ‫فیش حقوقی مراجعه کرده و متوجه شده‌اند‬ ‫همه آنها جعلی هستند‪.‬بدین ترتیب با توجه‬ ‫به گسترده بودن این فریبکاری‌ها در تهران‪،‬‬

‫عجیب گفت‪ :‬تنها هفت نفر را برای گرفتن‬ ‫بیمه به رضا معرفی کردم که در این ماجرا‬ ‫هیچ پولی به‌دست نیاوردم و نمی‌دانستم رضا‬ ‫کالهبرداری می‌کند‪.‬‬ ‫بنابر این گزارش‪ ،‬بازپرس مسعودی باتوجه به‬ ‫گسترده بودن این تبهکاری‌ها با تقاضای چاپ‬ ‫عکس این تبهکاران‪ ،‬از نمایندگی‌های بیمه‬ ‫و کسانی که در دام فریبکاری آنها افتاده‌اند‬ ‫خواست برای پیگیری پرونده‌هایشان به شعبه‬ ‫اول بازپرسی دادسرای ورامین یا اداره مبارزه‬ ‫با جعل و کالهبرداری پلیس آگاهی شرق‬ ‫تهران در ورامین مراجعه کنند‪.‬‬

‫وی ادامه داد‪ :‬از روی بدبختی تصمیم به این‬ ‫کار گرفتم چون در آرزوی پدر شدن بودم‪،‬‬ ‫پیش دکترهای زیادی رفتم که هزینه‌هایش‬ ‫زیاد بود اما همه کارهایم بی‌نتیجه بود و‬ ‫مجبور شدم برای تأمین هزینه‌های زندگی‌ام‬ ‫دست به این کار بزنم‪.‬‬ ‫رضا در حالی که آرام اشک می‌ریخت‪،‬‬ ‫گفت‪ :‬پشیمانم و از روز نخست می‌دانستم‬ ‫دستگیر می‌شوم اما برای رسیدن به آرزوی‬ ‫پدر شدن همه پول‌هایم را خرج کردم و دیگر‬ ‫چیزی برایم مهم نبود‪.‬وی در پایان همدستش‬ ‫ابوالفضل را که در این کالهبرداری‌ها‬ ‫نقش شناسایی کسانی که به دنبال گرفتن‬ ‫بیمه‌نامه‌های اقساطی بودند را داشت‪ ،‬لو داد‪.‬‬ ‫بدین ترتیب‪ ،‬مأموران با اطالعات به‌دست‬ ‫آمده و در اقدامی غافلگیرانه ابوالفضل را‬ ‫در خانه‌اش دستگیر کردند‪.‬ابوالفضل وقتی‬ ‫دید همدستش وی را لو داده در ادعایی‬

‫شهر کینز در ایالت کوئینزلند استرالیا در‬ ‫شمال این کشور قرار دارد‪.‬‬ ‫هنوز پلیس جزییات این ماجرا و رابطه این‬ ‫زن با کودکان را شرح نداده است‪.‬‬ ‫خبرگزاری اسوشیتد پرس‪ ،‬با یکی از بستگان‬ ‫زنی که در خانه بوده مصاحبه کرده و از قول‬ ‫او نوشته که مقتولین همه خواهر و برادر بوده‬ ‫و آن زن هم مادرشان است‪.‬‬ ‫به گفته لیزا تیدی‪ ،‬از بستگان مقتولین‪ ،‬پسر‬ ‫ارشد این خانواده که ‪ ۲۰‬سال سن دارد‪ ،‬به‬ ‫خانه آمده و بعد از دیدن صحنه قتل با پلیس‬ ‫تماس گرفته است‪.‬‬ ‫پلیس از این حادثه به عنوان "فاجعه" نام‬ ‫برده و به مردم اطمینان داده که فعال جای‬ ‫نگرانی برای عموم نیست‪.‬‬ ‫گروگانگیری مرگباری که سه روز پیش در‬ ‫سیدنی انجام شد‪ ،‬بسیاری را در استرالیا‬ ‫نگران کرده است‪.‬‬ ‫پلیس مشغول بررسی اوضاع در محله است‬ ‫و هنوز خبری از بازداشت احتمالی ضارب یا‬ ‫ضاربان منتشر نکرده است‪.‬‬

‫‪68‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫روز پنج‌شنبه اعالم کرد‪« :‬در پی تماس تلفنی‬ ‫پزشک مرکز آموزشی درمانی حافظ به مرکز‬ ‫پایش مراقبت های درمانی (‪ )MCMC‬مبنی‬ ‫بر تولد دوقلوی به هم چسبیده‪ ،‬با تالش‬ ‫کارشناسان مرکز پایش مراقبت های درمانی‬ ‫و هماهنگی با اساتید گروه های آموزشی‬ ‫نوزادان و جراحی اطفال‪ ،‬این دوقلوی به هم‬ ‫چسبیده به بخش مراقبت های ویژه نوزادان‬ ‫مرکز آموزشی درمانی نمازی منتقل شدند‪».‬‬

‫استفاده از گنجشک‌های ُمرده‬ ‫برای جلب محبت شوهر‬ ‫مدتی بود که محبت شوهرم به من کم شده‬ ‫بود‪ ،‬تا این‌که یکی از دوستانم مرا با زن رمالی‬ ‫آشنا کرد و گفت که تجویزهایش حرف ندارد‬ ‫و محبت همسرت دوباره برمی‌گردد‪ .‬زن رمال‬ ‫در همان جلسه اول‪ ۴ ،‬گنجشک ُمرده را به‬ ‫مبلغ ‪‌۶۰۰‬هزار تومان به من فروخت و‪...‬‬ ‫کارآگاهان پلیس آگاهی استان اصفهان به‬ ‫دنبال شکایت تعدادی از شهروندان‪ ،‬اقدام‬ ‫به دستگیری زن رمال و فالگیری در یکی‬ ‫از محله‌های شهر اصفهان کردند که این‬ ‫شخص توانسته بود با ترفندهای خاص از‬ ‫مشتریان خود کالهبرداری کند‪ .‬این زن برای‬ ‫هر فالگیری و رمالی مبلغ ‪‌۲۰۰‬هزارتومان‬ ‫از مشتریانش دریافت می‌کرد‪ .‬هنگام‬ ‫دستگیری متهم‪ ،‬ماموران با بررسی حساب‬ ‫این زن متوجه شدند مبلغ ‪۶۹‬میلیون تومان‬ ‫در حساب بانکی وی موجود است‪ .‬این زن‬ ‫فالگیر در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف‬ ‫کرد‪ .‬تحقیقات پلیسی نشان می‌داد این زن‬ ‫در مدت کوتاهی توانسته یک میلیارد ریال‬ ‫به جیب بزند‪.‬‬ ‫یکی از شاکیان این پرونده که یک خانم‬ ‫بود در شکایت خود از این زن رمال‪ ،‬گفت‪:‬‬ ‫«مدتی بود که محبت شوهرم به من کم شده‬ ‫بود و کم‌کم داشت زندگی‌مان به سردی‬ ‫می‌رفت تا این‌که یکی از دوستانم مرا با زن‬ ‫رمالی آشنا کرد و گفت که تجویزهایش حرف‬ ‫ندارد و محبت همسرت دوباره برمی‌گردد‪».‬‬ ‫من هم نزد او رفتم و این شخص در همان‬ ‫جلسه اول‪ ۴ ،‬گنجشک مرده را به مبلغ‬ ‫‪‌۶۰۰‬هزارتومان به من فروخت و گفت‪« :‬یکی‬ ‫از آنها را بسوزان و دود آن را در اتاق‌خواب‬ ‫و لباس‌های همسرت بچرخان و سه تای‬ ‫دیگرش را که دعایی به آنها خوانده‌ام‪ ،‬بپز‬ ‫و آبش را به همسرت بده و مطمئن باش به‬ ‫زودی رابطه همسرت با تو خوب می‌شود»‪.‬‬ ‫من هم پول را به این زن کالهبردار دادم و‬ ‫طبق دستور او اقدام کردم اما رفتار همسرم‬

‫با من‪ ،‬نه‌تنها بهتر نشد بلکه به دلیل خوردن‬ ‫گوشت آلوده گنجشک‌ها‪ ،‬همسرم مسموم و‬ ‫روانه بیمارستان شد و تا حد مرگ هم پیش‬ ‫رفت و نزدیک بود زندگی‌ام نابود شود‪».‬‬ ‫رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان با اعالم‬ ‫این خبر گفت‪« :‬متاسفانه با وجود توصیه‌ها‬ ‫و هشدارهای پلیس به دلیل اعتمادی که مردم‬ ‫به افراد رمال و فالگیر پیدا می‌کنند و به سمت‬ ‫آنها می‌روند این موضوع باعث فعالیت پنهانی‬ ‫این‌گونه افراد در جامعه ما می‌شود که باعث‬ ‫شده عده‌ای با سوءاستفاده از اعتماد مردم به‬ ‫کالهبرداری از آنان بپردازند و از این راه به‬ ‫درآمدهای کالنی دست پیدا کنند‪».‬‬ ‫سرهنگ خسروی با هشدار به مردم‬ ‫درخصوص کالهبرداری افراد رمال و فالگیر‬ ‫گفت‪« :‬اعتماد کردن به این افراد برای‬ ‫رفع مشکالت زندگی‪ ،‬گشایش در کار‪،‬‬ ‫بخت‌گشایی‪ ،‬پیدا شدن اشیا و افراد گمشده‬ ‫و‪ ...‬کار بسیار اشتباه و حتی خطرناکی است‬ ‫و نه‌تنها باعث از دست دادن سرمایه‌ها می‌شود‬

‫فرود اضطراری هواپیما بخاطر قاتل باجناق آزاد می‌شود‬ ‫دعوای زنانه‬ ‫در پرواز هواپیمایی چین که دیروز از چونگ‬ ‫کینگ به هنگ کنگ پرواز می کرد دو خانم‬ ‫در اعتراض به مادر نوزادی که گریه می کرد‬ ‫شروع به کتک زدن وی کردند‪.‬‬ ‫این مادر ‪ 27‬ساله که چان یانگ سونگ نام‬ ‫داشت نیزسعی کرد تالفی کند که درگیری‬ ‫شدت گرفت‪.‬‬

‫مرد میانسال که باجناقش را قربانی اختالف بر‬ ‫سر یک زمین کرده و به قصاص محکوم شده‬ ‫بود‪ ،‬پس از جلب رضایت شاکیان خصوصی‬ ‫از حکم مرگ رهایی یافت و حکم آزادی‌اش‬ ‫دیروز از سوی قضات دادگاه کیفری استان‬ ‫تهران صادر شد‪.‬‬ ‫دهم بهمن ‪ 86‬به کالنتری لواسان خبر‬ ‫رسید که مرد ‪ 45‬ساله‌ای به نام عباس در‬ ‫جدالی خونین کشته شده است‪ .‬پلیس وقتی‬ ‫به خانه این مرد رفت با جنازه خونینش که‬ ‫با ضربه کارد از پا درآمده بود‪ ،‬روبه رو شد‪.‬‬ ‫تحقیق‌های میدانی نشان داد این مرد در‬ ‫جدال با با جناق ‪ 35‬ساله‌اش در خون غلتیده‬ ‫است‪.‬‬ ‫همسر قربانی به پلیس گفت‪« :‬عباس و‬ ‫شوهرخواهرم اکبر با هم یک خانه مشترک‬ ‫خریده بودند‪ ،‬اما سر این ملک با هم اختالف‬ ‫داشتند‪ .‬امروز اکبر در حالی که عصبانی بود‬

‫به گزارش پارسینه‪ ،‬خدمه پروازهم که به شدت‬ ‫از این اقدام خانم ها متعجب شده بودند سعی‬ ‫در جدا کردن ای سه زن نمودند اما اقدام آنها‬ ‫هیچ سودی نداشت و در نهایت خلبان مجبور‬ ‫شد درخواست فرود اضطراری کند پس از‬ ‫فرود این هواپیما پلیس مسافران را برای‬ ‫بازجویی فراخواند تا علت این حادثه دقیقا‬ ‫بررسی شود‪.‬‬

‫بلکه ممکن است اثرات جبران‌ناپذیری برای‬ ‫کسانی که به این‌گونه افراد مراجعه می‌کنند‬ ‫داشته باشد‪».‬‬ ‫رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان اظهار‬ ‫کرد‪« :‬توصیه ما به شهروندان این است که‬ ‫در صورت برخورد با فعالیت افراد رمال و‬ ‫فالگیر موضوع را به سرعت از طریق شماره‬ ‫تلفن ‪ ۱۱۰‬به اطالع پلیس برسانند تا در‬ ‫اسرع وقت به آن رسیدگی شود و با این‌گونه‬ ‫کالهبرداری‌ها مقابله جدی صورت گیرد‪».‬‬

‫مقابل خانه‌مان آمد و داد و فریاد راه انداخت‪.‬‬ ‫شوهرم او را آرام کرد و به داخل خانه دعوت‬ ‫کرد اما نمی‌دانم چطور شد که اکبر با چاقو‬ ‫به سینه شوهرم زد و گریخت‪».‬‬ ‫به دنبال اطالعاتی که این زن به پلیس داد‬ ‫ساعتی بعد اکبر بازداشت شد‪ .‬او به قتل‬ ‫باجناقش اعتراف کرد و در شعبه ‪ 74‬دادگاه‬ ‫کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد‪.‬‬ ‫در آن جلسه اکبر گفت‪« :‬من و باجناقم‬ ‫هیچ اختالفی با هم نداشتیم و مثل دو برادر‬ ‫بودیم‪ .‬اما وقتی یک ملک شریکی خریدیم‬ ‫درگیری‌هایمان شروع شد‪ .‬عباس می‌خواست‬ ‫سهم مرا به نصف قیمت بخرد که قبول نکردم‪.‬‬ ‫او تلفنی به من ناسزا گفت که عصبانی شدم‬ ‫و مقابل خانه‌اش رفتم اما قصد کشتن او را‬

‫‪67‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫اما خریدار در جلسات بعدی حاضر نشد و‬ ‫ادعا کرد پیش‌قرارداد را به ایمیل وی ارسال‬ ‫کنند تا او در تهران با وکیل خود هماهنگ‬ ‫باشد‪.‬وی همچنین ادعا کرد برای پرداخت‬ ‫‪ 25‬میلیارد تومان به مؤسسه مالی و اعتباری‬ ‫نیاز به وکالت بالعزل دارد‪ .‬فروشنده با‬ ‫مراجعه به دفترخانه اسناد رسمی در روز‬ ‫هجدهم آبان‌ماه وکالت بالعزل به خریدار داد‬ ‫تا مراحل عقد قرارداد و معامله هر چه سریعتر‬ ‫انجام شود‪.‬در روز بیستم آبان‌ماه‪ ،‬خریدار‬ ‫در تماس با محمد که رابط این معامله بود‪،‬‬ ‫اظهار داشت‪ :‬شرکای او از خارج کشور به‬ ‫تهران آمده‌اند و باید اسناد هتل را به آنها ارائه‬ ‫کند‪ .‬او چهار سند ششدانگ هتل را با این‬ ‫ترفند از مرد هتلدار دریافت و از ارائه رسید‬ ‫تحویل مدارک نیز خودداری کرد‪.‬‬ ‫پس از گذشت چند روز عقیل دوباره با‬ ‫محمد تماس گرفت و گفت می‌خواهد هتل‬ ‫را تحویل بگیرد‪.‬باتوجه به خواسته خریدار‪،‬‬ ‫لوازم و اموال این هتل در حضور وکیل‬ ‫فروشنده و همچنین شخصی که خود را برادر‬ ‫عقیل معرفی می‌کرد صورت‌برداری شد‪ .‬پس‬ ‫از گذشت چهار روز عقیل در تماس با رابط‬ ‫انجام معامله گفت‪ :‬شرکای او روز پنجشنبه‬ ‫‪ 29‬آبان ماه از قطر به ایران می‌آیند و برای‬ ‫آشنایی بیشتر با فروشنده هتل و صرف ناهار‬ ‫به یکی از مراکز پذیرایی در منطقه شاندیز‬ ‫مراجعه خواهند کرد‪.‬‬ ‫او اجازه نمی‌داد وکیل مرد هتلدار نیز در‬

‫این جلسه حضور پیدا‬ ‫کند‪ .‬در این ضیافت‬ ‫مردی عرب زبان که او‬ ‫را خلیفه صدا می‌زدند‬ ‫به مرد هتلدار معرفی‬ ‫شد‪ ،‬عقیل بالفاصله‬ ‫دو چک برای امضا به‬ ‫شریکش خلیفه داد‪.‬‬ ‫فروشنده هتل با دیدن‬ ‫چک‌ها اظهار داشت‪:‬‬ ‫قرار بود پول به وی‬ ‫تحویل شود اما آنها با‬ ‫مکر و حیله‌ای خاص‬ ‫او را آرام کردند‪.‬‬ ‫مرد هتلدار از ظهر پنجشنبه تا صبح شنبه صبر‬ ‫کرد و با مراجعه به بانک از این چک‌ها‬ ‫استعالم گرفت که مشخص شد حساب بانکی‬ ‫خریدار هتل سه میلیون تومان موجودی دارد‪.‬‬ ‫پس از گذشت چند روز عقیل باحضور در‬ ‫این هتل داد و فریاد راه انداخته که هتل را‬ ‫خریده و صاحب و کارکنانش باید هرچه‬ ‫سریعتر محل را ترک کنند‪.‬‬ ‫این مسأله باعث درگیری بین او و مرد‬ ‫هتلدار شد و پلیس را به صحنه کشاند‪.‬‬ ‫فرمانده پلیس مشهد در این باره گفت‪ :‬در پی‬ ‫گزارش درگیری و نزاع مرد هتلدار با چند‬ ‫مرد‪ ،‬افسران آگاهی کالنتری شیرازی مشهد‬ ‫مأموریت یافتند موضوع را پیگیری کنند‪.‬‬ ‫سرهنگ حجت نیکمرام افزود‪ :‬با اعالم‬ ‫شکایت مرد هتلدار مبنی بر کالهبرداری از‬ ‫او تحقیقات پلیسی آغاز و مشخص شد عامل‬ ‫اصلی کالهبرداری عقیل نام دارد و وکیل‬ ‫اخراجی است که به یکی از مؤسسات مالی‬ ‫و اعتباری بدهی داشته و حتی تحت تعقیب‬ ‫است‪.‬همچنین تحقیقات بعدی نشان می‌داد‬ ‫شخصی که او را خلیفه صدا می‌زدند و ادعا‬ ‫می‌کردند از کشور عربی همسایه به ایران سفر‬ ‫کرده‪ ،‬اهل بوشهراست و مشخصات او غیر‬ ‫واقعی است‪.‬تحقیقات دیگر پلیس نشان‬ ‫می‌داد عقیل پس از گرفتن وکالت بالعزل‬ ‫سه دانگ از هتل را به نام فرد دیگری انتقال‬ ‫داده که این شخص نیز دستگیر شد‪.‬‬

‫فرمانده پلیس مشهد اظهار داشت‪ :‬خوشبختانه‬ ‫با دستگیری سه متهم پرونده و برابر دستور‬ ‫قضایی وکالت بالعزل مرد هتلدار به عقیل در‬ ‫دفترخانه اسناد رسمی باطل شد و تحقیقات‬ ‫از متهمان ادامه دارد‪.‬‬

‫تولد دوقلوی به هم چسبیده در‬ ‫شیراز ‪ +‬عکس‬ ‫دو نوزاد دوقلوی به هم چسبیده در شیراز‬ ‫متولد شدند‪ .‬این نوزادان هم اکنون در مرکز‬

‫آموزشی درمانی نمازی بستری هستند و تحت‬ ‫مرقبت های ویژه قرار دارند ‪.‬‬ ‫به گزارش شیرازه‪ ،‬این خواهران دوقلو که‬

‫در یک عمل جراحی سزارین توسط دکتر‬ ‫«وفایی»‪ ،‬جراح متخصص زنان متولد شدند‪،‬‬ ‫از ناحیه قفسه سینه به یک‌دیگر چسبیده اند‪.‬‬ ‫پس از معاینه هایت اولیه‪ ،‬مشخص شد این‬ ‫دو نوزاد دختر دارای دو آئورت‪ ،‬دو قلب و‬ ‫دو کبد هستند که هر دو ارگان به هم چسبیده‬ ‫اند‪ .‬همچنین بررسی ها نشان می دهد بخش‬ ‫هایی از قلب بین دو نوزاد مشترک است‪.‬‬ ‫بنابراین گزارش‪ ،‬پزشکان پیش بینی کرده اند‬ ‫در سه ماهگی امکان جراحی جداسازی قلب‬ ‫و در سن یک سالگی امکان جداسازی کبد‬ ‫آن ها فراهم شود‪ .‬مادر این دوقلوها که در‬

‫وضعیت جسمانی مناسبی قرار دارد‪ 20 ،‬ساله‬ ‫و ساکن شیراز است‪.‬‬ ‫روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی شیراز‬

‫‪66‬‬

‫ح‬ ‫ا‬ ‫و دث‬ ‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫حوادث‬

‫اسلحه شکاری اقدام به‬ ‫شلیک چندین گلوله کرد‬ ‫که شلیک‌های پیاپی گلوله‬ ‫باعث زخمی شدن ‪5‬نفر و‬ ‫نهایتا مرگ ‪2‬نفر از آنها شد‪.‬‬ ‫با این اطالعات‪ ،‬جست‌وجو‬ ‫برای دستگیری قاتل که پس‬ ‫از این ماجرا فرار کرده بود‬ ‫شروع شد‪ .‬هر چند مأموران‬ ‫پدر و ‪2‬برادر او را به اتهام‬ ‫مشارکت در نزاع منجر به‬ ‫قتل دستگیر کرده بودند‬ ‫اما عامل اصلی جنایت‬ ‫همچنان فراری بود تا اینکه‬ ‫با اقدامات گسترده پلیسی‪،‬‬ ‫مخفیگاه وی در منطقه‬ ‫رباط‌کریم شناسایی و او‬ ‫‪24‬آذرماه دستگیر شد‪.‬‬

‫مرگ پدر و پسر در درگیری‬ ‫صاحب رتبه تک رقمی کنکور‬ ‫فامیلی‬ ‫چگونه به یک کالهبردار اینترنتی‬ ‫قاتل فراری که در جریان یک درگیری فامیلی تبدیل شد؟‬ ‫دست به قتل پدر و پسری زده بود پس از ‪‌۴‬‬ ‫ماه فرار به دام پلیس افتاد‪.‬‬

‫اواخر مرداد امسال مأموران کالنتری امامزاده‬ ‫داوود در جریان درگیری خونینی در روستای‬ ‫سنگان در شمال‌غرب تهران قرار گرفتند و‬ ‫راهی آنجا شدند‪ .‬بررسی‌ها نشان می‌داد که‬ ‫در این درگیری بر اثر شلیک گلوله از سالح‬ ‫شکاری‪5 ،‬نفر زخمی و به مراکز درمانی‬ ‫منتقل شده‌اند‪.‬‬ ‫با مرگ پدر و پسری که در میان مجروحان‬ ‫بودند‪ ،‬تحقیقات کارآگاهان اداره دهم‬ ‫آ گاهی برای شناسایی و دستگیری عامل‬ ‫تیراندازی شروع شد‪ .‬بررسی‌ها نشان می‌داد‬ ‫که درگیری بین اعضای ‪2‬خانواده صورت‬ ‫گرفته که با یکدیگر خویشاوند بودند اما به‬ ‫دالیل مختلف بین آنها نزاع و درگیری رخ‬ ‫داده و حتی ‪2‬روز قبل از جنایت نیز فرزندان‬ ‫‪2‬خانواده با هم درگیر شده بودند‪.‬‬ ‫تحقیقات حاکی از آن بود که خانواده قاتل‬ ‫از لحاظ موقعیت مکانی در یک سراشیبی‬ ‫خانه داشتند و خانواده مقتول که در ارتفاع‬ ‫باالتری بودند در روز حادثه با استفاده از‬ ‫همین موقعیت مکانی اقدام به سنگ‌پرانی‬ ‫به سمت محل سکونت خانواده کردند‪.‬‬ ‫قاتل نیز با مشاهده صحنه سنگ‌پرانی‪ ،‬با‬

‫ماجرای واقعی بر اساس یک پرونده قضایی‬ ‫روزنامه خراسان ‪ :‬اگر چه از هوش و استعداد‬ ‫سرشاری برخوردار بودم‪ ،‬اما از همان دوران‬ ‫نوجوانی به تنبلی عادت کرده بودم و دوست‬ ‫داشتم همه شرایط برای تحصیلم فراهم شود‬ ‫به همین خاطر هم آرام آرام به سوی سرقت و‬ ‫کالهبرداری کشیده شدم تا این که‪...‬‬ ‫جوان ‪ ۲۱‬ساله ای که به اتهام دستبرد اینترنتی‬ ‫به حساب بانکی متصدیان چند کافی نت در‬

‫مشهد توسط مأموران پلیس فتای خراسان‬ ‫رضوی دستگیر شده است پس از آن که به‬ ‫سواالت قاضی سبحانی (قاضی ویژه جرایم‬ ‫رایانه ای مشهد درباره اتهام خود پاسخ داد‬ ‫به بیان ماجرای زندگی اش پرداخت و گفت‪:‬‬ ‫همیشه در دوران تحصیلم شاگرد اول کالس‬ ‫و مدرسه بودم‪ .‬به خاطر هوش سرشارم همواره‬ ‫مورد توجه معلمانم قرار می گرفتم‪ ،‬اما هیچ‬ ‫گاه به دنبال حرفه آموزی و یا اشتغال نبودم به‬ ‫همین دلیل هم همیشه نگاهم به دستان پدرم‬ ‫بود تا مبلغی از دستمزد کارگری اش را به من‬ ‫بدهد‪ .‬برادرم نیز شرایطی مشابه من داشت‪ .‬او‬ ‫هم به دنبال کار نبود و تنها به درس و کتابش‬ ‫فکر می کرد‪.‬‬ ‫دوران متوسطه را که پشت سر گذاشتم با رتبه‬ ‫تک رقمی در کنکور سراسری پذیرفته شدم‬ ‫و این گونه بود که در رشته روان شناسی ادامه‬ ‫تحصیل دادم حتی در همین روزها دستگاه‬ ‫هایی برای واکنش های عصبی اختراع کردم‬ ‫که نمونه مشابه آن فقط در یک کشور وجود‬ ‫داشت‪.‬‬

‫همه این ها در شرایطی بود که دیگر پدرم‬ ‫نمی توانست برای ادامه تحصیل و یا مخارج‬ ‫دیگرمان پولی به من و برادرم بدهد‪ .‬روزها‬ ‫می گذشت تا این که به فکر سرقت از حساب‬ ‫اینترنتی دیگران افتادم‪ .‬به این منظور کیفی‬ ‫خریدم و گوشه ای از آن را طوری سوراخ‬ ‫کردم که دوربین گوشی همراه در آن روزنه‪،‬‬ ‫قرار گیرد سپس با این ترفند به متصدیان‬ ‫کافی نت ها مراجعه و عنوان می کردم قصد‬ ‫خرید جزوات دانشگاهی را از طریق اینترنت‬ ‫دارم‪ ،‬اما کارت من رمز دوم ندارد و به این‬ ‫ترتیب با دادن مبلغ ‪ ۵۰‬هزار تومان به صورت‬ ‫نقدی به متصدی کافی نت از او می خواستم‬

‫تا از حساب اینترنتی خودش مبلغ خرید را‬ ‫پرداخت کند‪.‬‬ ‫در همین حال و هنگامی که متصدی فروشگاه‬ ‫رمزهای بانکی اش را وارد سیستم می کرد‬ ‫من هم با گوشی داخل کیف از شماره های‬ ‫رمز او عکس می گرفتم و سپس با مراجعه‬ ‫به فروشگاه های لوازم رایانه و به صورت‬ ‫اینترنتی از حساب بانکی متصدیان کافی‬ ‫نت ها به خرید لوازم رایانه اقدام می کردم‪.‬‬ ‫اما در آخرین خرید متصدی فروشگاه لوازم‬ ‫رایانه ای به من مظنون شد و اصرار داشت‬ ‫تا آدرس منزل را برای ارسال لوازم خریداری‬ ‫شده در اختیارش بگذارم‪ .‬من که در برابر‬ ‫اصرارهای او دست و پایم را گم کرده بودم‬ ‫باالخره آدرسی دروغین را به او دادم و سپس‬ ‫از برادرم خواستم تا به محل قرار در آدرس‬ ‫دروغین برود و لوازم را تحویل بگیرد اما‬ ‫متصدی فروشگاه ماجرا را به پلیس گزارش‬ ‫کرده بود و بدین ترتیب با دستگیری برادرم‬ ‫من هم دستگیر شدم‪ .‬حاال که به خود آمده‬ ‫ام فکر می کنم اگر هوش و استعدادم را برای‬ ‫درآمدزایی از راه رست به کار می گرفتم‬ ‫امروز‪...‬‬

‫هتلدار سرشناس در دام‬ ‫کالهبرداران میلیاردی‬ ‫روزنامه ایران ‪ :‬طراح کالهبرداری ‪ 50‬میلیارد‬ ‫تومانی از هتلدار سرشناس مشهدی‪ ،‬یک‬ ‫وکیل اخراجی بود‪.‬‬ ‫اوایل مهرماه امسال بود که مردی به نام محمد‬ ‫با توجه به آشنایی با مرد هتلدار بزرگی در‬ ‫مشهد و اطالع از این موضوع که دوستش‬ ‫قصد فروش هتل خود را دارد‪ ،‬ادعا کرد‬ ‫شخصی به نام عقیل با دوستانش که اهل‬ ‫امارات هستند می‌خواهند هتلی در مشهد‬ ‫خریداری کنند‪.‬‬ ‫با میانجیگری محمد پس از سه ماه رفت و‬ ‫آمد‪ ،‬جلسه آشنایی مرد هتلدار و عقیل برگزار‬ ‫شد و طرفین به توافق رسیدند هتل به ارزش‬ ‫‪ 50‬میلیارد تومان معامله شود‪.‬‬ ‫خریدار در مذاکرات بعدی به مرد هتلدار‬ ‫اطمینان داد ‪ 25‬میلیارد تومان بدهی هتل به‬ ‫یکی از مؤسسات مالی و اعتباری را پرداخت‬ ‫کند و ‪ 25‬میلیارد تومان باقی مانده را به‌طور‬ ‫نقدی به فروشنده پرداخت خواهد کرد‪.‬‬ ‫در پی این توافقات‪ ،‬مرد هتلدار و عقیل به‬ ‫یک دفترخانه تنظیم اسناد رسمی در مشهد‬ ‫مراجعه کردند تا پیش‌نویس قرارداد توسط‬ ‫وکیل تهیه شود و اقدام‌های بعدی صورت‬ ‫گیرد‪.‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫‪64‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫نقد فیلم ‪ -‬فرح شکوهی‬ ‫در دوره جدیــد شــکوفایی زنــان در هالیــوود‪،‬‬ ‫فیلــم ‪ Wild‬مهــر تائیــد دیگــری بــر ایــن‬ ‫رونــد میزنــد چــون قصــه فیلــم دربــاره یــک‬ ‫زن قهرمــان ومقــاوم اســت‪ ،‬کارگــردان‬ ‫فیلم«جیــن مــارک والــی» طرفــدار حرکــت‬ ‫فمنیســتی اســت و بازیگــر زن فیلــم هــم‬ ‫«ریزویترســپون» یــک زن کامــل‪ ،‬مبــارز‪،‬‬ ‫هنرمنــد و مدافــع حقــوق زنــان اســت‪.‬‬ ‫فیلــم قصــه واقعــی «شــریل اســتراید» اســت‬ ‫کــه کتــاب خاطــرات اش‪ ،‬رکــورد فــروش را‬ ‫شکســت و او را بعنــوان یــک زن مقــاوم و‬ ‫قهرمــان معرفــی کــرد‪ ،‬شــریل در کتــاب خــود‬ ‫پایــداری‪ ،‬اســتواری و بــا هــدف زندگــی کردن‬ ‫را تشــویق مــی کنــد‪ .‬او کــه در بحرانــی تریــن‬

‫لحظــات زندگیش‪ ،‬در شــرایطی‬ ‫مــادر مهربــان خود(لــورادرن)‬ ‫را براثــر ســرطان از دســت‬ ‫میدهــد کــه پشــتیبان همیشــگی‬ ‫اش بــوده‪ ،‬بعــد رابطــه اش بــا‬ ‫همســرش بــه ســردی و بــی‬ ‫تفاوتــی و بعــد جدایــی مــی‬ ‫کشــد‪ ،‬در لحظاتــی کــه شــریل‬ ‫از هیــچ مرحلــه ای از زندگــی‬ ‫خــود لــذت نمــی بــرد‪ ،‬حتــی‬ ‫روابــط جنســی اش مختــل‬ ‫میشــود‪ ،‬تصمیــم مــی گیــرد‪ ،‬در‬ ‫زندگــی خــود دســت بــه یــک‬ ‫انقــاب بزنــد وبــرای ایــن‬ ‫انقــاب کــه مشــخص نیســت‬ ‫چــه نتیجــه ای دارد‪ ،‬خیلــی‬ ‫زود هــدف را نشــانه میــرود‪،‬‬ ‫هــدف نشــان دادن اســتواری‬ ‫ومقاومــت یــک زن در برابــر‬ ‫فــراز و نشــیب هــا و ســختی‬ ‫هــا و حتــی یکبــار تــا پــای‬ ‫مــرگ رفتــن اســت‪« .‬شــریل»‬ ‫بــه خواننــدگان کتــاب خــود‬ ‫و اینــک بــا بــازی درخشــان‬ ‫ونفســگیر «ریزویترســپون» بــه‬ ‫تماشــاگران فیلــم مــی گویــد که‬ ‫مــی تــوان یــک زن بــود‪ ،‬میتوان‬ ‫در آســتانه شکســت کامــل بــود‪،‬‬ ‫میتــوان تــا عمــق افســردگی و‬ ‫انــزوا هــم پیــش رفــت‪ ،‬ولــی میتــوان درهمــان‬ ‫لحظــه هــا زنــی بــود اســتوارتر از هــر مــردی‪،‬‬ ‫در برابــر حــوادث ایســتاد‪ ،‬حتــی ایســتاده تــر‬ ‫از هــر مــردی‪ ،‬حتــی از مــرگ هــم نهراســید‪.‬‬ ‫در طــی فیلــم‪ ،‬کــه تــا حــدی بــا کتــاب تفــاوت‬ ‫هایــی دارد‪ ،‬شــریل (ریــز) بــه دوران کودکــی‬ ‫و نوجوانــی خــود ســفر مــی کنــد‪ ،‬همــه مراحــل‬ ‫بــد و خــوب زندگــی اش را مــرور مــی کنــد‪،‬‬ ‫اینکــه چــرا بــه ســیاه تریــن نقطــه زندگــی خــود‬ ‫رســید و بــه خــود مــی گویــد‪ ،‬مگــر از ســیاهی‬ ‫هــم باالتــر رنگــی اســت؟‬ ‫فیلــم بــا موزیــک دلنشــین و هماهنــگ‪،‬‬ ‫بــا فیلمبــرداری هنرمندانــه (ایــوز دانگــر)‪،‬‬ ‫خصوصــا در دامــن کــوه ودشــت و طبیعــت‬ ‫آزاد‪ ،‬نمایــی زیبــا دارد‪ ،‬فیلمبــردار بــا درک‬

‫هــدف هــای یــک زن در آن گــذرگاه هــای‬ ‫ســخت زندگــی‪ ،‬مفهــوم را بــه تماشــاگر مــی‬ ‫رســاند‪.‬‬ ‫حــوادث فیلــم در ســال ‪ 1995‬مــی گــذرد‪،‬‬ ‫زمانــی کــه هنــوز تلفــن دســتی‪ ،‬جــی پــی اس‬ ‫‪ ،GPS‬و سوشــیال میدیــا نبــود‪ ،‬هیچگونــه‬ ‫ارتباطــی شــبیه امــروز وجــود نداشــت کــه‬ ‫یــک انســان گرفتــار در تاریــک تریــن نقطــه‬ ‫زندگــی و حــوادث آن بتوانــد پلیــس‪ ،‬فامیــل و‬ ‫دوســتان را خبــر کنــد‪.‬‬ ‫تماشــاگر گاه چنــان قهرمــان فیلــم را تنهــا و‬ ‫بیکــس و خســته مــی بینــد کــه بــا خــود مــی‬ ‫گویــد‪ ،‬اگــر جــای او بــودم‪ ،‬از پای مــی افتادم‬ ‫و مــرگ را مــی پذیرفتــم تــا آن همــه مــرارت‬ ‫نکشــم‪ ،‬ولــی‪( ،‬شــریل) قهرمــان ماجــرا‪ ،‬بــا‬

‫ایــن کتــاب و در ایــن فیلــم‪ ،‬الگویــی بــرای‬ ‫خیلــی از زنــان و دختــران درمانــده و نــا‬ ‫امیــد میشــود و بــه آنهــا میگویــد شکســت‬ ‫مفهومــی نــدارد و در پایــان هــر شــب ســیاهی‬ ‫روز ســپیدی اســت‪ .‬فیلــم بــا بــازی بســیار‬ ‫هنرمندانــه (ریزویترســپون)‪ ،‬معنــای واقعــی‬ ‫خــود را میرســاند و اگــر امســال (ریــز) حتــی‬ ‫اســکار را نبــرد‪ ،‬بســیاری از جوایــز را درو مــی‬ ‫کنــد‪ ،‬چــون نــه تنهــا تماشــاگر او را در فیلــم‬ ‫قهرمــان واقعــی مــی بینــد‪ ،‬بلکــه (شــریل) نیــز‬ ‫او را شایســته تریــن بازیگــر بــرای نقــش خــود‬ ‫میدانــد‪ .‬ریزویترســپون بــرای ایفــای ایــن‬ ‫نقــش‪ ،‬مدتهــا بــا شــریل اســتراید زندگــی کــرد‬ ‫و بــا او ســفر کــرد تــا بتوانــد معنــای واقعــی‬ ‫ایــن نقــش را بــه تماشــاگر القــا کنــد‪.‬‬

‫‪63‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫شک‬ ‫ز د ه‬

‫دستشو گذاشت رو صورتشو منو نگاه کرد‪...‬‬ ‫منم با بهت نگاش کردم‪- ...‬تو‪...‬ت‪...‬‬ ‫تو اینجا چی کار می کنی؟! پرهام‪-‬تو‬ ‫واقعا دختری؟! ‪-‬حرف دهنتو بفهم یعنی‬ ‫چی؟؟؟؟ پرهام‪-‬منظورم اینه‪...‬تو جای‬ ‫دختر‪...‬باید پسر میشدی‪...‬هیچیت به‬ ‫دخترا نمی خوره‪- ...‬آهان از اون لحاظ‪....‬‬ ‫اینجا چه غلطی می کنی؟؟ پرهام‪-‬خواستم‬ ‫به جبران دیروز‪....‬یه کاری برات کرده‬ ‫باشم‪(....‬شیطون نگام کرد)می بینم که‬ ‫دستم معجزه می کنه‪- ...‬چی؟!به چه حقی‬ ‫به من دست زدی؟؟؟!! پرهام‪-‬چه بخوای‬ ‫چه نخوای من شوهرتم‪(....‬تو شلنگم‬ ‫نیستی چه برسه به شوهر) ‪+‬از موقعیت‬ ‫استفاده کردم‪- ....‬شوهرم؟تو اگه شوهرم‬ ‫بودی‪،‬میزاشتی برم مسافرت‪6....‬ماهه این‬ ‫جا فسیل شدم‪ ....‬پرهام‪-‬بزار یکم سرم‬ ‫خلوت شه باهم میریم‪- ...‬ویکی جون‬ ‫اجـــــازه میدن؟؟!!بزار تنها برم‪...‬باشه؟؟؟‬ ‫پرهام‪-‬مگه تو جایی رو بلدی؟گفتم صبر‬ ‫کن تا ‪ 2،3‬ماه دیگه باهم میریم‪+ ...‬لج‬ ‫بازی کردم‪- ...‬اما من حوصلم سر رفته می‬ ‫خوام برم‪....‬پری‪...‬برم؟؟؟؟ پرهام‪-‬اگه‬ ‫‪1‬بار دیگه بگی پری من میدونم وتو‪....‬‬ ‫‪+‬خوبه ازش یه آتویی گرفتم‪...‬بعدا ازش‬ ‫استفاده می کنم‪....‬حیف که االن موقعیتش‬ ‫نیست‪- ...‬باشه نمی گم‪...‬حاال می زاری‬ ‫برم؟؟؟تنها نیستم با ‪2‬تا از دوستامم‪...‬‬ ‫پرهام‪-‬گفتی گفتم نه‪+ ....‬اتاقم به سمت‬ ‫راه پله یکم دید داشت‪...‬رو دیوار سایه ی‬ ‫کسی افتاد داشت میومد باال‪......‬بــــــه‪..‬‬ ‫این که ویکیه‪ ...‬به معنای واقعی سیریشه‪...‬‬ ‫پرهام‪....‬‬ ‫رفت اون قسمت راهرو که اتاق‬ ‫ِ‬ ‫حتما االن میاد این ور‪...‬ای جان موقعیت‬ ‫فکر‬ ‫منم عالی‪ ...‬لباس تنم نیست‪....‬این‬ ‫ِ‬ ‫شیطانی چه ها که نمی کنه‪....‬دستمو‬ ‫انداختم دور گردن پرهام‪...‬متعجب نگام‬ ‫کرد‪- ...‬عزیزم بزار برم‪ .....‬پرهام‪-‬بهار‬ ‫دستتو بردار‪- ...‬آخه چرا؟بحثو عوض‬ ‫نکن برم؟ پرهام‪-‬به نفعته دستتو برداری‪..‬‬ ‫وگرنه بعدشو تضمین نمی کنم‪+ ...‬صورتمو‬ ‫بردم جلو‪- ...‬یک بارم به حرفم گوش‬ ‫بده‪(...‬سرمو کج کردم)هوووم؟؟؟؟‬ ‫پرهام‪-‬مثله اینکه تنت می خاره؟! ‪+‬یک‬ ‫دستشو گذاشتم رو شونمو دست دیگشو‬ ‫پشت کمرم‪- ...‬آره این ‪2‬جا این جوریه‪...‬‬ ‫‪+‬زل زد تو صورتم‪...‬سایه ی ویکیو حس‬ ‫کردم‪...‬سریع خوابیدم رو تخت و پرهامو‬ ‫انداختم رو خودم‪ ....‬سرشو آورد نزدیک‬ ‫صورتم‪....‬خدایا این دخترو زود برسون‪...‬‬ ‫ویکی اومد جلو در‪...‬جیغ زدم‪- ...‬ولم‬ ‫کن عوضی‪+ ...‬سرشو بلند کرد‪ ...‬پرهام‪-‬‬ ‫چته؟روانی؟ ‪+‬صدای جیغ جیغو بلند‬

‫شد‪ ....‬ویکی‪-‬پـــــــــــــرهام!!!!!!!!!!!!‬ ‫‪+‬پرهام ‪ 10‬متر از جا پرید‪...‬از روم بلند‬ ‫شدو ایستاد‪...‬خودمو زدم به گریه‪...‬نشستم‬ ‫رو تختو لباسو گرفتم جلوم‪ ..‬صدای هق هق‬ ‫در می آوردم‪ ...‬پرهام شوکه وایساده بود‪...‬‬ ‫لباسمو پوشیدمو دوییدم تو بغل ویکی‪....‬‬ ‫متعجب بدون هیچ عکس العملی وایساده‬ ‫بود‪...‬الکی صدای گریه در می آوردم‪..‬از‬ ‫رو شونه ویکی‪ ...‬برا پرهام یه لبخند گنده‬ ‫زدمو‪...‬ابروهامو باالو پایین می بردم‪...‬‬ ‫کم کم دست ویکی دور کمرم حلقه شدوبا‬ ‫خشم رو به پرهام‪ :‬ویکی‪-‬برو بیرون‪...‬بعدا‬ ‫راجع به این موضوع صحبت می کنیم‪...‬‬ ‫‪+‬پرهام یه نگاه بهم انداخت که از ترسم‬ ‫شجره نامه ی میرزا کوچک خان جنگلیو‬ ‫یادم رفت‪..‬رفت بیرون درم کوبید‪ ...‬از‬ ‫بغلش اومدم بیرون‪..‬از رو میز دستمال‬ ‫برداشتم تا اشکای نریختمو پاک کنم‪...‬‬ ‫نشستیم رو مبل‪ ....‬ویکی‪-‬آروم باش چیزی‬ ‫نیست‪...‬تعریف کن ببینم چی شده‪......‬‬ ‫ پرهام در اتاقمو زدو گفت کارم داره‪..‬منم‬‫درو باز کردم‪ ...‬پرهام‪-‬بیا صبحوبه بخور‪...‬‬ ‫نمی خورم میل ندارم‪ ...‬پرهام‪-‬آره منم‬‫میل ندارم‪..‬همین جا میشینم‪- ...‬می تونم‬ ‫ازت یه خواهشی کنم؟ پرهام‪-‬بگو؟ میشه‬ ‫با دوستام یه مدتی برم مسافرت؟حوصلم‬ ‫حسابی سر رفته‪ ...‬پرهام‪-‬نه نمیشه‪- ...‬آخه‬ ‫چرا؟ پرهام‪-‬نظرت راجع به یه مسافرت‬ ‫‪2‬نفره چیه؟فقط منو تو؟ تعجب کردم‪...‬‬ ‫آخه پرهام با تو ِا ِا ِا ‪-‬نه حرفشم نزن‪...‬اصال‬ ‫بی خیال شو‪ .....‬پرهام‪-‬باشه می تونی بری‬ ‫ولی خرج داره‪- ....‬باشه خودم هزینشو‬ ‫میدم‪ ...‬پرهام‪-‬نه هزینش اینجوریه‪ ...‬حمله‬ ‫کرد بهم‪....‬خیلی شانس آوردم‪....‬خدا تورو‬ ‫رسوند برام‪ ....‬ویکی‪-‬اصال ازش توقع‬ ‫نداشتم‪...‬خیالت راحت باشه‪..‬وسایلت رو‬ ‫جمع کن‪..‬همین امروز می فرستمت بری‪...‬‬ ‫بهتر‪...‬خودم برات‬ ‫یه مدتی اینجا نباشی‬ ‫ِ‬ ‫بلیط می گیرم‪...‬نگران خرج سفر نباش‪...‬‬ ‫فقط برو خوش بگذرون‪...‬می تونی رو‬ ‫کمکم حساب کنی‪- ...‬وای ویکی تو‬ ‫خیلی خوبی‪....‬مثل فرشته می مونی‪...‬‬ ‫ویکی‪-‬میدونی؟؟فکر می کردم تو دنباله‬ ‫پرهامی‪...‬ولی اشتباه کردم‪....‬از االن مثل‬ ‫‪2‬تا دوستیم‪..‬باشه؟؟؟ ‪-‬آش با جاشه‪..‬‬ ‫ویکی‪-‬چی؟ ‪-‬هیچی باشه‪ ..‬ویکی‪-‬می رم‬ ‫با پرهام صحبت کنم‪...‬وسایلتو جمع کن‪....‬‬ ‫چند تا بلیط بگیرم؟ ‪2-‬تا‪..‬ممنون‪+ ..‬وقتی‬ ‫رفت‪...‬می پریدم رو هواو بشکن میزدم‪ِ ...‬قر‬ ‫هم چاشنیش بود‪ ....‬پرهام جون بچرخ تا‬ ‫بچرخیم‪...‬‬

‫ادامه دارد‪...‬‬

‫‪62‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫رمــان‬

‫قسمت ‪.......9‬‬

‫اگه گفتی من کیم‬

‫اجازه هست بریم؟ ‪+‬مرد یه لبخند زد‪....‬‬ ‫سامانو پرهامو ویکی با وحشت نگام می‬ ‫کردن‪...‬وا مگه چی گفتم؟؟ مرد‪-‬خوشم‬ ‫میاد آدم ترسویی نیستی‪...‬میدونی من کیم؟‬ ‫ِ‬ ‫همینه‪..‬زبون‬ ‫نه جناب‪ ..‬مرد‪-‬پس واسه‬‫درازی داری‪+ ..‬سامان دم گوشم گفت‪:‬‬ ‫سامان‪-‬بهتر دهنتو ببندی‪..‬این یه اشاره‬ ‫ِ‬ ‫کنه‪..‬نسل کل خاندانمون از زمین منقرض‬ ‫ِ‬ ‫میشه‪+ ...‬چشمام گرد شد‪...‬برگشتم سمته‬ ‫ِ‬ ‫مرد‪- ...‬چطوری عمو جون‪...‬من جسارت‬

‫نکردم‪...‬دیدم جو خشکه‪..‬گفتم از این‬ ‫خشکی درش بیارم‪+ ...‬مرد خنده ای‬ ‫کرد‪ ....‬مرد‪-‬چقدر پاداش می خواین؟ ‪-‬ما‬ ‫سگه کی باشیم‪......‬پاداش چیه؟؟کاری‬ ‫داشتی به خودم بگو در خدمتم‪ ...‬مرد‪-‬‬ ‫براتون ‪ 1‬پیشنهاد دارم‪- ...‬چه پیشنهادی؟‬ ‫مرد‪-‬شما می تونین به عنوان بادیگارد‬ ‫دخترودامادم استخدام شین‪ ...‬سامان‪-‬ما‬ ‫باید فکر کنیم‪ ...‬مرد‪-‬شما فقط همین‬ ‫االن می تونین جواب بدین‪- ...‬اجازه‬ ‫بدین مشورت کنیم ‪+‬در گوش سامان‪:‬قبول‬ ‫نکنیا‪...‬فکر منم بکن‪...‬تازه مگه خودت‬ ‫کارو زندگی نداری؟ سامان‪-‬پس بگیم‬ ‫ِ‬ ‫‪+‬مرد که بعد‬ ‫نه؟ ‪-‬آره سامان‪-‬باشه‪...‬‬ ‫ویلیام منتظر مارو نگاه‬ ‫فهمیدیم اسمش‬ ‫ِ‬ ‫کرد‪ ...‬سامان گلوشو صاف کرد‪ ...‬سامان‪-‬‬ ‫ما فکرامونو کردیم‪ ...‬ویلی‪-‬خوب؟‬ ‫سامان‪-‬قبول می کنیم ‪+‬چشمام ‪4‬تا شد‪...‬‬ ‫این چه حرفی زد؟؟!!! ویلی‪-‬خوبه پس می‬ ‫تونین فردا کارتون رو شروع کنید‪...‬فقط‬ ‫مدارکتونم بیارین‪+ ..‬اسمامون رو پرسید‪...‬‬ ‫ویلی‪-‬سامان تو محافظ ویکی و آنا محافظ‬ ‫پرهام‪...‬هر جا خواستن برن همراهشون می‬ ‫رین‪ ..‬پرهام‪-‬اما من احتیاجی به بادیگارد‬ ‫ندارم‪ ....‬ویلی‪-‬همین که گفتم‪.....‬‬ ‫‪+‬پرهام خفه شد‪...‬عصبی سامانو نگاه‬ ‫کردم‪ ...‬ویلی‪-‬در ضمن لباس فرمتون باید‬ ‫رسمی باشه‪- ...‬یعنی من باید کت شلوار‬ ‫بپوشم؟؟؟!!!!!! ‪+‬یه تای ابروشو داد باال‪..‬‬ ‫ویلی‪-‬مشکلی داری؟ ‪-‬می دونین‪...‬کت‬ ‫شلوار‪،‬اصال به من نمیاد‪...‬قبال تو ‪ 1‬هتل‬ ‫کار می کردم‪..‬با این تیپ‪...‬نمی تونم‬ ‫تکون بخورم‪..‬میشه منو معاف کنین؟؟‬ ‫ویلی‪-‬فردا‪،‬با تیپ خودت بیا‪...‬تا ببینم‬ ‫چی میشه‪+ ...‬ویکیو پرهام با تعجب ولو‬

‫نگاه می کردن‪...‬منم فقط منتظر بودم برم‬ ‫بیرون تا دهن سامانو سرویس کنم‪ ...‬بی‬ ‫شخصیتا دریغ از یه چیکه آب‪....‬خیلی‬ ‫محترمانه بیرونمون کردن‪...‬سامان گوشه‬ ‫ای ماشینو نگه داشت‪ ...‬از صندوق کولمو‬ ‫برداشتم و دوباره راه افتاد‪- ....‬چرا این‬ ‫کارو کردی؟؟مگه نمی دونی من نمی تونم‬ ‫ِ‬ ‫بادیگارد‪..‬‬ ‫بیام؟آخه یکی نیست بگه‪..‬ننت‬ ‫ِ‬ ‫بادیگارد که تو می خوای این کاره‬ ‫بابات‬ ‫شی‪ ....‬سامان‪-‬مگه نمی خواستی بفهمی‬ ‫پرهام چی کار می کنه؟؟خوب این بهترین‬ ‫فرصته‪ِ - ...‬ا آره بهترین فرصته‪...‬اما فکری‬ ‫به حال بهار کردی؟من مدارک تقلبی از‬ ‫کجا بیارم؟؟؟ سامان‪-‬مدارکت با من‪..‬‬ ‫بهارم چطوره یه مدت بفرستیم مسافرت؟‬ ‫چرت میگی؟کال ‪ 6‬ماهه اومدم‬‫اینجا‪،‬بنظرت پرهام می زاره تنها جایی‬ ‫برم؟نمی گه هنوز نیومده کجا می خوای‬ ‫تشریف ببری؟ یا اگه گفت منم میام چی‪...‬‬ ‫بر فرض قبول کنه‪...‬تا آخر عمرم که نمی‬ ‫تونم قایم شم‪...‬اینا خطر ناکن نمی بینی با‬ ‫اسلحه تهدیدشون کردن؟ اگه تو یه درگیری‬ ‫اتفاقی بیفته چی؟ سامان‪-‬بهار هیچی نمی‬ ‫شه ‪...‬فقط یه مدته‪...‬تحمل کن‪،‬به خاطر‬ ‫زندگیت‪...‬به قول خودت همه چیو بسپار به‬ ‫زمان‪+ ...‬نیشخند زدم‪...‬‬

‫هــــــه بسپارم به زمان؟؟؟چاییدی‪...‬‬‫سامان‪-‬خیلی الت شدیا‪....‬حواست‬ ‫باشه‪- ...‬مدیونی؟؟؟در عجبم‪...‬این یارو‬ ‫با این همه دب دبه و کب کبه‪،‬می خواد ما‬ ‫ِ‬ ‫باریگارد دخترش شیم‪ ...‬همه بادیگارداش‬ ‫‪4‬تای ما هیکل دارن‪ ....‬سامان‪-‬راست‬ ‫میگیا‪...‬یه جای کار می لنگه‪- ...‬اون‬ ‫زمانی که گفتم بگو نه‪...‬بخاطر همین‬ ‫چیزاس‪ ..‬سامان‪-‬ای بابا چه می دونستم‬ ‫شم پلیسی تو دیر کار می کنه‪....‬گفتم‬ ‫میریم یه مدت قاطیشون‪...‬چون پولدارن‬ ‫جاهای باکالسی میرن‪...‬ما هم به هوا‬ ‫اونا‪...‬خوش می گذرونیم‪- ...‬خاک بر‬ ‫اون سرت کنن‪ ...‬سامان‪-‬می خوای فردا‬ ‫نریم؟ ‪-‬زرشک‪ .....‬به همین خیال باش‬ ‫‪...‬از کجا می دونی شاید دارن تعقیبمون‬ ‫می کنن؟؟ ‪+‬از آینه ماشین نگاه کرد‪...‬‬ ‫بلـــــــه بالخره‪....‬عاقبت این فیلم پلیسیا‬

‫به درد خورد‪ ...‬سامان‪-‬آره دارن تعقیبمون‬ ‫می کنن‪- ..‬سرعتتو زیاد کن‪،‬منو بنداز یه‬ ‫جا‪...‬اگه پرهام بفهمه‪...‬من کیم‪،‬روزگارمو‬ ‫سیاه می کنه‪+ ....‬سرعتشو زیاد کرد‪...‬تو‬ ‫پیچید‪...‬دم‪ 1‬پارک نگه داشت‪...‬‬ ‫فرعی‬ ‫ِ‬ ‫سریع پیاده شدم‪- ...‬بهت زنگ می زنم‪...‬‬ ‫‪+‬گاز دادو رفت‪+ .....‬داخل پارک شدم‪...‬‬ ‫رفتم تو دستشویی‪..‬تند تند لباسامو عوض‬ ‫کردم‪....‬سر راه برای فردا لباس خریدم و‬ ‫اومدم خونه‪....‬‬

‫شدم عین این دزدا‪...‬یواشکی میرم‪...‬‬ ‫یواشکی میام‪...‬وسایلمو تو کمد گذاشتم‪...‬‬ ‫دلم می خواست یکم شنا کنم‪ ....‬ولش‬ ‫کن کی حوصله شنا داره‪.....‬تو وان حموم‬ ‫دراز کشیدم‪..‬کم کم چشمام سنگین شد‪...‬‬ ‫یخ‬ ‫صبح از زور گردن درد پاشدم‪ ...‬آب ِ‬ ‫یخ بود‪...‬نمیرم خیلیه‪...‬عضالتم حسابی‬ ‫گرفته‪...‬بزور از جام بلند شدم و رفتم زیر‬ ‫دوش آب گرم‪....‬لباس پوشیدمو رو تخت‬ ‫افتادم‪...‬گوشیم ‪ 63‬تا میس کال از سامان‬ ‫بود‪...‬زنگ زدم بهش‪(...‬خواب آلود)‬ ‫سامان‪-‬هووم‪- ....‬هومو درد‪...‬زنگ زدی‬ ‫چی کار داشتی؟ ‪+‬صداش جدی شد‪....‬‬ ‫سامان‪-‬کدوم گوری رفتی؟چرا جواب‬ ‫نمی دادی؟؟؟؟گفتم مردی‪- ...‬حاال‬ ‫ِ‬ ‫وان حموم خوابم برد‪...‬‬ ‫که زدم‪...‬تو‬ ‫االنم همه جام درد می کنه‪ ...‬سامان‪-‬‬ ‫دسته کمی از خرس نداریا‪....‬سرو ت ِه تو‬ ‫بزنن خوابی‪- ...‬همینه که هست ‪...‬چی‬ ‫کارم داشتی؟ سامان‪10/30-‬با این یارو‬ ‫قرار داریما‪ 9...‬اینجا باش‪- ...‬دیروز‬ ‫چه جوری پیچوندیشون‪..‬؟؟؟ سامان‪-‬به‬ ‫سختی‪..‬خیلی سیریش بودن‪- ...‬عیب نداره‬ ‫بزرگ میشی یادت میره‪....‬برو‪..‬منم بچپم‬ ‫زیر پتو بلکه آروم شم‪ ...‬سامان‪-‬باز نخوابی‬ ‫خواب درست‬ ‫خواب بمونیا‪- .....‬مگه من‬ ‫ِ‬ ‫و حسابی دارم؟؟حرفا میزنیا‪ ....‬سامان‪-‬‬ ‫دماغت دراز نشه‪ 9....‬منتظرم‪- ...‬باش تا‬ ‫اموراتت بگذره‪...‬تا بعد‪+ ...‬یک ساعتی‬ ‫این ورو اون ور شدم‪....‬مگه این درد می‬ ‫زاشت بکپم‪....‬بلند شدم رفتم پایین‪....‬به‬ ‫‪ 1‬مستخدم گفتم‪- ...‬یکیو بفرست بیاد تو‬ ‫اتاقم‪...‬منو ماساژ بده‪...‬عضالتم درد می‬ ‫کنه‪+ ...‬برگشتم برم باال‪ ..‬پرهامو تو راه‬

‫پله دیدم‪ ...‬اهمیتی ندادم‪...‬به راه خودم‬ ‫ادامه دادم‪ ...‬پرهام‪-‬علیک سالم‪- ..‬بر‬ ‫فرض علیک‪...‬توقع داری من اول سالم‬ ‫کنم؟؟؟‪ ....‬پرهام‪-‬از کی تا حاال بزرگتر‬ ‫به کوچیک تر سالم می کنه؟ ‪-‬از هر وقتی‬ ‫دلش بخواد‪ ...‬پرهام‪-‬بهتری؟درد نداری؟‬ ‫‪+‬براش یه بازو گرفتم‪- ...‬عین شاخ شمشاد‬ ‫جلوت وایسادم‪...‬مگه زاییدم؟؟؟ پرهام‪-‬‬ ‫مگه نمی خوای صبحونه بخوری؟؟؟‬ ‫نه می خوام بخوا‪...‬اووم‪ ...‬می خوام‬‫برم حموم‪ ...‬پرهام‪-‬خوب بعدا برو‪...‬‬ ‫نمیشه‪+ ...‬بدون هیچ حرفی رفتم باال‪...‬‬‫بلوزمو در آوردمو شیرجه رفتم تو تخت‪...‬‬ ‫به پشت خوابیدم‪2..‬مین بعد صدای در‬ ‫اومد‪- ...‬بیا تو درم ببند‪...‬بدو که دارم از‬ ‫درد می میرم‪...‬بیشتر سر شونه ها و کمرمو‬ ‫ماساژ بده‪+ ...‬خدمه شروع به ماساژ دادن‬ ‫کرد‪...‬منم زمزمه وار‪...‬نصف فارسی‪..‬‬ ‫نصف انگلیسی‪،‬شرو ور بلغور می کردم‪...‬‬ ‫آخیش‪...‬آروم تر‪....‬آهان همین جا‬‫خوبه‪...‬ای درد بگیری پرهام‪......‬بیچارم‬ ‫کردی‪...‬نه‪...‬نه‪..‬اینجا نه‪....‬برو باالتر‪...‬‬ ‫چه دستای نرمی داری‪....‬یادم باشه تورو‬ ‫کلفت شخصی خودم کنم‪...‬ایول چه حالی‬ ‫ِ‬ ‫رسید‪..‬‬ ‫میده‪...‬ای بابا‪..‬ببین کار ما به کجا‬ ‫می دونی چیه؟؟هر چند تو که نفهمی‪...‬از‬ ‫کجا بدونی‪...‬آورین‪...‬آورین‪...‬بز کوهیه‬ ‫من‪ ...‬خاک تو ِهدت کنن‪،‬چرا زودتر‬ ‫پیدات نکردم‪....‬دستات معجزه می کنه‪...‬‬ ‫بهتر شدم‪...‬دیگه احتیاج‪ ...‬نه ولش کن‬ ‫این که کار نداره‪...‬نه نه عزیزم ادامه بده‪...‬‬ ‫چشمام داشت گرم میشد‪...‬بسه دیگه گم‬ ‫شو برو بیرون می خوام بخوابم‪..‬درم پشت‬ ‫ببند‪...‬هری‪ ...‬خاک بر سر ‪.....‬با‬ ‫سرت‬ ‫ِ‬ ‫این ماساژت‪....‬حالم بهم خورد‪...‬عرضه‬ ‫یه کار هم نداره‪...‬حیف نون‪...‬پس به چه‬ ‫دردی می خوری‪ ...‬گو‪..‬گو بابا‪...‬شرت‬ ‫کم‪+ ....‬داشتم بیهوش میشدم‪...‬دیدم هنوز‬ ‫داره به کارش ادامه میده‪- ..‬حالیت نیست‬ ‫‪....‬میگم بسه‪....‬حتما باید یه چپ و راست‬ ‫بهت بزنم؟؟؟!! ‪+‬همچنان ادامه میداد‪...‬ای‬ ‫داد‪...‬سرشونمو بوسید‪...‬یا خدا‪،‬هم جنس‬ ‫باز نباشه‪...‬خاک تو گورت‪...‬االن حالیت‬ ‫می کنم‪ ...‬یهو برگشتمو یه چک خوابوندم‬ ‫تو صورتش‪،‬ولی اون کسی نبود جز پرهام‬

‫‪61‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫خودت رفتی ولی‬ ‫عشقت نرفته‬

‫همه چیز با یک پیامک ساده از‬ ‫طرف یکی از خواننده های سر‬ ‫شناس موسیقی پاپ شروع شد‪:‬‬ ‫خبر بنیامین صحت داره؟ ساعت‬ ‫‪ 10‬شب ‪ 29‬آذر‪ ،‬و همین پیامک‬ ‫آغاز یک موج خبری بزرگ و‬ ‫گسترده شد که مهم ترین بحث ها‬ ‫و اخبار کشور را تحت تاثیر خود‬ ‫قرار داد و باعث شد هنرمندان و‬ ‫چهره های فراوانی در قبال این‬ ‫اتفاق واکنش نشان دهند‪.‬‬ ‫همسر بنیامین بهادری پس از یک حادثه‬ ‫رانندگی درگذشت‪ .‬همسر بنیامین بهادری!؟‬ ‫مگر بنیامین زن داشت؟ اصال مگر ازدواج‬ ‫کرده بود؟ اینها همه و همه سواالتی بود که در‬ ‫بدو انتشار خبر‪ ،‬همه از یکدیگر می پرسیدند‬ ‫اما زندگی شش ساله مشترک این خواننده با‬ ‫همسرش با یک حادثه تلخ مواجه شده بود‪.‬‬ ‫خبر با سرعت نور در شبکه های اجتماعی‬ ‫پیچید و خیلی زود تیتر اول خبرگزاری ها‬ ‫و سایت های رسمی شد‪ .‬چیز زیادی هم از‬ ‫جزئیات آن در اختیار رسانه ها قرار نگرفته‬ ‫بود و بیشتر جزئیات منتشر شده‪ ،‬عمدتا حدس‬ ‫و گمان هایی بود که دور و بری های بنیامین‬ ‫داشتند‪ .‬وقتی اصل خبر به تایید دوستان‬ ‫نزدیک این خواننده رسید‪ ،‬سیل پیام های‬ ‫تسلیت هنرمندان و جامعه ایرانی به سمت این‬ ‫خواننده سرازیر شد‪.‬‬ ‫یک تراژدی تمام عیار و غمگین‪ ،‬برای‬ ‫خواننده ای که دوستدارانش لقب آقای عشق‬ ‫را سال هاست به او داده اند‪ .‬خواننده ای‬ ‫که از بدو ظهورش‪ ،‬با آثار عمدتا عاشقانه‬ ‫و حسی توانسته بود جایگاه قوی ای را بین‬ ‫دوستداران موسیقی در کشور پیدا کند و‬ ‫خاطرات و نوستالژی های زیادی را برای‬ ‫مخاطبانش بسازد‪ ،‬حاال در آستانه انتشار‬

‫سومین آلبوم رسمی خود در بازار موسیقی‪ ،‬با‬ ‫چنین حادثه ای مواجه شد‪.‬‬ ‫در این پرونده سعی کرده ایم جزئیات اصلی‬ ‫این اتفاق را از زبان شاهدان و راویان نزدیک‬ ‫بنیامین جویا شویم و در ادامه به روایت‬ ‫بازخورد ها و تبعات این اتفاق در جامعه‬ ‫موسیقی و هنری کشور خواهیم پرداخت‬ ‫تا دوستداران این خواننده بدانند در شب‬ ‫‪ 29‬آذر سال ‪ 92‬خواننده محبوبشان با چه‬ ‫شرایطی دست به گریبان بوده و چه اتفاقاتی‬ ‫برایش رخ داده است‪.‬‬ ‫تراژدی چطور اتفاق افتاد؟‬ ‫بنیامین و همسرش (نسیم حشمتی) در اتوبان‬ ‫همت سوار بر یک دستگاه ماتیز در حال‬ ‫بازگشت به سمت منزل اند‪ .‬دختر کوچک‬ ‫و دو ساله بنیامین هم پشت ماشین نشسته‪.‬‬ ‫بنیامین یک سال بعد از ازدواجش صاحب‬ ‫دختری شده بود‪ .‬همسر بنیامین پشت فرمان‬ ‫نشسته و مشغول رانندگی است‪ .‬دو سال‬ ‫پیش بود که بنیامین در یکی از برنامه های‬ ‫تلویزیونی اعتراف کرد گواهینامه ندارد و هیچ‬ ‫وقت از رانندگی کردن احساس خوبی نداشته‬ ‫و ندارد‪.‬‬ ‫حوالی خروجی شهید باکری‪ ،‬یک دستگاه‬ ‫پژو ‪ 206‬که در حال الیی کشیدن بین ماشین‬ ‫هاست‪ ،‬از سمت راننده برخوردی را با ماشین‬ ‫این خواننده دارد‪ .‬هر دو ماشین با سرعت در‬ ‫حال حرکت اند و این برخورد باعث می شود‬ ‫که کنترل ماتیز از دست راننده خارج شود و‬ ‫بعد از چند بار دور خود چرخیدن‪ ،‬واژگون‬ ‫شود‪ .‬بنیامین کمربند دارد و سالم است و حتی‬ ‫یک خراش کوچک هم برنمی دارد‪206 .‬‬ ‫هم بعد از برخورد با ماتیز توقفی کوتاه می‬ ‫کند و بعد از دیدن بالیی که سر ماتیز می آید‪،‬‬ ‫متواری می شود‪ .‬در حین فرار چند برخورد‬

‫کوچک هم با ماشین های دیگر دارد و همین‬ ‫باعث می شود حاضرین شماره پالکش را‬ ‫بردارند‪ .‬هر چند تاریک بودن هوا باعث می‬ ‫شود دقت و دید الزم برای برداشتن شماره‬ ‫چندان دقیق نباشد‪ .‬لحظات زیادی برای‬ ‫رساندن همسر بنیامین به بیمارستان صرف‬ ‫می شود و دختر کوچک بنیامین در آغوش‬ ‫پدرش در حال تماشای انتقال پیکر مادرش‬ ‫به داخل آمبوالنس است‪.‬‬ ‫مسئول اورژانس بیمارستان پیامبران در‬ ‫بلوار اباذر (حوالی میدان دوم صادقیه)‪،‬‬ ‫ساعت ‪ 4:49‬عصر روز ‪ 29‬آذر را لحظه‬ ‫ثبت ورود نسیم حشمتی به بخش اورژانس‬ ‫این بیمارستان عنوان می کند‪ .‬بنا به اعالم‬ ‫متصدی اورژانس این بیمارستان دو نفر از‬ ‫جراحان حاضر بالفاصله تشخیص خونریزی‬ ‫داخلی می دهند و نامبرده را به اتاق عمل‬ ‫می برند‪.‬‬ ‫حاال برادرهای بنیامین هم رسیده اند و او‬ ‫دیگر تنها نیست و دور و برش به مرور پر از‬ ‫دوستان و آشنایان می شود‪ .‬محسن رجب پور‪،‬‬ ‫نیما وارسته‪ ،‬فرید احمدی‪ ،‬علی منصوری‪،‬‬ ‫احسان حق شناس و تعدادی از بستگان‬ ‫همسر بنیامین خود را به بیمارستان رسانده‬ ‫اند و سعی می کنند بنیامین را آرام کنند‪ .‬خبر‬ ‫به شکل های مختلف به گوش دور و بری‬ ‫های بنیامین و خانواده اش رسیده و خیلی با‬ ‫خیال اینکه خود بنیامین هم فوت کرده‪ ،‬با‬ ‫چشم هایی اشکبار با دیدن بنیامین‪ ،‬او را در‬ ‫آغوش می گیرند‪.‬‬ ‫ساعت رسمی اعالم فوت نسیم حشمتی در‬ ‫دفتر ثبت صورت وقایع بیمارستان پیامبران‪،‬‬ ‫راس ساعت ‪ 7‬شامگاه ‪ 29‬آذر عنوان شده‬ ‫است‪ .‬در ستون علت فوت هم توضیحاتی به‬ ‫این قرار عنوان شده است‪:‬‬

‫شکستگی دنده‪ ،‬پارگی کبد و طحال‪،‬‬ ‫خونریزی داخلی‪( .‬توضیحاتی که مشخصا از‬ ‫برخورد فرمان ماشین با قفسه سینه مرحومه‬ ‫پس از حادثه داللت دارد‪).‬‬ ‫دکتر سجادی رئیس بیمارستان پیامبران از‬ ‫ذکر جزئیات و روند رسیدگی به وضعیت‬ ‫مرحومه امتناع می کند و آنها را جزو اطالعات‬ ‫پزشکی ای می داند که فقط می تواند در‬ ‫اختیار اولیای دم قرار دهد‪.‬‬ ‫خبر فوت ابتدا به خانواده مرحومه داده می‬ ‫شود و سپس بنیامین از این موضوع خبردار‬ ‫می شود‪ .‬همه شوک زده هستند و بنیامین‬ ‫دیگر بی اختیار فریاد می زند‪ .‬خواننده ای که‬ ‫خیلی ها او را آدمی گوشه گیر و بی سر و صدا‬ ‫می دانند‪ ،‬البی بیمارستان پیامبران را روی‬ ‫سرش گذاشته و فقط نام همسرش را فریاد می‬ ‫زند‪ .‬اطرافیان و فامیل هم از راه رسیده اند‬ ‫و محسن رجب پور هم سعی دارد اوضاع را‬ ‫مدیریت کند‪ .‬بنیامین را از بیمارستان بیرون‬ ‫می برد و سوار ماشین می شوند‪.‬‬ ‫پیگیری های خانواده بنیامین و همسرش از‬ ‫پلیس راهنمایی و رانندگی ظاهرا به نتیجه‬ ‫رسیده و آنها خبرهای خوبی مبنی بر اینکه‬ ‫دوربین های مدار بسته اتوبان توانسته اند‬ ‫شماره پژو ‪ 206‬مقصر تصادف را شناسایی‬ ‫کنند‪ ،‬دارند‪ .‬حوالی ظهر شنبه ‪ 30‬آذر مراسم‬ ‫تدفین نسیم حشمتی در قطعه ‪ 256‬بهشت‬ ‫زهرا انجام می شود‪ .‬چهره های هنری زیادی‬ ‫در محل انجام مراسم حضور دارند شهرام‬ ‫شکوهی‪ ،‬احسان حق شناس‪ ،‬مجید بنی‬ ‫فاطمه‪ ،‬محسن رجب پور‪ ،‬فرید احمدی‪ ،‬نیما‬ ‫وارسته‪ ،‬محمد علیزاده‪ ،‬هادی کاظمی‪ ،‬جواد‬ ‫عزتی‪ ،‬میالد ترابی و بسیاری دیگر از چهره‬ ‫های موسیقی و هنر دور هم جمع شده اند‪.‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫‪54‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫راه های خالصی از زودرنجی‬ ‫آیا زودرنج هستید؟ آیا سر مسائل‬ ‫کوچک و بی اهمیت بشدت‬ ‫عصبانی می شوید؟ دیگران می‬ ‫گویند شما از کاه‪ ،‬کوه می سازید؟‬ ‫هر حرفی را که می شنوید‪ ،‬یک‬ ‫مفهوم منفی از آن استخراج می‬ ‫کنید؟‬ ‫وقتی اطرافیان شما می خواهند حرفی بزنند‪،‬‬ ‫مدام باید مراقب باشند شما را ناراحت‬ ‫نکنند؟ بیش از حد مراقب زندگی خود و‬ ‫نزدیکانتان هستید؟‬ ‫اگر به پرسش های باال پاسخ مثبت دادید‪،‬‬ ‫باید گفت بیش از حد حساس و زودرنج‬ ‫هستید تا جایی که شادی از زندگی شما‬ ‫رخت بربسته است‪ .‬اگر می خواهید زندگی‬ ‫روی خوش خود را به شما نشان دهد‪ ،‬دست‬ ‫از شخصی کردن هر موضوعی بردارید و تا‬ ‫این اندازه حساس نباشید‪ .‬ما ده پیشنهاد به‬ ‫شما ارائه می دهیم که به وسیله آنها می توانید‬ ‫کمی پوست کلفت تر شده و بیش از رنجیده‬ ‫خاطر شدن و آزردگی‪ ،‬شادی را در زندگی‬ ‫تجربه کنید‪.‬‬ ‫‪ .1‬با خودتان صحبت کنید‬ ‫خیلی ساده است؛ زمانی که حرف کسی‬ ‫شما را بشدت ناراحت کرد با خود بگویید‬ ‫من چرا تا این اندازه منعطف هستم که هر‬ ‫موضوعی می تواند مرا به شکلی درآورد؟‬ ‫اصال این موضوع این قدر مهم است که مرا‬ ‫بیازارد؟ سپس به دنبال دلیلی برای افکارتان‬ ‫باشید‪ :‬آیا منظور او از این حرفی که زد‪ ،‬واقعا‬ ‫رنجاندن من بود؟ آیا او واقعا می خواهد به‬ ‫من صدمه بزند؟ خوب اگر منظورش رنجاندن‬ ‫من نیست‪ ،‬پس در واقع چه چیزی می خواسته‬ ‫بگوید؟‬ ‫با خودتان بگویید فردی که معموال حرف‬ ‫هایش ناراحت تان می کند مثل هر انسان‬ ‫دیگر و همچنین مانند خود شما حق دارد‬ ‫عقایدی داشته باشد و در ضمن این عقاید‬ ‫که در قالب کالم ابراز می شود‪ ،‬فقط چند‬ ‫واژه است که می توانید هرگز آنها را جدی‬ ‫نگیرید‪ .‬مسلما چند واژه بی اهمیت نمی‬ ‫تواند استخوان هایتان را بشکند‪ .‬در واقع‬ ‫وقتی در روابط تان با دیگران‪ ،‬خود را به‬ ‫گونه ای تعلیم دهید که حرف های دیگران‬ ‫را بیش از حد جدی نگیرید‪ ،‬می توانید شادتر‬ ‫از همیشه زندگی کنید‪.‬‬ ‫‪ .2‬خودتان را جای فردی که شما را می‬ ‫رنجاند بگذارید‬ ‫اگر تحملتان را چنان باال ببرید که از هر‬ ‫حرفی ناراحت نشوید‪ ،‬می توانید وقتی کنار‬ ‫دیگران هستید احساس بهتری داشته باشید‪.‬‬ ‫اگر هر بار که رنجیدید خودتان را یک دقیقه‬ ‫به جای فرد آزاردهنده بگذارید‪ ،‬می توانید‬ ‫از نگاه و دید او به خودتان بنگرید و سپس‬ ‫ممکن است به این نتیجه برسید که موضوع‬

‫را بیش از حد جدی گرفته اید و آن عقاید‬ ‫چندان هم ناراحت کننده نیست و حتی شاید‬ ‫به این نتیجه برسید که فرد آزاردهنده اصال‬ ‫قصد رنجاندن شما را نداشته است‪.‬‬ ‫‪ .3‬آن عمل را از روی خیرخواهی بدانید‬ ‫وقتی سخنان سختی از دیگران می شنوید‪،‬‬ ‫فرض کنید که آن صحبت ها از روی‬ ‫خیرخواهی بوده است و طرف قصد کمک‬ ‫داشته است‪ ،‬اما زبان خوبی برای بیان درست‬ ‫عقایدش به کار نبرده است و شاید با وجود‬ ‫خوش قلبی نمی داند به چه صورت نصیحت‬ ‫تان کند‪.‬‬ ‫این روش کمک می کند از تلخی سخنان‬ ‫آن فرد کاسته شود و شما را غمگین نکند‪.‬‬ ‫بنابراین زیاد به واژه هایی که دیگران برای‬ ‫بیان افکارشان استفاده می کنند‪ ،‬اهمیت‬ ‫ندهید‪ .‬عقایدشان را بشنوید و به روش‬ ‫نامناسب بیان افکارشان اهمیت ندهید؛‬ ‫البته برخی افراد بدجنس‪ ,‬حرف هایشان را‬ ‫واقعا از روی بدخواهی می زنند‪ .‬مراقب این‬

‫اشخاص باشید تا شما را ساده فرض نکنند‪.‬‬ ‫‪ .4‬تفکیک کنید‬ ‫بسیاری از مردم خیلی زود از دیگران می‬ ‫رنجند چون از نظر عاطفی و احساسی نمی‬ ‫توانند بین افکار و درک درونی از وجود‬ ‫خودشان تمایز قائل شوند‪ .‬وقتی درک از‬ ‫هویت شخصی و عقاید اشخاص تا این اندازه‬ ‫با هم در ارتباط باشد‪ ،‬وقتی با عقاید مخالف‬ ‫عقاید خود روبه رو می شوند‪ ،‬احساس می‬ ‫کنند هویت و شخصیت شان مورد هدف قرار‬ ‫گرفته است‪ .‬این نوع تفکر بسیار آزاردهنده‬ ‫و البته نادرست است‪ .‬برای این که بتوانید بر‬

‫زودرنجی بیش از حد خود غلبه کنید‪ ،‬بدانید‬ ‫افکار و عقایدتان‪ ،‬هویت اصلی شما نیست و‬ ‫چند عقیده و تفکر نمی تواند نشان دهنده کل‬ ‫وجود شما باشد‪ .‬هر اندازه بتوانید عقاید و‬ ‫هویت تان را از هم تفکیک کنید‪ ،‬کمتر آزرده‬ ‫خاطر شده و زندگی شادتری خواهید داشت‪.‬‬ ‫‪ .5‬فروتنی را بیاموزید‬ ‫اگر انسان همیشه در خود احساس فروتنی‬ ‫کند کمتر از حرف های دیگران می رنجد‪.‬‬ ‫فروتنی دوست آرامش درونی و متانت است و‬ ‫به نوبه خود می تواند انسان را از نظر روحی‬ ‫در وضعی قرار دهد که در برابر سخنان و‬ ‫اعمال دیگران مصون بماند‪ .‬شخص فروتن‬ ‫با هر گفته و سخن‪ ،‬زود نمی رنجد‪.‬‬ ‫‪ .6‬به دنبال راستی و حقیقت باشید‬ ‫همیشه حقیقت و راستی از همه چیز مهم‬ ‫تر است و اصال اهمیتی ندارد که چه کسی‬ ‫این حقیقت را بیان می کند‪ .‬بنابراین اگر‬ ‫برای این موضوع ارزش قائل شوید هرگز از‬ ‫صحبت های دیگران حتی اگر مخالف با‬

‫عقاید شما باشد‪ ،‬ناراحت نمی شوید همیشه‬ ‫این حقیقت است که برایتان ارزش دارد‪ .‬شما‬ ‫با این تفکر‪ ،‬افکار دیگران را فقط به چشم‬ ‫پیشنهاد می بینید و از آنها رنجیده خاطر نمی‬ ‫شوید‪ .‬در ضمن معموال هم به دنبال حقیقت‬ ‫می روید و مهم نیست این حقیقت از چه‬ ‫ناحیه ای باشد‪.‬‬ ‫‪ .7‬خود را در قلب هر کاری قرار ندهید‬ ‫این ذهنیت که همه چیز درباره من است‪ ،‬زمینه‬ ‫ای عالی برای پی در پی رنجیدن است‪ .‬در‬ ‫واقع هر کالمی که از دهان کسی خارج شود‬ ‫و هر عملی که انجام شود همه را رفتارهای‬

‫عمدی و مغرضانه علیه خودتان برداشت می‬ ‫کنید و باور کنید تحمل چنین احساسی بسیار‬ ‫سخت خواهد بود‪ .‬اگر شما خود را در مرکز‬ ‫همه چیز بپندارید تعجبی ندارد که دائم هم‬ ‫آزرده خاطر شوید‪ .‬از موضوعات مختلف‬ ‫خود را دور نگهدارید و خود را درگیر هر‬ ‫چیزی نکنید تا دچار رنجش های مکرر‬ ‫نشوید‪ .‬سعی کنید نسبت به بسیاری از چیزها‬ ‫بی تفاوت رفتار کنید‪ .‬به این ترتیب شادی‬ ‫هم مدام از وجودتان نمی گریزد‪.‬‬ ‫‪ .8‬قضاوت صحیح تان را پرورش دهید‬ ‫بیشتر مواقع ما می خواهیم گفت و گوهایمان‬ ‫را بسرعت به نتیجه برسانیم و معموال هم نمی‬ ‫توانیم منظورمان را درست بیان کنیم و سپس‬ ‫از سخنان دیگران که آنها نیز در بیان صحیح‬ ‫افکارشان عاجز مانده اند قصد و غرض‬ ‫برداشت می کنیم و می رنجیم و آزرده خاطر‬ ‫می شویم‪ .‬چه بسا خود ما نیز همین رنجش را‬ ‫در طرف مقابل موجب شده باشیم‪ .‬برای این‬ ‫که جلوی چنین وضعی را بگیریم باید اجازه‬ ‫دهیم گفت و گوهایمان بدرستی پیش رود و‬ ‫اصرار نداشته باشیم بدون قضاوت صحیح‬ ‫به نتیجه برسیم‪ .‬در این صورت است که در‬ ‫انتها می توانیم به نتیجه ای مناسب و بدون‬ ‫ناراحتی دست پیدا کنیم‪.‬‬ ‫‪ .9‬بپذیریم هیچ کس کامل نیست‬ ‫اگر شما انتظار داشته باشید که همه مردم‬ ‫یک طور رفتار و صحبت کنند یا تصور‬ ‫کنید همه باید مهربان و دلسوز باشند‪ ،‬پس‬ ‫خودتان را در شرایطی قرار می دهید که‬ ‫دائم از این و آن برنجید‪ .‬به جای این افکار‬ ‫بپذیرید که ما انسان ها خطاها و نقاط ضعف‬ ‫و معایب شخصیتی داریم که منحصر به فرد‬ ‫است و مسلما خود ما هم همین طور هستیم‪.‬‬ ‫شخصیت شما از دیگران متفاوت است و‬ ‫باید این موضوع را بپذیرید‪.‬‬ ‫اگر دائم به دلیل ضعف شخصیتی دیگران‬ ‫از آنها رنجیده شوید این خطر وجود دارد‬ ‫که هرگز احساس آرامش نکنید‪ .‬بخشی از‬ ‫پذیرفتن معایب دیگران‪ ،‬بخشیدن آنها به‬ ‫واسطه خطاهای گذشته شان است و تعلیم‬ ‫دادن قلب تان به شکلی که این گذشت را هر‬ ‫بار که با موضوع یا حرفی ناراحت کننده روبه‬ ‫رو می شود به طور خودکار انجام دهد‪ .‬به‬ ‫این ترتیب شما بی خود و بی دلیل بر سر هر‬ ‫موضوعی آزرده خاطر نخواهید شد‪.‬‬ ‫‪ .10‬خودتان را بپذیرید‬ ‫شما باید بیاموزید‪ ،‬رشد کنید و همیشه در‬ ‫مسیر خودسازی و ارتقای روحی پیش روید‪،‬‬ ‫اما همیشه بدانید کجای مسیر هستید و برای‬ ‫تالش و وجود خود احترام قائل شوید‪ .‬وقتی‬ ‫وضع خود را بدرستی بشناسید و خود را باور‬ ‫داشته باشید‪ ،‬دیگران نمی توانند شما را‬ ‫ناراحت کرده و برنجانند‪ .‬کسانی که خود را‬ ‫باور ندارند‪ ،‬چنان ضعیف و شکننده هستند‬ ‫که با هر حرکت و سخن ناراحت کننده‬ ‫دیگران از پا در می آیند‪ .‬پس درون خود را‬ ‫پرورش دهید و خود را باور داشته باشید تا از‬ ‫نظرتان دنیا به مکانی پر از شادی و آسایش‬ ‫تبدیل شود‪.‬‬

‫‪53‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫با این رژیم غذایی‬ ‫ران و پهلوهایتان‬ ‫را آب کنید‬

‫امروزه افزایش وزن و به دنبال‬ ‫آن چاقی‪ ،‬به دغدغه ای مهم در‬ ‫سنین مختلف افراد جامعه تبدیل‬ ‫شده است‪ .‬به این صورت که‬ ‫افزایش مصرف غذاهای آماده و‬ ‫فست فود از یک طرف و همچنین‬ ‫کاهش فعالیت فیزیکی افراد از‬ ‫سمت دیگر موجب برهم خوردن‬ ‫تعادل بین مقدار کالری دریافتی‬ ‫و مصرفی و نتیجتا ایجاد چاقی می‬ ‫گردد‪.‬‬

‫ دانه های روغنی‬‫مانند بادام‪ -‬بهتر است بادام با پوست مصرف‬ ‫شود و حتم ًا می دانید که در مصرفتان نباید‬ ‫زیاده روی کرد‪ .‬این دانه ها می تواند به عنوان‬ ‫جایگزین مناسب برای میان وعده های شما‬ ‫باشد‪ .‬این دانه ها عالوه بر اینکه باعث‬ ‫کاهش میان وعده های مضر و چاق کننده‬ ‫می شود باعث فرآیند سخت شدن عضالت‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫ تخم مرغ‬‫هرچه را راجع به تخم مرغ شنیدید‪ ،‬فراموش‬ ‫کنید‪ .‬خوردن هر از چندگاهی قرار دادن‬ ‫تخم مرغ به عنوان صبحانه ترجیح ًا یا نهار‬

‫ گریپ فروت ‪:‬‬‫گریپ فروت میوه ای است که برای سوزاندن‬ ‫چربیها بسیار عالی است‪ .‬این میوه از راههای‬ ‫زیادی به بدن شما سود می رساند‪ .‬گریپ‬ ‫فروت می تواند میزان انسولین را کم کند و‬ ‫باعث تنظیم و باال رفتن متابولیسم می شود‪.‬‬

‫این ماده ی غذایی می تواند توانایی بدن شما‬ ‫را در سوزاندن چربیها باال ببرد‪.‬‬ ‫غالت کامل‬ ‫مصرف به اندازه نانهای کامل (حاوی‬ ‫سبوس) و برنج قهوه ای می تواند در‬

‫و شام می تواند به سوختن چربیها و ساختن‬ ‫عضالت کمک فراوانی کند‪.‬‬

‫رانها معمو ً‬ ‫ال محل مشکلی زایی برای اکثر‬ ‫خانمها می باشد و اکثر افراد دچار اضافه وزن‬ ‫از چاقی موضعی ران رنج می برند‪.‬‬ ‫اکنون می خواهیم غذاهایی که موجب‬ ‫سوختن چربی ها خصوص ًا چربی های ران و‬ ‫پهلو می شوند را معرفی کنیم‪:‬‬

‫کره بادام زمینی‬ ‫تا زمانی که در مصرف کره بادام زمینی‬ ‫زیاده روی نکنید می توانید به عنوان یک‬ ‫ماده خوب غذایی در رژیم غذایی شما قرار‬ ‫بگیرد‪ .‬این ماده باعث افزایش سوخت و ساز‬ ‫می شود که همانطور که می دانید این هورمون‬ ‫باعث سوزاندن چربیها و ساخت عضالت و‬ ‫سفت شدن بدن می شود‪ .‬همچنین پروتئین‬ ‫کافی را در اختیار بدن برای عضله سازی در‬ ‫اختیار بدن قرار می دهد و می تواند جایگزین‬ ‫خوبی برای انواع تنقالت مضر مانند انواع‬ ‫شیرینی و شکالت شود‪.‬‬

‫همچنین این میوه قند خون را تنظیم می کند‬ ‫و از این طریق به سوزاندن چربی کمک می‬ ‫کند‪.‬‬

‫سوزاندن چربیها بسیار موثر باشد اما باید در‬ ‫نظر داشت مصرف بیش از حد آنها می تواند‬ ‫چربی زیادی در بدن شما ذخیره کند‪.‬‬

‫‪ -5‬ماهی‬ ‫ماهی های روغنی یا همان ماهی های سرشار‬ ‫از امگا‪ 3‬مانند ماهی سالمون و ماهی تن تازه‬ ‫می تواند در فرآیند سوزاندن چربیها بسیار‬ ‫موثر باشد‪ .‬پروتئین های موجود در این ماهی‬ ‫ها می تواند باعث سیر نگه داشتن شما برای‬ ‫مدت طوالنی تر شود و تمایل شما را به میان‬ ‫وعده ها و نا خنک زدن کم می کند‪ .‬همچنین‬

‫ انواع بنشن (حبوبات)‬‫این مواد برای هر رژیمی ضروری است‪.‬‬ ‫باعث سفت شدن عضالت‪ ،‬سوزاندن چربیها‬ ‫می شود و همچنین باعث راحت تر شدن و‬ ‫تنظیم روند هضم می شود‪.‬این مواد در عضله‬ ‫سازی بسیار موثرند‪ .‬این مواد غذایی در‬ ‫هنگام ورزش کردن بسیار مفیداند‪.‬‬ ‫برای آب شدن چربی های ران و پهلو الزم‬ ‫نیست چیزهایی را بخورید که احتماال از‬ ‫خوردن آن ها طفره می روید؛ اتفاقا برعکس‬ ‫تمام این مواد غذایی بسیار خوشمزه اند اما‬ ‫در نظر داشته باشید که در کنار خوردن این‬ ‫مواد غذایی و قرار دادن این مواد در رژیم‬ ‫غذاییتان ورزش منظم و سبک برای هر چه‬ ‫سریعتر رسیدن شما به هدفتان که همان‬ ‫داشتن اندامی سفت و زیباست‬ ‫ضروری است‪.‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

READ THIS MAGAZINE ONLINE . www.

Javanantoronto.com

$19

.99

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫‪48‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫با احساسات منفی خود آشتی کنید‬

‫سایت روان‪ :‬شما منبع تمام احساسات خود‬ ‫هستید ‪.‬در هر لحظه می توانید آنها را به وجود‬ ‫بیاورید یا تغییر دهید‪ .‬پس چرا این کار را‬ ‫نمیکنید؟ برای اکثر ما داشتن احساس بد‬ ‫طبیعی است‪ ،‬در حالی که باید حتما دلیلی‬ ‫برای احساس خوب خود داشته باشیم‪.‬‬ ‫اما برای اینکه احساس خوبی داشته باشیم‬ ‫هیج دلیلی الزم نیست‪ .‬کافی است تصمیم‬ ‫بگیرید که همین حاال احساس خوبی داشته‬ ‫باشید‪.‬الزم نیست منتظر کسی یا چیزی باشید‬

‫بدانید تمام احساسات همیشه به کارتان نمی‬ ‫آیند‪ .‬آن احساساتی را که زمانی منفی فرض‬ ‫می کنید‪ ،‬صرفا فراخوان شما به عمل محسوب‬ ‫می شود‪ .‬مثال احساس ناامیدی بدین معناست‬ ‫که فکر می کنید که همه چیز می تواند بهتر‬ ‫از این باشد‪ ،‬در حالی که نیست‪ .‬این یک‬ ‫فراخوانی به عمل است که به شما می گوید می‬ ‫توانید برای بهبود اوضاع کاری انجام دهید‪.‬‬ ‫این احساس منفی در صورتی که به طور موثر‬ ‫استفاده شود‪ ،‬یک موهبت محسوب می شود‪.‬‬ ‫هنگامی که انسان با احساسات نامطلوب و‬ ‫ناراحت کننده خود قطع ارتباط کند‪ ،‬به طور‬ ‫خودکار آنها را در آینده «بد» می انگارد و‬ ‫این باعث عدم توانایی آموختن از آنها و در‬ ‫نتیجه عدم رشد و سالمت وی می گردد‪ .‬به‬ ‫جای سرکوب موقت احساسات منفی‪ ،‬می‬ ‫توان برای توجه ای که شایسته آن هستند‪،‬‬ ‫تالش کرد و البته نه آنگونه که باعث درگیری‬

‫بگیرند‪.‬‬ ‫احساسات خود را بیان کنید‬ ‫انسان‪ ،‬اغلب پس از عصبانیت؛ احساس‬ ‫گناه‪ ،‬فشار و کمی هم شرم می کند‪ .‬شما می‬ ‫توانید آرام و یا تندخو باشید‪ .‬عذرخواهی در‬ ‫قبال احساسات شما مانند عذرخواهی برای‬ ‫وجود خود شماست‪ .‬اگر شما آگاهانه به کسی‬ ‫صدمه نمی زنید‪ ،‬بهتر است که توانایی بیان‬ ‫گویای آنچه در ذهن شما می گذرد را داشته‬ ‫باشید‪ .‬نادیده انگاشتن احساسات چرکین‬ ‫دنیای درونی شما باعث پایان بروز آنها در‬ ‫دنیای‬ ‫بیرونی شما می گردد‪.‬‬ ‫احساسات منفی را به مثبت تبدیل کنید‬ ‫شما می توانید با تغییر افکارتان احساساتتان‬ ‫را نیز تغییر دهید‪ .‬افکار شما تاثیر مستقیم‬ ‫بر احساستان دارد و احساستان موجب‬ ‫رفتار شما می شود‪ .‬بنابراین اگر می خواهید‬

‫احساسات خود را بنویسید‬ ‫احساسات منفی خود را به عنوان عوامل‬ ‫آزارگر مشاهده نکنید‪ .‬آنها را به عنوان یک‬ ‫مشکل که به منظور حرکت رو به جلو و ایجاد‬ ‫نرمی و انعطاف پذیری نیاز به رسیدگی دارند‪،‬‬ ‫ببنید‪ .‬نوشتن اتفاقات و احساسات در واقع‬ ‫می تواند به توجیه و ایجاد یک طرح‪ ،‬و در‬ ‫صورت نیاز‪ ،‬برای اقدام آن کمک کند‪ .‬شما‬ ‫اغلب‪ ،‬هنگامی که همه چیز برایتان سیاه و‬ ‫سفید به نظر می رسد‪ ،‬می توانید اتفاقات را با‬ ‫نگاهی کامال متفاوت بنگرید‪.‬‬ ‫احساسات خود را مشاهده کنید‬ ‫هنگامی که احساس می کنیم هنوز هم‬ ‫پسمانده های احساسات منفی در ما وجود‬ ‫دارد‪ ،‬می توانیم چگونگی واکنش فیزیکی‬ ‫بدن خود را مشاهده کنیم‪ .‬برای نمونه؛ در‬ ‫هنگام احساس خشم‪ ،‬تجربۀ پیچیدگی شور‬ ‫و هیجان در معده خود را نیز داریم‪ .‬ما می‬

‫بهترین شیوه ی برخورد با احساسات چیست؟‬ ‫پاسخ های رایج و بیهوده ای وجود دارد‪.‬‬ ‫ می توانید احساسات خود را نادیده بگیرید‬‫البته آنها همچنان به قوت خود باقی می مانند‪.‬‬ ‫ می توانید در آنها زیاده روی کنید و برای‬‫خود متاسف باشید ولی هیچ بهبودی نمی‬ ‫یابید‪.‬‬ ‫ می توانید آنها را سرکوب کنید اما از جای‬‫دیگر سر در می آورند‪.‬‬ ‫ می توانید با گفتن این که فکر میکنی تو بد‬‫آوردی؟ من بدتر آوردم! با خود رقابت کنید‪.‬‬ ‫بدیهی است که کار عاقالنه این است که از‬ ‫طریق برخورد موثر با موقعیت کنونی به دنبال‬ ‫راه حل بودن‪ ،‬آموختن از احساسات و استفاده‬ ‫از انها برای ارتقای سطح زندگی خود و آنها‬ ‫که می توانید در زندگی شان تاثیر بگذارید‪،‬‬ ‫این احساسات منفی را دگرگون کنید‪ .‬این را‬

‫بیش از اندازه با آن شود‪.‬‬ ‫در اینجا چند راهنمایی در مقابله با احساسات‬ ‫منفی برای نوآوری بیشتر در خود آمده است‪.‬‬ ‫احساسات خود را بپذیرید‬ ‫اجازه دهید؛ هر احساسی که درونتان وجود‬ ‫دارد‪ ،‬باشد‪ .‬در هر صورت‪ ،‬مقاومت بی فایده‬ ‫است!‬ ‫این حس که ما نباید با روش های خاص‬ ‫احساس و یا در مقابله با آن مبارزه کنیم‪ ،‬نه‬ ‫تنها خسته کننده بلکه بطورکلی یک نوع هرز‬ ‫انرژی است‪ .‬متوجه باشید‪ ،‬در پایان‪ ،‬آنچه‬ ‫ما احساس می کنیم؛ نتیجه انتخاب خود‬ ‫ماست‪ .‬هیچکس نمی تواند ما را مجبور به‬ ‫رفتار کردن به یک روش خاص نماید‪ .‬اگر‬ ‫می خواهید نیم ساعت خشمگین باشید‪ ،‬این‬ ‫حق شماست‪ .‬احساسات خود را کنترل کنید‬ ‫و اجازه ندهید که آنها کنترل شما را بدست‬

‫احساسات منفی تبدیل به احساسات مثبت‬ ‫شود باید بتوانید فکرتان را در مورد رویداد‬ ‫آزار دهنده تغییر دهید‪ .‬برای اینکار از روش‬ ‫زیر استفاده نمایید‪.‬‬ ‫مرحله اول ‪ :‬خودتان را آرام کنید‬ ‫مرحله دوم ‪ :‬موقعیت را شناسایی کنید‬ ‫مرحله سوم ‪ :‬حالت خود را تجزیه و تحلیل‬ ‫کنید‬ ‫مرحله چهارم ‪ :‬افکار خود را شناسایی کنید‬ ‫مرحله پنجم ‪ :‬شواهد عینی که از افکارتان‬ ‫پشتیبانی می کند را شناسایی کنید‬ ‫مرحاه ششم ‪ :‬شواهد عینی که با افکار شما در‬ ‫تضاد هستند را شناسایی کنید‬ ‫مرحله هفتم ‪ :‬افکار منصفانه و عادالنه را‬ ‫شناسایی کنید‬ ‫مرحله هشتم ‪ :‬حالت خود در حال حاضر را‬ ‫کنترل کنید‬

‫توانیم خشم را به صورت یک رنگ موجود‬ ‫در درون خود تجسم کنیم‪ .‬هنگامی که شروع‬ ‫به تنفس آرام می کنیم و تصمیم می گیریم که‬ ‫خشم را از این طریق از خود خارج و آن را به‬ ‫آرامی کنترل خود درآوریم‪ ،‬می توانیم مشاهده‬ ‫کنیم که خشم با تغییر رنگ‪ ،‬شروع به ناپدید‬ ‫شدن می کند‪.‬‬ ‫بهتر است که همواره زمانی برای مراقبه و‬ ‫تمرینات سبک بدنی و روحی و همچنین‬ ‫لبخند‪ ،‬به اندازۀ توان خود‪ ،‬در طول شبانه‬ ‫روز داشته باشید‪ .‬تا اندازه ممکن در زندگی‬ ‫خود مثبت گرا باشید‪ ،‬همان چیزی که کمک‬ ‫و تضمین می کند تا شما در زمان حال تمرکز‬ ‫کنید و هرگونه احساس منفی در ذهن شما‬ ‫مربوط به رویدادهای گذشته را کمرنگ می‬ ‫کند‪.‬‬

‫شما منبع تمام احساسات خود‬ ‫هستید ‪.‬در هر لحظه می توانید‬ ‫آنها را به وجود بیاورید یا تغییر‬ ‫دهید‪.‬‬ ‫______________________‬

‫‪47‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آ گه ما‌‬ ‫ی‬ ‫ش‬ ‫اینجا‬ ‫‪905‬‬‫‪237-7470‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫‪44‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫انواع گرسنگی را‬ ‫بشناسید‬

‫گرسنگی احساسی است که معموال‬ ‫به طور ناگهانی و به همراه ولع‬ ‫خوردن بروز می‌کند و البته انواع‬ ‫و اقسام مختلفی دارد‪.‬عالوه بر‬ ‫گرسنگی فیزیکی واقعی که به دلیل‬ ‫نیاز بدن به مواد غذایی ضروری‬ ‫بروز می‌کند انواع گرسنگی‌های‬ ‫دیگر نیز وجود دارد که بیشتر‬ ‫ذهنی هستند تا نیاز واقعی بدن‪.‬‬

‫روزنامه آرمان‪ :‬گرسنگی احساسی است که‬ ‫معموال به طور ناگهانی و به همراه ولع خوردن‬ ‫بروز می‌کند و البته انواع و اقسام مختلفی‬ ‫دارد‪.‬عالوه بر گرسنگی فیزیکی واقعی که به‬ ‫دلیل نیاز بدن به مواد غذایی ضروری بروز‬ ‫می‌کند انواع گرسنگی‌های دیگر نیز وجود‬ ‫دارد که بیشتر ذهنی هستند تا نیاز واقعی‬ ‫بدن‪ .‬به این ترتیب که استرس‪ ،‬بی‌حوصلگی و‬ ‫مسائل روحی‪ ،‬احساس گرسنگی کاذب ایجاد‬ ‫می‌کند و ما را به سمت مصرف مواد غذایی و‬ ‫به تدریج چاقی و مشکالت دیگر می‌کشاند‪.‬‬ ‫با ما باشید تا ‪ 8‬نوع گرسنگی را با هم مرور‬ ‫کنیم‪.‬‬ ‫نیاز واقعی بدن به مواد غذایی‬ ‫گرسنگی واقعی پاسخی است که بدن ما به‬ ‫کمبود مواد غذایی می‌دهد و با عالئمی‌مانند‬ ‫افت قند خون‪ ،‬دل‌ضعفه‪ ،‬تحریک پذیری‪،‬‬ ‫سردرد‪ ،‬صدای قار و قور شکم و حتی لرزش‬ ‫بدن (در صورتگرسنگی شدید) بروز می‌کند‪.‬‬ ‫مهمترین مسئله این است که به طور مرتب در‬ ‫طول روز مواد غذایی مناسب مصرف کنید‬ ‫تا قند خونتان دچار افت نشود و در بین روز‬ ‫به ریزه خواری کشیده نشوید‪ .‬برای برطرف‬

‫کردن گرسنگی عادی بدن و پیشگیری از‬ ‫عالئم آن به خصوص ضعف بهتر است یک‬ ‫عدد میوه مانند سیب و میان‌وعده‌های سالم‬ ‫مانند آجیل دم دستتان باشد تا دچار مشکل‬ ‫نشوید‪.‬‬ ‫ناشی از خستگی و کسالت‬ ‫نیاز به خوردن در مواقع بیکاری را گرسنگی‬ ‫ناشی از کسالت می‌گویند‪ .‬همه ما زمانی که‬ ‫دچار یکنواختی و روزمرگی می‌شویم نیاز به پر‬ ‫کردن وقت خود داریم‪ .‬اکثر این افراد زمان‬ ‫خود را با مصرف مواد غذایی پر می‌کنند‪ .‬اما‬ ‫توصیه می‌کنیم در این مواقع به جای رفتن سر‬ ‫یخچال به کارهای دیگری مانند پیاده روی‪،‬‬ ‫مطالعه‪ ،‬صحبت کردن با اعضای خانواده و‬ ‫دوستان و غیره بپردازید‪.‬‬ ‫برای سرگرمی‬ ‫اگر روی میز کارتان پر از خوراکی باشد‬ ‫بدون شک دچار این نوع گرسنگی خواهید‬ ‫شد‪ .‬در واقع خودتان را بدون اینکه متوجه‬ ‫باشید در حین کار کردن با مواد غذایی و‬

‫هله هوله مشغول خواهید کرد‪ .‬این حالت‬ ‫در زمان تماشای تلویزیون یا کار با رایانه‬ ‫نیز رخ می‌دهد‪ .‬بر اساس مقاله ای که در‬ ‫‪American Journal of Clinical‬‬ ‫‪ Nutrition‬به چاپ رسیده است در این‬

‫صورت میزان کالری دریافتی روزانه بیش از‬ ‫نیاز بدن خواهد بود و در پایان کار یا تماشای‬ ‫فیلم‪ ،‬احساس سنگینی بیش از اندازه ای‬ ‫خواهید داشت‪.‬‬ ‫احساسی‬ ‫خیلی از افراد زمانیکه دچار احساسات‬ ‫شدید مانند خشم‪ ،‬عصبانیت‪ ،‬ناراحتی‪،‬‬

‫افسردگی و غم می‌شوند شروع به خوردن‬ ‫می‌کنند که می‌تواند برای سالمتی خطرناک‬ ‫باشد‪ .‬نتایج پژوهشی که در دانشگاه ایالت‬ ‫اوهایو آمریکا انجام شده است نشان می‌دهد‬ ‫گرسنگی احساسی افراد را به سمت مصرف‬ ‫مواد غذایی نامناسب مانند میان‌وعده‌های‬ ‫چرب و شیرین می‌کشاند‪ .‬در اینصورت باز‬ ‫کردن یک بسته چیپس‪ ،‬کلوچه و انواع هله‬ ‫هوله‌ها بهترین راه برای فرو نشاندن خشم و‬ ‫احساسات دیگر تلقی می‌شود‪.‬‬ ‫مربوط به جشن و سرور‬ ‫اگر نمی‌خواهید دچار این گرسنگی شوید‬ ‫موقعی که به عنوان مثال جشن تولد یا جشن‬ ‫بازنشستگی در محل کارتان شروع می‌شود‬ ‫حواستان را بیشتر جمع کنید‪ .‬این روزها چنین‬ ‫مراسمی‌در محل کار یا دانشگاه و آموزشگاه‌ها‬ ‫و غیره باب شده است و انواع شیرینی جات‬ ‫و پیتزا و غیره نیز در آن سرو می‌شود‪ .‬در این‬ ‫صورت است که شما بدون اینکه گرسنه تان‬ ‫باشد تمام خوراکی‌هایی که تعارفتان می‌شود‬ ‫را میل می‌کنید و شاید تا آخرین برش پیتزا را‬ ‫هم نوش جان کنید و گرفتار گرسنگی مربوط‬ ‫به جشن و سرور شوید‪.‬‬ ‫قبل از عادت ماهانه‬

‫قبل از شروع عادت ماهانه زمانی است که‬ ‫خانم‌ها میل بی حدی به خوردن به خصوص‬ ‫مصرف شیرینی پیدا می‌کنند‪ .‬این اشتها ناشی‬ ‫از تغییرات هورمونی است که میل به مصرف‬ ‫میان وعده‌های شیرین‪ ،‬چرب‪ ،‬شور و غیره‬ ‫را افزایش می‌دهد‪ .‬نمی‌توان این اشتها و‬ ‫میل شدید به خوردن را نادیده گرفت‪ .‬بهتر‬ ‫است بدانید که مصرف شیرینی و مواد چرب‬ ‫زیاد در این دوره باعث تشدید عالئم پیش‬ ‫از قاعدگی می‌شود‪ .‬بنابراین بهتر است به‬ ‫خوردن یک پیاله ماست با میوه یا کشمش‬ ‫و کمی‌شکالت سیاه و میوه‌های تازه بسنده‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫ناشی از استرس‬ ‫واکنش افراد مختلف نسبت به استرس‬ ‫متفاوت است‪ .‬برخی از افراد زمانی‌که دچار‬ ‫استرس می‌شوند نمی‌توانند غذا بخورند‪ .‬اما‬ ‫برخی دیگر دچار پرخوری می‌شوند‪ .‬زمانیکه‬ ‫تحت استرس هستید و زیاد می‌خورید‬ ‫حواستان باشد به سمت چه نوع مواد غذایی‬ ‫کشیده می‌شوید! اکثر افراد به سمت شکالت‬ ‫و شیرینی و سیب زمینی سرخ کرده و غیره‬ ‫می‌روند‪ .‬معموال زمانی که مغز تحت استرس‬ ‫قرار می‌گیرد به سمت مواد غذایی اشتها‬ ‫آور تمایل بیشتری نشان می‌دهد‪ .‬نتایج‬ ‫پژوهشی که در ‪Journal of Consumer‬‬ ‫‪ Psychology‬به چاپ رسیده است نشان‬ ‫می‌دهد اکثر افراد زمانی که دچار استرس‬ ‫می‌شوند بدون اینکه بدن شان نیازی به غذا‬ ‫داشته باشد شروع به خوردن می‌کنند چون‬ ‫این کار برایشان مانند انجام یک فعالیت‬ ‫آرامبخش است‪.‬‬ ‫بصری‬ ‫شنیده اید که شکم سیر می‌شود اما چشم‬ ‫گرسنه می‌ماند؟ بدون شک دیدن یک غذای‬ ‫خوشمزه و با تزیین عالی و همچنین دسرهای‬ ‫خوش آب و رنگ باعث ایجاد این نوع‬ ‫گرسنگی می‌شود‪ .‬واقعیت این است که مقابله‬ ‫با این نوع گرسنگی نیز بسیار دشوار است‪.‬‬ ‫گاهی چشم‌ها حتی از چند عدد بیسکوییت‬ ‫باقی‌مانده در ته ظرف نیز نمی‌گذرند و‬ ‫تا شما را به تمام کردن آن تشویق نکنند‬ ‫دست بردار نیستند‪ .‬اگر نمی‌خواهید تناسب‬ ‫اندامتان به خاطر این نوع گرسنگی به هم‬ ‫بخورد بهتر است اول از خودتان بپرسید آیا‬ ‫واقعا گرسنه هستید یا خیر! اگر واقعا گرسنه‬ ‫نیستید چشم‌ها را به اصطالح درویش کنید‪.‬‬ ‫اگر گرسنه تان است یک تا دو عدد‬ ‫بیسکوییت برداشته و تا رسیدن زمان‬ ‫غذای اصلی محل را ترک کنید‪.‬‬

‫‪43‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫محمد‬ ‫رحیمیان‬

‫حداکثر مزایای‬ ‫دولتی بدون وام‬

‫دارندگان حساب پس انداز‬ ‫تحصیلی تا ‪ 31‬دسامبر فرصت‬ ‫استفاده از حداکثر مزایای دولتی‬ ‫را دارند ‪.‬‬ ‫_____________________‬

‫یکی از راههای سرمایه گذاری ‪ ،‬پس انداز‬ ‫تحصیلی است که به آن ‪ RESP‬می گویند‪.‬‬ ‫یک ‪RESP‬کمی شبیه به ‪Registered‬‬ ‫‪Retirement Savings Plan ( RRSP‬‬ ‫) عمل می کند ‪ ،‬به این شکل که همه مبالغ‬ ‫سرمایه گذاری شده و مبالغ برگشتی بدست‬ ‫آمده ‪ ،‬تا زمان برداشت پول ‪ ،‬از پرداخت‬ ‫مالیات محفوظ ومعاف است ‪ .‬وبا داشتن‬ ‫یک ‪ RESP‬فرزند شما می تواند از مبلغ‬ ‫سرمایه گذاری شده جهت تحصیل در مقاطع‬ ‫پس از دبیرستان بهره مند شود‬ ‫با توجه به ارقام و هزینه های سرسام آور‬ ‫تحصیلی‪ ،‬تنها راه برخورد و مواجه شدن با‬ ‫هزینه های وحشتناک خصوصا در سالهای‬ ‫آینده ‪ ،‬پس انداز تحصیلی است که ضمن‬ ‫برخورداری از ریسک کم ‪ ،‬باالترین سوددهی‬ ‫و قابلیت انعطاف و ضمانت را داشته باشد‬ ‫‪،‬سوال پیش آمده این است که آیا ما به قدر‬ ‫کافی پس انداز داریم؟‬ ‫برخی معتقدند وام خواهند گرفت ‪ .‬واقعا‬ ‫چند سال قرار است ما این پول را پرداخت‬ ‫کنیم که بی شک بهره را هم می بایست به‬ ‫این مبلغ اضافه کرد ‪.‬‬ ‫آیا تحصیل فرزندانمان را به آینده موکول می‬ ‫کنیم؟‬ ‫آیا قرار است فرزندمان در حین مدرسه کار‬ ‫کند تا هزینه تحصیل را جبران کند؟‬ ‫پس انداز تحصیلی و کمک هزینه های‬ ‫دولتی‪:‬‬ ‫کمک هزینه تحصیلی دولتی کانادا‬ ‫(‪)CESG‬که ‪%20‬مشارکت ساالنه را‬ ‫تشکیل می دهد تا حداکثر ‪ 500‬دالر در‬ ‫سال به عبارتی ‪ $7200‬کل مدت زمان برنامه‬ ‫می باشد ‪.‬‬ ‫برای خانواده های با سطح درآمد پایین تا‬ ‫سقف ‪ 9200‬دالر –( ‪ )CLB‬به محض‬ ‫افتتاح حساب به شما ‪ 500‬دالر پرداخت می‬ ‫کند و پس از آن ‪ 100‬دالر ساالنه تا زمانی‬ ‫که کودک به ‪ 15‬سالگی برسد‬ ‫انعطاف پذیری بستگی به نوع حساب پس‬ ‫انداز تحصیلی دارد‪:‬‬ ‫با یک ‪RESP‬شخصی ‪ ،‬تنها یک فرزند می‬ ‫تواند از منافع آن برخوردار شود و هر کسی‬ ‫می تواند این برنامه را افتتاح کند مانند خاله ‪،‬‬

‫عمو ‪ ،‬مادر و پدر و دوستان نزدیک‪.‬‬ ‫با یک ‪ RESP‬خانوادگی ‪ ،‬چندین فرزند از‬ ‫یک خانواده می توانند از منافع آن برخوردار‬ ‫شوند اما تنها والدین ‪ ،‬مادر و پدر بزرگ یا‬ ‫برادر و خواهر می توانند این برنامه را افتتاح‬ ‫کنند ‪.‬‬ ‫ویژگی جالب دیگر این است که حق داشتن‬ ‫کمک از همان بدو تولد کودک ‪ ،‬تعلق می‬ ‫گیرد ‪.‬‬ ‫کارشناسان توصیه می کنند که حساب پس‬ ‫انداز‪ RESP‬هر چه زودترافتتاح شود‪ .‬زیرا‬ ‫که جادوی " سود مرکب ‪Compound‬‬ ‫‪Interest‬بدون کسر مالیات تنها چند‬ ‫سال پس از افتتاح ‪ ،‬بسیار جذاب است‬ ‫‪.‬بطور نمونه پس انداز حاصل شده‬ ‫ازمشارکت‪2500‬دالراز یک سال تا ‪ 17‬سال‬ ‫مبلغ ‪35/76165‬دالر‪،‬بااحتساب برگشت‬ ‫مرکب سودساالنه‪5‬درصدمی باشد‪.‬‬ ‫برای افتتاح پس انداز تحصیلی ‪ ،‬کودک‬ ‫باید ساکن کانادا باشد و همچنین دارای‬ ‫شماره بیمه اجتماعی (‪ ) SIN‬در غیر این‬ ‫صورت از کمک دولتی برخوردار نخواهد شد‬ ‫‪ .‬پدر و مادر می توانند تا سقف ‪ 50‬هزار دالر‬ ‫در کل دوره مشارکت برای هر بچه سرمایه‬ ‫گذاری نمایند ‪ .‬در واقع این طرح تشویقی‬ ‫است جهت والدین برای فرزندانشان از زمان‬ ‫طفولیت و حمایتی است از افرادی که درآمد‬ ‫پایین دارند ‪ .‬و از کمک دولت برخوردار‬ ‫خواهند بود‪.‬‬ ‫به عبارت دیگر ‪ ،‬قراردادی است بین والدین‬ ‫و یا اقوام نزدیک کودک از یک طرف و از‬ ‫طرف دیگر شخص و یا سازمانی که در سرمایه‬ ‫گذاری جهت کسب درآمد مشارکت می کند‬ ‫و این در حالی است که دولت طبق قوانین‬ ‫مالیاتی عمل کرده و نظارت و مشارکت در‬ ‫این نوع سرمایه گذاری دارد‪.‬‬ ‫شرکت بیمه رحیمیان ‪ Insufin‬از خوانندگان‬ ‫و عالقمندان دعوت به عمل می آورد که‬ ‫تجربه های خوب و بد خود را پیرامون بیمه‬ ‫با ما در میان بگذارید‪ .‬مطالب این مقاالت‬ ‫صرفن در جهت اطالع رسانی می باشد و به‬ ‫هیچ عنوان جایگزین مشاوره با متخصصین‬ ‫مربوطه نمی شود‪.‬‬ ‫پرسش های خود را در زمینه طرح و برنامه‬ ‫ریزی مالی و سرمایه گذاری و بیمه های‬ ‫مختلف از طریق ایمیل ‪news@insufin.‬‬ ‫‪ com‬مطرح کنید‪.‬‬ ‫ازشما عالقمندان رادیو دعوت می شود‬ ‫شنونده برنامه رادیویی بیمه‪ ،‬سه شنبه در میان‪،‬‬ ‫از ساعت ‪ 9‬تا ‪ 10‬صبح از رادیو صدای ایران‬ ‫باشید‪.‬‬ ‫از طریق وب الگ و رسانه های اجتماعی ما‬ ‫را دنبال کنید‪.‬‬ ‫‪www.cover4u.ca‬‬ ‫‪www.youtube.com/sherkatbimeh‬‬ ‫‪https:www.facebook.com/Insufin‬‬ ‫محمد رحیمیان کارشناس ارشد بیمه و سرمایه‬ ‫گذاری و عضو رسمی مشاوران متخصص‬ ‫بیمه و امور مالی کانادا به شماره ثبت‬ ‫‪ 2065817:‬است‪.‬‬

‫‪42‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫فقط يک دقيقه فرصت‬

‫براساس سرگذشت ترانه‬ ‫بـراي رفـع خسـتگي و تمـدد‬ ‫اعصـاب از دو روز تعـطيلي‬ ‫بـراي سفـري به شـمال‬ ‫استـفاده كـرده و هـمراه چـهار‬ ‫فـرزنـدمـان لـب دريـا بـوديـم‌‪.‬‬ ‫كـوچك‌ترين فرزندمـان‬ ‫آريـاناي نُه ماهـه شيطنـتش گـل‬ ‫كـرده بـود‪ .‬تقال كنان خـود را‬ ‫روي مـاسه‌ها مـي‌كشـيد و مـشت‬ ‫مشـت ماسه را به دهانش نزديك‬ ‫مـي‌كـرد‪ .‬در حـالي كه بغـلش‬ ‫مـي‌كـردم‌‪.‬‬ ‫خنـديـدم و گفتم‌‪« :‬دختر گلم‌‪ ،‬ماسه نخـور‪.‬‬ ‫مـاسـهكـه خوردني نيست‌!» ولي چنـد دقيـقه‌ي‬ ‫بعد دوباره خود را به سمـت ماسه‌ها كشيد و‬ ‫صورتش را داخل آنها كـرد‪ .‬كـالفـه پـرسيـدم‌‪:‬‬ ‫«دخترم چـه كـار مي‌كني‌؟» ولي آريانا دست‬ ‫بردار نبود و آنقدر داخل ماسه‌ها غلت خورد‬ ‫كـه سـرانجام گـفتم‌‪« :‬بهـتر اسـت به هتـل‬ ‫برگـرديم‌‪ .‬ايـن طـوري نـمي‌شود‪ ».‬سـفر‬ ‫دوروزه‌مـان به پايان رسيد در حالي كه به خاطر‬ ‫عادت عجيب ماسه‌خوري دخـتر كـوچـك‌مان‬ ‫نتوانـستيم از ساحل لذت ببريم‌‪ .‬احساسم به‬ ‫من مي‌گفت كه مشـكلي وجـود دارد‪ .‬وقتي‬ ‫آريانا شش هفته داشت مشكالتش آغاز‬ ‫شدند‪ .‬دائم ًا دچـار حسـاسيـت‌هـاي نـاشي‬ ‫از پوشك مي‌شد هرگز بيشتر از چهار ساعت‬ ‫نـمي‌خـوابيد و معمو ً‬ ‫ال اسهال داشت‌‪ .‬در اين‬ ‫مورد با پزشك او صحبت كرده بودم ولي‬ ‫پزشك نتـوانسته بـود عـلتي را مشـخص كنـد‪.‬‬ ‫چند هفته‌ي بعد همراه دخترم بـه خـريد رفتـه‬ ‫بـودم كـه با يكـي از همسايه‌هاي‌مان برخورد‬ ‫كرديم كه پرستار بيمارستان اطفال بود‪ .‬او با‬ ‫ديدن‌مان با تعجب پرسيد‪« :‬چه اتفاقي افتاده‬ ‫است‌؟ چرا هر دو اينقدر بي‌حال و خسته و‬ ‫رنگ پريده هستيد؟» بغضم تركيد و گفتم‌‪:‬‬ ‫«حق با توسـت‌‪ .‬ديشـب آريـانا تب داشـت‬ ‫و تا صبح نخوابيديم‌‪ .‬ببين روي دستش چه‬ ‫جوش‌هايي در آمده‌اند!» ناگهان چهره‌ي او‬ ‫درهم رفت و گفت‌‪« :‬به نظرم بهتر اسـت‬ ‫همـين حـاال او را به بيـمارستـان ببـري‌‪».‬‬ ‫در حـالـي كـه به شدت نگران شـده بودم‬ ‫راهـي بيـمارستان شـديم‌‪ .‬چـند پـزشـك روي‬ ‫او معايناتي انجام دادند و نتيـجه‌ي آزمـايش‬ ‫خـون نـشان داد كـه ميزان گلبول‌هاي قرمز‬ ‫خونش پايين هسـتند و سيـستم ايمـني بدنـش‬ ‫خـوب عـمل نمي‌كند‪ .‬پزشكي گفت‌‪« :‬به نظر‬ ‫مـي‌رسـد كـه دخـترتان دچـار سـرطـان خـون‬ ‫شـده است‌‪ .‬بهتر است او را به بيـمارسـتان‬

‫تخـصصي اطـفال ببريد‪ ».‬با شنيدن اين حرف‬ ‫دنيا بر سرمان خراب شـد‪ .‬در طـول راه مـن‬ ‫و هـمسرم مـي‌گريستيم و براي سالمتي دختر‬ ‫كوچك‌مان دعـا مـي‌كـرديم‌‪ .‬مـي‌دانـسـتم‬ ‫مشـكلي وجـود دارد ولـي تصـورش را هـم‬ ‫نمـي‌كـردم كـه دخـترمان مبتـالء به سرطان‬ ‫خون باشد‪ .‬مگر يك طفل چند ماهه هـم‬ ‫دچـار سـرطـان مـي‌شد؟ در روزهاي بعد‬ ‫پزشكان آزمايش‌هاي بيشتري روي دخـترمان‬ ‫انجـام دادنـد‪ .‬سپـس از مغـز استـخـوان او‬ ‫نمـونه‌بـرداري كـردند و سـرانجـام پـاسـخ‬ ‫سؤال‌هاي‌مان را به ما دادند‪ .‬پزشكي گفت‌‪:‬‬ ‫«دخترتان دچار اختالل شديد سيستم ايمني‬ ‫بدن است‌‪ .‬سلول‌هايي كه مسئول تميز كردن‬ ‫و دفع مواد زائد داخل بدن هستند به بدنش‬ ‫حمله مي‌كنند و به آنها صدمه مي‌زنند‪ .‬بايد‬ ‫فور ًا شيمي درماني را روي او آغاز كنيم‌‪».‬‬ ‫وحشت زده و هراسان پرسيدم‌‪« :‬شانس زنده‬ ‫ماندن دخترمان چقدر است‌؟» و پزشك پاسخ‬ ‫داد‪« :‬بهتر است چنين سؤالي را نپرسيد‪ .‬در‬ ‫نهايت خوش بيني فقط ممكن است تا شش‬ ‫هفته‌ي ديگر زنده بماند و‪ »...‬بقيه‌ي سخنان‬ ‫او را نشنيدم‌‪ .‬احساس درماندگي مي‌كردم و‬ ‫متأسفانه كاري هـم از دستـم سـاختـه نـبود‪.‬‬ ‫در حـالي كه دخترمان را براي شيمي درماني‬ ‫آماده مـي‌كـردند پرسـتاري عـلـت مشكالت‬ ‫دخترمان مثل كم خوابي‌‪ ،‬جوش‌هاي‬ ‫حسـاسيتـي و عـطش ماسه‌خواري‌اش را‬ ‫براي مان توضيح داد‪ .‬در واقع بدن دخـترمان‬ ‫آنقدر دچار كم آبي شده بود كه عطش نمك‬ ‫داشت و به همين علت در سـفرمان دوست‬ ‫داشت مشت مشت ماسه بخورد‪ .‬چون ماسه‌ي‬ ‫شور عطش او را برطرف مي‌كرد‪ .‬دخترمان‬ ‫به مدت شش هفته تحت شيمي‬ ‫درماني قرار گرفت‌‪ .‬شـيمي درماني‬ ‫انرژي‌اش را گرفته بود اما به هر‬ ‫سختي كه بود لبخند از چهره‌اش‬ ‫محو نمي‌شد‪ .‬وقتي آخرين دوره‌ي‬ ‫درماني روي او انجام شد تصور‬ ‫مي‌كرديم اوضاع روبراه شده‬ ‫است‌‪ .‬در حالي كه دست دخترم‬ ‫را گرفته بودم زير گوشش نجوا‬ ‫كردم‌‪« :‬تو دختر خيلي شجاعي‬ ‫هستي عزيز دلم‌‪ ».‬اما خبرهاي‬ ‫بدي در راه بودند‪.‬‬ ‫متخصصي به ما گفت‌‪« :‬متأسفانه‬ ‫بايد بگويم كه شيمي درماني روي‬ ‫دخترتان مؤثر واقع نشده است‌‪».‬‬ ‫احساس مي‌كردم تمام اميدهايم‬ ‫هزار تكه شده‌اند و خود را مانند‬ ‫غريقي درمانده مي‌ديدم‌‪.‬‬ ‫او ادامه داد‪« :‬كار چندان زيادي‬ ‫از ما ساخته نيست ولي مي‌توانيم‬ ‫نوعي درمان جديد را روي او‬ ‫انجام دهيم به شرط آنكه رضايت‬ ‫خود را اعالم كنيد‪ ».‬با دلي‬

‫شكسته گفتم‌‪« :‬هر كاري كه براي نجات‬ ‫جان دخترم الزم است انجام دهيد‪ ».‬درمان‬ ‫جديد به اين معنا بود كه ظرف پنج روز دو‬ ‫نوع شيمي درماني روي دخترمان انجام شود‪.‬‬ ‫اگرچه پزشك هشدار داد‪« :‬بدن دخترتان‬ ‫به خاطر شيمي درماني ضعيف شده و بايد‬ ‫ببينيم كه آيا تحمل درمان جديد را دارد يا‬ ‫نه‌‪ ».‬همان روز‪ ،‬شيمي درماني روي او آغاز‬ ‫شد اما طولي نكشيد كه مشكالت جديدي‬ ‫نمايان شدند‪ .‬روز بعد دخترمان را به آي سي‬ ‫يو منتقل كردند چون قادر به تنفس نبود‪.‬‬ ‫كليه‌هايش دچار نارسايي شده بودند چون سه‬ ‫ليتر مايع اضافي در بدنش بود‪ .‬اين باعث شده‬ ‫بود كه چشمانش برجسته و دست‌ها و پاهاي‬ ‫كوچكش مانند بادكنك متورم شوند‪ .‬اگر صد‬ ‫سال هم عمر كنم هرگز آن حالت وحشت و‬ ‫هراسي را كه در چشمانش موج مي‌زد فراموش‬ ‫نخواهم كرد‪ .‬بعد از پشت سر گذاشتن شبي‬ ‫پربيم و اميد وضعيت جسماني دخترمان‬ ‫وخيم‌تر شد‪ .‬قلب‌‪ ،‬ريه‌ها و كليه‌هايش از‬ ‫كار افتادند‪ .‬پزشكان دور تختش حلقه زده‬ ‫بودند و من اشك مي‌ريختم و براي سالمتي‌اش‬ ‫دعا مي‌كردم‌‪ .‬سرانجام بعداز قرني يكي از‬ ‫آنها پيش ما آمد و با لحني گرفته و مغموم‬ ‫گفت‌‪« :‬ما نهايت تالش‌مان را به كار بستيم‬ ‫ولي متأسفانه دخترتان دچار نارساريي شديد‬ ‫اندام شده است‌‪ .‬بدنش تحمل شيمي درماني‬ ‫را ندارد‪ ».‬در حالي كه تالش‌هاي پزشكان‬ ‫را براي احياي دخترمان مي‌ديدم مي‌دانستم‬ ‫كه مجبوريم خود را براي مرگ نا به هنگام‬ ‫و شوكه كننده‌ي او آماده كنيم‌‪ .‬پزشك گفت‌‪:‬‬ ‫«بهتر است پيش او برويد و خداحافظي كنيد‪.‬‬ ‫متأسفانه بايد بگويم كه فقط يك دقيقه وقت‬

‫داريد‪ »...‬فقط دلم مي‌خواست دخترم را‬ ‫بغل كنم و او را در پناه آغوش گرم و امن‬ ‫خود از هر خطري در امان نگه دارم و ترس‬ ‫و درد را از وجودش بزدايم‌‪ .‬بغلش كردم و‬ ‫گفتم‌‪« :‬دخترم خيلي دوستت دارم‌‪ .‬پيش مان‬ ‫بمان‌‪ »...‬و همسرم پشت سرم بي‌صدا اشك‬ ‫مي‌ريخت‌‪ .‬در همان حال پزشكي قسمتي از‬ ‫ران او را شكاف داد تا يكي از رگ‌هايش را‬ ‫به دستگاه دياليز متصل كند‪ .‬او گفت‌‪« :‬اگر‬ ‫اين كار را انجام ندهيم دچار حمله‌ي قلبي‬ ‫مي‌شود و جان خود را از دست مي‌دهد‪ .‬اين‬ ‫تنها شانس اوست‌‪ ».‬در حالي كه هر لحظه‬ ‫انتظار داشتم دستگاه‌هاي احيابخش به صدا‬ ‫در آيند و دخترمان نفس آخر خود را بكشد‪،‬‬ ‫هق هق مي‌گريستم ولي چنين اتفاقي نيفتاد‪.‬‬ ‫يك دقيقه گذشت‌‪ .‬بعد دقيقه‌ي ديگري هم‬ ‫سپري شد‪ .‬بعد از پنج دقيقه حالت چهره‌ي‬ ‫پزشكان عوض شد و دخترمان هنوز پيش‌مان‬ ‫بود‪ .‬او را به مدت يك هفته توسط دارو در‬ ‫حالت اغما قرار دادند تا بدنش دوران نقاهت‬ ‫را طي كند‪ .‬بعد از آن نيز دخترمان به مدت‬ ‫چهار ماه در آي سي يو بستري بود و هشت‬ ‫مرتبه متحمل نارسايي شديد اعضاي بدن‬ ‫شد‪ .‬هر روز مي‌گريستم و دست به دعا بودم‌‪.‬‬ ‫و خداوند ناله‌هاي مادري دل شكسته را شنيد‬ ‫و دعاهايم را مستجاب كرد‪ .‬شش ماه گذشت‬ ‫و برخالف پيش‌بيني پزشكان نه تنها دخترمان‬ ‫را از دست نداديم بلكه حالش خيلي بهتر شد‪.‬‬ ‫پزشكان مطمئن نبودند ولي احتمال زيادي‬ ‫مي‌دادند كه دخترمان بيماري را مغلوب خود‬ ‫كرده باشد‪ .‬تمام كاركنان بيمارستان به ديدن‬ ‫آريانا مي‌آمدند و او را معجزه‌ي الهي ناميده‬ ‫بودند‪ .‬تولد دومين سال زندگي دخترمان را‬ ‫در بيمارستان برگزار كرديم‌‪.‬‬ ‫اتاقش را با بادكنك و كاغذهاي‬ ‫رنگي زينت و كيك تولد مورد‬ ‫عالقه‌اش را سفارش داديم‌‪.‬‬ ‫حاال به ما گفته‌اند كه اگر هم‬ ‫سرطان برگردد چون دخترمان‬ ‫سال دوم زندگي‌اش را پشت‬ ‫سر گذاشته بهتر مي‌تواند با آن‬ ‫مبارزه كند‪ .‬امروز آريانا يك‬ ‫دختربچه‌ي سالم و شاد نوپاست‌‪.‬‬ ‫عضالت بدنش هنوز ضعيف‬ ‫هستند ولي به كمك فيزيوتراپي‬ ‫بهتر خواهد شد‪ .‬من و همسر و‬ ‫فرزندان‌مان از لحظه لحظه‌ي‬ ‫بودن با هم نهايت استفاده را به‬ ‫عمل مي‌آوريم و خداوند را شكر‬ ‫مي‌كنيم كه فرصتي دوباره به ما‬ ‫داد‪ ،‬چون مدت زيادي از زماني‬ ‫نگذشته كه به ما گفتند فقط يك‬ ‫دقيقه تا از دست دادن دخترمان‬ ‫فرصت داريم‌!‬

‫‪41‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪ .2‬کوبا‬ ‫سواحل زیبا‪ ،‬فضای سبز و دریاچه های بی نظیر بر هر چه زیباتر شدن کوبا می افزاید‪ .‬عالوه‬ ‫بر این قوانین و پارامترهای مرتبط با رعایت بهداشت در این کشور به هرچه جذاب تر شدن‬ ‫آن کمک می کند‪ .‬کوبا چون جزیره است آنقدرهوای دلنشین و مالیمی دارد که ناخودآ گاه‬ ‫انسان را مدهوش می کند‪.‬‬ ‫‪ .1‬کلمبیا‬ ‫برای ماه عسل و گذران بهترین روزهای زندگی تان در صلح و آرامش‪ ،‬کلمبیا بهترین انتخاب‬ ‫است‪ .‬آنقدر کلمیبا زیبایی دارد و کوه ها و فضای سبز بی نظیر آن چشم نواز است که زندگی‬ ‫در انجا برای افرادی که مبتال به بیماری هستند و احتیاج به محیطی سالم‪ ،‬امن و آرام دارند‬ ‫توصیه می شود‪.‬کلمبیا به عنوان تمیزترین کشور دنیا در سال ‪ 2013‬شناخته شده است‪.‬‬ ‫‪ .4‬موریس‬ ‫جزیره رویایی موریس در جنوبی ترین نقطه اقیانوس هند و جنوب شرقی قاره آفریقا قرار گرفته‬ ‫است‪ .‬جزیره موریس یکی از بهترین مکان ها برای گذراندن ماه عسل در دنیا می باشد‪ .‬تپه‬ ‫های زیبا‪ ،‬جنگل ها‪ ،‬رودخانه ها و مرداب های فوق العاده زیبای موریس بعالوه هوای مطبوع‬ ‫و روح بخش آن به انسان حس تولدی دوباره می بخشد‪.‬‬ ‫‪ .3‬اتریش‬ ‫اتریش کشوری سر سبز و زیبا در اروپا است‪ .‬شاخص عملکرد زیست محیطی اتریش ‪ 100‬می‬ ‫باشد‪.‬آنقدر هوای اتریش مطبوع و سالم است و محیط آن تمیز و چشم نواز که جایگاه سوم‬ ‫تمیزترین کشورهای جهان را به خود اختصاص داده است‪.‬‬

‫‪40‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫تمیزترین کشورهای دنیا را بشناسید‬ ‫زمانیکه به کشوری جدید وارد می شویم‪ ،‬نظم و آراستگی محیط اطراف‬ ‫به طور چشمگیری جلب توجاده های کثیف و هوای آلوده ایجاد تنش‬ ‫می کند و حس بدی به گردشگران می دهد چرا که هیچ کسی دوست‬ ‫ندارد به کشوری سفر کند که کثیف و آلوده است‪.‬‬ ‫زمانیکه به کشوری جدید وارد می شویم‪ ،‬نظم و آراستگی محیط اطراف‬ ‫به طور چشمگیری جلب توجاده های کثیف و هوای آلوده ایجاد تنش‬ ‫می کند و حس بدی به گردشگران می دهد چرا که هیچ کسی دوست‬ ‫ندارد به کشوری سفر کند که کثیف و آلوده است‪.‬‬

‫تمیز بودن کشورها نه تنها از لحاظ روحی بر گردشگران اثر مثبت دارد بلکه کشورها برای‬ ‫کسب موفقیت هر چه بیشتر می بایست هوا را نظیف و تمیز نگاه دارند تا ساکنان آن کشورها‬ ‫زندگی خوبی داشته باشند‪ .‬در این مطلب لیست ده کشور برتر جهان را که برای مسافرت و یا‬ ‫زندگی‪ ،‬فوق العاده فرح بخش هستند را معرفی می کند‪.‬‬ ‫بعضی از این کشورها توسط دولت مسئولی که داشته اند جز تمیزترین کشورها قرار گرفته اند‬ ‫و بعضی دیگر هدیه شگفت انگیز طبیعت است‪.‬‬

‫‪ .10‬فرانسه‬ ‫طبیعت آراسته و رمانتیک فرانسه‪ ،‬همچنین اکوسیستم و روش های پیشرفته نظافت در این‬ ‫کشور روز به روز به زیبایی آن می افزاید‪.‬استاندارد ها و قوانین بسیاری برای حفظ نظافت و‬ ‫پاکیزگی کشور طراحی شده است‪ .‬به فرانسه و پاریس سفر کنید و از اعماق وجودتان لطافت‬ ‫و پاکی را در هوا لمس کنید‪.‬‬ ‫‪ .9‬ایسلند‬ ‫ایسلند جزیره ای آراسته‬ ‫و زیبا در اروپا می باشد‪.‬‬ ‫جزیره ایسلند جو خنک‬ ‫و فرح بخشی دارد‪ .‬زمانی‬ ‫که پا در سرزمین ایسلند‬ ‫می گذارید هوای ارام‬ ‫بخش و سرشار از انرژی‬ ‫آن را ناخوداگاه احساس‬ ‫می کنید‪.‬شاخص عملکرد‬ ‫زیست محیطی ایسلند‬ ‫‪ 93.7‬می باشد که امتیاز‬ ‫بسیار خوبی می باشد‪.‬‬

‫‪ .8‬سوئیس‬ ‫سوئیس را می توان بهشت روی زمین‬ ‫دانست چرا که طبیعت زیبا و کوه های‬ ‫سبزش چشم ها را خیره می کند‪.‬سوئیس‬ ‫به سه بخش ژورا‪ ،‬فالت سوئیس و رشته‬ ‫کوههای آلپ تقسیم می شود‪ .‬شاخص‬ ‫عملکرد زیست محیطی سوئیس ‪89.1‬‬ ‫می باشد که طبیعت مدهوش کننده‬ ‫سوئیس هر روز این عدد را به سمت‬ ‫برتری سوق می دهد‪.‬‬ ‫‪ .7‬کاستوریکا‬

‫با توجه به برنامه توسعه ایاالت متحده آمریکا‬ ‫و قدرت اقتصادی کاستاریکا‪ ،‬زیبایی و‬ ‫پاکی در این کشور به اوج خود رسیده است‪.‬‬ ‫شاخص عملکرد زیست محیطی این کشور‬ ‫‪ 86.4‬است که به ساکنان خود باالترین‬ ‫طول عمر را هدیه می کند‪.‬سیستم آب رسانی‬ ‫فوق العاده بهداشتی و منحصر به فرد در این‬ ‫کشور یکی از تدابیر خاص نظافتی دراین‬ ‫کشور می باشد‬ ‫‪ .6‬سوئد‬ ‫شاخص عملکرد زیست محیطی سوئد‬ ‫‪ 86.3‬می باشد‪ .‬در سوئد قوانین سخت گیرانه ای که دولت برای نظافت در نظر گرفته است‬ ‫کارساز بوده و این کشور را معرکه کرده است‪.‬‬

‫‪ .5‬نروژ‬ ‫در منطقه اروپا‪ ،‬نروژ ثروتمندترین کشور است‪.‬عالوه براین نروژ پر است از مکان های رویایی‬ ‫و منظره های زیبا که به معنای واقعی کلمه می توان هنرنمایی خدا را در آن مناطق با چشمان‬ ‫خود دید‪.‬نروژ همواره در تالش است که جایگاه خود را ارتقا دهد و در حفظ این زیبایی ها‬ ‫کوشا باشد‪.‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫‪38‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آیا مرد ایدآل وجود دارد؟‬ ‫مشاور عزیز‪،‬‬ ‫من قربانی توقعات بیش‌ازاندازه‬ ‫خودم هستم‪ .‬اخیراً با خودم فکر‬ ‫می‌کنم… آیا واقع ًا مرد ایدآل‬ ‫وجود دارد؟ و اگر اینطور است‪،‬‬ ‫چطور می‌توانم ترس از پیدا‬ ‫نکردن مرد ایدآل خودم را از بین‬ ‫ببرم؟‬

‫‪ -‬آرزو‬‫برای همه زن‌هایی که آماده عشق ورزیدن‬ ‫باشند‪ ،‬حداقل یک مرد ایدآل وجود دارد‪.‬‬ ‫مرد ایدآل بسیار رمزآلود است و گاهی پشت‬ ‫کوهی از توقعات ایدآل‌گرایانه مخفی می‌شود‪.‬‬ ‫اما بگذارید اول ببینیم مرد ایدآل کیست‪ .‬و‬ ‫مهمتر اینکه چطور می‌توانید او را پیدا کنید؟‬ ‫مرد ایدآل کیست؟ مرد ایدآل‪ ،‬مجموعه‬ ‫لیست معیارهایی که از یک مرد «ایدآل»‬ ‫برای خودتان جمع کرده‌اید نیست‪ .‬مردی‬ ‫هم نیست که فقط بگوید «دوستت دارم»‪.‬‬ ‫قرار نیست شبیه به سوپراستار موردعالقه شما‬ ‫باشد یا مثل سوپرمن رفتار کند‪.‬‬ ‫این مرد قرار نیست زندگی شما را نجات‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫مرد ایدآل کسی است که نیازهای شما را‬ ‫برآورده کند و خوشحالتان کند‪ .‬اگر بخواهید‬ ‫برای برآوردن همه نیازهایتان به یک مرد‬ ‫تکیه کنید مطمئن ًا جستجویتان برای مرد‬ ‫ایدآل با شکست مواجه خواهد شد چون‬ ‫توقعاتتان واقع‌گرایانه نیست‪ .‬هدف شما باید‬ ‫این باشد که زندگی‌تان را با عشق‪ ،‬خانواده‪،‬‬ ‫دوستان‪ ،‬سرگرمی و کارتان پر کنید‪ .‬بعد ببینید‬ ‫کدامیک از نیازهایتان باقیمانده است که با‬ ‫اینها برآورده نمی‌شود‪ .‬این لیست مختصر از‬ ‫نیازهای باقیمانده همان لیست معیارهای‬ ‫واقع‌گرایانه برای مرد ایدآلتان است‪ ،‬اگر هر‬ ‫دو شما بتوانید این کار را درست انجام دهید‪،‬‬ ‫همدیگر را پیدا کرده و با هم خوشبخت‬ ‫خواهید شد‪ .‬مرد ایدآل درمقابل مرد ایدآل‬ ‫کنونی هرچه رشد می‌کنید و چیزهای بیشتری‬ ‫ت نیازهایتان‬ ‫یاد می‌گیرید‪ ،‬زندگی و اولوی ‌‬ ‫تغییر می‌کند‪ .‬مرد ایدآلتان هم به احتمال‬ ‫زیاد تغییر می‌کند و همین باعث می‌شود در‬ ‫طول این فرایند یادگیری و رشد‪ ،‬در هر زمان‬ ‫یکسری مرد ایدآل برای خودتان داشته باشید‪.‬‬ ‫شما هر سال تغییر می‌کنید و بالغ‌تر می‌شوید‪.‬‬ ‫مطمئن ًا هر سال تغییرات زیادی در خودتان‬ ‫و نیازهایی که احساس می‌کنید می‌بینید‪.‬‬ ‫و احتما ً‬ ‫ال می‌بینید که هر بار فرد جدیدی‬ ‫(یک دوست‪ ،‬معلم‪ ،‬همکار یا مربی) را‬ ‫می‌خواهید جذب خودتان کنید که تصور‬ ‫می‌کنید پاسخگوی آن نیازها است و می‌تواند‬ ‫چیزهایی را به شما یاد بدهد که برای‬

‫یادگیری آن آمادگی دارید‪ ،‬این تجربیات شما‬ ‫را به سطح‌های بعدی زندگیتان می‌کشاند‪.‬‬ ‫وقتی مجرد هستید‪ ،‬این معلم‌ها‪ ،‬دوست‌ها‬ ‫یا عشاق می‌توانند به شکل مرد ایدآل ظاهر‬ ‫شوند‪ .‬نتیجه این مردهای ایدآل کنونی باعث‬ ‫می‌شود کم‌کم به کسی تبدیل شوید که باالخره‬ ‫شریک زندگی‌تان را جذب خودتان کنید‪.‬‬ ‫زمان درست و غلط وجود دارد واقعیت این‬ ‫است که برای مالقات با مرد ایدآل وقت‬ ‫درست و غلط وجود دارد‪ .‬ممکن است برای‬ ‫آشنا شدن با مرد ایدآل زندگی‌تان آمادگی‬ ‫نداشته باشید‪ .‬یا شاید هم او برای مالقات‬ ‫با شما هنوز آماده نباشد‪ .‬می‌دانم که احتما ً‬ ‫ال‬ ‫برای رسیدن به نیمه گمشده‌تان و شروع زندگی‬ ‫مشترک اضطراب دارید اما اگر او هنوز برای‬ ‫با شما بودن آماده نباشد‪ ،‬نباید عجله کنید‪ .‬به‬ ‫او مثل یک تکه گوشتی که هنوز خوب نپخته‬ ‫است نگاه کنید‪ .‬خوردن این گوشت باعث‬ ‫مریض شدنتان می‌شود‪ .‬مطمئن ًا عالقه‌ای هم‬

‫امتحانشان کنید (با چند قدم برداشتن با آن‬ ‫کفش‌ها در فروشگاه قرار نیست به چیزی‬ ‫متعهد شوید)‪ .‬ببینید چه حسی به شما‬ ‫می‌دهند‪:‬‬ ‫اعتماد‌به‌نفس؟‬ ‫شادی؟‬ ‫اذیت؟‬ ‫تنگی؟‬ ‫احمقانه؟‬ ‫خجالت‌آور؟‬ ‫جذابیت؟‬ ‫راحتی؟‬ ‫اضطراب؟‬ ‫ناراحتی؟‬ ‫فقط ببینید و حس کنید‪.‬‬ ‫اشکالی ندارد که ببینید این جفت کفش هم‬ ‫شما را دوست دارد یا نه‪ .‬شاید احمقانه به‬ ‫نظر برسد‪ .‬و البته این نباید تعیین‌کننده این‬ ‫باشد که شما هم آن کفش را دوست داشته‬

‫ممکن است زن دوست‌داشتنی آن مرد نبوده‬ ‫باشید‪.‬‬ ‫هرکس سلیقه‌ای خاص خود دارد‪ .‬دوست‬ ‫شما ممکن است سس کچاپ را همراه با‬ ‫اسپاگتی خود دوست داشته باشد اما شما‬ ‫سس پستو را ترجیح دهید‪ .‬مطمئن ًا سس‬ ‫کچاپ برای اینکه شما آن را دوست ندارید‬ ‫محبوبیت خود را از دست نمی‌دهد‪.‬‬ ‫فقط یک نفر را می‌توان دوست داشت‬ ‫پس اگر آن مرد به شما زنگ نزد‪ ،‬هیچ‬ ‫اشکالی ندارد‪ .‬آن مردی نیست که بتواند‬ ‫دوستتان داشته باشد‪.‬‬ ‫هیچوقت امیدتان را از دست ندهید‪.‬‬ ‫پیدا کردن عشق زندگی یک فرایند است‪.‬‬ ‫خیلی مهم است که اجازه ندهید بی‌صبری‌تان‬ ‫برای پیدا کردن مرد ایدآل زندگی‌تان‪ ،‬حواس‬ ‫شما را از جریان اصلی دور کند‪ :‬آن جریان‬ ‫اصلی چیزی نیست جز شناخت خودتان و‬ ‫رشد‪.‬‬

‫به خوردن گوشتی که نپخته است ندارید‪ .‬این‬ ‫گوشت نپخته را برای بقیه دخترها بگذارید‪.‬‬ ‫مطمئن باشید که وقتی او گرم‪ ،‬آماده و به‬ ‫اندازه کافی پخته باشد‪ ،‬شما را پیدا خواهد‬ ‫کرد‪ .‬همدیگر را پیدا خواهید کرد‪.‬‬ ‫تا آن زمان باید خودتان را آماده کنید و از‬ ‫زندگیتان درکنار یکی از آن مردهای ایدآل‬ ‫کنونی لذت ببرید‪ .‬چرا آشنایی مثل خریدن‬ ‫کفش است؟ وقتی قصد دارید مرد ایدآل‌تان‬ ‫را پیدا کنید‪ ،‬این فرایند آشنایی را با لذت‬ ‫فوق‌العاده خریدن کفش مقایسه کنید! درست‬ ‫شنیدید‪ .‬طوری قرار بگذارید انگار که‬ ‫می‌خواهید کفشی را امتحان کنید‪ .‬باید بدانید‬ ‫که چه می‌خواهید و درعین‌حال ذهنتان را باز‬ ‫نگه دارید‪ .‬یکی از آن پاشنه ‪ ۱۰‬سانتی‌ها‬ ‫ممکن است کام ً‬ ‫ال در پایتان راحت باشد‪ .‬اما‬ ‫آن کفش بدون‌پاشنه‌ای که خیلی زیبا و راحت‬ ‫به نظر می‌رسد ممکن است انگشت شستتان‬ ‫را بزند‪ .‬درست است که درمورد کفش ظاهر‬ ‫خیلی مهم است اما مسئله مهمتر این است که‬ ‫در پایتان چطور است و چه حسی دارید‪.‬‬ ‫وقتی آنها را می‌پوشید‪ ،‬فقط می‌خواهید‬

‫باشید یا نه‪.‬‬ ‫اگر هر احساس ناراحتی با کسی داشتید‪ ،‬به‬ ‫قرارهایتان با او ادامه ندهید‪ .‬اما اگر هرکدام‬ ‫از حس‌های خوب را با او تجربه کردید‪،‬‬ ‫بگذارید عالقه‌مند بمانید‪.‬‬ ‫اگر بعد از جلسه اول آشنایی‪ ،‬به شما زنگ‬ ‫زد‪ ،‬فرصت خوبی است که او را از این‬ ‫جواب «بله» برای ادامه آشنایی مطلع کنید‪.‬‬ ‫مطمئن ًا می‌خواهید دوباره او را ببینید‪ .‬اما اگر‬ ‫نخواستید‪ ،‬می‌توانید بگویید‪:‬‬ ‫«خیلی از آشنایی با شما خوشوقت شدم اما‬ ‫عالقه‌ای به دنبال کردن این دوستی ندارم‪».‬‬ ‫اجازه ندهید دست رد کسی اعتمادبه‌نفستان‬ ‫را خدشه‌دار کند‪.‬‬ ‫خیلی از دخترها را می‌بینیم که منتظر تماس‬ ‫پسرها می‌نشینند‪ ،‬حتی اگر اص ً‬ ‫ال عالقه‌ای به‬ ‫آن پسر نداشته باشند!‬ ‫این میل طبیعی انسان برای پذیرفته شدن‬ ‫و دوست داشته شدن است‪ .‬اما لطف ًا‬ ‫اعتماد‌به‌نفستان را بر پایه اینکه پسری به‬ ‫شما برای قرار دوم زنگ می‌زند یا نه استوار‬ ‫نکنید‪ .‬شما بسیار دوست‌داشتنی هستید‪ ،‬فقط‬

‫به راهتان ادامه دهید و مطمئن باشید که مرد‬ ‫ایدآلتان را سر زمان مناسب پیدا می‌کنید‪.‬‬ ‫تا آن موقع‪ ،‬با جریان زندگی‌تان پیش روید‪،‬‬ ‫ذهنتان را باز نگه دارید‪ ،‬چندین جفت کفش‬ ‫را امتحان کنید و زندگی‌تان را مملو از عشق‪،‬‬ ‫حمایت و خوشبختی کنید‪ .‬ایمان داشته باشید‬ ‫که مرد ایدآلتان جایی منتظر شماست‪.‬‬ ‫نظر شما چیست؟‬ ‫فکر می‌کنید بزرگترین مانع شما برای پیدا‬ ‫کردن مرد ایدآلتان چیست؟‬ ‫اگر شما برای برداشتن قدم بزرگ در جهت‬ ‫پیدا کردن او آمادگی دارید‪ ،‬این دو تمرین را‬ ‫امتحان کنید و ما را از نظراتتان مطلع کنید‪.‬‬ ‫تمرین ‪ :۱‬توصیفی که می‌خواهید برای دنیا‬ ‫بفرستید تا مرد ایدآلتان به آن پاسخ دهد‬ ‫چیست؟ با داشتن مردی در زندگیتان چه‬ ‫نیازهایی برآورده خواهد شد؟‬ ‫تمرین ‪ :۲‬در حال حاضر زندگی‌تان را چطور‬ ‫با عشق‪ ،‬محبت و خوشبختی پر می‌کنید؟‬ ‫این دو تمرین برای جذب مرد ایدآلتان‬ ‫ضروری هستند‪ .‬پاسخی دقیق برای‬ ‫آنها داشته باشید‪.‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫‪36‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫آخ آخ شما هم رقیب‬ ‫دارید؟بیا تو‬

‫شما هم شب ها تا دیر وقت بیدار می مانید‬ ‫و نگران این هستید که رقیب‪ ،‬عشقتان را از‬ ‫چنگتان درآورد؟ مظنون هستید که همسرتان‪،‬‬ ‫نامزدتان یا عشقتان به جز شما با کس دیگری هم‬ ‫رابطه دارد؟ می خواهیم به شما آموزش دهیم‬ ‫که چطور بر رقیبتان پیروز شوید و عشقتان را‬ ‫برای همیشه به دست آورید‪.‬‬ ‫‪ )1‬به او نشان دهید که برای انتخاب او بیشتر از هر چیز‬ ‫دیگری احترام قائلید‪.‬‬ ‫کاری نکنید و چیزی نگویید که طرفتان را مجبور کند آنطور‬ ‫که شما می خواهید زندگی کند و همه چیز را مثل شما ببیند‪.‬‬ ‫اگر او دوست دارد که خودش انتخاب کند‪ ،‬حال این انتخاب‬ ‫شما باشید یا کس دیگری‪ ،‬به او نشان دهید که برای نظرش‬ ‫احترام قائلید‪ .‬اگر بتوانید به او ثابت کنید که آزادی انتخاب‬ ‫به او می دهید و برای نظر او احترام قائلید‪ ،‬مطمئن باشید که‬ ‫انتخاب او شما خواهید بود‪.‬‬ ‫‪ )2‬سعی نکنید رقابت کنید‪.‬‬ ‫سعی نکنید با رقیبتان رقابت کنید‪ .‬وقتی رقابت می کنید‬

‫یعنی با او وارد مبارزه شده اید و وقتی وارد مبارزه شوید‪،‬‬ ‫انرژی منفی خیلی زیادی تولید می کنید و منجر به تجربه‬ ‫های ناخوشایندی با اطرافیانتان می شود‪ .‬درعوض‪ ،‬سعی‬ ‫کنید فرصت هایی ایجاد کنید که منجر به تجربه های مثبت‬ ‫شوند‪ ،‬به ویژه با عشقتان‪ .‬اجازه بدهید طرفتان وقتی باشماست‬ ‫احساس راحتی بیشتری کند‪.‬‬ ‫‪ )3‬از بحث کردن درمورد مسائل مربوط به رقیبتان خودداری‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫‪ )4‬سعی نکنید مثل سیریش به طرف مقابلتان بچسبید‪.‬‬ ‫خودتان را به یاد بیاورید که تازه با طرفتان آشنا شده بودید‪.‬‬ ‫آن فردی که آنموقع بودید همان کسی است که طرفتان عاشقانه‬ ‫و عمیق ًا دوست می دارد‪ .‬پس همان آدم باشید‪ .‬وقتی آن آدم‬ ‫بودید‪ ،‬کسی بودید که مثل سییش به طرفش نمی چسبید‪.‬‬ ‫فردی مستقل‪ ،‬بی خیال‪ ،‬و سرشار از انرژی زندگی بودید‪.‬‬ ‫این خود واقعی شماست که طرفتان عمیق ًا دوستش دارد و می‬ ‫خواهد که با او باشد‪ .‬پس همه آن وابستگی ها را دور بریزید و‬ ‫سعی کنید استقالل فردیتان را حفظ کنید‪ .‬اگر رابطه تان رو به‬ ‫انهدام است‪ ،‬افراد دیگر به شما خواهند گفت‪" ،‬طرفت عوض‬ ‫شده" یا "آدم ها عوض می شوند‪ ،‬زندگی همینه"‪ .‬درعوض‬ ‫لحظه ای مکث کنید و از خودتان بپرسید ایا طرف من واقع ًا‬ ‫تغییر کرده است؟ یا این خودم هستم که تغییر کرده ام؟ آیا به‬ ‫کسی تبدیل شده اید که خیلی از رابطه تان توقع دارید؟ عشق‬ ‫شما‪ ،‬شما را به خاطر آن که هستید دوست دارد‪ ،‬پس همان‬ ‫آدم مستقلی باشید که یک روز بودید‪.‬‬ ‫نکات باال را همیشه در خاطر داشته باشید و با رعایت این‬ ‫نکات مطمئن باشید که قلب کسی را که دوستش دارید به‬ ‫دست خواهید آورد‪ ،‬بدون اینکه تالش زیادی کرده باشید‪.‬‬ ‫(تو پرانتز ولی اصوال اگه کسی کنار شما دنبال کسی دیگه‬ ‫هم هست‪ ،‬عطاشو به لقاش ببخشید‪ ،‬قحطی که‬ ‫نیفتاده)‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫‪33‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫دالر برآورد می شود‪ ،‬چنانکه در پایان دولت دهم‬ ‫نیز ثروت بادآورده و منافع سرشار و افسانه ای‬ ‫این شبکه عظیم خارج از تصور عمومی جامعه‬ ‫شد‪( .‬به گفته حسن روحانی بابک زنجانی تنها‬ ‫یک نمونه این پدیده است‪).‬‬ ‫تورم روزافزون دوران محمود احمدی نژاد‪،‬‬ ‫پایین آمدن نرخ مشارکت فعالیت اقتصادی‬ ‫ناشی از سیاست های ماجراجویانه و غیرعملی‬ ‫دولت و گسترش غیرقابل تصور بیکاری در‬ ‫گروه های تحصیلکرده‪ ،‬شکل گیری غول های‬ ‫پنهانی اقتصادی‪ ،‬ورود گسترده گروه های فاقد‬ ‫صالحیت در نظام اداری و عدم رعایت مقررات‬ ‫از سوی کنترل کنندگان مستخدمین نهادهای‬ ‫دولتی‪ ،‬سوءاستفاده در اعطای مجوزها‪ ،‬مشاهده‬ ‫دوگانگی و تناقض در شعارها تو رفتارهای‬ ‫دولت مهرپرور و برعمق‪ ،‬گسترش و پیچیدگی‬ ‫فساد افزود‪.‬‬ ‫در هر صورت وجود مجموعه بزرگی از‬ ‫مقررات و ضوابط محدودکننده فعالیت بخش‬ ‫خصوصی به همراه عمیق شدن فاصله درآمد و‬ ‫هزینه قشرهای متوسط و ضعیف جامعه ناشی‬ ‫از تورم ‪ 40‬ساله و همچنین گسترش روزافزون‬ ‫بنگاه های عظیم اقتصادی وابسته به نهادهای‬ ‫خاص و خارج از کنترل دولت و مجلس هم‬ ‫اکنون وضعیتی را ایجاد کرده که به نظر مرکز‬ ‫بین المللی شفافیت اقتصادی‪ ،‬ایران به لحاظ‬ ‫فساد اقتصادی ‪ -‬اداری در جایگاه ‪ 144‬از‬ ‫میان ‪ 177‬کشور قرار دارد‪.‬‬ ‫این وضعیت موجب شده که مقامات دولت به‬ ‫ویژه شخص حسن روحانی و اسحاق جهانگیری‬ ‫نیز به صراحت از ساختاری بودن فساد در ایران‬ ‫سخن بگویند و حتی اقتصاددانی چون احمد‬ ‫توکلی به رغم داشتن گرایش فکری مخالف‬ ‫دولت‪ ،‬نسبت به سیستماتیک شدن فساد هشدار‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫به نظر می رسد دولت روحانی به خوبی به‬ ‫ابعاد پیچیده فساد آ گاه است و به شکستن‬ ‫طلسم ‪ 40‬ساله تورم دو رقمی که از این بابت‬ ‫در دنیا یگانه هستیم‪ ،‬می اندیشد اما با توجه‬ ‫به ساختار نظام‪ ،‬این دولت به تنهایی قادر به‬ ‫کاهش پدیده شوم فساد نیست و مسلما همراهی‬ ‫سایر نهادهای حاکمیتی را نیز می طلبد؛ چنانکه‬ ‫اگر این همراهی ممکن نشود‪ ،‬به کارگیری راه‬ ‫حل های اساسی برشمرده زیر که پیش از این در‬ ‫کشورهایی چون گرجستان تجربه شده‪ ،‬هیچگاه‬ ‫عملیاتی نخواهد شد‪:‬‬ ‫‪ -1‬شفاف سازی‪ :‬این امر بیش از همه نیازمند‬ ‫رسانه های آزاد برای آشکارسازی روابط ویژه و‬ ‫امتیازات خاص است‪ .‬رسانه ها قادرند با تاباندن‬ ‫نور به ابعاد غیرقابل تصور بخش عمومی امکان‬ ‫تصحیح مسیر آنها را ایجاد کنند‪.‬‬ ‫‪ -2‬کنترل تورم از طریق اعمال سیاست های‬ ‫انضباطی اقتصادی و نیز بهبود سیاست خارجی‬ ‫و به تبع آن کاهش تحریم های بین المللی‬ ‫‪ -3‬ساده سازی قوانین به کمک مجلس منتخب‬ ‫مردم و نظارت آن بر عملکرد نهادهای خارج از‬ ‫کنترل قوه مجریه‬ ‫‪ -4‬کاهش محدودیت های دولتی و مقررات‬ ‫دست و پاگیر پیش روی بخش خصوصی‬ ‫‪ -5‬گسترش و تعمیق فعالیت نهادهای مدنی‬ ‫برای کمک به دولت و افزایش کنترل های‬ ‫اجتماعی بر بنگاه های بخش عمومی و‬ ‫دولتی‬

‫‪32‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫چرا فساد در ایران کم نمی شود؟‬ ‫‪ 36‬سال پیش زمانی که مردم از‬ ‫فساد درون سیستم رژیم گذشته‬ ‫به فریاد آمده و به منظور برچیده‬ ‫شدن هرگونه تبعیض و فساد‬ ‫دست به تغییر نظام حاکم زدند‪،‬‬ ‫تصور نمی کردند که بعدها دولت‬ ‫های برآمده از انقالب اسالمی‬ ‫از ساختاری شدن فساد در کشور‬ ‫شکایت کنند‪.‬‬ ‫‪ 36‬سال پیش زمانی که مردم از‬ ‫فساد درون سیستم رژیم گذشته‬ ‫به فریاد آمده و به منظور برچیده‬ ‫شدن هرگونه تبعیض و فساد‬ ‫دست به تغییر نظام حاکم زدند‪،‬‬ ‫تصور نمی کردند که بعدها دولت‬ ‫های برآمده از انقالب اسالمی‬ ‫از ساختاری شدن فساد در کشور‬ ‫شکایت کنند‪.‬‬ ‫ریشه دار شدن فساد معلول فرآیندهای پیچیده‬ ‫و عوامل زیادی است که پرداختن به همه آنها‬ ‫در امکان یک مقاله نیست ولی می توان‬ ‫به اجمال عوامل زیر را از جمله مقدمات‬ ‫گسترش فساد برشمرد‪ .‬کنترل شدید بر روابط‬ ‫و مناسبات خصوصی و جلوگیری از حضور‬ ‫آزادانه مردم در صحنه های اجتماعی و‬ ‫سیاسی در نخستین سال ها پس از انقالب‬ ‫در واکنش به رفتارهای رژیم گذشته و نیز‬ ‫تالطمات و هیجانات ناشی از رخدادهای آن‬

‫دوره از جمله درگیری های میان گروه های‬ ‫مختلف سیاسی تندرو و انجام ترورهای کور‪،‬‬ ‫خشن و گسترده توسط سازمان مجاهدین خلق‬ ‫و رفتارهای متقابل که بنا به اعتقاد برخی از‬ ‫مسئوالن وقت اجتناب ناپذیر بود‪ ،‬عرصه‬ ‫رسانه ای کشور را به شدت محدود ساخت‪.‬‬ ‫در عین حال وقوع جنگ محدودیت هایی را‬ ‫در اقتصاد کشور ایجاد کرد و دولت وقت را‬ ‫به این نتیجه رساند که از طریق کنترل بنگاه‬ ‫های اقتصادی و در اختیار گرفتن مجوز‬ ‫فعالیت ها نیازهای ضروری مردم را پاسخ‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫این نظام دولتی متمرکز به ویژه در حوزه‬ ‫اقتصادی به تدریج در سال های بعد معایب‬ ‫خود را نشان داد‪ .‬با اینکه دولت بزرگ‬ ‫شد و بسیاری از بنگاه های اقتصادی را در‬ ‫دست گرفت‪ ،‬اقتصاد کوچکتر و مردم فقیرتر‬ ‫شدند‪ .‬سطح واقعی دستمزدها برای گروه های‬ ‫گسترده مزدبگیر جامعه کاهش پیدا کرد‪.‬‬ ‫بسیاری از مزدبگیران برای تامین نیازهای‬ ‫ضروری شان به شغل دوم روی آوردند‪.‬‬ ‫افزایش کنترل های دولتی برای اعطای مجوز‬ ‫به فعالیت های اقتصادی همراه با کاهش‬ ‫دستمزدها‪ ،‬زمینه ساز رفتارهای زیرمیزی و‬ ‫غیرشفاف شد‪ .‬همچنین فشار ناشی از عدم‬ ‫تطابق قیمت ها و دستمزدها و طوالنی شدن‬ ‫دوره سختی‪ ،‬فرهنگ دستیابی به درآمد بهتر‬ ‫در زمان کمتر به هر وسیله ای را به تدریج‬ ‫گسترش داد‪.‬‬ ‫پس از پایان جنگ‪ ،‬دولت پنجم با تشخیص‬ ‫اولویت حل مسائل اقتصادی و ایجاد‬ ‫تحرک دکر این حوزه تمامی تالش خود‬ ‫را روی گسترش و نیز باز کردن فضای‬ ‫اقتصادی متمرکز کرد اما به رغم ایجاد‬ ‫انگیزه در بخش خصوصی‪ ،‬در اعمال‬

‫سیاست های فوق زیاده روی صورت گرفت‪.‬‬ ‫کم تجربگی و ضعف مدیریت و کارشناسی‬ ‫ناشی از پاکسازی نیروهای پرسابقه مانع‬ ‫پیشبرد امور شد‪ .‬سررسید وام های کوااه مدت‬ ‫خارجی و تورم روزافزون سال های ‪71-74‬‬ ‫مزید بر علت شد‪.‬‬ ‫از سوی دیگر در اواخر دولت ششم برخی‬ ‫نهادهای وابسته به بخش عمومی وارد اقتصاد‬ ‫ایران شدند‪ .‬این نهادها در ابتدا با اعالم‬ ‫نارضایتی از فراموش شدن ارزش های انقالب‬ ‫توسط دولت‪ ،‬بنگاه های جدید اقتصادی‬ ‫ایجاد کردند‪ .‬کارکرد این بنگاه ها در دوره‬ ‫اصالحات حمایت از گروه های خاص بود‪.‬‬ ‫اینها با حمایت برخی مقامات نظام و قوه‬ ‫قانونگذاری به تدریج از نظام های کنترلی قوه‬ ‫مجریه فاصله گرفتند‪ .‬در عین حال با گذشت‬ ‫زمان انگیزه اولیه آنها که همان حفظ آرمان‬ ‫های انقالب بود‪ ،‬کمرنگ شد‪ .‬البته در دوره‬ ‫اصالحات‪ ،‬مردم در حجوزه اقتصادی شاهد‬ ‫آرامش نسبی و رشد تدریجی بوده و سهم این‬ ‫نهادها هنوز خیلی زیاد نبود چنانکه شاخص‬ ‫های کالن اقتصادی دولت سید محمد خاتمی‬ ‫را بهترین دولت های پس از انقالب نشان می‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫فعالیت این بنگاه ها در دولت های نهم و‬ ‫دهم ابعاد خیره کننده ای پیدا کرد‪ .‬بسیاری‬ ‫از زیربخش های اقتصادی کشور تحت‬ ‫تاثیر عملکرد آنها که هم اکنون از نظر حجم‬ ‫قابل مقایسه با برخی از موسسات بزرگ بین‬ ‫المللی هستند‪ ،‬قرار گرفت‪.‬‬

‫اکنون گسترش این بنگاه ها که تابع نظام‬ ‫های حقوقی و اجرایی کشور نیستند به آنجا‬ ‫رسیده که نگرانی های فزاینده ای را حتی در‬ ‫اصولگرایان ایجاد کرده است‪.‬‬ ‫از سوی دیگر رفتارهای تهاجمی دولت‬ ‫نهم در سیاست خارجی سطح جدیدی از‬ ‫محدودیت ها را از جانب قدرت های بین‬ ‫المللی بر اقتصاد ایران تحمیل کرد‪ .‬برخی‬ ‫از این محدودیت ها در دو دهه اول انقالب‬ ‫توسط آمریکا و متحدانش ایجاد شده بود اما‬ ‫در دولت نهم کار به سازمان ملل و شورای‬ ‫امنیت کشیده شد‪ .‬تصویب قطعنامه های پی‬ ‫در پی این شورا و الزام آور بودن آن برای‬ ‫تمامی اعضای سازمان ملل حلقه تحریم ها را‬ ‫بسیار تنگتر کرد‪.‬‬ ‫دولت وقت در واکنش به محدودیت ها و نیز‬ ‫پاسخگویی به نیازهای ضروری جامعه‪ ،‬روش‬ ‫های مختلف دور زدن تحریم ها را در پیش‬ ‫گرفت‪ .‬شوربختانه این روش ها باب جدیدی‬ ‫از فساد را در کشور باز کرد‪ .‬شبکه جدیدی‬ ‫از روابط ایجاد شد تا بخش بزرگی از فعالیت‬ ‫ها در مجاری صورت گیرد که شناسایی آن‬ ‫توسط نهادهای بین المللی ممکن نباشد‪ .‬این‬ ‫روابط تازه امتیازهای جدیدی برای اشخاص‬ ‫و نهادهایی که از حوزه های رسمی کنترل‬ ‫دولت و قانون خارج و در عین حال مورد‬ ‫اعتماد مراکز تصمیم گیر بودند‪ ،‬ایجاد کرد‪.‬‬ ‫درآمدهای حاشیه ای ناشی از دور زدن تحریم‬ ‫ها برای این گروه ها فراتر از ساالنه میلیاردها‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫‪26‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪15‬کاربرد متفاوت‬ ‫خمیر دندان که‬ ‫نمی دانستید‬

‫برای کسانی که هنوز از آهن‬ ‫استفاده می کنند‪ ،‬ممکن است‬ ‫پس از گذشت زمان دیده باشید‬ ‫که بخشی از آهن زنگ زده است‪.‬‬ ‫سیلیکای موجود در خمیردندان‬ ‫این الیه را حذف خواهد کرد‪.‬‬ ‫از خمیر دندان برای تمیزشدن‪ ،‬سفید شدن‪،‬‬ ‫حذف لکه ها‪ ،‬بازیابی و محافظت از مینای‬ ‫دندان استفاده می شود‪ .‬اما خمیر دندان‬ ‫قابلیت های شگفتی در کنار تمیز کردن‬ ‫دندان های ما دارد‪ .‬می توان باعث تسکین‬ ‫برخی دردها و خالص شدن از شر لکه ها و‬ ‫بوی تند و بسیاری موارد دیگر بشود‪.‬‬ ‫‪ - 1‬تسکین تحریک ناشی از گزش حشره ها‬ ‫‪ ،‬زخم ها و تاول ها‬ ‫ناراحتی های پوست ناشی از گزش حشره‬ ‫ها اغلب باعث خارش می شوند‪ .‬یک قطره‬ ‫کوچک خمیر دندان بر روی نیش حشرات‬ ‫خارش و تورم را کاهش می دهد‪ .‬همچنین با‬ ‫خشک کردن زخم ها و تاول ها باعث درمان‬

‫سریع تر آنها می شود‪.‬‬ ‫‪ - 2‬کم کردن سوزش سوختگی‬ ‫در سوختگی های جزئی خمیردندان‬ ‫می تواند تسکین موقت و خنک کننده باشد‪.‬‬ ‫بالفاصله بعد از سوختگی آن را به منطقه‬ ‫آسیب دیده بمالید و به صورت موقت تسکین‬ ‫دهنده خواهد بود‪.‬‬ ‫‪ - 3‬کاهش اندازه لکه صورت‬ ‫می خواهید به بهبود زخم ها و لکه ها سرعت‬ ‫ببخشید؟ قبل از خواب مقدار کمی از خمیر‬ ‫دندان را به منطقه آسیب دیده بمالید و صبح‬ ‫آن را بشویید‪ - 4 .‬پاک کردن ناخن ها‬ ‫دندان های ما از مینا ساخته شده اند و خمیر‬ ‫دندان برای آنها خوب است پس به همین دلیل‬ ‫خمیردندان برای ناخن ها هم خوب خواهند‬ ‫بود‪ .‬برای ناخن های پاک تر و محکم تر‬ ‫به سادگی ناخن های خود را با مسواک و‬ ‫خمیردندان بشویید‪.‬‬ ‫‪ - 5‬حفظ کردن حالت مو‬ ‫خمیر دندان ژلی حاوی همان محلول پلیمر‬ ‫است که بسیاری از ژل های مو از آن ساخته‬ ‫شده اند‪ .‬پس اگر شما از ژل مو استفاده‬ ‫میکنید خمیر دندان ژلی هم می تواند‬ ‫جایگزینی برای آن باشد‪.‬‬ ‫‪ - 6‬کاهش بوی بد سیر‪ ،‬ماهی‪ ،‬پیاز و خیلی‬ ‫مواد غذایی دیگر می توانند در سلول های‬ ‫پوست ما نفوذ و باعث ایجاد بوی بد در آن‬ ‫شود‪ .‬کمی مالش انگشتان با خمیردندان بوی‬ ‫بد را از بین خواهد برد‪ - 7 .‬حذف لکه ها‬ ‫خمیر دندان می تواند لکه ها را در لباس‬ ‫و فرش ناپدید کند‪ .‬در لباس با کمی خمیر‬

‫دندان لباس را مالش دهید و سپس به صورت‬ ‫معمول با آب بشویید و در مورد فرش با کمی‬ ‫خمیردندان و برس روی محل لکه بکشید و‬ ‫بالفاصله با آب بشویید‪.‬‬ ‫‪ - 8‬خمیردندان یک تمیز کننده عالی برای‬ ‫کفش های کثیف و همچنین برای بهبود‬ ‫خراش چرم کفش است‬ ‫در اینجا هم با یک برس خمیر دندان را به‬ ‫طور مستقیم به قسمت کثیف یا خراشیده‬ ‫بکشید‪ - 9 .‬پاک کننده نقوش از روی دیوار‬ ‫برای پاک کردن نقش های کشیده شده‬ ‫با مداد توسط کودکان بر روی دیوارها باز‬ ‫هم خمیردندان می تواند یک پاک کننده‬ ‫عالی باشد‪ - 10 .‬درخشان کردن وسائل و‬ ‫جواهرات طالیی و نقره ای‬ ‫خمیردندان را روی جواهرات خود در شب‬ ‫بکشید و صبح با یک پارچه نرم آن ها را تمیز‬ ‫کنید و با آبکشی آثار خمیردندان را پاک‬ ‫کنید‪ .‬از این روش بر روی مروارید استفاده‬ ‫نکنید‪ ،‬چون باعث صدمه به آن می شود‪.‬‬ ‫‪ - 11‬حذف خش سی دی و دی وی دی‬ ‫این یک روش خوب برای حذف خراش های‬ ‫کم عمق و لکه ها است‪ .‬یک الیه نازک از‬ ‫خمیر دندان را به آرامی بر روی دیسک مالش‬ ‫دهید و پس از آن با آب بشویید‪.‬‬ ‫‪ - 12‬تمیز کردن کلیدهای پیانو‬ ‫کلیدهای پیانو در اثر تماس با پوست و جذب‬ ‫گرد و غبار کثیف می شوند‪ .‬با یک پارچه‬ ‫مرطوب و بدون پرژ و کمی خمیردندان به‬ ‫آرامی کلیدهای پیانو خود را پاک کنید‪.‬‬ ‫‪ - 13‬از بین بردن بوی بد بطری کودک‬

‫اگر بطری کودک دچار بوی ترش شیر شده‪،‬‬ ‫با خمیر دندان می توانید این بو را از بین‬ ‫ببرید‪.‬‬ ‫‪ - 14‬حذف الیه های زنگ زده از آهن‬ ‫برای کسانی که هنوز از آهن استفاده می کنند‪،‬‬ ‫ممکن است پس از گذشت زمان دیده باشید‬ ‫که بخشی از آهن زنگ زده است‪ .‬سیلیکای‬ ‫موجود در خمیردندان این الیه را حذف‬ ‫خواهد کرد‪ - 15 .‬زد مه در عینک‬ ‫مقدار کمی از خمیر دندان را به هر یک از‬ ‫عدسی های عینک ایمنی یا شنا خود مالش‬ ‫و سپس آن را کامال آبکشی کنید‪ .‬پس بدون‬ ‫نیاز از ژل های زدمه گران قیمت به راحتی می‬ ‫توانید این مشکل را برطرف کنید‪ .‬از مالش‬ ‫بیش از حد اجتناب کنید چون ماده‬ ‫ساینده در خمیردندان می تواند‬ ‫لنزهای عینک را خراش دهند‪.‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫‪24‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫شواهد علمی در تایید اینکه 'خلق را تقلیدشان بر باد داد'‬ ‫محققــان مــی گوینــد اســاس‬ ‫رفتــار افــراد در جمــع ایــن‬ ‫اســت کــه فــرد خــود را بــا جمع‬ ‫تطبیــق دهــد‪ ،‬نــه اینکــه ماننــد‬ ‫یــک ماشــین تطبیــق بــا تغییــرات‬ ‫محیــط عمــل کنــد‬ ‫_______________________‬ ‫محققــان بــه ایــن نتیجــه رســیده‌اند کــه‬ ‫گرایــش طبیعــی بــه دنبالـه‌روی از جمــع باعث‬ ‫می‌شــود افــراد بیشــتر بــر اســاس نظــر اعضــای‬ ‫خانــواده‪ ،‬دوســتان و همســایه هــا تصمیــم‬ ‫بگیرنــد و ایــن باعــث تصمیم‌گیری‌هــای‬ ‫غلــط می‌شــود‪.‬‬ ‫ایــن پژوهشــگران می‌گوینــد اینکــه افــراد بــا‬ ‫"دنبالـه‌روی از جمــع" اغلــب اشــتباه می‌کننــد‬ ‫از نظــر تکاملــی در ذات موجــودات اســت‪،‬‬ ‫بــه عبــارت دیگــر موجــودات طبیعــت بــرای‬ ‫ایــن رفتــار برنامه‌ریــزی شــده‌اند‪.‬‬ ‫ایــن تحقیــق بیــن المللــی کــه دانشــگاه اکســتر‬ ‫انگلســتان‪ ،‬پرینســتون آمریــکا‪ ،‬ســوربن‬ ‫فرانســه و مرکــز تحقیقــات علــوم کاپپیوتــر و‬ ‫اتوماســیون فرانســه در آن شــرکت داشــتند در‬ ‫شــماره آخــر نشــریه اینترفیــس‪ ،‬نشــریه انجمــن‬ ‫ســلطنتی بریتانیــا منتشــر شــده اســت‪.‬‬ ‫محققــان در توضیــح ایــن رفتارهــا علــت‬ ‫را "تضــاد تکاملــی کالســیک بیــن منفعــت‬ ‫فــردی و اجتماعــی" می‌داننــد‪.‬‬ ‫دنبالــه روی از جمــع مســئول بســیاری از‬ ‫اشــتباهات تاریخــی و فجایــع بشــری شــناخته‬ ‫شــده اســت و محققــان می‌گوینــد علــت آن‬ ‫اســت کــه میــل طبیعــی بــه پیــروی و تعلــق‬ ‫داشــتن بــه جمــع بــه توانایــی افــراد در تصمیــم‬ ‫گیــری درســت لطمــه می‌زنــد‪.‬‬ ‫دکتــر کالیــن تورنــی‪ ،‬محقــق ارشــد ایــن‬

‫پژوهــش می‌گویــد‪" :‬اجتمــاع نیرویــی‬ ‫قدرتمنــد در طبیعــت و جامعــه اســت‪".‬‬ ‫"تکــرار کــردن آنچــه دیگــران انجــام داده‌انــد‬ ‫در بســیاری مــوارد می‌توانــد مفیــد باشــد‪،‬‬ ‫مثــا اینکــه چــه تلفنــی بخریــم‪".‬‬ ‫پژوهشــگران می‌گوینــد اینکــه افــراد بــا‬ ‫"دنبالــه روی از جمــع" اغلــب اشــتباه مــی‬ ‫کننــد در ذات آنهــا اســت‬ ‫"امــا مســئله وقتــی بوجــود می‌آیــد کــه‬ ‫آنچــه دیگــران انجــام می‌دهنــد بــا باورهــای‬ ‫شــخص در تعــارض باشــد‪".‬‬ ‫"مــا در تحقیــق خــود نشــان دادیــم کــه‬ ‫تاثیــرات تکاملــی باعــث می‌شــوند افــراد‬ ‫بیــش از حــد از اطالعاتــی کــه از اجتمــاع‬ ‫می‌آیــد اســتفاده کننــد و کارهــای دیگــران را‬

‫بیــش از آنچــه بایــد‪ ،‬تکــرار کننــد‪".‬‬ ‫"نتیجــه ایــن اســت کــه افــراد گــروه بــه‬ ‫تغییــرات محیــط اطرافشــان بــی تفــاوت‬ ‫می‌ماننــد و بیشــتر اوقــات کارهــای دیگــران‬ ‫را تقلیــد می‌کننــد تــا اینکــه خــود تصمیــم‬ ‫بگیرنــد‪".‬‬ ‫از ایــن رو افــراد در گروه‌هــای اجتماعــی‬ ‫تکامــل یافتــه بــه تغییــرات محیــط اطــراف‬ ‫ابتــدا بــه کنــدی واکنــش نشــان می‌دهنــد‬ ‫امــا بعــد در واکنشــی ســریع‪ ،‬تغییراتــی را کــه‬ ‫جامعــه طلــب می‌کنــد اعمــال می‌کننــد‪ .‬ایــن‬ ‫پدیــده را بــرای مثــال می‌شــود در خریــد‪ ،‬مــد‬ ‫یــا فــرار گروهــی در هنــگام خطــر دیــد‪.‬‬ ‫بــه عبــارت دیگــر بــه جــای تصمیــم گیــری‬ ‫شــخصی‪ ،‬بیشــتر افــراد بیــش از حــد بــه‬ ‫اطالعــات اجتماعــی وابســته و از نظــر‬

‫تکاملــی مســتعد هســتند کــه تحــت تاثیــر‬ ‫همسایگانشــان قــرار بگیرنــد‪ ،‬در واقــع‬ ‫"ذهنیــت گلـه‌وار" مبنــای تصمیــم گیــری قــرار‬ ‫می‌گیــر د ‪.‬‬ ‫محققــان می‌گوینــد اســاس رفتارهــای افــراد‬ ‫در جمــع "رکــود جمعــی"‪ ،‬بــه معنــی تطبیــق بــا‬ ‫جمــع‪ ،‬اســت نــه ایــن مفهــوم کــه "حیوانــات‬ ‫در طبیعــت بــرای پاســخ بهینــه بــه اطالعــات‬ ‫محیطــی تنظیــم شــده‌اند‪".‬‬ ‫بــه گفتــه دکتــر تورنــی‪" :‬نتایــج ایــن تحقیــق‬ ‫نشــان مــی دهنــد کــه مــا نبایــد انتظــار داشــته‬ ‫باشــیم گروه‌هــای اجتماعــی در طبیعــت‬ ‫پاســخی موثــری بــه تغییــر محیــط اطــراف‬ ‫خــود نشــان بدهنــد‪".‬‬ ‫"کســانی بیــش از حــد بــرای تقلیــد از دیگران‬ ‫وقــت می‌گذارنــد‪ ،‬بــه احتمــال زیــاد قاعــده‬ ‫هســتند" نــه اســتثنا‪.‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫‪22‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫دالیل عالقه مردها به زن ها‬ ‫وقتی مسیر مستقیمی‌را طی‬ ‫میکنند همیشه مستقیما" روبرو را‬ ‫نگاه می‌کنند و هرگز به طرف ما‬ ‫مردان که با لبخند راه را برایشان‬ ‫باز کرده ایم برنمی‌گردند تا تشکر‬ ‫کنند‪.‬‬

‫مردها زنها را دوست دارند چون‪:‬‬ ‫* چون همیشه احساس می‌کنند جوانند‪ ،‬حتی‬ ‫وقتی پیر می‌شوند‪.‬‬ ‫* چون هر وقت کودکی را می‌بینند لبخند‬ ‫می‌زنند‪.‬‬ ‫*چون وقتی مسیر مستقیمی‌را طی میکنند‬ ‫همیشه مستقیما" روبرو را نگاه می‌کنند و‬ ‫هرگز به طرف ما مردان که با لبخند راه را‬ ‫برایشان باز کرده ایم برنمی‌گردند تا تشکر‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫*چون در همسرداری به گونه ای رفتار‬ ‫می‌کنند که ذهن هیچ غریبه ای به آن راه‬ ‫ندارد‪.‬‬ ‫*چون همه ی توان خود را برای داشتن خانه‬ ‫ای زیبا و تمیز بکار می‌گیرند و هرگز برای‬

‫کاری که انجام می‌دهند توقع تشکر ندارند‪.‬‬ ‫*چون هر آنچه که در زندگی خصوصی افراد‬ ‫مشهور اتفاق می‌افتد را جدی می‌گیرند‪.‬‬ ‫*چون سراغ مسائل غیر اخالقی نمی‌روند‪.‬‬ ‫*چون نسبت به زجری که برای زیباتر شدن‬ ‫تحمل می‌کنند شکایتی نمی‌کنند‪ .‬حتی هنگام‬ ‫استفاده از وسایل خطرناک در سالن‌های‬ ‫ورزشی‬ ‫*چون آنها ترجیح می‌دهند ساالد بخورند‪.‬‬ ‫*چون فقط عاشق پیش غذاها ی متنوع‬ ‫و رنگارنگ و آرایش مالیم و زیبا هستند‬

‫در حالیکه ما عاشق نوشیدنی‌های مخرب‬ ‫هستیم‪.‬‬ ‫*چون آنها با همان دقت و ظرافتی که میکل‬ ‫آنژ تابلوی ‪ Sistine Chapel‬را کشیده‬ ‫است‪ ،‬به زیبا ساختن خود دقت میکنند‪.‬‬ ‫*چون برای حل مشکالت‪ ،‬روش های خاص‬ ‫خودشان را دارند؛ روش هایی که ما هرگز‬ ‫درک نمی‌کنیم و همین ما را دیوانه می‌کند‪.‬‬ ‫*چون دقیقا" وقتی دیگر خیلی دوستمان‬ ‫ندارند‪ ،‬با ترحم به ما می‌گویند‪ " :‬دوستت‬ ‫دارم" ؛ تا ما متوجه بی عالقگی آنها نشویم‪.‬‬ ‫*چون وقتی می‌خواهند در مورد ظاهرشان‬ ‫چیزی بپرسند ترجیح می‌دهند این سوال را از‬ ‫خانمی بپرسند و خالصه با این مدل سواالت‬ ‫ما را عذاب نمی‌دهند‪.‬‬ ‫دالیل دوست داشتن زنها‬ ‫*چون گاهی از چیزهایی شکایت می‌کنند که‬ ‫ما هم آن را احساس می‌کنیم مثل سرما یا‬ ‫دردهای رماتیسمی‪ ،‬به این ترتیب ما می‌فهمیم‬ ‫که آنها هم مثل ما آدم هستند!‬ ‫*چون داستان‌های عاشقانه می‌نویسند‪.‬‬ ‫*چون ساعتها وقت خود را با فکر کردن در‬ ‫مورد اینکه چگو نه می‌توانند با دیگران سر‬ ‫صحبت را باز کنند‪ ،‬تلف نمی‌کنند ‪.‬‬

‫*چون آنها می‌توانند مثل مردها بلوز و شلوار‬ ‫بپوشند و سر کار بروند‪ ،‬درحالیکه مردها‬ ‫هرگز جرئت نمی‌کنند دامن بپوشند و بروند‬ ‫سر کار‪.‬‬ ‫*چون همیشه می‌توانند یک ایراد بزرگ از‬ ‫زنی که ما گفته ایم زیبا است بگیرند و به‬ ‫ما بقبوالنند که بی سلیقه هستیم و اشتباه‬ ‫می‌کنیم‪.‬‬ ‫*چون ما از آنها متولد شده‌ایم و به سوی آنها‬ ‫نیز باز می‌گردیم‪.‬‬ ‫*و پائولو می‌گوید‪ :‬ما عاشق آنها هستیم چون‬ ‫زن هستند‪.....‬به همین سادگی‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

‫‪20‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫چرا نفخ می‌کنیم؟‬

‫افرادی که از عارضه نفخ معده رنج می‌برند‬ ‫اغلب از این وضعیت شکایت می‌کنند که‬ ‫هوای زیادی داخل دستگاه گوارششان حبس‬ ‫شده یا تصور می‌کنند توپ بسکتبال در‬ ‫شکم‌شان گیرافتاده یا این حس را دارند که‬ ‫قسمت میانی بدنشان مملو از آب شده است‪.‬‬ ‫به هر حال نفخ معده برای هیچ‌کس تجربه‬ ‫خوشایندی نیست‪.‬‬ ‫متخصصان گوارش تاکید دارند که مشکل‬ ‫نفخ معده به ندرت حاکی از وجود مشکل‬ ‫جدی در بدن است و به طور معمول پس از‬ ‫گذشت چند ساعت برطرف می‌شود‪.‬‬ ‫برخی از عادات غلط و نادرست که عامل‬

‫قطعات بزرگتری از غذا به معده وارد شوند‬ ‫و هضم آنها مدت زمان بیشتری طول می‌کشد‬ ‫و این وضعیت نیز به نوبه خود به نفخ معده‬ ‫کمک می‌کند‪.‬‬ ‫ عادت به مصرف نوشابه و نوشیدنی‌های‬‫صنعتی‪ :‬مصرف نوشابه موجب می‌شود معده‬ ‫ورم کند چراکه حاوی شیرین‌کننده‌های‬ ‫مصنوعی است که قابل هضم نیستند و اگر‬ ‫نوشابه‪ ،‬گازدار هم باشد این وضعیت تشدید‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫ مصرف زیاد نمک‪ :‬به گفته کارشناسان‬‫حتی سالم‌ترین ساندویچ‌ها نیز حاوی سدیم‬ ‫هستند و مصرف نمک زیاد می‌تواند عامل‬ ‫نفخ‌زا در معده باشد‪ .‬مرکز کنترل و پیشگیری‬ ‫امراض آمریکا توصیه می‌کند میزان نمک‬ ‫مصرفی باید کمتر ‪ 2300‬میلی‌گرم باشد تا‬ ‫از نفخ ناشی از مصرف سدیم جلوگیری شود‪.‬‬ ‫ مصرف کلم خام‪ :‬با وجود آنکه کلم‬‫حاوی ویتامین‌های ضروری برای بدن است‬ ‫اما مقدار زیادی فیبر خوراکی در آن وجود‬ ‫دارد و به همین دلیل تجزیه شدن آن به سختی‬ ‫انجام می‌شود و مصرف آن به صورت خام‬

‫تشدید این مشکل هستند به شرح زیر است‪:‬‬ ‫ تند غذا خوردن‪ :‬سرعت زندگی در عصر‬‫مدرن‪ ،‬افراد را مجبور می‌کند تمام کارهای‬ ‫خود را شتابزده انجام دهند‪ .‬به هنگام غذا‬ ‫خوردن اغلب مقداری هوای تولیدکننده گاز‬ ‫معده نیز بلعیده می‌شود که همین امر موجب‬ ‫باد کردن معده می‌شود و هرچه سریعتر‬ ‫غذا می‌خورید هوای بیشتری می‌بلعید‪ .‬با‬ ‫این حال هوای محبوس شده در معده تنها‬ ‫دلیل بروز نفخ معده نیست‪ .‬زمانی که سریع‬ ‫غذا می‌خوریم‪ ،‬خوردنی‌ها به خوبی جویده‬ ‫نمی‌شوند و این وضعیت موجب می‌شود‬

‫موجب ایجاد گاز در معده می‌شود‪.‬‬ ‫ مصرف بیش از حد خوراکی‌های‬‫بسته‌بندی‪ :‬این مواد حاوی سدیم هستند تا‬ ‫بتوان مدت زمان نگهداری آنها را افزایش‬ ‫داد و مصرف سدیم زیاد نیز به نوبه خود‬ ‫ایجادکننده نفخ در معده است‪ .‬به همین دلیل‬ ‫کارشناسان تغذیه توصیه می‌کنند بهتر است‬ ‫به جای مصرف خوراکی‌های فرآوری شده‬ ‫از خوراکی‌های طبیعی که حاوی میزان سدیم‬ ‫پایین هستند‪ ،‬استفاده شود‪.‬‬ ‫ مصرف خوراکی‌های رژیمی و کم‌کالری‪:‬‬‫قندهای مصنوعی در تولید انواع مواد‬

‫عارضه نفخ معده از جمله مشکالت‬ ‫گوارشی آزاردهنده‌ای است‬ ‫که عوامل مختلفی در بروز آن‬ ‫موثرند‪.‬‬

‫خوراکی رژیمی همچون نوشیدنی‌ها‪ ،‬آدامس‬ ‫و شکالت استفاده می‌شوند اما مصرف‬ ‫خوراکی‌های بدون کالری یا کم‌کالری خود‬ ‫عوارضی به همراه دارد‪ .‬در حالی که سازمان‬ ‫غذا و داروی آمریکا قندهایی با کالری صفر‬ ‫را جایگزین مناسبی می‌داند اما این قندها‬ ‫به شدت نفخ‌زا هستند‪ .‬شیرین‌کننده‌های‬ ‫مصنوعی مدت زمان زیادی داخل معده معلق‬ ‫می‌مانند زیرا سیستم گوارشی قادر به هضم‬ ‫آنها نیست و همین امر موجب تورم و نفخ‬ ‫معده می‌شود‪.‬‬ ‫ مصرف بیش از حد حبوبات‪ :‬انواع‬‫حبوبات شامل نخود‪ ،‬لوبیا و عدس منبع غنی‬ ‫از پروتئین گیاهی به حساب می‌آیند‪ .‬متاسفانه‬ ‫کربوهیدرات‌های موجود در حبوبات‬ ‫غیرقابل هضم هستند و به همین دلیل ویژگی‬ ‫نفاخ بودن از مشخصه‌های اصلی این گروه از‬ ‫موادغذایی است‪.‬‬ ‫ جویدن آدامس یا مکیدن آبنبات‪ :‬جویدن‬‫آدامس یا مکیدن آبنبات سفت می‌تواند راه‬ ‫مناسبی برای کاهش وزن یا ترک سیگار باشد‬ ‫اما موجب می‌شود مقدار زیادی هوا وارد‬ ‫معده شود‪.‬‬ ‫ نزدیک بودن زمان‬‫مصرف وعده غذایی شام‬ ‫با ساعت خواب‪ :‬دراز‬ ‫کشیدن فرآیند هضم غذا را‬ ‫مختل می‌سازد و به همین‬ ‫دلیل در صورتی که با معده‬ ‫سنگین به خواب روید‪،‬‬ ‫موجب می‌شود دستگاه‬ ‫گوارش به سرعت مواد‬ ‫خوراکی را هضم نکند و‬ ‫هنگام صبح با مشکل نفخ‬ ‫معده از خواب بلند شوید‪.‬‬ ‫به همین دلیل کارشناسان‬ ‫به افراد توصیه می‌کنند سه‬ ‫تا چهار ساعت پیش از‬ ‫خوابیدن وعده غذایی شام‬ ‫مصرف شود‪.‬‬ ‫به‬ ‫توجه‬ ‫عدم‬ ‫‬‫آلرژی‌زا بودن برخی‬ ‫خوردنی‌ها‪ :‬برخی از‬ ‫آلرژی‌ها و حساسیت‌های غذایی دلیل کمتر‬ ‫شناخته‌شده‌ای برای تورم معده هستند‪.‬‬ ‫افرادی که به گندم آلرژی دارند و نمی‌توانند‬ ‫گلوتن را هضم کنند‪ ،‬اغلب با مشکالت‬ ‫گوارشی و نفخ مواجه می‌شوند‪ .‬همچنین در‬ ‫صورتی که به الکتوز آلرژی داشته باشید با‬ ‫مشکالت گوارشی روبه‌رو خواهید شد‪.‬‬ ‫اگر دچار عارضه نفخ معده هستید اما هیچ‬ ‫یک از این فاکتورها نمی‌تواند علت آن‬ ‫باشد الزم است با پزشک مشورت کنید تا‬ ‫آزمایش‌های مربوط به شناسایی آلرژی‌های‬ ‫غذایی انجام شود‪.‬‬

‫‪19‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫‪.7‬‬ ‫ِهلسینکی‪ ،‬فنالند‬ ‫ِهلسینکی یکی از پایخت هایی است که به اندازه شایستگی اش‪ ،‬در دنیا شناخته شده نیست‪.‬‬ ‫در خیابان ‪( ,Aleksanterinkatu‬در مرکز این شهر) دنیای قصه های پریان در ما زنده می‬ ‫شود‪ .‬با آواز کریسمس و دیگر کنسرت ها‪ ،‬و بخصوص جشن سال نو در میدان «سنا» با تمام‬ ‫وجود روح کریسمس را می توان حس کرد‪.‬‬

‫‪18‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪.....‬دی ‪No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393‬‬ ‫‪Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591‬‬

‫بهترین تعطیالت کریسمس در این‬ ‫شهرهاست‬

‫اگر در این فصل و برای تعطیالت کریسمس قصد سفر دارید‪ ،‬شاید‬ ‫انتخاب شما یکی از کشورهای پیشنهادی ما باشد‪ .‬می دانیم‪ ،‬سفر به این‬ ‫کشور ها آسان و به این ارزانی ها نیست!‬

‫‪ .1‬هاوایی‬ ‫هاوایی‪ ،‬از محبوبترین و بهترین مقصدهای کریسمس است‪ ،‬جایی است که تنها نشستن و‬ ‫تماشا کردن طبیعت زیبایش رضایت خاطرتان را جلب خواهد کرد‪ .‬نیویورک‪ ،‬با بهترین‬ ‫هتل ها‪ ،‬غذاهایی بی نظیر‪ ،‬و طبیعت شگفت انگیزش‪ ،‬از بهترین مکان ها برای گذراندن‬ ‫تعطیالت کریسمس است‪ .‬اگر شانس سفر به هاوایی را پیدا کردید‪ ،‬برای تبریک کریسمس‬ ‫جمله «‪ »Mele Kalikimaka‬را بخاطر بسپارید!‬

‫‪ِ .5‬سبو‪ ،‬فیلیپین‬ ‫شاید در هیچ جای دنیا مانند فیلیپین مراسم کریسمس را بجا نیاورند‪ .‬این جشن در فیلیپین‪،‬‬ ‫از اوایل سپتامبر آغاز می شود و تا اوایل ژانویه به طول می انجامد‪ .‬در طول مدت تعطیالت‪،‬‬ ‫غذا و خانواده دو عنصر جدایی ناپذیرند‪ .‬اگر دوست و یا خویشاوندی در فیلیپین دارید که در‬ ‫این ایام شما را به آنجا دعوت می کند‪ ،‬از این شانس استقبال کنید تا گرم ترین و لذیذ ترین‬ ‫کریسمس عمرتان را تجربه کنید‪.‬‬

‫‪ .2‬نیویورک سیتی‬ ‫نظرتان در مورد اسکی روی یخ و خواندن «سرود کریسمس» در «راکفلر سنتر» منهتن‬ ‫چیست؟ این یک شانس بزرگ است که تنها در نیویورک می توانید داشته باشید‪ .‬سری به‬ ‫«الیس آیلند» بزنید و مجسمه آزادی را تماشا کنید‪ .‬سپس در سالن های باشکوه کتابخانه‬ ‫عمومی نیویورک (که از شاهکارهای معماری است) قدم بزنید‪ .‬برای شام کریسمس انتخاب‬ ‫از بین ‪ 1000‬نوع رستوران حقیقتا کار دشواری است‪ .‬کالسکه سواری در «سنترال پارک»‬ ‫در نیمه های شب فراموش نکنید!‬

‫‪ .6‬سیدنی‪ ،‬استرالیا‬ ‫در فصل کریسمس کنسرت های بسیاری در مرکز سرگرمی های سیدنی « ‪Sydney‬‬ ‫‪ » Entertainment Centre‬برگزار می شود‪ .‬یکی دیگر از کارهایی که بسیار توصیه می‬ ‫شود‪ ،‬قدم زدن در صبح زود و عبور از «پل بندرگاه سیدنی» است‪ .‬عالوه بر آن‪ ،‬سفر دریایی‬ ‫شبانگاه و دیدن کردن از مناظر دیدنی‪ ،‬و شام خوردن بر فراز این شهر حقیقتا لذت بخش است‪.‬‬

‫‪ .3‬پراگ‪ ،‬جمهوری چک‬ ‫در ‪ 25‬دسامبر هر ماه میدان «اولد تاون» در مرکز پراگ شور و هیجان خاص خود را دارد‪.‬‬ ‫فروشگاه های باز و انواع سرگرمی ها و چشم اندازها این شهر را بسیار زنده و جذاب کرده‬ ‫است‪ .‬پراگ به طور کلی‪ ،‬از بهترین مقصدهای سفر در اروپای شرقی در طول سال است‪ .‬اما‬ ‫در ماه دسامبر حقیقتا دیدنی تر است‪.‬‬ ‫‪ .4‬پاریس‪ ،‬فرانسه شهر نورانی پاریس در ماه دسامبر حتی پر نور تر از همیشه می شود‪ .‬بعد‬ ‫از ظهرتان را در خیابان اعیان نشین «شانزه لیزه» (زیباترین خیابان جهان) قدم بزنید و حتی‬ ‫اگر قصد خرید ندارید‪ ،‬ویترین مغازه ها را تماشا کنید‪ .‬اگر به سرگرمی های خانوادگی عالقه‬ ‫مندید‪« ،‬دیزنی لند پاریس» را به شما توصیه می کنیم‪ .‬از موزه با عظمت «لوور»‪ ،‬با آنهمه‬ ‫چراغانی های کریسمس دیدن کنید‪.‬‬

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

8 8

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

4 6

3 No. 749 | Dec , 25, 2014| 1393 ‫دی‬..... Tel: 905.237.7470 - 647.521.9591

III