نسخه کامل نشریه فرهنگ شماره 295 (ویژه سیمین بهبهانی) - 5 سپتامبر 2014 - ونکوور - کانادا

Page 1

Farhang, September 5, 2014, No. 295

‫سال يازدهم‬

Friday, September 5, 2014, No. 295

‫ سال دوازدهم‬،295 ‫ شماره‬- 1393 ‫ شهريور‬14 ‫جمعه‬

Atlas Tour & Travel

Tel: 604.982.1116 Fax: 604.982.1470

226 - 1500 Marine Dr., North Vancouver

Pazyryk

‫آژانس مسافرتی اطلس‬

‫گالری فرش پازیریک‬

‫تعميرات و خريد و فروش‬ 604.770.1784 ‫نقد و يا به اقساط‬

1480 Marine Drive, North Van.

‫پرتو مشرف زاده‬

‫مشاور امور امالک‬

Sussex Realty 2397 Marine Drive West Vancouver, BC V7V 1K9

‫مهندس محمد خلیل بیگی‬

‫کارشناس امالک‬

Cell: 604.727.4044 Office: 604.688.6315 Fax: 604.688.6316

mbeigi1960@gmail.com www.Royalty.ca

604.506.8668

Bus: 604.925.2911 Partomoshref@gmail.com

‫صرافی دانیال‬

Daniel Currency Exchange ‫ارسال ارز به ایران و بالعکس‬ ‫خرید حواله های نقدی با بهترین نرخ‬

‫نیک جو‬

108 - 2957 Glen Drive Coquitlam, BC

Cell: 604.763.1512 Office: 778.285.8840


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 2‬‬

‫آژانس مسافرتی آریا‬ ‫با مدیریت ناهید صعودیان‬

‫تلفن ونکوور‪:‬‬

‫پر فروش ترین و با سابقه ترین آژانس هوایی ‪( 604) 986.0094‬‬ ‫نماینده رسمی کلیه خطوط هوایی برای ایران‬

‫تلفن تورنتو‪:‬‬ ‫‪(416) 229.1313‬‬ ‫ارایه خدمتی نو از آژانس آریا‪:‬‬ ‫روزهای شنبه‪ ،‬یکشنبه و تعطیل تا حد امکان‬ ‫به پیام های فوری شما پاسخ داده خواهد شد‪.‬‬

‫‪3731 Delbrook Ave.‬‬ ‫‪North Vancouver, BC V7N 3Z4‬‬ ‫‪E.mail: info@ariatravel.net‬‬

‫ایران‬

‫اسپشیال‬

‫اسپشیال‬

‫‪ 900‬دالر‬ ‫‪+‬‬ ‫‪Tax‬‬

‫تور‬ ‫مکزیک‬

‫تهران به‬ ‫ونکوور‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬


‫‪Page 3‬‬

‫سال يازدهم‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫مسابقه برای هر دو تیم بسیار مهم بود چرا که در صورت صعود به مرحله دوم این رقابت‌ها‬ ‫و قرار گرفتن در یک گروه مسابقه دیگری را مقابل یکدیگر برگزار نمی‌کنند‪bbc .‬‬

‫واليبال قهرمانی جهان؛ ايران‪ ،‬آمريکا را شکست داد‬

‫تيم بسکتبال ايران مغلوب برزيل شد‬ ‫تیم ملی بسکتبال مردان ایران که در اسپانیا و در قالب مسابقات جام جهانی دومین دیدار خود‬ ‫را برابر برزیل برگزار می‌کرد‪ ،‬با وجود پیروزی در وقت نخست‪ ،‬در سه کوارتر بعدی‬ ‫مغلوب شد و با نتیجه ‪ ۷۹‬بر ‪ ۵۰‬شکست خورد‪.‬‬ ‫ایران در بازی نخست هم مغلوب اسپانیا (میزبان) شده بود‪ .‬این تیم در سومین دیدار خود‬ ‫فردا (دوشنبه اول سپتامبر) به دیدار صربستان می‌رود‪.‬‬ ‫جزئیات نتیجه بازی امروز تیم ایران برابر اسپانیا‪:‬‬ ‫کوارتر نخست‪ ۱۸ :‬بر ‪ ۱۷‬به نفع ایران‬ ‫• ‬ ‫کوارتر دوم‪ ۲۳ :‬بر ‪ ۶‬به نفع برزیل‬ ‫• ‬ ‫کوارتر سوم‪ ۲۱ :‬بر ‪ ۱۲‬به نفع برزیل‬ ‫• ‬ ‫کوارتر چهارم" ‪ ۱۸‬بر ‪ ۱۴‬به نفع برزیل‬ ‫• ‬ ‫رقابت های جام جهانی بسکتبال از روز شنبه در شهر گرانادای اسپانیا آغاز شده است‪.‬‬

‫ايران با ‪ 282‬ورزشکار در اينچئون‬ ‫تیم ملی والیبال ایران امروز در دومین بازی خود در رقابت‌های قهرمانی جهان در لهستان‪،‬‬ ‫مقابل آمریکا قرار گرفت و موفق شد سه بر دو این تیم را شکست دهد‪.‬‬ ‫بازیکنان ایران در ست‌های اول و دوم با نتایج ‪ ۲۵‬بر ‪ ۲۳‬و ‪ ۲۵‬بر ‪ ۱۹‬به پیروزی رسیدند‬ ‫ولی آمریکا با سرویس‌های خوب اندرسون و آبشارهای موثر ساندرو دو ست بعدی را با‬ ‫نتایج ‪ ۲۵‬بر ‪ ۱۹‬و ‪ ۲۵‬بر ‪ ۱۸‬برد تا هر تیم در ست شماری ‪ ۲-۲‬مساوی شوند‪.‬‬ ‫تیم ملی والیبال ایران در ست پنجم با نتیجه ‪ ۱۷‬بر ‪ ۱۵‬مقابل آمریکا به پیروزی رسید و در‬ ‫مجموع سه بر دو این تیم را شکست داد‪.‬‬ ‫بازی بعدی ایران در رقابت‌های قهرمانی جهان در لهستان روز پنج‌شنبه مقابل فرانسه‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫بازیکنان اسلوبودان کواچ در مسابقه اول‪ ،‬سه بر یک را ایتالیا مغلوب کرده بودند‪ .‬این‬

‫ایران اسپورت‪ :‬کاروان ایران با ‪ 282‬ورزشکار عازم بازی‌های آسیایی اینچئون می‌شود‪.‬‬ ‫هفدهمین دوره بازی‌های آسیایی از ‪ 28‬شهریورماه افتتاح می‌شود و کاروان اعزامی ایران‬ ‫با ‪ 282‬ورزشکار در این رقابت‌ها حاضر خواهد شد‪.‬‬ ‫در بازی‌های آسیایی اینچئون کاروان ورزشی ایران شامل ‪ 227‬ورزشکار مرد و ‪55‬‬ ‫ورزشکار زن است در حالی که در دوره قبل این رقابت‌ها کاروان ورزشی ایران ‪370‬‬ ‫ورزشکار داشت که ‪ 284‬نفر را ورزشکاران مرد و ‪ 86‬نفر را ورزشکاران زن تشکیل‬ ‫می‌دادند‪.‬‬ ‫در بازی‌های آسیایی اینچئون بهداد سلیمی قهرمان وزنه‌برداری و قوی‌ترین مرد المپیک‬ ‫لندن پرچمداری کاروان را بر عهده دارد‪ .‬در دوره قبل این وظیفه بر عهده صمد نیکخواه‬ ‫بهرامی کاپیتان تیم ملی بسکتبال بود‪.‬‬ ‫کاروان ایران در بازی‌های آسیایی گوانگجو با کسب ‪ 20‬مدال طال‪ 14 ،‬نقره و ‪ 25‬برنز پس‬ ‫از کشورهای چین‪ ،‬کره و ژاپن‪ ،‬در مکان چهارم جدول رده‌بندی قرار گرفت‪.‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 4‬‬

‫انصاری فرد در اوساسونا‬ ‫‪ - ISN‬کریم انصاری فرد مهاجم ملی پوش‬ ‫ایران عصر دوشنبه درمراسم معرفی رسمی‬ ‫خود به عنوان بازیکن اوساسونا گفت که همه‬ ‫تمرکز خودرا دراین تیم خواهد گذاشت و‬ ‫وعده داد که بهترین ها از خود را ارائه دهد‪.‬‬ ‫به گزارش روزنامه نوتیسیاس د ناوارا‪،‬‬ ‫مهاجم جدید قرمزپوش در کنفرانس‬ ‫مطبوعاتی خود در ورزشگاه ال سادار‬ ‫پامپلونا اذعان کرد که حضور جواد نکونام‬ ‫هموطنش در تیم اوساسونا یک تاثیر قوی‬ ‫برای پذیرفتن پیشنهاد اوساسونا داشت و به‬ ‫این دلیل که از باشگاه و هوادارانش خوب‬ ‫صحبت کرد‪،‬از بین سه گزینه ‪ ،‬اوساسونا را‬ ‫انتخاب نمود‪.‬‬ ‫انصاری فرد که روز یکشنبه تمرینات خود با‬ ‫این تیم را در شهرک ورزشی تاخونار آغاز‬ ‫کرد ‪ ،‬از اینکه به بازیکن جدید اوساسونا‬ ‫تبدیل شد ابراز خرسندی نمود و گفت که در این باشگاه با جوی مثبت روبرو شد و پس از‬ ‫تماشای دیدار شنبه شب تیمش مقابل ساراگوسا از تلویزیون ‪ ،‬از بازی هم تیم هایش شگفت‬ ‫زده شد‪ .‬وی در مورد آغاز لیگ فوتبال برای اوساسونا تصریح کرد ‪:‬همه چیز خوب پیش‬ ‫می رود و با پیروزی های بیشتری می توانیم دل هواداران را شاد کنیم ‪.‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫ورزشی آزادی برگزار شد‪.‬‬ ‫بهداد سلیمی قهرمان بازی های المپیک ‪ 2012‬لندن که در سال ‪ 2011‬رکورد یک ضرب‬ ‫دسته باضافه ‪105‬کیلوگرم جهان را به نام خود ثبت کرده بود‪ ،‬در این رکوردگیری با مهار‬ ‫وزنه ‪ 215‬کیلوگرمی یک کیلوگرم این رکورد را ارتقا داد‪.‬‬ ‫البته این رکوردشکنی به دلیل غیر رسمی بودن از سوی فدراسیون بین المللی وزنه برداری‬ ‫مورد پذیرش نیست‪.‬‬

‫نتايج ليگ برتر فوتبال ايران در هفته ی ششم‬

‫رکورد شکنی بهداد سليمی‬ ‫‪ - ISN‬بهدادسلیمی قوی ترین مرد جهان رکورد یک ضرب دسته باضافه ‪ 105‬کیلوگرم‬ ‫وزنه برداری جهان را شکست‪ .‬رکوردگیری از ملی پوشان وزنه برداری ایران برای‬ ‫شناخت نفرات اعزامی به بازی های آسیایی اینچئون‪ ،‬در سالن وزنه برداری مجموعه‬

‫تمامی مطالب هر شماره ی "فرهنگ" را می توانید در سایت‬ ‫فیسبوک نشریه‬ ‫به نشانی ‪ Farhang Bc‬مشاهده و مطالعه بفرمایید‪.‬‬

‫کيقباد اسماعيل پور‪ ،‬ناميانگ کيم‬


‫‪Page 5‬‬

‫سودان رايزن فرهنگی ايران‬ ‫‪Page 4‬‬

‫ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﺣﺪﻭﺩ ‪ ۵۰۰‬ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ‬ ‫ﺩﺭ ﺗﺠﻤﻊ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬

‫سال يازدهم‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫خبرگزاری فرانسه به نقل از یک مقام دولتی سودان که نخواسته نامش فاش شود نوشته است‬ ‫که در مجموع سه مرکز فرهنگی ایران در سودان تعطیل شده‌اند‪ .‬این مقام دولتی گفته است‬ ‫را اخراج کرد‬ ‫که این اقدام دولت پاسخی به "فعالیت فزاینده مراکز فرهنگی ایران برای گسترش تشیع در‬ ‫سودان" است‪.‬‬ ‫سودان که در نتیجه تحریم‌های سازمان ملل متحد و کشورهای غربی از جمله به دلیل‬ ‫حامیانی‬ ‫تالش‪BC‬کرده متحدان و‬ ‫همواره‬ ‫‪ No.‬سر می‬ ‫‌المللی به‬ ‫کشمکش دارفور در انزوای بین‬ ‫‪Farhang-e‬‬ ‫‪, Feb.‬‬ ‫‌برد‪23,،‬‬ ‫‪2011,‬‬ ‫‪204‬‬ ‫در میان کشورهای مختلف خاورمیانه و نقاط دورتر جستجو کند‪ .‬اما این کشور اغلب در‬ ‫منطقه‌ای گرفتار آمده است‪.‬‬ ‫پیچیده رقاب‬ ‫شبکه‬ ‫‌های‪۵٠٠‬‬ ‫ت را‬ ‫ديروز‬ ‫بازداشتشدگان‬ ‫معمولوی‪،‬‬ ‫به گفتهی‬ ‫اعالم بهکرد‪.‬‬ ‫ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩی‌شود که‬ ‫است‪ .‬گفته م‬ ‫اسالمی داشته‬ ‫روابط نزدیکی با‬ ‫طور‬ ‫نفرسودان‬ ‫ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ‬ ‫جمهوریﻳﮏ‬ ‫ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ‬ ‫کمککه او‬ ‫شدگانی‬ ‫بازداشت‬ ‫اکثر‬ ‫تسلیحاتی کرده و هر دو کشور از حامیان سازمان اسالم‌گرای افراطی‬ ‫سودان‬ ‫ایران به‬ ‫ی‬ ‫محدوده‬ ‫در‬ ‫کرده‪،‬‬ ‫مشاھده‬ ‫ﺍﺳﻔﻨﺪح‌های ایران را‬ ‫سودان سال‬ ‫ﺩﺭبر این‬ ‫مبنی‬ ‫حماس هستند‪ ،‬اگر چه سودان اتهام‬ ‫ﺭﻭﺯ ﻳکهﮑﻢ‬ ‫اسرائيلﻴراﺮﺍﺯ‬ ‫ﺷ‬ ‫یو‬ ‫آزادی‪،‬‬ ‫دستميدان‬ ‫خيابان و‬ ‫توسطرد کرده است‪.‬‬ ‫‌رسانده‬ ‫حماس م‬ ‫به‬ ‫و‬ ‫بودند‬ ‫شده‬ ‫دستگير‬ ‫امنيت‬ ‫پليس‬ ‫خبری‬ ‫منابع‬ ‫عمر حسن البشیر‪ ،‬رئيس جمهور سودان‪ ،‬در سال ‪ ۱۹۸۹‬پس از کودتایی بدون خونریزی‬ ‫بسياری از آنھا در ساعات پايانی ديشب و بامداد امروز آزاد شدند‪.‬‬ ‫و‬ ‫دانشجويی‬ ‫این کشور حمایت می‌شد قدرت را در ‪ ‬دست گرفت‪.‬‬ ‫‌گرایان‬ ‫اسالم‬ ‫او که ديشب از مقر نيروی انتظامیکه از‬ ‫جنوبی‬ ‫ضلع‬ ‫سوی در‬ ‫فاتب واقع‬ ‫سايتھای نزديک به‬ ‫مراسم تحلیف روحانی خالی بود؛ عربستان به او که عازم تهران بود‬ ‫البشیر در‬ ‫جنوبیعمر‬ ‫ميدان انقالب‪ ،‬ابتدای خيابان کارگر جای‬ ‫خاطرنشان‬ ‫آزاد شده‪،‬‬ ‫معترضان گزارش‬ ‫يکشنبه‪،‬شد به‬ ‫روزمجبور‬ ‫سودان‬ ‫جمهور‬ ‫رئيس‬ ‫نتیجه‬ ‫در‬ ‫و‬ ‫نداد‬ ‫را‬ ‫خود‬ ‫فضایی‬ ‫حریم‬ ‫به‬ ‫ورود‬ ‫اجازه‬ ‫میکند که ھمزمان با دستگيری‪ ،‬مورد ضرب و شتم ماموران قرار‬ ‫دادهاند‬ ‫آنھا‬ ‫بازگرددبدی با‬ ‫کشورش برخورد‬ ‫گرفته؛ و تاکيد میکند که در زمان بازداشت‬ ‫يکی از دانشجويان‬

‫صورت نمیگرفت‪ ،‬مگر کسانی که به گفتهی او “بلبل زبانی”‬ ‫دانشگاه شيراز به‬ ‫‪ ‬‬ ‫میکردند که به شدت کتک میخوردند‪.‬نقش عربستان‬ ‫نيروھای‬ ‫دست‬ ‫کشته راشدهبرای‬ ‫حکومتی ایران‬ ‫سودان در ماه مه گذشته گفته بود که سودان پیشنهاد‬ ‫وزیر امور خارجه‬ ‫به گفتهی او‪ ،‬تلفنھای ھمراه ھمهی بازداشتشدگان توقيف شده و به‬ ‫است؛ اين‬ ‫سپتامبر ‪/‬که ‪۱۱‬‬ ‫حالیرا با‬ ‫در خود‬ ‫پیشنهاد‬ ‫بخش غربی دریای سرخ رد کرده است‪ .‬ایران‬ ‫پدافندآنھاهوایی‬ ‫درکنند‪.‬‬ ‫مراجعه‬ ‫نصبگرفتن‬ ‫شهریور)رای پس‬ ‫بعد از عيد ب‬ ‫(‪ ۲‬گفته شده‬ ‫به گزارش خبرگزاری رویترز‪ ،‬دولت سودان روز سه‌شنبه آنھا‬ ‫گزاری‬ ‫که خبر‬ ‫فرهنگی‬ ‫رایزن‬ ‫از‬ ‫سودان‬ ‫دستور به تعطیلی مراکز فرهنگی ایران در این کشور داده است‪.‬‬ ‫اسرائيل‬ ‫سودان‬ ‫استبود‪.‬‬ ‫هوایی به خارطوم در سال ‪ ۲۰۱۲‬مطرح کرده‬ ‫‌ای‬ ‫ه‬ ‫حمل‬ ‫از‬ ‫پس‬ ‫سودان‬ ‫ھمچنين يک کارگر که او ھم ديشب از ھمين محل آزاد شده‪ ،‬با‬ ‫اين‬ ‫تکذيب‬ ‫با‬ ‫فارس‬ ‫جمهوری‬ ‫سفارت‬ ‫وابسته به‬ ‫خوانده بود‪ .‬ناظران سیاسی بر این نظرند که سودان پیشنهاد حمایت‬ ‫زمان مسئول‬ ‫در را‬ ‫حمله برخورد‬ ‫بازداشتآنديده‪ ،‬به‬ ‫رفتارھايی که‬ ‫تعجب از‬ ‫و دیگر دیپلمات‌های ایرانی که در رایزنی فرهنگی ایران ابراز‬ ‫خبر گفته است اين دانشجو تصادف کرده و در جريان درگيری‬ ‫ترک‬ ‫ساعت‬ ‫ماموران ‪۷۲‬‬ ‫خشنرا ظرف‬ ‫اسالمی در خارطوم کار می‌کنند‪ ،‬خواسته است خاک این کشور‬ ‫سعودی را‬ ‫ایران را نپذیرفت چون می‌ترسید این موضوع رقیب منطقه‌ای ایران‪ ،‬عربستان‬ ‫میگويد‪:‬‬ ‫کند و‬ ‫اشاره می‬ ‫کشته نشده است‪ .‬بنا برگزارش وبسايت دانشجونيوز‪ ،‬حامد‬ ‫ھمه فحش میدادند‪،‬‬ ‫است‪.‬را قبول نداشتند و‬ ‫کرده کسی‬ ‫اعالمان ھم‬ ‫بیشتر خودش‬ ‫کنند‪ .‬این خبر را یک مقام دولتی سودان بدون دادن توضیح اينھا‬ ‫برآشفتهبه کند‪.‬‬ ‫نورمحمدی‪ ،‬دانشجوی رشته زيستشناسی دانشگاه شيراز‪،‬‬ ‫کردند‪ .‬ب‬ ‫توھين می‬ ‫امام ھم‬ ‫تبه‬ ‫حتی‬ ‫شنيدم که‬ ‫خودم‬ ‫ایرانی‬ ‫‌های‬ ‫دیپلما‬ ‫‌‬ ‫ج‬ ‫اخرا‬ ‫رسانه‌های سودان به گمانه‌زنی پرداخته‌اند و از جمله نوشته‌اند که‬ ‫جمهوری‬ ‫با‬ ‫همواره‬ ‫و‬ ‫است‬ ‫خاورمیانه‬ ‫منطقه‬ ‫در‬ ‫آمریکا‬ ‫اصلی‬ ‫متحدان‬ ‫از‬ ‫سعودی‬ ‫عربستان‬ ‫ساکن خوابگاه دستغيب و اھل خرمآباد يکم اسفندماه در ميدان‬ ‫به‬ ‫يا‬ ‫و‬ ‫اند‬ ‫داشته‬ ‫بازداشت‬ ‫ی‬ ‫سابقه‬ ‫ھم‬ ‫قبال‬ ‫که‬ ‫را‬ ‫افرادی‬ ‫او‪،‬‬ ‫ی‬ ‫گفته‬ ‫ه‬ ‫می‌تواند در ارتباط با نگرانی‌های دولت سودان نسبت به‬ ‫کشور با‬ ‫رقابت‬ ‫يک کنون‬ ‫است‪ .‬تا‬ ‫رقابت‬ ‫نمازی در‬ ‫مقامات ایرانی باشد که اسالم شیعه اسالمی بر سر نفوذ بیشتر در منطقه‬ ‫دو حال‬ ‫این در‬ ‫مھندسی‬ ‫دانشکده‬ ‫بودهشماره‬ ‫سختمان‬ ‫مقابل‬ ‫منتقل‬ ‫امنيت‬ ‫پليس‬ ‫اصلی‬ ‫مقر‬ ‫به‬ ‫دارند‪،‬‬ ‫نگه‬ ‫خواستند‬ ‫می‬ ‫ھرحال‬ ‫‌دهند‪.‬‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫تشکیل‬ ‫‌مذهبان‬ ‫ی‬ ‫سن‬ ‫را‬ ‫سودان‬ ‫را در این کشور تبلیغ می‌کنند‪ .‬اکثریت جمعیت‬ ‫شود‪.‬‬ ‫تقسیم‬ ‫ایران‬ ‫یا‬ ‫عربستان‬ ‫طرفدار‬ ‫اردوی‬ ‫دو‬ ‫به‬ ‫منطقه‬ ‫که‬ ‫شده‬ ‫باعث‬ ‫هم‬ ‫فرار از دست ماموران حکومتی کشته شده است‪ .‬برپايه‬ ‫میکردند‪ .‬او میگويد که تنھا مردان در اين محل بازداشت بودهاند و‬ ‫امنيتی از‬ ‫دولتماموران‬ ‫اقدام وسيله‬ ‫دانشجو به‬ ‫نيوز‪ ،‬اين‬ ‫مقامات دولت سودان این گمانه‌زنی را تایید نکرده‌اند‪.‬‬ ‫‌تواند در‬ ‫سودان می‬ ‫است که‬ ‫دانشجوگفته‬ ‫گزارشفرانسه‬ ‫خبرگزاری‬ ‫یک تحلیلگر سیاسی به‬ ‫زنان را از ابتدا به جای ديگری – احتماال بازداشتگاه وزرا – منتقل‬ ‫بانکیبا يک‬ ‫برخورد‬ ‫پس از‬ ‫پرت شده و‬ ‫بخشپايين‬ ‫نمازی به‬ ‫روی پل‬ ‫عربستان‬ ‫سیستم‬ ‫سودان به‬ ‫اقتصاد‬ ‫دسترسی‬ ‫نتیجه فشار عربستان سعودی باشد‪.‬‬ ‫کلمه‪ :‬يکی از افراد بازداشتشده در تجمع ديروز – اول اسفندماه – کردهاند‪.‬‬ ‫)راديو فردا(‬ ‫اینکشته‬ ‫ساحلی‬ ‫فشاردر خيابان‬ ‫خودرو‬ ‫مرکز‬ ‫تعطیل‬ ‫(دویچه وله)‬ ‫است‪.‬می‌آید‪.‬‬ ‫بخششدهوارد‬ ‫بزرگی بر‬ ‫با مانع روبروست و از این طریق‬ ‫فرهنگیشده‪ ،‬در‬ ‫گذشته آزاد‬ ‫نيمه ‪۳‬شب‬ ‫که‬ ‫ایران گفت و گو با کلمه‪ ،‬تعداد تقريبی )ايران امروز(‬

‫نادر معتمد‬

‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

‫مشاورخريد و فروش امالک و متخصص‬ ‫در تهيه وام های مسکونی و تجاری با بهترين شرايط‬ ‫‪Nader Motamed‬‬ ‫‪Real Estate Consultant‬‬ ‫‪Mortgage Specialist‬‬ ‫)‪BA ( Economics‬‬

‫‪Cell: 604.603.0762‬‬ ‫جهت خريد و فروش انواع ملک يا تهيه هر نوع وام‬ ‫به وب سايت من مراجعه نموده و يا با من تماس بگيريد‪.‬‬

‫‪Fax: 604.926.9199‬‬

‫‪www.NaderMotamed.com‬‬

‫‪Bus: 604.926.6011‬‬

‫‪nader@nadermotamed.com‬‬ ‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 6‬‬

‫مقاومت مادران و خانواده‌های خاوران‪،‬‬ ‫حکومت را به عقب‌نشينی وادار کرد!‬ ‫منصوره بهکيش‬

‫پس از نزديک به هفت سال‪ ،‬جمعه هفتم شهریور توانستيم با خيالی راحت‌تر در مراسم‬ ‫يادبود زندانيان سياسی اعدام شده در تابستان ‪ ،۶۷‬در خاوران گرد هم آييم‪ .‬هرچند تعداد‬ ‫خانواده‌ها نسبت به سال‌هايی که مراسم دسته‌جمعی برگزار می‌کرديم‪ ،‬بسيار کمتر بود‪ ،‬ولی‬ ‫مهم اين است که باالخره توانستيم دور هم جمع شويم‪.‬‬ ‫اين موفقيت هرچند بسيار اندک و حتی دردناک است‪ ،‬ولی از اين جهت که نتيجه مقاومت‬ ‫و پايداری مادران و خانواده های خاوران در بدترين شرايط است‪ ،‬شيرين بود‪ .‬واقعيت اين‬ ‫است که ما زير چتر حکومتی زندگی می کنيم که جز زور و تهديد و ستم بر مردم‪ ،‬روش‬ ‫ديگری را بر نمی تابد و در چنين شرايطی‪ ،‬به دست آوردن حداقل حقوق انسانی بسيار‬ ‫سخت و طاقت فرساست‪.‬‬ ‫اين مهم است که در بدترين شرايط نااميد نشديم‪ ،‬رفتيم‪ ،‬ايستاديم و مقاومت کرديم‪ ،‬هرچند‬ ‫ما را بسيار آزردند و تحقير و تهديدمان کردند و شرايطی جان فرسا برای ما ايجاد کردند‪،‬‬ ‫ولی با تمام اين فشارها خاوران را تنها نگذاشتيم و به هر شکلی که بود‪ ،‬در تمام طول سال‬

‫‪Bright‬‬ ‫‪Immigration‬‬ ‫‪Bright‬‬ ‫‪FutureFuture‬‬ ‫‪Immigration‬‬ ‫‪Services Services‬‬ ‫(‪ !"#$%&' #‬د)(‪!"#$%&' #‬‬

‫‪Bright‬‬ ‫‪Future‬‬ ‫‪Services‬‬ ‫'&‪!"#$%‬‬ ‫د)(‪#‬‬ ‫)‪(ICCRC‬‬ ‫‪%,%-Immigration‬دا‬ ‫'&‪.#$%‬‬ ‫‪45,%‬‬‫‪ 589‬ر‪!67‬‬ ‫<;‪#:‬ا‪!,‬‬ ‫?>ا=‬ ‫)‪(ICCRC‬‬ ‫'‪%3‬ور‪%,%-/0‬دا‬ ‫'&‪.#$%‬‬ ‫'‪%3‬ور‪/0‬‬ ‫‪45,%‬‬‫ر‪!67‬‬ ‫ا= <;‪#:‬ا‪589 !,‬‬

‫)‪(ICCRC‬‬ ‫'&‪%,%-of.#$%‬دا‬ ‫'‪%3‬ور‪/0‬‬ ‫‪45,%‬‬‫<;‪#:‬ا‪!,‬‬ ‫‪5J KL,‬ا‪>?GH !I‬ا=‬ ‫‪(Commissioner‬‬ ‫‪Oaths)of‬‬ ‫‪%@A6B‬‬‫‪C@(0#D‬‬ ‫ر‪!67‬دو<‪E‬‬ ‫‪ C@(0#D‬از‬ ‫‪589‬ا'‪%8‬‬ ‫دو<‪GHE‬‬ ‫‪5J‬ا‪!I‬‬ ‫‪(Commissioner‬‬ ‫)‪Oaths‬‬ ‫‪%@A6B‬‬‫دار‪KL,‬از‬ ‫ا'‪%8‬‬

‫'&‪%,%- !"#$%‬دا‬ ‫‪.%'LM‬‬ ‫"‪ ND#P‬در‬ ‫‪%DGH‬در‪۶‬‬ ‫‪(Commissioner‬‬ ‫‪%,%‬دا‪of‬‬‫)‪Oaths‬‬ ‫ارا‪%@A6B-NO‬‬ ‫‪C@(0#D‬‬ ‫ارا‪NO‬دو<‪E‬‬ ‫‪=%7‬از‬ ‫ا'‪%8‬‬ ‫‪5J=%7‬ا‪!I‬‬ ‫دار‪KL,‬‬ ‫'&‪!"#$%‬‬ ‫‪.%'LM‬‬ ‫"‪ND#P‬‬ ‫‪۶ %D‬‬ ‫ای‪ N)#H،‬ای‪،‬‬ ‫و‬ ‫);!‬ ‫ا‪،!,%(7‬‬ ‫‪%‬ر‪!;0#)T‬‬‫و‬ ‫‪UJ‬اری‬ ‫‪N0%'#7‬‬ ‫‪:‬‬ ‫‪G0#V‬‬ ‫از‬ ‫'&‪.#$%‬‬ ‫‪%,%‬دا‬‫'&‪!"#$%‬‬ ‫‪=%7‬و"‪ ND#P‬در‬ ‫'&‪ .#$%‬از ‪۶ %DN0%'#7 :G0#V‬‬ ‫‪N)#H‬‬ ‫‪ !;) .%'LM‬و‬ ‫ارا‪NO‬ا‪،!,%(7‬‬ ‫‪%‬ر‪!;0#)T‬‬‫‪UJ‬اری‬ ‫ا‪،!<%W(X‬‬ ‫‪5M‬د‬ ‫و‬ ‫‪#Y6I‬‬ ‫ا‪Z@X#Y,%[7‬‬ ‫‪،!\,%M‬‬ ‫]‪%(7#‬ر‬ ‫دا‪،!05P3,‬‬ ‫‪ N)#H‬ای‪،‬‬ ‫‪5M‬د );! و‬ ‫ا‪،!,%(7‬‬ ‫‪%‬ر‪!;0#)T‬‬‫‪UJ N0%'#7‬اری و‬ ‫]‪%(7#‬ر‪:G0#V‬‬ ‫"_^^!از‬ ‫'&‪.#$%‬‬ ‫ا‪،!<%W(X‬‬ ‫‪ #Y6I‬و‬ ‫ا‪Z@X#Y,%[7‬‬ ‫‪،!\,%M‬‬ ‫_^^! دا‪،!05P3,‬‬ ‫و‪>0‬ای ‪%-‬ر‪ #]57 ،‬و‪>0‬ا ‪#D‬ای وا<‪/0#$%&' /0L‬‬ ‫ا‪ #Y6I Z@X#Y,%[7‬و ‪5M‬د ا‪،!<%W(X‬‬ ‫‪،!\,%M‬‬ ‫]‪%(7#‬ر‬ ‫دا‪،!05P3,‬‬ ‫"_^^!‬ ‫و‪>0‬ای ‪%-‬ر‪ #]57 ،‬و‪>0‬ا ‪#D‬ای وا<‪/0#$%&' /0L‬‬ ‫در‪%- E)%0‬ر‪#&X .‬و‪L,‬ی ‪%,%-‬دا ‪%- L0L6" ،Citizenship‬ر‪ .‬ا‪ E'%a‬دا‪،PR `O‬‬ ‫'&‪/0#$%‬‬ ‫‪،Citizenship‬و‪>0‬ا‬ ‫ر‪%- E)%0‬ر‪#&X .‬و‪L,‬ی ‪%,%-‬دا و‪>0‬ای ‪%-‬ر‪#]57 ،‬‬ ‫دا‪،PR `O‬‬ ‫وا<‪/0L‬ا‪E'%a‬‬ ‫‪#D‬ای‪%-‬ر‪.‬‬ ‫"‪L0L6‬‬ ‫)‪5M c%$#‬ا‪ !I‬از )‪%I b0%‬ی '‪#‬دود ‪ ،Appeal‬در‪5M‬ا‪Refugee !JL;I%;] E7‬‬ ‫‪Refugee‬‬ ‫];‪!JL;I%‬‬ ‫در‪5M‬ا‪E7‬‬ ‫‪،Appeal‬‬ ‫‪5M c%$‬ا‪ !I‬از )‪%I b0%‬ی '‪#‬دود‬ ‫دا‪،PR `O‬‬ ‫‪%‬ر‪ .‬ا‪E'%a‬‬‫‪L0L6" ،Citizenship‬‬ ‫‪#&X‬و‪L,‬ی ‪%,%-‬دا‬ ‫!‪Website:www.canaim.com‬‬ ‫‪OfÞce: 604-472‬‬ ‫در‪%- E)%0‬ر‪9220 .‬‬ ‫!‪Website:www.canaim.com‬‬ ‫‪OfÞce:‬‬ ‫‪9220‬‬ ‫‪Refugee‬‬ ‫‪ ،Appeal‬در‪5M‬ا‪!JL;I%;] E7‬‬ ‫)‪%I b0%‬ی‬ ‫‪604-472‬از‬ ‫)‪5M c%$#‬ا‪!I‬‬ ‫‪Email: info@canaim.com‬‬ ‫'‪#‬دود‪Mobile:‬‬ ‫‪604-880‬‬ ‫‪0287‬‬ ‫‪Email: info@canaim.com‬‬ ‫‪Mobile:‬‬ ‫‪604-880 0287‬‬ ‫!‪Website:www.canaim.com‬‬ ‫‪OfÞce: 604-472‬‬ ‫‪9220‬‬

‫‪Mobile:‬‬ ‫‪0287‬‬ ‫‪Office604-880‬‬ ‫‪604.941.6624‬‬ ‫‪Mobile 604.880.0287‬‬

‫‪Email: info@canaim.com‬‬ ‫‪Website www.canaim.com‬‬ ‫‪Email info@canaim.com‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫در خاوران حضور يافتيم‪ .‬کاش ديگر خانواده ها نيز پس از حمله پليس به مراسم خانواده‬ ‫ها در سال های پيشين خود را کنار نمی کشيدند و هم چنان می آمدند‪ ،‬البته حاال هم خيلی‬ ‫دير نشده است‪ .‬هرچند ممکن است استخوان های عزيزان مان را در دی ماه سال ‪ ۷۸‬ربوده‬ ‫باشند‪ ،‬ولی مهم اين است که اين سند جنايت را حفظ کرديم و هم چنان برای روشن شدن‬ ‫حقايق ايستاده ايم‪.‬‬ ‫ما هنوز در ابتدای راه هستيم و اين کوچک ترين حق ماست‪ ،‬ولی ايستادگی ما نشان داد که‬ ‫اگر بخواهيم می توانيم خيلی چيزها را به دست آوريم‪ .‬مهم اين است که پشت هم و در کنار‬ ‫هم باشيم‪ .‬در طی اين سال ها حکومت از هر حربه ای استفاده کرد تا بين خانواده ها تفرقه‬ ‫بياندازد و کمر مادران و خانواده های خاوران را خم کند‪ ،‬ولی ما با اتحاد و همبستگی مان‪،‬‬ ‫توانستيم جلوی اين فرسودگی را بگيريم و پشت هم باشيم و نگذاريم اختالف عقايد‪ ،‬دامن‬ ‫گير حرکت دادخواهانه جمعی ما شود‪.‬‬ ‫ما مادران و خانواده های خاوران‪ ،‬از مادر‪ ،‬پدر‪ ،‬همسر‪ ،‬فرزند‪ ،‬خواهر و برادر؛ همواره‬ ‫همراه و پشت هم بوديم و تالش کرديم جای خالی همديگر را پر کنيم و نگذاريم خاوران تنها‬ ‫بماند‪ .‬هرچند مادران و پدران ما پير و ضعيف و ناتوان شده و برخی مرده اند و گاهی جمع‬ ‫مان به دو يا سه نفر می رسيد‪ ،‬ولی مهم اين است که نااميد نشديم و حضور يافتيم و در آينده‬ ‫نيز جوان ترها جای خالی ما را پر خواهند کرد تا به نتيجه برسيم‪.‬‬ ‫عقب نشينی حکومت از ماه های آخر دولت احمدی نژاد شروع شد‪ .‬آن سال نيز مقاومت‬ ‫خانواده ها‪ ،‬حکومت را به عقب نشينی واداشت‪ .‬قبل تر از آن‪ ،‬تا به خاوران وارد می شديم‪،‬‬ ‫نيروهای امنيتی سر می رسيدند و به ما فشار می آوردند که زودتر خاوران را ترک کنيم‬ ‫و چندين بار نيز ما را به صورت موقت بازداشت کردند و به کالنتری خاور شهر بردند‪،‬‬ ‫ولی ايستادگی همان تعداد اندک ما خانواده ها‪ ،‬حکومت را به عقب نشينی وادار کرد و‬ ‫نزديک به دو سال است که نيروهای امنيتی جز در دو مراسم گروهی در خاوران‪ ،‬مزاحم‬ ‫ما نمی شوند‪.‬‬ ‫آخرين مراسم گروهی ما در سال ‪ ۱۳۸۶‬با بگير و ببند شديد نيروهای امنينی و اطالعاتی‬ ‫همراه بود و در بيستمين سالگرد در سال ‪ ،۱۳۸۷‬با پادگانی کردن خاوران‪ ،‬نگذاشتند مراسم‬ ‫برگزار شود‪ .‬اين شرايط به شدت پليسی هم نتوانست ما را از پا بياندازد و همواره در‬ ‫خاوران حضور يافتيم‪ .‬مقاومت و ايستادگی خانواده ها از آن سال تا کنون باعث شد که هر‬ ‫سال‪ ،‬دايره پادگانی حکومت کوچک تر شود‪ .‬ابتدا جاده لپه زنک را می بستند و نيروهای‬ ‫امنيتی و اطالعاتی به شکلی علنی در آن جا مستقر می شدند‪ ،‬در سال های بعد حضورشان‬ ‫به شکل علنی کم رنگ تر شد و در بين درختان مخفی می شدند‪ .‬سال های بعد باز عقب‬ ‫تر رفتند و فقط در داخل خاوران حضور می يافتند و در جمعه آخر سال ‪ ،۹۲‬تعدادی از‬ ‫خانواده ها توانستند صبح زودتر به خاوران بروند و آن جا را گلباران کنند‪ ،‬ولی جلوی ديگر‬ ‫خانواده ها را با توهين و تحقير گرفتند و ما را باز گرداندند‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬

‫فوآد احمدی‬

‫‪604.722.7202‬‬

‫مشاور در امور امالک مسکونی و تجاری و سرمایه گذاری ‪www.FoadAhmadi.com‬‬ ‫)‪Member of National Commercial Council of Canada and BC(NCC and CREA‬‬

‫‪foad@foadahmadi.com‬‬

‫‪Qualified Real estate consultant in Residential and Commercial‬‬

‫برای دیدن تمام امالک فروشی در‬ ‫ونکوور بزرگ با نقشه‪ ،‬ماهواره‪ ،‬ایمیل‬ ‫اتوماتیک‪ ،‬اندازه اتاق ها و ‪ ...‬به وب‬

‫‪ONE OF TOP‬‬ ‫‪10% REALTORS‬‬ ‫‪IN GREATER‬‬ ‫‪VANCOUVER‬‬ ‫)‪(Medalion club 2006‬‬

‫سایت من مراجعه کنید‪.‬‬ ‫)‪(Properties/Member Access/ Sign up‬‬ ‫”‪“RE/MAX Crest Westside‬‬


‫‪Page 7‬‬

‫سال يازدهم‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫دبير کل اتحاديه بين المللی صنايع خواستار آزادی فوری‬ ‫کارگران بازداشتی معدن سنگ آهن بافق شد‬ ‫خبرگزاری هرانا – دبیر کل اتحادیه بین المللی صنایع در نامه‌ای به حسن روحانی‪ ،‬رئیس‬ ‫جمهوری ایران‪ ،‬خواستار آزادی فوری هشت کارگر بازداشتی معدن سنگ آهن بافق و نیز‬ ‫لغو خصوصی سازی این معدن شد‪ .‬به گزارش هرانا به نقل از رادیو فردا‪ ،‬جیرکی راینا در‬ ‫نامه خود با اشاره به عضویت ‪ ۵۰‬میلیون تن از ‪ ۱۴۱‬کشور در اتحادیه بین المللی صنایع‪ ،‬با‬ ‫انتقاد از اعزام چند روزه یگان ویژه نیروی انتظامی به شهرستان بافق نوشت که خصوصی‬ ‫سازی معدن سنگ آهن بافق شرایط کاری پنج هزار کارگر این معدن را بد‌تر خواهد کرد‪.‬‬ ‫کارگران معدن‬ ‫دبیر کل اتحادیه بین المللی صنایع ضمن قانونی توصیف کردن اعتصاب‬ ‫ِ‬ ‫سنگ آهن بافق‪ ،‬بازداشت تعدادی از کارگران را غیر قانونی دانست و از دولت ایران‬ ‫خواست به خواسته‌های کارگران گوش فرا دهد‪ ،‬به سیاست خصوصی سازی معدن سنگ‬ ‫آهن بافق پایان دهد و اصول بنیادین بین المللی در مورد مسایل کار و کارگری را رعایت‬ ‫کند‪.‬‬

‫اين رفتار ماموران نيز با اعتراض ما خانواده ها روبرو شد و اين مقاومت ها و اعتراض ها‬ ‫باالخره باعث شد که امروز‪ ،‬آن محدوديت نيز برداشته شود و اين را می توان يک موفقيت‬ ‫برشمرد‪ .‬موفقيتی که نتيجه تالش و پايداری و مقاومت خانواده ها در طی اين سال های به‬ ‫شدت پليسی بود‪.‬‬ ‫امروز نيز تعدادی از خانواده ها صبح زودتر به خاوران رفته و برگشته بودند و تعدادی نيز‬ ‫از ساعت هشت و نيم آن جا بوديم و تا ساعت ده و نيم در خاوران مانديم‪ .‬پس از پخش کردن‬ ‫گل ها در البالی بوته های خشک‪ ،‬گرد هم جمع شديم و عکس های عزيزانی که همراه‬ ‫داشتيم را در وعده گاه هميشگی مان در کنار هم گذاشتيم و با همديگر سرود خاوران و سر‬ ‫اومد زمستان را خوانديم و از گرمای وجود هم جان گرفتيم‪.‬‬ ‫بازداشت چهار نوکيش مسيحی ديگر در اصفهان‬ ‫بعد از خاوران هم با تعدادی از خانواده ها به ديدار مادر پناهی و پس از آن به ديدار مادرم‬ ‫رفتيم‪ .‬مادر پناهی عزيزمان که هم اکنون در بستری بيماری هستند‪ ،‬از همراهان هميشگی‬ ‫خاوران بودند و امروز جای شان واقعا خالی بود‪ .‬برای اين زن عاشق از خاوران گفتيم و خبرگزاری هرانا‪ -‬نیروهای امنیتی در شهر اصفهان چهار نوکیش مسیحی را در اقداماتی‬ ‫با او سرود ای رفيقان را به زبان ترکی و فارسی خوانديم و او هم چند کالمی را با ما زير جداگانه بازداشت و به بازداتشگاه تحت نظارت وزارت اطالعات منتقل کردند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری هرانا‪ ،‬ارگان خبری مجموعه فعاالن حقوق بشر در ایران‪ ،‬نیروهای‬ ‫لب زمزمه کرد‪.‬‬ ‫ما خانواده ها و همراهان مان نيرويی در با هم بودن با همديگر داريم که می توانيم کوه را وابسته به وزارت اطالعات در شهر اصفهان صبح امروز مورخ ‪ ۱۱‬شهریورماه با مراجعه‬ ‫جا به جا کنيم‪ .‬اگر ما با همت و پايداری‪ ،‬قفل خاوران و ديگر گورستان های بی نام و نشان به منزل حمیدرضا برهانی و همسرش زینب اکبری پس از تفتیش منزل و ضبط لوازم‬ ‫را باز و چرايی و چگونگی جنايت ها را روشن کنيم‪ ،‬می توانيم اميدوار باشيم که راه تکرار شخصی هر دو شهروند مذکور را بازداشت کردند‪ ،‬همچنین در پی مراجعه ناموفق روز‬ ‫بر جنايت را خواهيم بست يا آن را کاهش خواهيم داد‪ .‬در غير اين صورت‪ ،‬به جنايت کاران دوشنبه نیروهای اداره اطالعات در این شهر برای بازداشت خانم ملوک روحانی‪ ،‬صبح‬ ‫اجازه می دهيم که به اشکال و رنگ های مختلف‪ ،‬حقوق ما انسان ها را بدون پاسخ گويی امروز وی نیز توسط نیروهای وزارت اطالعات در این شهر بازداشت شد‪ .‬چهارمین‬ ‫نوکیش بازداشت شده این شهر خانم «سپیده» است که تالش این خبرگزاری برای یافتن‬ ‫زير پا بگذارند و اين جنايت ها دوباره و دوباره تکرار شود‪.‬‬ ‫اين ذره ذره گرمی خاموش وار ما‪ ،‬يک روز بی گمان‪ ،‬سر می زند ز جايی و خورشيد هویت کامل وی همچنان ادامه دارد‪.‬‬ ‫الزم به اشاره است روز دوشنبه نیز نیروهای امنیتی محمد تسلیمی‪ ،‬دیگر نوکیش مسیحی‬ ‫می شود!‬ ‫ساکن این شهر را دستگیر کرده بودند‪.‬‬ ‫(منبع‪ :‬گویانیوز)‬ ‫منصوره بهکيش ‪ -‬هفتم شهريور ‪۱۳۹۳‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 8‬‬

‫داعش و تئوری‌های توطئه‬ ‫همن سیدی‪۱۰/۰۶/۱۳۹۳ -‬‬

‫خاورمیانه با تاریخ پیچیده و رویدادهای پیشبینی نشده‌اش‪ ،‬بستر مناسبی برای شکلگیری‬ ‫تئوری توطئه است‪ .‬تئوری یا توهم توطئه زمانی بیشتر مجال مطرح شدن می یابد که یا داده‬ ‫ها و معلومات موجود‪ ،‬از مجهوالت و حدسیات کمتر باشد‪ ،‬و یا این‌که در اکثر موارد از‬ ‫منظری تاریخی‪ ،‬در روند تحوالت سیاسی‪ ،‬نقش عوامل خارجی پررنگتر از عوامل داخلی‬ ‫بوده باشد‪ .‬هر دوی این شرایط در تحوالت امروز خاورمیانه موجود است‪.‬ظهور پدیده‌ای به‬ ‫نام داعش – گروه موسوم به دولت اسالمی عراق و شام که جدیدا خود را حکومت اسالمی‬ ‫می نامد ‪ -‬مناسبترین بستر را برای انواع تحلیل‌ها بر مبنای تئوری توطئه فراهم کرده است‬ ‫به نحوی که در همه این تحلیل‌ها‪ ،‬ضمن آن‌که کامال از یک روش و قالب واحد برای‬ ‫نتیجه گیری‌ها استفاده شده‪ ،‬اما همه به نتایج کامال متفاوت و حتی متضادی ختم شده‌اند‪.‬‬ ‫تقریبا تمامی بازیگران داخلی‪ ،‬منطقه‌ای و جهانی می‌توانند در جایگاه مجری اصلی این‬ ‫توطئه قرار گیرند‪ :‬دولت مرکزی بغداد‪ ،‬دولت خودمختار کردستان‪ ،‬هر کدام از کشورهای‬

‫‪Friday, Sep. 19, 2014‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫همسایه‪ :‬ایران‪ ،‬عربستان‪ ،‬ترکیه‪ ،‬سوریه‪ ،‬و نهایتا قدرت‌های جهانی و بیش از همه‪ ،‬آمریکا‪.‬‬ ‫در این نوشته‪ ،‬همه این متهمان را از نگاه دشمنانشان یکبار در جایگاه متهم قرار داده و در‬ ‫پایان برای یافتن پاسخی مناسبتر‪ ،‬یک تحلیل خارج از قالب تئوری توطئه ارایه می‌شود‪.‬‬ ‫فهرست متهمان‬ ‫زمانی که تنها چند هزار نیروی شبه‌نظامی داعش توانستند موصل را تسخیر کنند‪ ،‬ارتش‬ ‫عراق و فرمانده کل قوای این کشور‪ ،‬نوری االلمالکی مورد اتهام واقع شد‪ .‬این اتهام زمانی‬ ‫پررنگتر شد و به سوی تئوری توطئه سوق داده شد که نوری المالکی از این فرصت برای‬ ‫درخواست افزایش اختیارات نخست وزیر‪ ،‬اعالن شرایط فوق العاده و به تعویق انداختن‬ ‫انتخاب نخست وزیر جدید استفاده کرد‪.‬‬ ‫ادعای مسعود بارزانی هم که گویا از شش ماه قبل‪ ،‬خطر قدرت گرفتن داعش و سقوط‬ ‫موصل را به المالکی هشدار داده بود و تائید این ادعا توسط احمد چلبی و سکوت المالکی‬ ‫در برابر این اتهام‪ ،‬بر احتمال صحت این توطئه افزود‪ .‬به نحوی که استاندار موصل که‬ ‫خود محل انجام وظیفه‌اش را ترک کرده و به کردستان گریخته بود‪ ،‬از آنجا به برادرش که‬ ‫رئیس پارلمان عراق بود پیام می‌داد که تحت هیچ شرایطی نباید شرایط فوق العاده اعالم‬ ‫شود‪ .‬همه آنها مطمئن بودند که حتما نوری المالکی نقشه‌ای دارد‪.‬‬ ‫متهم دوم حکومت اقلیم کردستان بود‪ .‬حمله نکردن داعش به کردستان‪ ،‬تسلط نیروهای‬ ‫پیشمرگه به شهر نفتی و استراتژیک کرکوک‪ ،‬ادعای مسعود بارزانی در مقصر بودن‬ ‫نوری المالکی و تاکید دوباره بر خواسته چند ساله‌اش مبنی لزوم برکناری او‪ ،‬همزمانی این‬ ‫رویداد با صدور نفت کردستان توسط حکومت اقلیم و وصل شدن لوله های نفت کرکوک‬ ‫به خط لوله صادرات نفت کردستان به ترکیه و از همه مهمتر‪ ،‬تاکید مسعود بارزانی بر‬ ‫غیرقابل تداوم بودن شرایط کنونی عراق و لزوم استقالل کردستان‪ ،‬بسیاری را به این گمان‬ ‫انداخت که شاید کردها از قبل با داعش در هماهنگی و همکاری بوده اند‪ .‬این ایده به تدریج‬ ‫چنان قوی شد که نوری المالکی در یک سخنرانی تند آن را بر زبان آورد و ضمن متهم‬ ‫کردن کردها به همکاری با داعش‪ ،‬کردستان را «مکان تجمع تروریست‌ها و توطئه‌گران»‬ ‫نامید‪.‬‬ ‫با توجه به اینکه سوریه‪ ،‬زادگاه و مکان رشد داعش در مراحل اولیه شکل‌گیری آن بود‪،‬‬ ‫پای این کشور و متحد استراتیژیکش‪ ،‬یعنی ایران هم به تحلیل‌های مبتنی بر تئوری توطئه‬ ‫کشیده شد‪ .‬بسیاری می‌گفتند از اول ایران داعش را برای بدنام کردن اپوزیسیون سوریه به‬ ‫وجود آورد‪ .‬این ادعا که ظهور داعش‪ ،‬که ظاهرا خودش هم اپوزیسیون بشار اسد بود اما به‬ ‫بدنامی و تضعیف جایگاه اپوزیسیون این کشور انجامید‪ ،‬خالی از حقیقت نبود‪.‬‬ ‫در واقع داعش بیشتر با نیروهای اپوزیسیون‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Page 9‬‬

‫سال يازدهم‬

‫‪ ...‬و همچنین با کردهای سوریه درگیر جنگ بود تا با دولت مرکزی سوریه‪ .‬حتی آن زمان‬ ‫که پای داعش به عراق هم باز شد و متحد دیگر ایران در معرض تهدید قرار گرفت‪ ،‬باز‬ ‫عده‌ای می گفتند ایران از این توطئه برای تقویت بیشتر جایگاه شیعه‌ها و شخص نوری‬ ‫المالکی علیه سنی ها استفاده می کند و همچنین توسط داعش‪ ،‬توجه جهانیان را از سوریه‬ ‫و تحوالت این کشور منحرف می کند‪ .‬جنگ داخلی سوریه به مدت قریب سه سال خبر اول‬ ‫خاورمیانه بود که از دو ماه پیش جای خود را به جنگ داخلی عراق داده است‪.‬‬ ‫نقش عربستان سعودی‬ ‫عربستان از بسیاری زوایا می توانست در جایگاه خالق داعش قرار بگیرد‪ .‬کمک‌های تقریبا‬ ‫علنی عربستان به اپوزیسیون سوریه مخصوصا کمک مستقیم به سلفی‌ها و سایر گروه‌های‬ ‫اسالمی و حمالت دستگاه‌های تبلیغاتی این کشور علیه بشار اسد‪ ،‬به اندازه کافی سوژه در‬ ‫اختیار مخالفان حکومت سعودی قرار می داد که ظهور داعش را کامال نقشه عربستان‬ ‫بدانند‪.‬‬ ‫عالقه سعودی ها به حذف «رهبران مزاحم جهان عرب» از جمله صدام حسین‪ ،‬معمر‬ ‫قذافی‪ ،‬بشار اسد و محمد مرسی بر کسی پوشیده نبود‪ .‬از دیگر سو دشمنی علنی عربستان‬ ‫با نوری المالکی و حمله داعش به عراق‪ ،‬برای مخالفانش تردیدی باقی نگذاشت که اکنون‬ ‫که عربستان از سقوط بشار اسد ناامید شده است‪ ،‬به گزینه دوم یعنی سقوط نوری المالکی‬ ‫می‌اندیشد‪ .‬عربستان که رقابت با ایران را در چند سال گذشته علنی کرده بود و دست‬ ‫این کشور را در تحوالت بحرین و مشکالت داخلی کشور خودش می‌دید‪ ،‬منطقی به نظر‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫می‌رسید که سقوط المالکی و شکست پل بین ایران و سوریه را در راستای منافع خود ببیند‪.‬‬ ‫رییس جمهوری ایران تلویحا عربستان را عامل ناآرامی‌های عراق معرفی کرد و هشدار‬ ‫داد که خود بیش از همه از داعش متضرر خواهد شد‪.‬‬ ‫سکوت نسبی ترکیه در برابر تحوالت عراق‪ ،‬در کنار زمزمه‌هایی مبنی بر تغییر استراتژی‬ ‫این کشور نسبت به کردستان عرا ق و حمایت تلویحی مقامات آن از گزینه استقالل این‬ ‫منطقه‪ ،‬ترکیه را هم برای شماری از مدافعان یکپارچگی عراق در جایگاه نیروی پشت پرده‬ ‫ظهور داعش قرار داد‪.‬‬ ‫حتی قبل از ورود داعش به عراق‪ ،‬شواهدی پیدا شده بود که ترکیه امکانات مادی‪ ،‬نظامی‬ ‫و لجستیکی در اختیار گروه‌های سنی مخالف بشار اسد قرار داده است‪ .‬باز بودن مرزهای‬ ‫این کشور برای این نیروها‪ ،‬همزمان با بستن مرزها بر روی نیروهای کرد سوریه که با‬ ‫داعش و جبهه نصره می‌جنگیدند‪ ،‬این حدس را تقویت کرد‪ .‬توجه دیرینه ترکیه به منطقه‬ ‫موصل و نینوا در کنار سیاست‌های «نئوعثمانی» داوود اوغلو وزیر خارجه سابق و نخست‬ ‫وزیر آینده این کشور‪ ،‬برخورد نسبتا مسالمت آمیز داعش با گروگان‌های کنسولگری ترکیه‬ ‫در موصل‪ -‬در مقایسه با وحشی‌گریهایی که با اقلیت‌های نژادی و دینی و حتی سنی های‬ ‫عراق از خود نشان داده بود‪ -‬بر این اتهام می افزود‪.‬‬ ‫سکوت ترکیه در برابر تسلط کردها بر کرکوک‪ ،‬که قبال آن را خط قرمز خود نامیده بود‪-‬‬ ‫آتش به جان نوری المالکی و سایر باورمندان به این توهم توطئه زده بود‪.‬‬ ‫تا قبل از سقوط موصل و آغاز تحوالت متعاقب آن‪ ،‬آمریکا بازنده اصلی میدان سیاسی‬ ‫عراق شناخته می‌شد‪ .‬جان باختن صدها هزار عراقی و هزاران سرباز آمریکایی‪ ،‬در کنار‬ ‫هزینه های میلیاردی جنگ عرا ق و بدنامی آمریکا در پی این جنگ‪ ،‬در کنار سودهایی که‬ ‫ایران‪ ،‬جدی ترین دشمن آمریکا در منطقه از این جنگ برده بود‪ ،‬بر شکست مطلق آمریکا‬ ‫در عراق تاکید می‌کرد‪.‬‬ ‫با ظهور داعش بسیاری معتقد بودند که آمریکا در حال تالفی جویی از دولت عراق و متحد‬ ‫اصلی‌اش ایران است‪ .‬امتناع آمریکا از کمک کردن به نوری المالکی و مواضع اوباما مبنی‬ ‫بر این که کمک های نظامی آمریکا منجر به حل مشکل سیاسی عرا ق نخواهد شد‪ ،‬احتمال‬ ‫دست داشتن آمریکا در ظهور و رشد برق آسای داعش را تقویت می کرد‪ .‬تاکید گروه داعش‬ ‫بر دشمنی با ایران و شیعه‌ها‪ ،‬همزمانی شدت گرفتن حمالت آنها با مذاکرات اخیر ایران‬ ‫و پنج به عالوه یک و تالش آمریکا بر تحمیل شرایطی سخت بر ایران در این مذاکرات‪،‬‬ ‫اصرار جمهوری خواهان که نباید بر سر داعش با ایران همکاری کرد و مجموعه‌ای دیگر‬ ‫از همزمانی ها و تقارنها‪ ،‬کار را به جایی رساند که رئیس جمهور ایران‪ ،‬غیر از کشورهای‬ ‫سنی منطقه‪ ،‬ابرقدرتها را هم در خلق بحران جدید عراق مقصر بداند‪( .‬رادیو فردا)‬

‫به مديريت محمد وکيلی‬

‫‪NASTAX‬‬

‫‪Inc.‬‬

‫ناهيد پاک‬ ‫مشاور در امور شرکتها و اشخاص و ارائه کننده کليه خدمات مالياتی و حسابداری‬

‫‪Nahid Pak _ MSc‬‬

‫‪Accounting , Tax, Payroll‬‬

‫‪Tel: 778.340.0231‬‬

‫‪www.nastax.com‬‬ ‫‪1254 Rosewood Cres. North Vancouver, BC, V7P 1H4‬‬


Farhang, September 5, 2014, No. 295

‫سال يازدهم‬

Page 10


Farhang, September 5, 2014, No. 295

‫سال يازدهم‬

Page 11

Pre-K to Grade 12 Reading Writing Math Grammar

Study Skills

Homework French

‫کالسهای تقویتی آکسفورد برای تمام گروهای سنی‬ APADANA TRAVEL CORP Worldwide Travel Service

(BC Reg. 61054)

‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫افتخار دارد با دارا بودن کادری مجرب و با ارائه بهترین و مناسبترین‬ .‫قیمت بلیت هواپیما به نقاط مختلف دنیا در خدمت شما عزیزان باشد‬

:‫بهترین قیمت بلیت به ایران‬

‫ دالر‬1220 ‫تهران‬ ‫ دالر‬1350 ‫شیراز‬ ‫ دالر‬1350 ‫مشهد‬

‫آموزش ریاضی‬ Develop math confidence Improve marks Practice in math contests

‫پیص دبستان‬ Develop strong Reading Skills Get Ready for Grade 1 Learn to Love Learning

‫آمادگی برای آزمونهای ورودی دانشگاهای‬ ‫آمریکا و مدارس خصوصی‬

‫زبان فرانسه‬ Build vocabulary & Fluency Increase comprehension Improve confidence

SAT, ACT & SSAT Take Practice tests Fine-tune study techniques Get ready for success

‫بهترین قیمت بلیت از ایران‬ ‫به کانادا و آمریکا‬ 106 ‫ شماره‬،‫ خیابان النزدل و هجدهم غربی‬،‫نورت ونکوور‬

604-770-4474 :‫تلفن‬

106 - West 18th Street, North Vancouver BC,V7M 1W4 Tel :604 770 4474 Toll Free: 1-855-770-4474 www.apadanatravel.ca sales@apadanatravel.ca

1760 Marine Drive, Suite 202 West Vancouver, BC V7V 1J4 604.922.5566 westvancouver@oxfordlearning.com


Farhang, September 5, 2014, No. 295

‫سال يازدهم‬

Page 12


Farhang, September 5, 2014, No. 295

‫سال يازدهم‬

Page 13


Farhang, September 5, 2014, No. 295

‫سال يازدهم‬

GO GLOBAL Qualify as a Certified International Trade Professional (CITP®).

• Industry-validated designation for international business professionals • Includes a Canadian Professional Sales Association designation • Canada Student Loans-approved program

GO PLACES. Speak to a program adviser today and find out how you can earn a world-recognized credential in business.

Ashton College | Vancouver, BC 604 899 0803 | 1 866 759 6006 www.ashtoncollege.com

Page 14


‫‪Page 15‬‬

‫سال يازدهم‬

‫چالش‌های سياست‌گذاری اقتصادی در ايران‬ ‫فریدون خاوند (تحلیلگر اقتصادی)‬ ‫سیاست اقتصادی دربردارنده مجموعه اهرم‌ها و‬ ‫راهکارهایی است که از سوی دستگاه حکومتی‬ ‫(عمدتاً دولت و بانک مرکزی) برای دستیابی‬ ‫به شماری از هدف‌ها (از جمله تامین رشد‪،‬‬ ‫اشتغال و ثبات قیمت‌ها) به کار گرفته می‌شود‪.‬‬ ‫محورهای اصلی سیاست اقتصادی بر پایه تفکر‬ ‫حاکم بر سکان‌داران دستگاه حکومتی‪ ،‬و نگاه‬ ‫آنها به کشور خود و جهان‪ ،‬شکل می‌گیرد‪.‬‬ ‫سکوالریزه شدن تفکر اقتصادی‬ ‫جمهوری اسالمی با توجه به فلسفه ناظر بر‬ ‫پیدایش آن‪ ،‬تاریخ زندگی‌اش و نیز قانون اساسی‬ ‫و ساختارهای حقوقی و سیاسی‌اش‪ ،‬در زمره‬ ‫نظام‌های دین‌ساالر جای می‌گیرد‪ .‬پایه‌گذاران نظام برآمده از انقالب ‪ ،۱۳۵۷‬در سال‌های‬ ‫نخستین زمامداری‌شان‪ ،‬تالش کردند اقتصاد کشور (و یا آنچه از کلمه «اقتصاد» می‌فهمیدند)‬ ‫را با الهام‌گیری از نظریه‌پردازان اسالم‌گرای غیر ایرانی (از محمد باقر صدر عراقی گرفته‬ ‫تا سید قطب مصری) و یا ایرانی (بهشتی‪ ،‬مطهری‪ )...‬سازمان دهند‪.‬‬ ‫با این همه‪ ،‬جاذبه «اقتصاد اسالمی» برای تکنوکراسی نوپای نظام دیری نپایید و اندیشه‬ ‫اقتصادی در ایران‪ ،‬به رغم فراز و نشیب‌های فراوان‪ ،‬توانست از چنگ ماوراءالطبیعه‬ ‫بگریزد و بر «دنیای خاکی» فرود آید‪ .‬دستگاه کارشناسی جمهوری اسالمی نیز بیش از بیش‬ ‫به این نتیجه رسید که سیاست اقتصادی کشور را باید نه با تکیه بر کتب مقدس و نوشته‌های‬ ‫نظریه‌پردازان دینی‪ ،‬بلکه با استناد به مکاتب شناخته شده اقتصادی و تجربه کشورهای‬ ‫دیگر فراهم آورد‪.‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫فرآیند «سکوالریزه شدن» اقتصاد سیاسی در ایران را‪ ،‬که در فاصله‌ای کوتاه پس از‬ ‫استقرار نظام بر آمده از انقالب آغاز شد و در آغاز دهه دوم جمهوری اسالمی شتاب گرفت‪،‬‬ ‫می‌توان امروز پایان‌یافته تلقی کرد‪ .‬اصرار در استفاده از اصطالحاتی چون «الگوی‬ ‫ایرانی‪-‬اسالمی» و یا «اقتصاد مقاومتی»‪ ،‬تغییری در این واقعیت به وجود نمی‌آورد‪.‬‬ ‫در حال حاضر گفتمان ناظر بر تفکر و سیاست اقتصادی در تهران با آنچه در محافل‬ ‫کارشناسی و دانشگاهی دهلی نو‪ ،‬ریودوژانیرو و آنکارا رایج است‪ ،‬تفاوت ماهوی ندارد‪.‬‬ ‫این دستاورد بزرگ امکانات بالقوه مهمی را برای پیشروی در راه پر پیچ و خم مدرنیته‪،‬‬ ‫گشودن دروازه‌های آینده و همراه شدن با بخش پیشرو جامعه انسانی‪ ،‬در اختیار ایرانیان‬ ‫قرار می‌دهد‪.‬‬ ‫پرسش بزرگ این است که چرا این امکانات بالقوه به واقعیت بدل نشده و نمی‌شوند؟ چرا‬ ‫دوام و حتی شکوفایی اندیشه اقتصادی در ایران بعد از انقالب نتوانست جلوی انحطاط‬ ‫دستگاه تولیدی و بازرگانی کشور را بگیرد؟‬ ‫ایران امروز یکی از باالترین نرخ‌های تورم و یکی از پایین‌ترین نرخ رشدهای جهان را‬ ‫دارد‪ ،‬نرخ بهره‌وری آن در سراشیب است و به دلیل ساختارهای بسیار واپس‌مانده بازرگانی‬ ‫خارجی‌اش‪ ،‬در نظام تقسیم بین‌المللی به جایگاهی سخت حاشیه‌ای رانده شده‌است‪ .‬دردناک‌تر‬ ‫از همه آنکه بخش مهمی از نسل جوان ایران اعتماد به آینده کشور خود را از دست داده و‬ ‫تنها به مهاجرت می‌اندیشد‪ ،‬حتی اگر در این راه هزینه‌ای بسیار سنگین بپردازد‪ .‬به تازگی‬ ‫در خبرها آمده بود که دولت استرالیا‪ ،‬بعد از تبعید شماری از ایرانیان خواستار پناهندگی‬ ‫به جزیره‌های نائورو و پاپوآ‪ ،‬در ازای پرداخت پول به کامبوج آنها را به این کشور بسیار‬ ‫فقیر آسیایی «صادر» کرده‌است‪.‬‬ ‫با توجه به ابعاد فاجعه‌ای که دامن اقتصاد ایران را گرفته‪ ،‬شگفت‌انگیز نخواهد بود اگر‬ ‫افکار عمومی به گفتمان اقتصادی حتی در محافل جدی کارشناسی و دانشگاهی بی‌اعتماد‬ ‫شود‪ ،‬و یا آن‌را تکراری و مالل‌آور تلقی کند‪ .‬با این همه واقعیت آن است که اقتصاد‬ ‫ایران بیش از آنکه از نسخه‌های غلط اقتصاددانان صدمه دیده باشد‪ ،‬قربانی «موانع غیر‬ ‫اقتصادی» است‪ .‬سخن بر سر فضای حقوقی‪ ،‬سیاسی و بین‌المللی ایران است که طی یک‬ ‫دوره بسیار طوالنی بدترین وضعیت ممکن را بر اقتصاد کشور تحمیل کرد‪.‬‬ ‫انحطاط اقتصادی‬ ‫در رسانه‌های هوادار طیف اصالح‌طلب رسم بر این است که گناه همه نابسامانی‌های‬ ‫اقتصادی کنونی ایران را به دوران هشت ساله ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد نسبت‬ ‫می‌دهند‪ .‬تردیدی نیست که دولت‌های نهم و دهم با روی آوردن به سیاست‌های عوام‌فریبانه‬ ‫(از جمله طرح بنگاه‌های زودبازده و مسکن مهر) و یا اجرای فاجعه‌آمیز سیاست‌های‬ ‫درست (به ویژه «هدفمند کردن یارانه‌ها»)‪( ...،‬دنباله در صفحه ی ‪)16‬‬

‫استودیو کالغ سفید تقدیم می کند‪:‬‬

‫ساخت انیمیشن‪،‬‬

‫کالس های آموزشی‬

‫موزیک کلیپ (سینمایی و تبلیغاتی)‬ ‫‪www.sunhealthcenter.com‬‬

‫و گرافیک تصویری‬

‫کاریکاتور چهره‬ ‫کارتون مطبوعاتی‬ ‫با همکاری خانه‬

‫‪/ 778.891.9588‬‬

‫فرهنگ و هنر ایران‬

‫()‪Persian(Culture(and(Art(Institute((PERCAI‬‬ ‫&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&‪Units&10&&&11*1583&Pemberton&Ave,&North&Vancouver,&BC,&V7P&2S4‬‬

‫&&&&&&&&&&&‪www.&percai&.com&&&&&&&&&&&778.889.4820&&&&&&&&&&info&@&percai&.com‬‬

‫&‬

‫با مدیریت‬ ‫افشین سبوکی‬ ‫کاریکاتوریست‪ ،‬انیماتور‪ ،‬تصویرگر‬ ‫_ برنده جوایز متعدد از مسابقات بین المللی‬ ‫تصویرسازی و کاریکاتور‬ ‫_ داور ‪ 2‬دوره دوساالنه بین المللی کاریکاتور تهران‬ ‫_ عضو هیئت علمی «خانه کاریکاتور ایران»‬

‫عالقمندان جهت ثبت نام در کالسها می توانند با شماره تلفن های‪ 778.889.4820 :‬یا ‪:‬‬ ‫‪ 778.898.4575‬تماس بگیرند‪.‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 16‬‬

‫چالش های سیاستگذاری‬

‫اقتصادی ‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)15‬‬

‫‪ ...‬به انحطاط اقتصادی ایران مسئولیت سنگینی بر عهده دارند‪ .‬دامن زدن به تنش در روابط‬ ‫بین‌المللی ایران نیز‪ ،‬که زمینه تحریم‌های ویرانگر اقتصادی را فراهم آورد‪ ،‬در کارنامه‬ ‫شوم این دوران جایی برجسته دارد‪.‬‬ ‫با این حال فرو رفتن اقتصاد ایران در کام دشواری‌ها سابقه‌ای قدیمی‌تر از دوران‬ ‫احمدی‌نژادی دارد‪ .‬حتی اگر دوران انقالب و جنگ را‪ ،‬به دلیل شرایط بسیار استثنایی حاکم‬ ‫بر آنها کنار بگذاریم‪ ،‬این پرسش بسیار مهم پیش می‌آید که چرا چرخش عافیت‌بخش سیاست‬ ‫اقتصادی ایران از اواخر دهه ‪ ۱۳۶۰‬به بعد نتوانست واقعیت‌های تولیدی و بازرگانی را به‬ ‫گونه‌ای محسوس تغییر دهد‪ ،‬زمینه رهایی ملموس از سلطه دولت و نفت را فراهم آورد و‬ ‫کشور را با حرکت بسیار نیرومند «جهانی شدن»‪ ،‬که طی دو دهه پایانی قرن بیستم میالدی‬ ‫بخش بزرگی از دنیای در حال توسعه را فرا گرفت‪ ،‬هماهنگ کند‪.‬‬ ‫الزم به یاد‌آوری است که در دهه ‪ ۱۳۷۰‬و نیمه اول دهه ‪ ۱۳۸۰‬خورشیدی‪ ،‬سیاست‌گذاری‬ ‫اقتصادی ایران با تالش شماری از اقتصاددانان و تکنوکرات‌های برجسته کشور به راه‬ ‫درست افتاد‪ .‬استراتژی «تعدیل اقتصادی» (به رغم پیکار غیر منصفانه‌ای که معاندین‌اش‬ ‫علیه آن بر پا کرده و می‌کنند) و نیز برنامه‌های پنج‌ساله به ویژه برنامه سوم‪ ،‬محورهای‬ ‫اصلی برای بازسازی اقتصاد ایران را به درستی شناسایی کردند‪ .‬ناکام ماندن این تالش‌ها‬ ‫از همان «موانع غیر اقتصادی» منشا می‌گیرد که به آنها اشاره کردیم‪.‬‬ ‫در حال حاضر‪ ،‬با توجه به ویرانه برجای‌مانده از «پوپولیسم»‪ ،‬زمینه مساعد برای روی‬ ‫آوردن به سیاست‌های درست اقتصادی‪ ،‬بار دیگر فراهم آمده‌است‪ .‬در واقع شرایط برای‬ ‫یک توافق گسترده ملی بر سر یک سلسله راه حل‌ها به منظور بازسازی اقتصاد کشور‪،‬‬ ‫هیچگاه به اندازه امروز مساعد نبوده‌است‪ .‬با اینهمه این پرسش آزاردهنده همچنان بر جاست‬ ‫که آیا این بار نیز سیاست‌های درست اقتصادی در تصادم با «موانع غیر اقتصادی» به‬ ‫سرنوشت گذشته دچار نخواهند شد؟‬ ‫منطق اقتصادی‬ ‫می‌توان با حسن روحانی به دلیل آنچه هست و آنچه نبوده و نیست‪ ،‬موافق یا مخالف بود‪.‬‬ ‫ولی منصفانه باید پذیرفت که در تاریخ جمهوری اسالمی ایران‪ ،‬از آغاز تا امروز‪ ،‬در میان‬ ‫کسانی که بر کرسی ریاست دستگاه اجرایی کشور تکیه زده‌اند‪ ،‬هیچیک «منطق اقتصادی»‬ ‫را‪ ،‬آنگونه که او می‌شناسد‪ ،‬نشناخته‌است‪.‬‬ ‫با تکیه بر نشانه‌های گوناگون (از جمله نوشته‌هایش و نیز گفتمان او پیش و پس از دستیابی‬ ‫به مقام ریاست جمهوری)‪ ،‬می‌توان گفت که حسن روحانی در عرصه اقتصادی از تفکری‬ ‫منسجم برخوردار است و‪ ،‬بر این اساس‪ ،‬بعد از نشستن بر کرسی ریاست جمهوری‪ ،‬چون‬ ‫می‌دانست چه می‌خواهد‪ ،‬در فرصتی کوتاه همکارانی را گرد آورد که به دلیل هم‌خط بودن‬ ‫با جهت‌گیری‌های مورد نظر او‪ ،‬تیم کم و بیش کارآمدی را برای فرمول‌بندی سیاست‬ ‫اقتصادی دولت یازدهم و انتقال آن به افکار عمومی‪ ،‬فعاالن عرصه اقتصادی و بدنه‬ ‫کارشناسی کشور به وجود آوردند‪.‬‬ ‫«منطق اقتصادی» بر تعریف اقتصاد سیاسی به عنوان «علم اداره منابع کمیاب» تکیه‬ ‫دارد‪ .‬نیازهای انسان حد و اندازه نمی‌شناسند‪ ،‬حال آنکه منابع موجود برای پاسخ دادن به‬ ‫این نیازها کمیابند‪ .‬مدیریت منابع کمیاب به معنای استفاده بهینه از آنها همزمان با ارتقای‬ ‫کمی و کیفی دائمی آنها به منظور باال بردن رفاه شهروندان است‪ .‬با خطابه و شعار و‬ ‫فرمان‪ ،‬کمیابی را نمی‌توان به فراوانی بدل کرد‪ .‬راه حل‌های ساده و عوام‌پسندانه نیز با ایجاد‬ ‫فراوانی‌های ظاهری و کوتاه مدت‪ ،‬به کمیابی منابع دامن میزنند‪.‬‬ ‫این «منطق اقتصادی» در ظاهر چنان بدیهی به نظر می‌رسد که شماری از خوانندگان‬

‫ممکن است تاکید بر آن را بیهوده تلقی کنند‪ .‬با این حال‪ ،‬به رغم این ظاهر بدیهی‪ ،‬هستند‬ ‫دولت‌هایی که یا از سر نادانی و یا به دلیل فرصت‌طلبی و به دست آوردن محبوبیت‌های‬ ‫آسان آن را زیر پا میگذارند‪ .‬مثال زیر به روشن شدن مطلب کمک می‌کند‪.‬‬ ‫کم نیستند کشورهایی که وقتی با رکود اقتصادی روبه‌رو می‌شوند‪ ،‬دولت‌هایشان سیاست‬ ‫«تحریک تقاضا برای بازگشت به رونق» را به اجرا میگذارند‪ .‬این سیاست بر یک «راه‬ ‫حل» ظاهرا قانع‌کننده تکیه میکند و آن باال بردن دستمزدها است‪ .‬گویا با این «داروی‬ ‫معجزه‌آسا» قدرت خرید مردم افزایش می‌یابد‪ ،‬مصرف آنها بیشتر می‌شود‪ ،‬چرخ تولید‬ ‫و بازرگانی دوباره به راه می‌افتد‪ ،‬فرصت‌های شغلی زیاد و زیادتر می‌شوند‪ ،‬در آمدهای‬ ‫دولت از محل مالیات اوج می‌گیرد و پویایی به اقتصاد بر می‌گردد‪.‬‬ ‫در این میان این پرسش مطرح می‌شود که اگر راه حل این قدر ساده است‪ ،‬چرا همه کشورها‬ ‫این ماده را در قانون اساسی خود نمی‌گنجانند که «به منظور حفظ رونق اقتصادی و ارتقای‬ ‫رفاه ملت‪ ،‬دستمزدها باید ماه به ماه افزایش یابند»‪ .‬و یا چرا در هر شهر یک چاپخانه به‬ ‫صورت شبانه‌روزی اسکناس چاپ نمی‌کند؟‬ ‫تیم اقتصادی دولت روحانی به دام این عوام‌فریبی نیفتاده و در «بسته‌ای» که به تازگی برای‬ ‫مبارزه با «رکود تورمی» منتشر کرده‪ ،‬سیاست «تحریک تقاضا برای بازگشت به رونق»‬ ‫را صریحاً رد کرده‌است‪ ،‬مگر آنکه سرچشمه افزایش تقاضا ماهیت تورمی نداشته باشد‬ ‫(مثال صادرات غیر نفتی)‪.‬‬ ‫این مهم‌ترین وجه مثبت «بسته‌ای» است که دولت یازدهم برای بازگشت به رونق فراهم‬ ‫آورده‌است‪.‬‬ ‫وجوه نه چندان قانع‌کننده «بسته» پیشنهادی دولت را‪ ،‬نگارنده این یادداشت‪ ،‬پیش از این در‬ ‫مقاله‌ای زیر عنوان «اقتصاد ایران و گرداب رکود تورمی» در دو بخش منتشر کرده که دهم‬ ‫و شانزدهم مرداد ماه در سایت رادیو فردا انتشار یافت‪ .‬در آن مقاله تاکید بر این بود که اگر‬ ‫تحریم‌ها تداوم یابند و ساختارهای بنیادی اقتصاد ایران دست‌نخورده باقی بمانند‪ ،‬نمی‌توان‬ ‫به پایان «رکود تورمی» امیدوار بود‪.‬‬ ‫الزم می‌دانم در اینجا بر یکی دیگر از موانعی که بر سر اجرای سیاست اقتصادی دولت‬ ‫حسن روحانی در راستای پایان دادن به رکود وجود دارد‪ ،‬تاکید کنم‪ .‬سخن بر سر همان‬ ‫«موانع غیر اقتصادی» است که از پایان جنگ با عراق تا امروز با تمام توان خود به مقابله‬ ‫با سیاست‌های اصالحی پرداختند‪ .‬بخش بسیار مهمی از تالش‌های چشمگیر برای پایان دادن‬ ‫به انحطاط اقتصادی ایران و هماهنگ کردن آن با ملزومات دنیای مدرن‪ ،‬به دلیل روبرو‬ ‫شدن با همین «موانع غیر اقتصادی»‪ ،‬ناکام ماند‪.‬‬ ‫چه نیروهایی با سیاست‌های معروف به «تعدیل اقتصادی» به مخالفت برخاستند و آنرا‬ ‫ملهم از استکبار و شیطان دانستند؟ چه جریان‌هایی در راه اجرای سیاست‌های پیش‌بینی‬ ‫شده در برنامه سوم سنگ‌اندازی کردند؟ «پوپولیسم» احمدی‌نژادی از کجا منشا گرفته و آیا‬ ‫الهام‌بخشان و حامیان آن خلع سالح شده‌اند؟‬ ‫پافشاری بر این موانع به معنای آن نیست که سیاست اقتصادی دولت روحانی محکوم به‬ ‫شکست است‪ .‬ایران و فضای منطقه‌ای و جهانی آن آبستن رویدادهای بسیار مهمی است‬ ‫و متغیرهای فراوانی می‌توانند بر رابطه میان قدرت‌ها در درون ایران و نیز در روابط‬ ‫خارجی آن تاثیر بگذارند‪ .‬تحوالت آتی اقتصادی ایران نیز طبعا از این رویدادها بر کنار‬ ‫نخواهند ماند‪.‬‬ ‫در کوتاه‌مدت‪ ،‬حل نهایی پرونده هسته‌ای و دستیابی به یک توافق نهایی بر سر آن‪ ،‬که راه‬ ‫را بر رفع تدریجی تحریم‌ها باز کند‪ ،‬می‌تواند به تکانه (شوک) عافیت‌بخشی برای اقتصاد‬ ‫ایران بدل شود‪.‬‬ ‫ولی تبدیل این تکانه مقطعی به یک حرکت همه‌جانبه پایدار در راستای توسعه اقتصادی‬ ‫نیازمند دگرگونی‌های بنیادی در ساختارهای سیاسی و اقتصادی و نیز در روابط بین‌المللی‬ ‫ایران است‪ .‬خنثی شدن «موانع غیر اقتصادی» یکی از مؤلفه‌های اصلی این دگرگونی‌ها‬ ‫است‪( .‬رادیو فردا)‬

‫کباب داغ با نان داغ مشهدی‪،‬‬ ‫تنها در رستوران خليج فارس‬ ‫‪Tel: 604.971.5113‬‬ ‫‪Cell: 778.323.2879‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 17‬‬

‫در باره ی ما‪:‬‬ ‫موسسه ی مالی و ارزی عطار در سال ‪ 2002‬تاسیس شده و از سال ‪ 2005‬فعالیت های خود را‬ ‫آغاز نمود‪ .‬تالش برای ارتقاء سطح کیفی و کمّی ارائه ی خدمات همواره در سرلوحه ی ما قرار‬ ‫داشته و خواهد داشت‪ .‬در سایه ی همین تالش مداوم و حمایت و پشتیبانی مستمر مشتریان عزیز‪،‬‬ ‫فعالیت ما بدون هرگونه تبلیغات جنجالی و کاذب به طبیعی ترین شکل ممکن گسترش یافته است‪.‬‬ ‫مشتریان فهیم و متعهد ما را یافته و می یابند و سبب آشنایی ما با همگنان خود در سرتاسر جهان‬ ‫شده اند و این روند زنجیروار ادامه دارد‪.‬‬ ‫به این ترتیب‪ ،‬مسئولیت شناسی و درستکاری ما باعث افتخار و آشنایی ما با گروه بزرگی از هم‬ ‫میهنان شریفی شده است که از همکاری سالم و شرافتمندانه لذت می برند‪.‬‬ ‫موسسه مالی و ارزی عطار‬ ‫ ‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫سال قبل ‪ 50‬درصد کاهش داشته است که همین آمار کاهش تمایل به ساخت و ساز مشارکتی‬ ‫را در بین صاحبان زمین و مالکان امالک کلنگی تایید می‌کند‪.‬‬ ‫این در حالی است که تغییر فرمول مشارکت که هم‌اکنون در یک سیر طبیعی در حوزه‬ ‫ساخت و ساز باعث کاهش تخریب‌ها و همچنین مراجعه برای دریافت تراکم مازاد از‬ ‫شهرداری شده است‪ ،‬خود به خود چهره شهرسازی را به مسیری مثبت – آن گونه که‬ ‫هم‌اکنون شورای‌عالی شهرسازی و معماری در راستای کاهش جمعیت پذیری پایتخت بر‬ ‫آن تاکید دارد – پیش می‌برد‪.‬‬

‫گزینش مقاله از‪ :‬مهندس حسین عطار‬

‫تغيير سهم زمين در ساخت و ساز (بخش دوم و پايانی)‬ ‫محاسبه خواب ساختمان در سود ساخت‬ ‫با تحلیل قدرت خرید در بخش مسکن و ثبات قیمت آپارتمان در سال ‪ ،93‬به‌رغم اینکه‬ ‫عالئمی هر چند ضعیف بابت خروج از رونق در بازار معامالت خرید و فروش مشاهده‬ ‫می‌شود‪ ،‬اما هنوز هم دوره فروش برای سازندگان نسبت به سال‌های گذشته طوالنی‌تر‬ ‫است‪.‬‬ ‫درواقع افزایش عرضه واحدهای مسکونی و افزودن واحدهای زیادی که حدود دو سال‬ ‫پیش‪ ،‬پروانه ساخت گرفته بودند و االن آماده سکونت شده‌اند‪ ،‬باعث شده این پیش‌بینی برای‬ ‫سازندگان ایجاد شود که برای واحدهای تازه‌ای که شروع می‌کنند زمان انتظار بیشتری تا‬ ‫فروش مورد نیاز است‪ .‬این عامل هم موجب شده تا در کنار عوامل دیگر‪ ،‬در تغییر نسبت‬ ‫سهم سازنده در برابر سهم مالک‪ ،‬اثرگذار باشد و سازنده هزینه خواب ساختمان (فروش‬ ‫نرفتن واحد) خود را در سود ساخت محاسبه کند‪.‬‬ ‫آن طور که فعاالن ساخت و ساز می‌گویند امسال عوارض دریافت پروانه و مجوز ساخت‬ ‫و همچنین تراکم تا سقف ‪ 24‬درصد افزایش یافته است و همین افزایش هزینه باعث شده‪،‬‬ ‫افزایش سهم سازنده در برابر مالک‪ ،‬از توجیه منطقی برخوردار شود‪.‬‬ ‫تقلیل ارزش ذاتی زمین‬ ‫در حال حاضر‪ ،‬فرآیند دریافت پروانه ساختمانی و همچنین اخذ مجوز تراکم بیشتر‪ ،‬مستلزم‬ ‫دوندگی‌ها و طی مسیرهایی است که از عهده هر مالکی بر نمی‌آید‪ .‬اغلب مالکان از زمان‬ ‫و مهارت کافی برای طی این پروسه برخوردار نیستند و ترجیح می‌دهند خودشان برای‬ ‫دریافت پروانه و تراکم وارد عمل نشوند‪ .‬به همین دلیل با سخت‌تر شدن این پروسه از یک‬ ‫طرف و افزایش هزینه‌ها در این مرحله از طرف دیگر‪ ،‬مالکان مجاب می‌شوند در برابر‬ ‫پذیرش افزایش سهم سازنده‪ ،‬این مسوولیت را از دوش خود بردارند‪ .‬این در حالی است‬ ‫که همزمان با افزایش تعرفه‌های تراکم و عوارض صدور پروانه ساختمانی‪ ،‬کاهش سطح‬ ‫اشغال برای پروانه‌های ساختمانی جدید موجب شده‪ ،‬ارزش ذاتی زمین تقلیل پیدا کند‪.‬‬ ‫کاهش سطح اشغال در یک زمین به این معنی است که سازنده در مقایسه با سال قبل روی‬ ‫درصد (مساحت) کمتری از زمین موجود می‌تواند ساخت و ساز کند و تمام مساحت زمین‬ ‫– هر چند که قیمت باالیی هم داشته باشد – چون برای او قابلیت ساخت ندارد‪ ،‬مورد استفاده‬ ‫قرار نمی‌گیرد‪.‬‬ ‫کاهش تخریب‌ها و بهبود چهره شهر‬ ‫به گزارش «دنیای اقتصاد»‪ ،‬تغییر فرمول مشارکت در ساخت به نفع سازنده و پیش‌بینی‌های‬ ‫موجود برای تداوم آن طی ماه‌های آتی‪ ،‬تاثیر دیگری نیز در حوزه ساخت و ساز بر جای‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬ ‫با کاهش سهم مالکان ساختمان‌ها از عواید مشارکت در نتیجه افزایش هزینه‌های ساخت و‬ ‫محدودیت‌های جدید شهرسازی در حوزه عوارض و پروانه ساخت و تراکم‪ ،‬هم‌اکنون تمایل‬ ‫مالکان برای ساخت و سازهای جدید که اکثر قریب به اتفاق آن با شیوه مشارکت انجام‬ ‫می‌شود‪ ،‬کاهش یافته است‪.‬‬ ‫این در حالی است که آمارهای موجود از معدل ساالنه ساخت و ساز در کشور حاکی است‬ ‫درحالی‌که آمار صدور پروانه ساختمانی در سال ‪ 91‬نسبت به سال ‪ 90‬با ‪ 30‬درصد رشد‬ ‫همراه بود‪ ،‬این نسبت در سال ‪ 92‬نسبت به ‪91‬سال‪ ،‬پنج درصد رشد منفی را تجربه کرد‪.‬‬ ‫همچنین معدل دو ماهه ساخت و ساز در فروردین و اردیبهشت امسال‪ ،‬نسبت به مدت مشابه‬

‫توصیه بازار‬ ‫با این وجود‪ ،‬فعاالن عرصه ساخت و ساز و مشاوران امالک‪ ،‬معتقدند با توجه به افزایش‬ ‫عوارض ساخت و همچنین نبود مشتری دست به نقد برای زمین‌های مسکونی یا امالک‬ ‫کلنگی‪ ،‬هم‌اکنون هیچ خرید و فروشی در این بخش صورت نمی‌گیرد و معامالت موجود به‬ ‫سمت مشارکت در ساخت بین سازنده و مالک سوق پیدا کرده است‪.‬‬ ‫از نظر آنها‪ ،‬هر چند بازار مشارکت در ساخت همانند سایر بخش‌های بازار مسکن هنوز به‬ ‫رونق واقعی نرسیده است‪ ،‬اما در عین حال معامله‌ای سودده برای طرفین است‪.‬‬ ‫فروش برای سازنده‌ها سخت شده!‬ ‫مشاور وزیر راه و شهرسازی با تایید تغییر در نسبت‌های مشارکت بین سازنده و مالک‬ ‫زمین‪ ،‬به «دنیای اقتصاد» گفت‪ :‬یکی از مهم‌ترین دالیل تغییر نسبت مشارکت به نفع‬ ‫سازنده‪ ،‬دشوارتر شدن شرایط ساخت برای سازندگان است‪ .‬حسین عبده تبریزی ادامه داد‪:‬‬ ‫هم‌اکنون فروش واحدهای مسکونی نوساز نسبت به سال‌های قبل به دوره طوالنی‌تری نیاز‬ ‫دارد و در واقع شرایط فروش برای سازنده دشوارتر شده است‪ ،‬ضمن اینکه به‌رغم افزایش‬ ‫هزینه‌های ساخت در سال جاری‪ ،‬قیمت مسکن متناسب با تورم افزایش نیافته است‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬در این میان شرایط در بازار پیش‌فروش برای سازنده دشوارتر است و‬ ‫سازنده‌ها نمی‌توانند مطمئن باشند که از این طریق بتوانند در زمان مناسب منابع مالی را‬ ‫به پروژه تزریق کنند‪ .‬عبده تبریزی تاکید کرد‪ :‬در سال‌های قبل‪ ،‬به‌دلیل رونق در بازار‬ ‫پیش‌فروش‪ ،‬مقدار قابل توجهی از سرمایه مورد نیاز سازنده از این طریق حاصل می‌شد‪،‬اما‬ ‫در حال حاضر چنین امکانی برای سازندگان وجود ندارد و در واقع ریسک ساخت و ساز‬ ‫برای سازنده افزایش یافته است‪.‬‬ ‫پیش‌بینی افزایش سود سازنده‌ها‬ ‫وی با بیان اینکه پیش‌بینی می‌شود فرمول مشارکت در ماه‌های آینده باز هم به نفع سازنده‬ ‫تغییر کند‪ ،‬خاطرنشان کرد‪ :‬از سوی دیگر‪ ،‬کاهش ‪ 50‬درصدی آمار ساخت و ساز در‬ ‫فروردین و اردیبهشت امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل نشان می‌دهد‪ ،‬هم‌اکنون قدرت‬ ‫چانه‌زنی برای شهرداری‌ها کاهش پیدا کرده است و اگر سازنده‌ای با در اختیار داشتن‬ ‫سرمایه کالن برای ساخت و ساز به شهرداری مراجعه کند‪ ،‬می‌تواند تخفیف‌های خوبی‬ ‫بابت عوارض ساخت و خرید‬ ‫تراکم بگیرد! مشاور وزیر راه و شهرسازی افزود‪ :‬شهرداری ممکن است در ظاهر برای‬ ‫عوارض ساخت و فروش تراکم اعالم گرانی و افزایش قیمت کند‪ ،‬اما با کاهش قدرت‬ ‫چانه‌زنی شهرداری در نتیجه کاهش تقاضا برای ساخت و ساز و دریافت پروانه‪ ،‬عمال‬ ‫نمی‌تواند این افزایش را در تمام موارد اعمال کند‪.‬‬ ‫وی ادامه داد‪ :‬این در حالی است که اقتصاد بخش مسکن هم‪ ،‬در حال حاضر به شهرداری‬ ‫اجازه نمی‌دهد که با قیمت‌ها و فراوانی سال قبل‪ ،‬تراکم فروشی کند‪( .‬دنیای اقتصاد)‬


‫‪Page 18‬‬

‫سال يازدهم‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫از سالمت خانواده تان با اندوختن سلول های پايه ی‬ ‫برگرفته از دندان هايتان حفاظت کنيد‬ ‫برگردان به فارسی از‪ :‬شمسی دوستدار‬ ‫‪ -1‬دندان های از دست رفته و بیماری های لثه‬ ‫‪ -2‬ترمیم استخوان های فرسایش یافته یا شکسته بدن‬ ‫‪ -3‬دیابت نوع اول‬ ‫‪ -4‬صدمات و جراحت های نخاع‬ ‫‪ -5‬زوال ماهیچه ها‬ ‫‪ -6‬بیماری پارکینسون‬ ‫‪ -7‬بیماری آلزایمر‬ ‫‪ -8‬سکته ی قلبی‬ ‫‪ -9‬سکته ی مغزی‬ ‫برای اقدام در زمینه "ذخیره یک دندان" (‪ )Store-A-Tooth‬با دندانپزشگ خود مشورت‬ ‫کنید‪ .‬این روشی است ساده که هر دندانپزشک یا پزشک متخصص دهان می تواند برایتان‬ ‫انجام دهد‪ .‬بهترین زمان برای صحبت با دکتر برای ذخیره سازی سلول پایه دندان‪ ،‬پیش‬ ‫از افتادن دندان یا کشیدن آن است‪.‬‬ ‫برای اطالعات بیشتر به وبسایت زیر مراجعه کنید‪:‬‬ ‫‪www.store-A-tooth.com/learn_more‬‬ ‫سلول های پایه (‪ )Stem Cells‬بطور طبیعی در همه ی ما وجود دارند و در طول زندگی‬ ‫امکان بازسازی و ترمیم بدن مان را فراهم می کند‪ .‬برای دهها سال پزشکان از این توانایی‬ ‫بی مانند سلول های پایه برای درمان بیماری هایی چون لوکیمیا (سرطان خون) و بیماری‬ ‫های ژنتیکی خون بهره گرفته اند؛ برای مثال با استفاده از مغز استخوان یا خون برگرفته‬ ‫از بند ناف‪.‬‬ ‫اما تنها چند موقعیت مناسب برای استفاده از سلول های پایه خودتان وجود دارد‪.‬‬ ‫یک راه این است که نخون بند ناف نوزاد پس از زاده شدنش نگهداری شود‪.‬‬ ‫اینک راه آسان و مناسب و کم خرج تری وجود دارد که نگهداری سول های پایه ی دندان‬ ‫هاست‪.‬‬ ‫دندان ها بهترین منبع سلول های پایه اند‬ ‫سلول پایه در سال ‪ ،2000‬توسط پژوهشگران ‪National Institutes of Health (NIH‬‬ ‫کشف شد‪.‬‬ ‫زمانی که دندان ها (ی شیری) بطور طبیعی و به رغم تمیز نگاه داشتن می افتند‪ ،‬می توان‬ ‫سلول های پایه آنها را برای درمان بعضی از بیماری های محتمل در آینده ذخیره کرد‪.‬‬ ‫با طرح "‪( "Store-A-ToothTM‬دندانی ذخیره کنید) می توانید سلول های پایه دندان های‬ ‫شیری بچه هایتان را که در حال افتادن هستند ذخیره کنید‪ .‬همچنین‪ ،‬سلول های پایه دندان‬ ‫های سالمی که به دالیل ارتودنسی کشیده می شوند و یا دندان های عقلی که بیرون آورده‬ ‫می شوند را می توان نگهداری کرد‪.‬‬ ‫سلول های پایه چگونه می تواند به خانواده شما کمک کند؟‬ ‫چه کسی حدس می زد که روزی دندان ها کلید سالمت فرزندان و حتی کل خانواده شما را‬ ‫در اختیار داشته باشند‪ .‬واقعیت این است که پژوهشگران در سراسر جهان در حال کشف‬ ‫کاربردهای بالقوه ی سلول های پایه ای هستند که از دندان ها به دست می آید‪.‬‬ ‫در دندانپزشکی سلول های پایه برای رشد دوباره ی استخوان فک و درمان بیماری های‬ ‫لثه مورد استفاده قرار گرفته اند و حتی مطالعاتی برای دوباره سازی دندان ها (‪Tooth‬‬ ‫‪ )Regeneration‬در جریان است‪.‬‬ ‫در پزشکی‪ ،‬سودمندی سلول های پایه برای درمان بالقوه ی شماری از بیماری ها مورد‬ ‫توجه قرار گرفته است‪ .‬یک پژوهش منتشر شده در سال ‪ 2011‬نشان داده است که سلول‬ ‫های پایه می توانند برای تولید انسولین به کار رفته و رل مهمی در درمان دیابت نوع اول‬ ‫(‪ - )Juvenile‬بیماری ای که بیش از یک میلیون نفر در آمریکا بدان مبتالیند ‪ -‬بازی کنند‪.‬‬ ‫پژوهش ها بر روی سلول های پایه ی دندان ها می تواند در پزشکی به طیف وسیعی‬ ‫از کاربردهای امیدبخش و موفقیت آمیز در زمینه بازسازی ارگان ها (‪Regenerative‬‬ ‫‪ )Medicine‬منجر شود‪ ،‬برای مثال در این زمینه ها‪:‬‬


Farhang, September 5, 2014, No. 295

‫سال يازدهم‬

Page 19


‫‪Page 20‬‬

‫سال يازدهم‬

‫کتاب "نگاهی به شاه"‬

‫نوشته دکتر عباس ميالنی‬ ‫موجود است‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬


Farhang, September 5, 2014, No. 295

‫سال يازدهم‬

Page 21


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 22‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫گزينش مطالب بخش موسیقی از استاد شاملو‪،‬‬ ‫نوازنده و مد ّرس برجسته ی ویولن‬

‫سيمين و ترانه‌هايش؛ از عشق تا وطن‬ ‫امیر رستاق‪ ،‬روزنامه‌نگار حوزه فرهنگ و هنر‬ ‫شاید این خصلت شعر فارسی باشد که‬ ‫پیوندی ناگسستنی با موسیقی دارد و شاعر‬ ‫بر اساس وزنی که انتخاب می کند ناخودآگاه‬ ‫دیگران را دعوت می‌کند به خواندن شعرش‬ ‫بر اساس ریتم و آن وزن خاص‪ .‬در نقطه‬ ‫مقابل آن‪ ،‬این اهل موسیقی‌اند که هرگاه به‬ ‫سراغ شعری‌ می‌روند سعی دارند از آن‬ ‫بهره موسیقایی خاص خود را ببرند‪.‬‬ ‫برخی اشعار اما این خصلت را به شکلی‬ ‫مضاعف در خود جای داده‌اند‪ .‬یعنی‬ ‫عالوه برریتم و وزن شعری از محتوی‬ ‫و مضمونی برخوردارند که در ذهن‬ ‫آهنگساز ملودی‌های خوبی را تداعی‬ ‫می‌کند که می‌تواند دستمایه ساخت آهنگ‬ ‫و ترانه‌ای تازه شود‪.‬‬ ‫اشعار سیمین بهبهانی از این دست است که‬ ‫در جوهر خود چه در محتوا و چه صورت‪ ،‬خاصیت تبدیل به ترانه و تصنیف را دارد‪ .‬اگر‬ ‫بخشی از این توانایی را به استعداد و قریحه شعری سیمین بهبهانی مرتبط بدانیم‪ ،‬بخشی‬ ‫دیگر از این ویژگی به تجرب ‌ه درازدامن شاعر در سرودن تصنیف و ترانه و گوش سپردن‬ ‫به انواع آهنگ‌ها از آهگسازان شاخص و حتی درجه دوم موسیقی ایران در سال‌های دهه‬ ‫‪ ۴۰‬و ‪ ۵۰‬مرتبط است‪.‬‬ ‫شاعری که ‪ ۳۰۰‬ترانه سرود‬ ‫سیمین بهبهانی اگر چه در غزل شاعری چیره‌دست بود‪ ،‬اما از سال ‪ ۱۳۴۵‬شروع کرد به‬ ‫سرودن ترانه‪.‬‬ ‫آن چنان که خود در گفت وگوی تفضیلی‌اش با جمشید برزگر در بی‌بی سی اشاره کرده‌‬ ‫است‪ ،‬دلیل اصلی گرایشش به ترانه‌سرایی احتیاج مالی بود‪.‬‬ ‫به همین دلیل است که خود می‌گوید‪" :‬اگر بر اساس پولی که گرفته‌ام بخواهم محاسبه کنم‬ ‫شاید ‪ ۳۰۰‬ترانه سروده باشم‪".‬‬ ‫سرودن این حجم از ترانه باز می‌گردد به سرعت قریحه شعری و استعداد بالقوه و فعلش‬ ‫در سرایش و خوشقولی شاعر در انجام سفارشات آهنگسازان به نحوی که خانم بهبهانی در‬ ‫همین گفت وگو ضمن تاکیدش بر این خصلت می‌گوید‪ " :‬اسمم را گذاشته بودند خوب و زود‪،‬‬ ‫چون هم خوب ترانه می‌گفتم و هم سریع سفارشات را انجام می‌دادم به نحوی که بسیاری از‬ ‫ترانه‌ها یک یا دو روز بعد از سفارش سروده و تحویل واحد موسیقی رادیو می‌شد‪".‬‬ ‫قاعده ترانه‌سرایان در آن دوره این بود که ابتدا بر اساس ملودی و بافت آهنگی که به ذهن‬ ‫آهنگساز می رسید‪ ،‬بر وزن همان آهنگ‪ ،‬اشعاری بی‌ارتباط سروده می‌شد که به آن "معر"‬ ‫می‌گفتند‪ .‬سپس همین "معر"ها با تامل و تفکر در طول دوره‌ای چند روزه یا چند هفته‌ای‬ ‫به صورت شعر ترانه‌ با مضمون و محتوایی ادبی سروده و به آهنگساز اثر داده می‌شد که‬ ‫تنظیم نهایی را انجام دهد‪.‬‬ ‫یکی از تفاوت‌های اصلی سیمین با سایر ترانه‌سرایان در این بود که دیگران بر اساس آهنگ‬ ‫ابتدا معر می سرودند و در منزل به تبدیل آن به شعر و ترانه اصلی همت می‌گماشتند‪ ،‬اما‬ ‫سیمین از همان ابتدا با تهیه یک ضبط دستی و ثبت و ضبط اصل آهنگ از روی خود آهنگ‬ ‫ترانه اصلی‌اش را می‌سرود‪ .‬به نظر می رسد این تجربه شنیداری در طول بیش از ده سال‬ ‫کار مستمر به او این توانایی را داده است که غز‌ل‌های بعدی اش را نیز به فضای ترانه‌های‬ ‫قبلی خود نزدیک سازد‪.‬‬ ‫در کارنامه حرفه ای بهبهانی همکاری باآهنگسازانی چون خالدی‪ ،‬همایون خرم‪ ،‬مرتضی‬ ‫محجوبی و جواد معروفی‪ ،‬منوچهر لشگری‪ ،‬جواد و بزرگ لشگری که اولی عموی دو تن‬ ‫دیگر بود‪ ،‬و سایر آهنگسازان نامی وجود دارد‪.‬‬

‫عاشقانه‌های سیمین؛ از الهه و پوران تا همایون شجریان‬ ‫حجم عمده ترانه‌های سیمین بهبهانی فضایی تغزلی و عاشقانه دارد‪.‬‬ ‫گفتمان رایج موسیقی در دهه‌های ‪ ۳۰‬تا قبل از انقالب نیز گفتمان تغزلی و عاشقانه بوده‬ ‫است و طبیعی است که سیمین نیز در چنین بازار پرتقاضایی ترانه بسراید و دستمزدش را‬ ‫بستاند‪.‬‬ ‫نقطه تمایز سیمین در ترانه‌سرایی اما‪ ،‬فضای زنانگی در اشعار و ترانه‌هایش است‪ .‬حجم‬ ‫قالب ترانه‌های سروده شده در آن سال‌ها از زبان عاشق نسبت به معشوق است و شرح‬ ‫هجرانی که عاشق در فراق یار تحمل می‌کند و بی‌تابی‌ها و صبوری‌هایش بر جور معشوق‪.‬‬ ‫اما در ترانه‌های سیمین به عکس‪ ،‬او از منظر معشوق در عاشق نظر می‌کند و حتی به بیان‬ ‫روانشناسانه دیدگاه معشوق می‌پردازد‪ .‬به تعبیر دقیق‌تر فضای ترانه‌سرایی در آن سال‌ها‬ ‫عمدتا مردانه بود و هنوز نیز چنین است‪ .‬ترانه‌سرایانی چون اسماعیل‌نواب صفا‪ ،‬رهی‬ ‫معیری‪ ،‬بیژن ترقی‪ ،‬معینی کرمانشاهی‪ ،‬تورج نگهبان و ‪ ...‬قلب ترانه‌سرایی را در دست‬ ‫داشتند و در چنین فضایی است که سیمین با مضامینی متفاوت گام در وادی ترانه‌سرایی‬ ‫می‌نهد‪.‬‬ ‫نمونه قابل اشاره این ترانه‌‌ها ترانه "دیوانگی" با صدای پوران در قبل از انقالب و در همان‬ ‫سال‌های دهه ‪ ۴۰‬است‪ .‬ترانه که با ارکستری حجیم در نغمه افشاری ساخته شده است با این‬ ‫شعر آغاز می‌شود‪:‬‬ ‫یارب مرا یاری بده تا آنکه آزارش کنم‪ /‬هجرش دهم‪ ،‬زجرش دهم‪ ،‬خوارش ُکنم‪ ،‬زارش ُکنم‬ ‫یا ترانه "رقیب" با صدای الهه که در گل‌های رنگارنگ ‪ ۵۶۶‬به آهنگسازی جواد معروفی‬ ‫(دنباله در صفحه ی ‪)45‬‬ ‫در گوشه بیداد دستگاه همایون‪...‬‬

‫آموزش‬

‫مکتب موسیقی شاملو‬

‫ویلن ایرانی‪ ،‬ویولن کالسیک‪،‬‬ ‫سه تار و پیانو‪،‬‬ ‫تئوری موسیقی‪ ،‬سولفژ‬ ‫ردیف های آوازی‬ ‫(میرزا عبدالله‪،‬صبا‪،‬‬ ‫تجویدی)‬ ‫فراگیری آهنگ های قدیمی‬ ‫همراه با ویولن و ریتم‬ ‫آهنگساز _ مدرس دانشگاه‬ ‫با ‪ 40‬سال تجربه آموزشی_‬ ‫تکنواز ویولن در رادیو تلویزیون‬

‫دارنده تالیفات و آثار متعدد در زمینه موسیقی ایرانی‬

‫‪E.mail: shamloukia@gmail.com‬‬ ‫‪WEbsite: www.shamlouviolin.com‬‬

‫‪Tel: 604.983.3985‬‬


Farhang, September 5, 2014, No. 295

‫سال يازدهم‬

Page 23


‫‪Page 24‬‬

‫سال يازدهم‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫سيمين بهبهانی‪ :‬عشقی به قدرت مرگ‬ ‫شهال شفیق‬ ‫در کتابش‪" ،‬با مادرم همراه ـ زندگينامه خود نوشت" (نشر سخن ‪ )1390،‬سیمین بهبهانی‬ ‫از يافتن مزاری می گويد که دلش می خواهد سرانجام آنجا آرام گيرد‪.‬‬ ‫درسال شصت و دو‪ ،‬به خواهش دخترش‪ ،‬در جستجوی جائی باصفا ‪ ،‬کنار درختی يا‬ ‫جوی آبی برآمده تا پيکر نوه کوچکش ارژن را که سرطان به چنگال مرگش سپرده‪ ،‬به‬ ‫خاک بسپارند‪ .‬در اين گشت سراسر درد‪ ،‬با همسرش منوچهر کوشيار امامزاده طاهر‬ ‫را می يابند که درخت توت بزرگی آنجا هست و حوض زيبائی پر از ماهی سرخ و چند‬ ‫گور‪ ،‬بعضی بی نشان‪.‬‬ ‫منوچهر کوشيار هم بعدتر در اين سرا به خاک سپرده می شود و سيمين با "هزار تالش‬ ‫و کوشش" اجازه دفن خويش را کنار همسرش می گيرد( با مادرم همراه ‪ ،‬ص ‪.)۳۹۴‬‬ ‫امامزاده طاهر طی سالها پيکرهای شماری خوانندگان و نويسندگان و از آن جمله بنان و‬ ‫پوران و غزاله علی زاده و هوشنگ گلشيری و محمد مختاری و محمد جعفر پوينده را‬ ‫هم در خود جای می دهد‪.‬‬ ‫مکان ها هم مثل آدمها از آنچه بر آنها می گذرد نقش های نازدودنی می پذيرند‪ .‬وقتی‬ ‫کتاب را می خواندم‪ ،‬تصوير برگهای سبزدرخت بزرگ توت و ماهی های قرمز امامزاده‬ ‫طاهر در ذهنم با سرخی خون قربانيان قتل های زنجيره ای به هم می آميخت‪ .‬اين فکر از‬ ‫سرم گذشت که عجبا‪ ،‬حضور اين همه اهل هنر و انديشه‪ ،‬که جزم انديشان مهر ناپاکی‬ ‫بر صدا و کالم شان زدند‪ ،‬به واقع معنای انسانی صفت طاهر را به اين مکان بازگردانيده‬ ‫است‪.‬‬ ‫امروز‪ ،‬خواننده ای که شرح سيمين را برای گرفتن اجازه دفنش در اين محل می خواند‪،‬‬ ‫حتی اگر معتقد باشد که مکان خاکسپاری اهميتی ندارد و حتی اگر بينديشد که همه جای‬ ‫ايران سرای سيمين بهبهانی ست‪ ،‬نمی تواند ازبی فرجامی خواست او فشار اندوهی بر‬ ‫قلبش حس نکند‪.‬‬ ‫اما چه جای دريغ که اين نشدن هم‪ ،‬مثل همه محروميت ها‪ ،‬باز‪ ،‬تجلی اقتدار سيمين شد‪.‬‬ ‫اين نکته عيان گشت که تن بی جانش هم حکام را به هول و حرص انگيخته‪ ،‬چه آنانی‬ ‫که حق مزار را او گرفتندو چه اينانی که کوشيدند جهتی خود خواسته به خاکسپاری اش‬ ‫دهند‪ .‬آری‪ ،‬سيمين گنجی چنان آزانگيز است که صاحبان قدرت نيز که سيم وزر ملک را‬ ‫در غصب دارند به آن چشم دوخته اند‪.‬‬ ‫در دياری که حاکمانش مردمان را بی قدرت می خواهند و برای زنان اختياری قائل‬ ‫نيستند‪ ،‬سيمين بهبهانی از نداشته هايش چنين گنجی فراهم آورده است‪.‬اسرار اين کيمياگری‬ ‫را در آثارش می يابيم‪ :‬رنج بردن و البه نکردن؛ عشق ورزيدن و اختيار از کف ندادن‬ ‫؛ جنگيدن بی آرزوی مرگ دشمن؛ غرور سرشار از فروتنی؛ شفقت در عين نفرت؛‬ ‫استقامت در عين شکنندگی؛ آزادی در عين تقيد‪.‬‬ ‫می شود آيا همه اين تضادها را با هم گردآورد؟‬ ‫زندگی و آثار سيمين بهبهانی گواه است که می شود‪ .‬مسيری که پيموده بسيار احکام ديرپا‬ ‫را به پرسش می کشد‪ .‬اگر در جوانی ‪ ،‬با همه شجاعت و گردن فرازی‪ ،‬به حکم پدر به‬ ‫ازدواجی ناخواسته تن می دهد‪ ،‬در ميانسالی که گاه فرو نشستن شورها می نمايد آزادگی‬ ‫پيش می گيرد ‪ ،‬آنهم در حصار اختناق‪ .‬اين متضاد فرآورد همزيستی دو زن در وجود‬ ‫اوست‪" :‬مادری مهربان"؛ "وجودی رها و عاشق پيشه "‬ ‫رابطه سيمين با مادر و مادری بر زندگی او اثری عميق گذاشت‪.‬‬ ‫از کودکی در مسئوليت های جانفرسای مادرش فخرعظما برای کشيدن بار زندگی شريک‬ ‫شد و با حسرت شاهد بود که اين بانوی فاضل‪ ،‬نويسنده و شاعر‪ ،‬روزنامه نگار و مدافع‬ ‫حقوق زنان‪ " ،‬با همه اين اعتقاد و با همه کوششی که در اين راه داشت حتا خود را‬ ‫نتوانسته بود از تسليم به اين ستم ها برهاند" ( با مادرم همراه ‪...‬ص ‪.)۴۲۵‬‬ ‫سيمين با هوش و حساسيت سرشارش رنجها و ناکامی های مادر را به تمامی زندگی کرد‪.‬‬ ‫مادر شدن اما به او نيرو داد که بر دلمردگی اش از ازدواجی بی عشق فائق آيد‪ .‬بعدها ‪،‬‬ ‫پسر ارشد او علی ‪ ،‬اهل قلم و مترجم ‪ ،‬همکار و مشوق نو آوری های زبانی او بود‪ .‬شغل‬ ‫معلمی هم سرچشمه ی شادی سيمين بود و شاگردانش به نحوی ديگر فرزندانش بودند‬ ‫که دانا و توانا می خواستشان‪ .‬و نيز چنين است عشق سيمين به وطن‪ .‬درشعر او وطن ‪،‬‬ ‫زادگاه‪ ،‬مفهوم " خانه" می يابد‪ ،‬خانه ای که اهالی آن آشنايانند ‪ ،‬متمايز از بيگانگان‪ .‬با‬ ‫سالدار تر شدن‪ ،‬سيمين خود را چونان مادر اين خانه ی بزرگ می خواهد و همه زادگان‬ ‫وطن را فرزندان خويش می داند‪.‬‬ ‫پس در عين نفرت به بدانديشان و شرورانی که بر ملک سلطه يافته اند‪ ،‬شفقت خويش‬ ‫را از اينان‪ ،‬که در شهر مشهورش " يک متر و هفتاد سانتی متر" "مار خانگی" می‬ ‫خواندشان‪ ،‬دريغ ندارد (مجموعه آثارـ يکی مثال اينکه‪۱۳۷۷...‬ـ‪)۱۳۷۴‬‬ ‫ای جملگی دشمن من جز حق چه گفتم به سخن‬ ‫آهی به نفرين نزنم‬ ‫پاداش دشنام شما‬ ‫سيمين صالی مدارا با شروران و ددمنشان سر می دهد‪ ،‬اما بر بدی و ددی چشم نمی‬ ‫بندد و از حق جستن و حق گفتن خاموش نمی نشيند‪.‬هرگز‪ ،‬به هيچ بهانه و مصلحتی‪ ،‬در‬ ‫کنار صاحبان قدرت قرار نمی گيرد‪.‬مدارائی که او در پيش گرفته از سکوت و تسليم‪،‬‬ ‫حتی به گاه ناتوانی‪ ،‬نشان ندارد‪.‬در شعر‪ " ،‬ببخش ديو خويان را"‪ ،‬می سرايد‪ (.‬مجموعه‬

‫آثارـ يکی مثال اينکه‪۱۳۷۷...‬ـ ‪)۱۳۷۴‬‬ ‫بپر بپر کبوتر جان‬ ‫شکسته بال و خونين پر‬ ‫بدر بدر کبوتر جان‬ ‫فضای نيل و وحشت را‬ ‫سيمين حق خواهی را‪ ،‬نه مثل وظيفه ای بر دوش‪ ،‬بل همچون شان انسانی می زيد‪ .‬از‬ ‫همين رو در بند چند و چون بر سر تعهد هنری و تعهد مبارزاتی نيست‪ .‬اگر در صف‬ ‫مبارزات برابری خواهی زنان قرار می گيرد از آنروست که جان و دلش در پی اين‬ ‫احقاق حق است‪ .‬جنگيدنش برای آزادی سخن نيز از چنين جوهری ست‪.‬‬ ‫نه فقط سخن‪ ،‬که کردارش خواست آزادگی و آزادی خواهی را تبلور می دهد‪ ،‬خواستی‬ ‫که تحققش‪ ،‬به عقل خود انديشيدن را می طلبد و پروای خويش بودن را‪ .‬اگر لبهايش را تا‬ ‫آخر سرخ نگاه می دارد تنها برای دهن کجی به سنت و قدرتی که زن را در حجاب می‬ ‫خواهد نيست‪ .‬لبهای سرخ و چشمهای سرمه کشيده سيمين‪ ،‬نشانه های آن زن ديگريست‬ ‫که قلبش در سينه او می تپد‪ :‬زنی رها و عاشق پيشه‪.‬‬ ‫در کولی واره ها که از بهار تا زمستان ‪ ۶۱‬سروده شده اند‪ ،‬سيمين اين چهره را به‬ ‫بيان آورده‪ .‬کولی که " ساقه گيسوی نرمش بافته از پيچک عشق" است ؛ که آوارگی و‬ ‫غربتش از دوری يار است و سودای عشق را با مرگ تاخت می زند‪ ،‬نه تنها نمادی از‬ ‫زن سرکوب شده اعصار و قرون‪ ،‬که چهره ی ديگر سيمين نيز هست‪.‬‬ ‫تصوير کولی ست پيدا‪،‬‬ ‫کولی منم ‪ ،‬آه ! آری ‪ ،‬اينجا به جز من کسی نيست‬ ‫رويم در آيينه تا هست ( مجموعه آثارـ دشت ارژن ـ کولی واره ‪)۱‬‬ ‫در کولی واره پنج‪ ،‬حکايت کولی را می خوانيم که برای چيدن سيب‪ ،‬از ديوار باغ می‬ ‫پرد‪.‬‬ ‫خسته خسته خسته ی راه دست را فراز کرده‬ ‫سيب را ز شاخه چيده‬ ‫تشنه تشنه تشنه ی نور‬ ‫حکم اين گناه خوانده‬ ‫شرع برگشاده طومار‬ ‫دست و سيب را بريده !‬ ‫عقل برکشيده ساطور‬ ‫ميوه های نور خاموش‬ ‫کولی افتاده مدهوش‬ ‫خون ازو فرو چکيده‪.....‬‬ ‫هريکی بريده دستی‬ ‫کولی واره يازده‪ ،‬فراخوان به عشق ورزی با سواری ست که خواهد آمد‪ :‬رفت و روی‬ ‫سرا و جامه نو کردن و خنديدن و رقصيدن و شبی با يار به سر آوردن‪ ،‬اگرچه مجازاتش‬ ‫مرگ باشد‪.‬‬ ‫نماز عاشقی را به خون دل وضو کن‬ ‫سحر‪ ،‬که حکم قاضی رود به سنگسارت‬ ‫اگر مهر و شفقت سيمين به هستی و آدميان‪ ،‬بسان رحم مادر در بر گيرنده است و به گونه‬ ‫ی پستان مادر بخشنده‪ ،‬آن زن رها وعاشق پيشه ای که در سيمين می زيد يار می جويد‬ ‫و از ناکامی رنج می برد‪ .‬او برای آفريدن به معشوق نياز دارد‪ .‬سيمين قصه مادرش را‪،‬‬ ‫که در نقل آن به گفتگوئی با خويش هم می نشيند‪ ،‬به محمل نامه نگاری با يار به غربت‬ ‫رفته ای‪ ،‬که نامش را مکتوم می گذارد‪ ،‬می نويسد‪.‬‬ ‫وقتی مکاتبه قطع می شود باز سيمين نوشتن نامه را پی می گيرد تا به مدد سخن گفتن با‬ ‫"يار" داستان مادر را بنويسد واز ورای آن از خود بگويد‪ .‬دراين نامه ها‪ ،‬آنگاه که سيمين‬ ‫از عشق می گويد هراسش از تسليم است‪" .‬زيباست که در وجود ديگری زندگی کنی‪.‬‬ ‫هستيت او باشد‪ ...‬اما زشت است وقتی که می بينی دو بدن وحود دارد؛ يکی فعال و يکی‬ ‫تابع"( ص ‪ .)۴۳‬سيمين جا به جا به يار که او را پير و مراد خود می خواند ياد آوری می‬ ‫کند که شيفتگی و شيدائی برايش به معنای از کف دادن " استقالل رای و درست انديشيدن‬ ‫و اتکا به نفس" نيست‪.‬‬ ‫آری‪ ،‬آن خود "رها" و آزاده ی سيمين‪ ،‬در اوج عاشقی هم خود نمی بازد و به کولی‬ ‫درونش ندا می دهد‪:‬‬ ‫پائی بکوب و به ضربش‬ ‫کولی ! به شوق رهائی‬ ‫تا پاسخی بستانی‬ ‫بفرست پيک و پيامی‬ ‫بايد ضمير جهان را ‪:‬‬ ‫بر هستی تو دليلی‬ ‫تا آتشی بجهانی‬ ‫نعلی بسای به سنگی‬ ‫در خود فشرده تنت را‬ ‫اعصار تيره ی ديرين‬ ‫در سنگواره نمانی‬ ‫بيرون گرا که چو نقشی‬ ‫(رادیو فردا)‬


Farhang, September 5, 2014, No. 295

‫سال يازدهم‬

Page 25


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 26‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫از گناهان فروغ فرخزاد‬ ‫محمدعلی همایون کاتوزیان‬

‫(بخش دوم و پايانی)‬

‫ ‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫پیش از این که دنبال بحث و تحلیلمان را بگیریم تأکید بر‬ ‫این نکته الزم است که ـ در این نامه‌ها ـ فروغ فرخزاد‬ ‫تشنه‌ی تفاهم و رضایت (و‪ ،‬اگر نه تأیید‪ ،‬دست کم تسامح‬ ‫و مدارای) پدر است‪ ،‬و زبانی آشتی‌جویانه دارد‪ ،‬اگر چه ضمناً روشن می‌کند که حاضر‬ ‫نیست از اصول راه و روشی که در زندگی در پیش گرفته دست بردارد‪ .‬یعنی اگرچه‬ ‫خشم او را نسبت به رفتار پدرش (درگذشته و حال) تلویحاً از این نامه‌ها می‌توان درک‬ ‫کرد (و درنامه‌هایی که به برادرش فریدون نوشته روشن و آشکار است)‪ ٢١‬امّا عطش او‬ ‫به مهر پدر از آن بارزتر و جانکاه‌تر است‪ :‬هم عشق هم نفرت‪ .‬و این چیز تازه‌ای نیست‪.‬‬ ‫به این ترتیب می‌بینیم که شاعر از کودکی به بعد در آرزوی عشق پدر بوده‪ ،‬و هرگز‬ ‫نیزـ تا آن زمان ـ آن را نیافته است (درنامه‌ای به برادرش ـ بعد ازاین تاریخ ـ می‌نویسد‪:‬‬ ‫«به پدرم فقط می‌شود “سالم” گفت»)‪ ٢٢.‬موضوع‪ ،‬موضوع «مهربانی» و ّ‬ ‫«تفقد» و از‬ ‫این چیزها نیست‪ ،‬که از همین نامه‌ها پیداست که دست کم برخی از آن را پدرش به طور‬ ‫متعارف نسبت به او روا می‌داشته‪ ،‬چنان‌که می‌بینیم او نیز در این‌جا و آن‌جا تکرار و‬ ‫تأکید می‌کند که «دوستتان دارم… وآدمی هستم که هرگز به دوستی تظاهر نمی‌کنم و هر‬ ‫چه دارم در قلب خود دارم»‪ ٢٣.‬بی‌شک هم او هم پدرش در آن‌چه در بیان مهر وعالقه‬ ‫بر زبان می‌گویند و درنامه می‌نویسند صادق‌اند‪ .‬ولی ریشه‌های مشکل آنان ـ دست کم‬ ‫در مورد فرخزاد ـ درگذشته‌های دور دست است‪ ،‬و خو ِد مشکل در اعماق ناخودآگاهش‪.‬‬ ‫بنابر این شواهد‪ ،‬می‌توان انگیزه‌ی اصلی ـ انگیزه ناخودآگا ِه ـ او را در ارتکاب آن‬ ‫«گناهان» (به قول خودش‪ ،‬در شعر) و آن «خطاها» (به قول خودش‪ ،‬درنامه به پدرش)‬ ‫جستجوی عاجزانه و دیوانه‌واری برای عشق پدری یافت‪ .‬عشقی که از آن همیشه محروم‬ ‫بوده و ـ چنان که از همین دو نامه روشن است ـ به شدت از این محرومیت‪ ،‬از این‬ ‫«تنهایی»‪ ،‬رنج می‌برده است‪.‬‬ ‫از آنچه ما از زندگی فرخزاد ـ دست کم زندگی تا آن زمانش می‌دانیم‪ ،‬این‌که او به دنبال‬ ‫چیزی یا کسی ـ به دنبال گمشده‌ای یا هنوز نیافته‌ای ـ می‌گردد‪ ،‬از نظر تحلیل روان‬ ‫شناختی روشن است‪.‬‬ ‫این‌جور«گمشده»ها ـ که قدیمیترین نمونه‌ی واقعی یا سمبولیک آن جستجو برای بهشت‬ ‫ً‬ ‫اصال یافتنی نیستند‪ .‬یعنی نه هر جوینده‌ای‪،‬‬ ‫گشمده دراین جهان خاکی‌ست ـ طبق تعریف‬ ‫بلکه جوینده‌ای که با این دید به گمشده‌اش می‌نگرد؛ جوینده‌ای که در اعماق ذهنش از آن‬ ‫گمشده عنصر کامل و بی‌عیب و نقصی ـ به زبان دیگر‪ ،‬خدایی ـ ساخته است که به دنبال‬ ‫آن می‌گردد طبعاً هر چه بیشتر بگردد بیشتر ناامید خواهد شد‪ .‬مگر وقتی که توهمّی شبیه‬ ‫تخیل خود را از آن گمشده ببیند و در نتیجه برای مدتی ایمان آورد و از ادامه‌ی جستجو‬ ‫ِ‬ ‫باز ایستد‪ .‬اگر چه َسر خوردن بازهم تقریباً قطعی‌ست‪ .‬وگرنه اساس کار بر از‪-‬این‪-‬به‬ ‫آن پناه بردن‪ ،‬و هر بار سرخوردن است‪ ،‬چون این و آن ممکن نیست عطش آن گمشده‌ی‬‫کامل و بی‌عیب و نقص را ارضاء کنند‪ :‬آن گمشده‌ای که جوینده می‌خواهد خود را در او‬ ‫غرق کند‪ ،‬که در او پشتش به کوه اُ ُحد باشد‪ ،‬که همه‌ی وسواسها و دغدغه‌ها و «گناهانش»‬ ‫در او محو شود‪ ،‬که بگوید «آه‪ .‬دویدم و دویدم َس ِر کوهی رسیدم»‪.‬‬ ‫این است که در میان خدا و شیطان‪ ،‬در میان ایمان و گناه‪ ،‬در میان عشق نیافتنی و‬ ‫خطاهایی که در جستجو برای آن عشق می‌کند درمی‌ماند‪ .‬و«تنها» می‌شود‪ ،‬و دراین‬ ‫تنهایی‪ ،‬دست آخر به آخرین سنگر‪ ،‬به هنرش‪ ،‬به شعرش پناه می‌برد‪ ،‬و از شعرش‬ ‫ً‬ ‫کامال نمی‌گیرد‪ ،‬دست کم مؤثرترین و‬ ‫«خدایی» می‌سازد که اگرچه جای آن گمشده را‬ ‫مطمئن‌ترین بدیل و جانشینی‌ست که دردست اوست‪ :‬شعرخدای من است؛ «اگر قدرت‬ ‫شعر گفتن را از من بگیرند خودم را خواهم کشت»‪.‬‬ ‫کافکا و هدایت هر دو ـ باالخره ـ به نفس ادبیات تبدیل شدند‪ ،‬نه برای این‌که چیزی نمانده‬ ‫بود که بخواهند‪ ،‬بلکه به این دلیل که در جستجوی آن گمشدۀ مجهول و نیافتنی جسم‬ ‫و جانشان جزیی ازادبیات شد‪ *.‬و به این معنی ادبیاتشان حاصل رنج عظیمی بود که‬ ‫کشیدند‪ .‬که تنها دردی که از خود آنان دوا می‌کرد همان «جانشینی» برای آن گمشده بود‪.‬‬ ‫امّا چون خود آن گمشده نبود آنان را ارضاء نمی‌کرد‪ .‬و از جهات دیگری نیز بر رنج و‬ ‫دردشان می‌افزود‪٢۴.‬‬ ‫* البته هر دو در اواخرعمر آرزو داشتند که مثل بیشتر مردم بودند‪ ،‬یعنی ـ به تعبیر ما‬

‫ً‬ ‫اصال گمشده‌ای نمی‌داشتند که درجستجویش آن همه رنج ببرند و رنج بکشند و باز هم ـ‬ ‫ـ‬ ‫گذشته از ادبیاتشان ـ دست خالی بمانند‪ .‬امّا این امر دیگری‌ست‪.‬‬ ‫و جای شگفتی نیست که همین شعر‪ ،‬همین خدا‪ ،‬در نظر فرخزاد به شکل شیطان نیز تجلّی‬ ‫می‌کند‪ ،‬چون این جانشین خدا را ـ که خدا نیست؛ یعنی آن گمشده نیست ـ ضمناً مانع یافتن‬ ‫خود آن گمشده می‌بیند‪ .‬و این تضادی که در ناخودآگاه اوست‪ ،‬در ضمیرآگاهش به شکل‬ ‫این جمالت ساده ـ جمالت معصومانه ـ خطاب به پدرش تجلّی می‌کند‪« :‬و فکر کرده‌ام‬ ‫که چرا خدا مرا این‌طور آفرید و این شیطان را به اسم شعردر وجود من زنده کرد تا من‬ ‫نتوانم رضایت و محبت شما را جلب کنم‪ ،‬امّا تقصیر من نیست»‪ .‬او خودش ـ دست کم در‬ ‫ً‬ ‫کامال صادق است‪ .‬ولی روی دیگر آن‬ ‫آن لحظه ـ مسأله را از این‌رو می‌بیند و در این دید‬ ‫را هم می‌توان دید‪ ،‬که خودش هم در موارد دیگر دیده است‪ :‬این شعر‪ ،‬این خدا یا جانشین‬ ‫خدا پناهنگاهی برای نیافتن آن خدا‪ ،‬آن گمشده‪ ،‬آن عشق کامل‪ ،‬و صد در صد مطمئن‪،‬‬ ‫مفری برای آن «تنهایی»ست که ـ در شکل عادی و‬ ‫آن بهشت هرگز ندیده و نیافته است؛ ّ‬ ‫عینی‌اش ـ نتیجه‌ی محرومیت عمیق و تاریخی از عشق پدر است‪ .‬یعنی او در گفتن این که‬ ‫شعر برایش خداست و اگر شعر گفتن را از او بگیرند خودکشی خواهد کرد نیز به همان‬ ‫اندازه صادق است‪ .‬و نه فقط صادق است‪ ،‬بلکه تمیز و تشخیص این نکته ـ شاید بدون‬ ‫این‌که خود بداند ـ جای عمیق‌تری در ذهنیات او دارد‪ .‬او در اسفند ‪( ١٣٣٣‬یعنی دو سال‬ ‫پس از نامه‌هایی که از مونیخ‪ ،‬به پدرش نوشته بود) می‌نویسد‪:‬‬ ‫این‌جا [در تهران] خیلی تنها مانده‌ام…‬ ‫‪-------------------------‬‬‫از زور تنهایی مثل سگ کار می‌کنم… یک فیلم ساخته‌ام راجع به زندگی جذامی‌ها که‬ ‫موفقیت پیدا کرده… زندگی همین است‪ .‬یا باید خودت را با سعادتهای زودیاب ومعمول ـ‬ ‫مثل بچه و شوهر وخانواده ـ گول بزنی‪ ،‬یا با سعادتهای دیریاب و غیرمعقول‪ ،‬مثل شعر‬ ‫و سینما و هنر و از این مزخرفات! امّا به هر حال همیشه تنها هستی و تنهایی تو را‬ ‫می‌خورد و خرد می‌کند* ـ من قیافه‌ام خیلی شکسته شده و موهایم سفید شده و فکر آینده‬ ‫خفه‌ام می‌کند‪ ،‬ولی بگذریم… بگذریم… بگذریم… وضع از این قرار است‪٢۵.‬‬ ‫و آن اشاره به سعادتهای زودیاب(مثل «بچه و شوهر و خانواده») یادآور«آن عشق‬ ‫و ازدواج مضحک در شانزده سالگی»ست که درنامه‌ی دیگری از آن یاد می‌کند‪٢۶.‬‬ ‫«عشق و ازدواج مضحکی» که شاید نخستین گام موهوم او برای فرار از آن «تحقیر‬ ‫و تنفر» و ّ‬ ‫تحکم‪ ،‬و یافتن گمشده‌ای بود که دقیقاً همان «تحقیر و تنفر» آرزوی آن را‬ ‫ـ جستجوی وسواسانه برای آن راـ دراو انگیخته بود‪ *.‬وآن «سعادتهای زودیابی» که‬ ‫اومی‌خواسته جانشین گمشده‌اش کند نه فقط به شکل آن «عشق و ازدواج مضحک» (که‬ ‫خودش هم از آن به عنوان مثال یاد می‌کند) تجلّی نکرده‪ ،‬بلکه باز هم به این شکل و آن‬ ‫شکل دیگر تکرارشده‪ ،‬و ازجمله به شکل چیزهایی که خودش درهمان زمانها از آن به‬ ‫نام «گناه» و «خطا» یاد می‌کند‪.‬‬ ‫از آنچه از شعرها و نامه‌های بعدی (در واقع‪ :‬چند ّ‬ ‫تکه از نامه‌های بعدی) در دست‬ ‫ماست چنین برمی‌آید که تا پایان عمر کوتاهش آن مسأله‌ی اساسی فرجام قطعی نیافته و‬ ‫او گمشده‌اش را هیچ وقت نیافته است‪ .‬ببینید در آن نامه‌های بعدی چه می‌نویسد‪ .‬درسال‬ ‫‪١٣۴٠‬ـ که به خاطرتان باشد دو سه سالی از دوره‌ی «تولدی دیگر» گذشته‪:‬‬ ‫حس می‌کنم که عمرم را باخته‌ام… من هرگز در زندگی راهنمایی نداشته‌ام… هرچه که‬ ‫ّ‬ ‫دارم از خودم دارم و هرچه که ندارم همه آن چیزهایی‌ست که می‌توانستم داشته باشم‪ ،‬امّا‬ ‫کجرویها و خودنشناختنها و بن‌بستهای زندگی نگذاشته است که به آنها برسم‪٢٧.‬‬ ‫* قیاس کنید با جمله‌ی اوّل بوف کور هدایت‪« :‬در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره‬ ‫درانزوا روح را می‌خورد و می‌تراشد»‪.‬‬ ‫** اشاره‌ام به جمالتی‌ست از نامه به پدرش که بیشتر نقل شد و بهتر است دوباره نقل‬ ‫شود‪« :‬دیگر چشمهای کسی با تنفر و تحقیر مرا نگاه نمی‌کند‪ ،‬دیگر کسی به من نمی‌گوید‬ ‫این کار را بکن‪ ،‬این کار را نکن‪ .‬کسی مرا یک بچه‌ی نفهم نمی‌داند»‪...‬‬ ‫(دنباله در صفحه روبرو)‬


‫‪Page 27‬‬

‫سال يازدهم‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫‪-------------------------‬‬‫است‪ ،‬نشانه‌ای از تردید و تزلزل‬ ‫و تهاجم ناشی از خودناباوریها و‬ ‫‪ ...‬و در بیانی شاعرانه از آن عطش تندی که برای «گمشده»اش در ژرفای روح اوست پشیمانی ـ که روی دیگر همان است‬ ‫(در نامه‌ی دیگری) می‌نویسد‪:‬‬ ‫ـ نیست‪ .‬و حتی برعکس آن است؛‬ ‫حس می‌کنم که فشار گیج کننده‌ای در زیر پوستم وجود دارد… می‌خواهم همه چیز را تا اندازه‌ای‪.‬‬ ‫سوراخ کنم و هرچه ممکن است فرو بروم‪ .‬می‌خواهم به اعماق زمین برسم‪ .‬عشق من آن برای این‌که آن «خود پیدا کردن»‪،‬‬ ‫جاست…‪٢٨‬‬ ‫پذیرفتن مسؤولیت برای‬ ‫آن‬ ‫ِ‬ ‫ً‬ ‫(حس «اشتباهاتش»‪ ،‬آن تغییر و تحول‬ ‫حس تنهایی ّ‬ ‫و نیزدر نامه‌ی دیگری آن آشوب و اضطراب درون را که اصال ناشی از ّ‬ ‫دور بودن از«گمشده» و ترس از نیافتن آن)ست به این ترتیب باز می‌تابد که «همیشه سعی آگاهانه (در سطح ضمیر آگاه) را با‬ ‫َر بسته باشم تا زندگی وحشتناک درونی‌ام را کسی نبیند ونشناسد»‪ ٢٩.‬و دورۀ شعر«گناه» قیاس کرده باشیم‪،‬‬ ‫کرده‌ام مثل یک د ِ‬ ‫در نامه‌ی دیگری‪« :‬نمی‌دانم رسیدن چیست‪ ،‬امّا بی‌گمان مقصدی هست که همه‌ی وجودم بهترین شعری که من می‌شناسم‬ ‫به سوی آن جاری می‌شود»‪ ٣٠.‬و می‌توانست بیفزاید‪ :‬و می‌ترسم هرگز به آن نرسد‪ .‬و شعری‌ست از نخستین آثار دوره‌ی‬ ‫شهرت‬ ‫در نامه‌ی بعدی انگار هدایت است (در روان داستانهایش‪ ،‬ودرنامه‌هایش) که دارد حکم تولدی دیگر‪ ،‬که‪ ،‬به نسبت‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫می‌کند درباره‌ی«دنیایی که تا چشم کار می‌کند دیوار است و دیوار است و دیوار است‪ .‬و چندانی ندارد؛ «درخیابانهای سرد‬ ‫جیره‌بندی آفتاب است و قحطی فرصت است و ترس است و خفگی‌ست و حقارت است»‪ ٣١.‬شب» که کار سال ‪ ١٣٣٨‬است‪،‬‬ ‫و باالخره‪ ،‬در نامه‌ی دیگری از سفید شدن موهایش و خط افتادن پیشانی‌اش و غیره ـ که اندکی پیش از آن که گوینده‌اش‬ ‫نشانه‌هایی از بلوغ‌اند ـ اظهار خوشوقتی می‌کند و می‌گوید‪:‬‬ ‫بیست و پنج ساله شود‪ ،‬و این‌طور‬ ‫خوشحالم که دیگر خیالباف و رؤیایی نیستم‪ .‬دیگر نزدیک است که سی و دو سالم بشود‪ .‬هر آغاز می‌شود‪:‬‬ ‫چند که سی و دو ساله شدن‪ ،‬یعنی سی و دوسال ازسهم زندگی را پشت سرگذاشتن وبه پایان من پشیمان نیستم‬ ‫رساندن‪ .‬امّا درعوض خودم را پیدا کرده‌ام‪٣٢.‬‬ ‫من به این تسلیم می‌اندیشم‪ ،‬این تسلیم دردآلود‬ ‫و وقتی مُرد تازه سی و دو سالش شده بود‪ .‬این «دیگر خیالباف و رؤیایی نبودن» و «خود «من پشیمان نیستم» را قیاس کنید با ُ‬ ‫«گنه کردم»‪ ،‬که اولین جمله‌ی شعر «گناه» است؛‬ ‫را پیدا کردن» نشانه‌ی تغییر و تحوّل مستمری‌ست‪ .‬ولی فقط درسطح ضمیرآگاه‪ .‬اگر جز چون ظاهراً صحبت از موضوع مشابهی‌ست‪ .‬امّا باطناً این‌طور نیست چون همان موضوع‬ ‫این باشد علم روان‌شناسی غلط است‪ .‬چنان‌که او در همان نزدیکیهای سی و دو سالگی مشابه از نظر گوینده کیفیت دیگر یافته است‪ ،‬یعنی ـ اگرچه ظاهراً موضوع یکی‌ست ـ دیگر‬ ‫(تابستان‪ )١٣۴۵‬در شعری می‌گوید‪:‬‬ ‫«گناهی» مرتکب نشده است‪ .‬بلکه برعکس‪ .‬یعنی اگر چه ظاهراً سخن از تجربه‌ی مشابهی‬ ‫چرا من این همه کوچک هستم‬ ‫می‌رود ـ از دی ِد گوینده ـ به جای این‌که «گناه» باشد‪« ،‬تسلیم» است‪ .‬آن هم «تسلیم دردآلود»‪.‬‬ ‫ً‬ ‫که در خیابانها گم می‌شوم‬ ‫عصیان «گناه»‪ ،‬جای «گور پدرتان هم‬ ‫در این مقایسه‪ ،‬ظاهرا جهای تهاجم «گناه»‪ ،‬جای‬ ‫ِ‬ ‫چرا پدر که این همه کوچک نیست‬ ‫کرده‌اید» گناه‪ ،‬با «تسلیم» شدن عوض شده است‪ .‬امّا این خیلی ظاهری‌ست؛ و چنان‌که در‬ ‫و در خیابانها هم گم نمی‌شود‬ ‫حس می‌شود‬ ‫بحث و تحلیل درباره‌ی شعر «گناه» گفتیم‪ ،‬تهاجم و عصیانی که از آن شعر ّ‬ ‫بیندازد‬ ‫جلو‬ ‫را‬ ‫آمدنش‬ ‫روز‬ ‫است‪،‬‬ ‫آمده‬ ‫من‬ ‫خواب‬ ‫به‬ ‫که‬ ‫کاری نمی‌کند‪ ،‬که آن کسی‬ ‫حس می‌کند‪ .‬امّا‬ ‫را‬ ‫آن‬ ‫نیز‬ ‫گوینده‬ ‫خود‬ ‫که‬ ‫برگناهی‬ ‫و‬ ‫است‪،‬‬ ‫نفس‬ ‫به‬ ‫اعتماد‬ ‫برعدم‬ ‫‌اش‬ ‫ه‬ ‫پای‬ ‫ُ‬ ‫دراین شعر‪ ،‬گوینده مسؤولیت می‌پذیرد‪ .‬پشیمان نیست‪« .‬تقصیر» آن را به گردن دیگران‬ ‫و پس از آن که می‌گوید «پله‌های پشت بام را جارو کرده» و «شیشه‌های پنجره را هم نمی‌اندازد‪ .‬و اراده‌اش در این «تسلیم شدن» خیلی بیشتر حاکم است تا در آن «گناه کردن»‪.‬‬ ‫شسته»‪ ،‬می‌پرسد که «چرا پدر فقط باید در خواب‪ ،‬خواب ببیند»‪ .‬و درست در این‌جاست که و به همین جهت حرفی از ّ‬ ‫صحبت فدا شدن و فنا شدن است‪ ،‬ولی‬ ‫«لذت» نیست؛ پُر یا کم‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫رسیدن کسی را که در خواب آمدنش را دیده‪ ،‬نوید می‌دهد‪« .‬کسی که مثل هیچ کس نیست»‪ :‬فنایی که عین رسیدن به مقصود است‪:‬‬ ‫کسی می‌آید‬ ‫من صلیب سرنوشتم را‬ ‫کسی می‌آید‬ ‫بر فراز تپه‌های قتلگاه خویش بوسیدم‬ ‫َ‬ ‫کسی که در دلش با ماست‪ ،‬در َنفسش با ماست‪ ،‬در صدایش با ماست…‪٣٣‬‬ ‫ببینید که (صرف نظر از شکستن وزن) فرم شعر تا چه اندازه با شعر «گناه» فرق دارد‬ ‫(«گنه کردم میان بازوانی‪ /‬که داغ و کینه جوی و آهنین بود) درست به دلیل این‌که مضمون‬ ‫یعنی همان که «مثل هیچ کس نیست»‪ ،‬یعنی همان گمشده‌ی دست نیافتنی که فقط او را به و محتوایش با آن متفاوت است‪ ،‬با این‌که ظاهراً موضوع یکی‌ست!‬ ‫خاصه شعر خوب ـ قابل تأویل و او«پشیمان نیست»‪ ،‬و این را تکرار می‌کند‪ ،‬چون می‌دانسته چه می‌کند و مسؤولیت آن را‬ ‫خواب می‌توان دید‪« :‬من خواب دیده‌ام…» شعر البته ـ و ّ‬ ‫تعبیر است‪ ،‬و همین شعری که از آخرین شعرهای این شاعر است دست کم دو الیه دارد‪ ،‬پذیرفته و صلیبش را بوسیده است‪ .‬در نتیجه‪ ،‬دیگر میان او و «بازوان داغ و آتشین» تمیز‬ ‫یکی الیۀ عینی ـ اشاره به ظهور یک نجات دهنده‪ ،‬یک مسیح ـ و دیگری الیۀ ذهنی‪ ،‬یعنی و تفکیکی نیست‪:‬‬ ‫ظهور مسیح گویندۀ شعر‪ ،‬همان گمشده‌ای که صدای شعری بیشتر شعرهای فرخزاد مستقیماً من تو هستم‪ ،‬تو‬ ‫یا غیرمستقیم از او سخن می‌گوید‪ .‬تازه آن «الیه‌ی عینی یا اجتماعی» هم صحبتش درباره‌ی و کسی که دوست می‌دارد‬ ‫ظهور کمال و نزول خداست‪ ،‬و ازاین جهت فرقی با گمشدۀ ذهنی ندارد‪.‬‬ ‫و کسی که در درون خود‬ ‫گفتیم‬ ‫و‬ ‫خواندیم‬ ‫‌اش‬ ‫با وجود این‪ ،‬آن تغییر و تحول مستمر‪ ،‬آن خود را پیدا کردنی که در نامه‬ ‫ناگهان پیوند گنگی باز می‌یابد‬ ‫بار نامعلوم‬ ‫در سطح ضمیر آگاه است‪ ،‬واقعی‌ست‪ ،‬و نشانه‌هایش را در همین شعرهای دوره‌ی تولدی با هزاران چیز غربت ِ‬ ‫دیگر می‌توان دید‪ .‬و اصل تولد دیگر هم در همین چیزهاست که مضمون و محتوای شعر را و می‌بینید که ّ‬ ‫«لذت» آن «گناه»‪ ،‬جای خود را ـ در این «تسلیم» «کسی که دوست می‌دارد»‬ ‫ّ‬ ‫به سطح دیگری می‌برد و بر فرم آن‪ ،‬بر بدایع آن ـ بر تصاویر و استعارات و تشبیهات آن به پیوند گنگی با هزاران چیز ناآشنا داده است‪ .‬و اگر صدور اعالمیه‌ی آن «گناه» و «لذت»‬ ‫صرف شکستن وزن شعر یا گفتن شعر آزاد تولدی دیگری ـ چنان‌که در صدر مقاله گفتیم ـ خیلی بیش از آن‌که نشانه‌ای از شهامت زیاد باشد پردۀ‬ ‫ـ اثر بارزی می‌گذارد‪ .‬وگرنه با ِ‬ ‫ً‬ ‫رخ نمی‌داد‪.‬‬ ‫دودی‌ست که قرار است تردید و تزلزل گوینده را بپوشاند‪ ،‬بیان این احساس واقعا نماینده‌ی‬ ‫بیست‬ ‫در‬ ‫(درست‬ ‫پدرش‬ ‫به‬ ‫‪١٣٣۵‬‬ ‫دی‬ ‫‌ی‬ ‫ه‬ ‫نام‬ ‫در‬ ‫ـ‬ ‫را‬ ‫آن‬ ‫آغاز‬ ‫کم‬ ‫دست‬ ‫یا‬ ‫ـ‬ ‫را‬ ‫و این تحول‬ ‫جسارت و اعتماد به نفس است‪:‬‬ ‫شهوت تند زمین هستم‬ ‫و دو سالگی) می‌بینیم‪ .‬می‌نویسد‪« :‬من برای خودم‪ ،‬برای حفظ وجود و شخصیت خودم‪ ،‬و تمام‬ ‫ِ‬ ‫احساس مسؤولیت می‌کنم و هرگز بعد از این نمی‌توانم خود را در مورد اشتباهی که ممکن که تمام آبها را می‌کشد در خویش‬ ‫خاصه پس از تولد دیگرش (به معنایی که تا تمام دشتها را بارور سازد‪٣۶‬‬ ‫است مرتکب بشوم ببخشم»‪ ٣۴.‬و بعد از این ـ ّ‬ ‫ّ‬ ‫فرخزاد‪،‬‬ ‫شعر‬ ‫در‬ ‫دیگر‬ ‫ـ‬ ‫دید)‬ ‫‌توان‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫گفتم؛ و آغازش را پیش از انتشار کتاب تولدی دیگر‬ ‫«تا تمام دشتها را بارور سازد»؛ نه این‌که «تا پُر از لذت» شود‪.‬‬ ‫از «گناه» و ّ‬ ‫«لذت» و نکات مربوط به آنها که مقاله را با آن باز کردیم خبری نیست‪ .‬و گمان این است نمونه بارزی از آن تحوّل و تغییر و قبول مسؤولیت‪ .‬امّا مسأله‌ی نیافتن آن گمشده‬ ‫می‌کنم آخرینش در شعر «عصیان خدا»ست (در پاییز‪ )١٣٣۵‬در آن‌جا که می‌گوید اگر خدا ـ که ریشه‌هایش در ژرفنای ناخودآگاه است ـ همچنان حکایتش باقی‌ست؛ در یکی از آخرین‬ ‫می‌بود شبی به مالئک دستور می‌داد که جهان را دیگرگون و ُکن َفیکون* کنند و آن گاه‪:‬‬ ‫شعرهایش‪:‬‬ ‫ضی امراً فاتما ُ‬ ‫* و اِذا َق َ‬ ‫یقول ل ُه ُکن َفیکون (و آنگه که چیزی را اراده کند‪ ،‬گوید باش‪ ،‬و و این منم‬ ‫می‌باشد)‪ .‬قرآن‪ ،‬سوره‌ی مریم‪.‬‬ ‫زنی تنها‬ ‫ابلیس‬ ‫بستر‬ ‫در‬ ‫شب‬ ‫خسته از زهد خدایی‪ ،‬نیمه‬ ‫در آستانه‌ی فصلی سرد‬ ‫سراشیب خطایی تازه می‌جستم پناهی را‬ ‫در‬ ‫در ابتدای درک هستی آلوده‌ی زمین‬ ‫ِ‬ ‫خداوندی‬ ‫زرین‬ ‫تاج‬ ‫بهای‬ ‫در‬ ‫‌گزیدم‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫و یأس ساده و غمناک‬ ‫ّ‬ ‫لذت تاریک و دردآلود آغوش گناهی را‪٣۵‬‬ ‫و ناتوانی این دستهای سیمانی…‬ ‫به مادر گفتم «دیگر تمام شد»‬ ‫اگرچه صحبت از «گناه» و ّ‬ ‫«لذت» در این شعر‪ ،‬پخته‌تر‪ ،‬و بیان آن خیلی ظریف‌تر و زیباتر گفتم «همیشه پیش از آن‌که فکر کنی اتفاق می‌افتد‬ ‫ازشعر «گناه» و دیو شب و جز آن است‪ .‬و درهرحال اگر هم هنوز «گناه» است و ّ‬ ‫(دنباله در صفحه ی ‪)28‬‬ ‫«لذت» باید برای روزنامه تسلیتی بفرستیم»‪...‬‬


‫‪Page 28‬‬

‫از گناهان‬

‫‪)27‬‬

‫سال يازدهم‬

‫فروغ‪( ...‬دنباله از صفحه ی‬

‫مغروق این سالم نوازشبار‬ ‫در بوسه و نگاه و هماغوشی‬ ‫حتی عنوان بعضی از شعرهای اولیۀ فرخزاد با‬ ‫حمیدی متوارد است‪.‬‬ ‫* «فاعالت» هم می‌شود (به جای «فاعلن») ولی‬ ‫وزن‬ ‫آخر ِ‬ ‫نُ ِت دوّمی کوتاه‌تر‪ ،‬و نزدیکتر به ِ‬ ‫رکن ِ‬ ‫این شعر است‪.‬‬ ‫‪٩‬ـ «گناه» در مجموعۀ دیوار چاپ شده‪ ،‬اگرچه‬ ‫گمان می‌کنم مال سالهای پیش از آن است‪.‬‬ ‫‪١٠‬ـ «بوسه» در چاپ دوّم اسیر است که پیش از‬ ‫دیوار منتشر شد‪.‬‬ ‫‪١١‬ـ «ناآشنا»‪ ،‬اسیر‪.‬‬ ‫‪١٢‬ـ همان شعر‪.‬‬ ‫‪١۴‬ـ اسیر‪.‬‬ ‫‪١۵‬ـ همان کتاب‪.‬‬ ‫‪١۶‬ـ همان کتاب‪.‬‬ ‫‪١۶‬ـ برای برخوردی ادبی‪ ،‬و برخوردی روان‬ ‫شناختی با این موضوع‪ ،‬به ترتیب‪ ،‬رجوع فرمایید‬ ‫به کتابهای زیر‪:‬‬

‫سالم ای غرابت تنهایی‬ ‫اطاق را به تو تسلیم می‌کنم‬ ‫چرا که ابرهای تیره همیشه‬ ‫پیغمبران آیه‌های تازۀ تظهیرند‬ ‫و در شهادت یکی شمع‬ ‫راز منوّری‌ست که آن را‬ ‫آن آخرین و آن کشیده‌ترین شعله خوب می‌داند‪٣٧.‬‬ ‫و این جوری‌ست که صدای شعر این شاعر که‬ ‫در آغاز کارش به جستجوی عشقی که از کودکی‬ ‫حسرت آن در دلش خانه کرده ـ و در عوض‬ ‫نفرت و تحقیر دیده ـ از این در به آن دیوار‪ ،‬از‬ ‫این گناه به آن لذت‪ ،‬و از این دیو به آن خدا پناه‬ ‫برده پس از رنج انبوهی که وصف آن به زبان و‬ ‫دست کم از‬ ‫یافتن آن گمشده ـ ِ‬ ‫قلم ممکن نیست به بلوغ تسلیم و قربانی شدن رسیده‪ ،‬و بدون ِ‬ ‫راز منوّری‌ست‬ ‫شمع‪،‬‬ ‫یک‬ ‫شهادت‬ ‫دید صادقانه‌ی خودش ـ به سلسلۀ شهدا پیوسته است‪ :‬و در‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫که آن را‪ ،‬آن آخرین‪ ،‬و آن کشیده‌ترین ـ شعله خوب می‌داند‪ .‬و این را وقتی کشف می‌کند که‬ ‫درست به کشیده‌ترین شعله‌اش رسیده است‪.‬‬ ‫دانشکدۀ شرق‌شناسی دانشگاه آکسفورد‬ ‫فوریه ‪۲۰۰۰‬‬ ‫یادداشت‌ها‬

‫‪١‬ـ انقالبی ادبی در واقع همزمان با انقالب سیاسی مشروطه شروع شده بود و نمونه‌های زیادی از‬ ‫آن ـ خاصه در مقاالت و شعرهای دهخدا‪ ،‬و شعرهای اشرف الدین حسینی گیالنی ـ دهان به دهان‬ ‫می‌گشت‪ .‬امّا منظور از این انقالب ادبی چیز دیگری بود‪ .‬اگر به جر و بحثهایی که دربارۀ آن روع‬ ‫کنید ـ خود انقالبیون نیز درک روشنی از انقالبی که خواهانش بودند نداشتند‪ ،‬چون بحثهای انقالبیون‬ ‫ادبی ـ مثل بیشتر انقالبیون سیاسی ایران ـ بیشتر منفی و براندازنده بود تا مثبت و سازنده‪ .‬یعنی کم و‬ ‫بیش می‌دانستند که چه نمی‌خواهند ولی درست نمی‌دانستند که چه می‌خواهند و ـ در هر حال ـ دربارۀ‬ ‫جر و بحثها بالفاصله پس از پایان جنگ جهانی اوّل به مطبوعات ادبی کشیده‬ ‫آن توافقی نداشتند‪ .‬این ّ‬ ‫شد‪ .‬و بی‌جهت نبود که ایرج با آن طنز ناپذیرش گفت «انقالب ادبی خواهم کرد‪ /‬فارسی را عربی‬ ‫خواهم کرد»‪ .‬و شاید به همین دلیل نیز وقتی «افسانۀ» نیما یوشیج و «مریم» عشقی چاپ شد کمتر‬ ‫کسی زمینۀ نوگویی و نوسرایی را در آنها تمیز داد‪ ،‬البد به خصوص به این دلیل که وزن و قافیه‬ ‫داشتند‪ .‬آخرین شعر با وزن و قافیۀ سنتی که من از نیما می‌شناسم مثنوی مفصل «قلعۀ َس َقریم» است‪،‬‬ ‫به تاریخ ‪ ،١٣١٣‬که با این بیت شروع می‌شود‪ :‬مانده‌ام از حکایت شب بیم‪ /‬بارک‌اهلل‪ ،‬احسن التقویم‬ ‫(با وزن منظم‪ :‬فاعلن فاعلن مفاعیلن)؛ و اولین شعر شکسته‌ای از او که به خاطرم هست‪« ،‬ققنوس»‪،‬‬ ‫به تاریخ ‪ ،١٣١۶‬که بند اوّل آن است‪:‬‬ ‫قنقنوس‪ ،‬مرخ خوشخوان‪ ،‬آوازۀ جهان (مفعول فاعالت مفاعیل فاعلُن)*‬ ‫آواره مانده از َو َزش بادهای سرد‪( ،‬مفعول فاعالت مفاعیل فاعالت)‬ ‫بر شاخ خیزران‪( ،‬مفعول فاعالت)‬ ‫بنشسته است فرد‪( .‬مفعول فاعالت)‬ ‫برگرد او به هر سر شاخی پرندگان (مفعول فاعالت مفاعیل فاعلن)‬ ‫توجه داشته باشید که مصرعهای فرد‪ ،‬قافیه‌شان یکی‌ست‪ ،‬و مصرعهای زوج‪ ،‬یکی دیگر‪،‬‬ ‫ضمناً ّ‬ ‫امّا همین هم تا جا بیفتد به اواسط دهۀ سی و اواخر عمر نیما یوشیج رسیده بودیم‪ .‬در این میان تنها‬ ‫فرم موفق و محبوب همان دوبیتی پیوسته بود که تقریباً همۀ شاعران جوان و جوان‌تر از مسیر آن‬ ‫گذشتند‪.‬‬ ‫‪٢‬ـ بهار فقط شش قطعه شعر به این شکل سرود‪« .‬کبوتران من» کار سال ‪ ١٣٠٢‬است‪ ،‬یعنی در‬ ‫حدود «افسانۀ» نیما و «مریم» عشقی‪ .‬یک نمونۀ دیگر‪ ،‬به تاریخ ‪« ،١٣١١‬مرغ شباهنگ» است‬ ‫که با این بند آغاز می‌شود‪:‬‬ ‫رایت روز از در شرق ُ‬ ‫بر کوه‬ ‫از‬ ‫صبح‬ ‫غنچۀ‬ ‫ای‬ ‫ف‬ ‫بشک‬ ‫بَر شوا ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫دهر را تاج زر آویز به فرق کامدم زین شب َمظلَم به ستوه‬ ‫رجوع فرمایید به دیوان بهار‪ ،‬جلد اوّل (چاپ محمد ملک‌ زاده‪ ،‬یا چاپ مهرداد بهار)‪.‬‬ ‫‪٣‬ـ چنان‌که گفتیم‪ ،‬حمیدی دوبیتی پیوسته زیاد دارد‪ .‬رجوع فرمایید به اشک معشوق‪ ،‬سالهای سیاه‪،‬‬ ‫طلسم شکسته‪ ،‬ده فرمان و غیره‪.‬‬ ‫‪۴‬ـ این در کتاب رهاست‪ ،‬و نیز دو بیتهای پیوسته دیگری دراین کتاب‪.‬‬ ‫‪۵‬ـ در کتاب شعر انگور دو بیتی پیوسته زیاد است‪ ،‬و چند تا نیز در چشمها و دستها و ُسرمۀ خورشید‪.‬‬ ‫‪۶‬ـ این شعر اوّل آخر شاهنامه اخوان است (در چاپ اوّل به جای «کاوه»‪« ،‬نادر» آمده)‪ .‬اخوان چند‬ ‫دو بیتی پیوسته هم در زمستان دارد‪.‬‬ ‫‪٧‬ـ و در همان دوره‌های اوّل گویندگی‌اش شعرهای دیگری ـ گاه با اندک تصرف و تغییر ـ در این‬ ‫فرم دارد‪ .‬رجوع فرمایید به جلد اوّل مجموعۀ اشعار او‪.‬‬ ‫‪٨‬ـ از جمله‪ ،‬حمیدی شعری دارد در طلسم شکسته (که در دسترسم نیست) با َمطلع «ای پشت مرا‬ ‫«مغروق خطا به‬ ‫زغم دو تا کرده‪ /‬با من همه جور کرده تا کرده» که در مصرع آخر آن می‌گوید‬ ‫ِ‬ ‫ناخدا کرده»‪ .‬و «مغروق» را به جای «غریق» به کار می‌برد و خود نیز همان جا توضیح می‌دهد‬ ‫که اگر چه چنین لغتی وجود ندارد ولی از نظر صرف و نحو عربی همان معنای غریق را می‌دهد‬ ‫(از ریشۀ «غرق» و در قالب «مفعول»)‪ .‬فرخزاد در شعر «شب و هوس»‪ ،‬از مجموعۀ اسیر‪ ،‬به‬ ‫تاریخ زمستان ‪ ١٣٣٢‬می‌گوید‪:‬‬ ‫مغروق این جوانی معصومم‬ ‫مغروق لحظه‌های فراموشی‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫‪Erich Heller, Kafka, Fontana: London,‬‬ ‫‪1974.‬‬ ‫‪S. Arieti and J. Bemporad, Severe and Mild Depression, Tavistock Publishers,‬‬ ‫‪Lodnon 1980.‬‬ ‫که حاوی مطالعۀ موردی گسترده‌ای از احوال و آثار کافکاست‪.‬‬ ‫‪١٧‬ـ نامۀ ‪ ۲‬ژانویه ‪( ١٩۵٧‬از مونیخ به تهران)‪ ،‬برای متن کامل این نامۀ بلند رجوع فرمایید به‬ ‫درغروبی ابدی (مجموعۀ آثار منثور فروغ فرخزاد)‪ ،‬به کوشش بهروز جاللی‪ ،‬تهران‪ :‬مروارید‪،‬‬ ‫ص ‪۱۰۸‬ـ‪.۱۱۲‬‬ ‫‪١٨‬ـ نامۀ بی‌تاریخ (از مونیخ به تهران)‪ ،‬امّا از متن نامه پیداست که پس از نامۀ پیشین نوشته شده‪.‬‬ ‫در غروبی ابدی‪ ،‬ص ‪١١٢‬ـ‪١۴۴‬‬ ‫‪١٩‬ـ ‪ ۲‬ژانویه ‪ ،۵٧‬همان کتاب‪ ،‬ص‪.١٠٩‬‬ ‫‪٢٠‬ـ همان کتاب‪ ،‬ص‪.١١۴‬‬ ‫‪٢١‬ـ همان کتاب‪ ،‬ص‪١١۵‬ـ‪.١٢٢‬‬ ‫‪٢٢‬ـ همان کتاب‪ ،‬ص‪.١١٩‬‬ ‫‪٢٣‬ـ همان‌جا‪ ،‬ص‪.١١٢‬‬ ‫‪٢۴‬ـ برای بحث و تحلیل بیشتر‪ ،‬رجوع فرمایید به کتاب این جانب‪:‬‬ ‫‪Sadg Hedayat, the Life and Legend of an Iranian writer, London and New‬‬ ‫‪York: 1B Tauris, 1991.‬‬ ‫‪٢۵‬ـ در غروبی ابدی‪ ،‬ص‪١١۶‬ـ‪( ١١٧‬اسفند‪ .)١٣٧٧‬و در نامه‌های دیگری به برادرش فریدون‪:‬‬ ‫«بعضی وقتها فکر می‌کنم که ترک کردن این زندگی برای من در یک ثانیه امکان دارد‪ .‬چون به‬ ‫چیزی دلبستگی ندارم ـ آدمی بی‌ریشه هستم‪ .‬فقط دوست داشتن من است که مرا حفظ می‌کند‪ ،‬امّا‬ ‫فایده‌اش چیست… آه فری جانم نمی‌دانم چرا این حرفها را می‌نویسم‪ .‬امّا دلم گرفته… گرفته‪ ،‬گرفته‪،‬‬ ‫و در این‌جا خیلی تنها افتاده‌‌ام (فروردین ‪ ،)۱۳۳۸‬ص ‪۱۱۸‬ـ‪.۱۱۹‬‬ ‫ً‬ ‫کامال از آنها بی‌نیاز بدانی مردم هیچ چیز‬ ‫یعنی در عین حال که در میان مردم زندگی کنی خودت را‬ ‫به ما نمی‌دهند که ما خودمان از به دست آوردنش عاجز باشیم‪ .‬از مردم فقط رنج و ناراحتی و سر و‬ ‫صدای بی‌خود نصیب آدم می‌شود‪ .‬حتی از پدر و مادر و خانواده… هنوز هم که هنوز است بعضی‬ ‫وقتها می‌نشینم و گریه می‌کنم‪.‬‬ ‫… من خیلی بدبخت هستم‪ ،‬فری جانم‪ ،‬و هیچ کس نمی‌داند‪ .‬حتی خودم هم نمی‌خواهم بدانم چون‬ ‫وقتی با این مسأله روبرو می‌شوم تنها کاری که می‌توانم بکنم این است که خودم را از پنجره پایین‬ ‫بیندازم‪ .‬آه… دارم چرت و پرت می‌نویسم (مهر‪ )۱۳۳۸‬ص ‪۱۱۹‬ـ‪.۱۲۰‬‬ ‫‪۲۶‬ـ رجوع فرمایید به جاودانه فروغ فرخزاد‪ ،‬به کوشش امیراسماعیلی‪ ،‬ابوالقاسم صدارت‪ ،‬تهران؛‬ ‫مرجان‪ ،۱۳۴۷ ،‬ص‪.١۴‬‬ ‫‪٢٧‬ـ همان‌جا‪.‬‬ ‫‪٢٨‬ـ همان‌جا‪.‬‬ ‫‪٢٩‬ـ همان‌جا‪.‬‬ ‫‪٣٠‬ـ همان‌جا‪.‬‬ ‫‪٣١‬ـ این جمالت فرخزاد است نه هدایت‪ .‬همان کتاب‪ ،‬ص‪.١۵‬‬ ‫‪٣٢‬ـ همان کتاب‪ ،‬ص‪.١۶‬‬ ‫‪«٣٣‬کسی که مثل هیچ کس نیست»‪ ،‬ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد‪ ،‬چاپ نهم‪ ،‬تهران‪ :‬مروارید‬ ‫‪ ،١٣٧٠‬ص ‪ ٨٠‬ـ ‪ ،٨٨‬در این چاپ‪ ،‬تاریخ شعر حذف شده‪ ،‬ولی تاریخ آن قطعاً تابستان ‪١٣۴۵‬‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪٣۴‬ـ در غروبی ابدی‪ ،‬ص‪.١١١‬‬ ‫‪٣۵‬ـ «عصیان خدا» در کتاب عصیان‪ ،‬تجدید چاپ در برگزیدۀ اشعار فروغ فرخزاد‪ ،‬تهران‪ :‬جیبی‪،‬‬ ‫‪ ،٢۵٣۶‬ص‪٨٢‬ـ‪.٨٣‬‬ ‫‪« ٣۶‬در خیابانهای سرد شب»‪ ،‬در کتاب تولدی دیگر‪ ،‬تجدید چاپ در برگزیدۀ اشعار‪ ،‬ص‪١٢٢‬ـ‪.١٢۴‬‬ ‫‪٣٧‬ـ «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»‪ ،‬ایمن بیاوریم به آغاز فصل سرد‪ ،‬ص‪٣٣‬ـ‪۴٣‬و در «دلم‬ ‫برای باغچه می‌سوزد»‪ ،‬در همان کتاب‪:‬‬ ‫حیاط خانۀ ما تنهاست‬ ‫حیاط خانۀ ما‬ ‫بارش یک ابر ناشناس‬ ‫در انتظار‬ ‫ِ‬ ‫خمیازه می‌کشد‬ ‫و حوض خانۀ ما خالی‌ست…‬ ‫حیاط خانۀ ما تنهاست (ص‪)٧٠‬‬ ‫و در «پنجره» و دیگر شعرهای پایان زندگی‌اش درهمین کتاب‪ ،‬که بعد از مرگش چاپ شد‪.‬‬ ‫منبع‪ :‬مجله اینترنتی واژه‬ ‫(سایت نصور)‬


Farhang, September 5, 2014, No. 295

‫سال يازدهم‬

Page 29


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 30‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫خریدار این جنگ و این تاختن ‬ ‫به خورشید گردن برافراختن‬

‫سبک شناسی‬ ‫(‪)50‬‬ ‫نوشته ی محمدتقی بهار‬ ‫(ملک الشعرا)‬ ‫‪ -14‬پادشاهی به معنی مملکت‪:‬‬ ‫پادشاهی در زبان پهلوی غیر‬ ‫از "شاهی" است‪ .‬شاه از لغت‬ ‫"پتخش – پاتخش – بیدخش" است‬ ‫که از لغات پهلوی شمالی و از القاب‬ ‫بزرگ بوده است‪ ،‬ولی معنایی که‬ ‫از پادشاهی "پاتخشاهیه" با یا ِء‬ ‫مصدری و صیغه ی مصدری می‬ ‫خواسته اند عبارت بوده است از‬ ‫مجموع کشور و ایالت ها و ادارات‬ ‫آن و به صورت وصفی یا اسمی استعمال نمی شده است‪ ،‬مگردر موردی که مورد ذم‬ ‫قرار گیرد و بگویند " ُدش پاتخشاهیه" یعنی بد اداره کردن کشور‪ .‬و غالباً "پاتخشاهی"‬ ‫را در جایی می آورده اند که مرادشان ذکر مملکت بطور کلی باشد مثل آن که ما امروز‬ ‫"امپراطوری" یا "شاهنشاهی" گوییم و مملکت خواهیم نه صفت شخص امپراطور یا عمل‬ ‫او را‪ .‬در بلعمی و تاریخ سیستان نیز این رعایت شده است و کتب قدیم همه پادشاهی را‬ ‫گاه به معنی سلطنت و گاه مملکت و مجموع خاک کشور می آورده اند و بلکه این معنی‬ ‫آخر غلبه داشته است‪.‬‬ ‫مثال از بلعمی‪" :‬چون هفتصد سال بگذشت از کنار پادشاهی او از حد مشرق مردی‬ ‫برخاست نام او بیورسپ و سپاهی بزرگ گرد کرد و همی آمد و پادشاهی همی گرفت تا‬ ‫آنجا رسید که او بود"‪" ...‬تا دشمن آمد و نواحی بگرفت و کار ضعیف شد‪ .‬پس هر سوی‬ ‫وی همه پادشاهی بگرفتند‪ ...‬از ترکستان ملکی بیامد نامش سابه و به جیحون بگذشت با‬ ‫سیصدهزار مرد و به بلخ آمد و همه پادشاهی بگرفت‪ ...‬و فساد اندر پادشاهی افتاد و هرمز‬ ‫به مداین بماند در میان چندین دشمن‪".‬‬ ‫مثال از تاریخ سیستان‪" :‬او را بزنی کرد و بپادشاهی خویش آورد" (ص ‪ )46‬و سرحد را‬ ‫نیز "کناره ی پادشاهی" می گفتند و جمع آن را "کنارهای پادشاهی" و حکام سرحد را که‬ ‫عرب "ملوک االطراف" گویند‪ ،‬کنارنگ به ضم کاف اول می گفتند‪ ،‬چه کنار هم در لهجه‬ ‫ی دری به ضم اول بوده است و امروز هم در خراسان‪ ،‬در روستاها به همین طرز تکلم‬ ‫کنند‪ُ .‬کنارنگ از لغت ُکنارک به معنی سرحد آمده است و شاید در اصل نیز ُ‬ ‫نارک" بوده‬ ‫"ک َ‬ ‫و نونی بعدها در تلفظ بر آن افزوده اند‪ ،‬چون " ُت َفک" و " ِف َشک" که تفنگ و فشنگ شده‬ ‫است؟ و مرز و مرزبان به معنی ایاالت سرحدی و والی ایالت بوده است‪ .1‬فردوسی در‬ ‫باره ی کنارنگ اشعار زیاد دارد که از همه ی آن شعرها همین معنی سرحدداری بر می‬ ‫آید‪ -‬منجمله‪:‬‬ ‫که پهنای او را دو فرسنگ بیش‬ ‫وزآن بگذری رود آبست پیش ‬ ‫همه نره دیوان به فرمان او‬ ‫ ‬ ‫کنارنگ دیوی نگهبان او‬ ‫و این سرحدیان یا ملوک اطراف در تاریخ به جالدت و شجاعت و بیداری معروفند و‬ ‫فردوسی هم درین مورد گوید‪:‬‬ ‫به مردی سیه کرده در جنگ دل‬ ‫ ‬ ‫کدام است گرد کنارنگ دل‬

‫‪ -15‬صعب – سخت – عظیم – نیک‬ ‫– بنیرو‪ -‬بزرگ – قوی‪:‬‬ ‫قیود تأکید وصفی که امروز بسیار و‬ ‫خیلی و فراوان گویند‪ ،‬در بلعمی و‬ ‫تاریخ سیستان و بیهقی و سایر کتب‬ ‫قدیم عبارت بوده است از صعب‬ ‫و سخت و عظیم و قوی و بزرگ‬ ‫و غیره و مخصوصاً "صعب" و‬ ‫"سخت" زیادتر در نظم و نثر دیده‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫مثال بیهقی گوید‪" :‬چند بار دیدم‬ ‫که برنشست روزهای سخت صعب‬ ‫سرد و برف نیک قوی و آنجا رفت و‬ ‫شکار کرد‪( ".‬ص ‪ – 140‬کلکته‪)...‬‬ ‫مثال دیگر‪" :‬دانشمند را به رسولی‬ ‫آنجا فرستاد و دو مرد غوری‪ ...‬و‬ ‫پیغام های قوی داد" (ص ‪...)130‬‬ ‫"آن مالعین گرم درآمدند و نیک‬ ‫نیرو کردند خاصه در مقابله ی امیر و بیشتر راه آن کوه آن مغروران غلبه کردند به نیرو‪ ،‬و‬ ‫دانستند که کار تنگ درآمد‪ ...‬به دیه رسدند و سخت استوار بود" (ص ‪" ...)131‬شیر سخت‬ ‫بزرگ و نیک قوی بود" (ص ‪)141‬‬ ‫از اسرار التوحید‪" :‬حالت های شیخ به ایشان می رسید و ایشان را عظیم می بایست که‬ ‫حال شیخ بدانند"‪" ...‬در راه ماری عظیم بزرگ که مردمان آن را اژدها گویند پدید آمد"‬ ‫(ص ‪ )239‬و گویند‪ :‬نیک از جای بشد و عظیم بترسید و حتی گاه در موردی که موصوف‬ ‫مخالف وصف باشد باز به عادت همان قید تأکیدی را آورده اند‪ ،‬چنان که‪ :‬من عهد تو سخت‬ ‫سست می دانستم‪.‬‬ ‫ُ‬ ‫یا‪ :‬به نظرش آن قلعه عظیم خرد آمد‪ ،‬یا‪ :‬در خود قوی ضعفی دید‪ ،‬و مانند آنها‪ ...‬و از قرن‬ ‫پنجم به بعد لفظ "بغایت" نیز مزید گردید و رفته رفته بغایت زیاد شد‪ ،‬چنان که بیهقی گوید‪:‬‬ ‫"و سوی باکالیجار نامه ای بود درین باب سخت نیکو بغایت" (ص ‪)561‬‬ ‫‪ -16‬نگاه داشتن‪:‬‬ ‫که امروز به معنی حفظ کردن آورند‪ ،‬در آن روزگار به معنی مواظبت و مراقبت استعمال‬ ‫می شده است چنان که ً‬ ‫قبال هم اشاره شد‪.‬‬ ‫مثال از بلعمی‪" :‬گروهی از آن دیوان او را تنها بر آن کوه بدیدند‪ ،‬تدبیر هالک او کردند‪...‬‬ ‫پس او را نگاه داشتند‪ .‬چون سر به سجده نهاد یک پاره سنگ از کوه برکندند و بر سر او‬ ‫زدند و هالک کردندش بر جای‪" .. "...2‬خود هم بر آن حال بنشست و نگاه داشت تا آن‬ ‫کودک بزرگ شد‪"...‬‬ ‫مثال از حدود العالم‪" :‬و بر این کوه پاسبان است و دیده بان است که کافر ترک را نگاه‬ ‫دارد – ص ‪."69‬‬ ‫مثال از تاریخ سیستان‪" :‬نگاه دارید تا هیچکس را نکشید و خون از سر نبارد‪ -‬ص ‪."384‬‬ ‫و از ترکیب فعل هم پیداست که به این معنی است‪ ،‬چه "نگاه کردن" به معنی دیدن است‬ ‫و "نگاه داشتن" یعنی چشم و دیده به سوی چیزی گماشتن که همان مواظبت و مراقبت‬ ‫عربی باشد‪ ،‬و "حفظ کردن" که امروز از آن مستفاد می شود معنی مجازی این لغت است‬ ‫نه معنای حقیقی‪ ،‬ولی مجاز در اینجا مانند "شوخ" که در فصل پیش گفتیم بر حقیقت غالب‬ ‫آمده است و این غلبه از آن است که در عبارات قدماء مواردی بوده است که مراد نویسنده‬ ‫معنی حقیقی بوده و خواننده معنی مجازی آن را دریافته و این عدم توجه به معنی حقیقی‬ ‫موجب آن شده است که رفته رفته حقیقت از میان رخت بربسته است‪ ،‬مثال عبارت مذکور‬ ‫از تاریخ سیستان‪" :‬عبدالمطلب بزرگان عرب را گفت بدین باب هیچ دل مشغول نباید‬ ‫داشت که او آن "کعبه" ویران نیارد که آن را خداوندی تواناست او را نگذارد و این خانه‬ ‫نگاه دارد" (ص ‪ )54‬یعنی مواظبت و مراقبت کند‪ ،‬و معنی محافظت هم از آن بر می آید‪،‬‬ ‫اما با مراجعه به باقی کتاب و کتب معاصر برای ما شبهه ای نیست که قصد مؤلف درین‬ ‫عبارت مراقبت و زیر نظر داشتن است نه حفظ و پناه دادن و برجای داشتن چنان که امروز‬ ‫از "نگاه داشتن" مستفاد می شود‪.‬‬ ‫‪ -17‬ديگر لغات که سخت متداول بوده و امروز منسوخ شده است‪:‬‬ ‫لون‪ :‬در مورد اشاره به ذکر نوع یا جنس غالباً این لغت مستعمل بوده است و از آن ترکیب‬ ‫هایی کرده اند چون‪ :‬از لونی دیگر – بر آن لون – لون لون و غیره‪.‬‬ ‫مثال از بیهقی‪:‬‬ ‫"درین راه کسی یاد نداشت تنگی آب بر آن لون که به جوی های بزرگ می رسیدیم خشگ‬ ‫بود" (ص ‪" ...)618‬فردا اگر آیند کوشش از لونی دیگر بینند" (ص ‪" ...)619‬طغرل‬ ‫اعیان را گرد کرد و بسیار سخن رفت از هر لونی" (ص ‪)620‬‬ ‫فریشته‪ :‬این لغت در کتب قدیم همه جا با یا بعد از را و قبل از شین نوشته می شده است‬ ‫مگر کاتبان بعدها آن را در بعض نسخ تخفیف داده اند چنان که در باره ی "اندر" گفتیم که‬ ‫آن را به "در" تخفیف داده اند و ظاهراً اول بار در شعر این تخفیف وارد شده است‪ .‬در کتب‬ ‫مانویان نیز آن را "فریستگ" آورده اند‪( ... .‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Page 31‬‬

‫سال يازدهم‬

‫‪ ...‬و در دری خراسانی "فریشته" شده است‪ .‬بعض شعرای قدیم آن را فرشته و فریشته به‬ ‫هر دو قسم آورده اند چنان که در قصیده ای منسوب به معزی آمده است‪:‬‬ ‫گاهی چو وعده ی او گاهی چو پشت منی‬ ‫ ‬ ‫ای زلف دلبر من پر بند و پر شکنی‬ ‫گه عقد یاسمنی گه طوق نسترنی‬ ‫ ‬ ‫گه دام سرخ مُلی گه بند تازه گلی‬ ‫چون سلسله گرهی چون دایره شکنی‬ ‫ ‬ ‫چون معجزه عجبی چون نادره مثلی‬ ‫از تیرگی تو چرا چون جان اهرمنی‬ ‫ ‬ ‫نور فریشتگان در زیر دامن تست ‬ ‫گویی بر سر قلم بوبکر بن حسنی‬ ‫ ‬ ‫از مشک سوده کشی بر سیم ساده رقم‬ ‫و در نسخه های صحیح و قدیمی ترجمه ی تاریخ طبری و ترجمه ی تفسیر همو و کشف‬ ‫المحجوب و تاریخ سیستان که تا حدی کمتر دست خوردگی دارند همه جا به جای فرشته‬ ‫فریشته آمده است‪ ،‬و در بحرهای شعر که فریشته به وزن در نمی آمده است‪ ،‬فرشته گفته‬ ‫اند و به تدریج این لغت به تخفیف شهرت یافته است ولی باید دانست که یا ِء آن مجهول است‬ ‫نه معروف و فعل "فرستادن" هم ازین ریشه است و فرسته و فرشته و فریسته و فریشته‬ ‫همه یکی است و همه صحیح است‪.‬‬ ‫در شعر گاهی به ضرورت "افرشته" به قیاس "افریدون" و "اپرویز" و "ابزرگمهر" و‬ ‫"ابقراط" با الف زاید گفته شده است ولی شیاع ندارد و نادر است‪.‬‬ ‫هول‪ :‬به معنی هایل‪ ،‬در نظم و نثر فراوان است‪ ،‬مثال از بیهقی‪:‬‬ ‫"عروسی کردند که کس مانند آن یاد نداشت که تکلف های هول فرمود امیر که این فرزند‬ ‫را سخت دوست داشت" (ص ‪" ...)654‬پیوسته جنگ بود جنگی که از آن صعبتر نباشد‬ ‫که قلعتیان هول کوشش کردند‪( ".‬ص ‪" ...)665‬از هر دو جانب جنگ سخت تر پیوستند و‬ ‫نیک جد کردند هر دو جانب که از آن هول تر نباشد" (ص ‪" ...)132‬مالعین حصار غور‬ ‫برجوشیدند و به یکبارگی خروش کردند سخت هول که زمین بخواست درید" (ص ‪.)129‬‬ ‫ما ً‬ ‫قبال هم شواهدی در این مورد آورده ایم‪.‬‬ ‫افتادن‪ :‬به معنی حاصل آمدن محصول از جایی یا به دست آمدن چیزی از محلی‪ ،‬مثال از‬ ‫تاریخ سیستان‪" :‬ایزد سبب کرد اند آن سال تا آ«جا چندان ترنجبین افتاد که هر مردی را از‬ ‫آن هزار من به دست آمد" (ص ‪...)348‬‬ ‫مثال دیگر از حدود العالم‪" :‬منزلیست و هزگز از برف خالی نبود و اندر وی َددَگان و‬ ‫گوزنان بسیارند و ازین کوه سوی گوزن افتد بسیار" (ص ‪" ...)49‬هر چیزی که از ناحیت‬ ‫خلخ افتد و از ناحیت خرخیز افتد از چگل نیز خیزد" (ص ‪)52‬‬ ‫و بعدها این معنی برافتاده ولی هنوز شیخ علیه الرحمه در قرن هفتم ازین لغت خبر دارد‬ ‫آنجا که فرماید‪" :‬در روزگار جوانی چنان که افتد و دانی" که مراد آن بوده است‪ :‬چنان که‬ ‫حاصل شود و دانی‪.‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫– آزادی‪ :‬به معنی تشکر‪ ،‬آزادی کردند‪،‬‬ ‫یعنی شکر کردند و امتنان نمودند – آزادی‬ ‫داشتن‪ ،‬متشکر بودن‪.‬‬ ‫و افعالی از قبیل‪ :‬آرستن و نیارستن‬ ‫و یارستن – بس بودن – بس نبودن –‬ ‫برآمدن – برنیامدن – به جای کسی کاری‬ ‫کردن یعنی در باره ی کسی لطف کردن‪.‬‬ ‫و لغاتی که فارسی بوده است و از بین‬ ‫رفته و عربی آن معروف شده است بسیار‬ ‫است‪ ،‬مانند‪ :‬بانگ نماز – به جای اذان‪.‬‬ ‫فرخی گوید‪:‬‬ ‫یاد باد آن شب کآن شمسه ی خوبان طراز ‬ ‫به طرب داشت مرا تا به َگ ِه بانگ نماز‬ ‫و سرباز نهادن – به معنی استراحت و‬ ‫تمدد اعصاب‪ ،‬و ماندگار‪ ،‬و آموختگار‬ ‫و پذیرفتگار که از صیغه هایی است که‬ ‫از ترکیب مفعول با "آر" پس آوند وصفی‬ ‫ساخته شده است – به جای متوقف و معتاد و متعهد‪ ،‬که متداول بوده است‪.‬‬ ‫مثال از اسرار التوحید‪" :‬بنگر تا به آموختگارم نگیری و پس از این باز نیائی" (ص ‪)356‬‬ ‫و "نمازی" به معنی "طاهر" و نمازی کردن به معنی "تطهیر" و امثال آنها‪.3‬‬ ‫دیگر‪ :‬خلق به معنی جمع و مفرد از مخلوقات‪ ،‬بلعمی گوید‪" :‬زان خلق که با او به کشتی‬ ‫بنشسته بودند دو خلق زیادت آمد یکی خوک و دیگر گربه‪ ...‬و هیچ خلق عالج آن ندانست"‪.4‬‬ ‫و کم از آنکه‪ :‬یعنی الاقل‪ ،‬که تا قرن هفتم مرسوم بوده است‪ .‬مثال از اسرارالتوحید‪" :‬شیخ‬ ‫گفت این زر به استاد حمامی باید داد که چون شاگرد عروسی می کند کم از آن نباشد که نیز‬ ‫شیرینی سازد – ص ‪ "173‬و ً‬ ‫قبال هم در باب اسم اشاره گفته شد‪.‬‬ ‫بالبه – بالیه‪ :‬به هر دو وجه دیده شده است و ظاهراً به باء موحده اصح باشد به معنی زن‬ ‫هرزه و بدکار و در ترجمه ی طبری و سایر کتب قدیم مکرر دیده شده است‪ .‬مثال از نثر‬ ‫بلعمی‪" :‬چون یوسف خواست که با وی بباشد خویشتن را بکشید و گفت ای یوسف مرا‬ ‫دستوری ده تا با تو یک سخن گویم‪ .‬گفت بگوی‪ ،‬گفت مگر نه پنداری که من چنین بالبه ام‬ ‫که آهنگ هر کس کنم چنانک آهنگ تو کرده ام"‪.5‬‬

‫برآستای‪ :‬یعنی در حق و در مقابل‪ ،‬بیهقی و تاریخ سیستان و مجمل التواریخ این لغت را‬ ‫آورده اند‪ ،‬مثال از بیهقی‪:‬‬ ‫پَرکست – پَرکست باد‪ :‬به معنی حاش هلل و خدای نکناد‪ ،‬که شرحش گذشت‪.‬‬ ‫"و گفت که هر مال که اطالق می کنند آن از آن ماست و آنچه برآستای معتمدان کرده آمد دیگر‪ :‬زآنچ به جای از آنکه – و زاینچه عوض از اینکه – و سبب به جای به سبب‪ ،‬و چنانچ‬ ‫ضایع نشود" (ص ‪...)561‬‬ ‫و چنانک به یک معنی و در موارد یکدیگر‪...‬‬ ‫(دنباله ی مطلب در شماره ی آینده)‬ ‫مثال از تاریخ سیستان‪" :‬اما اگر این همه برای آن همی کند که من بر آستای َح َرم و اسباب ‬ ‫وی کردم تا مکافات آن باشد"‪( ...‬ص ‪)331‬‬ ‫توضیحات‪:‬‬ ‫برسیدن‪ :‬به معنی تمام شدن و به کمال انجامیدن یا فانی شدن و به انتها رسیدن و این فعل به ‪ -1‬پیش از انوشیروان ریاست قطعات ایران با خانواده های قدیمی و در دست سواران و‬ ‫این معنی که معنای حقیقی آن است تا دیری در نثر و نظم استعمال می شده است و امروز گاهی پیشوایان دینی بود‪ .‬انوشیروان ایران را به چهار ایالت تقسیم کرد و هر قسمتی را به‬ ‫تنها در مورد "رسیدن میوه" این معنی باقی است و در سایر موارد از میان رفته است چنان سپهبدی سپرد و از طرف سپهبد پادوسپان در محل کار می راند و هر پادوسپانی مرزبان‬ ‫که می گفتند‪" :‬فصاحتم برسید – تذکرة االولیا" یعنی فصاحتم تمام شد؛ کار برسید – یعنی ها می گماشت و در هر مرزی کنارگ ها بودند که از قدیم به سرحدداری موروثی قیام می‬ ‫به انتها انجامید؛ عمرش برسید – یعنی تمام شد؛ ارزاقشان برسید‪ ،‬یعنی خواربارشان تمام نمودند‪.‬‬ ‫شد و غیره‪...‬‬ ‫‪ -2‬برجای‪ :‬در پهلوی و دری قدیم به معنی "فی الفور" و "در لحظه" می آورده اند‪.‬‬ ‫‪ -3‬برای مثال و شاهد رجوع شود به صفحه ی ‪ 425‬از همین کتاب‪.‬‬ ‫دیگر‪ :‬لغات کالیوه به معنی پریشان و مشوش و آشفته – کلپتره‪ ،‬به معنی پراکنده گفتار ‪ -4‬قصه ی نوح – نسخه ی خطی‪.‬‬ ‫ُعرب آن جربزه است به معنی بسیار هوشیار و داهی و دیپلومات ‪ -5‬ترجمه ی طبری قصه ی یوسف و زلیخا را به زنی خواستن‪.‬‬ ‫و گربز – گربزی که م ّ‬

‫‪29.95‬‬


‫‪Page 32‬‬

‫جدول‬ ‫سودوکو‬ ‫جدول‬ ‫سودوکو‬ ‫جدول‬ ‫سودوکو‬ ‫جدول‬ ‫سودوکو‬

‫سال يازدهم‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 33‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫جدول ويژة‬

‫نشرية فرهنگ‬

‫(قهرمانان ُکشتی)‬ ‫شماره ی ‪295‬‬ ‫طراح‪ :‬بهمن‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫(حل جدول در صفحه ی‪)44‬‬

‫افقی‪:‬‬

‫‪ -1‬کشتی گیر و پهلوان نامدار و محبوبی که چهره ی‬ ‫وی را در تصویر شماره ی یک جدول می بینید ‪ -‬از‬ ‫برجسته ترین کشتی گیران افتخارآفرین ایران و دارنده‬ ‫ی شش مدال طالی جهانی و المپیک که چهره ی وی‬ ‫را در تصویر شماره دو جدول می بینید‬ ‫‪ -2‬برودت ‪ -‬بچه ‪ -‬وظیفه و آنچه می باید انجام شود‬ ‫‪ -3‬پایتخت کشور کنیا ‪ -‬سوگ و عزا ‪ -‬آنچه از پشم یا‬ ‫پنبه یا ابریشم و جز آن که برتر از بوم تار و پود در‬ ‫جامه ایستد ‪ -‬واژگون و فروآویخته‬ ‫‪ -4‬سحاب ‪ -‬بخش و حصه ‪ -‬جدا و منفک ‪ -‬دانا و مطلع‬ ‫ شاخه ای از قوم مغول که به رهبری آتیال نیمی از‬‫اروپا را به ویرانی کشیدند ‪ -‬حرف تصدیق‬ ‫‪ -5‬نوعی بیماری ‪ -‬استانی در شمال شرق هندوستان‬ ‫ زلف‬‫شیمی ترکیبات کربن دار ‪ -‬فاسد و از میان رفته‬ ‫‪ِ -6‬‬ ‫‪ -7‬یکی از عناصر شیمیایی ‪ -‬پرنده ای بزرگتر از‬ ‫گنجشک و خوش آوا ‪ -‬بزرگترین قاره‬ ‫‪ -8‬استانی در شمال شرقی ایران‬ ‫‪ -9‬فن و طرز کار ‪ -‬پرنده ای شبیه کبک اما کوچکتر‬ ‫که بخاطر گوشتش شکار می شود ‪ -‬سخندان و اهل ادب‬ ‫‪ -10‬اختالط و امتزاج و نیز به معنی اکسیر‬ ‫‪ -11‬شهری در استان همدان ‪ -‬حشره ای موذی ‪ -‬از‬ ‫ابزارهای بنایان ‪ -‬از درس های ریاضی ‪ -‬دریاچه ای‬ ‫در مرزهای قزاقستان و ازبکستان‬ ‫‪ -12‬موسیقیدان ایتالیایی و خالق سمفونی چهار فصل ‪-‬‬ ‫عالمت مفعول بیواسطه ‪ -‬گذشته و ایام پیشین ‪ -‬ناآشنا‬ ‫به کار و بی تجربه‬ ‫‪ -13‬تورم ‪ -‬از هنرهای نمایشی مرکب از رقص و‬ ‫موسیقی و داستان‪ -‬چنین باری به مقصد نمی رسد ‪-‬‬ ‫کاخی در شمال شهر تهران‬ ‫‪ -14‬نوعی گل و نیز از نام های دخترانه ‪ -‬فوری ‪-‬‬ ‫رسام‬ ‫شهر انارخیز ایران ‪ -‬از حشره های خونخوار ‪ّ -‬‬ ‫و نقاش‬ ‫‪ -15‬پایتخت بحرین‬ ‫‪ -16‬رهایی بخش ‪ -‬سرقت ‪ -‬کاوش و جستجو‬ ‫‪ -17‬نهر‬ ‫‪ -18‬نوعی ُگل که به رنگ های گوناگون یافت می شود‬ ‫ از واژگان پرسش ‪ -‬از حیوانات خانگی‬‫‪ -19‬نوعی خودرو برای حمل بار ‪ -‬از فلزها‬ ‫‪ -20‬صفت چیزی که فضای زیادی را اشغال کند ‪ -‬آن‬ ‫را دَماغ نیز می خوانند ‪ -‬شکننده ی قانون و محکوم‬ ‫شده از سوی دادگاه‬ ‫‪ -21‬مصیبت و پتیاره ‪ -‬از ذرات بنیادی ‪ -‬برادر ناتنی‬ ‫رستم که با حیله این برترین قهرمان شاهنامه را به‬ ‫گودالی در افکند و کشت ‪ -‬ابزاری برای شخم زدن‬ ‫زمین ‪ -‬لقبی برای مردان ‪ -‬بندری در جنوب فرانسه‬ ‫‪ -22‬شبه جزیره بزرگی در جنوب شرقی مکزیک ‪-‬‬ ‫تیره و تار ‪ -‬دریا و کانالی در اروپای غربی ‪-‬‬ ‫ناتمام مانده و بی سرانجام‬

‫‪ -23‬گوشت بریان شده بر آتش ‪ -‬ابزاری و‬ ‫روفتن برف و نیز پیش راندن قایق بر آب ‪-‬‬ ‫نوعی آماس و ورم در پوست بدن‬ ‫‪ -24‬به روی کاغذ آوردن موضوعی یا‬ ‫نکته ای برای آنکه فراموش نشود ‪ -‬داستانی‬ ‫طنزآمیز از صادق هدایت‬

‫عمودی‪:‬‬ ‫‪ -1‬اندوهبار ‪ -‬شهری در ایران ‪ -‬از کشتی‬ ‫گیران نامدار ایران و برنده ی چهار مدال‬ ‫طالی جهانی و المپیک که چهره ی وی را در‬ ‫تصویر شماره ی سه جدول می بینید‬ ‫‪ -2‬وسیله ی کار ‪ -‬شراب ‪ -‬پیش و مقابل‬ ‫‪ -3‬واژه ای عربی که کلمه ی "آدمیرال"‬ ‫انگلیسی از آن گرفته شده و معادل فارسی آن‬ ‫دریاساالر است ‪ -‬سهل ‪ -‬نادانی ‪ -‬یاقوت‬ ‫‪ -4‬بر پشت ستوران می نهند ‪ -‬از موجودات‬ ‫افسانه ای ‪ -‬مرکز استان مازندران ‪ -‬از حجم‬ ‫های هندسی‬ ‫‪ -5‬ته نشین شدن ‪ -‬جدید و تازه ‪ -‬پشت دادن و‬ ‫تکیه کردن به چیزی‬ ‫‪ -6‬زنش و کوفتن بر چیزی یا کسی ‪ -‬نوعی‬ ‫پارچه ی ابریشمی مرغوب ‪ -‬پرتوافشانی‬ ‫‪ -7‬سرکرده و پیشوا ‪ -‬شهر و دریاچه ای ‪...‬‬

‫‪ ...‬در شرق ترکیه ‪ -‬واحد پول جمهوری‬ ‫آذربایجان‬ ‫‪ -8‬نیمه ی بار یا لنگه ی چیزی ‪ -‬از کشورهای‬ ‫آفریقایی ‪ -‬مدافع در تیم فوتبال‬ ‫‪ -9‬فلزی است با رنگ مایل به سرخ ‪ -‬رمه ‪-‬‬ ‫تردید و گمان‬ ‫‪ -10‬رنجر ‪ -‬صعب و دشوار ‪ -‬بر روی‬ ‫رودخانه ها می بندند ‪ -‬اصرار و پافشاری بیش‬ ‫از حد ‪ -‬پایتخت یکی از کشورهای همسایه‬ ‫ایران‬ ‫‪ -11‬یکی از ایالت های کشور ایاالت متحده ی‬ ‫آمریکا ‪ -‬ناروشن و تیره ‪ -‬دسته ای از اعداد‬ ‫ هوس شدید زن آبستن به برخی خوراکی ها‬‫‪ -12‬بعضی جانوران دارند ‪ -‬نام کوچک کشتی‬ ‫گیر نامدارایرانی و برنده ی چهار مدال طالی‬ ‫جهان و یک مدال برنز المپیک که چهره ی‬ ‫وی را در تصویر شماره ی چهار جدول می‬ ‫بینید ‪ -‬نام خانوادگی کشتی گیری که چهره اش‬ ‫را در تصویر چهار جدول می بینید ‪ -‬درازترین‬ ‫رشته کوه جهان‬ ‫‪ -13‬از پسوندهای شباهت و همانندی ‪ -‬شهری‬ ‫در استان کرمانشاه ‪ -‬اشتراک در فهم و صحبت‬ ‫به یک زبان ‪ -‬از ضمیرهای جمع فاعلی‬ ‫‪ -14‬سپیده دم ‪ -‬پهلوانان ‪ -‬ارشاد و راهنمایی ‪-‬‬ ‫از جزیره های ایرانی در خلیج پارس‬

‫‪ -15‬نام چند تن از پادشاهان ساسانی ‪ -‬شماره‬ ‫ای از دسته ی دهگان ‪ -‬سرسلسله ی اعداد ‪-‬‬ ‫چین و چروک پوست صورت ‪ -‬تهیدست و بی‬ ‫برگ‬ ‫‪ -16‬چله ی کمان ‪ -‬بازدید افسران عالی رتبه‬ ‫از صفوف سربازان ‪ -‬ریه‬ ‫‪ -17‬از مایه های حیات و زندگی ‪ -‬یکی از‬ ‫جزیره های اندونزی که پایتخت هم در آن قرار‬ ‫دارد ‪ -‬کجاست؟‬ ‫‪ -19‬نوعی اسباب بازی آموزنده برای کودکان‬ ‫ کارش دست افشانی و پایکوبی است ‪ -‬شهری‬‫در استان خراسان جنوبی که زعفران آن به‬ ‫مرغوبیت شهرت دارد‬ ‫‪ -20‬آب در آن کوبیدن کنایه از کار بیهوده‬ ‫است ‪ -‬حرف نفی انگلیسی ‪ -‬نوعی درخت‬ ‫‪ -21‬سائل ‪ -‬از ماه های سال ‪ -‬مرکز استان‬ ‫گیالن ‪ -‬باحرارت‬ ‫‪ -22‬کاخی معروف در فرانسه ‪ -‬از درازترین‬ ‫رودخانه ها در جنوب آسیا ‪ -‬آسان و بی دردسر‬ ‫ غوغا و سروصدا‬‫‪ -23‬از رودخانه های مرزی ایران ‪ -‬از‬ ‫غذاهای ایرانی ‪ -‬صادق و یکرو‬ ‫‪ -24‬از معروفترین خوانندگان ایرانی ‪-‬‬ ‫پهناورترین کشور جهان ‪ -‬کسی که زهر به‬ ‫بدنش راه یافته است‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 34‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫ميهمانی خانم َپت‬ ‫عبدالقادر بلوچ‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫باران به شدت می‌بارید‪ .‬با اینکه‬ ‫ساعت چهارونیم بعدازظهر بود‪،‬‬ ‫ً‬ ‫کامال تاریک شده بود‪ .‬روز‬ ‫اما هوا‬ ‫خسته کننده‌ای داشتم اما می‌دانستم که‬ ‫خانم پَت چشم به راهم خواهد ماند‪.‬‬ ‫دو قوطی رنگ آبی آسمانی خریده‬ ‫بودم اما سینی مخصوص رنگ و‬ ‫یک برس دسته دار که کوتاه و بلند‬ ‫می‌شد را توانسته بودم از دوستی به‬ ‫امانت بگیرم‪ .‬ماشین را در پارکینگ‬ ‫خانه که پوشیده از برگهای زرد بود‬ ‫پارک کردم‪ .‬وقتی وسایل را از جعبه‬ ‫عقب بیرون می‌آوردم متوجه شدم‬ ‫خانم پَت از آن باال سرک می‌کشد‪.‬‬ ‫این دومین بار توی یک هفته بود‬ ‫که به دیدنش می‌‌رفتم‪ .‬قرارمان یک‬ ‫روز در هفته بود ولی آخرین بار‬ ‫که به او یاد دادم چطور با فتوشاپ‬ ‫عکس‏ها را دستکاری کند یکهو گفت‪" :‬چندین ساله که یک آرزو دارم‪ .‬از روزی که اومدی‬ ‫دارم با خودم کلنجار می‌رم که بهت بگم یا نگم‪"...‬‬ ‫قبل از آنکه عکس‌العملی نشان بدهم به اولین روزی که به دیدنش رفتم اشاره کرد‪.‬‬ ‫پاییز سال قبل در یک روز بارانی من که در بانک مواد غذایی کار می‌کردم پذیرفتم‬ ‫خواروبار چند نفر را که به خاطر بدی هوا نتوانسته بودند بیایند به خانه‌هایشان برسانم‪.‬‬ ‫موقعی که وسایل خانم پَت را بار می‌زدم رئیسم گفت‪" :‬خانم پَت آدم تنهایی است‪ .‬هفته‌ای‬ ‫یک روز احتیاج دارد کسی به او در جمع کردن برگ‏ها و تمیز کردن حیاطش کمک کند‪".‬‬ ‫من داوطلب شدم و حاال یکسال بود که هر هفته به دیدنش می‌رفتم‪.‬‬ ‫خانم پَت که سکوتم را دید گفت‪" :‬شاید بیشتر از حد دارم به تو تکیه می‌کنم ولی این واقعاً‬ ‫برام آرزویی شده بود‪".‬‬

‫به او اطمینان دادم که اگر از دستم کاری برآید‪ ،‬کوتاهی نخواهم کرد‪ .‬خوشحال شد و گفت‪:‬‬ ‫"بعد از مردن همسرم یک روز خیلی تنها و دل گرفته بودم‪ .‬صدای اونو شنیدم که منو صدا‬ ‫می‌کرد‪".‬‬ ‫بعد ساکت شد و به من نگاه کرد و گفت که ممکن است من باور نکنم اما او شک ندارد که‬ ‫خود همسرش بوده‪ .‬پرسیدم‪" :‬فقط صدات کرد؟"‬ ‫گفت‪" :‬نه! به من گفت که اگه نترسم برام یک قهوه درست می‏کنه!"‬ ‫خانم پَت در حالیکه صداشو آهسته کرده بود سرشو به طرفم آورد و گفت‪" :‬این ماجرا رو‬ ‫تا حاال حتی به دخترم هم نگفتم‪".‬‬ ‫بعد با صدای عادی ادامه داد‪" :‬اومد‪ .‬برام قهوه هم درست کرد‪ .‬من نمی‏دیدمش اما به من‬ ‫گفت‪« :‬این اتاق اگه آبی آسمونی بود تو دیگه دلت نمی گرفت‪ ».‬اینو گفت و رفت‪ .‬از اون‬ ‫روز همیشه آرزو داشتم اینجا آبی آسمونی بشه اما هیچوقت نتونستم‪ .‬فکر می‌کنی‪"...‬‬ ‫نگذاشتم حرفش تموم بشه؛ در جا قول دادم‪.‬‬ ‫وقتی کلید انداختم و در را باز کردم روی مبل دراز کشیده بود‪ .‬سرفۀ شدیدی کرد‪ .‬کمی آب‬ ‫به او دادم‪ .‬ذوق می‌کرد‪ .‬بدون فوت وقت آستین‏ها را باال زدم و مشغول شدم‪.‬‬ ‫گفت به دخترش هم زنگ زده و پیتزا هم سفارش داده تا اون شبو جشن بگیره‪.‬‬ ‫به سرعت یک دیوار را تمام کردم‪ .‬با لذت و تحسین به آن نگاه می‌کرد و از اینکه زودتر آن‬ ‫ً‬ ‫کامال در صورتش دید‪.‬‬ ‫کار را نکرده افسوس می‌خورد‪ .‬راحتی را می‌شد‬ ‫گفت که تا آمدن دخترش چرتی می‌زند تا من هم بتوانم زودتر کارم را تمام کنم‪.‬‬ ‫دخترش قبل از آنکه پیتزاها برسند از راه رسید‪ .‬آهسته که خانم پَت بیدار نشود با هم‬ ‫احوالپرسی کردیم‪ .‬دختر شوخ پَت با خنده‪ ،‬سری تکان داد و با اشاره به مادرش و بساط‬ ‫رنگ گفت‪" :‬دیوانه است!"‬ ‫دیوار دوم را که تمام کردم پیتزایی رسید‪ .‬دختر خانم پَت آهسته دست مادرش را گرفت و‬ ‫صدایش کرد‪ ،‬اما ناگهان فریادی زد و خودش را عقب کشید‪ .‬خانم پَت مرده بود‪.‬‬ ‫‪-------------------------------------------------------‬‬

‫اطالعيه جامعه فرهنگی زنان ايران‬ ‫امیدواریم از تابستان زیبای امسال ونکوور لذت برده باشید‬ ‫بعد تابستان زیبا و لذت بخش امسال با گردهم آئی روز یکشنبه هفتم سپتامبر جلسات ماهیانه جامعه فرهنگی زنان ایران نیمه دوم سال ‪ 2014‬را آغاز مینمائیم‬ ‫برنامه این گردهم آئی در دو بخش اصلی خواهد بود‪:‬‬ ‫یادبود شاعر فقید خانم سیمین بهبهانی‪ ،‬غزل سرای معاصر که به حق سلطان غزل سرایان قرن اخیر ایران بوده و هنر غزل سرائی را جان تازه بخشیده است‪.‬‬ ‫‪)1‬‬ ‫ً‬ ‫سخنرانی و پاسخ به سواالت شرکت کنندگان در باره قانون جدید اداره مهاجرت کانادا توسط وکالی مطلع ومتخصصین امور مهاجرت‬ ‫‪)2‬‬ ‫ضمنا بعلت اهمیت این اجتماع و بخصوص توجه و نیاز مخصوص بسیاری از هموطنان به آگاهی هرچه بیشتر به قوانین جدید مهاجرت کانادا و پیشگیری از اشتباهات متقاضیان‬ ‫و مهاجرین که ممکن است موجبات مشکالت آینده برای ایشان گردد از همه اعضاء تقاضا داریم تا از همسران و دوستان آقا و خانم خود برای شرکت در این جلسه دعوت‬ ‫بعمل آورند‪.‬‬ ‫شرکت در این جلسه برای اعضاء جامعه فرهنگی زنان دارای کارت عضویت معتبر رایگان و شرکت کنندگان میهمان هرنفر ‪ 5‬دالر خواهد بود‬ ‫اعضاء محترم جامعه فرهنگی زنان ایران لطفاً کارت معتبر عضویت جامعه فرهنگی زنان ایران را همراه داشته باشید‪.‬‬ ‫این جلسه مانند همیشه با دید و بازدید و پذیرائی به پایان خواهد رسید‪.‬‬ ‫تاریخ ‪ :‬روز هفتم سپتامبر ‪2014‬‬ ‫زمان‪ :‬ساعت ‪ 2:30‬بعد از ظهر‬ ‫مکان‪ :‬کامیونیتی سنتر شهر وست ونکوور ‪ 2121‬مارین درایو شهر وست ونکوور سالن ‪ Dance Studio‬طبقه دوم (واقع در روی سالن ورودی اصلی )‬ ‫جلسه در راس ساعت ‪ 2:30‬بعد از ظهرآغاز خواهد شد ‪ ،‬بعلت محدویت جا و پارکینگ لطفاً زمان الزم برای یافتن پارکینگ مناسب و جا در نظر بگیرید‪.‬‬ ‫منتظر دیدار همه دوستان هستیم‬ ‫جامعه فرهنگی زنان ایران‬ ‫ ‬


‫‪Page 35‬‬

‫سال يازدهم‬

‫شأن نزول شعر “دوباره می سازمت وطن”‬ ‫اشاره خواندنیها – بی گمان شعر “دوباره می سازمت وطن ” سروده بانوی شعر ایران‬ ‫سیمین بهبهانی از شناخته شده ترین شعرهای معاصر ایران است که هرکس به نوعی‬ ‫از آن سهمی برده است‪ ...‬بد نیست نگاهی به شان نزول این سروده از سخن شاعر و با‬ ‫روایت همکار عزیزمان دکتر صدرالدین الهی بیندازیم‪.‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫با صدایی که مثل آب روشن چشمه خستگی‌ها و تیرگی‌ها را از دلت می‌شوید‪ ،‬شعرهای‬ ‫مقاومت و حسرت را در همۀ این سالها خوانده است‪ .‬هر بار که به صدایش گوش می‌دهم‬ ‫نادرپور را در برابرم ایستاده می‌بینم که می‌خواند‪:‬‬ ‫کهن دیارا دیار یارا‬ ‫و هر وقت که فکر می‌کنم راهی پیش روی فردا نیست این داریوش است که با صدایش‬ ‫یادآور می‌شود که‪ :‬دوباره می‌سازمت وطن‪.‬‬ ‫قدر او را باید دانست که می‌داند چه بخواند و چگونه دین خود را به نسلی که در برابرش‬ ‫ایستاده است ادا کند‪ .‬داریوش یک خوانندۀ متعهد است بی آنکه از ادا و اطوارهای «تعهد»‬ ‫در معنای سیاسی آن سالها‪ ،‬اثری در کارش دیده شود‪ .‬متعهدی است که به انسان‪ ،‬به فردا‬ ‫و نسل فردا می‌اندیشد و شعر نادرپور و سیمین را زنده نگه‌می‌دارد‪.‬‬ ‫مواظب آفتاب باشید!‬ ‫هم چنانکه در اشاره آمد از‬ ‫سیمین خانم خواهش کردم‬ ‫که دو بند از شعر «دوباره‬ ‫می‌سازمت وطن» را به خط‬ ‫خود برای خوانندگان صفحه‬ ‫یادداشتها بنویسد‪ .‬با همان طنز‬ ‫ویژه خود او این یادداشت‬ ‫را‪ ...‬برایم فرستاد‪.‬‬ ‫آقای دکتر الهی عزیزم‬ ‫برای نمونه نوشتم و تقدیم‬ ‫کردم به شرط آن که در آفتاب‬ ‫نگذاریدش که راه نیفتد! پس‬ ‫از عارضه چشم‬ ‫‪ ۲‬فروردین ‪ ۹۰‬ـ ارادتمند‬ ‫سیمین‬

‫دوباره می‌سازمت وطن‬ ‫سیمین بهبهانی‬ ‫به بانوی قصه فارسی؛ سیمین دانشور‬

‫چگونه “دوباره می سازمت وطن” ساخته شد‬ ‫سالهای بد بود‪ .‬سالهای بعد از اعدامهای روی پشت بام و محکمه‌های بی‌عدالتی به‌نام‬ ‫عدالت و قسط اسالمی‪ .‬دلم از ویرانی‌ها گرفته بود‪ .‬در خانه تنها بودم‪ .‬توی آشپزخانه‬ ‫یک میز کوچک بود و من بودم و کاغذ و قلم در دستم و هزار غم در دلم‪ .‬نشستم‪ .‬شعر‬ ‫در جانم می‌جوشید‪ .‬ویرانی‌ها را می‌دیدم و در فکر آن بودم که چه می‌توان کرد؟ وطن‬ ‫درهم شکسته و ویران بود‪.‬‬ ‫برخاستم‪ .‬یک فنجان چای ریختم و به آرزوهای لگدمال‌شده اندیشیدم‪ .‬کسی را نداشتم که‬ ‫با او درد دل کنم‪ .‬دو سه شب پیش سیمین را دیده بودم‪ .‬سیمین دانشور ویرانتر از خودم‬ ‫و سرگردان‌تر از من‪ .‬هنوز «جزیرۀ سرگردانی» را ننوشته بود‪ .‬با من که حرف می‌زد‬ ‫انگار ایستاده است و از ته قلب من فریاد می‌کند‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬آقای الهی‪ ،‬یکمرتبه شعر آمد‪ .‬شعری که امید را به فردا نشان می‌دهد‪ .‬ته قلبم‬ ‫روشن شد‪ .‬فکر کردم اگر هم مرده باشم دوباره برمی‌خیزم که اهرمن ویرانگر را درهم‬ ‫بشکنم‪ .‬نوشتم؛ بله‪ ،‬نوشتم‪« :‬دوباره می‌سازمت وطن» از دلم پرسیدم‪ :‬با چی؟ و دل گفت‪:‬‬ ‫اگرچه با استخوان خویش و شعر شکل گرفت‪ .‬همین شعری که دارید می‌خوانید «دوباره‬ ‫می‌سازمت وطن» و شعر را به سیمین دانشور هدیه کردم که همیشه دلش مثل من برای‬ ‫دوباره ساختن وطن می‌تپد‪.‬‬ ‫… و شعر جاری شد‬ ‫و شعر دوباره می‌سازمت وطن که در اسفند ‪ ۱۳۶۰‬یعنی سی سال پیش شروع شده است‬ ‫مثل یک چشمۀ روشن از امید در جان همه ایرانی‌ها جاری شد‪.‬‬ ‫حاال هرجا می‌رفتی می‌پرسیدند‪:‬‬ ‫«شعر دوباره می‌سازمت وطن» سیمین را خوانده‌ای؟‬ ‫و تو با سرافرازی تمام شعر را که از بر بودی‪ ،‬می‌خواندی‪ .‬و آن وقت یک خوانندۀ‬ ‫دوست‌داشتنی‪ ،‬فروتن و مهربان آن را برای همه خواند‪ .‬این خواننده که من او را هرگز‬ ‫از روبرو ندیده‌ام‪ ،‬در این سالها برایم همواره مظهر پایداری‌های مهربانانه بوده است‪ .‬او‬

‫دوباره می‌سازمت وطن!‬ ‫اگرچه با خشت جان خویش‬ ‫ستون به سقف تو می‌زنم‬ ‫اگرچه با استخوان خویش‬ ‫دوباره می‌بویم از تو گل‬ ‫به‌میل نسل جوان تو‬ ‫دوباره می‌شویم از تو خون‬ ‫به‌سیل اشک روان خویش‬ ‫دوباره یک روز روشنا‬ ‫سیاهی از خانه می‌رود‬ ‫به شعر خود رنگ می‌زنم‬ ‫ز آبی آسمان خویش‬ ‫اگرچه صدساله مُرده‌ام‬ ‫به‌گور خود خواهم ایستاد‬ ‫قلب اهرمن‬ ‫که بر َد َرم ِ‬ ‫به‌نعرۀ آنچنان خویش‬ ‫کسی که « عظم رمیم» را‬ ‫دوباره انشا کند به لطف‬ ‫چو کوه می‌بخشدم شکوه‬ ‫به عرصۀ امتحان خویش‬ ‫اگر چه پیرم ولی هنوز‬ ‫ُود‬ ‫مجال تعلیم اگر ب َ‬ ‫جوانی آغاز می‌کنم‬ ‫کنار نوباوگان خویش‬ ‫حدیث «حبّ‌الوطن» ز شوق‬ ‫بدان َروش ساز می‌کنم‬ ‫که جان شود هر کالم دل‬ ‫چو برگشایم دهان خویش‬ ‫هنوز در سینه آتشی‬ ‫به‌جاست کز تاب شعله‌اش‬ ‫گمان ندارم به کاهشی‬ ‫ز گرمی دودمان خویش‬ ‫‪ ۲۰‬اسفندماه ‪۱۳۶۰‬‬


‫‪Page 36‬‬

‫سال يازدهم‬

‫سيمين بهبهانی؛ سمبل اعتراض و عشق‬ ‫پرتو نوری عال‪ ،‬شاعر‬ ‫سیمین بهبهانی‪" ،‬شاعر ملی"* وطن ما‪،‬‬ ‫یا "نیمای غزل‪ ،‬سیمین"**‪ ،‬در بستر‬ ‫بیماری درگذشت‪ .‬بیمار بود اما همچنان‬ ‫"غم این خفتۀ‬ ‫بیدار‪ .‬چون سالها بود‬ ‫ِ‬ ‫چند"‪ ،‬خواب را در چشم َت َر"ش شکسته‬ ‫بود‪ .‬و سیمین‪ ،‬با قلمش‪ ،‬با شعر سبز و‬ ‫شکوفایش‪ ،‬فاشگو و عدالتخواه‪ ،‬زبان‬ ‫خفتگان غمزده بود‪.‬‬ ‫سیمین بهبهانی در نوجوانی به تقلید از‬ ‫خانم ارغون‪ ،‬مادر تحصیل کرده‪ ،‬هنرمند‬ ‫و شاعرش شعر می‌سرود‪ ،‬و اشعار‬ ‫اولیه اش را مادر برای پروین اعتصامی‬ ‫خوانده‪ ،‬و از طرف او بسیار تحسین شده‬ ‫بود‪ .‬شعر سیمین کم کم راه خود را بطور‬ ‫مشخص میان شعر شاعران معروف آن‬ ‫زمان باز کرد و از میان زنانی که در‬ ‫آن دوره شعر گفته اند نام سیمین بهبهانی‬ ‫درخشان تر است‪.‬‬ ‫اشعار اولیه سیمین در‌کتاب‌های سه‌تار‬ ‫‌پا‪ ،‬چلچراغ و مرمر‪ ،‬نشان از آشنایی و تسلط او به ادبیات کالسیک ایران‬ ‫شکسته‪ ،‬جای ‌‌‬ ‫دارد‪ .‬اشعار او عالوه بر مضامین اجتماعی و به تصویر کشیدن رنج و درد طبقه محروم‪،‬‬ ‫ویژگی تازه‌ای است‪ :‬اعالم موجودیت شاعر به‌عنوان زن‪.‬‬ ‫صاحب‬ ‫ِ‬ ‫سیمین با جرئت‪ ،‬نیازها و خواهش های زنانگی و انسانی را در شعرش به تصویر می‬ ‫کشد‪ .‬از دیگر نکات عمدۀ شعرش در همان سالها‪ ،‬به زبان آوردن رنج زنانی است که به‬ ‫زندگی‬ ‫علت تعدد زوجات شوهر‪ ،‬گرفتار "رقیب" شده اند‪ .‬همچنین سیمین با تصویر کردن‬ ‫ِ‬ ‫دردناک زنان روسپی‪ ،‬برخالف رسم زمانه‌اش‪ ،‬از آنان دفاع می‌کند و نشان می‌دهد این‬ ‫دسته از زنان طرد شده از اجتماع‪ ،‬خود‪ ،‬درمانده و محرومی بیش نیستند‪.‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫شعر معاصر ایران‌‪ ،‬پیش از انقالب ‪ ،۵۷‬تحت تأثیر تحوالت شعری نیما‪ ،‬و شاعران پس از‬ ‫او‪ ،‬و نوآوری های شعر شاملویی‪ ،‬عالقمندان به شعر را به خود جلب کرده بود‪ .‬اشعاری‬ ‫که به‌ضرورت تفکرات سیاسی علیه نظام‪ ،‬از نوعی زبان غیرصریح و استعاری سود بُرد‬ ‫که با‌وجود همه سانسور‌ها‪ ،‬مخاطبان خود را یافته و به‌ویژه نسل جوان را که با پرسش‌هائی‬ ‫ً‬ ‫کامال تازه پا به‌عرصه حیات اجتماعی‪‌ -‬سیاسی می‌گذاشت‪ ،‬به‌خود جذب می‌کرد‪ .‬شرکت‬ ‫مستقیم برخی زنان ایرانی در فعالیت‌های سیاسی و مخفی علیه رژیم پهلوی‪ ،‬چهره جدیدی‬ ‫از زن ایرانی را به‌نمایش می‌گذاشت‪.‬‬ ‫در چنین فضایی پنجمین دفتر شعر سیمین بهبهانی "رستاخیز" منتشر می‌شود‪ .‬سیمین در‬ ‫این دفتر به‌تمامی قالب غزل را انتخاب کرده است‪.‬‬ ‫شعر او در این ایام گرچه از نظر ارزش‌های شعری‪ ،‬قدرت کالم‪ ،‬تصاویر زیبا و بیان‬ ‫برون شاعر‪ ،‬قابل توجه و شعری برجسته در ادبیات فارسی به‌حساب‬ ‫احواالت درون و‬ ‫ِ‬ ‫می‌آید اما شعر او در محافل روشنفکری و به‌خصوص نسل بی‌تاب جوان‪ ،‬انعکاسی ندارد‪.‬‬ ‫نپیوستن سیمین به‌جرگه شاعران نیمایی‪ ،‬ادامه غزل‌سرایی و‌حضور نداشتن در محافل‬ ‫روشنفکری آن زمان‪ ،‬سئوال برانگیز بود‪ .‬نسلی که با شعر نو آشنا شده بود و گاه شعر را‬ ‫در شعاری‌ترین وجه‌اش می‌شناخت‪ ،‬تکلیف خود را در برابر شعر سیمین نمی‌دانست و این‬ ‫بالتکلیفی به‌تردید و گاه طرد شعر سیمین می‌انجامید‪ ،‬غافل از این‌که شعر او در همین دوره‬ ‫و با همان شکل غزل سرشار از مفاهیم اجتماعی است و حساسیت او نسبت به‌مسائل روز‬ ‫در سطر سطر شعرش موج می‌زند‪.‬‬ ‫'آینه تمام نمای جهالت'‬ ‫انقالب ‪ ۵۷‬و قبضه شدن قدرت در دست مذهبیون و به روی کار آمدن رژیم اسالمی‪،‬‬ ‫و ‌ارزش‌های سنتی و مذهبی در قالب قوانین شرع‪ ،‬اشکال جدیدی از روابط فرهنگی‪،‬‬ ‫اجتماعی و سیاسی را به‌وجود می‌آورد‪ .‬ادبیات و به‌ویژه شعر که در دوره انقالب از بند‬ ‫سانسور رها شده بود و برای یافتن زبان و بیانی غیر‌ممیزی شده دست به‌تجربه می‌زد‪ ،‬در‬ ‫برخورد با حوادث جدید‪ ،‬سرگشته و بالتکلیف می‌ماند‪.‬‬ ‫در چنین حال و هوایی ششمین دفتر شعر سیمین‪" ،‬خطی زسرعت و از آتش" حاوی اشعار‬ ‫سال‌های ‪ ۵۲‬تا‌‪ ،۶۰‬سه‌سال پس از انقالب و هفتمین دفتر شعر او "دشت ارژن"‪ ،‬در سال‬ ‫‪‌۶۲‬منتشر می‌شوند‪.‬‬ ‫"خطی زسرعت و از آتش" شامل دو دفتر است‪ .‬دفتر اول تا جمعه سیاه و دفتر دوم از‬ ‫جمعه سیاه‪ .‬دفتر اول ادامه "رستاخیز" است با این تفاوت که سیمین با زبانی صریح‌تر و‬ ‫در عین‌حال منسجم‌تر رو به‌مسائل بیرون از خود دارد‪ .‬محتوای جدید‪ ،‬سیمین را به‌ابداع‬ ‫یا به‌قول خودش کشف اوزان جدیدی می‌کشاند که پیش از او یا در شعر فارسی به‌کار‬ ‫نرفته‌اند یا به‌ندرت برخی از شاعران کالسیک از آن استفاده کرده‌اند‪ .‬هرچه در این دفتر‬ ‫به‌سال‌های انقالب نزدیک‌تر می‌شویم‪ ،‬شعر سیمین‪ ،‬بُراّتر‪ ،‬صریح‌تر و حتی گاه عصبی‬ ‫می‌شود‪ .‬او بی‌پروای خود در متن زمانه افتاده است‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Page 37‬‬

‫سال يازدهم‬

‫‪" ...‬تغییراتی که در جامعه به‌وجود آمده است شاعر را به‌تأمل می‌کشاند‪ .‬او تجربه‬ ‫سال‌های گذشته را فراموش نکرده است‪ .‬سیمین سرسپردگی و بی‌اختیاری سیاست‌های‬ ‫وابسته‌ای را که کوشش‌های نسلی را ندیده گرفت‪ ،‬به‌یاد دارد و به‌صراحت زبان می‬ ‫گشاید"‬ ‫تغییراتی که در جامعه به‌وجود آمده است شاعر را به‌تأمل می‌کشاند‪ .‬او تجربه سال‌های‬ ‫گذشته را فراموش نکرده است‪ .‬او سرسپردگی و بی‌اختیاری سیاست‌های وابسته‌ای را که‬ ‫کوشش‌های نسلی را ندیده گرفت‪ ،‬به‌یاد دارد و به‌صراحت زبان می گشاید‪.‬‬ ‫کشتار جمعه سیاه‪ ،‬سیمین را که "چون نسیم بهشت بر‌هر‌کجا که می‌گذشت‪ ،‬به‌مهربانی‬ ‫دستی دری به‌رویش گشوده می‌شد" به‌فریاد می‌کشاند‪ .‬دفتر دوم "از جمعه سیاه" سراسر‬ ‫اجتماعی آن دوره اختصاص دارد‪ .‬حوادث بیرون چنان او را به‌درد‬ ‫به‌مسائل حاد سیاسی و‬ ‫ِ‬ ‫می‌کشاند که شاعر را که از "کالله مهر" بود و "جنگ و کینه" نمی‌دانست وامی‌دارد‬ ‫تا به‌مردم خود خطاب کند‪ :‬سازش مپسندید با هیچ بهانه ‪ /‬کز خون شهیدان‪ ،‬رودی است‬ ‫روانه ‪ /‬از‌ریشه ببرید‌آن‌دست‌که‌در باغ ‪ /‬می َ‬ ‫‌ک ْند شکوفه‪ ،‬می‌سوخت جوانه‬ ‫رخداد دلهره‌آور جنگ ایران و عراق حادثه جدیدی در اوضاع آن دوره است و مردمی‬ ‫که هنوز دشمن داخلی را پیش رو‌دارند به‌مصاف با دشمن خارجی می‌کشاند‪.‬‬ ‫شعر سیمین در دوران جنگ آینه تمام نمای جهالت قدرتمندان و رنج و درد محرومان‬ ‫است‪ .‬و ‌سرانجام شعر "خطی زسرعت و از آتش" که از شاهکارهای ادبیات معاصر‬ ‫فارسی است‪ ،‬برگذشته از همه شور و شعارهای آنی‪ ،‬تصویر کاملی از انسان معاصر در‬ ‫متن عصری خاموش از حیرت و تحسر را نشان می دهد‪.‬‬ ‫سمبلی از اعتراض‬ ‫شعر سیمین بهبهانی در "دشت ارژن" اگرچه یکسره شهادتی است ب ‌ر لحظه لحظه حوادث‬ ‫سیاسی و اجتماعی ایران و در اکثر اشعارش‪ ،‬بار همان لغاتی را می‌بینیم که در ادبیات‬ ‫آن دوره دیده می‌شود‪ ،‬اما به‌دلیل قدرت تخیل و حضور تعابیر و تصاویر جدید‪ ،‬احساس‬ ‫و عاطفه‌ای گرم و دلپذیر‪ ،‬هیچ‌یک از اشعار او نه‌تنها حالتی شعاری ندارند که از عمق‬ ‫روح و جان شاعر مایه گرفته و با‌اتکاء بر‌زمینه‌ای عینی به‌کالم در‌می‌آیند‪.‬‬ ‫نبض شعر سیمین با تپش‌های قلب جامعه‌ای می‌زند که اسیر و در‌بند است‪ .‬رنج زیستن در‬ ‫چنین موقعیتی از ذهن و ضمیر زنی آگاه و فرهیخته می‌گذرد که عشق و مهر را به‌ودیعه‬ ‫می‌گذارد‪ .‬زنی زمینی‪ ،‬مادر وطن‪.‬‬ ‫شعر سیمین در تمام این دوران لحظه‌ای از فردیت او جدا نمی‌شود‪ .‬خواننده‪ ،‬مسائل‬ ‫سیاسی و اجتماعی را از دریچه نگاه و برداشت شاعر مرور می‌کند‪ .‬شعر او گرچه تاریخ‬ ‫نسل معاصر است اما دست زنی مهرورز‪ ،‬مادری آگاه و یک‌دل و انسانی خالق‪ ،‬آن را‬ ‫رقم زده است‪.‬‬ ‫بخش اول کتاب "دشت ارژن" شامل شانزده شعر به‌نام کولی‌واره است‪ .‬هرچند به‌گفته‬ ‫سیمین‪ ،‬کولی‌واره‌ها "واسطه‌ای برای پیوند خود و آن "من" سالیان پیش است" اما در‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫مجموع تصویری از همه زنان ایرانی است‪.‬‬ ‫"شعر سیمین در دوران جنگ آینه تمام نمای جهالت قدرتمندان و رنج و درد محرومان‬ ‫است‪ .‬و ‌سرانجام شعر "خطی زسرعت و از آتش" که از شاهکارهای ادبیات معاصر‬ ‫فارسی است‪ ،‬برگذشته از همه شور و شعارهای آنی‪ ،‬تصویر کاملی از انسان معاصر در‬ ‫متن عصری خاموش از حیرت و تحسر را نشان می دهد"‬ ‫زنانی سخت‌کوش که در جامعه‌ای مردساالر‪ ،‬جامعه‌ای که همواره کوشیده تا ابتدا زن‬ ‫را در جنسیتش بشناسد‪ ،‬اغوا‌گرش بخواند و سپس سرکوبش کند‪ ،‬گرفتار آمده است‪.‬‬ ‫کولی‌واره‌های سیمین سندی از روزگار ماست‪ .‬سندی که از عمق سنّت‌های ما بیرون‬ ‫می‌آید و در شعر سیمین خود را آشکار و رسوا می‌کند‪.‬‬ ‫هرچند سیمین در وزن شعر کالسیک دست به‌نوآوری می‌زند‪ ،‬اما شعر او به‌لحاظ‬ ‫نوآوری واقعی سیمین‪،‬‬ ‫صوری‪ ،‬همچنان ریشه در شعر کالسیک ایران دارد‪ .‬به‌نظ ‌ر من‬ ‫ِ‬ ‫شعری او رخ داده است‪.‬‬ ‫تحولی است که در نگاه‪ ،‬دریافت و‌ تجربه و‌همراه آن زبان و بیان‬ ‫ِ‬ ‫شاید تغییر محتوای شعرش در ذات خود‪ ،‬ضرورت تغییر اوزان متداول غزل را طلب‬ ‫می‌کرد و شاعر را وامی‌داشت تا به‌اختراع یا کشف اوزان جدید دست بزند‪.‬‬ ‫به هر روی مضمون و محتوای شعر سیمین به گونه ای عرضه می شود که دیگر وزن‬ ‫و قافیه اموری َع َرضی بر‌شعر او‌ نیستند‪ .‬جوهر شعر آن‌چنان در کار او قوی است که نه‬ ‫‌وزن به‌گوش می‌آید و نه‌ قافیه به‌چشم‪ .‬سیمین بهبهانی خودش و شعرش بصورت سمبلی‬ ‫از اعتراض‪ ،‬مقاومت‪ ،‬سازش ناپذیری و عشق درآمده است‪.‬‬ ‫* مجید نفیسی ‪ ،‬شاملو و سیمین بهبهانی را شاعران ملی معاصر خوانده است‪.‬‬ ‫**لقبی است که علی‌محمد حق‌شناس‪ ،‬به سیمین داده بود‪.‬‬ ‫(رادیو فردا)‬


‫‪Page 38‬‬

‫سال يازدهم‬

‫درگذشت حسن رضيانی (عين‌اهلل باقرزاده)‬ ‫بازيگر پيش‌کسوت سينما و تلويزيون‬ ‫حسن رضیانی بعد از تحمل‬ ‫یک دوره طوالنی بیماری و‬ ‫دوماه بستری شدن در بیمارستان‬ ‫در هفتم شهریورماه ‪۱۳۹۳‬‬ ‫درگذشت‪ .‬وی متولد ‪ ۱۳۱۰‬در‬ ‫مشهد بود و به گفت ‌ه خودش از‬ ‫ده‌سالگی با شرکت در تئاترهای‬ ‫مدرسه به بازیگری عالقمند شده‬ ‫بود‪ .‬او بعدا در رشته تئاتر و فن‬ ‫بیان از هنرستان عالی تهران‬ ‫فارغ التحصیل و سپس به طور‬ ‫حرفه‌ای وارد عرصه هنرپیشگی‬ ‫در رادیو‪ ،‬سینما و تلویزیون شد‪.‬‬ ‫حسن رضیانی تا پیش از انقالب حدودا در چهل فیلم سینمایی و تعداد زیادی برنامه‬ ‫تلویزیونی بازی کرد ولی با هنرآفرینی در نقش «عین‌اهلل باقرزاده»‌ی مجموعه تلویزیونی‬ ‫صمد بود که در اذهان مخاطبین ایرانی جاودانه شد‪ .‬شخصیت «عین‌اهلل» درواقع رقیب‬ ‫عشقی صمد به حساب می‌آمد که می‌خواست با استفاده از نفوذ و ثروت پدرش «مش باقر»‬ ‫که از اهالی پولدار ده بود‪ ،‬با «لیال» ازدواج کند ولی از ترس صمد موفق نمی‌شد‪ .‬در این‬ ‫مجموعه تلویزیونی فقط کافی بود کسی اسم «عین‌اهلل» را به زبان بیاورد تا او با جدیت و‬ ‫پشت‌کاری مثال‌زدنی یادآوری‌اش کند‪« :‬باقرزاده»‪.‬‬ ‫شمایلی که رضیانی از این نقش ساخت‪ ،‬مثل دیگر نقش‌های مجموعه تلویزیونی صمد‪،‬‬ ‫آن‌چنان چهارچوب استوار و مبتنی بر واقعیت داشت که به سرعت وارد اصطالحات‬ ‫روزمره مردم شد‪ .‬حتی با گذشت چهاردهه هنوز هم وقتی می‌خواهند نوکیسه‌ای را تشبیه‬ ‫کنند که به‌پشتوانه مال و منال پدرش سعی می‌کند خود را در جای‌گاه باالتر شخصی و‬ ‫اجتماعی جا بزند می‌گویند‪« :‬عین‌اهلل باقرزاده»!‬ ‫با وجود نمونه‌های واقعی این شخصیت در آن زمان باید گفت که به‌واقع بعد از انقالب‬ ‫بود که تکثیر تأسف‌انگیز «عین‌اهلل باقرزاده» اتفاق افتاد‪ .‬نودولتان تازه به َمس َند ُو ثروت‬ ‫رسیده با استفاده از نفوذ بی‌اندازه و رانت‌های بی‌انتها‪‌،‬چنان بر خر مراد تاختند ُو لیالها‬ ‫را با خود بردند که تعریف تازه‌ای از «تازه به دوران‌رسیدگی» به ثبت رسید‪ .‬دیگر‬ ‫«صمد»ی هم نبود که کسی از ترس‌اش جا بزند‪ .‬به این‌ترتیب طی یک جهش ژنتیکی‬ ‫«باقرزاده» به «آقازاده» تبدیل شد!‬ ‫طرفه آن‌که بعد از انقالب و در حکومت باقرزاده‌ها و آقازاده‌ها عرصه برای خود‬ ‫حسن رضیانی تنگ شد و دیگر خیلی به ندرت و بیشتر در همین اواخر به او اجازه‬ ‫بازیگری داده شد‪ .‬از معدود مجموعه‌های تلویزیونی که بعد از انقالب بازی کرد می‌توان‬ ‫«پدرخوانده» و «عمارت فرنگی» را نام برد و یک نقش بسیار کوتاه در فیلم سینمایی‬ ‫«انتخاب» در سال ‪ ،۱۳۹۳‬که آخرین حضور او جلوی دوربین بود‪.‬‬ ‫سه سال پیش وبالگ قدیمی‌ها مصاحبه‌ای با او انجام داد که شاید بازنشر آن در این‌جا‬ ‫بی‌مناسبت نباشد‪:‬‬ ‫جناب رضیانی به عنوان سوال اول بیوگرافی خودتان را بگویید؟‬ ‫اول از هر چیز سالم به تمام خوانندگان مجله اینترنتی قدیمی ها عرض می کنم‪ .‬من سال‬ ‫‪ 1310‬در مشهد متولد شدم دوران دبیرستان را آنجا سپری کردم‪ .‬بعد از دبیرستان به‬ ‫تهران آمدم و به هنرستان عالی رفتم و در رشته تئاتر و فن بیان فارغ التحصیل شدم‪ .‬چند‬ ‫سالی هم خودم به عنوان استاد در مدرسه عالی دختران ایران در ونک به ‪ 2500‬نفر فن‬ ‫بیان تدریس می کردم و افتخاری برای من بود که سمت استادی بر عهده داشتم‪.‬‬ ‫خیلی ها فکر نمی کردند که من آنجا دوام بیاورم برای اینکه دختر خانم ها خیلی شیطنت‬ ‫می کردند‪ .‬ولی با این حال‪ ،‬بسیاری از این بچه ها اظهار مرحمت داشتند که من در‬ ‫خدمتشان باشم و با محبت‪ ،‬لطف و در نهایت انصاف و انسانیت حرف های من را می‬ ‫پذیرفتند‪.‬‬ ‫به صورت حرفه ای در چه زمانی وارد کار هنر شدید؟‬ ‫من از سن ده سالگی وارد کار تئاتر شدم و کار سینما را با آقای رئیس فیروز در سال‬ ‫‪ 1338‬برای فیلم «فرشته وحشی» شروع کردم‪ .‬من بسیار مورد عنایت و لطف آقای‬ ‫رئیس فیروز قرار گرفتم و هر جا می نشست به من اظهار لطف می کرد‪.‬‬ ‫کار با گروه آقای پرویز صیاد چگونه بود؟‬ ‫کار با پرویز صیاد خیلی عالی بود و صمیمانه با هم کار می کردیم‪ ،‬حب و بغضی درباره‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫مسائل مختلف نداشتیم‪.‬‬ ‫برای بازیگری در فیلم‬ ‫های صمد‪ ،‬در واقع ما‬ ‫بازی نمی کردیم‪ ،‬همان‬ ‫زندگی روزمره و طبیعی‬ ‫ما بود که انجام می دادیم‬ ‫و در نهایت صمیمیت در‬ ‫خدمت دوستان بودیم‪.‬‬ ‫یک خاطره خوب از آن‬ ‫دوران بگوید؟‬ ‫تمام لحظات و روزهایی‬ ‫که ما فیلم برداری می‬ ‫کردیم برای من خاطره‬ ‫بود و االن دقیقا خاطرم نیست‪ .‬یک خاطره بسیار قدیمی بگویم‪ :‬روزی آقای ناشناسی به‬ ‫من زنگ زد و گفت‪ :‬من نویسنده و کارگردان هستم می خواهم با شما مالقات کنم‪ - ،‬آن‬ ‫موقع ما سید خندان زندگی می کردیم ‪ -‬آن مرد آمد و گفت‪ :‬من فالنی هستم‪ ،‬مرا بوسید و‬ ‫گفت‪ :‬می خواهم یک یادگاری از من داشته باشید‪ ،‬او یک سکه پهلوی به من داد و این آقا‬ ‫پرویز صیاد بود‪ .‬به هر حال آقای صیاد را فراموش نمی کنم خیلی بزرگوار و با محبت‬ ‫بود االن هم با هم در تماس هستیم و هر کجا باشد با من تماس می گیرد‪.‬‬ ‫آقای رضیانی در مورد سینمای امروز و دیروز صحبت کنید؟ چرا سینمای قبل از انقالب‬ ‫پر طرفدار بود و امروز با این همه هنرپیشه های زیبا و تحصیل کرده سینما رونقی‬ ‫ندارد؟‬ ‫دلیلش نبود صمیمیت بین هنرپیشه هاست‪ .‬همه تقریبا برای همدیگر می زنند و دشمن‬ ‫همدیگر هستند ناگفته نماند حسادت در سینمای امروز زیاد است و اصال این را نمی‬ ‫پسندم‪ .‬من نارضایتی از سینمای آن موقع و امروز ندارم ولی به هر حال صمیمیتی که‬ ‫آن موقع بود امروز نمی بینم‪ .‬وقتی آدم وارد کادر سینمای امروز می شود‪ ،‬بغض می‬ ‫کند‪ ،‬همه با یک نظر دیگر به آدم نگاه می کنند‪ .‬ولی آن موقع خیلی راحت حرفمان را‬ ‫می زدیم و االن هم وقتی یادی از گذشته می شود مثل االن که شما یادآوری کردید‪ ،‬برای‬ ‫من آن گذشته ها بسیار شیرین هست و چه زود مثل برق گذشت‪ .‬هم خوب بود و هم زود‬ ‫سپری شد‪.‬‬

‫از هنرمندهای زمان خودتان با چه کسانی رفت و آمد و یا در ارتباط هستید؟‬ ‫من با تمام هنرمندانی که در گذشته کار کردم تقریبا در تماس هستم و همه شان را دوست‬ ‫دارم ولی محمود بهرامی ‪ -‬این گفتگو قبل از درگذشت زنده یاد محمود بهرامی بود ‪ -‬در‬ ‫دل من جایگاه ویژه ای دارد و همیشه با هم در تماس هستم‪.‬‬ ‫چه صحبتی با هنرمندان امروز دارید؟ هنرمندنی که امروز کار می کنند؟‬ ‫هنرمندان امروز با استعداد و پر انرژی هستند پیداست که به این کار عشق می ورزند و‬ ‫از همه مهمتر باسواد هستند و من برای هنرمندان امروز ارزش قائلم‪ .‬البته امیدوارم به‬ ‫همدیگر حسادت نکنند چون این مسئله واقعا کشنده هست‪ .‬تنها صحبت من با کسانی که‬ ‫می خواهند وارد سینما شوند این است که باید تحصیالت سینمایی داشته باشند‪.‬‬ ‫آرزوی شما چیست؟‬ ‫آرزوی من موفقیت و توفق همه کسانی است که به سینما عالقه دارند‪ .‬تشویقشان می کنم‪،‬‬ ‫عاشقشان هستم و دوستشان می دارم‪ .‬اگر راهنمایی در ذهن داشته باشم با صمیمیت به‬ ‫آنها منتقل می کنم‪ .‬همسر من می داند و همیشه به من می گوید بعضی چیز ها را نباید‬ ‫گفت و من می گویم نه‪ ،‬بعضی وقت ها آدم باید حرفش را بزند و بعد ها وقتی ما نیستیم‬ ‫شاید حرف من قفل بسته ای را باز کند‪)Iranwire.com( .‬‬


‫‪Page 39‬‬

‫سال يازدهم‬

‫گزارش برگزاری جشنواره تابستانی خيريه پرديس‬ ‫(‪ 17‬اگوست ‪)2014‬‬ ‫روی پای تر باران به بلندای محبت برویم‬ ‫در به روی بشر و نور وگیاه و حشره باز کنیم (سهراب سپهری)‬ ‫کنشگران پردیس از ماهها پیش‪ ،‬در تدارک برگزاری جشنواره بودند‪ ،‬اجاره پارک و‬ ‫بیمه‪ ،‬یافتن یاورانی که کرایه چادر و میز وکاال و خوراکی و‪ ..‬را بپردازند‪ ،‬فراخوان‬ ‫هنرمندان‪ ،‬آگاهی رسانی با یاری سخاوتمندانه نشریات فارسی زبان و گروه پرواز‪.‬‬ ‫داوطلبان نیکوکار هم ازپیش از نیمروز تا پاسی از شب جشنواره را برپا داشته و به‬ ‫پایان بردند‪.‬‬ ‫خیریه پردیس موفق شد یک برنامه نوآوری هنری وفرهنگی را هم به انجام رساند‪:‬‬ ‫آفرینش هنر به میان مردم آمد‪.‬‬ ‫هنرمندان نیک اندیش ومهربان در طی ساعات متمادی به تندیس سازی‪ ،‬قالی بافی‪،‬‬ ‫نقاشی و خوشنویسی پرداختند‪.‬‬ ‫در میان مردم و در حال گفتگو با آنها‪ ،‬هنر و آفرینشگری خود را نشان دادند ‪ (.‬خانمها‬ ‫گلی گلباز‪ ،‬مریم اصالنی‪ ،‬نازنین ملک‪ ،‬نیلوفر فکری‪ ،‬سمیرا مهربان‪ ،‬زری و ستاره و‬ ‫آقایان باقرمهجوری و حمید طام )‬ ‫آثار پیشکشی استادان خوشنویسی کابلی و کریمائی و نقشگران نیکوکار خانمها ریحانه‬ ‫بختیاری‪ ،‬نازنین صادقی‪ ،‬انسیه سلیم‪،‬عفت میرنیا و آقای بهمن دوستدار نیز درخشیدند‪.‬‬ ‫عکس کودک کار که برنده مسابقه جهانی عکاسی گالری کارون است را نیز سردبیر‬ ‫ونکوورنامه به خیریه پیشکش کردند‪.‬‬ ‫خانم پروین فاطمی با خواندن سروده‬ ‫هایشان که بیشتر درباره کودکان‬ ‫تهیدست سرزمین مادریمان بود و‬ ‫آقای پوریا بازرگانی با سنتورنوازی‬ ‫برغنای برنامه افزودند‪.‬‬ ‫گروه هارمونی به تنظیم موسیقی‬ ‫پرداختند و نیکوکاران هنرمند‪ ،‬خانمها‬ ‫پونه و لیا فالح با اجرای زیبای رقص‬ ‫های سرزمین مادریمان‪ ،‬شوری به پا‬ ‫کردند ‪.‬‬ ‫تردستی آقای سیامک در شعبده بازی‬ ‫ایشان بسیار جالب بود ‪.‬‬ ‫بازارچه هم حال وهوای ویژه خود را‬ ‫داشت‪ ،‬بده وبستان ها‪ ،‬همه نیت خیر‬ ‫و گشاده دستی خریداران را بهمراه‬ ‫داشت‪ .‬بسیارانی قلک های پردیس‬ ‫را به امانت بردند تا به رسم دوران‬ ‫کودکی مان‪ ،‬خرده خرده پرش کنند و‬ ‫در بازارچه نوروزی امسال پردیس‬ ‫( پیش از عید ما‪ ،‬مارچ ‪) 2015‬‬ ‫که برنامه قلک شکون! هم خواهیم‬ ‫داشت‪ ،‬برگردانند‪.‬‬ ‫روز خوبی بود‪ .‬صدها نفر با شیوه‬ ‫کار خیریه آشنا شدند‪ .‬بوی خوش‬ ‫مهربانی در شهر پیچید و نیکوکاران دست افتادگان را گرفتند‪.‬‬ ‫درآمد دهش مهربانان و بازارچه‪ ،‬پنج هزار و بیست وهفت دالر بود که به مرکز خیریه‬ ‫در تورنتو ارسال گردید‪ .‬فتوکپی رسید بانکی آن به همراه عکسهای جشنواره است‪.‬‬ ‫از شمایان که گروه خیریه پردیس را برای به انجام رساندن نیکوکاری تان برگزیدید؛‬ ‫برای ساماندهی جشنواره تابستانی داوطلبانه و با جان و دل کار کرد ید؛ از هنر خود ما‬ ‫یه گذاشتید؛ کمک مالی کردید؛ و باحضور گرم خود به جشنواره جان دادید‪ ،‬سپاسگزاریم‪.‬‬ ‫و به شما که این بار در کنارتان نبودیم برای برنامه های آینده‪ ،‬خوش آمد می گويیم‪.‬‬ ‫نمایندگی گروه خیریه پردیس در ونکوور(‪)6049804678‬‬ ‫‪/http://www.paradisevancouver.org‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 40‬‬

‫آژانس مسافرتی‬

‫‪604-982-1116‬‬ ‫آژانس مسافرتی اطلس‬ ‫‪( Advanced Travel‬تینا خدایی) ‪604-904-4422‬‬ ‫‪604-770-4474‬‬ ‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫‪604-986-0094‬‬ ‫آریا تراول‬ ‫‪604-763-6557‬‬ ‫تورهای مسافرتی ایساتیس‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آرایشگاه و سالن زيبایی‬

‫‪604-980-5464‬‬ ‫‪King Hair Design‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫آموزش هنر‬

‫نقاشی‪:‬‬ ‫‪604-349-6326‬‬ ‫نازنین صادقی (آبرنگ)‬ ‫‪www.nazanin-artist.com‬‬ ‫رامین جمالپور (رنگ روغن‪ /‬آبرنگ) ‪604-924-1475‬‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫‪604-375-1272‬‬ ‫اشرف آبادی (تار و سه تار)‬ ‫‪604-983-3985‬‬ ‫استاد شاملو (ویلن و سه تار)‬ ‫‪778-833-4778‬‬ ‫ُرهام بهمنش (پیانو)‬ ‫نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) ‪604-349-6326‬‬ ‫گالری موسیقی (پیانو‪ ،‬گیتار‪ ،‬ویلن) ‪604-980-4913‬‬ ‫‪604-990-1278‬‬ ‫مازیار امامی (گیتار)‬ ‫‪604-441-9442‬‬ ‫کامران (گیتار پاپ)‬ ‫رامین جمالپور (پیانو‪ ،‬تئوری‪/‬هارمونی) ‪604-924-1475‬‬ ‫‪778-893-6766‬‬ ‫فرشته فرمند (آواز)‬ ‫‪604-913-3486‬‬ ‫پرویز نزاکتی (آواز)‬ ‫‪604-551-3963‬‬ ‫محمد خرازی (گیتار)‬ ‫عکاسی‪:‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫آموزش عکاسی کارون‬ ‫کارتون و کاریکاتور‪:‬‬ ‫گالری کالغ سفید (افشین سبوکی) ‪778-898-4575‬‬ ‫خطاطی‪:‬‬ ‫‪778-889-4820‬‬ ‫انجمن خوشنویسان ایران‬ ‫رقص‪:‬‬ ‫‪604-983-0015‬‬ ‫باله ملی پارس‬ ‫‪604-224-0011‬‬ ‫گروه رقص آتش‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫دی جی‪:‬‬

‫‪Dj Pm Pro‬‬

‫‪778-883-0944‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزشگاه‬

‫‪604-922-5566‬‬ ‫‪Oxford Learning Centre‬‬ ‫‪604-281-0244‬‬ ‫موسسه آموزشی کپیالنو‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان‬

‫‪604-401-5400‬‬ ‫گل آسا َخستو (زبان فرانسه)‬ ‫‪778-862-4400‬‬ ‫حسین غفاری (انگلیسی)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزشگاه زبان فارسی‬

‫‪604-261-6564‬‬ ‫ایرانیان‬ ‫‪604-913-0601‬‬ ‫دهخدا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-442-9431‬‬ ‫نور دانش‬ ‫خیام (کوکیتالم‪ ،‬برنابی‪ ،‬ونکوور) ‪604-258-7440‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش رانندگی‬

‫‪604-710-0550‬‬ ‫‪( Green Way‬محسن)‬ ‫‪778-995-0000‬‬ ‫سیامک صالحی پور‬ ‫‪778-896-1420‬‬ ‫‪( "E Z up" on Gas‬بهروز)‬ ‫‪604-644-8960‬‬ ‫حسین الهیجی‬ ‫‪604-990-4844‬‬ ‫کاپیالنو (جوان)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫اتوموبیل‬

‫هوندا (هوشنگ دیده بانی)‬ ‫فولکس واگن (بهداد نخعی)‬ ‫آئودی (علی بنی صدر)‬

‫‪778-898-0701‬‬ ‫‪604-649-3618‬‬ ‫‪604-250-6711‬‬

‫ارز و ارسال پول‬

‫‪604-913-2324‬‬ ‫دنیا‬ ‫‪604-688-2516‬‬ ‫چارلیز (داون تاون)‬ ‫‪604-763-1512‬‬ ‫دانیال‬ ‫‪604-945-3266‬‬ ‫عطار (کوکیتالم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫بیمه‬

‫‪604--836-5663‬‬ ‫جهانگیر فامیلی‬ ‫‪604-803-1571‬‬ ‫وسپان وخشوری‬ ‫‪778-231-9879‬‬ ‫شاهین گلستانی‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫پزشک ‪ /‬مرکز پزشکی‬

‫پزشک خانوادگی‪:‬‬ ‫دکتر فروزان گوهری (‪604-588-4449 )Surrey‬‬ ‫دکتر پروانه بهشتی (‪604-984-9641 )West Van‬‬ ‫فیزیوتراپی‬ ‫‪604-985-6662‬‬ ‫کلینیک فیزیوتراپی کاپیالنو‬ ‫ناتوروپاتیک‪:‬‬ ‫دکتر ماندانا عدالتی (‪604-987-4660 )North Van‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تدریس خصوصی‬

‫‪604-721-2244‬‬ ‫مهندس پورولی‬ ‫‪604-710-9602‬‬ ‫دکتر حسن امتیازی‬ ‫‪604-644-4601‬‬ ‫رضا ُکره ای (شیمی)‬ ‫‪778-386-0398‬‬ ‫دکتر زمان پور‬ ‫‪778-896-4030‬‬ ‫عنایت اهلل کشاورزی‬ ‫مونا لطفی زاده (شیمی و بیولوژی) ‪604-727-5960‬‬ ‫‪778-223-5737‬‬ ‫امید بهرامی (زبان انگلیسی)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫ترجمه‬

‫حسین عندلیب (مترجم رسمی) ‪604-868-9800‬‬ ‫امیربانو قاسمی نژاد (مترجم رسمی) ‪778-998-8402‬‬ ‫‪604-377-9225‬‬ ‫فریبرز خشا (مترجم رسمی)‬ ‫‪604-817-4689‬‬ ‫دالور قدرشناس (‪)Ph.D‬‬ ‫حمید دادیزاده (مترجم رسمی) ‪604-889-5854‬‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات و خدمات ساختمانی‬

‫شرکت ساختمانی لوفا ‪ -‬پارسا خاکپور ‪778-893-7277‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات لوازم خانگی ‪ /‬برقی ‪ /‬کامپیوتر‬ ‫‪Techno Electro‬‬

‫‪604-770-0660‬‬

‫‪604-346-8925‬‬ ‫سعید ابراهیمی‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات اتوموبیل‬

‫‪604-438-0222‬‬ ‫‪( KMF‬خسرو خاندشتی)‬ ‫‪( Seawall Auto Body‬عرفان) ‪604-475-3299‬‬ ‫تعمیرگاه و مکانیکی ‪604-960-0389 Auto Tek‬‬ ‫‪604-722-4175‬‬ ‫زاهد هفت لنگ‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تمیزکاری و نظافت منازل‬

‫‪604-862-9876‬‬ ‫‪A & S Cleaning‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسابداری‬

‫ناهید پاک (‪778-340-0231 )NasTax-N. Van‬‬ ‫ناهید پاک (‪604-781-8153 )NasTax- Langley‬‬ ‫‪604-780-5995‬‬ ‫ناهید فیروزی‬ ‫‪778-285-8830‬‬ ‫حسابداری صبا‬ ‫‪604-468-4222‬‬ ‫تراز (کوکیتالم)‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫تراز (حسن نراقی)‬ ‫‪604-990-6668‬‬ ‫رضا هوشمند‬ ‫‪-----------------------------------------------‬‬

‫حمل و نقل‬

‫‪604-970-2233 Merto Vancouver Movers‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫خريد و فروش طال ‪ ،‬نقره و جواهرات‬

‫‪778-889-9291‬‬ ‫‪Gold Buyers‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات چاپ‬

‫ای جی ای‬ ‫کاپیز دیپو (نورت ونکوور)‬

‫‪604-941-9933‬‬ ‫‪604-990-7272‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کنسولی‪ /‬اسناد رسمی‪ /‬مهاجرت‬

‫فریبرز خشا (نوتاری پابلیک) ‪604-922-4600‬‬ ‫‪604-924-4452‬‬ ‫محمد همائی نژاد ‬ ‫کاظم سیدعلیخانی (امور مهاجرت) ‪778-285-2866‬‬ ‫‪604-230-9767‬‬ ‫نیلپر هنرور (پورت مودی)‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫حسن نراقی (امور مهاجرت)‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪778-285-2866‬‬ ‫راه کانادا (کوکیتالم)‬ ‫‪604-973-0102‬‬ ‫سوزان بشیری‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کامپیوتر‬

‫‪604-657-4318‬‬ ‫شهرام شعبانی‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫داروخانه‬

‫‪604-982-0981‬‬ ‫داروخانه نورت وست‬ ‫‪604-944-2048‬‬ ‫فارماسیو (کوکیتالم)‬ ‫داروخانه‬ ‫ِ‬ ‫داروخانه ‪EVERGREEN‬‬ ‫‪604-474-3837‬‬ ‫‪604-944-5500‬‬ ‫داروخانه گلن‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫دندانپزشک‬

‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر بابک چهرودی‬ ‫‪604-321-8001‬‬ ‫دکتر روشنک شفقی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫رستوران‬

‫‪604-971-5113‬‬ ‫خلیج فارس‬ ‫‪604-980-2822‬‬ ‫آوا‬ ‫‪604-904-3904‬‬ ‫گیالنه‬ ‫‪604-770-0079‬‬ ‫قصر زعفران‬ ‫‪604-980-7373‬‬ ‫کازبا‬ ‫‪778-340-1500‬‬ ‫زیتون‬ ‫‪604-690-1015‬‬ ‫پرسپولیس‬ ‫‪604-620-3345‬‬ ‫چاتانوگا‬ ‫‪604-987-9000‬‬ ‫کپیالنو کافه‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫سرمایه گذاری و خدمات مالی‬

‫‪604-803-1571‬‬ ‫وسپان وخشوری‬ ‫‪778-773-6377‬‬ ‫محسن مطلبی‬ ‫‪778-231-9879‬‬ ‫شاهین گلستانی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫عکاسی و فیلمبرداری‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫پرفکت شات استودیو‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫استودیو عکاسی کارون‬ ‫حمید ‪604-358-7060 slicephotography.ca‬‬ ‫‪778-355-4445‬‬ ‫دات آرت استودیو‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫فروشگاه مواد غذایی‬

‫آپادانا‬ ‫آرين مارکت‬ ‫نانسی‬ ‫آریا‬ ‫افرا‬ ‫فروشگاه بزرگ دایانا‬ ‫‪Urban Gate‬‬ ‫المپیا‬ ‫پارس‬ ‫پرشیا‬ ‫میت شاپ اند دلی‬ ‫دانیال‬

‫‪604-931-6121‬‬ ‫سوپر مارکت پارسیان‬ ‫‪604-877-0139‬‬ ‫یک و یک‬ ‫‪778-285-2258‬‬ ‫سانیز مارکت (پاسارگاد سابق)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫فرش (فروش ‪ /‬تعمیرات ‪ /‬شستشو)‬

‫‪604-770-1784‬‬ ‫فرش پازیریک‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫کتابفروشی‬

‫نیما (کتاب‪ ،‬فیلم و آالت موسیقی) ‪604-904-0821‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫کتاب کارون‬ ‫‪604-671-9880‬‬ ‫پان به (کتاب و فیلم)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاور امالک‬

‫محمد خلیل بیگ ‬ ‫ی‬ ‫مرتضی رضایی‬ ‫پرتو مشرف‬ ‫ایرج بابایی‬ ‫فرزاد میرپور‬ ‫کتایون ِوب‬ ‫نادر معتمد‬ ‫مژگان شیخ االسالمی‬ ‫کورس پزشک‬ ‫پروین نارچی‬ ‫سارا عسکریان‬ ‫هومن بزرگ نیا‬ ‫مارسی پناه‬ ‫مهرناز چیت ساز‬ ‫رضا راد‬ ‫فتانه معصومی‬ ‫فاطی دارا‬

‫‪604-727-4044‬‬ ‫‪604-603-0704‬‬ ‫‪604-506-8668‬‬ ‫‪604-626-1033‬‬ ‫‪604-999-2040‬‬ ‫‪604-315-8715‬‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫‪604-898-4333‬‬ ‫‪604-518-3992‬‬ ‫‪604-790-7484‬‬ ‫‪604-716-6821‬‬ ‫‪604-880-6800‬‬ ‫‪604-761-7546‬‬ ‫‪604-988-8000‬‬ ‫‪778-855-2778‬‬ ‫‪604-771-4769‬‬ ‫‪604-787-6562‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نان ‪ /‬شیرینی‬

‫‪Better Bakes & Eats‬‬ ‫شیرینی گلستان‬ ‫شیرینی رکس ‬ ‫شیرینی الله‬ ‫شیرینی مینو‬ ‫کلبه نان‬ ‫افرا‬

‫‪604-987-5881‬‬ ‫‪604-990-7767‬‬ ‫‪604-973-0119‬‬ ‫‪604-986-6364‬‬ ‫‪604-552-3336‬‬ ‫‪778-340-1773‬‬ ‫‪604-987-7454‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نشریات و دیگر رسانه ها‬

‫فرهنگ‬ ‫فرهنگ ‪BC‬‬ ‫‪BC‬‬

‫شهروند‬ ‫پیوند‬ ‫دانستنیها‬ ‫ماهنامه نگاه‬ ‫دانشمند‬ ‫تلویزیون پرواز‬ ‫تلویزیون پیوند ‪ /‬و به یاد ایران‬ ‫رادیو فارسی زبان ونکوور‬ ‫‪BC‬‬

‫‪778-279-4848‬‬ ‫‪778-317-4848‬‬ ‫‪604-988-9262‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫‪604-697-0344‬‬ ‫‪604-782-6796‬‬ ‫‪604-913-0399‬‬ ‫‪604-723-4307‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫‪778-709-9191‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وام‬

‫‪604-725-7230‬‬ ‫‪ 604-990-0900‬بهنام نیک اختر‬ ‫‪604-307-8674‬‬ ‫‪ 604-540-5251‬مهرداد نویس‬ ‫‪604-375-4119‬‬ ‫‪ 604-987-5544‬محمد فراهانی‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫‪ 604-682-8816‬نادر معتمد‬ ‫‪604-987-7454‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬‫‪604-941-1881‬‬ ‫‪ 604-472-8888‬وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی‬ ‫‪ 604-988-8100‬متیو فهی (‪604-561-4644 )Matthew Fahy‬‬ ‫‪604-925-6005‬‬ ‫‪ 604-988-3515‬زهرا جناب‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬‫‪604-985-2288‬‬ ‫‪ 604-983-2020‬هنرهای دستی‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫ ‬ ‫‪ 604-669-6766‬کارون‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 41‬‬

‫جويای کار‬ ‫آماده برای کار در زمینه امور‬ ‫اداری‪ ،‬دفتری و خدمات‬ ‫با تجربه طوالنی مدت در کانادا‬ ‫دارای گواهینامه ‪BC‬‬ ‫با سابقه درخشان‬ ‫و تسلط به زبان انگلیسی‬

‫‪604.986.1910‬‬ ‫‪( 778.558.5829‬آرش)‬ ‫جویای کار‬ ‫در زمینه کارهای ساختمانی‪ ،‬باغبانی‪،‬‬ ‫رنگرزی و ‪...‬‬ ‫محمد ‪604.600.8996‬‬

‫جويای کار‬

‫جویای کار در زمینۀ کارهای‬ ‫اداری و دفتری‪ ،‬فروشگاه‪،‬‬

‫اطالعيه و دعوت به همکاری‬ ‫به اطالع ایرانیان ونکوور می رساند که رادیوی صدای زنان ایران‬ ‫از تاریخ دوم سپتامبر ‪ 2014‬با تیم جدید و به مدیریت و تهیه کنندگی‬ ‫دکتر نیلوفر شیدمهر کار خود را آغاز خواهد کرد‪ .‬زمان پخش‬ ‫برنامه ها‪ :‬هرسه شنبه از ساعت ‪ 7‬تا ‪ 8‬شب‬ ‫‪Vancouver Co-op Radio CFRO 100.5 FM‬‬ ‫آرشیو برنامه ها‪:‬‬ ‫‪http://www.coopradio.org/station/archives/24‬‬ ‫خواهشمندیم نظرات و پیشنهادهای خود را با ما در میان بگذارید‪ .‬به‬ ‫دوستانتان خبر داده و صفحه ما را روی فیس بوکتان معرفی کنید‪.‬‬ ‫فیس بوک‪ :‬صدای زنان ایران‬ ‫همچنین از خانم های ونکوور که در زمینه های علمی‪ ،‬هنری و یا‬ ‫حرفه ای تخصص دارند دعوت می شود برای بازتاب صدا و دیدگاه‬ ‫های خود و پر بار کردن برنامه ها با ما همکاری کنند‪ .‬در صورت‬ ‫تمایل با ایمیل زیر تماس بگیرید‪:‬‬ ‫‪Iranianwomenvoices@gmail.com‬‬

‫رانندگی و ترجمه می باشم‪.‬‬

‫‪778.839.8889‬‬

‫‪ -1‬نقش ریاضیات در پذیرش دانشگاه ها و کالج ها‬ ‫‪ -2‬ریاضیات دبیرستانی در ونکوور‬ ‫‪ -3‬روش های تقویت هوش و قدرت یادگیری ریاضی‬ ‫‪ -4‬کارگاه آموزشی پری کلکولس‬ ‫زمان ‪ :‬جمعه ها از ساعت ‪ 4‬الی ‪ 6‬بعد از ظهر – شروع‬ ‫از ‪ 29‬آگست‬ ‫مکان ‪ :‬موسسه شکوه – ‪ 1124‬النزدل – شماره ‪305‬‬ ‫سخنران ‪ :‬دکتر حمید زمان پور‬ ‫عالقه مندان میتوانند جهت کسب اطالع بیشتر و رزرو جا‬ ‫با شماره ‪ 778 – 386 – 0398‬تماس حاصل فرمایند‪.‬‬

‫اطالعيه بنیاد کانادا و ایران‬ ‫تعطیالت تابستان‬ ‫برنامه گردهمایی هفتگی روزهای یکشنبه‬ ‫به مدت سه هفته برگزارنخواهد شد‪.‬‬ ‫دیداربعدی ما ‪:‬‬ ‫یکشنبه ‪۲۱‬سپتامبر‪۲۰۱۴‬‬

‫‪Small Moving & Pick up Delivery + aal Junk‬‬ ‫‪Removal 24 / 7‬‬ ‫شرکت حمل و نقل (مووینگ) و نیز جمع آوری اثاث کهنه و بی استفاده‬ ‫‪( Tel: 604.915.1124‬مازيار)‬

‫جویای کار در کافی شاپ‬ ‫در نورت ونکوور‬ ‫دارای تجربه کار در اين زمینه‬

‫استخدام فوری‬

‫‪604.366.1789‬‬ ‫حسابدار جويای کار‪:‬‬ ‫‪604.401.3034‬‬ ‫جويای کار‬ ‫خانمی با گواهینامه رانندگی ‪BC‬‬ ‫و دارای اتوموبیل‬

‫‪778.318.7545‬‬ ‫جويای کار در زمينه مراقبت‬ ‫از کودکان‬ ‫مراقبت از فرزندان شما در هر سنی ‪ -‬همه‬ ‫روزه‪ ،‬همه ساعت‪ ،‬حتی تعطیالت آخر هفته‬

‫دارای مدرک ‪ ،LNR‬مدرک ‪family‬‬ ‫‪childcare‬‬ ‫و مدرک ‪( first aids‬کمک های اولیه)‬

‫‪604.241.7401‬‬ ‫جويای کار‬

‫فیلمبردار حرفه ای با چندین سال تجربه مسلط به‬ ‫دستگاه های ادیتینگ‬ ‫و مسلط به زبان انگلیسی‬

‫سمینارهای ریاضی رایگان‬

‫‪Quick Transport‬‬

‫جويای کار‬

‫در ریچموند‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫‪604.765.2045‬‬

‫اپراتوری دستگاه بُرش‬ ‫به يک نفر فوق دیپلم فنی جهت‬ ‫ِ‬ ‫ليزر در کارگاهی واقع در لنگلی (‪ )Langley‬نيازمندیم‪.‬‬

‫‪604.626.4700‬‬

‫‪contact@accutekindustries.com‬‬

‫جويای همخانه‪:‬‬

‫شرکت اکیوتک‬

‫به يک یا دو همخانه زن یا مرد نیاز فوری دارم؛ برای یک خانه‬ ‫بسیار شیک با اتاق خواب بزرگ‪ ،‬مبلمان‪ ،‬جاکوزی و تمام امکانات‬ ‫دیگر‪.‬‬ ‫محل سکونت بسیار دنج و خلوت‪ ،‬نزدیک به ایستگاه اتوبوس در‬ ‫بهترین منطقه نیو وست مینیستر‬

‫(سلطانی) ‪778.834.2199‬‬ ‫جويای کار‪ :‬با تسلط به زبان انگلیسی‬ ‫دارای تجربه در زمینۀ کنترل ترافيک (‪Teraffic‬‬ ‫‪،)Controller‬‬ ‫و کار با لیفت تراک‪ ،‬فورک لیفت و لودر‬ ‫و نیز در زمینۀ تعمیر و نگهداری پله برقی و آسانسور‬

‫‪604.445.3005‬‬

‫جويای کار‪ :‬جویای کار در زمینۀ کارهای ساختمانی‪،‬‬ ‫دیوارکشی چوبی‪ ،‬بتونی‪ ،‬فلزی‬ ‫در و پنجره‪ ،‬فونداسیون‪ ،‬لوله کشی‪ ،‬جوشکاری‪ ،‬کاشی‬ ‫کاری‬ ‫با بیش از ‪ 5‬سال سابقۀ کار‬

‫‪778.888.3110‬‬

‫(کیاوش)‬

‫تدريس زبان‬ ‫تدريس زبان های روسی و فرانسه به صورت تخصصی‬ ‫و انگلیسی برای بزرگساالن و فارسی برای کودکان با‬ ‫نازلترین قیمت‬

‫‪604.679.9905‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 42‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫جويای کار در زمينه نگهداری از کودکان‬ ‫مادر دو فرزند موفق با بیش از ‪ 15‬سال تجربه تدریس در مقاطع مختلف در‬ ‫دبیرستان های تهران و دارنده مدرک ‪ Family Child Care‬از بریتیش‬ ‫کلمبیا آماده نگهداری از فرزندان عزیز و دلبندتان در طول هفته و روزهای‬ ‫آخر هفته (‪ )weekends‬می باشد‪.‬‬

‫(فریده) ‪778.707.1016‬‬

‫جويای کار در زمينه کشاورزی و باغبانی‬ ‫با تجربه تخصصی و علمی عالقمند به اشتغال در زمینه فعالیت های‬ ‫کشاورزی و باغبانی در بریتیش کلمبیا می باشم‪.‬‬

‫(جهان)‬

‫‪604.926.6996‬‬

‫بیست و پنجمین نشست کانون گفت و گو‬ ‫با گراميداشت یاد جانباختگان کشتار ‪ 67‬برگزار می شود‬ ‫هم اندیشی و گفت و شنود درباره ی‪ :‬ریشه های جنایت دولتی‬ ‫از همگی هم میهنان عالقه مند و نیز اعضای انجمن ها‪ ،‬سازمان ها‪ ،‬و احزاب دعوت‬ ‫میشود در این نشست حضور به هم رسانند‪.‬‬ ‫ نشست های کانون گفت و گو رایگان میباشد‪.‬‬‫ پیشنهادها و دیدگاههای خود را با ما در میان بگذارید‪:‬‬‫‪Email: dialogue.vancouver@gmail.com‬‬ ‫‪ Facebook: Goftogoo.BC‬‬ ‫زمان‪ :‬آدینه‪ ،‬پنجم سپتامبر‪ ،‬از ‪ 6:30‬تا ‪ 8:30‬پس از نیمروز ‬ ‫مکان‪ :‬اتاق ‪ -203‬کپیالنو مال‪ -‬نورث ونکوور‬

‫اطالعيه مدرسه ايرانيان (ترم پاییزی)‬ ‫مدرسه ايرانيان برای آموزش زبان فارسی وايجاد ارتباط بين نسل ها‪ ،‬دوره پاییزی خود را‬ ‫برای کودکان‪ ،‬نوجوانان و بزرگساالن ‪ ،‬در محيطی آموزشی و شاد آغاز می کند‪.‬‬ ‫خدمات ما در سطوح پيش دبستانی‪ ،‬اول تا پنجم و پيشرفته‪ ،‬متناسب با دانش و ظرفيت دانش‬ ‫آموزان با روش های متنوع شامل درس‪ ،‬قصه گويی (خوانی)‪ ،‬روزنامه و مقاله خوانی است ‪.‬‬ ‫کتابخانه مدرسه ايرانيان نيز برای وسعت بخشيدن به دايره لغات و مطالعه بيشتر در دسترس‬ ‫دانش آموزان اين مرکز قرار دارد‪.‬‬ ‫يو بی سی‪ :‬دوشنبه ها‪)3/5-5()4/5-6( :‬‬ ‫‪)Acadia Park (Activity Room‬‬ ‫‪Tennis Crt. Vancouver 2707‬‬ ‫ريچموند‪ :‬سه شنبه ها‪)3/5-5()4-5/5( :‬‬ ‫‪Minoru Gate. Richmond 7700‬‬ ‫نورث ونكوور‪ :‬چهارشنبه ها‪)3/5-5()4-5/5( :‬‬ ‫‪)N. Van. City Library (Board Room‬‬ ‫‪W. 14th. St. N. Vancouver 120‬‬ ‫وست ونکوور‪ :‬پنج شنبه ها‪)3/5 5-()4-5/5( :‬‬ ‫‪)W. Van. Community Centre (Mountain Room‬‬ ‫‪Marine Dr. W. Vancouver, BC. V7V 4Y2 2121‬‬ ‫پورت مودی‪ :‬جمعه ها‪)3/5-5()4 - 5/5( :‬‬ ‫‪)Port Moody Recreation Complex (Room 3‬‬ ‫‪Ioco Road, Port Moody, BC, V3H 5M9 300‬‬ ‫کوکيتالم و برنابی‪ :‬شنبه ها‪)10/30 12- () 11-12/30( :‬‬ ‫‪)Dogwood Pavilion (Cards Room‬‬ ‫‪Poirier St. Coquitlam 640‬‬ ‫وست ونکوور‪ :‬شنبه ها ‪)1/5-3() 2 3-/30( :‬‬ ‫‪)W. Van. Community Centre (Cedar Room‬‬ ‫‪Marine Dr. W. Vancouver 2121‬‬ ‫لطفا برای ثبت نام و رزرو جا با تلفن موبايل ‪ )604( 551-9593‬يا ‪ )604(261-6564‬با ژيال‬ ‫اخوان تماس حاصل فرمائيد‪.‬‬

‫جويای کار‪:‬‬

‫جویای کار در زمینۀ امور اداری‪ ،‬شرکتی و فروشگاه می باشم‪.‬‬

‫‪604.375.2110‬‬

‫کليسای نجات‬ ‫بدين وسيله به اطالع هموطنان عزيز می رساند که‪:‬‬ ‫جلسات پرستش‪ ،‬موعظه و دعا هر شنبه‬ ‫راس ساعت ‪ 4‬بعد ازظهر در شهر کوکيتلم‬ ‫‪2665, Runnel Drive , Coquitlam , BC‬‬ ‫برگزار می شود‪.‬‬ ‫تلفن تماس‪:‬‬

‫)‪(778).70NEJAT (63528‬‬ ‫در طول برنامه امکان نگهداری از فرزندان شما فراهم می باشد‪.‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 43‬‬

‫استخدام‪:‬‬

‫آموزش خصوصی جواهرسازی‬

‫به یک نفر با تجربه کافی در زمینه آهنگری و‬ ‫جوشکاری نیازمندیم‪.‬‬

‫‪( Art Jewelry‬نقره)‬

‫‪778.232.9284‬‬

‫‪Tel: 778.858.6423‬‬ ‫(میعاد)‬

‫جويای کار در زمينه پرستاری‬ ‫نرس باسابقه دارای مدرک‬ ‫‪ First Aid‬و‬ ‫& ‪Early Childhood Care‬‬ ‫‪Education‬‬ ‫از کانادا‪ ،‬آماده نگهداری از کودک‪،‬‬

‫‪604.352.8413‬‬

‫مسلط به زبان انگلیسی‬ ‫برای کار به عنوان مترجم‬ ‫برای اشخاص و سازمانها‬

‫از شما دعوت میشود در جمع دوستانه ما شرکت‬ ‫کنید‬ ‫موضوع گفتگو ‪:‬‬ ‫به استقبال روز جهانی صلح (‪ 21‬سپتامبر ) برویم‬

‫‪778.874.3931‬‬

‫قیمت بسیار مناسب و دقت فراوان‬

‫‪778.387.4427‬‬

‫جویای کار در زمینه نگهداری از‬ ‫جويای کار‪:‬‬ ‫کودکان ‪ -‬با بیش از ‪ 35‬سال سابقه کار در مهد کودک‬

‫سرايداری مطمئن و صادق در‬ ‫شيراز‬ ‫برای منزل‪ ،‬باغ‪ ،‬گاراژ پذیرفته می‬ ‫شود‪.‬‬

‫دلیوری و مووینگ (اثاث کشی) های شما در‬ ‫اسرع وقت و با قیمت مناسب انجام می شود‪.‬‬ ‫(ولی اهلل) ‪604.374.8605‬‬

‫جويای کار می باشم‪:‬‬

‫‪604.904.1176‬‬

‫جويای کار‪:‬‬ ‫خانمی با مدرک ‪ Family Daycare‬و ‪First Aid‬‬ ‫برای نگهداری از کودکان شما پیش و پس از مدرسه‬ ‫(‪ )for before & after school‬و حتی روزهای‬ ‫آخر هفته و تعطیالت‪.‬‬ ‫دارای اتوموبیل جهت ایاب و ذهاب‪.‬‬ ‫از ماه سپتامبر ‪ -‬در منطقه ترای سیتی‬ ‫با نازلترین قیمت‬

‫‪Tel: 778.861.5654‬‬

‫استخدام‪:‬‬

‫تعمیرات انواع لباس و جین با قیمت بسیار مناسب ‪-‬‬

‫تلفن ونکوور‪:‬‬

‫در منطقه کوکیتالم‬

‫تدريس پيانو‪ ،‬آکاردئون و تئوری موسيقی‬ ‫برای کودکان و بزرگساالن‬ ‫با سی سال سابقۀ تدريس‬

‫حسين زليخاپور‬

‫‪604.618.9709‬‬ ‫آگهی استخدام‬

‫جويای کار‪ :‬سفارش ساخت و تعمیر‬ ‫انواع کارهای چوبی‪ ،‬منبت کاری (شامل مبلمان‬ ‫با سال ها تجربه‬ ‫استیل) پذیرفته می شود‪.‬‬

‫شرکت ‪Atlas Tour & Travel‬‬ ‫به يک نفر ‪ Travel Agent‬باتجربه نيازمند است‪.‬‬

‫‪604.723.9606‬‬

‫آموزش و بازی رايگان شطرنج‬ ‫آموزش و بازی‬ ‫رایگان شطرنج برای‬ ‫هموطنان عزیز ‪55‬‬ ‫سال به باال‪.‬‬ ‫مکان‪ :‬مرکز سیلور هاربر‪ ،‬شماره ‪ 144‬خیابان‬ ‫‪ 22‬شرقی( در نزدیکی تقاطع خیابان های ‪ 22‬و‬ ‫النزدل)‬ ‫زمان‪:‬‬ ‫دوشنبه ها و جمعه ها از ساعت ‪ 10‬تا ‪12‬‬

‫(هادی) ‪604.988.5476‬‬

‫کمپانی حمل بار (‪ )Moving Company‬به چند نفر برای بارگیری و تخلیه ماشین های تراک‬

‫یوهال (‪ )U-Haul‬نیازمند است‪.‬‬

‫‪604.500.4720‬‬

‫‪604.396.1646‬‬

‫‪604.442.1924‬‬

‫جويای کار‪:‬‬

‫جويای کار‪:‬‬

‫جويای کار‬

‫ُرفت و روب و نظافت منزل با‬

‫‪604.440.1341‬‬

‫‪( 778.858.6423‬ميعاد)‬

‫مرمت و بازسازی‬ ‫انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن‬

‫جويای کار‪:‬‬

‫جويای کار‬

‫طالهای قدیمی و شکسته شما را به بهترين قيمت‬ ‫خريداريم‬

‫‪Tel:‬‬

‫بررسی روانشناسی صلح ( صلح درون و‬ ‫برون)‬ ‫با حضور آقای دکتر علیرضا صدقی‬ ‫روانشناس‪ ،‬رواندرمانگر و مدرس دانشگاه‬ ‫زمان ‪ :‬جمعه دوازدهم سپتامبر از ساعت شش ونیم‬ ‫عصر تا هشت و نیم‬ ‫مکان ‪:‬اطاق ‪ 203‬کاپیالنو مال در نورت ونکوور‬ ‫ورود برای همه آزاد و رایگان است‬ ‫گروه فرهنگی _ اجتماعی رویش‬

‫سالمند و یا بیمار شما می باشد‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫‪604.445.4590‬‬

‫‪604.982.1116‬‬ ‫جويای کار‪:‬‬

‫دارای مدرک پرستاری از ایران و ‪ BC‬جویای کار‬ ‫در زمینه ی نگهداری سالمندان در منزل شان (دارای‬ ‫مدرک مربوطه) و نیز نگهدای کودکان‬ ‫(با مدرک ‪)BC Daycare‬‬

‫‪778.882.5107‬‬

‫جويای کار‬ ‫جویای کار در کمپانی‪ ،‬شرکت‪ ،‬اداره‪ ،‬مغازه‪،‬‬ ‫فروشگاه‪ ،‬برای کارهای مناسب با قیمت مناسب‬

‫‪604.593.1705‬‬ ‫جويای کار‬ ‫خانمی دارای مدرک در زمینه ی مراقبت از‬ ‫کودکان (‪)family child care license‬‬ ‫و کمک های اولیه‪ ،‬همه روزه آماده ی کار در‬ ‫منطقه نورت شور می باشد‪ .‬شماره تلفن‪:‬‬ ‫‪ 604.356.5016‬یا ‪604.868.9440‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 44‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫استخدام‬

‫=|¡ ‪'¸Þ¬½w>¸Þu‬‬ ‫=|¡ ‪}X¡Þ×z ¡E XyÛÑwy XV ØÕÞk Y>yºG ¸Þ¬½w>¸Þu‬‬ ‫‪t¡[ ß[ ¡E xÛ|»|ÛÕJ y ¡×ÙÞ[ x¡Ó¬TÛu= Àw>V‬‬ ‫[¡‪'VÛ¿Þu {X>V> }> ÝkºR ÝÏE‬‬

‫رستوران آوا به تعدادی ویترس نیازمند است‪.‬‬ ‫متقاضیان لطفاً با شماره های ذیل تماس بگیرند‪:‬‬

‫‪Parvaz TV‬‬ ‫‪Since 1999‬‬

‫‪604.980.2822‬‬ ‫‪1451 Lonsdale Ave,‬‬ ‫‪604.980.2899‬‬ ‫‪604.618.6052 North Vancouver‬‬

‫به يک خانم برای آرایشگری و یک نفر برای آرایش‬

‫(علی)‬

‫‪778.898.1989‬‬

‫=|¡ ‪¸Þw>Û¬Þu ¡u K|¡[ Fy ÝE ÝÉN>ºu ¡E ¸Þ¬½w>¸Þu‬‬ ‫‪}¡ÜÓÙz= x¸ÞÙ] }>ºE ¡u ݬg¡[ 24 }Û|V>X ÝE‬‬ ‫‪'¸ÞÙo >¸ÞG ß[º¬[V ß×|¸m‬‬

‫>‪>V¡w¡o XyÛÑwy XV 1999 t¡[ Y‬‬ ‫‪(116t¡¬Þ°|V t¡w¡o) ¡] Ö§Þo XV ßÓ¬Íz ¨Jºu Ýu¡wºE Ý[ ¡E‬‬ ‫‪ß²Þz¡u ¸Þ°u &x>VºqX¡o‬‬ ‫‪ßw¡ÅÕ[ {X>º] &{¸ÙÙo ÝÞÜJ‬‬ ‫‪& ¡] 116 Ö§Þo XV Y>yºG ßÓ¬Íz }¡z Ýu¡wºE ty¸N‬‬

‫استخدام‪:‬‬ ‫ناخن ها در آرایشگاهی در پورت کوکیتالم نیازمندیم‪.‬‬

‫=|¡ ‪¸Þw>Û¬Þu ¡u K|¡[ Fy ÝE ÝÉN>ºu ¡E ¸Þ¬½w>¸Þu‬‬ ‫‪'¸ÞÙÞ§E ݬg¡[ 24 KXÛ_ ÝE >X ¡u hÛÙ¬u }¡z Ýu¡wºE‬‬

‫=|¡ ‪ßg¡×¬N> }¡z Ýѧ] XV Y>yºG xÛ|»|ÛÕJ ¸Þ¬½w>¸Þu‬‬ ‫‪'VX>V t¡Ék XÛÃR FÛÞJÛ| y pÛ§½Þk xÛ²×z‬‬ ‫=|¡ ‪Ò|V»w FÛÞJÛ| XV Y>yºG }¡z Ýu¡wºE ¸Þ¬½w>¸Þu‬‬ ‫‪'K[> ݬ]>V {¸ÙÙÞE xÛÞÕÞu ØÞw ÝE‬‬

‫‪µ§_ 8/30 ¡z ݧٿÑ| y µ§_ 9 ¡z ݧÙ]X¡ÜP &Y>yºG‬‬ ‫‪µ§_ 9 ¡z ݧٿÑ| y µ§_ 10/30 ¡z ÝÉ×N & ÛÓ¬Íq‬‬ ‫]¨ ‪¨] 8 ¡z ݧÙ]X¡ÜP &XyÛÑwy }¡z‬‬

‫=|¡ ‪}¡z Ýu¡wºE }º|ÛÁJ F¡JY¡E Ú|º¬¿ÞE ¸Þ¬½w>¸Þu‬‬ ‫>|‪'VÛ¿Þu {¸|V Y>yºG XV ºÜ] ßw>º‬‬ ‫=|¡ ‪X¡Ñ×z ¸Þw>Û¬Þu Yyºu> ÚÞ×z Y> ¸Þ¬½w>¸Þu‬‬ ‫>‪'¸Þ]¡E Y>yºG xÛ|»|ÛÕJ }X¡¶¬k‬‬

‫جويای کار‪:‬‬

‫=|¡ ‪ßqX»E }¡z ¾w»ÞE y ¡z Koº] ¸Þ¬½w>¸Þu‬‬ ‫‪XV XyÛÑwy XV ªu>ºJ ¸s¡wyV ßw¡©×o xÛ²×z‬‬ ‫‪'¸wX>V ßÜq= Y>yºG xÛ|»|ÛÕJ‬‬

‫آرايشگر خانم با بیش از ‪ 10‬سال سابقه ی کار در‬ ‫کانادا‪ ،‬جویای کار می باشد‪.‬‬

‫‪Tel: 604-723-4307‬‬ ‫‪www.parvazfilm.com‬‬

‫‪604.360.8609‬‬ ‫جويای کار‪ :‬متخصص و مدرس دانشگاه در حوزه توسعه‬ ‫کسب کار و مذاکرات تجاری با بیش از ‪ 15‬سال تجربه کاری در‬ ‫یکی از معتبرترین شرکت ها‪ ،‬شامل‪:‬‬ ‫‪ -1‬بازاریابی (تحقیقات‪ ،‬بازاریابی اجرائی و برنامه های توسعه‬ ‫محصول) ‪ -2‬فروش و مشتری مداری‪ -3 .‬خرید داخلی و‬ ‫خارجی ‪ -‬منبع یابی ‪ .‬شماره تماس ‪604.500.0872‬‬

‫جویای کار‬ ‫خانمی جویای کار در‬

‫جویای کار‪َ :‬هندی من (‪ )Handy man‬جویای کار در زمینه همه نوع‬ ‫کارهای ساختمانی‪ ،‬نقاشی ساختمان (داخلی و بیرونی)‪power-washing ،‬‬ ‫(علی) ‪778.898.3103‬‬ ‫و ‪...‬‬

‫زمینه نگهداری سالمندان‬

‫تدريس خصوصی زبان انگليسی‬

‫‪604.600.2924‬‬

‫حل جدول نوروزی نشريه ی فرهنگ (شماره ی ‪)295‬‬

‫‪VÛT X¡o y ¨½o ÝE Y>yºG XV VÛT ¾Ù|»ÞE ÌÞÕ§J ¡E‬‬ ‫‪.¸ÞzV }º¬¿ÞE ÐwyX‬‬

‫برای کودکان و بزرگساالن‬ ‫با قیمت بسیار مناسب ‪( -‬آرزو)‬

‫‪604-351-9974‬‬

‫اجرای طرح های دکوراتيو‬ ‫با رنگ های متنوع‪ ،‬مناسب شومينه و دیوار‬ ‫بازدید و معرفی نمونه به رایگان‬ ‫(پیمان)‬

‫‪604-360-6092‬‬

‫انجام کارهای ساختمانی‪ :‬نقاشی‪ ،‬درایوال‪ ،‬کاشیکاری‪ ،‬برق از هر‬ ‫قبیل با قیمت مناسب‬

‫‪604.374.8605‬‬ ‫جويای کار‪:‬‬ ‫ِ‬

‫گرافیست با ‪ 11‬سال سابقه کار در نشریات و چاپخانه‪ ،‬آشنا‬

‫به کار با برنامه های گرافیک و ‪ 6‬سال سابقه کار در امور خدمات و سرویس کامپیوتر‬ ‫و لپ تاپ و شبکه و دوربین های مدار بسته‬

‫پژمان‬

‫‪604.783.4547‬‬

‫آگهی استخدام‬ ‫به یک خانم جهت نگهداری از کودکان در منزل واقع در وست ونکوور با‬ ‫سابقه کار مرتبط‪ ،‬دارای ماشین و گواهینامه ‪ BC‬نیازمندیم‪.‬‬

‫‪6047195331‬‬


‫سال يازدهم‬

‫‪Page 45‬‬

‫سيمين و ترانه‬

‫هايش‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)22‬‬ ‫‪ ...‬در همان سال‌ها پخش‬ ‫شد که مطلعش این است‪:‬‬ ‫ای رقیب اگر یار او شوی‪،‬‬ ‫مهربان شو‬ ‫ترک او مگو در وفای او‪،‬‬ ‫یک دل و یک زبان شو‬

‫بخشی از سروده‌های سیمین‬ ‫به دلیل تصویرسازی‌هایی‬ ‫که خاص ترانه‌های اوست‪،‬‬ ‫سال‌ها بعد از سرایش‬ ‫دستمایه آهنگ‌هایی شد که‬ ‫به یکباره آن شعر و غزل‬ ‫را هویتی تازه بخشید‪.‬‬ ‫دو ترانه "هوای گریه"‬ ‫و "چرا رفتی"‪ ،‬اولی به‬ ‫محمدجواد‬ ‫آهنگسازی‬ ‫ضرابیان و دومی با آهنگسازی تهمورث پورناظری از جمله این آثار است که یکی در‬ ‫سال‌های اولیه دهه هشتاد و دیگری در سال جاری به ترانة‌‌های محبوب عالقه‌مندان به‬ ‫موسیقی سنتی تبدیل شد‪.‬‬

‫‪Farhang, September 5, 2014, No. 295‬‬

‫‪"I collect these reports from the Real Estate Board, STAT Canada and‬‬ ‫‪economists. But I welcome your input and suggestions as this section is‬‬ ‫‪designed to address your market concerns, whether you are an existing‬‬ ‫‪property owner or just starting your search in the Greater Vancouver‬‬ ‫‪Real Estate Market. For further detailed information you can reach me at:‬‬ ‫"‪604.722.7202 (Foad Ahmadi) or FoadAhmadi.com‬‬

‫ ‬

‫‪Home Buying Heats Up Over the‬‬ ‫‪Summer Months‬‬ ‫‪By FOAD AHMADI, Vancouver‬‬

‫‪Vancouver, BC – August‬‬ ‫‪2014. The British Columbia‬‬ ‫‪Real Estate Association‬‬ ‫‪(BCREA) reports that a‬‬ ‫‪total of 8,493 residential‬‬ ‫‪sales were recorded by the‬‬ ‫®‪Multiple Listing Service‬‬ ‫‪(MLS®) in July, up 11 per‬‬ ‫‪cent from July 2013. Total‬‬ ‫‪sales dollar volume was‬‬ ‫‪$4.65 billion, an increase‬‬ ‫‪of 13.8 per cent compared‬‬ ‫‪to a year ago. The average‬‬ ‫‪MLS® residential price‬‬ ‫‪in the province rose to‬‬ ‫‪$547,926, up 2.5 per cent‬‬ ‫‪from the same month last‬‬ ‫‪year.‬‬ ‫‪“Strong‬‬ ‫‪consumer‬‬ ‫‪confidence continues to drive a summer rally of home sales,” said‬‬ ‫‪Cameron Muir, BCREA Chief Economist. “While sales were up in all‬‬ ‫‪but one BC real estate board area, the Okanagan has posted a meteoric‬‬ ‫‪rise in consumer demand, with the most home sales on record for the‬‬ ‫”‪month of July.‬‬ ‫‪“Overall market conditions remain in relative balance in BC,” added‬‬ ‫’‪Muir, “however, relatively fewer homes for sale have created sellers‬‬ ‫"‪market conditions in some communities.‬‬

‫وطنیه‌ها و صدای اعتراض‬ ‫بعد از انقالب اگرچه سیمین ترانه‌سرایی حرفه‌ای را به کناری نهاد‪ ،‬اما اقبال او به سرایش‬ ‫غزل‌هایی با مضامین سیاسی و اجتماعی و میهنی‪ ،‬ظرفیت تازه‌ای را به گنجینه شعری‬ ‫ایران افزود‪.‬‬ ‫شعرهای سیمین به دلیل ظرفیت موسیقایی توانست نگاه‌های آهنگسازان و خوانندگان‬ ‫معروف را به خود جلب کند‪.‬‬ ‫تنها موسیقی سنتی و اصیل ایرانی نبود که از آبشخور سروده‌های سیمین بهره برده و‬ ‫می‌برد‪ ،‬بلکه انواع دیگر موسیقی نیز از این چشمه جرعه‌هایی برگرفتند که معروفترین‬ ‫آن‌ها "ترانه‪-‬سرود" دوباره می سازمت وطن با صدای داریوش اقبالی است‪.‬‬ ‫"دوباره می‌سازمت وطن" را سیمین بهبهانی‪ ،‬در‌آخرین روزهای اسفند سال ‪ ۶۰‬سرود‬ ‫که فضای ایران در برزخی از درگیری‌ها گرفتار شده بود‪ .‬او در نامه‌ای که در پاسخ به‬ ‫صدرالدین الهی‪ ،‬روزنامه‌نگار پیشکسوت نوشت‪ ،‬توصیفی از فضا و لحظه سروده شدن‬ ‫این شعر داد و نوشت که شعر را به همنام دیگرش (سیمین دانشور) هدیه داد که هنوز رمان‬ ‫معروفش‪" ،‬جزیره سرگردانی" را به پایان نرسانده بود‪ .‬این سروده که فضایی حماسی دارد‪،‬‬ ‫سال‌ها بعد مورد توجه داریوش اقبالی قرار می گیرد‪.‬‬ ‫بهره‌گیری از ریتمی پرکشش و سرعتی و استفاده از سازهای بادی که فضای حماسی‬ ‫به کار می دهند و نیز گروه کر‪ ،‬مخاطب و شنونده اثر را به فضای سال‌هایی پرتاب‬ ‫می‌کند که این شعر در آن دوران سروده شد؛سال‌هایی که برخی موزیسین‌ها و ارکسترها‬ ‫و شاعران چپ‌گرا به سرودن شعرو ساختن آهنگ سرگرم بودند‪.‬این کار از یک منظر نیز‬ ‫قابل اعتناست و می‌توان آن را در زمره ترانه‌هایی جای داد که نام وطنیه را برخود گرفتند‪.‬‬ ‫سردمدار این گونه سروده‌ها‪ ،‬عارف قزوینی بود که اشعار و تصانیف بسیاری را در وصف‬ ‫وطن سرود‪.‬‬ ‫این تصنیف در سال‌های بعد از خرداد ‪ ۱۳۸۸‬به زبان گویای معترضان و منتقدان به‬ ‫انتخابات سال ‪ ۱۳۸۸‬تبدیل شد‪ .‬از این سروده اجراهای دیگری در قالب دکلمه و موسیقی‬ ‫منتشر شده است که از جمله آنها می‌توان به تصنیفی بر اساس همین شعر به آهنگسازی‬ ‫سلمان سالک و صدای وحید تاج اشاره کرد‪ .‬این اثر در نغمه همایون ساخته شده و سروده‌ای‬ ‫دوره چاووش و همان فضاها را تداعی می‌کند اگر چه در تلفیق شعر و موسیقی مشکالتی‬ ‫دامن‌گیر این اثر شده است‪.‬‬ ‫فریدون فرح‌اندوز گوینده و برنامه ساز تلویزیون زمان قبل از انقالب نیز دکلمه‌ای شنیدنی‬ ‫از این شعر را اجرا کرده است که روی موسیقی ارکسترال ایرانی خوانده شده است‪.‬‬ ‫در کنار این اثر می‌توان به سروده‌ای دیگر به نام "سنگسار" اشاره کرد که هم داریوش‬ ‫اقبالی و نیز هوشمند عقیلی و مرضیه آن را خوانده‌اند‪ .‬دو اثر اول در فضای موسیقی پاپ‬ ‫ایرانی و سومی در قالب گروه‌نوازی موسیقی سنتی خوانده شد‪ .‬این شعر اعتراضی است‬ ‫به سنگسار کردن زنان که ترانه خوانده شده توسط داریوش با خبر تعداد زنان سنگسار شده‬ ‫در ایران در سال ‪ ۲۰۰۷‬شروع می شود و سپس ارکستر پاپ شروع به نواختن نموده و‬ ‫کار ادامه می‌یابد‪.‬‬ ‫به نظر می‌رسد با مرگ سیمین اگرچه ترانه‌ تازه‌ای سروده نخواهد شد‪ ‌،‬اما اقبال به آثار او‬ ‫که در این سال‌ها روندی مطلوب داشت ‌‪ ،‬به خصوص مضامین اجتماعی و اعتراضی‌اش ‪Year-to-date, BC residential sales dollar volume was up 24.5 per cent‬‬ ‫روند روبه رشدی به خود بگیرد‪bbc .‬‬ ‫‪to $28.5 billion, compared to the same period last year. Residential unit‬‬ ‫‪------------------------------------‬‬‫®‪sales were up 17.2 per cent to 50,376 units, while the average MLS‬‬ ‫* عکس اول در این مقاله در صفحه ی ‪ ،22‬از سایت قدیمی ها‪.‬‬ ‫‪residential price was up 6.2 per cent at $565,031.‬‬


Farhang, September 5, 2014, No. 295

‫سال يازدهم‬

Page 46

Sin City: A Dame To kill For (PG) ** Power Play!

The November Man (PG) *** Spy vs. Spy! By ROBERT WALDMAN, Vancouver

T

wo James Bond veterans take centre stage in The November Man. Said to be based on A series of best-selling books this Touchwood pictures release is now enlightening audiences at The International Village cinemas in downtown Vancouver. Classify this film as the spy who came in from the cold. Somewhat similar to Kevin Costner's last outing Pierce Brosnan ((Goldeneye) returns to active duty -only this time he's not working for her majesty's Secret service. Instead the veteran 007 plays CI.A. agent Peter Devereaux.

Like most secret agents Devereux hS lots of secrets yet returns to the fold for a botched mission. Partner David Mason is younger and perhaps a bit trigger happy. Cast as this shining (?) light is Luke Bracey and together the pair wind up in Eastern mission on a perilous mission rife with significant political overtones. Forget about the new thriller Lucy. In The November Man women play pivotal parts in this high stakes game of world conquest a la Risk. Lots of intrigue, blackmail and rogue operators unfold against the conic. Backgrounds of Belgrade and Montevideo,

Action fans will enjoy this modern day espionage thriller. Expect lots of chases and fights. Despite beginning to show his age Brosnan still looks good and he's got "it". Fellow 007 actress Olga Kurylenko (Quantum of Solace) also sizzles as an East European caught up in a Cold War power/ passion play with severe repercussions. Quality director Roger Donaldson (The Bank Job) achieves a nice spy lark with enough sly surprises to leave you shaken and stirred.

By ROBERT WALDMAN, Vancouver

R

ub the wrong people the wrong way and chances are you'll wind up in a heap of trouble. Lots of scores are for settling in Sin City: A Dame to Kill For. Based on the hot graphic novel series the second Sin City big screen adaptation is just as violent and thought-provoking as the original. Get in in the fun of this EOne entertainment extravaganza at Cineplex Odeon Theatres still left standing in B.C. Again directors Robert Rodriguez and writer Frank Miller for more sensational mayhem in one very bad community. All the elements of a dysfunctional society are present and there for the taking. Here we have a Few separate tales of lust, power and corruption weaving their way into and out of various creepy characters' lives. Dark and brooding is the atmosphere but the different tales are very intriguing. Take young Johnny, a hot tempered steady as she goes gambler taking on a ruthless powerbroker named Roarke. Politicians everywhere will do well to heed the actions of Powers Boothe who gives rage a bad name while Joseph Gordon-Levitt goes all in as a card shark par excellence. Women provide many focal points in life and in Sin City Ava leads many a man astray. Bond babe Eva Green (Casino Royale) shows her ample charms as an amazon with Dwight and Marv both In her sights. Trust Josh Brolin and Mickey Rourke to bring lots of firepower to the party as the tensions and sexual angst grow by the minute.

A bit long and perhaps with one too many encounters Sin City: A Dame To Kill For still packs a wallop in the sex and violence genre and is well worth seeing if you like your entertainment fix raw and graphic.


Farhang, September 5, 2014, No. 295

‫سال يازدهم‬

Page 47

“Attracting and retaining the best international talent to fill skills shortages in key occupations is critical to Canada’s economic success.” - Hon. Jason Kenney, P.C., M.P.

Minister of Employment and Social Development

Respond to Canada’s need for immigrants.

Become a Regulated Immigration Consultant Full-time | Part-time | Online Apply online at www.ashtoncollege.com or contact a program adviser at (604) 899-0803.

Ashton College | Vancouver, BC 604 899 0803 | 1 866 759 6006 | www.ashtoncollege.com


‫سال يازدهم‬

Farhang, September 5, 2014, No. 295

Page 48

‫بزرگترين موسسه ايرانی وام مسکن در کانادا‬

Mehrdad Nevis

‫مهرداد نـويس‬

Mortgage Specialist

‫مشاور و متخصص وام مسکن‬

Mortgage Services for Life

Cell: 604.307.8674

Suite 103 - 850 Harbourside Drive,

Tel: 604.988.8766

North Vancouver BC V7P 0A3

Fax: 604.988.8736

www.yespros.com

rodnevis@yespros.com

AAA ALI RENOVATION ‫مسکونی کردن زیرزمین‬ ‫لوله کشی‬ ‫برق‬ ‫رنگ‬

‫درای وال‬ ‫نجاری‬ ‫بتون‬

‫کاشی کاری‬ ‫لمینیت‬ ‫تغییرات داخلی‬

‫تعميرات و نوسازی ساختمان‬ Cell: 603.8254 728.3132

‫علی وفائی‬


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.