Farhang-e BC, No. 430, December 19, 2019, Vol. 17

Page 1

‫‪BC Licence #77777‬‬

‫آژانس هواپیمایی ونکو‬

‫‪604.998.4056‬‬

‫اشکان چوگانیان‬

‫‪sales@vancotravel.ca‬‬ ‫‪www.vancotravel.ca‬‬

‫‪131-901 3rd st., W.North Vancouver, BC. V7P 3P9‬‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫ قیمت مناسب بلیط هواپیما به ایران و سایر نقاط جهان‬ ‫ رزرواسیون هتل در سراسر دنیا‬ ‫ رزرواسیون پکیجهای مسافرتی‬ ‫ نمایندگی فروش بلیط قطار کانادا (‪)VIA Rail‬‬ ‫ نمایندگی فروش بلیط قطارهای اروپا (‪)Rail Europe‬‬

‫یونس احمدزاده‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P.‬‬


‫آژانـــس مسـافـرتـی‬

‫‪CAPTAIN COOK TRAVEL‬‬

‫ارایــه ارزان تریــن نــرخ بلیــط بــه ایــران و تمــام نقــاط جهــان و‬ ‫تورهــای تفریحــی بــه سراســر دنیــا مطابــق بــا ســلیقه شــما‬

‫انــواع تورهــای کــروز‪ ،‬رزرو هتــل‪ ،‬اجــاره خــودرو در‬ ‫هــر نقطــه دنیــا و تهیــه انــواع بیمه های مســافرتی‬ ‫‪BC Registration #3339‬‬

‫آزاده موسویان ‪604.780.4005‬‬ ‫‪azi@captaincooktravel.com‬‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 2‬‬


Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 3

Thursday, Dec. 19, 2019


‫جهانگیری‪ :‬درآمدهای حاصل از صادرات نفت به‬ ‫شدت کاهش یافته است‬ ‫سخنگوی وزارت خارجه‬ ‫آمریکا گفت که تحریم‌های‬ ‫اقتصادی علیه ایران تا زمان‬ ‫آمادگی این کشور برای‬ ‫مذاکرات مجدد ادامه‬ ‫خواهند یافت‪ .‬معاون رئیس‬ ‫جمهوری ایران از کاهش‬ ‫شدید میزان صادرات نفت‬ ‫و دو شوک اقتصادی دهه‬ ‫نود سخن گفت‪.‬‬ ‫اسحاق جهانگیری‪ ،‬معاون‬ ‫اول رئیس جمهور ایران‪،‬‬ ‫روز دوشنبه ‪ ۲۵‬آذر در سخنانی در اتاق بازرگانی به "مشکالت ساختاری اقتصادی‬ ‫و ضعف‌های مدیریتی" ناشی از اجرای تحریم‌ها علیه ایران و مشکالت خطیر اشاره‬ ‫کرد و گفت که در دهه نود دو شوک تحریم‌ها در سال ‪ ۹۰‬و ‪ ۹۷‬قدرت خرید‬ ‫مردم را به شدت کاهش داده است‪ .‬او خاطر نشان کرد‪« :‬در سال نود گفتند اجازه‬ ‫می‌دهیم یک میلیون بشکه نفت صادرات کنید‪ .‬درآمد سال ‪۱۱۸ ،۹۰‬میلیارد دالر‬ ‫و سال ‪ ۶۸ ،۹۱‬میلیارد دالر بود‪ .‬در سال ‪ ۹۷‬گفتند تالش می‌کنیم که صادرات نفتی‬ ‫ایران به صفر برسد‪».‬‬ ‫جهانگیری با بیان اینکه به خاطر گوش‌های نامحرم از ذکر "میزان صادرات نفت‬ ‫ایران" خودداری می‌کند‪ ،‬تصریح کرد که که «یقینا میزان درآمد حاصل از صادرات‬ ‫نفت در سال‌های ‪ ۹۷‬و ‪ ۹۸‬به شدت کاهش یافته و در چنین شرایطی و با این دو‬ ‫شوک حتما زندگی و معیشت مردم با مشکل مواجه شده است‪».‬‬ ‫دولت جمهوری اسالمی بودجه سال آینده را ‪ ۴۸۰‬تریلیون تومان در نظر گرفته‬ ‫و صادرات روزانه حدود یک میلیون بشکه (برخی منابع ‪ ۸۷۰‬هزار بشکه عنوان‬ ‫کرده‌اند) نفت را نیز در منابع بودجه قرار داده است‪.‬‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫ایران در شش ماه اول سال‪ ،‬روزانه تنها حدود ‪ ۶۰۰‬هزار بشکه صادرات نفت‬ ‫داشت که بنابر آمارهای شرکت اطالعات انرژی و ردیابی نفتکش‌ها‪ ،‬کپلر‪ ،‬در سه‬ ‫ماه گذشته به حدود ‪ ۳۰۰‬هزار بشکه سقوط کرده است‪.‬‬ ‫به گفته کپلر صادرات روزانه نفت ایران در ماه نوامبر به حدود ‪ ۲۱۳‬هزار بشکه‬ ‫کاهش یافته است‪ ،‬یعنی کمتر از یک دهم قبل از تحریم‌ها‪.‬‬ ‫جهانگیری روز دوشنبه همچنین در دفاع از حضور بخش خصوصی در اقتصاد ایران‪،‬‬ ‫گفت‪« :‬راهی جز صنعتی کردن ایران نداریم‪ .‬من از بخش خصوصی همیشه دفاع‬ ‫می کنم‪ .‬من بخش خصوصی را به عنوان محور اصلی توسعه ایران قبول دارم و‬ ‫تاکید دارم از نظرات بخش خصوصی در تصمیم سازی استفاده شود‪».‬‬ ‫اورتاگوس‪ :‬تا بازگشت ایران به پشت میز مذاکره تحریم‌ها ادامه می‌یابند‬ ‫در همین حال‪ ،‬مورگان اورتاگوس‪ ،‬سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا‪ ،‬بار دیگر‬ ‫بر آمادگی کشورش برای شروع مذاکرات با ایران تاکید کرد‪.‬‬ ‫اورتاگوس که روز دوشنبه ‪ ۲۵‬آذر (‪ ۱۶‬دسامبر) در گفت‌وگو با شبکه خبری‬ ‫الجزیره شرکت کرده بود‪ ،‬گفت که تحریم‌های اقتصادی تا زمان "بازگشت جدی‬ ‫ایران به پای میز مذاکره" ادامه خواهند یافت‪.‬‬ ‫سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با اشاره به "وضعیت پیچیده اوضاع در خلیج‬ ‫فارس" گفت که کشورش روابط بسیار عالی با کشورهای عربی این منطقه دارد و‬ ‫آن را می‌توان در "سطح باالی حضور دیپلماتیک واشنگتن در اجالس دوحه ‪۲۰۱۹‬‬ ‫مشاهده کرد"‪.‬‬ ‫اورتاگوس گفت که او خود برای نخستین بار است که در این اجالس شرکت‬ ‫می‌کند و در تاکید اهمیت نشست دوحه برای آمریکا به حضور استیون منوچین‪،‬‬ ‫وزیر خزانه‌داری‪ ،‬ایوانکا ترامپ مشاور رئیس جمهوری و برایان هوک‪ ،‬نماینده‬ ‫رئیس جمهوری آمریکا در امور ایران و شخصیت‌های دیگری از آمریکا در این‬ ‫اجالس اشاره کرد‪ .‬او تصریح کرد که هدف آمریکا کشاندن دو باره ایران به پای‬ ‫میز مذاکره و این که کشورش در پی دستیابی "توافق بهتری" با ایران است‪ .‬او‬ ‫گفت‪« :‬به دنبال حل دیپلماتیک اختالفاتمان با ایران هستیم‪ ،‬نه دنبال جنگ‪ ».‬او یادآور‬ ‫شد که همه مقامات آمریکایی "آماده ادامه گفت‌وگوهای کنسولی با نظام ایران"‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا ضمن اشاره به "اقدامات مخرب ایران در‬ ‫منطقه" گفت که سیاست جمهوری اسالمی موجب بروز ناامنی شده است‪ .‬او‬ ‫خاطرنشان کرد که کاخ سفید به فشار حداکثری خود علیه ایران با هدف بازگشت‬ ‫به پای میز مذاکره ادامه خواهد داد‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)7‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 4‬‬


‫ﺷﺮﮐﺖ ﺣﺴﺎﺑﺪاری‬ ‫اراﺋﻪ ﮐﻨﻨﺪه ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ و ﺣﺴﺎﺑﺪاری‬ ‫ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی ﻣﺎﻟﯽ و ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ و ﺗﻬﻴﻪ اوراق ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ و‬ ‫اﺷﺨﺎص ﺣﻘﻴﻘﯽ و ﺗﺮاﺳﺖ ﻫﺎ‬ ‫اراﺋﻪ ﮔﺰارﺷﺎت ﺣﻘﻮق و ‪GST ,WCB,PST‬‬

‫ﺳﺮوﻳﺲ وﻳﮋه‬

‫ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺳﻮاﻻت ﻣﺎﻟﯽ و ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ ﺑﺮای ﻧﻴﻢ ﺳﺎﻋﺖ اول ﺑﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ‬ ‫‪ 25‬دﻻر ‪ +‬ﻣﺎﻟﻴﺎت‬

‫ﻧﺎﻫﻴﺪ ﭘﺎک‬

‫‪778 340 0231‬‬ ‫‪#4-1680 Lloyd Avenue,‬‬ ‫‪Marine Drive, North‬‬ ‫‪Vancouver , V7P2N6‬‬

‫‪www.nastax.com‬‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 5‬‬


‫متهمان پرونده هفت‌تپه و روز کارگر‬

‫مجموعا به ‪ ۴۵‬سال زندان محکوم شدند‬

‫دادگاه تجدیدنظر استان تهران هر یک از هفت متهم پرونده اعتراضات هفت‌تپه و‬ ‫دو بازداشت‌شده روز جهانی کارگر را به پنج سال حبس قطعی محکوم کرد‪ .‬هفته‬ ‫گذشته نیز یک متهم دیگر پرونده هفت‌تپه به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده‬ ‫بود‪ .‬دادگاه تجدیدنظر استان تهران احکام هفت تن از متهمان پرونده اعتراضات‬ ‫هفت‌تپه و دو تن از بازداشت‌شدگان روز جهانی کارگر را صادر و آنان را در مجموع‬ ‫به ‪ ۴۵‬سال زندان محکوم کرد‪.‬‬ ‫بر اساس احکام صادرشده از سوی دادگاه تجدیدنظر استان تهران‪ ،‬اسماعیل بخشی‪،‬‬ ‫محمد خنیفر‪ ،‬سپیده قلیان‪ ،‬امیر امیرقلی‪ ،‬امیرحسین محمدی‌فرد‪ ،‬ساناز الهیاری و‬ ‫عسل محمدی‪ ،‬هفت تن از متهمان پرونده اعتراضات شرکت نیشکر هفت‌تپه را هر‬ ‫یک به پنج سال حبس قطعی محکوم کرد‪.‬‬ ‫در همین حال عاطفه رنگریز و مرضیه امیری‪ ،‬دو تن از بازداشت‌شدگان تجمع روز‬ ‫جهانی کارگر نیز هر یک به پنج سال حبس قطعی محکوم شده‌اند‪.‬‬ ‫به گزارش هرانا‪ ،‬این احکام که از سوی شعبه ‪ ۳۶‬دادگاه تجدیدنظر استان تهران به‬ ‫ریاست قاضی احمد زرگر صادر شده‪ ،‬امروز شنبه ‪ ۲۳‬آذر (‪ ۱۴‬دسامبر) به وکالی‬ ‫مدافع این ‪ ۹‬فعال مدنی و کارگری ابالغ شده است‪.‬‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫در این میان‪ ،‬سندیکای کارگران شرکت واحد ضمن اعالم این خبر‪ ،‬صدور "احکام‬ ‫ظالمانه" را "قویا" محکوم کرده و خواستار لغو آنها و منع تعقیب قضایی برای "تمامی‬ ‫فعالین کارگری و دانشجویی و معلمان دربند" شده است‪.‬‬ ‫هفته گذشته نیز علی نجاتی‪ ،‬یکی دیگر از متهمان پرونده هفت‌تپه‪ ،‬از سوی شعبه ‪۲۸‬‬ ‫دادگاه انقالب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه و به اتهام "اجتماع و تبانی جهت‬ ‫اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت تبلیغی علیه نظام" به پنج سال حبس تعزیری‬ ‫محکوم شده بود‪.‬‬ ‫پیش‌تر شعبه ‪ ۲۸‬دادگاه انقالب تهران به ریاست قاضی مقیسه‪ ،‬شهریورماه گذشته‬ ‫سپیده قلیان‪ ،‬امیر امیرقلی‪ ،‬امیرحسین محمدی‌فرد‪ ،‬ساناز الهیاری و عسل محمدی‬ ‫را هر یک به خاطر اتهام "اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی" به هفت‬ ‫سال حبس تعزیری‪ ،‬از بابت اتهام "عضویت در گروه گام" [نشریه اینترنتی "گام"] به‬ ‫هفت سال حبس تعزیری‪ ،‬به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و شش ماه‬ ‫حبس تعزیری و به خاطر اتهام "نشر اکاذیب" به دو سال و شش ماه حبس تعزیری‬ ‫محکوم کرده بود‪ .‬این دادگاه همچنین اسماعیل بخشی را به خاطر اتهام "اجتماع‬ ‫و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی" به هفت سال حبس تعزیری‪ ،‬از بابت اتهام‬ ‫"توهین به رهبری" به دو سال حبس تعزیری‪ ،‬به خاطر اتهام "نشر اکاذیب" به دو‬ ‫سال حبس تعزیری‪ ،‬از بابت اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و شش ماه‬ ‫حبس تعزیری و به خاطر اتهام "اخالل در نظم عمومی" به یک سال و شش ماه حبس‬ ‫تعزیری و تحمل ‪ ۷۴‬ضربه شالق محکوم کرده بود‪.‬‬ ‫محمد خنیفر‪ ،‬متهم دیگر پرونده هفت‌تپه نیز به خاطر اتهام "اجتماع و تبانی به قصد‬ ‫اقدام علیه امنیت ملی" به پنج سال حبس تعزیری و از بابت اتهام "فعالیت تبلیغی علیه‬ ‫نظام" به یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود‪.‬‬ ‫همین شعبه دادگاه به ریاست قاضی مقیسه در شهریورماه گذشته‪ ،‬عاطفه رنگریز را‬ ‫به ‪ ۱۱‬سال و شش ماه حبس تعزیری و ‪ ۷۴‬ضربه شالق و مرضیه امیری را به ‪ ۱۰‬سال‬ ‫و شش ماه حبس تعزیری و تحمل ‪ ۱۴۸‬ضربه شالق محکوم کرده بود‪.‬‬ ‫عاطفه رنگریز و مرضیه امیری به همراه ده‌ها تن دیگر از شرکت کنندگان در تجمع‬ ‫روز جهانی کارگر در مقابل ساختمان مجلس بازداشت شده بودند‪ .‬خانم‌ها امیری و‬ ‫رنگریز هر دو در روز چهارم آبان‌ماه گذشته هر یک با تودیع قرار وثیقه یک میلیارد‬ ‫تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شده بودند‪.‬‬ ‫اکثر متهمان پرونده هفت‌تپه نیز که در ماه‌های آذر و دی سال گذشته (‪)۱۳۹۷‬‬ ‫توسط نیروهای امنیتی بازداشت و روانه زندان شده بودند‪ ،‬تازه در آبان‌ماه امسال‬ ‫با سپردن وثیقه‌های سنگین‪ ،‬به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان‬ ‫آزاد شدند‪)dw.com( .‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 6‬‬


‫جهانگیری‪ :‬درآمدهای حاصل از صادرات نفت‬ ‫(دنباله از صفحه ی ‪)4‬‬ ‫‪ ...‬اورتاگوس گفت که وزارت خارجه‬ ‫آمریکا پس از بررسی عمیق تصمیم به‬ ‫خروج از برجام گرفته است و ایجاد فشار‬ ‫حداکثری بر ایران را "سیاستی قوی"‬ ‫می‌داند‪ .‬او تاکید کرد‪« :‬اکنون در مجمع‬ ‫عمومی سازمان ملل کشورهایی همچون‬ ‫فرانسه و بریتانیا درباره نیاز به مذاکره و‬ ‫دست‌یابی به توافقی بهتر سخن می‌گویند‪.‬‬ ‫آنها گفتند این توافق (برجام)‪ ،‬تولید‬ ‫موشک‌های بالستیک ایران و رفتار خطرناکش یا حمایت از تروریسم در منطقه را‬ ‫شامل نمی‌شود‪ .‬این فقط موضع آمریکا نیست‪ .‬به تدریج می‌بینیم کشورهای اروپایی‬ ‫نیز این موضع را در پیش می‌گیرند و از ایران می‌خواهند درخصوص عملکرد و‬ ‫رفتارش در منطقه تجدید نظر کند‪».‬‬ ‫دونالد ترامپ‪ ،‬رئيس جمهوری آمریکا در ماه مه ‪ ۲۰۱۸‬به طور یک‌جانبه از توافق‬ ‫هسته‌ای با ایران (برجام) خارج شد و در تحریم‌های اقتصادی علیه این کشور را به‬ ‫اجرا گذاشت‪.‬‬ ‫"تحریم‌‌ها جنگ علیه ایران است و نه جایگزین جنگ"‬ ‫عباس موسوی‪ ،‬سخنگوی وزارت امور خارجه ایران روز دوشنبه در پیامی توییتری‬ ‫به سخنان استیو منوچین‪ ،‬وزیر خزانه داری آمریکا در دوحه واکنش نشان داد‪.‬‬ ‫او در توئیتی با اشاره به سخنان منوچین که تحریم‌ها علیه ایران را "جایگزین‬ ‫جنگ" خوانده بود نوشت‪« :‬تحریم خود جنگ است؛ جنگ اقتصادی و بدتر از آن‬ ‫تروریسم اقتصادی است که غیر نظامیان بویژه کودکان و سالخوردگان و بیماران‬ ‫را ناجوانمردانه هدف قرار می‌دهد‪».‬‬ ‫منوچین در کنفرانس مجمع دوحه در قطر‪ ،‬تاکید کرده بود که آمریکا با فشار‬ ‫حداکثری خود توانسته توانایی ایران را برای حمایت از گروه‌های تروریستی به شکل‬ ‫قابل توجهی کاهش دهد‪ .‬وزیر خزانه‌داری آمریکا در این نشست همچنین گفته بود‬ ‫که "تحریم‌ها علیه تهران جایگزین جنگ است"‪)dw.com( .‬‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 7‬‬


‫رضوان الطاغی‪ ،‬از متهمان قتل محمدرضا کالهی‪،‬‬ ‫در دوبی دستگیر شد‬

‫رادیو فردا‪ :‬پلیس دوبی روز دوشنبه ‪ ۲۵‬آذر اعالم کرد رضوان الطاغی‪ ،‬رهبر‬ ‫مشهور مراکشی‪ -‬هلندی گروه تبهکار «فرشتگان مرگ» در این امیرنشین امارات‬ ‫متحده عربی دستگیر شده است‪.‬‬ ‫عبدالله خلیفه المری گفت رضوان الطاغی ‪ ۴۱‬ساله در همکاری با مقام‌های هلندی‬ ‫که سال گذشته حکم بازداشت او را از طریق اینترپول صادر کرده بودند دستگیر شد‪.‬‬ ‫از این فرد به عنوان خطرناکترین مرد هلند نام برده می‌شود‪ .‬دولت این کشور ‪۱۰۰‬‬ ‫هزار یورو برای دستگیری او جایزه تعیین کرده بود‪.‬‬ ‫به گزارش روزنامه «گلف نیوز»‪ ،‬رئیس پلیس دوبی افزود‪« :‬رضوان الطاغی یکی از‬ ‫خطرناک‌ترین و تحت تعقیب‌ترین مردان جهان است که به دلیل جرایم سازمان‌یافته‬ ‫جدی در فهرست پلیس بین‌الملل‪ ،‬اینترپول‪ ،‬قرار داشت»‪.‬‬ ‫خلیفه المری می‌گوید این تبهکار که با یک کارت شناسایی دیگر وارد دوبی شده بود‬ ‫در یک ویالی مسکونی دستگیر شد‪.‬‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫یانین وان ِدر برگ‪ ،‬رئیس دایره پلیس ملی هلند‪ ،‬نیز غروب دوشنبه به خبرنگاران‬ ‫گفت که رضوان الطاغی نیمه شب گذشته دستگیر شد‪ .‬نفر دیگری هم همراه او‬ ‫بازداشت شد ولی او در فهرست تحت تعقیب پلیس نبود‪.‬‬ ‫رضوان الطاغی به خاطر جرایمی نظیر قتل و قاچاق مواد مخدر تحت تعقیب بود و‬ ‫رهبری سازمانی به نام «فرشتگان مرگ» را به عهده داشت که یکی از خطرناک‌ترین‬ ‫گروه‌های تبهکار در هلند است‪.‬‬ ‫اریک آکربوم‪ ،‬کمیسر پلیس هلند‪ ،‬از امارات متحده عربی و پلیس دوبی به خاطر‬ ‫کمک‌هایشان در زمینه ردیابی و دستگیری الطاغی قدردانی کرد‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫هلند و امیرنشین دوبی پیمان استرداد متهمین ندارند ولی فرد وِستربک‪ ،‬رئیس‬ ‫سرویس دادستانی عمومی هلند‪ ،‬گفته که «ما مطمئنیم این استرداد انجام خواهد‬ ‫شد»‪.‬‬ ‫روزنامه هلندی «تلگراف» آبان امسال گزارش داده بود که «رضوان الطاغی» احتماال‬ ‫در ایران به سر می‌برد‪ .‬این روزنامه در عین حال نوشته بود که او بین ایران و دوبی‬ ‫در رفت‌وآمد است و مقام‌های هلندی برای بازداشت و استرداد او با دولت امارات‬ ‫در تماس هستند‪ .‬رضوان الطاغی در ده پرونده قتل از جمله پرونده قتل محمدرضا‬ ‫کالهی در سال ‪ ۲۰۱۵‬متهم است‪.‬‬ ‫به گفته مقام‌های ایرانی‪ ،‬محمدرضا کالهی‪ ،‬مسئول اصلی انفجار ساختمان حزب‬ ‫جمهوری اسالمی در هفتم تیر سال ‪ ۱۳۶۰‬بود؛ انفجاری که منجر به کشته شدن‬ ‫تعدادی از مقام‌های بلندپایه جمهوری اسالمی از جمله محمد حسینی بهشتی‪ ،‬رئیس‬ ‫وقت دیوان عالی کشور‪ ،‬شد‪.‬‬ ‫محمدرضا کالهی ‪ ۲۴‬آذر ‪ ۱۳۹۴‬در شهر آلمیره هلند توسط فردی در خیابان از‬ ‫نزدیک هدف گلوله قرار گرفت و همان روز در بیمارستان جان سپرد‪.‬‬ ‫در جریان تحقیقات پس از ترور‪ ،‬پلیس هلند سه نفر به نام‌های «نااوفال اف»‪،‬‬ ‫«انور‪.‬آ‪.‬ب» و «مورئو‪.‬ام» را بازداشت کرد‪.‬‬ ‫در جریان تحقیقات این پرونده اعالم شد که «ناوفال اف»‪ ،‬متهم ردیف اول پرونده با‬ ‫شبکه مافیایی که زیردست «رضوان الطاغی» کار می‌کند‪ ،‬در ارتباط بوده است‪.‬‬ ‫دولت هلند همچنین دی‌ماه پارسال اعالم کرد حکومت جمهوری اسالمی در طراحی‬ ‫دو ترور در هلند که پیش از این باعث اعمال تحریم علیه ایران شده‪ ،‬دخیل بوده‬ ‫است‪ .‬یکی از ترورهای مورد اشاره دولت هلند‪ ،‬پرونده محمدرضا کالهی بود که‬ ‫به گفته وزیر امورخارجه هلند‪« ،‬قرائن جدی» مبنی بر دخالت حکومت تهران در آن‬ ‫وجود داشت و به «مقامات ایران» در این باره تذکر و هشدار داده شد‪.‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 8‬‬


‫داغدار‪ ،‬اما دادخواه‪:‬‬ ‫چهره مادران قربانیان خشونت‌ جمهوری اسالمی‬ ‫بیتا بختياری‬

‫اگر زمانی جمهوری اسالمی می‌توانست در سانسور رسانه‌ای‪ ،‬از قربانیان‬ ‫خشونت‌های دهه ‪ ۶۰‬در ایران آن‌چنان تصویر ترسناکی ارائه دهد که صدای‬ ‫مادران آنها که به نام «مادران خاوران» شناخته می‌شوند‪ ،‬با تاخیر به اقشار مختلف‬ ‫اجتماعی برسد‪ ،‬حاال به لطف شبکه‌های اجتماعی‪ ،‬شجاعت و دادخواهی این مادران‬ ‫به راحتی و به سرعت‪ ،‬مقابل چشم همه قرار می‌گیرد‪.‬‬ ‫مادران قربانیان خشونت کور جمهوری اسالمی‪ ،‬تصویر واقعی فرزندان خود‪،‬‬ ‫جوانان ایران و نگرانی خانواده‌ها از سرکوب‌ خشن را بدون سانسور در معرض‬ ‫دید همگان می‌گذارند؛ جوانانی معمولی‪ ،‬آزاده و پرشور‪ ،‬بدون وابستگی تشکیالتی‬ ‫و خانواده‌هایی که نگران از دست دادن آنها هستند‪.‬‬

‫خانواده‌هایی که به فرزندان‌ خود می‌گویند خشونت‌ در خیابان‌ها تا چه اندازه‬ ‫می‌تواند برای آنها گران تمام شود و فرزندانی که می‌گویند اگر همه از ترس‬ ‫خشونت در خانه‌ها بمانند‪ ،‬تغییری رخ نخواهد داد‪.‬‬ ‫این مادران در سال‌های اخیر و این روزها در حالی به دیدار یکدیگر می‌روند‪،‬‬ ‫سرودهای حماسی و ملی می‌خوانند‪ ،‬عکس‌ فرزندان خود را در دست می‌گیرند‬ ‫و مقابل دوربین‌ها می‌ایستند‪ ،‬در برنامه‌های مختلف شرکت می‌کنند و شجاعانه‪،‬‬ ‫حاکمان جمهوری اسالمی را «جائر» می‌خوانند که فرزند کشته‌شده یا مفقودشان‪،‬‬ ‫تنها سرمایه معنوی آنها در زندگی نبوده است‪.‬‬ ‫ناهید شیرپیشه‪ ،‬همچون گوهر عشقی‪ ،‬مادر ستار بهشتی‪ ،‬پروین فهیمی‪ ،‬مادر‬ ‫سهراب اعرابی‪ ،‬هاجر رستمی‪ ،‬مادر ندا آقاسلطان‪ ،‬و دیگر مادران‪ ،‬فرزند یا‬ ‫فرزندان دیگری هم دارند و برخی از آنها خود نیز دارای جایگاه اجتماعی بوده و‬ ‫شاغل هستند‪ .‬همبستگی این مادران که هم خودشان و هم فرزندان‌شان به همه‬ ‫اقشار اجتماعی تعلق دارند‪ ،‬گستردگی مطالبه آزادی و عدالت در ایران را نیز به‬ ‫خوبی نشان می‌دهد‪.‬‬ ‫مادر ستار بهشتی‪ ،‬زن خانه‌دار عامی است که فرزندش جوان کارگر وبالگ‌نویسی‬ ‫بود که سال ‪ ۹۱‬به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق شبکه‌های اجتماعی بازداشت‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫شد و زیر شکنجه جان باخت‪ .‬مادر پویا بختیاری‪ ،‬معلمی است که تعلیم و تربیت‬ ‫دانش‌آموزان مقطع دبستان را بر عهده دارد و فرزندش هم مهندس جوان‬ ‫گیاه‌خواری که فعاالنه‪ ،‬در ویدئویی‪ ،‬به عنوان شهروند روزنامه‌نگار از وضعیت‬ ‫تظاهرات در محل زندگی‌اش گزارش می‌کند و دیگران را نیز ترغیب به شرکت‬ ‫در انتخابات‪ .‬شهین مهین‌فر‪ ،‬مادر امیرارشد تاجمیر از کشته‌شدگان اعتراضات‬ ‫خیابانی سال ‪ ۸۸‬نیز مجری باسابقه رادیو و تلویزیون است که بعد از جان باختن‬ ‫فرزندش‪ ،‬خانه‌نشین شد‪ .‬فرزندش نیز ‪ ۲۵‬ساله و از صدابرداران رادیو بود‪.‬‬ ‫شهناز اکملی‪ ،‬مادر مصطفی کریم‌بیگی هم زن خانه‌داری است که فرزند ‪۲۶‬‬ ‫ساله‌اش را در روز عاشورای سال ‪ ۸۸‬و در اعتراض‌های خیابانی به نتیجه انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری آن سال از دست داد‪.‬‬ ‫حاال بعضی از آنها با شجاعتی مادرانه‪ ،‬از گوشه و کنار ایران‪ ،‬غم ناشی از فقدان‬ ‫فرزندان‌ خود را فریاد می‌زنند و حکومت را ظالم و ستمگر می‌خوانند‪.‬‬ ‫شماری از مادران قربانیان خشونت‌های جمهوری اسالمی‪ ،‬امروز دیگر از مرحله‬ ‫ِ‬ ‫عزادار تمام عمر سیاه‌پوش» گذر کرده‌اند و به مادران «فعال‬ ‫سنتی «مادر‬ ‫دادخواه» تبدیل شده‌اند‪.‬‬ ‫اگر پویا بختیاری را نماد اعتراضات آبان‌ماه ‪ ۹۸‬ایران بدانیم‪ ،‬خانواده وی و به‬ ‫ویژه مادرش‪ ،‬ناهید شیرپیشه نیز نماد مادری است که نه تنها همچون مادران‬ ‫اعتراض‌های ‪ ۸۸‬و ‪ ۹۶‬به دنبال دادخواهی فرزند است‪ ،‬بلکه به صراحت می‌گوید‬ ‫فرزندش «قهرمان ملی» بوده و او «راه پویا» را ادامه خواهد داد‪.‬‬ ‫وی گفته که او و فرزندش‪ ،‬آگاهانه‪ ،‬روشنفکرانه‪« ،‬هم‌آرمان» و «دست در دست‬ ‫هم» به خیابان آمدند و پس از کشته‌ شدن پویا‪« ،‬رسالتی» بر دوش وی گذاشته‬ ‫شده و آن احترام به «آرمان پویا» و دنبال کردن «هدف» او است‪( .‬رادیو فردا)‬

‫ایرانیان بیشترین شرکت‌های سرمایه‌گذاری را‬ ‫در ترکیه ثبت کردند‬ ‫دویچه وله‪ :‬براساس آماری که در ترکیه انتشار یافته است ایرانیان در ‪ ۱۰‬ماه‬ ‫نخست سال ‪ ۲۰۱۹‬رکورد ثبت بیشترین شرکت‌های سرمایه‌گذار خارجی را‬ ‫در ترکیه شکسته‌اند‪ .‬براساس آماری که "مجمع عمومی اتاق‌های بازرگانی و‬ ‫بورس‌های ترکیه" (‪ )Türkiye Odalar ve Borsalar Birliği‬در ده ماهه اول‬ ‫سال میالدی جاری‪ ،‬از ژانویه تا اکتبر‪ ،‬ده هزار و ‪ ۶۸۲‬شرکت سرمایه‌گذاری خارجی‬ ‫در ترکیه تاسیس شده‌اند‪ .‬در این میان شهروندان ایران با ثبت ‪ ۴۹‬شرکت سهامی‬ ‫عام و ‪ ۷۷۲‬شرکت با مسئولیت محدود در صدر سرمایه‌گذاران قرار گرفته‌اند‪.‬‬ ‫طبق این آمار تعداد شرکت‌های ثبت شده در کالن‌شهرهای ترکیه افزایش داشته‬ ‫و بیشترین شرکت سهامی عام در استانبول به ثبت رسیده و بعد از آن آنکارا‪،‬‬ ‫ازمیر‪ ،‬آنتالیا و موغال در رتبه‌های بعدی قرار گرفته‌اند‪.‬‬ ‫داده‌های مجمع عمومی اتاق‌های بازرگانی و بورس‌های ترکیه نشان می‌دهد که‬ ‫در تاسیس شرکت سهامی عام ایرانیان با تاسیس ‪ ۴۹‬شرکت در راس موسسان‬ ‫شرکت خارجی بوده‌اند‪ .‬آلمان با ‪ ۴۵‬شرکت‪ ،‬آذربایجان با ‪ ۳۱‬شرکت‪ ،‬آمریکا با‬ ‫‪ ۲۲‬شرکت‪ ،‬هلند با ‪ ۱۹‬شرکت و امارات متحده عربی با ‪ ۱۷‬شرکت به ترتیب در‬ ‫رده‌بندی بعدی قرارگرفته‌اند‪.‬‬ ‫شهروندان ایران به لحاظ تاسیس شرکت‌ با مسئولیت محدود هم رتبه نخست را‬ ‫به دست آورده‌اند و در ‪ ۱۰‬ماهه نخست سال با ‪ ۷۷۲‬شرکت بیشترین شرکت‌ها‬ ‫را در ترکیه تاسیس کرده‌اند‪ .‬بعد از ایران سرمایه‌گذاران سوری با ‪ ۶۸۴‬شرکت‪،‬‬ ‫عربستان سعودی با ‪ ۳۶۲‬شرکت‪ ،‬اردن با ‪۲۸۸‬شرکت‪ ،‬عراقی‌ها با ‪ ۲۷۴‬شرکت و‬ ‫مصری‌ها با ‪ ۲۶۰‬شرکت نیز در رده های بعدی قرار گرفته‌اند‪.‬‬ ‫اما علت تاسیس این شرکت‌ها از سوی ایرانیان چه بوده است و چه عواملی باعث‬ ‫شده است که شهروندان ایران بیشتر جذب بازار ترکیه شوند؟‬ ‫دویچه وله این پرسش را با محمد صالح خاتم‪ ،‬کارشناس امور ایران و ترکیه‬ ‫طرح کرد‪ .‬او در پاسخ به این سئوال توضیح داد که ثبت رکورد در زمینه تأسیس‬ ‫شرکت از سوی ایرانیان "مسئله چندان غیرمنتظره‌ای نبوده" است و با توجه به‬ ‫مشکالتی که شرکت‌های ایرانی در امارات دارند و نیز تنوع بازار این کشور تأسیس‬ ‫شرکت‌های ایرانی در ترکیه طبیعی به نظر می‌آید‪.‬‬ ‫به گفته این کارشناس مقیم استانبول یکی از مهم‌ترین دالیل ثبت شرکت در ترکیه‬ ‫از سوی ایران و اتباع ایرانی تالش برای دور زدن تحریم‌های ایران است‪ .‬او در‬ ‫ادامه افزود‪« :‬رجب طیب اردوغان‪ ،‬رئیس جمهوری ترکیه بارها مخالفت شدید‬ ‫خود را با تحریم ایران از سوی آمریکا اعالم کرده بود و حتی در نوامبر سال‬ ‫‪ ۲۰۱۸‬در نشست حزب حاکم "عدالت و توسعه" گفته بود که ترکیه به هیچ وجه با‬ ‫تحریم‌های آمریکا علیه ایران همراهی نخواهد کرد‪».‬‬ ‫صالح خاتم در ادامه توضیحات خود به چندین عامل دیگر هم اشاره کرد که باعث‬ ‫شده است سرمایه‌گذاران ایرانی بیشتر به طرف بازار ترکیه گرایش پیدا کنند‪.‬‬ ‫او تاکید کرد‪« :‬عالوه بر مسئله تحریم‌ها‪ ،‬برخی از سرمایه‌گذاران ایرانی نیز با توجه‬ ‫به دورنمای ناروشن اقتصادی ایران و ثبات نسبی لیره ترک‪ ،‬ترجیح می‌دهند به جای‬ ‫آنکه شاهد کاهش ارزش دارایی‌های خود باشند آن را در ترکیه سرمایه‌گذاری‬ ‫کنند و عالوه بر سرمایه‌گذاری‪ ،‬حتی‌االمکان اقامت ترکیه را نیز کسب کنند‪».‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 9‬‬


Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P.10

Thursday, Dec. 19, 2019


Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 11

Thursday, Dec. 19, 2019


a

Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 12

Thursday, Dec. 19, 2019


Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 13

Thursday, Dec. 19, 2019


‫اقتصاد سياسی‬

‫درآمدهای دست‌نیافتنی بودجه ‪ ۱۳۹۹‬و‬ ‫هفت‌خوان رستم!‬ ‫جمشید اسدی‬ ‫بودجه برآورد دخل و خرج است برای بازه زمانی پیش‬ ‫رو‪ .‬اگر دخل کافی نباشد‪ ،‬نمی‌توان خرج کرد‪ .‬این داستان‬ ‫بودجه ‪ ۴۸۰‬هزار میلیارد تومانی دولت حسن روحانی است‬ ‫برای سال ‪.۱۳۹۹‬‬ ‫اما اگر درآمدهای این بودجه شدنی نیست و از پس‬ ‫هزینه‌ها بر نمی‌آید‪ ،‬دولت و نظام چه می‌توانند کرد؟‬ ‫این نوشته در پی یافتن پاسخی به همین پرسش است‪.‬‬ ‫درآمدها (منابع) در الیحه بودجه ‪۱۳۹۹‬‬ ‫چنان که نمودار زیر نشان می‌دهد‪ ،‬فروش نفت درآمد اصلی بودجه نیست و‬ ‫مالیات به جای آن نشسته است‪ .‬سایر درآمدها در برگیرنده دریافتی جریمه‪،‬‬ ‫خسارت‪ ،‬عوارض خروج و فروش خدمات دولتی و دیگر است‪.‬‬ ‫درآمد از مالیات در الیحه بودجه ‪ ۱۷۵ ،۱۳۹۹‬هزار میلیارد تومان و حقوق گمرگی‬ ‫که گونه‌ای مالیات است ‪ ۲۰‬هزار میلیارد تومان برآورده شده است‪ .‬آیا در سال‬ ‫پیش رو چنین درآمدی از مالیات به دست خواهد آمد؟‬ ‫گمان نمی‌رود‪ .‬چه مالیات زمانی برای دولت درآمد می‌تواند بود که شرکت‌ها‬ ‫سود و مردم دستمزد داشته باشند‪ .‬زمانی که اقتصاد گرفتار رکود و بیکاری است‪،‬‬ ‫چه کسی سود و دستمزد درخوری خواهد داشت که مالیات دهد؟ وانگهی هر‬ ‫چقدر که دولت برای افزایش درآمد خود بر مالیات و حقوق گمرگی بیافزاید‪،‬‬ ‫بهای کاال برای مصرف‌کننده گران‌تر می‌شود و باز دولت با مشکل ناخرسندی و‬ ‫بپاخیزی مردم روبه‌رو می‌شود و مجبور است کمک مالی کند و یارانه دهد‪ .‬از‬ ‫کجا بیاورد؟‬ ‫دومین درآمد در الیحه بودجه ‪« ،۱۳۹۹‬واگذاری دارایی‌های مالی» (‪ ۹۴٫۵‬هزار‬ ‫میلیارد تومان) است که اگر آن را به همراه «فروش اموال و مولدسازی دارایی‌ها»‬ ‫(‪ ۴۹٫۵‬هزار میلیارد تومان) در نظر گیریم خود درآمدی (‪ ۱۴۴‬هزار میلیارد‬ ‫تومان) است‪.‬‬ ‫اما در شرایط رکود‪ ،‬چه کسی خریدار شرکت‌های دولتی تواند بود؟ مگر آنکه‪،‬‬ ‫همچنان که ما گمان می‌بریم‪ ،‬بسیاری از آنها را برای «رفع دیون» به سازمان‌های‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫طلبکار‪ ،‬همچون سازمان تأمین اجتماعی‪ ،‬واگذار کنند‪ .‬اما از آنجا که بیشتر‬ ‫شرکت‌های دولتی سودآور نیستند‪ ،‬دولت محبور می‌شود که کسری بودجه‬ ‫سازمان‌های خریدار را به گردن بگیرد و بدین ترتیب بر هزینه‌های خود بیافزاید‪.‬‬ ‫شاید‪ ،‬همچنان که به گمان بسیاری می‌رود‪ ،‬آهنگ دولت از «واگذاری دارایی‌های‬ ‫مالی» و یا «فروش اموال و مولدسازی دارایی‌ها» برداشت از صندوق ارزی باشد‪.‬‬ ‫اما بر کسی روشن نیست که در این صندوق چقدر پول باقی مانده و به هر‬ ‫حال اگر هم پولی مانده باشد برداشت از آن‪ ،‬صندوق را برای نسل‌های آینده و‬ ‫کارهای عمرانی خالی می‌کند‪.‬‬ ‫سومین سرچشمه منابع عمومی در الیحه بودجه ‪ ،۱۳۹۹‬نفت و گاز است که برای‬ ‫آن درآمدی کمتر از نیمی از درآمد مالیاتی برآورده شده است‪ ،‬که به باور ما‪،‬‬ ‫باز هم زیاده خوشبینانه است‪ .‬چرا؟‬ ‫درآمدهای نفتی بستگی دارد به میزان فروش و بهای نفت در بازار جهانی و نیز‬ ‫نرخ تبدیل درآمد دالری به ریال‪ .‬در الیحه بودجه سال ‪ ،۹۸‬درآمدهای نفتی بر‬ ‫پایه فروش ‪ ۱٫۵‬میلیون بشکه نفت در روز ‪ ۱۴۲‬هزار میلیارد تومان پیش‌بینی شده‬ ‫بود که سرانجام به ‪ ۵۵‬هزار میلیارد تومان فرو افتاد‪ .‬گویا برای درآمد نفتی در‬ ‫بودجه ‪ ۱۳۹۹‬فروش یک میلیون بشکه نفت در روز به بهای هر بشکه ‪ ۵۰‬دالر در‬ ‫نظر گرفته شده است‪ ،‬در حالی که فروش کنونی کمتر از ‪ ۵۰۰‬هزار بشکه در روز‬ ‫است‪ ،‬همچنان که نمودار زیر نشان می‌دهد‪ .‬در شرایط تحریم حداکثری نظام‬ ‫والیی نخواهد نتوانست بیش از این میزان نفت بفروشد‪ .‬حاال اگر هم تحریم‌ها‬ ‫برداشته شوند‪ ،‬نظام والیی نخواهد توانست بی‌درنگ سهم پیشین خود در بازار‬ ‫نفت را باز یابد‪( ... .‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P.14‬‬


‫نشان داده که اختصاص ارز ارزان‌تر از بهای بازار برای واردات‪ ،‬هرگز جلوی افزایش‬ ‫قیمت‌ها را نمی‌گیرد‪ .‬از همین رو می‌توان انتظار داشت که گرانی ادامه یابد و حتی‬ ‫شدت گیرد‪.‬‬ ‫‪ .۵‬نقدینگی تورم‌زا‬ ‫گرانی و تورم یکی نیست‪ .‬گرانی بهای منطقی فزونی تقاضا بر عرضه است‪ ،‬در حالی‬ ‫که تورم ناشی از افزایش پول در گردش است به نسبت آنچه واقعًا در اقتصادی‬ ‫تولید می‌شود‪ .‬البته‪ ،‬گرانی و تورم هر دو از قدرت خرید مردم می‌کاهند‪.‬‬ ‫هم‌اکنون دولت بی ِ‬ ‫‌پول بدهکار نمی‌تواند مستمری بخور و نمیر هزاران بیمار و از‬ ‫کارافتاده و بازنشسته سازمان تأمین اجتماعی و نیز شرکت ملی فوالد را تأمین مالی‬ ‫کند‪ .‬با نظرداشت تجربه‌های پیش‪ ،‬می‌توان گمانه زد که دولت حسن روحانی برای‬ ‫رویارویی با گرفتارهایی مالی و به ویژه برای پیشگیری از بحرانی اجتماعی و سیاسی‬ ‫دست به انتشار و خلق پول زند و بدین ترتیب بر آتش تورم و سوزندان بیش از‬ ‫پیش قدرت خرید مردم بدمد‪.‬‬ ‫‪ ...‬افزون بر این‪ ،‬صندوق بین‌المللی پول هم برآورد کرده که برای تراز بودجه نظام‬ ‫ه نفت گرد ‪ ۱۹۵‬دالر باشد‪ ،‬در حالی که بهای‬ ‫والیی در سال آینده‌ باید بهای هر بشک ‌‬ ‫کنونی نفت در بازار جهانی سه برابر کمتر است‪.‬‬ ‫پیامدهای بی‌پولی دولت‬ ‫بر پایه آنچه آمد بر این باوریم که درآمدهای پیش‌بینی شده در بودجه به دست‬ ‫نخواهند آمد و دولت حسن روحانی مجبور خواهد شد در نیمه راه بودجه را بازبینی‬ ‫و از میزان آن بکاهد‪ ،‬چنانکه در مرداد ماه‪ ،‬درآمد بودجه سال ‪ ۱۳۹۸‬را از ‪ ۴۴۸‬به‬ ‫‪ ۳۱۰‬هزار میلیارد تومان پایین کشید‪ .‬یعنی بیش از ‪ ۳۰‬درصد کمتر‪ .‬دورنمای سال‬ ‫پیش رو بدتر است‪.‬‬ ‫دولت حسن روحانی در پی فروکش درآمد یا منابع بودجه چه خواهد کرد؟ با در‬ ‫نظر داشت تجربه‌ها و زمزمه‌ها‪ ،‬گمانه‌های ما همگی نگران‌کننده‌اند‪:‬‬ ‫‪ .۱‬کاستن از هزینه‌های رفاهی و یارانه‌ای‬ ‫نخستین واکنشی که دولت حسن روحانی‪ ،‬همچون هر بازیگر دیگری‪ ،‬در برابر کاهش‬ ‫درآمد نشان می‌دهد‪ ،‬کاستن از هزینه‌هاست‪ .‬امسال‪ ،‬دولت از یارانه بنزین کاست‬ ‫و بسیاری را از یارانه نقدی کنار گذاشت و بخش مهمی از تعهد خود به سازمان‌های‬ ‫رفاهی تعاون اجتماعی و بهداشت را نداد‪.‬‬ ‫در سال پیش رو‪ ،‬حال و هوای مالی بدتر خواهد بود و دولت حسن روحانی‪ ،‬ناچار‪ ،‬باز‬ ‫هم از هزینه‌های کمکی و رفاهی مردم خواهد کاست‪ .‬چنانچه الیحه بودجه ‪،۱۳۹۹‬‬ ‫برای حقوق کارمندان و بازنشستگان افزایش ‪ ۱۵‬درصدی در نظر می‌گیرد‪ ،‬درحالی‬ ‫آمارهای رسمی تورم را گرد ‪ ۴۰‬درصد برآورد می‌کنند و بر پایه قانون مدیریت‬ ‫خدمات کشوری‪ ،‬باید حقوق کارمندان و بازنشستگان همخوان با نرخ تورم رسمی‬ ‫افزایش یابد‪.‬‬ ‫‪ .۲‬افزودن بر بهای خدمات دولتی‬ ‫دولت روحانی نه تنها از میزان یارانه‌ها و کمک به هزینه‌های زندگی مردم خواهد‬ ‫کاست‪ ،‬بلکه بر بهای کاالها و خدمات خود هم خواهد افزود‪ .‬نمونه آن افزایش‬ ‫عوارض خروج از کشور در الیحه بودجه سال ‪ ۱۳۹۹‬از ‪ ۲۲۰‬به ‪ ۲۶۴‬هزار تومان برای‬ ‫سفر اول‪ ،‬از ‪ ۳۳۰‬به ‪ ۳۹۶‬هزار تومان برای سفر دوم و از ‪ ۴۴۰‬به ‪ ۵۲۸‬هزار تومان‬ ‫برای سفر سوم و بیشتر است‪.‬‬ ‫‪ .۳‬فشار مالیاتی بر شهروندان‬ ‫این درست که در شرایط رکود و بیکاری‪ ،‬درآمد مالیاتی بودجه ‪ ۱۳۹۹‬شدنی نیست‪،‬‬ ‫اما این بدان معنی نیست که دولت شهروند «مودی» را به حال خود خواهد گذاشت‪.‬‬ ‫بلکه به بهانه پیگرد فرار مالیاتی بر مردم خوش یا پُر درآمد فشار خواهد آورد و‬ ‫حتی برای گرفتن مالیاتی بیش از ‪ ۳۵‬درصد از دستمزد و بیشتر از ثروت به سراغ‬ ‫حساب‌های بانکی ایشان خواهد رفت‪ .‬این بر شمار شهروندان ناخرسند خواهد افزود‪.‬‬ ‫شگفت‌آور نخواهد بود که زبردستان هم کم‌کم به اعتراض‌های خیابانی کشانیده‬ ‫شوند‪ .‬می‌ماند بنگاه‌ها و نهادهای حکومتی و وابسته به نیروهای مسلح‪ .‬اگر دولت‬ ‫آنها را همچنان از‌ مالیات معاف دارد‪ ،‬کمبود درآمد خواهد داشت و اگر از آنها‬ ‫مالیات بگیرد‪ ،‬نیروهای تندی را به اردوی مخالفان خود خواهد افزود‪.‬‬ ‫‪ .۴‬گرانی فزاینده‬ ‫دولت روحانی کمابیش سالی ‪ ۱۴‬میلیارد دالر برای واردات کاالهای اساسی هزینه‬ ‫می‌کند‪ .‬گویا در سال پیش رو‪ ،‬حدود ‪ ۱۰٫۵‬میلیارد دالر برای این کار هزینه خواهد‬ ‫شد‪ .‬این یعنی کمبود نسبت به دو سال و گرانی بی‌درنگ‪ .‬افزون بر این‪ ،‬تجربه‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪ .۶‬خوردن سهم نفت آیندگان و سازندگی‬ ‫اگر برآورد خوشبینانه از درآمد نفت درست از آب درآید و دولت در ‪ ۳۶۰‬روز‬ ‫سال ‪ ،۱۳۹۹‬روزی یک میلیون بشکه نفت به بهای ‪ ۵۰‬دالر بفروشد‪ ،‬درآمدی گرد ‪۱۸‬‬ ‫میلیارد دالر خواهد داشت‪ .‬بر پایه برنامه ششم توسعه‪ ،‬این درآمد باید میان دولت‬ ‫(‪ ۴۹٫۵‬درصد)‪ ،‬صندوق توسعه ملی (‪ ۳۶‬درصد) و شرکت ملی نفت (‪ ۱۴٫۵‬درصد)‬ ‫تقسیم شود‪.‬‬ ‫در زمستان ‪ ،۱۳۹۸‬سهم صندوق توسعه ملی در پی حکم حکومتی آیت‌الله خامنه‌ای به‬ ‫مجلس اسالمی به ‪ ۲۰‬درصد کاهش یافت‪ .‬حاال در سال ‪ ،۱۳۹۹‬چه سهم صندوق ارزی‬ ‫همین قدر بماند‪ ،‬یعنی ‪ ۳٫۶‬میلیارد دالر‪ ،‬و چه بیشتر فرو افتد‪ ،‬چنان که گمانه ماست‪،‬‬ ‫چه نظام سهم شرکت نفت را برای بازسازی و به راه‌اندازی میدان‌ها بدهد یا ندهد‪،‬‬ ‫سهم کمی از درآمد نفت برای نسل‌های آینده و کارهای عمرانی سرمایه‌گذاری‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫در خود الیحه بودجه هم سهم هزینه‌های عمرانی (‪ ۷۰‬هزار میلیارد تومان)‪ ،‬مانند‬ ‫طرح‌های زیربنایی و کاالهای سرمایه‌ای‪ ،‬یک پنجم سهم هزینه‌های جاری (‪ ۳۶۷‬هزار‬ ‫میلیارد تومان)‪ ،‬همچون حقوق کارکنان و مستمری بازنشستگان است‪ .‬عالوه بر این‬ ‫هر سال از بودجه عمرانی برداشته و خرج امور جاری می‌شود‪ .‬به یک سخن‪ ،‬آینده‬ ‫این میهن و مردم در گرو سختی‌های خودکرده امروز نظام والیی از میان می‌رود‪.‬‬ ‫‪ .۷‬قرض و وام‬ ‫بودجه ‪ ۱۳۹۹‬نظام والیی گرفتار کسری بزرگی خواهد شد‪ .‬برپایه برآورد صندوق‬ ‫بین‌المللی پول ‪ ۴٫۴‬درصد در سال ‪ ۱۳۹۸‬و ‪ ۵٫۱‬درصد در سال ‪ .۱۳۹۹‬هر دو‬ ‫خوشبینانه است‪ .‬هر چه هست‪ ،‬به گمان قوی‪ ،‬دولت حسن روحانی برای جبران‬ ‫کسری بودجه از درون و برون مرز قرض خواهد کرد‪.‬‬ ‫در درون مرز‪ ،‬دولت در اندیشه انتشار ‪ ۸۰‬هزار میلیارد تومان اوراق قرضه در‬ ‫سال ‪ ۱۳۹۹‬است‪ ،‬در حالی که برپایه قانون برنامه ششم سقف آن ‪ ۵۰‬هزار میلیارد‬ ‫تومان است‪ .‬اگر هم دولت حسن روحانی بتواند این همه از مردم قرض بگیرد‪،‬‬ ‫بازپرداخت آن در سال‌های پیش رو فشار بسیاری بر اقتصاد کشور وارد می‌کند‪ .‬هم‬ ‫اکنون دولت بزرگترین بدهکار به نظام بانکی است‪ .‬در برون‌مرز‪ ،‬دولت برای به‬ ‫دست آوردن تسهیالت‪ ،‬ممکن است برخی از منابع ملی‪ ،‬همچون بندر و بلکه آبها را‬ ‫به گرو بگذارد‪.‬‬ ‫سخن پایانی‬ ‫اینها که آمد واکاوی الیحه بودجه ‪ ۱۳۹۹‬است که شاید نمایندگان مجلس آن را‬ ‫بازنگری کنند و تنها در گستره‌ای ‪ ۱۵‬درصدی‪ ،‬چنانکه قانون می‌گوید‪ ،‬ردیف‌های آن‬ ‫را کم و زیاد کنند‪ .‬از همین رو‪ ،‬بر این باوریم که تحلیل ما از الیحه بودجه و پیش‌بینی‬ ‫پیامدهای آن‪ ،‬کمابیش در مورد بودجه از مجلس گذشته هم درست خواهد بود‪.‬‬ ‫نکته این که چون دولت حسن روحانی بی‌پول نخواهد توانست نیازها را تأمین کند‪،‬‬ ‫مردم بی یا کم دستمزد دو باره برای اعتراض به تنگدستی و گرانی به خیابان‌ها‬ ‫خواهند آمد‪ .‬دورنمای روشنی هم پیدا نیست که بر پایه آن حسن روحانی قول‬ ‫بهبودی دهد‪ .‬وانگهی مردم آزموده دیگر کمتر به چنین قول‌ها اعتنایی خواهند کرد‪.‬‬ ‫آوردیم که به گمان قوی زبردستان هم به ایشان خواهند پیوست‪.‬‬ ‫حکومت و دولت که دیگر نمی‌توانند با ایدئولوژی بفریبند و با پول بخرند‪ ،‬برای‬ ‫برون‌رفت از بحران باز هم به سرکوب گسترده روی خواهند آورد‪ .‬همچنان که در‬ ‫آبان ‪ ۱۳۹۸‬اعتراض مردم را خاک و خون و بند کشیدند‪.‬‬ ‫در شرایطی که نه مردم تنگدست امکان زندگی دارند و نه نظام درمانده امکان‬ ‫پاسخگویی‪ ،‬اگر راهی برای گذار خشنونت‌پرهیز نباشد‪ ،‬یا مردم باید شکست را‬ ‫بپذیرند یا حکومت‪ .‬راه دیگری نمی‌ماند‪.‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 15‬‬


‫بیمارستان فارابی‪ .‬بیمارستان فارابی از پذیرش ایشان جلوگیری می‌کند‪ ،‬پذیرش‌شان‬ ‫نمی‌کند‪...‬‬

‫جزئیاتی تکان‌دهنده از‬

‫کشته شدن یک معترض در کرمانشاه‬

‫یعنی بدن زخمی و خونین بیمار را بیمارستان نمی‌پذیرد؟‬ ‫بله متأسفانه با بی‌رحمی تمام‪ ،‬با خونریزی داخلی و با شرایط خیلی بد‪ ،‬نمی‌پذیردشان‬ ‫لو‌حوش ساعت ‪ ۸‬شب‪ ،‬ایشان که ‪ ۵:۳۰‬تا‬ ‫و تا آمبوالنس بعدی برسد‪ ...‬یعنی تا حو ‌‬ ‫‪۶‬عصر تیر می‌خورد‪ ،‬نزدیک دو ساعت منتظر پذیرش بوده‪ ،‬با خونریزی خیلی زیاد‬ ‫و وضعیت وخیم‪ ،‬ایشان منتظر بوده یک بیمارستانی پذیرشش کند و جانش را نجات‬ ‫بدهد‪.‬‬ ‫زمانی که منتظر پذیرش بوده‪ ،‬کارهای اولیه و اورژانسی روی او انجام شده‬ ‫بوده؟‬ ‫نه‪ ،‬متأسفانه پذیرش‌شان نمی‌کردند‪.‬‬ ‫بیمارستان چرا اعالم می‌کند چنین بیماری را در وضعیت بسیار خطرناک‬ ‫نمیپذیریم؟‬ ‫متأسفانه برای این جریان هیچ دلیل منطقی نداشته‌اند‪ .‬نمی‌دانم از ِ‬ ‫سر ترس بوده یا‬ ‫هر چی‪ ،‬خالصه نمی‌پذیرندشان‪.‬‬

‫برهان منصورنیا یکی از کشته‌شدگان اعتراضات اخیر ایران است با داستانی غم‌انگیز؛‬ ‫دانشجوی دکترای دامپزشکی که روز ‪ ۲۵‬آبان ‌ماه ‪ ۹۸‬در کرمانشاه نیروهای یگان‬ ‫ویژه او را از پشت هدف گلوله جنگی قرار می‌دهند‪ ،‬اما زنده می‌ماند و به مدت ‪۳۴‬‬ ‫ساعت با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کند تا عاقبت جانش در وضعیتی عجیب‌سرد و‬ ‫خاموش می‌شود و پیکر تکه‌وپاره‌اش را تحویل خانواده‌اش می‌دهند‪.‬‬ ‫آن‌چه می‌خوانید گفت‌وگوی رادیو فردا با یکی از نزدیکان برهان منصورنیاست که‬ ‫جزئیات این ماجرا را برای مخاطبان رادیو فردا شرح داده است‪.‬‬ ‫در ابتدا توضیح بدهید که ماجرای روز واقعه و کشته شدنش از کجا آغاز‬ ‫شد؟‬ ‫برهان این اواخر خدمت سربازی را داشت در کرمانشاه می‌گذراند‪ ،‬در واقع نیروی‬ ‫انتظامی و ‪۲۴‬ساعت سر پست بود و ‪۲۴‬ساعت خانه‪ .‬روز واقعه که همان روز ‪۲۵‬‬ ‫آبان است‪ ،‬ساعت ‪ ۸‬صبح از سر پست برگشته بود و خانه بود‪ .‬آن روز تا جایی که‬ ‫من با ایشان در ارتباط بودم و خبر داشتم‪ ،‬تا ساعت سه‪ ،‬چهار استراحت کردند و‬ ‫همان موقع به من خبر دادند که قرار است بروند بیرون و از خانه برادرشان که در‬ ‫محله دولت‌آباد سکونت داشتند‪ ،‬می‌روند بیرون‪ ،‬به این بهانه که می‌خواهند بروند‬ ‫آرایشگاه و به یکی از دوستان‌شان سر بزنند‪ .‬ولی چیزی که به من گفتند‪ ،‬حول‌و‌حوش‬ ‫ساعت ‪ ،۴‬از خانه می‌زنند بیرون به این خاطر که ببینند وضعیت چه طور است و در‬ ‫واقع به جمعیت و مردم بپیوندند‪.‬‬

‫بعد او را به کجا منتقل می‌کنند؟‬ ‫دو ساعت که می‌گذرد‪ ،‬یک آمبوالنس دیگر از بیمارستان طالقانی می‌رسد و ایشان‬ ‫را به آن‌جا منتقل می‌کنند‪ .‬باز هم آن بیمارستان در این جریان کوتاهی می‌کند و‬ ‫نمی‌خواسته این جریان را بپذیرد که برهان را آن‌جا منتقل کنند‪ .‬با اصرار و دعوا و‬ ‫جر‌و‌بحث خانواده و دوستانش بوده که ایشان را هر طور شده می‌پذیرند‪.‬‬ ‫بعد در بیمارستان طالقانی که ایشان را پذیرش می‌کنند‪ ،‬چه مراحلی طی‬ ‫می‌شود؟‬ ‫بعد از این‌که پذیرش‌شان می‌کنند‪ ،‬بعد از بیست دقیقه نیم‌ ساعت او را به اتاق عمل‬ ‫منتقل می‌کنند و عمل ایشان هم بازه [زمانی] زیادی طول می‌کشد‪ ،‬تا ‪ ۲‬شب طول‬ ‫می‌کشد‪ ،‬و بعد از آن‌که از اتاق عمل بیرون می‌آید‪ ...‬حاال آن بازه‌ای که در اتاق‬ ‫عمل بوده‪ ،‬من که از دوستان صمیمی او شنیدم‪ ،‬وضعیت خانواده به شدت وخیم‬ ‫بوده و در آن بازه[زمانی] هشت جنازه را از اتاق عمل می‌آورند بیرون و این‌ها هر‬ ‫بار تا می‌شنوند که این جنازه برهان نبوده و برهان سالم است‪ ،‬می‌میرند و زنده‬ ‫می‌شوند‪ .‬خیلی شرایط بدی داشته‌اند‪.‬‬ ‫ساعت ‪ ۲‬شب که می‌آورندش بیرون‪ ،‬به طرز عجیبی به جای این‌که به آی‌سی‌یو و‬ ‫مراقبت‌های ویژه انتقالش بدهند‪ ،‬می‌برندش به بخش‪ .‬و ایشان را به مدت تقریبًا‬ ‫‪ ۸‬ساعت در راهرو رها کرده بودند تا این که تختی پیدا شود و ایشان را به بخش‬ ‫منتقل کنند‪.‬‬ ‫بعد از این‪ ،‬ایشان مدتی را در بخش جراحی بیمارستان تحت مراقبت بودند‪ .‬این‬ ‫می‌گذرد تا روز دوشنبه ‪۲۷‬آبان که تقریب ًا ساعت ‪ ۳‬عصر می‌بینند وضعیتش دارد‬ ‫خیلی بد می‌شود‪ .‬وضع دارد وخیم می‌شود و برهان نمی‌تواند دست و پایش را تکان‬ ‫بدهد و بدنش سرد می‌شود و خانواده‌اش به‌شدت نگران می‌شوند که چه اتفاقی‬ ‫دارد می‌افتد‪.‬‬ ‫تماس می‌گیرند یک دکتر عمومی می‌آید باالی سرش و وضعیت را جوری بیان‬ ‫می‌کند که این بیمار به مراقبت ویژه نیاز دارد‪ .‬خونریزی داخلی کرده و در آن‬ ‫بازه‌های آخر‪ ،‬دکترش می‌آید باالی سرش و آن موقع می‌گوید این بیمار باید برود‬ ‫داخل آی‌سی‌یو و مراقبت ویژه‪ .‬آن شب یکی دو ساعت برهان در کما بوده و تقریبًا‬ ‫ساعت ‪ ۹‬شب جانش را از دست می‌دهد‪.‬‬

‫آن روز روزی بود که شهر شلوغ بود و دولت آباد موقعیت شلوغی داشت‬ ‫و جمعیت زیادی آن جا بودند‪ .‬برهان به جمعیت میپیوندد در اعتراضات؟‬ ‫بله‪ ،‬همان موقع که ایشان می‌روند بیرون‪ ،‬تقریب ًا حول و حوش ساعت ‪ ۵:۳۰‬تا ‪ ۶‬این‬ ‫اتفاق می‌افتد و در پیاده‌رو بلوار اصلی دولت‌آباد که محله‌ای است داخل کرمانشاه‪،‬‬ ‫داشتند می‌رفتند و یکهو می‌بینند که جمعیت زیادی دارند می‌آیند به سمتش‪ .‬بعد‬ ‫نگاه می‌کند می‌بیند پلیس‌های نیروی انتظامی و یگان ویژه به صورت گازانبری دارند یعنی چیزی حدود ‪ ۳۰‬ساعت برهان با این وضعیت دست و پنجه نرم‬ ‫مردم را هدایت می‌کنند به یک سمت‪ .‬می‌ترسد و در آن جمعیت در واقع گیر می‌کرده؟‬ ‫می‌کند و در بازه همان ساعتی که عرض کردم خدمت‌تان‪ ،‬از سمت پلیس‌های یگان بله‪ ،‬تقریب ًا ‪۳۴‬ساعت‪ ،‬و اتفاق افتاد‪.‬‬ ‫ویژه که یک طرف جریان بوده‌اند‪ ،‬تیر می‌خورد آن ساعت‪.‬‬ ‫و نهایت ًا آیا جنازه را به خانواده تحویل دادند؟ با چه فرآیندی؟‬ ‫خب اصابت گلوله به ایشان چه طور بوده؟ شاهدان عینی چه می‌گویند؟‬ ‫همان شب که این اتفاق می‌افتد‪ ،‬برای این‌که بتوانند جنازه را تحویل بگیرند‪ ،‬باید‬ ‫والله همان موقعی که تیر می‌خورد به او‪ ،‬می‌افتد‪ .‬تیر به کمرش اصابت کرده و در پزشکی قانونی این دستور را می‌داده‪ .‬که تحویل بگیرند و به زادگاه‌شان در مریوان‬ ‫واقع روده ایشان را سوراخ می‌کند و از طرف دیگر بیرون می‌آید‪ .‬یک شخصی آن منتقل کنند‪ .‬ولی خب‪ ،‬متأسفانه به طرز عجیبی بیمارستان آن شب بی‌قانونی می‌کند‬ ‫نزدیک بوده‪ ،‬او را به داخل حیاط خودشان می‌برد و تا به هوش بوده برهان‪ ،‬از او و از دادن جنازه و جسد خودداری می‌کند‪.‬‬ ‫می‌خواهد شماره‌ای را بگیرد تا به خانواده‌اش خبر بدهد‪ .‬به برادرشان خبر می‌دهند‪ ،‬بعد از آن‪ ،‬با توجه به این‌که از خانواده و اقوامش از شهرهای مختلف از جمله‬ ‫برادرشان هم تقریبًا چیزی که من خبر دارم یک‌ربع‪ ،‬نیم‌ساعت دیگر با آمبوالنس مریوان‪ ،‬سنندج‪ ،‬دهلران‪ ،‬سقز‪ ،‬کرمانشاه و شهرهای مختلف آمده بودند جلوی در‬ ‫می‌رسند که ایشان را به بیمارستان منتقل کنند‪.‬‬ ‫بیمارستان‪ ،‬اعتراضات بزرگی داشته رخ می‌داده و گویا حاال ترسیده‌اند از این جریان‬ ‫و روز بعدش‪ ،‬یعنی سه‌شنبه‪ ،‬جنازه را به ایشان تحویل می‌دهند که ببرند پزشک‬ ‫یعنی برهان به‌هوش بوده و به رغم زخم و آسیب شدیدی که داشته‪ ،‬قانونی‪ .‬بعد از آن هم که جنازه به پزشک قانونی منتقل می‌شود‪ ،‬به طرز بسیار‬ ‫میتوانسته صحبت کند؟‬ ‫بی‌رحمانه‌ای کالبدشکافی انجام می‌شود و با این که برهان از ناحیه شکم آسیب دیده‬ ‫بله‪ ،‬دقیق ًا‪ .‬ایشان به‌هوش بوده و بعد از آن اتفاق‪ ،‬حاال برادرشان هم می‌رسند و بوده‪ ،‬کبد و روده‌اش آسیب دیده بوده‪ ،‬ولی این‌ها سرش‪ ،‬گوشش‪ ،‬گردنش‪ ،‬حتی‬ ‫می‌برندشان‪ .‬آمبوالنس متعلق به بیمارستان فارابی بوده و منتقل‌شان می‌کنند به دماغش را شکسته بودند‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P.16‬‬


‫‪ ...‬خالصه یعنی یک بی‌حرمتی بدی با این جسد کردند‪ .‬بعد از آن‪ ،‬تقریب ًا ساعت ‪ ۹‬شب‬ ‫بوده که جنازه را تحویل‌شان می‌دهند و خب قبلش هم خانواده به‌شدت تحت فشار‬ ‫بوده‪ ،‬تعهد کتبی از ایشان گرفتند که حرفی نزنند و در واقع ساکت بمانند‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫خود برهان بگویید‪ ،‬درباره روحیه اش‪ ،‬رفتارش‪،‬‬ ‫خیلی کوتاه اگر درباره‬ ‫اخالقش و این‌که چه جور شخصی بود در طول دوران کوتاه حیاتش؟‬ ‫در این چندسالی که من برهان را می‌شناختم‪ ،‬در واقع در دانشگاه ارومیه با هم آشنا‬ ‫شدیم‪ ،‬طبق شناختی که من از او داشتم‪ ،‬آدمی بود به‌شدت دغدغه‌مند‪ .‬آدمی‬ ‫بود که دغدغه جامعه داشت‪ ،‬دغدغه انسانیت داشت‪ ،‬دغدغه محیط زیست داشت‪.‬‬ ‫آدمی بود اهل مطالعه‪ .‬فارغ‌التحصیل دکترای دامپزشکی بود و همیشه می‌گفت‬ ‫من که درسم را تمام کنم‪ ،‬می‌روم مریوان یک کلینیک می‌زنم‪ .‬این کار را می‌خواست‬ ‫برای امرار معاشش انجام بدهد و می‌خواست در کنارش کنکور رشته علوم انسانی‬ ‫بدهد و به چیزی که عالقه داشت و دغدغه‌اش بود بپردازد؛ یعنی روان‌شناسی‬ ‫بخواند یا جامعه‌شناسی‪( .‬رادیو فردا)‬

‫اردوغان آمریکا را به بستن پایگاه هوایی اینجرلیک‬ ‫تهدید کرد‬ ‫رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری‬ ‫ترکیه تهدید کرد که در صورت‬ ‫تحریم‌های آمریکا علیه کشورش پایگاه‬ ‫هوایی اینجرلیک را خواهد بست‪ .‬تنش‬ ‫میان ایاالت متحده و ترکیه بار دیگر باال‬ ‫گرفته است‪.‬‬ ‫رجب طیب اردوغان‪ ،‬رئیس جمهوری‬ ‫ترکیه شامگاه یکشنبه ‪ ۲۴‬آذر (‪ ۱۵‬دسامبر)‬ ‫در مصاحبه‌ای با شبکه تلویزیونی "خبر" با‬ ‫اشاره به امکان تحریم کشورش از سوی‬ ‫ایاالت متحده گفت‪ ،‬در این صورت ترکیه‬ ‫می‌تواند " پایگاه هوایی اینجرلیک و همچنین ایستگاه رادار ارتش آمریکا در‬ ‫کورجیک را ببند"‪ .‬به گفته او به ویژه اگر آمریکا دست به اقداماتی تحریمی علیه‬ ‫ترکیه بزند‪ ،‬ترکیه پاسخ این اقدامات را خواهد داد‪ .‬آمریکا در پایگاه اینجرلیک‬ ‫سالح‌های اتمی نگهداری می‌کند‪.‬‬ ‫پیشتر نیز مولود چاووش‌اوغلو‪ ،‬وزیر خارجه ترکیه به این نکته اشاره کرده بود که‬ ‫کشورش در صورت وضع تحریم‌هایی از سوی آمریکا این کشور را از دسترسی‬ ‫به پایگاه‌های نظامی‌اش در خاک ترکیه محروم خواهد کرد‪.‬‬ ‫سناتورهای آمریکا از دولت این کشور خواهان وضع اقداماتی تنبیهی علیه ترکیه‬ ‫هستند‪ ،‬چرا که این کشور در تابستان امسال از روسیه سیستم پدافند هوایی اس‬ ‫‪ ۴۰۰‬خریداری کرده است‪.‬‬ ‫ایاالت متحده نگران است که روسیه از طریق این سیستم بتواند به داده‌ها و‬ ‫جزییات مربوط به قابلیت‌ها و توانایی‌های هواپیمای جنگنده آمریکایی اف ‪۳۵‬‬ ‫ساخت دست یابد‪.‬‬ ‫آنکارا در ساخت این جنگنده همکاری داشته و قصد دارد شمار زیادی از این‬ ‫هواپیمای جنگی خریداری کند‪ .‬آمریکا در پی اقدام ترکیه به خرید سیستم اس‬ ‫‪ ۴۰۰‬از روسیه ترکیه را از ادامه همکاری در پروژه جنگنده اف ‪ ۳۵‬محروم کرد‪.‬‬ ‫نکته‌ای دیگر که به تنش میان دو کشور دامن زده‪ ،‬مسئله قوم‌کشی ارامنه است‪.‬‬ ‫توضیح آن که مجلس نمایندگان آمریکا در ماه اکتبر قتل عام ارامنه در زمان‬ ‫جنگ جهانی اول را به عنوان قوم‌کشی محکوم کرد‪ ،‬مجلس سنای آمریکا هم روز‬ ‫‪ ۱۲‬دسامبرمهر تأیید بر قطعنامه مجلس نمایندگان این کشور زد‪.‬‬ ‫ترکیه از اقدام هفته پیش سنای آمریکا انتقاد کرد‪ .‬اردوغان روز یکشنبه (‪ ۲۴‬آذر)‬ ‫پیشنهاد کرد که کشورش در پاسخ به این اقدام‪ ،‬کشتن بومیان آمریکا در قرون‬ ‫گذشته را قوم‌کشی بخواند‪)dw.com(.‬‬

‫گشایش پایگاه نظامی ترکیه در قطر‬ ‫آمریکا و قطر پایگاه نظامی مشترکی تأسیس کردند که در آن ارتشیان ترکیه‬ ‫مستقر خواهند شد‪ .‬رئیس جمهور ترکیه بر ضرورت حضور نظامی کشورش‬ ‫در خلیج فارس تأکید کرده است‪ .‬روز شنبه (‪ ۱۴‬دسامبر) پایگاه نظامی مشترک‬ ‫نیروهای ترکیه و قطر با حضور فرماندهان نظامی دو کشور گشایش یافت‪.‬‬ ‫به گفته خبرگزاری قطر که توسط "الجزیره" منتشر شد‪ ،‬در مراسم افتتاح ستاد‬ ‫مشترک خالد بن محمد عطیه‪ ،‬وزیر دفاع و معاون نخست وزیر قطر‪ ،‬و خلوصی‬ ‫آکار‪ ،‬وزیر دفاع ترکیه حضور داشتند‪ .‬این پایگاه نظامی "خالد بن ولید" نام گرفته‬ ‫است‪ .‬مقام‌های دو کشور پیش از این درباره همکاری نظامی گفت‌وگو کرده و‬ ‫به "توافق کامل" رسیده‌اند‪.‬‬ ‫به گفته خبرگزاری رسمی قطر در مراسم گشایش این پایگاه‪ ،‬تیمسار غانم بن‬ ‫شاهین الغانم رئیس ستاد کل ارتش قطر و شماری از فرماندهان نظامی دو‬ ‫کشور شرکت داشتند‪.‬‬ ‫رجب طیب اردوغان‪ ،‬در اواخر نوامبر گذشته در حاشیه پنجمین دور کنفرانس‬ ‫استراتژیک همکاری‌های دو کشور در دوحه‪ ،‬از مقر پایگاه مشترک نیروهای‬ ‫ترکیه و قطر دیدار کرده بود‪.‬‬ ‫اردوغان در آن مراسم گفت که پایگاه نظامی خالد بن ولید روز به روز قوی‌تر‬ ‫خواهد شد‪ .‬او افزود‪« :‬حضور ترکیه مهم است‪ ،‬نه تنها برای امنیت قطر‪ ،‬بلکه برای‬ ‫استقرار و تحکیم صلح در سراسر خلیج (فارس)»‪.‬‬ ‫قطر از تابستان سال ‪ ۲۰۱۷‬در محاصره کشورهای عرب همسایه خود به رهبری‬ ‫عربستان سعودی قرار دارد‪ .‬یکی از دالیل این محاصره‪ ،‬حضور نظامی ترکیه در‬ ‫قطر است‪ .‬با این‌حال رابطه قطر با ترکیه پس از این آغاز محاصره‪ ،‬تقویت و‬ ‫حضور نظامی ترکیه نیز در این کشور بیشتر شده است‪)dw.com( .‬‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P.17‬‬


‫بهداشت و تندرستی‬ ‫کدام مواد غذایی به رفع یبوست کمک می‌کنند؟‬ ‫شیرین آبیز‬ ‫یبوست شرایط نامناسب دفع است که در نتیجه جذب زیاد آب در روده بزرگ‪ ،‬یا‬ ‫کندی حرکات روده به وجود می‌آید‪ .‬افراد زیادی در سرتاسر دنیا با مشکل دفع و‬ ‫دردسرهای ناشی از یبوست روبه‌رو هستند‪.‬‬ ‫وقتی مواد موجود در روده بزرگ به آرامی حرکت کنند‪ ،‬آب زیادی توسط روده‬ ‫جذب می‌شود‪ .‬کم‌تحرکی‪ ،‬مصرف داروها‪ ،‬تغذیه نامناسب و پیری می‌تواند از دالیل‬ ‫به وجود آورنده یبوست باشد‪.‬‬ ‫دفع‪ ،‬در افراد مبتال به یبوست می‌تواند دردناک باشد‪ ،‬و راه‌حل‌های دارویی و غذایی‬ ‫متعددی برای رفع این مشکل وجود دارد‪.‬‬ ‫در واقع به داروهای مسهل به عنوان راه حل نهایی درمان یبوست باید پرداخت و‬ ‫تغییر شیوه زندگی و برنامه غذایی راهکارهای مناسب اولیه هستند‪.‬‬ ‫در این مطلب انواعی از خوراکی‌ها که می‌توانند به درمان یبوست کمک کنند‪ ،‬اشاره‬ ‫می‌کنیم‪:‬‬ ‫آلو خشک‬ ‫آلوها به عنوان منابع مناسب‬ ‫فیبر هستند‪ ،‬و وجود ‪ ۲‬گرم فیبر‬ ‫در هر ‪ ۲۸‬گرم از آنها میزان‬ ‫مناسبی فیبر را در اختیار بدن‬ ‫قرار می‌دهد‪.‬‬ ‫فیبر نامحلول موجود در میوه‌ها‬ ‫و سبزیجات که سلولز نامیده‬ ‫می‌شود‪ ،‬قادر به نگه داشتن آب‬ ‫در مواد دفعی از بدن است‪.‬‬ ‫از سوی دیگر باید گفت‪ ،‬فیبر‬ ‫محلول موجود در آلو بعد از‬ ‫تخمیر به اسیدهای چرب کوتاه‬ ‫زنجیر تبدیل می‌شود و وزن مدفوع را زیاد می‌کند‪.‬‬ ‫در ادامه‪ ،‬قند الکلی سوربیتول موجود در آلو‪ ،‬جذب بدن نشده و آب را در روده‬ ‫نگه می‌دارد و در برخی از افراد خاصیت روان‌سازی دارد‪.‬‬ ‫در تحقیقی بر روی ‪ ۴۰‬بیمار مبتال به یبوست مشخص شد که مصرف روزانه ‪۱۰۰‬‬ ‫گرم آلو خشک‪ ،‬نتایج مفیدتری در درمان یبوست در مقایسه با پسیلیوم یا اسفرزه‬ ‫داشته است‪.‬‬

‫خاصیت روان‌سازی داشته است‪.‬‬ ‫گریپ فروت را می‌توانید در وعده صبحانه یا ساالدها استفاده کنید و پرتقال و‬ ‫نارنگی میان‌وعده‌های در دسترس و مناسبی هستند‪.‬‬ ‫انجیر‬ ‫انجیر چه به شکل خام و چه خشک شده‪ ،‬منبع‬ ‫مناسبی برای دریافت فیبر و درمان یبوست‬ ‫است‪ .‬یک انجیر تازه متوسط تقریب ًا ‪ ۱.۶‬گرم‪،‬‬ ‫و نصف فنجان انجیر خشک تقریبًا ‪ ۷.۴‬گرم‬ ‫فیبر دارد‪.‬‬ ‫تحقیق انجام شده بر روی سگ‌ها نشان داده‬ ‫که خمیر انجیر در طول چهار هفته‪ ،‬وزن‬ ‫مدفوع را افزایش داده و حرکات روده را‬ ‫سریع کرده است‪.‬‬ ‫پژوهش مشابهی بر روی انسان‌ها نشان داده‬ ‫که در ‪ ۴۰‬شرکت‌کننده این پژوهش‪ ،‬پس‬ ‫از ‪ ۱۶‬هفته استفاده از خمیر انجیر‪ ،‬حرکات روده سریع‌تر شده و دردهای شکمی‬ ‫کاهش یافته است‪.‬‬ ‫وجود آنزیم فیکایین موجود در انجیر که عملکلردی مشابه آنزیم آکتینیدایین کیوی‬ ‫دارد‪ ،‬در کنار فیبر موجود در انجیر‪ ،‬می‌تواند عامل اثرات مناسب انجیر بر روی‬ ‫یبوست باشد‪.‬‬ ‫گالبی‬ ‫گالبی‌ها منبع مناسب فیبر هستند و یک گالبی متوسط حدود ‪ ۲۲‬درصد از نیاز روزانه‬ ‫به فیبر را برطرف می‌کند‪ .‬در صورتی که گالبی با پوست خورده شود‪ ،‬فیبر زیادتری‬ ‫به بدن می‌رسد‪.‬‬ ‫گالبی منبع مناسب قند فروکتوز و سوربیتول در مقایسه با سایر میوه‌هاست‪.‬‬ ‫فروکتوز و قند الکلی سوربیتول به طور کامل جذب نمی‌شوند‪ ،‬به این معنا که‬ ‫مقداری از آن در روده باقی می‌ماند و با ایجاد حالت اسمزی‪ ،‬آب زیادتری را در‬ ‫روده نگه می‌دارد و در روان‌سازی حرکات روده سهم دارند‪.‬‬ ‫آرتیشوک‬

‫پژوهش های تغذیه‌ای نشان داده‬ ‫است که آرتیشوک اثرات پروبیوتیک‬ ‫دارد‪ .‬پروبیوتیک‌ها فیبرهای مؤثر‬ ‫در افزایش باکتری‌های مفید روده‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫یک پژوهش نشان داده است که‬ ‫مصرف روزانه حدود ‪ ۱۴‬گرم فیبر‬ ‫به دست آماده از آرتیشوک به‬ ‫مدت یک ماه‪ ،‬تعداد باکتری‌های‬ ‫مفید بیفیدو باکتریوم و الکتوباسیلی‬ ‫باکتریا را زیاد کرده و سالمت‬

‫سیب‬ ‫سیب‌ها سرشار از فیبر هستند‪ .‬در واقع یک‬ ‫سیب متوسط با پوست که در حدود ‪ ۱۸۲‬گرم روده‌ها را بهبود می‌بخشد‪.‬‬ ‫وزن دارد‪ ،‬حاوی ‪ ۴.۴‬گرم فیبر است که از این پروبیوتیک‌ها تعداد دفعات دفع را زیاد کرده و در درمان یبوست اثر دارند‪.‬‬ ‫مقدار ‪ ۲.۸‬گرم فیبر نامحلول و ‪ ۱.۲‬گرم فیبر‬ ‫محلول به شکل فیبر خوراکی به نام پکتین است‪ .‬ریواس‬ ‫پکتین در روده توسط باکتری ها به سرعت‬ ‫ریواس از قدیم به عنوان ملین‬ ‫تخمیر می‌شود و به شکل اسیدهای چرب کوتاه‬ ‫مطرح بوده است‪ .‬ترکیب‬ ‫زنجیره در می‌آید که باعث نگهداشتن آب در‬ ‫سنوساید آ‪ ،‬ریواس را در دسته‬ ‫روده بزرگ‪ ،‬نرمی مدفوع و سرعت حرکت‬ ‫ملین‌های گیاهی قرار می‌دهد‪.‬‬ ‫مواد در روده و درمان یبوست می‌شود‪.‬‬ ‫پژوهشی روی موش‌های‬ ‫داده‬ ‫نشان‬ ‫نتایج یک پژوهش روی ‪ ۸۰‬نفر‬ ‫صحرایی نشان داده که سنوساید‬ ‫که پکتین قادر است حرکت مواد را در روده‬ ‫آ موجود در ریواس‪ ،‬آکواپرین‬ ‫سریع‌تر کرده‪ ،‬عالیم یبوست را بهبود بخشیده‪ ،‬تعداد باکتری‌های مفید روده را زیاد‬ ‫‪ ۳‬را تعدیل کرده و باعث‬ ‫کرده و راه حل مناسبی برای درمان یبوست باشد‪.‬‬ ‫نگهداری آب در روده می‌شود‬ ‫و بر روان‌سازی حرکات روده‬ ‫مرکبات‬ ‫تأثیر دارد‪.‬‬ ‫این‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫مناسبی‬ ‫‌های‬ ‫ه‬ ‫‌وعد‬ ‫ن‬ ‫میا‬ ‫نارنگی‬ ‫و‬ ‫پرتقال‬ ‫‌فروت‪،‬‬ ‫پ‬ ‫گری‬ ‫جمله‬ ‫از‬ ‫مرکباتی‬ ‫فیبر موجود در یک فنجان ریواس حدود ‪ ۹‬درصد از نیاز روزانه به فیبر را تأمین‬ ‫میوه‌ها معروف به دارا بودن فیبر نامحلول و محلول هستند‪.‬‬ ‫می‌کند و در منظم‌سازی حرکات روده نقش دارد‪.‬‬ ‫پرتقال‬ ‫یک‬ ‫یا‬ ‫متوسط‬ ‫‌فروت‬ ‫فیبر محلول موجود در مرکبات پکتین است و یک گریپ‬ ‫کاهش آکواپرین ‪ ۳‬به این معناست که آب کمتری از روده باز جذب بدن می شود‬ ‫قادر به تامین ‪ ۱۰‬تا ‪ ۱۴‬درصد از نیاز روزانه ما به فیبر است‪ .‬پکتین در تسریع حرکات و مدفوع آبدارتری حاصل می شود که در درمان یبوست مؤثر است‪.‬‬ ‫روده نقش مفیدی دارد‪.‬‬ ‫ترکیب سودمند نارینجنین‪ ،‬فالون موجود در مرکبات‪ ،‬در پژوهش های انجام شده دانه‌های چیا‬ ‫بر روی حیوانات‪ ،‬نتایج خوبی را در برطرف کردن یبوست نشان داده است‪ .‬در این دانه‌های چیا از سرشارترین منابع فیبر خوراکی هستند‪ .‬حدود ‪ ۲۸‬گرم دانه چیا‪ ،‬بدون‬ ‫پژوهش ها مشخص شده است که نارینجنین آب زیادتری را در روده نگه داشته و داشتن کالری زیاد‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P.18‬‬


‫‪ ...‬قادر به تأمین ‪ ۴۶‬درصد‬ ‫از نیاز روزانه ما به فیبر‬ ‫است‪.‬‬ ‫فیبر موجود در دانه‌های چیا‬ ‫حدود ‪ ۸۴‬درصد نامحلول و‬ ‫‪ ۱۶‬درصد محلول است‪.‬‬ ‫دانه‌های چیا قادر به جذب‬ ‫آب و ایجاد حالت ژله‌ای‬ ‫هستند که این خاصیت در‬

‫روان‌سازی حرکت روده‌ها مؤثر است‪.‬‬ ‫در حقیقت یک دانه چیا قادر به جذب ‪ ۱۴‬برابر آب‪ ،‬نسبت به وزن خود است و این‬ ‫قابلیت در جذب آب توسط مدفوع کمک می‌کند‪.‬‬

‫عدس‬ ‫عدس که از حبوبات به شمار می‌آید‪ ،‬منبع ارزان و سرشار فیبر است‪ .‬در هر ‪ ۹۹‬گرم‬ ‫عدس تقریب ًا ‪ ۷.۸‬گرم فیبر موجود است که ‪ ۳۱‬درصد از نیاز روزانه ما به فیبر است‪.‬‬ ‫عدس سرشار از مواد معدنی‪ ،‬ویتامین‌ها و فیبرهاست‪ .‬هر دو نوع فیبر محلول‬ ‫و نامحلول در آن وجود دارد که با افزایش وزن‬ ‫مدفوع و نگهداری آب در روده‪ ،‬پروسه دفع را‬ ‫آسان می‌کند‪.‬‬ ‫افزودن عدس به ساالد کاهو با اندکی روغن زیتون‬ ‫و آبلیمو عالوه بر طعم مناسب‪ ،‬مخلوطی از فیبرها‬ ‫را به بدن می‌رساند‪.‬‬ ‫کفیر‬ ‫کفیر که از ماست تخمیر شده به دست می‌آید و‬ ‫شبیه دوغ است در واقع خاستگاه قزاقستانی دارد و‬ ‫در زبان ترکی‪ ،‬مزه مطلوب ترجمه می‌شود‪.‬‬ ‫کفیر نوعی پروبیوتیک یا همان خوراکی حاوی‬ ‫باکتری های مفید و مخمرهاست که برای سالمت روده‌ها سودمند است‪.‬‬ ‫در پژوهشی که یک ماه طول کشید‪ ،‬شرکت‌کنندگان بعد از وعده صبح و شام هر‬ ‫روز یک لیتر کفیر می‌نوشیدند و بعد از پژوهش دفعات دفع در شرکت‌کنندگان به‬ ‫شکل معناداری افزایش یافته بود‪.‬‬

‫استراحت و ماندن در خانه است‪ .‬اگر عالئم بسیار خفیف از قبیل سردرد ناگهانی‪ ،‬درد‬ ‫ماهیچه‪ ،‬تب و ضعف و بی‌حالی دارید‪ ،‬از خانه بیرون نیایید و تا می‌توانید استراحت‬ ‫کنید‪ .‬مقادیر زیادی مایعات بنوشید‪ .‬عالوه بر آب‪ ،‬آب میوه‌ها و غذاهای سوپ مانند‬ ‫به‌خصوص سوپ رشته‌فرنگی همراه با مرغ‪ ،‬بدن را از کم‌آبی نجات می‌دهد‪.‬‬ ‫تب و درد خود را کنترل کنید؛ آن‌هم با داروهای بدون نسخه مانند استامینوفن‪،‬‬ ‫ایبوپروفن‪ ،‬ناپروکسن‪ .‬هرگز به افراد جوان‌تر از ‪ ۱۹‬سال آسپرین ندهید‪ .‬داروهای‬ ‫ضدسرفه را نیز بدون نسخه پزشک به کودکان زیر چهار سال ندهید‪.‬‬ ‫حمام بخار بگیرید‪ .‬در غیر این صورت از دستگاه‌های مرطوب‌کننده هوا در خانه‬ ‫استفاده کنید تا احتقان بینی و سرفه شما کاهش یابد‪ .‬دستگاه‌های مرطوب کننده با‬ ‫رطوبت گرم توصیه نمی‌شوند زیرا این نوع رطوبت باعث رشد باکتری‌ها می‌شود‪.‬‬ ‫مصرف ماست‪ ،‬سیر‪ ،‬سبزیجات برگدار‪ ،‬کلم بروکلی‪ ،‬زنجبیل‪ ،‬چای عسل و لیمو را‬ ‫فراموش نکنید‪.‬‬ ‫برای افراد در معرض خطرات بیشتر‪ ،‬به‌خصوص کسانی که زیر دو سال و یا باالی ‪۶۵‬‬ ‫سال سن دارند‪ ،‬پزشک ممکن است داروهای ضد ویروس تجویز کند‪ .‬این داروها‬ ‫در ‪ ۴۸‬ساعت اول پس از شروع عالئم آنفلوآنزا‪ ،‬بهتر عمل می‌کنند‪ .‬به هیچ‌وجه از‬ ‫پزشک درخواست آنتی‌بیوتیک نکنید‪ .‬این داروها فقط در برابر عفونت‌های ناشی‬ ‫از باکتری‌ها عمل می‌کنند و آنفلوانزا یک عفونت ویروسی است‪ .‬در صورت بروز‬ ‫هر یک از این عالئم با پزشک تماس بگیرید‪ :‬درد شدید گوش‪ ،‬تب ‪ ۳۷.۸‬درجه‬ ‫سانتی‌گراد یا باالتر‪ ،‬گلودرد و سرفه‌ای که از بین نمی‌رود‪ ،‬خس‌خس سینه‪ ،‬استفراغ‪،‬‬ ‫تنگی نفس‪ ،‬درد در قفسه سینه‪ ،‬گیجی و در نهایت تشنج‪)dw.com( .‬‬

‫بروکلی و کاهو‬ ‫سبزیجات برگ سبز تیره از منابع پر ویتامین و کم کالری به شمار می‌آیند‪.‬‬ ‫افزودن کاهو و بروکلی به وعده‌های غذایی عالوه بر تأمین آب و ویتامین‌ها‪ ،‬میزان‬ ‫مناسبی از فیبر را در اختیار بدن قرار می‌دهد‪ .‬بروکلی و کاهو دارای فیبرهای‬ ‫محلول و نامحلول هستند و درصد باالی آب موجود در سبزیجات به میزان آب‬ ‫باقیمانده در روده و تنظیم حرکات روده می‌افزاید‪( .‬رادیو فردا)‬

‫چطور طول دوره آنفلوآنزا را کوتاه کنیم؟‬

‫آنفلونزا از آن جمله بیماری‌هایی است که درمانی قطعی برای آن وجود ندارد‪ .‬اما‬ ‫با پیروی از یک سری دستورالعمل‌ها می‌توانید طول دوره آن را کوتاه و از عوارض‬ ‫خطرناکش در امان باشید‪.‬‬ ‫به گزارش وب ام دی (‪ ،)WebMd‬بهترین روش‌ برای کوتاه کردن دوره این بیماری‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 19‬‬


‫مصاحبه ای با دکتر اندرو ویلکینسون‪،‬‬ ‫رهبر حزب بی سی لیبرال‬ ‫مصاحبه گر‪ :‬کیقباد اسماعیل پور (‪)MSM‬‬ ‫اندرو ویلکینسون‪ ،‬پزشک‪ ،‬حقوق دان و سیاستمدار استرالیایی تبار کانادایی است که‬ ‫همواره در عرصه های گوناگون سیاسی کانادا حضور موثر داشته است‪ .‬وی سمت‬ ‫مشاور ملکه ‪ - )QC (Queen’s Counsel‬عنوانی که توسط سیستم سلطنتی در‬ ‫انگلستان یا بعضی از کشورهای همسود به حقوق دانان مشاور پادشاه یا ملکه اعطا‬ ‫می شود – را نیز دارد‪ .‬ایشان در حال حاضر رهبر حزب مخالف دولت (‪Official‬‬ ‫‪ )Opposition‬در استان بریتیش کلمبیا می باشند‪ .‬وی در سال ‪ 2013‬اولین بار به‬ ‫عنوان نماینده پارلمان از ناحیه ونکوور‪ -‬کولچینا در شهر ونکوورانتخاب شدند‪.‬‬ ‫همچنین‪ ،‬ایشان مدتی به عنوان رئیس انجمن آزادی های مدنی بی سی خدمت‬ ‫کرده اند‬ ‫آقای ویلکینسون به عنوان پزشک در کمپل ریور‪ ،‬لیلوئت (‪ ، )Lillooet‬دیس لیک‬ ‫(‪ )Dease Lake‬و بیمارستان سنت پال (‪)Saint Paul‬در بخش اورژانس کار کرده‬ ‫اند‪ ،‬و نیز به عنوان وکیل در دفتر خدمات حقوقی‪ .‬بعنوان وکیل خدمت نموده اند‪.‬‬ ‫او در مقام سیاستمدار‪ ،‬در دولت های پیشین مدتی وزیر دادگستری و دادستان‬ ‫کل بود و در مقاطعی دیگر نیز وزیر آموزش عالی‪ ،‬معاونت وزارات اقتصاد‪ ،‬و وزیر‬ ‫تکنولوژی‪ ،‬ابداعات و خدمات شهروندان بوده اند‪.‬‬ ‫پیش از مصاحبه‪ ،‬با ایشان صحبت کوتاهی داشتم در مورد جامعه ایرانیان و فارسی‬ ‫زبانان و گستره حضورشان در شهرها و مناطق مختلف ونکوور بزرگ‪ .‬آقای دکتر‬ ‫ویلکینسون از خاطرات خوب خود به هنگام سفر به ایران در دوران پیش از انقالب‬ ‫صحبت کردند‪ ،‬از جمله اینکه چه اندازه برایشان جالب بود وقتی اولین بار متوجه‬ ‫شدند که فارسی بر خالف انگلیسی ‪ ،‬از راست به چپ نوشته می شود‪ ،‬اما اعداد‬ ‫همانند انگلیسی از چپ به راست‪ .‬زیبایی شهرها و مهمان نوازی مردم ایران‪ ،‬و تنوع‬ ‫نان های ایرانی از دیگر نکات مورد اشاره ی ایشان بود‪ .‬که اینک در کانادا نیز در هر‬ ‫فروشگاه ایرانی می بینیم‪.‬‬ ‫در دنباله پرسش های ما و پاسخ های ایشان بدانها را می خوانید‪:‬‬ ‫ آقای دکتر ویلکینسون‪ ،‬شما به لحاظ حرفه ای پزشک و حقوق دان بوده اید‪،‬‬‫اما به عرصه ی سیاست هم وارد شدید و هم اکنون به عنوان یک سیاستمدار‬ ‫تمام عیار و تمام وقت فعالیت می کنید‪ .‬انگیزه شما برای در پیش گرفتن‬ ‫فعالیت سیاسی به صورت حرفه ای چه بود؟‬ ‫دکتر ویلکینسون‪ :‬من در زندگی ام این شانس را داشتم که هنگامی که تنها وقت ‪4‬‬ ‫سال داشتم خانواده ام از استرالیا به کانادا مهاجرت کردند‪ .‬در این کشور ما پیشرفت‬ ‫خوبی داشتیم و از زندگی خوب و موفقی برخوردار شدیم‪ .‬بخش مهمی از این‬ ‫موفقیت ناشی از این بود که در کانادا همه ی فرصت ها برایمان فراهم شد‪ .‬بعدها‬ ‫همین امر مرا به این فکر انداخت که چرا من نباید به دیگران و بویژه جوانان کمک‬ ‫کنم تا مثل من خوشبین باشند و زندگی و آینده ی خوب و موفقی برای خود در این‬ ‫کشور بسازند‪ .‬این دلیلی بود برای مسیری که انتخاب کردم‪.‬‬ ‫گفته می شود که حزب بی سی لیبرال با حزب لیبرال فدرال تفاوت های‬ ‫اساسی دارد که مهم ترین آنها گرایش آن به راست و ویژگی های مشخص ًا‬ ‫محافظه کارانه ی آن اند‪ .‬این ويژگی ها البته به زمان و نحوه ی شکل گیری‬ ‫این حزب بر می گردد‪.‬‬ ‫آیا شما با این ارزیابی موافقید؛ و اگر موافق هستید‪ ،‬از نظر شما تفاوت های‬ ‫اصلی بین حزب لیبرال بریتیش کلمبیا و حزب لیبرال فدرال کدامند؟‬ ‫حزب ما ( بی سی لیبرال) با هر دو گروه لیبرال های فدرال و محافظه کاران فدرال‬ ‫همخوانی دارد‪ .‬پس از انتخابات اخیر مجلس فدرال‪ ،‬من دیدم که همه نمایندگان‬ ‫فدرال حزب های لیبرال و محافظه کار که در بی سی انتخاب شده بودند‪ ،‬از ما به‬ ‫گرمی استقبال کردند‪ .‬هر دو این دسته از نمایندگان‪( ،‬از مجلس فدرال)‪ ،‬رابطه‬ ‫بسیار خوبی با نمایندگان استانی بی سی لیبرال داشته اند‪ .‬این خیلی مهم است‪ ،‬این‬ ‫نقطه قوت ماست و ما از اعضای هر دو حزب فدرال دعوت می کنیم که با ما باشند‪.‬‬ ‫ما مثال های زیادی از نمایندگانی داریم که به حزب ما پیوسته اند‪ .‬روابط ما با هر دو‬ ‫حزب عالی بوده است و ما در کنار آنها‪ ،‬برای استان مان بسیار خوب کار کرده ایم‪.‬‬ ‫فدرال لیبرال بعنوان یک حزب سرتاسری ملی در کشور تاسیس شده است‪ .‬آنها در‬ ‫گیر مسائلی خاصی مانند دو زبانه بودن (انگلیسی و فرانسه)‪ ،‬مسائل کبک و غیره نیز‬ ‫هستند که برای ما به عنوان یک حزب استانی در اولویت قرار ندارند‪ .‬در گذشته‬ ‫های دور‪ ،‬این دو حزب در بریتیش کلمبیا هم بطور جدا عمل می کردند‪ ،‬ولی ما‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫اینک ضمن داشتن رابطه همبسته خوب با حزب لیبرال فدرال‪ ،‬با حزب محافظه کار‬ ‫نیز رابطه ی خوبی داریم‪ .‬این روش در جهت منافع مردم بریتیش کلمبیا بخوبی‬ ‫کار می کند‪.‬‬ ‫آیا حزب لیبرال بی سی به نتیجه گیری مشخصی از دالیل شکست خود در‬ ‫انتخابات پیش در برابر ائتالف حزب نیودمکرات و حزب سبزها رسیده‬ ‫است؟ اگر پاسخ به این پرسش مثبت است‪ ،‬مهمترین دالیل این شکست را‬ ‫چه ارزیابی می کند؟‬ ‫جالب است که نگاهی به انتخابات دفعه ی پیش نشان می دهد که ما در مقایسه با‬ ‫دیگر حزب ها کرسی های بیشتری به دست آوردیم‪ ،‬اما هنگامی که حزب ان دی پی‬ ‫(نیودمکرات) و حزب سبزها ائتالف نمودند مجموع تعداد کرسی هایشان از ما بیشتر‬ ‫شد و بر همین أساس مأمور تشکیل دولت شدند‪.‬‬ ‫دلیل اصلی شکست ما در انتخابات از دست دادن ‪ 10‬کرسی در منطقه لور ماین لند‬ ‫(‪)1‬بود‪ .‬دو کرسی در ونکوور‪ ،‬یک کرسی در برنابی‪ ،‬یک کرسی در نورت ونکوور‪ ،‬و‬ ‫چند کرسی در فریزر ولی و سوری از دست دادیم‪ .‬بنابر این ما باید بتوانیم بار دیگر‬ ‫نظر و احترام کسانی را که در این مناطق قبال به ما رای داده بودند‪ ،‬جلب کنیم‪ .‬از‬ ‫این طریق است که ما خواهیم توانست بار دیگر در انتخابات پیروز شویم و دولتی‬ ‫جدید را تشکیل دهیم‪ .‬ما هنوز اکثریت بزرگی از کرسی ها در بخش های داخلی بی‬ ‫سی (‪ )2 ( )Interior BC‬و بخش های شمالی فریزر والی را در دست داریم‪ .‬اما‬ ‫باید سخت بکوشیم تا حمایت مردم در شهر ونکوور را دوباره هم به دست آوریم‪.‬‬ ‫ما می باید به دغدغه ها و مسائلی که مورد توجه آنان است بپردازیم‪ ،‬مسائلی مانند‬ ‫هزینه زندگی‪ ،‬هزینه حمل و نقل‪ ،‬هزینه بیمه ماشین و در برخی مناطق خاص‪ ،‬امنیت‬ ‫عمومی و جرائم‪.‬‬ ‫آیا بر اساس نتایج انتخابات پیشین که در آن حزب لیبرال بریتیش کلمبیا‬ ‫دولت را به حزب ان دی پی واگذار کرد‪ ،‬لیبرال ها به این رسیده اند که در‬ ‫چه زمینه هایی از سیاست های خود بازنگری و حزب خود را بازسازی کنند؟‬ ‫در این رابطه مسئله ی ارتباط و پیوند با جوامع اقلیت چه جایگاهی برایتان‬ ‫دارد؟‬ ‫کوشش برای ارتباط گرفتن و حفظ تماس با جوامع مختلف می باید جزو فعالیت های‬ ‫همیشگی ما باشد‪ .‬به شخصه به سرتاسر بریتیش کلمبیا سر خواهم زد تا همه جوامع‬ ‫و کامیونیتی ها را از نزدیک ببینیم و با آنها مالقات داشته باشم‪ .‬عالوه برآن‪ ،‬تالش‬ ‫بی وقفه ای خواهیم داشت تا به همه این جوامع موجود در لوور ماین لند (‪Lower‬‬ ‫‪ )Mainland‬دسترسی داشته باشیم ‪ .‬برای نمونه‪ ،‬بهار سال پیش‪ ،‬هنگام نوروز‪ ،‬ما هم‬ ‫بای شما نوروز را جشن گرفتیم‪ ،‬چرا که نوروز برای جامعه ایرانی اهمیت خاصی دارد‪.‬‬ ‫امسال نیز برای شب یلدا یک ضبط تلویزیونی شما داشتیم‪.‬‬ ‫بسیار مهم است که با همه ی مردم مختلف از جوامع گوناگون در تماس باشیم‪ ،‬با‬ ‫آنها گفت و گو کنیم‪ ،‬و از تجربه هایشان بهره بگیریم و بیاموزیم‪. .‬‬ ‫(دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫ ‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 20‬‬


‫به نظر شما‪ ،‬مهمترین و عاجل ترین مسائل اقتصادی‪ ،‬اجتماعی و سیاسی که‬ ‫در حال حاضر استان با آن روبروست کدام اند؟ و اگر حزب بی سی لیبرال‬ ‫برنده انتخابات بعدی باشد‪ ،‬برای حل این مسائل چه برنامه مشخصی دارید؟‬ ‫مسئله بزرگ در لوئر مین لند هزینه مسکن و در کل‪ ،‬هزینه زندگی است و نیز‬ ‫هزینه های همچنین رفت و آمد و بیمه ماشین ها‪ .‬مردم به مرور دارند به این‬ ‫نتیجه می رسند که نمی توانند در لور ماین لند زندگی کنند چون درآمدهایشان‬ ‫به اندازه ای نیست که بتواند هزینه های زندگی را تامین کند‪ .‬مهمترین مسئله برای‬ ‫افراد زیر ‪ 35‬سال مانند فرزند خود من‪ ،‬اینست که می گویند ممکن است دیگر‬ ‫نتوانند در اینجا زندگی کنند‪ .‬این باید مایه نگرانی بزرگی برای ما باشد که ببینیم‬ ‫امکانات زندگی که خود ما به هنگام مهاجرت به این کشور از آن برخوردار شدیم‬ ‫دیگر برای فرزندانمان وجود ندارد چنین چیزی پذیرفتنی نیست‪ .‬ما نمی توانیم‬ ‫شاهد کاهش استاندارد زندگی فرزندانمان باشیم‪.‬‬ ‫به نظر می رسد که دولت ائتالفی ان دی پی و حزب سبزثابت و پابرجاست‪.‬‬ ‫به نظر شما‪ ،‬در آینده نزدیک هم به همین شکل باقی خواهد ماند و یا ما‬ ‫باید منتظر انتخابات جدیدی باشیم؟‬ ‫در حال حاضر عمال یک دولت اقلیت داریم‪ .‬هرچند ما تعداد بیشتری کرسی نسبت به‬ ‫دیگر حزب ها به دست آوردیم‪ ،‬اما ان دی پی و حزب سبز از طریق ائتالف با یکدیگر‬ ‫توانستند دولت را در دست بگیرند‪ .‬حاال حزب سبز در حال تحول اساسی است‪،‬‬ ‫اندرو ویور از رهبری حزب سبز کناره گیری کرده و گفته است که احتماال حزب برنامه و طرح حزب بی سی لیبرال برای ارتقا اقتصاد بی سی و ایجاد شغل‬ ‫چیست؟‬ ‫سبز را ترک خواهد کرد‪.‬‬ ‫دولت های اقلیت در کانادا معموال ‪ 2‬تا ‪ 3‬سال دوام می آورند‪ ،‬و دولت فعی تا بریتیش کلمبیا جایی است که ما باید به کوشش برای افزایش مهارت های مردم‬ ‫امروز نزدیک به ‪ 2.5‬سال می شود که بر سر کار است‪ ،‬پس انتخاباتی دیگر در بهار مان ادامه دهیم‪ ،‬مردمی که می توانند در همه ی عرصه های صنعت و تکنولوژی و‬ ‫بیوتک و‪ ...‬کار کنند و از هر جهت بهترین ها در سطح بین المللی برای توسعه منابع‬ ‫یا تابسستان ‪ 2020‬محتمل است و می باید برای آن آماده باشیم‪.‬‬ ‫باشند‪ .‬آنها می توانند در زمینه های مختلف موفق و در رده ی بهترین های دنیا‬ ‫انتقادات اصلی شما به دولت فعلی استان‪ ،‬بر أساس کارنامه ی آن کدام اند؟ باشند‪ .‬این به شرطی محقق می شود که ما مهارت های الزم و آموزش هایی الزم‬ ‫یکی از جدی ترین انتقادها اینست که این دولت بسیار عالقه مند است تا پول مالیات را در اختیار مردم قرار بدهیم‪ .‬عالوه بر آن‪ ،‬باید مالیات های ما در سطحی باشد که‬ ‫مردم را بدون هیچ مدیریت درستی هزینه کند‪ .‬برای نمونه‪ ،‬نگاهی بیاندازید به مشوق سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در بی سی باشد‪ .‬در حال حاضر سرمایه‬ ‫برنامه نگهداری از کودکان" ( ‪ .)Childcare Program‬مطابق این برنامه قرار بود های بسیاری کانادا و بی سی را ترک می کنند‪ ،‬چون مالیات در اینجا خیلی بیشتر از‬ ‫که با بودجه ‪ 2‬میلیارد دالر‪ ،‬بیش از ‪ 24000‬محل نگهداری جدید برای کودکان در آمریکا است‪ .‬این مشکلی اساسی است چرا که اگر سرمایه گذار نداشته باشیم‪ ،‬از راه‬ ‫بی سی بوجود آید‪ ،‬در حال حاضر این برنامه ‪ %91‬با شکست مواجه شده است‪ ،‬چرا اندازی آن دسته از مشاغلی که نیاز داریم ناتوان خواهیم بود‪.‬‬ ‫که آنها تا کنون همه آن پول را هزینه کرده اند‪ ،‬ولی فقط ‪ 2200‬فضای جدید برای آیا ال ان جی‪ ،‬خطوط لوله نفتی‪ ،‬تکنولوژی های جدید مثل پانل های خورشیدی و‬ ‫نگهداری بچه ها ایجاد کرده اند‪ .‬این یعنی هزینه ایجاد فضاهای جدید بسیار گران ماشین برقی جایی در برنامه های آینده ی استان خواهند داشت؟‬ ‫بوده و آنهمه پول که توسط ان دی پی در این راه هزینه شده است‪ ،‬نتیجه ناچیزی بی سی یک منطقه مناسب برای داشتن تکنولوژی های نو است‪ .‬تنها برای یادآوری‬ ‫داشته است‪ .‬من کسی را نمی شناسم که تاسیساتی را نشان دهد که در عرض ‪ 2.5‬اینکه ما در چه شرایطی هستیم بگویم که همین دیروز کمپانی نفتی ِشورون اعالم‬ ‫سال گذشته توسط ان دی پی در این استان ساخته شده باشد؛ نه پل جدید‪ ،‬نه جاده کرد که بی سی دیگر منطقه مورد عالقه شان برای سرمایه گذاری نیست و دنبال‬ ‫جدید‪ ،‬نه مدرسه نه بیمارستان‪ .‬در کل این ‪ 2‬سال و نیم هیچ چیز نساخته اند‪ .‬در اینجا فروش سرمایه های خود در بی سی هستند‪ .‬این هشداری برای ماست که یکی از‬ ‫این پرسش مطرح می شود که آیا این همه مالیات اضافی که در این مدت گرفته شد بزرگترین سرمایه گذاران بگوید بی سی ارزشی از نظر ارزیابی برای سرمایه گذاری‬ ‫ندارد‪ .‬ما امیدواریم که صنعت ال ان جی به پیش برود‪ ،‬ولی ان دی پی دست روی‬ ‫نتیجه یا سودی برای جامعه داشته است؟‬ ‫در طول ‪ 19‬ماه حاکمیت خود البته ‪ 19‬مالیات جدید اضافه کردند‪ ،‬این دولت برای دست گذاشته است و هیچ کاری برای کمک به کسانی که می خواهند در این زمینه‬ ‫چه کسی کار می کند؟ قطعا برای من و شما کار نمی کنند‪ .‬تو گویی دارند برای سرمایه گذاری کنند نمی کند‪.‬‬ ‫در مورد ماشین های برقی و توسعه صنعتی و اقتصادی در این جهت‪ ،‬اول باید انرژی‬ ‫شماری افراد فرضی و خیالی کار می کنند نه برای یک جامعه ی واقعی‪.‬‬ ‫الکتریکی مکفی و الزم را در استان داشته باشیم‪ .‬همزمان با تغییر ماشین هایمان به‬ ‫دولت پیشین در پایان کارش ‪ 2.8‬میلیارد دالر اضافه بودجه داشت‪ .‬این الکتریکی می باید منابع تولید الکتریسیته مان را هم گسترش بدهیم تا آمادگی ارائه‬ ‫ی نیروی الکتریسیته به آنها را داشته باشیم‪ .‬بی سی در حال حاضر از سبز ترین‬ ‫مبلغ در کجا هزینه شد؟‬ ‫بله‪ 2.8 ،‬میلیارد دالر اضافه بودجه ناپدید شد‪ ،‬ما نمی دانم که کجا صرف شده منابع انرژی بهره می گیرد‪ .‬االن سبز ترین انرژی از منابع آبی ( سدهای آبی) تولید‬ ‫است‪ .‬ممکن است صرف یکی از برنامه های عمومی شده باشد‪ ،‬ما تفاوتی نمی بینیم می شوود‪ .‬ما در بی سی برای تولید انرژی ذغال سنگ یا نفت استفاده نمی کنیم‪ ،‬و‬ ‫که بدانیم کجا مصرف شده است‪ .،‬ما نمی دانیم‪ ،‬چون آنها چیزی نمی سازند که ما نیروگاه هسته ای هم نداریم اینها خوب است ولی باید برای آینده به دقت برنامه‬ ‫ببینیم‪ ،‬نتایج صرف بودجه ها برای ما ملموس نیستند‪ .‬حتی امروز هم آنها برنامه ای ریزی کنیم تا مطمئن باشیم که در مسیر پیشرفت و گسترش منابع مان هستیم ‪.‬‬ ‫برای توسعه اقتصاد‪ ،‬تولید شغل و گسترش تجارت ندارند‪ .‬در ماه گذشته در بی‬ ‫سی ‪ 25800‬نفر شغل دائم شان را از دست دادند‪ ،‬تمام این شغل ها تعطیل شده اند‪ .‬معیارهای اصلی سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در بی سی چیست؟‬ ‫و در طی پنج ماه از شش ماه گذشته بسیاری شغل هایشان را در بی سی از دست سرمایه گذاران معیارهای مشخصی برای سرمایه گذاری دارند‪ ،‬آنها دنبال جاهایی‬ ‫داده اند‪ .‬از سوی دیگر ‪ 60000‬نفر هر سال به بی سی وارد می شوند‪ ،‬آنها کجا قرار می گردند که بتوانند از امنیت سرمایه خود و سوددهی آن مطمئن باشند‪ .‬وقتی‬ ‫است کار کنند؟ آنها کجا قرار است زندگی کنند؟ ما در نقطه استرس جامعه ما ن با سرمایه گذاران صحبت می کنیم که ساختمان هایی برای اجاره دادن بسازید چرا‬ ‫در لور ماین لند هستیم و با این معضل روبروییم که مشخص نیست که برای کسانی که از نیازهای عاجل مردم است‪ ،‬آنها می گویند باید سرمایه ای که می گذارند باید‬ ‫به اینجا می آیند امکان کار و زندگی و جا فراهم باشد‪ .‬ان دی پی این را مسئله ی برای ‪ 25‬سالی که در پیش روست آینده روشنی داشته باشد و سود سرمایه گذاری‬ ‫شان به آنها برگردد‪ ،‬تا بتوانند بدهی خود به بانک های وام دهنده را بپردازند‪ .‬آنچه‬ ‫خود نمی داند و آنها را صرفا به یافتن کار حواله می دهد‪.‬‬ ‫ان دی پی انجام داده است‪ ،‬ایجاد فضای ناامن برای سرمایه گذاران است‪ .‬برای‬ ‫فکر نمی کنید بخشی از مسئله بیکاری در استان بی سی ناشی از وضع تعرفه نمونه کسی که قرار است آپارتمان بسازد می گوید من باید پول از بانک قرض‬ ‫بگیرم‪ ،‬در این شرایط نامعلوم من حاضر نیستم سرمایه گذاری کنم‪ ،‬من توان این کار‬ ‫های جدید توسط دولت آمریکا باشد؟‬ ‫بله‪ ،‬آمریکا در خطر رویارویی با یک رکود اقتصادی است‪ .‬در چند سال اخیر‪ ،‬آنها را ندارم‪ ،‬لذا این کار را نمی کند‪ .‬و به جای ساختمان سازی میرود کار دیگری انجام‬ ‫رشد اقتصادی خوبی داشته اند‪ ،‬ولی این روند تغییر کرده و اقتصادشان به سمت میدهد‪ .‬بسیاری از سرمایه گذاران در حال حاضر سرمایه های خود را از بی سی به‬ ‫رکود پیش می رود‪ .‬بی سی از این قضیه متاثر شده و پیش از این هم بسیاری از سیاتل و کالیفرنیا منتقل کرده اند‪ ،‬چرا که فکر می کنند این نقاط محل های مناسب‬ ‫مشاغل خود را از دست داده است‪ .‬این برای ما مسئله ای مشکل زا است چون ان دی تری برای سرمایه گذاری نسبت به بی سی است‪... .‬‬ ‫(دنباله در صفحه ی ‪)22‬‬ ‫ ‬ ‫پی هیچ برنامه ای برای اقتصاد و ایجاد شغل ندارد‪.‬‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 21‬‬


‫مصاحبه ای با دکتر اندرو ويلکينسون‬ ‫(دنباله از صفحه ی ‪)21‬‬ ‫آیا برای پروژه ال ان جی‪ ،‬شبیه همین موضوع اتفاق افتاد؟‬ ‫این پروژه هنوز پادرهواست‪ .‬در حال حاضر شل و چند کمپانی بزرگ دیگر هنوز‬ ‫اطمینان خود را به بی سی از دست نداده اند‪ .‬اما در رابطه با پروژه های دیگر ال‬ ‫ان جی‪ ،‬هیچ برنامه ریزی برای آنها نشده است‪ .‬در زمان دولت بی سی لیبرال ‪21‬‬ ‫سرمایه گذار حاضر بودند که در پروژه ال ان جی سرمایه گذاری کنند‪ ،‬بعدا این‬ ‫تعداد به ‪ 2‬سرمایه گذار تقلیل یافت و در حال حاضرنیز احتماال فقط یک سرمایه گذار‬ ‫حاضر است که در این پروژه سرمایه گذاری کند‪.‬‬ ‫در مقایسه با حزب های دیگر‪ ،‬حزب بی سی لیبرال تا چه اندازه به حفاظت‬ ‫محیط زیست استان بی سی اهمیت می دهد و به آن متعهد است؟‬ ‫ما یک برنامه ی جامع و قابل اتکا برای حفظ محیط زیست در انتخابات آینده خواهیم‬ ‫داشت‪ .‬من در بی سی ( بخش داخلی بی سی) بزرگ شده ام؛ و برای ‪ 2‬سال نماینده‬ ‫بی سی مانتینر کلوب ( کلوب کوهنوردان بی سی) بوده ام و بسیار هم به محیط‬ ‫زیست بی نظیرمان عالقه مند هستم ‪ .‬در انتخابات آینده‪ ،‬ما یک برنامه خواهیم‬ ‫داشت که در آن به مسائل محیط زیستی بسیار مورد توجه بوده و مطمئنم که مورد‬ ‫استقبال نیز قرار خواهد گرفت‬ ‫شمار زیادی از ایرانیان مهاجر‪ ،‬در ایران پزشک یا متخصص أمور بهداشتی‬ ‫و درمانی بوده اند‪ ،‬از طرف دیگر‪ ،‬در استان بی سی ما با کمبود پزشک‬ ‫روبروییم‪ .‬به نظر شما بهترین طرح و برنامه برای بهره گیری از منابع انسانی‬ ‫و تخصص مهاجرانی که این استان را برای سکونت انتخاب کرده اند‪ ،‬چیست‬ ‫؟ در این زمینه چه نهاد یا نهادهایی‪ ،‬در باره ی افزایش سهمیه ی پزشکان آی‬ ‫ام جی (‪ - )International Medical Graduate‬پزشکانی که در خارج از‬ ‫کانادا فارغ التحصیل شده اند – تصمیم می گیرند؟‬ ‫بریتیش کلمبیا برنامه ارزیابی موثری برای ارزیابی مهندسان و پرستاران تحصیل‬ ‫کرده خارج از کشور کانادا دارد‪ ،‬اما این در مورد پزشکان و دندانپزشکان چنین‬ ‫نیست‪ .‬بسیاری از مهندسان ایرانی فارغ التحصیل ایران توسط این برنامه ها ارزیابی‬ ‫شده اند‪ ،‬آنها به خوبی در ایران آموزش دیده اند و نسبتا زود در سیستم کار‬ ‫اینجا جذب شده اند‪ .‬در رابطه با پزشکی و دندانپزشکی متاسفانه سیستم ارزیابی‬ ‫بسیار ضعیف طراحی شده است و برنامه ی آنچنانی که فارغ التحصیالن این زمینه را‬ ‫برای کار در کانادا آماده کند تقریبا وجود ندارد‪ .‬بنابراین ترکیبی از نهادهای تصمیم‬ ‫گیرنده که شامل انجمن پزشکان و جراحان بی سی‪ ،‬مدرسه پزشکی یوبی سی و‬ ‫وزارت بهداشت دولت استان بریتیش کلمبیا می شود باید در این مورد تصمیم جدی‬ ‫بگیرند‪ .‬در دوران حاکمیت بی سی لیبرال ظرفیت پزشکان ِآی ام جی از‪ 8‬به ‪ 56‬نفر‬ ‫افزایش یافت‪ .‬این عدد در مقایسه با تعداد ‪ 208‬فارغ التحصیلی که از مدراس پزشکی‬ ‫در بی سی فارغ التحصیل می شوند‪ ،‬چندان بد نیست‪.‬‬

‫و گذراندن امتحان بالفاصله در بیمارستان به مداوای بیماران بپردازد‪ .‬شما باید در‬ ‫ابتدا به آنها یاد بدهید که بیمارستان های ما در اینجا چطور کار می کند چرا که نحوه‬ ‫ی کارکرد بیمارستان ها در کشورهای مختلف‪ ،‬متفاوت است‪ .‬ما سالی در حدود‬ ‫‪ 700‬میلیون دالر در مدرسه پزشکی یو بی سی هزینه می کنیم تا پزشکان خوبی‬ ‫تربیت کنیم‪ .‬در ضمن شما باید مطمئن باشید که این فارغ التحصیالن جا برای اشتغال‬ ‫دارند نه اینکه فارغ التحصیل شده و بیکار بمانند و البته باید دکترهای آی ام جی از‬ ‫طریق یک برنامه آشنا سازی مناسب به آن برنامه اضافه گردند‪.‬‬ ‫و اما در مورد مهاجرت وسیاست های مهاجرتی‪ ،‬البته می دانیم که سیاست‬ ‫مهاجرت کشور در اختیار وزرات " مهاجرت‪ ،‬پناهندگی و امور شهروندی"‬ ‫می باشد‪ ،‬ولی در حوزه استانی نیز بسیاری از شهروندان نگران ورود پول‬ ‫های آلوده به کانادا و بی سی هستند‪ .‬آنها می گویند‪ ،‬اینگونه افراد که ویزای‬ ‫اقامت می گیرند و به این کشور می آیند عمال کشور را در معرض ریسک‬ ‫قرار می دهند‪ .‬گاه نیز گفته می شود که بعضی از مهاجران تنها بخاطر پولی‬ ‫که با خود به کانادا آورده اند‪ ،‬پذیرفته شده اند‪ .‬واکنش شما در این مورد‬ ‫چیست؟‬ ‫در گذشته مواردی مانند جنایت علیه بشریت در روندا و نیز در جنگ داخلی‬ ‫یوگوسالوی سابق بوده است که چندین تن از کسانی که در این جنایات شرکت‬ ‫داشتند‪ ،‬توانسته بودند به کانادا بیایند‪ .‬بسیار مهم است که بتوانیم این گونه افراد را‬ ‫‪.‬پیدا کنیم‪.‬و بفهمیم که چگونه سیستم مهاجرت کانادا را با گفتن دروغ فریب داده‬ ‫و به این کشور راه یافته اند‪ .‬در صورت یافتن چنین افرادی که برای زندگی دراین‬ ‫جامعه مناسب نیستند‪ ،‬می توان آنها را از کانادا اخراج کرد‪ .‬ولی در بسیاری موارد‬ ‫سخت است که بتوان کسی را که مثال در رواندا جنایت کرده در اینجا به محاکمه‬ ‫کشید‪ ،‬چون ردیابی اعمالشان یا دسترسی به شهود که آنها را بشناسند دشوار است‪.‬‬ ‫البته سیاست مهاجرت توسط دولت فدرال تدوین می گردد و وزارت خانه مربوطه‬ ‫مسئول بررسی سوابق و شناسایی متقاضیان مهاجرت است‪ ،‬آنها باید انتخاب ها را به‬ ‫دقت و بطور مناسب انجام دهتد‪ ،‬چون برای این کار مسئول هستند‪.‬‬

‫در مورد "مرکز گردهمایی ایرانیان" سوالی داریم و آنهم اینکه‪ ،‬یکی از‬ ‫آرزوهای دیرینه مهاجرین ایرانی ‪ -‬کانادایی ها‪ ،‬داشتن یک مرکز گردهمایی‬ ‫ایرانیان در ونکوور بزرگ بوده است‪ .‬اگر حزب بی سی لیبرال در انتخابات‬ ‫آینده دولت را تشکیل دهد‪ ،‬چطور ممکن است به تحقق این امر کمک کند؟‬ ‫جالب است که اگر از حوالی ونکوور شرق تا ریچموند رانندگی کنید‪ ،‬شما کلوب‬ ‫اتریشی ها‪ ،‬کلوب آلمانی ها‪ ،‬نروژی ها‪ ،‬مرکز گردهمایی کروات ها و قومیت های‬ ‫دیگری را می بینید‪ .‬آنها زمانی به کانادا آمدند که زمین ارزان بود‪ ،‬در این زمین‬ ‫ها مراکزی ساختند‪ .‬هر چند که اینک بعضی ازاین مکان بندرت مورد استفاده قرار‬ ‫می گیرند‪.‬‬ ‫یک کلوب روسی در خیابان چهارم هست که من فکر نمی کنم که حتی عضوی داشته‬ ‫باشد‪ .‬با گذشت زمان‪ ،‬در یافته اند که بهتر است این مراکز برای فعالیت های دیگری‬ ‫نیز در نظر گرفته شوند و یا اینکه در اختیار گروه های دیگری گذاشته شوند‪ .‬یک‬ ‫نمونه ی دیگر‪ ،‬کلیسایی است حوالی خانه من که در صبح به عنوان یونایتد چرچ و‬ ‫بعد از ظهرها به عنوان کلیسای کره ای ها از آن استفاده می شود‪ .‬حال با این وضعیت‬ ‫ممکن است یک انسان باهوش فکر کند که چرا ما باید کلی پول زمین بدهیم و‬ ‫بخواهیم یک مرکز جدید بسازیم‪ .‬چرا از محلی که وجود دارد استفاده نکنیم‪ .‬شاید‬ ‫برای پیشرفت بیشتر در این مورد چه می توان کرد؟‬ ‫این راه خوبی باشد برای گروه های مهاجر جدید که به این کشور می آیند‪ .‬یعنی‬ ‫می شود در رابطه با پزشکان هم مانند مورد مهندسان روشی ابداع کرد تا اگر یک مهاجرینی که از ایران یا گرجستان یا قزاقستان می آیند به جای اینکه زمین جدید‬ ‫فارغ التحصیل پزشکی از ایران یا آفریقای جنوبی یا تایلند آمد هرچه زودتر مدارکش بخرند و مجموعه ای برای خود بسازند‪ ،‬چرا از تاسیسات موجود که بسیاری از آنها‬ ‫ارزیابی شده و مشخص شود ک هبا توجه به نیازهای موجودمان در چه نقطه ای می تقریبا بی استفاده مانده اند‪ ،‬استفاده نکنند؟‬ ‫تواند مشغول به کار شود و یا اگر به آموزش های خاصی دارد‪ ،‬این آموزش ها در‬ ‫اختیارش گذاشته شود‪ .‬توجه داشته باشیم که پزشکی موضوع پیجیده تری است و‬ ‫‪-----------------------------------------‬‬‫بسیار متاثر از فرهنگ بویژه در رابطه با سیستم و شیوه ی کار در بیمارستان ها‪ .‬بر‬ ‫أساس تجربه ی شخصی ام می توانم بگویم که این ساختارها و سیستم های موجود‬ ‫در بیمارستان های دکشورهای مختلف‪ ،‬با هم تفاوت های بسیار دارد‪ .‬بنابراین شما توضيحات‪:‬‬ ‫نیاز دارید تا برنامه های آموزش داخل بیمارستان برای این پزشکان فراهم آورید‬ ‫تا بتوانند با سیستم کامپیوتری بیمارستان ها کار کنند و بدانند چطور با متخصصان (‪:Lower Mainland :)1‬‬ ‫دیگر بیمارستان کار کنند‪ .‬این آن چیزی است که فعال برای " فارغ التحصیالن بین "لوئر مین لند" به منطقه ای اطالق در جنوب برتیش کلمبیا گفته می شود که بیش از‬ ‫المللی" وجود ندارد‪.‬‬ ‫‪ %60‬جمعیت بی سی را شامل می شود و از "هورس شو بی" تا جنوب به مرز آمریکا‬ ‫و از سمت شرق به هوپ در فریزر ولی محدود می گردد‪ .‬لور مین لند شامل‬ ‫اینجا پرسش دیگری پیش می آید‪ .‬پزشکان آی ام جی می گویند‪ ،‬وقتی ما ونکوور بزرگ و فریزر ولی و همه شهرهای این دو ناحیه می گردد‪.‬‬ ‫امتحانات آکادمیک را می گذرانیم‪ ،‬در واقع در سطحی معادل دانشجویان‬ ‫فارغ التحصیل یوبی سی قرار می گیریم‪ ،‬ولی در این مرحله پزشکان آی ام (‪Interior BC :)2‬‬ ‫جی برای ورود به برنامه رزیدنسی‪ ،‬به نحوی غیرمنصفانه از شانس بسیار قسمت داخلی بی سی منطقه ای است که شامل منطقه فالت داخلی و شامل رشته‬ ‫کمتری برخوردار می شوند‪ .‬راه حل عادالنه در این مرحله چیست؟‬ ‫کوهها و دره های بین آنها می شود‪ ،‬در واقع هر انچه بین کوههای ساحلی و کوههای‬ ‫اعتبار اکادمیک یک کاندیدا برای ورود به سیستم پزشکی در کانادا به همان روشی راکی می شود‪ ،‬جزو ناحیه داخلی بی سی است و مناطقی مانند کاریبو‪ ،‬کوتنی مرکزی‪،‬‬ ‫سنجیده می شود که شما با امتحان هایی مثل امتحان آسکی و امتحان ال ام سی شرقی‪ ،‬شمال اوکاناگن‪ ،‬تامپسون‪ -‬نیکوال و نواحی دیگری را نیز در بر می گیرد‬ ‫سی می شناسید‪ ،‬ولی شما نمی توانید اجازه دهید که کسی به صرف خواندن کتاب‬ ‫‪----------------------------------------------‬‬‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 22‬‬


Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 23

Thursday, Dec. 19, 2019


‫جمهوری اسالمی از چه کتاب‌هایی می‌ترسد؟‬ ‫عرفان کسرایی‬

‫در رمان ‪ ۱۹۸۴‬اثر جورج اورول‪ ،‬تشکیالتی وجود دارد به نام «پلیس مبارزه با جرائم‬ ‫فکری» و وزارت حقیقت نیز با دستگاه تله‌اسکرین همه‌چیز را کنترل می‌کند‪ .‬همه باید‬ ‫به این باور برسند که به‌جز آن‌چه حزب می‌گوید‪ ،‬هیچ چیزی درست نیست‪ .‬اقدام‬ ‫هماهنگ و سراسیمۀ نهادهای مختلف حکومتی برای تشدید اسالمی‌سازی علوم‪،‬‬ ‫به‌خصوص پس از موج تظاهرات ضدحکومتی آبان‌ماه‪ ،‬بی‌شباهت به تصویری که‬ ‫جورج اورول از وزارت حقیقت ارائه کرده نیست‪.‬‬ ‫در روزهای گذشته‪ ،‬معاون پژوهشی سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی از‬ ‫بومی‌سازی (اسالمی‌سازی) علوم صحبت کرد و گفت‪« :‬یک کتاب درسی هم می‌تواند‬ ‫ابزار استعمار باشد‪ .‬وقتی شما کتاب درسی را از یک کشور دیگر انتخاب و ترجمه‬ ‫می‌کنید‪ ،‬در حقیقت محتوای فرهنگی از آن کشور می‌آورید‪».‬‬ ‫معاون وزیر آموزش و پرورش حکومت اسالمی نیز از شکستن انحصار زبان انگلیسی‬ ‫و ورود زبان چینی در برنامه درسی مدارس سخن گفت‪.‬‬ ‫تالش برای اسالمی‌سازی دانشگاه‌ها و تغییر محتوای درسی موضوع تازه‌ای نیست و‬ ‫بیش از چهار دهه سابقه داشته‪ ،‬اما تشدید و شتاب گرفتن این روند‪ ،‬به‌نوعی نشانگر‬ ‫هراس ایدئولوژیک حکومت از فرهنگ و آگاهی و دانش در جامعه ایرانی است‪.‬‬

‫افراد با مطالعه کتاب‌هایی چون «انسان خردمند» یووال نوح هراری‪ ،‬دیگر زیر بار‬ ‫باورهایی چون والیت فقیه و فقه و شفاعت و جهاد و تمام ارزش‌هایی که حکومت‬ ‫روی آن حساب کرده نخواهند رفت‪ .‬مطالعه تاریخ تکامل انسان (به‌خصوص پس از‬ ‫انقالب شناختی از هفتاد هزار سال پیش به این سو) به افراد خواهد آموخت که این‬ ‫ِ‬ ‫ساختگی هموساپینس نیست و در این صورت‬ ‫مفاهیم‪ ،‬چیزی جز تخیالت و افسانه‌های‬ ‫دیگر نه صدور انقالب معنا می‌دهد نه گسترش هالل شیعی نه اسرائیل‌ستیزی‪.‬‬ ‫مطالعه آثار ریچارد داوکینز و این‌که بر اساس شواهد مولکولی دریابیم نیای مشترک‬ ‫ما و شامپانزه‌ها چیزی در حدود پنج تا هفت میلیون سال پیش در آفریقا زندگی‬ ‫می‌کرده‪ ،‬جایی برای باور به ستاد امر به معروف و نهی از منکر و شورای هماهنگی‬ ‫تبلیغات اسالمی و ده‌ها و صدها بنیاد ریز و درشت (با بودجه ساالنه حدود ‪۲۵۵۰‬‬ ‫میلیارد تومان) باقی نخواهد گذاشت‪.‬‬ ‫بنابراین نباید حیرت کرد که چرا حکومت از ترویج این آموزه‌ها هراس دارد و تیغ‬ ‫ممیزی و سانسور را دقیق ًا روی این مباحث و کتاب‌ها آخته است‪.‬‬

‫علوم انسانی؛ پاشنه آشیل‬ ‫پایه دیگر هراس ایدئولوژیک حکومت‪ ،‬علوم انسانی است‪ .‬علی‌اکبر والیتی‪ ،‬رئیس‬ ‫هیئت مؤسس و هیئت امنای دانشگاه آزاد اسالمی‪ ،‬جایی گفته بود «متأسفانه بعد از‬ ‫دارالفنون‪ ،‬فرهنگ ما غربی شد و خیلی سخت است که جامعه‌شناسی و روان‌شناسی‬ ‫را از فرهنگ غرب رها کنیم»‪.‬‬ ‫تالش برای اسالمی‌سازی محتوای کتب درسی از نظر تاریخی به سال‌های ‪۱۳۵۹‬‬ ‫تا ‪ ۱۳۶۲‬و ماجرای انقالب فرهنگی بازمی‌گردد که قرار بود با «تحول محتوایی در‬ ‫رشته‌های علوم انسانی و علوم اجتماعی بر مبنای ارزش‌های اسالمی» دانشگاه را از‬ ‫عناصر غربی پاکسازی کند‪.‬‬ ‫جمهوری اسالمی در این سال‌ها ده‌ها نهاد و کارگروه و شورا تشکیل داده و از شورای‬ ‫تخصصی تحول و ارتقای علوم گرفته تا برنامه «افق ‪ »۱۴۰۴‬و یا سند ‪ ۷۴‬صفحه‌ای‬ ‫هراس معرفتی از زیست‌شناسی تکاملی‬ ‫تیغ سانسور و محدودیت در جمهوری اسالمی شامل موضوعات بسیاری می‌شود‪ ،‬از نقشه جامع علمی کشور تنها یک هدف را دنبال کرده است‪ :‬اسالمی‌سازی دانشگاه‌ها‪.‬‬ ‫فرهنگ و تاریخ گرفته تا موسیقی و شعر و فیلم و پوشش و البته علم‪ .‬از بین شاخه‌ها در بی حاصل بودن این تالش‌ها همین بس که با گذشت چهار دهه‪ ،‬هر بار از شورا‬ ‫‌شناسی تکاملی و و کارگروه و سند جدیدی رونمایی می‌شود که نشان می‌دهد دانشگاه‌ها و محتوای‬ ‫ِ‬ ‫و زمینه‌های گوناگون علم و فناوری‪ ،‬شاید هیچ شاخه‌ای چون زیست‬ ‫کتب درسی علوم انسانی هنوز اسالمی نشده‌اند‪.‬‬ ‫نظریه داروین‪ ،‬نهادهای ایدئولوژیک جمهوری اسالمی را هراسان نکرده باشد‪.‬‬ ‫وزارت ارشاد و یا نهادهای کنترل محتوای کتب درسی با معادالت ماکسول و نظریه‌های‬ ‫الکترومغناطیس و ریاضیات مشکلی ندارند‪ ،‬اما دریافته‌اند که برخی زمینه‌های علمی‪ ،‬هراس از زبان انگلیسی‬ ‫علی خامنه‌ای در سال‌های اخیر جایی گفته بود‪« :‬متأسفانه در برخی مواقع به جای‬ ‫پیامدهایی فکری به دنبال دارد که چندان برای حکومت مطلوب نیست‪.‬‬ ‫عیسی کالنتری‪ ،‬رئیس سازمان حفاظت محیط زیست‪ ،‬در شهريور ‪ ۱۳۹۸‬با اشاره ترویج زبان فارسی‪ ،‬زبان انگلیسی ترویج می‌شود و اکنون کار به جایی رسیده است‬ ‫«مدارس طبیعت» صراحت ًا گفت که «به طور رسمی به بچه‌های مردم که آموزش زبان انگلیسی به مهد کودک‌ها کشیده شده است‪ ».‬روح‌الله خمینی نیز‬ ‫ِ‬ ‫به تعطیلی‬ ‫می‌گویند خلقتی وجود ندارد‪ ،‬همه تکامل است‪ .‬داروین این طور نمی‌توانست نظر مثبتی به زبان انگلیسی نداشت و در سخنان خود از خائن‌هایی نام برده بود که‬ ‫به تعبیر او در زمان سابق به دنبال ترویج زبان انگلیسی بودند‪.‬‬ ‫شست‌وشوی مغزی به بچه‌‌ها بدهد‪ .‬من به عنوان یک مسلمان تماشاچی باشم؟»‬ ‫بنابراین تعجبی ندارد که مجوز کتاب‌های یووال نوح هراری (انسان خردمند‪ ،‬انسان همان‌گونه که در جریان اعتراضات خونین آبان ‪ ،۱۳۹۸‬بحث آموزش زبان چینی در‬ ‫خداگونه و‪ )...‬لغو شود‪ .‬در ماده ‪ ۴‬آیین‌‌نامه اهداف‪ ،‬سیاست‌ها و ضوابط نشر کتاب مدارس مطرح شد‪ ،‬پیشتر در کشاکش اعتراضات خونین ‪ ۱۳۹۶‬نیز خبر ممنوعیت‬ ‫دقیقًا همین هراس حکومت از نشر علم و آگاهی انعکاس یافته و از ممنوعیت انتشار تدریس زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی ایران منتشر شده بود‪ .‬دقیق ًا در دی ماه‬ ‫کتاب‌هایی که به زعم جمهوری اسالمی «ترویج مادی‌گرایی فلسفی و اخالقی و سال ‪ ،۹۶‬دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش گفته بود تدریس زبان انگلیسی‬ ‫سبک‌های زندگی مخالف ارزش‌های اسالمی و اخالقی» به شمار می‌روند صحبت شده در مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی در ساعات رسمی یا غیررسمی ممنوع است‬ ‫است؛ کتاب‌هایی که در نگاه حکومت و بر اساس این آیین‌نامه‪« ،‬تبلیغ و ترویج الحاد و و در صورت مشاهده با آن برخورد خواهد شد‪.‬‬ ‫اباحه‌‌گری‪ ،‬انکار یا تحریف مبانی و احکام اسالم و مخدوش‌ کردن چهره شخصیت‌هایی این همزمانی بین اعتراضات و این‌که حکومت تقریب ًا در همان زمان دوباره به یاد‬ ‫که از نظر دین اسالم محترم شمرده می‌شوند و تحریف وقایع تاریخی دینی که مآالً محدود کردن آموزش زبان و اسالمیزه کردن کتب درسی می‌افتد‪ ،‬ممکن است در‬ ‫نگاه اول تصادفی به نظر برسد‪ ،‬اما بیانگر عمق نگرانی و هراس ایدئولوژیک حکومت‬ ‫به انکار مبانی دین منجر شود»‪.‬‬ ‫انسان‌شناسی و آموزه‌های زیست‌شناسی تکاملی انسان‪ ،‬منشأ فرهنگ و منشأ دین از نسلی است که کمترین اشتراک عقیدتی و ارتباط فرهنگی با حاکمیت احساس‬ ‫و باور در جوامع انسانی‪ ،‬به طور کلی از دید حکومت‪ ،‬در حیطه ممنوعه‌های فکری نمی‌کند‪( .‬رادیو فردا)‬ ‫‪Brandywine‬‬ ‫‪Falls‬‬ ‫‪-------------------------------------------‬‬‫محسوب می‌شود‪ .‬و احتماالً دلیل آن این است که بر اساس ارزیابی نهادهای حکومتی‪،‬‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 24‬‬


Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 25

Thursday, Dec. 19, 2019


‫زبان و ادبيات‬

‫امروز ما را‬ ‫نويسندگانی که‬ ‫ِ‬ ‫پيش‌بينی کرده بودند‬ ‫میترا اسدنیا‬ ‫به نظر شما پیشگویی آینده‪ ،‬امکان‌پذیر‬ ‫است؟ اگر شما از آن دسته افرادی‬ ‫هستید که می‌گویند این کاری ناممکن‬ ‫است احتماالً این هشت نویسنده مشهور‬ ‫داستان‌های علمی ‪ -‬تخیلی‪ ،‬باید شما را‬ ‫در این زمینه متقاعد کنند‪.‬‬ ‫این هشت نویسنده داستان‌های علمی ‪-‬‬ ‫تخیلی‪ ،‬از ژول ورن که ظاهراً اینترنت را‬ ‫پیش‌بینی کرده بود تا آرتور سی کالرک‬ ‫که پرینتر‌های سه‌بعدی را پیش‌بینی کرده‬ ‫بود‪ ،‬ممکن است کمک کنند که شما به‬ ‫چنین احتمالی بیندیشید‪.‬‬ ‫این نویسندگان‪ ،‬به شهادت آثارشان‪،‬‬ ‫آینده‌ای را دیدند که در واقع چهره جهان‬ ‫امروز ما بود‪ ،‬اما واقع ًا وقتی که سخن از‬ ‫توان مشاهده آینده در میان است‪ ،‬این‬ ‫توانایی را چه می‌نامید؟‬ ‫ژول ورن و پیش‌بینی فناوری‌های قرن ‪۲۰‬‬ ‫ژول ورن در اولین رمان خود "پاریس در قرن بیستم" دقیقًا بخش اعظمی از قرن‬ ‫گذشته را پیش‌بینی کرده بود‪ .‬ژول ورن در سال ‪ ۱۸۶۳‬در این کتاب منتشر نشده‪،‬‬ ‫نشان داده که از زمان خود بسیار جلوتر بوده است‪.‬‬ ‫وی در این کتاب به درستی چیزهایی‪ ،‬چون زندگی در حومه شهرها‪ ،‬در مقیاس‬ ‫بزرگ‪ ،‬اشتغال زنان در خارج از خانه‪ ،‬موسیقی الکترونیکی سینتی سایزر و صنعت‬ ‫ضبط اصوات را برای فروش و همچنین شهر‌های مجهز به آسانسور‪ ،‬روشنایی‬ ‫مصنوعی الکتریکی در سراسر شهر و در تمام اوقات شب‪ ،‬خودرو‌های با سوخت‬ ‫گاز طبیعی و بسیار موارد دیگر را پیش‌بینی کرده بود‪.‬‬ ‫او در سال ‪ ۱۸۶۵‬نیز کتاب "سفر به ماه" را نوشت و در همین کتاب‪ ،‬موشک‌هایی‬ ‫را توصیف کرد که می‌توانند انسان‌ها را به ماه انتقال دهند‪ .‬موشک‌هایی که یادآور‬ ‫سفینه ماه‌پیمایی است که در سال ‪ ۱۹۶۹‬در سفینه آپولو ‪ ۱۱‬مورد استفاده قرار‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫در همین کتاب از بادبان‌های خورشیدی هم صحبت کرده است‪ .‬پدیده‌ای که‬ ‫سرانجام در سال ‪ ۱۹۷۰‬توسط ناسا برای بررسی ستاره‌های دنباله‌دار طراحی شد‬ ‫و در سال ‪ ۲۰۱۰‬برای نخستین بار مورد استفاده قرار گرفت‪ .‬زیردریایی‌های‬ ‫الکتریکی نیز از دیگر پیش‌بینی‌های محقق شده ژول ورن است‪.‬‬ ‫او در یکی از مشهورترین رمان‌های خود به نام "بیست هزار فرسنگ زیر دریا"‬ ‫یک زیردریایی الکتریکی را معرفی کرد که شخصیت جذاب این رمان یعنی "کاپیتان‬ ‫نمو" در یک زیردریایی عظیم و الکتریکی زندگی می‌کرد‪.‬‬ ‫الدوس هاکسلی؛ ویران‌شهر یا دیستوپیای آینده‬ ‫پیش‌بینی‌های اسرارآمیز درباره آینده "الدوس هاکسلی" در کتاب "دنیای قشنگ‬ ‫نو" بیش از هر چیز دیگری جذابیت دارد‪ .‬در این کتاب او از یک "جامعه پاد ‪-‬‬ ‫آرمانی" نقطه مقابل جامعه اتوپیایی یا جامعه ویران شهری در مقابل آرمان‌شهری‬ ‫سخن گفته است‪.‬‬ ‫آرمان‌شهر‌ها جوامعی خیالی هستند که در آن‌ها همه چیز مثبت و ایده‌آل است‪.‬‬ ‫ترسیم یک جامعه پادآرمانی یا ویران‌شهر توسط نویسندگان آینده‌نگر مطرح‬ ‫می‌شود که اغلب با نوعی بدبینی نسبت به آینده توسعه فناوری‌ها همراه است‪.‬‬ ‫"دنیای قشنگ نو" در سال ‪ ۱۹۳۲‬نوشته شده است‪ ،‬که داستان آن در قرن بیست‬ ‫و ششم در لندن اتفاق می‌افتد‪ .‬مقاله معروف او با نام در‌های ادراک نیز در سال‬ ‫‪ ۱۹۵۴‬منتشر شد که به شرح تجربیات او پس از مصرف مسکالین می‌پردازد‪.‬‬ ‫آلدوس هاکسلی استفاده از قرص‌هایی که خلق و خوی افراد را بهبود می‌بخشند و‬ ‫فناوری‌های مولد و مشکالت ازدیاد جمعیت را پیش‌بینی کرده بود‪ .‬او درباره دنیای‬ ‫آینده تصویری دیستوپیایی خود در عین حال چشم‌انداز جالب و پیشگویی‌های‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫شگفت‌انگیزی ارائه کرده که در‬ ‫واقع تصویری از زندگی در ‪ ۵۰‬سال‬ ‫بعد از دهه ‪ ۱۹۵۰‬است‪.‬‬ ‫او در این کتاب حتی از شرایط‬ ‫حتی‬ ‫یا‬ ‫روبات‬ ‫پساانسانی؛‬ ‫ً‬ ‫انسان‌نما‌هایی کامال روباتیک سخن‬ ‫گفته و برخی پیش‌بینی‌ها از آینده‬ ‫جهان کرد که چیزی شبیه به جهان‬ ‫در سال ‪ ۲۰۰۰‬به این سوست‪ .‬او‬ ‫می‌گوید‪" :‬جهان در ‪ ۵۰‬سال آینده‬ ‫با سه مشکل بزرگ مواجه است‪.‬‬ ‫مشکل اجتناب از جنگ‪ ،‬مشکل تغذیه‬ ‫و تأمین پوشاک دو یا چهار میلیون‬ ‫جمعیت انسان که تا سال ‪ ۲۰۰۰‬به‬ ‫بیش از سه میلیارد افزایش می‌یابد‬ ‫و سومین مشکل‪ ،‬تأمین مواد مورد‬ ‫نیاز این جمعیت انبوه انسانی است‬ ‫بدون اینکه منابع و ذخایر غیرقابل‬ ‫جایگزین سیاره به پایان برسد! "‬ ‫در حالی که پیش‌بینی‌های او کام ً‬ ‫ال درست بوده‪ ،‬برآورد او از رشد جمعیت انسانی‬ ‫نیز با اغماض‪ ،‬البته برآورد بدی نبوده است‪.‬‬ ‫مارک تواین؛ پیش‌بینی اینترنت و رسانه‌های اجتماعی‬ ‫در داستانی که در سال ‪۱۸۹۸‬‬ ‫نوشته شده‪ ،‬نویسنده‌اش‪،‬‬ ‫"مارک تواین"‌ظاهراً موفق‬ ‫شده بود نه‌تن‌ها تلویزیون‬ ‫بلکه ظهور اینترنت و شبکه‌های‬ ‫اجتماعی را هم پیش‌بینی کند‪.‬‬ ‫این داستان به‌نام "از دوران‬ ‫لندن در ‪ ،"۱۹۰۴‬خبر از ظهور‬ ‫چنین پدیده‌هایی داده است‪.‬‬ ‫در حالی که اولین تلویزیون در‬ ‫دهه ‪ ۱۹۲۰‬میالدی ساخته شد‪،‬‬ ‫او در این کتاب از فناوری عجیبی‬ ‫در دنیای آینده سخن می‌گوید‬ ‫که به گونه حیرت‌آوری به‬ ‫تلویزیون و حتی اسکایپ‬ ‫شباهت دارد‪.‬‬ ‫همچنین در این داستان‬ ‫زندگی یک مخترع جوان در میان است که توانسته دستگاهی را بسازد به نام‬ ‫‪ ،"Telectroscope‬این دستگاهی است که به نظر می‌رسد بسیار برای ما آشنا‬ ‫باشد‪( Telectroscope .‬که به آن "تلکتروسکوپ" نیز می‌گویند) اولین مدل‬ ‫مفهومی یک سیستم تلویزیون یا ویدئوفون بود‪ .‬این اصطالح در قرن نوزدهم‬ ‫برای توصیف سیستم‌های علمی مبتنی بر دیدن از دور مورد استفاده قرار گرفت‪.‬‬ ‫نام و مفهوم این دستگاه تا پس از اختراع تلفن در سا ل ‪ ۱۸۷۶‬مطرح نشد و مفهوم‬ ‫اصلی آن‪ ،‬پس از اختراع ابزارهایی‪ ،‬چون فکس روی کاغذ و شنیدن و مشاهده‬ ‫تصاویر زنده از راه دور تکامل یافت‪ .‬گفته می‌شود که تخیالت مارک تواین در این‬ ‫کتاب یادآور شبکه‌های اجتماعی همانند توییتر است‪ .‬او گفته بود که تلکتروسکوپ‬ ‫می‌تواند امور روزمره جهان را برای همگان به‌گونه‌ای آزاد و به‌صورت تصویری‬ ‫نشان دهد‪.‬‬ ‫آیزاک آسیموف؛ زندگی با روبات‌ها‬ ‫راکت "فالکون هوی" کمپانی اسپیس اکس‪ ،‬سال گذشته (‪ )۲۰۱۸‬در سفر فضایی‬ ‫خود‪ ،‬نسخه‌ای از کتاب مبانی سه‌گانه آسیموف را هم به همراه داشت‪ .‬این نشان از‬ ‫نفوذ و اهمیت آثار آسیموف‪ ،‬در جهان امروز دارد‪.‬‬ ‫آیزاک آسیموف‪ ،‬مهاجر روس در آمریکا‪ ،‬در سال ‪ ۱۹۸۳‬پیش‌بینی‌های جالبی‬ ‫درباره دنیای آینده ارائه داد‪ .‬این موارد شامل گسترش کامپیوتر و نفوذ آن در‬ ‫زندگی روزمره‪ ،‬گسترش روابط و همکاری‌های جهانی‪ ،‬اوقات فراغت بیشتر و‬ ‫معدن‌کاوی در ماه است‪ .‬آیزاک آسیموف‪ ،‬شاید بیش از هر چیز به‌خاطر قوانین‬ ‫سه‌گانه روباتیکش شناخته می‌شود که طبق آن اعالم کرده است که اوالً کار یک‬ ‫روبات چه مستقیم و چه غیرمستقیم‪ ،‬نباید موجب آسیب به انسانی شود‪ .‬دوم آن‬ ‫که یک روبات باید تابع دستوران انسان باشد مگر در مواردی که مغایر با دستور‬ ‫اول باشند‪ .‬سوم آن که یک روبات باید از خود تا زمانی که با قوانین اول و دوم در‬ ‫تناقض نباشد‪ ،‬حفاظت کند‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 26‬‬


‫‪ِ ...‬‬ ‫من روبات"؛ مجموعه داستان‬ ‫کوتاهی است که در سال ‪۱۹۵۰‬‬ ‫میالدی منتشر شد و یکی از‬ ‫مشهورترین آثار آسیموف‬ ‫به‌شمار می‌رود‪ .‬آسیموف‬ ‫همچنین درباره روباتیک و آثار‬ ‫آن بر وضعیت اشتغال و نیروی‬ ‫انسانی و نحوه کار کردن انسان‪،‬‬ ‫پدیده (اتوماسیون) و حذف‬ ‫برخی مشاغل و بروز بیکاری‬ ‫پیش‌بینی‌هایی کرده است که‬ ‫اکنون جوان به عنوان واقعیتی‬ ‫جدی‪ ،‬با آن رویارو شده است‪.‬‬ ‫پیش‌بینی‌های آیزاک آسیموف‬ ‫درباره افزایش جمعیت دنیا‬ ‫و افزایش آلودگی نیز محقق‬ ‫شده است‪ .‬با این تفاوت که‬ ‫او امیدوار بود فناوری‌های نو‬ ‫راهی را برای حل این مشکالت‬

‫شاخصی است که "بزرگان سه‌گانه علمی ‪ -‬تخیلی" نامیده می‌شوند‪ .‬دو عضو دیگر‬ ‫این مجموعه "آرتور سی کالرک" و "آیزاک آسیموف" بودند‪.‬‬ ‫فیلیپ کی دیک؛ ویرایش ژنتیک و چرنوبیل‬ ‫"فیلیپ کی دیک" یکی دیگر از‬ ‫بزرگ‌ترین نویسندگان علمی تخیلی‬ ‫در تمام دوران است‪ .‬بسیاری از آثار‬ ‫او الهام‌بخش نویسندگان و طرفداران‬ ‫به‌طور یکسان تا زمان‬ ‫مرگ او در اوایل دهه ‪ ۱۹۸۰‬است‪.‬‬ ‫او کسی است که دورانی را پیش‌بینی‬ ‫کرده است که ‪ DNA‬انسان به‌طور‬ ‫مصنوعی توسط فناوری‌های نو اصالح‬ ‫می‌شود‪ .‬او همچنین در آثار خود از‬ ‫بروز حادثه‌ای هسته‌ای خبر داد که‬ ‫می‌گفت در ‪ ۱۹۸۵‬رخ خواهد داد‪.‬‬ ‫(چرنوبیل در سال ‪ ۱۹۸۶‬رخ داد‪.‬‬

‫برای بشر باز کند‪.‬‬ ‫او پیش‌بینی کرده بود که انسان‌ها با ساخت ایستگاه‌های فضایی‪ ،‬امکان معدن‌کاوی در‬ ‫ماه را نیز خواهند داشت‪ .‬در حال حاضر تالش‌ها برای اجرای پروژه‌های معدن‌کاوی‬ ‫در سیارات‪ ،‬در جریان است‪.‬‬ ‫آیزاک آسیموف همچنین در آثارش به درستی خبر از جامعه انسانی پیچیده‌ای داده آرتور سی کالرک و پیش‌بینی چاپگر سه‌بعدی‬ ‫بود که حاصل آن وابستگی انسان به ماشین است‪ .‬روزی که جدا کردن کامپیوتر‌ها‬ ‫از ساده‌ترین امور زندگی انسان ناممکن خواهد شد‪ .‬همان تصویر آشنایی که اکنون‬ ‫کمابیش برای همه ما محقق شده است‪.‬‬

‫در دهه ‪ ۱۹۶۰‬آرتور‬ ‫سی کالرک فیزیکدان و‬ ‫نویسنده مشهور بریتانیایی‪،‬‬ ‫پیش‌بینی‌های بسیار جالبی‬ ‫را درباره آینده مطرح‬ ‫رابرت آنسون هاین الین و سال‌های نیامده‬ ‫کرد‪ .‬او که دارنده هفت‬ ‫مدرک دکترای افتخاری‬ ‫"رابرت هاین الین" (‪Robert‬‬ ‫در رشته‌های مختلف‬ ‫‪ ،)Anson Heinlein‬نویسنده‬ ‫تجربی از جمله مدال درجه‬ ‫آمریکایی سبک علمی ‪-‬‬ ‫یک فیزیک و ریاضیات بود‪،‬‬ ‫تخیلی و یکی از سه نویسنده‬ ‫عمدت ًا به‌عنوان نویسنده‬ ‫برتر این ژانر است‪ .‬او در‬ ‫داستان‌های علمی ‪ -‬تخیلی‬ ‫کنار آیزاک آسیموف و‬ ‫شناخته شده است‪.‬‬ ‫آرتور سی کالرک یکی از‬ ‫او از بسیاری ابتکارات جهان‬ ‫سه غول علمی تخیلی دنیا‬ ‫مدرن خبر داد که در آن‬ ‫ً‬ ‫محسوب می‌شود‪ .‬هاین الین‪،‬‬ ‫زمان حقیقتا جز تخیل نامی‬ ‫یکی از اثرگذارترین و در‬ ‫نداشت‪ .‬از جمله ظهور‬ ‫عین حال جنجال‌برانگیزترین‬ ‫اینترنت‪ ،‬چاپ یا همان‬ ‫نویسندگان علمی ‪ -‬تخیلی پرینتر سه‌بعدی را هم پیش‌بینی کرد‪ .‬همچنین به‌گونه‌ای عجیب و غریب‪ ،‬خبر از‬ ‫سخت بود‪.‬‬ ‫ظهور میمون‌های خدمتکار تعلیم‌دیده داد‪ .‬اما پیش‌بینی اصلی آرتور سی کالرک‪،‬‬ ‫از آنجا که در جوانی در طرح موضوع "ایستگاه‌های راکتی" بود که در واقع پیش‌بینی فناوری‌های پیشرفته‌ای‬ ‫نیروی دریایی ایاالت متحده شبیه به ماهواره‌های امروزین بود‪.‬‬ ‫آمریکا خدمت کرده بود‪ ،‬آرتور سی کالرک‪ ،‬در سال ‪ ۱۹۶۴‬در جریان پخش یک مستند تلویزیونی از شبکه‬ ‫پیش‌بینی‌هایش جنبه نظامی بی‌بی‌سی‪ ،‬شرحی از چشم‌انداز خود از آینده ارائه کرد‪ .‬در جریان این گزارش مستند‪،‬‬ ‫و سیاسی دارد‪ .‬پیش‌بینی او جزئیاتی از نگرش و عقایدش درباره آینده بیان کرد و از جمله اظهار داشت که‬ ‫جنگ سرد یکی از مهم‌ترین در آینده مردم قادر خواهند بود بدون اینکه از مکان و موقعیت‌های یکدیگر آگاه‬ ‫پیش‌بینی‌های اوست‪.‬‬ ‫باشند‪ ،‬با هم تماس بگیرند و به آسانی از هر جای جهان که هستند‪ ،‬کسب و کار خود‬ ‫در مجموعه "تاریخ آینده"‪ ،‬را اداره کنند‪.‬‬ ‫"رابرت هاین الین"‪ ،‬جهان آیا این اظهارات شما را به یاد اینترنت نمی‌اندازد؟ او همچنین از اختراع آنچه که آن‬ ‫آینده را ترسیم می‌کند‪ .‬در کتاب "شورش در سال ‪ ،"۲۱۰۰‬به وضوح شهروندانی را را "دستگاه تکثیر" می‌نامید‪ ،‬خبر داده بود‪ .‬طبق پیش‌بینی‌های او این دستگاه در واقع‬ ‫نشان می‌دهد که برخالف یک سیستم استبدادی ظهور می‌کنند که ریشه در آمریکا فناوری خاصی بود که برای کپی‌برداری دقیق از هر چیزی قابل استفاده است‪.‬‬ ‫داشته است‪.‬‬ ‫هر چند که بسیاری از ما احتماالً بالفاصله به‌یاد سیستم کپی‌برداری در فیلم ‪Star‬‬ ‫"موشکی به‌نام گالیله"‪" ،‬حفره‌های تاریک لونا"‌و "ستاره خاموش" از کتاب‌های ‪ Trek‬می‌افتیم‪ ،‬اما چنین دستگاهی می‌تواند درعین‌حال یادآور پرینتر‌های سه‌بعدی‬ ‫معروف اوست‪ .‬هاین الین در آثار خود‪ ،‬رویای اکتشاف در فضا را به قرن‌ها پس از باشد که با دقتی باال هر چیزی را کپی می‌کنند‪.‬‬ ‫عصر ما پیش برده است‪.‬‬ ‫او همچنین درباره پیشرفت‌های پزشکی و موارد دیگری نیز پیش‌بینی‌های جالب‬ ‫مث ً‬ ‫ال در کتاب "ستاره خاموش" سخن از زمانی است که انسان سال‌هاست به وجود توجهی کرده است‪ .‬شاید الزم نباشد که یادآوری کنیم آرتور سی کالرک نویسنده‬ ‫موجودات زنده در کرات دیگر پی برده و حتی با آن‌ها ارتباط برقرار کرده است‪ ،‬مشهور بریتانیایی‪ ،‬خالق رمان علمی ‪ -‬تخیلی بسیار معروف "‪ :۲۰۰۱‬اودیسه فضایی"‬ ‫به حدی که رفت و آمد به مریخ‪ ،‬تقریبًا کاری بسیار پیش‌پاافتاده محسوب می‌شود! است که بیشتر ما با فیلمی با همین نام با آن آشنایی داریم‪.‬‬ ‫همچنین از سال‌هایی سخن می‌گوید که بشر قوانینی نیز برای این تعامالت وضع این فیلم در اصل برمبنای این کتاب توسط "استنلی کوبریک" ساخته شد و جایزه‬ ‫کرده و به‌طورکلی روابط انسانی با موجودات فرازمینی از اصول مهم دولت‌ها با اسکار را برای او و آرتور سی کالرک به ارمغان آورد‪.‬‬ ‫هدف حفظ صلح و پیشگیری از جنگ با فرازمینی‌هاست‪.‬‬ ‫همشهری دانستنیها‬ ‫هاین الین به دلیل نفوذی که بر نسل دانشمندان قرن ‪ ۲۱‬داشته‪ ،‬یکی از سه عضو مد و مه‪/‬پنجشنبه ‪ ۲۱‬آذر ‪۱۳۹۸‬‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 27‬‬


‫تاريخ ادبيات‬ ‫یعنی بدان امر کنندۀ مؤمنین که جناب‬ ‫اقدس الهی مبتال نساخته بندۀ صاحب ایمانی‬ ‫را به مرضی تا آنکه گردانیده از برای آن‬ ‫بندۀ مؤمن دوائی که او معالجه نماید‪2".‬‬

‫سبک شناسی‬ ‫(بخش ‪)180‬‬

‫کتب علمی که بعد از صفویه تا این اواخر تألیف‬ ‫شده است ازین هم بدتر است و جمله های عجیب‬ ‫و غریب از قبیل "شان چنین است" و "اینست و‬ ‫جز این نیست" و لغاتی مانند "لعل" و "یمکن" و‬ ‫"کذلک" و "احوط" و "کان لم یکن" و بسیا الفاظ و‬ ‫ترکیبات و طرزهای عربی در آن دیده می شود‬ ‫که خواندنش موجب رنج و مالل خواننده است!‬ ‫یا برخالف بقدری آمیخته به لغات و ترکیب های‬ ‫اروپایی است که هیچ کس از فهم آن سر در نمی‬ ‫آورد!‬ ‫اینک دو نمونه از نثر مالیانه ی قرن اخیر یکی از‬ ‫کتاب "فردوس التواریخ" تألیف "قاضی بسطامی"‪ 1‬و دیگر پخته تر از کتاب مستطاب‬ ‫"تحریر العقال" تألیف دانشمند و مصلح بزرگ قرن سیزدهم "شیخ هادی نجم‬ ‫آبادی" نقل خواهیم کرد‪ ،‬تا طرز تحریر این طایفه از هر جهت دانسته آید‪( .‬نقل از‬ ‫فردوس التواریخ)‬ ‫از ترجمه ی رساله ی ذهبیه یا مذهبه‬ ‫منسوب به علی بن موسی الرضا (ع)‬ ‫"بسم الله الرحمن الرحیم‪:‬‬ ‫رسید نامۀ امیرالمؤمنین در آن چیزی که امر کرده که مطلع نمایم او را به اموری‬ ‫که محتاج است به آنها از آنچه تجربه کرده ام و از آباء معصومین (ع) خود شنیده‬ ‫ام در خصوص اطعمه و اشربه و ادویه و فصد و حجامت و حمام و نوره و باه و غیر‬ ‫انها از چیزهائی که موجب استقامت بدن می گردد و به تحقیق بیان نمودم آنها را و‬ ‫بالله توفیق‪ .‬و در بعض نسخ در آخر رساله نصیحت کرده اند که باید التفات نشود‬ ‫به قول کسی که جاهل است و ریاضت علوم و آداب نکشیده و نمی داند آنچه عمل‬ ‫می کند‪ ،‬و ترک می نماید؛ و می گوید مکرر خوردیم غذا را و هیچ مضرت ندیدیم‬ ‫و چیزی را که می گویند مضر است مرتکب شدیم و اصال ناخوشی بهم نرسید و این‬ ‫شخص که این کالم را می گوید مثل حیوانات بی شعور است و از قبیل صورتی است‬ ‫که نقش می شود و تمیز مابین ضار و نافع نمی کند و حال او شبیه است به دزدی که‬ ‫یک مرتبه گرفتار شود و مورد سیاست و تنبیه نگردد پس حریص شود در دزدی و‬ ‫پی در پی دزدی کند تا آنکه گرفتار گردد در دزدی عظیمی‪ ،‬پس دست او را قطع‬ ‫نمایند و به سیاستهای دیگر مبتال شود‪ ،‬اگر مرتبۀ اول که دزدی کرد‪ ،‬مؤاخذه می شد‬ ‫عود نمی کرد و عقوبت آن سهل بود و همچنین آدمی هرگاه چند مرتبه از غذاها‬ ‫و مشروبهای مضر مصرف کند و ضرر نیابد‪ ،‬جرئت می کند و آخراالمر به امراض‬ ‫عظیمه که قابل عالج نیست مبتال می شود‪ ،‬و از ابومحمد حسن قمی نقل شده که‬ ‫چون رسالۀ مبارکه را آوردند نزد مأمون‪ ،‬خواند و شاد شد‪ ،‬از بیان آن سرور‪ ،‬و امر‬ ‫نمود که بنویسند آن را به آب طال و مسمی نمایند برسالۀ ذهبیه یا مذهبیه – بنابر‬ ‫اختالفات نسخ‪ ،‬این است آنچه مناسب بود تصدیر رساله به آن و الحال شروع در‬ ‫شرح فقرات شریفه می شود و ما توفیقی االبالله علیه توکلت والیه انیب‪.‬‬ ‫قال االمام علیه السالم‪ :‬اعلم یا امیرالمؤمنین ان الله تعالی لم یبتل العبد المؤمن به ِ‬ ‫بالء‬ ‫حتی جعل له ِ‬ ‫دواء یعالج به‪.‬‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫از نثر مرجوم نجم آبادی‪:‬‬ ‫"بعضی از کسانی که در زمان صدور وحی‬ ‫بودند خالی از حالت افراط و تفریط بوده و‬ ‫بلکه به حالت فهم کالم بودند خالی از غرض‬ ‫اوهام و سایر امراض‪ ،‬این اشخاص اگرچه‬ ‫کم بودند کلمات قرآنیه را می فهمیدند و‬ ‫می دانستند که از جانب حق است و موافق‬ ‫عقل است‪ ،‬قبول می کردند‪ ،‬چون در مقام‬ ‫عمل برمی آمدند و تهذیب اخالق خود‬ ‫می نمودند به مقامات عالیۀ ربانیه فایز می‬ ‫شدند‪ ،‬در این زمان نیز اگر کسی در مقام‬ ‫فهم کلمات قرآنیه باشد نه به تقلید کلمات مسموعۀ از سابقین و یا تقدم مدلول بر‬ ‫دلیل‪ ،‬از بطالن و حقیقت بلکه با طلب خالی از شوب حب و بغض سابق که داعی بر‬ ‫طلب شده باشد که طالب حق باشد نه طائب حقیقت یا بطالن آن و در فهم کالم‪،‬‬ ‫نظر باوهام خارجه نداشته باشد و به اخبار آحاد ظنیه یا وهمیه اثبات معانی کلمات‬ ‫قرآنیه را نخواهد بلکه به فطرت سلیمۀ آلهیه ناظر کلمات باشد و عقل خود را در‬ ‫هر باب حاکم بداند و نگوید که کلمات صادرۀ از معصومین مقدم بر حکم عقل است‬ ‫و بفهمد که صادرۀ غیرمنسوبه است‪ ،‬به خبر واحد ظنی یا وهمی احراز صدور کردن‬ ‫خطا است‪ ،‬اگر به شخص عاقل و حکیمی نسبت کالمی دهند‪ ،‬مستمع به مجدر نسبت‪،‬‬ ‫اعراض از حکم عقل خود نماید عاقل نیست‪ ،‬بلی اگر از عاقل و حکیم کالمی خود‬ ‫بشنود یا یقین کند بفرمایش او‪ ،‬آنوقت نظر و تأمل تقلید نماید و از حکم عقل خود‬ ‫اعراض نماید‪ ،‬بعد از ظهور خطای فعل خود البته فهمیده متابعت آن عاقل حکیم می‬ ‫نماید‪ ،‬همچو کسی کلمات قرآنیه را صحیح می فهمد‪ ،‬اگر کیفیت اعجازش را نفهمد‪،‬‬ ‫صحت و حقیقت را می فهمد و می داند که مسببین آن کلمات شخص بزرگ عاقل‬ ‫و حکیم بوده – اگر نداند که به وحی الهی بوده‪ ،‬در هر حال عقلش حکم می نماید که‬ ‫متابعت او درین کتاب الزم است و متابعت حق است – و انذاراتش فی الجمله و بر‬ ‫سبیل اجمال‪ ،‬صحیح است‪ .‬از خدا باید ترسید‪ ،‬همیشه خصوص ًا نسبت به عاقبت امر‪،‬‬ ‫چه به استدراج و حلم حق نباید مغرور شد‪3"...‬‬ ‫و از جمله کتب علمی فارسی که بالنسبه پخته و روان تحریر یافته است "اسرار‬ ‫الحکم" و شرح مثنوی "حاج مالهادی" سبزواری حکیم عروف متخلص به "اسرار"‬ ‫است‪.‬‬ ‫کتب رجال‬ ‫در میان ملت اسالم دو قسم کتاب در شناخت رجال متداول است‪ :‬یکی رجال خبر و‬ ‫حدیث‪ ،‬یعنی مردمی که اخبار رسول و صحابه و پیشوایان مذهب را سینه به سینه‬ ‫و سپس با ثبت و یادداشت به دیگران می رسانیده اند‪ ،‬و این کتب بیشتر به عربی‬ ‫تألیف شده و مراد عمده از تألیف آنها تعیین ثقه بودن و ثقه نبودن رجال خبر است‪،‬‬ ‫و شیعه و سنی هر یک کتابهائی مخصوص به خود داشته و دارند و احادیث و روایات‬ ‫"معنعن"‪ 4‬را با چگونگی شخصیت راوی وانمود می کنند‪ .‬دیگر کتب رجال به معنی‬ ‫اعم‪ ،‬یعنی رجال سیاست و علم و ادب‪ ،‬این قبیل کتب از تازی تجاوز کرده به زبان‬ ‫فارسی رسیده و از جملۀ آنها تذکرۀ شعرا – تاریخ وزیران – تاریخ خطاطان – تاریخ‬ ‫حکیمان و امثال آنهاست که هر یک را در جای خود اشاره کرده ایم و بسیاری از آنها‬ ‫مانند "تذکرۀ سام میرزا" و "تذکرۀ نصرآبادی"‪ 5‬و "تذکرۀ هفت اقلیم" تألیف امین‬ ‫احمد رازی که در ‪ 1028‬تألیف شده است مشتمل بر جغرافیا و رجال ادب‪ ،6‬و تذکرۀ‬ ‫"تقی الدین کاشانی" مختص به شعرا از تب اواخر صفویه‪ 7‬و "آتشکده" تألیف آذر‬ ‫بیکدلی متعلق به دورۀ نادرشاه و غیره‪...‬‬ ‫در عصر قاجاریه ازین قبیل کتب نمونه های مهمی تألیف شده از قبیل "نامۀ‬ ‫دانشوران" که ذکر آن گذشت و شش جلد آن تا حرف شین چاپ شده و گویند باقی‬ ‫آنهم تألیف شده و نسخۀ خطی آن در کتابخانه های خصوصی موجود است‪ ،‬دیگر‬ ‫"قصص العلما" تألیف محمدبن سلیمان تنکابنی است که در سنۀ ‪( 1290‬عصر ناصری)‬ ‫تألیف شده و خوب کتابی است‪ ،‬و احوال ‪ 150‬تن از علمای شیعه را نوشته است و‬ ‫ازین مقوله است "نجوم السماء" تألیف میرزا محمدعلی که در ‪ 1286‬مشتمل بر‬ ‫ذکر علمای شیعه در قرون ‪ 13 – 12 – 11‬هجری تألیف شده و این هر دو کتاب‬ ‫چاپ شده است‪.‬‬ ‫و ازین جمله است تذکرة الخطاطین میرزا سنگالخ بجنوردی که در دو جلد بزرگ و‬ ‫قطور با چاپ بسیار مرغوب در عصر ناصری تألیف و طبع شده است ولی فاقد اسناد‬ ‫تاریخی استو غالب ًا بنام خوشنویسان و قطعات ایشان اکتفا شده است‪.‬‬ ‫"بستان السیاحه" حاج زین العابدین شیروانی را نمی توان یک کتاب علمی خاص نامید‬ ‫زیرا به قدری مطلب متفرق از تاریخی و روایات در آن انباشیته شده که حال " ُجنگ"‬ ‫را پیدا کرده است‪ .‬این کتاب که در تاریخ ‪ 1247‬تحریر شده‪ ،‬مؤلف آن شیعه و از‬ ‫دراویش نعمت اللهی بوده‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 28‬‬


‫و در ایران و مصر و شام و عثمانی و هند و یمن و حجاز و افغانستان و بدخشان و‬ ‫ترکستان و غیره سفر کرده و کتابی بسیار نفیس به وجود آورده است و در ضمن‬ ‫قسمتی از شرح حال علما و عرفا و حکما و شعرا و فضال نگاشته و از ملل و نحل هم‬ ‫مباحثی دارد و در جغرافیا نیز بحثی کرده است و مکرر به طبع رسیده است‪.‬‬ ‫خیرات ِحسان" تألیف محمد حسن خان اعتماد‬ ‫و از جمله کتب تذکره "تذکرۀ‬ ‫ُ‬ ‫السلطنه است که نامش و ذکر بعضی از تألیفات وی گذشت‪ .‬دیگر مجمع الفصحا‬ ‫تألیف "رضا قلی خان هدایت" که ذکر او گذشت در دو مجلد است که از کتب عهد‬ ‫ناصری و از مهمترین تذکره ها و کتب رجال شعر فارسی است‪ ،‬و ریاض العارفین‬ ‫تألیف همو نیز از کتب رجال است که مختص به عرفا و شعرای صوفی مسلک تألیف‬ ‫شده و این هر دو در تهران با کمال نفاست به طبع رسیده است‪.‬‬

‫تاريخ و فرهنگ‬

‫کشف قدیمی‌ترین اثر هنری جهان‬ ‫در غاری در اندونزی‬

‫گنج دانش‬ ‫این کتاب از کتب بسیار نفیس فارسی است که محمد تقی خان حکیم در سال ‪1305‬‬ ‫به شکل تذکره ی کاملی از اسامی اماکن و بالد ایران و حوادث تاریخی و رجال‬ ‫مشهور و یادداشت های بسیار مفید در ‪ 574‬صفحه تألیف کرده است‪ .‬این تا جایی‬ ‫که به نظر حقیر رسیده نخستین کتابی است که مآخذ و منابع کتاب که طرف رجوع‬ ‫مؤلف بوده از فرنگی و غیره با فهرست جامع در آن نام برده شده است‪.‬‬ ‫توضیحات‪:‬‬ ‫مال نوروزعلی معروف به فاضل بسطامی از فضالی عهد ناصری است و در‬ ‫‪ -1‬‬ ‫فقه و اصول و علم رجال استاد بود و تألیفی دارد موسوم به فردوس التواریخ در‬ ‫تاریخ مشهد و شرح حال امام هشتم که به طبع رسیده و کتابی مفید است‪.‬‬ ‫نقل از فردوس التواریخ نسخه ی خطی‪.‬‬ ‫‪ -2‬‬ ‫از صفحه ی ‪ 109 – 108‬تحریرالعقال چاپ تهران تألیف مرحوم حاج شیخ‬ ‫‪ -3‬‬ ‫هادی نجم آبادی‬ ‫ترکها روایات معنعن را "عنعنات" گویند‪.‬‬ ‫‪ -4‬‬ ‫تذکره ی سامی و نصرآبادی چاپ شده است‪.‬‬ ‫‪ -5‬‬ ‫این کتاب چاپ نشده است‪.‬‬ ‫‪ -6‬‬ ‫طبع نشده و کمیاب است‪.‬‬ ‫‪ -7‬‬ ‫‪------------------------------‬‬‫‪-----------------‬‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫یک نقاشی از صحنه شکار ماقبل تاریخ که اخیرا در دیواره غاری در اندونزی کشف‬ ‫شده می تواند قدیمی‌ترین اثر هنری جهان باشد‪.‬‬ ‫بر اساس پژوهش هایی که در این مورد انجام شده این نقاشی متعلق به ‪ ۴۴‬هزار‬ ‫سال پیش است و قابلیت‌ها و فرهنگ هنری مردمان ساکن منطقه را به خوبی‬ ‫نشان می دهد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری فرانسه این نقاشی که پهنای آن حدود ‪ ۴.۵‬متر است حدود‬ ‫دو سال پیش در جزیره سوالوسی کشف شد‪ .‬در پژوهشی که روز چهارشنبه ‪۲۰‬‬ ‫آذر در مجله علمی «نیچر» منتشر شد گفته می شود که این نقاشی صحنه‌ای از‬ ‫تعقیب جانوران توسط انسان گونه‌های شکارچی را ترسیم می کند که ابزارهایی‬ ‫نظیر نیزه و ریسمان در دست دارند‪.‬‬ ‫گروه پژوهشی دانشگاه گریفیث در استرالیا با استفاده از فناوری تشخیص قدمت‬ ‫به این نتیجه رسیده اند که این نقاشی مربوط به حداقل ‪ ۴۳‬هزار و ‪ ۹۰۰‬سال پیش‬ ‫و دوران پارینه سنگی پسین است‪.‬‬ ‫پژوهشگران در بخشی از گزارش خود گفتند‪«:‬براساس اطالعاتی که ما در اختیار‬ ‫داریم این نقاشی دیواری قدیمی‌ترین اثر داستان گویی تصویری و قدیمی‌ترین‬ ‫نقاشی جهان است‪».‬‬ ‫چندی پیش یک نقاشی ديگر در غارهای جزیره بورنئو در اندونزی کشف شد که‬ ‫قدمت آن به ‪ ۴۰‬هزار سال پیش بازمی گردد‪ .‬در سال ‪ ۲۰۱۴‬نیز در یکی دیگر‬ ‫از غارهای جزیره سوالوسی یک نقاشی دیگر با قدمت ‪ ۳۵‬هزار ساله کشف شد‪.‬‬ ‫آدام بروم استاد باستان شناسی در دانشگاه گریفیث استرالیا به مجله «نیچر»‬ ‫گفت‪«:‬تاکنون چیزی مثل این ندیده ام‪ .‬ما صدها مورد دیگر از نقاشی بر دیواره‬ ‫غارهای منطقه را دیده ایم ولی هیچیک مثل ترسیم صحنه شکار نبوده اند‪».‬‬ ‫خبرگزاری فرانسه می افزاید مدت‌ها تصور می شد که نقاشی از اروپا آغاز شده‬ ‫ولی کشف آثار بسیاری قدیمی در اندونزی این فرضیه را به چالش کشیده است‪.‬‬ ‫فقط در جزیره سوالوسی حداقل ‪ ۲۴۲‬غار و سرپناه که با ديوار نگاره‌های باستانی‬ ‫کشف شده و هر سال موارد بیشتری کشف می شوند‪.‬‬ ‫در نقاشی که اخیرا کشف شده به نظر می رسد که شکارها خوک‌های وحشی و یا‬ ‫بوفالوهای کوچک باشند‪ .‬شکارچیان به رنگ قرمز مایل به قهوه‌ای ترسیم شده‬ ‫اند و پیکر آنها مثل انسان ولی سرهایشان مثل سر جانوران از جمله پرندگان و‬ ‫خزندگان تصویر شده است‪ .‬پژوهشگران می گویند ترسیم انسان با سر حیوانات‬ ‫در این نقاشی نشان می دهد که ساکنان باستانی این منطقه قادر بودند چیزهایی‬ ‫را تصور کنند که در عالم واقعیت وجود نداشت‪.‬‬ ‫آدام بروم افزود‪«:‬ما دقیقا معنای آن را نمی دانیم ولی به نظر می رسد که مربوط‬ ‫به رسوم شکار است و ممکن است معانی افسانه‌ای و یا فراطبیعی داشته باشد‪».‬‬ ‫در بخش دیگری از مقاله مجله «نیچر» گفته می شود که تاکنون به نظر می رسید‬ ‫که یک پیکره کوچک عاجی از یک موجود نیمه انسان ‪ -‬نیمه شیر که در آلمان‬ ‫کشف شده و قدمت آن به حدود ‪ ۴۰‬هزار سال قبل باز میگردد قدیمی‌ترین‬ ‫تصویر از موجودات نیمه انسان ‪ -‬نیمه حیوان باشد‪.‬‬ ‫پژوهشگران در بخش دیگری از گزارش خود می گویند‪«:‬این دیوارنگاره نه تنها‬ ‫ممکن است قدیمی‌ترین نقاشی جهان بلکه ممکن است قدیمی‌ترین نشانه از نحوه‬ ‫ارتباط و داستان گویی در عصر پارینه سنگی باشند‪».‬‬ ‫با این همه برخی دیگر از دانشمندان در قدمت این نقاشی تردید دارند و می‬ ‫گویند ممکن است نتیجه بارها نقاشی مجدد روی اثر اولیه باشد که احتماال در‬ ‫طول هزاران سال بعد تکمیل شده است‪ .‬برخی از باستان شناسان معتقدند که‬ ‫نقاشی صحنه هایی که انسان را در کنار جانوران نشان می دهد حدود ‪ ۱۰‬هزار‬ ‫سال قبل در خارج از اروپا رواج یافته است‪( .‬رادیو فردا)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 29‬‬


‫حقوق شهروندی‬

‫راهنمای حقوق دمکراتيک‬ ‫و مسئوليت های شهروندی در کانادا‬ ‫(بخش چهاردهم)‬

‫تماس با اشخاص مناسب‬

‫می نماید‪.‬‬ ‫به دست آوردن حمایت برای هدف تان‬ ‫در فضای دموکراتیک بعضی اشخاص و سازمان ها بخاطر تجربه و خردمندی شان‬ ‫مورد احترام قرار می گیرند‪ ،‬البته این بدان معنی نیست که همگان همیشه پذیرای‬ ‫نظرات آنها باشند‪ ،‬اما ما همواره تمایل داریم که آنچه آنها برای گفتن دارند گوش‬ ‫بسپاریم‪.‬‬ ‫قبل از آنکه با مأمور رسمی دولت تماس بگیرید‪ ،‬بهتر است خواستار حمایت اشخاص‬ ‫برجسته یا سازمان های معتبری که با پیشنهاد شما برای تغییر موافقند شوید‪ .‬چنین‬ ‫ِ‬ ‫طرف اشخاص و گروه هایی که آن قانون یا سیاست گذاری‬ ‫حمایتی بخصوص از‬ ‫تأثیری بر آنها ندارد سودمندتر می باشد‪ .‬این چنین حامیانی قضاوت هایشان‬ ‫بیطرفانه تر تلقی خواهند شد‪.‬‬

‫چگونه تماس بگیرید‬ ‫درخواست مالقات با مسئوالن رسمی دولتی‪ :‬برای گرفتن وقت مالقات حضوری‪،‬‬ ‫معموال باید یک درخواست کتبی بفرستید‪ .‬در نامه درخواست آنچه را که فکر می‬ ‫کنید در قانون یا برنامه دولت نامناسب است و روشی که می توان آن قانون را‬ ‫تغییر داد‪ ،‬شرح دهید‪ .‬در اینجا به چند رهنمود برای نوشتن اینگونه نامه ها اشاره‬ ‫می کنیم‪:‬‬ ‫ اوالً شما باید آن قانون یا برنامه دولتی را بدانید‪ .‬برای این کار یک کپی از قانون‬‫مزبور را در دسترس داشته باشید‪ .‬همچنین بدانید که آن قانون یا برنامه چگونه‬ ‫ِ‬ ‫کارمندان دولت به اجرا در می آید‪.‬‬ ‫بوسیله‬ ‫ روش درخواست شما‪ ،‬همیشه می باید رسمی باشد‪.‬‬‫ بروشنی اصل یا ارزش کانادائی را که فکر می کنید‪ ،‬توسط اجرا این قانون آسیب‬‫می بیند‪ ،‬تشریح نمائید‪ .‬برای بازبینی دوباره درخواست تان‪ ،‬ارزش های اساسی‬ ‫دموکراسی کانادائی را که در فصل دوم آمده است مرور کنید‪.‬‬ ‫ اگر می توانید مثال هایی از نتایج نامطلوبی که اجرای قانون یا برنامه دولتی مزبور‬‫داشته است ارائه دهید‪.‬‬ ‫ اگر می توانید مثال هایی از دولت های دیگری که روش پیشنهادی شما را بکار‬‫برده اند‪ ،‬داشته باشید‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫شهروندان دیگر را به درخواست تان ضمیمه نمائید‪.‬‬ ‫ هر گونه نامه حمایتی‬‫ و نهایتا‪ ،‬درخواست نمایید تا به نامه شما پاسخ داده شود‪.‬‬‫اگر توانستید مالقات با نماینده دولت را هماهنگ کنید‪ ،‬اطمینان حاصل نمائید که‬ ‫ِ‬ ‫افراد حاضر در جلسه را به اطالع نماینده دولت رسانده اید‪.‬‬ ‫لیست‬ ‫در طول جلسه‪ ،‬برای تغییر قانون یا برنامه دولتی دالیلتان را مؤدبانه‪ ،‬مستدل و بدون‬ ‫هیچ تزلزلی ارائه دهید‪ .‬وقتی طرح پیشنهادی خود را ارائه می دهید‪ ،‬مشابه همان‬ ‫ِ‬ ‫نوشتن نامه بکار بردید را در اینجا رعایت کنید‪.‬‬ ‫رهنمودهایی که در مورد‬

‫با چه کسی باید تماس گرفت‬ ‫تماس با افراد مناسب و شایسته برای موفقیت در ایجاد تغییرات در قوانین و برنامه‬ ‫های دولت مهم خواهد بود‪.‬‬ ‫دسترسی به دولت‬ ‫بعضی مواقع‪ ،‬حتی اگر موفق به جلب توجه رسانه های گروهی و حزب مخالف به‬ ‫موضوع مورد نظرتان هم شده باشید‪ ،‬الزم است که گروه تان با یک عضو عالیرتبه‬ ‫ِ‬ ‫معاون وزیری که مسئول اداره مربوطه‬ ‫دولت تماس بگیرد‪ .‬در این موارد با وزیر یا‬ ‫می باشد‪ ،‬تماس بگیرید‪.‬‬ ‫همچنین ممکن است شما خواستار تماس گرفتن با سایر وزیرانی باشید که می توانند‬ ‫پشتیبانان باارزشی برای شما باشند‪ .‬در صفحات بعدی این راهنما اطالعاتی در باره پیگیری کردن‬ ‫ی تماس گرفتن با افراد مناسب در دولت آمده است‪ .‬شما هر قدر هم که حمایت نامه ای دیگر بنویسید‪ .‬همیشه بعد از یک جلسه با مسئول دولتی که با او مالقات‬ ‫عمومی برای موضع تان جلب کرده باشید‪ ،‬هنوز باید بتوانید دولت را برای ایجاد کرده اید نامه ای نوشته و آنچه را در جلسه اتفاق افتاد بار دیگر مرور کنید‪ .‬این نامه‬ ‫به هر دو طرف این فرصت را می دهد تا انتظارات و ارتباطات خود را روشن نمایند‪.‬‬ ‫تغییرات متقاعد نمایید‪.‬‬ ‫بعنوان یک قاعده کلی‪ ،‬شما باید با یک شخص بانفوذ که اختیار ارائه پیشنهاد برای این نامه همچنین یک سابقه کتبی از جلسه بوجود ایجاد خواهد کرد‪.‬‬ ‫اگر پاسخی نباشد‪ :‬دریافت پاسخ ازمسئولین دولتی ممکن است حتی چند ماه به‬ ‫تغییرات را دارد تماس بگیرید‪.‬‬ ‫برای یافتن بهترین شخص برای برقراری تماس‪ ،‬با یک نفر که در آن سازمان کار طول انجامد‪ .‬اگر پس از این مدت شما جوابی نگرفتید‪ ،‬با نوشتن یک نامه کوتاه‪،‬‬ ‫می کند صحبت کنید یا با کسی که راجع به این سازمان اطالعات کافی دارد مشورت نامه یا جلسه قبلی را به مسئول مربوطه یادآوری نموده و درخواست پاسخ نمایید‪.‬‬ ‫نمایید‪ .‬شما می توانید به سادگی و تنها با تماس تلفنی با آن سازمان فعالیت خود اگر پاسخ مثبتی وجود داشت‪ :‬اگر دولت پاسخ داد و تغییر در قانون یا برنامه را قبول‬ ‫را شروع کنید‪ ،‬صفحه های آبی کتاب راهنمای تلفن (‪ )Blue pages‬در این مورد کرد‪ ،‬باید به شما تبریک گفت! متقاعد نمودن دولت به ایجاد تغییرات در قوانین و‬ ‫راهنمای خوبی هستند‪ .‬همچنین می توانید با کمی پرس و جو در کتابخانه محله تان برنامه ها دشوار است و وقت زیادی می برد‪ ،‬بنا براین اگر پاسخ مثبتی دریافت‬ ‫کردید‪ ،‬شما کارتان را بخوبی انجام داده اید‪.‬‬ ‫یا در اینترنت بهترین شخص برای تماس در این مورد را بیابید‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫مورد نظر‪ ،‬بیشترین یک نامه سپاسگزاری بنویسید‪ :‬نوشتن نامه سپاسگزاری برای مسئوالن دولتی و تشکر‬ ‫موضوع‬ ‫معموال وزیر کابینه یا معاون وزیر مسئول در مورد‬ ‫ِ‬ ‫توانایی تاثیرگذاری بر قانونگذاری و برنامه های دولت را دارند‪ .‬متاسفانه بطور از اینکه به درخواست شما پاسخ مثبت داده اند را فراموش نکنید‪ .‬ضمنا سوال کنید‬ ‫که این تغییرات چه زمانی اِعمال خواهد شد‪ .‬موافقت با ایجاد تغییر یک موضوع است‬ ‫معمول هماهنگ نمودن یک مالقات با آنها مشکل است‪.‬‬ ‫و انجام آن موضوعی دیگر‪.‬‬ ‫بیشتر اوقات تماس گرفتن با عضو پارلمان (فدرال) و یا عضو مجلس قانونگذاری زیر نظر گرفتن اقدام دولت‪ :‬اگر شما پاسخی از دولت دریافت نکردید‪ ،‬در نوشتن‬ ‫(استانی) حوزه سکونت تان سودمند است‪ .‬شما می توانید مسائل مورد عالقه تان را نامه ای دیگر تأخیر نکنید‪ ،‬تا زمانی که تغییر ایجاد شود یا اینکه متقاعد شوید که‬ ‫ِ‬ ‫اعمال فشار به دولت برای ایجاد تغییرات زمان‬ ‫یا به وسیله نامه یا در مالقات حضوری درمعرض توجه عضو پارلمان یا عضو مجلس قرار نیست کاری انجام شود‪ .‬در واقع‬ ‫قانونگذاری قرار دهید‪ .‬مالقات با نماینده انتخابی محل زندگی تان معموال بسیار زیادی می برد‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫وزیر دولت است‪ .‬امکان دارد شما قبل از تماس گرفتن با بیشتر اوقات متقاعد کردن دولت برای ایجاد تغییر بیش از یک بار نامه نگاری و یا‬ ‫آسانتر از مالقات با یک‬ ‫وزیر یا معاون وزیر خواستار بدست آوردن حمایت عضو پارلمان یا عضو مجلس برگزاری یک جلسه وقت خواهد گرفت‪ .‬در برخی موارد‪ ،‬دولت برای تغییر یک‬ ‫قانونگذاری شوید‪ .‬عضو مجلس قانونگذاری یا عضو پارلمان ممکن است مستقیم ًا در قانون یا برنامه دولتی و اینکه این قانون یا برنامه چگونه باید تغییر کند‪ ،‬از مردم‬ ‫نظرخواهی می کند‪ .‬تغییر دمکراتیک می تواند جریان بسیار کندی باشد‪ .‬حتی اگر‬ ‫دولت نفوذ داشته باشد‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫مسائل دولت شهری (محلی)‪ ،‬گرفتن یک مالقات از نماینده ی انتخابی دولت موافق تغییرات باشد عملی کردن این تغییرات زمان زیادی می برد‪ .‬وضع یا‬ ‫برای‬ ‫شهری(محلی) معموال آسانتر است‪ .‬با هر سطحی از دولت و هر نماینده ای که تغییر قوانین فقط وقتی صورت می گیرد که جلسات پارلمان‪ ،‬مجلس قانونگذاری یا‬ ‫موضوع مورد عالقه تان را در میان می گذارید ‪ ،‬کلید موفقیت اینست که تشخیص دولت شهری بطور رسمی برقرار باشد‪ .‬این جلسات یک یا دو دوره کاری در هر‬ ‫دهید چه کسی بیشترین دلسوزی را نشان خواهد داد‪ ،‬همیشه سعی کنید اول با آن سال را شامل می شوند‪.‬‬ ‫شخص تماس بگیرید‪ .‬در بسیاری موارد ممکن است تشخیص دهید که یک کارمند برای شرکت در زندگی دمکراتیک شما به صبر و پشتکار نیاز دارید‪.‬‬ ‫(دنباله در شماره ی آینده)‬ ‫دولتی دلسوزتر از یک سیاستمدار‪ ،‬در مورد مسئله مورد عالقه تان‪ ،‬با شما همکاری‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 30‬‬


‫داستان کوتاه‬

‫مرگ پدرم‬ ‫نوشته ی "چارلز بوکوفسکي"‬ ‫ترجمه ی "بهمن کيارستمي"‬

‫ بله‪ ،‬مي‮بينم‪.‬‬‫ آ‪ ..‬قاب اون تابلو چه‮قدر قشنگه‪ .‬ولي نقاشيش چنگي به دل نمي‮زنه‪.‬‬‫ مي‮تونين قاب رو بردارين‪.‬‬‫ با نقاشيش چه كار كنم؟‬‫ بندازنش دور‪.‬‬‫بعد به دور و بري‮ها نگاه كردم‪:‬‬ ‫ لطفًا هر كس هر تابلويي رو كه دوست داره بر داره‪.‬‬‫اون‮ها هم همين كار رو كردند‪ .‬چيزي نگذشت كه ديوار خالي شد ‪.‬‬ ‫ اين صندلي هارو الزم ندارين؟‬‫ نه‪ ،‬فكر نكنم ‪.‬‬‫ديگه حتي رهگذرهايي كه از جلوي خونه رد مي‮شدند هم سرشون رو مي‮انداختند‬ ‫ميومدند تو‪ .‬اون‮ها ديگه زحمت معرفي كردن خودشون رو هم نمي‮كشيدند‪ .‬يه نفر‬ ‫با صداي بلند پرسيد‪:‬‬ ‫ اين كاناپه چي؟ الزمش دارين؟‬‫ نه الزم ندارم ‪.‬‬‫كاناپه هم رفت از خونه بيرون‪ .‬بعدنوبت به ميز گوشة آشپزخانه و صندلي‮ها شد‪.‬‬ ‫ هنري شما اين‮جا توستر داريد؟‬‫توستر روهم بردند‪.‬‬ ‫ اين ظرف‮هارو هم كه الزم ندارين‪ ،‬دارين؟‬‫ نه ‪.‬‬‫ اين سرويس نقره چي؟‬‫ نه ‪.‬‬‫ اگه اين فنجون‌هاي قهوه وهم‌زن رو هم الزم ندارين‪ ،‬ببرمشون‪.‬‬‫ ببرينشون ‪.‬‬‫يكي از خانم‮ها در قفسة آشپزخونه رو باز كرد‪:‬‬ ‫ اين ميوه‮ها رو چي؟ فكر نكنم تنهايي بتونين از پس شون بر بياين‪.‬‬‫ خيله خب‪ .‬هر كس مي‮خواد مي‮تونه يه كم بر داره فقط سعي كنين به همه يه‬‫اندازه برسه ‪.‬‬ ‫ من توت فرنگي‮هارو مي خوام !‬‫ من هم انجيرهارو !‬‫ من هم مربا رو مي‮برم !‬‫ آدم‮ها ميومدند‪ ،‬مي‮رفتند و با آدم‮هاي تازه برمي‌گشتند‪.‬‬‫ هي! اين‮جا پنج بطر ويسكي هم هست‪ .‬هنري ! شما كه مشروب نمي‮خورين ؟‬‫ اون‮ها رو بذارين باشن ‪.‬‬‫خانه داشت كم كم پر از آدم مي‮شد‪ .‬از توالت صداي كشيدن سيفون اومد و بعدش‬ ‫صداي شكستن ظرفي از آشپزخونه‪.‬‬ ‫ بهتره اين جارو برقي رو نگه دارين‪ .‬براي آپارتمان‮تون به درد مي‮خوره‪.‬‬‫ باشه نگهش مي‮دارم‪.‬‬‫ توي گاراژ يه مقدار وسايل باغبوني هست الزم‌شون كه ندارين؟‬‫ چرا‪ ،‬اون‌ها به دردم مي‮خورن ‪.‬‬‫ برا اون‌ها پونزده دالر به‮تون مي دم ‪.‬‬‫ باشه ‪.‬‬‫مرد پونزده دالر به‮م داد و من كليد گاراژ رو دادم به‮ش ‪ .‬چيزي نگذشت كه صداي‬ ‫ماشين چمن زني كه داشت كشيده مي‮شد به اون طرف خيابون بلند شد ‪.‬‬ ‫ هنري پونزده دالر براي اون همه وسيله واقع ًا مفت بود ارزش اون‮ها خيلي بيشتر‬‫بود ‪.‬‬ ‫من جواب ندادم‬ ‫ ماشين رو چه‮طور؟ مال چهار سال پيشه ‪.‬‬‫ فكر كنم ماشين رو نگه مي‮دارم‪.‬‬‫ حاضرم پنجاه دالر هم به‮تون بدم‪.‬‬‫ فكر كنم ماشين رو نگه مي‌دارم‪.‬‬‫يه نفر فرش اتاق جلويي رو لوله كرد و برد بعد وقتي كه ديگه چيز دندون‮گيري‬ ‫باقي نمونده بود يكي يكي رفتند ‪ .‬فقط سه چهار نفر مونده بودند كه اون‮ها هم‬ ‫زيادنموندند‪ .‬شلنگ آب‪ ،‬تخت‮خواب‪ ،‬يخچال‪ ،‬اجاق گاز و يه حلقه كاغذ توالت‪ ،‬تنها‬ ‫چيزي بود كه باقي مونده بود ‪.‬‬ ‫ از خونه اومدم بيرون و در گاراژ رو بستم‪ .‬من داشتم در گارژ رو قفل مي‮كردم‬‫كه دوتا پسر بچة اسكيت‮سوار جلوي خونه وايسادند ‪.‬‬ ‫ اون مرده رو مي‮بيني؟‬‫ آره‪.‬‬‫ باباش ْمرده ‪.‬‬‫اون ها اسكيت‌كنان رفتند‪ .‬بعد من شلينگ آب رو بر داشتم‪ .‬شير رو باز كردم و‬ ‫باغچه رو آب دادم ‪.‬‬

‫مادرم يك سال زودتر از پدرم‬ ‫مرده بود‪ .‬يك هفته بعد ازاين‮كه‬ ‫پدرم مرد‪ ،‬من تنها‪ ،‬توي خونه‮ش‬ ‫بودم‪ .‬خونه‮ش در آركاديا بود و‬ ‫من كه نزديك‮ترين كس او بودم‪،‬‬ ‫چند روز بعد از مرگش‪ ،‬سر‬ ‫راه سانتا آنيتا به سرم زد كه به‬ ‫خونه‮ش سر بزنم ‪.‬‬ ‫مراسم كفن‮ودفن تموم شده‬ ‫بود‪ ،‬براي همين هم هيچ‮كدوم‬ ‫از همسايه‮ها من‮رو نمي‮شناختند‪.‬‬ ‫رفتم توي آشپزخونه‪ ،‬از شير‬ ‫يه ليوان آب برا خودم ريختم و‬ ‫خوردم‪ .‬بعد اومدم بيرون ديگه‬ ‫نمي‮دونستم چه كاري مي‮تونم‬ ‫بكنم‪ .‬توي حياط يه شير آب بود‬ ‫بازش كردم و شروع كردم به‬ ‫آب دادن باغچه‪ .‬همون‮طور كه‬ ‫اون جا وايساده بودم‪ ،‬مي‮ديدم كه‬ ‫پرده‮ها كنار مي‮روند و بعد همسايه‮ها يكي يكي از خونه‮هاشون ميان بيرون‪ .‬يك زن‬ ‫از خيابون رد شد و اومد تو پرسيد‪ - :‬شما هنري هستيد؟‬ ‫جواب دادم كه هنري هستم‪.‬‬ ‫ چند سالي بود كه ما پدر و مادرتون رو مي‮شناختيم‪.‬‬‫بعد شوهرش آمد و گفت ‪:‬‬ ‫ مادرتون رو هم مي‮شناختيم‪.‬‬‫من خم شدم‪ ،‬شير آب روبستم و گفتم‪:‬‬ ‫ اگه دوست دارين مي تونيم بريم تو‪.‬‬‫اون‮هاخودشون رو معرفي كردند تام و تلي ملير‪ .‬بعد رفتيم داخل خونه‪.‬‬ ‫ چه‮قدر شبيه پدرتون هستين !‬‫ بله اينو زياد مي‮شنوم‪.‬‬‫ روبه‮روي هم نشستيم و هم ديگه رو نگاه كرديم‪.‬‬‫زن گفت‪:‬‬ ‫ آ ‪ ...‬پدر شما چه‮قدر نقاشي داشته ‪ .‬نقاشي دوست داشت نه؟‬‫ آره اين‮طور به نظر مي‮رسه‪.‬‬‫ اون نقاشي آسياب بادي يه‪ ،‬توي غروب آفتاب چه‮قدر قشنگه ‪.‬‬‫ اگه مي‮خواين مي‮تونين برش دارين ‪.‬‬‫ واقعًا؟‬‫زنگ در به صدا در اومد‪ ،‬دوتا همساية ديگه بودند‪ ،‬گيبسون‮ها‪ .‬اون‮ها هم گفتندكه‬ ‫سال‮ها درهمسايگي پدرم زندگي كرده بودند‪ ،‬بعد خانوم گيبسون گفت‪:‬‬ ‫ شما چه‮قدر شبيه پدرتون هستين!‬‫ هنري اون نقاشي آسياب بادي روداد به ما‪.‬‬‫ چه خوب‪ .‬من عاشق اون نقاشي اسب آبي‮ام ‪.‬‬‫ مي‮تونين برش دارين خانم گيبسون ‪.‬‬‫ راست مي‌گين؟‬‫ آره‪ ،‬حتما‪ً.‬‬‫زنگ دوباره به صدا دراومد ويك زوج ديگه وارد شدند‪ .‬درونيمه باز گذاشتم‪ .‬بعد‬ ‫مردي سرش روآورد تو‪:‬‬ ‫ من داگ هودسن هستم‪ ،‬خانومم رفته سلموني ‪.‬‬‫ بياييد تو آقاي هودسن ‪.‬‬‫بقيه هم داشتند مي‮رسيدند‪ .‬اون‮ها كه بيشترشون زن و شوهر بودند‪ ،‬شروع كردند‬ ‫به پرسه زدن توي خونه ‪.‬‬ ‫ خيال دارين اين‮جا رو بفروشين؟‬‫نقل از موسيقي آب گرم ‪ /‬نشر ماه‮ريز‬ ‫ فكر كنم بفروشمش ‪.‬‬‫مد و مه‪ /‬یکشنبه ‪ ۱۷‬اسفند ‪۱۳۹۳‬‬ ‫ اين جا محلة خوبيه ‪.‬‬‫‪---------------------------‬‬‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 31‬‬


‫جدول و سرگرمی‬ ‫جدول ويژه نشریه فرهنگ‬ ‫شماره ی ‪430‬‬ ‫(یک فعال کارگری نامدار)‬

‫طراح جدول‪ :‬بهمن‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫(حل جدول در صفحه ی ‪)43‬‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪ -1‬از زنان مبارز جنبش کارگری ایران که بارها توسط‬ ‫رژيم سرکوبگر جمهوری اسالمی به زندان افکنده شده‬ ‫است و چهره ی وی را در میانه ی جدول این شماره ی‬ ‫"فرهنگ" می بینید ‪ -‬رودخانه ای در جنوب غربی ایران‬ ‫‪ -2‬آرامش و سکون ‪ -‬بسیار رقیق و پُرآب‪ -‬رسوایی و‬ ‫بی آبرویی ‪ -‬آنچه کسی از ثروت خود جدا می‌کند که‬ ‫در کارهای خیر از آن استفاده می‌کنند‪.‬‬ ‫‪ -3‬نوعی حشره ‪ -‬پستانداری شبیه شتر اما چند بار‬ ‫کوچکتر از آن که بویژه در کوه های آند در آمریکای‬ ‫جنوبی پیدا می شود ‪ -‬پرچم و بیرق‬ ‫‪ -4‬از پستانداران گیاهخوار وحشی ‪ -‬نام دیگر رودخانه‬ ‫ی جیحون‬ ‫‪ -5‬نوین و امروزی ‪-‬جوانمرد ‪ -‬ابزاری برای بریدن‬ ‫‪ -6‬بخشی کوهستانی و خوش آب و هوا در منطقه تالش‬ ‫در شمال گیالن ‪ -‬بچگی ‪ -‬ریختن پول به حساب بانکی‬ ‫‪ -7‬کم وزن ‪ -‬از میوه ها ‪ -‬خواب‬ ‫‪ -8‬جوینده و کندوکاو کننده ‪ -‬در مثل می گویند که‬ ‫دیوارش بلند است‬ ‫‪ -9‬ولیکن ‪ -‬باغی معروف در شیراز‬ ‫‪-10‬چوبدستی یا گرز و عمود ‪ -‬دریاچه ای در جنوب‬ ‫شرقی قزاقستان‬ ‫‪ -11‬از خط های هندسی ‪ -‬ریه ‪ -‬شن ریزه‬ ‫‪-12‬پی گرفتن و دنبال کردن ‪ -‬رودخانه ای در‬ ‫بلوچستان ایران که نوعی تمساح به نام گاندو در آن‬ ‫یافت می شود ‪ -‬رهبر قوم نیمه وحشی هون که نیمی از‬ ‫اروپا را به ویرانی کشید‬ ‫‪-13‬واحد پول خرد روسیه که هر صد تایش یک روبل‬ ‫می شود ‪ -‬زمان برابر با یک دور گردش زمین به دور‬ ‫خورشید ‪ -‬گواهان‬ ‫‪-14‬نسیان و از یاد بردن ‪ -‬از خزندگان‬ ‫‪-15‬دزد ‪ -‬نوعی نوشیدن شیرین و گوارا ‪ -‬ورقه یا‬ ‫دفترچه‌ای که در آن شرح کارکرد کارگر یا نمرات‬ ‫دانش‌آموز یا دانشجو نوشته می‌شود‬ ‫‪ -16‬وسیله ای برای شخم زدن زمین ‪ -‬نام دیگر‬ ‫رودخانه ی جیحون ‪ -‬جهت و جناح چپ ‪-‬‬ ‫‪-17‬از نامدارترین ستاره شناسان و ریاضیدانان آلمانی‬ ‫قرن هفدهم میالدی ‪ -‬از سرداران و پهلوانان نامدار‬ ‫شاهنامه ی حکیم فردوسی توسی‬

‫عمودی‪:‬‬

‫‪ -1‬خطا و نادرستی ‪ -‬یکی از استان های کانادا ‪ -‬دشوار‬ ‫‪ -2‬بخش های بزرگی از مناطق آلمانی نشین اروپا در‬ ‫قرن های گذشته چنین نامیده می شد ‪ -‬نام سلسله ای‬ ‫که در یمن باستان حکومت می کردند و در داستان های‬ ‫دینی ملکه ی آن محبوب حضرت سلیمان بود ‪ -‬روش‬ ‫و شیوه ‪ -‬بخشی از دستگاه تنفس آدمی‬ ‫‪ -3‬دوست ‪ -‬شهری در استان آذربایجان غربی ‪ -‬از‬ ‫شهرهای صنعتی ایران ‪ -‬حسادت‬ ‫‪ -4‬بسیار بخشنده و باگذشت ‪ -‬دشوار ‪ -‬پیروز و کامیاب‬ ‫‪ -5‬ابزاری برای جابجا کردن اجسام بزرگ و سنگین ‪-‬‬ ‫مفقود ‪ -‬بزرگترین پر در بال های پرندگان ‪ -‬خاندان‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪ -6‬نام یکی از کتاب های ابوعلی سینا ‪ -‬تمایل ‪ -‬شهری‬ ‫در خراسان‬ ‫‪ -7‬حاشیه و کناره هر چیز ‪ -‬از شهرهای بزرگ‬ ‫خراسان بزرگ قدیم که اینک شهری کوچک به همان‬ ‫نام در کشور ترکمنستان قرار دارد‬ ‫‪ -8‬سرسلسله ی اعداد ‪ -‬از درختان همیشه سبز ‪ -‬ته‬ ‫نشین شدن‬ ‫‪ -9‬نام اثری از هومر شاعر نامدار یونان باستان ‪-‬‬ ‫روستایی در نزدیکی سبزوار که خاستگاه سربداران‬ ‫خراسان بود‬ ‫‪-10‬مرغابی ‪ -‬شیمی ترکیبات کربن دار ‪ -‬جانوری که‬ ‫آن را دوست باوفای انسان می خوانند‬ ‫‪ -11‬نوعی پارچه ی کلفت کرکی یا پشمی که اغلب از‬ ‫آن کاله درست می کنند ‪ -‬در مثل بعضی ها در مقام‬ ‫غلو و بزرگنمایی از آن کوه می سازند‬ ‫‪-12‬بندری در جنوب بلوچستان ایران ‪ -‬مساوی ‪-‬‬ ‫حساب کردن تعداد چیزها‬ ‫‪-13‬جوی خون در بدن ‪ -‬سخن بیهوده و گزافه ‪-‬‬ ‫نشانه ی مفعول بی واسطه ‪ -‬ماده‌ای مرکب از نشاسته‪،‬‬ ‫کتیرا‪ ،‬و مانند آن که به پارچه یا کاغذ می‌زنند تا محکم‪،‬‬ ‫سفت و براق شود‪.‬‬ ‫‪ -14‬ثروتمند ‪ -‬باربردن ‪ -‬پرجمعیت ترین شهر کانادا‬ ‫‪-15‬خورشید ‪ -‬پرنده ای ماهیخوار ‪ -‬بیع ‪ -‬آتش‬ ‫‪ -16‬کلید در آن می گردد و بازش می کند ‪ -‬زادگاه‬ ‫نیمایوشیج ‪ -‬قبیله ‪ -‬امیران‬ ‫‪ -17‬پای افزار یا پاپوش ‪ -‬البراتوار ‪ -‬از قبیله های‬ ‫مغول که آتیال نامدارترین رهبرشان بود‬

‫جدول سودوکو‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 32‬‬


‫جدول واژه يابی دوهفته نامه ی‬ ‫فرهنگ ‪BC‬‬

‫(طراح جدول‪ :‬بهمن ‪ -‬ونکوور)‬ ‫واژه های زير را می توانید در جدول واژه يابی این‬ ‫هفته بیابید‪ .‬این واژه ها از جهت های گوناگون ‪-‬‬ ‫چپ به راست یا برعکس‪ ،‬باال به پایین یا برعکس‪،‬‬ ‫مورب از همه ی جهت های ممکن ‪ -‬نوشته شده‬ ‫اند و در جاهایی می توانند تالقی کرده یا ادغام‬ ‫شده باشند‪.‬‬

‫آدانا ‪ -‬ارژنگ ‪ -‬اژدهای هفت سر ‪ -‬اسفندیار‬ ‫‪ -‬انجام ‪ -‬انسان ‪ -‬انگاره ‪ -‬بارانداز ‪ -‬بافته ‪-‬‬

‫بریانی ‪ -‬بیژن و منيژه ‪ -‬پارامونت ‪ -‬پارسایی‬

‫ پزشکان ‪ -‬توت فرنگی و بلوبری ‪ -‬تیرانداز ‪-‬‬‫جگرگوشه ‪ -‬داژبال و والیبال ‪ -‬داوران ‪ -‬درخت‬

‫ دژبان ‪ -‬رزمناو و اژدرافکن ‪ -‬رهبان ‪ -‬ژاژخایی‬‫‪ -‬ژاندارک ‪ -‬ژاندارم ‪ -‬ژان ژاک روسو ‪ -‬ژان‬

‫والژان ‪ -‬کارخانه و کارگاه کارون ‪ -‬کرمانشاه‬

‫و همدان ‪ -‬کریستف کلمب و ماژالن ‪ -‬کواال ‪-‬‬ ‫گرداب ‪ -‬گزیده گویی ‪ -‬گوناگون ‪ -‬گوژپشت‬

‫نتردام ‪ -‬گیو و گودرز و توس ‪ -‬مارموت ‪-‬‬

‫مازندران و گرگان ‪ -‬مژده ‪ -‬مهمانی ‪ -‬نارنجی‬ ‫‪ -‬نانوا ‪ -‬ناهید ‪ -‬نردبام ‪ -‬نژادپرستی ‪ -‬نواختن‬

‫ نوید و مژده ‪ -‬نیرومند ‪ -‬هاله ‪ -‬هشتپر ‪-‬‬‫همراهی‬

‫جدول سودوکو‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫جدول سودوکو‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 33‬‬


‫شعر امروز‬

‫ ‬

‫شعری از پريسا زابلی پور‬

‫به خاطر خودت میگویم‬ ‫تنهایی کافه رفتن را یاد بگیر‬ ‫تنهایی مهمانی رفتن را‬ ‫تنهایی سفر رفتن را‬ ‫تنهایی خرید کردن را‬ ‫تنهایی خوابیدن را‬ ‫که اگر تقدیرت سال ها تنها ماندن بود‬ ‫از همه این چیزها جا نمانی‬ ‫به خاطر خودت میگویم‬ ‫ساز بزن‬ ‫که انگشتانت به وقت نبودنش‬ ‫چیزی را لمس کند که خوش آهنگ باشد‬ ‫که بتوانی بی شراب و بی یار هم مست شوی‬ ‫به خاطر خودت میگویم‬ ‫خانه ات را با گلدان و شمع و عود و موسیقی‬ ‫سبز و روشن و زنده نگه دار‬ ‫که کاشانه ات آرامشکده ات باشد‬ ‫به خاطر خودت میگویم‬ ‫هر روز به آشپزی کردن عادت کن‬ ‫که آشپزی کردن به خاطر آن بشقاب روبرویت‬ ‫از سرت بپرد‬ ‫که احترام به جسمت را یاد بگیری‬ ‫به خاطر خودت میگویم‬ ‫دوستان زیادی داشته باش‬ ‫که دنیایت را با آدم های زیادی قسمت کنی‬ ‫که دنیایت تنها به یک نفر ختم نشود‬ ‫به خاطر خودت میگویم‬ ‫ورزش کن‬ ‫کتاب بخوان‬ ‫بنویس‬ ‫موسیقی گوش کن‬ ‫برقص‬ ‫که انرژی نهفته در درونت را‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫به سمت درستی هدایت کنی‬ ‫به خاطر خودت میگویم‬ ‫گاهی دستت را بگذار در دست کودک درونت‬ ‫بگذار ببرد تو را هر جا که دلش خواست‬ ‫که یادت باشد زندگی شوخیه به اشتباه جدی گرفته شده‬ ‫ماست‬ ‫به خاطر خودت میگویم‬ ‫خودت را ببخش‬ ‫که حق لذت بردن از زندگی را از خودت نگیری‬ ‫حق دوباره شروع کردن را‬ ‫به خاطر خودت میگویم‬ ‫ساعتی را در روز نیایش کن‬ ‫که نترسی‬ ‫که در هنگام ترسیدن به دست هایی که هرگز دریغ نمی‬ ‫شوند بیاویزی‬ ‫به خاطر خودت میگویم‬ ‫خودت را دوست داشته باش‬ ‫که کسی نتواند آنقدر بزرگ شود‬ ‫که وسعت بکر دلت را تصاحب کند‬ ‫که از آن عبور کند‬ ‫که تو مالکیت بی قید و شرطتت را‬ ‫بی قید و شرط واگذار نکنی‬ ‫به خاطر خودت میگویم‬ ‫خودت را یادت نرود‬ ‫خودت را یادت نرود‬ ‫خودت را یادت نرود‬ ‫که از حاال‬ ‫برای سال های پیری‬ ‫دچار حسرت برانگیز ترین نوع آلزایمر نشوی‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 34‬‬


‫يادبود‬

‫به ياد نصرت کريمی‪،‬‬ ‫بازنشر مطلبی در باره ی این کارگردان و هنرمند نامدار‬ ‫که جمهوری اسالمی برای چهاردهه او را‬ ‫از فعالیت در عرصه های هنری محروم کرد‬

‫پس از ‪ 30‬سال آقاجان از دایی جان می گوید‬ ‫سهيل آصفى‪:‬‬

‫كوچه پس كوچه زعفرانيه را پشت سر مى گذاريم‪ ،‬قرار در آتليه اوست‪ ،‬جايى در كنار‬ ‫خانه اش‪ .‬آتليه نصرت كريمى با چينش دقيق اشيا و لوازم‪ ،‬چشم نواز و زيبا جلوه مى كند‪.‬‬ ‫چند تكه مبل يك سوى سالن نه چندان بزرگ آتليه‪ ،‬ميزى چوبى با چند صندلى كنار ديوار‬ ‫و آن سو ترك شومينه اى سفيد كه سر آن دارد تا فصل سرد را گرما بخشد‪ ،‬فصلى سرد‪،‬‬ ‫سرد! ديگر براى او چه فرقى مى كند كه به آن ايمان بياورد يا نياورد؟! شايد براى ما نيز‪....‬‬ ‫جاى جاى آتليه نصرت كريمى پر است از دست سازهاى او‪ ،‬صورتك هايش و به قول‬ ‫خودش تك تك پرسوناژهايى كه اگر ‪ ۲۵‬سال از عمر را در خلوت خانه‪ ،‬آن كنج بى خبرى‬ ‫نمى گذراند‪ ،‬بر پرده نقره اى جان گرفته بودند و كارنامه كهنه كار ما را پر شماره تر!‬ ‫«اينها همه شخصيت هاى آثار من هستند‪ ،‬آثارى كه مجال بر پرده كشيدنشان را هرگز‬ ‫پيدا نكردم‪»...‬‬ ‫نصرت كريمى‪ ،‬كودك ‪ ،۱۳۱۰‬شيفته نابغه زمانه ما‪ ،‬چارلى‪ ،‬چارلى چاپلين‪:‬‬ ‫«پسرخاله اى داشتم به نام سيدمحمد جزايرى كه مترجم سينماى صامت بود‪ ،‬تو سينما‬ ‫تمدن مى ايستاد‪ ،‬تيترها را براى مردم مى خواند‪ .‬فرانسه هم مى دانست‪ ،‬بسيار دوستش‬ ‫داشتم‪ .‬خانه ما درست روبه روى سينما تمدن بود‪ ،‬در يك كوچه‪ .‬من هر روز عصرها‬ ‫مى رفتم دم سينما مى ايستادم تا پسرخاله بيايد‪ ،‬شش ساله بودم!‪ ،‬پسرخاله دستم را مى‬ ‫گرفت‪ ،‬مى برد تو سينما‪ ،‬بغل دستش مى ايستادم‪ ،‬براى من توضيح مى داد‪ .‬يك هفته كه‬ ‫فيلمى را نمايش مى دادند‪ ،‬من هر هفت شب آن را مى ديدم! فيلم هاى آن زمان چارلى‬ ‫چاپلين بود‪ .‬ايدى پولو بود‪ ،‬تارزان‪ ،‬گرانت و‪ »...‬سال ها بعد است كه نصرت ‪ ۳۰‬ساله مقيم‬ ‫پراگ درمى يابد كه نصرت ‪ ۶‬ساله چه بسيار فيلم هاى تاريخ سينما كه در همان دوران با‬ ‫پسرخاله در سينما تمدن نديده است! دوران تحصيل در مدرسه سينمايى پراگ و ديدن‬ ‫اثر صامت دوبالس فربنگس‪« ،‬رام كردن زن سركش»‪« .‬در ميان همه اين فيلم ها‪ ،‬من‬ ‫عاشق چارلى چاپلين بودم‪.‬‬ ‫به طورى كه در حال و هواى كودكى و آن همذات پندارى ها‪ ،‬گمان مى كردم كه خودم‬ ‫اص ً‬ ‫ال چاپلين هستم‪ .‬يواش يواش‪ ،‬مانند او راه مى رفتم‪ ،‬لباس هاى اونجورى مى پوشيدم‬ ‫و حتى تبديل شده بودم به يك آتراكسيون فاميلى! من را بغل مى كردند‪ ،‬مى گذاشتند‬ ‫وسط سالن يك دونه كاله شاپو كه طبعًا براى سرم هم گشاد بود با عصايى كه از پيرمردى‬ ‫مى گرفتند به دستم مى دادند و مى گفتند‪ :‬نصرت جون اداى چاپلين رو درآر! در اين‬ ‫سالن مانند چاپلين راه مى رفتم‪ ،‬زمين مى خوردم‪ ،‬به روى خودم نمى آوردم‪ ،‬در حين‬ ‫زمين خوردن ناخن هاى خودم را مانيكور مى كردم‪ ...‬يك صفحه فوكس ترود هم مى‬ ‫گذاشتند تا با ريتم آن حركت كنم‪ »...‬و اين دورانى است كه نصرت ‪ ۶‬ساله شيفته تئاتر‬ ‫روحوضى در عروسى ها نيز است‪.‬‬ ‫او عاشق شخصيت «كاكاسياه» است و شيفته او‪« .‬بعدها وقتى كه به سنين باالتر‪۴۰ ،۳۰ ،‬‬ ‫سالگى رسيدم‪ ،‬بررسى كردم‪ ،‬ديدم خصوصيات اخالقى اين «كاكاسياه» به ولگرد چاپلين‬ ‫چقدر نزديك است‪ .‬دو تا آدم كه هر دو از طبقات پايين هستند‪ ،‬زور ندارند‪ ،‬پول ندارند‬ ‫و يك نفر هميشه به آنها تحكم مى كند‪ .‬آنها باهوش تر از ارباب خودشان هستند‪ ،‬با كلمات‪،‬‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫حركات و مغز خود گليم شان را از آب بيرون مى كشند و در پايان هم يك جور پيروز‬ ‫مى شوند‪».‬‬ ‫رو مسخر گى پيشه كن و مطربى آموز ‪ /‬تا داد خود از مهتر و كهتر بستانى! عبيدزاكانى‬ ‫روزگار مى گذرد‪ .‬نصرت جوان با نئورئاليسم ايتاليا در مدرسه سينمايى پراگ آشنا مى‬ ‫شود‪ .‬عنوانى ديگر در كنار چاپلين و كاكاسياه ذهن كريمى جوان را با خود مشغول كرده‬ ‫است‪ ،‬سينماى نئورئاليستى ايتاليا‪« .‬دزد دوچرخه را در همين تهران ديدم‪ ،‬پيش از رفتن به‬ ‫اروپا‪ ،‬عاشق اين فيلم شدم‪ ».‬نصرت كريمى سال هايى را نيز در سمت دستيارى با فيلمساز‬ ‫بزرگ نئورئاليست ايتاليا‪ ،‬ويتوريو دسيكا‪ ،‬همكارى كرده است‪« .‬دستيار دسيكا بودم‪ ،‬حاال‬ ‫نه كه فكر كنى‪ ،‬دستيار اول و دوم! ولى به هر حال يك قهوه اى مى آوردم‪ ،...‬از او بسيار‬ ‫آموختم‪ ،‬از نحوه كار كردنش با غيربازيگران‪»...‬‬ ‫نصرت كريمى‪ ،‬سه الگوى خود چاپلين‪ ،‬كاكاسياه و ديدگاه نئورئاليستى سينماى ايتاليا را‬ ‫محور قرار مى دهد و سعى دارد به سينماى خود رنگ و بويى عدالتخواهانه ببخشد‪.‬‬ ‫«به نظر من نئورئاليسم‪ ،‬يعنى رئاليسم با آب و رنگ ملى و محلى كه داراى ايده هاى‬ ‫عدالتخواهانه و ظلم ستيزانه است‪ ،‬جنسى از سينما كه در آن نوعى طنز تلخ به چشم مى‬ ‫خورد‪ .‬واقع گرايى به صورت عميق و وفادارانه به طبيعت‪ ،‬بدون كلك هاى عجيب و غريب‬ ‫سينمايى‪ ،‬رفتن به عمق اجتماع‪ .‬من اين را مدل قرار دادم و گفتم شايد بتوانم در مملكت‬ ‫خودمان اين گونه فيلم بسازم‪».‬‬ ‫و اين همه در ايران دهه ‪ ۴۰‬در جريان است‪ ،‬روزگارى كه سينماى خارجى رمقى براى‬ ‫حركت كردن نداشته است‪ ،‬بودجه اى در بساط نبوده و به گمان كريمى تنها نئورئاليسم‬ ‫قادر بوده كه اين سينما را نجات دهد‪« .‬نئورئاليسم نه دكور مى خواهد‪ ،‬نه هنرپيشه خيلى‬ ‫معروف‪ ،‬نه اتومبيل بايد آتش زد‪ ،‬نه از روى دره پريد‪ ،‬يك زندگى واقعى است‪ ،‬معاصر‬ ‫است و به تاريخ خيلى كار ندارد‪ ،‬امروز چه اتفاقى دارد مى افتد؟ همه اين شرايط در‬ ‫ايران مهيا بود‪ ».‬نصرت كريمى دكور نمى سازد‪ ،‬به استوديو نيز نمى رود‪ ،‬به خانه ها مى‬ ‫رود‪ ،‬اما وسايل نورپردازى در چنين فضاهايى مهيا نبوده است‪ ،‬دستور ساخت وسايل را‬ ‫مى دهد‪ ،‬با پروژكتورى ژاپنى نورپردازى مى كند‪ ،‬در اتاقى كوچك ميزانسن مى دهد‪،‬‬ ‫دوربين را حركت مى دهد‪ ،‬تراولينگ مى كند‪ ،‬زوم مى كند و‪...‬‬ ‫و سال هايى كه او را امروز از آن رفته ها‪ ،‬يادى دور به جا مانده است‪ .‬آن هنگام كه نصرت‬ ‫جوان سرى پرشور دارد و عزم آن تا فلك را سقف بشكافد و جهان را نقش نو زند‪...‬‬ ‫«از سال ‪ ،۱۳۲۳‬عضو سازمان جوانان حزب توده ايران بودم‪ ،‬آن موقع اص ً‬ ‫ال حزب توده‬ ‫مد روز بود‪ ،‬تمام جوان ها يا عضو حزب توده بودند يا سمپاتيز آن‪ ،‬همه جوانان نشريات‬ ‫حزب توده ايران را مى خواندند‪ ...‬آخه حزب توده زمانى كه تشكيل شد‪ ،‬نام خود را حزب‬ ‫كمونيست نگذاشته بود گفته بود حزب توده‪ ،‬تمام كسانى كه از اختناق سياسى در زمان‬ ‫رضاشاه رنج مى بردند‪ ،‬تمام كسانى كه ايران را دوست داشتند‪ ،‬ملت ايران را دوست‬ ‫داشتند‪ ،‬آرزوى ترقى ملت ايران را داشتند‪ ،‬جلب حزب توده شدند‪ ».‬نصرت كريمى ما را‬ ‫مى برد به كناره رود ولتاوا‪ ،‬خوب نگاه كنيد مى بينيد؟‬ ‫آن باال پل كارل است و آنسوتر پراگ سال هاى دور‪ ...‬با نصرت كريمى از «زير چوبه دار»‬ ‫سخن مى گويم‪ ،‬از ژوليوس فوچيك‪ ،‬قهرمان بزرگ چك در زمان آلمان نازى‪« .‬فوچيك در‬ ‫همين كتاب راجع به شوروى نوشته بود‪ ،‬ديروز آنها فرداى ماست‪ ،‬در حالى كه چكسلواكى‬ ‫از نظر صنعتى و هنرى از شوروى بسيار جلوتر بود‪ ،‬منتها كشورى كوچك بود كه قدرت‬ ‫نداشت‪ .‬من يادم است در نمايشگاه ‪ ۱۹۵۸‬در بلژيك در پاويون چكسلواكى ديدم‪ ،‬يك‬ ‫پلى اكران از سينما درست كرده بودند‪ ،‬از همه دنيا براى ديدن آن مى آمدند‪ ،‬اختراعى‬ ‫در سينما كرده بودند كه يازده اكران با هم فيلم نمايش مى داد‪ ،‬با يازده آپارات‪ .‬اكران‬ ‫وسطى نشان مى داد كارگرى از كوره آهن گداخته را مى آورد‪ ،‬مى گذارد روى سندان‬ ‫كه جلوى كادر است‪ .‬دو نفر كارگر ديگر پتك مى زنند روى اين‪ ،‬زمانى كه پتك مى خورد‬ ‫روى آهن گداخته‪ ،‬ناگهان ده اكران ديگر جرقه مى پرد‪ .‬مى بينيد چه شكوهى داشته‬ ‫است!»‬ ‫اما نصرت كريمى چگونه سر از پراگ و دانشگاه «قامو» يكى از معتبرترين دانشگاه هاى‬ ‫سينمايى اروپا درمى آورد؟ در اتريش است كه كريمى مطلع مى شود‪ ،‬دولت چكسلواكى‬ ‫به كشورهاى مختلف بورس داده است و دو بورس تحصيلى به ايران‪« .‬گفتم اين خيلى‬ ‫خوب است‪ ،‬من شنيده ام در آنجا دانشكده تئاتر عروسكى است‪ ».‬كريمى درنگ نمى‬ ‫كند‪ ،‬به سفارت چكسلواكى مراجعه مى كند و اين درست زمانى است كه تازه با اعلم‬ ‫دانايى (همسر هنرمند سابقش كه امروز در رم روزگار مى گذراند) آشنا شده و ازدواج‬ ‫كرده است‪( .‬حاصل اين ازدواج بابك كريمى است‪ .‬او امروزه يكى از متخصصين مونتاژ‪،‬‬ ‫فيلمبردارى و كارگردانى در ايتاليا است‪ ).‬كريمى‪ ،‬درخواست خود را به كنسول مى گويد‪.‬‬ ‫كنسول به او مى خندد و مى گويد‪ ،‬ما اين بورس را به دولت ايران داده ايم‪ ،‬قرار نيست‬ ‫هر ايرانى بيايد اينجا و بگويد مى خواهم بروم چكسلواكى! «خيلى اصرار كردم‪ ،‬گفتم من‬ ‫كار تئاتر كرده ام‪ ،‬يك جورى مرا راه بدهيد و‪ ،...‬دلش به حال من سوخت‪ ،‬گفت حاال تو بيا‬ ‫اين آنكت را پر كن‪ ،‬اما من يقين دارم به تو اين بورس را نخواهند داد‪».‬‬ ‫دو ماه از اين ماجرا مى گذرد‪ ،‬كريمى هنوز در خوابگاهى دانشجويى در وين به سر مى‬ ‫برد‪« .‬دربان خوابگاه‪ :‬كريمى _ تلفن‪ .‬رفتم پاى تلفن‪ ،‬ديدم از كنسولگرى چكسلواكيه‪ ،‬گفت‪،‬‬ ‫بورس را به شما دادند‪ .‬من خودم هم تعجب مى كنم‪ .‬گفتم‪ ،‬حاال كى مى توانم بروم؟‪،‬‬ ‫گفت‪ :‬همين االن! ما دويديم ويزا گرفتيم و فرداى همان روز به طرف چكسلواكى حركت‬ ‫كردم‪ .‬حاال خانمم‪ ،‬هنوز در ايتاليا بود‪».‬‬ ‫كريمى به پراگ مى رود‪ ،‬دو سه روزى را در يك هتل به سر مى برد‪ ،‬از وزارت فرهنگ‬ ‫و هنر چكسلواكى به سراغش مى آيند‪ ،‬آدرسى به او داده مى شود‪ ،‬كريمى به آدرس‬ ‫مراجعه مى كند‪ ۶۰۰ ،‬كرون به او داده مى شود (مبلغ بورسيه) و آدرس خانه محصلى‪۶« .‬‬ ‫ماهى زبان مى خواندم تا سال بعد به دانشكده تئاتر بروم‪ ،‬همان موقع سر كارهاى عملى‬ ‫عروسكى هم مى رفتم‪ ،‬رئيس دانشكده بعد از اينكه فهميد‪ ،‬من ايرانيم‪ ،‬گفت‪ ،‬شما فيلم‬ ‫عروسكى هم داريد‪ :‬پهلوان كچل!»‬ ‫به هر روى نصرت كريمى وضعيتى متفاوت با برخى ديگر از ايرانيان مقيم پراگ داشته‬ ‫است‪ .‬او در مهاجرتى اجبارى به سر نمى برده‪( ... ،‬دنباله در صفحه ی ‪)36‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 35‬‬


‫به ياد نصرت کريمی‪( ...‬دنباله از صفحه ی ‪)35‬‬

‫‪ ...‬مهمان سفارت ايران در عيد نوروز بوده و پاسپورتش نيز تمديد مى شده است‪« ...‬نه!‬ ‫من مخفى و فرارى نبودم‪.‬‬ ‫«يك روز يك آقايى به من تلفن كرد با زبان فارسى‪ ،‬اما با لهجه‪ .‬گفت من پاش هستم‪ ،‬مى‬ ‫خواهم با شما در اين آدرس مالقات كنم‪ .‬رفتم به اداره او‪ .‬وزارت فرهنگ و هنر‪ ،‬بخش‬ ‫ايران در پراگ‪ .‬گفت‪ :‬من باعث شدم‪ ،‬شما به پراگ بياييد‪ .‬گفتم‪ :‬خب! شما چرا اين لطف را‬ ‫به من كرديد؟! گفت‪ :‬من در دانشگاه تهران فارسى مى خواندم و در ايران بورسيه بودم‪،‬‬ ‫روزى كه در ‪ ۱۵‬بهمن به شاه تيراندازى كردند‪ ،‬من هم ايستاده بودم تماشا مى كردم‪ ،‬از‬ ‫ماجرا عكس مى گرفتم‪ ،‬شهربانى چى ها مرا گرفتند و بردند زندان‪ ،‬گفتند‪ ،‬تو در اين كار‬ ‫دست داشتى‪ ،‬چند ماهى مرا در زندان نگاه داشتند‪ ،‬بعد فهميدند نه‪ ،‬من جاسوس و اينها‬ ‫نيستم و مى خواهم فارسى بخوانم‪ .‬مرا آزاد كردند ولى گفتند تو بايد به وطنت بروى‪.‬‬ ‫مرا بيرون كردند‪ .‬مدتى كه من در ايران بودم مشترى تئاتر شما بودم‪ ،‬وقتى اين نامه‬ ‫شما به وزارت خارجه آمد‪ ،‬وزارت خارجه به وزارت فرهنگ فرستاد و وزارت فرهنگ‬ ‫به شعبه ايران‪ .‬آوردند دادند دست من‪ ،‬ديدم‪ ،‬نصرت كريمى است‪ ،‬گفتم‪ ،‬او هنرمند‬ ‫معروفى است‪ ،‬گريمور‪ ،‬بازيگر‪ ،‬من موافقم او اينجا بيايد‪ ،‬آنها به حرف من گوش كردند و‬ ‫بورس شما درست شد!» روزگار مى گذرد‪ ،‬نصرت كريمى ‪ ۳۰‬ساله در پراگ با گروهى‬ ‫از دانشجويان به استوديوى فيلم عروسكى مى روند تا فيلم «الهام» اثر «كارل زمان» را‬ ‫ببينند‪ .‬فيلمى كه همين امروز نيز كپى آن در كانون پرورش فكرى موجود است‪« .‬براى‬ ‫اولين بار در عمرم‪ ،‬فيلم عروسكى مى ديدم‪ ،‬در ‪ ۳۰‬سالگى! وقتى كه فيلم «كارل زمان» را‬ ‫ديدم‪ ،‬ديدم كه عروسك هاى شيشه اى در دكور شيشه اى چگونه بازى مى كنند‪ .‬باله مى‬ ‫رقصند و‪ ...‬پى بردم كه فيلم عروسكى چه شكوهى دارد‪ .‬عاشق اين كار شدم!‪ ،‬گفتم‪ ،‬تئاتر‬ ‫عروسكى به درد من نمى خورد‪ ،‬بايد بروم دنبال فيلم عروسكى‪»...‬‬ ‫نصرت كريمى از دانشكده سينمايى پراگ (قامو) ليسانس كارگردانى سينما و فوق ليسانس‬ ‫كارگردانى فيلم عروسكى مى گيرد‪ .‬نصرت كريمى به وطن باز مى گردد‪ .‬اما نه مستقيم‬ ‫و نه يك راست از پراگ به تهران‪ .‬به دليل ترس از ساواك ابتدا به رم مى رود‪ ،‬سه سالى را‬ ‫به اتفاق «اعلم دانايى»‪ ،‬همسر خود در آنجا به سر مى برند‪ .‬به كار دوبله روى مى آورد‪ .‬با‬ ‫فهيمه راستكار و زنده يادان ژاله كاظمى‪ ،‬حسين سرشار و‪ ...‬در ايتاليا همكارى مى كند‪ .‬سه‬ ‫سال مى گذرد‪ ،‬اعلم دانايى در رم ماندگار شده است و قصد بازگشت ندارد‪ ،‬اما نصرت‬ ‫عزم آن دارد تا به وطن بازگردد‪ .‬پس راهى نيست جز جدايى‪ ،‬جدايى با تفاهم! تنى چند‬ ‫از دوستان و همكاران را به منزل خود در رم دعوت مى كنند‪ ،‬از جمله حسين سرشار‪ .‬در‬ ‫گودباى پارتى‪ ،‬جدايى نصرت كريمى و اعلم دانايى به دوستان اعالم مى شود و نصرت‬ ‫كريمى روانه تهران‪.‬‬ ‫سال ‪ ،۱۳۴۳‬نصرت كريمى تازه به وطن بازگشته است‪ .‬سه روز پس از ورود او به ايران‬ ‫ساواك به سراغش مى آيد‪« .‬به خانه شماره فالن تشريف بياوريد‪ ،‬ما رفتيم آنجا‪ ،‬سه روز‬ ‫مرا سين جيم كردند‪ .‬در پراگ چه مى كردى‪ ،‬كى آنجا بود؟ كى را ديدى؟ و‪ ...‬ما هم هر‬ ‫چه بود تعريف كرديم‪ .‬آخرش از من پرسيد‪ ،‬حاضرى تنفرنامه از حزب توده بنويسى‪،‬‬ ‫گفتم‪ ،‬اگر خيلى اصرار داشته باشيد‪ ،‬خب مى نويسم‪ ،‬اما من اصوالً دوست ندارم به كسى‬ ‫فحش بدهم! از فحاشى خوشم نمى آيد!» نصرت كريمى تازه به وطن بازگشته‪ ،‬پيش از‬ ‫ورود به سينماى فارسى‪ ،‬زمينه هاى ورود به سينماى ايران و شرايط آن را بررسى مى‬ ‫كند‪.‬‬ ‫«سفرى به شمال رفتيم‪ ،‬مى خواستم ببينم محيط سينماى ايران چگونه است‪ ،‬دنبال يك‬ ‫گروه فيلمبردارى رفتم‪ ،‬ديدم نه اينها انگار براى فيلمبردارى به شمال نيامده اند‪ ،‬آمده‬ ‫اند پيك نيك!» نصرت كريمى مدتى را به وزارت فرهنگ و هنر مى رود و اين درست‬ ‫دورانى است كه اولين فيلم تاريخ انيميشن ايران‪« ،‬زندگى» را با موسيقى ايرانى‪ ،‬موضوع‬ ‫مولوى و سبك كار مينياتور ايرانى با همكارى «پروين تيمورى» و «اسفنديار احمديه» جلوى‬ ‫دوربين مى برد‪ .‬اين كار پس از سه سال به سرانجام مى رسد‪ ،‬صحبت از دوره اى است‬ ‫كه قبوالندن اين مسئله به وزارت فرهنگ و هنر كه تك فريم چيست‪ ،‬كارى بوده است‬ ‫بس دشوار!‬ ‫دورانى كه كريمى در فرهنگ و هنر مشغول بوده مصادف است با حضورش در تلويزيون‪،‬‬ ‫نسل ميانسال امروز‪ ،‬بايد خوب به ياد داشته باشند سريال تلويزيونى «پيوند» را‪« .‬با مسعود‬ ‫اسداللهى و ثريا قاسمى كار كردم‪ .‬اين سريال خيلى سوكسه پيدا كرد‪ ،‬به طورى كه شبى‬ ‫كه از تلويزيون پخش مى شد‪ ،‬نيم ساعت هم بيشتر نبود‪ ،‬راننده تاكسى ها به خانه مى‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫رفتند‪ ،‬خيابان ها خلوت مى شد و‪ ...‬همه خانواده ها اين سريال را مى ديدند‪ .‬دعواهاى زن‬ ‫و شوهرى‪ ،‬پدر‪ ،‬مادرها مى ديدند در گذشته چه خطاهايى كرده اند‪ ،‬عروس و داماد آنها‬ ‫چه اشتباهاتى مى كنند‪ ،‬بچه ها مى ديدند‪ ،‬دعواى پدر و مادر آنها سر چيست؟ و‪ »...‬پخش‬ ‫بيست سرى نيم ساعته از اين سريال نصرت كريمى را شهره عام مى كند‪.‬‬ ‫«ضمن ًا يك سريال عروسكى آقاى شاكى هم داشتم‪ ،‬هفته اى ‪ ۱۰‬دقيقه‪ .‬آقاى شاكى اولين‬ ‫عروسك سخنگوى ايران است‪ .‬اين برنامه در تلويزيون ثابت پاسال بود كه بعداً به تلويزيون‬ ‫ملى منتقل شد‪ ».‬نصرت كريمى به شهرت رسيده با سريال تلويزيونى «پيوند»‪ ،‬پيشنهاد‬ ‫پارس فيلم را مى پذيرد و «دزد و پاسبان» را جلوى دوربين مى برد با ‪ ۶۰‬هزار تومان‬ ‫دستمزد كارگردانى‪ ،‬سرمايه گذار و مدير فيلمبردارى‪ :‬محمود كوشان‪ .‬نيمى از فيلم‬ ‫جلوى دوربين رفته است كه «يك روز رفتم سركار‪ ،‬ديدم كودتا شده! محمود كوشان‬ ‫آمد پيش من گفت‪ ،‬آقاى كريمى من سرمايه گذاشتم‪ ،‬ضرر مى كنم‪ ،‬يك كارى بكن‬ ‫ثريا بهشتى در اين فيلم برقصه‪ .‬گفتم‪ :‬آخر‪ ،‬كجا برقصه؟ دزد داره فرار مى كنه‪ ،‬پاسبان‬ ‫دنبالشه‪...‬‬ ‫گفت‪ :‬حاال يك جا ببرش كاباره كه برقصه ديگه‪...‬‬ ‫گفتم‪ :‬من اين كار را نمى كنم‪ ،‬سر اين قضيه با كوشان دعوا شد‪ .‬گفت‪ :‬نكنى من!‪ ...‬كوشان‬ ‫آمد به من پيشنهاد داد و گفت‪ :‬حاال كاباره هم نمى برى‪ ،‬ببرش روى پشت بام‪ ،‬نشون بده‬ ‫داره رخت پهن مى كنه و يه آوازى هم مى خونه‪ .‬دزدى روى پشت بام فرار كند‪ ،‬پاسبان‬ ‫دنبالش‪ ،‬تو هم وايسا روى او كه آواز بخواند‪ ...‬گفتم‪ ،‬زشت است من اين كار را نمى كنم‪،‬‬ ‫خالصه قهر كردم و از آنجا بيرون آمدم‪ .‬بقيه را خود كوشان گرفت‪ .‬نيم ساعت اول و نيم‬ ‫ساعت آخر دكوپاژ كامل داشت‪ ،‬بقيه را هم خودش گرفت‪ .‬اگر اين فيلم را يك بار ببينى‪،‬‬ ‫متوجه مى شوى چه مى گويم‪ .‬اول و آخر آن را با هم مقايسه كن‪ .‬وسطش كام ً‬ ‫ال فيلم‬ ‫فارسى است جاى دوربين‪ ،‬زوم ها و‪ ...‬در تيتراژ هم نوشتند‪ ،‬سناريست‪ :‬نصرت كريمى‪،‬‬ ‫كارگردان‪ :‬محمود كوشان‪».‬‬ ‫كار بعدى كريمى«درشكه چى» است به تهيه كنندگى منوچهر صادق پور‪ .‬كريمى مى پذيرد‬ ‫فيلم را با ‪ ۳۵۰‬هزار تومان تمام كند‪ ،‬در روزگارى كه بودجه ساخت يك فيلم نزديك به‬ ‫‪ ۷۵۰‬هزار تومان بوده است! «‪ ۱۵‬هزار تومان دستمزد براى نوشتن‪ ،‬بازى خودم و پسرم‬ ‫و كارگردانى و گريم» توافق صورت مى گيرد به شرطى كه تهيه كننده دخالتى در كار‬ ‫كريمى نكند‪ .‬فيلم هاى اين دوره كريمى گهگاه توسط كانال هاى ماهواره اى خارجى زبان‬ ‫لس آنجلس به نمايش درمى آيند نمايشى كه مردم و خصوصًا جوانانى كه هنرمند كهنه‬ ‫كار ما را خوب نمى شناسند ممكن است به بيراهه بروند‪...‬‬

‫سال ‪« :۱۳۵۱‬روزى نبود كه در مجالت و روزنامه ها عكس و مصاحبه من نباشد‪ .‬يك‬ ‫دفعه‪ ،‬ريختند آقا‪ ،‬پاشنه خونه ما را برداشتندكه بيا قرارداد ببند‪ ،‬چه قرارداد هايى!‬

‫دويست هزار تومان به تو مى دهيم‪ ،‬اين هم بيست هزار تومان بيعانه‪ ،‬هر موقعى‬ ‫كه دلت خواست‪ ،‬هر سوژه اى كه دلت خواست‪ ،‬براى ما بساز‪ .‬هنوز قسط خانه‬ ‫را نداده بودم‪ ،‬وضع ماليم خوب نبود‪ »...‬و پيشنهاد بازى است كه به سوى نصرت‬ ‫كريمى سرازير است‪ .‬پرويز نورى به كريمى پيشنهاد بازى مى دهد‪« .‬نورى در‬ ‫سينما مقاله مى نوشت‪ ،‬از هيچكاك حرف مى زد‪ ،‬آدم باسوادى بود‪ ».‬و نويسنده‪:‬‬ ‫بهرام رى پور‪« .‬او هم نقد نويس‪ ،‬روشنفكر سينما و‪ ...‬مگر مى شود اينها كار بد‬ ‫بسازند؟!» و اين گونه است كه نصرت كريمى در «حكيم باشى» جلوى دوربين مى‬ ‫رود‪« .‬قرارداد را بستم‪ ،‬رفتم سر صحنه‪ ،‬بايد هر چه كارگردان مى گويد‪ ،‬بگويم‬ ‫چشم‪ .‬بازى كردم‪ .‬فيلم حاضر شد‪ ،‬رفتم توى استوديو‪ ،‬فيلم را ديدم‪ ،‬ناگهان ستون‬ ‫فقراتم تير كشيد‪ ،‬گفتم‪ ،‬اى داد بى داد‪ ،‬چه كثافتى است‪ ،‬من حاال با اين فيلم چه‬ ‫بكنم‪ ...‬جالب اينكه براى يك ماه بازى در حكيم باشى ‪ ۱۰۰‬هزار تومان به من دادند‬ ‫در حالى كه براى درشكه چى يك سال زحمت كشيدم‪ ۱۵ ،‬هزار تومان! گول پول‬ ‫را هم خوردم‪ ».‬و باالخره «حكيم باشى» روى پرده مى رود‪« .‬ناگهان هجوم مردم‬ ‫ريخت در سينما بهمن‪ ،‬باالى سردر هم نوشتند‪ :‬يك فيلم از نصرت كريمى‪ ».‬نصرت‬ ‫كريمى‪ ،‬در سينماى فارسى تمام شده تلقى مى شود‪.‬‬ ‫در همين ايام‪ ،‬سومين اثر خود‪« ،‬تخت خواب سه نفره» را به تهيه كنندگى آس فيلم‬ ‫(همايون) جلوى دوربين مى برد‪« .‬اسم اين سناريو‪« ،‬هوو» بود‪ .‬تئاترى هم راجع‬ ‫به «هوو» ساخته بودم‪ ،‬به نام «مقصر كيست؟» تلويزيون هم نشان داده بود‪... »...‬‬ ‫(دنباله در صفحه ی روبرو)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 36‬‬


‫‪ ...‬سومين اثر كريمى بدون فنگ مونتاژ (مونتاژ نرم) روى پرده مى رود‪« .‬فيلم را‬ ‫از دست من به زور گرفتند‪ ،‬بردند گذاشتند اكران‪ ،‬از اين فيلم بايد بيست دقيقه‬ ‫ديگر ريزريز دربيايد خالصه آن مردمى كه از من قهر كرده بودند‪ ،‬فكر كردند‬ ‫اين فيلم هم مانند «حسن سياه» و اينهاست‪ .‬نيامدند‪ ،‬فيلم نفروخت فقط ششصد و‬ ‫پنجاه هزار تومان فروخت‪ ».‬چهارمين اثر كريمى «خانه خراب» است‪ .‬با بازى خود‬ ‫او‪« ،‬جميله شيخى»‪« ،‬شهال رياحى»‪« ،‬مرتضى احمدى»‪« ،‬شهيار قنبرى» و‪...‬‬ ‫«با اين فيلم‪ ،‬نصف جمعيتى كه از من قهر كرده بودند را به سينما آوردم‪ .‬فيلم يك‬ ‫ميليون و دويست هزار تومان در ماه رمضان فروخت!»‬ ‫و اما در اين مقطع زمانى‪ ،‬فصلى ديگر است كه با جاودانه اثر ايرج پزشكزاد و ناصر‬ ‫تقوايى‪« ،‬دايى جان ناپلئون» در تاريخ پروژه هاى تلويزيونى و سريال سازى ايران‬ ‫رقم مى خورد‪ .‬از «دايى جان» با آقاجان مى گويم‪ .‬سال ‪ ۵۴‬بود‪« .‬يك روز در خانه‬ ‫نشسته بودم‪ ،‬داشتم كار مى كردم‪ ،‬ناصر تقوايى تلفن زد‪ ،‬گفت بيا اين جا‪ ،‬من دارم‬ ‫سريال«دايى جان ناپلئون» را مى سازم‪ .‬انتظامى قرار بود نقش «دايى جان» را بازى‬ ‫كند‪ ،‬نصيريان هم نقش «آقاجان» را سه روز مانده به كليد زدن‪ ،‬اين ها به من خبر‬ ‫دادند‪ ،‬ما فيلمبردارى داريم و نمى توانيم بياييم‪ .‬دستم تو حناست‪ ،‬مى تونى به ما‬ ‫كمك كنى؟ ما دويديم‪ ،‬رفتيم آنجا‪ ،‬ديديم چه خانه قشنگى درست كردند‪ ،‬تقوايى‬ ‫گفت‪ ،‬حاال دايى جان را نمى دانم به چه كسى بدهم؟ گفتم‪ ،‬ناصر جان تو يك نسل‬ ‫از من جوان ترى‪ ،‬ما يك مشت آكتور هاى قوى استخوان دار داريم كه در تئاتر‬ ‫تهران و اين جور جاها كار كردند‪ ،‬وقتى آنجا كاباره شد‪ ،‬ننگشان آمد در اين تئاتر‬ ‫ها بمانند‪ ،‬رفتند نشستند در خانه‪ ،‬گفت‪ :‬مث ً‬ ‫ال كى؟ گفتم‪ ،‬نقشينه‪ .‬نقشينه را كه نمى‬ ‫شناخت! مث ً‬ ‫ال اصغر گرميسرى‪ ،‬ايروانلو‪ ،‬تفرشى آزاد و‪...‬‬ ‫تقوايى زنگ زد‪ ،‬گرمسيرى گفت‪ ،‬بازى نمى كنم‪ ،‬حوصله ندارم‪ ،‬اما بقيه آمدند‪.‬‬ ‫آقا‪ ،‬همچين كه نقشينه از در وارد شد‪ ،‬ناصر يك نگاه كرد‪ ،‬و گفت‪ :‬اين دايى جان‬ ‫ناپلئون است! كار ‪ ۶‬ماه طول كشيد‪ ،‬در اين مدت خيلى به ما خوش گذشت‪،‬‬ ‫با مرحوم «فنى زاده»‪« ،‬نقشينه»‪« .‬نقشينه» قبل از اين كار سكته كرده بود اما با‬ ‫فداكارى بسيارى كار مى كرد‪ ،‬شب تا مچ پا در آب‪ ،‬سطل آب را مى گرفت‪.‬‬ ‫زيرزمين را تخليه مى كرد و‪»...‬‬ ‫توجه داشته باشيد‪ ،‬از روزگارى سخن مى گوييم كه صداى سر صحنه معنايى‬ ‫نداشته است‪ .‬زنده ياد غالمحسين نقشينه‪ ،‬نقش دايى جان را با صداى خود دوبله‬ ‫مى كند‪ ،‬اما صداى «آقاجان» ما در اين سريال صداى نصرت كريمى نيست‪ ،‬از‬ ‫آقاجان در اين باره مى پرسم‪ ،‬زيرا نصرت كريمى در اكثر رل هايى كه بازى كرده‪،‬‬ ‫خود نقش اش را دوبله مى كرده است‪« .‬در آن موقع‪ ،‬داشتم سريال خسرو ميرزاى‬ ‫دوم را مى ساختم كه ‪ ۱۶‬سرى بود‪ ۱۶ ،‬تا يك ساعت‪ .‬يك سال طول كشيد‪ .‬من در‬ ‫اين سريال نويسنده بودم‪ ،‬كارگردان و بازيگر‪ .‬به ناصر گفتم نمى توانم بيايم‪ ،‬جاى‬ ‫من طهماسب را گذاشتند‪ ،‬خيلى خوب دوبله كرد‪ ،‬همه فكر كردند خودم هستم كه‬ ‫دارم حرف مى زنم‪ ،‬البته رنگ صدايم آن رنگى كه بايد باشد نيست‪»...‬‬ ‫حال كه رودرروى «آقاجان» نشسته ايم‪ ،‬بد نيست‪ ،‬تا غبار زمان را بروبيم و يكى‬ ‫از منسجم ترين و مستحكم ترين متون طنز ادبى كشورمان را كه توسط ايرج‬ ‫پزشكزاد به رشته تحرير درآمد در نگاهى اجمالى وابكاويم‪ .‬با نصرت كريمى از‬ ‫متن قدرتمند پزشكزاد مى گويم و ايجاز زبانى بى بديل او‪.‬‬ ‫«اين سريال‪ ،‬سريالى شد كه فكر مى كنم‪ ،‬سال هاى سال هم نظيرش ساخته نشود‪،‬‬ ‫صد سال ديگر هم قابل تماشا است‪ .‬اين را من به جرات به شما مى گويم تا نسل‬ ‫هاى آينده بدانند‪ .‬مهم ترين عامل موفقيت نوشته پزشكزاد است‪ .‬به جرات مى‬ ‫گويم‪ ،‬دايى جان ناپلئون بزرگ ترين رمان طنز آميز تاريخ ادبيات ايران است‪ ،‬ما‬ ‫چنين چيزى نداشته ايم‪ .‬ما در تاريخ ادبيات‪ ،‬طنز كوتاه سعدى داريم‪ ،‬مولوى داريم‪،‬‬ ‫عبيد زاكانى داريم‪ ،‬مالنصرالدين داريم‪ ،‬اما رمان طنز آميز بلندمدت به اين درجه‬ ‫عميق و داراى كيفيت روان شناسى‪ ،‬جامعه شناسى و شخصيت پردازى عالى نداشته‬ ‫ايم‪ .‬ناصر تقوايى به بهترين شكل و وفادارانه اثر ايرج پزشكزاد را جلوى دوربين‬ ‫برده است‪ ،‬اما حرفى كه در اين قصه است‪ ،‬حرف ايرج پزشكزاد است‪ ».‬با كريمى از‬ ‫ريشه هاى جامعه شناختى اين متن قدرتمند مى گويم و روند تكامكلى شكل گيرى‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫روايت و داستان‪« .‬در واقع‪ ،‬تحول جامعه فئودالى به جامعه بورژوايى صنعتى قرن‬ ‫بيستمى است كه در زمان رضاشاه به زور چكمه و قداره مى خواستند آن را پياده‬ ‫كنند‪ .‬خانواده «دايى جان»‪ ،‬اخالق و فرهنگ فئوداليته را دارند ولى «آقاجان» يك‬ ‫دكتر پزشك داروساز است‪ ،‬اين بورژواست‪ ،‬آنها اين بورژوا را قبول ندارند‪ ،‬حتى‬ ‫اگر پول هم داشته باشد‪ُ ،‬د َول السلطنه نيست‪ ،‬او هم اين دول السلطنه هاى احمق‬ ‫را قبول ندارد‪».‬‬ ‫نصرت كريمى‪ ،‬ديگر عامل موفقيت «دايى جان ناپلئون» را بيكارى شمار زيادى از‬ ‫بازيگران خوب كشورمان در زمان ساختن اين سريال عنوان مى كند و عامل ديگر‬ ‫همان كه هنوز دغدغه فيلمساز مستقل ربع قرن پس از انقالب ‪ ۵۷‬نيز است‪« .‬عامل‬ ‫ديگرى كه خيلى مهم است‪ ،‬اينكه ناصر تقوايى فقط كارگردان نبود‪ ،‬تهيه كننده هم‬ ‫بود‪ ،‬يعنى پول دست كارگردان بود‪ ...‬عامل بعدى موفقيت كار را كريمى پارتى‬ ‫اين فيلم عنوان مى كند‪ .‬عامل ديگر خانمى بود كه مدير تهيه سريال بود و خيلى‬ ‫«ناصر» را كمك كرد‪ ».‬نصرت كريمى‪ ،‬شوخ طبع است‪ ،‬روبه رويش كه مى نشينى‪،‬‬ ‫نفوذ نگاهش تا دور هاى حماسه مى بردت‪ ،‬به امروزت پرتاب مى كند و طنزى‬ ‫تلخ كه چاشنى كالم اوست‪ .‬نقش مايه سيمايش آميزه اى است از تراژدى و كمدى‪،‬‬ ‫اشك را به ندرت مى توان در سيماى او مشاهده كرد‪ ،‬به وضوح! اما اين بار قضيه‬ ‫فرق مى كند‪ ،‬حلقه اشك به وضوح چشمان كهنه كار ما را خيس كرده است‪ ،‬آن‬ ‫هنگام كه از چريك جوان گوزن ها مى گويم‪ ،‬همو كه لحظات كوتاه نقش آفرينى‬ ‫اش در اثرى كه سازنده اش پس از آن تقريبًا هيچ گاه به آن اوج آرمانى اش‬ ‫بازنگشت از معلم دردآشناى «رگبار» مى گويم‪.‬‬ ‫از «مش قاسم» همو كه در گير ودار «اعدامى » از دستمان رفت! دانه هاى اشك‪ ،‬يك‬ ‫به يك هنگام به ياد آوردن خاطره فنى زاده از گونه كهنه كار به پايين مى غلتند‪...‬‬ ‫«مرحوم فنى زاده‪ ،‬آدم شوخى بود‪ ،‬ما وقتى كار نداشتيم در باغى كه سيزده هزار‬ ‫متر بود‪ ،‬يك گوشه مى ايستاديم‪ ،‬جوك مى گفتيم‪ ،‬مى خنديديم‪ ،‬شوخى مى كرديم‪،‬‬ ‫و اينها‪« ،‬مش قاسم» هم با همان لباس «مش قاسمى» جوك مى گفت و اداى رقاص‬ ‫هاى روحوضى را درمى آورد‪ .‬ما هم مى خنديديم‪ ،‬رل را خوب حس مى كرد‪ ،‬يك‬ ‫دفعه كه همين طور داشت مى رقصيد و اين كار ها را مى كرد‪ ،‬آسيستان«ناصر»‬ ‫از آن سوى باغ فرياد زد‪ :‬مش قاسم! من ايستاده بودم‪ ،‬پشتم به آسيستان بود‪ ،‬اين‬ ‫همين طور كه مى چرخيد و مى رقصيد‪ ،‬من صورتش را مى ديدم كه يكهو ريخت‬ ‫پايين‪ ،‬چشم هايش بى حال شد‪ ،‬قوز درآورد‪ ،‬ستون فقراتش خم شد‪ ،‬لخ لخ راه‬ ‫افتاد‪ ،‬رفت طرف صحنه‪ ،‬از همين جا «مش قاسم» شد‪.‬‬ ‫من‪ ،‬آنجا فهميدم كه «فنى زاده» چقدر حس درونى درستى دارد‪ ،‬همه چيز را باور‬ ‫كرد‪ .‬تمام سلول هاى بدنش «مش قاسم» شد‪ .‬شما مى دانيد‪ ،‬فنى زاده‪ ،‬آدم خيلى‬ ‫باسوادى هم نبود‪ ،‬نمى دانم كتاب هاى استانيسالوسكى را خوانده بود يا نه؟ اين‬ ‫متد استانيسالوسكى است‪».‬‬ ‫و اما براى آنان كه با خواندن اين سطور‪ ،‬صحنه به صحنه دايى جان ناپلئون را در‬ ‫پستو خانه خاطره مرور مى كنند و همه آن هم نسلى ها كه نسخه هاى ويدئويى‬ ‫كار را ديده اند و با سريال آشنا شده اند‪ ،‬سيماى «نصرت كريمى» بيش از همه‬ ‫آنجايى بسيار آشناست كه با زيرپيراهنى و پيژامه‪ ،‬زير پشه بند لحظه اى آرام و‬ ‫قرار ندارد‪ ،‬حرف مى زند‪ ،‬از پارچ آب‪ ،‬آب مى نوشد و براى به خاك سياه نشاندن‬ ‫دايى جان‪ ،‬نقشه ها در ذهن رديف مى كند!‬ ‫سعيد كنگرانى را هم كه به خاطر داريد‪« ،‬صحنه اى هست كه از خانه سرهنگ‬ ‫آمده ايم‪ ،‬من عصبانى هستم‪ ،‬شب است‪ ،‬سعيد هم كه مى دانيد در پشه بند‬ ‫خوابيده‪ ،‬من دارم به «سرهنگ » بدوبيراه مى گويم و با «دايى جان» دعوايم شده‪،‬‬ ‫زنم هم هى دخالت مى كند‪ ،‬ناراحت است از اين كه من با برادرش دعوايم شده‪،‬‬ ‫يك ليوان آب مى ريزم مى خورم و اينها‪ ،‬صحنه يك مقدار طوالنى است‪ .‬النگ‬ ‫شات هم هست‪ .‬خب شب بود مى گرفتيم‪ ،‬همه چراغ ها روى صورت من‪ ،‬من هم‬ ‫دوربين را نمى ديدم‪ ،‬صحنه كه تمام شد‪ ،‬ناصر تقوايى گفت‪ :‬كات‪ .‬يكهو ديدم‪ ،‬از‬ ‫توى تاريكى‪ ،‬ايرج پزشكزاد آمد طرف من‪ ،‬مرا گرفت بغل كرد‪ ،‬حاال نبوس‪ ،‬كى‬ ‫ببوس‪ .‬گفت تبريك مى گويم‪ ،‬گفتم‪ ،‬خب چرا همچين مى كنى؟ متشكرم ولى چرا‬ ‫مرا ول نمى كنى؟ گفت‪ :‬كريمى جان‪ ،‬تو از كجا مى دانستى باباى من اينجوريه؟!‬ ‫اين داستان خود منه‪ ،‬من سعيدم‪ ،‬سعيد نقش من را بازى مى كند و تو نقش پدرم‬ ‫را!» انقالب به سرانجام مى رسد‪.‬‬ ‫سه سال پس از اين واقعه است كه نصرت كريمى در سال ‪ ،۱۳۶۱‬چهارماه به زندان‬ ‫مى رود‪ ،‬حكم او مهدور الدم بوده است اما پس از چهارماه در حكم او تجديد نظر‬ ‫شده و از زندان آزاد مى شود‪ .‬يك هزار و سيصد و هشتاد و سه خورشيدى‪ .‬اكنون‬ ‫اوست كه راه دراز را پيموده‪ ،‬به بلنداى عمر ايستاده است و در آستانه نهمين‬ ‫دهه عمر همچنان اميدوار‪ .‬اميدوار به آن كه سرانجام ربع قرن خانه نشينى به‬ ‫سر رسد‪ ،‬ديگر بار به صحنه بازگردد و در ميان دوستداران كار خود از سر گيرد‪.‬‬ ‫«تا به حال‪ ،‬هر تهيه كننده يا كارگردانى كه اسم من را به وزارت ارشاد داده و گفته‬ ‫است‪ ،‬مى خواهيم كريمى براى ما بازى كند يا كريمى براى ما كارگردانى كند به‬ ‫ال نه!»‪ ،‬معلوم نيست اين فع ً‬ ‫او يك جمله گفته اند‪« :‬نصرت كريمى‪ ،‬فع ً‬ ‫ال نه! كى مى‬ ‫شود فع ً‬ ‫ال آره؟!!‪»...‬‬ ‫****************‬ ‫نصرت کریمی روز ‪ 12‬آذر ‪ 1398‬در سن ‪ 95‬سالگی درگذشت‪.‬‬ ‫روانش شاد و یادش همواره ماندگار باد !‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 37‬‬


‫رياضيات‬ ‫گزينش و گردآوری مطالب برای اين بخش از‪:‬‬

‫عليرضا خاتون آبادی‬

‫زنان پیشگام در تاریخ ریاضیات آمریکا‬ ‫(بخش دوم و پايانی)‬ ‫نویسنده‪ :‬دکتر نسیم سهایی‬ ‫اِولین بوید گرانویل (‪)Evelyn Boyd Granville‬‬ ‫اولین بوید گرانویل در سال ‪ 1924‬در محله‬ ‫ای سیاه نشین در واشنگتن دی سی به دنیا‬ ‫آمد که فاصله چندانی با بهترین مناطق شهر‬ ‫نداشت‪ .‬خانواده اولین محیطی را فراهم‬ ‫کرده بودند که او هیچ گونه احساسی کمبود‬ ‫یا تفاوتی نمی کرد‪ .‬وقتی او خیلی کوچک بود‪،‬‬ ‫به همراه خانواده اش در آپارتمان کوچکی‬ ‫که پدرش نگهبان آن بود زندگی می کردند‪.‬‬ ‫پس از جدا شدن پدر و مادرش‪ ،‬مسئولیت‬ ‫بزرگ کردن بچه ها را مادر اولین به عهده‬ ‫گرفت و پدرش هراز گاهی به آنها سر می‬ ‫زد‪.‬‬ ‫اولین و خواهر بزرگترش دوران کودکی‬ ‫خوشی داشتند‪ .‬بازی کردن با بچه های محل‪ ،‬کار دستی درست کردن و به‬ ‫کتابخانه رفتن‪ ،‬تمام تفریحشان بود‪ .‬آنها اغلب یک ماه از تابستان را در روستا و در‬ ‫کنار یکی از دوستان خانوادگی می گذراندند‪ .‬سپس برای تحصیل‪ ،‬اولین به یکی از‬ ‫مدارس نزدیک خانه فرستاده شد‪.‬‬ ‫در این مدرسه همه ی دانش آموزان و معلمان سیاه پوست بودند‪ .‬او دوران‬ ‫خوبی در این مدرسه داشت‪ .‬در تمام مدت تحصیل از دانش آموزان ممتاز بود و‬ ‫با رتبه دوم از آنجا فارغ التحصیل شد‪ .‬بیشتر دانش آموزان مدرسه به کالج های‬ ‫خوب راه می یافتند‪ .‬معلم ریاضی اولین نیز با توجه به استعداد او پیشنهاد کرد که‬ ‫کالج اسمیت را برای ادامه تحصیل انتخاب کند‪ .‬او نیز برای همان جا اقدام کرد و‬ ‫پذیرفته شد‪ .‬ولی کالج‪ ،‬به او هیچ کمک مالی اعطا نکرد‪ .‬با وجود اینکه وضعیت مالی‬ ‫خانواده اش در آن زمان خیلی خوب نبود‪ ،‬مادرش همه پس اندازش را به او داد‪.‬‬ ‫همچنین مجبور شد برای تأمین هزینه تحصیل و زندگی در سال اول کالج از بعضی‬ ‫دوستانش هم پولی غرض کند‪.‬‬ ‫باالخره اولین وارد کالج اسمیت شد و برای ادامه تحصیل‪ ،‬رشته ی ریاضی و فیزیک‬ ‫را انتخاب کرد‪ .‬او از نظر درسی وضعیت بسیار خوبی داشت‪ .‬ترم اول درس اختر‬ ‫شناسی را گرفت و به کمک معلم این درس توانست برای طول تابستان کاری پیدا‬ ‫کند‪ .‬در تمام مدت تحصیل‪ ،‬اولین آرزو داشت روزی معلم شود که این شغل نزد‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫سیاهان بسیار مورد احترام بود‪ .‬او در کالج پس از مدتی کار کردن‪ ،‬به پزشک یا‬ ‫ریاضیدان شدن هم فکر می کرد‪ .‬البته او دوست داشت تا کاربردهای ریاضیات در‬ ‫صنعت را بیابد و بیشتر به جنبه های عملی ریاضیات عالقه داشت‪.‬‬ ‫بعد از فارغ التحصیلی از کالج اسمیت در سال ‪ ،1945‬کام ً‬ ‫ال به ریاضیات عالقمند‬ ‫شده بود و تصمیم گرفت در همین رشته ادامه تحصیل دهد‪ .‬وی توانست بورس‬ ‫تحصیلی از کالج اسمیت و دانشگاه ییل بگیرد‪ .‬در واقع او در دوره ی دکترا در‬ ‫دانشگاه ییل پذیرفته شده بود‪.‬‬ ‫در زمان درگیری جنگ جهانی دوم‪ ،‬پذیرفته شدن اولین در دوره دکترای این‬ ‫دانشگاه سطح باال و با توجه به سیاه پوست بودنش‪ ،‬بیانگر توانایی های فوق العاده‬ ‫علمی او بود‪ .‬به این ترتیب اولین به همراه مارجوری لی بران از دانشگاه میشیگان‪،‬‬ ‫اولین زنان سیاه پوستی بودند که در طول تاریخ ریاضیات دکترای ریاضی گرفتند‪.‬‬ ‫هر دوی آنها در سال ‪ 1949‬با درجه دکترا فارغ التحصیل شدند‪.‬‬ ‫اولین در ییل دوران خوبی داشت و به اندازه کافی درآمد داشت‪ .‬او همچنان که با‬ ‫قدرت تمام درس می خواند‪ ،‬فرصت خوبی نیز برای تفریح با دوستان و هم کالسی‬ ‫های جدیدش در نظر می گرفت‪.‬‬ ‫اولین‪ ،‬زمانی وارد جامعه واقعی خارج از دانشگاه شد‪ ،‬که شرایطی اجتماعی زمان به‬ ‫کل تغییر کرده بود‪ .‬زن بودن و سیاه پوست بودنش‪ ،‬او را از انجام کاری باز نمی‬ ‫داشت‪ .‬جامعه آمریکا کم کم به این سطح تفکر رسیده بود‪ ،‬که مهم قابلیت های‬ ‫هر فرد است و رنگ‪ ،‬نژاد و جنسیت عوامل تعیین کننده برای ارزیابی قابلیت ها‬ ‫و استعداد نیستند‪ .‬اولین نیز با سابقه درخشانش‪ ،‬در این دوره زمانی‪ ،‬شانس بسیار‬ ‫خوبی برای یافتن یک کار علمی سطح باال داشت‪ .‬اما او همچنان به فکر تدریس در‬ ‫دانشگاه‪ ،‬همان رویای قدیمی اش بود‪ .‬لذا برای کالج شهر نیویورک تقاضای کار‬ ‫کرد حتی در مصاحبه هم شرکت کرد‪ ،‬ولی شخص مصاحبه کننده‪ ،‬ورود اولین به‬ ‫آن کالج را خیلی جدی نگرفت‪.‬‬ ‫باالخره او در مؤسسه ریاضیات و علوم آنجا کاری برای تدریس پیدا کرد و مجبور‬ ‫شد به نیویورک مهاجرت کند‪ .‬وضعیت زندگی در شهرهای بزرگ آسان نبود و‬ ‫اولین نیز شروع سختی داشت‪ .‬مدت زیادی به دنبال آپارتمانی برای زندگی می‬ ‫گشت که کار چندان آسانی نبود‪ .‬سرانجام برای زندگی به خانه یکی از دوستان‬ ‫قدیمی مادرش رفت‪.‬‬ ‫اولین مدت زیادی در آنجا دوام نیاورد‪ .‬پس از یک سال نیویورک را به سمت‬ ‫نشویل در ایالت تنسی ترک کرد و به عنوان مدرس در دانشکده ریاضی دانشگاه‬ ‫فیسک که یکی از دانشگاه های معروف برای سیاه پوستان است‪ ،‬شروع به کار کرد‪.‬‬ ‫در ابتدای سال تحصیلی‪ ،‬وقتی رئیس دانشگاه‪ ،‬اولین را به دانشجویان معرفی می‬ ‫کرد و از سوابق تحصیلی و علمی او می گفت‪ ،‬و لوله ای بین دانشجویان افتاد‪ .‬همه‬ ‫گذشته اولین را تحسین می کردند‪ .‬این شروع بسیار خوبی برای او در دانشگاه‬ ‫فیسک بود‪ .‬برای دو سال اول‪ ،‬درس های ریاضی دوره لیسانس را تدریس کرد‪،‬‬ ‫ولی به تدریج کار تدریس را تا مراحل تکمیلی ادامه داد و دانشجویان بسیاری زیر‬ ‫نظر او دکترای ریاضیات گرفتند‪.‬‬ ‫اولین تا سال ‪ 1950‬در فیسک ماند‪ ،‬پس از آن در شرکت ‪ IBM‬مشغول به کار شد‪.‬‬ ‫او در مرکز کامپیوتر ونگارد کار می کرد‪ .‬شعبه اصلی این مرکز در نیویورک بود‪،‬‬ ‫همچنین شعبه ای در واشنگتن داشت‪ .‬در نتیجه اولین مدتی در نیویورک بود و‬ ‫برخی اوقات هم کار را در واشنگتن ادامه می داد‪ .‬او کارش را خیلی دوست داشت؛‬ ‫شاید به این دلیل که می توانست آنالیز تابعی که زمینه اصلی تز دکترایش بود را‬ ‫به کار برد‪ .‬کار اصلی تحقیق او تشریح عملکرد درونی راکت هایی بود که به وسیله‬ ‫کامپیوتر‪ ،‬ماهواره ونگارد را کنترل می کرد‪ .‬این کار جالب ترین کار تحقیقی اولین‬ ‫در محیط خارج از دانشگاه بود‪.‬‬ ‫تابستان یکی از این سال ها اولین برای دیدن دوستانش به کالیفرنیا رفت‪ .‬در طی‬ ‫سفر با همسر اولش آشنا شد و همان تابستان ازدواج کرد‪ .‬لذا او کار در نیویورک‬ ‫را رها کرد و‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 38‬‬


‫‪ ...‬توانست در آزمایشگاه تکنولوژی فضایی‪ ،‬ناسا‪ ،‬به عنوان محقق ریاضی مشغول به‬ ‫کار شود‪ .‬کاری که او انجام می داد تقریب ًا شبیه کار در مرکز کامپیوتر ونگارد بود‪.‬‬ ‫ا ّما او که همواره از محیط کاری قبلی اش در ‪ IBM‬لذت می برد‪ ،‬در اواخر دهه‬ ‫‪ 60‬دوباره به یکی از شعبه های آن در لُس آنجلس بازگشت‪ .‬در آن زمان ‪IBM‬‬ ‫قراردادهای بزرگی با دولت نداشت و شعبه لس آنجلس کار تحقیقی گسترده ای‬ ‫انجام نمی داد‪ .‬لذا از اولین خواستند برای ادامه ی کار به کالیفرنیای شمالی یا به‬ ‫نیویورک باز گردد‪ .‬ولی اولین هیچ کدام را قبول نکرد و ترجیح داد همان جا بماند‬ ‫و دوباره کار تدریس را ادامه دهد‪ .‬در همین دوران از همسر اولش جدا شده بود‬ ‫و باید به سرعت شغلی پیدا می کرد ‪.‬او از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در لس آنجلس‬ ‫تقاضای کار کرد که به سرعت تقاضایش پذیرفته شد‪ .‬به این ترتیب یک بار دیگر‬ ‫کار تدریس را ادامه داد‪.‬‬ ‫در همین مدت یکی از کارهای با ارزش عمرش را انجام داد‪ .‬او با کمک یکی از‬ ‫همکارانش جیسن فرند تصمیم به نوشتن کتاب کردند‪ .‬نوشتن و ویراستاری کتاب‬ ‫آنها پنج سال طول کشید‪ .‬عنوان آن « تئوری و کاربرد ریاضیات برای معلمان» بود‪،‬‬ ‫که با استقبال فراوانی مواجه شد‪ .‬او همچنین کتاب دیگری در زمینه کاری خودش‬ ‫نوشت‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1970‬اولین با اد گرانویل کارمند بانک ازدواج کرد‪ .‬در سال ‪ 1984‬از‬ ‫دانشگاه باز نشست شد و آنها برای زندگی به شهر کوچکی در ایالت تگزاس‬ ‫مهاجرت کردند‪ .‬در آنجا یک زمین کشاورزی خریده و خانه ای در آن ساختند‪.‬‬ ‫اولین از سر و صدا در شهرهای بزرگ خسته شده بود و زندگی به این نحو برای‬ ‫او بسیار لذت بخش بود‪ .‬او همچنین کار تدریس کار را کنار نگذاشت و در کالج‬ ‫کوچکی در تگزاس ریاضیات تدریس می کرد‪.‬‬ ‫مارجوری لی براون (‪)Marjorie Lee Browne‬‬ ‫مارجوری لی بران در جامعه ای بزرگ شد‬ ‫و تحصیل کرد که در آن شدیداً عقاید ضد‬ ‫سیاه پوستان رایج بود‪ ،‬به خصوص علیه‬ ‫زنان سیاه پوست‪ .‬در این بین مارجوری با‬ ‫تمام وجود عاشق ریاضیات بود و با اراده‬ ‫کامل به سوی آرزوهایش گام برداشت‪،‬‬ ‫تا اینکه عنوان اولین زن سیاه پوست با‬ ‫مدرک دکترا در رشته ی ریاضی را به خود‬ ‫اختصاص داد‪.‬‬ ‫مارجوری در ‪ 9‬سپتامبر ‪ 1914‬در ممفیس‬ ‫تنسی به دنیا آمد‪ .‬مادرش را در سن‬ ‫‪ 2‬سالگی از دست داد‪ .‬نامادری او معلم‬ ‫مدرسه و پدرش کارمند ساده اداره راه‬ ‫آهن بود‪ .‬پدر مارجوری یک دوره دو ساله کالج را به پایان رسانده بود که در‬ ‫آن زمان بین سیاهان کاری غیر معمول محسوب می شد‪ .‬پدر در ریاضیات و به‬ ‫خصوص حساب استعداد خوبی داشت و مارجوری تمام عشق و عالقه به ریاضیات را‬ ‫از او به ارث برده بود‪ .‬همچنین نامادرش اش هم او را به مطالعه ریاضیات تشویق‬ ‫می کرد‪.‬‬ ‫مارجوری در یک دبیرستان خصوصی درس می خواند که پس از جنگ های داخلی‬ ‫توسط کلیسا برای تحصیل سیاه پوستان تأسیس شده بود‪ .‬وی در تمام دوران‬ ‫دبیرستان نه تنها دانش آموز موفقی در دروس ریاضیات بود‪ ،‬بلکه یک بازیکن‬ ‫فوق العاده تنیس نیز بود‪.‬‬ ‫بعد از دبیرستان نیز دانشگاه هووارد در واشنگتن دی سی را انتخاب کرد‪ .‬او هزینه‬ ‫تصحیل را از طریق کار‪ ،‬وام و بورسیه های تحصیلی تأمین می کرد و باالخره‬ ‫در سال ‪ 1935‬با درجه لیسانس فارغ التحصیل شد‪ .‬پس از مدتی کار تدریس‬ ‫در مؤسسه گیلبرت را شروع کرد‪ .‬تمام دانش آموزان این مؤسسه سیاه پوست‬ ‫بودند‪ .‬پس از یک سال تدریس مارجوری دوباره به محیط درس بازگشت و برای‬ ‫ادامه تحصیل دانشگاه میشیگان را انتخاب کرد و در سال ‪ 1939‬فوق لیسانس ریاضی‬ ‫را از همین دانشگاه گرفت‪ .‬او در واقع یکی از اولین زنانی بود که از این دانشگاه‬ ‫مدرکی سطح باال می گرفت که پس از آن عضو هیئت علمی کالج ویلی در مارشال‬ ‫تگزاس شد‪ .‬او از سال ‪ 1942‬تا ‪ 1945‬در همین کالج مشغول به کار بود‪ .‬تا اینکه در‬ ‫تعطیالت تابستان سال ‪ 1945‬متوجه شد که دانشگاه میشیگان برای دوره دکترای‬ ‫ریاضی دانشجو می پذیرد‪.‬‬ ‫به این ترتیب دوباره به میشیگان بازگشت و دکترای ریاضی را شروع کرد‪ .‬سال‬ ‫‪ 1947‬همزمان با تحصیل در دانشگاه میشیگان به تدریس نیز می پرداخت‪ .‬او دوره‬ ‫ی دکترا را در سال ‪ 1949‬به پایان رساند‪ .‬ولی چون طبق قوانین دانشگاه سریع‬ ‫ترین زمان ممکن برای فارغ التحصیلی ‪ 1950‬بود؛ یک سال بعد توانست رسم ًا‬ ‫درجه دکترای ریاضی را دریافت کند‪ .‬او دومین زن آمریکایی بود که به این سطح‬ ‫درجه علمی رسید‪.‬‬ ‫او سال ‪ 1949‬عضو هیئت علمی دانشگاه مرکزی کاروالینای شمالی شد و تا زمان‬ ‫بازنشستگی نیز همان جا ماند‪ .‬به مدت ‪ 25‬سال بین تمام اعضای هیأت علمی‪ ،‬او‬ ‫تنها کسی بود که درجه دکترا داشت‪ .‬در سال ‪ 1951‬ریسس دانشکده ریاضی شد‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫و تا سال ‪ 1970‬در این سمت باقی ماند‪.‬‬ ‫در سال تحصیلی ‪ 1952 -1953‬یک بورس تحقیقاتی به مارجوری اهدا شد که به‬ ‫او این امکان را داد تا به دانشگاه کمبرزیج در انگلستان برود و در زمینه توپولوژی‬ ‫ترکیباتی تحقیق کند‪ .‬او همچنین از این فرصت استفاده کرد و سفرهایی به اروپای‬ ‫شرقی داشت‪ .‬پس از آن نیز چندین بورس تحقیقاتی دیگر به او تعلق گرفت‪ .‬از‬ ‫جمله یک دوره تحقیقاتی در دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس‪ ،‬در زمینه آنالیز‬ ‫عددی و محاسباتی و سال تحصیلی ‪ 1965 -66‬نیز در دانشگاه کلمبیا در نیویورک‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1960‬نویسنده اصلی یک طرح پیشنهادی بود که برنده جایزه شرکت‬ ‫‪ IBM‬شد‪ .‬با پول این جایزه دانشگاه مرکزی کاروالینای شمالی برای اولین بار‬ ‫صاحب کامپیوتر شد‪ .‬از این کامپیوتر‪ ،‬برای کارهای علمی و تحقیقی استفاده می‬ ‫شد‪ .‬ریاست او‪ ،‬وضعیت دانشکده را به کلی تغییر و سطح علمی آن را به طور قابل‬ ‫توجهی باال برده بود‪ .‬چنان که در سال ‪ 1969‬یکی از شاگردانش برنده جایزه ی‬ ‫اولین دانشجوی ممتاز ریاضی شد‪.‬‬ ‫او در تابستان نیز در دبیرستان درس می داد و با عالقه تمام سعی می کرد که‬ ‫دانش آموزان را به ادامه تحصیل تشویق کند‪ .‬به این ترتیب دانشگاه مرکزی‬ ‫کاروالینای شمالی مرکز دانشجویان سیاه پوستی شده بود که عالقمند به ادامه‬ ‫تحصیل بودند‪ .‬او با جدیت تمام به دانشجویان کمک می کرد تا کمک هزینه های‬ ‫تحصیلی بگیرند‪ .‬همچنین تمام دارایی اش را صرف جوایزی می کرد که دانشجویان‬ ‫را برای ادامه تحصیل ترغیب کند‪ .‬سرانجام در سال ‪ 1979‬بر اثر سکته قلبی در‬ ‫سن ‪ 65‬سالگی چشم از جهان فرو بست‪.‬‬ ‫جولیا بومن رابینسون (‪)Julia Hall Bowman Robinson‬‬ ‫جولیا بومن ‪ 8‬دسامبر ‪ 1919‬در شهر‬ ‫سنت لویس در ایالت میسوری به‬ ‫دنیا آمد‪ .‬در سن ‪ 2‬سالگی مادرش‬ ‫را از دست داد‪ ،‬به همین دلیل پدر و‬ ‫دختر به فنیکس آریزونا رفتند تا در‬ ‫کنار مادربزرگ زندگی کنند‪ .‬پس از‬ ‫مدتی پدر جولیا دوباره ازدواج کرد و‬ ‫به این ترتیب زندگی او در خانواده ی‬ ‫جدید شروع شد‪ .‬جولیا در نه سالگی‬ ‫پس از یک دوره یکماهه مخملک‪ ،‬تب‬ ‫روماتیسمی گرفت و مجبور شد یک‬ ‫سال تمام را در بستر بیماری بگذارند‪.‬‬ ‫در این مدت‪ ،‬دکتر اجازه مالقات با‬ ‫هیچ کس حتی خواهرانش را به او نمی‬ ‫داد‪ .‬زمانی که حال جولیا کمی بهتر‬ ‫شد‪ ،‬معلم سر خانه اش به او کمک کرد تا دروس عقب افتاده را جبران کند‪ .‬باالخره‬ ‫وقتی دوباره به مدرسه بازگشت‪ ،‬شدیداً به ریاضیات و فیزیک عالقمند شده بود‪،‬‬ ‫به طوری که تنها دانش آموز دختر کالس های فیزیک بود‪ .‬با وجود اینکه در تمام‬ ‫دروس دانش آموز خوبی بود‪ ،‬ولی به دلیل یک سال دور بودن از جمع به شدت‬ ‫کناره گیر شده بود‪ .‬باالخره سال ‪ 1936‬با عنوان دانش آموز نمونه در ریاضی و‬ ‫علوم از دبیرستان فارغ التحصیل شد‪.‬‬ ‫پس از فارغ التحصیلی در سن ‪ 16‬سالگی در کالج ایالتی سن دیگو ثبت نام کرد که‬ ‫هدف عمده این کالج تربیت معلم برای دبیرستان بود و چون جولیا هیچ آینده‬ ‫دیگری به جز تدریس در ریاضیات برای خود نمی دید‪ ،‬لذا رشته ریاضی را انتخاب‬ ‫کرد‪ .‬در همان سال اول کالج‪ ،‬پدرش را از دست داد‪ .‬با وجود اینکه تأمین مالی‬ ‫ادامه تحصیل برای او مشکل بود‪ ،‬ولی با کمک های مالی خواهرش که در سن دیگو‬ ‫معلم بود و عمه اش‪ ،‬درس خود را ادامه داد و توانست از سال سوم‪ ،‬تحصیلش را‬ ‫در دانشگاه برکلی ادامه دهد‪.‬‬ ‫سال اولی که جولیا در برکلی بود درس نظریه اعداد را با دکتر رافائل روبینسون‬ ‫گرفت که این کالس فقط ‪ 4‬دانشجو داشت‪ ،‬او بیشتر اوقات هنگامی که با دکتر‬ ‫روبینسون در محوطه دانشگاه قدم می زدند‪ ،‬درباره ی ریاضیات مدرن بحث و‬ ‫گفتگو می کردند و باعث شد آن دو یکدیگر را بهتر بشناسند‪ .‬سرانجام آنها در‬ ‫سال ‪ 1941‬ازدواج کردند‪ .‬در آمریکا قانونی وجود دارد که اعضای یک خانواده‬ ‫نمی توانند در یک جا با هم همکار باشند‪ .‬به همین دلیل جولیا پس از فارغ التحصیلی‬ ‫نمی توانست در دانشگاه برکلی کار کند‪ .‬با این حال او در زمان جنگ جهانی دوم‪،‬‬ ‫سری ارتش کار‬ ‫نزد جرزی نیمن در آزمایشگاه آماری برکلی‪ ،‬روی پروژه های ّ‬ ‫می کرد‪.‬‬ ‫پس از ازدواج‪ ،‬جولیا بیشتر وقتش را بر روی سامان دادن خانه صرف می کرد‪.‬‬ ‫در همین زمان دکترش به او گفت به دلیل عواقب تب روماتیسمی‪ ،‬نمی تواند‬ ‫بچه دار شود‪ .‬این مسأله باعث شد که وی مدت طوالنی دچار افسردگی شود‪.‬‬ ‫همسرش به خوبی دریافت تنها چیزی که می تواند به جولیا کمک کند تا از حالت‬ ‫افسردگی درآید‪ ،‬بازگشت دوباره او به ریاضیات است‪.‬‬ ‫به این ترتیب‪ ،‬جولیا دوره دکترای ریاضی را در برکلی‪ ،‬زیر نظر آلفرد تارسکی‬ ‫شروع کرد و در سال ‪ 1948‬مدرک دکترا گرفت‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)44‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 39‬‬


‫معرفی کتاب‬

‫احمد آلتان؛‬ ‫چگونه لباس‌های زندان را آماده کنیم؟‬ ‫آرش گنونی‬

‫«بیدار شدم‪.‬‬ ‫در می‌زدند‪.‬‬ ‫نگاهی به ساعت الکترونیک کنارم انداختم‪۵:۴۲ :‬؛ شماره‌ها چشمک می‌زدند‪.‬‬ ‫‘پلیس’‪ ،‬به خودم گفتم‪.‬‬ ‫مثل همه مخالفان این کشور‪ ،‬هر شب با این تصور که صبح زود در را خواهند زد‪،‬‬ ‫می‌خوابیدم‪.‬‬ ‫می‌دانستم که می‌آیند‪.‬‬ ‫آنان آمدند‪.‬‬ ‫من حتی لباس‌های مخصوص برای بازداشتم و روزهای بعد از آن را هم آماده‬ ‫کرده بودم‪.‬‬ ‫یک شلوار مشکی پشمی چسبان که بند داخلش جای کمربند را می‌گرفت‪ .‬یک جفت‬ ‫جوراب کوتاه که تا قوزک پا بود‪ .‬کفش‌های ورزشی نرم و راحت‪ .‬یک تی‌شرت‬ ‫کتان سبک و یک پیراهن تیره‌رنگ‪.‬‬ ‫‘لباس‌های بازداشت’ را برداشتم و رفتم در را باز کردم‪»...‬‬ ‫این جمالت آغازین کتاب «دیگر دنیا را نخواهم دید» نوشته احمد آلتان‪ ،‬روزنامه‌نگار‬ ‫و نویسنده ترک است که به تازگی پس از یک آزادی کوتاه مدت‪ ،‬دوباره زندانی‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫این کتاب شامل نوشته‌های نویسنده از زمان بازداشتش در سپتامبر ‪ ۲۰۱۶‬است و‬ ‫ت و برگشتی است میان تأمالت و احساسات نویسنده و همچنین روایت‬ ‫در واقع‪ ،‬رف ‌‬ ‫زندگی روزمره در دوران زندان‪.‬‬ ‫احمد آلتان در «دیگر دنیا را نخواهم دید»‪ ،‬همزمان با نشان دادن قدرت مقاومت‬ ‫یک زندانی و نشکستن در درون زندان‪ ،‬با نیروی کلمات نیز دیوارهای زندان را‬ ‫می‌شکند و به گونه‌ای آزادی از دست رفته خود را باز می‌یابد‪:‬‬ ‫«من می‌توانم هر جایی بنویسم‪ ،‬سروصدا و شلوغی اذیتم نمی‌کند‪ .‬وانگهی‪ ،‬به محض‬ ‫اینکه در نوشتن غرق شوم‪ ،‬همه اطرافم ناپدید می‌شود‪ .‬ارتباطم را با جهان خارج‬ ‫قطع می‌کنم و خودم را در اتاقی نامرئی محبوس می‌کنم که هیچ کس نمی‌تواند‬ ‫جز من وارد آن شود‪ .‬هر چیزی را که خارج از موضوع مورد نظرم است‪ ،‬فراموش‬ ‫می‌کنم‪ .‬یکی از بزرگترین آزادی‌هایی که می‌تواند به انسان هدیه شود‪ ،‬فراموش‬ ‫کردن است‪ .‬زندان‪ ،‬سلول‪ ،‬دیوارها‪ ،‬درها‪ ،‬قفل‌ها‪ ،‬پرسش‌ها‪ ،‬انسان‌ها‪ ،‬همه چیز و‬ ‫همه کس در آستانه این مرز که عبور از آن اکیدا ممنوع است‪ ،‬محو می‌شود‪».‬‬ ‫از این نظر‪ ،‬کتاب «من دیگر دنیا را نخواهم دید» هم دارای ارزش ادبی است و هم‬ ‫روایتی ماندگار از شرایط نویسندگان و همچنین زندانیان سیاسی در ترکیه معاصر‪.‬‬ ‫احمد آلتان و زندانی که به ارث برد‬ ‫احمد آلتان که در آنکارا به دنیا آمده و سه ماه دیگر ‪ ۷۰‬ساله خواهد شد‪ ،‬یکی از‬ ‫معروف‌ترین روزنامه‌نگاران ترکیه است‪ .‬او همچنین به رمان‌نویسی می‌پردازد و‬ ‫برخی از آثارش مثل «مثل یک زخم شمشیر» و «عشق زمان طغیان» به زبان‌های‬ ‫مختلف ترجمه شده است‪.‬‬ ‫شتین آلتان‪ ،‬پدر احمد آلتان‪ ،‬نیز روزنامه‌نگار و یکی از فعاالن سوسیالیستی بود‬ ‫که در دهه ‪ ۱۹۶۰‬وارد پارلمان ترکیه شد‪ .‬او در آن زمان به دلیل مقاالتش علیه‬ ‫قدرت نظامیان در ترکیه معروف بود و به دلیل همین مقاالت بود که زندانی و‬ ‫شکنجه شد‪.‬‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫احمد آلتان‪ ،‬در سال ‪ ،۱۹۷۴‬زمانی که نیروهای نظامی ترکیه در حمله‌ای با نام‬ ‫«عملیات صلح» بخش شمالی قبرس را اشغال کردند‪ ،‬کار روزنامه‌نگاری را آغاز‬ ‫کرد‪ .‬او خیلی زود به دلیل مواضعی که به نفع دموکراسی اتخاذ می‌کرد‪ ،‬شناخته‬ ‫شد و در سال ‪ ۱۹۸۲‬اولین رمانش را منتشر کرد که حدود ‪ ۲۰‬هزار نسخه از آن‬ ‫به فروش رفت‪.‬‬ ‫در سال ‪ ،۱۹۸۵‬به سردبیری روزنامه گونش رسید‪ .‬سپس دومین رمان خود را‬ ‫با عنوان «اثر آب» منتشر کرد که از سوی دولت تورگوت اوزال به ضداخالقی و‬ ‫«خطرناک» بودن متهم شد‪ ۱۲ .‬سال پیش از آن‪ ،‬همین اتهام برای رمان «مشتی از‬ ‫آسمان» نوشته پدر احمد آلتان مطرح شده بود‪.‬‬ ‫باالخره دستگاه قضایی ترکیه حکم سوزاندن رمان «اثر آب» نوشته احمد آلتان را‬ ‫صادر کرد‪ .‬در ‪ ،۱۹۹۰‬کار در تلویزیون را آغاز کرد‪ .‬در این دوره‪ ،‬در بحبوحه‬ ‫درگیری حزب کارگران کردستان با ارتش ترکیه‪ ،‬احمد آلتان با موضع‌گیری‌هایش‪،‬‬ ‫جنایات جنگی هر دو طرف جنگ را محکوم کرد‪.‬‬ ‫پنج سال بعد‪ ،‬سردبیری روزنامه ملیت را برعهده گرفت که یکی از مهم‌ترین‬ ‫روزنامه‌های ترکیه به شمار می‌رود‪ .‬اما تحت فشار ارتش ترکیه‪ ،‬این روزنامه او‬ ‫را از کار برکنار کرد‪.‬‬ ‫مدافع کردها و ارامنه‬ ‫کمی بعد‪ ،‬پس از نگارش یک مقاله طنزآمیز با عنوان «آتاکرد» (اشاره به آتاترک)‬ ‫به اتهام حمایت از تشکیل یک کردستان مستقل به ‪ ۲۰‬ماه زندان محکوم شد‪.‬‬ ‫در سال ‪ ،۱۹۹۶‬چهارمین رمان احمد آلتان به چاپ رسید که با استقبال خوانندگان‬ ‫کتاب در ترکیه مواجه شد‪ .‬او در این رمان خود به قتل‌های بدون تعقیب قضایی‬ ‫پرداخت‪.‬‬ ‫در سال ‪ ،۱۹۹۹‬به همراه اورهان پاموک و یاشار کمال‪ ،‬بیانیه‌ای را در دفاع از حقوق‬ ‫بشر‪ ،‬حقوق کردها و دموکراسی در ترکیه نوشت که از سوی دیگر نویسندگان‬ ‫جهان نظیر گونتر گراس‪ ،‬ژوزه ساراماگو‪ ،‬آرتور میلر و اومبرتو اکو به امضا رسید‪.‬‬ ‫او در آن زمان گفته بود‪:‬‬ ‫«در ترکیه‪ ،‬نویسندگان به شکارهایی می‌مانند که در حال دویدن هستند‪ ،‬اما‬ ‫نمی‌دانند که دقیق ًا چه زمانی شکارچیان شلیک می‌کنند‪ .‬این عدم قطعیت برای‬ ‫اعمال فشار واقعی بر نویسندگان ایجاد شده است‪».‬‬ ‫در سال ‪ ،۲۰۰۰‬مقاله‌ای در هفته‌نامه اکتوئل نوشت و بار دیگر قدرت نظامیان در‬ ‫ترکیه را به چالش کشید که موجب تعقیب قضایی او شد‪ .‬احمد آلتان در آن مقاله‬ ‫نوشت‪« :‬چه کسی کشور را اداره می‌کند؟ آیا ژنرال‌ها هستند که این کشور را اداره‬ ‫می‌کنند؟»‬ ‫در ‪ ،۲۰۰۷‬یک روزنامه‌ اپوزیسیون با عنوان «طرف» تأسیس کرد و تا سال ‪۲۰۱۲‬‬ ‫سردبیری آن را برعهده داشت‪ .‬یک سال پس از تاسیس این روزنامه‪ ،‬مقاله‌ای را با‬ ‫عنوان «آه‪ ،‬برادرم» درباره کشتار ارامنه از سوی امپراتوری عثمانی نوشت که به‬ ‫اتهام «توهین به ملت ترکیه» بازداشت شد‪.‬‬ ‫در سال ‪ ،۲۰۱۱‬جایزه صلح هرانت دینک را به دست آورد‪ .‬هرانت دینک یک‬ ‫روزنامه‌نگار ترک ارمنی‌تبار بود که در سال ‪ ۲۰۰۷‬به‌دست یک ملی‌گرای ترک به‬ ‫ضرب گلوله در استانبول ترور و کشته شد‪.‬‬ ‫نماد بازداشت‌شدگان پس از کودتای نافرجام‬ ‫احمد آلتان در سال ‪ ،۲۰۱۶‬در جریان بازداشت‌های گسترده روشنفکران و اهالی‬ ‫رسانه‪ ،‬پس از یک اظهارنظر در تلویزیون‪ ،‬به اتهام مشارکت در کودتای نافرجام‬ ‫علیه دولت ترکیه بازداشت شد و دو سال بعد نیز به همراه نازلی ایلیجاق‪ ،‬دیگر‬ ‫نویسنده ترک‪ ،‬به حبس ابد محکوم گردید‪.‬‬ ‫اما در روز پنجم ژوئیه گذشته‪ ،‬دیوان عالی ترکیه این حکم را لغو و اعالم کرد که‬ ‫این دو نویسنده نباید به اتهام تالش برای کودتا محاکمه می‌شدند‪ ،‬بلکه اتهام آنان‬ ‫«کمک به یک گروه تروریستی» بوده که محکومیت آن کمتر است‪.‬‬ ‫در روز دوشنبه چهارم نوامبر‪ ،‬شعبه ‪ ۲۶‬دادگاه عالی کیفری استانبول‪ ،‬پس از‬ ‫دادرسی دوباره‪ ،‬احمد آلتان و نازلی ایلیجاق را به ترتیب به ده و سال نیم‪ ،‬و هشت‬ ‫سال و نه ماه زندان محکوم کرد و با توجه به سپری شدن سه سال زندان‪ ،‬دستور‬ ‫آزادی تحت نظارت قضایی آنان را صادر کرد‪.‬‬ ‫او بالفاصله پس از آزادی از زندان و گذراندن ‪ ۱۱۳۸‬روز حبس‪ ،‬گفت‪« :‬آنان‬ ‫[مقام‌های ترکیه] به گونه‌ای تالش می‌کنند که روشنفکران از طرح پرسش‌ها‬ ‫پرهیز کنند‪[ .‬اما] ما این پرسش‌ها را طرح می‌کنیم‪ .‬ما دیده‌ایم که زندان چیست‪،‬‬ ‫اگر الزم باشد دوباره به آنجا بازمی‌گردیم‪ .‬آنان باید به دولت قانون بازگردند‪.‬‬ ‫ما ترسی نداریم‪».‬‬ ‫دادگاه عالی کیفری استانبول همچنین محمد آلتان‪ ،‬روزنامه‌نگار و برادر احمد‬ ‫آلتان را نیز تبرئه کرد‪ .‬اما آزادی خود احمد آلتان یک هفته بیشتر به طول نکشید‬ ‫و او در دوازدهم نوامبر بار دیگر با حکم قضایی زندانی شد‪ .‬احمد آلتان در جایی‬ ‫گفته است‪« :‬محاکمه و زندانی شدن‪ ،‬بخشی از کار نویسندگی در ترکیه است‪».‬‬ ‫با این حال‪ ،‬او در آخرین کتابش نوشت‪:‬‬ ‫«من برای شما از درون سلول زندان می‌نویسم‪ .‬اما در زندان نیستم‪ .‬من‬ ‫نویسنده‌ام‪ ...‬شما می‌توانید مرا زندانی کنید‪ ،‬اما نمی‌توانید مرا در زندان نگاه‬ ‫دارید‪ .‬چون مثل همه نویسندگان‪ ،‬قدرت‌های جادویی دارم‪ .‬به راحتی می‌توانم از‬ ‫دیوارها عبور کنم‪ .‬دیوارگذر هستم‪( ».‬رادیو فردا)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 40‬‬


‫اطالعيه انجمن‬ ‫ايرانيان برنابی‬ ‫احتراما به آگاهی میرساند‬ ‫جلسات فرهنگی انجمن ایرانیان‬ ‫برنابی شامل‪ :‬حافظ خوانی؛‬ ‫ترانه خوانی؛ شعر همراه‬ ‫آهنگ؛ شاهنامه همراه ضرب؛‬ ‫موسیقی کر؛ مقاله میباشد‪.‬‬ ‫زمان‪ :‬شنبه ها از ساعت ‪ 2‬و‬ ‫نیم بعدازظهر‬ ‫مکان‪ :‬ساختمان سینیور سنتر‬ ‫جنب کتابخانه شمال لوهید مال‬ ‫خیابان کمرون شماره‪۹۵۲۳‬‬ ‫تلفن ‪۶۰۴۷۷۹۴۴۲۲‬‬ ‫روابط عمومی انجمن‬

‫مر ّمت تابلوهای نقاشی‬

‫مرمت و بازسازی انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن جدید یا قدیمی‬

‫‪778.874.3931‬‬

‫اتاق برای اجاره‪:‬‬

‫دو اتاق مبله با حمام و دستشویی در يک طبقه مستقل در منزلی‬ ‫بسیار دنج و دلباز و تمیز با تمام امکانات‪ .‬ایستگاه اتوبوس و‬

‫پارک در نزدیکی منزل‪ .‬با قیمت مناسب اجاره داده می شود‪.‬‬

‫‪778.919.6372‬‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 41‬‬


‫آژانس مسافرتی‬

‫‪( Advanced Travel‬تینا خدایی) ‪604-904-4422‬‬ ‫‪604-770-4474‬‬ ‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫ونکو تراول (‪604-998-4056 )Vanco Travel‬‬ ‫‪604-780-4005‬‬ ‫آزاده موسویان‬ ‫آژانس مسافرتی کاپیتان کوک)‬ ‫(آزاده موسویان‪:‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آرایشگاه و سالن زيبایی‬

‫اکستنشن مژه "ميترا" ‪ -‬کوکيتالم ‪604-825-3887‬‬ ‫‪604-980-5464‬‬ ‫‪King Hair Design‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫آموزش هنر‬

‫خانه فرهنگ و هنر (خط‪ ،‬نقاشی‪ ،‬موسیقی‪778-737-7426 )...‬‬ ‫مرکز هنری نوا‪( :‬موسیقی‪ ،‬نقاشی ‪604-985-6282 )..‬‬ ‫نقاشی‪:‬‬ ‫‪604-349-6326‬‬ ‫نازنین صادقی (آبرنگ)‬ ‫‪www.nazanin-artist.com‬‬ ‫رامین جمالپور (رنگ روغن‪ /‬آبرنگ) ‪604-924-1475‬‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫‪( Jahan Music‬کودکان‪/‬بزرگساالن) ‪778-688-9234‬‬ ‫حمیرا بشیری (سه تار برای خانم ها) ‪778-839-1375‬‬ ‫مهران مهراب زاده (تار‪ ،‬سه تار‪ ،‬آواز‪604-812-9025 )..‬‬ ‫‪604-375-1272‬‬ ‫اشرف آبادی (تار و سه تار)‬ ‫‪604-983-3985‬‬ ‫استاد شاملو (ویلن و سه تار)‬ ‫شبنم شاملو (تنبک ‪ /‬موسیقی کودکان) ‪604-983-3985‬‬ ‫‪778-833-4778‬‬ ‫ُرهام بهمنش (پیانو)‬ ‫نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) ‪604-349-6326‬‬ ‫رامین جمالپور (پیانو‪ ،‬تئوری‪/‬هارمونی) ‪604-924-1475‬‬ ‫‪778-893-6766‬‬ ‫فرشته فرمند (آواز)‬ ‫‪604-913-3486‬‬ ‫پرویز نزاکتی (آواز)‬ ‫‪604-551-3963‬‬ ‫محمد خرازی (گیتار)‬ ‫عکاسی‪:‬‬ ‫حمید زرگرزاده (‪604-925-6800 )Perfect Shot Studio‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫گالری عکس کارون‬ ‫کارتون و کاریکاتور‪:‬‬ ‫گالری کالغ سفید (افشین سبوکی) ‪778-898-4575‬‬ ‫خطاطی‪:‬‬ ‫‪778-889-4820‬‬ ‫انجمن خوشنویسان ایران‬ ‫رقص‪:‬‬ ‫‪604-983-0015‬‬ ‫باله ملی پارس‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫اپتومتری ‪ /‬عينک سازی‬

‫‪604-464-7726‬‬ ‫‪( IRIS‬کوکيتالم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان‬

‫‪604-782-3530‬‬ ‫بهاره بهداد (زبان فرانسه)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان فارسی‬

‫آموزش رانندگی‬

‫‪604-928-2224‬‬ ‫ونکوور مترو ( مینو)‬ ‫‪604-710-0550‬‬ ‫‪( Green Way‬محسن)‬ ‫‪778-899-7790‬‬ ‫سعيد صالحی‬ ‫‪778-896-1420‬‬ ‫آموزشگاه رانندگی بهروز‬ ‫‪604-644-8960‬‬ ‫حسین الهیجی‬ ‫‪604-990-4844‬‬ ‫کاپیالنو (جوان)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫اتوموبیل‬

‫‪604-781-7478‬‬ ‫هوندا (سعيد لطفی )‬ ‫نيسان کوکيتالم (فهیم عزيزی) ‪778-232-2183‬‬ ‫میتسوبیشی (شاهرخ محبوبیان) ‪778-846-6778‬‬ ‫‪604-616-1214‬‬ ‫میتسوبیشی (منصور)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬‫دنیا (وست ونکوور)‬ ‫عطار (کوکیتالم)‬ ‫سينا (کوکيتالم)‬ ‫صرافی محله (کوکيتالم)‬ ‫چارلیز (داون تاون)‬

‫شرکت رايان‬

‫‪778-682-3213‬‬

‫‪----------------------------------‬‬‫بازرسی فنی ساختمان‬

‫‪604-500-0303‬‬ ‫دکتر امير به کيش‬ ‫‪778-231-3040‬‬ ‫هاشم سیفی‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪604-913-2324‬‬ ‫‪604-945-3266‬‬ ‫‪604-442-4446‬‬ ‫‪778-245-1042‬‬ ‫‪604-688-2516‬‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫خدمات چاپ‬

‫کتابفروشی‬

‫‪604-990-7272‬‬ ‫کاپیز دیپو (نورت ونکوور)‬ ‫خدمات چاپ‪604-710-5234 Print & Design‬‬

‫نیما (کتاب‪ ،‬فیلم و آالت موسیقی) ‪604-904-0821‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫کتاب کارون‬ ‫‪604-671-9880‬‬ ‫پان به (کتاب و فیلم)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫باشگاه ورزشی ‪ /‬ورزش های رزمی‬

‫خدمات زيبايی ‪ /‬ماساژ‬

‫‪604-990-1331‬‬ ‫باشگاه سانی کيم تکواندو‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫پزشک ‪ /‬مرکز پزشکی ‪ /‬خدمات پرستاری‬ ‫پزشک خانوادگی‪:‬‬ ‫دکتر ساناز فاموری (‪604-925-9277 )West Van‬‬

‫فیزیوتراپی‪:‬‬ ‫هارمونی (فیزیو ‪ /‬ماساژتراپی) ‪604-468-2300‬‬ ‫ناتوروپاتیک‪:‬‬ ‫دکتر ماندانا عدالتی (‪604-987-4660 )North Van‬‬ ‫خدمات پرستاری‪:‬‬ ‫‪778-927-1348‬‬ ‫گروه پرستاران "آرين"‬ ‫‪604-945-5005 Safe Care Home Support‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تدریس خصوصی‬

‫نيلوفر علمداری(شیمی‪ /‬ساینس) ‪778-926-2995‬‬ ‫طاهره بزرگمهر (شیمی دبیرستان) ‪778-960-0057‬‬ ‫دکتر فريبرز موجبی (ریاضی و فیزیک) ‪778-903-4750‬‬ ‫نادره ترکمان (فيزیک و رياضی) ‪604-396-6622‬‬ ‫دکتر علیرضا خاتون آبادی (ریاضی) ‪778-926-1382‬‬ ‫دکتر حمیدرضا رضازاده (ریاضی) ‪604-700-9560‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫ترجمه‬

‫حسین عندلیب (مترجم رسمی) ‪604-868-9800‬‬ ‫فریبرز خشا (مترجم رسمی) ‪604-377-9225‬‬ ‫حاتمی (مترجم رسمی) (کوکيتالم) ‪604-338-7364‬‬ ‫دارالترجمه رسمی ترای سیتی ‪604-492-0666‬‬ ‫‪778-773-0723‬‬ ‫بهارک کیادی‬ ‫‪604-817-4689‬‬ ‫دالور قدرشناس (‪)Ph.D‬‬ ‫حمید دادیزاده (مترجم رسمی) ‪604-889-5854‬‬ ‫آرش اندرودی (مترجم رسمی) ‪604-365-6952‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات و خدمات ساختمانی‬

‫علی وفایی (‪604-728- 3132 )AAA Ali Renovations‬‬ ‫‪778-929-2489‬‬ ‫حميد‬ ‫شرکت ساختمانی لوفا ‪ -‬پارسا خاکپور ‪778-893-7277‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات لوازم خانگی ‪ /‬برقی ‪ /‬کامپیوتر‬

‫‪778-870-6716‬‬ ‫آذر امین مقدم‬ ‫‪604-261-6564‬‬ ‫ایرانیان‬ ‫‪604-913-0601‬‬ ‫دهخدا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-442-9431‬‬ ‫نور دانش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫ارز و ارسال پول‬

‫امور برقی ‪ /‬سيمکشی ‪ /‬تعمیرات‬

‫حسن (‪)Wise Appliance‬‬ ‫‪Techno Electro‬‬ ‫سعید ابراهیمی‬

‫‪604-764-6911‬‬ ‫‪604-770-0660‬‬

‫‪604-346-8925‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات اتوموبیل‬

‫‪604-438-0222‬‬ ‫‪( KMF‬خسرو خاندشتی)‬ ‫تعمیرگاه و مکانیکی ‪604-960-0389 Auto Tek‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسابداری‬

‫ناهید پاک (‪778-340-0231 )NasTax-N.Van‬‬ ‫ناهید پاک (‪604-781-8153 )NasTax- Langley‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (‪604-990-6668 )N. Van‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (برنابی) ‪604-638-3104‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (ترای سيتی) ‪604-945-6664‬‬ ‫‪778-285-8830‬‬ ‫حسابداری صبا‬ ‫‪604-468-4222‬‬ ‫تراز (کوکیتالم)‬ ‫تراز (حسن نراقی ‪ -‬نورت ونکوور) ‪604-986-3704‬‬ ‫‪-----------------------------------------------‬‬

‫حمل و نقل ‪ /‬اثاث کشی (‪)Moving‬‬

‫‪604-603-9099‬‬ ‫آلبرت (حمل و نقل و اثاث کشی)‬ ‫‪604-970-2233 Merto Vancouver Movers‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات بیمه‬

‫جهانگیر فامیلی‬ ‫ميالد رحمتی‬ ‫سعيده کمونه‬

‫‪604--836-5663‬‬ ‫‪604-987-9356‬‬ ‫‪778-580-5616‬‬

‫خدمات زيبایی و ماساژ زهره‬

‫‪604-365-4610‬‬

‫خدمات کنسولی‪ /‬اسناد رسمی‪ /‬مهاجرت‬

‫دفتر حقوق و مهاجرتی الدن حسن ولی ‪604-729-9449‬‬ ‫شهرزاد فرزين (امور مهاجرت) ‪604-499-2530‬‬ ‫دفتر حقوقی و مهاجرتی آتی سا ‪604-500-2420‬‬ ‫فریبرز خشا (گواهی امضاء) ‪604-922-4600‬‬ ‫سازمان مهاجرتی منصوری ‪604-619-8564‬‬ ‫‪mcisfirm.com‬‬ ‫فرشته رحیمی (امور مهاجرت) ‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-924-4452‬‬ ‫محمد همائی نژاد ‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫حسن نراقی (امور مهاجرت)‬ ‫‪778-285-2866‬‬ ‫راه کانادا (کوکیتالم)‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کامپیوتر‬

‫داريوش‬ ‫آرین‬

‫‪778-918-2815‬‬ ‫‪604-220-1808‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫داروخانه‬

‫داروخانه مدیس (پورت کوکيتالم) ‪604-944-5544‬‬ ‫داروخانه فارماسیو (وست ونکوور) ‪604-925-3304‬‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫دندانپزشک‬

‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر بابک چهرودی‬ ‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر سام صوفی‬ ‫دکتر توران ايزدی يار(‪604-734-2114 )Van. West‬‬ ‫‪604-321-8001‬‬ ‫دکتر روشنک شفقی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫لوله کشی ‪ /‬سیستم های حرارتی‬

‫‪604-833-2869‬‬

‫‪CSS Heating‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مبارزه با حشرات و جوندگان موذی‬

‫‪778-549-4554‬‬

‫رضا‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاور امالک‬

‫‪604-727-4044‬‬ ‫‪604-603-0704‬‬ ‫‪604-506-8668‬‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫‪604-445-2030‬‬ ‫‪604-626-1033‬‬ ‫‪604-307-6830‬‬ ‫‪604-441-7733‬‬ ‫‪604-861-8883‬‬ ‫‪604-720-8001‬‬ ‫‪604-500-2420‬‬ ‫‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-340-8182‬‬ ‫‪604-518-3992‬‬

‫محمد خلیل بیگی ‬ ‫مرتضی رضایی‬ ‫پرتو مشرف‬ ‫نادر معتمد‬ ‫سام سالم‬ ‫ایرج بابایی‬ ‫مصطفی سليميان‬ ‫مهدی عباس زاده‬ ‫‪Saun Ghandyar‬‬ ‫محسن اسکويی‬ ‫سودابه زارع‬ ‫فرشته رحیمی‬ ‫سهيال طوسی‬ ‫کورس پزشک‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫محوطه سازی‪ ،‬زمين آرايی (‪)Landscaping‬‬

‫‪778-855-9645 Great Spaces Landscaping‬‬ ‫‪604-724-9645‬‬ ‫خدمات فضای سبز شاهرخ‬ ‫‪778-322-2995 West North Landscaping‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫روان شناس ‪ /‬مشاوره و روان درمانی‬

‫نان ‪ /‬شیرینی‬

‫دکتر گيتی اقبال (روانپزشک) ‪604-782-9573‬‬ ‫دکتر سعيد ممتازی (روان درمانی) ‪778-878-0399‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫شیرینی مینو (کوکیتالم)‬ ‫شیرینی گلستان‬ ‫شیرینی رکس ‬ ‫افرا‬

‫‪604-971-5113‬‬ ‫خلیج فارس (نوت ونکوور)‬ ‫‪604-904-3904‬‬ ‫گیالنه‬ ‫‪604-980-7373‬‬ ‫کازبا‬ ‫‪604-987-9000‬‬ ‫کپیالنو کافه‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫نشریات و دیگر رسانه ها‬

‫رستوران‬

‫عکاسی و فیلمبرداری‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫پرفکت شات استودیو‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫استودیو عکاسی کارون‬ ‫حمید ‪604-358-7060 slicephotography.ca‬‬ ‫‪778-355-4445‬‬ ‫دات آرت استودیو‬ ‫‪604-358-6045‬‬ ‫‪Rosewood photography‬‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫فروشگاه مواد غذایی‬

‫‪604-552-3336‬‬ ‫‪604-990-7767‬‬ ‫‪604-973-0119‬‬ ‫‪604-987-7454‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫فرهنگ‬ ‫فرهنگ ‪BC‬‬ ‫‪BC‬‬

‫شهروند‬ ‫پیوند‬ ‫دانستنیها‬ ‫دانشمند‬ ‫تلویزیون پرواز‬ ‫تلویزیون آريا‬ ‫رادیو فارسی زبان ونکوور‬

‫‪604-544-0960‬‬ ‫‪778-317-4848‬‬

‫‪BC‬‬

‫‪604-988-9262‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫‪604-697-0344‬‬ ‫‪604-913-0399‬‬ ‫‪604-723-4307‬‬ ‫‪604-396-1919‬‬ ‫‪778-709-9191‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاوره خدمات دولتی‬ ‫فرهاد شمس‬

‫‪60-721-1693‬‬

‫سوپرمارکت نانسی (نورت ونکوور) ‪604-987-5544‬‬ ‫‪604-472-8888‬‬ ‫‪( Urban Gate‬کوکيتالم)‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫‪604-682-8816‬‬ ‫آریا (داون تاون)‬ ‫‪604-669-6766‬‬ ‫دانیال (داون تاون)‬ ‫‪604-987-7454‬‬ ‫افرا (نورت ونکوور)‬ ‫فروشگاه بزرگ دایانا (کوکيتالم) ‪604-941-1881‬‬ ‫‪604-988-8100‬‬ ‫المپیا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-988-3515‬‬ ‫پارس (نورت ونکوور)‬ ‫میت شاپ اند دلی (نورت ونکوور)‪604-983-2020‬‬

‫‪604-341-0566‬‬ ‫امیر بوترابی‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫نادر معتمد‬ ‫‪604-725-7230‬‬ ‫بهنام نیک اختر‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وام ‪ /‬وام مسکن‬

‫وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی در بی سی و کانادا‬

‫متیو فهی (‪604-561-4644 )Matthew Fahy‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 42‬‬


‫متنوع‪،‬‬ ‫فرهنگ ‪ BC‬نشريه ای مستقل‪ّ ،‬‬ ‫پُربار و آموزنده‪،‬‬

‫با ‪ 17‬سال سابقه ی انتشار بی وقفه‬ ‫با بهترين خدمات آگهی‬

‫‪ 604-544-0960‬و يا ‪778.317.4848‬‬ ‫فرهنگ هر دو هفته يک بار در دسترس شماست‪.‬‬

‫شماره ی آينده ی فرهنگ در تاريخ ‪ 2‬ژانويه ‪2020‬‬ ‫( ‪)January 2, 2020‬‬ ‫منتشر خواهد شد‬

‫نصب و تعمير سيستم های حرارتی‬

‫فرنِس‪ ،‬بويلر؛ شومينه ‪Hot Water Tank -‬‬

‫لوله کشی آب سرد و گرم و گاز (تجاری و مسکونی)‬ ‫(سيامک)‬

‫‪604-833-2869‬‬

‫‪Email: cssheating@gmail.com‬‬

‫)‪100 Rubbish (Everything Rubbish Removal‬‬

‫‪www.sunhealthcenter.com‬‬

‫مدرسه ی نور دانش‬ ‫اطالعیه برگزاری کالس های رسمی در مناطق‬ ‫شهری نورث ونکوور‪ ،‬برنابی‪ ،‬کوکیتالم و یو بی سی‬

‫هر گونه اثاثيه اضافی‪ ،‬بی استفاده و دورافکندنی شما را ‪ -‬اعم از مبل‪،‬‬ ‫یخچال‪ ،‬میز و صندلی و ‪ - ...‬با نازلترين قيمت از منزل يا محل کار‬ ‫شما برخواهيم داشت‪.‬‬ ‫خدمات اين شرکت در نورت ونکوور‪،‬‬ ‫وست ونکوور‪ ،‬کوکيتالم‪ ،‬داون تان‬ ‫و ديگر نقاط ونکوور بزرگ در‬ ‫دسترس شماست‪.‬‬

‫)‪Tel: 604.500.0953 (Ami‬‬

‫حل جدول نشريه ی فرهنگ (شماره ی ‪)430‬‬

‫مدرسه ي نوردانش به عنوان اولين مدرسه ي رسمي ايراني در ونكوور‬ ‫کانادا آماده ي ارائه ي خدمات آموزشي و فرهنگي به فرزندان عزيزمان‬ ‫در آغاز سال تحصیلی جدید مي باشد‪ .‬مدرسه ی نور دانش با مجوز رسمی‬ ‫برگزاری امتحانات پایان سال تحصیلی ایران و برخورداری از سی سال سابقه‬ ‫ی مدیریتی و آموزشی در مدارس دولتی و غیر انتفاعی داخل کشور و چندین‬ ‫سال فعالیت آموزشی در مناطق مختلف ونکوور بزرگ و بهره مندی از‬ ‫کادری مجرب و کارآزموده‪ ،‬دارای کالس های خصوصی و گروهی آموزش‬ ‫زبان فارسی برای خردساالن و بزرگساالن‪ ،‬آموزش تمامی دروس ابتدایی‬ ‫و راهنمایی و نیز آموزش تک درس دبیرستان می باشد‪ .‬ما به میزبانی‬ ‫وخدمت رسانی به بیش از یکصد نفر از دانش آموزانی که داوطلب شرکت‬ ‫در امتحانات پایان تحصیلی ایران در سال گذشته و جاری در حوزه ی ونکوور‬ ‫هستند اعم از افراد توریست و یا هموطنان مقیم‪ ،‬مفتخریم‪.‬‬ ‫برنامه های سال تحصیلی جدید مدرسه در سه منطقه ي برنابي در روزهاي‬ ‫سه شنبه بعدازظهر‪ ،‬كوكيتالم در روزهاي شنبه و نورث ونکوور در روزهاي‬ ‫یک شنبه خواهد بود‪ .‬تاریخ شروع کالس ها از هفته اول سپتامبر بوده و تا ماه‬ ‫می سال آینده ادامه خواهد یافت‪.‬‬ ‫الزم به ذكر است كه ثبت نام مدرسه براي سال تحصيلي جدید نیز براي‬ ‫پايه هاي اول ابندایی تا پيش دانشگاهي با ارائه ي كارنامه ي رسمي ايران‬ ‫شروع شده است‪..‬‬ ‫عالقمندان مي توانند جهت ثبت نام و كسب اطالعات بيشتر با شماره تلفن‬ ‫‪ 6047269430‬تماس حاصل فرمايند‬ ‫محل تشكيل كالس هاي برنابي در کتابخانه کامرون و محل نشکیل کالس های‬ ‫نورث ونکوور در کالج آلکوین می باشد‪.‬‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 43‬‬


‫ورزش‬ ‫زنان پيشگام در تاريخ رياضيات آمریکا‬

‫پنکيک صبحانه‬

‫ ‬ ‫(دنباله از صفحه ی ‪)39‬‬

‫‪ ...‬در همان سال کارش را بر روی مسأله دهم هیلبرت متمرکز کرد و در سال‬ ‫‪ 1950‬برخی از دستاوردهایش را در یک سخنرانی ‪ 10‬دقیقه ای در کنفرانس‬ ‫ریاضی کمبریج در ماساچوست ارایه داد‪ .‬تابستان ‪ 1959‬مارتین دیویس‬ ‫و هیالری پوتمن نتایج تحقیقاتشان را‪ ،‬که قسمت عمده ای از آن در اثبات‬ ‫مسأله دهم هیلبرت به کار رفته بود‪ ،‬برای جولیا فرستادند تا از نظرات این زن‬ ‫دانشمند هم بهره برند‪.‬‬ ‫مقاله دیویس ‪ -‬پوتمن ‪ -‬روبینسون در سال ‪ 1961‬ارائه شد ‪ .‬وی در این زمینه‬ ‫بیش از ‪ 20‬سال کار کرد و بنایی نهاد تا با تکیه بر آن یوری متیجسویک مسأله‬ ‫دهم هیلبرت را در سال ‪ 1970‬ثابت کند‪.‬‬ ‫اگرچه جولیا قسمت عمده ای از وقتش را صرف تحقیق و مطالعه روی مسأله‬ ‫دهم هیلبرت کرده بود‪ ،‬در عین حال کارهای تحقیقاتی دیگری را نیز چون‬ ‫مسئله هیدرودینامیک که دفتر تحقیقات نیروی دریایی مطرح کرده بود را نیز‬ ‫انجام داد‪ .‬دستاوردهای فوق العاده و توانایی های او باعث شد تا به عنوان اولین‬ ‫زن ریاضیدان برای آکادمی ملی علوم در سال ‪ 1975‬انتخاب شود‪ .‬همچنین‬ ‫در سال ‪ 1976‬به مقام استادی در دانشگاه برکلی رسید ولی به دلیل بیماری‬ ‫مدت زیادی را نمی توانست در دانشگاه باشد‪ .‬در سال ‪ 1979‬کالج اسمیت‬ ‫به او مدرک افتخاری داد‪ .‬همچنین به عنوان رئیس کل رؤسای مجامع علمی‬ ‫آمریکا انتخاب شد‪ ،‬اما نتوانست این سمت را به خاطر ضعف شدید جسمانی‬ ‫اش بپذیرد‪ .‬در سال ‪ 1982‬اولین زن ریاضیدانی بود که به سمت ریاست انجمن‬ ‫ریاضی آمریکا انتخاب شد‪ .‬جولیا همچنین سال ‪ 1985‬به ریاست آکادمی علم و‬ ‫هنر آمریکا انتخاب شد‪ .‬او همیشه معتقد بود‪ « :‬من پیش از هر چیزی ریاضیدان‬ ‫هستم‪ ،‬نه زنی که برای اولین بار کاری را انجام داده است‪ .‬من ترجیح می دهم‬ ‫که روزی به عنوان یک ریاضیدان در خاطرها بمانم‪ ،‬تنها به خاطر قضیه هایی که‬ ‫ثابت کردم و مسایلی که حل کردم‪.‬‬ ‫جولیا ‪ 30‬جوالی ‪ 1984‬میالدی بر اثر سرطان خون فوت کرد‪ .‬پیش از مرگش‬ ‫خواسته بود تمام کسانی که دوست دارند برای او مراسم بزرگداشتی بگیرند‬ ‫هزینه این کار را به مؤسسه آلفرد تارسکی که توسط دانشگاه برکلی بنیان‬ ‫گذاری شده بود‪ ،‬بدهند‪.‬‬

‫روزهایی که حوصله ندارین برین و نون تازه بخرین یا دلتون تنوع میخواد پنکیک‬ ‫درست کنین چون هم تهیه اش آسونه و هم معموال مواد اولیه اش تو همه خونه ها‬ ‫پیدا میشه و عالوه بر همه اینا خیلی هم خوشمزه است‪.‬‬

‫پنکیک صبحانه‬ ‫مواد الزم‪:‬‬ ‫شیر ‪ 1/5‬پیمانه‬ ‫تخم مرغ ‪ 1‬عدد‬ ‫کره ‪ 1‬قاشق غذا خوری‬ ‫آرد سفید ‪ 1/5‬پیمانه به مقداری سرخالی تر‬ ‫بکینگ پودر ‪ 1‬قاشق غذا خوری‬ ‫شکر ‪ 1‬قاشق غذا خوری‬ ‫یک چهارم قاشق چای خوری نمک‬ ‫یک چهارم قاشق چای خوری وانیل‬

‫‪PERSIAN CULTURE AND ART INSTITUTE‬‬

‫خانـه فـرهنـگ و هنـر ایــران‬ ‫مرکـز برگـزاری کـالس‪ ،‬گردهمـایی و رویدادهـای فـرهنـگی‬

‫مرکـز اطالع رسانی رویـدادهای فرهنـگی‬ ‫کودکان و نوجوانان‬ ‫مدرسه پارسی‪ :‬مهناز صالحی‬ ‫نقاشی‪ ،‬کالژ‪ ،‬سفال‪ :‬شیما دهقان‬ ‫موسیقی‪ :‬آرزو ملکی‪ ،‬نازنین صادقی‬

‫‪www . PersianEvents . ca‬‬

‫ادبیات و هنـرهای نمایشـی‬ ‫داستان نویسی‪ :‬محمد محمدعلی‬ ‫تئاتر‪ ،‬منایشنامه نویسی‪ :‬محمد رحمانیان‬ ‫بازیگری‪ :‬مهتاب نصیرپور‬ ‫فیلمسازی‪ :‬حسین فاضلی‬ ‫عکاسی‪ :‬نیما راهنما‬

‫موسـیقـی‬ ‫کمانچه‪ ،‬ویلن‪ :‬سعید فرج پوری‬ ‫آواز‪ :‬پرویز نزاکتی‬ ‫تار‪ ،‬سه تار‪ :‬علی رزمی‬ ‫بربط‪ :‬علی سجادی‬ ‫سنتور‪ :‬ساینا خالدی‬ ‫متبک‪ ،‬دف‪ :‬هامین هنری‬ ‫گیتار‪ :‬کاوه یغمایی‪ ،‬نازنین صادقی‬ ‫پیانو‪ :‬نیلوفر فرزندشاد‬ ‫آکاردئون‪ :‬سعید زرگری‬ ‫آهنگ سازی‪ ،‬نی‪ :‬امیر اسالمی‬ ‫ویلن‪ ،‬کمانچه‪ :‬سینا احتاد‬ ‫ویلن کالسیک‪ :‬علی عسگری‬

‫هنـرهای تجسمـی‬ ‫نقاشی آبرنگ‪ ،‬اکریلیک‪ :‬محمدرضا آتشزاد‬ ‫نقاشی رنگ روغن‪ ،‬میکس میدیا‪ :‬مهتاب فیروز آبادی‬ ‫نقاشی با مداد رنگی‪ ،‬ذغال و آبرنگ‪ :‬نازنین صادقی‬ ‫کاریکاتور‪ ،‬انیمیشن‪ :‬افشین سبوکی‬ ‫مینیاتور‪ ،‬تذهیب‪ :‬فرهاد الله دشتی‬ ‫طراحی‪ :‬حمیدرضا جدید‬ ‫گرافیک‪ :‬فرزان کرمانی نژاد‬ ‫سرامیک‪ :‬املیرا حبیب اله‬ ‫مجسمه سازی‪ :‬مجید شیخ اکبری‬ ‫خوشنویسی‪ :‬مسعود کریمایی‬

‫زبان‬ ‫انگلیسی‪ :‬یلدا احمدوند‬ ‫فرانسه‪ :‬سام زهره وندی‬

‫علوم پایه‬ ‫ریاضی‪ ،‬فیزیک‪ ،‬کامپیوتر‪ :‬دامون طهماسبی‬ ‫شیمی‪ :‬سهند طهماسبی‬

‫‪facebook . com / percai‬‬ ‫‪www . percai . com‬‬ ‫‪info @ percai . com‬‬

‫طرز تهیه‪:‬‬ ‫آرد‪ -‬بکینگ پودر و نمک را با هم مخلوط می¬کنیم و در ظرفی شیر‪ ،‬شکر و تخم مرغ‬ ‫را با همزن زده سپس کره ذوب شده را و بعد ماد خشک را به آن اضافه می¬کنیم‬ ‫تا خمیر بدست آید روغن را داغ کرده سپس آن را به شکل دایره¬های بزرگ در‬ ‫روغن می¬ریزیم تا پخته شود و با شکالت و توت فرنگی‪ ،‬موز و سس توت فرنگی‬ ‫تزئین می‪-‬کنیم‪.‬‬

‫)‪1181 West 16th Street (at Pemberton Ave‬‬ ‫‪North Vancouver, BC V7P 1R4‬‬

‫)‪778.PERSIAN (737.7426‬‬ ‫‪778 . 889 . 4820‬‬

‫با سـپاس از همـراهـان همیشـگی خـانـه فـرهنـگ و هنـر ایـران‬ ‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫ما‬

‫ِ‬ ‫فرهنگ‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 44‬‬


‫ايمنی و مديريت محيط زيست‬

‫کیسه های پالستیکی بزرگترین عامل بد منظر‬ ‫کردن و تخریب محیط در سراسر دنیا‬ ‫غالمرضا میرکی‬ ‫دکترای ایمنی و مدیریت محیط زیست‬ ‫‪7783222995‬‬ ‫‪q_miraki@yahoo.com‬‬ ‫چنانچه از کنار کوچه و خیابان در کشورهای درحال توسعه‬ ‫بويژه کشور عزیزمان ایران گذر کنیم تصاویر ناخوشایند‬ ‫پایداری را شاهد خواهیم بود‪.‬‬ ‫کیسه های نایلونی که از ابداعات بشر در دهه ‪ ۶۰‬قرن گذشته میالدی بوده و حمل‬ ‫کاالی روز مره را تسهیل می کرد‪ ،‬امروزه چنان بالیی بر سر محیط زیست دنیا آورده که‬ ‫متخصصان به آن عنوان آلودگی سفید داده اند‪.‬‬ ‫همه روزه بر تنوع تولید کیسه های پالستیکی چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی افزوده‬ ‫می شود‪ .‬فروشگاه های گوناگون برای تبلیغ و دادن رونق به کسب و کار خود‪ ،‬عکس برند‬ ‫خود را روی آن چاپ می نمایند‪.‬‬ ‫ساختار پلیمری اکثر این پالستیکها به گونه ای است که تا سالیان سال بدون تغییر در محیط‬ ‫باقی می مانند‪.‬زمان الزم برای تجزیه کامل یک پالستیک هیچ گاه کمتر از ‪ ۴۰‬سال نیست‪.‬‬ ‫پس ببینید راهکاری برای حمل ساده تر اجناس ‪ -‬یعنی کیسه پالستیکی ‪-‬در عرض این چهل‬ ‫سال چه مصائبی برای کره زمین به بار می آورد‪.‬‬ ‫آلودگی سفید مرز جغرافیایی نمی شناسد‪ .‬و از اعماق اقیانوسها گرفته تا کوه هاو جنگل‬ ‫ها و ساحلها و پارک ها و خیابان ها و کوچه ها در همه جا کم و بیش مشاهده می شود‪.‬‬ ‫این مواد در اکوسیستم حساس و شکننده از عوامل انقراض معرفی شده و معضل دفن‬ ‫زباله و تجزیه ناپذیری را به محیط تحمیل کرده اند‪.‬‬ ‫بعضی از فروشگاه های زنجیره ای در اروپا و آمریکا ارائه کیسه نایلونی را ممنوع کرده‬ ‫اند مانند کاستکو و برخی نیز پاکت کاغذی جایگزین کرده اند مانند ٌ‪ i co‬در آمریکا و یا‬ ‫‪ . Whole Food‬برخی از فروشگاه ها نیز استفاده از کیسه نایلونی را منوط به پرداخت‬ ‫هزینه آن کرده اند و به عبارتی‪ ،‬راه درآمد دیگری را برای خود ایجاد کرده اند‪.‬‬ ‫هیچ کدام از اینها کمک چندانی به کاهش بار مصرف کیسه حمل کاال نخواهند کرد‪.‬‬ ‫گفتگو با مردم و تالش در ایجاد فرهنگ جدید در رابطه با استفاده از کیسه های دائمی‬ ‫غیرپالستیکی نیز کامال پاسخگو نیست چرا که سرعت افزایش جمعیت جهانی و همچنین‬ ‫سرعت زندگی مادی امروزی این روند را بسیار کند و حتی نزدیک به غیرممکن می کند‪.‬‬ ‫‌دولتها مالیات سبز می‌گیرند ولی مسیر مالیات سبز‌نیز به درستی هدایت نشده و کاهش‬ ‫چشمگیری در میزان آلودگی سفید نداشته است و معضل وجود کیسه های پالستیکی در‬ ‫محیط زیست و آلوده شدن و تخریبش توسط آن همچنان با ماست‪.‬‬ ‫نکته بسیار جالب در این بین اجبار در استفاده از پالستیک های زباله برای منازل و محل‬ ‫های کار و ‪ ....‬است‪.‬‬ ‫علی رغم شعار بازیافت و تحقق ‪ ۲۰‬درصدی آن در کشورهای پیشرفته‪ ،‬همه آدمها بسته‬ ‫به فرهنگ و قومیت و نژاد و گرایش دینی در روز از حداقل ‪ ۷۰۰‬تا ‪ ۲‬کیلوگرم زباله‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫تولید می کنند که تمام این زباله ها در کیسه های نایلونی مخصوص قرار داده شده و به‬ ‫محل دفن زباله حمل می شود‪ .‬از این رو‪ ،‬محل دفن زباله ها فصل دیگری از همین قصه‬ ‫تکراری یعنی بقای درازمدت کیسه های پالستیکی خواهد بود‪ .‬این معضل فرآیند حذف و‬ ‫جذب سایر پسماندها را نیز مختل می کند‪.‬‬ ‫این ابداع نادرست ‪ -‬یعنی کیسه پالستیکی ‪ -‬اکنون بالی جان محیط زیست و کره زمین‬ ‫شده و به همین دلیل دانشمندان از آن با عنوان آلودگی سفید نام می برند‪.‬‬ ‫اما پرسش اینجاست که آیا آلودگی سفید قابل کنترل است یا خیر‪ .‬پاسخ این پرسش‬ ‫خوشبختانه مثبت است‪.‬‬ ‫باید گفت که بله‪ ،‬قابل کنترل است ولی‪.......‬‬ ‫از حدود سالهای ابتدایی ‪ ۲۰۰۰‬پژوهشگران برای حل این معضل به راهکار پالستیک های‬ ‫تجزیه پذیر رسیده اند‪.‬‬ ‫پالستیک های تجزیه پذیر به گونه ای هستند که یا در مقابل نور خورشید از هم می‬ ‫پاشند که به آنها ‪ Photo degradable‬می گویند‪ ،‬و یا در مقابل میکرو ارگانیزم ها ناتوان‬ ‫هستند و تجزیه می شوند که به آنها ‪ Bio degradable‬می گویند‪.‬‬ ‫در هر صورت در این فرآیندها پالستیک های تولیدی عمری بسیار کوتاه در طبیعت‬ ‫داشته و حداکثر طی شش ماه جذب طبیعت می شوند‪.‬‬ ‫برای تولید این‌گونه از پالستیک ها سست بودن پیوندهای بین مولکولهای پلیمر مد نظر‬ ‫است‪ .‬تولید آنها یا می تواند مستقیما منشا گیاهی داشته باشد‪ ،‬برای مثال از نشاسته‬ ‫موجود در ذرت و سیب زمینی و‪ - ...‬که این خود فشاری بر طبیعت است‪ ،‬و یا از منشا‬ ‫نفت و ترکیبات نفتی که می تواند با سست کردن پیوند ها و افزودن آنزیم ها سرعت‬ ‫تغییر را به شدت افزایش داده و دوره تغییر را بسیار کوتاه نماید‪.‬‬ ‫این تنها چاره است و دنیا می بایست به سراغ آن رود‪.‬‬ ‫شرکت های ‪ symphony‬انگلیس پیشگام در این حوزه هستند و این تکنولوژی را به‬ ‫مرحله ی تولید رسانده اند‬ ‫اما برای کشوری مانند کانادا بهترین سیاست زیست محیطی برای بهینه کردن مصرف‬ ‫پالستیک‪ ،‬کمک به بخش غیردولتی در تولید پالستیک های تجزیه پذیر با منشا هیدروکربن‬ ‫های نفتی است‪ .‬مالیاتهای سبز اخذ شده می تواند عاملی در توسعه تولید و استفاده از این‬ ‫گونه پالستیک ها باشد‪.‬کاری که تا کنون به انجام نرسیده است‪.‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 45‬‬


Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P.

46

Thursday, Dec. 19, 2019


Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 47

Thursday, Dec. 19, 2019


‫متنوع‪ُ ،‬پربار و‬ ‫فرهنگ ‪ BC‬نشريه ای مستقل‪ّ ،‬‬ ‫آموزنده با بهترين خدمات آگهی‬ ‫‪604-544-0960‬‬ ‫‪778.317.4848‬‬

‫‪Thursday, Dec. 19, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 430, Vol.17 / P. 48‬‬


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.