نسخه کامل نشریه فرهنگ BC شماره 307 - بیست فوریه 2015، ونکوور - کانادا

Page 1

Farhang, February 20, 2015, No. 307

‫سال دوازدهم‬

‫ سال دوازدهم‬،307 ‫ شماره‬- 1393 ‫ اسفند‬1 ‫جمعه‬

Friday, February 20 2015, No. 307

Pazyryk

‫گالری فرش پازیریک‬

‫تعميرات و خريد و فروش‬ 604.770.1784 ‫نقد و يا به اقساط‬

1480 Marine Drive, North Van.

‫مهندس محمد خلیل بیگی‬

‫کارشناس امالک‬

Cell: 604.727.4044 Office: 604.688.6315 Fax: 604.688.6316 mbeigi1960@gmail.com www.Royalty.ca

Cell: 604.763.1512 Office: 778.285.8840


‫‪Page 2‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫آژانس مسافرتی آریا‬ ‫با مدیریت ناهید صعودیان‬

‫تلفن ونکوور‪:‬‬

‫پر فروش ترین و با سابقه ترین آژانس هوایی ‪( 604) 986.0094‬‬ ‫نماینده رسمی کلیه خطوط هوایی برای ایران‬

‫تلفن تورنتو‪:‬‬ ‫‪(416) 229.1313‬‬

‫ارایه خدمتی نو از آژانس آریا‪:‬‬ ‫روزهای شنبه‪ ،‬یکشنبه و تعطیل تا حد امکان‬ ‫به پیام های فوری شما پاسخ داده خواهد شد‪.‬‬

‫‪3731 Delbrook Ave.‬‬ ‫‪North Vancouver, BC V7N 3Z4‬‬ ‫‪E.mail: info@ariatravel.net‬‬

‫ایران‬

‫اسپشیال‬

‫اسپشیال‬

‫‪ 900‬دالر‬ ‫‪+‬‬ ‫‪Tax‬‬

‫تور‬ ‫مکزیک‬

‫تهران به‬ ‫ونکوور‬


Farhang, February 20, 2015, No. 307

‫سال دوازدهم‬

Page 3


Farhang, February 20, 2015, No. 307

‫سال دوازدهم‬

Page 4

Bright Immigration Bright FutureFuture Immigration Services Services !"#$%&' #()‫"! د‬#$%&' #(

Bright Future Services !"#$%&' #()‫د‬ (ICCRC) ‫دا‬%,%-Immigration .#$%&' 45,%!67‫ ر‬589 !,‫ا‬#:;< =‫?>ا‬ (ICCRC) ‫دا‬%,%-/0‫ور‬%3' .#$%&' /0‫ور‬%3' 45,%!67‫ر‬ 589 !,‫ا‬#:;< =

(ICCRC) ‫دا‬%,%-of.#$%&' /0‫ور‬%3' 45,%!,‫ا‬#:;< =‫?>ا‬GH !I‫ا‬5J KL, (Commissioner Oaths)of %@A6BC@(0#D E<‫!دو‬67‫ر‬ ‫ از‬C@(0#D %8'‫ا‬589 GHE<‫دو‬ !I‫ا‬5J (Commissioner Oaths) %@A6B‫از‬KL,‫دار‬ %8'‫ا‬

‫دا‬%,%- !"#$%&' .%'LM ‫ در‬ND#P" ۶‫در‬%DGH (Commissioner of‫دا‬%,%Oaths) %@A6B-NO‫ارا‬ C@(0#D E<‫دو‬NO‫ارا‬ ‫=از‬%7 %8'‫ا‬ !I‫ا‬5J=%7 KL,‫دار‬ !"#$%&' .%'LM ND#P" ۶ %D ،‫ ای‬N)#H،‫ای‬ ‫و‬ !;) ،!,%(7‫ا‬ !;0#)T‫ر‬%‫و‬ ‫اری‬UJ N0%'#7 : G0#V ‫از‬ .#$%&' ‫دا‬%,%!"#$%&' ‫ در‬ND#P"‫=و‬%7 ۶ %DN0%'#7 :G0#V ‫ از‬.#$%&' N)#H ‫ );! و‬.%'LM ،!,%(7‫ا‬NO‫ارا‬ !;0#)T‫ر‬%‫اری‬UJ ،!<%W(X‫ا‬ ‫د‬5M ‫و‬ #Y6I Z@X#Y,%[7‫ا‬ ،!\,%M ‫ر‬%(7#] ،!05P3,‫دا‬ ،‫ ای‬N)#H ‫د );! و‬5M ،!,%(7‫ا‬ !;0#)T‫ر‬%‫اری و‬UJ N0%'#7 :G0#V‫ر‬%(7#] ‫"_^^!از‬ .#$%&' ،!<%W(X‫ا‬ ‫ و‬#Y6I Z@X#Y,%[7‫ا‬ ،!\,%M ،!05P3,‫_^^! دا‬ /0#$%&' /0L<‫ای وا‬#D ‫>ا‬0‫ و‬#]57 ،‫ر‬%- ‫>ای‬0‫و‬ ،!<%W(X‫د ا‬5M ‫ و‬#Y6I Z@X#Y,%[7‫ا‬ ،!\,%M‫ای‬#D ‫ر‬%(7#] !^^_" /0#$%&' /0L<‫وا‬ ‫>ا‬0‫و‬،!05P3,‫دا‬ #]57 ،‫ر‬%‫>ای‬0‫و‬ ،PR `O‫ دا‬E'%a‫ ا‬.‫ر‬%- L0L6" ،Citizenship ‫دا‬%,%- ‫ی‬L,‫و‬#&X .‫ر‬%- E)%0‫در‬ /0#$%&' ‫>ا‬0‫و‬،Citizenship #]57 ،‫ر‬%- ‫>ای‬0‫دا و‬%,%- ‫ی‬L,‫و‬#&X .‫ر‬%- E)%0‫ر‬ ،PR `O‫دا‬ E'%a‫ا‬/0L<‫وا‬ .‫ر‬%-‫ای‬#D L0L6" Refugee !JL;I%;] E7‫ا‬5M‫ در‬،Appeal ‫دود‬#' ‫ی‬%I b0%) ‫! از‬I‫ا‬5M c%$#) Refugee E7‫ا‬5M‫در‬ ،Appeal ‫دود‬#' ‫ی‬%I b0%) ‫! از‬I‫ا‬5M c%$ ،PR `O‫دا‬ E'%a‫ ا‬.‫ر‬%-!JL;I%;] L0L6" ،Citizenship ‫دا‬%,%- ‫ی‬L,‫و‬#&X Website:www.canaim.com! OfÞce: 604-472 9220 .‫ر‬%- E)%0‫در‬ Website:www.canaim.com! OfÞce: 9220 Refugee !JL;I%;] E7‫ا‬5M‫ در‬،Appeal ‫ی‬%I b0%) ‫از‬604-472 !I‫ا‬5M c%$#) Email: info@canaim.com Mobile:‫دود‬#' 604-880 0287 Email: info@canaim.com Mobile: 604-880 0287 Website:www.canaim.com! OfÞce: 604-472 9220

Email: info@canaim.com Website www.canaim.com Email info@canaim.com

Mobile: 0287 Office604-880 604.941.6624 Mobile 604.880.0287


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 5‬‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫تولید شده و با "قبول خطر" به جشنواره سینمایی برلین رسیده است‪.‬‬ ‫فیلم جعفر پناهی‪ ،‬کارگردان ایرانی زیر فشارها و تضییقات باورنکردنی تولید شده و با وجود‬ ‫پيروزی "تاکسی"‪ ،‬يک "تصميم شجاعانه" در برليناله‬ ‫این‪ ،‬اثری سرشار از ظرافت و خالقیت است‪ .‬دارن آرنوفسکی‪ ،‬رئیس هیئت ژوری‪ ،‬فیلم را‬ ‫"نامه‌ای عاشقانه به سینما" خواند‪ .‬نامه‌ای از عاشقی هجران‌زده که در شرایطی غیرانسانی‬ ‫و ناعادالنه از محبوب خود دور افتاده است‪ .‬یک جشنواره سینمایی خوب نمی‌تواند نسبت به‬ ‫بماند‪Farhang-e BC, Feb. 23, 2011, No..‬‬ ‫این ظلم و بی‌عدالتی بی‌تفاوت‪204‬‬ ‫‪Page 4‬‬ ‫جعفر پناهی در جریان اعتراضات سال‬ ‫‪۵٠٠‬از خروج از ایران‬ ‫بازداشت‬ ‫شدگاندنبال‬ ‫‪ ۱۳۸۸‬به‬ ‫ديروز را‬ ‫بازداشت‬ ‫‌المللی‬ ‫ن‬ ‫بی‬ ‫هنری‬ ‫رویدادهای‬ ‫در‬ ‫مشارکت‬ ‫و‬ ‫وی‪،‬‬ ‫ی‬ ‫گفته‬ ‫به‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫اعالم‬ ‫نفر‬ ‫ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻳﮏ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ‬ ‫نتوانست به شکل عادی‬ ‫پس‬ ‫آن‬ ‫از‬ ‫او‬ ‫شد‪.‬‬ ‫منع‬ ‫اکثر بازداشتشدگانی که او‬ ‫هنریی‬ ‫فعالیت محدوده‬ ‫کرده‪ ،‬در‬ ‫در‬ ‫او‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫ادامه‬ ‫مشاھدهکار و‬ ‫به‬ ‫ﺷﻴﺮﺍﺯ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻳﮑﻢ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬ ‫شرایطیميدان‬ ‫خيابان و‬ ‫توسطسال حبس و برای‬ ‫آزادی‪ ،‬وبه ‪۶‬‬ ‫ناعادالنه‬ ‫دستگيربهشده بودند و‬ ‫مدتامنيت‬ ‫پليس‬ ‫محرومیت از حقوق اولیه‬ ‫‪ ۲۰‬سال‬ ‫خبری‬ ‫منابع‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫آزاد‬ ‫امروز‬ ‫بامداد‬ ‫و‬ ‫بسياری از آنھا در ساعات پايانی ديشب‬ ‫جمهوری و‬ ‫دانشجويی‬ ‫اسالمی‬ ‫خود محکوم شد‪ .‬جعفر پناهی پیش از آن در چارچوب قوانین و ‪ ‬مقررات‬ ‫ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﺣﺪﻭﺩ ‪ ۵۰۰‬ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ‬ ‫ضلع جنوبی‬ ‫‌هایواقع‬ ‫او که ديشب از مقر نيروی انتظامیفیلمفاتب‬ ‫نزديک‬ ‫کردهھای‬ ‫"بادکنک سفید"‪" ،‬دایره" و "آفساید" کارگردانی سايت‬ ‫قصد بهداشت‬ ‫بود و‬ ‫خوبیدرمانند‬ ‫ميدان انقالب‪ ،‬ابتدای خيابان کارگر جنوبی آزاد شده‪ ،‬خاطرنشان‬ ‫معترضانچنینگزارش‬ ‫هنرمندی‬ ‫باز هم فیلم‌هایی در ستایش انسانیت و نوع‌دوستی بسازد‪ .‬جلوگیری از کار‬ ‫قرار‬ ‫میکند که ھمزمان با دستگيری‪ ،‬مورد ضرب و شتم ماموران‬ ‫ﺩﺭ ﺗﺠﻤﻊ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬ ‫روز يکشنبه‪،‬‬ ‫حقوق بشر و لگدمال کردن آزادی بیان نیست‪ ،‬پسدادهاند‬ ‫چیست؟‬ ‫آشکار‬ ‫نقض‬ ‫گرفته؛ و تاکيد میکند که در زمان اگر‬ ‫آنھا‬ ‫با‬ ‫بدی‬ ‫برخورد‬ ‫بازداشت‬ ‫دانشجويان‬ ‫سرنوشت‬ ‫يکینمازی‌تواند‬ ‫برلیناله”با تقدیم بزرگترین جایزه خود به جعفر پناهی‬ ‫نشویم‪:‬‬ ‫بلبل زبانی‬ ‫توهم او “‬ ‫دچارگفتهی‬ ‫صورت نمیگرفت‪ ،‬مگر کسانی که به‬ ‫دانشگاه شيراز به‬ ‫میکردند که به شدت کتک میخوردند‪.‬تلخ این سینماگر را تغییر دهد و از فشار سنگین بر او بکاهد‪ .‬اما نتایج عملی نباید همیشه‬ ‫‪ ‬‬ ‫نيروھای‬ ‫دست‬ ‫با‬ ‫جشنواره‬ ‫اما‬ ‫بودند؛‬ ‫هنری‬ ‫کمال‬ ‫سطح‬ ‫امسال در برلیناله چندین فیلم سینمایی در باالترین‬ ‫شدهبرای‬ ‫داد که‬ ‫نشان‬ ‫شجاعانه"‬ ‫"تصمیم‬ ‫و‬ ‫نمادین‬ ‫اقدام‬ ‫یک‬ ‫با‬ ‫برلیناله‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫راهنما‬ ‫و‬ ‫معیار‬ ‫تنها‬ ‫حکومتی کشته‬ ‫به‬ ‫و‬ ‫شده‬ ‫توقيف‬ ‫شدگان‬ ‫بازداشت‬ ‫ی‬ ‫ھمه‬ ‫ھمراه‬ ‫ھای‬ ‫تلفن‬ ‫او‪،‬‬ ‫ی‬ ‫گفته‬ ‫به‬ ‫اعطای جایزه بزرگ* خود به فیلم ایرانی "تاکسی" بار دیگر آشکارا نشان داد که به تعهدات آزادی بیان و آفرینش هنری ارزشی بی‌حد قائل است‪.‬‬ ‫است؛ اين در حالی‬ ‫مراجعهبهکنند‪.‬‬ ‫گرفتن آنھا‬ ‫فیلمرای پس‬ ‫عيد ب‬ ‫که بعد از‬ ‫جشنواره شده‬ ‫سیاسی و اجتماعی خویش وفادار است‪ .‬در بخش رقابتی آنھا گفته‬ ‫حداقل ‪۵‬‬ ‫امسال‬ ‫گروه آ‬ ‫غرورآمیز‬ ‫بازگشتی‬ ‫است که خبرگزاری‬ ‫ھمچنين يک کارگر که او ھم ديشب از ھمين محل آزاد شده‪ ،‬با‬ ‫بازگشتیاينسربلند‬ ‫خودبا تکذيب‬ ‫برای دریافت جایزه بزرگ جشنواره شایستگی داشتند‪( .‬رویدادی بس فرخنده‪ :‬در چند دوره برلیناله پس از چند سال پسرفت و رکود‪ ،‬در شصت و پنجمین دوره‌یفارس‬ ‫ابراز تعجب از رفتارھايی که در زمان بازداشت ديده‪ ،‬به برخورد‬ ‫پیشین برلیناله به ندرت فیلمی درخشان یافت می‌شد‪).‬‬ ‫جشنواره‬ ‫جرياندر‬ ‫تجربهدرکرد‪.‬‬ ‫کن و‬ ‫اينکنار‬ ‫استدر‬ ‫جهانی‪،‬‬ ‫را به گروه قوی‌ترین جشنواره‌های‬ ‫درگيری‬ ‫ونیز‪،‬کرده و‬ ‫تصادف‬ ‫دانشجو‬ ‫خبر گفته‬ ‫خشن ماموران اشاره میکند و میگويد‪:‬‬ ‫تعدادسايت‬ ‫برگزارش وب‬ ‫شرکت بنا‬ ‫نشده است‪.‬‬ ‫کشته‬ ‫اينھاسال"‬ ‫امسال در مسابقه برای شکار "خرس"ها‪ ،‬فیلم بریتانیایی "‪۴۵‬‬ ‫حامدب‌ها‬ ‫دانشجونيوز‪ ،‬و قال‬ ‫فیلم در سبک‌ها‬ ‫داشتند‪ .‬این‬ ‫جهان‬ ‫دادند‪،‬سراسر‬ ‫تازه از‬ ‫‪ ۴۰۰‬فیلم‬ ‫فحش می‬ ‫بیشوازبه ھمه‬ ‫آندرو نداشتند‬ ‫کارگردانیرا قبول‬ ‫خودشبهان ھم کسی‬ ‫از زيست‬ ‫رشته‬ ‫دانشجوی‬ ‫به‬ ‫"ویکتوریا"‬ ‫آلمانی‬ ‫فیلم‬ ‫شیلی‪،‬‬ ‫شيراز‪ ،‬قابل‌‬ ‫دانشگاهاست که‬ ‫شناسیکمیت‬ ‫گرایش به‬ ‫حاکی‬ ‫نورمحمدی‪ ،‬گاهی‬ ‫ژانرهایب گوناگون قابل‌توجه است‪ ،‬اما‬ ‫و‬ ‫هیگ‪ ،‬فیلم "کلوب" (باشگاه) به کارگردانی پابلو الرین از خودم شنيدم که حتی به امام ھم توھين میکردند‪.‬‬ ‫ميدان‬ ‫در‬ ‫اسفندماه‬ ‫يکم‬ ‫آباد‬ ‫خرم‬ ‫اھل‬ ‫و‬ ‫دستغيب‬ ‫خوابگاه‬ ‫ساکن‬ ‫سینماگر‬ ‫بیزپوری‪،‬‬ ‫الورا‬ ‫برابر يااینبه انتقاد گفته می‌شود که برلیناله جشنواره‌ای برای نخبگان نیست‪،‬‬ ‫نیست‪ .‬در‬ ‫داشتهاند و‬ ‫توجیهبازداشت‬ ‫ھم سابقهی‬ ‫خانم که قبال‬ ‫افرادی را‬ ‫گفتهی او‪،‬‬ ‫کارگردانی سباستیان شیپر‪ ،‬فیلم "باکره قسم‌خورده" ساخته ه‬ ‫مخاطبانمھندسی‬ ‫گوناگوندانشکده‬ ‫شماره يک‬ ‫سختمان‬ ‫باالخره‬ ‫و‬ ‫روس‬ ‫سینماگر‬ ‫‌‪،‬‬ ‫ن‬ ‫حالپاسخ‬ ‫بیشماردرخود‬ ‫‌های‬ ‫مقابلبه سلیقه‬ ‫نمازیو باید‬ ‫همگان است‬ ‫برای‬ ‫مردمی‬ ‫رویدادی‬ ‫جوان ایتالیایی‪ ،‬فیلم "زیر ابرهای الکتریکی" از الکسی گرماھرحال میخواستند نگه دارند‪ ،‬به مقر اصلی پليس امنيت منتقل‬ ‫برپايه‬ ‫است‪.‬‬ ‫شده‬ ‫کشته‬ ‫حکومتی‬ ‫ماموران‬ ‫ت‬ ‫دس‬ ‫از‬ ‫فرار‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫شیلی‪،‬‬ ‫امسال‪ ،‬ودر کنار شرکت بیش از دو هزار مهمان و ‪ ۵۰۰۰‬نفر از اهالی‬ ‫محلبرلیناله‬ ‫گوید‪ .‬در‬ ‫بازداشت بودهاند‬ ‫مردان در اين‬ ‫پرقدرت تنھا‬ ‫رقیبانیمیگويد که‬ ‫کردند‪ .‬او‬ ‫فیلم "تکمه صدفی" از پاتریسیو گوسمان‪ ،‬مستندساز نامدار می‬ ‫گزارش دانشجو نيوز‪ ،‬اين دانشجو به وسيله ماموران امنيتی از‬ ‫سینما‪،‬وزرا – منتقل‬ ‫بازداشتگاه‬ ‫تأکیدابتدا به‬ ‫‌ایرا از‬ ‫زنان‬ ‫جای شاید‬ ‫کرد که‬ ‫هیئت داوران جشنواره در برتر شمردن فیلم "تاکسی" بر نکته‬ ‫سینمادوستان عادی بیش از ‪ ۳۰۰‬هزار بلیت خریدند‪( ...‬دویچه وله)‬ ‫احتمااله‌ای‬ ‫ديگریدر– حرف‬ ‫روی پل نمازی به پايين پرت شده و پس از برخورد با يک‬ ‫اسفندماه –‬ ‫ديروز‬ ‫تجمع‬ ‫شده در‬ ‫‌هایافراد‬ ‫يکی از‬ ‫کلمه‪:‬‬ ‫کردهبااند‪.‬‬ ‫دریافت‬ ‫شدهجانب‬ ‫را از‬ ‫جایزه‬ ‫خياباناش‬ ‫خواهرزاده‬ ‫"محدودیت‌های فراوان" (* در غیاب جعفر پناهی در جشنواره‪،‬‬ ‫تاکسی‬ ‫اولکه فیلم‬ ‫گفته– شد‬ ‫نیاید‪.‬‬ ‫حساب‬ ‫بازداشتبه‬ ‫دیگر زیاد‬ ‫جشنواره‬ ‫کرد‪).‬‬ ‫فردا(‬ ‫است‪ .‬او)راديو‬ ‫کشته‬ ‫ساحلی‬ ‫خودرو در‬ ‫که نيمه شب گذشته آزاد شده‪ ،‬در گفت و گو با کلمه‪ ،‬تعداد تقريبی )ايران امروز(‬

‫‪ ‬‬

‫تعميرات و نوسازی ساختمان‬

‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪AAA ALI RENOVATION‬‬

‫علی وفائی‬ ‫‪Cell: 604.603.8254‬‬ ‫‪604.728.3132‬‬ ‫‪ ‬‬


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 6‬‬

‫سه ايرانی در ميان نامزدان سفر بی بازگشت به مريخ‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫کرده و گفت برای انجام آن قصد دارد ‪ ۴۰۰‬هزار دالر جمع‌آوری کند‪.‬‬ ‫کمپين اين گروه توانست حدود ‪ ۳۰۰‬هزار دالر جمع‌آوری کند‪ .‬حاال برای پيدا کردن بودجه‪،‬‬ ‫اين گروه در حال بررسی يک برنامه يا شوی تلويزيونی و فروش حقوق آن به يک يا چند‬ ‫شبکه تلويزيونی است‪ .‬در اين برنامه تلويزيونی‪ ،‬مراحل انتخاب ‪ ۱۰۰‬دواطلب نهايی‬ ‫قرار است مانند يک شوی تلويزيونی مشابه واقعی – ‪ – Reality TV‬تهيه شده و درآمد‬ ‫آن صرف اين پروژه شود‪ .‬مارس وان اعالم کرده اميدوار است در سال جاری ميالدی‪،‬‬ ‫‪ ۲۰۱۵‬بتواند انتخاب نهايی ‪ ۱۰۰‬دواطلب اين پروژه را اجرا کند‪( .‬رادیو فردا)‬

‫بهنام ابراهيم زاده به قرنطينه زندان گوهردشت منتقل شد‬ ‫پروژه «مارس وان» اعالم کرد برای پروژه شروع زندگی بشری در مريخ‪ ۲۰۰ ،‬هزار تن‬ ‫دواطلب شده‌اند که از ميان دواطلبان‪ ۱۰۰ ،‬تن انتخاب خواهند شد‪ .‬داوطلبان اين پروژه آگاه‬ ‫هستند که ممکن است اين سفری باشد که هيچ‌گاه بازگشتی به کره زمين درکار نخواهد بود‪.‬‬ ‫طبق اعالم رسمی پروژه «مارس وان»‪ ،‬مريخ يک‪ ،‬برای پروژه نهايی‪ ۵۰ ،‬زن و ‪ ۵۰‬مرد‬ ‫انتخاب می‌شوند تا اولين مجموعه حيات بشری در کره مريخ را آغاز کنند‪.‬‬ ‫در ميان دواطلبان‪ ،‬سه ایرانی هم حضور دارند‪ .‬يکی از آن‌ها‪« ،‬الهه نوری» ‪ ۲۱‬ساله‬ ‫و دانشجوی معماری است که عالقمند به ستار ‌ه شناسی وعلوم کهکشان‌ها است‪ .‬صادق‬ ‫مدرسی ‪ ۳۰‬ساله که در رشته زیست شناسی تحصیل کرده و سعيد قندهاری ‪ ۳۴‬ساله‪ ،‬که‬ ‫به نیوزیلند مهاجرت کرده‪ ،‬دو دواطلب دیگر هستند‪.‬‬ ‫طبق اعالم پروژه هلندی و غيرانتفاعی «مارس وان»‪ ،‬در ميان منتخبان نهايی و به لحاظ‬ ‫مليت‪ ۳۹ ،‬تن از قاره آمريکا‪ ۳۱ ،‬تن از اروپا‪ ۱۶ ،‬تن از قاره آسيا‪ ،‬هفت تن از آفريقا و‬ ‫هفت تن از اقيانوسيه انتخاب حضور خواهند داشت‪ .‬به گزارش روز ‪ ۲۸‬بهمن ماه سايت‬ ‫«د ورج»‪ ،‬طيف سنی اين افراد هم متنوع است‪ .‬جوانترين آن‌ها «زاسکيا» ‪ ۲۰‬ساله و از‬ ‫بوليوی است و مسن‌ترين هم رجينالد از پاکستان که ‪ ۶۰‬سال دارد‪.‬‬ ‫اين گروه قرار است در مريخ زندگی کرده و در صورت موفقيت در رسيدن به مقصد و‬ ‫برپايی اولين کلونی انسانی در مريخ‪ ،‬همان‌‌جا هم زندگی خود را به پايان برسانند‪.‬‬ ‫پس از اين که پروژه «مارس وان» اعالم کرد تا سال ‪ ۲۰۲۵‬می‌خواهد اين کلونی مريخ‬ ‫عملی کند‪ ،‬نزديک به ‪ ۲۰۰‬هزار تن برای آن داوطلب شدند‪.‬‬ ‫مارس وان در دسامبر سال ‪ ۲۰۱۳‬اعالم کرد از ميان اين افراد يک هزار و ‪ ۵۸‬تن را‬ ‫انتخاب کرده و در مرحله بعد که روز ‪ ۲۸‬بهمن اعالم شد‪ ،‬از ميان دواطلبان ‪ ۶۶۰‬تن را‬ ‫در مرحله بعدی انتخاب کرده است‪.‬‬ ‫دست آخر قرار است يکصد دواطلب نهايی انتخاب شود‪.‬‬ ‫گروه «مارس وان» برای شروع اين کمپين‪ ،‬روی سايت «ايندی گوگو» شروع به تبليغ‬

‫‪NASTAX‬‬

‫‪Inc.‬‬

‫ناهيد پاک‬ ‫مشاور در امور شرکتها و اشخاص و ارائه کننده کليه خدمات مالياتی و حسابداری‬

‫‪Nahid Pak _ MSc‬‬

‫‪Accounting , Tax, Payroll‬‬

‫‪Tel: 778.340.0231‬‬

‫‪www.nastax.com‬‬ ‫‪1254 Rosewood Cres. North Vancouver, BC, V7P 1H4‬‬

‫خبرگزاری هرانا – بهنام ابراهیم‌زاده فعال‬ ‫کارگری و زندانی سیاسی روز گذشته از بند‬ ‫‪ ۲۰۹‬زندان اوین به قرنطینه زندان رجایی‬ ‫شهرکرج منتقل شد‪.‬‬ ‫بنا به اطالع گزارشگران هرانا‪ ،‬ارگان خبری‬ ‫مجموعه فعاالن حقوق بشر در ایران‪ ،‬بهنام‬ ‫ابراهیم‌زاده که نزدیک به ‪ ۵‬سال است که در‬ ‫زندان به سر می‌برد‪ ،‬در پی‌ محاکم ‌ه مجدد در‬ ‫دی‌ ماه سال جاری به ‪ ۹‬سال و نیم زندان دیگر‬ ‫محکوم شد؛ پس از ابالغ حکم جدید به بهنام از اوایل بهمن ماه مسئوالن امنیتی وی را از‬ ‫زندان رجایی شهر کرج جهت بازجویی به بند ‪ ۲۰۹‬زندان اوین منتقل کرده بودند و طی‌‬ ‫مدت ‪ ۲۸‬روز گذشته او از حق تماس تلفنی و مالقات با بستگان خود محروم بود‪ .‬بنا به‬ ‫اخبار به دست آمده از یک منبع مطلع وی روز گذشته دوشنبه ‪ ۲۷‬بهمن ماه مجددا به زندان‬ ‫رجایی شهر کرج منتقل شده است و هم اکنون در بند قرنطینه این زندان به سر می‌برد‪.‬‬ ‫بهنام ابراهیم‌زاده از فعاالن شناخته شده کارگری و فعال دفاع از حقوق کودک است‪ .‬وی‬ ‫از سال ‪ ٨٩‬در بازداشت بسر می‌برد‪ .‬یکی از نزدیکان این زندانی سیاسی در خصوص‬ ‫وضعیت جسمی‌اش به گزارشگر هرانا گفت‪« :‬بهنام ابراهیم‌زاده به لحاظ جسمانی در‬ ‫وضعیت بسیار بدی قرار دارد‪ .‬وی به علت شکنجه‌های درون زندان و اعتصاب غذا‌های‬ ‫طوالنی مدت که در اعتراض به این فشار‌ها داشته است‪ ،‬آسیب جسمی بسیاری دیده است‪.‬‬ ‫نگرانی از وضعیت فرزندش نیما که به بیماری سرطان مبتالست‪ ،‬خود فشار بر بهنام را‬ ‫مضاعف کرده است‪ ».‬وی در تاریخ ‪ ۲۲‬خرداد ‪ ۸۹‬توسط ماموران امنیتی دستگیر شد و‬ ‫در دادگاه انقالب ابتدا به ‪ ۲۰‬سال زندان محکوم و حکم وی در دادگاه تجدید نظر به ‪ ۵‬سال‬ ‫حبس تعزیری تقلیل یافت‪ .‬وی در حال سپری کردن چهارمین سال محکومیت خود است‪.‬‬


‫‪Page 7‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫روند رو به رشد مسيحی شدن پناه‌جويان ايرانی‬ ‫و افغان در آلمان‬

‫دویچه وله‪ :‬افزایش تعداد ایرانیان و افغان‌هایی که به مسیحیت گرویده‌اند در اروپا چشمگیر‬ ‫است‪ .‬در برخی محله‌های برلین جمعیت نوکیشان این دو کشور چنان زیاد شده که مراسم‬ ‫کلیسا به زبان‌های آلمانی و فارسی برگزار می‌شود‪.‬‬ ‫از شمار مسلمان‌زادگان ایرانی و افغان که به مسیحیت گرویده‌اند اطالع دقیقی در دست‬ ‫نیست‪ .‬مطابق گزارش‌ها تعداد نوکیشانی که از این کشورها به اروپا‪ ،‬و از جمله به آلمان‬ ‫مهاجرت کرده‌اند‪ ،‬مدام رو به افزایش است‪ .‬به گزارش خبرگزاری آلمان‪ ،‬نوکیشان چهره‬ ‫کلیسای محله "اشتگلیتس" برلین را کامال دگرگون کرده‌اند و اکثریت کسانی که در مراسم‬ ‫عبادی روزهای یک‌شنبه شرکت می‌کنند ایرانی‌تبار و عده‌ای شهروند افغانستان هستند‪.‬‬ ‫اغلب این افراد پناه‌جو هستند و تقاضای پناهندگی عده‌ای از آن‌ها پذیرفته شده است‪ .‬افزایش‬ ‫مراجعه‌کنندگان‪ ،‬به این کلیسای محله اشتگلیتس امکان داده که از مدتی پیش به جایگاه یکی‬ ‫از مجموعه‌های مستقل "کلیسای لوتریانی – پروتستانی" ارتقاء پیدا کند‪.‬‬ ‫اکثریت با نوکیشان ایرانی‬ ‫گوتفرید مارتنز‪ ،‬کشیش کلیسای محله "اشتگلیتس" می‌گوید سابقه تبدیل شدن این مکان به‬ ‫"کلیسای پناه‌جویان" به سال ‪ ۲۰۰۸‬باز می‌گردد‪ .‬به گفته‌ی مارتنز در این سال دو پناهنده‬ ‫نوکیش ایرانی از شهر الیپزیک به برلین آمدند و پس از مدتی آوازه این کلیسا "دهان به‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫دهان" به دیگر پناه‌جویان رسید و به شمار مراجعه‌کنندگان افزوده شد‪ .‬او می‌افزاید در حال‬ ‫حاضر شمار پناه‌جویان نوکیش این کلیسا به ‪ ۵۰۰‬نفر می‌رسد که سه‌چهارم آن‌ها ایرانی و‬ ‫یک چهارم افغان هستند‪ .‬مارتنز گفته که ‪ ۳۵۰‬نفر از این افراد را خودش غسل تعمید داده‬ ‫است‪ .‬این مجموعه ‪ ۲۰۰‬آلمانی روس‌تبار را نیز دربر می‌گیرد‪.‬‬ ‫چند سال پیش نیز گزارش‌هایی از مسیحی شدن ده‌ها ایرانی در کلیسای "یاری خدا" در محله‬ ‫ن گزارش آمده بود که شرکت‌کنندگان در مراسم روز‬ ‫"نوی‌کلن" برلین منتشر شد‪ .‬در ای ‌‬ ‫یک‌شنبه این کلیسا دو برابر شده‌اند‪‌.‬‬ ‫ایران‪ ،‬پنجمین کشور ناامن نوکیشان‬ ‫خروج از دین اسالم ارتداد محسوب می‌شود و می‌تواند به عنوان "محاربه با خدا و فساد‬ ‫فی‌االرض" مجازات اعدام را در پی داشته باشد‪ .‬نهاد مددرسانی مسیحی "درهای باز"‬ ‫ایران و افغانستان را جزو ده کشوری اعالم کرده که پیگرد مسیحیان در آن‌ها با شدت انجام‬ ‫می‌شود‪ .‬این نهاد ایران و افغانستان را در جایگاه پنجم و هفتم کشورهای جهان با باالترین‬ ‫میزان پیگرد مسیحیان قرار داده و خاطر نشان می‌کند از سال ‪ ۲۰۰۱‬جنبش "کلیساهای‬ ‫خانگی" در ایران به شدت رو به گسترش است‪.‬‬ ‫بسیاری از نوکیشان ایرانی محله "اشتگلیتس" می‌گویند با این کلیساها در ارتباط بوده‌اند‪ ،‬اما‬ ‫غسل تعمید آن‌ها در برلین انجام شده است‪.‬‬ ‫خبرگزاری آلمان به نقل از ساموئل‪ ،‬نوکیش ‪ ۴۴‬ساله ایرانی‪ ،‬گزارش داد که مقام‌های‬ ‫امنیتی ایران او را به دلیل ارتباط با محافل مسیحی برای جاسوسی و خبرچینی تحت فشار‬ ‫قرار داده‌اند‪ .‬بنابر این گزارش اغلب نوکیشان در توضیح علت تغییر دین خود‪ ،‬اسالم را‬ ‫حامی خشونت و اجبار و مسیحیت را دین شادی‪ ،‬بخشش و رستگاری توصیف کرده‌اند‪.‬‬ ‫چنانکه کشیش کلیسای محله "اشتگلیتس" حکایت می‌کند‪ ،‬در اقامت‌گاه‌های پناهندگان از این‬ ‫رواداری خبری نیست و نوکیشان مسیحی با تهدید و خشونت اسالم‌گرایان افراطی روبرو‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫گرچه بسیاری از نوکیشان ایرانی و افغان پیش از ورود به کشورهای اروپایی تغییر دین‬ ‫داده‌اند و با محفل‌های خانگی مسیحی در ارتباط بوده‌اند‪ ،‬تردید درباره دریافت پناهندگی به‬ ‫عنوان انگیزه گرویدن آن‌ها به مسیحیت همواره مطرح است‪.‬‬ ‫گوتفرید مارتنز این تردید را ناموجه می‌داند و می‌گوید بیش از ‪ ۹۰‬درصد پناه‌جویان پس از‬ ‫دریافت اجازه اقامت در آلمان همچنان به کلیسایی که او اداره می‌کند وفادار مانده‌اند و در‬ ‫مراسم مذهبی و کارهای مددرسانی فعال هستند‪.‬‬ ‫کلیسای پروتستان آلمان از سال‌ها پیش بدون توجه به سیاست‌های دولت از پناه‌جویانی که‬ ‫با خطر اخراج روبرو هستند حمایت می‌کند و به آن‌ها پناه می‌دهد‪ .‬ادامه این سیاست با‬ ‫ناخشنودی شدید وزارت کشور روبروست‪.‬‬


‫‪Page 8‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫زنگنه‪ :‬وضعيت صنعت نفت کشور اسفناک است‬

‫بیژن زنگنه‪ ،‬وزیر نفت ایران‪ ،‬روز دوشنبه ‪ ۲۷‬بهمن وضعیت صنعت نفت ایران را‬ ‫«اسفناک» خواند و تاکید کرد که وزارت نفت سال آینده پولی برای سرمایه‌گذاری در این‬ ‫حوزه ندارد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری تسنیم‪ ،‬وی که در جلسه علنی مجلس شورای اسالمی و در جریان‬ ‫بررسی الیحه بودجه سال ‪ ۱۳۹۴‬کل کشور سخن می‌گفت افزود که هم‌اینک وزارتخانه نفت‬ ‫«در پرداخت حقوق کارکنان به مشکل خورده است‪».‬‬ ‫بیژن زنگنه تاکید کرد‪« :‬من بار دیگر می‌گویم که وضع ما در نفت به شدت مشکل دارد‬ ‫و نمی‌دانم چگونه این را مطرح کنم تا همه این را بپذیرند و الزم است برای عبور از این‬ ‫مشکالت هماهنگی و همکاری مجلس را داشته باشند‪».‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران‪ ،‬ایسنا‪ ،‬آقای زنگنه در جریان بررسی الیحه بودجه‬ ‫سال ‪ ۱۳۹۴‬در مجلس اظهار داشت‪« :‬زمانی که قیمت نفت ‪ ۱۰۰‬دالر بود و دو میلیون‬ ‫بشکه فروش نفت داشتیم ‪ ۱۳‬میلیارد دالر سهم وزارت نفت می‌شد اما برای سال آینده که‬ ‫مجلس‪ ،‬نفت را حدودا بشکه‌ای ‪ ۴۰‬دالر پیش‌بینی کرده و میزان صادرات هم کمی بیش از‬ ‫یک میلیون بشکه است‪ ،‬کمتر از سه میلیارد دالر عاید وزارت نفت خواهد شد‪ .‬ما چطور با‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫این رقم صنعت نفت را اداره کنیم؟»‬ ‫وی تأکید کرد‪« :‬با این وضع چطور می‌توانیم در میادین مشترک سرمایه‌گذاری کنیم؟»‬ ‫سهم وزارت نفت ایران از فروش و صادرات نفت در الیحه بودجه سال ‪ ۱۳۹۴‬به رغم‬ ‫کاهش قیمت نفت همچنان رقم ‪ ۱۴.۵‬درصد اعالم شده است‪ ،‬امری که باعث شده این‬ ‫وزارتخانه از مجلس ایران درخواست مجوز انتشار اوراق مشارکت برای سرمایه‌گذاری‬ ‫در طرح‌های نفت و گاز بکند‪.‬‬ ‫بیژن زنگنه در دفاع از طرح انتشار اوراق مشارکت گفت‪« :‬وزارت نفت در سال آینده پولی‬ ‫برای سرمایه‌گذاری در بخش نفت ندارد‪ ...‬در همین حال هم می‌گویند که باید در میادین‬ ‫مشترک سرمایه‌گذ‌اری شود‪ .‬اما ما چطور منابع الزم برای سرمایه‌گذاری در این بخش را‬ ‫تامین کنیم؟ این امکان‌پذیر نیست که سهم ‪ ۱۴.۵‬درصد وزارت نفت از فروش و صادرات‬ ‫نفت را مثال به ‪ ۳۰‬درصد افزایش دهیم‪».‬‬ ‫وی در ادامه افزود‪« :‬در سال ‪ ،۹۰‬مبلغ ‪ ۲۱‬میلیارد دالر در بخش نفت سرمایه‌گذاری شده و‬ ‫در سال ‪ ۹۱‬مبلغ ‪ ۱۷‬میلیارد دالر‪ .‬اما اگر با همین روال پیش برویم سال آینده سرمایه‌گذاری‬ ‫ما صفر خواهد بود‪».‬‬ ‫بر اساس این گزارش‪ ،‬یکی از نمایندگان مجلس پیشنهاد داده بود که این بند الیحه بودجه‬ ‫سال ‪ ۱۳۹۴‬درباره مجوز انتشار اوراق مشارکت حذف شود‪ ،‬اما به دنبال مخالفت وزیر‬ ‫نفت‪ ،‬در نهایت مجلس ایران مجوز انتشار پنج هزار میلیارد تومان اوراق مشارکت برای‬ ‫سرمایه‌گذاری در طرح‌های نفت و گاز را صادر کرد‪.‬‬ ‫اما الیحه بودجه سال ‪ ۱۳۹۴‬حاوی یک بند الحاقی دیگر نیز درباره اجرای طرح‌های‬ ‫توسعه‌ای در میادین مشترک نفت و گاز بود که بر اساس آن به صندوق توسعه ملی اجازه‬ ‫داده می‌شد مبلغ چهار میلیارد و ‪ ۸۰۰‬هزار میلیارد دالر در این رابطه در بانک‌های داخلی‬ ‫و خارجی سپرده‌گذاری کند‪.‬‬ ‫آقای زنگنه همچنین در دفاع از این بند الحاقی گفت‪« :‬شرایط نفتی در کشور اسفناک است‬ ‫و این بند الحاقی برای عبور از شرایط و با هماهنگی صندوق توسعه ملی تقدیم مجلس شد‪...‬‬ ‫من بار دیگر می‌گویم که وضع ما در نفت به شدت مشکل دارد‪».‬‬ ‫ایسنا می‌نویسد که این بند الحاقی به دلیل مغایرت با قانون توسعه کل کشور نیازمند دو سوم‬ ‫آراء نمایندگان بود اما نتوانست این میزان آرا را کسب کند و در ‌‌نهایت جهت اصالح به‬ ‫کمیسیون تلفیق ارجاع شد‪.‬‬ ‫قیمت نفت در بازارهای جهانی در ماه‌های اخیر به شدت کاهش یافته به طوری که از ‪۱۰۸‬‬ ‫دالر به حدود ‪ ۵۰‬دالر و حتی گاهی کمتر از ‪ ۵۰‬دالر رسیده است‪.‬‬ ‫وب‌سایت سازمان اوپک روز دوشنبه‪ ۲۷ ،‬بهمن قیمت نفت اعضای این سازمان را ‪۵۶.۴۳‬‬ ‫دالر به ازای هر بشکه اعالم کرد‪ .‬مقامات ایران می‌گویند که اراده سیاسی برخی کشورها‬ ‫پشت کاهش قیمت جهانی نفت قرار دارد‪( .‬رادیو فردا)‬


‫‪Page 9‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫راهيابی حسين فرامرزی به عنوان اولين وکيل فارسی زبان‬ ‫کانادايی به کلوب افتخاری "وکالی ميليون دالری"‬

‫حسین فرامرزی‪ ،‬وکیل ساکن‬ ‫ونکوور کانادا‪ ،‬به عنوان‬ ‫اولین وکیل فارسی زبان‬ ‫کانادایی به کلوب افتخاری‬ ‫"وکالی میلیون دالری" راه‬ ‫یافت‪.‬‬ ‫کلوب وکالی میلیون دالری‬ ‫در سال ‪ 1993‬تاسیس گردید‬ ‫تا از وکالی برجسته و برتر‬ ‫کشورهای کانادا و آمریکا که‬ ‫حداقل در یکی از پرونده های‬ ‫خود بیش از یک میلیون دالر‬ ‫غرامت برای موکلین خود‬ ‫دریافت کرده اند قدردانی و‬ ‫تقدیر نماید‪ .‬کمتر از یک‬ ‫درصد از وکالی کانادا و‬ ‫آمریکا عضو این کلوب می‬ ‫باشند‪.‬‬ ‫حسین فرامرزی رشته ی‬ ‫حقوق (‪Juris Doctor of‬‬ ‫‪ )Law‬را در دانشگاه بریتیش‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫کلمبیا در کشور کانادا به پایان رساند‪ .‬پیش از تحصیل در رشته ی حقوق‪ ،‬حسین‬ ‫فرامرزی لیسانس خود را در رشته ی مهندسی پزشکی (‪)Biomedical Engineering‬‬ ‫در ایران دریافت نمود و سپس تحصیالت خود را در رشته ی فوق لیسانس مغز و‬ ‫اعصاب (‪ )Neuroscience‬در دانشگاه بریتیش کلمبیا ادامه داد‪.‬‬ ‫افتخارات حسین فرامرزی شامل موفقیت در یکی از طوالنی ترین پرونده های حقوقی‬ ‫تاریخ ایالت بریتیش کلمبیا می باشد که بیش از ‪ 30‬سال در دادگاه های کانادا در جریان‬ ‫بود (‪ .)Kakavelakis v. Boutsakis‬همچنین حسین موکلین خود را در پرونده‬ ‫‪ Morrissey et. Al. v. Seair et. Al‬یاری رسانید و توانست بیش از ‪ 1.5‬میلیون دالر‬ ‫غرامت دریافت نماید‪.‬‬ ‫برای اطالعات بیشتر لطفاً به وبسایت "کلوب وکالی میلیون دالری" رجوع نمایید‪:‬‬ ‫‪www.milliondollaradvocates.com‬‬ ‫‪Hossein Faramarzi‬‬ ‫‪Barrister & Solicitor‬‬ ‫‪Juris Doctor of Law‬‬ ‫‪Master of Neuroscience‬‬ ‫‪Bachelor of Biomedical Engineering‬‬ ‫‪FARAMARZI LAW CORPORATION‬‬ ‫‪Suite 1500, 701 West Georgia Street‬‬ ‫‪Vancouver, BC, V7Y 1C6‬‬ ‫‪Telephone: (604) 9159446‬‬‫‪Facsimile: 1 (844)2699677‬‬‫‪Email: Hossein@flclawyers.com‬‬ ‫‪Website: www.flclawyers.com‬‬

‫به مديريت محمد وکيلی‬

‫فوآد احمدی‬

‫‪604.722.7202‬‬

‫مشاور در امور امالک مسکونی و تجاری و سرمایه گذاری ‪www.FoadAhmadi.com‬‬ ‫)‪Member of National Commercial Council of Canada and BC(NCC and CREA‬‬

‫‪foad@foadahmadi.com‬‬

‫‪Qualified Real estate consultant in Residential and Commercial‬‬

‫برای دیدن تمام امالک فروشی در‬ ‫ونکوور بزرگ با نقشه‪ ،‬ماهواره‪ ،‬ایمیل‬ ‫اتوماتیک‪ ،‬اندازه اتاق ها و ‪ ...‬به وب‬

‫‪ONE OF TOP‬‬ ‫‪10% REALTORS‬‬ ‫‪IN GREATER‬‬ ‫‪VANCOUVER‬‬ ‫)‪(Medalion club 2006‬‬

‫سایت من مراجعه کنید‪.‬‬ ‫)‪(Properties/Member Access/ Sign up‬‬ ‫”‪“RE/MAX Crest Westside‬‬

‫نشريه ُپرتنوع‪ُ ،‬پربار و ُپرخواننده "فرهنگ" هر دو هفته يک بار در دسترس شماست ‪604.544.0960‬‬


Farhang, February 20, 2015, No. 307

‫سال دوازدهم‬

Page 10


‫‪Page 11‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫‪APADANA TRAVEL CORP‬‬ ‫)‪(BC Reg. 61054‬‬

‫‪Worldwide Travel Service‬‬

‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫افتخار دارد با دارا بودن کادری مجرب و با ارائه بهترین و مناسبترین‬ ‫قیمت بلیت هواپیما به نقاط مختلف دنیا در خدمت شما عزیزان باشد‪.‬‬

‫بهترین قیمت بلیت به ایران‪:‬‬

‫تهران ‪ 1220‬دالر‬ ‫شیراز ‪ 1350‬دالر‬ ‫مشهد ‪ 1350‬دالر‬

‫بهترین قیمت بلیت از ایران‬ ‫به کانادا و آمریکا‬ ‫نورت ونکوور‪ ،‬خیابان النزدل و هجدهم غربی‪ ،‬شماره ‪106‬‬

‫تلفن‪604-770-4474 :‬‬

‫‪106 - West 18th Street, North Vancouver BC,V7M 1W4‬‬ ‫‪Tel :604 770 4474 Toll Free: 1-855-770-4474‬‬ ‫‪www.apadanatravel.ca sales@apadanatravel.ca‬‬


Farhang, February 20, 2015, No. 307

‫سال دوازدهم‬

Page 12


Farhang, February 20, 2015, No. 307

‫سال دوازدهم‬

Page 13

7th Annual Spring and Norouz Festival Sunday March 15, 2015

Canadian Iranian Foundation

• • • • • • • •

COME JOIN THE CELEBRATION: (Admission is Free)

LIVE AND DJ MUSIC LOCAL & INTERNATIONAL FOLK DANCE FREE KIDS ACTIVITIES, ARTS AND CRAFTS FACE PAINTING CINEMAZOO DOOR PRIZES INTERNATIONAL MUSICAL PERFORMANCES FOOD AND BEVERAGES PAINTERS CORNER FEATURING ART WORK FROM LOCAL ARTISTS AND MUCH MORE.

For BOOTH RENTAL or SPONSORSHIP information call 604-696-1121 or e-mail: info@cif-bc.com Booth rentals for this even sell out quickly. Confirm yours today.

Capilano Mall

935 Marine Drive, North Vancouver, B.C. Sunday March 15th, 2015, 11am – 5pm

For sponsorship or booth rentals, contact 604-696-1121 or e-mail: info@cif-bc.com ASAP as the booths sell out quickly.


‫‪Page 14‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫جلسات رایگان آماده سازی برای نوشتن آزمون‬ ‫شهروندی کانادا‬

‫زمان ‪( :‬جلسه اول) دوشنبه ‪۳۲‬فوریه از ساعت ‪۹‬صبح الی ‪ ۲۳‬بعد از ظهر‬ ‫(جلسه دوم) سه شنبه ‪۳۲‬فوریه از ساعت ‪۹‬صبح الی ‪ ۲۳‬بعد از ظهر‬

‫مکان ‪:‬‬

‫‪MOSAIC‬‬ ‫‪5902 Kingsway‬‬ ‫‪Burnaby, V5J 1H2‬‬ ‫تلفن و ایمیل ثبت نام ‪۴۰۲-۲۲۴-۴۳۲۲ :‬‬ ‫‪smehrabani@mosaicbc.com‬‬

‫این جلسه به زبان انگلیسی میباشد‬ ‫جهت ثبت نام‪ ،‬کارت اقامت خود را در دسترس داشته و با تلفن داده شده تماس حاصل‬ ‫فرمائید‪.‬‬


‫‪Page 15‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫شریف به کابل را گفت‌وگو با مقامات افغانستان درباره تحویل دادن مال فضل‌اهلل‪ ،‬رهبر‬ ‫تحریک طالبان پاکستان عنوان کردند‪ ،‬اما رسما در این مورد چیزی گفته نشده است‪.‬‬

‫مشرف به حمايت از طالبان‬ ‫اعتراف پرويز ّ‬ ‫رئيس ستاد ارتش پاکستان به کابل سفر کرد‬

‫ژنرال راحیل شریف‪ ،‬رئیس ستاد نیروی زمینی ارتش پاکستان برای گفت‌وگو با مقامات‬ ‫افغانستان وارد کابل شده‌است‪ .‬سخنگوی ارتش پاکستان گفت که آقای شریف وارد کابل شده‬ ‫و قرار است با مقام‌‪‎‬های نظامی و سیاسی افغان دیدار کند‪ .‬منابع سفارت پاکستان در کابل‬ ‫نیز ورود آقای رحیل به کابل را تایید کرده‌اند‪ .‬در پاکستان‪ ،‬رئیس ستاد نیروی زمینی از‬ ‫قدرتمندترین شخصیت‌های نظامی کشور محسوب می‌شود‪.‬‬ ‫دفتر ریاست جمهوری افغانستان می‌گوید که انتظار می‌رود رئیس جمهوری افغانستان نیز با‬ ‫ژنرال راحیل شریف دیدار داشته باشد‪ .‬تنش‌ها میان کابل و اسالم‌آباد پس از ایجاد حکومت‬ ‫وحدت ملی افغانستان به طور چشمگیری کاهش یافته است‪.‬‬ ‫این دومین سفر آقای شریف به کابل در سه ماه گذشته است‪ .‬در سفر ماه دسامبر رئیس ستاد‬ ‫ارتش پاکستان با محمد اشرف غنی‪ ،‬رئیس جمهوری افغانستان دیدار کرد و دو طرف در‬ ‫مورد تقویت روند مبارزه مشترک دو کشور علیه تروریسم و افراط‌گرایی در افغانستان‪،‬‬ ‫پاکستان و منطقه گفت‌وگو کردند‪ .‬در آن زمان رسانه‌های پاکستانی هدف سفر آقای راحیل‬

‫کتاب "که ميداند پروانه ها کجا می ميرند"‬ ‫نوشته دکتر پروانه پاشا‬ ‫موجود است‪.‬‬

‫ژنرال پرویز مشرف‪ ،‬رئیس جمهوری سابق پاکستان‬ ‫برای نخستین بار پذیرفته است که سازمان اطالعات‬ ‫نظامی پاکستان (‪ )ISI‬از سال ‪ ۲۰۰۲‬برای تضعیف‬ ‫دولت حامد کرزی‪ ،‬به پرورش دوباره طالبان اقدام‬ ‫کرد‪ .‬آقای مشرف که از سال ‪ ۲۰۰۱‬تا ‪۲۰۰۸‬‬ ‫عهده دار رهبری نظامی و غیرنظامی پاکستان بود‪،‬‬ ‫در گفت‌وگو با روزنامه گاردین چاپ بریتانیا گفته‬ ‫که پاکستان به این دلیل اقدام به حمایت و پرورش‬ ‫طالبان کرد که دولت حامد کرزی تحت سیطره‬ ‫غیرپشتون‌ها قرار داشت و آنها به هند رقیب دیرینه پاکستان نزدیک بودند‪.‬‬ ‫ژنرال مشرف می‌گوید‪" :‬مسلما ما در جستجوی گروه‌هایی بودیم که بتوانند با این اقدام هند‬ ‫علیه پاکستان برخورد کنند‪ .‬اینجاست که وظیفه استخبارات مطرح می‌شود‪ .‬استخبارات‬ ‫(پاکستان) با طالبان در تماس بود و قطعا هم باید در تماس باشد‪".‬‬ ‫ژنرال مشرف در ادامه مصاحبه خود می‌گوید اکنون زمان آن فرا رسیده که با اشرف غنی‪،‬‬ ‫رئیس جمهوری جدید افغانستان "همکاری کامل" صورت گیرد‪ ،‬زیرا به باور او آقای غنی‬ ‫"آخرین امید برای صلح در منطقه است‪ ".‬رئیس جمهوری سابق پاکستان در این مصاحبه‬ ‫مدعی شده‪" :‬حامد کرزی علیه پاکستان کار می‌کرد و ما هم علیه منافع او کار می‌کردیم‪.‬‬ ‫مسلما ما باید منافع خود را حفظ می‌کردیم‪ .‬اما اشرف غنی در تالش است تا تعادل را به‬ ‫افغانستان برگرداند‪ .‬ما باید با او همکاری کنیم‪".‬‬ ‫هر چند ژنرال مشرف به صراحت لهجه شهرت دارد اما این اظهارات او به نحوی اعتراف‬ ‫به اتهاماتی است که علیه دولت او از سوی مقامات افغانستان مطرح بوده است‪.‬‬ ‫افغانستان‪ ،‬پاکستان در زمان زمامداری آقای مشرف را متهم به حمایت‪ ،‬پناه دادن‪ ،‬آموزش‬ ‫و ارائه تسلیحات به طالبان و گروه حقانی می‌کرد و آی اس آی را مقصر سازماندهی مستقیم‬ ‫شماری از حمالت انتحاری و قتل‌های چهره‌های سرشناس در افغانستان می‌دانست‪.‬‬ ‫این حمالت جان هزارها غیرنظامی افغان را گرفته است‪...‬‬ ‫اظهارات آقای مشرف در مورد ساختار قومی افغانستان نیز حرف جدیدی نیست‪ .‬او همواره‬ ‫گفته که پشتون‌ها "متحدان طبیعی" پاکستان اند و او نگران نقش سیاسی پشتون‌ها در‬ ‫افغانستان است‪bbc .‬‬


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 16‬‬

‫اقتصاد ايران‪ ،‬قربانی بزرگ سياست‬ ‫فریدون خاوند (تحلیلگر اقتصادی)‬ ‫همه انقالب هايی که طی چند قرن گذشته‬ ‫به جا به جايی نظام های سياسی منجر‬ ‫شدند‪ ،‬در کوتاه مدت آشفتگی هايی را به‬ ‫وجود آوردند که طبعا سرمايه گذاری در‬ ‫زير ساخت ها‪ ،‬تداوم فعاليت های توليدی‪،‬‬ ‫و بهبود و گاه حتی حفظ رفاه مردم در‬ ‫سطح پيشين را با مشکالت گوناگون‬ ‫روبرو کرد‪.‬‬ ‫ولی در ميان مدت و دراز مدت‪ ،‬نظام های‬ ‫برخاسته از انقالب از لحاظ درجه آشتی‬ ‫پذيری شان با هدف های اقتصادی‪ ،‬و به‬ ‫ويژه ارتقای سطح زندگی مردم‪ ،‬کارنامه‬ ‫يکسانی از خود ارائه ندادند‪ .‬نظام زاييده انقالب بلشويکی ‪ ۱۹۱۷‬در روسيه تا به آخر با‬ ‫اقتصاد آشتی نکرد‪ .‬نه «اقتصاد نوين سياسی» (نپ)‪ ،‬که در دوران لنين به اجرا گذاشته‬ ‫شد‪ ،‬و نه رفورم های گوناگونی که از سوی جانشينان استالين (از خروشچف تا گورباچف)‬ ‫انجام گرفتند‪ ،‬هيچيک به فاجعه اقتصادی که با نظام شوروی عجين شده بود‪ ،‬پايان ندادند‪.‬‬ ‫در عوض نظام کمونيستی چين توانست‪ ،‬حدود سی سال بعد از انقالب‪ ،‬راه را بر رونق‬ ‫اقتصادی بگشايد‪ ،‬البته به بهای تجديد نظر بنيادی در دگم های مائوييستی که امپراتوری زرد‬ ‫را گرفتار تجربه های مرگبار کرد‪ ،‬از جمله در سال های «جهش بزرگ به پيش» (‪۱۹۵۸‬‬ ‫تا ‪ )۱۹۶۲‬که حدود سی تا چهل ميليون نفر را به کام نيستی فرستاد‪.‬‬ ‫زندگی اقتصادی ايران در دوران سی و شش ساله بعد از انقالب به داليل گوناگون از‬ ‫مصيبت های مرگباری که شوروی سابق در سه دهه نخستين زندگی اش‪ ،‬و يا چين در‬ ‫دوران مائو به آن گرفتار آمدند‪ ،‬بر کنار ماند‪ .‬با اين حال نظام جمهوری اسالمی نيز در‬ ‫مجموع کارنامه اقتصادی بدی دارد‪ ،‬به ويژه اگر بر پايه دستآورد های ايران پيش از‬ ‫انقالب‪ ،‬شعار ها و ادعا های انقالب ‪ ،۱۳۵۷‬و يا تجربه کشور های مشابهی که طی اين سی‬ ‫و شش سال به «قدرت های نوظهور» بدل شدند‪ ،‬مورد سنجش قرار بگيرد‪.‬‬ ‫همزمان با سی و ششمين سالگرد انقالب اسالمی‪ ،‬اين پرسش يک بار ديگر مطرح ميشود‬ ‫که اصوال آيا هسته ايدئولوژيک نظام حاکمه ايران‪ ،‬ساختار های سياسی و حقوقی اش و‬ ‫رفتار های داخلی و بين المللی آن با توسعه اقتصادی و افزايش سطح رفاه مادی و معنوی‬ ‫ايرانيان آشتی پذير است يا نه؟‬ ‫اين مقاله مدعی آن نيست که برای پرسشی چنين گسترده و بنيادی‪ ،‬پاسخی جامع و قاطع‬ ‫ارائه دهد‪ .‬در اين جا تنها به نگاهی کوتاه به تجربه سی و شش سال گذشته اکتفا ميشود‪ ،‬و‬ ‫نيز به داليل ناکامی تالش هايی که طی اين مدت زمان در عرصه اقتصادی انجام گرفتند‪.‬‬ ‫انحطاط سی و شش ساله‬ ‫صد روز بعد از نشستن بر کرسی رياست جمهوری‪ ،‬حسن روحانی اوضاع اقتصادی‬ ‫کشورش را «دهشتناک» و حتی بدتر از دوران جنگ با عراق توصيف کرد‪ ،‬با اين تاکيد‬ ‫که خزانه کشور خالی است‪ ،‬کسری بودجه دولت در سال جاری در خوشبينانه ترين حالت‬ ‫به حدود نود هزار ميليارد تومان ميرسد‪ ،‬بدهی دولت پيرامون پانصد هزار ميليارد تومان‬

‫‪29.95‬‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫نوسان ميکند‪ ،‬سپاه سه ميليون و پانصد هزار نفری بيکاران می تواند در آينده بسيار نزديک‬ ‫با سرازير شدن موج فارغ التحصيالن دانشگاه ها به بازار کار به دو برابر برسد‪ ،‬اکثر‬ ‫کارخانه ها تعطيل و نيمه تعطيل هستند و کشاورزی در چنان وضعيتی است که ايران‬ ‫مجبور است هفت ميليون تن گندم وارد کند‪.‬‬ ‫اين گفته ها را آقای روحانی در انتقاد از دوران هشت ساله زمامداری محمود احمدی‬ ‫نژاد عنوان کرد‪ .‬راست است که سقوط اقتصادی ايران در دوران هشت ساله دولت های‬ ‫نهم و دهم‪ ،‬به ويژه زير تاثير بی کفايتی ها و اشتباهات ويرانگر در سياست های داخلی‬ ‫و خارجی‪ ،‬شدت گرفت‪ .‬با اينهمه انکار نمی توان کرد که انحطاط اقتصادی کشور با‬ ‫زمامداری محمود احمدی نژاد آغاز نشد‪ ،‬و هيچ نشانه ای در دست نيست که با پايان‬ ‫زمامداری او نيز به آخر رسيده باشد‪.‬‬ ‫از سی و شش سال پيش به اين سو‪ ،‬همزمان با استقرار و تحکيم پايه های نظام جمهوری‬ ‫اسالمی در ايران‪ ،‬جغرافيای اقتصادی جهان يک تحول بنيادی را از سر گذرانده است‪ .‬طی‬ ‫اين دوران اقتصاد بازار از بستر های قديمی خود در آمريکای شمالی‪ ،‬اروپای غربی و‬ ‫ژاپن به بخش بسيار گسترده ای از کشور ها در آمريکای التين‪ ،‬آسيا و چند کشور آفريقايی‬ ‫گسترش يافت‪ .‬شمار زيادی از قدرت های نوظهور اقتصادی به ويژه در آسيا روابط بين‬ ‫المللی اقتصادی را دگرگون کردند‪.‬‬ ‫بخش مرکزی و خاوری اروپا پس از پشت سر گذاشتن چند دهه تجربه سوسياليستی‪ ،‬اصول‬ ‫بنيادی حاکم بر نظام های اروپای غربی را پذيرفتند‪ .‬اقتصاد های متمرکز و شبه فئودالی‬ ‫آمريکای مرکزی و جنوبی‪ ،‬که عمدتا زير سلطه رژيم های نظامی شکل گرفته بودند‪ ،‬به‬ ‫ليبراليسم اقتصادی روی آوردند‪ .‬در همسايگی ايران‪ ،‬ترکيه از همان آغاز دهه ‪۱۹۸۰‬‬ ‫ميالدی اقتصاد زير سلطه بوروکراسی آتاتورکی را رها کرد و با انجام اصالحات بنيادی‪،‬‬ ‫نوسازی ساختار های توليدی و بازرگانی خود را آغاز کرد‪.‬‬ ‫اين دگرگونی بزرگ‪ ،‬که مرزهای سنتی ميان «جهان سوم» و «دنيای صنعتی» را در هم‬ ‫شکست و شکلبندی تازه ای را در روابط بين المللی اقتصادی به وجود آورد‪ ،‬در فضايی‬ ‫جريان يافت که مهم ترين ويژگی آن شتاب آهنگ جهانی شدن اقتصاد بود‪ .‬همگرايی اقتصاد‬ ‫های ملی زير تاثير حرکت رو به گسترش بازرگانی بين المللی و جا به جايی سرمايه ها‪،‬‬ ‫دنيای تازه ای را به وجود آورد که با تقسيم بندی قديمی جهان در قالب «شمال» و «جنوب»‬ ‫فاصله ای نجومی داشت‪ .‬تنها در مقايسه با اين تحول جهانی است که می توان به فرصت‬ ‫های از دست رفته اقتصاد ايران در سی و شش سال گذشته پی برد‪.‬‬ ‫محاسبات بانک جهانی در باره طبقه بندی جايگاه کشور ها در جهان بر پايه توليد ناخالص‬ ‫داخلی شان‪ ،‬يکی از جلوه های انحطاط اقتصادی ايران را به نمايش ميگذارد‪.‬‬ ‫در سال ‪ ،۱۹۸۰‬از لحاظ ارزش توليد ناخالص داخلی‪ ،‬ايران هفدهمين و ترکيه بيست‬ ‫وهفتمين اقتصاد جهان بود‪ .‬در سال ‪ ،۲۰۱۳‬اقتصاد ترکيه بر پايه همان مالک با ده پله‬ ‫جهش به مقام هفدهم رسيده و ايران با پانزده پله سقوط به مقام سی و دوم سقوط کرده است‪.‬‬ ‫در همين فاصله‪ ،‬از ‪ ۱۹۸۰‬تا ‪ ،۲۰۱۳‬جايگاه کره جنوبی از لحاظ توليد ناخالص داخلی‬ ‫از رده بيست و سوم (شش رده پايين تر از ايران) به رده چهاردهم (هيجده رده باالتر از‬ ‫ايران) رسيده است‪.‬‬ ‫و سر انجام اين که خوانندگان ايرانی گزارش اکتبر ‪ ۲۰۱۴‬صندوق بين المللی پول با تاسف‬ ‫دريافتند که توليد ناخالص داخلی سرانه آنها در سال در حال حاضر هشتصد دالر کم تر از‬ ‫يک الجزايری و هزار و هشتصد دالر کم تر از يک عراقی است‪.‬‬ ‫جلوه های جمود‬ ‫يکی ديگر از مظاهر عمده ناکامی جمهوری اسالمی در عرصه اقتصادی‪ ،‬عدم تغيير‬ ‫ويژگی های ساختاری اقتصاد ايران در چهار دهه گذشته است‪ .‬مهم ترين جلوه های اين‬ ‫جمود را ميتوان در تداوم نقش دولت در اقتصاد و نيز در وابستگی شديد اقتصاد به نفت‬ ‫مشاهده کرد‪ .‬طی اين دوران سی و شش ساله تسلط دولت بر اقتصاد در شمار زيادی از‬ ‫کشور های در حال توسعه به گونه ای چشمگير عقب نشست و نقش اين کشور ها در تقسيم‬ ‫بين المللی کار‪ ،‬که عمدتا بر توليد و صدور مواد اوليه متکی بود‪ ،‬به سود توليد و صدور‬ ‫کاال های نيمه صنعتی و صنعتی تحول يافت‪ .‬در ايران اما‪ ،‬نقش دولت در اقتصاد و حجم‬ ‫آن طی همين دوران به شکل قابل مالحظه ای افزايش يافته‪( ...،‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Page 17‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫‪ ...‬و نفت نيز همچنان به صورت مستقيم هفتاد درصد درآمدهای بودجه و حدود هشتاد‬ ‫درصد درآمدهای صادراتی کشور را تامين ميکند‪ ،‬هر چند که نقش آن طی دو سال گذشته‪،‬‬ ‫زير فشار تضييقات ناشی از تحريم‪ ،‬تا اندازه ای کاهش يافته است‪.‬‬ ‫حجم ديوانساالری دولتی در ايران با سرعتی سرسام آور رو به اوجگيری است‪ .‬به گفته محمود‬ ‫عسکری آزاد‪ ،‬جانشين معاون توسعه مديريت و نيروی انسانی رييس جمهوری‪«،‬حدود ‪۵۰‬‬ ‫درصد در طول هشت سال گذشته به نيروی انسانی سازمان‌های دولتی اضافه شده‪ ،‬ضمن‬ ‫اينکه پست‌های مديريتی نيز ‪ ۵۰‬درصد افزايش يافته است به طوری که وضع به جايی‬ ‫رسيده تا به ازای هر پنج کارمند يک رئيس يا مدير کل در راس کار قرار گيرد‪ ».‬آقای‬ ‫عسکری آزاد اضافه ميکند ‪« :‬ساختارهايی که ‪ ۲۰‬سال پيش با ‪ ۴۰‬نفر اداره می‌شد امروز‬ ‫با يک هزار و ‪ ۲۰۰‬نفر اداره می‌شود که به همين اندازه هم دخالت در کارها به وجود می‌آيد‬ ‫و به گردش کارها اضافه می‌شود‪».‬‬ ‫دولت‪ ،‬با اين حجم بسيار سنگين‪ ،‬بخش بسيار بزرگی از منابع کشور را می بلعد و‪ ،‬در‬ ‫همان حال‪ ،‬در راه فعاليت اقتصادی موانع بيشمار به وجود ميآورد‪ .‬بر پايه گزارش سال‬ ‫‪« ۲۰۱۵‬بنياد هريتيج»‪ ،‬ايران در ميان ‪ ۱۷۸‬کشور مورد بررسی در جهان از لحاظ درجه‬ ‫آزادی اقتصادی در رده صد و هفتاد و يکم قرار دارد‪ .‬در ميان پانزده کشور مورد بررسی‬ ‫همان بنياد در خاورميانه و آفريقای شمالی‪ ،‬ايران بسته ترين اقتصاد را دارد‪ .‬شاخص آزادی‬ ‫اقتصادی‪ ،‬در گزارش «بنياد هريتيج»‪ ،‬بر پايه ده مالک تعيين ميشود‪ ،‬از آزادی بازرگانی‬ ‫گرفته تا فشار مالياتی‪ ،‬حقوق مالکيت‪ ،‬درجه فساد و سطح هزينه های دولتی‪.‬‬ ‫عالوه بر دولت‪ ،‬يک شبکه نيرومند «شبه دولتی» مرکب از بنيادها و نهادها‪ ،‬فارغ از هر‬ ‫گونه نظارتی‪ ،‬بخش بزرگی از اقتصاد کشور را زير سلطه خود دارد‪ ،‬ماليات نمی پردازد‪،‬‬ ‫به هيچ مرجع رسمی حساب پس نمی دهد و از انبوه رانت ها‪ ،‬از جمله اولويت در دستيابی‬ ‫به منابع ارزی و تسهيالت بانکی نيز برخوردار است‪.‬‬ ‫در فضايی چنين گرفتار ديوانساالری و انحصار‪ ،‬آنها که شور فعاليت و خالقيت در سر‬ ‫دارند يا از نفس می افتند و يا به مهاجرت روی ميآورند‪ .‬ناتوانی در به وجود آوردن محيط‬ ‫مساعد برای کسب و کار‪ ،‬يکی از ناکامی های بزرگ جمهوری اسالمی است‪.‬‬ ‫در آخرين گزارش بانک جهانی درباره محيط کسب و کار (مرکب از ده مولفه‪ ،‬از جمله‬ ‫هزينه و زمان الزم برای شروع کسب و کار‪ ،‬اخذ مجوز ساخت و ساز‪ ،‬اخذ اعتبار و‬ ‫غيره‪ ،)...‬ايران در ميان ‪ ۱۸۹‬کشور مورد بررسی در رده صد و سی ام قرار گرفته است‪.‬‬ ‫در عوض همين فضای ديوانساالرانه غيررقابتی بستری مناسب برای گسترش فساد است‪.‬‬ ‫سازمان «شفافيت بين المللی» در تازه ترين گزارش خود ايران را‪ ،‬از لحاظ درجه فساد‬ ‫مالی (به معنای سوء استفاده از موقعيت سياسی و دولتی برای دستيابی به امتياز های مادی‬ ‫و منافع شخصی)‪ ،‬در ميان ‪ ۱۷۵‬کشور مورد بررسی‪ ،‬در رده صد و سی و ششم قرار داده‬ ‫است‪ ،‬همتراز کامرون‪ ،‬لبنان‪ ،‬روسيه و نيجريه‪ .‬اين که ايران‪ ،‬در گزارش «شفافيت بين‬ ‫المللی»‪ ۵۱ ،‬پله فاسد تر از بورکينافاسو و يا ‪ ۸۱‬پله فاسد تر از عربستان سعودی ارزيابی‬ ‫شده‪ ،‬برای ايرانی ها درد آور است‪ .‬در همين گزارش می بينيم که ايران در ميان نوزده‬ ‫کشور مورد بررسی در خاور ميانه و آفريقای شمالی‪ ،‬از لحاظ درجه فساد مالی‪ ،‬در رده‬ ‫سيزده قرار گرفته است‪.‬‬ ‫مانع بزرگ تغيير‬ ‫تاکيد بر تداوم ناهنجاری های ساختاری و تنگنا های اقتصادی در سی و شش سال گذشته‬

‫به اين معنا نيست که دستگاه سياستگذاری جمهوری اسالمی اين ناهنجاری ها و تنگنا ها‬ ‫را ناديده گرفته و يا برای مقابله با آنها هيچ تالشی به کار نبرده است‪ .‬تالش ها و ابتکار ها‬ ‫برای جان بخشيدن به اقتصاد ايران در چارچوب نظام جمهوری اسالمی کم نبوده و نيست‪.‬‬ ‫سياست معروف به «تعديل اقتصادی»‪ ،‬که در دوره نخست رياست جمهوری هاشمی‬ ‫رفسنجانی (‪ )۱۳۶۸-۱۳۷۶‬به اجرا گذاشته شد‪ ،‬باز سازی اقتصاد ايران را با تکيه بر يک‬ ‫سلسله اصالحات بنيادی در برنامه خود داشت ‪ :‬از کوچک کردن دولت گرفته تا خصوصی‬ ‫سازی‪ ،‬آزاد سازی بازار سرمايه‪ ،‬اصالح نظام مالياتی و غيره‪.‬‬ ‫محمد خاتمی (‪ )۱۳۸۴-۱۳۷۶‬طرح «ساماندهی اقتصادی» را به کشور ارائه داد که شکل‬ ‫رقيق شده «تعديل اقتصادی» بود و با چاشنی عدالت اجتماعی همراه بود‪.‬‬ ‫حتی محمود احمدی نژاد در دوران هشت ساله رياست جمهوری اش طرح «تحول اقتصادی»‬ ‫را پيشنهاد کرد که‪ ،‬در بطن آن‪ ،‬قانون معروف به «هدفمند کردن يارانه ها» قرار داشت‪.‬‬ ‫دولت حسن روحانی نيز در تير ماه و مرداد ماه گذشته يک «بسته سياستی» را به کشور‬ ‫پيشنهاد کرد تا برای خروج از رکود تورمی در سال های ‪ ۱۳۹۳‬و ‪ ۱۳۹۴‬به اجرا گذاشته‬ ‫شود‪ .‬و چون گفته شد که اجرای بعضی از سياست های پيش بينی شده در اين «بسته»‬ ‫به مجوز مجلس نياز دارد‪ ،‬دولت در اين زمينه اليحه ای تهيه کرد که نوزدهم مرداد ماه‬ ‫گذشته به مجلس ارائه شد‪ .‬همه اين ابتکار ها يا به شکست انجاميدند و يا‪ ،‬در مورد «هدفمند‬ ‫کردن يارانه ها»‪ ،‬هدف هايی کامال مغاير با خواست بخش بزرگی از اقتصاد دانان ايرانی‬ ‫را به بار آوردند و مصيبت های تازه ای را بر مصايب پيشين اقتصاد ايران افزودند‪« .‬بسته‬ ‫سياستی» آقای روحانی نيز‪ ،‬که درباره آن مقاله ها به رشته تحرير در آمد و مصاحبه های‬ ‫راديو تلويزيونی انجام گرفت‪ ،‬در کشمکش های ميان دولت و مجلس گم شد و چندان خبری‬ ‫از آن در دست نيست‪.‬‬ ‫در اين شرايط اغراق اميز نخواهد بود اگر تاريخ سی و شش ساله جمهوری اسالمی را‬ ‫گورستان طرح های اصالحی در زمينه اقتصادی توصيف کنيم‪ .‬پرسش مهم‪ ،‬با توجه به اين‬ ‫تجربه‪ ،‬اين خواهد بود که چرا نظام جمهوری اسالمی راه را بر اصالحات اقتصادی می‬ ‫بندد و يا اين اصالحات را‪ ،‬آنگونه که در مورد قانون معروف به «هدفمند کردن يارانه ها»‬ ‫ديده شد‪ ،‬به ضد خود بدل ميکند؟‬ ‫سی و شش سال تجربه جمهوری اسالمی نشان ميدهد که طرح های اصالحی اقتصادی در‬ ‫رويارويی با موانع غير اقتصادی و به خصوص عوامل سياسی در هم ميشکنند و يا تغيير‬ ‫ماهيت ميدهند‪ .‬هر ابتکاری برای خروج از تنگنا های اقتصادی‪ ،‬از خصوصی سازی‬ ‫گرفته تا آنچه در ادبيات جمهوری اسالمی «تعامل با خارج» ناميده ميشود‪ ،‬در نبرد سنگر‬ ‫به سنگر و طوالنی با محافل صاحب نفوذ نزديک به هسته های اصلی قدرت در جمهوری‬ ‫اسالمی‪ ،‬از نفس می افتند‪.‬‬ ‫در ديماه گذشته‪ ،‬هنگام گشايش «همايش اقتصاد ايران»‪ ،‬حسن روحانی درس های همين‬ ‫تجربه را به زبان ديپلماتيک چنين خالصه کرد ‪« :‬در کشور ما سال ها و دهه ها است که‬ ‫اقتصاد به سياست خارجی و داخلی يارانه ميدهد‪ .‬اقتصاد ما تا کی بايد به سياست يارانه‬ ‫بدهد؟ بايد يک دهه امتحان کنيم و از سياست خارجی و داخلی به اقتصاد يارانه بدهيم تا ببينيم‬ ‫زندگی‪ ،‬معيشت و اشتغال جوانان مردم چگونه خواهد شد‪».‬‬ ‫شايد بتوان اين جمالت رييس جمهوری اسالمی را چنين خالصه کرد ‪ :‬سال ها و دهه ها‬ ‫است که‪ ،‬در اين کشور‪ ،‬سياست راه را بر شکوفايی اقتصادی بسته است‪( .‬رادیو فردا)‬

‫کباب داغ با نان داغ مشهدی‪،‬‬ ‫تنها در رستوران خليج فارس‬ ‫‪Tel: 604.971.5113‬‬ ‫‪Cell: 778.323.2879‬‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 18‬‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫را ادامه دهد‪.‬‬ ‫وی درباره نتیجه مذاکره با برانکو نیز گفت‪ :‬برانکو برای حضور در پرسپولیس اعالم‬ ‫آمادگی کرده اما قرار است تصمیم نهایی با نظر اعضای هیات مدیره گرفته شود‪ .‬امیدواریم‬ ‫اعضای هیات مدیره باشکاه به تصمیمی برسند که به نفع پرسپولیس است‪.‬‬ ‫نژاد فالح درپاسخ به این سئوال که از سوی وزارت ورزش به عنوان قائم مقام پرسپولیس‬ ‫انتخاب شده یا عضو هیات مدیره گفت‪ :‬اعضای هیات مدیره سه جلسه متوالی داشتند و‬ ‫انتخاب من با تصمیم هیات مدیره بود‪ .‬در نهایت امروز جلسه هیات مدیره با حضور من‬ ‫اعالم آمادگی برانکو ايوانکوويچ‬ ‫برگزار شد و برنامه هایم را ارایه کردم‪.‬‬ ‫برای پذيرفتن سرمربيگری پرسپوليس‬ ‫وی از اصحاب رسانه خواست با توجه به مشکالت امروز باشگاه پرپسولیس در راستای‬ ‫کمک به این باشگاه گام بردارند و از هواداران پرسپولیس نیز تقاضا کرد به کادر فنی و‬ ‫تهران ‪ - IranSport.Net‬قائم بازیکنان این تیم اعتماد و اطمینان کنند‪.‬‬ ‫مقام باشگاه پرسپولیس تهران به گفته نژاد فالح‪ ،‬گزینه های این باشگاه برای هدایت پرسپولیس به ترتیب درخشان‪،‬‬ ‫ضمن تایید مذاکره با برانکو برانکو ایوانکوویچ و افشین قطبی است‪.‬‬ ‫ایوانکوویچ برای پذیرفتن هدایت‬ ‫این تیم گفت‪ :‬برانکو برای حضور‬ ‫در پرسپولیس اعالم آمادگی کرده‬ ‫است‪ .‬محمد حسین نژاد فالح در‬ ‫گفت وگوی تلفنی با برنامه ‪90‬‬ ‫در پاسخ به این سئوال که تحت‬ ‫چه عنوانی در باشگاه پرسپولیس‬ ‫فعالیت خواهد کرد اظهار داشت‪:‬‬ ‫خود من نیز نمی دانم باید با‬ ‫چه عنوانی کار کنم و متاسفانه‬ ‫تغییرات مکرر در باشگاه طی‬ ‫فصل جاری موجب شده نتیجه کنونی که متناسب با شان پرسپولیس نیست بدست آید‪.‬‬ ‫قائم مقام باشگاه پرسپولیس ادامه داد‪ :‬باتوجه به اینکه امکان استعفا برای آقای سیاسی وجود‬ ‫ندارد من به عنوان قائم مقام اما با اختیارات مدیرعامل فعالیت می کنم‪.‬‬ ‫وی در پاسخ به این سئوال که آیا نمی شود سیاسی اخراج شود گفت‪ :‬این وظیفه ای است که‬ ‫باید دیگران انجام دهند و ارتباطی به من ندارد‪.‬‬ ‫نژاد فالح درباره مذاکره با برانکو ایوانکوویچ برای پذیرفتن هدایت پرسپولیس و برگزاری‬ ‫جلسه با درخشان گفت‪ :‬ضمن تشکر از تالش های درخشان‪ ،‬از وی خواهش کردم نشستی‬ ‫را داشته باشیم و درخشان در این نشست گزارشی از وضعیت باشگاه ارایه کرد‪ .‬خوشبختانه‬ ‫آقای درخشان با وضعیت باشگاه آشناست از شرایط موجود باشگاه اطالع دارد‪ .‬امشب نیز‬ ‫جلسه ای با حضور اعضای هیات مدیره داشتیم و باور ما این است که درخشان کار خود‬

‫دفتر نويسندگان اشباح‬

‫نویسندگان مجرب در خدمت شما‬ ‫کتاب‪ ،‬مقاله‌‪ ،‬گزارش ها‪ ،‬اعالمیه‌های مهم‪ ،‬نطق ها‪ ،‬نامه‌های‬ ‫بسیار«خصوصی»‪ ،‬کمک های ادبی‪ ،‬هر نوع کار مربوط به تألیف و‬ ‫تحقیق و البته‌ ویرایش نوشته‌های شما‪.‬‬ ‫ما می‌نویسیم‪ ،‬شما فقط امضا می‌کنید‪.‬‬ ‫با ما تماس بگیرید‪.‬‬

‫‪www.sunhealthcenter.com‬‬

‫‪778.389.5313‬‬ ‫‪/ 778.891.9588‬‬


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 19‬‬

‫در باره ی ما‪:‬‬ ‫موسسه ی مالی و ارزی عطار در سال ‪ 2002‬تاسیس شده و از سال ‪ 2005‬فعالیت های خود را‬ ‫آغاز نمود‪ .‬تالش برای ارتقاء سطح کیفی و کمّی ارائه ی خدمات همواره در سرلوحه ی ما قرار‬ ‫داشته و خواهد داشت‪ .‬در سایه ی همین تالش مداوم و حمایت و پشتیبانی مستمر مشتریان عزیز‪،‬‬ ‫فعالیت ما بدون هرگونه تبلیغات جنجالی و کاذب به طبیعی ترین شکل ممکن گسترش یافته است‪.‬‬ ‫مشتریان فهیم و متعهد ما را یافته و می یابند و سبب آشنایی ما با همگنان خود در سرتاسر جهان‬ ‫شده اند و این روند زنجیروار ادامه دارد‪.‬‬ ‫به این ترتیب‪ ،‬مسئولیت شناسی و درستکاری ما باعث افتخار و آشنایی ما با گروه بزرگی از هم‬ ‫میهنان شریفی شده است که از همکاری سالم و شرافتمندانه لذت می برند‪.‬‬ ‫موسسه مالی و ارزی عطار‬ ‫ ‬ ‫ ‬

‫گزينش مطالب این ستون از مهندس حسین عطار‬

‫بورژوازی مستغالت ايران‬ ‫ ‬ ‫حمید آصفی‬ ‫در دوران شاه و ابتدای انقالب نفی و نابودی صنایع وابسته و کمپرادوریسم شعار تمامی‬ ‫جریانات چپ الئیک و چپ مذهبی بود و دستور کار سیاسی مبارزاتی عاجل و توسط همه‬ ‫محکوم شد‪ .‬بعد از یکدست شدن حاکمیت با عزل بنی صدر بورژوازی تجاری غلبه پیدا‬ ‫کرد‪ .‬علیه آن هم شعار داده شد توسط جناح چپ حاکمیتی و چپ مارکیستی و مذهبی اما‬ ‫یکدفعه با بورژوازی مستغالت روبرو شدیم و رشد سرطانی پیدا کرد‪ .‬این بورژوازی در‬ ‫بخش ساختمان و تا حدودی صنایع وابسته به آن تولیدی انجام می دهد و اشتغال محدودی‬ ‫بوجود می آورد‪ .‬اما اوال مانع تولیدات بخش های مولد می شود‪ ،‬ثانیا خارج کننده سرمایه‬ ‫و ارز است به دلیل اینکه این بورژوازی قادر به صادرات و کسب ارزش افزوده ارزی‬ ‫نیست چون نمی تواند خانه ها و ساختمان های گران شده را به خارج صادر کند‪ .‬بلکه باید‬ ‫ارز را تبدیل به ریال کند تا زمین و مصالح را بخرد و در بخشی از اقالم نیز باید ان را‬ ‫از خارج وارد کند‪ .‬در نهایت منازل ساخته شده میلیاردی تاثیر مخربی بر شیب نقدینگی و‬ ‫نابودی تولید صنعتی می گردد‪ .‬این بورژوازی ثروتی وارد کشور نمی کند بلکه به راحتی‬ ‫می تواند درآمد حاصله را با تبدیل ریال به ارز از کشور خارج کند‪ .‬بورژوازی مستغالت‬ ‫جامعه را به فقر کشانده و مسکن را بعنوان کاال از دسترس اکثریت جامعه خارج کرده است‪.‬‬ ‫متاسفانه نیروهای آزادیخواه و دموکرات شناختی از ساختار اقتصادی و مرحله تاریخی‬ ‫ایران نداشت با شعار نسنجیده نخواسته موجبات رشد بورژوازی مستغالت را مهیا کرد‪.‬‬ ‫مارکسیسم پیش از انقالب و لیبرالیسم بعد از انقالب به شکل عامیانه و سطحی نگر مطرح‬ ‫شدند‪ .‬هر دوی این جریان از پس تحلیل و شناخت جامعه ایران برنیامدند و جامعه دچار یک‬ ‫سرگردانی اجتماعی و تنزل اقتصادی نسبت به سایر کشورها شد‪ .‬در ایران پیش از انقالب‬ ‫در دهه ‪ ۵۰‬بورژوازی صنعتی می خواست توزیع کاال را هم به دست خودش بگیرید که‬ ‫یکی از دالیل تقابل بورژوازی تجاری با صنعتی نیز همین بود‪ .‬در بعد از انقالب خورده‬ ‫بورژوازی انقالبی خزیده در نهادها و دولت انقالب تالش نمود که بورژوازی تجاری سنتی‬ ‫را حذف نماید که مغلوب شد‪ .‬این درک وجود نداشت که این بورژوازی سنتی از خارج‬ ‫جنس وارد می کرد اما صادرات هم می کرد و درآمد ارزی خود را به خارج از کشور‬ ‫انتقال نمی داد‪ .‬این مغلوب شدن خرده بورژوازی انقالبی در سال ‪ ۱٣۷۰‬کامل شد و باروی‬ ‫کار آمدن دولت هاشمی قانون زمین شهری که بر مبنای تحدید مالکیت خصوصی زمین‬ ‫از سال ‪ ۱٣۶۱‬از زمان مهندس گنابادی وزیر مسکن تدوین شده بود یکدفعه با پدیده بدخیم‬ ‫بورژوازی مستغالت روبرو شد‪ .‬یعنی از تقابل با سرمایه داری تجاری به غلبه بورژوازی‬

‫تعميرات و نوسازی ساختمان‬ ‫علی وفائی‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫مستغالت دچار شد‪ .‬درآمد یک سرمایه دار تجاری با سرمایه دار مستغالت وضعیت غمگین‬ ‫یا خنده داری را ترسیم می کند‪ .‬سرمایه دار مستغالت با یک خرید و فروش درآمد سه هزار‬ ‫میلیاردی که یک برابر و نیم بودجه کشور بنگالدش می باشد سود کسب می کند‪ .‬در سال‬ ‫‪ ۱٣۷۰‬یک سیستم قانونگذاری رانت جویانه درباره قانون زمین شهری مصوب سال ‪۱٣۶۰‬‬ ‫به اسم سیاست تعدیل که ناشی از لیبرالیسم سطحی نگر بود پس از اتمام دوره ماده ‪ ۹‬قانون‬ ‫زمین شهری قانونی در سازمان برنامه تدوین شد که در ان یک نظام جدید کنترل زمین‬ ‫شهری که در آن تحدید افراطی مالکیت زمین وجود نداشت و دولت حق تصرف زمین بایر‬ ‫و دایر خصوصی را برای تامین مسکن و کنترل بازار زمین از خود سلب نمود‪ .‬در همین‬ ‫مسیر قانون مالیات بر زمین های بایر شهری که پیش از انقالب تصویب شده بود در دهه‬ ‫هفتاد به جای این که شدیدتر و نافذتر شود تماما لغو گردید‪.‬‬ ‫لیبرالهای سطحی نگر نوخاسته اعالم کردند که این مقررات سوسیالیستی اند و زمین شهری‬ ‫باید یکسره به بازار آزاد سپرده شود‪ .‬در حالی که هیچ یک از اقتصاددانان از آدام اسمیت‬ ‫گرفته تا فریدمن توصیه نکرده اند که زمین به بازار آزاد برود‪ .‬چون بازار آزاد زمین‬ ‫شهری ایجاد کننده رانت است‪ .‬لیبرالهای سطحی درک نداشتند که ملی کردن زمین متعلق به‬ ‫انقالبات بورژوازی است نه انقالب های سوسیالیستی‪ .‬بورژوازی برای این زمین را ملی‬ ‫می کند که جلوی رانت را بگیرد یعنی همان بهره مالکانه فئودالی که ضد سرمایه داری‬ ‫است‪ .‬در واقع نظام سرمایه داری متکی به کسب ارزش اضافی از تولید رقابتی کاال و‬ ‫از جمله مسکن است و اگر سرمایه داران مجبور به پرداخت بهره مالکانه شوند‪ ،‬درآمدی‬ ‫باداورده را تقدیم مالکان زمین می کنند و خود نابود می شوند‪ .‬در دهه شصت بر مبنای‬ ‫قانون زمین شهری دولت اختیار خانه سازی انبوه را گرفت و سعی کرد در کنترل نرخ‬ ‫مسکن جلوی هجوم سرمایه مالی به سوی زمین گرفته شود و به سمت تولید برود‪ .‬در دولت‬ ‫آقای هاشمی رفسنجانی این سیاست برعکس شد و در غیاب قانونگذاری سنجیده سرمایه‬ ‫مالی راه به سمت بورژوازی مستغالت گرفت و بورژوازی تجاری و صنعتی را می‬ ‫توانست له کند و همین کار را با بورژوازی صنعتی تقریبا کرد‪ .‬بورژوازی مستغالت آنقدر‬ ‫قدرت اقتصادی دارد که دیگر بورژوازی تجاری و صنعتی عددی برایش نیستند‪ .‬قوانین‬ ‫بخش زمین و مسکن در پیش از انقالب به گونه ای بود که توانست بخشی از سرمایه داری‬ ‫مالی را در بخش مسکن و انبوه سازی صنعتی مثل شهرک اکباتان و آپادانا سازمان دهد‪.‬‬ ‫اما از دهه هفتاد قوانین وضع شده به گونه ای سبب شد که تولید صنعت انبوه سازی مسکن‬ ‫به محاق برود و به جای آن رانت جویی و احداث برج ها و زایش بورژوازی مستغالت‬ ‫بوجود بیاید‪ .‬و این از همان لیبرالیسم عامیانه در قالب سیاست های تعدیل دولت هاشمی بود‪.‬‬ ‫در سال اول دولت هاشمی هیئت دولت مصوبه ای می گذارند که شهرداری های شهرهای‬ ‫بزرگ باید خودکفا شوند شهردار وقت تهران با انتخاب تراکم فروش بعنوان ممر اصلی‬ ‫درامد شهرداری سبب ضربه شدن بورژوازی مستغالت و تبدیل آن به غول شد‪.‬‬ ‫در مقایسه با ارزش تعداد محدودی از برج های ساختمانی تهران قیمت کل زمین های‬ ‫کشاورزی ایران حدود ‪ ٣۰‬هزار میلیارد تومان است و این یعنی یک سرمایه دار مستغالت‬ ‫در تهران با فروش یکی دوتا برج می تواند کل زمین های کشاورزی ایران را بخرد‪ .‬بنابر‬ ‫آمار بانک مرکزی نسبت بهای زمین های شهری در ساختمان های تمام شده در پیش از‬ ‫انقالب چیزی حدود ‪ ۱۵‬درصد تولید ناخالص رسیده و یک گردش عظیم مالی را ایجاد کرده‬ ‫است‪ .‬این رقم برای فاسد کردن شهرداری ها‪ ،‬شورای شهرها و قوه قضایه کفایت می کند‬ ‫ولی ‪ ۱۵‬درصد کفایت نمی کرد‪!! .‬‬ ‫بورژوازی مستغالت مراتع‪ ،‬باغ ها و جنگل ها و زمین های پیرامون شهرها را می بلعد‬ ‫و قیمت مسکن را چنان باال برده‪ ،‬که از دسترسی طبقه متوسط هم خارج کرده است‪ .‬دولت‬ ‫آقای خاتمی نتوانست دست به ترکیب فعالیت بورژوازی مستغالت برند چرا که با درآمد‬ ‫نفتی ‪ ۷‬میلیارد دالری سرکار آمده بود و در صورت دست بردن به ترکیب آن همان فعالیت‬ ‫اقتصادی معمول را هم از دست می داد‪ .‬آیا در این شرایط بورژوازی مستغالت اجازه رشد‬ ‫به بورژوازی صنعتی می دهد؟ تازه این بورژوازی نحیف صنعتی به این درک رسید که‬ ‫اگر پولش را به جای ساختن کارخانه در خرید و فروش زمین فعال می کرد پولش چندین‬ ‫برابر می شد‪ .‬یک برج به طور مثال متری یک میلیون تومان ساخته شده ولی متری ‪٣/۵‬‬ ‫میلیون تومان به فروش می رود یعنی اگر مالکان این برج ها قاچاق اسلحه‪ ،‬مواد مخدر می‬ ‫کردند نمی توانستند چنین درآمدی داشته باشند حتی کشورگشایی هم چنین سودی و درآمدی‬ ‫ندارد!! پول شویی هم در این سیستم براحتی انجام می گیرد و این بورژوازی مستغالت‬ ‫به مراتب از بورژوازی تجاری برتر است‪ .‬حداقل بورژوازی تجاری در قامت راست‬ ‫سنتی ایران دارای پرنسیب سنتی است و در کادر قانون عمل کرده مثل موتلفه اسالمی که‬ ‫انتقال ارز به خارج را فریضه دینی برای خود قلمداد نمی کند‪ .‬اما نوکیسه ها که به سمت‬ ‫بورژوازی مستغالت آمده اند و در بخش کوچکی از طریق اسکله ها و فرودگاهایشان و‬ ‫شرکت هایشان‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)20‬‬

‫‪AAA ALI RENOVATION‬‬

‫‪ Cell: 604.603.8254‬کاشی کاری‬ ‫لمینیت‬ ‫‪604.728.3132‬‬ ‫تغییرات داخلی‬

‫درای وال‬ ‫نجاری‬ ‫بتون‬

‫مسکونی کردن زیرزمین‬ ‫لوله کشی‬ ‫برق‬ ‫رنگ‬


‫‪Page 20‬‬

‫بورژوازی‬

‫سال دوازدهم‬

‫مستغالت‪( ...‬دنباله از صفحه ی ‪)19‬‬

‫‪ ...‬صدها نیرو وطبقه مثل موتلفه را توی جیب کوچک خودشان می کنند‪ ،‬بشدت خودش‬ ‫را ضد آمریکا و استکبارستیز معرفی می کند و جزء افتخارات یک سردار‪ ،‬میلیارد شدن‬ ‫از ساختمان سازی است‪( .‬صادق محصولی)‪ .‬معموال این جریان از شعارهای مترقی و‬ ‫چپ استفاده می کند و جریان مخالف خودش را حذف می کند‪ .‬جریان سرمایه داری سنتی‬ ‫در پیش از انقالب قصد داشت روابط اقتصادی بر روابط اجتماعی فائق نشود و در دل‬ ‫روابط اجتماعی باشد به عبارتی سعی داشت اقتصاد را اخالقی کند‪ .‬در عوض بورژوازی‬ ‫مستغالت رابطه اجتماعی فراگیری چون بورژوازی صنعتی و تجاری ایجاد نمی کند‪.‬‬ ‫این جریان به قانون احتیاجی ندارد چون سودش در بی قانونی است‪ .‬و ثبات اقتصادی برای‬ ‫ان معنا ندارد و حکم سم برایش است‪.‬‬ ‫این جریان به دانشگاه حمله می کند و دانشگاهیان را طرفدار آمریکا وانمود می نماید چون‬ ‫به فن ساالران و متخصصین نیازی ندارد‪ .‬اما بورژوازی صنعتی‪ ،‬ثبات اجتماعی‪ ،‬قانون‬ ‫کار زبده و دانشگاهایی که نیروی کار ماهر و زبده بدهند می خواهند و بورژوازی تجاری‬ ‫حفظ سنت را‪ ،‬اما یک برج ساز به هیچ یک از این ها نیازی ندارد‪ .‬این طبقه نیاز قانونی‬ ‫اش به قانون تثبیت نرخ ارز هست و بحرانی نمودن سایر بخش های دیگر‪.‬‬ ‫با این قانون ثبات نرخ ارز برج ها را می فروشند و پول ان را تبدیل به دالر می کنند و به‬ ‫خارج می برند و یا معکوس هم عمل می کنند یعنی دالر را به ریال تبدیل می کنند و سود دو‬ ‫برابر می برند و بعد دوباره به دالر تبدیل می کند و به خارج می برد‪ .‬برخی از ایرانی ها‬ ‫که خارج از کشور هستند‪ .‬پولشان را به شمال تهران می آوردند و زمین و مسکن میخرند‬ ‫و با پول بیشتری بر می گردند‪.‬‬ ‫در مرکز پژوهش های مجلسی پژوهشی صورت گرفت که خالء های قانونی بخش مسکن‬ ‫و زمین را مرتفع کند و با طراحی سیستم مالیاتی بتوان قیمت مسکن و زمین را کنترل کرد‬ ‫اما دست های پنهان بورژوازی مستغالت توسط بورکرات های ارگانیک اش آن پژوهش‬ ‫را از دستور کار خارج نمود‪ .‬در مورد زمین و مسکن در نظامات سرمایه داری غرب‬ ‫تنظیمات قانونی کارآمدی هست‪.‬‬ ‫برای نمونه در انگلستان مالیات سنگین در معامالت مکرر زمین وضع شده است و همینطور‬ ‫مسکن‪ .‬اگر زودتر از شش ماه مسکن را معامله کنید‪.‬‬ ‫باید به طور تصاعدی مالیات بدهید به همین دلیل هیچ کس نمی تواند به دنبال بورس بازی‬ ‫در مسکن برود‪ .‬این سیستم می تواند جلوی زمین خواری و سودهای باداورده بخش مسکن‬ ‫را بگیرد‪ .‬یا عدم اجرای سیستم کاداستر که از پیش از انقالب در دستور کار قرار داشته ولی‬ ‫هنوز کامل و درست پیاده نشده و نظام ثبتی ایران هنوز در عهد رضاشاه به سر می برد‪ .‬این‬ ‫سیستم ثبت جغرافیایی اطالعات زمین‪ ،‬کاربری‪ ،‬مالکیت و ارزش های گوناگون زمین به‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫صورت بهنگام قابل دسترسی می شود در نتیجه امکان زمین خواری‪ ،‬رانتجویی‪ ،‬و‪ ....‬از‬ ‫بین رفته و اخذ مالیات و عوارض عادالنه ممکن می گردد‪ .‬این فناوری ساده در دستورکار‬ ‫هیچ جناح سیاسی نیست و این هم به دلیل فشار بورژوازی مستغالت است و هم ناشی از‬ ‫سطحی نگری عامیانه لیبرالیسمی است که زمانی چپ بود و شعارش دولتی کردن بود بعد‬ ‫پشیمان می شود و ترمز بریده و همه چیز را بدون قید و شرط به دست بازار می سپارد‪.‬‬ ‫با همه این عارضه های بورژوازی مستغالت باید دانست که این بخش از بورژوازی در‬ ‫پروسه گذار به توسعه صنعتی وجودش اجتناب ناپذیر است ولی اگر همچون بورژوازی‬ ‫صنعتی و مولد برای کسب ارزش اضافی بطور صنعتی و رقابتی به تولید و عرضه‬ ‫ساختمان بپردازد می تواند برای تکامل اقتصادی جامعه‪ ،‬نقش تاریخی بورژوازی را بازی‬ ‫کند‪ .‬این بورژوازی از دیگر بخش های اقتصادی برای تولید ساختمان خرید کرده و سبب‬ ‫رونق می شود اما به شرطی که همچنان مولد و تابع مقررات باشد و به سود اگری روی‬ ‫نیاورد یعنی همچون بورژوازی مولد دنبال ارزش مبادله می تواند باشد‪.‬‬ ‫و بقای ارزش اضافی‪ ،‬مبادله و خود را تضمین کند‪ .‬انحراف بورژوازی مستغالت از آنجا‬ ‫آغاز می شود که برای کسب سود مسیر خالق و رقابتی تولید ارزش مصرفی را نمی پیماید‬ ‫بلکه با سوداگری و بورس بازی به کاالی خود خصلت ارزش دارایی می دهد‪ .‬مثال به جای‬ ‫شهرک سازی برج سازی می کند و با باال بردن قیمت زمین و مسکن و باال بردن هزینه‬ ‫زندگی و هزینه تولید مدار اقتصاد مولد را از پای می اندازد‪.‬‬ ‫پیشنهادهایی که برای مهار بورژوازی مستغالت می توان مطرح نمود‪.‬‬ ‫‪ )۱‬خارج کردن بخش مسکن از کاالیی سرمایه ای و تجاری به کاالیی مصرفی اقدامی که‬ ‫در اکثر نظام های سیاسی دنیا صورت گرفته است‪.‬‬ ‫‪ )۲‬مالیات کافی بر ارزش افزوده ساختمان های نوسازی که توسط انبوه سازان بویژه در‬ ‫مناطق شمال شهر ساخته می شوند‪.‬‬ ‫‪ )٣‬اخذ مالیات کافی بر مساکن در دوره های زمانی محدود‬ ‫‪ )۴‬جلوگیری از معامالت مکرر مساکن در دوره های زمانی محدود‬ ‫‪ )۵‬جلوگیری از سوادگری بانک در مستغالت بانک ها در ایران بخش مهمی از دارایی‬ ‫هایشان را به مستغالت بوده اند‪.‬‬ ‫‪ )۶‬ایجاد درآمد پایدار برای شهرداریها‪ .‬شهرداری ها امروز از محل تخلفات به کسب درآمد‬ ‫می پردازند‪ .‬اعتیاد شهرداری ها به تراکم فروش فاجعه است‪.‬‬ ‫‪ )۷‬شهرداری ها باید مالیات بر مستغالت بگیرند‪ .‬در تمام دنبا این مالیات به شهرداری ها‬ ‫داده می شود‪.‬‬ ‫‪ )٨‬جلوگیری از تغییر کاربری زمین های کشاورزی و باغات‪ .‬در قوانینی شهری امریکا‬ ‫تغییر کاربری یک باغ به برج غیرممکن است‪ .‬از ‪ ۱۹۵۰‬این قانون در آمریکا بوده است‬ ‫اما در ایران به راحتی این کار انجام می شود‪.‬‬ ‫‪--------------------------------------‬‬

‫آموزش‬

‫مکتب موسیقی شاملو‬

‫ویلن ایرانی‪ ،‬ویولن کالسیک‪،‬‬ ‫سه تار و پیانو‪،‬‬ ‫تئوری موسیقی‪ ،‬سولفژ‬ ‫ردیف های آوازی‬ ‫(میرزا عبدالله‪،‬صبا‪،‬‬ ‫تجویدی)‬ ‫فراگیری آهنگ های‬ ‫قدیمی همراه با ویولن و‬ ‫ریتم‬ ‫آهنگساز _ مدرس دانشگاه‬ ‫با ‪ 40‬سال تجربه آموزشی_‬ ‫تکنواز ویولن در رادیو تلویزیون‬

‫دارنده تالیفات و آثار متعدد در زمینه موسیقی ایرانی‬

‫‪E.mail: shamloukia@gmail.com‬‬ ‫‪WEbsite: www.shamlouviolin.com‬‬

‫‪Tel: 604.983.3985‬‬


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 21‬‬

‫‪ 10‬علت خارش گلو و درمان آن‬ ‫احساس خارش در ناحیه گلو اغلب در اثر عفونت مجرای‬ ‫تنفسی فوقانی و گلودرد چرکی اتفاق می افتد‪ .‬خارش گلو‬ ‫معموال طی چند روز با مراقبت های رایج برطرف می شود‪.‬‬ ‫خارش گلو یک بیماری نیست‪ ،‬بلکه نشانه ای از یک بیماری‬ ‫یا مشکل است و معموال با عالئم دیگری مانند تب‪ ،‬درد گلو‪،‬‬ ‫به سختی قورت دادن غذا‪ ،‬احساس درد موقع بلعیدن غذا‪،‬‬ ‫سرفه و ‪ ...‬همراه است‪.‬‬ ‫معموال ابتالی به گلودرد چرکی‪ ،‬عفونت مجرای تنفسی‬ ‫فوقانی و آلرژی ها می توانند باعث خارش گلو شوند‪ .‬سایر‬ ‫علل به ندرت باعث خارش گلو می شوند‪.‬‬ ‫علت ها‬ ‫بیماری های مختلفی باعث خارش گلو می شوند‪ .‬برخی از علل شایع آن عبارتند از‪:‬‬ ‫‪ -1‬کم آبی بدن‬ ‫کم آبی بدن از شایع ترین علل خارش گلوست‪ .‬وقتی که گلو خشک می شود و ترشحات‬ ‫(موکوس) کافی برای محافظت از این عضو وجود ندارد‪ ،‬خارش گلو بروز می کند‪.‬‬ ‫معموال نوشیدن آب زیاد در این گونه مواقع مفید است‪ ،‬ولی اگر خارش گلوی شما با این کار‬ ‫برطرف نشد‪ ،‬باید به پزشک مراجعه کنید‪ .‬کم آبی طوالنی مدت (مزمن) بدن می تواند از‬ ‫عالئم بیماری های جدی تری مانند دیابت و یا عفونت ویروسی باشد‪.‬‬ ‫‪ -2‬عفونت ها‬ ‫خارش گلو یکی از عالئم اصلی عفونت مجرای تنفسی فوقانی است‪ .‬مجرای تنفسی فوقانی‬ ‫شامل بینی‪ ،‬دهان‪ ،‬حلق و حنجره است‪.‬‬ ‫همچنین همراه با درد گلو در بیماری فارنژیت دیده می شود‪.‬‬ ‫بیماری های عفونی باکتریایی‪ ،‬ویروسی و قارچی می توانند باعث خارش گلو شوند‪.‬‬ ‫افراد سالم می توانند دچار بیماری های عفونی باکتریایی (مانند گلودرد چرکی) و عفونی‬ ‫ویروسی (مانند سرماخوردگی و آنفلوآنزا) شوند‪ ،‬ولی بیماری های عفونی قارچی معموال‬ ‫هنگام تضعیف سیستم ایمنی بدن مانند بیماری ایدز‪ ،‬شیمی درمانی سرطان‪ ،‬استفاده طوالنی‬ ‫مدت از داروهای کورتونی‪ ،‬بیماری دیابت و پیوند عضو بروز می کنند‪.‬‬ ‫زیاد حرف زدن‪ ،‬سرفه کردن زیاد‪ ،‬آواز خواندن با صدای بلند یا به طور غلط و یا برای‬ ‫مدت زمان طوالنی‪ ،‬داد و فریاد کردن و خروپف می توانند باعث خارش گلو شوند‪.‬‬ ‫‪ -3‬آلرژی ها‬ ‫داشتن آلرژی یا حساسیت نسبت به خوردن برخی موادغذایی و یا استشمام برخی ذرات‪،‬‬ ‫یکی از علل مهم خارش گلوست‪ .‬معموال خارش گلو در اثر آلرژی به راحتی از سایر علل‬ ‫آن مشخص می شود‪ .‬خارش گلو در اثر آلرژی مدت بیشتری طول می کشد و به دفعات‬ ‫بیشتری رخ می دهد و با عالئم دیگر آلرژی مانند تنگی نفس‪ ،‬آبریزش بینی‪ ،‬اشک ریزش‬ ‫چشم ها و ‪ ...‬همراه است‪ .‬خارش گلو در اثر حساسیت فصلی در بسیاری از موارد آلرژی‬ ‫ها دیده می شود‪.‬‬ ‫‪ -4‬مواد محرک و آزاردهنده‬ ‫مواد محرک شیمیایی (مثل مواد شیمیایی صنعتی) و هوای آلوده باعث تحریک موضعی‬ ‫گلو و در نتیجه خارش آن می شوند‪ .‬دود سیگار‪ ،‬چه خودتان سیگار بکشید و چه بوی آن‬ ‫را استشمام کنید‪ ،‬باعث تحریک و خارش گلو می شود‪.‬‬ ‫‪ -5‬غذاها‬ ‫برخی غذاها و نوشیدنی ها می توانند باعث خارش گلو شوند‪ .‬کافئین ماده ای است که باعث‬ ‫دفع آب از بدن می شود‪ .‬لذا اگر به مقدار زیاد قهوه‪ ،‬چای و نوشابه سیاه بنوشید‪ ،‬ممکن است‬ ‫گلویتان بخارد‪ ،‬چون این نوشیدنی ها حاوی کافئین هستند‪.‬‬ ‫‪ -6‬داروها‬ ‫مصرف مواد مخدر روانگران مانند کوکائین و برخی داروها مانند داروهای ضدافسردگی‬ ‫می توانند باعث کم آبی بدن و خارش گلو شوند‪ .‬می توانید با پزشک خود صحبت کنید تا‬ ‫نوع داروی مصرفی تان را تغییر دهد‪.‬‬ ‫‪-7‬استفاده بیش از حد از گلو‬ ‫استفاده زیاد از گلو باعث خشک شدن و در نتیجه خارش آن می شود‪.‬‬ ‫در موارد زیر از گلو زیاد استفاده می شود‪:‬‬ ‫زیاد حرف زدن‪ ،‬سرفه کردن زیاد‪ ،‬آواز خواندن با صدای بلند یا به طور غلط و یا برای‬ ‫مدت زمان طوالنی‪ ،‬داد و فریاد کردن و خروپف‪.‬‬ ‫این کارها فشار زیادی روی حنجره وارد می کنند و باعث خارش گلو می شوند‪.‬‬ ‫همچنین اگر در اثر یک بیماری (مثل گرفتگی بینی) مجبور باشید از دهان خود نفس بکشید‬ ‫نیز گلویتان می خارد‪.‬‬ ‫‪ -8‬علل روحی ‪ -‬روانی‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫خارش گلو همراه با پاک کردن آن و یا سرفه می تواند یک عادت یا تیک عصبی باشد‪.‬‬ ‫گاهی اوقات خارش گلو ریشه عصبی دارد‪ ،‬یعنی عامل محرک خارجی برای آن وجود‬ ‫ندارد‪ .‬این نوع اختالل روانی اغلب بعد از یک مورد خارش واقعی گلو اتفاق می افتد‪.‬‬ ‫احساس قلقک در ناحیه گلو می تواند یک عارضه عصبی باشد و در واکنش به یک موقعیت‬ ‫ناراحت کننده اجتماعی بروز کند (یعنی احساس یک نوع ناراحتی در جمع)‪.‬‬ ‫اگر خارش گلو یک تیک عصبی باشد‪ ،‬بایستی از روش های تسکین دهنده آن مانند ورزش‬ ‫های آرامش بخش استفاده کنیم‪ .‬اگر این عادت عصبی شدید باشد‪ ،‬کنار گذاشتن آن مدتی‬ ‫طول می کشد و نیاز به مراقبت های تخصصی (یعنی مراجعه به روانپزشک یا روانشناس)‬ ‫دارد‪ ،‬ولی باید گفت قابل درمان است‪.‬‬ ‫‪ -9‬بیماری ریفالکس معده‬ ‫در بیماری ریفالکس معده‪ ،‬اسید و محتویات معده به سمت مری بر می گردند‪.‬‬ ‫رسیدن اسید معده به گلو‪ ،‬گاهی اوقات باعث خارش آن می شود‪.‬‬ ‫‪ -10‬سایر بیماری ها‬ ‫بیماری های زیادی می توانند باعث خارش گلو شوند‪ ،‬ولی به ندرت این اتفاق رخ می‬ ‫دهد‪ .‬بیماری هایی مانند‪ :‬پنومونی‪ ،‬برونشیت‪ ،‬سندرم شوگرن‪ ،‬تومور بدخیم (سرطان) گلو‪،‬‬ ‫آسیب و جراحت گلو‪ ،‬استفراغ و ‪. ...‬‬ ‫درمان های خانگی‬ ‫‪ -1‬با آب نمک ولرم غرغره کنید‪.‬‬ ‫‪-2‬برای جلوگیری از کم آبی بدن‪ ،‬آب و مایعات زیادی بنوشید‪.‬‬ ‫‪-3‬در اتاق خود دستگاه بخور قرار دهید تا هوای اتاق مرطوب شود‪.‬‬ ‫‪ -4‬آب نبات مخصوص گلودرد را بمکید که باعث تسکین و تخفیف خارش گلو می شوند‪.‬‬ ‫این آب نبات ها را می توانید از داروخانه بخرید‪.‬‬ ‫درمان های پزشکی‬ ‫مصرف داروهای آنتی هیستامین مانند ستیریزین‪ ،‬در بهبود خارش گلو به خصوص در اثر‬ ‫آلرژی ها خیلی موثرند‪.‬‬ ‫بیماری های عفونی ویروسی مانند سرماخوردگی و آنفلوآنزا نیاز به داروی دیگری برای‬ ‫خارش گلو ندارند و داروهای آنتی بیوتیک فقط در عفونت های باکتریایی مورد نیاز هستند‪.‬‬ ‫در صورتی که خارش گلو با تب و درد همراه باشد‪ ،‬داروهای مسکن مانند بروفن و‬ ‫استامینوفن تجویز می شوند‪.‬‬ ‫اگر خارش گلو با سرفه دیده شود‪ ،‬داروهای ضدسرفه مورد نیاز هستند‪.‬‬ ‫توصیه می کنیم داروها را حتما با تجویز پزشک مصرف کنید‪.‬‬ ‫آیالر آرزوگران ‪ /‬بخش سالمت تبیان‬


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 22‬‬

‫سبک شناسی‬ ‫(‪)61‬‬ ‫نوشته ی محمدتقی بهار‬ ‫(ملک الشعرا)‬ ‫گفتار دوم‪ :‬دوره ی غزنوی و سلجوقی اول‬

‫(‪ 551 – 450‬هجری)‬ ‫‪ -1‬مقدمه‬ ‫در این یک قرن انقالباتی که موجب تغییر سبک و‬ ‫تجدید طریقه ی نثر و نظم باشد پدید نمی آید جز آن‬ ‫که به سبب انقراض سامانیان و تقسیم خراسان و ماوراء النهر میان خانان ترک (ترکان‬ ‫سمرقندی) و ملوک غزنین (غزنویان) خریداران علم و ادب بویژه دوستاران زبان فارسی‬ ‫کم شد و آن اهتمامی که دربار بخارا در ایجاد تمدن تازه ی فارسی و فرهنگ نو و ادبیات‬ ‫دری داشت در توقف ماند و شاید کار شعر در عصر محمود رونق گرفته باشد اما کار‬ ‫نثر بی رونق شد زیرا هنوز کتابی که به نثر فارسی در اوایل این قرن برای ملوک غزنه‬ ‫یا ملوک سمرقند نوشته شده باشد به دست ما نیامده است‪ .‬در شعر هم جز مدایح محمود‬ ‫و آنچه به کار ترویج سیاست می خورد نحوه ی دیگری مثل قدیم اتخاذ نمی شد و به یقین‬ ‫می دانیم که اگر تشویق امرای طوس و ُوالت سیمجوری خراسان نمی بود و فردوسی از‬ ‫بیست سال پیش – یعنی از عهد سامانیان – به سرودن شاهنامه دست نزده بود از داشتن آن‬ ‫کتاب هم محروم بودیم‪ ،‬چه دیدیم که خود آن گوینده ی بزرگ از نبودن ممیزی بصیر در‬ ‫دربار غزنین چگونه می نالد‪ ،1‬و نیز دیدیم که چگونه آن شاعر از یافتن صله و جایزه ای‬ ‫که انتظار آن را داشت و چشم امید به غزنین دوخته بود محروم ماند! گویا به همین علت‬ ‫ُح ِّرض تازه ای در تاریخ و احیای آثار ملی سبک نثر تغییر‬ ‫یعنی موجود نبودن باعث و م َ‬ ‫عمده نیافت و اگر چیزی از گوشه و کنار بوجود آمد به همان سبک و شیوه ی دیرینه نوشته‬ ‫می شد‪ ،‬مانند کتب ناصرخسرو علوی که در نیمه ی دوم قرن پنجم تألیف یافته است و با‬ ‫شیوه ی نثر سامانیان برابر است و غالب الفاظ و ترکیبات و اصطالحات قدیم را در آن‬ ‫رساالت به قرار اصل می بینیم‪ .‬همچنین دو رساله ای که از شهمردان بن ابی الخیر در‬ ‫دستست به همین منوال می بینیم که به سبک قدیم انشا شده است‪ ،‬و تاریخ سیستان و تاریخ‬ ‫گردیزی و اسکندرنامه نیز دارای سبک کهنه است‪ ،‬و کتب متصوّفه نیز چنانکه در پایان‬ ‫فصل پیشین اشاره شد با وجود آزادی که این طایفه در هر کار برای خود پیش گرفته بودند‬ ‫و اصطالحات نو وضع کرده‪ ،‬معذلک به شیوه ی قدیم کامال شبیه است‪ .‬اتفاقاً در نظم شعر‬ ‫هم بین شعرای محمودی و شعرای سامانی تفاوت بسیار آشکاری موجود نیست و در تألیف‬ ‫دیگر بدان اشاره خواهد شد‪.‬‬ ‫پس اینکه ما این فصل را مستقل و جدا از فصل پیشین ساختیم برای آن بود که چند کتاب‬ ‫را که به سبکی خاص درین قرن بوجود آمده و از حیث سبک و شیوه استقاللی داشت و‬ ‫الیق بود که برای آنها فصلی جداگانه باز گردد‪ ،‬از اعتبار خود نیانداخته باشیم و از آن کتب‬ ‫یکی نوشته های ابونصر مشکان‪ ،‬دودیگر تاریخ بیهقی و سه دیگر سیرالملوک خواجه‬ ‫نظام الملک و چهارم قابوسنامه ی عنصرالمعالی کاوس است که با سبک قدیم تفاوت هایی‬ ‫دارند‪ ،‬و هر کدام جداگانه قابل بحث و مطالعه است‪ ،‬و اتفاقاً شیوه ی این کتب پس از طی‬ ‫شدن قرن پنجم نیز به تدریج فراموش می شود‪ ،‬و بالفاصله سبک نثر دیگرگون شده و نثر‬ ‫فنی بوجود می آید‪ .‬بنابراین مقدمه شایسته است که فصلی خاص برای نشان دادن چگونگی‬ ‫نثر در این قرن باز کنیم‪.‬‬ ‫‪ -2‬آغاز تأثیر نثر تازی در نثر دری‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫زبان تازی بعد از استقرار دین اسالم در جزیرة العرب‪ ،‬وارد ایران شد و از همان بدو‬ ‫پیدایی خود در زبان و ادبیات پارسی تأثیر نمود‪ .‬لیکن در دوره ی سامانیان بواسطه ی‬ ‫دوری خراسان از مرکز عرب‪ ،‬و توجه و اعتنای خاص پادشاهان و امرای محلی به ترویج‬ ‫مترسالن و ادیبان به شیوه ی قدیم تری که‬ ‫زبان پارسی دری‪ ،‬و از همه مهم تر مأنوس بودن‬ ‫ّ‬ ‫به قبل از اسالم پیوسته بود‪ ،‬زبان تازی در نثر دری اثر آشکار و نمایانی نبخشید‪.‬‬ ‫در عصر غزنویان ارتباط خراسان با بغداد بیشتر شد و نفوذ بغداد به سبب انقراض دولت‬ ‫سامانیان و ترکتازی دو دولت غیرایرانی (غزنویان و خانیّه ی ماوراء النهر) در مملکت‬ ‫توران و خراسان شدید گشت چه هر یک از پادشاهان ترک به سبب رقابت با یکدیگر دست‬ ‫به ذیل ِوالی خلیفه می زدند و با پوزش و پیشکش و رسل و رسایل نظر لطف و رضای‬ ‫خلیفه را به سوی خود و خانواده ی پادشاهی تازه ی خویش معطوف می داشتند‪ .‬این روابط‬ ‫طبعاً موجب توجه زیادتری به ادبیات تازی شد؛ دیوان رسائل محمود که در بادی امر‬ ‫به دست ابوالعباس فضل بن احمد اسفراینی به پارسی می گشت‪ ،‬در این اوقات به دست‬ ‫تقرب یافتد‬ ‫احمدبن حسن به تازی برگشت و ادبای تازی دان در دیوان و حوزه ی وزارت ّ‬ ‫و از همه باالتر طول زمان و طی شدن نصف قرن خود موجب آن آمد که اثر تازی در‬ ‫پارسی نمایان تر و آشکارتر گردد‪ .‬محمود غزنوی بی شک مانند یعقوب لیث به زبان‬ ‫عرب رغبتی نداشته و با آن لسان آشنا نبوده است اما پسران او محمد و مسعود به تصریح‬ ‫بیهقی با ادبیات عرب آشنا بوده اند و بزرگزادگان در نزد ادیب به خواندن سبعه ی معلقه‬ ‫و ( ِق َ‬ ‫بک) مشغول بوده اند‪ .‬مدایحی که ابوبکر قهستانی در مدح امی ابواحمد محمد به‬ ‫فان ِ‬ ‫َ‬ ‫ُ‬ ‫تازی گفته است در د َمیُّة القصر باخرزی دیده می شود‪ .‬این ابوبکر پیشکار و استاد و ندیم‬ ‫امیر ابواحمد بود و از بزرگان آن عصر به شمار می آمد‪.‬‬ ‫و نیز بیهقی داستانی آورده که مدلّل می دارد که این پادشاه جوان به تقلید خلفا و امرای‬ ‫عرب در مجلس بزم به شنودن قول ها و اصوات تازی رغبت داشته است و داستان این‬ ‫است که می گوید‪:2‬‬ ‫"هم از استاد عبدالرحمن قوال شنودم‪ ...‬که گفت با چندین اصوات نادره که من یاد دارم‬ ‫امیر محمد این صوت بسیار از من خواستی چنانکه کم مجلس بودی که من این نخواندمی‬ ‫و األبیات‪:‬‬ ‫َ‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫َّ‬ ‫َ‬ ‫َع‬ ‫ ‬ ‫فی طمعی‬ ‫َو ِباعتدادی بقول الز ِ‬ ‫فی غ ِ‬ ‫درکم الشاُن ِ‬ ‫َماالشاُن ِ‬ ‫ور و الخد ِ‬ ‫ُ‬ ‫َ‬ ‫لیس غدرکم ِب ُ‬ ‫َع‬ ‫دع و ال عجبُ ‬ ‫لکن وفائک ُم ِمن ا َ‬ ‫و َ‬ ‫عجب ِ‬ ‫البد ِ‬ ‫و همچنین قصیده ی رائیه که ابوسهل زوزنی در شکار شیر سلطان مسعود بدیهه گفته است‬ ‫و مطلع آن قصیده اینست‪:‬‬ ‫َغنیَت عنها و حاکی رای َ‬ ‫َک َ‬ ‫َر‬ ‫ ‬ ‫الرمح و ال َن ّشاب و ال َو َت ُر‬ ‫القد ُ‬ ‫لسیف و ُ‬ ‫اَ ّ‬ ‫با آنکه گوینده پارسی زبان بوده است گواه این معنی بوده است‪.3‬‬ ‫پیدا شدن دولت سلجوقی نیز بر توجه و رجوع ملوک وزرای خراسان به بغداد و تظاهرهای‬ ‫دینی و ترتیب ادبا و علمای تازی زبان افزود و امرای ترکمان با آنکه خود از حلیه ی فضل‬ ‫و ادب عاری بودند‪ ،‬از طرفی به ترویج دین اسالم کوشیده و از سویی به نشر علوم تازی‬ ‫و تشویق طلاّ ب پرداختند و زبان تازی در نتیجه ی این کار بیشتر از هر وقت رایج گردید‬ ‫و بازار ُ‬ ‫"شعوبیان" به کلّی فاسد و کاسد گشت و ادبای ض ِد ُشعوبی علی رغم این طایفه در‬ ‫لاّ‬ ‫نشر کتب لغت تازی و صرف و نحو آن زبان به قدم ِجد ایستادند که یکی از آن طایفه ع مه‬ ‫جاراهلل زمخشری است که در "مقدمه ی نحو" خود به این معنی اشاره کرده است‪.‬‬ ‫‪ -3‬اختالط خراسانیان و عراقیان‬ ‫از فتح ری و اصفهان به دست سلطان محمود غزنوی و پسرش مسعود در سنه ی ‪420‬‬ ‫هجری چیزی نگذشت – یعنی در همان نیمه ی اول قرن پنجم بود – که مردم عراق به وسیله‬ ‫ی فتوحات طغرل و آلب ارسالن سلجوقی یکباره با مردم خراسان محشور شدند و لشگر‬ ‫خراسان تا بغداد و آذربایجان پیش رفتند‪.‬‬ ‫این انقالب موجب آمیختگی ادبی و ارتباط علمی نیز گردید؛ چه می بینیم که از طرفی دیوان‬ ‫شعرای خراسان در آذربایجان به دست قطران شاعر رسیده و اشتباه های لغوی خود را‬ ‫که در دیوان منجیک و دقیقی داشت از ناصرخسرو می پرسیده‪ ،‬و از طرف دیگر طبیعی‬ ‫است که کتب ادبی و تاریخی عربی تازه‪ ،‬و آثار تازه ای از متصوفه نیز از بغداد و مغرب‬ ‫ایران به خراسان می رسیده است‪ ،‬چنان که به سبب فتوحات محمود در هندوستان و رفتن‬ ‫دانشمندان خراسان به آن نواحی دیدیم که معلومات و اصطالحات زیادی از علوم ادبی و‬ ‫هیئت و ریاضی و نجوم هند به خراسان آمده بود‪ ،‬و این همه در آثار ابوریحان مشهود و‬ ‫مکشوف می باشد و تمدن آن عصر از نظایر این امر یعنی اتصاالت و ارتباطات علمی‬ ‫مکرر حکایت می نماید‪.‬‬ ‫سریع در نتیجه ی این قبیل انقالبات ّ‬ ‫بالجمله پس از فتوحات محمود و مسعود در عراق و بالفاصله گسترده شدن سپاهیان‬ ‫سلجوقی و امرا و وزرای آن دولت که همه خراسانی بودند در عراق عجم و عراق عرب‬ ‫و آمیختگی و اختالط خراسانی و عراقی و فرهنگ و ذوقیات این دو دسته از مردم با هم‪،‬‬ ‫تغییر واضحی در نظم و نثر دری که تا آن روز خاص خراسان و مردم ماوراء النهر بود‬ ‫پیدا آمد که در شعر آن را "سبک سلجوقی" و در نثر "سبک ابوالمعالی نصراهلل منشی"‬ ‫باید نامید‪.‬‬ ‫توضیحات‪:‬‬ ‫‪ -1‬فردوسی یک بار در اواخر داستان "برزویه ی پزشگ" جلد چهارم گوید‪:‬‬ ‫اگر راه بدگوهران کم شدی‬ ‫ ‬ ‫خرم شدی‬ ‫دل از شاه محمود ّ‬ ‫و باز در داستان "پرویز و شیرین" گوید‪:‬‬ ‫به گیتی ز شاهان درخشندۀ‬ ‫ ‬ ‫چنین شهریاری و بخشندۀ‬ ‫ز بدگوی و بخت بد آمد گناه‬ ‫ ‬ ‫نکرد اندرین داستان ها نگاه‬ ‫تبه کرد بر شاه بازار من‬ ‫ ‬ ‫حسد برد بدگوی در کار من‬ ‫و از مقدمات این شعر پیداست که به شاه گفته اند یا خود شاه گفته است که اشعار "شاهنامه" بد است‪ ،‬و پیداست‬ ‫که بازار شعرشناسی مانند قدیم رونقی نداشته است!‬ ‫‪ -2‬تاریخ بیهقی طبع کلکته صفحه ی ‪.79‬‬ ‫(دنباله ی مطلب در شماره ی آینده)‬ ‫‪ -3‬بیهقی طبع کلکته صفحه ی ‪ .142‬‬


Farhang, February 20, 2015, No. 307

‫سال دوازدهم‬

Page 23


‫‪Page 24‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫آشنايی با ‪ ۱۰‬اشتباه عمده در عکاسی ديجيتال‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫است‪ .‬در عکاسی دیجیتال می‌توانیم از تنظیمات تعادل رنگ سفید (‪WB – White‬‬ ‫‪ )balance‬برای مقابله با این مشکل استفاده کنیم‪ .‬حالت خودکار یا تنظیمات ‪ WB‬بهینه‬ ‫را برای این حاالت انتخاب کنید‪ .‬به عنوان مثال تصاویر داخل خانه معموال به نارنجی‬ ‫می‌گرایند چراکه المپ حبابی تنگستن گرما یا نور نارنجی رنگ ساطع می کند‪ .‬تنظیم‬ ‫تنگستن (‪ )tungsten‬در این مثال با اضافه کردن نور آبی باعث توازن رنگ ها در‬ ‫عکس می شود‪.‬‬ ‫‪ -۵‬کمتر‪ ،‬بهتر است‬ ‫هنگام کادربندی و ترکیب چینی عکس‪ ،‬می‌خواهیم چیز جالبی را ایجاد کنیم که به چشم‬ ‫خوش‌آیند باشد اما در عین حال چیز هایی که حواس مخاطب را پرت می‌کنند‪ ،‬در عکس‬ ‫قرار نگیرند‪ .‬در حالت عادی یک نقطه کانونی کافی است‪ .‬اگر نقطه کانونی را در زمینه‬ ‫داشته باشید و در جلوی تصویر مثال یک صخره موجب پرت شدن حواس بیننده شود‪،‬‬ ‫بهتر است با زوم کردن عکس را کراپ کنید که این شی ناخواسته از عکس خارج شود‪.‬‬ ‫نکته اصلی داشتن عکسی است که چشم در آن به خودی خود به سمت سوژه اصلی برود‪.‬‬ ‫‪ -۶‬سوژه دور است‬ ‫در تمام عکس هایی که می‌گیریم‪ ،‬می‌خواهیم چیزی جذاب را در کادر قرار دهیم‪ .‬اگر‬ ‫سوژه بیش از حد دور باشد‪ ،‬اثر خاصی روی بیننده نخواهد گذاشت‪ .‬می‌توانید با استفاده‬ ‫از یک لنز تله فوتو (‪ ) telephoto‬با کیفیت زوم کنید یا می‌توانید عکس را بعدا کراپ‬ ‫کنید‪ .‬به خاطر داشته باشید که تصویر را همواره در باالترین رزولوشن بگیرید وگرنه‬ ‫کراپ کردن عکس موجب کاهش کیفیت آن خواهد شد‪.‬‬

‫مشکالت و اشتباهات مشخصی در عکاسی وجود دارند که معموال نه تنها برای عکاسان‬ ‫تازه کار‪ ،‬بلکه گاهی برای عکاسان باتجربه نیز رخ می دهند‪ .‬خبر خوب این است که می‬ ‫توانید با اندکی بیشتر دانستن در موردشان از آن ها جلوگیری کنید‪.‬‬ ‫‪ -1‬عکس های مات‬ ‫رایج‌ترین گالیه عکاسان آماتور‪ ،‬تار شدن عکس آنها است‪ .‬پاسخ ساده‌ای به این مشکل‬ ‫وجود دارد‪ :‬معموال نور کافی به حسگر دوربین نمی‌رسد در نتیجه دوربین برای ثبت یک‬ ‫تصویر واضح یا شارپ به زحمت می‌افتد‪ .‬راه‌های مختلفی برای حل این مشکل وجود‬ ‫دارد‪ ،‬مثل استفاده از سه پایه یا تک پایه (داشتنش در شرایط کم نور ضروری است)‪،‬‬ ‫انتخاب تنظیمات ‪ ISO‬باالتر برای سرعت بیشتر شاتر یا استفاده از فالش برای ثابت‬ ‫کردن هرگونه حرکت در عکس‪.‬‬ ‫‪ -۲‬تضاد زیاد‬ ‫تصویری که تضاد یا کنتراست زیادی دارد یعنی عکسی که بین نواحی روشن (پرنور)‬ ‫و تاریک آن (مثل سایه) تمایز زیادی وجود دارد‪ .‬این مشکل در روزهای آفتابی به وفور‬ ‫دیده می‌‌شود‪ .‬برای حذف نواحی سایه‌دار از فالش استفاده کنید و یک یا دو پله نوردهی‬ ‫را کمتر کنید و ببینید در نتیجه کار شما چه تغییری در مقایسه با حالت قبل کرده است‪...‬‬ ‫‪-۳‬چشم قرمز‬ ‫علیرغم این که چشم قرمز را می‌توان به سادگی و با استفاده از یک نرم افزار ویرایش‬ ‫عکس مثل فتوشاپ اصالح‬ ‫کرد‪ ،‬اما پیشگیری از رخ دادن‬ ‫آن در همان ابتدای عکس گرفتن‬ ‫بهتر است‪ .‬چشم قرمز زمانی‬ ‫رخ می‌دهد که افراد با چشم‬ ‫روشن جلوی فالش دوربین‬ ‫قرار می‌گیرند و شبکیه چشم‬ ‫نور فالش را بازمی‌گرداند‪.‬‬ ‫می‌توانید با استفاده نکردن از‬ ‫فالش درونی دوربین تا جای‬ ‫ممکن‪ ،‬از بروز این پدیده جلوگیری کنید‪ .‬بسیاری از دوربین‌ها نیز حالت حذف قرمزی‬ ‫چشم خودکار دارند؛ از آن استفاده کنید‪ .‬تکنیک دیگر قابل استفاده این است که به سوژه‬ ‫بگویید به جایی غیر از لنز دوربین نگاه کند تا بازتاب نور در چشمش در لنز نیافتد‪.‬‬ ‫آخرین روش هم این است که اگر بتوان اتاق را کمی روشن‌تر کرد‪ ،‬مردمک چشم به‬ ‫دلیل وجود نور بیشتر در محیط تنگ تر خواهد شد‪ .‬اگر چه این روش در بیشتر مواقع‬ ‫عملی نیست‪.‬‬ ‫‪ -۴‬مغایرت رنگی‬ ‫مغایرت رنگی یا بهم ریختگی رنگ‌ها نیز مشکل رایج و معروفی در عکاسی دیجیتال‬

‫‪ -۷‬رزولوشن یا وضوح پایین‬ ‫عکاسی با رزولوشن پایین شما را قادر به ذخیره سازی تعداد بیشتری تصویر روی‬ ‫حافظه جانبی دوربین خواهد کرد اما این اصال فکر خوبی نیست‪ .‬استفاده از تنظیمات‬ ‫وضوح پایین به معنی از دست دادن کیفیت عکس است و شما قادر به چاپ تصاویر‬ ‫در ابعاد بزرگ نخواهید بود‪ .‬عالوه بر این هر بار که شما یک تصویر را به صورت‬ ‫‪ JPEG‬ذخیره می‌کند اندکی کیفیت آن کاهش می‌یابد‪ .‬اگر از ابتدا با فایلی کوچک آغاز‬ ‫کنید‪ ،‬قدرت مانور شما در ویرایش بسیار محدود می شود‪ .‬به جای این کار کارت حافظه‬ ‫جانبی بیشتری خریداری کنید و تصاویر خود را با رزولوشن باال بگیرید و از عکس‌های‬ ‫با کیفیت پایین‪ ،‬دوری بجویید!‬ ‫‪ -۸‬نویز زیاد‬ ‫نویز دیجیتال مثل دانه هایی است که روی نگاتیو یا فیلم تشکیل می شوند‪ .‬هر چه ‪ISO‬‬ ‫استفاده شده در عکاسی‬ ‫باالتر باشد‪ ،‬میزان این نویز‬ ‫نیز بیشتر خواهد بود و در‬ ‫نتیجه هر چه تصویر را‬ ‫بزرگتر کنید نویز بیشتری‬ ‫مشاهده خواهید کرد‪ .‬عکس‬ ‫هایی که در شب گرفته‬ ‫می‌شوند معموال در معرض‬ ‫نویز هستند چرا که دوربین‬ ‫تالش می‌کند که جزییات‬ ‫عکس را ثبت کند‪ .‬به منظور کاهش نویز از باالترین کیفیت عکس موجود استفاده کنید‪،‬‬ ‫از سه پایه برای عکاسی استفاده کنید و پایین‌ترین میزان ‪ ISO‬را بدون تار شدن عکس‬ ‫مورد استفاده قرار دهید‪.‬‬ ‫‪ -۹‬عکس های کم نور‬ ‫یک عکس کم نور‪ ،‬تاریک است چرا که نور کافی در هنگام گرفتن عکس به حسگر‬ ‫دوربین نرسیده است‪ .‬اگر در ‪ LCD‬دوربین دیدید که یک تصویر پر از سایه و با‬ ‫نوردهی کم است‪ ،‬سعی کنید دریچه دیافراگم را کمی بازتر کنید تا نور بیشتری به داخل‬ ‫آن برسد‪ .‬همچنین می‌توانید نوردهی (‪ )EV – Exposure value‬دوربین‌های ‪DSLR‬‬ ‫را تنظیم و با انتخاب عالمت ‪ +‬نور بیشتری اضافه کنید (افزایش های نیم درجه ای را‬ ‫امتحان کنید)‪.‬‬ ‫‪ -۱۰‬نوردهی زیادی‬ ‫اگر عکس شما بسیار نورانی است و در عوض جزئیات روی آن کمتر نمایش داده شده‬ ‫است‪ ،‬نوردهی زیادی روی آن رخ داده است؛ یعنی نور بیشتر از حد نیاز به حسگر‬ ‫دوربین رسیده است‪ .‬نوردهی زیادی را می‌توان در نور زیاد روز یا در سوژه‌های رنگ‬ ‫روشن دید‪ .‬به منظور اصالح این مورد سعی کنید نوردهی (‪ )EV‬را نیم یا یک پله پایین‬ ‫بیاورید و ببینید که آیا جزئیات بیشتری مشاهده می‌شود یا خیر‪ .‬برای نتایج دقیق تر از‬ ‫نورسنجی نقطه‌ای استفاده کنید – یک ناحیه خاکستری متوسط را راهنمای کار آن قرار‬ ‫ ‬ ‫دهید‪.‬‬ ‫‪ www.persianpersia.com/artandculture‬‬ ‫‪ :lenzak.com‬منبع‬


Farhang, February 20, 2015, No. 307

‫سال دوازدهم‬

Page 25


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 26‬‬

‫ريشه‌شناسی عاميانه‬ ‫یوسف امیری‬

‫«بنای تبریز از زبیده‪ ،‬زن هارون‬ ‫الرشید‪ ،‬است‪ .‬وی به بیماری تب‬ ‫نوبه مبتال بود‪ .‬روزی چند در آن‬ ‫حوالی اقامت کرد‪ .‬در اثر هوای‬ ‫لطیف و دل‌انگیز آنجا بیماریش زایل‬ ‫شد‪ .‬فرمود شهری در آن محل بنا‬ ‫کنند و نام آن را ‹تب ریز› بگذارند»‬ ‫(حمداهلل مستوفی و یاقوت حموی)‪،‬‬ ‫«اردشیر مرکب است از لفظ اَرد که‬ ‫به معنی خشم و قهر است و معنی ترکیبی اردشیر‪ ،‬شیر خشمناک است» (غیاث‌اللغات و‬ ‫منتهی‌االرب) و «نام اصلی آن سنگان یا سنجان بوده است اما چون یک بار سیل آمده و‬ ‫آنجا را برده به آن «رفت سنجان» گفته‌اند و کم کم «رفسنجان» شده است»‪.‬‬ ‫چنین برداشت‌ها‪ ،‬تفسیرها و ریشه‌شناسی‌هایی – که پیشینه‌ای بسیار کهن هم دارند – در‬ ‫تفسیر نام جای‌ها‪ ،‬قوم‌ها و به ویژه در استوره‌ها فراوان به چشم می‌خورد‪ .‬همۀ ما تاکنون‬ ‫چنین ریشه‌شناسی‌ها یا به اصطالح قدیم‌تر «وجه تسمیه»هایی را شنیده‌ایم و خوانده‌ایم و‬ ‫شاید هم آنها را پذیرفته‌ایم‪ .‬واقعیت این است که واکنش طبیعی انسان‌ها در هر زمان و‬ ‫هر مکان و هر زبان در برخورد با واژه‌های تازه و ناآشنا چنین است که می‌کوشند هر‬ ‫واژه‌ای را به بخش‌های آشنا بشکنند و برایش معنا یا دلیلی بیابند‪ .‬برای نمونه‪ ،‬در شاهنامه‬ ‫آمده است که چون پسر بزرگ فریدون از برابر اژدها گریخت و راه سالمت را برگزید‬ ‫پدرش نامش را «سلم» گذاشت‪ ]1[.‬در اصطالح دانش زبان‌شناسی‪ ،‬ریشه‌شناسی‌هایی‬ ‫مانند باال را «ریشه‌شناسی عامیانه»[‪ ]2‬می‌گویند‪.‬‬ ‫در این گفتار نخست‪ ،‬ریشه‌شناسی عامیانه را تعریف می‌کنیم و سپس به کوتاهی دلیل‌ها‬ ‫و زمینه‌های زبانی و نازبانی این پدیده را برمی‌رسیم و از هر دسته‪ ،‬نمونه‌ای می‌آوریم‬ ‫و می‌کوشیم ریشه واقعی آن‌ها را نشان دهیم‪ .‬در پایان نیز به معرفی فرهنگ‌های‬ ‫ریشه‌شناسی زبان فارسی می‌پردازیم‪.‬‬ ‫‪ .١‬ریشه‌شناسی عامیانه‬ ‫امروزه زبان‌شناسی به دو شاخۀ همزمانی[‪ ]3‬و ترازمانی[‪ ]4‬بخش می‌شود که شاخۀ‬ ‫نخست پدیده‌ی زبان را در کارکرد زمان خویش (گذشته و یا حال) بررسی می‌کند و‬ ‫شاخۀ دوم‪ ،‬زبان را به عنوان پدیده‌ای تاریخمند در درازنای زمان تا مقطعی معین (که‬ ‫می‌تواند زمان حال هم باشد)‪ ،‬برمی‌رسد و می‌سنجد و نگاهی تاریخی به زبان دارد‪ .‬دانش‬ ‫ریشه‌شناسی[‪ ]5‬و واژه‌شناسی[‪ ]6‬بخشی از زبان‌شناسی به شمار می‌روند که به زندگی‬ ‫واژه‌ها و ارتباط و پیوندشان با همدیگر و با زبان‌های دیگر و به ویژه زبان‌های همخانواده‬ ‫می‌پردازند‪ .‬در ریشه‌شناسی عامیانه بر پایۀ شباهت آوایی و نوشتاری واژگان به بررسی‬ ‫و واکاوی آنها پرداخته و برایشان تاریخ ساخته می‌شود‪.‬‬ ‫ْ‬ ‫نخستین بار در سال ‪ ۱۸۵۲‬م‪ ۱۲۳۱ / .‬خ‪ .‬کتابدار‪ ،‬بایگان و تاریخ‌دانی آلمانی به نام «اِرنست‬ ‫ویلهلم فورسته‌مان»[‪ ]7‬در مقاله‌ای با عنوان «اندر ریشه‌شناسی عامیانۀ آلمانی»[‪ ]8‬در‬ ‫ِ‬ ‫«مجلۀ پژوهش‌های زبان‌شناسیک همسنجشی در زبان‌های آلمانی و یونانی و التین»[‪]9‬‬ ‫اصطالح «ریشه‌شناسی عامیانه» را ساخت و به بحث درباره‌اش پرداخت‪ .‬در همان‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫دوران‪ ،‬در کتاب «درس‌های زبان‌شناسی عمومی» اثر فردیناند دو سوسور[‪ ،]10‬در‬ ‫پارۀ سوم «زبان‌شناسی ترازمانی» فصل ششم (به کوتاهی) به «ریشه‌شناسی عامیانه»‬ ‫پرداخته است‪ .‬سوسور ریشه‌شناسی عامیانه را چنین تبیین می‌کند‪« :‬تالش برای توضیح‬ ‫تقریبی واژه‌ای ناآشنا از راه پیوند زدن آن به چیزی که شناخته شده است و یافتن تفسیری‬ ‫ساده برای آن واژۀ ناآشنا»‪ .‬در زمانی نزدیک‌تر به دوران ما‪ ،‬رابرت تراسک در کتاب‬ ‫«فرهنگ زبان‌شناسی تاریخی و همسنجشی»[‪ ]11‬ریشه‌‌شناسی عامیانه را چنین تعریف‬ ‫می‌کند‪« :‬تغییر دلخواه در واژگانی با ریخت مبهم به منظور شفاف‌سازی ریخت آنها که‬ ‫لزوماً معنای آنها را تغییر نمی‌دهد»‪.‬‬ ‫‪ .٢‬زمینه‌های زبانی ریشه‌شناسی عامیانه‬ ‫همان گونه که در باال گفتیم‪ ،‬دلیل پدید آمدن ریشه‌شناسی‌های عامیانه‪ ،‬گذشته از نداشتن‬ ‫دانش از تاریخ فرگشت‌ (تحول)های زبانی‪ ،‬چند دسته می‌تواند باشد‪:‬‬ ‫الف‪ .‬تغییر آواها یا هجاها‪ :‬یعنی آوا یا هجایی از واژه در درازای زمان دستخوش‬ ‫دگرگونی می‌شود و برای نمونه آوایی به خاطر فرسایش‌های زبانی از واژه حذف می‌شود‬ ‫یا برای آسانی گفتار آوایی افزوده می‌شود‪.‬‬ ‫ب‪ .‬فراموش شدن واژه یا بخش‌هایی از واژۀ مرکب‪ :‬بُنی یا ستاکی یا واژه‌ای به مرور‬ ‫زمان فراموش می‌شود و برای سخنگویان نسل‌های بعدی ناآشنا می‌شود‪ .‬از این رو آنان‬ ‫آن بن یا ستاک یا واژه را به شکلی درمی‌آورند که برایشان شناخته شده‌تر است‪.‬‬ ‫پ‪ .‬نام آواها‪ :‬درست است که برخی نامگذاری‌ها بر پایۀ آوای جانوران و صدای چیزها‬ ‫است اما گاهی همانندی برخی نام‌ها با آواها سبب پدید آمدن ریشه‌شناسی عامیانه شده‪.‬‬ ‫این سه دسته تغییر نخستین سبب می‌شوند که واژه‌های کهن از نظر ظاهری به شکل‬ ‫واژه‌ها یا ترکیب‌های دیگر درآید‪ .‬از این رو در اصطالح زبان‌شناسی آنها را «بازدیسی‬ ‫قیاسی»[‪ ]12‬می‌گویند‪.‬‬ ‫ت‪ .‬وام‌واژه‌ها زمینه‌ساز بروز گروه دیگری از ریشه‌شناسی عامیانه¬اند‪ .‬زبانی واژه‌ای‬ ‫را در زمانی از زبان دیگری وام می‌گیرد اما سخنگویان زبان وام‌گیرنده در نسل‌های‬ ‫بعدی معنای واژۀ اصلی را نمی‌دانند و برای آن در زبان خودشان دنبال معنا و ریشه‬ ‫می‌گردند‪ .‬این گونه ریشه‌شناسی‌ را نیز در اصطالح «یکسان‌سازی همنامی»[‪]13‬‬ ‫می‌گویند‪.‬‬ ‫اما ریشه‌شناسی علمی بر پایۀ دانش زبان‌شناسی تاریخی و قانون و قاعده‌های تبدیل‬ ‫آوایی و نیز متن‌های موجود و بازسازی واژگان در خانواده‌های زبانی است‪ .‬با شناسایی‬ ‫خانواده‌های زبانی و قاعده‌های تغییر آوایی در زبان‌ها‪ ،‬پایه‌های ریشه‌شناسی نیز استوارتر‬ ‫شد و از پایان سدۀ نوزدهم م‪ .‬و آغاز سدۀ بیستم م‪ .‬به بعد فرهنگ‌های ریشه‌شناسیک و‬ ‫تاریخی زبان‌ها پدید آمدند‪ .‬با بررسی متن‌های بازمانده از دوران‌های گوناگون زبانی و‬ ‫ضبط‌های مختلف واژگان در دوره‌های مختلف و نیز شکل واژگان در گویش‌های مختلف‬ ‫همان زبان‪ ،‬ریشه‌شناسی علمی توانست برای هر واژه تاریخچه و زندگینامه‌ای مستند‬ ‫و علمی بنویسد‪ .‬همچنان که دانش زبان‌شناسی تاریخی و واژه‌شناسی پیشرفت می‌کند و‬ ‫آگاهی‌های تازه از زبان‌های گذشته به دست می‌آید برخی از ریشه‌شناسی‌های علمی نیز‬ ‫دستخوش دگرگونی و بهبود می‌شوند و برخی هم نامعتبر می‌شوند‪ .‬ریشه‌شناسی علمی‬ ‫درک ما را از زبان بهتر و دقیق‌تر می‌کند و حتا بخشی از تاریخ و فرهنگ را آشکار‬ ‫می‌کند‪ .‬برای نمونه ریشه‌شناسی واژه‌ی «سیستان» (سکاستان ‪ -‬سگستان ‪ -‬سیستان) به‬ ‫ما می‌گوید که قوم ایرانی سکا در این منطقه زندگی می‌کردند‪.‬‬ ‫‪ .٢.١‬نمونه هایی چند در زبان فارسی‬ ‫ریشه‌شناسی عامیانه در هر زمینۀ فرهنگی و اجتماعی خود را نشان می‌دهد‪ .‬در زیر چند‬ ‫نمونۀ دیگر از این گونه ریشه‌شناسی‌ها را می‌آوریم‪.‬‬ ‫● نام مردمان‬ ‫ اردشیر‪ :‬به جز «شیر خشمناک» که در باال آوردیم‪ ،‬نوشته‌اند «چون دلیر بود (مانند‬‫شیر) پدرش گشتاسپ این نام را به وی داد» (برهان قاطع)‪ .‬اما از نظر ریشه‌شناسی‬ ‫علمی‪ ،‬اردشیر در پارسی کهن «اَر َته َخ َ‬ ‫شثره» به معنای «پادشاه راستی» بوده است که‬ ‫در پارسی میانه (پهلوی) به شکل ارتخشیر درآمده و در فارسی نو به شکل اردشیر کوتاه‬ ‫شده است (خشثره ریشۀ «شهریار» است‪ .‬در زبان ایرانی سغدی نیز اخشید و افشین از‬ ‫همین ریشه‌اند‪ ).‬اینجا با پدیدۀ فرسایش روبرو هستیم‪.‬‬ ‫ نوشین‌روان (شکلی از انوشیروان)‪« :‬در القاب مردگان مانند لفظ ‹مرحوم› و یا‬‫‹مغفور›‪ ،‬این کلمه را استعمال کنند» (ناظم االطباء) و «به معنی جان شیرین است‪ ،‬چه‬ ‫روان به معنی جان و نوشین به معنی شیرین باشد» (برهان قاطع)‪ .‬انوشیروان در اصل‬ ‫«انوشگ روان» یا «انوشه روان» بوده است به معنای «دارای روان جاودان» (انوشگ‪:‬‬ ‫پیشوند منفی‌ساز اَ ‪ +‬نوش = مرگ ‪ +‬اَگ)‪ .‬در این مورد «انوشه روان» به «انوشیروان»‬ ‫و «نوشیروان» تبدیل شده اما سپس آوای «ن» به «نوشیروان» افزوده شده و «نوشین‬ ‫روان» را ساخته است‪.‬‬ ‫● نام قوم‌ها‬ ‫همان طور که گفتیم ریشه‌شناسی عامیانه پیشینه‌ای دور و دراز دارد‪ .‬پس از استوره‌ها‪،‬‬ ‫کهن‌ترین موردی که من بدان برخورده‌ام موردی بود که هارولد ِبیلی در کتاب خود به نام‬ ‫«فرهنگ سکاها در پادشاهی ایرانی کهن ختن»[‪ ]14‬آورده و می‌گوید یک نویسندۀ هندی‬ ‫در سدۀ سوم پیش از دوران مشترک (پ‪.‬د‪.‬م) دربارۀ نام قوم ایرانی سکا آن را به واژه‌ی‬ ‫«شکا» در هندی به معنای سبزیجات پیوند داده و دلیل آن را چنین می‌نویسد که سکاها به‬ ‫خوردن سبزی عالقۀ فراوانی دارند! به نظر اوسوالد ِش ِم ِرنی[‪ ،]15‬سکا به معنای تندرو‬ ‫و تیز است و با واژۀ ‪( shoot‬شلیک) در انگلیسی همریشه است‪...‬‬ ‫نمونه‌ی دیگر «سگزی» است که ‪( ...‬دنباله در صفحه روبرو)‬


‫‪Page 27‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫‪ ...‬دربارۀ آن نوشته‌اند «دشنام است یعنی کسی که مانند سگ زندگی کند» یا «مردم سیستان‬ ‫به سخت‌جانی و سخت‌جگری مشهورند‪ ،‬لذا سیستان را سگستان گویند»‪ .‬حال آن که صفت‬ ‫سگزی از شکل قدیمی سیستان یعنی سگستان گرفته شده و به معنای سیستانی است (به‬ ‫قیاس مروزی = شهروند مرو‪ ،‬و رازی = شهروند ری)‪ .‬سگستان نیز خود کوتاه شده‌ی‬ ‫سکاستان یعنی استان و جایگاه سکاها است‪ .‬اما چون نام قوم سکا فراموش شده بوده سگزی‬ ‫نیز معنای دیگری یافته است‪ .‬نام تیره‌ی سگوند (سکاوند) در استان لرستان امروز نیز به‬ ‫همین قوم کهن ایرانی پیوند دارد‪.‬‬ ‫● نام شهرها‬ ‫ شهر سگسار (سکاسار = جایگاه سکاها) در کومس (قومس = سمنان امروزی) به‬‫«سگسر» تبدیل شده و در متن‌های عربی پس از اسالم به «رأس الکب» ترجمه شد‪ .‬امروزه‬ ‫برای چاره‪ ،‬نام شهر را سنگسر گذاشته‌اند‪.‬‬ ‫ َسقز‪ :‬نوشته‌اند که در اصل «سه قز» بوده به معنای شهری که سه دختر آن را ساخته‌اند‬‫(قز در ترکی به معنای دختر است)‪ .‬این نام نیز با قوم سکا پیوند دارد‪ .‬با تغییر آوای ک‬ ‫به ق‪ ،‬و نیز فراموش شدن سکاها‪ ،‬سکز به سقز تغییر یافته و «سه قز» تفسیر شده است‪.‬‬ ‫ اردبیل‪ :‬با توجه به این که «اردشیر» به معنای شیر خشمناک است‪ ،‬گفته‌اند «اردبیل هم‬‫در اصل اردپیل بوده به معنای پیل (فیل) خشمگین»‪ .‬یا «شهری در آذربایجان که گویا آن‬ ‫را اردبیل ابن ارمینی ابن لیطی ابن یونان بنا کرده است» (یعنی نام هر شهر را نام کسی‬ ‫کرده‌اند که سرزمین را بنا کرده است)‪ .‬این نام نیز در اصل «ارته ویل» بوده که با «ارته»‬ ‫به معنای راستی (شبیه ‪ ortho-‬در التین) مربوط است‪ .‬بخش دوم آن یعنی «بیل» در نام‬ ‫شهرها و جاهای دیگری نیز تکرار شده است مانند «اندبیل» (روستایی نزدیک خلخال)‪،‬‬ ‫«دشت‌بیل» (در بخش اشنویه)‪« ،‬هرزبیل» (بین راه تهران و رشت نزدیک رستم آباد)‪،‬‬ ‫«بیلقان»‪« ،‬بیلمان»‪« ،‬بیالن» رودبار‪ .‬شاید «بیل» با « َور»‪«/‬وار» به معنای دژ و شهر‬ ‫(مانند دیوار‪ ،‬باره‪/‬بارو‪ ،‬اشکور) مربوط باشد (ن‪.‬ک‪ .‬فرهنگ دهخدا)‪ .‬بدین ترتیب اردبیل‬ ‫در کل به معنای «شهر راستی» است‪.‬‬ ‫● چند اصطالح‬ ‫ به ریش کسی خندیدن‪ :‬گویا این ترکیب از فعل ریشخند کردن گرفته شده است‪ .‬اما خود‬‫ریشخند ربطی به ریش و خنده ندارد‪ .‬بلکه به گمان من شکلی فارسی واژۀ «ایسخند» در‬ ‫زبان ایرانی ُسغدی است‪]16[.‬‬ ‫ «خسوره» به معنای «پدر زن» است اما امروزه در اصفهان برخی آن را «خارسو»‬‫می‌گویند و آن را «خار چشم» می‌دانند! خسوره در دیگر زبان‌های هندواروپایی چنین‬ ‫است‪ :‬اوستایی‪ ،xvasura- :‬سانسکریت‪ ،śvaśura- :‬یونانی‪ ،hekura :‬التین‪،socrus :‬‬ ‫و ارمنی‪ ]skesur.[17 :‬گفتیم که دسته‌ای از ریشه‌شناسی‌ها به واژگان زبان‌های بیگانه‬ ‫مربوط می‌شوند‪ .‬شباهت آوایی و تلفظی واژه‌ها دلیلی بر ارتباط ریشه‌شناسیک نیست‪.‬‬ ‫ آش ابودردا‪ :‬این آش را «برای شفای دردمندان و بیماران می‌پزند و به مستحقان می‌دهند»‬‫و بر این پندار بوده است که ابودردا‪ ،‬از یاران پیامبر اسالم‪ ،‬دردهای فراوانی کشیده است‬ ‫و به همین دلیل نامش را ابودردا (پدر و دارنده‌ی دردها) گذاشته‌اند‪ .‬حال آن که این شخص‬ ‫ُع َوی َمر پسر عامر پسر مالک خزرجی نام داشت و شکل درست ُکنیه‌اش «ابوالدرداء» بوده‬ ‫درد» و به معنای «زن بی‌دندان» است و‬ ‫است‪« .‬درداء» در زبان عربی گونۀ مؤنث «اَ َ‬ ‫ُ‬ ‫ربطی به «درد» در زبان فارسی ندارد (همسر ابوالدرداء نیز ام‌الدرداء خوانده می‌شده مانند‬ ‫ابوذر که نام همسرش اُم‌ذر بود)‪ .‬در اینجا نامی از زبانی بیگانه با واژه‌های زبان بومی‬ ‫تفسیر شده است‪.‬‬ ‫ در زبان فارسی واژۀ «ماز» به معنای پیچ در پیچ است‪ .‬منوچهری دامغانی گوید‪:‬‬‫چو مار شکنجی و ماز اندر آن‬ ‫برآمد یکی ابر مازندران‬ ‫اما این واژۀ فارسی هیچ ربط معنایی و ریشه‌شناسیک با ‪ maze‬در زبان انگلیسی ندارد‪ .‬هم‬ ‫چنین است شباهت واژه‌های «بد» و «بهتر» در زبان فارسی و معادل آنها در انگلیسی یعنی‬ ‫‪ bad‬و ‪ better‬که تنها شباهت تصادفی و آوایی است و از دید ریشه‌شناسیک ربطی ندارند‪.‬‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫«وه»[‪ ]18‬گفته می‌شده است‪.‬‬ ‫«بد» در زبان پارسی میانه (پهلوی) « َوت» و «بهتر» هم ِ‬ ‫‪ .٢.٢‬نمونه¬هایی چند در دیگر زبان‌ها‬ ‫یادآوری کنیم که ریشه‌شناسی عامیانه در همۀ زبان‌های دنیا وجود دارد و تنها ویژۀ زبان فارسی‬ ‫نیست‪ .‬در زبان‌های انگلیسی و فرانسه و روسی و دیگر زبان‌ها نیز چنین ریشه‌شناسی‌هایی‬ ‫رایج بوده و هست‪ .‬در زیر نمونه‌هایی از هر یک از این زبان‌ها می‌آورم‪]19[:‬‬ ‫● انگلیسی‬ ‫ ‪( bridegroom‬داماد)‪ :‬این واژه در انگلیسی کهن به صورت ‪ bryd-guma‬بوده است که‬‫بخش دوم به معنای «مرد» است (مانند ‪ homo‬در التین) و منظور «مرد یا شوهر عروس»‬ ‫است‪ .‬اما چون بخش دوم این واژه فراموش شده است شکل ‪( groom‬اسبدار‪ ،‬ستوربان) که‬ ‫آشناتر بوده جای آن را گرفته است‪.‬‬ ‫ ‪( sophomore‬دانشجوی سال دوم)‪ :‬این واژه هم در اصل ‪ sophumer‬به معنای‬‫«بحث‌کننده» بوده زیرا در مدرسه‌های دوران تاریک اروپا‪ ،‬دانشجویان از سال دوم وارد‬ ‫درس‌های بحثی می‌شدند‪ .‬اما چون واژۀ مزبور امروزه فراموش شده در ریشه‌شناسی‬ ‫عامیانه آن را از دو بخش ‪( sophos‬عاقل) و ‪( moros‬ابله) یا «خام و پخته» می‌دانند‪.‬‬ ‫ ‪( marmalade‬مربا)‪ :‬برای این واژه هم این داستان را ساخته‌اند که مری‪ ،‬ملکۀ انگلستان‪،‬‬‫وقتی دریازده می‌شد با خوردن مربا حالش خوب می‌شد‪ .‬از این رو نام این خوراکی را‬ ‫‪( marie-malade‬بیماری مری) گذاشته‌اند‪ .‬در حالی که این واژه از ‪ marmelo‬فرانسوی‪/‬‬ ‫پرتغالی به معنای «میوه‌ی ِبه‪/‬بهی» آمده است (مانند لیموناد = آنچه از لیمو ساخته شود یا‬ ‫پُماد = آنچه از سیب ساخته شود)‪.‬‬ ‫● فرانسه‬ ‫ ‪( barbecue‬کباب یا بریان)‪ :‬در زبان فرانسه آن را کوتاه شده‌ی عبارت ‪rôtir de la‬‬‫‪ barbe au cul/queue‬دانسته‌اند یعنی «سرخ کردن از سبیل تا دم» جانور! اما این واژه‬ ‫به احتمال فراوان ریشه در زبان بومیان امریکا دارد‪.‬‬ ‫ ‪( fainéant‬تنبل)‪ :‬در ریشه‌شناسی عامیانه آن را از دو بخش دانسته‌اند‪( fait :‬کار) ‪+‬‬‫‪( néant‬هیچ) یعنی «کسی که هیچ کاری نمی‌کند»‪ .‬اما این واژه هم در اصل ‪ faignant‬یا‬ ‫‪ feignant‬به معنای «وانمودکننده» یا «تنبل» بوده است‪.‬‬ ‫ ‪ :choucroute‬این واژه نیز در اصل از ‪ Sauerkraut‬آلمانی آمده است در لفظ به معنای‬‫«گیاه تلخ» و در اصطالح نام خوراکی از کلم و فلفل و ‪ ...‬است اما در ریشه‌شناسی عامیانۀ‬ ‫فرانسه آن را از دو بخش ‪( chou‬کلم) و ‪( croûte‬پوسته) دانسته‌اند‪.‬‬ ‫● آلمانی‬ ‫ شهر «برن» در سویس را به واژه‌ی ‪ Bär‬در زبان‌های ژرمنیک به معنای «خرس»‬‫مربوط می‌دانستند‪ .‬اما به احتمال خیلی زیاد از ‪ *ber-‬در پوروا‪-‬هندواروپایی[‪ ]20‬به‬ ‫معنای «مرداب یا جای باتالقی» گرفته شده است‪.‬‬ ‫ شهر برلین نیز به همان خرس ربط داده شده است اما آن نیز با توجه به جایگاه شهر در‬‫نزدیکی رود اشپری[‪ ]21‬به احتمال از ‪ berl-‬و ‪-birl‬در زبان‌های اسالوی به همان معنای‬ ‫«مرداب و جای باتالقی» گرفته شده است‪.‬‬ ‫● روسی‬ ‫«سم» به معنای «خود» و «وار» به‬ ‫ سماور‪ :‬این واژه را در زبان روسی از دو بخش َ‬‫معنای «جوش‌آورنده» دانسته‌اند یعنی «خودجوش‌آور» اما این نیز ریشه‌شناسی عامیانه‬ ‫است و اصل واژه به احتمال زیاد از «سنابر» در زبان تاتارها (ترکی) گرفته شده است به‬ ‫معنای ظرف چای‪.‬‬ ‫● ایتالیایی‬ ‫ در نزدیکی ُرم شهری بوده است به نام «کانتالوپه» که نام میوه‌ی طالبی در زبان‌های‬‫انگلیسی (‪ )cantaloupe‬و ایتالیایی از آن گرفته شده است‪ .‬در زبان ایتالیایی آن را به‬ ‫معنای «گرک آوازخوان» (‪ )canta + loupe‬گرفته‌اند که آشکارا ریشه‌شناسی عامیانه‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ .٣‬کاربری هدفدار از ریشه‌شناسی‌های عامیانه‬ ‫ریشه‌شناسی عامیانه همیشه از سر ناآگاهی یا کم‌آگاهی نیست بلکه گاهی نویسندگان آگاهانه‬ ‫برای منظور خاصی برای واژه‌ها و ترکیب‌ها ریشه‌شناسی عامیانه می‌سازند‪ .‬در زیر به‬ ‫چند دسته از این گونه کاربردها می‌پردازیم‪.‬‬ ‫‪ .٣.١‬صنعت‌های ادبی‬ ‫گاهی در شعرها بیشتر به منظور کاربرد صنعت‌های ادبی به نمونه‌هایی از ریشه‌شناسی‬ ‫عامیانه برمی‌خوریم‪ .‬برای نمونه سعدی شیرازی در غزلی عرفانی «شراب» را از دو‬ ‫شر و آب می‌داند‪:‬‬ ‫بخش ّ‬ ‫شر است و آب‬ ‫از شراب شوق جانان مست شو!‬ ‫کآنچه عقلت می‌بَرد ّ‬ ‫روشن است که سعدی ‪ -‬که سالها در شهرهای عرب‌زبان زندگی کرده بوده به خوبی معنا و‬ ‫ریشۀ واژۀ «شراب» (در عربی به معنای نوشیدنی) را می‌دانسته و در اینجا برای صنعت‬ ‫جناس ناقص چنین تفسیری را ارائه کرده است‪ .‬یا خاقانی َشروانی در شعری نام شهر خود‬ ‫شر و وان مرکب می‌داند و می‌گوید‪:‬‬ ‫را از َ‬ ‫کز برای رای تو َشروان نگردد خیروان‬ ‫چند نالی؟ چند از این محنت‌سرای زادوبود‬ ‫اینجا نیز خاقانی برای صنعت تضاد میان خیر و شر چنین ریشه‌شناسی کرده است‪ .‬یا سنایی‬ ‫غزنوی دربارۀ همان بودردا ‪ -‬که باالتر بدو اشاره کردیم ‪ -‬چنین می‌گوید‪:‬‬ ‫مسلمانی ز سلمان جوی و درد دین ز بودردا‬ ‫از این مشت ریاست‌جوی رعنا هیچ نگشاید‬ ‫‪ .٣.٢‬شوخی و طنز‬ ‫صادق هدایت در داستانی سماور را مرکب از سه بخش می‌داند‪ :‬سه (عدد فارسی) ‪ +‬ماء‬ ‫(آب در زبان عربی) ‪ +‬ور (بده در ترکی ) = سه تا آب بیاور‪( ...‬دنباله در صفحه ‪)38‬‬


‫‪Page 28‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫به آنها داده بود او را می پاييدند‪ .‬نور شديد چراغها او را کمترين آزاری نمی داد؛ بهرحال‬ ‫آنچه بشود خوابيدن ناميدش برای بازيگر ميسر نبود‪ ،‬اما او می توانست صرفنظر از شدت‬ ‫روشنايی و اينکه چه ساعتی از روز است‪ ،‬حتی در مواقعی که سالن مملو از تماشاچیان پر‬ ‫سر و صدا بود‪ ،‬چرت کوتاهی بزند‪ .‬بازیگر همواره از فکر شب زنده داری در کنار اين‬ ‫گروه از مراقبين شاد می شد؛ هميشه آماده بود با آنها شوخی کند و از دوران بيابان گردی‬ ‫اش برای شان خاطراتی را بازگويد‪ ،‬از هر دری صحبت کند تا آنها بيدار بمانند و برای‬ ‫نمايش گرسنگی‬ ‫بازيگر‬ ‫چندمين بار به آنها فهمانده شود که قفس او عاری از هرگونه خوراکی است و او قادر است‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫به قدری گرسنگی بکشد که هيچيک از آنان را يارای تحمل نباشد‪ .‬اما شادترين لحظه ها‬ ‫برای بازيگر همزمان با طليعه سحر بود‪ ،‬چرا که در آن ساعت صحبانه مفصلی به مراقبين‬ ‫نوشتۀ فرانتس کافکا‬ ‫داده می شد و آنها نيز با اشتهای مردانی سالم ولی کوفته از شب زنده داری مشغول خوردن‬ ‫می شدند‪ .‬عده ای هم پذيرايی با صبحانه را با اين عنوان که وسيله ای برای رشوه دهی به‬ ‫مراقبين است جايز نمی دانستند‪ .‬دیدگاه اين عده البته افراطی بود و يکبار که از آنان خواسته‬ ‫ترجمۀ فريبرز خشا ‪ /‬ونکوور‬ ‫شد خودشان‪ ،‬آنهم صرفا بخاطر اصل و هدف قضيه نه بخاطر صبحانه روز بعد‪ ،‬فقط يک‬ ‫شب برای مراقبت از بازيگر نمایش گرسنگی کشيک بدهند‪ ،‬جملگی طفره رفتند بی آنکه از‬ ‫داستان کوتاهی که ترجمه فارسی آن در زیر می آید‪ ،‬از جمله اصرار بر شک و تردیدشان دست بردارند‪.‬‬ ‫نوشته های فرانتس کافکا (‪ )1883-1924‬نویسنده آلمانی زبان‬ ‫یهودی‬ ‫مسلک زادۀ پراگ است‪ .‬کافکا این نوشته را یکی از سوء ظن هایی از این دست از جنبه های الزم حرفۀ گرسنگی کشیدن بود‪ .‬از آنجا که امکان‬ ‫ِ‬ ‫بهترین داستان های کوتاه خویش می دانست‪.‬‬ ‫نداشت هيچ فردی به تنهايی بتواند بطور دائم يعنی شبانه روز نمایشگر گرسنگی را زير‬ ‫نظر بگيرد‪ ،‬طبعا هيچکس هم نمی توانست شواهد دست اولی از گرسنگی کشيدن جدی و‬ ‫*****‬ ‫متداوم او عرضه کند؛ در اين ميان فقط خود بازيگر می توانست از صحت واقعه مطمئن‬ ‫باشد‪ ،‬بدین معنا که او می بایست تنها تماشاچی کامال راضی و اقناع شده از گرسنگی خويش‬ ‫اينروزها مردم دیگر آن شور و شوق گذشته ها را نسبت به بازیگران نمايش گرسنگی می بود‪ .‬لکن داليل ديگری وجود داشت که او را هرگز راضی نمی کرد‪ .‬چه بسا الغری‬ ‫از خود نشان نمی دهند‪ .‬پیشتر‪ ،‬راه اندازی نمايش هايی از اين دست توسط خود بازيگر می او تا حد يک اسکلت‪ ،‬و کم شدن طاقت تماشاچیان از ديدن جسم نحيفش که بدبختانه باعث‬ ‫توانست کسب و کاری برای او فراهم کند‪ ،‬اما حاال چنین امکانی وجود ندارد‪ .‬دنيای امروز رويگردانی مردم از نمايش های او می شد‪ ،‬صرفا به دليل گرسنگی نبود؛ شايد دليل از پا‬ ‫آن دنيای پیشین نيست‪ .‬نمایشگران حرفه ای گرسنگی روزگاری برای مردم کوچه و برزن درآمدنش نارضايتی او از خويش بود‪ ،‬از اينکه او به حقيقتی وقوف داشت که بر ديگران‬ ‫بساط تفريح بپا می کردند و با افزوده شدن هر يک روز به شمار روزهای گرسنگی کشیدن پوشيده بود‪ :‬آسانی گرسنگی کشيدن‪.‬‬ ‫آنها‪ ،‬هيجان تماشاچیان هم باال می گرفت؛ همه می خواستند طی روز دستکم يک بار هم برای او سهل ترين کار در دنيا همين بود و او اين موضوع را از کسی پنهان نمی کرد اما‬ ‫که شده از نزديک تماشاچی جسم و جان بازیگر باشند‪ .‬و در ميان تماشاچیان بودند کسانی مردم ادعايش را باور نداشتند‪ .‬آنها که خوشبين تر از ديگران بودند اين ادعا را به حساب‬ ‫که پيشاپيش برای روزهای پایانی نمايش بليط می خريدند و صبح تا شب جلوی قفس ميله فروتنی بازيگر می گذاشتند‪ ،‬اما اکثر مردم او را تزويرکاری می پنداشتند که راه آسان‬ ‫ای کوچکی که بازیگر را درون خود جای می داد به نظاره او می نشستند‪ .‬ساعات تماشا گرسنگی کشيدن را کشف کرده و حاال با کمال پررويی مدعی سهولت و سادگی آن است‪.‬‬ ‫حتی به دیری ازشب هم می کشيد و نور چراغ های دستی که جماعت با خود می آوردند و او ناچار بود با اين وضعیت که با گذشت زمان برايش عادی شده بود مدارا کند‪ .‬اما‬ ‫جلوۀ خاصی به صحنه نمايش می داد‪ .‬روزهايی که هوا خوب بود قفس بازیگر نمایش را نارضايتی درونی اش هميشه به او سيخ می زد‪ .‬تا بحال موردی پيش نيامده بود ــ و اين‬ ‫به محوطه ای سرباز منتقل می کردند‪ .‬برای بچه های کوچک محل‪ ،‬این شادیبخش ترین ظاهرا می بايست از افتخارات او محسوب می شد ــ که بازیگر پس از پایان دورۀ نمایش‬ ‫کار بازیگر صرفا نوعی سرگرمی عادی بود‪ .‬بچه ها اما‪ ،‬با گرسنگی‪ ،‬با ميل خود از قفس بيرون آمده باشد‪.‬‬ ‫هديه بود‪ .‬از دید بزرگترها‪ِ ،‬‬ ‫دهان های گشاده از ناباوری‪ ،‬جلوی قفس او صف می کشيدند و با فشردن دستهای يکديگر‬ ‫احساس امنيت بيشتری می یافتند و بازیگر رنگ پريده را که با دنده های بیرون زده از پس طوالنی ترين زمان تعیین شده توسط کارگردان نمايش گرسنگی چهل روز بود و ترک‬ ‫لباس چسبان وسياهش‪ ،‬نه روی صندلی که روی تلی از کاه نشسته بود‪ ،‬با حالتی شگفت غذای بازيگر نمی بايست از آن حد تجاوز می کرد‪ ،‬حتی اگر برپایی نمايش در شهرهای‬ ‫زده و تحسين آميز نگاه می کردند‪ .‬بازیگر نمایش هم گهگاه سرش را به نشانه احترام به بزرگ صورت می گرفت‪ .‬دلیل خوبی هم برای اين تصميم کارگردان وجود داشت‪ .‬تجربه‬ ‫جماعت حاضر کمی می جنباند و پرسش های تماشاچیان را با لبخندی مصنوعی پاسخ می ثابت کرده بود که تهييج احساسات و برانگيختن عالقه مردم از طريق فشار تبليغاتی تا حدود‬ ‫داد؛ يا از الی شکاف ميله ها دست هایش را بيرون از قفس دراز می کرد تا هر کس که چهل روز جواب می داد‪ ،‬اما پس از آن ميزان کنجکاوی عمومی نسبت به اين قضيه فروکش‬ ‫میخواست بتواند با لمس کردن دستهایش نهایت الغری او را حس کند‪ .‬سپس بی اعتنا به همه می کرد و از احساس همدردی مردم با بازيگر گرسنگی بطور آشکار کاسته می شد‪ .‬البته‬ ‫چيز و همه کس دوباره در عمق وجود خویش فرو می رفت به گونه ای که تیک تاک معنی تفاوت های محلی بين شهرها و کشورهای مختلف می توانست در اين امردخيل باشد ولی‬ ‫دار ساعت شماطه ای نیز که تنها وسیله موجود در قفس بود توجه او را به ضرب آهنگش بطور کلی محدودۀ متعارف زمانی همان چهل روز بود‪ .‬لذا روز چهلم در حاليکه سالن پر‬ ‫جلب نمی کرد‪ .‬نگاه بازیگر با چشمهای نيمه باز و نيمه بسته اش به فضای تهی پیرامون از تماشاچیان مشتاق و نوای دسته موزيک نظامی بلند بود‪ ،‬قفس مزين به گل و گياه گشوده‬ ‫خيره می ماند و هر از گاهی لبهايش را با جرعه ای آب از پياله ای کوچک‪ ،‬تر می کرد‪ .‬شد و دو پزشک جهت معاينه بازيگر و بررسی نتايج گرسنگی کشيدن او وارد قفس شدند و‬ ‫يافته های خود را بوسيله بلندگو اعالم کردند؛ و سرانجام نوبت به دو خانم جوان رسيد که‬ ‫عالوه بر تماشاچیان عادی‪ ،‬تعدادی از سرشناسان محلی ــ که معلوم نبود چرا اکثرا قصاب اين افتخار نصيب شان شده بود تا بازيگر را در هدايت به سوی ميز کوچکی حاوی خوراک‬ ‫بودند ــ وظيفه داشتند در گروه های سه نفره شبانه روز مراقب باشند تا مبادا نمایشگر های مخصوص افراد مريض حال و ناتوان ياری کنند‪ .‬و هميشه درست در همين لحظه بود‬ ‫گرسنگی با توسل به تردستی و دور از نگاه حاضران لقمه ای در دهانش بچپاند ‪ .‬البته اين که بازيگر به خودسری و لجاجت متوسل می شد‪ .‬با آنکه بازوهای استخوانی اش را در‬ ‫برای خالی نبودن عريضه و اطمينان بخشی به اقشار وسيعتر مردم صورت می گرفت‪ ،‬اختيار دستهای ياری دهنده دو خانمی که باالی سرش خم شده بودند قرار می داد‪ ،‬اما از‬ ‫زيرا کسانی که از نزديک شاهد ماجرا بودند کامال می دانستند که ممکن نيست بازیگر جايش بلند نمی شد‪ .‬چرا او می بايست در اين لحظۀ خاص‪ ،‬بعد از چهل روزِ آزگار‪ ،‬دست‬ ‫در کل دوره گرسنگی کشيدنش تحت هيچ شرايطی‪ ،‬حتی به زور و اجبار‪ ،‬کوچکترين از گرسنگی کشيدن بردارد؟ او که مدتی اينچنين طوالنی مقاومت کرده بود‪ ،‬چرا حاال که به‬ ‫لقمه ای را در گلو فرو برد؛ عزت و افتخار حرفۀ او مانع از اين می شد‪ .‬بگذريم که همه بهترين فرم برای گرسنگی کشيدن دست يافته بود يا داشت دست می يافت‪ ،‬می بايست کارش‬ ‫اين موضوع را درک نمی کردند؛ برخی از مراقبین شبانه وظيفه محوله را سرسری را متوقف کند؟ چرا می بایست شهرتی را که با گرسنگی کشيدن طوالنی تر نصيب او می‬ ‫می گرفتند و با تجمع در يک گوشه خلوت‪ ،‬سرشان را با ورق بازی گرم می کردند‪ .‬اما شد‪ ،‬از او دريغ کنند‪ ،‬نه تنها شهرت يک گرسنگی کش حرفه ای رکورد دار‪ ،‬بلکه شهرت‬ ‫ترديدی نبود که قصد آنها از اين عمل ِ عمدی‪ ،‬ایجاد فرصتی برای نمایشگر بود تا بتواند ناشی از شکستن رکورد پیشین خودش با اجرای نمايشی خارق العاده که در تصور خاليق‬ ‫کمی از غذا هايی را که مراقبين حتم داشتند در جای خاصی پنهان کرده است بخورد‪ .‬هيچ هم نمی گنجيد؟ چرا مردمی که تا اين اندازه او را تحسين می کردند‪ ،‬می بايست اينقدر بی‬ ‫چيز به اندازۀ اين گروه از افراد مراقب‪ ،‬نمایشگر را پریشان حال نمی کرد‪ .‬آنها عذابش می صبر و حوصله از آب درآيند؛ اگر او طاقت گرسنگی کشيدن طوالنی تری را داشت‪ ،‬چرا‬ ‫دادند؛ باعث می شدند گرسنگی او در انظار عامه چیزی پيش پا افتاده وبی دوام جلوه کند‪ .‬می بايست طاقت مردم اينقدر کم باشد؟ گذشته از تمام اينها‪ ،‬او اکنون با جسمی خسته راحت‬ ‫در مواقعی که اينها مراقبت از بازیگر را بعهده داشتند‪ ،‬او گاهی تمام توانش را جمع می روی تلی از کاه نشسته بود‪ ،‬ولی مجبورش می کردند همت به خرج دهد‪ ،‬قد راست کند‬ ‫کرد و تا جایی که میتوانست آواز سر میداد تا بلکه بی انصافی افراد شکاک را به خود آنان و غذايی را بخورد که حتی تصورش حالت تهوع به او می داد؛ و تا بحال هم فقط بخاطر‬ ‫بفهماند‪ .‬اما این کار فايده ای نداشت چرا که صرفا باعث می شد مراقبين او در ذهن خود حضور خانم ها‪ ،‬و با دشواری‪ ،‬توانسته بود جلوی استفراغش را بگیرد‪.‬‬ ‫از زيرکی و تردستی بازیگر در کش رفتن غذا‪ ،‬حتی در حین آوازخوانی‪ ،‬شگفت زده شوند‪.‬‬ ‫نگاهش را به سمت باال و در راستای چشمان آن دو زن که ظاهری مشفق اما باطنی بی‬ ‫مراقبين دلخواه او گروه ديگری بودند که نزديک ميله ها می نشستند و به نور خفيف چراغ رحم داشتند گردانيد‪ ،‬و سرش را که بر گردن بی رمقش بيش از حد سنگينی می کرد اندکی‬ ‫های سالن هم اکتفا نمی کردند‪ ،‬بلکه در پرتو پررنگ چراغ های دستی که کارگردان نمایش جنباند‪ .‬و در آن لحظه باز همان اتفاق هميشگی افتاد‪( .‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Page 29‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫‪ ...‬کارگردان برنامه قدم پيش‬ ‫نهاد و بدون ادای کلمه ای ــ‬ ‫چرا که طنین اجرای موزيک‪،‬‬ ‫شنيدن هر کالمی را ناممکن‬ ‫می ساخت ــ دست هايش را‬ ‫باالی سر بازيگر برد‪ ،‬با‬ ‫حالتی که گويی کائنات را‬ ‫به نظرفکنی بر اين موجود‬ ‫نشسته بر تل کاه‪ ،‬بر اين شهيد‬ ‫بی نوا‪ ،‬فرا می خواند‪ .‬سپس‬ ‫با حرکتی محتاطانه و اغراق‬ ‫آميز کمر ناتوان بازيگر را‬ ‫گرفت تا شکنندگی او را بيشتر‬ ‫نمايان کند؛ و او را به دست‬ ‫آن دو زن که در چهره ها شان‬ ‫چندش و بيزاری موج می زد‬ ‫سپرد‪ ،‬و همزمان تکانی هم در‬ ‫خفا به بازيگر داد که اندامش‬ ‫را لرزاند واو را به تلوتلو‬ ‫خوردن واداشت‪ .‬بازيگر‬ ‫نمايش گرسنگی حاال بطور‬ ‫کامل خود را تسليم واقعه کرده بود؛ لقی سر او روی سينه اش به گونه ای بود که انگار سر‬ ‫تصادفا در آن نقطه جای گرفته است‪ .‬جسمش تهی می نمود؛ پاهايش در واکنشی حمايتی‬ ‫برای سرپا نگه داشتن کل بدن‪ ،‬از ناحيه زانوها به يکديگر متمايل شده بودند‪ .‬با این همه‪،‬‬ ‫عذاب گام برداشتنش روی زمين مشهود بود‪ ،‬چنانکه گويی زمين سفت نيست و پاها سطحی‬ ‫سفت را می جويند تا بر آن فرود آيند‪ .‬در اين حال‪ ،‬تمامی وزن بدن بازیگر‪ ،‬هرچند نسبتا‬ ‫سبک‪ ،‬متمايل به يکی از خانم ها شد که او ضمن هن و هن کردن و کمک خواستن ــ ظاهرا‬ ‫اين مقام افتخاری چيزی نبود که آن خانم انتظارش را داشت ــ ابتدا گردن خویش را تا جايی‬ ‫که می شد در جهت مخالف کش داد تا دستکم صورتش از تماس با بازيگر محفوظ بماند‪،‬‬ ‫و بعد که ناممکن بودن اين امر بر او محرز شد و این را هم فهميد که دوست خوش شانس‬ ‫ترش که دیگر بازوی استخوانی بازيگر را در دست لرزان خود داشت به کمک او نخواهد‬ ‫آمد‪ ،‬در برابر ذوق و شوق تماشاگران زير گريه زد و همين باعث شد که کارگردان او را‬ ‫فورا با فرد ديگری که از پيش در محوطه پشت صحنه آماده بود جايگزين کند‪.‬‬ ‫نوبت به خوردن غذا رسيد‪ ،‬و در حاليکه ريتم مکرر کوبيدن شادمانه پاها بر زمين عمدا‬ ‫طوری تنظيم شده بود که وضعيت نيمه هشیار بازيگر را در برابر تماشاچیان تحت الشعاع‬ ‫قرار بدهد‪ ،‬کارگردان اندکی از غذای آماده را بين لبهای بازيگر جای داد‪ .‬متعاقبا‪ ،‬و به‬ ‫ظاهر پس از آنکه بازيگر مطلبی را در گوش کارگردان نجوا کرد‪ ،‬گيالسی مشروب به‬ ‫سالمتی حاضرين باال برده شد و دسته موزيک نيز با اوج دهی به نوای سازها با اين عمل‬ ‫همراهی نمود‪ .‬سرانجام‪ ،‬تماشاچیان متفرق شدند‪ .‬و به نظر نمی رسيد که هيچکس دليلی‬ ‫برای نارضايتی از نمايش داشته باشد‪ ،‬هيچکس مگر خود بازيگر؛ مثل هميشه‪ ،‬تنها فرد‬ ‫ناراضی فقط خود او بود‪....‬‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫موضوع فقط پيوستن شخص بازيگر به جمع سيرک نبود بلکه شهرت طوالنی وی نيز برای‬ ‫گردانندگان سيرک مهم بود‪ .‬گذشت زمان هم ظاهرا از مهارت واستعداد حرفه ای بازيگر‬ ‫چيزی نکاسته بود‪ .‬او ادعا می کرد که می تواند مثل هميشه ترک غذا کند‪ ،‬حتی مدعی بود‬ ‫که اگر به او اجازه بدهند ــ که بی وقفه اين اجازه به او داده شد ــ خواهد توانست با کسب‬ ‫رکوردی که تا بحال کسی به آن دست نيافته جهانيان را حيرت زده کند‪ .‬اعالم اين مطلب‬ ‫پوزخندی بر لبان ساير بازيگران حرفه ای سيرک نشاند‪ ،‬چرا که آنها از افت عالقه عمومی‬ ‫نسبت به اين حرفه مطلع بودند‪ ،‬واقعیتی که ظاهرا بازيگر نمایش گرسنگی‪ ،‬تحت تاثير‬ ‫اشتياق درونی خويش‪ ،‬آنرا به فراموشی مصلحتی سپرده بود‪.‬‬ ‫با اينهمه‪ ،‬واقع بينی بازيگر بکلی از بين نرفته بود و از اينرو اصرار داشت که قفس وی‬ ‫نمی بايست بصورت يکی از جذابيت های اصلی سيرک در وسط ميدان سرپوشيده با چادر‬ ‫برپا شود‪ ،‬بلکه فضای بيرونی و مکانی در حول و حوش قفس های حيوانات که دسترسی‬ ‫به آن آسان باشد را ترجيح می داد‪ .‬پالکاردهای بزرگ و رنگارنگی که پيرامون قفس را‬ ‫می پوشاند‪ ،‬آنچه را که قرار بود درون قفس مشاهده شود به بازدید کنندگان سیرک اعالم‬ ‫می نمود‪ .‬در فواصل آنتراکت بين نمايش ها و عمليات سيرک بازان‪ ،‬هنگامی که مردم‬ ‫برای سر زدن به حيوانات از محوطه چادر سيرک بيرون می آمدند‪ ،‬حتما می بايست از‬ ‫برابر قفس بازيگر گرسنگی بگذرند و امکان نداشت لحظه ای در آنجا توقف نکنند‪ .‬و چه‬ ‫بسا اگر بخاطر فشار جمعيت پشت سری که با هيجان به سوی جايگاه وحوش می رفتند و‬ ‫علت توقف حرکت را نمی فهميدند نبود‪ ،‬امکان داشت که مردم لحظاتی حتی طوالنی تر‬ ‫را جلوی قفس بازيگر سپری کنند‪ .‬اما رانده شدن جمعيت بجلو مانع از آن می شد که کسی‬ ‫بتواند اندک زمانی بيشتر قفس بازيگر را به نظاره بگيرد‪ .‬و اين باعث شد که بازيگر ديگر‬ ‫مثل سابق اشتياق فرا رسيدن ساعات بازديد مردم و به نمايش گذاردن توفيق اصلی زندگی‬ ‫اش را نداشته باشد‪ ،‬بلکه از جماعت زده شود‪ .‬در ابتدا مشتاقانه منتظر می ماند تا وقت‬ ‫آنتراکت برسد؛ ديدن جمعيتی که بسوی او می آمدند سخت خوشحالش می کرد‪ .‬اما بزودی‬ ‫حقيقتی را که با هيچگونه خودفريبی نمی شد از آن گريخت دريافت‪ .‬اينکه جمعيت اکثرا با‬ ‫رفتار خود نشان می دادند که مقصد مورد عالقه شان قفس های حيوانات وحش است‪ .‬منظره‬ ‫آمدن جمعيت فقط از فاصله دور برايش جالب بود‪ ،‬زيرا به مجردی که جمعيت به مقابل‬ ‫قفس او می رسيد‪ ،‬ناسزاگويی و مرافعه بين کسانی که می خواستند نگاهی به او بيندازند‬ ‫و آن دسته که می خواستند يکسره به جايگاه حيوانات بروند در می گرفت‪ .‬و اين درگيری‬ ‫مرتبا تکرار می شد‪ ....‬پس از عبور جمعيت اصلی تماشاگران‪ ،‬سر و کله آدم های بيکار و‬ ‫ولگرد پيدا می شد‪ ،‬و اين عده نيز که قاعدتا هيچ چيز نمی بايست از ايستادن و نگاه کردن به‬ ‫قفس او بازشان می داشت‪ ،‬با گام های بلند و پر شتاب‪ ،‬و بی آنکه حتی نيم نگاهی به بازيگر‬ ‫بيندازند‪ ،‬بسوی جايگاه وحوش می دويدند مبادا چيزی از دستشان برود‪....‬‬ ‫بازيگر نمايش گرسنگی با خود می انديشيد که شايد انتقال قفسش به نقطه ديگری که تا‬ ‫اين حد به جايگاه وحوش نزديک نباشد موقعيت او را اندکی بهتر خواهد کرد‪ُ .‬حسن چنين‬ ‫جابجايی در اين بود که اوال تصميم گيری مردم را در مورد انتخاب سرگرمی مورد عالقه‬ ‫شان راحتتر می کرد‪ ،‬و در ثانی خود او هم از بوی تعفن محوطه حيوانات و بيقراری آنان‬ ‫در ساعات شب‪ ،‬و از افسردگی دايمی ناشی از مشاهده حمل گوشت خام از برابر قفس او‬ ‫برای تغذيه وحوش درنده و غريدن همزمان آنان‪ ،‬خالص می شد‪ .‬اما جرات اين را نداشت‬ ‫که گله و شکايتی را با مديريت سيرک در ميان بگذارد‪ .‬اينرا می دانست که عبور جماعتی‬ ‫به آن بزرگی از برابر قفس او و تک و توک ابراز لطفی که گهگاه به او می شد بخاطر‬ ‫جذابيت حيوانات سيرک بود‪ .‬تازه از کجا معلوم که اگر صدای او در می آمد و نتيجتا به‬ ‫اين مطلب پی برده می شد که وجودش در واقع مانعی بر سر راه تماشاگران عازم جايگاه‬ ‫وحوش است‪ ،‬قفس او را به گوشه ای پرت منتقل نمی کردند؟‬

‫سال ها بعد‪ ،‬حتی کسانی که در گذشته اينگونه صحنه ها را از نزديک ديده بودند‪ ،‬از اينکه‬ ‫چرا چنين نمايشی می توانسته برای شان جالب بوده باشد سر در نمی آوردند‪ .‬همان تغيير‬ ‫در عالقه عمومی که از آن صحبت رفت حاال ديگر امری کامال جا افتاده شده بود‪ .‬چنين می‬ ‫نمود که اين تغيير يک شبه رخ داده باشد؛ ممکن بود داليل پرمعنايی هم پشت اين پديده وجود با گذشت هر روز ميزان بی تفاوتی تماشاچیان به پديده ای که چيزی از آن سر در نمی‬ ‫می داشت‪ ،‬اما چه کسی به آن اهميت می داد‪ .‬به هر حال‪ ،‬بازيگرنمایش گرسنگی که زمانی آوردند بیشتر می شد‪ .‬بازيگر می توانست تا هر مدتی که می خواست به گرسنگی کشيدن‬ ‫آنقدر عزيز و مقبول همگان بود‪ ،‬روزی به ناگاه دريافت که دور و برش خالی شده و مردم ادامه دهد اما ديگر هيچ چيز نمی توانست حرفه او را از نابودی نجات بخشد؛ جماعت بی‬ ‫با بی اعتنايی از کنارش رد می شوند و سرگرمی خود را در بساط ديگری می جويند‪ .‬در اعتنا از کنار قفس او می گذشتند‪ .‬پالکاردهای رنگارنگ و شکيل اطراف قفسش به تدريج‬ ‫آن احوال کارگردان برای آخرين بار ترتيبی داد تا نمايش گرسنگی را دربخشی از اروپا به چرکمرد و ناخوانا و برخی پاره و کنده شده بودند؛ تابلوی اعالنات که تعداد روزهای‬ ‫معرض تماشا بگذارد بلکه در اينجا و آنجا عالقه پيشين مردم را مجددا کشف و بيدار کند؛ گرسنگی کشيدن بازيگر را در معرض ديد گذاشته بود و قبال کسی با دقت تاريخ روزانه‬ ‫اما تالش او بيهوده بود‪ .‬گويی پيمانی مخفيانه بسته شده بود تا مردم در همه جا از تماشای آنرا تعويض می کرد‪ ،‬مدتها روی يک تاريخ ثابت مانده بود چرا که پس از گذشت هفته‬ ‫نمايش گرسنگی حرفه ای گريزان شوند‪ .‬مطمئنا در آينده اين تفريح دوباره متداول می شد‪ ،‬های نخست‪ ،‬کارکنان سيرک ديگر رغبتی به انجام اين وظيفه ساده هم نداشتند‪ .‬بازيگر‬ ‫اما اين تصور برای کسانی که امروز از اين طريق زندگی می کردند نمی توانست دلخوش طبق آرزوی هميشگی اش به گرسنگی کشيدن ادامه داد و داد‪ ،‬اما کسی نبود که حساب‬ ‫کننده باشد‪ .‬پس حاال تکليف بازيگر چه می شد؟ او که روزگاری مورد تشويق هزاران نفر روزهای ترک غذای او را نگه دارد؛ برای خود بازيگر هم اينکار بی معنی شده بود‪ .‬حاال‬ ‫قرار می گرفت‪ ،‬امروز نمی توانست حتی در يک ده کوچک هم ظاهر شود و توجه مردم ديگر خود او هم نمی دانست که چه رکوردی را شکسته است‪ ،‬و اين موضوع قلبش را می‬ ‫را به نمايش خود جلب کند‪ .‬دنبال کار ديگری هم نمی توانست برود‪ ،‬چون نه تنها سنی از آزرد‪ .‬هنگامی که عابری بطور تفننی مقابل قفس او می ايستاد و با ديدن عدد روز شمار‬ ‫او گذشته بود‪ ،‬بلکه تمام فکر و ذکر و هم و غم اش در گرسنگی کشيدن خالصه می شد‪ .‬گرسنگی داعيه تقلب و حقه بازی سر می داد‪ ،‬برای بازيگر اين احمقانه ترين دروغ ناشی‬ ‫الجرم‪ ،‬روزی رسيد که او شريک حرفه بی همتای خود يعنی کارگردان را ترک کرد و از بی تفاوتی و بد طينتی آدم ها می نمود؛ زيرا در اين ميان متقلب و حقه باز شخص بازيگر‬ ‫خود را به استخدام يک سيرک بزرگ درآورد؛ و برای آنکه احساساتش جريحه دار نشود‪ ،‬نبود‪ ،‬او در کارش صداقت به خرج می داد و اين جهانيان بودند که پاداش او را با نيرنگ‬ ‫و تزوير از او دريغ می داشتند‪.‬‬ ‫حتی از خواندن مفاد قراردادی هم که برای امضاء جلوی او گذاشتند چشم پوشيد‪.‬‬ ‫يک سيرک بزرگ با تشکيالت گسترده و بيا و برويی که در استخدام و جابجايی آدم روزها از پی هم سپری شدند تا اينکه روزی مامور بازرسی که قفس بازيگر توجه اش را‬ ‫ها و وحوش داشت هميشه می توانست از هر کسی استفاده کند‪ ،‬حتی از يک بازيگر جلب کرده بود از متصديان سيرک پرسيد چرا قفسی به آن خوبی می بايد بالمصرف در‬ ‫نمايش گرسنگی‪ ،‬مشروط بر اينکه پرحرفی و فضولی زیادی نکند‪ .‬و در اين مورد خاص‪ ،‬گوشه ای بيفتد و درونش را تلی از کاه کثيف بپوشاند؛‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)40‬‬


‫‪Page 30‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫نگاهی به مجموعه داستان "از شما چه پنهان"‬ ‫نوشته ی داوود مرزآرا‬ ‫فرامرز‬

‫پورنوروز ‪ -‬ونکوور‬

‫دومین مجموعه داستان داود مرزآرا شامل پانزده داستان کوتاه و‬ ‫در ‪ 116‬صفحه در اختیار عالقمندان قرار گرفته است‪ .‬در این‬ ‫مجموعه در کنار داستانهای خوبی مانند "التاری خانم سوزان"‬ ‫و "شایسته" داستانهای طرح مانندی مثل "موج سواری" و‪ ..‬هم‬ ‫هستند که اگر چاپ نمی شدند هم چیزی از ارزش کتاب کم نمی شد‪.‬‬ ‫داود مرزآرا با اینکه سالهای زیادی را در خارج از ایران گذرانده‬ ‫است‪ ،‬ولی اکثر داستانهای او در فضای ایران اتفاق افتاده اند‪ .‬گویی‬ ‫نویسنده بعد از دهه ها فرصتی پیدا کرده که با سرزمین مادری خود در قالب داستان به‬ ‫گفت و گو بنشیند و ناگفته هایش را که سالها در دلش تلنبار شده بود‪ ،‬بیرون بریزد‪ .‬این نگاه‬ ‫دوباره به زادگاه خود‪ ،‬گاه حاصلی داشته مثل داستان "شایسته" که خواننده را با خود همراه‬ ‫می کند و فضای زندگی اندوهناک دخترانی مانند شایسته را به ما نشان می دهد‪.‬‬ ‫داستان شایسته در بین داستانهایی که در فضای ایران اتفاق می افتند شاخص است و حرفی‬ ‫برای گفتن دارد‪ .‬قهرمان این داستان دختری عقب مانده ی ذهنی است که در فضای خانواده‬ ‫ای سنتی و در کنار مادر پیرش‪ ،‬که همیشه مواظبش بوده‪ ،‬رشد کرده است‪ .‬با مرگ مادر‪،‬‬ ‫با وجود خواهران و برادری بزرگتر‪ ،‬شایسته بی کس می شود و پناهگاه عاطفی خودش را‬ ‫زن مستاجر طبقه ی دوم خانه شان‬ ‫از دست می دهد‪ .‬تنها کسی که برای او دل می سوزاند‪ِ ،‬‬ ‫است‪ .‬اوست که ُگم شدن شایسته را به خواهران و برادرش اطالع می دهد‪ .‬هم اوست که این چنین است که بعضی از کارها ارزش هنری پیدا می کنند و ماندگار می شوند و عمر‬ ‫نگاه مهربان و مادرانه اش را نثار شایسته می کند و برایش چایی می آورد و مواظب است بعضی از کارها به سال و ماه هم نمی رسد‪.‬‬ ‫که باصطالح‪ ،‬خطری متوجه او نباشد؛ و روزی که شایسته گم می شود‪...‬‬ ‫"زن مستاجر احساس می کند خواهرها و برادرش عالقه ای ندارند از شایسته سراغی‬ ‫بگیرند‪ .‬هرچند که حدس می زنند او کجا باید باشد‪".‬‬ ‫در بین داستانهایی که در فضای خارج از ایران اتفاق می افتد‪ ،‬داستان "التاری خانم‬ ‫سوزان" به لحاظ سوژه و زبان و نیز پایان غیرمنتظره‪ ،‬از سایر داستانها متمایز است‪ .‬در‬ ‫این داستان پیرزنی به اسم سوزان در گوشه ای از ونکوور زندگی می کند و بیشتر پول‬ ‫دوران بازنشستگی خود را صرف خرید بلیط التاری می کند‪ .‬دختر او کاترین از این کار‬ ‫مادرناراحت می شود و می خواهد جلو او را بگیرد‪ .‬او از صاحب مغازه ی التاری فروشی‬ ‫می خواهد که از آن پس بلیط التاری به مادر او نفروشد‪...‬‬ ‫"یک روز سوزان‪ ،‬پیرزن سالخورده ی مبادی آداب به همراه دخترش کاترین وارد مغازه‬ ‫شدند‪ .‬کاترین رو کرد به فروشنده و خیلی محکم و جدی گفت‪ :‬دیوید خواهش می کنم دیگر‬ ‫به مادرم تیکت التاری نفروش‪....‬دیگر نمی توانم جلوی او را بگیرم‪ .‬تمام پول بازنشستگی‬ ‫اش را بلیط می خرد‪ .‬می گوید بلیط های تو شانس می آورند‪ .‬با این سن باالی هشتاد‪ ،‬نمی‬ ‫دانم پول را برای چه می خواهد! همه اش می گوید که روزی بلیط التاری اش برنده خواهد‬ ‫شد‪ .‬اطاقش پُر شده از بلیط های باطله‪".‬‬ ‫وقتی داشتم داستانهای داود مرزآرا را می خواندم‪ ،‬ناخودآگاه سوال هایی در ذهنم شکل‬ ‫گرفت‪ .‬از خودم پرسیدم‪:‬‬ ‫چرا از خواندن بعضی از داستانها لذت می بریم و از بعضی دیگر بی تفاوت می گذریم؟‬ ‫چه چیزی یک داستان را جذاب می کند؟‬ ‫از کجا بفهمیم داستانی که می نویسیم بدرد کسی خواهد خورد یا نه؟‬ ‫بعد به این رسیدم که اگر واقعیت زندگی را بی کم و کاست روی کاغذ بیاوریم و دخل و‬ ‫تصرفی در آن به عمل نیاوریم‪ ،‬هنر نکرده ایم‪ .‬همه می توانند خاطرات یا اتفاقات زندگی‬ ‫خود یا اطرافیان خود را بنویسند‪ .‬اما تنها زمانی می توانیم به داستان به عنوان یک هنر‬ ‫موم مجسمه سازی در‬ ‫مدرن نزدیک بشویم که توانسته باشیم واقعیت های زندگی را مثل ِ‬ ‫مشت خود بفشاریم و شکل دلخواه خود را به آن بدهیم‪ .‬داستانهای هنری نیز از واقعیت ریشه‬ ‫می گیرند؛ ولی عکس برگردان زندگی روزمره نیستند‪.‬‬ ‫مصداق چنین کارهایی را در داستانهای مرزآرا به روشنی می توان دید‪ .‬آنجایی که واقعیت‬ ‫و اتفاقات روزمره از فیلتر ذهن هنری او گذشته و شکل نهایی خود را پیدا کرده است‪ً ،‬‬ ‫مثال‬ ‫داستان التاری‪ ،‬ارزش هنری دارد‪ .‬ولی آنجایی که او روایتگر صادق اتفاقات روزمره است‬ ‫و واقعیت های زندگی را چون موم به شکل دلخواه خود در نیاورده و چاشنی هنری به آن‬ ‫نیفزوده‪ ،‬مثل داستان "نوعی دیگر از عشق" ‪ ،‬باید خواند و گذشت‪.‬‬ ‫خالصه ی کالم اینکه‪ ،‬هرکس می تواند هر چیزی بنویسد‪ .‬این حق نویسنده است که حس‬ ‫و حال خود را روی کاغذ بیاورد‪ .‬منتها کارهایی ارزش هنری دارند که نویسنده با نگاه‬ ‫حساس خود در وقایع و رویدادهای زندگی‪ ،‬چیزهایی ببیند که خیلی ها نمی بینند‪ .‬هنرمند‬ ‫می تواند در یک تصویر و یا شخصیت ساده چیزهایی ببیند و کشف کند که خیلی ها قبل از‬ ‫او از دیدن آن عاجز بوده اند‪.‬‬


Farhang, February 20, 2015, No. 307

‫سال دوازدهم‬

Page 31


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 32‬‬

‫جدول سودوکو‬

‫جدول سودوکو‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 33‬‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫جدول ويژة‬

‫نشرية فرهنگ‬ ‫( چهار نوع ميمون انسان نما )‬

‫شماره ی ‪307‬‬ ‫طراح‪ :‬بهمن‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫(حل جدول در صفحه ی ‪)45‬‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪ -1‬نوعی میمون انسان نما که آن را در تصویر شماره‬ ‫ی یک جدول می بینید ‪ -‬از نشانه های جمع در فارسی‬ ‫‪ -2‬دوخت و تعمیر پارگی لباس به نحوی که رد و نشانه‬ ‫ای از آن برجای نماند ‪ -‬مورد انزجار و نفرت ‪ -‬نابینا‬ ‫‪ -3‬مقدس ترین ‪ -‬ترس و بیم ‪ -‬جاده ای معروف در‬ ‫شمال ایران‬ ‫‪ -4‬از نشانه های ابراز محبت و عشق ‪ -‬دیو خشکسالی‬ ‫در باورهای ایرانیان باستان‬ ‫‪ -5‬مقام و مسند هر یک از اعضای اصلی کابینه ی‬ ‫دولت ‪ -‬از کشورهای بزرگ اروپایی‬ ‫‪ -6‬سین نه چندان خوشبوی سفره ی هفت سین ‪ -‬شهری‬ ‫در نزدیکی رود سیحون که از اولین شهرهایی بود که‬ ‫در زمان خوارزمشاهیان مورد هجوم مغول ها قرار‬ ‫گرفت و ویران شد ‪ -‬نام دیگر شهر هرات‬ ‫‪ -7‬تاب و توان ‪ -‬هر صدفی چنین گوهری را در میان‬ ‫ندارد ‪ -‬دستآویز‬ ‫‪ -8‬فصاحت گفتار یا نوشتار ‪ -‬دارویی که برای درمان‬ ‫زخم بر آن می نهند ‪ -‬کشتارگاه ‪ -‬تندی و زمحتی رفتار‬ ‫و کردار‬ ‫‪ -9‬چراغ دریایی ‪ -‬ولیکن ‪ -‬سردار و مهتر قافله یا‬ ‫لشگر‬ ‫‪ -10‬زائده ای کوچک در انتهای لوله ی تفنگ که برای‬ ‫نشانه گیری دقیق اهمیت دارد ‪ -‬شهری در استان سمنان‬ ‫جهان هستی‬ ‫ معتبر و دارای ُحسن شهرت ‪ِ -‬‬‫‪ -11‬از نام های دخترانه و نیز نام زنی که در عهد‬ ‫ساسانیان برای مدیت کوتاه به پادشاهی رسید ‪ -‬وطن ‪-‬‬ ‫ریاکار و دورو ‪ -‬ترازنامه‬ ‫‪ -12‬صد متر مربع ‪ -‬روزگاری از شهرهای مهم‬ ‫ایرانزمین در منطقه ی ماورائ النهر بود و امروزه با‬ ‫نام جدیدتر "تاشکند" پایتخت ازبکستان است ‪ -‬از هم‬ ‫دور شدن و فراق ‪ -‬از فلزها ‪ -‬چهره‬ ‫‪ -13‬نیستان ‪ -‬از کشورهای آمریکای مرکزی ‪ -‬کم ‪-‬‬ ‫ابزاری برای رسم خطوط هندسی‬ ‫‪ -14‬روشن و شفاف ‪ -‬پروگرام ‪ -‬فخر کردن و نازیدن‬ ‫به چیزی ‪ -‬خوبی‬ ‫‪ -15‬فوری و درجا ‪ -‬دارایی ‪ -‬از جنگ افزارهای‬ ‫انفجاری‬ ‫‪ -16‬مکانی برای نمایش فیلم ‪ -‬از جزیره های مهم‬ ‫یونان که در جنوب دریای اژه قرار دارد ‪ -‬کتابی نوشته‬ ‫ی ژان ژاک روسو ‪ -‬یکی از دوره های زمین شناسی‬ ‫و دیرینه شناسی‬ ‫‪ -17‬شهری کوچک در استان کرمان و در ‪35‬‬ ‫کیلومتری جنوب شرقی شهر کرمان ‪ -‬محدود و دارای‬ ‫مرزهای مشخص ‪ -‬واحد پول ترکیه‬ ‫‪ -18‬حرف اول الفبا ‪ -‬نوعی دامن کوتاه و گشاده و‬ ‫پرچین که در قدیم زنان روی شلوار می پوشیدند ‪-‬‬ ‫موهایی که بر تن گوسفند و شتر می روید و در پارچه‬ ‫بافی به کار می رود‬ ‫‪ -19‬پایتخت لبنان ‪ -‬از وسایط نقلیه چهارچرخه ی قدیم‬

‫‪ -20‬آراسته و تزیین شده ‪ -‬همه و کامل‬ ‫‪ -21‬مغازه ‪ -‬از درختان همیشه سبز ‪ -‬سترون‬ ‫‪ -22‬ضمیر اشاره به نزدیک ‪ -‬از خواب‬ ‫برخاسته و هشیار ‪ -‬رنگ‬ ‫‪ -23‬تازه و جدید ‪ -‬شهری بزرگ در کشور‬ ‫آفریقای جنوبی‬

‫عمودی‪:‬‬ ‫‪ -1‬نوعی دیگراز میمون های انسان نما که‬ ‫آن را در تصویر شماره ی دو جدول می بینید‬ ‫‪ -2‬از میمون های انسان نمایی که چهره ی آن‬ ‫را در تصویر شماره ی سه جدول می بینید ‪ -‬از‬ ‫پسوندهای شباهت و همانندی‬ ‫‪ -3‬شهری در استان گیالن ‪ -‬کنج و گوشه‬ ‫‪ -4‬از ضمیرهای جمع فاعلی ‪ -‬آالت و ادوات‬ ‫و اثاث خانه ‪ -‬تاب و توان‬ ‫‪ -5‬وسیله ای برای ریختن مایعات از ظرفی به‬ ‫ظرف های دیگر ‪ -‬آتش ‪ -‬دور از خطر‬ ‫‪ -6‬یکی از سیاره های منظومه ی خورشیدی ‪-‬‬ ‫خاطر و حافظه ‪ -‬ساختمان ‪ -‬شهری در استان‬ ‫خوزستان‬ ‫‪ -7‬سازگاری و مطابقت میان دو چیز ‪ -‬بر‬ ‫پشت ستوران می نهند ‪ -‬اهلی و سربه راه ‪-‬‬ ‫ناشنوایی ‪ -‬ناسیونال‪ -‬از حروف الفبای انگلیسی‬

‫‪ -8‬شهر و منطقه زیتون خیز استان گیالن ‪-‬‬ ‫دسته ای از پستانداران که انواع بسیاری دارد‬ ‫و به دو دسته ی بزرگ ُدمدار و بی دم نیز تقسیم‬ ‫می شود ‪ -‬دستور‬ ‫‪ -9‬جشن و شادی ‪ -‬شهری در استان آذربایجان‬ ‫شرقی ‪ -‬سبکی در معماری و دیگر هنرهای که‬ ‫بویژه در قرن های ‪ 17‬و ‪ 18‬در اروپا رایج‬ ‫بود ‪ -‬سنگینی‬ ‫‪ -10‬مفقود ‪ -‬اختر ‪ -‬پایان و عاقبت‪ -‬تندی و‬ ‫خشونت در گفتار ‪ -‬رایحه‬ ‫‪ -11‬از میوه های گرمسیری ‪ -‬از واحدهای‬ ‫پول معادل ده ریال ‪ -‬دو یا چند تن که سن شان‬ ‫یکی باشد ‪ -‬در مثل سیلی نقد به از چنین حلوایی‬ ‫است‬ ‫‪ -12‬پایداری در عشق و دوستی ‪ -‬از واژگان‬ ‫پرسش ‪ -‬شهری در بلوچستان ایران ‪ -‬بندری‬ ‫در جنوب فرانسه ‪ -‬جبه و باالپوش‬ ‫‪ -13‬پرنده ای کوچک و خوش آوا ‪ -‬ایده آل‬ ‫و هدف واال ‪ -‬سرزنش کردن ‪ -‬قدرت و نیرو‬ ‫‪ -14‬مخفف اگر ‪ -‬پایتختی در اروپای غربی‬ ‫ نادر ‪ -‬درهم شکسته و ویران ‪ -‬خاک و گل‬‫کوزه گری‬ ‫‪ -15‬ترس و دهشت ‪ -‬غمخوار و مشفق ‪ -‬سیاره‬ ‫ای در منظومه ی خورشیدی که آن را زهره‬ ‫نیز می خوانند ‪ -‬بخشی از پای آدمی‬

‫‪ -16‬ناز و غمزه ‪ -‬کوچکترین واحد اجتماعیدر‬ ‫جامعه انسانی ‪ -‬صفت انسان یا جانوری که‬ ‫پوست تن و اندام هایش پوشیده از مو باشد‬ ‫‪ -17‬مجموعه گازهای تشکیل دهنده ی ج ّو‬ ‫کره ی زمین ‪ -‬باغی معروف و قدیمی در‬ ‫شیراز ‪ -‬شهری در جنوب استان فارس ‪ -‬سقف‬ ‫آب‬ ‫دهان و نیز مقصود و آرزو ‪ -‬سرشک و ِ‬ ‫دیده ‪ -‬قدرت‬ ‫‪ -18‬کم بهایی ‪ -‬ناپخته و نارس ‪ -‬گروه ورزشی‬ ‫ معادل نام تئوری بیگ بنگ در زبان فارسی‬‫‪ -19‬انسان و آدمیزاد ‪ -‬تن پوش درختان ‪-‬‬ ‫درازترین رودخانه ی آفریقا که پس از طی‬ ‫مسیری بسیار طوالنی به دریای مدیترانه می‬ ‫ریزد‬ ‫‪ -20‬در لفظ درویشان کنایه از خداست ‪ -‬نوعی‬ ‫میمون انسان نما که آن را در تصویر شماره ی‬ ‫چهار جدول می بینید ‪ -‬او‬ ‫‪ -21‬کتاب مقدس مسیحیان ‪ -‬شهری کوچک و‬ ‫قدیمی از توابع شهرستان کاشان و در منطقه‬ ‫کوهستان کرکس که بقایای آثاری از دوره ی‬ ‫ساسانی در اطراف آن وجود دارد از جمله یک‬ ‫چارطاقی ویژه ی آتش افروختن‬ ‫‪ -22‬الفبای موسیقی ‪ -‬تیره و ناروشن‬ ‫‪ -23‬شاهکار ویکتور هوگو‪ ،‬نویسنده ی نامدار‬ ‫فرانسوی‬


‫‪Page 34‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫ايرانی مقيم سوئد‬ ‫نقطه نظرات نسيم خاکسار‪ ،‬نويسنده‬ ‫ِ‬

‫در مورد رمان "سقف بلند تنهايی" ـ نوشته حسين رادبوی*‬ ‫حسین رادبوی عزیز‬ ‫کتاب "سقف بلند تنهائی" تو را خواندم‪ .‬و این یادداشت را چند روز بعد از خواندن‪،‬‬ ‫با استفاده از یادداشت هایی مختصر و لحظه ای که هنگام خواندن آن در حاشیه‌ برخی‬ ‫صفحه‌ها می‌نوشتم برایت می نویسم‪ .‬نخست نوشتن این رمان را به تو تبریک می‌گویم‪.‬‬ ‫نمی‌دانم نخستین کار بلند توست یا دومین و‪ .،،،‬هرچه هست‪ ،‬کاری است که خواننده‬ ‫با کشش و عالقه می‌خواند‪ .‬و این نخستین شرط برای نمره خوب دادن به یک کار‬ ‫است‪ .‬خواننده با عالقه و میل می‌خواند؛ چون نثر روانی دارد و راحت و درست پیش‬ ‫می رود‪ .‬و از گذشته راوی‪ ،‬گذشته سیاسی‪ ،‬خانوادگی‪ ،‬عشقی و عاطفی او اطالعاتی‬ ‫الزم و کافی در اختیار خواننده می گذارد‪ .‬نویسنده این اطالعات را در کار‪ ،‬طوری‬ ‫چیدمانی می کند که ضمن برانگیختن کنجکاوی و اشتیاق خواننده برای دانستن آنها‪،‬‬ ‫در وقت مناسب نیز به پرسشهای ذهنی او پاسخ می‌دهد و در او عالقه ایجاد می کند‬ ‫برای جلوتر رفتن‪ .‬این اطالعات مهم اند در یک کار داستانی‪ .‬خواننده در طی خواندن‬ ‫فصلهای این رمان‪ ،‬می‌فهمد حمید در یک خانواده پر جمعیت بزرگ شده‪ ،‬خانواده‌ای‬ ‫که بچه‌های جوانشان عالقه به کار سیاسی داشته‌اند بعد درگیر کار و فعالیت سیاسی‬ ‫می‌شوند‪ .‬خواننده می‌داند حمید دوره ای را معلم روستا بوده‪ .‬از تجربه نخستین او با‬ ‫زندگی اجتماعی مردم آگاه می‌شود و از نخستین رابطه و تجربه‌های عاطفی‌اش با زن‪.‬‬ ‫نخست با دختری در همسایگی شان بعد با ماهرخ در روستا‪ .‬پیوستن او را می بیند‬ ‫به گروههای سیاسی و زندگی او را دنبال می‌کند در غوغای انقالب و کار سیاسی و‬ ‫تشکیالتی و آشنائی‌اش با شهره یا سکینه و بعد تحت تعقیب بودن‪ ،‬آوارگی و دربدری‬ ‫و دوری از خانواده و ازدواج مصلحتی و بعد طالق و آوارگی و پناهندگی در کانادا‪.‬‬ ‫اینها که نوشتم ُحسن کار است‪ .‬و تا همینجا هم کار موفقی است‪ .‬و اینها که از‬ ‫اینجا به بعد می‌نویسم برای کمک بیشتر به توست که می‌دانم چون استعداد خوبی برای‬ ‫نوشتن کار بلند داری ممکن است به دردت بخورد‪.‬‬ ‫ساختار رمان با ساختار خاطره نویسی متفاوت است‪ .‬این ساختار در رمان‪ ،‬به‬ ‫گونه‌ای است که خاطره بعدی نه تنها خاطره قبلی را نمی پوشاند بلکه آنرا زنده می‌کند‪.‬‬ ‫کل خاطرات تا آخر رمان زنده اند‪ .‬همدیگر را نمی پوشانند بلکه به هم نیرو می‌دهند‬ ‫تا زندگی راوی را در یک کلیت به هم بسته و هم پیوند باهم شکل بدهند‪ .‬تو سعی‬ ‫کردهای در برخی جاها‪ ،‬برای مثال‪ :‬خاطره ماهرخ‪ ،‬و مگومی و تا اندازه ای فرشته‪،‬‬ ‫و تاکیدهای مکرر روی چهره هایی که نشانه هائی از فعالیت سیاسی و دوره های ترس‬ ‫و تعقیب دارند‪ ،‬نگذاری خاطرات در باد توفنده زمان گم شوند اما در بسیاری از جاها‬ ‫خاطره ها می‌آیند و می‌روند‪.‬‬ ‫عنصر تصادف در خاطره نویسی منطقی است اما در ساختار رمان منطقی نیست‪.‬‬ ‫هیچ حادثه‌ای در رمان نمی‌تواند تصادفی باشد‪ .‬حتا عشقی که به تصادف رخ می‌دهد؛‬ ‫در طی رمان‪ ،‬در زنجیره و سلسله عواملی درمی آید که جهان راوی و شخصیتهای‬ ‫داستان را ساخته و پرداخته می‌کنند‪ .‬نمونه‌اش آشنائی تصادفی آنا کارنینا در قطار با‬ ‫افسر جوان‪ ،‬یک تصادف است در ظاهر‪ .‬اما همین تصادف نه تنها جهان درونی آنا‬ ‫را بیدار می کند‪ ،‬بلکه مرگ او را هم می‌سازد‪ .‬در کار تو با رفتن مگومی از کانادا و‬ ‫رفتن شبانه راوی به کافه‌ای که دیگران در آن به پایکوبی مشغول‌اند‪ ،‬راوی سعی می‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫کند خاطره مگومی را نگه‬ ‫دارد و به آن معنائی بدهد‪.‬‬ ‫که بسیار درست و به جا‬ ‫آمده است‪ .‬در کار تو‬ ‫نمونه‌های موفق بسیار‬ ‫است‪ .‬فضای بگیر و ببند تا‬ ‫اندازه ای خوب در می‌آید‪.‬‬ ‫کریم دو جا پدیدار می شود‪،‬‬ ‫گرچه او هم مثل دیگران‬ ‫محو می‌شود‪ .‬اما پدیدار‬ ‫شدن او در جزیره سبب‬ ‫نمی‌شود که فقط خاطره‌ای‬ ‫در گذشته سیاسی راوی‬ ‫گفته شود‪ ،‬یا این فکر را‬ ‫در ذهن خواننده پدید آورد‬ ‫که انگار آمده است که فقط‬ ‫گوشه ای از زمانهائی‬ ‫را پر کند که راوی به‬ ‫دلیل کارش مجبور است‬ ‫در جزیره کیش بماند‪.‬‬ ‫دیالوگهای بین آنها و‬ ‫پیشنهاد کریم برای بیرون‬ ‫زدن از ایران‪ ،‬بخشی از‬ ‫دلواپسیهای درون راوی را آشکار می‌کند‪ .‬و همین باعث می‏شود که راوی به نظر و‬ ‫فکری برسد و به این پرسش عمیق که خیلی از ماها و نسل بعد از ما با آن روبرو شدند‪:‬‬ ‫" راستی ماندن برای من چیست و چه می‌تواند باشد؟ می‌دانم و به تجربه دیده ام که‬ ‫چیزی نیست غیر از درجا زدن‪ ،‬سکوت کردن‪ .‬از چشم این و آن پنهان شدن‪ ،‬در شهر‬ ‫و دیار خودم مخفیانه نفس کشیدن و زیستن که نه‪ ،‬ادای زیستن را درآوردن‪ .........‬و‬ ‫انتخاب دوم‪ ،‬رفتن و دل کندن از عزیزانم‪ .‬ریشه ام را از خاک بیرون بکشم‪ ،‬در مشت‬ ‫بگیرم و در دل سرزمین دیگری بر سینه خاک بنشانم و آبش دهم" ص ‪255‬‬ ‫با افزودن این چند نکته در آخر‪ ،‬و با این فکر که چه بسا بخواهی در چاپ بعدی‬ ‫با ویراستاری تازه‌ای رمانت را منتشر کنی‪ ،‬به یادداشتم پایان می‌دهم‪ :‬به عنوان یک‬ ‫پیشنهاد‪ ،‬فصل مالقات لیزا با راوی می تواند حذف شود‪ .‬و می تواند به جای او بار‬ ‫دیگر مگومی را ببیند‪ .‬و اگر منظور نویسنده‪ ،‬دادن تصویری از کار این نوع دختران‬ ‫و زنان در کاناداست‪ ،‬هیچ اشکالی هم ندارد که مگومی همان نقش را به عهده بگیرد که‬ ‫لیزا داشت‪ .‬و به شخصیت او هم لطمه‌ای نمی زند‪ .‬تصویر آتش زدن موشها در جعبه‬ ‫چوبی در جای خوبی نمی‌آید‪ .‬درست است که تو از آن یک نتیجه اخالقی می‌گیری و‬ ‫همانند می کنی آنرا با مجازاتهای اسالمی‪ ،‬اما از آنجا که راوی در آن لحظه خودش در‬ ‫اتاقک زیر زمینی گیر کرده‪ ،‬جعبه حامل موشها می‌تواند یک همانندی تحقیرآمیز هم‬ ‫پیدا کند در ذهن خواننده با موقعیت راوی و همه ی آنهائی که در جریان تحت تعقیب‬ ‫در اتاقکی مخفی شده‌اند یا گیر کرده‌اند‪ .‬راوی می تواند در گردش در خیابانی‪ ،‬یا هنگام‬ ‫رفتن به جایی آنرا ببیند و گزارش کند‪.‬‬ ‫دیگر این که دست مریزاد و خسته نباشی و موفق و شاد باشی و آماده برای خلق کار‬ ‫و کارهای دیگر‪.‬‬ ‫نسیم خاکسار ‪ -‬ژانویه ‪2015‬‬ ‫* ‪ -‬نویسنده ساکن ونکوور‬


Farhang, February 20, 2015, No. 307

‫سال دوازدهم‬

Canadian Iranian Foundation Presents the 10th. Annual Norouz Gala Saturday March 21st. 2015

Page 35

Event includes: Delicious Buffet Dinner Live and DJ UB music Guest stars Ardavan Mofid from Los Angeles Amed Dance Academy choreographed by Pooneh Al Anahita Dance Group Choreographed by Lia Falah Silent and Live Auction "Black Tie Optional event"

To be a sponsor or purchase tickets contact 604-346-6213 or info@cif-bc.com ASAP as tickets for this event will be sold out very fast. Tickets are non-refundable. Tax receipt will be provided for the sponsors. All proceeds from this event will be awarded as scholarship to students. Place: Coast Coal Harbour Hotel, 1180 West Hastings Vancouver, BC. Time: 6:30-1:00 AM Date: March 21st. 2015


‫‪Page 36‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫گزینش مقاالت صفحه ی موسیقی از استاد شاملو‪ ،‬نوازنده و‬ ‫مد ّرس برجسته ی ویولن‬

‫موتسارت و شاهکارهايش در موسيقی کالسيک‬

‫ولفگانگ آمادئوس موتسارت‪ ،‬آهنگساز اتریشی‪ ،‬از نوابغ مسلم و موسیقی دان بزرگ‬ ‫کالسیک بود‪ .‬موتسارت در زندگی کوتاه خود بیش از ششصد قطعه موسیقی برای اپرا‪،‬‬ ‫سمفونی‪ ،‬کنسرتو‪ ،‬مجلسی‪ ،‬سونات‪ ،‬سرناد‪ ،‬و گروه ُکر آفرید‪ .‬موتسارت در سومین سال‬ ‫زندگی اش شروع به آهنگسازی کرد و در پنج سالگی لقب کودک نابغه به او داده شد و همه‬ ‫جای اروپا شهرت بسیاری یافت‪ .‬در هفت سالگی اولین سمفونی‪ ،‬و در دوازده سالگی اولین‬ ‫اپرای کامل خود را نوشت‪ .‬برخالف هر آهنگساز دیگری‪ ،‬او در تمام ژانرهای مرسوم در‬ ‫دوران زندگی اش موسیقی تصنیف کرد و در این زمینه از همه برتر بود‪.‬‬ ‫موتسارت (‪ )۱۷۹۱ - ۱۷۵۶‬آثار فراوانی خلق کرده که بی اغراق همه آنها از شاهکارهای‬ ‫موسیقی کالسیک هستند‪ .‬موتسارت در سال ‪ ۱۷۸۷‬ظرف شش هفته سه سمفونی آخر خود‬ ‫را خلق کرد‪.‬‬ ‫سمفونی های شماره ‪ ۴۰ ،۳۹‬و ‪ ۴۱‬حال و هوای کمابیش مشابهی دارند‪ :‬از شور و هیجانی‬ ‫بیکران تا حسرت و اندوهی پنهان‪ .‬درآمد سمفونی چهلم به ویژه از محبوبترین قطعات تاریخ‬ ‫موسیقی شناخته می شود‪.‬‬ ‫حدود یک قرن پس از مرگ موتسارت‪ ،‬یوهانس برامس (‪ )۱۸۹۷ - ۱۸۳۳‬آهنگسازی که‬ ‫رهبر ارکستر و موسیقی شناس برجسته ای هم بود‪ ،‬افزون بر فرم تازه سه سمفونی‪ ،‬بر‬ ‫پیوند درونی آنها نیز تأکید کرد‪ .‬او سه سمفونی آخر موتسارت را از اولین سمفونی بتهوون‬ ‫«انقالبی تر» می دانست‪.‬‬ ‫از اوایل قرن بیستم بسیاری از موسیقی شناسان و رهبران ارکستر سه سمفونی را در پیوند‬ ‫با هم دیدند و مایل بودند آنها را در کنار هم بشنوند‪ .‬برای نمونه گوستاو مالر (‪- ۱۸۶۰‬‬ ‫‪ )۱۹۱۱‬که عالوه بر آهنگ سازی‪ ،‬رهبر ارکستری معتبر بود‪ ،‬سه سمفونی را در یک‬ ‫برنامه اجرا کرد‪ .‬بعدها کارل بوم‪ ،‬لورین مازل و چند رهبر ارکستر دیگر هم این تجربه را‬ ‫تکرار کردند‪ .‬در روزگار نزدیک به ما هم این سنت از سوی رهبرانی مانند دانیل بارنبویم‬ ‫یا سایمون رتل ادامه یافته است‪.‬‬ ‫اوراتوریوی تازه ای از موتسارت‬ ‫موتسارت تنها در دو سال آخر زندگی ده ها شاهکار مفصل و برجسته خلق کرده است‪.‬‬ ‫نیکالوس هارنونکورت‪ ،‬رهبر ارکستر سرشناس اتریش‪ ،‬به تازگی گامی فراتر برداشت‪.‬‬ ‫او در اواخر ژوئیه امسال در چارچوب یک برنامه «موسیقی روحانی» اثری از موتسارت‬ ‫را به عنوان «اوراتوریو» به اجرا گذاشت‪ ،‬قالبی بزرگ که در اصل با کالم است و ویژه‬ ‫مضامین دینی‪.‬‬ ‫این اثر طبعا برای دوستداران موسیقی ناشناخته بود‪ ،‬اما به زودی روشن شد که رهبر‬ ‫ارکستر سه سمفونی آخر موتسارت را اجزای سه گانه‪ ،‬یا با احتساب موومان ها‪ ،‬اجزای‬ ‫دوازده گانه یک «اوراتوریوی بی کالم» می داند‪ .‬بنگاه سونی‪ ،‬به تازگی اجرای مزبور را‬ ‫روی دو سی دی روانه بازار کرده است‪.‬‬ ‫هارنونوکورت می گوید که پس از چند دهه سروکار داشتن با موسیقی موتسارت‪ ،‬این دیگر‬ ‫یک «فرضیه» نیست‪ ،‬بلکه او متقاعد شده است که پیوندها و نزدیکی های سه سمفونی آخر‬ ‫موتسارت نمی تواند تصادفی باشد‪.‬‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫به نظر هارنونکورت‪ ،‬تنها حال و هوای سه سمفونی نیست که از آنها اثری یگانه می‬ ‫سازد‪ ،‬بلکه ساختار و بافت ملودیک آنها نیز در تناسب کامل قرار دارد‪ .‬او به ویژه بر اولین‬ ‫موومان سمفونی ‪ ۳۹‬و آخرین موومان سمفونی ‪ ۴۱‬تأکید می کند که به گمان او سرآغاز‬ ‫و پایانی شایسته برای یک «اوراتوریو» هستند‪ ،‬به گونه مداری کامل که بر گرد ده بخش‬ ‫دیگر اثر حلقه می زنند‪.‬‬ ‫از سه سمفونی‪ ،‬تنها سمفونی اول (با شماره کوشل ‪ )۵۴۳‬است که شروعی آرام دارد‪،‬‬ ‫درست با همان نواختی که معموال اوراتوریوهای باروک شروع می شوند‪ .‬از طرف دیگر‬ ‫آخرین فراز موومان چهارم سمفونی سوم (کوشل ‪ ۵۵۱‬و معروف به ژوپیتر) با تکرار تم‬ ‫های سمفونی‪ ،‬خروجی کاملی برای کل اثر محسوب می شود‪.‬‬ ‫هارنونکورت یادآوری می کند که سه سمفونی بزرگ موتسارت تنها ظرف شش هفته در‬ ‫تابستان سال ‪ ۱۷۸۸‬تصنیف شدند و به احتمال قوی هرگز در زمان موتسارت اجرا نشدند‪.‬‬ ‫منظور این است که چه بسا خود موتسارت نیز آنها را یک اثر دانسته بود‪.‬‬ ‫در آخرین اجرای سه سمفونی در وین‪ ،‬هارنونکورت در نزدیک دو ساعت کار با ارکستر‪،‬‬ ‫کوشید نزدیکی های ساختاری و تماتیک سه سمفونی را برجسته کند ‪ ،‬به گونه ای که‬ ‫بسیاری از شنوندگان قانع شدند با اثری یگانه سروکار دارند‪ .‬این رهبر ارکستر ‪ ۸۴‬ساله‬ ‫کل اثر را تأملی شاعرانه درباره مرگ می بیند‪ .‬او به تازگی در پاسخ به این سؤال که چرا‬ ‫موتسارت را بزرگترین آهنگساز تاریخ موسیقی دانسته گفت‪« :‬اگر بتهوون از این در وارد‬ ‫شود‪ ،‬من فوری او را می شناسم‪ .‬اما اگر موتسارت وارد شود فکر نمی کنم او را به جا‬ ‫بیاورم یا دوستش بدارم‪ .‬شخصیت موتسارت بیکران است‪ .‬او خود موسیقی است‪ .‬گاهی در‬ ‫سمفونی های ‪ ۴۰‬یا ‪ ۴۱‬از یاد می بریم که در گام بزرگ هستیم یا کوچک‪ .‬اگر موتسارت‬ ‫ده سال بیشتر زندگی کرده بود‪ ،‬به کجاها که نمی رسید؟»‬ ‫چشمه جوشان نبوغ‬ ‫موتسارت پس از چند روز بیماری تب آلود ساعتی پس از نیمه شب پنجم دسامبر ‪۱۷۹۱‬‬ ‫درگذشت‪ .‬موتسارت به عقیده بسیاری از کارشناسان خالق ترین آهنگساز تاریخ موسیقی‬ ‫بوده که یک دم از آفرینش باز نمانده است‪ .‬سیر فنی آثارش از طرح ساده ملودی های ناب‬ ‫تا هارمونی های چندصدایی و پیچ در پیچ فرا می روید‪.‬‬ ‫او تنها در دو سال آخر زندگی ده ها شاهکار مفصل و برجسته خلق کرده است‪.‬‬ ‫موتسارت در سال ‪ ۱۷۸۹‬برای کسب درآمد بیشتر به آلمان رفت و در شهرهای گوناگون‬ ‫برنامه اجرا کرد‪ .‬از پادشاه سفارشی گرفت مبنی بر تصنیف شش کوارتت که سه کوارتت‬ ‫را در مدتی اندک روی کاغذ آورد‪.‬‬ ‫در اوایل سال ‪ ۱۷۹۰‬اپرای کمیک «کوزی فان توته» را به سفارش امپراتور اتریش‬ ‫تصنیف و اجرا کرد‪ .‬این اپرا به خاطر پرداخت پیچیده و درونمایه جسورانه اش‪ ،‬توجه‬ ‫کمتری برانگیخت‪ ،‬اما قدر آن امروزه به خوبی شناخته شده است‪.‬‬ ‫موتسارت در سال ‪ ۱۷۹۱‬اپرای «نی سحرآمیز» را تمام کرد که در ‪ ۳۰‬سپتامبر در وین‬ ‫به اجرا در آمد‪ .‬مقدمه یا اوورتور اپرا بالفاصله بر سر زبانها افتاد و موتسارت را به اوج‬ ‫شهرت و محبوبیت رساند‪ .‬اما این موفقیت هم نتوانست به زندگی او رونق بخشد و او را به‬ ‫آسایش و رفاه برساند‪ .‬البته گفته اند که او گرفتار ولخرجی بود‪ ،‬وگرنه از کار خود درآمدی‬ ‫کافی داشت‪.‬‬ ‫موتسارت در آخرین روزهای زندگی سرگرم تصنیف یکی از زیباترین آثار خود بود که‬ ‫سرانجام ناتمام ماند‪ :‬رکوئیم‪ ،‬موسیقی در سوگ مردگان‪ .‬اثر را کنتی ناشناس سفارش داد‪،‬‬ ‫موتسارت تا آخرین روزهای زندگی بر این اثر آوازی کار می کرد و عمال آهنگی شد در‬ ‫سوگ خودش‪ .‬اثر را یکی از شاگردان وفادار او به اتمام رساند‪.‬‬ ‫موتسارت پس از چند روز بیماری تب آلود ساعتی پس از نیمه شب پنجم دسامبر ‪۱۷۹۱‬‬ ‫درگذشت و در مراسمی ساده و محقر در گورستان وین به خاک سپرده شد‪ .‬او تنها ‪۳۶‬‬ ‫سال داشت‪.‬‬ ‫سال های سفر‬ ‫موتسارت از سنین بسیار جوانی شروع به سفر کرد‪ .‬در سال ‪ ۱۷۶۳‬کنسرتی در قصر شاه‬ ‫باواریا در مونیخ و نیز کنسرتی در قصر امپراتور اتریش در وین اجرا کرد‪ .‬پس از آن به‬ ‫اتفاق پدرش سفری به قصرهای مونیخ‪ ،‬مانهایم‪ ،‬پاریس‪ ،‬لندن‪ ،‬و الهه رفت و سرانجام‪ ،‬در‬ ‫راه برگشت‪ ،‬پس از دیدار از زوریخ‪ ،‬دوناشینگ‪ ،‬و مونیخ به سالزبورگ بازگشت‪ .‬این سفر‬ ‫موتسارت ‪ ۳‬سال به طول انجامید‪.‬‬ ‫در سوم ژوئن سال ‪ ۱۷۷۸‬موتسارت با همراهی مادرش سفری جدید به مونیخ‪ ،‬مانهایم‪ ،‬و‬ ‫پاریس کرد و در طول این مدت قطعه های بسیار زیبایی برای فلوت و پیانو نوشت‪ .‬او در‬ ‫همین موقع عاشق یک خوانند ٔه اپرا با نام آلویزا وبر ‪ ،‬خواهر بزرگ کنستانز ِوبر همسر‬ ‫آینده اش شد‪ .‬او همچنین در این سفر با آهنگسازان بسیار پرنفوذ و مشهوری‪ ،‬از جمله یوهان‬ ‫کریستین باخ (‪)۱۷۸۲ ۱۷۳۵‬که یکی از بهترین دوستان وی شد‪ ،‬آشنا گردید‪ .‬کارهای باخ‬ ‫و مالقات با او تاُثیر زیادی در موتسارت و کارهای آینده اش گذاشت‪ .‬موتسارت در پایان‬ ‫این سفر‪ ،‬در پاریس‪ ،‬مادرش را از دست داد‪.‬‬ ‫در طول سالهای ‪ ۱۷۸۲‬و ‪ ۱۷۸۵‬موتسارت تعداد زیادی کنسرتو تصنیف کرد که خودش‬ ‫تک نواز آنها در کنسرتوهای پیانو بود‪ ،‬و این کارها تعدادی از بی نظیرترین و زیباترین‬ ‫کارهای وی محسوب می شوند‪ .‬اجرای این کنسرتوها مبالغ زیادی برای او به ارمغان آورد‪.‬‬ ‫پس از سال ‪ ۱۷۸۵‬موتسارت تعداد کمتری کنسرتو نوشت و اجراء کرد‪ .‬گفته می شود که‬ ‫او در طول این دوره از زندگی اش به علت صدمه دیدن دستش نمی توانست کنسرت اجراء‬ ‫کند‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Page 37‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫سمفونی‬ ‫بخش‬ ‫در موسیقی کالسیک سمفونی به قطعه ای ارکسترال گفته می شود که از چند ِ‬ ‫ّ‬ ‫فرم سونات است‪ .‬فرم سمفونی‬ ‫مجزا به نام موومان تشکیل شده باشد‪ .‬هر سمفونی دارای ِ‬ ‫درحقیقت همان فرم چهاربخشی یا چار موومان است‪ .‬قدمت آن به قرن هجدهم میالدی در‬ ‫اروپا بازمی گردد‪ .‬یوهان سباستین باخ‪ ،‬یوزف هایدن‪ ،‬موتزارت‪ ،‬و به ویژه بتهوون در‬ ‫شکل گیری آن تأثیر به سزایی داشته اند‪.‬‬

‫‪ ...‬از ‪ ۵۵‬سمفونی ای که موتسارت نوشته است فقط ‪ ۴۱‬سمفونی دارای امضای وی می‬ ‫باشند و تمامی آنها از نظر هنر و تکنیک جزء شاهکارهای موسیقی جهان به شمار می‬ ‫آیند‪.‬‬ ‫از جمع ‪ ۲۷‬کنسرتوی پیانوی او ‪ ۱۷‬تا از کنسرتوهای او در وین نوشته شد و باقی آنها‬ ‫را در طول سفرهای گوناگونش به امید به دست آوردن شغل مناسب نوشت‪ .‬عالوه بر‬ ‫سمفونی ها و کنسرتوهای پیانوی بسیار معروفش‪ ،‬موتسارت تعداد زیادی کنسرتو برای‬ ‫َست هورن‪ ،‬ویوال و ویولون نوشت‪ .‬در آن زمان تعدادی‬ ‫کالرینت‪ ،‬اُبوا‪ ،‬هورن‪ ،‬فلوت‪ ،‬ب ِ‬ ‫ساز مانند پانتومیم‪ ،‬هارمونیکای شیشه ای‪ ،‬و انواع مختلفی از سازهای بادی وجود داشت‬ ‫که خیلی از آنها به دلیل پیشرفت در دنیای موسیقی دیگر نواخته نمی شدند‪ ،‬موتسارت‬ ‫برای این سازها نیز قطعه هایی ساخت‪.‬‬ ‫او ‪ ۲۳‬کوارتت برای ویولون (‪ ،)String Quartet‬در حدود ‪ ۱۹‬سونات برای پیانو‪،‬‬ ‫کست‪ ،‬تعدادی کار برای کلیسا‪ ،‬و چندین‬ ‫دیورتیم‪ ،‬کویینتت و ِه ِ‬ ‫چندین فانتزی‪ ،‬آندانته‪ِ ،‬‬ ‫َمس نوشت‪ .‬او عالق ٔه زیادی به نوشتن اُپرا داشت و موزیک ‪ ۲۲‬اُپرای بی نظیر را‬ ‫ساخت‪ .‬امروز قطعات شیرین اپراهای او به نام آریا (‪ )Aria‬به عنوان آهنگ های‬ ‫جداگانه خوانده می شوند‪.‬‬ ‫سبک های موسیقی‬ ‫شاید برایتان جالب باشد با انواع سبک های موسیقی همچون اپرا‪ ،‬سمفونی‪ ،‬کنسرتو‪،‬‬ ‫مجلسی‪ ،‬سونات و سرناد آشنا بشوید‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬در ادامه به اختصار آنها را توضیح‬ ‫داده ایم‪.‬‬ ‫اُپرا‬

‫اُپرا آمیزه ای از موسیقی و نمایش است تا حقیقت به تصویر کشیده شود‪ .‬از این رو‬ ‫برای خلق آثار اپرایی باید در دو بخش موسیقی و نمایش عالم بود تا پدیده ای درخور‬ ‫تحسین ایجاد کرد‪ .‬بزرگان هنر در برتری هر یک از این دو مؤلفه بر دیگری اختالف‬ ‫نظر دارند؛ به عنوان مثال ریشارد واگنر موسیقی را در خدمت هدف واالی نمایش می‬ ‫داند‪ .‬اپرا مجموعه ای است از هنرهای مختلف‪ :‬موسیقی‪ ،‬ادبیات‪ ،‬فن بازیگری‪ ،‬طراحی‬ ‫صحنه‪ ،‬دکور و کارگردانی‪ .‬اپرا از ارزنده ترین پدیده های جهان موسیقی است‪ .‬طی‬ ‫چندین قرن اپرا با تحوالت فراوان همه گونه رویدادها و سبکهای موسیقی را تجربه کرد‬ ‫و به تکامل رسید‪.‬‬ ‫ساختمان تئاترو آال اسکاال در شهر میالن ایتالیا‪ .‬آال اسکاال که در سال ‪ ۱۷۷۸‬بنیاد شده‬ ‫از معروف ترین اپراخانه های جهان است‪.‬‬ ‫اُِپرا هنری است که بر روی یک سکو یا سن نمایشی که هماهنگ و سازگار با موسیقی‬ ‫ساخته شده انجام می گیرد‪ .‬نمایش اجرایی در اپرا عناصر ویژ ٔه تئاتر مانند زمینه پردازی‬ ‫و محیط نمایشی‪ ،‬جامه ها‪ ،‬چهره پردازی و بازیگری را در خود دارد‪ .‬ولی در اپرا واژه‬ ‫هایی که بازگو می شود یعنی اپرانامه (‪ )libretto‬سخن پردازی گفتاری نبوده بلکه به‬ ‫گون ٔه آوازی و سرودی است‪ .‬خوانندگان اپرا را یک گروه از همنوایان همراهی می کنند‪.‬‬ ‫همنوایان می توانند یک گروه کوچک سازی باشند یا یک سازگان سمفونیک کامل‪.‬‬

‫ُکنسرتو‬ ‫ِ‬ ‫نسرتو (اصل تلفظ ایتالیایی‪ُ :‬کنچــِرتو) قطعه ای موسیقی است برای ارکستر و یک ساز‬ ‫ُک ِ‬ ‫ً‬ ‫ً‬ ‫معموال در سه موومان تصنیف‬ ‫(معموال پیانو یا ویولن‪ ،‬ویلونسل و یا فلوت )‪،‬‬ ‫تک نواز‬ ‫شده است‪ .‬نقش ارکستر در مجموع همراهی ساز تک نواز است و به همین ترتیبب ساز‬ ‫تک نواز نقش کلیدی را طی تمام قطعه ایفا می کند‪.‬‬ ‫موسیقی مجلسی فرمی‬ ‫ً‬ ‫(معموال ‪ ۲‬تا‬ ‫موسیقی مجلسی فرمی در موسیقی کالسیک است که برای تعداد کمی ساز‬ ‫‪ ۸‬ساز) تصنیف می شود‪ .‬موسیقی مجلسی از گذشته برای اجرا در محیط کوچکی مانند‬ ‫یک خانه یا یک اتاق ساخته می شده است؛ برخالف گونه های دیگر موسیقی که برای‬ ‫اجرا در تاالر یا کلیسا ساخته می شوند‪.‬‬ ‫آهنگسازان بسیاری از دور ٔه باروک تا سده بیستم میالدی آثاری در این فرم از خود بر‬ ‫جای گذارده اند‪ .‬کوارتت های زهی بتهوون از نمونه های برجست ٔه موسیقی مجلسی‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫سونات‬ ‫سونات ساخته موسیقایی است که معموال برای ساز تک نواز و یا گروه کوچکی از سازها‬ ‫نوشته شده باشد‪ .‬معموال یک سونات در دو یا چهار موومان که همه در یک کلید ولی از‬ ‫لحاظ درونمایه متفاوت اند تصنیف می گردد‪ .‬سونات چه از لحاظ لغوی و چه از لحاظ‬ ‫اجرا در تقابل با فرم کانتاتا می باشد‪.‬‬ ‫واژه کانتاتا به معنای آواز خواندن است و این فرم هم توسط افراد گروه کر یا تک‬ ‫خوان اجرا می گردد‪ ،‬اما سونات که به معنای به صدا در آوردن است فقط برای اجرا‬ ‫به وسیله ساز تصنیف می گردد‪ .‬این فرم به صورت فزاینده در طول تاریخ موسیقی‬ ‫کالسیک اهمیت یافته است و از آن برای تفهیم اصول و قواعد آهنگسازی در مقیاس های‬ ‫بزرگ (نظیر سمفونی) استفاده شد‪ .‬همچنین برای بیشتر سازهای موسیقی در فرم سونات‬ ‫موسیقی تصنیف شده است‪( .‬سایت پرشین پرشیا)‬


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 38‬‬

‫ريشه شناسی‬

‫عاميانه ‪( ...‬دنباله از صفحه ی ‪)27‬‬

‫‪ ...‬یا همو در داستانی‪ ،‬تهران را «ته اوریان» (‪ )Orient‬یا انتهای خاورزمین می‌داند‪.‬‬ ‫ریشه‌شناسی سماور را در باال گفتیم‪.‬‬ ‫اگرچه دو دستۀ باال (صنعت ادبی و طنز) پذیرفتنی‪« ،‬معصومانه» و بی‌زیان¬اند اما‬ ‫متاسفانه دستۀ سومی از ریشه‌شناسی‌های عامیانه هست که اگر باور شوند و جدی گرفته‬ ‫شوند زیانبار و دارای پیامدهای منفی خواهند بود‪ .‬در زیر کوتاهانه به چند نمونه از این‬ ‫دسته اشاره می‌کنیم‪.‬‬ ‫‪ .٣.٣‬هرزنویسی و سوءاستفاده‌های سیاسی‬ ‫اگرچه با گسترش و پیشرفت زبان‌شناسی تاریخی و واژه‌شناسی‪ ،‬ریشه‌‌شناسی علمی نیز‬ ‫بهتر و دقیق‌تر می‌شود اما به نظر می‌رسد برخی از کسانی که به اینترنت و وبالگ و‬ ‫رایانامه (ای‪-‬میل) دسترس دارند توجه چندانی به این موضوع نمی‌کنند و همچنان به‬ ‫دنبال ریشه‌شناسی‌های عامیانه هستند و بدون اندکی تامل هرچه به نظرشان یا به دستشان‬ ‫برسد در فضای مجازی پخش می‌کنند و در کار گسترش دروغ همت واالیی به خرج‬ ‫می‌دهند‪.‬‬ ‫برای نمونه نوشته‌اند که واژۀ‬ ‫«پسر» در اصل «پوست در»‬ ‫بوده است یعنی کسی که در‬ ‫کندن پوست گاو و گوسپند به پدر‬ ‫یاری می‌رسانده! یا «خراسان»‬ ‫در اصل «خور آستان» بوده‬ ‫یعنی درگاه خورشید! در حالی‬ ‫«پوثره»‬ ‫پسر در پارسی کهن‬ ‫َ‬ ‫بوده است‪ .‬آوای «ث» بر پایه‌ی‬ ‫قانون‌های تبدیل آوا در زبان‬ ‫پارسی میانه (پهلوی) به «ـهـ»‬ ‫میثره‪/‬میثرا‬ ‫تبدیل می‌شود مانند َ‬ ‫> مهر (نام ایزد پیمان) و‬‫چیثره‪/‬چیثر ‪ >-‬چهر (به معنای نژاد و تبار و رخسار)‪ .‬در مورد پوثره دو شکل به دست‬ ‫آمده است یعنی پوس و پوهر (پور)‪ .‬خراسان نیز در زبان پهلوی «خورآسان» بوده به‬ ‫معنای «جای برآمدن خورشید» (در عربی‪ :‬مشرق)‪ .‬فخرالدین اسعد گرگانی‪ ،‬شاعر سدۀ‬ ‫چهارم هجری‪ ،‬در داستان ویس و رامین می‌گوید‪:‬‬ ‫خراسان یعنی آنجا کو خور آسد‬ ‫زبان پهلوی هر کو شناسد‬ ‫خور از آنجا سوی ایران برآید‬ ‫خور آسد پهلوی باشد «خور آید»‬ ‫برابر خورآسان را «خوربران» می‌گفتند به معنای «جای فرورفتن خورشید» (در عربی‪:‬‬ ‫مغرب)‪ .‬خوربران به تدریج به خاوران تبدیل شده و معنایش نیز به جای سوی «غرب»‬ ‫به «شرق» تبدیل شده است‪]22[.‬‬ ‫عده‌ای هم که به نعمت کالس‌های زبان‪ ،‬چند کلمۀ شکسته و بستۀ انگلیسی و فرانسه یاد‬ ‫گرفته‌اند می‌خواهند همه چیزهای دنیا را با همان زبان ناقص خود شرح بدهند‪ .‬برای‬ ‫نمونه برخی از این «زبان‌خوانان» در ریشه‌شناسی واژۀ «استکان» در وبالگی چنین‬ ‫استدالل کرده‌اند‪« :‬از آنجایی که در زمان‌های قدیم از چای در ایران خبری نبوده از‬ ‫پیاله برای نوشیدن باده استفاده می‌کردند‪ .‬هنگامی که ارتباط ایران با غرب برقرار شد و‬ ‫اروپاییان به ایران آمدند پیاله را با خود به اروپا بردند و نام آن را چنین گذاشتند‪East :‬‬ ‫‪ tea can‬یعنی ظرف چای شرقی‪ .‬این واژه دوباره به کشور ما برگشت و ما ایرانیان‬ ‫فراموش کردیم که این ظرف همان پیالۀ خودمان است و خواستیم امروزی شویم‪ .‬واژۀ‬ ‫انگلیسی را به صورت عربی به کار بردیم و این شد که امروز می‌گوییم استکان»‪.‬‬ ‫بگذریم از این که معلوم نیست چنین پدیده‌ای در چه تاریخ یا دورۀ تاریخی رخ داده و در‬ ‫ً‬ ‫اصال چه گونه صورت عربی آن عبارت‬ ‫کدام منبع معتبر تاریخی بدان اشاره شده است و‬ ‫انگلیسی می‌شود «استکان»! مشکل آن است که ‪ can‬به معنای قوطی است نه ظرف!‬ ‫تازه «ظرف چای شرقی» در انگلیسی باید بشود ‪ Eastern tea container‬یا ‪Oriental‬‬ ‫‪ .tea vessel‬واژۀ استکان روسی است و به احتمال زیاد از واژۀ فارسی «دوستگانی» یا‬ ‫«دوستکامی» گرفته شده که «عبارت است از پیالۀ بزرگ که پر کرده به یاد دوستی از‬ ‫دوستان حاضر و غایب نوشند» (دهخدا)‪ .‬عبدالواسع جبلی گوید‪:‬‬ ‫فرستاد نزدیک تو دوستگانی‬ ‫چو در مجلس او تو حاضر نبودی‬ ‫خاقانی شروانی نیز گوید‪:‬‬ ‫زهرش به یاد نوش لبان تو می‌خورم‬ ‫هر دشمنی که زهر دهد دوستکانی‌ام‬ ‫کس دیگری دربارۀ همین استکان چنین کشفی کرده است‪« :‬استکان ‪ -‬که تلفظ درست آن‬ ‫ایستیکان است ‪ -‬ترکی است و از دو بخش تشکیل شده‪ :‬ایستی به معنای گرم و داغ و کان‪:‬‬ ‫به معنای سوراخ یا چاله‪ .‬از آنجا به زبان روسی و فارسی آمده است»‪ .‬البته این نمونه‬ ‫رفتارها در اینترنت نیز تنها به ایرانیان اختصاص ندارد و در وبالگ‌های انگلیسی نیز‬ ‫می‌توان چنین کشف‌ها و گوهرفشانی‌هایی را دید‪.‬‬ ‫گروه دیگری نیز با انگیزه‌های سیاسی به ریشه‌شناسی عامیانه می‌پردازند‪ .‬در زیر چند‬ ‫نمونۀ ساده از این دست را می‌آورم و از بحث درازدامن در این باره درمی‌گذرم‪:‬‬ ‫ تاشکند‪ :‬در اصل «چاچ کند» بوده است که هر دو بخش ایرانی است‪ :‬کند به معنای دژ‬‫و شهر است‪ .‬و امروزه در آسیای میانه (تاجیکستان و ازبکستان) به صورت «کنت» هم‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫گفته می‌شود مانند پنجیکنت (پنج کند = شهر یا ده پنج‪ ،‬زادگاه رودکی سمرقندی)‪ .‬چاچ‬ ‫از شهرهای ایرانی بوده و کمان‌های ساخت چاچ معروف بوده و در شاهنامه فراوان از‬ ‫این کمان‌ها یاد شده است‪:‬‬ ‫قبای نبردی برون آختند‬ ‫کمان‌های چاچی بینداختند‬ ‫شد آهن به کردار چاچی کمان‬ ‫خم آورد رویین عمود گران‬ ‫«چاچ‌کند» به مرور به «تاشکند» تبدیل شده که از اتفاق «تاش» (داش) در ترکی به‬ ‫معنای سنگ است‪.‬‬ ‫ با آن که بازی شترنج از ایران به جهان راه یافته و اصطالح‌های آن فارسی اند‪ ،‬اما‬‫برخی ادعا می‌کنند که اصطالح شهمات (در انگلیسی‪ )checkmate :‬عربی است و در‬ ‫اصل «شیخ مات» بوده است یعنی «شیخ مُرد»‪ .‬حال آن که «شهمات» فارسی است و‬ ‫یعنی شاه گیج و مات شده است و راهی برای گریز ندارد‪ .‬در اینجا «مات» فارسی (به‬ ‫معنای گیج و سرگردان) را با فعل «مات» عربی (به معنای مُرد از ریشۀ موت) یکی‬ ‫گرفته‌اند‪ .‬شاید این اشتباه دربارۀ بخش «مات» از فرهنگ‌های انگلیسی ریشه گرفته که‬ ‫آنها نیز همین برداشت نادرست را منتشر کرده‌اند‪.‬‬ ‫‪ .۴‬فرهنگ‌های ریشه‌شناسی زبان فارسی‬ ‫ریشه‌شناسی یکی از زمینه‌هایی در زبان‌شناسی زبان فارسی است که کمتر روی آن کار‬ ‫شده است‪ .‬یعنی فرهنگ جامع ریشه‌شناسی نداریم‪ .‬شاید جسته گریخته تالش‌هایی شده‬ ‫باشد اما هنوز سازمان یافته نیست و‬ ‫برای شمار اندکی از واژه‌ها چنین شده‬ ‫است‪ .‬در زمینۀ ریشه‌شناسی علمی‬ ‫واژگان زبان فارسی‪ ،‬نخستین کتاب‬ ‫به نام «نقشۀ زیربنایی ریشه‌شناسی‬ ‫در فارسی نو»[‪ ]23‬اثر پاول‬ ‫ُهرن[‪ ]24‬آلمانی است که در سال‬ ‫‪ ۱۸۹۳‬م‪ ۱۲۷۲/.‬خ‪ .‬چاپ شد‪ .‬این‬ ‫کتاب را دکتر جالل خالقی مطلق در‬ ‫سال ‪ ۱۳۵۶‬خ‪ .‬با نام «اساس اشتقاق‬ ‫فارسی» ترجمه کرده است‪ .‬کار بعدی‬ ‫از آن یوهان هاینریش هوبشمان[‪]25‬‬ ‫آلمانی است که در سال ‪۱۸۹۵‬‬ ‫م‪ ۱۲۷۴/.‬خ‪ .‬چاپ شده است‪ .‬هارولد ِبیلی‪ ،‬ایران‌شناس بزرگ بریتانیایی (درگذشته‬ ‫‪ ۱۹۹۶‬م‪ ۱۳۷۵/.‬خ‪ ،).‬تصمیم داشت که فرهنگ ریشه‌شناسی جامعی برای همۀ زبان‌های‬ ‫ایرانی پدید آورد اما متاسفانه مجال آن را نیافت‪.‬‬ ‫شاید در ایران معاصر نخستین بار شادروان دکتر محمد معین بود که در فرهنگ خود‬ ‫به طور علمی به ریشه‌شناسی واژه‌ها پرداخت و برای درآیه یا سرواژه‌های فراوانی‬ ‫در فرهنگ معین ریشه‌شناسی علمی بیان کرد‪ .‬دکتر معین در ویرایش فرهنگ «برهان‬ ‫قاطع» نیز در یادداشت‌هایش با تکیه بر دانش زبان‌شناسی نوین و دانسته‌های خویش‬ ‫و آنچه تا زمان وی شناخته شده بود به ریشه‌شناسی برخی واژگان پرداخت و اشتباه‬ ‫بودن برخی ریشه‌شناسی‌های عامیانه در برهان قاطع را گوشزد کرد‪ .‬یکی از کمبودهای‬ ‫فرهنگ معین برای کاربردهای امروزی آن است که این ریشه‌شناسی‌ها در دهه‌ی ‪۱۳۴۰‬‬ ‫خورشیدی انجام شده و دانش زبان‌شناسی و ریشه‌شناسی به ویژه در زمینۀ زبان‌های‬ ‫ایرانی از آن زمان تاکنون بسیار پیشرفت کرده است و برخی از این ریشه‌شناسی‌ها‬ ‫دقیق‌تر یا روشن‌تر شده است‪ .‬البته این هیچ از ارزش کار سترگ دکتر معین نمی‌کاهد‪.‬‬ ‫پیش از دکتر معین‪ ،‬احمد کسروی تبریزی هم توجه را به این موضوع جلب کرد و خود‬ ‫در زمینۀ ریشه‌شناسی – به ویژه نام شهرها و جای‌ها ‪ -‬کار کرد اما اثر جامعی در این‬ ‫زمینه ندارد‪.‬‬ ‫در سال ‪ ۱۳۸۴‬خ‪ .‬نیز کتابی با نام «فرهنگ ریشه‌شناختی زبان فارسی» به کوشش دکتر‬ ‫محمد حسن‌دوست و به سرپرستی دکتر بهمن سرکاراتی و به دست فرهنگستان زبان و‬ ‫ادب فارسی در پانصد صفحه منتشر شده که از «آ» تا «ت» را دربرمی‌گیرد‪ .‬اما گویا‬ ‫پس از این جلد نخست‪ ،‬دیگر خبری از جلدهای سپسین نشده است‪.‬‬ ‫دکتر میرشمس‌الدین ادیب سلطانی شاید نخستین کسی است که از دهه‌ی ‪ ۱۳۵۰‬خ‪ .‬با‬ ‫تکیه بر ریشه‌شناسی زبان‌های اروپایی و ریشه‌شناسی در زبان‌های ایرانی به ویژه اوستا‬ ‫و پارسی کهن و پارسی میانه‪ ،‬به واژه‌سازی علمی و فنی و فلسفی پرداخته است‪ .‬البته‬ ‫این روشی بود که استاد ابراهیم پورداوود در سال‌های آغازین سدۀ چهاردهم خورشیدی‬ ‫پیشنهاد کرده بود‪ .‬در همین راستا باید از کار ارزشمند و سترگ دکتر محمد حیدری‬ ‫مالیری‪ ،‬اخترشناس و اخترفیزیکدان ایرانی در نپاهشگاه (رصدخانۀ) پاریس با نام‬ ‫«فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک» یاد کنیم که از سال ‪ ۲۰۰۵‬م‪۱۳۸۴/.‬‬ ‫خ‪ .‬به صورت رایگان بر روی اینترنت گذاشته شده است‪ .‬دکتر حیدری مالیری نیز گرچه‬ ‫در زمینه‌ای ویژسته (تخصصی) و علمی کار می‌کند اما برای همۀ برابرهای فارسی خود‬ ‫ریشه‌شناسی کاملی هم در زبان‌های باستانی و هم در گویش‌های گوناگون ایرانی به دست‬ ‫می‌دهد که در کار ریشه‌شناسی عمومی و همگانی نیز به کار می‌آیند‪.‬‬ ‫به تازگی نیز دکتر گارنیک آساتریان[‪ ،]26‬استاد ایران‌دوست و ایران‌شناس که هم اینک‬ ‫استاد دانشگاه ایروان ارمنستان و سردبیر مجله‌ی معتبر «ایران و قفقاز» است‪ ،‬فرهنگ‬ ‫بزرگ ریشه‌شناسی زبان فارسی را در هزار صفحه تهیه کرده که قرار بود در ماه‬ ‫دسامبر سال ‪( ۲۰۱۰‬آذر‪/‬دی ماه سال ‪ )۱۳۸۹‬به باز بیاید که هنوز نیامده است‪ .‬ناشر‬ ‫آن انتشارات بریل[‪ ]27‬دانشگاه الیدن[‪ ]28‬هلند است‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Page 39‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫این فرهنگ بر پایۀ تازه‌ترین دستاوردهای زبان‌شناسی در زمینۀ زبان‌های ایرانی و به‬ ‫ویژه زبان فارسی است‪ .‬نمونه‌ها و شاهدها از شعر فارسی‪ ،‬کتاب‌ها و رساله‌های پزشکی‬ ‫گذشته‪ ،‬فرهنگ‌های فارسی قدیمی و نیز زبان امروزی آورده شده‌اند‪ .‬عالوه بر واژه‌های‬ ‫فارسی‪ ،‬به وام‌واژه‌هایی هم پرداخته شده که ریشه‌هایشان در زبان هندی و یونانی و دیگر‬ ‫زبان‌های ناحیۀ قفقاز برمی‌گردد‪.‬‬ ‫در همین راستا‪ ،‬دکتر جانی چونگ‪ ]29[،‬که در سال ‪ ۲۰۰۰‬م‪ ۱۳۷۹ /‬خ‪ .‬مدرک دکتری‬ ‫خود را در زمینه‌ی زبان‌شناسی همسنجشی[‪ ]30‬در زمینه‌ی زبان‌های ایرانی از دانشگاه‬ ‫الیدن هلند دریافت کرده‪ ،‬در سال ‪ ۲۰۰۶‬م‪ ۱۳۸۵ /.‬خ‪« .‬فرهنگ ریشه‌شناسی فعل‌های‬ ‫ایرانی» را در ‪ ۶۲۴‬صفحه منتشر کرد که از کتاب‌های مهم و مرجع است‪ .‬ناشر این‬ ‫کتاب هم انتشارات بریل دانشگاه الیدن هلند است‪ .‬این کتاب تنها به فعل‌ها در زبان فارسی‬ ‫نمی‌پردازد بلکه هر کارواژه یا فعل را در همۀ زبان‌های ایرانی مانند اوستایی‪ ،‬پارسی‬ ‫کهن‪ ،‬پارسی میانه (پهلوی)‪ ،‬سغدی‪ ،‬ختنی‪ ،‬و ‪ ...‬نیز برمی‌رسد و فرگشت‌های (تحول)‬ ‫آنها را نشان می‌دهد‪.‬‬ ‫پایان سخن آن که با وجود همۀ پیشرفت‌های علمی در زمینۀ زبان‌شناسی‪ ،‬واژه‌شناسی‬ ‫و ریشه‌شناسی‪ ،‬گفتیم که ریشه‌شناسی عامیانه واکنش طبیعی همۀ مردم در هر زمان و‬ ‫مکان و زبان است و مردم همچنان به ساختن ریشه‌شناسی عامیانه ادامه خواهند داد اما‬ ‫شایسته است که ریشه‌شناسی علمی و مستند و تاریخی هم در میان ما جایگاه بهتری بیاید‬ ‫و تالش‌های ملی و داخلی در زمینۀ تولید آثار علمی در این زمینه بیشتر شود و کارهای‬ ‫چون کتاب دکتر آساتریان و دکتر چونگ با آثار و تالش‌های فرهنگستان زبان فارسی‬ ‫و نیز دیگر استادان و دانشگاهیان و دانشمندان درون میهن عزیزمان کامل‌تر شود و‬ ‫گسترش یابد‪.‬‬

‫کتابنامه‬

‫قریب ب‪ ،)1383( .‬فرهنگ سغدی‪-‬فارسی‪-‬انگلیسی‪ ،‬تهران‪ ،‬نشر فرهنگان‪.‬‬ ‫‪Harold W. B. (1982), The culture of the Sakas in ancient Iranian Khotan, Delmar,‬‬ ‫‪N.Y. : Caravan Books.‬‬ ‫‪Lawrence R. (2000), The Dictionary of Historical and Comparative Linguistics,‬‬ ‫‪Robert Trask, Edinburgh University.‬‬ ‫‪Saussure de F. (1913), Cours de linguistique générale, Paris, Payot.‬‬ ‫ ‪Szemerényi O. (1980), Four Old Iranian Ethnic Names: Scythian - Skudra‬‬‫‪Sogdian - Saka, Vienna.‬‬ ‫[‪ ]1‬نام سلم در زبان پارسی میانه (پهلوی) و نو (دری) واژه‌ای ایرانی است و با «سالمت» عربی پیوندی‬ ‫یرمه» آمده است و نام تیره‌ای از قوم‌های آریایی (ایرانی) است که جزو‬ ‫«س َ‬ ‫ندارد‪ .‬در اوستایی به شکل َ‬ ‫سکاها به شمار می‌روند‪ .‬از نظر تاریخی این گروه ایرانیان همان سرمت‌ها هستند که در قفقاز و شرق‬ ‫اروپا زندگی می‌کردند‪ .‬در شاهنامه نیز سلم در روم زندگی می‌کند‪ .‬برای آگاهی بیشتر نگاه کنید به کتاب‬ ‫سرمت‌ها ترجمۀ همین قلم‪.‬‬ ‫[‪ ]2‬در انگلیسی‪ Folk etymology :‬یا ‪ ،Popular etymology‬در فرانسه‪Etymologie :‬‬ ‫‪ populaire‬در آلمانی‪ Volksetymologie :‬یا ‪ Paretymologie‬در ایتالیایی‪ Paretimologia :‬یا‬ ‫‪Pseudoetimologia‬‬ ‫[‪Synchronic ]3‬‬ ‫[‪Diachronic ]4‬‬ ‫[‪ Etymology ]5‬اصل این واژه در زبان‌های اروپایی از یونانی گرفته شده است و دو بخش دارد‪:‬‬ ‫‪ etymon‬به معنای «راستین و اصلی» و ‪ logia‬به معنای «واژه‪ ،‬مطالعه» پس در کل یعنی «واژۀ اصلی‬ ‫و راستین»‪.‬‬ ‫[‪ philology ]6‬معنای لفظی این واژۀ انگلیسی «واژه‌دوستی» است (‪ = philo‬دوستی‪ = logia ،‬واژه)‪.‬‬ ‫در گذشته بیشتر به معنای زبان‌شناسی به ویژه زبان‌شناسی تاریخی به کار می‌رفت‪.‬‬ ‫[‪( Ernst Wilhelm Förstemann ]7‬زاده‪ ۱۸۲۲ :‬م‪ ۱۲۰۱ /.‬خ‪ ، .‬درگذشته‪ ۱۹۰۶ :‬م‪ ۱۲۸۵ /.‬خ‪).‬‬ ‫[‪Ueber Deutsche Volksetymologie ]8‬‬ ‫[‪Zeitschrift für vergleichende Sprachforschung auf dem Gebiete des Deutschen, ]9‬‬ ‫‪Griechischen und Lateinischen‬‬ ‫[‪ ]10‬نک‪)1913 ).Saussure de F .‬‬ ‫سوسور زبان شناس سویسی (زاده‪ ١٨۵٧ :‬م‪ ۱۲۳۶ /.‬خ‪ ،.‬درگذشته‪ ١٩١٣ :‬م‪ ۱۲۹۲ /.‬خ‪ ).‬بود‪ .‬کتاب‬ ‫«دروس عمومی زبانشناسی » پس از مرگش به دست شاگردانش گردآوری و منتشر شد‪ .‬این کتاب به‬ ‫زبانهای دیگر هم ترجمه شده است‪.‬‬ ‫[‪)2000( .Lawrence R ]11‬‬ ‫[‪Analogical reformation ]12‬‬ ‫[‪Homonymic assimilation ]13‬‬ ‫[‪ ]14‬نک‪)1982 ) .Harold W. B .‬‬ ‫[‪ ]15‬نک‪ ( .)1980( .Szemerényi O .‬زبان‌شناس مجارستانی (زاده‪ ۱۹۱۳ :‬م‪ ،.‬درگذشته‪:‬‬ ‫‪ ۱۹۹۶‬م‬ ‫[‪ ]16‬نک‪ .‬ب‪ .‬قریب ( ‪)1383‬‬ ‫[‪ ]17‬با تشکر از دکتر محمد حیدری مالیری برای برابرها در دیگر زبانها‬ ‫[‪ ]18‬در فارسی دری‪« :‬به»‪ .‬حافظ می‌گوید‪ :‬وصال او ز عمر جاودان به ‪ /‬خداوندا مرا آن ده که آن به‬ ‫[‪ ]19‬برای این بخش از فرهنگ وبستر و نیز فرهنگ ریشه شناسی برخط انگلیسی (‪EtymOnline.‬‬ ‫‪ )com‬استفاده شده است‪.‬‬ ‫[‪)Proto-Indo-European (PIE ]20‬‬ ‫واژۀ «پوروا» پیشنهاد دکتر محمد حیدری مالیری است و از پوریو (‪ )poryo‬در زبان پارسی میانه و‬ ‫«پوروا» در پارسی کهن گرفته شده و به معنای «شکل نخستین» است و با واژه‌ی التین ‪ proto‬همریشه‬ ‫است‪.‬‬ ‫[‪Spree ]21‬‬ ‫[‪ ]22‬شمال را در پهلوی «اَپاختر» و جنوب را «نیمروز» می‌گفتند‪ .‬این گونه تغییر معناها نیز در همه‌ی‬ ‫زبان‌ها پیش می‌آید‪.‬‬ ‫[‪Grundriss der neupersischen Etymologie ]23‬‬ ‫[‪Paul Horn ]24‬‬ ‫[‪Heinrich Hübschmann ]25‬‬ ‫[‪Garnik Asatrian ]26‬‬ ‫[‪Brill ]27‬‬ ‫[‪Leiden ]28‬‬ ‫[‪Johnny Cheung ]29‬‬ ‫[‪Comparative Linguistics ]30‬‬

‫(سایت انسان شناسی و فرهنگ)‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬ ‫‪PERSIAN CULTURE AND ART INSTITUTE‬‬

‫خانـه فـرهنـگ و هنـر ایــران‬ ‫مرکـز برگـزاری کـالس‪ ،‬گردهمـایی و رویدادهـای فـرهنـگی‬

‫مرکـز اطالع رسانی رویـدادهای فرهنـگی‬

‫‪www . PersianEvents . ca‬‬

‫کالس های جدید دوره فشرده فیلمسازی‪ :‬حسین فاضلی • عکاسی‪ :‬نیما راهنما‬ ‫فارسی‪ ،‬ریاضی و خالقیت هنری کودکان و نوجوانان‪ :‬مسانه فاضلی‬ ‫سرامیک‪ :‬املیرا حبیب اله • نقاشی رنگ روغن‪ :‬مهتاب فیروز آبادی‬ ‫مجسمه سازی‪ :‬مجید شیخ اکبری • زبان انگلیسی‪ :‬فرزین جماعت لو‬ ‫موسـیقـی‬ ‫کمانچه‪ ،‬ویلن‪ :‬سعید فرج پوری‬ ‫آواز‪ :‬پرویز نزاکتی‬ ‫تار‪ ،‬سه تار‪ :‬علی رزمی‬ ‫بربط‪ :‬علی سجادی‬ ‫سنتور‪ ،‬موسیقی کودکان‪ :‬ساینا خالدی‬ ‫متبک‪ ،‬دف‪ :‬هامین هنری‬ ‫گیتار‪ :‬نادر خالدی‪ ،‬محمد خرازی‬ ‫پیانو‪ ،‬سلفژ‪ :‬آذر تفضلی‬ ‫آکاردئون‪ :‬سعید زرگری‬ ‫نی‪ :‬پویا معتمدی‬ ‫ویلن‪ ،‬کمانچه‪ :‬سینا احتاد‬

‫ادبیات و هنـرهای نمایشـی‬ ‫داستان نویسی‪ :‬محمد محمدعلی‬ ‫تئاتر‪ ،‬منایشنامه نویسی‪ :‬محمد رحمانیان‬ ‫بازیگری‪ :‬مهتاب نصیرپور‬

‫هنـرهای تجسمـی‬ ‫نقاشی آبرنگ‪ :‬محمدرضا آتشزاد‬ ‫کاریکاتور‪ ،‬انیمیشن‪ :‬افشین سبوکی‬ ‫مینیاتور‪ ،‬تذهیب‪ :‬فرهاد الله دشتی‬ ‫طراحی‪ :‬حمیدرضا جدید‬ ‫گرافیک‪ :‬نینا صاحل پور‪ ،‬فرزان کرمانی نژاد‬ ‫نقاشی کودکان‪ ،‬کالژ‪ ،‬سفال‪ :‬شیما دهقان‬ ‫خوشنویسی‪ :‬مسعود کریمایی‬

‫علوم پایه و زبان ریاضی‪ ،‬فیزیک‪ ،‬شیمی‪ ،‬کامپیوتر‪ ،‬فارسی‪ ،‬انگلیسی‪ ،‬فرانسه‬

‫‪Þ‬‬

‫‪facebook . com / percai‬‬ ‫‪www . percai . com‬‬ ‫‪info @ percai . com‬‬

‫کــالس هـای گـروهــی و انفـــرادی‬ ‫با اعطاء گواهینامه رمسی خانه فرهنگ‬

‫‪±‬‬

‫)‪1181 West 16th Street (at Pemberton Ave‬‬ ‫‪North Vancouver, BC V7P 1R4‬‬

‫‪778 . 889 . 4820‬‬

‫با سـپاس از همـراهـان همیشـگی خـانـه فـرهنـگ و هنـر ایـران‬


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 40‬‬

‫نمایش‬ ‫بازيگر‬ ‫ِ‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫گرسنگی ‪( ...‬دنباله از صفحه ی ‪)29‬‬

‫‪ ...‬ابتدا کسی پیدا نشد که بداند چرا‪ ،‬تا اينکه شخصی با مشاهده تابلوی اعالنات‬ ‫به ياد بازيگر افتاد‪ .‬افراد حاضر چند تکه چوب را درون تل کاه فرو کردند و جثه‬ ‫بازيگر را البالی کاه يافتند‪ .‬بازرس پرسيد‪« :‬تو هنوز لب به غذا نزده ای؟ پس کی‬ ‫می خواهی دست از اينکار برداری؟» بازيگر با ته صدای خفيفی که فقط به گوش‬ ‫چسبيده بازرس بر ميله های قفس مفهوم آمد گفت‪« :‬از همه طلب بخشش می کنم‪».‬‬ ‫بازرس در حاليکه با دو انگشت خود بر شقيقه اش می زد و با نگاه معنی دارش‬ ‫به متصديان سيرک وضعيت عقالنی بازيگر را ترسيم می کرد‪ ،‬در جواب گفت‪:‬‬ ‫«البته که ما تو را می بخشيم‪ ».‬بازيگر ادامه داد‪« :‬من هميشه می خواسته ام مردم‬ ‫گرسنگی کشيدنم را تحسين کنند‪ ».‬بازرس با لحنی دلجويانه پاسخ داد‪« :‬ما تو را‬ ‫تحسين می کنيم‪ ».‬بازيگر در جواب گفت‪« :‬ولی نبايد تحسين کنيد‪ ».‬بازرس گفت‪:‬‬ ‫« ُخب‪ ،‬تحسين نمی کنيم‪ ،‬اما چرا نبايد بکنيم؟» بازيگر گفت‪« :‬به اين خاطر که من‬ ‫بايد گرسنگی بکشم‪ ،‬نمی توانم نکشم‪ ».‬بازرس گفت‪« :‬واقعا چه مردی‪ ،‬چرا نمی‬ ‫توانی گرسنگی نکشی؟» بازيگر سرش را اندکی باال گرفت و با لبهايی که انگار‬ ‫حالت بوسه گرفته باشد‪ ،‬بيخ گوش بازرس کلمات را به گونه ای ادا کرد که هيچ يک‬ ‫از سيالب ها جا نيفتد‪« :‬به اين خاطر که غذايی مورد عالقه ام گيرم نمی آيد‪ .‬اگر‬ ‫گير می آوردم باور کنيد بدون معطلی مثل همه شما شکمم را پر می کردم‪ ».‬اينها‬ ‫آخرين کلمات بازيگر بود‪ ،‬اما در چشمان کم نور او هنوز بارقه ای از اراده ــ اراده‬ ‫ای عاری از غرورــ به ادامه نهضت گرسنگی کشیدن هويدا بود‪.‬‬ ‫ُ‬ ‫«خب‪ ،‬اينجا را ترو تميز کنيد!» اين را بازرس گفت و حاضرين بازيگر و تل کاه‬ ‫را يکجا دفن کردند‪ .‬قفس را هم به يک پلنگ کم سن و سال اختصاص دادند‪ .‬ديدن‬ ‫اين موجود جالب و پر تحرک در قفس حتی برای بی تفاوت ترين اشخاص هم که تا‬ ‫آنموقع قفس را مايه دلتنگی و کسالت می دانستند خوشحال کننده بود‪ .‬پلنگ شنگول‬ ‫و سر حال بود‪ .‬متصديان سيرک بی درنگ غذايی را که حيوان دوست داشت برايش‬ ‫تهيه می کردند؛ اصال بنظر نمی آمد که حيوان هوای آزادی و رهايی در سر داشته‬ ‫باشد‪ .‬انگار آزادی را با اندام پر هيبت اش‪ ،‬که از فرط پرخوری چيزی نمانده بود‬ ‫بترکد‪ ،‬با خود به اين سو و آن سو می کشيد؛ و لذت حيات را با چنان اشتياق دو آتشه‬ ‫ای ازگلوگاه می گذراند که تاب ديدنش برای تماشاچیان به آسانی ممکن نبود‪ .‬معهذا‬ ‫بنظر نمی رسيد جماعتی که دور قفس پلنگ ازدحام کرده بودند هرگز بفکر دل کندن‬ ‫از صحنه و ترک آن محل باشند‪.‬‬ ‫* * *‬

‫مرمت و بازسازی انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن‬

‫‪778.874.3931‬‬ ‫بنیاد کانادا و ایران برگزار می کند‬ ‫" بازارچه نوروزی " درمحل کپیالنومال به تاریخ ‪۱۵‬مارچ ‪۲۰۱۵‬‬ ‫این برنامه شامل ‪ :‬موزیک ‪ ،‬رقص ‪ ،‬انواع غذا ‪ ،‬محل بازی بچه ها ‪ ،‬نقاشی صورت وانواع‬ ‫غرفه های تجاری وغیرتجاری و‪ ....‬می باشد‪ .‬برای تعیین غرفه وثبت نام هرچه زودتربا پیام‬ ‫گیربنیاد به شماره ‪ 6046961121‬ویا پست الکترونیک ‪ info@cif-bc.com‬تماس گرفته وپیام‬ ‫خودرابگذارید‪ .‬یادآوری‪ :‬غرفه های این برنامه خیلی زود به فروش می رسند ‪،‬‬ ‫به امید دیدارشما دوستان و با آرزوی موفقیت درسالی نووبهاری نو‪.‬‬

‫مرکز مشاوه روان پویا در ونکوور کانادا‬ ‫با اهداف آموزشی ‪ ،‬درمانی و پژوهشی با کادر مجرب و متخصص اماده ارائه خدمات روا ن‬ ‫شناختی و مشاوره حضوری و آنالین می باشد‪.‬‬ ‫خدمات مشاوره ایی که دراین مرکز ارائه می شود به شرح زیر است ‪:‬‬ ‫ مشاوره فردی (خوداگاهی و خود شناسی) ‪ ،‬مشاوره زناشویی وخانواده‪ ،‬مشاوره قبل از ازدواج‪،‬‬‫مشاوره برای بازسازی زندگی پس از طالق‬ ‫ درمان اختالل های روانی شامل افسردگی‪ ،‬اضطراب‪ ،‬وسواس های عملی‪ -‬فکری‪ ،‬و مشکالت‬‫عاطفی و رفتاری‪.‬‬ ‫ درمان مشکالت یادگیری و عاطفی و رفتاری کودکان و نوجوانان‪.‬‬‫همچنین دراین مرکز دوره‌های آموزشی مهارت‌های زندگی‌‪ ،‬فرزند پروری‪ ،‬مهارت‌های ارتباطی‌‬ ‫زوجین‪ ،‬و مهارت‌های ابراز وجود و افزایش عزت نفس برای عموم برگزار می‌‌شود‪ .‬افزون بر‬ ‫این‪ ،‬در مرکز مشاوه روان پویا دوره‌های تخصصی روش‌ها و فنون مشاوره و رواندرمانی برای‬ ‫روان شناسان و مشاوران با مدرک تحصیلی‌ کارشناسی و باالتر برگزار می‌‌شود‪ .‬عالقمندان برای‬ ‫کسب اطالعات بیشتر می‌‌توانند با شماره مرکزتماس حاصل نمایند‪ .‬شماره تماس‪6047191084:‬‬ ‫‪ psychodynamic counselling‬همچنین از صفحه فیسبوک ما با عنوان مشاوره روان پویا‬ ‫دیدن فرمایید‪.‬‬

‫یوگا و تائیچی _ زومبا‬ ‫آموزش یوگا و تایچی ( با حضور خانم فرح ) و تمرینات زومبا برای خانمها برقرار است‪.‬‬ ‫اهداف این برنامه ها‪ ،‬ایجاد فضائی معنوی ‪ ،‬شاد وآرام همراه با آموزش زندگی سالمتر است‬ ‫و درآمد آن به امور خیریه تعلق میگیرد ‪ .‬برای کسب اطالعات بیشتر و ثبت نام ‪ ،‬لطفا با‬ ‫شماره ( ‪ )6049804678‬تماس بگیرید‪.‬‬


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 41‬‬

‫آژانس مسافرتی‬

‫آژانس مسافرتی رایا (مرجان عظیمی) ‪604-971-4180‬‬ ‫‪( Advanced Travel‬تینا خدایی) ‪604-904-4422‬‬ ‫‪604-770-4474‬‬ ‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫‪604-986-0094‬‬ ‫آریا تراول‬ ‫‪604-763-6557‬‬ ‫تورهای مسافرتی ایساتیس‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آرایشگاه و سالن زيبایی‬

‫‪604-980-5464‬‬ ‫‪King Hair Design‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫آموزش هنر‬

‫نقاشی‪:‬‬ ‫‪604-349-6326‬‬ ‫نازنین صادقی (آبرنگ)‬ ‫‪www.nazanin-artist.com‬‬ ‫رامین جمالپور (رنگ روغن‪ /‬آبرنگ) ‪604-924-1475‬‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫‪604-375-1272‬‬ ‫اشرف آبادی (تار و سه تار)‬ ‫‪604-983-3985‬‬ ‫استاد شاملو (ویلن و سه تار)‬ ‫‪778-833-4778‬‬ ‫ُرهام بهمنش (پیانو)‬ ‫نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) ‪604-349-6326‬‬ ‫گالری موسیقی (پیانو‪ ،‬گیتار‪ ،‬ویلن) ‪604-980-4913‬‬ ‫‪604-990-1278‬‬ ‫مازیار امامی (گیتار)‬ ‫‪604-441-9442‬‬ ‫کامران (گیتار پاپ)‬ ‫رامین جمالپور (پیانو‪ ،‬تئوری‪/‬هارمونی) ‪604-924-1475‬‬ ‫‪778-893-6766‬‬ ‫فرشته فرمند (آواز)‬ ‫‪604-913-3486‬‬ ‫پرویز نزاکتی (آواز)‬ ‫‪604-551-3963‬‬ ‫محمد خرازی (گیتار)‬ ‫عکاسی‪:‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫آموزش عکاسی کارون‬ ‫کارتون و کاریکاتور‪:‬‬ ‫گالری کالغ سفید (افشین سبوکی) ‪778-898-4575‬‬ ‫خطاطی‪:‬‬ ‫‪778-889-4820‬‬ ‫انجمن خوشنویسان ایران‬ ‫رقص‪:‬‬ ‫‪604-983-0015‬‬ ‫باله ملی پارس‬ ‫‪604-224-0011‬‬ ‫گروه رقص آتش‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫دی جی‪:‬‬

‫‪Dj Pm Pro‬‬

‫‪778-883-0944‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزشگاه‬

‫ارز و ارسال پول‬

‫‪604-913-2324‬‬ ‫دنیا‬ ‫‪604-688-2516‬‬ ‫چارلیز (داون تاون)‬ ‫‪604-763-1512‬‬ ‫دانیال‬ ‫‪604-945-3266‬‬ ‫عطار (کوکیتالم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫بیمه‬

‫‪604--836-5663‬‬ ‫جهانگیر فامیلی‬ ‫‪778-231-9879‬‬ ‫شاهین گلستانی‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫پزشک ‪ /‬مرکز پزشکی‬

‫پزشک خانوادگی‪:‬‬ ‫دکتر فروزان گوهری (‪604-588-4449 )Surrey‬‬ ‫دکتر پروانه بهشتی (‪604-984-9641 )West Van‬‬ ‫فیزیوتراپی‬ ‫‪604-985-6662‬‬ ‫کلینیک فیزیوتراپی کاپیالنو‬ ‫ناتوروپاتیک‪:‬‬ ‫دکتر ماندانا عدالتی (‪604-987-4660 )North Van‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تدریس خصوصی‬

‫‪604-710-9602‬‬ ‫دکتر حسن امتیازی‬ ‫‪604-644-4601‬‬ ‫رضا ُکره ای (شیمی)‬ ‫‪604-721-2244‬‬ ‫مهندس پورولی‬ ‫مونا لطفی زاده (شیمی و بیولوژی) ‪604-727-5960‬‬ ‫‪778-223-5737‬‬ ‫امید بهرامی (زبان انگلیسی)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫ترجمه‬

‫حسین عندلیب (مترجم رسمی) ‪604-868-9800‬‬ ‫امیربانو قاسمی نژاد (مترجم رسمی) ‪778-998-8402‬‬ ‫فریبرز خشا (مترجم رسمی) ‪604-377-9225‬‬ ‫‪604-817-4689‬‬ ‫دالور قدرشناس (‪)Ph.D‬‬ ‫حمید دادیزاده (مترجم رسمی) ‪604-889-5854‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تزيينات داخلی و دکوراسیون‬

‫‪Sofi Interiors‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات و خدمات ساختمانی‬

‫شرکت ساختمانی لوفا ‪ -‬پارسا خاکپور ‪778-893-7277‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات لوازم خانگی ‪ /‬برقی ‪ /‬کامپیوتر‬

‫‪604-689-7372‬‬ ‫‪Pera College‬‬ ‫‪604-281-0244‬‬ ‫موسسه آموزشی کپیالنو‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسن (‪)Wise Appliance‬‬ ‫‪Techno Electro‬‬ ‫سعید ابراهیمی‬

‫‪604-988-5829‬‬ ‫شهره معاونیان (انگلیسی)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات اتوموبیل‬

‫آموزش زبان‬

‫آموزشگاه زبان فارسی‬

‫‪604-261-6564‬‬ ‫ایرانیان‬ ‫‪604-913-0601‬‬ ‫دهخدا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-442-9431‬‬ ‫نور دانش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش رانندگی‬

‫‪604-710-0550‬‬ ‫‪( Green Way‬محسن)‬ ‫‪778-995-0000‬‬ ‫سیامک صالحی پور‬ ‫‪( Central Youth‬سارا سلیمی) ‪778-378-5888‬‬ ‫‪604-644-8960‬‬ ‫حسین الهیجی‬ ‫‪604-990-4844‬‬ ‫کاپیالنو (جوان)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫اتوموبیل‬

‫هوندا (هوشنگ دیده بانی)‬ ‫فولکس واگن (بهداد نخعی)‬ ‫آئودی (علی بنی صدر)‬ ‫میتسوبیشی (مریم ساده)‬ ‫میتسوبیشی (فرزام موالیی)‬

‫‪778-898-0701‬‬ ‫‪604-649-3618‬‬ ‫‪604-250-6711‬‬ ‫‪604-307-8742‬‬ ‫‪778-871-5425‬‬

‫‪604-424-8112‬‬

‫‪604-764-6911‬‬ ‫‪604-770-0660‬‬

‫‪604-346-8925‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪604-438-0222‬‬ ‫‪( KMF‬خسرو خاندشتی)‬ ‫تعمیرگاه و مکانیکی ‪604-960-0389 Auto Tek‬‬ ‫‪604-722-4175‬‬ ‫زاهد هفت لنگ‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تمیزکاری و نظافت منازل‬

‫‪604-862-9876‬‬ ‫‪A & S Cleaning‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسابداری‬

‫ناهید پاک (‪778-340-0231 )NasTax-N.Van‬‬ ‫ناهید پاک (‪604-781-8153 )NasTax- Langley‬‬ ‫‪604-780-5995‬‬ ‫ناهید فیروزی‬ ‫‪778-285-8830‬‬ ‫حسابداری صبا‬ ‫‪604-468-4222‬‬ ‫تراز (کوکیتالم)‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫تراز (حسن نراقی)‬ ‫‪604-990-6668‬‬ ‫رضا هوشمند‬ ‫‪-----------------------------------------------‬‬

‫حمل و نقل ‪ /‬اثاث کشی (‪)Moving‬‬

‫‪778-846-2573‬‬ ‫هرکول مووینگ‬ ‫‪604-970-2233 Merto Vancouver Movers‬‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫خريد و فروش طال ‪ ،‬نقره و جواهرات‬

‫‪778-889-9291‬‬ ‫‪Gold Buyers‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات چاپ‬

‫کاپیز دیپو (نورت ونکوور)‬

‫‪604-990-7272‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کنسولی‪ /‬اسناد رسمی‪ /‬مهاجرت‬

‫فریبرز خشا (نوتاری پابلیک) ‪604-922-4600‬‬ ‫فرشته رحیمی (امور مهاجرت) ‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-924-4452‬‬ ‫محمد همائی نژاد ‬ ‫کاظم سیدعلیخانی (امور مهاجرت) ‪778-285-2866‬‬ ‫‪604-230-9767‬‬ ‫نیلپر هنرور (پورت مودی)‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫حسن نراقی (امور مهاجرت)‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪778-285-2866‬‬ ‫راه کانادا (کوکیتالم)‬ ‫‪604-973-0102‬‬ ‫سوزان بشیری‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کامپیوتر‬

‫‪604-657-4318‬‬ ‫شهرام شعبانی‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫داروخانه‬

‫‪604-982-0981‬‬ ‫داروخانه نورت وست‬ ‫فارماسیو (کوکیتالم)‬ ‫داروخانه‬ ‫‪604-944-2048‬‬ ‫ِ‬ ‫‪604-944-5500‬‬ ‫داروخانه گلن‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫دندانپزشک‬

‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر بابک چهرودی‬ ‫‪604-321-8001‬‬ ‫دکتر روشنک شفقی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫رستوران‬

‫‪604-971-5113‬‬ ‫خلیج فارس‬ ‫‪604-980-2822‬‬ ‫آوا‬ ‫‪604-904-3904‬‬ ‫گیالنه‬ ‫‪604-770-0079‬‬ ‫قصر زعفران‬ ‫‪604-980-7373‬‬ ‫کازبا‬ ‫‪778-340-1500‬‬ ‫زیتون‬ ‫‪604-987-9000‬‬ ‫کپیالنو کافه‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫سرمایه گذاری و خدمات مالی‬

‫‪778-773-6377‬‬ ‫محسن مطلبی‬ ‫‪778-231-9879‬‬ ‫شاهین گلستانی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫طراحی وب سايت ‪ /‬خدمات اینترنت‬

‫‪604-805-8560‬‬ ‫ یاشار ک‪ .‬استودیو‬‫‪------------------------------------------------‬‬

‫عکاسی و فیلمبرداری‬

‫‪604-805-8560‬‬ ‫یاشار ک‪ .‬استودیو‬ ‫‪604-925-6800‬‬ ‫پرفکت شات استودیو‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫استودیو عکاسی کارون‬ ‫حمید ‪604-358-7060 slicephotography.ca‬‬ ‫‪778-355-4445‬‬ ‫دات آرت استودیو‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫فروشگاه مواد غذایی‬

‫آپادانا‬ ‫نانسی‬ ‫آریا‬ ‫افرا‬ ‫فروشگاه بزرگ دایانا‬ ‫‪Urban Gate‬‬ ‫المپیا‬ ‫پارس‬ ‫پرشیا‬ ‫میت شاپ اند دلی‬ ‫دانیال‬

‫‪604-931-6121‬‬ ‫سوپر مارکت پارسیان‬ ‫‪604-877-0139‬‬ ‫یک و یک‬ ‫‪778-285-2258‬‬ ‫سانیز مارکت (پاسارگاد سابق)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫فرش (فروش ‪ /‬تعمیرات ‪ /‬شستشو)‬

‫‪604-770-1784‬‬ ‫فرش پازیریک‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫کتابفروشی‬

‫نیما (کتاب‪ ،‬فیلم و آالت موسیقی) ‪604-904-0821‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫کتاب کارون‬ ‫‪604-671-9880‬‬ ‫پان به (کتاب و فیلم)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاور امالک‬

‫محمد خلیل بیگی ‬ ‫مرتضی رضایی‬ ‫پرتو مشرف‬ ‫نادر معتمد‬ ‫ایرج بابایی‬ ‫فرشته رحیمی‬ ‫فرزاد میرپور‬ ‫مژگان شیخ االسالمی‬ ‫کورس پزشک‬ ‫پروین نارچی‬ ‫سارا عسکریان‬ ‫هومن بزرگ نیا‬ ‫مارسی پناه‬ ‫مهرناز چیت ساز‬ ‫رضا راد‬ ‫فاطی دارا‬

‫‪604-727-4044‬‬ ‫‪604-603-0704‬‬ ‫‪604-506-8668‬‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫‪604-626-1033‬‬ ‫‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-999-2040‬‬ ‫‪604-898-4333‬‬ ‫‪604-518-3992‬‬ ‫‪604-790-7484‬‬ ‫‪604-716-6821‬‬ ‫‪604-880-6800‬‬ ‫‪604-761-7546‬‬ ‫‪604-988-8000‬‬ ‫‪778-855-2778‬‬ ‫‪604-787-6562‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نان ‪ /‬شیرینی‬

‫‪Better Bakes & Eats‬‬ ‫شیرینی گلستان‬ ‫شیرینی رکس ‬ ‫شیرینی الله‬ ‫شیرینی مینو‬ ‫کلبه نان‬ ‫افرا‬

‫‪604-987-5881‬‬ ‫‪604-990-7767‬‬ ‫‪604-973-0119‬‬ ‫‪604-986-6364‬‬ ‫‪604-552-3336‬‬ ‫‪778-340-1773‬‬ ‫‪604-987-7454‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نشریات و دیگر رسانه ها‬

‫فرهنگ‬ ‫فرهنگ ‪BC‬‬ ‫‪BC‬‬

‫‪604-544-0960‬‬ ‫‪778-317-4848‬‬

‫‪604-988-9262‬‬ ‫شهروند ‪BC‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫پیوند‬ ‫‪604-697-0344‬‬ ‫دانستنیها‬ ‫‪604-782-6796‬‬ ‫ماهنامه نگاه‬ ‫‪604-913-0399‬‬ ‫دانشمند‬ ‫‪604-723-4307‬‬ ‫تلویزیون پرواز‬ ‫تلویزیون پیوند ‪ /‬و به یاد ایران ‪604-921-4726‬‬ ‫‪778-709-9191‬‬ ‫رادیو فارسی زبان ونکوور‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وام‬

‫‪604-307-8674‬‬ ‫مهرداد نویس‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫نادر معتمد‬ ‫‪604-375-4119‬‬ ‫محمد فراهانی‬ ‫‪604-725-7230‬‬ ‫بهنام نیک اختر‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫‪604-990-0900‬‬ ‫‪604-987-5544‬‬ ‫‪ 604-682-8816‬وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی‬ ‫‪ 604-987-7454‬جعفر مصطفی (دفتر وکالت ایرکا) ‪604-518-9482‬‬ ‫‪604-281-3013‬‬ ‫‪ 604-941-1881‬دکتر مهران محمودی‬ ‫‪604-472-8888‬‬ ‫متیو فهی (‪604-561-4644 )Matthew Fahy‬‬ ‫‪604-988-8100‬‬ ‫‪604-925-6005‬‬ ‫زهرا جناب‬ ‫‪604-988-3515‬‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬‫‪604-985-2288‬‬ ‫‪ 604-983-2020‬هنرهای دستی‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫ ‬ ‫‪ 604-669-6766‬کارون‬


‫‪Page 42‬‬

‫سال دوازدهم‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫جويای کار ‪ -‬جويای کار‬

‫جويای کار ‪ -‬جويای کار‬

‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ آماده برای کار در زمینه امور اداری‪ ،‬دفتری و خدمات با‬‫تجربه طوالنی مدت در کانادا ‪ -‬دارای گواهینامه بی سی‪،‬‬ ‫با سابقه درخشان و تسلط به زبان انگلیسی‬ ‫)آرش( ‪604.986.1910 & 778.558.5829‬‬ ‫‪------------------------------------------------------‬‬

‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار در زمینه پرستاری‬‫نرس باسابقه دارای مدارک‪:‬‬ ‫& ‪ Early Childhood Care‬و ‪First Aid‬‬ ‫‪Education‬‬ ‫از کانادا‪ ،‬آماده نگهداری از کودک یا سالمند و یا بیمار‬ ‫شما می باشد‪.‬‬ ‫‪604.352.8413‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار ‪ -‬مسلط به زبان انگلیسی برای کار به‬‫عنوان مترجم برای اشخاص و سازمان ها‬ ‫‪604.440.1341‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار در زمینه نگهداری از کودکان ‪ -‬با بیش از‬‫‪ 35‬سال سابقه کار در مهد کودک‬ ‫‪604.442.1924‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ کاريکاتوريست ُگل آقا‪ ،‬فیلمساز‪ ،‬عکاس و طراح‬‫جویای هرگونه کار در کانادا می باشد‪.‬‬ ‫‪604.442.5030‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬

‫ جويای کار در زمینه کارهای ساختمانی‪ ،‬نقاشی‪،‬‬‫رنگرزی و ‪...‬‬ ‫)محمد( ‪604.600.8996‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار در زمینه کارهای اداری و دفتری‪ ،‬فروشگاه‪،‬‬‫رانندگی و ترجمه می باشم‪.‬‬ ‫‪778.839.8889‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار در زمینه مراقبت از کودکان‬‫مراقبت از کودکان شما در هر سنی ‪ -‬همه روزه‪ ،‬همه‬ ‫ساعت‪ ،‬حتی تعطیالت آخر هفته‬ ‫دارای مدرک ‪ ،LNR‬مدرک ‪ Family Childcare‬و‬ ‫مدرک ‪( First Aid‬کمک های اولیه)‬ ‫در ریچموند ‪604.241.7401‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار در زمینه نگهداری از کودکان‬‫مادر دو فرزند موفق با بیش از ‪ 15‬سال تجربه تدریس در‬ ‫مقاطع مختلف در دبیرستان های تهران و دارنده مدرک‬ ‫‪ Family Childcare‬از بریتیش کلمبیا‪ ،‬آماده نگهداری‬ ‫از فرزندان عزیز و دلبندتان در طول هفته و روزهای آخر‬ ‫هفته (‪ )weekends‬می باشد‪.‬‬ ‫)فریده( ‪778.372.0920‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ خانمی با گواهینامه رانندگی بی سی و دارای اتوموبیل‪،‬‬‫جویای کار می باشد‪.‬‬ ‫‪778.318.7545‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ متخصص و مدرس دانشگاه در حوزه توسعه کسب و‬‫کار و مذاکرات تجاری با بیش از ‪ 15‬سال تجربه کاری در‬ ‫یکی از معتبرترین شرکت ها‪ ،‬شامل‪:‬‬ ‫‪ 1‬بازاریابی (تحقیقات‪ ،‬بازاریابی اجرایی و برنامه های‬‫توسعه محصول ‪ - 2-‬فروش و مشتری مداری ‪ --3‬خرید‬ ‫داخلی و خارجی و منبع یابی‬ ‫‪604.500.0872‬‬‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ فیلمبردار حرفه ای با چندین سال تجربه ‪ -‬مسلط به‬‫دستگاه های ادیتینگ و مسلط به زبان انگلیسی ‪ -‬جویای‬ ‫کار‬ ‫‪604.765.2045‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ خانمی جویای کار در زمینه ی نگهداری از کودکان‬‫با سابقه کار در بریتیش کلمبیا‪ ،‬دارای معرف های معتبر‪،‬‬ ‫مادر چهار فرزند موفق و دارای مدرک کمک های اولیه‬ ‫کودک ‪ -‬آماده کار در روزهای هفته و آخر هفته‬ ‫)طاهره( ‪604.655.8259‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ هندی من (‪ )Handy Man‬جویای کار در زمینه‬‫همه نوع کارهای ساختمانی‪ ،‬نقاشی ساختمان (داخلی و‬ ‫بیرونی)‪ power-washing ،‬و‪ ...‬می باشد‬ ‫)علی( ‪778.898.3103‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار‪:‬‬‫آماده جهت ارسال نامه و هر نوع بسته پُستی در ونکوور‬ ‫و همچنین به آمریکا ‪ -‬سریع و مطمئن‬ ‫‪778.386.4865‬‬

‫ جویای کار‪ :‬خانمی با مدرک ‪Family Daycare‬‬‫و ‪ First Aid‬برای نگهداری از کودکان شما پیش و‬ ‫پس از مدرسه (‪ )before & after school‬و حتی‬ ‫روزهای آخر هفته و تعطیالت‬ ‫دارای اتوموبیل جهت ایاب و ذهاب‬ ‫در منطقه ترای سیتی‬ ‫‪778.861.5654‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ خانمی دارای مدرک در زمینه مراقبت از کودکان‬‫(‪ )Family Childcare License‬و کمک های اولیه‪،‬‬ ‫همه روزه آماده کار در منطقه نورت شور می باشد‪.‬‬ ‫‪604.868.9440‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ دارای مدرک پرستاری از ایران و بریتیش کلمبیا‪-‬‬‫جویای کار در زمینه نگهداری از سالمندان در منزلشان‪-‬‬ ‫دارای مدارک مربوطه‬ ‫و نیز نگهداری از کودکان با مدرک ‪BC Daycare‬‬ ‫‪778.882.5107‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار در کمپانی‪ ،‬شرکت‪ ،‬اداره‪ ،‬مغازه‪ ،‬فروشگاه‪.‬‬‫برای کارهای مناسب با قیمت مناسب‬ ‫‪604.593.1705‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ خانمی جویای کار در زمینه نگهداری از سالمندان‬‫‪604.600.2924‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ فردی مطمئن و منظم با اتوموبيل جهت ایاب و ذهاب‬‫دانش آموزان و کودکان دبستانی آماده سرویس دهی‬ ‫می باشد‪.‬‬ ‫‪778.386.4865‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار‪ :‬گرافیست با ‪ 11‬سال سابقه کار در نشریات‬‫و چاپخانه‪ ،‬آشنا به کار با برنامه های گرافیک و ‪ 6‬سال‬ ‫سابقه کار در امور خدمات و سرویس کامپیوتر و لپ تاپ‬ ‫و شبکه و دوربین های مدار بسته‬ ‫)پژمان( ‪604.783.4547‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار در کافی شاپ در نورت ونکوور‬‫‪604.366.1789‬‬ ‫دارای تجربه کار در این زمینه‬

‫توجه!‪ ،‬توجه!‬ ‫لطفاً توجه بفرماييد که تنها آگهی های جویای کار‬ ‫برای کسانی که در پی یافتن کارند و نیز آگهی های‬ ‫استخدام ارسالی از سوی شرکت ها و بیزینس ها در‬ ‫این نشریه به صورت رایگان به چاپ می رسد‪.‬‬ ‫خواهشمندیم از درخواست آگهی رایگان برای‬ ‫مواردی چون فروش یا کرایه منزل‪ ،‬یافتن همخانه‪،‬‬ ‫ارائه خدمات حرفه ای خود (مانند تدریس‪ ،‬سرویس‬ ‫حمل و نقل و اثاث کشی‪ ،‬یافتن پرستار برای فرزندان‬ ‫یا والدین سالخورده خود و امثال آن) و نیز آنچه‬ ‫به خارج از ونکوور و بی سی مربوط می شود‪،‬‬ ‫خودداری بفرمایید‪.‬‬ ‫این نوع آگهی ها در صفحه ای دیگر در اندازه ای‬ ‫مناسب و در ابعادی نزدیک به یک بیزینس کارت با‬ ‫پرداخت تنها پنج دالر در هر نوبت در دسترس شما‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫با سپاس از توجه تان به این نکات‬ ‫ جویای کار‪:‬‬‫خانمی با سال ها تجربه مفید نرسینگ در ایران ‪ -‬دارای‬ ‫مع ّرف های معتبر جویای کار در زمینه نگهداری از‬ ‫سالمندان و کودکان می باشد‪.‬‬ ‫‪604.984.4459‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬

‫استخدام ‪ -‬استخدام ‪ -‬استخدام‬ ‫‪---------------------------------------------------‬‬‫ استخدام‪ :‬به یک نفر با تجربه کافی در زمینه آهنگری‬‫و جوشکاری نیازمندیم‪.‬‬ ‫‪778.232.9284‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬

‫استخدام‪:‬‬

‫ به یک رانندۀ پایه یک و سیتیزن کانادا با حداقل یک‬‫سال سابقه ی کار‪ ،‬برای رفت و آمد میان کانادا و آمریکا‬ ‫نیازمندیم‪.‬‬ ‫‪Must pass the drug test.‬‬ ‫)گذراندن آزمایش مواد مخدر الزامی است(‬

‫)علی( ‪604.500.0697‬‬

‫‪----------------------------------------------------‬‬‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ استخدام‪ :‬به یک خانم در سالنی با موقعیت عالی در‬‫منطقه کوکیتالم به صورت کمیسیون و یا اجاره صندلی‬ ‫برای آرایشگری و یا اتاق برای کارهای استتیشن‬ ‫نیازمندیم‪.‬‬

‫‪604.941.2134‬‬

‫استخدام‪:‬‬ ‫به یکنفر تکنسین آشنا با ‪ Autocad‬و عالقمند‬ ‫به کار در کارگاه صنایع مکانیک و فلزات نیاز‬ ‫فوری داریم‪ .‬لطفا رزومه خود را به آدرس زیر‬ ‫ایمیل کنید‪.‬‬ ‫‪Accutek industries‬‬ ‫‪contacts@accutekindustries.com‬‬ ‫‪PH: 6046264700_ext 28‬‬


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 43‬‬

‫یک خبر خوب ‪( :‬مراقبه ای هنری)‬

‫به درخواست گروه خیریه پردیس ‪ ،‬هنرمند گرامی خانم پروین پیوندی که دانش آموخته هنر از دانشگاه امیلی‬ ‫کار و یو بی سی هستند‪ ،‬در یک کارگاه هنری ‪ ،‬بخشی از دانش و آزموده هایشان در زمینه هنر و آموزش‬ ‫یادگیری آن در دوران معاصر را با ما درمیان خواهند گذارد ‪.‬‬ ‫سپس شرکت کنندگان به آفرینش اثری هنری خواهند پرداخت ‪.‬از آنجا که هدف آفرینش یک اثر هنری حرفه ای‬ ‫نیست و تنها تجربه ای هنری و پیوند با خویشتن ( که گونه ای مراقبه است ) مورد نظر است ‪،‬دوستان با سطح‬ ‫تجربه و مهارت هنری از هیچ تا کم ومتوسط میتوانند درین برنامه شرکت کنند و حتی برای آنها که هیچکونه‬ ‫تجربه ای ندارند و یا تجربه اندکی دارند ‪ ،‬سودمند تر خواهد بود ‪.‬‬ ‫زمان ‪ :‬ساعت شش تا هشت ونیم شب پنجشنبه بیست و ششم فوریه‬ ‫مکان ‪ :‬ساختمان اصلی ( جنوبی ) رکریشن ‪North Vancouver Recreation and Culture600 ،‬‬ ‫‪ WestQueens Rd NorthVancouver BC V7N 2L3 - OAK room‬با سپاس از خانم پیوندی‬ ‫که کارگاه را برای خیریه به رایگان برگزار می کنند ‪ ،‬پردیس ورودیه ای ده دالری را در نظر گرفته است ‪.‬‬ ‫چون تهیه مواد و وسایل الزم کار هنری‪ ،‬به شمار شرکت کنندگان‪ ،‬پیش از برنامه باید انجام شود‪ ،‬خواهشمند‬ ‫است پیش از تاریخ بیست وسوم فوریه نامنویسی بفرمائید ( شماره تلفن ‪) 6049804678‬‬ ‫نمایندگی گروه خیریه پردیس در ونکوور‪/http://www.paradisevancouver.org‬‬

‫اطالعیه‬

‫با کمال مسرت و خوشوقتی به اطالع مشاوران و روان شناسان عزیز می‌رساند مرکز مشاوره روان پویا‪،‬‬ ‫انجمن مشاوران و روان شناسان ایرانی‌ در کانادا را با هدف گردهم آوری و انسجام بخشی به خدمات ارزشمند‬ ‫ي غير‬ ‫ن مؤسسه‌ا ‌‬ ‫مشاوران و روان شناسان ایرانی‌ مقیم کانادا و سایر کشورها تأسیس کرده است‪ .‬این انجم ‌‬ ‫انتفاعي‌ است‌ و در زمينه‌هاي‌ علمي‌ و پژوهشي‌ با محققان و متخصصان ایرانی در حوزه مشاوره و روان‬ ‫شناسی در کشور کانادا و سایر کشورها همکاری‌ مي‌كند‪ .‬انجمن مشاوران و روان شناسان ایرانی در کانادا‬ ‫از همه مشاوران و روان شناسان فعال در کانادا و سایر کشورها دعوت به همکاری می نماید و برای‬ ‫هرچه پر بار تر کردن برنامه های اینده خود از پیشنهادات همه شما دوستان و همکاران استقبال می کند‪.‬‬ ‫الزم به ذکر است که این انجمن برنامه های اولیه خود و شرایط عضو گیری را همراه با اساسنامه تنظیم‬ ‫شده بزودی اعالم خواهد کرد‪ .‬برنامه های انجمن را می توانید از طریق سایت مرکز مشاوره روان پویا‬ ‫‪ psychdynamiccounselling.com‬و یا صفحه فیسبوک ما ‪Iranian Counsellors & Psychologists‬‬ ‫‪ Association of Canada‬مشاهده و‬ ‫براي كسب اطالعات بيشتر لطفا با شماره تلفن ‪ 6047191084‬تماس حاصل فرماييد‪.‬‬

‫از شما دعوت می شود درجمع دوستانه ما شرکت کنید‪.‬‬

‫موضوع برنامه‪ :‬عمل گرايي‬ ‫با حضور خانم آذر ضیامنش (مشاور خانواده)‬ ‫چگونه از بي عملي و شعارپيشه گي به طرف عمل گرايي حركت كنيم ؟‬ ‫ياد بگيريم كه در زندگي جنبه عمل و عمل گرايي مهمتر از دانش صرف است‬ ‫بياموزيم كه دانشي كه در زندگي بكارمان نيايد ارزش اموختن ندارد‬ ‫زمان ‪ :‬شش ونیم تا هشت ونیم جمعه بیست وهفتم فوریه‬ ‫مکان ‪ :‬اطاق ‪ 203‬کاپیالنو مال نورت ونکوور‬ ‫گروه فرهنگی _اجتماعی رویش‬ ‫ورود برای همه آزاد و رایگان است ‪.‬‬

‫انجمن همبستگی برای جسم و روان‬ ‫هموطنان عزیز را برای مجمعی گرم و دوستانه شامل‬ ‫نرمش‪ ،‬یوگا‪ ،‬آواز و موزیک در روزهای شنبه از ساعت‬ ‫‪ 11‬صبح تا ‪ 1‬بعدازظهر در کامیونیتی سنتر سیلور هاربر‬ ‫واقع در خیابان ‪ 22‬النزدل ‪ -‬نورت ونکوور دعوت می‬ ‫نماید‪.‬‬

‫‪778.621.5621‬‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫نقاشی ساختمان‬ ‫با قيمت بسيار مناسب‬ ‫(پیمان)‬

‫‪604-360-6092‬‬

‫‪Reiki Healing touch‬‬ ‫(انرژی درمانی)‬

‫‪604.780.0406‬‬ ‫اطالعیه کانون فارغ التحصیالن‬ ‫دانشکده فنی دانشگاه تهران (‪)FanniBC‬‬ ‫گردهمایی ماهیانه کانون مهندسین فارغ التحصیل دانشکده فنی‬ ‫دانشگاه تهران مقیم بریتیش کلمبیا در تاریخ چهارشنبه ‪25‬‬ ‫فوریه ‪ 2015‬از ساعت ‪ ۷‬تا ‪ ۹‬بعد از ظهر در آدرس زیر‬ ‫تشکیل خواهد شد‪:‬‬ ‫‪Delbrook Rec-Centre / CEDAR ROOM‬‬ ‫‪600 West Queens Road, North Vancouver, BC‬‬ ‫دراین جلسه خانم‪ :‬مهندس نوشین نیکوکالم به ایراد سخنرانی‬ ‫درزمینه‬ ‫‪CORDOVA VIADUCT DOWNTOWN VANCOUVER‬‬

‫خواهند پرداخت‪.‬‬ ‫از کلیه اعضاء کانون وعالقمندان دعوت میشود در این جلسه‬ ‫حضور بهمرسانند‪ .‬ورود برای عموم آزاد می باشد‪.‬‬ ‫هیئت مدیره کانون فارغ التحصیالن دانشکده فنی دانشگاه‬ ‫تهران مقیم بریتیش کلمبیا‪www.fannibc.com‬‬

‫جشن سپندارمذگان‬

‫‪Quick Transport‬‬ ‫‪Small Moving & Pick up‬‬ ‫‪Delivery + Junk Removal‬‬ ‫‪7 / 24‬‬ ‫شرکت حمل و نقل (مووینگ) و نیز‬

‫بنیاد فردوسی‪ ،‬از خانم ها‪ ،‬آقایان و جوانان فرهنگ دوست‬ ‫دعوت میکند تا درجشن ملی سپندارمذگان‪ ،‬شاهنامه خوانی و‬ ‫گرامیداشت فرهنگ غنی پارسی‪ ،‬حضور بهم رسانند‪ .‬این برنامه‬ ‫با شاهنامه خوانی سام زهره وند برگزار خواهد شد‪.‬‬ ‫راس ساعت ‪ 6:30‬بعدازظهر‪ ،‬روز جمعه ‪ 20‬فوریه‪ ،‬به آدرس‬ ‫شمارهء ‪ 145‬خیابان اول غربی‪ ،‬نورث ونکوور‪ ،‬در انتظار‬ ‫تشریف فرمائی شما عزیزان خواهیم بود‪ .‬در انتهای برنامه با‬ ‫اجرای موسیقی توسط ارکستر ایرانی‪ ،‬از شما عزیزان پذیرائی‬ ‫خواهد گردید‪ .‬این برنامه رایگان بوده و ورود برای عموم آزاد‬ ‫می باشد‪.‬‬ ‫آدرس‪John Braithwaite Community Centre :‬‬ ‫‪Address: 145 West 1st Street, North Vancouver‬‬ ‫ارشاد ‪ /‬بنیاد فردوسی ‪ /‬تلفن‪778.878.3040 :‬‬

‫جمع آوری اثاث کهنه و بی استفاده‬ ‫‪( Tel: 604.915.1124‬مازيار)‬

‫تدريس خصوصی‬ ‫زبان انگليسی‬

‫برای کودکان و بزرگساالن‬ ‫با قیمت بسیار مناسب‬

‫(آرزو) ‪604-351-9974‬‬

‫تدريس پيانو‪ ،‬آکاردئون و تئوری موسيقی‬ ‫برای کودکان و بزرگساالن‬ ‫با سی سال سابقۀ تدريس‬

‫حسين زليخاپور‬

‫‪604.618.9709‬‬ ‫انجام کارهای ساختمانی‪ :‬نقاشی‪ ،‬درایوال‪ ،‬کاشیکاری‪،‬‬ ‫برق از هر قبیل با قیمت مناسب‬

‫‪604.374.8605‬‬


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 44‬‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬

‫تدريس خصوصی‬ ‫رياضيات و بيولوژی‬ ‫برای تمامی مقاطع‬ ‫توسط مژگان حقيقی‪،‬‬ ‫دکترای مج ّرب از دانشگاه های معروف ژاپن‬

‫‪604.440.1341‬‬ ‫اطالعيه ‪February 16, 2014 -‬‬

‫قصه هاي نوروزي و کاردستي براي بچه هاي گل‬ ‫بچه ها بياين تا براتون قصه بگم‪ .‬قصه عمو نوروز ‪ ,‬قصه حاجي فيروز ‪ ,‬قصه پيرزنه‬ ‫که هر سال خونه تکوني مي کنه بعد خوابش مي بره ‪. . .‬‬ ‫جمعه ‪ 13‬مارچ ‪ ,‬ساعت دو بعد از ظهر‪ ,‬براي بچه هاي ‪ 4‬تا ‪ 8‬ساله‬ ‫کتابخانه نورث ونکوورسيتي واقع درشماره ‪ 120‬خيابان ‪ 14‬غربي‬ ‫برنامه رايگان مي باشد و نام نويسي ضروري نيست‪.‬‬ ‫‪Norooz Story Time & Craft – Friday, March 13 at 2:00 p.m.‬‬ ‫‪For children 48- years of age‬‬ ‫‪North Vancouver City Library, 120 West 14th Street‬‬

‫آرايش مو توسط "نازی"‬ ‫کوتاه کردن مو (زنانه و مردانه)‪ :‬‬

‫‪$10‬‬

‫رنگ ریشه مو‪ :‬‬

‫‪$20‬‬

‫ ‬ ‫رنگ موی آقایان‪:‬‬

‫‪$10‬‬

‫ ‬ ‫هایالیت‪:‬‬

‫ ‬ ‫‪up to $40‬‬

‫ ‬ ‫بند و ابرو‪:‬‬

‫‪$15‬‬

‫ ‬ ‫ابرو‪:‬‬

‫‪$10‬‬

‫(نورت ونکوور)‬

‫‪778.859.4393‬‬

‫‪Tel:‬‬

‫بنیاد کانادا و ایران برگزارمی کند‪:‬‬

‫"جشن دیدوبازدید نوروزی "‬ ‫تاریخ‪۲۱ :‬مارچ ‪ / ۲۰۱۵‬زمان‪ ۶:۳۰ :‬بعدازظهرالی ‪۱‬بامداد‬ ‫مکان‪Coast Coal Harbour Hotel :‬‬ ‫آدرس‪1180West Hastings Street Vancouver BC :‬‬ ‫برای خریدبلیط باشماره ‪ 6043466213‬ویا ایمیل ‪ info@cif-bc.com‬تماس‬ ‫بگیرید‪ .‬به علت محدودیت جا بلیط ها خیلی زود بفروش میرسند‪،‬لطفا بلیط خودراهمین‬ ‫امروزتهیه نمایید‪.‬‬ ‫کلیه درآمدحاصل ازاین برنامه صرف ارایه بورسیه تحصیلی برای دانشجویان بنیاد‬ ‫خواهد شد‪ .‬اطالعات بیشتر‪www.cif-bc.com - 6043466213 :‬‬

‫بنیاد کانادا و ایران‬ ‫به اطالع دانش آموزان ودانشجویان دانشگاه میرساند که تقاضانامه بورس‬ ‫تحصیلی سال ‪ ۲۰۱۵‬دروبسایت این سازمان ‪ www.cic-bc.com‬موجود‬ ‫میباشد‪ ،‬درصورت تمایل به دریافت این بورسیه‪ ،‬تقاضانامه خودرابامدارک الزم‬ ‫پس ازتکمیل و قبل ازتاریخ ‪ ۱۵‬مارچ ‪ ۲۰۱۵‬به آدرس ‪PO BOX,91232 :‬‬ ‫‪ West Vancouver BC V7V 3N6‬ارسال نمایید ‪.‬‬ ‫شماره اطالعات بنیاد ‪6046961121 :‬‬ ‫ایمیل آدرس ‪info@cif-bc.com :‬‬

‫اجاره‪:‬‬

‫‪ 2‬اتاق در طبقه ای مستقل از یک تاون هاوس بسیار بزرگ و زیبا با‬ ‫منظره دلباز دریا‪ ،‬با تمام امکانات (‪ )utilities‬و تخت و مبل و ‪ ...‬در‬ ‫بهترین نقطه ی نیووست مینستر با اجاره بهای بسیار مناسب که اینترنت‬ ‫و آب و برق هم در آن لحاظ شده است‪ ،‬آماده ی اجاره می باشد‪.‬‬

‫‪Tel: 778.834.2199‬‬

‫تدريس پيانو‬ ‫آهنگسازی ‪ ،‬هارمونی ‪ ،‬تئوری موسیقی ‪ ،‬تاریخ موسیقی ‪ ،‬آنالیز‬ ‫توسط‬ ‫رامین جمالپور‬ ‫پیانیست گروه کر و ارکستر سمفونیک تهران‬ ‫پیانیست گروه کر و ارکستر سمفونیک صدا و سیما‬ ‫رهبر گروه کر تاالر رودکی‬ ‫عضو رسمی انجمن آهنگسازان صدا و سیما‬

‫‪604.924.1475‬‬


‫سال دوازدهم‬

‫‪Page 45‬‬

‫دفتر کار اجاره داده می شود‬ ‫چند واحد دفتر کار واقع در نورت ونکوور‬

‫‪Wise Appliance Service‬‬ ‫تعميرات انواع لوازم برقی خانگی‬

‫)حسن( ‪604.764.6911‬‬

‫برای اجاره واگذار می شود‪ .‬برای کسب‬ ‫اطالعات بیشتر لطفاً با شماره تلفن زیر‬ ‫تماس بگیرید‪:‬‬

‫‪778.889.4820‬‬ ‫اطالعيه بنياد کانادا و ايران‬ ‫بنیاد کانادا و ایران برای برگزاری هرچه‬ ‫بهتر" بازارچه نوروزی " به تعدادی داوطلب‬ ‫نیازمنداست‪.‬‬ ‫بدین منظورازکلیه عالقمندان به همکاری بااین‬ ‫برنامه بخصوص دانش آموزان مدارس دعوت‬ ‫میگردد که درتاریخ وزمان اعالم شده درزیربه‬ ‫ما به پیوندید تا اطالعات الزم دراختیارتان‬ ‫گذاشته شود‪.‬‬ ‫به کلیه دانش آموزان ودانشجویان که دراین‬ ‫برنامه همکاری نمایند‪ ،‬ازطرف بنیاد گواهی‬ ‫وتاییدیه کارداوطلبانه داده خواهد شد که قابل‬ ‫استفاده دررزومه خواهد بود‪.‬‬ ‫تاریخ ‪ ۲۲ :‬فوریه‬ ‫زمان ‪ ۲ :‬الی ‪۴:۳۰‬‬ ‫مکان ‪ :‬شماره ‪۱۴۵‬خیابان یکم غربی نورت‬ ‫ونکوور‬ ‫تلفن ‪6046961121 :‬‬ ‫پست الکترونیک ‪info@cif-bc.com :‬‬

‫اتوموبيل برای فروش‬ ‫‪99 Mercedes Benz S320‬‬ ‫‪6 cylinder - New body‬‬ ‫‪Black - Low Milage‬‬ ‫‪- In very good condition‬‬ ‫‪$ 12.800 or best offer‬‬

‫‪604.971.4333‬‬

‫بازاریاب مورد نیاز است‬ ‫(‪)a part-time job‬‬ ‫به یک بازاریاب باتجربه‪،‬‬ ‫کوشا و خوش برخورد برای‬ ‫همکاری در زمینه ی کسب‬ ‫آگهی برای نشریه نیازمندیم‪.‬‬ ‫ساعات کار بسیار‬ ‫قابل انعطاف و پرداخت به‬ ‫صورت کمیسیون مناسب‬

‫‪778.279.4848‬‬

‫حل جدول نشريه ی فرهنگ (شماره ی ‪)307‬‬

‫‪Farhang, February 20, 2015, No. 307‬‬


Farhang, February 20, 2015, No. 307

‫سال دوازدهم‬

Page 46

"I collect these reports from the Real Estate Board, STAT Canada and economists. But I welcome your input and suggestions as this section is designed to address your market concerns, whether you are an existing property owner or just starting your search in the Greater Vancouver Real Estate Market. For further detailed information you can reach me at: 604.722.7202 (Foad Ahmadi) or FoadAhmadi.com"

BC Home Sales Start 2015 in Positive Territory By FOAD AHMADI, Vancouver

Vancouver, BC – February, 2015. The British Columbia Real Estate Association (BCREA) reports that a total of 4,377 residential unit sales were recorded by the Multiple Listing Service® (MLS®) in January, up 3.1 per cent from the same month last year. Total sales dollar volume was $2.6 billion, an increase of 8.3 per cent compared to a year ago. The average MLS® residential price in the province rose to $593,155, up 5.0 per cent from the same month last year. “Last month was the strongest January for BC home sales in five years,” said Cameron Muir, BCREA Chief Economist. “However, consumer demand did edge down from December on a seasonally adjusted basis." Low mortgage interest rates, strong population growth and improving labour market conditions are underpinning housing demand in the province. However, weakening economic conditions in Alberta are limiting home sales in the Okanagan, Kootenay and BC Northern market areas. MLS® residential sales in British Columbia are forecast to rise 2.4 per cent to 86,050 units this year and a further 3.9 per cent to 89,400 units in 2016. The ten-year average is 82,100 unit sales. A record 106,300 MLS® residential sales were recorded in 2005.

‫جلسهٔ آموزشی پروسه و تکمیل فرمهای شهروندی‬ ‫(تابعیت) کانادا‬

‫ فوریه‬۳۲ :‫تاریخ‬ ‫ بعد از ظهر‬۴ ‫ الی‬۳ :‫زمان‬ MOSAIC—5902 Kingsway, Burnaby :‫مکان‬ ‫به زبان انگلیسی و کمک فارسی‬ : ‫تلفن و ایمیل ثبت نام‬  604 438 8214 (‫) سولماز‬

 smehrabani@mosaicbc.com

‫لطفأ جهت ثبت نام کارت اقامت خود را در دست داشته و با تلفن یا‬ ‫ایمیل داده شده تماس حاصل فرمائید‬

Exercise is not only about body fitness By: Negar Samadyan, Vancouver Other than staying fit, there are a number of benefits that doing regular exercise helps to improve mental and physical health which we normally don't take into account It can be as effective as antidepressants. Exercise is proven to boost mood and strengthen mental wellbeing. In fact research shows outdoor exercise, or ecotherpy as it's called, can be as effective as antidepressants in treating mild to moderate depression and anxiety. Getting physically fit and achieving personal goals boost our confidence and self-esteem and help combat feelings of hopelessness, which can often come over us when we're feeling low. Playing sport with others can have even greater impact as it provides an opportunity to strengthen social networks, talk through problems with others or simply laugh and enjoy a break from family and work. It boosts immunity. Regular exercise can reduce your risk of certain serious health conditions, including heart disease, diabetes and some cancers. It can also decrease your chances of developing -and getting stuck with -- more common illnesses, such as flus and colds. It promotes better sleep. If you're having sleep problems, skip the pills and hit the pool, or go for a run. According to one study, people who exercised regularly for about 10 weeks reported sleeping better than they had previously, having a decreased need for sleeppromoting medication. It decreases PMS. Women often report feeling irritable and bloated before their periods, but exercise appears to minimize these conditions. In a survey of nearly 2,000 New Zealand women, researchers found that those who exercised, rested and wrote in a journal about their symptoms fared better than those who took specific vitamins or followed other DIY advice. It strengthens the brain. Studies have found that working out can lessen the severity of memory problems in older adults, and even decrease the risk of diseases like Alzheimer's. It can also have a positive benefit on the brain function of younger people. Research out of New Zealand shows that exercise improves executive function -- the general brain processes that include planning, memory, reasoning, problem-solving and more. It improves body image. After summarizing the effects of 57 separate studies, a group of researchers determined that it does indeed improve how you feel about your body as soon as you do couple of weeks of regular exercise. People have different levels of fitness and ability and availability but NHS guidelines for 1965- year olds suggest 150 minutes of activity - be that walking, team sports, swimming - per week. Make sure that your activity levels are consistent, and that you do a similar amount of exercise each week.


Farhang, February 20, 2015, No. 307

‫سال دوازدهم‬

Page 47

Escobar: Paradise Lost (PG) *** Danger Man!

Jupiter Ascending (PG) **** Brave New World! By ROBERT WALDMAN, Vancouver

N

ever write off talented people no matter what the field of endeavour. Back after a few bumps in the road are The Matrix mastermind Wachowki Clan (Cloud Atlas). Gone is the confusion and a strange new world is on display in Jupiter Ascending. Imagination kicks into gear on a lavish scale in this stirring Warner Brothers triumph now entrancing audiences at Cineplex Odeon theatres around B.C. Make sure you see this in IMAX or 3-D for its total visual impact. Forget doomsday Hollywood watchers and everyday people who fear bad things come when a film's release gets delayed. Practice makes perfect and however long it took to "fine tune" Jupiter Ascending it has paid off in spades. Centre of the universe Mila Kunis delivers a knockout performance as simple Jupiter Jones, a typical "immigrant" girl struggling to make ends meet with her Eastern European family. Little does this lass know that she's actually from a distant planet and now her true family want her back. When worlds collide things can get nasty and our plain Jane girl falls prey to a power play between battling brothers from a galaxy far, far away. Evil emanates from Balam and Titus Balasex. Both Eddie Redmayne and Douglas Booth are in great sinister mode as ultimate cads who will do anything (and everything) to cut Jones' days on Earth short. Out to stave off the enemy is fly boy toy Caine Wise. Able to ham it up is a buff Channing Tatum (21 Jump Street) as the odd man out in this wild and crazy science fiction soap opera that simply rocks. Truly impressive special effects, and a tempo and pacing that is relentless turns Jupiter Ascending into a masterful fantasy. Bonus points to go out since for a change the 3-D effects work and the extra charge to see this unforgettable journey in IMAX is well founded. Superb atmosphere, engaging characters, solid performances, a smart story and breathtaking spectacle make this Andy and Lama Wachowski effort a real pleasure to sit through. Consider the experience to be simply jaw-dropping.

By ROBERT WALDMAN, Vancouver

M

ost people know the television landscape is changing. Many folks prefer the comfort of their own home to watch a movie. Cheaper and more convenient in many ways in home viewing is the "in thing" to do for many cash--strapped and dare I say older people. While video stores have gone the way of the do bird smart cable operators have now reached new audiences through new “on demand” services. Ever willing to expand their reach Hollywood studios have begun to tap into this new burgeoning market. Heck, some movies are shot specifically for home audiences and purposelessly bypass a theatrical release. Into this mix comes Escobar: Paradise Lost. Better call your local cable carrier, be it Shaw, Rogers, Telus or Bell to check out this intense and intelligent drama. Part romance part guns and bullets Escobar: Paradise Lost is a tropical and topical delight. Filmed in Panama with a decided Canadian bent this two hour film revolves around a vacationing displanted Canuck hitting the local tropical beach and making by as a surf instructor of sorts. Awkward in a boyish sort of way turns out to be Nick. Hot off his starring ways in The Hunger Games is Josh Hutcherson. Shucks, those innocent baby-faced good looks lead to a chance meeting with local lovely Maria. Fetching and comely is this home-grown lass, buoyantly revealed through Claudia Traisac. Sometimes romances are made in heaven. Sometimes they aren't. While this pair date they are swept into the world of politics, drugs and cocaine as Maria's uncle turns out to be none other than Pablo Escobar. Cruel is the take given this monster by Benicio Del Toro (License to Kill). Despite the unbelievable nature of a storybook romance gone sour actor turned director/writer Andrea Di Stefano turns out a pretty good effort here. That sense of danger and tension is well earned as is the insane intensity Del Toro brings to the party. It's hard imagining any actor doing a better job getting into the depths of danger, despair and ruthlessness that make-up this cocaine monster family man. Wolves in sheep's clothing never felt so menacing. Pressure on many levels helps make Escobar: Paradise Lost a good reminder that all the money in the world can't buy happiness or freedom -or love.


Farhang, February 20, 2015, No. 307

‫سال دوازدهم‬

‫بزرگترين موسسه ايرانی وام مسکن در کانادا‬

Mehrdad Nevis

‫مهرداد نـويس‬

Mortgage Specialist

‫مشاور و متخصص وام مسکن‬

Mortgage Services for Life

Cell: 604.307.8674

Suite 103 - 850 Harbourside Drive,

Tel: 604.988.8766

North Vancouver BC V7P 0A3

Fax: 604.988.8736

www.yespros.com

rodnevis@yespros.com

Page 48


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.