نشريه فرهنگ BC شماره 316 - تاریخ انتشار: 26 ژوئن 2015 - ونکوور - کانادا

Page 1

‫سال سيزدهم‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫جمعه ‪ 5‬تير ‪ - 1394‬شماره ‪ ،316‬سال سيزدهم‬

‫‪Friday, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫گزارشی از برگزاری مراسم "روز ملی بوميان کانادا"‬ ‫در ونکوور و ديگر نقاط کشور‬ ‫صفحه ی ‪14‬‬

‫مرکز لیزر الیمالیت برای مشاوره رایگان و تست دستگاه با ما متاس بگیرید‬

‫گالری فرش پازیریک‬

‫‪Pazyryk‬‬

‫تعميرات و خريد و فروش‬ ‫نقد و يا به اقساط ‪604.770.1784‬‬

‫‪1480 Marine Drive, North Van.‬‬

‫مهندس محمد خلیل بیگی‬

‫کارشناس امالک‬

‫‪Cell: 604.727.4044‬‬ ‫‪Office: 604.688.6315‬‬ ‫‪Fax: 604.688.6316‬‬ ‫‪Cell: 604.763.1512‬‬ ‫‪Office: 778.285.8840‬‬

‫‪mbeigi1960@gmail.com‬‬ ‫‪www.Royalty.ca‬‬


‫‪Page 2‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫آژانس مسافرتی آریا‬ ‫با مدیریت ناهید صعودیان‬

‫تلفن ونکوور‪:‬‬

‫پر فروش ترین و با سابقه ترین آژانس هوایی ‪( 604) 986.0094‬‬ ‫نماینده رسمی کلیه خطوط هوایی برای ایران‬

‫تلفن تورنتو‪:‬‬ ‫‪(416) 229.1313‬‬

‫ارایه خدمتی نو از آژانس آریا‪:‬‬ ‫روزهای شنبه‪ ،‬یکشنبه و تعطیل تا حد امکان‬ ‫به پیام های فوری شما پاسخ داده خواهد شد‪.‬‬

‫‪3731 Delbrook Ave.‬‬ ‫‪North Vancouver, BC V7N 3Z4‬‬ ‫‪E.mail: info@ariatravel.net‬‬

‫ایران‬

‫اسپشیال‬

‫اسپشیال‬

‫‪ 900‬دالر‬ ‫‪+‬‬ ‫‪Tax‬‬

‫تور‬ ‫مکزیک‬

‫تهران به‬ ‫ونکوور‬


Farhang, June 26, 2015, No. 316

‫سال سيزدهم‬

Page 3


‫‪Page 4‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫اطالعيه ی نشريه ی فرهنگ ‪BC‬‬ ‫خوانندگان ارجمند نشریه ی فرهنگ و صاحبان محترم آگهی های این نشريه لطفاً توجه داشته باشند که به دليل تعطیالت تابستانی‪،‬‬ ‫شماره ی آینده ی این نشریه (شماره ‪ )317‬به جای انتشار در تاريخ ‪ 10‬جوالی‪ ،‬در تاريخ ‪ 24‬جوالی منتشر خواهد شد‪.‬‬ ‫با سپاس فراوان از حماُيت های بی دریغ شما دوستداران این نشریه در همه ی ‪ 13‬سالی که از انتشار آن می گذرد‪.‬‬

‫شماره بعدی‪ 24 :‬جوالی ‪2015‬‬

‫نشريه خوشنام‪ ،‬متنوع و پُرخواننده "فرهنگ"‬ ‫بهترين مکان برای معرفی و تبليغ بيزينس شما‬

‫‪604.544.0960‬‬


‫‪Page 5‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫فرماندار شمیرانات‪ ،‬سپس نیروهای مسلح کشور را تلویحاً عامل تصرفات غیرقانونی زمین‬ ‫معرفی کرده و گفته است‪ ۸۱۴« :‬هکتار زمین توسط نیروهای مسلح تصرف شده و دور‬ ‫آن سیم خاردار کشیده‌اند»‪.‬‬ ‫عزت‌اهلل خان محمدی‪ ،‬در جای دیگری از اظهارات‌اش افزوده است‪« :‬در مورد زمین‬ ‫خواری ‪ ۱۵۵۰‬پرونده تشکیل شده و در عرصه ملی با ‪ ۱۱٧‬هکتار دخل و تصرف زمین‬ ‫روبرو بوده ایم که روی هم به تشکیل ‪ ۲۰۲‬پرونده منجر شده است‪».‬‬ ‫‪Farhang-e‬‬ ‫‪BC, Feb. 23, 2011, No. 204‬‬ ‫گسترش مهارگسیخته زمین خواری و تصرفات غیرقانونی منابع طبیعی کشور‪ ،‬واکنش‬ ‫ایران را نیز در پی داشته که از جمله گفته است که زمین خواری‬ ‫جمهوری‬ ‫رهبر‬ ‫اسالمی‪۵٠٠‬‬ ‫ديروز را‬ ‫بازداشتشدگان‬ ‫خواری» تبدیل‬ ‫اکنونبه به‬ ‫«کوهوی‪،‬‬ ‫گفتهی‬ ‫ایرانکرد‪.‬‬ ‫در اعالم‬ ‫نفر‬ ‫است‪ .‬ﻳﮏ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ‬ ‫ﮐﺸﺘﻪشدهﺷﺪﻥ‬ ‫"زردبند" به منظور تصرف غیرقانونی اراضی آن همچنین با اظهارات‬ ‫رودخانه‬ ‫خشکاندن‬ ‫اکثر بازداشتشدگانی که او‬ ‫وزیر پیشین کشاورزی‪ ،‬مصادف است که گفته است‪ ۹٧ :‬درصد‬ ‫کالنتری‪،‬‬ ‫مشاھده عیسی‬ ‫اخیر‬ ‫محدودهی‬ ‫کرده‪ ،‬در‬ ‫ﺷﻴﺮﺍﺯ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻳﮑﻢ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬ ‫آزادی‪ ،‬و‬ ‫‌های ميدان‬ ‫خيابان و‬ ‫توسطسال‌های اخیر از بین رفته اند و در صورت ادامۀ این روند‪۵۰ ،‬‬ ‫ایران طی‬ ‫سطحی‬ ‫آب‬ ‫و‬ ‫بودند‬ ‫شده‬ ‫دستگير‬ ‫امنيت‬ ‫پليس‬ ‫(رادیو فرانسه)خبری‬ ‫میلیون ایرانی ناگزیر از مهاجرت برای زنده ماندن خواهند بود‪ .‬منابع‬

‫"دانه درشت ها" با خشکاندن رودخانه زردبند‬ ‫زمين‌های آن را تصرف کردند‬

‫‪Page 4‬‬

‫ناصر اعتمادی‬

‫ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﺣﺪﻭﺩ ‪ ۵۰۰‬ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ‬

‫بسياری از آنھا در ساعات پايانی ديشب و بامداد امروز آزاد شدند‪.‬‬ ‫و‬ ‫‪ ‬دانشجويی‬ ‫او که ديشب از مقر نيروی انتظامی فاتب واقع در ضلع جنوبی‬ ‫سايتھای نزديک به‬ ‫خاطرنشان‬ ‫تکذيب شده‪،‬‬ ‫ميدان انقالب‪ ،‬ابتدای خيابان کارگر جنوبی آزاد‬ ‫عرفانگزارش‬ ‫معترضان‬ ‫حلقه‬ ‫صدور حکم اعدام برای بنيانگذار‬ ‫خبر‬ ‫قرار‬ ‫ماموران‬ ‫شتم‬ ‫میکند که ھمزمان با دستگيری‪ ،‬مورد ضرب و‬ ‫دادهاند روز يکشنبه‪،‬‬ ‫آنھا‬ ‫با‬ ‫بدی‬ ‫برخورد‬ ‫گرفته؛ و تاکيد میکند که در زمان بازداشت‬ ‫گو بادانشجويان‬ ‫خبرگزاری هرانا ـ یک “منبع آگاه” روز شنبه ‪ ۳۰‬خرداد در گفتيکیو از‬ ‫خبرگزاری‬ ‫صورت نمیگرفت‪ ،‬مگر کسانی که به گفتهی او “بلبل زبانی”‬ ‫دانشگاه‬ ‫شيرازبنیانبه‌گذار‬ ‫طاهری‪،‬‬ ‫میزان ‌‪ ،‬متعلق به قوه قضاییه‪ ،‬صدور حکم اعدام برای محمد علی‬ ‫‪ ‬‬ ‫میکردند که به شدت کتک میخوردند‪.‬‬ ‫نيروھای‬ ‫دست‬ ‫“عرفان حلقه”‪ ،‬را تکذیب کرده است‪.‬‬ ‫حکومتی کشته شده‬ ‫شده و به‬ ‫شدگان توقيف‬ ‫بازداشت‬ ‫حالی“حکم‬ ‫است‪:‬‬ ‫هرانا به نقل از رادیو فردا‪ ،‬این منبع آگاه همچنین‬ ‫خبرگزاری‬ ‫گزارش‬ ‫به گفتهی او‪ ،‬تلفنھای ھمراه ھمهی به‬ ‫گفته در‬ ‫است؛ اين‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫مراجعه‬ ‫آنھا‬ ‫گرفتن‬ ‫پس‬ ‫عيد ب‬ ‫گفته بعد‬ ‫تهران‪،‬شده که‬ ‫آنھا گفته‬ ‫استاز که‬ ‫محمد هادی حیدرزاده‪ ،‬مدیر کل حفاظت محیط زیست استان‬ ‫اینرای محمد علی طاهری تا به امروز صادر و ابالغ هم نشده است”‪.‬‬ ‫است که خبرگزاری‬ ‫با‬ ‫شده‪،‬‬ ‫آزاد‬ ‫محل‬ ‫ھمين‬ ‫از‬ ‫ديشب‬ ‫ھم‬ ‫او‬ ‫که‬ ‫کارگر‬ ‫يک‬ ‫ھمچنين‬ ‫اين برای‬ ‫اعدام‬ ‫صدور باحکم‬ ‫تکذيب‬ ‫سازمان در اعتراض به تصرفات غیرقانونی که در اطراف رودخانه "زردبند" در شهرستان محمود علیزاده طباطبایی‪ ،‬وکیل محمد علی طاهری روز شنبه از فارس‬ ‫برخورد‬ ‫“به ديده‪،‬‬ ‫بازداشت‬ ‫در زمان‬ ‫رفتارھايی که‬ ‫تعجب از‬ ‫شمیرانات صورت گرفته‪ ،‬شکایتی را تسلیم دستگاه قضایی ابراز‬ ‫هادی‬ ‫است‪ .‬محمد‬ ‫کشور کرده‬ ‫داد‪ ،‬اما‬ ‫خبر‬ ‫تهران‬ ‫سویاينشعبه‬ ‫‌االرض” از‬ ‫اتهام بهافساد فی‬ ‫موکلش‬ ‫انقالبدر جريان درگيری‬ ‫دادگاه کرده و‬ ‫‪۲۸‬تصادف‬ ‫دانشجو‬ ‫گفته است‬ ‫خبر‬ ‫خشن ماموران اشاره میکند و میگويد‪:‬‬ ‫نکرده‬ ‫نشده ابالغ‬ ‫“هنوز‬ ‫است”‪.‬وبسايت دانشجونيوز‪ ،‬حامد‬ ‫برگزارش‬ ‫است‪ .‬بنا‬ ‫حیدرزاده‪ ،‬تصریح کرده است که این تصرفات با جعل سند و توسط «دانه درشت ها» اضافه کرد که دادگاه این حکم راکشته‬ ‫اينھا خودشان ھم کسی را قبول نداشتند و به ھمه فحش میدادند‪،‬‬ ‫شيراز‪،‬‬ ‫برایدانشگاه‬ ‫شناسی‬ ‫حکمزيست‬ ‫رشته‬ ‫دانشجوی‬ ‫اظهار‬ ‫خودمه‌ها»‬ ‫صورت گرفته؛ هر چند او نمی‌تواند در مورد «درشتی» این «دان‬ ‫طاهری‬ ‫محمدعلی‬ ‫اعدام‬ ‫صدور‬ ‫نورمحمدی‪،‬درباره‬ ‫زمینه‪ ،‬یک مقام آگاه قضایی نیز‬ ‫میهمین‬ ‫کند‪.‬ھم توھيندر‬ ‫کردند‪ .‬ب‬ ‫نظرامام‬ ‫حتی به‬ ‫شنيدم که‬ ‫ميدان‬ ‫در‬ ‫اسفندماه‬ ‫يکم‬ ‫آباد‬ ‫خرم‬ ‫اھل‬ ‫و‬ ‫دستغيب‬ ‫خوابگاه‬ ‫ساکن‬ ‫گرفته‬ ‫صورت‬ ‫تحقیقات‬ ‫که در‬ ‫گفته است‪“ :‬رسیدگی به این پرونده هنوز نهایی نشده و قاضی پرونده‬ ‫ھم به‬ ‫“تسنیم” يا به‬ ‫خبرگزاریداشتهاند و‬ ‫سابقهی بازداشت‬ ‫که قبال‬ ‫افرادی را‬ ‫گفتهی او‪،‬‬ ‫پیشتر عزت‌اهلل خان محمدی‪ ،‬فرماندار شمیرانات‪ ،‬گفته بود ه‬ ‫مھندسی در‬ ‫اره يک‬ ‫سختمان‬ ‫روشن شده که مسئوالن دولتی اراده‌ای در برخورد با متخلفان از خود نشان نداده و بی‌ارادگی وارد مرحله صدور حکم نشده نمازی‬ ‫حالوکیل‬ ‫«ادعای‬ ‫دانشکدهداشت‪:‬‬ ‫ادامه اظهار‬ ‫قضاییشمدر‬ ‫مقابلمقام‬ ‫است”‪ .‬این‬ ‫ھرحال میخواستند نگه دارند‪ ،‬به مقر اصلی پليس امنيت منتقل‬ ‫‌شود”‪...‬شده است‪ .‬برپايه‬ ‫حکومتی کشته‬ ‫اعدام از دس‬ ‫آنان در برخورد با متخلفان منجر به تشدید تصرفات غیرقانونی در اراضی ملی کشور از این متهم مبنی بر صدور حکم فرار‬ ‫مامورانتکذیب می‬ ‫صحتتندارد و‬ ‫میکردند‪ .‬او میگويد که تنھا مردان در اين محل بازداشت بودهاند و‬ ‫امنيتی از‬ ‫آقایوسيله‬ ‫دانشجو به‬ ‫خبرگزاری فارس پیش از این گزارش‬ ‫جمله در بستر و حاشیه رودخانه "زردبند" شده است‪.‬‬ ‫“افساد‬ ‫ماموران اتهام‬ ‫طاهری به‬ ‫نيوز‪،‬کهاينپرونده‬ ‫دانشجو بود‬ ‫گزارش داده‬ ‫زنان را از ابتدا به جای ديگری – احتماال بازداشتگاه وزرا – منتقل‬ ‫روی پل نمازی به پايين پرت شده و پس از برخورد با يک‬ ‫–‬ ‫اسفندماه‬ ‫گفته– اول‬ ‫ديروز‬ ‫توضیحدراینتجمع‬ ‫بازداشتشده‬ ‫يکی از افراد‬ ‫کلمه‪:‬‬ ‫است‪« :‬کسی را کرده‬ ‫مطلب‬ ‫شمیرانات در‬ ‫فرماندار‬ ‫داشتهاند‪.‬ایم که با جعل سند زمین فی‌االرض در دست بررسی است و سه تن از مراجع تقلید طی استفتائاتی که از سوی دستگاه‬ ‫خودرو در خيابان ساحلی کشته شده است‪) .‬راديو فردا(‬ ‫تعداد تقريبی‬ ‫نهایت گو با‬ ‫در گفت و‬ ‫اما در‬ ‫است‪،‬شده‪،‬‬ ‫گذشته آزاد‬ ‫که نيمه‬ ‫امروز(‬ ‫)ايرانو به‬ ‫محکوم شده‬ ‫کلمه‪،‬منطقه‬ ‫شهردار‬ ‫شب کرده‬ ‫تصرف‬ ‫را‬ ‫زندان رفته است‪ ».‬قضا صورت گرفته‪ ،‬حکم ارتداد طاهری را صادر کرده‌اند”‪..‬‬

‫ﺩﺭ ﺗﺠﻤﻊ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬

‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬


‫‪Page 6‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫شهريار عدل؛‬ ‫از ثبت جهانی بناهای تاريخی تا مرمت فيلم‌های قاجاری‬

‫شهریار عدل‪ ،‬باستان‌شناس و کارشناس تاریخ هنر و معماری که روز یکشنبه‪ ۳۱ ،‬خرداد‬ ‫درگذشت کارنامه‌ای پربار از خود به جای گذاشته است‪.‬‬ ‫این کارنامه‪ ،‬فهرستی بلند از خدمات او برای شناسایی‪ ،‬مرمت و حفظ فرهنگ و هنر ایران‪،‬‬ ‫چه در داخل و چه در خارج مرزهای ایران را نشان می‌دهد‪.‬‬ ‫او که ششمین فرزن ِد پسر خانواده‌ا‌ی با سوابق اجتماعی و فرهنگی باال بود بعد از تحصیالت‬ ‫ابتدایی به فرانسه رفت‪.‬‬ ‫شهریار عدل که به گفته خودش "از بچگی دنبال تیله جمع کردن بود" این عالقه به‬ ‫"گردآوری" را با تاریخ ایران پیوند داد و در قالب باستان‌شناسی پی گرفت‪.‬‬ ‫اما مادرش که تصمیم‌گیرنده نهایی خانواده آن‌ها بود چندان به این شاخه عالقه نداشت و‬ ‫از آن‌جا که برادرش همایون در مدرسه معماری پاریس درس می‌خواند و از طرف دیگر‬ ‫پدرش هم به تازگی فوت کرده بود‪ ،‬او هم تحصیالت عالی‌اش را در رشته معماری آغاز‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫کرد‪ .‬اما عدم عالقه‌اش به معماری باعث شد به جز تاریخ معماری و مرمت درس‌های‬ ‫زیادی در این رشته نگیرد و تحصیالتش را نیمه‌تمام رها کند‪ .‬این‌بار تصمیم گرفت مستقیم‬ ‫به سراغ رشتۀ تحصیلی مورد عالقه‌اش برود و در دانشگاه لوور تاریخ عمومی هنر‪،‬‬ ‫باستان‌شناسی شرق و تاریخ هنر دوره اسالم بخواند‪.‬‬ ‫بعد از بازگشت به ایران یکی از اولین پروژه‌های میدانی‌اش کار روی دامغان بود (بخشی‬ ‫از خانواده او هم از همین ناحیه بودند) که بعدها به شهر بسطام نیز گسترش یافت‪ ،‬منطقه‌ای‬ ‫که به گفتۀ او "آیینه معماری ایران" از ‪ ۱۲۰۰‬سال پیش تا امروز است‪.‬‬ ‫او یکی از بانیان آغاز کار حفاری شهر ری در سال ‪ ۱۳۵۵‬بود که به علت توسعه تهران در‬ ‫خطر محو شدن قرار داشت‪ .‬در کنار آن یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های شهریار عدل مرمت‬ ‫مسجد زوزن در نزدیکی شهر خواف است‪.‬‬ ‫در سال‌های آغازین بعد از انقالب که بسیاری از فعالیت‌های فرهنگی متوقف شده بود‪ ،‬عدل‬ ‫هم‌چنان به کار ادامه داد‪.‬‬ ‫در همین دوران او نه تنها توانست کار ثبت آثار تاریخی مهم ایران در یونسکو را که‬ ‫کارهای اداری‌اش از پیش از انقالب آغاز شده بود به سرانجام برساند بلکه به گفته خودش‬ ‫با واسطه قرار دادن صادق قطب‌زاده‪ ،‬رئیس وقت رادیو و تلویزیون ایران‪ ،‬از آیت اهلل‬ ‫روح اهلل خمینی خواست تا با صدور حکمی جلوی کندوکاوهای غیرقانونی در گوشه و کنار‬ ‫ایران را بگیرد‪.‬‬ ‫فعالیت‌های او هم‌چنین شامل تالش‌هایی برای نجات آثار تاریخی در بامیان افغانستان و‬ ‫گرجستان نیز می‌شود‪.‬‬ ‫به عالوه او در برگرداندن نفیس‌ترین نسخه شاهنامه‪ ،‬شاهنامۀ تهماسبی‪ ،‬به ایران نقشی‬ ‫مهم داشت‪ ،‬کتابی که گاهی فقط یک صفحه از آن به قیمت چند میلیون دالر فروخته شده‬ ‫است‪ .‬بعد از چند سال مذاکره‪ ،‬صفحات باقیمانده این شاهنامه با واسطه‌گری دوریس آمان‪،‬‬ ‫یک دالل آثار هنری در زوریخ‪ ،‬با تابلوی "زن شمارۀ ‪ "۳‬اثر دکونینگ (از گنجینه موزه‬ ‫هنرهای معاصر تهران) معاوضه شد‪ .‬اثر مدرن دکونینگ در فرودگاهی در اتریش به دیوید‬ ‫گفن – تهیه کننده مشهور موسیقی که آثار گروه ایگلز و باب دیلن را تهیه کرده – رسید‪ .‬این‬ ‫تابلوی نقاشی در سال ‪ ۲۰۰۶‬حدود ‪ ۱۴۰‬میلیون دالر ارزش داشت‪.‬‬ ‫فیلم‌های قاجاری‬ ‫یکی دیگر از خدمات مهم شهریار عدل‪ ،‬نقش او در مرمت اولین فیلم‌های تاریخ سینمای‬ ‫ایران از دوره مظفرالدین شاه بود که به همت او به فرانسه منتقل شد و در آن‌جا مرمت‬ ‫گردید‪ .‬این آثار‪ ،‬که تعدادشان حدود سی فیلم است‪ ،‬در سال ‪ ۱۳۷۰‬در کاخ گلستان کشف‬ ‫شد‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Page 7‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫‪...‬در سال ‪ ۱۳۸۸‬برای مرمت به مرکز ملی سینماتوگرافی در فرانسه (‪ )CNC‬ارسال شد‬ ‫و بعد از مرمت‪ ،‬حدود سه سال بعد‪ ،‬به ایران برگردانده شد‪ .‬این مجموعه هم شامل فیلم‌های‬ ‫سفرنامه‌ای خود مظفرالدین شاه می‌شود و هم فیلم‌های خارجی‪.‬‬ ‫مظفرالدین شاه قاجار که شیفتۀ تکنولوژی و هم‌چون پدرش مجذوب عکاسی بود در اولین‬ ‫سفر خارجی‌اش به فرانسه در نمایشگاه جهانی پاریس ‪ ۱۹۰۰‬را شرکت کرد‪ ،‬اولین نمایشگاه‬ ‫جهانی که سینما را هم به فهرست عناوینش اضافه کرده بود‪.‬‬ ‫حضور در این نمایشگاه که در آن برادران لومیر پرده‌ای عظیم به پا کرده بودند باید بر‬ ‫مظفرالدین شاه تأثیر زیادی گذاشته باشد‪.‬‬ ‫او در سفرنامه‌اش (شنبه هفتم ربیع‌الثانی) می‌نویسد‪" :‬ابتدا وارد درب مخصوص این عمارت‬ ‫شدیم وقت مغرب و چراغهای اکسپوزیسیون روشن بود‪ .‬اول ورود بتاالر جشن که نمودیم‬ ‫خیلی از نظر ما جلوه کرد و واقعاً بنای عالی است‪ .‬جائی است به بزرگی دو تکیه دولت و‬ ‫همانطور مدور و با بلور منقش مسقف است و اطراف آن دو مرتبه صندلیهای مخمل قرمز‬ ‫است که برای جلوس اشخاص ساخته و پرداخته شده‪ .‬در این تاالر سینموفتوگراف نشان‬ ‫می‌دهند‪ .‬پرده بسیار بزرگی در وسط تاالر بلند کردند و تمام چراغهای الکتریک را خاموش‬ ‫و تاریک نموده و عکس (سینموفتوگراف) را به آن پرده بزرگ انداختند‪ .‬خیلی تماشا دادند‬ ‫منجمله مسافرین آفریقا و عربستان را که در صحرای آفریقا با شتر راه می پیمایند نمودند‬ ‫که خیلی دیدنی بود و دیگر اکسپوزیسیون و کوچه متحرک و رودخانه سن و رفتن کشتی در‬ ‫رودخانه و شناوری و آب بازی مردم و انواع چیزهای دیگر دیده شد که خیلی تماشا داشت‪.‬‬ ‫به عکاسباشی دستورالعمل داده‌ایم همه قسم آنها را خریده بطهران بیاورند که انشاءاهلل‬ ‫همانجا درست کرده به نوکرهای خودمان نشان بدهیم ‪ .‬بقدر سی پرده امشب تماشا کرده‪".‬‬ ‫به دنبال این دیدار‪ ،‬به دستور مظفرالدین شاه‪ ،‬عکاس ویژه او در سفر‪ ،‬ابراهیم خان‬ ‫عکاس‌باشی‪ ،‬دو دوربین و مقادیری فیلم خام خریداری کرد و بدین سان سینمای ایران آغاز‬ ‫شد‪.‬‬ ‫اولین فیلم ثبت شده از مظفرالدین شاه بعد از بازگشت به ایران تصویر او در حال سان دیدن‬ ‫از قشون است‪.‬‬ ‫در این مجموعه فیلم‌های غیرایرانی نیز وجود دارد‪ .‬یکی از آن‌ها "فاوست و مفیستوفلس"‬ ‫ساختۀ اولین کارگردان زن تاریخ سینما‪ ،‬آلیس گی بالنش است‪ .‬این فیلم دو دقیقه‌ای که در‬ ‫سال ‪ ۱۹۰۳‬ساخته شده اقتباسی تک‌صحنه‌ای از اثر مشهور گوته است‪ ،‬کاری که گفته‬ ‫می‌شود مظفرالدین شاه به صورت اپرا دیده بود و نپسندیده بود و برای همین این فیلم را‬ ‫سفارش داده بود‪.‬‬ ‫این آثار اکنون در موزه کاخ گلستان نگهداری می‌شوند‪bbc .‬‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫کشورهايی که بيشترين فارغ التحصيالن رشته های‬ ‫مهندسی را دارند‬

‫مجله ی فوربس‪ :‬کدام کشورها هر ساله بیشترین فارغ التحصیالن مهندسی را بیرون می‬ ‫دهند؟ در چند دهه ی گذشته آمریکا‪ ،‬ژاپن و دیگر کشورهای پیشرفته ی دنیا بیشترین تعداد‬ ‫مدارک فارغ التحصیلی در رشته های مهندسی را صادر کرده اند‪ .‬اما‪ ،‬این وضعیت تغییر‬ ‫کرده و اینک شمار بسیار قابل توجهی از فارغ التحصیالن در زمینه های مهندسی‪ ،‬تولید‬ ‫صنعتی و ساختمان از کشورهای در حال توسعه و در حال پیشرفت می آیند‪.‬‬ ‫بر اساس پژوهشی که توسط انجمن اقتصاد جهانی (‪)the World Economic Forum‬‬ ‫بدون در نظر گرفتن چین و هند که اطالعات کافی در باره شان در دست نیست‪ ،‬صورت‬ ‫گرفته است‪ ،‬روسیه در عرصه مهندسی و تولید صنعتی و ساختمان با مجموع ‪454000‬‬ ‫فارغ التحصیل در سال‪ ،‬پیشتاز است‪.‬‬ ‫ایاالت متحده ی آمریکا با ‪ 237826‬نفردرسال در جایگاه دوم قرار دارد و ایران با‬ ‫‪ 233695‬فارغ التحصیل در این رشته ها در جایگاه سوم ایستاده است‪ .‬اندونزی با‬ ‫‪ 140.000‬فارغ التحصیل و ویتنام با ‪ 100000‬فارغ التحصیل در رشته های مزبور‪،‬‬ ‫در جمع ‪ 10‬کشور تولید کننده ی بیشترین تعداد فارغ التحصیالن مهندسی قرار گرفته اند‪.‬‬


‫‪Page 8‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫شکست «سلطان» و آينده ترکيه‬ ‫فریدون خاوند‬ ‫نتایج انتخابات پارلمانی ترکیه‪ ،‬که یکشنبه هفتم ژوئن‬ ‫برگزار شد‪ ،‬برای همه کسانی که به آینده توسعه و‬ ‫دموکراسی در این کشور بسیار مهم عالقه دارند‪ ،‬هم‬ ‫مایه آرامش است و هم سرچشمه نگرانی‪.‬‬ ‫رویدادی عافیت‌بخش‬ ‫حزب «عدالت و توسعه» که طی سیزده سال‬ ‫گذشته از یک پیروزی انتخاباتی به پیروزی دیگر‬ ‫دست می‌یافت‪ ،‬در انتخابات اخیر اکثریت مطلق‬ ‫کرسی‌های پارلمانی را از دست داد و‪ ،‬مهم‌تر از‬ ‫همه‪ ،‬با این شکست‪ ،‬رویای رجب طیب اردوغان‪،‬‬ ‫رئیس جمهوری این کشور برای تجدید نظر در قانون‬ ‫اساسی به منظور دستیابی به قدرتی گسترده برای‬ ‫خویش‪ ،‬بر باد رفت‪ .‬با این انتخابات‪« ،‬عدالت و توسعه» همچنان در نقش نیرومندترین‬ ‫تشکل سیاسی در صحنه سیاست ترکیه باقی خواهد ماند‪ ،‬ولی برای حکومت کردن به‬ ‫ائتالف با دیگر سازمان‌های سیاسی نیاز خواهد داشت‪ .‬آقای اردوغان نیز مجبور خواهد بود‬ ‫به قدرت بسیار محدود خود به عنوان رئیس کشور در یک نظام پارلمانی‪ ،‬اکتفا کند‪.‬‬ ‫آنچه‪ ،‬در پایان این انتخابات‪ ،‬در درون و بیرون ترکیه‪ ،‬هواداران مردمساالری را خوشحال‬ ‫می‌کند‪ ،‬به وجود آمدن طیفی رنگارنگ‌تر در فضای سیاست این کشور است‪ .‬این به معنای‬ ‫ریشه‌دار شدن دموکراسی در ترکیه است‪ ،‬و نشان می‌دهد که جامعه مدنی این کشور به آن‬ ‫درجه از پختگی رسیده که بتواند جا‌به‌جا شدن ادواری قدرت را از راه صندوق رای‌گیری‪،‬‬ ‫به یک پدیده عادی بدل کند‪.‬‬ ‫تضعیف مواضع پارلمانی حزب «عدالت و توسعه» از آن رو هواداران دموکراسی را‬ ‫خوشحال کرده که رجب طیب اردوغان‪ ،‬در نقش رهبر بالمنازع این تشکل‪ ،‬طی د ‌و سه‬ ‫سال اخیر بیش از بیش به گفتار و رفتاری روی آورده بود که با توسعه اقتصادی و سیاسی‬ ‫و اجتماعی کشوری چون ترکیه هماهنگ نبود‪.‬‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫در صحنه داخلی ترکیه‪ ،‬حضور سنگین و دایمی و همه‌جانبه آقای اردوغان در همه عرصه‌ها‬ ‫باعث شده که او را «سلطان» یا «خلیفه» لقب بدهند‪ .‬گفتار مرد نیرومند ترکیه به گونه‌ای‬ ‫افراطی به اسالمگرایان خاورمیانه‌ای شباهت می‌یابد که «طیبیسم» را به عنوان جانشین‬ ‫«کمالیسم» به هم‌میهنانش عرضه می‌کند‪ .‬او در محاصره«درباری» است که بخش بزرگی‬ ‫از اهرم‌های قدرت سیاسی و اقتصادی را در دست دارد و به همه کس فرمان می‌دهد‪ ،‬از‬ ‫رسانه‌ها گرفته تا قضات و حتی رئیس بانک مرکزی‪.‬‬ ‫در عرصه خارجی نیز ترکیه طی یکی دو سال گذشته به عرصه‌هایی فرو غلطیده که با‬ ‫آنچه این کشور می‌تواند برای بهبود فضای منطقه‌ای خود انجام دهد‪ ،‬فاصله فراوان دارد‪.‬‬ ‫سخن از جمله بر سر دفاع بی‌چون و چرای دستگاه حکومتی اردوغان از اخوان‌المسلمین‬ ‫مصر و نیز گزارش‌های فراوانی است که درباره روابط پیچیده و شگفت‌آور آنکارا با‬ ‫«حکومت اسالمی» (داعش) منتشر می‌شود‪ .‬با توجه به تمامی این گرایش‌ها است که‬ ‫می‌توان انتخابات پارلمانی روز یکشنبه ترکیه را رویدادی عافیت‌بخش به‌شمار آورد‪.‬‬ ‫ولی در کنار جنبه آرامش بخش این رویداد‪ ،‬ترس از پیدایش بی‌ثباتی سیاسی در ترکیه‬ ‫نیز واقعیتی است که نمی‌توان به فراموشی سپرد‪ .‬ترکیه در تاریخ هفتاد سال گذشته خود‬ ‫تکان‌های سیاسی شدیدی را از سر گذرانده و شکاف‌های درونی آن (میان اسالمگرایان و‬ ‫الییک‌ها‪ ،‬میان ناسیونالیسم افراطی و اقلیت‌های قومی‪ )...‬هنوز در چارچوب یک «قرار‬ ‫داد اجتماعی» دایمی و مورد احترام همگانی‪ ،‬تضمین نشده است‪.‬‬ ‫فرسایش قدرت‬ ‫نگرانی درباره آینده ترکیه زمانی کامال بر طرف خواهد شد که حزب «عدالت و ترکیه»‬ ‫و مرد نیرومند آن‪ ،‬رجب طیب اردوغان‪ ،‬از کانون‌های حکمرانی رانده شوند و‪ ،‬در نقش‬ ‫اپوزیسیون‪ ،‬برای بازگشت به قدرت تالش کنند‪.‬‬ ‫منصفانه باید پذیرفت که حزب «عدالت و توسعه»‪ ،‬از زمان به قدرت رسیدنش در سال‬ ‫‪ ۲۰۰۲‬تا امروز‪ ،‬کارنامه اقتصادی درخشانی از خود بر جای گذاشته است‪ .‬طی این سیزده‬ ‫سال ترکیه‪ ،‬در گروه قدرت‌های نوظهور‪ ،‬بعد از چین باالترین رشد اقتصادی را داشت‬ ‫و تولید ناخالص سرانه‌اش عمال سه برابر شد (از ‪ ۳۵۰۰‬دالر به ‪ ۱۰۵۰۰‬دالر)‪ .‬با تکیه‬ ‫بر این دستاورد بود که «الگوی ترکیه» در جهان شهرت یافت و این فکر قوت گرفت که‬ ‫فرهنگ اسالمی راه را بر مردمساالری و توسعه اقتصادی نمی‌بندد‪.‬‬ ‫با این حال اقتصاد پویای ترکیه‪ ،‬طی دو سال گذشته‪ ،‬از نفس افتاده است‪ .‬نرخ رشد اقتصادی‬ ‫این کشور در سال جاری به احتمال زیاد زیر دو درصد خواهد بود‪ ،‬نرخ بیکاری‌اش به‬ ‫یازده درصد رسیده‪ ،‬تورم می‌تواند از هشت درصد بیشتر بشود‪ ،‬لیر ترکیه تنها در سال‬ ‫جاری میالدی حدود هیجده درصد ارزش خود را از دست داده و کسری بازرگانی رو به‬ ‫افزایش می‌رود‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Page 9‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫‪ ...‬در نظام‌های دموکراتیک‪ ،‬هیچ تشکل حاکم سیاسی نیست که از پدیده «فرسایش قدرت»‬ ‫در امان بماند‪ .‬حتی پر آوازه‌ترین چهره‌های سیاسی تاریخ معاصر غرب (از جمله چرچیل‬ ‫و دوگل)‪ ،‬پس از چند سال تکیه زدن بر کرسی حکومت‪ ،‬از این پدیده آسیب دیده‌اند و مجبور‬ ‫شده‌اند به زندگی عادی برگردند‪ .‬در نظام‌های دموکراتیک‪ ،‬احزابی که حکومتشان طوالنی‬ ‫می‌شود‪ ،‬معموال پایان عصر قدرت و بازگشت به اپوزیسیون را برای خود یک فرصت‬ ‫به‌شمار می‌آورند‪.‬‬ ‫انتخابات اخیر ترکیه حزب «عدالت و توسعه» را از اکثریت مطلق انداخت‪ ،‬ولی آن را به‬ ‫اپوزیسیون بدل نکرد‪ .‬اگر این جا‌به‌جایی روزی با آرامش تحقق یابد‪ ،‬ثابت خواهد شد که‬ ‫ترکیه به یک مردمساالری پایدار دست یافته است‪ .‬می‌توان امیدوار بود که حزب «عدالت و‬ ‫توسعه» نیز‪ ،‬روزی نه چندان دور با خروج کامل از قدرت و عبور از یک دوره چند ساله‬ ‫اپوزیسیون‪ ،‬شاداب‌تر و پویاتر از پیش به قدرت بازگردد‪.‬‬ ‫برای یک تشکل حاکم سیاسی‪ ،‬هیچ چیز دردناک‌تر از آن نیست که در پی از نفس افتادن‬ ‫همچنان به قدرت بچسبد و در کام دسته‌بندی‌های فاسد فرو برود‪ .‬آنگاه وضعیتی به وجود‬ ‫خواهد آمد که در آن چهره‌ای مانند رجب طیب اردوغان‪ ،‬به رغم همه دستاوردهای مثبتش‪،‬‬ ‫به بیراهه کشانده شود و همه رشته‌ها را پنبه کند‪.‬‬ ‫ایرانی‌ها و تجربه ترکیه‬ ‫برای ایرانی‌ها‪ ،‬فراز و نشیب‌های زندگی سیاسی و اقتصادی ترکیه درس‌های فراوان در‬ ‫بر دارد‪ .‬یک ترکیه آباد و آزاد بدون تردید برای ایران یک فرصت بزرگ تاریخی است‪.‬‬ ‫اصوال در دنیای قرن بیست و یکم میالدی‪ ،‬فضای منطقه‌ای برای کشورها اهمیت حیاتی‬ ‫دارد‪ .‬کشوری با همسایگان پیشرفته‪ ،‬نمی‌تواند واپس مانده باقی بماند‪ .‬امروز در منطقه‬ ‫اقیانوس آرام‪ ،‬با توجه به کانون‌های بسیار نیرومندی چون ژاپن و چین و کره جنوبی‪،‬‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫نمی‌توان در فقر و عقب‌ماندگی باقی ماند‪ .‬کشور مکزیک خواه نا خواه از آمریکا تاثیر‬ ‫می‌پذیرد‪ .‬ایرلند و پرتغال و اسپانیا با چسبیدن به لوکوموتیو اروپا از فقر بیرون آمدند‪.‬‬ ‫برای ایران نیز استحکام دموکراسی در ترکیه‪ ،‬پیشرفت‌های سیاسی در دنیای عرب و نیز‬ ‫خروج روسیه از «پوتینیسم»‪ ،‬می‌تواند فرصت‌های استثنایی به‌وجود آورد‪ .‬یک ایرانی آگاه‬ ‫به منافع کشورش‪ ،‬به جای آنکه از منظر حسادت یا کین‌توزی به دیگر ملت‌های منطقه نگاه‬ ‫کند‪ ،‬از پیشرفت‌های آنها شادمان خواهد شد‪.‬‬ ‫ولی برای ایران‪،‬در میان همسایگانش‪ ،‬هیچ کشوری از اهمیت ترکیه برخوردار نیست‪.‬‬ ‫ترکیه مهم‌ترین رقیب‪ ،‬شریک و هم‌سرنوشت ایران است‪.‬‬ ‫شماری از رسانه‌های بین‌المللی ایران و عربستان سعودی را دو قطب اصلی بحران در‬ ‫خاور میانه به شمار می‌آورند و به این نتیجه می‌رسند که سرنوشت منطقه به سازش یا‬ ‫درگیری این دو قطب بستگی دارد که یکی سنی‌ها را نمایندگی می‌کند و دیگری شیعیان را‪.‬‬ ‫در مقاله‌ای که به تازگی در روزنامه «لو تان» چاپ ژنو منتشر شد‪ ،‬دکتر محمد رضا‬ ‫جلیلی‪ ،‬یکی از برجسته‌ترین کارشناسان ژئوپولیتیک ایران‪ ،‬این دیدگاه دو قطبی را‪ ،‬برای‬ ‫حال و آینده خاورمیانه‪ ،‬رد می‌کند‪ .‬از نوشته او چنین بر می‌اید که عربستان سعودی نه از‬ ‫لحاظ ژرفای تاریخی هماورد ایران است و نه از نظر ظرفیت‌های جمعیتی و فرهنگی‌اش‪.‬‬ ‫در عوض کشوری که می‌تواند هم در نقش رقیب و هم در مقام شریک با ایران مقایسه شود‪،‬‬ ‫ترکیه است‪ .‬عنوان مقاله دکتر جلیلی در روزنامه «لو تان» بسیار معنا است ‪« :‬ایران و‬ ‫ترکیه‪ ،‬دو شیری که یکدیگر را بر انداز می‌کنند‪ ،‬بی‌آنکه با هم در گیر شوند‪».‬‬ ‫ایران و ترکیه‪ ،‬در اشکال کنونی خود‪ ،‬زاییده دو امپراتوری صفوی و عثمانی هستند که‬ ‫هم درگیری‌های طوالنی و خونین داشته‌اند و هم به تفاهم‌ها و همزیستی‌های تاریخی دست‬ ‫یافته‌اند‪ .‬آنها نخستین کشور های مسلمانی بودند که با قرار داد ‪ ۱۶۳۹‬زهاب بر سر تعیین‬ ‫خطوط مرزی شان به توافق رسیده‌اند‪ .‬در قرن بیستم میالدی همین دو قدرت در مسیر‬ ‫مدرنیزاسیون خود رو یدادهای مشابهی را از سر گذراندند (انقالب مشروطه و انقالب‬ ‫ترکان جوان‪ ،‬آتاتورک و رضا شاه) و در سازمان‌های منطقه‌ای مشابهی فعالیت کردند‬ ‫(پیمان بغداد که بعدها پیمان سنتو نامیده شد‪ ،‬و یا سازمان همکاری عمران منطقه‌ای که‬ ‫بعدها به سازمان همکاری اقتصادی یا اکو بدل شد)‪.‬‬ ‫در پی انقالب اسالمی ‪ ۱۳۵۷‬تا امروز روابط ایران و ترکیه از فراز و نشیب‌های‬ ‫فراوان گذشته است‪ .‬از دهه ‪ ۱۳۷۰‬خورشیدی به این طرف‪ ،‬در پی اصالحات پر دامنه‬ ‫اقتصادی در ترکیه که زمینه جهش این کشور را فراهم آوردند‪ ،‬بخش مهمی از تکنوکراسی‬ ‫جمهوری اسالمی با عالقه فراوان «الگوی ترکیه» را زیر ذره‌بین دارد‪ .‬پیشرفت‌های‬ ‫بسیار مهم اقتصادی ترکیه به کسب آگاهی‌بخشی از نخبگان جمهوری اسالمی در مورد‬ ‫واپس‌ماندگی‌های ایران و دالیل آن کمک کرده است‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)40‬‬

‫‪1/5‬‬

‫سرویس صادقانه و تخصصی با بهترین نتیجه ممکن‬

‫‪10‬‬

‫سمیرحبوشه‬ ‫مشاور امور امالک‬

‫آیا در فکر فروش و یا خرید ملک هستید؟‬ ‫‪3307 Wayne Drive, North Vancouver‬‬

‫تماس بگیرید‪.‬‬ ‫‪$899,000‬همین امروز با من‬ ‫‪OPEN SUNDAY 2-4‬‬

‫ارزیابی رایگان ملک شما‬

‫‪Sam Haboosheh‬‬

‫‪604-329-7266‬‬ ‫‪604-329-7266‬‬ ‫‪samh@sutton.com‬‬ ‫‪samh@sutton.com‬‬

‫‪www.samhaboosheh.com‬‬

‫‪11‬‬

‫‪Sutton West Coast Realty‬‬

‫‪4‬‬

‫«بخشی از کارمزد هر معامله به سازمان خیریه‬ ‫‪ Canucks for kids‬اهدا میشود»‬

‫‪Sutton West Coast Realty‬‬

‫فوآد احمدی‬

‫‪604.722.7202‬‬

‫مشاور در امور امالک مسکونی و تجاری و سرمایه گذاری ‪www.FoadAhmadi.com‬‬ ‫)‪Member of National Commercial Council of Canada and BC(NCC and CREA‬‬

‫‪foad@foadahmadi.com‬‬

‫‪Qualified Real estate consultant in Residential and Commercial‬‬

‫برای دیدن تمام امالک فروشی در‬ ‫ونکوور بزرگ با نقشه‪ ،‬ماهواره‪ ،‬ایمیل‬ ‫اتوماتیک‪ ،‬اندازه اتاق ها و ‪ ...‬به وب‬

‫‪ONE OF TOP‬‬ ‫‪10% REALTORS‬‬ ‫‪IN GREATER‬‬ ‫‪VANCOUVER‬‬ ‫)‪(Medalion club 2006‬‬

‫سایت من مراجعه کنید‪.‬‬ ‫)‪(Properties/Member Access/ Sign up‬‬ ‫”‪“RE/MAX Crest Westside‬‬


Farhang June 26, 2015, No. 316

‫سال سيزدهم‬

Page 10


‫‪Page 11‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫‪APADANA TRAVEL CORP‬‬ ‫)‪(BC Reg. 61054‬‬

‫‪Worldwide Travel Service‬‬

‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫افتخار دارد با دارا بودن کادری مجرب و با ارائه بهترین و مناسبترین‬ ‫قیمت بلیت هواپیما به نقاط مختلف دنیا در خدمت شما عزیزان باشد‪.‬‬

‫بهترین قیمت بلیت به ایران‪:‬‬

‫تهران ‪ 1220‬دالر‬ ‫شیراز ‪ 1350‬دالر‬ ‫مشهد ‪ 1350‬دالر‬

‫بهترین قیمت بلیت از ایران‬ ‫به کانادا و آمریکا‬ ‫نورت ونکوور‪ ،‬خیابان النزدل و هجدهم غربی‪ ،‬شماره ‪106‬‬

‫تلفن‪604-770-4474 :‬‬

‫‪106 - West 18th Street, North Vancouver BC,V7M 1W4‬‬ ‫‪Tel :604 770 4474 Toll Free: 1-855-770-4474‬‬ ‫‪www.apadanatravel.ca sales@apadanatravel.ca‬‬


Farhang June 26, 2015, No. 316

‫سال سيزدهم‬

Page 12


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 13‬‬

‫بازگشت آيين زردشتی به کردستان؛‬ ‫پاسخی به خشونت های داعش‬ ‫جودیت نورینک (‪)Judit Neurink / Rudaw‬‬

‫سلیمانیه ‪ -‬اقلیم کردستان‪ :‬پس از بیش از یک هزاره‪ ،‬آیین زردشتی در حال بازگشت‬ ‫به سرزمین مألوف و مادری خویش است‪ .‬وزیر امور ادیان در اربیل‪ ،‬پایتخت اقلیم‬ ‫کردستان‪ ،‬ضمن ثبت رسمی این دین به دولت کردستان پیشنهاد کرده است که برای آیین‬ ‫زردشتی نیز اداره کل خاصی در نظر گرفته شود و به پیروان این آیین اجازه داده شود‬ ‫که معابد (آتشکده های) خود را بسازند‪.‬‬ ‫نوری شریف یکی از پایه گذاران جنبشی که در سال ‪ 2006‬یک سازمان زردشتی در‬ ‫اروپا برپا نمود‪ ،‬در ماه مارس ‪ 2015‬بازگشت آن به کردستان را اعالم نمود‪ .‬در ماه‬ ‫آوریل نیز یک شورای عالی زردشتیان در کردستان ایجاد شد‪.‬‬ ‫این جنبش که در ایران و هند فعال بوده است‪ ،‬مدعی است که بیش از صدهزار پیرو در‬ ‫کردستان عراق دارد‪ .‬شریف نوری اخیرا در مصاحبه ای که در شهر سلیمانیه داشت‬ ‫این رویکرد به آیین زردشت در کردستان عراق را نوعی واکنش به خشونت های دولت‬ ‫اسالمی (داعش) ارزیابی کرد‪.‬‬ ‫او گفت‪" :‬مردم می بینند که چیزی به زور به آنها دیکته می شود و شاهد رنج ها و‬ ‫خشونت های ناشی از یک نوع معتقدات خاص اند‪ .‬اما اینک زمان آن رسیده است که ما‬ ‫سرنوشت خودمان را در دست بگیریم؛‪ ،‬چرا که از اوضاع موجود خسته شده ایم‪ .‬ما هیچ‬ ‫حرکت خوب و سالمی از داعش و امثال آن ندیده ایم و آنها جز مرگ و خشونت چیزی‬ ‫برای ما به ارمغان نیاورده اند‪.‬‬ ‫زردشتیان پیروان زردشت اند‪ .‬نوری شریف با تأکید می گوید‪" :‬زردشت پیام آوری‬ ‫همانند پایه گذاران ادیان اسالم و مسیحیت نبود‪ .‬او فرستاده و نماینده ی خدا نبود‪ .‬او‬ ‫انسانی بسیار خردمند و اندیشمندی بزرگ بود که در باره ی زندگی و هستی می اندیشید‪.‬‬ ‫از دیدگاه من او یک پیام آور است اما او فلسفه ای را پیش روی ما می گذارد که خود‬ ‫بدان دست یافته است‪".‬‬ ‫نوری شریف آنگاه به کتاب کوچک سبزرنگی که روی میز است اشاره می کند و می‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫گوید‪" :‬این کتاب فشرده ای از اندیشه های اوست‪ .‬صد پرسشی که او در بارهی هستی‪،‬‬ ‫دین و خدا و جهان طرح کرده است‪ .‬اینها کالم خدا نیستند بلکه کالم یک انسانند‪".‬‬ ‫شریف پنج سال پیش از آلمان به سلیمانیه بازگشت تا برای احیای آیین زردشتی در‬ ‫کردستان تالش کند و برای این کار مجموعه ای از اندیشه های زردشت را در قالب کتابی‬ ‫منتشر کرد‪ .‬این اندیشه ها از اوستا‪ ،‬کتاب اصلی زردشتیان‪ ،‬برگرفته شده اند‪.‬‬ ‫او می افزاید‪" :‬زردشت از نخستین کسانی بود که مردم را به پرستش خدایی یگانه‪،‬‬ ‫اهورامزدا آفریننده ی هستی‪ ،‬دعوت کرد‪.‬‬ ‫به گفته ی نوری شریف‪ ،‬یک جنبه ی مهم و گیرا برای مردم در باره ی این آیین این است‬ ‫که پایه گذار آن یک کرد بوده است گرچه چیز زیادی در باره ی او نمی دانیم جز آنکه در‬ ‫نزدیکی ارومیه به دنیا آمد و در سن ‪ 77‬سالگی در جنگی کشته شد‪ .‬در دوران زندگی‬ ‫اش او با مخالفت های زیادی روبرو شد‪.‬‬ ‫شریف افزود‪ :‬قرن ها بعد سرزمین ما توسط اسکندر مقدونی فتح شد اما پس از زمانی ما‬ ‫خود را بازیافتیم تا اینکه تحت سلطه ی کامل مهاجمان مسلمان قرار گرفتیم‪.‬‬ ‫زردشتیان هم اینک مراکزی در هند و ایران (بویژه در کرمان) دارند‪.‬‬ ‫نوری شریف می گوید‪" :‬ما قصد دایم سومین مرکز را در سلیمانیه بگشاییم‪ .‬سمینارهای‬ ‫مختلفی در شهرهای کردستان برگزار شد و شمار زیادی از مردم در آنها شرکت کردند‪.‬‬ ‫در میان کردها شور و اشتیاق فراوانی برای بازگشت به ریشه های فرهنگی شان وجود‬ ‫دارد و این در همه ی اقشار جامعه مشهود است از استادان و معلمان گرفته تا سیاستمداران‬ ‫تا مردم عادی‪ .‬صدها هزار نفر به این امر عالقه مندند و این جنبش رو به رشد است‪".‬‬ ‫وی افزودک شوراهایی در شهرهای بزرگ بنیاد گذاشته شده اند اما وی منتظر آنست که‬ ‫روند دریافت اجازه رسمی برای گشایش یک مرکز به پایان برسد و مردم بتوانند از این‬ ‫مرکز بازدید کنند‪ .‬معابد یا به اصطالح زردشتی‪" ،‬آتشگاه" ها ‪ -‬به معنی محل آتش که‬ ‫جنبه ی تقدس دارد ‪ -‬نیز گشایش خواهند یافت‪.‬‬ ‫شریف می گوید‪" :‬این آتشگاه ها می باید در محل اصلی و قدیم شان گشایش یابند‪ ،‬برای‬ ‫نمونه در دربندیگان‪ ،‬شاکالوا‪ ،‬چامی رزان‪ ،‬قیشقاپان (پادشاهی که در آنجا مدفون است‬ ‫یک زردشتی بوده)‪ .‬تاریخ راهنمای ما خواهد بود و ما این اماکن کهنه را بازسازی‬ ‫خواهیم نمود‪ .‬او می افزاید‪" :‬در حال حاضر تمرکز گروه بر روی فرهنگ و میراث‬ ‫معنوی مان است‪ .‬ما نمی خواهیم با دستورهای دینی که وظایفی بردوش مردم می گذارد‬ ‫ً‬ ‫مثال فالن بار نماز در روز بخوانید و امثال آن کارمان را شروع کنیم‪".‬‬ ‫به رغم آنکه احیای یک دین پیش از اسالم و متقاعد کردن مردم به ترک اسالم می تواند‬ ‫موجب خشم مسلمانان ‪ -‬که این کار را حرام می دانند ‪ -‬شود‪ ،‬شریف و گروهش مصمم‬ ‫هستند که این کار را به صورت آشکار ادامه دهند‪.‬‬ ‫او در این باره می گوید‪" :‬کردستان دوران فعالیت های مخفیانه را پشت سر گذاشته‬ ‫است‪ .‬ما بر اساس قواعد و قوانین موجود کار خواهیم کرد‪ .‬اگر قانون از ما و حقوق‬ ‫ما حمایت کند‪ ،‬می توانیم به امنیت مان در پناه آن امیدوار باشیم‪ .‬هر دین و آیینی از این‬ ‫حق برخوردار است که دیگران را به پرستش بخواند"‪ .‬او این را به رغم آن می گوید که‬ ‫متوجه خطرات کاری که در پیش گرفته هست‪.‬‬ ‫می گوید‪" :‬ما عزم راسخ برای این کار داریم و پیشبرد این هدف ایثار و ازخودگذشتگی‬ ‫می طلبد‪ ".‬او با اشاره به مسلمانان تندرویی مانند داعش می افزاید‪" :‬دشمنان ما تنها می‬ ‫توانند به خشونت متوسل شوند و یا ما را بکشند‪ .‬اما آنها فاقد خرد و منطق اند و از آوردن‬ ‫دلیل و برهان عاجزند و به همین خاطر است که به قتل و کشتار متوسل می شوند‪ .‬ما از‬ ‫آنها نمی ترسیم‪ ،‬اعتقادات دینی آنها بسیار عقب مانده است‪".‬‬ ‫شریف فکر می کند که به رغم آنکه اکثریت مردم کردستان مسلمانند‪ ،‬آنها می توانند‬ ‫در صلح کنار هم زندگی کنند‪ .‬او در این باره می گوید‪" :‬در فرهنگ اصیل ما اینگونه‬ ‫خشونت ها وجود ندارد‪ .‬این امر از اندیشه ی خردمندانه ی زردشت که گفت "در‬ ‫روزگار سخت در (مبارزه با تاریکی) من شمشیرم را بر نمی کشم بلکه شمعی روشن‬ ‫می کنم‪ ".‬نشانه دارد‪( .‬ترجمه از‪ :‬فرهنگ ‪)BC‬‬


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 14‬‬

‫گزارش مصوّ ر نشريه ی فرهنگ‬ ‫از مراسم روز ملی بوميان کانادا در ونکوور‬ ‫‪BC‬‬

‫روز یکشنبه ‪ 21‬ژوئن (جون)‬ ‫مراسم روز ملی بومیان کانادا در‬ ‫سرتاسر این کشور و از جمله در‬ ‫بریتیش کلمبیا که بزرگترین جمعیت‬ ‫بومیان را دارد‪ ،‬برگزار شد‪.‬‬ ‫هزاران تن از بومیان سرخپوست‬ ‫و دیگر شهروندان کانادایی در این‬ ‫مراسم شرکت کردند‪.‬‬ ‫این روز برای بزرگداشت فرهنگ‬ ‫و تاریخ بومیان کانادا و خدمات آنان‬ ‫به جامعه ی بزرگتر کانادا در نظر‬ ‫گرفته شده است‪.‬‬ ‫نخستین کوشش ها برای تعیین چنین‬ ‫روزی در سال ‪ 1982‬آغاز شد‪،‬‬ ‫زمانی که مجمع ملی اخوّت بومیان‬ ‫که بعدها نام آن به مجلس ملت های‬ ‫نخستین (‪Assembly of First‬‬ ‫‪ )Nations‬تغییر یافت‪ ،‬خواستار‬ ‫مشخص شدن و به رسمیت شناخته شدن چنین روزی در تقویم کانادا شد‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1995‬به توصیه ی کمیسیون فدرال امور بومیان و با پیگیری هایی که در پی آن‬ ‫صورت گرفت‪ ،‬روز ‪ 21‬ژوئن به نام "روز ملی بومیان کانادا" به رسمیت شناخته شد و‬ ‫وارد تقویم کانادا شد‪.‬‬ ‫امسال مانند سال های پیش در شهرهای مختلف بریتیش کلمبیا و از جمله ونکوور نیز‬ ‫مراسم متعددی در این رابطه برگزار شد‪ .‬در ونکوور چندین برنامه با همکاری فعاالن‬ ‫بومی از قبیله های مختلف ارائه شد‪ .‬در این گردهمایی ها عالوه بر سخنرانی در باره‬ ‫ی فرهنگ و آداب و تاریخ بومیان سرخپوست‪ ،‬برنامه های هنری متعددی شامل موسیقی‬ ‫و رقص و آواز نیز توسط هنرمندان بومی و غیربومی برگزار شد‪ .‬همچنین‪ ،‬در حاشیه‬ ‫این برنامه ها بازارچه هایی متعددی برای ارائه ی کارهای دستی و هنرهای ظریفه ی‬ ‫سرخپوستان برپا شد‪.‬‬ ‫در این صفحه عکس هایی از برخی از برنامه های "روز ملی بومیان کانادا" در ونکوور‬ ‫را مشاهده می فرمایید‪( .‬عکس ها از‪ :‬بهمن دوستدار)‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬


‫‪Page 15‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫انباشت هنگفت درآمدهای نفتی برای نسل‌های آينده نروژ‬ ‫صندوق نفت نروژ با ‪۹۰۰‬‬ ‫سرمایه‪،‬‬ ‫دالر‬ ‫میلیارد‬ ‫ضمانتی برای رفاه نسل‌های‬ ‫آینده این کشور است‪ .‬این‬ ‫صندوق با فروش نفت و گاز‬ ‫و سرمایه‌گذاری مستمر در‬ ‫کشورهای خارجی تنها در‬ ‫سال ‪ ۲۰۱۴‬بالغ بر ‪ ۷۰‬میلیارد‬ ‫دالر درآمد داشته است‪.‬‬ ‫کشور نروژ از سال ‪۱۹۹۶‬‬ ‫با ایجاد صندوقی تمامی‬ ‫در‌آمدهای حاصل از فروش‬ ‫نفت و گاز خود را برای‬ ‫نسل‌های آینده ذخیره می‌کند‪.‬‬ ‫این صندوق تامین اجتماعی‬ ‫بزرگترین نوع خود در جهان‬ ‫به‌شمار می‌آید‪.‬‬ ‫نمونه نروژ می‌تواند الگویی‬ ‫برای بسیاری از کشورهای‬ ‫تولید‌کننده نفت و گاز در جهان‬ ‫باشد‪" .‬صندوق نفت" نروژ‬ ‫نه تنها ذخیره مالی بزرگی به‬ ‫شمار می‌آید‪ ،‬بلکه به‌عنوان موسسه‌ای پویا نقشی برجسته در زمینه سرمایه‌گذاری ایفا‬ ‫می‌کند‪.‬‬ ‫روزنامه "نویه تسوریشر" در گزارش جالبی به‌تازگی به این نمونه منحصر به فرد در‬ ‫زمینه سرمایه‌گذاری پرداخته و از جنبه‌های مختلف تالش نروژی‌ها برای تضمین رفاه‬ ‫نسل‌های آینده این کشور را مورد بررسی قرار داده است‪ .‬نام اصلی این موسسه نمونه‬ ‫"صندوق دولتی بازنشستگی نروژ" است که از سوی شهروندان این کشور به‌اختصار به‬ ‫آن "صندوق نفت" اطالق می‌شود‪ .‬مقر اصلی این صندوق در اسلو و در همسایگی بانک‬ ‫مرکزی نروژ است‪ .‬البته نام‌گذاری این موسسه با عنوان اختصاری "صندوق نفت" از‬ ‫سوی مردم ناموجه نیست‪ ،‬زیرا که کشور نروژ از سال ‪ ۱۹۹۶‬تمامی دولت‌های خود را‬ ‫موظف کرده درآمدهای حاصل از مالیات‌‪ ،‬سرمایه‌گذاری و اعطای مجوز در زمینه‌ی‬ ‫استخراج نفت و گاز را به این صندوق منتقل کنند‪.‬‬ ‫سرمایه‌ هنگفت صندوق نفت نروژ‬ ‫سرمایه موجود در صندوق نفت نروژ هم اکنون حدود ‪ ۹۰۰‬میلیارد دالر تخمین زده می‌شود‪.‬‬ ‫این صندوق تنها پس‌انداز حاصل از درآمدهای نفتی را شامل نمی‌شود‪ ،‬بلکه هم‌چون‬ ‫موسسه‌ای مالی دست به سرمایه‌گذاری نیز می‌زند‪ .‬چگونگی و میزان این سرمایه‌گذاری‬ ‫نیز از پیش برای صندوق نفت تعیین و تعریف شده است‪.‬‬ ‫بطور کلی ‪ ۶۰‬درصد سرمایه این صندوق برای خرید سهام شرکت‌ها‪ ۳۵ ،‬درصد برای‬ ‫سپرده‌های سودآور و ‪ ۵‬درصد باقی‌مانده برای خرید امالک و مستغالت در نظر گرفته شده‬ ‫است‪ .‬برای مثال در سال ‪ ۲۰۱۴‬این تقسیم‌بندی در سه حوزه فوق به ترتیب ‪ ۶۱ /۳‬درصد‪،‬‬ ‫‪ ۳۶ /۵‬درصد و ‪ ۲/۲‬درصد بوده است‪.‬‬ ‫تمامی سرمایه‌گذاری‌ها در بخش‌های سه‌گانه در خارج از نروژ صورت می‌گیرند‪ .‬تروند‬ ‫گرانده‪ ،‬معاون صندوق نفت در این باره می‌گوید‪« :‬دولت زمانی می‌تواند پس‌انداز واقعی‬

‫کند که این کار را خارج از حوزه پولی خود انجام دهد‪».‬‬ ‫درآمد صندوق نفت تنها در سال ‪ ۲۰۱۴‬بالغ بر ‪ ۷۰‬میلیارد دالر بوده است که معادل کل‬ ‫توان اقتصادی کشور بلغارستان یا کرواسی‪ ،‬یا تقریبا معادل باالترین فروش نفت ایران در‬ ‫سال‌‪ ۱۳۸۷‬است‪ .‬فراموش نباید کرد که جمعیت نروژ حدود ‪ ۵ /۱۶‬میلیون نفر است‪.‬‬ ‫رشد ساالنه صندوق نفت‬ ‫درآمدهای حاصله از معامالت نفت و گاز از یک‌سو و سرمایه‌گذاری مداوم از سوی دیگر‬ ‫سبب شده که حجم سرمایه صندوق نفت مستمراً افزایش یابد‪ .‬در پایان سال ‪ ۲۰۱۴‬صندوق‬ ‫نفت سهام‌هایی از ‪ ۹۱۳۴‬شرکت جهان را خریداری کرد‪( .‬خرید سهام در سال گذشته شامل‬ ‫‪ ۸۲۱۳‬شرکت می‌شد‪ ).‬صندوق نفت در عرصه سپرده‌ها نیز در ‪ ۴۲۵۶‬بانک و موسسه‬ ‫مالی بخشی از پول خود را ذخیره کرده است‪( .‬واگذاری سپرده‌ها در سال گذشته شامل‬ ‫‪ ۳۸۰۳‬بانک و موسسه مالی می‌شد‪ ۴۰ ).‬درصد سرمایه‌گذاری در بخش‌های سه‌گانه در‬ ‫آمریکای شمالی و اروپا و ‪ ۶۰‬درصد باقی‌مانده در آسیا و اقیانوسیه و دیگر نقاط جهان‬ ‫است‪ .‬برای جلوگیری از زیان‌های احتمالی‪ ،‬صندوق نفت مجاز نیست که بیش از ‪۱۰‬‬ ‫درصد سهام یک شرکت را خریداری کند‪ .‬سقف این ‪ ۱۰‬درصد نیز نباید از ‪ ۵‬میلیارد کرون‬ ‫نروژ (معادل ‪ ۶۴۴‬میلیون دالر ) تجاوز کند‪.‬‬ ‫سود و مسئولیت سرمایه‌گذاری‬ ‫حجم هنگفت پول در صندوق نفت نروژ‪ ،‬دایره سرمایه‌گذاری و نفوذ این موسسه را به‌طرز‬ ‫چشم‌گیری افزایش داده است‪ .‬به گفته متولیان این صندوق‪ ،‬مسئولیت این موسسه با افزایش‬ ‫نفوذ آن رابطه‌ای مستقیم دارد‪.‬‬ ‫صندوق نفت نروژ نه‌تنها در قبال دولت این کشور‪ ،‬بلکه در قبال شهروندان نروژ خود را‬ ‫مسئول سرمایه‌گذاری‌های پسندیده و نگهبان پول مردم می‌داند‪.‬‬ ‫دولت نروژ برای جلوگیری از زیان‌های احتمالی صندوق نفت‪ ،‬راه‌کارهایی را در نظر‬ ‫گرفته است‪ .‬به‌غیر از رعایت سرمایه‌گذاری در بخش‌های سه‌گانه و گزینش شمار زیادی از‬ ‫شرکت‌ها و بانک‌ها به عنوان طرف‌های معامله‪ ،‬دولت نروژ مجاز است که تنها ‪ ۴‬درصد‬ ‫از دارایی این صندوق را برای رفع کسری بودجه‌ی مورد استفاده قرار دهد‪ .‬البته این دخل‬ ‫و تصرف درسال ‪ ۲۰۱۴‬به عنوان موردی استثنایی حدود ‪ ۷ /۶‬درصد بود‪.‬‬ ‫نظارت سیاسی‬ ‫دولت نروژ در زمینه کسب سود از طریق سرمایه‌گذاری صندوق نفت از یک استراتژی‬ ‫تعریف‌شده ‌پیروی می‌کند‪ .‬از آنجایی ‌که سودآوری کوتاه‌مدت دغدغه صندوق نفت نیست‪،‬‬ ‫تضمین سود بر اساس یک برنامه بلند‌مدت صورت می‌گیرد‪.‬‬ ‫تمامی عرصه‌های اقتصادی که در آینده‌ شانسی برای تثبیت و توسعه ندارند‪ ،‬از سوی صندوق‬ ‫نفت نادیده گرفته می‌شوند؛ برای نمونه شرکت‌هایی که بر پایه کار کودکان استوارند‪ ،‬حتی‬ ‫اگر معامله با این شرکت‌ها هم‌‌اکنون با سود‌دهی باالیی همراه باشد‪ .‬حوزه‌های اقتصادی که‬ ‫سبب افزایش آلودگی محیط زیست می‌شوند‪ ،‬یا در نحوه مدیریت آن‌ها ناروشنی وجود دارد‪،‬‬ ‫نیز از حوزه سرمایه‌گذاری صندوق نفت خارج‌اند‪.‬‬ ‫به‌تازگی پارلمان نروژ با موافقت گسترده‌‌ی احزاب این کشور تصمیم گرفت که صندوق‬ ‫نفت سرمایه‌گذاری خود در شرکت‌هایی را کاهش دهد که ‪ ۳۰‬درصد درآمد یا ‪ ۳۰‬درصد از‬ ‫برق مصرفی‌شان را از طریق انرژی‌های فسیلی بدست می‌آورند‪)Deutsche Welle( .‬‬


‫‪Page 16‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫چرا طالبان بر واليت قندوز تمرکز کرده‌اند؟‬ ‫ایوب آروین‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫بوده است‪ .‬زمانی که طالبان در نیمه دوم دهه هفتاد خورشیدی بر این والیت مسلط شدند‪،‬‬ ‫تسلط خود را سال‌ها حفظ کردند‪ .‬تا زمان فروپاشی این گروه در خزان ‪ ،۱۳۸۰‬گروه‌های‬ ‫ضدطالبان نتوانستند‪ ،‬شبه‌نظامیان وابسته به این گروه را از قندوز بیرون کنند‪.‬‬ ‫این والیت نه تنها برای گروه طالبان‪ ،‬بلکه برای گروه‌های تندرو خارجی هم جذاب است‪.‬‬ ‫چرا که این والیت با تاجکستان مرز مشترک و با ازبکستان هم فاصله کمی دارد‪ .‬خیلی از‬ ‫شورشیان ازبک‪ ،‬چچنی و تاجیک در کنار طالبان در قندوز حضور دارند‪ .‬آن‌ها عالقه‌مندند‬ ‫از قندوز به عنوان پایگاهی برای نفوذ در آسیای میانه استفاده کنند‪.‬‬ ‫روز یکشنبه حکومت وحدت ملی افغانستان نیروهای تازه‌نفس به قندوز فرستاد تا به کمک‬ ‫نیروهای محلی از شهر قندوز دفاع کنند و مناطقی را که اخیراً به کنترل گروه طالبان‬ ‫درآمده‪ ،‬پس بگیرند‪ .‬ژنرال مراد علی مراد‪ ،‬معاون رئیس ستاد ارتش و ژنرال ازمری‬ ‫پیکان‪ ،‬فرمانده کل پلیس محلی وزارت داخله به منطقه رفتند تا وضعیت را از نزدیک‬ ‫کنترل کنند‪.‬‬ ‫یک ماه پیش که طالبان به حمالت خود در قندوز شدت بخشیدند هم آقای مراد با عده‌ای از‬ ‫افسران ارشد ارتش و پلیس به این والیت رفته بود‪ .‬حاال حضور او و سایر ژنرال‌های ارشد‬ ‫وزارت دفاع و وزارت داخله در قندوز بیانگر آن است که دولت وضعیت در این منطقه را‬ ‫جدی گرفته است‪.‬‬ ‫اما نظر مقام‌های محلی در قندوز تا حدودی متفاوت است‪ .‬نصرالدین سعدی‪ ،‬ولسوال دشت‬ ‫ارچی پس از سقوط این ولسوالی به دست طالبان به بی‌بی‌سی گفت که حتی پس از یک هفته‬ ‫درگیری در این ولسوالی و تقاضای اعزام نیروی اضافی از دولت مرکزی‪ ،‬کسی صدای‬ ‫مقام‌های محلی را نشنید و آن‌ها مجبور به عقب‌نشینی شدند‪.‬‬ ‫از سوی دیگر‪ ،‬گفت‌وگوهای اخیر بین فرماندهان پیشین مجاهدین در شمال افغانستان بیانگر‬ ‫آن است که اوضاع امنیتی قندوز تنها مایه نگرانی مقام‌های امنیتی و دفاعی نیست‪ ،‬بلکه این‬ ‫فرماندهان که بیشتر اعضای گروه‌های اتحاد ضدطالبان سابق هستند‪ ،‬نیز اوضاع قندوز را‬ ‫با نگرانی دنبال می‌کنند‪.‬‬ ‫عکس‌ها و اطالعاتی که از این گفت‌وگوها به بیرون درز کرده‪ ،‬نشان می‌دهند که فرماندهان‬ ‫پیشین با ژنرال عبدالرشید دوستم‪ ،‬معاون اول رئیس جمهوری و رهبر جنبش ملی اسالمی‬ ‫و عطامحمد نور‪ ،‬والی بلخ و رئیس اجرائی جمعیت اسالمی درباره اوضاع شمال گفت‌وگو‬ ‫و اظهار نگرانی کرده اند‪ .‬پیشتر محمد محقق هم با آقای نور گفت‌وگو کرده بود‪.‬‬ ‫عبدالودود پیمان‪ ،‬نماینده مجلس معتقد است که جلسات این فرماندهان نشانه‌ای از کاهش‬ ‫اعتماد آن‌ها نسبت به ترتیبات نیروهای دولتی برای دفاع از شمال کشور است‪ .‬آقای پیمان‬ ‫می‌افزاید که اعضای گروه‌های سابق مجاهدین در تالشند که راهی پیدا کنند که بتوانند در‬ ‫تامین امنیت شمال کشور موثر واقع شوند‪.‬‬ ‫به نظر می رسد که نگرانی مسئوالن دولتی‪ ،‬مجاهدین پیشین و اعضای مجلس نمایندگان‬ ‫حاکی از آن است که اوضاع امنیتی در این والیت جدی‌تر از آن است که در رسانه‌ها عنوان‬ ‫می‌شود‪ .‬عمده نگرانی بیانگر آن است که اگر طالبان همین طور به پیش روی خود ادامه‬ ‫دهند‪ ،‬ثبات شهر قندوز‪ ،‬مرکز این والیت به خطر خواهد افتاد‪ .‬هدف گروه طالبان تصرف‬ ‫مناطق استراتژیک قندوز از جمله مرکز آن است‪ .‬اگر این گروه به این هدف خود دست‬ ‫یابد‪ ،‬این والیت را به پایگاه مستحکمی برای پیش‌روی به سوی اهداف بعدی خود تبدیل‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬

‫با شدت یافتن حمالت گروه طالبان به والیت شمالی قندوز‪ ،‬نگرانی‌ها از قدرت گرفتن این‬ ‫گروه و تبدیل شدن این والیت به پایگاه مهمی برای این گروه باال گرفته است‪.‬‬ ‫طالبان دیروز ولسوالی چهاردره را گرفتند و امروز (اول سرطان‪/‬تیر) دشت ارچی را‬ ‫تصرف کردند‪ .‬این دو ولسوالی در نزدیکی شهر قندوز مرکز والیت قندوز موقعیت دارد‪.‬‬ ‫طالبان حاال به چهار کیلومتری شهر قندوز رسیده‌اند‪ .‬برخی گزارش‌ها حتی از درگیری‌های‬ ‫پراکنده در داخل شهر قندوز هم خبر داده است‪.‬‬ ‫پلیس قندوز می‌گوید که بیش از دو هزار شورشی در این والیت تجمع کرده‌اند که در میان‬ ‫آن‌ها شورشیانی از کشورهای پاکستان‪ ،‬تاجیکستان‪ ،‬ازبکستان و چچن هم در کنار طالبان‬ ‫افغان با نیروهای دولتی می‌جنگند‪.‬‬ ‫تحوالت یک سال اخیر والیت قندوز بیانگر آن است که پس از خروج نظامیان آلمانی از‬ ‫این والیت در کمتر از یک سال پیش‪ ،‬وضعیت امنیتی در این والیت شمالی بدتر شده است‪.‬‬ ‫به‌دنبال پایان ماموریت نظامی نیروهای ناتو در افغانستان‪ ،‬شورشیان توجه خود را از‬ ‫مناطق جنوبی عمدتاً به مناطق شمالی به‌ویژه قندوز متمرکز کرده و پیوسته حالت تهاجمی‬ ‫داشته‪‎‬اند‪.‬‬ ‫قندوز با تخار‪ ،‬بغالن‪ ،‬سمنگان و بلخ مرز مشترک دارد و با این والیت‌ها تفاوت نسبی‬ ‫دارد‪ .‬قندوز در چهارده سال اخیر همواره ناامن‌تر از سایر والیت‌ها بوده است‪ .‬تخار در پايان حمله مهاجمان مسلح به ساختمان پارلمان افغانستان‬ ‫شرق قندوز‪ ،‬بلخ در غرب و سمنگان در جنوب غرب قندوز‪ ،‬از والیت‌های آرام شمالی‬ ‫هستند‪ .‬تنها بخش‌های مشخصی از والیت بغالن در جنوب قندوز شاهد رویدادهای امنیتی حمله مهاجمان مسلح به ساختمان پارلمان افغانستان پس از حدود سه ساعت پایان یافت‪.‬‬ ‫بوده است‪ .‬عبدالودود پیمان نماینده قندوز در مجلس نمایندگان می‌گوید که این والیت به لحاظ صدیق صدیقی‪ ،‬سخنگوی وزارت امور داخله‪/‬کشور افغانستان گفته که به هیچ یک از‬ ‫ترکیب اجتماعی نسبت به سایر والیت‌های شمالی متفاوت است‪ .‬گروه بزرگی از پشتون‌ها نمایندگان مجلس آسیبی نرسیده است‪ .‬او در صفحه توییتر خود نوشته که در این حمله هفت‬ ‫در قندوز هستند‪ .‬به گفته این عضو مجلس‪ ،‬عده‌ای فکر می‌کنند که عنصر قومیت در جنگ مهاجم مسلح سهم داشتند که همه آنها در درگیری با نیروهای امنیتی افغان‪ ،‬کشته شدند‪.‬‬ ‫در خبرنامه‌ای که از سوی دفتر سازمان ملل متحد در کابل منتشر شده‪ ،‬گفته شده است که‬ ‫قندوز دخالت دارد‪ ،‬اما او خود تاکید دارد که این گونه نیست‪.‬‬ ‫به باور آقای پیمان‪ ،‬دلیل اصلی تمرکز طالبان در شمال افغانستان بر والیت قندوز این است یک زن و یک کودک در این حمله کشته شده‌اند‪.‬از تعداد دقیق زخمی‌های این حمله تاکنون‬ ‫که در سایر والیت‪‎‬های شمالی این گروه نمی‌تواند برای خود حمایت محلی جلب کند‪ ،‬اما گزارشی منتشر نشده اما پیشتر محمد اسماعیل کاووسی‪ ،‬سخنگوی وزارت صحت عامه‬ ‫در قندوز کسانی هستند که می‌توانند تا حدودی برای این گروه حمایت اجتماعی فراهم کنند‪ .‬افغانستان گفته بود که ‪ ۳۱‬زخمی از جمله پنج زن و سه کودک به بیمارستان‌های نزیک‬ ‫به لحاظ تجربی هم قندوز نشان داده که در گذشته برای گروه طالبان پایگاه مستحکمی محل انفجار‪ ،‬منتقل شده‌اند‪bbc ...‬‬

‫کباب داغ با نان داغ مشهدی‪،‬‬ ‫تنها در رستوران خليج فارس‬ ‫‪Tel: 604.971.5113‬‬

‫‪Cell: 778.323.2879‬‬


‫‪Page 17‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫ليگ جهانی واليبال؛‬ ‫دومين پيروزی خانگی ايران مقابل آمريکا‬

‫تیم ملی ایران در چارچوب لیگ جهانی والیبال‪ ،‬برای دومین بار در تهران تیم ملی آمریکا‬ ‫را شکست داد‪ .‬ایران در ادامه هفته ششم این مسابقات مانند بازی پیشین خود مقابل آمریکا‬ ‫با نتیجه سه بر صفر پیروز شد‪ .‬در این مسابقه که بعد از ظهر روز یکشنبه در ورزشگاه‬ ‫آزادی تهران برگزار شد‪ ،‬تیم ایران با نتیجه سه بر صفر (‪)۲۰-۲۵ ،۲۱-۲۵ ،۲۰-۲۵‬‬ ‫میهمانش را شکست داد‪.‬‬ ‫تیم ایران با ترکیب سعید معروف‪ ،‬محمد موسوی‪ ،‬شهرام محمودی‪ ،‬مجتبی میرزاجانپور‪،‬‬ ‫عادل غالمی‪ ،‬میالد عبادی پور و مهدی مرندی وارد زمین شد‪.‬‬ ‫با توجه به دو پیروزی مقابل آمریکا‪ ،‬شانس ایران برای صعود بسیار باال رفت‪.‬‬ ‫ایران با سه امتیازی که از این بازی به دست آورد‪ ،‬جمع امتیازات خود را به ‪ ۱۳‬رساند‪ ،‬با‬ ‫این حال همچنان پس از آمریکا و لهستان در رده سوم گروه دوم قرار دارد‪.‬‬ ‫آمریکا که در دو بازی خود در تهران امتیازی به دست نیاورد‪ ،‬همچنان با ‪ ۱۷‬امتیاز در‬ ‫صدر جدول قرار دارد و لهستان با توجه به پیروزی ‪ ۲-۳‬مقابل روسیه یک امتیاز از دست‬ ‫داد و با ‪ ۱۶‬امتیاز در رده دوم جا گرفت‪.‬‬ ‫در هفته هفتم این رقابت‌ها‪ ،‬ایران روز جمعه ‪ ۲۶‬و یکشنبه ‪ ۲۸‬ژوئن (‪ ۵‬و ‪ ۷‬تیر) در تهران‬ ‫میزبان لهستان خواهد بود‪.‬‬ ‫مسابقه‌ای باز هم بدون تماشاگران زن‬ ‫دیدار ایران و آمریکا مانند بازی پیشین این دو تیم باز هم بدون حضور تماشاگران زن‬ ‫برگزار شد‪ .‬ممنوعیت حضور زنان تماشاچی در بازی‌های مردان در ایران جنجال‌برانگیز‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫چند روز پیش عده‌ای از مخالفان حضور زنان و دختران تماشاچی در بازی‌های مردان در‬ ‫مقابل وزارت ورزش ایران‪ ،‬در تهران‪ ،‬تجمع کردند‪ .‬پیش از آن برخی مخالفان حضور‬ ‫زنان تهدید کرده بودند که حضور زنان در استادیوم‌ها با "مقابله خونین حزب‌اهلل" مواجه‬ ‫خواهد شد‪ .‬به دنبال این اعتراض‌ها با وجود اینکه پیشتر اعالم شده بود تعداد محدودی‬ ‫تماشاچی زن می‌توانند برای دیدن بازی ایران و آمریکا بروند‪ ،‬رفتن زنان به استادیوم‬ ‫ممنوع اعالم شد‪.‬‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫جام جهانی فوتبال زنان؛‬ ‫راهیابی فرانسه و استرالیا به یک چهارم نهایی‬

‫تیم های ملی فوتبال زنان فرانسه و استرالیا با شکست دادن کره‌جنوبی و برزیل به مرحله‬ ‫یک چهارم نهایی جام جهانی فوتبال زنان در کانادا راه پیدا کردند‪.‬‬ ‫تیم ملی زنان فرانسه در مرحله یک هشتم نهایی جام جهانی زنان در کانادا با نتیجه سه‬ ‫بر صفر کره‌جنوبی را مغلوب کرد‪ .‬ماری لور دلی دو بار و همچنین الودی تومی گل‌های‬ ‫فرانسه را در این مسابقه به ثمر رساندند‪.‬‬ ‫فرانسه با کسب این برد‪ ،‬حریف آلمان در مرحله یک چهارم نهایی شد‪ .‬آلمان یکی از‬ ‫شانس‌های اصلی قهرمانی در این دوره از رقابت‌هاست‪.‬‬ ‫تیم ملی زنان فرانسه با وجود اینکه در مرحله گروهی مقابل کلمبیا شکست خورد‪ ،‬با دو برد‬ ‫مقابل انگلستان و مکزیک موفق شد به عنوان تیم اول به مرحله یک هشتم نهایی راه پیدا کند‪.‬‬ ‫آلمان روز شنبه در دیگر بازی مرحله یک هشتم نهایی با شکست چهار بر یک سوئد به‬ ‫مرحله یک چهارم نهایی راه پیدا کرده بود‪ .‬این تیم که بر اساس رده‌بندی فیفا بهترین تیم‬ ‫فوتبال زنان جهان است‪ ،‬در چهار بازی گذشته خود ‪ ۱۹‬گل به ثمر رسانده است‪.‬‬ ‫تیم ملی زنان آلمان در سال‌های ‪ ۲۰۰۳‬و ‪ ۲۰۰۷‬قهرمان جام جهانی شده و فرانسه‪ ،‬تیم سوم‬ ‫رده بندی جهانی‪ ،‬یکی از قدرتمندین تیم های این دوره از رقابت‌هاست‪.‬‬ ‫رویایی این دو تیم در مرحله یک چهارم نهایی‪ ،‬یک فینال زود‌هنگام و جذاب خواهد بود‪.‬‬ ‫در دیگر بازی مرحله یک هشتم نهایی‪ ،‬امروز استرالیا با بردن یک بر صفر برزیل‪ ،‬یکی‬ ‫از مدعیان قهرمانی‪ ،‬شگفتی آفرید‪ .‬کیا سیمون در اواخر نیمه دوم روی اشتباه دروازه‌بان‬ ‫برزیل تک گل بازی را به ثمر رساند‪.‬‬ ‫برزیل که پیش از این هر سه بازی خود را در مرحله گروهی مقابل تیم‌های کره‌جنوبی‪،‬‬ ‫کاستاریکا و اسپانیا را با پیروزی به پایان برده بود‪ ،‬تا پیش از بازی مقابل استرالیا‬ ‫دروازه‌اش باز نشده بود‪ .‬این تیم با تنها گلی که در جریان این رقابت‌ها دریافت کرد‪ ،‬از جام‬ ‫جهانی حذف شد‪.‬‬ ‫در بازی امروز‪ ،‬مارتا ‪ ۲۹‬ساله مهاجم تیم ملی برزیل و رکوردار گلزنی در جام جهانی‬ ‫فوتبال زنان با پانزده گل زده هم نتوانست به تیم خود کمک کند و این تیم در نهایت از‬ ‫رقابت‌ها کنار رفت‪.‬‬ ‫پیش از این چین با شکست دادن کامرون و کانادا میزبان رقابت‌ها با غلبه بر سوئیس‪ ،‬به‬ ‫مرحله یک چهارم نهایی راه پیدا کرده بودند‪bbc .‬‬ ‫‪--------------------------------‬‬

‫‪www.sunhealthcenter.com‬‬


‫‪Page 18‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫گزارش مصوّ ر از يک کنسرت ساالنه هنرجويان موسيقی‬ ‫کنسرت ساالنه هنرجویان "رهام‬ ‫بهمنش" امسال در تاریخ سیزده‬ ‫ژوئن با اجرای چهل هنرجو در‬ ‫کلیسای کیتسیالنو برگزار شد‪ .‬در‬ ‫این کنسرت هنرجویان به اجرای‬ ‫قطعات مختلفی‌ از آهنگسازان‬ ‫ایرانی‌ و غیرایرانی‌ پرداختند؛‬ ‫آهنگسازانی چون جواد معروفی‌‪,‬‬ ‫شوپن‌‪ ,‬اشتراوس‌‪ ,‬چایکوفسکی و‪...‬‬ ‫در ابتدای کنسرت‪ ،‬رهام بهمنش‬ ‫یکی‌ از ساخته‌های اخیر خود را‬ ‫با عنوان "یک هزارو هفتادو پنج‬ ‫دقیقه" با پیانو نواخت‪ .‬از آنجا که‬ ‫تاکید کنسرت امسال بر روی کیفیت‬ ‫نوازندگی بود و نوازندگان از ماه ها‬ ‫پیش خود را برای این اجرا آماده‬ ‫میکردند‌‪ ،‬تماشاچیان شاهد اجراهای‬ ‫ی نقص و حرفه‌ای بودند و به تکرار‪ ،‬تحسین و تشویق خود را برای این هنرجویان‬ ‫ب‌‬ ‫جوان و با استعداد ابراز می کردند‪( .‬ر‪ .‬بهمنش)‬ ‫با آرزوی بهروزی برای این هنرمندان جوان‌‪ ،‬نام های هنرجویان به شرح زیر می‌باشد‪:‬‬

‫‪1. Danial Moeini 2. Claire Scrimini 3. Ronika Khosravizadeh 4.‬‬ ‫‪Anthony De jong 5. Melina Bazargani 6. Nika Sanjari 7. Martina‬‬ ‫‪Ruskova 8. Anita Zanganeh 9. Anita Edalati 10. Parsa Samani 11.‬‬ ‫‪Sophia Naeem 12. Bahar Salehi 13. Tiana Edalati 14. Baran Bahreyni‬‬ ‫‪15. Sohrab Behmanesh 16. Raine Calaminos 17. Helia Bazargani‬‬ ‫‪18. Artin Haghpanah 19. Romina Aliabadi 20. Chaz Rittich 21.‬‬ ‫‪Nika Payravi 22. Shiva Mokhtarnameh 23. Nona Mohammadi 24.‬‬ ‫‪Kimia Khandashti 25. Kian Khandashti 26. Ramtin Saadati Rad 27.‬‬ ‫‪Aram Rahmani 28. Diana Mohammadi 29. Vanessa Scrimini 30.‬‬ ‫‪Parsa Keshmiri 31. Ramin Najan 32. Melisa Taghdiri 33. Elmira‬‬ ‫‪Shetkhzadeh 34. Neshat Izad Negahdari 35. Shayan Mokhtarnameh‬‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫‪36. Shayan Mirsayah 37.Hasti Haghdadi 38. Nikki Bahmani 39.‬‬ ‫‪Mana Salehi 40. Maziar Taghdiri‬‬ ‫در دنباله عکس هایی از این برنامه را مشاهده می نمایید‪:‬‬


‫‪Page 19‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫بردن عالئم بیماری می توان کارهای زیر را انجام داد‪:‬‬ ‫ مصرف داروی ضد اسهال‬‫ مصرف داروی ضد تهوع‬‫ مصرف داروی مسکن برای کاهش تب و درد‬‫‪ -‬مصرف پروبیوتیک‌ها برای کمک به بازگرداندن فلور طبیعی روده مانند ماست پروبیوتیک‬

‫درد شديد معده در اثر آنفلوانزای معده‬

‫در اثر اسهال‪ ،‬بدن مقدار زیادی از آب و مواد معدنی خود را از دست می‌دهد‪ .‬لذا برای‬ ‫تامین آب بدن و جلوگیری از کم آبی آن‪ ،‬بهترین کار خرید پودر او آر اس از داروخانه و‬ ‫تهیه محلول آن است‪ .‬طبق دستور روی بسته پودر‪ ،‬محلول را در طی شبانه روز به طور‬ ‫منظم بنوشید‪.‬‬ ‫همچنین می‌توانید آب و چای کم رنگ و دمنوش های گیاهی نیز بنوشید‪ ،‬اما از نوشیدن‬ ‫آبمیوه و شیر خودداری کنید‪.‬‬ ‫در چه صورت باید به پزشک مراجعه کرد؟‬ ‫ زمانی که دفعات بیرون روی بیش از شش بار در روز باشد‪.‬‬‫ اگر بیمار‪ ،‬کودک یا مسن باشد‪.‬‬‫ زمان اسهال و استفراغ طوالنی شود (بیش از ‪ 24‬ساعت)‪.‬‬‫ اگر اسهال و استفراغ شدت داشته باشد و همراه با تب و سرگیجه باشد‪.‬‬‫ اگر خون در مدفوع و استفراغ وجود داشته باشد‪ ،‬سردرد شدید‪ ،‬درد شکم شدید‪ ،‬درد قفسه‬‫سینه و فشار خون باال باشد‪.‬‬ ‫ در صورتی که بیمار با غذا خوردن‪ ،‬سریعا بیرون روی داشته باشد‪.‬‬‫ در صورتی که بیمار طی ‪ 24‬ساعت اصال ادرار نکند (یکی از عالئم کم آبی شدید بدن‬‫به علت اسهال شدید)‪.‬‬

‫بیماری گاستروآنتریت یا‬ ‫آنفلوآنزای معده به راحتی‬ ‫و حتی از طریق هوا به‬ ‫افراد دیگر سرایت می کند و‬ ‫موجب بروز عالئم گوارشی‬ ‫از قبیل درد شدید معده‪،‬‬ ‫اسهال‪ ،‬استفراغ‪ ،‬تهوع و‬ ‫حتی تب می شود‪.‬‬ ‫دکتر جعفر فره وش‪،‬‬ ‫متخصص داخلی و فوق‬ ‫تخصص گوارش و کبد‬ ‫درباره این بیماری می‬ ‫گوید‪« :‬گاستروآنتریت یا‬ ‫آنفلوآنزای معده‪ ،‬یک نوع‬ ‫عفونت معده و روده است که جلوگیری از ابتالی به بیماری‬ ‫عامل بروز آن بیشتر اوقات ‪ -‬نباید موادغذایی یا ظروفی را که فرد بیمار استفاده کرده است‪ ،‬استفاده کنید‪ .‬حتی تا چند‬ ‫یک نوع ویروس می باشد‪ .‬روز پس از بهبودی بیمار این امر باید رعایت شود‪.‬‬ ‫گاستروآنتریت به راحتی و ‪ -‬سرویس بهداشتی را ضدعفونی کنید‪.‬‬ ‫حتی از طریق هوا به افراد دیگر سرایت می کند و باعث درد شدید معده‪ ،‬اسهال‪ ،‬استفراغ‪ - ،‬پس از تماس با بیمار و قبل از آماده کردن غذا یا خوردن آن‪ ،‬باید دست‌ها را با آب و‬ ‫حالت تهوع و حتی تب و لرز می شود‪.‬‬ ‫صابون بشویید‪.‬‬ ‫گاستروآنتریت به دلیل آنکه همانند بیماری آنفلوآنزا با تب همراه است و به سرعت به افراد ‪ -‬وسایل بیمار مخصوصا حوله و لیوان وی باید جدا باشد و دیگران از آنها استفاده نکنند‪.‬‬ ‫دیگر سرایت پیدا می کند‪ ،‬به «آنفلوآنزای معده» نیز معروف است‪.‬‬ ‫ لباس و ملحفه رختخواب بیمار باید به طور جداگانه و در دمای باال شسته شوند‪.‬‬‫این بیماری نیاز به درمان خاصی ندارد و در اغلب موارد به صورت خود به خودی و با (نیره ولدخانی ‪ /‬تبیان)‬ ‫مصرف زیاد مایعات بهبود می یابد‪ ،‬اما اگر فردی با مصرف مایعات و تامین امالح معدنی‬ ‫بدن بهبود نیافت‪ ،‬باید به پزشک مراجعه کند‪.‬‬ ‫از آنجایی که بیماری آنفلوآنزای معده موجب کم آبی بدن می شود‪ ،‬به بیمار توصیه می شود‬ ‫برای تامین مایعات و امالح بدن‪ ،‬حتما محلول او آر اس تهیه کرده و مصرف کند‪ ،‬ولی شیر‬ ‫و آب میوه ننوشد‪ ،‬زیرا اسهال را بدتر می کنند‪.‬‬ ‫از مهم ترین راهای جلوگیری از ابتالی به آنفلوآنزای معده‪ ،‬شستن مرتب دست ها با آب و‬ ‫صابون به خصوص قبل از خوردن غذا و بعد از رفتن به دستشویی است‪».‬‬ ‫علت بیماری‬ ‫نورو ویروس علت اصلی گاستروانتریت ویروسی است‪ .‬این ویروس به سرعت از فرد‬ ‫بیمار به سایر افراد منتقل می‌شود‪ .‬در اصل این ویروس همه گیر است‪ ،‬به خصوص در‬ ‫جاهایی که تعداد زیادی از مردم در آنجا وجود دارند‪ ،‬مانند مدرسه‪ ،‬مهدکودک‪ ،‬خانه‬ ‫سالمندان‪ ،‬مراکز تفریحی و ‪. ...‬‬ ‫نوروویروس در مدفوع و استفراغ فرد بیمار وجود دارد و به راحتی از فردی به فرد دیگر‬ ‫منتقل می‌شود‪.‬‬ ‫نورو ویروس از زمانی که عالئم بیماری مشاهده می‌شود تا حداقل سه روز پس از بهبودی‬ ‫آن که حدودا دو هفته طول می کشد‪ ،‬قابل انتقال است‪.‬‬ ‫آلودگی به این ویروس از چند راه امکانپذیر است‪:‬‬ ‫ از طریق تماس مستقیم با فرد بیمار‬‫ از راه غیر مستقیم مانند لمس یک جسم آلوده به ویروس‬‫ از راه مصرف غذای آلوده به ویروس‬‫عالئم بیماری‬ ‫ درد شدید معده‬‫ حالت تهوع‬‫ استفراغ‬‫ اسهال‬‫ احساس ضعف و خستگی شدید بدن‬‫ تب و لرز‬‫ کاهش اشتها‬‫ سرگیجه‬‫درمان بیماری‬ ‫هیچ دارویی برای نورو ویروس وجود ندارد و فقط بدن باید مقاومت کند‪ ،‬اما برای از بین‬


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 20‬‬

‫"دموکراسی‪ ،‬عدالت‪ ،‬همبستگی"‬ ‫سخنرانی مهدی خلجی در کنفرانس مطالعات فرهنگی‬ ‫و اجتماعی ونکوور‪ ،‬برگزار شده از سوی جامعه ی بهاييان این شهر‬ ‫از تاریخ شانزدهم تا هجدهم ماه مه ‪ 2015‬کنفرانس ساالنه ی مطالعات فرهنگی و اجتماعی‬ ‫توسط انجمن بهائیان ونکوور برگزار گردید‪ .‬خانم شیده رضوانی به عنوان ناظم‪ ،‬مدیریت‬ ‫اجرایی این کنفرانس را بر عهده داشتند‪ .‬در این کنفرانس چندین سخنران از جمله خانم ها‬ ‫مینا یزدانی و شکوه میرزادگی و آقایان مهدی خلجی‪ ،‬بهروز ثابت و دکتر بیات در زمینه‬ ‫ی "نقش عدالت در همبستگی اجتماعی" برای حاضران سخن گفتند‪ .‬در کنار این سخنرانی‬ ‫ها مجموعه ای از برنامه های هنری نیز توسط هنرمندان شهر برای حاضران اجرا شد‪.‬‬ ‫یکی از بخش های کنفرانس مطالعات فرهنگی و اجتماعی که بسیار مورد توجه شرکت‬ ‫کنندگان قرار گرفت سخنرانی بسیار جالب آقای مهدی خلجی بود که در دو بخش تحت‬ ‫عنوان "دموکراسی‪ ،‬عدالت‪ ،‬همبستگی" ایراد شد‪.‬‬ ‫آنچه پس از معرفی کوتاه مهدی خلجی می آید سخنرانی ایشان در کنفرانس مزبور است که‬ ‫بر اساس متن تندنویسی شده بازسازی گردیده است‪ .‬اگرچه کلمات و جمالت دقیقاً منطبق بر‬ ‫بیانات سخنران محترم نیستند اما در نهایت امانتداری کوشش شده است که این میزان تفاوت‬ ‫تنها در جنبه ی صوری کار باشد و در رابطه با نقل گفتار ایشان از نظر مفهوم و مقصود‬ ‫هیچ گونه دخل و تصرف یا اشتباهی صورت نگرفته باشد‪( .‬فرهنگ ‪)bc‬‬ ‫مهدی خلجی ‪ -‬نویسنده و پژوهشگر‬ ‫الهیات و سیاست اسالمی ‪ -‬در شهر‬ ‫قم در خانواده ای روحانی به دنیا‬ ‫آمد‪ .‬در نوجوانی برای تحصیل‬ ‫علوم اسالمی و شیعی به حوزه‬ ‫ی علمیه قم وارد شد و پس از‬ ‫مدتی به تحصیل در زمینه ی فلسفه‬ ‫روی آورد‪ .‬وی به مدت نه سال‬ ‫در انستیتو سیاست خاورمیانه‬ ‫واشنگتن فعالیت نمود‪.‬‬ ‫آقای خلجی ‪ -‬به تصریح خودشان ‪-‬‬ ‫هر چند به ادیان به عنوان موضوع‬ ‫پژوهش عالقمند است‪ ،‬اما از زاویه‬ ‫ای غیرمذهبی بدان می پردازد‪.‬‬ ‫از جمله آثار منتشر شده ی این‬ ‫پژوهشگر می توان به "سیاست آخرالزمانی" و "نظم نوین روحانیت در ایران" اشاره‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫***********‬

‫دموکراسی‪ ،‬عدالت و همبستگی اجتماعی (بخش نخست)‬ ‫شرکت در برنامه های هموطنان بهایی همواره احساسی دوگانه را در من برانگیخته است‪.‬‬ ‫از یک سو باعث شده است با بخشی به حاشیه رانده شده از جامعه مان آشنا شوم که بخت‬ ‫آشنایی با آن را در ایران نداشتم؛ و به شناخت بخشی از میراث و ثروت و تمدن کشورم‬ ‫دست یابم که نسبت به آن آگاهی چندانی نداشتم‪ .‬این اقبال بلندی برای من و افرادی چون من‬ ‫است که در محیطی همانند محیط من به دنیا آمده و رشد و پرورش یافته اند‪.‬‬ ‫از سوی دیگر در این برنامه ها همواره احساس تلخ و دردناکی هم با من است‪ .‬دوستان‬ ‫بهایی ای دارم که گاه پای صحبت شان در باره ی مصائب و رنج هایشان در ایران نشسته‬ ‫ام و داستان زندگی و سرانجام تلخ شماری از آنها را شنیده ام و هر بار نیز از آنچه بر آنان‬ ‫رفته است شرمسار شده ام‪.‬‬ ‫من در یک خانواده ی شیعی و روحانی به دنیا آمدم و به گروهی که در واقع گروه حاکمه ی‬ ‫ایران هستند تعلق داشتم‪ .‬من از همه ی امتیازها و حقوق شهروندی در این نظام برخوردار‬ ‫صرف تعلق نداشتن به این گروه از بخش‬ ‫بودم اما نمی دانستم بسیاری از هموطنانم به ِ‬ ‫بزرگی از این حقوق و امتیازات محرومند‪ .‬نمی دانستم که بسیاری از شهروندان کشورم‬ ‫از ابتدایی ترین حقوق شهروندی بی بهره اند و حتی نمی توانند صدای دادخواهی خود را‬ ‫به گوش دیگران برسانند‪ .‬آگاهی به این مسائل عذاب وجدانی را در وجودم دامن زده است‪.‬‬ ‫از این رو همواره دعوت برای شرکت و صحبت در برنامه های هموطنان بهایی ام را با‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫بار گناهی ‪150‬‬ ‫اشتیاق پذیرفته و در آنها حضور پیدا کرده ام‪ .‬از دید من جامعه ی شیعه ِ‬ ‫ساله را بخاطر آنچه بر بهاییان روا داشته بر دوش می کشد‪ ،‬و من به عنوان فردی از جامعه‬ ‫ی شیعه از این امر احساس شرمساری می کنم‪ .‬جامعه شیعه می باید این بار را از دوش‬ ‫بیفکند‪ .‬امروزه این مسئله می باید آشکارا و بدون پرده پوشی بیان شود‪ ،‬نه فقط بخاطر این‬ ‫نسل و این عصر‪ ،‬بلکه برای نسل ها و عصرهای آینده نیز‪.‬‬ ‫همانطور که گفتم‪ ،‬من در خانواده ای روحانی زاده شدم‪ .‬پدرم در تهران به دنیا آمده‬ ‫و تحصیل کرده بود‪ .‬در دهه ی چهل در بانک سپه کار می کرد اما در پی رشد موج‬ ‫اسالمگرایی در جامعه به قم رفته و برای تحصیل علوم دینی وارد حوزه ی علمیه شد‪ .‬پدرم‬ ‫در زمان تحصیلش در حوزه از اعضای فعال انجمن حجتیه بود و حتی بخاطر فعالیت هایش‬ ‫شخص شیخ محمود حلبی جایزه گرفته بود‪ .‬من پنج سال پیش از انقالب به دنیا‬ ‫از دست‬ ‫ِ‬ ‫آمدم و بسیاری از دانسته هایم در باره ی انجمن حجتیه حاصل شنیدن صحبت های پدرم‬ ‫و دوستانش بوده است‪ .‬در گفتگوهای خانوادگی و همچنین‪ ،‬صحبت های روزمره پدرم با‬ ‫دوستانش همواره موضوع بهائیان و بدگویی از آنها مطرح بود‪.‬‬ ‫پدرم کتابخانه ی بزرگی در خانه داشت که تعداد کتاب هایش از تعداد گناهان من هم بیشتر‬ ‫بود‪ .‬شمار زیادی از کتاب هایی را هم که استفاده کرده بود در جعبه هایی بسته بندی کرده‬ ‫و در زیرزمین گذاشته بود‪ .‬تابستان که هوا در قم بسیار گرم می شد‪ ،‬ما بچه ها وقت زیادی‬ ‫را در این زیرزمین می گذراندیم و در میان کتاب ها غوطه می خوردیم‪ .‬من در آنجا به‬ ‫کتاب های بهائیان و همچنین جزوه های انجمن حجتیه برخوردم که البته از هیچکدام سر‬ ‫در نمی آوردم‪ .‬تا اینکه بزرگتر شدم اما از آنجایی که بیشتر بهاییان قم به علت فشارها و‬ ‫تضییقات این شهر را ترک کرده بودند و حضور محسوسی در آن نداشتند‪ ،‬مسئله ی ما‬ ‫نبودند‪ .‬تا اینکه به خارج آمدم؛ و در اینجا بود که با بخشی از تاریخ ایران آشنا شدم که‬ ‫دنباله ی رویدادها و مصائب آن در کنار گوش مان گذشته و می گذرد و آن داستان رنج های‬ ‫بخشی از شهروندان این سرزمین و این جامعه بوده است‪.‬‬ ‫من هنگامی که به خارج آمدم از ماجرای کشتار بیش از ‪ 4000‬زندانی در اوین و دیگر‬ ‫زندان ها در عرض سه شب به دستور شخص خمینی آگاه شدم‪ ،‬مسئله ای که مرا بسیار‬ ‫شوکه کرد‪ .‬فکر می کردم که در نزدیکی محل زندگی مان هر شب در زندان ها جان انسان‬ ‫های بسیاری را می گرفتند در حالی که همه چیز در بیرون ظاهراً عادی به نظر می رسید‪.‬‬ ‫واقعیت این است که هیچ چیز عادی نبود‪ .‬من خانواده های بسیاری از اعدامیان و زندانیان‬ ‫سیاسی را مالقات کردم و دریافتم که جامعه ی ایران سرشار از زخم ها و ُدمل های چرکینی‬ ‫است که اگر روزی سر باز کنند می توانند شرایط بسیار خطرناکی را پدید بیاورند‪.‬‬ ‫درست است که در آن زمان اینترنت و بعضی از دیگر امکانات ارتباطی جدید وجود نداشت‬ ‫و حکومت یکه تاز عرصه ی رسانه ها بود‪ ،‬اما کشتار و جنایتی در این ابعاد وحشتناک می‬ ‫باید به نحوی در جامعه منعکس می شد‪ .‬بودند کسان بسیاری که از حقیقت آنچه در جامعه و‬ ‫در زندان ها می گذشت باخبر بودند اما جز تعداد انگشت شماری از آنها‪ ،‬بقیه سکوت پیشه‬ ‫کردند و از بیان حقیقت خودداری کردند‪.‬‬ ‫از این روست که من برای آقای منتظری احترام قائلم که به رغم داشتن باالترین مقام و‬ ‫موقعیت در روحانیت شیعه‪ ،‬ابعاد این جنایت را برمال کرد و حتی دستخط خمینی در باره ی‬ ‫این اعدام ها را نیز در کتاب خود به چاپ رسانید‪ .‬این شجاعت از دید من بسیار با ارزش‬ ‫است‪.‬‬ ‫اما درست است که منتظری و عبادی و مخملباف و چند تن دیگر صدایی در انداخته و به این‬ ‫بی عدالتی ها و جنایات اعتراض کردند‪ ،‬اما این صداهای پراکنده در برابر آن انبوه عظیم‬ ‫بی عدالتی و جنایت بسیار اندک و ناچیز است‪.‬‬ ‫من آنقدر از جهات سیاسی و از دستگاه حاکمه نگران نیستم که از جامعه ی ایران نگرانم‪.‬‬ ‫دیکتاتوری ها و نظام های خودکامه روزی از میان خواهند رفت‪ .‬جمهوری اسالمی هم‬ ‫خواهد رفت و رفتن آن را یا من و یا فرزندم خواهیم دید‪ .‬اما مشکل بزرگتر مسئله ی جامعه‬ ‫ی ایران است که اگر آموزش نبیند و تحول نیابد به بازتولید همین چرخه ی شوم بی عدالتی‬ ‫و خشونت و سرکوب ادامه خواهد داد‪.‬‬ ‫برای نمونه‪ 150 ،‬سال از دوره ی ناصرالدین شاه تا رضاشاه‪ ،‬تا محمدرضا شاه‪ ،‬تا‬ ‫جمهوری اسالمی گذشته است و هنوز مسئله ی حقوق شهروندی بهائیان در این مملکت حل‬ ‫نشده و به سامان نرسیده است‪.‬‬ ‫از این جهت است که من بر همبستگی اجتماعی تأکید دارم و آن را بخشی از موضوع‬ ‫سخنرانی ام قرار داده ام‪.‬‬ ‫نمونه ی آلمان برای همه ما آشناست و می دانیم که این همراهی مردم آلمان با هیتلر و‬ ‫یارانش بود که آنها را به قدرت رسانید‪ .‬همراهی توده ها با خودکامگان است که چنین‬ ‫اژدهایانی را می پرورد‪ ،‬اژدهایانی که در نهایت خود آنها را می بلعند‪.‬‬ ‫داستان انقالب ایران هم همین بوده و حاصل کار هم نابودی بسیاری از گروه ها در کام‬ ‫چنین اژدهایی بوده است‪ .‬هنوز حتی طبقه و دستگاه حاکمه جناح جناح می شود و جناحی‬ ‫دیگر جناح ها را می خورد و از میان می برد‪ ،‬و بعد باز جناح های جدید بوجود می آید که‬ ‫در تالش بلعیدن یکدیگرند‪ .‬این چرخه باید متوقف شود‪ .‬ما باید به معایب جامعه خودمان‬ ‫واقف شویم‪.‬‬ ‫اما اغلب ما مُدام به افتخارات تاریخی مان می نازیم و مشکالت و معایب خود را نمی بینیم‪.‬‬ ‫گاه به نظر می رسد که فاصله ای میان جامعه خود و عصر کورش و داریوش نمی بینیم و‬ ‫انگار که از آن عصر یکباره وارد دوره ی حال شده ایم‪ .‬چشم خودمان را بر سده ها غارت‬ ‫و کشتار و بدبختی که بر جامعه مان رفته و آن را به بیماری های گوناگون مبتال کرده است‬ ‫می بندیم‪ .‬به عرب ها و ترک ها و غربی ها و آمریکا و انگلیس و غیره فحش می دهیم و‬ ‫آنها را مسبب اصلی گرفتاری هایمان می دانیم‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Page 21‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫‪ ...‬و از دیدن و درک مشکالت خودمان عاجزیم‪ .‬مانند بیماری هستیم که بیماری خودش را‬ ‫نمی بیند و چون آن را نمی بیند در صدد درمان آن هم بر نمی آید و در نتیجه بیماری اش‬ ‫وخیم تر از پیش می شود‪.‬‬ ‫تاریخ شرکت بیمه نیست‪ .‬همه ی امپراتوری ها و تمدن ها هر قدر هم که بزرگ و نیرومند‬ ‫باشند روزی افول می کنند‪ .‬اما هنوز هستند کسانی که می گویند آریایی ها عیبی ندارند و‬ ‫یهودیان یا عرب ها را مایه ی عقب ماندگی و وضعیت خراب جامعه شان می دانند‪ .‬و نیز‬ ‫کسانی هستند که هیچ عیبی در اسالم نمی بینند و می گویند "اسالم ندارد به ذات خود عیبی"‬ ‫و هر مشکلی که هست را به گردن دیگران می اندازند‪.‬‬ ‫داستانی که سعدی در باره ی خرید خانه و همسایگی با یک "جهود" (لفظی تحقیرآمیز که به‬ ‫جای کلمه "یهودی" به کار برده است) را شاید شنیده باشید‪ .‬خالصه ی آن چنین است که‪:‬‬ ‫سعدی قصد خرید خانه ای را دارد و یک یهودی که از معتمدان محل است به او راهنمایی‬ ‫می کند که آن را بخرد چون خانه ی خیلی خوبی است و هیچ عیبی ندارد‪ .‬سعدی در پاسخ او‬ ‫می گوید که در عیب آن همین بس که تو "جهود" همسایه من خواهی بود‪ .‬و این را کسی‬ ‫می گوید که گفته های زیبایی چون "بنی آدم اعضای یک پیکرند‪ "...‬و یا "تن آدمی شریفست‬ ‫نه همین لباس زیباست نشان آدمیت" را هم از او داریم‪.‬‬ ‫به جان آدمیت ‬ ‫ما تاریخی سرشار از خشونت داریم؛ پر از تاخت و تاز و ویرانی؛ انبوه چشم های از حدقه‬ ‫برکنده در کرمان و جوی های خون در اصفهان و جاهای دیگر‪ .‬این خشونت ها همیشه هم‬ ‫از سوی حاکمان نبوده است‪.‬‬ ‫جامعه ی امروز ایران‪ ،‬البته مدرنتر از شماری از دیگر جوامع منطقه است‪ .‬خوشبختانه‬ ‫به هنگام ظهور جمهوری اسالمی نهادهای مدنی آنچنان در جامعه ی ما ریشه کرده بودند‬ ‫که حاکمان جدید نتوانستند آنها را کامال از میان بردارند‪ ،‬آنگونه که برای مثال طالبان در‬ ‫افغانستان عمل کردند و همه ی نهادهای اجتماعی و آموزشی را بستند و دادگاه های شریعت‬ ‫به راه انداختند‪.‬‬ ‫یک وجه تفاوت ایران با آنها در این بود که زنان ایرانی بسیار رشد کرده بودند و نه تنها‬ ‫تن به فشارها و سیاست های زن ستیزانه جمهوری اسالمی ندادند‪ ،‬بلکه مقاومت کردند و‬ ‫بطور روزافزونی رژیم حاکم را وادار به عقب نشینی کردند‪ .‬من در همینجا برای زنان‬ ‫دلیر و آزاده ی کشورمان آرزوی موفقیت می کنم‪ .‬آنها نمونه خوشنامی و موفقیت ایرانیان‬ ‫در چشم جهانیان هستند درست بر عکس حکومت شان‪.‬‬ ‫جامعه ی ما جامعه ای است پر از دیوار؛ دیوارهایی که ما را از هم جدا نگه می دارند؛‬ ‫دیوار میان اقوام؛ دیوار میان گروه های دینی؛ و بسیاری دیوارهای دیگر‪.‬‬ ‫یک "ملت" با ارزش ها و آرمان های مشترک و حس همبستگی اجتماعی است که معنی می‬ ‫یابد و ساخته می شود‪ .‬من اگر با دشمنم هم محله باشم‪ ،‬با دشمنم هم محله ام و این هم محله‬ ‫ای بودن هیچ سودی برایمان ندارد‪ .‬چه فایده دارد که یک بهایی در جامعه ی ایران زندگی‬ ‫کند اما از حقوق مدنی محروم باشد؟ او چگونه می تواند احساس همبستگی با دیگران بکند‬ ‫در حالی که حقوقش پایمال و خودش سرکوب می شود؟ ایران می باید بخاطر از دست دادن‬ ‫شمایی (خطاب به به هموطنان بهایی حاضر در کنفرانس) که از آن کوچیده اید متاسف باشد‪.‬‬ ‫ایران که بدون ایرانی‪ ،‬ایران نیست‪ .‬بدون ایرانی‪ ،‬ایران خاک است و کوه و تپه و رود که‬ ‫در هر جای دیگر دنیا نیز یافت می شوند‪.‬‬ ‫این گسست ها و شکاف ها‪ ،‬یا به تعبیر من "دیوارها" که در جامعه ی ما بوجود آمده مانع‬ ‫از آن می شوند که ما صدای همدیگر را بشنویم‪ .‬عالوه بر آن گاه کسانی از ما بر اساس‬ ‫امیال و منافعمان به خاموش کردن این صداها کمک هم می کنیم‪.‬‬ ‫برای نمونه‪ ،‬اطالع دارم که در برخی از روستاهای ایران شماری از روستاییان به طمع‬ ‫غصب زمین و اموال ساکنان بهایی روستا اقدام به آزار و تعدی نسبت به آنها کرده و گاه‬ ‫آنان را وادار به ترک خانه و کاشانه شان کرده اند و همه ی اینها را هم به پشتگرمی سیاست‬ ‫های تبعیض آمیز جمهوری اسالمی که دست آنان را برای چنین اقداماتی بر علیه بهاییان‬ ‫باز گذاشته است انجام می دهند‪.‬‬ ‫ما برای آنکه یک "ملت" به مفهوم واقعی کلمه بشویم باید بتوانیم تفاوت های دینی و قومی‬ ‫و عقیدتی را به تفاهم و تعامل مشترک تبدیل کنیم‪.‬‬ ‫زمانی در ایران حکومت وقت با رفورم های آمرانه کوشید ما را یکدست کند‪ .‬به جای اینکه‬ ‫تفاوت های دینی و قومی و زبانی و ‪ ...‬را به تفاهم و تعامل مشترک تبدیل کند خواستار آن‬ ‫شد که همه یک لباس متحدالشکل بپوشیم‪ ،‬یک مذهب رسمی داشته باشیم و به یک زبان‬ ‫تکلم کنیم‪.‬‬ ‫امروز بیش از هر زمان دیگری در جامعه ی ما شکاف پدید آمده است‪ .‬شیعه و سنی در‬ ‫برابر هم قرار گرفته اند و این امر بسیار خطرناک و نگران کننده ای است‪ .‬سلفی گری‬ ‫امروزه در ایران پدیده ای موجود و شکل گرفته است و گروه های مسلح تندرو نه تنها در‬ ‫کردستان و بلوچستان که حتی در اصفهان نیز سازماندهی زیرزمینی دارند‪.‬‬ ‫جامعه ی امروز ما پر از تضاد و خصومت است و اگر این امر را به وضوح نمی بینیم‬ ‫به این علت است که جمهوری اسالمی با صرف هزینه های هنگفت و تبلیغات گسترده بر‬ ‫روی آنها سرپوش می گذارد‪.‬‬ ‫در قرن نوزدهم تنوع مذهبی زیبایی در بسیاری از کشورهای اسالمی وجود داشت که‬ ‫متاسفانه امروزه دارد از میان می رود‪ .‬گرامر زبان مدرن عربی را مسیحیان تدوین کردند‪.‬‬ ‫نزدیک به نیمی از جمعیت مصر را مسیحیان و شمار بزرگی از یهودیان تشکیل می دادند‪.‬‬ ‫در نمونه ی مصر‪ ،‬حکومت ها نبودند که موجب کوچ اجباری یهودیان مصر شدند‪ .‬همین‬ ‫امروز هم این حکومت مصر نیست که یازده میلیون قبطی مسیحی مصر را مورد آزار‬ ‫قرار می دهد و از کشور می راند‪ ،‬بلکه خود توده های مسلمان مصر دارند این کار را می‬ ‫کنند‪ .‬آنها هستند که موجب فرار و کوچ مسیحیان و یهودیان از مصرند‪ .‬اینگونه خصومت‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫ها میان بخش های مختلف یک جامعه دینامیسم و پویایی آن را از میان می برد‪.‬‬ ‫در جامعه ی ایران هم دیوارهای فراوانی وجود دارد که نمی گذارند ما حرف یکدیگر‬ ‫را بشنویم‪ .‬این دیوارهای کینه و نفرت نمی گذارند که اقشار مختلف جامعه ما به تفاهم‬ ‫و همبستگی دست بیابند تا بتوانند به کمک هم ایرانی بسازند که هم من و شما و هم دیگر‬ ‫شهروندان در آن احساس آرامش کنیم و از زیستن در آن لذت ببریم و آن را از خود بدانیم‪.‬‬ ‫و اما‪ ،‬این را خدمتتان بگویم که من فردی مذهبی نیستم و اعتقاد مذهبی به صورت سنتی‬ ‫ندارم‪ ،‬اما به ادیان به عنوان موضوع بررسی و تحقیق عالقه مندم‪.‬‬ ‫در رابطه با آیین بهایی دو اصل هست که فکر می کنم هموطنان بهایی می توانند به دیگران‬ ‫بیاموزند و این دو چیز که خود نیز شخصاً به عنوان یک غیربهایی یاد گرفته ام‪ ،‬اینهاست‪:‬‬ ‫‪ -1‬آموزش‬ ‫آیین بهایی همواره تأکید فراوانی بر امر آموزش داشته است و بهاییان در بسط و گسترش‬ ‫مدارس و آموزشگاه ها بسیار فعال بوده اند‪ .‬اما اینک پیروان این آیین در جمهوری اسالمی‬ ‫ایران از آموزش عالی و تحصیل در دانشگاه ها محرومند‪.‬‬ ‫با اینهمه و به رغم این محرومیت بنیادی‪ ،‬جامعه ی بهایی تسلیم نشده و به نحو هوشمندانه‬ ‫ای سیستم دانشگاه بهایی را راه اندازی کرده که از استادان خود برای پیشبرد کار بهره می‬ ‫برد‪ .‬این به راستی یک نمونه ی استثنایی است که همانندش را در جای دیگری ندیده ایم‪.‬‬ ‫من نسبت به اوضاع و آینده جامعه مان خوشبین نیستم اما به یُمن همینگونه مقاومت ها و‬ ‫کوشش ها‪ ،‬امیدوارم‪.‬‬ ‫آینده ی روشنتر تنها با امر آموزش ممکن است‪ .‬یونانیان نخستین کسانی بودند که به اهمیت‬ ‫آموزش پی بردند و دانستند که دمکراسی در اساس بر آموزش تکیه دارد‪.‬‬ ‫دمکراسی در بنیاد خود با آموزش است که معنی و مفهوم واقعی خود را می یابد نه با‬ ‫انتخابات و نه حتی با مردمساالری‪ .‬ما شهروند به دنیا نمی آییم بلکه شهروند می شویم و‬ ‫این امر صورت نمی گیرد مگر از طریق آموزش‪ .‬اینکه شما از حقوق شهروندی بی بهره‬ ‫اید به این علت است که من نوعی معنی شهروندی را نمی دانم‪.‬‬ ‫شهروند کسی است که آگاهانه جزو یک جامعه ی سیاسی است و در رابطه با آن از حقوقی‬ ‫برخوردار است و تکالیفی نیز دارد‪ .‬در یک چنین جامعه ای شما می توانید رای بدهید و‬ ‫در تصمیم گیری ها شرکت کنید اما در مقابل مسئول هستند و نمی توانید نسبت به مسائل‬ ‫جامعه ‪ -‬از سرنوشت یکدیگر گرفته تا محیط زیست و ‪ - ...‬بی تفاوت باشید‪.‬‬ ‫اگر من از حقوقی در جامعه برخوردارم می باید دیگران را هم ببینم و اطمینان یابم از اینکه‬ ‫آنها از این حقوق محروم و بی بهره نباشند‪ .‬این درجه از آگاهی شهروندی با آموزش به‬ ‫دست می آید‪ ....‬به همین علت است که جمهوری اسالمی آموزش را هدف گرفته است و‬ ‫حتی مهد کودک ها را به دست حوزه ها سپرده تا کودکان را از همان ابتدا مورد شستشوی‬ ‫مغزی قرار دهند‪ .‬همه ی دیکتاتورها و توتالیترها کوشش می کنند از همان ابتدا به کودکان‬ ‫بیاموزند که بخشی یا بخش هایی از جامعه را دشمن تلقی کنند؛ و می کوشند تقسیم بندی‬ ‫خودی و غیرخودی را در ذهن آنها جا بیاندازند‪ .‬به جای آنکه به کودک بگویند که او در‬ ‫درجه ی اول همانند دیگر اعضای جامعه یک انسان است و بعد همانند آنها شهروند کشور‬ ‫مشترکشان و بر این اساس تفاهم و همبستگی اجتماعی را به آنها بیاموزند‪ ،‬ذهن آنها را با‬ ‫دشمنی و نفرت از دیگران مسموم می کنند و به جای کوشش مشترک برای ساختن جامعه‬ ‫به آنها می آموزند که تو به علت رنگ پوستت یا دینت یا قومیت ات یا اعتقاداتت با دیگری‬ ‫متفاوتی و او دشمن توست‪.‬‬ ‫‪ -2‬تأکید بر صلح و مسالمت جویی‬ ‫دومین نکته ای که آیین بهایی بر آن تأکید فراوان دارد‪ ،‬صلح و مسالمت جویی است‪.‬‬ ‫این بدان معنی است که اختالفات را می باید حل کرد‪ .‬جنگ اختالفات را حل نمی کند‬ ‫بلکه منحل می کند‪ .‬جمهوری اسالمی به زور حجاب اسالمی را به زنان تحمیل کرد؛ آیا‬ ‫موضوع حل شد؟ بهاییان را سرکوب کرد؛ آیا از شمار آنان کاسته شد؟‬ ‫بسیار سخت است که وقتی به شما آشکارا ظلم می شود خوددار باشید و دست به خشونت‬ ‫متقابل نزنید‪ .‬در داستان هابیل و قابیل آمده است که هابیل به قابیل گفت اگر تو براى کشتن‬ ‫من دست دراز کنى‪ ،‬من هرگز به قتل تو دست نمى گشایم‪.‬‬ ‫صلح ازخودگذشتگی و شهادت می طلبد و جامعه ی بهایی در ‪ 150‬سال گذشته بهایی‬ ‫سنگین پرداخته است برای اینکه از صلح و روش مسالمت آمیز دست برندارد‪ .‬در واقع‪،‬‬ ‫جامعه ی بهایی به جامعه ی مسلمان گفت که اگر شما خشونت پیشه کنید و ما را بکشید هم‪،‬‬ ‫ما به خشونت متقابل دست نخواهیم زد‪.‬‬ ‫در آن منطقه که گاندی یا ماندالیی از آن برنخاسته است‪ ،‬جامعه ی بهایی می تواند الگویی‬ ‫مناسب برای صلح جویی باشد‪.‬‬

‫دموکراسی‪ ،‬عدالت و همبستگی اجتماعی (بخش دوم)‬ ‫جامعه ی ایران جامعه ای متشتت است و همبستگی اجتماعی الزم در آن وجود ندارد و این‬ ‫یکی از مهم ترین و ضروری ترین مسائلی است که می باید به بحث عمومی گذاشته شود‪.‬‬ ‫انسان جانوری گله ای و اجتماعی است‪ .‬ما به تنهایی نمی توانیم نیازهایمان را برآورده کنیم‬ ‫و از میان خواهیم رفت‪ .‬از این روست که انسان ها همیشه در جمع‪ ،‬چه جمع های بزرگ‬ ‫و چه جمع های کوچک‪ ،‬زندگی کرده اند‪.‬‬ ‫جانور یا موجود اجتماعی یعنی چه؟ یعنی اینکه من بخشی از نیاز شما را برآورده می کنم‬ ‫و شما بخشی از نیاز مرا‪ .‬اما این رابطه باید بر این اساس باشد که ما خود را متعلق به امر‬ ‫بزرگتری بدانیم که متحقق نمی شود مگر ‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)22‬‬


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 22‬‬

‫دموکراسی‪ ،‬عدالت و‬

‫همبستگی‪( ...‬دنباله از صفحه ی ‪)21‬‬

‫‪ ...‬مگر با آرمان های مشترک‪ ،‬کوشش های مشترک‪ ،‬دردهای مشترک و‪...‬‬ ‫همجواری لزوماً به این معنی نیست که شما به یک جامعه تعلق دارید‪ .‬شهروندی مفهومی‬ ‫است در برابر طبیعت و امری آموختنی است‪ .‬در قدیم همبستگی اجتماعی بر اساس‬ ‫اسطوره ها‪ ،‬افسانه ها و مفاهیم مذهبی استوار بود‪ .‬برای مثال اسطوره ها و آیین ها و آداب‬ ‫اسالمی مسلمانان را به یکدیگر می پیوست‪ .‬اما در دوره ی جدید ما وارد مرحله ای می‬ ‫شویم که شالوده های اصلی همبستگی تغییر کرده است و دیگر صرف تعلق به یک دین‬ ‫کافی نیست‪ ،‬چرا که دولت و ملت پدید آمده و تضادهای اجتماعی رشد کرده و ما می باید‬ ‫خود را به امر بزرگتری متعلق بدانیم‪.‬‬ ‫اگر برای مثال جامعه ی بهاییان در کانادا در انزوا فرو رود و خود را از بقیه ی جامعه‬ ‫ی کانادا جدا کند دیگر جزیی از این جامعه ی بزرگتر محسوب نخواهد شد با وجود آنکه‬ ‫اعضای آن در این سرزمین زندگی می کنند‪ .‬تنها با رابطه و تعامل با دیگران است که در‬ ‫تعریف جامعه ی کانادا جای خواهد گرفت‪.‬‬ ‫ً‬ ‫در دوران جدید ما به مفهوم انسان می رسیم که فرد دیگر خود را صرفا با تعلق دینی یا قومی‬ ‫تعریف نمی کند بلکه به وجه مشترک و مبنای جدیدی دست می یابد که همان "انسانیت"‬ ‫است‪ .‬یعنی وجه مشترک "انسان" است به رغم همه ی تفاوت های نژادی و قومی و دینی‬ ‫و امثال آن‪ .‬و اما‪ ،‬کشف انسان‪ ،‬یعنی کشف برابری‪ .‬در اینجاست که عدالت مطرح می‬ ‫شود و ضرورت می یابد‪ .‬همینکه من یک انسان هستم با دیگرانی که آنها هم انسان هستند‬ ‫برابرم‪ .‬هر آنچه این برابری را تهدید می کند‪ ،‬همبستگی اجتماعی را تهدید می کند‪.‬‬ ‫رد عدالتجویی بشر در تمام فلسفه و تاریخ بشر هست‪ .‬کودکان همانگونه که محبت را از‬ ‫چشم دیگران می خوانند و می فهمند‪ ،‬به نابرابری و تبعیض واکنش نشان می دهند‪ ،‬یعنی‬ ‫حتی پیش از آنکه عرف اجتماعی را آموخته باشند‪.‬‬ ‫اما چون در قدیم انسان به مفهوم یونیورسال آن هنوز کشف نشده بود‪ ،‬عدالت‪ ،‬عدالت بود اما‬ ‫در آن نابرابری وجود داشت‪ .‬برای مثال‪ ،‬یونانی ها دیگران را بربر می خواندند و نابرابر‬ ‫با خود‪ .‬عرب ها نیز دیگران را عجم می خواندند که به معنی زبان نافهم است‪.‬‬ ‫به مدینه ی فاضله ی افالتون زنها و بردگان راه نداشتند‪ ،‬یعنی انسان کامل به شمار نمی‬ ‫آمدند‪ .‬انسان کامل به معنی مرد آزاد بود‪.‬‬ ‫در دین ها هم همینگونه بود بویژه در دین هایی که جنبه ی فقه و قانون در آنها قوی بود‪،‬‬ ‫همانند یهودیت و اسالم‪ .‬در اسالم میان مسلمان و نامسلمان تفاوت است؛ میان زن و مرد‪،‬‬ ‫میان بالغ و غیربالغ‪ ،‬میان برده و آزاد‪ ،‬میان عاقل و مجنون‪ ،‬میان شیعه و سنی‪ ،‬میان سید و‬ ‫غیرسید تفاوت است‪ .‬برای نمونه‪ ،‬سید بودن ‪ -‬یعنی از قبیله ی قریش و از نوادگان پیامبر‬ ‫بودن ‪ -‬تفاوت ایجاد می کند‪ .‬اگر در جایی دو نفر صالحیت امام جماعت شدن داشته باشند‪،‬‬ ‫آنکه سید است بر آنکه سید نیست اولویت و ترجیح دارد‪.‬‬ ‫در چنین سیستمی این گونه تبعیض ها بی عدالتی محسوب نمی شود بلکه اصال عدالت به‬ ‫همین معنی در نظر گرفته می شود که هر کس در جای خودش باشد‪ ،‬هرچند در جایی‬ ‫نابرابر با دیگری‪.‬‬ ‫از علی بن ابیطالب سخنی نقل کرده اند در زمینه ی عدالت به این مضمون که عدالت آنست‬ ‫که هرچیزی را در جای مناسب خودش قرار دهید؛ همانطور که خداوند خورشید را با ماه‬ ‫متفاوت آفریده؛ کوه ها بلندند و دشت ها پست و هموار؛ و فصل ها با هم تفاوت دارند اما‬ ‫هر کدام در جای خودش است‪.‬‬ ‫بنابراین جهان انسانی هم از نظر فقیهان و متکلمان پر از تفاوت و تمایز است و از جانب‬ ‫خداوند جای هر کسی مشخص شده است‪ .‬در واقع عدالت یعنی تبعیض!!‬ ‫در فقه سنتی عدالت کلمه ای است که تبعیض را مشروعیت می بخشد‪ً .‬‬ ‫مثال اگر بپرسید چرا‬ ‫زن کمتر از مرد است؟ پاسخ می شنوید‪" :‬چون خدا فرموده و چون خدا فرموده این عین‬ ‫عدالت است‪ ".‬به قول شاعر‪" :‬آنچه آن خسرو کند‪ ،‬شیرین بُ َود‪".‬‬ ‫اما آن امری که میان زن و مرد و شیعی و سنی و دین دار و بی دین و ایرانی و آمریکایی‬ ‫و دارا و ندار ‪ ...‬مشترک است‪ ،‬مفهوم "انسان" است‪ .‬وقتی درک درستی از این مفهوم پدید‬ ‫آید‪ ،‬دیگر همه ی تبعیض ها بی معنی می شوند‪ .‬این درک از مفهوم انسان در دوران مدرن‬ ‫پیش می آید‪ .‬در این دوران است که "مفهوم بردگی" هم مسئله ی بردگان می شود و غلبه بر‬ ‫آن به رهایی شان می انجامد‪ .‬تا پیش از آن‪ ،‬بردگان تنها از بردگی می گریختند نه از مفهوم‬ ‫آن‪ .‬از این رو خودشان هم در صورت موفقیت همان روش ها را در رابطه با دیگران در‬ ‫پیش می گرفتند‪ .‬در عصر جدید است که انسان به مفهوم واقعی برابری دست می یابد‪.‬‬ ‫در تاریخ می بینیم که برای مثال رفتار مسلمانان با اقلیت های دینی مسیحی و یهودی در‬ ‫دوره هایی بهتر بود از رفتار مسیحیان با دیگران‪ .‬در این دوره ها اقلیت های مسیحی و‬ ‫یهودی تحمل می شدند به شرط آنکه جزیه بپردازند‪ ،‬دین شان را تبلیغ نکنند و برخی شروط‬ ‫دیگر‪ .‬در غیر این صورت می باید اخراج شوند یا تغییر دین بدهند و مسلمان شوند و یا‬ ‫کشته شوند‪ .‬اما در هر حال کافر‪ ،‬از جمله این اقلیت ها‪ ،‬نجس محسوب می شدند و می‬ ‫باید تضییقات ناخوشآیندی را تحمل کنند‪ .‬برای مثال در روزهای بارانی نمی باید از خانه‬ ‫بیرون بیایند و در خیابان ها و بازارها رفت و آمد کنند چون عقیده بر آن بود که با این کار‬ ‫محیط مسلمانان را آلوده و نجس می کنند‪ .‬و یا‪ ،‬از مستحبات دینی آن است که زنان از کنار‬ ‫دیوارها راه بروند و بقیه قلمرو خاص مردان باشد‪.‬‬ ‫می گویند زنی از پیامبر اسالم در باره ی جهاد و رفتن به بهشت پرسید و گفت که چرا‬ ‫این امر از زنان دریغ شده است‪ .‬محمد در جواب گفت که جهاد زن آن است که خوب‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫شوهرداری کند‪ .‬یعنی قلمرو عمومی قلمرو مردان مسلمان است‪ .‬همین امروز هم می بینید‬ ‫که زنان را به ورزشگاه ها راه نمی دهند‪.‬‬ ‫در رابطه با ازدواج هم مرد مسلمان مجاز است با زن یهودی و مسیحی ازدواج موقت کند‬ ‫اما زن مسلمان نمی تواند با مرد یهودی یا مسیحی ازدواج کند‪ .‬این ها همه نمونه های‬ ‫تبعیض است‪.‬‬ ‫در دوران انقالب مشروطه‪ ،‬شیخ فضل اهلل نوری با مشروطیت ضدیت داشت بویژه با ایده‬ ‫ی برابری افراد در مقابل قانون‪ .‬از این رو فریاد برداشته بود‪ :‬وا اسالما‪ ،‬امان از این کلمه‬ ‫ی خبیثه ی آزادی!! اینها می خواهند که زن با مرد و کافر با مسلمان برابر باشد‪.‬‬ ‫بر اساس فقه اسالمی اگر زنی مردی را بکشد می شود او را قصاص کرد‪ ،‬اما اگر عکس‬ ‫این قضیه پیش بیاید‪ ،‬تنها با پرداخت نصف دیه ی یک انسان به خانواده ی قاتل است که می‬ ‫توان او را قصاص کرد چراکه زن نصف مرد حساب می شود‪.‬‬ ‫این ها همه در عصر جدید و با پیدایش مفهوم جدید "انسان" تغییر می کند‪ .‬در عصر جدید‬ ‫انسان فقط بخاطر انسان بودنش از حقوق برابر با دیگران برخوردار است و پایه و شالوده‬ ‫ی همبستگی اجتماعی نیز بر اساس همین انسان بودن ریخته می شود‪ .‬شما می توانید عضو‬ ‫دهها گروه متنوع قومی و دینی و اجتماعی و فرهنگی و جز آن باشید اما در نهایت با همه‬ ‫ی انسان های دیگری که آنها هم به نوبه ی خود عضو دهها گروه متنوع دیگرند‪ ،‬از نظر‬ ‫انسان بودن مشترک هستید و در ورای همه ی تفاوت ها می باید در یک جبهه قرار بگیرید‬ ‫و از همدیگر در برابر تهدیدهای مختلف نگهداری و محافظت کنید‪.‬‬ ‫چرا وقتی برای مثال در چین زمین لرزه رخ می دهد و فاجعه به بار می آورد دولت ها و‬ ‫ملت های دیگر وظیفه دارند به یاری شان بشتابند؟ دلیل آن این است که ما همه انسانیم و‬ ‫در امر انسانی با هم اشتراک داریم‪.‬‬ ‫اشخاص‪ ،‬نظام ها‪ ،‬روابط و قوانینی که همبستگی اجتماعی را تهدید می کنند‪ ،‬در واقع‬ ‫انسان و آینده ی او و جهان را تهدید می کنند‪ .‬رژیم های خودکامه متشکل از اقلیتی کوچک‬ ‫هستند در برابر توده ها‪ ،‬اما چرا می توانند بر آن توده ها غلبه کنند و آنها را به سکوت و‬ ‫فرمانبری وادارند؟‬ ‫دلیل آن این است که خودکامگان برای تنها کردن انسان ها و جلوگیری از پیدایش همبستگی‬ ‫اجتماعی میان آنها از مکانیسم هایی استفاده می کنند و اجازه ی تجمع و شکل گیری نهادهای‬ ‫اجتماعی را نمی دهند‪ .‬همانگونه که در ایران شاهد بوده ایم‪ ،‬آنان حتی جمع شدن عده ای‬ ‫جوان برای تفریح و آب پاشیدن به همدیگر را هم تحمل نمی کنند‪.‬‬ ‫دیکتاتورها از قدرت جمعی و بزرگ مردم می ترسند چرا که این تجمعات امکان بسیج‬ ‫توده ای را برای مردم فراهم می کند و این امکان بسیج ممکن است روزی برای خیزش و‬ ‫ایستادگی در برابر حکومت به کار برود‪ .‬از این روست که جمهوری اسالمی می خواهد‬ ‫هر گونه تشکلی را در کنترل خود داشته باشد‪ .‬تظاهرات گروه های فشار برای سرکوب‬ ‫مخالفان که جمهوری اسالمی آنها را "تظاهرات خودجوش" می نامد از قضا خصوصیت‬ ‫ً‬ ‫کامال تحت کنترل حکومت اند و توسط آن سازماندهی می شود‪.‬‬ ‫خودجوش ندارند و‬ ‫در این جمهوری صنف های معلمان و سندیکاهای کارگری را دولتی کردند و از شکل‬ ‫گیری صنف ها و سندیکاهای مستقل به شدت جلوگیری می کنند چرا که اگر اینها مستقل‬ ‫باشند و هویت سیاسی پیدا کنند به خطر بزرگی برای رژیم تبدیل می شوند‪.‬‬ ‫در مورد بهاییان نیز همه می دانند که آنان بر اساس آموزه های دینی شان فعالیت سیاسی‬ ‫جهت دار را رد می کنند و عالوه بر آن به امر صلح بسیار دلبسته و پایبندند‪ .‬پس چه خطری‬ ‫برای جمهوری اسالمی دارند که چنین سرکوبشان می کند؟‬ ‫خطر برای جمهوری اسالمی در آنجاست که در اینجا جامعه ای وجود دارد که کنترلش در‬ ‫دست او نیست‪.‬‬ ‫نمونه ی دیگر درویشان هستند که حلقه ها و محفل های خاص خود را دارند و از قضا به‬ ‫همین خاطر سرکوب می شوند آنهم به رغم آنکه شیعی و دوازده امامی اند‪ .‬آنها خطر بالقوه‬ ‫محسوب می شوند چون تنها و منزوی نیستند‪.‬‬ ‫دمکراسی بدون عدالت ممکن نیست چراکه در دمکراسی همه به رغم تفاوت های قومی‬ ‫و دینی و عقیدتی تحت یک قانون زندگی می کنند‪ .‬حتی اگر وزیر مملکت احجافی بکند‬ ‫و خالفی مرتکب شود‪ ،‬یک شهروند عادی هم می تواند بر علیه او شکایت کند و او را به‬ ‫دادگاه بکشد‪.‬‬ ‫اما برای رسیدن به دموکراسی و درک معنی واقعی عدالت آموزش الزم است‪ .‬کتاب‬ ‫"دمکراسی و آموزش" اثر جان دیویی (‪ )John Dewey‬کتاب بسیار مهمی است چون اثر‬ ‫آموزش را در برپایی دمکراسی و حفظ آن بیان کرده و شیوه های کار و ابزارها و روش‬ ‫های دمکراتیک را طرح می کند‪.‬‬ ‫نمی توان دمکرات بود اما ابزارها و شیوه های غیردمکراتیک به کار برد و رفتار‬ ‫غیردمکراتیک داشت همانطور که نمی شود کسی بر علیه خشونت باشد و همزمان به هر‬ ‫بهانه ای به گوش کودک خود سیلی بزند‪.‬‬ ‫ساختار و شیوه ی آموزش امروز ما غیردمکراتیک است‪ .‬رابطه ی استاد و شاگرد عموماً‬ ‫به این صورت است که استاد در مقام فردی که حقیقت را می داند سخن می گوید و شاگرد‬ ‫یادداشت بر می دارد و اگر بخواهد نظر استاد را نقد کند و از خود نظری بدهد یا مورد‬ ‫ارعاب قرار می گیرد و یا تمسخر می شود‪.‬‬ ‫جان دیویی تأکید می کند که در جامعه ی دمکراتیک باید یاد بگیرید که همزمان هم فرد‬ ‫باشید و هم شخصیتی اجتماعی‪.‬‬ ‫در ایران امروز متاسفانه نوعی فردگرایی بد رشد کرده است‪ .‬یعنی هر کس تنها به فکر‬ ‫خودش است؛ هر کس می خواهد فقط گلیم خود را از آب بکشد‪ .‬دلیل آن هم این است که ما‬ ‫تنها شده ایم ودر ضمن می دانیم که دولت و حکومت نماینده ی ما نیست و از ما محافظت‬ ‫و مراقبت نمی کند ‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)40‬‬


Farhang, June 26, 2015, No. 316

‫سال سيزدهم‬

Page 23


Farhang June 26, 2015, No. 316

‫سال سيزدهم‬

Page 24


Farhang, June 26, 2015, No. 316

‫سال سيزدهم‬

Page 25


‫‪Page 26‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫مشورت با فارسی‌دان‌هایی است که تازه‌ترین تحوالت زبان مادری را در وطن خویش‬ ‫تجربه کرده باشند‪.‬‬

‫ايرانی ها به هم زبان خارجی می‌آموزند‪:‬‬ ‫خطا در ترجمه و بدفهمی در ترجمان‬ ‫محمد قائد‬ ‫با نگاهی به شرایط کلی نگارش‬ ‫و ویرایش در ایران‪ ،‬محصوالت‬ ‫عرضه شده در بازار ترجمه‬ ‫می‌توانست بسیار بدتر باشد‪ .‬به‬ ‫اینها بیفزاییم سطح آموزش انشای‬ ‫فارسی در مدرسه و زبان خارجی‬ ‫در دانشگاه را‪.‬‬ ‫تقریباً تمام ایرادهای فت‌وفراوانی‬ ‫که اهل ترجمه از ده ٔ‌ه ‪ ۴۰‬به‬ ‫کار همدیگر ‌‌گرفته‌اند وارد بوده‬ ‫است و مترجم مورد انتقاد ندرتاً‬ ‫‌توانسته یک یا چند مورد را با‬

‫برهان رد کند‪.‬‬ ‫البته منتقد بسیار دقیق متمایز از مترجم بسیار سهل‌انگار است اما مشکل بتوان اهل‬ ‫ترجمه را به دو دست ٔه مته‌به‌خشخاش‌گذار و وارد‪ ،‬و سربه‌هوا و نابلد تقسیم کرد‪ .‬اگر‬ ‫چنین می‌بود قاعدتاً باید دست ٔه اول جای دست ٔه دوم را می‌گرفت و ناشران و خوانندگان به‬ ‫آنها متمایل می‌شدند‪ .‬اگر پس از نیم قرن نقدهای گاه بنیان‌کن‪ ،‬همچنان به صدها جمله‬ ‫و کلمه و عبارت در آثار ترجمه‌شده ایراد وارد است پس باید دنبال عواملی در سیستم‬ ‫گشت‪ .‬ذکاوت و فراست البته الزم است اما اگر کافی می‌بود خود منتقدان باید مترجمانی‬ ‫چیره‌دست می‌شدند و مترجمان مورد انتقاد پی کارهای دیگر می‌رفتند‪.‬‬ ‫ترجمه به کنار‪ ،‬آیا نوشتن متن فارسی در مدارس ما یاد می‌دهند؟ چند درصد از‬ ‫پایان‌نامه‌های دانشگاهی با نثر محکم و گیرا نوشته شده؟ چه تعداد از مطالبی که‬ ‫درس‌خوانده‌های همین دانشگاهها در مطبوعات منتشر می‌کنند مالل‌آور و کلیشه‌ای و‬ ‫رسیدن از بدیهیات به بدیهیات نیست؟ ویراستاران چند روزنامه و مجل ٔه ما چیزی به نام‬ ‫پاراگراف به رسمیت می‌شناسند؟‬ ‫اواخر قرن نوزده و ابتدای قرن بیستم مفاهیمی عظیم وارد فکر اجتماعی و سیاسی ایران‬ ‫شد‪ .‬معدودی آدم ترقیخواه و روشن‌بین فکرهایی از غرب گرفتند‪ ،‬درک کردند‪ ،‬بحث‬ ‫کردند‪‌ ،‬روی کاغذ آوردند و به کار بستند بی‌اینکه متون فراوانی دربار ٔه آنها به فارسی‬ ‫ترجمه کرده باشند و حتی واژگان کافی برای بیان آن افکار به زبان مادری وجود داشته‬ ‫باشد‪ .‬آن جهش و جوشش عظیم را می‌توان با فوران فکری یونانیان باستان مقایسه کرد‪.‬‬ ‫اما امروز بسیاری از مفاهیم جدید که در چند ده ٔه گذشته در مرکز مباحث نظری و کتابی‬ ‫ً‬ ‫کامال روشن نیست‪ .‬فقط یک مورد‪،‬‬ ‫جامع ٔه ایران جای گرفته برای هم ٔه عالقه‌مندان آنها‬ ‫نگاه کنیم به مفهوم دیکانستراکشن که ”ساختارشکنی“ ترجمه کرده‌اند و رفته‌رفته‪ ،‬بسیار‬ ‫دور از حیط ٔه ادبیات‪ ،‬معنی براندازی یافته و سر از مجادالت سیاسی درآورده است‪.‬‬ ‫در پرس‌وجویی‪ ،‬اهل آکادمی در چندین کشور به نگارنده نوشتند در دانشگاههای‬ ‫کشورشان چنان مفاهیمی رواج ندارد و حتی چندان شناخته‌شده نیست‪ .‬اما در ایران گمان‬ ‫می‌رود بدون تکرار ساختارشکنی و پست‌مدرن و واژه‌هایی در آن رده و آوردن نام چند‬ ‫نظریه‌پرداز و زبانشناس فرانسوی بحث جدی تلقی نمی‌شود‪ ،‬گرچه نه کسی محض نمونه‬ ‫ساختاری شکسته است و نه ظاهراً خیال چنین کاری دارند‪ .‬فقط حرف و حرف و حرف‬ ‫و تکرار و تکرار طوطی‌وار‪ .‬هزارها کتاب پر است از مباحثی مبهم با نثری عجیب‪ .‬از‬ ‫ناشر می‌پرسی این چیزهایی که نشسته‌اند ترجمه کرده‌اند و او چاپ کرده دربار ٔه چیست؟‬ ‫می‌گوید دربار ٔه هیچی‪.‬‬ ‫گرچه اینها از زبان فرانسه و از راه کتابهای کالس درس ادبیات در آمریکا به ایران راه‬ ‫یافته‪ ،‬اگر مدرسان آمریکایی و بریتانیایی و کانادایی و استرالیایی زبان و ادبیات انگلیسی‬ ‫همچنان در دانشگاههای ایران حضور می‌داشتند شاید این همه سال گرفتار چنان مفاهیم‬ ‫بغرنج و می‌توان گفت ناالزمی نمی‌شدیم‪ .‬در ایران زبان خارجی را کسی که زبان مادری‌‬ ‫اوست درس نمی‌دهد‪ .‬در چین شماری بزرگ نوجوان و جوان سالها به کشورهای دیگر‬ ‫می‌فرستند تا در بازگشت به وطن مدرس زبان شوند‪ .‬اما در این‌جا دهه‌هاست ایرانیهای‬ ‫فارسی‌زبان در تهران و مشهد و بروجرد به همدیگر زبان خارجی می‌آموزند‪ .‬حق‬ ‫جوانان کنونی و نسلهای آیند ٔه ایران فدای منافع سیاسی اقلیتی کوچک شده است‪.‬‬ ‫حرف از ترجم ٔه رمان و شعر است نه متون فنی و غیرشخصی‪ .‬بسیار دشوار بتوان بدون‬ ‫درس‌خواندن همراه و نزد کسانی که در یک زبان و با آن بزرگ شده‌اند تنها با فرهنگ‬ ‫لغت اثر ادبی ترجمه کرد‪ .‬در غرب‪ ،‬پس از چندین قرن شرق‌شناسی و مطالع ٔه زبانهای‬ ‫خارجی‪ ،‬امروز مترجم اثر ادبی معاصری از فارسی به زبان مادری خویش نیازمند‬

‫نیاز به ویراستاران‬ ‫و ترجمه و انتشار آثار ادبی نیازمند ویراستارانی است که بار دیگر همراه با مترجم‬ ‫جزء‌به‌جزء برگردان را زیر ذره‌بین بگذارند‪ .‬اگر منتقدانی می‌توانند پوست از سر‬ ‫مترجمان بکنند پس قاعدتاً باید بتوان خط تولید و سیستم کار را با همکاری آنها بهبود‬ ‫بخشید‪ .‬اواخر ده ٔه ‪ ۲۰‬شاهرخ مسکوب و عبدالرحیم احمدی "خوشه‌های خشم" را به‬ ‫اتفاق ترجمه کردند و متن آنها همچنان نزد اهل نظر اعتبار دارد‪ .‬هر یک به تنهایی‬ ‫ممکن بود از پس برگرداندن آن همه واژ ٔه غیرکتابی و ضرب‌المثل و اصطالح عامیان ٔه‬ ‫کشاورزان آمریکایی برنیاید‪ ،‬و معترضان به استیالی چپ بر ادبیات و انتشارات ایران‬ ‫دمار از روزگار مترجم ناکام درمی‌آوردند‪.‬‬ ‫از آن زمان تا امروز ترجمه‌های بسیاری از ُدور خارج شده‌اند‪ .‬نباید پنداشت زمانی در‬ ‫گذشت ٔه دور اوضاع عالی بود و تازگی خیلی خراب شده‪ .‬طی نیم قرن اگر بهای کتاب‪،‬‬ ‫دارایی ناشر‪ ،‬شمار بنگاههای نشر و تعداد عنوانها ضرب در چند صد و چند هزار شده‬ ‫باشد‪ ،‬درصد "کتابسازی" هم با رشد همه چیز و نرخ تورم باال رفته است‪ .‬وقتی تنها‬ ‫نـ‌پل سارتر تألیف و ترجم ٔه مصطفی رحیمی در‬ ‫یک کتاب دربار ٔه اگزیستانسیالیسم و ژا ‌‬ ‫بازار بود‪ ،‬یک نمون ٔه نه‌چندان‌معتبر هم با امضای عنایت‌اهلل شکیباپور فروخته می‌شد‪.‬‬ ‫امروز از هزارها کتاب دربار ٔه جانشینان سارتر که به فارسی منتشر شده نمی‌توان گفت‬ ‫پنجاه درصد کم‌اعتبار و بی‌اعتبار است‪ .‬حتی اگر چنین باشد‪ ،‬شماری بزرگ کتاب قابل‬ ‫اعتنا دربار ٔه نظریه‌پردازان فرانسوی در دسترس خواننده است‪ .‬به نسبت زمان و همپای‬ ‫کشورهای شبیه خودمان شاید پیشرفت نکرده باشیم اما به طور مطلق بدبخت‌تر از گذشته‬ ‫نیستیم‪.‬‬ ‫در ده ٔ‌ه ‪ ۴۰‬یکی از رمانهای کمترشناخته شد ٔه ارنست همینگوی‪" ،‬آن سوی رودخانه در‬ ‫میان درختها"‪ ،‬به ترجم ٔه پرویز داریوش منتشر شد‪ ،‬با روی جلدی شبیه پوستر فیلمهای‬ ‫دوپولی و عنوانی (برگرفته از بیت حافظ) یادآور سروده‌های استاد جالل همائی‪" :‬به راه‬ ‫خرابات در چوب تاک"‪ .‬بیرون آمدن چنان چیزی از بنگاه معتبری مانند کتابهای جیبی‬ ‫برایم معماست‪ ،‬جز اینکه مترجم آدمی قلدر و اهل محفل و مهمانی و رفیق‌بازی بود و‬ ‫ویراستاران جراید ادبی صالح نمی‌دیدند او را برنجانند‪ .‬اگر دشمنان سرسخت می‌داشت‬ ‫جور کردن طوماری از خطاهایش در ترجمه دشوار نبود‪.‬‬ ‫درهرحال با دگرگونی زبان‪ ،‬هر نسلی حق دارد هر اثری را بار دیگر ترجمه کند‪ .‬چندین‬ ‫سال پیش وقتی می‌خواستم پاراگراف آغازین "داستان دو شهر" را در ابتدای کتابی نقل‬ ‫کنم‪ ،‬مانند همیشه ترجیح دادم حق پیشینیان را به جا بیاورم‪ .‬اما در دو ترجم ٔه ابراهیم‬ ‫یونسی و مهرداد نبیلی اثری از مطایب ٔه رندان ٔ‌ه دیکنز ندیدم (مترجم دوم به تلخی شکایت‬ ‫داشت بنگاه ناشر متن او را خراب کرده است) و حتی با درآمیختن دو ترجمه و قدری‬ ‫سنباده‌زدن به جایی نمی‌رسید‪ .‬ناچار پاراگراف را یک بار دیگر ترجمه کردم‪ .‬این احتمال‬ ‫وجود دارد که در آینده برگردانهای چهارم و پنجمی ارائه کنند‪.‬‬ ‫هنگامی که احمد شاملو "دن آرام" را بار دیگر ترجمه می‌کرد بحث کسانی‪ ،‬از جمله‬ ‫نگارنده‪ ،‬با او این بود که این کار را باید برای نسلی که از راه می‌رسد گذاشت و اختالف‬ ‫نظر ً‬ ‫مثال در تفاوتهای آش و شوربا و سوپ و بـُرش و آبگوشت و شـُلـّه‪ ،‬یا خطا در معادل‬ ‫کاج و سرو و غان و افرا و صنوبر و غیره‪ ،‬دلیل خوبی نیست که مترجمی همنسل مترجم‬ ‫قبلی بار دیگر چنان اثر حجیمی ترجمه کند‪ .‬و اگر نسل جدید میل ندارد بخواند پس اساساً‬ ‫چه جای زحمت است‪ .‬ناشر ترجم ٔه جدید پس از درگذشت شاملو تشخیص داد زیاده‌روی‬ ‫شده است و بسیاری شورباها را تبدیل به آش کرد‪.‬‬ ‫شخصاً چند باری که از روی رفاقت عهده‌دار ویرایش ترجمه شده‌ام‪ ،‬نشسته‌ام از سر تا‬ ‫ته ترجمه کرده‌ام و تصمیم نهایی را به صاحب کار‌سپرده‌ام‪ .‬هیچ‌گاه‌نپذیرفته‌ام طبق قرار‬ ‫و مدار در برابر حق قلم ادیت کنم چون می‌دانم بیرون از دایر ٔه رفاقت و در حال‌وهوای‬ ‫ایرونی‌بازی چه خواهد شد‪ :‬نبردی شخصی بین مترجم اولیه و مترجم ثانویه‪.‬‬ ‫‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫ ‬


‫‪Page 27‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫‪ ...‬لیست طوالنی از خطاها‬

‫در مطبوعات‪ ،‬فرد خرده‌گیر با صرف وقت و‬ ‫حوصل ٔه بسیار متن مورد نظر را زیر ذره‌بین‬ ‫می‌گذارد و با مراجعه به فرهنگهای لغت و‬ ‫ً‬ ‫احتماال مشورت با دیگران خطاهای مترجم‬ ‫را ردیف می‌کند‪ .‬اما لیستی طوالنی از خطاها‬ ‫الزم نیست‪ .‬نگاهی به صفحات اول و دوم‬ ‫می‌تواند نشان دهد مترجم نمر ٔه قبولی می‌گیرد‬ ‫یا نه و این نکته بهتر است بماند برای پایان‬ ‫مطلبی در معرفی اصل متن و اینکه چرا به‬ ‫نظر نگارند ٔه یادداشت اهمیت دارد‪.‬‬ ‫هیچ تنابنده‌ای‪ ،‬هر اندازه در برابر فرهنگ‬ ‫و جامعه احساس تکلیف کند‪ ،‬قادر نیست‬ ‫جلو انتشار تمام متنهایی را که به هر دلیلی‬ ‫تأیید نمی‌کند بگیرد مگر اینکه یگانه متصدی‬ ‫صدور مجوز نشر برای سراسر مملکت‬ ‫باشد‪ .‬کاری که می‌توان کرد تقویت فکری‬ ‫است که شخصاً قبول داریم و معرفی نویسنده‌‬ ‫یا متنی که می‌پسندیم‪.‬‬ ‫همه را به یک چوب نرانیم اما به یک چشم‬ ‫نگاه کنیم‪ :‬در برابر بسیاری اعالم‌جرم‌های‬ ‫دور و دراز و همراه با بخشهایی از اصل‬ ‫متن‪ ،‬احساس بسیاری خوانندگان یحتمل این است که‪ ،‬عین نقد ماه پیش و سال پیش و ده‬ ‫سال پیش‪ ،‬یک نفر پنب ٔه یکی دیگر را می‌زند‪.‬‬ ‫برخی اهل قلم (به مصداق "ما نیز دلشکسته و دیوانه بوده‌ایم") وقتی سوژه نداشته‌اند‬ ‫خطاهای دیگران را در بوق کرده‌اند‪ ،‬همین طور عاشقان شلیک جمالت قصاری مانند‬ ‫"ترجمه خیانت است"‪ .‬اما به پشت سر که نگاه کنیم واقعاً چقدر اهمیت داشت مترجمی‬ ‫نمی‌دانست جک پات اسم شخص نیست و دستگاه بازی و قمار است و بوربون نوعی‬ ‫ویسکی آمریکایی است نه اسم جایی در آن کشور؟‬ ‫وظیف ٔه سردبیر نشریه است که به هر زبانی صالح می‌داند به نویسندگان این قبیل مقاالت‬ ‫وارده بفهماند روده‌درازی‌شان بیشتر احتمال دارد شائب ٔه معرکه‌گیری و فضل‌فروشی ایجاد‬ ‫کند و اگر نمی‌خواهند چنین حسی پیدا شود بر این جنبه متمرکز شوند که اصل متن چنانچه‬ ‫خوب و درست و دقیق ترجمه می‌شد چه عاید خواننده می‌کرد‪.‬‬ ‫افزون بر دعوای اعضای هیئت علمی که گاه با هم ده جور خرده‌حساب دارند و بی‌میل‬ ‫نیستند نوک طرف را حسابی جلو دانشجوها بچینند‪ ،‬نویسندگان این قبیل یادداشت‌های وارده‬ ‫غالباً مردانی نسبتاً جوان و باسواد اما تک‌محصولی‌اند‪ .‬ظاهراً برای غور در پست‌مدرنیسم‬ ‫یا داستانهای نویسند ٔه آمریکایی وقت گذاشته‌اند و کتاب خوانده‌اند‪ ،‬اما ناپیگیرند‪ .‬ترقه‌ای‬ ‫زیر پای کسی زمین می‌زنند و در جمعیت گم می‌شوند‪ .‬شاید چون دفاع از سنگر دشوار‬ ‫است و حریفان باالخره یک جا دخلت را می‌آورند‪ ،‬چریکی عمل می‌کنند‪.‬‬ ‫نکته‌سنجان تیزسخن پس از اعالم جرمی کوبنده علیه خطاهای فالن مترجم و زدن پنب ٔه او‬ ‫کجا می‌روند و چه می‌کنند؟ از مشهورترین آنها‪ ،‬طاهره صفارزاده که‌بر گویش شیرازی‬ ‫در ترجم ٔه کریم امامی از "گتسبی بزرگ" انگشت می‌گذاشت می‌توانست بگوید کارش‬ ‫تدریس ادبیات انگلیسی و نقد متون است نه ترجم ٔه حرفه‌ای‪ .‬نهایتاً یعنی اگر آن دو نفر‬ ‫جایشان را عوض می‌کردند نوبت ویراستار فرانکلین بود که ایرادهای خردکننده بر کار‬ ‫مدرس ادبیات وارد کند‪.‬‬ ‫خطا در ترجمه و بدفهمی در انواع ترجمان محدود به کاربرد دیکشنری در میان ملتهای‬ ‫ناهمزبان نیست‪ .‬در تازه‌ترین برگردان همان "گتسبی بزرگ" به فیلم در خود آمریکا انگار‬ ‫ملتفت نشده‌اند صفت طعنه‌آمیز کبیر برای بیان انحطاط به کار رفته نه عظمت (چیزی در‬ ‫هلل هزار ماشاءاهلل" برای موضوعی ناخوشایند) و سیرک دیجیتال مسخره‌ای‬ ‫مای ٔه "ماشاءا ‌‬ ‫درست کرده‌اند که فیتزجرالد را در گور می‌لرزاند‪ .‬در موردی مربوط به خودمان‪ ،‬صادق‬ ‫هدایت که خرده‌فرهنگ شیراز را در حد توریست می‌شناخت نام پرسوناژش را کاکا رستم‬ ‫‌گذاشت‪ .‬در فارس کاکو (به معنی برادر) مانند عامو برای خطاب و تکیه‌کالم به کار‬ ‫می‌رود نه مانند پیشوند در کردستان (کاک احمد و غیره)‪ .‬در فیلم‌کردن "داش آکل" خیال‬ ‫کردند کاکا یعنی کاکا سیاه و‪ ،‬با مضاعف‌کردن خطای هدایت‪ ،‬به چهر ٔه آدمی با بینی قلمی‬ ‫و چان ٔه تیز دوده مالیدند تا ً‬ ‫مثال از اعقاب سیاهان ساکن جنوب ایران جلوه کند‪ .‬در چنین‬ ‫دنیای پر از سوءتفاهم یا‪ ،‬به قول شیرازیها‪ ،‬سوءتفاوتی‪ ،‬به مترجم ایرانی داستانی که در‬ ‫آالباما می‌گذرد چندان حرجی نیست‪.‬‬ ‫راه بهبود اوضاع در درازمدت بازگشت به روش معقول استخدام معلم خارجی برای زبان‬ ‫خارجی است‪ .‬در کوتاه مدت و ً‬ ‫فعال‪ ،‬ناشرها وظیفه دارند قدری سخت بگیرند و دست‌کم‬ ‫بدهند یکی زیر خطاهای تکراری و بارز نویسنده یا مترجم خط بکشد تا بتوان برای آنها‬ ‫فکری کرد‪.‬‬ ‫وقتی به برخی نمونه‌های ادبیات داستانی نوشت ٔه نویسندگان معاصر ایرانی نگاه می‌کنیم که‬ ‫گویی حتی ناشر با دقت و عالقه نخوانده است و تایپیست و مصحح بنگاه او اهمیتی نداده‌اند‬ ‫که این کلمات این همه بار غلط نوشته شده‌اند‪ ،‬گناه مترجمی که تیم بیسبال شهر نیویورک‬ ‫را با تیم بسکتبال آتالنتا اشتباه می‌گیرد بخشوده نمی‌شود اما شاید اندکی سبک شود‪.‬‬ ‫‪bbc ----------------------‬‬

‫سنگين تر از نگاه‪:‬‬

‫ماجراي عكس معروف دختر آمريكايي در ايتاليا‬ ‫رضا معطریان‬

‫فارغ از جنسیت کمتر کسی است که این عکس را ببیند و واکنش نشان ندهد ‪ .‬جهان بینی‬ ‫این عکس و عکاس آن از یک سفر با دوچرخه آغاز شد ‪" .‬روت ارکین" تنها فرزند‬ ‫ماری روبی هنرپیشه فیلم های صامت هالیود بسیار بازیگوش بود و در ‪ 1935‬و در‬ ‫حالی که ‪ 17‬ساله بود در یک ماجراجویی با دوچرخه از لوس آنجلس به واشنگتون‬ ‫رفت و در تمام طول مسیر ازهر آنچه دید و خواست عکاسی کرد و خاطراتش را در‬ ‫حاشیه عکس های یاداشت کرد‪ .‬این سفری برای روت سفری بود به دنیای پر رمز و‬ ‫راز عکاسی ‪ .‬روت بسیار کنجکاو بود و همواره می کوشد دنیای اطرافش را با تجربه‬ ‫های شخصی درک کند‪ .‬او برای تجربه هایش هزینه های بسیار پرداخت کرد و تالش‬ ‫نمود با دوربینش دیگران را در این تجربه های تلخ و شیرین شریک کند ‪،‬خیلی جوان‬ ‫بود که در یک کلوب مشغول بکار شد و بعد از تیر خوردن یک نوجوان به نیویورک‬ ‫نقل مکان کرد و رسمآ وارد دنیایی حرفه ای عکاسی شد‪.‬‬ ‫در ‪ " 1951‬نینالی کریگ" دانشجوی ‪ 23‬ساله آمریکایی برای دیدن و اقامت چند‬ ‫ماهه به ایتالیا رفت و بمنظور صرفه جویی در یک هتل ارزان قیمت اقامت گزید و‬ ‫از قضا روت ارکین هم که تازه از خاورمیانه باز گشته بود در همین هتل با نلی آشنا‬ ‫شد و متوجه دردسر های سفر این دختر تنها شد ‪ .‬روت تجربه سفر فردی این دختر‬ ‫را بسیار جذاب دید و بخاطر تجربه مشابه ای که در ‪ 17‬سالگی خود داشت تصمیمم‬ ‫گرفت سرگذشت این دختر زیبا را عکاسی کند‪ .‬نینالی هر روز برای دیدن شهر و‬ ‫آثار تاریخی آن از هتل خارج می شد و با وسایل مختلف به گوشه گوشه شهر سرک‬ ‫می کشید ‪ ،‬روت با احتیاط که تنهایی نینالی را مخدوش نکند او را همراهی می کرد ‪.‬‬ ‫نینالی بسیار جذاب و خوش اندام بود و بشدت مورد توجه مردان ایتالیایی قرار داشت‬ ‫و از همین رو تم اصلی داستان روت بر پایه همین توجه ها شکل گرفت‪ .‬دریکی از‬ ‫همین روزهای نینالی برای خرید به یکی از خیابان های فلورانس رسید که مردان‬ ‫بسیار با نگاه های سنگین او را برانداز می کردند و نینالی در حالی که شال خود را‬ ‫سفت چسبیده بود از میان مردان با ترس و اضطراب می گذشت‪ .‬روت این صحنه را‬ ‫عکاسی کرد تا مهمترین عکس زندگیش را گرفته باشد‪ .‬این عکس نماد آزار و اذیت‬ ‫زنان لقب گرفت و از ‪1951‬به بعد بارها مورد نقد و نظر قرار گرفت و به اشکال‬ ‫مختلف تجدید چاپ شد‪ .‬این عکس آنقدر مورد توجه واقع شد که عکاس و سوژه هر‬ ‫دو به چهره های شناخته شده برای مردم و رسانه ها تبدیل شدند‪ .‬نینالی در مصاحبه‬ ‫های متعدد از خاطره آن روز و سفر شش ماه اش سخن گفته است و روت هم تجربه‬ ‫آن روز را از زبان خود بازگو کرده است آنها دو دوست واقعی شدند و بار ها کنار‬ ‫این عکس با هم حضور پیدا کردند و عکس یادگاری گرفتند‪ .‬روت عکاسی را در تمام‬ ‫طول عمر با جدیت ادامه داد ولی هرگز نتوانست موفقیت مجموعه دختر آمریکایی در‬ ‫ایتالیا را تکرار کند‪( .‬پارس نیوز)‬ ‫‪-----------------------------------------‬‬‫‪--------------------‬‬


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 28‬‬

‫سبک شناسی‬ ‫(‪)70‬‬ ‫‪ -7‬مجمل التواریخ و القصص‬ ‫این کتاب در ‪ 520‬هجری تألیف شده و مؤلف از مردم‬ ‫اسدآباد همدان بوده است و در خدمت امرای سلجوقی به‬ ‫شغل کتابت و ندیمی روزگار می گذاشته است‪.‬‬ ‫این کتاب از دو نظر بایستی تازه تر از سیاستنامه و‬ ‫قابوسنامه می بود زیرا ً‬ ‫اوال پس از آن دو کتاب تألیف شده‪،‬‬ ‫دیگر آنکه مؤلف وی از مردم عراق بوده است و مردم‬ ‫عراق زیادتر از مردم خراسان تحت نفوذ ادبیات عرب‬ ‫واقع بوده و به تکلفات لفظی و ایراد جمله های متراد َ‬ ‫َفۀ‬ ‫متعاطفه و بکار بستن موازنه و سجع آشنا شده اند‪ ،‬اما به‬ ‫خالف دیده می شود که مجمل التواریخ به همان جزالت و سادگی و ایجاز متقدمان خراسان‬ ‫نوشته شده و از تأثیر صنایع رایجه ی قرن پنجم و ششم برکنار مانده است‪ ،‬و این معنی را‬ ‫به دو سبب باید حمل کرد‪ ،‬یکی آنکه گویا مؤلف با کتب پارسی قدیم چون ترجمه ی بلعمی و‬ ‫کتاب ابوالمؤید و کتب دیگر که خود از آنها نام می برد آشنا بوده است و در آن کتاب ها تتّبع‬ ‫می کرده‪ ،‬دیگر آنکه کتاب مزبور به سبب قلت اشتهار کمتر دست خورده و مورد دستبرد‬ ‫کاتبان و نسخه نویسان بعد قرار گرفته است‪ .‬به همین سبب است که درین کتاب سبک و‬ ‫شیوه ی بلعمی زیادتر دیده می شود تا فی المثل در سیاستنامه و قابوسنامه چنانکه در مقدمه‬ ‫ی نسخه ی مطبوع اشارت شده است – منجمله‪:‬‬ ‫‪ -1‬لفظ "اندر" که در قرن پنجم در نثر و نظم تغییر یافته و به "در" تخفیف یافته بود‪ ،‬در‬ ‫این کتاب غالباً به شکل قدیم دیده می شود‪.‬‬ ‫‪ -2‬استعمال اندر و دروبر‪ :‬پس از اسامی مضاف به با ِء اضافه که از مختصات سبک قدیم‬ ‫است در او دیده می شود‪.‬‬ ‫ادات استعالست از حیثیت قدیم خود نیفتاده و قبل از افعال به صورت پیشاوند‬ ‫‪ -3‬بر‪ :‬که از ِ‬ ‫فعلی به کثرت استعمال می شود‪.‬‬ ‫‪ -4‬راء عالمت مفعول و "را"های تخصصی به معنی "از" و "برای" و راهای زایده در‬ ‫آن دیده می شود‪.‬‬ ‫‪ -5‬یاهای شرطی و تمنّایی و مطیعی و استمراری و غیره در افعال به قاعده ی قدیم به کار‬ ‫می رود‪.‬‬ ‫‪ -6‬اگر به معنی "یا" که به قول شمس قیس از لهجه ی مردم خراسان است در این کتاب‬ ‫دیده می شود‪.‬‬ ‫‪ -7‬ایدر به معنی اینجا نیز در این کتاب فراوان است و حال اینکه در سیاستنامه و قابوسنامه‬ ‫نیست – یا بوده و برداشته اند!‬ ‫‪ -8‬ببود و بوده بود‪ :‬که اولی ماضی ّ‬ ‫مؤکد مُستمر و به معنی توقف و امتداد معنای فعل‪ ،‬و‬ ‫به معنی طی شدن و تمام شدن‪ ،‬و دومی ماضی بعید است و قبل از این شرح داده شده در‬ ‫آن یافت می شود‪.‬‬ ‫ً‬ ‫‪ -9‬باء تأکید بر سر افعال و باء تعدیه و مقدار و غیره که قبال شرح داده ایم در این کتاب‬ ‫دیده می شود‪.‬‬ ‫‪ -10‬آوردن شین ضمیر فاعلی بعد از فعل ماضی مانند "گفتش" و "گرفتش" با وجود داشتن‬ ‫مفعول صریح مثل‪" :‬پیغمبر را هدیها فرستادش با پسر خویش" که قدیم مرسوم بوده و از‬ ‫قرن پنجم به بعد متروک مانده است‪ ،‬زیاد دارد‪.‬‬ ‫‪ -11‬جمع های فارسی بر عربی مانند نصریان در مورد آل نصر یا نصریه و مامان‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫و متق ّدمان و ملوکان و عجایبها و‬ ‫آثارها و وجوهان و امثال ذلک که‬ ‫در کتب هم عصر او یافت نمی شود‬ ‫در این کتاب فراوان است‪.‬‬ ‫‪ -12‬تکرار عالمت مفعول "را"‬ ‫بعد از ذکر مفعول در عطف بیان‬ ‫یا َبدَل مانند‪" :‬سعد برادرزاده را‬ ‫هاشم بن عتبه را از پس یزدجرد‬ ‫بفرستاد" که در کتب قدیم رسم بوده‬ ‫و بعد متروک مانده است‪ ،‬درین‬ ‫کتاب دیده می شود‪.‬‬ ‫‪ -13‬آوردن الفاظ "سخت" و‬ ‫"عظیم" و "سخت عظیم" و "نیک"‬ ‫برای بیان تأکید چیزی چنانکه در‬ ‫بیهقی فراوان دیده می شود‪.‬‬ ‫‪ -14‬آوردن لفظ "پس" به اوایل‬ ‫جمله ها بیش از حد لزوم که هم‬ ‫از یادگارهای قدیم است زیاد دارد‪،‬‬ ‫ولی در عوض کلمه ی "مر" که‬ ‫بر سر مفعول در می آمده‪ ،‬بسیار‬ ‫کم است‪.‬‬ ‫دیگر‪ :‬الفاظ تازی زیادتر از نثر قدیم ندارد بلکه سعی داشته است که به فارسی چیز بنویسد‬ ‫و لغات فارسی مخصوص به خود نیز فراوان دارد و لغات پهلوی هم دارد‪ .‬این کتاب به تقلید‬ ‫تاریخ بلعمی نوشته شده و از استشهادات شعریه و موازنه و سجع و مترادفات و مکررات‬ ‫خالی است‪ .‬لغت تازی درین کتاب از صدی ده تجاوز نمی کند و غالباً همان لغات بلعمی‬ ‫بالمره خالی است‪،‬‬ ‫است که ذکر آن گذشت و از لغات جدید بیهقی و سیاستنامه و قابوسنامه ّ‬ ‫و از لغات عصر نیز معدودی مانند "بَعد ماکه" و "علَی الحال" و " َت َعبُّد" و "معتمد سخن"‬ ‫و "خافی" به جای مخفی و "کمیّت" و "استصواب" و "از بعد م ّدتی" و "بعد حالها" آورده‬ ‫است و عیب این کتاب یکی آنست که بسیار خالصه و موجز نوشته شده است؛ دیگر آنکه‬ ‫در ترجمه ی عبارات تازی گاهی به خطا رفته و خوب از عهده ی ترجمه برنیامده است‪،‬‬ ‫دیگر آنکه جمله هایی بی قاعده و درهم پیچیده دارد که در ترجمه ی عربی به فارسی تحت‬ ‫تأثیر جمله ی عربی قرار گرفته یا مانند بیهقی تفنن کرده و خواسته است کار تازه ای کرده‬ ‫باشد‪ ،‬برای نمونه یک جمله از صفحه ی ‪ 326‬یاد می شود‪:‬‬ ‫"پس نامها فرستادن گرفت به بومسلم‪ ،‬و عهدها کردن‪ ،‬و فرمود تا همه بنی هاشم به وی‬ ‫نامه نوشتند که خود را زشت نام همی کنی بدین کردارها تو اندرین دولت‪ ،‬و امیرالمؤمنین‬ ‫در حق تو هرچه بهتر" که بسیار ُم َع َّقد و نازیبا است‪.‬‬ ‫و جمله ی موجز ّ‬ ‫مخل دیگر‪:‬‬ ‫"بعضی گویند طوفان به عهد وی بود به زمین شام اندر‪ ،‬همچنین هیچ اصلی نیست که‬ ‫به همه عالم بوده است و به گاه فریدون خلیل الرحم بود علیه السالم نه نوح و همه از‬ ‫محاالتست"‪ .‬اگر ایجاز و اختصار و َغ ّث و ثمین مجمل التواریخ نبود می گفتیم بعضی‬ ‫قسمت های آن در فصاحت دست کمی از تاریخ بلعمی و تاریخ سیستان ندارد‪ ،‬از آن جمله‬ ‫در پادشاهی منوچهر گوید‪:‬‬ ‫پادشاهی منوچهر‬ ‫چون منوچهر‪ ،‬سلم و تور را بکشت‪ ،‬پادشاهی او را صافی شد‪ ،‬و اندر عهد او زال از مادر‬ ‫بزاد و سام او را بینداخت‪ ،‬و بعد سالها سام او را باز آورد‪ .‬منوچهر زال را بخواست و از‬ ‫خرم گشت از طالع او‪ .‬پس ازین عاشقی زال بود با دختر مهراب‬ ‫دیدار او خیره ماند‪ ،‬و ّ‬ ‫مادر رستم‪ ،‬تا منوچهر و سام بدان رضا دادند‪ ،‬و بعد از مدتی رستم بزاد و سام از سیستان‬ ‫بزمین سکسارانباز شد‪ ،‬و افراسیاب تاختن ها آورد‪ ،‬و منوچهر چند بار زال را پذیره فرستاد‬ ‫تا ایشان را از جیحون زاستر کرد‪.1‬‬ ‫پس یک راه افراسیاب با سپاهی بی اندازه بیامد‪ ،‬و چند سال منوچهر را حصار داد‪ 2‬اندر‬ ‫طبرستان‪ ،‬و سام و زال غایب بودند‪ ،‬و بر آخر صلح افتاد بر تیر انداختن آرش و {تیرش}‬ ‫از قلعۀ آمل با عقبۀ مزدوران‪ 3‬برسید‪ ،‬و آن مرز توران خوانده اند‪.‬‬ ‫پس منوچهر بمرد‪ ،‬و عمارتها و جوی فرات او گشادست‪ ،‬و رود مهران‪ ،‬و آن از فرات‬ ‫بزرگتر است‪ ،‬و بدان وقت که حصار بود‪ ،‬افراسیاب ‪ ،‬کاسه رود ببست‪ ،‬و پوست گاوان‬ ‫بسیار پر از ریک کرد‪ :‬تا آب غلبه گرفت و بگردید و شهرها و زمین ایران خراب گشت‪،‬‬ ‫و دیگر پادشاهان از آن خرابها به وقت خویش عمارت کردند‪ ،‬و در جمله شهر ری بود‪،‬‬ ‫و منوچهر بدین جایگاه از نو بنا نهاد که عمارت آن هیچ نمانده بود‪ ،‬و از نو آسان تر بود‬ ‫کردن‪ ،‬و آن را ماه جان نام کرد و آن خرابه را ری برین خواندندی‪ ،‬و دیگر ری زیرین‪،‬‬ ‫مهدی امیرالمؤمنین در آن بیفزود‪ ،‬محمدیه خواندند‪.‬‬ ‫بکشت و‬ ‫و‬ ‫آورد‬ ‫شهرها‬ ‫به‬ ‫صحرا‬ ‫و‬ ‫کوه‬ ‫و منوچهر بسیاری از شکوفه ها و گل و ریاحین از‬ ‫ِ‬ ‫دیوار فرمود کشیدن پیرامون آن؛ چون بشگفت و بوی خوش یافت آن را "بوستان" نام نهاد و‬ ‫هر کاریز و چاهی بدان حدود که افراسیاب خراب کرده بود همه آبادان کرد و بسیاری قلعها‬ ‫پر تیرها وی برنهاد‪ :‬ص ‪ 43‬طبع تهران‪.‬‬ ‫به هر زمینی بنا نهاد که از آن بعضی بجایست‪ ،‬و ّ‬ ‫پادشاهی نوشروان عادل چهل و هشت سال بود‬ ‫بدیگر روایت چهل و هفت سال و هفت ماه گوید‪ ،‬بداد و عدل و سیرت خوب و قاعدۀ‬ ‫پادشاهی و سخن های حکمت مشهور است‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Page 29‬‬

‫سال سيزدهم‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫‪ ...‬و جهانیان را اَومید کرد به همه خوبی و عرض داد سپاه را و خویشتن را نیز عرض داد‪،‬‬ ‫و به دیوان آمد با سالح تا مؤبَد که عارض بود به پسندیدش‪ ،‬و به روزی بیفزودش‪ ،‬و ترتیب‬ ‫کار داد‪ ،‬و عمال و خراج بنهاد‪ ،‬و به روایتی چنان خواندم که خراج پدرش قباد برنهاد‪ ،‬و‬ ‫پیش از آن پادشاه از ارتفاع‪ ،‬قسطی برداشتی‪ ،‬و در آن تصرف نیارستی کرد‪ ،‬تا به وقت‬ ‫َریع‪ ،‬و آن خود گفته شود – پس حدیث َمهبود خوالیگر بود‪ ،‬و زروان حاجب ‪ ،‬تا از حسد‬ ‫جهود را بدست آورد و خوردنی شاه زهرآلود کرد‪ ،‬تا مهبود کشته گشت‪ ،‬و بعد مدتی شاه‬ ‫را به تیزبینی آن معلوم گشت‪ ،‬و زروان و جهود را بیاویخت‪ ،‬و من اندر کتاب عجایب الدنیا‬ ‫خوانده ام کاندر بادیه موشی باشد‪ ،‬چون نزدیک طعامی بگذرد کی در آن شیر باشد‪ ،‬ساعتی‬ ‫زهر قاتل شود‪ ،‬و جهود از آن موش و خاصیت و فسون‪ ،‬آن کار ساخته بود‪ .‬باز حدیث‬ ‫حرب بود که با خاقان آغازید تا صلح کرده شد‪ ،‬و خاقان دختری به کسری داد به پسندید‪،‬‬ ‫مهران شتاد معتمد شاه بود در این کارها‪ ،‬و او مادر هرمزد بود پس ازین‪ ،‬خواب دیدن‬ ‫نوشروان بود تا بوزرجمهر را از مرو بیاوردند‪ ،‬کودک بود‪ ،‬و گزارش کرد‪ ،‬تان آن مرد‬ ‫اندر شپستان پیدا گشت به حجرۀ کنیزک چینی اندر‪ ،‬و شاه هر دو را بفرمود کشتن‪ ،‬ازین‬ ‫پس شاه هندوان دابشلیم‪ 4‬شطرنج فرستاد و هزار خروار بار {که}اگر بازی به جای نیارید‬ ‫همچنان زر و گوهر و طرایفها که فرستاده بود بدهند‪ .‬ب ُ‬ ‫ُزرجمهر آن را بگشاد و عوض آن‬ ‫نرد‪ 5‬بساخت و به هندوستان فرستاد و همه حکماءهند جمع شدند نتوانستند شناخت که آن‬ ‫بازی بر چه سانست‪ ،‬و بر دانش او خستو شدند؛ و شطرنج بر مثال حرب ساخته اند‪ ،‬و آن توضیحات‪:‬‬ ‫را قصۀ دراز است و بزرجمهر نرد بر سان فلک ساخت‪ ،‬و گردش آن به کعبتین چون ماه ‪ -1‬زاستر‪ :‬مخفف از آنسوتر‪.‬‬ ‫و آفتاب‪ ،‬و خانها بخشیده بر آن مثال؛ ازین پس فرستادن بُرزوی طبیب بود به هندوستان‪ -2 ،‬حصار دادن به معنی محصور ساختن‪.‬‬ ‫َ‬ ‫َر ‪ -3‬عقبه ی مزدوران در غربی سرخس است‪ .‬عقبه‪ :‬یعنی گریوه و گردنه‪.‬‬ ‫تا آنجا بماند به مدت ها و پیر گشت‪ ،‬و به حیلت کلیله و ِدمنه به ایران آورد‪ ،‬پیش شاه و د ِ‬ ‫بُرزوی‪ 6‬ب ُ‬ ‫ُزرجمهر در آن فزود بفرمان شاه تاریخ او ضایع نگردد و ذکری بماندش در ‪ -4‬این مرد را دابشلیم و دیب شرم و دیب شلم و دیب سرم به اختالف ضبط کرده اند‪ .‬در‬ ‫عالم؛ پس حدیث دختر ع ّم کسری بود و پیدا کردن عشق او را نوشروان با خواهر بر آن متن پهلوی "دیب سرم" آمده است‪.‬‬ ‫سان که از کمال عقل وی سزید‪.‬‬ ‫‪ -5‬نرد – در اصل پهلوی "وین اردشیر" است – یعنی "بینش اردشیر" و بعض خاورشناسان‬ ‫پس قصۀ نوش زاد بود پسرش‪ ،‬و مادرش ترسا بود‪ ،‬رومی‪ ،‬چون کسری بروم رفت نوش به غلط این کلمه را "نیو اردشیر" خوانده اند! و اسنادی در دست است که شطرنج از قدیم‬ ‫زاد از زندان جندیشاپور بیرون آمد و ترساآن بر وی جمع گشتند‪ ،‬و بر آخر کشته شد و در ایران شایع بوده و این حکایت ساختگی است‪.‬‬ ‫ترسا شده بود‪ ،‬و ازین پس کسری از بزرجمهر آزار گرفت‪ ،‬و چون از روم بازگشت او را ‪ -6‬در بروزی‪ :‬یعنی باب برزویه و آن با بیست در اول کتاب کلیله و دمنه و بعضی گویند‬ ‫بازداشت مدتها – تا از آن تنگی و رنج چشمش تباه شد‪ ،‬و بوقت رسول آمدن از قیصر و آن باب را ابن المقفع اختراع کرده است ولی کریستن سن می گوید که آن باب از برزویه یا‬ ‫مورخ آنست که – مفاسد عصر انوشیروان را نویسنده در آن‬ ‫پرسیدن از چیزی که در حقها قیصر فرستاده بود کسری عاجز گشت؛ بزرجمهر را بیرون بزرگمهر است‪ .‬عقیده ی این ّ‬ ‫آورد و ازو فریاد جست و عذرها خواست‪ ،‬و بزرجمهر آن را بگشاد‪ ،‬و بگفت که چیست باب تعبیه کرده است ولی اگر کسی به وفور تعصب های دینی عصر انوشیروان واقف باشد‬ ‫و همچنان بود و به همان مرتبت باز بردش‪ ،‬پس وصیتها کرد هرمزد را پسرش‪ ،‬و اندران می داند که محالست برزویه یا دیگری جرأت نوشتن چنان بابی داشته باشد‪.‬‬ ‫سخنها بسیارست و توقیعات او اندر کار عالم و هرچیز‪ ،‬و از عمارات‪ ،‬ایوان مداین کرد که‬ ‫‪------------------------------------------‬‬

‫هنوز بجایست و بعضی گویند پرویز کرد‪ ،‬ولیکن این حقیقت ترست؛ و کوشک سپید‪ ،‬و آن‬ ‫هفت شهر مداین بنا کرد‪ِ ،‬به{از}اندیو خسره نام نهاد‪ ،‬و هم بر سان و هاد انطاکیه بود به‬ ‫عینه‪ ،‬و اسیران آن جایگاه را اندر {آن شهر} فرو آورد همچنان خانها در محلّتها که {در}‬ ‫انطاکیه بودشان این جایگاه ساخته بود‪ ،‬و نزن بارکجین کرد‪ ،‬و بسیاری جایها‪ ،‬و دربند باب‬ ‫االبواب را بنا کرد‪ ،‬بر آن سان که هنوز نه جایست تا از تاختن ترکان بی بیم باشند‪ ،‬کمابیش‬ ‫بیست فرسنگ زمین است‪ ،‬و به هر جایگاه قایدی به پای کرد‪ ،‬و پیش کسانی که اخبار ندانند‬ ‫چنانست که آن س ّد اسکندرست‪ ،‬و آن را اصل نیست که سد سکندر نه بدین حدودست‪ ،‬و هم‬ ‫از آ]ن و ارزیز است و از روی آمیخته است و بعضی شرح داده ایم آن را‪ ،‬و تمامی به شرح‬ ‫به جایگاه گفته شود و کسری انوشروان به مداین از دنیا برون رفت (نقل از مجمل التواریخ‬ ‫و القصص صفحه ی ‪ – 74‬طبع تهران)‪.‬‬ ‫کسی که با زبان فارسی آشنا باشد می داند که ازین موجزتر و سخته تر و تمامتر (به شیوه‬ ‫ی قدیم) نمی توان چیز نوشت – مگر اندکی ایجاز مخل در این شیوه هست و تنها عیبی که‬ ‫از این کتاب می توان یافت همین است و تا آخر بر این منوالست‪ -‬و من در مقدمه ی طبع‬ ‫آن کتاب بدین معانی اشاره کرده ام‪.‬‬ ‫(دنباله در شماره ی آينده)‬

‫کتاب "که ميداند پروانه ها کجا می ميرند"‬ ‫نوشته دکتر پروانه پاشا‬ ‫موجود است‪.‬‬


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 30‬‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫شهر موسيقی‬ ‫حسن افروزی‬ ‫زمان زیادی است که منتظر اتوبوس ایستاده‪‎‬ام‪.‬‬ ‫سوزعجیبی وزیدن گرفته و نرمه برفی را به صورت‬ ‫عابرین می‌زند‪ .‬صدای موسیقی از بلندگوهای معابر به‬ ‫گوش می‌رسد و عابرین مانند این‌که تمام اشعار را حفظ‬ ‫باشند ناخودآگاه به‌همراه صدای بلندگو زیر لب زمزمه‬ ‫کناردستی من در ایستگاه پیرمردی است که‬ ‫می‌کنند‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫فقط تظاهر به همراهی می‌کند‪ ،‬صدایی از او بیرون‬ ‫نمی‌آید‪ .‬اما به مجرد این‌که جوانکی زرد پوش با موهای‬ ‫موسیقی در حال‬ ‫بلند و مجعد را می‌بیند که با صدای بلند‬ ‫ِ‬ ‫پخش را همراهی می‌کند و هم‌زمان با حرکات موزون‬ ‫خود را تکان می‌دهد‪ ،‬او نیز بخود آمده و تکان‌هایی شدید‬ ‫به خود می‌دهد و زیر لب زمزمه میکند‪:‬‬ ‫"ای قشنگ‌تر از پریا تنها تو کوچه نریا‪ "...‬گرچه بسیار ناشیانه و مبتدی‪.‬‬ ‫تازه ریتم حرکت کمر من با آهنگ بلندگو هماهنگ شده و آرام آرام به موسیقی آن آشنا شده‪‎‬ام‬ ‫که اتوبوس سرمی‌رسد و درب جلو باز می‌شود‪ .‬آهنگی که از داخل اتوبوس پخش می‌شود‪،‬‬ ‫مایه‌ای تندتر دارد و شش‌وهشت است‪.‬‬ ‫راستشو بگو کجا رفته بودی‪.....‬‬ ‫دیشب اومدم خونتون نبودی‬ ‫راننده در حالی‌که بشکن می‌زند رو به من همراه با همان ریتم می‌گوید‪:‬‬ ‫اخماتو وا کن آبجی‪ ،‬اینورو نگاه کن آبجی‬ ‫و ادامه میدهد این چه طرز رقصیدنه؟ مگه شما تو این مملکت زندگی نمی‌کنی؟‬ ‫با یک ببخشید تمرکز می‌کنم و فورا خودم را با آهنگ داخل اتوبوس هماهنگ کرده‬ ‫همین‌طور که با دست و قر کمر ریتم گرفته‌ام به انتهای اتوبوس می‌روم‪ .‬بقیه مسافرها نیز‬ ‫هم‌زمان دست می‌زنند و می‪‎‬رقصند‪.‬‬ ‫باید حواسم را جمع کنم که ایستگاه را رد نکنم و حتمأ جلو وزارت تفریحات پیاده شوم‪ .‬در‬ ‫خود فرو می‌روم و کتابی را که با خود دارم ورق می‌زنم‪ .‬اما هر از چند لحظه‪‎‬ای مسافرین‬ ‫داخل اتوبوس هم‌صدا با پخش صوت جواب موسیقی را می‌دهند و من‌هم به اجبار بایستی هم‬ ‫با زبان و هم با کوبیدن پا به کف اتوبوس با آن‌ها همراهی کنم‪.‬‬ ‫امکان تمرکز ندارم و شلوغی داخل اتوبوس مجالی برای فکر و اندیشه نمی‌دهد‪ .‬همین‌طور‬ ‫که با مسافرین در خواندن و تکرار موسیقی همراهی می‌کنم‪ ،‬تابلوها و نوشته‌های درو دیوار‬ ‫از جلو چشمانم رژه می‌روند‪.‬‬ ‫به طرف بزرگراه بتهوون‪ ،‬هتل پنج ستاره چایکوفسکی‪ ،‬رستوران ماهور‪ ،‬تعویض روغنی‬ ‫تنبک‪ ،‬خیابان چکاوک و باالخره میدان باربد و خیابان نکیسا‪.‬‬ ‫باید همین ایستگاه باشد‪ ،‬تصمیم می‪‎‬گیرم پیاده شوم ‪ .‬برای گرفتن مجوزچاپ کتابی که بیش‬ ‫از چهار سال روی آن کارکرده‪‎‬ام هنوز راه درازی در پیش است‪ .‬دکمه قرمز رنگ را که‬ ‫فشار می‌دهم دستور توقف با آهنگی موزون پخش می‌شود و راننده پس از رسیدن به ایستگاه‬ ‫درب را باز کرده خداحافظی تصنعی و موزونی را بدرقه‪‎‬ام می‌کند‪.‬‬ ‫برو خدا نگهدار‪ .....‬برو خدا نگهدار برو یار‪...‬برو یار ‪ .....‬برو خدا نگهدار‬ ‫ساختمان وزارت تفریحات بسیار بلند و حجیم است‪ .‬بر روی سردر آن مجسمه‪‎‬ای به ارتفاع‬ ‫بیش از چهار طبقه از موتزارت نصب شده که آرشه ویولونی در یک دست و در دست دیگر‬ ‫کتابی قطور را حمل می‌کند‪ .‬از داخل کتاب نت‌های مختلف موسیقی و کلید سل به زیبایی‬ ‫هرچه تمام‌تر به بیرون سرریز شده‌اند‪ .‬وارد سرسرای ساختمان که می‌شوی مانند اینست که‬ ‫ناگهان از سرمای زیر صفر به گرمای باالی شصت وارد شوی‪ .‬عالوه بر موسیقی مالیمی‌‬ ‫که پخش می‌شود‪ ،‬تصاویر بزرگی از موسیقیدان‌های بزرگ جهانی و ملی و همچنین چند‬ ‫سطر از متن بهترین آهنگ‌های هرکدام بر تابلوها نقش بسته است‪ .‬مردمی‌ که از مقابل‬ ‫تابلوها عبور می‌کنند بدون استثناء همه به متون نوشتاری موسیقی آشنایی دارند‪ ،‬بطوری‬ ‫که با نگاهی سطحی به هر یک از نوشته‪‎‬ها‪ ،‬آهنگ مربوطه را زیر لب زمزمه می‌کنند‪ .‬من‬ ‫نیز برای هم‌رنگی با جماعت جلو تصویر یکی از مشاهیر موسیقی ملی می‌ایستم و تظاهر به‬ ‫خواندن گوشه‪‎‬ای از کارش می‌کنم‪ .‬هم‌زمان مواظب هستم تا مطمئن شوم مسئولین مربوطه‬ ‫متوجه ارادت من به موسیقی و هنر کالسیک شده باشند‪.‬‬ ‫کتابی را که چهار ماه قبل برای ارزیابی و تصویب نهایی تحویل اداره گزینش داده‪‎‬ام با‬ ‫هزاران ایراد تحویل می‌گیرم تا برای چندمین بار بازنویسی کنم‪ .‬از اسم روی جلد "تحقیقی‬ ‫در موسیقی عزاداری" تا رنگ پشت جلد که مدعی هستند تیره وتار است‪ .‬هر کلمه‪‎‬ای که‬ ‫ترکیبی از غم و یا اندوه داشته را قرمز کرده‪‎‬اند‪ .‬کنار اکثر صفحات نوشته شده‪" :‬نثر موزون‬ ‫فراموش شده" و یا "موسیقی کالم در متن دیده نمی‪‎‬شود‪".‬‬ ‫براستی که خستگی کار و رفت وآمد پی درپی امانم را بریده‪ .‬وقتی به مسئول ارزیابی‬

‫معترض می‌شوم که "آقای عزیز این یک نوشته تحقیقاتی است و‪ "....‬حرفم را قطع می‌کند‬ ‫که‪" :‬مگر شما متوجه نیستید در شهر موسیقی زندگی می‌کنید؟ مبنای همه چیز اینجا موسیقی‬ ‫است و مبنای موسیقی نظم و هماهنگی تمام اجزاء از جمله نتهاست‪ ".‬و ادامه می‌دهد‪" ،‬شهر‬ ‫ما زمانی به شهر آرمانی نزدیک می‪‎‬شود که هر یک از ما اهالی شهرهمچون نتهای یک‬ ‫سمفونی پرشکوه هماهنگ و با ریتم عمل کنیم‪ .‬به نفع شماست که با لبخند و رقص از اینجا‬ ‫خارج شوید‪ ".‬و من بینوا تمام و کمال منظور او را می‌فهمم‪ .‬همین شش ماه پیش بود که یکی‬ ‫از معلم‌های محله ما را به‌جرم "تظاهر به افسردگی" مجبور کردند چند شبانه روز بی‌وقفه‬ ‫در میدان شهر برقصد تا این‌که از پا افتاد و دیگر کمر راست نکرد‪.‬‬ ‫با چند تکان تصنعی و زمزمه‌هایی زیرلب اطاق او را ترک می‌کنم و سر درگریبان از‬ ‫ساختمان خارج می‌شوم‪ .‬از درو دیوار شهر موسیقی می‌‪‎‬بارد و در مغز من غوغایی برپاست‪.‬‬ ‫تحمل این‌همه شلوغی را ندارم‪ .‬نیاز من تنهایی و سکوت و تفکر است‪ ،‬دستمال کاغذی‬ ‫مچاله‪‎‬ای را داخل گوش‌هایم می‌چپانم تا بلکه از این‌همه اصوات مزاحم در امان باشم‪ ،‬ولی‬ ‫مگر می‌شود؟ چند قدم نرفته جوان زرد پوشی به من می‌فهماند که بایستی هماهنگ با آهنگ‬ ‫رادیو بخوانم و پا بر زمین بکوبم‪ ،‬دستمال را که از گوشم در می‌آورم متوجه می‌شوم که‬ ‫اتومبیل‌ها نیز با همین نظم بوق می‌زنند و و عده‌ای نیز با رقص‪.‬‬ ‫صفا کن‪ ...‬وفا کن‪ ...‬می بنوش قهرمکن‬ ‫عزیزم‪..‬دلبرم‪ ..‬غم مخور‪ ...‬قهرمکن‬ ‫تمام مردم داخل "میدان باربد" ناخواسته خود را داخل کارناوالی می‌‪‎‬بینند که با هم آهنگی‬ ‫بلندگوها به حرکت در آمده و از داخل جمعیت پالکاردهایی در ستایش از موسیقی و‬ ‫نام‪‎‬آوران آن بلند شده است‪.‬‬ ‫اینگونه حرکات و روش زندگی‪ ،‬برای این مردم نه تنها عادی بلکه عادت شده است‪.‬‬ ‫حدود دودهه پیش که در انتخاباتی داغ و آتشین مردم منطقه به خودمختاری رسیدند‪ ،‬برای‬ ‫اطمینان از عدم تسلط مجدد حاکمان قبلی‪ ،‬اکثریت قریب به اتفاق آنان هر آنکس را که‬ ‫دستی در موسیقی داشت‪ ،‬فقط شاید به این دلیل که مطرود بود به نمایندگی در مراکز تصمیم‬ ‫گیری گماردند‪ ،‬و نتیجه آن شد که می‌‪‎‬بینیم‪ .‬نظم آهنین موسیقیایی وشادی اجباری در یک‬ ‫کالم‪ .‬در مدت این دو دهه موسیقیدانان گام به گام همه چیز را به موسیقی وابسته کردند‪،‬‬ ‫تمام مراکز قدرت را تسخیر و تمام تصمیم گیری‌ها بر مبنای کالم و رهنمودهای بزرگان‬ ‫موسیقی پی‌ریزی شده است‪ .‬رقص به عنوان حرکاتی موزون که هم مایه نشاط است و هم‬ ‫نمود عینی و ظاهری دارد از ارکان مهم قدرت است‪ .‬رقص نشانه ابالغ ارادت به حاکمان‬ ‫است‪ .‬تمام مراکز تجمع شهر اعم از مراکز قدیمی‌ مذهبی و یا فرهنگی تبدیل به کالس‌های‬ ‫آموزش رقص شده و در سه نوبت نیز برای تجمع مردم و رقص‌های سه گانه صبحگاهی‪،‬‬ ‫عصرانه و شامگاهی تخصیص یافته‪‎‬اند‪ .‬عدم حضور در هر یک از رقص‌های دسته جمعی‬ ‫می‌تواند مشکالت عدیده‌ای اعم از کاهش حقوق و مزایا تا شرکت اجباری و بدون دستمزد‬ ‫در گروه‌های ُکر و یا رقص‌های طوالنی مدت و شبانه روزی را شامل شود‪.‬‬ ‫به هر زحمتی خود را از سیل جمعیت جدا کرده به کنار میدان می‌رسانم‪ .‬گاهی فکر‬ ‫می‌کنم که این جمعیت عظیم باید راضی به این نشاط باشد و احتماأل من هستم که مشکلی‬ ‫دارم و گاهی برعکس تصور می‌کنم آنها یا از ترسشان است و یا مسخ شده‪‎‬اند که این‌گونه‬ ‫شبانه روز بازیچه چرخش چند نت ودست چند نوازنده گردیده‌اند‪ .‬ولی مطمئنم هرچه باشد‬ ‫ی از جمعیت دور شده از طریق کوچه باریکی خود‬ ‫من در اقلیت محض هستم‪ .‬به‌آرام ‌‬ ‫را به خیابانی خلوت می‌رسانم‪ .‬دو خیابان آن‌طرف‌تر می‌توانم به وسیله مترو از آن‌همه‬ ‫شلوغی و سروصدا دور شوم‪ .‬داخل کوچه دست‌فروشی میان‌سال را می‌‪‎‬بینم که کتاب‌های‬ ‫غیرموسیقیایی دهه‌های گذشته را با احتیاط و دلهره می‌فروشد‪ ،‬گرچه خریداری ندارد‪.‬‬ ‫بازار کتاب وعلوم عقلی یا به‌کلی راکد است و یا عمدتأ در تسخیر فضای موسیقی‪ ،‬احساس‬ ‫و ریتم ‪ .‬جوانی آرام و موقر که به نظر می‌آید سالهاست به موسیقی رسمی گوش نداده و‬ ‫شاید هرگزهمراه نبوده وتکانی نیز به خود نداده باشد‪ ،‬جلو بساط کتاب‌فروش به کتاب‌ها‬ ‫زل زده و انبوهی کاغذ را در دستانش باال و پایین می‪‎‬کند‪ .‬صدای موسیقی و فریاد جمعیت‬ ‫هنوز واضح و پر سروصدا به‌گوش می‌رسد‪ .‬ناخودآگاه به او نزدیک می‌شوم‪ .‬او هم کتابی‬ ‫خط خطی و پر از یادداشتهای قرمز رنگ در دست دارد و بدون هیچ دلیلی ورق می‌زند‬ ‫و مبهوت به نقطه دیگری خیره شده است‪ .‬روی جلد مجموعه کار او نیز همچون کتاب من‬ ‫ضربدر قرمز و بزرگی نقش بسته‪ .‬کتاب او هم هنوز صحافی نشده و برگ‌ها جدا از هم‬ ‫داخل پوشه‪‎‬ای قرار دارند‪ ،‬مثل اینکه همزاد خود را یافته باشم‪ ،‬می‌پرسم‪" :‬شما هم برگشتی‬ ‫اداره گزینش دارید؟" فقط با سر تأیید می‌کند وبدون هیچ کالمی با من حرکت می‌کند و‬ ‫به‌سوی ایستگاه مترو روان می‌شویم‪.‬‬ ‫این پا آن پا می‌کنم تا سرصحبت را هرچه زودتر با او باز کنم‪ .‬احتماأل یک‌نفر را یافته‪‎‬ام‬ ‫که خارج از چهارچوبهای متداول بتوان چهار کلمه حرف حسابی با او ردوبدل کرد‪.‬‬ ‫خوشبختانه او زودتر شروع می‪‎‬کند‪.‬‬ ‫"شاید آنها راست می‌گویند‪( ...،‬دنباله در صفحه ی ‪)40‬‬


Farhang, June 26, 2015, No. 316

‫سال سيزدهم‬

Page 31


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 32‬‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫‪ 2‬جدول سودوکو‬

‫آيا می توانيد ده اختالف ميان دو تصوير زير بيابيد؟‬


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 33‬‬

‫جدول ويژة‬ ‫نشرية فرهنگ‬ ‫( يک نويسنده ی نامدار)‬

‫شماره ی ‪316‬‬ ‫طراح‪ :‬بهمن‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫(حل جدول در صفحه ی ‪)45‬‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪ -1‬نام نویسنده ی کتابی که عکس روی جلد آن را در‬ ‫میانه ی جدول این شماره ی نشریه ی فرهنگ ‪BC‬‬ ‫مشاهده می کنید ‪ -‬حشره ی دانه ِکش‬ ‫‪ -2‬دشت پهناور و مرتفع که در اطراف و جوانب آن‬ ‫کوه های بسیار وجود داشته باشد ‪ -‬آهنگ و نغمه ‪-‬‬ ‫روکار ساختمان‬ ‫ارتعاش ‪-‬‬ ‫ِ‬ ‫‪ -3‬بهره و قسمت ‪ -‬از تنیس بازان معروف جهان ‪ -‬از‬ ‫پادشاهان نامدار ساسانی‬ ‫‪ -4‬آنان که به دست دشمنان گرفتار شده اند ‪ -‬توان و‬ ‫نیرو ‪ -‬تیزهوشی‬ ‫‪ -5‬جانور ‪ -‬از گازها ‪ -‬مرغ سلیمان‬ ‫‪ -6‬عزم جزم و نبرومند ‪ -‬بعضی ها در شب می کشند‬ ‫ جنجال و سروصدا‬‫‪ -7‬از حرف های الفبای فارسی ‪ -‬خورشید‬ ‫‪ -8‬نام همسر گشتاسپ و مادر اسفندیار در داستان های‬ ‫شاهنامه ‪ -‬یکی از قاره ها‬ ‫‪ -9‬چیدن خوشه های غالت ‪ -‬از شهرهای مهم خراسان‬ ‫بزرگ قدیم که اینک شهری کوچک است در ترکمنستان‬ ‫‪ -10‬اجداد ‪ -‬رویداد و اتفاق‬ ‫‪ -11‬از گل های خوشبو ‪ -‬بنده و غالم‬ ‫‪ -12‬مُهر که بر نامه و مدارک می زنند ‪ -‬از نوازندگان‬ ‫و خنیاگران نامدار عصر ساسانی ‪ -‬عبادت و خدمتکاری‬ ‫‪ -13‬نیروی انتظامی شهری ‪ -‬ساحت و نیز گستره ی‬ ‫بی پایانی که کرات و کهکشان ها در آن شناورند ‪-‬‬ ‫مساوی‬ ‫‪ -14‬آدمیان ‪ -‬جوانمرد ‪ -‬بخشی از کتاب اوستا‬ ‫‪ -15‬نوعی آب نبات محبوب کودکان ‪ -‬شماره ‪ -‬بلند‬ ‫و بلیغ‬ ‫‪ -16‬تاب و توان ‪ -‬دزد ‪ -‬تکرارش صدای گربه است‬ ‫ برقرار و آباد‬‫‪ -17‬پیوسته ‪ -‬نویسنده نامدار آمریکایی و آفریننده ی‬ ‫داستان هایی چون "خوشه های خشم" و "موش ها و‬ ‫آدم ها"‬

‫عمودی‪:‬‬ ‫‪ -1‬تاج و دیهیم ‪ -‬از سلسله های پادشاهی ایران پیش از‬ ‫اسالم ‪ -‬تر و تازه و شاداب‬ ‫‪ -2‬رها و از بندرسته ‪ -‬آزادگی ‪ -‬نومیدی ‪ -‬نوعی سنگ که‬ ‫در ساختمان سازی بسیار به کار می رود‬ ‫‪ -3‬حماسه ی عاشقانه ی معروف هند که بین سال های‬ ‫‪ 200‬تا ‪ 400‬پیش از میالد به نگارش درآمده است ‪ -‬دشت‬ ‫گسترده و بی درخت پوشیده از علف بویژه در نیمکره ی‬ ‫شمالی ‪ -‬زمان و فرصت‬ ‫‪ -4‬نوعی هواپیما ‪ -‬منفعت ‪ -‬اسب جنیبت و نیز نمونه ای‬ ‫دیگر از هر چیز که به عنوان جایگزین آن برای احتیاط‬ ‫بردارند مانند تایر اضافی و جز آن ‪ -‬جامه در بر کرده‬ ‫‪ -5‬از استان های افغانستان در مرز شرقی ایران‪...‬‬

‫‪ -...‬فراسو ‪ -‬مبلغ اولیه ای که برای خرید خانه یا‬ ‫اتوموبیل و امثال آن می پردازند و باقیمانده را به‬ ‫تدریج و در طی زمان تأدیه می کنند ‪-‬‬ ‫‪ -6‬محبس ‪ -‬مربوط به زمان حال ‪ -‬نوعی ساز‬ ‫بادی‬ ‫‪ -7‬پُرنمک ‪ -‬گنجاندن مطلب در نشریه یا کتاب‬ ‫‪ -8‬جنگ و پیکار ‪ -‬قاره ی سیاه‬ ‫‪ -9‬سنگی ‪ -‬خشنودی و نیز از نام های پسرانه‬ ‫عربی‬ ‫‪ -10‬یکی از استان های کانادا ‪ -‬وسیله ای که‬ ‫بر پشت بام ها برای تشخیص جهت باد نصب‬ ‫می کنند‬ ‫‪ -11‬شکاف گسترده میان دو رشته کوه ‪ -‬گوسفند‬ ‫ماده و دنبه دار‬ ‫‪ -12‬بخشی از تخم مرغ ‪ -‬مایعی برای شست و‬ ‫شوی سر و موها ‪ -‬پایتختی در خاورمیانه‬ ‫‪ -13‬دیدن و رؤیت ‪ -‬بخشی از دستگاه گوارش‬ ‫آدمی ‪ -‬گردش و اینجا و آنجا رفتن از سر تفنن‬ ‫‪ -14‬نوعی جانور آبزی با انواع بیشمار ‪ -‬سبک‬ ‫و شیوه ‪ -‬بخشی از پای آدمی ‪ -‬از ماه های سال‬ ‫‪ -15‬لون ‪ -‬تیزهوش ‪ -‬منطقه ای در شمال استان‬ ‫آذربایجان شرقی‬ ‫‪ -16‬صفت اسب و االغ سرکش ‪ -‬نوعی ضربه‬ ‫در مشت زنی ‪ -‬بزرگتر ‪ -‬از میوه ها‬ ‫‪ -17‬صفت سگ دیوانه و گزنده ‪ -‬با حزم و‬ ‫محتاط ‪ -‬از جزیره های ایرانی خلیج فارس‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 34‬‬

‫"هنگامی که ورق برگشت"‬ ‫نگاهى به داليل غول پيكر بودن دايناسورها‬ ‫نوشته‪ :‬جوئل آچنباخ‬ ‫ترجمه‪ :‬ناصر جوادخانى‬

‫يكى از ويژگى هاى دايناسورها كه همواره ذهن ما را به خود مشغول كرده عظيم الجثه‬ ‫بودن آنها است كه در عين حال مرموزترين ويژگى آنها نيز است‪ .‬راستى چرا دايناسورها‬ ‫تا اين حد غول پيكر بودند؟‬ ‫هرگونه توجيهى ناگزير با فرضيه به اصطالح «مسابقه تسليحاتى» شروع مى شود‪ :‬اين‬ ‫امكان هست كه برخى گونه هاى دايناسورها براى فرار از حيوانات درنده و شكارچى‬ ‫يا رسيدن به برترى در كورس رقابت با سايرين صاحب قد و قامت و هيكل بزرگى شده‬ ‫ً‬ ‫معموال دوست نداريد كه سروكارتان با موجودى‬ ‫باشند‪ .‬وقتى كه حيوانى شكارچى باشيد‬ ‫بيفتد كه مى تواند شما را مثل مورچه زيرپاى خود له كند‪ .‬مطالعه دايره هاى رشد استخوان‬ ‫دايناسورها توسط «گرگ اريكسون» از دانشگاه ايالتى فلوريدا و ساير پژوهشگران نشان‬ ‫مى دهد كه بچه دايناسورها با سرعت خيره كننده اى رشد كرده و به بلوغ مى رسيدند‪ .‬آنها‬ ‫ً‬ ‫عمال با انفجار از تخم بيرون مى آمدند‪ .‬يك آپاتوسور كوچولو و پرجنب و جوش در عرض‬ ‫تنها بيست سال مى توانست به جانورى ‪ ۳۰‬تنى تبديل شود‪.‬‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫كه‬ ‫تيرانوسورها‬ ‫گوشتخواران غالب اواخر‬ ‫دوره كرتاسه بودند تا‬ ‫نوجوانى رشد ثابتى داشتند‬ ‫و سپس دستخوش جهش رشد‬ ‫شده و ظرف تنها هفت سال‬ ‫جثه شان پنج برابر مى شد‪.‬‬ ‫اين بدان معنى است كه اين‬ ‫گونه در دو اندازه مهلك‪-‬‬ ‫متوسط و بزرگ‪ -‬وجود‬ ‫داشتند و به نحوى موثر‬ ‫توانستند دو كنام اكولوژيكى‬ ‫را تحت سلطه خود درآورند‪.‬‬ ‫‪ T.rex‬نوجوان حيوانات كوچك را لقمه چپ خود مى كرده و ‪ T.rex‬پدر نيز به حساب لقمه‬ ‫هاى عظيم الجثه مى رسيده است‪.‬‬ ‫اما اشكالى در اين توجيه ساده «هرچه بزرگتر‪ ،‬بهتر» وجود دارد‪ :‬واقعيت اين است كه‬ ‫بيشتر دايناسورها غول پيكر نبودند‪ .‬استخوان هاى كوچك به اندازه استخوان هاى بزرگ‬ ‫در طول زمان باقى نمى مانند بنابراين فسيل هاى به دست آمده (و نيز موزه ها) اغلب‬ ‫دايناسورهاى بزرگ را بيش از تعداد و حد واقعى جلوه گر مى سازند‪ .‬تعداد زيادى از‬ ‫دايناسورها وجود داشتند كه به جثه سگ و يا حتى مرغ بودند و يكى از آنها كه ميكروراپتور‬ ‫نام دارد به اندازه يك كبوتر بود‪ .‬اين فسقلى عامل وحشت و كابوسى واقعى بود‪.‬‬ ‫اين گرايش به غول پيكر شدن براى هميشه ادامه نيافت‪ :‬در برهه اى تعداد زيادى از‬ ‫دايناسورهاى غول پيكر روبه كاهش گذاشتند و زيستگاه هاى آنها را عمدتاً موجوداتى گرفتند‬ ‫كه از نظر اندازه نصف آنها بودند‪ .‬چنين به نظر مى رسد كه انگار تكامل به سوى عظيم‬ ‫الجثه شدن براى مدتى مفيد بوده اما بعداً ورق برگشته است‪.‬‬ ‫«سارا دچرد» داوطلب دوره دكترا در ايالت كاروليناى شمالى گياهان موجود در عصر‬ ‫دايناسورها را مورد بررسى قرار داده است و چنين نظر مى دهد كه پيدايش و تكامل گل‬ ‫ها ممكن است با افول دايناسورهاى بزرگ ارتباط داشته باشد‪ .‬ممكن است تصور كنيد كه‬ ‫ً‬ ‫كامال برعكس است‪.‬‬ ‫گياهان مغذى باعث پيدايش دايناسورهاى بزرگ تر شوند اما قضيه‬ ‫طى دوره ژوراسيك پوشش گياهى را اغلب گياهان سلولزدار و فيبرى با مواد غذايى كم مثل‬ ‫گياهان بازدانه تشكيل مى دادند‪.‬‬ ‫«دچرد» مى گويد كه گرايش به غول پيكر شدن بدين دليل وجود داشته كه دايناسورها معده‬ ‫هاى بزرگى داشته باشند تا اينكه همانند خمره اى براى تخمير عمل كنند‪ .‬با از راه رسيدن‬ ‫گياهان نهاندانه يا گياهان گلدار كه پرمغذى بودند دايناسورهاى بزرگ رو به كاهش گذاشتند‪.‬‬ ‫«مت كرانو» متصدى بخش دايناسور موزه ملى تاريخ طبيعى اسميتسون چنين نظر مى دهد‬ ‫كه بيشتر دايناسورها سير تكاملى به سوى غول پيكر شدن داشتند صرفاً به اين خاطر كه‬ ‫از عهده آن برمى آمدند‪ .‬وى مى گويد‪« :‬اگر وقت كافى داشته باشيد درصدد رسيدن به تمام‬ ‫اندازه هاى مختلفى برخواهيد آمد كه مى توانيد به طور بالقوه به آنها برسيد‪».‬‬ ‫شايد سئوال اصلى بايد اين باشد‪ :‬چرا پستانداران بزرگتر از اين نيستند؟ يقيناً جواب در روش‬ ‫توليدمثل است‪ .‬پستانداران دوره باردارى داشته و بچه خود را براى مدتى در شكم خود‬ ‫پرورش مى دهند‪.‬پستانداران بزرگتر دوره باردارى بلندمدت ترى دارند‪ .‬تكوين بچه در شكم‬ ‫فرآيندى كند است كه اين خود باعث مى شود تعداد زايمان ها نسبتاً كم باشد و نيز پستانداران‬ ‫بزرگ نمى توانند به آسانى خود را با بحران هاى زيست محيطى سازگار كنند‪ .‬كرانو مى‬ ‫گويد‪« :‬بزرگ بودن مزايايى دارد اما در نقطه اى خطرات آن بر مزاياى آن مى چربد‪».‬‬ ‫در پايان مى توان چنين نتيجه گيرى كرد كه فرضيه «هر قدر بزرگتر به همان اندازه بهتر»‬ ‫درست نيست‪ .‬به خاطر داشته باشيد كه تنها يك سلسله از دايناسورهاى نسبتاً كوچك از‬ ‫انقراض كلى انتهاى كرتاسه جان سالم به در برده اند و آنها پرندگان هستند‪.‬‬ ‫‪National Geographic, Jul.2005‬‬


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 35‬‬

‫نقش موسيقی در يادگيری رياضی‪ :‬کسر‬

‫درک تاثیر موسیقی بر یادگیری موضوع تازه ای نیست‪ .‬از قرن ها پیش‪ ،‬آموزگاران‬ ‫متوجه نقش موسیقی بر رشد ذهن انسان شده بودند تا جایی که از کنفوسیوس در چین تا‬ ‫افالطون در یونان باستان‪ ،‬موسیقی جزئی جدانشدنی از برنامه درسی کودکان و جوانان‬ ‫بوده است‪ .‬اما در سالهای اخیر‪ ،‬تحقیقات بسیار بیشتری روی تاثیر موسیقی بر رشد‬ ‫مغز‪ ،‬حافظه‪ ،‬یادگیری و غیره انجام شده است‪ .‬ممکن است بسیاری از مردم‪ ،‬موسیقی‬ ‫را تنها از جنبه هنری آن مورد توجه قرار دهند اما جالب است که بدانید‪ ،‬موسیقی رابطه‬ ‫تنگاتنگی با درک ریاضی دارد‪ .‬نه تنها نت ها و اصوات موسیقایی از نظر بسامد و شدت‬ ‫با ریاضی و فیزیک گره خورده اند بلکه‪ ،‬حتی می توان کل یک آهنگ را از نظر روابط‬ ‫ریاضی مورد بررسی قرار داد؛ تعادل و هماهنگی بین این دو رشته بسیار زیاد است‪.‬‬ ‫اما آنچه در این مقاله به آن خواهیم پرداخت‪ ،‬تاثیر موسیقی بر آموزش و یادگیری ریاضی‬ ‫است‪ .‬هر ساله چندین پژوهش در این باره انجام می شود و نتایج آن در نشریات علمی‬ ‫منعکس می شود اما به تازگی یکی از محققین دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو به نتایج‬ ‫جالب توجهی در مورد تاثیر موسیقی بر یادگیری کسر دست یافته است‪.‬‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫کرد‪ .‬کالس درس او با آموزش مفاهیم ابتدایی موسیقی آغاز می شود و رفته رفته به نت‬ ‫خوانی می رسد‪ .‬هدف این معلم از آموزش موسیقی‪ ،‬البته جنبه هنری آن نیست بلکه او‬ ‫از این کار قصد آموزش مفاهیم ریاضی را دارد‪.‬‬

‫همان طور که می دانیم موسیقی با کنار هم گذاتنش نت های مختلف در فواصل و‬ ‫زمان های گوناگون ساخته می شود‪ .‬نت ها به فواصل زمانی مختلف تقسیم می شود و‬ ‫ضرباهنگ و کشش مختلفی پیدا می کنند‪ .‬به این ترتیب اگر یک نت گرد‪ ،‬کششی برابر‬ ‫‪ 4‬ضربه داشته باشد‪ ،‬نت سفید ‪ 2‬ضرب‪ ،‬سیاه ‪ 1‬ضرب خواهد داشت‪ .‬کشش های کوتاه‬ ‫تر نیز از پس آن می آیند نت چنگ‪ ،‬نصف یک نت سیاه کشش دارد و به همین ترتیب‬ ‫نت ها کشش های کوتاه تر و کوتاه تری می یابند‪ .‬واضح است که این مسئله موسیقایی‪،‬‬ ‫در اصل یک قاعده ریاضی با محور "کسر" است یعنی هر نت موسیقی کسری از یک‬ ‫کشش پایه است‪.‬‬ ‫نسبت کشش صدا در موسیقی‬ ‫ً‬ ‫این معلم توضیح می دهد که سابقا وقتی از کودکان سوال می کرد که یک چهارم بزرگتر‬ ‫است یا یک هشتم‪ ،‬اکثر کودکان پاسخ می دادند که یک هشتم بزرگتر است زیرا هشت‬ ‫بزرگتر از چهار است‪ .‬اما بعد از یادگیری مفاهیم موسیقی و کشش و نسبت نت ها‪،‬‬ ‫کودکان بهتر درک می کردند که یک هشتم کوچکتر از یک چهارم است‪.‬‬ ‫این معلم به فراست دریافته بود که وقتی پای هنر موسیقی در میان باشد‪ ،‬آموزش نسبت‬ ‫کسرها به یکدیگر بسیار ساده تر است تا اینکه آموزش ریاضی به طور انتزاعی صورت‬ ‫گیرد‪ .‬کودکان وقتی درگیر یادگیری موسیقی و آهنگ نوازی هستند‪ ،‬به طور ناخودآگاه‬ ‫فواصل و کشش ها را می آموزند‪ .‬این مطلب به آنها کمک می کند درک صحیحی از‬ ‫نسبت ها و کسرها بیابند بدون اینکه نگران یا مضطرب شوند و از بابت ضعف در‬ ‫یادگیری ریاضی دچار سردرگمی و از دست دادن اعتماد به نفس گردند‪.‬‬ ‫نتایج این آموزش نشان داد که این دانش آموزان یادگیری عمیق تر و ماندگارتری نسبت‬ ‫به مفاهیم ریاضی به نسبت کودکانی که این آموزش را ندیده اند‪ ،‬کسب نمودند‪ .‬همین‬ ‫نتایج مثبت‪ ،‬پژوهشگران را واداشت که این آزمایش را در سایر مدارس نیز انجام دهند‪.‬‬ ‫نتایج این پژوهش ها نشان داد که در تمام مدارس مورد آزمون‪ ،‬کودکانی که ریاضی را‬ ‫از طریق تمرین موسیقی آموخته بودند‪ ،‬عملکرد بهتری دست کم در مبحث کسر ها پیدا‬ ‫کرده بودند‪ .‬این موفقیت‪ ،‬در میان دانش آموزانی که سابقا ضعیف قلمداد می شدند‪ ،‬نتایج‬ ‫خارق العاده تری را نشان داد‪ .‬موسیقی به این کودکان کمک کرد که درک بهتری نسبت‬ ‫به مفاهیم ریاضی که قبال دشوار می نمود‪ ،‬پیدا کنند‪.‬‬

‫ایده اصلی این تحقیق از یک معلم ریاضی مدرسه ابتدایی حاصل شده است او که سالها در‬ ‫تدریس موضوع کسر و اعداد گویا به کودکان پایه سوم با مشکل رو به رو بود‪ ،‬تصمیم‬ ‫گرفت این ضعف در یادگیری را به روش جدیدی حل کند‪ .‬او از آموزش موسیقی شروع‬

‫‪Esch, Caitlin. (2012). Using Musical Notes to Teach Fractions.‬‬ ‫‪MindShift.‬‬ ‫‪www.Algoart.com / Music.Html‬‬

‫گروه آموزش راییض‬

‫حمیدرضا رضازاده‬

‫دکتری ریاضی‬

‫‪604-700-9560‬‬

‫دکتری ریاضی‬

‫علیرضا خاتون آبادی‬

‫‪778-926-1382‬‬

‫‪Math Tutoring High School & College: Math 8-12, Pre-Calculus, Calculus, SAT, AP, IB, Online, GRE, MCAT, GMAT‬‬

‫تدریس مطابق سرفصل دروس (کانادا و ایران) با تاکید بر حل مساله توسط اعضای هیات علمی دانشگاه با ‪ 15‬سال سابقه تدریس‬


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 36‬‬

‫مسابقه ديجيتال ‪ ۲۰۱۵‬کلوب عکس کارون‬ ‫دومین مسابقه دیجیتال کلوب عکس کارون در ماه می ‪ ۲۰۱۵‬برگزار شد‪ .‬عکس‌ها توسط‬ ‫سه داور از انجمن عکاسان کانادا داوری شد‪:‬‬ ‫ریچارد شاپکا‪ :‬پرزیدنت انجمن عکاسان کانادا‬ ‫لری بریتز کرویتز‪ :‬مدیر منطقه غرب انجمن عکاسان کانادا‬ ‫ساتیا دانو‪ :‬عضو کلوب الینز گیت‬

‫و برندگان مسابقه به شرح زیر‬ ‫انتخاب شدند‪:‬‬ ‫نفر اول‪ :‬مینا ایرانپور‪ ،‬برای‬ ‫عکس " در انتظار "‪ ،‬مدال طالی‬ ‫کلوب عکس کارون و برگزاری‬ ‫نمایشگاه انفرادی در گالری کارون‬ ‫در سال ‪۲۰۱۶‬‬ ‫نفر دوم‪ :‬کرول کلمن‪ ،‬برای عکس‬

‫"قدم زدن"‪ ،‬مدال نقره کلوب عکس کارون‬ ‫نفر سوم‪ :‬فرهاد وارسته‪ ،‬برای عکس "در سنتی‌"‪ ،‬مدال برنز کلوب عکس کارون‬

‫هفت عکس زیر به عنوان‪ ،‬عکس‌های منتخب انتخاب شدند‪:‬‬ ‫بهمن دوستدار‪ ،‬برای عکس نمایشگاه پنجره‬ ‫سحر سیدی‪ ،‬برای عکس مسجد نایین‬ ‫خسرو خدابگی‪ ،‬برای عکس داخل‪-‬بیرون‬ ‫فرهاد وارسته‪ ،‬برای عکس قلعه قدیمی‌‬ ‫الهه رجبی‪ ،‬برای عکس انتظار‬ ‫زهره همراز‪ ،‬برای عکس خاطرات پوشیده‬ ‫ی و صندلی قرمز‬ ‫کارول کلمن‪ ،‬برای عکس در قدیم ‌‬ ‫مومنی‪ ،‬برای عکس ردیف پنجره ها‬ ‫سعید ٔ‬ ‫دریاناز غریبانی‪ ،‬برای عکس پنجره و من‬ ‫سحر سیدی‪ ،‬برای عکس نپال آبی‬ ‫هر یک از عکس‌های منتخب‪ ،‬لوح تقدیر کلوب عکس کارون دریافت می‌‌کنند‪.‬‬ ‫برای دیدن نقد و نظر داوران نسبت به عکس های شرکت کننده به وب سایت کلوب عکس‬ ‫کارون مراجعه شود‪.‬‬ ‫نمایشگاهی از عکس‌های منتخب این مسابقه‪ ،‬و هم چنین عکس‌های اعضا کلوب که در‬ ‫مسابقه های دیگر انجمن عکاسان کانادا شرکت کرده بودند‪ ،‬درماه اگوست در گالری‬ ‫کارون برگزار می‌‌شود‪ .‬گالری کارون مقدم بازدید کنندگان را گرامی‌ می‌‌دارد‪.‬‬ ‫امسال در پنج مسابقه انجمن عکاسان کانادا و کلوب های دیگر شرکت کردیم‪ .‬اگر چه‬ ‫برنده نداشتیم‌‪ ،‬ولی‌ شروع خوبی بود‪.‬‬ ‫مسابقه انجمن عکاسان کانادا منطقه غرب‪ :‬ده‌‌‌ عکس از ده‌‌‌ عضو کلوب عکس کارون‬ ‫مسابقه دیجیتال انجمن عکاسان نورت شور‪ :‬شش عکس از شش عضو‬ ‫مسابقه عکس سیاه و سفید کلوب عکس کرسنت بیچ‪ :‬پنج عکس از پنج عضو‬ ‫مسابقه عکس کلوب النگ لی‌ (سادگی‌)‪ :‬پنج عکس از پنج عضو‬ ‫مسابقه بین پنج کلوب انجمن عکاسان کانادا‪ :‬پنج عکس از پنج عضو که نتیج ٔه آن در‬ ‫اکسپو ونکوور اعالم می‌ شود‪.‬‬ ‫نتایج مسابقه ها در وب سایت اعالم شده و عکس های این مسابقه ها به تدریج در بولتن‬ ‫ها چاپ می‌ شود‪.‬‬ ‫اکسپو عکس ونکوور را از دست دادیم‪ .‬علیرغم این که شش ماهی‌ وقت داشت‌‪ ،‬امروز‬ ‫و فردای ایرانی‌ کار خودش را کرد!!! اکسپو از اول تا سوم آگوست در ونکوور برگزار‬ ‫ی شود‪ :‬نمایشگاه عکس‌‪ ،‬اعالم نتایج مسابقه ها و دادن جوایز‌‪ ،‬کارگاه های عکاسی‌‪ ،‬دید‬ ‫م‌‬ ‫و بازدید عکس ها‪ ...‬جزئیات در وب سایت انجمن عکاسان کانادا (کاپا) منتشر شده است‪.‬‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫مسابقه دیجیتال ‪ ۲۰۱۶‬در ماه جوالی اعالم می‌‌شود و عالقمندان می‌‌توانند عکس‌های‬ ‫خود را از اول آگوست تا پایان سال در وب سایت آپلود کنند‪.‬‬ ‫نهمین مسابقه‪/‬نمایشگاه سالیانه هم اکنون در جریان است و عالقمندان می‌‌توانند تا سپتامبر‬ ‫کار خود را جهت مسابقه و نمایشگاه تحویل دهند‪ :‬هر عکاس چهار عکس و موضوع آزاد‬ ‫برای جزئیات بیشتر نتایج مسابقه دیجیتال و همچنین دیدن فراخوان مسابقه سالیانه به‬ ‫ی به وب سایت کلوب مراجعه شود‪ .‬امیدواریم برنده مسابقه بعدی ‪ ،‬شما‬ ‫فارسی و انگلیس ‌‬ ‫‪www.CarounPhotoClub.com‬‬ ‫باشید!‬


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 37‬‬

‫‪PERSIAN CULTURE AND ART INSTITUTE‬‬

‫خانـه فـرهنـگ و هنـر ایــران‬ ‫مرکـز برگـزاری کـالس‪ ،‬گردهمـایی و رویدادهـای فـرهنـگی‬

‫مرکـز اطالع رسانی رویـدادهای فرهنـگی‬ ‫کودکان و نوجوانان‬ ‫مدرسه پارسی‪ :‬مهناز صالحی‬ ‫نقاشی‪ ،‬کالژ‪ ،‬سفال‪ :‬شیما دهقان‬ ‫موسیقی‪ :‬آرزو ملکی‪ ،‬نازنین صادقی‬

‫‪www . PersianEvents . ca‬‬

‫ادبیات و هنـرهای نمایشـی‬ ‫داستان نویسی‪ :‬محمد محمدعلی‬ ‫تئاتر‪ ،‬منایشنامه نویسی‪ :‬محمد رحمانیان‬ ‫بازیگری‪ :‬مهتاب نصیرپور‬ ‫فیلمسازی‪ :‬حسین فاضلی‬ ‫عکاسی‪ :‬نیما راهنما‬

‫موسـیقـی‬ ‫کمانچه‪ ،‬ویلن‪ :‬سعید فرج پوری‬ ‫آواز‪ :‬پرویز نزاکتی‬ ‫تار‪ ،‬سه تار‪ :‬علی رزمی‬ ‫بربط‪ :‬علی سجادی‬ ‫سنتور‪ :‬ساینا خالدی‬ ‫متبک‪ ،‬دف‪ :‬هامین هنری‬ ‫گیتار‪ :‬کاوه یغمایی‪ ،‬نازنین صادقی‬ ‫پیانو‪ :‬نیلوفر فرزندشاد‬ ‫آکاردئون‪ :‬سعید زرگری‬ ‫آهنگ سازی‪ ،‬نی‪ :‬امیر اسالمی‬ ‫ویلن‪ ،‬کمانچه‪ :‬سینا احتاد‬ ‫ویلن کالسیک‪ :‬علی عسگری‬

‫هنـرهای تجسمـی‬ ‫نقاشی آبرنگ‪ ،‬اکریلیک‪ :‬محمدرضا آتشزاد‬ ‫نقاشی رنگ روغن‪ ،‬میکس میدیا‪ :‬مهتاب فیروز آبادی‬ ‫نقاشی با مداد رنگی‪ ،‬ذغال و آبرنگ‪ :‬نازنین صادقی‬ ‫کاریکاتور‪ ،‬انیمیشن‪ :‬افشین سبوکی‬ ‫مینیاتور‪ ،‬تذهیب‪ :‬فرهاد الله دشتی‬ ‫طراحی‪ :‬حمیدرضا جدید‬ ‫گرافیک‪ :‬فرزان کرمانی نژاد‬ ‫سرامیک‪ :‬املیرا حبیب اله‬ ‫مجسمه سازی‪ :‬مجید شیخ اکبری‬ ‫خوشنویسی‪ :‬مسعود کریمایی‬

‫زبان‬ ‫انگلیسی‪ :‬یلدا احمدوند‬ ‫فرانسه‪ :‬سام زهره وندی‬

‫علوم پایه‬ ‫ریاضی‪ ،‬فیزیک‪ ،‬کامپیوتر‪ :‬دامون طهماسبی‬ ‫شیمی‪ :‬سهند طهماسبی‬

‫‪facebook . com / percai‬‬ ‫‪www . percai . com‬‬ ‫‪info @ percai . com‬‬

‫)‪1181 West 16th Street (at Pemberton Ave‬‬ ‫‪North Vancouver, BC V7P 1R4‬‬

‫)‪778.PERSIAN (737.7426‬‬ ‫‪778 . 889 . 4820‬‬

‫با سـپاس از همـراهـان همیشـگی خـانـه فـرهنـگ و هنـر ایـران‬

‫ما‬

‫ِ‬ ‫فرهنگ‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 38‬‬

‫بنياد کانادا و ايران‪:‬‬ ‫اهداء کمک هزينه دانشجويي به دانشجويان برگزيده‬ ‫و تقدير از داوطلبان و حاميان بنياد‬ ‫بنیاد کانادا وایران روزیکشنبه ‪۱۴‬جون ‪ ۲۰۱۵‬در کامیونیتی سنتر وست ونکوور جلسه‬ ‫ای جهت تقدیر ازداوطلبان و حامیان مالی‪ ،‬و نیز اهدا کمک هزینه دانشجویی به دانشجویان‬ ‫منتخب برگزار نمود‪.‬‬ ‫دراین جلسه که با حضور اعضا‪ ،‬داوطلبان‪ ،‬حامیان مالی‪ ،‬میهمانان و خانواده دانشجویان‬ ‫برگزارشد‪ ،‬خانم نسرین فیلسوف ضمن خوشامد گویی به حاضران و اعالم فعالیت های‬ ‫بنیاد‪ ،‬هدف ازاین گردهمایی را تقدیر و تشکر از حامیان و داوطلبان عنوان کرد و از‬ ‫دانشجویان خواست تا در آینده به بنیاد برگردند واین راه را برای آیندگان ادامه دهند‪.‬‬ ‫سپس با اهدا لوح و تقدیرنامه ازداوطلبان و حامیان مالی بنیاد قدردانی به عمل آمد‪.‬‬ ‫در پایان برنامه همانند سال های گذشته بنیاد کانادا و ایران رسالت خود را با اهدا کمک‬ ‫هزینه دانشجویی به مبلغ ‪۲۰۰۰۰‬دالر به هر یک از ‪۱۳‬نفرازدانشجویان منتخب واجد‬ ‫شرایط به انجام رسانید‪.‬‬ ‫دراین برنامه تعدادی ازدانشجویان اقدام به اجرای آواز و موسیقی ایرانی نمودند‪.‬‬ ‫در دنباله عکس هایی از این مراسم را می بینید‪:‬‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬


Farhang, June 26, 2015, No. 316

‫سال سيزدهم‬

Page 39


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 40‬‬

‫دموکراسی‪ ،‬عدالت و‬

‫همبستگی‪( ...‬دنباله از صفحه ی ‪)22‬‬

‫‪ ...‬برای مثال‪ ،‬کسی که بهایی است می داند که دولت به هیچ وجه نماینده ی او نیست و اگر به‬ ‫او ظلم و اجحافی شود این دولت مسئولیت نمی شناسد و اصال به این موضوع اهمیت نخواهد‬ ‫داد‪ .‬این است که به فرد احساس تنهایی دست خواهد داد و تنها به فکر راه نجاتی برای خود‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫امروزه جوانان که بخش عظیمی از جامعه را تشکیل می دهند در ایران به سیاست بسیار بی‬ ‫رغبت شده اند‪ .‬این یعنی آنکه ما دیگر خود را بخشی از جامعه نمی دانیم بلکه خود را در‬ ‫وسط یک میدان جنگی می بینیم که باید در آن همواره مواظب باشیم که گلوله نخوریم و جان‬ ‫خود را از مهلکه به در ببریم و اگر توانستیم هم باروبنه را جمع کنیم و به جای دیگری که‬ ‫بتوان راحت تر زندگی کرد برویم‪.‬‬ ‫آنقدر خشونت مستمر و مداوم در ایران روزمره شده است که ما را به بی حسی دچار کرده‬ ‫است طوری که گاه خشونت را نمی بینیم‪ .‬درست مانند عادت کردن بسیاری از ساکنان تهران‬ ‫به آلودگی وحشتناک هوای این شهر‪ .‬این بی حسی و بی تفاوتی درست همان چیزی است که‬ ‫دیکتاتورها خواستار آنند‪.‬‬ ‫جان دیویی می گوید که هر عضو جامعه باید فرد باشد و مستقل باشد و منافع خود را تشخیص‬ ‫بدهد اما از زاویه ای اجتماعی‪ .‬اگر فرد تنها به مثابه پیچ و مهره ی یک نظام اجتماعی باشد‬ ‫و از فردیت برخوردار نباشد ما با سیستمی استبدادی و توتالیتر طرفیم‪ ،‬همانند نظام نازی ها‬ ‫یا نظام کمونیستی‪.‬‬ ‫در زمان نازی ها‪ ،‬پیشوا برای همه و به جای همه ی مردم آلمان فکر می کرد و تصمیمات‬ ‫بزرگ می گرفت‪ .‬می گویند در زمان استالین قرار بوده است که مجسمه ای از شاعر نامدار‬ ‫روس‪ ،‬الکساندر پوشکین ساخته شود و مقامات مدت ها در باره ی این بحث می کردند که‬ ‫این مجسمه باید در چه حالتی باشد؛ نشسته یا ایستاده یا با کتابی در دست و‪ ...‬اما سرانجام‬ ‫دستوری از سوی حزب می آید که به جای آن مجسمه استالین را در حال خواندن کتاب اشعار‬ ‫پوشکین بسازید‪ .‬این البته یک لطیفه است که در باره ی استالین و نظام شوروی ساخته اند‬ ‫اما نشانه هایی از واقعیت های موجود آن روز را در بر دارد‪.‬‬ ‫در جامعه ای که پر از آدم های خودخواهی است که نمی توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند‬ ‫و به جامعه و دیگران به شدت بی اعتمادند‪ ،‬حتی اگر کسی از خود مایه بگذارد و در برابر‬ ‫وضعیت موجود بایستد و بخواهد کاری بکند‪ ،‬هزار جور حرف برایش در می آورند و تخطئه‬ ‫اش می کنند‪" :‬البد ریگی به کفش دارد"؛ "سوپاپ اطمینان است"؛ "به جایی وابسته است" !!‬ ‫جان دیویی معتقد بود که تا دوره ی تحصیالت متوسطه باید به کودکان مشترکات اجتماعی‬ ‫یعنی فرهنگ و سنت و زبان را یاد داد‪ .‬اما از دوره ی متوسطه به بعد باید به آنها اندیشه ی‬ ‫انتقادی را آموخت تا صاحب استقالل اندیشه شوند و هویت مستقل پیدا کنند‪ .‬چنین آموزشی‬ ‫باعث می شود که آنها نه خود قربانی شوند و نه جامعه ی خود را قربانی کنند‪.‬‬ ‫این حرف ها ‪ 90‬سال پیش نوشته شده اند اما به راستی داروی درمان کننده ی بیماری امروز‬ ‫جامعه ی ایرانند‪.‬‬ ‫هانا آرنت کتابی دارد به نام "عصر ظلمت"‪ .‬در این کتاب عصر ظلمت عصری معرفی‬ ‫می شود که در آن هر کس در خانه ی خود و در پی کار خود و منافع خود است و دیگر‬ ‫قلمرو مشترکی در کار نیست که انسان ها بتوانند در آن تعامل اندیشه داشته باشند‪ .‬از دیدگاه‬ ‫ً‬ ‫کامال به‬ ‫این نویسنده ی اندیشمند عصر ظلمت یعنی زمانی که خودکامگان قلمرو عمومی را‬ ‫تصرف خود درآورده اند و مردم را از آن محروم نموده و پایه های همبستگی اجتماعی را‬ ‫از میان برده اند‪.‬‬ ‫سعدی می گوید‪:‬‬ ‫که در آفرینش ز یک گوهرند‬ ‫ ‬ ‫بنی آدم اعضای یک پیکرند‬ ‫دگر عضوها را نماند قرار‬ ‫چو عضوی به درد آورد روزگار ‬ ‫نشاید که نامت نهند آدمی‬ ‫تو کز محنت دیگران بی غمی ‬ ‫من تنها در برابر رنج یک انسان مسئول نیستم بلکه در باره ی همه کس و همه ی امور می‬ ‫ً‬ ‫اصال چنین رنج‬ ‫باید چنین حس مسئولیتی داشته باشم و باید به قلمرو عمومی وارد شوم تا‬ ‫هایی فرصت پدیدار شدن را نیابند‪ .‬ما به همان اندازه ای که با هم گفت و گو می کنیم و در‬ ‫به روی هم گشوده ایم‪ ،‬رنج و درد یکدیگر را می فهمیم و به اندازه ای که از گفت و گو با‬ ‫یکدیگر می پرهیزیم و از هم جدا و منزوی هستیم‪ ،‬از درد و رنج یکدیگر بی خبر می مانیم‬ ‫و در این صورت انسان و انسانیت و نسل های آینده در معرض خطر خواهند بود‪.‬‬ ‫جرات پیدا کردن انسان ها برای گشودن در به روی همدیگر و گفت و گو با هم آن چیزی‬ ‫است که خودکامگی و دیکتاتوری را از میان می برد‪.‬‬ ‫مشکالت امروز ما به جمهوری اسالمی خالصه نمی شود و بسیار عظیم تر و پرشمارتر‬ ‫است‪ .‬بنابراین از همین امروز بکوشیم تا دیوارهای قومی و دینی و اعتقادی و جز آنها را‬ ‫که میان ما فاصله انداخته اند برداریم و به رغم تفاوت هایمان فرهنگ گفت و گو با یکدیگر‬ ‫را برقرار و نهادینه کنیم‪.‬‬ ‫جامعه زمانی سالمت خود را بازخواهد یافت که آدم ها خوشبختی دیگران را خوشبختی خود‬ ‫بدانند‪ .‬زمانی انسان هستید که خوشبختی خود را با انسان های دیگر به اشتراک بگذارید‪.‬‬ ‫امیدوارم که هر یک از ما به عنوان یک انسان و یک ایرانی در راه بوجود آمدن چنین جامعه‬ ‫(پایان)‬ ‫ای کوشا باشد‪.‬‬

‫شهر‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬ ‫موسیقی‪...‬‬

‫(دنباله داستان از صفحه ی ‪)30‬‬

‫‪ ...‬کتاب غیرموسیقیایی‪ ،‬دیگر خریداری ندارد‪ ،‬بهتر است بگویم کتاب دیگر خریداری‬ ‫ندارد حتی اگر مجوز چاپ هم داشته باشد‪ .‬این مردم مسخ این فضا هستند‪ ،‬خواب‬ ‫هستند و نیاز به شوک دارند تا از خواب بیدارشوند‪ ".‬این جمله را در تکمیل تأیید‬ ‫قبلی‪‎‬اش می‌گوید‪".‬‬ ‫"کامأل با شما موافقم‪ ،‬در حین خواب که نمی‌شود کتاب خواند؟ حتی موسیقی هم‬ ‫نمی‌توان گوش داد‪ ،‬گرچه ممکن است بتوان شنید‪ ".‬این جواب را در ذهنم پرورش‬ ‫می‌دهم و قبل از آنکه برزبان آورم‪ ،‬ناگهان بر سرعت قدم‌هایش می‌افزاید و آن‌چنان‬ ‫بلند فریاد می‌زند که علی‌رغم آوای موسیقی و شلوغی جمعیت توجه همگان را بخود‬ ‫جلب می‌کند‪ .‬سخنانش نامفهوم است‪ .‬اگر برای من نباشد مطمئناً برای اکثریت آن‬ ‫ی که جوان با تمام قدرت‬ ‫مردم نامفهوم است‪ .‬ترن به ایستگاه نزدیک می‌شود و هنگام ‌‬ ‫و سرعت خود را جلو قطار پرتاب می‌کند‪ ،‬بجز نقش خونین او روی شیشه جلو ترن‬ ‫و برگ‌های پراکنده کتابش که در هوا پرواز می‌کنند چیز دیگری در آن حوالی یافت‬ ‫نمی‌شود که نظر مردم را جلب کند‪ .‬سکوتی عجیب بر فضا حاکم می‪‎‬شود و مسافرین‬ ‫ی تمام تک تک برگه‪‎‬های‬ ‫بدون توجه به موسیقی و آهنگ بلندگوی ایستگاه در بی‌نظم ‌‬ ‫کتاب او را جمع می‌کنند‪ .‬و من نادم و پشیمان از این‌که چرا بلند فکر نکردم تا او از‬ ‫یأس تنهایی به‌در آید‪ .‬نمی‪‎‬دانم اگر می‪‎‬دانست دیگرانی هم دراین نزدیکی هستند که‬ ‫هم‌چون او می‪‎‬اندیشند باز هم شوک درمانی را انتخاب می‪‎‬کرد؟‬

‫شکست سلطان‬

‫و ‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)9‬‬

‫‪ ...‬دو کشور از لحاظ‬ ‫اقتصادی مکمل یکدیگرند‪.‬‬ ‫حجم روابط اقتصادی شان‬ ‫در دو سال گذشته به حدود‬ ‫چهارده میلیارد دالر در‬ ‫سال کاهش یافت‪ ،‬ولی هر‬ ‫دو ظرفیت ساالنه این تبادل‬ ‫را حدود سی میلیارد دالر‬ ‫ارزیابی می‌کنند‪ .‬بخش مهمی‬ ‫از کاالهای ساخته شده مورد‬ ‫نیاز ایران از ترکیه تامین‬ ‫می‌شود و ایران‪ ،‬در عوض‪،‬‬ ‫گاز و نفت به ترکیه صادر می‌کند‪ .‬اگر روزی طرح عظیم صدور گاز ایران به اروپا‬ ‫عملی شود‪ ،‬ترکیه درتحقق آن نقش کلیدی خواهد داشت‪.‬‬ ‫به عالوه از یاد نبریم که هر سال شمار بسیار زیادی گردشگر ایرانی ( احتماال‬ ‫بیش از دو میلیون نفر)راهی ترکیه می‌شوند‪ ،‬هزاران ایرانی در بخش مسکن ترکیه‬ ‫سرمایه‌گذاری کرده و یا در آن کشور شرکت به ثبت رسانده‌اند‪.‬‬ ‫می‌بینیم که رشته‌های پیوند میان دو کشور فراوانند‪ .‬به یاری این دو بازیگر «سنگین‬ ‫وزن» است که خاورمیانه می‌تواند روزی رنگ آرامش به خود ببیند‪.‬‬ ‫ولی تاریخ به ما می‌آموزد که شیاطین نیز می‌توانند یکباره از خواب قرون و اعصار‬ ‫بر خیزند و تراژدی‌های خونین گذشته را به گونه‌ای تازه تکرار کنند‪ .‬بیهوده نیست‬ ‫که چشم‌ها‪ ،‬در کوهپایه‌های دماوند‪ ،‬به رویدادهایی دوخته شده که در کناره بسفر‬ ‫می‌گذرند‪( .‬رادیو فردا)‬


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 41‬‬

‫ارز و ارسال پول‬

‫آژانس مسافرتی‬ ‫آژانس مسافرتی رایا (مرجان عظیمی) ‪604-971-4180‬‬ ‫‪( Advanced Travel‬تینا خدایی) ‪604-904-4422‬‬ ‫‪604-770-4474‬‬ ‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫‪604-986-0094‬‬ ‫آریا تراول‬ ‫‪604-763-6557‬‬ ‫تورهای مسافرتی ایساتیس‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آرایشگاه و سالن زيبایی‬

‫‪604-980-5464‬‬ ‫‪King Hair Design‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫آموزش هنر‬

‫نقاشی‪:‬‬ ‫‪604-349-6326‬‬ ‫نازنین صادقی (آبرنگ)‬ ‫‪www.nazanin-artist.com‬‬ ‫رامین جمالپور (رنگ روغن‪ /‬آبرنگ) ‪604-924-1475‬‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫‪604-375-1272‬‬ ‫اشرف آبادی (تار و سه تار)‬ ‫‪604-983-3985‬‬ ‫استاد شاملو (ویلن و سه تار)‬ ‫‪778-833-4778‬‬ ‫ُرهام بهمنش (پیانو)‬ ‫نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) ‪604-349-6326‬‬ ‫گالری موسیقی (پیانو‪ ،‬گیتار‪ ،‬ویلن) ‪604-980-4913‬‬ ‫‪604-990-1278‬‬ ‫مازیار امامی (گیتار)‬ ‫‪604-441-9442‬‬ ‫کامران (گیتار پاپ)‬ ‫رامین جمالپور (پیانو‪ ،‬تئوری‪/‬هارمونی) ‪604-924-1475‬‬ ‫‪778-893-6766‬‬ ‫فرشته فرمند (آواز)‬ ‫‪604-913-3486‬‬ ‫پرویز نزاکتی (آواز)‬ ‫‪604-551-3963‬‬ ‫محمد خرازی (گیتار)‬ ‫عکاسی‪:‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫آموزش عکاسی کارون‬ ‫کارتون و کاریکاتور‪:‬‬ ‫گالری کالغ سفید (افشین سبوکی) ‪778-898-4575‬‬ ‫خطاطی‪:‬‬ ‫‪778-889-4820‬‬ ‫انجمن خوشنویسان ایران‬ ‫رقص‪:‬‬ ‫‪604-983-0015‬‬ ‫باله ملی پارس‬ ‫‪604-224-0011‬‬ ‫گروه رقص آتش‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫دی جی‪:‬‬

‫‪Dj Pm Pro‬‬

‫‪778-883-0944‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزشگاه‬

‫‪604-689-7372‬‬ ‫‪Pera College‬‬ ‫‪604-281-0244‬‬ ‫موسسه آموزشی کپیالنو‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان‬

‫‪604-988-5829‬‬ ‫شهره معاونیان (انگلیسی)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزشگاه زبان فارسی‬

‫‪604-261-6564‬‬ ‫ایرانیان‬ ‫‪604-913-0601‬‬ ‫دهخدا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-442-9431‬‬ ‫نور دانش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش رانندگی‬

‫‪604-710-0550‬‬ ‫‪( Green Way‬محسن)‬ ‫‪778-995-0000‬‬ ‫سیامک صالحی پور‬ ‫‪( Central Youth‬سارا سلیمی) ‪778-378-5888‬‬ ‫‪604-644-8960‬‬ ‫حسین الهیجی‬ ‫‪604-990-4844‬‬ ‫کاپیالنو (جوان)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫اتوموبیل‬

‫هوندا (هوشنگ دیده بانی)‬ ‫فولکس واگن (بهداد نخعی)‬ ‫آئودی (علی بنی صدر)‬ ‫میتسوبیشی (مریم ساده)‬

‫‪778-898-0701‬‬ ‫‪604-649-3618‬‬ ‫‪604-250-6711‬‬ ‫‪604-307-8742‬‬

‫‪604-913-2324‬‬ ‫دنیا‬ ‫‪604-688-2516‬‬ ‫چارلیز (داون تاون)‬ ‫‪604-763-1512‬‬ ‫دانیال‬ ‫‪604-945-3266‬‬ ‫عطار (کوکیتالم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫بیمه‬

‫‪604--836-5663‬‬ ‫جهانگیر فامیلی‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫پزشک ‪ /‬مرکز پزشکی‬

‫پزشک خانوادگی‪:‬‬ ‫دکتر فروزان گوهری (‪604-588-4449 )Surrey‬‬ ‫دکتر پروانه بهشتی (‪604-984-9641 )West Van‬‬ ‫فیزیوتراپی‬ ‫‪604-985-6662‬‬ ‫کلینیک فیزیوتراپی کاپیالنو‬ ‫ناتوروپاتیک‪:‬‬ ‫دکتر ماندانا عدالتی (‪604-987-4660 )North Van‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تدریس خصوصی‬

‫دکتر حسن امتیازی (ریاضی و‪604-710-9602 )...‬‬ ‫دکتر علیرضا خاتون آبادی (ریاضی) ‪778-926-1382‬‬ ‫دکتر حمیدرضا رضازاده (ریاضی) ‪604-700-9560‬‬ ‫‪604-721-2244‬‬ ‫مهندس پورولی‬ ‫مونا لطفی زاده (شیمی و بیولوژی) ‪604-727-5960‬‬ ‫‪778-223-5737‬‬ ‫امید بهرامی (زبان انگلیسی)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫ترجمه‬

‫حسین عندلیب (مترجم رسمی) ‪604-868-9800‬‬ ‫امیربانو قاسمی نژاد (مترجم رسمی) ‪778-998-8402‬‬ ‫فریبرز خشا (مترجم رسمی) ‪604-377-9225‬‬ ‫‪604-817-4689‬‬ ‫دالور قدرشناس (‪)Ph.D‬‬ ‫حمید دادیزاده (مترجم رسمی) ‪604-889-5854‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تزيينات داخلی و دکوراسیون‬

‫‪Sofi Interiors‬‬

‫‪604-424-8112‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات و خدمات ساختمانی‬

‫شرکت ساختمانی لوفا ‪ -‬پارسا خاکپور ‪778-893-7277‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات لوازم خانگی ‪ /‬برقی ‪ /‬کامپیوتر‬

‫حسن (‪)Wise Appliance‬‬ ‫‪Techno Electro‬‬ ‫سعید ابراهیمی‬

‫‪604-764-6911‬‬ ‫‪604-770-0660‬‬

‫‪604-346-8925‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات اتوموبیل‬

‫‪604-438-0222‬‬ ‫‪( KMF‬خسرو خاندشتی)‬ ‫تعمیرگاه و مکانیکی ‪604-960-0389 Auto Tek‬‬ ‫‪604-722-4175‬‬ ‫زاهد هفت لنگ‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تمیزکاری و نظافت منازل‬

‫‪604-862-9876‬‬ ‫‪A & S Cleaning‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسابداری‬

‫ناهید پاک (‪778-340-0231 )NasTax-N.Van‬‬ ‫ناهید پاک (‪604-781-8153 )NasTax- Langley‬‬ ‫‪604-780-5995‬‬ ‫ناهید فیروزی‬ ‫‪778-285-8830‬‬ ‫حسابداری صبا‬ ‫‪604-468-4222‬‬ ‫تراز (کوکیتالم)‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫تراز (حسن نراقی)‬ ‫‪604-990-6668‬‬ ‫رضا هوشمند‬ ‫‪-----------------------------------------------‬‬

‫حمل و نقل ‪ /‬اثاث کشی (‪)Moving‬‬

‫‪778-846-2573‬‬ ‫هرکول مووینگ‬ ‫‪604-970-2233 Merto Vancouver Movers‬‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫خريد و فروش طال ‪ ،‬نقره و جواهرات‬

‫‪778-889-9291‬‬ ‫‪Gold Buyers‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات چاپ‬

‫کاپیز دیپو (نورت ونکوور)‬

‫‪604-990-7272‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کنسولی‪ /‬اسناد رسمی‪ /‬مهاجرت‬

‫فریبرز خشا (نوتاری پابلیک) ‪604-922-4600‬‬ ‫فرشته رحیمی (امور مهاجرت) ‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-924-4452‬‬ ‫محمد همائی نژاد ‬ ‫کاظم سیدعلیخانی (امور مهاجرت) ‪778-285-2866‬‬ ‫‪604-230-9767‬‬ ‫نیلپر هنرور (پورت مودی)‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫حسن نراقی (امور مهاجرت)‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪778-285-2866‬‬ ‫راه کانادا (کوکیتالم)‬ ‫‪604-973-0102‬‬ ‫سوزان بشیری‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کامپیوتر‬

‫‪604-657-4318‬‬ ‫شهرام شعبانی‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫داروخانه‬

‫‪604-982-0981‬‬ ‫داروخانه نورت وست‬ ‫فارماسیو (کوکیتالم)‬ ‫داروخانه‬ ‫‪604-944-2048‬‬ ‫ِ‬ ‫‪604-944-5500‬‬ ‫داروخانه گلن‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫دندانپزشک‬

‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر بابک چهرودی‬ ‫‪604-321-8001‬‬ ‫دکتر روشنک شفقی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫رستوران‬

‫‪604-971-5113‬‬ ‫خلیج فارس‬ ‫‪604-980-2822‬‬ ‫آوا‬ ‫‪604-904-3904‬‬ ‫گیالنه‬ ‫‪604-770-0079‬‬ ‫قصر زعفران‬ ‫‪604-980-7373‬‬ ‫کازبا‬ ‫‪778-340-1500‬‬ ‫زیتون‬ ‫‪604-987-9000‬‬ ‫کپیالنو کافه‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫سرمایه گذاری و خدمات مالی‬

‫‪778-773-6377‬‬ ‫محسن مطلبی‬ ‫‪778-231-9879‬‬ ‫شاهین گلستانی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫طراحی وب سايت ‪ /‬خدمات اینترنت‬

‫‪604-805-8560‬‬ ‫ یاشار ک‪ .‬استودیو‬‫‪------------------------------------------------‬‬

‫عکاسی و فیلمبرداری‬

‫‪604-805-8560‬‬ ‫یاشار ک‪ .‬استودیو‬ ‫‪604-925-6800‬‬ ‫پرفکت شات استودیو‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫استودیو عکاسی کارون‬ ‫حمید ‪604-358-7060 slicephotography.ca‬‬ ‫‪778-355-4445‬‬ ‫دات آرت استودیو‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫فروشگاه مواد غذایی‬

‫نانسی‬ ‫آریا‬ ‫افرا‬ ‫فروشگاه بزرگ دایانا‬ ‫‪Urban Gate‬‬ ‫المپیا‬ ‫پارس‬ ‫پرشیا‬ ‫میت شاپ اند دلی‬ ‫دانیال‬

‫‪604-931-6121‬‬ ‫سوپر مارکت پارسیان‬ ‫‪604-877-0139‬‬ ‫یک و یک‬ ‫‪778-285-2258‬‬ ‫سانیز مارکت (پاسارگاد سابق)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫فرش (فروش ‪ /‬تعمیرات ‪ /‬شستشو)‬

‫‪604-770-1784‬‬ ‫فرش پازیریک‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫کتابفروشی‬

‫نیما (کتاب‪ ،‬فیلم و آالت موسیقی) ‪604-904-0821‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫کتاب کارون‬ ‫‪604-671-9880‬‬ ‫پان به (کتاب و فیلم)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاور امالک‬

‫محمد خلیل بیگی ‬ ‫مرتضی رضایی‬ ‫پرتو مشرف‬ ‫نادر معتمد‬ ‫ایرج بابایی‬ ‫فرشته رحیمی‬ ‫فرزاد میرپور‬ ‫مژگان شیخ االسالمی‬ ‫کورس پزشک‬ ‫پروین نارچی‬ ‫سارا عسکریان‬ ‫هومن بزرگ نیا‬ ‫مارسی پناه‬ ‫مهرناز چیت ساز‬ ‫رضا راد‬ ‫فاطی دارا‬

‫‪604-727-4044‬‬ ‫‪604-603-0704‬‬ ‫‪604-506-8668‬‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫‪604-626-1033‬‬ ‫‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-999-2040‬‬ ‫‪604-898-4333‬‬ ‫‪604-518-3992‬‬ ‫‪604-790-7484‬‬ ‫‪604-716-6821‬‬ ‫‪604-880-6800‬‬ ‫‪604-761-7546‬‬ ‫‪604-988-8000‬‬ ‫‪778-855-2778‬‬ ‫‪604-787-6562‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نان ‪ /‬شیرینی‬

‫‪Better Bakes & Eats‬‬ ‫شیرینی گلستان‬ ‫شیرینی رکس ‬ ‫شیرینی الله‬ ‫شیرینی مینو‬ ‫کلبه نان‬ ‫افرا‬

‫‪604-987-5881‬‬ ‫‪604-990-7767‬‬ ‫‪604-973-0119‬‬ ‫‪604-986-6364‬‬ ‫‪604-552-3336‬‬ ‫‪778-340-1773‬‬ ‫‪604-987-7454‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نشریات و دیگر رسانه ها‬

‫فرهنگ‬ ‫فرهنگ ‪BC‬‬ ‫‪BC‬‬

‫‪604-544-0960‬‬ ‫‪778-317-4848‬‬

‫‪604-988-9262‬‬ ‫شهروند ‪BC‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫پیوند‬ ‫‪604-697-0344‬‬ ‫دانستنیها‬ ‫‪604-782-6796‬‬ ‫ماهنامه نگاه‬ ‫‪604-913-0399‬‬ ‫دانشمند‬ ‫‪604-723-4307‬‬ ‫تلویزیون پرواز‬ ‫تلویزیون پیوند ‪ /‬و به یاد ایران ‪604-921-4726‬‬ ‫‪778-709-9191‬‬ ‫رادیو فارسی زبان ونکوور‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وام‬

‫‪604-307-8674‬‬ ‫مهرداد نویس‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫نادر معتمد‬ ‫‪604-375-4119‬‬ ‫محمد فراهانی‬ ‫‪604-725-7230‬‬ ‫بهنام نیک اختر‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫‪604-987-5544‬‬ ‫‪ 604-682-8816‬وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی‬ ‫‪ 604-987-7454‬متیو فهی (‪604-561-4644 )Matthew Fahy‬‬ ‫‪604-925-6005‬‬ ‫‪ 604-941-1881‬زهرا جناب‬ ‫‪604-472-8888‬‬ ‫جعفر مصطفی (دفتر وکالت ایرکا) ‪604-518-9482‬‬ ‫‪604-988-8100‬‬ ‫‪604-281-3013‬‬ ‫دکتر مهران محمودی‬ ‫‪604-988-3515‬‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬‫‪604-985-2288‬‬ ‫‪ 604-983-2020‬هنرهای دستی‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫ ‬ ‫‪ 604-669-6766‬کارون‬


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 42‬‬

‫جويای کار ‪ -‬جويای کار‬

‫جويای کار ‪ -‬جويای کار‬

‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ آماده برای کار در زمینه امور اداری‪ ،‬دفتری و خدمات با‬‫تجربه طوالنی مدت در کانادا ‪ -‬دارای گواهینامه بی سی‪،‬‬ ‫با سابقه درخشان و تسلط به زبان انگلیسی‬ ‫)آرش( ‪604.986.1910 & 778.558.5829‬‬ ‫‪------------------------------------------------------‬‬

‫‪-----------------------------------------------------‬‬

‫جویای کار‪:‬‬ ‫عالقمند به فراگیری و کار در یکی از رشته های فنی‬ ‫میباشم‪ .‬لطفاً با شماره زیر تماس حاصل فرمایید‪:‬‬ ‫‪604.585.1477‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ جويای کار در زمینه کارهای ساختمانی‪ ،‬نقاشی‪،‬‬‫رنگرزی و ‪...‬‬ ‫)محمد( ‪604.600.8996‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار در زمینه کارهای اداری و دفتری‪ ،‬فروشگاه‪،‬‬‫رانندگی و ترجمه می باشم‪.‬‬ ‫‪778.839.8889‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار در زمینه مراقبت از کودکان‬‫مراقبت از کودکان شما در هر سنی ‪ -‬همه روزه‪ ،‬همه‬ ‫ساعت‪ ،‬حتی تعطیالت آخر هفته‬ ‫دارای مدرک ‪ ،LNR‬مدرک ‪ Family Childcare‬و‬ ‫مدرک ‪( First Aid‬کمک های اولیه)‬ ‫در ریچموند ‪604.241.7401‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار در زمینه نگهداری از کودکان‬‫مادر دو فرزند موفق با بیش از ‪ 15‬سال تجربه تدریس در‬ ‫مقاطع مختلف در دبیرستان های تهران و دارنده مدرک‬ ‫‪ Family Childcare‬از بریتیش کلمبیا‪ ،‬آماده نگهداری‬ ‫از فرزندان عزیز و دلبندتان در طول هفته و روزهای آخر‬ ‫هفته (‪ )weekends‬می باشد‪.‬‬ ‫)فریده( ‪778.372.0920‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ خانمی با گواهینامه رانندگی بی سی و دارای اتوموبیل‪،‬‬‫جویای کار می باشد‪.‬‬ ‫‪778.318.7545‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ متخصص و مدرس دانشگاه در حوزه توسعه کسب و‬‫کار و مذاکرات تجاری با بیش از ‪ 15‬سال تجربه کاری در‬ ‫یکی از معتبرترین شرکت ها‪ ،‬شامل‪:‬‬ ‫‪ 1‬بازاریابی (تحقیقات‪ ،‬بازاریابی اجرایی و برنامه های‬‫توسعه محصول ‪ - 2-‬فروش و مشتری مداری ‪ --3‬خرید‬ ‫داخلی و خارجی و منبع یابی‬ ‫‪604.500.0872‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫جویای کار‪ -:‬فیلمبردار حرفه ای با چندین سال تجربه ‪-‬‬ ‫مسلط به دستگاه های ادیتینگ و مسلط به زبان انگلیسی‬ ‫‪604.765.2045‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ خانمی جویای کار در زمینه ی نگهداری از کودکان‬‫با سابقه کار در بریتیش کلمبیا‪ ،‬دارای معرف های معتبر‪،‬‬ ‫مادر چهار فرزند موفق و دارای مدرک کمک های اولیه‬ ‫کودک ‪ -‬آماده کار در روزهای هفته و آخر هفته‬ ‫)طاهره( ‪604.655.8259‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫ هندی من (‪ )Handy Man‬جویای کار در زمینه‬‫همه نوع کارهای ساختمانی‪ ،‬نقاشی ساختمان (داخلی و‬ ‫بیرونی)‪ power-washing ،‬و‪ ...‬می باشد‬ ‫)علی( ‪778.898.3103‬‬

‫جويای کار‬

‫ آشپز ماهر‪ ،‬تحصیل کرده با دو مدرک بین المللی‪،‬‬‫مسلط بر انواع کباب ها و بیش از ‪ 150‬نوع غذای‬ ‫ایرانی و سایر ملل آماده کار با هتل‪ ،‬رستوران معتبر‪،‬‬ ‫مهد کودک و ‪ ...‬می باشد‬ ‫‪778.929.8787‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار در زمینه پرستاری‬‫نرس باسابقه دارای مدارک‪:‬‬ ‫& ‪ Early Childhood Care‬و ‪First Aid‬‬ ‫‪Education‬‬ ‫از کانادا‪ ،‬آماده نگهداری از کودک یا سالمند و یا بیمار‬ ‫شما می باشد‪.‬‬ ‫‪604.352.8413‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫جويای کار‬ ‫در زمینه دوخت و دوز و هرگونه تعمیر لباس و آلتریشن‪.‬‬ ‫با بیش از ‪ 40‬سال سابقه کار‪.‬‬ ‫‪778.321.8904‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار در زمینه نگهداری از کودکان ‪ -‬با بیش از‬‫‪ 35‬سال سابقه کار در مهد کودک‬ ‫‪604.442.1924‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار در زمینه نگهداری از سالمندان می باشم‪.‬‬‫‪604.719.3723‬‬ ‫با تجربه در این زمینه‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار‪ :‬خانمی با مدرک ‪Family Daycare‬‬‫و ‪ First Aid‬برای نگهداری از کودکان شما پیش و‬ ‫پس از مدرسه (‪ )before & after school‬و حتی‬ ‫روزهای آخر هفته و تعطیالت‬ ‫دارای اتوموبیل جهت ایاب و ذهاب‬ ‫در منطقه ترای سیتی‬ ‫‪778.861.5654‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ خانمی دارای مدرک در زمینه مراقبت از کودکان‬‫(‪ )Family Childcare License‬و کمک های اولیه‪،‬‬ ‫همه روزه آماده کار در منطقه نورت شور می باشد‪.‬‬ ‫‪604.868.9440‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ دارای مدرک پرستاری از ایران و بریتیش کلمبیا‪-‬‬‫جویای کار در زمینه نگهداری از سالمندان در منزلشان‪-‬‬ ‫دارای مدارک مربوطه‬ ‫و نیز نگهداری از کودکان با مدرک ‪BC Daycare‬‬ ‫‪778.882.5107‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار در کمپانی‪ ،‬شرکت‪ ،‬اداره‪ ،‬مغازه‪ ،‬فروشگاه‪.‬‬‫برای کارهای مناسب با قیمت مناسب‬ ‫‪604.593.1705‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ جویای کار در زمینه ی نگهداری از سالمندان می‬‫باشم‪ .‬دارای تجربه کافی در این زمينه‬ ‫‪604.719.3723‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫ فردی مطمئن و منظم با اتوموبيل جهت ایاب و ذهاب‬‫دانش آموزان و کودکان دبستانی آماده سرویس دهی‬ ‫می باشد‪.‬‬ ‫‪778.386.4865‬‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫توجه!‪ ،‬توجه!‬ ‫لطفاً توجه بفرماييد که تنها آگهی های جویای کار‬ ‫برای کسانی که در پی یافتن کارند و نیز آگهی های‬ ‫استخدام ارسالی از سوی شرکت ها و بیزینس ها در‬ ‫این نشریه به صورت رایگان به چاپ می رسد‪.‬‬ ‫خواهشمندیم از درخواست آگهی رایگان برای‬ ‫مواردی چون فروش یا کرایه منزل‪ ،‬یافتن همخانه‪،‬‬ ‫ارائه خدمات حرفه ای خود (مانند تدریس‪ ،‬سرویس‬ ‫حمل و نقل و اثاث کشی‪ ،‬یافتن پرستار برای فرزندان‬ ‫یا والدین سالخورده خود و امثال آن) و نیز آنچه‬ ‫به خارج از ونکوور و بی سی مربوط می شود‪،‬‬ ‫خودداری بفرمایید‪.‬‬ ‫این نوع آگهی ها در صفحه ای دیگر در اندازه ای‬ ‫مناسب و در ابعادی نزدیک به یک بیزینس کارت با‬ ‫پرداخت تنها پنج دالر در هر نوبت در دسترس شما‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫با سپاس از توجه تان به این نکات‬ ‫ جویای کار‪:‬‬‫خانمی با سال ها تجربه مفید نرسینگ در ایران ‪ -‬دارای‬ ‫مع ّرف های معتبر جویای کار در زمینه نگهداری از‬ ‫سالمندان و کودکان می باشد‪.‬‬ ‫‪604.984.4459‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬

‫استخدام ‪ -‬استخدام ‪ -‬استخدام‬ ‫‪---------------------------------------------------‬‬‫ استخدام‪ :‬به یک نفر با تجربه کافی در زمینه آهنگری‬‫و جوشکاری نیازمندیم‪.‬‬ ‫‪778.232.9284‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬

‫استخدام‪:‬‬

‫به یک استتیشن با تجربه بطور تمام وقت نيازمندیم‪.‬‬ ‫‪preferably with clients‬‬

‫‪Tel: 604.327.5564‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫‪-----------------------------------------------------‬‬

‫‪ -‬استخدام‪:‬‬

‫شرکت ‪ A & A Movers‬به تعدادی افراد ساکن نورت‬ ‫ونکوور نیازمند است‪.‬‬

‫‪Tel: 604 - 445 - 4590‬‬

‫‪Quick Transport‬‬ ‫‪Small Moving & Pick up Delivery 7/24‬‬ ‫‪+ Junk Removal‬‬ ‫شرکت حمل و نقل (مووینگ) و نیز جمع آوری اثاث‬ ‫کهنه و بی استفاده‬ ‫‪( Tel: 604.915.1124‬مازيار)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬‫تدريس زبان فارسی برای هر سنی‬ ‫با سابقه بیش از چهل سال تدريس‬

‫‪604.442.1924‬‬


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 43‬‬

‫اتاق برای اجاره مورد نياز است‬ ‫مايل به اجاره اتاقی ترجیحاً در نورت ونکوور می باشم‪.‬‬

‫‪604.445.1000‬‬

‫‪Farhang, June 26, 2015, No. 316‬‬

‫اطالعيه انجمن ايرانيان برنابی‬ ‫به اگاهی میرساند جلسات فرهنگی اجتماعی تفریحی انجمن ایرانیان برنابی شامل‪:‬‬ ‫مقاله‪ ٫‬شعرهمراه اهنگ ‪ ٫‬ترانه خوانی ‪ ٫‬موسیقی کر ‪ ٫‬شاهنامه خوانی با ضرب ‪٫‬‬ ‫و‪....‬میباشد‪.‬‬ ‫زمان روزهای سه شنبه ساعت (‪ ۳‬تا ‪) ۵‬‬ ‫مکان شمال لوهید مال خیابان کمرون شماره ‪ ۹۵۲۳‬ساختمان سینیور سنتر جنب‬ ‫با تشکر‪......‬روابط عمومی انجمن‬

‫کتابخانه تلفن (‪)۶۰۴۷۷۹۴۴۲۲‬‬

‫‪Everything Rubbish Removal‬‬ ‫هرگونه اثاثیه اضافی‪ ،‬بی استفاده‬ ‫و دورافکندنی شما را‬ ‫‪ -‬اعم از مبل‪ ،‬یخچال‪ ،‬میز و صندلی‪ ،‬و‪- ...‬‬

‫با نازلترین قیمت از منزل یا محل‬ ‫کار شما برخواهیم داشت‪.‬‬ ‫خدمات این شرکت در نورت‬ ‫ونکوور‪ ،‬وست ونکوور‪ ،‬کوکیتالم‪،‬‬ ‫داون تاون و دیگر نقاط ونکوور‬ ‫بزرگ در دسترس شماست‪.‬‬

‫)‪Tel: 604.500.0953 (Amin‬‬

‫بازاریاب مورد نیاز است (‪)a part-time job‬‬ ‫به یک بازاریاب باتجربه‪ ،‬کوشا و خوش برخورد برای همکاری در زمینه ی‬ ‫کسب آگهی برای نشریه نیازمندیم‪ .‬ساعات کار بسیار قابل انعطاف و پرداخت به‬ ‫صورت کمیسیون مناسب‬

‫مرکز مشاوه روان پویا در ونکوور کانادا‬ ‫با اهداف آموزشی ‪ ،‬درمانی و پژوهشی با کادر مجرب و متخصص اماده ارائه خدمات روا‬ ‫ن شناختی و مشاوره حضوری و آنالین می باشد‪.‬‬ ‫خدمات مشاوره ایی که دراین مرکز ارائه می شود به شرح زیر است ‪:‬‬ ‫ مشاوره فردی (خوداگاهی و خود شناسی) ‪ ،‬مشاوره زناشویی وخانواده‪ ،‬مشاوره قبل از‬‫ازدواج‪ ،‬مشاوره برای بازسازی زندگی پس از طالق‬ ‫ درمان اختالل های روانی شامل افسردگی‪ ،‬اضطراب‪ ،‬وسواس های عملی‪ -‬فکری‪ ،‬و‬‫مشکالت عاطفی و رفتاری‪.‬‬ ‫ درمان مشکالت یادگیری و عاطفی و رفتاری کودکان و نوجوانان‪.‬‬‫همچنین دراین مرکز دوره‌های آموزشی مهارت‌های زندگی‌‪ ،‬فرزند پروری‪ ،‬مهارت‌های‬ ‫ارتباطی‌ زوجین‪ ،‬و مهارت‌های ابراز وجود و افزایش عزت نفس برای عموم برگزار‬ ‫می‌‌شود‪ .‬افزون بر این‪ ،‬در مرکز مشاوه روان پویا دوره‌های تخصصی روش‌ها و فنون‬ ‫مشاوره و رواندرمانی برای روان شناسان و مشاوران با مدرک تحصیلی‌ کارشناسی و‬ ‫باالتر برگزار می‌‌شود‪.‬‬ ‫عالقمندان برای کسب اطالعات بیشتر می‌‌توانند با شماره مرکزتماس حاصل نمایند‪.‬‬ ‫شماره تماس‪6047191084:‬‬ ‫‪ psychodynamic counselling‬همچنین از صفحه فیسبوک ما با عنوان مشاوره روان‬ ‫پویا وسایت ‪ psychodynamiccounselling.com‬دیدن فرمایید‪.‬‬

‫تدريس خصوصی زبان انگليسی‬ ‫برای کودکان و بزرگساالن‬ ‫با قیمت بسیار مناسب‬

‫(آرزو) ‪604-351-9974‬‬

‫دفتر کار اجاره داده می شود‬

‫چند واحد دفتر کار واقع در نورت ونکوور برای اجاره‬ ‫واگذار می شود‪ .‬برای کسب اطالعات بیشتر لطفاً با‬ ‫شماره تلفن زیر تماس بگیرید‪:‬‬

‫‪778.889.4820‬‬

‫‪778.279.4848‬‬

‫نقاشی ساختمان با قيمت بسيار مناسب‬ ‫(پیمان)‬

‫‪604-360-6092‬‬

‫تدريس پيانو‪ ،‬آکاردئون و تئوری موسيقی‬ ‫برای کودکان و بزرگساالن‬ ‫با سی سال سابقۀ تدريس‬

‫حسين زليخاپور‬

‫‪604.618.9709‬‬


‫سال سيزدهم‬

‫‪Page 44‬‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫آرايش مو توسط "نازی"‬ ‫کوتاه کردن مو (زنانه و مردانه)‪ :‬‬

‫‪$10‬‬

‫رنگ ریشه مو‪ :‬‬

‫‪$20‬‬

‫ ‬ ‫رنگ موی آقایان‪:‬‬

‫‪$10‬‬

‫ ‬ ‫هایالیت‪:‬‬

‫ ‬ ‫‪up to $40‬‬ ‫‪$8‬‬

‫ ‬ ‫ابرو‪:‬‬

‫(نورت ونکوور)‬

‫‪778.859.4393‬‬

‫‪Tel:‬‬

‫مدرسه ی نور دانش‬ ‫چون شکر شیرین و چون گوهر‪ ،‬زبان فارسی است‬

‫انجمن همبستگی برای جسم و روان‬ ‫هموطنان عزیز را برای مجمعی گرم و دوستانه شامل نرمش‪ ،‬یوگا‪ ،‬آواز و‬ ‫موزیک در روزهای شنبه از ساعت ‪ 11‬صبح تا ‪ 1‬بعدازظهر در کامیونیتی‬ ‫سنتر سیلور هاربر واقع در خیابان ‪ 22‬النزدل ‪ -‬نورت ونکوور دعوت می نماید‪.‬‬

‫‪778.621.5621‬‬

‫مرمت و بازسازی انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن‬

‫‪778.874.3931‬‬

‫‪Wise Appliance Service‬‬ ‫تعميرات انواع لوازم برقی خانگی‬

‫)حسن( ‪604.764.6911‬‬

‫اجاره‪:‬‬ ‫تاون هاوسی بسیار بزرگ‪ ،‬ویالیی و با منظره دلباز‬ ‫با باغ در اطراف آن‪ ،‬ایستگاه اتوبوس روبروی‬ ‫منزل‪ ،‬شامل پرده ها‪ ،‬لوسترها‪ ،‬تلویزیون‪...‬‬ ‫مبلمه یا نیمه مبله ‪ -‬در وسط شهر نیووست مینستر‬ ‫با مبلغ بسیار مناسب برای طوالنی مدت اجاره داده‬ ‫می شود‪.‬‬

‫‪Tel: 778.834.2199‬‬

‫فارسی‪ ،‬فرهنگ و آیین و نشان پارسی است‬

‫زبان مهم ترین عامل حفظ و ارتباط بین نسل هاست‪ ،‬پس بکوشیم تا با آموزش زبان فارسی به‬ ‫فرزندان مان ارتباط خود را با نسل جدید تقویت نماییم‪.‬‬ ‫مدرسه ی نور دانش با مجوز برگزاری امتحانات پایان سال تحصیلی ایران و برخورداری از سی‬ ‫سال سابقه ی مدیریتی و آموزشی در مدارس دولتی و غیر انتفاعی داخل کشور و چندین سال‬ ‫فعالیت آموزشی در استان بریتیش کلمبیا و بهره مندی از کادری مجرب و کارآزموده‪ ،‬دارای‬ ‫کالس های خصوصی و گروهی آموزش زبان فارسی برای خردساالن و بزرگساالن‪ ،‬آموزش‬ ‫کلیّه ی دروس ابتدایی و راهنمایی و نیز آموزش تک درس دبیرستان‪ ،‬جهت آمادگی هرچه بیشتر‬ ‫دانش آموزان برای شرکت در امتحانات ایران می باشد‪ .‬ضمنا" کالس ها در دو منطقه نورث‬ ‫ونکوور و کوکیتالم برگزار می شود‪.‬‬

‫تلفن های تماس‪ 604.442.9431 :‬و ‪604.726.9430‬‬ ‫ایمیل‪noordanesh.school@yahoo.com:‬‬


Farhang, June 26, 2015, No. 316

‫سال سيزدهم‬

"I collect these reports from the Real Estate Board, STAT Canada and economists. But I welcome your input and suggestions as this section is designed to address your market concerns, whether you are an existing property owner or just starting your search in the Greater Vancouver Real Estate Market. For further detailed information you can reach me at: 604.722.7202 (Foad Ahmadi) or FoadAhmadi.com"

BC Home Sales Continue at Brisk Pace By FOAD AHMADI, Vancouver

Page 45

:‫فرهنگ و هنر برگزار میکند‬ ‫ نشستی شاد و صمیمی برای مرور فرهنگ و هنر کشورمان از‬،‫هر دوهفته یکبار‬ ‫ تور‬،‫ سلم‬:‫ پسران منوچهر‬:‫راه خواندن و رمزگشایی داستان های شاهنامه (اینبار‬ .‫و ایرج) به همراه موسیقی زنده‬ .‫ورود برای همه عالقمندان آزاد و رایگان است‬ .‫ غروب‬9 ‫ تا‬7 ‫ سوم جوالی ساعت‬،‫ جمعه‬:‫زمان‬ ‫ از خیابان مارین درایو وارد‬:‫ خانه فرهنگ و هنر ایران در نورث ونکوور‬:‫مکان‬ .‫ سپس اولین کوچه دست چپ‬،‫خیابان پمبرتون شوید‬ West 16th St. North Vancouver. V7P 1R4 1181 .‫ دکتر سام زهره وند‬:‫ اجرا و مدیریت این برنامه‬،‫تهیه‬ www.facebook.com/farhangehonar

Vancouver, BC – June, 2015. The British Columbia Real Estate Association (BCREA) reports that a total of 10,174 residential unit sales were recorded by the Multiple Listing Service® (MLS®) in May, up 16.6 per cent from the same month last year. Total sales dollar volume was $6.4 billion, a 30.4 per cent increase in comparison to the previous year. The average MLS® residential price in the province rose to $632,182, an 11.8 per cent increase since last May.

‫کانون فرهنگیان‬ ‫ شب در محل ذیل‬8 ‫ تا‬6 ‫ جون از ساعت‬29 ‫جلسه عمومی خود را در تاریخ‬ ‫ از دوستان فرهنگی و عالقه مندان به امور آموزشی‬.‫برگزار خواهد نمود‬ .‫دعوت به حضور و همکاری می گردد‬ Buzz 022 Unit 402 Building 172 in East 2nd Street North Vancouver

604.809.2294 )316 ‫حل جدول نشريه ی فرهنگ (شماره ی‬ “Home sales for the month were at an eight year high for the month of May,” said Cameron Muir, BCREA Chief Economist. “Strong consumer demand is pushing home sales up in most of the large urban areas of the province.” “A dwindling inventory of homes for sale in the face of strong demand is putting upward pressure on home prices in many regions, with the single-detached market segment experiencing most of the gains. We haven’t experienced inventories this low since prior to the financial crisis,” added Muir. Year-to-date, BC residential sales dollar volume increased 35.5 per cent to $25.5 billion, when compared with the same period in 2014. Residential unit sales climbed by 22.4 per cent to 40,265 units, while the average MLS® residential price rose 10.5 per cent to $631,941.


Farhang June 26, 2015, No. 316

‫سال سيزدهم‬

Me and Earl and the Dying Girl (PG) ****

Page 46

Chatty and charming robot Pepper goes on sale in Japan

Touching! By ROBERT WALDMAN, Vancouver

D

ealing with death can be a trying experience. Smart writing and the ability to navigate the minefields of a young adult who is sick succeeds beautifully In Me and Earl and The Dying Girl. So many things are happening in the lives of the parties involved turns this Fox Searchlight Picture into one of the best movies of the year. Let's hope members of the Academy don't have short memories as here's a movie flush full of brilliant performances deserving of Oscar consideration. Be an early concert to the cause at the International Village Cinemas and certain Cineplex Odeon cinemas smart enough to book in this gem.

High school can be vexing for even the most well-adjusted kid. Not quite ready for prime time is the nerdy Greg who sort of also narrates this story. Impressive as hell is Thomas Mann who wrestles with a host of growing pains. To escape a rather meddling mom and aloof dad Greg embarks on a celluloid journey of exploration with "buddy" Earl. Cocky as ever as the boy from the other side of the tracks is RJ Cyler. Both their lives are thrown for a loop when Rachel, a teenage girl they know, gets stricken by a disease. Hearts will go out for the work of Olivia Cooke who shines bright as the girl who appears to be on a slow death bed.

Warm and sincere Me and Earl and the Dying Girl features a standout cast and a well presented story on a very difficult subject and makes it accessible to all. Really worth seeing this feature gives hope to us all and shows how vital friendship is no matter how difficult the times.

He can gauge your mood and cheer you up - Pepper, the human-like robot goes on sale to consumers in Japan. Although limited in what he can do, his mass-market appeal is seen as crucial for the robotics industry. Developed by French robotics firm Aldebaran, a subsidiary of Japan's SoftBank Robotics Corporation, Pepper will initially only be available in Japan. Trialed as a shop assistant in two of SoftBank's mobile phone stores, he is the "world's first personal robot that can read emotions," according to its developers. Softbank is also hoping that bringing Pepper to the masses will make humanoid robots more normal in our everyday lives and, thus, boost the industry's appeal and reach. Pepper even has his own emotions, albeit generated artificially with a little help from a specially designed software. He can spot when you're sad, angry or happy through various sensors and cameras. He can dance a little, take a selfie, and he is smart enough not to run into you constantly, one of the many frustrations of countless robotics specialists worldwide for years. He can also recharge his own batteries. But he is limited in that he operates on wheels and cannot walk. Like the rest of us, he is happy when praised, he can raise his voice or let out an exasperated sigh. Additional apps can be downloaded "to make life fun with an emotional robot." Fun is the name of the game here, as he sadly won't be doing the household chores for you. Although one of the very few multifunctional robots available to consumers, he cannot mop the floor or even bring you a beer. The technology for such a multi-purpose domestic robot is just not quite there yet - at least not to an extent that would make mass-market production possible, much less affordable. But Pepper, who succeeds Aldebaran's earlier human-like robot Nao, is at least fairly cheap. He is yours for 198,000 yen ($1,600, 1,420 euros), which is a bargain considering the research and development that has gone into it and the technology needed to make him capable of expressing emotions. But here's the rub - Pepper is designed as a companion - some may argue a toy - but not much else. Granted, he can also help you find things like a nearby restaurant via his integrated tablet-like screen, but that is hardly new. Plus, as Jack Schofield from business technology news site ZDNet says in his latest blog, Pepper is tall at 120 centimeters (nearly 4 foot) and has "numerous expensive moving parts" that enable him to express emotions "but require 20 motors." "That's a lot of technology for a robot with zero functionality," Schofield says. SoftBank, however, is thinking long-term. The company has teamed up with China's Alibaba marketplace and Taiwan's Foxconn, who will invest $117 million each, giving them a combined 40-percent stake in Softbank Robotics Corporation. The aim is to "bring Pepper and other robotics businesses to global markets" and "spreading and developing the robotics industry on a worldwide scale," according to a SoftBank statement. Launching Pepper is "a first step to realize our vision," the company says. SoftBank is also planning to release a business version called "Pepper for Biz." So, he may not cook your dinner just yet, but for many, he is a trailblazer.


Farhang, June 26, 2015, No. 316

‫سال سيزدهم‬

Jurassic World (PG) *** Dino Mite! By ROBERT WALDMAN, Vancouver

G

ive it an A for effort. Universal Studios tries to strike gold for the fourth time with Jurassic World. Even Steven Spielberg gets in on the act as an executive producer to this modern day adventure featuring some ancient animals brought back to life with a kinky twist. Run for your lives to Cineplex Odeon man-made Theatres across B.C, to see a rather "simple" lab experiment gone astray, Costa Rica is ground zero where we meet for the "second" time a theme park based on all things related to dinosaurs. Gone is the late great Sir Richard Attenborough as visionary/theme park creator John Hammond. In His place is a politically correct Indian billionaire responsible for this tourist attraction Mecca and a lab rat, with the emphasis on rat, played again by B.D. Wong as the only returnee from the original, Story (and special effects) mean everything for this sort of flick and here we have the park run by a rather aloof bean counter named Claire played by Bryce Dallas Howard. You just don't have that much feeling for her.

Page 47

Tame is the heat she displays for cocky handsome animal wrangler Owen played with kookie charm by Chris Pratt (Guardians of the Galaxy) What follows essentially are some very bad critters getting loose and creating havoc on all those innocent sun worshipping hatted tourists. Gone is the anticipation and suspense from the original classic Jurassic Park. Nice touches include some sharp and smart dialogue paying homage to the sensational first outing. Is it fair to compare Jurassic World to any of its three predecessors? Perhaps not. On its own this is a good movie with great special effects. Even the 3-D is highly impressive and engaging. Anyone who has not seen the original Jurassic Park will love this movie as it is thrilling, exciting and well directed. Fans of the classic will find that this new version simply can't compete with the superb acting and memorable performances from the first go round and the dinosaur encounters in this new world are really tame by comparison. Maybe that’s why sequels are never as good as the original except for The Godfather 2 and the original 1960s James Bond movies. Jurassic World will leave you shaken but not necessarily stirred.


‫سال سيزدهم‬

‫‪Farhang June 26, 2015, No. 316‬‬

‫بزرگترين موسسه ايرانی وام مسکن در کانادا‬

‫مهرداد نـويس‬ ‫مشاور و متخصص وام مسکن‬

‫‪Mortgage Specialist‬‬

‫‪Cell: 604.307.8674‬‬

‫‪Mortgage Services for Life‬‬

‫‪Tel: 604.988.8766‬‬

‫‪Suite 103 - 850 Harbourside Drive,‬‬

‫‪Fax: 604.988.8736‬‬

‫‪North Vancouver BC V7P 0A3‬‬

‫‪rodnevis@yespros.com‬‬

‫‪www.yespros.com‬‬

‫تعميرات و نوسازی ساختمان‬ ‫علی وفائی‬

‫‪Mehrdad Nevis‬‬

‫‪AAA ALI RENOVATION‬‬

‫‪ Cell: 604.603.8254‬کاشی کاری‬ ‫لمینیت‬ ‫‪604.728.3132‬‬ ‫تغییرات داخلی‬

‫درای وال‬ ‫نجاری‬ ‫بتون‬

‫مسکونی کردن زیرزمین‬ ‫لوله کشی‬ ‫برق‬ ‫رنگ‬


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.