نسخه کامل نشریه فرهنگ شماره 356

Page 1

Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P.

Friday, Feb. 3, 2017


Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 2

Friday, Feb. 3, 2017


Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 3

Friday, Feb. 3, 2017


Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 4

Friday, Feb. 3, 2017


‫حامد هوایی‪ ،‬علی امینی‪ ،‬محسن روحانی‪ ،‬رضا نظری و بهنام میرزاخانی از آتش‌نشانانی‬ ‫بودند که در آتش‌سوزی ساختمان پالسکو جان خود را از دست دادند‪.‬‬ ‫دهها هزار نفر در تهران پيکرهای آتش‌نشانان را بدرقه کردند‬ ‫خبرگزاری ایلنا گزارش داد که شماری از آتش‌نشان با دست و پای شکسته در مراسم‬ ‫حضور یافته بودند که مردم به نشانه قدردانی آنها را به آغوش می‌کشیدند‪.‬‬ ‫قرار است پیکر آتش‌نشان‌های کشته شده در حادثه پالسکو در قطعه ‪ ۵۰‬بهشت زهرای‬ ‫تهران به خاک سپرده شود‪.‬‬ ‫پالسکوی‬ ‫ساختمان‬ ‫مرکز‬ ‫که‬ ‫تهران‬ ‫پوشاک‬ ‫عمده‌فروشی‬ ‫بود‪ ،‬روز ‪ ۳۰‬دی دچار‬ ‫آتش‌سوزی شد و پس از‬ ‫چند ساعت فرو ریخت‪...‬‬ ‫این حادثه بسیاری از‬ ‫انتقادها را در مورد‬ ‫نحوه مدیریت بحران‬ ‫برانگیخت‪ .‬بسیاری از‬ ‫انتقادها متوجه محمدباقر‬ ‫قالیباف‪ ،‬شهردار تهران‬ ‫بود که چرا بودجه کافی‬ ‫برای تجهیز آتش‌نشانی‬ ‫تخصیص نداده است‪ .‬آتش‌نشانی تهران نردبان مناسب و بالگرد برای خاموش کردن آتش‌‬ ‫در اختیار نداشت‪.‬‬ ‫تخصص‬ ‫عدم‬ ‫تاختند‪.‬‬ ‫آن‬ ‫به‬ ‫بسیاری‬ ‫روزها‬ ‫این‬ ‫که‬ ‫بود‬ ‫نهادی‬ ‫دیگر‬ ‫هم‬ ‫تهران‬ ‫تشییع پیکرهای ‪ ۱۶‬آتش‌نشان حادثه ساختمان پالسکو‪ ،‬با حضور دهها هزار تن از شورای شهر‬ ‫‪Farhang-e BC, Feb. 23, 2011, No. 204‬‬ ‫مراسم‪Page‬‬ ‫‪4‬‬ ‫مردم در تهران در روز دوشنبه ‪ ۱۱‬بهمن برگزار شد‪.‬‬ ‫برخی اعضا در مورد مسائل شهری‪ ،‬نبود کنترل کافی بر شهرداری از جمله این انتقادها‬ ‫‪۵٠٠‬ساختمان‌های تجاری بدون ایمنی می‌توانند به فعالیت خود ادامه‬ ‫اینکهراچرا‬ ‫به گزارش خبرگزاری های ایران‪ ،‬پیکر این ‪ ۱۶‬آتش‌نشان پس از اقامه نماز میت در بود‪.‬‬ ‫همچنینديروز‬ ‫بازداشتشدگان‬ ‫مصالی تهران در میان انبوهی از شهروندان تهرانی بدرقه شدند‪.‬‬ ‫ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩی‌کردند‪.‬‬ ‫ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼشانه خالی م‬ ‫مسئولیت در مورد آن‬ ‫ﮐﺸﺘﻪ قبول‬ ‫وی‪‌،‬های مختلف از‬ ‫گفتهیارگان‬ ‫بود که‬ ‫نفردهند‬ ‫پرسشی به‬ ‫اعالم کرد‪.‬‬ ‫ﺷﺪﻥ ﻳﮏ‬ ‫شدگانی که‬ ‫بازداشت‬ ‫انتقادهاییاو نیز متوجه وزارت تعاون‪ ،‬کار و رفاه اجتماعی شد که چرا به‬ ‫دیگر‪،‬‬ ‫اکثر سوی‬ ‫برپایه گزارش‌ها‪ ،‬شمار بدرقه‌کنندگان به اندازه ای بود که جمعیت به میدان هفتم تیر رسید‪ .‬از‬ ‫در درمحدودهی‬ ‫آتش‌‌نشانان با لباس آتش‌نشانی همکاران خود را بدرقه کردند و در تمام ایستگاه های آتش مشاھده‬ ‫است‪.‬‬ ‫کرده‪ ،‬کار‬ ‫ایمنی محیط‬ ‫ﺭﻭﺯ ﻳﮑﻢ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬ ‫بودهﺩﺭ‬ ‫توجهﺮﺍﺯ‬ ‫ساختمان پالسکو بی ﺷﻴ‬ ‫توسط‬ ‫و‬ ‫آزادی‪،‬‬ ‫ميدان‬ ‫و‬ ‫نشانی در ایران‪ ،‬آتش نشان ها به احترام همکاران کشته شده خود خبردار ایستادند‪...‬‬ ‫خياباناین میان کاربران شبکه‌های اجتماعی در پست‌های متعددی از فرهنگ مواجهه مردم در‬ ‫در‬ ‫و‬ ‫بودند‬ ‫شده‬ ‫دستگير‬ ‫امنيت‬ ‫پليس‬ ‫خبری‬ ‫منابع‬ ‫فریدون علی‌تبار‪ ،‬محمد آقایی‪ ،‬محسن قدیانی‪ ،‬حسین حسین‌زاده‪ ،‬علیرضا سفی‌زاده‪ ،‬حسین در برخورد به حادثه انتقاد کردند‪ .‬راه ندادن به خودروهای اورژانس و آتش‌نشانی و تجمع‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫مهرورز‪،‬ديشب‬ ‫ساعات پايانی‬ ‫آنھا در‬ ‫بسياری از‬ ‫و‬ ‫دانشجويی‬ ‫ناصر‬ ‫مستوفی‪،‬‬ ‫کوهی‪ ،‬علی‬ ‫مجتبی‬ ‫امیرحسین‬ ‫ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖشفیعی‪،‬‬ ‫سلطانی‪ ،‬رضا‬ ‫‌های اجتماعی به نقد کشیده شد‪( .‬رادیو ‪ ‬فردا)‬ ‫امروزدرآزادشبکه‬ ‫بامدادحادثه‬ ‫درومحل‬ ‫ﺗﻬﺮﺍﻥ‬ ‫داداشی‪،‬ﺩﺭ‬ ‫‪ ۵۰۰‬ﻧﻔﺮ‬ ‫ﺣﺪﻭﺩ‬

‫ﺩﺭ ﺗﺠﻤﻊ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬ ‫‪ ‬‬

‫او که ديشب از مقر نيروی انتظامی فاتب واقع در ضلع جنوبی‬ ‫ميدان انقالب‪ ،‬ابتدای خيابان کارگر جنوبی آزاد شده‪ ،‬خاطرنشان‬ ‫میکند که ھمزمان با دستگيری‪ ،‬مورد ضرب و شتم ماموران قرار‬ ‫گرفته؛ و تاکيد میکند که در زمان بازداشت برخورد بدی با آنھا‬ ‫صورت نمیگرفت‪ ،‬مگر کسانی که به گفتهی او “بلبل زبانی”‬ ‫میکردند که به شدت کتک میخوردند‪.‬‬

‫به گفتهی او‪ ،‬تلفنھای ھمراه ھمهی بازداشتشدگان توقيف شده و به‬ ‫آنھا گفته شده که بعد از عيد برای پس گرفتن آنھا مراجعه کنند‪.‬‬ ‫ھمچنين يک کارگر که او ھم ديشب از ھمين محل آزاد شده‪ ،‬با‬ ‫ابراز تعجب از رفتارھايی که در زمان بازداشت ديده‪ ،‬به برخورد‬ ‫خشن ماموران اشاره میکند و میگويد‪:‬‬ ‫اينھا خودشان ھم کسی را قبول نداشتند و به ھمه فحش میدادند‪،‬‬ ‫خودم شنيدم که حتی به امام ھم توھين میکردند‪ .‬ب‬ ‫ه گفتهی او‪ ،‬افرادی را که قبال ھم سابقهی بازداشت داشتهاند و يا به‬ ‫ھرحال میخواستند نگه دارند‪ ،‬به مقر اصلی پليس امنيت منتقل‬ ‫میکردند‪ .‬او میگويد که تنھا مردان در اين محل بازداشت بودهاند و‬ ‫زنان را از ابتدا به جای ديگری – احتماال بازداشتگاه وزرا – منتقل‬ ‫کلمه‪ :‬يکی از افراد بازداشتشده در تجمع ديروز – اول اسفندماه – کردهاند‪.‬‬ ‫که نيمه شب گذشته آزاد شده‪ ،‬در گفت و گو با کلمه‪ ،‬تعداد تقريبی )ايران امروز(‬ ‫‪ ‬‬

‫سايتھای نزديک به‬ ‫معترضان گزارش‬ ‫دادهاند روز يکشنبه‪،‬‬ ‫يکی از دانشجويان‬ ‫دانشگاه شيراز به‬ ‫نيروھای‬ ‫دست‬ ‫حکومتی کشته شده‬ ‫است؛ اين در حالی‬ ‫است که خبرگزاری‬ ‫فارس با تکذيب اين‬ ‫خبر گفته است اين دانشجو تصادف کرده و در جريان درگيری‬ ‫کشته نشده است‪ .‬بنا برگزارش وبسايت دانشجونيوز‪ ،‬حامد‬ ‫نورمحمدی‪ ،‬دانشجوی رشته زيستشناسی دانشگاه شيراز‪،‬‬ ‫ساکن خوابگاه دستغيب و اھل خرمآباد يکم اسفندماه در ميدان‬ ‫نمازی مقابل سختمان شماره يک دانشکده مھندسی در حال‬ ‫فرار از دست ماموران حکومتی کشته شده است‪ .‬برپايه‬ ‫گزارش دانشجو نيوز‪ ،‬اين دانشجو به وسيله ماموران امنيتی از‬ ‫روی پل نمازی به پايين پرت شده و پس از برخورد با يک‬ ‫خودرو در خيابان ساحلی کشته شده است‪) .‬راديو فردا(‬

‫‪ ‬‬

‫‪www.sunhealthcenter.com‬‬

‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪Farhang-e‬‬ ‫‪BC, No. 356, Vol. 14 / P. 5‬‬ ‫‪ ‬‬


‫به گزارش ستاد نماز جمعه تفت حجت االسالم غفوری در ادامه با انتقاد از «تمسک برخی‬ ‫از مسئوالن استانی به مراسم اقلیت دینی برای رونق گردشگری» اضافه کرده بود‪ «:‬این‬ ‫برگزاری جشن سده «فقط با حضور زرتشتيان» در يزد‬ ‫کارها به جز آنکه چهره شهرستان را مخدوش کند و منافقان و سلطنت طلبان از آن سوء‬ ‫استفاده کنند فایده ی دیگری برای شهرستان ندارد‪!!».‬‬ ‫امام جمعه تفت با بیان اینکه با این کار« فقط جیب چهارپنج نفر تورگرد پر می شود و هیچ‬ ‫منفعت اقتصادی برای مردم تفت ندارد» گفته بود‪« :‬یکی از راه‌های توسعه گردشگری‬ ‫تبدیل شهرستان به قطب درمانی کشور است که تفت به شهرستان درمان و سالمت تبدیل‬ ‫شود‪!!».‬‬ ‫این در حالی است که هفته گذشته اعالم شده بود که جشن سده زرتشتیان امسال بر خالف‬ ‫سال‌های گذشته در روستای چم برگزار نمی شود‪ .‬به گزارش مهر‪ ‌،‬آیین باستانی جشن سده‬ ‫سال‌های پیش در محل جشنگاه سده (پیر رهگذر) چم شهرستان تفت برگزار می‌شد‪.‬‬ ‫طبق این گزارش‪،‬انجمن زرتشتیان تفت و توابع یزد‪« ،‬شرایط روستای چم را برای برگزاری‬ ‫جشن سده زرتشتیان نامناسب دانسته» و اعالم کرده بود‪« :‬جشن سده امسال به دلیل فراهم‬ ‫نبودن شرایط الزم در محل پیر رهگذر چم به صورت متمرکز و استانی برگزار نخواهد‬ ‫شد‪ ».‬مهر می گوید‪ :‬در این آیین زرتشتیان به نشانه شکرگزاری نعمت‌های خدادادی دور‬ ‫هم جمع می‌شوند و پس از اجرای برنامه‌های شاد و متنوع‪ ،‬به دعا و نیایش می‌پردازند که‬ ‫آتش زدن حجم انبوهی از هیزم‌ها نیز از سنت‌های این آیین است‪.‬‬ ‫گزارش حاکی است که مراسم جشن سده زرتشتیان عصر یکشنبه دهم بهمن ماه در مناطق به گزارش ایرنا‪ ،‬حدود شش هزار شهروند زرتشتی در شهرستان‌های یزد‪ ،‬اردکان و تفت‬ ‫مختلف ایران برگزارشده است‪ ،‬ولی رییس جامعه زرتشتیان استان یزد گفت‪ ،‬این جشن سکونت دارند‪( .‬رادیو فردا)‬ ‫«فقط با حضور زرتشتیان» دراین استان برگزار شد‪ .‬مراسم جشن سده زرتشتیان در راحت‬ ‫آباد شهرستان تفت یکشنبه برگزار شده است‪...‬‬ ‫جسد پنجمين کول‌بر گرفتار در کوالک پيدا شد‬ ‫در همین حال‪ ،‬سپنتا نیکنام‪ ،‬رییس جامعه زرتشتیان استان یزد‪ ،‬با اشاره به این که جشن سده‬ ‫در استان‌های تهران‪ ،‬اصفهان‪ ،‬شیراز‪ ،‬یزد و کرمان با سابقه بیش از ‪ ۱۰۰‬سال برگزار‬ ‫نماینده سردشت و پیرانشهر در مجلس‬ ‫می شود ‌‪ ،‬تصریح کرد‪ :‬این جشن هر ساله با حضور تمام اقشار مردم ایران به ویژه استان‬ ‫اعالم کرد یکی دیگر از کول‌برانی که‬ ‫یزد برگزار می‌شود‪ .‬وی روز یکشنبه پیش از برگزاری این جشن سده به «ایسنا» گفته‬ ‫در مرز عراق گرفتار برف و کوالک‬ ‫بود‪:‬امسال در استان یزد جشن سده به دلیل حواشی ایجاد شده فقط با حضور زرتشتیان انجام‬ ‫شده بود جان خود را از دست داده است‪.‬‬ ‫می‌شود‪ .‬سپنتا نیکنام توضیح بیشتری در خصوص این « حواشی ایجاد شده» ارائه نکرده‬ ‫شمار کول‌بران قربانی به پنج نفر رسید‪.‬‬ ‫است‪.‬‬ ‫در روزهای گذشته ‪ ۱۹‬کول‌بر در‬ ‫این در حالی است که حجت االسالم غفوری‪ ،‬امام جمعه تفت روز هشتم بهمن در نمازجمعه‬ ‫منطقه سردشت در برف و کوالک‬ ‫گفته بود‪« :‬گاهی میراث فرهنگی به بهانه جذب توریست و گسترش گردشگری دست به‬ ‫گرفتار شدند‪ ،‬تعدادی از آنها نجات‬ ‫اقداماتی میزنند که استکبار جهانی و صهیونیزم مورد سواستفاده قرار میدهند و میتینگی‬ ‫یافتند و دست‌کم پنج نفرشان جان خود را از دست دادند‪)dw.com( .‬‬ ‫میشود برای ضدانقالب که از مسئولین میخواهیم با بصیرت بیشتر تصمیم بگیرند ‪!!».‬‬

‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 6‬‬


‫نخست‌وزير کانادا حمله مرگبار به مسجد کبک را «تروريستی» ناميد‬ ‫بنا بر گزارش‌ها‪ ،‬دست‌کم پنج نفر در‬ ‫پی تیراندازی در مسجدی در کـِبـِک‬ ‫کانادا جان خود را از دست داده‌اند‪.‬‬ ‫این تیراندازی در جریان نماز عصر‬ ‫در روز یک‌شنبه ‪ ۱۰‬بهمن (به وقت‬ ‫محلی) رخ داده و پلیس از بازداشت‬ ‫دو نفر در ارتباط با آن خبر داده‌است‪.‬‬ ‫نخست‌وزیر کانادا در واکنش به این‬ ‫حمله‪ ،‬آن را «حمله‌ای تروریستی‬ ‫به مسلمانان» نامیده‌است‪ .‬جاستین‬ ‫ترودو‪ ،‬نخست‌وزیر کانادا‪ ،‬در‬ ‫بیانیه‌ای گفته است «ما این حمله‬ ‫تروریستی علیه مسلمانان را در‬ ‫مرکز عبادت و پناه‌جستن‪ ،‬محکوم‬ ‫می‌کنیم»‪.‬‬ ‫خبرگزاری رویترز گفته بود «مدیر» این مرکز اسالمی در گفت‌وگو با خبرنگاران کشته‌شدن‬ ‫پنج نفر را تائید کرده‌است‪ .‬ساعتی بعد شمار کشته‌شدگان به شش نفر رسید‪.‬‬ ‫دست‌کم هشت نفر نیز در جریان تیراندازی زخمی شده‌اند‪.‬‬ ‫پلیس کانادا یک دانشجوی فرانسوی – کانادایی را به قتل این شش نمازگزار مسلمان متهم‬ ‫کرده است‪ .‬الکساندر بیسونت با اتهام شش مورد قتل درجه یک و پنج مورد تالش برای‬ ‫قتل روبروست‪ .‬او که ‪ 27‬سال دارد قرار است در ارتباط با حمله یکشنبه شب در شهر‬ ‫کبک سیتی در دادگاه حاضر شود‪ .‬مظنون دومی که دستگیر شده بود یک شاهد ماجرا‬ ‫بیشتر نبوده است‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری فرانسه «چند ده نفر» در زمان حمله به این «مرکز فرهنگی اسالمی»‬ ‫در حال اقامه نماز بوده‌اند‪.‬‬ ‫مدیر این مرکز اسالمی که با خبرنگاران گفت‌وگو کرده‪ ،‬در زمان حمله به مسجد در محل‬ ‫حضور نداشت‪ .‬او از این واقعه با عنوان «وحشی‌گری» نام برده و پرسیده «چرا این اتفاق‬ ‫رخ داده‌است؟»‪.‬‬

‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫بنا بر گزارش‌ها در تابستان سال ‪ ،۲۰۱۶‬در جریان ماه رمضان‪ ،‬در برابر این مرکز‬ ‫اسالمی یک «سر خوک» رها شده بود‪.‬‬ ‫رئیس هیئت وزیران کبک در توئیتر خود تاکید کرده دولت کانادا «برای حفظ امنیت مردم»‬ ‫منطقه «بسیج شده‌است»‪ .‬او ضمن «رد خشونت‌های وحشیانه» با مسلمانان کبک ابراز‬ ‫همبستگی کرده‌است‪( .‬رادیو فردا)‬

‫آلمان بار ديگر رکورد صادرات در جهان را شکست‬ ‫به گزارش موسسه تحقیقات اقتصادی اینفو‪ ،‬موازنه مثبت تجاری آلمان با ‪ ۲۹۷‬میلیارد دالر‬ ‫در سال ‪ ۲۰۱۶‬از چین پیشی گرفت و این کشور رکورد صادرات کاال در جهان را شکست‪.‬‬ ‫چین در سال ‪ ۲۰۱۵‬میالدی رکورددار صادرات کاال در جهان بود‪.‬‬ ‫کریستیان گریم‪ ،‬یکی از کارشناسان موسسه تحقیقات اقتصادی (اینفو) در دانشگاه مونیخ‬ ‫تو‌گو با خبرنگار خبرگزاری رویترز اعالم کرد که سطح صادرات کاال از‬ ‫آلمان‪ ،‬در گف ‌‬ ‫آلمان به کشورهای دیگر جهان در سال ‪ ۲۰۱۶‬میالدی ‪ ۲۹۷‬میلیارد دالر بیشتر از میزان‬ ‫واردات کاال به این کشور بوده است‪ .‬به این ترتیب آلمان مقام اول صادرات جهان را در‬ ‫سال گذشته میالدی به خود اختصاص داده است‪ .‬چین با ‪ ۲۴۵‬میلیارد دالر در مقام دوم‬ ‫قرار گرفته و ژاپن مقام سوم صادرات جهان در سال گذشته میالدی (‪ )۲۰۱۶‬را به خود‬ ‫اختصاص داده است‪ .‬چین در سال ‪ ۲۰۱۵‬رکورددار صادرات کاال در جهان بود‪.‬‬ ‫موسسه تحقیقات اقتصادی اینفو همچنین اعالم کرده است که اقتصاد آمریکا منفی‌ترین‬ ‫موازنه تجاری را در سال گذشته میالدی داشته است‪ .‬واردات کاال در این کشور در سال‬ ‫گذشته میالدی (‪ ۴۷۸ )۲۰۱۶‬میلیارد دالر بیشتر از صادرات کاال از این کشور به دیگر‬ ‫کشورهای جهان بوده است‪ .‬کریستیان گریم‪ ،‬کارشناس موسسه تحقیقات اقتصادی اینفو‪،‬‬ ‫در این باره می‌گوید‪ ،‬این موازنه منفی در آمریکا نشان می دهد که مصرف کاال در آمریکا‬ ‫بسیار بیشتر از تولید است و این کشور با این موازنه منفی‪ ،‬خود را به دیگر کشورهای‬ ‫جهان بدهکار می‌کند‪».‬‬ ‫اگر این ارقام سبب شادی بخش اقتصاد آلمان می شود‪ ،‬اما خاری است بر چشم دونالد‬ ‫ترامپ‪ ،‬رئیس جمهوری آمریکا‪ .‬او چین را متهم کرده که رابطه اقتصادی‌اش با آمریکا‬ ‫ناعادالنه است و همچنین شرکت‌های خودروسازی آلمان را تهدید به پرداخت حق گمرکی‬ ‫بیشتر کرده است‪ .‬کریستیان گریم بر این نظر است که موازنه اقتصادی مثبت آلمان از ماه‬ ‫ژانویه تا نوامبر ‪ ۲۰۱۶‬میالدی ‪ ۲۵۵‬میلیارد دالر بوده و کاالهای آلمانی به شدت مورد‬ ‫توجه کشورهای منطقه یورو هستند‪ .‬اما دیگر کشورهای اروپایی که عضو اتحادیه اروپا‬ ‫نیستند نیز خواستار خرید کاالهای آلمانی هستند‪)dw.com( .‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 7‬‬


‫وزير امنيت داخلی آمريکا‪:‬‬

‫برخی کشورهای فهرست ورود ممنوع شايد به اين زودی از ليست خارج نشوند‬ ‫جان کلی وزیر امنیت داخلی‬ ‫آمریکا می‌گوید برخی از‬ ‫کشورهایی که تحت تاثیر‬ ‫فرمان اجرایی دونالد ترامپ‬ ‫ورود‬ ‫ممنوعیت‬ ‫برای‬ ‫اتباع‌شان به خاک ایاالت‬ ‫متحده قرار می‌گیرند احتماال‬ ‫به این زودی از فهرست‬ ‫ممنوعیت خارج نمی‌شوند‪.‬‬ ‫جان کلی در این زمینه توضیح‬ ‫بیشتری نداد‪ .‬بر اساس فرمان‬ ‫اجرایی رییس‌جمهوری آمریکا‬ ‫که روز ‪ ۹‬بهمن امضاء شد‪،‬‬ ‫اتباع هفت کشور ایران‪ ،‬عراق‪ ،‬سوریه‪ ،‬یمن‪ ،‬سومالی‪ ،‬سودان و لیبی تا ‪ ۹۰‬روز نمی‌توانند‬ ‫ویزای ورود به آمریکا بگیرند‪ .‬ورود پناهجویان به آمریکا نیز به مدت ‪ ۱۲۰‬روز معلق شده‬ ‫است‪ .‬به گزارش خبرگزاری رویترز‪ ،‬وزیر امنیت داخلی آمریکا روز سه‌شنبه ‪ ۱۲‬بهمن‬ ‫در عین حال گفت به شهروندان این هفت کشور که تابعیت دوگانه دارند در صورت استفاده‬ ‫از گذرنامه دیگری که مشمول محدودیت نیست (و ویزا) اجازه ورود به خاک آمریکا داده‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫تاکنون چندین شکایت برای رفع این ممنوعیت ثبت شده است و قوانین یاد شده انتقاد تند‬ ‫دمکرات‌ها‪ ،‬سازمان‌های حقوق بشری و برخی از کشورهای غربی متحد آمریکا را به‬ ‫دنبال داشته است‪.‬‬ ‫دونالد ترامپ می‌گوید که هدف از صدور این فرمان اجرایی حفاظت از جان آمریکایی‌ها و‬ ‫تامین امنیت ایاالت متحده است‪.‬‬ ‫صدور فرمان یاد شده نوعی سردرگمی در فرودگاه‌های سراسر جهان دامن زده و مقام‌های‬ ‫مرزی و شرکت‌های هواپیمایی با مشکل تفسیر مقررات جدید روبرو هستند‪.‬‬ ‫کوین مک آلینان‪ ،‬کمیسیر موقت حفاظت مرزی و گمرکی‪ ،‬روز سه‌شنبه گفت‪« :‬از زمان‬

‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫اجرایی شدن این فرمان‪ ۷۲۱ ،‬مسافر از هفت کشور اسالمی از ورود به خاک آمریکا منع‬ ‫شده‌اند»‪...‬‬ ‫در همین حال‪ ،‬وزارت امور خارجه سوئیس اعالم کرد شهروندان دوتابعیتی این کشور که‬ ‫تابعیت عراق‪ ،‬ایران‪ ،‬سوریه‪ ،‬لیبی‪ ،‬سودان‪ ،‬سومالی و یمن را دارند می‌توانند به آمریکا‬ ‫سفر کنند مشروط به آنکه از قبل‪ ،‬ویزای معتبر آمریکا را در گذرنامه‌های سوئیسی خود‬ ‫داشته باشند‪ .‬وزارت خارجه سوئیس تاکید کرده که این شهروندان نباید بدون داشتن ویزا به‬ ‫آمریکا بروند چون دیگر هنگام ورود به فرودگاه‌ها نمی‌توانند تقاضای ویزا کنند‪.‬‬ ‫کشورهای استرالیا و کانادا و انگلستان نیز اعالمیه های مشابهی صادر کرده اند‪.‬‬ ‫سرگردانی شش ایرانی در فرودگاه آمستردام‬ ‫در همین حال‪ ،‬شش ایرانی که از تهران عازم آمریکا بودند پس از ورود به فردوگاه‬ ‫آمستردام هلند مجبور شدند سه شبانه‌روز را در ترانزیت فرودگاه بگذرانند‪.‬‬ ‫خبرگزاری فرانسه در گزارشی اختصاصی از ورود این شش نفر به فرودگاه آمستردام در‬ ‫روز شنبه خبر داده و نوشته است آنها به دلیل اینکه ویزای کشورهای اروپایی را نداشتند‬ ‫نتوانستند از محوطه ترانزیت فرودگاه خارج شوند‪.‬‬ ‫یک دکتر ‪ ۳۳‬ساله ایرانی‪ ،‬یک دانشجوی دکترا و دو زوج ایرانی که برای دیدار با‬ ‫فرزندان‌شان عازم آمریکا بودند تا صبح سه‌شنبه در فرودگاه آمستردام بودند‪.‬‬ ‫خبرگزاری فرانسه به نقل از دانشجوی دکترای ‪۲۹‬ساله ایرانی گزارش داده است که پس از‬ ‫عبور از پست بازرسی فرودگاه‪ ،‬یکی از ماموران اداره مهاجرت آمریکا گفته است که وی‬ ‫اجازه ورود به خاک آمریکا را ندارد‪ .‬او با ویزای معتبر دانشجویی عازم مینه‌سوتا بود تا‬ ‫به مدت شش ماه در دانشگاه به کارهای تحقیقاتی در مورد سیستم‌های تصفیه آب بپردازد‪.‬‬ ‫پدرام‪ ،‬دکتر ‪ ۳۳‬ساله ایرانی هم در نظر داشت برای گذراندن یک دوره فوق تخصصی به‬ ‫مدت یکسال در دانشگاه پیتسبورگ تحصیل کند‪ .‬پدرام به خبرگزاری فرانسه گفته که وی‬ ‫مشغول کارهای علمی و تحقیقاتی است و حتی نمی‌تواند تصور کند که ممکن است خطری‬ ‫امنیتی به شمار رود‪.‬‬ ‫خطوط هوایی «ک‌ال‌ام» برای این گروه از مسافران ایرانی‌اش بلیط بازگشت به تهران در‬ ‫عصر سه‌شنبه را صادر کرده ولی هنوز معلوم نیست چند نفر از آنها به ایران بازگشته‌اند‪.‬‬ ‫در مدت سه روزی که این مسافران ایرانی در بخش ترانزیت فردوگاه بودند کارمندان‬ ‫سفارت آمریکا و وکالی هلندی ب‌ا آنان مالقات کرده‌اند ولی تا کنون مشکل ورود آنها به‬ ‫خاک آمریکا حل نشده است‪ .‬این شش ایرانی بخشی از صدها مسافر آمریکا هستند که پس‬ ‫از اعالم دستورالعمل جدید رییس‌جمهوری آمریکا در فرودگاه‌های مختلف جهان سرگردان‬ ‫شده‌اند‪ ...‬از شامگاه جمعه صدها مسافر آمریکا که عده‌ای از آنها دارای اقامت دائم و یا‬ ‫ویزای معتبر بودند به دلیل ناروشن بودن فرمان صادره از ادامه سفر خود بازماندند ولی‬ ‫عده زیادی هم پس از طی مراحل قانونی توانستند وارد خاک آمریکا شوند‪( .‬رادیو فردا)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 8‬‬


‫ورزش‬ ‫هفته نوزدهم ليگ برتر فوتبال ايران؛ فرار به سوى قهرمانى‬ ‫پرسپولیس از مساوى خانگى تراکتورسازى نهایت استفاده را کرد و با پیروزى مقابل صبا‬ ‫اختالف امتیاز خود را به شش رساند و فرار بزرگ خود به سوى قهرمانى را شروع کرد‪.‬‬ ‫ذوب آهن تیم سوم جدول نیز مساوى کرد تا استقالل با پیروزى مقابل پیکان به دوامتیازى‬ ‫این تیم برسد‪.‬‬ ‫سایپا با پیروزى مقابل پدیده از تیم‌هاى قعرنشین فاصله گرفت اما ماشین سازى و صبا‬ ‫همچنان در انتهاى جدول به دنبال راه نجات هستند…‬ ‫صبا‪ - ٠‬پرسپولیس ‪٢‬‬ ‫استقالل تهران ‪ - ٣‬پیکان ‪٢‬‬ ‫مرکزی‪ ،‬برای نخستین بار به رقابت‌های انتخابی مسابقات جهانی راه یافت‪.‬‬ ‫تراکتورسازى ‪ - ٠‬ماشین سازى ‪٠‬‬ ‫در آخرین مسابقه این رقابت‌ها که در مالدیو برگزار‌شد‪ ٬‬تیم ایران با پیروزی سه بر صفر‬ ‫گسترش فوالد ‪ - ٠‬ذوب آهن ‪٠‬‬ ‫مقابل تیم میزبان قهرمان منطقه آسیای مرکزی شد‪.‬‬ ‫پدیده ‪ - ٠‬سایپا ‪١‬‬ ‫شبنم علیخانی‪ ،‬مائده برهانی‪ ،‬فرزانه زارعی‪ ،‬شکوفه صفری‪ ،‬زینب گیوه‪ ،‬نگار کیانی و‬ ‫سپاهان ‪ - ٠‬صنعت نفت آبادان ‪٠‬‬ ‫فرانک بابلیان ترکیب اولیه تیم ایران به مربی‌گری مایدا چیچیچ را تشکیل می‌دادند‪.‬‬ ‫نفت تهران ‪ - ١‬استقالل خوزستان ‪١‬‬ ‫با این قهرمانی‪ ٬‬تیم ایران برای به دست آوردن سهمیه حضور در رقابت‌های انتخابی‬ ‫فوالد ‪ - ٠‬سیاه جامگان ‪٠‬‬ ‫مسابقات جهانی وارد مرحله باالتر شد که برای نخستین بار است در این مرحله حضور‬ ‫می‌یابد‪bbc.‬‬

‫عدم صدور ويزای آمريکا برای تيم ملی تير و کمان ايران و لغو سفر تيم‬ ‫ملی کشتی آزاد آمريکا به ايران‬

‫کی‌روش‪ :‬آرامش و صلح تنها با رفتن من از تيم ملی ايجاد می‌شود‬

‫کارلوس کی‌روشسرمربی تیم ملی فوتبال ایران می‌گوید نمی‌تواند درباره جلسه‌اش با رییس‬ ‫تیم ملی تیر و کمان ایران در پی عدم صدور روادید از سفر به ایالت متحده آمریکا و حضور فدراسیون فوتبال صحبت کند‪...‬‬ ‫در مسابقات قهرمانی جهان باز ماند‪ .‬مقامات ایران نیز با خودداری از صدور ویزا برای تیم کی‌روش می گوید‪ :‬در دسامبر ‪ ۲۰۱۶‬تیم ایران یک سال را بدون باخت به پایان رساند و ‪۴‬‬ ‫سال به عنوان بهترین تیم در صدر رده‌بندی تیم‌های آسیایی در فیفا قرار داشت‪ .‬این نکته‌ای‬ ‫ملی کشتی آمریکا از شرکت این تیم در جام جهانی در کرمانشاه ممانعت کردند‪.‬‬ ‫بود که برایمان اهمیت داشت‪ .‬خوشحال بودیم که باعث شادی و طراوت بین هواداران و‬ ‫مردم ایران شدیم اما در ژانویه ‪ ۲۰۱۷‬هرج و مرج ایجاد شد و رسانه‌ها نگران شدند اما‬ ‫زنان ايران برای اولين بار به رقابت‌های انتخابی‬ ‫سوال اینجاست چه کسی مسئول این شرایط است؟ البته نباید من به این سوال پاسخ بدهم‪.‬‬ ‫فوتبال ایران به آرامش‪ ،‬ثبات و هماهنگی نیاز دارد و تیم ملی نیازمند یک حمایت همه جانبه‬ ‫مسابقات جهانی واليبال می‌روند‬ ‫برای بازی با قطر و چین است‪ .‬بعد از این همه فشار و ضرباتی که به تیم ملی وارد شده‪،‬‬ ‫تیم ملی والیبال زنان ایران با قهرمانی رقابت‌های انتخابی زنان جهان در منطقه آسیای این صلح و آرامش تنها با رفتن من ایجاد می‌شود‪( .‬ايسنا)‬

‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 9‬‬


Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P.10

Friday, Feb. 3, 2017


Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 11

Friday, Feb. 3, 2017


‫‪APADANA TRAVEL CORP‬‬ ‫)‪(BC Reg. 61054‬‬

‫‪Worldwide Travel Service‬‬

‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫افتخار دارد با دارا بودن کادری مجرب و با ارائه بهترین و مناسبترین‬ ‫قیمت بلیت هواپیما به نقاط مختلف دنیا در خدمت شما عزیزان باشد‪.‬‬

‫بهترین قیمت بلیت به ایران‪:‬‬

‫تهران ‪ 1220‬دالر‬ ‫شیراز ‪ 1350‬دالر‬ ‫مشهد ‪ 1350‬دالر‬

‫بهترین قیمت بلیت از ایران‬ ‫به کانادا و آمریکا‬ ‫نورت ونکوور‪ ،‬خیابان النزدل و هجدهم غربی‪ ،‬شماره ‪106‬‬

‫تلفن‪604-770-4474 :‬‬

‫‪106 - West 18th Street, North Vancouver BC,V7M 1W4‬‬ ‫‪Tel :604 770 4474 Toll Free: 1-855-770-4474‬‬ ‫‪www.apadanatravel.ca sales@apadanatravel.ca‬‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P.12‬‬


‫تعميرات و نوسازی ساختمان‬ AAA ALI RENOVATIONS Website:

‫علی وفائی‬

aaaalirenovations.com &

aaaalirenos.com

Cell: 604.603.8254 604.728.3132

Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 13

Friday, Feb. 3, 2017


Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 14

Friday, Feb. 3, 2017


‫اقتصاد سياسی‬

‫به رغم افزایش شصت و دو در صدی بهای نفت در پایان ژانویه امسال در مقایسه با زمان‬ ‫مشابه سال گذشته‪ ،‬امید بستن به تکرار دوره طالیی نفت باالی بشکه‌ای صد دالر‪ ،‬به‬ ‫خوشبینی زیاد نیاز دارد‪.‬‬ ‫در واقع کاالیی که طی یک دوران بسیار طوالنی «طالی سیاه» نام گرفته بود‪ ،‬زیر فشار‬ ‫دگرگونی‌های بزرگ اقتصادی و سیاسی و زیست محیطی‪ ،‬تاللو دیرینه خود را از دست‬ ‫داده و به ویژه‪ ،‬هم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت‪ ،‬با خطر فراوانی عرضه روبرو است‪.‬‬ ‫زبانه کشیدن‌های بهای نفت به دالیل زود گذر‪ ،‬نمی تواند این واقعیت بنیادی را پنهان کند که‬ ‫ترس از کمبود این کاال هم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت کم و بیش از میان رفته‪ ،‬مگر‬ ‫آنکه جهان با یک سلسله تنش‌های انفجار امیز ژئو پولیتیک روبرو بشود‪.‬‬

‫نفت «شیل» در آمریکا منجر میشود‪ ،‬آیا همچنان به سیاست مهار تولید به منظور باال بردن‬ ‫قیمت نفت وفادار خواهند ماند؟‬ ‫این خطر وجود دارد که واقعیت‌های کنونی بازار و افزایش شمار دکل‌های نفت «شیل» در‬ ‫آمریکا باعث شود که تولید کنندگان عضو و غیر عضو «اوپک» توافق بر سر عرضه را‬ ‫حتی زود تر از موعد تعیین شده بر هم بزنند و بار دیگر به سیاست افزایش تولید به منظور‬ ‫باال بردن سهم خود از بازار جهانی نفت روی بیآورند‪ .‬این سناریو‪ ،‬که طبعا سقوط دوباره‬ ‫قیمت نفت را در پی دارد‪ ،‬کابوس تولید کنندگان و شرکت‌های بزرگ نفتی است‪ .‬گمانه زنی‬ ‫بر سر این سناریو‪ ،‬و یا سناریو‌های «آلترناتیو»‪ ،‬به گونه‌ای محسوس بر تحوالت اقتصاد‬ ‫جهانی در سال ‪ ۲۰۱۷‬میالدی سنگینی خواهد کرد‪.‬‬

‫بازار جهانی نفت در کوتاه مدت‬ ‫حدود دو ماه پیش‪ ،‬بیست و چهار کشور صادر کننده عضو و غیر عضو «اوپک» تصمیم‬ ‫گرفتند برای مقابله با رکود شدید بازار نفت تولید خود را جمعا یک میلیون و هشتصد هزار‬ ‫بشکه در روز کاهش دهند‪.‬‬ ‫نقش اصلی را‪ ،‬در دستیابی به این توافق غافلگیر کننده‪ ،‬عربستان سعودی بر عهده داشت‪.‬‬ ‫در واقع ریاض‪ ،‬که طی یک دوره نسبتا طوالنی برای خارج کردن رقبا و به ویژه تولید‬ ‫کنندگان نفت غیر متعارف (شیل) در آمریکا به سیاست افزایش تولید ولو به بهای فرو ریزی‬ ‫قیمت نفت روی آورده بود‪ ،‬بار دیگر به روش سنتی در راستای کاهش عرضه برای باال‬ ‫بردن قیمت متوسل شد و‪ ،‬در این راه‪ ،‬حتی حاضر شد از سیاستی بسیار انعطاف پذیر در‬ ‫رابطه با ایران‪ ،‬دشمن ریرینه خود‪ ،‬پیروی کند‪.‬‬ ‫این توافق با تردید‌های فراوان همراه بود‪ .‬چه کسی می توانست تضمین کند که کشور‌های‬ ‫امضا کننده به آن پایبند خواهند ماند و‪ ،‬همانند آن چه بار‌ها اتفاق افتاده‪ ،‬سر هم کاله نخواهند‬ ‫گذاشت؟‬ ‫با این حال بازار جهانی نفت این توافق را جدی گرفت‪ ،‬زیرا درست یا نادرست به این نتیجه‬ ‫رسید که سازمان «اوپک»‪ ،‬با وجود تنش‌های بسیار شدید درونی اش‪ ،‬هنوز توانایی خود را‬ ‫در اتخاذ تصمیم برای تاثیر گذاری بر بازار جهانی نفت از دست نداده است‪.‬‬ ‫زیر تاثیر این توافق بود که بهای نفت برنت دریای شمال هم اکنون پیرامون هر بشکه پنجاه‬ ‫و شش دالر نوسان میکند‪ ،‬حال آنکه یک سال پیش تنها سی و چهار دالر بود‪ .‬البته بهای‬ ‫نفت هنوز پنجاه دالر پایین تر از سطح آن در نیمه نخست سال ‪ ۲۰۱۴‬میالدی است‪ .‬ولی‬ ‫همین افزایش بیست و دو دالری هم‪ ،‬برای کشور هایی که خزانه داری‌شان زیر فشار سقوط‬ ‫بهای نفت در وضعیتی زار قرار گرفته بود‪ ،‬یک روزنه تنفس به وجود آورد‪ .‬آیا این روزنه‬ ‫می تواند دوام داشته باشد؟‬ ‫این واقعیت را باید در نظر گرفت که روی دیگر افزایش اخیر بهای نفت‪ ،‬همان طور که‬ ‫پیش بینی میشد‪ ،‬جان گرفتن دوباره تولید کنندگان نفت غیر متعارف (شیل) در ایاالت متحده‬ ‫آمریکا است‪ .‬در واقع تا پیش از توافق کشور‌های عضو و غیر عضو «اوپک»‪ ،‬با توجه‬ ‫به سقوط بهای نفت‪ ،‬تولید کنندگان «شیل» در امریکا قدرت رقابت خود را از دست داده و‬ ‫یکی پس از دیگری دکل‌های حفاری‌شان را تعطیل میکردند‪ .‬ولی به تازگی سه تحول مهم‬ ‫موقعیت آنها را در عرضه نفت به گونه‌ای قابل مالحظه بهتر کرده است ‪:‬‬ ‫ با افزایش قیمت نفت در بازار‪ ،‬تولید کنندگان آمریکایی که با قیمت‌های پایین توانایی‬‫عرض اندام نداشتند‪ ،‬دوباره از یک حاشیه مانور نسبتا راحت برخوردار شده اند‪.‬‬ ‫ با پیشرفت‌های فنی و افزایش بهره وری‪ ،‬هزینه تولید نفت «شیل» پایین رفته و توان‬‫رقابت تولید کنندگان بیشتر شده است‪.‬‬ ‫ رییس جمهوری تازه آمریکا به موانع زیست محیطی در رابطه با تولید نفت «شیل»‬‫حساس نیست و هدف اصلی او دستیابی به خود کفایی برای آمریکا در عرصه نفت و گاز و‬ ‫عدم نیاز این کشور به دریافت سوخت فسیل از خاورمیانه است‪ .‬این نیز زمینه مساعد تری‬ ‫را برای افزایش تولید نفت و گاز «شیل» در امریکا فراهم می آورد‪.‬‬ ‫با توجه به همه این عوامل‪ ،‬استقرار دکل‌های حفاری در صنعت نفت آمریکا بار دیگر‬ ‫شتاب گرفته است‪ .‬پیامد این رویداد را به اسانی می توان پیش بینی کرد ‪ :‬افزایش تولید‬ ‫نفت در آمریکا که طبعا کاهش عرضه این کاال را از سوی «اوپک» جبران میکند‪ .‬به بیان‬ ‫دیگر‪ ،‬بیست و چهار کشور عضو و غیر عضو «اوپک»‪ ،‬با تصمیم خود در راستای کاهش‬ ‫عرضه به منظور باال بردن قیمت نفت‪ ،‬عمال به تولید کنندگان از نفس افتاده نفت «شیل»‬ ‫در آمریکا جان تازه بخشیده اند‪.‬‬ ‫توافق کشور‌های عضو و غیر عضو «اوپک» برای کاهش یک میلیون و هشتصد هزار‬ ‫بشکه از سقف تولیدشان در روز تا ماه ژوئن آینده اعتبار دارد‪ .‬اگر این کشور‌ها به این‬ ‫نتیجه برسند که کاهش عرضه نفت از سوی انها به افزایش عرضه از سوی تولید کنندگان‬

‫بازار جهانی نفت در دراز مدت‬ ‫اگر دراز مدت را در نظر بگیریم‪ ،‬باز هم می توانیم بگوییم که ترس از کمبود نفت و محروم‬ ‫شدن بخشی از جهان از این کاال به گونه‌ای چشمگیر کاهش یافته است‪.‬‬ ‫در گذشته‌ای بسیار نزدیک‪ ،‬دنیا نگران «پیک اویل» بود‪ .‬فواره‌ای را در نظر بگیرید که‬ ‫به ارتفاع معینی رسیده و سپس با حرکتی واژگونه به طرف زمین کج میشود‪ .‬در گذشته‌ای‬ ‫نه چندان دور این اطمینان وجود داشت که تولید نفت‪ ،‬به عنوان انرژی استراتژیک و غیر‬ ‫قابل جانشین برای تمدن نوین انسانی‪ ،‬دیگر تا مرز نهایی پیش رفته و زمان کاهش تولید آن‬ ‫به گونه‌ای غیر قابل بازگشت فرا رسیده است‪ .‬با تکیه بر سناریوی «پیک اویل» و کم شدن‬ ‫تدریجی عرضه نفت در جهان‪ ،‬کسانی پیش بینی میکردند که بهای هر بشکه نفت به چند‬ ‫صد دالر افزایش خواهد یافت‪.‬‬ ‫گزارش ساالنه و آینده نگرانه «بریتیش پترولیوم» درباره چشم انداز‌های انرژی‪ ،‬که بیست‬ ‫و پنجم ژانویه منتشر شد‪ ،‬نشان میدهد که نفت در جهان بسیار فراوان تر از آن است که پیش‬ ‫بینی میشد‪ .‬گزارش «بریتیش پترولیوم» میگوید که حجم نفت خام قابل استحصال در حال‬ ‫حاضر به ‪ ۲۶۰۰‬میلیارد بشکه میرسد‪ ،‬که معادل دو برابر مصرف این کاال از حاال تا سال‬ ‫‪ ۲۰۵۰‬میالدی است‪.‬‬ ‫حتی این احتمال وجود دارد که بخشی از ذخایر نفت خام قابل استحصال‪ ،‬به دلیل عدم نیاز‬ ‫به آن و در نتیجه نبود بازار برای آن‪ ،‬هیچگاه استخراج نشوند و برای ابد زیر زمین باقی‬ ‫بمانند‪ .‬اگر این سناریو تحقق بپذیرد‪ ،‬کشور‌های دارنده منابع نفتی از ترس این که نفتشان‬ ‫در زیر زمین باقی بماند و خریدار پیدا نکند‪ ،‬به رقابت خرد کننده با هم خواهند پرداخت تا‬ ‫سهمشان را از بازار نفت حفظ کنند و یا آنرا گسترش دهند‪ .‬در این صورت نفت نمی تواند‬ ‫گران بشود‪.‬‬ ‫حتی اگر این سناریو را‬ ‫خیال پردازانه تلقی کنیم‪،‬‬ ‫تردیدی نیست که تمدن‬ ‫انسانی به مرحله «گذار‬ ‫در عرصه انرژی» رسیده‬ ‫است‪ .‬این گذار به آن معنا‬ ‫است که سوخت‌های فسیل‬ ‫(زغال‪ ،‬نفت و گاز) به‬ ‫تدریج جای خود را به‬ ‫انرژی‌های قابل تجدید‬ ‫(انرژی آفتابی و بادی‪،‬‬ ‫سوخت برآمده از گیاهان‬ ‫وغیره‪ )...‬می سپارند‪.‬‬ ‫البته تحقق فرایند «گذار در عرصه انرژی» به زمان نیاز دارد‪ .‬تولید نفت طی بیست سال‬ ‫اینده از لحاظ مطلق همچنان افزایش می یابد‪ ،‬ولی سهم آن در کل مصرف انرژی از هشتاد‬ ‫و شش درصد در حال حاضر به هفتاد و پنج درصد در سال ‪ ۲۰۳۵‬کاهش خواهد یافت‪.‬‬ ‫همزمان آهنگ افزایش مصرف نفت رو به کاهش میرود و از نیمه دهه ‪ ۲۰۴۰‬میالدی روند‬ ‫کاهش سال به سال مصرف این کاال آغاز خواهد شد‪ .‬حتی بر پایه بعضی پیش بینی ها‪ ،‬روند‬ ‫کاهش مصرف نفت ممکن است طی دهه اینده شروع شود‪.‬‬ ‫انقالب انرژی‪ ،‬که یکی از مهم‌ترین تحوالت تمدن انسانی را در قرن بیست و یکم میالدی‬ ‫رقم خواهد زد‪ ،‬در بر دارنده هشداری مهم برای همه کشور هایی است که هنوز نتوانسته‬ ‫اند از مصیبت وابستگی به نفت و گاز رهایی یابند‪ .‬اگر این کشور‌ها نتوانند زمینه گذار‬ ‫اقتصاد‌شان را به دوران پسا نفت فراهم بیآورند‪ ،‬پا به پای افول نفت در کام انحطاطی‬ ‫غیرقابل بازگشت فرو خواهند رفت‪( ...‬رادیو فردا)‬

‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 15‬‬


‫(بخش دوم)‬ ‫سه‏شنبه ‪ 17‬ژانويه‬ ‫طرابلس ـ مرز ـ القصير‬ ‫‪ 5‬و نيم صبح‪ ،‬اذان‪ .‬چه زيبا و دلنشين‪ ،‬به‬ ‫شدت صدا در صدا و تقويت شده‪ ،‬برشی در‬ ‫عمق شب‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫‪ 6‬و پنجاه دقيقه‪ .‬بيداری و برخاستن‪ .‬صبحی‬ ‫قاچاقچی لبنانی‬ ‫خاکستری و تيره و تار‪ . 1‬دو‬ ‫ِ‬ ‫توی سالن در سکوت انتظار می‏کشند‪.‬‬ ‫‪ 7‬و نيم‪ .‬حرکت‪ .‬مينی‏ون سفيد‪ ،‬مثل يک‬ ‫مينی‏بوس کوچک‪ ،‬با يک صفحه‏ی نمايش‬ ‫ويدئو‪ .‬يکی از لبنانی‏ها رانندگی می‏کند‪.‬‬ ‫موسيقی با صدای بلند و ويدئو همزمان‪ .‬توی ترافيک طرابلس زير بارانی شديد قيقاج‬ ‫طوالنی فرعی را برويم‪.‬‬ ‫می‏دهيم‪ .‬بعد می‏رسيم به حومه‪ ،‬مراکز توليدی‪ .‬بايد يک مسير‬ ‫ِ‬ ‫نگهبانی ارتش لبنان هم هست که بايد از‬ ‫پست‬ ‫برف شانه‏های جاده را بسته و پر کرده‪ .‬دو ِ‬ ‫ِ‬ ‫مسير شمال است‪.‬‬ ‫آن‏ها احتراز کرد‪ .‬کوتاه‏ترين مسير‪ ،‬بطور عادی‪ ،‬همان‬ ‫ِ‬ ‫عبور از ارتفاعات لبنان‪ ،‬جاده رنج‏بار و دردناک‪ ،‬چشم‏اندازی لخت‪ ،‬تکه‏های کوچک ابر‬ ‫نوک ارتفاعات و قله‏ها‪ ،‬برفی ُشل و بی‏حال که زير چرخ‏های ماشين آب‬ ‫دست در‬ ‫گردن ِ‬ ‫ِ‬ ‫پست نگهبانی را بدون اين‏که متوقف‏مان کنند‪ ،‬پشت سر گذاشتيم‪ .‬طی مسير سربازی‬ ‫می‏شد‪ِ .‬‬ ‫را که «اتواستاپ» می‏زد سوار کرديم‪ ،‬من خواب بودم‪ ،‬الی چشمم را باز کردم و از نو‬ ‫خوابيدم‪ .‬سرباز در يک محله‏ی حومه‏ی شيعه‏نشين مملو از نظاميان پياده شد‪ .‬در مسيری‬ ‫وسط دشتی لخت و بی‏حاصل‪ ،‬با ارتفاعات پربرف لبنان در يک‬ ‫طوالنی درست واقع شده ِ‬ ‫سوی ديگر‪ ،‬بيدارم کردند‪ .‬سوريه‬ ‫در‬ ‫لبنان‬ ‫ارتفاعات‬ ‫پای‬ ‫در‬ ‫سو و روستايی النه گرفته‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫در مقابل‏مان است‪ .‬به کشاورزان برمی‏خوريم‪ ،‬گله‏های گوسفند‪ .‬باالخره بعد از طی کردن‬ ‫نگهبانی مرزی لبنانی‬ ‫پست‬ ‫چند کيلومتری پر دست‏انداز‪ ،‬به جاده‏ای می‏رسيم‪ ،‬در حالی‏که ِ‬ ‫ِ‬ ‫برای‬ ‫را دور زده‏ايم‪ .‬پول دست به دست می‏شود‪" :‬خشم" ‪ 700‬دالر به لبنانی می‏دهد‪ ،‬شايد ِ‬ ‫ماها‪ ،‬سپس از نو ‪ 1000‬دالر‪ ،‬فکر می‏کنم برای خريد ـ شايد برای عبور دادن خمپاره‏انداز؟‬ ‫در مسير يک مسجد حزب‏اله‪ ،‬نزديک يک روستای شيعه هستيم؛ درست مثل بقاع‪ ،‬اين‬ ‫‏وار عقيدتی است‪.‬‬ ‫منطقه ترکيبی موزائيک ِ‬ ‫"خشم" می‏گويد‪:‬‬ ‫حامی خيزش‏اند‪ ،‬البته استثناهايی هم دارند؛ برای شيعه‏ها موضوع‬ ‫سنی‬ ‫روستائيان‬ ‫ عمده‏ی‬‫ِ‬ ‫عکس است‪.‬‬ ‫‏های‬ ‫ی‬ ‫ممدل‬ ‫مشدی‬ ‫ماشين‬ ‫قراضه‪،‬‬ ‫موتوسيکلت‬ ‫دو‬ ‫با‬ ‫‏رسيم‪،‬‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫جوان‬ ‫سه‬ ‫به‬ ‫طی مسير‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫قديمی چينی‪ ،‬از کشاورزان منطقه‏اند‪ ،‬با دست‏های پينه‏بسته‪ .‬از رفقای لبنانی خداحافظی‬ ‫ِ‬ ‫می‏کنيم‪ ،‬و سه‏ترکه سوار هرکدام از موتورها می‏شويم‪ ،‬و شروع به چپ و راست رفتن‬ ‫ميان خانه‏ها و دشت‏ها و جاده‏های خاکی می‏کنيم‪ .‬بچه‏های لخت و پتی و ان‏دماغو‪ ،‬گوسفند‪،‬‬ ‫کندوهای زنبور عسل‪ ،‬پسرکی اسب‏سوار‪ .‬چند کيلومتری جلوتر به خانه‏ای می‏رسيم‪ً ،‬‬ ‫قبال‬ ‫پست‬ ‫پست نگهبانی نيروهای ويژه‏ی لبنان و يک ِ‬ ‫مرز را پشت سر گذاشته‏ايم‪ .‬از ميان يک ِ‬ ‫ارتش سوريه عبور کرده‏ايم‪ .‬اما مرز مفهومی است در عمق‪ ،‬نه فقط يک خط‪.‬‬ ‫«مرز» با خطی که روی نقشه رسم شده محدود نشده است‪ ،‬بلکه در ده‏ها کيلومتر عمق‪ ،‬به‬ ‫بندی ثابت و متحرک‪ ،‬همچنان حضور دارد و موجود است‪ .‬در عوض‬ ‫يُمن يک سيستم سد ِ‬ ‫واقعيت‬ ‫برای مردمانی که در اين روستاها و مناطق زندگی می‏کنند و سکونت دارند‪ ،‬در‬ ‫ِ‬ ‫ً‬ ‫اصال وجود ندارد‪ ،‬يا اين‏که تنها به مثابه مفهومی اقتصادی‪ ،‬برای تبادالت اقتصادی و‬ ‫امر‪،‬‬ ‫بستان اقتصادی‏شان موجوديت دارد‪.‬‬ ‫بده و‬ ‫ِ‬ ‫حاال در خانه‏ی مردم هستيم‪ ،‬کشاورزانی به همراه خانواده‏شان‪ .‬قهوه‪ .‬پدرانی که پسران‏شان‬ ‫را ناز و نوازش می‏کنند‪ .‬يک تماس راديويی‪ ،‬همه چيز آماده است‪ ،‬به راه می‏افتيم‪ .‬عبور‪.‬‬ ‫چند صد متری جلوتر‪ ،‬خانه‏ای ديگر‪ ،‬که در اتاق پذيرايی آن جا داده می‏شويم‪ .‬اس‏ام‏اس‬ ‫روی تلفن موبايل راعد‪« :‬وزارت گردش‏گری ورود شما به سوريه را خوشامد می‏گويد‪.‬‬ ‫لطفاً برای دريافت اطالعات گردش‏گری و يا طرح شکايت با شماره‏ی ‪ 137‬تماس بگيريد‪».‬‬ ‫‪ .Welcome to Wonderland‬دقيقاً ظهر است‪.‬‬ ‫خانه‏ای ثروتمند‪ ،‬سالنی زيبا با فرش و مبل‏هايی با پارچه‏ی نايلونی گلدار‪ .‬يک بخاری اجاقی‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫بزرگ نفتی‪ ،‬به سوری به آن سوبيا می‏گويند‪ ،‬چراغ گازی‪ .‬غذايی خوشمزه و دلچسب که‬ ‫روی سينی‏ بزرگی توسط پسران سرو شد‪ .‬زنی به رؤيت نيامد‪.‬‬ ‫ميزبان‏مان ساختار و سازماندهی ارتش آزاد منطقه را برای‏مان تشريح کرد‪ :‬واحدهای‬ ‫فرماندهی عبدالرزاق طالس‏اند‪ ،‬يک مالزم‬ ‫الفاروق بابا عمرو‪ ،‬به‬ ‫ُقصير بخشی از کتيبه‏ی‪2‬‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫اول ‪( 3‬ستوان يک)‪ ،‬اولين افسری که صفوف ارتش را ترک گفت‪.‬‬ ‫پيشاپيش می‏دانيم که برای ورود به حمص بی‏ترديد می‏بايست که از باباعمرو‪ ،‬محله‏ای‬ ‫کنترل ارتش آزاد است‪ ،‬عبور کنيم‪ .‬ابوبراهيم‬ ‫تحت‬ ‫واقع در جنوب غربی شهر‪ ،‬که تماماً ِ‬ ‫ِ‬ ‫که سازمانده عبور ما بوده‪ ،‬خودش ساکن َبيَدا‪ ،‬واقع در شمال شهر است‪ .‬در نتيجه عمده‏ی‬ ‫سئواالت ما در رابطه با وضعيت و شرايط در باباعمرو و مناطق مرزی است‪.‬‬ ‫ميزبان‏مان‪:‬‬ ‫ باباعمرو يکی از دژهای ارتش آزاد است‪ ،‬چون محله‏ی بزرگی است‪ .‬در ضمن مشرف‬‫به باغ‏هايی است که به العاصی‪ 4‬وصلند‪ .‬در محاصره است‪ ،‬اما ارتش وارد نمی‏شود‪.‬‬ ‫واحدهای ارتش آزاد در محله‏های ديگر هم هستند‪ ،‬خالديه‪ ،‬بَياضا و غيره‪ ،‬اما واحدهايی‬ ‫کوچک‏تر و جزئی‏تر‪ ،‬چون اين محله‏ها کوچک‏ترند و کنترل‏شان توسط واحدهای امنيتی‬ ‫آسان‏تر است‪.‬‬ ‫در روستاهای مرزی از تظاهرات خبری نيست‪ .‬می‏خواهند حتی‏االمکان فضا را آرام‏تر‬ ‫نگهدارند و پای مخابرات‪ 5‬را به منطقه باز نکنند‪ ،‬که آمد و شد را به خطر بياندازند‪ .‬کمی‬ ‫جلوتر‪ ،‬حوالی ُقصير‪ ،‬واحدهای ارتش آزاد مستقرند و ارتش و نيروهای امنيتی را زير‬ ‫ضرب دارند‪.‬‬ ‫تا کنون ارتش و مخابرات دو بار به اين روستا حمله کرده‏اند‪ .‬خانه‏های مردم را در جستجوی‬ ‫تحت تعقيب مورد تفتيش قرار داده‏اند‪ .‬اما چيزی نيافته‏اند‪ ،‬و بی آن‏که دردسری برای‬ ‫افرا ِد ِ‬ ‫مردم فراهم بياورند‪ ،‬منطقه را ترک کرده‏اند‪ .‬در اين خانه‪ ،‬جلوی در آمده و سئواالتی‬ ‫کرده‏اند‪ ،‬اما وارد خانه نشده‏اند‪.‬‬ ‫من‪:‬‬ ‫ برای بچه‏هايت نمی‏ترسی؟‬‫او‪:‬‬ ‫ فقط از خدا می‏ترسم‪.‬‬‫به بچه‏هايش که به ما گوش می‏دهند‪ ،‬اعتماد دارد‪.‬‬ ‫ بلدند ساکت باشند‪.‬‬‫زن‏ها هم مشارکت می‏کنند‪ :‬پرستاری و کمک‏های اوليه‪ ،‬کمک برای عبور زخمی‏ها و‬ ‫مصدومين‪ ،‬و غيره‪.‬‬ ‫او‪:‬‬ ‫ از مدت‏ها پيش از اين در اختناق داريم زندگی می‏کنيم‪ .‬يک سيستم امنيتی است‪ ،‬که‬‫هيچ‏کس به هيچ‏کس اعتماد نمی‏کند‪.‬‬ ‫به عنوان سنی مذهب‪ ،‬خود را قربانی می‏داند‪ .‬پست‏ها و مقامات عالی فقط در اختيار‬ ‫علوی‏ها قرار می‏گيرد‪.‬‬ ‫ از عدالت خبری نيست‪ ،‬نمی‏توان آن را مطالبه کرد‪ .‬هر کسی دستگير شده‪ ،‬سر به نيست‬‫می‏شود‪ ،‬ديگر دسترسی‏ای به آن‏ها نيست‪ ،‬ديگر هيچ خبری از آن‏ها نيست‪.‬‬ ‫پسرش می‏خواسته به پليس ملحق شود‪ ،‬به مدت سه سال تالش و کوشش کرده‪ ،‬اما بی‏نتيجه‪.‬‬ ‫او معتقد است که علت‏اش اين بوده که سنی مذهب است‪.‬‬ ‫مقابل سرکوب و اختناق‬ ‫در‬ ‫بعد‪،‬‬ ‫در ابتدا او فقط خواهان اصالحات بود‪ .‬آزادی بيشتر‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫موضع تندتری افتاده‪.‬‬ ‫فرارسيده‪ ،‬او هم به‬ ‫ِ‬ ‫___________‬ ‫حرکت حدود ساعت ‪ .13‬خشم با يک وانت رسيد‪ ،‬و سه‏تايی بغل هم جلو نشستيم‪ .‬تلفنی‬ ‫از باباعمرو‪ :‬افرادی عصبی و خشمگين می‏گويند که نمی‏توانيم وارد شويم‪ ،‬که نمی‏توانند‬ ‫راعد با‬ ‫ميان خودشان بپذيرند‪ ،‬که قاچاقچی بايد ما را به لبنان برگرداند‪ِ .‬‬ ‫روزنامه‏نگار در ِ‬ ‫رابط‏های خودش تماس می‏گيرد‪ ،‬موضوع کم‏کم رو به حل و فصل شدن پيش می‏رود‪ .‬راه‬ ‫می‏افتيم‪.‬‬ ‫اکراه برخی از مبارزين اپوزيسيون در باباعمرو برای پذيرش گزارش‏گران جديد طی اين‬ ‫ً‬ ‫کامال تغيير کرد‪.‬‬ ‫دوره بسيار قوی بود‪ ،‬اگرچه اين امر با شروع بمباران‏های سنگين محله‪،‬‬ ‫اين امر يکی از منشاء‏های اصطکاکات دائمی طی دوره‏ی اقامت ما در باباعمرو بود‪.‬‬ ‫تحت‬ ‫منطقه‏ای مختلط‪ ،‬روستاهايی با گرايش ها و مذاهب متفاوت‪ .‬وارد منطقه‏ای کشاورزی ِ‬ ‫کنترل ارتش آزاد می‏شويم‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)29‬‬ ‫ِ‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 16‬‬


‫امور مالی و مالياتی‬ ‫نکاتی کوتاه پيرامون ماليات بر اجاره امالک مسکونی و تجاری‬ ‫ناهید‬

‫پاک (ونکوور)‬

‫قوانین مرتبط با آن که گهگاه پیچیده نیز می باشد‪ ،‬از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد که‬ ‫ِ‬ ‫عدم رعایت قوانین‪ ،‬امکان ایجاد نتایج مالی و مالیاتی غیر مترقبه ای را در آینده رقم خواهد‬ ‫زد‪ .‬بنابراین بهتر است با حوصله ودرایت الزم با آن برخورد گردد‪.‬‬ ‫به این منظور مختصری در باره چگونگی جمع آوری اطالعات مربوطه ذکر میگردد که‬ ‫امید است مورد استفادۀ جامعه ایرانی قرار بگیرد‪.‬‬ ‫دارندگان درآمد اجاره می بایست اطالعات زیر را در اختیار تنظیم کنندکان اوراق مالیاتی‬ ‫قرار دهند‪:‬‬ ‫‪ -1‬آدرس ملک مورد اجاره‬ ‫‪ -2‬نام و شمارۀ بیمۀ اجتماعی شریک در درآمد (معموال همسران )‬ ‫‪ -3‬نسبت اشتراک درآمد‬ ‫‪ -4‬هزینه اداری و مدیریت ملک مورد اجاره‬ ‫‪ -5‬هزینۀ تعمیرات و نگهداری ملک مورد اجاره‬ ‫‪ -6‬هزینۀ بیمۀ ملک مورد اجاره‬ ‫‪ -7‬هزینۀ تبلیغات جهت اجاره‬ ‫‪ -8‬درآمد حاصل از اجاره‬ ‫‪ -9‬بهرۀ پرداختی بر روی وام بانکی ملک مورد اجاره ( اگر در رهن بانک است‪).‬‬ ‫‪ -10‬مالیات پرداختی بر روی ملک مورد اجاره‬ ‫‪ -11‬هزینه های برق و گاز ( اگر از جانب مالک پرداخت شده است‪).‬‬ ‫‪ -12‬هزینۀ پرداختی به متخصصین جهت مشاوره در خصوص ملک مورد اجاره‬ ‫‪-13‬هزینه پرداختی به حسابدار و تنظیم کنندگان اوراق مالیاتی‬ ‫‪-14‬هزینۀ تعمیرات اساسی با ذکر منابع مشخص و رسیدهای آن ها‬

‫نکته قابل ذکر در این رابطه‪،‬استفاده از مزایای تقسیم در آمد اجاره و پرداخت مالیات کمتر‬ ‫در صورت تخصیص سهمی از در آمد به شریک زندگی می باشد‪ .‬طبق قوانین خانواده در‬ ‫یکی از مهمترین منابع درآمد اقتصادی در جامعه کانادا درآمد حاصل از اجارۀ امالک کانادا زوجین در هر حال در درآمد و اموال یکدیگر شریک هستند‪ ،‬مگر در مواقعی خاص‬ ‫تجاری و مسکونی است‪ .‬این نوع در آمد در کانادا داری سابقه ای طوالنی است‪ .‬بسیاری از و بر حسب دستور دادگاه‪ .‬بدین ترتیب تقسیم در آمد حاصل از اجاره صرفا بکارگیری‬ ‫مردم از جمله مهاجرین اولیه به منظور پوشش هزینه های زندگی خود و کسب درآمد‪ ،‬اقدام قوانین در عمل و تقسیم در آمد اجاره و پرداخت کمتر مالیات می باشد ‪.‬‬ ‫به سرمایه گذاری در امالک مسکونی و تجاری نموده اند‪ .‬جامعه مهاجر ایرانی نیز با این‬ ‫نوع فعالیت اقتصادی کامال آشناست و سرمایه گذاری در امالک یکی از مهمترین فعالیت‬ ‫های اقتصادی هموطنان ایرانی می باشد‪.‬‬ ‫بررسی سوابق این نوع در آمد نشان میدهد که به دلیل نرخ باالی بهره بر وامهای مسکونی‬ ‫در دهه های گذشته و نظارت و کنترل پنهان و آشکار دولت بر روند ایجاد این گونه درآمدها‬ ‫و سایر عوامل‪ ،‬رابطه همگون و نسبتا برابری بین بهره پرداختی بر وامها ی مسکونی و‬ ‫اجاره امالک وجود داشته است‪ .‬از این رو‪ ،‬این نوع از درآمد در دهه های گذشته چندان‬ ‫سودآور نبوده و تقریبا دخل و خرجش برابر بوده است‪ .‬اما در دهه اخیر و با رشد جمعیت و‬ ‫افزایش قیمت امالک و تغییر سیاست های دولت فدرال و محلی در پشتیبانی از این روند‪ ،‬و‬ ‫نرخ پایین بهرۀ وامهای مسکن بنظر می رسد که ایجاد درآمد از محل اجاره امالک مسکونی‬ ‫و تجاری از محبوبیت بیشتری بر خوردار گردیده است‪.‬‬ ‫تجربه نشان می دهد که همواره هجوم سرمایه از یک بخش به بخش دیگر و حرکت آن ‪،‬‬ ‫نتایج اقتصادی خود را به همراه دارد و هیچ گاه هیچ چیزی ابدی و ازلی نیست و از آینده‬ ‫دقیق درآمد اجاره و رعایت‬ ‫کسی اطالع ندارد‪ .‬از این رو تهیه مدارک و گزارش های ِ‬

‫‪www.nastax.com‬‬ ‫‪eAccounting‬‬ ‫‪WCB ,PST , GST‬‬

‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 17‬‬


‫محيط زيست‬

‫دو بنیاد "هاینریش بل" و "اسمال مدیا" در آلمان و انگلستان با انتشار یک گزارش مشترک‬ ‫‪ ١۶٠‬صفحه ای هشدار دادند که بحران آب همواره مناطق بیشتری از ایران را غیرقابل‬ ‫سکونت می‌کند‪ .‬در این گزارش‪ ،‬ریشه‌های بحران زیست محیطی ایران‪ ،‬نتایج آن در آینده‬ ‫و استراتژی الزم برای مقابله با آن بررسی شده است‪.‬‬ ‫گزارش ‪ ٢‬بنیاد روز چهارشنبه ‪ ٢۵‬ژانویه در نشستی که به ابتکار بنیاد "هاینریش بل"‬ ‫در برلین برگزار شد‪ ،‬مورد بررسی قرار گرفت‪ .‬در این نشست ‪ ٣٠‬نفر از دانشگاهیان و‬ ‫کارشناسان محیط زیست آلمان و چند کارشناس ایرانی حضور داشتند‪.‬‬ ‫گزارش دو بنیاد اروپائی با این عبارت آغاز می شود که «همواره دریاچه‌ها و رودخانه‌های‬ ‫ایرانی بیشتری تهدید به خشکی می‌شوند‪ .‬همچنین به گونه ای فزاینده از عمق آب‌های‬ ‫ِ‬ ‫زیرزمینی این کشور کاسته می شود»‪.‬‬ ‫در بخش دیگری از این گزارش اعالم شده که دریاچه ارومیه‪ ،‬به عنوان بزرگ ترین دریاچه‬ ‫خاورمیانه‪ ،‬در سال های اخیر ‪ ١٢‬درصد مساحت خود را از دست داده که با مساحت‬ ‫‪ Bodensee‬در جنوب آلمان برابر است؛ سواحل این دریاچه با محیط ‪ ٢۴٠‬کیلومتر‪ ،‬میان‬ ‫‪ ٣‬کشور آلمان‪ ،‬سوئیس و اتریش تقسیم شده است‪.‬‬

‫ریشه های بحران آب کجا است؟‬ ‫گزارش مفصل بنیاد "هاینریش بل" و "اسمال مدیا"‪ ،‬آنطور که نویسندگان آن اعالم کرده اند‬ ‫از طریق نظرسنجی‌ها و مصاحبه‌های متعدد با مسئوالن ایرانی‪ ،‬فعاالن و کارشناسان حوزه‬ ‫محیط زیست‪ ،‬تهیه و تدوین شده است‪ .‬این گزارش نشان می دهد که بحران زیست محیطی‬ ‫فعلی ایران‪ ،‬ساخته دست انسان ها است‪ .‬نویسندگان گزارش‪ ،‬سکوت مسئوالن در برابر‬ ‫بهره برداری نادرست از ذخائر آب به ویژه در بخش کشاورزی را دلیل اصلی بحران فعلی‬ ‫می‌دانند‪ .‬آن‌ها می‌نویسند‪« :‬نزدیک به ‪ ٩٠‬درصد آب ایران را بخش کشاورزی مصرف‬ ‫انرژی و آب به کشاورزان و تحمل حفاری‌های‬ ‫می کند‪ .‬مسئوالن ایرانی با دادن یارانه ِ‬ ‫غیرقانونی‪ ،‬بخش کشاورزی را به هدر دادن منابع آب تشویق کرده‌اند‪ .‬عالوه بر این‪،‬‬ ‫تکنولوژی آبیاری در ایران نیز بسیار عقب‌مانده است‪ .‬اکنون اما خود کشاورزان و دهقانان‬ ‫فقیر بیش از همه از کمبود آب رنج می برند»‪.‬‬ ‫"بنیاد هاینریش بل" و "اسمال مدیا" در ادامه گزارش خود از این که مسئوالن ایرانی به‬ ‫تازگی متوجه ابعاد خطرناک کمبود آب کشور شده اند ابراز خرسندی می کنند‪ ،‬اما تأکید می‬ ‫ورزند که هنوز هم آن‌ها به استراتژی‌های مناسب برای مقابله با این کمبود دست نیافته اند‪.‬‬ ‫از دید تهیه کنندگان گزارش‪ ،‬مشکل از یک سو به نامشخص بودن حوزه مسئولیت‌ها در سه‬ ‫وزارتخانه کشاورزی‪ ،‬آب و برق و محیط زیست مربوط است‪ .‬اما هنوز روشن نیست که با‬ ‫«بهره‌برداری هدفمند»‪ ،‬بحران آب تا چه حد کاهش خواهد یافت؟ کارشناسان راه حل پایدار‬ ‫را در کاهش شدید مصرف آب به ویژه در بخش کشاورزی می دانند‪ .‬اما چنین راه حلی به‬ ‫ویژه در روستاها با مخالفت دهقانان خرده پا روبرو خواهد شد‪.‬‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫افزایش آگاهی نسبت به اهمیت محیط زیست‬ ‫نظرسنجی‌هائی که برای تهیه گزارش دو بنیاد مهم آلمان و انگلستان انجام شده در عین حال‬ ‫این روند مثبت را تأیید می‌کند که آگاهی مردم ایران نسبت به محیط زیست در سال های‬ ‫اخیر بسیار بیشتر شده است‪ .‬حدود ‪ ٧٠‬درصد ایرانی ها تأیید می کنند که نگران وضعیت‬ ‫بد محیط زیست در ایران هستند‪.‬‬ ‫در نظرسنجی سال ‪ ٢٠٠۴‬اکثریت مردم ایران برنامه های اقتصادی را بر چالش های‬ ‫زیست محیطی مقدم می شمردند‪ ،‬اما امروز همین اکثریت دست کم اقتصاد و محیط زیست‬ ‫را دارای ارزشی برابر می شناسد‪.‬‬ ‫در بخشی از گزارش‪ ،‬با تأکید بر افزایش پایدار فعالیت‌های مدنی برای برخورد مسئوالنه‬ ‫مردم با منابع آب آمده است‪« :‬این فعالیت‌ها به ویژه در فضای آنالین بسیار تقویت شده است‪.‬‬ ‫در "فیس بوک"‪" ،‬تلگرام" و "اینستاگرام"‪ ،‬فعاالن زن و مرد زیادی جنبشی را علیه آلودگی‬ ‫محیط زیست‪ ،‬نابودی جنگل ها و انواع حیوانات کمیاب‪ ،‬به راه انداخته اند؛ اعتراض به‬ ‫غارت ذخائر آب زیرزمینی نیز بخش مهمی از این جنبش را تشکیل می دهد»‪.‬‬ ‫کمپین "یک قطره آب" یک نمونه خوب‬ ‫در گزارش بنیادهای "هاینریش بل" و "اسمال مدیا"‪ ،‬از جنبش آنالین "یک قطره آب"‬ ‫به عنوان یک نمونه خوب از فعالیت های مدنی یاد شده است؛ مبتکران این جنبش‪ ،‬بدون‬ ‫وابستگی ارگانیک یک نهاد خاص‪ ،‬می کوشند مردم ایران را با بحران شدید آب آشنا کنند‬ ‫و حساسیت آن ها را نسبت به نتایج نهائی این بحران برانگیزند؛ آن ها از پیام های کوتاه‪،‬‬ ‫عکس ها و نمودارهای بسیار گویائی استفاده می کنند که بسیار اثرگذار است‪.‬‬ ‫تهیه کنندگان گزارش روی این نکته انگشت گذاشته اند که فعاالن حوزه محیط زیست در‬ ‫فضای مجاری‪ ،‬به عمد هویت خود را پنهان می کنند‪ ،‬زیرا در این عرصه نیز سرکوب وجود‬ ‫دارد‪ .‬نویسندگان آلمانی و انگلیسی معتقدند «پنهان بودن هویت فعاالن فضای آنالین سبب‬ ‫می شود که بر سیاست های زیست محیطی کشور در فضای واقعی کمتر تأثیر بگذارند‪ ،‬با‬ ‫این همه‪ ،‬روزنامه ها و چهره های سرشناس ایران‪ ،‬هر روز به چنین فعالیت‌هائی عالقمندتر‬ ‫می شوند»‪.‬‬ ‫گزارشگران دو بنیاد اروپائی ابراز امیدواری می کنند که جنبش حفاظت از محیط زیست در‬ ‫ایران بر سیاست‌گذاری های نهادهای اجرائی نیز تأثیر بگذارد؛ از جمله به این نکته اشاره‬ ‫می شود که محیط زیست در مبارزات انتخاباتی مجلس شورای اسالمی در سال ‪٢٠١۶‬‬ ‫نقشی پررنگ یافت‪.‬‬ ‫در پایان این گزارش‪ ،‬برای تثبیت سطح آب های زیرزمینی‪ ،‬نجات دریاچه ارومیه و سایر‬ ‫منابع آب داخلی ایران‪ ،‬تقویت نهادهای دولتی حوزه محیط زیست و همکاری بهتر دولت و‬ ‫جامعه مدنی توصیه شده است‪ .‬همچنین آمده است که در هر دو حوزه باید بخش کارشناسی‬ ‫علمی به شدت تقویت شود‪( .‬رادیو فرانسه)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 18‬‬


‫بهداشت و تندرستی‬ ‫‪ 5‬دليل خطرناک سرفه مداوم‬ ‫زینب حکیمی‬ ‫بیشتر سرفه های مزمن و دائمی دلیل خوش خیمی دارند‪ ،‬مانند برونشیت‪ ،‬آلرژی‪ ،‬آسم و‬ ‫یا حتی بیماری ریفالکس معده و به راحتی درمان می شوند‪ .‬اما برخی سرفه ها می توانند‬ ‫بالقوه کشنده باشند‪ .‬اگر سرفه بیش از دو هفته به طول بیانجامد و با عالئم مشکوکی همراه‬ ‫باشد‪ ،‬در بدترین حالت می تواند نشانه یک بیماری خطرناک باشد‪.‬‬ ‫سیاه سرفه‬ ‫در حالی که بیماری سیاه سرفه بعد از واکسنی که در سال ‪ 1940‬میالدی کشف شد‪ ،‬ریشه‬ ‫کن شده بود‪ ،‬اما هم اکنون در حال عود مجدد است‪ ،‬آن هم به لطف امتناع بسیاری از مردم‬ ‫از دریافت واکسن سیاه سرفه‪ .‬تعداد مبتالیان تا جایی در حال افزایش است که در سال‬ ‫‪ 2012‬میالدی تنها در کشور امریکا ‪ 48277‬مورد ابتال به سیاه سرفه گزارش شد که ‪20‬‬ ‫نفر آن ها جان باختند‪.‬‬ ‫نگران شوید‪ ،‬اگر‪:‬‬ ‫سرفه های شدیدی دارید که در نهایت با صدای بلند به طوری که نمی توانید نفس بکشید‪ ،‬از مشاهده ی عالئم مشکوک فرصت را از دست ندهید‪ .‬پیش آگهی و ترک سیگار بهترین‬ ‫تمام می شود‪ .‬سیاه سرفه در ابتدا با عالئمی شبیه سرماخوردگی مانند آبریزش بینی‪ ،‬سرفه راه درمان و پیشگیری است‪.‬‬ ‫خفیف و تب شروع می شود و بعد از یک تا دو هفته سرفه های شدید آغاز می شوند‪ .‬گاهی‬ ‫بیماری سل‬ ‫سرفه ها آن قدر شدید هستند که به حالت پرتابی ظاهر می شوند‪.‬‬ ‫اگر فکر می کنید به سیاه سرفه دچار شده اید‪ ،‬فورا خود را به پزشک برسانید‪ .‬عدم درمان سل بیماری ناشی از باکتری مایکوباکتریوم توبرکلوزیس است‪ .‬این بیماری نسبتا نادر است‬ ‫سیاه سرفه می تواند به ذات الریه منجر شود‪ .‬این بیماری با آزمایش خون و عکسبرداری و اگر شما یک سیستم ایمنی ضعیف دارید (برای مثال به ایدز‪ ،‬دیابت پیشرفته یا سرطان‬ ‫دچارید) و یا اگر در مناطق پرخطر مانند افریقا و یا بخش هایی از شرق اروپا زندگی می‬ ‫از قفسه سینه تشخیص داده شده و با آنتی بیوتیک درمان می شود‪.‬‬ ‫کنید‪ ،‬احتمال ابتالی به این بیماری در شما افزایش می یابد‪.‬‬ ‫نگران شوید‪ ،‬اگر‪:‬‬ ‫سرطان ریه‬ ‫شصت و پنج درصد از افراد مبتال به سرطان ریه در زمان تشخیص بیماری‪ ،‬به سرفه سرفه شما بیش از سه هفته طول می کشد و با درد قفسه سینه‪ ،‬کاهش وزن‪ ،‬خستگی‪ ،‬تب‪،‬‬ ‫مزمن دچار اند و اغلب اوقات این تنها عالمت سرطان ریه است‪ .‬هرگز با بیان این جمله که تعریق شبانه و یا خون باال آوردن همراه است‪ .‬عدم درمان سل می تواند کشنده باشد و‬ ‫" من هرگز سیگار نکشیده ام" خودتان را گول نزنید و گمان نکنید که هرگز به این بیماری می تواند در سرتاسر بدن منتشر شود و به ستون فقرات ‪ ،‬مفاصل‪ ،‬مغز و حتی قلب آسیب‬ ‫دچار نخواهید شد‪ .‬پژوهش ها نشان می دهد که ‪ 28‬درصد از موارد سرطان ریه در افرادی برساند‪ .‬این بیماری با تست پوست و یا خون قابل تشخیص است و با مصرف آنتی بیوتیک‬ ‫درمان می شود‪( .‬تبیان)‬ ‫بروز می کند که هرگز سیگار نکشیده اند‪.‬‬ ‫نگران شوید‪ ،‬اگر‪:‬‬ ‫سرفه هایتان بیش از دو هفته طول کشیده و به خصوص اگر خونی و یا به رنگ زنگی (یا‬ ‫آجری) و همراه با گرفتگی صدا‪ ،‬درد موقع بلع و درد قفسه سینه است‪ .‬نیازی به وحشت‬ ‫نیست! گاهی اوقات این نشانه ها ناشی از یک بیماری درمانپذیر مانند آسم بزرگساالن‬ ‫است‪ .‬اما همیشه نیاز به بررسی پزشکی وجود دارد‪.‬‬ ‫روش ایده آل تشخیص‪ ،‬انجام سی تی اسکن با دوز پایین است‪ ،‬زیرا اشعه ی ایکس می تواند‬ ‫موجب محو کردن تومور و در نتیجه عدم تشخیص آن شود‪.‬‬ ‫ذات الریه‬ ‫عالمت اصلی ذات الریه‪ ،‬سرفه های خشک است که معموال در شب بدتر می شود‪ .‬افراد‬ ‫معموال تالش می کنند با استفاده از داروهای بدون نسخه ی ضد سرفه‪ ،‬خود را درمان کنند‬ ‫که این کار می تواند شرایط را بدتر نماید‪ ،‬زیرا مانع از حرکت میوکوس و مایع از ریه ها‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫نگران شوید‪ ،‬اگر‪:‬‬ ‫سرفه می کنید و سایر عالئم مربوط به سرماخوردگی را دارید‪ ،‬ولی به نظر نمی آید که‬ ‫پس از ده روز خوب شده باشید‪ .‬اگر مشکل تنفس‪ ،‬درد قفسه ی سینه‪ ،‬خلط سبز یا زرد و یا‬ ‫آغشته به خون و در حال حاضر یک تب بیش از ‪ 38.8‬درجه ی سانتی گراد دارید‪ ،‬فورا‬ ‫به پزشک مراجعه نمایید‪ .‬پزشک با گوشی به صدای ریه های شما گوش می دهد و هر‬ ‫صدای مشکوک را بررسی می کند‪ .‬اگر صدای مشکوکی شنیده شود‪ ،‬به احتمال زیاد نیاز‬ ‫به آزمایش خون‪ ،‬رادیوگرافی از قفسه سینه و در برخی موارد‪ ،‬یک سی تی اسکن دارید‪.‬‬ ‫درمان این بیماری با مصرف یک دوره آنتی بیوتیک صورت می گیرد و اکثر افراد بعد از‬ ‫چند روز از شروع درمان احساس بهتری پیدا می کنند‪.‬‬ ‫انسداد مزمن ریوی‬ ‫بیماری انسداد مزمن ریه (‪ ،)COPD‬یک بیماری ریوی است که باعث سختی نفس کشیدن‬ ‫می شود‪ .‬دو نوع ‪ COPD‬وجود دارد‪ :‬برونشیت مزمن (التهاب لوله های برونش) و آمفیزم‬ ‫که در آن کوچک ترین راه های هوایی در انتهای ریه های شما از بین می روند‪ .‬در سه دهه‬ ‫گذشته اغلب در اثر سیگار کشیدن‪ ،‬میزان بروز ‪ COPD‬به چهار برابر افزایش یافته است‪.‬‬ ‫نگران شوید‪ ،‬اگر‪:‬‬ ‫شما یک فرد سیگاری هستید و یا قبال سیگار می کشیدید و به سرفه های مزمن مبتال می‬ ‫باشید که در اثر آن میزان زیادی مخاط‪ ،‬به ویژه در صبح‪ ،‬دفع می شود‪.‬‬ ‫شما همچنین ممکن است تنگی نفس‪ ،‬خس خس سینه و تنگی قفسه سینه را تجربه کنید‪ .‬بعد‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 19‬‬


‫دانش و فن آوری‬

‫کودکان برای جذب اطالعات جدید مانند اسفنج هستند‪ .‬پس چرا شکل دادن اولین خاطره‌ ما‬ ‫این همه طول می‌کشد؟‬ ‫شما برای صرف ناهار با شخصی که چند سال است او را می‌شناسید بیرون هستید‪ .‬به همراه‬ ‫هم چندین مهمانی برگزار کرده‌اید‪ ،‬تولدها را جشن گرفته‌اید‪ ،‬از پارک‌ها دیدن کرده‌اید و به‬ ‫دلیل عشق مشترک به بستنی به هم نزدیک‌تر شده‌اید‪ .‬شما حتی در تعطیالت با هم بوده‌اید‪.‬‬ ‫اما مسأله این است‪ :‬نمی‌توانید هیچ چیزی از آن را به خاطر بیاورید‪.‬‬ ‫از مهم‌ترین لحظ ‌ه زندگی ‪ -‬روز تولد شما ‪ -‬تا اولین گام‌ها‪ ،‬اولین کلمات‪ ،‬اولین غذا‪ ،‬درست‬ ‫تا مهد کودک‪ ،‬بیشتر ما نمی‌توانیم هیچ چیزی را از اولین سال‌های زندگی‌مان به یاد بیاوریم‪.‬‬ ‫حتی پس از اولین خاطره‌ ارزش‌مند ما‪ ،‬به یاد آوردن‌ها کم است و فاصله‌ بین‌شان زیاد است‬ ‫تا زمانی که تمام و کمال وارد کودکی شده‌ایم‪ .‬چطور ممکن است؟‬ ‫این حفر ‌ه در خاطرات ثبت شده‌ زندگی ما برای والدین ناامید کننده است و ده‌ها سال برای‬ ‫روان‌شناسان‪ ،‬عصب‌پژوهان و زبان‌شناسان گیج کننده بوده است‪ .‬این مسأله برای زیگموند‬ ‫فروید‪ ،‬پدر روان‌درمانی‪ ،‬وسواسی حاشیه‌ای بود و اصطالح "نسیان نوزادی" را بیش از‬ ‫‪ ۱۰۰‬سال پیش برای آن ابداع کرد‪.‬‬ ‫کاوش در این فضای خالی ذهنی پرسش‌های جذابی را مطرح می‌کند‪ .‬آیا اولین خاطرات‬ ‫شما واقعا اتفاق افتاده‌اند یا فقط اختراع شده‌اند؟ آیا می‌توانیم وقایع را بدون کلمات برای‬ ‫توصیف‌شان به خاطر بیاوریم؟ و آیا ممکن است روزی خاطرات از دست‌رفته خود را به‬ ‫یاد آورید؟‬ ‫بخشی از این معما به این خاطر است که نوزادان برای اطالعات جدید مانند اسفنج هستند‪،‬‬ ‫هر ثانیه ‪ ۷۰۰‬اتصال عصبی جدید تشکیل می‌دهند و مهارت‌های زبان‌آموزی را چنان به‬ ‫خوبی به کار می‌برند که رنگ از رخ فاضل‌ترین سخنگویان به چند زبان می‌پراند‪ .‬آخرین‬ ‫پژوهش ها نشان می‌دهد که آن‌ها حتی پیش از خروج از رحم آغاز به پرورش ذهن‌شان‬ ‫می‌کنند‪.‬‬ ‫اطالعات حتی برای بزرگساالن هم اگر هیچ تالشی برای حفظ‌ شان نباشد در طول زمان‬ ‫از بین می‌روند‪ .‬بنابراین یک توضیح این است که نسیان نوزادی فقط نتیجه‌ روند طبیعی‬ ‫فراموش کردن چیزهایی است که ما در طول زندگی‌مان تجربه می‌کنیم‪.‬‬ ‫یکی از پاسخ‌ها را از کارهای هرمان ابینگهاوس‪ ،‬روان‌شناس آلمانی قرن نوزدهمی‬ ‫می‌گیریم‪ .‬او مجموعه‌ای از آزمایش‌های پیش‌رو را به روی خود انجام داد تا محدودیت‌های‬ ‫حافظه‌ انسان را امتحان کند‪ .‬برای اطمینان از اینکه ذهنش در ابتدا یک لوح کامال خالی‬ ‫است او "هجاهای بی‌معنی" را اختراع کرد ‪ -‬کلمات ساختگی با حروف تصادفی‪ ،‬مانند‬ ‫"کگ" یا "اسلنز" ‪ -‬و به حفظ کردن هزاران نمونه از آن‌ها پرداخت‪.‬‬ ‫منحنی فراموشی او کاهش سریع بهت‌آور توانایی ما را برای به یاد آوردن چیزهایی که یاد‬ ‫گرفته‌ایم به نمودار می‌کشد‪ :‬مغزهای به حال خود رها شد ‌ه ما نیمی از اطالعات جدید را در‬ ‫ظرف یک ساعت بیرون می ریزند‪ .‬تا روز ‪ ۳۰‬ام ما حدود ‪ ۳-۲‬درصد را نگه داشته‌ایم‪.‬‬ ‫ابینگهاوس کشف کرد که شیوه‌ فراموش کردن ما کامال قابل پیش‌بینی است‪ .‬برای فهم این‌که‬ ‫آیا خاطرات نوزادان هیچ تفاوتی دارد‪ ،‬تنها کاری که باید انجام دهیم مقایسه‌ی نمودارها‬ ‫است‪ .‬وقتی که دانشمندان این محاسبات را در دهه‌ ‪ ۱۹۸۰‬انجام دادند کشف کردند که ما‬ ‫بسیار کم‌تر از آن‌چه که توقع داریم خاطرات بین تولد و ‪ ۶‬یا ‪ ۷‬سالگی را به یاد می‌آوریم‪.‬‬ ‫به وضوح چیز بسیار متفاوتی اتفاق می‌افتاد‪.‬‬ ‫گروهی از مردم می‌توانند وقایع مربوط به زمانی را که تنها دو سال داشته‌اند به یاد بیاورند‪،‬‬ ‫ولی بقیه ممکن است هیچ خاطره‌ای از هیچ چیزی تا زمانی که هفت یا هشت ساله بودند‪،‬‬ ‫نداشته باشند‪.‬‬ ‫شگفت‌آور است که پرده برای بعضی زودتر از دیگران باال می‌رود‪ .‬گروهی از مردم‬ ‫می‌توانند وقایع مربوط به زمانی که تنها دو سال داشتند را به یاد بیاورند‪ ،‬ولی بقیه ممکن‬ ‫است هیچ خاطره‌ای از هیچ چیزی تا زمانی که هفت یا هشت ساله بودند‪ ،‬نداشته باشند‪.‬‬ ‫به طور میانگین از حدود ‪ ۳‬سال و نیمگی صحنه‌ها تکه تکه ظاهر می‌شوند‪ .‬شگفت‌آورتر‬ ‫این‌که تفاوت در فراموشی بین کشورهای مختلف هم مشاهده شده است و میانگین آغاز اولین‬ ‫خاطرات ما ممکن است تا دو سال اختالف داشته باشند‪.‬‬ ‫آیا این می‌تواند سرنخ‌هایی برای توضیح فاصل ‌ه خالی قبلی عرضه کند؟ برای یافتن پاسخ این‬ ‫پرسش کی وانگ روان‌شناس دانشگاه ُکرنل صدها خاطره از دانشجویان چینی و آمریکایی‬ ‫جمع‌آوری کرد‪ .‬همان‌طور که کلیشه‌های ملیتی می‌توانست پیش‌بینی کند‪ ،‬داستان‌های‬ ‫آمریکایی طوالنی‌تر‪ ،‬مفصل‌تر و آشکارا خودمحورانه بودند‪ .‬از سویی دیگر داستان‌های‬ ‫چینی خالصه و واقعی‌تر بودند و به طور میانگین شش ماه دیرتر هم شروع شده بودند‪.‬‬ ‫این الگویی است که مطالعات متعدد دیگری آن را تأیید کرده است‪ .‬به نظر می‌رسد آن‌هایی‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫که‬ ‫خاطراتی با جزییات بیشتر و متمرکز بر خود دارند‪ ،‬آن‌ها را آسان‌تر به یاد می‌آورند‪ .‬گمان‬ ‫می‌رود که کمی نفع شخصی می‌تواند مفید باشد‪ ،‬از این رو که ایجاد چشم‌انداز مخصوص‬ ‫خودتان به وقایع معنا می‌دهد‪ .‬رابین فیوش‪ ،‬یک روان‌شناس از دانشگاه اموری‪ ،‬می‌گوید‪:‬‬ ‫این تفاوت بین فکر کردن به این است که "در باغ وحش چند ببر وجود داشت" و "من در‬ ‫باغ وحش چند ببر دیدم و هرچند ترسناک بودند‪ ،‬به من خیلی خوش گذشت"‪.‬‬ ‫وقتی‌که وانگ همان آزمایش را دوباره تکرار کرد و این بار از از مادران این بچه‌ها سؤال‬ ‫پرسید‪ ،‬او همان الگو را یافت‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬شمایی که خاطرات مبهم دارید‪ :‬پدر و‬ ‫مادرتان را مقصر بدانید‪.‬‬

‫اولین خاطره‌ وانگ از کوه‌پیمایی در کوه‌های اطراف خانه‌‌شان در چونگکینگ چین به‬ ‫همراه مادر و خواهرش است‪ .‬او تقریبا ‪ ۶‬ساله بود‪ .‬مسأله این است که تا پیش از آن‌که‬ ‫به آمریکا نقل مکان کند‪ ،‬هیچ وقت این سؤال از او پرسیده نشده بود‪ .‬او می‌گوید‪" :‬در‬ ‫فرهنگ‌های شرقی خاطرات کودکی مهم نیستند‪ .‬مردم می‌گویند 'چه اهمیتی برای تو دارد'؟"‬ ‫وانگ می‌گوید‪" :‬اگر جامعه به شما می‌گوید که آن خاطرات برای شما مهم هستند‪ ،‬شما آن‌ها‬ ‫را نگه می‌دارید"‪ .‬سابقه اولین خاطرات به مائوری‌های نیوزیلندی تعلق دارد که فرهنگ‌شان‬ ‫تأکید بسیاری بر گذشته دارد‪ .‬بسیاری از آن‌ها می‌توانند وقایعی را به یاد بیاورند که وقتی‬ ‫فقط دو سال و نیمه بودند‪ ،‬اتفاق افتاده‪.‬‬ ‫فرهنگ ما می‌تواند شیوه‌ای که ما درباره‌ خاطرات‌مان حرف می‌زنیم را هم تعیین کند‪ ،‬و‬ ‫برخی از روان‌شناسان استدالل می‌کنند که خاطرات زمانی ایجاد می‌شوند که ما بر قدرت‬ ‫تکلم تسلط پیدا کرده‌ایم‪ .‬فیووش می‌گوید‪" :‬زبان کمک می‌کند تا ساختار یا سازمان یا به‬ ‫عبارتی‪ ،‬یک روایت‪ ،‬برای خاطرات‌ ما فراهم شود‪ .‬با ایجاد یک داستان‪ ،‬آن تجربه سازمان‬ ‫یافته‌تر و در نتیجه برای به یاد آوردن در طول زمان آسان‌تر می‌شود"‪ .‬با این حال بعضی‬ ‫از روان‌شناسان شک و تردید دارند که این نقش زیادی داشته باشد‪ .‬برای نمونه هیچ تفاوت‬ ‫سنی برای گزارش اولین خاطرات بین کودکانی که ناشنوا به دنیا می‌آیند و بدون زبان اشاره‬ ‫بزرگ می‌شوند با دیگر کودکان وجود ندارد‪.‬‬ ‫این ما را به این نظریه می‌رساند که نمی‌توانیم اولین سال‌های زندگی‌مان را به خاطر بیاوریم‬ ‫چون مغز‌ ما تجهیزات الزم را پیدا نکرده بودند‪ .‬این توضیح با داستان مشهورترین مرد‬ ‫در تاریخ علم عصب‌شناسی‪ ،‬معروف به بیماری به نام ه‪ .‬م‪ ،.‬اثبات می‌شود‪ .‬پس از این‌که‬ ‫یک عمل نافرجام برای درمان صرع ه‪ .‬م‪ .‬به هیپوکمپوس (اَسبَک مغز) او آسیب زد‪ ،‬او‬ ‫نمی‌توانست هیچ واقعه جدیدی را به خاطر بیاورد‪ .‬جفری فاگن که در دانشگاه سنت جان‬ ‫دانشجوی حافظه و یادگیری است‪ ،‬می‌گوید‪[" :‬هیپوکمپوس] مرکز توانایی ما برای یادگیری‬ ‫و به خاطر آوردن است‪ .‬اگر به خاطر هیپوکامپوس نبود من حاال نمی‌توانستم این گفتگو را‬ ‫به خاطر بسپارم"‪.‬‬ ‫با این حال شگفت‌آور بود که او هنوز می‌توانست انواع دیگر اطالعات را یاد بگیرد ‪-‬‬ ‫درست مانند نوزادان‪ .‬وقتی که دانشمندان از او خواستند که طرحی از یک ستاره‌ی پنج پر‬ ‫را با نگاه کردن به آن در یک آینه کپی کند (سخت‌تر از چیزی که به نظر می‌رسد)‪ ،‬او با‬ ‫هر نوبت تمرین پیشرفت کرد ‪ -‬هر چند خود این تجربه برایش کامال جدید به نظر می‌رسید‪.‬‬ ‫شاید وقتی بسیار جوان هستیم هیپوکمپوس به اندازه‌ کافی برای ساختن خاطره‌ای غنی از‬ ‫یک واقعه رشد نکرده است‪.‬‬ ‫بچه‌های موش‌ها‪ ،‬میمون‌ها و انسان‌ها همگی در سال‌های اولیه زندگی به اضافه کردن‬ ‫عصب‌های جدید به هیپوکمپوس ادامه می‌دهند‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)22‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 20‬‬


‫تاريخ‬

‫پژوهشگران‪ ،‬پیدایی کاروانسرا را تا دوران هخامنشیان عقب برده‌اند و آن را برآمده از‬ ‫چاپارخانه‌هایی دانسته‌اند که از دوره داریوش اول در مسیر جاد ‌ه شاهی برپا شده بودند و‬ ‫وظیفه انتقال پیک‌های حکومتی را برعهده داشتند‪ .‬با این حال‪ ،‬ساخت کاروانسراهای متعدد‬ ‫در پهنه ایران بزرگ‪ ،‬مرتبط با عبور جاده ابریشم از این قلمرو وسیع است؛ جاده‌ای که‬ ‫نامش می‌تواند تا حدودی گمراه کننده باشد‪ .‬زیرا اگرچه ابریشم از مهم‌ترین کاالهایی بود که‬ ‫در مسیر شرق به غرب این جاده حمل می‌شد اما افزون بر کارکردهای گوناگون بازرگانی‪،‬‬ ‫از جنبه‌های نظامی‪ ،‬فرهنگی و اجتماعی نیز برکنار نبود‪.‬‬ ‫در واقع در متون کهن ایرانی‪ ،‬عربی‪ ،‬ترکی و چینی این نام دیده نشده است‪ .‬بلکه اصطالح‬ ‫جاده ابریشم نخستین بار در دهه ‪ ۱۸۹۰‬میالدی توسط یک نویسنده آلمانی به نام "فردیناند‬ ‫فون ریشتوفن" به کار رفت و خیلی زود فراگیر شد‪.‬‬ ‫به هر روی‪ ،‬در دوران اشکانی که یکی از فرازهای مهم نضج‌گیری جاده ابریشم است‪،‬‬ ‫کاروانسراهایی در ایران ساخته شد که باستان‌شناسان بقایای برخی از آنها را کشف کرده‌اند‪.‬‬ ‫این کاروانسراها با پالن مستطیل و حیاط داخلی خود شباهت زیادی به کاروانسراهایی‬ ‫داشتند که از دوران ساسانی به بعد ساخته شدند‪ .‬دوران ساسانی دوره‌ای است که طی‬ ‫آن معماری ایران به یکی از مهم‌ترین فرازهای خود می‌رسد و بنیان معماری پس از‬ ‫اسالم را شکل می‌دهد‪ .‬بنابراین کاروانسراهای ساسانی به مراتب از کاروانسراهای اشکانی‬ ‫شکوهمندتر بودند‪ .‬خوشبختانه نمونه‌های اندکی از آنها که همچنان باقی هستند ‪ -‬مانند‬ ‫کاروانسرای نوشیروانی در راه ری به دامغان – اطالعات درخور توجهی را از حال و‬ ‫هوای کاروانسراهای ساسانی در اختیار می‌گذارند‪.‬‬ ‫پس از آن به دوران اسالمی می‌رسیم‪ .‬چند عامل موجب شد که در این دوره‪ ،‬کاروانسراها‬ ‫پرشمارتر شوند و بر اهمیت‌شان افزوده شود‪ .‬نخست اینکه اسالم مرزهای امپراتوری‬ ‫ساسانی و رم شرقی را از میان برداشت و اقوام و فرهنگ‌ها و مذاهب مختلف ساکن این‬ ‫دو قلمرو را در قلمرو واحدی جا داد؛ و بالطبع موجب سهولت و آزادی رفت و آمد در این سپس به دوران صفویه می‌رسیم که ازدیاد کاروانسراهایش در این داستان تبلور یافته است‪:‬‬ ‫مسیر شد‪ .‬چه برای بازرگانان‪ ،‬چه برای مسافران و سیاحان و چه حتی برای صوفیانی که شاه عباس می‌خواست که ‪ ۱۰۰۰‬کاروانسرا بسازد اما شیخ بهایی توصیه کرد که ‪۹۹۹‬‬ ‫سیر آفاق و انفس می‌کردند و سرگرم بسط طریقت خویش بودند‪.‬‬ ‫تا بسازد؛ چه آن که گفتن نهصد و نود و نه کاورانسرا‪ ،‬شنونده را بیشتر تحت تأثیر قرار‬ ‫می‌دهد تا این که بگویند هزارتا! هرچه که بود در دوره صفویه با توجه به بسط امنیت و‬ ‫تجارت‪ ،‬کاروانسراهای بسیاری ساخته شد؛ اگر نه ‪ ۹۹۹‬تا‪ ،‬قطعا چند صدتایی بودند و به‬ ‫قول شاردن ‪ -‬سیاح فرانسوی – کثرت‌شان به حدی بود که موجب کمی مخارج‬ ‫مسافران و سکونت رایگان‌شان در این عمارات شده بود‪.‬‬ ‫ساخت کاروانسرا در دوران افشاریه‪ ،‬زندیه و قاجاریه را می‌توان ادامه رویه دوران صفوی‬ ‫ارزیابی کرد‪ .‬اما از اواسط دوره قاجار‪ ،‬ورود امکانات نوین ارتباطی که ره‌آورد تمدن‬ ‫غرب بود و سپس پیدایی وسایل ارتباطی جدید که سفر را راحت‌تر و سریع‌تر ‌می‌کرد‪،‬‬ ‫موجب از رونق افتادن کاروانسراها و ویرانی تدریجی آنها شد‪.‬‬ ‫امروزه معدودی از کاروانسراهای قدیمی که از معماری قابل توجه برخوردارند به عنوان‬ ‫میراث فرهنگی تحت محافظت قرار گرفته‌اند و مابقی رو به خرابی می‌روند‪ .‬با این حال‪،‬‬ ‫در سال‌های اخیر کوشش‌هایی صورت گرفته تا بعضی کاروانسراهای شهری و نزدیک‬ ‫به جاده‌های امروزی به عنوان مراکز اقامتی بین راهی یا هتل از نو زنده شوند‪ .‬مجموعه‬ ‫کاروانسرای عباسی در شهر میبد و رباط زین‌الدین در استان یزد نمونه‌هایی از این دست‬ ‫هستند‪.‬‬

‫سرتاسر امپراتوری ساخته شد بلکه کیفیت ساخت‌شان نیز به شکل حیرت‌انگیزی ارتقا‬ ‫پیدا کرد‪ .‬برجسته‌ترین نمونه باقی‌مانده‪ ،‬رباط شرف در نزدیکی شهر سرخس است که از‬ ‫معماری استوار و تزئینات فاخری برخوردار است‪ .‬در همین دوران‪ ،‬کاروانسراها مانند‬ ‫مساجد به شکل چهارایوانی درآمدند و صحن مرکزی‌شان شباهت بسیاری به صحن مسجد‬ ‫پیدا کرد‪.‬‬ ‫ساخت و نگهداری کاروانسرا در دوره‌های بعد‪ ،‬خصوصا دوره ایلخانان مغول و تیموریان‪،‬‬ ‫و به رغم ویرانگری اولیه این دو سلسله‪ ،‬ادامه یافت و دلیلش نیز اهمیت کاروانسراها از‬ ‫جهات گوناگون بود‪.‬‬

‫عامل دوم‪ ،‬اهمیتی بود که اسالم برای رسیدگی به مسافران و در راه ماندگان قایل بود‪ .‬در‬ ‫قرآن‪ ،‬هرگاه که از رسیدگی به خویشان و مستمندان و یتیمان سخن به میان آمده‪" ،‬و ابن‬ ‫السبیل" نیز مورد اشاره قرار گرفته است و بدین سبب‪ ،‬کاروانسرا نزد مسلمانان در زمره‬ ‫نهادهای عام‌المنفعه می‌گنجید و توجه به آن مانند ساخت مسجد و مدرسه و حمام جزء خیرات‬ ‫مبرات بود‪ .‬بنابراین هم حکومت به جهت اهمیت اقتصادی و نظامی کاروانسراها (از‬ ‫و ّ‬ ‫جمله حمل مالیات‌ها یا خزانه دولتی) و هم عموم مردم برای انجام کار خیر‪ ،‬در ساخت و‬ ‫نگهداری کاروانسراها می‌کوشیدند‪.‬‬ ‫برای نمونه‪ ،‬ابن حوقل‪ ،‬جغرافی‌دان سده چهارم هجری تصریح دارد که اغلب ثروتمندان‬ ‫ماوراء‌النهر‪ ،‬ثروت خویش را صرف ساختن راه‌ها و رباط‌ها و پل‌ها می‌کردند‪ .‬او رباط‌های‬ ‫این منطقه را بیش از نیاز مسافران برآورد می‌کند و می‌نویسد که شنیده است در ماوراء‌النهر‬ ‫بیش از ده هزار کاروانسرا وجود دارد‪.‬‬ ‫در تاریخ میانه ایران‪ ،‬دوره سلجوقیان یکی از فرازهای مهم ساخت کاروانسرا در ایران‬ ‫است‪ .‬قلمرو امپراتوری قدرتمند سلجوقی از ماوراء‌النهر تا کرانه شرقی مدیترانه امتداد‬ ‫داشت و جا‌به‌جایی کاالها و مسافران و نظامیان و دولتیان در این راه چیزی نبود که از چشم‬ ‫کارگزاران دولت دور بماند‪ .‬از این رو‪ ،‬نه فقط کاروانسراهای پرشماری در‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 21‬‬


‫چرا نمی توانيد کودکی تان را‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)21‬‬

‫‪ ...‬و همه‌ ما نمی‌توانیم در کودکی به خاطرات‬ ‫ماندگار شکل دهیم ‪ -‬و گویی لحظه‌ای که ما به‬ ‫تولید عصب‌های جدید پایان می‌دهیم‪ ،‬ناگهان قادر‬ ‫به ساختن خاطرات بلندمدت می‌شویم‪ .‬فاگن می‌گوید‪:‬‬ ‫"هیپوکمپوس کودکان بسیار کوچک و نوزادان‬ ‫بسیار توسعه نیافته است"‪ .‬اما آیا هیپوکمپوس کامل‬ ‫شکل‌نگرفته خاطرات بلند مدت ما را گم می‌کند یا‬ ‫آن‌ها در وهله‌ اول هم شکل نگرفته‌اند؟ از آن‌جا‬ ‫که وقایع کودکی مدت‌ها پس از فراموش کردنشان‬ ‫می‌توانند به تأثیرگذاری بر رفتار ما ادامه دهند برخی روان‌شناسان فکر می‌کنند که آن‌ها‬ ‫باید جایی در انتظار باقی مانده باشند‪ .‬فاگن می‌گوید‪" :‬این خاطرات احتماال جایی که اکنون‬ ‫قابل دسترسی نیست ذخیره شده‌اند‪ ،‬اما اثبات تجربی آن بسیار دشوار است"‪.‬‬ ‫به هر جهت ما باید درباره‌ آن‌چه از کودکی به یاد می‌آوریم بسیار محتاط باشیم‪ ،‬کودکی ما‬ ‫احتماال مملو از خاطرات ساختگی اتفاقاتی است که هرگز رخ نداده‌اند‪.‬‬ ‫الیزابت لوفتوس‪ ،‬روان‌شناس از دانشگاه کالیفرنیا‪ ،‬زندگی حرفه‌ای خود را وقف این پدیده‬ ‫کرده است‪ .‬او می‌گوید‪" :‬مردم می‌توانند تلقین‌ها را بگیرند و شروع به تجسم کردن‌شان‬ ‫کنند ‪ -‬این تلقین‌ها می‌توانند مانند خاطرات شوند"‪.‬‬ ‫وقایع خیالی‬ ‫لوفتوس مستقیما می‌داند که چه ساده این اتفاق می‌افتد‪ .‬مادر او وقتی که لوفتوس فقط ‪۱۶‬‬ ‫سال داشت در یک استخر غرق شد‪ .‬سال‌ها بعد خویشاوندی او را قانع کرد که او بدن شناور‬ ‫مادرش را پیدا کرده بوده‪ ..‬همه آن‌ خاطرات به ذهن او هجوم آوردند‪ ،‬تا یک هفته بعد که‬ ‫همان خویشاوند تلفن زد و توضیح داد که اشتباه کرده است ‪ -‬فرد دیگری این کار را کرده‬ ‫است‪ .‬البته که هیچ کس دوست ندارد به او گفته شود که خاطراتش واقعی نیستند‪ .‬لوفتوس‬ ‫می‌دانست برای قانع کردن کسانی که شک کرده بودند نیاز به مدرک اثبات خالی از ابهامی‬ ‫دارد‪ .‬در دهه‌ی ‪ ۱۹۸۰‬او برای یک مطالعه داوطلبانی استخدام کرد و خودش در ذهن آن‌ها‬ ‫خاطرات قرار داد‪.‬‬ ‫لوفتوس دروغی با جزییاتی دقیق از گردش ناراحت کننده‌ای در یک مرکز خرید ساخت‬ ‫که داوطلبان پیش از آن‌که توسط زن مسن مهربانی نجات پیدا کنند و به خانواده‌ خود‬ ‫بپیوندند در آن مرکز خرید گم شده بودند‪ .‬او برای این‌که این واقعه محتمل‌تر باشد حتی پای‬ ‫خانواده‌های‌شان را به میان کشید‪ .‬ما اساساً به شرکت‌کنندگان در پژوهش مان گفتیم که با‬ ‫مادرتان صحبت کرده‌ایم و او به ما چیزهایی که برای شما اتفاق افتاده را گفته است‪ .‬تقریبا‬ ‫یک سوم قربانیان او این داستان را باور کردند و ظاهرا بعضی‌ها این واقعه را با جزییات‬ ‫واضح به خاطر می‌آوردند‪ .‬در واقع ما اغلب به خاطرات خیالی‌مان بیشتر از خاطراتی که‬ ‫واقعا اتفاق افتاده‌اند اطمینان داریم‪.‬‬ ‫حتی اگر خاطرات ما بر اساس اتفاقات واقعی باشند‪ ،‬احتماال در حقیقت دوباره شکل‬ ‫گرفته‌اند و دست‌کاری شده‌اند ‪ -‬خاطرات به جای خاطرات اول شخص از وقایع حقیقی‬ ‫با مکالمات در ذهن ما کاشته می‌شوند‪ .‬آن وقتی که شما فکر می‌کردید اگر خواهرتان را‬ ‫با یک ماژیک دایمی به گورخر تبدیل کنید خنده دار خواهد بود‪ ،‬آن را در یک ویدیوی‬ ‫خانوادگی دیده‌اید‪ .‬کیک فوق‌العاده‌ سه سالگی که مادرتان برای شما درست کرده بود چه؟‬ ‫برادر بزرگ‌ترتان آن را به شما گفته است‪.‬‬ ‫شاید بزرگ‌ترین راز این نباشد که چرا نمی‌توانیم کودکی‌مان را به یاد بیاوریم بلکه این باشد‬ ‫که آیا می‌توانیم اصال هیچ کدام از خاطراتمان را باور کنیم؟ ‪bbc‬‬

‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫کالس‌های درس عکاسی دانشگاه هاروارد‪،‬‬ ‫رايگان و آنالين‬

‫دانشگاه‌های برتر جهان مدتی است انتشار محتوای کالس‌های درسی ارزشمند خود‬ ‫در دنیای آنالین را آغاز کرده‌اند‪ .‬حاال دانشگاه هاروارد ‪ ۱۲‬ماده درسی عکاسی‬ ‫دیجیتال را رایگان روی اینترنت در دسترس عموم قرار داده است‪.‬‬ ‫خودآموزی با بهره‌گیری از آموزش آنالین‪ ،‬آینده آموزش است‪ .‬حتی معتبرترین‬ ‫دانشگاه‌های جهان هم به این اصل معتقدند و به همین خاطر از استنفورد تا هاروارد‪،‬‬ ‫تصمیم گرفته‌اند برخی از کالس‌های درس خود را با دانش‌جویان عالقمند در سراسر‬ ‫جهان به اشتراک بگذارند‪.‬‬ ‫اگر می‌خواهید عکاسی دیجیتال را به صورت حرفه‌ای و در دوره‌ای آکادمیک‬ ‫بیاموزید بدون آن‌که مشقات حضور در کالس درس را از سر بگذرانید‪ ،‬دانشگاه‬ ‫هاروارد درهای کالس‌هایش را به روی‌تان گشوده است تا بتوانید «دانش‌جوی‬ ‫مجازی» این دانشگاه باشید‪.‬‬ ‫محتوای دروس عکاسی دیجیتال دانشگاه هاروارد روی پلت‌فرم «آلیسون» آپلود‬ ‫شده و کامال رایگان به سادگی با چند کلیک در دسترس همگان قرار می‌گیرد‪ .‬این‬ ‫برنامه آموزشی شامل اصول عکاسی دیجیتال‪ ،‬از جمله ویرایش عکس با بهره‌گیری‬ ‫از نرم‌افزارهای موجود و خواندن هیستوگرام و اهمیت نور‪ ،‬رنگ و تکنیک‌های‬ ‫گوناگون پردازش عکس است و البته تاریخ مختصری از عکاسی را هم در بر‬ ‫می‌گیرد‪ .‬برای بهره‌گیری از کالس‌های عکاسی هاروارد باید به آلیسون که پلت‌فرم‬ ‫آموزش آنالین این دانشگاه است مراجعه کنید‪:‬‬ ‫‪https://alison.com/courses/Digital-Photography/content‬‬ ‫کاربرانی که بتوانند ‪ ۱۲‬ماده درسی را کامل مطالعه کنند‪ ،‬در مرحله سیزدهم با‬ ‫گذراندن آزمون نهایی می‌توانند این دوره را به صورت رسمی به پایان برسانند‪.‬‬ ‫اگر از عالقمندان دوره‌های آموزشی عکاسی هستید‪ ،‬می‌توانید از گفتارهای آموزش‬ ‫عکاسی در وب‌سایت دویچه‌وله نیز بهره بگیرید‪.‬‬ ‫لینک‪https://goo.gl/QOPFBm :‬‬ ‫(‪)dw.com‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 22‬‬


Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 23

Friday, Feb. 3, 2017


Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P.24

Friday, Feb. 3, 2017


Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 25

Friday, Feb. 3, 2017


Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 26

Friday, Feb. 3, 2017


‫زبان و ادبيات‬

‫(بخش دوم و پايانی)‬ ‫دوست دانش‌مند و هنرورم بیژن الهی ــ نازنینی که تازه از دست رفت ــ درباره‌ی آخرین‬ ‫‌جوند» درست است و می‌پنداشت‬ ‫مصراع همین شعر چنین باور داشت که «یک چیز می ُ‬ ‫«جستن») است که به قیاس «نهفته» در مصراع‬ ‫«جویدن» همان «جوییدن» (یعنی ُ‬ ‫که ُ‬ ‫پیش‌تر آمده‪ .‬این پنداشت هم‪ ،‬به گمان من‪ ،‬مجاب‌کننده نیست‪.‬‬ ‫«ای ُغراب!» آخرین فریاد انسان مأیوسی‌ست که خود را به سودای مرگ («ویران»‬ ‫‌سپرد‪ .‬پیش‌زمینه‌ی نومیدانه‌ی‬ ‫کردن «سراچه‌ی آن فکرها که هست») به موج‌های دریا می َ‬ ‫شعر مرا به این برداشت می‌رسا َند‪ .‬موج‌های دریا‪ ،‬که در ظلمت شام‌گاه سفید و هالل‌گونه‬ ‫پیکر مغروق «آدمی»‬ ‫«می‌آیند و می‌روند»‪ ،‬نمای دندان‌های َج َونده‌ی آرواره‌یی‌ست که ِ‬ ‫خودکشی‬ ‫‌ج َوند‪ ».‬نیما نخواسته‌ است از این‬ ‫را با خود به ساحل می‌رانند‪« :‬یک چیز می َ‬ ‫ْ‬ ‫تیرگی غروب‪ ،‬هم ‌ه چیز در پرده‌ی تردید نهان‬ ‫سخنی آشکار بر زبان آورد‪ .‬زیرا‪‌ ،‬در‬ ‫ِ‬ ‫می‌ما َند؛ و اگر کسی بر این صحنه گواه باشد‪ ،‬به علّت تاریکی‪ ،‬نمی‌تواند دریابد چه بر‬ ‫سر «آن آدم» آمده است ــ و این گواه جز خود شاعر نیست‪.‬‬ ‫افسوس از دست رفتن شوکت‬ ‫«که می‌خندد؟ که گریان است؟» (‪ )۱۳۲۵‬را شاید شاعر در‬ ‫ِ‬ ‫آبادانی روزگاران گذشته‌ی سرزمین‌ِمان سروده باشد ــ نمونه‌یی چشم‌گیر از بسیارها‬ ‫و‬ ‫ِ‬ ‫شعر نمادین او‪:‬‬ ‫گذشتند آن شتابانگیزکاران‪ :‬کاروانان‪.‬‬ ‫سپرها دیدم از آنان‪ ،‬فرو بر خاک‪،‬‬ ‫که از نقش وفور چهره های نامدارانی‬ ‫حکایت بودشان غمناک‪.‬‬ ‫[…]‬ ‫بدیدم سنگ های بس فراوان که فرو افتاد‬ ‫کاروان سنگ های منجمد بر جا ــ‬ ‫به زیرکوه همچون‬ ‫ِ‬ ‫چراغی‪ ،‬جز دمی غمگین‪ ،‬بر آن نوری نیفشانید؛‬ ‫سری را گردش اشکی‪ ،‬فزون از لحظه یی‪ ،‬آنجا نجنبانید‪.‬‬ ‫کنون‪ ،‬لیکن‪ ،‬که از آنان نشانی نیست وانجا‬ ‫ویرانی و ویران است‪،‬‬ ‫همه چیز است در آغوش‬ ‫ّ‬ ‫که میخندد؟ که گریان است؟‬ ‫[…]‬ ‫کنون که ُگل نمی خندد؛‬ ‫کنون که باد از خار و خس هر آشیان که گشت ویرانه‬ ‫به روی شاخه ی مازوی پیری‬ ‫به نفرت تار می بندد؛‬ ‫در آن جای نهان (چون دود کز دودی گریزان است)‬ ‫که می خندد؟ که گریان است؟‬ ‫این شعر ــ با همه‌ی زیبایی‌اش ــ دارای دو اشکال وزنی‌ست‪:‬‬ ‫دره‬ ‫دره‌ی با ّ‬ ‫‌ترکد‪ ،‬دهان ّ‬ ‫‪ )۱‬در دومین مصراع از بند سوم می‌خوانیم‪« :‬شکاف کوه می ْ‬ ‫دره‌یی‬ ‫‌ترکد‪ ،‬دهان ّ‬ ‫دم‌ساز‪ ».‬این جمله‪ ،‬شاید‪ ،‬در اصل‪ ،‬چنین بوده باشد‪« :‬شکاف کوه می ْ‬ ‫دره‌یی دم‌ساز‪ ».‬و معنای آن را این‌گونه در می‌توان یافت‪ :‬دو نفر که چهره در چهره‌ی‬ ‫با ّ‬ ‫هم گرم گفت‌وگو هستند ــ تصویری یادآور «خمیازه‌ی کو ِه» اخوان در شعر «میراث»‬ ‫(‪.)۱۳۳۵‬‬ ‫کاستی وزن را بیش‌تر حس می‌کنیم‪« :‬چه‌گونه‬ ‫چهارم‪،‬‬ ‫بند‬ ‫از‬ ‫مصراع‬ ‫دومین‬ ‫‪ )۲‬در‬ ‫ِ‬ ‫پُر میآمد قطار گردش ایّام» که تردید ندارم باید «پُر نمی آمد» باشد (به ویژه نظر به‬ ‫پیش‌زمینه‌ی شعر)‪.‬‬ ‫نیما در بیش‌ترینه‌ی شعرهای خود نمادگراست‪ .‬بسیاری از مرغان موضوع توجه او‬ ‫هستند‪ .‬ققنوس مرغی افسانه‌یی‌ست که عمری دراز دارد و‪ ،‬پس از آن که خود را در آتش‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫می‌سوزاند‪ ،‬از خاکسترش جوجه‌های فراوان بیرون می‌آیند و به یادگار می‌مانند‪ .‬او نما ِد‬ ‫‌یی دیگری‌ست که «در ِد خلق»‬ ‫آرمان‌های پایان‌ناپذیر نیماست‪ .‬مرغ آمین هم پرنده‌ی افسانه ِ‬ ‫را درمی‌یابد و رستگاری آنان و پایان جهان‌خوارگی را آرزو می‌کند‪ .‬افزون بر این دو‬ ‫واقعی پُرشماری نیز در شعرهای نیما جلوه می‌فروشند‪ :‬خروس‬ ‫مرغ اساطیری‪ ،‬مرغان‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫هشیارکننده و هشداردهنده است و هنگام را فریاد می‌کند‪ .‬توکا تنگناها را درنمی‌یابد و‪ ،‬از‬ ‫‌خورد‪ُ .‬غراب نمودار نابه‌کاری و شومی‌ست‪.‬‬ ‫پشت پنجره‪،‬‬ ‫‌یابی دیگران را می َ‬ ‫ِ‬ ‫حسرت کام ِ‬ ‫الشخوار شکم‌باره‌یی‌ست که خوراک از ُکشته‌ی آدمیان‬ ‫جغدپیر جاسوسی بدنهاد است‪.‬‬ ‫ْ‬ ‫می‌جوید و مرگ و ویرانی می‌خواهد‪.‬‬ ‫تنها پرندگان در زمره‌ی نمادهای نیما نیستند؛ جانوران دیگر هم ــ از درشت و ریز‬ ‫‌سامانی خود را ماغ‬ ‫(گاو نر) گم‌گشتگی و بی‬ ‫ــ نماد احساس‌های انسانی‌اند‪« :‬کککی» ِ‬ ‫ِ‬ ‫می‌کشد‪ .‬سنگپشت پژمُردگی و کاهلی را در چشم می‌کشا َند‪ ،‬برخالف انسان که جویای‬ ‫ُ‬ ‫نهایت‬ ‫سنگ خارا» نما ِد‬ ‫ِ‬ ‫لی مُرده «بر روی ِ‬ ‫روشنی و آفتاب و کوشش و عشق است‪ .‬کاک ِ‬ ‫معصومیّت است‪.‬‬ ‫گیاهان هم از نماد شدن بی‌بهره نمی‌مانند‪« :‬تالجن»‪ ،‬که در شاخه‌هایش «سایه‌ها رنگ‬ ‫سیاهی» می‌گیرند‪ ،‬زیباترین جلوه‌ی انتظار عاشق را نقش می‌زند‪ .‬گندنا (تره) رشک‌من ِد‬ ‫ناشایستی‌ست آرزومند تنیدن به شاخه‌ی افرایی کهن‪ .‬خالصه آن که‪ :‬همه‌ی این نمادها‬ ‫خصلتی مانند آدمیان دارند‪.‬‬ ‫نگاهی به شعرهای آغازین نیما‬ ‫خون سرد» (‪ ،)۱۲۹۹‬که گویا نخستین سروده‌ی شاعر است‪،‬‬ ‫در «قصه‌ی ِ‬ ‫رنگ پریده‪ِ ،‬‬ ‫می‌خوانیم‪:‬‬ ‫هر که با من همره و پیمانه شد‬ ‫عاقبت شیدا دل و دیوانه شد…‬ ‫منظور از «پیمانه» همان «پیمان» است‪ ،‬و «پیمانه» رسانای این معنا نیست‪.‬‬ ‫یا‪:‬‬ ‫دیدمش‪ ،‬گفتم‪« :‬منم»‪ ،‬نشناخت او‬ ‫بیتأمل رو ز من برتافت او…‬ ‫فراوان دیگری هم در این شعر‬ ‫«نشناخت» و «برتافت» قافیه نمی‌شوند‌ ــ و اشکال‌های‬ ‫ِ‬ ‫هست‪ .‬البته بیت‌های بیش‌وکم خوبی نیز در آن دیده می‌شود‪ .‬سادگی و صداقت آن هم‬ ‫چشم‌گیر است‪ ،‬اما پُرچانگی و توضیح بیش از ح ّد شاعر ــ آن هم در قالب مثنوی ــ‬ ‫‌‌سالی ــ نیما‬ ‫خواننده را کسل می‌کند‪ .‬این درازبافی در بسیاری از آثار جوانی ــ و حتاُ میان ِ‬ ‫به چشم می‌آید‪ .‬برای نمونه‪ ،‬در همان منظومه‌ی «ناقوس» ــ با همه‌ی طرفه بودن محتوا‬ ‫ــ اطنابی آشکار است که اگر نمی‌بود‪ ،‬شعر را دل‌انگیزتر می‌کرد‪.‬‬ ‫ُ‬ ‫رنگ پریده…» برگردیم‪« :‬رحم کن بر بی‌چارگان باشد‬ ‫چاپی «قصه‌ی ِ‬ ‫به نادرستی‌های ِ‬ ‫روا»! واژه‌ی ُ‬ ‫«کن» زاید و از افاضات حروف‌چین است‪ .‬ضمن بیتی هم «آتش‌ پاره»‬ ‫عشق آتش پاره کرد‪ /‬عشق را بازیچه نتوان‬ ‫با «فرض» قافیه می‌شود‪« :‬هر چه کرد این‬ ‫ِ‬ ‫فرض کرد‪ ».‬و در بن ِد پایانی شعر می‌خوانیم‪:‬‬ ‫رنگ پریده آتشیست‬ ‫قصه ی ِ‬ ‫خاطر محنت‌کشیست…‬ ‫پی یک‬ ‫ِ‬ ‫در ِ‬ ‫وقتی به دنبال «محنتکش» «یا»ی وحدت می‌آید‪ ،‬دیگر آوردن عدد «یک» حشو قبیح‬ ‫است (اگر چه گذشتگان هم‪ ،‬چه در شعر و چه در نثر‪ ،‬این نکته را گاه نادیده گرفته‌اند)‪.‬‬ ‫دومین شعر او‪« ،‬ای شب» (‪« )۱۳۰۱‬ترکیب‌بند»ی‌ست از یک دوبیتی (چهارپاره) و‬ ‫پایان شعر محتوایی وابسته و پیوسته عرضه می‌کند‪ .‬ترکیب‌بن ِد‬ ‫یک مثنوی که از آغاز تا ِ‬ ‫نیما دارای دو بیت و یک مثنوی در هر بند است ــ حال آن‌که این قالب از شعر پیشینیان‪،‬‬ ‫مثنوی بهره‌ور از قافیه‌ی متفاوت شکل می‌گرفته است‪.‬‬ ‫بیت هم‌قافیه و یک‬ ‫اغلب‪ ،‬از چند ِ‬ ‫ِ‬ ‫«افسانه»‪ ،‬چنان که پیش‌تر گفتیم‪ ،‬آغاز شکفتن نیما در شعر فارسی‌ست‪.‬‬ ‫این دوبیتی‌ها‪ ،‬در ترکیب خود‪ ،‬یک مصراع آزا ِد بی‌قافیه دارند‪ .‬گفت‌وگوها در گذشته‌ی‬ ‫شعر فارسی همیشه با دو لفظ «گفت» و «می‌گوید» (یا «گفتم» و «گفتا») آغاز می‌شده‬ ‫است‪ .‬اما در این شعر‪( ...،‬دنباله در صفحه ی ‪)28‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 27‬‬


‫نيمای جوان و ‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)27‬‬

‫‪ ...‬این الفاظ‪ ،‬نخستین‌بار و به شیوه‌ی زبان‌های اروپایی‪ ،‬حذف می‌شوند و منظومه را به‬ ‫نمایش زنده و بی‌نیاز از روایت درمی‌آورند‪.‬‬ ‫صورت‬ ‫ِ‬ ‫این منظومه نوزده ماه بعد از نخستین شعر او سروده شده است‪:‬‬ ‫عقل زیرک بر این حرف‬ ‫خنده زد ِ‬ ‫پی این جهان هم جهانیست‪.‬‬ ‫کز ِ‬ ‫خاک ناچیز‪،‬‬ ‫آدمی‪ ،‬زاده ی ِ‬ ‫بسته ی عشق های نهانیست‪.‬‬ ‫عشوه ی زندگانیست این حرف‪.‬‬ ‫زندگی پسامرگ اشاره می‌کند و گفتارها و‬ ‫شاعر‪ ،‬در این بیت‌ها و بیت‌های پیش از آن‪ ،‬به‬ ‫ِ‬ ‫پندارهای اندیشه‌ورزان را فایده‌باورانه و خودخواهانه می‌داند‪ .‬برای نمونه‪ ،‬درباره‌ی عشق‬ ‫می‌گوید‪:‬‬ ‫هر کس از بهر خود در تکاپوست‪،‬‬ ‫کس نچیند ُگلی که نبوید‪.‬‬ ‫عشق ّ‬ ‫بیحظ و حاصل‪ ،‬خیالیست!‬ ‫لختی بعد به مصراعی چنین می‌رسیم‪:‬‬ ‫[…] شنوا بود و فرمانبر‪ ،‬اما […]‬ ‫در این‌جا هم وزن مخدوش است‪ :‬واژه‌ی «شنوا» باید «شهنوا» تلفظ شود تا وزن درست‬ ‫درآید‪.‬‬ ‫در «شیر» (‪ ،)۱۳۰۱‬چندی پس از «افسانه»‪ ،‬شاعر در اندیشه‌ی کوتاه و بلند کردن‬ ‫مصراع‌ها می‌افتد‪ .‬در این‌جا نخستین شعری از نیما را نمونه می‌آوریم که در آن‌چهار‬ ‫مصراع بلند و یک مصراع کوتاه‪ ،‬به طور ّ‬ ‫منظم‪ ،‬تکرار می‌شوند‪:‬‬ ‫شب آمد‪ ،‬مرا وقت ُغ ّریدن است‬ ‫َگ ِه کار و هنگام گردیدن است‪.‬‬ ‫به من تنگ کرده جهان جای را‬ ‫ازین بیشه بیرون کشم پای را ــ‬ ‫حرام است خواب‪.‬‬ ‫هفت سال بعد (‪ )۱۳۰۸‬نیما شعر دیگری با دو وزن (باز هم به طور منظم)‪ ،‬و در دو بخش‪،‬‬ ‫به نام «عقاب نیل»‪ ،‬می‌سراید‪ .‬در نخستین بخش‪ ،‬سخن از عقاب نیل می‌گوید و در دومین‪،‬‬ ‫بخش این شعر را با‬ ‫از عقاب دیگری (که گویا خو ِد شاعر است) صحبت می‌کند‪ .‬نخستین ِ‬ ‫وزنی درست‌ترش باز می‌نویسیم ــ تقطیعی که در مجموعه‌ی چاپ‌ شده‌ی شاعر‬ ‫ساختار‬ ‫ِ‬ ‫رعایت نشده است‪:‬‬ ‫در سرزمین نیل عقابیست‪ ،‬کان عقاب‬ ‫همچون شب سیاست‬ ‫از پای تا به سر‬ ‫چشمان او چنان که فروزندگان بر آب‬ ‫منقارهاش خوف‪،‬‬ ‫رفتارهاش شر‪.‬‬ ‫[…]‬ ‫البته پیش از روزگار نیما هم مستزادهایی داشته‌ایم (اما مقیّدتر از شعر «شیر»)‪ .‬در این‌جا‬ ‫یک بند از مستزا ِد شیخ فریدالدین عطار (‪ ۶۱۸-۵۴۰‬هـ‪ .‬ق‪ ).‬را نمونه می‌آوریم‪:‬‬ ‫نق ِد ِقدَم از مخزن اسرار برآمد‬ ‫چون گنج عیان شد‪.‬‬ ‫خود بود که خود بر سر بازار برآمد‬ ‫بر خود نگران شد‪.‬‬ ‫موسم نیسان ز سما شد سوی دریا‬ ‫در‬ ‫ِ‬ ‫کسوت قطره‪.‬‬ ‫در‬ ‫ِ‬ ‫شکل ُد ِر شهوار برآمد‬ ‫به‬ ‫بحر‬ ‫در‬ ‫ِ‬ ‫در گوش نهان شد‪]۱۳[.‬‬ ‫به گمان من‪ ،‬وجود همین مستزادهای ّ‬ ‫منظم یکی از انگیزه‌های گرایش نیما در کوتاه و‬ ‫تصرف نیما در افاعیل‬ ‫بلند کردن مصراع‌ها بوده است‪ ]۱۴[.‬و اگر چه نخستین نشانه‌ی‬ ‫ّ‬ ‫تصرف و تغییر‪ ،‬به فراخ‌تر‬ ‫عروضی همین‌ منظومه‌ی «شیر» بوده‪ ،‬اندیشه‌ی او‪ ،‬در این‬ ‫ّ‬ ‫افاعیل‬ ‫افزودن‬ ‫مستزادها‪،‬‬ ‫در‬ ‫کردن صحنه‌ی سخن‌پردازی جهت گرفته است‪ .‬حال آن که‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫هم‌جنس با مصراع کاری بیش‌تر پُرتصنّع و زحمت‌افزا بوده است‪ .‬این‌جاست که مقایسه‌ی‬ ‫مستزادها با شعر نیما یک‌سره منتفی می‌شود‪ .‬باری‪ ،‬نیما‪ ،‬بعد از سرودن «شیر» و «عقاب‬ ‫ّ‬ ‫نامنظم و به تناسب معنا و به‬ ‫نیل»‪ ،‬کوتاه و بلند کردن افاعیل را در شعر خود ــ به طور‬ ‫گوناگونی نواخت‌های پی در پی ــ آغاز کرد‪.‬‬ ‫منظور‬ ‫ِ‬ ‫شعرهای آغازین او گرایشی به حکایت‌های بوستان سعدی نشان می‌دهند (البته از لحاظ‬ ‫مفهوم‌های پندآموز یا طنزآمیز)‪ .‬از این‌گونه‌اند‪ :‬قطعه‌های «چشمه‌ی کوچک»‪« ،‬انگاسی»‪،‬‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫ُ‬ ‫«گ ِل‬ ‫ُز ملاّ حسن»‪،‬‬ ‫«ب ِ‬ ‫نازدار» و «مفسده‌ی‬ ‫ُگل» که همه در ‪۱۳۰۲‬‬ ‫و در وزن‌های مختلف‬ ‫و معمول سروده شده‌اند‪.‬‬ ‫در این دوران‪ ،‬نیما هنوز‬ ‫راه درست خود را نیافته‬ ‫و به هر سو سر می‌زند‪.‬‬ ‫روزگاری‌ست که ادبیات‬ ‫داستانی به شیوه‌ی غربی‬ ‫رواج گرفته است‪ :‬محمد‌علی‬ ‫جمال‌زاده (‪)۱۳۷۶-۱۲۷۰‬‬ ‫مجموعه‌ی داستان‌های کوتاه‬ ‫یکی بود یکی نبود (‪)۱۳۰۰‬‬ ‫را نوشته و مشفق کاظمی‬ ‫(‪ )۱۳۵۷-۱۲۷۷‬و عباس‬ ‫اجتماعی تهران مخوف (‪ )۱۳۰۰‬و‬ ‫خلیلی (‪ ،)۱۳۵۰-۱۲۷۲‬هر یک به ترتیب‪ ،‬رما‌ن‌های‬ ‫ِ‬ ‫روزگار سیاه (‪ )۱۳۰۳‬را رقم زده‌اند‪ .‬و نیما هم‪ ،‬با زبان شعر‪ ،‬به این گونه‌ی ادبی گراییده‬ ‫که آزمونی بی‌هوده و کاری ناکام‌یاب بوده است‪ .‬شعر «محبس» (‪ )۱۳۰۳‬از این مقوله‬ ‫است‪ :‬داستانی بیش از دوازده صفحه‌ی چاپی‪ ،‬در قالب دو بیتی‪ ،‬با یک بیت میانه و هم‌قافیه‬ ‫شیفتگی شاعر برای دست‌یافتن به‬ ‫وزن «فاعالتن مفاعلن فعالن»‪ .‬این شعر گویای‬ ‫و در ِ‬ ‫ِ‬ ‫شیوه‌یی همه‌پسند است‪ .‬و اگر چه این شیفتگی در جای خود ستودنی‌ست‪ ،‬باری‪ ،‬تمرینی‌ست‬ ‫که به شکست می‌انجامد‪ .‬زیرا زبان او ُکند و موضوعش پیش‌پا افتاده است و کالمش بیش‬ ‫از آن‌چه باید به درازا می‌کشد‪ .‬قطعه‌ی «روباه و خروس» (‪ )۱۳۰۳‬شعری‌ست ساده و‬ ‫هم‌چنان پندآموز‪ ،‬یادآور‌ «گربه و جوجه»ی ایرج میرزا‪ .‬این هم یکی دیگر از سیاه‌مشق‌های‬ ‫نیماست‪ .‬در منظومه‌ی «خانواد‌ه‌ی سرباز» (‪ )۱۳۰۴‬نیز شاعر از محتوای همان رمان‌های‬ ‫اروپایی بهره برده است‪ .‬خالصه‪ ،‬اگر بخواهیم این جست‌وجوگر شیفته را بشناسیم‪ ،‬باید‬ ‫همه‌ی شعرهای سالیان نوجوانی او را به دقت بخوانیم تا دریابیم چه کوشش طاقت‌سوزی به‬ ‫کار رفته است تا شاعری نوپا و راه‌ناشناس به جا‌ی‌گاه استادی و راه‌گشایی برسد‪.‬‬ ‫پس از آن همه کوشش در درازگویی‪ ،‬سروده‌های او به اعتدالی پسندیده می‌رسند و درون‌مایه‌ی‬ ‫آن‌ها‪ ،‬بیش‌و‌کم‪ ،‬خالصه و ضربتی می‌شود‪ .‬در این‌جا قطعه‌ی «خواجه احمدحسن میمندی»‬ ‫(‪ )۱۳۰۷‬را نمونه می‌آوریم‪:‬‬ ‫خواجه احمد حسن میمندی‬ ‫خوی چون کرد به ذلّت چندی‬ ‫سر مسن ِد خود پای کشید‬ ‫از ِ‬ ‫َ‬ ‫نجر[‪ ]۱۵‬مأوا بگزید‪.‬‬ ‫کال‬ ‫دژ‬ ‫َ‬ ‫روزی افسرده به دامان سر داشت‬ ‫وحشت از ذلِّت افزونتر داشت‪.‬‬ ‫گفت دژبان‪« :‬چه شد‪ ،‬ای خواجه ی شهر‪،‬‬ ‫که سعادت ز تو برگشت به قهر؟»‬ ‫«تقدیر خدا بود‪ ».‬ولیک‬ ‫گفت‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫نشد آن خواجه درین ره باریک‬ ‫که برین رهگذر محنتخیز‬ ‫آنچه بر شد به فرود آید نیز‪.‬‬ ‫نیست در عالَ ِم اجسام درنگ‬ ‫خورد این آینه یک روز به سنگ‬ ‫َ‬ ‫روح مرد است که‪ ،‬چون یافت کمال‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫به فرود آمدنش گشت محال‪.‬‬ ‫نیما تا ‪ ۱۳۱۳‬به شیوه‌ی کالسیک شعر می‌نویسد ــ نهایت آن که با دوبیتی‌هایی تمرین خود‬ ‫را ادامه می‌دهد که در مصراع‌های اول و دوم و چهارم قافیه دارند‪ ،‬و گاهی بیتی کامل میان‬ ‫هر یک از دوبیتی‌ها جای می‌گیرد‪ .‬در گرماگرم همین تالش‌هاست که به منظومه‌سرایی‬ ‫در شیوه‌ی نظامی روی می‌آ َورد و «قلعه‌ی سقریم» را به تقلید از آن شاعر بزرگ عرضه‬ ‫تفحص در آن را‬ ‫می‌کند‪ .‬من تا امروز هم نتوانسته‌ام این منظومه را تا به آخر بخوانم و ّ‬ ‫همواره به زمانی دیگر موکول کرده‌ام! نیما‪ ،‬پس از «قلعه‌‌ی سقریم»‪ ،‬سه سال سکوت‬ ‫می‌کند و ترجیح می‌دهد‪ ،‬به جای سرودن‪ ،‬به اندیشیدن بپردازد‪.‬‬ ‫تساوی ارکان عروضی‪ ،‬پیوند‬ ‫«ققنوس» (‪ )۱۳۱۶‬آغاز درخشیدن نیماست‪ .‬شاعر‪ ،‬از لحاظ‬ ‫ِ‬ ‫خود را با گذشته می‌بُرد و افاعیل اوزان را ــ تا جای الزم ــ تغییر می‌دهد و بلند و کوتاه‬ ‫ّ‬ ‫‌تر‬ ‫می‌کند‪ .‬در بحور متفق‌‌االرکان‪ ،‬امکان بلند و کوتاه کردن مصراع‌ها آسان‌تر است و بیش ِ‬ ‫شعرهای نوآیین نیما از همین‌گونه بحور سود ُجسته است‪ .‬بر روی هم (چنان که پیش‌تر هم‬ ‫گفتیم)‪ ،‬نزدیک به ده وزن را می‌توانیم در این گونه سروده‌های او برشمریم‪ .‬دو‪/‬سه وزن هم‬ ‫اخوان ثالث به آن‌ها افزوده است‪.‬‬ ‫عنصر تصویر در شعرهای نیما جای‌گاه ویژه‌یی دارد‪ .‬درباره‌ی نمادهای او هم که پیش‌تر‬ ‫سخن گفتیم‪ .‬ققنوس کسی‌ست که تالش به سودای ُعمری پاک و مقدس را به کمال ظهور‬ ‫می‌رساند و سرانجام‪ ،‬با فرستادن پیام خود‪ ،‬جان به آتش می‌سپارد و «جوجه‌هاش [را] از‬ ‫دل خاکسترش»‪ ،‬به مثابه‌ی پاس‌‌دارنده‌ی آن پیام‪ ،‬جانشین خویش می‌کند‪ .‬تصویرهای نیما در‬ ‫این شعر بسیار زیباتر و روشن‌تر از گذشته‌‌اند‪( :‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 28‬‬


‫‪...‬‬ ‫از رشته های پاره ی صدها صدای دور‪،‬‬ ‫مثل خطی تیره روی کوه‪،‬‬ ‫در ابرهای ِ‬ ‫دیوار یک بنای خیالی‬ ‫می سازد‪.‬‬ ‫«صدها صدای دور» را به «رشته‌های پاره»‌یی همانند می‌کند و «ابرها» را همچون «خطی‬ ‫تیره» به پندار می‌آورد و با این «رشته‌ها» و «ابرها» دیواری خیالین بنا می‌کند‪« .‬از آن زمان‬ ‫زردی خورشید روی موج ‪ /‬کم‌رنگ مانده» و «بانگ شغال به ساحل گرفته اوج» و در‬ ‫که‬ ‫ِ‬ ‫آن دم که «مرد دهاتی آتش پنهان خانه را روشن» کرده است‪« ،‬زیر دو چشم درشت شب»‬ ‫(=افق) خطی که به چش ْم قرمز می‌نماید هویدا می‌شود‪.‬‬ ‫چیرگی نیما به شعر درآمده‬ ‫غروب کنار دریا بود که با‬ ‫این تعبیری لفظ به لفظ از یک صحنه‌ی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫است‪ .‬پیش‌تر هم گفتیم که خواندن شعر او نیازمند تأمّل و تأنّی‌ست‪ .‬در همین مختصر تعبیر‪،‬‬ ‫اگر خواننده ّ‬ ‫دقت نداشته باشد و رابطه‌ی عبارت «به ساحل گرفته اوج» را با «بانگ شغال»‬ ‫استوار نسازد و رابطه‌ی «بانگ شغال» را با «مرد دهاتی» قطع نکند‪ ،‬معلوم نمی‌شود که‬ ‫ارکان‬ ‫‌داشت‬ ‫این بخش از شعر چه معنایی خواهد داشت‪ .‬در این شعر هم‪ ،‬جای جای‪ ،‬از نگاه ِ‬ ‫ِ‬ ‫وزن عروضی سرپیچی شده است‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫او‪ ،‬آن نوای نادره‪ ،‬پنهان چنان که هست‪،‬‬ ‫از آن مکان که جای گزیده ست می پرد‪.‬‬ ‫در بین چیزها که گره خورده می شود‬ ‫تیرگی این شب دراز‬ ‫روشنی و‬ ‫با‬ ‫ّ‬ ‫ِ‬ ‫می‌گذرد‪.‬‬ ‫یک شعله را به پیش‬ ‫می‌نگرد‪.‬‬ ‫نیما‪ ،‬با شعرهایی که در وزن‌های شکسته می‌سرود‪ ،‬بر مخالفان خود می‌افزود‪ :‬به آسانی‬ ‫آیین هزارساله‌ی شعر فارسی را دیگرگون کرد‪ .‬با این همه‪ ،‬او جرأت نشان داد و به‬ ‫نمی‌شد ِ‬ ‫این خطر کمر بست و بارها فدا شدن در راه آرمانش را امضا کرد و بارها موضوع ریشخند‬ ‫خشک‌اندیشان قرار گرفت‪ ،‬اما هرگز گامی به واپس برنداشت؛ برعکس‪ ،‬هر روز راه‌های‬ ‫تازه‌تر پیش می‌گرفت و به آینده امیدوارتر می‌شد‪ .‬این گفته نقل به مضمون از اوست که «من‬ ‫تحسین شعرم می‌شنوم»‪ .‬درباره‌ی «شب همه شب» (آبان‬ ‫صدای کف زدن آیندگان را در‬ ‫ِ‬ ‫‪ ،)۱۳۳۷‬که گویا آخرین سروده‌ی اوست‪ ،‬توضیح داده است که «این شعر را‪ ،‬مخصوصاً‪،‬‬ ‫به دو وزن ساخته‌ام»‪ .‬و همین گفته گواهی می‌دهد که او سودای ترکیب وزن‌ها را در سر‬ ‫می‌پرورانده است‪ .‬با این تمهید‪ ،‬بسیاری از شاعران به این شگرد ادامه دادند و‪ ،‬سرانجام‪،‬‬ ‫وزن نیمایی جای خود را به «بافت» و زیبایی ترکیب‌های کالمی داد و شیوه‌های گوناگونی‬ ‫در شکل و درون‌مایه و ذهن و زبان شعری پدید آمد ــ برخی مقبول و بعضی مردود‪ .‬هر چه‬ ‫هست‪ ،‬همه‌ی تحول‌های پذیرفته‌ی شعری در جامعه‌ی ما وام‌دار فداکاری و تالش راه‌گشای‬ ‫مصراع پایانی «چراغ» خالصه می‌شود‪،‬‬ ‫ادبی این شاعر در دو‬ ‫نیماست‪ .‬و انگار که‬ ‫زندگی ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫چراغی که او در ‪ ۱۳۲۹‬افروخته است‪:‬‬ ‫با او هنوز هست به لب با شب دراز‬ ‫هر دم حکایتی…‬ ‫‪ ۹‬دی ‪۸۹‬‬ ‫[‪ ]…[« )]۱‬یک شب مهتابی [در اولین سفرم از یوش] پدرم مرا سوار یک اسب َک َهر کرد و به من‬ ‫گفت‪ :‬ای پسر جان‪ ،‬حاال می‌روی درس بخوانی‪ ،‬اما فراموش نکن [که] تو اهل کوه‌پایه هستی و باید‬ ‫قوی بار بیایی‪( ».‬سیروس طاهباز [ویراستار]‪ ،‬یادمان نیما یوشیج‪ ،‬مؤسسه‌ی فرهنگی گسترش هنر‪،‬‬ ‫تهران‪ ،۱۳۶۸ ،‬ص ‪).۲۹‬‬ ‫[‪ )]۲‬برگرفته از سخن‌رانی نیما یوشیج در نخستین کنگره‌ی نویسندگان ایران‪ ،‬تهران‪ ،‬خرداد ‪۱۳۲۵‬‬ ‫(←«زندگی‌نامه‌ی خود نوشت»‪ ،‬برگزیده‌ی آثار نیما یوشیج‪ ،‬انتشارات بزرگمهر‪ ،‬تهران‪،۱۳۶۹ ،‬‬ ‫ص‪.)۹‬‬ ‫[‪ )]۳‬همان‪ ،‬ص ‪.۱۰‬‬ ‫[‪ )]۴‬بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج‪ ،‬انتشارات زمستان‪ ،‬تهران‪ ،۱۳۷۶ ،‬ص ‪.۴۰‬‬ ‫[‪ )]۵‬مقدمه‌ی شعر انگور‪ ،‬انتشارات نیل‪ ،‬تهران‪.۱۳۳۶ ،‬‬ ‫‌رانی پیش‌گفته (همان اثر‪ ،‬ص ‪.)۱۱‬‬ ‫[‪ )]۶‬ادامه‌ی سخن ِ‬ ‫[‪ )]۷‬همان‪ ،‬ص ‪.۱۲‬‬ ‫[‪ )]۸‬نامه‌ها‪ :‬از مجموعه‌ی آثار نیما یوشیج‪ ،‬دفترهای زمانه‪ ،‬تهران‪.۱۳۶۸ ،‬‬ ‫[‪« )]۹‬ناشناس»‪ ،‬جای پا‪ ،‬معرفت‪ ،‬تهران‪.۱۳۳۵ ،‬‬ ‫[‪« )]۱۰‬نقش»‪ ،‬ققنوس در باران‪ ،‬نیل‪ ،‬تهران‪.۱۳۴۵ ،‬‬ ‫پانوشت ص ‪.۱۱۸‬‬ ‫[‪ )]۱۱‬دکتر تقی پورنامداریان‪ ،‬خانه‌ام ابری است‪ ،‬مروارید‪ ،‬تهران‪،۱۳۸۹ ،‬‬ ‫ِ‬ ‫[‪ )]۱۲‬سعید حمیدیان‪ ،‬داستان دگردیسی‪ :‬روند دگرگونی‌های شعر نیما یوشیج‪ ،‬نیلوفر‪ ،‬تهران‪،‬‬ ‫‪ ،۱۳۸۱‬ص ‪.۱۹۳‬‬ ‫[‪ ← )]۱۳‬مهدی اخوان ثالث‪ ،‬بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج‪ ،‬انتشارات زمستان‪ ،‬تهران‪ ،۱۳۷۶ ،‬ص‬ ‫‪.۱۵۰‬‬ ‫[‪ )]۱۴‬اخوان هم بر این نکته پای فشرده است ← همان‪.‬‬ ‫نجر دژی‌ست در هندوستان که قطب‌الدین ایبک (فتـ‌‌ ‪ ۶۰۷‬هـ‪ .‬ق)‪ ،‬از امیران تُرک‪ ،‬در‬ ‫[‪ )]۱۵‬کالَ َ‬ ‫سرپرستی غالم‌حسین‬ ‫‪ ۵۹۹‬هـ‪ .‬ق‪ .‬آن را گشود‪ .‬برای توضیح بیش‌تر ← دایر ًْه‌المعارف فارسی‪ ،‬به‬ ‫ِ‬ ‫مصاحب‪.‬‬

‫يادداشت های حمص‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)16‬‬

‫‪ ...‬در مسير به فرمانده‏ای سوار بر يک وانت برمی‏خوريم‪ ،‬بعد با يک پست نگهبانی‬ ‫با يک سرباز‪ ،‬سپس روی يک پل‪ ،‬به پست نگهبانی ديگری‪ ،‬بزرگ‏تر و مهم‏تر‪.‬‬ ‫وانت کوچک‪ ،‬در آمد و شد به لبنان‪ ،‬قاچاقچی‏ها‪.‬‬ ‫تهيه‏ی ليست افراد مينی‏بوس و ِ‬ ‫پست نگهبانی‪ ،‬کنترل‏شان می‏کند‪ ،‬و بعد اجازه‏ی عبور می‏دهد‪ .‬مسيری ديگر‪ ،‬تماس‬ ‫ِ‬ ‫تلفنی‏ای ديگر با حمص‪ .‬بچه‏ای در ‪ 6 VHF‬نعره می‏زند‪ ،‬پسر يک سرباز که در‬ ‫حال بازی کردن است‪ .‬خشم‪ ،‬عالوه بر ‪ VHF‬نارنجکی هم کنار فرمان‏اش دارد‪.‬‬ ‫اگر به سدی متحرک بربخوريم‪ ،‬او متوقف نخواهد شد‪.‬‬ ‫جاده را به سوی مسيری خاکی ترک می‏کنيم‪ :‬به يکی از پست‏های نگهبانی در‬ ‫حول و حوش قصير نزديک می‏شويم‪ .‬از راه‏ها و سپس دشت‏ها و زمين‏های باير که‬ ‫جمعيتی بدوی ساکن در چادرهای نظامی در آن سکنی گرفته‏اند‪ .‬آن را دور می‏زنيم‪.‬‬ ‫از طريق يک جاده‏ی فرعی‪ ،‬از سيصد متری پست نگهبانی‪ ،‬که خشم خنده‏کنان نشانم‬ ‫می‏دهد‪ ،‬عبور می‏کنيم‪ .‬وارد قصير می‏شويم‪ ،‬شهری با هفتاد هزار سکنه‪ ،‬خانه‏های‬ ‫دوطبقه ساخته شده با بتون آرمه‪ ،‬به رنگ‏های پاستل کمرنگ و رنگ‏باخته‪ .‬باران‪،‬‬ ‫عابران‪ ،‬خمپاره‪ .‬در کوچه‏ها زيگ‏زاگ حرکت می‏کنيم تا به خانه‏ی قاچاقچی برسيم‪.‬‬ ‫ساعت ‪ 14‬است‪ .‬از طرابلس تا اينجا شش ساعت و نيم طول کشيد‪.‬‬ ‫در واقع در خانه‏ی خشم نيستيم‪ ،‬بلکه به خانه‏ی يکی از دوستان او وارد شده‏ايم‪،‬‬ ‫بخاری نفتی‪.‬‬ ‫کوچک ميهمان‪ ،‬کامپيوتری با يک دستگاه چاپگر‪،‬‬ ‫ابوعمرو‪ .‬اتاق‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫افراد زيادی آنجايند‪ ،‬با چای و کيک از ما پذيرايی می‏کنند‪ .‬شخصی کالشنيکف‬ ‫به دست وارد می‏شود؛ اين محله «آزاد» است‪ .‬بلندگوی مسجد شروع می‏کند‪ :‬امام‬ ‫جماعت اعالم می‏کند‪ ،‬شهيدی را بعد از نماز ظهر به خاک می‏سپارند‪ .‬امروز صبح‬ ‫دو تای ديگر را به خاک سپرده‏اند‪ .‬هر سه با هم در حمص کشته شده‏اند‪ .‬گفتگو برای‬ ‫اين که ببينيم آيا می‏توانيم ما هم برويم و شرکت کنيم‪ .‬آن‏ها تمايلی ندارند‪ ،‬چون تشييع‬ ‫جنازه می‏تواند تبديل به تظاهرات شود و ارتش شروع به شليک می‏کند‪ ،‬عالوه بر‬ ‫اين نگرانندد که به همراه ما ديده و شناسايی شوند‪.‬‬ ‫اطالعات جديد‪ ،‬مرده پيشاپيش دفن شده است‪ .‬نامش احمد ی‪ .‬بوده است‪ ،‬بيش از‬ ‫پنجاه ساله‪ .‬گاهی خانواده‪ ،‬برای اجتناب از دردسر‪ ،‬پيش از اعالم امام جماعت خود‬ ‫اقدام به خاک‏سپاری کشته‏گان می‏کنند‪.‬‬ ‫سه مرد با هم در حمص‪ ،‬محله‏ی شماس ‪ ،‬محله‏ای طرفدار رژيم‪ ،‬کشته شده‏اند‪.‬‬ ‫سوپرمارکت مرکز خري ِد ساکان‏الشباب شده‏اند‪ ،‬همان جايی‬ ‫گروهی از شبيحه وارد‬ ‫ِ‬ ‫که اين افراد در آنجا کار می‏کرده‏اند‪ ،‬و همان‏جا اعدام‏شان کرده‏اند‪ ،‬فقط به دليل‬ ‫اين‏که از قصير می‏آمده‏اند‪ .‬دو نفر ديگر ميان بيست و پنج و سی ساله بوده‏اند‪ ،‬و‬ ‫اسامی‏شان رسول ی‪ .‬و محمد هـ‪ .‬بوده است‪ .‬رسول فاميل احمد است‪.‬‬ ‫چند شليک دور‪ .‬شايد شليک‏های هشدار دهنده عليه تظاهرات؟‬ ‫(دنباله در شماره ی آينده)‬ ‫‪1- Bleary grey morning‬‬

‫‪ - 2‬گردان‬ ‫‪ - 3‬ستوان يک‬ ‫‪ ،Orontes - 4‬در عربی العاصی‪ ،‬رودی که از بلندی‏های لبنان سرچشمه‬ ‫گرفته‪ ،‬با عبور از سوريه به مديترانه می‏ريزد‪ .‬م‬ ‫اطالعاتی دولتی در کشورهای عربی به اين نام خوانده می‏شوند‪ .‬م‬ ‫‪ - 5‬نهادهای‬ ‫ِ‬ ‫کوچک دستی‪ ،‬که «تاکی واکی» هم خوانده می‏شود‪.‬‬ ‫‪ -6‬راديوی‬ ‫ِ‬

‫(منبع‪ :‬مجله ی بخارا)‬

‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 29‬‬


‫تاتاريخ ادبيات‬ ‫سبک شناسی‬

‫(‪)108‬‬ ‫جرفادقانی‬

‫و هو ابوالشرف ناصح بن ظفر بن سعد المنشی‬ ‫الجرفادقانی معاصر سلطان طغرل ‪ -‬آخرین ملوک‬ ‫ُ‬ ‫سلجوقی عراق – بود‪ .‬بعد از کشته شدن طغرل در سنه‬ ‫ی ‪ 590‬هجری و اختالل حال عراق به سبب طغیان‬ ‫ممالیک سلجوقیه و آمدن سلطان تکش خوارزمشاه چند‬ ‫کرت به عراق و گرفتن و غارت همدان‪ ،‬و بازگشتن‬ ‫ّ‬ ‫وی در اواخر قرن ششم در حدود ‪ 592‬که جمال الدین‬ ‫الغ باربیک آیبه دست اندر کار سلطنت عراق بود‪ ،‬و با‬ ‫اتابک اُزبک همدست و در نواحی بین عراق شوکتی‬ ‫به هم رسانیده‪ ،‬منشی جرفادقانی را در خدمت وزیر او ابوالقاسم علی بن حسن قربتی روی‬ ‫داد‪ ،‬به امر مشارالیه تاریخ ُعتبی معروف به یمینی را از عربی به پارسی ترجمه کرد‪ ،‬که‬ ‫هم به تاریخ یمینی نامیده می شود‪ ،‬و تاریخ ترجمه سنه ی ‪ 603‬هجری است‪.‬‬ ‫این کتاب به طبع رسیده است و یکی از کتب بسیار فصیح و پرمايه ی زبان فارسی است‬ ‫که به سبک عصر خود تحریر یافته است‪ ،‬و از حیث فصاحت و استحکام پایه و پرمایگی با‬ ‫اصل تازی برابری می کند‪ ،‬و مؤلف مرزبان نامه در مقدمه ی کتاب از وی نام برده گوید‪:‬‬ ‫"و ترجمۀ یمینی که اگر بیمین مُغلظ مترجم آن را صاحب بسیارمایه سخنوری گویند حنثی‬ ‫الزم نشود‪ ،‬و اگرچ او از خسران صفقۀ خویش فردوسی وار به حکم تندم از آن مقالت‬ ‫استقالتی کرده است و از تخلص کتاب تملصی نموده‪ ،‬و چون تخم در زمین شوره افشانده‪،‬‬ ‫و نهال در زمین بی گوهر نشانده ثمرت نیافته‪ ...‬الخ" ص ‪.4‬‬ ‫درین اوقات عراق از لحاظ فضل و ادب به اوج ترقی رسیده بود چه پادشاهان و وزرای‬ ‫سلجوقی همه فضل دوست بودند و نتیجه ی ثروت بی پایان و تجمل و ّ‬ ‫ترفه و عظمتی که‬ ‫بعد از قدرت ملکشاه و سنجر در ایران گرد آمده بود‪ ،‬تربیت یافتن جماعتی از اهل فضل‬ ‫بود که درین گیرودار آخر مائۀ ششم‪ ،‬بعضی با خوارزم پناه برده بودند و بعضی به بغداد‬ ‫گریخته‪ ،‬و گروهی به خاک روم در خدمت پادشاهان سلجوقی قونیه شتافته‪ ،‬و جماعتی به‬ ‫هندوستان بخدمت ناصرالدین قباچه و دیگر ملوک ممالیک دهلی رفته‪ ،‬و جمعی هم در خود‬ ‫عراق در کنار و گوشه خزیده و مانند صاحب ترجمه به خوردن خون دل و پاره های جگر‬ ‫روز می گذاشتند!‬ ‫سبک تاریخ یمینی‬ ‫سبک تاریخ یمینی دنباله ی تقلید کلیله و دمنه و شیوه ی ابوالمعالی نصراهلل رحمة اهلل علیه‬ ‫می باشد‪ ،‬جز اینکه سجع هم گاه به گاه به کار رفته است ولی نه مانند مقامات حمیدی که‬ ‫اسجاع موجب خراش اَسماع گردد‪ ،‬بلکه در موازنه و مترادفات هم تند نرفته و‬ ‫قید وفور‬ ‫ِ‬ ‫ممر نیز خراب نکرده است‪ ،‬و من بعد از نثر ابوالمعالی و کلیله نثری از‬ ‫عبارت را ازین ّ‬ ‫نثر جرفادقانی استوارتر و دلپذیرتر نیافته ام‪ ،‬نه از وطواط و بهاء الدین چنین سخن شنیده‬ ‫و نه از قاضی حمید و نورالدین منشی چنین عبارات بدیع و بلند دیده ام‪ ،‬و از آنجا که دست‬ ‫و قلم را آزاد ساخته و قصدش پرداختن معنی صرف است در کمال فصاحت و سالمت از‬ ‫عهده ی مقصود برآمده و در آنجا که قلمش را نگاه داشته است نیز به خوبی حق صنعت را‬ ‫ادا کرده است‪.‬‬ ‫مختصات این کتاب همان است که در کلیله و دمنه آورده ایم و حاجت به تکریر و تفصیل‬ ‫نیست‪ .‬اکنون مختصر نمونه ای از ضمیمه ی این کتاب که در نسخه ی چاپی آن به طبع‬ ‫نرسیده است می آوریم‪.‬‬ ‫در مقدمه ی انقراض سلجوقیان گوید‪:‬‬ ‫"چون این ترجمه به آخر نرسید َط َرفی از احوال روزگار و انواع فتنه و تشویش در ایام‬ ‫فتور‪ ،‬و عجایب اتفاقات‪ ،‬و سرهاء بزرگان که در سر کار شد‪ ،‬و خرابی خطۀ عراق‪ ،‬و حال‬ ‫جربادقان بر وجه ایجاز و اختصار آورده شود انشاء اهلل تعالی‪.‬‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫کواکب هفتگانه را در برج میزان اجتماع افتاد‬ ‫و مدتها بود که در افواه افتاده بود و منجمان در‬ ‫کتب احکام آورده که درین زمان طوفان باد باشد‬ ‫و مقدار سه گز – و در اقاویل ده گز و بیست گز‬ ‫– از روی زمین برگیرد‪ ،‬و کوههای عظیم بردارد‬ ‫و از آدمی و بعضی دیگر حیوانات چیزی نماند و‬ ‫قیامت که در قرآن مجید و اخبار و آثار آمده است‬ ‫آن ایام خواهد بود‪ ،‬و این وهم بر خواطر مستولی‬ ‫شد‪ ،‬و رعبی عظیم در ضمایر بنشست‪ ،‬و یکی‬ ‫از معارف خراسان خبری روایت کرد – والعهدة‬ ‫علیه فیما رواه – که از پیغامبر علیه السالم و‬ ‫الصلوة پرسیدند که‪َ :‬م َتی َ‬ ‫القیا َم ُه‪ ،‬پیغامبر صلوة‬ ‫اهلل علیه فرمود‪ :‬اَ َلقیا َم ُة‪ ،‬و چند بار مراجعت‬ ‫کردند‪ ،‬و همچنین جواب دادند – و زیرکان درین‬ ‫الفاظ تأمل کردند و به حساب جمل بازانداختند و‬ ‫از حروف این کلمه پانصد و هشتاد و دو بیرون‬ ‫آمد‪ ،‬و این اعداد موافق احکام نجوم و عدد سالهای هجری آمد‪ ،‬و این اعداد موافق احکام‬ ‫نجوم و عدد سالهای هجری آمد‪ ،‬و خیالها بدین سبب مستحکم تر گشت‪ ،‬و بسیار کس از اهل‬ ‫تمیز و اصحاب نعمت و ثروت اندیشه بر آن گماشتند که در غارها مسکن و مأوی گیرند و‬ ‫بعضی اُونهاء‪ 1‬محکم ساختند و در َمسارب و مداخل زمین جایهاء حصین ترتیب دادند‪ ،‬و‬ ‫در ماه رجب سنۀ اثنین و خمسمائه موعد ِقران بود‪ ،‬تقدیر خدای تعالی چنان افتاد که موعد‬ ‫یک ماه برگ بر درخت نجنبید ‪ ،‬و خرمنها بر صحرا بماند که باد بر تنقیۀ آن یاری نمی‬ ‫داد‪ ،‬و جهانیان را معلوم شد که اقاویل اهل نجوم و تُ ّرهات ایشان همه باد است‪ ،‬و همه در‬ ‫علم قاصرند‪ ،‬و از حقایق و دقایق صنعت خویش غافل و ندانند که خدای تعالی چون کار‬ ‫امتی به زوال رساند و بدیشان عذابی فرستد‪ ،‬عالم صورت را در آن مدخلی نباشد و آنچه‬ ‫الیاتُی ِه ِ ُ‬ ‫باریتعالی در کالم مجید‪ :‬الّذی َ‬ ‫َین َیدَیه َو لاَ​َ ِمن َخل ِف ِه‪ ،‬چند جایگاه در حق‬ ‫الباطل ِمن ب ِ‬ ‫َ‬ ‫سات‬ ‫رصراً ِفی اَیّاٍم َن ِح ٍ‬ ‫ص َ‬ ‫یهم ِریحاً َ‬ ‫عاد و ثمود و دیگر امم یاد کرده است که‪َ :‬و اَ َ‬ ‫رسلنا َعل ِ‬ ‫رصراً َعاتية و َج َعلنا َعالَیَها َس َافلَها‪ ،‬و امثال این بر طریق مجازست‪ ،‬و معنی این‬ ‫ص َ‬ ‫و ِریحاً َ‬ ‫ّ‬ ‫کلمات واهلل اعلم آن باشد که ُسنِت باریتعالی چنان است که هر مدت در قرنی جمعی ظاهر‬ ‫شوند و ایشان را تأیید الهی و نصرت آسمانی مدد دهد تا بر قطری از اقطار جهان مستولی‬ ‫شوند و حکم آن طرف و پادشاهی و فرماندهی آن ّ‬ ‫خطه ایشان را مسلّم گردد و حکمت خدای‬ ‫تعالی درین باب (آن) باشد که به مکان ایشان جهان آبادان ماند و رعیّت و زیردست را بر‬ ‫منهاج عدل و قاعدۀ راستی بدارند و از هیبت و سیاست ایشان راه تعدی و تغلّب بسته ماند‪ ،‬و‬ ‫تا ایشان آن جاده نگهدارند و خلق خدای را از ایشان آسایش باشد روز به روز اَمداد نصرت‬ ‫عز ّ‬ ‫و کامرانی و فرماندهی متصل گردد‪ ،‬و خدای ّ‬ ‫وجل ایشان را از مکاید اعدا و مفاسد‬ ‫خصوم صیانت می کند و دلها که در قبضۀ قدرت اوست بر مطاوعت و محبت ایشان مستقیم‬ ‫و مستدیم می دارد؛ چون عنایت ازلی در حق ایشان روی در نقصان نهد‪ ،‬و زمان ادبار و‬ ‫خذالن ایشان برسد‪ ،‬از اعقاب و اذناب آن ملوک و اولواالمر نوبت به جمعی رسد که در‬ ‫معرض سخط و غضب باریتعالی آیند‪ ،‬و َش َف َقت از دلهاء ایشان برخیزد و ظلم بر طباع ایشان‬ ‫مستولی گردد‪ ،‬و رعیت که ودایع حق تعالی انداز ایشان به محنت و آسیب رسند‪ ،‬و دلهای‬ ‫خلق بر ایشان گران شود‪ ،‬و همت در زوال ملک و حکم ایشان بندند‪ ،‬و در اواخر صلوات‬ ‫واوقات خلوت دعاء بد کنند‪ ،‬آنگه باد صرصر فتنه برخیزد‪ ،‬و عقوبت‪َ :‬ج َعلنا عالَیها سافلَها‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫یهم اَ َن اُقتُلُو اَ ُنف َس ُکم اَو‬ ‫ظاهر گردد‪ ،‬و معجزۀ ا َلقی َنا بی َنهُم ال َعدا َو َة َو البَغضا ِء‪ ،‬و کلمۀ‪ :‬ک َتبنا َعل ِ‬ ‫يار ُکم‪ ،‬محقق شود‪ ،‬تا چنین که برآی العین و در عهد خویش مشاهدت کرده ایم‬ ‫اِ ُ‬ ‫خرجوا ِمن ِد ِ‬ ‫و در مدت عمر خویش دیده‪ ،‬که درین بیست سال که مدت این بود که لشگر یک کلمه‪ 2‬که‬ ‫احد ٍة بودند در اعالء رایت مُلک و ضبط سریر سلطنت‪ ،‬و در واسطۀ عراق‬ ‫فس َو ِ‬ ‫همه َک َن ٍ‬ ‫که ُس ّرۀ زمین و زبدۀ جهان است‪ ،‬متمکن نشسته و از خوف و بأس و هیبت تیغ ایشان در‬ ‫اطراف روم و هند و ترکستان تا اقصی مغرب ناموس ملک و فر و شکوه دولت ایشان راسخ‬ ‫گشته‪ ،‬و تاجداران عالم و لشگرکشان دنیا اوامر و زواجر ایشان را گردن نهاده و هریک‬ ‫ُترسخ گشته که آن‬ ‫در َطرفی که بودند بر متابعت و مطاوعت نشو و نم ّو یافته و در عقاید م ّ‬ ‫مُلک را تا دامن قیامت زوال و انتقال نتواند بود و کوکب ّ‬ ‫عزت و عظمت ایشان را افول و‬ ‫غروب صورت پذیر نیست‪ :‬نظام عقد امور ملک و اساس کار دولت ایشان به وفات اتابک‬ ‫کافل مُلک و مربی دولت‬ ‫اعظم محمدبن االتابک السعید ایلدگز َق ّدس اهلل روحما العزیز‪ ،‬که ِ‬ ‫بود گسسته شد و ملک چون قالب بی جان بماند و آن دوستان هم یار و خواجه تاشان هم کار‬ ‫و حریفان غمخوار‪ ،‬تیغ در هم بستند و عداوتی عظیم و مخالفتی شنیع میان ایشان قایم شد‪ ،‬و‬ ‫خواجگان حق خدمت بندگان مهمل گذاشتند و بندگان را دست نعمت فراموش شد و دوستان‬ ‫با دوستان برآشفتند و خویش از خویش بی زار شد و یار با یار در پیکار آمد و صدهزار‬ ‫خونها ِء شریف ریخته شد و اگر به شرح آن قیام رود که مقامات و مقاتالت و محاربات درین‬ ‫مدت چگونه رفت به مجلّدات به آخر نرسد‪".‬‬ ‫(دنباله در شماره ی آينده)‬ ‫توضیحات‪:‬‬ ‫‪ -1‬اُوُن – (االوان) بالکسر‪ :‬بیت موزج غیرمسدود الفرجه و کل سنادلشی جمع‪ :‬اُوُن (اقرب‬ ‫الموارد) و مراد سوراخ ها و دهلیزهایی است که در کوه ها و تل ها می برند و در آن ها‬ ‫پنهان می شوند و رخت و کاال پنهان می کنند‪ .‬اُوُن بر وزن شتر و اوان در اصل دخیل است‪.‬‬ ‫‪ -2‬این عبارت مغشوش و خرابست و چیزی افتاده دارد‪ .‬امروز که سال ‪ 1321‬شمسی‬ ‫است می بینیم که این تاریخ در این کشور بدبخت تجدید شده است!‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 30‬‬


‫داستان کوتاه‬ ‫آلبوم قديمی‬ ‫مهدی قاسمی‬ ‫اولش هیچی نبود‪ .‬حاضرم قسم بخورم فقط‬ ‫یک نور کوچک بود که الکی روی دیوار‬ ‫اتاق افتاده بود؛ توی اتاق پشتی‪ .‬اتاق مثل‬ ‫اتاق های زیر شیروانی بود‪ .‬رفته بودم از‬ ‫خرت و پرت های اتاق یک آلبوم عکس‬ ‫قدیمی را‪ ،‬خیلی خیلی قدیمی را‪ ،‬پیدا کنم؛‬ ‫آنقدر قدیمی که کوچکترین آدم توی عکس‬ ‫هم بیست سال پیش مُرده بود‪.‬‬ ‫یک نور زرد رنگ بود‪ .‬کمرنگ‪ .‬درست‬ ‫کنار دیوار پنجره غبار گرفته ی اتاق‪ .‬نمی‬ ‫دانم آخرین باری که اتاق را تمیز کردیم ِکی‬ ‫بود؛ کثیف و بهم ریخته است‪ .‬کاغذ دیواری‬ ‫اتاق هم خیلی قدیمی است‪ .‬یک زمانی همه‬ ‫کاغذ دیواری های خانه از همین طرح و‬ ‫رنگ بود؛‪.‬‬ ‫بعد از آن چند بار کاغذ دیواری ها را‬ ‫عوض کردیم‪ .‬تقریبا هر پنج‪ ،‬شش سال‬ ‫یک بار‪ .‬هر بار هم با طرح و رنگهای‬ ‫مختلف‪ .‬نمی دانم چرا به این اتاق دست نزدیم‪ .‬شاید چون توی دید نبود و کسی اینجا را نمی‬ ‫دید‪ .‬از اول هم بیشتر شبیه یک انباری بود‪.‬‬ ‫حتماً آن بیرون چیز زرد رنگی است که انعکاس نورش افتاده روی دیوار اتاق‪ .‬اما مهم نبود‪.‬‬ ‫یا الاقل دلیلی نداشت که بخواهم به اش فکر کنم‪.‬‬ ‫آلبوم را برداشتم و آمدم بیرون و در را بستم‪ .‬پله ها را هم که پایین می آمدم‪ ،‬باز به نوری‬ ‫که دیده بودم فکر نکردم‪.‬‬ ‫پدر پدربزرگم چه شکلی بوده‪ .‬مادرم‬ ‫توی آلبوم در جستجوی گذشته بودم‪ .‬می خواستم بدانم ِ‬ ‫می گفت که من شبیه او هستم‪ .‬نمی‪-‬دانم‪ ،‬شاید از سر بیکاری است که آلبوم های قدیمی را‬ ‫دارم زیر و رو می کنم تا عکس جدم را پیدا کنم‪ .‬بیکار شدن همیشه بدتر از بیکاری است‪.‬‬ ‫مادرم گفت که ازش فقط یک عکس داریم‪.‬‬ ‫گفتم‪:‬‬ ‫«کدوم آلبوم؟»‬ ‫«همون آلبوم بابات‪ .‬تو اتاق پُشتیه‪».‬‬ ‫وقتی بابام زنده بود این آلبوم جزو چیزهای ممنوع خانه مان بود‪ .‬پدرم این آلبوم را دوست‬ ‫نداشت‪ .‬چون همه آدم های تویش مرده بودند‪ .‬پدرم از دست هجوم خاطره هایش فرار می‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫عکس خودش هم تویش بود‪ .‬کوچکترین آدمی که عکس اش توی آلبوم بود‪ .‬از مرگ نمی‬ ‫ترسید اما سنگینی خاطره ها اذیتش می کرد‪ .‬و همه این ها قبل از روزهای آخر عمرش بود‪.‬‬ ‫روزهای آخر فقط و فقط دوست داشت به خاطره هایش فکر کند‪ .‬با آنها آرام می شد‪ .‬توی‬ ‫خودش فرو می رفت و ساکت تر از همیشه می شد‪.‬‬ ‫توی همین خانه مُرد‪ .‬سرطان داشت‪ .‬وقتی دکترها جوابش کردند از تهران آمدیم اینجا‪.‬‬ ‫دوست داشت اینجا بمیرد‪ .‬توی اتاق بچگی هایش‪ .‬توی خانه ای که تویش بزرگ شده بود‪.‬‬ ‫توی همه این سالها اتاقش را دست نخورده نگه داشته بود‪.‬‬ ‫تمام ساعت روز‪ ،‬روی همان تخت قدیمی اش که اوایل دوران جوانی‪ ،‬پدرش برایش خریده‬ ‫بود‪ ،‬می خوابید و به بیرون نگاه می کرد‪ .‬تختش کنار پنجره بود‪ .‬همین آلبوم را هم آورده‬ ‫بود و هر روز چند مرتبه نگاهش می کرد و شب ها قبل از خواب می گذاشت زیر تختش‪.‬‬ ‫بعدازظهر روز تعطیل‪.‬‬ ‫مُردنش خیلی طول نکشید‪ .‬یک روز ابری بود‪ .‬یک‬ ‫ِ‬ ‫توی حیاط می روم‪ .‬آسمان ابری شده است‪ .‬بوی باران می آید‪ .‬آلبوم را با احترام باز می‬ ‫کنم‪ .‬آدم های مُرده جلوی چشمانم رژه می روند‪ .‬بیشتر عکس ها سیاه و سفید هستند‪ .‬فقط‬ ‫چند تا از عکس های پدرم رنگی است‪.‬‬ ‫همه آباء و اجدادم عکاس بودند‪ .‬شاید هم بخاطر همین است که از اکثر آدم های قدیمی فامیل‬ ‫حداقل یک عکس را داریم‪.‬‬ ‫اصلیت پدرم تهرانی بود‪ .‬اما وقتی پدربزرگم برای عکاسی از طبیعت‪ ،‬گذرش به شمال می‬ ‫افتد و این خانه را می خرد‪ ،‬ساکن اینجا می شوند‪.‬‬ ‫باالخره عکس جدم را پیدا می کنم‪ .‬حق با مادرم است‪ .‬از نظر قیافه خیلی شبیه اش هستم‪.‬‬ ‫باز هم ورق می زنم‪ .‬مرده ها زیادند‪.‬‬ ‫آسمان به آرامی می غرد و باران آغاز می شود‪.‬‬ ‫با امروز درست شد هشت ماه‪ .‬هشت ماه است که بیکارم‪ .‬عکاسی ام هشت ماه پیش توی‬ ‫آتش سوزی سوخت‪ .‬امروز وقتی به آن اتفاق نگاه می کنم‪ ،‬می بینم که همیشه همه چیز‬ ‫چقدر ساده اتفاق می افتد‪.‬‬ ‫عده ای معترض بودند‪ .‬کف خیابان‪ .‬شعار‪ .‬فریاد‪ .‬پلیس‪ .‬درگیری باال گرفت‪ .‬سطل آشغال ها‬ ‫آتش گرفت‪ .‬یکی از آنها نزدیک مغازه ام بود‪ .‬کنار چند ماشینی که پارک شده بود‪ .‬شب بود‪.‬‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد‪ .‬ماشین ها منفجر شدند‪ .‬آتش همه مغازه ها را به سرعت‬ ‫توی خودش کشاند‪ .‬عکاسی من هم بود‪ .‬زودتر از همه سوخت‪ .‬ماشین آتش نشانی وسط‬ ‫جمعیت و پشت جنازه هایی که روی زمین افتاده بودند‪ ،‬گیر کرده بود‪ .‬بوی خاکستر توی‬ ‫خیابان پیچیده بود‪.‬‬ ‫آلبوم را نشان مادرم می دهم‪ .‬عکس پدر را که می بیند دلش می گیرد‪ .‬دلش برای او تنگ‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫بعد از آتش سوزی مجبور شدم هر چه داشتم بفروشم‪ .‬بخاطر مغازه زیاد طلبکار پیدا کرده‬ ‫بودم‪ .‬همه پول شان را می خواستند‪ .‬چک هایم را گذاشتند اجرا‪ .‬همه چیز را فروختم‪ .‬حاال‬ ‫دیگر فقط همین خانه شمال مانده است و حقوق مستمری مادرم‪ .‬و البته طالهای قدیمی اش‬ ‫که با اینکه چندان هم زیاد نیست اما اصال دوست ندارم به شان دست بزنم‪ .‬یادگاری های‬ ‫پدرم است‪.‬‬ ‫آخرین دوربین عکاسی ام را هم هفت ماه پیش فروختم‪ .‬قبل از اینکه با مادرم از تهران‬ ‫باالجبار عازم اینجا شویم؛ عکاسی‪ ،‬بدون دوربین‪.‬‬ ‫تا شب داشتم مدام آلبوم قدیمی را نگاه می کردم‪ .‬به جماعت مرده ها‪ .‬بعضی از عکس های‬ ‫خیلی قدیمی کیفیت چندانی نداشتند‪ .‬شاید تاریخ شان برگردد به اولین دوربینی که وارد این‬ ‫خانواده شده است‪ .‬با ذره بین نگاهشان می کردم‪.‬‬ ‫من هم مثل پدرم توی همین خانه بزرگ شدم‪ .‬محله کم و بیش تغییر کرده است‪ .‬اما نه همه‬ ‫چیز؛ نه خیلی زیاد‪.‬‬ ‫خیلی چیزها هنوز شبیه دوران بچگی هایم است؛ و حتی بچگی های پدرم‪ .‬یکی از روستاهای‬ ‫دور افتاده شمال است‪ .‬من هم هنوز اتاق بچگی هایم را خوب نگه داشته ام‪ .‬و روی همان‬ ‫تختی می خوابم که پدرم سالها قبل اوایل دوران جوانی برایم خریده است‪.‬‬ ‫حدود ساعت سه صبح باالخره آلبوم را بستم و گذاشتم زیر تخت‪ .‬چراغ را خاموش کردم و‬ ‫روی تخت دراز کشیدم اما ناگهان احساس کردم که هنوز یک روشنایی‪ ،‬هرچند کوچک در‬ ‫ً‬ ‫دارد‪.‬کامال احساس اش می کردم‪.‬‬ ‫اتاق وجود‬ ‫المپ خاموش شده ی اتاق به دیوار کنار پنجره کشیده شد‪ .‬خیلی آرام‪ .‬خیلی خیلی‬ ‫نگاهم از ِ‬ ‫آرام‪ .‬انگار هیچ عجله ای در کار نبود‪.‬‬ ‫خودش بود‪ .‬همان نور زرد رنگی که توی اتاق پشتی دیده بودم‪ .‬توی تاریکی نگاهم خیره‬ ‫به نور ماند‪ .‬نمی دانم از قبل بوده و یا تازه روی دیوار افتاده است‪ .‬توی روشنایی اتاق که‬ ‫دیده نمی شد‪ .‬شاید هم من دقت نکرده بودم‪.‬‬ ‫هنوز هم می توانست برایم بی اهمیت باشد‪ .‬اما نه به اندازه صبح‪ .‬ولی با این حال‪ ،‬باز هم‬ ‫چیز خاصی بنظر نمی رسید‪ .‬حتماً آن چیزی که امروز صبح بیرون بود‪ ،‬هنوز هم هست‪.‬‬ ‫اما این وسط یک چیز دیگری بود که نمی توانستم به آن فکر نکنم‪ .‬پنجره اتاق پشتی درست‬ ‫مخالف پنجره اتاق من بود‪ .‬اما این هم می توانست جواب خودش را داشته باشد‪ .‬حتماً آن‬ ‫چیزی که بیرون بود حاال جایش را تغییر داده است‪ .‬و یا کسی جایش را تغییر داده‪ .‬مثل‬ ‫یک قوطی لگد خورده‪.‬‬ ‫بلند شدم‪ .‬کنجکاو شده بودم‪ .‬می خواستم بدانم آن چیز چیست‪ .‬برای خوابیدن عجله ای‬ ‫ً‬ ‫اصال اگر می توانستم ترجیح می دادم که دیگر‬ ‫نداشتم‪ .‬مخصوصاً توی این هشت ماه‪.‬‬ ‫هیچوقت نخوابم‪.‬‬ ‫ً‬ ‫کنار پنجره رفتم‪ .‬اما آن بیرون چیز خاصی نبود‪ .‬انعکاسی در کار نبود‪ .‬اصال مشخص‬ ‫نبود که این نور از کجا می آید‪ .‬دستم را روی دیوار‪ ،‬توی نور گذاشتم‪ .‬درست اندازه کف‬ ‫دستم بود‪.‬‬ ‫بیشتر اینطور بنظر می رسید که این نور‪ ،‬انعکاس هیچ چیزی نیست‪ .‬باز به بیرون بیشتر‬ ‫زل زدم‪ .‬سرم را بیرون از پنجره بردم و تا کمر خم شدم‪ .‬اما هیچ چیزی نبود‪ .‬همه چیز‬ ‫طبیعی بود‪ .‬مثل هر شب‪.‬‬ ‫در سکوتی که جاری بود‪ ،‬به نور چشم انداختم‪ .‬موقعیت مبهمی بود‪ .‬اما کاری اش نمی‬ ‫شد کرد‪ .‬باید تا صبح صبر می کردم و بعد اگر باز هم نور سرجایش بود‪ ،‬بیرون می رفتم‬ ‫و هرطور شده منشاءاش را پیدا می کردم‪ .‬حتماً آن بیرون یک چیزی است‪ .‬با خودم گفتم‬ ‫حتماً‪ .‬با اطمینان هم گفتم‪ .‬نمی دانم چقدر طول کشید که آخرش به این نتیجه رسیدم‪ .‬چشمانم‬ ‫سنگین شده است‪.‬‬ ‫به تخت برگشتم و دراز کشیدم‪.‬‬ ‫به پشت خوابیده ام‪ .‬چشمانم رو به سقف است‪ .‬و بعد بی آنکه بدانم چرا‪ ،‬یاد صورت پدرم‬ ‫افتادم‪ .‬شاید بخاطر زرد بودن رنگ نور است‪ .‬پدرم روزهای آخر‪ ،‬صورتش زرد شده بود‪.‬‬ ‫حتی چشم هایش‪.‬‬ ‫نور هنوز سرجایش است‪ .‬نگاهش نمی کنم‪ .‬چشم هایم روی هم می افتند‪ .‬نور را فراموش‬ ‫می کنم‪ .‬کم کم وضعیت هر شب دوباره سراغم می آید‪ .‬تمامی ندارد‪ .‬هشت ماه است‪ .‬حاال‬ ‫دیگر خوب فهمیده ام که به کابوس ها نمی شود عادت کرد‪ .‬حتی اگر فقط یک کابوس ثابت‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫جلوی عکاسی ام ایستاده ام‪ .‬شب است‪ .‬شلوغ است‪ .‬پلیس در حال تیراندازی است‪ .‬همه جا‬ ‫پر از دود است‪ .‬چند تا مغازه در حال سوختن است‪ .‬عکاسی من هم توی آتش است‪ .‬دارد‬ ‫می سوزد‪ .‬دست هایم توی جیب های شلوارم است‪ .‬نگاهم به عکاسی ام است‪ .‬می دانم که‬ ‫کاری از دستم بر نمی آید‪ .‬مردم دارند از دست مأمورها فرار می کنند‪ .‬گریه می کنند‪ .‬از‬ ‫کنارم می گذرند‪.‬‬ ‫نزدیک پاهایم چند جنازه روی زمین افتاده‪ .‬به آنها نگاه می کنم‪ .‬تا آخر خیابان پر از جنازه‬ ‫است‪ .‬مغازه ام فرو می‪-‬ریزد‪ .‬مأمورها از کنارم می گذرند‪.‬‬ ‫صبح شده است‪ .‬آفتاب به صورتم می تابد‪ .‬باید بلند شوم‪ .‬یاد نور نیستم‪ .‬یاد هیچ چیزی نیستم‪.‬‬ ‫اما کابوس ام را مثل همیشه به یاد دارم‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)32‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 31‬‬


‫آلبوم قديمی ‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)31‬‬

‫‪ ...‬چشم هایم رو به سقف باز می شوند‪ .‬نمی دانم دیشب هم توی خواب داد زده ام یا نه‪.‬‬ ‫اوایل مادرم با اولین فریادهایی که می زدم‪ ،‬به سرعت باال سرم می آمد و بیدارم می کرد‪.‬‬ ‫اما فکر کنم حاال دیگر گوش هایش عادت کرده و دیگر شب ها از خواب نمی پرد‪ .‬فکر کنم‬ ‫گوش های خودم هم عادت کرده‪.‬‬ ‫چند وقت پیش به مادرم گفتم یک هفته ای است که دیگر شب ها توی خواب داد نمی زنم‪.‬‬ ‫گفت‪:‬‬ ‫«مطمئنی؟»‬ ‫با اطمینان گفتم‪:‬‬ ‫«آخه همیشه اینجور وقت ها از صدای خودم می پرم‪».‬‬ ‫«ولی فکر کنم که کل این هفته رو هم داشتی داد می زدی‪».‬‬ ‫«چطور؟»‬ ‫«بعضی شب ها که بلند می شم آب بخورم‪ ،‬صدات رو می شنوم‪».‬‬ ‫لب تخت می نشینم‪ .‬چشم هایم را می مالم و دستم را روی صورتم می کشم‪ .‬و بعد به این‬ ‫فکر می کنم که شاید امروز باالخره از آن هفتاد و نه تا فرمی که برای استخدام پر کرده ام‬ ‫یکی شان به ام زنگ بزند‪.‬‬ ‫صدای تلویزیون از توی هال شنیده می شود‪ .‬مادرم همیشه زودتر از من بلند می شود‪.‬‬ ‫برخالف روزهای قبل‪ ،‬امروز کمی احساس ضعف می کنم‪ .‬و بعد یادم می آید که انگار‬ ‫دیشب داشتم قبل از خواب به یک چیزی فکر می کردم‪.‬‬ ‫نگاهم ناگهان به دیوار کناره پنجره می افتد‪ .‬و قبل از آن یادم می آید که داشتم به یک نور‬ ‫مبهم فکر می کردم‪ .‬هنوز همانجاست‪ .‬با همان رنگ‪ .‬حتی احساس می کنم که امروز کمی‬ ‫هم بزرگتر شده است‪ .‬و کمی پُر رنگ تر‪.‬‬ ‫به سمت پنجره می روم و بیرون را خوب نگاه می کنم‪ .‬همه چیز مثل دیشب است‪ .‬تنها‬ ‫فرقش این است که حاال روز است؛ همین‪.‬‬ ‫به نور چشم می اندازم‪ .‬واقعاً بزرگتر شده است‪ .‬یک کم از کف دستم پیش رفته‪ .‬تصمیم می‬ ‫گیرم که حتماً بعد از صبحانه بیرون بروم و منبع اش را پیدا کنم‪ .‬به هرحال این هم برای‬ ‫خودش کاری است‪ .‬هر چه باشد بهتر از پر کردن فرم های مسخره است‪ .‬بنظرم هفتاد و نه‬ ‫تا فرم‪ ،‬با هشتاد و نه تا فرم خیلی فرقی ندارد‪.‬‬ ‫چند باری هم خواستم کارگری کنم‪ .‬حتی یکی‪ ،‬دو جا هم رفتم‪ .‬اما قبولم نکردند‪ .‬گفتند فقط‬ ‫و فقط کارگر حرفه ای می خواهند‪ .‬حرفه ای نبودم‪.‬‬ ‫از اتاقم بیرون می آیم‪ .‬ناگهان فکری به ذهنم خطور می کند‪ .‬بهتر است از پنجره اتاق پشتی‬ ‫بیرون را نگاه کنم‪ .‬حاال که جهت مخالف است شاید بشود آن چیز را دید‪ .‬پله ها را باال می‬ ‫روم و در اتاق را باز می کنم‪.‬‬ ‫اما در کمال تعجب می بینم که نور درست به همان اندازه ای که توی اتاقم است اینجا هم‬ ‫ً‬ ‫اصال تکان نخورده‪.‬‬ ‫روی دیوار کنار پنجره‪ ،‬دقیقاً همان جای دیروز افتاده است‪ .‬انگار که‬ ‫اما می دانم که این نباید امکان داشته باشد‪ .‬یک چیز نمی تواند در دو جهت مخالف با یک‬ ‫اندازه منعکس شود‪ .‬مگر آنکه بیشتر از یکی باشد‪ .‬با دقت بیرون را نگاه می کنم‪ .‬اما باز‬ ‫هم چیزی معلوم نیست‪.‬‬

‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫گیج شده ام‪.‬‬ ‫صدای مادرم را می شنوم که برای صبحانه صدایم می زند‪.‬‬ ‫پله ها را به آرامی پایین می آیم‪ .‬ذهنم بدجوری مشغول شده است‪ .‬وارد آشپزخانه می شوم و‬ ‫کنار پنجره می ماند‪ .‬نور اینجا هم است؛ درست به همان‬ ‫ناگهان حیرت زده نگاهم به‬ ‫دیوار ِ‬ ‫ِ‬ ‫اندازه دو اتاق دیگر‪.‬‬ ‫مادرم پشت میز کوچک آشپزخانه نشسته و دارد صبحانه می خورد‪ .‬نگاهم را تعقیب می‬ ‫کند و به پنجره می رسد‪.‬‬ ‫می پرسد‪:‬‬ ‫«چیزی شده؟»‬ ‫به سمت پنجره می روم‪ .‬بخار سماور بلند شده است‪ .‬دستم را روی نور می گذارم‪ .‬مادرم‬ ‫متعجب چشم به من دارد‪.‬‬ ‫می گویم‪:‬‬ ‫«این نوره چیه؟ همه جا هست‪».‬‬ ‫استکان چایی هنوز توی دستش است‪ .‬معلق میان میز و دهانش‪ .‬نگاهش را به دستم که توی‬ ‫نور است می اندازد‪.‬‬ ‫می گوید‪:‬‬ ‫«چی؟»‬ ‫«اینو می گم‪».‬‬ ‫مادرم کمی از چای اش را می خورد و استکان را روی میز می گذارد‪.‬‬ ‫«اونجا که چیزی نیست…»‬ ‫مادرم نور را نمی دید‪ .‬یعنی هیچکس نمی بیند‪ .‬هیچکس جز من‪ .‬چون می بینم‪ .‬چون هر‬ ‫کاری که می کنم‪ ،‬می بینم‪ .‬چون هر کاری که می کنند‪ ،‬می بینم‪.‬‬ ‫نور هر روز بزرگتر می شود و پر رنگ تر‪ .‬و من هر روز با رشد آن ضعیف و ضعیف‬ ‫تر می شوم‪ .‬تا امروز حدود بیست و سه تا دکتر رفته ام‪ .‬اما بی فایده است‪ .‬هیچکس نمی‬ ‫تواند کاری کند که آن را نبینم‪.‬‬ ‫تا به حال بیشتر از پنجاه تا آزمایش داده ام‪ .‬بیشتر پزشک ها معتقدند که این عارضه ای‬ ‫است که از فشارهای روانی آغاز می شود‪ .‬هرچند که خیلی هم مطمئن نیستند‪ .‬راهی هم‬ ‫برای درمانش ندارند‪.‬‬ ‫چند بار هم برای بررسی های بیشتر مجبورم کردند بستری شوم‪ .‬اما باز هم به هیچ نتیجه‬ ‫ای نرسیدند‪ .‬بیشتر شبیه الکی پول خرج کردن بود‪ .‬مادرم همه طالهایش را فروخته است‪.‬‬ ‫امروز یک ماه از آن روزی که برای اولین بار نور را دیدم‪ ،‬می گذرد‪ .‬حاال نصف خانه را‬ ‫پر کرده است‪ .‬نصف همه چیز را‪ .‬بیرون‪ ،‬محله‪ ،‬آسمان‪ ،‬دریا‪ ،‬آدم ها‪ ،‬ماشین ها‪ ،‬خیابان‬ ‫ها… به هر کجا که نگاه می کنم نصف بیشترش زر ِد پر رنگ است‪.‬‬ ‫این روزها حالت ضعف ام هم خیلی بیشتر شده‪ .‬آنقدر که دیگر حتی توان پایین آمدن از‬ ‫تخت را هم ندارم‪ .‬تا چند روز پیش می توانستم حداقل یک کم راه بروم اما حاال دیگر همان‬ ‫را هم نمی توانم‪.‬‬ ‫مادرم گریه می کند‪ .‬اما جلوی من سعی می کند خودش را نگه دارد‪ .‬چشم هایش بیشتر‬ ‫اوقات سرخ است‪ .‬تختم را کنار پنجره گذاشته اند‪ .‬خودم خواستم‪ .‬روزها در سکوت به‬ ‫بیرون از پنجره نگاه می کنم و گاهی هم آلبوم قدیمی پدرم را بی آنکه بدانم چرا مدام زیر و‬ ‫رو می کنم‪ .‬انگار از این کار خوشم می آید‪ .‬آلبوم را شب ها زیر تختم می گذارم‪.‬‬ ‫وضعیت امروزم را بخاطر یک چیز‬ ‫نمی دانم آخرش قرار است چه شود اما هر چه باشد‬ ‫ِ‬ ‫خیلی دوست دارم؛ حاال دیگر شب ها کابوس نمی بینم‪...‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 32‬‬


‫شعر امروز‬

‫چند شعر از مهتاب کرانشه‬

‫‪3‬‬ ‫امروز روز دیگری نبود‬ ‫‪1‬‬

‫شاید هیچ روز‪ ،‬روز دیگری نباشد‬

‫پشت چشم این جهان جایی نیست‪.‬‬

‫من باز هم در آخرین مدل‌های کالم متوقف شدم‬

‫پشت خرابه های حسرت و دروغ‬

‫در نگاه بی معنی موهای زردت‬

‫پشت فصل های دربدر و شکسته ی وهم‪،‬‬

‫در ظهور ظاهری بی حرف‬

‫جنگلی ست با هزاران دست نامریی‬

‫حکایت درست این بود‪:‬‬

‫که تنها هزاره هایت را می بلعند‬

‫ما فقط دو نام بودیم‪ /‬چسبیده به پوست هم‬

‫َ‬ ‫س تردید زنده است‬ ‫تن خوی های تند و گ ِ‬ ‫جهانی که در ِ‬

‫در آخرین حلقه‌های زندگی‪.‬‬

‫با افسانه هایی هرجایی‪.‬‬

‫پشت چشم این جهان‬ ‫بروز فکرهای عاصی و عوضی‬ ‫در گیرودار بی حواس خشم ‪ /‬در‬ ‫ِ‬ ‫شاعر قرار و مداری با هوای هیچ فکری ندارد‬ ‫او تنها در شعرش زنده است!‬ ‫پشت چشم این جهان‬ ‫تنهاییم و هراسناک‪.‬‬

‫‪2‬‬

‫‪4‬‬

‫دو نفر تنها در یک اتاق‬

‫پشت پنجره بهار پیداست‬ ‫از ِ‬

‫تمام صبوری یک عمر را بدوش می کشند‬

‫پشت پنجره ی غبار گرفته‪،‬‬ ‫از ِ‬

‫و از ورای لحظه ها‬ ‫با حزن می گذرند‬

‫می توان آسمان آبی را دید‬ ‫می توان لحظه ای درنگ کرد‬

‫در این هنگام‬ ‫آینه هم حتی‪ ،‬حرفی برای گفتن ندارد‪.‬‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫می توان اندیشید‪.‬‬ ‫دل من اما بهاری نیست‪.‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 33‬‬


‫موسيقی‬ ‫از مشهورترین ساخته‌های او می‌توان به این ترانه ها اشاره کرد‪:‬‬ ‫گزينش مطلب برای بخش موسیقی از "استاد شاملو"‪،‬‬ ‫آهنگ و تنظیم‪:‬‬ ‫مدرس برجسته ی ویولن‬ ‫نوازنده و ّ‬ ‫بوی خوب گندم ‪ -‬ترانه‌سرا‪ :‬شهیار قنبری؛ خواننده‪ :‬داریوش‬ ‫هفته خاکستری ‪-‬ترانه‌سرا‪ :‬شهیار قنبری؛ خواننده‪ :‬فرهاد‬ ‫حرف ‪-‬ترانه‌سرا‪ :‬شهیار قنبری؛ خواننده‪ :‬گوگوش‬ ‫شام آخر ‪-‬ترانه‌سرا‪ :‬شهیار قنبری؛ خواننده‪ :‬ستار‬ ‫پل ‪-‬ترانه‌سرا‪ :‬ایرج جنتی عطایی؛ خواننده‪ :‬گوگوش‬ ‫واروژان در يک نگاه‬ ‫برادر جان‪-‬ترانه‌سرا‪ :‬ایرج جنتی عطایی؛ خواننده‪ :‬داریوش‬ ‫کندو‪ -‬ترانه‌سرا‪ :‬ایرج جنتی عطایی؛ خواننده‪ :‬ابی‬ ‫باور کن‪ -‬ترانه‌سرا‪ :‬ایرج جنتی عطایی؛ خواننده‪ :‬گوگوش‬ ‫در روزها‌ی پایانی شهریور فصل تازه‪ -‬ترانه‌سرا‪ :‬زویا زاکاریان؛ خواننده‪ :‬گوگوش‬ ‫سال ‪ ۱۳۵۶‬قلبی از تپش شب زده ‪ -‬ترانه‌سرا‪ :‬زویا زاکاریان؛ خواننده‪ :‬ابی‬ ‫ایستاد که ملودی‌ها و گهواره ‪ -‬ترانه‌سرا‪ :‬زویا زاکاریان؛ خواننده‪ :‬گوگوش‬ ‫تنظیم‌های جاودانه‌اش هنوز‬ ‫در خاطره جمعی ایرانیان و مشهورترین تنظیم‌ها‪:‬‬ ‫حفظ شده است؛ ترانه‌هایی قصه‌ی دو ماهی‪:‬ترانه‌سرا‪ :‬شهیار قنبری‪ ،‬آهنگ‌ساز‪ :‬بابک افشار‪ ،‬خواننده‪ :‬گوگوش‬ ‫چون‪ :‬بوی خوب گندم با جمعه ‪:‬ترانه‌سرا‪ :‬شهیار قنبری‪ ،‬آهنگ‌ساز‪ :‬اسفندیار منفردزاده‪ ،‬خواننده‪ :‬فرهاد‬ ‫صدای داریوش‪ ،‬پل با صدای مرد تنها ‪:‬ترانه‌سرا‪ :‬شهیار قنبری‪ ،‬آهنگ‌سازاسفندیار منفردزاده‪ ،‬خواننده‪ :‬فرهاد‬ ‫گوگوش‪ ،‬شب‌زده با صدای جنگل ‪:‬ترانه‌سرا‪ :‬ایرج جنتی عطایی‪ ،‬آهنگ‌ساز‪ :‬بابک بیات‪ ،‬خواننده‪ :‬داریوش‬ ‫ابی ‪.....‬واروژن هاخبندیان بن‌بست ‪:‬ترانه‌سرا‪ :‬ایرج جنتی عطایی‪ ،‬آهنگ‌ساز‪ :‬بابک بیات‪ ،‬خواننده‪ :‬داریوش‬ ‫ملقب به «واروژان» در گنجشکای خونه ‪ :‬ترانه‌سرا‪:‬اردالن سرفراز‪ ،‬آهنگ‌ساز‪:‬شماعی زاده‪ ،‬خواننده‪ :‬گوگوش‬ ‫سال ‪ ۱۳۱۵‬در خانواده‌ای مرداب ‪ :‬ترانه‌سرا‪ :‬اردالن سرفراز‪ ،‬آهنگ‌ساز‪ :‬شماعی زاده‪ ،‬خواننده‪ :‬گوگوش‬ ‫ارمنی متولد شد‪ .‬در دو دو پنجره ‪:‬ترانه‌سرا‪:‬اردالن سرفراز‪ ،‬آهنگ‌ساز‪ :‬شماعی زاده‪ ،‬خواننده‪ :‬گوگوش‬ ‫سالگی مادرش را از دست‬ ‫داد‪ .‬بعد از اتمام تحصیالت‬ ‫عمده‌ترین آثار در سینما‪:‬‬ ‫مقدماتی‪ ،‬وارد مدرسه عالی‬ ‫دشنه ‪ :‬فریدون گله‪۱۳۵۱ ،‬‬ ‫موسیقی تهران شد و زیر‬ ‫صبح روز چهارم‪ :‬کامران‬ ‫نظر آموزگارانی چون‪ :‬روبن‪ ،‬گریگوریان ولودویک وازل موسیقی را فرا گرفت‪ .‬پس از‬ ‫شیردل‪۱۳۵۱ ،‬‬ ‫پایان این دوره‪ ،‬با بورسیه‌ای که از رادیو و تلویزیون آن سال‌ها گرفت‪ ،‬راهی ینگه دنیا شد‪.‬‬ ‫فدایی ‪ :‬رضا عالمه‌زاده ‪۱۳۵۱‬‬ ‫واروژان در آمریکا مشغول به تحصیل در رشته‌ی «آرانژمان موسیقی و تنظیم آهنگ» شد‬ ‫غریبه ‪ :‬شاپور قریب‪۱۳۵۱ ،‬‬ ‫و در سال ‪ ۴۳‬به ایران بازگشت‪.‬در سال ‪ ۱۳۴۷‬برای اولین بار برای فیلم «جهنم سفید» به‬ ‫شهر قصه ‪ :‬منوچهر انور‪۱۳۵۲ ،‬‬ ‫کارگردانی «ساموئل خاچیکیان» موسیقی نوشت‪.‬در ادامه در فیلم «حسن کچل» ساخته‌ی‬ ‫ذبیح ‪ :‬محمد متوسالنی‪۱۳۵۴ ،‬‬ ‫«علی حاتمی» (‪ )۱۳۵۰‬که به عنوان اولین فیلم موزیکال سینمای ایران شناخته شده‪ ،‬همراه‬ ‫شب غریبان ‪ :‬فرزان دلجو و امیر‬ ‫با بابک افشار‪ ،‬پرویز اتابکی و اسفندیار منفردزاده‪ ،‬موسیقی متن این اثر را خلق کرد‪.‬‬ ‫مجاهد‪۱۳۵۴ ،‬‬ ‫در این فیلم عهدیه‪ ،‬کوروس سرهنگ‌زاده‪ ،‬مهتاب‪ ،‬سوسن و افشین آواز خواندند‪.‬در سال‌های‬ ‫همسفر ‪ :‬مسعود اسداللهی‪۱۳۵۴ ،‬‬ ‫ابتدایی دهه‌ی پنجاه‪ ،‬ذائقه‌ی موسیقی روزایران کم‌کم به سمت موسیقی پاپ تمایل پیدا کرد و‬ ‫نازنین‪ :‬علیرضا داودنژاد‪۱۳۵۵ ،‬‬ ‫«واروژان» سلطان بی‌رقیب این نوع موسیقی گردید‪ .‬وی چه با ساخت ملودی و چه تنظیم‬ ‫سریال سلطان صاحبقران (علی‬ ‫آثار دیگران‪ ،‬صاحب شناسنامه‌ای پربار در این حیطه شد‪ .‬واروژان برای اولین بار روی‬ ‫حاتمی)‬ ‫ترانه‌ی «بدرود» ایرج جنتی عطایی و صدای ویگن‪ ،‬ملودی ساخت و آن را تنظیم کرد‪.‬‬ ‫سریال طالق (مسعود اسداللهی)‬ ‫زنده‌یاد «بابک بیات» درباره‌ی آهنگ‌سازی «واروژان» می‌گفت‪:‬به جرأت می‌توانم بگویم‬ ‫که واروژان یک عمر در موسیقی ایران جاری است‪.‬‬ ‫واروژان در شهريورماه سال ‪ ، 1356‬درحال ضبط موسیقی فیلم «بر فراز آسمانها»‪،‬‬ ‫او یک عمر زحمت کشید تا در موسیقی ترانه‌ای مملکت ما لحظه‌های زیبا خلق کند‪ .‬بسیاری سکته کرد و روز ‪ 25‬شهريور ماه ‪ 1356‬بعد ازده روز بستری بودن در بيمارستان جم‬ ‫از تنظیم‌کنندگان موسیقی ایران که بعد از واروژان شروع به کار کردند‪ ،‬راه واروژان را تهران در سن ‪ 42‬سالگی در گذشت و یک روز بعد درگورستان ارامنه خاوران توسط‬ ‫ادامه دادند‪ .‬او آن قدر بی‌عقده بود که پیشرفت هر هنرمندی‪ ،‬او را خشنود می‌کرد‪ .‬یادم دوستان و آشنايان به خاک سپرده شد و موسیقی ايران يکی از ارکان اصلی و بی تکرار‬ ‫می‌آید وقتی موسیقی فیلم «برهنه تا ظهر با سرعت» را به تنهایی می‌ساختم‪ ،‬او مرتب خود را از دست داد‪.‬‬ ‫نگران من بود که مبادا نتوانم کارخوبی ارائه دهم‪ .‬ولی وقتی موسیقی فیلم را شنید‪ ،‬از جا (برگرفته از سایت پرشین پرشیا)‬ ‫بلند شد‪ ،‬مرا بوسید و گفت که معلوم است خیلی زحمت کشیده‌ای! و این بوسه و این جمله‬ ‫‪-----------------------------------------‬‬‫برای من جاودانه شد‪»...‬‬ ‫‪----------------------‬‬

‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P.34‬‬


‫آموزش عکاسی‬

‫‪35‬‬

‫گفتار هجدهم‪:‬‬ ‫سه روش برای از بين بردن نقاط اضافه در عکس‬ ‫محمد خيرخواه‬

‫احتماال برایتان پیش آمده که عکسی گرفته‌اید و‬ ‫لکه‌ای بر روی لنز یا بر روی صفحه‌ی حساس‬ ‫بوده که عکس‌تان را زشت و نامطلوب نشان‬ ‫می‌دهد‪ .‬در این گفتار سه روش ساده در فتوشاپ‬ ‫را برای ترمیم آنها مرور می‌کنیم‪.‬‬ ‫پیش از این‌که به سراغ نکات اصلی این گفتار‬ ‫بروم‪ ،‬باید دو نکته را یادآوری کنم‪ .‬ابتدا اینکه از بین بردن قسمتی از عکس به خصوص‬ ‫در عکاسی مستند کاری کامال غیرحرفه‌ای است و دست بردن در عکس و تحریف‬ ‫واقعیت محسوب می‌شود‪ ،‬پس تا جایی که ممکن است از این کار پرهیز کنید‪ .‬نکته دوم‬ ‫اینکه روش سوم برای از بین بردن نقاط نامطلوب که در این گفتار توضیح داده خواهد‬ ‫شد در حال حاضر تنها در فوتوشاپ ‪CS5‬قابل اجراست‪.‬‬ ‫روش اول برای پاک‬ ‫کردن لکه‌های اضافه در‬ ‫عکس‪ ،‬استفاده از ابزار‬ ‫(‪)Clone Stamp Tool‬‬ ‫است‪ .‬همین‌طور که در‬ ‫عکس پایین می بینید‪،‬‬ ‫در هنگام ثبت این عکس‬ ‫تعداد زیادی لکه‌ی سیاه‬ ‫بر روی صفحه حساس‬ ‫دوربینم‬ ‫(سی‌سی‌دی)‬ ‫وجود داشت‪.‬‬ ‫برای پاک کردن این لکه‌ها‬ ‫کافی است ابزار (‪Clone‬‬ ‫‪ )Stamp Tool‬را که با فلش‬ ‫سبز در تصویر مشخص شده‪،‬‬ ‫انتخاب کنید‪ .‬سپس از کناره‌ی‬ ‫همان قسمتی که می‌خواهید‬ ‫لکه را بردارید ( به شرط‬ ‫اینکه هم‌رنگ و یکنواخت‬ ‫باشد) دکمه‌ی (‪ )Alt‬بر روی‬ ‫کیبورد را فشار دهید و نگه‬ ‫دارید و سپس روی لکه‌ای که‬ ‫می‌خواهید بردارید کلیک کنید‪.‬‬ ‫این ساده ترین روش برای از‬ ‫بین بردن لکه ها است‪ ،‬هرچند‬ ‫که تمیزترین آنها نیست‪ .‬با‬ ‫تغییر دادن اندازه قلم این ابزار‬ ‫در باالی قسمت ابزارها می‬ ‫توانید نتیجه ای بهتر کسب‬ ‫همینطور با تغییر‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫(‪ )Opacity‬می توانید شدت و اندازه ی این حذف کردن را کنترل کنید‪.‬‬ ‫روش دیگر برای انجام این‬ ‫کار استفاده از ابزار (‪Patch‬‬ ‫‪ )Tool‬است که روش مورد‬ ‫عالقه و استفاده‌ی بسیاری از‬ ‫عکاسان حرفه‌ای هم هست‪.‬‬ ‫به دور نقطه‌ای که می‌خواهید‬ ‫حذف کنید دقیقا به مانند اینکه‬ ‫بخواهید نقاشی کنید‪،‬خطی‬ ‫بکشید‪ .‬سپس خطی که کشیده‌اید‬ ‫به صورت خطوط برجسته‬ ‫در‌می‌آید‪.‬‬ ‫موس را در میانه‌ همان خطوط قرار دهید و آن را به طرفی دیگر کمی دورتر از نقطه ای‬ ‫که انتخاب کرده‌اید بکشید‪ .‬به راحتی می‌بینید که لکه‪ ،‬نقطه و یا هرچیز نامطلوب دیگر از‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫بین می‌رود‪ ،‬بدون این‌که‬ ‫نیازی به تغییر دادن رنگ‬ ‫و کنتراست و ‪ ...‬باشد‪.‬‬ ‫روش آخردر نهایت کمی‬ ‫پیچیده‌تر است و در حال‬ ‫حاضر تنها در فوتوشاپ‬ ‫‪CS5‬این امکان وجود دارد‪.‬‬ ‫فرض کنید نمی‌خواهید‬ ‫عکس‌تان را ببرید که از‬ ‫سایز اصلی آن خارج شود‪،‬‬ ‫اما وجود نفر سمت راست‬ ‫در این عکس‪ ،‬چشم را‬ ‫می‌آزارد‪ .‬در این روش‬ ‫در کوتاه‌ترین زمان ممکن‬ ‫می‌توانید شخص سمت‬ ‫راست را از عکس‌تان حذف‬ ‫کنید‪ .‬ابتدا به وسیله ابزار‬ ‫‪Polygonal‬‬ ‫(‪Losso‬‬ ‫‪ )Tool‬در نوارابزار سمت‬ ‫راست فتوشاپ دور مکانی‬ ‫که می‌خواهید حذف کنید را‬ ‫خط بکشید‪.‬‬ ‫سپس داخل همان خط چین‬ ‫کشیده شده راست‌کلیک کنید‬ ‫و گرینه‌ی (‪ )Fill‬را انتخاب‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫در پنجره جدید گزینه ی‬ ‫(‪ )Content - Aware‬را انتخاب کنید و (‪ )Opacity‬را ‪ 100‬درصد بگذاريد‪.‬‬ ‫پس از چندین لحظه می‌بینید که شخص حذف شده است و جای خالی آن را فتوشاپ خود‬ ‫به خود با رنگ‌های مشابه اطراف پرکرده است‪)dw.com( .‬‬ ‫(گفتار نوزدهم را در شماره ی آينده مطالعه بفرمایید)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 35‬‬


‫هنر آشپزی‬ ‫ِ‬ ‫کيوسکی مرغ ‪KIEVSKI‬‬ ‫ِ‬ ‫این غذا متعلق به کشور اوکراین‪ ،‬شهر کیف است‪ .‬بسیار‬ ‫ساده ولی بسیار خوشمزه‪ ،‬زیبا و مجلسی است‪ .‬این غذا‬ ‫عموماً در کنار غذاهای دیگر برای مراسم های مجلل‬ ‫عروسی تهیه می شود ‪.‬‬ ‫مواد الزم ‪ :‬سینه مرغ بهمراه کتف‪ ،‬کره برای هر قطعه‬ ‫سینه مرغ ‪ 25-20‬گرم‪ ،‬جعفری یا اسفناج تازه ‪ ،‬ادویه‬ ‫نمک و فلفل‪ ،‬سیر تازه یا پودر سیر‪ ،‬آرد سفید‪ ،‬آرد‬ ‫سوخاری‪ ،‬تخم مرغ‪ ،‬روغن گیاهی‪ ،‬پیاز‪ ،‬آبلیموتازه‪،‬‬ ‫شیر‪ ،‬پنیر موزرال‪.‬‬ ‫برای تهیه ماریناد‪ ،‬در ظرف مناسب ابتدا پیاز اسالیس‬ ‫شده را بهمراه کمی سیر‪ ،‬آبلیمو تازه‪ ،‬روغن زیتون‪،‬‬ ‫نمک و فلفل خوب با هم مخلوط می کنیم‪ .‬سینه مرغ را با استیک کوب بکوبید طوری که‬ ‫لبه های سینه نازک شود ولی مراقب باشید تا پاره نشود‪ .‬سپس سینه ها را به مدت حداقل‬ ‫یک ساعت درون ماریناد در یخچال نگه دارید‪ .‬جعفری و سیر تازه را خرد کرده و با‬ ‫کره سفت میکس کنید‪ .‬سینه ها را از یخچال خارج کرده و به اندازه یک توپ تنیس از‬ ‫مخلوط سبزی و پنیر موزرال در وسط سینه بگذارید‪ ،‬سینه را از قسمت روبروی استخوان‬ ‫کتف لوله کرده تا به کتف برسید‪ ،‬می توانید برای نگه داشتن رول از نخ یا چوب خالل‬ ‫بلند استفاده کنید‪ .‬برای سفت شدن شکل رول ها‪ ،‬آنها را به مدت نیم ساعت در فریزر می‬ ‫گذاریم‪ .‬سپس تخم مرغ ها را در ظرفی شکسته به همراه کمی شیر خوب بهم می زنیم‪.‬‬

‫درون یک ظرف گود روغن ریخته و روی حرارت می گذاریم تا خوب داغ شود‪ .‬سپس‬ ‫رول ها را ابتدا درون آرد سفید بعد مخلوط تخم مرغ با شیر و در نهایت درون پودر‬ ‫سوخاری کرده و در روغن سرخ می کنیم‪ .‬رول ها را از ظرف خارج و روی حوله‬ ‫تمیزی قرار دهید تا روغن اضافی آن گرفته شود ‪ .‬این غذا بهمراه سبزیجات بخار پز شده‬ ‫بسیار شیک و خوشمزه است‪.‬‬ ‫نگارش‪ :‬مانی‬ ‫‪PERSIAN & ITALIAN CHEF‬‬ ‫‪MANI_PRIVATECHEF@YAHOO.COM‬‬

‫کباب داغ با نان داغ مشهدی‪،‬‬ ‫تنها در رستوران خليج فارس‬ ‫‪Tel: 604.971.5113‬‬

‫‪Cell: 778.323.2879‬‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 36‬‬


‫شبکه متخصصان ايرانی‬

‫فرهنگ ‪ BC‬نشريه ای مستقل‪ ،‬متن ّوع‪ُ ،‬پربار و آموزنده‬ ‫با بهترين خدمات آگهی‬

‫‪778.317.4848‬‬

‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 37‬‬


‫رياضيات‬ ‫گزينش مطلب برای اين بخش از"عليرضا خاتون آبادی"‬

‫شمارش‬ ‫شمارش روال تخصیص یک‌به‌یک شماره به هریک از اعضای یک مجموعه برای پی‬ ‫بردن به انداز ٔه مجموعه است‪ .‬شمارش و اندازه‌گیری از مهم‌ترین روال‌های ریاضیات‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫مفهوم شماره و شمردن بسیار کهنه‌تر از تاریخ هستند و از این رو چگونگی پیدایش و‬ ‫باروری شمارش ناشناخته است‪ .‬با این همه می‌توان گمان کرد که بشر از دیرباز عدد را‬ ‫می‌شناخته است یا دست کم از کم و بیش بودن شمار چیزها آگاه بوده است؛ زیرا حتی‬ ‫برخی از جانوران نیز از چنین درکی برخوردارند‪ .‬دیرزمانی گذشت تا بشر توانست‬ ‫نشانه‌هایی هندسی برای نمایش شماره‌ها بسازد و بی‌گمان‪ ،‬نمادهای نشان‌دهند ٔه شماره‌ها‬ ‫را پیش از نشانه‌های دیگر ساخته است‪.‬‬ ‫راه های نگهداری حساب‬ ‫شمارش با انگشت‪ :‬احتماال نخستین بار شمارش با انگشت صورت گرفته است‪ .‬در زبان‬ ‫انگلیسی کلمه ی "‪ "digit‬عالوه بر معنای عادی خود که انگشت است‪ ،‬معنای رقم هم‬ ‫می دهد‪.‬‬ ‫شمارش با سنگریزه‪ :‬این روش نیز روشی متداول بوده به طوری که تعدادی سنگریزه‬ ‫(تعداد مشخصی از آن ها) در یک کیسه قرار میگرفته‪ .‬همچنین کلمه ی حساب کردن در‬ ‫زبان انگلیسی‪ ،‬مشتق از لفظی التینی به معنای سنگریزه است‪.‬‬ ‫شمارش با تکه چوب‪ :‬چینی های قدیم برای محاسبه از تکه چوب استفاده میکردند‪ .‬به‬ ‫صورتی که ابتدا آن هار پنج تا پنج تا جدا کرده و به هم میبستند‪.‬‬ ‫شمارش با چوب خط‪ :‬شاید کهن‌ترین راه نگه داشتن حساب روش‌های ساده‌ای باشد که‬ ‫به آن‌ها چوب‌خط می‌گوییم‪ .‬در چوب‌خط از تناظر یک‌به‌یک یاری می‌گیرند‪ .‬نگه داشتن‬ ‫حساب به یاری دسته کردن سنگریزه‪ ،‬یا کشیدن شیاری بر گل و سنگ و چوب‪ ،‬یا کندن‬ ‫دندانه بر شاخه‪ ،‬یا گره زدن ریسمان‪ ،‬ساده‌ترین و آشناترین روش‌های نگه‌داری حساب‬ ‫بوده‌اند‪.‬‬ ‫شمارش با گره زدن‪ :‬اینکاها برای شمارش دسته های گندمی که درو میکردند‪ ،‬طنابی‬ ‫را گره میزدند‪.‬‬ ‫شمارش با عالمت گذاری‪ :‬این روش امروزه هم متداول است؛ به طوری که با تکه ای‬ ‫سنگ یا مداد یا هر چیز دیگر چند خط (معموال ‪ ۱۰‬خط) میکشیم و خطی مایل بر روی‬ ‫آن ها میکشیم تا یک دسته ایجاد شود‪.‬‬ ‫شمارش با چرتکه‪ :‬شما میتوانید با حرکت دادن مهره های چرتکه بر روی سیم های‬ ‫آن‪ ،‬مسئله ای را حل کنید‪.‬در اولین سیم طرف راست‪ ،‬هر مهره ی زیر میله ی عرضی‬ ‫‪،‬نماینده ی یک ‪ ،‬و هر مهره ی باالی میله ی عرضی‪ ،‬نماینده ی پنج است‪ .‬مهره های‬ ‫سیم دوم در پایین نماینده ی ده و در باال نماینده ی پنجاه هستند‪ .‬در میله ی سوم‪ ،‬مهره ها‬ ‫ارقام صد و پانصد را نشان میدهند‪.‬‬ ‫شمارش با اعداد‪ :‬محاسبه با اعداد امروزه رایج تر از محاسبه با چرتکه است و در قسمت‬ ‫بزرگی از جهان استفاده دارد‪ .‬پانصد سال قبل‪ ،‬عمل محاسبه با اعداد را محاسبه ی قلمی‬ ‫می نامیدند‪ .‬انتخاب این نام به این منظور بود که روش قلمی‪ ،‬از محاسبه با مهره یا طرق‬ ‫دیگر تمیز داده شود‪.‬‬ ‫ماشین های حساب‪ :‬ماشین های حساب کنونی می توانند اعمال چهارگانه ی ریاضی‬ ‫رابه سرعت انجام دهند‪.‬بعضی از این ماشین ها بسیار ساده‪ ،‬و بعضی دیگر بسیار پیچیده‬

‫اند‪.‬حسابگر های بزرگ الکتریکی می توانند‪،‬ظرف چند ساعت‪ ،‬مسئله ای را حل کنند که‬ ‫یک نفر‪ ،‬با کاغذ و قلم‪،‬باید در طول صد ها سال حل کند‪.‬‬ ‫دستگاه شمارش‬ ‫دستگاه شمارش یا دستگاه اعداد یک دستگاه نشانه‌گذاری ریاضی است برای نشان دادن‬ ‫اعداد یک مجموعه توسط نمادها به شیوه‌ای سازگار‪ .‬این دستگاه طوری است که امکان‬ ‫می‌دهد تا عددی مانند «‪ »۱۱‬در دستگاه اعداد دودویی‪ ،‬سه تفسیر شود و در دستگاه اعداد‬ ‫دهدهی یازده و در دستگاه‌های دیگر‪ ،‬عددهایی دیگر‪.‬‬ ‫پس از آن که شمردن گسترش یافت‪ ،‬نیاز افتاد که نظامی برایش استوار کنند‪ .‬از آن‌جا که‬ ‫انگشتان دست‪ ،‬ساده‌ترین ابزار شمارش یک‌به‌یک هستند‪ ،‬شگفت‌آور نیست که پایه‌های‬ ‫شمارش ‪ ۵‬و ‪ ۱۰‬نخستین پایه‌های استفاده شده باشند‪ .‬امروز هم گروهی در آمریکای‬ ‫جنوبی چنین می‌شمارند‪ :‬یک‪ ،‬دو‪ ،‬سه‪ ،‬چهار‪ ،‬دست‪ ،‬دست و یک‪ ،‬دست و دو‪ . ... ،‬با‬ ‫این همه نشانه‌های فراوانی در دست است که عددهای ‪ ۲‬و ‪ ۳‬و ‪ ۴‬و ‪ ۶‬هم پایه شمارش‬ ‫دسته‌هایی از مردمان بوده‌اند‪ .‬حتی امروز هم بومیان کوئینزلند این‌گونه می‌شمرند‪ :‬یک‪،‬‬ ‫دو‪ ،‬دو یک‪ ،‬دو دو‪ ،‬خیلی‪ .‬گروهی از بومیان آفریقا در پای ٔه ‪ ۶‬می‌شمرند‪ .‬افراد قبیله‌ای در‬ ‫فی‌جی از پای ٔه ‪ ۴‬برای شمردن یاری می‌گیرند‪ .‬قبایل بسیاری در آمریکای جنوبی زندگی‬ ‫می‌کنند که از پای ٔه ‪ ۳‬برای شمارش بهره می‌برند‪.‬‬ ‫دستگاه شمار هندی‪ -‬عربی‬ ‫دستگاه شمار هندی‪ -‬عربی به هندیان که احتماال مخترع آن هستند و به اعراب که آن را به‬ ‫اروپای غربی انتقال دادند منسوب است‪ .‬قدیمی ترین نمرونه های محفوظ مانده از عالیم‬ ‫عددی امروزی بر روی چند ستون سنگی که در حدود ‪ 250‬ق‪.‬م‪ .‬به وسیله شاه آشوکا‬ ‫در هند بر پا شدند یافت می شود‪ .‬نمونه های قدیمی دیگری اگر به درستی تعبیر شده‬ ‫باشند در هند در آثاری که حدود سال ‪ 100‬ق‪.‬م‪ .‬بر دیوارهای غاری در تپه ای نزدیک‬ ‫پونه کنده شده اند و در بعضی کتیبه های حفاری شده متعلق به حدود سال ‪ 200‬میالدی‬ ‫در غارهایی واقع در ناسیک پیدا شده اند‪ .‬در این نمونه های قدیمی صفر وجود ندارد‬ ‫و در آنها از نماد گذاری موضعی استفاده نشده است‪ .‬با این حال ارزش موضعی و نیز‬ ‫صفر می بایستی در زمانی قبل از ‪ 800‬میالدی در هند معمول شده باشد زیرا خوارزمی‬ ‫ریاضیدان ایرانی چنین صورت کاملی از دستگاه هندی را در کتابی متعلق به سال ‪825‬‬ ‫میالدی شرح می دهد‪.‬‬ ‫اینکه عالئم شمار‬ ‫جدید چگونه و در چه‬ ‫زمانی برای اولین بار‬ ‫وارد اروپا شده اند‬ ‫معین نیست‪ .‬به احتمال‬ ‫قوی انتقال آنها توسط‬ ‫بازرگانان و سیاحان‬ ‫مدیترانه صورت گرفته‬ ‫است‪ .‬این عالیم در یک‬ ‫دستنوشته اسپانیایی متعلق به قرن دهم دیده می شود و ممکن است به وسیله اعراب که در‬ ‫سال ‪ 711‬میالدی به این شبه جزیره حمله کردند و صدها سال در آنجا ماندند در اسپانیا‬ ‫معمول شده باشد‪ .‬دستگاه کامل شده با ترجمه التین رساله خوارزمی در قرن دوازدهم و‬ ‫کارهای بعدی اروپائیان در اینباره به طور وسیعتری رواج یافت‪.‬‬ ‫طی ‪ 400‬سال پس از آن نزاع هایی بین طرفداران چرتکه و الگوریست ها نامی که به‬ ‫هواخواهان دستگاه جدید اطالق می شد درگرفت و پیش از سال ‪ 1500‬میالدی قواعد‬ ‫کنونی ما در محاسبات چیرگی یافتند‪ .‬با گذشت صد سال دیگر طرفداران چرتکه تقریبا‬ ‫از یاد رفته بودند و با آغاز قرن هجدهم هیچ اثری از چرتکه در اروپای غربی دیده نیم‬ ‫شد‪ .‬پیدایش مجدد آن به عنوان یک تحفه‪ ،‬مدیون پونسله مهندس فرانسوی بود که بعد از‬ ‫آزاد شدن از زندان روسها که به دنبال لشکر کشی ناپلئون به روسیه بدان گرفتار شده بود‬ ‫نمونه ای از آن را به فرانسه آورد‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)42‬‬

‫علیرضا خاتون آبادی‬ ‫دکتری ریاضی‬

‫‪778-926-1382‬‬

‫‪Math Tutoring High School & College: Math 8-12, Pre-Calculus, Calculus, SAT, AP, IB, Online, GRE, MCAT, GMAT‬‬

‫تدریس راییض مطابق رسفصل دروس اب اتکید بر حل مساهل توسط هیات علمی دانشگاه اب ‪ 15‬سال سابقه تدریس‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P.38‬‬


‫وام ‪39‬‬ ‫مسکن‬

‫ادبيات کودک‬ ‫توصيه هايی برای تشويق به مطالعه‪1‬‬ ‫مترجم‪ :‬بهاره بهداد‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫مطالعه برای تمام افراد الزم است و البته برای کودکان الزم تر‪.‬‬ ‫مطالعه باید برای آنها به صورت یک عادت در بیاید تا دایره‬ ‫واژگان خوبی کسب کرده و نیز از لحاظ اخالقی رشد کنند‪ .‬به‬ ‫همین دلیل‪ ،‬چند توصیه برای تشویق همه‪ ،‬کوچک و بزرگ‪ ،‬به‬

‫مطالعه ارائه می کنیم‪.‬‬ ‫‪ .1‬نباید اجازه دهید که کودکان و بزرگساالن‪ ،‬مطالعه را کاری خسته کننده تلقی کنند‪:‬‬ ‫برای تحریک انگیزه ی خواندن‪ ،‬مهم این است که عالیق آنها را بشناسید تا کتابی متناسب‬ ‫با این عالیق به آنها پیشنهاد کنید ‪ .‬با این اقدام‪ ،‬شوقی برای خواندن در آنها ایجاد می کنید‪.‬‬ ‫این شوق آنها را به سمت خواندن داستانهای مشهورو نیز کسب اطالعات بیشتر رهنمون‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫‪ .2‬یکی از بهترین روشهای تشویق کودکان به مطالعه‪ ،‬این است که زمانی را بگذارید‬ ‫تا درباره داستانهای خوانده شده‪ ،‬صحبت کنید‪ .‬روش کار به این صورت است که کتابی‬ ‫به کودک یا بزرگسال داده می شود و بعد از او خواسته می شود که بازخوردی از کتاب‬ ‫داشته باشد و راجع به قسمت هایی از داستان که توجه اش را جلب کرده ‪،‬صحبت کند‪.‬‬ ‫به این ترتیب متوجه می شوید که واقعا کتاب را خوانده است و می تواند از آن برداشتی‬ ‫متناسب ارائه کند‪.‬‬ ‫‪ .3‬توصیه دیگربرای تشویق به مطالعه این است که هر روز ساعتی مشخص به خواندن‬ ‫اختصاص دهند‪ .‬در صورت لزوم‪ ،‬یک بار در روز شما می توانید در خواندن کتاب با‬ ‫کودک همراهی کنید تا به مرور این فعالیت تبدیل به فعالیتی روزانه شود‪ .‬می توانید در‬ ‫ابتدا‪ ،‬حتی خود کتابی که دوست دارد را برای اوبخوانید تا اینکه کم کم او را به خواندن‬ ‫به تنهایی تشویق کنید‪.‬‬

‫"هزينه ی بيمه وام خانه باال می رود"‬ ‫امير بوترابی‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫"شرکت وام و خانه ی کانادا" یا ‪ CMHC‬قصد دارد بيمه وام‬ ‫مسکن را از ماه مارس ‪ 2017‬افزایش دهد‪ .‬تخمین زده می‬ ‫شود که این افزایش قيمت در حدود ‪ 5‬دالر برای وام های در حد‬ ‫‪ 250000‬دال خواهد بود‪ .‬میانگین وام های ‪ CMHC‬در نُه ماه اول سال ‪ 2016‬در حد‬ ‫‪ 245000‬دالر بود‪.‬‬ ‫نماینده ی این شرکت اعالم کرده است که ‪ CMHC‬انتظار ندارد که این افزایش‪ ،‬در‬ ‫قدرت خرید خانه ی کانادایی ها تأثیر بزرگی داشته باشد‪ .‬وی افزوده است که بطور‬ ‫کل این تغییرات رقابت در صنعت بیمه وام خانه را حفظ کرده و به ثبات مالی کمک‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬ ‫نیاز به پشتوانه مالی بیشتر برای شرکت های وام بیمه یکی از درخواست های ‪OFSI‬‬ ‫(دفتر نظارت مراکز مالی) بوده و از اول ژانویه ‪ 2017‬الزام به آن در دستور کار قرار‬ ‫گرفته و مقدار افزایش هزینه بیمه هم با پشتوانه ای که برای آن وام در نظر گرفته می‬ ‫شود‪ ،‬رابطه مستقیم دارد‪.‬‬ ‫نگهداری پشتوانه ی مالی حائلی است در مقابل ضررهای پیش بینی نشده و در درازمدت‬ ‫به ثبات اقتصادی سیستم مالی کمک خواهد کرد‪.‬‬

‫‪ .4‬تنوع درحوزه کودکی بسیار جالب است‪ .‬همه معموال دوست دارند فقط در یک موضوع‬ ‫خاص مطالعه کنند و از این طریق به دانش خود اضافه کنند‪ .‬بهتر است بچه ها را با‬ ‫موضوعات متنوعی آشنا کنید به این صورت که با روش هایی غیر از کتاب ‪ ،‬دانش کسب‬ ‫کنند‪ .‬بعد همین دانش آنها را به سوی خواندن کتاب می کشاند‪.‬‬ ‫‪ .5‬مورد بعدی‪ ،‬مطالعه زندگی نامه افراد موفق است‪ .‬به خصوص در مورد کودکان‪ ،‬این‬ ‫موضوع آنها را به خواندن تشویق می کن ‪.‬‬ ‫‪.6‬خواندن کتاب های جالب خیلی مهم است و مهمتر از آن این است که کودکان بعد از‬ ‫خواندن کتاب ها‪ ،‬به جستجو برای کسب دانش بیشتر درموضوع کتاب یا شخصیت های‬ ‫داستان بپردازند‪.‬‬ ‫‪.7‬هرگز برای تنبیه کودکان‪ ،‬به آنها نگویید‪ " :‬برو کتاب بخوان!" این کار باعث می شود‬ ‫از خواندن کتاب متنفر شوند‪.‬‬ ‫منبع‪/https://edu.academy/7-conseils-pour-encourager-la-lectur :‬‬

‫نرخ بیمه (‪ )premium‬بر اساس نسبت وام مسکن به ارزش خانه محاسبه می شود‪ .‬این‬ ‫ً‬ ‫معموال به اصل وام افزوده شده و در طول عمر‬ ‫مبلغ را می توان یکجا پرداخت کرد ولی‬ ‫وام بازپرداخت می شود (البته با رهایی که به وام تعلق می گیرد)‪.‬‬ ‫‪ CMHC‬بطور منظم نرخ بيمه خود را بررسی می کند و بر اساس مقدار ادعاها‪ ،‬هزینه‬ ‫ها و با در نظر گرفتن پشتوانه ی مالی الزم‪ ،‬قیمت های خود را تعیین می نماید‪.‬‬ ‫‪ CMHC‬باتجربه ترین شرکت وام بیمه مسکن کانادا است و با وامی که در اختیار شما‬ ‫می گذارد می توانید به خرید یک خانه با ‪ 5‬درصد پول پیش پرداخت اقدام کنید‪.‬‬ ‫الزم به تذکر است که در کانادا‪ ،‬بیمه ی وام مسکن برای وام هایی که زیر ‪ 20‬درصد‬ ‫پول پیش پرداخت گذاشته شده‪ ،‬ضروری است‪ .‬برای گرفتن این نوع وام ها شرایطی‬ ‫در نظر گرفته شده که در مقاالت بعدی به آنها خواهیم پرداخت‪ .‬‬

‫فرهنگ ‪ BC‬نشريه ای مستقل‪ ،‬متن ّوع‪ُ ،‬پربار و آموزنده‬ ‫با بهترين خدمات آگهی‬ ‫‪778.317.4848‬‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 39‬‬


‫جدول و سرگرمی‬ ‫يک جدول سودوکو‬

Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 40

Friday, Feb. 3, 2017


‫جدول ويژة‬ ‫نشرية فرهنگ‬ ‫(يک اديب و نويسنده نامدار)‬

‫شماره ی ‪356‬‬ ‫طراح‪ :‬بهمن‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫(حل جدول در صفحه ی ‪)44‬‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪ -1‬ادیب‪ ،‬پژوهشگر و نویسنده نامدار ایرانی که در‬ ‫زندان جمهوری اسالمی به قتل رسید و نام یکی از آثار‬ ‫او را در میانه ی جدول این شماره ی "فرهنگ ‪ "BC‬می‬ ‫بینید ‪ -‬جایز و مشروع‬ ‫‪ -2‬نام پنج تن از پادشاهان سلسله اشکانیان ‪ -‬از سالطين‬ ‫نامدار سلسله ی سلجوقیان ‪ -‬شهر و استانی در ایران‬ ‫‪ -3‬بزرگ و کوچکش را در آسمان بجویید ‪ -‬دادوستد‬ ‫ با خرید و فروش انسان ها بویژه اسیران‪ ،‬آنها را در‬‫خدمت خود می گرفتند‬ ‫‪ -4‬از واحدهای طول ‪ -‬یکی از رشته های ورزش دو‬ ‫بزرگ خاندان‬ ‫و میدانی ‪ -‬جد و‬ ‫ِ‬ ‫‪ -5‬از نوشیدنی های گرم ‪ -‬شهری در استان آذربایجان‬ ‫غربی ‪ -‬قصر ‪ -‬يکه و بیکس‬ ‫‪ -6‬بچه گوسفند ‪ -‬از نام های پسرانه ‪ -‬انبوه‬ ‫‪ -7‬نوعی پرنده ‪ -‬دلیری و بی پروایی‬ ‫‪ -8‬بنده و غالم ‪ -‬از ذرات بنیادی‬ ‫‪ -9‬یکی از موجودات ذره بینی ‪ -‬پهناورترین قاره‬ ‫‪ -10‬چغندر پخته ‪ -‬گل سرخ‬ ‫‪ -11‬سنگدلی و نیز بدبختی ‪ -‬بلد و هدایت کننده‬ ‫‪ -12‬حرف تصدیق ‪ -‬پایان و نتیجه کار ‪ -‬ابزاری برای‬ ‫نخریسی‬ ‫‪ -13‬جعل و نادرستی ‪ -‬ریم و شوخ ‪ -‬نیت و آهنگ ‪-‬‬ ‫افسر و دیهیم‬ ‫‪ -14‬میانه ‪ -‬از سازهای ایرانی ‪-‬هر یک از واحدهای‬ ‫الفبا که از واژه ها از پیوستن آنها پدید می آیند‬ ‫‪ -15‬داستانی نوشته ی صادق هدایت ‪ -‬از واحدهای‬ ‫طول و مسافت در ایران ‪ -‬مکان‬ ‫‪ -16‬ولی ‪ -‬بادیه و بیابان و نیز گذرگاه سیل ‪ -‬شهری‬ ‫در خراسان‬ ‫‪ -17‬رشته کوهی در اروپای مرکزی ‪ -‬از شاعران زن‬ ‫نامدار ایران در نیمه اول قرن بیستم‬

‫عمودی‪:‬‬ ‫‪ -1‬آسان و بی پیرایه ‪ -‬آنکه شهرت بد دارد و نامش را‬ ‫به زشتی می برند ‪ -‬نام دختر کورش بزرگ که همسر‬ ‫داریوش بزرگ و مادر خشایارشا بود‬ ‫‪ -2‬یکی از قوم های سامی ‪ -‬از واژگان پرسش ‪ -‬خاور‬ ‫ مرغ خوشبختی و سعادت‬‫‪ -3‬عنصری شیمیایی ‪ -‬چربدست و کارآمد ‪ -‬گفت و گو با‬ ‫صدای بلند و نیز هیاهو و مشاجره‬ ‫‪ -4‬رفاقت و مو ّدت ‪ -‬شهری در عراق ‪ -‬گسترش‬ ‫‪ -5‬کمک و مددکار ‪ -‬نیرو ‪ -‬جغد ‪ -‬شادی و شادمانی‬ ‫‪ -6‬از درازترین رودخانه ها در جنوب آسیا ‪ -‬پایتخت لبنان‬ ‫‪ -7‬دیو خشکسالی در باورهای ایرانیان باستان ‪ -‬سزاوار‬ ‫و شایسته و متناسب‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪ -8‬خاک و گل کوزه گری ‪ُ -‬شش ‪ -‬صریح و بی‬ ‫پرده ‪ -‬از حرف های الفبا‬ ‫‪ -9‬حرکت و تکان و نیز نهضت ‪ -‬شتاب و‬ ‫چاالکی و نیز پرخاش و خشونت‬ ‫‪ -10‬خشت پخته ‪ -‬از ویتامین ها ‪ -‬کنیه ای‬ ‫برای مردان ‪ -‬واحد پول ژاپن‬ ‫‪ -11‬ابزاری برای باال رفتن از جایی مرتفع ‪ -‬به‬ ‫کار بردن و استفاده کردن‬ ‫‪ -12‬حیوان ‪ -‬برداشتن و از میان بردن‬ ‫‪ -13‬فلزی که از ترکیب آهن و ذغال درست‬ ‫می شود و نزدیک به پنج درصد آن را کربن‬ ‫تشکیل می دهد ‪ -‬دنی و فرومایه ‪ -‬بخشی از پای‬ ‫آدمی ‪ -‬اسف و دریغ و افسوس‬ ‫‪ -14‬نشانه ‪ -‬مهیا و حاضر ‪ -‬اجازه دادن و‬ ‫مرخص کردن بویژه اجازه دانن برای عبور و‬ ‫خروج کاال از گمرک‬ ‫مخرب و درهم شکننده ‪ -‬پنبه زن و حالج‬ ‫‪ّ -15‬‬ ‫ از ضمیرهای فاعلی‬‫‪ -16‬مقابل و برابر ‪ -‬از عددهای یکان ‪ -‬خیزاب‬ ‫ ساغر شراب‬‫‪ -17‬برای جویدن الزم است ‪ -‬تیز و فرز و‬ ‫چابک ‪ -‬پیامبر نقاش و صاحب کتاب ارژنگ‬ ‫‪-------------------------‬‬‫‪--------------‬‬‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 41‬‬


‫‪42‬‬

‫شمارش‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)38‬‬

‫‪ ...‬عالئم عددی قبل از آنکه با پیدایش صنعت چاپ تثبیت شوند صورت های مختلفی به‬ ‫خود گرفتند‪ .‬کلمه زیرو انگلیسی احتماال از زفیرم که صورت التینی شده صفر عربی‬ ‫است گرفته شده است و این کلمه به نوبه خود ترجمه سونیای هندی به معنای پوچ یا تهی‬ ‫است‪ .‬صفر عربی در قرن سیزدهم به صورت صیفرا توسط نموراریوس‪ ،‬وارد آلمان شد‬ ‫که واژه کنونی ‪ cipher‬انگلیسی به معنای سفر‪ ،‬ماخوذ از آن است‪.‬‬ ‫عالئم عددی قبل از آنکه با پیدایش صنعت چاپ تثبیت شوند صورت های مختلفی به خود‬ ‫گرفتند‪ .‬کلمه زیرو انگلیسی احتماال از زفیرم که صورت التینی شده صفر عربی است‬ ‫گرفته شده است و این کلمه به نوبه خود ترجمه سونیای هندی به معنای پوچ یا تهی است‪.‬‬ ‫صفر عربی در قرن سیزدهم به صورت صیفرا توسط نموراریوس‪ ،‬وارد آلمان شد که‬ ‫واژه کنونی ‪ cipher‬انگلیسی به معنای سفر‪ ،‬ماخوذ از آن است‪.‬‬ ‫دستگاه شمارش مصریان‬

‫دستگاه شمارش‪ 1‬یا‬ ‫دستگاه اعداد‪ 2‬یک‬ ‫دستگاه نشانه‌گذاری‬ ‫است‬ ‫ریاضی‪3‬‬ ‫برای نشان دادن‬ ‫اعداد توسط نمادها‬ ‫به شیوه‌ای سازگار‪.‬‬ ‫دستگاه شمارش اعداد‪ ،‬برای بیان اعداد بوجود آمده اند‪ .‬در گذشته دور‪ ،‬اینکار در قالب‬ ‫نمادهای تصویری انجام می پذیرفت و به تدریج تبدیل به نمادهای ریاضی و عددی شدند‪.‬‬ ‫در نمادگذاری عددی‪ ،‬پایه شمارش مطرح شد و نحوه دسته بندی کردن گروه اعداد (و‬ ‫به اصطالح چندتا چندتا شمردن)‪ ،‬مبنای شمارش شد و به تشکیل یک سیستم شمارش‬ ‫انجامید‪ .‬به عنوان مثال دستگاه اعداد مشخص می‌کند که رقمی مانند ‪ 11‬در دستگاه اعداد‬ ‫دودویی‪ ،‬سه تفسیر شود ('یک' عدد ‪ 1‬به اضافه 'یک' عدد ‪ )2‬و در دستگاه اعداد ده دهی‪،‬‬ ‫یازده و در دستگاه‌های دیگر‪ ،‬مقادیر متفاوت دیگر‪.‬‬

‫پس از آن که شمارش گسترش یافت‪ ،‬نیاز افتاد که نظامی برایش استوار کنند‪ .‬از آن‌جا که‬ ‫انگشتان دست‪ ،‬ساده‌ترین ابزار شمارش یک‌به‌یک هستند‪ ،‬شگفت‌آور نیست که پایه‌های‬ ‫شمارش ‪ ۵‬و ‪ ۱۰‬نخستین پایه‌های استفاده شده باشند‪ .‬امروز هم گروهی در آمریکای‬ ‫جنوبی چنین می‌شمارند‪ :‬یک‪ ،‬دو‪ ،‬سه‪ ،‬چهار‪ ،‬دست‪ ،‬دست و یک‪ ،‬دست و دو‪ . ... ،‬با‬ ‫این همه نشانه‌های فراوانی در دست است که عددهای ‪ ۲‬و ‪ ۳‬و ‪ ۴‬و ‪ ۶‬هم پایه شمارش‬ ‫دسته‌هایی از مردمان بوده‌اند‪ .‬حتی امروز بومیان کوئینزلند هم این‌گونه می‌شمرند‪ :‬یک‪،‬‬ ‫دو‪ ،‬دو یک‪ ،‬دو دو‪ ،‬خیلی‪ .‬گروهی از بومیان آفریقا در پای ٔه ‪ ۶‬می‌شمرند‪ .‬افراد قبیله‌ای در‬ ‫فی‌جی از پای ٔه ‪ ۴‬برای شمردن یاری می‌گیرند‪ .‬قبایل بسیاری در آمریکای جنوبی زندگی‬ ‫می‌کنند که از پای ٔه ‪ ۳‬برای شمارش بهره می‌برند‪.‬‬ ‫برخی از دستگاه های مرسوم شمارش در پایه های مختلف‪ ،‬به شرح زیر است‪:‬‬ ‫ دستگاه اعداد پایه ‪ -۲‬دستگاه اعداد پایه ‪ -۸‬دستگاه اعداد پایه ‪ -۱۰‬دستگاه اعداد پایه‬‫‪ -۱۶‬دستگاه اعداد پایه ‪۶۰‬‬ ‫دستگاه شمارش بابلیان (مبنای شصت)‬

‫شصت به عنوان مبنا و پایه شمارش محسوب می‌شود‪ .‬سومریان باستان این روش‬ ‫شمارش را سه هزار سال پیش از میالد ابداع کردند و سپس آن را به بابلیان‪ 3‬منتقل‬ ‫کردند‪ .‬این شیوه شمارش به شکل اصالح شده هنوز هم در اندازه‌گیری زمان‪ ،‬زاویه و‬ ‫مختصات جغرافیایی کاربرد دارد‪ .‬عدد شصت‪ ،‬عددی است که بخش پذیری باالیی دارد‪،‬‬ ‫و به دوازده فاکتور یا مقسوم علیه‪ ،‬یعنی {‪،۳۰ ،۲۰ ،۱۵ ،۱۲ ،۱۰ ،۶ ،۵ ،۴ ،۳ ،۲ ،۱‬‬ ‫‪ }۶۰‬بخش پذیر است که از بین آنها ‪ ۳ ،۲‬و ‪ ۵‬عدد اول هستند‪ .‬با این بخش پذیری باال‪،‬‬ ‫اعداد بدست آمده از تقسیم کردن آن بدون کسری بوده و بیان کردن آن ساده‌تر می‌شود‪.‬‬ ‫به عنوان مثال‪ ،‬یک ساعت را می‌تواند به طور مساوی و بدون کسر‪ ،‬به بخش‌های از ‪۳۰‬‬ ‫دقیقه‪ ۲۰ ،‬دقیقه‪ ۱۵ ،‬دقیقه‪ ۱۲ ،‬دقیقه‪ ۱۰ ،‬دقیقه‪ ۶ ،‬دقیقه‪ ۵ ،‬دقیقه‪ ۴ ،‬دقیقه‪ ۳ ،‬دقیقه‪۲ ،‬‬ ‫دقیقه و ‪ ۱‬دقیقه تقسیم نمود‪ ،‬بدون اینکه نیازی به استفاده از ثانیه باشد‪ .‬همچنین شصت‬ ‫کوچکترین عددی است که به اعداد ‪ ۱‬تا ‪ ۶‬بخش پذیر است و بنابراین کوچکترین مضرب‬ ‫مشترک اعداد ‪ ۱‬تا ‪ ۶‬می‌باشد‪.‬‬ ‫مثالی از تبدیل عددی‬ ‫در مبنای ‪ ۶۰‬به دسیمال‬ ‫(مبنای ‪)۱۰‬‬ ‫دستگاه شمارش شصت‬ ‫تایی که در سالیان دور‬ ‫در بین النهرین استفاده‬ ‫می شد‪ ،‬یک سیستم ‪۶۰‬‬ ‫تایی محض نبود‪ ،‬زیرا‬ ‫برای ارقام یک تا شصت‪ ،‬از ارقام مجزا استفاده نمی نمود‪ .‬بلکه از نمادهایی از اعداد به‬ ‫خط میخی استفاده می نمود (تنها دو نشانه) که با یکدیگر جمع می شدند و عدد مربوطه‪،‬‬ ‫حاصل می شد (مراجعه کنید به جدول ارقام ‪ ۱‬تا ‪ ۵۹‬در ابتدای مقاله)‬ ‫اعداد بزرگتر از ‪ ۵۹‬هم به صورت نمایش ارزش مکانی‪ ،‬نوشته می شدند‪ .‬البته جالب‬ ‫است بدانید از آنجایی که 'صفر' در سیستم شمارش سومریان و بابلیان وجود نداشت‪ ،‬در‬ ‫نگارش اعداد‪ ،‬ابهاماتی بوجود می آمد‪ .‬با توجه به نگارش به سیک ارزش مکانی‪ ،‬اعداد‬ ‫‪ ۱‬و ‪ ۶۰‬یکسان نوشته می شدند‪ .‬بعدها برای رفع این مشکل‪ ،‬بابلیان از یک نشانه به‬ ‫عنوان جداساز استفاده می کردند‪.‬‬ ‫محاسبه جذر ‪ ۲‬با محاسبه اندازه قطر‬ ‫مربعی به ضلع ‪ ۱‬توسط بابلیان کتیبه ای‬ ‫بسیار قدیمی مربوط به سالهای ‪1900‬‬ ‫تا ‪ 1650‬قبل از میالد مربوط به بابلیان‬ ‫وجود دارد که به بیان مقدار جذر عدد‬ ‫‪ 2‬می پردازد‪ .‬جذر عدد ‪ 2‬تقریبا برابر‬ ‫است با ‪ 1.41421356‬و از آنجایی که‬ ‫در سیستم شصت تایی قابل بیان نبوده‪ ،‬به‬ ‫صورت تقریب و به شکل زیر محاسبه و‬ ‫نوشته شده است‪:‬‬ ‫از دیگر شواهد استفاده و بکارگیری‬ ‫سیستم مبنای شصت توسط ریاضیدانان‪،‬‬ ‫می توانیم به محاسبه مقدار عدد پی (‪)π‬‬ ‫توسط ریاضیدان مشهور ایرانی‪ ،‬جمشید کاشانی‪ ،‬اشاره کنیم‪ ،‬غیاث الدین کاشانی‪ ،‬مقدار‬ ‫‪ 2π‬را در مبنای ‪( ۶۰‬با ‪ ۹‬رقم تقریب در این مبنا) بصورت زیر محاسبه کرده بود‪:‬‬ ‫‪16,59,28,1,34,51,46,14,50;6 = 2π‬‬ ‫دقت محاسبات کاشانی در محاسبه عدد ‪ π‬به حدی بود که تا صد و پنجاه سال بعد هم کسی‬ ‫نتوانست آن را گسترش دهد‪.‬‬ ‫مرجع ‪:‬آی هوش‬

‫سیستم شمارش شصت تایی(بر مبنای ‪ )۶۰‬نوعی سیستم شمارش است که در آن عدد‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 42‬‬


‫آژانس مسافرتی‬

‫بازرسی فنی ساختمان‬

‫‪( Advanced Travel‬تینا خدایی) ‪604-904-4422‬‬ ‫‪604-770-4474‬‬ ‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫‪604-986-0094‬‬ ‫آریا تراول‬ ‫‪604-401-0222‬‬ ‫مهشيد طاهری‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪604-500-0303‬‬ ‫دکتر امير به کيش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آرایشگاه و سالن زيبایی‬

‫‪604-980-5464‬‬ ‫‪King Hair Design‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫باشگاه ورزشی ‪ /‬ورزش های رزمی‬

‫‪604-990-1331‬‬ ‫باشگاه سانی کيم تکواندو‬ ‫بهاره دهکردی (کيک باکسينگ) ‪778-872-3781‬‬ ‫مجتبی دانشی (کيک باکسينگ) ‪778-871-7572‬‬ ‫باشگاه ورزشهای رزمی اليت المپيک ‪604-971-3362‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش هنر‬

‫پزشک ‪ /‬مرکز پزشکی ‪ /‬خدمات پرستاری‬

‫خانه فرهنگ و هنر (خط‪ ،‬نقاشی‪ ،‬موسیقی‪778-737-7426 )...‬‬ ‫مرکز هنری نوا‪( :‬موسیقی‪ ،‬نقاشی ‪604-985-6282 )..‬‬

‫پزشک خانوادگی‪:‬‬ ‫دکتر پروانه بهشتی (‪604-925-9277 )West Van‬‬ ‫فیزیوتراپی‪:‬‬ ‫هارمونی (فیزیو ‪ /‬ماساژتراپی) ‪604-468-2300‬‬ ‫ناتوروپاتیک‪:‬‬ ‫دکتر ماندانا عدالتی (‪604-987-4660 )North Van‬‬

‫نقاشی‪:‬‬ ‫‪604-349-6326‬‬ ‫نازنین صادقی (آبرنگ)‬ ‫‪www.nazanin-artist.com‬‬ ‫رامین جمالپور (رنگ روغن‪ /‬آبرنگ) ‪604-924-1475‬‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫‪778-839-1375‬‬ ‫حمیرا بشیری (سه تار)‬ ‫‪604-375-1272‬‬ ‫اشرف آبادی (تار و سه تار)‬ ‫‪604-983-3985‬‬ ‫استاد شاملو (ویلن و سه تار)‬ ‫‪778-833-4778‬‬ ‫ُرهام بهمنش (پیانو)‬ ‫نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) ‪604-349-6326‬‬ ‫گالری موسیقی (پیانو‪ ،‬گیتار‪ ،‬ویلن) ‪604-980-4913‬‬ ‫‪604-441-9442‬‬ ‫کامران (گیتار پاپ)‬ ‫رامین جمالپور (پیانو‪ ،‬تئوری‪/‬هارمونی) ‪604-924-1475‬‬ ‫‪778-893-6766‬‬ ‫فرشته فرمند (آواز)‬ ‫‪604-913-3486‬‬ ‫پرویز نزاکتی (آواز)‬ ‫‪604-551-3963‬‬ ‫محمد خرازی (گیتار)‬ ‫عکاسی‪:‬‬ ‫آموزش عکاسی کارون‬

‫‪778-372-0765‬‬

‫کارتون و کاریکاتور‪:‬‬ ‫گالری کالغ سفید (افشین سبوکی) ‪778-898-4575‬‬ ‫خطاطی‪:‬‬ ‫‪778-889-4820‬‬ ‫انجمن خوشنویسان ایران‬ ‫رقص‪:‬‬ ‫‪604-983-0015‬‬ ‫باله ملی پارس‬ ‫‪604-224-0011‬‬ ‫گروه رقص آتش‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫اپتومتری ‪ /‬عينک سازی‬

‫‪604-464-7726‬‬ ‫‪( IRIS‬کوکيتالم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان‬

‫طب گياهی ‪ /‬هرباليست‪:‬‬ ‫دکتر اسماعيل حسينی‬ ‫خدمات پرستاری‪:‬‬

‫‪604-945-5005 Safe Care Home Support‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تدریس خصوصی‬

‫دکتر علیرضا خاتون آبادی (ریاضی) ‪778-926-1382‬‬ ‫دکتر حمیدرضا رضازاده (ریاضی) ‪604-700-9560‬‬ ‫نيلوفر علمداری(شیمی‪ /‬ساینس)‪778-926-2995‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫ترجمه‬

‫حسین عندلیب (مترجم رسمی) ‪604-868-9800‬‬ ‫امیربانو قاسمی نژاد (مترجم رسمی) ‪778-998-8402‬‬ ‫فریبرز خشا (مترجم رسمی) ‪604-377-9225‬‬ ‫حاتمی (مترجم رسمی) (کوکيتالم) ‪604-338-7364‬‬ ‫دارالترجمه رسمی ترای سیتی ‪604-492-0666‬‬ ‫‪778-773-0723‬‬ ‫بهارک کیادی‬ ‫‪604-817-4689‬‬ ‫دالور قدرشناس (‪)Ph.D‬‬ ‫حمید دادیزاده (مترجم رسمی) ‪604-889-5854‬‬ ‫آرش اندرودی (مترجم رسمی) ‪604-365-6952‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات و خدمات ساختمانی‬

‫علی وفایی (‪)AAA Ali Renovations‬‬

‫تعمیرات لوازم خانگی ‪ /‬برقی ‪ /‬کامپیوتر‬

‫‪778-882-4087 Discover English Academy‬‬ ‫‪604-782-3530‬‬ ‫بهاره بهداد (زبان فرانسه)‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬‫‪604-261-6564‬‬ ‫ایرانیان‬ ‫‪604-913-0601‬‬ ‫دهخدا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-442-9431‬‬ ‫نور دانش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات اتوموبیل‬

‫‪604-710-0550‬‬ ‫‪( Green Way‬محسن)‬ ‫‪778-899-7790‬‬ ‫سعيد صالحی‬ ‫‪778-896-1420‬‬ ‫آموزشگاه رانندگی بهروز‬ ‫‪604-644-8960‬‬ ‫حسین الهیجی‬ ‫‪604-990-4844‬‬ ‫کاپیالنو (جوان)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسابداری‬

‫آموزش رانندگی‬

‫اتوموبیل‬

‫‪604-781-7478‬‬ ‫هوندا (سعيد لطفی )‬ ‫‪778-898-0701‬‬ ‫اکورا (هوشنگ دیده بانی)‬ ‫‪604-649-3618‬‬ ‫فولکس واگن (بهداد نخعی)‬ ‫فولکس واگن (علی بنی صدر) ‪604-250-6711‬‬ ‫‪604-500-7772‬‬ ‫آئودی (هاتف امام)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫ارز و ارسال پول‬

‫دنیا (وست ونکوور)‬ ‫چارلیز (داون تاون)‬ ‫دانیال (کوکيتالم)‬ ‫عطار (کوکیتالم)‬ ‫خدمات ارزی امپراتور‬

‫‪604-913-2324‬‬ ‫‪604-688-2516‬‬ ‫‪604-763-1512‬‬ ‫‪604-945-3266‬‬ ‫‪604-396-6040‬‬

‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫‪604-603- 8254‬‬

‫شرکت ساختمانی لوفا ‪ -‬پارسا خاکپور ‪778-893-7277‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسن (‪)Wise Appliance‬‬ ‫‪Techno Electro‬‬ ‫سعید ابراهیمی‬

‫آموزشگاه زبان فارسی‬

‫‪778-706-3538‬‬

‫‪604-764-6911‬‬ ‫‪604-770-0660‬‬

‫‪604-346-8925‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪604-438-0222‬‬ ‫‪( KMF‬خسرو خاندشتی)‬ ‫تعمیرگاه و مکانیکی ‪604-960-0389 Auto Tek‬‬ ‫‪604-722-4175‬‬ ‫زاهد هفت لنگ‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬‫ناهید پاک (‪778-340-0231 )NasTax-N.Van‬‬ ‫ناهید پاک (‪604-781-8153 )NasTax- Langley‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (‪604-990-6668 )N. Van‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (برنابی) ‪604-638-3104‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (ترای سيتی) ‪604-945-6664‬‬ ‫‪778-285-8830‬‬ ‫حسابداری صبا‬ ‫‪604-468-4222‬‬ ‫تراز (کوکیتالم)‬ ‫تراز (حسن نراقی ‪ -‬نورت ونکوور) ‪604-986-3704‬‬ ‫‪-----------------------------------------------‬‬

‫حمل و نقل ‪ /‬اثاث کشی (‪)Moving‬‬

‫‪604-603-9099‬‬ ‫آلبرت (حمل و نقل و اثاث کشی)‬ ‫‪604-970-2233 Merto Vancouver Movers‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات بیمه‬

‫جهانگیر فامیلی‬ ‫ميالد رحمتی‬ ‫سعيده کمونه‬

‫‪604--836-5663‬‬ ‫‪604-987-9356‬‬ ‫‪778-580-5616‬‬

‫فرش (فروش ‪ /‬تعمیرات ‪ /‬شستشو)‬

‫خدمات چاپ‬ ‫‪604-990-7272‬‬ ‫کاپیز دیپو (نورت ونکوور)‬ ‫خدمات چاپ‪604-710-5234 Print & Design‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات زيبايی ‪ /‬ماساژ‬ ‫خدمات زيبایی و ماساژ زهره‬

‫‪604-365-4610‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کنسولی‪ /‬اسناد رسمی‪ /‬مهاجرت‬

‫شهرزاد فرزين (امور مهاجرت) ‪604-499-2530‬‬ ‫فریبرز خشا (نوتاری پابلیک) ‪604-922-4600‬‬ ‫فرشته رحیمی (امور مهاجرت) ‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-924-4452‬‬ ‫محمد همائی نژاد ‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫حسن نراقی (امور مهاجرت)‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪778-285-2866‬‬ ‫راه کانادا (کوکیتالم)‬ ‫‪604-973-0102‬‬ ‫سوزان بشیری‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کامپیوتر‬

‫‪604-657-4318‬‬ ‫شهرام شعبانی‬ ‫‪604-220-1808‬‬ ‫آرین‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫داروخانه‬

‫داروخانه مدیس (پورت کوکيتالم) ‪604-944-5544‬‬ ‫‪604-982-0981‬‬ ‫داروخانه نورت وست‬ ‫داروخانه فارماسیو (وست ونکوور) ‪604-925-3304‬‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫دندانپزشک‬

‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر بابک چهرودی‬ ‫‪604-474-4155‬‬ ‫دکتر رضا آران (ارتودنسی)‬ ‫‪604-321-8001‬‬ ‫دکتر روشنک شفقی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫روان پزشک ‪ /‬مشاوره و بهداشت روان‬

‫‪604-770-1784‬‬ ‫فرش پازیریک‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫کتابفروشی‬

‫نیما (کتاب‪ ،‬فیلم و آالت موسیقی) ‪604-904-0821‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫کتاب کارون‬ ‫‪604-671-9880‬‬ ‫پان به (کتاب و فیلم)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫کابينت ‪ /‬کانتر ‪ /‬کفپوش‬

‫‪...Century Cabinet‬‬

‫‪604-552-5466‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاور امالک‬

‫‪604-727-4044‬‬ ‫‪604-603-0704‬‬ ‫‪604-506-8668‬‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫‪778-389-8615‬‬ ‫‪604-626-1033‬‬ ‫‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-377-9225‬‬ ‫‪604-340-8182‬‬ ‫‪604-898-4333‬‬ ‫‪604-518-3992‬‬ ‫‪604-790-7484‬‬ ‫‪604-761-7546‬‬ ‫‪604-787-6562‬‬

‫محمد خلیل بیگی ‬ ‫مرتضی رضایی‬ ‫پرتو مشرف‬ ‫نادر معتمد‬ ‫مریم غفاری‬ ‫ایرج بابایی‬ ‫فرشته رحیمی‬ ‫فريبرز خشا‬ ‫سهيال طوسی‬ ‫مژگان شیخ االسالمی‬ ‫کورس پزشک‬ ‫پروین نارچی‬ ‫مارسی پناه‬ ‫فاطی دارا‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نان ‪ /‬شیرینی‬

‫‪604-552-3336‬‬ ‫‪604-990-7767‬‬ ‫‪604-973-0119‬‬ ‫‪604-986-6364‬‬ ‫‪778-340-1773‬‬ ‫‪604-987-5881‬‬ ‫‪604-987-7454‬‬

‫شیرینی مینو (کوکیتالم)‬ ‫شیرینی گلستان‬ ‫شیرینی رکس ‬ ‫شیرینی الله‬ ‫کلبه نان‬ ‫‪Better Bakes & Eats‬‬ ‫افرا‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫دکتر گيتی اقبال (روانپزشک) ‪604-782-9573‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫رستوران‬

‫‪604-971-5113‬‬ ‫خلیج فارس (نوت ونکوور)‬ ‫‪604-566-4222‬‬ ‫شاليز (پورت مودی)‬ ‫‪604-904-3904‬‬ ‫گیالنه‬ ‫‪604-980-7373‬‬ ‫کازبا‬ ‫‪778-340-1500‬‬ ‫زیتون‬ ‫‪604-987-9000‬‬ ‫کپیالنو کافه‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫شرکت ساختمانی‬

‫‪604-603-7991‬‬ ‫شرکت ‪MTM‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫عکاسی و فیلمبرداری‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫پرفکت شات استودیو‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫استودیو عکاسی کارون‬ ‫حمید ‪604-358-7060 slicephotography.ca‬‬ ‫‪778-355-4445‬‬ ‫دات آرت استودیو‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫فروشگاه مواد غذایی‬

‫چهارباغ (نورت ونکوور) ‪604-522-5254‬‬ ‫‪604-472-8888‬‬ ‫‪( Urban Gate‬کوکيتالم)‬ ‫‪778-279-8909‬‬ ‫گالره (وست ونکوور)‬ ‫‪604-682-8816‬‬ ‫آریا (داون تاون)‬ ‫‪604-669-6766‬‬ ‫دانیال (داون تاون)‬ ‫‪604-987-7454‬‬ ‫افرا (نورت ونکوور)‬ ‫فروشگاه بزرگ دایانا (کوکيتالم) ‪604-941-1881‬‬ ‫‪604-988-8100‬‬ ‫المپیا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-988-3515‬‬ ‫پارس (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-985-2288‬‬ ‫پرشیا (نورت ونکوور)‬ ‫میت شاپ اند دلی (نورت ونکوور)‪604-983-2020‬‬ ‫‪604-987-5544‬‬ ‫نانسی (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-877-0139‬‬ ‫یک و یک (ونکوور)‬

‫نشریات و دیگر رسانه ها‬

‫فرهنگ‬ ‫فرهنگ‬

‫‪BC‬‬ ‫‪BC‬‬

‫‪604-544-0960‬‬ ‫‪778-317-4848‬‬

‫‪604-988-9262‬‬ ‫شهروند ‪BC‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫پیوند‬ ‫‪604-721-5315‬‬ ‫راه موفقيت‬ ‫‪604-697-0344‬‬ ‫دانستنیها‬ ‫‪778-968-9081‬‬ ‫مهاجر‬ ‫‪604-913-0399‬‬ ‫دانشمند‬ ‫‪604-723-4307‬‬ ‫تلویزیون پرواز‬ ‫‪604-396-1919‬‬ ‫تلویزیون آريا‬ ‫‪778-709-9191‬‬ ‫رادیو فارسی زبان ونکوور‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وام ‪ /‬وام مسکن‬

‫‪604-307-8674‬‬ ‫مهرداد نویس‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫نادر معتمد‬ ‫‪604-341-0566‬‬ ‫امیر بوترابی‬ ‫‪604-725-7230‬‬ ‫بهنام نیک اختر‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی‬

‫متیو فهی (‪604-561-4644 )Matthew Fahy‬‬ ‫‪604-925-6005‬‬ ‫زهرا جناب‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تلفن نيازمندی ها‪:‬‬

‫‪778.317.4848‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 43‬‬

‫ ‬


‫سرويس شستشوی فرش و موکت‬ ‫برای منازل و مکان های اداری‬ ‫شماره تلفن‪:‬‬

‫‪Wise Appliance Service‬‬ ‫تعميرات انواع لوازم برقی خانگی‬

‫)حسن(‬

‫‪604.764.6911‬‬

‫‪604.338.2092‬‬

‫مرمت و بازسازی انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن جدید یا قدیمی‬

‫‪778.834.3931‬‬

‫حل جدول نشريه ی فرهنگ (شماره ی ‪)356‬‬

‫)‪100 Rubbish (Everything Rubbish Removal‬‬ ‫هر گونه اثاثيه اضافی‪ ،‬بی استفاده و دورافکندنی شما را ‪ -‬اعم از‬ ‫مبل‪ ،‬یخچال‪ ،‬میز و صندلی و ‪ - ...‬با نازلترين قيمت از منزل يا محل‬ ‫کار شما برخواهيم داشت‪.‬‬ ‫خدمات اين شرکت در نورت ونکوور‪،‬‬ ‫وست ونکوور‪ ،‬کوکيتالم‪ ،‬داون تان‬ ‫و ديگر نقاط ونکوور بزرگ در‬ ‫دسترس شماست‪.‬‬

‫)‪Tel: 604.500.0953 (Ami‬‬

‫مدرسه ی نور دانش‬ ‫اطالعیه برگزاری امتحانات رسمی آموزش و پرورش ایران‬ ‫به اطالع اولیای محترم دانش آموزانی که قصد شرکت در امتحانات رسمی آموزش و‬ ‫پرورش ایران (به منظور اخذ کارنامه رسمی آموزش و پرورش ایران) در خردادماه‬ ‫سال ‪ 1396‬را دارند می رساند که مهلت ثبت نام جهت شرکت در این امتحانات که در‬ ‫ونکوور برگزار خواهد شد تا پانزدهم ماه فوریه سال جاری تمدید گردید‪ .‬متقاضیان‬ ‫جهت تکمیل مدارک و اطالعات بیشتر با مدرسه نوردانش تماس حاصل فرمایند‪.‬‬ ‫تلفن تماس‪604.726.9430 :‬‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫ایمیل‪noordanesh.school@yahoo.com :‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 44‬‬


‫‪"I collect these reports from the Real Estate Board, STAT Canada and‬‬ ‫‪economists. But I welcome your input and suggestions as this section is‬‬ ‫‪designed to address your market concerns, whether you are an existing‬‬ ‫‪property owner or just starting your search in the Greater Vancouver‬‬ ‫‪Real Estate Market. For further detailed information you can reach me at:‬‬ ‫"‪604.722.7202 (Foad Ahmadi) or FoadAhmadi.com‬‬

‫ ‬

‫‪Residential Sales‬‬ ‫‪& Average Residential Price‬‬ ‫‪By FOAD AHMADI, Vancouver‬‬

‫اطالعيه انجمن ايرانيان برنابی‬ ‫احتراما به آگاهی میرساند جلسات فرهنگی انجمن ایرانیان برنابی شامل‪ :‬حافظ‬ ‫خوانی؛ ترانه خوانی؛ شعر همراه آهنگ؛ شاهنامه همراه ضرب؛ موسیقی کر؛‬ ‫مقاله میباشد‪ .‬زمان‪ :‬شنبه ها ساعت دو و نیم تا پنج و نیم بعدازظهر‬ ‫مکان‪ :‬ساختمان سینیور سنتر جنب کتابخانه شمال لوهیدمال خیابان کمرون‬ ‫شماره‪۹۵۲۳‬‬ ‫روابط عمومی انجمن‬ ‫تلفن ‪۶۰۴۷۷۹۴۴۲۲‬‬

‫تعادل بین جسم وذهن وروح‬ ‫زمان ‪ :‬پنجشنبه ها از ساعت چهار ونیم تا شش عصر‬ ‫‪ :Silver Harbour Centre‬مکان‬ ‫‪144 East 22 nd Street North Vancouver BC V7L 4L5‬‬ ‫شهریه ‪ :‬ده دالر برای هر جلسه‪ .‬شماره برای اطالعات بیشتر‪:‬‬ ‫‪ 6043585806‬خیریه پردیس‬

‫بازاریاب مورد نیاز است (‪)a part-time job‬‬ ‫به یک بازاریاب باتجربه‪ ،‬کوشا و خوش برخورد برای همکاری در زمینه ی‬ ‫کسب آگهی برای نشریه نیازمندیم‪ .‬ساعات کار بسیار قابل انعطاف و پرداخت‬ ‫به صورت کمیسیون بسيار مناسب ‪778.317.4848‬‬

‫بنیاد کانادا و ایران برگزارمی کند‬ ‫قابل توجه صاحبان مشاغل مختلف و هموطنان عزیز‬ ‫بنیاد کانادا و ایران همانند سالهای گذشته اقدام به برگزاری بازارچه نوروزی نموده‬ ‫وبدین جهت ازشما برای اجاره میز و حضور فعال در بازارچه دعوت بعمل می آید‪.‬‬ ‫زمان ‪ :‬یکشنبه ‪ ۱۲‬مارچ ‪۲۰۱۷‬‬ ‫مکان برگزاری ‪ :‬کپیالنومال خیابان مرین درایو نورت ونکوور‬ ‫جهت اجاره میزو اطالع بیشتربا تلفن و یا ایمیل زیرتماس حاصل نمایید‪.‬‬ ‫یاد آوری ‪ :‬بدلیل تقاضای زیاد جهت اجاره میزقبل ازاتمام هرچه رودتر اقدام نمایید‪.‬‬ ‫تلفن اطالعات‪ 6048001977 :‬ویا ‪info@cif-bc.com‬‬ ‫بنیاد کانادا و ایران برگزارمیکند‪:‬‬

‫مدرسه ی نور دانش‬ ‫اطالعیه برگزاری کالس ها درسه منطقه نورث ونکوور‪ ،‬برنابی و کوکیتالم‬ ‫چون شکر شیرین و چون گوهر‪ ،‬زبان فارسی است‬

‫فارسی‪ ،‬فرهنگ و آیین و نشان پارسی است‬

‫زبان مهم ترین عامل حفظ و ارتباط بین نسل هاست‪ ،‬پس بکوشیم تا با آموزش زبان‬ ‫فارسی به فرزندان مان ارتباط خود را با نسل جدید‪ ،‬حفظ و تقویت نماییم‪ .‬مدرسه ی‬ ‫نور دانش با مجوز رسمی برگزاری امتحانات پایان سال تحصیلی ایران و برخورداری‬ ‫از سی سال سابقه ی مدیریتی و آموزشی در مدارس دولتی و غیر انتفاعی داخل کشور‬ ‫و چندین سال فعالیت آموزشی در استان بریتیش کلمبیا و بهره مندی از کادری مجرب‬ ‫و کارآزموده‪ ،‬دارای کالس های خصوصی و گروهی آموزش زبان فارسی برای‬ ‫خردساالن و بزرگساالن‪ ،‬آموزش کلیّه ی دروس ابتدایی و راهنمایی و نیز آموزش تک‬ ‫درس دبیرستان می باشد‪.‬‬ ‫ما به میزبانی وخدمت رسانی قریب به یکصد نفر از دانش آموزانی که داوطلب‬ ‫شرکت در امتحانات پایان تحصیلی ایران در سال جاری در حوزه ی ونکوور می باشند‪،‬‬ ‫مفتخریم‪.‬‬ ‫ایمیل‪noordanesh.school@yahoo.com :‬‬ ‫تلفن تماس‪604.726.9430 :‬‬ ‫‪Friday, Feb. 3, 2017‬‬

‫جشن روز جهانی زن‬

‫بنیاد کانادا و ایران با نهایت افتخارروز جهانی زن را جشن گرفته و از همگان برای‬ ‫شرکت دعوت بعمل می آید‪ .‬با شرکت گسترده خود در این برنامه ضمن آشنایی با‬ ‫تعدادی از زنان موفق و تقدیرازآنان‪ ،‬از نزدیک با چگونگی تالش وکوشش و موفقیت‬ ‫آنان مطلع شوید‪.‬‬ ‫زمان ‪ :‬یکشنبه ‪ ۵‬مارچ ‪۲۰۱۷‬‬ ‫مکان ‪Key Meek Studio in West Vancouver :‬‬ ‫آدرس ‪Mathers Ave West Vancouver 1700 :‬‬ ‫ورودی ‪ ۱۵ :‬دالر‪ +‬سرویس‬ ‫محل تهیه ‪ online‬بلیط ‪ tickets.kaymeekcenter.com :‬ویا به تلفن ‪box office‬‬ ‫‪ 6335-604 -981‬مراجعه کنید‪.‬‬ ‫برای اطالع بیشتربا تلفن ویا ایمیل زیرتماس حاصل نمایید‪.‬‬ ‫تلفن اطالعات ‪ 6048001977 :‬ویا ‪info@cif-bc.com‬‬

‫نورت شور مولتی کالچرال سوسایتی‬ ‫از بانوان ساکن وست ونکوور و نورت ونکوور دعوت مینماید تا در برنامه ورزشی‬ ‫‪ 4‬جلسه ای رایگان که در رک سنتر تشکیل میشود شرکت کنند‪.‬‬

‫‪Active Living‬‬

‫افراد جدید را مالقات کنید ‪ ،‬در فعالیتهای مفرح و ورزشی رک سنتر‪ ،‬رایگان شرکت‬ ‫کیند و با امکانات این مراکز بیشتر آشنا شوید‪.‬‬ ‫روزهای چهارشنبه ساعت ‪ 10‬تا ‪ 12‬ظهر در مرکز ورزشی رک سنتر شامل ‪:‬‬ ‫ایروبیک ‪ ،‬زومبا ‪ ،‬یوگا و امکانات بدنسازی در رک سنتر‪.‬‬ ‫تاریخ جلسات‪ 1 :‬و ‪ 8‬فوریه ساعت ‪ 10‬الی‪12‬‬ ‫بدلیل محدود بودن ظرفیت برنامه ‪ ،‬لطفا حداکثر تا تاریخ ‪ 16‬ژانویه ثبت نام فرمایید ‪:‬‬ ‫‪Shady Ashtari, shadya@nsms.ca / 604 988 2931‬‬ ‫این برنامه از سوی دولت تامین مالی شده و رایگان میباشد‪.‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 45‬‬


palagon.com/appointment Ph: 604-331-6004 lease@palagon.com

Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 46

Friday, Feb. 3, 2017


At the Movies Hidden Figures (PG) *****

Silence (PG) **** Solemn Oath!

Colour Blind By Robert Waldman, Vancouver

W

orlds collide in outer space and down on earth in Hidden Figures. Feel the passion and pain as three upwardly mobile women try to buck the trend and go against the system in this dynamic tale from 20th Century Fox. And with race relations in The United States at an all-time low a movie like Hidden Figures is exactly what is needed to try to heal old wounds and make for a brighter future. Come together to see one of the best films of the year at Cineplex Odeon theatres across B.C.

History and culture come to a head as we delve into the tumultuous lives of three bright women in 1961. Each lady has her own special talents and the friends wind up at NASA in an effort to help the American space program. Better tread softly in hallowed ground and the trio all make their marks in this male dominated institution. Full of smarts beyond belief one of the gals turns out to be a math whiz which turns out to be instrumental to helping chart the course of space capsules in orbit. Oscar calibre performances are front and centre in this wonderful two hour drama which does have its whimsical moments. Internal fighting among staff and how the men (and women) treat the so-called people of colour will make some viewers cringe. Complete with nice shots of space flights and all the tension leading up to launch dates helps make Hidden Figures a tremendous journey to witness first hand. Reliable Kevin Costner (The Untouchables) aces the role of the NASA director with funny man Jim Parsons ditching the humour for some less than hospitable teamwork. And watch out for a strong impression from Kirsten Dunst. Good on all counts Hidden Figures, which is based on true events, is must see entertainment not to be missed. Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P. 47

By Robert Waldman, Vancouver

T

ake a bow Martin Scorsese. Again the notes filmmaker comes through big time with another epic drama called Silence. Ultra-strong acting highlights this historic saga from Paramount Films now staking its claim at the Fifth Avenue Cinemas and select Cineplex Theatres in Vancouver and the suburbs.

Religion some say is the root of all evil. Beliefs in God take centre stage as we travel back in time to the mid seventeenth century (that's the mid-1600s to laymen). Two Christian missionaries head over to the land of the rising sun from Old Europe in hope of finding a lost father. Beat in mind at that time and place Buddhism was the order of the day and Christianity was frowned upon - to put it mildly. B e a u t i f u l cinematography if this ancient mysterious land will transcend audiences as we are transported to an area and a county where any effort at missionary work was met with strict opposition. Under the power of a man called the Inquisitor these two crusading missionaries are humiliated and degraded and punished in vile and wicked ways. Expect an Oscar nomination for Andrew Garfield who is spectacular as one priest while Adam Driver is also heroic. Current action star Liam Neeson (Taken) complete the white cast while the Japanese officials are as mean and snarly as can be. Rough justice comes easy as bizarre torturous rituals will undoubtedly leave many onlookers shocked and uncomfortable. With the current hatred meted out of radical Muslims and the likes of Isis who think nothing of killing non-believers perhaps Silence is also a reflection of these sorry times. Maybe we just haven't come that far. Friday, Feb. 3, 2017


‫بزرگترين موسسه ايرانی وام مسکن در کانادا‬

Mehrdad Nevis

‫مهرداد نـويس‬

Mortgage Specialist

‫مشاور و متخصص وام مسکن‬

Mortgage Services for Life

Cell: 604.307.8674

Suite 103 - 850 Harbourside Drive,

Tel: 604.988.8766

North Vancouver BC V7P 0A3

Fax: 604.988.8736

www.yespros.com

rodnevis@yespros.com

Farhang-e BC, No. 356, Vol. 14 / P.

Friday, Feb. 3, 2017


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.