Dari Persian - The Gospel of the Birth of Mary

Page 1

‫انجلی از تولد مریم‬ ‫فصل اول‬ ‫‪1‬مریم باکره پر برکت و همیشه با شکوه ‪،‬از نژاد سلطنتی و خانواده داود ‪،‬در شهر ناصره متولد شد ‪،‬و در اورشلیم ‪،‬در معبد خداوند تحصیل کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪2‬نام پدرش یوخیم و مادرش انا بود ‪.‬خانواده پدرش از شهر گلیله و شهر ناصری بودند ‪.‬خانواده مادرش از شهر بثلیم بودند‪.‬‬ ‫‪3‬زندگی خود را ساده و درست در چشم خداوند ‪،‬مذهبی و بی عیب و نقص در برابر مردان بود ‪.‬زیرا آنها تمام ماده خود را به سه بخش تقسیم کردند‪:‬‬ ‫‪4‬یکی از آنها را به معبد و افسران معبد اختصاص داده شده ;یکی دیگر از آنها در میان غریبه ها توزیع ‪,‬و افراد در شرایط بد ;و سوم آنها برای خود و‬ ‫استفاده از خانواده خود را محفوظ است‪.‬‬ ‫‪5‬در این روش آنها برای حدود بیست سال با زنا زندگی می کردند ‪،‬به نفع خدا ‪،‬و احترام به مردان ‪،‬بدون هیچ فرزندی‪.‬‬ ‫‪6‬اما آنها عهد کردند ‪،‬اگر خدا باید آنها را با هر مسئله ای به نفع ‪،‬آنها آن را به خدمت خداوند اختصاص داده است ‪.‬در کدام حساب در هر جشن در سال‬ ‫به معبد خداوند رفت‪.‬‬ ‫‪7‬و آن را به تصویب رسید ‪،‬که هنگامی که جشن فداکاری نزدیک شد ‪،‬یوآخیم ‪،‬با برخی دیگر از قبیله خود ‪،‬رفت تا اورشلیم ‪،‬و در آن زمان ‪،‬عیسی‬ ‫شار کشیش بزرگ بود‪.‬‬ ‫‪8‬چه کسی ‪،‬هنگامی که او یوآخیم همراه با بقیه همسایه های خود را دیدم ‪،‬آوردن پیشکش خود را ‪،‬نفرت هر دو او و ارائه او ‪،‬و از او پرسید‪،‬‬ ‫‪9‬چرا او ‪ ،‬که هیچ فرزندی نداشت ‪ ،‬فرض می شود در میان کسانی که تا به حال ظاهر می شود؟ اضافه کردن ‪،‬که ارائه خود را هرگز نمی تواند قابل‬ ‫قبول به خدا ‪،‬که توسط او به عنوان شایسته به بچه دار شدن قضاوت شد؛ کتاب مقدس گفت ‪:‬نفرین شده است هر کسی که باید یک مرد در اسرائیل را‬ ‫نمی شود‪.‬‬ ‫‪10‬او بیشتر گفت ‪،‬که او باید برای اولین بار از آن نفرین با ‪ begetting‬برخی از مسئله آزاد باشد ‪،‬و سپس با ارائه خود را به حضور خدا آمده است‪.‬‬ ‫‪11‬اما یوخیم که بسیار با شرم از سرزنش چنین سرزنش ‪،‬بازنشسته به چوپانان ‪،‬که با گاو در چراور خود بودند‪.‬‬ ‫‪12‬برای او تمایلی به بازگشت به خانه نداشت ‪،‬بعید است همسایه هایش که حضور داشتند و همه اینها را از کشیش بزرگ شنیده بودند ‪،‬علنا ا او را به‬ ‫همان شیوه سرزنش کنند‪.‬‬ ‫فصل‪2‬‬ ‫‪1‬اما زمانی که او وجود دارد برای مدتی شده بود ‪،‬در یک روز خاص زمانی که او تنها بود ‪،‬فرشته خداوند در کنار او با نور نشاط ایستاده بود‪.‬‬ ‫‪2‬به آنها ‪ ،‬که در ظاهر مشکل ‪ ،‬فرشته ای که به او ظاهر شده بود ‪ ،‬تلش برای آهنگسازی او گفت‪:‬‬ ‫‪3‬نترس ‪،‬یوآخیم ‪،‬و نه مشکل در چشم من ‪،‬چرا که من فرشته ای از خداوند فرستاده شده توسط او به شما ‪،‬که من ممکن است به شما اطلع ‪،‬که دعاهای‬ ‫خود را شنیده می شود ‪،‬و آلبوم های خود را در نظر خدا صعود‪.‬‬ ‫‪4‬برای او قطعا شرم خود را دیده می شود ‪،‬و شنیده شما به ناعادلنه برای بچه دار شدن سرزنش ‪:‬برای خدا انتقام از گنا است ‪،‬و نه از طبیعت؛‬ ‫‪5‬و بنابراین هنگامی که او بسته رحم هر فرد ‪،‬او آن را به همین دلیل ‪،‬که او ممکن است در یک راه فوق العاده تر دوباره آن را باز کنید ‪،‬و که به نظر‬ ‫می رسد محصول شهوت نیست ‪،‬اما هدیه ای از خدا است‪.‬‬ ‫‪6‬برای مادر اول ملت خود سارا ‪،‬او حتی تا سال هشتادم خود را بی پروا نیست ‪:‬و در عین حال حتی در پایان سن او را به ارمغان آورد اسحاق ‪،‬که در‬ ‫آن وعده به برکت به همه ملت ها ساخته شده بود‪.‬‬ ‫‪7‬راشل نیز ‪،‬بسیار به نفع خدا ‪،‬و محبوب بسیار توسط یعقوب مقدس ‪،‬بی آبرو برای مدت طولنی ادامه داد ‪،‬با این حال پس از آن او را از یوسف ‪،‬که‬ ‫نه تنها فرماندار مصر بود ‪،‬اما بسیاری از ملت ها از هدر رفتن با گرسنگی تحویل داده بود‪.‬‬ ‫‪8‬چه کسی در میان قضات بیشتر از سامسون ‪،‬یا مقدس تر از ساموئل بود؟ و با این حال هر دو مادر خود را بی بار بودند ‪.‬‬ ‫‪9‬اما اگر دلیل شما را از حقیقت کلمات من را متقاعد نمی کند ‪،‬که تصورات مکرر در سال های پیشرفته وجود دارد ‪،‬و کسانی که بی حاصل بودند را‬ ‫به تعجب بزرگ خود را به ارمغان آورد؛ پس آنا همسرت دختری برایت می آورد و تو نام او را مریم می نامی‪.‬‬ ‫‪10‬او باید ‪،‬با توجه به عهد خود را ‪،‬از کودکی خود را به خداوند اختصاص داده شده ‪،‬و با روح مقدس از رحم مادرش پر شده است؛‬ ‫‪11‬او باید نه خوردن و نه نوشیدن هر چیزی که است که بد است ‪،‬و نه باید مکالمه خود را بدون در میان مردم عادی باشد ‪،‬اما در معبد خداوند ‪.‬که او‬ ‫ممکن است تحت هر گونه توهین و یا سوء ظن از آنچه بد است سقوط نمی کند‪.‬‬ ‫‪12‬بنابراین در روند سال خود را ‪،‬به عنوان او باید به شیوه ای معجزه آسا متولد شده از یکی که بی بار بود ‪،‬بنابراین او باید ‪،‬در حالی که هنوز باکره ‪،‬‬ ‫در راه بی مانند ‪،‬جلو پسر خدای عالی ترین ‪،‬که باید ‪،‬به نام عیسی مسیح ‪،‬و با توجه به نشانه ای از نام او ‪،‬ناجی همه ملت ها باشد‪.‬‬ ‫‪13‬و این باید نشانه ای برای شما از چیزهایی که من اعلم می کنم ‪،‬یعنی ‪،‬هنگامی که شما به دروازه طلیی اورشلیم آمده ‪،‬شما باید وجود دارد دیدار با‬ ‫همسر خود آنا ‪،‬که بسیار مشکل است که شما بازگشت نه زودتر ‪،‬پس از آن باید خوشحال به شما را ببینید‪.‬‬ ‫‪14‬هنگامی که فرشته این را گفته بود او را از او رفت‪.‬‬ ‫فصل‪3‬‬ ‫‪1‬پس از آن فرشته به آنا همسرش ظاهر شد گفت ‪:‬ترس نیست ‪،‬نه فکر می کنم که شما می بینید یک روح است ‪.‬‬ ‫‪2‬برای من که فرشته ای که دعاها و دعاهای خود را در برابر خدا ارائه شده ‪،‬و در حال حاضر به شما فرستاده می شود ‪،‬که من ممکن است به شما‬ ‫اطلع ‪،‬که یک دختر خواهد شد به شما متولد شد ‪،‬که باید به نام مریم ‪،‬و باید بیش از همه زنان برکت‪.‬‬ ‫‪3‬او باید ‪،‬بلفاصله پس از تولد او ‪،‬پر از فضل خداوند ‪،‬و باید در طول سه سال از مادرش در خانه پدرش ادامه خواهد داد ‪،‬و پس از آن ‪،‬که به خدمت‬ ‫خداوند اختصاص داده شده ‪،‬نباید از معبد ترک ‪،‬تا زمانی که او به سال ها از اختیار می رسد‪.‬‬ ‫‪4‬در یک کلم ‪،‬او باید وجود داشته باشد خدمت خداوند شب و روز در روزه و نماز ‪،‬باید از هر چیز پاک ‪،‬و هرگز هیچ مردی را نمی شناسد‪.‬‬ ‫‪5‬اما ‪،‬یک نمونه بی مانند بدون هیچ گونه آلودگی و یا بی آبرویی ‪،‬و باکره نمی دانم هر مرد ‪،‬باید یک پسر را ‪،‬و یک باکره باید خداوند را ‪،‬که هر دو با‬ ‫فضل و نام و آثار خود را ‪،‬باید ناجی جهان است‪.‬‬


‫‪6‬به وجود می آیند ‪،‬و به اورشلیم ‪،‬و هنگامی که شما باید به آن است که به نام دروازه طلیی آمده است چرا که آن را با طل طل ‪،‬به عنوان نشانه ای از‬ ‫آنچه من به شما گفت ‪،‬شما باید شوهر خود را ملقات ‪،‬که برای ایمنی شما شده اند بسیار نگران است‪.‬‬ ‫‪7‬هنگامی که بنابراین شما پیدا کردن این چیزها در نتیجه انجام شده ‪،‬بر این باورند که همه بقیه که من به شما گفته اند ‪،‬نیز باید بدون شک انجام شود‪.‬‬ ‫‪8‬بنابراین با توجه به فرمان فرشته ‪،‬هر دو آنها را ترک مکان هایی که در آن بودند ‪،‬و هنگامی که آنها به محل مشخص شده در پیش بینی فرشته آمد ‪،‬‬ ‫آنها یکدیگر را ملقات کرد‪.‬‬ ‫‪9‬سپس ‪،‬شادی در دید یکدیگر ‪،‬و به طور کامل در وعده یک کودک راضی ‪،‬آنها به دلیل تشکر از خداوند ‪،‬که ستایش فروتن داد‪.‬‬ ‫‪10‬پس از ستایش خداوند ‪،‬آنها به خانه بازگشت ‪،‬و در انتظار شاد و مطمئن از وعده خدا زندگی می کردند‪.‬‬ ‫‪11‬بنابراین آنا تصور ‪،‬و مطرح کردن یک دختر ‪،‬و ‪،‬با توجه به فرمان فرشته ‪،‬پدر و مادر نام او را مریم تماس بگیرید‪.‬‬ ‫فصل چهارم‬ ‫‪1‬و هنگامی که سه سال منقضی شد ‪،‬و زمان از بین بردن او کامل ‪،‬آنها باکره به معبد خداوند با ارائه به ارمغان آورد‪.‬‬ ‫‪2‬و در مورد معبد وجود دارد ‪،‬با توجه به پانزده مزمور درجه ‪،‬پانزده پله به صعود‪.‬‬ ‫‪3‬برای معبد در کوه ساخته شده است ‪,‬محراب سوخته ارائه ‪,‬که بدون بود ‪,‬نمی تواند نزدیک اما توسط پله ها آمده;‬ ‫‪4‬پدر و مادر از باکره و مریم کودک پر برکت او را بر یکی از این پله ها قرار داده است‪.‬‬ ‫‪5‬اما در حالی که آنها قرار دادن لباس های خود را ‪،‬که در آن آنها سفر کرده بود ‪،‬و با توجه به سفارشی قرار دادن در برخی که شسته وسته و تمیز تر‬ ‫بودند‪،‬‬ ‫‪6‬در این میان باکره خداوند در چنین راهی رفت تا تمام پله ها یکی پس از دیگری ‪،‬بدون کمک هر گونه به رهبری و یا بلند کردن او ‪،‬که هر یک از‬ ‫این رو که او از سن کامل بود قضاوت‪.‬‬ ‫‪7‬بنابراین خداوند انجام داد ‪،‬در اولین روز از باکره خود ‪،‬کار این کار فوق العاده ‪،‬و شواهد این معجزه چقدر بزرگ او مانند آخرت بود‪.‬‬ ‫‪8‬اما پدر و مادر ارائه شده تا قربانی خود را ‪،‬با توجه به رسم قانون ‪،‬و عهد خود را کامل ‪،‬باکره با باکره دیگر در آپارتمان معبد ‪،‬که قرار بود به‬ ‫ارمغان آورد تا وجود دارد ‪،‬و آنها به خانه بازگشت‪.‬‬ ‫فصل‪5‬‬ ‫‪1‬اما باکره خداوند ‪،‬به عنوان او در ترس پیشرفته ‪،‬نیز در کمال افزایش یافته است ‪،‬و با توجه به گفته مزمور ‪،‬پدر و مادرش او را پیشی گرفت ‪،‬اما‬ ‫خداوند مراقبت از او‪.‬‬ ‫‪2‬برای او هر روز به حال گفتگو از فرشتگان ‪،‬و هر روز بازدید کنندگان از خدا ‪،‬که او را از همه نوع بد حفظ ‪،‬و باعث شد او را به فراوان با همه‬ ‫چیز خوب دریافت کرد؛‬ ‫‪3‬به طوری که هنگامی که در طول او به سال چهاردهم خود را وارد ‪,‬به عنوان شرور می تواند هر چیزی را به اتهام خود را شایسته ضد غیر‬ ‫روحانی نیست ‪,‬بنابراین همه افراد خوب ‪,‬که با او آشنا شدند ‪,‬تحسین زندگی و گفتگو او‪.‬‬ ‫‪4‬در آن زمان کشیش بزرگ ساخته شده نظم عمومی است ‪.‬که همه باکره که شهرک های عمومی در معبد ‪،‬و به این سن آمده بودند ‪،‬باید به خانه‬ ‫برگردند ‪،‬و ‪،‬به عنوان آنها در حال حاضر از بلوغ مناسب ‪،‬باید ‪،‬با توجه به رسم کشور خود ‪،‬تلش برای ازدواج‪.‬‬ ‫‪5‬که فرمان ‪،‬هر چند همه باکره دیگر به آسانی تسلیم پیروی ‪،‬مریم باکره خداوند به تنهایی پاسخ داد ‪،‬که او می تواند با آن پیروی نمی کند‪.‬‬ ‫‪6‬اختصاص این دلیل ‪،‬که هر دو او و پدر و مادرش او را به خدمت خداوند اختصاص داده شده بود؛ و علوه بر این ‪،‬او با بکارت به خداوند ‪،‬که عهد‬ ‫او را حل و فصل شد هرگز به شکستن از طریق با یک مرد‪.‬‬ ‫‪7‬کشیش بزرگ که در نتیجه به یک مشکل به ارمغان آورد‪،‬‬ ‫‪8‬دیدن او دور نه از یک طرف منسوخ عهد ‪،‬و سرزنش از کتاب مقدس ‪،‬که می گوید ‪،‬عهد و پرداخت‪،‬‬ ‫‪9‬و نه از سوی دیگر معرفی یک رسم ‪،‬که مردم غریبه بودند ‪،‬فرمان‪،‬‬ ‫‪10‬که در جشن نزدیک شدن به تمام افراد اصلی هر دو اورشلیم و مکان های همسایه باید با هم ملقات کنند ‪،‬که او ممکن است مشاوره خود را داشته‬ ‫باشد ‪،‬چگونه او به بهترین وجه در یک مورد بسیار دشوار ادامه داده بود‪.‬‬ ‫‪11‬هنگامی که آنها بر این اساس ملقات شد ‪،‬آنها به اتفاق آرا موافقت کردند به دنبال خداوند ‪،‬و از او در این مورد از مشاور بپرسید‪.‬‬ ‫‪12‬و هنگامی که همه آنها در نماز مشغول بودند ‪،‬کشیش بزرگ ‪،‬با توجه به راه معمول ‪،‬رفت و به مشورت خدا‪.‬‬ ‫‪13‬و بلفاصله یک صدا از کشتی وجود دارد ‪,‬و صندلی رحمت ‪,‬که همه حاضر شنیده ‪,‬که آن را باید پرس و جو و یا به دنبال یک پیشگویی از اشعیا به‬ ‫آنها باکره باید داده شود و به عنوان زنا;‬ ‫‪14‬برای اشعیا ‪،‬بیرون آمدن یک میخ از ساقه جسی ‪،‬و یک گل باید از ریشه آن بهار‪،‬‬ ‫‪15‬و روح خداوند باید بر او استراحت ‪,‬روح حکمت و درک ‪,‬روح مشاور و ممکن است ‪,‬روح دانش و عقل ‪,‬و روح ترس از خداوند او را پر کنید‪.‬‬ ‫‪16‬سپس ‪،‬با توجه به این پیشگویی ‪،‬او منصوب کرد ‪،‬که همه مردان خانه و خانواده داود ‪،‬که ازدواج کرده بودند ‪،‬و ازدواج نکرده بودند ‪،‬باید چندین‬ ‫مید خود را به محراب‪،‬‬ ‫‪17‬و از هر چه میخ فرد پس از آن آورده شد ‪،‬یک گل باید جوانه ‪،‬و در بالی آن روح خداوند باید در ظاهر یک کبوتر نشسته ‪،‬او باید مردی که باکره‬ ‫باید به او داده شود و به عنوان زنا‪.‬‬ ‫فصل‪6‬‬ ‫‪1‬در میان بقیه یک مرد به نام یوسف ‪،‬از خانه و خانواده داود وجود دارد ‪،‬و یک فرد بسیار پیشرفته در سال ‪،‬که به عقب می کشید ‪،‬زمانی که هر یک‬ ‫علوه بر ارائه خود را‪.‬‬ ‫‪2‬به طوری که هنگامی که هیچ چیز به نظر می رسد موافق به صدای آسمانی ‪،‬کشیش بزرگ آن را مناسب به مشورت خدا دوباره قضاوت‪،‬‬ ‫‪3‬چه کسی پاسخ داد که او را به آنها باکره بود به عنوان تنها کسی از کسانی که با هم آورده شد ‪،‬که راد خود را به ارمغان آورده بود‪.‬‬ ‫‪4‬یوسف بنابراین خیانت شد‪.‬‬ ‫‪5‬برای ‪،‬زمانی که او را به رم خود را ‪،‬و یک کبوتر که از بهشت بر بالی آن تن به تن ‪،‬هر یک به سادگی دیدم ‪،‬که باکره بود به او معرفی‪:‬‬


‫‪6‬بر این اساس ‪،‬مراسم معمول از نامزدی بودن بیش از ‪،‬او به شهر خود را از ‪ Bethlehem‬بازگشت ‪،‬به مجموعه ای از خانه خود را به منظور ‪،‬و‬ ‫نیاز به ازدواج است‪.‬‬ ‫‪7‬اما باکره خداوند ‪،‬مریم ‪،‬با هفت باکره دیگر در همان سن ‪،‬که در همان زمان از نظر گرفته شده بود ‪،‬و که به حضور او توسط کشیش منصوب شده‬ ‫بود ‪،‬به‬ ‫خانه پدر و مادر خود در گیلی بازگشت‪.‬‬

‫فصل‪7‬‬ ‫‪1‬در حال حاضر در این زمان از او برای اولین بار به گیلی ‪،‬فرشته گابریل به او از خدا فرستاده شد ‪،‬به او اعلم تصور از منجی ما ‪،‬و شیوه و راه او‬ ‫را تصور‪.‬‬ ‫‪2‬بر این اساس رفتن به او ‪ ،‬او پر از اتاق که در آن او با نور نشاط بود ‪ ،‬و در روشی با نشاط ترین سلم او ‪ ،‬او گفت‪،‬‬ ‫‪3‬در تلش ‪،‬مری !باکره خداوند قابل قبول ترین !ای باکره پر از فضل !خداوند با شماست ‪،‬شما بیش از همه زنان برکت ‪،‬شما بیش از همه مردان‬ ‫برکت ‪،‬که ‪.‬تا به حال متولد شده اند‪.‬‬ ‫‪4‬اما باکره ‪،‬که قبل از آن به خوبی با تعداد فرشتگان آشنا شده بود ‪،‬و به آنها چنین نور از بهشت هیچ چیز غیر معمول بود‪،‬‬ ‫‪5‬نه با دید فرشته وحشت زده بود ‪،‬و نه در عظمت نور شگفت زده ‪،‬اما تنها در مورد کلمات فرشته مشکل‪:‬‬ ‫‪6‬و شروع به در نظر گرفتن آنچه تا فوق العاده ای سلم باید به معنی ‪،‬آنچه در آن حمل ‪،‬و یا چه نوع پایان آن را داشته باشد‪.‬‬ ‫‪7‬به این فکر فرشته ‪,‬الهی الهام گرفته ‪,‬پاسخ;‬ ‫‪8‬ترس نیست ‪،‬مریم ‪،‬به عنوان اینکه من در نظر گرفته شده هر چیزی متناقض با چت خود را در این سلم‪:‬‬ ‫‪9‬برای شما به نفع خداوند در بر داشت ‪،‬چرا که شما بکارت انتخاب خود را ساخته شده است‪.‬‬ ‫‪10‬بنابراین در حالی که شما یک باکره ‪،‬شما باید بدون خطا تصور ‪،‬و آوردن یک پسر‪.‬‬ ‫‪11‬او بزرگ خواهد بود ‪،‬زیرا او باید از دریا به دریا ‪،‬و از رودخانه ها به انتهای زمین‪.‬‬ ‫‪12‬و او باید به نام پسر بالترین ;برای او که در یک حالت متوسط بر روی زمین متولد شده است در یکی از نشات گرفته در آسمان‪.‬‬ ‫‪13‬و خداوند به او تخت پدرش داود را ‪،‬و او باید بر خانه یعقوب برای همیشه ‪،‬و از پادشاهی خود را به هیچ پایانی وجود دارد‪.‬‬ ‫‪14‬برای او پادشاه پادشاهان است ‪,‬و پروردگار لردها ‪,‬و تخت خود را برای همیشه و همیشه‪.‬‬ ‫‪15‬به این گفتمان از فرشته باکره پاسخ داد نه ‪,‬به عنوان اینکه او باور نکردنی بود ‪,‬اما مایل به دانستن چگونه از آن‪.‬‬ ‫‪16‬او گفت ‪ ،‬چگونه می تواند که می شود؟ برای دیدن ‪،‬با توجه به عهد من ‪،‬من هیچ مردی را نمی شناخته ام ‪،‬چگونه می توانم یک کودک را بدون‬ ‫اضافه کردن دانه یک مرد تحمل کنم؟‬ ‫‪17‬به این فرشته پاسخ داد و گفت ‪:‬فکر می کنم نه ‪،‬مریم ‪،‬که شما باید در راه عادی تصور‪.‬‬ ‫‪18‬برای ‪,‬بدون گفتن با یک مرد ‪,‬در حالی که یک باکره ‪,‬شما باید تصور ;در حالی که یک باکره ‪,‬شما باید به ارمغان بیاورد ‪.‬و در حالی که یک باکره‬ ‫باید به خورد‪.‬‬ ‫‪19‬برای روح مقدس باید بر شما آمده ‪،‬و قدرت بالترین شما را تحت الشعاع قرار ‪،‬بدون هیچ یک از گرمای شهوت‪.‬‬ ‫‪20‬به طوری که باید از شما متولد خواهد شد تنها مقدس ‪،‬می شود ‪.‬چون آن را تنها بدون گنا تصور می شود ‪،‬و متولد می شود ‪،‬باید به نام پسر خدا‪.‬‬ ‫‪21‬سپس مریم کشش دست خود را ‪،‬و بلند کردن چشمان خود را به بهشت ‪،‬گفت ‪:‬بنگر ‪ Maid of‬خداوند !اجازه دهید آن را به من با توجه به کلمه خود‬ ‫را‪.‬‬ ‫فصل‪8‬‬ ‫‪1‬یوسف از یهودا به گیلی رفت ‪،‬با قصد ازدواج با باکره که به او معرفی شد‪:‬‬ ‫‪2‬برای آن در حال حاضر نزدیک به سه ماه از او به او معرفی شد‪.‬‬ ‫‪3‬در طول آن را به سادگی به نظر می رسید او با کودک بود ‪،‬و آن را نمی توان از یوسف پنهان‪:‬‬ ‫‪4‬برای رفتن به باکره در صورت آزاد ‪ ،‬به عنوان یکی از حمایت ‪ ،‬و صحبت کردن آشنا با او ‪ ،‬او را درک می شود با کودک است‪.‬‬ ‫‪5‬و پس از آن شروع به ناراحت و شک ‪،‬نمی دانستند چه دوره آن را بهتر خواهد بود را؛‬ ‫‪6‬برای بودن یک مرد فقط ‪،‬او حاضر به افشای او ‪،‬و نه بدنام کردن او را با سوء ظن به یک هرزه بودن ‪،‬از او یک مرد مذهبی بود‪.‬‬ ‫‪7‬او هدف بنابراین خصوصی برای پایان دادن به توافق خود را ‪،‬و به عنوان خصوصی به او را دور قرار داده است‪.‬‬ ‫‪8‬اما در حالی که او مراقبه این چیزها ‪،‬فرشته خداوند به او در خواب ظاهر شد ‪،‬و گفت ‪:‬یوسف ‪،‬پسر داود ‪،‬ترس نیست؛‬ ‫‪9‬حاضر به سرگرم کردن هر گونه سوء ظن از باکره بودن گناه از زنا ‪،‬و یا به فکر می کنم هر چیزی از او را ‪ amiss،‬نه می ترسم او را به همسر؛‬ ‫‪10‬برای آن است که در او فراموش شده و در حال حاضر ذهن خود را پریشان ‪,‬کار انسان نیست ‪,‬اما روح مقدس‪.‬‬ ‫‪11‬برای او از همه زنان این است که تنها باکره که باید جلو پسر خدا را ‪،‬و شما باید نام او عیسی مسیح ‪،‬یعنی ‪،‬نجات دهنده ‪:‬برای او مردم خود را از‬ ‫گناهای خود را نجات دهد‪.‬‬ ‫‪12‬یوسف پس از آن ‪،‬با توجه به فرمان فرشته ‪،‬باکره ازدواج کرد ‪،‬و او را نمی شناخت ‪،‬اما او را در هرزه نگه داشته است‪.‬‬ ‫‪13‬و در حال حاضر نهم ماه از تصور او نزدیک شد ‪،‬زمانی که یوسف همسرش و آنچه چیزهای دیگر لزم بود به ‪ Bethlehem،‬شهرستان از زمانی‬ ‫که او آمد‪.‬‬ ‫‪14‬و آن را به تصویب رسید ‪،‬در حالی که آنها وجود دارد ‪،‬روز برای آوردن او را برآورده شد‪.‬‬ ‫‪15‬و او را مطرح پسر اول متولد شده خود را ‪،‬به عنوان انجیلی مقدس آموخته اند ‪،‬حتی خداوند ما عیسی مسیح ‪،‬که با پدر ‪،‬پسر ‪،‬و شبح مقدس ‪،‬زندگی‬ ‫می کند و به سنین همیشه‪.‬‬


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.