Pardis march 2015 digital issue

Page 1


2

March 2015 1393 ‫اسفند‬

2


3

March 2015 1393 ‫اسفند‬

3


‫‪4‬‬

‫سخنراني جنجالي‬ ‫«نتانياهو» در کنگره آمريکا‬

‫بنجامين نتانياهو نخست‌وزير اسرائيل‪ ،‬در سخنراني‬ ‫روز سه‌شنبه ‪ 3‬مارچ ‪ 2015‬در جلسه مشترک کنگره در‬ ‫واشنگتن‪ ،‬دولت ايران را «دشمن ابدي آمريکا» خواند‪ .‬او‬ ‫با اشاره به اين نکته که سياست‌هاي دولت ايران به شکل‬ ‫بنيادين ريشه در اسالم جهادي دارد‪ ،‬به نمايندگان مردم‬ ‫آمريکا هشدار داد‪« :‬ممکن است شما تصور کنيد ايران‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫دشمن گروه «دولت اسالمي» (داعش) است اما دشمن‬ ‫دشمن شما‪ ،‬دشمن شما نيز هست»‪.‬‬ ‫نخست‌وزير اسرائيل‪ ،‬برنامه هسته‌اي ايران را با برنامه‬ ‫هسته‌اي کره شمالي مقايسه کرد و گفت‪« :‬اگر معامله‌اي‬ ‫که در حال شکل گرفتن است‪ ،‬پيش برود و ايران شروط‬ ‫مذاکرات را بپذيرد‪ ،‬اين توافق از توسعه سالح‌هاي هسته‌اي‬ ‫ايران جلوگيري نخواهد کرد‪ ،‬بلکه موجب خواهد شد که‬ ‫ايران سالح‌هاي هسته‌اي زيادي را توليد کند»‪.‬‬ ‫موضوع‌هاي اصلي سخنراني نتانياهو در کنگره آمريکا‪،‬‬ ‫افراطي بودن رژيم جمهوري اسالمي‪ ،‬عالقه اين رژيم به‬ ‫اسالم سياسي و نظامي‪ ،‬حمايت حکومت ايران از تروريسم‬ ‫جهاني و دروغ‌گويي و غيرقابل اعتماد بودن ايران در‬ ‫ادعاهايش در مورد برنامه هسته‌اي بود‪.‬‬ ‫نخست‌وزير اسرائيل افزود که کاهش قيمت نفت در‬ ‫جهان‪ ،‬اياالت متحده و ديگر کشورها را در موقعيت باالتري‬ ‫براي مذاکره با ايران قرار داده است‪ .‬او از اين دولت‌ها‬ ‫خواست تا از چنين موقعيتي استفاده کنند و فشار بيشتري به‬ ‫ايران بياورند تا ايران «رفتار خود را تغيير دهد»‪ .‬او گفت اين‬ ‫فشار مي‌تواند برنامه هسته‌اي ايران را بيشتر به‌عقب براند‪.‬‬ ‫نخست‌وزير اسرائيل «کودتاي حوثي‌هاي شيعه» در‬ ‫يمن را هم مرتبط به ايران و نشاني از رابطه اين کشور در‬ ‫حمايت از تروريسم جهاني دانست‪.‬‬ ‫سخنراني نخست‌وزير اسرائيل با استقبال نمايندگان‬ ‫مردم آمريکا از هر دو حزب دمکرات و جمهوري‌خواه همراه‬ ‫بود‪ .‬بيشتر صندلي‌هاي کنگره پر بودند‪.‬‬ ‫تعدادي از نمايندگاني هم که گفته بودند در سخنراني‬ ‫نتانياهو شرکت نخواهند کرد‪ ،‬در جلسه حضور داشتند‪ .‬با اين‬ ‫حال حدود ‪ 60‬نفر از ‪ 232‬نماينده که بيشترشان از حزب‬ ‫دمکرات بودند در جلسه سخنراني نتانياهو شرکت نکردند‪.‬‬ ‫آن‌ها به اين امر معترض بودند که نخست‌وزير اسرائيل‪ ،‬از‬ ‫کنگره آمريکا به‌عنوان سکوي انتخاباتي و تبليغاتي براي‬ ‫انتخابات آخر ماه مارچ ‪ 2015‬استفاده مي‌کند‪.‬‬ ‫صداي کف زدن نمايندگان‪ ،‬هم در آغاز سخنراني‪ ،‬هم‬ ‫در ميان سخنراني نخست‌وزير اسرائيل و هر کجا که صحبت‬ ‫از پايان دادن به برنامه هسته‌اي ايران بود‪ ،‬بلند مي‌شد‪.‬‬ ‫اين سخنراني که عمدتا» توسط جمهوريخواهان‬ ‫ترتيب داده شده بود‪ ،‬به افزايش تنش بيشتر ميان دولت‬ ‫اسرائيل و کاخ سفيد انجاميده است‪ .‬اوباما تأکيد کرده بود‬ ‫که بخاطر انتخابات پيش رو در اسراييل با نتانياهو ديدار‬

‫نخواهد کرد‪ .‬نتانياهو به جنجال حزبي حاشيه سخنراني‌اش‬ ‫در آمريکا اشاره کرد و گفت‪« :‬متأسفم که برخي حضور من‬ ‫در اين مجلس را سياسي مي‌دانند‪ .‬من مي‌دانم که هر طرف‬ ‫اين مجلس که شما نشسته‌ايد‪ ،‬همه‌تان همراه با اسرائيل‬ ‫هستيد»‪.‬‬ ‫با اينکه موضوع اصلي سخنراني نتانياهو‪« ،‬برنامه‬ ‫هسته‌اي ايران» بود‪ ،‬او در طول سخنراني خود از انواع‬ ‫تشبيه‌هاي تاريخي در رابطه ايران با اسرائيل و آمريکا‬ ‫استفاده کرد‪.‬‬ ‫او از جمله به شعار «مرگ بر آمريکا» و «شيطان بزرگ»‬ ‫خواندن آمريکا در ‪ 36‬سال گذشته در ايران اشاره کرد‪.‬‬ ‫در رابطه با اسرائيل هم‪ ،‬نتانياهو برنامه هسته‌اي ايران را‬ ‫با سابقه رابطه ايرانيان و يهوديان در تفسير جشن «پريوم»‬ ‫در کتاب «استر» مقايسه کرد‪ .‬يهوديان نجات قوم خود را‬ ‫در زمان شاه اخشورش‪ ،‬از دست هامان توسط ايرانيان در‬ ‫«پريوم» جشن مي‌گيرند‪.‬‬ ‫نتانياهو با اشاره به داستان‌هاي انجيل قديم‪ ،‬کوشيد تا‬ ‫حساب مردم ايران را از حکومت ‪ 36‬سال گذشته جدا کند‪.‬‬ ‫او در لفاف استعاره عنوان کرد که مردم ايران با اسرائيل‬ ‫دوست‌اند و آن‌ها کساني هستند که در زمان ملکه استر‪،‬‬ ‫يهوديان را نجات دادند‪ .‬نخست‌وزير اسرائيل اين را هم‬ ‫گفت که برخي از ايراني‌ها دشمن يهوديان بوده‌اند‪ .‬او در‬ ‫اشاره به گروه دوم‪ ،‬توييت‌هايي از «حزب‌اهلل» تحت حمايت‬ ‫ايران را خواند که آرزوي از بين رفتن تمام يهوديان جهان‬ ‫را دارند‪.‬‬ ‫از گروه دوم‪ -‬آن‌ها که از يهوديان نفرت دارند‪ -‬نتانياهو‬ ‫به خود شخص آيت‌اهلل سيدعلي خامنه‌اي هم اشاره کرد‬ ‫و گفت‪« :‬آيت‌اهلل خامنه‌اي‪ ،‬رهبر ايران‪ ،‬فوران اين نفرت‬ ‫قديمي است؛ قديمي‌ترين يهودي‌ستيزي با جديدترين‬ ‫تکنولوژي»‪ .‬او با اشاره به حساب کاربري خامنه‌اي در شبکه‬ ‫اجتماعي توييتر گفت‪« :‬او توييت کرده است که اسرائيل بايد‬ ‫نابود شود»‪.‬‬ ‫درست پيش از آغاز سخنراني بنيامين نتانياهو در کنگره‬ ‫آمريکا‪ ،‬وزير امور خارجه ايران‪ ،‬جواد ظريف‪ ،‬به شبکه خبري‬ ‫«سي‪‌.‬ان‌‪.‬ان» گفت که نتانياهو تمام تالش خود را براي تحت‬ ‫تأثير قرار دادن مذاکرات دولت اوباما با ايران خواهد کرد‪ .‬او‬ ‫افزود هدف نخست‌وزير اسرائيل ايجاد تنش و درگيري بين‬ ‫طرفين مذاکرات است‪.‬‬ ‫نتانياهو در مورد مذاکرات جاري ميان ايران و شش‬

‫‪4‬‬

‫قدرت جهاني‪ ،‬گفت که رژيم ايران تهديدي براي تمام‬ ‫جهان است‪.‬‬ ‫او همچنين ضمن مخالفت با پيشنهاد باراک اوباما‪،‬‬ ‫رييس جمهور آمريکا‪ ،‬براي تعليق ده ساله برنامه اتمي اين‬ ‫کشور‪ ،‬گفت که نبايد امنيت جهاني را در گرو اميد به بهبود‬ ‫رفتار حکومت ايران گذاشت‪.‬‬ ‫نخست‌وزير اسرائيل همچنين از جامعه جهاني خواست‬ ‫که از ايران بخواهد دست از تروريسم و تهديد به نابودي‬ ‫اسرائيل بردارد‪.‬‬ ‫وي همچنين گفت که مي‌بايست در مقابل حرکت ايران‬ ‫به سوي کشور گشايي‪ ،‬ترور و انقياد ايستاد‪.‬‬ ‫نخست‌وزير اسرائيل در جايي ديگر از سخنراني‬ ‫خود گفت‪ ،‬ايران خواستار«نابودي اسرائيل» و تسلط بر‬ ‫منطقه و جهان است و اگر اجازه ادامه غني‌سازي و فعاليت‬ ‫تاسيساتش را يابد‪ ،‬اين کشور هم مانند کره شمالي بازرسان‬ ‫را فريب مي‌دهد و سالح هسته‌اي مي‌سازد‪.‬‬ ‫نخست‌وزير اسرائيل بارديگر گفت توافق بد با ايران‬ ‫بدتر از توافق نکردن است و آمريکا بايد بداند که جمهوري‬ ‫اسالمي به اين معامله بيشتر نياز دارد و اين توافق مانع‬ ‫دستيابي ايران به سالح هسته‌اي نمي‌شود‪.‬‬ ‫او گفت اگر ايران مي‌خواهد مانند يک کشور معمولي‬ ‫با ‌آن رفتار شود بايد از «سياست متجاوزانه در خاورميانه‪،‬‬ ‫حمايت از تروريسم و خواست نابودي اسرائيل »‪ ،‬دست‬ ‫بردارد‪.‬‬

‫اوباما‪ :‬توافق با ايران‬ ‫مستلزم ‪ 10‬سال کاهش‬ ‫فعاليت هسته‌اي است‬ ‫باراک اوباما‪ ،‬رئيس‌ جمهوري آمريکا‪ ،‬در گفت‌وگويي با‬ ‫ي با ايران‬ ‫خبرگزاري رويترز گفت که حصول توافق نهايي اتم ‌‬ ‫مستلزم اين است که جمهوري اسالمي ‌دست‌کم به مدت‬ ‫‪ 10‬سال فعاليت‌هاي هسته‌اي حساس خود را کنار بگذارد و‬ ‫غرب هم بتواند از توقف اين فعاليت‌ها مطمئن شود‪.‬‬ ‫ي در اصل به‬ ‫به گفته آقاي اوباما‪ ،‬جمهوري اسالم ‌‬


‫‪5‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫توافقي که بر اساس آن ايران بتواند برنامه هسته‌اي خود‬ ‫را در شکل کنوني‌اش تا مدتي بين ‪ 10‬تا ‪ 20‬سال حفظ‬ ‫کند متمايل است؛ حتي اگر چنين توافقي مستلزم برچيده‬ ‫شدن بخش‌هايي از برنامه کنوني هسته‌اي ايران طي مدت‬ ‫يادشده شود‪.‬‬ ‫آقاي اوباما در عين حال افزود که هنوز روشن نيست‬ ‫که بتوان به چنين توافقي دست يافت و هنوز احتمال اين‌ که‬ ‫ايران «نه بگويد» بيشتر است‪.‬‬ ‫باراک اوباما توضيح داد که ترديد اصلي‌اش اين است‬ ‫که ايران با بازرسي‌هاي سختگيرانه و کاهش شديد ميزان‬ ‫غني‌سازي اورانيوم موافقت نکند‪.‬‬ ‫رئيس‌ جمهوري آمريکا اضافه کرد‪« :‬اما اگر موافقت‬ ‫کنند‪ ،‬اين روش بسيار مؤثرتر از آن است که ما بخواهيم‬ ‫براي مهار برنامه هسته‌اي ايران حمله نظامي‌کنيم يا اسرائيل‬ ‫بخواهد حمله نظامي‌کند يا اينکه بخواهيم تحريم‌ها را ادامه‬ ‫بدهيم‪».‬‬ ‫اوباما در ادامه گفت که هدف اياالت متحده دست‌يابي‬ ‫به اين اطمينان است که هر وقت جمهوري اسالمي ‌کوشيد‬ ‫تا به بمب اتمي‌ دست پيدا کند‪ ،‬اين امر «دست‌کم يک سال»‬ ‫براي ايران طول بکشد‪.‬‬ ‫آقاي اوباما در ادامه مصاحبه خود با رويترز که در کاخ‬ ‫سفيد انجام شد افزود‪« :‬اما اگر بخواهيم انصاف را رعايت‬ ‫کنيم بايد بگويم که ايراني‌ها مذاکره‌کننده‌هايي جدي بوده‌اند‬ ‫و البته سياست داخل ايران را هم دارند‪».‬‬ ‫وي افزود که با اين احوال‪ ،‬احتمال دست‌يابي به توافق‬ ‫نهايي با ايران نسبت به سه يا پنج ماه پيش بيشتر شد ‌ه‬ ‫است‪.‬‬ ‫در همين حال‪ ،‬مذاکرات هسته‌اي ايران و قدرت‌هاي‬ ‫جهاني هم‌چنان ادامه دارد و طرف‌هاي مذاکره گفته‌اند که‬ ‫تالش مي‌کنند تا به تفاهم سياسي دست يابند و پس از آن‬ ‫نيز تا اول جوالي براي دستيابي به توافق جامع مهلت دارند‪.‬‬ ‫باراک اوباما در ادامه گفت‌وگوي خود با رويترز به انتقاد‬ ‫از موضع بنيامين نتانياهو‪ ،‬نخست‌وزير اسرائيل‪ ،‬پرداخته و‬ ‫ن که چگونه بايد از‬ ‫گفت که ميان او و نتيانياهو بر سر اي ‌‬ ‫رسيدن ايران به بمب اتم جلوگيري کرد «اختالف نظر‬ ‫اساسي» وجود دارد‪.‬‬ ‫اوباما در واکنش به اظهارات بنيامين نتانياهو‪،‬‬ ‫نخست‌وزير اسرائيل در کنگره‪ ،‬گفته است که آقاي نتانياهو‬ ‫در سخنراني خود هيچ پيشنهاد و راه حل عملي جايگزين‬ ‫براي مذاکره با ايران ارائه نکرد‪.‬‬ ‫رييس جمهوري امريکا گفته است که نکته تازه‌اي در‬ ‫سخنراني بنيامين نتانياهو نبود و نخست‌وزير اسرائيل در‬ ‫خصوص توافق موقت ژنو نيز همين حرف‌ها را زده بود‪.‬‬ ‫ايران و گروه ‪ 1+5‬در سال ‪ 2013‬در ژنو به توافق‬ ‫موقتي دست يافتند که بر اساس آن ايران برخي از‬ ‫فعاليت‌هاي حساس هسته‌اي خود را متوقف کرد و در مقابل‬ ‫جامعه بين‌المللي بخش از تحريم‌ها عليه جمهوري اسالمي‬ ‫‌را کاهش دادند‪.‬‬ ‫بر مبناي همين توافق هم اکنون مذاکرات براي دستيابي‬ ‫به توافق جامع و نهايي در خصوص حل مناقشه هسته‌اي‬ ‫ايران در جريان است‪.‬‬

‫واکنش ظريف به اظهارات‬ ‫اوباما‪ :‬ايران با صداقت وارد‬ ‫مذاکرات شده است‬ ‫محمدجواد ظريف‪ ،‬وزير خارجه ايران‪ ،‬در واکنش به‬ ‫اظهارات اخير باراک اوباما درباره مذاکرات هسته‌اي گفت‬ ‫که «جمهوري اسالمي با صداقت وارد اين مذاکرات شده‬ ‫و تسليم زياده‌خواهي‌ها و مواضع غيرمنطقي طرف مقابل‬ ‫نخواهد شد»‪.‬‬ ‫روز سه‌شنبه‪ 12 ،‬اسفند (‪ 3‬مارچ)‪ ،‬دومين روز از‬ ‫مذاکرات وزراي خارجه ايران و آمريکا در مونترو سوئيس‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫آغاز شد اما لحظاتي قبل از آن آقاي ظريف که در جمع‬ ‫خبرنگاران حاضر شده بود به پرسش خبرنگاران درباره‬ ‫مصاحبه روز گذشته باراک اوباما‪ ،‬رئيس جمهور اياالت‬ ‫متحده با خبرگزاري رويترز پاسخ داده است‪.‬‬ ‫بر اساس گزارش خبرگزاري جمهوري اسالمي‪ ،‬ايرنا‪،‬‬ ‫محمدجواد ظريف گفته که اظهارات آقاي اوباما گوياي آن‬ ‫است که «آمريکا به اين نتيجه رسيده که سياست تهديد‬ ‫و تحريم‪ ،‬سياستي شکست خورده است» و نتوانسته مانع‬ ‫عزم ايران «در دستيابي به فناوري صلح‌آميز هسته‌اي»‬ ‫بشود‪.‬‬

‫باراک اوباما در مصاحبه با خبرگزاري رويترز با اشاره به‬ ‫احتمال توافق هسته‌اي ‪ 10‬ساله با ايران گفته بود که چنين‬ ‫توافقي «بسيار مؤثر‌تر» از تحريم‌ها يا حمله نظامي آمريکا و‬ ‫اسرائيل «براي مهار برنامه هسته‌اي ايران» است‪.‬‬ ‫وي همچنين تاکيد داشته که آمريکا مي‌خواهد نسبت به‬ ‫اين امر اطمينان يابد که هر وقت جمهوري اسالمي کوشيد‬ ‫تا به بمب اتمي دست پيدا کند‪ ،‬اين امر دست‌کم يک سال‬ ‫طول بکشد‪.‬‬ ‫اما محمدجواد ظريف کليت اين سخنان را «غيرقابل‬ ‫قبول و تهديدآميز» مي‌داند و مي‌گويد که «روشن است‬ ‫مواضع آقاي اوباما براي جلب افکار عمومي آمريکا و مقابله‬ ‫با تبليغات نخست‌وزير اسراييل و ساير مخالفين تندرو‬ ‫مذاکرات» بيان شده است‪.‬‬ ‫وزير خارجه ايران روز قبل از اين اظهارات نيز گفته‬ ‫بود که اياالت متحده و کشورهاي غربي بايد بدانند «جمع‬ ‫تحريم و توافق سازگار نيست» و اگر آنها اراده سياسي‬ ‫کافي براي حل و فصل مناقشه داشته باشند و با لغو تحريم‌ها‬ ‫موافقت کنند مي‌توان همين هفته درباره توافق هسته‌اي به‬ ‫جمع‌بندي رسيد‪.‬‬ ‫ايران و آمريکا از روز دوشنبه ‪ 2‬مارچ ‪ 2015‬دور‬ ‫جديدي از مذاکرات دوجانبه خود را در مونترو سوئيس آغاز‬ ‫کردند که عالوه بر وزراي خارجه دو کشور‪ ،‬علي‌اکبر صالحي‪،‬‬ ‫رئيس سازمان انرژي اتمي ايران و ارنست مونيز‪ ،‬وزير‬ ‫انرژي آمريکا نيز حضور دارشتند‪.‬‬ ‫جان کري‪ ،‬وزير خارجه آمريکا گفته بود که اگرچه‬ ‫پيشرفت‌هايي در مذاکرات حاصل آمده‪ ،‬اما هنوز «راهي‬ ‫طوالني» براي دسترسي به توافق در پيش است‪.‬‬

‫سخنگوي دولت‪700 :‬‬ ‫ميليارد دالر از دارايي‌هاي‬ ‫کشور قورت داده شده است‬

‫محمد باقر نوبخت‪ ،‬سخنگوي دولت حسن روحاني‬ ‫مي‌گويد که ‪ 700‬ميليارد دالر از دارايي‌هاي کشور طي پنج تا‬ ‫شش سال «خورده و قورت داده شده است‪».‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري دولتي ايرنا‪ ،‬محمد باقر نوبخت‬ ‫در عين حال گفت که «من نمي‌گويم اختالس شده» ولي‬ ‫مي‌توانم بگويم‪ ،‬محصول اين پول نبايد رشد منفي اقتصادي‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫وي اضافه کرد‪« :‬دولت يازدهم زماني وارد کار شد که‬ ‫دوران طاليي درآمدهاي ساالنه بيش از ‪ 100‬ميليارد دالري‬

‫‪5‬‬

‫کامپيوترهاي ايران بزرگ‌ترين هدف‬ ‫نرم‌افزار جديد جاسوسي‬ ‫يک شرکت روسي امنيت سايبري‬ ‫مي‌گويد که نرم‌افزارهاي جاسوسي جديدي‬ ‫را کشف کرده که در هارد ديسک توليدات‬ ‫ديجيتال برخي شرکت‌ها پنهان شده و امکان‬ ‫شنود و جاسوسي از اکثر رايانه‌هاي‪ ‬جهان‪ ،‬از‬ ‫جمله ايران را فراهم مي‌آورد‪.‬‬ ‫گزارش شرکت کاسپرسکي عنوان‬ ‫مي‌کند که اين برنامه جاسوسي تنها بخشي‬ ‫از يک برنامه گسترده است که با حمالت‬ ‫سايبري «استاکس‌نت» عليه تاسيسات‬ ‫هسته‌اي ايران ارتباط دارد‪.‬‬ ‫بر اساس اين گزارش‪ ،‬کامپيوترهاي‬ ‫شخصي در ‪ 30‬کشور جهان آلوده به يک يا‬ ‫چند برنامه جاسوسي هستند که آلوده‌ترين اين کشورها‬ ‫نيز ايران است و پس از آن کشورهاي روسيه‪ ،‬پاکستان‪،‬‬ ‫افغانستان‪ ،‬چين‪ ،‬مالي‪ ،‬سوريه‪ ،‬يمن و الجزاير قرار دارند‪.‬‬ ‫«وسترن ديجيتال»‪« ،‬سي‌گيت» و «توشيبا» از جمله‬ ‫شرکت‌هايي هستند که کاسپرسکي عنوان مي‌کند توليدات‬ ‫آنها آلوده به نرم‌افزارهاي جاسوسي است‪.‬‬ ‫به گفته اين شرکت‪ ،‬نهادها و افرادي که هدف اين‬ ‫برنامه جاسوسي قرار گرفته‌اند‪ ،‬نهادهاي دولتي و نظامي‪،‬‬ ‫شرکت‌هاي مخابراتي‪ ،‬بانک‌ها‪ ،‬شرکت‌هاي انرژي‪،‬‬ ‫پژوهشگران هسته‌اي‪ ،‬رسانه‌ها و فعاالن اسالم‌گرا‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫در گزارش کاسپرسکي از هيچ کشوري به‌طور‬ ‫مشخص نام برده نشده که پشت اين برنامه جاسوسي‬ ‫به پايان رسيده و به جاي آن حلقه محاصره دور ملت ايران‬ ‫کشيده شده بود‪».‬‬ ‫به گفته آقاي نوبخت‪ ،‬اين درحالي است که دولت حسن‬ ‫روحاني بايد با درآمد ساليانه ‪ 17‬ميليارد دالر کشور را اداره‬ ‫کند‪.‬‬ ‫اسحاق جهانگيري‪ ،‬معاون اول رييس جمهوري ايران‬ ‫نيز با اشاره به درآمد ‪ 700‬ميليارد دالري فروش نفت در‬ ‫هشت سال رياست جمهوري محمود احمدي‌نژاد تاکيد بود‬ ‫که «اگر طبق قانون برنامه عمل مي‌شد اکنون بايد ‪300‬‬ ‫ميليارد دالر در صندوق توسعه ارز داشتيم‪».‬‬ ‫اين در حالي است که حسن روحاني نيز در روزهاي‬ ‫ابتدايي رياست جمهوري خود گفته بود که دولت وي خزانه‬ ‫را «خالي» تحويل گرفته است‪ ،‬در حالي که در دولت محمود‬ ‫احمدي‌نژاد نقدينگي در جامعه هفت برابر شد و براي مسکن‬ ‫مهر ‪ 43‬هزار ميليارد تومان از بانک مرکزي استقراض شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫در همين حال در پي کاهش قيمت نفت در بازارهاي‬ ‫جهاني مسئولين دولت روحاني از احتمال کسري بودجه‬ ‫خبر داده‌اند‪ .‬در اليحه بودجه سال ‪ 93‬ايران‪ ،‬قيمت نفت به‬ ‫ازاي هر بشکه ‪ 100‬دالر پيش‌بيني شد ‌ه بود‪ .‬اين درحالي‬ ‫است که قيمت نفت در اليحه بودجه ‪ 94‬در کميسيون تلفيق‬ ‫مجلس به صورت غير مستقيم‬ ‫‪ 40‬دالر تعيين شد ‌ه است‪.‬‬ ‫با اجراي تحريم‌هاي‬ ‫آمريکا و اروپا عليه ايران‪،‬‬ ‫صادرات نفتي ايران در دولت‬ ‫احمدي‌نژاد از حدود دو ميليون‬ ‫و ‪ 500‬هزار بشکه در روز به‬ ‫حدود ‪ 800‬هزار بشکه رسيد‪.‬‬ ‫بر اساس قانون بودجه‬ ‫سال جاري کشور‪ ،‬پيش‌بيني‬ ‫شده که ايران روزانه يک‬ ‫ميليون و ‪ 300‬هزار بشکه‬ ‫صادرات نفت خام و ميعانات‬ ‫گازي داشته باشد‪.‬‬

‫صادق طباطبايي درگذشت‬

‫صادق طباطبايي‪ ،‬از نزديکان آيت‌اهلل خميني‪ ،‬روز دوم‬ ‫اسفند (‪ 21‬فوريه) در سن ‪ 71‬سالگي در شهر دوسلدورف‬ ‫آلمان درگذشت‪ .‬او به سرطان ريه مبتال بود‪ .‬طباطبايي‪ ،‬برادر‬ ‫زن احمد خميني و خواهرزاده امام موسي صدر بود‪ .‬وي‬

‫قرار دارد‪ ،‬اما چنانچه رويترز مي‌نويسد ربط دادن آن به‬ ‫پروژه «استاکس‌نت»‪ ،‬نظرات را متوجه آژانس امنيت ملي‬ ‫آمريکا مي‌کند‪.‬‬ ‫بدافزار «استاکس‌نت» و حمالت آن عليه تاسيسات‬ ‫هسته‌اي ايران سال ‪ 1389‬علني شد و گزارش رسانه‌هاي‬ ‫غربي و ايراني حکايت از نقش دولت آمريکا در آن داشت‪.‬‬ ‫يکي از کارمندان پيشين آژانس امنيت ملي آمريکا نيز‬ ‫گزارش و تحليل شرکت کاسپرسکي را تاييد کرده است‪.‬‬ ‫همچنين يکي از ماموران سابق امنيتي آمريکا تاکيد‬ ‫داشته که آژانس امنيت ملي آمريکا به «تکنيک باارزش»‬ ‫پنهان ساختن نرم‌افزار جاسوسي در هارد ديسک‌ها دست‬ ‫پيدا کرده است‪.‬‬

‫همچنين با محمد خاتمي‪ ،‬رييس‌جمهور پيشين ايران نسبت‬ ‫خانوادگي داشت‪.‬‬ ‫او در سال ‪ 1322‬در شهر قم به دنيا آمد‪ .‬پس از پايان‬ ‫دوران دبيرستان به بيروت رفت و مدتي را با دايي خود‪ ،‬امام‬ ‫موسي صدر سپري کرد و از آنجا براي ادامه تحصيل راهي‬ ‫آلمان شد‪.‬‬ ‫صادق طباطبايي در دانشگاه آخن در رشته بيوشيمي به‬ ‫تحصيل پرداخت و دکتراي خود را در آنزيمولوژي و ژنتيک از‬ ‫دانشگاه بوخوم آلمان کسب کرد‪.‬‬ ‫طباطبايي‪ 12 ،‬بهمن ‪ 1357‬همراه با آيت‌اهلل خميني‬ ‫به ايران بازگشت و در دولت موقت ابتدا به عنوان معاون‬ ‫سياسي و اجتماعي وزارت کشور مسئوليت برگزاري‬ ‫همه‌پرسي تعيين نوع نظام را بر عهده گرفت‪.‬‬ ‫او سپس در دولت موقت بازرگان به عنوان معاون‬ ‫سياسي نخست‌وزير و سخنگوي دولت فعاليت کرد‪ .‬با‬ ‫استعفاي دولت موقت تا زمان برگزاري انتخابات رياست‬ ‫جمهوري‪ ،‬سرپرست نخست‌وزيري را بر عهده داشت‪.‬‬ ‫طباطبايي که از منتقدان گروگانگيري ديپلمات‌هاي‬ ‫آمريکايي در ايران بود در مصاحب ‌ه با وب‌سايت «خبر آنالين»‬ ‫در آبان ‪ ،1391‬گفت‪« :‬گروگانگيري و ادامه آن تا ‪ 444‬روز‬

‫وضعيت را به کلي بر هم زد ‪ ...‬روندي که تبعات آن را در‬ ‫ايجاد اجماع جهاني عليه حقوق اوليه کشورمان مشاهده‬ ‫مي‌کنيم و آثار ويرانگر آن را بر اقتصاد ايران شاهد هستيم»‪.‬‬ ‫او همچنين گفته بود در دوره‌اي براي حل بحران‬ ‫گروگانگيري تالش کرد که ناموفق بود‪.‬‬ ‫طباطبايي در نخستين انتخابات رياست جمهوري در‬ ‫ايران نيز کانديدا شد اما آراي چنداني کسب نکرد‪.‬‬ ‫وي بخش قابل توجهي از زندگي‌خود را‪ ،‬پيش و پس از‬ ‫انقالب ‪ ،1357‬در کشور آلمان سپري کرد‪.‬‬


‫‪6‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫زنگنه‪ :‬وضعيت صنعت نفت‬ ‫کشور اسفناک است‬

‫بيژن زنگنه‪ ،‬وزير نفت ايران‪ ،‬وضعيت صنعت نفت ايران‬ ‫را «اسفناک» خواند و تاکيد کرد که وزارت نفت سال آينده‬ ‫پولي براي سرمايه‌گذاري در اين حوزه ندارد‪.‬‬ ‫وي که در جلسه علني مجلس شوراي اسالمي ‌و در‬ ‫جريان بررسي اليحه بودجه سال ‪ 1394‬کل کشور سخن‬ ‫مي‌گفت افزود که هم‌اينک وزارتخانه نفت «در پرداخت‬ ‫حقوق کارکنان به مشکل خورده است‪».‬‬ ‫بيژن زنگنه تاکيد کرد‪« :‬من بار ديگر مي‌گويم که وضع‬ ‫ما در نفت به شدت مشکل دارد و نمي‌دانم چگونه اين را‬ ‫مطرح کنم تا همه اين را بپذيرند و الزم است براي عبور از‬ ‫اين مشکالت هماهنگي و همکاري مجلس را داشته باشند‪».‬‬ ‫آقاي زنگنه همچنين اظهار داشت‪« ،‬زماني که قيمت‬ ‫نفت ‪ 100‬دالر بود و دو ميليون بشکه فروش نفت داشتيم‬ ‫‪ 13‬ميليارد دالر سهم وزارت نفت مي‌شد‪ ،‬اما براي سال آينده‬ ‫که مجلس‪ ،‬نفت را حدودا بشکه‌اي ‪ 40‬دالر پيش‌بيني کرده‬ ‫و ميزان صادرات هم کمي ‌بيش از يک ميليون بشکه است‪،‬‬ ‫کمتر از سه ميليارد دالر عايد وزارت نفت خواهد شد‪ .‬ما‬ ‫چطور با اين رقم صنعت نفت را اداره کنيم؟»‬ ‫سهم وزارت نفت ايران از فروش و صادرات نفت در‬ ‫اليحه بودجه سال ‪ 1394‬به رغم‪ ‬کاهش قيمت نفت‪ ‬همچنان‬ ‫رقم ‪ 14.5‬درصد اعالم شده است‪ ،‬امري که باعث شده اين‬ ‫وزارتخانه از مجلس ايران درخواست مجوز انتشار اوراق‬ ‫مشارکت براي سرمايه‌گذاري در طرح‌هاي نفت و گاز بکند‪.‬‬ ‫بيژن زنگنه در ادامه افزود‪« :‬در سال ‪ ،90‬مبلغ ‪21‬‬ ‫ميليارد دالر در بخش نفت سرمايه‌گذاري شده و در سال ‪91‬‬ ‫مبلغ ‪ 17‬ميليارد دالر‪ .‬اما اگر با همين روال پيش برويم سال‬ ‫آينده سرمايه‌گذاري ما صفر خواهد بود‪».‬‬ ‫بر اساس اين گزارش‪ ،‬يکي از نمايندگان مجلس‬ ‫پيشنهاد داده بود که بندي از اليحه بودجه سال ‪1394‬‬ ‫درباره مجوز انتشار اوراق مشارکت حذف شود‪ ،‬اما به دنبال‬ ‫مخالفت وزير نفت‪ ،‬در نهايت مجلس ايران مجوز انتشار پنج‬ ‫هزار ميليارد تومان اوراق مشارکت براي سرمايه‌گذاري در‬ ‫طرح‌هاي نفت و گاز را صادر کرد‪.‬‬ ‫قيمت نفت در بازارهاي جهاني در ماه‌هاي اخير به شدت‬ ‫کاهش يافته به طوري که از ‪ 108‬دالر به حدود ‪ 50‬دالر و‬ ‫حتي گاهي کمتر از ‪ 50‬دالر رسيده است‪.‬‬ ‫مقامات ايران مي‌گويند که‪ ‬اراده سياسي برخي کشورها‬ ‫پشت کاهش قيمت جهاني نفت قرار دارد و به نظر مي‌رسد‬ ‫که ايران در داخل اوپک کشور عربستان و در خارج از آن‬ ‫آمريکا را به اين امر متهم مي‌کند‪.‬‬

‫محسني اژه‌اي‪ :‬رسانه‌ها‬ ‫حق انتشار تصوير يا مطلبي‬ ‫از محمد خاتمي‌ندارند‬ ‫سخنگوي قوه قضائيه ايران گفته است که رسانه‌ها‬ ‫«حق ندارند» تصوير يا مطلبي از محمد خاتمي‪ ،‬رييس‬ ‫جمهوري اسبق ايران‪ ،‬منعکس کنند و با رسانه‌هاي به گفته‬ ‫او «متخلف» برخورد خواهد شد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري‌هاي ايران‪ ،‬غالمحسين محسني‬ ‫اژه‌اي‪ ،‬در پاسخ به سئوالي درباره دستور قوه قضاييه مبني‬ ‫بر «منع درج نام و تصوير رييس دولت اصالحات» گفت‪:‬‬ ‫«در مورد کساني که شوراي عالي امنيت ملي در مورد آن‌ها‬ ‫تصميم گرفته يا قوه قضاييه آن‌ها را به عنوان سران فتنه‬ ‫محسوب مي‌کند‪ ،‬دستگاه قضا مي‌تواند دستوراتي بدهد‪».‬‬ ‫وي اضافه کرد‪« :‬در مورد فرد مورد نظر نيز دستور داده‬ ‫شد که رسانه‌ها حق ندارند تصوير يا مطالب او را منعکس‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫و منتقل کنند‪ ،‬اين دستور همچنان به قوت خود باقي است و‬ ‫اگر رسانه‌اي خالف آن عمل کند با آن برخورد خواهد شد‪».‬‬ ‫‪ 10‬نماينده عضو جبهه پايداري در تذکري کتبي خطاب‬ ‫به مصطفي پورمحمدي‪ ،‬وزير دادگستري‪ ،‬خواستار «اجراي‬ ‫حکم ممنوع‌التصوير‪ ،‬ممنوع‌الخروج و ممنوع‌البيان بودن‬ ‫محمد خاتمي» توسط قوه قضائيه شده بودند‪.‬‬ ‫محمد موسوي‌نژاد يکي از امضاکنندگان اين تذکر‬ ‫ممنوع التصوير شدن محمد خاتمي ‌را «مصوبه شوراي عالي‬ ‫امنيت ملي» خوانده بود‪.‬‬ ‫در مقابل‪ ،‬علي مطهري‪ ،‬نماينده تهران گفته بود که‬ ‫«شوراي امنيت ملي مصوبه‌اي در مورد ممنوع‌التصوير بودن‬ ‫محمد خاتمي‌ندارد» و تذکرات گروهي از نمايندگان در اين‬ ‫مورد «نامعقول» است‪.‬‬

‫در سال‌هاي گذشته همچنين گزارش‌هايي مبني بر‬ ‫ممنوع الخروج بودن آقاي خاتمي‌منتشر شده است‪.‬‬ ‫پس از انتخاب حسن روحاني به رياست جمهوري‪،‬‬ ‫برخي رسانه‌ها از لغو ممنوع الخروج شدن وي خبر دادند‪ ،‬اما‬ ‫غالمحسين محسني اژه‌اي‪ ،‬در پاسخ به پرسشي در اين باره‬ ‫گفته است‪« :‬کساني که در جريان فتنه ‪ 88‬ظلم کردند تفاوتي‬ ‫در مورد آن‌ها رخ نداده است و مراحل قبل براي آن‌ها اجرا‬ ‫مي‌شود‪ .‬اتفاق جديدي رخ نداده است‪».‬‬ ‫ممنوع کردن رسانه‌ها از انتشار عکس و خبرهاي محمد‬ ‫خاتمي ‌در حالي است که وي در انتخابات رياست جمهوري‬ ‫سال ‪ 76‬با کسب بيش از ‪ 20‬ميليون راي و با اختالف بيش‬ ‫از ‪ 13‬ميليون راي با علي اکبر ناطق نوري‪ ،‬رقيب اصليش به‬ ‫مقام رياست جمهوري ايران رسيد‪.‬‬ ‫وي در سال ‪ 80‬نيز با کسب بيش از ‪ 21‬ميليون راي‬ ‫براي دومين بار به رياست جمهوري انتخاب شد‪.‬‬ ‫پس از انتخابات رياست جمهوري سال ‪ ،88‬برخي‬ ‫از افراد نزديک به رهبر جمهوري اسالمي ‌نظير حسين‬ ‫شريعتمداري‪ ،‬نماينده رهبر جمهوري اسالمي‌ در روزنامه‬ ‫«کيهان» و برخي ديگر از رسانه‌ها و شخصيت‌هاي اصولگرا‪،‬‬ ‫آقاي خاتمي ‌را به همراهي با معترضان به نتيجه انتخابات‬ ‫رياست جمهوري اين سال متهم کردند‪.‬‬ ‫آقاي خاتمي ‌در برخي از راهپيمايي‌هاي اعتراضي سال‬ ‫‪ 88‬نظير ‪ 25‬خرداد‪ ،‬روز قدس و ‪ 22‬بهمن شرکت کرد و در‬ ‫برخي از اين راهپيمايي‌ها مانند راهپيمايي روز قدس مورد‬ ‫حمله نيروهاي موسوم به لباس شخصي قرار گرفت‪.‬‬ ‫وي در سال‌هاي گذشته نيز بار‌ها به رفتار حکومت‬ ‫با معترضان به نتيجه انتخابات سال ‪ 88‬و حصر خانگي‬ ‫ميرحسين موسوي و مهدي کروبي‪ ،‬رهبران جنبش سبز‪،‬‬ ‫اعتراض کرده بود‪.‬‬

‫دارد‪ .‬پادشاهان اردن و عمان و مراکش نيز از متهمان تخلف‬ ‫بانکي‌اند‪.‬‬ ‫افشاگري‌هاي تازه حاکي از آن است که بسياري از‬ ‫سياستمداران‪ ،‬تجار‪ ،‬حاميان گروه‌هاي تروريستي و افراد‬ ‫ديگري که نامشان با مفاسد اقتصادي در خاورميانه و شمال‬ ‫آفريقا گره خورده‪ ،‬از مشتريان اين بانک بريتانيايي بودند‬ ‫و دارايي‌هاي هنگفت خود را براي فرار از ماليات در شعبه‌‬ ‫سوئيس اين بانک پنهان کردند‪.‬‬ ‫‪ 573‬مشتري ايراني ‪ 1132‬حساب بانکي در شعب ‌ه‬ ‫سوئيس بانک «اچ‌اس‌بي‌سي» ثبت کرده‌اند و مجموع‬ ‫دارايي‌هاي ايرانيان در اين بانک‪ ،‬بالغ بر يک و نيم ميليارد‬ ‫دالر است‪.‬‬ ‫مهم‌ترين مشتري ايراني بانک فردي است که در‬ ‫حساب بانکي خود ‪ 255‬ميليون دالر پول دارد‪ ،‬اما نام او در‬ ‫رسانه‌ها افشا نشده است‪ .‬مجموع دارايي‌هاي افراد ايراني‬ ‫در اين بانک‪ ،‬ايران را به يکي از مشتريان اصلي خاورميانه‌اي‬ ‫بانک تبديل کرده است‪.‬‬ ‫اسناد تازه‌اي که درباره سال‌ها تخلف در اين بانک‬ ‫بريتانيايي افشا شد‪ ،‬نام برخي از مشتريان مهم اين بانک‬ ‫را نيز افشا مي‌کند‪.‬‬ ‫ملک عبداهلل دوم‪ ،‬پادشاه اردن‪ ،‬يکي از مشتريان بانفوذ‬ ‫و مهم بانک است‪ .‬اسناد حاکي از آن است که پادشاه اردن از‬ ‫سال ‪ 2006‬به جمع مشتريان بانک پيوسته و اولين حساب‬ ‫بانکي خود را نيز به نام يکي از کارکنان قديمي‌کاخ سلطنتي‬ ‫اردن باز کرده که از افراد مورد اعتمادش محسوب مي‌شود‪.‬‬ ‫وکالي عبداهلل دوم در واشنگتن در اولين واکنش به‬ ‫اين افشاگري اعالم کردند که طبق قوانين اردن‪ ،‬پادشاه از‬ ‫پرداخت ماليات معاف است و حساب‌هاي بانکي او در اين‬ ‫بانک بريتانيايي براي «مقاصد اقتصادي» افتتاح شده بود‪.‬‬ ‫سلطان قابوس‪ ،‬پادشاه عمان‪ ،‬يکي ديگر از رهبران‬ ‫جهان است که مشتري شعب ‌ه سوئيس بانک «اچ‌اس‌بي‌سي»‬ ‫ي بانک محسوب مي‌شود و اولين‬ ‫است‪ .‬او از مشتريان قديم ‌‬ ‫حساب خود در اين بانک را در سال ‪ 1974‬باز کرده است‪.‬‬ ‫اسناد افشا شده نشان مي‌دهند سلطان قابوس ‪ 4‬حساب در‬ ‫اين بانک دارد که يکي از آنها را به نام يکي از شرکت‌هاي‬ ‫کشتيراني عمان ثبت کرده است‪.‬‬ ‫احتمال دارد که اين بانک بريتانيايي با جريمه‌ مالي‬ ‫هنگفت مواجه شود‪ .‬به گزارش رويترز جريمه‌ مالي احتمالي‬ ‫مي‌تواند آن‌چنان سنگين باشد که وضعيت مالي و ثبات اين‬ ‫بانک بزرگ بريتانيايي را کامال متزلزل کند‪.‬‬ ‫بانک «اچ‌اس‌بي‌سي» پيش از اين نيز به دليل نقض‬ ‫تحريم‌هاي مصوب آمريکا عليه ايران و انجام «معامالت‬ ‫مشکوک» با اين کشور به پرداخت جريمه‌ يک ميليارد و ‪900‬‬ ‫ميليون دالري محکوم شده است‪ .‬آمريکا اين بانک را متهم‬ ‫کرده است که به «مقاصد تروريستي» در خاورميانه کمک‬ ‫مي‌کند‪.‬‬

‫سه ايراني‬ ‫در بين ‪ 100‬نامزد سفر‬ ‫بي‌بازگشت به مريخ‬

‫افشاي يک‌ونيم‬ ‫ميليارد دالر دارايي ايرانيان‬ ‫در رسوايي بانکي‬

‫افشاگري‌ درباره سال‌ها تخلف بانک بريتانيايي‬ ‫«اچ‌اس‌بي‌سي» و مشتريان پرنفوذش ادامه دارد‪ .‬يک‬ ‫مشتري ايراني بانک ‪ 255‬ميليون دالر دارايي در حساب خود‬

‫سه ايراني در بين صد نفر منتخب دور سوم انتخاب‬ ‫مسافران سفر بي بازگشت به مريخ هستند‪.‬‬ ‫پروژه غير انتفاعي «مارس وان» از سال ‪ 2011‬با هدف‬ ‫مسکوني کردن مريخ آغاز شده است‪ .‬براي انتخاب ساکنان‬ ‫آينده مريخ‪ ،‬بيش از دويست هزار نفر ثبت نام کردند که‬ ‫در پايان سومين مرحله انتخابي‪ ،‬نام صد نفر از کشورهاي‬ ‫مختلف دنيا اعالم شده است‪.‬‬ ‫در بين اين ‪ 100‬نفر سعيد قندهاري‪ ،‬ايراني مهاجر‬ ‫که در اوکلند نيوزيلند زندگي مي‌کند تنها کسي است که از‬ ‫نيوزيلند در بين صد نفر قرار دارد‪.‬‬ ‫به جز آقاي قندهاري دو ايراني ديگر هم که ساکن‬ ‫ايران هستند‪ ،‬الهه نوري و صادق مدرسي‪ ،‬در بين صد نفر‬ ‫پاياني قرار دارند‪ .‬از بين اين ‪ 100‬نفر در نهايت ‪ 24‬نفر‬ ‫براي سفر نهايي به مريخ انتخاب خواهند شد‪.‬‬ ‫بر طبق برنامه‌اي که پروژه «مارس وان» اعالم کرده‪،‬‬

‫‪6‬‬

‫آموزش و تمرين اين فضانوردان امسال آغاز خواهد شد و تا‬ ‫سال ‪ 2024‬طول خواهد کشيد‪ .‬اولين مسافران اين پروژه در‬ ‫سال ‪ 2025‬به مريخ خواهند رسيد‪.‬‬ ‫سعيد قندهاري که ‪ 34‬ساله است‪ ،‬عضو شوراي مرکزي‬ ‫حزب اعتماد ملي بوده و به گفته خودش‪ ،‬سابقه ده سال کار‬ ‫در مجلس ايران را دارد‪.‬‬ ‫او داراي مدرک کارشناسي ارشد فيزيک از ايران و‬ ‫کارشناسي ارشد روابط بين‌الملل و حقوق بشر از نيوزيلند‬ ‫است‪.‬‬ ‫آقاي قندهاري که خود را «آچار فرانسه» مي‌خواند‬ ‫مي‌گويد که در زمينه کشاورزي‪ ،‬شکار‪ ،‬تعميرات فني‪ ،‬نجوم‬ ‫و اخترشناسي تجربه و عالقه دارد و کار حجامت هم انجام‬ ‫مي‌دهد‪.‬‬ ‫او در حال حاضر کارشناس فني وزارت توسعه اجتماعي‬ ‫نيوزيلند است و در زمينه فراوري گوشت و تحويل آن‌ها به‬ ‫رستوران‌ها و مغازه‌ها هم فعاليت مي‌کند‪.‬‬ ‫الهه نوري ‪ 21‬سال دارد و دانشجوي معماري است‪.‬‬ ‫او خود را به طراحي و دکوراسيون عالقمند مي‌داند‪ .‬الهه‬ ‫مشارکت در اين پروژه را آرزو و هدف مهم خود مي‌داند که‬ ‫به جهشي بزرگ در تاريخ بشر منجر خواهد شد‪.‬‬ ‫الهه به نجوم و اخترشناسي عالقمند است و سازدهني‬ ‫مي‌نوازد‪ .‬او از ‪ 16‬سالگي به کيهان‌شناسي عالقمند شده و‬ ‫در آن دريافته که از کائنات چيز زيادي نمي‌داند و بنابراين‬ ‫شروع به مطالعه و تحقيق در اين زمينه کرده است‪.‬‬ ‫صادق مدرسي که ‪ 30‬سال دارد در رشته زيست‌شناسي‬ ‫تحصيل کرده و به طور حرفه‌اي تنيس روي ميز بازي مي‌کند‪.‬‬ ‫آقاي مدرسي معتقد است که هر کس بايد عالئق خود‬ ‫را دنبال کند و انسان قدرت خود را به عنوان موجودي که‬ ‫مي‌تواند به اهداف متعالي دست پيدا کند نشان داده است‪.‬‬ ‫در جريان پروژه «مارس وان»‪ ،‬افراد منتخب در‬ ‫گروه‌هاي چهار نفره به مريخ اعزام مي‌شوند و هر دو‬ ‫سال چهار نفر ديگر به جمع آنها اضافه مي‌شود تا جامعه‬ ‫انسان‌هاي مريخ نشين به تدريج شکل بگيرد‪.‬‬ ‫اين مهاجران امکان بازگشت به زمين را ندارند و بايد‬ ‫آماده باشند که تمام عمر خود را در مريخ سکونت کنند‪ .‬افراد‬ ‫منتخب هشت سال تعليم خواهند ديد و هر دو سال چند ماه‬ ‫در انزواي کامل از دنيا قرار داده مي‌شوند تا شرايطي مشابه‬ ‫آنچه اتفاق خواهد افتاد را تجربه کنند‪.‬‬ ‫دو مريخ‌نورد اقامتگاه فضانوردان را پيش از اعزام آنها‬ ‫به مريخ آماده خواهند کرد‪ .‬سپس گروه اول فضانوردان‬ ‫عالوه بر کارهاي تحقيقاتي‪ ،‬اقامتگاه و شرايط را براي گروه‬ ‫دوم آماده خواهند کرد‪.‬‬ ‫مريخ ‪ 230‬ميليون کيلومتر با زمين فاصله دارد و سفر‬ ‫به آن هفت تا هشت ماه طول مي‌کشد‪ .‬فضانوردان اين مدت‬ ‫را در فضايي بسيار تنگ (بسيار کوچک‌تر از اقامتگاهشان‬ ‫در مريخ) مي‌گذرانند‪ .‬از دوش گرفتن خبري نخواهد بود و‬ ‫استحمام با حوله خيس است‪ .‬غذا هم کنسروي يا منجمد‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫مسافران مريخ براي جلوگيري از تحليل عضالت بايد‬ ‫روزي سه ساعت نرمش کنند و در صورتي که با توفان‬ ‫خورشيدي مواجه شوند‪ ،‬بايد تا چند روز را در محفظه‌اي حتي‬ ‫کوچکتر در قسمت حفاظت شده‌تر سفينه بگذرانند‪.‬‬

‫مخالفت قاضي آمريکايي‬ ‫با مصادره اموال بانک‬ ‫مرکزي ايران‬

‫گزارش‌ها حاکي است که شکايت خانواده‌هاي قربانيان‬ ‫بمب‌گذاري سال ‪ 1983‬پايگاه تفنگداران دريايي آمريکا‬ ‫در بيروت براي مصادره کردن ‪ 1.6‬ميليارد دالر اموال بانک‬ ‫مرکزي ايران که در حسابي در يک بانک در لوگزامبورگ‬ ‫نگهداري مي‌شود‪ ،‬نتيجه‌اي در پي نداشته است‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري رويترز‪ ،‬کاترين فارست‪ ،‬قاضي‬


‫‪7‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫دادگاهي در نيويورک در حکم خود تصريح کرده است‪،‬‬ ‫بخشي از اموال بانک مرکزي ايران که توسط «دويچ بورس‬ ‫اي جي» در لوگزامبورگ نگهداري مي‌شود‪ ،‬خارج از حوزه‬ ‫قضايي او است‪.‬‬ ‫در حمالت انتحاري ‪ 23‬اکتبر ‪ 1983‬که در خالل‬ ‫جنگ‌هاي داخلي لبنان رخ داد‪ ،‬برخورد جداگانه دو خودروي‬ ‫بمب‌گذاري شده به محل اقامت تفنگداران دريايي آمريکا و‬ ‫سربازان فراسوي عضو نيروهاي چندمليتي در بيروت ‪299‬‬ ‫کشته بر جاي گذاشت که در ميان آنها ‪ 241‬آمريکايي و ‪58‬‬ ‫نظامي‌فرانسوي قرار داشتند‪.‬‬ ‫گرچه در آن زمان گروه سازمان جهاد اسالمي‌مسئوليت‬ ‫اين حمالت را بر عهده گرفت‪ ،‬برخي از گمانه‌زني‌ها بر نقش‬ ‫ايران در اين حمله تأکيد مي‌کرد‪.‬‬ ‫به دنبال شکايت خانواده‌هاي قربانيان و مجروحان اين‬ ‫حادثه در سال ‪ 2007‬يک قاضي دادگاه‌هاي آمريکا ‪ ،‬ايران را‬ ‫به پرداخت مبلغ دو ميليارد و ‪ 650‬ميليون دالر به خانواده‌هاي‬ ‫قربانيان پايگاه تفنگداران دريايي آمريکا در بيروت محکوم‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫از آن زمان تاکنون خانواده قربانيان در ادامه شکايت‬ ‫خود تالش کرده‌اند تا اموال و دارايي‌هاي ايران را توقيف‬ ‫کنند‪ ،‬اما هر بار ناکام مانده‌اند‪.‬‬

‫با لغو انحصار واردات‪،‬‬ ‫هر ايراني مي‌تواند‬ ‫خودرو وارد کند‬ ‫يک عضو شوراي رقابت از لغو انحصار واردات خودرو به‬ ‫ايران خبر داد‪ .‬به گفته وي‪ ،‬جلسه شوراي رقابت بخشنامه‌اي‬ ‫صادر کرده که به موجب آن هر ايراني مي‌تواند از طريق‬ ‫گمرک خودروي خارجي مورد نظر خود را وارد کشور کند‪.‬‬ ‫خبرگزاري ايسنا در تاريخ پنجشنبه (‪ 7‬بهمن) از‬ ‫قول يکي از اعضاي شوراي رقابت‪ ،‬از لغو انحصار واردات‬ ‫خودرو به ايران خبر داد و گفت‪« ،‬ما درباره نمايندگي‌هايي‬ ‫که خودروي خارجي وارد مي‌کردند و شامل ‪ 35‬نمايندگي‬ ‫مي‌شدند اعتراض کرديم که بايد اين موضوع از انحصار‬ ‫خارج شود و فضا رقابتي باشد‪».‬‬ ‫به گفته‌ي وي‪ ،‬حاصل اين اعتراض آن بود که شوراي‬ ‫يادشده جلسه‌اي با حضور محمدرضا نعمت‌زاده‪ ،‬وزير‬ ‫صنعت‪ ،‬معدن و تجارت برگزار کرد و طي بخشنامه‌اي که‬ ‫اين وزير صادر کرد انحصار واردات خودرو لغو مي‌شود و‬ ‫هر ايراني مي‌تواند از طريق گمرک خودرو مورد نظر خود‬ ‫را وارد کند‪.‬‬ ‫گفتني است که رسانه‌هاي ايران پيش‌تر از انحصاري‬ ‫شدن واردات خودرو در ايران انتقاد کرده و آن را حاصل‬ ‫رانت‌خواري و سوء‌استفاده براي تامين منافع نامشروع‬

‫خوانده بودند‪ .‬همچنين گزارش‌هايي در اين زمينه منتشر‬ ‫شده بود که از ورود شوراي رقابت براي پايان دادن به‬ ‫انحصار واردات خودرو خبر مي‌داد‪.‬‬ ‫خبرگزاري «جنوب‌نيوز» نيز گزارش داده که يک‬ ‫خانواده نمايندگي بيش از ‪ 70‬درصد خودروهاي اين بازار‬ ‫را در اختيار دارد‪ .‬در اين گزارش‪ ،‬امراهلل اميني‪ ،‬عضو هيئت‬ ‫علمي ‌دانشگاه عالمه طباطبايي گفته بود‪« :‬انحصارگر تنها‬ ‫منافع خود را دنبال مي‌کند‪ .‬چگونه مي‌توان انتظار داشت يک‬ ‫خانواده که اختيار ‪ 70‬درصد بازار خودروهاي وارداتي را در‬ ‫دست گرفته‪ ،‬به فکر ‪ 80‬ميليون ايراني بوده و منافع ملي را‬ ‫فداي منافع خانواده خود نکند؟»‬ ‫از قرار معلوم انحصارطلبان بازار واردات خودرو‬ ‫همواره چنين القا کرده‌اند که دليل انحصاري شدن واردات‪،‬‬ ‫جلوگيري از واردت خودروهاي دست دوم به عنوان خودروي‬ ‫نو و برخورداري مصرف‌کنندگان از خدمات گارانتي و وارنتي‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫است‪ .‬ولي اميني تصريح کرده است که‪« ،‬تاسف‌بار است که‬ ‫موضوع تامين حقوق مصرف‌کننده دستمايه‌اي براي تضييع‬ ‫همين حقوق و پر کردن جيب برخي افراد قرار مي‌گيرد»‪.‬‬ ‫ي دانشگاه انحصاري کردن هر‬ ‫به گفته اين عضو هيئت علم ‌‬ ‫بازاري معلول ارتباطات و رانت‌خواري‌هاي پشت پرده است‪.‬‬ ‫پيش از آن نيز کميسيون اصل ‪ 90‬مجلس در گزارشي‬ ‫از «فساد گسترده در روند واردات خودرو به کشور» پرده‬ ‫برداشته بود‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1391‬به دنبال رشد شديد نرخ ارز‪ ،‬قيمت‬ ‫خودروهاي وارداتي نيز افزايش يافت‪ .‬بسياري از‬ ‫واردکنندگان در آن زمان از ارز مرجع (‪ 1226‬توماني)‬ ‫براي واردات خودرو استفاده مي‌کردند‪ ،‬ولي سپس خودروي‬ ‫وارد شده را به نرخ ارز آزاد (تا ‪ 3500‬تومان) به فروش‬ ‫مي‌رساندند‪.‬‬ ‫در پي اعتراضات گسترده بسياري از کارشناسان‪،‬‬ ‫سرانجام کميسيون اصل ‪ 90‬مجلس شوراي اسالمي‌ در‬ ‫گزارش خود اين تخلفات را تاييد و از مفاسد ديگر در روند‬ ‫واردات خودرو نيز خبر داد‪ .‬در پي آن شماري از نمايندگان‬ ‫مجلس نيز مخالفت خود را با انحصار واردات خودرو اعالم‬ ‫کردند‪.‬‬

‫ابراز نگراني‬ ‫سازمان ملل از وضعيت‬ ‫حقوق بشر در ايران‬

‫گزارش ساالنه سازمان ملل متحد در مورد وضعيت‬ ‫حقوق بشر در ايران‪ ،‬تعداد موارد اعدام در ايران را «نگران‬ ‫کننده» دانسته و از اين کشور انتقاد کرده که به وعده خود‬ ‫مبني بر بهبود حقوق اقليت‌هاي قومي‌ و مذهبي عمل نکرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫اين گزارش که از سوي دفتر بان کي مون دبيرکل‬ ‫سازمان ملل متحد به «شوراي حقوق بشر» ارسال شده‪،‬‬ ‫نگراني‌هاي سازمان ملل در مورد وضعيت زنان‪ ،‬روزنامه‬ ‫نگاران‪ ،‬فعاالن سياسي و اجتماعي و اقليت هاي قومي ‌و‬ ‫مذهبي را تشريح کرده است‪.‬‬ ‫گزارش تصريح دارد که ايران در ‪ 10‬ماه اول سال‬ ‫‪ 2014‬ميالدي‪ ،‬حداقل ‪ 500‬نفر و «احتماال بسيار بيشتر‬ ‫از اين تعداد» را اعدام کرده و‬ ‫محاکمه اکثر اعدام شدگان به‬ ‫طور منصفانه انجام نشده است‪.‬‬ ‫گزارش سازمان ملل در عين حال‬ ‫مي‌افزايد که حدود ‪ 80‬درصد‬ ‫اعدام شدگان‪ ،‬داراي جرايم‬ ‫مرتبط با مواد مخدر بوده‌اند‪.‬‬ ‫سازمان ملل در بخشي از‬ ‫متني که در تشريح وضعيت حقوق‬ ‫بشر در ايران منتشر کرده آورده‬ ‫که دبيرکل اين سازمان عميقا‬ ‫نگران تعداد باالي اعدام‌ها در‬ ‫ايران‪ ،‬از جمله اعدام زندانيان‬ ‫سياسي و افراد زير ‪ 18‬سال است‪.‬‬ ‫اين نهاد بين‌المللي‪ ،‬همچنين‬ ‫از اينکه وعده حسن روحاني رئيس‬ ‫جمهور ايران مبني بر افزايش حفاظت از تمام گروه‌هاي‬ ‫مذهبي و اصالح قوانين تبعيض آميز عليه اقليت‌ها محقق‬ ‫نشده‪ ،‬ابراز نگراني کرده است‪.‬‬ ‫گزارش‪ ،‬همچنين وضع ممنوعيت‌هاي حرفه‌اي عليه‬ ‫وکالي مدافع فعال در زمينه‌هاي حقوق بشري‪ ،‬آزار فعاالن‬ ‫حقوق بشر‪ ،‬بدرفتاري با دستگيرشدگان‪ ،‬نگه داري طوالني‬ ‫مدت آنها در سلول انفرادي بدون دسترسي به وکيل و صدور‬ ‫احکام اعدام به خاطر محاربه و فساد في‌االرض مورد انتقاد‬ ‫قرار گرفته است‪.‬‬ ‫سازمان ملل در عين حال يادآور شده که ايران‪ ،‬نسبت‬ ‫به گذشته همکاري بيشتري در اجراي پيمان‌هاي بين‌المللي‬ ‫حقوق بشري انجام داده و از کميسر عالي حقوق بشر اين‬ ‫سازمان براي سفر به ايران دعوت کرده‪ ،‬هر چند همچنان‪،‬‬ ‫اجازه سفر گزارشگر حقوق بشر به ايران را نداده است‪.‬‬

‫به تصريح گزارش‪ ،‬ايران همچنين به ‪ 24‬سوال از‬ ‫مجموع ‪ 29‬پرسشي که سازمان ملل در زمينه‌هاي مشخص‬ ‫حقوق بشري از اين کشور پرسيده پاسخ نداده است‪.‬‬

‫گالوپ‪ :‬تنها ‪ 11‬درصد‬ ‫آمريکايي‌ها نظر مثبتي‬ ‫نسبت به ايران دارند‬

‫نظرسنجي جديد موسسه گالوپ از ميان ‪ 22‬کشور‬ ‫متخاصم يا رقيب آمريکا که رابطه خوبي با اين کشور ندارند‬ ‫نشان مي‌دهد‪ ‬که با وجود پيشرفت‌هاي يک سال گذشته در‬ ‫موضوع مذاکرات هسته‌اي بين ايران و آمريکا‪ ،‬مردم آمريکا‬ ‫همچنان نظر مثبتي نسبت به ايران ندارند‪.‬‬ ‫در آخرين نظرسنجي انجام شده اين موسسه مشخص‬ ‫شده است که ‪ 84‬درصد آمريکايي‌ها همچنان ديدي منفي‬ ‫نسبت به ايران دارند و تنها ‪ 11‬درصد از مردم اين کشور‬ ‫نظر مثبتي نسبت به ايران دارند‪.‬‬ ‫نتايج اين نظرسنجي نشان مي‌دهد جايگاه ايران از اين‬ ‫نظر همچنان در ‪ 26‬سال گذشته تغيير محسوسي نکرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫گفتني است در نخستين نظرسنجي موسسه گالوپ‬ ‫درباره نظر آمريکايي‌ها نسبت به ايران که در سال ‪1989‬‬ ‫ي در ايران انجام‬ ‫و ‪ 10‬سال پس از پيروزي انقالب اسالم ‌‬ ‫شد‪ ،‬تنها ‪ 5‬درصد از آمريکايي‌ها نظر مثبتي نسبت به ايران‬

‫داشتند‪.‬‬ ‫در نظرسنجي جديد‪ ،‬اکثريت آمريکايي‌ها اعالم کرده‌اند‬ ‫برنامه هسته‌اي ايران را تهديدي جدي براي آمريکا مي‌دانند‬ ‫و ‪ 77‬درصد از آمريکايي‌ها نيز اعالم کردند که برنامه‬ ‫هسته‌اي ايران را يک تهديد جدي مي‌دانند‪.‬‬ ‫اين در حالي است که در فوريه ‪ 2014‬در نظرسنجي‬ ‫گالوپ ‪ 76‬درصد آمريکايي‌ها اعالم کرده بودند برنامه‬ ‫هسته‌اي ايران را تهديد مي‌دانند و در مدت مشابه در سال‬ ‫‪( 2013‬دو سال پيش) ‪ 83‬درصد اعالم کرده بودند برنامه‬ ‫هسته‌اي ايران يک تهديد جدي است‪.‬‬ ‫همچنين نتيجه نظرسنجي گالوپ نشان مي‌دهد در‬ ‫دو سال گذشته اختالف بين ديدگاه‌هاي جمهوريخواهان و‬ ‫دموکرات ها در مورد تهديد ناشي از برنامه هسته‌اي ايران‬ ‫افزايش داشته و در حالي که در سال ‪ 2013‬فاصله اختالف‬ ‫جمهوريخواهان و دموکرات‌ها درباره اتهام احتمال دستيابي‬ ‫ايران به سالح هسته‌اي (اتهامي ‌که ايران همواره رد کرده‬ ‫است) ‪ 12‬درصد بوده‪ ،‬اما اين رقم در سال جاري به ‪23‬‬ ‫درصد رسيده است‪.‬‬ ‫در نظرسنجي امسال ‪ 91‬درصد جمهوريخواهان‬ ‫گفته‌اند احتمال توليد سالح هسته‌اي از سوي ايران يک‬ ‫تهديد جدي براي آمريکا محسوب مي‌شود‪ ،‬در حالي که در‬ ‫بين دموکرات‌ها اين رقم ‪ 68‬درصد است‪.‬‬ ‫در نظر سنجي جديد تغييري ديگري نيز در مورد ايران‬ ‫در افکار عمومي ‌آمريکايي‌ها رخ داده و آن کاهش حس‬ ‫دشمني آمريکايي‌ها نسبت به ايران است‪ .‬تنها ‪ 9‬درصد‬ ‫از آمريکايي‌ها اعالم کرده‌اند که ايران بزرگ‌ترين دشمن‬ ‫آمريکا است‪ ،‬در حالي که در سال گذشته اين رقم ‪ 16‬درصد‬

‫‪7‬‬

‫و در سال ‪ 2012‬اين رقم ‪ 32‬درصد بوده است‪.‬‬

‫افزايش چشمگير‬ ‫حمالت سايبري ايران و‬ ‫آمريکا عليه يکديگر‬ ‫آژانس امنيت ملي آمريکا سندي منتشر کرده که نشان‬ ‫مي‌دهد‪ ،‬به موازات مذاکرات ايران و آمريکا‪ ،‬بهره‌گيري از‬ ‫جنگ‌افزار سايبري از سوي دو کشور با هدف اجراي عمليات‬ ‫جاسوسي و خراب‌کارانه عليه يکديگر به طور چشمگيري‬ ‫افزايش يافته است‪.‬‬ ‫ک تايمز نوشته است که آمريکا از‬ ‫روزنامه نيويور ‌‬ ‫سال ‪ 2013‬در تدارک برنامه‌اي گسترده براي جاسوسي‬ ‫کامپيوتري و اجراي حمالت سايبري عليه شبکه‌هاي‬ ‫کامپيوتري در ايران بوده است‪.‬‬ ‫همچنين در اين گزارش به تفصيل درباره همکاري‌هاي‬ ‫آمريکا و بريتانيا براي کنترل آسيب‌هاي احتمالي از عمليات‬ ‫خرابکارانه سايبري ايران بحث شده است‪ .‬اين گزارش دو‬ ‫سال پس از آن تدوين شده که کرم استاکس‌نت که ابتکاري‬ ‫مشترک از سوي آمريکا و اسرائيل بود‪ ،‬تاسيسات هسته‌اي‬ ‫ايران را هدف قرار داد و آسيب‌هاي جدي به آن وارد کرد‪.‬‬ ‫اين نخستين باري است که آمريکا با انتشار گزارشي‬ ‫تاييد مي‌کند که حمالت سايبري‌اش به زيرساخت هسته‌اي‬ ‫ايران‪ ،‬موجي از انتقام‌جويي را در پي داشته و نبرد ديجيتال‬ ‫ميان تهران و واشنگتن را به مرحله جديدي رسانده است‪.‬‬ ‫بر اساس اين گزارش دو صفحه‌اي شنودهاي آمريکا‬ ‫از ارتباطات صوتي ديجيتال‪ ،‬نشان‌دهنده سه موج بزرگ‬ ‫حمالت سايبري عليه بانک‌هاي آمريکايي است که از ايران‬ ‫سازمان‌دهي مي‌شد‪ .‬اين حمالت در ماه آگست ‪ 2012‬آغاز‬ ‫شدند و «پاسخي انتقام‌جويانه به فعاليت‌هاي خراب‌کارانه‬ ‫غرب عليه تاسيسات هسته‌اي ايران» بودند‪ .‬آن‌طور که در‬ ‫اين گزارش آمده مقامات ارشد دولت ايران از اين حمالت‬ ‫مطلع بودند‪.‬‬

‫پيش‌تر اگرچه اکثر مقامات آمريکايي مي‌دانستند که‬ ‫ايران مظنون اصلي اين حمالت است‪ ،‬اما در محافل عمومي‌‬ ‫نامي‌از آن نمي‌بردند‪ .‬اخيرا دولت اوباما تصميم گرفته که در‬ ‫نام بردن از کشورهايي که مسئول حمالت‌اند‪ ،‬ترديد نکند‪.‬‬ ‫در ماه مي‌پنج عضو ارتش آزادي‌بخش چين به جرم سرقت‬ ‫مالکيت معنوي از کمپاني‌هاي آمريکايي تحت تعقيب قرار‬ ‫گرفتند و در ماه دسامبر باراک اوباما از يافتن شواهدي دال بر‬ ‫آگاهي رهبران کره شمالي از حمله به سوني پيکچرز خبر داد‪.‬‬ ‫گزارش جديد همچنين نشان مي‌دهد که از اوايل‬ ‫‪ 2012‬مقامات آمريکايي به دفعات هشدارهايي مبني بر‬ ‫پيشرفت‌هاي چشمگير «پليس‌هاي سايبري» ايران دريافت‬ ‫کرده‌اند‪ .‬در اين گزارش از ايران به عنوان مسئول «حمالت‬ ‫مخرب سايبري عليه کمپاني سعودي آرامکو در آگست سال‬ ‫‪ »2012‬نام برده شده که در جريان آن ده‌ها هزار کامپيوتر‬ ‫هدف قرار گرفتند و حجم عظيمي‌از داده‌ها به سرقت رفت‪.‬‬ ‫گفته مي‌شود ايران اين حمالت را در واکنش به حمالت‬ ‫گسترده سايبري به سايت‌ها و سرويس‌هاي مرتبط با حوزه‬ ‫انرژي اين کشور انجام داده است‪.‬‬ ‫ک تايمز همچنين مي‌نويسد که روابط آژانس‬ ‫نيويور ‌‬ ‫امنيت ملي آمريکا با همتاي اسرائيلي‌اش همواره کج‌دار‬ ‫و مريز بوده‪ ،‬چون آمريکا و اسرائيل به رغم همکاري‌هاي‬ ‫نزديک‪ ،‬عليه يک‌ديگر هم جاسوسي‌هاي گسترده‌اي‬ ‫دارند‪ .‬اگرچه از دل همکاري آنها پروژه‌هاي بزرگي نظير‬ ‫استاکس‌نت خلق شده‪ ،‬اما همواره درباره نحوه و ميزان‬ ‫بهره‌گيري از حمالت سايبري عليه ايران اختالفات بسياري‬ ‫ميان آنها وجود داشته است‪.‬‬


‫‪8‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫قطر است و آن کشور از اخوان‌المسلمين مصر حمايت‬ ‫مي‌کرد‪.‬‬ ‫محمد فهمي‪ ،‬که تابعيت دوگانه مصري کانادايي داشت‪،‬‬ ‫اواسط بهمن ماه تابعيت مصري خود را‪ ‬لغو کرد‪ ‬تا بتواند از‬ ‫زندان آزاد و از مصر خارج شود‪.‬‬ ‫بازداشت و محکوميت اين سه خبرنگار‪ ،‬اعتراض‬ ‫سازمان‌هاي حقوق بشري و برخي از کشورها را در پي‬ ‫داشت‪.‬‬

‫با آتش‌بس در شرق‬ ‫اوکراين موافقت شد‬ ‫گزارشگران شبکه الجزيره‬ ‫در مصر آزاد شدند‬

‫گزارشگران شبکه خبري الجزيره در مصر پس از‬ ‫نزديک به ‪ 400‬روز از زندان آزاد شدند‪.‬‬ ‫محمد فهمي و باهر محمد‪ ،‬تا زمان تجديد محاکمه‪ ،‬به‬ ‫قيد وثيقه آزاد شده‌اند و گزارشگر سوم نيز پيشتر آزاد شده‬ ‫بود و به کشورش استراليا‪ ،‬بازگردانده شد‪.‬‬ ‫آنها بيش از يک سال پيش به اتهام کمک به اخوان‬ ‫المسلمين‪ ،‬سازماني سياسي که در مصر منحل اعالم شده‬ ‫است‪ ،‬زنداني شده بودند‪ .‬شبکه خبري الجزيره متعلق به‬

‫رهبران اوکراين‪ ،‬روسيه‪ ،‬آلمان و فرانسه پس از يک‬ ‫رشته مذاکرات در بالروس‪ ،‬بر سر طرح آتش‌بس در شرق‬ ‫اوکراين به توافق رسيدند‪ .‬هدف اين طرح پايان دادن به‬ ‫چندين ماه درگيري ميان نيروهاي دولتي اوکراين و جدايي‬ ‫طلبان طرفدار روسيه در شرق اوکراين است‪ .‬درگيري‌ها به‬ ‫کشته شدن دست کم ‪ 5400‬نفر و جراحت هزاران نفر ديگر‬ ‫منجر شده است‪.‬‬ ‫با اين حال مقامات ارتش اوکراين گفتند که عليرغم‬ ‫اعالم آتش‌بس‪ ،‬تانک‌ها و تجهيزات سنگين نظامي بيشتري‬

‫با عبور از مرز‪ ،‬از روسيه وارد اوکراين شد‪.‬‬ ‫به گفته سخنگوي ارتش اوکراين‪ ،‬حدود ‪ 50‬تانک‪،‬‬ ‫‪ 40‬سامانه راکت انداز چندگانه و تعداد مشابهي خودروهاي‬ ‫زرهي در منطقه ايزوارين مرز اوکراين را رد کرد و وارد اين‬ ‫کشور شدند‪ .‬پيش از شروع نشست مينسک ‪ 19‬سرباز‬ ‫اوکرايني در حمله جدايي طلبان در نزديکي شهر دبالتسو‬ ‫کشته شدند‪.‬‬ ‫گزارش شده است که شورشيان شرق اوکراين با طرح‬ ‫آتش‌بس موافقت کرده‌اند‪ .‬اما همه طرف‌ها همچنين در‬ ‫کنفرانس‌هاي خبري جداگانه تاکيد کرده اند که اختالفاتي‬ ‫همچنان باقي است‪ .‬آنگال مرکل‪ ،‬صدراعظم آلمان گفته است‬ ‫که رئيس جمهوري پوتين بر جدايي طلبان فشار آورد تا با‬ ‫آتش‌بس موافقت کنند‪ .‬من و ديگران مي دانيم که هنوز‬ ‫کارهاي زيادي بايد انجام گيرد‪ .‬اما فرصت واقعي براي بهبود‬ ‫وضعيت وجود دارد‪.‬‬ ‫در پايان مذاکرات‪ ،‬والدمير پوتين‪ ،‬رئيس جمهوري‬ ‫روسيه نيز به رغم طوالني شدن مذاکرات‪ ،‬راضي بود‪.‬‬ ‫آقاي پوتين گفت‪« ،‬بهترين شب عمرم نبود‪ ،‬اما به نظرم‬ ‫به صبح خوبي رسيد‪ ».‬او گفت طرف‌هاي مذاکره توانستند‬ ‫«بر سر مسائل اساسي توافق کنند» که از جمله خارج کردن‬ ‫تسليحات سنگين از مناطق درگير است‪.‬‬ ‫مقامات مسکو انتظار اصالحاتي را در قانون اساسي‬ ‫اوکراين دارند که به توصيف آنها حقوق مردم منطقه دنباس‬ ‫در شرق اوکراين را تضمين کند‪.‬‬ ‫پترو پروشنکو‪ ،‬رئيس جمهوري اوکراين گفت در‬ ‫جريان مذاکرات آتش‌بس‪ ،‬تنش بسياري وجود داشت‪.‬‬ ‫پروشنکو گفت در مذاکرات شرايط غيرقابل قبولي پيش‬ ‫روي او گذاشته شد‪ ،‬اما او مقاومت کرد‪« :‬عليرغم فشار زياد‪،‬‬ ‫به خودمختاري دنباس رضايت ندادم‪ ».‬او گفت‪« :‬با نظام‬ ‫فدراليسم هم موافقت نکرديم‪ .‬نه خود مختاري در کار خواهد‬ ‫بود نه فدراليسم‪».‬‬ ‫پروشنکو گفت اقداماتي «با تغيير در قانون اساسي‪ ،‬در‬ ‫قالب عدم تمرکز‪ ،‬به گونه‌اي که کماکان موجوديت کل کشور‬ ‫مطرح باشد» انجام مي‌شود‪.‬‬ ‫به گفته رئيس جمهوري اوکراين آتش‌بس با خروج‬ ‫نيروهاي خارجي از خاک اين کشور و کنترل همه مرزهاي‬ ‫کشور توسط دولت کيف همراه خواهد بود‪.‬‬ ‫فرانسوا اوالند‪ ،‬رئيس جمهوري فرانسه نشست مينسک‬ ‫را الزم خواند‪ .‬به گفته رئيس جمهوري فرانسه‪ ،‬برقراري‬ ‫روابط اقتصادي نيز در متن توافق جديد گنجانده شده است‪.‬‬ ‫همزمان در واشنگتن‪ ،‬صندوق بين‌المللي پول اعالم کرد وامي‬ ‫‪ 40‬ميليارد دالري در اختيار دولت اوکراين خواهد گذاشت تا‬ ‫براي احياي اقتصاد اين کشور مصرف شود‪.‬‬ ‫کيف و کشورهاي غربي مي‌گويند روسيه از جدايي‬ ‫طلبان شرق اوکراين حمايت نظامي مي‌کند‪ .‬روسيه اتهام‬ ‫ارسال نيرو و تجهيزات به شرق اوکراين را تکذيب کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫باراک اوباما‪ ،‬رئيس جمهوري آمريکا گفته است او پيش‬ ‫از تصميم‌گيري در مورد ارسال سالح براي کمک به دولت‬ ‫اوکراين‪ ،‬منتظر نتيجه نشست آتش‌بس خواهد بود‪.‬‬

‫نمتسوف و فهرست‬ ‫طوالني مرگ منتقدان‬ ‫پوتين در ‪ 10‬سال گذشته‬

‫پس از ترور بوريس نمتسوف‪ ،‬يکي از رهبران شناخته‬ ‫شده مخالف کرملين‪ ،‬نام او نيز به فهرست منتقدان حکومت‬ ‫روسيه که در سال‌هاي اخير به طرز مشکوکي کشته شده‌اند‪،‬‬ ‫افزوده شد‪.‬‬ ‫خبرگزاري فرانسه از تاريخچه مرگ اين افراد فهرستي‬ ‫منتشر کرده است‪.‬‬ ‫‪ 27‬فوريه ‪ :2015‬بوريس نمتسوف ‪ 55‬ساله‪ ،‬يکي‬ ‫از رهبران شناخته شده اپوزيسيون روسيه و معاون سابق‬

‫‪8‬‬

‫نخست‌وزير کشور در مسکو و در فاصله چند متري کاخ‬ ‫کرميلن مورد اصابت گلوله قرار گرفت‪.‬‬ ‫‪ 23‬مارچ ‪ :2013‬بوريس برزوسکي ‪ 67‬ساله‪،‬‬ ‫سرمايه‌دار و از مخالفان سرسخت والديمير پوتين‪ ،‬در حمام‬ ‫خانه ييالقي‌اش در بريتانيا حلق آويز پيدا شد‪ .‬او در بريتانيا‬ ‫در تبعيد زندگي مي‌کرد‪ .‬با وجود شواهد قانع کننده در تاييد‬ ‫خودکشي بوريس برزوسکي‪ ،‬پزشکي قانوني بريتانيا هنوز‬ ‫نظر قطعي خود را در مورد علت مرگ او اعالم نکرده است‪.‬‬ ‫‪ 16‬نوامبر ‪ :2009‬سرگئي ماگنيتسکي ‪ 37‬ساله و وکيل‬ ‫مالي که به علت انتقاد از فساد دولتي به زندان محکوم شده‬ ‫بود‪ ،‬به علت بيماري و فقدان مراقبت پزشکي در زندان‬ ‫درگذشت‪ .‬مرگ سرگئي ماگنيتسکي و به دنبال آن تصويب‬ ‫مقرراتي توسط حکومت آمريکا به نام «اليحه ماگنيتسکي»‬ ‫با هدف شناسايي و مجازات مقامات روس که در مرگ او‬ ‫دخيل بوده‌اند‪ ،‬باعث تنش مناسبات آمريکا و روسيه شد‪.‬‬ ‫‪ 15‬جوالي ‪ :2009‬ناتالي استميرووا‪ ،‬فعال حقوق بشر‬ ‫‪ 50‬ساله که در مورد نقض حقوق بشر توسط دولت روسيه در‬ ‫ناحيه قفقاز شمالي و چچن تحقيق مي‌کرد‪ ،‬در شهر گروزني‪،‬‬ ‫مرکز چچن ربوده و چند ساعت بعد جسد او پيدا شد‪.‬‬ ‫‪ 19‬ژانويه ‪ :2009‬استانيسالو ماکلف وکيل ‪ 34‬ساله‬ ‫حقوق بشر و آناستازيا بابوروا روزنامه‌نگار ‪ 25‬ساله مخالف‬ ‫حکومت‪ ،‬هنگام بازگشت از يک نشست خبري در يکي از‬ ‫خيابان‌هاي مرکزي مسکو به ضرب گلوله کشته شدند‪.‬‬ ‫‪ 23‬نوامبر ‪ :2006‬الکساندر ليتوينينکو ‪ 43‬ساله‪ ،‬مامور‬ ‫سابق اداره اطالعات روسيه که به منتقدان والديمير پوتين‬ ‫پيوسته بود‪ ،‬پس از نوشيدن چاي آلوده به مواد راديو اکتيو‬ ‫در هتلي در لندن درگذشت‪ .‬او در تبعيد در بريتانيا زندگي‬ ‫مي‌کرد‪ .‬مقامات بريتانيايي ديميتري کوتن و آندري لوگوويف‬ ‫دو مامور سابق کا‌‪.‬گ‪.‬ب و تاجر فعلي را به دخالت در مرگ‬ ‫او متهم کردند‪ .‬اما روسيه از استرداد آن‌ها خودداري مي‌کند‪.‬‬ ‫‪ 7‬اکتبر ‪ :2006‬آنا پوليتکوفسکايا‪ ،‬روزنامه‌نگار ‪48‬‬ ‫ساله‪ ،‬در وردوي آپارتمان محل زندگي خود در مرکز مسکو‬ ‫به ضرب گلوله کشته شد‪.‬‬ ‫‪ 9‬جوالي ‪ :2004‬پل کلينکوف‪ ،‬خبرنگار ‪ 41‬ساله‬ ‫آمريکايي هنگام خارج شدن از ساختمان مجله «فوربز» به‬ ‫زبان روسي‪ ،‬مورد اصابت گلوله قرار گرفت‪ .‬پل کلينکوف با‬ ‫انتشار گزارش‌هايي خشم برويس برزووسکي‪ ،‬سرمايه‌دار‬ ‫روسي را برانگيخته بود‪ .‬او همچنين درباره جنگ چچن‬ ‫تحقيق کرده بود‪ .‬پس از ده سال‪ ،‬هنوز کسي به جرم قتل او‬ ‫شناسايي و يا محکوم نشده است‪.‬‬ ‫‪ 17‬آپريل ‪ :2003‬سرگئي يوشنکوف‪ ،‬نماينده ‪ 52‬ساله‬ ‫پارلمان و عضو حزب ليبرال روسيه در مسير بازگشت به‬ ‫خانه‌اش در مسکو به ضرب گلوله از پا در آمد‪ .‬سرگئي‬ ‫يوشنکوف در باره يک رشته بمبگذاري در چند مجتمع‬ ‫مسکوني در سال ‪ 1999‬تحقيق مي‌کرد‪ .‬اين وقايع زمينه‬ ‫ساز جنگ دوم چچن شد و در ‌‌نهايت به قدرت‌گيري‬ ‫والديمير پوتين کمک کرد‪.‬‬

‫رييس پيشين موساد‪:‬‬ ‫سياست‌هاي نتانياهو براي‬ ‫اسرائيل مخرب است‬

‫مئير داگان‪ ،‬رييس پيشين موساد اسرائيل معتقد است‬ ‫که سياست‌هاي بنيامين نتانياهو‪ ،‬نخست‌وزير کشورش‪ ،‬در‬ ‫قبال مساله هسته‌اي ايران نه تنها به مناسبات اسرائيل و‬ ‫آمريکا لطمه زده بلکه آسيب «استراتژيک» به اين روابط وارد‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫رييس پيشين موساد در مصاحبه با روزنامه اسرائيلي‬ ‫«يديعوت آخرونوت» گفته است‪ ،‬سياست‌هاي نتانياهو براي‬ ‫آينده و امنيت اسرائيل «مخرب» است‪.‬‬ ‫وي افزوده است‪ ‬که دولت آمريکا‪ ‬به خاطر عملکرد «به‬ ‫شدت مخرب» نتانياهو‪ ،‬اتفاقا در اين مرحله «شتاب بيشتري‬ ‫از خود براي دستيابي به توافق هسته‌اي با ايران نشان‬ ‫مي‌دهد‪».‬‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪9‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫به گفته داگان‪ ،‬نتانياهو مسئله هسته‌اي ايران را به‬ ‫معضلي تنها براي اسرائيل مبدل کرد و موجب شد که جامعه‬ ‫جهاني ديگر حوصله‌اي براي شنيدن حرف‌هاي او نشان‬ ‫ندهد و «از خود سلب مسئوليت کند‪».‬‬ ‫رييس پيشين موساد افزوده است «واقعيت اين است‬ ‫که تنها چيزي که نتانياهو مشتاق آن است اين است که با‬ ‫نقشه‌هاي پشت سر عکس بگيرد‪».‬‬ ‫به گفته داگان‪ ،‬چشم عقل نتانياهو باز نشده و با وجود‬ ‫همه خطرات‪ ،‬او هنوز مي‌خواهد با سر به سوي اين مسير‬ ‫بن بست برود‪.‬‬ ‫آقاي داگان اين را نيز گفته است که آگاهي دارد آمريکا‬ ‫به خاطر بحراني که نتانياهو ايجاد کرده است‪ ،‬اسرائيل را‬ ‫«مجازات» خواهد کرد‪.‬‬ ‫به گفته داگان‪ ،‬آمريکا ممکن است ديگر در صحنه‌هاي‬ ‫جهاني از اسرائيل حمايت الزم را به عمل نيآورد و قصد برخي‬ ‫نهادهاي اروپايي براي تحريم اسرائيل به خاطر اشغالگري‬ ‫اراضي فلسطيني عملي شود‪.‬‬ ‫مئير داگان گفته است نمي خواهد در اين مقطع‪ ،‬همه‬ ‫اطالعات خود را در مورد «تنبيه» اسرائيل از سوي آمريکا‬ ‫علني کند‪.‬‬ ‫آقاي داگان از چهار سال پيش که رياست موساد را به‬ ‫پايان برد‪ ،‬به صف منتقدين عملکرد دولت کنوني اسرائيل‬ ‫درمورد ايران پيوسته و چند بار نسبت به عواقب گزينه‬ ‫نظامي يکجانبه کشورش عليه سايت‌هاي اتمي ايران هشدار‬ ‫جدي داده و حتي گفته بود اين امر مي‌تواند به انهدام‬ ‫اسرائيل بينجامد‪.‬‬ ‫اين اواخر گزارش‌هاي انتشار يافته در رسانه‌هاي‬ ‫بين‌المللي تاکيد داشت که ارزيابي موساد در مورد برنامه‬ ‫اتمي ايران با سخنان دو سال پيش نخست‌وزير اسرائيل در‬ ‫مجمع عمومي سازمان ملل متحد متفاوت بوده است‪.‬‬ ‫در گزارش‌ها آمده که ارزيابي موساد اين بوده که ايران‬ ‫هنوز تا رسيدن به مرحله توانايي براي توليد بمب اتمي‬ ‫فاصله زيادي دارد‪ ،‬در حالي که نتانياهو در آن زمان گفته بود‪،‬‬ ‫ايران ممکن است تا يکسال ديگر توانايي خود را تکميل کند‪.‬‬

‫عبداهلل اوجاالن خواستار‬ ‫صلح با ترکيه شد‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫پايگاه‌هايشان در شمال عراق برگردند‪.‬‬ ‫آقاي اوجاالن از زمان دستگيري در سال ‪ 1999‬ميالدي‬ ‫در حال گذراندن دوران محکوميتش در زندان جزيره امرالي‬ ‫است‪.‬‬

‫بازگشايي قريب‌الوقوع‬ ‫سفارت آمريکا در کوبا‬

‫آمريکا گفته است که تا اوايل ماه آپريل ممکن است‬ ‫سفارتش را در کوبا باز کند‪.‬‬ ‫ژوزفينا ويدال‪ ،‬از مقامات بلندپايه کوبا در واکنش به اين‬ ‫اظهارات گفته است که قبل از هرگونه از سرگيري روابط‬ ‫ديپلماتيک‪ ،‬نام کوبا بايد از فهرست وزارت امور خارجه‬ ‫آمريکا در مورد کشورهاي حامي تروريسم حذف شود‪.‬‬ ‫کوبا پيشتر‪ ،‬بهبود روابط با آمريکا را به پس گرفتن‬ ‫گوانتانامو نيز مشروط کرده و گفته بود آمريکا بايد خاکي را‬ ‫که پايگاه دريايي گوانتانامو در آن قرار دارد پس دهد‪.‬‬ ‫زميني که پايگاه گوانتانامو در آن قرار دارد ‪ -‬در کنار‬ ‫خليج گوانتانامو در جنوب کوبا ‪ -‬در سال ‪ 1903‬از سوي‬ ‫حاکمان وقت کوبا به دولت آمريکا اجاره داده شد‪.‬‬ ‫رائول کاسترو‪ ،‬رئيس جمهور کوبا‪ ،‬همچنين خواستار لغو‬ ‫تحريم‌هاي تجاري آمريکا شده است‪.‬‬ ‫دو کشور در ماه دسامبر اعالم کردند که با عادي‌سازي‬ ‫روابط پس از بيش از پنج دهه موافقت کرده‌اند‪ .‬روابط کوبا و‬ ‫آمريکا در سال ‪ 1961‬قطع شده بود‪.‬‬

‫مجلس ايتاليا هم دولت‬ ‫مستقل فلسطين را به‬ ‫رسميت شناخت‬

‫عبداهلل اوجاالن‪ ،‬رهبر زنداني حزب کارگران کردستان‬ ‫ترکيه (پ‪‌.‬ک‪‌.‬ک) از هوادارانش خواسته تا به جنگ مسلحانه‬ ‫‪ 30‬ساله عليه دولت ترکيه پايان دهند‪.‬‬ ‫در بيانيه‌اي که توسط يکي از نمايندگان پارلمان در‬ ‫تلويزيون خوانده شد‪ ،‬آقاي اوجاالن گفته است که او به‬ ‫دنبال تصميمي تاريخي براي دستيابي به راه حلي دموکراتيک‬ ‫است‪.‬‬ ‫در اين بيانيه رهبر زنداني «پ‌‪.‬ک‌‪.‬ک» همچنين گفته‬ ‫است‪« ،‬من خواستار برگزاري کنفرانسي ويژه در بهار هستم‬ ‫تا درباره پايان دادن به نبرد مسلحانه برپايه اصول مورد‬ ‫توافق‪ ،‬تصميمي استراتژيک و تاريخي اتخاذ شود‪».‬‬ ‫بيش از ‪ 40‬هزار نفر که اکثر آنها کرد هستند‪ ،‬در جريان‬ ‫جنگ با نيروهاي دولتي ترکيه جان خود را از دست داده‌اند‪.‬‬ ‫آقاي اوجاالن دو سال پيش در پيامي به طور يک جانبه‬ ‫بين «پ‌‪.‬ک‌‪.‬ک» و دولت ترکيه آتش‌بس اعالم کرد‪ .‬او از‬ ‫نيروهاي اين گروه خواست تا خاک ترکيه را ترک کرده و به‬

‫پارلمان ايتاليا دولت مستقل فلسطين را به رسميت‬ ‫شناخت و از دولت ايتاليا نيز خواست اين مصوبه را اجرايي‬ ‫کند‪.‬‬ ‫به اين درخواست که از سوي حزب دموکرات اين کشور‬ ‫ارائه شده بود‪ 300 ،‬عضو راي موافق دادند‪ ،‬در حالي که تنها‬ ‫‪ 45‬نماينده با آن مخالفت کردند‪.‬‬ ‫مخالفان اندک اين طرح معتقد بودند که اين مصوبه بايد‬ ‫با شرط ازسرگيري گفت‌وگوهاي سياسي ميان فلسطيني‌ها و‬ ‫اسرائيل همراه باشد‪.‬‬ ‫با وجود حمايت گسترده نمايندگان پارلمان ايتاليا‪ ،‬اين‬ ‫مصوبه براي تغيير سياست‌هاي دولت رم الزام‌آور نيست‪.‬‬ ‫بدين ترتيب‪ ،‬مجلس ايتاليا به شمار ديگري از‬ ‫پارلمان‌هاي اروپايي پيوست که در ماه‌هاي گذشته دولت‬

‫مستقل فلسطين را به رسميت شناخته‌اند‪.‬‬ ‫روند شناسايي دولت مستقل فلسطين از سوي‬ ‫پارلمان‌هاي اروپا از کشور سوئد آغاز شد و در بريتانيا‪،‬‬ ‫فرانسه‪ ،‬اسپانيا و ايرلند نيز دولت مستقل فلسطين با اکثريت‬ ‫يا اجماع مورد حمايت پارلمان‌ها قرار گرفته است‪.‬‬ ‫تفاوت سوئد با ديگر کشورهايي که پارلمان آنها اقدام‬ ‫به شناسايي دولت فلسطين کرده‌اند‪ ،‬اين است که دولت‬ ‫استکهلم نيز آن را پذيرفته است‪ ،‬اما در ساير کشورهاي‬ ‫اروپايي مصوبه‌هاي مجالس سياست دولت‌ها را تغيير نداده‬ ‫است‪.‬‬ ‫حزب دموکرات‬ ‫موجب‬ ‫که‬ ‫ايتاليا‬ ‫تصويب طرح به‬ ‫رسميت شناختن دولت‬ ‫مستقل فلسطين شد‬ ‫در دست ماتئو رنزي‪،‬‬ ‫نخست‌وزير اين کشور‬ ‫است‪ ،‬اما به نظر‬ ‫مي‌رسد که دولت رم‬ ‫هنوز آمادگي ندارد که‬ ‫سياست خود را در قبال‬ ‫فلسطين تغيير دهد‪.‬‬ ‫پارلمان‬ ‫هرچند‬ ‫اروپا نيز از به رسميت‬ ‫شناختن دولت فلسطين‬ ‫حمايت کرده است‪،‬‬ ‫موگريني‪،‬‬ ‫فدريکا‬ ‫رئيس سياست خارجي‬ ‫اتحاديه اروپا‪ ،‬گفته‬ ‫است که استقالل کشور فلسطين بايد برآيند روند صلح‬ ‫اسرائيلي و فلسطيني باشد‪.‬‬ ‫در همين حال در حالي که دولت اسرائيل از مصوبه‬ ‫پارلمان ايتاليا ناخشنودي کرد‪ ،‬فلسطيني‌ها از آن استقبال‬ ‫کرده و مجلس ايتاليا را مورد تقدير قرار داده‌اند‪.‬‬ ‫تشکيالت خودگرداني در بيانيه سپاسگزاري خود از‬ ‫«اقدام شجاعانه» پارلمان ايتاليا‪ ،‬از دولت آقاي رنتزي‬ ‫خواست اين مصوبه را عملي کند‪.‬‬ ‫از آخرين بار که نمايندگان اسرائيلي‪ -‬فلسطيني با‬ ‫يکديگر مذاکرات کردند‪ ،‬مدتي طوالني سپري شده و‬ ‫فلسطيني‌ها مي‌گويند که شکيبايي آنها پس از ‪ 22‬سال‬ ‫انتظار از زمان پيمان سياسي سال ‪ 1993‬براي استقالل‬ ‫کشور فلسطين به سر آمده است‪.‬‬ ‫حکومت خودگردان در ماه‌هاي گذشته گام‌هاي‬ ‫متعددي براي پيوستن يک‌جانبه به منشورهاي بين‌المللي در‬ ‫سازمان‌هاي وابسته به سازمان ملل متحد برداشت و قرار‬ ‫است از اول آپريل‪ ،‬فلسطين رسما به عضويت ديوان کيفري‬ ‫بين‌المللي درآيد‪.‬‬

‫وبالگ‌نويس معروف‬ ‫بنگالدشي‪ -‬آمريکايي‬ ‫به ضرب چاقو و ساطور‬ ‫کشته شد‬

‫يک وبالگ‌نويس معروف بنگالدشي ‪ -‬آمريکايي که به‬ ‫خاطر انتقاد از افراطي‌گري مذهبي شهرت داشت‪ ،‬هنگامي‬ ‫که در داکا‪ ،‬پايتخت بنگالدش‪ ،‬پياده‌روي مي‌کرد با ضربات‬ ‫چاقو و ساطور کشته شد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس‪ ،‬پليس بنگالدش‬ ‫گفته است که «آبهيجيت راي» هنگام بازگشت از نمايشگاه‬ ‫کتاب در دانشگاه داکا و در يک پياده‌روي شلوغ مورد حمله‬ ‫قرار گرفت‪ .‬همسر آبهيجيت راي نيز که وبالگ‌نويس است‬ ‫در اين حمله به شدت مجرح شده است‪.‬‬ ‫اين تازه‌ترين مورد از حمالت عليه نويسندگان سکوالر‬ ‫در بنگالدش در سال‌هاي اخير است‪.‬‬

‫‪9‬‬

‫شيبلي نومان‪ ،‬يک کميسر پليس به روزنامه محلي‬ ‫«پروتوم آلو» گفت گروهي به نام «انصار بنگال ‪ »7‬که تا‬ ‫کنون شناخته شده نبودند‪ ،‬مسئوليت اين حمله را به عهده‬ ‫گرفته است‪ .‬اين گروه در حساب توئيتر خود نوشته‌اند‪« :‬او‬ ‫(آبهيجيت راي) به دليل اقداماتش عليه اسالم هدف قرار‬ ‫گرفت‪».‬‬ ‫آبهيجيت راي يکي از منتقدين معروف افراطي‌گري‬ ‫مذهبي بود و خانواده و دوستانش گفتند که پيشتر نيز به دليل‬ ‫نوشته‌هايش مورد تهديد قرار گرفته بود‪.‬‬ ‫سيراجول اسالم‪ ،‬رييس پليس‪ ،‬گفت گروهي از مردان‬ ‫نا‌شناس‪ ،‬آقاي آبهيجيت و همسرش را در حالي که به سمت‬ ‫يک چاي فروشي کنار خيابان قدم مي‌زدند محاصره کرده‬ ‫و دست کم دو نفر از مهاجمان با ساطور قصابي به آن‌ها‬ ‫حمله کردند‪.‬‬ ‫او افزود مهاجمان هنگام فرار از صحنه جنايت در‬ ‫ازدحام مردم گم شدند‪ .‬پليس دو ساطور خون‌آلود در صحنه‬ ‫جنايت پيدا کرده است‪.‬‬ ‫در بنگالدش که اکثريت جمعيت ‪160‬ميليوني آن‬ ‫مسلمان هستند‪ ،‬طي سال‌هاي اخير حمالت مشابهي روي‬ ‫داده که اسالمگرايان تندرو مسئول آن هستند‪.‬‬ ‫خبرگزاري آسوشيتدپرس در ادامه مي‌نويسد‪ :‬آبهيجيت‬ ‫راي موسس وبالگ پرطرفدار «موکتو مانو» به معناي‬ ‫«انديشه آزاد» است که مقاالت علمي و مذهبي به زبان‬ ‫بنگالي منتشر مي‌کرد‪.‬‬ ‫به نظر مي‌رسد که اين وبسايت پس از وقوع حمله‬ ‫تعطيل شده است‪ .‬آقاي راي ماه ژانويه در مقاله‌اي در‬ ‫فيسبوک با دفاع از آتئيسم‪ ،‬آن را «مفهومي منطقي عليه هر‬ ‫نوع اعتقاد غيرمنطقي و غيرعلمي» توصيف کرده بود‪.‬‬ ‫آنوجيت‪ ،‬برادر کوچکتر آقاي راي‪ ،‬گفت برادرش اوايل‬ ‫ماه فوريه از آمريکا به بنگالدش آمده بود و قرار بود به آمريکا‬ ‫بازگردد‪.‬‬ ‫سال ‪ 2013‬نيز احمد رجب حيدر‪ ،‬يک وبالگ‌نويس‬ ‫ديگر و از منتقدان افراطي‌گري مذهبي نزديک خانه‌اش در‬ ‫شهر داکا توسط مهاجمان نا‌شناس ترور شد‪.‬‬ ‫در سال ‪ 2004‬همايون آزاد‪ ،‬نويسنده سر‌شناس و‬ ‫استاد دانشگاه داکا هنگام بازگشت از يک نمايشگاه کتاب‬ ‫مورد حمله قرار گرفت و به شدت رخمي شد‪.‬‬ ‫باکي بالل‪ ،‬وبالگ‌نويس و يکي از دوستان آبهيجيت‬ ‫راي به تلويزيون «اينديپندنت» گفت‪ :‬آقاي راي پيشتر نيز از‬ ‫طرف کساني که از نوشته‌هاي او ناراضي بودند تهديد شده‬ ‫بود و افزود‪« :‬او يک انديشمند آزاده بود‪ .‬آبهيجيت راي هندو‬ ‫بود اما نه تنها با اسالم تعصب‌آميز بلکه با تمام تعصبات‬ ‫مذهبي مخالفت داشت‪».‬‬

‫ياشار کمال نويسند ‌ه‬ ‫سرشناس ترکيه درگذشت‬

‫ياشار کمال‪ ،‬نويسنده‌ سرشناس ترکيه در سن ‪92‬‬ ‫سالگي در استانبول درگذشت‪ .‬کتاب‌هاي او به ‪ 40‬زبان‬ ‫مخلتف از جمله فارسي ترجمه شده است‪.‬‬ ‫او که اين اواخر به علت مشکالت تنفسي تحت مراقبت‬ ‫بود‪ ،‬در بخش مراقبت‌هاي ويژه دانشکده پزشکي دانشگاه‬ ‫استانبول چشم از دنيا فروبست‪.‬‬ ‫آقاي کمال که در سال ‪ 1923‬در روستايي کردنشين‬ ‫در استان عثمانيه ترکيه در کناره شرق درياي مديترانه به‬ ‫دنيا آمده بود‪ ،‬از مهم‌ترين نويسندگان ادبيات معاصر ترکيه‬ ‫به شمار مي‌رفت‪.‬‬ ‫ياشار کمال در کودکي طي تصادفي چشم راستش را‬ ‫از دست داد و در پنج سالگي هم شاهد قتل پدرش توسط‬ ‫برادرخوانده‌اش بود‪ .‬اين حادثه چنان تاثيري در روح و روان‬ ‫او گذاشت که دچار لکنت زبان شد و هفت سال طول کشيد‬ ‫تا بهبودي بيابد‪.‬‬ ‫ياشار کمال در ‪ 9‬سالگي به مدرسه رفت و شغل‌هاي‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪10‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫متفاوتي چون چوپاني‪ ،‬کفاشي‪ ،‬عريضه‌نويسي‪ ،‬کارگري کارخانه و رانندگي تراکتور‬ ‫را تجربه کرد‪.‬‬ ‫کمال که در آثارش به مشکالت اجتماعي و مسائل عامه مردم به ويژه مردم‬ ‫زادگاهش پرداخته‪ ،‬چندين بار به خاطر دفاع از آزادي بيان و حقوق کردهاي ترکيه‬

‫دستگير و زنداني شد‪.‬‬ ‫ياشار کمال‪ ،‬نويسنده بلند آوازه کرد‪ ،‬در ميان خوانندگان ايراني هم نامي‬ ‫آشناست‪ .‬بيشتر رمان‌هاي او به زبان فارسي ترجمه شده و مقبوليت خاص و عام‪،‬‬ ‫يافته‌اند‪.‬‬ ‫​​آثار ياشار کمال اگر چه از متن سرزمين و جغرافيايي محدود و مشخصي بر‬ ‫آمده‌اند‪ ،‬اما ساختار و محتوايي جهاني دارند‪ .‬رمان «اينجه ممد» او تا کنون به بيش‬ ‫از ‪ 20‬زبان منتشر شده و به فيلم هم تبديل شده است‪« .‬اينجه ممد» نخستين‬ ‫رمان او و از مشهورترين آن‌هاست‪.‬‬ ‫نخستين بخش چهارگانه «اينجه ممد» که نخستين بار در سال ‪ 1955‬به‬ ‫صورت پاورقي در روزنامه «جمهوريت» منتشر شد‪ ،‬روايت اعتراض و شورش‬ ‫دهقان‌زاده‌اي است که در برابر زمين‌داران بزرگ و استثمارگر به پا مي‌خيزد‪.‬‬ ‫ياشار کمال در اکتبر ‪ 1997‬به ‌خاطر دفاع از صلح و حقوق بشر‪ ،‬موفق به‬ ‫دريافت جايزه صلح ناشران آلماني شد‪ .‬اين نويسنده در سال ‪ 2008‬جايزه بزرگ‬ ‫ادبيات رياست جمهوري ترکيه را دريافت کرد که يکي از مهم‌ترين جوايز ملي در‬ ‫ترکيه است و به نويسندگان‪ ،‬شاعران‪ ،‬هنرمندان و خوانندگان ملي تعلق مي‌گيرد‪.‬‬ ‫ياشار کمال در سپتامبر سال ‪ 2013‬آخرين کتاب خود را منتشر کرد که‬ ‫عنوانش «پرنده‌اي با يک بال» بود‪ .‬او اين کتاب را چهل سال پيش از انتشار‬ ‫نوشته و در کشوي ميز خود نگه داشته بود‪.‬‬

‫عمليات نيروهاي‬ ‫عراقي براي باز‌پس‌گيري تکريت‬ ‫آغاز شد‬ ‫نيروهاي ارتش عراق‪ ،‬شبه‌نظاميان شيعه و تعدادي از قبايل سني‪ ،‬عمليات‬ ‫خود براي بازپس گرفتن شهر تکريت از دست گروه حکومت اسالمي را آغاز‬ ‫کرده‌اند‪.‬‬ ‫شهر تکريت زادگاه صدام حسين‪ ،‬رئيس جمهور اسبق عراق است که در‬ ‫تابستان گذشته و همزمان با شهر موصل به تصرف نيروهاي حکومت اسالمي‬ ‫در آمد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري فرانسه‪ ،‬حدود ‪ 30‬هزار نيروي ارتش عراق‪ ،‬نيروهاي‬ ‫ضد تروريسم‪ ،‬پليس‪ ،‬شبه‌نظاميان شيعه و قبايل سني مخالف حکومت اسالمي‪ ،‬با‬ ‫حمايت نيروي هوايي عراق‪ ،‬حمله به تکريت را آغاز کرده‌اند‪.‬‬ ‫اين عمليات‪ ،‬بزرگ‌ترين عمليات ارتش عراق براي بازپس‌گيري يکي از‬ ‫شهرهايي محسوب مي‌شود که تا کنون به تصرف حکومت اسالمي درآمده است‪.‬‬ ‫خبرگزاري فرانسه به نقل از يکي از فرماندهان ارتش عراق گزارش داده که‬ ‫نيروهاي نظامي از سه جهت در حال پيشروي به سوي تکريت هستند‪.‬‬ ‫ارتش عراق و نيروهاي پشتيبان آنها با حرکت در امتداد جاده‌هايي که به‬ ‫سوي تکريت مي‌روند‪ ،‬تالش دارند تا مانع فرار نيروهاي حکومت اسالمي شوند‪.‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫در حالي‌که هنوز هيچ رسانه بين‌المللي و دولت عراق از آزادي شهر تکريت‬ ‫خبري منتشر نکرده‌اند‪ ،‬خبرگزاري فارس‪ ،‬نزديک به سپاه پاسداران انقالب‬ ‫اسالمي‪ ،‬از «ورود» قاسم سليماني‪ ،‬فرمانده سپاه قدس ايران به اين شهر خبر‬ ‫داده است‪.‬‬ ‫اين گزارش افزوده که آقاي سليماني براي «نظارت و مشورت به فرماندهان‬ ‫ميداني عراق» وارد اين شهر شده است‪.‬‬ ‫حيدر العبادي‪ ،‬نخست‌وزير عراق‪ ،‬دستور‬ ‫عمليات آزادسازي استان صالح‌الدين‪ ‬در‬ ‫شمال بغداد را صادر کرده است‪ .‬سامرا و‬ ‫تکريت‪ ،‬بزرگترين شهرهاي اين استان عمدتًا‬ ‫سني‌نشين عراق هستند‪.‬‬ ‫سربازهاي عراقي با پشتيباني هواپيماهاي‬ ‫آمريکايي اخيرًا موفق به بازپس‌گيري کنترل‬ ‫شهر بيجي در نزديکي تکريت شدند‪.‬‬ ‫شهر تکريت به عنوان نقطه‌اي استراتژيک‬ ‫براي پيشروي به سوي موصل‪ ،‬دومين شهر‬ ‫بزرگ عراق که هم‌اينک در دست داعشي‌ها‬ ‫است به‌شمار مي‌آيد‪.‬‬ ‫پيش از اين‪ ،‬ستاد فرماندهي مرکزي‬ ‫اياالت متحده اعالم کرده بود که انتظار مي‌رود‬ ‫نيروهاي ارتش عراق بتوانند تا قبل از پايان‬ ‫بهار عمليات بازپس‌گيري شهر موصل را از‬ ‫دست حکومت اسالمي که به نام داعش نيز‬ ‫شناخته مي‌شود‪ ،‬آغاز کنند‪.‬‬

‫‪10‬‬

‫يک ساعت ازدواج‪،‬‬ ‫‪ 200‬هزار تومان‬ ‫سعيد جعفري‪ ،‬زمانه‬ ‫مي‌گويد‪« :‬حدود ‪ 10‬سال قبل و زماني که در ايران زندگي مي‌کردم‪ ،‬از‬ ‫طريق يکي از دوستانم با يک موسسه همسر‌يابي اينترنتي آشنا شدم که متعلق‬ ‫به يک روحاني ساکن تهران بود‪ .‬آن زمان هنوز اينترنت به شکل امروزي پر‬ ‫کاربرد نبود و اين موسسه‪ ،‬نخستين و بزرگ‌ترين موسسه همسريابي در ايران‬ ‫به شمار مي‌رفت‪».‬‬

‫سازمان ملل‪:‬‬ ‫بيش از هزار نفر در ماه فوريه در‬ ‫عراق کشته شدند‬

‫نمايندگي سازمان ملل در عراق با انتشار بيانيه‌اي اعالم کرده در جريان‬ ‫خشونت‌ها در ماه فوريه در اين کشور دست‌کم ‪ 1100‬نفر کشته شدند که بيش از‬ ‫‪ 600‬نفر از اين تعداد غيرنظاميان بودند‪ .‬در اين بيانيه شمار مجروحان بيش از دو‬ ‫هزار نفر برآورد شده است‪.‬‬ ‫براساس اين بيانيه بيشترين خشونت‌ها در بغداد‪ ،‬پايتخت صورت گرفته که‬ ‫در جريان آن بيش از ‪ 300‬غيرنظامي جان خود را ازدست دادند‪.‬‬ ‫گفته شده که آمار سازمان ملل بخش‌هاي وسيعي از عراق را که تحت کنترل‬ ‫گروه دولت اسالمي (داعش) قرار دارد‪ ،‬شامل نمي‌شود‪.‬‬ ‫نيکالي مالدنوف‪ ،‬نماينده سازمان ملل فعاليت‌هاي گروههاي تندرو‪ ،‬نيروهاي‬ ‫دولتي و شبه نظاميان شيعه طرفدار دولت را عامل اين مرگ و ميرها دانسته است‪.‬‬ ‫اين بيانيه در حالي منتشر شد که کماکان گزارش‌هايي از انفجار چندين‬ ‫بمب در مکان‌هاي عمومي و پست‌هاي بازرسي شبه نظاميان شيعه در اطراف و‬ ‫داخل بغداد به گوش مي‌رسد‪ .‬در جريان اين انفجارات دست کم ‪ 37‬نفر کشته و‬ ‫شمارديگري مجروح شدند‪.‬‬ ‫مرگبارترين اين حمالت در نزديکي شهر سامرا صورت گرفت که در جريان‬ ‫آن دو خودروي انتحاري به دو پست بازرسي شبه نظاميان شيعه حمله کردند‬ ‫و ساعاتي پس از اين حمله‪ ،‬داعش در بيانيه‌اي مسئوليت حمالت در سامرا را‬ ‫برعهده گرفت‪.‬‬

‫اين دانشجوي تهراني که حاال در مالزي زندگي مي‌کند‪ ،‬درباره شيوه کار‬ ‫ن صورت بود که مراجعان به صورت‬ ‫اين موسسه مي‌گويد‪« :‬روال کار به اي ‌‬ ‫حضوري به اين موسسه مي‌رفتند و مشخصات خود را ثبت مي‌کردند‪ .‬آنان‬ ‫سپس از طريق پايگاه اطالعاتي اين موسسه‪ ،‬ابتدا فرد مورد نظر را انتخاب و‬ ‫در ادامه با قرارهاي حضوري‪ ،‬مسير ازدواج را طي مي‌کردند‪».‬‬ ‫اکنون اما با روند رو به رشد فناوري و اينترنت‪ ،‬ده‌ها سايت همسريابي‬ ‫در ايران فعاليت مي‌کنند و برخي از اين سايت‌ها آمار بازديد ميليوني و تعداد‬ ‫اعضاي چند صد هزار نفري دارند‪.‬‬ ‫اين در حالي است که سن ازدواج در ايران رو به افزايش است‪ ،‬آمار طالق‬ ‫بيشتر شده و بسياري معتقدند که ازدواج ديگر مثل گذشته‪ ،‬به سادگي صورت‬ ‫نمي‌گيرد‪ .‬با توجه به اين شرايط‪ ،‬پرسش اين است که وجود صدها سايت‬ ‫همسريابي و تالش دولت براي ساماندهي اين سايت‌ها چه معنايي مي‌تواند‬ ‫داشته باشد؟‬

‫رفتن به مرحله بعدي‬

‫نويسنده اين گزارش براي پيگيري بيشتر شرايط همسريابي اينترنتي‪ ،‬نه‬ ‫به عنوان خبرنگار که به عنوان متقاضي ازدواج موقت با مديران يکي از اين‬ ‫سايت‌هاي همسريابي تماس گرفته است‪.‬‬ ‫مدير اين سايت گفته است که در نخستين مرحله بايد ‪ 50‬هزار تومان‬ ‫براي تنظيم قرار مالقات پرداخت شود و تأکيد کرده که «اين هزينه تنها براي‬ ‫اين دريافت مي‌شود که افراد مزاحم تا حد امکان کمتر شوند و به اين ترتيب‬ ‫افرادي که واقعًا خواستار استفاده از خدمات اين سايت هستند‪ ،‬به مراحل بعدي‬ ‫بروند‪».‬‬ ‫مدير اين سايت در پاسخ به سوالي درباره تعرفه‌ها نيز گفته است که‬ ‫«مهريه» ازدواج موقت يک ساعته‪ ،‬بسته به فرد انتخابي متفاوت است اما‬ ‫معموالً مبلغي حدود ‪ 200‬هزار تومان است‪.‬‬ ‫او درباره قانوني بودن فعاليت‌هاي‌شان و اينکه چقدر مي‌شود به آن‌ها‬ ‫اعتماد کرد هم گفته است که هنوز مجوز قانوني دريافت نکرده‌اند‪ ،‬اما چندين‬ ‫مجوز «شرعي» و «استفتاء از مراجع» در اختيار دارند که در صورت لزوم‬ ‫مي‌توانند ارائه کنند‪.‬‬ ‫تو‌گو بارها و بارها بر «شرعي» بودن فعاليت‌‌هاي اين موسسه‬ ‫در اين گف ‌‬ ‫تأکيد شده است و گفته شده که همه زنان عضو آن‪ ،‬مطلقه و بيوه هستند و بدون‬ ‫ارسال کپي شناسنامه از طريق سايت‪ ،‬حق ثبت نام ندارند‪.‬‬

‫دنباله در صفحة ‪44‬‬


11

March 2015 1393 ‫اسفند‬

11


‫‪12‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫انسولين هوشمند‬ ‫اميد تازه در درمان ديابت‬

‫‌‌آدم روزي چند ساعت‬ ‫خواب نياز دارد؟‬

‫بيشتر مردم وقتي کم خوابيده باشند مي‌فهمند‪ .‬اما کم‬ ‫يعني چقدر؟ يا جور ديگر بپرسيم‪ :‬چقدر خواب کافي است؟‬ ‫نتيجه تحقيقات بنياد ملي خواب اياالت متحده نشان مي‌دهد‬ ‫نياز گروه‌هاي مختلف سني به خواب با هم فرق مي‌کند‪.‬‬ ‫عواملي مثل بي‌برنامگي‪ ،‬مصرف الکل و محرک‌هاي‬ ‫ديگر مثل قهوه و نوشيدني‌هاي انرژي‌زا‪ ،‬و صد البته زنگ‬ ‫ساعت و نور خورشيد‪ ،‬مي‌توانند ساعت زيستي (يا همان‬ ‫سايت بيولوژيک) انسان را به‌هم بريزند‪.‬‬ ‫بنياد ملي خواب آمريکا که يک مؤسسه خيريه در ايالت‬ ‫ويرجيناي آمريکاست‪ ،‬مي‌گويد براي فهميدن اين‌که يک نفر‬ ‫چقدر بايد بخوابد بايد به سبک زندگي‌ او نگاه کرد‪ .‬اما به‌طور‬ ‫کلي مي‌توان اعداد زير را پيشنهاد کرد‪:‬‬ ‫نوزاد (تا ‪ 3‬ماه)‪ :‬در حالت ايده‌آل بايد بين ‪ 14‬تا ‪17‬‬ ‫ساعت از هر شبانه‌روز را بخوابد‪ ،‬هرچند ممکن است ‪ 11‬تا‬ ‫‪ 13‬ساعت هم کافي باشد‪ .‬بهتر است خواب نوزاد بيش از‬ ‫‪ 19‬ساعت نشود‪.‬‬ ‫قنداقي (‪ 4‬تا ‪ 11‬ماه)‪ :‬ميزان توصيه شده بين ‪ 12‬تا‬ ‫‪ 15‬ساعت است‪ .‬در کمترين حالت ‪ 10‬ساعت‪ .‬بعد از سه‬ ‫ماهگي‪ ،‬خواب به‌هيچ‌وجه نبايد از ‪ 18‬ساعت بيشتر شود‪.‬‬ ‫نوپا (تا ‪ 2‬ساله)‪ :‬عدد پيشنهادي بين ‪ 11‬تا ‪ 14‬ساعت‬ ‫است‪ ،‬اما هر رقمي از ‪ 9‬تا ‪ 16‬ساعت قابل قبول است‪.‬‬ ‫پيش‌دبستاني (‪ 3‬تا ‪ 5‬سال)‪ :‬متخصصان معتقدند ‪ 10‬تا‬ ‫‪ 13‬ساعت خواب براي اين گروه سني عالي است‪ .‬کمتر از ‪8‬‬ ‫يا بيشتر از ‪ 14‬ساعت مناسب نيست‪.‬‬ ‫مدرسه‌رو (‪ 6‬تا ‪ 13‬سال)‪ :‬توصيه بنياد خواب ملي‬ ‫آمريکا ‪ 9‬تا ‪ 11‬ساعت خواب در شبانه‌روز است‪ .‬کمتر از ‪7‬‬ ‫يا بيشتر از ‪ 12‬ساعت خوب نيست‪.‬‬ ‫نوجوان (‪ 14‬تا ‪ 17‬سال)‪ :‬خواب مناسب براي اين‬ ‫گروه ‪ 8‬تا ‪ 10‬ساعت است‪ .‬کمتر از ‪ 7‬و بيشتر از ‪ 11‬ساعت‬ ‫توصيه نمي‌شود‪.‬‬ ‫جوان (‪ 18‬تا ‪ 25‬سال)‪ :‬براي اين گروه ‪ 7‬تا ‪ 9‬ساعت‬ ‫خواب مناسب است‪ .‬حد پاييني ‪ 6‬و حد بااليي ‪ 11‬ساعت‬ ‫پيشنهاد شده است‪.‬‬ ‫بزرگسال (‪ 26‬تا ‪ 64‬سال)‪ :‬مثل گروه قبل‪.‬‬ ‫بازنشسته (‪ 65‬سال به باال)‪ :‬در اين سن ‪ 7‬يا ‪ 8‬ساعت‬ ‫خواب در شبانه‌روز مناسب است‪ .‬خواب نبايد از ‪ 5‬ساعت‬ ‫کمتر يا از ‪ 9‬ساعت بيشتر شود‪.‬‬ ‫متخصصان بنياد ملي خواب آمريکا براي بهبود کيفيت‬ ‫خواب هم توصيه‌هايي دارند‪ .‬مهمترين اين توصيه‌ها اين‬ ‫است که خواب در اولويت باشد‪ .‬نکات ديگر اين‌هاست‪:‬‬ ‫ب ثابت داشته باشيد‪ ،‬حتي آخر هفته‌ها‪.‬‬ ‫برنامه خوا ‌‬ ‫قبل از خواب به کاري مشغول شويد که براي‌تان‬ ‫آرامش‌بخش باشد‪.‬‬ ‫هر روز ورزش‪/‬نرمش کنيد‪.‬‬ ‫ب نگه داريد‪.‬‬ ‫دما‪ ،‬صدا‪ ،‬و نور اتاق‌خواب را به اندازه مطلو ‌‬ ‫تشک و بالش راحت انتخاب کنيد‪.‬‬ ‫از «خواب‌دزدها»‪ ،‬مثل الکل و کافئين‪ ،‬بپرهيزيد‪.‬‬ ‫پيش از خواب وسايل الکترونيکي را خاموش کنيد‪.‬‬

‫با وجود پيشرفت‌هايي که در درمان ديابت به وجود‬ ‫آمده‪ ،‬از جمله پمپ انسولين و نيز توليد چهار نوع انسولين‬ ‫مختلف‪ ،‬هنوز مبتاليان به ديابت نوع اول بايد خود ميزان‬ ‫انسوليني را که هر روز الزم دارند تنظيم کنند‪.‬‬ ‫اين يعني ممکن است فرد مبتال به ديابت نوع اول‬ ‫(ديابتي که فرد نياز به تزريق انسولين دارد) مجبور باشد تا‬ ‫ده بار در روز قند خون خود را اندازه بگيرد و انسولين مورد‬ ‫نياز خود را محاسبه کند‪.‬‬ ‫اين مراقبت دائم از قند خون و انسولين کاري دشوار‬ ‫است؛ اشتباه محاسبه يا تغيير تغذيه يا فعاليت فرد يا عوامل‬ ‫ديگر ممکن است باعث افزايش يا کاهش بيش از حد قند‬ ‫خون شوند که عوارض خود را به دنبال مي‌آورد‪.‬‬ ‫براي حل اين مشکل‪ ،‬محققان دانشگاه يوتا نوعي‬ ‫انسولين «هوشمند»‪ ‬توليد‪ ‬کرده‌اند به نام ‪ Ins-PBA-F‬که‬ ‫دوامي طوالني در خون دارد و وقتي که قند خون باال برود‪،‬‬ ‫فعال مي‌شود‪.‬‬ ‫آزمايش اين انسولين هوشمند در موش‌هاي ديابتي‬ ‫نشان داد که يک بار تزريق انسولين هوشمند به اين‬ ‫موش‌ها‪ ،‬حداقل چهارده ساعت دوام دارد و در اين مدت‬ ‫انسولين هوشمند بارها به طور خودکار براي پايين آوردن‬ ‫قند خون فعال مي‌شود‪.‬‬ ‫عالوه بر اين انسولين هوشمند در مقايسه با انسولين‬ ‫طوالني‌اثر‪ ،‬سريع‌تر و بهتر قند خون را پايين مي‌آورد‪ .‬در‬ ‫واقع تزريق انسولين هوشمند به موش‌ها نشان داد که‬ ‫سرعت و نحوه عمل آن در پايين آوردن بدون خطر قند خون‪،‬‬ ‫تفاوتي با موش‌هاي سالم ندارد‪.‬‬ ‫تا به حال براي توليد انسولين‌هاي «هوشمند»‪ ،‬از نوعي‬ ‫ژل يا پوشش پروتئيني استفاده مي‌شد تا مولکول انسولين‬ ‫را در بر بگيرد و مانع از تاثير آن در زماني شود که قند خون‬ ‫پايين است‪ .‬اين پوشش خود مشکالتي ايجاد مي‌کرد و‬ ‫باعث واکنش ناخواسته سيستم ايمني بدن به آن مي‌شد‪.‬‬ ‫اما ‪ Ins-PBA-F‬در واقع با ايجاد تغيير شيميايي در‬ ‫انسولين طبيعي توليد شده است‪ .‬از اين نظر محققان فکر‬ ‫مي‌کنند مصرف طوالني مدت اين انسولين بي خطر باشد‬ ‫چون از انسولين طبيعي مشتق شده است‪.‬‬ ‫مرحله اول آزمايش اين انسولين هوشمند روي انسان‪،‬‬ ‫در دو تا پنج سال آينده مي‌تواند آغاز شود‪.‬‬

‫کي بهتر است ورزش کنيم؟‬

‫طبق تحقيقات انجام شده هر فرد داراي چرخه زيستي‬ ‫متفاوتي است که بر عملکرد فيزيکي او اثر مي‌گذارد‪ .‬آيا شما‬ ‫با چرخه خود آشنا هستيد؟‬

‫براي عادات عجيب و غريب انساني‪ ،‬توضيح علمي‬ ‫وجود دارند‪ .‬عاداتي مانند بيرون پريدن از تخت هنگام طلوع‬ ‫خورشيد يا بيدار ماندن تا اولين ساعات بامداد از آن جمله‌اند‪.‬‬ ‫وقتي به ورزش مي‌رسيم‪ ،‬اين عادات ممکن است‬ ‫اهميت بيشتري پيدا کنند چون اين رفتارها مي‌توانند بر‬ ‫عملکرد ما تاثير بگذارند‪.‬‬ ‫ساعت زيستي بدن يکي از عوامل تعيين‌کننده در تنظيم‬ ‫فعاليت هورمون‌هاي بدن‪ ،‬دماي بدن و ضربان قلب است‪.‬‬ ‫مجموعه اين عوامل بر اينکه فرد در طول روز چقدر هوشيار‬ ‫و چقدر خواب آلود است تاثير مي‌گذارد‪.‬‬ ‫لوئيس فرانکو بنفونته‪ ،‬دبيرکل فدراسيون بهداشت‬ ‫ورزشي اسپانيا مي‌گويد که ميان نور‪ ،‬فصل و شخصيت هر‬ ‫فرد رابطه وجود دارد‪.‬‬ ‫مطالعات متعددي انجام شده که نشان مي‌دهد ورزش‬ ‫صبحگاهي بهتر از ورزش عصرگاهي است‪ ،‬اما در مقابل‬ ‫مطالعات بسياري هم وجود دارد که عکس اين قضيه را‬ ‫نشان مي‌دهند‪.‬‬ ‫دکتر بنفونته مي‌گويد از نظر فيزيولوژي و سوخت و ساز‪،‬‬ ‫مثال براي کنترل وزن بدن‪ ،‬توصيه شده که زمان ورزش با‬ ‫وقت غذا فاصله داشته باشد‪ .‬او مي‌افزايد که بهترين زمان از‬ ‫اين لحاظ‪ ،‬اولين ساعات روز است‪.‬‬ ‫ورزش صبحگاهي همچنين‪ ،‬عادت ورزش کردن را‬ ‫ماندگار مي‌کند که دليلش انجام آن پيش از شروع روز و قبل‬ ‫از هر کار ديگري است‪.‬‬ ‫ت ورزشي‬ ‫مطالعات علمي نشان مي‌دهند که فعالي ‌‬ ‫صبحگاهي از چند جنبه مفيد و سودمند است‪ .‬اين فعاليت‌ها‬ ‫و ترشح برخي هورمون‌ها مانند اندروفين باعث مي‌شود فرد‬ ‫حالش بهتر شود و حال و حوصله خوبي داشته باشد‪.‬‬ ‫نکته منفي ورزش صبحگاهي پايين بودن دماي بدن در‬ ‫اين وقت روز است که مي‌تواند خطر آسيب ورزشي را به‬ ‫دنبال داشته باشد‪ ،‬يا روي عملکرد ورزشي فرد تاثير منفي‬ ‫بگذارد‪.‬‬ ‫اين يکي از فوايد ديرتر ورزش کردن است‪ .‬زمان‬ ‫ديرتر به معناي آن است که ميزان هورمون‌ها و دماي بدن به‬ ‫باالترين ميزان در روز رسيده که اين وضعيتي ايده‌آل براي‬ ‫ورزش کردن است‪.‬‬ ‫نتايج تحقيقات دانشگاه شيکاگو نشان داده که ديرتر‬ ‫ورزش کردن‪ ،‬باعث استقامت بيشتر و عضله‌سازي بيشتر‬ ‫مي‌شود‪ .‬دکتر بنفونته مي‌گويد افرادي هستند که به طور‬

‫‪12‬‬

‫طبيعي زود بيدار مي‌شوند و راحت هم مي‌خوابند‪ .‬در مقابل‪،‬‬ ‫کساني هم براي بيدار شدن مشکل دارند و شب هم چندان‬ ‫راحت و زود خوابشان نمي‌برد و من هم از اين دسته هستم‬ ‫و براي همين است که براي من ورزش کردن در صبح زود‬ ‫بسيار دشوار است‪.‬‬ ‫همچنين براي بسياري از مردم‪ ،‬ورزش کردن در شب‪،‬‬ ‫راهي براي آرامش پس از گذراندن روزي شلوغ و پرکار‬ ‫است‪ .‬اما دکتر بنفونته مي‌گويد ورزش در ساعات ديرهنگام‬ ‫شب مي‌تواند خطرناک باشد‪.‬‬ ‫او مي‌گويد توصيه نمي شود که پس از ساعت ‪ 9‬يا ‪10‬‬ ‫شب‪ ،‬ورزش به خصوص ورزش‌هاي سنگين‪ ،‬انجام شود‬ ‫چون اين فعاليت‌ها مي توانند بر خواب فرد تاثير بگذارند‬ ‫و نياز فرد به خواب را به تعويق بيندازند و اين منجر به‬ ‫خستگي او در روز بعد خواهد شد‪.‬‬ ‫ورزشکاران حرفه‌اي فعاليت‌هاي ورزشي خود را براي‬ ‫کاهش خطر‪ ،‬در طول روز تقسيم مي‌کنند‪ .‬اما نتايج تحقيقاتي‬ ‫که توسط دانشگاه بيرمنگام بريتانيا انجام شده نشان‬ ‫مي‌دهد که براي ورزشکاران مختلف‪ ،‬زمان بهترين عملکرد‪،‬‬ ‫تفاوت زيادي دارد‪.‬‬ ‫ساعت خواب در اين تحقيق مهم بوده و نشان مي‌دهد‬ ‫که بسته به آنکه هر ورزشکار چه ساعتي از خواب بيدار شده‪،‬‬ ‫عملکرد او در طول روز تغيير کرده است‪.‬‬ ‫نکته مشترک در اين تحقيقات اين است که ورزش و‬ ‫فعاليت بدني‪ ،‬فارغ از اينکه در چه زماني از روز انجام شود‪،‬‬ ‫بهتر از ورزش نکردن است‪.‬‬

‫فشار کار تا حد فرو پاشيدن‬ ‫فشار کار بيش از حد‪ ،‬مردان را بيش از زنان از پاي در‬ ‫مي‌آورد‪ .‬مردها بيشتر از زن‌ها به حرفه خود وابسته هستند‬ ‫و گاه خود را صرفا با کار خود تعريف مي‌کنند و چه بسا با‬ ‫ديگران وارد رقابت مي‌شوند‪.‬‬ ‫فشار کاري در ميان مردها داليل متعدد دارد‪ .‬نخستين‬ ‫دليل آن است که مردها بيشتر کارهايي انجام مي‌دهند که به‬ ‫جسم و اعضاي بدن آنها فشار مي‌آورد؛ براي مثال در کارهاي‬ ‫ساختماني اين امر به وضوح مشاهده مي‌شود‪.‬‬ ‫دليل دوم اين است که مردها نسبت به زن‌ها بيشتر‬


‫‪13‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬

‫کار مي‌کنند و در اصل «نان‌آور» خانواده هستند و دليل آخر‬ ‫اينکه امروزه هنوز هم شغل مرد در جامعه از ارزش بااليي بر‬ ‫خوردار است‪ .‬مردها از اين طريق خود را با ديگران مقايسه‬ ‫مي‌کنند و بيشتر خود را از طريق شغل خود تعريف مي‌کنند‬ ‫تا زن‌ها‪.‬‬ ‫خانم‌ها مي‌توانند از راه‌هاي ديگري خود را «تعريف»‬ ‫کنند؛ براي مثال از طريق داشتن خانواده يا دوستان صميمي‪.‬‬ ‫افزون بر اين‪ ،‬مردها بيشتر از زن‌ها با ديگران احساس‬ ‫رقابت مي‌کنند‪.‬‬ ‫اکثر مردها از خود توقع زيادي دارند‪ .‬در دانشگاه‬ ‫دوسلدورف آلمان در زمينه فشارهاي روحي‪ -‬اجتماعي کار‬ ‫تحقيقي انجام مي‌شود‪ .‬يوهانس زيگريست که در رشته‬ ‫مزبور تحقيق و تدريس مي‌کند‪ ،‬در اين باره مي‌گويد‪« :‬ممکن‬ ‫است که اين توقع باالي مردها از خود در کوتاه‌مدت نتيجه‬ ‫مثبتي داشته باشد‪ ،‬اما در درازمدت مي‌تواند يک شکست‬ ‫فيزيکي و روحي به همراه بياورد‪ .‬اين مساله با يک مورد‬ ‫ديگر ترکيب مي‌شود و آن اينکه مردها ديرتر از زن‌ها به‬ ‫پزشک مراجعه مي‌کنند‪ .‬يعني در اصل هنگامي نزد دکتر‬ ‫مي‌روند که ديگر دير شده است‪ .‬اين مساله نيز به فشار‬ ‫کاري اضافه مي‌شود‪».‬‬ ‫به گفته پروفسور زيگريست‪ ،‬پا به پاي روند جهاني‬ ‫شدن و رقابت بيشتر کشورها با يکديگر‪ ،‬فشار کار در ‪10‬‬ ‫تا ‪ 20‬سال آينده افزايش خواهد يافت‪ .‬يک همه‌پرسي که‬ ‫در سال‌هاي ‪ 2012‬و ‪ 2013‬صورت گرفته‪ ،‬نشان مي‌دهد که‬ ‫از هر ‪ 4‬نفر يک نفر احساس مي‌کند که در کار خود بسيار‬ ‫خسته مي‌شود و از هر ‪ 3‬نفر يک نفر گمان مي‌کند که به سن‬ ‫بازنشستگي نمي‌رسد‪.‬‬ ‫پژوهش‌هاي درازمدت در کشورهاي سوئد‪ ،‬فنالند‬ ‫و بريتانيا نشان مي‌دهند که افسردگي و بيماري‌هاي قلبي‬ ‫بيشترين نارسايي‌هاي جسمي ناشي از استرس کاري‬ ‫هستند‪ .‬اما چه مي‌توان کرد تا از استرس در هنگام کار‬ ‫جلوگيري شود؟‬ ‫حرکت زياد و غذاي سالم مي‌توانند در اين باره مثبت‬ ‫عمل کنند‪ .‬اما اين دو کافي نيستند‪ .‬بيشتر مديران در محل‬ ‫کار بايد سعي کنند که روابط انساني بهتري در ميان کارمندان‬ ‫خود ايجاد کنند‪ ،‬حقوق‌ها را به طور منصفانه تقسيم کنند و‬ ‫براي کارمندان خود امکانات يادگيري بيشتر در زمينه‌هاي‬ ‫مختلف فراهم سازند‪.‬‬

‫پيش به سوي‬ ‫ميليونر شدن از راه‬ ‫فروش سوسک در چين‬

‫خريد و فروش سوسک در چين به تجارتي پررونق‬ ‫تبديل شده است‪ .‬بزرگترين پرورش‌دهنده سوسک در‬ ‫اين کشور ادعا مي‌کند‪ ،‬اين حشرات موجب تقويت سيستم‬ ‫ايمني بدن مي‌شوند‪ .‬او قصد دارد عرضه سوسک به بازار را‬ ‫در آينده متحول کند‪.‬‬ ‫ساختماني يک طبقه به رنگ خاکستري در منطقه‬

‫‪March 2015‬‬

‫‪13‬‬

‫اسفند ‪1393‬‬

‫صنعتي شهر جينان واقع در چين‪ .‬اينجا محل کار وانگ‬ ‫فومينگ است که روت کيرشنر‪ ،‬خبرنگار آلماني‪ ،‬به ديدنش‬ ‫رفته است‪.‬‬ ‫از در و ديوار اين محل سوسک‌ها باال مي‌روند؛ حشراتي‬ ‫که به طور معمول نامطبوع و آزاردهنده به شمار مي‌روند اما‬ ‫در ساختمان قديمي که قبال مرغداني بوده‪ ،‬مقدمشان گرامي‬ ‫شمرده مي‌شود‪.‬‬ ‫وانگ فومينگ مي‌گويد که به بوي بد اين سوسک‌ها و‬ ‫هواي گرم و مرطوب ساختمان که به يمن تعداد ميليوني آنها‬ ‫ايجاد شده‪ ،‬عادت دارد‪ .‬او همچنين به باال رفتن سوسک‌ها‬ ‫روي بدنش عادت کرده است‪« :‬من خيلي سوسک‌ها را‬ ‫دوست دارم‪ .‬آنها موجودات زيبايي هستند‪ .‬ما هيچ‌وقت به‬ ‫چشم حشرات مخرب به آنها نگاه نمي‌کنيم‪».‬‬ ‫کار اصلي وانگ فومينگ پرورش سوسک براي بازار‬ ‫مشتريان در چين است‪.‬‬ ‫روت کيرشنر در گزارش خود مي‌نويسد‪ ،‬اين مرد ‪45‬‬ ‫ساله به عنوان بزرگترين پرورش‌دهنده سوسک در کشورش‬ ‫شناخته مي‌شود و احتمال مي‌رود که در سراسر جهان نيز‬ ‫از اين نظر بي‌رقيب باشد‪ .‬وي صاحب ‪ 30‬ميليون سوسک‬ ‫آمريکايي است که به نام علمي «پري‌پالنتا آمريکانا» خوانده‬ ‫مي‌شوند‪ .‬وانگ فومينگ در نظر دارد در سال ‪ 2015‬به کسب‬ ‫و کارش رونق بيشتري داده و ‪ 100‬تن سوسک روانه بازار‬ ‫کند که اين دو برابر توليدش در سال گذشته است‪.‬‬ ‫اين بازرگان چيني در مورد روش کارش توضيح مي‌دهد‪:‬‬ ‫«ما سوسک‌ها را در آبي با دماي ‪ 50‬درجه سانتي‌گراد فرو‬ ‫مي‌بريم تا آنها را همزمان کشته و بشوئيم‪ .‬سپس سوسک‌ها‬ ‫را فريز کرده و خشک مي‌کنيم تا از اين طريق پروتئين‬ ‫موجود در آنها از بين نرود‪ .‬در آخر هم سوسک‌ها را پودر‬ ‫مي‌کنيم‪».‬‬ ‫وي پس از اداي اين جمله‪ ،‬پودر سوسکي را که‬ ‫دست‌پرورده کارگاه خودش است در دهانش خالي مي‌کند‬ ‫و با يک ليوان چاي پايين مي‌دهد‪.‬‬ ‫به گفته وانگ فومينگ‪ ،‬پودر سوسک براي سالمتي مفيد‬ ‫و درمانگر بسياري از دردهاي «روده و بيماري‌هاي کبدي از‬ ‫جمله هپاتيت» است‪« :‬در طب سنتي چيني از پودر سوسک‬ ‫به عنوان يک ماده اوليه سري استفاده مي‌شود‪».‬‬ ‫او سپس اضافه مي‌کند که پودر سوسک حتي منجر‬ ‫به کاهش دردهاي جانبي شيمي درماني در بيماران مبتال به‬ ‫سرطان مي‌شود‪.‬‬ ‫اينکه آيا واقعا پودر سوسک داراي خواص مورد ادعاي‬ ‫وانگ فومينگ هست يا خير‪ ،‬چيزي نمي‌توان گفت‪ .‬تا کنون‬ ‫هيچ مدرک علمي براي اثبات اين مدعا ارائه نشده است‪،‬‬ ‫اما با اين حال آمار باالي فروش پودر سوسک در سال‌هاي‬ ‫گذشته نشان از آن دارد که وجود مدرک علمي چندان‬ ‫تأثيرگذار نخواهد بود‪.‬‬ ‫يک کيلو پودر سوسک حدود ‪ 60‬يورو قيمت دارد؛‬ ‫صنعتي پردرآمد که پاي ديگر پرورش‌دهندگان را نيز به‬ ‫ميدان باز کرده است‪ .‬به گفته وانگ در حال حاضر ‪500‬‬ ‫پرورش‌دهنده سوسک در چين مشغول به کار هستند‪ .‬به‬ ‫اعتقاد وي آينده اين صنعت چشم‌انداز روشني دارد‪ .‬او به‬ ‫خبرنگار آلماني مي‌گويد‪ ،‬قصد دارد از اين راه صدها ميليون‬ ‫يوآن سود به دست آورد و ميليونر شود‪.‬‬ ‫عرضه سوسک خشک‌شده به عنوان ميان‌وعده غذايي‬ ‫يا سوسک سرخ‌شده همراه با فلفل از جمله ايده‌هاي وانگ‬ ‫براي آينده است‪.‬‬

‫پشت چراغ قرمز؛‬ ‫هوا مسموم‌تر است‬

‫نتايج يک تحقيق جديد نشان مي‌دهد که پشت چراغ‬ ‫قرمز‌ها هوا ‪ 29‬برابر آلوده‌تر است‪.‬‬ ‫اين‪ ‬تحقيق‪ ‬نشان مي‌دهد که زمان توقف پشت چراغ‬ ‫قرمز فقط دو درصد کل زمان رانندگي است‪ ،‬اما ‪ 25‬درصد‬

‫کل آلودگي را که سرنشينان در معرض آن قرار مي‌گيرند‬ ‫تشکيل مي‌دهد‪.‬‬ ‫ترمز زدن براي ايستادن پشت چراغ قرمز و بعد حرکت‬ ‫از حالت متوقف بعد از سبز شدن چراغ‪ ،‬به عالوه فاصله‬ ‫نزديک خودروها به همديگر باعث افزايش توليد آالينده‌ها‬ ‫از خودرو مي شود‪.‬‬ ‫پراشانت کومار محقق ارشد اين تحقيق مي‌گويد‪،‬‬ ‫«آلودگي هوا اخيرا در بين ده خطري که سالمت بشر را در‬ ‫سطح جهاني تهديد مي کند قرار گرفته و سازمان بهداشت‬ ‫جهاني آلودگي هوا را با ساالنه هفت ميليون مورد مرگ‬ ‫مرتبط مي داند‪».‬‬ ‫از اين بين‪ 7.3 ،‬ميليون مورد مرگ به علت آلودگي هواي‬ ‫بيرون خانه و مابقي به علت آلودگي هواي داخل خانه‌هاست‪.‬‬ ‫دکتر کومار مي گويد که تغيير مسير روزانه براي اينکه‬ ‫کمتر به چراغ قرمز برخورد کنيم ممکن است براي بسياري‬ ‫مقدور نباشد‪ ،‬اما رانندگان مي توانند پشت چراغ قرمز‬ ‫شيشه ماشين را باال نگه دارند‪ ،‬دريچه‌هاي هواي ماشين را‬ ‫ببندند و تا جايي که ممکن است فاصله بيشتري با خودروي‬ ‫جلويي داشته باشند‪.‬‬ ‫سازمان بهداشت جهاني آلودگي هوا را مهمترين عامل‬ ‫محيطي مرگ در دنيا دانسته و چهار شهر ايران از جمله اهواز‬ ‫را در ميان ده شهر آلوده دنيا قرار داده است‪.‬‬ ‫برخي منابع نيز اهواز را آلوده‌ترين شهر دنيا معرفي‬ ‫کرده‌اند که ميزان ذرات معلق در هواي آن حداقل سه برابر‬ ‫پکن و ‪ 13‬برابر لندن است‪.‬‬ ‫در چند سال گذشته آلودگي هواي خوزستان به ويژه‬ ‫اهواز به معضلي جدي بدل شده و پاييز سال گذشته بيش‬ ‫از بيست هزار نفر فقط در طي چند روز به دليل مشکالت‬ ‫تنفسي به بيمارستان ها و مراکز درماني اهواز مراجعه کردند‪.‬‬ ‫برخي منابع داخلي ايران‪ ،‬آلودگي هوا در شهرهاي‬ ‫خوزستان را ‪ 25‬برابر حد مجاز اعالم کرده‌اند‪.‬‬ ‫در تهران‪ ،‬کاهش استفاده از سرب در بنزين باعث‬ ‫شده هوا بهتر شود‪ ،‬مونو اکسيد کربن کاهش زيادي پيدا‬ ‫کرده و گوگرد از ‪ 8‬هزار در ميليون به کمتر از دويست رسيده‬ ‫(حد مجاز کمتر از ده است)‪ ،‬با اين حال حداقل در يک سوم‬ ‫روزهاي سال‪ ،‬هواي تهران در وضعيت ناسالم قرار دارد‪.‬‬

‫واکسن ايبوال براي‬ ‫اولين بار در سطح گسترده‬ ‫آزمايش مي‌شود‬

‫آزمايش واکسن ايبوال در سطح گسترده براي اولين بار‬ ‫در ليبريا آغاز مي‌شود‪ .‬قرار است ابتدا دوز بسيار پائيني از‬ ‫ويروس ايبوال نوع زئيري به ‪ 12‬داوطلب در کشور ليبريا در‬ ‫غرب آفريقا تزريق شود تا سيستم ايمني بدن آن‌ها را به‬ ‫توليد پادتن براي مقابله با اين ويروس وادارد‪.‬‬ ‫اين واکسن را شرکت‌هاي «مرک» و «گالکسو اسميت‬ ‫کالين» تهيه کرده‌اند و اميدوارند بتوانند در اين مرحله از‬ ‫آزمايش آن را به ‪ 30‬هزار داوطلب‪ ،‬از جمله کادرهاي درماني‬ ‫و بهداشتي تزريق کنند‪.‬‬ ‫کانون ابتال به اين بيماري در غرب آفريقا بوده و از ‪21‬‬ ‫هزار مورد گزارش شده از ماه جون گذشته‪ ،‬بيش از ‪5800‬‬ ‫تن جان خود را از دست داده‌اند که بيشترين موارد آن در‬ ‫ليبربا با بيش از ‪ 3600‬نفر گزارش شده و گينه و سيرالئون‪،‬‬ ‫دو کشور ديگر غرب آفريقا بعد از آن قرار داشته‌اند‪.‬‬ ‫با اتخاذ تدابير شديد مقابله با شيوع گسترده اين‬ ‫ويروس‪ ،‬از جمله تعطيلي مدارس و ايجاد مناطق قرنطينه‪ ،‬به‬ ‫ويژه در ليبريا‪ ،‬گينه و سيرالئون‪ ،‬از موارد ابتال به اين بيماري‬ ‫به طور قابل توجهي کاسته شده‌است‪.‬‬ ‫به نوشته خبرگزاري فرانسه‪ ،‬به گزارش سازمان جهاني‬ ‫بهداشت‪ ،‬شمار مبتاليان به اين بيماري در سه کشور کانون‬ ‫ابتال به آن‪ ،‬براي نخستين بار به کمتر از ‪ 100‬مورد در هفته‬ ‫رسيده‌است‪ .‬اين بهبود وضعيت‪ ،‬به ويژه در ليبريا مشاهده‬

‫شده که در طي يک هفته آخر ژانويه تنها ‪ 4‬مورد ابتال در آن‬ ‫گزارش شده‌است‪.‬‬ ‫بر همين اساس سازمان جهاني بهداشت مي‌گويد که‬ ‫شيوع اين بيماري اکنون وارد «فاز دوم» شده و توجه‌ها بايد‬ ‫به پايان دادن به آن معطوف شود‪.‬‬ ‫ست برکلي‪ ،‬مدير (‪ )GAVI‬ائتالفي متشکل از بخش‬ ‫عمومي و خصوصي از جمله بنياد بيل گيتس‪ ،‬که از توليد‬ ‫جهاني واکسن‌هاي موثر و ارزان حمايت مي‌کند‪ ،‬به‬ ‫خبرگزاري رويترز گفته‌است که ضروري است عالوه بر‬ ‫تمرکز بر آزمايش واکسن ضد ويروس ايبوالي زئيري‪ ،‬به‬ ‫سرعت به سوي يافتن واکسني موثر بر ضد انواع ديگر اين‬ ‫ويروس مانند ايبوالي سوداني و غيره‪ ،‬همچنين توليد انبوه‬ ‫واکسن ارزان‪ ،‬قابل ذخيره و با روش استفاده آسان در آفريقا‬ ‫حرکت کرد‪ ،‬چرا که در آينده شاهد شيوع دوباره اين ويروس‬ ‫خواهيم بود‪.‬‬

‫چرا نوشتن با دست‬ ‫مهم است؟‬

‫هرچه پيش‌تر مي‌رويم‪ ،‬بچه‌ها با کامپيوتر و صفحه‌کليد‬ ‫بيشتر سر و کار دارند تا تخته‌سياه و دفتر‪ ،‬انگشت‌شان‬ ‫بيشتر صفحه نمايش‌گر را لمس مي‌کند تا مداد‪ .‬مي‌شود‬ ‫فرض کرد در آينده‌اي نه چندان دور نوشتن با دست – با به‬ ‫قول معروف‪ ،‬قلم و کاغذ – فراموش شود‪.‬‬ ‫آيا ممکن است اين روند به رشد فکري و قوه خالقه‬ ‫کودکان آسيب بزند؟ نتيجه يک تحقيق جديد مي‌گويد بله‪،‬‬ ‫ممکن است‪.‬‬ ‫کرين جيمز‪ ،‬متخصص علوم اعصاب‌شناختي در‬ ‫دانشگاه اينديانا در بلومينگتون آمريکا در اين باره تحقيق‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫ق خود سراغ بچه‌هايي رفته‬ ‫پروفسور جيمز در تحقي ‌‬ ‫که هنوز خواندن نمي‌دانند‪ .‬بچه‌هايي که بعضي ممکن است‬ ‫بعضي حروف را بشناسند‪ ،‬ولي هنوز نمي‌توانند کنار هم‬ ‫قرارشان بدهند و کلمه درست کنند‪.‬‬ ‫او بچه‌ها را به گروه‌هاي مختلف تقسيم کرده‪ ،‬به بعضي‬ ‫ياد داده حروف را بنويسند‪ ‌،‬از بعضي‌ها خواسته با حروف روي‬ ‫صفح ‌ه کليد کار کنند‪ .‬هدف اين بوده که ببينند بچه‌ها چقدر‬ ‫حروف را ياد مي‌گيرند‪ .‬در عين حال فعاليت مغزي بچه‌ها را‬ ‫هم با ام‪.‬آر‪.‬آي ثبت مي‌کرده‌اند که ببينند وقتي بچه‌ها به مرور‬ ‫با حروف الفبا آشنا مي‌شود مغزشان چطور تغيير مي‌کند‪.‬‬ ‫اعضاي گروه تحقيقي مغز هر کودک را پيش و پس از‬ ‫آموزش اسکن و گروه‌هاي مختلف را مقايسه کردند و معيار‬ ‫سنجش فعاليت مغزي را مصرف اکسيژن مغز در نظر گرفتند‬ ‫و آن را اندازه گرفتند‪.‬‬ ‫محققان متوجه شدند که واکنش مغز هنگام يادگيري‬ ‫نوشتن حروف با دست و يادگيري تايپ کردن روي صفحه‌‬ ‫کليد فرق مي‌کند‪ .‬شکل کلي فعاليت مغزي بچه‌هايي که‬ ‫با دست حروف را مي‌نوشتند شبيه آدم‌هاي باسواد بود که‬ ‫خواندن و نوشتن بلدند‪ .‬اما در مورد بچه‌هايي که نوشتن با‬ ‫صفحه‌کليد را تمرين مي‌کردند چنين نبود‪.‬‬ ‫به‌نظر مي‌رسد وقتي بچه‌ها ياد مي‌گيرند با دست‬ ‫بنويسند‪ ،‬مغز جوري ديگر به حروف واکنش نشان مي‌دهد و‬ ‫انگار بين فرايند يادگيري نوشتن با دست و يادگيري خواندن‬ ‫ارتباط برقرار مي‌کند‪.‬‬ ‫به بيان پروفسور جيمز‪« ،‬از تصاويري که از مغز بچه‌ها‬ ‫گرفتيم اين‌‌طور برمي‌آيد که نوشتن مبنايي مي‌شود براي يک‬ ‫دستگاه خواندن که وقتي بچه اين فرايند را آغاز مي‌کند‪،‬‬ ‫خواندن برايش آسان‌تر مي‌شود‪».‬‬ ‫عالوه بر اين‪ ،‬آن‌طور که پروفسور جيمز مي‌گويد‪ ،‬شکل‬ ‫گرفتن قابليت‌هاي ظريف ذهني که براي نوشتن حروف با‬ ‫دست الزم است‪ ،‬ممکن است در بسياري زمينه‌هاي ديگر‬ ‫رشد مغزي و شناخت هم مفيد باشد‪.‬‬ ‫يافته‌هاي اين تحقيق مي‌تواند در سياست‌گذاري‌هاي‬ ‫حوزه آموزش تأثير بگذارد‪ .‬به قول پروفسور جيمز در بعضي‬ ‫نقاط دنيا عجله دارند از همان سنين پايين کامپيوتر وارد‬ ‫مدارس کنند‪ .‬اين تحقيق ممکن است باعث شود تجديد‬

‫دنباله در صفحة ‪19‬‬


14

March 2015 1393 ‫اسفند‬

14


15

March 2015 1393 ‫اسفند‬

15


March 2015

16

1393 ‫اسفند‬

Photo by: Colin Crowley/Save the Children

202-580-9137 202-563-5485

،‫ﻫﻤﻮﻃﻦ ﮔﺮﺍﻣﻲ‬ ‫ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻘﺮ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﮕﻲ ﻣﻄﻠﻖ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻘﺎﻱ‬۹ ‫ﺑﻴﺶ ﺍﺯ‬ ‫ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﺁﺏ ﻭ ﻏﺬﺍ ﺑﺎﻋﺚ‬.‫ﺷﺮﻗﻲ ﺑﺎ ﻣﺮﮒ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﻨﺠﻪ ﻧﺮﻡ ﻣﻲﮐﻨﻨﺪ‬ ‫ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ‬.‫ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﻭ ﻣﺮﮒ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻘﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ‬،‫ﮔﺮﺳﻨﮕﻲ‬ ‫ ﺩﻻﺭ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﻳﮏ ﮐﻮﺩﮎ ﺯﻳﺒﺎﻱ ﺁﻓﺮﻳﻘﺎﻳﻲ ﺭﺍ‬۱ ‫ﺍﻫﺪﺍﻱ‬ ‫ ﺁﻳﺎ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ‬.‫ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﻫﻴﺪ‬ ‫ ﺷﻤﺎ ﺩﺳﺖ ﻳﮏ ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﺪﻳﻪ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﺧﻮﺩ‬،‫ﻭ ﮔﺮﺳﻨﮕﻲ‬ ‫ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻭ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﻫﻴﺪ؟‬ « ‫« ﻣﻲﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﻟﻄﻒ ﻭ‬Save The Children» ‫ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺧﻴﺮﻳﻪ‬ .‫ﻣﺤﺒﺖ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺳﺮﻳﻌﴼ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ‬ .‫ﺑﺎ ﺳﭙﺎﺱ ﻭ ﺗﺸﮑﺮ ﺍﺯ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻴﺖ ﺷﻤﺎ‬ ‫ ﮐﻤﮏﻫﺎﻱ ﻣﺎﻟﻲ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺻﺪ‬.‫ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻃﻼﻉ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ‬ .‫ﺩﺭ ﺻﺪ ﻣﻌﺎﻓﻴﺖ ﻣﺎﻟﻲ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ‬

East Africa Drought and Food Crisis: A dollar a day for 100 days can help us keep a child alive. Give online at www.savethechildren.org/food-crisis-6 or text "SURVIVE" to 20222 to donate $10 (Standard message rates apply). Legal disclosure: www.savethechildren.org/legaldisclosure

Tickets $25 • Please Donate Your Ticket! In support of our children in

World Vision Save the Children www.worldvision.org

www.savethechildren.org

We aim and believe in reducing the rate of infant and maternal mortality in the world. We are Focused to achieve Millennium Development Goals. We Promote and Protect Children's Rights and their Well Being. Each of our Action is a Step Toward a Millennium Development Goal.

Ad. Design by: Iranians Weekly

In 2011, Save the Children reached 85 Million children in need, our income was $629 Million revenue from the United States, 1.2 Billion dollars world wide, we help children from 120 countries in the world. In 2012, in World Vision we had $1.019 billion revenue from the USA, served nearly 100 countries and helped tens of millions of children worldwide Special Appreciation to: Georgetown University Medical Center, Mount Sinai Hosptial, New York, Iranian American Cultural Society of Maryland (IACS),National Institute of Health (NIH), National Cancer Institute (NCI), National Marrow Donor Program, University of California, Los Angeles, Bone Marrow Transplant Center, Children´s National Medical Center, Washington Hospital Center, Toronto Hospital for Sick Children, INOVA Fairfax Hospital, Grady Memorial Hospital, MD Anderson Cancer Center.

M. Zonozi, MD, PC & Associates

Office: 202.563.5485 • Cell: 202.580.9137 • nastaran888@aol.com

16


17

March 2015 1393 ‫اسفند‬

17


18

March 2015 1393 ‫اسفند‬

18

Pardis Travel is not affiliated with or endorsed by Pardis Publications, Inc.


‫‪19‬‬ ‫دنباله از صفحة ‪13‬‬ ‫نظر کنند‪.‬‬ ‫مدرسه‌هاي بسياري در آمريکا ياد دادن نوشتن‬ ‫سرهم و دست‌خط را به اختيار معلم‌ها گذاشته‌اند‪ .‬بنابراين‬ ‫معلم‌هاي بسياري ديگر زحمت ياد دادنش را به خودشان‬ ‫نمي‌دهند‪.‬‬

‫عمق تاالب انزلي به کمتر‬ ‫از يک متر رسيده است‬

‫تاالب انزلي در شمال ايران در وضعيتي بحراني به‬ ‫سر مي‌برد‪ .‬مدير‌کل اداره حفاظت از محيط زيست استان‬ ‫گيالن‪ ،‬گفته است که عمق اين تاالب به کمتر از يک‪ ‬متر‬ ‫رسيده و بخشي از آن نيز خشک شده است‪ .‬تاالب انزلي‬ ‫در سال ‪ 1354‬حدود ‪ 9‬متر عمق داشت‪.‬‬ ‫محمدرضا برجي از رهاسازي زباله‌ها در ارتفاعات‬ ‫استان گيالن تا ساحل درياي خزر به شدت انتقاد کرده و‬ ‫گفته است که «ما وارث وضعيت بحراني در استان هستيم‬ ‫و ساالنه حدود ‪ 300‬هزار تن رسوب وارد حوضه تاالب‬ ‫انزلي مي‌شود‪ ».‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫پيش‌تر اعالم شده بود‪ ‬ورود فاضالب صنعتي و شهري‬ ‫از شش شهر مختلف هم‪ ،‬وضعيت تاالب انزلي را به خطر‬ ‫انداخته است‪.‬‬ ‫ماهيگيران در‪ ‬انزلي روزگاري ‪ 15‬هزار تن ماهي در‬ ‫سال در اين تاالب صيد مي‌کردند اما حاال تنها ‪ 200‬تن‬ ‫ماهي در تور اين صيادان مي‌افتد‪ .‬ماهي‌هايي که به خاطر‬ ‫آلودگي شيميايي‪ ،‬اداره محيط زيست مصرف گوشت آن‌ها‬ ‫را توصيه نمي‌کند‪.‬‬ ‫محمدرضا برجي اما از وضعيت نابسامان فاضالب‬ ‫شهري انزلي هم انتقاد کرده و گفته است‪« ،‬نبود تصفيه‌خانه‬ ‫فاضالب در شهر صنعتي رشت که‪ 40 ‬سال قدمت دارد‪،‬‬ ‫نبود تصفيه‌خانه‌ها در بيمارستان‌ها و نيز وضعيت نامناسب‬ ‫جايگاه زباله سراوان‪ ،‬سبب شده است آلودگي‌ها و پساب‌ها‬

‫همگي به سمت تاالب انزلي سرازير شود‪».‬‬ ‫تاالب انزلي از مهم‌ترين تاالب‌هاي ايران است که به‬ ‫دليل وضعيت بحراني آن در فهرست تاالب‌هاي در معرض‬ ‫خطر کنواسيون يا معاهده رامسر قرار دارد‪ .‬معاهده رامسر‬ ‫معاهده‌اي بين‌المللي‪ ‬براي حفاظت از تاالب‌هاي مهم جهان‬ ‫است‪.‬‬ ‫با وجود شرايط بحراني اين تاالب به نظر نمي‌رسد‬ ‫عزمي جدي براي رسيدگي به وضعيت آن وجود داشته‬ ‫باشد‪ .‬حجم عظيمي از زباله بخش‌هايي از اين تاالب را‬ ‫در بر گرفته است و با وجود اين‪ ،‬مسافران و گردشگران‬

‫‪19‬‬

‫مهلت قبول آگهي در «پرديس» پانزدهمين (‪)15‬‬ ‫روز هر ماه مي‌باشد‪.‬‬ ‫با قايق‌هاي موتوري راهنمايان محلي در اين تاالب گردش‬ ‫مي‌کنند‪ .‬حضور اين گردشگران و آمد و شد قايق‌هايي که‬ ‫سوخت‌شان بنزين است‪ ،‬خود از ديگر داليل آلوده شدن‬ ‫ي است‪.‬‬ ‫تاالب انزل ‌‬ ‫مدير‌کل اداره حفاظت از محيط زيست استان گيالن‬ ‫اما معتقد است که «در دولت اراده الزم براي‪ ‬حل مشکالت‬ ‫زيست محيطي وجود دارد‪».‬‬ ‫او چندي پيش گفته بود که تاالب بين‌المللي انزلي به‬ ‫دليل از دست دادن ارزش اکولوژيک و زيستي خود در ليست‬ ‫سياه کنوانسيون يا معاهده رامسر قرار دارد و اگر در دوره‌اي‬ ‫مشخص نسبت به بازسازي و احياي آن اقدام موثري صورت‬ ‫نگيرد‪ ،‬از اين معاهده حذف خواهد شد‪.‬‬ ‫ايران از سال ‪ 1389‬طرح نجات تاالب انزلي را با کمک‬ ‫آژانس همکاري‌هاي بين‌المللي ژاپن‪ ،‬جايکا‪ ،‬آغاز کرده است‪.‬‬ ‫مرحله دوم اين پروژه از سال جاري آغاز شده و بايد در مدت‬ ‫پنج سال به پايان برسد‪.‬‬

‫ساخت منازل مسکوني‬ ‫با چاپگر سه‌بعدي‬

‫شرکت «وين سان» در چين از ساختمان‌هايي‬ ‫پرده‌برداري کرد که با فناوري چاپگر سه‌بعدي ساخته‬ ‫شده‌اند‪ .‬يک ساختمان پنج طبقه‪ ،‬بزرگترين بنايي است که‬ ‫تا کنون با چاپگر سه‌بعدي ساخته شده است‪.‬‬ ‫براي ساخت اين بنا‪ ،‬از مخلوطي از سيمان و مواد‬ ‫بازيافتي استفاده شده است‪ .‬چنين ترکيبي اجازه مي‌دهد‬ ‫هزينه ساخت تا حد زيادي کاهش پيدا کند‪.‬‬ ‫هزينه ساخت هريک از اين خانه‌هاي يک خوابه‪ ،‬چيزي‬

‫معادل چهار هزار و ‪ 800‬دالر بود‪.‬‬ ‫بازرسان ساختماني از شرکت «رونگ‌کوان» هر‬ ‫دو ساختمان را بازديد کرده و اعالم کردند هر دو از‬ ‫استانداردهاي کامل ساختمان سازي برخوردار هستند‪.‬‬

‫استفاده از مواد بازيافتي اجازه مي‌دهد سرمايه‌گذاران‬ ‫به اين فناوري عالقمند شده و در آن مشارکت کنند‪.‬‬ ‫اين گزارش مي‌گويد تايوان براي ساخت چند مجتمع‬ ‫مسکوني با شرکت «وين‌سان» قرارداد بسته است‪ .‬همچنين‬ ‫دولت مصر هم ‪ 20‬هزار خانه يک‌خوابه کوچک سفارش داده‬ ‫است‪.‬‬ ‫«وين‌‌سان» در بيانيه‌اي اعالم کرد ساخت و سازهاي‬ ‫خود را به زودي در ‪ 20‬کشور جهان از جمله آمريکا‪ ،‬عربستان‬ ‫سعودي و قطر شروع خواهد کرد‪ .‬اين شرکت همچنين در‬ ‫حال کار روي پروژه‌اي است که بتواند شن‌هاي بيابان را به‬ ‫مواد ساخت و ساز براي ساختن بنا‪ ،‬تبديل کند‪.‬‬


‫‪20‬‬

‫گزارش تازه «يوناما»‬ ‫از شکنجه در‬ ‫بازداشتگاه‌هاي افغانستان‬ ‫دفتر هيئت معاونت سازمان ملل در افغانستان (يوناما)‬ ‫سومين گزارش خود از شکنجه در بازداشتگاه‌هاي افغانستان‬ ‫را منتشر کرد‪.‬‬ ‫يوناما مي‌گويد که بررسي جديد اين دفتر نشان مي‌دهد‬ ‫که پيشرفت‌هايي براي جلوگيري و منع شکنجه و بدرفتاري‬ ‫در زندان‌هاي افغانستان صورت گرفته اما کافي نبوده و‬ ‫نيازمند اقدامات موثر است‪.‬‬ ‫بررسي‌هاي دفتر يوناما نشان مي‌دهد که بدرفتاري و‬ ‫شکنجه در بازداشتگاه‌هاي افغانستان در مقايسه با گزارش‬ ‫قبلي ‪ 14‬درصد کاهش يافته‪ ،‬اما يک سوم زنداني‌هايي که‬ ‫در اين بررسي با آنها مصاحبه شده همچنان از بدرفتاري و‬ ‫شکنجه در زندان‌هاي افغانستان شکايت کرده‌اند‪.‬‬ ‫اين گزارش‪ ،‬حاصل مصاحبه با ‪ 790‬زنداني است‬ ‫که به اتهام فعاليت‌هاي جنگي بازداشت شده‌اند و شامل‬ ‫بازداشتگاه‌هاي امنيت ملي‪ ،‬پليس ملي‪ ،‬پليس محلي و ارتش‬ ‫افغانستان در فاصله زماني فوريه ‪ -2013‬دسامبر ‪2014‬‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫گزارش نشان مي‌دهد که برنامه‌هاي حکومت جديد‬ ‫براي توقف شکنجه‪ ،‬افزايش نظارت از بازداشتگاه‌ها‪ ،‬اجراي‬ ‫برنامه‌هاي آموزشي و جاگزيني تاکتيک‌هاي بازجويي به جاي‬ ‫شکنجه و فرمان منع شکنجه در سال ‪ 2013‬از داليل کاهش‬ ‫شکنجه در زندان‌هاي افغانستان است‪.‬‬ ‫نيکوالس هيسم نماينده ويژه دبيرکل سازمان ملل متحد‬ ‫براي افغانستان با انتشار اين گزارش گفته که تالش‌هاي‬ ‫حکومت براي جلوگيري از شکنجه و بدرفتاري با بازداشتي‌ها‬ ‫در دو سال گذشته پيشرفت را نشان مي‌دهد‪ ،‬اما بايد کارهاي‬ ‫زيادي انجام شود‪.‬‬ ‫او گفته سازمان ملل از رويکردي جامع براي از بين‬ ‫بردن شکنجه و بدرفتاري با زندانيان در افغانستان پشتيباني‬ ‫مي‌کند و در صورت نياز حاضر به همکاري است‪.‬‬ ‫«يوناما» مي‌گويد که بازداشتي‌هايي که عمدتا به دليل‬ ‫عضويت در گروه طالبان و ديگر گروه‌هاي ضد دولتي و‬ ‫فعاليت‌هاي انفرادي بازداشت شده‌اند گفته‌اند که هنگام‬ ‫بازداشت و اقرار مورد شکنجه و بدرفتاري قرار گرفته‌اند‪.‬‬ ‫گزارش سازمان ملل شانزده نوع شکنجه از جمله ضرب‬ ‫و شتم با کابل و چوب‪ ،‬آويزان کردن‪ ،‬شوک برقي و دادن‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫اين کشور خوانده شده بود‪.‬‬ ‫پليس افغانستان بيش از ده سال در پي دستگيري‬ ‫رئيس خدايداد بود و سرانجام او را در سپتامبر سال گذشته‬ ‫دستگير کردند‪.‬‬

‫احساس خفگي به بازداشتي‌ها را ثبت کرده است‪.‬‬ ‫در همين حال جرجت گنان مسئول دفتر حقوق بشر‬ ‫يوناما مي‌گويد که گزارش يوناما مبني بر ادامه شکنجه‬ ‫در زندان‌هاي افغانستان با وجود تالش‌هاي حکومت در‬ ‫سال‌هاي ‪ 2013‬و ‪ 2014‬بيانگر نگراني جدي در اين مورد‬ ‫است‪.‬‬ ‫خانم گنان گفته که مصونيت عامالن شکنجه از‬ ‫مجازات سبب تداوم شکنجه شده است‪ .‬شکنجه در قوانين‬ ‫افغانستان و قوانين بين‌المللي منع است و جرم پنداشته‬ ‫مي‌شود‪ .‬اما يوناما مي‌گويد در اين بررسي بر عالوه اتکا به‬ ‫تحليل‌هاي مستند و گزارش‌هاي پزشکي با نيروهاي افغان‪،‬‬ ‫مقام‌هاي پليس و قضا نيز مصاحبه کرده و بيشتر مسئوالن‬ ‫پليس و امنيتي شکنجه را ابزاري مناسب براي گرفتن‬ ‫اعتراف‌هاي معتبر خوانده‌اند‪.‬‬ ‫سازمان ملل با نشر اين گزارش به دولت افغانستان‬ ‫پيشنهاد کرده که طرح ملي منع شکنجه را هر چه زودتر‬ ‫عملي کند‪.‬‬ ‫به دنبال نشر اين گزارش شوراي امنيت ملي افغانستان‬ ‫واکنش نشان داده و گفته که استفاده از شکنجه و بدرفتاري‬ ‫عليه بازداشتي‌ها در زمره خط‌مشي‌هاي حکومت نيست و‬ ‫مواردي از گزارش يوناما نادرست است‪.‬‬ ‫اداره امنيت ملي افغانستان گفته که در گزارش يوناما‬ ‫دقت‪ ،‬توازن و بي طرفي و قانون اساسي افغانستان در نظر‬ ‫گرفته نشده است‪ .‬در خبرنامه امنيت ملي آمده که مصاحبه‬ ‫گزارشگران يوناما با بازداشتي‌ها که اکثرا تروريست بوده‌اند‪،‬‬ ‫بدون حضور فرد سومي‌صورت گرفته و مدرکي براي اثبات‬ ‫اين ادعاها وجود ندارد‪.‬‬ ‫در خبرنامه امنيت ملي همچنين آمده که به خاطر‬ ‫تامين شفافيت‪ ،‬رياست امنيت ملي به سازمان‌هاي ملي و‬ ‫بين‌المللي از جمله يوناما‪ ،‬صليب سرخ‪ ،‬کميسيون حقوق بشر‬ ‫افغانستان‪ ،‬کميسيون‌هاي پارلمان‪ ،‬هيئت‌ها نظارت دادستاني‬ ‫کل و وکالي مدافع اجازه بازديد از متهمان را داده و اداره‌اي‬ ‫را براي رعايت حقوق بشر در امنيت ملي تعيين کرده است‪.‬‬

‫رئيس يک باند تبهکار‬ ‫در کابل اعدام شد‬ ‫رياست امنيت ملي افغانستان تاييد کرد که سيداهلل‬ ‫معروف به رئيس خدايداد‪ ،‬رئيس يک باند تبهکار در‬ ‫افغانستان در کابل اعدام شده است‪ .‬رئيس خدايداد از سوي‬ ‫امنيت ملي افغانستان سردسته خطرناکترين باند تبهکار در‬

‫در خبرنامه امنيت ملي افغانستان آمده که براساس حکم‬ ‫محکمه ابتدايي رئيس خدايداد به جرم سرقت‌هاي مسلحانه‬ ‫همراه با قتل‪ ،‬ربودن اتباع داخلي و خارجي و ارتکاب قتل‬ ‫عمد چندين نفر به اشد مجازات (اعدام) محکوم شده بود‪.‬‬ ‫امنيت ملي رئيس خدايداد را متولد سال ‪ 1351‬در‬ ‫ولسوالي تني واليت خوست در شرق افغانستان اعالم کرده‌‬ ‫است‪.‬‬ ‫در خبرنامه امنيت ملي آمده بود که قاضي دادگاه‪ ،‬يک‬ ‫تن از همکاران رئيس خدايداد را به ‪ 20‬سال زندان و ‪ 3‬تن‬ ‫ديگر از آنها را هر کدام به هفت سال زندان محکوم کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫اين دادگاه در محل نامشخصي برگزار شده بود و‬ ‫تصاوير دادستان و قاضي در اين نوار مات شده بودند‪.‬‬ ‫مقام‌هاي امنيتي افغان بارها در مورد رئيس خدايداد در‬ ‫رسانه‌ها حرف زدند و او را فردي خطرناک که در چند مورد‬ ‫قتل و آدم ربايي دست داشته است‪ ،‬معرفي کردند‪.‬‬ ‫مقام‌هاي امنيتي افغان همچنين مي‌گويند که رئيس‬ ‫خدايداد قبل از بازداشت در واليت‌هاي مختلف افغانستان‬ ‫با هويت‌هاي مختلف رفت و آمد مي‌کرد و همزمان پاسپورت‬ ‫جعلي چند کشور ديگر را نيز داشت‪.‬‬ ‫يافته‌هاي امنيت ملي افغانستان نشان مي‌دهد که‬ ‫رئيس خدايداد همچنين در کشورهاي تاجيکستان‪ ،‬پاکستان‬ ‫و امارات متحده عربي در رفت و آمد بوده و در فهرست‬ ‫سياه پليس تاجيکستان و مجرمان بزرگ تحت پيگرد پليس‬ ‫بين‌المللي قرار داشت‪.‬‬

‫مرگ‌ ده‌ها نفر در حوادث‬ ‫طبيعي افغانستان و سه روز‬ ‫عزاي عمومي‬

‫با کشته شدن ده‌ها شهروند در پي حوادث طبيعي در‬ ‫سراسر افغانستان دولت وحدت ملي براي سه روز عزاي‬ ‫عمومي‌اعالم کرد‪.‬‬ ‫بهمن (برف‌کوچ) و سيالب در روزهاي اخير کشته‌هاي‬ ‫زيادي را نقاط مختلف افغانستان به جا گذاشت‪ .‬اين حوادث‬ ‫طبيعي در واليات پنجشير‪ ،‬بدخشان‪ ،‬باميان‪ ،‬لغمان‪ ،‬ننگرهار‬ ‫و تخار قرباني گرفته است‪.‬‬ ‫آمار قربانيان بهمن در واليت پنجشير تا به حال‬ ‫‪ 187‬نفر اعالم شده است‪ .‬اما مقام‌هاي محلي و همچنين‬ ‫شاهدهاي عيني مي‌گويند آمار افزايش خواهد يافت‪.‬‬ ‫همچنين گزارش شده است هزارها خانه در نقاط مختلف‬ ‫واليت پنجشير آسيب ديده است‪.‬‬ ‫محمد اشرف غني رئيس جمهور افغانستان براي ديدار‬ ‫و رسيدگي به وضعيت قربانيان بهمن به واليت پنجشير‬ ‫رفت‪ .‬رئيس جمهور افغانستان در ميان جمعي از بزرگان‬ ‫واليت پنجشير گفت‪ ،‬در اين جاي شکي نباشد که غم‬ ‫ي سراسري است‪.‬‬ ‫پنجشير غم ملي است و اين غم ‌‬ ‫آقاي غني سپس در جلسه فوق‌العاده شوراي وزيران‬

‫‪20‬‬

‫افغانستان که در کابل برگزار شد‪ ،‬سه روز «ماتم ملي» اعالم‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫عبداهلل عبداهلل‪ ،‬رئيس اجرايي دولت وحدت ملي نيز به‬ ‫پنجشير سفر کرد و ويس برمک‪ ،‬وزير پيشين توسعه دهات‬ ‫را به عنوان مسئول امداد رساني منصوب کرد‪.‬‬ ‫مقام‌هاي محلي در پنجشير مي‌‪‎‬گويند تالش براي نجات‬ ‫شماري از مردم پنجشير که در بهمن مانده‌اند‪ ،‬ادامه دارد‪.‬‬ ‫عبدالرحمن خرمي‪ ،‬يکي از مقام‌هاي رياست توسعه‬ ‫دهات در واليت پنجشير گفته است‪« ،‬تالش ما براي نجات‬ ‫شماري که زير برف مانده‌اند‪ ،‬ادامه دارد‪ .‬ولي به احتمال‬ ‫زياد آمار کشته‌ها باال خواهد رفت چون راه‌هاي رسيدن به‬ ‫روستاهايي‌که بيشتر آسيب ديده است در اثر بارش برف‬ ‫زياد يخ بسته و رسيدن به آن مناطق را دشوار کرده است‪».‬‬

‫پيگيري سرنوشت ‪ 30‬تن‬ ‫از افراد ربوده شده‬

‫معاون دوم رياست‌جمهوري افغانستان در مورد ربوده‬ ‫شدن نزديک به سي شهروند اين کشور در واليت زابل گفت‬ ‫که دولت افغانستان از همان ساعات اوليه اين موضوع را‬ ‫پيگيري کرده است‪.‬‬ ‫سرور دانش‪ ،‬معاون دوم رياست جمهوري افغانستان‬ ‫گفته است که نبايد به گونه‌اي رفتار کنيم که جان هموطنان‬ ‫ما با خطر مواجه گردد‪.‬‬ ‫مسافران که با اتوبوس مسافربري از قندهار به طرف‬ ‫کابل در حرکت بودند‪ ،‬در ساعات غروب در راه ولسوالي‬ ‫شاه‌جوي زابل به چنگ افراد ناشناس افتادند‪ .‬گفته مي‌شود‬ ‫که ربوده‌شدگان مهاجران هزاره بودند که از ايران به‬ ‫افغانستان باز مي‌گشتند‪.‬‬ ‫در همين حال‪ ،‬اسداهلل کاکر‪ ،‬دبير شوراي واليتي‪ ،‬واليت‬ ‫زابل در جنوب افغانستان مي‌گويد که از سرنوشت حدود ‪30‬‬ ‫تن شهروند افغانستان هنوز خبري در دست نيست‪.‬‬ ‫او گفته است که دو روز پيش بزرگان محلي به ولسوالي‬ ‫ارغنداب و خاک افغان‪ ،‬براي رهايي اين افراد رفته بودند‬ ‫که متاسفانه مالقات اين بزرگان با افراد گروه طالبان بي‬ ‫نتيجه ماند‪ .‬به گفته آقاي کاکر اين ‪ 30‬تن توسط يکي از‬ ‫فرماندهان گروه طالبان به نام همت ربوده شده‌اند‪ .‬اما زماني‬ ‫که بزرگان محل با آقاي همت در تماس شدند او اين موضوع‬ ‫را تکذيب کرد‪.‬‬ ‫احسان گل سيال‪ ،‬سخنگوي والي واليت زابل نيز‬ ‫با اشاره به اينکه تا کنون از سرنوشت افراد ربوده شده‬ ‫اطالعي در دست نيست‪ ،‬گفت که مقامات واليت زابل هم‬ ‫از طريق نظامي ‌و هم از طريق مذاکره در تالش هستند تا‬ ‫اين افراد آزاد شوند‪.‬‬ ‫آقاي سيال سرنوشت افراد گروگان گرفته شده را‬ ‫حساس خواند و تاکيد کرد که اميدوار است که به زودي‬ ‫خبر خوشي را براي مردم افغانستان داشته باشد‪ .‬او درباره‬ ‫هويت افرادي که اين ‪ 30‬نفر را گروگان گرفته‌اند چيزي‬ ‫نگفت و افزود که نيروهاي مخالف دولت افغانستان اين افراد‬ ‫را ربوده‌اند‪.‬‬ ‫يکي از بستگان افرادي که به گروگان گرفته شده‌اند‪،‬‬ ‫به خبرنگاران گفته است که بعد از ناپديد شدن اين افراد‪،‬‬ ‫خانواده آنها تمام درها را کوبيده و شماري از مقامات دولتي‬ ‫به آنان گفته‌اند که آزادي اين افراد از قدرت آنها خارج است‪.‬‬ ‫آقاي کاکر گفته است که پيکارجويان چچني و‬ ‫ازبکستاني‪ ،‬تحت فرماندهي فرمانده همت فعاليت مي‌کنند‬ ‫و او در دوران حاکميت گروه طالبان به عنوان فرمانده گروه‬ ‫طالبان جنگيده‌ است‪ .‬به گفته او ولسوالي خاک افغان و‬ ‫ارغنداب واليت زابل از حدود شش سال تا کنون به صورت‬ ‫کامل در کنترل نيروهاي وابسته به گروه طالبان است و دولت‬ ‫مرکزي در اين دو ولسوالي حضور ندارد‪.‬‬ ‫او گفت که نيروهاي چچن و ازبک از وزيرستان شمالي‬ ‫پاکستان به اين منطقه آمده و اکنون نيز در اين محل حضور‬ ‫دارند‪.‬‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪21‬‬ ‫هشدار آمريکا‬ ‫به افزايش حمالت هراس‬ ‫افکني در کابل‬

‫سفارت آمريکا در کابل اعالم کرده است که حمالت‬ ‫هراس افکني به شهروندان آمريکايي در کابل افزايش يافته‬ ‫است و در ماه‌هاي آينده سير صعودي طي خواهد کرد‪.‬‬ ‫اين سفارت با انتشار خبرنامه‌اي تاکيد کرده است‪،‬‬ ‫کارمندان سفارت امريکا در کابل بايد از گشت‌وگذارهاي‬ ‫غيرضروري خودداري کنند‪ .‬اين در حالي است که سفارت‬ ‫امريکا در کابل بار‌ها آماج حمالت انتحاري و انفجاري‬ ‫قرار گرفته و اخيرًا با گسترش نا‌امني در شماري از مناطق‬ ‫افغانستان‪ ،‬ترس از حمالت هراس‌افکني بر اين نهاد نيز‬ ‫افزايش يافته است‪.‬‬ ‫هرچند باراک اوباما‪ ،‬رييس جمهوري آمريکا اخيرًا‬ ‫اعالم کرد‪ ،‬بعد از سال ‪ 2014‬ميالدي ‪ 10‬هزار و ‪800‬‬ ‫سرباز آمريکايي در افغانستان تا ختم سال ‪ 2016‬به صورت‬ ‫تدريجي بيرون مي‌روند و بعد از سال ‪ 2016‬نيز فقط يک‬ ‫هزار سرباز آمريکايي براي انجام امور مشاوره‌اي به ارتش‬ ‫افغان و تأمين امنيت اماکن سياسي آمريکا در اين کشور‬ ‫باقي خواهند ماند‪.‬‬ ‫اما داگالس لوت‪ ،‬سفير دايمي ‌آمريکا در ناتو گفته‬ ‫است‪« :‬پشتيباني امريکا از افغانستان پس از خروج نيروهاي‬ ‫خارجي تا سال ‪ 2016‬ميالدي همچنان ادامه خواهد يافت؛‬ ‫در عين حال‪ ،‬نحوه ارايه کمک‌هاي امريکا تا سال ‪2024‬‬ ‫تغيير خواهد کرد‪».‬‬ ‫داگالس لوت‪ ،‬تعهد کرده است که آمريکا بعد ازسال‬ ‫‪ 2016‬ميالدي در کنار افغانستان است و‬ ‫کمک‌هاي خود را با افغانستان ادامه خواهد‬ ‫داد‪.‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫پاکستان پا گذاشتند؛ اين‌ها افرادي هستند که بين دو کشور‬ ‫سرگردان‌اند‪.‬‬ ‫در اين سوي مرز اما خطر بيرون آمدن افراد گروه‬ ‫طالبان در جاد ‌ه بين تورخم و کابل وجود دارد و مسافران‬ ‫سعي مي‌کنند از نظر ظاهري تفاوتي فاحش با شورشيان‬ ‫نداشته باشند‪.‬‬ ‫اما بازگشت مهاجران افغان از پاکستان دو ماه است که‬ ‫موج تازه‌اي پيدا کرده است‪ .‬مردم نه داوطلبانه که از روي‬ ‫اجبار باز مي‌گردند‪ .‬روزانه تا ‪ 500‬نفر هم از مرز مي‌گذرند‬ ‫و به وطن بر مي‌گردند‪ ،‬در سه ماه گذشته ‪ 35‬هزار نفر دار‬ ‫و ندار خود را در کشور همسايه پاکستان برجا گذاشته و به‬ ‫وطن بازگشته‌اند‪.‬‬ ‫چشمم از دور به خانواده پر جمعيتي افتاد که در دامنه‬ ‫تپه تورخم روي زمين نشسته بودند و کودکان خردسال‌شان‬ ‫دورشان مي‌چرخيدند‪ .‬پدر خانواده پيش از مهاجرت به‬ ‫پاکستان‪ 25 ،‬سال قبل پاي راستش را در انفجاري از دست‬ ‫داده بود‪ .‬پسرش که با آنها زندگي مي‌کند‪ ،‬صاحب چهار‬ ‫فرزند است و سه خواهر جوانش با آنها همراه هستند‪ .‬اين‬ ‫خانواده که در ميدان بي کسي افتاده مي‌گويد دو عضوش نيز‬ ‫بيمار شده‌اند‪.‬‬ ‫ستانه خان مي‌گويد که تمام داشته و نداشته‌اش‬ ‫را در ايالت پنجاب پاکستان پس از آن فروخت که ده‌ها‬ ‫مامور پليس محل به خانه او ريختند و پسرش را با خود به‬ ‫پاسگاه بردند‪« :‬آنها پسرم را بردند و دو شب نگه داشتند‪.‬‬ ‫مي‌پرسيدند که چرا اينجا زندگي مي‌کنيد و چرا به وطن خود‬ ‫نمي‌رويد‪ .‬پسرم گفت که ‪ 25‬سال اينجا زندگي آبرومندانه‬ ‫کرديم و حاال هم از ما کسي ضرري نديده و در وطن خود ما‬ ‫هم چيزي نداريم که برويم‪».‬‬ ‫اين مهاجر تازه بازگشته مي‌گويد که بعد از حمله‬ ‫پيشاور در ماه دسامبر پارسال‪ ،‬پليس پاکستان برنامه‬ ‫هماهنگي براي ترساندن مهاجران افغان روي دست گرفت‪.‬‬ ‫بيش از ‪ 35‬هزار افغان در يک و ماه و نيم گذشته تجربه‬ ‫مشابه‌اي داشته‌اند‪ .‬حمله پليس پاکستان به خانه مهاجران‬ ‫بيشتر شده است‪ ،‬دولت پاکستان باور دارد که عامالن حمله‬ ‫مرگبار مدرسه در اين سوي مرز پناه گرفته بودند‪ .‬آمار‬ ‫سازمان ملل متحد نشان مي‌دهد که همچنان يک و نيم‬ ‫ميليون مهاجر افغان در پاکستان زندگي قانوني دارند‪.‬‬ ‫ستانه خان در اقدامي‌که در ميان مردم قبيله‌‪‎‬اي چندان‬ ‫رواج نيست‪ ،‬به همسرش اجازه مي‌دهد در برابر دوربين‬ ‫درد دل کند‪ .‬اين مادر مي‌گويد‪« ،‬بچه‌هايم خردسال هستند‪.‬‬ ‫اينجا چه بخورند‪ .‬هزينه خرج و خوراک و پول دارو را چطور‬ ‫تامين کنيم‪ .‬ما گرسنگي را مي‌توانيم تحمل کنيم‪ ،‬ولي اينها‬ ‫کودک‌اند‪ .‬نه جايي براي زندگي داريم‪ ،‬نه پولي براي مصرف‬ ‫روزانه‪».‬‬ ‫در نقطه صفري افغانستان و پاکستان‪ ،‬داستان ستانه‬ ‫خان تازگي ندارد‪ .‬اتوبوس پر از لوازم خانه يک خانواده‬

‫مهاجران افغان؛‬ ‫سرگردان در دو‬ ‫سوي تورخم‬ ‫هارون نجفي‌زاده‪ ،‬بي‌‪ .‬بي‪‌.‬سي‬ ‫اشرف غني رئيس جمهوري‬ ‫افغانستان‪ ‬گفته‪ ‬که به آزار و اذيت مهاجران‬ ‫افغان در کشورهاي همسايه بايد پايان داده شود‪ .‬آقاي غني‬ ‫مي‌گويد در جلسه بعدي کابينه مسائل مربوط به چگونگي‬ ‫حل مشکل مهاجران را بررسي مي‌کند‪.‬‬ ‫در يک ماه و نيم گذشته هزاران مهاجر افغان از‬ ‫پاکستان به دليل آنچه آزار و اذيت نيروهاي پليس آن کشور‬ ‫خوانده‌اند به افغانستان برگشته‌اند‪ .‬من اخيرا به تورخم که‬ ‫در خط مرزي افغانستان و پاکستان در واليت شرقي ننگرهار‬ ‫واقع است‪ ،‬سفر کردم‪.‬‬ ‫در نقطه صفري بين افغانستان و پاکستان هرج و مرج‬ ‫بيداد مي‌کند‪ .‬مسافران پريشان با بسته‌هاي چرکين کاال‌هاي‬ ‫ضروري خود در چهار چرخ‌هاي دستي از کنار کاميون‌هاي‬ ‫بلند تجاري به اين سو و آن‌سوي مرز رفت و آمد مي‌کنند‪.‬‬ ‫هرچه چرکين‌تر از مرز بگذرند‪ ،‬راحت‌ترند و عذابشان‬ ‫کمتر‪ .‬از نظر آنان‪ ،‬نگاه‌هاي تيز مليشه‌هاي سياه‌پوش‬ ‫پاکستان به مسافراني بيشتر دوخته مي‌شود که تر و تميزتر‬ ‫سفر مي‌کنند تا بلکه از جيب آنها پول بيشتري به جيب بزنند‪.‬‬ ‫روزانه صدها نفر بدون سند قانوني از خط مرزي‬ ‫افغانستان و پاکستان رفت و آمد مي‌کنند‪ .‬ده‌ها نفر پيش‬ ‫چشمان ما با دادن مشتي پول به مرزبانان‪ ،‬به خاک‬

‫ديگر همزمان با مصاحبه ما با ستانه خان و همسرش از مرز‬ ‫عبور کرد‪ .‬دو خانواده يک اتوبوس را اجاره کرده‌اند‪ .‬يکي از‬ ‫پنجاب آمده و ديگري در نيمه راه از ايالت خيبر پختونخواه‬ ‫به آن‌ها پيوسته است‪.‬‬ ‫بعد از هجوم و بازجويي پليس پاکستان به خانه‌هاي‬ ‫ايشان هر دو خانواده که با همديگر نسبتي هم ندارند‪،‬‬ ‫ترسيده و مي‌گويند به ناچار سفر در پيش گرفته‌اند‪ ،‬آنهم‬ ‫در زمستان‪ .‬عبدالصمد تازه داماد هم دو شب را در پاسگاه‬ ‫پليس گذرانده و لت و کوب شده است‪.‬‬ ‫او مي‌گويد‪« ،‬پليس شب آمد به خانه ما‪ .‬خواب بوديم‪،‬‬ ‫از ديوار پريد داخل اتاق ما‪ .‬پرسيد و گفت چند مرد هستيد‪،‬‬ ‫گفتيم دو نفر هستيم‪ .‬پرسيد اين مرد چه نسبتي با تود دارد‪،‬‬ ‫گفتم برادرم است‪ .‬اسم‌هاي ما را پرسيد و گفت کارتتان ‌را‬ ‫نشان بدهيد‪ .‬کارت‌هاي خود را داديم‪ ،‬گفتند نه اينکه کارت‬ ‫مهاجران افغان است‪ .‬گفتيم که اين ‌را دولت پاکستان و‬ ‫سازمان ملل به ما داده‪ .‬برادرم چون ريش داشت‪ ،‬کاري به‬ ‫او نداشتند‪ ،‬اما پليس‌ مرا به پاسگاه برد‪».‬‬ ‫براي دولت افغانستان که دست کم تا آخر امسال‬ ‫موافقتنامه سه جانبه با پاکستان و سازمان ملل براي‬ ‫خودداري از اخراج اجباري مهاجران دارد‪ ،‬اين به معناي‬

‫نقض قرارداد است‪.‬‬ ‫غالم حيدر فقيرزي‪ ،‬رئيس‬ ‫اداره مهاجران و بازگشت کنندگان‬ ‫واليت ننگرهار مي‌گويد‪« ،‬حکومت‬ ‫پاکستان بر اساس موافقتنامه سه‬ ‫جانبه هيچ حق ندارد که تا آخر‬ ‫‪ 2015‬مهاجران ما را اخراج کند‬ ‫يا آن‌ها را زير فشار بگيرد‪».‬‬ ‫مقام‌هاي مرزي پاکستان با‬ ‫تمام اصرار ما حاضر به گفت‌وگو و‬ ‫ارائه توضيحات به اين شکايت‌ها‬ ‫نشدند‪ .‬گفتند با مسئوالن خود در‬ ‫اسالم آباد تماس گرفته‌‪‎‬اند و اجازه‬ ‫مصاحبه به آنها داده نشده است‪.‬‬ ‫بين‌المللي‬ ‫اداره‬ ‫دفتر‬ ‫مهاجرت که به نيازمندترين افراد‬ ‫کمک مي‌کند مي‌گويد که براي‬ ‫دستگيري از تمام افراد بازگشت کننده آمادگي الزم ندارد‪،‬‬ ‫چون شمار آن‌ها بيش از انتظار بوده‌است‪.‬‬ ‫هر چند به عده‌اي بسته‌هاي کمک‌هاي ابتدايي‬ ‫غيرخوراکي داده مي‌شود‪ ،‬مهاجراني که حتي سرپناه ندارند و‬ ‫مجبورند به خانه بستگان خود بروند‪ ،‬با دشواري چشمگيري‬ ‫روبرو هستند‪.‬‬ ‫هزاران مهاجر افغان که از واليت‌هاي مختلف کشورند‬ ‫شايد از دست پليس پاکستان توانست ‌ه باشند که فرار کنند‪،‬‬ ‫اما به کشوري پا مي‌گذارند که همچنان در جنگ است و‬ ‫آينده چندان روشني ندارد؛ اين‌ها کساني هستند که زندگي‬ ‫را بايد دوباره از صفر شروع کنند‪.‬‬

‫نخستين پيروزي افغانستان‬ ‫در جام جهاني کريکت‬

‫افغانستان با بدست آوردن ‪ 211‬دوش در برابر‬ ‫اسکاتلند نخستين بازي جام جهاني کريکت را برنده شد‪.‬‬ ‫اين سومين بازي افغانستان از سلسله بازي‌هاي دور نخست‬ ‫جام جهاني کريکت بود‪.‬‬ ‫محمداشرف غني‪ ،‬رئيس جمهور افغانستان نخستين‬ ‫پيروزي تيم کريکت کشورش را به بازيکن‌ها و مردم‬

‫‪21‬‬

‫افغانستان تبريک گفته است‪.‬‬ ‫در اين بازي قرار شد نخست اسکاتلند توب‌زني کند‬ ‫و اين کشور با به دست آوردن ‪ 210‬دوش بازي را به تيم‬ ‫افغانستان محول کرد‪.‬‬ ‫در نيمه نخست بازي افغانستان پرتاب‌گر بود و با‬ ‫سرعت توانست سه توپ‌زن‌ تيم رقيب را تنها در ‪ 11‬دوره‬ ‫حذف کند‪.‬‬ ‫نيمه دوم بازي که افغانستان توپ‌زن شد‪ ،‬اين کشور‬ ‫هشت توپ‌زن تواناي خود را در ‪ 136‬دوش از دست داد‬ ‫و شانس پيروزي ضعيف به نظر مي‌رسيد‪ ،‬با اين همه تيم‬ ‫افغانستان با مقاومت نسبتا خوب توانست ‪ 211‬دوش به‬ ‫دست آورد‪.‬‬ ‫سميع‌اهلل شينواري‪ ،‬توپ‌زن‪ ،‬با به دست آوردن ‪96‬‬ ‫دوش عنوان بهترين بازيکن را به دست آورد‪ .‬شاپور جدران‪،‬‬ ‫پرتاب‌گر‪ ،‬با حذف چهار بازيکن تيم مخالف و با به دست‬ ‫آوردن ‪ 13‬دوش آخر در بازي‪ ،‬افغانستان را در نخستين‬ ‫پيروزي اين کشور کمک کرد‪.‬‬ ‫افغانستان در دو بازي نخست در اين دور بازي‌هاي جام‬ ‫جهاني از بنگالدش و سريالنکا شکست خورده بود‪.‬‬ ‫اين نخستين حضور افغانستان در جام جهاني کريکت‬ ‫است و توجه زيادي در افغانستان به اين مسابقات معطوف‬ ‫شده است‪.‬‬


‫‪22‬‬

‫گفته مي‌شود ايرانيان باستان در آغاز سال نو پس از‬ ‫دوازده روز جشن گرفتن و شادي کردن که به ياد دوازده ماه‬ ‫سال است‪ ،‬روز سيزدهم نوروز را که روز فرخنده‌اي است‬ ‫به باغ و صحرا مي‌رفتند و شادي مي‌کردند و در حقيقت با‬ ‫اين ترتيب رسمي بودن دوره نوروز را به پايان مي‌رسانيدند‪.‬‬ ‫مي‌توان گفت معقول‌ترين تحليلي که درباره سيزده به در‬ ‫گفته مي‌شود همين است‪.‬‬ ‫بهتر است در آغاز‪ ،‬پيشگفتاري پيرامون عدد ‪ 13‬وروز‬ ‫سيزدهم و اينکه آيا اين عدد و اين روز در ايران و فرهنگ‬ ‫ايراني نحس است داشته يا نه مطرح کنيم‪.‬‬ ‫نخست بايد به اين موضوع توجه داشت که در فرهنگ‬ ‫ايراني‪ ،‬هيچ يک از روزهاي سال «نحس» و «بديمن»‬ ‫يا «شوم» شمرده نشده‪ ،‬بلکه چنانچه مي‌دانيم هر يک‬ ‫از روزهاي هفته و ماه نام‌هايي زيبا و در ارتباط با يکي از‬ ‫مظاهر طبيعت يا ايزدان و امشاسپندان داشته و دارند‪ ،‬و روز‬ ‫سيزدهم هر ماه خورشيدي در گاهشماري ايراني نيز «تير‬ ‫روز» نام دارد که از آنِستاره تيشتر‪ ،‬ستاره باران آور است و‬ ‫ايرانيان از روي خجستگي‪ ،‬اين روز را براي نخستين جشن‬ ‫تيرگان سال‪ ،‬انتخاب کرده‌اند‪.‬‬ ‫همچنين در هيچ يک از متون کهن و هيچ دانشمند و‬ ‫نويسنده‌اي‪ ،‬از اين روز به بدي ياد نکرده اند بلکه در بيشتر‬ ‫نوشتارها و کتاب ها‪ ،‬از سيزدهم نوروز با عنوان روزي فرخنده‬ ‫و خجسته نام برده‌اند‪.‬‬ ‫اما پس از نفوذ فرهنگ اروپايي که در آن عدد ‪13‬‬ ‫را نحس مي‌دانستند‪ ،‬اين خرافات به ايران هم رسيد‪.‬‬ ‫خرافاتي از اين دست عميقا در دل بسياري از اروپاييان‬ ‫وجود دارد که در مقايسه با خرافات شرقي‪ ،‬شمارگان آن‌ها‬ ‫کم نيست و مثال‌هاي بسيار ديگري از آن مي‌توان مطرح‬ ‫کرد‪ ،‬مانند «داشتن روزي بد با ديدن گربه‌اي سياه رنگ»‪،‬‬ ‫«احتمال رويدادي شوم پس از رد شدن از زير نردبام» يا‬ ‫«شوم بودن گذاشتن کليد خانه روي ميز آشپزخانه»‪«،‬خوش‬ ‫شانسي آوردن نعل اسب» و بسياري موارد خرافي ديگر که‬ ‫خوشبختانه تا کنون وارد فرهنگ ما نشده‌اند و براي ما خنده‬ ‫آور هستند‪.‬‬ ‫اما تنها چيزي که در فرهنگ ايراني مي‌توانيم درباره عدد‬ ‫سيزده پيدا کنيم‪« ،‬بد قلق» بودن عدد ‪ 13‬به خاطر خاصيت‬ ‫بخش ناپذيري آن است (اين خود نشانه‌اي از دانش باالي‬ ‫ايرانيان از رياضي و به کارگيري آن در زندگي روزمره است‪).‬‬ ‫اما وقتي درباره نيکويي و فرخندگي اين روز بيشتر دقت‬ ‫مي‌کنيم‪ ،‬منابع معقول و مستند با سوابق تاريخي زيادي را‬ ‫مي‌يابيم‪ .‬همان طور که گفته شد سيزدهم فرودين ماه که‬ ‫تير روز نام دارد و متعلق به فرشته يا امشاسپند يا ايزد سپند‬ ‫(مقدس) و بزرگواري است که در متون پهلوي و در اوستا‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫«تيشتر» نام دارد و جشن بزرگ تير روز از تير ماه که جشن‬ ‫تيرگان است به نام او مي‌باشد‪.‬‬ ‫در گاهشماري ايراني‪ ،‬هر روز ماه‪ ،‬نام ويژه اي دارد‪ .‬به‬ ‫عنوان مثال‪ ،‬روز نخست هر ماه‪ ،‬اورمزد روز و روز سيزدهم‬ ‫هر ماه تير روز ناميده مي شود و متعلق به ايزد تير است‪ .‬تير‬ ‫در زبان اوستايي تيشتريه خوانده مي‌شود‪ ،‬و هم نام تيشتر‪،‬‬ ‫ايزد باران است‪ .‬با توجه به اطالق گرفتن نام ايزد باران‪،‬‬ ‫مي‌توان گفت که تير در نزد ايرانيان باستان نمادي از رحمت‬ ‫الهي بوده است‪.‬‬ ‫فروردين ماه نيز که هنگام جشن و سرور و شادماني و‬ ‫زمان فرود آمدن فروهرها است و تير روز از اين ماه نخستين‬ ‫تير روز از سال مي‌باشد در ميان ايرانيان باستان بسيار‬ ‫گرامي بوده و پس از دوازده روز جشن که يادآور دوازده ماه‬ ‫سال است‪ ،‬روز سيزدهم را پايان رسمي روزهاي جشن نوروز‬ ‫مي دانستند و با رفتن به کنار جويبارها و باغ و صحرا و شادي‬ ‫کردن در واقع جشن نوروز را با شادي به پايان مي رساندند‬ ‫و به قول امروزي ها «حسن ختامي بود بر بزرگ ترين جشن‬ ‫سال‪».‬‬ ‫مشهور است که واژه سيزده به در به معناي «در کردن‬ ‫نحسي سيزده» است‪ .‬اما وقتي به معاني واژه‌ها نگاه کنيم‬ ‫برداشت ديگري از اين واژه مي‌توان داشت‪« .‬در» به جاي‬ ‫«دره و دشت» مي‌تواند جايگزين شود‪ .‬به عنوان مثال عالمه‬ ‫دهخدا‪ ،‬واژه «در و دشت» را مخفف «دره و دشت» مي‌داند‪.‬‬

‫چو هر دو سپاه اند آمد ز جاي‬ ‫تو گفتي که دارد در و دشت پاي‬

‫يکي از معاني واژه «به»‪« ،‬طرف و سوي» مي‌باشد ‪.‬‬ ‫مانند اينکه مي‌گوييم «به فروشگاه» که به معناي به سمت‬ ‫فروشگاه رفتن است‪ .‬پس با نگاهي کلي مي‌توان گفت واژه‬ ‫«سيزده به در» به معناي «روز سيزدهم به سوي در و دشت‬ ‫شدن» مي‌باشد که همان معني بيرون رفتن و در دامان‬ ‫طبيعت سر کردن را مي‌دهد‪.‬‬ ‫همانطور که پيشينه جشن نوروز را از زمان جمشيد‬ ‫مي‌دانند درباره سيزده به در (سيزده بدر) هم روايت است‬ ‫که‪« ،‬جمشيد‪ ،‬شاه پيشدادي‪ ،‬روز سيزده نوروز را در صحراي‬ ‫سبز و خرم خيمه و خرگاه بر پا مي‌کند و بارعام مي‌دهد و‬ ‫چندين سال متوالي اين کار را انجام مي‌دهد که در نتيجه‬ ‫اين مراسم در ايران زمين به صورت سنت و آيين درمي‌آيد و‬ ‫ايرانيان از آن پس سيزده بدر را بيرون از خانه در کنار چشمه‬ ‫سارها و دامن طبيعت برگزار مي‌کنند‪».‬‬ ‫همانطور که گفته شد‪ ،‬قصه روز سيزدهم از اين قرار‬ ‫بود که در گاهشماري قديم (ايران باستان) سيزدهمين روز‬

‫از هر ماه‪ ،‬روز تير نام داشت‪ .‬اين نام‪ ،‬از نام ايزدي به نام‬ ‫تيشتر گرفته شده بود و اين ايزد با باران و طراوت ارتباط‬ ‫داشت زيرا تيشتر‪ ،‬اصل و ريشه همه آب‌ها و سرچشمه باران‬ ‫و باروري بود‪.‬‬ ‫او آنقدر اهميت داشت که حتي برايش يک صورت‬ ‫متجلي در آسمان‌ها نيز در نظر گرفته بودند که پرنورترين‬ ‫ستاره آسمان بود؛ ستاره‌اي که منجمان آن را به نام‬ ‫«شعراي يماني» مي‌شناختند و به قول امروزي‌ها گل سر سبد‬ ‫ستاره‌هاي دب اکبر بود‪.‬‬ ‫داستان جنگ اين ايزد با ديو خشکسالي در باور ايرانيان‬ ‫بسيار جالب است‪ .‬داستان اينگونه آغاز مي‌شد که ابتدا ديو‬ ‫خشکسالي به هر ترفندي از بارش باران ممانعت مي کرد‪،‬‬ ‫تيشتر به ياري ايزد باد‪ ،‬آب‌ها را از زمين برداشت و به آسمان‬ ‫هدايت کرد‪ .‬سپس به مدت ‪ 10‬شبانه روز خود را به شکل‬ ‫مرد جوان بلند قامتي درآورد که قدرت پرواز داشت و بدين‬ ‫ترنيب در آسمانها جاي گرفت و توانست از ابرها به سوي‬ ‫زمين باران بفرستد‪.‬‬ ‫اين باران يک باران معمولي نبود بلکه هر قطره آن به‬ ‫بزرگي جثه يک انسان تنومند بود‪ .‬بنابراين پس از چنين‬ ‫بارشي آب‪ ،‬زمين را فرا گرفت و جانوران موذي را از ميان‬ ‫برد و اگر عده‌اي از آنها نيز جان سالم به در بردند‪ ،‬همگي در‬ ‫سوراخ‌هاي خود مخفي شدند‪.‬‬ ‫يک بار ديگر ايزد باد دست به کار شد و آب‌ها را به‬ ‫کرانه‌هاي زمين برد و يک درياي اسطوره‌اي به وجود آورد‬ ‫به نام درياي فراخکرد‪ .‬همين که ديو خشکسالي متوجه‬ ‫اقدامات تيشتر و يارانش شد‪ ،‬تيشتر اين بار خود را به شکل‬ ‫گاوي زرين شاخ درآورد و ‪ 10‬شبانه روز ديگر به اين شکل‬ ‫در آسمان پرواز کرد و همچنان از ابرها باران باراند‪.‬‬ ‫به همين ترتيب در دهه سوم به شکل اسبي سفيد و زيبا‬ ‫درآمد و به کار خود ادامه داد‪ .‬در اين زمان که به شکل اسب‬ ‫درآمده بود‪ ،‬از آسمان به درياي فراخکرد رفت تا آنجا را از‬ ‫زهر جانوران زيانبخش پاکيزه کند اما گويا ديو خشکسالي‬ ‫دست او را خوانده و او نيز خود را به شکل اسبي درآورده بود‬ ‫که يال و گوش نداشت و سياه و ترسناک به نظر مي‌رسيد‪ .‬در‬ ‫اينجا بود که نبردي مستقيم ميان آنها شکل گرفت‪.‬‬ ‫در آغاز اين جنگ‪ ،‬ديو خشکسالي نيرومندتر از تيشتر‬ ‫عمل کرد و پيروز شد‪ .‬نتيجه اين پيروزي آن شد که توانست‬ ‫ايزد تيشتر را هزار گام از درياي فراخکرد دور و جهان را‬ ‫براي مدتي دچار خشکي و تشنگي کند‪ .‬تيشتر‪ ،‬ناراحت و‬ ‫شکست خورده به پيشگاه خداوند رفت و شکايت کرد که‬ ‫ناتواني او‪ ،‬از آن جهت بوده که مردم دعا و نيايش شايسته‌اي‬ ‫براي او به جاي نياورده‌اند‪ .‬خداوند براي جبران اين شکست‬ ‫به او نيرويي داد برابر ‪ 10‬مرد جوان‪ 10 ،‬کوه‪ 10 ،‬رود و ‪. ...‬‬ ‫با اين پشتوانه در نبرد دوم‪ ،‬تيشتر پيروز شد و اين بار او بود‬ ‫که توانست ديو خشکسالي را هزار گام دور کند و باز هم با‬ ‫کمک ايزد باد ابرها را به هر سوي آسمان راند تا همه جا را‬ ‫سرشار از باران کنند‪.‬‬ ‫در اين داستان همانطور که تيشتر همکاراني داشت‪ ،‬ديو‬ ‫خشکسالي نيز از ديوهاي ديگري کمک گرفته بود‪ .‬يکي از‬ ‫اين ديوها در شکل گرفتن رعد و برق نقش داشت‪ .‬زيرا در‬

‫‪22‬‬

‫نبرد دوم‪ ،‬وقتي ايزد تيشتر گرز خود را بر آتشي که در ابرها‬ ‫نهفته بود‪ ،‬کوبيد آتش شراره کشيد و يکي از ياوران ديو‬ ‫خشکسالي از وحشت خروشي برآورد و هالک شد؛ همين‬ ‫امر باران را شديدتر و فراوان تر کرد‪ .‬تيشتر کم کم توانست‬ ‫به خشکسالي غلبه کند و ‪ 10‬شبانه روز براي زمين باران‬ ‫بفرستد‪.‬‬ ‫زهري که از جانوران موذي بر روي زمين باقي مانده‬ ‫بود همراه با اين آب‌ها به درياها رفت و شوري و تلخي آب‬ ‫درياها را سبب شد‪ .‬اما در عوض آب هاي پاکيزه به مزارع و‬ ‫چراگاه‌ها راه يافت و سرسبزي و طراوت را به ارمغان آورد‪.‬‬ ‫اين اتفاق فرخنده در سيزدهمين روز ماه‪ ،‬در يک زمان‬ ‫اساطيري رخ داد‪ .‬بنابراين براي مردماني که در سرزميني‬ ‫خشک زندگي مي‌کردند و هميشه از خشکسالي بيم داشتند‪،‬‬ ‫روز باران‪ ،‬روز مقدسي بود‪ ،‬به ويژه وقتي اين روز از پي‬ ‫نوروز و در آغاز بهار از راه مي‌رسيد‪ .‬پس بايد براي تماشاي‬ ‫طراوت بهاري و همراه شدن با طبيعت از خانه‌ها بيرون‬ ‫مي‌آمدند و با برگزاري جشني که در دل آئين‌هاي مذهبي‬ ‫ايشان نهفته بود‪ ،‬دست به سوي آسمان مي‌بردند و براي‬ ‫داشتن سالي پر باران‪ ،‬دعا و نيايش مي‌خواندند‪.‬‬ ‫با اين کار دلخوري تيشتر را نيز برطرف مي‌کردند تا او‬ ‫به ياري کشت و کارشان بيايد‪ .‬آنها سبزه‌ها را به آب روان‬ ‫مي‌سپردند تا در محضر تيشتر تأکيد کنند که سرسبزي و‬ ‫باروري در گرو آب و باران است و با اين حرکت نمادين از او‬ ‫مي‌خواستند بارش را از آنها دريغ نکند‪.‬‬ ‫همانگونه که اشاره شد شيوه هاي برگزاري اين جشن‬ ‫و همچنين مراسم و آداب اين روز بسيار متفاوت و گسترده‬ ‫است که در اينجا به تفصيل نمي‌توان به آنها پرداخت‪ ،‬اما‬ ‫همانطور که مي‌دانيم سيزدهم فروردين آغاز نيمسال دوم‬ ‫زراعي هم هست و مردمان ايراني براي نيايش و گراميداشت‬ ‫تيشتر‪ ،‬ايزد باران آور و نويد بخش سال نيک به کشتزارها‬ ‫و مزارع خود مي‌رفتند و در زمين تازه روييده و سرسبز و‬ ‫آکنده از انبوه گل و گياهان صحرايي به شادي و ترانه سرايي‬ ‫و پايکوبي مي‌پرداختند و از گردآوري سبزه‌هاي صحرايي و‬ ‫پختن آش و خوراکي‌هاي ويژه غافل نمي‌شدند‪.‬‬ ‫بخشي ديگر از آيين هاي سيزده بدر را هم باورهايي‬ ‫تشکيل مي دهند که به نوعي با تقدير و سر نوشت در پيوند‬ ‫است‪ .‬براي نمونه فال گوش ايستادن‪ ،‬فالگيري (به ويژه‬ ‫فال کوزه)‪ ،‬گره زدن سبزي و گشودن آن‪ ،‬بخت گشايي (که‬ ‫درسمرقند و بخارا رايج است) و نمونه‌هاي پرشمار ديگر ‪...‬‬ ‫بازي هاي گروهي‪ ،‬ترانه‌ها و رقص‌هاي دسته جمعي‪،‬‬ ‫گردآوري گياهان صحرايي‪ ،‬خوراک پزي‌هاي عمومي‪،‬‬ ‫بادبادک پراني‪ ،‬سوارکاري‪ ،‬نمايش‌هاي شاد‪ ،‬هماوردجويي‬ ‫جوانان‪ ،‬آب پاشي و آب بازي بخشي از اين آيين هاست که‬ ‫ريشه در باورها و فرهنگ اساطيري دارند‪ .‬از جمله شادي‬ ‫کردن و خنديدن به معني فروريختن انديشه‌هاي پليد و‬ ‫تيره‪ ،‬روبوسي نماد آشتي‪ ،‬به آب سپردن سبزه سفره نوروزي‬ ‫نشانه هديه دادن به ايزد آب «آناهيتا» و گره زدن علف براي‬ ‫شاهد قرار دادن مادر طبيعت در پيوند ميان زن و مرد‪ ،‬ايجاد‬ ‫مسابقه‌هاي اسب دواني که يادآور کشمکش ايزد باران و ديو‬ ‫خشک سالي است‪ ،‬از آن جمله‌اند‪.‬‬


‫‪23‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫‪23‬‬

‫نمايش آثار برگزيده‌اي از نقاشان اروپايي برگرفته‬ ‫از کلکسيون هنري پرلمن در موزه شهر آتالنتا‬

‫مجموعه پرلمان‬ ‫بخش دوم‬ ‫به ياد استاد کاظم محقق‬ ‫سال‌ها سبک‪ ،‬تکنيک و روش نوين و ساختارشکن‬ ‫متجلي در نقاشي‌هاي سزان در هاله‌اي از غرض‌ورزي‌ها و‬ ‫سوء‌تفاهمات ناشناخته باقي ماند و حتي از جانب‬ ‫بسياري از نقاشان امپرسيونيست آن دوره نه تنها‬ ‫واکنش‌هاي مثبتي بدان‌ها مشاهده نشد‪ ،‬بلکه‬ ‫جريان قوي از انتقادات از هر سو به طور پيگيرانه‬ ‫وارد آمده و همگي متفق‌القول خواستار جلوگيري از‬ ‫نمايش آثار سزان در نمايشگاه‌هاي مهم مي‌شدند‬ ‫زيرا که در ذهنيت بخش عمده‌اي از هنرمندان‬ ‫آن عصر‪ ،‬ترکيب‌بندي‌هاي نقاشي‌هاي سزان در‬ ‫تضاد با ارزش‌هاي هنري انگاشته مي‌شد و حتي‬ ‫در چنين فضاي ستيزه‌جويانه کليه تالش‌هاي اين‬ ‫نقاش بزرگ جهت شرکت و نمايش آثارش در‬ ‫نمايشگاه ساالنه «سالن آکادمي بوزار» با شکست‬ ‫روبرو و به طور دايم از سوي مسووالن گزينشي‬ ‫مردود تشخيص داده مي‌شد تا آنکه نهاد جديدي‬ ‫به نام «سالن نمايشگاه مردودين» که به اراده و‬ ‫حکم ناپليون سوم ايجاد شد‪ ،‬سرانجام تابلوهايي‬ ‫از اين نقاش برجسته را به نمايش گذارد‪.‬‬ ‫اشاره‌اي ضروري است که در همه اين فراز و نشيب‌ها‪،‬‬ ‫تنها حاميان اصلي سزان‪ ،‬کلود مونه‪ ،‬کاميل پيسارو و اميل‬ ‫زوال با رويکرد متفاوتي و بي‌قيد و شرط وي را تشويق به‬ ‫ادامه راهش مي‌نمودند‪ .‬گذران زندگي در پونتواز براي سزان‬ ‫دستاوردهاي ارزنده‌اي هم به ارمغان آورد‪ ،‬به ويژه تجربه‬ ‫همکاري با پيسارو که اثري عميق و بنياني در روش و تکنيک‬ ‫نقاشي او گذاشت و سپس آشنايي با بانويي به نام «اورتانس‬ ‫فيکه» که اندکي بعد به ازدواج با او منجر و همچنين مالقات‬ ‫و نشست و برخاست با دکتر گاشه يکي از تحسين‌کنندگان‬ ‫بي‌چون و چراي هنر وي که بعدها واسطه دوستي او با پل‬ ‫گوگن گشت و همه اين پيوندها در سرنوشت و تصميم‌هاي‬ ‫آينده سزان نقش عمده و سازنده‌اي ايفا نمودند‪.‬‬ ‫دوران اقامت در پونتواز همچنين امکان شرکت سزان را‬ ‫در نمايشگاهي با عنوان «انجمن هنرمندان ناشناس» متشکل‬ ‫از نقاشان‪ ،‬گراورسازان و مجسمه‌سازان را برآورده ساخت‬ ‫و اين رخداد بااهميت که تا سال ‪ 1886‬ادامه يافت براي‬ ‫هنرمندان آن عصر به منزله فرصتي طاليي بود که بتوانند آثار‬ ‫خود را عرضه نمايند‪ ،‬چنانکه سزان توانست بالغ بر ‪116‬‬ ‫اثر از خود را به نمايش گذارد و در پي آن‪ ،‬نظر کلکسيونر‬

‫مشهوري به نام ويکتور شوکه را به تابلوهايش جلب و او‬ ‫يک‌جا همه ‪ 116‬اثر را خريداري کرد‪.‬‬ ‫اين رويداد يکباره وضعيت نابسامان مالي هنرمند‬ ‫امپرسيونيست را که پس از قطع کامل مقرري از جانب پدر‬ ‫به شکلي اسف‌بار درآمده بود سامان بخشيد و او را به آينده‬ ‫اميدوار گردانيد‪ .‬در سال ‪ 1895‬فروشنده آثار هنري به نام‬ ‫«آمبرواز والرد» سزان را براي برگزاري اولين نمايشگاه‬ ‫انفرادي به پاريس دعوت مي‌کند و اين نمايشگاه با پاياني‬ ‫موفقيت‌آميز ختم مي‌شود‪ ،‬ضمن آنکه نام او را در محافل‬ ‫هنري بلندآوازه ساخت همچنين منافع مالي قابل توجهي‬ ‫براي او کسب نمود‪.‬‬ ‫قيل و قال‌هاي شهر بزرگي چون پاريس و فضاي‬ ‫آلوده به رقابت‌هاي هنري آن سرانجام سزان را خسته و‬ ‫آزرده ساخته و او را وادار به ترک پاريس و روانه‌ زادگاهش‬ ‫اکس آن پروانس مي‌کند تا شايد بتواند در خلوت تنهايي‪،‬‬ ‫تمام وقت خود را به ساختن پرده‌هاي نقاشي مصروف‬ ‫دارد‪ .‬شوربختانه در پروانس نيز‪ ،‬سبک نامانوس نقاشي‬ ‫او چندان با استقبال عمومي روبرو نمي‌گشت و از هر سو‬ ‫سيل انتقادها و واکنش‌هاي منفي جاري مي‌گشتند‪ ،‬چنانکه‬ ‫در سال ‪ 1903‬منقد مشهور هنري به نام هانري روشفور‬ ‫در مقاله‌اي در ارتباط با حراجي نقاشي‌هاي در تملک اميل‬ ‫زوال مي‌نويسد‪« ،‬خريداران و بازديدکنندگان به محض ديدن‬ ‫تابلوهاي نقاشي به نام سزان شروع به خنده و مزاح و تسخر‬

‫زدن کرده و آن را صرفأ هنري منحط و تحت نفوذ افکار زوال‬ ‫قلمداد و حتي نقاش را به همدستي با دريفوس‪ ،‬خاﺋﻦ به‬ ‫مملکت خواندند‪».‬‬ ‫اين مقاله تحريک‌آميز و خالي از محتوي توانست خشم‬ ‫مردم عامي اکس را برعليه سزان برانگيزاند و در پي آن‪ ،‬با‬ ‫الصاق نامه‌هاي تهديدآميز بر در خانه‌اش‪ ،‬وي را به ترک‬ ‫هميشگي شهر فراخواندند!!!‬ ‫اما بر روي ديگر سکه‪ ،‬با وجود تمام اين اتفاقات‬ ‫نامساعد‪ ،‬حقيقت ديگري حکمفرما بود‪ .‬نسل جواني از‬ ‫هنرمندان برخالف نسل پيشين مدام به ديدار سزان در‬ ‫کارگاه نقاشي‌اش واقع در اکس رفته و با تحسين بسيار هنر‬ ‫او را عميقأ مي‌ستودند و از او به عنوان هنرمندي برجسته‬ ‫که آثارش سال‌ها الهام‌بخش نسل‌هاي آينده نقاشان اروپا‬ ‫خواهد ماند‪ .‬در يکي از مقاالت نوشته شده در آن دوره چنين‬ ‫آمده است‪« ،‬سزان به ما آموخته است که نقاشي صرفأ هنر‬ ‫تقليد و کپي‌برداري از جهان پيرامون با استفاده از خط و‬ ‫رنگ نيست‪ ،‬بلکه خلق بيان تصويري از متعالي‌ترين اشکال‬ ‫طبيعت است و نمايش آن‌ها در برابر ديدگان ما براي آن‬ ‫است که ما زندگي را به جلوه‌هايي از زيبايي‌هاي جهان‬ ‫اطراف بياراييم‪».‬‬ ‫از سال ‪ 1890‬سزان به سبب بيماري قند به نوعي‬ ‫عدم تعادل روحي و رفتاري دچار‬ ‫و بدين لحاظ با بسياري از ياران‬ ‫قديم بريده و در کارگاهش واقع‬ ‫در للوو که اکنون به صورت موزه‬ ‫پرتماشاگري در فرانسه درآمده‬ ‫است معتکف مي‌شود‪ .‬حدس و‬ ‫گمان بسياري از مفسران بر آن‬ ‫است که چاپ و انتشار کتابي‬ ‫از اميل زوال که شخصيت اصلي‬ ‫پرورده شده در رمان فردي‬ ‫نامتعارف و گمگشته و در همه‬ ‫زمينه‌ها بازنده مي‌نمايد‪ ،‬نقاش را‬ ‫دچار سوء‌تفاهمي گزنده مي‌کند‬ ‫که هدف نويسنده به منظور تنقيد‬

‫و تحقيق کسي نيست جز او و لذا ترجيح مي‌دهد که بعد از‬ ‫آن به دوستي خود با زوال پايان دهد‪.‬‬ ‫موريس مرلوپونتي فيلسوف پديده‌شناس در مقاله‬ ‫تحقيقي تحت عنوان «شک سزان» مي‌نويسد‪« ،‬سزان‬ ‫عناصر کالسيک هنري همچون چيدمان‌هاي خوش‌آيند‬ ‫بصري‪ ،‬پرسپکتيوهاي تک نقطه‌اي و قرار دادن سطوح رنگي‬ ‫در محدوده‌هاي مشخص و معين را براي هميشه به کناري‬ ‫نهاده و از آن پس تالشش را در جهت خلق پرسپکتيوهايي‬ ‫که چشم انساني بتواند همه پيچيدگي‌هاي آن را تشخيص و‬ ‫در ذهن مجسم گرداند‪ ،‬تحقق بخشد‪ .‬سزان مي‌خواست از‬ ‫همه افکار از پيش مسلط بر ذهن انسان عبور کرده و از نو به‬ ‫درک جوهر هنر و کشف ماهيت زيبايي در طبيعت‬ ‫نايل آيد و در اين امر ساعت‌ها زمان مي‌گذاشت‬ ‫تا با يک ضربه سريع کاردک يا قلم‌موي آميخته‬ ‫به رنگ خود از عوامل مهمي چون نور‪ ،‬حجم‪،‬‬ ‫ترکيب‌بندي‪ ،‬هويت‪ ،‬خطوط و اليه‌هاي بيروني‬ ‫ويژه خود برخوردار باشد‪».‬‬ ‫روش خاص رنگ‌گذاري سزان در‬ ‫آبرنگ‌هايش همواره تابع قواعد برآمده از‬ ‫تجربه‌هاي شخصي‌اش در طي ساليان بود‬ ‫و تمايزي آشکار و بارز را با ديگر نقاشان‬ ‫امپرسيونيست به نمايش مي‌گذارد به گونه‌اي‬ ‫که رنگ‌ها بر روي سطح کاغذ در يکديگر تداخل‬ ‫نمي‌نمودند و بدين لحاظ مي‌بايست سطح‬ ‫رنگ‌گذاري شده پس از خشک شدن رنگ‬ ‫ديگري را در کنار يا روي همان اليه رنگي پذيرا‬ ‫گردد‪ .‬خطوط طراحي مدادي هرگز پاک و محو‬ ‫نمي‌گرديدند و همواره به عنوان عنصري مهم‬ ‫در ترکيب‌بندي نقاشي حضوري کليدي و مهمي‬ ‫داشته و مفهوم پر اهميتي را بر ذهن متبادر مي‌کردند‪.‬‬ ‫اين نقاش بزرگ سرانجام در اثر عوارض ناشي از‬ ‫بيماري ذات‌الريه در ‪ 13‬اکتبر ‪ 1906‬درگذشت‪ .‬چند روزي‬ ‫پيش از آن او در حال ساختن تابلويي در فضاي باز ميان‬ ‫مزارع اکس‪ ،‬دچار باراني نابهنگام و سرمايي سخت‪ ،‬تعادل‬ ‫و هوشياري از کف داده و اندکي بعد در بستر بيهوشي ديگر‬ ‫به حيطه زندگي بازنگشت‪ ،‬اما اين پايان کار خالق پرده‌هاي‬ ‫پر از رمز و راز و زيبايي نبود‪ .‬سال بعد سالن پاييز نمايشگاه‬ ‫بزرگي را بدو اختصاص داد و نام او را به عنوان مهم‌ترين‬ ‫اثرگذارترين نقاش قرن نوزدهم در آسمان اروپا طنين‌افکن‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫اما در روزگار ما شگفتي اندوهباري همواره ما را تسخير‬

‫مي‌کند زيرا هنرمندي که در دورانش همه درها بر وي‬ ‫ناگشوده مانده بود‪ ،‬دهه‌هايي بعد بنياد پرلمان در آمريکا‬ ‫نهايت تالش و کوشش خود را به کار مي‌برد تا ‪ 27‬آبرنگ‬ ‫از سزان را در کلکسيون هنري خود با پرداخت مبالغ گزافي‬ ‫به دست آورده که هم‌اکنون ارزش اين مجموعه بالغ بر‬ ‫چند صد ميليون دالر تخمين زده مي‌شود و فراتر از آن‪،‬‬ ‫چندي پيش موزه هنرهاي مدرن قطر در رقابتي حيرت‌آور‬ ‫با پرداخت مبلغ ‪ 250‬ميليون دالر موفق شد يکي از چهار‬ ‫تابلوي «ورق‌بازان» را ابتياع نمايد و از سوي ديگر «موسسه‬ ‫فورد» در ازاي دريافت ‪ 100‬ميليون دالر بوم نقاشي شده‌اي‬ ‫از قله سن ويکتوار را به امير قطر واگذار نمود!!‬

‫به طور قطع و يقين چنين معامالت کالن در سقف ارقام‬ ‫نجومي که در سالن حراجي‌ها يا پشت درهاي بسته اتفاق‬ ‫مي‌افتند نمي‌توانند شاخص سنجشي باشند به آثار هنري‌اي‬ ‫که متعلق به گنجينه تمدن و هنر همه اقوام انسان‌ها هستند‪.‬‬ ‫هنرمنداني چون سزان‪ ،‬مونه‪ ،‬دگا‪ ،‬پيسارو‪ ،‬گوگن‪،‬‬ ‫ون‌گوگ‪ ،‬برت موريزو‪ ،‬رنوار و مانه را نبايد صرفأ در عرصه‬ ‫هنرهاي تجسمي شخصيت‌هاي اثرگذار دانست‪ ،‬بلکه با‬ ‫تحقيق و تاملي عميق‌تر پي‌ خواهيم برد که آنان به واسطه‬ ‫انديشه هاي نوين و پيشروي که در اذهان جهانيان بارور‬ ‫ساختند جهش قابل مالحظه‌اي را حتي در حوزه دانش و‬ ‫فن‌آوري به منصه ظهور گذاردند‪....‬‬ ‫پايان‬


‫‪24‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫اولين قسمت از مجموعه سينمايي با عنوان «پيشتازان‬ ‫فضا‪ :‬فيلم سينمايي» در سال ‪ 1979‬و پس از موفقيت‬ ‫سريال تلويزيوني آن ساخته شد‪.‬‬ ‫نيموي پس از ابتال به درد سينه شديد به بيمارستان‬ ‫برده شده بود‪.‬‬ ‫او بعدتر در توييترش نوشت‪« :‬زندگي مثل باغ است‪.‬‬ ‫لحظه‌هاي بي‌نقص مي‌توان داشت‪ ،‬ولي نمي‌توان آن‌ها را جز‬ ‫در حافظه‪ ،‬در جايي ديگر نگه داشت‪».‬‬

‫فيلم «رخ ديوانه» بيشترين‬ ‫تعداد جوايز را از جشنواره‬ ‫فيلم فجر گرفت‬

‫«آندرانيک» آهنگساز‬ ‫برجسته ايراني درگذشت‬ ‫آندرانيک آساطوريان مشهور به «آندو»‪ ،‬آهنگساز و‬ ‫هنرمندي که از ارامنه ايران بود‪ ،‬بامداد روز يکشنبه ‪22‬‬ ‫فوريه ‪ 2015‬برابر با ‪ 3‬اسفند ‪ 1393‬به علت بيماري سرطان‬ ‫در شهر لس‌آنجلس درگذشت‪.‬‬ ‫آندرانيک ‪ 5‬شهريور ‪ 1320‬در همدان متولد شد‪ .‬دوران‬ ‫کودکي خود را در اهواز گذراند و از ‪ 9‬سالگي به آموختن‬ ‫موسيقي پرداخت و پس از مهاجرت به تهران در سن‬ ‫‪ 18‬سالگي‪ ،‬در هنرستان موسيقي به تحصيل پرداخت و با‬ ‫استاندارهاي موسيقي آمريکايي آشنا شد‪.‬‬ ‫آندرانيک اولين تنظيمش را در سال ‪ 1351‬روي آهنگ‬ ‫«نمياد» گوگوش انجام داد که باعث شهرت وي شد‪.‬‬ ‫آندرانيک براي خوانندگاني چون ويگن‪ ،‬داريوش‪ ،‬فرهاد‪،‬‬ ‫ابي‪ ،‬گوگوش‪ ،‬هايده‪ ،‬سياوش قميشي و بسياري ديگر از‬ ‫خوانندگان ايراني آهنگ ساخت‪.‬‬ ‫وي در سال ‪ 1356‬براي ادامه تحصيل به آمريکا‬ ‫مهاجرت کرد و در رشته موسيقي فيلم به تحصيالتش‬ ‫ادامه داد‪ .‬آندرانيک در سال‌‪ 1372‬به سازمان مجاهدين‬ ‫خلق پيوست و تا پايان زندگي‌اش براي اين گروه ترانه‬ ‫مي‌ساخت‪.‬‬ ‫آندرانيک ظاهري فوق‌العاده شاعرانه و خاطره انگيز و‬ ‫صميمي داشت‪ .‬معموالً زياد اهل گفتگو با رسانه‌ها نبود و در‬ ‫خلوت و تنهايي زندگي مي‌کرد‪ .‬يادش گرامي باد‪.‬‬

‫درگذشت لئونارد نيموي‬ ‫بازيگر مجموعه‬ ‫«پيشتازان فضا»‬

‫لئونارد نيموي‪ ،‬که نقش آقاي اسپاک در مجموعه علمي‬ ‫تخيلي «پيشتازان فضا» را بازي مي‌کرد‪ ،‬در سن ‪ 83‬سالگي‬ ‫در لس آنجلس درگذشت‪ .‬پسر او‪ ،‬آدام‪ ،‬گفته است که‬ ‫پدرش در اثر يک بيماري مزمن ريوي و ‪ 30‬سال پس از‬ ‫ترک سيگار‪ ،‬درگذشته است‪.‬‬ ‫نيموي سال‌ها بازيگري و کارگرداني کرده بود‪ ،‬با اين‬ ‫حال مشهورترين نقشش بازي در مجموعه فيلم‌ها و سريال‬ ‫تلويزيوني «پيشتازان فضا» در قالب موجودي نيمه زميني‪،‬‬ ‫نيمه والکاني (اهل سياره والکان) بود‪.‬‬

‫فيلم سينمايي‬ ‫«رخ ديوانه»‬ ‫به کارگرداني‬ ‫ا بو ا لحسن‬ ‫با‬ ‫داوودي‪،‬‬ ‫پنج‬ ‫کسب‬ ‫از‬ ‫جايزه‬ ‫جمله بهترين‬ ‫فيلم‪ ،‬بهترين‬ ‫کارگرداني و‬ ‫بهترين فيلم‬ ‫تماشاگران به‬ ‫عنوان رکورددار‬ ‫کسب جوايز‬ ‫سي ‌و سو مين‬ ‫جشنواره فيلم‬ ‫فجر شناخته‬ ‫شد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري دولتي ايرنا‪ ،‬بيتا منصوري تهيه‬ ‫کننده فيلم «رخ ديوانه» جايزه بهترين فيلم سي و سومين‬ ‫جشنواره فيلم فجر را از آن خود کرد‪.‬‬ ‫«رخ ديوانه» روايت کننده داستان چند جوان است که‬ ‫در يک قرار اينترنتي با يکديگر آشنا شده و به دنبال يک‬ ‫شوخي و شرط بندي در مسيري پيچيده و دلهره‌آور قرار‬ ‫مي‌گيرند‪.‬‬ ‫سيمرغ بلورين جايزه ويژه هيات داوران سي‌وسومين‬ ‫جشنواره فيلم فجر به جواد نوروزبيگي براي تهيه‌کنندگي سه‬ ‫فيلم «بهمن»‪« ،‬اعترافات ذهن خطرناک من» و «من ديه گو‬ ‫مارادونا هستم» اعطا شد‪.‬‬ ‫ديپلم افتخار جايزه ويژه هيات داوران در بخش‬ ‫سوداي سيمرغ به نيکي کريمي براي مجموعه بازي‌هايش‬ ‫و کارگرداني فيلم «شيفت شب» اهدا شد‪.‬‬ ‫اختتاميه سي‌وسومين جشنواره فيلم فجر در حالي‬ ‫برگزار شد که راه نيافتن آثار شماري از سينماگران نامدار به‬ ‫جشنواره امسال انتقادهايي را برانگيخته بود‪.‬‬ ‫غيبت فيلم‌هاي «استراحت مطلق» ساخته عبدالرضا‬ ‫کاهاني‪« ،‬نهنگ عنبر» به کارگرداني سامان مقدم‪« ،‬دلم‬ ‫مي‌خواد» ساخته بهمن فرمان‌آرا‪« ،‬دلتا ايکس» به کارگرداني‬ ‫عليرضا اميني‪« ،‬مادر قلب اتمي» ساخته علي احمدزاده و‬ ‫«تابو» ساخته خسرو معصومي در ميان آثار مسابقه جشنواره‪،‬‬ ‫سئواالتي را درباره وجود مميزي و سانسور ايجاد کرده است‪.‬‬ ‫در جشنواره امسال برخالف سال‌هاي گذشته‪ ،‬بخش‬ ‫بين‌الملل حذف شده بود‪.‬‬ ‫باران کوثري بازيگر فيلم «کوچه بي‌نام» نيز موفق شد‬ ‫سيمرغ بلورين بهترين بازيگر زن اين جشنواره را دريافت‬ ‫کند‪.‬‬ ‫فيلم «کوچه بي‌نام» داستان دو همسايه در يکي از‬ ‫محله‌هاي جنوبي تهران را راويت مي‌کند که به دليل آرا و‬ ‫نظرات مختلف حتي در ساده‌ترين مسائل زندگي‪ ،‬روزگار پر‬ ‫فراز و نشيبي را در عين همسايگي خود تجربه مي‌کنند‪.‬‬ ‫سعيد آقاخاني بازيگر فيلم «خداحافظي طوالني» نيز‬ ‫سيمرغ بلورين بهترين بازيگر مرد سي و سومين جشنواره‬ ‫فيلم فجر را از آن خود کرد‪.‬‬ ‫وي در حالي موفق به کسب اين جايزه شد که پيش از‬

‫اين هنرمنداني چون «سيامک صفري» براي فيلم «اعترافات‬ ‫ذهن خطرناک من»‪ ،‬محسن تنابنده براي فيلم «ايران برگر»‪،‬‬ ‫شهاب حسيني براي فيلم «دوران عاشقي» و حسين ياري‬ ‫براي فيلم «مزار شريف» به عنوان کانديداهاي اين بخش‬ ‫معرفي شده بودند‪.‬‬ ‫فيلم «خداحافظي طوالني» ماجراي مردي را روايت‬ ‫مي‌کند که از اتهام يک قتل جنجالي تبرئه شده است‪ ،‬اما‬ ‫جامعه و اطرافيانش هنوز به او به چشم مجرم نگاه مي‌کنند‬ ‫و در اين ميان روايت اصلي فيلم به رابطه عاطفي مرد و‬ ‫تالش او براي حفظ زندگي شخصي‪ ،‬اجتماعي و عاطفي‌اش‬ ‫مي‌پردازد‪.‬‬ ‫وزير فرهنگ و ارشاد اسالمي ايران در مراسم اختتاميه‬ ‫جشنواره فيلم فجر گفت‪« :‬همراهي شما بهترين پاسخ به‬ ‫کساني است که ايجاد فضاي پراميد را در سينماي ايران‬ ‫بر نمي‌تابند‪».‬‬ ‫علي جنتي افزود‪« :‬سقف فروش سينماي ايران در‬ ‫آخرين سال دولت گذشته ‪ 32‬ميليون تومان بود اما در ‪10‬‬ ‫ماه اخير دولت يازدهم سهم اين فروش ‪ 52‬ميليون تومان‬ ‫بوده است که اين اتفاق گوياي همه چيز است‪».‬‬ ‫در ماه‌هاي گذشته اکران هشت فيلم مورد اعتراض‬ ‫نمايندگان مجلس ايران قرار گرفته است و تعدادي از اين‬ ‫فيلم‌ها از جمله «عصباني نيستم» از دستور اکران خارج‬ ‫شده‌اند‪.‬‬ ‫سيمرغ بلورين بهترين فيلمبرداري سي و سومين‬ ‫جشنواره فيلم فجر به عليرضا زرين دست براي فيلمبرداري‬ ‫فيلم «مزارشريف» و عليرضا برازنده فيلمبردار فيلم «دوران‬ ‫عاشقي» اهدا شد‪.‬‬ ‫همچنين سيمرغ بلورين بهترين تدوين اين دوره‬ ‫از جشنواره فيلم فجر به نيما جعفري جوزاني براي فيلم‬ ‫«عصريخبندان» رسيد‪.‬‬ ‫فيلم «مزار شريف» روايتي از حمله به به کنسولگري‬ ‫ايران در شهر مزار شريف افغانستان ‪ -‬کشته شدن تمامي‬ ‫اعضاي کنسولگري جز يکي از آن‌ها در مرداد ماه سال‬ ‫‪ 1377‬را بيان مي‌کند‪.‬‬

‫«تاکسي» جعفر پناهي‬ ‫برنده خرس طاليي‬ ‫جشنواره برلين شد‬

‫‪24‬‬

‫مي‌خواهد «همه را سوار تاکسي سوتفاهم‌هاي تازه‌اي عليه‬ ‫مردم ايران نمايد» ابراز تاسف کرده بود‪.‬‬ ‫ديتر کاسليک دبير جشنواره در مراسم اختتاميه بار ديگر‬ ‫بر رويکرد برليناله در توجه به فيلم‌هاي سياسي و اجتماعي‬ ‫تاکيد کرد و گفت خوشحال است که فيلم‌هاي اين دوره‬ ‫انعکاسي از وقايع فعلي دنيا هستند‪.‬‬ ‫فيلم بريتانيايي «‪ 45‬سال» به کارگرداني اندرو هاي که‬ ‫در طول جشنواره با تحسين منتقدان روبرو شد‪ ،‬هر دو جايزه‬ ‫بازيگري را براي دو بازيگر شناخته شده‌اش دريافت کرد‪.‬‬ ‫شارلوت رمپلينگ و تام کورتني خرس‌هاي نقره‌اي بهترين‬ ‫بازيگران زن و مرد را به خانه بردند‪.‬‬ ‫داوران در رشته کارگرداني هم دو خرس نقره‌اي‬ ‫دادند‪ .‬يکي به کارگردان فيلم کمدي «آفريم» به نام ردو‬ ‫شوده که داستانش در قرن نوزدهم مي‌گذرد و محصول‬ ‫مشترک روماني‪ ،‬بلغارستان و جمهوري چک است‪ .‬خرس‬ ‫نقره‌اي ديگر هم به کارگردان فيلم لهستاني «بدن» به نام‬ ‫مارتسگوزا شوماوسکا رسيد‪.‬‬ ‫خرس نقره‌اي جايزه بزرگ داوران هم به فيلم شيليايي‬ ‫«کلوب» رسيد‪ .‬فيلم گواتمااليي «ايکسکانول» هم يک‬ ‫خرس نقره‌اي ويژه براي گشودن افق‌هاي تازه در سينما‬ ‫دريافت کرد‪ .‬داوران خرس نقره‌اي بهترين فيلمنامه را‬ ‫هم به فيلم مستند شيليايي«دکمه صدف» دادند‪ .‬پاتريسيو‬ ‫گوزمن نويسنده و کارگردان اين فيلم بود که بيشتر به روايت‬ ‫تصويري از طبيعت شيلي اختصاص داشت‪.‬‬ ‫خرس نقره‌اي عملکرد هنري فوق‌العاده بخاطر‬ ‫فيلمبرداري فيلم آلماني «ويکتوريا» به فيلمبردار اين فيلم و‬ ‫فيلمبردار فيلم «زير ابرهاي برقي» محصول مشترک روسيه‪،‬‬ ‫اوکراين و لهستان رسيد‪.‬‬ ‫دانيل بروئل بازيگر آلماني که در فيلم «خداحافظ لنين»‬ ‫بازي کرده بود‪ ،‬بانگ جون‪ -‬هو کارگرداني از کره جنوبي‬ ‫سازنده فيلم «برف روب»‪ ،‬مارتا دي لورنتيس تهيه کننده‬ ‫آمريکايي‪ ،‬کالديا يوسا کارگردان پرويي‪ ،‬آدري تاتو بازيگر‬ ‫فرانسوي فيلم «آملي» و متيو واينر تهيه کننده مجموعه‬ ‫تلويزيوني آمريکايي «مد من»‪ ،‬ديگر اعضاي گروه داوري‬ ‫اين دوره از جشنواره برلين را تشکيل مي‌دهند‪.‬‬ ‫يک روز پيش از برگزاري مراسم اختتاميه‪ ،‬فدراسيون‬ ‫بين‌المللي منتقدان سينما‪ ،‬جوايز خود را از ميان فيلم‌هاي‬ ‫نمايش داده شده در دو بخش‌ مسابقه و پانوراماي جشنواره‬ ‫برلين‪ ،‬به دو فيلم ايراني اهدا کرده بودند‪.‬‬ ‫فيلم «تاکسي» ساخته جعفر پناهي و فيلم «پريدن از‬ ‫ارتفاع کم» به کارگرداني حامد رجبي‪ ،‬که در بخش‌هاي‬ ‫مسابقه و پانوراما در جشنواره برلين حضور دارند‪ ،‬توانستند‬ ‫جوايز فدراسيون بين‌المللي منتقدان سينما را در اين بخش‌ها‬ ‫از آن خود کنند‪.‬‬

‫عکاس خبرگزاري فارس‬ ‫به اتريش پناهنده شد‬

‫مراسم اختتاميه شصت و پنجمين دوره جشنواره فيلم‬ ‫برلين در محل کاخ اين جشنواره برگزار شد و خرس طاليي‬ ‫بهترين فيلم اين دوره به «تاکسي» از ايران رسيد‪.‬‬ ‫جعفر پناهي فيلمساز ايراني با دريافت اين جايزه‬ ‫مهم‌ترين جايزه ‪ 3‬سال اخير سينماي ايران را پس از جايزه‬ ‫اسکار اصغر فرهادي براي فيلم «جدايي نادر از سيمين»‬ ‫دريافت کرد‪.‬‬ ‫آقاي پناهي که به دليل حکم ممنوع الخروجي‌اش‬ ‫امکان حضور در اين جشنواره را نداشت‪ ،‬دو سال پيش‬ ‫هم براي فيلم «پرده» خرس نقره‌اي بهترين فيلمنامه را از‬ ‫همين جشنواره گرفته بود‪ .‬در مراسم اختتاميه‪ ،‬هانا سعيدي‬ ‫از بازيگران فيلم «تاکسي» به نمايندگي از سازندگان فيلم‪،‬‬ ‫خرس طاليي را دريافت کرد‪.‬‬ ‫هيئت داوران اين دوره برليناله به رياست دارن‬ ‫آرنوفسکي فيلمساز آمريکايي‪ ،‬فيلم «تاکسي» را از ميان ‪19‬‬ ‫فيلمي که در بخش مسابقه حضور داشتند‪ ،‬به عنوان بهترين‬ ‫فيلم انتخاب کرد‪.‬‬ ‫در ميان اين فيلم‌ها تعدادي از ساخته‌هاي شناخته‬ ‫شده‌ترين فيلمسازان دنيا از جمله ورنر هرتسوگ‪ ،‬ترنس‬ ‫ماليک و بيل کاندون قرار داشتند‪ .‬فيلم «تاکسي» در زمان‬ ‫نمايش در جشنواره هم با تحسين زياد منتقدان حاضر در‬ ‫جشنواره و رسانه‌هاي خبري گوناگون روبرو شده بود‪.‬‬ ‫با اين همه حجت‌اهلل ايوبي رئيس سازمان سينمايي‬ ‫وزارت ارشاد در نامه سرگشاده‌اي به دبير جشنواره برلين‪،‬‬ ‫از اينکه اين جشنواره با نمايش فيلم تازه پناهي به گفته او‬

‫يکي از عکاسان خبرگزاري فارس که در تيرماه امسال‬ ‫از سوي سرپرست آن زمان گروه عکس اين خبرگزاري مورد‬ ‫ضرب و شتم قرار گرفته بود‪ ،‬به اتريش پناهنده شده است‪.‬‬ ‫ميالد عاليي که همکاري با خبرگزاري‌هاي مهر و برنا‬ ‫را نيز در کارنامه کاري خود دارد‪ ،‬مي‌گويد که تغيير روند‬ ‫رسيدگي به پرونده ضرب و شتم وي از سوي سرپرست‬ ‫وقت گروه عکس خبرگزاري فارس دليل خروجش از ايران‬ ‫بوده است‪.‬‬ ‫ميالد عاليي در ‪ 6‬جوالي سال ‪ 2014‬از سوي‬ ‫سرپرست آن زمان گروه عکس خبرگزاري فارس مورد‬ ‫ضرب و شتم قرار گرفت‪ .‬خبري که به سرعت در بسياري‬ ‫از خبرگزاري‌هاي فارسي زبان داخل و خارج از کشور منتشر‬ ‫شد‪.‬‬ ‫عاليي همان زمان درباره اين ماجرا در فيس‌بوک خود‬ ‫نوشت‪« :‬ظهر امروز سرپرست فعلي گروه عکس خبرگزاري‬ ‫فارس به دليل اعتراض من مبني بر علت حذف نام و عدم‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪25‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫آفيش برنامه عکاسي‪ ،‬مرا مورد ضرب و شتم قرار داد‪ .‬الزم‬ ‫به ذکر است‪ ،‬اين فرد پيش از اين هم سابقه چنين اقداماتي‬ ‫را داشته و بر همين اساس اقدامات قضايي من در حال‬ ‫پي‌گيري است‪».‬‬ ‫ميالد عاليي حاال با پناهنده شدن به کشور اتريش در‬ ‫گفت‌وگويي از روند پرونده‌اش مي‌گويد که چطور خودش در‬ ‫پرونده‌اي که در جايگاه شاکي قرار داشت‪ ،‬به متهم تبديل و‬ ‫در نهايت پيش از دستگيري به اتريش پناهنده شد‪.‬‬ ‫عکاس پيشين خبرگزاري فارس درباره روزي که از‬ ‫سوي سرپرست آن زمان گروه عکس خبرگزاري فارس‬ ‫مورد ضرب و شتم قرار گرفت‪ ،‬مي‌گويد‪« :‬آن روز من در‬ ‫خبرگزاري بودم‪ .‬يکي دو هفته بود که سردبيرمان استعفا‬ ‫داده بود و مي‌دانستم با وضعيت جديد دچار مشکل مي‌شويم‪.‬‬ ‫وضعيت براي ما عکاس‌هايي که مانده‌ بوديم بسيار سخت‬ ‫بود‪ .‬مسئوالن باال ما را عکاس‌هاي ضد ارزش محسوب‬ ‫مي‌کردند‪ .‬من در خبرگزاري فارس به وضعيتي که براي ما‬ ‫پيش آمده بود اعتراض داشتم‪ .‬در آن روز من به سرپرست‬ ‫بخش عکس اعتراض کردم که چرا اسمم را براي پوشش‬ ‫عکاسي هيچ برنامه‌اي روي تابلو نصب نکرده است‪ .‬دو هفته‬ ‫بود که به هيچ برنامه‌اي فرستاده نمي‌شدم‪ .‬سرپرست وقت‬ ‫بخش عکس هم در جواب اين اعتراض مرا مورد ضرب و‬ ‫شتم قرار داد‪».‬‬ ‫با وقوع اين حادثه در خبرگزاري فارس‪ ،‬از آنجا که‬ ‫همان روز دکتر واليتي مهمان اين خبرگزاري بود‪ ،‬از تماس‬ ‫ميالد عاليي با پليس و آمدن ماموران نيروي انتظامي به دفتر‬ ‫خبرگزاري جلوگيري شد‪.‬‬ ‫اما چند روز بعد عاليي به طور رسمي شکايتي را عليه‬ ‫سرپرست وقت گروه عکس خبرگزاري فارس در دادسراي‬ ‫رسانه و مطبوعات اعالم کرد‪ ،‬شکايتي که ماه‌ها بعد عليه‬ ‫خود او استفاده شد‪.‬‬ ‫پزشک قانوني آثار ضرب و شتم روي بدن ميالد عاليي‬ ‫را در همان زمان تاييد کرد‪ ،‬اما در مقابل سرپرست وقت‬ ‫گروه عکس خبرگزاري فارس هم در شکايتي جداگانه‪،‬‬ ‫اعالم کرد که از او اعاده حيثيت شده و خواستار رسيدگي‬ ‫به پرونده‌اش شد‪.‬‬ ‫به گفته آقاي عاليي عالوه بر سرپرست وقت گروه‬ ‫عکس خبرگزاري فارس‪ ،‬مدير عامل اين خبرگزاري هم‬ ‫به خاطر مسائلي که در حواشي اين پرونده به وجود آمد‪،‬‬ ‫شکايت جداگانه‌اي را عليه اين عکاس مطرح کرد‪.‬‬ ‫حاشيه‌هاي پرونده رفته رفته آنقدر زياد شد تا اين‌که‬ ‫ميالد عاليي در جلسات بازپرسي به خاطر بسياري از‬ ‫عکس‌هايي که ثبت کرده بود‪ ،‬به سياه‌نمايي و انتقام‌جويي‬ ‫متهم و از همکاري او با رسانه‌هاي ديگر هم جلوگيري شد‪.‬‬

‫زاون قوکاسيان‪ ،‬منتقد و‬ ‫نويسنده سينمايي درگذشت‬

‫زاون قوکاسيان‪ ،‬منتقد‌‪ ،‬نويسنده و مستندساز سينماي‬ ‫ايران‌‪ ،‬پس از تحمل يک دوره طوالني بيماري‪ ،‬در خانه‌اش‬ ‫درگذشت‪.‬‬ ‫آقاي قوکاسيان که به مدت چهارماه در بيمارستاني‬ ‫در «اتريش» بستري شده بود‪ ،‬اوايل بهمن‌ماه به ايران‬ ‫بازگشت و تحت مراقبت قرار گرفت‌؛ او سرانجام در منزلش‬ ‫در اصفهان از دنيا رفت‪.‬‬ ‫زاون قوکاسيان متولد سال ‪ 1329‬در اصفهان بود‪.‬‬ ‫او برخالف رشته تحصيلي‌اش که شيمي بود‪ ،‬به فعاليت‬ ‫در دنياي هنر پرداخت و کار تحقيق و تاليف کتاب‌هاي‬ ‫سينمايي و تاريخ شفاهي سينماي ايران را از سال ‪،1350‬‬ ‫با انتشار کتابي درباره فيلم «چشمه» اثر آربي آوانسيان‪ ،‬آغاز‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫از جمله ديگر فعاليت‌هاي اين نويسنده و پژوهشگر‬ ‫سينمايي مي‌توان به تاليف حدود ‪ 20‬کتاب درباره‬ ‫سينماگراني چون بهرام بيضايي‌‪ ،‬مسعود کيميايي‌‪ ،‬عباس‬ ‫کيارستمي‌‪ ،‬بهمن فرمان‌آرا‌‪ ،‬خسرو سينايي‌‪ ،‬گالب آدينه‌‪ ،‬رضا‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫ي و نيز نگارش‬ ‫ارحام صدر‌‪ ،‬فاطمه معتمدآريا‌‪ ،‬مجيد انتظام ‌‬ ‫کتابي با نام «بردي از يادم» درباره لورتا نوشين‌ اشاره کرد‪.‬‬ ‫زاون قوکاسيان با نشريه سينماي آزا ‌د به عنوان نويسنده‬ ‫مقاله و با نشريات سينمايي به عنوان منتقد همکاري داشت‪.‬‬ ‫او در عين حال در سال ‪ 1363‬فيلمي جنگي با نام «همه‬ ‫فرزندان من» را کارگرداني کرد‪ .‬آقاي قوکاسيان همچنين‬ ‫چندين فيلم هشت ميلي‌متري و آثار کوتاه و مستندي چون‬ ‫«در فلق»‪« ،‬عروس کهن»‪« ،‬عزاي آينه»‪« ،‬فصلي ديگر»‪،‬‬ ‫«حاج شيوان»‪« ،‬موزه من جلفا» و «نقش خيال» را نيز جلوي‬ ‫دوربين برده است‪.‬‬ ‫زاون قوکاسيان درباره عالقه‌مندي‌اش به سينما به‬ ‫محمد تهامي‌نژاد‪‌ ،‬محقق و مستندساز سينماي ايران گفته‬ ‫است‪« :‬مادرم خانم آدا آتايان در جواني ‪ ،‬سينمادوست بود‬ ‫و هفته‌اي چهار شب به سينما مي‌رفت‪ .‬در آن زمان (دهه‬ ‫م نشان‬ ‫سي) در اصفهان سينه کلوبي تاسيس شده بود و فيل ‌‬ ‫مي‌داد‪ .‬از آن پس به سينما عالقه‌مند شدم و مجله‌هاي‬ ‫سينمايي مي‌خريدم‪ .‬تا اين که در سال ‪ 1348‬آربي آوانسيان‬ ‫براي فيلمبرداري «چشمه» به اصفهان آمد و من به سر‬ ‫صحنه فيلم‌برداري او رفتم‪ .‬حضور و شخصيت آربي بر من‬ ‫تاثير گذاشت‪ .‬او روبر برسون را دوست داشت‪ .‬اوايل دهه‬ ‫‪ 1350‬سينماي آزاد در اصفهان پا گرفت و من فيلم «در‬ ‫فلق» را ساختم که متاثر از شرايط مسيحي بودن‪ ،‬آربي (فيلم‬ ‫چشمه) و برسون بود‪».‬‬ ‫آقاي تهامي‌نژاد همچنين درباره آثار تاليفي زاون نوشته‬ ‫است‪« :‬او نخستين فردي در ايران نيست که کتاب مستقل‬ ‫درباره يک شخصيت فراهم آورد؛ پيش از او مرحوم حميد‬ ‫شعاعي کتابي مستقل درباره مرحوم سپنتا منتشر ساخته بود‪.‬‬ ‫ولي قوکاسيان نخستين فردي است که کتاب درباره يک‬ ‫فيلم منتشر کرد‪ .‬کاري که زاون براي چشمه آربي آوانسيان‬ ‫کرد سابقه نداشت و پايه خوبي شد براي آينده‌اي که بازهم‬ ‫خود او مي بايست پيگيرش مي‌شد‪».‬‬ ‫پيکر آقاي قوکاسيان در قبرستان ارامنه در کنار پدر و‬ ‫مادرش در اصفهان به خاک سپرده شد‪.‬‬

‫حضور گلشيفته فراهاني‬ ‫در قسمت جديد فيلم‬ ‫«دزدان دريايي کارائيب»‬ ‫گلشيفته فراهاني در‬ ‫قسمت جديد سري‬ ‫«دزدان‬ ‫فيلم‌هاي‬ ‫دريايي کارائيب» با‬ ‫عنوان «مردان مرده‬ ‫نمي‌گويند»‬ ‫قصه‬ ‫بازي خواهد کرد‪.‬‬ ‫توليد اين فيلم مدتي‬ ‫است که در استراليا‬ ‫آغاز شده است‪.‬‬ ‫گزارش‬ ‫به‬ ‫«هاليوود ريپورتر»‪،‬‬ ‫همانند چند قسمت‬ ‫قبلي باز هم جاني‬ ‫دپ نقش «جک‬ ‫اسپارو» را در اين‬ ‫فيلم ايفا خواهد کرد و البته حاوير باردم نيز عهده‌دار نقشي‬ ‫در «دزدان دريايي کارائيب ‪ »5‬خواهد بود‪.‬‬ ‫جفري راش‪ ،‬کايا اسکودالريو‪ ،‬برنتون توايتز و استفن‬ ‫گراهام نيز ديگر بازيگران اين فيلم دنباله‌دار هستند و‬ ‫لوکيشن‌هاي‪ ‬آن هم‪ ‬در کويينزلند استراليا خواهد بود‪.‬‬ ‫اسپن سندبرگ و يواخيم رانينگ کارگرداني پنجمين‬ ‫قسمت از اين مجموعه را به عهده دارند‪« .‬دزدان دريائي‬ ‫کارائيب» تا کنون ‪ 3.7‬ميليارد دالر در دنيا درآمد داشته‬ ‫است و در زمره پرفروش‌ترين آثار سينماي جهان به شمار‬ ‫مي‌رود‪« .‬نفرين مرواريد سياه»‪« ،‬صندوق مرد مرده»‪« ،‬پايان‬ ‫جهان» و «سوار بر امواج ناشناخته»‪ ،‬قسمت‌هاي ديگر اين‬ ‫مجموعه هستند که بين سال‌هاي ‪ 2003‬تا ‪ 2011‬به نمايش‬ ‫درآمده‌اند‪.‬‬ ‫هنوز مشخص نشده که گلشيفته فراهاني در فيلم جديد‬ ‫اين مجموعه ايفاگر چه نقشي خواهد بود‪.‬‬ ‫​​ از اين بازيگر جوان ايراني که چندي پيش انتشار‬ ‫عکس‌هاي برهنه او در نشريه فرانسوي «اگوئيست»‬ ‫بازتاب‌هاي متفاوتي را به‌خصوص در فضاي مجازي و‬ ‫رسانه‌هاي ايراني برانگيخت‪ ،‬در ماه‌هاي گذشته فيلم‬ ‫سينمايي «اکسدوس؛‌ خدايان و پادشاهان» به کارگرداني‬ ‫ريدلي اسکات در بسياري از کشورهاي دنيا به اکران عمومي‬ ‫درآمد‪.‬‬ ‫اين فيلم که گلشيفته در آن نقش بسيار کوتاهي را‬

‫عهده‌دار بود‪ ‌،‬روايتي تازه از‬ ‫ماجراي «موسي» و خروج او و‬ ‫قوم بني اسرائيل از مصر را به‬ ‫تصوير مي‌کشيد‪.‬‬ ‫فيلم ريدلي اسکات توفيق‬ ‫چنداني در گيشه به‌دست نياورد‬ ‫و با فروش ‪ 64‬ميليون دالري در‬ ‫سينماهاي آمريکاي شمالي‪ ‌،‬در‬ ‫قبال توليد ‪ 140‬ميليوني‌اش با‬ ‫يک شکست تجاري روبرو شد‪.‬‬ ‫فعاليت‌هاي‬ ‫ديگر‬ ‫از‬ ‫گلشيفته فراهاني در يکي دو سال‬ ‫اخير مي‌توان به بازي در نقش کوتاهي در فيلم فرانسوي‬ ‫«بهشت»‪ ‌،‬ايفاي نقش در يک فيلم فرانسوي ديگر با نام‬ ‫«نفس من»‪ ،‬بازي در فيلم «گالب» ساخته «جان استوارت»‬ ‫بر مبناي خاطرات مازيار بهاري در کنار «گائل گارسيا برنال»‬ ‫و شهره آغداشلو اشاره کرد‪.‬‬ ‫او همچنين در فيلمي با عنوان «آلتاميرا» در کنار آنتونيو‬ ‫باندراس هم ايفاي نقش کرده است‪ .‬اين فيلم محصول‬ ‫مشترک فرانسه و اسپانيا است و به زبان انگليسي توليد‬ ‫مي‌شود‪« .‬آلتاميرا» يک درام تاريخي است که کارگرداني‬ ‫آن را «هيو هادسن» بر عهده داشته است‪ .‬آقاي هادسن‬ ‫پيش از اين‪ ،‬چند فيلم سينمايي از جمله «ارابه‌هاي آتش»‬ ‫را کارگرداني کرده که براي آن نامزد دريافت اسکار بهترين‬ ‫کارگرداني هم شده است‪.‬‬ ‫در فيلم جديد «هيو هادسن»‪ ،‬گلشيفته فراهاني در نقش‬ ‫«کانچيتا»‪‌ ،‬همسر آنتونيو باندراس بازي کرده است؛ ‌اين‬ ‫فيلم‪ ،‬داستان واقعي کشف تعدادي از نقاشي‌هاي پيش از‬ ‫تاريخ را در يک غار توسط دختري ‪ 9‬ساله به نام ماريا و‬ ‫پدرش (آنتونيو باندراس) که يک باستان‌شناس آماتور است‪،‬‬ ‫روايت مي‌کند‪.‬‬ ‫اين غار که «آلتاميرا» نام دارد تاريخ بشريت را دگرگون‬ ‫مي‌کند و البته اين کشف بزرگ‪‌ ،‬مخالفين زيادي از جمله‬ ‫برخي متوليان کليسا را با خود به همراه دارد‪.‬‬ ‫اما غير از بازي در فيلم «آلتاميرا»‪ ،‬گلشيفته فراهاني يک‬ ‫فيلم فرانسوي ديگر را هم در نوبت دارد تا در آن بازي کند‪ .‬او‬ ‫قرار است در فيلم «دو دوست» به کارگرداني «لوئيس گارل»‬ ‫به عنوان بازيگر حضور پيدا کند‪.‬‬ ‫اين فيلم‪‌ ،‬اولين ساخته «لوئيس گارل» خواهد بود که‬ ‫پيش از اين به عنوان بازيگر در تعداد زيادي فيلم از جمله‬ ‫«رويايي‌ها» ساخته «برناردو برتولوچي» بازي کرده است‪.‬‬

‫ايناريتو و «بِردمن»‬ ‫فاتحان جوايز اصلي اسکار‬ ‫‪ 2015‬شدند‬ ‫جوايز اصلي اسکار ‪ 2015‬به فيلم «بِردمن» ساخته‬ ‫الحاندرو گونزالس ايناريتو اهدا شد‪« .‬بردمن» اسکار بهترين‬ ‫فيلم‪ ،‬کارگرداني‪ ،‬فيلم‌برداري و فيلم‌نامه غيراقتباسي را از‬ ‫آن خود کرد‪.‬‬ ‫در اين مراسم فيلم‌هاي «بردمن» و «هتل بزرگ‬ ‫بوداپست»‪ ،‬هرکدام توانستند ‪ 4‬مجسمه اسکار را به‬ ‫خود اختصاص بدهند‪ .‬فيلم «ويپلش» ‪ 3‬جايزه و فيلم‌هاي‬ ‫«پسربچگي»‪« ،‬تئوري همه چيز»‪« ،‬بازي تقليد» و‬ ‫«تک‌تيرانداز آمريکايي» هم هرکدام يک اسکار دريافت‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫درحالي که پيش از اين تصور مي‌شد جايزه بهترين‬ ‫بازيگر اصلي مرد به خاطر بازي در فيلم «بردمن» به مايکل‬ ‫کيتون اهدا‌شود‪ ،‬ادي ردمين براي بازي در فيلم «تئوري همه‬ ‫چيز» اسکار را از آن خود کرد‪.‬‬ ‫اسکار بهترين بازيگر نقش اصلي زن هم به جوليان مور‬ ‫براي فيلم «همچنان آليس» تعلق گرفت‪.‬‬ ‫همچنين اسکار بهترين بازيگر زن مکمل براي فيلم‬ ‫«پسربچگي» به پاتريشيا آرکت اهدا شد و جايزه بهترين‬ ‫بازيگر مکمل مرد به جي‌کي سيمونز‪ ،‬بازيگر فيلم «ويپلش»‬ ‫رسيد‪.‬‬ ‫اسکار بهترين فيلم خارجي هم به فيلم لهستاني «ايدا»‬ ‫اهدا شد‪ .‬اين درحالي بود که پيش از اين اکثر جوايز بهترين‬ ‫فيلم خارجي به فيلم روسي «لوياتان» رسيده بود‪.‬‬ ‫ضمنا جايزه بهترين فيلم مستند بلند هم به فيلم‬ ‫«همشهري چهار» که به ماجراي ادوارد اسنودن و‬ ‫افشاگري‌هاي او مي‌پردازد‪ ،‬تعلق گرفت‪.‬‬ ‫​​ليست کامل برگزيدگان اسکار هشتاد و هفتم به شرح‬ ‫زير است‪:‬‬ ‫بهترين فيلم‪« :‬بردمن»‌ساخته الحاندرو گونزالس ايناريتو‬ ‫بهترين کارگرداني‪ :‬الحاندرو گونزالس ايناريتو به خاطر‬

‫‪25‬‬

‫کارگرداني فيلم «بردمن»‬ ‫بهترين بازيگر نقش اصلي مرد‪ :‬ادي ردمين براي بازي در‬ ‫فيلم «تئوري همه چيز»‬ ‫بهترين بازيگر نقش اصلي زن‪ :‬جوليان مور براي فيلم‬ ‫«همچنان آليس»‬ ‫بهترين فيلمنامه اقتباسي‪ :‬گراهام مور نويسنده فيلم‌نامه‬ ‫«بازي تقليد»‬ ‫بهترين فيلم‌نامه غيراقتباسي (اوريژينال)‪« :‬بردمن»‬ ‫بهترين موسيقي متن‪ :‬فيلم «هتل بزرگ بوداپست»‬ ‫بهترين ترانه اوريژينال‪ :‬جان لجند و کامن براي فيلم «سلما»‬ ‫بهترين مستند بلند‪« :‬همشهري چهار»‬ ‫بهترين تدوين‪ :‬فيلم «ويپلش»‬ ‫بهترين فيلم‌برداري‪ :‬امانوئل لوبزکي براي فيلم «بردمن»‬ ‫بهترين طراحي صحنه‪ :‬فيلم «هتل بزرگ بوداپست»‬ ‫بهترين بازيگر زن مکمل‪ :‬براي فيلم «پسربچگي» به‬ ‫پاتريشيا آرکت اهدا شد‬ ‫بهترين فيلم کوتاه داستاني‪« :‬تماس تلفني» (در اين بخش‬ ‫فيلم «پروانه» ساخته فيلم‌ساز ايراني تلخون حمزوي نيز‬ ‫نامزد دريافت اسکار بود‪).‬‬ ‫بهترين فيلم خارجي‪ :‬فيلم لهستاني «ايدا»‬ ‫بهترين بازيگر مکمل مرد‪ :‬جي‌کي سيمونز‪ ،‬بازيگر فيلم‬ ‫«ويپلش»‬ ‫اجراي هشتاد و هفتمين مراسم اسکار را نيل پاتريک‬ ‫هريس‪ ،‬بازيگر مجموعه‌هاي تلويزيوني برعهده داشت‪.‬‬

‫آنجلينا جولي‬ ‫محبوب‌ترين زن دنيا‬ ‫آنجيلينا جولي‬ ‫ستاره سينماي‬ ‫آمريکايي در‬ ‫سنجي‬ ‫نظر‬ ‫تازه‌اي براي‬ ‫ا نتخا ب‬ ‫محبو ب ‌تر ين‬ ‫زن دنيا‪ ،‬اول‬ ‫شد‪ .‬در اين نظر‬ ‫سنجي ‪ 25‬هزار‬ ‫نفر از ‪ 23‬کشور‬ ‫جهان شرکت‬ ‫داشتند‪ .‬‬ ‫در نظر سنجي مذکور آنجلينا با مالله يوسف زي‪،‬‬ ‫دانش‌آموز پشتون تبار پاکستاني و برنده جايزه نوبل‪،‬‬ ‫رقابت مي‌کرد‪ .‬آنجلينا ‪ 39‬ساله‪ ،‬کارگردان‪ ،‬فيلمساز‪ ،‬فعال‬ ‫حقوق بشري و داراي ‪ 6‬فرزند است که براي دومين بار به‬ ‫عنوان محبوب‌ترين زن جهان انتخاب مي‌شود‪ .‬مالله در اين‬ ‫نظرسنجي به مقام دوم دست يافت‪ .‬‬ ‫همچنين هيالري کلينتون‪ ،‬وزير امورخارجه اسبق آمريکا‬ ‫در مقام سوم و ملکه اليزابت دوم پادشاه بريتانيا در مقام‬ ‫چهارم قرار گرفتند‪ .‬ملکه بريتانيا به عنوان محترم‌ترين‬ ‫شخص بريتانيا در نظرسنجي‌هاي اين کشور نيز شناخته‬ ‫مي‌شود‪ .‬‬ ‫و اما در مرتبه پنجم بانوي اول آمريکا‪ ،‬ميشل اوباما‪،‬‬ ‫در رديف ششم خواننده آمريکايي «سيلين ديون» و در مقام‬ ‫هفتم ميزبان مشهور تاک شوهاي آمريکايي «اوپرا وينفري»‬ ‫قرار گرفتند‪ .‬‬ ‫پيش از اين جوليا رابرتس هنرپيشه سينما‪« ،‬اونگ‬ ‫سان سون کي» يکي از رهبران مشهور سياسي برمه و برنده‬ ‫جايزه صلح نوبل و آنجال مرکل صدر اعظم آلمان به اين‬ ‫رده‌بندي دست يافته بودند‪ .‬‬ ‫از ميان مردان مشهور و محبوب دنيا‪ ،‬در اين نظرسنجي‬ ‫«بيل گيتس» بازرگان و بنيانگذار مايکروسافت در مقام اول‬ ‫قرار گرفت‪ .‬در ميان رقابت کنندگان مرد شاهزاده ويليام‪،‬‬ ‫دوک کامبريج و پسر وليعهد بريتانيا در مقام پنجم و برادرش‬ ‫هاري در رديف هشتم قرار گرفتند‪.‬‬


‫‪26‬‬

‫‪March 2015‬‬

‫‪26‬‬

‫اسفند ‪1393‬‬

‫نزديک خامنه‌اي نيست‪ ،‬اما با وي روابط رسمي و محترمانه‌اي‬ ‫دارد‪ .‬وي در زمان رياست جمهوري محمود احمدي‌نژاد از‬ ‫منتقدان دولت محسوب مي‌شد و در انتخابات ‪ 1388‬تنها‬ ‫کانديداي محافظه کاري بود که به رقابت با آقاي احمدي‌نژاد‬ ‫پرداخت‪.‬‬

‫وزير اطالعات‪ :‬محمد ري‌شهري در‬ ‫‪1367‬‬

‫رفسنجاني دارد و در عين حال‪ ،‬هنوز رابطه رسمي و احترام‬ ‫آميز ميان او و آيت‌اهلل خامنه‌اي حفظ شده است‪.‬‬ ‫وي پيش از انتخابات رياست جمهوري ‪ 1388‬از‬ ‫ميرحسين موسوي تمجيد کرد و مدتي بعد از انتخابات‪ ،‬با‬ ‫انتقاد از رفتارهاي انجام شده با معترضان‪ ،‬رواج توهين به‬ ‫شخصيت‌هاي منتقد و متهم کردن افراد بدون اثبات جرم در‬ ‫دادگاه‪ ،‬از حق طرح اشکاالت معترضان به انتخابات دفاع‬ ‫کرد‪ .‬مواضع موسوي اردبيلي در دوره بعد از انتخابات‪ ،‬با‬ ‫واکنش برخي از نزديکان رهبر جمهوري اسالمي مواجه شد‪.‬‬ ‫به عنوان نمونه‪ ،‬حسين شريعتمداري مدير مسئول «کيهان»‬ ‫در سر مقاله شديدي او را متهم کرد که در مقابل توهين به‬ ‫امامان شيعه حساسيت ندارد ولي از «فتنه‌گران» متصل به‬ ‫سرويس‌هاي اطالعاتي بيگانه دفاع مي‌کند‪ .‬اين مرجع تقليد‪،‬‬ ‫از حاميان دولت حسن روحاني است‪.‬‬

‫دادستان کل‪ :‬يوسف صانعي در ‪،1361‬‬ ‫محمد موسوي خوئيني‌ها در ‪1367‬‬

‫حسين باستاني بي‪‌.‬بي‪‌.‬سي‬ ‫سالگرد پيروزي انقالب اسالمي‪ ،‬در حالي سپري شد‬ ‫که در سي و ششمين سال اين انقالب نيز‪ ،‬يکي از اتهامات‬ ‫مطرح عليه محافظه کاران حاکم بر ايران‪ ،‬تالش براي‬ ‫«بيرون راندن ياران آيت‌اهلل خميني» از عرصه سياست‬ ‫ايران بود‪.‬‬ ‫گزارش پيش رو‪ ،‬با مروري بر تاريخ جمهوري اسالمي‪،‬‬ ‫به پاسخ‌گويي به اين سوال مي‌پردازد که برخي از معتمدان‬ ‫برجسته رهبر سابق ايران‪ ،‬پس از او چه سرنوشتي يافته‌اند؟‬ ‫و هم اکنون در ساختار سياسي جمهوري اسالمي ايران‪ ،‬در‬ ‫چه جايگاهي قرار دارند؟‬

‫خامنه‌اي‬

‫آيت‌اهلل خامنه‌اي‪ ،‬در زمان رهبري آيت‌اهلل خميني جزو‬ ‫افراد مورد اعتماد وي محسوب مي‌شد و در سال‌هاي ‪1361‬‬ ‫و ‪ 1367‬رئيس جمهور ايران بود‪.‬‬ ‫وي در طول دوران رياست جمهوري خود‪ ،‬که از ‪1360‬‬ ‫آغاز شد و تا ‪ 1368‬ادامه يافت‪ ،‬با ميرحسين موسوي‬ ‫نخست‌وزير وقت اختالفات زيادي داشت‪ .‬از آنجايي که‬ ‫آقاي موسوي‪ ،‬چهره معروف «جناح چپ» حکومت ايران‬ ‫بود‪ ،‬اختالف رئيس جمهور وقت با او‪ ،‬به تدريج باعث شد‬ ‫تا نيروهاي «جناح راست» حکومت‪ ،‬در مقابله با او گرد آقاي‬ ‫خامنه‌اي جمع شوند‪ .‬اين رويکرد‪ ،‬به تدريج رئيس جمهور‬ ‫وقت را‪ ،‬که در اوايل پيروزي انقالب به جناح روحانيون سنتي‬ ‫تعلق نداشت‪ ،‬بيشتر و بيشتر به جناح راست متمايل کرد که‬ ‫بعدها به «محافظه‌کاران» معروف شدند‪.‬‬ ‫او در سال ‪ ،1367‬رياست مجمع تشخيص مصلحت‬ ‫نظام را هم‪ ،‬به حکم آيت‌اهلل خميني عهده‌دار شد‪ .‬برخالف‬ ‫برخي تصورات رايج‪ ،‬رياست مجمع تشخيص‪ ،‬که در سال‬ ‫‪ 1366‬به دستور آيت‌اهلل خميني تشکيل شد‪ ،‬در دوره اول‬ ‫اين مجمع (که تا سال ‪ 1368‬ادامه داشت) به عهده آقاي‬ ‫خامنه‌اي بود و اکبر‌هاشمي رفسنجاني‪ ،‬دو سال بعد در اين‬ ‫سمت قرار گرفت‪.‬‬ ‫در حال حاضر‪ ،‬سياستمداران بر مبناي ميزان دوري‬ ‫يا نزديکي به ديدگاه‌هاي آيت‌اهلل خامنه‌اي مورد قضاوت‬ ‫نهادهاي حکومتي قرار مي‌گيرند‪.‬‬

‫رييس مجلس‪ :‬اکب ‌ر هاشمي رفسنجاني‬

‫بسياري از منسوبان و منصوبان فعلي آيت‌اهلل خامنه‌اي‪،‬‬ ‫اکبر ‌هاشمي رفسنجاني را به منحرف کردن جمهوري‬ ‫اسالمي از اصول آن و توطئه عليه رهبري متهم مي‌کنند‪ .‬وي‬ ‫که از سال ‪ 1368‬رئيس مجلس خبرگان بود‪ ،‬در سال ‪1390‬‬ ‫و زير فشار متحدان رهبر جمهوري اسالمي‪ ،‬از نامزد شدن‬ ‫مجدد براي رياست مجدد بر اين مجلس انصراف داد‪ .‬آقاي‬ ‫رفسنجاني همچنين از تير ماه ‪ 1388‬تا کنون‪ ،‬امکان قرار‬ ‫گرفتن در جايگاه امامت جمعه تهران را‪ ،‬که توسط آيت‌اهلل‬ ‫خميني به آن منصوب شده بود‪ ،‬نداشته است‪.‬‬ ‫شخص خامنه‌اي‪ ،‬مدتي بعد از «افشاگري» تلويزيوني‬ ‫جنجالي محمود احمدي‌نژاد عليه اکبر ‌هاشمي رفسنجاني‬ ‫در آستانه انتخابات رياست جمهوري ‪ 1388‬در خطبه‌هاي‬

‫نماز جمعه تهران به اختالفات ميان اين دو نفر اشاره کرد‬ ‫و گفت که نظر وي به نظر رئيس جمهور وقت «نزديک‌تر‬ ‫است‪ ».‬شوراي نگهبان ايران در سال ‪ 1392‬اکبر ‌هاشمي‬ ‫رفسنجاني را فاقد صالحيت براي نامزد شدن در انتخابات‬ ‫رياست جمهوري دانست‪ .‬آقاي رفسنجاني در عين حال‪،‬‬ ‫کماکان به حکم آيت‌اهلل خامنه‌اي در سمت رياست مجمع‬ ‫تشخيص مصلحت نظام قرار دارد‪ .‬وي از حاميان حسن‬ ‫روحاني است‪.‬‬ ‫جانشين فرمانده کل قوا‪ :‬اکبر‌ هاشمي رفسنجاني در‬ ‫‪1367‬‬ ‫سمت جانشيني فرماند کل قوا‪ ،‬که به معني اختيار فرمان‬ ‫دادن به تمام نيروهاي نظامي و انتظامي ايران بود‪ ،‬در سال‬ ‫‪ 1361‬وجود نداشت‪ .‬آيت‌اهلل خميني اين سمت را‪ ،‬که در‬ ‫اختيار شخص وي قرار داشت‪ ،‬در خرداد ‪ 1367‬به اکبر‌‬ ‫هاشمي رفسنجاني تفويض کرد‪ .‬پس از درگذشت آيت‌اهلل‬ ‫خميني‪ ،‬سمت جانشيني فرمانده کل قوا از سلسله مراتب‬ ‫حکومتي ايران حذف شد‪.‬‬

‫نخست‌وزير‪ :‬ميرحسين موسوي در‬ ‫‪ 1361‬و ‪1367‬‬

‫نزديکان خامنه‌اي‪ ،‬آقاي موسوي را يکي از «سران فتنه»‬ ‫مي‌دانند‪ .‬او در سال ‪ 1360‬پس از آن نخست‌وزير شد که‬ ‫مجلس ايران‪ ،‬به نخستين گزينه پيشنهادي آقاي خامنه‌اي‬ ‫(علي اکبر واليتي) راي نداد‪ .‬تمديد نخست‌وزيريش در‬ ‫سال ‪ 1364‬نيز‪ ،‬در شرايطي صورت گرفت که خامنه‌اي با‬ ‫ادامه مسئوليت آقاي موسوي مخالف بود ولي آيت‌اهلل خميني‬ ‫انتخاب فردي غير از وي را «خيانت به اسالم» دانست‪.‬‬ ‫ميرحسين موسوي در سال ‪ 1388‬به علت تاکيد بر انجام‬ ‫«تقلب» در انتخابات رياست جمهوري و حمايت از اعتراضات‬ ‫خياباني بعد از انتخابات‪ ،‬به شدت تحت فشار رهبر جمهوري‬ ‫اسالمي و منصوبانش قرار گرفت و حتي تعدادي از حاميان‬ ‫خامنه‌اي‪ ،‬خواستار اعدام او شدند‪.‬‬ ‫نهايتا‪ ،‬در بهمن ماه ‪ 1389‬آقاي موسوي و همسر‬ ‫او زهرا رهنورد در زندان خانگي قرار گرفتند که تا کنون‬ ‫ادامه داشته است‪ .‬به گفته فرمانده نيروي انتظامي ايران‪،‬‬ ‫حصر خانگي ميرحسين موسوي و مهدي کروبي‪ ،‬رهبران‬ ‫معترضان به انتخابات ‪ 1388‬به صالحديد شخص خامنه‌اي‬ ‫صورت گرفته است‪ .‬منصوبان آقاي خامنه‌اي‪ ،‬رفع حصر از‬ ‫اين دو رهبر معترضان به انتخابات را منوط به «توبه» يا‬ ‫«عذرخواهي» از رهبر دانسته و به شدت از عدم پذيرش‬ ‫چنين شرطي از سوي آنها انتقاد کرده‌اند‪.‬‬

‫رئيس ديوان عالي‪ :‬عبدالکريم‬ ‫موسوي اردبيلي در ‪ 1361‬و ‪1367‬‬

‫موسوي اردبيلي از مراجع تقليد اصالح طلب است‪.‬‬ ‫او از سال ‪ 1361‬تا ‪ 1368‬عالوه بر رياست ديوان عالي‬ ‫کشور‪ ،‬رياست شوراي عالي قضايي ايران را نيز به عهده‬ ‫داشت و نفر اول دستگاه قضايي ايران محسوب مي شد (در‬ ‫پي بازنگري قانون اساسي در ‪ 1368‬اين شورا حذف شد‬ ‫و سمت جديد «رياست قوه قضاييه» به وجود آمد)‪ .‬آقاي‬ ‫موسوي اردبيلي رابطه خوبي با محمد خاتمي و اکب ‌ر هاشمي‬

‫آيت‌اهلل يوسف صانعي و محمد موسوي خوئيني‌ها‪ ،‬در‬ ‫حال حاضر از روحانيون اصالح طلب و هر دو مورد انتقاد‬ ‫محافظه کاران نزديک به خامنه‌اي هستند‪.‬‬ ‫آيت‌اهلل صانعي‪ ،‬از مراجع تقليد اصالح طلب و مغضوب‬ ‫محافظه کاران حاکم است‪ .‬وي در دي‌ماه ‪ 1361‬جانشين‬ ‫محمدمهدي رباني املشي دادستان سابق کشور شد که پدر‬ ‫عروس آيت‌اهلل حسينعلي منتظري بود‪ .‬آقاي صانعي‪ ،‬در‬ ‫سال‌هاي اخير به خاطر فتواهاي نوگرايانه خود در زمينه‌هاي‬ ‫حقوق بشري زير فشار محافظه کاران قرار داشته است‪.‬‬ ‫فشار بر او‪ ،‬به ويژه بعد از انتخابات ‪ 1388‬افزايش يافت‬ ‫که به حمايت شديد از ميرحسين موسوي و معترضان به‬ ‫نتايج انتخابات پرداخت‪ .‬در پي اين موضع گيري‌ها‪ ،‬دفاتر‬ ‫آيت‌اهلل صانعي در شهرهاي مختلف و نهايتا دفتر اصلي او در‬ ‫قم مورد حمله نيروهاي لباس شخصي قرار گرفت‪ .‬همچنين‪،‬‬ ‫معاونت حقوقي رياست جمهوري از وي به اتهام «توهين به‬ ‫رئيس جمهور» شکايت کرد و جامعه مدرسين حوزه علميه‬ ‫قم با صدور بيانيه‌اي با «مرجعيت» اين مرجع تقليد مخالفت‬ ‫کرد‪ .‬وي در انتخابات رياست جمهوري ‪ 1392‬حامي حسن‬ ‫روحاني بود و از دولت آقاي روحاني حمايت مي کند‪.‬‬ ‫محمد موسوي خوئيني‌ها‪ ،‬از تير ماه ‪ 1364‬و در پي‬ ‫کناره‌گيري آقاي صانعي‪ ،‬توسط آيت‌اهلل خميني به سمت‬ ‫دادستاني کل منصوب شد‪ .‬وي اکنون دبير مجمع روحانيون‬ ‫مبارز‪ ،‬از تشکل‌هاي سياسي منتقد محافظه کاران حاکم است‪.‬‬ ‫بعد از انتخابات ‪ 1388‬گروهي از حاميان آيت‌اهلل خامنه‌اي‬ ‫خواستار منحل شدن مجمع شده و آن را به دست داشتن‬ ‫در «فتنه» متهم کردند‪ .‬برخي از مسئوالن و فرماندهان سپاه‬ ‫پاسداران‪ ،‬قبل و بعد از آن انتخابات آقاي موسوي خوئيني‌ها‬ ‫را از عوامل توطئه براي سرنگوني خامنه‌اي دانستند‪ .‬وي‬ ‫در انتخابات ‪ 1388‬از ميرحسين موسوي حمايت کرد‬ ‫و از معترضان به نحوه برگزاري و نتايج اعالم شده براي‬ ‫انتخابات بود‪ .‬او نيز از حاميان دولت حسن روحاني است‪.‬‬

‫رئيس مجلس خبرگان رهبري‪ :‬علي‬ ‫مشکيني در ‪ 1361‬و ‪1367‬‬

‫آقاي مشکيني در سال ‪ 1361‬و پس از تاسيس مجلس‬ ‫خبرگان رهبري‪ ،‬به رياست آن منصوب شد و تا زمان‬ ‫درگذشت در مرداد ‪ 1386‬در همين سمت قرار داشت‪ .‬اين‬ ‫روحاني‪ ،‬همچنين در زمان درگذشت خود‪ ،‬رئيس جامعه‬ ‫مدرسين حوزه علميه قم بود که مهم‌ترين تشکل روحانيون‬ ‫محافظه کار در ايران محسوب مي‌شود‪ .‬او از حاميان و‬ ‫معتمدان خامنه‌اي و در عين حال‪ ،‬داراي روابط نزديکي با‬ ‫اکبر‌هاشمي رفسنجاني بود‪ .‬او پيش از اوج گيري اختالفات‬ ‫ميان آقايان احمدي نژاد و‌هاشمي رفسنجاني و بحران‬ ‫انتخابات ‪ 1388‬درگذشت‪ .‬با اين حال‪ ،‬نسبت به آقاي‬ ‫احمدي‌نژاد هم نگاه مثبتي داشت‪.‬‬

‫فرمانده سپاه پاسداران‪ :‬محسن‬ ‫رضايي در ‪ 1361‬و ‪1367‬‬

‫آقاي رضايي دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام است‬ ‫و گروهي از حاميان رهبر‪ ،‬او را جزو «خواص بي‌بصيرت»‬ ‫دانسته‌اند‪ .‬دبير مجمع تشخيص اگرچه عضو حلقه ياران‬

‫اولين وزير اطالعات جمهوري اسالمي‪ ،‬در سال‌هاي اخير‬ ‫فعاليتي در عرصه سياسي نداشته و برخي از اصولگرايان او‬ ‫را هم جزو «خواص بي‌بصيرت» دانسته‌اند‪ .‬آخرين سمت‬ ‫حکومتي او‪ ،‬عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظام بود‬ ‫که اين سمت‪ ،‬در اسفند ‪ 1390‬از سوي خامنه‌اي تمديد‬ ‫نشد‪ .‬مسئوليت قبلي وي‪ ،‬نماينده ولي فقيه در سازمان حج‬ ‫و زيارت و رياست اين سازمان بود که استعفايش از آن‪ ،‬در‬ ‫دي ماه ‪ 1388‬مورد قبول رهبر قرار گرفت‪.‬‬

‫رئيس بنياد شهيد‪ :‬مهدي کروبي در‬ ‫‪ 1361‬و ‪1367‬‬

‫نزديکان خامنه‌اي‪ ،‬آقاي کروبي را يکي از «سران فتنه»‬ ‫مي‌دانند‪ .‬وي و همفکرانش در فروردين ‪ 1367‬با تاييد‬ ‫آيت‌اهلل خميني از «جامعه روحانيت مبارز» انشعاب کردند‬ ‫و «مجمع روحانيون مبارز» را‪ ،‬به دبيرکلي مهدي کروبي‪،‬‬ ‫تشکيل دادند‪ .‬آقاي کروبي در سال ‪ 1388‬به علت تاکيد‬ ‫بر وجود «تقلب» در انتخابات رياست جمهوري و حمايت از‬ ‫اعتراضات خياباني بعد از انتخابات‪ ،‬به شدت تحت فشار رهبر‬ ‫جمهوري اسالمي و منصوبانش قرار گرفت و حتي تعدادي از‬ ‫حاميان خامنه‌اي‪ ،‬خواستار اعدام او شدند‪ .‬نهايتا در ابتداي‬ ‫اسفند ‪ 1389‬مهدي کروبي و همسرش فاطمه کروبي‪ ،‬پس‬ ‫از حمالت نيروهاي لباس شخصي به محل سکونتشان‪ ،‬در‬ ‫شرايط زندان خانگي قرار گرفتند و آقاي کروبي در آبان‬ ‫‪ 1390‬بدون همسرش به يکي از آپارتمان‌هاي وزارت‬ ‫اطالعات انتقال يافت‪.‬‬ ‫وي در بهمن ‪ 1392‬به منزل شخصي خود در جماران‬ ‫منتقل شد و هنوز در اين منزل در حصر خانگي است‪.‬‬

‫ترکيب معتمدان آيت‌اهلل خميني‬

‫با مرور ترکيب مسئوالن ارشد حکومتي ايران در زمان‬ ‫آيت‌اهلل خميني‪ ،‬و با مستثني کردن شخص آيت‌اهلل خامنه‌اي‬ ‫به عنوان رئيس جمهور و سپس رئيس مجمع تشخيص‬ ‫نظام (چون رهبر فعلي است که ساير نيروهاي سياسي‬ ‫بر مبناي دوري يا نزديکي به او ديگر مورد قضاوت قرار‬ ‫مي‌گيرند)‪ ،‬نتيجه‌گيري‌هاي زير در مورد ‪ 18‬سمت باقي مانده‬ ‫قابل استباط است‪:‬‬ ‫در سال ‪ 1361‬از ميان ‪ 16‬نهاد حکومتي مهم ايران‬ ‫(با مستثني کردن رياست جمهوري که در اختيار شخص‬ ‫آقاي خامنه‌اي بوده و سمت‌هاي وزارت اطالعات‪ ،‬رياست‬ ‫مجمع تشخيص و جانشيني فرماندهي کل قوا که هنوز وجود‬ ‫نداشته)‪ 3 ،‬نهاد تحت مديريت کساني قرار داشته که قبل‬ ‫از سال ‪ 1388‬از دنيا رفته اند (دفتر آيت‌اهلل خميني‪ ،‬مجلس‬ ‫خبرگان و نمايندگي ولي فقيه در سپاه) و يک سمت متعلق به‬ ‫مقامي بوده که اکنون جزو مراجع تقليد سنتي است و کمتر در‬ ‫مسائل سياسي اظهارنظر مي‌کند (دبيري شوراي نگهبان)‪ .‬از‬ ‫ميان ‪ 12‬نهاد حکومتي باقي مانده‪ ،‬سهم مديريت طيف‌هاي‬ ‫مختلف به شرح زير بوده است‪:‬‬ ‫نه نهاد توسط کساني اداره مي‌شده که هم اکنون جزو‬ ‫«حاميان فتنه» به شمار مي‌آيند‪ :‬نخست‌وزيري‪ ،‬رياست‬ ‫مجلس‪ ،‬رياست شوراي عالي قضايي (و ديوان‌عالي کشور)‪،‬‬ ‫دادستاني کل کشور‪ ،‬رياست بنياد مستضعفان‪ ،‬رياست‬ ‫بنياد شهيد‪ ،‬رياست صدا و سيما و نمايندگي ولي فقيه در‬ ‫روزنامه‌هاي کيهان و اطالعات‪.‬‬ ‫دو نهاد‪ ،‬يعني سپاه پاسداران و کميته امداد امام خميني‪،‬‬ ‫در مديريت کساني بوده که در سال‌هاي اخير‪ ،‬جزو «خواص‬ ‫بي‌بصيرت» يا «ساکتين فتنه» محسوب شده‌اند‪.‬‬ ‫و سرانجام يک نهاد يعني بسيج مستضعفين (در بخشي‬ ‫از سال ‪ )1361‬تحت فرماندهي کسي بوده که هم اکنون‪ ،‬در‬ ‫زمره اصولگرايان داراي بصيرت طبقه بندي مي‌شود‪ ،‬هرچند‬ ‫در انتهاي سال‪ ،‬به فردي که «حامي فتنه» محسوب مي‌شود‬ ‫واگذار شده است‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1367‬از ميان ‪ 17‬نهاد حکومتي مهم ايران (با‬ ‫مستثني کردن رياست جمهوري و مجمع تشخيص که در‬ ‫اختيار شخص آقاي خامنه‌اي بوده)‪ ،‬دو نهاد تحت مديريت‬ ‫کساني قرار داشته که قبل از سال ‪ 1388‬از دنيا رفته اند‬ ‫(دفتر آيت‌اهلل خميني و مجلس خبرگان) و يک سمت متعلق‬ ‫به مقامي بوده که اکنون جزو مراجع تقليد سنتي است و کمتر‬ ‫در مسائل سياسي اظهارنظر مي‌کند (دبيري شوراي نگهبان)‪.‬‬

‫دنباله در صفحة ‪31‬‬


27

March 2015

27

1393 ‫اسفند‬

SHOPPING FOR CAR INSURANCE? CALL ME FIRST. AVERAGE ANNUAL SAVINGS:

Protect your world

498

$

Auto • Home • Life • Retirement

*

DRIVERS WHO SWITCHED FROM:

Progressive State Farm

562 * on average with Allstate * saved 467 on average with Allstate * saved $362 on average with Allstate

saved

$

$

Save even more than before with Allstate. Drivers who switched to Allstate saved an average of $498* a year. So when you’re shopping for car insurance, call me first. You could be surprised by how much you’ll save.

Call me today to discuss your options. Some people think Allstate only protects your car. Truth is, Allstate can also protect your home or apartment, your boat, motorcycle - even your retirement and your life. And the more of your world you put in Good Hands®, the more you can save.

Hooman Moaveni (678) 366-7979

Hooman Moaveni (678) 366-7979

11285 Elkins Rd., Suite J8 Roswell hoomanmoaveni@allstate.com

55367

Annual savings based on information reported nationally by new Allstate auto customers for policies written in 2012. Acutal savings will vary. Allstate Fire and Casualty Insurance Company © 2013 Allstate Insurance Company

11285 Elkins Rd., Suite J8 Roswell Hoomanmoaveni@allstate.com Insurance subject to terms, qualifications and availability. Allstate Property and Casualty Insurance Company, Allstate Fire and Casualty Insurance Company. Life insurance and annuities issued by Lincoln Benefit Life Company, Lincoln, NE, Allstate Life Insurance Company, Northbrook, IL, and American Heritage Life Insurance Company, Jacksonville, FL. In New York, Allstate Life Insurance Company of New York, Hauppauge, NY. Northbrook, IL. © 2010 Allstate Insurance Company.

53422

Geico




30

March 2015 1393 ‫اسفند‬

30


‫‪31‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫آشنايي با‬ ‫روانشناسي‬ ‫نوروز را‬ ‫جشن بگيريم‬ ‫در چند شماره قبل مطالبي در مورد اعتياد به عرضتان‬ ‫رسيد‪ .‬در پايان مقاله ماه گذشته نوشتم که در چند شماره‬ ‫آينده به پژوهش در مورد مسايل ديگري در مورد اعتياد‪ ،‬از‬ ‫جمله روش‌هاي درمان اعتياد خواهيم پرداخت‪ ،‬ولي با توجه‬ ‫به اينکه نوروز در پيش است‪ ،‬اجازه بدهيد که ادامه آن‬ ‫بحث را به شماره‌هاي آينده موکول کنيم و در اين شماره‪،‬‬ ‫جنبه‌هايي از نوروز را از نظر رواني مورد بررسي قرار دهيم‪.‬‬ ‫پيش از هر صحبت ديگري دوست دارم كه نوروز‬ ‫باستاني و فرارسيدن سال نو را به همه شما عزيزان و‬ ‫خانواده‌هاي شما تبريك بگويم‪ .‬آرزو دارم كه سال جديد‬ ‫خورشيدي براي شما سالي سرشار از سالمتي‪ ،‬سعادت‪،‬‬ ‫شادماني و موفقيت باشد‪.‬‬ ‫چند سال پيش‪ ،‬روز اول نوروز به دوستي كه مجرد بود‬ ‫و در ايالتي ديگر زندگي مي‌كرد تلفن كردم تا نوروز را به او‬ ‫تبريك بگويم‪ .‬از او پرسيدم كه آيا سمنو پيدا كرده؟ گفت‪،‬‬ ‫«نه؛ اصال امسال سفره هفت سين پهن نكرده‌ام‪ ».‬از جوابش‬ ‫تعجب كردم چرا كه اين دوست‪ ،‬ايران و آداب و رسوم‬ ‫ايرانيان را خيلي دوست داشت‪ .‬او سال‌ها در امريكا بود ولي‬ ‫همواره دلش در ايران است و براي ايران مي‌تپد‪.‬‬ ‫چون از جوابش تعجب كردم از او پرسيدم كه دليلش‬ ‫براي سفره پهن نكردن چه بود‪ .‬با اوقاتي تلخ و صدايي كه‬ ‫از دل شکسته‌اش سخن مي‌گفت جواب داد‪« ،‬اي بابا‪....‬‬ ‫اينجا كه عيد‪ ،‬عيد نيست! اص ً‬ ‫ال نوروز حال و هواي نوروز را‬ ‫ندارد‪ .‬خانواده كه اينجا نيستند تا آدم با آنها جشن بگيرد‪.‬‬ ‫اول نوروز هم مثل باقي روزهاي سال بايد سر کار رفت و‬ ‫آخر شب خسته و کوفته به خانه آمد‪ .‬نه تعطيلي چند روزه‬ ‫نوروز هست و نه اقوامي که به ديدنشان رفت‪ .‬از او پرسيدم‪،‬‬ ‫«پس دوستانت چي؟» جواب داد‪« ،‬اص ً‬ ‫ال که چي؟ حاال سفره​‬ ‫اي هم پهن کرديم‪ ،‬به ديدن چهار تا دوست هم رفتيم‪ ،‬و سه‬ ‫تا شيريني و چهار تا چاي هم خورديم ‪ ...‬خوب که چي؟!»‬ ‫ديدم دلش خيلي پر است و خاطرش افسرده‪ ،‬پرتر و‬ ‫افسرده​تر از باقي اوقات‪.‬‬ ‫نوروز‪ ،‬شروع سالي نو‪ ،‬در خاطر همه دليلي بر شادي و‬

‫پايکوبي نيست‪ .‬بسياري از هم وطنان ما‪ ،‬به خصوص آنها‬ ‫که در خارج از کشور هستند‪ ،‬در اين موقع سال احساس‬ ‫افسردگي مي​کنند‪.‬‬ ‫بعضي به دليل اينکه نوروز‪ ،‬بيش از باقي سال‪ ،‬برايشان‬ ‫يادآور حقيقتي است که از وطن دور هستند؛ بعضي به دليل‬ ‫اينکه دلشان براي اقوامشان تنگ شده‪ ،‬بعضي به دليل اينکه‬ ‫نوروز برايشان يادآور داليلي است که اص ً‬ ‫ال باعث خارج‬ ‫شدنشان از ايران شده‪ ،‬بعضي به دليل اينکه در سال گذشته‬ ‫عزيزي را از دست داده​اند؛ بعضي به دليل اينکه نوروز يادآور‬ ‫نوروزهاي قبل است که درآن زمان خوشحال‌تر بوده​ اند؛‬ ‫بعضي به دليل اينکه در سال گذشته طالق گرفته​اند؛ بعضي‬ ‫به دليل اينکه اضطراب دارند که سرنوشت خودشان يا ايران‬ ‫چه خواهد شد؛ بعضي به دليل اينکه فقر مانع آن مي​شود تا‬ ‫هديه​اي براي بچه​هايشان تهيه کنند‪....‬‬ ‫دالئل زياد هستند ولي اکثرشان غالبًا يکسان است؛‬ ‫افسردگي و دل​شکستگي‪ ،‬به خصوص در دوران عيد نوروز‪.‬‬ ‫حاال اجازه بدهيد که اين افسردگي و دل​شکستگي را از‬ ‫ديدگاه روانشناسي مورد بررسي قرار دهيم‪.‬‬

‫همه ما در زندگي احتياج به احساس کنترل در زندگيمان‬ ‫داريم‪ .‬يعني احتياج داريم که احساس کنيم که آنچه بر سر‬ ‫ما مي​آيد تحت کنترل خود ماست‪ .‬اين حقيقت به خصوص‬ ‫در مورد مسائل منفي و ناخوشايند زندگي صادق است‪ .‬مث ً‬ ‫ال‬ ‫وقتي براي کسي ناراحتي پيش مي​آيد‪ ،‬از نظر روحي و رواني‬ ‫براي آن شخص مهم است که احساس کند که راه​حل مسئله‬ ‫در دست خود اوست‪.‬‬ ‫مادامي که ما حس تسلط و کنترل بر روي زندگي داشته‬ ‫باشيم احساس افسردگي و دل​شکستگي نمي​ کنيم (توجه‬ ‫داشته باشيد که فرق زيادي بين افسردگي و غمناک بودن‬ ‫هست‪ .‬کسي که غمي دارد معموالً براي مدت کوتاهي غم​‬ ‫زده است و حاالتش مانع لذت بردن او از باقي زندگي نمي​‬ ‫شوند‪ .‬ولي کسي که افسرده است از زندگي لذت زيادي نمي​‬ ‫برد يا خيلي کمتر از لذتي را که مي​تواند حس کند‪ ،‬از زندگي‬ ‫مي​برد‪).‬‬ ‫وقتي انسان احساس مي​ کند که بر روي يک سري‬ ‫زندگيش‬ ‫مسائل‬ ‫از‬ ‫کنترل ندارد‪ ،‬معموالً‬ ‫يا عصباني مي​ شود يا‬ ‫غمگين‪ .‬اگر حس کنترل‬ ‫به زودي دستش بيايد‪،‬‬ ‫آن عصبانيت يا غمگيني‬ ‫از بين مي​ رود‪ .‬ولي اگر‬ ‫آن حس کنترل براي‬ ‫مدتي طوالني به دستش‬ ‫نيايد معموالً انسان‬ ‫دچار افسردگي مي​ شود‪.‬‬ ‫وقتي انسان افسرده شد‬ ‫بسياري از مسائل زندگي‬ ‫برايش پوچ و بي​ مفهوم‬ ‫به نظر مي​رسند و آنچه که‬ ‫قب ً‬ ‫ال از آن لذت مي​ برده‪،‬‬ ‫برايش بي​معنا و فاقد لذت‬ ‫مي​شود‪.‬‬ ‫و‬ ‫افکار‬ ‫چون‬ ‫احساساتي که فرد را‬ ‫افسرده کرده​اند خوشايند‬ ‫اشخاص‬ ‫نيستند‪،‬‬ ‫افسرده معموالً از افکار‬ ‫و احساساتي که در ابتدا‬ ‫آنها را افسرده کرده​ اند‬ ‫فراري هستند‪ .‬ما مي​بينيم که بسياري از موارد افسردگي به‬ ‫خاطر غمگيني نمي​باشند بلکه دليلشان فرار فکري از حس‬ ‫کردن غم دروني است‪.‬‬ ‫حاال برگرديم به نوروز‪ :‬بسياري از هم​ وطنان ما در‬ ‫مورد مسائل مربوط به ايران احساس کنترل نمي​کنند‪ ،‬چه‬ ‫مسائل خانوادگي‪ ،‬چه مسائل سياسي و چه مسائل اجتماعي‬ ‫و اقتصادي‪ .‬اين حس کنترل نداشتن بر روي مسائل ايران‬ ‫سال‌هاست که گريبانگير بسياري از هموطنان ماست‪.‬‬ ‫بسياري از ايرانيان خارج از ايران‪ ،‬حتي در خروجشان از‬ ‫ايران‪ ،‬يا باقي​ماندنشان در خارج احساس کنترل نداشته و‬ ‫ندارند‪ .‬همچنين بسياري از هم​ وطنان ما آرزو دارند که در‬ ‫زمان عيد نوروز‪ ،‬باز مثل گذشته‪ ،‬با خانواده​ شان در ايران‬ ‫باشند‪ ،‬ولي اين نيز انگار از کنترلشان خارج است‪.‬‬ ‫اين کنترل نداشتن و احساس اجبار به قبول حقايق‬ ‫زندگي‪ ،‬بسياري از ايرانيان را‪ ،‬در داخل و خارج کشور‪ ،‬به‬ ‫افسردگي نشانده‪ .‬نوروز‪ ،‬براي بسياري از هموطنان‪ ،‬از يک‬ ‫طرف بزرگداشت سالي جديد و يادآور خاطرات شيرين‬ ‫گذشته و از طرفي ديگر يادآور بعضي احساسات ناچاري و‬

‫دنباله از صفحة ‪26‬‬ ‫از ميان ‪ 15‬نهاد حکومتي باقي مانده‪ ،‬سهم مديريت طيف‌هاي‬ ‫مختلف به شرح زير بوده است‪:‬‬ ‫‪ 12‬نهاد توسط کساني اداره مي‌شده که هم اکنون‬ ‫جزو «حاميان فتنه» به شمار مي‌آيند‪ :‬نخست‌وزيري‪ ،‬رياست‬ ‫مجلس‪ ،‬رياست شوراي عالي قضايي (و ديوان‌عالي کشور)‪،‬‬ ‫دادستاني کل کشور‪ ،‬جانشيني فرمانده کل قوا‪ ،‬رياست‬ ‫بسيج‪ ،‬نمايندگي ولي فقيه در سپاه‪ ،‬رياست بنياد مستضعفان‪،‬‬ ‫رياست بنياد شهيد‪ ،‬رياست صدا و سيما و نمايندگي ولي‬ ‫فقيه در روزنامه‌هاي کيهان و اطالعات‪.‬‬ ‫‪ 3‬نهاد‪ ،‬يعني وزارت اطالعات‪ ،‬سپاه پاسداران و کميته‬ ‫امداد امام خميني‪ ،‬در مديريت کساني بوده که در سال‌هاي‬ ‫اخير‪ ،‬جزو «خواص بي‌بصيرت» يا «ساکتين فتنه» محسوب‬ ‫شده‌اند‪.‬‬ ‫و نهايتا‪ ،‬هيچ يک از نهادهاي حکومتي مورد بررسي‪،‬‬ ‫توسط کساني اداره نمي‌شده که هم اکنون‪ ،‬در زمره‬ ‫اصولگرايان داراي بصيرت طبقه بندي مي‌شود‪.‬‬ ‫در پاسخ به اين پرسش که چرا در ميان ياران و‬

‫‪31‬‬

‫کنترل نداشتن است‪ .‬چون به خاطر آوردن آن برايشان غ ​‬ ‫م‬ ‫انگيز است‪ .‬آنها ترجيح مي​دهند که نوروز را جشن نگيرند تا‬ ‫غم و غصه​شان تازه نشود‪ .‬يا اگر به ظاهر جشن مي​گيرند در‬ ‫باطن دلشان پر است و غم​زده هستند‪.‬‬ ‫اگر چه جشن نگرفتن و نوروز را بي​ معني ديدن‬ ‫ممکن است در آن مقطع زماني از غم و غصه​ ما کم کند‪،‬‬ ‫در درازمدت برايمان نتايج منفي به همراه دارد‪ .‬دليلش اين‬ ‫است که پادزهر افسردگي احساس نکردن نيست! پادزهر‬ ‫افسردگي اين است که غم خود را احساس کنيم‪ ،‬آن غم‬ ‫را با نزديکانمان در ميان بگذاريم‪ ،‬به دوستان و آشنايان‬ ‫و اقواممان بگوييم که دلمان برايشان تنگ شده و به‬ ‫عزيزانمان بگوييم که چقدر برايمان عزيز هستند‪.‬‬ ‫پادزهر افسردگي در ايام عيد سفره هفت​ سين پهن‬ ‫نکردن نيست! پادزهر اين است که سفره هفت سين را‬ ‫بچينيم و يکي دو دوست را هم دعوت کنيم تا پيش ما بيايند‬ ‫و با هم شيريني عيد بخوريم‪ .‬پادزهر افسردگي در دوران‬ ‫نوروز اين نيست که اص ً‬ ‫ال برويمان نياوريم که نوروز رسيده‪،‬‬ ‫بلکه بايد قبول کنيم که نوروز آمده و وقت آن است که به چند‬ ‫نفر عيدي بدهيم! خوشحال کردن ديگران‪ ،‬حتي اگر غريبه‬ ‫باشند‪ ،‬ما را هم خوشحال خواهد کرد‪ .‬مث ً‬ ‫ال تصور کنيد که چه‬ ‫احساسي به شما دست مي​دهد اگر در روز عيد به چند انسان‬ ‫که بي خانمان هستند کمکي کنيد‪.‬‬ ‫با حقايق زندگي بايد روبرو شد‪ ،‬اگر چه ممکن است‬ ‫روبرو شدن با آنها در کوتاه​مدت باعث ناراحتي و غم​زدگي‬ ‫شود‪.‬‬ ‫اگر چه بر روي بعضي مسائل مربوط به ايران‪ ،‬يا ديگر‬ ‫موارد زندگي‪ ،‬ممکن است کنترل زيادي نداشته باشيم‪ ،‬اين‬ ‫دليل نمي​شود که بر روي هيچ مسئله‌اي کنترل نداريم‪.‬‬ ‫به طور مثال اگر چه براي نوروز ممکن است نتوان در‬ ‫ايران و در کنار عزيزان بود‪ ،‬ولي مي‌توان به آنها تلفن کرد‪.‬‬ ‫مي​توان به دوستان در داخل آمريکا تلفن کرد‪ .‬مي​توان با‬ ‫دوستان کنار هم جمع شد و نوروز را جشن گرفت‪ .‬در همه جا‬ ‫مي​توان سبزه سبز کرد‪ .‬به ياد آوردن اينکه هنوز در بسياري‬ ‫از مسائل مربوط به ايران‪ ،‬نوروز‪ ،‬و زندگي کنترل داريم مي​‬ ‫تواند افسردگي ما را در ايام نوروز کاهش دهد تا بتوانيم با‬ ‫تمام وجود نوروز را جشن بگيريم‪.‬‬ ‫نوروز‪ ،‬مثل بسياري از مراسم ديگر‪ ،‬به ما هويت فرهنگي‬ ‫مي​دهد و انسان به چنين هويتي نياز دارد تا هم عزيزان و‬ ‫هم خود را در چهارچوب آن هويت بشناسد‪ .‬آن نوروز که با‬ ‫دوستم پاي تلفن صحبت مي​کردم احساس کردم که دلش‬ ‫پر است‪ .‬از او خواهش کردم که سفره هفت​سين را بيندازد‬ ‫‪ ...‬و تا من پاي تلفن هستم سفره را بيندازد! باالخره قبول‬ ‫کرد که آن کار را بکند‪ .‬پاي تلفن گفت که سير ندارد ‪ ....‬پودر‬ ‫سير بر روي سفره گذاشت! سيب هم نداشت ‪ ...‬آب سيب بر‬ ‫روي سفره گذاشت! سنجد و سمنو هم که نداشت به جايش‬ ‫شربت سکنجبين و يک سماور بر روي سفره​اش گذاشت!‬ ‫پاي تلفن از شربت سکنجين و پودر سير و آب سيبش کلي‬ ‫خنديديم‪ .‬پس از خنده‪ ،‬از خاطرات خوش نوروزهاي گذشته‬ ‫سخن گفتيم‪ .‬از خانواده​اش برايم گفت و اينکه چقدر دلش‬ ‫برايشان تنگ شده‪ ،‬باز کردن درد دلش در ابتدا برايش غم​‬ ‫انگيز بود‪ ،‬ولي در آخر صحبتمان تصميم گرفت که به اقوامش‬ ‫در ايران تلفن بکند‪ ،‬در ضمن تصميم گرفت که به مغازه‬ ‫ايراني برود و سنجد و سيب و سبزه بخرد! در ضمن تصميم‬ ‫گرفت که آن روز خوش بگذراند و از نوروز‪ ،‬تا جايي که در‬ ‫توانش هست‪ ،‬لذت ببرد‪.‬‬ ‫براي همه شما هموطنان عزيز آرزوي سالمتي و شادي‬ ‫دارم و اميدوارم که نوروز را جشن بگيريد‪.‬‬ ‫نوروز باستاني بر همه شما مبارک!‬

‫معتمدان آيت‌اهلل خميني‪ ،‬تعداد مسئوالني که هم اکنون جزو‬ ‫افراد داراي بصيرت محسوب مي‌شوند چنين ناچيز بوده‌اند‪،‬‬ ‫منصوبان خامنه‌اي غالبا استدالل مي‌کنند که «مالک‪ ،‬حال‬ ‫افراد است‪ ».‬به تاکيد آنها‪ ،‬گروهي از همراهان بنيانگذار‬ ‫جمهوري بعدها منحرف شده‌اند يا حتي از همان زمان در خط‬ ‫انقالب نبوده‌اند اما انحراف خود را از آيت‌اهلل خميني پنهان‬ ‫مي‌کرده‌اند‪.‬‬ ‫با اين استدالل‪ ،‬مي‌توان موافق يا مخالف بود‪ .‬در عين‬ ‫حال در صورت پذيرش چنين استداللي‪ ،‬اين ابهام مطرح‬ ‫مي‌شود که چرا قدرت تشخيص رهبر انقالب در حدي نبوده‬ ‫که متوجه شود اکثريت قاطع معتمدان وي «منحرف» يا‬ ‫«مستعد انحراف» بوده‌اند؟‬ ‫به طور مشخص‪ ،‬چگونه قابل توضيح است که از ميان‬ ‫مسئوالن ارشد و منصوبان آيت‌اهلل خميني در پايان دوران‬ ‫رهبريش‪ ،‬جز شخص خامنه‌اي‪ ،‬فرد ديگري در سي و‬ ‫ششمين سالگرد پيروزي انقالب جزو «خواص بابصيرت»‬ ‫تلقي نمي‌شود؟‬


‫‪32‬‬

‫فرهنگ‬ ‫گفتگو‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫وسيله متشرعين زنگ خطري بود که بگوش مي‌رسيد‪.‬‬ ‫ترس روحانيون از گسترش بهاييت در نتيجه از دست‬ ‫دادن قدرت و کساد شدن بازار ماديات و درآمد آنان از وجوه‬ ‫نقدي مردم شيعه مذهب در ايران‪ ،‬به بهانه حفظ بيضه اسالم‪،‬‬ ‫فرياد (وا اسالما و واشريعتا) بلند نمودند‪ .‬و اين فرياد‌هاي‬ ‫(اسالم در خطر است) را تا توانستند در مراسم و مجالس به‬ ‫خورد مومنين اهلل دادند‪ ،‬در واقع ضرورت مقابله با آيين بهايي‬ ‫و ايرانيان بهايي از همان شروع حکومت پادشاهي در ايران‬

‫و مرد و آموزش و پرورش همگاني بويژه بانوان را تاکيد ميکرد‬ ‫فقط چند سطري زير عنوان «فتنه باب» بياموزند‪.‬‬ ‫داستان تاسف برانگيز ديگر که نشاندهنده عقب نشيني‬ ‫دستگاه دولت در مقابل مذهبيون است داستان شنيدني‬ ‫دلجويي از آيت‌اهلل بروجردي است‪.‬‬ ‫گويا در سفر به خارج از ايران از شاه و ملکه ثريا در حال‬ ‫شنا عکسهايي در يکي از مجالت خارجي چاپ شده است که‬ ‫در اين عکس‌ها ملکه ثريا‪ ،‬گويا با مايوي شنا بوده است‪ .‬اين‬

‫دکتر پرويز ايزدي ‪ -‬آتالنتا‬ ‫خوانندگان عزيز مي‌توانند براي اظهار نظر و ارتباط‬ ‫مستقيم و خواندن مقاالت و اشعار نويسنده به وبالگ‬ ‫«فرهنگ گفتگو» مراجعه فرمايند‪:‬‬ ‫‪ParvizIzadi.wordpress.com‬‬ ‫شماره گذشته را بدين مطلب اختصاص داده بودم که‪:‬‬ ‫زماني که بدرخواست علماي دين رضاشاه دست از جمهوريت‬ ‫برداشت و نظام مشروطه سلطنتي را با آن قانوني که زنجير‬ ‫بر پاي اصالحات بسته بود پذيرفت‪ ،‬دو راه بيشتر جلوي پاي‬ ‫خود نديد‪.‬‬ ‫يکي آنکه از اصالحات چشم‌پوشي نمايد که اين با خوي‬ ‫ميهن‌پرستي او در تضاد بود‪ ،‬و يا آنکه با مماشات و گاهي از‬ ‫موارد با اعمال زور دست به اصالحات زند که در اين حالت‬ ‫مجبور به قبول استبداد بود که براي جلوگيري از شورش‬ ‫توده مردم که حداقل هر شب جمعه پاي منبر روضه‌خوانان‬ ‫مي‌نشستند و به دستور علما‪ ،‬حاضر به انجام هر کاري بودند‪،‬‬ ‫رضاشاه هم از وجود دشمن واهي يعني «بهائيان» استفاده‬ ‫نمايد تا بدينوسيله بتواند از شورش کور عوام‌الناس جلوگيري‬ ‫نمايد!‬ ‫نکته مهم ديگري که بايد مورد توجه قرار گيرد‬ ‫اسالم‌زدگي اکثريت جامعه آن‌زمان و زمان حاضر است‬ ‫که يا ناشي از اسالم‌گرايي تعصب‌وار‪ ،‬و يا ناشي از ترس‬ ‫اسالم‌گرايان بوده و هست‪ ،‬که نتيجه نهايي آن بارور شدن‬ ‫درخت تنومندي به نام خشونت مذهبي بوده و هست که در‬ ‫زمان محمدرضا شاه به شدت محيط مناسبي براي رشد و نمو‬ ‫خود يافته بود!‬

‫چرا رهبران ديني از گسترش آيين بهايي‬ ‫وحشت داشته و دارند؟‬ ‫قلم را به دست نويسنده کتاب مستند «خون و گل سرخ»‬ ‫ايرج مهين گستر مي‌سپارم که بما بگويد آنچه را که نوشتن آن‬ ‫در ايران ممنوع بود و هنوز هم در خارج از ايران اسالم‌گرايي‬ ‫يا ترس از اسالم‌گرايان ما را مجبور به سانسور مي‌کند‪:‬‬ ‫« تنها در فاصله انتقال حکومت (بعد از پهلوي اول) تا نيمه‬ ‫دهه بيست‪ ،‬حد فاصل ميانه جنگ بين‌الملل دوم که حاکميت‬ ‫جوان در بخش اداره مملکت‪ ،‬و رهبري ديني در بخش مذهب‪،‬‬ ‫هر يک در حال بازسازي خود و نوسازي و استحکام منافع خود‬ ‫بودند‪ ،‬تقريبا» در اين ايام مطبوعات تا حدودي آزاد منتشر‬ ‫مي‌شد‪.‬‬ ‫روشنفکران با ارايه افکار و بحث‌هاي داغ سياسي خود‪،‬‬ ‫خوب يا بد‪ ،‬صحيح يا ناصحيح‪ ،‬تمرين دموکراسي مي‌نمودند‪.‬‬ ‫تازه جامعه ايراني داشت در اين مدت بسيار اندک که در‬ ‫تاريخ دوران معاصر به دوران کوتاه آزادي بيان و دموکراسي‬ ‫نيم بند مشهور شد توانست اندکي آزادي را مزمزه کند‪ ،‬اما‬ ‫دريغا شهابي بود از اين سوي آسمان سياسي ايران پديد آمد‬ ‫و از سوي ديگر به خاموشي گراييد‪ .‬در واقع چند سالي بيش‬ ‫نبود و ديري نپاييد‪.‬‬ ‫جامعه بهاييان در ايران خسته از مظالم و فشارهاي‬ ‫عصبي مکرر و طوالني از سوي مذهبيون تندرو‪ ،‬مانند هموطنان‬ ‫ديگر بنا بود اندکي نفس به راحتي برکشند که در همان ابتداي‬ ‫پادشاهي پهلوي دوم‪ ،‬واقعه شهر يزد و آزار بهاييان آن ديار‬

‫با طرح‌هاي مختلف و وسيله گروه‌هاي کوچک شکل گرفت و‬ ‫ريشه‌هاي دشمني‌ها آرام آرام مي‌رفت تا صورت خشن‌تري‬ ‫بخود گيرد‪ .‬هر چقدر حکومت کوتاه مي‌آمد و امتياز مي‌داد‬ ‫رهبران مذهب بيشتر طلب مي‌کردند‪ ...‬گفتني آنکه دولتيان‬ ‫هم در اين قضايا دست داشتند و دست‌هايي سر سپرده‪،‬‬ ‫ترس از دست دادن جاه و مقام و يا تمکين از روي دينداري‬ ‫از ظلمي‌که بر هموطنان دگرانديش يا به بهاييان روا مي‌شد‪،‬‬ ‫چشم برهم مي‌گذاردند و در اکثر مواقع سازمان‌هايي نظير‬ ‫وزارت کشور‪ ،‬يا شهرباني و يا دادگستري که بايد حامي‌عدل‬ ‫و عدالت و نگهبان قانون و آزادي نسبي مردم و شهروندان‬ ‫باشند‪ ،‬به کرات ديده شد در حوادث جرم و جنايت خود را به‬ ‫جهالت زده و حتي موضوع را وارونه جلوه مي‌دادند‪.‬‬ ‫ناآرامي‌ها و آشوب‌هاي دهه بيست (‪ 1941‬ميالدي) در‬ ‫ايران با گسترش برنامه‌هاي تدوين شده عليه بهاييان وسيله‬ ‫متعصبين مذهبي و همکاري بازاري‌ها که ستون اقتصاد طبقه‬ ‫مذکور بودند‪ ،‬و ميدان‌دارها و آشوب طلبان مزد بگير که بازوي‬ ‫فشار و يا به بياني سربازان امام زمان بودند در حال گسترش‬ ‫و تداوم بود‪...‬‬ ‫از ‪ 1946/1326‬م – مذهبيون يکسونگر و متشرعين‬ ‫با اشاره رهبري با فشار وارد آوردن بر مديران اداره‬ ‫مملکت خواستگاه خود را مبني بر‪ :‬قدرت‌طلبي ديني‪ ،‬حذف‬ ‫انديشمندان و روشنفکران و حق طلبان مستقل‪ ،‬خواست خود‬ ‫را به اجراي شريعت‪ ،‬علنا» نشان دادند‪)1( ».‬‬

‫اشغال و خراب کردن مرکز بهاييان‬ ‫(حظيره القدس) سبب تسکين قلب آيت‌اهلل‬ ‫است!‬

‫منظور نگارنده کتاب «خون و گل سرخ» از اظهار علني‬ ‫خواست علما به اجراي شريعت بر مي‌گردد به درخواست‬ ‫آيت‌اهلل حسين بروجردي از محمدرضا شاه پهلوي‪ ،‬که‬ ‫داستاني شنيدني است‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1326‬پس از فوت آيت‌اهلل سيد ابوالحسن‬ ‫اصفهاني‪ ،‬آيت‌اهلل حاج حسين بروجردي به جانشيني وي‬ ‫مرجع شيعيان مي‌گردد‪ .‬به محمد تقي فلسفي دستور مي‌دهد‬ ‫که در طهران جلسه تفسير قرآن برگزار نمايد و در ضمن رابط‬ ‫بين او و محمدرضا شاه باشد‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1327‬آيت‌اهلل بروجردي از طريق فلسفي به‬ ‫شاه پيغام مي‌رساند که بايد تعاليم ديني نيز مثل خواندن‬ ‫و نوشتن جزو تعليمات ابتدايي قرار گيرد‪ ،‬و شاه نيز براي‬ ‫دلجويي از آيت‌اهلل بروجردي جواب مساعد مي‌دهد و بدنبال‬ ‫آن کميسيوني تشکيل مي‌شود تا در برنامه‌هاي درسي مدارس‬ ‫تجديد نظر گردد و تعليمات ديني نيز در آن گنجانيده شود‪.‬‬ ‫اين کميسيون مرکب بود از آقايان فلسفي‪ ،‬شهابي‪ ،‬مشکوه‪،‬‬ ‫شعراني‪ ،‬دکتر سحابي‪ ،‬محمد تقي سبزواري و مهندس‬ ‫بازرگان‪)2(.‬‬ ‫اين پيروزي قشريون مذهبي سبب گرديد که مغزشويي‬ ‫نوجوانان و جوانان نه تنها در محراب و منبر بلکه در مدارس‬ ‫جديد سرلوحه معلمين شرعيات قرار گيرد و تا توانند در باره‬ ‫حفظ قدرت اسالم داد سخن دهند و از طرف ديگر نوجوانان و‬ ‫جوانان را از آنچه به نام نهضت بهايي که در سرتاسر دنيا در‬ ‫حال گسترش بود‪ ،‬و جدايي دين از حکومت‪ ،‬برابر حقوقي زن‬

‫عکس‌ها بدست آيت‌اهلل بروجردي ميافتد و او هم به وسيله‬ ‫فلسفي به شاه پيغام ميدهد که بهتر است که شما تظاهر به‬ ‫اسالم نماييد‪ ،‬و شاه نيز براي دلجويي از آيت‌اهلل بروجردي به‬ ‫درخواست‌هاي آيت‌اهلل در جهت گنجانيدن تعليمات ديني در‬ ‫مدارس‪ ،‬و مبارزه با بهائيان جواب مساعد مي‌دهد‪)3( .‬‬ ‫به روايتي ديگر در کتاب «در دامگه حادثه» چنين‬ ‫مي‌خوانيم‪:‬‬ ‫« آيت‌اهلل بروجردي و بعضي روحانيون ديگر گاه و بيگاه‬ ‫از فعاليت بهاييان در ايران اظهار ناراحتي کرده و پيام‌هايي‬ ‫به شاه ميدادند و انجمن حجتيه به رهبري محمود حلبي هم‬ ‫مبارزه با بهايي‌ها ايجاد شده بود ولي موافقت با سخنراني‬ ‫فلسفي عليه بهايي‌ها در راديو مستقيما» با درخواست‬ ‫بروجردي صورت نگرفته بود‪.‬‬ ‫دکتر سيد حسن امامي‪ ،‬امام جمعه تهران‪ ،‬که در آن‬ ‫سال‌ها هفته‌اي يک بار شاه را مي‌ديد و در مورد مسايل‬ ‫اسالمي ‌به شاه مشورت مي‌داد‪ ،‬برايم تعريف کرد که او‬ ‫مسبب اين داستان بوده است‪ .‬مي‌گفت فلسفي واعظ که در‬ ‫راديو و مسجد و منابر پيوسته عليه کمونيست‌ها حرف مي‌زد‪،‬‬ ‫به من مراجعه کرده و گفت مي‌خواهم امسال در ماه رمضان‬ ‫در سخنراني روزانه راديويي عالوه بر کمونيست‌ها مطالبي نيز‬ ‫عليه بهايي‌ها بگويم که تعادلي در سخنان من باشد و سخنان‬ ‫من بسيار ماليم و معتدل خواهد بود و از من خواست اجازه آن‬ ‫را از شاه بگيرم‪ ،‬من هم تقاضاي او را با شاه مطرح کردم و‬ ‫شاه هم موافقت کرد‪ .‬فلسفي در روزهاي اول به صورت ايما‬ ‫و اشاره عليه بهايي‌ها صحبت مي‌کرد و بعد به تدريج مقارن‬ ‫روزهاي ‪ 19‬و ‪ 21‬رمضان حمالت را شدت داد و حتي اشاره‌اي‬ ‫به عبدالکريم ايادي (پزشک مخصوص شاه که بهايي بود)‬ ‫کرد‪ .‬چون حرف‌هاي تحريک‌آميز داشت‪ ،‬جنب و جوشي بين‬ ‫افراطيون مذهبي ايجاد مي‌کرد و ممکن بود عده‌اي خودسرانه‬ ‫عليه بهايي‌ها و حظيره القدس (معبد آنها) اقداماتي به عمل‬ ‫آورند‪ ،‬قرار شد دولت ابتکار را به دست گرفته و حظيره القدس‬ ‫را اشغال کند و فلسفي نيز به سخنان خود پايان دهد‪ .‬سپهبد‬ ‫باتمانقليچ (رييس ستاد ارتش) که فردي مذهبي بود‪ ،‬اصرار‬ ‫کرد که او اشغال حظيره القدس و تخريب آن را به عهده‬ ‫بگيرد و اين کار را هم کرد که اقدامات دولت مورد انتقاد‬ ‫محافل بين‌المللي قرار گرفت ‪)4( »...‬‬ ‫اما به روايت خود فلسفي‪ ،‬عمل تخريب مرکز بهاييان با‬ ‫اشاره آيت‌اهلل بروجردي و موافقت شخص شاه بوده است‪.‬‬ ‫فلسفي در کتاب خاطراتش چنين مي‌نويسد‪:‬‬ ‫« سه روز قبل از ماه رمضان به دفتر شاه تلفن کردم و‬ ‫وقت مالقات خواستم‪ ،‬در مالقات با او گفتم‪ :‬آيت‌اهلل بروجردي‬ ‫نظر موافق دارند مساله نفوذ بهايي‌ها موجب نگراني مسلمانان‬ ‫شده است‪ ،‬در سخنراني‌هاي ماه رمضان که از راديو پخش‬ ‫مي‌شود مورد بحث قرار گيرد‪ ،‬آيا اعليحضرت هم موافق‬ ‫هستند! لحظه‌اي بعد گفت برويد بگوييد!»(‪)5‬‬ ‫مهم نيست که کدام روايت صحيح است زيرا نتيجه در‬ ‫هر حال پيروزي قشري‌گرايان مذهبي بر دولت وقت بود‪ ،‬و‬ ‫نشانه‌هاي اين پيروزي از تلگرافاتي که بين علما و شاه رد و‬ ‫بدل شده است کامال» مشخص و معلوم است‪.‬‬ ‫روزنامه اطالعات در همان روز در صفحه اول خود چنين‬ ‫نوشت‪ :‬پس از افطار در مقابل حظيره القدس بين مردم‬ ‫شيريني تقسيم شد‪ .‬علماي سرشناس همچنين رهبري‬

‫‪32‬‬

‫ديني طي تلگراف و نامه‪ ،‬مسرت خود را از اقدام خداپسندانه‬ ‫تخريب ساختمان وسيله بلند پايگان ارتش به پادشاه اسالم‬ ‫پناه تبريک و تشکرات صميمانه خود را تقديم نمودند‪.‬‬ ‫آيت‌اهلل سيد محمد بهبهاني در تلگرافي به شاه از بستن‬ ‫کانون فساد ديني و مملکتي و تخريب (مرکز بهاييان) وسيله‬ ‫ارتش اسالم تشکرات صميمانه تقديم و آن را عيدي از اعياد‬ ‫مذهبي بر شمرد‪.‬‬ ‫شاه نيز در جواب خاطرنشان ساخت‪ :‬بطوري که مکرر از‬ ‫ما شنيده‌ايد هميشه خود را در اجراي مقررات اسالم موظف‬ ‫دانسته و ادامه توفيق را از خداوند متعال خواهانيم‪.‬‬ ‫آيت‌اهلل بروجردي نيز در تلگرافي به شاه نوشت که‪:‬‬ ‫خداوند عز شأنه ديانت مقدسه اسالم و سلطنت ايران را از‬ ‫گزند دشمنان و اخاللگران حفظ فرموده وجود مبارک را براي‬ ‫مسلمين مستدام دارد‪.‬‬ ‫از اين مقطع زماني است که قشري‌گرايان ديني مانند‬ ‫فدائيان اسالم و انجمن حجتيه شمشير برايي را مي‌يابند که با‬ ‫آن مي‌توانند خود را به صندلي قدرت برسانند و آن هم عبارت‬ ‫از اين بود که هرکس که در سرراه آنان قرار مي‌گرفت ولو‬ ‫بهايي نبود به بهايي بودن متهمش کنند و قتلش را از واجبات‬ ‫ديني بشمارند‪.‬‬ ‫دکتر توکلي استاد دانشگاه در کيهان لندن چنين‬ ‫مي‌نويسد‪ :‬ترور عبدالحسين هژير وزير دربار شاه به اتهام‬ ‫بهايي بودن بدست حسين امامي‌در آبانماه ‪ 1338‬در مجلس‬ ‫عزاداري امام سوم شيعيان در مسجد سپهساالر بوقوع‬ ‫پيوست در حاليکه عبدالحسين هژير مسلماني معتقد به شعار‬ ‫مذهب شيعه بود‪ .‬انگيزه قتل چه بهتر از متهم نمودن وي‬ ‫به بهايي بودن‪ ،‬براي توجيه جنايت بعد از ترور آقاي هژير‪،‬‬ ‫ابوالحسن حايري‌زاده معمم در مسجدي حوالي بازار در يک‬ ‫شب ضمن سخنراني بر عليه بهاييان خطاب به مستمعين‬ ‫مي‌گويد‪ :‬شما فداييان اسالم هستيد‪ ،‬راضي نشويد که زمام‬ ‫امور مملکت بدست کسي سپرده شود که مروج دين بهايي‬ ‫است (منظور وي شخص هژير است) اين اولين مبارزه‌اي‬ ‫است که بدون رودربايستي و علنا» از طرف مذهبي‌ها شروع‬ ‫مي‌شود‪)6( .‬‬ ‫عمادالدين باقي چنين گزارش مي‌نمايد‪:‬‬ ‫«حضور دو امير عاليرتبه ارتش در خراب کردن حظيره‬ ‫القدس بهاييان‪ ،‬نشانه رضايت شاه و سياست دولت وي براي‬ ‫تعقيب و سرکوب بهائيان و نمايشي خارج از دورانديشي‬ ‫و آينده نگري براي جلب توجه آيات عظام بود‪ .‬شاه براي‬ ‫رضايت ماليان يک اقليت بي آزار ديني را قرباني مطامع‬ ‫ماليان کرد در حالي که همه از پير و جوان در ايران مي‌دانستند‬ ‫که بهاييان هيچ مخالفتي با حکومت مشروطه نداشته و ندارند‬ ‫و از دشمنان شاه به حساب نمي‌رفتند‪ ...‬پس از آن باز هم‬ ‫براي رضايت ماليان‪ ،‬ساواک انجمن خيريه حجتيه مهدويه‬ ‫را براي مبارزه عليه بهاييان بوجود آورد که شعب آن زير نظر‬ ‫ساواک در سراسر کشور تاسيس شد و به فعاليت‌هاي مذهبي‬ ‫و آموزش خبرگيري و خبر رساني و ايجاد آشوب در ميان‬ ‫اقليت‌هاي ديني بويژه بهاييان مشغول گردند‪)7(».‬‬ ‫از مدت‌ها قبل از ترور هژير‪ ،‬افراد زيادي از بهائيان به‬ ‫دست اسالمگرايان افراطي به قتل رسيدند‪ ،‬که نه تنها قاتالن‬ ‫آنان مجازات نشدند بلکه مورد تشويق نيز قرار گرفتند‪ ،‬همين‬ ‫بي اعتنايي به شکنجه و قتل بهاييان سبب جسارت فدائيان‬ ‫اسالم يا سربازان امام زمان گرديد که بتوانند تعداد زيادي‬ ‫از غير بهاييان را که مانع به قدرت رسيدن قشري گرايان‬ ‫بودند به سر نوشت بهائيان دچار سازند که از مهمترين آن‌ها‬ ‫مي‌توان از کشتن احمد کسروي به دست برادران امامي ‌نام‬ ‫برد که پس از کشتن او و منشي‌اش با سالم و صلوات از‬ ‫کاخ دادگستري خارج شدند و مورد تقدير و تحسين علماي‬ ‫دين قرار گرفتند و يا مي‌توان از ترور رزم آرا بدست خليل‬ ‫طهماسبي نام برد که به نام اسالم انجام شد‪ ،‬و با حمايت‬ ‫آيت‌اهلل کاشاني رييس وقت مجلس نه تنها مجازات نشد بلکه‬ ‫به عنوان يک قهرمان ملي آزاد گرديد‪.‬‬ ‫از اين مقطع زماني است که روحاني قشري‌گرايي به‬ ‫نام خميني وارد ميدان مي‌شود و بخوبي از اين سالح برنده‬ ‫براي رسيدن به کرسي قدرت استفاده مي‌برد‪ ،‬و سبب ترور‬ ‫حسينعلي منصور‪ ،‬دکتر زنگنه‪ ،‬و سوءقصد به جان حسين عال‬ ‫و دکتر فاطمي ‌مي‌شود‪ ،‬که اميدوارم بتوانم در شماره آينده‪،‬‬ ‫ادامه اين راهي که به خشونت‌هاي ‪ 37‬ساله واليت فقيه منجر‬ ‫شد‪ ،‬را نشان دهم‪.‬‬ ‫تا آن زمان براي همه قلبي پر از مهر انسان آرزو مي‌کنم‪.‬‬ ‫دلتان شاد‪ ،‬لبتان خندان و نوروزتان پيروز باد‪.‬‬ ‫*******‬ ‫(‪ )1‬نقل از کتاب خون و گل سرخ صفحه ‪.14‬‬ ‫(‪ )2‬نقل از دايره المعارف ويکي پيديا‪ ،‬زندگينامه محمد تقي‬ ‫فلسفي‪.‬‬ ‫(‪ )3‬نقل از زندگينامه آيت‌اهلل بروجردي‪.‬‬ ‫(‪ )4‬نقل از کتاب «در دامگه حادثه» صفحات ‪ 120‬و ‪.121‬‬ ‫(‪ )5‬نقل از کتاب خاطرات و مبارزات فلسفي صفحات ‪ 131‬و‬ ‫‪.191‬‬ ‫(‪ )6‬نقل از مقاله دکتر توکلي استاد دانشگاه در کيهان لندن‪.‬‬ ‫(‪ )7‬نقل از کتاب گزارش حجتيه‪ :‬عمادالدين باقي‪.‬‬


‫‪33‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫فاطمه دواله‪ ،‬روز آنالين‬ ‫بوق‌هاي پياپي و توقف‌هاي گاه و‬ ‫بي‌گاه ماشين‌ها‪ ،‬شلوغي و همهمه خيابان‬ ‫را دوچندان کرده است‪ .‬سر که مي‌چرخاني‪،‬‬ ‫خانمي با آرايش و نوع ويژه‌اي از لباس‪،‬‬ ‫نگاهت را به سوي خود مي‌کشاند‪ .‬ناخودآگاه‬ ‫ماجرايي در ذهنت يادآوري مي‌شود‪ :‬فريادهاي‬ ‫دردناک زني که در گوشه تاريک خياباني از‬ ‫درد خماري به خود مي‌پيچيد؛ دختري که مار‬ ‫اعتياد بر جسمش چنبره زده و سايه شوم‬ ‫خود را بر روح دردمند و خسته‌اش افکنده بود‪.‬‬ ‫اين دو ماجرا همچون پتکي بر روحت‬ ‫کوفته مي‌شود‪ ،‬بيدارت مي‌کند؛ اگرچه خواب‬ ‫نبودي و تصويرهاي مشابه همچون فيلمي‬ ‫در ذهنت رژه مي‌روند؛ فيلمي تلخ از زندگي‬ ‫زناني که خواسته يا ناخواسته زندگي خود را‬ ‫در خيابان‌هاي شهر تباه مي‌کنند و کساني‬ ‫که غرق در روزمرگي‌ها‪ ،‬ساده از کنار آنان‬ ‫مي‌گذرند‪.‬‬ ‫زنان در گيرودار آسيب‌هاي اجتماعي‬ ‫دگرگوني فزاينده جهان افزون بر‬ ‫ويژگي‌ها و پيامدهاي مثبت‪ ،‬پديده‌ها و مسايل‬ ‫تازه‌اي را شکل داده و دامنه آسيب‌هاي‬ ‫اجتماعي‪ ،‬فرهنگي و رواني را گسترده‌تر‬ ‫ساخته است؛ به طوري که جوامع کنوني در‬ ‫بسياري اوقات با اين مسايل درگير بوده و در‬ ‫پي چاره‌اي براي آنها هستند‪.‬‬ ‫جهان نوين با وجود رفاه و آرامش‬ ‫نسبي که در پاره‌اي زمينه‌ها براي بشر فراهم‬ ‫آورده است‪ ،‬بسترهاي نابرابري و بهره کشي‬ ‫از انسان‌ها به ويژه زنان را ژرف‌تر ساخته‬ ‫و امروزه گونه‌هاي بيشتري از مشکالت‬ ‫اجتماعي همچون اعتياد‪ ،‬حاشيه نشيني‪،‬‬ ‫کارتن خوابي و… گريبانگير آنان شده است‪.‬‬ ‫زنان به عنوان گروهي از شهروندان‬ ‫که نقشي حساس و تاثيرگذاري در خانواده‬ ‫و جامعه دارند‪ ،‬بخشي گسترده از جمعيت‬ ‫جوامع را تشکيل داده‌اند و با توجه به نقش‬ ‫مادري و همسري‪ ،‬از جايگاه ويژه برخوردار‬ ‫بوده و مسووليت‌هاي گوناگوني را بر عهده‬ ‫دارند‪.‬‬ ‫اما گاه مسايل و مشکالت اجتماعي‪،‬‬ ‫اقتصادي‪ ،‬فرهنگي و… به عنوان بستري‬ ‫ناامن در جامعه‪ ،‬زنان را به کجروي کشانده‬ ‫و آنان را به آسيب‌ها و مشکالت فراواني دچار‬ ‫مي‌کند‪.‬‬ ‫بسياري از اين آسيب‌ها و معضالت‬ ‫اجتماعي فقط محدود به يک زمان و مکان نيست‪ ،‬بلکه در‬ ‫بيشتر جوامع و دوره‌هاي مختلف زماني وجود داشته و با توجه‬ ‫به نقش عوامل گوناگون در بروز‪ ،‬کاهش و افزايش آنها‪ ،‬در‬ ‫برهه‌هايي تشديد يا تضعيف شده است‪.‬‬ ‫خودباختگي هويتي‪ ،‬غلبه کنش‌هاي احساسي بر‬ ‫کنش‌هاي عقالني‪ ،‬سرخوردگي‌هاي فردي و اجتماعي و…‬ ‫مواردي است که در حوزه آسيب‌هاي اجتماعي‪ ،‬بيشتر جوامع‬ ‫امروزي با آنها دست و پنجه نرم مي‌کنند‪.‬‬ ‫شکل گيري پديده «زنان خياباني يا زنان ويژه» نمونه‌اي‬ ‫از مسايل و آسيب‌هاي اجتماعي است‪ .‬اين پديده افزون‬ ‫بر اينکه معلول مسايلي پيچيده در جامعه است‪ ،‬آسيب‌ها و‬ ‫نابساماني‌هاي اجتماعي ديگري همانند سستي بنياد خانواده‪،‬‬ ‫کمرنگ شدن يا از ميان رفتن ارزش‌هاي اخالقي و هنجارها‪،‬‬ ‫بروز مشکالت بهداشتي همچون همه‌گيري بيمارهاي خطرناک‬ ‫و از همه مهمتر نماياندن چهره‌اي زشت از جامعه را به عنوان‬ ‫پيامدهاي خود به دنبال دارد‪.‬‬ ‫بيکاري‪ ،‬تنگدستي و مشکالت معيشتي‪ ،‬حاشيه نشيني‪،‬‬ ‫تربيت نامناسب خانوادگي‪ ،‬فقر فرهنگي‪ ،‬فقدان الگوهاي‬ ‫مناسب رفتاري در زندگي‪ ،‬ناآگاهي و از همه مهمتر کمبود‬ ‫مهارت‌هاي زندگي از عوامل زمينه ساز کجروي اجتماعي‬ ‫کساني است که از آنان با عنوان «زنان خياباني» نام مي‌برند‪.‬‬

‫در ايران نيز آسيب‌هاي اجتماعي همپيوند با زنان‪ ،‬سبب‬ ‫شده است شماري از زنان معتاد‪ ،‬کارتن خواب و خياباني به‬ ‫ويژه در سطح شهرهاي بزرگ مانند تهران پراکنده شوند که‬ ‫همين امر آسيب‌هاي اجتماعي همپيوندي را در مناطق گوناگون‬ ‫شهر پديد مي‌آورد‪ .‬اگرچه شمار زنان خياباني در جامعه‬ ‫ايران محدود بوده‪ ،‬اما آمار دقيقي از آنان در دست نيست‬ ‫و پيگيري‌هاي پژوهشگران مختلف از «دفتر پيشگيري از‬ ‫آسيب‌هاي اجتماعي سازمان بهزيستي کشور» براي دريافت‬ ‫آماري در اين زمينه‪ ،‬نتيجه اي در بر نداشته است‪.‬‬ ‫مشکالت اقتصادي؛ عامل مهم پيدايش پديده زنان‬ ‫خياباني‬ ‫مسايل و معضل‌هاي اجتماعي زماني در جامعه برطرف‬ ‫مي‌شوند که پس از شناسايي و ريشه‌يابي «مساله» يا به‬ ‫عبارت بهتر «واقعيت اجتماعي»‪ ،‬اليه‌هاي آشکار و پنهان‬ ‫اجتماعي دخيل در تشکيل آن واکاوي و بررسي شده و‬ ‫براي درمان آن به عنوان يک درد اجتماعي گام‌هاي بنيادين‬ ‫برداشته شود‪.‬‬ ‫نابرابري‌هاي اجتماعي‪ ،‬مشکالت اقتصادي مانند فقر‪،‬‬ ‫بيکاري و کمبود درآمد در کنار تبليغات مصرف گرايانه‪،‬‬ ‫دوگانگي‌هاي هويتي و سردرگمي در مديريت ارزش‌ها‬ ‫نمونه‌هايي از مسايل جوامع کنوني است که بيش از گذشته‬ ‫گريبانگير انسان شده است‪ .‬در اين ميان زنان مانند ديگر‬

‫مقاومت‬ ‫‌کنند‪ ».‬پذير و شايد بيش از آنها‪ ،‬قرباني اين‬ ‫‌هايميآسيب‬ ‫گروه‬ ‫دگرگوني‌ها شده و زخم و درد ناشي از معضل‌ها و بحران‌هاي‬ ‫اجتماعي‪ ،‬اقتصادي و فرهنگي را بر جسم و روان خود تجربه‬ ‫کرده‌اند‪.‬‬ ‫در همين زمينه خانم «عاليه شکربيگي» جامعه شناس‬ ‫و عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسالمي‪ ،‬شکل گيري پديده‬ ‫زنان خياباني را ناشي از علل و عوامل گوناگوني دانسته و بر‬ ‫اين باور است که نمي‌توان در بررسي اين مساله اجتماعي‬ ‫فقط به زمينه‌هاي خانوادگي‪ ،‬فردي‪ ،‬اقتصادي و اجتماعي‪،‬‬ ‫تاثير رسانه‌ها يا فضاي مجازي و… بسنده يا آنها را به عنوان‬ ‫علت بنيادين اين پديده معرفي کرد؛ بلکه مجموعه‌اي از‬ ‫علت‌ها دست به دست هم داده و اين مساله‬ ‫را در جامعه به وجود مي‌آورند‪.‬‬ ‫پديده زنان خياباني‪ ،‬همانند اعتياد آسيبي‬ ‫اجتماعي است که مادر و ريشه بسياري از‬ ‫آسيب‌ها و مسايل در جامعه به شمار مي‌رود و‬ ‫از اين رو بايد به آن توجهي ويژه شود‪.‬‬ ‫با توجه به اين موضوع‪ ،‬شکربيگي بر اين‬ ‫باور است که هر پديده اجتماعي از تعامل ميان‬ ‫عنصر عامليت (خود فرد) و ساختار به وجود‬ ‫مي‌آيد‪ .‬معضل زنان خياباني نيز متاثر از عوامل‬ ‫زيادي است که بخشي از آنها به خود فرد و‬ ‫بخشي به ساختارها برمي‌گردد‪ .‬عوامل فردي‬ ‫به ويژگي‌هاي شخصيتي و رواني فرد بستگي‬ ‫دارد و ساختارها نيز مجموعه ساخت‌هاي‬ ‫اجتماعي‪ ،‬فرهنگي‪ ،‬محيطي‪ ،‬قانوني‪ ،‬حقوقي‬ ‫و… را شامل مي‌شود‪.‬‬ ‫به گفته کارشناسان‪ ،‬در پيوند با پديده‬ ‫زنان خياباني‪ ،‬بيشترين تاثير از ميان عوامل‬ ‫موجود را عامل اقتصادي دارد‪ .‬شکربيگي در‬ ‫همين زمينه مي‌گويد‪« ،‬اگرچه نمي‌توان فقط از‬ ‫يک علت بنيادين براي بروز مسايل و مشکالت‬ ‫اجتماعي نام برد اما در پژوهشي که چند سال‬ ‫پيش درباره زنان خياباني صورت گرفت‪ ،‬عامل‬ ‫اقتصادي بيشترين فراواني و مهمترين نقش‬ ‫را در خياباني شدن زنان مورد مطالعه داشت‪».‬‬ ‫هم اکنون پديده‌هايي مانند اعتياد‪ ،‬کارتن‬ ‫خوابي‪ ،‬خياباني بودن زنان و… نه فقط در‬ ‫ايران بلکه در سراسر جهان ديده مي‌شود‬ ‫و همين امر حساسيت‌هايي ويژه همچون‬ ‫نگراني از تزلزل نهاد خانواده‪ ،‬افزايش‬ ‫مشکالت بهداشتي و بروز بيماري‌ها‪ ،‬بحران‬ ‫زايي اجتماعي و… در پي داشته است‪.‬‬ ‫جامعه ايران نيز همانند ديگر جوامع‬ ‫جهان از مشکالت اجتماعي خالي نبوده و زنان‬ ‫نيز از دايره مسايل و آسيب‌ها بيرون نيستند‬ ‫و پاره‌اي اوقات در رويارويي با اين مشکالت‬ ‫تکيده‌تر و شکننده‌تر مي‌شوند‪.‬‬ ‫با اين همه‪ ،‬شکربيگي مرز جنسيتي در‬ ‫خياباني بودن را به کناري نهاده و اين پديده‬ ‫را فراتر از زنان مي‌داند‪ .‬وي بر اين باور است‬ ‫که در کنار زنان خياباني بايد «مردان خياباني»‬ ‫نيز در نظر گرفته شوند‪ ،‬زيرا آنان زمينه شکل‬ ‫گيري چنين مساله‌اي را فراهم مي‌آورند‪.‬‬ ‫اين جامعه‌شناس تاکيد مي‌کند که بايد نگاه‬ ‫نابرابرگرايانه جنسيتي کنار گذاشته شود و هم‬ ‫زنان و هم مردان را در شکل گيري اين پديده‬ ‫در جامعه موثر دانست‪.‬‬ ‫پيدايش کانون‌هاي فساد‪ ،‬افزايش‬ ‫جمعيت بيمار در نتيجه انتقال بيماري‌هاي‬ ‫خطرناک‪ ،‬سستي کانون خانواده و… از پيامدهاي وجود اين‬ ‫پديده در جامعه است که بايد براي آن چاره انديشيد‪ .‬در‬ ‫همين زمينه شکربيگي بر اين ديدگاه است که «وجود زنان‬ ‫خياباني بي شک آسيب زا بوده و نمي‌توان اين پديده را داراي‬ ‫آثار يا کارکرد مثبت دانست‪».‬‬ ‫وي مي‌افزايد‪« ،‬آسيب‌هاي چنين معضلي نخست‬ ‫به خود فرد برمي‌گردد و کساني که در اين بستر خطرناک‬ ‫قرار مي‌گيرند به يقين به مشکالت و مسايل فراواني دچار‬ ‫مي‌شوند‪ .‬ايران کشوري با باورها و پايه‌هاي ديني‪ ،‬ملي و‬ ‫فرهنگي ويژه بوده و از اين رو‪ ،‬هنجارها و ارزش‌هاي ديني‬ ‫و اخالقي ويژه‌يي نيز بر جامعه ما حکمفرما است که به طور‬ ‫کلي وجود چنين مسايلي را خالف شرع و عرف جامعه دانسته‬ ‫و مردم را از آن باز مي‌دارد‪».‬‬ ‫عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسالمي تاکيد مي‌کند‪،‬‬ ‫«بر پايه ارزش‌ها و هنجارهاي جامعه ما‪ ،‬پديده زنان و مردان‬ ‫خياباني نوعي ناهنجاري به شمار مي‌رود و در جامعه‌اي که‬ ‫روابط جنسي افراد بيرون از چهارچوب‌هاي تعريف شده‬ ‫رخ مي‌دهد آسيب‌هاي فراواني پديد مي‌آيد که نه فقط از‬ ‫جنبه فردي بلکه از منظر اجتماعي نيز خطرناک است؛ چنان‬ ‫که در مواردي مي‌بينيم اين پديده بر روابط خانوادگي تاثير‬ ‫گذاشته و بنياد خانواده را به سستي و تباهي کشانده است و‬

‫‪33‬‬

‫با دامن زدن به ديگر مسايل اجتماعي‪ ،‬شرايط جامعه را براي‬ ‫نابساماني‌هاي اجتماعي مهيا مي‌کند‪ .‬از سوي ديگر‪ ،‬برخي‬ ‫مشکالت بهداشتي از افراد درگير به کساني منتقل مي‌شود‬ ‫که با آنان تماس دارند‪ .‬بنابراين سرعت انتقال بيماري و شمار‬ ‫بيمارها افزايش مي‌يابد و هزينه‌هاي بسياري بر اقتصاد و‬ ‫سالمت جامعه تحميل مي‌شود‪».‬‬ ‫امروزه هيچ جامعه‌اي را نمي‌توان يافت که در آن جرم‬ ‫و جنايت وجود نداشته باشد بلکه کژروي و اعمال مجرمانه‪،‬‬ ‫بخشي جدايي ناپذير از هر جامعه است‪ .‬در همين زمينه‪،‬‬ ‫شکربيگي بر اين ديدگاه است که هميشه وجود نسبتي از جرم‬ ‫و آسيب پذيري در جامعه طبيعي بوده و تصور جامعه‌اي خالي‬ ‫از جرم ناممکن است‪ .‬حتي گاه وجود ميزاني از جرم به سالمت‬ ‫جامعه کمک مي‌کند؛ زيرا مشکالت اجتماعي زمينه درک بيشتر‬ ‫پيوستگي و بايستگي «ايمني اجتماعي» را براي برنامه‌ريزان‪،‬‬ ‫سياستگذاران و مجريان سياست‌هاي اجتماعي فراهم آورده و‬ ‫نگاه ويژه آنان را به اين موضوع معطوف مي‌سازد‪.‬‬ ‫طي سال‌هاي گذشته‪ ،‬آسيب‌هاي اجتماعي در حوزه‬ ‫زنان گستره سني و شدت بيشتري يافته است‪ ،‬به طوري‬ ‫که اکنون از زنانه شدن برخي آسيب‌هاي اجتماعي سخن به‬ ‫ميان مي‌آيد‪ .‬وجود نگاه خريدارانه به زن و ويژگي‌هاي او مانند‬ ‫شکنندگي عاطفي و حساسيت در برابر پاره اي مسائل موجب‬ ‫شده است که کجروي زنان در مسايلي همچون اعتياد به مواد‬ ‫مخدر به ويژه مخدرهاي صنعتي به بهانه‌هايي مانند الغري و‬ ‫تناسب اندام‪ ،‬فرار از خانه‪ ،‬کارتن خوابي و خياباني شدن بيش‬ ‫از پيش رخ دهد‪.‬‬ ‫در شکل‌گيري اين مسايل افزون بر عوامل ياد شده‪ ،‬نبايد‬ ‫تبليغ ارزش‌هاي دروغين‪ ،‬ناتواني برخي زنان در برابر امواج‬ ‫پوچ گرايانه اين تبليغات و دوگانگي‌هاي ارزشي به وجود آمده‬ ‫در آنان را ناديده گرفت‪.‬‬ ‫عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسالمي با تاکيد بر فوريت‬ ‫چاره انديشي براي زنان آسيب ديده مي‌گويد‪« ،‬زنان آسيب‬ ‫ديده از معضل‌هاي اجتماعي به ويژه زنان خياباني ممکن‬ ‫است در هر جايي حضور داشته باشند و همين مساله جامعه‬ ‫را به سوي نابودي مي‌کشاند‪ .‬از اين رو‪ ،‬کنترل اين پديده به‬ ‫ارايه راهکارهاي مناسب و قابل اجرا و همکاري سازمان‌هاي‬ ‫همپيوند با زنان همچون معاونت زنان و خانواده رياست‬ ‫جمهوري‪ ،‬سازمان بهزيستي و… نياز دارد و بايد علت هاي‬ ‫اين پديده در جامعه شناسايي و برطرف شوند‪».‬‬ ‫وي مي‌افزايد‪« ،‬وجدان و خرد جمعي جامعه بسيار مهم‬ ‫است و بايد آن را در نظر داشت و نه فقط در مساله آسيب‌ها‬ ‫بلکه در همه مسايل بايد از آن ياري گرفت‪ .‬اگرچه واژه زنان‬ ‫خياباني بار منفي دارد و پرداختن به آن‪ ،‬نوعي «تابو» به شمار‬ ‫مي‌رود اما يک واقعيت اجتماعي است و در زمينه واقعيت‌ها و‬ ‫مشکالت اجتماعي بايد به مردم آگاهي داد‪».‬‬ ‫پشتيباني هاي اجتماعي‪ ،‬اقتصادي و بهداشتي و درمان‬ ‫دردهايي که بر سالمت جسم و روان زنان آسيب ديده سايه‬ ‫افکنده است‪ ،‬به هماهنگي همه جانبه بخش‌هاي گوناگون‬ ‫جامعه و سازوکارهاي کاربردي نياز دارد‪ .‬شکربيگي نيز تاکيد‬ ‫مي‌کند که براي درمان آسيب‌هاي اجتماعي فقط حضور و نقش‬ ‫دولت کافي نيست و بايد جامعه را درگير حل برخي مسايل‬ ‫کرد تا با تقويت اعتماد دوسويه مردم و دولت‪ ،‬همبستگي‬ ‫آنها بيشتر شود‪ .‬مردم مي‌توانند پس از آگاهي از وجود اين‬ ‫پديده‌ها در جامعه‪ ،‬براي درمان آن با دولت و ديگر نهادهاي‬ ‫مردمي همسو و هماهنگ شوند‪.‬‬ ‫آسيب‌هاي اجتماعي به عنوان پديده‌ها و واقعيت‌هاي‬ ‫اجتماعي از علل گوناگوني در جامعه ناشي مي‌شوند‪ .‬همچنين‬ ‫بيشتر آسيب‌هاي اجتماعي هم علت و هم معلولي براي‬ ‫مشکالت ديگر به شمار مي‌روند‪ .‬از سوي ديگر‪ ،‬سالمت و‬ ‫ايمني جامعه پيامد زنجيره‌اي از حلقه‌هاي همبسته و هماهنگ‬ ‫است که با کوچک‌ترين تهديدي از هم مي‌گسلد‪.‬‬ ‫مهاجرت‪ ،‬حاشيه نشيني‪ ،‬اعتياد‪ ،‬فقدان پايبندي به‬ ‫اصول اخالقي و هنجارهاي جامعه‪ ،‬شرايط و محيط نابسامان‬ ‫خانوادگي و اجتماعي و نهادينه شدن ارزش‌هاي دروغين و‬ ‫فرهنگ‌هاي بد در جامعه در کنار مشکالت اقتصادي مانند‬ ‫بيکاري‪ ،‬کمبود درآمد و به طور کلي تنگدستي‪ ،‬زمينه بروز و‬ ‫تقويت آسيب‌ها را فراهم آورده و تنگناهاي مبارزه و کنترل آنها‬ ‫را افزايش مي‌دهد‪.‬‬ ‫هم اکنون دگرگوني آسيب‌هاي اجتماعي به اندازه‌اي‬ ‫است که مي‌توان نوعي دگرديسي در شرايط و بسترهاي‬ ‫زماني و مکاني را ديد و همين امر در کنار عملکرد خوشه‌اي‬ ‫و رشد قارچ گونه اين مسايل‪ ،‬بحران‌هاي اجتماعي را پديد‬ ‫آورده و سالمت جامعه را به خطر مي‌اندازد‪ .‬از اين رو‪ ،‬بايد به‬ ‫درمان و برطرف کردن هر پديده منفي اجتماعي اهتمام ورزيد‪.‬‬ ‫البته نگاه خشک در برنامه‌ريزي و کاغذبازي‌هاي‬ ‫اداري هيچ مشکلي را حل نمي‌کند و بايد با مطالعات علمي و‬ ‫کارشناسانه سياستگذاري شود و اين سياست‌ها با اهتمام و‬ ‫تالش ويژه مجريان پياده شود و به اجرا درآيد‪.‬‬ ‫در اين پيوند‪ ،‬تغيير نگاه مردم به آسيب ديدگان خياباني‬ ‫و باور به بازگشت پذيري آنان به جامعه در سايه پشتيباني‌هاي‬ ‫اجتماعي سازمان‌هاي دولتي و مردم‌نهاد مي‌تواند به درمان‬ ‫اين بيماران اجتماعي کمک کند‪.‬‬


‫‪34‬‬

‫سود ‪18‬ميليارد دالري اپل‬ ‫ي هوشمند‬ ‫از فروش گوش ‌‬

‫اپل در سه‌ ماهه‌ منتهي به سال ‪ 2015‬سودي ‪18‬ميليارد‬ ‫دالري را به جيب زد‪ .‬اين شرکت عالوه ‌بر رکوردشکني در‬ ‫تاريخ تجارت از نظر کسب سود‪ ،‬بخش عمده‌اي از سود‬ ‫حاصل در حوزه فروش گوشي‌هاي‌هوشمند را نيز از آن خود‬ ‫کرد‪ ،‬اما سوال اصلي اينجاست که اپل چگونه موفق شد تا‬ ‫چنين سود کالني را به جيب بزند؟‬ ‫اپل در سه ‌ماه ‌ه چهارم سال‪ 2014‬موفق شد ‪5.74‬‬ ‫ميليون ‌دستگاه آيفون را با ميانگين قيمت ‪ 687‬دالر به‬ ‫فروش برساند‪ .‬اين ميزان فروش براي اپل يک رکورد‬ ‫محسوب مي‌شود‪ .‬نتيجه فروش اين تعداد گوشي در‬ ‫کنار ساير محصوالت ارايه‌شده توسط اپل‪ ،‬سودي ‪18‬‬ ‫ميليارددالري است که بر اساس اطالعات ارايه‌شده توسط‬ ‫موسسه تحقيقاتي کاناکورد بيش از ‪ 93‬درصد از سود جهاني‬ ‫گوشي‌هاي‌هوشمند را شامل مي‌شود‪.‬‬ ‫همچنين اپل در س ‌ه ماهه جاري حاشيه‌ سودي ‪9.39‬‬ ‫درصدي را ثبت کرده که در مقايسه با مدت مشابه سال‬ ‫پيش از آن نشان از رشد دو در صدي دارد‪ .‬اپل درآمد‬ ‫خود را نسبت به تفکيک محصوالتش مشخص نکرده‪ ،‬اما‬ ‫گمانه‌زني‌ها حکايت از اين دارد که آيفون‌هاي اپل ‪ 65‬درصد‬ ‫از کل درآمد اين شرکت را تشکيل مي‌دهند و حاشيه سود‬ ‫اپل براي اين محصول را نيز مي‌توان حدود ‪ 40‬درصد خواند‪.‬‬ ‫اپل سال‌ها پيش انتخاب خود را کرده و برنامه خود را در‬ ‫ي هوشمند رده‌باال و گرانقيمت تنظيم‬ ‫راستاي توليد گوشي‌ها ‌‬ ‫کرده‪ ،‬در حالي که اغلب رقباي سامسونگ براي فروش‬ ‫ن در بازار‌هاي در حال توسعه‬ ‫گوشي‌هاي ‌هوشمند ‌رده‌پايي ‌‬ ‫برنامه‌ريزي کرده‌اند‪ .‬با بررسي آمارهاي منتشر شده مي‌توان‬ ‫به روشني ديد که سياستي که اپل در پيش گرفته از نظر‬ ‫درآمد و سود بسيار بهتر است و شرکت‌هاي ديگر در راه‬ ‫رسيدن به بازار‌هاي در حال توسعه با مشکالت عديده‌اي‬ ‫دست‌و پنجه نرم مي‌کنند‪.‬‬ ‫تمرکز اپل روي بازا ‌ر کشورهاي توسع ‌ه يافته‪ ،‬اقتدار‬ ‫اين شرکت را در اين بازار‌ها و در بين خريداران گوشي‌هاي‌‬ ‫هوشمند تضمين کرده است‪.‬‬ ‫همچنين بايد به مشترياني اشاره کرد که دوست دارند‬ ‫با خريد آيفون‌هاي اپل‪ ،‬به جمع مشتريان مرفه بپيوندند‪.‬‬ ‫مجموع دو دسته فوق‪ ،‬بخش بزرگي از بازار را به سمت اپل‬ ‫سوق مي‌دهد‪.‬‬ ‫ي هوشمند‬ ‫در صورتي که ويژگي‌هاي کاربردي گوشي‌ها ‌‬ ‫اپل را کنار بگذاريم‪ ،‬طراحي‪ ،‬مواد مورد استفاده و روح‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫آيفون‌هاي اپل‪ ،‬اين محصول را به گوشي‌هوشمند متعلق به‬ ‫افراد خاص تبديل کرده است‪ .‬يکي از توانايي‌هاي اپل که‬ ‫تبحر بااليي نيز در آن دارد‪ ،‬برندسازي و باالبردن نام يک‬ ‫برند است‪ .‬ايوي‌گرينگارت از موسس ‌ه تحقيقاتي «کارنت»‪،‬‬ ‫در اين خصوص مي‌گويد‪« ،‬در اختيار گرفتن بخش اعظمي از‬ ‫درآمد حاصل از فروش گوشي‌هاي‌ هوشمند موضوع تازه‌اي‬ ‫نيست‪ .‬اپل هميشه سهم عمده درآمد و سود از اين بازار را‬ ‫در اختيار داشت‪ .‬اپل هميشه دست باال را در اختيار داشته و‬ ‫تنها آمارهاي رکوردشکن اين شرکت در س ‌ه ماهه منتهي به‬ ‫سال‪ ،2015‬نظر‌ها را به‌سوي اپل جلب کرده است‪».‬‬ ‫بر اساس آمارهاي «کاناکورد»‪ ،‬اپل بيش از ‪ 79‬درصد‬ ‫از درآمد فروش گوشي‌هاي ‌هوشمند در سال ‪ 2014‬را در‬ ‫سراسر دنيا در اختيار گرفته است‪ .‬باب دنيل‪ ،‬موسس و‬ ‫تحليلگر موسسه تحقيقاتي «تکناليسيس ريسرچ» در مورد‬ ‫عرضه «فبلت»‌ توسط اپل به بازار مي‌گويد‪« ،‬زمان‌بندي اپل‬ ‫براي ارايه اين محصول‪ ،‬فوق‌العاده خوب بود‪ ،‬چرا که اين‬ ‫شرکت با استقبال کاربران از نسخه بزرگ‌تر آيفون روبه‌رو‬ ‫شد‪ .‬کاربران آيفون‌هاي اپل با ديدن فبلت‌هاي اندرويدي در‬ ‫دست دوستان خود‪ ،‬به مزاياي استفاده از صفحه نمايش‬ ‫بزرگ پي بردند‪ ،‬اما استفاده از اين گوشي‌ها مستلزم‬ ‫مهاجرت به اندرويد بود و شماري از کاربران تمايلي به اين‬ ‫کار نداشتند‪ ،‬از اين‌رو تنها راه براي اين کاربران‪ ،‬ارايه آيفون‬ ‫با صفحه نمايش بزرگ بود‪ .‬بسياري از کاربران در سه‌ماهه‬ ‫منتهي به سال‪ 2015‬به سوي خريد آيفون‌‪ 6‬و آيفون‪ 6‬پالس‬ ‫رفتند تا رکوردي براي اپل به ثبت برسد‪».‬‬ ‫دنيل پيش‌بيني مي‌کند که احتماال اين روند در فصل‬ ‫پيش رو و سه‌ ماهه آتي نيز ادامه خواهد داشت‪ .‬شماري‬ ‫ديگر از تحليلگران نيز پيش‌بيني‌هاي بسيار جالب‌تري را‬ ‫ارايه مي‌دهند که از جمله آن مي‌توان به پيش‌بيني فروش‬ ‫‪ 680‬ميليون ‌دستگاه آيفون در سال ‪ 2018‬ميالدي اشاره‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫يکي از جمالت کليشه‌اي که هميشه شنيده‌ايم‪ ،‬تکرار‬ ‫موفقيت پس از کسب اولين پيروزي است‪ .‬حال که اپل موفق‬ ‫به فروش ‪ 75‬ميليون ‌دستگاه آيفون شده‪ ،‬چگونه مي‌تواند‬ ‫دوباره اين تعداد آيفون را در طول س ‌ه ماه به فروش برساند؟‬ ‫بسياري از کارشناسان روي اين موضوع اتفاق ‌نظر دارند‬ ‫که اپل در کنار ساير توليدکنندگان گوشي‌هاي ‌هوشمند‬ ‫اندرويدي‪ ،‬از تمام ظرفيت محصوالت با صفحه نمايش‬ ‫بزرگ استفاده کرده است‪ .‬و برخي از کارشناسان پيش‌بيني‬ ‫مي‌کنند که ديگر شاهد موجي از گوشي‌هاي‌هوشمند با‬ ‫صفحه نمايش بزرگ نخواهيم بود‪.‬‬

‫ميليون کاربر دارد‪.‬‬ ‫اما مسائلي وجود دارد که کاربران جي‌ميل را به گاليه‬ ‫وا داشته‪ ،‬مانند شلوغ بودن اينباکس‪ ،‬که خود باعث عدم‬ ‫پاسخگويي به موقع به اي‌ميل‌ها مي‌شوند‪ .‬در اين ميان‬ ‫افزونه‌هايي وجود دارند که باعث مي‌شوند‪ ،‬شما بسيار آسان‬ ‫و ساده‪ ،‬و بدون مشکل از اين سرويس اي‌ميل استفاده کنيد‪.‬‬ ‫افزونه ‪ :MXHERO‬افزونه بسيار مهم و جالبي است‬ ‫براي کساني که محتواي مهمي را در اي‌ميل ارسال مي‌کنند‪،‬‬ ‫چرا که اين افزونه باعث مي‌شود که بعد از اينکه گيرنده‪،‬‬ ‫اي‌ميل را دريافت کرد و خواند‪ ،‬پنج دقيقه بعد اي‌ميل به طور‬ ‫اتوماتيک از اينباکس گيرنده پاک شود‪ .‬اين افزونه امنيتي هم‬ ‫است چرا که اگر فرد ناشناسي به اينباکس شما دسترسي‬ ‫داشته باشد‪ ،‬امکان خواندن اي‌ميل‌هاي مهم شما را ندارد‪.‬‬ ‫اين افزونه رايگان است و در مرورگر‌هاي کروم و سرويس‬ ‫‪ Outlooks‬استفاده مي‌شود‪.‬‬ ‫افزونه ‪ :Send And Archive‬يک افزونه کاربردي‬ ‫است که اين امکان را به شما مي‌دهد تا بعد از پاسخ به‬ ‫يک اي‌ميل‪ ،‬آن اي‌ميل از اينباکس‪ ،‬به طور خودکار حذف‬ ‫شود‪ .‬براي فعال‌سازي ‪ ،Send And Archive‬کافي است به‬ ‫جي‌ميل خود مراجعه کنيد به قسمت تنظيمات برويد و در تب‬ ‫‪ General‬وارد شويد و مقابل ‪ ،Send and Archive‬گزينه‬ ‫‪ Show Send & Archive in Reply‬را انتخاب کنيد‪.‬‬ ‫افزونه ‪ :Reparative‬اين افزونه وقتي که در حال اي‌ميل‬ ‫زدن به شخصي هستيد‪ ،‬بعد از وارد کردن آدرس اي‌ميل آن‪،‬‬ ‫کليه اطالعات شبکه اجتماعي دريافت‌کننده اي‌ميل را براي‬ ‫شما نمايش مي‌دهد و امکان برقراري ارتباط را از طريق‬ ‫شبکه‌هاي اجتماعي به شما مي‌دهد‪ .‬از ديگر ويژگي‌هاي اين‬ ‫افزونه بررسي صحت اي‌ميلي است که شما مي‌خواهيد براي‬ ‫آن مواردي را ارسال کنيد‪.‬‬ ‫افزونه ‪ :Unroll.me‬افزونه کاربردي و مفيدي است‬ ‫که امکان مديريت اينباکس‌ را به شما مي‌دهد‪ .‬همان‌طور که‬ ‫مي‌بينيد اين روز‌ها کاربران با حجم زيادي اي‌ميل در اينباکس‬ ‫خود رو به رو هستند و بنابراين نياز به مديريت اينباکس‬ ‫دارند‪ .‬بعد از ورود به وب‌سايت اين افزونه اي‌ميل خود را‬ ‫وارد مي‌کنيد‪ ،‬اي‌ميل شما را اسکن مي‌کند و کليه اي‌ميل‌هاي‬ ‫مربوط به شبکه‌هاي اجتماعي‪ ،‬خبرنامه‌ها و غيره را شناسايي‬ ‫مي‌کند‪ ،‬و از شما خواسته مي‌شود تا موارد ناخواسته يا‬ ‫غيرضروري را هم مشخص کنيد‪ .‬پس از آن ‪ Unroll.me‬از‬ ‫ورود اين قبيل اي‌ميل‌ها به اينباکس شما جلوگيري مي‌کند‪.‬‬ ‫اين افزونه اشتراک کاربر را با هيچ سرويس يا سايتي قطع‬ ‫نمي‌کند‪ ،‬فقط از ورود اين‌گونه اي‌ميل‌ها به اينباکس کاربران‬ ‫جلوگيري مي‌کند‪.‬‬ ‫افزونه‌ ‪ :Wisestamp‬در قسمت ‪email signature‬‬ ‫اين امکان به شما داده مي‌شود که بخشي از اطالعات خود را‬ ‫در قسمت پايين هر اي‌ميل اضافه و به عنوان امضاي اي‌ميل‬ ‫ارسال کنيد‪ .‬اما افزونه ‪ Wisestamp‬اين امکان را به شما‬ ‫مي‌دهد که با استفاده از بازي با فونت‌ها‪ ،‬رنگ‌ها‪ ،‬و همچنين‬ ‫اضافه کردن عکس و لينک شبکه‌هاي اجتماعي به آن‪،‬‬ ‫امضاي خود را بسازيد که در زير هر اي‌ميل به طور اتوماتيک‬ ‫همراه با اي‌ميل ارسال شود‪ .‬اين افزونه با سرويس‌هاي‬ ‫جي‌ميل‪ ،‬ياهو‪ Hotmail ،‬و ‪ AOL‬سازگار بوده و سرويس‬ ‫ابتدايي آن رايگان است‪ .‬سرويس پيشرفته‌تر با امکانات‬ ‫بيشتري را مي‌توانيد خريداري کنيد‪.‬‬ ‫افزونه ‪ :Signals‬اين افزونه به شما نشان مي‌دهد که‬ ‫چه زماني اي‌ميل شما باز شده است‪ ،‬يا هرچند وقت يکبار‬ ‫وارد اي‌ميل خود شده‌ايد و همچنين نشان مي‌دهد که وقتي‬ ‫وارد اي‌ميل شديد بر روي چه لينک‌هايي کليک کرديد‪ .‬اين‬ ‫افزونه به شما کمک مي‌کند اگر فرد ناشناسي وارد اي‌ميل‬ ‫شما شده باشد‪ ،‬شما متوجه شويد‪ .‬اين افزونه همچنين‬ ‫امکان اجازه زمان‌بندي اي‌ميل‌ها براي ارسال شدن در آينده‬ ‫را نيز به شما مي‌دهد و در مرورگر کروم رايگان است‪.‬‬

‫معرفي افزونه‌هاي مفيد‬ ‫جي‌ميل‬

‫با کيبورد ديجيتالي‬ ‫‪ phorm‬آشنا شويد‬

‫جي‌ميل يکي از محبوب‌ترين سرويس‌هاي اي‌ميل در‬ ‫ميان کاربران اينترنت است‪ .‬اين سرويس بيش از ‪500‬‬

‫شايد شما هم هنوز ياد و خاطره تايپ با کليد‌هاي گوشي‬ ‫موتوروال را داشته باشيد‪ .‬کليدهايي برجسته که نوشتن را‬ ‫جذاب مي‌کرد‪ .‬اما حاال قاب ديجيتالي ‪ phorm‬براي آي‌پد‬ ‫قرار است عرضه شود که صفحه کليدتان را از حالت عادي‬ ‫خارج کرده و به شکل برجسته نمايان مي‌سازد‪.‬‬ ‫شرکت ‪Tactus Technology ‬تالش کرده تکنيکي را‬ ‫گسترش دهد که به مدد آن صفحه کليد آي‌پدها را کامال‬ ‫برجسته ساخته و به حالت ديجيتال در آورد‪ .‬قاب «فروم»‬ ‫از تکنولوژي مايکروفلوئيديک بهره مي‌گيرد که در جوهر‬ ‫پرينتر قرار دارد‪ .‬اين صفحه کليد يک پنل شفاف دارد که‬ ‫داراي شيارهاي بسيار خفيفي بوده و بر روي صفحه نمايش‬ ‫مي‌نشيند‪ .‬با فشار کوچکي روي صفحه کليد مقدار کمي از‬

‫‪34‬‬

‫جوهر وارد شيارها شده و حباب‌هاي کوچکي را روي سطح‬ ‫صفحه مي‌نشاند‪.‬‬ ‫«فروم» اولين محصول توليد شده شرکت «تاکتوس‬ ‫تکنولوژي» است‪ .‬اليه‌هاي شفاف اين صفحه کليد به شکل‬ ‫نامحسوسي بر روي کيبورد قرار مي‌گيرند‪ .‬يک کليد در پشت‬ ‫اين قاب هم به شما اجازه مي‌دهد که دکمه‌ها را پديدار‬ ‫ساخته يا ناپديد کنيد‪.‬‬ ‫شايد بسياري فکر کنند که اين قاب براي راحت‌تر‬ ‫ساختن تجربه تايپ است اما در حقيقت صفحه کليد قابل‬ ‫لمس‪ ،‬ماهيچه‌هاي دست شما را قوي ساخته و ديگر نيازي‬ ‫نيست در حالي که تايپ مي‌کنيد به کليد‌ها فکر کنيد و بيشتر‬ ‫مي‌توانيد به محتواي آنچه ارسال مي‌کنيد بينديشيد‪ .‬قيمت‬ ‫اصلي اين قاب ‪ 149‬دالر است که در پيش‌سفارش مي‌توانيد‬ ‫آن را ‪ 99‬دالر بخريد‪.‬‬

‫هشدار کروم به کاربران‬ ‫پيش از باال آوردن‬ ‫وب‌سايت‌هاي آلوده‬

‫در شرايطي که هر روز بر تعداد وب‌سايت‌هاي آلوده‬ ‫به بدافزارهاي مخرب افزوده مي‌شود‪ ،‬مرورگر گوگل کروم‬ ‫براي کمک به ايمني کاربران‪ ،‬پيش از باال آوردن اين گونه‬ ‫وب‌سايت‌هاي آلوده به کاربران هشدار مي‌دهد‪.‬‬ ‫همه وب‌سايت‌هاي آلوده به‪ ‬بدافزار‪ ،‬وب‌سايت‌هايي‬ ‫نيستند که به صورت برنامه‌ريزي شده با ظاهر مطلوب‬ ‫طراحي شده باشند‪ .‬برخي از اين وب‌سايت‌ها بدون اطالع‬ ‫طراحان يا صاحبان آن‪ ،‬با افزونه‌هاي نامناسب يا پالگين‌هاي‬ ‫ناخواسته آلوده شده و سيستم بازديد کننده‌گان را نيز به‬ ‫سرعت آلوده مي‌کنند‪.‬‬ ‫مشکل وب‌سايت‌هاي آلوده آن است که با باال آمدن‬ ‫آن‌ها‪ ،‬تروجان يا بدافزار تعبيه شده يا پنهان شده در آن‬ ‫پيش از آن‌که بتوانيم کاري بکنيم روي سيستم ما نصب شده‬ ‫و تا برنامه امنيتي سيستم ما متوجه آن شود ممکن است‬ ‫صدماتي به ما وارد کند‪ .‬البته گاهي نيز به دليل ناشناس بودن‬ ‫نوع بدافزار‪ ،‬سيستم امنيتي ما اصال قادر به شناسايي آن‬ ‫نخواهد بود‪.‬‬ ‫اما اگر پيش از باال آمدن يک وب‌سايت‪ ،‬متوجه وجود‬ ‫بدافزار در آن بشويم‪ ،‬قاعدتا کارمان آسان‌تر خواهد شد و‬ ‫تنها کاري که بايد بکنيم صرف نظر کردن از ديدن وب‌سايت‬ ‫آلوده است‪ .‬اکنون‪ ‬گوگل‪ ‬با مرورگر کروم اين امکان را به‬ ‫بهترين وجه براي ما فراهم مي‌آورد‪.‬‬ ‫به اين ترتيب اگر از طريق‪ ‬مرورگر کروم‪ ،‬آدرس‬ ‫وب‌سايتي آلوده را وارد کرده يا روي لينکي آلوده کليک کنيم‪،‬‬ ‫پيش از باز کردن وب‌سايت آلوده‪ ‬يک پيام هشدار در يک‬ ‫کادر قرمز رنگ روي صفحه مي‌آيد که به ما درباره آلوده بودن‬ ‫وب‌سايت به برنامه مخرب هشدار مي‌دهد‪.‬‬ ‫مي‌دانيم که تا پيش از اين نيز‪ ،‬کروم پس از وارد کردن‬ ‫و کليک روي وب‌سايت آلوده‪ ،‬در صورت شناسايي وجود‬ ‫بدافزار در وب‌سايت‪ ،‬پس از بارگذاري و پيش از دادن‬ ‫امکان‪ ‬دسترسي کاربر به محتواي سايت‪ ،‬پيام هشدار را‬ ‫باال مي‌آورد‪ .‬اما اکنون سطح هشدار باالتر رفته و قبل از‬ ‫بارگذاري سايت‪ ،‬هشدار خود را صادر مي‌کند‪.‬‬ ‫باال رفتن سطح هشدار و اعالم خطر پيش از بارگذاري‬ ‫وب‌سايت‌ها‪ ،‬مانع از بارگذاري بدافزارهاي روي سيستم‬ ‫خواهد شد که همزمان با بارگذاري وب‌سايت آلوده روي‬

‫دنباله در صفحة ‪36‬‬


‫‪35‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫ديرينگي دبيره آغازين سومر براورد کرده‌اند (‪.)2‬‬ ‫بازآيند آنکه دبيره آغازين آريايي (ايالمي!؟) ايران‬ ‫مي‌بايد نه تنها کهن‌ترين باشد بلکه ايده و انديشه‌اي بوده‬ ‫که از ايران به ديگر چپيره‌هاي در حال پيشرفت و گسترش‬ ‫رسيده است‪ .‬در اين زمينه در شماره پيشين «پرديس»‬ ‫بسنده توضيح دادم‪.‬‬ ‫نمونه ‪ - )1‬يک گوشه از تکه سفال يافته شده در سال‬ ‫‪1999‬در هاراپا‪ 2800 ،‬تا‪ 2600‬پي‪ .‬ز‪ ،.‬نشانگر آن است‬ ‫که فرگشت نبشتن در پهنه سند‪ ،‬کهن‌تر از آن است که‬ ‫دانشمندان مي‌پنداشتند‪.‬‬

‫ِسکنه (قلم)‬ ‫با گذشت زماني دراز‪ ،‬سومريان به جاي ا ِ‬ ‫نوک تيز‪ ،‬ساقه جگن يا ميله استخواني به کار گرفته‌اند و‬ ‫نوک آن را جوري مي‌تراشيده‌اند که لبه تيز و سه گوش‬ ‫داشته باشد (جگن‌ها را پيشتر‪ ،‬نوک تيز و کژ مي‌تراشيده‌اند‬ ‫تا مناسب نبشتن روي گل باشد)‪ .‬با ابزار تازه‪ ،‬کشيدن‬ ‫خط‌ها آسان‌تر شده بود‪ ،‬چونکه پيشتر نوک قلم را روي گل‬ ‫مي‌کشيده‌اند‪ ،‬که با ناهمواري همراه بوده‪ ،‬ولي اکنون لبه قلم‬ ‫را در گل فرو مي‌برده‌اند‪ ،‬که براي هر کِشک (سميره‪ ،‬شيار‪،‬‬ ‫خط) يک بار فشاردن بر گِل‪ ،‬بسنده بوده و از اينرو آسان‌تر و‬ ‫مرتب‌تر هم بوده و به زماني کمتر نياز داشته است‪.‬‬ ‫سپس در نبشتن سومري به ياري قلم تازه‪ ،‬نشانه‌هاي‬ ‫تازه روي خشت و پلمه گِلي پديد آورده‌اند چونکه روشمند‬ ‫کردن نشانه‌ها‪ ،‬بهتر شدني گرديده است‪ .‬پس‪ ،‬خم (انحنا‪،‬‬ ‫منحني) ها شکسته شده و هرجا بايسته بوده به گونه يک‬ ‫رشته از کِشک‌ها درآمده‌اند‪ ،‬بدانگونه که فرتور‪ ،‬يا نشانه‪،‬‬ ‫به گونه شماري از کِشک‌هاي شکسته در آمده است‪ .‬براي‬ ‫نبشتن سومري‪ ،‬يک پرهون (=‬ ‫نمونه در اين شکل جديد‬ ‫ِ‬ ‫چنبر‪ ،‬دايره)‪ ،‬به شکل چندگوش و يک منحني با کِشک‌هاي‬ ‫گوشه دار‪ ،‬جايگزين شده است‪ .‬نمودارهاي ‪ 4‬و ‪ 5‬اين فرايند‬ ‫را مي‌نمايانند‪.‬‬ ‫نمودار ‪ -)4‬فرايند دگرگوني و فرگشت نخش نگاري‬ ‫سومري به دبيره ميخي‪.‬‬

‫دکتر بهروز تابش‬ ‫فرارسيدن نوروز فرخنده را به همگي ايرانيان راستين‪،‬‬ ‫شادباش مي‌گويم‪.‬‬ ‫با تازش سرسختانه‌ي پيگير و همه سويه به فرهنگ‬ ‫و تمدن ايراني‪ ،‬چه از سوي فرنگيان و چه از سوي خود‬ ‫ايرانيان <وطن! دوست>‪ ،‬خويشکاري به دور از سياست‬ ‫ما براي پايداري و ماندگاري اين فرهنگ‪ ،‬بايسته است‪.‬‬ ‫کوشش تن به تن ما در ايراني نژاده بودن‪ ،‬پايش و نگهداري‬ ‫از زبان پارسي (نماد راستين ايراني بودن) و پدافند در برابر‬ ‫ويرانگري در تاريخ گذشته‌ي بي مانند ايران‪ ،‬بيش از پيش‬ ‫سرنوشت ساز خواهد بود‪ .‬آغاز اين کوش مي‌تواند از همين‬ ‫امروز و از همين نوروز باشد…‬ ‫*****‬ ‫کهن‌ترين برنبشته از سال ‪ 3400‬پي‪ .‬ز‪ .‬و از سومر‬ ‫است‪ .‬اين ديرينگي نزد دانشمندان جهان رسميت دارد‬ ‫(داشت)‪ .‬در بخش پيشين در «پرديس» نوشتم‪ ،‬يا ادعا‬ ‫داشتم که کهن‌ترين دبيره در جهان از ايران است و نويد‬ ‫دادم که سند و آوند آن را در «پرديس» شماره پسين ارايه‬ ‫دهم که در زير آمده است‪:‬‬ ‫‪ 2006‬ژانويه _ )‪London, (CAIS‬‬

‫پژوهش‌هاي پنج زبان شناس امريکايي‪ ،‬فرانسه‌اي‪،‬‬ ‫روسي‪ ،‬دانمارکي و ايراني در سال ‪ ،2006‬روي نبشته‌اي‬ ‫که در جيرفت يافته شده و به دبيره ايالمي‌(!) است‪ ،‬نشان‬ ‫مي‌دهد که اين دبيره ‪ 300‬سال از تمدن بزرگ شوش‬ ‫کهن‌ترست‪ .‬اين کهن‌ترين نبشته‌اي است که تا کنون يافته‬ ‫شده است‪ .‬اصل گزارش‪ ،‬در زير‪:‬‬

‫‪12 January 2006‬‬

‫‪London,(CAIS) — Studies by five linguists‬‬ ‫‪from the United States, France, Russia, Denmark,‬‬ ‫‪and Iran on a discovered inscription in Jiroft‬‬ ‫‪indicate that this Elamite script is 300 years‬‬ ‫‪older than that of the great civilization of Susa.‬‬ ‫‪Archeologists believe that Jiroft was the‬‬ ‫‪origin of Elamite written language in which‬‬ ‫‪the writing system developed first and was then‬‬ ‫‪spread across the country and reached Susa.‬‬ ‫‪The discovered inscription of Jiroft is the most‬‬ ‫…‪ancient written script found so far‬‬ ‫هنوز نکته ديگري هم هست که جاي انديشه و بررسي‬ ‫بيشتر دارد‪ :‬دبيره پهنه سند که تا اين زمانه را ِز خواندنش‬ ‫يافته نشده‪ ،‬برجسته‌ترين دبيره جهان است که به تازگي‬ ‫پيشرفت‌هاي چشمگير در پژوهش‌هاي وابسته به آن دست‬ ‫داده است‪ .‬از آن ميان‪« ،‬دانشمندان زبان شناس و باستان‬ ‫شناس‪ ،‬دريافته‌اند که اين دبيره دست کم از ‪ 3500‬سال‬ ‫پي‪ .‬ز‪ .‬تا ‪ 1700‬پي‪ .‬ز‪ .‬به کار بوده‪ ،‬گو آنکه در درازاي زماني‬ ‫نزديک به ‪ 4‬هزار سال فراموش شده بوده است (نمونه‌هاي‬ ‫‪1‬و ‪ ،)2‬تا آنکه باستان شناسان اروپايي آن را در سال ‪1870‬‬ ‫کشف کردند‪.)1( ».‬‬ ‫بيرون از اين گفتار مي‌توان افزود که خود تمدن سند‬ ‫را نخست در سال ‪ 1921‬کشف کرده‌اند‪ .‬به هر روي‪ ،‬دبيره‬ ‫کهن و آغازين آريايي (ايالمي!) که الهام بخش دبيره سند‬ ‫بوده‪ ،‬ناگزير مي‌بايد کهن‌تر از نخش نگاري سند بوده باشد‪.‬‬ ‫در اين صورت مي‌بينيم که دبيره آغازين (نخش نگاري‪،‬‬ ‫انگاره‌اي) سند را يک سد سال کهن‌تر از ‪ 3400‬سال‬

‫نمونه ‪ - )2‬بر نبشته‌هاي نخش نگاري روي يک مهر از‬ ‫پهنه سند‪ 2500 ،‬تا ‪ 2000‬پي‪ .‬ز‪.‬‬ ‫در پهنه‬ ‫هنوز‬ ‫سند‬ ‫نبشته‌اي از‬ ‫روي گورها‪،‬‬ ‫يا‬ ‫ديوارها‬ ‫سا ختما ن ‌ها‬ ‫يافته نشده‬ ‫است‪ ،‬يا هتا‬ ‫روي پلمه يا‬ ‫پا پير و س ‪.‬‬ ‫«چشمگيرست‬ ‫که هيچ يک‬ ‫از نشانه‌هاي‬ ‫پهنه سند با‬ ‫هيروگليف مصري يا دبيره ميخي سومري شباهتي ندارند‪.‬‬ ‫ولي برخي از آن‌ها با دبيره ايالمي(!) آغازين همانندي دارند‪».‬‬ ‫(‪ )3‬و اين نکته مي‌تواند تأييدي باشد بر برداشتم‪ ،‬که ايده‬ ‫دبيره مي‌بايد از انشان ايران (ايالم!) به سند رسيده باشد‪،‬‬ ‫نه از سومر‪.‬‬ ‫در سومر‪ ،‬فرگشت نخش نگاري به ميخي‪ ،‬با کاربرد‬ ‫ابزار تازه و گردش ‪ 90‬درجه‌اي نخش‌ها در خالف جهت‬ ‫گردش پرک (شاهنگ‪ ،‬عقربه) ساعت‪ ،‬صورت گرفته است‪،‬‬ ‫پژوهشگران بر اين باورند که اين گردش دادن ‪ 90‬درجه‌اي‬ ‫نخش‌ها موجب شده تا کمتر‪ ،‬فرتوري(تصويري) و بيشتر‬ ‫آمادگي براي روشمندانه شدن داشته باشند‪ .‬هنگامي‌که يک‬ ‫پلمه کوچک از نخش‌هاي کهن را کژ در دست نگهداريم‪،‬‬ ‫نخش‌ها را عمودي‪ ،‬از باال به پايين‪ ،‬بهتر مي‌توان پي گرفت‪.‬‬ ‫ولي تابلوهاي بزرگ‌تر را نويساران جلوي خود مي‌گذارده‌اند‪.‬‬ ‫از آن پس‪ ،‬نخش‌ها افقي و نبشتن به گونه رده (سطر) و از‬ ‫چپ به راست بوده است‪ ،‬چنانکه در نمونه ‪ 3‬مي‌بينيم‪ .‬‬ ‫نمونه ‪ )3‬ـ آغاز‬ ‫فرگشت نخش‬ ‫نگاري سومري‬ ‫به ميخي‪،‬‬ ‫با چرخش‬ ‫‪ 90‬درجه‌اي‬ ‫نخش‌ها‪ ،‬وارونه‬ ‫راستاي گردش‬ ‫پرک تِسو‬ ‫(عقربه ساعت)‬ ‫بوده است‪.‬‬

‫نمودار ‪ - )5‬سرچشمه و خاستگاه پاره‌اي از نشانه‌هاي‬ ‫کهن سومري و فرگشت آن‌ها به ميخي‪ ،‬از ‪ 3‬هزار تا ‪600‬‬ ‫پي‪ .‬ز‪.‬‬

‫توجه داشته باشيد که الف‪ :‬واژه ‪ kur‬با کوه‪sag ،‬با‬ ‫سر‪ gud ،‬با گاو پارسي کمي ‌شباهت دارد‪ ،‬يعني با گذشت‬ ‫زمان شايد چند هزار ساله‪ ،‬تنها يک واک از هر واژه دگرگوني‬ ‫و گوالش يافته است‪ .‬از اين رده بسيارند‪ .‬ب‪ :‬دبيره ميخي‬ ‫سومري خاستگاه دبيره‌هاي بابلي و آشوري (و هيرو گليف‬ ‫مصري) نيز بوده است‪.‬‬ ‫نويد داده بودم که از نوشته‌هاي ديگران نيز بياورم‪.‬‬ ‫اکنون گاهي دردمندي‪ ،‬روان را آنچنان مي‌آزارد که براي‬ ‫رهايي از آن از اشاره به چند نکته کم و بيش برون از گستره‬ ‫و گنجايش اين پژوهش ناگزيرم و آن‪ ،‬آوردن بخش‌هايي‬ ‫از ديدگاه يک تن ديگر از انديشه‌مندان نامدار ايراني‪،‬‬

‫‪35‬‬

‫در وابستگي به دبيره است‪ .‬او‪ ،‬محمد تقي بهار‪ ،‬سراينده‬ ‫زيباترين شعرهاست که در کتاب «سبک شناسي» خود‪ ،‬در‬ ‫اين زمينه که «ايرانيان خط را از کجا آموختند؟»‪ ،‬آورده است‪:‬‬ ‫(واک‌هاي الفبا‪ ،‬براي رده بندي افزوده شده‌اند)‬ ‫الف)‪« -‬مردم ايراني‪ ،‬به فرموده زرتشت از سرزمين‬ ‫ايران ويچ بيرون رانده ]‪ [...‬مردمي‌بياباني و چوپان و‬ ‫برزيگر بيش نبودند و از خود خط و ادبيات و فرهنگ و آداب‬ ‫شهرنشيني نداشتند]‪ ،[...‬معلوم مي‌شود و مي‌بينيم که آن‬ ‫قوم نه خطي داشتند و نه داراي کتابي و شريعتي بودند ]‪...‬‬ ‫[ و از اين رو داراي تربيت شهرنشيني که خط سرآمد آن‬ ‫است نبودند‪».‬‬ ‫ب)‪« -‬ديگر آنکه مي‌بينيم که خطوط پذيرفته شده‬ ‫اين اقوام نيز خطوط ملل سامي‌است يعني همان خطي که‬ ‫ساير برادران آرايي ما چون هند و يونان و روم و فرنگ و‬ ‫روس و ژرمان و ساير شاخه‌هاي نژاد سفيد آن را تقليد‬ ‫کردند‪ ».‬‬ ‫پ)‪]« -‬سروده وابسته فردوسي[ ‪.‬از روايت فردوسي که‬ ‫از روي روايات باستاني گرفته شده است نيز به خوبي بر‬ ‫مي‌آيد که آرياهاي آن روز که در ايران استقرار يافته بودند‪،‬‬ ‫خود داراي تمدن و خط نبودند و اين مبادي و اصول را از‬ ‫رعايا و زيردستان مغلوب خود آموختند ]‪ [...‬يا از اسراي‬ ‫جنگي از نژادهاي همسايه و يا ملل مجاور که مغلوب ايرانيان‬ ‫مي‌شدند‪ ».‬‬ ‫ت)‪« -‬بالجمله آنچه از منابع صحيح و‬ ‫قراين روشن و ثابت و شواهد حسي به دست‬ ‫مي‌آيد]‪ [...‬ـ و مي‌دانيم (!؟) که ايرانيان (مادي‌ها)‬ ‫در طول مدتي که يوغ بندگي و رعيتي ملل مقتدر‬ ‫سامي‌(آشور) را به گردن داشتند‪ ،‬با خط آشوري‬ ‫که خط ميخي است آشنا شدند و سپس که‬ ‫گردن از قيد ذلت و بندگي آنان برتافتند ]‪ [...‬خط‬ ‫ميخي را تکميل کردند‪ ،‬و از اين رو مي‌بينيم که‬ ‫در بدو تشکيل دولت هخامنشي اين خط مانند‬ ‫خط ملي مورد استعمال پادشاهان بزرگ چون‬ ‫کورش‪ ،‬داريوش و خشايارشا‪ ،‬ارتخشتره و غيره‬ ‫است و در سنگ‌ها و مهر ها و فلزات و گل پارها‬ ‫و ديگر کتيبه‌ها و نوشته‌ها آن را به کار برده‌اند و‬ ‫سپس نيز خبر داريم که خط ديگري که آنهم از‬ ‫خطوط مردم سامي‌است‪ ،‬مورد استعمال ايرانيان‬ ‫قرار گرفته به خط پهلوي مشهور گرديد‪».‬‬ ‫ث)‪ [...]« -‬در همين ايام طوايفي که‬ ‫به (عيالم) يا ملوک (اَنزان) موسوم بودند در‬ ‫خوزستان و سواحل خليج فارس و لرستان و‬ ‫قسمت غربي و جنوبي ايران برخاسته و رقيب بزرگي براي‬ ‫آشوريان شدند و شوش پايتخت آنان مشهور جهان شد‪».‬‬ ‫ج)‪« -‬خط ميخي از چهار تا پنج هزار سال پيش از ميالد‬ ‫نزد سومريان ساکن جنوب بين النهرين معروف بود و از‬ ‫شکل بدوي(نقشي) ترقي‬ ‫کرده و مرحله دوم و سوم‬ ‫را مي‌پيمود‪ ،‬طوايف آشور‬ ‫و عيالم نيز همان خط را‬ ‫از سومريان گرفته و به کار‬ ‫بردند ـ اين خط در حوالي‬ ‫(‪ )1700‬ق‪ .‬م‪ .‬در مرحله‬ ‫دوم و سوم بود که ايرانيان‬ ‫مادي هم آن را گرفته و به‬ ‫کار بردند‪( ».‬گفتاوردهاي‬ ‫اين بخش همگي از کتاب‬ ‫«سبک شناسي» محمد‬ ‫تقي بهار‪ ،‬انتشارات‬ ‫يکم‪،‬‬ ‫مجيد‪،1367،‬جلد‬ ‫رويه‌هاي ‪ 94‬تا ‪).96‬‬ ‫*****‬ ‫‪1‬‬‫‪Jacquetta‬‬ ‫‪Hawkes and sir‬‬ ‫” ‪Leonard Woolley,:‬‬ ‫‪History of Mankind,‬‬ ‫& ‪volume I, Harper‬‬ ‫‪Row, publishers, New York and Evanston, 1963,‬‬ ‫‪page 367.‬‬ ‫‪2- Ditto, page 368.‬‬ ‫‪ -3‬دکتر رکن الدين همايونفرخ‪« :‬سهم ايرانيان در‬ ‫پيدايش و آفرينش خط در جهان»‪ ،1350 ،‬تهران‪ ،‬رويه‬ ‫‪.246‬‬


‫‪36‬‬

‫حسين مخمل‌باف‬ ‫بخش چهاردهم‬ ‫آنچه گذشت‪ :‬داريوش مرا عمو اسماعيل مي‌نامد‪ ،‬گرچه عموي واقعي او‬ ‫نيستم‪ .‬من و پدرش ابراهيم ميرزا که از نوادگان قاجار و شازده بود در کالس اول‬ ‫دبستان با هم آشنا شديم و دوستي پايداري بين ما به وجود آمد‪ .‬با پايان دوره‬ ‫دبيرستان دختري به نام زرين تاج را برايش گرفتند‪ .‬آنان نخستين فرزندشان‬ ‫را داريوش ناميدند‪ .‬بين اين بچه و من با وجود اختالف سن‪ ،‬الفتي باور نکردني‬ ‫پديد آمد‪ .‬داريوش پس از اخذ مدرک ليسانس فيزيک به آمريکا رفت و در همين‬ ‫رشته دکترا گرفت و در دانشگاه معتبري به تدريس پرداخت و سپس با خانمي‌که‬ ‫پزشک بود ازدواج کرد‪.‬‬ ‫هنوز سالي از ازدواج آنان نگذشته بود که ناسازگاري‌ها آغاز شد و سرانجام‬ ‫با داشتن يک دختر سه ساله به نام نازنين از يکديگر جدا شدند‪ .‬چند سال بعد‬ ‫در يک تابستان براي ديدن داريوش و خانواده‌اش به آمريکا رفتم‪ .‬بانو همسر‬ ‫داريوش و دو پسرشان در سفر بودند‪ .‬روزي که قرار بود نازنين به ديدن من و‬ ‫پدرش بيايد بي صبرانه انتظارش را مي‌کشيدم‪ .‬نازنين که پدرش او را پرنسس‬ ‫هم صدا مي‌زد‪ ،‬دختري با وقار بود‪ .‬از نشستن و گپ زدن با او بسيار لذت بردم‪ .‬از‬ ‫داريوش خواستم داستان هر دو ازدواجش را برايم تعريف کند‪ .‬قول داد در فرصت‬ ‫مناسب اين کار را خواهد کرد‪ .‬روز بازگشت داريوش مرا به فرودگاه رسانيد و‬ ‫هنگام بدرود دفتري را به دستم داد و گفت ماجراي باورنکردني آشنائي با بانو را در‬ ‫اين دفتر نوشته‌ام تا بخواني‪ .‬چند روز پس از رسيدن به خانه‪ ،‬به گوشه خلوتي پناه‬ ‫بردم و به خواندن آنچه داريوش نوشته بود مشغول شدم‪ .‬او نوشته بود‪ :‬در يکي از‬ ‫سفرهايم به کشوري در امريکاي مرکزي به توصيه دوست و همکارم به هتلي رفتم‪.‬‬ ‫فکر مي‌کردم در يکي از سالن‌هاي آنجا نمايش جالبي را به روي صحنه مي‌برند‪.‬‬ ‫وقتي دانستم محل تجمع زن‌هاي تن فروش است از توصيه دوست شگفت زده‬ ‫شدم و به هتل خويش بازگشتم‪ ،‬اما حس کنجکاوي موجب شد بار دگر به آنجا‬ ‫بروم‪ .‬زن‌هاي جوان و زيبائي در انتظار مشتري بودند‪ .‬من هم در گوشه‌اي ايستادم‬ ‫تا يکي از بهترين‌ها را انتخاب کنم‪ .‬مردها يکي پس از ديگري مي‌آمدند زني را‬ ‫انتخاب مي‌کردند و با يکديگراز در خارج مي‌شدند‪ .‬زني با چهره‌اي گيرا نظرم را‬ ‫جلب کرد‪ ،‬نامش ايزابل بود‪ .‬گفت شوهرش مرده و داراي دو پسر است‪ .‬با هم به‬ ‫رستوراني درجه يک رفتيم پس از اينکه بر جاي نشستيم از خداي خود براي فراهم‬ ‫آوردن اين امکان تشکر کرد‪ .‬شگفت زده شدم و از خود پرسيدم آيا زني روسپي‬ ‫خدا را مي‌شناسد‪ .‬هنگام صرف شام در کنار ايزابل‪ ،‬نمي‌دانم چرا به ياد ماجراي‬ ‫آشنائي و ازدواج با ويدا همسر سابقم افتادم‪ .‬کاش در مسير آشنائي تا ازدواج‪ ،‬در‬ ‫نقطه‌اي به بن بست رسيده بوديم‪ .‬از ايزابل پرسيدم چرا به دنبال کار شرافتمندانه‬ ‫نرفتي و تن فروشي را انتخاب کردي؟ گفت رفتم و به استخدام شرکتي تجاري‬ ‫درآمدم اما درگير ماجرايي باورنکردني شدم‪ .‬شبي که در مهماني رافائل صاحب‬ ‫شرکت خدمت مي‌کردم آخر شب کسي در نوشابه‌ام داروي بيهوشي ريخت و پس‬ ‫از رفتن همه‪ ،‬مرا مورد تجاوز قرار داد‪ .‬صبح که از خوابي گران بيدار شدم هيچکس‬ ‫در خانه نبود‪ .‬براي فرونشاندن خشمم مي‌خواستم خانه را آتش بزنم اما منصرف‬ ‫شدم‪ .‬نامرد هزار دالر در کيفم گذاشته و بدون باقي گذاشتن رد و نشاني از خود‬ ‫رفته بود! کاش مي‌دانستم کيست‪.‬‬

‫ادامه داستان‪:‬‬ ‫ايزابل گفت پس از حادثه آن شب افکار آزار دهنده دست از سرم بر‬ ‫نمي‌داشتند‪ .‬بايد به گونه‌اي به ماهيت آن مرد پي مي‌بردم‪ .‬يکي از راه‌ها اين‬ ‫بود چند زن و مردي را که در پذيرائي از مهمان‌ها با هم مشارکت داشتيم پيدا‬

‫‪March 2015‬‬

‫‪36‬‬

‫اسفند ‪1393‬‬

‫مي‌کردم‪ ،‬شايد چيزي از ماجراي آن شب مي‌دانستند‪ .‬يافتن آن‌ها کار دشواري‬ ‫نبود اما ممکن بود بنا به داليلي جرات نمي‌کردند حقيقت را به من بگويند‪ .‬به‬ ‫راه‌هاي ديگري نيز فکر کردم اما در نهايت به اين نتيجه رسيدم بهتر است منتظر‬ ‫بمانم تا رافائل صاحب شرکت و ميزبان مهماني آن شب باز گردد‪ ،‬شايد اطالعي‬ ‫از ماجرا داشته باشد‪.‬‬ ‫هرچه بيشتر در رفتار ايزابل دقيق مي‌شدم تناسبي بين کردار و حرفه‌اش‬ ‫نمي‌ديدم‪ .‬از آن گذشته در محيطي که من زندگي مي‌کردم‪ ،‬کسي ارزش چنداني‬ ‫براي مردم کشورهاي پائين دست آمريکا قائل نبود‪ .‬شايد به اين دليل که عده‌اي‬ ‫از مردم طبقه پائين و کم سواد آن کشورها براي کار با هر مشقتي بود خود را‬ ‫به آمريکا مي‌رساندند‪ .‬بيشتر آن‌ها زبان انگليسي نمي‌دانستند يا بسيار کم‬ ‫مي‌دانستند و به کارهاي پيش پا افتاده و کارگري بدون تخصص تن مي‌دادند و‬ ‫از اين بابت نزد مردم آمريکا منزلتي نداشتند‪ ،‬هرچند به يقين در بين اين مردم‬ ‫آدم‌هاي تحصيلکرده و داراي کار و شغل خوب هم فراوان بودند‪.‬‬ ‫در دل غصه مي‌خوردم چرا چنين زني که‬ ‫مي‌توانست همدم مناسبي براي مردي باشد و با هم‬ ‫به قله خوشبختي برسند‪ ،‬به اين راه افتاده و هيکل‬ ‫ونوس مانند خود را به دست تيشه تيز و نابودکننده‬ ‫مردهائي هوسران بسپارد که تنها خواستار جسمش‬ ‫بودند و ظرافت و زيبائي روحش را نمي‌ديدند‪ .‬فکري‬ ‫عجيب و باور نکردني به سرعت برق و باد از ذهنم‬ ‫گذشت‪ .‬از او بخواهم دست از اين کار بردارد‪،‬‬ ‫ديواري به بلنداي زمين تا آسمان بين حال و گذشته‬ ‫خود بکشد‪ ،‬آن وقت به او کمک کنم تا به سرزمين‬ ‫ديگري کوچ کرده و زندگي سالمي ‌را از نو آغاز‬ ‫کند‪ .‬آيا قادر بودم از او آدم ديگري بسازم و مسير‬ ‫زندگيش را که بدون شک به سوي فنا مي‌رفت تغيير‬ ‫دهم؟ از رويا بيرون آمدم و به خود گفتم‪ ،‬گيرم که‬ ‫چنين کردي و او را از منجالب بيرون کشيدي با بقيه‬ ‫چه مي‌کني؟ روسپي‌هاي بسياري که در هر گوشه‬ ‫از کشوري به فعاليت مشغول هستند پيشکش‪ ،‬آيا‬ ‫مي‌تواني براي همين بيست سي تايي که همکار‬ ‫ايزابل هستند کاري انجام بدهي؟ خود به خويش‬ ‫پاسخ دادم معلوم است نمي‌توانم‪ ،‬به ناچار به خود نهيب زدم احساساتي مشو‪ ،‬با‬ ‫يک گل که بهار نمي‌شود‪.‬‬ ‫با صداي ايزابل گوئي از خوابي خوش و ناخوش بيدار شدم و چشم به او‬ ‫دوختم‪ .‬گفت داريوش کجائي؟ انگار جسمت در اين جاست و روحت در جاي‬ ‫ديگري پرواز مي‌کند! اين قدر به گذشته فکر مکن‪ .‬گذشته را با همه خوبي و‬ ‫بدي‌هايش رها کن و زمان حال را درياب‪ ،‬هر چه بوده رفته و گذشته است‪ .‬زندگي‬ ‫واقعي يعني همين لحظه يعني من و تو و اين مکان زيبا و دوست داشتني‪ ،‬اين باغ‬ ‫کوچک سرسبز‪ ،‬اين صداي زمزمه آبي که در جريان است و اين مهماندارهائي که‬ ‫هر بار از کنار ميز ما عبور مي‌کنند و رايحه عطر خوش بويشان به مشام مي‌رسد و‬ ‫ي به شور و نشاط در مي‌آيد‪.‬‬ ‫روح و جسم آدم ‌‬ ‫در ادامه گفت خودم را نمي‌دانم آيا همنشين دلپسندي برايت هستم يا پيشه‬ ‫به قول تو ناپسند من‪ ،‬خط بطالن بر همه چيز کشيده و ارزشي برايت ندارم تا به‬ ‫عنوان مصاحبي در خور‪ ،‬روي من حساب کني‪.‬‬ ‫گفتم از بي صداقتي متنفرم‪ .‬اقرار مي‌کنم نشستن و گپ زدن با تو برايم‬ ‫خوشايند است‪ ،‬اما فکري موذي آزارم مي‌دهد که من کجا و اينجا کجا! من که‬ ‫در کالس درس غير از مسئوليتي که بر دوشم گذاشته شده و در محدوده کار و‬ ‫تخصصم بايد دانسته‌هاي خود را به دانشجويانم بياموزم‪ ،‬همواره فراتر رفته از هر‬ ‫فرصت استفاده کرده و از اخالق براي شاگردهايم داد سخن داده‌ام‪ ،‬اينجا و در‬ ‫کنار تو چه مي‌کنم! اگر يکي از همان بچه‌ها مرا در کنار تو ببيند آيا بعد از اين‪ ،‬در‬ ‫کالس درس به ريش من نخواهد خنديد و مرا ياوه‌گوئي که خود به آن چه مي‌گويد‬ ‫باور ندارد‪ ،‬نخواهد شناخت؟‬ ‫از آن گذشته من مرد ستم کشيده و تنهائي هستم‪ .‬پس از جدا شدن از‬ ‫همسرم تني چند که ويژگي‌هاي خوبي نيز داشتند در مسيرم قرار گرفتند‪ ،‬اما‬ ‫ترسي آزاردهنده موجب شد تا از برقراري ارتباط پرهيز کنم‪ .‬شايد گاه کمي‌پيش‬ ‫رفته‌ام اما واهمه در گير شدن دوباره در ماجراهائي عجيب و غريب دست و دلم را‬ ‫لرزانيده‪ ،‬پا پس کشيده‌ام يا بهتر بگويم شکننده و آسيب‌پذير شده‌ام و مي‌ترسم‬ ‫با زني باب آشنائي بگشايم‪ .‬شوربختانه هنوز چنين فکري در سرم هست که دگر‬ ‫بار دارم با پاي خويش در دام بال مي‌افتم و روزگار تلخ گذشته برايم تکرار خواهد‬ ‫شد‪ .‬به اين سبب درياي طوفاني دلم که بسيار در پي آرامش و آسايش است هنوز‬ ‫به سکون لذت‌بخش نرسيده است‪.‬‬ ‫گفتم بگذريم‪ ،‬داشتي قصه زندگي خود را مي‌گفتي‪ ،‬آيا دوست داري ادامه‬ ‫بدهي يا تو هم از يادآوري و بازگو کردن آنچه بر تو گذشته دچار رنج مي‌شوي؟‬ ‫گفتم بسيار کنجکاو هستم بشنوم چرا از ميان اين همه پيشه‌اي که وجود دارد‪،‬‬ ‫روسپيگري را برگزيده‌اي؟ گفت من درگير ماجرائي ناخواسته شدم که ديگري‬ ‫طراح نقشه آن بود! در دام بالئي افتادم که گرچه با پاي خود رفته بودم اما‬ ‫نمي‌دانستم در مسير خود به گندابي برخورد خواهم کرد‪.‬‬ ‫ايزابل گفت‪ ،‬دو روز در خانه به استراحت پرداختم‪ .‬آن خشم و خروش قبل‬ ‫تا اندازه‌اي فروکش کرده بود‪ .‬روز سوم صبح زود از خواب برخاسته دوش گرفتم‬ ‫و در همان حدي که الزم بود دستي به سر و روي خود برده راه محل کار را پيش‬ ‫گرفتم‪ .‬به سبب نبودن رافائل‪ ،‬محل کار سوت و کور بود‪ .‬مانوئل آبدارچي مثل‬ ‫هميشه وظيفه خود را انجام داده جارو و گردگيري کرده بوي قهوه‌اش فضا را پر‬ ‫کرده بود‪ .‬بيچاره از تنها به سر بردن در دو روز گذشته به ستوه آمده بود و مانند‬ ‫هر آدم تنهائي که به همدم وهم صحبتي نيازمند است‪ ،‬با ديدن من گل از گلش‬ ‫شکفت‪ .‬پس از سالم و صبح بخير و جويا شدن از حالم‪ ،‬پيشدستي کرده در اتاقم‬ ‫را گشود و سپس پرسيد آيا ميل دارم برايم قهوه بياورد؟ گفتم آري‪ .‬رفت و من‬ ‫خود را با کاغذهاي روي ميزم سرگرم کردم‪ ،‬اما فکر آن شب مهماني دست از‬ ‫سرم بر نمي‌داشت‪ .‬هر چه تالش مي‌کردم افسار فکرم را به جاي ديگري بکشانم‬

‫نکته خوب اين ابزار اين است که شما قادر هستيد تا اعتبار آدرس اي‌ميل‬ ‫خود را تا مدت حداکثر يک ماه تعيين کنيد‪ .‬در نتيجه مي‌توانيد با تخمين اينکه‬ ‫تا چه مدت زمان به اين آدرس نياز داريد‪ ،‬آدرس اي‌ميل اصلي خود را وارد‬ ‫کنيد تا اي‌ميل‌هاي مربوطه به اي‌ميل شما ارسال شود‪ .‬بعد از آن کافي است بر‬

‫دنباله در صفحة بعد‬

‫دنباله در صفحة بعد‬

‫دنباله از صفحة ‪34‬‬ ‫سيستم نصب مي‌شوند‪ .‬به اين ترتيب در اين سطح از هشدار‪ ،‬شانس آلوده‬ ‫شدن تصادفي به بدافزارها بسيار کمتر مي‌شود‪.‬‬ ‫اين قابليت تازه به ويژه در مورد وب‌سايت‌هايي که حاوي بدافزارهايي براي‬ ‫قابليت تغيير تنظيمات جستجوي پيش‌فرض کاربر هستند يا يکي از صفحات‬ ‫خود را به عنوان صفحه اصلي جايگزين صفحه اصلي مرورگر مي‌کنند يا مي‌توانند‬ ‫کاربر را براي دانلود يک بدافزار جديد بفريبند‪ ،‬موثر است‪.‬‬ ‫گوگل دامنه اين تغيير امنيتي قابل توجه را به موتور جستجوي خود هم‬ ‫گسترش داده است‪ ‬و براي نمونه هنگام نمايش نتايج جستجو‪ ،‬روي لينک‬ ‫نتايجي که آلوده هستند نشانه‌هايي را تعبيه کرده است تا کاربر را متوجه‬ ‫آلوده‌گي سايت مورد نظر کند‪ .‬به اين ترتيب شانس آلوده‌گي کاربر از طريق‬ ‫نتايج گوگل هم در حد بسيار قابل توجهي پائين مي‌آيد‪.‬‬

‫چگونه اي‌ميل موقت و داراي تاريخ‬ ‫انقضا ايجاد کنيم؟‬ ‫دسته‌اي‪ ‬از اي‌ميل‌ها در‬ ‫آن واحد يک آدرس اي‌ميل‬ ‫براي شما ايجاد مي‌کنند که‬ ‫بعد از مدت زماني مشخص‬ ‫از بين مي‌رود‪ .‬برخي از‬ ‫آنها اين قابليت را دارند که‬ ‫اي‌ميل‌ها را به آدرس اصلي‬ ‫شما بفرستند و برخي ديگر‬ ‫اين امکان را فراهم مي‌کنند‬ ‫که شما مرتبا قادر به رصد‬ ‫‪ Inbox‬آنها باشيد‪ .‬اما همه‬ ‫آنها در يک زمان مشخص‬ ‫از بين خواهند رفت‪.‬‬ ‫در اينجا پنج منبع‬ ‫خوب براي استفاده از اين‬ ‫سرويس را به شما معرفي مي‌کنيم‬

‫‪Fake Mail Generator‬‬

‫اين ابزار توسط طراحان ‪ Fake Name Generator‬تدوين و توسعه پيدا‬ ‫کرده است‪ .‬استفاده از آن بسيار ساده است‪ .‬کافي است قسمت اول از آدرس‬ ‫اي‌ميل را در داخل جعبه متني مربوطه وارد کنيد و سپس از ليست پايين افتادني‬ ‫کنار آن دومين مورد نظر را انتخاب کنيد‪ .‬سپس با کليک بر روي ‪ Copy‬آدرس‬ ‫مذکور را در کليپ بورد کپي کنيد‪.‬‬ ‫اين ابزار اي‌ميل هاي دريافتي براي اين آدرس را در همين صفحه به شما‬ ‫نمايش مي‌دهد و به شکل مداوم صفحه را ‪ Refresh‬مي‌کند‪ .‬از آنجايي که‬ ‫اين ابزار هيچ نيازي به ثبت نام نداشته و اي‌ميل ها را به آدرس اصلي شما‬ ‫نمي‌فرستد‪ ،‬بهترين ابزار براي ثبت نام در سرويس هاي آنالين با احتمال اسپم‬ ‫باال است‪.‬‬

‫‪Throwaway Mail‬‬

‫تفاوت اصلي اين ابزار با نمونه قبلي اين است که به محض ورود به صفحه‬ ‫آن‪ ،‬يک آدرس اي‌ميل به شکل خودکار براي شما توليد مي‌کند و تمامي اي‌ميل‬ ‫هاي دريافتي را در همان صفحه به شما نشان مي‌دهد‪ .‬اگر به هر دليلي نياز به‬ ‫يک آدرس جديد داشته باشيد‪ ،‬کافي است که بر روي دکمه ‪Generate new‬‬ ‫‪ email address‬کليک کنيد‪ .‬البته با اين کار تمام اي‌ميل هاي دريافتي سابق‪ ،‬از‬ ‫بين خواهند رفت‪ .‬اين سرويس نيز نيازي به ثبت نام نداشته و هيچ اي‌ميلي را‬ ‫به آدرس اصلي شما نمي فرستد‪.‬‬

‫‪MailDrop‬‬

‫در اين ابزار همچون نمونه اول کافي است که نام مورد نظر خود را در‬ ‫قسمت جعبه متني باال و سمت راست صفحه وارد کنيد و بعد از آن مي‌توانيد‬ ‫به صفحه اي‌ميل ها منتقل شويد‪ .‬اينجا جايي است که اي‌ميل‌هاي دريافتي را‬ ‫در آن مشاهده مي‌کنيد‪ .‬اين ابزار همچنين خود يک آدرس ساختگي را به شما‬ ‫پيشنهاد مي‌کند‪.‬‬ ‫دو نکته بسيار مهم اين ابزار را از سايرين متمايز کرده است‪ .‬اول آنکه‬ ‫صفحه آدرس اي‌ميل توليد شده شما يک لينک مستقيم دارد که با ‪Bookmark‬‬ ‫کردن آن مي‌توانيد در هر زماني که مي‌خواهيد مجددا به آن مراجعه کنيد‪ .‬نکته‬ ‫دوم هم اينکه هر آدرس خود يک نام مستعار دارد که به آدرسي که شما ايجاد‬ ‫کرده‌ايد ‪ Forward‬مي‌شود‪ .‬در نتيجه مي‌توانيد آن را يک اليه امنيتي ثانوي در‬ ‫نظر آوريد‪.‬‬

‫‪Temp Mail‬‬

‫وقتي وارد وب سايت اين ابزار مي‌شويد خود به خود به يک آدرس اي‌ميل‬ ‫منتقل شده‌ايد‪ .‬اما اگر اين آدرس را دوست نداريد مي‌توانيد آن را تغيير دهيد‪.‬‬ ‫تنها بايد اطمينان حاصل کنيد که آدرس شما @‪ flurred.com‬را در انتها داشته‬ ‫باشد‪ .‬اين ابزار کامال ساده و با امکانات اوليه است و براي کاربراني مناسب است‬ ‫که يک ابزار ساده و سريع را جستجو مي‌کنند‪.‬‬

‫‪Easy Trash Mail‬‬


‫‪37‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫روي دکمه ‪ Create‬کليک کنيد تا آدرس موقتي خود را دريافت‬ ‫داريد‪.‬‬

‫دکتر گوگل از راه رسيد‬

‫موتور جستجوي گوگل‪ ،‬اطالعات پزشکي حرفه‌اي‬ ‫و بسيار دقيقي را به سرويس خدمات خود افزوده است که‬ ‫مي‌تواند در نقش يک پزشک‪ -‬مشاور براي کاربر عمل کند‪.‬‬ ‫اغلب افراد در هنگام مواجهه با عالئمي مانند سردرد يا‬ ‫گلودرد‪ ،‬بروز مسايل پوستي يا حس توده‌اي در قسمتي از بدن‪،‬‬ ‫به سرعت اقدام به جستجو در اينترنت مي‌کنند؛ اما اطالعات‬ ‫پزشکي و روش‌هاي درماني ارائه شده در اين سايت‌ها تا چه‬ ‫ميزان قابل اعتماد هستند؟‬ ‫نتايج بررسي‌ها نشان مي‌دهد‪ ،‬از هر ‪ 20‬جستجو در موتور‬ ‫گوگل‪ ،‬يک مورد آن در باره اطالعات پزشکي و سالمت است‪.‬‬ ‫گوگل با هدف ارائه اطالعات پزشکي حرفه‌اي و قابل‬ ‫اعتماد به کاربران‪ ،‬خدمت جديدي را معرفي کرده است و‬ ‫اينک کاربران ساکن در آمريکا مي‌توانند از خدمات دکتر گوگل‬ ‫استفاده کنند و سواالت متداول پزشکي را در اين بخش ويژه‬ ‫جستجو کنند‪.‬‬ ‫براي تهيه اين اطالعات پزشکي‪ ،‬گوگل از تيمي از‬ ‫پزشکان متخصص و منابع پزشکي بسيار معتبر استفاده کرد‬ ‫و در نهايت اطالعات جمع‌آوري شده توسط تيمي از پزشکان‬ ‫مورد بازنگري قرار گرفت‪.‬‬ ‫گوگل تأکيد مي‌کند که اين خدمت به هيچ عنوان يک‬ ‫روش خودتشخيصي‪ -‬خوددرماني محسوب نشده و نمي‌تواند‬ ‫جايگزين تشخيص توسط پزشک متخصص شود؛ هدف از اين‬ ‫اقدام تنها آگاهي‌بخش به مردم و دسترسي به اطالعات قابل‬ ‫اعتماد است که مي‌تواند به تشخيص به موقع بيماري‌ها منجر‬ ‫شود‪.‬‬ ‫در مرحله نخست‪ ،‬دسترسي به اطالعات پزشکي گوگل‬ ‫به زبان انگليسي و براي کاربران ساکن در آمريکا فعال شده‬ ‫است؛ به مرور مطالب پزشکي تخصصي‌تري به اين بانک‬ ‫افزوده شده و امکان دسترسي مردم ساير نقاط جهان به اين‬ ‫بخش فراهم خواهد شد‪.‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫اگر مارکو پولو تلفن‬ ‫هوشمند داشت‬

‫وقتي براي سفر برنامه‌ريزي مي‌کنيم‪ ،‬تنها بودجه و مقصد‬ ‫نيست که بايد به آن فکر کنيم‪ .‬در کنار آن بايد به نحوه رفتن به‬ ‫آن مکان (هواپيما‪ ،‬قطار‌‪ ،‬اتوبوس‪ ،‬وسيله نقليه شخصي)‪ ،‬محل‬ ‫اقامت (هتل‪ ،‬متل‪ ،‬مسافرخانه‪ ،‬خانه دوست و آشنا يا غريبه)‪،‬‬ ‫فعاليت‌هايي که مي‌خواهيم در آنجا داشته باشيم (از ديدن‬ ‫مکان‌هاي تاريخي و ديدني تا غذا خوردن و خريد کردن) و‬ ‫زمان برگشت هم فکر کنيم‪.‬‬ ‫اما در کنار اين‌ها جزييات ديگري هم هست که حتي‬ ‫اگر در برنامه‌ريزي اوليه به آن فکر نکنيم‪ ،‬اما در طول سفر‬ ‫به سراغمان مي‌آيد‪ :‬کاش کمي بيشتر پول مي‌داديم اما مدت‬ ‫معطلي‌مان در فرودگاه‌هاي بين راه کمتر بود‪ ،‬يا فاصله بين‬ ‫صندلي‌هاي هواپيما آنقدر کم بود که تا آخر سفر زانو درد‬ ‫داشتيم! يا فهميديم که هتل ارزاني که پيدا کرده بوديم‪ ،‬به‬ ‫دليل کيفيت پايين اتاق‌هايش يا فاصله طوالني از مرکز شهر‬ ‫بود که ارزان بود!‬ ‫شرکت‌هاي زيادي هستند که هدفشان بهتر شدن‬ ‫تجربه سفر براي ماست‪ .‬در کنار شرکت‌هاي قديمي‌تر ‪ -‬و‬ ‫شناخته‌شده‌تر ‪ -‬مثل «اکسپديا» يا «تريپ ادوايزر» که در‬ ‫خصوص مکان‌هاي ديدني مقصد و فعاليت‌هايي که مي‌شود در‬ ‫آن انجام داد به ما اطالعاتي مي‌دهد‪ ،‬شرکت‌هاي نوپاي زيادي‬ ‫هم هستند که سعي مي‌کنند خدمات متفاوتي را‪ -‬که ممکن‬ ‫است حتي ما به آن فکر هم نکرده باشيم‪ -‬به ما ارائه دهند‪.‬‬ ‫زپ تراول ‪ - Zaptravel‬مجاني‪ -‬همان کاري را براي‬ ‫شما مي‌کند که قبال آژانس‌هاي مسافرتي انجام مي‌دادند و‬ ‫شما بايد برايش پول پرداخت مي‌کرديد‪« :‬من مي‌خواهم سه‬ ‫روز به رم بروم و اينقدر هم پول دارم!» «براي من يک جاي‬ ‫رومانتيک پيدا کنيد که نامزدم را در تابستان به آنجا ببرم‪،».‬‬

‫چگونه‪ ‬از‪ ‬ماهي‪ ‬قرمز عيد‬ ‫خود نگهداري نماييم؟‬ ‫به خاطر قيمت ارزان ماهي قرمز عيد‪ ،‬اغلب بهاي الزم‬ ‫به اين موجودات زبان بسته و زيباي خداوند داده نمي‌شود‬ ‫و قيمت ارزان ماهي با ارزان بودن قيمت جان اين موجودات‬ ‫اشتباه گرفته مي‌شود‪.‬‬ ‫در حالي که طول عمر اين ماهي‌ها بين ‪ 25‬تا ‪ 40‬سال‬ ‫گزارش شده است‪ ،‬به علت سهل‌انگاري و کم‌توجهي ما‪،‬‬ ‫ماهيان قرمز عيد حتي چند هفته هم عمر نمي‌کنند و عمأل با‬ ‫شروع عيد و خوشحالي ما‪ ،‬مرگ و مير و عذاب اين ماهي‌ها‬ ‫شروع مي‌شود؛ غافل از اينکه بايستي با جانداران مهربان‬ ‫بود و با بي‌دقتي و سهل انگاري خود با جان موجودات بازي‬ ‫نکرد‪.‬‬

‫نحوه تعويض آب ماهيان قرمز عيد‬

‫زماني که آب ماهي‌ها تيره شده يا مي‌بينيد که بيشتر‬ ‫ماهي‌ها در فضاي باالي سطح آب شنا مي‌کنند و حباب‌هايي‬ ‫را در سطح آب ايجاد مي‌کنند‪ ،‬بايستي آب ماهي با سرعت‬ ‫و دقت تعويض شود‪ .‬براي تعويض آب حداقل بايستي ‪12‬‬ ‫ساعت آب سالمي که ماهي را مي‌خواهيم در آن بريزيم‪ ،‬در‬ ‫جايي بگذاريم تا کلر آب به طور کامل از بين برود و با دماي‬ ‫قبلي آب که ماهي عيد در آن بوده هم دما شود‪ .‬تکرار مي‌کنيم‬ ‫که حتما در تعويض آب‪ ،‬مراقبت شود که کلر آن کامال از بين‬ ‫رفته باشد و حتما کنترل نماييد که دماي آب تازه با دماي آبي‬ ‫که ماهي قبلي در آن بوده‪ ،‬يکسان باشد يا تفاوت دمايي کمي‬ ‫با هم داشته باشند‪.‬‬

‫چگونگي تغذيه ماهي‌ها‬

‫تمامي موجودات زنده براي زنده ماندن نياز به غذاي‬ ‫مناسب و متنوع دارند‪ .‬کمبود غذا باعث مرگ و عذاب اين‬ ‫ماهي‌ها خواهد بود؛ بنابراين الزم است روزانه حداقل در دو‬

‫وعده صبح و شب‪ ،‬به ماهي‌ها غذا بدهيم‪ .‬يادآوري مي‌کنيم‬ ‫که تنها از يک نوع غذا براي ماهي ها استفاده نشود و تنوع‬ ‫غذايي بايستي در غذاي اين ماهي‌ها رعايت شود‪ ،‬چون‬ ‫نيازهاي غذايي ماهي‌ها تنها با يک نوع غذا برطرف نمي‌شود‪.‬‬ ‫همانطور که ما انسان‌ها نيز براي زنده ماندن از‬ ‫وعده‌هاي غذايي مختلف و متنوع در برنامه غذايي خود‬ ‫استفاده مي‌کنيم‪ ،‬بايستي براي ماهي عيد نيز عالوه بر‬ ‫غذاهاي آماده مختلفي که از آکواريوم فروشي‌ها مي‌خريم‬ ‫و بسيار هم ارزان است‪ ،‬مي‌توان از دل و جگر نپخته و تازه‬ ‫گوسفند به مقدار بسيار کم‪ ،‬يا سفيده تخم مرغ آب‌پز شده‬ ‫هم در بعضي از وعده‌ها به صورت بسيار ريز و قطعه قطعه‬ ‫شده استفاده کرد‪.‬‬ ‫غذاها بايد به مقداري ريخته شوند که حدودا در عرض‬ ‫پنج دقيقه خورده شوند‪ .‬چنانچه ظرف نگهداري کوچک بوده‬ ‫يا شيشه‌اي نباشد ماهي دچار بي اشتهايي و سرانجام مرگ‬ ‫خواهد شد‪ .‬البته مي‌توان در صورت نبود غذاي ماهي از‬ ‫خرده نان نيز استفاده کنيم‪ .‬اما خرده نان غذايي ناقص بوده‬ ‫و نمي‌تواند که احتياجات بدني ماهي عيد را کامال» برآورده‬ ‫سازد‪.‬‬

‫نکات مربوط به نگهداري ماهي‌هاي قرمز عيد‬

‫ـ به جاي نگهداري ماهي در تنگ‌هاي کوچک و نامناسب‬

‫«هتل گرانقيمت نمي‌خواهم اما دلم مي خواهد به مرکز شهر‬ ‫نزديک باشد‪ ».‬شما اين اطالعات را به زيپ تراول مي‌دهيد و‬ ‫آنها براي شما مناسب‌ترين مکان را ‪ -‬با توجه به بودجه‪ ،‬زمان‬ ‫و نوع فعاليتي که مي‌خواهيد انجام دهيد برايتان پيدا مي‌کنند‪.‬‬ ‫حاال فرض کنيد شما محدوديت خاصي براي زمان سفر‬ ‫نداريد‪ ،‬اما بودجه‌تان محدود است‪ .‬يعني مي‌دانيد که پنج هزار‬ ‫دالر داريد و ده روز قرار است در ماه شهريور به چين برويد‪،‬‬ ‫اما برايتان تاريخ شروع و پايان سفر فرقي ندارد‪ ،‬وب‌سايت‬ ‫اديوسو ‪ Adisio‬براي شما بهترين ترکيب پرواز و اقامت را با‬ ‫اين بودجه و در بازه زماني يک ماهه مشخص مي‌کند‪ .‬هرچه‬ ‫بازه زماني طوالني‌تري به اديوسو بدهيد‪ ،‬امکان ارزان‌تر شدن‬ ‫سفرتان يا باال رفتن کيفيتش بيشتر مي‌شود‪.‬‬ ‫وب‌سايت روت هپي ‪ Routehappy‬به شما اين امکان را‬ ‫مي‌دهيد که قبل از خريد بليط‪ ،‬از امکانات خط هوايي هم با خبر‬ ‫شويد و در واقع با علم به امکانات هواپيما‪ ،‬بليط بخريد‪.‬‬ ‫با وجود اينترنت حاال ديگر جستجو براي يافتن مکان‌هاي‬ ‫تاريخي و ديدني شهرها آسان شده است‪ .‬اما مسئله اين است‬ ‫که در کالن‌شهرهاي امروزي مثل نيويورک‪ ،‬لندن‪ ،‬شانگهاي يا‬ ‫رم‪ ،‬هر روز اتفاقات فرهنگي‪ ،‬هنري‪ ،‬ورزشي و سرگرم‌کننده‬ ‫زيادي مي‌افتد که ممکن است شما به عنوان مسافر‪ -‬که لزوما‬ ‫زبان آن کشور را هم نمي‌دانيد‪ -‬از آن باخبر نشويد‪ .‬فرض کنيد‬ ‫بعد از اينکه از رم برگشتيد مي‌فهميد که طي همان روزهايي که‬ ‫آنجا بوديد‪ ،‬تيم فوتبال آ‪ .‬ث‪ .‬رم ميزبان يوونتوس بوده و شما‬ ‫مي‌توانستيد به تماشاي آن برويد! تريپوسو ‪ ،Triposo‬سايتي‬ ‫است که‪ -‬به زبان انگليسي‪ -‬شما را از وقايع و فعاليت‌هاي‬ ‫محلي با خبر مي‌کند‪.‬‬ ‫يکي ديگر از داليلي که ممکن است آه از نهاد ما بلند‬ ‫کند اين است که بفهميم اتاقي را که ما با شبي دويست دالر‬ ‫از ماهها قبل رزرو کرديم‪ ،‬حاال شده شبي ‪ 150‬دالر! اگر‬ ‫بودجه‌مان براي سفر محدود باشد‪ ،‬اين پنجاه دالر ممکن است‬ ‫خيلي برايمان مهم باشد‪ .‬وب سايت تينگو ‪ Tingo‬به شما قول‬ ‫مي دهد که اگر شما هتل‌تان را از طريق آنها رزرو کنيد و اين‬ ‫تفاوت قيمت اتفاق بيافتد‪ ،‬آنها آن پنجاه دالر را به شما بر‬ ‫مي‌گردانند!‬ ‫اگر از آن دسته افرادي هستيد که تا چمدانتان از بخش‬ ‫بار بيرون بيايد‪ ،‬دلهره زيادي داريد و از شدت اضطراب خيس‬ ‫عرق مي‌شويد که شايد محموله‌تان در بين راه گم شده باشد‬ ‫يا به دستتان نرسد؟ بگ تو گو ‪ Bag2Go‬يا چمدان هوشمند را‬ ‫شرکت هواپيماسازي ايرباس ‪ AirBus‬براي شما طراحي کرده‬ ‫است! چمدان هوشمندي که جي پي اسي در خود دارد و به‬ ‫شما اين امکان را مي‌دهد که آن را لحظه به لحظه رديابي کنيد!‬ ‫حاال تنها نکته‌اي که باقي مي‌ماند اين است که چطور با‬ ‫وجود همه اين اپليکشن‌ها و سايت‌ها‪ ،‬يادمان نرود که که از‬ ‫اصل سفر لذت ببريم!‬

‫واجب است ماهي در ظروف شيشه‌اي‬ ‫بزرگ مثل آکواريوم يا تنگ‌هاي‬ ‫شيشه‌اي مناسب بزرگ نگهداري‬ ‫شود تا ماهي عالوه بر احساس آزادي‬ ‫و راحتي‪ ،‬از اکسيژن بيشتري در آب‬ ‫برخوردار باشد و شرايط مناسبي‬ ‫براي زندگي خود داشته باشد‪ .‬تکرار‬ ‫مي‌کنيم که ظرف نگهداري ماهي‌ها‬ ‫حتما بزرگ بوده و شيشه‌اي باشد‪.‬‬ ‫تنگ‌ها و ظرف‌هايي که امروزه فروش‬ ‫آنها معمول شده است‪ ،‬اصأل مناسب‬ ‫نيستند و بايد حتمأ از خريد يا نگهداري‬ ‫ماهي در آن ظرف‌هاي کوچک که براي‬ ‫آن‌ها به مانند زندان است‪ ،‬جلوگيري شود‪.‬‬ ‫ـ بهترين دما براي زندگي اين ماهي‌ها حدود ‪ 10‬تا‬ ‫‪ 25‬درجه سانتيگراد (‪ 55‬تا ‪ 77‬درجه فارنهايت) مي‌باشد‪.‬‬ ‫دماي محيط هرگز نبايد فوري و سريع تغيير کند‪ .‬نگهداري‬ ‫اين ماهي‌ها در يخچال‌ها و محيط‌هاي سرد نيز کامال»‬ ‫اشتباه است و زندگي در محيط سرد‪ ،‬به طور کلي زندگي‬ ‫را برايشان سخت‌تر مي‌کند‪ .‬محل نگهداري آنها نيز بايد به‬ ‫گونه‌اي باشد که تغيير در روز و شب در آن احساس شود‪.‬‬ ‫ـ اگر ماهي به طور ناگهاني از تاريکي به نور يا برعکس‬ ‫وارد شود يا خاموش و روشن نمودن ناگهاني چراغ باعث‬ ‫اين امر شود‪ ،‬ماهي دچار شوک خواهد شد‪ .‬روشني و تاريکي‬ ‫بايد تدريجي باشد‪.‬‬ ‫ـ در صورت بروز هر گونه عاليم بيماري يا ناراحتي در‬ ‫ماهي‌ها‪ ،‬ماهي بيمار بالفاصله بايد از ساير همنوعانش جدا‬ ‫شود‪ .‬براي جلوگيري از سرايت بيماري به ديگر ماهي‌ها‪،‬‬ ‫حتما بايد ماهي مريض‪ ،‬جدا از ساير ماهي‌ها نگهداري‬ ‫شود‪ .‬نگه داشتن ماهي بيمار به مدت بيست دقيقه در آب‬ ‫يک ليتري که يک قاشق نمک هم به آن اضافه شده است‪،‬‬ ‫مي‌تواند در دفع برخي از بيماري‌ها مفيد واقع شود‪.‬‬ ‫ـ با سر و صداهاي ناگهاني و ضربات و تکان‌هاي‬

‫‪37‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫مقدور نبود و به همان حادثه باز مي‌گشت‪.‬‬ ‫مانوئل قهوه خوشبوئي را روي ميز گذاشت‪.‬‬ ‫پرسيدم از سينيور رافائل خبري دارد گفت خير‬ ‫از روزي که رفته خبري از او ندارم‪ .‬چند سوال و‬ ‫جواب معمولي ديگري بين ما رد و بدل شد و سپس‬ ‫از او تشکر کرده گفتم کار ديگري ندارم اگر موردي‬ ‫بود صدايش خواهم زد‪ .‬ساعتي به ظهر مانده تلفن‬ ‫زنگ زد‪ .‬رافائل بود‪ ،‬براي زحمت‌هائي که در شب‬ ‫مهماني کشيده بودم تشکر کرد و گفت مجبور بوده‬ ‫مهماني را رها کرده کارها را به دست برادر‌زاده‌اش‬ ‫پدرو بسپارد و خود عازم محل ديگري شود‪ .‬سپس‬ ‫از خبرهاي چند روزه شرکت پرسيد و گفت قرار‬ ‫مالقات‌ها را براي فالن تاريخ به بعد بگذارم و‬ ‫اگرکار فوري و مهمي‌ پيش آمد به تلفن همراه او‬ ‫زنگ بزنم‪ .‬رافائل با آرامش هميشگي خود سخن‬ ‫مي‌گفت و انگار نه انگار چند شب پيش در خانه‬ ‫او آن حادثه وحشتناک براي من رخ داده بود! در‬ ‫خاتمه مکالمه از من خواست هر روز در محل کار‬ ‫حاضر شده به تلفن‌ها جواب بدهم‪ ،‬پاسخگوي‬ ‫مراجعان احتمالي باشم و از کالس کامپيوتر نيز‬ ‫غفلت نکنم‪.‬‬ ‫با آنکه از سوت و کور بودن محل کار حوصله‌ام‬ ‫سر رفته بود اما فرصت را مغتنم شمرده به کار مورد‬ ‫عالقه خود يعني خواندن کتاب پرداختم‪ ،‬هر چند‬ ‫به سبب فکر آشفته‌اي که داشتم‪ ،‬تمرکز روي آن‬ ‫دشوار بود‪ .‬چند روز يکنواخت و تکراري را پشت‬ ‫سر گذاشتم‪ .‬روز تعطيل آخر هفته بچه‌ها و مادرم را‬ ‫برداشته به شهر بازي رفتيم‪ .‬پيشتر اگر هم بچه‌ها‬ ‫را به شهر بازي برده بودم‪ ،‬اجازه نداشتند بيش از‬ ‫يکي دو وسيله‪ ،‬آن هم ارزان‌ترين‌هايش را انتخاب‬ ‫کنند‪ ،‬اما اين بار تصميم گرفتم دل به دريا زده و اگر‬ ‫الزم باشد حتي صد دالر از بهاي تصرف جسمم را‬ ‫به شادي بچه‌ها اختصاص دهم‪ .‬هنوز هم پول‌ها‬ ‫بوي پستي و نامردي مي‌داد‪ ،‬اما وقتي مي‌توانست‬ ‫براي بچه‌هايم لحظه‌هاي خوشي فراهم آورد چرا‬ ‫نبايد از آن استفاده مي‌کردم‪.‬‬ ‫کاري که از کنترل من خارج بود صورت گرفته‬ ‫و با دور ريختن يا آتش زدن اين اسکناس‌هاي سبز‬ ‫فريبنده که در سراسر دنيا همه از کوچک و بزرگ‬ ‫به دنبال آن هستند‪ ،‬مشکل من برطرف نمي‌شد‪.‬‬ ‫پس چرا آن‌ها را در راه شادي هرچه بيشتر بچه‌ها‬ ‫مصرف نکنم‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪.‬‬

‫زياد ممکن است ماهي‌ها سکته کنند و از بين بروند؛ بدن‬ ‫اين ماهي‌ها نيز به آفتاب حساس است و با آفتابي که از‬ ‫پنجره مي‌تابد ‪ ،‬ممکن است بدن ماهي آسيب ديده و بسوزد‪.‬‬ ‫بنابراين بهتر است که ماهي‌هاي قرمز دور از نور خورشيد و‬ ‫در محيط کم سر و صدا و کم رفت و آمد نگهداري شود‪ .‬از‬ ‫ايجاد استرس شديد‪ ،‬رفتن سريع و ناگهاني به سراغ ماهي‬ ‫يا زدن تلنگر و ضربه به ظرف حتما» جلوگيري شود تا ماهي‬ ‫دچار شوک و مرگ نشود‪ .‬حيوانات اسباب بازي نيستند‪.‬‬ ‫چنانچه آنها را به خاطر رسم و رسوم يا بچه‌ها يا سرگرمي‬ ‫مي‌خريد حتما از اين اقدام خودداري کنيد‪ .‬همانطور خود ما‬ ‫نيز دوست نداريم مورد آزار قرار گيريم‪ ،‬اين احساس در‬ ‫تمام موجودات زنده حتي حيوانات مشترک است و آنان نيز‬ ‫بازيچه قرار گرفتن و مورد شکنجه قرار گرفتن را دوست‬ ‫ندارند‪.‬‬ ‫ـ رسم است که در روز سيزده بدر ماهي قرمز در‬ ‫رودخانه يا درياچه‌ها رها مي‌شود که اين کاري کامال» غلط‬ ‫است‪ ،‬چون ماهي قرمز عيد در صورت رهايي در محيط‌هايي‬ ‫از اين دست‪ ،‬اکوسيستم طبيعي محيط را به علت جفت‌گيري‬ ‫با ساير ماهي‌ها و اشتهاي زياد در خوردن غذا و تخم ساير‬ ‫ماهي‌ها به هم خواهند زد‪.‬‬ ‫بنابراين بهتر است اگر شرايط نگهداري مناسب از‬ ‫ماهي‌ها را نداريد آن‌ها را به يکي از اقوام يا دوستاني که‬ ‫توانايي و عالقه نگهداري از اين ماهي‌ها را به طور صحيح و‬ ‫درست دارند واگذار نماييد‪ .‬فراموش نکنيم که اين موجودات‬ ‫نيز درست مثل ما آدم‌ها جان داشته و زندگي خود را دوست‬ ‫دارند و با سهل انگاري‌هاي خود نبايد با جانشان بازي نمود‬ ‫و با حيوانات اين موجودات دوست داشتني و زبان بسته‬ ‫خداوند بايد مهربان‌تر باشيم‪ .‬حيوانات هم احساس و عاطفه‬ ‫دارند و زندگي را دوست دارند‪.‬‬ ‫مهاتما گاندي گفته است‪ ،‬عظمت و فضايل ملت را از‬ ‫طرز برخورد صحيح‌شان با حيوانات ارزيابي کنيد‪ .‬حيوانات‬ ‫هم حق زندگي سالم و مناسب را دارند‪.‬‬


‫‪38‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫که وي را در ميان سرايندگان ترانه‌هاي وصفي و عشقي‪،‬‬ ‫مشخص نموده است‪.‬‬

‫بيژن‬ ‫چون ابوالحسن صبا‪ ،‬حسين ياحقي‪ ،‬مرتضي‬ ‫محجوبي‪ ،‬علي تجويدي‪ ،‬وزيري تبار‪ ،‬حسين‬ ‫تهراني و رضا ورزنده شرکت داشتند و به همين‬ ‫جهت آهنگ و موسيقي آن در نهايت زيبايي‬ ‫و جذابيت اجرا شد و با آنکه در آن زمان هنوز‬ ‫هارموني در موسيقي ايراني معمول نشده بود‪ ،‬با‬ ‫اين همه‪ ،‬نغمه​ها در نهايت لطافت و دلنشيني به‬ ‫گوش مي​رسيد‪.‬‬ ‫خواننده اين تصنيف‪ ،‬عبدالعي وزيري‪ ،‬از‬ ‫ارکان اصلي برنامه گل​ ها به شمار مي​ رفت و‬ ‫اولين برنامه گل​ هاي جاويدان با آواز وي اجرا‬ ‫شد و تقدير بر آن بود که ترانه «بي​خبر»‪ ،‬آخرين‬ ‫اثر او و در گل​هاي رنگارنگ باشد و بعدًا‪ ،‬آهنگ‬ ‫ديگري از وي در اين برنامه منتشر نشود‪.‬‬ ‫صداي وزيري کوتاه‪ ،‬ولي گرم و پر حال‬ ‫بود‪ .‬او سبک مخصوصي در خواندن داشت که‬ ‫پر از احساس و جذبه خاص بود و صاحبدالن‪،‬‬ ‫آواي خسته وي را دوست داشتند‪.‬‬ ‫وزيري در نواختن تار هم مهارت داشت و آوازها و ترانه​‬ ‫هايي که با ساز و آواز خود اجرا مي‌کرد سرشار از ذوق و‬ ‫سليقه بود‪ .‬بدين سبب اجراي «بي​خبر» مانند ديگر آثار او با‬ ‫اقبال بسيار روبرو شد‪.‬‬ ‫شعري که نواب صفا بر اين آهنگ سروده نيز‪ ،‬به غايت‬ ‫شورانگيز است و در موفقيت آن تأثير بسيار بر جاي نهاد‪.‬‬ ‫گرچه در آن زمان نواب صفا‪ ،‬بسيار جوان بود و پختگي و‬ ‫تجربه شاعرانه چنداني نداشت‪ ،‬با اين همه در پرتو استعداد‬ ‫فراوان و ذوق شاعرانه‪ ،‬موفق شد تا اثري ماندگار به وجود‬ ‫آورد‪.‬‬ ‫به نوشته نادره بديعي در کتاب «تاريخچه​اي بر ادبيات‬ ‫آهنگين ايران»‪ ،‬نواب صفا‪ ،‬بيشتر تخصص و ذوقش در‬ ‫سرودن ترانه​هاي تغزلي و عاشقانه است‪ .‬هر ترانه​اي که‬ ‫از وي مي‌شنويم رنگ عشق دارد و بوي ظرافت و تازگي مي​‬ ‫دهد و به خوبي از عهده سرودن و وصف عاشقانه و احساسي‬ ‫بر مي​آيد و کمتر ترانه​اي سروده که در زمان خود به شهرت‬ ‫نرسيده باشد و همين شهرت ماندني ترانه​ هاي اوست‬

‫ترقي‬

‫بي​خبر‬ ‫از جمله آثار دلپذيري که حدود ‪ 60‬سال قبل (سال‬ ‫‪ 1327‬خورشيدي)؛ به وسيله استاد حسين ياحقي‬ ‫آهنگساز و نوازنده چيره​دست کمانچه و ويولن و اسماعيل‬ ‫نواب صفا‪ ،‬شاعر و ترانه​ سراي نامدار به وجود آمد‪ ،‬اثر‬ ‫بديعي است در مايه دشتي به نام «بي​خبر» در وزن ‪4/4‬‬ ‫که به علت ملوديهاي زيبا و شعر شورانگيز و چند اجراي‬ ‫هنرمندانه‪ ،‬از ترانه​هاي ماندگار محسوب مي​شود‪.‬‬ ‫اين اثر به غايت لطيف و زيبا در سال ‪ 1335‬براي‬ ‫نخستين بار در برنامه شماره ‪ 135‬گل‌هاي رنگارنگ که‬ ‫به تازگي به وسيله داوود پيرنيا در راديو تأسيس شده بود‪،‬‬ ‫به وسيله خواننده مشهور و محبوب آن زمان‪ ،‬عبدالعلي‬ ‫وزيري‪ ،‬به وجه بديعي خوانده شد و در اندک زماني به‬ ‫شهرت رسيد‪.‬‬ ‫در ارکستري که اين آهنگ اجرا شد‪ ،‬بزرگاني‬

‫جناب دکتر سيروس نوربخش‪،‬‬ ‫جمع دوستان شما در منزل سيرنگ‪ ،‬خود را در غم‬ ‫بزرگ درگذشت مادر گراميتان شريک مي‌دانند‪.‬‬ ‫براي شما و همسر عزيزتان پريوش خانم صبر و‬ ‫تحمل آرزو دارند‪.‬‬

‫به نوشته مجله «موسيقي ايران»‪ ،‬اسماعيل نواب صفا‪،‬‬ ‫يکي از پيشروان ترانه​سرايي ايران‪ ،‬بعد از ملک‌الشعرا بهار‬ ‫و رهي معيري است و در شمار بهترين و با ذوق​ترين ترانه​‬ ‫سرايان راديو قرار دارد و ترانه​ هاي وي اکثرًا به شهرت‬ ‫فراوان رسيده​اند‪ .‬به نوشته کتاب «قصه شمع»‪ ،‬اين شاعر‬ ‫در دوران فعاليت‌هاي هنري خويش جمعًا ‪ 123‬ترانه بر روي‬ ‫آثار بزرگترين آهنگ​ سازان معاصر ايران سرود و برترين‬ ‫خوانندگان زن و مرد‪ ،‬آن​ها را اجرا کردند‪.‬‬ ‫در خصوص سازنده هنرمند اين آهنگ‪ ،‬استاد حسين‬ ‫ياحقي‪ ،‬يادآور مي​شود که وي يکي از کمانچه نوازان چيره​‬ ‫دست زمان خود بود و نواي سازش شور و حال و کشش​هاي‬ ‫ويژه​اي داشت‪ .‬در آن دوران‪ ،‬چند سالي بود که ويولن جاي‬ ‫کمانچه را گرفته بود و جوان​ها به يادگيري اين ساز اروپايي‬ ‫رغبت بسيار داشتند و نواختن کمانچه به تدريج متروک مي​‬ ‫شد و در نتيجه کالس کمانچه استاد حسين ياحقي نيز از‬ ‫رونق افتاد و وي به اجبار‪ ،‬در کالس خود به آموزش ويولن به‬ ‫داوطلبان پرداخت‪.‬‬ ‫به نوشته نواب صفا در کتاب «قصه شمع»‪ ،‬مي​رفت که‬ ‫کمانچه و نواختن آن از خاطره​ها محو شود‪ ،‬اما خوشبختانه‬ ‫ياحقي بنا به تشويق نواب صفا‪ ،‬بار ديگر در راديو به‬ ‫نوازندگي کمانچه پرداخت و آواي آشناي اين ساز‪ ،‬بار ديگر‬ ‫به گوش مردم رسيد‪ .‬افسوس که از کمانچه نوازي استاد‪،‬‬ ‫نمونه​هاي قابل توجهي بر جاي نماند و تنها مي​توان بخشي‬ ‫از شور و حال کمانچه‌کشي وي را در نواي ويولن پرويز‬ ‫ياحقي مالحظه نمود‪.‬‬ ‫به علت جاذبه خاصي که شعر و آهنگ «بي​خبر» داشت‪،‬‬ ‫در سال ‪ 1340‬خورشيدي‪ ،‬اين اثر بار ديگر به وسيله استاد‬ ‫روح اهلل خالقي‪ ،‬هارموني و تنظيم مجدد يافت و با صداي‬ ‫زنگدار خانم بهار غالمحسيني مشهور به الهه‪ ،‬در برنامه‬ ‫شماره ‪ 241‬به گل​هاي رنگارنگ از راديو منتشر شد که با‬

‫ پرويز ياحقي‬‫مرضيه‬

‫‪38‬‬

‫توفيق بسيار همراه بود و شهرت کم مانندي به دست آورد‬ ‫و بدين ترتيب ترانه «بي​ خبر»‪ ،‬دو بار در برنامه گل​ هاي‬ ‫رنگارنگ اجرا گشت‪.‬‬ ‫در گفتگويي که سال‌ها قبل‪ ،‬حسين ياحقي با ايرج‬ ‫گرگين و آذر پژوهش در برنامه راديويي «قصه شمع»‬ ‫انجام داد‪ ،‬در پاسخ اين سوال که به کدام يک از آثار خود‬ ‫بيشتر عالقه دارد؟ حسين ياحقي مي​گويد‪« :‬بي​خبر» را از‬ ‫همه بيشتر مي​پسندم‪.‬‬ ‫نه تنها حسين ياحقي اين آهنگ را بهترين اثر‬ ‫خود مي​ دانست‪ ،‬بلکه بسياري از صاحبدالن نيز آن را از‬ ‫واالترين ترانه​هاي الهه‪ ،‬و نواب صفا و عبدالعلي وزيري‬ ‫مي​دانند و هنوز هم شنيدن اين ترانه چه با صداي الهه چه‬ ‫وزيري‪ ،‬دنيايي از شوريدگي را به شنوندگان با ذوق القا‬ ‫کرده و چون چشمه آب روان‪ ،‬دوستداران موسيقي و اديبان‬ ‫را سيراب مي​کند‪.‬‬

‫بي​خبر‬ ‫آهنگساز‪ :‬حسين ياحقي‬ ‫شعر‪ :‬اسماعيل نواب صفا‬ ‫خوانندگان‪ :‬عبدالعلي وزيري‪ ،‬الهه‬ ‫آهنگ‪ :‬در مايه دشتي‬

‫چنان از خود بي​خبرم‪ ،‬که نشناسم پا ز سرم‬ ‫نه پيدا در چشم مني‪ ،‬نه پنهاني از نظرم‬ ‫رخ چنان نمودي که بردي از دستم‬ ‫جرعه​اي چشيدم از جامت که تا هستم‪ ،‬مستم‬ ‫خود ندانم از چنين جامي‪ ،‬چه حالي هستم‬ ‫دانم اين قدر که از قيد عالم رستم‬ ‫چنان از خود بي​خبرم‪ ،‬که نشناسم پا ز سرم‬ ‫نه پيدا در چشم مني‪ ،‬نه پنهاني از نظرم‬ ‫به خود مي​بالم‪ ،‬به خود مي​بالم‬ ‫اگر چو خاک ره کني پامالم‬ ‫گر نفس تو به درد دلم برسي‬ ‫ندهي دل خود به کسي‬ ‫بي​خبري ز چه از مشت پري در قفسي‬ ‫مهر و وفا کن که «صفا» جور و جفا ديده بسي‬ ‫چنان از خود بي​خبرم‪ ،‬که نشناسم پا ز سرم‬ ‫نه پيدا در چشم مني‪ ،‬نه پنهاني از نظرم‬

‫دکتر جواد‪ ،‬خليل‪ ،‬حميد و ديگر اعضا‪ ،‬و وابستگان‬ ‫خانواده محترم دهقانيان‪،‬‬ ‫با نهايت تأسف درگذشت مادر گراميتان‪ ‬را به شما‬ ‫تسليت گفته‪ ،‬خود را در اين اندوه بزرگ شريک مي‌دانيم‪.‬‬ ‫برايتان صبر‪ ،‬شکيبايي و طول عمر با عزت آرزومنديم‪.‬‬ ‫کارکنان انتشارات پرديس‬


39

March 2015 1393 ‫اسفند‬

39


‫‪40‬‬

‫دو شعر نوروزي از دو عزيزي که در سال‬ ‫‪ 1393‬جان به جان‌آفرين تسليم کردند‪.‬‬

‫استاد احمد رضوي‬ ‫نوروز مي‌آيد‬ ‫باز آواز بلبالن آمد‬ ‫گاه ترميم آشيان آمد‬ ‫قمري آمد به شاخ و سرو بلند‬ ‫شور و شهناز و اصفهان آمد‬ ‫جيک جيک ظريف گنجشکان‬ ‫از فراسوي بوستان آمد‬ ‫کاردينال قرمز و آبي‬ ‫صحنه پرداز و نغمه خوان آمد‬ ‫ياد فصل بهار شاد وطن‬ ‫موجب اشک بي‌امان آمد‬ ‫باز جمشيد گل به تخت زر‬ ‫مستقر گشت با شکوه و فر‬ ‫عيد نوروز مي‌رسد برخيز‬ ‫عود و اسفند را در آتش ريز‬ ‫مشت پاشيده است باد صبا‬ ‫از دم مشک بيز خود همه جا‬ ‫تپه و کوه و صخره و ساحل‬ ‫عرصه باغ و دامن صحرا‬ ‫پر گل و سنبل است دشت و دمن‬ ‫باز افتاده‌ام به ياد وطن‬ ‫سرخي الله‌هاي خوزستان‬ ‫بيد مشک معطر کاشان‬ ‫زنده رود و صفاي جاويدش‬ ‫شهر شيراز و چالش عيدش‬ ‫حافظ آن شمع ايستاده به پا‬ ‫سعدي‪ ،‬آن سرو اوفتاده‌نما‬ ‫خواجوي خفته در ديار دور‬ ‫و دگر جلوه‌هاي جوراجور‬ ‫جان فزا بوي زيره کرمان‬ ‫باده نوشي و نم نم باران‬ ‫يزد و شيريني فراوانش‬ ‫مردم با صفا و انسانش‬ ‫و دگر جاي جاي خاک وطن‬ ‫دور از اين خاک باد‪ ،‬اهريمن‬ ‫ويژه در فکر شهر کرمانم‬ ‫که بود منزل عزيزانم‬ ‫شهر کرمان اميد جان من است‬ ‫من به قربان هر چه مرد و زن است‬ ‫ياد آن نوبهار شادم باز‬ ‫که همه عشق بود و شور و راز‬ ‫آن بهاري که با تو بودم من‬ ‫چشم در چشم و دست در گردن‬ ‫ديده بر هم نهم روانه شوم‬ ‫رهسپر‪ ،‬سوي آشيانه شوم‬ ‫گشتي اندر ديار يار زنم‬ ‫ياد آن روز و روزگار زنم‬ ‫ارغوان آرمش از «خنامانش»‬ ‫بيد مشک از ديار «ماهانش»‬ ‫دل خود را دوباره شاد کنم‬ ‫آري از آن بهار ياد کنم‬ ‫آن شکوفا بهار آن سامان‬ ‫بعد سرماي سخت و يخ‌بندان‬ ‫مست از نشيه شکوفه و گل‬ ‫نرگس مست و الله و سنبل‬ ‫گام زن در بسيط باغ و راغ‬ ‫در کمال نشاط و اوج فراغ‬ ‫چشم در گفت‌وگو‪ ،‬زبان خاموش‬ ‫داده از کف عنان عقل و هوش‬ ‫غرق درياي بي‌کران بهار‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫من و او در ميانه گلزار‬ ‫باغ رخت عروس پوشيده‬ ‫چشمه از هر کنار جوشيده‬ ‫پونه‌ها رسته در کنار جو‬ ‫همه جا اعتالي رنگ و بو‬ ‫واي من‪ ،‬آن صفا و سامان کو‬ ‫قوس ابرو و تير مژگان کو‬ ‫آن رهاورد و روشنايي کو‬ ‫آن تعابير و آن اغاني کو‬ ‫چه شد آن يار و آن بهار کجاست‬ ‫آن پريزاد بي‌قرار کجاست؟‬

‫يکه تاز‪‎‎‬سر اين سفره همه اوست‪-‬‬ ‫دانم اي پيک! در آن خانه تنگ‏‪‎‬‬ ‫جز غم و رنج دالزار‪‎‎‬نبود‪‎،‬‬ ‫اين چنين خانه اندوه فزاي‪‎‬‬ ‫در خور آن گل بي خار نبود‏‪!‎‬‬ ‫ليک با اين‪‎‎‬همه‪ ،‬اين دل شکني‪‎‬‬ ‫به خدا از تو سزاوار نبود‪‎،‬‬ ‫کودکان ديده به راهت‪‎‎‬دارند‪‎...‎‬‬

‫شده مويم سفيد و روي سياه‬ ‫آه از چرخ بي‌مروت‪ ،‬آه‬ ‫ياد آن روزها و ياد وطن‬ ‫شب تاريک کرده روز من‬ ‫يادها راحتم نمي‌دارند‬ ‫روز و شب مي‌دهند آزارم‬ ‫شود آيا که بخت يار شود‬ ‫يار الطاف کردگار شود؟‬ ‫برد اين نيمه جان خسته و زار‬ ‫بار ديگر به سوي يار و ديار؟‬ ‫بود اين آخرين تقاضايم‬ ‫سطر پاياني غزل‌هايم‬ ‫ز دل خويش نيک آگاهم‬ ‫غير از اين از خدا نمي‌خواهم‬

‫جشن نوروز است‪،‬‬ ‫بايد روز شادي باشد و ديدار دوست‬ ‫اما‪ ،‬دوستان‪ ،‬آزادگان‬ ‫سرداران‬ ‫سر دارند‬ ‫زنان قهرمان‬ ‫در گوشه تاريک زندان‬ ‫نهال داد و آزادي مي‌کارند‬ ‫جوانان‪،‬‬ ‫در زمين و آسمان‬ ‫در زيرزمين‌ها‬ ‫بذر اميد و گالب عشق مي‌پاشند‬ ‫هزاران خانوار‪،‬‬ ‫در هر ديار‪،‬‬ ‫گرچه سيه پوش‌اند‪،‬‬ ‫به برپايي آيين‌هاي نوروزي مي‌کوشند‬ ‫چه بايد کرد‪،‬‬ ‫نوروز است‪ ،‬روزي دل‌فروز است‬ ‫دمي هم گر شده‪،‬‬ ‫بايد کنار سفره هفت‌سين بنشينيم‬ ‫نشان از جنب و جوش کودکان‬ ‫در کوچه‌ها نيست‬ ‫خيابان‌ هم‬ ‫ز زرق و برق نوروزي‬ ‫عاري است‬ ‫مغازه‌هايي چند‬ ‫پر از کاالي نوروزي است‪،‬‬ ‫اما‪،‬‬ ‫کيسه زحمت‌کشان خالي است‪،‬‬ ‫آجيل و کاک و نقل و شيريني‪،‬‬ ‫در خوان نوروزي‪ ،‬نمي‌بيني‬ ‫ولي‪،‬‬ ‫با قلبي کز جور ستم‌کاران شکسته‬ ‫‪....‬و چشمي در سرشک و خون نشسته‬ ‫هر چند ماهي طاليي رنگ را در تنگ آب‬ ‫نمي‌بيني‪،‬‬ ‫چه بايد کرد‪،‬‬ ‫نوروز است‪ ،‬روزي دل‌فروز است‬ ‫دمي هم گر شده‪،‬‬ ‫بايد کنار سفره هفت‌سين بنشينيم‬

‫سيمين بهبهاني‬ ‫‪‎‎‬پيک بهار‪‎‎‬‬ ‫آه‪ ،‬اي پيک دل انگيز بهار که صفا همره خود‬ ‫مي‌آري‪-‎‬‬ ‫با توام! با تو که در دامن‪‎‎‬خود‪‎‬‬ ‫سبزه و سنبل و سوسن داري‪‎،‬‬ ‫دم به دم بر لب جوي و سر کشت‏‪‎‬‬ ‫مي نشيني و‏‪‎‎‬گلي مي‌کاري‪...‎‬‬ ‫آه! اي دخترک افسونکار‏‪‎‬‬ ‫پاي هرجاي نهي‪ ،‬سبزه دمد‪‎،‬‬ ‫دست هرجاي‪‎‎‬زني‪ ،‬گل رويد‪-‎‬‬ ‫در تنت پيچد امواج نسيم‪:‎‬‬ ‫لطف و خوشبويي و مستي جويد‪.‎‬‬ ‫با‪‎‎‬بناگوش تو‪ ،‬مهتاب بهار‏‪‎‬‬ ‫قصه‌ي بوسه‌ي عاشق گويد‪.‎‬‬ ‫آمدي باز و سپاس است‏‪‎‎‬مرا‪-‬‬ ‫دوش تا صبح در آن باغ بزرگ‪‎‬‬ ‫همه دانند که مهمان بودي‪‎،‬‬ ‫گاه‪ ،‬سرمست و‪‎‎‬صراحي در دست‏‪‎‬‬ ‫پاي کوبان و غزلخوان بودي‪‎،‬‬ ‫گاه افتاده در آغوش نسيم‪‎‬‬ ‫شرم‪‎‎‬نکرده وعريان بودي‪.‎‬‬ ‫تا سحر هيچ نياراميدي‪-‎‬‬ ‫خوب ديدم که در آن باغ‪‎‎‬بزرگ‪‎‬‬ ‫همه شب ولوله بر پا کردي‪‎،‬‬ ‫در چمن‪ ،‬زان همه بي آزرمي‪‎‬‬ ‫چشم و گوش همه را‪‎‎‬وا کردي‪!‎‬‬ ‫غنچه‌ها وقت سحر بشکفتند‪:‎‬‬ ‫باغ را خرم و زيبا کردي‪.‎‬‬ ‫هر چه کردي همه‏‪‎‎‬زيبايي بود‪-‬‬ ‫ليک‪ ،‬از خانه همسايه چر‪‎‬ا‬ ‫گوشت آواي تمنا نشنيد؟‪-‎‬‬ ‫در پس‪‎‎‬ديده چندين کودک‪‎‬‬ ‫ديده‌ات بارقه شوق نديد‪‎،‬‬ ‫وين سرانگشت تو در باغچه شان‪‎‬‬ ‫هيچ نقش گل و سوسن نکشيد‪‎‬‬ ‫از چه پاي تو بدانجا نرسيد؟‪‎‬‬ ‫آه از آن کوزه که با‪‎‎‬شوق و اميد‪‎‬‬ ‫دستي اندود بر او تخم‌گياه؛‪‎‬‬ ‫رفت و آورد سپس کهنه سرخ‏‪‎‬‬ ‫تا‪‎‎‬بدوزد پي آن کوزه‪ ،‬کاله‏‪!‎‬‬ ‫کودکان در بر او حلقه زدند‪‎‬‬ ‫خيره‪ ،‬بر کوزه فکندند‪‎‎‬نگاه‪!‎‬‬ ‫‪‎-‎‬آخر آن کوزه چرا سبز نشد؟‪‎‬‬ ‫از چه در خانه آنان اثري‪‎‬‬ ‫ننهادي ز دل‏‪‎‎‬افروزي‌خويش؟‪‎‬‬ ‫از چه در باغچه‌شا ن ساز نکرد‪‎‬‬ ‫بلبلي نغمه نوروزي‪‎‬خويش ‪‎‬؟‬ ‫گرم کاويدن و پاي افشاني ست‏‪‎‬‬ ‫ماکياني ز پي روزي خويش‪...‎‬‬

‫گل آورده است‬ ‫تو مبادا که نيازي طلبي‬ ‫دست گل مي‌سوزد‬ ‫دستخوش آخر بازي‬ ‫خوش بود‬ ‫ِ‬ ‫بگذار‬ ‫سبدت را همه پرخواهد کرد از سيب‬ ‫سرخ چون مشت فشرده‌ي دل من‬

‫محمد شمس لنگرودي‬ ‫اصغر مجيدي (تل‌هسي‪ ،‬فلوريدا) پرنده ـ انسان‬ ‫چه بايد کرد‪ ،‬نوروز است‬

‫بهاريه‌هايي از محمد زهري‬ ‫‪1‬‬ ‫چه کريم است بهار‬ ‫بر سر سبزه گسترده نشستم‬ ‫توري ابري‬ ‫سايبانم شد‬ ‫همه عالم‬ ‫ـ اينک ـ‬ ‫سايه پرورد جهان است‬ ‫چه کريم است بهار‬ ‫‪2‬‬ ‫تماشاي بهار‬ ‫« آي‪،‬‬ ‫گل پونه‪،‬‬ ‫نعنا پونه‪»...‬‬ ‫به صدايي که شنيد‬ ‫حلزون آمد از کاسه خود بيرون‬ ‫به تماشاي بهار‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫ليالج بهار‬ ‫دور ليالج بهار است‬ ‫ختم تردستان ـ‬ ‫ـ ِ‬

‫پرنده‌ها‬ ‫بهار که مي‌آيد‬ ‫پر باز مي‌کنند‬ ‫انسان‬ ‫پرندگانش را‪ ،‬در آسمان زمستاني‪،‬‬ ‫پرواز مي‌دهد‬ ‫تا برف را بروبد‬ ‫و بر شانه فروردين‬ ‫دسته گلي بگذارد‪.‬‬ ‫پرنده ها‬ ‫در هفت کوي زمين مي‌چرخند‬ ‫تا دانه و برگي پيدا کنند‬ ‫انسان‬ ‫زمين را مي‌چرخاند‬ ‫تا دانه شکوفا شود‪.‬‬ ‫پرنده‌ها‬ ‫از آسمان به زمين مي‌آيند‬ ‫انسان‬ ‫با ساز تمامي ناپذير کار دلش‬ ‫از زمين به آسمان طاليي‬ ‫پرواز مي‌کند‪.‬‬

‫منوچهر نيستاني‬ ‫بهار من‬ ‫گفتند زندگي‬ ‫بار دگر به روي تو لبخند مي‌زند‬ ‫و اي شاعر رميده دل‪ ،‬افسون نوبهار‬ ‫بار دگر به پاي دلت بند مي‌زند‬ ‫اين هم بهار‬ ‫خنده شيرين روزگار‬ ‫پس کو قرار بخش دل بي قرار من؟‬ ‫پا مي‌نهم به راه‬ ‫به اميد مهر يار‬ ‫اي واي بر من و بر دل اميدوار من‬ ‫سالي دگر گذشت و دريغا که من ز عمر‬ ‫جز خاطرات تلخ‪ ،‬بري بر نداشتم‬ ‫در دل نشاندم اخگر عشقش به اشتياق‬ ‫بيچاره من که چاره ديگر نداشتم‬ ‫لبخنده بهار نخنداندم‪ ،‬که من‬ ‫لبخنده‌هاي دلکش او را نديده‌ام‬ ‫بيزارم از نسيم نوازشگر بهار‬ ‫چون تاکنون نوازش او را نديده‌ام‬ ‫سال گذشته گرچه به غم سوختم‪ ،‬ولي‬ ‫ديگر در آرزوي نگاهي نسوختم‬ ‫بي اختيار دل به خيالي نباختم‬ ‫هر دم در اين خيال به راهي نسوختم‬ ‫امسال‪ ،‬چشم من‬ ‫دنبال چشم غم زده غم زداي اوست‬ ‫ور با همه رميده دلي زنده مانده‌ام‬ ‫تنها براي اوست‪.‬‬

‫جواد مجابي‬ ‫بهارانه‬ ‫بهارانه آمديم پدرام و بشکوه‬ ‫برگذشته و واشسته قامت از تباهي ايام سياه‬ ‫به يک سو افکنديم خورجين يادهاي دلگزا را‪.‬‬ ‫جهان اليق دل ما نبود‬ ‫دنيايي که از رويا فراهم کرديم برچمن‬ ‫گسترديم‪.‬‬

‫‪40‬‬

‫بهارانه شاخ و برگ و بر برآورديم‬ ‫وطن‪ ،‬همان وطن ما شد‬ ‫غروب را خط زديم از افق‬ ‫پرنده‌هاي مهاجر را به مهماني آوازهايشان خوانديم‬ ‫هيچ چيز به ديروز‬ ‫ماننده نيست در ملک نيمروز‬ ‫آرزو به فردا نظر ندارد در فضا‬ ‫وقت ماييم و ما جهان بخت‬ ‫اکنون شراب سلطان عالم است و‬ ‫ما بهارانه در جوش جانش شکفته ايم‪.‬‬

‫خيام‬ ‫نوروز‬ ‫بر چهره‌ي گل نسيم نوروز خوش است‬ ‫بر طرف چمن روي دلفروز خوش است‬ ‫از دي که گذشت هر چه گويي خوش نيست‬ ‫خوش باش و مگو ز دي که امروز خوش است‬ ‫و در ادامه نمونه‌هايي از شعر شاعران کالسيک ايران درباره‬ ‫نوروز نقل مي‌شود‬

‫فرخي ترجيع‌بند مشهوري دارد در وصف نوروز‬ ‫ز باغ‌ اي باغبان ما را همي بوي بهار آيد‬ ‫کليد باغ ما را ده که فردامان به کار آيد‬ ‫کليد باغ را فردا هزاران خواستار آيد‬ ‫تو لختي صبر کن چندان که قمري بر چنار آيد‬ ‫چو اندر باغ تو بلبل به ديدار بهار آيد‬ ‫تو را مهمان ناخوانده به روزي صد هزار آيد‬ ‫کنون گر گلبني را پنج شش گل در شمار آيد‬ ‫چنان داني که هر کس را همي زو بوي يار آيد‬ ‫بهار امسال پنداري همي خوش‌تر ز پار آيد‬ ‫وزين خوش‌تر شود فردا که خسرو از شکار آيد‬ ‫بدين شايستگي جشني‪ ،‬بدين بايستگي روزي‬ ‫ملک را در جهان هر روز جشني باد و نوروزي‬

‫منوچهري را مسطمي است در توصيف نوروز‬ ‫آمد نوروز و هم از بامداد‬ ‫آمدنش فرخ و فرخنده باد‬ ‫باز جهان خرم و خوب ايستاد‬ ‫مرد زمستان و بهاران بزاد‬

‫و در مسمطي ديگر نيز وصف نوروز کرده است‪:‬‬ ‫نوروز بزرگم بزن‌اي مطرب نوروز‬ ‫زيرا که بود نوبت نوروز به نوروز‬ ‫برزن غزلي نغز و دل‌انگيز و دل‌افروز‬ ‫ور نيست تو را بشنو از مرغ نوآموز‬ ‫کاين فاخته زان کوز و دگر فاخته زان کوز‬ ‫بر قافي ‌ه خوب همي خواند اشعار‬

‫ابوالفرج روني در توصيف نوروز چنين سروده‪:‬‬

‫جشن فرخند ‌ه فروردين است‬ ‫روز بازار گل و نسرين است‬ ‫آب چون آتش عودافروز است‬ ‫باد چون خاک عبيرآگين است‬ ‫باغ پيراسته گلزار بهشت‬ ‫گلبن آراسته حورالعين است‬

‫جمال‌الدين عبدالرزاق نيز در توصيف بهار و‬ ‫نوروز گفته‪:‬‬

‫ک اينک نو بهار آورد بيرون لشگري‬ ‫اين ‌‬ ‫هر يکي چون نو عروسي در دگرگون زيوري‬ ‫گر تماشا مي‌کني برخيز کا‌ندر باغ هست‬ ‫باد چون مشاطه‌اي و باغ چون لعبت‌گري‬ ‫عرض لشکر مي‌دهد نوروز و ابرش عارض است‬ ‫وز گل و نرگس مر او را چون ستاره لشگري‬ ‫و سعدي نيز درباره نوروز چنين سروده است‪:‬‬ ‫علم دولت نوروز به صحرا برخاست‬ ‫زحمت لشکر سرما ز سر ما برخاست‬ ‫بر عروسان چمن بست صبا هر گهري‬ ‫که به غواصي ابر از دل دريا برخاست‬ ‫گله قاقم برف از سر کوه‬ ‫تا ربايد ‌‌‬ ‫بزک تابش خورشيد به يغما برخاست‬


41

March 2015 1393 ‫اسفند‬

41


‫‪42‬‬

‫‪March 2015‬‬

‫‪42‬‬

‫اسفند ‪1393‬‬

‫براي صرفه‌جويي در وقت (البته صرفه‌جويي‬ ‫در وقت من) پيشنهاد مي‌کنم که بر صفحه‬ ‫کامپيوتر خود نام پانته‌آ بهرامي را در گوگل‬ ‫جست‌وجو کنيد و با زندگي او از سر تا پياز آشنا‬ ‫شويد و از اينکه شما براي ديگران کاري نکرده‌ايد‬ ‫يا از اين افراد حمايتي نکرده‌ايد شديدأ احساس‬ ‫گناه کنيد و براي بيرون آمدن از اين احساس گناه‬ ‫پيش روان‌شناس‌هاي بسيار برويد و هيچ فايده‌اي‬ ‫هم نبريد‪.‬‬

‫کورش سليماني‬

‫زن‪ ،‬صيغه و بقيه قضايا‬

‫‪K@Kourosh123.com‬‬

‫البته و صد البته نوروز باستاني و نوروز امسال را به‬ ‫شما تبريک و تهنيت مي‌گويم (معني تهنيت را درست‬ ‫نمي‌دونم و سال‌هاست بدون اينکه درست بدونم چيه‬ ‫از اون استفاده کرده‌ام)‪....‬و از صميم قلب اميدوارم که‬ ‫امسال مثل سال گذشته از خون و خونريزي و سر بريدن‬ ‫و سوزاندن افراد بيگناه و گناهکار خبري نباشه و باز هم‬ ‫اميدوارم که سال آينده مثل سال گذشته کسي از ايراني‌ها‬ ‫در به هم زدن امنيت دنيا و جنگ و خونريزي و آبروريزي‬ ‫شرکت نداشته باشد و باز هم آرزو مي‌کنم که کساني که‬ ‫چنين کارهاي شنيعي (شنيع يعني زشت) مي‌کنند‪ ،‬اسم‬ ‫فاميل فارسي نداشته باشند‪.‬‬

‫و از کوشندگان اجتماعي و سياسي و نويسندگان و هنرمندان‬ ‫هم دعوت کرده است که سخنراني کنند‪.‬‬ ‫البته مي‌دونيد که بنياد خويي همين جوري و الکي‬ ‫الکي مهماني را از کشورها يا ايالت‌هاي دور و نزديک‬ ‫دعوت نمي‌کنه‪.....‬حسابي مطالعه مي‌کنه و وقت مي‌گذاره‬ ‫و اون‌هايي را دعوت مي‌کنه که بليت هواپيماشون با پرواز‬

‫رستوران «چيک فيله» و‬ ‫تعطيلي يکشنبه‬

‫بيشتر از ‪ 60‬سال پيش «ساموﺋﻞ تروﺋﺖ کتي»‬ ‫ع و جور در جنوب آتالنتا راه‬ ‫يک رستوران کوچک و جم ‌‬ ‫مي‌اندازه و از همون روز اول‪ ،‬يکشنبه‌ها را تعطيل مي‌کنه و‬ ‫مي‌گه که يکشنبه روز استراحته و بس!‬ ‫البته همه مي‌دونن و شما هم بدونيد که اشکالي نداره‬ ‫که بنيادگذار اين رستوران‌هاي زنجيره‌اي اعتقاد شديد‬ ‫مذهبي هم داشته باشه و امکان داره که اين تعطيلي به‬ ‫همون خاطر باشه و بهانه روز استراحت چيزي جز يک‬ ‫بهانه نباشه چونکه با اينکه بيشتر مردم آمريکا مسيحي‬ ‫هستند و تبليغات مذهبي و تصميم‌گيري بر پايه باورهاي‬ ‫ديني بدون عيب و اشکال و ممنوعيت نيست‪.‬‬ ‫به هر روي کار و بار اين آقا گرفت و بعد از چندي‬ ‫ثروتش به ميلياردها دالر رسيد ولي تغيير روش نداد و‬ ‫گرچه مي‌دونست که تعطيلي در روزهاي يکشنبه با داشتن‬ ‫حدود ‪ 2‬هزار شعبه چه ضرري به کيسه‌اش مي‌زنه‪ ،‬ولي‬ ‫اهل بخيه نبود و نهايتأ زير بار مقررات مال‌ها که بايد هر‬ ‫روز هفته باز باشه نرفت و قيد ميليون‌ها دالر سود روز‬ ‫يکشنبه را زد‪.‬‬ ‫البته من هيچ قصد نيش و لغزي به آدم‌هاي ديگه‬ ‫ندارم ولي اگر من اين کار را مي‌کردم و اگر خيلي خيلي‬ ‫مذهبي‌تر از اين آقا بودم‪ ،‬وقتي که موضوع تعطيلي روز‬ ‫يکشنبه پيش مي‌آمد با هزار حقه و ترفند و تفسير و تعبير‬ ‫و بهانه و پيشوند و پسوند راهي پيدا مي‌کردم که يکشنبه‌ها‬ ‫ضرر نکنم‪ ،‬شما را نمي‌دونم‪.‬‬ ‫در ضمن اين را هم بدونيد که «تروﺋﺖ کتي» گاوها‬ ‫را دوست داشت و به همين جهت از گوشت آن‌ها در‬ ‫رستورانش استفاده نمي‌کرد و استفاده او از گاو فقط جنبه‬ ‫تبليغاتي داشت‪.‬‬

‫پانته‌آ بهرامي‪،‬‬ ‫روز زن‪ ،‬بنياد خويي‬

‫بنياد خويي در آتالنتا امسال هم آستين‌ها را باال زده و‬ ‫قراره که در ماه مارچ مراسمي در دانشگاه اليف برگزار کنه‬

‫مستقيم ارزون‌تر تموم بشه‪.....‬بعد که اين مساله حل شد‬ ‫مهمان برنامه را با وسواس خاصي و گاهي وقت‌ها هم با‬ ‫انداختن شير يا خط انتخاب مي‌کند‪.‬‬ ‫اين بار قرعه به نام دکتر پانته‌آ بهرامي افتاده و البته‬ ‫بدونيد و آگاه باشيد که ايشون در رشته پزشکي دکترا نداره‪،‬‬ ‫يعني بيخودي براي معالجه مفت و مجاني و نظرپرسي در‬ ‫باره درد و مرض‌ها به سخنراني ايشون نرويد‪.‬‬ ‫پانته‌آ بهرامي به خاطر نويسندگي و کارگرداني فيلم‌هاي‬ ‫مستند اسمي در کرده و شايد به همين جهت بود که چهار‬ ‫سال آزگار از عمرش را در زندان‌هاي ايران گذراند (البته نه‬ ‫به طور داوطلبانه‪ ،‬بلکه به حکم دادگاه جمهوري اسالمي)‪.‬‬

‫يکي از مصيبت‌هاي بزرگ ما اينه که در‬ ‫فرهنگ اجتماعي و مذهبي ما‪ ،‬خود زن‌ها هم قبول‬ ‫کرده‌اند که حق و حقوق يا توانايي کمتري از مردها‬ ‫دارند و بيخود نيست که حتي در کشورهايي که‬ ‫زن و مرد در شرايط مساوي زندگي و کار مي‌کنند‪،‬‬ ‫دستمزد مردها باالتر از زن‌هاست و ديگه اينکه‬ ‫زن‌ها در کارهاي اجتماعي و سياسي کمتر شرکت‬ ‫مي‌کنند و حاال چطور مي‌شه اين مساله را حل کرد‪،‬‬ ‫چيزي به عقل ناقص اين نگارنده (يعني خود من)‬ ‫نمي‌رسه‪....‬وگرنه مي‌نوشتم‪.‬‬ ‫ولي چيزي که مي‌تونم در باره‌اش مفصل‬ ‫بنويسم‪ ،‬موضوع صيغه است‪.‬‬ ‫به برکت قوانين انقالب شکوهمند اسالمي‬ ‫ايران‪ ،‬مردها اين اختيار قانوني و شرعي و اخالقي‬ ‫و عرفي و اجتماعي و سياسي را دارند که بدون‬ ‫هيچ مانعي چهار زن را به عقد و نکاح دايمي خود‬ ‫درآورند و هر آن هم که اراده بفرمايند از مزاياي‬ ‫صيغه موقت نيز تمام و کمال بهره‌ور گردند‪.‬‬ ‫البته در گذشته اين کار را براي حمايت از‬ ‫زن‌هاي بيوه‌اي که شوهرشان در جنگ کشته شده بودند‬ ‫مي‌کردند که تا حدودي قابل درک و احترام بود ولي اين‬ ‫را بدانيد که در بسياري از کشورها مردها ضمن کمک و‬ ‫دستگيري از زن‌ها يا دخترهاي بي‌شوهر‪ ،‬به چشم خواهر و‬ ‫مادري به آنان نگاه مي‌کنند‪.‬‬ ‫از قرار معلوم در ايران زن‌هايي که شوهر و خانواده‬

‫دارند‪ ،‬حاال خيلي راحت دوست پسر مي‌گيرند (نمي‌دونم‬ ‫صيغه مي‌کنند يا نه) و شوهرشان هم از اين موضوع خبر‬ ‫دارد و شايد دليل آن آزادي مرد در هم‌بستري با زن‌هايي به‬ ‫غير از همسر خود باشد و زن هم که مي‌بيند در اين معامله‬ ‫سرش کاله رفته و آبرو و حيثيت و اعتبار و احساساتش‬ ‫لطمه خورده‪ ،‬براي تالفي و تسويه حساب اين کار را مي‌کند‪.‬‬ ‫و ديگر اينکه در ايران زن‌هاي جوان (دخترهاي سابق)‬ ‫براي مدتي صيغه مردان ثروتمند مي‌شوند و بعد از تيغ‬ ‫زدن و دوشيدن آن عاليجناب طالق مي‌گيرند و به پول و‬ ‫پله و ملک و خانه و ماشين مي‌رسند و خالصه اينکه اساس‬ ‫زندگي و خانواده در ايران‪ ،‬آهسته و پيوسته در حال از هم‬ ‫پاشيده شدن است‪.‬‬

‫بازنشستگي من‬

‫اينجانب (يعني خود من) بدينوسيله به عرض و آگاهي‬ ‫همگان مي‌رسانم که به خاطر کهولت سن و ناراحتي‌هاي‬ ‫مزمن از قبيل سردرد و کمر درد و قولنج و زخم معده و‬ ‫ناراحتي وجدان و موضوع‌هاي کامأل شخصي و خصوصي‬ ‫و وقت‌گير (پسر خاله من که مدت مديدي بود با داماد‬ ‫باجناق دختر عمه من اختالف داشت همسرش را طالق داد‬ ‫و حاال‪ )....‬هيچي بگذريم‪.‬‬ ‫يادم رفت که اصل موضوع را بنويسم که به خاطر به ته‬ ‫ديگ خوردن چمچه يعني ته کشيدن موضوع براي نوشتن‬ ‫مطالب نغز و کنايه و لغز دوستان در باره شعرهاي من که‬ ‫با خون دل و عرق جبين سروده‌ام و هزار و چند دليل قانع‬ ‫کننده و قانع نکننده که يکي از آن‌ها تنبلي من مي‌باشد‪،‬‬ ‫مي‌بايد غزل خداحافظي را بخوانم و از «پرديس» که چنين‬ ‫امکاني را به من داده تشکر کنم و اگر در هفته به خاطر‬ ‫ارتباط با شما جايي به اندازه يک قوطي کبريت يا حداکثر‬ ‫يک کارت پستال ‪ 6‬در ‪ 4‬به من بدهند‪ ،‬منتي بزرگ بر سر‬ ‫اينجانب (يعني خود من) نهاده‌اند‪.‬‬

‫«به پايان آمد اين دفتر‪ ،‬حکايت همچنان باقي‬ ‫است»‬ ‫براي آدمي چون من همين اندازه هم کافي است‪.‬‬


‫‪43‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫افسانه‌هاي نوروزي و شخصيت‬

‫به اعتقاد پارسيان‪ ،‬نوروز اول روز از‬ ‫زمانه و فلک را آغاز گشتن است‪ .‬انديشه‬ ‫ايراني‪ ،‬نوروز را آغاز زندگي مي‌داند‬ ‫و شروع هر پديده مهمي را بدين روز‬ ‫منسوب مي‌دارد‪.‬‬ ‫ايرانيان هر آغازي را جشن مي‌گيرند‬ ‫و نوروز بزرگ‌ترين آغاز و بزرگ‌‌ترين‬ ‫جشن‪ ،‬با اصيل‌ترين سنت‌ها و مراسم‬ ‫جاودانه است‪.‬‬ ‫آغاز مراسم باشکوه عيد نوروز به‬ ‫زمان پادشاهي جمشيد شاه باز مي‌گردد‪.‬‬ ‫گفته مي‌شود او در زمان سلطنت خود در‬ ‫آباداني ايران و آسايش خاطر مردم از‬ ‫هجوم بيگانگان‪ ،‬نقش بسياري داشت‪.‬‬ ‫اسطوره‌هاي گوناگوني در ايران باستان‪،‬‬ ‫در باره اين جشن ملي آورده شده‬ ‫است که به برخي ازآن‌ها جهت اطالع‬ ‫عالقمندان اشاره مي‌شود‪.‬‬ ‫ريشه‌هاي افسانه نوروز‬ ‫نوروز جشني است مربوط به پيش از‬ ‫آمدن آريايي‌ها به اين سرزمين و بسياري‬ ‫آن را قديمي‌ترين جشن تحويل سال در‬ ‫تمامي جهان مي‌دانند‪.‬‬ ‫ساکنان بين‌النهرين حداقل دو تا‬ ‫سه هزار سال پيش از ورود آريايي‌ها نيز‬ ‫اين جشن را در ايران برگزار مي‌کرده‌اند‬ ‫و به احتمال زياد با آيين ازدواج مقدس‬ ‫مرتبط است‪ .‬اکنون تصور مي‌شود که الهه‬ ‫بزرگ‪ ،‬يعني الهه مادر‪ ،‬شاه را براي شاهي‬ ‫انتخاب و با او ازدواج مي‌کند‪.‬‬ ‫اين الهه را «ننه» يا «ننه خاتون»‬ ‫نام مي‌نهند‪ ،‬معادل سومري آن«ناناي»‬ ‫و معادل بابلي و ايراني آن«ايشتر» و‬ ‫«آناهيتا» است‪ .‬تا آنجا که مي‌دانيم اين الهه خداي جنگ‪،‬‬ ‫آفرينندگي و باروري است‪.‬‬ ‫آناهيتا يا ايشتري که در بين النهرين است عاشق‬ ‫«دوموزي» يا «تموز» مي‌شود‪ .‬نام دوموزي در کتاب مقدس‬ ‫تموز آمده است‪ .‬پس از آنکه «ايشتر» که الهه زمين نيز‬ ‫هست‪« ،‬دوموزي»‪ ،‬الهه ايزدگياه را برمي‌گزيند؛ يک روز به‬ ‫زيرزمين مي‌رود و با ورود الهه به زيرزمين‪ ،‬در روي زمين‬ ‫باروري متوقف مي‌شود‪.‬‬ ‫در افسانه‌ها دليلي براي رفتن ايشتر به زير زمين مطرح‬ ‫نشده است‪ ،‬غير از اينکه او مي‌تواند الهه سرزمين زيرين‬ ‫زمين نيز باشد‪ .‬با رفتن الهه به زير زمين دوموزي در اندوه‬ ‫غرق مي‌شود و نه ديگر درختي سبز مي‌شود و نه ديگر گياهي‬ ‫هست‪ .‬خدايان که از ايستايي جهان ناراحت بوده‌اند‪ ،‬براي‬ ‫پيداکردن راه حل گرد هم مي‌آيند و قراري مي‌گذارند که‬ ‫سرنوشت طبيعت را تغيير مي‌دهد‪ .‬از آن پس به جاي ايشتر‪،‬‬ ‫نيمي از سال را «دوموزي» به زير زمين برود و نيم ديگر سال‬ ‫را خواهر دوموزي که «گشتي ننه» نام دارد‪ ،‬به جاي برادر به‬ ‫زير زمين برود و الهه ايشتر روي زمين باقي بماند‪.‬‬ ‫وقتي دوموزي به روي زمين مي‌آيد‪ ،‬بهار مي‌شود و زمين‬ ‫سبز مي‌شود و روز نو براي طبيعت و آدميان آغاز مي‌شود‪.‬‬ ‫طبق اين افسانه‌ها رسم نوروز از اين آيين سرچشمه گرفته‬ ‫است‪ .‬آن گاه که دوموزي را به زير زمين مي‌فرستند‪ ،‬لباسي‬ ‫سرخ بر تن وي مي‌کنند و دايره‪ ،‬تنبک‪ ،‬ساز و ني‌لبک به‬ ‫او مي‌دهند‪ .‬صورت سياه وي مربوط به بازگشت از دنياي‬ ‫مردگان است و اين شادماني‌ها براي بازگشت دوموزي از‬ ‫زير زمين است‪.‬‬ ‫اين افسانه ازريشه سومري نوروز استخراج شده است‪.‬‬ ‫قصه‌اي که امروز تبديل به قصه حاجي فيروز و عمو نوروز‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫افسانه نوروز‪ ،‬روايتي است باقي مانده از دوران پيشين‬ ‫ايرانيان که با خواندنش بخشي از معماي قصه‌هاي کهن‬ ‫اين سرزمين آشکار مي‌شود‪ .‬حاجي فيروز طاليه‌دار عيد‬ ‫نوروز است‪ ،‬اما اکثر ما از داستان شکل‌گيري اين اسطوره‬ ‫بي‌خبريم‪ .‬در اسناد بين‌النهريني‪ ،‬خداي نباتي را با لباس‬ ‫قرمز و ني‌لبك به دنياي زير زمين مي‌فرستادند‪ .‬رنگ هيات‬

‫و روي او كه سياه است به اين دليل است كه از دنياي مرگ‬ ‫بازگشته است‪ .‬اسناد و مداركي از بين‌النهرين وجود دارد‬ ‫كه ريشه حاجي فيروز را نشان مي‌دهد‪ .‬خدايي كه قرباني‬ ‫مي‌شود و با زنده شدن جهان زنده مي‌شود‪.‬‬ ‫حاجي فيروز از آن نمادهاي بسيار قديم است كه‬ ‫مراسمش بومي ايران است‪ .‬خداي قرباني شونده است كه‬ ‫به سمت زمين مي‌رود و دوباره باز مي‌گردد‪ .‬زمستان به دنياي‬ ‫مرگ مي‌رود و اول بهار زنده مي‌شود و به دنياي زندگان‬ ‫مي‌آيد و نويد آمدن سال نو را مي‌دهد‪.‬‬ ‫شخصيت و پيشينه «حاجي فيروز»به عنوان طاليه‬ ‫دار و پيام‌آور نوروزي قدمتي برابر و حتي بيشتر از فرهنگ‬ ‫و تمدن ايران زمين دارد‪ .‬ريشه و خاستگاه اين پديده‬ ‫فرهنگي‌ را همانا در باور‌ها و اعتقادات توده مردم مي‌توان‬ ‫جست‌وجو کرد‪ .‬از آنجا که فرهنگ‪ ،‬نخستين گستره‌اي است‬ ‫که آفرينندگانش نامي‌ از خود بر جاي نگذاشته و تاريخي‌‬ ‫روشن ندارد‪ ،‬حضور متداوم يک نماد فرهنگي‌‪ ،‬چون حاجي‬ ‫فيروز و جاري بودن آن‌ در روزگار معاصر‪ ،‬بازتاب روشني‬ ‫است از انديشه‌ها‪ ،‬عواطف و سنت‌هاي جامعه‌اي که با پيروي‬ ‫از روش شفاهي‌ از راه زبان‪ ،‬اشاره‪ ،‬حرکت و نمايش‪ ،‬آن را‬ ‫فرد به فرد و نسل به نسل به ديگران منتقل و در بستر تاريخ‪،‬‬ ‫آن باور‌ها را با هنجارهاي اجتماعي ديگر منطبق مي‌سازد‪ .‬از‬ ‫اين‌رو شخصيت حاجي فيروز را مي‌توان برآيند يک انديشه‬ ‫ي خود از سرزميني‬ ‫يا تخيل جمعي دانست که در مسير تاريخ ‌‬ ‫ي با هسته‌اي‬ ‫به سرزمين ديگر کوچ کرده و روايتي مختلف ول ‌‬ ‫يکسان‪ ،‬پديد آورده است‪.‬‬ ‫زنده‌ياد مهرداد بهار‪ ،‬اسطوره‌شناس ايران‪ ،‬حاجي فيروز‬ ‫را بازمانده آيين ايزد شهيدشونده دانسته و مراسم سوگ‬ ‫سياوش را نيز نموداري از همين آيين ارزيابي کرده است‪.‬‬ ‫چهره سياه او نماد بازگشت از جهان مردگان و لباس سرخ او‬ ‫نيز نماد خون سرخ سياوش و حيات مجدد ايزد شهيد شونده‬ ‫و شادي او شادي زايش دو باره آنهاست که با خود‪ ،‬رويش‬ ‫و برکت مي‌آورند‪.‬‬ ‫مهرداد بهار نيز سياوش را با ايزد نباتي بومي مربوط‬ ‫مي‌داند‪ .‬چرا که پس از شهادت سياوش‪ ،‬از خونش گياهي‬ ‫مي‌رويد‪ .‬اين همان برکت بخشي و رويش است‪ .‬با اين‬

‫تعابير‪ ،‬وي معناي ديگري براي نام سياوش ارائه مي‌دهد‪.‬‬ ‫سياوش را که صورت پهلوي آن سياوخش و صورت اوستايي‬ ‫سياورشن است‪ ،‬معموال به دارنده اسب سياه يا قهوه‌اي معنا‬ ‫مي‌کنند‪ .‬اما مهرداد بهار با ريشه‌يابي آيين سياوش‪ ،‬معناي‬ ‫اين نام را مرد سياه يا سيه چرده مي‌داندکه اشاره به رنگ‬ ‫سياهي است که در اين مراسم بر چهره مي‌ماليدند يا به‬ ‫صورتک سياهي است که به‌کار مي‌بردند‪.‬‬ ‫اين مطلب قدمت شگفت‌آور مراسم حاجي فيروز را‬ ‫نشان مي‌دهدکه به آيين تموز و ايشتر بابلي و از آن کهنه‌تر‬ ‫به آيين‌هاي سومري مي‌پيوندد‪.‬‬ ‫«شيدا جليلوند صدفي» که روي افسانه هبوط ايشتر‪،‬‬

‫ايزدبانوي باروري و زايش در اساطير بين‌النهرين کار کرده‪،‬‬ ‫به نکته‌اي برخورد کرده که آن را تاييدي بر نظريه زنده ياد‬ ‫مهرداد بهار مي‌داند‪ .‬هر چند روايت جليلوند با روايت ديگر‬ ‫کمي متفاوت است‪ ،‬اما خواندن آن نيز شايد خالي از لطف‬ ‫نباشد‪:‬‬ ‫«ايشتر به جهان زيرين سفر مي‌کند و براي او ديگر‬ ‫بازگشتي نيست‪ .‬پس از فرو شدن ايشتر‪ ،‬زايش و باروري‬ ‫بر زمين باز مي‌ايستد‪ .‬خدايان در صدد چاره‌جويي برمي‌آيند‬ ‫و سرانجام موفق مي‌شوند آب زندگي را به دست آورند و‬ ‫بر ايشتر بپاشند‪ .‬اما طبق قانون سراي مردگان‪ ،‬ايشتر بايد‬ ‫جانشيني برگزيند تا او را به جاي خود به جهان زيرين‬ ‫بفرستد‪ .‬ايشتر شوهر خود‪ ،‬دو موزي‪ ،‬را که از بازگشت‬ ‫او ناخشنود بود‪ ،‬برمي‌گزيند‪ .‬جامه سرخ به تن دوموزي‬ ‫مي‌کنند‪ ،‬روغن خوشبو به تنش مي‌مالند‪ ،‬ني الجورد نشان به‬ ‫دستش مي‌دهند و او را به جهان زيرين مي‌کشانند‪ .‬دوموزي‬ ‫ايزد نباتي است که با رفتنش به جهان زيرين گياهان خشک‬ ‫مي‌شوند‪ .‬پس چاره چيست؟ خواهر دوموزي نيمي از سال‬ ‫را به جاي برادرش در سرزمين مردگان به سر مي‌برد تا‬ ‫برادرش به روي زمين باز آيد و گياهان جان بگيرند‪ .‬باال‬ ‫آمدن دوموزي و رويش گياهان‪ ،‬همزمان با فرا رسيدن بهار‬ ‫و نوروز ما ايراني‌هاست‪.‬‬ ‫در آن هنگام که دوموزي به همراه مردگان باال مي‌آيد‬ ‫و سال نو آغاز مي‌شود‪ ،‬ايرانيان نيز به استقبال فروهرهاي‬ ‫مردگان مي‌روند و براي روان‌هاي مردگان که به خانه و‬ ‫کاشانه خود بازگشته اند‪ ،‬مراسم ديني برگزار مي‌کنند‪.‬‬ ‫همزمان با اين آداب و رسوم‪ ،‬حاجي فيروز با جامه‌اي سرخ و‬ ‫چهره سياه و دايره زنگي در دست‪ ،‬فرا رسيدن بهار را نويد‬ ‫مي‌دهد‪ .‬آيا اين جامه سرخ حاجي فيروز همان جامه سرخي‬ ‫نيست که بر تن دوموزي کرده‌اند و وي به هنگام بازگشت‬ ‫به جهان زندگان آن را هنوز بر تن داشته است؟ آيا چهره‬ ‫سياه حاجي‌فيروز نشان از تيرگي جهان مردگان ندارد؟ و آيا‬ ‫دايره زنگي او و ني لبکي که با آن مي‌نوازد‪ ،‬همان ني و سازي‬ ‫نيست که به دست دوموزي داده‌اند؟‬ ‫به گفته شيدا جليلوند‪ ،‬همه اين موارد تاييدي است بر‬ ‫نظريه شادروان استاد مهرداد بهار در باره بومي بودن اين‬

‫‪43‬‬

‫بخش از آيين‌هاي نوروزي و بهاري‪ .‬اما آيا مي‌توان گفت اين‬ ‫آيين را بوميان ايران از بين‌النهرين گرفته بودند؟ پاسخ دکتر‬ ‫کتايون مزداپور به اين پرسش منفي است‪ .‬به اعتقاد دکتر‬ ‫مزداپور تاريخ پژوه و اسطوره‌شناس‪ ،‬مسئله فقط شباهت‬ ‫است‪ .‬حاجي فيروز متعلق به آيين‌هاي بومي اين سرزمين‬ ‫است‪.‬‬ ‫در سال‌هاي اخير بحث‌هايي بر سر سياهي صورت‬ ‫حاجي فيروز بوده است كه نشان از ناآگاهي گوينده آنان‬ ‫از تاريخ اساطيري اين سرزمين دارد‪ .‬حاجي فيروز نه نماد‬ ‫برده‌داري بوده (كه هيچ گاه در ايران به شيوه ظلم به رنگين‬ ‫پوستان وجود نداشته) و نه نشانه تحقير آدمي ديگر‪ .‬حاجي‬ ‫فيروز نشان از دوموزي (ايزد گياه) دارد‬ ‫كه در سرزمين زيرين حبس مي‌شود و‬ ‫با اسارت او عشق مي‌‌ميرد‪ ،‬جهان غرق‬ ‫سکوت شده و باروري متوقف مي‌شود‪.‬‬ ‫حاجي فيروز همان نماد دوموزي است‪،‬‬ ‫برخاسته از زمين‪ ،‬براي باروري دو باره‬ ‫زمين‪ .‬نمادي است از سنت‌هاي نيک‬ ‫ايرانيان‪ ،‬سنت‌هايي که درصلح و دوستي و‬ ‫طبيعت دوستي ايرانيان نهفته است‪.‬‬ ‫در اين باره مي‌توان گفت که نام‬ ‫«حاجي فيروز» و ويژگي‌هاي خاص‬ ‫امروزين او‪ ،‬همچون پوشاک سرخ و‬ ‫سياهي چهره و ترانه‌هاي ويژه‌اش‪ ،‬سنتي‬ ‫کام ً‬ ‫ال جديد و خاص تهران معاصر بوده‬ ‫است‪ .‬اما شخصيت او به عنوان «پيام‌آور‬ ‫نوروزي»‪ ،‬به گونه‌هاي مختلف از ديرباز در‬ ‫سراسر ايران‌زمين رواج داشته و دارد‪.‬‬ ‫در نواحي گوناگون او را با نام‌هاي‬ ‫متفاوتي مي‌شناسند‪ :‬در خراسان و‬ ‫بخش‌هايي از افغانستان «بي‌بي نوروزک»‪،‬‬ ‫در خمين و اراک «ننه نوروز»‪ ،‬در کرانه‌هاي‬ ‫خليج فارس«ماما نوروز»‪ ،‬در گيالن‬ ‫«پير بابا» و «آروس‪/‬عروس گلي»‪ ،‬در‬ ‫آذربايجان«ننه مريم»‪ ،‬در تاجيکستان و‬ ‫بخاراي شريف و ديگر وادي‌هاي ورارود‬ ‫«ماما مروسه» و نام‌هاي مشهور ديگري‬ ‫همچون بابا نوروز و عمو نوروز‪.‬‬ ‫گفته مي‌شود که او و همراهانش‬ ‫نمادي از يک سنت کهن در آذربايجان‬ ‫هستند‪ .‬اين سنت «قيشدان چيخديم»‬ ‫(از زمستان خارج شدم) نام داشت و بر‬ ‫اساس آن حاجي فيروز در خيابان‌ها آواز‬ ‫مي‌خواند تا به همه خبر دهد که بهار آمده و‬ ‫زمستان به پايان رسيده است‪.‬‬ ‫در مقابل اين همه شادي و نشاط که حاجي فيروز براي‬ ‫مردم به ارمغان مي‌آورد‪ ،‬آنها نيز پول و شيريني و هداياي‬ ‫ديگر به او مي دادند‪.‬‬ ‫تاريخچه ظهور حاجي فيروز به درستي معلوم نيست‪،‬‬ ‫اما در تمام متوني که به آيين‌هاي نوروزي در ايران در طول‬ ‫تاريخ اشاره کرده‌اند‪ ،‬از حاجي فيروز و عمو نوروز نيز ذکري‬ ‫به ميان رفته است‪ .‬در تمام مناطقي نيز که زماني تحت‬ ‫سلطه ايران بوده‌اند‪ ،‬حاجي فيروز چهره آشنايي است‪ .‬شيوه‬ ‫اجراي نمايش‌ها در نواحي گوناگون‪ ،‬زمان مراسم و حتي‬ ‫ترانه‌هايي که سروده مي‌شود‪ ،‬گاه با يکديگر متفاوت هستند‬ ‫و اين تفاوت‌ها ناشي از ويژگي‌هاي خاص هر ناحيه است‪.‬‬ ‫در آسياي ميانه و در آخرين شب سال‪ ،‬انتظار«ماماي‬ ‫مروسه» را مي‌کشند و بانوي خانه‪ ،‬خوراکي‌هايي همچو‬ ‫سمنک (سمنو)را در آوند‌هايي بسيار تميز و آراسته‪ ،‬بر‬ ‫دسترخواني (سفره‌اي) مي‌گذارد تا شب هنگام او آنها را‬ ‫برکت دهد و بچشد و ببوسد‪ .‬پيش از آمدن ماماي مروسه‪،‬‬ ‫مراسم «گل‌گرداني» يا «گل نوروزي»برگزار مي‌شود و در اين‬ ‫مراسم گروهي از مردم‪ ،‬نخستين گل‌هاي روييده در صحرا‬ ‫را مي‌چينند و همراه با شادي و آواز در کوچه‌ها مي‌گردانند‪.‬‬ ‫اين آيين با تفاوت‌هايي در گيالن و کوهپايه‌هاي تالش‬ ‫نيز برگزار مي‌شود‪ .‬در آنجا «آروس گلي» و «پير بابا» با يک‬ ‫خرس و با دسته‌هاي گل و پوشيدن پوشاک سرخ و کاله‬ ‫بوقي (يادمان ميترا) به ترانه‌سرايي و دايره‌زني و کارهاي‬ ‫خنده‌آور مي‌پردازند‪ .‬‬ ‫حال چگونه است که اين سنت‌هاي کهن نوروزي و از‬ ‫آن جمله حاجي فيروز با نام‌ها و مناسبت‌هاي گوناگون در‬ ‫طول تاريخ اين سرزمين حفظ شده‪ ،‬اما مشابه اين آيين‌ها‬ ‫در بين‌النهرين (عراق کنوني) با آن همه سند و مدرک به‬ ‫فراموشي سپرده شده است؟ اين را ديگر بايد در ويژگي‬ ‫فرهنگ ايراني جست‌وجو کرد و از طرفي‪ ،‬گواه ديگري بر‬ ‫بومي بودن و مردمي بودن اين سنت‌ها دانست‪ .‬چون تنها‬ ‫سنت‌ها و آيين‌هايي که از دل مردم جوشيده باشد‪ ،‬مي‌تواند‬ ‫اين چنين در ادوار مختلف دوام بياورد و هر چند نامش تغيير‬ ‫کند‪ ،‬اما باقي بماند‪.‬‬


‫‪44‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫گزارش «ان‪‌.‬پي‪‌.‬آر»‬ ‫از جامعه يهوديان ايران‬

‫ايران‪ ،‬که راهپيمايي‌ها و مراسم ‪ 36‬سال گذشته نظام‬ ‫سياسي حاکم بر آن با شعارهاي دائمي «مرگ بر اسرائيل»‬ ‫همراه بوده‌است‪ ،‬همچنان وطن و زادگاه بزرگ‌ترين جامعه‬ ‫يهوديان خاورميانه‪ ،‬پس از اسرائيل و ترکيه‪ ،‬به حساب‬ ‫مي‌آيد‪.‬‬ ‫يهودياني که در ايران مانده‌اند‪ ،‬مي‌گويند قصد جالي‬ ‫وطن ندارند‪.‬‬ ‫شبکه راديويي سراسري «ان‪‌.‬پي‪‌.‬آر» آمريکا در‬ ‫گزارشي مشروح که اين روزها منتشر کرده‪ ،‬يادآور مي‌شود‬ ‫شمار يهوديان باقيمانده در ايران به ‪ 9‬هزار نفر کاهش‬ ‫يافته‌است – در حالي که در آخرين سال حکومت پادشاهي‬ ‫پهلوي ارزيابي مي‌شد که ‪ 100‬تا ‪ 125‬هزار يهودي ايراني‬ ‫در اين سرزمين‪ ،‬زندگي آسوده و رو به رفاهي داشتند‪.‬‬ ‫خبرنگار «ان‪‌.‬پي‪‌.‬آر» که به مناسبت سي و ششمين‬ ‫سالگرد روي کارآمدن جمهوري اسالمي به ايران دعوت‬ ‫شده بود و از جمله با يهوديان تهران و اصفهان در‬ ‫کنيسه‌هاي آنها ديدار کرده‪ ،‬گزارش داده‌است درک حضور‬ ‫يهوديان در اين کشور‪ ،‬براي کساني که از بيرون به اوضاع‬ ‫ايران مي‌نگرند‪ ،‬دشوار است‪.‬‬ ‫اما خبرنگار «ان‪‌.‬پي‪‌.‬آر» مي‌نويسد در جستجوي درک‬ ‫پيچيدگي‌هاي حضور ايرانيان يهودي در لواي جمهوري‬ ‫اسالمي ايران‪ ،‬ابتدا به آشپزخانه يک رستوران يهوديان‬ ‫تهران سر زد؛ رستوراني که ‪ 35‬سال است به کار خود ادامه‬ ‫مي‌دهد‪.‬‬ ‫در حالي که قصاب يهودي و آشپزها در آشپزخانه در‬ ‫حال تهيه کباب با ذبح شرعي يهودي هستند‪« ،‬داويد شومر»‬ ‫پسر صاحب رستوران‪ ،‬در ميان شگفتي خبرنگار «ان‪‌.‬پي‪‌.‬آر»‬ ‫به او مي‌گويد شخصًا واقف است که رستوران‌هاي بسيار‬ ‫ديگري هستند که بهتر از اين رستوران به حساب مي‌آيند‬ ‫اما رستوران خانواده «شومر» هنوز هم مشتري‌هاي خود را‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫«داويد شومر» در پاسخ به اين پرسش خبرنگار‬ ‫«ان‪‌.‬پي‪‌.‬آر» که «يهودي بودن در جمهوري اسالمي ايران‬

‫دنباله از صفحة ‪10‬‬

‫يک ساعت ازدواج‪،‬‬ ‫‪ 200‬هزار تومان‬ ‫روابط پنهان زير پوست تبليغات‬ ‫اينترنتي‬

‫پيدا کردن شريک جنسي در اينترنت فارسي‪،‬‬ ‫تنها به سايت‌هاي همسر‌يابي خالصه نمي‌شود‪ .‬اگر از‬ ‫سايت‌هاي پورنوگرافي فارسي بگذريم (که در آن‌ها‬ ‫گفت‌و‌گوها و درخواست‌هاي جنسي به صورت عريان اما‬ ‫توسط شناسه‌هاي کاربري نامشخص صورت مي‌گيرد)‪،‬‬ ‫روش‌هاي مرسوم ديگري در فضاي وب فارسي باب‬ ‫شده که در آن متقاضيان که عمومًا مردان هستند‪ ،‬تالش‬ ‫مي‌کنند تا به ازاي پرداخت پول‪ ،‬شريک جنسي مورد نظر‬ ‫خود را پيدا کنند‪.‬‬ ‫يکي از اين روش‌ها درج آگهي «همسفر» در‬ ‫ي دهندگان با‬ ‫وب‌سايت‌هاي تبليغاتي در ايران است‪ .‬آگه ‌‬ ‫تيترهايي همچون «نيازمند همسفر شمال هستم‪ ،‬ماشين‬ ‫و ويال هم دارم»‪ ،‬يا «به دنبال همسفر نوروزي در آنتاليا»‪،‬‬ ‫به صورت غير مستقيم بر توان مالي خود تأکيد مي‌کنند تا‬ ‫بتوانند شريک جنسي خود را پيدا کنند‪.‬‬ ‫براي سر درآوردن از کم و کيف اين آگهي‌ها‪ ،‬نويسنده‬ ‫گزارش با جست‌و‌جو در يکي از اين وب‌سايت‌ها‪ ،‬با‬ ‫کاربري که اعالم کرده براي سفر به شمال نيازمند همسفر‬ ‫است‪ ،‬گفت‌و‌گويي اينترنتي و مکتوب کرده و در اين‬ ‫ي‬ ‫گفت‌و‌گو خود را يک دختر معرفي کرده است‪ .‬فرد آگه ‌‬ ‫دهنده در اين گفت‌و‌گو نوشته است که نه تنها ماشين‬ ‫براي سفر و وياليي در شمال دارد‪ ،‬بلکه حاضر است هزينه‌‬ ‫سفر را نيز تقبل کند‪.‬‬ ‫البته راست و درست بودن حرف‌هاي آگهي دهنده نيز‬ ‫قابل تأييد نيست‪.‬‬

‫چه معنايي دارد؟» با خنده مي‌گويد‪« :‬همه چيز عالي است؛‬ ‫اتومبيل دارم‪ ،‬کار دارم و هر چيزي که مي‌خواهم اينجا برايم‬ ‫فراهم است‪».‬‬ ‫در حالي که تابلويي نيز از آيت‌اهلل روح‌اهلل خميني‪،‬‬ ‫بنيانگذار حکومت و سلف او‪ ،‬آيت‌اهلل علي خامنه‌اي‪ ،‬بر ديوار‬ ‫رستوران نصب شده‪« ،‬داويد شومر» اين ادعا را هم مطرح‬ ‫مي‌کند که يهوديان شهرونداني با حقوق برابر در ايران‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫خبرنگار «ان‪‌.‬پي‪‌.‬آر» يادآور مي‌شود که رژيم ايران نيز‬ ‫از حضور يهوديان در اين کشور براي اثبات اين مدعا که‬ ‫جامعه‌اي شکيبا دارد‪ ،‬بهره مي‌برد‪.‬‬ ‫اما اين امر تازه نيست؛ يهوديان بيش از ‪ 2700‬سال‬ ‫در ايران زندگي کرده‌اند و اصل وجود آنها در اين سرزمين‪،‬‬ ‫بخشي از سرگذشت خاورميانه است‪.‬‬ ‫سيامک مره صدق‪ ،‬نماينده يهوديان که يکي از پنج‬

‫فعاليت ‪ 300‬سايت «غير مجاز» همسريابي در ايران‬ ‫آذرماه سال جاري‪ ،‬محمود گلزاري‪ ،‬معاون ساماندهي‬ ‫امور جوانان وزارت ورزش و جوانان اعالم کرد که حدود ‪300‬‬ ‫سايت «غير مجاز» همسريابي در ايران فعاليت مي‌کنند‪.‬‬ ‫او گفت که با وجود برخورد پليس فتا با اين سايت‌ها‬ ‫«بازهم روز‌ ب ‌ه روز بر تعداد اين سايت‌ها افزوده مي‌شود‪».‬‬ ‫سايت‌هاي همسريابي در ايران تنها براي «ازدواج‬ ‫دائم» خدمات نمي‌دهند بلکه در زمينه «ازدواج موقت» يا‬ ‫«صيغه» نيز فعاليت مي‌کنند‪.‬‬ ‫برخي از اين سايت‌ها‪ ،‬خدمات خود را با عنوان‌هايي‬ ‫همچون «صيغه‌هاي يک ساعته» و «يک ماهه» ارائه مي‌دهند‬ ‫و در هنگام عضويت مردان‪ ،‬به معرفي زنان مي‌پردازند‪ .‬البته‬ ‫آن‌ها در اين معرفي‪ ،‬هيچ عکسي از زنان مورد اشاره نشان‬ ‫نمي‌دهند و تنها ويژگي‌هاي فيزيکي آنان را ذکر مي‌کنند‪.‬‬ ‫در نهايت يک رابط با شماره تلفن تماس و شماره‬ ‫حساب معرفي مي‌شود تا افرادي که خواستار صيغه کردن هر‬ ‫يک از زنان معرفي شده به صورت ساعتي يا ماهانه هستند‪،‬‬ ‫تماس بگيرند و مبلغي را هم واريز کنند تا ترتيب مالقات‬ ‫داده شود‪.‬‬

‫ثبت‌نام براي همسريابي‬

‫براي ثبت‌نام در اغلب سايت‌هاي همسر‌يابي در ايران‪،‬‬ ‫ابتدا بايد مشخصاتي از قبيل شماره شناسنامه‪ ،‬موقعيت‬ ‫شغلي‪ ،‬ميزان تحصيالت‪ ،‬درآمد ماهانه‪ ،‬وضعيت خانوادگي‬ ‫و ويژگي‌هاي ظاهري را وارد کرد و سپس معيارها و‬ ‫خواسته‌هاي مورد نظر مرتبط با «همسر آينده» را در بانک‬ ‫اطالعاتي اين سايت‌ها درج کرد‪.‬‬ ‫پس از آنکه ثبت‌نام نهايي شد‪ ،‬کاربر مي‌تواند در‬ ‫ميان کاربران جنس مخالف خود جست‌‌و‌جو و با توجه به‬ ‫مشخصاتي که ثبت کرده‪ ،‬فرد يا افرادي را انتخاب کند‪.‬‬ ‫آن‌طور که نويسنده اين گزارش در چند وب‌سايت‬ ‫همسريابي جست‌‌و‌جو کرده است‪ ،‬ارسال پيام «ابراز‬ ‫عالقه‌مندي» رايگان است‪ ،‬اما براي ارسال پيام شخصي‬ ‫به منظور ارتباط و آشنايي بيشتر‪ ،‬بايد هزينه‌هايي پرداخت‬ ‫کرد‪( .‬اين شيوه کارکرد‪ ،‬بسيار شبيه سايت‌هاي دوست‌يابي‬ ‫غير‌‌فارسي است‪).‬‬

‫نماينده اقليت‌هاي مذهبي در مجلس است‪ ،‬بخشي از اين‬ ‫سرگذشت را براي اين خبرنگار آمريکايي روايت مي‌کند‪.‬‬ ‫مره صدق که خود پزشک جراح عمومي است‪ ،‬ضمن آنکه‬ ‫مي‌گويد «ايران کشور تضادهاي باورنکردني است» خودش‬ ‫نيز پشت سر هم سيگار وينستون دود مي‌کند و مي‌افزايد‬ ‫در اينجا که بزرگ‌ترين مشکل سياسي با اسرائيل را دارد‪،‬‬ ‫شما مي‌توانيد يکي از بزرگ‌ترين جوامع يهودي خاورميانه را‬ ‫ببينيد‪.‬‬

‫بيمارستان «سپير» که دکتر مره صدق در جنوب تهران‬ ‫آن را اداره مي‌کند سابقه نيکوکارانه ده‌ها ساله دارد‪ ،‬ولي‬ ‫به تازگي اکثر خدمه و بيمارانش نيز مسلمانان هستند‪ .‬اين‬ ‫بيمارستان مانند ايام زندگي دکتر «سپير» هنوز محلي براي‬ ‫درمان رايگان پيروان همه اديان است؛ جايي که خبرنگار‬ ‫«ان‪‌.‬پي‪‌.‬آر» با دکتر مره صدق مالقات کرده‌ است‪.‬‬ ‫نماينده يهوديان در مجلس همراه با حسن روحاني‬ ‫به سفر اخير او به نيويورک برده شد؛ اما احمدي‌نژاد نيز در‬ ‫سفرهاي جنجالي‌اش به نيويورک او را همراه خود مي‌برد‪.‬‬ ‫مره صدق در اين سفرها در مصاحبه‌هايي به انگليسي‬ ‫روان‪ ،‬از جمله با فريد ذکريا در «سي‪‌.‬ان‪‌.‬ان» تاکيد داشت که‬ ‫در نزاع اسرائيل عليه ايران بر سر برنامه اتمي ايران‪ ،‬اين باور‬ ‫را مي‌پذيرد که برنامه اتمي ايران مسالمت جويانه است و از‬ ‫بنيامين نتانياهو‪ ،‬نخست‌وزير اسرائيل‪ ،‬خواست «براي مردم‬ ‫منطقه تعيين تکليف نکند‪».‬‬

‫در سايت‌هاي بررسي شده‪ ،‬هزين ‌ه عضويت از ‪ ‌12‬تا‬ ‫‪ 50‬هزار تومان است و براي فعال کردن گزينه‌هايي همچون‬ ‫«نمايش آگهي همسريابي خود به تمام بازديدکنندگان‬ ‫سايت»‪ ،‬مبالغ چندين برابري نسبت به حق عضويت معمولي‬ ‫در نظر گرفته شده است‪.‬‬

‫تالش براي کنترل توفان جنسي‪،‬‬ ‫افسانه يا واقعيت؟‬

‫اگر آمارهاي مرتبط با افزايش سن ازدواج و طالق در‬ ‫ايران را در کنار رشد فزاينده سايت‌هاي اينترنتي همسريابي‬ ‫و آگهي‌هاي آشکار و پنهان جنسي در فضاي وب فارسي‬ ‫بگذاريم‪ ،‬مي‌توان گفت که با گذشت بيش از سه دهه از‬ ‫انقالب اسالمي و تالش روحانيون حاکم براي پياده‌سازي‬ ‫دستورات ديني‪ ،‬نتيجه‌ اجتماعي به دست آمده‪ ،‬برعکس‬ ‫خواست ‌ه حاکميت بوده است‪.‬‬ ‫دولت ايران بارها سايت‌هايي را که به گفت ‌ه مسئوالن به‬ ‫صورت «غير قانوني» به فعاليت‌هاي همسريابي ‌پرداخته‌اند‪،‬‬ ‫فيلتر کرده است اما يک تحقيق ساده نشان مي‌دهد که اين‬ ‫سايت‌ها تنها با تغيير دامنه‪ ،‬دوباره به دنياي وب فارسي باز‬ ‫مي‌گردند و فعاليت خود را از سر مي‌گيرند‪.‬‬ ‫محمود گلزاري‪ ،‬معاون ساماندهي امور جوانان وزارت‬ ‫ورزش و جوانان‪ ،‬به تازگي اعالم کرده که دولت ايران قصد‬ ‫دارد با همکاري موسسه «تبيان»‪ ،‬از يک سايت رسمي‬ ‫همسريابي رونمايي کند‪.‬‬ ‫اين سايت هنوز راه‌اندازي نشده و اين مقام سازمان‬ ‫وزارت ورزش و جوانان نيز جزييات بيشتري درباره آن ارائه‬ ‫نکرده است‪ ،‬اما به نظر مي‌رسد عملکرد اين سايت‪ ،‬مشابه‬ ‫سايت‌هاي موجود باشد‪ ،‬با اين تفاوت که سايه‌ نظارت بيشتر‬ ‫دولت بر سر آن سنگيني خواهد کرد‪.‬‬ ‫با استناد به آمارهاي موجود مي‌توان پيش‌بيني کرد که‬ ‫احتماالً از اين سايت استقبال چنداني نمي‌شود و کساني که‬ ‫خواستار رابطه‌ آزاد جنسي در ايران هستند‪ ،‬ترجيح مي‌دهند‬ ‫کمترين ارتباط را با مجموعه‌‌ها و سايت‌هاي دولتي داشته‬ ‫باشند‪.‬‬

‫‪44‬‬

‫يهوديان از زمان رانده شدن از سرزمين باستاني خود به‬ ‫اسارت به بابل برده شده و در عراق و ايران پراکنده شدند؛‬ ‫نزديک به سه هزار سال از شکل‌گيري نخستين جامعه يهودي‬ ‫در ايران سپري شده‌است‪.‬‬ ‫در ايام کوروش کبير‪ ،‬تنها انساني که در تمامي تورات از‬ ‫او به عنوان «منجي» ياد شده ‌است‪ ،‬او يهوديان را از اسارت‬ ‫بابل آزاد کرد و کارواني را همراه با افراد مورد اعتماد خويش‬ ‫و گنجينه‌هاي مهمي که از بيت‌المقدس يهودي در سرزمين‬ ‫باستاني اسرائيل توسط مهاجمان به غنيمت گرفته شده بود‪،‬‬ ‫راهي بيت‌المقدس کرد تا آن را به معبد مقدس يهوديان‬ ‫برگردانند‪ .‬شماري از يهوديان آزاد شده بابل همراه اين‬ ‫کاروان به بيت‌المقدس رفتند‪ ،‬اما بقيه در ايران زمين در لواي‬ ‫حکومت کوروش هخامنشي باقي ماندند‪.‬‬ ‫نواده‌هاي يهوديان در پي فرمان آزادي کوروش در ايران‬ ‫مانده و نزديک به سي سده ديگر هم در اين سرزمين زندگي‬ ‫کردند و حتي در دوران حمله مغول در ايران ماندند تا اينکه‬ ‫در دهه هشتاد و نود ميالدي قرن بيستم‪ ،‬با روي کارآمدن‬ ‫جمهوري اسالمي در ايران که اسرائيل‌ستيزي و شعارهاي‬ ‫«مرگ بر اسرائيل» را سرلوحه خود قرارداد‪ ،‬مهاجرتي‬ ‫کم‌سابقه از يهوديان ايران به سوي ديگر نقاط جهان صورت‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫تداوم زندگي کليميان در ايران به مدت نزديک به سه‬ ‫هزار سال‪ ،‬تنها پس از آغاز حکومت جمهوري اسالمي متزلزل‬ ‫شد؛ اعدام حبيب القانيان يکي از نيکوکاران بزرگ يهودي و‬ ‫تاجري متمول به اتهام ارتباط با اسرائيل‪ ،‬بسياري از يهوديان‬ ‫را ترساند‪.‬‬ ‫اما دکتر مره صدق به خبرنگار «ان‪‌.‬پي‪‌.‬آر»‪ ،‬مانند ده‌ها‬ ‫خبرنگار ديگري که در اين سال‌ها در ايران و خارج با او‬ ‫مصاحبه کرده‌اند‪ ،‬مرتب اين توضيح را مي‌دهد که «ميان‬ ‫يهوديت و صهيونيسم بايد تفاوت قائل شد‪».‬‬ ‫«صهيونيسم» در عبري به معني ملي‌گرايي قوم يهود‬ ‫است‬ ‫بسياري از ايرانيان يهودي به ملي‌گرايي قوم خود اعتقاد‬ ‫دارند اما در ايران از بيان آن خودداري مي‌کنند و تاکيد دارند‬ ‫اگر براي ايرانيان ملي‌گرايي ايراني يک افتخار است‪ ،‬چرا‬ ‫يهوديان بايد ملي‌گرايي خود را تکذيب کنند‪.‬‬ ‫دکتر مره صدق به اين امر که يهوديان با قابليت‌هاي‬ ‫حرفه‌اي و علمي در ايران امروز هنوز مي‌توانند به جامعه کمک‬ ‫کنند افتخار مي‌کند‪ ،‬اما هنوز شغل‌هاي دولتي به آنها داده‬ ‫نمي‌شود؛ حقيقتي که مره صدق با حجب و حياي ايراني از آن‬ ‫سخن مي‌گويد و تنها بيان مي‌کند که اميدوار است آن روز نيز‬ ‫برسد که يهوديان از مشاغل دولتي برخوردار شوند‪.‬‬ ‫به تازگي نيز شيخ علي يونسي‪ ،‬مشاور حسن روحاني‬ ‫رسمًا اعالم کرد دانش آموزان يهودي که در مدارس ديگر‬ ‫درس مي‌خوانند‪ ،‬مجاز هستند که شنبه‪ ،‬روز مقدس هفته براي‬ ‫يهوديان‪ ،‬به مدرسه نروند‪.‬‬ ‫خبرنگار «ان‪‌.‬پي‪‌.‬آر» در سفر به ايران و هنگام حضور در‬ ‫اصفهان‪ ،‬سري هم به کنيسه يهوديان شهر زده و زماني به‬ ‫آنجا رسيده که نماز بامدادي در جريان بود ‌ه است‪.‬‬ ‫به ‌نوشته اين خبرنگار آمريکايي‪ ،‬ايران با بسياري از‬ ‫جاذبه‌هاي تاريخي و مردم پرشورش‪ ،‬در دوره حسن روحاني‬ ‫در صدد جلب بيشتر گردشگر است؛ او بسياري از مردم ايران‬ ‫را مشتاق بهبود رابطه با آمريکا ديده است‪ ،‬ولي مي‌نويسد آنها‬ ‫نسبت به تحقق اين آرزو مردد هستند‪.‬‬ ‫مردي نسبتًا سالمند در اصفهان به اين خبرنگار نزديک‬ ‫شده و به انگليسي مي‌گويد‪ 20 ،‬سال در آمريکا زندگي کرده‬ ‫و شهروندي آمريکا را نيز دارد اما تصميم گرفته ‌است به‬ ‫ايران برگردد‪ .‬او خود را دانيل آينه‌سازان معرفي مي‌کند که‬ ‫قب ً‬ ‫ال ساکن نيويورک بوده است؛ خانواده آينه‌سازان از يهوديان‬ ‫اصفهان هستند‪.‬‬ ‫آقاي دانيل که براي عزاداري مرگ مادرش به اصفهان‬ ‫برگشته‪ ،‬در آمريکا زني براي همسري نيافته و حال در اصفهان‬ ‫در جستجوي ياري براي زندگي خود است اما به اين نتيجه‬ ‫رسيده که جامعه يهودي اصفهان به‌ شدت کوچک شده‌ است‪.‬‬ ‫خبرنگار «ان‪‌.‬پي‪‌.‬آر» در پايان مقاله خود اين‌گونه‬ ‫نتيجه‌گيري مي‌کند که در خاورميانه‌اي که امروزه با‬ ‫خشونت‌هاي مذهبي و عدم مدارا با اقليت‌هاي مذهبي روبه‌رو‬ ‫است‪« ،‬يهوديان ايران دارند به طور روزانه در برابر اين روند‬

‫مهلت قبول آگهي در‬ ‫«پرديس»بيستمين (‪ )20‬روز‬ ‫هر ماه مي‌باشد‪.‬‬


‫‪45‬‬

‫فستيوال نوروزي آتالنتا‬

‫فستيوال نوروزي امسال آتالنتا در روز يکشنبه‬ ‫‪ 15‬مارچ ‪ 2015‬در محل «‪Lanier Technical‬‬ ‫‪ »College‬برگزار مي‌شود‪ .‬با استفاده از اين فرصت‬ ‫مي‌توانيد تمام مايحتاج سفره نوروز و ديدوبازديدهاي‬ ‫نوروزي را فراهم کنيد‪ .‬اين برنامه از ساعت ‪ 10‬صبح‬ ‫آغاز شده و تا ‪ 4‬بعدازظهر ادامه خواهد داشت‪ .‬وروديه‬ ‫به اين فستيوال براي عموم رايگان مي‌باشد‪ .‬يادآوري‬ ‫مي‌شود که کليه عايدات اين فستيوال صرف کمک به‬ ‫نيازمندان خواهد شد‪.‬‬

‫جشن چهارشنبه‌سوري‬

‫به همت کانون ايرانيان آتالنتا مراسم امسال‬ ‫برگزاري جشن چهارشنبه‌سوري و پرش از روي‬ ‫آتش در غروب روز سه‌شنبه ‪ 17‬مارچ از ساعت ‪ 7‬الي‬ ‫‪ 10‬شب در رستوران ‪ Nemoe‬در نورکراس برگزار‬ ‫مي‌شود‪.‬‬

‫جشن نوروزي کانون ايرانيان‬

‫جشن نوروزي سال ‪ 1394‬از سوي کانون‬ ‫ايرانيان آتالنتا در «جورجيا تک بال روم» برگزار خواهد‬ ‫شد‪ .‬اين مراسم روز شنبه ‪ 21‬ماه مارچ از ساعت ‪ 7‬تا‬ ‫‪ 12‬شب در جورجياتک برگزار مي‌شود‪ .‬بليت‌هاي خود‬ ‫را مي‌توانيد فقط از طريق سايت کانون خريداري کنيد‪ .‬‬

‫بنياد خويي و مراسم روز جهاني زن‬

‫به دعوت بنياد اسماعيل خويي روز شنبه ‪ 7‬مارچ‬ ‫در ساعت ‪ 3‬بعدازظهر برنامه نمايش فيلم‪ ،‬سخنراني‬ ‫و شعرخواني با پانته‌آ بهرامي و مرضيه شاه بزاز‪ ،‬در‬ ‫دانشگاه اليف ساختمان «سي‌سي‌اي»‪ ،‬اتاق شماره‬ ‫‪ 125‬برنامه خواهند داشت‪ .‬موضوع سخنراني در مورد‬ ‫خشونت پنهان بر زنان و عادي‌سازي خشونت است‪.‬‬ ‫تلفن اطالعات اين برنامه ‪ )770( 846 - 0933‬اعالم‬ ‫شده است‪.‬‬

‫کالس‌هاي آموزش فارسي کانون‬ ‫ايرانيان آتالنتا‬

‫کالس‌هاي آموزش زبان فارسي کانون توسط‬ ‫مهندس توفيقيان صبح يکشنبه‌ها از ساعت ‪ 10‬و ‪30‬‬ ‫دقيقه برقرار است‪.‬‬ ‫براي کسب اطالعات بيشتر با شماره تلفن کانون يا‬ ‫وبسايت آن به آدرس اينترنتي ‪www.kanoon.info‬‬ ‫تماس بگيريد‪.‬‬ ‫‪:‬آدرس کانون‬ ‫‪3460 Chamblee Dunwoody Way‬‬ ‫‪Chamblee, GA 30341‬‬

‫فستيوال ايراني در پيدمانت پارک‬

‫برنامه امسال فستيوال ايراني در پيدمانت پارک‪ ،‬به‬ ‫همت کانون ايرانيان آتالنتا‪ ،‬در روز شنبه ‪ 4‬آپريل از‬ ‫ساعت ‪ 10‬صبح تا ‪ 6‬بعدازظهر با برگزاري مراسم‬ ‫جشن‪ ،‬رقص و ارايه غذاهاي متنوع ايراني همراه‬ ‫خواهد بود‪.‬‬

‫نمايش کمدي «خر تو خر»‬ ‫در آتالنتا‬

‫«موسسه پيرعلي» نمايش کمدي «خر تو خر» با بازي‬ ‫مرتضي عقيلي‪ ،‬قاسم گلي‪ ،‬بهار خادمي و شاهين‬ ‫جامعي را شنبه ‪ 18‬آپريل در سالن نمايش دبيرستان‬ ‫«درويد هيلز» در معرض تماشاي عالقمندان قرار‬ ‫مي‌دهد‪ .‬بليت اين برنامه از طريق فروشگاه‌هاي ايراني‬ ‫در دسترس است‪ .‬به آگهي اين برنامه در صفحات‬ ‫داخلي همين شماره «پرديس» توجه فرماييد‪.‬‬

‫بورس‌ها و کمک‌هزينه‌هاي تحصيلي‬ ‫«پويا»‬

‫انجمن متخصصين ايراني‪-‬آمريکائي (پويا) تعدادي‬ ‫بورس و کمک هزينه تحصيلي در اختيار دانشجويان‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫واجد شرايط قرار خواهد داد‪ .‬براي کسب اطالع‬ ‫بيشتر به سايت پويا به آدرس ‪pooia.com‬‬ ‫مراجعه فرمائيد‪.‬‬

‫فاکس تياتر‬

‫‪ 18‬فوريه تا ‪ 8‬مارچ‪ ،‬شوي برادوي «ويکد»‬ ‫‪ 13‬مارچ‪ ،‬جان ملنکمپ‬ ‫‪ 27‬مارچ‪ ،‬يازدهمين جشنواره ساالنه بلوز‬ ‫‪ 18‬آپريل‪ ،‬شوي کمدي جف فاکسورتي‬ ‫‪ 24‬آپريل‪ :‬کنسرت باب ديلن‬ ‫‪ 1‬مي‪ ،‬کنسرت استيو وينوود‬ ‫‪ 2‬مي‪ ،‬کنسرت زنان کلتيک‬ ‫براي کسب اطالعات بيشتر در مورد برنامه‌هاي‬ ‫اين نهاد و تهيه بليت مي‌توان با شماره تلفن‬ ‫‪ (800) 745-3000‬يا آدرس اينترنتي‬ ‫‪ www.ticketmaster.com‬تماس گرفت‪.‬‬

‫فيليپس ارينا‬

‫‪ 24‬مارچ‪ ،‬آريانا گرانده‬ ‫‪ 25‬مارچ‪ ،‬فليتوود مک‬ ‫‪ 11‬آپريل‪ ،‬جشنواره خنده‬ ‫‪ 13‬مي‪ ،‬بت ميدلر‬ ‫براي تهيه بليت با‪ (404) 878-3000‬تماس‬ ‫بگيريد‪.‬‬

‫جدول کالسيک‬ ‫افقي‪:‬‬ ‫‪ - 1‬توليد‪ ،‬تأسيس _ وسط هر چيز‪.‬‬ ‫‪ - 2‬خانم نويسنده جوان معاصر انگليسي که در کودکي‬ ‫فقر بسيار ديده و حتي به دبيرستان نيز نرفته است (يک‬ ‫نوک زبان عسل) _ کلرا‪.‬‬ ‫‪ - 3‬از هم رميدن _ چهارم _ نوشيدني يا طعام‪.‬‬ ‫‪ - 4‬خالص _ چوب نفيس _ خرس _ فروغ و روشني‪.‬‬ ‫‪ - 5‬تفريق _ چهار چشمي مواظب گل است! _ زيور و‬ ‫آرايش _ تو و داخل‪.‬‬ ‫‪ - 6‬او _ آدمکش _ نوعي جانور پستاندار با جثه‌اي‬ ‫درشت و شاخ‌هاي خميده _ مرگ از غصه‪.‬‬ ‫‪ - 7‬آفريننده و خالق _ لقب انگليسي _ دستگاه نمايش‬ ‫فيلم‪.‬‬ ‫‪ - 8‬از عناصر اربعه _ سر به هوا و وروجک _ گروه و باند‪.‬‬ ‫‪ - 9‬سنگ مرمر _ چرک بدن _ کالم و سخن _ ته‌نشين‬ ‫شونده‪.‬‬ ‫‪ - 10‬باريک و ظريف _ پرنده درون حليم! _ پرده و پوشش‪.‬‬ ‫‪ - 11‬پايان _ شتر مي‌مالد تا پارچه شود _ سختي و دردسر‪.‬‬ ‫‪ - 12‬اشاره به ذات باريتعالي _ زياد _ صفحه گردي که ميان‬

‫مجموعه عکس‌هاي خياباني «هلن لويت» از ‪10‬‬ ‫ژانويه تا ‪ 31‬مي‪.‬‬

‫اجاره دفتر در ساختمان کانون‬

‫کانون ايرانيان آتالنتا که به تازگي محل جديد‬ ‫خود را افتتاح کرده‪ ،‬اعالم داشته که هفت دفتر‬ ‫براي اجاره در اين ساختمان در اختيار دارد که‬ ‫به بهاي ماهانه ‪ 350‬تا ‪ 550‬دالر قابل اجاره‬ ‫است‪ .‬اين ساختمان داراي يک اتاق کنفرانس نيز‬ ‫هست‪ .‬عالقمندان مي‌توانند از طريق ايميل آقاي‬ ‫بهزاد کمپاني در اين مورد مذاکره کنند‪.‬‬ ‫‪bcompany@att.net‬‬

‫جدول اعداد‬

‫صندلي در يک سالن آرايش در آلفارتا‬ ‫(شاهراه ‪ 400‬خروجي ‪ )10‬براي کرايه‬ ‫موجود مي‌باشد‪ .‬داشتن مدارک آرايشگري‬ ‫الزم مي‌باشد‪.‬‬

‫‪)770( 751-0276‬‬

‫‪For Rent‬‬ ‫)‪(Queens, NY‬‬

‫‪Fully furnished Loft, includes‬‬ ‫‪all utilities, very short walk to the‬‬ ‫‪subwayaround the corner. Good‬‬ ‫‪references.‬‬

‫‪(347) 885-5303‬‬

‫ستون مهره‌ها جا دارد _ هزار کيلو‪.‬‬ ‫‪ - 13‬سخي و کريم _ يکدل و هماهنگ _ فيلگوش _ راحتي و آسايش‪.‬‬ ‫‪ - 14‬پاک از گناه _ مايه حيات _ مجرد نيست _ عقيده و نظر‪.‬‬ ‫‪ - 15‬اسب پيامبر اسالم _ روا و مباح _ ششم‪.‬‬ ‫‪ - 16‬شير بيشه _ رساله دکتري‪ ،‬تز‪.‬‬ ‫‪ - 17‬سلول و جرثومه _ فرزند زن يا مرد از همسر ديگر‪.‬‬

‫عمودي‪:‬‬

‫موزه آتالنتا‬

‫صندلي آرايشگاه‬ ‫براي کرايه‬

‫‪45‬‬

‫‪ 2‬رقمي‪:‬‬ ‫‪73 – 67 – 48 – 46 – 37 – 31 – 28 – 21 – 15 – 10‬‬ ‫– ‪.91 – 75‬‬ ‫‪ 3‬رقمي‪:‬‬ ‫‪– 467 – 439 – 431 – 384 – 291 – 251 – 148 -146‬‬ ‫‪816 – 765 – 745 – 651 – 612 – 547 – 517 – 491‬‬ ‫– ‪.914 – 912 – 908 – 854‬‬ ‫‪ 4‬رقمي‪:‬‬ ‫‪3256 – 3176 – 1834 – 1398 – 1360 – 1094‬‬ ‫– ‪4286 – 4098 – 3819 – 3512 – 3491 – 3259‬‬ ‫– ‪5194 – 5126 – 5084 – 4791 – 4765 – 4293‬‬ ‫– ‪6238 – 6075 – 5786 – 5738 – 5479 – 5389‬‬ ‫– ‪8275 – 8129 – 7859 – 7089 – 6725 – 6279‬‬ ‫– ‪– 9147 – 9143 – 8960 – 8795 – 8743 – 8562‬‬ ‫‪.9586 – 9561 – 9518 – 9210‬‬ ‫‪ 5‬رقمي‪:‬‬ ‫‪38425 – 34017 – 30976 – 30847 – 23419‬‬ ‫– ‪– 85349 – 83725 – 68173 – 58069 – 51038‬‬ ‫‪.86417 – 86152‬‬ ‫‪ 7‬رقمي‪:‬‬ ‫‪.6254819 – 4587629 – 3984752 – 3759281‬‬

‫‪ – 1‬شاخص گرافيک _ وسيله جا به جايي اجسام سنگين‪.‬‬ ‫‪ – 2‬درنگ _ به کار خفتن آيد‪.‬‬ ‫‪ – 3‬روز اول هفته _ نويد و مژده _ حاجت و ضرورت‪.‬‬ ‫‪ – 4‬از ادات استفهام _ لقب مردان _ مدرسه قديمي _ نوعي کفش‬ ‫پاشنه بلند‪.‬‬ ‫‪ – 5‬شب بلند سال _ مقصود و غايت _ سرگشته و حيران _ شکلک‬ ‫و اطوار‪.‬‬ ‫‪ – 6‬مکان _ خوش طالع و کامياب _ راغب و اميدوار‪.‬‬ ‫‪ – 7‬غده فوق کليه _ زينت و زيور _ دوستدار _ پرز‪.‬‬ ‫‪ – 8‬دلير و پر زور _ نوشابه قديمي _ آنچه مايه شکوه و افتخار شود‪.‬‬ ‫‪ – 9‬خشک _ توبه ‪ . . .‬مرگه! _ ماه _ هر جانور شبيه مار‪.‬‬ ‫‪ – 10‬بازداشتن _ به وجود آوردن فرزند‪ ،‬تولد _ آوردن‪.‬‬ ‫‪ – 11‬حرف ندا _ موجود زشت روي قصه‌ها _ نام قديمي سوريه _‬ ‫طول و کشيدگي‪.‬‬ ‫‪ – 12‬آبفشان مصنوعي _ حلوايي که با مغز گردو و يا بادام درست‬ ‫کنند _ موسيقي مکتوب‪.‬‬ ‫‪ – 13‬زادگاه نيما _ ضربه‌اي با پا _ شوم و نامبارک _ زبان تازي‪.‬‬ ‫‪ – 14‬گياه شيرين! _ سپاسگزار _ حيله _ درس نخوانده‪.‬‬ ‫‪ – 15‬نشانه تير _ فرمانروايي _ کنجد کوبيده‪.‬‬ ‫‪ – 16‬مرکز مجارستان _ به هم سوده شدن‪.‬‬ ‫‪ – 17‬مهرباني همراه با دلسوزي _ آبشش‪.‬‬


‫‪46‬‬

‫دالرهاي نفتي قاتل هويت‬ ‫مادريد و بارسلونا‬

‫بارسلونا درصدد تغيير نام ورزشگاه نيوكمپ است‪ .‬اين‬ ‫خبري است كه حسابي هواداران دوآتشه بارسلونا را تحت‬ ‫فشار قرار داده است‪ .‬ظاهرا شركت هواپيمايي قطر قصد‬ ‫دارد در قرارداد تجاري جديدي كه با باشگاه بارسلونا منعقد‬ ‫مي‌كند‪ ،‬نام خود را روي ورزشگاه نيوكمپ بگذارد‪.‬‬ ‫قرارداد تجاري اين شركت متمول قطري با باشگاه‬ ‫بارسلونا در سال ‪ 2016‬به پايان مي‌رسد و به زودي مذاكرات‬ ‫طرفين براي عقد قراردادي جديد آغاز خواهد شد‪ .‬در همين‬ ‫راستا‪ ،‬اكبر الباكر‪ ،‬مديرعامل شركت هواپيمايي قطر اعالم‬ ‫كرده كه امكان دارد در بخشي از قرارداد جديد‪ ،‬توافقاتي در‬ ‫خصوص اضافه شدن نام قطري‌ها به ورزشگاه نيوكمپ هم‬ ‫صورت بگيرد‪.‬‬ ‫طرفداران دو آتشه بارسلونا اعتقاد دارند اين روزها‬ ‫مديران باشگاهشان به هر طريقي مي‌خواهند به درآمد‬ ‫باشگاه اضافه كنند‪ .‬حتي اگر اين روش‌ها با رسوم و تاريخ‬ ‫ديرين اين باشگاه در منافات باشد‪ .‬براي اثبات اين ادعا‬ ‫كافي است به طرح جديد پيراهن بارسلونا در فصل آينده‬ ‫نگاهي بيندازيد‪ .‬در اين طرح براي نخستين بار راه راه‌هاي‬ ‫عمودي‪ ،‬به راه راه‌هاي افقي تبديل شده و اين تغيير مورد‬ ‫اعتراض هواداران اين تيم در داخل اسپانيا قرار گرفته است‪.‬‬ ‫جالب اينجاست كه اگر تغيير پيراهن اين تيم را از ديد‬ ‫اقتصادي بررسي كنيم متوجه اصل ماجرا مي‌شويم‪ .‬اين تغيير‬ ‫عالوه بر اينكه يك طرح جديد و نو را بر تن بازيكنان گران‬ ‫قيمت بارسا مي‌نشاند‪ ،‬تقاضاي خريد لباس باشگاه كاتاالني‬ ‫در سراسر دنيا را هم به طرز شگفت آوري افزايش مي‌دهد‪.‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫دليل هم ساده است‪ :‬لباس‌هاي‬ ‫گذشته كه راه راه‌هاي عمودي بر‬ ‫آنها حك شده بود ديگر كارايي‬ ‫ندارد و هواداران براي اينكه از‬ ‫قافله مد روز عقب نيفتند بايد به‬ ‫سراغ طرح جديد بيايند‪.‬‬ ‫در واقع از فصل آينده‬ ‫لباس‌هاي بارسا به دو قسمت‬ ‫تقسيم مي‌شود‪ :‬لباس‌هاي قديمي‬ ‫‌(راه راه عمودي) و لباس‌هاي جديد‬ ‫(راه راه افقي)‪ .‬اين يعني اينكه‬ ‫ديگر شما نمي‌توانيد با لباس دو‬ ‫سه فصل پيش كل فصل جديد را‬ ‫سر كني‪ .‬چون اختالف طراحي به قدري فاحش شده كه‬ ‫ناخودآگاه بايد به سمت خريد لباس جديد گام برداري‪.‬‬ ‫در اين ميان نبايد از ياد برد كه موج افزايش درآمد‬ ‫به هر طريق ممكن تنها در مرزهاي ايالت كاتالونيا محصور‬ ‫نمانده است‪ .‬رئالي‌هاي پايتخت نشين هم حاضر هستند‬ ‫مفاخر خود را با دالرهاي نفتي اعراب حاشيه خليج فارس‬ ‫طاق بزنند‪ .‬اخيرا روزنامه پرفروش «آ‪ .‬اس‪ ».‬اسپانيا گزارش‬ ‫داده که مديران باشگاه رئال مادريد با اسپانسر جديد خود‬ ‫بر سر تغيير نام ورزشگاه سانتياگو برنابئو به ابوظبي برنابئو‬ ‫به توافق رسيده‌اند‪ .‬ظاهرا‪ ،‬اماراتي‌ها كه حمايت مالي‬ ‫منچسترسيتي را هم بر عهده دارند موفق شده‌اند امتياز‬ ‫حق نامگذاري ورزشگاه برنابئو را در رقابت با ساير رقبا با‬ ‫قراردادي ‪ 20‬ساله در ازاي پرداخت رقم ساالنه ‪ 15‬ميليون‬ ‫پوند از آن خود كنند‪.‬‬ ‫البته اين تغيير نام تا زمان بازسازي اين ورزشگاه ‪81‬‬ ‫هزار نفري صورت نخواهد گرفت‪ .‬بر اين اساس قرار شده‬ ‫اماراتي‌ها بودجه بازسازي و تغيير مدل ورزشگاه سانتياگو‬ ‫برنابئو را نيز در اختيار مديران مادريد قرار دهند‪ .‬بد نيست‬ ‫بدانيد شركت‌هاي كوكاكوال و مايكروسافت هم خواهان‬ ‫كسب حق امتياز نامگذاري اين ورزشگاه بودند‪ ،‬اما بازي را‬ ‫به رقيب اماراتي باختند‪.‬‬ ‫در اين ميان البته اعراب هستند كه پيروز ميدان‬ ‫مي‌شوند‪ .‬آنها به مدد فروش گران نفت و گاز خود در دهه‬ ‫گذشته به ثروت‌هاي عظيمي ‌دست پيدا كرده‌اند و حاال‬ ‫مي‌خواهند دالرهاي نفتي خود را در ورزش هزينه كنند‪.‬‬ ‫حاال «قطر ايرويز» و «فالي امارات» اسپانسر اصلي‬ ‫تيم‌هاي اروپايي هستند و حداقل در هر ليگ معتبر اين قاره‬ ‫از يك تيم حمايت مالي مي‌كنند‪.‬‬ ‫حتي قرار است اسم ورزشگاه‌هاي مهم دنيا هم به اسم‬ ‫شهرها و كشورهاي عربي مزين شود‪ .‬همان طور كه دو سه‬ ‫فصلي است نام ورزشگاه آرسنال انگليس به امارات تغيير‬ ‫پيدا كرده است‪.‬‬

‫تيم ملي‌هاکي سالني ايران در ميان‬ ‫‪ 4‬تيم برتر جهان‬ ‫تيم ملي ‌‌هاکي داخل سالن ايران با‬ ‫راهيابي به جمع چهار تيم بر‌تر جام جهاني‬ ‫‪ 2015‬به ميزباني اليپزيک‪ ،‬در آلمان‪،‬‬ ‫شگفتي‌ساز اين دوره از رقابت‪‌‎‬ها لقب‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫ايران که در گروه نخست به مقام‬ ‫چهارم رسيده بود‪ ،‬ناگزير در مرحله حذفي‬ ‫بايد با تيم اول گروه «ب» روبه‌رو مي‌شد‪.‬‬ ‫عنوان بر‌تر گروه «ب» را روسيه به خود‬ ‫اختصاص داد تا در برابر ايران بايستد‪ .‬اين‬ ‫ع هاکي بازان‬ ‫مسابقه با نتيجه ‪ 8‬بر ‪ 5‬به نف ‌‬ ‫ايران به پايان رسيد تا در عين ناباوري‬ ‫کار‌شناسان‌ هاکي جهان‪ ،‬ايران در بين‬ ‫چهار تيم بر‌تر قرار بگيرند‪.‬‬ ‫تيم ملي ايران در نيمه نهايي با نتيجه ‪ 7‬بر ‪ 4‬به‬ ‫اتريش باخت‪ .‬اين دو تيم در مرحله گروهي نيز با هم‬ ‫بازي کردند که در آن مسابقه اتريشي‌ها ‪ 7‬بر ‪ 2‬برنده‬ ‫شده بودند‪ .‬بيرانوند و بهلولي زننده دو گل ايران بودند‪.‬‬

‫بيرانوند دو گل هم به آلمان زد‪ ،‬گرچه نتيجه نهايي ‪11‬‬ ‫بر ‪ 3‬به سود آلمان بود که ميزباني اين دوره از رقابت‌ها را‬ ‫هم برعهده دارد‪.‬‬ ‫ايران به عنوان تيم بر‌تر‌ هاکي داخل سالن آسيا‪ ،‬در‬ ‫ديگر بازي خود از مرحله گروهي موفق شد استراليا را ‪ 8‬بر‬

‫صعود ‪10‬‬ ‫پله‌اي‬ ‫تيم ملي‬ ‫فوتبال ايران‬ ‫در رده‌بندي‬ ‫فيفا‬ ‫تيم ملي فوتبال ايران ضمن حفظ رتبه نخست در جمع‬ ‫تيم‌هاي آسيايي‪ ،‬با ‪ 10‬پله صعود نسبت به ماه گذشته‪،‬‬ ‫در رده چهل و يکم رده‌بندي جهاني قرار گرفت‪ .‬تيم‌هاي‬ ‫مطرحي چون سوئد‪ ،‬نيجريه و کامرون پايين‌تر از ايران قرار‬ ‫دارند‪.‬‬ ‫ايرلند شمالي‪ ،‬ترکيه‪ ،‬اسلووني‪ ،‬مالي‪ ،‬آفريقاي جنوبي‪،‬‬ ‫مصر‪ ،‬پرو‪ ،‬زامبيا‪ ،‬آلباني‪ ،‬مونته نگرو‪ ،‬نروژ‪ ،‬بلغارستان‪،‬‬ ‫ارمنستان‪ ،‬هندوراس‪ ،‬پاراگوئه‪ ،‬آنگوال‪ ،‬مراکش‪ ،‬قبرس‪،‬‬ ‫مقدونيه و گرجستان هم از جمله تيم‌هايي هستند که از نگاه‬ ‫فيفا‪ ،‬رتبه‌اي پايين‌تر از ايران دارند‪.‬‬ ‫با توجه به برگزاري جام ملت‌هاي آسيا و آفريقا‪،‬‬ ‫پيش‌بيني مي‌شد تيم‌هاي اين دو قاره امتيازات بيشتري‬ ‫نسبت به ساير تيم‌هاي جهان کسب کنند که ديدارهاي‬ ‫کمتري برگزار کرده‌اند‪.‬‬ ‫ايران در ماه گذشته چهار پيروزي مقابل عراق در بازي‬ ‫دوستانه و سپس بحرين‪ ،‬قطر و امارات در جام ملت‌هاي‬ ‫آسيا کسب کرد‪ .‬بازي با عراق در مرحله يک چهارم نهايي‬ ‫به تساوي رسيد و ضربات پنالتي باعث شد عراق راهي نيمه‬ ‫نهايي شود‪.‬‬ ‫استراليا که براي اولين بار به عنوان قهرماني جام‬ ‫ملت‌هاي آسيا دست يافت‪ ،‬با ‪ 37‬پله صعود در رده چهارم‬ ‫آسيا و ‪ 63‬جهان قرار گرفته است‪.‬‬ ‫در رده‌بندي ‪ 10‬تيم برتر جهان‪ ،‬آلمان صدرنشين‬ ‫است‪ .‬آرژانتين‪ ،‬کلمبيا‪ ،‬بلژيک‪ ،‬هلند‪ ،‬برزيل‪ ،‬پرتغال‪ ،‬فرانسه‪،‬‬ ‫اروگوئه و اسپانيا در رده‌هاي بعدي هستند‪.‬‬ ‫در جمع تيم‌هاي آسيايي‪ ،‬کره جنوبي فيناليست جام‬ ‫ملت‌هاي آسيا پس از ايران قرار گرفته و ژاپن‪ ،‬استراليا‪،‬‬ ‫امارات‪ ،‬ازبکستان‪ ،‬چين‪ ،‬عمان‪ ،‬عراق و اردن هم به ترتيب‬ ‫سوم تا دهم هستند‪ .‬عراق نسبت به ماه قبل‪ 20 ،‬رده صعود‬ ‫داشته و امارات هم ‪ 14‬پله صعود کرده است‪.‬‬ ‫قطر ميزبان جام جهاني ‪ 2022‬که هر سه بازي خود‬ ‫‪ 5‬شکست دهد‪ .‬مسعود بهلولي ‪ 2‬گل‪ ،‬محسن بهلولي‪ ،‬بهداد‬ ‫بيرانوند‪ ،‬عباس آرويي و نويد طاهري‌راد (‪ 3‬گل)‪ ،‬زنندگان گل‬ ‫ايران در اين مسابقه بودند‪.‬‬ ‫ديدار ايران در برابر جمهوري چک با تساوي ‪ 3‬بر ‪ 3‬به‬ ‫پايان رسيد‪ .‬بيرانوند و محمد اثني‌عشري زننده دو گل ايران‬ ‫بودند اما حساس‌ترين گل را حميد نورانيان در آخرين‬ ‫دقيقه به ثمر رساند تا بازي مساوي شود‪ .‬گلي که اگر به‬ ‫ثمر نمي‌رسيد‪ ،‬جمهوري چک به جاي ايران راهي دور بعد‬ ‫مي‌شد‪.‬‬ ‫فدراسيون ‌هاکي ايران سال ‪ 1351‬و به دليل ميزباني‬ ‫بازي‌هاي آسيايي تاسيس شد‪ ،‬زيرا ايران اجازه نداشت‬ ‫بدون برخورداري از فدراسيون‪ ،‬تيمش را در مسابقات اين‬ ‫رشته شرکت دهد‪.‬‬ ‫اولين تيم زير نظر خداداد جاماسپيان تمريناتش را‬ ‫آغاز کرد‪ .‬نخستين مسابقه نيز بين تيم ملي و تيم اتباع‬ ‫خارجي مقيم تهران در سالن هفتم تير فعلي برگزار شد‪18 .‬‬ ‫نفر از اتباع کشورهاي هلند‪ ،‬آلمان‪ ،‬هندوستان و پاکستان در‬ ‫اين مسابقه شرکت داشتند‪.‬‬ ‫پاکستان‪ ،‬هند و کره جنوبي در‌ هاکي روي چمن آسيا‬ ‫بهترين‌ها به شمار مي‌روند‪ ،‬اما رقابت‌هاي نوپاي‌ هاکي‬ ‫داخل سالن آسيا‪ ،‬تا کنون چهار دوره به انجام رسيده و هر‬ ‫چهار مرتبه نيز ايران روي سکوي نخست ايستاده است‪.‬‬ ‫وضعيتي تقريبًا مشابه فوتبال که ايران برخالف چمن‪ ،‬مدت‌ها‬ ‫در داخل سالن‪ ،‬قدرت بي‌رقيب آسيا بود‪.‬‬

‫‪46‬‬

‫در جام ملت‌ها را باخت‪ ،‬سقوطي چشمگير داشت تا به رتبه‬ ‫نازل ‪ 109‬جهان بسنده کند‪ .‬اين تيم حاال در رده سيزدهم‬ ‫آسياست‪.‬‬ ‫گينه استوايي ميزبان جام ملت‌هاي آفريقا با ‪ 69‬پله‬ ‫صعود‪ ،‬مزد راهيابي به مرحله نيمه نهايي اين مسابقات را‬ ‫گرفت‪ .‬کنگو تيم سوم جام ملت‌هاي آفريقا هم موقعيت خود‬ ‫را ‪ 12‬رده ارتقا داده است‪.‬‬ ‫ساحل عاج قهرمان جام ملت‌هاي آفريقا حاال در جايگاه‬ ‫بيستم جهان است‪ .‬غنا هم که جام قهرماني را در ضربات‬ ‫پنالتي از دست داد‪ ،‬رتبه بيست و پنجم دنيا را به خود‬ ‫اختصاص داده است‪ .‬ليبي با ‪ 35‬پله سقوط‪ ،‬بيشترين نزول‬ ‫را در ماه گذشته فوتبال جهان داشت‪ .‬در رده آخر جدول‬ ‫تيم‌هاي سراسر جهان که با مشارکت ‪ 209‬کشور عضو فيفا‬ ‫شکل گرفته‪ ،‬بوتان بدون امتياز قرار دارد‪.‬‬ ‫شيلي و سوئد دو رقيب ايران در بازي‌هاي تدارکاتي‬ ‫پيش رو‪ ،‬به ترتيب در جايگاه چهاردهم و چهل و چهارم‬ ‫جهان هستند‪.‬‬

‫حسين عسکري‬ ‫دومين سهميه ايران براي‬ ‫المپيک ‪ 2016‬برزيل را‬ ‫به‌دست آورد‬

‫راه دوچرخه‌سواري ايران براي حضور در المپيک ‪2016‬‬ ‫ريو باز شد‪ ،‬آن هم با مدال طالي ارزشمندي که حسين‬ ‫عسکري گرفت‪.‬‬ ‫رکابزن ملي‌پوش ايران بار ديگر توانست بر بام آسيا‬ ‫بايستد‪ .‬او در رقابت‌هاي تايم تريل جاده مسافت ‪ 43‬کيلومتر‬ ‫موفق شد از رقباي خود پيشي بگيرد و مرد طاليي اين ميدان‬ ‫شود‪.‬‬ ‫قهرمان دوچرخه‌سواري آسيا حاال در آستانه دومين‬ ‫حضورش در بزرگ‌ترين رويداد ورزش دنيا‪ ،‬يعني بازي‌هاي‬ ‫المپيک قرار گرفته است‪ .‬عسکري پيش از اين براي‬ ‫نخستين بار جواز شرکت در بازي‌هاي المپيک ‪ 2008‬پکن را‬ ‫در دو رشته تايم‌تريل انفرادي و جاده به دست آورده بود‪ .‬او‬ ‫در پکن و در تايم‌تريل رده ‪ 34‬را به خود اختصاص داد و در‬ ‫مسابقات جاده پنجا ‌ه و يکم شد‪.‬‬ ‫افتخارآفريني دارنده مدال برنز بازي‌هاي آسيايي‬ ‫‪ 2014‬اينچئون در پيکارهاي قهرماني آسيايي ‪ 2015‬تايلند‬ ‫به همين‌جا ختم نشد و او مدال طالي رقابت‌هاي استقامت‬ ‫جاده در مسافت ‪ 130‬کيلومتر را هم از آن خود کرد‪.‬‬ ‫حسين عسکري حاال دومين ورزشکار ملي‌پوشي است‬ ‫که براي ورزش ايران سهميه بازي‌هاي المپيک ‪ 2016‬ريو را‬ ‫کسب کرده است‪ .‬پيش از او احسان روزبهاني‪ ،‬تنها لژيونر‬ ‫بوکس کشورمان اولين سهميه را به دست آورده بود‪.‬‬ ‫تيم‌هاي ملي ايران در رشته جاده و پيست در حالي‬ ‫در مسابقات قهرماني آسيايي تايلند شرکت کرده‌اند که با‬ ‫کسب سه مدال طال‪ ،‬چهار نقره و دو برنز بهترين نتيجه‬


‫‪47‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫تاريخ دوچرخه‌سواري را در اين رقابت‌ها بعد از انقالب به‬ ‫دست آورده‌اند‪.‬‬ ‫بعد از دو نشان طالي عسکري‪ ،‬بهنام خليلي‬ ‫خسروشاهي در رشته اسکرچ پيست به عنوان قهرماني‬ ‫دست يافت‪ .‬امير زرگري و آروين معظمي‌گودرزي در رشته‬ ‫مديسون‪ ،‬محمد چاييچي در رشته استقامت جاده (اميد)‪ ،‬امير‬ ‫کالهدوز در رشته تايم‌تريل جاده (اميد) و محمد گنج‌خانلو در‬ ‫رشته پيست (اميد) به عنوان نايب قهرماني رسيدند‪ .‬احسان‬ ‫ي در رشته يک کيلومتر پيست و محمد گنج‌خانلو در‬ ‫خادم ‌‬ ‫رشته تايم تريل جاده هم صاحب مدال برنز شدند‪.‬‬ ‫اما تيم‌ملي دوچرخه‌سواري جاده و پيست ايران در‬ ‫بخش بانوان تنها دو نماينده در رقابت‌هاي قهرماني آسيايي‬ ‫تايلند داشت که هر دوي اين رکابزنان ناکام شدند و‬ ‫نتوانستند کاري از پيش ببرند‪.‬‬ ‫در استقامت جاده‪ ،‬فروزان عبداللهي دهم شد و فاطمه‬ ‫هداوند در رده سيزدهم قرار گرفت‪ .‬‬

‫ساحل عاج براي‬ ‫دومين بار قهرمان جام‬ ‫ملت‌هاي آفريقا شد‬

‫تيم ملي فوتبال ساحل عاج با پيروزي مقابل غنا در‬ ‫ضربات پنالتي براي دومين بار قهرمان جام ملت‌هاي آفريقا‬ ‫شد‪.‬‬ ‫بوبکر باري با دفع يک پنالتي و به ثمر رساندن آخرين‬ ‫ضربه باعث شد ساحل عاج در نهايت با نتيجه ‪ 9‬بر ‪ 8‬مقابل‬ ‫غنا به پيروزي برسد و فاتح جام ملت‌‌هاي آفريقا شود‪.‬‬ ‫در ضربات پنالتي در حالي که بازيکنان ساحل عاج و‬ ‫غنا هر کدام دو ضربه پنالتي از دست داده بودند‪ ،‬دروازه‌بان‬ ‫ساحل عاج پس از مهار پنالتي بيرما رازاک همتاي غنايي‬ ‫خود‪ ،‬پشت توپ قرار گرفت و با گل کردن آخرين پنالتي‬ ‫باعث قهرماني اين تيم شد‪.‬‬ ‫ساحل عاج دو بار در سال‌هاي ‪ 2006‬و ‪ 2012‬به فينال‬ ‫جام ملت‌هاي آفريقا به فينال اين رقابت‌ها راه پيدا کرده بود‪،‬‬ ‫ولي هر دو بار مقابل مصر و زامبيا در ضربات پناالتي شکست‬ ‫خورده بود‪.‬‬ ‫غنا در طول ‪ 120‬دقيقه بازي بهتري از خود به نمايش‬ ‫گذاشت و ضربات بازيکنان اين تيم دو بار به تيرک دروازه‬ ‫ساحل عاج خورد و راهي به دروازه ساحل عاج پيدا نکرد‪.‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫‪ coachworldranking‬منتشرشده‪ ،‬ديه‌گو سيمئونه‪،‬‬ ‫سرمربي آرژانتيني اتلتيکومادريد و پپ گوارديوال‪ ،‬سرمربي‬ ‫اسپانيايي بايرن‌مونيخ به‌ترتيب در رده‌هاي دوم و سوم‬ ‫جاي دارند‪ .‬نکته جالب اينکه در اين رده‌بندي يورگن کلوپ‪،‬‬ ‫سرمربي جوان و آلماني بورسيادورتموند‪ ،‬که باوجود وضعيت‬ ‫نه‌چندان مطلوب تيمش در رقابت‌هاي اين فصل بوندس‌ليگا‪،‬‬ ‫همچنان در ميان ‪ 10‬مربي برتر باشگاهي جهان قرار دارد‪.‬‬ ‫رده‌بندي فعلي ‪ 10‬مربي باشگاهي برتر جهان به‌شرح‬ ‫زير است‪:‬‬

‫لنس آرمسترانگ به‬ ‫پرداخت ‪ 10‬ميليون دالر‬ ‫محکوم شد‬

‫آنچلوتي در صدر جدول‬ ‫بهترين مربيان باشگاهي‪،‬‬ ‫فرکي بهترين مربي ايراني‬

‫در رده‌بندي اعالم‌شده برترين مربيان باشگاهي جهان‪،‬‬ ‫سرمربي رئال‌مادريد در صدرجدول قرار دارد و حسين فرکي‬ ‫نيز بهترين مربي ايراني اين رده‌بندي است‪.‬‬ ‫در اين رده‌بندي که از سوي سايت‬

‫استفاده شده بود‪ ،‬شرکت بيمه را به پرداخت هفت و نيم‬ ‫ميليون دالر پاداش و خسارات به آرمسترانگ محکوم کرد‪.‬‬ ‫آرمسترانگ ‪ 42‬ساله در سال ‪ 2012‬از سوي آژانس‬ ‫ضد دوپينگ آمريکا به انجام پيشرفته‌ترين‪ ،‬حرفه‌اي‌ترين و‬ ‫موفق‌ترين دوپينگ تاريخ متهم شده بود‪.‬‬ ‫فدراسيون بين‌المللي دوچرخه سواري با تاييد حکم‬ ‫آژانس ضد دوپينگ آمريکا‪ ،‬هفت عنوان قهرماني تور دو‬ ‫فرانس و پس از آن کميته بين‌المللي المپيک هم مدال برنز‬ ‫المپيک سال ‪ 2000‬را از او پس گرفتند‪.‬‬

‫دونده ماراتون ‪ 50‬متر آخر‬ ‫را چهار دست‌و پا رفت‬

‫کارلو آنچلوتي‪ ،‬سرمربي رئال‌مادريد‪ ،‬ديه‌گو سيمئونه‪،‬‬ ‫سرمربي اتلتيکومادريد‪ ،‬پپ گوارديوال‪ ،‬سرمربي بايرن‌مونيخ‪،‬‬ ‫اوناي امري‪ ،‬سرمربي سويا‪ ،‬لوييز انريکه‪ ،‬سرمربي بارسلونا‪،‬‬ ‫حورحه حسوس‪ ،‬سرمربي بنفيکا‪ ،‬حوزه مورينيو‪ ،‬سرمربي‬ ‫چلسي‪ ،‬لورن بالن‪ ،‬سرمربي پاري ‌سن‌ژرمن‪ ،‬آرسن ونگر‪،‬‬ ‫سرمربي آرسنال و يورگن کلوپ‪ ،‬سرمربي بورسيادورتموند‪.‬‬ ‫در اين رده‌بندي سه‌مربي ايراني نيز حضور دارند که‬ ‫عبارتند از‪ :‬حسين فرکي‪ ،‬سرمربي سپاهان‪ ،‬امير قلعه‌نويي‪،‬‬ ‫سرمربي استقالل و افشين قطبي‪ ،‬سرمربي پيشين شيميزو‬ ‫ن تيم است‪.‬‬ ‫اس‌پالس ژاپن که در حال‌حاضر بدو ‌‬ ‫نکته جالب اينکه حسين فرکي‪ ،‬سرمربي باشگاه‬ ‫سپاهان‪ ،‬نسبت ‌به رده‌بندي آخر اين سايت ‪ 14‬پله صعود‬ ‫کرده و از رده ‪ 240‬به رده ‪ 226‬رسيده است‪ .‬امير قلعه‌نويي‬ ‫ت به رده‌بندي قبلي يک ‌پله صعود کرده و به رده ‪565‬‬ ‫نسب ‌‬ ‫آمده و افشين قطبي باوجود آنکه بدون‌تيم است‪ 10 ،‬پله باال‬ ‫آمده و در رده ‪ 670‬ايستاده است‪.‬‬

‫لنس آرمستراگ بايد ‪ 10‬ميليون دالر به عنوان خسارت‬ ‫به شرکت بيمه «اس سي اي پروموشن» پرداخت کند‪ .‬او‬ ‫در سال ‪ 2006‬پس از هفتمين قهرماني در مسابقات تور‬ ‫دو فرانس هفت و نيم ميليون دالر از اين شرکت دريافت‬ ‫کرده بود‪.‬‬ ‫آرمسترانگ در گفتگويي با اپرا وينفري در سال ‪2012‬‬ ‫به دوپينگ اعتراف کرد‪ .‬فدراسيون بين‌المللي دوچرخه‬ ‫سواري پيش از آن هفت عنوان قهرماني تور دو فرانس او‬ ‫را پس گرفته بود‪.‬‬ ‫شرکت مزبور در سال ‪ 2004‬و پس از ششمين قهرماني‬ ‫آرمسترانگ و انتشار اخباري در مورد احتمال استفاده از مواد‬ ‫نيرو زا توسط او‪ ،‬از پرداخت پاداش به آرمسترانگ خوداري‬ ‫کرد ولي اين دوچرخه سوار با شکايت از اين شرکت به‬ ‫دادگاه حکميت در داالس شکايت کرد و دادگاه در نهايت‬ ‫به دليل اينکه در قرارداد دو طرف از واژه «قهرمان رسمي»‬

‫‪47‬‬

‫يک دونده کنيايي که در مسابقه دو ماراتون در شهر‬ ‫آستين آمريکا شرکت کرده بود‪ 50 ،‬متر مانده به خط پايان‬ ‫به زمين افتاد و نتوانست سرپا به مسابقه ادامه دهد‪ ،‬ولي‬ ‫ترجيح داد همچنان در رقابت حضور داشته باشد و بقيه‬ ‫مسير را چهار دست و پا طي کند‪.‬‬ ‫هيوون انگتيک ‪ 29‬ساله که تا پيش از حادثه نفر اول‬ ‫مسابقه بود‪ ،‬نتوانست تا خط پايان روي پاي خود بايستد‪،‬‬ ‫هرچند بعد از آن هم حاضر نشد روي ويلچري که امدادگران‬ ‫ي باشد که از خط‬ ‫برايش بردند‪ ،‬بنشيند‪ .‬او توانست نفر سوم ‌‬ ‫پايان عبور کرد‪.‬‬

‫کرد و براي اين تيم ‪ 11‬گل به ثمر رساند و در نهايت به‬ ‫صورت توافقي از اين تيم جدا شد‪.‬‬ ‫مهاجم تيم چارتون انگلستان که شايعاتي در مورد‬ ‫عالقه پرسپوليس براي به خدمت گرفتن او منتشر شده بود‪،‬‬ ‫م قطري و يک تيم بلژيکي هم‬ ‫پيشنهادهاي ديگري از چند تي ‌‬ ‫داشت ولي در نهايت با الوکره به توافق رسيد‪.‬‬ ‫هفت بازيکن ايراني در حال حاضر در تيم‌هاي مختلف‬ ‫ليگ ستارگان قطر عضويت دارند‪ ،‬پژمان منتظري در‬ ‫ام‌صالل‪ ،‬جالل حسيني و مجتبي جباري در االهلي‪ ،‬اشکان‬ ‫دژاگه در العربي و مهرداد پوالدي‪ ،‬مسعود شجاعي و علي‬ ‫جوکار در الشحانيه‪.‬‬

‫پايان رياست حسين‬ ‫رضازاده بر فدراسيون‬ ‫وزنه‌برداري‬

‫منچستر‌سيتي با ‪100‬‬ ‫ميليون پوند خواهان به‬ ‫خدمت گرفتن سوارز است‬

‫باشگاه منچسترسيتي انگلستان در نظر دارد با ارائه‬ ‫پيشنهادي ‪ 100‬ميليون پوندي «لوييس سوارز» را از‬ ‫بارسلونا به خدمت بگيرد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري مهر‪ ،‬مهاجم اروگوئه‌اي تيم‬ ‫فوتبال بارسلونا در بازي با منچسترسيتي در چارچوب‬ ‫رقابتهاي ليگ قهرمانان موفق شد دو گل وارد دروازه تيم‬ ‫ليگ برتري کند‪.‬‬ ‫روزنامه «ديلي ميل» گزارش داده که اوضاع براي سوارز‬ ‫آنطور که بايد در بارسلونا به خوبي پيش نرفته است و‬ ‫منچسترسيتي در نظر دارد اين مهاجم گلزن را با پيشنهادي‬ ‫‪ 100‬ميليون پوندي به ليگ برتر بازگرداند‪.‬‬ ‫سوارز از سال ‪ 2011‬تا ‪ 2014‬عضو تيم ليورپول بود و‬ ‫در ‪ 110‬بازي‪ 69 ،‬گل براي اين تيم به ثمر رساند‪.‬‬

‫رضا قوچان‌نژاد به الوکره‬ ‫قطر پيوست‬ ‫رضا قوچان‌نژاد مهاجم تيم چارتون انگلستان که به‬ ‫صورت قرضي نيم فصل اول براي باشگاه الکويت بازي کرده‬ ‫بود‪ ،‬با امضاي قراردادي يک ساله به الوکره قطر پيوست‪.‬‬ ‫قوچان‌نژاد که در نيم فصل اول براي تيم الکويت بازي‬

‫محمود گودرزي وزير ورزش و جوانان‪ ،‬با پايان دادن به‬ ‫دوران رياست حسين رضازاده‪ ،‬حکم سرپرستي سيدحسن‬ ‫طباطبايي مدير مجموعه شهيد کشوري را براي فدراسيون‬ ‫وزنه‌برداري صادر کرده است‪.‬‬ ‫اين تغيير پس از ماه‌ها کشمکش بين وزارت ورزش‬ ‫و رضازاده اتفاق افتاد‪ .‬وزارتخانه از رضازاده خواسته بود‬ ‫به دليل دو شغله بودن‪ ،‬يا از شوراي شهر استعفا بدهد يا‬ ‫فدراسيون وزنه‌برداري‪ .‬رضازاده هم معتقد بود عضويت در‬ ‫شوراي شهر‪ ،‬شغل محسوب نمي‌شود‪.‬‬ ‫عکس قضيه هم صادق بود‪ .‬محمد جواد کوليوند نايب‬ ‫رييس کميسيون شوراها اعالم کرد رياست فدراسيون‌ها‬ ‫شغل محسوب نمي‌شود‪ .‬موضوعي که عليرضا دبير ديگر‬ ‫ورزشکار عضو شوراي شهر هم تاييد کرده و گفته رضازاده‬ ‫مي‌تواند به مسئوليت خود در فدراسيون ادامه دهد‪.‬‬ ‫شغل نبودن اين دو مسئوليت حساس‪ ،‬به آن معناست‬ ‫که حسين رضازاده با وجود نمايندگي در شوراي شهر‬ ‫تهران و رياست فدراسيون وزنه‌برداري که هر دو مسئوليتي‬ ‫وقت‌گير‪ ،‬مهم و پر دغدغه هستند‪ ،‬فردي بيکار محسوب‬ ‫مي‌شود که بايد در جستجوي شغل باشد!‬ ‫وزارت ورزش پس از به نتيجه نرسيدن مذاکرات‪،‬‬ ‫سرانجام راي به انتخاب گزينه‌اي جديد داد‪ .‬سيدحسن‬ ‫طباطبايي درباره اين تغيير به خبرگزاري‌ها گدت‪« ،‬رضازاده‬ ‫قهرمان ملي است و بنده نيز از طرف وزارت ورزش مامور‬ ‫هستم مجمع انتخاباتي را برگزار کنم و تا آن زمان در خدمت‬ ‫خانواده وزنه‌برداري خواهم بود‪ .‬هيچ برنامه‌اي هم براي‬ ‫ماندن در فدراسيون وزنه‌برداري ندارم‪».‬‬ ‫حسين رضا‌زاده حاضر به تاييد اين جابه‌جايي نشده‬ ‫و گفته است که بر اساس نام ‌ه سازمان بازرسي حضور در‬ ‫فدراسيون شغل محسوب نمي‌شود‪ .‬پس ديگر صحبتي باقي‬ ‫نمي‌ماند‪ .‬در قزاقستان شاهد بوديد رئيس فدراسيون جهاني‬ ‫چگونه مرا تحويل مي‌گرفت‪ .‬چه در فدراسيون و چه در شورا‬ ‫هدفي جز خدمت ندارم و در هر دو مورد اين موضوع را ثابت‬ ‫کرده‌ام‪.‬‬ ‫رضازاده که قهرمان سابق المپيک است‪ ،‬تاکيد کرد در‬ ‫دوران مديريتش در تمام رده‌هاي سني موفق بوده‌اند‪ .‬او‬


‫‪48‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫گفت‪ ،‬جو‌سازي‌ها را ببينيد که چگونه اين رشته را اذيت مي‌کنند‪ .‬اين در حالي است‬ ‫که جمعي از وزنه برداران مطرح جهان و المپيک‪ ،‬طي دوران مديريت رضازاده يا‬ ‫از تمرينات کناره‌گيري کرده‌اند يا از طرف فدراسيون کنار گذاشته‌اند‪ .‬تعدادي‬ ‫از منتقدان سرشناس فدراسيون‪ ،‬همشهريان خود رضازاده هستند که اغلب در‬ ‫سنگين وزن رقابت مي‌کنند‪ .‬از سعيد علي حسيني و سجاد انوشيرواني گرفته تا‬ ‫سعيد محمدپور‪.‬‬ ‫همزمان با ماجراي تغيير رييس فدراسيون وزنه‌برداري‪ ،‬نامه‌اي از تاماش‬ ‫آيان رييس فدراسيون جهاني منتشر شده که در آن حمايت خود را از رضازاده‬ ‫اعالم کرده است‪.‬‬ ‫وزير ورزش اظهارات تاماش آيان را نامناسب دانسته و گفته است‪ ،‬متاسفانه‬ ‫در امور داخلي دخالت کرده است‌‪ .‬او در نامه خواسته که در صندوق آرا دست‬ ‫برده شده و رضازاده حمايت شود و همچنين رقباي او حذف شوند که پيشنهاد‬ ‫مناسبي نيست‪ .‬من اين موضوع را نمي‌پسندم و محکوم مي‌کنم‪ .‬ما طبق قانون‬ ‫عمل مي‌کنيم‪.‬‬ ‫محمود گودرزي با اشاره به انتخابات آتي اين فدراسيون گفت‪ ،‬رضازاده اگر‬ ‫مي‌خواهد در فدراسيون باشد بايد از شورا استعفا بدهد و اگر تمايل دارد در شورا‬ ‫باشد‪ ،‬ديگر نمي‌تواند در انتخابات فدراسيون شرکت کند و اگر بخواهد در هر دو‬ ‫جا باشد‪ ،‬از حضورش در انتخابات جلوگيري مي‌شود‪.‬‬

‫برگزاري جام جهاني‬ ‫فوتبال قطر‬ ‫در زمستان‬ ‫آنچنان که مقامات فدراسيون جهاني‬ ‫فوتبال (فيفا) اعالم کرده‌اند‪ ،‬هياتي مرکب‬ ‫از نمايندگان فيفا‪ ،‬فدراسيون‌هاي قاره‌اي و‬ ‫ليگ‌ها و باشگاه‌هاي گران‌قيمت‪ ،‬پس از شش‬ ‫ماه بحث و تبادل نظر به اين نتيجه رسيده که‬ ‫مناسب‌ترين زمان براي برگزاري جام جهاني‬ ‫در قطر ماه‌هاي نوامبر و دسامبر ‪ 2022‬است‪.‬‬ ‫بر اساس گزارش خبرگزاري فرانسه‪ ،‬قرار است سوت آغازين اين رقابت‌ها‬ ‫در روز ‪ 26‬نوامبر به صدا درآيد و بازي پاياني نيز در روز ‪ 23‬دسامبر برگزار شود‪.‬‬ ‫مقامات فيفا گفته‌اند که گزينه‌هاي پيشنهادي ديگر‪ ،‬از جمله ژانويه تا فوريه‬ ‫و آپريل تا ماه مي‪ ،‬همه با مشکالت زيادي همراه بوده‌اند‪ .‬مهم‌ترين مشکل در‬ ‫زمستان ‪ 2022‬المپيک زمستاني به‌شمار مي‌رود که قرار است در دو ماه ژانويه و‬ ‫فوريه برگزار شود‪ .‬ماه آپريل نيز با ماه رمضان برخورد خواهد کرد‪.‬‬ ‫جروم والکه‪ ،‬دبير کل فيفا تاکيد کرد که مابقي پيشنهادها براي زمان برگزاري‬ ‫جام جهاني نيز نقاط مثبت و منفي زيادي داشتند‪ ،‬اما به گفته او‪ ،‬ماه‌هاي نوامبر و‬ ‫دسامبر بهترين راه حل بوده‌اند‪.‬‬ ‫برخي همکاران بلندپايه فيفا مانند فرانس بکن باوئر مدت‌هاست که بر تغيير‬ ‫تاريخ برگزاري مسابقات به دليل گرماي طاقت فرساي قطر در تابستان تاکيد‬ ‫مي‌ورزند‪ ،‬اما از آنجايي که عالئق گوناگون و منافع ميليارد يورويي پشت جام‬ ‫جهاني خوابيد‌ه‌اند‪ ،‬جابجايي تاريخ مسابقات کار آساني نبود‪.‬‬ ‫بالتر رئيس فيفا که مدت‌ها در اين مورد تالش چشم‌گيري نکرده بود‪ ،‬اکنون‬ ‫خود را مبتکر تغيير تاريخ برگزاري بازي‌ها و انتقال آن به ماه‌هاي نوامبر و دسامبر‬ ‫معرفي کرده است‪.‬‬ ‫تغيير زمان برگزاري جام جهاني قطر از تابستان به زمستان تنها به نفع‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫بازيکن‌ها خواهد بود‪ ،‬زيرا دماي قطر در زمستان حدود ‪ 25‬درجه سانتي‌گراد (حدود‬ ‫‪ 77‬درجه فارنهايت) است‪ .‬رستوران‌ها و کافه‌هاي اروپايي هم از اين اقدام سود‬ ‫خواهند بود‪ ،‬زيرا با پخش بازي‌ها بر صفحه تلويزيون يا پرده‪ ،‬مشتريان بيشتري‬ ‫جلب خواهند کرد‪.‬‬ ‫در مقابل‪ ،‬کافه‌هاي تابستاني اروپايي که امکان نشان‌دادن بازي‌ها بر پرده و‬ ‫در هواي آزاد را دارند ضرر خواهند کرد‪.‬‬ ‫البته بازندگان بزرگ‌تر تغيير تاريخ جام جهاني‪ ،‬باشگاها و ليگ‌هاي اروپا‬ ‫هستند‪ ،‬زيرا بخش قابل توجهي از مسابقات آن‌ها در ماه‌هاي نوامبر و دسامبر‬ ‫برگزار ‌مي‌شود‪ .‬به همين دليل آن‌ها از فيفا خواسته‌اند‪ ،‬به باشگا‌ه‌هايي که متضرر‬ ‫مي‌شوند‪ ،‬خسارت بپردازد‪ ،‬خواسته‌اي که فيفا با آن مخالفت کرده است‪.‬‬

‫ايران در جام جهاني کشتي فرنگي‬ ‫سوم شد‬ ‫تيم ملي کشتي فرنگي‬ ‫ايران با حمايت بيش‬ ‫از ‪ 6‬هزار تماشاگر‬ ‫ترکيه را شکست داد‬ ‫و بر سکوي سوم جام‬ ‫جهاني ايستاد‪.‬‬ ‫به گزارش ايسنا‪،‬‬ ‫مسابقه رده بندي‬ ‫جام جهاني کشتي‬ ‫فرنگي بين ايران و‬ ‫ترکيه برگزار شد که‬ ‫ملي پوشان ايران با‬ ‫حمايت و حضور خوب‬ ‫تماشاگران در سالن ‪ 12‬هزار نفري موفق شدند ترکيه را ‪ 6‬بر ‪ 2‬شکست دهند و‬ ‫بر سکوي سوم جام جهاني بايستند‪.‬‬ ‫محسن حاجي پور‪ ،‬افشين بيابانگرد‪ ،‬پيام بويري‪ ،‬حبيب‌اهلل اخالقي‪ ،‬داود عابدين‬ ‫زاده و مهدي علياري شش برد ايران را رقم زدند و يوسف اخباري بهمراه بهنام‬ ‫مهديزاده کشتي را به رقيبان واگذار کردند‪.‬‬

‫ليگ قهرمانان آسيا؛‬ ‫آينه‌اي مقابل فوتبال ايران‬

‫تيم‌هاي فوتبال پرسپوليس تهران‪ ،‬نفت تهران‪ ،‬فوالد خوزستان و‬ ‫تراکتورسازي تبريز در دور اول از مرحله گروهي ليگ قهرمانان آسيا به ميدان‬ ‫رفتند و فقط پرسپوليس توانست حريف خود را از پيش رو بردارد‪.‬‬ ‫در چهار ديدار نمايندگان ايران در دور هفته نخست‪ ،‬فقط يک سوم امتيازات‬ ‫ممکن کسب شد‪ .‬تيم‌هاي ايراني از دو بازي خارج از خانه نيز نصيبي جز شکست‬ ‫نبردند‪ .‬نتايجي که کنار عملکرد ساليان قبل باشگاه‌هاي ايراني در ليگ قهرمانان‬ ‫آسيا‪ ،‬بيانگر وضعيت ليگ فوتبال ايران و کيفيت فني در قياس با ساير کشورهاي‬ ‫غرب آسياست‪.‬‬ ‫ليگي که با وجود حضور ايران در جام جهاني نيز نتوانست حتي يک بازيکن را‬ ‫روانه باشگاه‌هاي اروپايي کند‪ .‬مشکالت مالي باشگاه‌ها از زبان مديرعامل‪ ،‬مربي و‬ ‫بازيکنان همه روزه در خبرگزاري‌ها منعکس مي‌شود‪.‬‬ ‫باشگاه‌هاي ديگري هم در جهان هستند که با بحران مالي مواجه مي‌شوند‬ ‫و چنين معضلي فقط مختص ايران نيست‪ .‬اما تنها ليگ حرفه‌اي جهان که بحث‬ ‫نداشتن کرايه خانه‪ ،‬وجه دستي گرفتن از دوستان‪ ،‬جيب خالي‪ ،‬شرمندگي مقابل‬

‫‪48‬‬

‫همسر و موضوعاتي مشابه در رسانه‌هاي آن کشور شده‪ ،‬ايران است‪.‬‬ ‫بي اعتمادي باشگاه‌ها به سالمت تصميمات انضباطي فدراسيون‪ ،‬سوء‌ظن به‬ ‫اغلب داوري‌ها‪ ،‬خالي بودن سکوها حتي در مسابقات تيم‌هاي صدرنشين‪ ،‬کيفيت‬ ‫غيراستاندارد اغلب زمين‌ها‪ ،‬تمرد صداوسيما از انجام تعهدات مالي‌اش در قبال‬ ‫فدراسيون‪ ،‬ورود بازيکنان بي کيفيت خارجي‪ ،‬همچنين نقش پر رنگ واسطه‌هايي‬ ‫که با حمايت برخي مسئولين فدراسيون فعاليت مي‌کنند‪ ،‬از جمله مشکالت ليگ‬ ‫برتر فوتبال ايران است که مانع از افزايش کيفيت آن مي‌شود‪.‬‬ ‫اولين بازي تيم‌هاي ايراني را نفت در تاشکند انجام داد‪ .‬صدرنشين ليگ‬ ‫برتر در شرايطي که پاختاکور ازبکستان ‪ 10‬نفره شده بود‪ ،‬با اشتباه دروازه‌بان و‬ ‫مدافعان خود دو بار دروازه‌اش باز شد و بانتيجه ‪ 2‬بر ‪ 1‬شکست خورد‪ .‬اين اولين‬ ‫بازي گروه ‪ B‬بود‪ .‬از همين گروه العين امارات و الشباب عربستان به تساوي بدون‬ ‫گل رسيدند‪.‬‬ ‫از جمله اتفاقات عجيب در باشگاه نفت اين بود که شب سفر به ازبکستان‪،‬‬ ‫مرتضي پورعلي گنجي ستاره نفت از اين تيم جدا شد تا راهي ليگ چين شود‪ .‬در‬ ‫شرايطي که نفتي‌ها هم در ليگ برتر‪ ،‬هم ليگ قهرمانان و هم فينال جام حذفي به‬ ‫او احتياج داشتند اما مشکالت مالي سبب شد ستاره خود را بفروشند‪ .‬مشکالت‬ ‫مالي در تيمي‌که عنوان «نفت» را يدک مي‌کشد!‬ ‫دومين نماينده ايران‪ ،‬غيرقابل پيش‌بيني‌ترين نتيجه را به دست آورد‪.‬‬ ‫پرسپوليس که به باختن عادت کرده بود‪ ،‬سه گل به تيم بين‌المللي لخويا زد که‬ ‫حتي خوش‌بين ترين هوادار سرخپوشان نيز تصور چنين نتيجه‌اي را نداشتند‪.‬‬ ‫همين موضوع و کاهش سطح انتظارات باعث شد تا پرسپوليس به دور از‬ ‫هيجانات معمول در چنين بازي‌هايي‪ ،‬يکي بهترين نمايش‌هايش طي سال‌هاي‬ ‫اخير را ارائه کند‪.‬‬ ‫بازي دوم اين گروه نيز برنده‌اي نداشت و النصر عربستان و بنيادکار ازبکستان‬ ‫به تساوي يک بر يک رسيدند‪ .‬حاال شاگردان حميد درخشان صدرنشين هستند‪.‬‬ ‫سومين نماينده ايران فوالد خوزستان بود که مقابل السد قطر ايستاد؛ دو تيم‬ ‫در اهواز به تساوي بدون گل رسيدند‪ .‬السد در اين بازي گرافيته آقاي گل سابق‬ ‫بوندس ليگا را جايگزين رائول گونزالز کرده بود که در ‪ 37‬سالگي راهي نيويورک‬ ‫شده است‪ .‬فوالد هم در نيم فصل‪ ،‬ترکيب خود را با افزودن بازيکناني مثل محسن‬ ‫مسلمان‪ ،‬آلويز نانگ و محمد قاضي تقويت کرد‪.‬‬ ‫تربيت بدني ستاد مشترک نيروهاي مسلح به فوالد اجازه نداد از ستاره خود‬ ‫سروش رفيعي در اين بازي استفاده کند‪ .‬تصميمي‌که درباره ساير بازيکنان سرباز‬ ‫هم اعمال شده و با توجه به شرايط سخت فوتبال حرفه‌اي‪ ،‬دور بودن آنها از‬ ‫ميادين باعث نزول چشمگيرشان خواهد شد و شايد سال آينده پس از بازگشت به‬ ‫فوتبال‪ ،‬هرگز نتوانند به دوران اوج خود بازگردند‪.‬‬ ‫با اخراج مهدي بدرلو‪ ،‬فوالد دقايقي از بازي را ‪ 10‬نفره دنبال کرد و سرانجام‪،‬‬ ‫توپي از خط دروازه‌ها نگذشت‪ .‬ديدار دوم گروه ‪ C‬بين الهالل عربستان و لکوموتيو‬ ‫تاشکند با نتيجه ‪ 3‬بر يک به سود تيم پرسابقه عربستاني به پايان رسيد‪.‬‬ ‫چهارمين نماينده ايران تراکتورسازي تبريز بود که در تاشکند به ديدار نسف‬ ‫قرشي رفت‪ .‬اين تيم با گل ادينيو آقاي گل برزيلي ليگ برتر ايران يک بر صفر‬ ‫پيش افتاد‪ .‬ضربه سر هوشمندانه ادينيو به دور از دست‌هاي سنگربان حريف به‬ ‫تور چسبيد‪ .‬اما در ادامه بازي‪ ،‬دو گل وارد دروازه حامد لک شد تا توني اوليويرا‬ ‫سرمربي پرتغالي تراکتورسازان اولين بازي در ليگ قهرمانان ‪ 2015‬آسيا را با‬ ‫شکست سپري کند‪.‬‬ ‫ديدار دوم گروه ‪ D‬بين دو باشگاه همنام برگزار شد که اکثر کشورهاي عربي‪،‬‬ ‫تيمي‌به همين نام دارند‪ .‬االهلي امارات و االهلي عربستان پرگل‌ترين بازي از هفته‬ ‫نخست ليگ قهرمانان را رقم زدند و به تساوي ‪ 3‬بر ‪ 3‬رسيدند‪.‬‬


‫‪49‬‬

‫‪March 2015‬‬

‫‪49‬‬

‫اسفند ‪1393‬‬

‫هر زمينه هنري بدرخشد؛ اما همکاري با او در‬ ‫يک گروه‪ ،‬بسيار سخت و ناخوشايند است‪.‬‬

‫طبق طالع‌بيني چيني سال‌ها به نام حيوانات نام‬ ‫مي‌گيرند‪ .‬در زير جدولي از سال‌ها (خورشيدي)‬ ‫و حيوان منطبق با آن آورده شده است‪.‬‬

‫رابطه عاطفي زن متولد سال بز با‬ ‫سال‌هاي ديگر‬

‫موش‪:‬‬

‫موش‬

‫متولدين سال‌هاي‪،1291 ،1279 :‬‬ ‫‪،1363 ،1351 ،1339 ،1327 ،1315 ،1303‬‬ ‫‪ ،1387 ،1375‬و ‪....‬‬

‫اگر موش پولدار باشد‪ ،‬بز راضي خواهد‬ ‫بود؛ اما موش از اينکه آزادي و اختيارش سلب‬ ‫شده‪ ،‬ناراحت خواهد بود‪.‬‬

‫متولدين سال‌هاي‪،1292 ،1280 :‬‬ ‫‪،1364 ،1352 ،1340 ،1328 ،1316 ،1304‬‬ ‫‪ ،1388 ،1376‬و ‪.....‬‬

‫گاو نمي‌تواند با تخيالتش زندگي کند و‬ ‫هرگز تحمل شاخ خوردن از بز را ندارد‪ .‬اين دو‬ ‫در کنار هم خوشبخت نخواهند شد‪.‬‬

‫متولدين سال‌هاي‪،1293 ،1281 :‬‬ ‫‪،1365 ،1353 ،1341 ،1329 ،1317 ،1305‬‬ ‫‪ ،1389 ،1377‬و ‪.....‬‬

‫بد است‪ .‬ببر هنگام خشم و عصبانيت‪ ،‬بز‬ ‫را از بين خواهد برد‪.‬‬

‫گاو‪:‬‬

‫گاو‬

‫پلنگ‪:‬‬

‫ببر‬

‫گربه‬

‫خرگوش يا گربه‪:‬‬

‫خوب است‪ .‬گربه هوسباز و خيالباف‪ ،‬بز‬ ‫را دوست دارد‪ .‬اين دو از طريق حس هنري‬ ‫مشترکشان به هم نزديک خواهند شد‪.‬‬

‫متولدين سال‌هاي‪،1294 ،1282 :‬‬ ‫‪،1366 ،1354 ،1342 ،1330 ،1318 ،1306‬‬ ‫‪ ،1390 ،1378‬و ‪......‬‬

‫اژدها‪:‬‬

‫متولدين سال‌هاي‪،1295 ،1383 :‬‬ ‫‪،1367 ،1355 ،1343 ،1331 ،1319 ،1307‬‬ ‫‪ ،1391 ،1379‬و ‪.......‬‬

‫مار‪:‬‬

‫متولدين سال‌هاي‪،1296 ،1284 :‬‬ ‫‪،1368 ،1356 ،1344 ،1332 ،1320 ،1308‬‬ ‫‪ ،1392 ،1380‬و‪......‬‬

‫اسب‪:‬‬

‫متولدين سال‌هاي‪،1297 ،1285 :‬‬ ‫‪،1369 ،1357 ،1345 ،1333 ،1321 ،1309‬‬ ‫‪ ،1393 ،1381‬و ‪.......‬‬

‫بز‪:‬‬

‫متولدين سال‌هاي‪،1298 ،1286 :‬‬ ‫‪،1370 ،1358 ،1346 ،1334 ،1322 ،1310‬‬ ‫‪ ،1394 ،1382‬و ‪........‬‬

‫ميمون‪:‬‬

‫متولدين سال‌هاي‪،1299 ،1287 :‬‬ ‫‪،1371 ،1359 ،1347 ،1335 ،1323 ،1311‬‬ ‫‪ ،1395 ،1383‬و‪........‬‬ ‫خروس‪:‬‬ ‫متولدين سال‌هاي‪،1300 ،1288 :‬‬ ‫‪،1372 ،1360 ،1348 ،1336 ،1324 ،1312‬‬ ‫‪ ،1396 ،1384‬و ‪.......‬‬

‫سگ‪:‬‬

‫متولدين سال‌هاي‪،1301 ،1289 :‬‬ ‫‪،1373 ،1361 ،1349 ،1337 ،1325 ،1313‬‬ ‫‪ ،1397 ،1385‬و ‪..........‬‬

‫خوک‪:‬‬

‫متولدين سال‌هاي‪،1302 ،1290 :‬‬ ‫‪،1374 ،1362 ،1350 ،1338 ،1326 ،1314‬‬ ‫‪ 1398 ،1386‬و ‪.........‬‬

‫سال ‪ 1394‬سال بز يا گوسفند است‪ .‬شعار‬ ‫بز اين است‪« ،‬من متکي مي‌شوم‪».‬‬ ‫اين عالمت (بز) که گوسفند نيز خوانده‬ ‫مي‌شود‪ ،‬حيواني است که مردم بسيار دوست‬ ‫مي‌دارند‪ .‬او حيواني آرام و نجيب است که‬ ‫فايده‌هاي بسيار زيادي به انسان مي‌رساند‪.‬‬ ‫افرادي که در سال بز به دنيا آمده‌اند‪ ،‬افرادي‬ ‫حساس‪ ،‬مودب‪ ،‬دانا‪ ،‬دلسوز و بامحبت هستند‪.‬‬ ‫آنان عالقه بسيار زيادي به هنر و زيبايي دارند‪.‬‬ ‫در مذهب معتقد و خواستار آرامش در زندگي‬ ‫مي‌باشند‪ .‬در کار و تجارت بسيار بااحتياط قدم‬ ‫برمي‌دارند و افرادي صرفه‌جو و مقتصد هستند‪.‬‬ ‫آنان بايد از ترديد و نااميدي و بدبيني دوري کنند‪.‬‬ ‫عاليق متولدين سال بز به اين شرح است‪:‬‬ ‫رنگ‪ :‬سبز روشن‬ ‫حيوان‪ :‬بلبل‬

‫گل‪ :‬نرگس‬ ‫گياه‪ :‬نعناع‬ ‫طعم‪ :‬ماليم‬ ‫ادويه‪ :‬زعفران‬ ‫جواهر تولد‪ :‬ياقوت کبود‬ ‫فلز‪ :‬آلومينيوم‬ ‫عدد شانس‪12 :‬‬ ‫آلت موسيقي‪ :‬چنگ‬ ‫بهترين جفت‪ :‬خرگوش‪ ،‬اسب‪ ،‬خوک‬ ‫بدترين جفت‪ :‬موش‪ ،‬گاو‪ ،‬سگ‬ ‫مشخصات کلي متولدين سال بز در سال‬ ‫‪1394‬‬ ‫هنرمندي سرکش و ناآرام‬ ‫نماد بز بيش از همه نشانه زنانگي است‪.‬‬ ‫بزها شيک پوش‪ ،‬دلربا‪ ،‬عاشق طبيعت و هنرمندند‬ ‫و اگر دچار بدبيني‪ ،‬شک و نگراني نشوند‪ ،‬اقبال‬ ‫همگاني را بر مي‌انگيزند‪ .‬بز هيچگاه از بخت خود‬ ‫راضي نيست و به قول معروف هميشه فکر مي‌کند‬ ‫که مرغ همسايه غاز است‪ .‬دوستان و همکارانش‬ ‫از هوس بازي‌هاي او خشمگين مي‌شوند‪ .‬او‬ ‫نادانسته اسباب دردسر است‪ .‬بز وقت شناس‬ ‫نيست و اين باعث مي‌شود که حوصله همه از‬ ‫دست او سر برود؛ در حالي که هرگاه در صدد‬ ‫سود بردن از ديگران برآيد؛ خود را مطلوب و‬ ‫دوست داشتني جلوه مي دهد و حتي گاهي از نظر‬ ‫مالي‪ ،‬روي سر ديگران آوار مي شود‪.‬‬ ‫از سوي ديگر‪ ،‬بز خود را به آساني با هر‬ ‫شرايطي تطبيق مي‌دهد‪ ،‬مشروط بر اينکه‬ ‫امنيت زندگي – تا آنجا که ممکن است – حفظ‬ ‫شود‪ .‬بز خجالتي است‪ .‬او با وجود شک و‬ ‫ترديدهاي هميشگي‪ ،‬کوتاهي کردن‌ها و گله و‬ ‫شکايت‌هايش‪ ،‬راهنمايي و نصيحت شدن و طرف‬ ‫توجه ديگران قرار گرفتن را دوست دارد‪.‬‬ ‫بز فرهيخته و دلرباست؛ اما طبعي ناپايدار‬ ‫و هوسباز دارد‪ .‬متولدان سال بز‪ ،‬اغلب مذهبي‬ ‫هستند‪ ،‬اما از هر مذهبي که پيروي کنند‪ ،‬تا زماني‬ ‫به آن پاي بندند که مانع آسايش زندگي‌شان‬ ‫نشود‪ .‬واقعيت اين است که موهومات‪ ،‬پديده‌هاي‬ ‫فراطبيعي‪ ،‬علوم غيبي و طالع بيني براي او‬ ‫جذاب‌تر است‪.‬‬ ‫مردان و زنان متولد سال بز خوش قلب‪،‬‬ ‫مهربان‪ ،‬بلند نظر و دست و دلبازند و سخاوتمندانه‬ ‫به ياري نيازمندان مي‌شتابند‪ .‬اما متاسفانه آنچه‬ ‫که به ديگران مي‌بخشند‪ ،‬هميشه از آن خودشان‬ ‫نيست و مال ديگران را نيز مال خود مي‌دانند! بد‬ ‫نيست بدانيد که حس مالکيت در بز متغير است‪.‬‬ ‫بز اجازه مي‌دهد او را ببندند؛ اما طناب را مي‌کشد‪.‬‬ ‫شرقي ها مي گويند‪ :‬اگر بزي را در علفزار سر‬ ‫سبزي ببنديد‪ ،‬آرام و راضي خواهد ماند؛ اما اگر‬ ‫در جايي کم علف نگهداري کنيد‪ ،‬هيچ گاه از سر و‬ ‫صدا و غرولند دست بر نخواهد داشت‪.‬‬ ‫بز ديگران را مسئول تمام پيشامدها مي‌داند‪.‬‬ ‫او خود را در قبال شرايط و وقايع مسئول نمي‌داند‬ ‫و در نهايت‪ ،‬آنها را به بخت و اقبال حواله مي‌کند‬ ‫و بر اين باور است که هر مشکلي که ايجاد شود‪،‬‬ ‫اشتباه از طرف او نبوده است‪.‬‬ ‫بز با دورويي و رياکاري اسباب ناراحتي‬

‫دوستان و نزديکان خود را فراهم مي‌کند‪ .‬او‬ ‫احساس مسئوليت نمي‌کند‪ ،‬خالق نيست و‬ ‫اراده ضعيفي دارد‪ .‬بز مي‌تواند مانند يک رهبر‬ ‫سخنراني کند؛ اما نمي‌تواند کسي را به دنبال‬ ‫خود بکشد؛ زيرا خود براي دنباله روي و اطاعت‬ ‫خلق شده است‪ .‬اگر بز در شرايط مناسب و تحت‬ ‫آموزش صحيح قرار بگيرد‪ ،‬به موفقيت‌هاي بزرگي‬ ‫در کارهاي هنري – که نياز به هوش و استعداد‬ ‫ذاتي دارد – دست خواهد يافت‪.‬‬ ‫بز مي‌تواند صنعتگر و استادکار خوبي شود‪.‬‬ ‫او مي‌تواند با اعتماد به نفس‪ ،‬کارهايي را که نياز‬ ‫به جسارت‪ ،‬ظرافت و تخصص دارد‪ ،‬پيشه کند؛‬ ‫زيرا از هوش فراواني برخوردار است‪.‬‬ ‫بز به اينکه ديگران از او قدرداني کنند‪،‬‬ ‫نيازمند است و اگر کسي با چاپلوسي از وي‬ ‫تعريف کند‪ ،‬همه کار برايش انجام خواهد داد‪.‬‬ ‫همان طور که گفتيم بز نماد زنانگي است‬ ‫زيرا غربي‌ها همواره وابستگي‪ ،‬از خود راضي‬ ‫بودن‪ ،‬سستي و بي تفاوت بودن را به جنس مونث‬ ‫نسبت مي‌دهند‪.‬‬ ‫مردان و زنان متولد سال بز‪ ،‬بيش از هر‬ ‫چيز جوياي امنيت و اطمينان هستند‪ .‬خانم بزها‬ ‫دوست دارند با مردي ثروتمند ازدواج کنند يا از‬ ‫حمايت فردي با نفوذ برخوردار شوند و اگر آن هم‬ ‫نشد‪ ،‬دست کم به زندگي با پدر و مادري ثروتمند‬ ‫رضايت مي‌دهند‪.‬‬ ‫شخصيت بز ممکن است بسيار پست يا‬ ‫بسيار واال باشد؛ همه چيز بستگي به نحوه تربيت‪،‬‬ ‫شغل و بخت او دارد‪.‬‬ ‫متولدان سال بز‪ ،‬بايد تا حد امکان‪ ،‬از کارهاي‬ ‫تجاري اجتناب کنند‪ .‬آنان فروشندگان بسيار بدي‬ ‫هستند‪ ،‬نظرات خود را درست ابراز نمي‌کنند‪،‬‬ ‫هنگام صحبت کردن شتابزده و مضطرب هستند‬ ‫و نيز نکته سنج و موقعيت شناس نيستند و به‬ ‫قول معروف سوراخ دعا را گم مي‌کنند‪.‬‬ ‫بزها معموال خوش اقبال هستند و زندگي‬ ‫آسوده‌اي دارند؛ زيرا به خوبي مي‌دانند که از چه‬ ‫راهي بايد بروند‪ .‬اگر شما خانه‌اي زيبا و راحت‬ ‫در حومه شهر داريد‪ ،‬خوش صحبت هستيد و با‬ ‫هنرمندان نشست و برخاست داريد‪ ،‬هرگز بز را‬ ‫به خانه خود راه ندهيد چون ديگر نمي‌توانيد از‬ ‫دست او رها شويد‪.‬‬ ‫بزها عاشق پيشه‌اند و ماجراهاي عاشقانه‬ ‫در زندگي آنان فراوان به چشم مي‌خورد؛ اما‬ ‫چون طبيعت آرامي دارند دچار التهاب و نا آرامي‬ ‫عاطفي نمي‌شوند‪.‬‬ ‫دوران جواني بز آکنده از ماجراهاي عاشقانه‬ ‫است؛ اما در دوران کودکي و پيري بخت با او‬ ‫همراه است‪.‬‬ ‫در پايان به اين نکته بسنده مي‌کنيم که‬ ‫زندگي مرفه‪ ،‬آرامش‪ ،‬دوري جستن از دلواپسي‌ها‬ ‫و به کار گيري راهنمايي‌هاي مناسب به بز اين‬ ‫امکان را مي‌دهد که زندگي موفقيت‌آميزي داشته‬ ‫باشد‪.‬‬

‫شخصيت‌شناسي متولدين ماه‌هاي سال بز‬

‫فروردين‬

‫بز ستيزه طلب و پرخاشجو! او به قدري‬ ‫يک دنده و اهل نزاع است که به خود نيز‬ ‫آسيب مي‌رساند‪.‬‬

‫ارديبهشت‬

‫بز جذاب! اگر دوستان مهربانش‪ ،‬مواظب‬ ‫او نباشند‪ ،‬با تنبلي خود همه چيز را از دست‬ ‫مي‌دهد‪.‬‬

‫خرداد‬

‫بز پر هياهو! يک گردباد واقعي! سعي کنيد‬ ‫او را بيش از حد نرنجانيد!‬

‫تير‬

‫بز خوش نيت! چه بزغاله کوچک زيبايي!‬

‫مرداد‬

‫بز مغرور! شناختن او‪ ،‬به دليل تضادهاي‬ ‫درونيش مشکل‪ ،‬اما پشتکار او قابل تحسين‬ ‫است‪.‬‬

‫شهريور‬

‫بز نشخوار کننده! درست مثل اينکه در‬ ‫اغذيه فروشي است!‬

‫مهر‬

‫بز پيروز! هر قدر از خود دفاع کنيد؛ باز هم‬ ‫بازنده نهايي هستيد‪.‬‬

‫آبان‬

‫اژدها‬

‫براي بز خوب است‪ .‬اما در مورد اژدها‪ ،‬بز‬ ‫نمي‌تواند کمکي به او بکند و حتي ممکن است‬ ‫به او صدمه بزند‪ .‬او نسبت به اژدها بي‌تفاوت‬ ‫است‪.‬‬

‫مار‬

‫اگر مار ثروتمند باشد‪ ،‬خانم بز در انجام‬ ‫وظايفش کوتاهي نخواهد کرد‪ .‬رابطه اين دو پر‬ ‫دردسر است!‬

‫اسب‬

‫خوب است‪ .‬آنها از بودن در کنار هم‬ ‫خسته نخواهند شد‪ .‬عوامل متعددي پايداري‬ ‫اسب را در عشق تضمين مي کند و خانم بز‬ ‫احساس امنيت خواهد کرد‪.‬‬

‫بز‬

‫عصيان‌گرايي محض! اين دو به انتظار‬ ‫پشتيباني ثروتمند يا ماموران دادگستري‬ ‫خواهند نشست و معلوم نيست براي چه‬ ‫زنده‌اند!‬

‫ميمون‬

‫اگر ميمون پولدار باشد‪ ،‬چرا که نه؟ همه‬ ‫چيز به جهنم‪ ،‬خانم بز‪ ،‬آقاي ميمون را سرگرم‬ ‫خواهد کرد!‬

‫خروس‬

‫نه‪ ،‬بز نمي‌تواند بي عشق زندگي کند‪ .‬او‬ ‫براي کار کردن ساخته نشده کار کردن خروس‬ ‫او را خسته مي‌کند‪.‬‬

‫بز احساساتي! شاخ‌هاي تيزش زهرآلود و‬ ‫خطرناک است‪.‬‬

‫سگ‬

‫بز مصمم! او مي‌تواند مفيد واقع شود‬ ‫و دست کم داراي حسن نيت است‪ .‬از اين‬ ‫فرصت استفاده کنيد‪.‬‬

‫خوک‬

‫آذر‬

‫دي‬

‫بز مورد توجه! او بهترين بزهاست و از‬ ‫عهده هر کاري بر مي آيد؛ اما دچار توهم است‪.‬‬

‫بهمن‬

‫بز‬ ‫اسرار آميز!‬ ‫به هوش او‬ ‫که در خدمت‬ ‫هوس‌هايش‬ ‫است‪ ،‬اعتماد‬ ‫نکنيد!‬

‫اسفند‬

‫بز با‬ ‫استعداد! او‬ ‫مي‌تواند در‬

‫نه‪ ،‬بايد ديد کدام يک از آنها زودتر به‬ ‫بيماري اعصاب دچار مي‌شود‪.‬‬

‫تا زماني که خوک ثروتمند باشد‪ ،‬بز راضي‬ ‫و خوشحال خواهد ماند؛ اما بايد ديد که آيا‬ ‫خوک قادر به مهار کردن بز هست يا نه؟‬


‫‪50‬‬

‫‪March 2015‬‬ ‫اسفند ‪1393‬‬

‫رمق هستند و زياد تکان نمي​ خورند‪ ،‬مي​ توانيد چند قطره‬ ‫محلول آب شده فلفل تند يا پودر چيلي در آب تنگ بريزيد تا‬ ‫آنها به جست و خيز و باال و پايين پريدن باز گردند‪.‬‬

‫حقايق تاريخي‬

‫آيا مي​ دانستيد که عشق و عالقه يعقوب ليث به پياز‬ ‫خوردن يک تاکتيک جنگي او بوده است؟ او همراه سربازانش‬ ‫قبل از هر جنگ پياز مفصلي مي​خوردند و بعد حمله مي​کردند‪.‬‬

‫کلک او بود که وقتي مي​خواست مهمان پادشاهان کشورهاي‬ ‫بانک مرکزي ايران اعالم کرد که از اول سال جاري نرخ‬ ‫ديگر باشد او را در حرمسراي شخصي پادشاه قرار دهند تا دالر را بر اساس نرخ واقعي اعالم خواهد کرد و از رقابت‬ ‫شب را در آنجا بخوابد‪.‬‬ ‫با صرافان دست خواهد شست‪ .‬قرار است نرخ واقعي بر‬ ‫اساس دالري ‪ 850‬تومان اعالم گردد و دولت به جاي سود‬ ‫فروش دالر به درآمد فروش نفت بازگردد‪.‬‬

‫تبريک و تسليت‬

‫شهرداري تهران اعالم کرد که از اين به بعد در‬ ‫به رسم هر سال‪ ،‬فرارسيدن نوروز باستاني را به نيمي‬ ‫از ملي مذهبي‌ها تبريک و به نيمه ديگر ايشان تسليت عرض آسانسورهاي دولتي آهنگ «هپي» فارل ويليامز هم پخش‬ ‫خواهد شد‪ .‬سخنگوي اين اداره گفت‪« ،‬از مراجعان به اين‬ ‫مي‌نماييم‪.‬‬ ‫ادارات درخواست داريم که ضمن پخش اين آهنگ باال‬ ‫و پايين نپرند تا مبادا سيم نگهدارنده اتاق آسانسور پاره‬ ‫نشود‪».‬‬ ‫سخنگوي نيروي انتظامي ايران گفت که چون‬ ‫جمع‌آوري و شکستن ديش‌هاي ماهواره‌اي غيرقانوني بوده‪،‬‬ ‫اين ديش‌ها بعد از تعمير به خرج دولت اسالمي ايران به‬ ‫صاحبان آن‌ها بازگردانده خواهد شد و مبلغي هم به عنوان‬ ‫خسارت به شهروندان پرداخت مي‌شود‪ .‬اين سخنگو گفت‪،‬‬ ‫«هزينه‌هاي پزشکي استفاده‌کنندگان از ماهواره به علت‬ ‫ارسال پارازيت توسط دولت و در نتيجه افسردگي‌هاي‬ ‫جنسي مردان با دريافت عريضه و ميزان کمبودي‌ها از سوي‬ ‫همسران آن‌ها‪ ،‬پرداخت خواهد شد‪».‬‬

‫چند نکته‬ ‫خانه​داري براي‬ ‫عيد نوروز‬ ‫اگر مي​خواهيد تخم​مرغ​هاي سفره هفت سين شما روي‬ ‫آينه در لحظه تحويل سال بچرخند‪ ،‬مي​توانيد با مقداري کره‬ ‫آينه را چرب کنيد‪ .‬اگر اهل رعايت کلسترول هستيد‪ ،‬مي​‬ ‫توانيد به جاي کره از روغن زيتون استفاده کنيد‪.‬‬ ‫اگر سبزه شما کوتوله و زرد کم پشت درآمده‪ ،‬مي​توانيد‬ ‫مقداري از داروي ضد کچلي شوهرتان را به آب اضافه کنيد و‬ ‫سبزه را براي چند روز آب بدهيد‪.‬‬ ‫اگر حوصله رنگ کردن تخم مرغ براي سفره هفت سين‬ ‫را نداريد‪ ،‬مي​توانيد مقداري رنگ نقاشي يا مغز قلم ماژيک‬ ‫به رنگ​هاي مختلف را به مرغ خود بدهيد تا بخورد و تخم​مرغ‬ ‫رنگي آماده از خودش خارج کند‪.‬‬ ‫اگر آش رشته درست مي​کنيد و تصادفًا رشته زيادي در‬ ‫آش مي​ريزيد نگران نباشد‪ .‬مي​توانيد مقداري سس پاستا به‬ ‫آش اضافه کنيد و آن را به عنوان پاستا بخوريد‪.‬‬ ‫اگر در خارج از ايران زندگي مي​ کنيد و مجبوريد‬ ‫سنجدهايتان را هر سال فريز کنيد و رنگ آنها پريده است‪،‬‬ ‫مي​توانيد با استفاده از الک ناخن خود آنها را به رنگ اوليه‬ ‫خود تبديل نماييد‪.‬‬ ‫اگر ماهي​هاي قرمز سفره هفت​سين شما بي​حال و بي​‬

‫ماهي قرمز نوروز‪:‬‬ ‫از مجموعه قصه‌هاي خياباني‬

‫مسعود ناصري‬ ‫باد آخر اسفند صورتش را قرمز کرده بود‪ .‬زيپ کاپشن‬ ‫نايکي را که دايي‌اش از آمريکا فرستاده بود باالتر کشيد و‬ ‫روسري‌اش را جلوتر داد و مويش را پوشاند‪.‬‬ ‫با دستان کوچکش اسکناس دو هزار توماني را در جيب‬ ‫کاپشنش لمس کرد تا مطمئن شود هنوز آنجاست‪ .‬يک بار‬ ‫يک اسکناس هزار توماني را که پدرش براي خريد ماست‬ ‫به او داده بود گم کرده بود و از بابت آن کلي تنبيه شده بود‪.‬‬ ‫با دست ديگرش تنگ شيشه‌اي کوچکي را نگه داشته بود و‬ ‫مواظب بودکه نيفتد و بشکند‪ .‬از دور چراغ فروشگاه را ديد‪.‬‬ ‫جلوي فروشگاه صدها بشقاب سبزه گذاشته بودند‪ .‬روي يک‬ ‫قفسه تنگ‌هاي کوچک پر از آب قرار داشت که در آنها صدها‬ ‫ماهي قرمز شنا مي‌کردند‪ .‬بعضي تنگ‌ها که بزرگتر بودند دو‬ ‫ماهي در آن بود و بعضي تنگ‌ها فقط يک ماهي داشتند‪.‬‬ ‫چشمانش از شادي برق زد‪ .‬مانند کودکي بود در‬ ‫فروشگاه شکالت و آب‌نبات‪.‬‬ ‫بي اختيار زير لب گفت‪ :‬واي خدا!‪ .‬چقدر خوشگله ‪. . .‬‬ ‫مردي ميانه سال از صندلي پشت مغازه بلند شد و به‬ ‫سوي او آمد‪.‬‬ ‫چه مي‌خواهي؟ ماهي؟‬

‫‪50‬‬

‫وزارت ارشاد اسالمي ايران اعالم کرد که از اول سال‬ ‫جاري ناشران‪ ،‬فيلمسازان و ترانه‌سرايان ديگر موظف به‬ ‫دريافت مجوز از اين وزارت براي آثار خود نيستند و در خلق‬ ‫و نشر و پخش آزادي کامل خواهند داشت‪.‬‬ ‫سخنگوي وزارت ورزش اعالم کرد که از تابستان سال‬ ‫جاري مسابقات واليبال ساحلي بانوان در ساحل بابلسر‬ ‫برگزار خواهد شد و رعايت حجاب براي ورزشکاران زن‬ ‫ايراني ضروري نخواهد بود و پليس ساحلي مزاحمتي ايجاد‬ ‫نخواهد کرد‪.‬‬

‫اخبار رسيده از ايران‬

‫سربازان دشمن از بوي شديد پياز دهان از هر گوشه پا به‬ ‫فرار مي​گذاشتند يا تسليم مي​شدند‪.‬‬ ‫آيا مي​دانستيد که واقعًا رستم پسرش سهراب را نکشته‬ ‫است؟ آنها روزي بر سر اينکه سهراب مي​خواست بدنش را‬ ‫خالکوبي کند و به گوشش گوشواره بيندازد دعوايشان شد‬ ‫و همانطور که داشتند کشتي مي​گرفتند رخش اسب رستم‬ ‫خواست آنها را از هم جدا کند و تصادفًا با سم به کله سهراب‬ ‫کوبيد و او را کشت‪.‬‬ ‫آيا مي​دانستيد که تيمور لنگ واقعًا لنگ نبود؟ او موقع‬ ‫راه رفتن به چپ و راست جا خالي مي​داد و تلوتلو مي​خورد‬ ‫تا مبادا تير دشمنان که مي​خواستند به او سوء قصد کنند به‬ ‫او اصابت کند و همه فکر کردند که او واقعًا لنگ شده است‪.‬‬ ‫آيا مي​دانستيد اگر ابوالقاسم فردوسي يک اسم فارسي‬ ‫داشت کتاب شاهنامه​اش بيشتر به فروش مي​رفت؟‬ ‫آيا مي​دانستيد که آقا محمدخان واقعًا اخته نبود؟ اين‬

‫رييس نيروي انتظامي تهران اعالم کرد که از اول ماه‬ ‫خرداد سال جاري داشتن سگ براي شهروندان ممنوع‬ ‫به توصيه و وساطت چند مرجع تقليد‪ ،‬جمهوري اسالمي نخواهد بود و آن‌ها مي‌توانند هر حيواني (به جز االغ) را در‬ ‫اعالم کرد که از اول خردادماه سال جاري‪ ،‬رعايت حجاب براي خانه و آپارتمان خود نگه دارند يا با قالده به خيابان‌ها بياورند‪.‬‬ ‫خانم‌ها اجباري نيست و حق انتخاب لباس با خود آن‌هاست‪.‬‬ ‫بر سر پوشيدن شلوار جين‌هاي پاره و سوراخدار قرار است‬ ‫دادستان کل کشور اعالم کرد که حصر خانگي حسين‬ ‫مراجع تقليد دوباره مشورت نمايند و اعالم نظر کنند‪.‬‬ ‫موسوي و مهدي کروبي هفته آينده تمام خواهد شد و‬ ‫فروشگاه‌ها مي‌توانند فروش روبان سبز را دوباره از سر‬ ‫فدراسيون فوتبال ايران اعالم کرد که يکي از کليدهاي بگيرند‪.‬‬ ‫حسن روحاني رييس جمهوري محبوب ايران پيدا شده و‬ ‫اين کليد همان کليدي است که درهاي استاديوم‌ها را بر روي‬ ‫توضيح‪ :‬قرار بود اين اخبار را به عنوان دروغ سيزده در‬ ‫دختران و خانم‌ها باز مي‌کند تا آن‌ها هم از حق انساني خود که شماره سيزده به‌در چاپ کنيم‪ ،‬ولي چون عجله داشتيم آن‌ها‬ ‫تماشاي فوتبال است استفاده کنند‪ .‬خانم‌ها از اول ماه خرداد را در اين شماره چاپ کرديم!‬ ‫مي‌توانند به استاديوم‌ها بروند‪.‬‬

‫سرش را به عالمت تصديق‬ ‫تکان داد‪.‬‬ ‫مرد به تنگ‌ها اشاره کرد‪ :‬ماهي‬ ‫با تنگ آب هفت هزار تومن‪ .‬توي‬ ‫کيسه نايلوني سه هزار تومن‪.‬‬ ‫دختر به سرعت تنگ خالي را به‬ ‫مرد نشان داد‪ :‬تنگ دارم‪ .‬فقط ماهي‬ ‫مي‌خوام‪.‬‬ ‫مرد گفت ‪:‬چقدر پول داري؟‬ ‫اسکناس را از جيب کاپشن در‬ ‫آورد و گفت‪ :‬اينقدر‪. . .‬‬ ‫مرد بدون اينکه به اسکناس‬ ‫او نگاه کندگفت‪ :‬ماهي‌ها دو هزار‬ ‫و ‪ 500‬تومنه‪ .‬چند تا مي‌خواي؟‬ ‫چشمانش از ترس و تعجب باز ماند‪.‬‬ ‫يک قدم عقب‌تر رفت و به مرد‬ ‫نگاه کرد‪.‬‬ ‫همانطورکه آب دهانش را قورت‬ ‫مي‌داد با لحني التماس‌آميز گفت‪:‬‬ ‫بابام فقط به من دو هزار تومن داده‬ ‫که ماهي بخرم‪ .‬چرا دو هزار و ‪500‬‬ ‫تومن؟‬ ‫مرد خنديد و گفت‪ :‬برو بابا! پارسال دو هزار تومن بود‪.‬‬ ‫دختر با صدايي ضعيف و نااميدگفت‪ :‬واي خدا‪ . . .‬حاال‬ ‫چکارکنم؟‬ ‫مرد به قد و باالي دخترک نگاه کرد‪ .‬نگاهش هيز و‬ ‫چندش‌آور بود‪ .‬با آنکه دخترک فقط ‪ 12‬سالش بود اما مدتي‬ ‫بود که متوجه نگاه منظوردار مردها مي‌شد‪ .‬دو سه هفته قبل‬ ‫وقتي که با مادرش به بازار رفته بود آنقدر خودشان را به او‬

‫ماهي با مهارت ماهي قرمز کوچکي‬ ‫را شکار کرد‪ .‬آن را در کاسه‌اي‬ ‫پالستيکي ريخت و به سرعت روي‬ ‫آن آب ريخت و در تنگ شيشه‌اي‬ ‫دختر انداخت‪.‬‬ ‫دختر لبخندي زد و گفت‪:‬‬ ‫مرسي‪ ،‬حاج آقا‪ ،‬دو هزار تومن؟‬ ‫مرد خنديد و گفت‪ :‬براي شما‬ ‫مجانيه‪ .‬اگر به حاج آقا يک بوس‬ ‫بدهي‪ .‬عيده ديگه! دختر هاج و واج‬ ‫مانده بود‪ .‬تمام بدنش عرق کرد‪.‬‬ ‫چندش‌آور بود‪ .‬مردآآ‬ ‫به او نزديکتر شد و گفت ‪ :‬يک‬ ‫ماچ ‪ . . .‬يک ماچ و لب‌هايش را غنچه‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫در يک لحظه دختر با عصبانيت‬ ‫تنگ ماهي پر از آب را به صورت مرد‬ ‫پاشيد‪ .‬همان زماني که دهان مرد‬ ‫براي گفتن کلمه ماچ باز بود ماهي‬ ‫و مقداري از آب تنگ به داخل دهان‬ ‫او فرو رفت‪ .‬دم ماهي را که داشت‬ ‫تکان مي‌خورد و در گلوي مرد فرو‬ ‫مي‌رفت را يک لحظه ديد‪ .‬ناگهان چشمان مرد مثل کسي که‬ ‫گلوله خورده باشد پر از وحشت و سئوال شد‪ .‬خواست دختر‬ ‫را بگيرد‪ .‬دختر روسري‌اش را عقب داد و گذاشت موهايش‬ ‫را که عرق کرده بود از باد زمستاني خنک شود و مثل برق پا‬ ‫به فرار گذاشت‪ .‬چند دقيقه بعد ايستاد و صداي خنده‌اش با‬ ‫همهمه و بوق اتومبيل‌هاي خيابان مخلوط شد ‪. . .‬‬

‫ماليدند و به او نگاه بدکردند که وقتي به خانه رسيد بخودش‬ ‫عطر زد و خوابيد تا خاطره آن روز را فراموش کند‪.‬‬ ‫مرد ماهي‌فروش با لبخندي به او نزديک شد‪ .‬صورت‬ ‫نخراشيده و نتراشيده‌اي داشت‪ .‬تسبيح بزرگي از کيسه‬ ‫کت مشکي‌اش که براي او بزرگ بود آويزان بود‪ .‬يکي‬ ‫ازدندان‌هايش افتاده بود و بقيه زردرنگ و کثيف بود‪ .‬بوي‬ ‫بدي مي‌داد که بوي ماهي نبود‪.‬‬ ‫مرد يک تور مالقه‌اي بزرگ برداشت و از سطل پر از‬


‫‪51‬‬

‫پيرايش سفره هفت سين‪:‬‬ ‫در مورد علت و پيدايش سفره هفت سين تاريخ‬ ‫نويسان‪ ،‬محققين و کارشناسان فرهنگي نظرات مختلفي‬ ‫ارائه داده‌اند‪ .‬تنها چيزي که اين تاريخ نويسان‪ ،‬محققين‬ ‫و کارشناسان فرهنگي بر سر آن توافق کرده‌اند اينست که‬ ‫چون در آن زمان ميز هنوز اختراع و ساخته نشده بود ايرانيان‬ ‫سفره مي‌انداختند و روي زمين مي‌نشسته‌اند‪ .‬مي‌گويند هفت‬ ‫سين ابتدا هفت شين بود شامل‌‪ :‬شراب‪ ،‬شيريني‪ ،‬شلغم‪،‬‬ ‫شبدر‪ ،‬شمع‪ ،‬شاهنامه فردوسي و شوربا (نوعي غذاي فوري)‪.‬‬ ‫برخي از محققين و تاريخ نويساني که گفته‌اند شکالت‬ ‫هم بر سر سفره هفت سين ايرانيان باستاني بوده زور زيادي‬ ‫زده‌اند چون سوئيسي‌ها هنوز شکالت را اختراع نکرده بودند‪.‬‬ ‫برخي مي‌گويند ايرانيان به کوري چشم اعراب که به‬ ‫عيد نوروز ايرانيان حسادت مي‌کردند براي جشن نوروز‬ ‫بجاي هفت سين‪ ،‬هفت چين مي‌گذاشتند چون مي‌دانستند‬ ‫عرب‌ها حرف “چ” در زبان خود ندارند! آنها عرب‌ها را که‬ ‫نوروز و جشن سال نو نداشتند مسخره مي‌کردند‪ .‬بعد از‬ ‫حمله اعراب به ايران و حکومت اسالمي‪‌ ،‬سفره هفت شين‬ ‫فقط بخاطر همان شراب که براي اعراب حرام بود به هفت‬ ‫سين تبديل شد‪ .‬بعد از اينکه شراب به سرکه تعويض شد‬ ‫چاره‌اي نبود که ‪ 6‬سين ديگر با حرف “سين” شروع شود‪.‬‬ ‫سفره هفت سين امروزي شامل اقالم زير است‪:‬‬ ‫سرکه‌‪ :‬سمبل ترشي و تلخي و شيريني زندگي! (که اگر‬ ‫شراب بود فقط شيريني زندگي مي‌شد)‬ ‫سنبل‌‪ :‬گل نوروزي که هميشه قبل از عيد نوروز در‬ ‫مي‌آيد!‬ ‫سيب‌‪ :‬نشانه باروري (البته معلوم نيست در چله زمستان‬ ‫چگونه سيب به عمل مي‌آورده‌اند که در سرماي زمستان يخ‬ ‫نمي‌زده و با توجه به اينکه واردات سيب از لبنان و کشورهاي‬ ‫منطقه قاره وجود نداشته است!)‬ ‫سکه‪ :‬نشانه ثروت (البته در کشوري که وضع اقتصادي‬ ‫و ارزش پولش باال باشد!)‬ ‫سنجد‪ :‬نشانه قناعت و استقامت (ميوه‌اي که ايرانيان‬ ‫نمي‌دانستند با آن چه کنند و احتماالً چون جمع کننده دهن و‬ ‫زبان بوده و اشتها را کور مي‌کرده انتخاب شده است)‬ ‫برخي از محققان مي‌گويند سنجد احتماالً همان سيب‬

‫مرد پير و نيمکت پارک‪:‬‬ ‫وقتي که روي نيمکت پارک نشست تازه فهميد چقدر‬ ‫خسته است‪ .‬حسابي به نفس نفس افتاده بود‪ .‬پارسال که‬ ‫از خانه تا پارک قدم مي‌زد و به آنجا مي‌رسيد اص ً‬ ‫ال نفسش‬ ‫نمي‌گرفت‪ .‬نمي‌دانست پيري اين کار را با او کرده يا آلودگي‬ ‫روزافزون هواي تهران؟ عصايش را بصورت مورب کنار‬ ‫خودش روي نيمکت قرار داد تا کسي کنار او ننشيند‪ .‬اگر‬ ‫پارسال بود خيلي دوست داشت يکي کنارش بنشيند و‬ ‫چند ساعتي با او گپ بزند‪ .‬اما ديگر حوصله‌اش را نداشت‪.‬‬ ‫حرف و صحبت‌ها همه ناله و شکايت و غم و غصه بودند‪ .‬از‬ ‫روي نيمکت پارک مي‌شد خيابان را ديد‪ .‬حسابي شلوغ بود‪.‬‬ ‫ماشين‌ها توي خيابان‌ها ريخته بودند تا براي شب عيد دنبال‬ ‫کارهاشان و خريدهاشان بدوند‪.‬‬ ‫دو سه ساعت ديگر سال تحويل مي‌شد‪ .‬سالهاي قبل‬ ‫هميشه دوست داشت که موقع سال تحويل در خانه باشد‬ ‫و صداي سرنا و دهل را از تلويزيون و يا راديو بشنود‪ .‬ديگر‬ ‫حوصله آن کار را هم نداشت‪.‬کفش‌هاي کالرک کهنه‌اش‬ ‫را يکي يکي روي نيمکت گذاشت و پشت آنها را خوابانيد‪.‬‬ ‫پايش درد مي‌کرد‪.‬‬ ‫چشمانش را بست و به حالت چرت روي نيمکت‬ ‫تکيه زد‪ .‬قيافه فرزندانش را مجسم کرد‪ .‬نمي‌دانست آنها‬ ‫امروز چه شکلي هستند‪ .‬تصوير قديم ‪ 10‬سال پيش آن‌ها‬ ‫تنها تصويري بود که به خاطرش خطور مي‌کرد‪ .‬يکي از‬ ‫بچه‌هايش در آمريکا بود‪ ،‬ديگري در روماني و آخري يعني‬ ‫دختر کوچکش در مالزي‪ .‬آهي کشيد و سرش را با افسوس‬ ‫تکان داد‪ .‬شايد مي‌خواست کسي را مقصر دوري خود از‬ ‫فرزندانش بيابد‪ .‬مي‌دانست که ديگر آن‌ها را نمي‌تواند ببيند‪.‬‬ ‫اين فکر سرش را داغ کرد و با تکان شديد از چرت خود‬ ‫بيرون آمد‪ .‬نه پولي داشت که برود آن‌ها را در سه کشور‬ ‫مختلف دنيا ببيند و نه آن‌ها وضعشان خوب بود که برايش‬ ‫بليط بخرند‪ ،‬تازه اگر به او ويزا مي‌دادند و مي‌توانست زنش‬ ‫که به سختي راه مي‌رفت را با خودش دور دنيا بکشد‪.‬‬ ‫چند جوان با گيس‌هاي بلند و پيراهن‌هاي تنگ و کوتاه‬ ‫اسکيت‌کنان با سرعت فراوان از جلوي نيمکت او رد شدند‪.‬‬ ‫صداي چرخ‌ها او را ترساند‪ .‬عصايش را برداشت و سر‬

‫‪March 2015‬‬ ‫تابستاني بوده که بعد از چندين ماه به شکل سنجد درآمده‬ ‫است‪.‬‬ ‫سير‪ :‬نشانه پيچيدگي و چند اليه بودن زندگي (البته‬ ‫مي‌گويند ايرانيان سير را بر سر سفره هفت سين مي‌گذاشتند‬ ‫تا مگس دور سفره جمع نشود‪ .‬مگس‌هاي ايران باستان به‬ ‫بوي سير حساسيت شديد داشتند)‬ ‫سبزه‪ :‬نشانه رشد و ترقي (که البته بيشتر جنبه‬ ‫دکوراسيون براي سفره هفت سين داشته و براي تلفيق رنگ‬ ‫بوده است) تاريخ نويسان مي‌گويند که ايرانيان همين سبزه‬ ‫را در آب مي‌جوشاندند و معجوني نه زياد خوشمزه بنام سمنو‬ ‫درست مي‌کرده‌اند‪ .‬برخي از ايرانيان باستان اين سمنو را هم‬ ‫بدون توجه به اينکه ممکن است هفت سين آنها هشت سين‬ ‫شود بر سر سفره مي‌گذاشتند و اين امروز هم ادامه دارد‪.‬‬ ‫در زمان قديم ايرانيان ساعت بر سر سفره نمي‌گذاشتند‬ ‫چون حتي هنوز ساعت شني هم اختراع نشده بود‪ .‬ماهي‬ ‫قرمز در تنگ آب هم بايد از همان زماني که تنگ آب اختراع‬ ‫و ساخته شد بر سر سفره هفت سين آمده باشد چون قبل‬ ‫از اختراع اين ظرف ماهي قرمز روي سفره هفت سين زنده‬ ‫نمي‌ماند و بدون آب آنقدر باال و پائين مي‌پريد که تمام اقالم‬ ‫سفره به اين سو و آن سو پرتاب مي‌شدند‪.‬‬ ‫بر سر گذاشتن قرآن‪ ،‬ديوان حافظ‪ ،‬شاهنامه فردوسي‬ ‫و ديگر کتاب‌ها بر سر سفره هفت سين بحث‌هاي زيادي‬ ‫بين محققين و باستان شناسان بوده است‪ .‬آنچه مشخص‬ ‫است هيچگاه کتاب اوستاي زرتشت بر سر سفره هفت‬ ‫سين قرار نگرفته است چون در آن زمان ايرانيان هوشمند و‬ ‫آينده‌گرا نمي‌خواستند جشن‌هاي ملي را با مذهب قاطي کنند‪.‬‬ ‫مي‌گويند ايرانياني که نمي‌توانستند بين تمدن درخشان‬ ‫ايراني خود و قبول دين اسالم و فرهنگ عربي يکي را و‬ ‫حتي دو تا را انتخاب کنند تمام کتابخانه خود را بر سر سفره‬ ‫هفت سين مي‌گذاشتند و شايد هم به همين علت است که‬ ‫سفره هفت سين را روي زمين مي‌گذاشتند چون اگر روي ميز‬ ‫مي‌گذاشتند اين ميز از سنگيني اين کتاب‌ها بعد از چند ثانيه‬ ‫مي‌شکست و فرو مي‌ريخت‪.‬‬ ‫تخم مرغ رنگ شده احتماالً توسط ايرانيان مسيحي مد‬ ‫شده است که مي‌خواستند عيد پاک روز حلول روح عيسي‬ ‫مسيح به آسمان‌ها را به نوعي به فرهنگ ايراني وارد کنند‪.‬‬ ‫مي‌گويند کورش کبير که مسيحيان را دوست داشت به‬ ‫بهترين و قشنگ‌ترين تخم مرغ رنگ‌آميزي شده جايزه‬ ‫مي‌داد و به يهوديان اجازه داده بود تخم مرغ‌هاي رنگي را در‬ ‫بازار بفروشند و پول در بياورند‪.‬‬ ‫جوانان داد کشيد‪ :‬اوهوي ‪ ...‬يواش ‪ ...‬چه خبره؟‬ ‫ياد قديم‌ها افتاد‪ .‬روز اولي که اين پارک را ساخته بودند‪،‬‬ ‫اسمش پارک شاهنشاهي بود‪ .‬درخت‌هايش فقط يکي دو متر‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫مرد ژوليده‌اي با لباس چرکين و چروک به نزديک نيمکت‬ ‫او آمد‪ .‬خنديد و دندان‌هاي زرد و کرم خورده‌اش نمايان‬ ‫شدند‪ .‬با همان خنده گفت‪ :‬حاج‌آقا! چرا نمي‌ري خونه؟ شب‬ ‫ساله‪ .‬چيزي به تحويل سال نمونده ‪ . . .‬عصايش را برداشت‬ ‫و به عالمت تهديد به طرف آن مرد تکان داد‪ .‬فرياد کشيد‪:‬‬ ‫به من نگو حاج‌آقا‪ ،‬من حاجي نيستم‪ .‬مرد دستانش را در هوا‬ ‫تکان داد و گفت ببخشيد حاج آقا! منظوري نداشتم!‬ ‫وقتي که مرد دستانش را باال برد‪ ،‬ساعدش از حلقه‬ ‫گشاد آستينش بيرون افتاده بود‪ .‬سياه و کبود بود و پر از جاي‬ ‫سوزن و زخم‪ .‬مردک را مي‌شناخت‪ .‬دو سه بار شب‌ها او را‬ ‫در انتهاي پارک ديده بودکه پنهان از چشم نيروي انتظامي‌و‬ ‫پليس پارک پشت بوته‌ها روي يک مقواي بزرگ خوابيده بود‪.‬‬ ‫اين بدترين شب عيد او بود‪ .‬اص ً‬ ‫ال نمي‌خواست به خانه‬ ‫برود‪ .‬مي‌دانست که سفره هفت سين چيده و آماده شده و‬ ‫زنش منتظر اوست‪ .‬دوباره چشمانش را بست و به حالت‬ ‫چرت گوشه نيمکت کز کرد‪ .‬ناگهان با صداي بلند بگومگوي‬ ‫دو نفر از خواب پريد‪ .‬دختري را ديدکه جيغ زنان با پليس‬ ‫پارک مشغول دعوا است‪ .‬پليس پارک با انگشت به روسري‬ ‫دختر اشاره مي‌کردکه کام ً‬ ‫ال کنار رفته بود‪ .‬دخترک آرايش‬ ‫قشنگ و غليظي کرده بود‪ .‬احتماالً با دوست پسرش در پارک‬ ‫قرار داشت‪ .‬پليس پارک‪ -‬آن مردک ريشو‪ -‬را مي‌شناخت‬ ‫و ازش متنفر بود‪ .‬پارسال وقتي مي‌خواست از يکي از‬ ‫درخت‌هاي پر از شکوفه پارک شاخه‌اي بچيند و براي سفره‬ ‫هفت سين به خانه ببرد به او گير داده و حسابي اذيتش کرده‬ ‫بود‪ .‬اص ً‬ ‫ال به سن و سال او توجهي نکرده و مثل الت‌ها هر چه‬ ‫از دهانش درآمده بود به خاطر يک شاخه شکوفه به او گفته‬ ‫بود‪ .‬او هم جرأت نکرده بود با او بحث کند زيرا مي‌دانست که‬ ‫پليس است و مي‌تواند بازداشتش کند‪.‬‬ ‫هنوز جنگ و دعوا بين دخترک و پليس پارک ادامه‬ ‫داشت‪ .‬پيرمرد کنجکاو بود که بداند باالخره چه مي‌شود‪.‬‬ ‫مرد پليس دستش را به طرف روسري دخترک برد تا آن را‬ ‫جلو بکشدکه ناگهان صداي بلند يک سيلي در فضا پيچيد‪.‬‬ ‫دخترک محکم کوبيده بود توي گوش آن مرد‪ .‬و در کمال‬ ‫تعجب ديد که پليس کاري نکرد و با بي‌سيم خود تقاضاي‬

‫حکايت‌هاي نوروزي‪:‬‬ ‫رفتم به اين فروشگاه سرکوچه که انواع حيوان پرنده و‬ ‫چرنده و البته انواع ماهي را در آکواريوم بزرگش مي‌فروشد‪.‬‬ ‫از فروشنده خواستم دو تا ماهي قرمز برايم بگيرد و در کيسه‬ ‫پالستيکي بگذارد‪ .‬پرسيد‪ :‬علتش چيست که شما ايراني‌ها‬ ‫وسط ماه مارچ هر سال اينقدر ماهي قرمز مي‌خريد؟ خيلي‬ ‫جوان و ساده بنظر مي‌آمد‪.‬گفتم‪ :‬مگر نمي‌دانستي ماه مارچ‬ ‫هر سال ماه سوشي‌خوران در ايران است؟ سرش را خاراند‬ ‫و گفت‪ :‬نه!‬ ‫*****************‬ ‫رفيق آمريکائيم مي‌پرسد‪ :‬فلسفه اين سبزه که خودتان‬ ‫بايد با بدبختي سبز کنيد و سر سفره هفت سين بگذاريد‬ ‫چيست؟ چرا مثل ما يک درخت کوچک کريسمس روي سفره‬ ‫نمي‌گذاريد؟‬ ‫جواب دادم‪ :‬براي اينکه انداختن اين درخت سنگين به‬ ‫رودخانه در روز سيزده بدر سخت است و تازه ممکن است ما‬ ‫را به جرم آشغال‌اندازي جريمه کنند!‬ ‫*****************‬ ‫صد بار به مادرم گفتم که شب عيد توي آپارتمان اسفند‬ ‫دود نکند چون آالرم يا زنگ خطر آتش‌سوزي به صدا در‬ ‫مي‌آيد‪ .‬اص ً‬ ‫ال حرف حاليش نيست‪ .‬ديشب آمدم خانه ديدم‬ ‫کلي ماشين آتش‌نشاني و آمبوالنس جلوي خانه ما قطار‬ ‫شده‌اند و ماموران آتش‌نشاني با تعجب به زني که دارد دور‬ ‫خودش مي‌چرخد و منقل کوچکي را در هوا مي‌چرخاند خيره‬ ‫شده‌اند!‬ ‫*****************‬ ‫رفيق آمريکائي‌ام مي‌پرسد‪ :‬علت اينکه شما بايد شب‬ ‫سال نو حتمًا ماهي سفيد بخوريد چيست؟ پرسيدم‪ :‬چرا شما‬ ‫آمريکائي‌ها روز عيد شکرگزاري بايد حتمًا بوقلمون بخوريد؟‬ ‫جواب داد‪ :‬حاال چرا ماهي سفيد؟‬ ‫گفتم‪ :‬براي اينکه ماهي سفيد گران است و نوعي پز‬ ‫دادن به حساب مي‌آيد‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬ماهي سفيد براي پز دادن؟‬ ‫گفتم‪ :‬پورشه و مرسدس که نيست بايد به همين ماهي‬ ‫سفيد قناعت کني!‬ ‫*****************‬ ‫کمک نکرد‪ .‬دخترک هنوز داد مي‌زد‪ :‬به تو چه؟! مرتيکه فضول‬ ‫بي‌ادب ‪ . . .‬مرد پليس از دخترک جدا شد و به طرف ديگر‬ ‫پارک راه افتاد‪.‬‬ ‫حسابي از کار دخترک خوشش آمده بود‪ .‬بي اختيار‬ ‫شروع کرد به دست زدن‪ .‬دختر متوجه او شد‪ .‬نگاهش کرد و‬ ‫خنديد‪ .‬بعد انگار که روي صحنه تئاتر است خم شد و تعظيم‬ ‫کرد‪ .‬پسر جواني از سوي ديگر از راه رسيد و دستان دختر‬ ‫را در دستانش گرفت و دوتايي به طرف درياچه پارک به راه‬ ‫افتادند‪.‬‬ ‫پيرمرد هنوز لبخند روي لب‌هايش بود‪ .‬حسابي گرم‬

‫اسفند ‪1393‬‬

‫‪51‬‬

‫براي اينکه سبزه سفره هفت سين‌ام زودتر قد بکشد‬ ‫ي‬ ‫به آن کود مفصلي داده‌ام‪ .‬فکر مي‌کنم در مصرف کود کم ‌‬ ‫زياده‌روي کرده‌ام چون سبزه قدش رسيده به زير سقف!‬ ‫*****************‬ ‫زنم خيلي ناله و شکايت مي‌کند‪ .‬راضيش کردم که‬ ‫سرش را قيچي کنيم و بجاي درخت کريسمس امسال از‬ ‫آن استفاده کنيم!‬ ‫*****************‬ ‫زنم گفت‪ :‬تو ايران مرسوم است که شب عيد به‬ ‫پستچي محله عيدي مي‌دهند‪ .‬چطوره ما هم به اين پستچي‬ ‫آمريکائي‌مان ‪ 20‬دالر عيدي بدهيم؟‬ ‫گفتم‪ :‬اص ً‬ ‫ال و ابدًا! اگر طرف بفهمه ما ايراني هستيم‬ ‫ممکن است همه نامه‌هايمان را گم و گور کند!‬ ‫*****************‬ ‫پارسال که عيد به ماه محرم افتاده بود بجاي ماهي قرمز‬ ‫روي سفره هفت سين ماهي سياه گذاشتند تا به امام جمعه‬ ‫محله ما برنخورد‪.‬‬ ‫زنگ زد و کلي تشکر کرد!‬ ‫*****************‬ ‫با همسايه‌هاي ايراني محله تصميم گرفتيم چهارشنبه‬ ‫سوري را با بر پا کردن آتش در خيابان اصلي مجموعه‬ ‫مسکوني‌مان برگزار کنيم‪ .‬گفتند بايد از اداره آتش‌نشاني‬ ‫اجازه بگيريد‪ .‬زنگ زديم و اجازه خواستيم‪ .‬طرف پرسيد‪ :‬شما‬ ‫مسلمان هستيد؟ گفتم‪ :‬آره! گفت‪ :‬اشکالي نداره‪ ،‬به شرط‬ ‫اينکه هيزم و ترقه‌ها را دور کمرتان نبنديد!‬ ‫*****************‬ ‫از همسايه آمريکائيم پرسيدم‪ :‬شما هم مثل ما عيد‬ ‫نوروز را جشن مي‌گيريد؟ گفت‪ :‬نه! ما که ايراني نيستيم‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬چطوره که من عيد کريسمس شما را جشن مي‌گيرم؟‬ ‫برو اون کادويي را که براي تو و زنت براي کريسمس خريده‬ ‫بوديم اگر باز نکردي پس بيار!‬ ‫*****************‬ ‫به زنم گفتم‪ :‬نمي‌دانم چرا هر وقت مي‌خواهم کلمه‌اي‬ ‫را که با حرف «ب» شروع مي‌شه بگم از دهنم صداي «بع‬ ‫بع» در مياد؟‬ ‫زد توي سرش و گفت‪ :‬واي خاک عالم! تقصير منه! بايد‬ ‫مال اون سبزي پلو باشد!‬ ‫گفتم‪ :‬چکار کردي؟‬ ‫گفت‪ :‬سبزي براي پلو کم داشتم يک کمي ‌از قيچي‬ ‫شده‌هاي سبزه نوروزي رو ريختم تو غذا!‬ ‫شده بود‪ .‬احساس مي‌کرد که اتفاق مهمي‌افتاده‪ .‬پر از شور‬ ‫و اميد شده بود‪ .‬از روي نيمکت بلندشد و خودش را به اولين‬ ‫درخت پر از شکوفه پارک رساند‪.‬‬ ‫بدون اين که دور و برش را نگاه کند يک شاخه کوچک‬ ‫پر از شکوفه‌هاي صورتي را خم کرد و آن را شکست‪ .‬بعد‬ ‫شاخه پر شکوفه را در دست گرفت و به طرف در خروجي‬ ‫پارک به راه افتاد‪ .‬خيلي دوست داشت زودتر به خانه برسد‬ ‫و شاخه پر از شکوفه را روي سفره هفت سين بگذارد‪.‬‬ ‫مي‌دانست زنش از خوشحالي فرياد خواهد کشيد ‪. . .‬‬


March 2015

52

1393 ‫اسفند‬

CONTINUED FROM PAGE 52

13 days after the mark of spring equinox.

(Sal Tahvil) New Year's Times The Sal Tahvil or the Sa'at-e Tahvil is New Year's Eve, which is the official time for the Spring Equinox. Every year the equinox occurs at a different point in time, so the date, although accurately measured (to the date and time) is different each year, but close to March 20th. Sa'at- Tahvil is an important moment, as it is a time for forgiving each other, putting away petty differences and looking forward to building more constructive relationships. The countdown is often followed carefully on the radio or television, as the family gathers around the haft sin, in their new clothes, carefully watching the egg or preparing to take a picture of the Sal Tahvil. Legend says that there is a bullfish in the ocean of time carrying the world on one of its horns. When the Sal-e Tahvil arrives, the bullfish tosses the world over to the other horn, resulting in a tremor that will dislodge the egg and send it rolling to the side of the mirror. As the countdown ushers in the New Year, everyone rejoices, kiss each other, exchanging Noruz greetings such as “Eid-e Shoma Mobarak!” or “Sal-e No Mobarak!” which means Happy New Year. Gifts, usually money called Eidi, placed inside the Koran are exchanged, given by older members to the younger members of the family. Members of the family then celebrate by singing, eating, drinking and taking pictures. It is also believed that the next visitor to the home will set the tone for luck in the New Year, so generally the family will send out the youngest or most innocent member of the family to go outside with some sweets and knock on the door, come in and pretend to be a visitor. After the family has celebrated, the next 13 days are spent visiting the families. Families gather to take pictures and share sweets and celebrate.

tell a few good tales like that of Amoo Norooz (Amoo Norouz) and other old Persian tales. Amoo Norooz, a distant relative of Haji Firooz is responsible for giving gifts to the children much like Santa Claus. He makes their wishes come true and ensures that they are happy and healthy for many years to come. Sofreh Preparation - Growing Sabzeh & Egg painting You can start growing your Sabzeh which is the first S on the Sofreh and consists of green sprouts, about 2 or 3 weeks before Norooz. This also depends on how tall you want your Sabzeh. You will need whole lentils (adas) or whole-wheat seeds sold at Middle Eastern stores. We recommend you use these as grocery store seeds do not always yield the best results. Place a good amount of seed on a nice plate or

painting of the eggs for Norooz. This is much like the Easter tradition of painting eggs and can be a great way to teach children about the significance of Haft Sin. The best time to do this is the day before Norooz. That way your eggs will be ready for the Sofreh and they will last for the next 13 days of the New Year.

(Sofreh Haft Sin) The Seven S's of the New Year The Sofreh Haft Sin (Haft Seen) is the spread, which the family gathers around to celebrate the New Year. It is the focal point of

(Deed-o Bazdeed) New Years Visits The Sal Tahvil, and the eve of the New Year are spent at home with immediate family. After that the tradition of Deed-o Bazdeed starts. This expression means to visit (see) and to visit back or again signifying the next 13 days of the New Year, which bring visits to and from family, friends and neighbors. On the first day of these visits, the families gather at the house of the head of the family, usually the oldest person such as a grandfather or grandmother of the family. This order is kept then from oldest to youngest and serves as a way of paying respect to the family. During these visits, aunts, uncles, cousins, friends, neighbors and distant relatives gather to celebrate and enjoy the reunion, which may not otherwise occur during the busy year. Iranian sweets, shirini, ajil, tea and various fruits, or entire meals are served at these functions. Children get presents called Eidi from the older relatives, which range from toys to cash. The visits continue going from grandparents to the aunts, uncles, family friends and so on. At the end of thirteen days, the families go on the wonderful and fun family outing called Seezdah Bedar.

(Seezdah Bedar) The Day 13 Outing

(Haji Firuz & Amoo Norooz) The Persian Troubadour & Santa Claus The old Haji, named Firuz or Firooz, is the troubadour who ushers in the New Year with his song, dance and merriment. Haji Firooz symbolizes the rebirth of the Sumerian god of sacrifice, Domuzi, who was killed at the end of each year and reborn at the beginning of the New Year. Wearing an elaborate red costume which is a cross between a court jester, Santa Claus and perhaps a Venetian at carnival, the herald uses his tambourine and enlists a few fellow comedians to make the world laugh. Traditionally, Haji Firooz wears black make up and this is thought to have come from ancient times when the entertainment was provided by black slaves who, with their rather 'strange accents' for the Persians brought laughter to the people. Today’s modern Haji Firooz sings and dances through the streets with tambourines and trumpets spreading joy for Norooz. He often appears at gatherings and entertains by singing, dancing, telling stories and also a few good jokes. Children and adults all love Haji Firooz who, if you are lucky, will

52

dish, about 1 cm thick, Soak the seeds in water for two days and then put them on a shallow plate and cover it with a cotton cloth or thin towel. With the cloth over the seeds, place plate in a sunny location or under a light if you do not have access to the sun. Squirt water over the shoots several times a day, and keep them covered with the cloth. Ensure that the seeds do not get too dry or over-soaked. In about 2 or 3 days, small sprouts appear. Remove the cloth and let the Sabzeh grow (increased exposure to the sun will increase the speed of its growth). You can grow several dishes in case they rot or go moldy which they often do. Some ladies have a reputation for having green hands and growing great Sabzeh. They might be asked to grow some for friends and relatives. If your hands are far from "green" on your first attempts, do not worry, most Iranian stores sell pre-grown Sabzeh and many people simply buy them. Another fun tradition for the children is the

the celebration and ensuing visits and as such Iranians take great care and pride in putting together a lavish and elaborate spread to signify all that they want in the New Year. The word Haft means seven and Sin stands for the “S” in the alphabet. Sofreh means spread, the floor of which is usually a nice rich material or embroidered fabric. The spread contains the seven specific things that start with “s”. The Sofreh is prepared a day or two before Norooz and placed either on the floor or on the table for about two weeks after Norooz. In addition to the seven items, you may place additional items on the Sofreh that will signify renewal, happiness, wealth, good health or any thing that you desire for the New Year. You will find additional items that start with S and other items that represent life in our list. Remember that this celebration is one of hope, promise and good fortune, so have fun with it and share the joy with all your friends and family.

Seezdah Bedar is the last holiday of the long Norooz break and is a day filled with relaxation and fun outdoors. Seezdah means 13 and Bedar means away or out. Iranians consider 13 to be an unlucky number and so for this reason, they spend the 13th day of the New Year outside the home. SeezdahBedar is in essence a national picnic that is celebrated with everyone going to parks, hills and mountainsides to spend the day with nature, wishing the evil spirits away. This way one hopes to avoid any bad incidents that may occur. Family members rise early in the morning and prepare for the day long picnic. Iranians take their picnics very seriously and pack all the necessary items, leaving maybe the refrigerators behind. Supplies may include sandwiches, traditional Polos, drinks, sweets, snacks such as ajil, carpets or rugs, the Samavar, a Ghalyan (water-pipe), backgammon, chess, cards, balls and other games for the children. Usually areas filled with nature, greenery and streams are chosen to commemorate this cultural holiday. More importantly, the Sabzeh (sprouted wheat or lentils) is brought from the Sofreh Haft-Sin to be thrown in a flowing stream or creek. It is believed that the Sabzeh, which has by this time turned a little yellow, symbolizes sickness and problems. Therefore, it is thrown and carried away by the stream. The day is spent playing games, going for long walks in the fields, eating, drinking and enjoying each other’s company. In addition, Seezdah Bedar is a big day of hope, and people who wish for things follow the tradition of tying grass together. For example if a young girl wishes to find a husband in the coming year she will tie grass and chant “Seezdah Bedar Sale deegar, khune-ye shuhar”. This rhyme literally means, “Next Seezdah Bedar, I will be at my husband’s home”. There are various chants for people who wish to get a job or be healthy or wealthy and so on. At the end of this day, the haft sin may be cleared away and families return to work.


53

March 2015 1393 ‫اسفند‬

CONTINUED FROM COVER PAGE

In the nuclear talks, what if Iran can't get to yes?

and troubling event. Take the case of Harvard political scientist Theda Skocpol. Her seminal work of comparative politics, States and Social Revolutions, posited a general rule that “the repressive state organizations of the prerevolutionary regime have to be weakened before mass revolutionary action can succeed.” Weakness in state structures, rather than ideology, is the proximate cause of revolutionary upheaval, she argued. States and Social Revolutions was published in 1979, just months before the fall of the Shah. When Iranian protestors succeeded in ousting their US-backed monarch, political scientists scrambled to understand how a popular uprising could displace such a wealthy and apparently stable ruler. A few years later, as it became clear that the Islamic Republic was here to stay, Skocpol published a paper reevaluating her own theory of revolution. She struggled to explain how the revolution succeeded in the face of an enormous coercive apparatus that was “rendered ineffective without the occurrence of a military defeat in foreign war and without pressures from abroad serving to undermine the Shah’s regime.” In the course of one journal article, Skocpol made her own States and Social Revolutions obsolete by elevating the importance of ideology over the weakness of state structures. The potent ideology of Shi’a Islam had overpowered one of the strongest states in the world and, in so doing, overturned the arguments of one of the most prominent theorists of revolution. From the 1979 revolution until today, ideology remains the most important category by which policymakers and analysts understand Iran. According to the dominant narrative in Washington today, Iran is an ideologically motivated state, with a leadership driven by religious zeal and a fanatic hatred of the United States and Israel.

The Perils of Ideology Yet the focus on Iran’s ideology may perversely make political analysts themselves more prone to the perils of ideology. Consider the case of Council on Foreign Relations senior fellow Ray Takeyh. In his 2006 book Hidden Iran, Takeyh writes, “It may come as a shock to the casual observer accustomed to American official’s incendiary denunciations of Iran as a revisionist ideological power, to learn that… the Islamic Republic’s policy has been conditioned by pragmatism.” Yet in September 2014, as a nuclear agreement between Iran and the P5+1 seemed within reach,

Takeyh co-authored an op-ed, asserting that the “Islamic Republic is not a normal nation-state seeking to realize its legitimate interests but an ideological entity mired in manufactured conspiracies.” Takeyh’s total reversal highlights a

fundamental problem in the way that Iran has been analyzed and understood. Skocpol reversed her theory and championed the role of ideology in response to a world-historical event. But Takeyh’s turn lacks such a real-world antecedent. A Publisher’s Weekly review of his 2011 book Guardians of the Revolution aptly notes, “By failing to acknowledge his own shifting understanding of the situation, Takeyh misses an opportunity to provide a genuinely honest— however inconsistent—assessment.” There is nothing wrong with analysts changing their views, especially regarding the policy conundrum posed by Iran. But when explanations are totally divorced from material realities, analysts are apt to veer into logical inconsistencies. For example, Takeyh has long insisted that Iran’s Supreme Leader, Ayatollah Ali Khamenei, is “Iran’s most consequential decision-maker,” whose “defiant nuclear stance” makes a nuclear deal with Iran a bad bet because of the high risk of cheating. It’s no surprise, then, that Takeyh describes the likely nuclear deal in a recent Politico piece as a “catastrophic mistake.” But the underlying reason is surprising: Iran’s political structure is “a system permeated by ideology, so Khamenei dying tomorrow is not likely to change the system dramatically.” On one hand, Takeyh has posited a political system overwhelmingly dominated by the absolute rule of a religious ideologue. On the other hand, he suggests that not even the death of the “most consequential decision-maker” would impact the political calculation surrounding an Iran deal.

The Dangers of Speculation Since 1979, analysts have devoted a great deal of time and intellectual resources to produce a narrative of how Iran thinks in order to postulate how it behaves. But trying to “get inside the minds” of Iran’s leadership is a fraught task, especially if this is the primary means to understand the American geopolitical relationship with Iran. “It’s hard to know what’s going on in the souls of Iran’s leadership class,” Brooks writes in his recent column, but then he does just that by suggesting that “Iranian leaders are as apocalyptically motivated, paranoid and dogmatically anti-American as their pronouncements suggest they are.” Not only are such efforts inherently speculative, but as a consequence of this approach, analysts themselves risk becoming ideologues.

For example, threats to national security have become ideological constructs, as defined by ideologically motivated actors. The question of the degree to which Iran poses a security risk to US interests is subordinated to the far more subjective question of the extent to which the Iranian regime wants to pose a security risk. Consider the intense debate on the “breakout” time permitted by a final agreement: the time necessary for Iran to produce the material for a nuclear weapon. As Paul Pillarhas noted, “The difference between, say, six months and a year is meaningless when any conceivable response, including military attack… could be accomplished within a couple of weeks.” Yet, even though breakout is strategically untenable for Iran, it remains the topic of great consternation, because of an oftrepeated notion that “the Iranians will cheat the way they always cheat” and secretly build a bomb. The notion that Iran’s leaders make certain decisions, such as the decision to cheat, because it is in their nature to do so, is emblematic of a dangerous tendency. By shifting the analytical focus from capabilities to intent, analysts give themselves the latitude to advise fundamentally disproportionate policy responses, enacted preemptively, with potentially disastrous consequences. To be fair, those who say Iran cheats point to the historical record to prove their point. Even Under Secretary of State Wendy Sherman, who has been a principal actor in the nuclear negotiations, stated in a 2013 Senate hearing that “we know that deception is part of [Iran’s] DNA” because of the country’s history. Yet, whereas a structuralist would try to identify the circumstances that made it expedient for Iran to choose deception, those thinking in ideological terms see deception as almost an involuntary urge, part of a deep-rooted cultural propensity. Yet, none of the arms control experts who rely on the cheating explanation in reference to breakout are experts in Iran’s culture. It is what they believe to be true about Iran, rather than what they know that shapes their analysis. We should also remember that regardless of what an Iran watcher may know, they can be paid to believe—or even just say— something else. Eli Clifton has done excellent work investigating this phenomenon. The lack of academic rigor in the initial understanding of the 1979 Iranian, represented by Skocpol’s reversal, opened the door to the intellectually lackadaisical content of countless policy papers, congressional hearings, and newspaper editorials of the ideologically fixated analysts of today. Yet there is hope. A small cadre of Iran analysts has bucked the trend with laudably levelheaded and holistic analysis. What distinguishes their work is their scrupulous attention to the fine line between belief and knowledge. They construct their analysis and policy recommendations based on what can be objectively and reliably known and argued. If the Iranian leadership pragmatically decides in favor of a nuclear deal, it would be the great world-historical event necessary to jolt the wider policy community into a new paradigm. Just as 1979 Iranian Revolution forced analysts to devise a post-structural way of thinking about Iran, let us hope that a nuclear agreement will usher in a post-ideological moment, and inspire a new more balanced approach to Iran policy analysis, where objectivity and consistency are once again prized as the hallmarks of the expert. Esfandyar Batmanghelidj is a founding partner of the BHB Emissary, an Iran business diplomacy consultancy. He is a researcher on Iranian political economy and social history.

53 Active Management & It’s Edge: A Look at DJIA1

By: Dorna Shokoohi & Marc Frost The Dow Jones Industrial Average (DJIA), commonly referred to as “the market,” is comprised of 30 of the largest and most influential companies in the U.S., and it is the most widely recognized index. Considering the performance of the market from November 2007 through November 20142, active management of one’s portfolio has an edge on the overall return of the investment as compared to passive emotional investing3. Through the implementation of stop-losses, an investment advisor can reduce the downside risk by initiating a sale if the stock value were to decline below an average rate of 10%. During the period of market downturn of February 2008 - February 2009, equities with stop-losses could have been sold once the loss was 10%, whereas, based on historical trends, passive emotional investors may have held on until the lowest point of the market downturn of February 2009, resulting in a 50% loss of their investments. At this point, these investors would need a 100% increase in the value of their investment to reach their original purchase price, whereas actively-managed accounts could have a greater chance of recording gains due to the reduced downside loss. When implemented properly, it is also possible to repurchase equity at a price lower than the original basis by around 10%, whereas passive emotional investors would normally wait until the price of the equity reached the familiar number of their original purchase price. Stop losses are a valuable strategy, however, this form of preservation of wealth is not permitted with mutual funds since mutual funds have a Net Asset Value (NAV) that is derived at the end of each trading day. Thus, the utilization of stop-loss orders during market downturns is not an option. Active management of an investment portfolio can result in preventing excessive losses and the recapture of gains through a better purchase price, with the benefit of securing profits made in the account. -1 morningstar.com. Dow Jones Industrial Average, 10/31/2007 - 10/31/2014. -2 Past performance does not guarantee future results. -3 Passive emotional investing is defined as selling at market low and repurchasing when the price increases to the original purchase price. Securities & Advisory Services offered through World Equity Group, Inc. Member FINRA/SIPC.


54

March 2015 1393 ‫اسفند‬

Celebrating Nowruz (Khaneh Tekani) Spring Cleaning Norooz (New Year, or more literally "new day") is the most important celebration for Iranians. Perhaps the first step in preparing for Norooz, Norouz or Now-Ruz, the Persian New Year, is Khaneh Tekani, the annual house cleaning or the spring-cleaning. In ancient times, Iranians believed that spirits of their deceased families and friends would come to visit their descendants and their homes. For this occasion, the hosts clean their homes. The word Khaneh or the slang Khooneh means house or home. The word Tekani means shaking. So the Iranians are literally shaking the house to clean it - much like you shake a rug to clean it. During the Khaneh Tekani, every room in the house is thoroughly cleaned. Iranian families gather to wash the rugs, carpets, and curtains. They polish silverware, pots and pans, and renew old items in the house. In addition, for Noruz, every member of the family renews their look by purchasing Noruz clothes to be worn on the day of Noruz. Families fill their homes with the sweet fragrance of flowers such as hyacinth and narcissus. The burning of wild rue, which is called esfand, is practiced to keep evil spirits away and provide a nice aroma in the house.

Iranians believe that wishes will come true on this night. Wishes are made and in order to make them come true, it is customary to prepare Noodles & Bean soup called Ash-e Chahar Shanbeh Suri and share with the poor. Friends and strangers alike are also served with nuts and dried fruits, the Ajil-e Chahar Shanbeh Suri. The Ajil has a mixture of seven dried nuts and fruits, pistachios, roasted chic peas, almond, hazelnuts, figs, apricots, and raisins. To make wishes come true, people who have made wishes will stand at the corner of an

of souls, Hamaspathmaedaya, Farvardigan or popularly Forodigan). They believed Foruhars, the guardian angels for humans and the spirits of deceased would come back for a visit. These spirits were entertained as honored guests, and were given a ritual farewell at the dawn of the New Year. The bon fires also served as a welcome to these guests. Small clay figurines in shape of humans and animals symbolizing all departed relatives and animals were also placed on the rooftops. Flames were burnt all night to ensure the returning spirits were

intersection, or hide behind walls to listen to conversation of those passing by. If the conversations overheard are positive then the wish will come true. This tradition is called Fal Gush meaning 'listening for one's fortune'. Finally the Chahar Shanbeh Suri evening ends with fire works and family gatherings for a festive meal. This ancient festival has been celebrated for thousands of years ever since the birth of the Zoroastrian religion in Persia. Persians celebrated the last 10 days of the year in the annual feast

protected from the forces of Ahriman. This was called Suri festival. There were gatherings in joyful assemblies, with prayers, feasts and communal consumption of ritually blessed food. Rich and poor met together and the occasion was a time of general goodwill when quarrels were resolved and friendships renewed. On the Thursday after Chahar Shanbeh Suri, Shab-e Jome is celerbated which is a traditional big feast of polo and chicken. Followling this ritual assures one that there will be a similar

(Chahar Shanbeh Suri) Red Wednesday Bonfire Festival On the eve of the Wednesday before Noruz, the Iranians celebrate Chahar Shanbeh Suri. This is commonly known as the Wednesday Feast or the Festival of the last Wednesday as it is always celebrated on the eve of the last Wednesday of the year. The word Chahar Shanbeh means Wednesday and Suri is red. The festivities start in the early evening. Children and fun seeking adults, wrap themselves in white sheets or costumes reenacting visits by the departed spirits. They run through the streets banging on pots and pans with spoons. This is called Gashog-Zani or spoon banging and ushers out the last unlucky Wednesday of the year. They also go to their neighbors, knock on doors and ask for treats, a tradition very similar to Halloween. The main event of Chahar-Shanbeh Suri is the setting of seven little fires consisting of dried bushes and shrubs, which are placed on the ground. Adults and children alike gather to jump over the flames to sing, and celebrate the renewal of life. While jumping the flames, the person chants “Sorkhi-e tow az man. Zardi-e man az tow.” The literal transalation is, “Your fiery red color is mine and my sickly yellow paleness is yours.” Loosely translated, this means you want the fire to take your paleness, sickness and problems and in turn give you redness, warmth and energy. There is no religious significance attached to Chahar Shanbeh Suri and it serves as a cultural festival for all Iranian Jews, Moslems, Armenians, Turks and Zoroastrians alike.

54

dinner at least once a week during the coming year.

(Norooz History) New Years Roots The word Noruz meaning New Day, is the most anticipated and favorite celebration for Iranians. It occurs exactly on the Spring Equinox. This occasion has been renowned in one form or another by all the major cultures of ancient Mesopotamia. Sumerians, 3000 BC, Babylonians, the ancient kingdom of Elam in Southern Persia and Akaddians in the second millennium BC, all celebrated this festival. What we celebrate today as Noruz (Also spelled Now Ruz, Norooz or Norouz) has been around for at least 3000 years and is deeply rooted in the rituals and traditions of the Zoroastrians of the Sassanian period. The concepts of Hell, Heaven, Resurrection, the coming of the Messiah, individual and last judgment are the foundation for the Zoroastrian belief system and still exist in Judeo-Christian and Islamic traditions. In their ancient text, ‘Bundahishn’ foundation of creation, it is said that The Lord of Wisdom (Ahura Mazda) residing in the eternal light was not God. He created all that was good and became God. The Hostile Spirit, Angra Mainyu (Ahriman), residing in the eternal darkness created all that was evil and became the Hostile Spirit. Everything that produced life, protected and enriched it was regarded as good. This included all forces of nature beneficial to humans. Earth, waters, sky, animals, plants, justice, honesty, peace, health, beauty, joy and happiness were regarded as belonging to the good forces. All that threatened life and created disorder belonged to the hostile spirits. The next creation was the material world, created at seven different stages. The first creation was the sky, and the second was the first ocean. Earth, a big flat dish sitting on the ocean, was the third. The next three creations were the first plant, the first animal a bull and the first human Gayomaretan (Kiomarth, both male and female). The seventh creation was fire together with the sun. To protect his creations the Lord of Wisdom created six holy immortals known as ‘Amesha Spenta’. The first three were male deities. Khashtra (Sharivar), the protector of sky; Asha-Vahishta (Ordibehesht) and Vahu Manah (Bahman) protected fire and animals. The other three were female deities: Haurvatat (Khordad) to protect water, Spenta Armaiti (Esfand) protector of mother earth and Ameratat (Amoordad) for plant life. Ahura Mazda became the protector of humans and the holy fire. The six immortals are the names of six of the months in the current Iranian calendar. To begin the cycle life, the plant produced seeds; the bull produced all animals and from the human came the first male and female. The rest of the humanity was created from their union. This was called the first No Ruz, meaning new day and the beginning of the cycle of life. It starts at the beginning of spring and the seven creations are remembered and embraced through the Iranian New Year spread called Sofreh Haft Sin. Noruz is celebrated for

CONTINUED ON PAGE 52


55

March 2015 1393 ‫اسفند‬

55


Pardis Publications, Inc. P.O.Box 5867 Canton, GA 30114

March 2015 - Vol 21 - Issue 256

The Iran Deal and The Post-Ideological Moment

by Esfandyar Batmanghelidj

For those of us whose job (or hobby) is to understand Iran’s position in the Middle East and in the world, the potential nuclear agreement between Iran and the P5+1 should do more than just change the political and economic landscape we are tasked to analyze. It ought to change the very way we think about Iran. New York Times columnist David Brooks wrote that “Western diplomats have continually projected pragmatism onto their ideological opponents.” In fact, the opposite has generally been true. Though Brooks is correct that “the Obama administration is making a similar

projection today” about Iran, it is a recent development, and a break with the policy of the last 36 years. Since the 1979 revolution, political scientists have primarily understood Iran in terms of its prevailing ideology. In other words, they have looked at the country primarily through

the country’s Shi’a religion, its system of government, and the unique marriage of the two in the Islamic Republic. But if a nuclear agreement does come to pass, the community of Iran watchers (and pundits like Brooks) may finally be forced to conclude that theories hinging on ideology

Tel: (770) 973-0506 Advertisement: Ext. 1 Billing: Ext 2 Fax: (678) 550-9999 E-mail: pardismag@gmail.com

really don’t explain what’s going on in Iran (and perhaps even the region at large). If Iran signs a nuclear agreement and adheres to it, the myriad arguments regarding the country’s purported ideological fixations—nuclear proliferation, the export of revolution and terrorism, the destruction of Israel, and so on—would be profoundly shaken, if not disproven altogether. A paradigm shift may well be in the offing.

The Defining Moment For political scientists and analysts, the 1979 Iranian Revolution was an unexpected PLEASE GO TO PAGE 53


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.