احمد شاملو: شاعر ملي ما
«پرديس» را ماهانه گراني و و بطور رايگان از طريق تحميل ايميل دريافت کنيد. گرسنگي Send an email to:
ص 19
ايران و جهان 4
بحران نقدينگي و فساد اقتصادي ايران
pardismag@gmail.com
گوناگون 8
سينما 20
جدول 34
تکنولوژي 30
ص 14
درشهر 37
سقوط آزاد پول ملي :رشد قيمت دالر در بازار آزاد
ص 16
شعر 40
ورزش 35
فال 42
نه سياستگذاري دولت در زمينه ارز و نه تغيير رئيس بانک مرکزي ،هيچ کدام در توقف افزايش قيمت دالر آمريکا در ايران موثر نبوده و قيمت دالر در بازار تهران تا اواخر ماه جوالي به مرز 12هزار تومان رسيده است. همزمان با رشد نرخ ارزهاي خارجي ،قيمت هر سکه طرح جديد نيز به 5ميليون و 20هزار تومان رسيده است. پس از خروج آمريکا از توافق هستهاي با ايران (برجام) بازار ارز و سکه دچار تالطم شده و از حدود 3800تومان در شهريور 1396به رقمي بيش از 11هزار تومان رسيده است .مقامهاي جمهوري اسالمي شرايط کنوني را «وضعيت جنگ اقتصادي» اعالم کردهاند. در ماههاي گذشته سياستگذاري ارزي دولت نيز نتوانسته از افزايش بهاي ارزهاي خارجي جلوگيري کند .اواخر فروردين امسال بانک مرکزي با تک نرخي کردن ارز و اعالم قيمت 4200تومان براي واردات و صادرات کوشيد نرخ برابري ريال در برابر دالر را کنترل کند .سياستي که ناکام ماند و همين قيمت ثابت نيز با رشد رسمي به بيش از 4400تومان رسيده است. افزايش نرخ سکه طال و ارز و گراني ناشي از آن تأمين معيشت مردم را با مشکل مواجه کرده است .حميدرضا امامقليتبار ،بازپرس مجمع عالي نمايندگان کارگران ايران به تازگي از کاهش 50درصدي قدرت خريد کارگران از ابتداي سال جاري خبر داده است. افزايش رسمي نرخ دالر از سوي بانک مرکزي ايران همزمان با شروع به کار عبدالناصر همتي رئيس کل جديد بانک مرکزي ايران است که از سوي حسن روحاني ،جانشين ولياهلل سيف شد .بازار ارز ايران در ماههاي اخير پرتالطم بوده است به طوري که بارها باعث اعتراضات خياباني شهروندان از جمله گروهي از بازاريان در شهرهاي مختلف شده است .قرار است تحريم مبادالت دالري از اواسط آگست آغاز شود.
ترامپ :آمادهام بدون هيچ پيششرطي با ايرانيها ديدار کنم
«دانلد ترامپ» ،رئيسجمهور آمريکا در کنفرانس خبري مشترکي با نخستوزير ايتاليا ادعا کرد آماده است «بدون هيچ پيششرطي» با مقامهاي ايران ديدار کند. او در ابتداي اين نشست خبري با تکرار ادعاهاي هميشگي گفت« ،من و نخستوزير موافقيم که به حکومت بيرحم ايران هرگز نبايد اجازه دستيابي به سالح هستهاي داده شود .هرگز». رئيسجمهور آمريکا گفت« ،ما همه کشورها را تشويق ميکنيم تا ايران را براي توقف همه فعاليتهاي شرورانهاش تحت فشار قرار بدهند ».ايران و پنج کشور عضو دائم شوراي امنيت سازمان ملل (آمريکا ،فرانسه ،انگليس ،روسيه و چين) به عالوه آلمان در تيرماه سال 1394به توافقي دست يافتند که قرار بود در ازاي ايجاد محدوديت در بخشهايي از فعاليتهاي هستهاي ايران ،همه تحريمهاي بينالمللي و يکجانبه مرتبط با برنامه هستهاي ايران را رفع کند. دولت آمريکا از نخستين روزهاي اجرايي شدن اين توافق ،کارشکنيها در اجراي آن و تالش براي کاستن از مزاياي اقتصادي ايران از آن را آغاز کرد .با روي کار آمدن «دانلد ترامپ» به عنوان رئيسجمهور آمريکا اين کارشکنيها شدت گرفت و او بارها تهديد کرد کشورش را از توافق هستهاي خارج خواهد کرد .ترامپ سرانجام سهشنبه 8 مي امسال و به طور يکجانبه آمريکا را از برجام خارج کرد و فرماني را براي بازگرداندن تحريمها عليه ايران پس از دورههاي زماني 90و 180روزه امضا کرد .رئيسجمهور آمريکا در کنفرانس خبري در پاسخ به سوال يک خبرنگار مبني بر اينکه آيا تمايل دارد با «حسن روحاني» ،رئيسجمهور ايران ديدار کند گفت« ،من آمادهام با هر کسي ديدار کنم .من به مالقات اعتقاد دارم ».ترامپ در ادامه به ارائه توضيحاتي درباره ديدارش با «کيم جونگ اون» ،رهبر کره شمالي و «والديمير پوتين» ،رئيس جمهور روسيه پرداخت. رئيس جمهور آمريکا گفت« :من مطمئنًا اگر ايرانيها بخواهند با آنان ديدار خواهم کرد ،هرچند نميدانم که االن آماده هستند يا نه».وي توافق هستهاي «برجام» را «مضحک» توصيف کرد و گفت که به مشارکت آمريکا در اين توافق پايان داده است .ترامپ مدعي شد که ايرانيها در نهايت با آمريکا مذاکره خواهند کرد.رئيسجمهور آمريکا در پاسخ به سوالي ديگر درباره اينکه آيا پيششرطي براي اين ديدار دارد گفت« ،هيچ پيششرطي (ندارم) .هر موقع آنها بخواهند (حاضر به گفتوگو هستم) ».ترامپ اضافه کرد« ،هر موقع بخواهند آماد ه ديدار هستم .اين براي ايران خوب است ،براي ما خوب است و براي دنيا خوب است .پيششرطي وجود ندارد ،اگر آنها بخواهند ديدار ميکنم».
خبرگزاري رويترز به نقل از شماري از مقامهاي آمريکا گزارش داده دولت دانلد ترامپ کارزاري تبليغاتي عليه حکومت ايران به راه انداخته که هدف آن ايجاد ناآرامي در اين کشور و اعمال فشار بر تهران براي متوقف کردن برنامه هستهاي و برخي فعاليتهاي منطقهاي اين کشور است. در اين گزارش اختصاصي که رويترز منتشر کرده به نقل از مقامهاي فعلي و سابق دولت آمريکا آمده که مايک پامپئو، وزير خارجه و جان بولتون ،مشاور امنيت ملي کاخسفيد ،حمايت اين برنامه را بر عهده دارند و طي آن يک رشته سخنرانيهاي تخريبي و کارزارها در شبکههاي اجتماعي ترتيب داده شده که هدف آنها هم راستا با تصميم دانلد ترامپ براي ايجاد تنگناهاي اقتصادي براي ايران از طريق تشديد تحريمهاي اين کشور است. در اين گزارش مفصل رويترز مدعي است که عالوه بر گفتوگو با چند مقام فعلي و سابق دولت آمريکا با يک مقام ايراني که نخواسته نامش فاش شود هم گفتوگو کرده اما نه کاخسفيد و نه وزارت خارجه به درخواست اين خبرگزاري براي واکنش درباره جزئيات اين گزارش پاسخ ندادهاند. هر چند يک مقام وزارت خارجه که نخواسته نامش فاش شود در پاسخ به رويترز گفته است« ،بگذاريد تصريح کنم که ما به دنبال تغيير رژيم در ايران نيستيم بلکه به دنبال تغيير رفتار رژيم ايران هستيم».
AUGUST 2018
2
2
3
For Advertisement Call:
3
PA
I
4
4
رويدادهای ايران و جهان در ماهي که گذشت ايرانيان در سال 1396 فقيرتر شدند
بررسيهاي کارشناسانه نشان ميدهد که ايرانيان در سال ،1396بيش از دو درصد از سال قبل از آن فقيرتر شدهاند. آمارهايي که بانک مرکزي منتشر کرده ،نشان ميدهد متوسط بودجه هر خانوار شهري در سال ،1396ماهانه سه ميليون و 511هزار تومان بوده که 7.2درصد نسبت به سال 1395افزايش داشته است .ولي با در نظر گرفتن تورم 9.6 درصدي سال ،1396مشخص ميشود که بودجه خانوارهاي ايراني ،معادل 2.2درصد نسبت به سال 1395کاهش يافته است. بودجه خانوار مجموع ارزش همه کاالها و خدماتي است که اعضاي يک خانواده در طول سال مصرف ميکنند و يکي از بهترين معيارها براي سنجش رفاه مردم به حساب ميآيد. مقايسه اين آمار با ارقام سالهاي گذشته نشان ميدهد
که سطح رفاه ايرانيان در سال 1396به طور متوسط 17 درصد پايينتر از سال 1386بوده است. بانک مرکزي ايران امسال بر خالف 16سال گذشته تنها خالصهاي از يافتههاي گزارش بررسي بودجه خانوار را منتشر کرده و جزئياتي نظير وضعيت مردم در استانها و مختلف درآمدي منتشر نشدهاند. ِ دهکهاي اين گزارش نشان ميدهد که ترکيب کلي سبد هزينههاي خانوار تغيير چنداني نکرده و همچنان مسکن با 35.5درصد ،غذا با 23.5درصد و حمل و نقل با 10.6درصد، بزرگترين سهم را از هزينههاي مردم دارند. طبق آمارهاي بانک مرکزي ،روند کاهش ساالنه بعد خانوار شهري ،يعني شمار افرادي که با هم در يک واحد مسکوني زندگي ميکنند ،ادامه پيدا کرده و از 3.33در سال 1395به 3.28در سال 1396رسيده است ،چيزي که نشان ميدهد خانوادههاي ايراني سال به سال کوچکتر ميشوند.
محمد خاتمي :صد سال به عقب بازگشتيم
AUGUST 2018 محمدخاتمي ،رييسجمهور پيشين ايران ،گفته که اين کشور از نظر دموکراسي و عدالتخواهي به صد سال قبل بازگشته است. او همچنين تأکيد کرده که فساد مانند «سيل بنيانکن، کيان ايران و انقالب را به خطر مياندازد». در خبري که سايت محمد خاتمي از سخنراني او منتشر کرده ،نقل شده است« ،ما در اينکه مبارزه با فساد و تأمين عدالت را به عنوان اصول خود به جامعه عرضه کنيم ،ضعف داشتهايم .شيوع فساد از جمله مسايلي است که اصالحطلب و اصولگرا نميشناسد». رييس حزب مجمع روحانيون با طرح انتقادهايي از اصالحطلبان ،اولويت اصلي را «نجات ايران» و «دفع خطر» از اين کشور دانسته و گفته است که براي اين موضوع اصالحطلبان بايد با همه جريانهايي که «دل در گروي اين آب و خاک دارند» تعامل کنند و تغييراتي در اين جبهه پديد آورند. محمد خاتمي که از او به عنوان رهبر اصالحات ياد ميشود ،بعد از ناآراميهاي ديماه درباره «نارضايتي» مردم هشدار داد و گفت که همه دستگاههاي حکومتي در اين موضوع سهم دارند. در همان مقطع مجمع روحانيون مبارز که رياست آن با محمد خاتمي است ،در بيانيهاي مردم را به پيروي از «روشهاي اصالحطلبانه» و «قانوني» دعوت کرده بود که باعث خشم شمار زيادي از ناراضيان شد. آقاي خاتمي در چند سال گذشته با محدوديت حضور در مجامع عمومي مواجه بوده و انتشار تصوير يا نام او در مطبوعات و رسانههاي داخل ايران ممنوع است. قوه قضاييه ايران ،حزب مشارکت را که نزديکترين حزب سياسي به دولت اصالحات به رياست محمد خاتمي بود ،منحل اعالم کرده است.
پروازها «صرفه اقتصادي» نداشته ،اعالم کرده است که از پايان تابستان امسال پروازهاي خود به تهران را متوقف ميکند. هواپيمايي «کي.ال.ام» که با شرکت «ايرفرانس» ادغام شده است ،هماکنون بيش از 33هزار کارمند دارد. توقف پروازهاي «کي.ال.ام» به مقصد تهران در حالي است که فضاي روابط هلند با ايران به دليل قتل محمدرضا کالهي صمدي ،متهم اصلي بمبگذاري دفتر نخستوزيري ايران در دهه 60خورشيدي به تيرگي گرائيده است .اين فرد با نام مستعار «علي معتمد» که گفته ميشود از اعضاي سابق مجاهدين خلق بوده ،آذر 1394در شهر آلميره هلند به دست عوامل وزارت اطالعات ايران به قتل رسيد. در بيانيه اين شرکت آمده است به دليل «نتايج نامطلوب و دورنماي تجاري تعامل با تهران» يک هواپيماي اين شرکت در آخرين پرواز خود روز 22سپتامبر راهي ايران خواهد شد و يک روز بعد تهران را به مقصد آمستردام ترک خواهد کرد. پيش از اين نيز شرکت «ايرفرانس» ،هواپيمايي ملي فرانسه اعالم کرده بود از ابتداي ماه آگست سال جاري پروازهاي مستقيم خود به تهران را از سه پرواز در هفته به يک پرواز کاهش خواهد داد.
لغو پروازهاي «کي.ال.ام» به تهران
عباس امير انتظام درگذشت
شرکت هواپيمايي «کي.ال.ام» که پروازهاي مستقيمي از تهران به آمستردام و برعکس دارد ،به دليل آنچه اين
عباس امير انتظام ،معاون نخستوزير در دولت موقت پس از انقالب در گذشت.
I
PA
5
که به تشويق به فساد و فحشا و کودک آزاري متهم است، پروندهاي هم براي مدير و مسئوالن اين مدرسه تشکيل شده است. پيشتر سرپرست دادسراي ارشاد از تحقيق درباره افرادي غير از ناظم مدرسه معين به خاطر کوتاهي در نظارت، خبر داد و گفت« ،در همين زمينه تعدادي از مسئوالن مدرسه معين و آموزشوپرورش با عنوان متهم و مطلع به دادسرا احضار شدهاند».
وي در پي يک دوره بيماري در سن 86سالگي درگذشته است. امير انتظام در سال 1358به اتهام همکاري با سازمان مرکزي اطالعات آمريکا ـ سيا ـ بازداشت و محاکمه و به اعدام محکوم شد اما حکم اعدام او به حبس ابد تقليل يافت .او در سالهاي اخير به دليل بيماري و لزوم مراقبت دايم پزشکي ،به جاي زندان در خانه تحت نظر قرار داشت. اين اتهام در جريان گروگانگيري و تصرف سفارت آمريکا در ايران به اميرانتظام وارد شد .مهاجمان به سفارت، که به آنان عنوان «دانشجويان خط امام» داده شد ،گفتند که مدارکي حاکي از جاسوسي او را در ميان اسنادي باقي مانده در سفارت پيدا کردهاند. هم او و هم نزديکان و هوادارانش ،از جمله مهدي بازرگان ،نخستوزير دولت موقت ،اتهام جاسوسي را مردود و داراي انگيزه سياسي ميدانستند .گفته ميشد که علت اصلي بازداشت و محاکمه او مخالفت با تشکيل مجلس خبرگان به جاي مجلس موسسان قانون اساسي بود که آيتاهلل روحاهلل خميني ،رهبر سابق انقالب ،قبل از رسيدن به قدرت از جمله در اولين سخنراني پس از ورود به ايران وعده آن را داده بود .مجلس خبرگان سرانجام قانون اساسي جمهوري اسالمي را با محوريت ولي فقيه تصويب کرد. عباس امير انتظام در سال 1311در تهران متولد شد. پس از پايان تحصيالت متوسطه ،در رشته مهندسي برق دانشکده فني دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت و بعدها توانست از آمريکا درجه فوق ليسانس مهندسي دريافت کند. او در سالهاي پيش از انقالب اسالمي از حاميان مخالفان حکومت وقت محسوب ميشد و پس از انقالب، توسط مهدي بازرگان به معاونت نخستوزير و سمت سخنگوي دولت منصوب شد.
محکوميت ناظم مدرسه معين به حبس و شالق
دادگاهي در تهران حکم ناظم متهم به آزار جنسي مدرسه معين را صادر کرد. در جريان اين محاکمه که به صورت غيرعلني و در مجتمع قضائي ارشاد استان تهران برگزار شد ،ناظم دبيرستان پسرانه معين در مرحله بدوي به حبس و شالق محکوم شده است. غالمحسين اسماعيلي ،رييس کل دادگستري استان تهران ،در گفتوگو با خبرگزاري «ميزان» ،با اشاره به قطعي نبودن راي دادگاه از اعالم جزئيات آن خودداري کرده است. «خبرآنالين» در اين زمينه گزارش داده است که خانواده برخي از دانش آموزان متوجه موضوع شده و از فرد ياد شده شکايت کردهاند .يکي از اولياي دانش آموزان در گفتوگو با اين رسانه گفته است که «پسر من از چند ماه پيش پرخاشگر و به شدت عصبي شده بود و حتي ما تصور ميکرديم او دچار بيماري شده است .او را پيش پزشک برديم و روند درمان براي پرخاشگري او ادامه يافت تا اينکه پسرم گفت در مدرسه چه باليي به سرش آمده است». در همين ارتباط در کنار پرونده ناظم مدرسه معين
انتقاد شديد پامپئو از حکومت ايران در جمع ايرانيان در کاليفرنيا
وزير خارجه آمريکا در جمع ايرانيان ساکن اين کشور اعضاي اين جامعه را ترغيب کرده است از اعتراضات در ايران حمايت کنند .همزمان دانلد ترامپ به سخنان حسن روحاني پاسخ داده است. سخنراني مايک پامپئو در کتابخانه رونالد ريگان در شمال لس آنجلس تحت عنوان «حمايت از صداي ايرانيان» انجام شد. او در اين سخنراني به داراييهاي بعضي از مقامات بلندپايه حکومت ايران اشاره و از قريب به 40سال دزدي از مردم ايران ،اقدامات تروريستي در اطراف منطقه و سرکوب بيرحمانه در داخل انتقاد کرد. آقاي پامپئو در آغاز سخنراني خود گفت که هرچند ايرانيان داراي پسزمينههاي مختلف ديني و اجتماعي هستند، «اما همه شما موافق هستيد که رژيم ايران کابوسي براي ايرانيان بوده و مهم است که اختالفات شما در مورد ساير مسائل ،اتحاد شما را در اين مورد تضعيف نکند». او افزود« ،به شما ميگويم که آرزوي دولت ترامپ همان آرزويي است که شما براي مردم ايران داريد ،و با تکيه بر تالشها و قوه الهي اين آرزو يک روز به حقيقت خواهد پيوست». او خطاب به مردم ايران گفت« ،اياالت متحده صداي شما را ميشنود و از شما حمايت ميکند .اياالت متحده با شماست .رهبران حکومت ـ به خصوص آنهايي که در راس سپاه پاسداران و نيروي قدس آن قرار دارند ،مانند قاسم سليماني ـ بايد پيامدهاي دردناک اقدامات خود را بچشند. ما از همه کشورهايي که از رفتار ويرانگر جمهوري اسالمي خسته و بيزار هستند مي خواهيم که به کارزار فشار ما (عليه ايران) بپيوندند». او گفت « ،همان طور که رئيس جمهور ترامپ گفته است ،ما حاضريم با حکومت ايران گفتگو کنيم اما فشارهاي آمريکا فقط زماني کاهش خواهد يافت که ما در سياست هاي تهران چرخشي ملموس ،ثابت شده و مستمر مشاهده کنيم. ميزان فساد و ثروت رهبران حکومت نشان ميدهد چيزي که ايران را اداره مي کند بيشتر به يک مافيا شباهت دارد تا يک دولت». وزير خارجه آمريکا با انتقاد از حمايت ايران از گروههاي نيابتي گفت« ،امروز به لطف يارانههاي رژيم ،جنگجوي حزباهلل (لبنان) دو تا سه برابر يک مامور آتش نشاني در تهران حقوق مي گيرد ».او همچنين سقوط ارزش ريال را به سوءمديريت حکومت ايران نسبت داد. اين سخنراني ساعاتي پس از آن ايراد شد که حسن روحاني ،رئيسجمهوري ايران سرنگوني و تجزيه کشورش را از جمله سياستهاي اصلي آمريکا عليه ايران دانست و به دانلد ترامپ ،رئيسجمهوري آمريکا در اين مورد هشدار داد .آقاي روحاني ،صلح با ايران را «مادر صلحها» و جنگ با ايران را «مادر جنگها» خواند و گفت کشورش نميپذيرد مورد تهديد قرار بگيرد. همزمان دانلد ترامپ رئيس جمهور آمريکا در توييتي در پاسخ به اين اظهارات نوشت« ،خطاب به رئيس جمهور روحاني :ديگر هرگز ،هرگز آمريکا را تهديد نکنيد وگرنه با پيامدهايي روبرو خواهيد شد که کمتر کسي در تاريخ ديده
For Advertisement Call:
است .ما ديگر آن کشوري نيستيم که حرف هاي جنون آميز شما درباره خشونت و مرگ را تحمل کند .مواظب باشيد!» آقاي پامپئو در نطق خود گفت يک سوم جوانان ايران بيکارند و يک سوم جمعيت زير خطر فقر زندگي ميکنند اما« ،تناقض تلخ اوضاع ايران در اين است که عوامل رژيم جيبهاي خود را پر ميکنند ،درحالي که مردم براي پيدا کردن کار ،اصالحات و فرصتها فرياد ميکشند». او گفت« ،صادق الريجاني رئيس قوه قضاييه را در نظر بگيريد .ثروت او از طريق اختالس داراييهاي عمومي و ريختن آن به حساب بانکياش حداقل 300ميليون دالر است». او در مورد آيتاهلل مکارم شيرازي گفت« ،او به خاطر تجارت غيرقانوني شکر که باعث کسب بيش از 100ميليون دالر درآمد شد به سلطان شکر معروف است .او بر حکومت ايران فشار آورده يارانه توليدکنندگان داخلي شکر را کم کند ،در حالي که خودش بازار را از شکر وارداتي گرانتر اشباع مي کند .همين کارهاست که يک ايراني متوسط را بيکار ميکند». وزير خارجه آمريکا گفت که مسير آينده ايران را در نهايت مردم اين کشور تعيين خواهند کرد و افزود« ،اميد ما اين است که رژيم در نهايت تغييراتي ملموس در رفتارش در داخل و خارج نشان دهد .همانطور که پرزيدنت ترامپ گفت ما مايل به گفت و گو با رژيم ايران هستيم ،اما کاهش فشار آمريکا فقط وقتي خواهد بود که شاهد تغيير ملموس ،قابل مشاهده و مداوم در سياستهاي تهران باشيم.
سپنتا نيکنام به شوراي شهر يزد برگشت مجمع تشخيص مصلحت نظام در ايران راي به بازگشت سپنتا نيکنام ،عضو زرتشتي شوراي شهر يزد داده است. اعضاي اين مجمع راي دادند که اقليتهاي ديني ميتوانند در شوراهاي اسالمي شهر و روستا نامزد شوند. عضويت آقاي نيکنام در شوراي شهر يزد به دنبال شکايت نامزد اصولگراي شکست خورده اين شورا به حالت
5
تعليق در آمده بود. پس از آن ،شعبه 45ديوان عدالت اداري در رسيدگي به شکايت وارده ،راي به توقف فعاليت آقاي نيکنام داد. آقاي نيکنام در دوره قبل نيز عضو شوراي شهر يزد بود که بدون مشکل مشابهي فعاليت خود را انجام داد. راي ديوان عدالت اداري بر اساس نظر احمد جنتي ،دبير شوراي نگهبان در خصوص عضويت اقليتها در شوراهاي شهري صادر شده بود. آقاي جنتي سال پيش در زمان بررسي صالحيت نامزدهاي انتخابات شوراها در ابالغيهاي خواهان جلوگيري از تائيد صالحيت نامزدهاي غيرمسلمان در انتخابات اين شوراها شده و گفته بود« ،غيرمسلمان نميتواند بر مسلمان حاکم شود». قانون انتخابات شوراها در ايران يکي از شرايط نامزدي را اعتقاد به اسالم ميداند ،اما در تبصرهاي پذيرفته که پيروان اديان پذيرفتهشده قانون اساسي ،از جمله زرتشتيها اجازه نامزدي در اين انتخابات را دارند. پس از آنکه فقيهان شوراي نگهبان راي به لغو عضويت آقاي نيکنام دادند ،نمايندگان مجلس ايران ،آذر سال پيش تصويب کردند که اقليتهاي ديني ميتوانند نامزد انتخابات شوراهاي اسالمي شهر و روستاي محل اقامت خود شوند، اما شوراي نگهبان اين مصوبه را تاييد نکرد و با پافشاري مجلس بر اين مصوبه ،موضوع به مجمع تشخيص مصلحت نظام ارجاع شد. اين پرونده از زمستان سال گذشته در دستور کار مجمع تشخيص مصلحت بوده اما تا راي اخير ،توافقي بر سر آن وجود نداشت. دنباله در صفحة بعد
6
6 دنباله از صفحة قبل
افزايش خطرناک قيمت دارو در ايران
خطر توقف توليد دارو در ايران و افزايش بيشتر بهاي دارو جدي تلقي ميشود .همزمان رئيس انجمن حمايت از بيماران کليوي از افزايش قيمت داروهاي بيماران دياليزي و پيوند کليه تا 200درصد خبر داده است. داريوش آرمان ،رئيس انجمن خيريه حمايت از بيماران کليوي ،به خبرگزاري «ايلنا» گفته است که از ماه مارش (از زمان باالگرفتن بحث در باره خروج آمريکا از برجام و احياي تحريمها) قيمت داروهاي مربوط به بيماران دياليزي و پيوند کليه بين 100تا 200درصد افزايش يافته است .او براي نمونه به داروهاي بيماران پيوند کليه اشاره کرده که از 130 هزارتومان به 260هزار تومان افزايش يافته و بعدا تا 320 هزار تومان هم صعود کرده است. آرمان تصريح کرده است که بخشي از داروها که تحت پوشش بيمهها نيست ،بسيار گران شده است .به گفته او، «بيماران دياليزي جزو بيماران خاص هستند که مزاياي بيمهاي دارند ،اما برخي از داروهاي آنها تحت پوشش بيمه نيست ،و مشکل اصليتر اين است که بيماران پيوند کليه بايد براي زنده ماندن و زنده نگهداشتن عضو پيوندي هر روز بايد داروهاي مختلفي را مصرف کنند ،اما متاسفانه به محض اينکه وارد چرخه پيوند کليه شده و عمل پيوند را انجام ميدهند ،از شمول بيماران خاص خارج ميشوند و بايد هزينه دارو را بپردازند». به گفته او ،ظاهرا هزينه سنگين تامين اين داروها سبب شده که «برخي از بيماران که شرايط پيوند کليه را دارند و نوبت آنها فرا رسيده ،اعالم ميکنند که با شرايط دياليز راحتتر هستيم ،چون امکان پرداخت هزينههاي دارويي و مراقبتهاي بعد از پيوند را ندارند». گرچه مقامهاي ايران نياز دارويي ايران به خارج را تنها سه تا چهار صد عنوان ميکنند ،ولي همين ميزان هم به دليل نوسانات ارزي تاثيري محسوس بر بازار دارو در ايران ميگذارد .انتشار ليست «تثبيتشده» داروهاي ساخت داخل در سايت اينترنتي سازمان غذا و دارو ،اين جنبه از
بحران در بازار دارو را کاهش نميدهد .رضا انصاري عضو کميسيون صنايع مجلس گفته است که «متاسفانه يکي از مشکالتي که بيمارستان ها با آن مواجهاند ،عدم تأمين داروهاي مورد نياز با قيمتهاي ثبت شده در سامانه غذا و دارو است». او تصريح کرده است که «بيمارستانها هنگام خريد دارو از اين شرکتها با قيمتهاي متفاوتي مواجه ميشوند و براي خريد دارو بايد قيمت باالتري نسبت به قيمتهاي ثبت شده به شرکتها پرداخت کنند». براي مثال قيمت وسايل دياليز مورد نياز بيمارستانها از 44ميليون به 74ميليون تومان رسيده است که افزايش قيمت ارائه خدمات درماني در بيمارستانها از جمله پيامدهاي اين گراني است. محمدرضا شانهساز ،رئيس انجمن علمي داروسازان ايران در اين زمينه نيز گفته است« ،از مهمترين مشکالت توليد کنندگان صنعت دارو اين است که نقدينگي وجود ندارد و اصال توليد کنندگان دارو پول ندارند که ماده اوليه دارو بخرند». شانهساز براي نمونه به وجود 40تا 50ميليون دالر مواد دارويي در گمرک ايران اشاره کرده که ترخيص نميشود« ،چون صنعت دارو پول ندارد و حتي ابالغيه جديد براي ترخيص مواد دارويي و دارو بدون تسويه با بانکها نيز نتوانسته است مشکالت را کامال رفع کند».
AUGUST 2018 پيروزي رجب طيب اردوغان در انتخابات اخير گرفته ميشود. در جريان مبارزات انتخاباتي نامزدهاي مخالف دولت گفتند که در صورت پيروزي يکي از اولين اقداماتشان پايان وضعيت اضطراري خواهد بود. بر اساس آمارهاي رسمي و سازمانهاي غيردولتي، از زمان اعالم وضعيت اضطراري بيش از 107هزار نفر از مشاغل دولتي برکنار شده و بيش از 50هزار نفر هم تحت بازداشت و در انتظار محاکمه هستند. ادعا ميشود که بسياري از کساني که برکنار شدهاند هواداران فتحاهلل گولن روحاني ساکن آمريکا هستند که زماني متحد آقاي اردوغان بود. ترکيه آقاي گولن و طرفدارانش را به سازمان دادن کوتا متهم ميکند ،اتهامي که او رد کرده است. در جريان کودتاي سال ،2016پارلمان توسط هواپيماهاي نظامي بمباران شد و بيش از 250نفر کشته شدند.
عمرانخان در پي تشکيل دولت ائتالفي در پاکستان
پايان وضعيت اضطراري دو سال پس از کودتاي نافرجام در ترکيه
رسانههاي دولتي ترکيه گزارش ميدهند که دولت اين کشور به وضعيت اضطراري که در پي کودتاي نافرجام دو سال پيش اعمال شده بود ،پايان داده است. بر اساس همين وضعيت اضطراري بود که دهها هزار نفر بازداشت يا از کار اخراج شدند. وضعيت اضطراري براي دورههاي سه ماهه بود که هفت بار تمديد شد. تصميم دولت براي پايان اين وضعيت چند هفته پس از
عمرانخان ،برنده انتخابات پارلماني پاکستان از حزب «جنبشي براي عدالت» (تحريک انصاف) براي تشکيل دولت آينده در جستجوي نيروي ائتالفي است .اين حزب موفق شده 115کرسي پارلمان پاکستان را از آن خود کند. به گزارش رسانههاي پاکستان طبق نتايج اعالم شده از سوي کميسيون انتخابات پارلماني پاکستان ،عمرانخان بازيکن پيشين کريکت و مربي تيم ملي اين کشور برنده انتخابات پارلماني است. در اين انتخابات حزب حاکم مسلم ليگ (حزب نواز شريف ،نخست وزير پيشين پاکستان) تنها 64کرسي از مجموع 270کرسي پارلمان را به خود اختصاص داد. برمبناي قوانين پاکستان براي داشتن اکثريت در پارلمان اين کشور داشتن 137کرسي ضروري است. عمرانخان 65ساله در نخستين سخنراني پس از پيروزي خود ،خواستار روابط بهتر با هند شد و گفت او خواهد کوشيد اختالفات هند و پاکستان را بر سر کشمير حل
حکم 5ماه زندان يک پناهنده سياسی در آتالنتا بر اثر فشار افکار عمومی لغو شد پاييز سال گذشته « ،فضائل عزيزان» 41ساله ،يک پناهنده سياسي مقيم آتالنتا و دانشجوي سال آخر پرستاري دانشگاه جورجيا استيت بعد از آنکه در يک تصادف رانندگي مجروح شد، به اتهام «رفتار نابهنجار» از سوي پليس به مدت سه ساعت بازداشت شد .فضائل عزيزان ،امريکايي ،ايراني تبار بعد از آنکه براي دفاع از اتهام خود در دادگاه ترافيک حاضر شد ،به خاطر داشتن مليت ايراني ،از سوي يک خانم قاضي در اثناي رسيدگي به پرونده مورد اهانت و هتاکي قرار گرفت ،و نهايتا همان قاضي وي را به تحمل 5ماه زندان محکوم کرد. فضايل ،راننده شرکت «اوبر» بود و در موقع تصادف يک مسافر در ماشين حضور داشت .پليس ،آزمايش «مستي در هنگام رانندگي» را بر روي او انجام داد و آزمايش نشان داد که او تحت تاثير مشروبات الکلي نبوده است ،با اين حال پليس وي را به مدت 3 ساعت در زندان تحت بازداشت قرار داد. مطابق گزارش يک تلويزيون محلي مستقر در آتالنتا ،قاضي منطقه سندي اسپرينگز (خانم شارون ديکسون) در حين رسيدگي به پرونده ،خطاب به متهم چنين ميگويد« :من ميدانم از جائي
(ايران) که ميآيي زنان هيچ حقوقي ندارند… تو يک موجود حقيري هستي ،تو در درونت انسان کوچکي هستي ،تو در نظر من نفرت انگيز هستي…تو آقاي عزيزان بايد بروي زندان»« .تو بعنوان راننده اوبر براي مسافران تهديد هستي». . . حکم 5ماه زندان توسط وکالي متهم مورد اعتراض قرار گرفته بود و در مرجع باالتر در نوبت رسيدگي بود. يک روزنامه چاپ آتالنتا ،روز 30جوالي خبر از لغو محکوميت پنج ماهه متهم ( فضائل عزيزان) داده است. طبق گزارش اين روزنامه ،دو هفته بعد از آنکه وکالي متهم به حکم اعتراض ميکنند و يک سازمان حقوق بشري نيز از قاضي مربوطه به اتهام توهين و اهانت به متهم شاکي ميشود ،دادگاه بدوي صادر کننده حکم ،با تماس با وکيل متهم اعالم ميکنند که مجازات 5ماه زندان براي متهم را کنار گذاشتهاند. در زمان چاپ اين مطلب ،به دليل شکايت عليه قاضي اين پرونده، آينده قضاوت قاضي «شارون ديکسون» در هالهاي از ابهام قرار گرفته است.
کند .عمرانخان ،بازيکن سابق کريکت ،در پاکستان و هند طرفداران ميليوني دارد. عمرانخان با اعالم اينکه تقلبي در انتخابات رخ نداده گفته است که با وجود اين ،او از مخالفاني که ميگويند در انتخابات تقلب روي داده حمايت خواهد کرد و فرمان ميدهد تحقيقاتي در اين باره انجام شود .او همچنين اعالم کرد که با فقر و فساد در پاکستان ميجنگد و به زندگي اشرافي و پر زرقوبرق «شاهانه» روي نخواهد آورد. احزاب شکست خورده در انتخابات اخير پاکستان، موضع سخت خود را در ارتباط با تقلب در انتخابات را کنار گذاشتهاند. درحالي که سردار محمدرضا ،رئيس کميسيون انتخابات با دفاع از روش شمارش آرا گفته بود که انتخابات 100 درصد شفاف و عادالنه بود ،کميسيون نظارت بر انتخابات اعالم کرده که اين انتخابات به اندازه انتخابات پيشين در سال 2013عادالنه نبود .اين کميسيون اعالم کرده که همه احزاب شرکت کننده در انتخابات ،بخت برابري براي شرکت در انتخابات نداشتند. چند ساعتي بيشتر از بسته شدن حوزههاي اخذ راي در پاکستان نگذشته بود که حزب حاکم «مسلم ليگ» اعالم کرد نتايج انتخابات را به خاطر تقلب نخواهد پذيرفت .احزاب کوچک نيز از دستکاري در نتايج انتخابات سخن گفته بودند . دو حزب اصلي و قديمي «مسلم ليگ» و «حزب مردم پاکستان» پيشتر اعالم کرده بودند که ناظران انتخابات نامزدهاي آنان را از محلهاي اخذ رأي بيرون رانده و نتايج رسمي را به آنها ندادهاند .اين دو حزب به همين دليل اعالم کردهاند که نتايج را قبول نخواهند کرد. در انتخابات پارلماني پاکستان 50.3درصد از واجدان شرايط شرکت کردند .ميزان شرکت در انتخابات کم و بيش برابر با ميزان شرکت در انتخابات پيشين در سال 2013 بود. گفته ميشود که عمرانخان ،نامزد حزب «تحريک انصاف» ،نامزد مورد حمايت ارتش پاکستان بوده است. پيش از همه حزب حاکم «مسلم ليگ» از فشارهاي هدفمند ارتش عليه اين حزب با حمايت احتمالي قوه قضائيه انتقاد کرد .عمرانخان و همچنين ارتش پاکستان اين موضوع را رد کردهاند. انتخابات پارلماني پاکستان تحت تدابير شديد امنيتي برگزار شد .برقراري امنيت در روز رأيگيري بر عهده 370 هزار نظامي و 450هزار پليس گذاشته شد که در تاريخ پاکستان بيسابقه است .براي اولين بار ارتش در حوزههاي انتخاباتي حضور داشت و از آنها نگهباني ميکرد . نيروهاي ارتش نه تنها مقابل ورودي حوزهها ،بلکه حتي در داخل آنها نيز حضور داشتند .اين نيروها همچنين در هنگام شمارش آرا نيز حضور داشتند .به رغم تدابير شديد امنيتي ،همزمان با برگزاري انتخابات ،يک حمله انتحاري در جنوب غربي پاکستان حداقل 31کشته بر جاي گذاشت. گروه تروريستي داعش مسئوليت اين حمله را به عهده گرفت.
7
For Advertisement Call:
7
PA
I
8
8
روﯾﺪاد کاميار شاپور ،فرزند فروغ فرخزاد درگذشت
تنها فرزند فروغ فرخزاد و پرويز شاپور در سن 66 سالگي در تهران درگذشت .از کاميار شاپور چند مجموعه شعر منتشر شده است. کاميار شاپور ،حاصل عشق ميان فروغ فرخزاد و پرويز شاپور بود که در 29خرداد 1331به دنيا آمد .بعد از جدايي فروغ از پرويز شاپور ،او تا آخر عمرش اجازه ديدار با تنها فرزندش را پيدا نکرد .برخي از اشعار فروغ در لحظات دلتنگي او براي فرزندش و در عطش ديدار با او سروده شدهاند ،از جمله اين شعر: الي الي اي پسر کوچک من ديده بربند که شب آمده است ديده بربند که اين ديو سياه خون به کف خنده به لب آمده است سر به دامان من خسته گذار گوش کن بانگ قدمهايش را...
کاميار شعر ميسرود ،نقاشي ميکرد ،مجسمه ميساخت و ساز ميزد .او در سال 1395در مصاحبه با روزنامه «شرق» گفته بود که گاهگداري در پارک قيطريه تهران موسيقي دهههاي 1960و 1970ميالدي را مينوازد .او در اين مصاحبه گفته بود موسيقي برايش تنها دستاويزي است که با آن زهر زندگي را ميگيرد. مجموعه شعر «عشق يک مجسم ه فلزيست و نورهاي معطر طاليي» از سرودههاي منتشرشده کاميار است .او مجموعه نامههاي پرويز شاپور را هم با عنوان «خودنويسم را از آفتاب پر ميکنم» منتشر کرده است. به گفته دختر پوران فرخزاد ،دخترخاله کاميار شاپور، کاميار مدتي به خاطر ريههايش در بيمارستان بستري بود و سرانجام به دليل ايست قلبي از دنيا رفت.
يونسکو چند اثر باستاني ديگر در ايران را به فهرست خود افزود
سازمان آموزشي ،پژوهشي و فرهنگي ملل متحد، يونسکو ،در تازهترين نشست خود هشت اثر باستاني از ايران را به فهرست خود افزود .با اين حساب شمار آثار فرهنگي ثبتشد ه از ايران در فهرست يونسکو به 24مورد رسيد. «منظر باستاني ساسانيان» تازهترين اثر فرهنگي ثبتشده ايران در فهرست سازمان آموزشي ،پژوهشي و فرهنگي ملل متحد ،در استان فارس قرار دارد .اين محور کهن از دوره ساسانيان باقي ماند ه است.
استاندار فارس تاکيد کرده با ثبت اين محور ،شمار آثار تاريخي ثبت شده جهاني در اين استان از چهار به 11 اثر افزايش يافت .چهار اثر پيشين شامل پاسارگاد ،بقاياي باغهاي پاسارگاد ،باغ ارم و تخت جمشيد است. کاخ ساسان در سروستان ،آتشکده و کاخ اردشير، مجموعه فيروزآباد شامل شهر باستاني گور و مجموعه آثار دوره ساساني بيشاپور کازرون ،شامل شهر بيشاپور ،نقوش برجسته تنگ چوگان و غار شاپور ،در «محور ساساني» قرار دارند. مجموعه کاخ ساساني در سروستان در 9کيلومتري سروستان است و 25هکتار وسعت دارد .کاخ در زمان بهرام پنجم ،يا بهرام گور ،ساخته شدهاست .گفته ميشود مهرنرسه ،وزير بهرام گور ،که در زمان يزدگرد نخست و يزدگرد دوم نيز وزير بود ،در ساخت اين کاخ نقش داشته است. فيروزآباد حدود 100کيلومتر با شيراز فاصله دارد. پيشينه اين شهر کهن به هزارههاي پيش باز ميگردد و کاخ اردشير بابکان ،نقوش برجسته پيروزي اردشير بر اردوان پنجم ،قلعه دختر و آثار ديگر از جمله جاذبههاي گردشگري آن هستند .شهر گور اوايل سده سوم ميالدي ،به فرمان اردشير بابکان ساخته شد. ي است که در دوره ساسانيان بيشاپور از ديگر شهرهاي بنا شده و امروز بخشهايي از آن باقي مانده است .تنگ چوگان ،در نزديکي بيشاپور دربرگيرنده نقوش برجستهاي، مانند تاجستاني بهرام اول از اهورامزدا است .غار شاپور ،با تنديسي از شاپور در دهانه آن ،در انتهاي اين تنگه قرار دارد. از ديگر آثار ثبتشده در نشست نهم تير ماه يونسکو، ميتوان به کليساي نوکوبي در ژاپن ،ساختمانهاي باقيماند ه از جنبش هنري «آرت دکو» در مومباي (بمبئي)، واحه احساء در عربستان سعودي ،معبدها و خانقاههاي بودايي در کوهستانهاي جنوبي کره جنوبي اشاره کرد.
AUGUST 2018 کرده است . پيش از اين بيل گيتس به عنوان ثروتمندترين مرد جهان در حوزه فناوري شناخته ميشد و اکنون جف بزوس با سرمايهي 149ميليارد دالري خود توانسته اين جايگاه را از آن خود کند و تبديل به ثروتمندترين مرد جهان در حوزهي فناوري شود. ارزش خالص سرمايهي جف بزوس در سال جاري حدود 52ميليارد دالر افزايش يافته است که بيشتر از کل دارايي جک ما ،ثروتمندترين فرد آسيا و مديرعامل شرکت عليبابا است .با چنين سرمايهاي جف بزوس فاصلهي کمي با سرمايهي 151ميليارد دالري خانوادهي والتون دارد که به عنوان ثروتمندترين خانواده جهان شناخته ميشوند. بر اساس يکي از گزارشهاي دولت فدرال ،طبق آمار سال ،2016حدود 38.6درصد از کل ثروت اياالت متحده امريکا ،تحت کنترل تنها يک درصد از خانوادههاي آمريکايي قرار دارد .در حالي که طبق همان اطالعات آماري، 22.8درصد از کل ثروت اين کشور نيز در اختيار 90درصد مابقي شهروندان امريکايي قرار دارد .سال گذشته ،شرکت بينالمللي «آکسفام» دريافت که بيش از 80درصد درآمد حاصلهي آمريکا در نهايت در اختيار همان يک درصد قرار ميگيرد . بر اساس مطالعات آماري و فهرست شاخصهاي بلومبرگ ،بيل گيتس با دارايي به ارزش 95.5ميليارد دالر بعد از بزوس قرار دارد .اگر ارزش داراييهايي او همچون بنياد بيل و مليندا گيتس را به رقم دارايي فعلي بيل گيتس اضافه کنيم ،قطعا سرمايهي وي بيش از 150ميليارد دالر خواهد شد. بر اساس تجزيه و تحليل دادههاي منتشر شده توسط گيتس ،او تقريبا 700ميليون سهم مايکروسافت و 2.9 ميليارد دالر پول و ساير داراييهاي خود را از تاکنون بخشيده يا اهدا کرده است.
يک دختر سياهپوست براي اولين بار تاج ملکه زيبايي بريتانيا را بر سر گذاشت
«جف بزوس» با سرمايه 150 ميليارد دالري ،ثروتمندترين مرد تاريخ حوزه فناوري شد «جف بزوس» با سرمايهاي بالغ بر 150ميليارد دالر و عبور از بيل گيتس ،عنوان ثروتمندترين مرد تاريخ حوزهي فناوري را به نام خود ثبت کرد.
بر اساس اطالعات آماري مندرج در «ايندکس بلومبرگ» ارزش خالص سرمايه جف بزوس ،خالق و بنيانگذار شرکت آمازون از مرز 150ميليارد دالر گذشته است .با اين حساب سرمايهي او 55 ،ميليارد دالر از بيل گيتس بنيانگذار مايکروسافت بيشتر شد و در حال حاضر عنوان ثروتمندترين فرد در تاريخ دنياي فناوري را از آن خود
براي اولين بار يک دختر سياهپوست گوي سبقت را از ديگران ربوده و به عنوان ملکه زيبايي بريتانيا انتخاب شده است. مسابقه ملکه زيبايي در بريتانيا از 66سال پيش تا کنون همه ساله برگزار شده ،ولي اين اولين باري است که يک دختر سياهپوست تاج ملکه زيبايي بريتانيا را بر سر ميگذارد. «دي ان کنتيش» ،ملکه زيبايي بريتانيا آخر سال جاري در شصت و هفتمين مراسم انتخاب ملکه زيبايي جهان شرکت خواهد کرد. «دي ان کنتيش» بيست و پنج سال دارد و اهل انگويال يکي از جزايرکارائيب تحت حاکميت بريتانياست .او در مصاحبه با نشريه «نيوز بيت» اين موفقيت را «بهترين تجربه زندگي» خود توصيف کرده و گفته است« ،با نزديک شدن به مسابقه ،من به خارقالعاده بودن برنده شدنم پي بردم .اينکه تاج ملکه زيبايي را نه بعنوان يک زن سياهپوست بلکه براي تمام بريتانيا بر سر خواهم گذاشت». در ابتدا اين دختر جوان ميخواست يک ورزشکار موفق
شود و در مسابقات دوي المپيک کشورهاي مشترکالمنافع شرکت کرده بود ،اما بعد از صدمه وارد شدن به زانويش مجبور به ترک صحنه ورزش شد. او اما ميگويد که آماده شدن براي مسابقه ملکه زيبايي براي او سختتر از آماده شدن براي مسابقات دو بود« ،بيشتر آمادگي براي بازيهاي المپيک کشورهاي مشترکالمنافع در زمين بازي صورت ميگيرد ،حال آنکه براي مسابقه ملکه زيبايي تمرکز به روي ذهن است که به نظرم عضله سختتري براي آماده ساختن است اما به همان اندازه ورزش ميتواند انگيزه ايجاد کند». گرچه بعضيها معتقدند که انتخاب ملکه زيبايي ديگر قديمي شده است ،اما به باور «دي ان» چون اين مسابقات هنوز ميتواند به زنان امکان رساندن صدايشان را بدهد ،مثل هميشه باارزش است. اما آيا مسابقهاي که روي زيبايي زن تکيه ميکند، ميتواند تاثير خوبي روي زنان داشته باشد؟ در پاسخ به اين سوال ملکه زيبايي بريتانيا اذعان دارد که سوالهاي مطرح شده در مورد مسابقه ملکه زيبايي و معيارهاي زيبايي قابل درک است ،اما به عنوان کسي که در اين مسابقات شرکت داشته آن را به زنان توصيه ميکند، «مسابقه ملکه زيبايي با انتقادات زيادي روبروست زيرا به اعتقاد بسياري مراسمي قديمي است ،اما اين مسابقه براي من جايگاهي ايجاد کرد و صداي مرا به گوش رساند و به من فرصت داد تا خود را قويترکنم .يکي از مشکالت زنان در قرن 21يافتن گوش شنواست و ما بايد براي يافتن فضا بسيار خالق باشيم».
پارادوکس سالخوردگي؛ با افزايش سن شادتر خواهيم شد اگر از اطرافيانتان بپرسيد که آيا با باال رفتن سن شادتر خواهيم شد يا غمگينتر ،احتماال اين پاسخ را از اغلب آنها دريافت خواهيد کرد که هرچه انسان جوانتر باشد شادتر است؛ اما مطالعات علمي نشان ميدهد که اين پاسخ درست نيست. براي آنکه درک بهتري از رابطه ميان سن و شادي داشته باشيم ،بايد ابتدا به اين پرسش پاسخ دهيم که شادي چيست و چه کساني شاد هستند. از ديد روانشناسان صفت شاد به افرادي اطالق ميشود که طيفي از احساسات مثبت و منفي را در زندگي تجربه ميکنند .اين افراد از زنده بودن شادماناند ،رضايت نسبي نسبت به زندگيشان دارند و اتفاقات بد را به بدبختي تعبير نکرده و از آنها به عنوان تغييرات در زندگي ياد ميکنند. بنابراين برخالف تصور عموم ،افراد شاد افرادي نيستند که در زندگي دچار غم و مشکل نميشوند ،بلکه افرادي هستند که آن را به عنوان بخشي از زندگي پذيرفته و در صورت امکان به دنبال حل مشکالت هستند. به نظر ميرسد چهار عامل اصلي بر شادي موثرند: جنسيت ،صفات شخصيتي ،شرايط خارجي و سن. زنان به طور کلي کمي شادتر از مردان هستند .با وجود آنکه تعداد زناني که دچار افسردگي ميشوند ،بيشتر از مردان است اما به طور کلي زندگي شادتري نسبت به مردان دارند .روانشناسان دليل باالتر بودن ميزان افسردگي ميان زنان را به بروز قويتر احساسات آنان مرتبط ميکنند ،چرا که در اثر کليشههاي رايج در جامعه بروز احساسات براي مردان ميتواند تحقير و تمسخر به همراه داشته باشد ،اما زنان به راحتي از احساسات خود صحبت کرده و از بروز آن پروايي ندارند. صفات شخصيتي از ديگر عوامل موثر بر ميزان شادي و غم افراد است .درونگرايي ،برونگرايي ،روانرنجوري، وفاداري و تغييرپذير بودن از جمله اين صفات هستند .اين صفات معموال دروني هستند و از دوران کودکي در انسان شکل ميگيرند ،اما از عوامل بيروني نيز تاثير ميپذيرند و بر ميزان رضايتمندي افراد از زندگيشان نقش مهمي دارند. عوامل خارجي از جمله ميزان درآمد ،روابط خانوادگي، موفقيتهاي شغلي و اجتماعي از ديگر عوامل تعيين کننده ميزان شادي و غم در زندگي هستند. چهارمين عامل موثر بر ميزان شادي سن افراد است. گرچه باال رفتن سن با مشکالت جسمي و ذهني همراه است، اما پيامدهاي مثبتي را نيز به همراه دارد .با افزايش سن و تجربه کاري ،افراد درآمد باالتر و پسانداز بيشتري دارند، مسئوليتهاي آنها در برابر فرزندانشان کمتر ميشود ،به تعادل احساسي و رواني رسيدهاند ،وقت آزاد بيشتري دارند ادامه در صفحه بعد
I
PA
و قادرند تصميمات قاطعتري بگيرند .مجموع اين عوامل سبب ميشود که افراد مسن نسبت به زمان جواني احساس رهايي و شادي بيشتري داشته باشند؛ چيزي که از آن به نام پارادوکس سالخوردگي ياد ميشود.
گرانترين و ارزانترين شهرهاي دنيا براي زندگي در سال 2018کدامند؟ گرانترين و ارزانترين شهرهاي دنيا براي زندگي در سال 2018توسط واحد تحقيقات نشريه «اکونوميست» بررسي و اعالم شد. براي مقايسه بين شهرهاي جهان ،قيمت مواد مصرفي متداول مانند مواد غذايي ،نوشيدنيها ،سيگار ،سوخت، همچنين ميزان تورم و درگيريهاي سياسي در نظر گرفته شده است. در اين تحقيق شهر نيويورک اياالت متحده آمريکا به عنوان مرجع انتخاب شده و با دادن رتبه 100به اين شهر، باقي شهرهاي دنيا ارزيابي شدند .از اين ده شهر گران دنيا، 5شهر در قاره اروپا 4 ،شهر در قاره آسيا و يک شهر در قاره اقيانوسيه واقع شدهاند. گرانترين شهرهاي دنيا براي زندگي در سال جاري ميالدي به ترتيب سنگاپور (سنگاپور) ،پاريس (فرانسه)، زوريخ (سوئيس) ،هنگکنگ (هنگکنگ) ،اسلو (نروژ) ،ژنو (سوئيس) ،سئول (کره جنوبي) ،کپنهاگ (دانمارک) ،تلآويو (اسرائيل) و سيدني (استراليا) هستند. اين رتبهبندي نسبت به سال گذشته دستخوش تغييراتي شده است و جز سنگاپور و سئول که رتبه خود را حفظ کردهاند ،جايگاه باقي شهرهاي اعالم شده در اين ليست تغيير يافته است .به عنوان مثال تورم بسيار کم سبب شد که توکيو و اوزاکا که سال قبل در ميان 10کشور گران دنيا بودند ،از اين ليست خارج شوند اما سئول به خاطر تورم باال از جايگاه بيست و پنجمين شهر گران دنيا در سال گذشته ،به جايگاه ششم در سال جاري برسد. در اين بررسي همچنين به ارزانترين شهرهاي دنيا نيز پرداخته شده است .از اين ده شهر ارزان دنيا 6 ،شهر در قاره آسيا 2 ،شهر در قاره آفريقا ،يک شهر در قاره آمريکا و يک شهر در قاره اروپا واقع شدهاند. ارزانترين شهرهاي دنيا براي زندگي در سال جاري ميالدي به ترتيب دمشق (سوريه) ،کاراکاس (ونزوئال)، آلماتي (قزاقستان) ،الگوس (نيجريه) ،بنگلور (هند) ،کراچي (پاکستان) ،الجزيره (الجزاير) ،چناي (هند) ،بخارست (روماني) و دهلي نو (هند) هستند. اين رتبهبندي نيز نسبت به سال گذشته دستخوش تغييراتي شده است و جز الجزيره ،بخارست و دهلي نو که رتبه خود را حفظ کردهاند ،جايگاه باقي شهرهاي اعالم شده در اين ليست تغيير يافته است. دمشق و کاراکاس اما سقوط قابل توجهي داشتهاند. دليل اصلي اين سقوط اين دو شهر مشکالت سياسي و اقتصادي است .جنگ داخلي در سوريه به هفتمين سال خود رسيده است و خيابانهاي کاراکاس در سال گذشته شاهد درگيريهاي بسيار بين پليس و مخالفان نيکالس مادورو، رييس جمهوري اين کشور بود.
کشف درياچه زيرزميني در مريخ و افزايش احتمال وجود حيات در اين سياره
پژوهشگران ميگويند با استفاده از دستگاههاي رادار يک فضاپيما ،آنچه را که به نظر ميرسد يک درياچه آب شور
9 در زير سطح يخبندان کره مريخ باشد ،کشف کردهاند .اين درياچه در مناطق مسطح قطب جنوبي مريخ قرار دارد و به اعتقاد دانشمندان ميتواند محل زيست موجودات ميکروبي باشد. خبرگزاري رويترز از قول پژوهشگران ميگويد قطر اين درياچه حدود 20کيلومتر و شکل آن شبيه يک مثلث مدور است و در عمق 1.5کيلومتري زير سطح کره مريخ واقع شده است .اين اولين حجم آب مايع است که در کره مريخ کشف ميشود. احتمال وجود حيات در خارج از کره زمين يکي از سؤاالت علمي مهم است و اين کشف جديد شاهد وسوسهبرانگيزي است ،هر چند وجود حيات را ثابت نميکند .آب همواره يکي از عوامل اصلي وجود يا پيدايش حيات تلقي شده است. پژوهشگران گفتند اثبات وجود نوعي حيات در اين درياچه که شبيه درياچههاي زير اليههاي يخ کره زمين است سالها طول خواهد کشيد .شايد در مأموريتهاي بعدي بتوان در اين نقطه حفاري و از آب درياچه نمونهبرداري کرد. روبرتو اوروسي از موسسه فضايي ملي ايتاليا و مئول اين پژوهش که نتايج آن در مجله «ساينس» منتشر شده گفت« ،اين نقطه در کره مريخ بيش از هر جاي ديگري شبيه يک زيستگاه است ،محلي که حيات ميتواند در آن وجود داشته باشد». او افزوده است« ،اين محيط به نقاط تفريحي يا درياچههايي که ماهيها در آن شنا ميکنند هيچ شباهتي ندارد .ولي ارگانيسمهايي شبيه به آنچه که در کره زمين وجود دارد ميتوانند در اين محيطها رشد کنند .در کره زمين ارگانيسمهاي بسيار کوچکي هست که حتي ميتوانند در داخل اليههاي يخ زندگي کنند». اين درياچه با کمک اطالعاتي شناسايي و کشف شد که در فاصله ماه مي 2012تا دسامبر 2015توسط رادارهاي مارس اکسپرس ،فضاپيماي آژانس فضايي اروپا ،از اعماق اليههاي يخ در سطح کره مريخ جمعآوري شده است. انريکو فالميني يکي از مسئوالن اين پژوهش و دانشمند ارشد مؤسسه فضايي ملي ايتاليا ميگويد« ،ما اطالعات جمعآوري شده را سالها تجزيه و تحليل کرده و روشهاي مناسبي ابداع کرديم تا مطمئن شويم آنچه که مشاهده شده بدون ترديد آب مايع است». اين درياچه شبيه درياچههايي است که در کره زمين و زير اليههاي يخ در قطب جنوب يا گرينلند کشف شدهاند. به نوشته رويترز ،بستر درياچهها و رودخانههاي خشک در سطح مريخ نشان ميدهند که اين سياره در گذشته گرمتر و مرطوبتر بوده و حجم فراواني از آب داشته است. نشانههايي از وجود آب در سطح کره مريخ از جمله شواهد اثبات نشدهاي از وجود آب روان در ارتفاعات مشاهده شده است .ولي تا کنون هيچ موردي از وجود آب راکد کشف نشده بود. روبرتو اورورسي ميگويد دماي آب اين درياچه پايينتر از دماي معمولي يخبندان است ولي به خاطر وجود نمک زياد آب آن در حالت مايع باقي مانده است .او تخمين ميزند که دماي آب اين درياچه بين منهاي 10و منهاي 70درجه سانتيگراد باشد. به گفته او بايد منتظر شد و ديد آيا در آينده درياچههاي بيشتري در اعماق اليههاي يخبندان مريخ شناسايي خواهد شد يا اينکه مورد کشف شده يک درياچه موسمي است. اين پژوهشگر افزود اگر در کره مريخ نيز مثل زمين شبکهاي از درياچهها در زير اليههاي يخبندان وجود داشته باشد نشان خواهد داد که بخشي از آب مايع ميليونها سال در اين حالت باقي مانده و حتي ممکن است مربوط به چند ميليارد سال پيش باشد که آب و هواي کره مريخ ماليمتر بود. به گفته او سؤال مهم اين است که آيا نوعي از حيات که ممکن است در گذشتههاي دور در کره مريخ شکل گرفته باشد ،راهي براي بقا تا امروز پيدا کرده است يا نه.
بهرهبرداري از بزرگترين راديوتلسکوپ جهان آغاز شد
بهرهبرداري از بزرگترين و قويترين راديوتلسکوپ جهان در آفريقاي جنوبي رسما آغاز شد .پژوهشگران ميتوانند با اين راديوتلسکوپ جزئيات بيشتري از کهکشان راه شيري را رصد کنند. ديويد مابوزه ،معاون رئيسجمهوري آفريقاي جنوبي، تأسيسات بزرگترين راديوتلسکوپ جهان را در «صحراي کارو» واقع در ايالت کاپ شمالي در اين کشور افتتاح کرد. تأسيسات اين راديوتلسکوپ را «مرکات» نامگذاري کردهاند .با آن ميتوان تصاويري واضح از اجرامي به دست آورد که هزاران سال نوري از زمين فاصله دارند. مابوزه در سخنراني خود گفت« ،اين مهمترين پروژهاي
For Advertisement Call:
است که ميتواند به پيشرفت کشور ما کمک کند .ما از آن بسيار خواهيم آموخت». پروژه ياد شده در سال 2012آغاز شد و 280ميليون يورو هزينه برداشت« .مرکات» از 64آنتن بشقاب مانند تشکيل شده که قطر آنها 13.5متر است .جاستين يوناس، مدير فني اين پروژه معتقد است« ،اين تاسيسات گام غولآسايي براي پژوهش کيهان است».
محل اين تأسيسات به دقت انتخاب شده است .در صحراي کارو جمعيت اندکي ساکن و پرتوهاي مختلکنندهي زميني بسيار ناچيز است. قرار است «مرکات» از ميليونها کهکشان عکسبرداري کند و رازهايي را بگشايد که تا کنون حلناشدني به نظر ميرسيدند .اين راديوتلکسوپ امواج راديويي را از فضا ميگيرد و سپس کامپيوترها اين سيگنالها را به تصاوير تبديل ميکنند. اين راديوتلکسوپ همچنين قادر است از مرکز کهکشان راه شيري که 25هزار سال نوري از زمين فاصله دارد تصويربرداري کند .دستيابي تصويري به چنين نقطهاي در فضا براي تلکسوپهاي ديگر ممکن نيست ،زيرا در آن ناحيه همواره ابرهاي گاز و غبار وجود دارد. تا پيش از بهرهبرداري از «مرکات» بزرگترين راديوتلسکوپهاي جهان در پورتوريکو و چين بودند.
استارباکس استفاده از نيهاي پالستيکي را متوقف ميکند
استارباکس قصد دارد تا سال 2020استفاده از نيهاي پالستيکي را متوقف کند« .مکدانلد» نيز اعالم کرده از سال 2025براي ليوانهاي نوشيدني و بستهبندي محصوالت خود از موادي استفاده خواهد کرد که به محيطزيست آسيب نخواهند زد . شرکتهاي بزرگ در عين حال از طوالني بودن روند اين تغييرات ابراز تاسف کردهاند ،اما ميگويند ،چارهاي جز اين ندارند ،چرا که بايد به ميزان کافي به مواد جايگزين دسترسي داشته باشند. کميسيون اتحاديه اروپا پيش از اين اعالم کرده بود ،بايد استفاده از ظروف پالستيکي ،نيهاي پالستيکي مخصوص نوشيدني ،گوش پاککنها و ميلههاي پالستيکي نگهدارنده بادکنک در تمامي کشورهاي عضو اتحاديه اروپا ممنوع شود. کميسيون اتحاديه اروپا گفته بود ،در سراسر اروپا ساالنه حدود 26ميليون تن پسماند پالستيکي به محيط زيست افزوده ميشود که نزديک به 30درصد از اين پسماندها وارد چرخه بازيافت ميشوند 70 .درصد باقيمانده زبالههايياند که يا بايد وارد محل دفن زبالهها شوند يا در محيط زيست باقي ميمانند.
9
بهرهگيري از هوش مصنوعي در تشخيص سرطان فناوري به کمک پاتولوژيستها ميآيد بهتـازگـي محقـقـان مرکـز پزشکـي ويـلکـورنـل و نيويورک ـ پرزبيترين ،برنامهاي کامپيوتري طراحي کردهاند که توانايي تمايز انواع سرطان را از روي تصاوير سلولي با دقت نزديک به صد درصد دارد. در حالحاضر روشهاي تشخيصي مبتني بر چشم انسان است .تشخيص سرطان از روي تصاوير نمونه بافت، زير ميکروسکوپ به صورت چشمي انجام ميشود .محققان آسيبشناسي بافتي از روي شکل ،تعداد ،جرم و ظاهر سلول، خوشخيمي يا بدخيمي بافت تومور را تشخيص ميدهند. دقت و صحت بررسيها نقشي حياتي را در تشخيص درست ايفا ميکنند که درعينحال ميتوانند فرايند تشخيصي را پيچيده کنند. به گفته دکتر «اليوير المنتو» ،نويسنده همکار ارشد و مدير تشخيص پزشکي ويل کورنل در موسسه تحقيقاتي «انگالندر» ،تنوع و گوناگوني در سلولهاي سرطاني بسيار زياد است .دکتر المنتو تالشهاي مشترک تشخيص پزشکي در ويل کورنل و مرکز پزشکي ويل کورنل و نيويورک ـ پرزبيترين را نيز مديريت ميکند .او ميگويد« ،خصوصياتي نظير مورفولوژي و چيدمان سلولها در تومور و گوناگوني ژنتيکي انواع سرطان هستند که مشاهده هرگونه اختالفي از حالت سالم را با چشم غيرمسلح دشوار ميکنند». به گفته دکتر «ايمان حاجيرسوليها» ،نويسنده ارشد همکار و استاديار موسسه ويل کورنل در زمينه بيوفيزيک و فيزيولوژي ،فقط انسان است که با نگاه به تعدادي تصوير، توان تمايز ويژگيهاي سلول سرطاني را ياد ميگيرد و الگوريتم شبکه عصبي ما نيز چنين کاري ميکند .هزاران تصوير پاتولوژي از سرطان ريه ،پستان و مثانه که تشخيص آنها قطعي است ،ورودي شبکه عصبي کانولوشنال براي «تعليم الگوريتم» هستند .محققان از جمله دکتر «پگاه خسروي» ،نويسنده همکار اول و عضو مقطع پسادکتري در رشته بيومديسين ،به همراه دکتر «احسان کاظمي»، عضو مقطع پسادکتري دانشگاه ييل ،الگوريتم شبکه عصبي کانولوشنال را روي بيش از 13هزار تصوير جديد پاتولوژي از سرطان ريه ،پستان و مثانه پيادهسازي کردند تا يادگيري الگوريتم را بسنجند. نتايج پيادهسازي نشان داد که الگوريتم با صحت صد درصد انواع سرطان را از روي نمونههاي حاضر تمييز داده است .عالوهبراين الگوريتم ،زيرمجموعههاي سرطان ريه را با صحت 92درصد و مارکرهاي زيستي سرطان مثانه و پستان را بهترتيب با صحت 99و 91درصد دستهبندي کرده است. دکتر حاجيرسوليها ميگويد« ،نشان داديم که هوش مصنوعي در تمايز ميان انواع سرطان و زيرمجموعههاي آن بازده قابلتوجهي دارد و صحت آن بسيار باالست» .گروه محققان تأکيد کردند که به اين زوديها هوش مصنوعي جايگزين نيروي انساني پاتولوژيست نخواهد شد ،اما اميدوارند که اين فناوري در تسريع و ارتقاي صحت تشخيص سرطان به پاتولوژيستها کمک کند.
عرضه لوازم آرايشي مارک «ايوانکا ترامپ» متوقف ميشود ايوانکا ترامپ دختر رئيس جمهور آمريکا تصميم گرفته که به عرضه محصوالت آرايشي با استفاده از مارکي اختصاصي تحت نام خود خاتمه دهد. خانم ترامپ سال پيش و در آستانه فعاليت به عنوان يکي از مشاوران ارشد رئيس جمهور ،به ارتباط خود با شرکتي که اين محصوالت را توليد ميکرد خاتمه داد. او عرضه اين محصوالت را در سال 2014شروع کرد، اما با انتخاب پدرش به عنوان رئيس جمهور ،کمپيني براي بويکات کردن اين محصوالت از سوي مشتريان به راه افتاد. گفته ميشود بعد از ورود ايوانکا ترامپ به حلقه مشاوران رئيس جمهور ،وي به خاطر شائبه مغايرت فعاليت اين مارک آرايشي با جايگاه دولتي خود تحت فشار قرار گرفته بود.
AUGUST 2018
10
10
11
For Advertisement Call:
11
PA
I
AUGUST 2018
12
12
PA
I
13
For Advertisement Call:
13
چشمانداز آينده تامين برق در ايران تاريکتر از پيش است دويچهوله قطع برق يگانه نارسايياي نيست که جامعه ايران با آن روبرو است .اما اين پديده در کنار کمبود آب بدل به يکي از چالشهاي اصلي ايران شده است؛ پديدهاي که هم موجب نارضايتي مردم شده و هم سرنوشت دولت را به چالش کشيده است. بر اساس آمار منتشر شده حدود 80درصد نيازهاي ايران به انرژي از طريق انرژيهاي فسيلي تامين ميشود .به رغم آن ،ايران با کمبود جدي برق روبرو است؛ کمبودي که پديده قطع برق را در پي دارد و همه سال ه بازتوليد ميکند. هر بار که ايران با پديده کمبود و قطع برق روبرو ميشود ،مسئوالن به فکر چارهجويي ميافتند و بازار گمانهزني پيرامون علت اين نارسايي داغ ميشود. مخالفان دولت روحاني اعالم ميکنند که کمبود و قطع برق برخاسته از سوءمديريت و ناکارآمدي دولت است و اينکه دولت به ميزان کافي در توليد برق سرمايهگذاري نکرده و بودجه مناسبي براي وزارت نيرو در نظر نگرفته است. موافقان روحاني نيز مدعي ميشوند که مشکل به دورهي زمامداري احمدينژاد بر ميگردد و به رغم درآمدهاي کالن نفتي آن سالها ،پيش بينيهاي الزم صورت نگرفته است .برخي ديگر نيز به الگوي مصرفي مردم اشاره ميکنند و گناه را به گردن مردم مياندازند و عدهاي ديگر نيز معتقدند که قطع برق ريشه در توطئه بينالمللي دارد و به خروج آمريکا از برجام و تشديد تحريمها به عنوان علت بحران اشاره ميکنند. اما توجه به سابقهي قطع برق در ايران ،نشان از يک مشکل جديتر دارد؛ مشکلي که با تحريمهاي ايران آغاز نشد و به عملکرد اين يا آن دولت نيز محدود نميشود. پديده قطع برق به طور جدي در سالهاي دهه 1360و 1370به وجود آمد .از اينرو ،تالش براي توضيح اين پديده با رجوع به دورههاي زمامداري احمدينژاد يا روحاني يا توضيح آن در سايه تحريمها عمال به معني ساده کردن اين پديده است .در اينجا نگاهي داريم به پديده قطع برق و علتهاي آن.
الگوي مصرف مسئوالن جمهوري اسالمي ايران براي توضيح کمبود برق و پديده قطع برق از جمله به الگوي مصرف برق بهويژه به مصرف خانگي آن اشاره ميکنند. به عنوان نمونه ،پس از آنکه پديده قطع برق با گرم شدن هوا به يکي از معضالت اصلي جامعه بدل شد ،پيام باقري ،نايب رئيس هيئت مديرهي سنديکاي صنعت برق ،در گفتوگو با روزنامه «شرق» بار ديگر به موضوع مصرف سرانه خانوارهاي ايران اشاره کرد. باقري در اين گفتوگو عنوان کرد که مصرف سرانه برق در ايران حدود 3برابر استاندارد مصرف در دنيا است .اين در حالي است که مقايسه ساده ميزان مصرف سرانه برق در ايران و کشورهاي صنعتي و حتي کشورهاي خليج فارس چنين ادعايي را تاييد نميکند. به عنوان نمونه ،مصرف برق در سه استان بوشهر ،هرمزگان و خوزستان که در شمار گرمترين نقاط جهان به حساب ميآيند ،بهمراتب کمتر از کشورهاي عربي حوزه خليج فارس است. در درستي اين نکته که الگوي مصرفي جامعه ايران در ارتباط با پديده صرفهجويي در استفاده از برق نياز به تحول دارد ،کارشناسان ترديدي ندارند .اما نوشتن کمبود برق و پديده قطع آن بهويژه در تابستان به حساب مصارف خانگي، در مجموع تصويري ناصحيح از مشکل نارسايي در تامين نياز جامعه به برق ارائه ميکند.
نفت و برق زماني گفته بودند که نفت را سر سفرههاي مردم ميبرند ،حال آنکه برق را هم قطع کردند .اين مقايسه را جامعه، وامدار اظهارات يکي از مسئوالن جمهوري اسالمي است .پيام باقري در گفتوگوي خود با «شرق» به طور صريح و روشن گفته است« ،به اين ترتيب نفتي که قرار بود در قالب يارانهها سر سفرههاي مردم آورده شود ،برق را از شبکهخانهها ربوده است». اشاره باقري به نقش يارانهها در عدم توجه به الزامات مربوط به توليد برق است .موضوعي که بارها از سوي برخي از مسئوالن جمهوري اسالمي اعالم شده است. اين مسئوالن معتقد هستند که با حذف يارانههاي مربوط به انرژي فسيلي و افزايش بهاي برق مردم و همچنين صنايع ناگزير به صرفهجويي در مصرف برق خواهند شد. دسترسي به نفت و گاز نسبتا ارزان به باور اين مسئوالن باعث بيتوجهي به ديگر منابع انرژي در ايران شده است. اما آيا افزايش بهاي نفت و بنزين و گاز و برق ميتواند کمبود شديد برق را جبران کند؟
انرژيهاي تجديدپذير ايران حدود يک قرن پيش رسما صدور نفت را آغاز کرد .اما توجه کارشناسان ،بهويژه پس از بروز نارساييهاي جدي در تامين انرژي ،به ديگر منابع انرژي و از جمله به منابع انرژيهاي تجديدپذير جلب شد. از آن جمله است بهر ه گرفتن از دو منبع انرژي که در ايران به فراواني يافت ميشود :انرژي خورشيدي و انرژي بادي .به اين دو منبع انرژي بايد انرژي توليد شده از پسماندهايي خانگي و کشاورزي را نيز اضافه کرد؛ پديدهاي که بهويژه در شهرهاي بزرگ موضوعيت مييابد. مسلم موسوي ،مدير عامل انجمن انرژيهاي تجديدپذير ،در گفتوگويي که در روز 22جوالي با خبرگزاري دانشجويان ايران «ايسنا» داشته ،به پتانسيل عظيم انرژي خورشيدي در ايران اشاره کرده و افزون بر آن اعتقاد راسخ دارد که تونلهاي باد موجود در کشور ميتوانند بخش قابل مالحظهاي از مشکل کمبود برق را جبران کنند. ي خورشيدي و اوج ميزان مصرف انرژي ،يعني در ساعت ظهر، موسوي بر اين باور است که همزماني اوج توليد انرژ عمال ميتواند راه حلي براي مشکل قطع برق باشد. مدير عامل انجمن انرژيهاي تجديدپذير معتقد است که به رغم کاهش هزينه بهرهگرفتن از انرژي خورشيدي ظرف ساليان گذشته ،مسئوالن جمهوري اسالمي به اين منابع انرژي بيتوجه بودهاند.
ناکارآمدي در تامين انرژي اينکه ايران با کمبود برق روبرو است ،رازي نيست که در تابستان سال 97کشف شده باشد .پديده خاموشي و قطع برق از سالهاي نخست پس از انقالب شروع شد و پس از آن نيز سال به سال تشديد گرديد .مسئوالن جمهوري اسالمي امروز از پديده قطع برق تحت عنوان «چالش خاموشي» ياد ميکنند. به رغم مشاهده پديده قطع برق در سالهاي دهه 1360عمال اقدامي اساسي براي تامين نيازهاي جامعه به اين منبع انرژي صورت نگرفت .کارشناسان معتقدند که دولت و صنايع کشور در ايجاد و تشديد کمبود برق نقش اصلي را ايفا ميکنند. به عنوان نمونه ،ميزان مصرف برق در صنايع کشور بسيار باالتر از استانداردهاي بينالمللي است .موسوي درباره شدت انرژي در ايران و مقايسه آن با ژاپن از جمله چنين گفته است« ،شدت انرژي [در ايران] 10برابر کشور ژاپن است ».به سخن ديگر ،در ايران براي توليد يک واحد محصول 10برابر ژاپن انرژي مصرف ميشود. همچنين دولت نيز کنترلي بر واردات محصوالت برقي ندارد .محصوالت برقي که در صنايع يا براي مصارف خانگي روانه بازار ايران ميشوند ،معموال محصوالتي هستند که به برق زياد نياز دارند. به عنوان نمونه ،تنها ظرف دو هفتهاي که از گرم شدن کم سابقه هوا در ايران ميگذرد ،مصرف انرژي در کشور بيش از 5 درصد افزايش داشته است. آرش کردي ،مدير عامل شرکت توانير ،در گفتوگويي که با خبرگزاري «ايسنا» انجام داده است از شکسته شدن رکورد مصرف برق در ايران خبر داد. بر اساس اظهارات او ،اوج مصرف برق در دو هفته گرم امسال از مرز 57هزار مگاوات عبور کرد .مديرعامل توانير ميزان مصرف روزانه کشور در روزهاي اخير را حدود 1ميليارد و 200ميليون کيلووات ساعت اعالم کرده است. اين در حالي است که مسئوالن جمهوري اسالمي اعالم کردهاند که مشکالت ناشي از کمبود و قطع برق در هفتههاي آينده نيز ادامه خواهد يافت .حتي سخن از آن در بين است که اين مشکالت تا شهريور نيز ادامه يابد .اما کارشناسان در اين نکته اتفاق نظر دارند که سرد شدن هوا مشکل کمبود برق را حل نميکند ،بلکه تنها آن را تخفيف ميدهد.
عدم سرمايهگذاري در صنعت برق صرفنظر از بيتوجهي مسئوالن جمهوري اسالمي به انرژيهاي تجديدپذير ،سرمايهگذاري الزم حتي در صنعت برق نيز صورت نميگيرد. براي تامين نيازهاي ايران به برق به ميلياردها دالر سرمايه نياز است .بودجهاي که عمال براي وزارت نيرو پيش بيني شده نميتواند به نيازهاي برخاسته از تامين برق پاسخ دهد .پيام باقري معتقد است که دولت براي حل معضل قطع برق نياز به سرمايهگذارياي بالغ بر 4ميليارد يورو دارد. نيروگاههاي برق آبي با ظرفيتي حدود 50درصد کار ميکنند .ذخاير مفيد سدهاي کارون در سال جاري به نصف ميزان سال گذشته رسيده است. پديدهاي که در کاهش ظرفيت توليد برق اين سدها موثر واقع شده است. دولت روحاني در سال 95وزارت نيرو را به علت نيازهاي مالي اين وزارتخانه از پرداخت پول براي تامين منابع يارانه نقدي معاف کرده بود. برخالف اين سياست ،پيام باقري به خبرگزاري کار ايران (ايلنا) گفته است که سازمان برنامه و بودجه اواخر سال 96و ظرف ماههاي نخست سال جاري حدود « 170ميليارد تومان اعتبار از محل فروش برق و پولي که بايد صرف سرمايهگذاري در صنعت برق ميشد ،برداشت کرده است».
عدم تمايل بخش خصوصي نگاهها به بخش خصوصي و مشارکت اين بخش در تامين نيازهاي فني و مالي صنعت برق است .اما بخش خصوصي به داليل روشني تمايل به مشارکت در توليد برق ندارد .اين عدم تمايل داليل متعددي دارد. در ايران بهاي فروش هر کيلووات برق هزينه توليد آن را جبران نميکند .از اين رو ،فعاليت در صنعت برق ،براي بخش خصوصي سودآور نيست .در واقع ،دولت با پرداخت يارانه ،اين تفاوت قيمت را جبران ميکند .همين موضوع انتقاد برخي از کارشناسان را در پي داشته است. پيام باقري ،نايب رئيس هيئت مديرهي سنديکاي برق ،در يک کنفرانس خبري در اين باره چنين گفته بود« ،در حال حاضر تفاوت جدي بين قيمت تمام شده و فروش برق وجود دارد و اين موضوع به اين دليل است که در اقتصاد دولتي و نفتي قيمتها دستوري است و تراز مالي وزارت نيرو هميشه منفي است که مصداق بارز آن نيز 30هزار ميليارد تومان بدهي است». اسداهلل قرهخاني ،سخنگوي کميسيون انرژي مجلس شوراي اسالمي نيز پيش از اين خواستار مشارکت بخش خصوصي در صنعت نفت شده بود و گفته بود تا بخش خصوصي به اين حوزه جذب نشود و بهاي برق نيز تصحيح نشود ،مشکل کمبود برق حل نخواهد شد. از سوي ديگر ،وزارت نيرو سالهاست که بدهيهاي خود را به بخش خصوصي پرداخت نکرده است .دولت روحاني در سال 94براي پشتيباني از صنعت برق قانوني تصويب کرد .بر اساس آن قانون وزارت نيرو ميبايست بدهيهاي خود را به بخش خصوصي بپردازد؛ قانوني که اجرا نشد. پيام باقري در کنفرانس خبري اخير خود خبر از توقف 300قرارداد مربوط به صنعت برق داد .او علت توقف اين قراردادها را عدم توانايي و تمايل بخش خصوصي اعالم کرد. افزون بر اين مشکالت ،کارشناسان از نقش تشديد تحريمها نيز بر نارساييهاي ناظر بر برقرساني سخن گفتهاند .باقري درباره خاموشيهاي احتمالي و دشواريهاي ايران در تامين برق گفته است« ،چشمانداز آينده تامين برق در ايران تاريکتر از پيش است».
14
14
AUGUST 2018
گراني و تحميل گرسنگي 5 :ميليون تن بدون يک وعده غذا ع .رمضانيان ،راديو زمانه ت ايران براي کنترل بازار کاالهاي اساسي زودتر از آنچه تصور ميشد رنگ باخت .از آغاز سال جاري قيمت وعده دول کاالهاي اساسي افزايش يافته و طي هفتههاي گذشته گراني شتاب و شيب تندتري گرفته است .افزايش قيمت کاالهاي اساسي از نيمه دوم سال 96آغاز شد .برخي از اقالم مصرفي تا 50درصد گرانتر شد .در ادامه اين روند روند صعودي نرخ کاال و خدمات طي ماههاي گذشته ادامه يافته و معيشت حدود نيمي از جمعيت را تحت تاثير قرار داده است. التهاب ارزي و پيامدهاي رواني آن مهمترين علت اصلي افزايش قيمت کاال است .در چنين وضعيتي خروج امريکا از توافق هستهاي و امکان بازگشت تحريمها نيز رشد قيمتها را تحريک کرد و بازار را تحت تاثير قرار داده است. در واکنش به اين وضعيت رييس جمهوري ايران از هر فرصتي استفاده ميکند تا شرايط را عادي و تحت کنترل توصيف و به مردم توصيه کند ،نگران نباشند ،اتفاق خاصي رخ نداده و اسير فضاي رواني نشوند. حسن روحاني پس از ابالغ نرخ 4200توماني براي دالر گفت« ،در چارچوب سياست ارزي جديد قيمت کاالهاي اساسي و دارو افزايشي نخواهد يافت و دولت همه پيشبيني الزم را براي حمايت از حفظ قيمت اين کاالها انجام داده است ».او پس از خروج آمريکا از برجام هم با تکرار حرفهاي پيشين گفت« ،کاالهاي اساسي در کشور به اندازه کافي وجود دارد و هيچ نگراني در اين زمينه وجود ندارد». در ادامه برنامه دولت براي عادي نشان دادن وضعيت ،بانک مرکزي نرخ تورم را همچنان تکرقمي ـ 9.2درصد ـ اعالم کرد .مرکز آمار هم نرخ تورم رسمي را 1.2درصد کمتر از رقم اعالم شده توسط بانک مرکزي برآورد کرد. اما قيمت کاالها به ويژه مواد غذايي در فروشگاهها و مراکز خريد تناسبي با ارقام دولتي ندارد .مردم براي تامين مايحتاج روزانه بيشتر از قبل هزينه ميکنند .روساي اتحاديههاي صنفي توليد کنندگان و فروشندگان هم افزايش قيمتها را تائيد و اعالم کردند :افزايش نرخ دالر هزينه توليد و واردات را افزايش داده و ناچار به افزايش قيمت هستند. قيمت کاالهاي اساسي در حالي افزايش يافته که دولت امسال نيز مانع واقعي شدن دستمزد کارگران بر مبناي سبد معيشت شد .در حاليکه تشکلهاي کارگري حداقل سبد معيشت را نزديک به 2.7ميليون تومان برآورد کردند ،دستمزد کارگران به يک ميليون و 500هزار تومان هم نرسيد. در بودجه امسال افزايش 10درصدي حقوق بازنشستگان تصويب شده است .حقوق کارکنان دولت نيز بر اساس مصوبه هيات وزيران شش تا 12درصد افزايش خواهد يافت و تنها دستمزد گروه درآمدي که دريافتي کمتر از 1.2ميليون تومان در ماه دارد 20 ،درصد افزايش مييابد ،حالآنکه متوســط هزينـه ناخــالص سـاالنه يـک خــانوار شــهري سه نفره 39 ميليون و 300هزار تومان ـ معادل 3ميليون و 275هزار تومان در ماه ـ برآورد شده است. حسين راغفر مدرس اقتصاد در ايران جمعيت زير خط فقر را 33درصد اعالم کرد و گفته است که 6درصد جمعيت دچار گرسنگي هستند. افزايش هزينه و کاهش توان خريد خانوارها را به کاهش مصرف و حذف برخي از اقالم از سبد خانوار براي تنظيم بودجه ناچار کرده است .به بيان ديگر افزايش قيمتها موجب تغيير رفتار خانوارها شده و آنها براي تامين هزينهها ،سهم کمتري از بودجه را به آموزش ،تفريح و حتي مواد غذايي اختصاص دادهاند تا بتوانند هزينه مسکن ،حمل و نقل و بهداشت را تامين کنند. اين وضعيت سبب شده تا مردم مصرف برخي کاال حتي ضروي و سالم را کاهش دهند .بر همين اساس سرانه مصرف لبنيات ،پروتئين و ميوه و سبزي طبق آمار بانکمرکزي در سالهاي اخير 34درصد کاهش يافته است .اين در حالي است که سرانه مصرف برخي از اقالم ضروري در ايران نسبت به استانداردهاي جهاني بسيار کمتر و گاهي نيز نگران کنند ه است. مردم ايران در استفاده از گوشت قرمز سال به سال محتاطتر شدهاند .علت کاهش مصرف اما نه داليل پزشکي و سالمتي بلکه گراني و کاهش قدرت خريد است. براي درک بهتر مساله ميتوان از شاخص فالکت مدد گرفت که مجموع نرخ بيکاري و تورم ،دو مصيبت بي پايان ايران بوده و نشان از بدتر شدن شرايط طبقه زيرين جامعه دارد .محاسبه «موسسه کاتو» نشان ميدهد که در سال 2016ايران با داشتن شاخص فالکت 29.3درصد ،در بين ده کشور اول جهان از نظر اين شاخص قرار داشته است .ونزوئال ،آرژانتين، برزيل ،آفريقاي جنوبي ،مصر ،اوکراين ،آذربايجان و ترکيه در ردههاي اول تا هشتم قرار دارند .در حال حاضر بر اساس نرخ تورم 9.2درصد و نرخ بيکاري (طبق آمارهاي رسمي ) 12.3درصد ،شاخص فالکت در ايران 21.4است که همچنان از فالکتبارترين کشورهاي جهان است. اما اين همه ماجرا نيست چراکه عالوه بر اين نرخ بيکاري بايد گفت که اخيرا ،رئيس مرکز آمار ايران تعداد «بيکاران مطلق» براساس آمارهاي رسمي در ايران را 3ميليون و 226هزار نفر اعالم کرده است .اين افراد قادربه تهيه حتي يک وعده غذايي در روز نيستند.
در همين زمينه
آيا همه ايرانيها به غذاي کافي و سالم دسترسي دارند؟
فرزانه بذرپور پژوهشگر دانشگاه تروندهيم نروژ به گزارش سازمان خواربار جهاني (فائو) بيش از 120ميليون نفر در جهان گرسنهاند و حدود 800ميليون نفر سوءتغذيه دارند 51 ،کشور با بحران ناامني غذايي دست و پنجه نرم ميکنند و مردم کشورهاي شرق و مرکز آفريقا مانند اتيوپي ،کنگو، چاد و سودان جنوبي بيشترين آمار گرسنگان در جهان را دارند. کشور افغانستان هم به دليل سالها جنگ و بحران و فقر نزديک به يک سوم جمعيتش در ناامني غذايي به سر ميبرند. اما ناامني غذايي چيست و چه کساني در ايران و در چه مناطقي گرسنه ،دچار سوء تغذيه يا تحت ناامني غذايي هستند؟ ناامني غذايي وقتي است که افراد در طول 24ساعت به غذاي کافي و با کيفيت دسترسي نداشته باشند ،يا اينکه رژيم غذايي آنان فاقد مواد مغذي و ايمن براي تامين سالمت باشد. ناامني غذايي گاهي نه به طور حاد بلکه خفيف و بالقوه است و بيم آن مي رود که در آينده به ناامني غذايي مزمن تبديل شود .در نقشه جهاني امنيت غذايي که در سال 2008منتشر شد ،ايران منطقه خطر خيزي معرفي شده است .اما اکنون حال و روز ايران چگونه است؟ وزارت بهداشت در تابستان 96گزارش داد که هفت استان کشور در وضعيت ناامن و بسيار ناامن غذايي هستند. سه استان سيستان و بلوچستان ،هرمزگان و کهگيلويه و بويراحمد بسيار ناامن توصيف شدهاند و استانهاي ايالم، خوزستان ،بوشهر و کرمان نيز در وضعيت ناامن غذايي به سر ميبرند .تحقيقات محدود دانشگاهي نيز در شمال غرب ايران شده که براساس آن تنها در شهرستان خوي از توابع آذربايجان شرقي 59درصد از خانوارها در وضعيت ناامني غذايي به سر ميبرند .با اين حساب تقريبا نصف استانهاي کشور در طيف نسبتا ناامن غذايي تا بسيار ناامن غذايي قرار ميگيرند. نا امني غذايي شاخصههايي دارد و شايد با شناخت اين مولفهها پي ببريم که بستگان و نزديکان خود ما نيز از سوتغذيه و نا امني غذايي رنج ميبرند.
شرط اول در امنيت غذايي امکان دسترسي است .يعني توليد غذا ،انبارسازي و عرضه مناسب آن در سطح استان مهيا باشد؛ در ايران کشاورزي منبع اصلي توليد غذاست .پس استانهايي که به دليل تغييرات اقليمي ،فرسايش خاک ،کمبود منابع آب و سوءمديريت نتوانستهاند يا نميتوانند کشاورزي کنند امکان کمتري براي توليد محلي غذا خواهند داشت. سيستان و بلوچستان از جمله ناامنترين استانهاي کشور از نظر امنيت غذايي و تغذيه است .امسال کشاورزان منطقه سيستان به دليل خشکسالي و بحران شديد آب ،بيش از يک هزار ميليارد تومان خسارت ديدند .با وجود 50هزار هکتار زمين زير کشت ،کشاورزان هيچ عايدي نداشتند .آبي که صرف کشاورزي بي صرفه سيستان در سال گذشته شد ،اکنون 51هزار خانوار سيستاني را به آب شرب محتاج کرده است. قدرت اقتصادي و سبد خريد خانواده رابطه مستقيم با هم دارند .افزايش قيمت مواد غذايي تاثير هولناکي بر کاهش تنوع و کيفيت رژيم غذايي بسياري از مردم به ويژه طبقات فرودست ميگذارد. سياستهاي قيمت گذاري ،درآمد ،يارانهها و سطح رفاه ميتواند درجه نامني غذايي را باال و پايين ببرد .با لحاظ کردن قدرت اقتصادي و کيفيت غذا ،آسيب پذيرترين گروه در ايران ،پناهجويان افغان هستند ،چراکه با اجرايي شدن طرح هدفمندسازي يارانهها و حذف سوبسيد از مواد خوراکي و ساير اقالم در يک دهه گذشته ،سفره غذايي افغانهاي مهاجر کوچکتر شد .پناهجويان غيرقانوني افغان که تخمين زده ميشود تعداد آنان نزديک به يک ميليون و پانصد هزار نفر باشد، به دليل حذف سوبسيد از مواد غذايي پايه چون نان ،قند و شکر و روغن نباتي ،قدرت خريدشان حتي کمتر از فقراي ايراني شد که تحت حمايت سيستم توزيع يارانه ي نقدي قرار گرفتهاند. سفره بسياري از ايرانيها هم به دليل تحريمها کوچکتر شده است .افزايش قيمت مواد غذايي به دنبال جهش قيمت دالر ،شاخص بهاي مواد غذايي را در ايران به مرز هشدار رسانده است .قيمت مواد غذايي در ايران به نسبت ساير کشورهاي منطقه و حتي جهان گرانتر است .مسافران ترکيه ،گرجستان و آذربايجان اغلب از ارزنتر بودن مواد غذايي در اين کشورها متعجب ميشوند. امنيت غذايي فقط رهايي از گرسنگي نيست ،بلکه تغذيه سالم و مغذي نيز اهميت دارد .اينکه اعضاي خانواده ميزان کالري و پروتئين کافي در وعده غذايي خود دريافت کرده و سبزيجات ،ميوه و غالت مصرف کنند .زنان باردار و کودکان زير 5سال مهمترين گروههاي جمعيتي تحت ناامني غذايي هستند .براي اندازه گيري سوء تغذيه در کودکان سه شاخص مهم وجود دارد :کم وزني ،کوتاهي قد و الغري ناهماهنگ با قد و سن. در ايران 6درصد از کودکان زير پنج سال از کوتاهي قد ناشي از سوء تغذيه رنج ميبرند .اما اين رقم در سيستان و بلوچستان حدود 21درصد يعني 3برابر متوسط کشور است .اين يکي از مالکهاي ناامني غذايي شديد در سيستان و بلوچستان است .در کهگيلويه و بويراحمد اين شاخص 12درصد و در هرمزگان 11درصد است .دولت بايد با اجراي يک طرح اضطراري ،امنيت غذايي در اين استانها را بهبود بخشد .غني سازي نان و آرد با ويتامين د ،توزيع شير حاوي ويتامين د در مدارس و اقداماتي از اين دست ميتواند از شدت ناامني غذايي در اين استانها بکاهد. اما ناامني غذايي فقط شامل استانهاي محروم و فقير کشور نيست .بررسيها در ايران نشان داده که 86درصد زنان باردار 76 ،درصد بزرگساالن و 61درصد از کودکان زير شش سال در ايران ،دچار کمبود ويتامين د هستند .بيش از 20درصد نوزدان به کم خوني مبتال هستند و 27درصد از زنان باردار يد کافي دريافت نميکنند .رژيم غذايي نامناسب ،سواد تغذيه پايين جامعه و ضعف دولت در رصد وضعيت سالمت و تغذيه در کشور سبب شده که کمبود ريزمغذيها در سبد غذايي خانوار، امنيت تغذيه ايرانيان را در نيمي از کشور به مخاطره اندازد .کمبود ويتامينهاي آ ،د ،کلسيم ،کمبود يد ،کم خوني و فقر آهن از جمله شاخصهاي نامني تغذيه هستند. تنوع غذايي سبد خانوار ،يعني آنچه که خورده ميشود ،بايستي به طور پيوسته برقرار باشد تا بگوييم امنيت غذايي وجود دارد .فقر به ناامني مزمن غذايي منجر ميشود .کاهش فقر براي دستيابي به امنيت پايدار غذايي در درجه نخست اهميت است .تحريمها و کاهش ارزش پول ملي در سطح کالن بر واردات مواد غذايي تاثير ميگذارد. سياستهايي چون اقتصاد مقاومتي با هدف احياي کشاورزي و توافقات دوجانبه براي سازگاري با تحريمهاي بينالمللي، در راستاي امنيت غذايي قابل بررسي است .امسال قراردادي بين ايران و روسيه امضا شد که بنا بر آن واردات بيش از يک ميليون تن گندم در سال براي پنج سال آينده تضمين شده است. تغييرات اقليمي و بهرهبرداري ناپايدار و غيرمسئوالنه از منابع آب و خاک ،نه تنها امنيت آب بلکه امنيت غذايي ايران را هم در دهه آينده با چالش جدي مواجه خواهد کرد .مطالعات علمي نشان ميدهد که بيش از 90درصد از زمينهاي کشاورزي در ايران به دليل فرسايش شديد خاک در وضعيت نامناسب قرار دارند .شاخصهاي بينالمللي براي سنجش ميزان بحران آب نيز ميگويد که ايران با مصرف 69درصد از کل منابع آب تجديدپذير ،اکنون در وضعيت بحران شديد آبي قرار دارد .بدين ترتيب منابع آب و خاک کشور که زيربناي کشاورزي و توليد غذاست ،اکنون در مرز ناامني قرار دارد. يکي از راه حلهايي که ميتوان براي حفظ امنيت غذايي در ضعف کشاورزي مدنظر قرار دارد ،تامين غذا از درياست. کارشناسان معتقدند ايران با دارا بودن 2700کيلومتر مرز دريايي ميتواند فعاليت گستردهاي در زمينه آبزي پروري داشته باشد .بازنگري در اولويتهاي تامين منابع پروتئيني از دامداري ،به پرورش ماهي ميتواند محدوديتهاي شديد منابع آب و خاک را جبران کرده و در عين حال از ظرفيتهاي دريايي ايران در شمال و جنوب براي تامين امنيت غذايي کشوراستفاده کند.
I
15
PA
اقليتها
مهاجرت اقليتهاي ديني از ايران؛ ميروند که زندگي کنند فرشته قاضي ،بي.بي.سي جمعيت اقليتهاي ديني در ايران رو به کاهش است و چهل سال بعد از پيروزي انقالب و روي کار آمدن حکومت جمهوري اسالمي ،جمعيت شهروندان زرتشتي ،يهودي و مسيحي به يک سوم کاهش يافته است. کوروش نيکنام ،موبد زرتشتي و نماينده سابق مجلس ايران ميگويد که بيکاري ،محروميت استخدامي ،محدوديت آزادي و تبعيضهاي قانوني ،نقشي اساسي در رشد منفي جمعيت اين اقليتها دارد. بر اساس اصل 13قانون اساسي« ،ايرانيان زرتشتي ،کليمي و مسيحي تنها اقليتهاي ديني شناخته ميشوند که در حدود قانون در انجام مراسم ديني خود آزادند و در احوال شخصيه و تعليمات ديني بر طبق آيين خود عمل ميکنند». هرچند آماري رسمي از تعداد شهروندان زرتشتي ،يهودي و مسيحي در ايران وجود ندارد اما به گفته کوروش نيکنام، جمعيت شهروندان زرتشتي در سال 1357بيش از شصت هزار نفر بود که اکنون به بيست هزار نفر کاهش يافته است. هارون يشايايي ،تهيه کننده سينما و رئيس سابق انجمن کليميان تهران ميگويد که به آمار نميشود اعتنا کرد ولي در سرشماري سال 1355يعني حدود 45سال قبل ،تعداد يهوديان در ايران حدود شصت هزار نفر بود و اکنون به بيست هزار نفر رسيده است. روبرت بگلريان ،نماينده ارامنه جنوب در دورههاي هفتم ،هشتم و نهم مجلس تعداد شهروندان ارمني در ايران را بين پنجاه تا شصت هزار نفر عنوان ميکند و ميگويد« ،تعداد ايرانيان ارمني قبل از انقالب 57حدود 250هزار نفر بوده است». روبرت صافاريان ،مستندساز و منتقد سينما در مطلبي در وبالگش نوشته است که «براساس آمارها بعد از انقالب به اين طرف ،تعداد ارمنه در ايران به بيست درصد کاهش يافته (از اين تعداد هم بخش قابل توجهي در تدارک برنامهريزي براي مهاجرت هستند) و اين يعني هشتاد درصد ارامنه ،ايران را ترک کردهاند». او در ادامه نوشته است« ،جامعه هم چندان اطالعي از اين موضوع ندارد ،چون کسي چيزي نمينويسد و حتي خود ارمنيها هم در شعر و داستانهايشان کمتر به آن پرداختهاند .هرچند نوع ديگري از ادبيات ارمني ـ فارسي که در خارج از کشور شکل گرفته هم چندان حضور قدرتمندي ندارد که بتواند در برابر چنين اتفاقاتي نظرات را به خود جلب کند يا دستکم براي مترجمان کشش ترجمه را باعث شود .درحاليکه اين رفتنها بسيار از نظر اجتماعي مهم و تاثيرگذار هستند چون نشان ميدهد جامعه ارمني آيند ه خود را در جايي ديگر ميجويد».
چرا اقليتهاي ديني ،ايران را ترک ميکنند؟ کوروش نيکنام ،موبد زرتشتي و نماينده سابق شهروندان زرتشتي در مجلس ميگويد« ،مهمترين دليلش بيکاري است. جوانهاي زرتشتي همه تحصيل کرده هستند و وقتي فارغالتحصيل ميشوند به خاطر محدويتهايي که در بسياري از مراکز دولتي ايران مثل ارتش ،نيروي انتظامي ،آموزش و پرورش ،ارشاد و مراکز ديگر وجود دارد امکان استخدام ندارند و طبيعتا بايد خودشان سرمايهاي براي ايجاد کار داشته باشند ،ولي در کشورهاي ديگر امکانات کاري و شغلي براساس تخصصشان فراهم است و به دليل بيکاري و عدم درآمد از ايران ميروند». براساس قانون ارتش جمهوري اسالمي که هفتم مهرماه 1366در مجلس تصويب شده و به تاييد شوراي نگهبان رسيده ،تدين به اسالم از شرايط اصلي استخدام در ارتش است .تبصره ماده 29اين قانون البته ميگويد« ،اقليتهاي ديني شناخته شده در قانون اساسي که تا تصويب اين قانون استخدام شدهاند از نظر ادامه خدمت از بند الف (متدين بودن به دين اسالم) مستثني ميباشند». اقليتهاي ديني بعد از تصويب اين قانون در حالي از استخدام در ارتش محروم شدند که همچون ساير شهروندان ايراني بايد خدمت سربازي را بگذرانند .به غير از ارتش ،محدوديت قانوني براي استخدام اقليتهاي ديني در هيچ سازمان و ارگان ديگري وجود ندارد ،با اين حال به گفته نماينده سابق زرتشتيان در مجلس ،امکان استخدام در بسياري از نهادهاي دولتي وجود ندارد .اين در حالي است که براساس اصل 28قانون اساسي ايران «هر کس حق دارد شغلي را که بدان مايل است و مخالف اسالم و مصالح عمومي و حقوق ديگران نيست ،برگزيند .دولت موظف است با رعايت نياز جامعه به مشاغل گوناگون ،براي همه افراد امکان اشتغال به کار و شرايط مساوي را براي احراز مشاغل ايجاد نمايد». محدوديت در آزاديهاي فردي و اجتماعي ديگر دليل مهاجرت اقليتهاي ديني از ايران است .کوروش نيکنام ميگويد، «به عنوان مثال وقتي در ايران ماه رمضان ميشود ،هرکسي با هر دين و آئيني بايد همچون مسلمانان کسب و کارش را تعطيل بکند و در خيابان حق خوردن چيزي را ندارد .ماه محرم که ميشود هر دين و آئيني بايد حرمت بقيه را نگه دارد نه عروسي بکند ،نه شادي بکند نه آهنگي بگذارد .از سوي ديگر مسئله حجاب اجباري است که در فرهنگ و دين ديگران يعني زرتشتيان و ارامنه اجباري نيست ،ولي بايد تابع قانون ديگران باشند .اين گونه مسائل سبب ميشود ايرانيهايي که توانش را دارند، براي برخورداري از آزاديهاي فردي و اجتماعي از ايران مهاجرت کنند». براي اقليتهاي ديني اما قوانين ارث و قصاص چالش برانگيزترين قوانين هستند .کوروش نيکنام ميگويد« ،اين قوانين، خطرناک هستند و باعث ميشوند که اقليتهاي ديني در ايران ،احساس امنيت نکنند و خودشان را شهروند درجه دو و سه بدانند نه شهرونداني که احساس ميکنند زير پوشش حکومتي هستند که به آنها پناه و امکانات ميدهد .آنها طبيعتا ترجيح ميدهند بروند کشورهاي اروپايي و آمريکا که آزادي بدون در نظر داشتن دين وجود دارد .ميگويند انسان که يک بار بيشتر دنيا نميآيد ،ميروند که زندگي کنند». براساس ماده 881مکرر قانون مدني« ،کافر از مسلم ارث نميبرد و اگر در بين ورثه متوفاي کافر مسلم باشد ،وراث کافر ارث نميبرند اگرچه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند ».در دادگاههاي ايران ،اقليتهاي ديني که در قانون اساسي به رسميت شناخته شدهاند هم مشمول اين ماده قانوني قرار ميگيرند و در قضيه ارث از «کفار» محسوب ميشوند. در قانون مجازات اسالمي ،براي مجازات قاتل اگر مقتول مسلمان باشد قصاص در نظر گرفته شده اما در همين قانون اگر مقتول از اقليتهاي ديني (غيرمسلمان) باشد ،مجازات قاتل ديه است .از ديگر تفاوتها و تبعيضهاي قانوني عليه شهروندان غير مسلمان در ايران مسئله شهادت در دادگاه است که شهادت غير مسلمانان ،عليه مسلمانان پذيرفته نميشود. مسئله عدم برابري ديه مسلمانان و غيرمسلمانان در ايران از ديگر تبعيضهاي قانوني بود که در مجلس ششم تغيير کرد .اين مجلس برابري ديه مسلمان و غير مسلمان را تصويب کرد اما عليرغم رد اين مصوبه از سوي شوراي نگهبان و با اصرار مجلس بر مصوبه خود ،مجمع تشخيص مصلحت نظام ،مصوبه مجلس را مورد تاييد قرار داد. تصرف موقوفه هاي شهروندان غيرمسلمان در ايران و تخريب مدارس آنها و بي توجهي مسوالن از ديگر مشکالت
For Advertisement Call:
15
شهروندان غيرمسلمان ايراني است .بعد از پيروزي انقالب 57تا سال،ها اقليت هاي ديني از داشتن مدارس خود محروم بودند .نطق هاي پيش از دستور و مشروح مذاکرات مجلس حاکي از اعتراضات مکرر نماينده هاي آنها در مجلس است. پس از بازگشايي اين مدارس هم سپردن مديريت مدارس به افراد مسلمان عليرغم اعتراض هاي اقليت هاي ديني از ديگر مشکالت اين دسته از ايرانيان بوده است .مسئلهاي که بعد از گذشت سالها همچنان به طور کامل رفع نشده و برخي مدارس اقليتهاي ديني با مديراني مسلمان اداره ميشوند. چندي پيش اسنفديار اختياري ،نماينده زرتشتيان در مجلس ايران با انتشار نامهاي خطاب به امام جمعه اصفهان ،بر «يکتاپرست» بودن زرتشتيان تاکيد کرد و از او خواست به «اديان الهي» احترام بگذارد .يوسف طباطبايينژاد ،امام جمعه اصفهان در خطبههاي نمازجمعه گفته بود« ،زرتشتيان قائل به اين هستند که جهان دو خدا دارد که يکي از آنها براي خوبيها است و ديگري براي بديها که آنها را يزدان و اهريمن ناميدهاند». کمي قبلتر از آن نيز اسفنديار اختياري با انتشار نامهاي به شهردار خرمشهر در جنوب ايران ،به بنر همايش «بررسي فرقههاي ضاله» در اين شهر اعتراض کرده بود که در آن از دين زرتشت به عنوان «فرقهاي ضاله» ياد شده بود .نام روابط عمومي شهرداري خرمشهر در اين بنر به چشم ميخورد. اين مسئله البته تنها مختص ايرانيان زرتشتي نيست .سيامک مره صدق ،نماينده ايرانيان کليمي در دورههاي هشتم ،نهم و دهم مجلس هم در مصاحبه با خبرگزاري ايسنا ،خواستار تفاوت قائل شدن بين «يهوديت و صهيونيسم» شده و گفته است، «يهودي بودن لزوما به معناي صهيونيست بودن نيست و حتي صهيونيست بودن هم الزاما به معني يهودي بودن نيست ،بلکه تعداد قابل توجهي مسيحيان صهيونيست داريم که به ويژه در آمريکا و کشورهاي غربي فعاليت ميکنند و تعداد قابل توجهي از يهوديان هم با صهيونيسم موافق نيستند و انتقادات جدي به رفتار و عملکرد دولت اسرائيل دارند». کورس کيواني ،نماينده کليميان در مجلس چهارم در نطق پيش از دستور در جلسه علني مجلس از «ترجمه و انتشار کتب يهودستيزانه ،همانند «عقالي صيون» و همچنين ساختن فيلم هاي تلويزيوني و سينمايي و نيز بعضي تبليغات منفي و تحريک کننده بعضي از رسانهها عليه صهيونيستها» به عنوان مهمترين مشکالت جامعه کليميان در ايران ياد کرد که به گفته او که اغلب ناخواسته باعث ايجاد سوءتفاهمهايي عليه يهوديان ميشود و همين امر رفته رفته جوي نا امن و ناخوشايند را براي جامعه کليمي ايجاد ميکند. در آن زمان کتابهاي مذهبي کليميان هم به گفته آقاي کيواني از سوي گمرک ايران اشتباهًا کتب صهيونيستي قلمداد ميشد و گمرک اين کتابها را از بين ميبرد .مسئلهاي که با پيگيريهاي اين نماينده مجلس تا حدودي رفع شد. هارون يشايايي ،از رهبران جامعه يهودي ايران و تهيه کننده فيلمهاي مطرحي چون «هامون»« ،ناخدا خورشيد»، «اجارهنشينها» و «هنرپيشه» ،به بيش از شش ميليون مهاجر ايراني در خارج از کشور اشاره ميکند و مهاجرت اقليتهاي ديني از ايران را همچون مهاجرت بقيه مردم ايران ميداند« ،:بعد از انقالب ،بقيه اقليتهاي ديني ،مشکالت يهوديها را نداشتند ولي عليرغم فشارها ،يهوديها در ايران ماندهاند که هم به قابليتهاي فرهنگي مردم ايران برميگردد و هم به امکاناتي که دولت جمهوري اسالمي الاقل براي انجام شعائر مذهبي و ديني در اختيار اقليتهاي ديني گذاشته .يهوديان ايران هيچ مشکلي در انجام فرايض ديني نداشته و ندارند و عليرغم فشارهايي از خارج از ايران وارد ميشد حضور بيست هزار يهودي در ايران مهم است». روزنامه «گاردين» چاپ لندن ،در تير ماه 1386در گزارشي اعالم کرده بود که براي خروج از ايران به ايرانيان يهودي پنج هزار پوند براي هر نفر و سي هزار پوند براي هر خانواده پيشنهاد ميشده است و دولت اسرائيل عالوه بر آن ،مشوقهاي به يهودياني که به اين کشور مهاجرت ميکنند ،عرضه داشته است. تا کنون هيچ يک از اعضاي جامعه اقليتهاي ديني در ايران به عضويت دولت در نيامده و در سطح وزير ،معاون وزير يا مدير ارشد به کار گرفته نشده است .آنها 5نماينده در مجلس شوراي اسالمي دارند .در چهارمين دوره انتخابات شوراها هم براي اولين بار 7شهروند زرتشتي موفق به راهيابي به شوراهاي شهر و روستا شدند .سپنتا نيکنام در يزد ،مهربان خادمي، فرامرز خادمي و فرهنگ ايزدي کالنتري در ميبد و مزرعه کالنتر و همچنين رستم يزداني در روستاي اهللآباد و زارج و بهرام بهمردي و بهروز جمشيديان در مبارکه.
16
16
بحران نقدينگي و فساد اقتصادي ايران مرتضي زارع ،دنياي اقتصاد اين روزها صحبت درباره نقدينگي و افزايش چشمگير آن باال گرفته است .آمارهاي رسمي نشان ميدهد ،حجم نقدينگي طي 4سال دولت اول روحاني 1395( ،تا )1392نزديک به 2برابر شده است .حتي در يک سال نخست دولت دوم هم رشد نقدينگي چشمگير بوده ،به گونهاي که آخرين آمار منتشر شده از سوي بانک مرکزي نشان ميدهد ،حجم نقدينگي در سال 96نسبت به سال قبل 22درصد افزايش داشته است که عدد قابل مالحظهاي است. اين در حالي است که روحاني 5 ،سال پيش وعده داده بود ،رشد نقدينگي را کنترل کند و از اين طريق جلوي رشد تورم را بگيرد .کارنامه او در مديريت تورم در دولت قبل چندان بد نبود ،اما رشد نقدينگي قابل مالحظه بوده است. چطور ممکن است؟ چرا نقدينگي در دولت يازدهم منجر به تورم نشد ،اما به گفته کارشناسان اقتصادي اين روزها يکي از داليل بحران پولي و ارزي در ايران ،حجم باالي نقدينگي است؟ اين مساله حتي براي کساني که سررشتهاي از اقتصاد دارند ،موضوع سادهاي نيست ،چه برسد به مردم عادي که اين اصطالحات و اعداد و ارقام برايشان پيچيده است. ما در اينجا تالش ميکنيم تا به سادهترين شکل ممکن ،توضيح دهيم نقدينگي چيست ،چطور درست ميشود ،چگونه آن را مديريت ميکنند و در چه شرايطي افسار آن از دست دولتها در ميرود.
نقدينگي چيست؟ نقدينگي در واقع همان پول در گردش است .يعني کل ريالي که در ايران وجود دارد .چه دست مردم ،چه دولت ،چه بانکها و…
انواع نقدينگي چيست؟ نقدينگي دو شکل دارد .يکي پول نقد است ،شامل اسکناس و حسابهاي جاري و قرضالحسنه که هر لحظه ميشود برداشت کرد و دوم ،پول غيرنقد (شبهپول) شامل حسابهاي پسانداز بلند مدت و کوتاه مدت و قرضالحسنه پسانداز (عمدتا پسانداز مسکن) و ساير سرمايهگذاريها.
نقدينگي چقدر است؟ بر اساس آخرين آمار بانک مرکزي ،تا پايان سال 1396کل حجم پول در ايران بيش از 5.1تريليارد تومان بوده است. براي نوشتن اين حجم پول به عدد بايد يک 5.1با 14صفر جلوي آن بنويسيد .از اين ميزان ،بيش از 44هزار ميليارد تومان اسکناس دست مردم است 150 .هزار ميليارد تومان هم در حسابهاي جاري و دست به نقد است .در واقع جمع کل پول نقد حاضر و آماده ،حدود 195هزار ميليارد تومان است. اما حدود 7برابر اين عدد ،شبهپول يا پول غير نقد يا پولي است که نقد کردن آن زمان ميبرد. بر اساس آخرين گزارشهاي بانک مرکزي ،در پايان سال ،1396حدود 394هزار ميليارد تومان در سپردههاي کوتاه مدت بوده است 840 .هزار ميليارد تومان در سپردههاي بلند مدت 80 ،هزار ميليارد تومان در حسابهاي قرضالحسنه (عمدتا حساب قرضالحسنه مسکن) و 21هزار ميليارد تومان هم در ساير حسابهاي سرمايهگذاري بوده است.
نقدينگي چطور درست ميشود؟ نقدينگي ترکيبي از داراييهاي ارزي (دالرهاي تبديل شده) و بدهيهاي دولتي و غيردولتي به بانکها است .جمع کل پول يا همان نقدينگي برابر با جمع موارد زير است. -1خالص داراييهاي خارجي بانک مرکزي و بقيه بانکها که که در ايران عمدتا پول فروش نفت است .دولت دالرهاي نفتي را به بانک مرکزي ميدهد و بر اساس قيمتي که خود تعيين ميکند معادل آن ريال ميگيرد. -2خالص بدهيهاي دولتي (شامل بدهي دولت و شرکتهاي دولتي) به سيستم بانکي (بانک مرکزي و بانکها و موسسات اعتباري است) خالص بدهي در واقع حاصر کسر بدهي دولتي منهاي سپردههاي دولتي است. -3سومين جز نقدينگي بدهيهاي بخش غيردولتي به بانک مرکزي و بقيه بانکها است -4و ساير بدهيها به سيستم بانکي است.
نقدينگي چطور زياد ميشود؟ با اين حساب در صورت افزايش هر کدام از اجزاي نقدينگي حجم آن هم زياد ميشود .مثال اگر دولت نفت زياد بفروشد و همه دالرهاي نفتي را تبديل به ريال کند نقدينگي زياد ميشود ،يا اگر دولت از بانک مرکزي پول قرض کند ،يا بدهيهايش به هر دليلي زياد شود ،نقدينگي افزايش پيدا ميکند. اگر شرکتهاي دولتي به زور از بانکها وام بگيرند و پس ندهند ،باز هم نقدينگي زياد ميشود. به همين نسبت اگر ميزان بدهي بخشهاي غيردولتي هم (چه مردم عادي و چه نهادهاي عمومي) همينطور باال برود، باز هم نقدينگي زياد ميشود.
آيا نقدينگي زياد بد است؟ زياد شدن پول اتفاق خوبي است ،به شرط آنکه بيحساب و کتاب نباشد .حتما ديدهايد و خواندهايد چطور ثروتهاي بادآورده را باد به سرعت ميبرد ،افزايش نقدينگي بيحساب و کتاب هم پدر اقتصاد يک مملکت را در ميآورد. افزايش نقدينگي اگر به اندازه افزايش توليد باشد ،بسيار خوب است ،چون باعث رونق ميشود ،اما اگر بيش از ظرفيت توليد باشد ،باعث افزايش مصرف و تورم ميشود.
رابطه نقدينگي با تورم و توليد در شرايط عادي نقدينگي مثل االکلنگ است ،کاهش آن تورم را آرام و توليد را کم ميکند ،افزايش آن تورم را باال ميبرد ،اما باعث رونق توليد ميشود. افزايش نقدينگي (به خصوص افزايش پول نقد) خيلي سريع به شکل تورم خود را نشان ميدهد .فشار تورم هم که روي شانه مصرفکننده است ،اما معموال توليدکننده از افزايش نقدينگي نفع ميبرد.
AUGUST 2018 در شرايط رکود اقتصادي ،افزايش نقدينگي يکي از روشهاي راه انداختن چرخ توليد است .گرچه اين کار باعث گراني ميشود ،اما در عين حال رونق اقتصادي و اشتغال را هم به همراه ميآورد. معموال دولتها در شرايط رکود ،با کم کردن نرخ سود بانکي و دادن وامهاي کمبهره (افزايش نقدينگي) ميزان توليد را افزايش ميدهند. اما در کشوري مثل ايران که بخش توليد آن از نظر تاريخي ضعيف است ،معموال دود نقدينگي به چشم بخش توليد هم ميرود .معموال با افزايش پول ،واردات رونق پيدا ميکند .در واقع نه تنها تقاضاي توليد داخلي زياد نميشود ،بلکه به دليل افزايش تورم هزينه توليد هم باال ميرود و عمال کار توليد کننده سخت ميشود. به جز اين در موارد نادري تورم و رکود با هم اتفاق ميافتند ،نظير آنچه در سالهاي 1391تا 1394در ايران اتفاق افتاد و هنوز هم اثر آن برقرار است .در اين شرايط هم تورم باال است و هم توليد تعطيل .در اين شرايط تزريق پول بيآنکه کمک چنداني به بخش توليد کند ،باعث افزايش بيشتر تورم ميشود .از آن سو تزريق نکردن پول ،وضعيت بيکاري را بدتر ميکند. معموال کشورهايي که در اين ورطه ميافتند ،هيچ وقت به طور کامل به شرايط طبيعي برنميگردند ،مگر آنکه سرمايهگذاري خارجي به کمک بخش توليد بيايد و بعد با يک برنامه حساب شده تورم اول روي يک نرخ ثابت بماند و در يک دوره بلندمدت کاهش پيدا کند .در ايران البته برجام و فروش نفت ظاهرا توليد را از رکود درآورد ،اما زمين و زمان دست به دست هم دادند تا خير توافق هستهاي به بخش واقعي توليد نرسد. در همين زمينه:
اقتصاد ايران چه قدر فاسد است؟ فساد مالي به يکي از مشکالت مزمن سياسي و اقتصادي در ايران تبديل شده است و پيوسته اخباري از ابعاد گسترده آن منتشر ميشود. از هک سايت وزارت صنعت براي واردات خودرو ،گم شدن دکل نفتي ،و جعل روستا براي تصاحب اراضي جنگلي گرفته تا فرار بي دردسر متهم ميلياردي و اسکلههاي غيرقانوني ،فساد در ايران از به حيرت آوردن ناظران بازنميماند. کار فساد در ايران و حکومت آن چنان باال گرفته که در انتخابات 1396 هر چهار نامزد اصلي تاييد شده از طرف شوراي نگهبان ،يعني حسن روحاني ،اسحاق جهانگيري ،محمدباقر قاليباف و ابراهيم رئيسي ،يکديگر را به صراحت به فساد متهم کردند. يکي از تازهترين نمونهها ماجراي موسسه ثامن الحجج است که در آن نام وزير خارجه سابق مطرح شده و او هم بانک مرکزي را به جنگ رواني متهم کرده است. اما اقتصاد ايران در مقايسه با ديگر کشورهاي جهان چه قدر فاسد است؟ جواب کوتاه اين سوال اين است :خيلي. نهادهاي مختلف بينالمللي که گزارشهايي در اين ارتباط منتشر ميکنند ،اغلب ايران را در جايگاه نامناسبي قرار ميدهند. سازمان شفافيت بينالملل همه ساله با بانکها ،انديشکدهها ،بازرگانان و مديران ارشد در کشورهاي مختلف مصاحبه ميکند و با پرسيدن سوالهايي درباره احتمال برخورد با مقامهاي فاسد ،پرداختهاي بي ضابطه ،حجم رشوه و نظاير آن ،گزارشي از برداشتي که از سطح فساد در هر کشور وجود دارد ،منتشر ميکند. کشورهايي مانند دانمارک ،فنالند و سوئد همه ساله باالترين رتبهها را دارند ،يعني بارقهاي که از فساد در آنها هست ،يا «شاخص احساس فساد» در آنها ،پايين است و رتبههاي اول جدول را دارند. در ميان حدودا 180کشور بررسيشده ،ايران در سالهاي اخير اغلب در نزديک يک چهارم پايين جدول بوده است. ايران در اين سالها عمدتا رتبهاي نزديک به 130داشته و سال 1388برايش بدترين سال از حيث شاخص احساس فساد بوده است .در اين سال ايران رتبه 168 را داشت. «موسسه حکمراني بازل» ،سازماني در سوئيس است و ساالنه با بررسي سطح شفافيت ،استانداردهاي مالي و بانکي، حکومت قانون و نظاير آنها ،گزارشي درباره ريسک پولشويي در کشورهاي مختلف منتشر ميکند .ايران در هر سه سال اخير رتبه اول خطر پولشويي را در گزارشهاي ساالنه موسسه بازل داشته است .پس از ايران ،افغانستان و تاجيکستان هم از نظر موسسه بازل بيشترين ريسک پولشويي را دارند. خود مقامهاي ايراني هم به آثار بحراني «پولهاي آلوده» اذعان داشتهاند. چند ماه پيش دولت ايران اليحههاي چهارگانهاي را به مجلس فرستاد تا از فهرست سياه «گروه ويژه اقدام مالي براي مبارزه با پولشويي» بيرون بماند ،اما مخالفت رهبر و محافظهکاران با اين لوايح ضدپولشويي به مسالهاي دامنهدار تبديل شده است. در حالي که عواملي مانند فقر ،سطح پايين سواد ،همسايگي با کشورهاي مبداء و مقصد قاچاق ،بازار انحصاري يا فراواني منابع طبيعي گرانبها ميتوانند به گسترش فساد کمک کنند ،بيشترين تمرکز در مبارزه فساد روي نقش نهادهاي حاکميتي و روندهاي قانوني است. بانک جهاني ساالنه مجموعه شاخصهايي را در ارتباط با تاثير جنبههاي مختلف حکمراني بر فساد منتشر ميکند .ايران از زاويه اين شاخصهاي بانک جهاني هم وضع خوبي ندارد. مطابق ارزيابي بانک جهاني از «مهار فساد» ،ايران در يک دهه اخير پيوسته در يک سوم پاييني جدول جاي داشته است. براي مقايسه در نظر بگيريد که همسايه غربي ايران ،ترکيه ،جايگاهي در ميانه جدول مهار فساد دارد و کشوري مثل شيلي از اين حيث در بين بهترين کشورهاي است. اين جايگاه ضعيف در مهار فساد ،با وضعيتي که پيوسته اخبار اختالسهاي چند ميليون و چند ميليارد دالري منتشر ميشود همخواني دارد. جنبه ديگر رابطه حکمراني با فساد ،حاکميت قانون است ،به اين معني که چه قدر همگان در پيشگاه قانون برابرند، روندهاي رسيدگي قانوني تا چه اندازه نهادها و افراد صاحب قدرت را مقيد ميکنند و نهادهاي قضايي به شکل شفاف و بدون تبعيض به دعاوي رسيدگي ميکنند. آن طور که بانک جهاني حاکميت قانون در کشورهاي مختلف را ارزيابي ميکند ،ايران در يک پنجم پاييني جدول جاي دارد. يک جنبه مهم حاکميت قانون اين است که افراد و نهادهاي قدرتمند بابت اقداماتشان در برابر قانون پاسخگو باشند. از اين نظر اهميت قانون در اين است که بتواند قدرتمندان را بابت مسووليتهايشان بازخواست کند ،اگر نه قانوني که اقليتي قدرتمند و غيرپاسخگو بر ديگران تحميل کند ،کمکي به مبارزه با فساد نميکند. در ميان شاخصهاي مختلف مرتبط با فساد و حکمراني که بانک جهاني منتشر ميکند ،بدترين شاخص ايران در زمينه ميزان پاسخگو بودن نهادهاي حکومتي است. ايران در يک دهه اخير در قعر جدول پاسخگويي حکومت و در ميان کشورهاي 10درصد پاييني آن بوده است .دو نهاد اصلي که بايد حاکميت قانون را تضمين کنند و از ارکان حکومت و ارگانهاي غيرحکومتي قدرتمند حساب بکشد ،قوه قضاييه و پارلمان هر کشوري هستند. در مجلس شوراي اسالمي ايران امکان نامزد شدن براي کساني که مورد تاييد شوراي نگهبان نباشند وجود ندارد و به اين ترتيب نمايندگاني که به مجلس راه مييابند ،از دايره محدود اشخاص مورد تاييد حکومت هستند. اين نمايندگان قدرت تصويب قوانين مورد نظرشان را هم ندارند و عمال بايد به تصميم نهادهاي غيرانتخابي شوراي نگهبان ،مجمع تشخيص مصلحت و رهبر گردن بگذارند .آخرين نمونه مخالفت شخص آيتاهلل خامنهاي با لوايح پولشويي بود. همين باعث شده که نه فقط منتقدان حکومت ايران ،فعاالن حقوق بشر و حقوقدانان ،بلکه کساني چون روساي جمهور سابق ايران هم قوه قضاييه ايران را متهم کنند که به شکلي بي طرفانه و منصفانه به دعاوي رسيدگي نميکند. قوه قضاييه ايران در سالهاي اخير درگير جنجالهاي مرتبط با فساد بوده که حتي نام شخص صادق الريجاني ،رئيس آن را هم به ميان کشيده شده است. وراي نقش نهادهاي حکومتي در مبارزه با فساد ،تقريبا در اين باره اتفاق نظر وجود دارد که آزادي مطبوعات و توانايي افکار عمومي در به چالش کشيدن نهادها و اشخاص قدرتمند ،تاثير مهمي در مهار فساد دارد و روزنامهنگاران با افشاگري درباره پروندههاي فساد ،ميتوانند مانع از آن شوند که افراد صاحب نفوذ فساد خود را الپوشاني کنند. اما در ايران رسانهها پيوسته با خطر برخورد قضايي و امنيتي مواجه هستند و ايران در سه دهه اخير يکي از سه زندان بزرگ روزنامهنگاران بوده است.
I
PA
17 افشاي باجهاي ثامن الحجج
مجيد ضابطي ،زيتون افشاي رسوايي مالي موسسه مالي ،اعتباري «ثامن الحجج» در روزهاي اخير بار ديگر نگاهها را به سمت خاستگاه آن ،استان خراسان برده است؛ جايي که در سال هاي اخير تخلفات مالي و فرارهاي مالياتي بسياري از آن گزارش شده است. عالوه بر حلقه خراسانيهاي نزديک به مدير عامل اين موسسه ،مجريان صدا و سيما نيز در مظان اتهام دريافت وام هاي کالن هستند؛ يعني نهاد ديگري که آن هم از نظارت دولت خارج است. تخلفي که به موسسه مالي و اعتباري ورشکسته «ثامن الحجج» نسبت داده شده ،حدود 12هزار ميليارد تومان است .پرونده اين موسسه ،بنابر اعالم قوه قضائيه ،حدود 370شاکي دارد ،که در سال هاي اخير ناآراميها و نارضايتيهاي بسياري را برانگيختهاند و عليه مقامهاي دولت ،از جمله رييس بانک مرکزي شعار مرگ سر دادند. سال گذشته رييس کل بانک مرکزي درباره روند ساماندهي موسسات اعتباري بدون مجوز ،اظهار داشته بود« ،پس از بررسي برخي پروندهها در اين موسسات به موارد جالبي برخورد کرديم ،به عنوان مثال شخصي با سپرده گذاري 23ميليارد توماني در موسسه ثامن الحجج ،از سال 92تا بهمن ،94سود 89درصدي دريافت مي کرده يا موردي ديگري 11ميليارد تومان يا 15ميليارد تومان با سودهاي 40درصدي بوده است که با جذب سپرده جديد از مشتريان ،چنين سودهاي بااليي پرداخت شده است». پيدايش موسسات مالي و اعتباري در دولت دوم محمد خاتمي آغاز شد .اين موسسات در دولت محمود احمدي نژاد گسترش يافت و بال و پر گرفت و در دوران حسن روحاني به اوج بحران رسيد .موسسات مالي اعتباري از همان ابتداي پيدايش ،مساله ساز شد چون همواره درباره قانوني يا غيرقانوني بودن آنها ترديد وجود داشته است. در سال ،1393هنگامي که بانک مرکزي اسامي بانکهاي مجاز را اعالم کرد ،نام موسسههاي مالي و اعتباري ثامنالحجج، ثامناالئمه ،آرمان ،فرشتگان ،نور ،ميزان ،فردوسي و موليالوحدين به چشم نميخورد. اما چنانچه بهمن احمدي امويي ،در کتاب «صندوقهاي قرض الحسنه و موسسات اعتباري» نوشته ،اداره تعاون خراسان در سال 1383براي 110موسسه اعتباري مجوز صادر کرد .تعاوني اعتباري عسگريه اولين تعاوني اعتباري بود و پس از آن تعاونيهايي چون ثامنالحجج و ثامناالئمه ميدان آمدند .بنا بر گزارشهاي بانک مرکزي « 30موسسه کاغذي» که وجود خارجي نداشت ،نيز مجوز گرفت .با توجه به اين اعالميه ،بانک مرکزي اين نهادهاي مالي را بانک يا موسسه نمي داند؛ چنانچه فرشاد حيدري ،معاون نظارتي بانک مرکزي ،نيز ترجيح مي دهد به جاي استفاده از کلمه موسسه ،از تعاوني ثامن الحجج استفاده کنند. ماجراي ثامن الحجج از ابتدا از زندان و تخلف شروع شده است .احمد رمضاني ،برادر مهدي رمضاني ،يکي از سرمايهداران و تاجران بزرگ ،که حامي اوليه موسسه ثامن الحجج بوده ،در جريان بازداشت در دهه 70با ابوالفضل ميرعلي آشنا مي شود .ميرعلي، با دختر امام جمعه سابق سبزوار ازدواج مي کند و ربابه ابراهيمي که زني خانه دار بوده ،با حمايت همسرش به عضويت هيات مديره اين موسسه درمي آيد. ثامن الحجج درحالي فعاليت خود را آغاز کرد و چند سال به فعاليت ادامه داد که به نوشته رسانهها ،در سال 1392صالحيت ميرعلي پس از استعالم رسانهها رد شده بود .در سال 1393نيز ولياهلل سيف ،رئيس وقت بانک مرکزي از سپردهگذاران خواسته بود که به طمع سود بيشتر ،سرمايههاي خود را در اختيار موسسات مالي بدون مجوز قرار ندهند. بانک مرکزي در پي باال گرفتن اعتراضهاي مال باختگان اين تعاونيهاي اعتباري ورشکسته و عدم امکان بازپرداخت پولها به داليل مختلف از جمله خروج از کشور و ساختمان سازي ،وارد عمل شد و پرداخت ديون آنها را آغاز کرد .بانک پارسيان از سوي بانک مرکزي مامور شد تا برخي از ديون موسسه ثامن را پرداخت کند .عالوه بر بازپرداخت وجوه ،مسئوليت عامليت دريافت وجوه مربوط به تسهيالت را نيز بر عهده بانک پارسيان گذاشته شد. به گفته محمدباقر نوبخت ،دولت تا کنون 35هزار ميليارد تومان يعني مبلغي برابر با بودجه يک سال وزارت آموزش و پرورش يا چند وزارتخانه کوچکتر را به مالباختگان موسسات مالي و اعتباري پرداخت کرده است .اين درحالي است که اين اقدام دولت نيز مورد انتقاد قرار گرفت چرا که دولت براي بازپرداخت ديون افرادي که براي سود بيشتر در اين تعاونيها پول پس انداز کرده بودند «دست در جيب مردم» کرده است. ماجراي تعاوني ثامن الحجج با انتشار گزارشي در روزنامه «شرق» وارد مرحله جديدي شد .اين روزنامه از مقامات مسول و نزديکان آنان ،و مجريان تلويزيون به اختصار نام برد و مبالغ دريافتي آنها را افشا کرد .در اين ميان ،حلقه خراسانيهايي که با ميرعلي ارتباط داشتهاند از جمله حميد صدرالسادات ،رئيس سابق وظيفه عمومي ناجا که پيش از اين معاون اطالعات ناحيه انتظامي خراسان بود ،بارز است. اين روزنامه ،به طور تلويحي از منوچهر متکي ،وزير خارجه در دولت محمود احمدينژاد ،نام برده و نوشته که او 124ميليارد تومان تسهيالت از ثامنالحجج دريافت کرده است .هر چند در فهرست روزنامه «شرق» نامهاي اختصاري تعدادي از مقامات نيز آمده بود ،متکي گزارش را تکذيب کرد و گفت که از اين روزنامه شکايت ميکند. احسان عليخاني و مهران مديري ،دو مجري معروف تلويزيون ايران نيز در فهرست دريافت کنندگان وامهاي کالن ثامن الحجج هستند .وجود نام اين افراد به اين دليل قابل تامل است که برنامه هايي در حمايت از محرومان به اجرا درميآورند و تالش دارند به جمع آوري کمکهاي مردمي بپردازند. گفته ميشود که مهران مديري حدود سه ميليارد تومان از تعاوني ثامن الحجج وام گرفته که 800ميليون تومان آن را بازگردانده و حدود 600ميليون تومان نيز هديه گرفته است. احسان عليخاني نيز از اين تعاوني سه ميليارد تومان در قالب هزينه تبليغات دريافت کرده است .او به اين اتهام واکنش نشان داده و گفته که اين مبلغ ،به عنوان تهيهکننده به حساب او واريز و صرف حقالزحمه صدها نفر عوامل و هزينههاي توليد شده است. گفته ميشود که مبالغ دريافتي مجريهاي تلويزيون نسبت به ساير مبالغي که مسئوالن کشوري از اين تعاونيها برداشت کردهاند ناچيز است و اعالم مبالغ پرداختي به آنها براي منحرف کردن ذهنها از مبالغ بزرگتري است که از اين صندوقها برداشت شده است .نکته ديگر آنجاست که متهماني که به تازگي از آنان در پرونده ثامن الحجج نام برده شده ،خارج از دولت حسن روحاني هستند .شايد اين موضوع بتواند اندکي از فشارهايي که اين روزها بر تيم اقتصادي دولت وارد است بکاهد. مدير مسئول روزنامه شرق ادعاي منوچهر متکي مبني بر شرمندگي از انتشار گزارش درباره موسسه ثامنالحجج رد کرده و همچنين انتشار گزارش با سفارش بانک مرکزي را خالف واقع دانسته است . مهدي رحمانيان ،مدير مسئول روزنامه شرق ،به سخنان منوچهر متکي درباره گزارش مربوط به موسسه ثامنالحجج واکنش نشان داد .او ادعاي منوچهر متکي را که گفته مديرمسول «شرق» از انتشار گزارش ثامنالحجج اظهار شرمندگي کرده ،رد کرد. رحمانيان همچنين ساير ادعاهاي متکي درباره گزارش روزنامه «شرق» را خالف واقع دانست. به گزارش «خبرآنالين» ،رحمانيان با تکذيب سخنان متکي اظهار کرد« ،آقاي متکي در پاراگراف اول نامهاي که خطاب به رئيس بانک مرکزي نوشته است ،اشارهاي به شخص بنده و روزنامه «شرق» کرده است .در همين پاراگراف اول سه خالف واقع از سوي
For Advertisement Call:
17
ايشان مطرح شده است». مهدي رحمانيان در توضيح ادعاهاي مطرحشده در نامه منوچهر متکي گفت« :در مورد اولين سخن خالف واقع آقاي متکي بايد توضيح دهم که بههيچعنوان اختالفنظري ميان بنده و سردبير روزنامه در خصوص انتشار اين گزارش وجود نداشته و من در عجبم كه ايشان اين كشف بزرگ را چطور انجام دادهاند». او اضافه کرد« ،در ادامه بايد صريحا بگويم ،من هيچ اظهار شرمندگياي از انتشار اين گزارش نکردم .همکاران بنده مدتي بود، براي نگارش اين گزارش در حال تحقيق بودند و به آنها سپرده بودم تمام جوانب حقوقي و حرفهاي محتواي گزارش بررسي شود و بعد از آن به مرحله انتشار برسد و اين اتفاق هم افتاد .بنابراين دليلي نداشته است ،بنده براي گزارش حرفهاي که در آن حداقل به زعم ما از حقوق ملت دفاع ميشود ،اظهار شرمندگي کنم». مديرمسئول «شرق» همچنين تاکيد کرد« ،من به آقاي متکي در مکالمه تلفني عرض کردم اگر در اين گزارش نکتهاي خالف واقع بيان شده باشد و از اين رهگذر به شما يا هر فرد ديگري آسيبي رسيده باشد ،ناراحت خواهم شد ،ولي خالف واقعي اثبات نشده است و جمله بنده مشروط به اثبات و ذکر يک اگر است». رحمانيان با رد ادعاي درخواست بانک مرکزي براي انتشار گزارش در «شرق» تصريح کرد« ،هيچکس از بانک مرکزي و هيچ نهاد يا سازمان ديگري به ما سفارش نوشتن گزارش را نداده است .نه در گذشته و نه در زمان حال و نه در آينده ما نگارش هيچ گزارش سفارشياي را نپذيرفته و نميپذيريم». به گفته مديرمسئول «شرق» ،گزارش مربوط به پرونده تخلفات ثامنالحجج صرفا توسط همکاران او در روزنامه «شرق» تهيه شده است و اطالعات مندرج در آن گزارش بر اساس قرائتهاي جلسات علني دادگاه توسط نماينده دادستان و همچنين بخشي هم بر مبناي گزارشهاي منتشرشده از جلسات دادگاه در خبرگزاري ميزان است. همچنين دهمين جلسه رسيدگي به پرونده موسسه مالي ـ اعتباري ثامن الحجج در دادگاه کيفري يک تهران برگزار شد .به گزارش ايسنا ،در اين جلسه دو متهم به نامهاي «الف م» (ابوالفضل ميرعلي)« ،ر .الف» (ربابه ابراهيمي ،همسر ابوالفضل ميرعلي) حاضر بودند اما متهم سوم «م .ر» (مهدي رمضانيان) حضور نداشت. محسني اژهاي پيشتر درباره مهدي رمضانيان ،متهم سوم پرونده ثامن الحجج گفته بود« ،هيچ اطالعي در دست نيست که در ايران است يا از کشور خارج شده است». در گزارش روزنامه «شرق» جدا از متمهان يادشده ،اسامي برخي چهرههاي مشهور مانند مجريان تلويزيون و يک وزير سابق، يکي از مقامهاي ارشد يکي از نهادهاي انتظامي مطرح شده بودند. احمد توکلي در آذرماه سال گذشته گفته بود اکثر کساني که از موسسه ثامن الحجج وام دريافت کردند اما ديون خودشان را پرداخت نکردند از فرزندان «علما»« ،قضات باسابقه» و «شخصيتهاي سياسي» هستند. بهمن احمدي امويي ،روزنامهنگار و نويسنده کتاب «اقتصاد سياسي جمهوري اسالمي» ميگويد« ،اين موسسات هميشه در هاله امنيت نيروي انتظامي و قوه قضاييه قرار داشتهاند ،اما تصميم برخورد با آنها وقتي جدي شد که حاکميت جمهوري اسالمي ادامه فعاليت آنها را خطري براي بقاي نظام ديد .از سالهاي 1389و 1390بود که حاکميت به اين نتيجه رسيد که نبود سيستم واحد مالي و پولي در کشور به سرنگوني منجر ميشود .روند اعتراضهاي مردمي و آمدن به خيابانها در يکي دو سال اخير نيز عمال با صف کشيدن مردم جلوي اين موسسات شروع شد .قبال ميگفتند دولتها با فعاليت اينها تضعيف ميشوند االن فهميدهاند که کل نظام در خطر است». او ميگويد وقتي دولت روحاني کار را تحويل گرفت ،يک سوم نقدينگي کشور در دست اين موسسات بود« ،طبعا هر جرياني که اين همه نقدينگي داشته باشد و واردکننده انواع خودرو ،لوازم خانگي و پارچه از مبادي رسمي و دستاندرکار بازار مسکن ،سکه، ارز و طال باشد ،ميتواند هر برنامه اقتصادي را به بن بست بکشاند يا منحرف کند». بهمن احمدي امويي معتقد است« ،به اين نتيجه رسيدهاند که اگر نرخ تورم باالتر برود ،نقدينگي افزايش يابد و مردم هم ناراضي شوند اعتراضها دوباره شروع خواهند شد ،پس بهتر است کار را به بانک مرکزي بسپارند». او تاکيد ميکند که بانک مرکزي اکنون دست توي جيب همان مردم کرده تا پولها را بدهد و سروصداها را بخواباند زيرا موسسات اعتباري چون پولهاي اصلي را به خارج منتقل کردهاند ،نميتوانند ضرر مردم را جبران کنند« ،بخشي از پولها در قالب ساختمانسازي و مبادالت ارزي هنوز وجود دارد ،اما سرمايههاي اصلي در کانادا و ترکيه و گرجستان است». به نظر اين روزنامهنگار اقتصادي ،ميخواهند موضوع را جمع کنند اما چون سيستم شفاف نيست و قوانين و مقررات و مراکز تصميمسازي و تصميمگيري متعددند ،هيچ تضميني وجود ندارد که بنگاههاي مالي جديدي ظهور نکنند.
18
18
از ﺧﺒﺮ ﯾﯽ
News from Afghanistan درگيري داعش و طالبان در شمال افغانستان
مقامهاي دولتي واليت جوزجان در شمال افغانستان از درگيري شديد ميان جنگجويان طالبان و گروه موسوم به دولت اسالمي (داعش) خبر دادهاند. محمد رضا غفوري ،سخنگوي والي جوزجان گفته است که اين درگيريها در هفتهجاي جاري به جريان افتاده است. او مدعي است که در نتيجه اين درگيريها در ولسوالي درزاب 300نفر از هر دو طرف کشته و زخمي شدهاند .به گفته او در اين درگيريها طالبان تلفات بيشتري را متحمل شدهاند. اما ذبيح اهلل مجاهد ،يکي از سخنگويان گروه طالبان در حالي که اين درگيري را تاييد ميکند ،ادعا دارد که جنگجويان آنها بيش از صد عضو داعش را کشته و دهها نفر آنها را زخمي کردند. آقاي مجاهد کشته شدن 13عضو گروه طالبان و زخمي شدن 11نفر ديگر از اين گروه را در اين درگيريها تاييد ميکند. گروه داعش تاکنون در مورد اين درگيريهاي اظهار نظري نکرده است. به گفته سخنگوي والي جوزجان ،ولسوالي درزاب اين واليت مرکز اصلي داعش در شمال افغانستان است .آقاي غفوري ميگويد درگيريها در اين منطقه شمار زيادي از ساکنان محل را مجبور به ترک خانههايشان کرده است. او همچنين افزود در نتيجه حمله هوايي نيروهاي امنيتي افغان در همين ولسوالي دو جنگجوي داعش از جمله يک شهروند تاجيکستان کشته شده و شبکه و وسايل ارتباطي اين گروه از بين رفته است. فعاليت شاخه خراسان گروه داعش در افغانستان در کنار گروه طالبان ،نگرانيها از افزايش ناامني در اين کشور را بيشتر ساخته است .اين دو گروه در افغانستان بارها با يکديگر نيز درگير شدهاند. بنا به گزارشها هدف چندين حمله داعش در افغانستان، جنگجويان طالبان بوده است. در آخرين مورد از حمله داعش به يک مراسم فاتحه خواني در منزل يکي از فرماندهان طالبان در واليت شمالي سرپل ،دستکم پانزده کشته به جا ماند. دو حمله انتحاري در ننگرهار در روزهاي آتش بس ميان طالبان و دولت در روزهاي عيد فطر از نمونههاي ديگر اين حمالت است. گروه داعش ،افغانستان ،ايران ،پاکستان و برخي مناطق آسياي ميانه را «واليت خراسان» خالفت اسالمي ميداند و به همين دليل ،اعضاي اين گروه در افغانستان «داعش خراسان» ناميده ميشوند.
ژنرال دوستم پس از ورود به کابل از هوادارانش خواست به اعتراضات پايان دهند عبدالرشيد دوستم ،معاون اول رئيس جمهوري افغانستان پس از حدود 14ماه سفر به ترکيه ،به افغانستان بازگشت.
آقاي دوستم در نخستين ساعت بعد از ورود به کابل از معترضاني که در واليتهاي مختلف خواهان بازگشت او بودند خواست به اعتراضات پايان بدهند. در همين حال دقايقي پس از ورود آقاي دوستم به کابل، انفجاري انتحاري در نزديک چهارراهي نزديک فرودگاه رخ داد که به گفته سخنگوي پليس کابل در نتيجه آن دستکم 14نفر کشته و 60نفر زخمي شدند .قربانيان شامل نيروهاي امنيتي و غيرنظاميان هستند که زنان نيز در ميانشان ديده شدهاند .در اين حادثه به آقاي دوستم و همراهان او آسيبي نرسيده است. انفجار زماني رخ داد که کاروان خودروهاي معاون اول رياست جمهوري از محل گذشته بود. محمد سرور دانش ،معاون دوم رياست جمهوري به استقبال ژنرال دوستم به فرودگاه کابل رفته بود. حاجي محمد محقق و عطا محمد نور و شماري از اعضاي مجلس نمايندگان هم از او در فرودگاه کابل استقبال کردند. محمد محقق ،معاون دوم رياست اجرايي در سخنراني در مراسم استقبال از آقاي دوستم در قصر صدارت گفت، «امروز روز وحدت و خوشحالي است و ما در پي اختالف نيستيم و از طرح صلح حکومت استقبال ميکنيم». ژنرال دوستم در ميان صدها تن از هوادارانش که براي استقبال از او در محوطه قصر صدارت جمع شده بودند سخنراني کرد و در آن از معترضاني که خواهان بازگشتن او از ترکيه بودند خواست دست از ادامه اعتراضات بردارند. يکي از شرايط او براي بازگشتن به افغانستان اين بود که بتواند در محل کار خود حاضر شود. او پيش از رفتن به ترکيه به دفتر کار خود نميرفت. بازگشت آقاي دوستم به کابل پس از اعتراضات تقريبا 19روزه هوادارانش صورت ميگيرد .اعتراضاتي که در يازده واليت گسترش يافت و با بستن دروازه دفاتر کميسيون انتخابات و راههاي تجارتي در شماري از واليات همراه بود. اين اعتراضات با بازداشت نظامالدين قيصاري ،نماينده ويژه آقاي دوستم در فارياب آغاز شد .برگشت آقاي دوستم و رهايي قيصاري مهمترين خواست اين معترضان بود.
فعال سوئدي مانع اخراج پناهجوي افغان شد
از اقدام يک فعال سوئدي که جلو اخراج يک پناهجوي افغان را گرفت ،به صورت گستردهاي در شبکههاي اجتماعي استقبال شده است. الين ارسون که دانشجو است بليط همان پروازي را رزرو کرده بود که يک پناهجوي افغان قرار بود با آن به افغانستان بازگردانده شود. الين در هواپيما به اخراج مرد افغان اعتراض و اين اعتراض را به صورت زنده در فيسبوک پخش کرد. او در جريان اعتراض خود با تعدادي از مسافران و خدمه پرواز صحبت ميکند و ميگويد اگر اين مرد به افغانستان
AUGUST 2018 بازگردانده شود ،کشته خواهد شد و اضافه ميکند« ،براي نجات يک نفر هر چه از دست من برآيد انجام ميدهم... اگر حتي يک نفر ايستاده باشد ،خلبان نميتواند پرواز کند». اين کار الين اگرچه با استقبال فراواني روبرو شد ،اما برخي او را متهم به «خودنمايي» ميکنند. ويدئوي او از جريان اعتراضش تا کنون حدود دو و نيم ميليون بار ديده شد ه و به صورت گستردهاي در شبکههاي اجتماعي همرساني شده است. خانم ارسون به مسافران ديگر هواپيما و بينندگان فيسبوک توضيح ميدهد که قانون کشورش در مورد اخراج پناهجويان را قبول ندارد. سوئد آن عده از پناهجويان افغان را که درخواست پناهندگي شان رد ميشود ،به افغانستان بازميگرداند .در اين ويدئو ديده ميشود که ابتدا خدمه پرواز و بعد بعضي از مسافران از او ميخواهند که بنشيند و فيلم نگيرد .اما وقتي او اعتراضش را مطرح ميکند ،چند نفر هم از او حمايت ميکنند. در نهايت اين اقدام او باعث ميشود ،مرد 52ساله افغان از هواپيما بيرون برده شود و از اخراجش توسط اين هواپيما جلوگيري شود. رسانهها گزارش دادهاند که اين پناهجو احتماال بعدا بازگردانده شود و فعال سوئدي که مانع اخراجش شد هم با پيامدهاي قانوني روبرو شود ،چون مسافران هواپيما موظف هستند که دستورات خلبان را رعايت کنند. اخراج پناهجويان همچنان يکي از موارد بحثانگيز در سراسر اروپا است. اخيرا يکي از پناهجويان افغان که از آلمان به افغانستان بازگردانده شده بود ،در هتلي در کابل خودکشي کرد.
که اسناد تاريخي افغانستان قبل از ايجاد اين مرکز «در يک وضعيت رنج آور» قرار داشت .به گفته او پيش از اين دهها هزار سند در يک اتاق بدون طبقه بندي بر سر هم انبار شده بود. آقاي غني گفت که هياتي را براي بررسي افغان فيلم که مهمترين آرشيو تصويري افغانستان است ،فرستاده ولي در آنجا نيز وضعيت قابل قبول نبودهاست. بر اساس اعالم ارگ رياست جمهوري افغانستان اين آرشيو متشکل از بخشهاي آرشيو نوشتاري همانند فرامين، مصوبات ،احکام ،پروتوکلها و نامهها (مکاتيب) ،آرشيو تصويري دورههاي مختلف حکومت و روابط سياسي و تجاري با دول و حکومات خارجي و آرشيو فيلم و صوت است که از دوره شاه اماناهلل خان ( )1919تا اکنون به شکل فيلم ،حفظ و مستندسازي شدهاند. در اين مرکز اکنون عالوه بر اسناد ارگ ،آرشيو افغان فيلم نيز نگهداري ميشود. «افغان فيلم» نهاد اصلي دولتي در زمينه توليدات سينمايي افغانستان است که در سال 1347ايجاد شد. آرشيو 90ساله اين موسسه حاوي آثار مستند فراواني است که از جنگهاي داخلي دهه 90ميالدي و حاکميت طالبان به صورت معجزهآسا نجات يافته است.
بازگشايي بيش از صد مدرسه در واليت لوگر افغانستان
مقامهاي محلي واليت لوگر در شرق افغانستان ميگويند ،بيش از صد مدرسه را که در اين واليت از سوي طالبان بسته شده بود ،بازگشايي کردهاند .طالبان چندي پيش اين مدارس را در اعتراض به حمله هوايي نظاميان افغان به يک مسجد ،بسته بودند. عبدالوکيل کليوال رييس معارف واليت لوگر ميگويد که ت هزار دانشآموز با بسته شدن اين مکاتب بيش از شص دختر و پسر در اين واليت از رفتن به مکتب محروم شده بودند .به گفته او اين رقم نيمي از شمار مجموعي دانشآموزان را در اين واليت در برميگيرد. آقاي کليوال ميگويد« ،بيشتر مدارسي که مسدود شده بودند مربوط ولسوالي ناامن محمدآغه و پل علم مرکز اين واليت بودند .حاال دستور دادهايم که امتحانات ميان سال دانشآموزان که ناتمام مانده بود ،از سر گرفته شود». اين مکاتب پس از گفتوگوي بزرگان قومي با نمايندگان طالبان مسلح محلي ،باز شده است. در واليت لوگر در جنوب شرق افغانستان حدود 320 مدرسه و مراکز آموزشي وجود دارد که بيش از 130هزار دانش آموز که حدود 40درصد شان دختران هستند ،در آن مشغول آموزش هستند. واليت لوگر در جنوب کابل ،به دليل حضور شورشيان در بخشهاي آن ،به يکي از واليتهاي نسبتا ناامن در نزديکي پايتخت بدل شده است.
غني :دهها هزار سند تاريخي افغانستان از نابودي نجات داده شد محمد اشرف غني ،رئيس جمهوري افغانستان در مراسم افتتاح آرشيو ارگ رياست جمهوري افغانستان گفت
بعد از اينکه دولت تصميم به انتقال اين آرشيو به ارگ گرفت بيش از 130چهره فرهنگي و هنري افغانستان در نامهاي سرگشاده به تصميم دولت افغانستان براي انتقال آرشيو «افغانفيلم» به ارگ و دادن زمين اين موسسه به سفارت بريتانيا اعتراض کردند. قبل از اين دسترسي به آرشيو و اسنادي که در رياست جمهوري افغانستان نگهداري ميشد مشکل و حتي غير ممکن بود ،اما آقاي غني وعده داده است که با تدوين يک مقرره ،دسترسي به تمامي مدارک سهلتر خواهد شد. او گفت تمام اسناد ديجيتال خواهد شد و مردم مجبور نخواهند بود براي دسترسي به آن به ارگ مراجعه کنند، بلکه ميتوانند از طريق سايت اينترنتي به آن دست بيابند و استفاده کنند. در اين بخش عالوه بر آرشيو تصويري «افغان فيلم» تصاويري از ارگ نيز وجود دارد که آقاي غني آن را تاريخ معاصر افغانستان ناميد و گفت نسل جديد اين کشور براي آشنايي با گذشته به آن نياز دارد. نگرانيهاي زيادي در مورد نحوه نگهداري اسناد تاريخي در افغانستان وجود دارد ،ولي آقاي غني گفت که در مرکز جديد ميزان رطوبت و همچنين دما براي نگهداري اسناد کنترل ميشود و اسناد با استاندارد الزم نگهداري ميشوند. نحوه نگهداري از آثار تاريخي افغانستان چندان درخشان نبوده است .در جنگهاي داخلي سه دهه پيش تمام آثار موزه ملي اين کشور تاراج يا در زمان حاکميت گروه طالبان نابود شدند. طالبان دستور به نابودي آرشيو «افغانفيلم» و تلويزيون ملي افغانستان نيز داده بود ،ولي با مديريت و فداکاري کارمندان اين دو نهاد اين اسناد از نابودي کامل نجات يافت. با تغيير نظامها در افغانستان نيز شماري از اسناد تاريخي اين کشور نابود شدهاند .ژنرال قادر از رهبران کودتاي هفت ثور در کتاب خاطرات خود مينويسد« ،وقتي هيات حکومت کمونيستي افغانستان در کوبا با فيدل کاسترو، رهبر اين کشور ديدار کردند ،او از هيات افغانستان پرسيده بود که بعد از پيروزي انقالبتان چه کرديد؟ آنها چندين مورد را نام برده بودند و از جمله گفته بودند که ما همه زندانيها را آزاد کرديم و دوسيهها (پروندهها) را سوزانديم و کاسترو در جواب آنان گفته بود که خب! پس تاريخ را آتش زديد!»
I
PA
19
احمد شاملو شاعر ملي ما مجيد نفيسي ،زمانه
به مناسبت سالگرد درگذشت احمد شاملو
تا پيش از نطفه بستن فکر آزادي و پيدايش دولتهاي ملي در سدههاي اخير ،شاهان تنها «ملک الشعرا» داشتند و نامي از «شاعر ملي» در ميان نبود .حتي اطالق عنوان «شاعر ملي» به هومر ،فردوسي و شکسپير ،در يونان ،ايران و انگلستان، پديدهاي مدرن است و تنها وقتي ضرورت يافته که فکر هويت ملي و تشکيل دولت ملي مدرن ،مردم اين سرزمينها را به جستجوي شاعر ملي در تاريخ گذشته کشانده است. براي نمونه در ايران ،در دوران فتحعلي شاه تنها وقتي ملک الشعراي دربار ،فتحعلي خان صبا به سرودن شاهنامهاي به سبک «شاهنامه»ي فردوسي روي ميآورد که ميخواهد براي ستايش از عباس ميرزا و مقاومت ملي او در برابر اشغالگران روسيه تزاري« ،حماسه ملي» بيافريند .فقط از اين زمان است که «شاهنامه» فردوسي ،آرام آرام به عنوان «حماسه ملي» ايرانيان شناخته ميشود ،حال آن که در هشتصد سال پيش از آن کسي در ايران يا انيران ،شاهنامه را «حماسه ملي» و فردوسي را «شاعر ملي» نميخواند. برخالف لقب «ملک الشعرا»يي که چون صلهاي از جانب دربار به شاعر داده ميشود ،اين بر عهده خود شاعر است که به يمن نبوغ ادبي و حساسيت اجتماعي خود ،لقب «شاعر ملي» را از سوي ملت ،به دست بياورد .در ايران ،زمينه اطالق اين لقب ملي ،تنها در آستانه انقالب مشروطيت به وجود آمد .هنگامي که عارف قزويني با تأثير از مشاهدات خود در استانبول به سرودن «تصنيفهاي ميهني» و «غزلهاي سياسي» پرداخت و به شور ايرانيان براي ايجاد دولتي ملي و مردمساالر بياني شاعرانه بخشيد. به گمان من پس از عارف ،تنها احمد شاملو و سيمين بهبهاني هستند که شايسته لقب شاعر ملي ميباشند .هيچيک از شاعران معاصر ما ،از نيمايوشيج گرفته تا فروغ فرخزاد ،سزاوار چنين لقبي نيستند ،نه از اين جهت که شعرشان لزومًا از شعر شاملو کمدرخششتر است ،بلکه به اين دليل که احمد شاملو از زماني که نخستين کتاب شعرش «آهنگهاي فراموش شده» را در سال 1326منتشر کرد تا آخرين مجموعه شعرش «در آستانه» که کمي پيش از مرگش در سال 1379انتشار يافت ،با جنبش مردم ايران براي به دست آوردن آزاديهاي فردي و عدالت اجتماعي ،همراه بود و در برابر سرکوب رژيمهاي پهلوي و اسالمي ،به صورت صداي شاعرانه جنبش درآمد. خوشبختانه شاملو از دهه 1320تا آخر دهه ،1370زنده بود و هيچيک از چالشهاي فردي و اجتماعي در طول اين نيم سده او را به خاموشي نکشاند و دچار آن پديدهاي نشد که زنده ياد هوشنگ گلشيري در «ده شب شعر گوته» ،در پائيز سال ،1356از آن به عنوان «جوانمرگي در ادبيات ما» ياد کرده است. شاملو يک شاعر ملي بود ،اما يک شاعر مليگرا نبود .او از هنگامي که دومين کتاب شعرش «قطعنامه» را در سال 1330 انتشار داد ،مشخصًا به سوسياليسم گرايش داشت و تا پايان عمر نيز در اين طيف باقي ماند .با اين همه از آنجا که او صداي آزادي بود ،نه تنها چپگرايان ،بلکه مليگرايان نيز او را دوست داشتند و او را صداي شاعرانه خود ميدانستند. اما شاملو از ابتدا چپگرا نبود ،بلکه در دوره نوجواني تحت تأثير پدر که در ارتش رضا شاه خدمت ميکرد از يک سو و فضاي آلماندوستي سالهاي پاياني سلطنت رضا شاه از سوي ديگر ،تمايالت آلمانگرايانه داشت و در پيوند با گروه فاشيستي «کبود» کار ميکرد .هنگامي که در سال 1324ارتش سرخ شوروي بخش شمالي ايران را اشغال کرد ،شاملو از سوي روسها در گرگان دستگير شد و به زندان افتاد .در همين زندان بود که شاملوي جوان ،دچار تحول فکري شد ،همانطور که در شعر بلند «سرود مردي که خودش را کشته است» در کتاب «قطعنامه» ميگويد: نه آبش دادم نه دعائي خواندم خنجر به گلويش نهادم و در احتضاري طوالني او را کشتم. مجموعه شعر بعدي او يعني «آهنها و احساس» از سوي رژيم شاه ،توقيف شد و پس از کودتاي 28مرداد ،1332او نيز همراه صدها روشنفکر ملي و چپ ،به زندان افتاد .شاملو شايد براي جبران مافات ،سالها بعد ،در سال 1352به ترجمه کتاب «مرگ کسب و کار من است» اثر روبر مرل پرداخت تا جوانان ايراني را با اردوگاههاي مرگ هيتلري آشنا کرده و از درغلطيدن آنها به ورطه يهودستيزي رهائي بخشد .در آن سالها متشکلترين سازمان چپگرا« ،حزب توده» بود اما شاملو احتماالً به دليل سابقه فعاليتش در گروه «کبود» هرگز نتوانست به اين حزب بپيوندد و پس از آن نيز هيچگاه به صورت بلندگوي حزب يا گروهي ،درنيامد. در سال ،1336شاملو «هواي تازه» را انتشار داد که به يکباره نام او را پراکند و زمينه را براي تبديل او به يک شاعر ملي، فراهم کرد .در اين کتاب ،ما به شعر «مرگ نازلي» برميخوريم که شايد به تنهائي نقشي مهم در گسترش محبوبيت شاملو بازي کرد .شاملو در مجموعه «کاشفان فروتن شوکران» که پس از انقالب چاپ شد ،عنوان اين شعر را به «مرگ وارطان» تغيير داده و آن را به وارطان ساالخانيان تقديم کرده است .وارطان يکي از اعضاي ارمني حزب توده بود که پس از کودتاي 28مرداد ،دستگير شده و ميگويند به دست سرهنگ زيبائي ،يکي از همکاران تيمور بختيار ،فرماندار حکومت نظامي تهران، زير شکنجه ،جان داد .من خود ،در 22بهمن 1357همراه با مردم ،وارد ملک مسکوني سرهنگ زيبائي شدم که در تقاطع خيابان ايرانشهر و بلوار کريمخان زند قرار داشت .در ميانه اين زمين که در اطراف آن ديوارهاي بلندي بود ،سردابي با يک گنبد ،قرار داشت که از طريق زيرزمين به ساختمان اصلي ميپيوست و ظاهرًا ،محل بازجوئي و شکنجه بود .من در آنجا همراه با دوستم حسين اخوت مقدم ،شعر «مرگ نازلي» را به ياد وارطان خوانديم. حسين که در سالهاي 54ـ 1352در زندان شاه به سر ميبرد ،اين ترانه را آنجا آموخته بود و پس از آزادي براي ما تعريف کرد که چگونه زندانيان اين ترانه را براي تقويت روحيه فردي و گروهي ميخواندند و به خصوص پس از اينکه يکي از چريکهاي فدائي يا مجاهد خلق ،در بيرون زندان در درگيري کشته ميشده يا پس از دستگيري اعدام ميشده است ،با عوض کردن نام «نازلي» به نام آن شهيد ،ياد او را گرامي ميداشتند. اين سنت پس از انقالب هم ادامه يافت و من يکبار به اتفاق حسين و دوستان ديگر ،پس از اينکه همسرم عزت طبائيان در 17دي 1360در زندان اوين تيرباران شد ،در گالبدره باالي دربند همانطور که برف ميآمد ،سرود «مرگ نازلي» را دسته جمعي خوانديم و تنها نام «نازلي» را به «عزت» تبديل کرديم. پس از اين که حسين در اسفند 1361تيرباران شد ،من فقط توانستم اين ترانه را به ياد او به صورت فردي در يک خانه مخفي ،زير لب بخوانم .چند سال پيش از يک دوست ارمني در لس آنجلس شنيدم که واژه «وارطان» به معناي «گلسرخ» است و با واژه «ورد» که در شاهنامه فردوسي آمده ،هم ريشه است .در واقع به خاطر نزديکي ارمنيان و ايرانيان در زمان پارتيان ،بسياري از واژههاي فارسي ميانه ،وارد زبان ارمني شده که تا امروز هم پابرجا است. به هرحال من نميدانم آيا شاملو از معناي واژه «وارطان» آگاه بود يا نه ،اما شعر «مرگ نازلي» به نحو روشني اين ارتباط را نشان ميدهد ،چرا که در آن واژههاي «ياس» و «بنفشه» آمده و شاعر اميد گل دادن «ياس پير» و مژده دادن «بنفشه» از شکسته شدن زمستان و آمدن بهار را ميدهد.
For Advertisement Call:
19
شاملو در کنار شعر «مرگ نازلي» که براي وارطان ساالخانيان سروده ،شعر «از عموهايت» را براي مرتضي کيوان و شعر «عشق عمومي» را به ياد نخستين دسته افسران تيرباران شده تودهاي ،شعر «مرثيه» را به ياد دسته دوم افسران تودهاي و شعر «ساعت اعدام» را براي سرهنگ سيامک ،سروده است .مرتضي کيوان ،رابط حزب توده با سازمان نظامي آن بود و برخالف بسياري از زندانيان تودهاي که به سفارش حزب ندامتنامه نوشته و آزاد شدند ،بر سر عقيده خود ماند و تيرباران شد. همسر او پوري سلطاني بود که در سالهاي بعد کتاب «هنر عشق ورزيدن» اثر اريک فروم را از انگليسي به فارسي ترجمه کرد و اين کتاب به چاپهاي فراوان رسيد. شاملو در کتاب «کاشفان فروتن شوکران» که پس از انقالب درآمد ،شعر «خطابه تدفين» را که عنوان کتاب از يکي از مصراعهاي آن گرفته شده ،به خسرو روزبه تقديم کرده بود .روزبه مسئول سازمان نظامي حزب توده بود و در سال 1337 تيرباران شد و به صورت مظهر مقاومت از سوي حزب توده درآمد .اما هنگامي که پس از انقالب ،اسنادي رو شد که نشان ميداد روزبه پيش از دستگيري ،چند تن از جمله هشام لنکراني ،عضو حزب و محمد مسعود ،روزنامهنگار مشهور را شخصًا ترور کرده ،شاملو پيشکشي خود را از روزبه پس گرفت .من اين سخن را از زبان شاملو در بخش «پرسش و پاسخ» و پس از سخنرانياش در دانشگاه برکلي ،شنيدم. در جريان همين سخنراني بود که شاملو برخورد ناشايستي نسبت به فردوسي ناشايست نشان داد .او با زدن يک انگ «فئودالي» به آن شاعر بزرگ ،نه تنها از اهميت «شاهنامه» نکاست بلکه خود را سبک کرد .البته برداشت او از اسطورهي «ضحاک» بعنوان نماد ضديت مردم محروم در برابر جمشيد خودکامه ،به جاي خود محترم است .هر کس آزاد است برداشت ديگري داشته باشد .لحن برخورد او نسبت به موسيقي سنتي ما نيز متين نبود ،اگرچه من با او همرايم که موسيقي رسمي ما از تک صدايي و عرفانزدگي رنج ميبرد .من با وجود ارزش و احترامي که براي کار شاملو قائلم ،اما از تحليل انتقادي آثارش خودداري نکردهام .براي نمونه صبح همان روز که او بعدازظهرش در برکلي سخن گفت ،من در همان سالن در حضور او و آيدا مقالهي «چهرهي زن در شعر احمد شاملو» را خواندم که فکر ميکنم او را خوش نيامد ،زيرا چند روز بعد در شعرخواني باشکوهش در دانشگاه «يو سي ال اي» بدون اينکه کسي از او تقاضا کند ،شعر «به شما که عشقتان زندگيست» را خواند ،با وجود اينکه من در نوشتهام آن را نمونهي برخورد از باال ،نسبت به زنان دانسته بودم. شاملو هميشه با جنبش آزاديخواهانه مردم همراه بود .هنگامي که در اواخر دهه ،40جنبش مسلحانه در ايران شکل گرفت و تا اعتالي انقالب ادامه يافت و عليرغم آنکه هرچند وقت يکبار ما شاهد کشته شدن چريکها و مجاهدين در خيابان يا ميدان تيربار بوديم ،اين احمد شاملو بود که با نوشتن شعرهائي به ستايش اين مبارزان برميخاست ،بدون اينکه نامي از آنان ببرد .فقط پس از انقالب بود که او در کتاب «کاشفان فروتن شوکران» نام اين افراد را بر باالي شعرها گذاشت و معلوم شد که او «سرود ابراهيم در آتش» را به ياد مجاهد خلق ،مهدي رضائي ،شعر «شبانه» را به ياد گروه محمد حنيفنژاد، «شبانه»ي ديگري را به ياد تيربارانشدگان اسفند « ،1350شکاف» را به ياد خسرو گلسرخي و شعر «ميالد آن که عاشقانه بر خاک مرد» را به ياد احمد زيبرم ،فدائي خلق سروده است .خبر درگيري و کشته شدن زيبرم در آن هنگام به تفصيل از سوي خبرنگاران روزنامه «کيهان» در اين روزنامه منتشر شد و از او چهرهاي چهگوارائي ساخته بود. احمد شاملو در سالهاي پس از انقالب نيز همراه مردم آزاديخواه باقي ماند و با سرودن شعرهائي چون «جدال با خاموشي» و «روزگار غريبي است نازنين!» به ثبت جنايات رژيم اسالمي پرداخت و از خفقان ديني و سرکوب قرون وسطائي حاکميت جديد سخن گفت .او در سخنراني خود که در سال 1990براي ايرانيان مهاجر در شهرهاي اروپا و آمريکا ايراد کرد از ضرورت «انديشيدن مستقل» سخن گفت و در برخي از اشعارش به ستايش «شادي» در برابر رژيم پرداخت .رژيم از محبوبيت يگانه احمد شاملو به عنوان «شاعر ملي ايران» آگاه بود و به همين دليل با وجود اينکه ميکوشيد با توقيف کتابهايش از گسترش انديشه و شعر او بکاهد ،اما هرگز جرأت از ميان بردن او را پيدا نکرد. جنبشي که مردم ايران از سالهاي پيش از انقالب مشروطيت براي ايجاد دولت ملي ،قانوني کردن آزاديهاي فردي و تحقق عدالت اجتماعي آغاز کردند هنوز به سرانجام نرسيده و شک نيست که در اين راه دراز ،ملت ما عالوه بر عارف قزويني، احمد شاملو و سيمين بهبهاني ،نيازمند شاعران ملي ديگري نيز هست.
20
20
روﯾﺪاد
ﺳﯿﻨﻤﺎﯾﯽو
گيشه بيرونق سينماهاي ايران
هاليوود در هراس از رقيبي مقتدر به نام نتفليکس
فصل تابستان معموالً فصل رونق گيشه سينماهاي ايران است .در تابستان سال جاري اما حتي فيلمهاي کمدي پرفروش هم موفق نشدند رونق را به گيشه برگردانند. بعد از انتخابات رياست جمهوري ،ابراهيم داروغهزاده به جاي حبيب ايلبيگي بر مسند معاونت ارزشيابي و نظارت سازمان سينمايي ،که مهمترين مرجع سانسور محصوالت سينمايي ايران است ،تکيه داد .او قبل از خروج آمريکا از برجام و آغاز جنگ نفتي با ايران ،قصد داشت تغييراتي در ساز و کار سانسور سينماي ايران ايجاد کند :دست نهادهايي مانند سازمان فارابي ،سازمان سينمايي اوج (وابسته به سپاه) حوزه هنري ،انجمن سينماي دفاع مقدس و شهرداريها را از بودجه فرهنگي دولت کوتاه کند و در همان حال با در نظر داشتن خطوط قرمز ايدئولوژيک ،زمينههاي سرمايهگذاري بخش خصوصي در سينماي ايران را فراهم بياورد ،بدون آنکه بهانهاي به دست واليتمداران بدهد. با سقوط ارزش ريال در برابر دالر آمريکا ،سينماي ايران که اصوالً پرهزينه و کمفروش است ،بيش از قبل بحرانزده شده و حتي فيلمهاي کمدي هم آنقدر پولساز نيستند که سينماگران مستقل بتوانند به فعاليت خود ادامه دهند. در تابستان 97بحران گيشه آشکارتر از قبل جلوهگر شده است :فيلم کمدي «هزارپا» تازهترين ساخته ابوالحسن داوودي با بازي رضا عطاران و جواد عزتي در 71سالن سينمايي به نمايش درآمد و فقط 720ميليون تومان فروخت. فيلم سينمايي «دلم ميخواد» به کارگرداني بهمن فرمانآرا و با بازي رضا کيانيان ،مهناز افشار و محمدرضا گلزار با فروش يک ميليارد و 200ميليون تومان ،در صدر فيلمهاي پرفروش تابستان قرار دارد. فيلمهاي «دارکوب»« ،در وجه حامل»« ،مرداد» و «شماره 17سهيال» هم که از اکرانهاي جديد سينماهاي ن هستند ،کمتر از 500ميليون تومان فروش داشتهاند. ايرا «شماره 17سهيال» که داستان زني ميانسال است که قصد دارد هرچه زودتر شوهر کند ،فقط 90ميليون تومان فروش داشته است. در سالهاي گذشته يکي از مشکالت سينماي ايران باال بودن هزينه توليد و پايين بودن ميزان فروش فيلمها بوده است .متوسط قيمت يک فيلم نامه 80تا 100ميليون تومان ،دستمزد يک کارگردان به حسب شهرت او از 30تا 80ميليون تومان و متوسط دستمزد سوپراستارها به عنوان تضمينکننده گيشه بين 350تا 700ميليون تومان است. مزد بازيگران معمولي 5تا 10ميليون تومان و دستمزد تدوينگران هم بين 55تا 80ميليون تومان برآورد شده است .به اين ترتيب تهيه و توليد يک فيلم سينمايي در ايران دستکم يک و نيم تا دو ميليارد تومان ،يعني حدود چهار برابر متوسط فروش يک فيلم هزينه دارد. سقوط ارزش ريال در برابر دالر آمريکا اين بحران را عميقتر کرده و به همين سبب وابستگي سينماگران ايراني به نهادهايي مانند بنياد فارابي يا مؤسسه رسانهاي اوج وابسته به سپاه پاسداران بيشتر از پيش شده است. در اين ميان برخي سينماگران خوشنام و مستقل به نمايش ساختههايشان در شبکه اينترنت روي آوردهاند. براي مثال «توران خانم» ساخته مشترک رخشان بنياعتماد و مجتبي ميرتهماسب براي نخستين بار در شبکه «هاشور» در اينترنت به نمايش درآمد .برخي سينماگران هم مانند عبدالرضا کاهاني اعالم کردهاند که در اين شرايط ترجيح ميدهند در ايران فيلم نسازند.
براي اولين بار نتفليکس بيشترين نامزدي جوايز امي را نصيب خود کرد و از تمام فرستندههاي تلويزيوني ديگر جهان جلو زد .اين شبکه با جذب 126ميليون مشترک و سرمايهاي هنگفت ،حاال هاليوود را نيز به شدت تحت فشار قرار داده است. براي اولين بار شبکه نتفليکس در نامزدي جوايز امي (جوايز توليدات تلويزيوني) از يکي از قويترين رقباي خود يعني شبکه «اچبياو» ) (HBOتوليدکننده سريال «تاج و تخت» ،جلو زد و بيشترين نامزدي جوايز سال 2018امي را از آن خود کرد. در سال 1998که شرکت جهاني رسانه سيال، نتفليکس ،کار خود را شروع کرد ،کسي باور نميکرد که فعاليت اين شرکت با چنين موفقيتي قرين شود .اين شبکه در سال جاري بيش از 126ميليون مشترک در سراسر جهان دارد که نيمي از آنها در خارج از آمريکا هستند .نتفليکس در سراسر دنيا خدمات خود را ارائه ميدهد و در 21کشور فيلم توليد ميکند ،از جمله در هند ،آلمان و برزيل .حاال اين شرکت داراي بيشترين تعداد نامزدي جوايز امي شده که معادل اسکار براي توليدات تلويزيوني است. نتفليکس فعاليت خود را با ارسال دي وي دي به خانهها شروع و از 11سال پيش ارائه سرويس رسانهسيال را شروع کرد و از 5سال پيش نيز خود به توليدکننده فيلمها و سريالهاي تلويزيوني بسيار موفقي مانند «خانه پوشالي» تبديل شد که داستان آن درباره يک سياستمدار بيرحم آمريکايي است. يکي از امکاناتي که نتفليکس به تماشاگر ميدهد اين است که يک جا بتواند سري کاملي از بازپخش يک سريال را ببيند .خود اين شرکت نيز سريالهاي بسيار موفقي توليد کرده است .از جمله «نارنجي همان سياه است» يا «شکارچيان ترول». گزارشهاي رسانهاي حاکي از آن هستند که نتفليکس قصد دارد در آينده ،نزديک به 13ميليارد دالر براي توليد حدود 700فيلم سرمايهگذاري کند که شامل فيلمهاي سينمايي ،سريالهاي تلويزيوني ،کمدي و مستند هستند. نتفليکس براي ساخت 82فيلم سينمايي برنامهريزي کرده است .اين در حالي است که شرکت برادران وارنر توليد 23فيلم و ديسني 10فيلم در برنامه آينده خود دارند .ريد هستينگر ،رئيس اين شبکه گفته است که شرکتاش هنوز راهي طوالني در پيش دارد. يکي از مديران هاليوود که نخواسته نامش آورده شود گفته است که نتفليکس آگاهانه تالش ميکند جو موجود در صنعت فيلم را نابود کند. رقباي قديم و جديد نتفليکس هم در تالش هستند در اين بازار عقب نمانند .شرکت خدماتي آمازون ،اپل و هولو نيز به شدت در حال سرمايهگذاري در خدمات رسانه سيال Streamingهستند .نبرد براي خريدن استوديوي نامدار« فاکس قرن بيستم» از سوي کمپاني ديسني و کامکست نيز به همين دليل ادامه دارد .آنها ميخواهند با به دست آوردن امکانات اين توليدکننده فيلم ،با نتفليکس رقابت کنند و مانع از آن شوند که زماني نتفليکس جاي هاليوود را بگيرد.
AUGUST 2018
جيم جارموش به سراغ دنياي زامبيها رفت جيم جارموش در حال ساخت فيلمي در دنياي زامبيها است و بيل موري و سلنا گومز نيز در اين فيلم با او همکاري ميکنند.
اين فيلم که با عنوان «مرده نميميرد» ساخته ميشود با حضور سلنا گومز ،آدام درايور ،تيلدا سوينتون ،استيو بوشامي و کلويي سويني شکل ميگيرد. فيلم جديد جارموش که هم اکنون در نيويورک در حال ساخته شدن است براي فوکوس پيکچرز ساخته ميشود. اين موسسه با اعالم اين خبر افزود اين سومين فيلم جارموش است که جاشوا آستارخان و کارتر لوگان آن را تهيه ميکنند« .گلهاي پژمرده» در سال 2005و «مرزهاي کنترل»در سال 2009نيز با حضور اين دو نفر در نقش تهيه کنند ه ساخته شده بودند. تصاويري که از اين فيلم ارايه شده بيل موري را در نقش پليسي نشان ميدهد که در کنار همکارانش شامل درايور و سوني بايد با زامبيها مقابله کنند. گرچه جارموش تا کنون در اين باره خبري نداده است، اما بيل موري در ماه مارچ در گفتوگويي از ساخته شدن چنين فيلمي خبر داده بود. وي گفته بود جيم جارموش يک فيلمنامه زامبياي نوشته که خيلي هم جالب است و با يک گروه از بازيگران بزرگ آن را حدود تابستان ميسازد .وي گفته بود« ،اما من در نقش زامبي در آن بازي نميکنم». جارموش و موري پيشتر در سال 2003در فيلم «قهوه و سيگار» و «گلهاي پژمرده» در سال 2005با هم همکاري کرده بودند .درايور نيز همکارياش را با جارموش در جديدترين فيلم وي يعني «پترسون» شروع کرده بود ،اما اين نخستين همکاري جارموش با گومز است. جارموش پيشتر دنيايي از ناميراها را در فيلم «تنها عاشقان زنده ميمانند» در سال 2013ارايه کرده بود که در آن با سوينتون ،تام هدلستن ،ميا واسيکوسکا ،آنتون يلچين، جفري رايت و جان هارت همراه شده بود .اين فيلم نامزد نخل طالي جشنواره فيلم کن 2013شده بود. از فيلم جديد جارموش به عنوان يک فيلم مدرن کالسيک کمدي درباره خونآشامها ياد شده است. براي بيل موري اين دومين تجربه وي در دنياي زامبيهاست .وي پيشتر در در فيلم اکشن ـ کمدي «زامبي لند» در سال 2009ديده شده بود.
پولهای حکومت ايران به سينماگران؛ از 110ميليارد تا پنج ميليون تومان در ماههاي اخير چند نهاد وابسته به وزارت فرهنگ و ي خود را ارشاد اسالمي گزارشهايي از مشارکتهاي مال در توليد فيلمهاي سينمايي ايراني منتشر کردهاند .انتشار اين گزارشها که شامل جزئيات پرداخت پول از بودجه
اين نهادها به توليد فيلمهاي مختلف طي سالهاي گذشته ميشود ،ابعاد گسترده کمکهاي مالي از بودجه دولت به ساخت فيلم را در کنار توجه ويژه به برخي فيلمسازان و مضامين خاص نشان ميدهد. وزارت ارشاد اين گزارشها را به عنوان اقدامي در راستاي اجراي قانون انتشار و دسترسي آزاد به اطالعات منتشر کرده است.
تا کنون بنياد سينمايي فارابي ،موسسه رسانههاي تصويري و مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي ،به طور رسمي فهرستهايي را از پرداختهايشان به توليد فيلمهاي مختلف منتشر کردهاند. بررسي مجموع اين سه فهرست نشان ميدهد که در مجموع ،رقمي در حدود 168ميليارد و 500ميليون تومان براي توليد فيلم در دستکم يک دهه گذشته از بودجه وزارت ارشاد پرداخت شده است .ابعاد اين رقم با در نظر گرفتن بودجه 100ميليارد توماني سازمان سينمايي در سال 93و 150ميليارد توماني اين سازمان در سال 95قابل بررسي و مقايسه است. رقم اعالم شده البته شامل پرداختهايي که از بودجه نهادهاي ديگر چون صدا و سيما ،سازمان تبليغات اسالمي، شهرداري تهران و سپاه پاسداران انقالب اسالمي به توليد فيلمهاي سينمايي داده شده ،نميشود. نخستين گزارش از اين نوع را بنياد سينمايي فارابي در روزهاي پاياني سال 96منتشر کرد که شامل پرداختهاي مالي اين نهاد در سالهاي 1390تا 1396ميشد .بر اساس اين فهرست ،نزديک به 84ميليارد تومان براي کمک به ساخت 329فيلم به سازندگان آنها ،تحت عناويني چون تسهيالت ،مشارکت ،ساخت و خريد حقوق پرداخت شده است. بيشترين پرداخت در اين فهرست به فيلم تاريخي مذهبي «رستاخيز» ساخته احمدرضا درويش مربوط ميشود که بنياد فارابي براي کسب مالکيت 35درصد آن ،بيش از 10ميليارد تومان پرداخته است .فيلم «رستاخيز» که روايتي از واقعه عاشورا دارد ،به دنبال مخالفت برخي مراجع تقليد با نمايش چهره برخي شخصيتهاي مذهبي در آن ،تا کنون به نمايش عمومي در نيامده است. گفته شده پرداخت اين مبلغ پس از ناکام ماندن تالشها براي نمايش آن انجام شده و نوعي کمک به جبران هزينههاي صرف شده براي آن است .اين در حالي است که سازندگانش از سرمايهگذاري شيعيان خارج از ايران در آن صحبت کرده بودند. بر مبناي فهرست بنياد فارابي ،فيلم «چ» ساخته ابراهيم حاتميکيا در باره زندگي مصطفي چمران که در سال 92 ساخته شد ،با دريافت 6ميليارد و 100ميليون تومان دومين فيلمي است که بيشترين کمک مالي را گرفته است .پس از اين فيلم ،آثاري با مضامين سياسي و همچنين درباره جنگ ايران و عراق مانند «سرو زير آب»« ،امپراتور جهنم» و «ويالييها» ارقامي بيش از يک ميليارد تومان دريافت کردهاند. در فهرست اعالم شده ،بودجه اختصاص داده شده از سوي نهادهاي نظامي و در رأس آنها سپاه پاسداران به فيلمهاي مختلف وجود ندارد .اين موضوع به ويژه با فعال شدن هرچه بيشتر سازمان سينمايي اوج وابسته به سپاه در سالهاي اخير در توليد فيلمها ،قابل توجه است .به عنوان مثال سازندگان فيلم «تنگه ابوقريب» فيلم مهم جنگي امسال سينماي ايران که محصول سازمان اوج است ،گفتهاند که بيش از 5ميليارد تومان هزينه ساخت اين فيلم کردهاند. بر همين اساس سهم همچنان زياد جنگ در بودجه ساخت فيلمها در ايران مشخص ميشود. اين ارقام البته با در نظر گرفتن بودجه 110ميليارد توماني توليد فيلم مذهبي «محمد رسولاهلل» ساخته مجيد مجيدي باعث ميشود تا مجموع سهم مذهب در توليدات سينمايي ايران افزايش يابد .سازندگان فيلم «محمد رسولاهلل» گفتهاند که بودجه قابل توجه فيلمشان را که با حضور برخي سينماگران شناخته شده جهاني در سالهاي 90تا 92ساختند ،از بنياد مستضعفان گرفتهاند. پس از بنياد فارابي ،يک ماه پيش نيز موسسه
I
PA
رسانههاي تصويري ديگر نهاد زير مجموعه وزارت ارشاد فهرستي از مشارکت اين نهاد در توليد يا خريد حقوق پخش ويدئويي فيلمهاي مختلف ايراني را طي سالهاي 1388تا 1395منتشر کرد. اين فهرست شامل پرداخت بيش از 60ميليارد تومان به 198فيلم مختلف ميشود که به اشکال متعدد از جمله در قالب مالکيت کامل ،خريد حقوق ويدوئويي و مشارکت در توليد و توزيع فيلمها انجام شده است. در اين فهرست نام بسياري از فيلمهاي مختلف توليد شده سالهاي اخير و حتي برخي فيلمهاي توليد شده در دو دهه گذشته به چشم ميخورد .از مهمترين آنها پرداخت نزديک به دو ميليارد و 500ميليون تومان به تهيهکننده فيلم «برلين منهاي »7در سال 1389در قالب مشارکت در توليد است. اين فيلم به عنوان نخستين ساخته رامتين لوافيپور درباره موضوع پناهجويان عراقي در آلمان ،سال 1391در جشنواره فيلم فجر آن سال به نمايش درآمد و پس از آن نيز اکران ناموفقي در سينماها داشت. از ديگر نکات اين فهرست ،پرداخت دو ميليارد و 700 ميليون تومان به فيلم پرحاشيه «قالدههاي طال»ست که درباره اتفاقات سال 88ساخته شد .اين فيلم پرحاشيه به کارگرداني ابوالقاسم طالبي با تبليغات گسترده به عنوان يکي از آثار اکران نوروزي در بهار سال 91اکران شد و آن زمان سازندهاش گفت که آيتاهلل خامنهاي رهبر جمهوري اسالمي ايران از ساخت و توليد اين فيلم حمايت کرده بود. بر اساس فهرست منتشر شده مؤسسه رسانههاي تصويري همچنين به تهيه کنندگان برخي فيلمهاي توقيفي سالهاي گذشته از جمله «گزارش يک جشن» ساخته ابراهيم حاتميکيا« ،خرس» ساخته خسرو معصومي و «آشغالهاي دوستداشتني» ساخته محسن اميريوسفي، مبالغ قابل توجهي به عنوان خريد حق مالکيت و حقوق پخش پرداخت شده است. بيشترين مبلغ به فيلم «گزارش يک جشن» ساخته ابراهيم حاتميکيا در قالب خريد مالکيت مربوط ميشود که 853ميليون تومان به تهيهکننده داده شده است .همچنين حقوق ويدوئويي تعداد زيادي از فيلمهاي توليد شده دهههاي 60و 70دوباره از تهيه کنندگانشان خريداري شده است. در ميان تهيه کنندگاني که فيلمهايشان خريداري شده نام چهرههاي منتقد عملکرد وزارت ارشاد هم به چشم ميخورد. آخرين فهرست منتشر شده از پرداختهاي انجام شده به مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي مربوط ميشود. بر اساس اين فهرست ،در طول 12سال گذشته اين نهاد وابسته به وزارت ارشاد براي ساخت 76فيلم نزديک به 24 ميليارد و 500ميليون تومان به تهيهکنندگان اين فيلمها پول داده است. بر اساس آمار اعالم شده فيلم تمام نشده «الله» ساخته اسداهلل نيکنژاد با دريافت 6ميليارد و 550ميليون تومان بيشترين کمک مالي را از اين مرکز وابسته به دولت ايران دريافت کرده است .کار ساخت اين فيلم درباره زندگي الله صديق از قهرمانان اتومبيلراني ايران ،با حمايت زياد مديران فرهنگي دولت محمود احمدينژاد آغاز شد اما با تغيير دولت، مديران جديد مرکز گسترش با کارگردانش درباره مالکيت آن ،دچار اختالف شدند و کارساخت فيلم متوقف شد. در فهرست اعالم شده مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي ،پرداخت مبالغ قابل توجهي به تعداد زيادي از فيلمهاي با مضامين اسرائيلستيزي و آمريکاستيزي ديده ميشود که تقريبًا تمامشان نمايش عمومي ناموفقي داشتند. در مواردي به تهيهکنندگان اين فيلمها به خاطر توليد در کشورهاي لبنان و سوريه به دالر پرداخت شده است .از جمله به فيلم «شهابي از جنس نور» ساخته محمدرضا اسالملو که در سال 1392ساخته شد و نمايشش در جشنواره فجر آن سال با انتقادهاي شديدي همراه بود. رقم زياد پرداختي ديگر به فيلم کام ً ال ناموفق «رنج و سرمستي» ساخته جهانگير الماسي مربوط ميشود که در سال ،1391به تهيهکننده آن مبلغ يک ميليارد و 400ميليون تومان داده شده است. فيلم معروف و پرحاشيه «اخراجيها» به کارگرداني مسعود دهنمکي هم نامش در اين فهرست ديده ميشود که سال ،85حدود 182ميليون تومان دريافت کرده است .براي ساخت قسمت دوم همين فيلم هم در سال 87مبلغ 150 ميليون تومان پرداخت شده است. در فهرستهاي اعالم شده از مبالغ پرداختي به فيلمهاي گوناگون ،نام آثاري از فيلمهاي جريان متفاوت و روشنفکري ايران هم ديده ميشود .مجيد برزگر ،عبدالرضا کاهاني ،آيدا پناهنده ،فردين صاحب زماني ،محسن عبدالوهاب و محسن اميريوسفي از جمله فيلمسازاني هستند که در فهرستهاي منتشر شده ،براي ساخت برخي فيلمهايشان در سالهاي گذشته مبالغي گرفتهاند.
21
For Advertisement Call:
رابرت دنيرو همبازي واکين فينيکس در «جوکر» ميشود
حجم اين مبالغ البته قابل مقايسه با ابعاد کمکهاي مالي به فيلمهاي مورد حمايت حاکميت نيست و اکثر آنها در قالب تسهيالت (وام) به برخي از اين سينماگران داده شده است ،با اين همه باعث طرح مباحثي درباره دولتي بودن کامل سينماي ايران شده است. نکته مشترک در هر سه فهرست منتشر شده ،وجود نام تعداد زيادي از فيلمهاي اکران نشده در آنهاست .بر اين اساس به نظر ميرسد پرداخت پولها در موارد بسياري بدون در نظر گرفتن شرايط بازپرداخت آنها انجام شده است.
اکران محدود «همه ميدانند» ساخته اصغر فرهادي
وبسايت رسمي اصغر فرهادي ،زمان اکران «همه ميدانند» آخرين ساخته اين کارگردان را در کشورهاي مختلف اعالم کرده است ،اما در ميان اين کشورها هيچ نامي از ايران به عنوان يکي از کشورهاي نمايش دهنده فيلم فرهادي ديده نميشد .اکنون ابراهيم داروغه زاده معاون نظارت و ارزشيابي اعالم کرده که فيلم «همه ميدانند» در ايران در گروه فيلمهاي خارجي به نمايش درخواهد آمد و اين يعني اکران با سالنهاي محدود. فرهادي در جشنواره کن گفته بود« ،اولويت من ساخت فيلم در ايران است و سعي ميکنم فيلمهايم را نيز تا جايي که بشود در ايران نمايش دهم .درباره «همه ميدانند» هم نميدانم چه اتفاقي ميافتد و فيلم دو باره تدوين ميشود يا خير .اما من کار خودم را ميکنم و اگر امکان نمايش آن فراهم شود ،بسيار خوشحال ميشوم». اما با وجود قطعي شدن تاريخ اکران فيلم «همه ميدانند» در کشورهاي آرژانتين ،اسپانيا ،آلمان و ايتاليا در ادامه اکران عمومياش در کشورهاي فرانسه ،بلژيک و سوئيس (بخش فرانسه زبان) هنوز درخواستي براي اکران آخرين ساخته فرهادي در ايران به سازمان سينمايي ارائه نشده است. داروغهزاده در توضيحات کوتاهي به ايسنا گفت« ،از آنجا که «همه ميدانند» طبق ضوابط موجود تهيهکننده ايراني ساخته نشده و پروانه ساخت از سازمان سينمايي ايران ندارد ،فيلم خارجي محسوب ميشود .در نتيجه در صورت درخواست نمايش و صدور مجوز توسط شوراي بازبيني ،اين فيلم در گروه فيلمهاي خارجي اکران خواهد شد». وضعيت جديدترين ساخته اصغر فرهادي که در اسپانيا و با بازيگران غيرايراني ساخته شده ،جدا از نداشتن تهيهکننده ايراني و پروانه ساخت با مسئلهاي ديگر هم روبرو است ،چون برخي افرادي که پيش از اين در جشنوارهها موفق به تماشاي فيلم «همه ميدانند» شدهاند ،براين باورند که اين فيلم به لحاظ پوشش و نيز بخشهايي از داستان، امکان نمايش در ايران را ندارد و شايد با مميزي زيادي روبرو شود. فيلم «همه ميدانند» که تا کنون در فستيوالهاي کن، مونيخ ،ارمنستان ،کارلووي واري ،نيو هوريزن (لهستان) نمايش داده شده ،به زودي در جشنوارههايي همچون سارايوو ،کپنهاگ پيکس ،آنتاليا ،مکزيک و استکهلم نيز روي پرده ميرود. پنهلوپه کروز ،خاوير باردم و ريکاردو دارين ،ادوارد فرناندز ،باربارا لني ،الويرا مينگز ،ايما کوئستا ،روژه کاسا مايور و رامون بارهآ از بازيگران اصلي هشتمين فيلم بلند فرهادي هستند.
«جان ويک» براي زنده ماندن ميجنگد در سال 2019قسمت تازه مجموعه فيلمهاي «جان
21
ويک» با بازي کيانو ريوز روي پرده سينماها خواهد رفت، اما فيلم اکشن «سيبري» اين روزها در سينماهاي امريکا روي پرده است و طرفداران اين بازيگر ميتوانند به تماشاي بازياش در اين فيلم بنشينند« .سيبري» فيلمي است که ريوز تهيهکنندگي و بازيگري آن را بر عهده داشته و نشانگر عالقه او به ژانر تعليق و کمدي است. ريوز در گفتوگو با وبسايت «اينديواير» ميگويد: «من در نوشتن فيلمنامه «سيبري» کمکهايي کردم پس از جهاتي فيلم را دوست دارم و همين کمکها دليلي براي پذيرفتن نقش تهيهکنندگي من شد .فيلمنامه از لحاظ خالقيت چالشهايي پيش پايم گذاشت چون ژانرها با هم ترکيب شده بودند؛ فيلمي تريلر ،رمانس و کمدي .نه آنکه کمدي تمامعياري باشد اما شوخطبعيهايي در آن است .در نتيجه به پيچيدگي ژانري و جاهطلبي در آن عالقهمند شدم». متيو راس ،کارگردان امريکايي ،اين فيلم را پس از «فرانک و لوال» که در جشنواره «ساندنس »2016با استقبال روبرو شد ،ساخته است .در «سيبري» ريوز نقش تاجر امريکايي الماس ،لوکاس هيل را بازي ميکند که راهي روسيه است تا الماسهاي آبي نايابي را بفروشد ،اما شريک تجارياش را گم ميکند .در همين حين «هيل» دلباخته دختر کافهداري اهل سيبري به نام کيتي ميشود .اين دو با مقاومت خانواده دختر براي ادامه رابطهشان و همچنين ماجراهاي خطرناکي که شريک «هيل» پيش پايشان ميگذارد ،دست و پنجه نرم ميکنند .اما عشق هيل روز به روز شدت ميگيرد و در همين اوضاع و احوال است که دنيا روي سر «هيل» خراب و زندگياش از روال معمول خارج ميشود. ريوز که بازيگر مجموعه فيلمهاي «ماتريکس» هم بود، تهيهکنندگي را با «جرم هنري» ( )2010آغاز کرد و از آن پس در پروژههاي مختلف پذيراي انجام اين وظيفه شد .مستند «پهلو به پهلو» ( )2012نيز با تهيهکنندگي او ساخته شد؛ اين مستند 98دقيقهاي شامل گفتوگوهايي با فيلمسازان کهنهکار است و موضوع آن تفاوتهاي فيلمبرداري مرسوم با سينماي ديجيتال را در برميگيرد.
رابرت دنيرو مشغول مذاکره براي پيوستن با فيلم مستقل «جوکر» در کنار «واکين فينيکس» است. در صورتي که «دنيرو » براي بازي در اين فيلم به توافق برسد ،اولين حضور خود را در فيلمي بر اساس داستانهاي مصور تجربه خواهد کرد. واکين فينيکس بازيگر آمريکايي پيش از اين براي بازي در نقش اصلي «جوکر» شخصيت شرور داستان انتخاب شده است و «تاد فيليپس» که ساخت کمدي «خماري» را در کارنامه دارد نيز کارگرداني اين فيلم را بر عهده خواهد داشت. قرار است اين فيلم در مقايسه با ساير فيلمهاي ابرقهرماني ساخته شده بر اساس داستانهاي «دي سي کاميکس» با بودجهاي متوسط و در فضايي تاريکتر ساخته شود. جزئيات داستان اين فيلم مستقل درباره شخصيت «جوکر» تا حد زيادي نامشخص است اما قرار است اتفاقات اين فيلم در حال و هواي دهه 1980ميالدي و در شهر خيالي «گاتهام» روي دهد. رابرت دنيرو که بازي در بيش از 100فيلم سينمايي را در کارنامه هنري خود دارد ،عالوه بر کسب جايزه اسکار براي بازي در فيلم «پدرخوانده» ساخته «فرانسيس فورد کاپوال» و «گاو خشمگين» از «مارتين اسکورسيزي»، جوايز بهترين بازيگر مرد گلدن گلوب ،شير طالي افتخاري جشنواره ونيز ،جايزه يک عمر دستاورد سينمايي جشنواره سنسباستين ،جايزه مشارکت چشمگير در صنعت سينما را از کارلو ويواري را نيز دريافت کرده است. فيلمبرداري فيلم «جوکر» قرار است از ماه سپتامبر 2018در شهر نيويورک آغاز شود.
22
22
نيمه شبانه
AUGUST 2018
من خيلي نگران هستم که....
من نگرانم که همه گاوهاي دنيا «جنون گاوي» بگيرند و ديگر نتوانم استيک و کباب بخورم. من نگرانم که قيمت بنزين آنقدر باال برود که به جاي واحد بشکه نفت از واحد پيت حلبي استفاده شود. من نگرانم که ديکتاتورهاي دنيا به اندازه کافي مردم خودشان را نکشند و جاي قبر در روي کره زمين قحطي و جيره بندي شود. من نگرانم که در زمان زندگي من هيچ اختراع تازهاي رخ ندهد و من مانند قرن گذشته زندگي کنم. من نگرانم که باالخره ويروسها و ميکروبها به نوعي اتحاد جهاني برسند و نسل بشر را مريض و همه زندگيها را منقرض کنند. من نگرانم يک تروريست نادان سيم برق قطب جنوب را از پريز برق بکشد و همه مردم آنجا را از سرما به هالکت برساند. من نگرانم که حملههاي انتحاري آنقدر مد بشود که همه مردم دنيا کشته شوند و آخرين تروريست انتحاري را احساس بيهودگي و پوچي فرا بگيرد. من نگرانم که علم و تکنولوژي پزشکي به اندازه کافي پيشرفت نکند و من زودتر از بقيه بميرم. من نگران اين هستم که جنبش فمينيستهاي دنيا به نتيجه برسد ومن چارهاي نداشته باشم جز اينکه به يک لزبين تبديل شوم.
بخش روانشناسي و مشاوره خانوادگي
براي اينکه ازدواجمان سالم و بدون هيچ دعوا و نق زدني باشد ،با زنم قرار گذاشتهايم که بدون هيچ قيد و شرطي سالي يک روز از هم جدا شويم و هر غلطي که دلمان خواست بکنيم .نميخواستيم مثل آن دسته رفقاي ديگر که طالق و طالق کشي دارند بشويم .اولها يعني سالهاي ابتداي ازدواجمان مرتب براي هم خط و نشان ميکشيديم که ازدواجمان دست و پا گير شده و ميتوانيم با شخص بهتر ،پولدارتر ،جوانتر و زيباتري باشيم .هر دو مرتب هيزبازي درمي آورديم و براي تحريک حسادت همديگر توي خيابانها و مراکز خريد براي دختر و پسرهاي جوان سوت ميزديم (البته من براي دخترها سوت ميزدم و زنم براي پسرها و برعکسش اصال پيش نيامد!) اين يک روز جدايي يا «طالق موقت يک روزه» خيلي به رابطه زناشويي ما کمک کرده است .در بيست سال اخير هر دو ناکام از جور شدن با مرد و زن جوانتري دست خالي به خانه برگشتهايم و قدر يکديگر را بيشتر دانستهايم...
حيـوانات در مطب دکتر
اطالعيه سازمان القاعده
به علت فشارهاي زياد سازمانهاي حقوق بشر و ادارات حفاظت و ايمني کشورهاي مختلف واقع در حوزههاي عملياتي اين سازمان ،به کليه خواهران و براداران استشهادطلب توصيه ميشود که هنگام عمليات انفجار بمبهاي انتحاري ،از کاله ايمني استفاده کنند. بخش روابط عمومي دفتر امور ايمني عمليات تروريستي
هک سايت مراجع تقليد
يکي از رفقا زنگ زد و گفت« ،خبر را شنيدهاي؟» گفتم« ،کدام خبر را؟» گفت« ،سايت اينترنتي امروز که سايت هاي مراجع تقليد کله گندهاي مثل منتظري ،سيستاني ،صانعي ،موسوي اردبيلي ،فاضل لنکراني را ليست کرده ،با کليک مراجعين اشتباها آنها را به سايتهاي پورنوگرافي و غيراخالقي وصل ميکند ».گفتم« ،فکر ميکني هکرهاي ضد اسالمي اين کار را کرده باشند؟» گفت« ،بعيد نيست »...گفتم« ،تو اگر مطالب سايت اين مراجع تقليد را بخواني متوجه ميشوي که سايتها خودشان آنقدر پورنوگرافيک هستند که هکرها احتياجي به دستکاري و خرابکاري ندارند و مجبور نيستند که وقت خودشان را تلف کنند ».چند لحظه سکوت کرد و گفت« ،راست ميگي .ديدم ديشب بعد ازخواندن مطالب سايت آيتاهلل فالن آنقدرها حالي به حالي نشدم .پس بگو «هک» کرده بودند!»
آگهي تبريک
جناب آقاي منوچهر متکي ،بدين وسيله انتصاب همسر ،فرزند ،خواهر ،برادر ،پسر عمه و پسر دايي ،باجناق ،داماد، عروس و قصاب سرکوچه شما را به سمتهاي کليدي دولتي تبريک عرض نموده و براي آن خانواده آرزوي موفقيت و طول عمر مينماييم. حسين شريعتمداري ،فاطمه رجبي ،محمود احمدينژاد
کشف جديد دانشمندان اسالمي
دانشمندان اسالمي خاورميانه اخيرًا اعالم کردند که موفق به کشف طرز کارغده مرموز و ناشناخته هيپوفيز و محل دقيق آن در مغز مردان شدهاند .اين غده که ديگر نميتوان آن را ناشناخته نام داد ،همان غدهاي است که باعث ترشحات و ايجاد امواج در مغز مردان شده و آنها را هنگام ديدن زنهاي بدون حجاب و کم پوشش (و حتي گاهي فشردن دست زنان هنگام سالم و خداحافظي) حسابي تحريک ميکند .اين دانشمندان ادعا کردهاند که با تکنولوژيهاي پيشرفته غربي (که اينک در اختيار مسلمان شرقي هم قرار دارد) ميتوان با يک عمل ساده اين غده را پيدا و براي هميشه از مغز مردان خارج کرد! آنها توضيحات زيادي درباره کمي و کاستي و تغيير قوه مردانگي در مردان بعد از اين عمل ارايه ندادند و نگفتند که آيا مردان بعد از عمل نوعي اختگي پيدا ميکنند و براي تحريک آنها بايد از وسايل تحريک کننده ديگري استفاده شود ،يا نه؟ آنها فقط به اين توضيح ناقص اکتفا کردند که عدم وجود اين غده باعث همجنسگرايي در بين مردان نخواهد شد .اگر حرف اين دانشمندان درست باشد با کمکهاي دولت جمهوري اسالمي کشورمان ايران ،در سه عمل ج کردن غده هيپوفيز در جهان سرآمد خواهد شد. جراحي کوتاه کردن بيني ،کشيدن قد و خار گزارش اين دانشمندان زياد به مذاق مردان مسلمان خوش نيامده ،ولي از سوي زنان مسلمان با استقبال زيادي روبرو شده است .سخنگوي زنان مسلمان و محجبه خاورميانه به خبرنگاران گفت« ،ما از اين کشف علمي بسيار خوشحال هستيم ،چون اميدواريم که بعد از خروج همه غدهها از مغز مردان ،ما زنان بتوانيم با خيال راحت هر چه دوست داريم بپوشيم (و نشان دهيم) و نگران آزار و اذيتهاي جنسي مردان مسلمان نباشيم!»
گمشده و مژدگاني
چندي قبل يکي از دوستان دوران دبيرستان خودم را از طريق اينترنت پيدا کرده و سپس او را دوباره به علت مسدود شدن سايتها در ايران گم کردهام! از کليه کساني که از اين دوست من اطالعي دارند خواهشمند است از طريق پراکسي و فيلتر شکن مرا در جريان حال و احوال او قرار دهند و مژدگاني دريافت نمايند!
کشفهاي پشت چراغ قرمز
ديروز توي ترافيک ساعت پنج بعدازظهر شهرمان مانده بودم و چون ديرم شده بود ،طبق معمول مشغول خوردن ناخنهايم شدم تا حالت عصبي خودم را کمي تسکين بدهم .بعد به اين فکر افتادم که چقدر خوب ميشد يک کارخانه چيپس سازي درست ميکردم که توليد آن چيپس با طعم و مزه ناخن انسان باشد! ميدانيد چقدر باحال ميشد؟ هم شکم تان سير ميشد و هم درست مثل اين که دو سه تا قرص ضد تشويش خورده باشيد اعصابتان راحت ميشد ،آن هم بدون اينکه ناخنهايتان را خورده باشيد!
فيل رفت پيش دکتر جراح زيبايي و گفت« ،دکتر جان ميخواهم گوشهاي مرا کمي کوتاه کني .توي جنگل همه حيوانات به من ميخندند ».دکتر خيلي جدي و عميق پرسيد« ،مطمئني که براي چاق بودنت بهت نميخندند». * همين فيل (شايد هم يک فيل ديگر) رفت پيش همان دکتر جراح پالستيک و گفت« ،دکتر ميخواهم گوشهايم را کوتاه کني .خيلي زشت هستند ».دکتر گفت« ،اصال بهشان دست نزن چون به دندانهاي درازت خيلي ميخوره!» * گورخر رفت پيش دکتر پوست و گفت« ،شنيدهام که شما لک و پيسهاي پوست را با اشعه ليزر پاک ميکنيد .ممکنه اين خطهاي بيريخت راه راه مرا پاک کنيد؟» دکتر گفت« ،کار بسيار خطرناکي است .خر نشو!» * مگس رفت پيش دکتر روانشناس و گفت« ،مدتي است شبها خوابم نميبرد و مرتب کابوس ميبينم ».دکتر پرسيد« ،چه کابوسي؟» مگس گفت« ،تو چه دکتري هستي؟ معلومه کابوس امشي!» * پرنده رفت پيش دکتر روانشناس و گفت« ،مشکل افسردگي دارم ،ميتوني کمک کني؟» دکتر گفت« ،معلومه که ميتونم، ولي حق ويزيت مرا چطور ميدهي؟ پول داري؟» پرنده گفت« ،پول ندارم ولي ميتونم برات کلي تخم پرنده بيارم!» * مگس رفت پيش دکتر روانشناس و گفت« ،سراغ هر مگس مادهاي که ميروم اخ و تف ميکنه و زودي ميخواد از من جدا بشه .فکر ميکنيد مشکل من چيست؟» دکتر پرسيد« ،بعد از اينکه مدفوع ميخوري دندانهايت را مسواک ميزني؟» مگس گفت« ،نه!» دکتر خنديد و گفت« ،بفرما اين هم جواب سئوالت!» * خروس رفت پيش دکتر روانپزشک و گفت« ،دکتر مشکل من اين است که نميتوانم صبحها خيلي زود يعني کله سحر بلند شوم و قوقولي قوقو سر بدهم ».دکتر گفت« ،شبها يک خرده زودتر بخواب و با مرغها تا نصفه شب پارتي نکن!» * مار رفت پيش دکتر پوست و گفت« ،تمام پوست قسمت پايين بدنم زخم شده است ».دکتر گفت« ،براي اينکه روي زمين ميخزي ».مار گفت« ،انتظار داشتي يورتمه بروم؟» دکتر گفت« ،راست ميگي ،بيا اين کرم پوست را بمال به خودت، کارت را درست ميکند ».مار گفت« ،اين کرم پوست را از چه درست کردهاند؟» دکتر گفت« ،معلومه از روغن مار!» * پشه رفت پيش دکتر و گفت« ،يک دوايي بده که اعتيادم به خون مکيدن را ترک کنم ».دکتر گفت« ،تو پشهاي و اقتضاي طبيعت تو اين است ».پشه گفت« ،اقتضاي طبيعت را ولش ،کلسترولم خيلي باال رفته!» * مرغ ماهيخوار رفت پيش دکتر روانشناس و گفت« ،از اين زندگي يکنواخت خسته شدهام ».دکتر گفت« ،منظورت چيست؟» مرغ گفت« ،همهاش بايد غذاي دريايي بخورم .دلم براي يک استيک آبدار لک زده!» * گوزن رفت پيش يک دکتر روانشناس و گفت« ،من دفعه اول است که اينجا ميآيم ولي فکر ميکنم که ديگر پيش شما برنگردم ».دکتر پرسيد« ،چرا؟» گوزن گفت« ،براي اينکه شما کله يک گوزن خشک شده را به عنوان دکور زدهايد ديوار اتاق مطب خودتان ».دکتر گفت« ،تقصير من نيست .گوزني که اون باالست پول حق ويزيت مرا نداشت!» * گربه رفت پيش دکتر روانشناس و گفت« ،ديگه از اين زندگي سگي خسته شدهام ».دکتر گفت« ،منظورت چيه؟» گربه گفت« ،ميخواهم خودم را بکشم »...دکتر گفت« ،اين جلسه ششم است که پيش من ميآيي .بگذار يادآوري کنم که ثابت شده گربهها هفت تا جان بيشتر ندارند». * هزارپا رفت پيش دکتر جراح پالستيک و زيبايي و گفت« ،دکترجان ،هرچي خرجش ميشه حاضرم بدهم که 500تا از پاهايم را قطع کني ».دکتر گفت« ،آخه چرا؟» هزارپا گفت« ،قيمت کفشها را اين روزها ديدهاي؟!»
نفرينهاي جديد ايراني
محض اطالع شما ،مخصوصا شماهايي که از اوضاع ايران بيخبر هستيد (و فکر ميکنيد که خامنهاي هنوز رييس جمهور ايران است) چند نفرين جديد ايراني که جايگزين نفرينهاي قديمي ايراني نظير :الهي جوانمرگ بشوي! الهي کوفتت بشه و غيره شدهاند را جمع کردهام که در مواقع و موقعيتهاي مناسب استفاده و عقدههاي دلتان را خالي نماييد: ـ الهي شتر بشوي و بعد از ده ماه تشنگي توي ماه رمضان برسي ايران! ـ الهي زلزله بشه و برج ميالد بيفته روي ماشيني که از دست رهبر جايزه گرفتهاي! ـ الهي خواب شش تا دختر لخت و خوشگل را ببيني و يکهو رييس پليس تهران هم بياد تو خوابت! ـ الهي که دوباره انقالب بشه و نتوني جاي زخم مهر نمازت را توي هيچ مطب جراحي پالستيک و زيبايي پاک کني!
I
PA
ـ الهي ماهوارهات را رعد و برق بزند و به جاي کانال هاي با حال اروپا بيفتي روي ماهواره ايراني واشنگتني و لس آنجلسي! ـ الهي که کمپين يک ميليون امضاء راه بيندازي و بعد از گرفتن 999هزار و 998امضا يکهو اينترنت تو را مسدود کنند! ـ الهي هر چت روم روزانهاي را که ميروي زنانه مردانه کنند! ـ الهي که يک پليبوي بخري که عکس وسطش فاطمه رجبي باشد! ـ الهي که موقع رشوه دادن به ماموران فرودگاه امام خميني همه دالرهايت تقلبي از آب در بياد! ـ الهي بيفتي توي مسجدي که مرگ بر آمريکا ميگويند و يکي از سر شوخي پرچم آمريکا را بندازه روي شونهات! ـ الهي مست و دائمالخمر باشي ،توي تهران زندگي کني و هيچ رفيق ارمني نداشته باشي!
هدفهاي کوچکتر
در عرض دو سه ماه اخير امضاي خودم را در پاي اطالعيه و شکايتنامه بيست سي تا از اين گروههايي که براي هدفهايي خوب و انساني امضاء جمع ميکنند و آن را کمپين يک ميليون امضاء نام گذاردهاند ،قرار دادهام .اما تا امروز نه زنان حقوق مساوي با مردان پيدا کردهاند و نه همه آنهايي که قرار بوده توسط دولت جمهوري اسالمي ايران اعدام شوند از مرگ گريختهاند .از هفته آينده براي اينکه شانس و تاثير امضايم بيشتر شود قرار است فقط براي کمپينهاي زير صد هزار امضاء فعاليت کنم تا زياد حالت سرخوردگي به من دست ندهد!
افکار عميق
حاال فرض کنيم که انقالب کرديم و فرضا همه آخوندها هم از ايران رفتند ،بعدش با بقيه آنهايي که باقي ماندهاند چکار کنيم؟
آگهي تجارتي
قابل توجه خانوادههاي محترم ايراني به اطالع ميرساند که موسسه کالسهاي تقويتي توفيقيان به علت کمبود متقاضيان ورود به دانشگاهها از ابتداي سال منحل شده و اين شرکت از اين به بعد انواع وام براي وثيقه آزادي دانشجويان زنداني را با بهره بسيار کم در اختيار والدين عزيز قرار خواهد داد.
اطالعيه کارخانه «ايران چرخ»
هموطنان عزيز قبل از اعالم نرخ جديد بنزين توسط دولت همين امروز دوچرخه خود را خريداري نموده و از ده درصد تخفيف سورپرايز ما بهرهمند شويد! خوش رکاب باشيد!
اطالعيه وزارت نفت جمهوري اسالمي
به اطالع کليه هم ميهنان و مصرف کنندگان محترم ميرساند که پس از عرضه بنزين به قيمت آزاد ،به دستور رياست جمهوري محترم ،کارتهاي هوشمند که قبال براي تهيه بنزين کوپني مورد مصرف بود از درجه اعتبار ساقط شده و از اين به بعد براي تهيه بنزين بايد از ريالهاي خرفت و کودن خود استفاده نماييد. اداره روابط عمومي و امور مشترکين
ادبيات اتاق انتظار
فشار خون
اين فشار خون هم براي من دردسري شده است .به گفته دکترها اين فشار خون از پدرم به ارث رسيده است. قديمها با پدرم بگو مگو ميکرديم و از او ميپرسيدم« ،آخه فشار خون هم شد ارث که تو به ما دادهاي؟» او هم ميخنديد و ميگفت« ،چرا سر اين که خوش تيپ هستي و باهوشي اعتراضي نداري؟» به خاطر اين فشارخون مجبور بودم سالي دو بار دکتر متخصص قلب و عروق را ببينم .از زمان بچگي و جواني از دکتر رفتن خوشم نميآمد .اولين دکتري را که به طور جدي ديدم دکتر پوست بود (دکتر قبلي اگر بشود اسمش را دکتر گذاشت دکتري بود که در شش سالگي ختنهام کرد و بعدا فهميدم دالک حمام عمومي سر کوچه ما بوده است و به من نگفته بودند) به پدر و مادرم ميگفتم« ،چرا مرا مجبور ميکنيد اين دکتر پوست را براي ريزش موهايم ببينم وقتي که طرف خودش کامال کچل است؟» آنها ميگفتند که من بچهام و نميفهمم! باالخره بعد از يک سال و اينکه نصف موهايم در اثر مداواي اين دکتر کچل ريخت ،پدر و مادرم مرا سراغ دکتر ديگري که متخصص پوست بود فرستادند که فقط او را يک بار ديدم .اين دکتر سالک بزرگي روي دماغش داشت و حسابي مرا ترساند .ميترسيدم عالوه بر کچل شدن بيشتر، روي دماغم چيزهاي جديدي سبز شود .برگرديم به جريان
23
فشارخون و دکتر قلب .نيم ساعت زودتر از قرار مالقات شش ماههام با دکتر قلب که اينجا به آن کارديالوژيست هم ميگويند ،از محل کارم بيرون زدم .مطلب دکترم در ساختماني پر از پزشکان مختلف بود .خود او هم با يک تيم از دکترهاي قلب و عروق طبقه مجزا و مطب مشترکي داشت. طبق معمول بعد از نيم ساعت گذشتن از وقت مالقاتم در سالن انتظار ،سراغ منشي مطب رفتم و پرسيدم« ،وقتي که ميگوييد ساعت 10صبح ،چرا من بايد نيم ساعت صبر کنم؟ آيا نميتوانستيد بگوييد ساعت ده و نيم؟» جواب منشي هم هميشه چشم غره بود و نگاهي که برو سر جات و بتمرگ تا صدات کنيم .بعد از اينکه همه مجلهها و کاتالوگهاي اتاق انتظار را ورق زدم ،باالخره نوبتم شد و صدايم کردند .معموال نرس يا پرستاري مريض را به قسمت عقب ميبرد و بعد از اينکه مريض را روي ترازوي مخصوص وزن ميکند ،به اتاق معاينه ميبرد و فشار خون و ضربان نبض و گاهي درجه تب را اندازه ميگيرد تا کار دکتر سادهتر باشد .آن روز بعد از اين معاينه مقدماتي ،پرستار رو کرد به من و گفت« ،مي دانيد که دکتر شما عوض شده و دکتر جديدي شما را خواهد پذيرفت؟» با تعجب گفتم« ،کسي به من نگفته بود .دکتر من کجاست؟ مرخصي دارد؟» پرستار سرش را تکان داد و گفت، «نه ايشان فوت کردند ».وقتي پرستار گفت که او در اثر حمله قلبي شديدي مرده است ،نميدانم چرا ياد آن دکتر پوست که روي دماغش سالک بزرگي داشت افتادم و بياختيار مي خواستم از آنجا فرار کنم .پرستار اضافه کرد که دکتر شما اکنون يک خانم است .اسمش را که خيلي سخت بود دو سه بار تکرار کرد اما يادم نماند .فقط اسم کوچکش را شنيدم که «لورا» بود .پرستار پروندهام را بعد از گرفتن فشار خون و ضربان نبضم و درج نتيجه بست و گفت« ،همينجا باشيد تا دکتر بيايد ».بعد هم در را شترق بست و مرا تنها گذاشت. بعد از بيست دقيقه زماني که داشت حوصلهام حسابي سر ميرفت ،در اتاق باز شد و خانم دکتر وارد شد .اما نه آن خانم دکتري که من انتظار داشتم .موهاي بلوند و قد بلندش اول از همه به چشم ميخورد .دامن کوتاهي پوشيده بود و کفشهاي پاشنه بلندي به رنگ آبي فيروزهاي به پا داشت .دستش را به طرفم دراز کرد و گفت« ،من دکتر لورا هستم ».هر اسم ديگري هم که ميگفت فرقي نميکرد و يادم ميرفت. ضربان قلبم حسابي باال رفته بود و کف دستانم عرق کرده بود .روي صندلي جلوي ميز معاينه نشست و پاهايش را روي هم انداخت .ضربان قلبم باالتر رفت .پروندهام را باز کرد و گفت« ،مثل اينکه قرصهاي فشار خون خوب کار کرده چون وضع فشارت خيلي خوب ،اما کمي باالست ».آب دهانم را قورت دادم و گفتم« ،احتماال براي اينکه يک ساعت طول کشيد جاي پارک گير بيارم و کلي جوش زدم ».لبخند زنان گفت« ،بگذار فشارت را دوباره بگيرم ».بازوي مرا گرفت و تسمه دستگاه فشار خون را دور آن بست و شروع به پمپ زدن کرد .با هر تلمبهاي که ميزد ،قلبم دو برابر تندتر ميزد و حس ميکردم که دارد منفجر ميشود .سرش را تکان داد و گفت« ،فشارت خيلي باالتر از نيم ساعت قبل است و نبض تو 108نشان ميدهد ».گفتم« ،شايد به خاطر اين است که انتظار چنين دکتر قلب خوشگلي را نداشتم ».لبخندي زد و گفت« ،بگذار با گوشي معاينهات کنم ».پيراهنم را باال زد و گوشي معاينه را چسباند به پشتم و گفت« ،نفس بکش... نفس نکش ...نفس بکش ...نفس نکش!» هر چه گفت عمل کردم .پيراهنم را پايين زد و گفت« ،تو بايد ايراني باشي». خنديدم و گفتم« ،به خاطر اينکه گفتم دکتر قلب خوشگلي هستيد؟» گفت« ،نه به خاطر اينکه خيلي پشمالو هستي!» پروندهام را باز کرد و دوباره مشغول مطالعه آن شد و گفت، «اين تست نوار قلب که دفعه قبل گرفتهاي خيلي عجيب و غريب است .تمام منحنيها و خطوط آن قاطي پاتي هستند». به شوخي گفتم« ،قلب ما ايرانيان از راست به چپ ميزند، درست مثل نوشتن خطمان!» چيزي نگفت و دوباره سرش را خاراند .چند دقيقه مکث کرد و گفت« ،فشار خوني که پرستارم گرفته و اينجا نوشته خيلي پايين است ،ولي فشار خونتان االن در مرز خطرناک قرار گرفته »...حرفش را قطع کردم و گفتم« ،اگر پرستار شما هم خوشگل و بلند بود ،او هم حتما همين شماره 120روي 80را ميگرفت ».دوباره خنديد و گفت« ،همه ايرانيهاي پشمالو اهل الس زدن با دکترشان هستند؟» قيافه دکتر قبليام را که مرد کوتاه قد و زشتي بود مجسم کردم و گفتم« ،نه همه ايرانيها و نه با همه دکترها!» پرونده را دوباره نگاه کرد و گفت« ،شما مزدوج هستيد و بهتر است خودتان را کنترل کنيد» ،يقه پيراهنش راکه کمي باز شده بود و از زير يونيفورم سفيد پزشکياش بيرون زده بود مرتب کرد و گفت« ،به هر حال همه چيز خوب است. همان قرصها را دوباره تجويز ميکنم و شما را شش ماه ديگر خواهم ديد ».وقتي از مطب پزشکان به طرف پارکينگ مي رفتم بي اختيار شروع به سوت زدن کردم .نميدانم علت خوشحاليام چه بود؟ اين بود که سالم هستم و فشار خونم عادي است ،يا اينکه دوباره او را شش ماه ديگر خواهم ديد ....
For Advertisement Call:
23
24
24
AUGUST 2018
ايران در جنگ شکست خورد ايران در جنگ پيروز شد مراد ويسي ،راديو فردا تابستان امسال سيامين سالروز اعالم پذيرش قطعنامه 598از سوي ايران در سال 1367است که به نوعي زمينهساز پايان جنگ هشت ساله ايران و عراق شد .ايرانيها اين جنگ را بردند يا باختند؟ ايران در جنگ هشت ساله با عراق شکست خورد يا پيروز شد؟ اين سؤال مهمي براي ايرانيان درباره جنگي است که دست کم 220هزار ايراني در آن کشته شدد و حدود هزار ميليارد دالر در جريان آن به تاسيسات و زيربناهاي کشور آسيب و خسارات وارد شد و مردم هشت سال به طور مستقيم گرفتار آن بودند و هنوز سه دهه است که از آثار زيانبار آن رهايي نيافتهاند.
شکست ايران در جنگ
نگاهي به تحوالت پنج ماه آخر جنگ ايران و عراق ،نشانگر شکستهاي متعدد ايرانيان در ماههاي آخرجنگ است .طي پنج ماه طوفاني از فروردين 1367تا اواخر مرداد همان سال ،ارتش عراق در سلسله عملياتهاي برق آسايي ،نيروهاي ايراني را از تمامي اراضي عراق که از سال 1362تا 1366تصرف کرده بودند ،بيرون انداخت. سرآغاز اين عملياتها عمليات «رمضان المبارک» بود که در 28فروردين 1367با حمله سپاه هفتم عراق به فرماندهي ژنرال ماهر عبدالرشيد و بهکارگيري يگانهاي زبده گارد جمهوري عراق به فرماندهي ژنرال اياد فتيح الراوي ،شامل لشکرهاي مدينه ،بغداد و حمورابي براي بازپس گيري فاو آغاز شد. ايرانيها که در نبرد 75روزه سال 1364و در عمليات والفجر هشت ،به سختي و با عبور از اروند رود ،فاو را فتح کرده بودند در ظرف کمتر از دو روز فاو را از دست دادند .در سراسر عراق جشن شادي برگزار شد و صدام حسين رئيسجمهور وقت عراق به فرماندهان حاضر در عمليات مدال شجاعت و لياقت داد. برخي فرماندهان ايراني روايت ميکنند که وقتي حمالت سنگين ارتش عراق براي بازپسگيري فاو با استفاده از سالح شيميايي آغاز شد ،نيروهاي ايراني سالحهايشان را بر زمين ميانداختند و تالش ميکردند تا فقط جان خود را از مهلکه بيرون ببرند .هنگامي که نيروي هوايي عراق پل احداث شده ايرانيان بر روي اروند رود را هدف قرار داد ،هم فاو براي ايرانيان از دست رفت ،هم شماري از نيروها که آن سوي اروند گير افتاده بودند. آنگونه که اکبر هاشمي رفسنجاني فرمانده ارشد جنگ در خاطرات خود گفته است ،آيتاهلل خميني تالش کرده بود بازپسگيري فاو توسط عراق را کماهميت جلوه دهد و گفته بود جايي را شما از عراقيها گرفته بوديد حاال آنها پس گرفتهاند. ولي واقعيت صحنه نبرد نشان داد که شکست سپاه پاسداران در فاو کامل و پيروزي ارتش عراق ،قاطع و بينقص بود. شکست فاو ،سرآغاز شکستهاي ديگر ايران در جبهه جنوب بود 35 .روز بعد عراق تمامي اراضي تحت تصرف ايران در دشت بصره و منطقه شلمچه را ظرف کمتر از يک روز پس گرفت .ايرانيها اين منطقه کوچک اما بسيار مهم از نظر نظامي را در سال 1365و در جريان عمليات کربالي پنج تصرف کرده بودند و آن را در چهارم خرداد 1367از دست دادند. ايران سالها تالش کرده بود اين زمين استراتژيک را تصرف کند و راه خود را به سوي بصره بگشايد ،اما هر بار عليرغم تلفات بسيار ،فقط اندکي در اين زمينها و دشت شرق بصره پيش رفته بود .ايران در عمليات رمضان در سال 1361کام ً ال شکست خورده بود ،در عمليات کربالي چهار در سال 65اندکي در اين منطقه پيش رفته بود ولي دوباره مجبور به عقبنشيني شده بود و سرانجام در يکي از شديدترين نبردهاي تاريخ هشت ساله جنگ موفق شده بود در عمليات کربالي پنج در همان سال ،با شکستن استحکامات دفاعي عراق چند کيلومتر در اين زمينها پيشروي کند و خود را به شانههاي کانال ماهي ،دژ دفاعي تعبيه شده براي دفاع از بصره برساند. تمام اين دستاوردهاي اندک اما مهم سالهاي گذشته ،ظرف يک روز در سال 67از دست رفت .هنگامي که يگانهاي زرهي و توپخانه ارتش عراق در چهارم خرداد 1367شروع به آتش کردند ،واحدهاي سپاه پاسداران در اندک مدتي مجبور به عقبنشيني شدند .اکبر هاشمي رفسنجاني با تلخي از اين شکست ياد ميکند و ميگويد همه دستاوردهاي کربالي پنج از دست رفت. موج سوم شکست ،سه هفته بعد در جبهه مياني در جنوب غربي ايالم رخ داد .ارتش عراق با يک حمله سريع ارتفاعات قالويزان و کله قندي در منطقه مهران را از ايران پس گرفت. موج چهارم حمله هفته بعد شروع شد و در چهارم تير عراق کل منطقه جزاير مجنون را از ايران پس گرفت .مناطقي که در جريان عمليات خيبر در سال 1362به تصرف ايران درآمده بود. شکست نيروهاي سپاه پاسداران در منطقه هور العظيم و جزاير مجنون به حدي سريع و غافلگيرانه رخ داد که يکي از مهمترين فرماندهان سپاه پاسداران يعني علي هاشمي فرمانده قرارگاه نصرت در عمليات عراقيها روي قرارگاه اصلي ايرانيها گير افتاد و سالها سرنوشت او نامعلوم بود تا اينکه درسال 1389اعالم شد که او جانش را در اين حمله از دست داده است. سه شکست متوالي بزرگ ايران در فاو ،شلمچه و جزاير مجنون که هر سه منطقه در اختيار يگانهاي سپاه پاسداران بود ،ضربهاي بزرگ به اعتبار سپاه پاسداران وارد کرد که در سالهاي پيش از آن به حمالت تهاجمي عليه ارتش عراق معروف شده بود. البته شکستها فقط مربوط به سپاه نبود .در 21تير ماه يگانهاي نيروي زميني ارتش ايران نيز چنان در برابر حمله يگانهاي عراقي در منطقه عين خوش و موسيان در شمال خوزستان غافلگير شدند که ارتش عراق در اقدامي تحقيرکننده، مرکز فرماندهي قرارگاه نيروي زميني ايران را تصرف کرد و هزاران نيروي ايراني را به اسارت گرفت و عقب ماندگي هشت ساله خود در مورد تعداد اسرا را ظرف دو روز جبران کرد. شکستهاي نظامي که يکي بعد از ديگري بر نيروهاي ايراني تحميل شد ،آيتاهلل خميني و تيم چهارنفره رفسنجاني، خامنهاي ،اردبيلي و موسوي موسوم به «سران قوا» را که در آن سالها اداره کننده کشور به نيابت از آيتاهلل خميني بودند به اين تصميم رسيدند که ادامه جنگ ممکن نيست و خطرناک است و سپس اين تصميم را به اطالع آيتاهلل خميني رساندند و او نيز پايان جنگ از طريق پذيرش قطعنامه 598را پذيرفت. اما حتي اين نيز به معناي پايان شکستهاي نظامي ايران در روزهاي پايان جنگ نبود .چهار روز پس از اعالم پذيرش قطعنامه 598از سوي ايران ،عراق حمالت جديدي را در جبهه جنوب با هدف اشغال اراضي بيشتري تا قبل از برقراري آتشبس شروع کرد .مناطقي از جنوب غربي خوزستان به اشغال عراق درآمد و عراقيها حتي در دو منطقه ،جاده اهواز ـ خرمشهر را بستند .اگرچه با نهيب آيتاهلل خميني به سپاه پاسداران ،نيروهاي ايراني بار ديگر توانستند عراقيها را تا مرز
عقب برانند. معناي کلي تمامي اين شکستهاي پي در پي اين بود که سپاه پاسداران و ارتش ايران ،جنگ را در مرداد سال 1367 با مجموعهاي از شکستهاي تاکتيکي به پايان بردند .اعتبار نظامي سپاه به طور خاص بين مسوالن ارشد ايراني آسيب ديد و حتي صحبت از محاکمه و اعدام فرماندهاني به ميان آمد که ممکن است در اين شکستها مقصر بوده باشند .اگر چه در نهايت هاشمي رفسنجاني ميگويد با پادرمياني او اين موضوع منتفي شد ،اما احساس غالب در درون حاکميت ،در ماههاي پاياني جنگ و حتي ماههاي نخست پس از جنگ اين بود که سپاه پاسداران با شکست جنگ را ترک کرده است و در ماههاي پاياني جنگ مناطق بسياري را از دست داده است.
پيروزي ايران در جنگ
صدام حسين هنگامي در 31شهريور سال 1359فرمان حمله زميني گسترده ارتش عراق به درون خاک ايران را صادر کرد که يک هفته پيش از آن قرارداد 1975موسوم به قرارداد الجزاير را بيارزش اعالم کرده بود .مبناي قرارداد 1975 الجزاير اعالم رودخانه اروند رود (شط العرب) به عنوان يک رودخانه مرزي بر اساس خط تالوگ بود .عراق با بياعتبار اعالم کردن قرارداد 1975عراقي بودن اروند رود را اعالم کرد ،اما در سال 1367پس از 96ماه نبردهاي زميني گسترده و شديد با نيروهاي ايراني ،کمترين توفيقي در عراقي کردن اروند رود به دست نياورد و اين شکست کمي براي عراق و صدام نبود که جنگ را با اين هدف آغاز کرده و هشت سال براي تحقق اين هدف جنگيده بود. بدتر براي عراق و صدام حسين آنکه وقتي ارتش عراق در سال 1369به کويت حمله و آن را اشغال کرد براي رويارويي با ائتالف تحت رهبري آمريکا و متحدانش که براي آزادي کويت تشکيل شده بود ،مجبور شد در نامهاي رسمي به هاشمي رفسنجاني رئيسجمهور وقت ايران پذيرش دوباره قرارداد 1975را از سوي عراق اعالم کند و اين يک پيروزي بزرگ سياسي براي ايران در برابر عراق محسوب ميشد. ارتش عراق حتي در جريان جنگ هشت ساله با ايران نيز و عليرغم اينکه ارتش ايران پس از انقالب 57به شدت تضعيف شده بود ،در عمل و به لحاظ تاکتيکي نتوانست حتي سواحل دو طرف اروند رود را تصرف و به هم الحاق کند .لشکرهاي ارتش عراق که اين ماموريت در محور شلمچه به آنان واگذار شده بود ،پس از 34روز نبرد به سختي توانستند خرمشهر را تصرف کنند و از تصرف آبادان نيز عاجز ماندند ،در حالي که حتي يک تيپ از نيروهاي لشکر اصلي مدافع خوزستان هم در منطقه خرمشهر در مقابل آنها نبود .سواحل اروند رود از منطقه آبادان تا خليج فارس نيز هرگز به تصرف عراقيها در نيامد. در جبهه اهواز نيز ارتش عراق عليرغم پيشروي لشکرهاي پنج و نه آن تا دروازههاي شهر اهواز ،هرگز موفق به تصرف مرکز استان خوزستان نشد. ناکامي بزرگتر عراق در جبهه شمالي خوزستان اتفاق افتاد .ارتش عراق تا منطقه پل نادري در مقابل شهرهاي انديمشک و دزفول پيش رفت ،ولي با ناتوان ماندن از عبور از کرخه هرگز نتوانست تصرف اين دو شهر وهدف مهم تر خود، يعني قطع ارتباط خوزستان با ساير نقاط ايران را محقق کند. ارتش عراق همچنين ظرف نيمه دوم سال 60و نيمه اول سال 61بسياري از مناطق اشغالي ايران را يکي پس از ديگري از دست داد و هيچ استراتژي و تاکتيک خالقانهاي براي دفاع در برابر حمالت زنجيرهاي ايرانيان از خود نشان نداد. از سوي ديگر ،در سال 1361که حمالت تهاجمي مشترک سپاه پاسداران و ارتش ايران به درون خاک عراق شروع شد ،عراق شاهد از دست دادن مناطق مهمي در درون خاک خود بود که مهمترين آنها در منطقه هور العظيم ،فاو ،دشت بصره و مناطقي از کردستان عراق قرار داشت .در واقع ارتشي که رفته بود خاک ايران را اشغال کند ،در حال از دست دادن خاک خود بود. قرار گرفتن ارتش عراق از فاصله سال 1360تا 1365در موضعي عمدتًا دفاعي (جز حمالت محدود موسوم به استراتژي دفاع متحرک) شکستي بزرگ براي ارتشي بود که قرار بود در مدت کوتاهي خوزستان را تصرف کند ،سيطره عراق بر اروند رود را کامل کند ،آتشبس را بر ايران تحميل کند و جنگ را از موضعي برتر به پايان برساند. شکست بزرگتر براي عراق ،مقايسه وضعيت روز اول جنگ با روز پايان جنگ از نظر اشغال مناطق مورد نظر عراق در درون خاک ايران بود .ارتش عراق جنگ را با هدف اشغال مناطق مورد اختالف در درون خاک ايران آغاز کرد ودر هفته اول جنگ آن را به هدف بزرگتري يعني اشغال خوزستان توسعه داد ،اما جنگ در حالي در سال 1367به پايان رسيد که عراق به اين هدف خود نرسيد و اين يک شکست کامل براي عراق بود. ايرانيها عليرغم اشتباهات متعدد راهبردي و تاکتيکي در طول جنگ ،در عمل پيروز جنگ بودند زيرا عراق به عنوان شروعکننده جنگ (طبق نظر تيم تحقيق دبيرکل سازمان ملل) نتوانست مناطق اشغال شده در درون خاک ايران را حفظ کند و از اين مناطق نه داوطلبانه بلکه عمدتًا تحت فشار عملياتهاي زنجيرهاي ايرانيان عقب رانده شد. پيروزي کاملتر براي ايران در برابر صدام حسين هنگامي رخ داد که در سال 1369عراق مجبور شد حتي از معدود و محدود نوار مرزي نيز که در کنترلش باقي مانده بود عقبنشيني کند. در واقع ايرانيها عليرغم اينکه در ارزيابي توان عمومي خود براي براندازي حکومت صدام از طريق جنگ اشتباه کرده بودند و ادامه جنگ زيانهاي بسياري براي ايران در پي داشت ،ولي در حالي جنگ را به پايان بردند که ارتش عراق را که توان و استعداد آن از 12لشکر آغاز جنگ به 56لشکر در پايان جنگ رسيده بود ،در بسياري از مناطق به مرزهاي بينالمللي عقب راندند و اين براي عراقي که جنگ را با دهها ميليارد دالر ذخيره ارزي شروع کرده بود و با دهها ميليارد دالر بدهي خارجي به پايان برد و نه اروند رود را تصرف کرد ،نه خرمشهر ،نه آبادان و نه خوزستان را ،شکستي کامل در سطح ملي بود. به اين معنا ايرانيان که جنگ از سوي ارتش متجاوز صدام حسين بر آنان تحميل شده بود ،هم متجاوز را عقب راندند و هم در نهايت خاک خود را آزاد کردند.
I
PA
25
تنگه هرمز :تالقي خامنهاي و روحاني در ايستگاه ترامپ علي افشاري ،راديو فردا آيتاهلل خامنهاي در ديدار با مسئوالن وزرات خارجه حمايت خود را از مواضع جديد حسن روحاني در سياست خارجي اعالم کرد .او در اين جلسه اظهار داشت« ،سخنان رئيسجمهور در سفر اخير اروپا که اگر نفت ايران صادر نشود نفت هيچ کشوري در منطقه صادر نخواهد شد ،حاکي از سياست و رويکرد نظام است .وظيفه وزارت امور خارجه پيگيري جدي اينگونه مواضع رئيسجمهور است». اين سخنان که به معناي بستن تنگه هرمز در صورت تشديد اقدامات محدودکننده دولت آمريکا در برابر فروش نفت ايران است ،با حمايت نيروهاي موسوم به «واليتمدار» همراه شده و آن را به منزله تقدير رهبري از «مواضع مقتدرانه» رئيسجمهور به شمار آوردهاند .از نظر آنان دفاع از مواضع تقابلي حسن روحاني در برابر رويکرد تهاجمي ترامپ و عقبنشيني از سياست تعاملي اين ظرفيت را دارد تا براي شعار «همه با هم براي ايران» بسيج اجتماعي ايجاد کند. مستقل از اينکه تهديد به بستن تنگه هرمز چقدر امکانپذير است و آيا جنبه شعار دارد يا واقعًا نظام به دنبال عملي کردن آن است ،اما افزايش همگرايي بين دو جناح نظام در برابر فشارهاي خارجي اتفاقي مهم در عرصه سياسي ايران است .مسدود کردن يکي از مسيرهاي مهم ترانزيت انرژي دنيا و آبراههاي بينالمللي آنقدر از واقعيت به دور است که حتي برخي از نيروهاي نظامي نيز نسبت به فايدهمند بودن آن و هزينههاي زيادش واکنش نشان دادهاند. همانطور که حسين عاليي رئيس اسبق ستاد مشترک سپاه اعالم کرده است ،حکومت حداکثر ميتواند براي مدت کوتاهي تنگه هرمز را بسته نگاه دارد و دولت آمريکا همراه با متحدان منطقهاياش توان باز کردن آن را دارند .از سوي
ديگر اين موضعگيري اروپا را به آمريکا در خصوص مهار جمهوري اسالمي نزديک ميکند .همچنين دولتهاي چين و روسيه را نيز نگران ميسازد. اما آنچه براي نيروهاي حامل و حامي نهاد واليت فقيه اهميت دارد ،فراتر از اجرا کردن يا نکردن تهديد بستن تنگه هرمز ،همگرايي در درون جناحهاي نظام و قواي مملکتي در خصوص سياست خارجي دشمنمحور و ضد آمريکايي است .همانطور که خامنهاي در اين ديدار تصريح کرد که اميد بستن به مذاکره با آمريکا براي حل مشکالت کشور اشتباه است ،آنها سعي ميکنند از به بنبست رسيدن تالشهاي دولت اعتدال در تنشزدايي در سياست خارجي بهرهبرداري خود را بکنند .پيروزي ترامپ در انتخابات رياست جمهوري و تصميم او در خروج ناموجه از برجام فرصت را به بخش تندروي حکومت داد تا قطعه آخر پازل مهار مصالحه هستهاي را تکميل کنند و دوباره سياست خارجي جمهوري اسالمي در تماميتش به شرايط قبل از برجام برگردد. پيش از برجام خامنهاي با اعمال سياست دوگانه در پشت پرده ،چراغ سبز را به روحاني براي دستيابي به توافق اتمي با حفظ زير ساخت هستهاي داد ،اما در عرصه عمومي تصوير يک منتقد بدبين را از خود ترسيم کرد .برجام براي رهبري يک انتخاب موردي و موقت بود ،اما روحاني انتظار داشت که اين فرصت به يک الگو تبديل شود .اما فرادستي اقتدارگرايان و ضعف عملکرد روحاني در کنار تغيير مواضع سياسي دولت آمريکا باعث شد تا خواست خامنهاي در نهايت محقق شده و تنشزدايي با آمريکا و رويکرد حل اختالفات خارجي در چارچوب ديپلماسي به محاق برود. اکنون روحاني همان سخناني را در حوزه سياست خارجي به زبان ميآورد که ابراهيم رئيسي در انتخابات رياست جمهوري 96طرح ميکرد .رئيس دولتهاي يازدهم و دوازدهم اينک گفتماني را برگزيده که از آن رقيب اصولگرا
For Advertisement Call:
بود .حتي غلط نيست اگر گفته شود روحاني در زمان مجلس اول که جزو جمع عقالي آن مجلس بود ،نيز در اتخاذ مواضعي که ميتواند جهان را عليه حکومت بسيج کند ،ترديد داشت. اينک به نظر ميرسد در دورهاي که نظام در حال آزمودن راهکارهاي متفاوت براي عبور از فشارهاي سنگين دولت آمريکا است ،انسجام در درون نظام و پر کردن شکاف اهميت کليدي دارد و در وهله بعد راهاندازي پروپاگاندا در جهت همبستهسازي جامعه حول دفاع از ايران در دستور کار است. نظامي که اساسًا خود را متعهد به جهان اسالم ميداند حال که در مخصمه قرار گرفته ،ايران و مؤلفههاي ملي را برجسته ساخته و ميکوشد اختالف با دولت ترامپ را به ستيز آمريکا با ايران و ايراني جلوه دهد .وحدت ايرانيان براي بخش مسلط قدرت نيز تنها در مخالفت با ترامپ موضوعيت دارد و در حوزه رعايت حقوق شهروندي ،رفاه، کرامت انساني نه تنها نشاني از دعوت به وحدت و آشتي ملي نيست ،بلکه کماکان نهادهاي حاکميتي در خدمت تحميل ارزشها ،منافع و گفتمان نهاد واليت فقيه و آپارتايد سياسي بر جامعه هستند. چرخش روحاني نيز بار ديگر نشان داد که مسائل سياسي و گفتماني بين کارگزاران سياسي جمهوري اسالمي به خودي خود واجد ارزش نيست و تحتالشعاع دوري از قدرت و مناسبات متغير سياسي قرار ميگيرد.
در همين زمينه
روحاني :تنگههاي زيادي داريم؛ تنگه هرمز فقط يکي از آنهاست يک روز پس از تمجيد رهبر جمهوري اسالمي از سخنان تهديدآميز روحاني درباره بستن تنگه هرمز ،رئيس جمهوري ايران بار ديگر تهديد خود را شدت بخشيد و گفت، «تنگههاي زيادي داريم؛ تنگه هرمز فقط يکي از آنهاست». روحاني که در جمع روساي نمايندگيهاي ايران در خارج از کشور سخن ميگفت ،کار آمريکا را «توطئه عليه ايران و ملت بزرگ ايران» دانست. روحاني با اشاره به برجام به عنوان «تصميم يکپارچه
25 تمام ارکان نظام» اظهار داشت« ،توطئه آخر آمريکا تالش براي خسته کردن ملت ايران است .بدانيد؛ ملت ايران آقاست و هرگز نوکر کسي نخواهد شد .آمريکاييها بايد خوب بفهمند که صلح با ايران مادر صلحها و جنگ با ايران مادر جنگهاست». روحاني در ادامه با اشاره به تالش «ناموفق» آمريکا براي «متقاعد کردن اروپا به اصالح برجام» افزود« ،ترامپ زور زيادي زد اما مجبور شد تنهايي از برجام خارج شود. ايران در برابر نپختگي ترامپ ،هوشمندانه عمل کرد .آمريکا با همه دنيا عليه برجام تقابل ميکند .آمريکاي منزوي نبايد جان بگيرد». رئيس جمهوري ايران سپس با اشاره به قصد آمريکا براي رساندن صادرات نفت ايران «به صفر» بر تهديد خود بر بستن تنگه هرمز تأکيدي مجدد کرد و گفت« ،کسي که اندکي سياست بفهمد ،نميگويد جلوي صادرات نفت ايران را ميگيريم .تنگههاي زيادي داريم؛ تنگه هرمز فقط يکي از آنهاست». حسن روحاني ادامه داد« ،آقاي ترامپ! ما مرد شرف و ضامن امنيت آبراه منطقه در طول تاريخ هستيم؛ با دم شير بازي نکن ،پشيمانکننده است» .او افزود« ،قادر نيستيد ملت ايران را عليه امنيت و منافع ايران تحريک کنيد .به ملت ايران اعالم جنگ ميکنيد و دم از حمايت ميزنيد؟ در همه منطقه پهن شدهايد؛ معناي حرفهايتان را بفهميد». اياالت متحده افزون بر اعالم آغاز تحريمهاي يکجانبهاش عليه ايران در حوزه صنعت خودرو و تجارت فلزات گرانبها از روز 4آگست ،تهديد کرده است که مشتريان جهاني نفت ايران بايستي تا 4نوامبر آينده حجم واردات خود از اين کشور را به صفر برسانند ،وگرنه با تحريمهاي واشنگتن روبهرو خواهند شد. روحاني در سوئيس ،در پاسخ به اين قصد آمريکا، اياالت متحده را تهديد کرد و گفت« ،آنها معني اين حرف را نميفهمند ،چرا که اين اصال معني ندارد که نفت ايران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود .اگر شما توانستيد، اين کار را بکنيد تا نتيجهاش را ببينيد». اين سخنان روحاني با استقبال نيروهاي تندرو ايران مواجه شد .قاسم سليماني ،فرمانده نيروي قدس سپاه پاسداران ايران ،بالفاصله از تهديد روحاني به بستن تنگه هرمز قدرداني کرد و گفت« ،اين همان دکتر روحاني است که ما شناخت داشتيم و داريم و ميبايست باشد».
26
ميثم خدمتي ،ايسنا بعضي کارها دلخوشيهاي کوچکي است براي کساني که تهماندههاي اميدشان را بغل کردهاند و نميخواهند به اين راحتي از اصالح و تغيير و پيشرفت نااميد شوند .اما گويي دستهايي در کار است که هرجا مايهي اميدي ديد، ريشههايش را بخشکاند. دليل آن شايد ترس از برهم خوردن وضع موجود و وقوع وضعيتي ناشناخته باشد .شايد هم تعصب ،نداشتن درک درست از اوضاع و احوال مملکت و نسل جوانش ،و شايد يک غرض سياسي کوتاهمدت؛ اما هرچه باشد نتيجهاش در بلندمدت باورنکردني و دور از انتظار نخواهد بود. مروري بر ممنوعيت برخي کارهاي ساده ،نشان ميدهد که در ازاي از دست رفتن اعتماد و دلگرمي بخشي از جامعه، چيز دندانگيري نصيب ممنوعکنندگان نشده و اگر چنين ممنوعيتهايي وضع نميشد ،ضايعهي بزرگي براي کشور اتفاق نميافتاد. محمدمهدي تندگويان ،معاون ساماندهي امور جوانان وزارت ورزش و جوانان معتقد است تبعات منفي سلب آزاديهاي مشروع جوانان ،بيشتر از آسيبي است که ممکن است داشته باشد. يکي ديگر از همين محدوديتها که آقاي تندگويان به آن اشاره کرده فيلترشدن تلگرام است که مقامات دولتي از س جمهوري تا وزرا و ساير مسئوالن بارها مخالفتشان را رئي با آن اعالم کردهاند .اما در سطح افکار عمومي ،تفاوت اندکي بين دستگاه اجرايي و ساير ارکان نظام وجود دارد و حاصل اين مجادالت بين دستگاههاي حکومتي ،مقايسهي عاميانهي شرايط امروز ايران با کشوري مثل کرهي شمالي است و اين تنها دولت نيست که از اين مقايسه متضرر ميشود ،بلکه کليت نظام مسئول اين محدوديتها دانسته ميشود.
زنان به استاديوم بروند /نروند
يکي از دلخوشيهاي ممنوعه که مدتهاست به دلمشغولي و دغدغهي بخشي از زنان تبديل شده ،همين تماشاي فوتبال است؛ کاري که در کافه نميشود ،در سينما ميشود و در استاديوم هم نميشود! به نظر ميرسد پشت اين ممنوعيت هم منطق و قانون خاصي وجود ندارد .گرچه گفته ميشود جو نامناسب استاديومهاي فوتبال دليل اين تصميم است اما در سالنهاي واليبال و بسکتبال هم که جو «مناسب» است اجازهي حضور به زنان داده نميشود! حسن روحاني که همواره حامي حضور زنان در ورزشگاهها بوده چندي پيش هم در ديدار با ورزشکاران گفته بود« ،آيا اگر مردهاي ما در ورزشگاهها چيزي بگويند که زيبا نباشد ،بايد زنان تاوان آن را پرداخت کنند؟» حرفهاي آقاي روحاني و ساير دولتيها در حمايت از حق تماشاي مسابقات ورزشي براي بانوان ،براي خيليها جذاب است اما درواقع او و دولتش در حدود شش سال گذشته نتوانستند مقابل جريان مخالف قد علم کنند و اين مطالبه را عملي کنند.
آببازي ،دسيسهي ضدانقالب!
وقتي آببازي چند نفر در پارک آب و آتش تهران هم تهديد امنيتي تلقي ميشود ،يعني يک جاي کار ميلنگد. تابستان سال 1390بود که چند جوان با بطريهاي آب و تفنگ آبپاش در پارک جمع شدند و همديگر را خيس کردند؛ اما واکنش مقامات انتظامي و امنيتي به اين اتفاق ساده ،کمي پيچيده بود .سردار احمدي مقدم ،فرمانده وقت نيروي انتظامي دربارهي اين موضوع گفته بود« ،ما مخالف هنجارشکني و ايجاد بستر براي پيگيري اهداف ديگريم». چند نفر هم دستگير شدند و سردار رادان ،جانشين وقت فرمانده پليس دربارهي علت دستگيري آنها گفت، «پشت موضوع آببازي اهداف ديگري وجود دارد ...اين افراد به دنبال زشت نشان دادن جامعه هستند». اما اين موضعگيريها براي کسي تازگي ندارد و ديگر عادي شده که هر تجمعي ،اعم از اعتراضي يا تفريحي، دسيسهي ضدانقالب و جريانات خارجي خوانده شود. واقعيت هم اين است که الاقل در اين مورد هرگز مشخص يا دستکم اعالم نشد اين «دسيسه» از طرف چه کساني و با چه هدفي پايهريزي شده بود.
ربناي شجريان اشکال شرعي دارد!
دعاي ربنا که با آواي خوش استاد شجريان در تاريخ موسيقي و اذهان مردم ايران ماندگار شده ،چيزي نيست جز چند آيهي منتخب از سورههاي مختلف قرآن کريم .در خرداد سال 1396سيدرضا صالحي اميري ،وزير فرهنگ
26
وقت ،در نامهاي از رئيس صداوسيما خواست پخش ربنا در رسانهي ملي از سر گرفته شود .عليعسگري نامه را بيجواب گذاشت اما محمدجواد الريجاني که عضو شوراي نظارت بر صداوسيماست ،در پاسخ به درخواست وزير ،پخش ربنا را داراي اشکال شرعي دانست و نوشت« ،از آنجا که موضوع دفاع از ايشان يک مناقشهي سياسي شده است ،لذا در تالوت مذکور توجه به آيات تحتالشعاع قرار ميگيرد و اين امر خالف موازين شرعي تالوت است». آقاي الريجاني ضمنًا از وزير خواسته بود تقاضاي پخش قطعات ديگر استاد شجريان را مطرح کند .البد هر مخاطبي متوجه ميشود که اين حرفها چيزي جز فرافکني نيست چراکه همه ميدانيم استاد شجريان حق پخش همهي آثارش غير از ربنا و مناجات افشاري از رسانهي ملي را سلب کرده بود. مرتضي ميرباقري ،معاون سيما ،خرداد پارسال به خبرنگاران گفت« ،اگر از سوي ايشان احترام به انقالب، احترام به آزادي ،امنيت و حاکميت ابراز شود ،هيچ منعي براي پخش اين دعا وجود ندارد». معاون سيما از آقاي شجريان خواسته به انقالب و آزادي احترام بگذارد .البد آقاي ميرباقري هم سرودهاي انقالبي استاد شجريان را که اوايل انقالب موجب اتحاد و همبستگي عاطفي ايرانيان ميشد را شنيده و ميتواند اذعان کند که او به انقالب نه تنها احترام ميگذارد ،بلکه به آن خدمت بزرگي هم کرده است.
ولنتاين ،نماد فرهنگ منحط غرب
چهارشنبه 21بهمن سال 94اتحاديهي صنف بستني ،آبميوه و کافيشاپ تهران ،بخشنامهي ادارهي اماکن ناجا را با موضوع مقابله با نمادهاي روز ولنتاين، روي سايت خود منتشر کرد .در اين اطالعيه تأکيد شده بود« ،واحدهاي صنفي به هيچ عنوان حق تبليغ و عرضهي اجناس با نام و عالئم والنتاين را ندارند و هيچگونه تجمع دختران و پسران و اهداي نمادهايي چون عروسک و گل و شکالت و ...نبايد در واحد صنفي به وجود بيايد!» موضوع ،اين بار امنيتي نبود بلکهي دغدغههاي فرهنگي -اجتماعي موجب چنين تصميمي شده بود. سخنگوي ناجا در بهمن 96به رسانهها گفته بود، «پليس نگران خرس خريدن يا نخريدن مردم نيست ...موضوعات اجتماعي بايد در بسترهاي اجتماعي حل شوند و مسئوالن و انديشمندان اين حوزه به ميدان بيايند» .پليس با اين موضعگيري نشان داد مشکل از کجاست. اما سخنگوي ناجا از دادن پاسخي روشن دربارهي ممنوعيت قانوني ولنتاين طفره رفت و به ايسنا گفت پليس نسبت به هر کاري که «غيرقانوني» باشد هشدار ميدهد .اما آقاي منتظرالمهدي مشخص نکرد دادوستد هديه در اين روز بخصوص برخالف کدام قانون است؟
يادبود کوروش هخامنشي با تحريک خارجي
در سالهاي گذشته ،جسته و گريخته اخباري از ممنوعيت تجمع در محوطهي باستاني پاسارگاد و اطراف مقبرهي کوروش منتشر شده است .گرچه منابع رسمي چيزي در اينباره نميگويند اما آگهيهاي کاغذي و پيامکهاي هشدار از شمارههاي بينام مبني بر غيرقانوني بودن اين تجمع و برخورد با تجمعکنندگان، دستبهدست ميشود. اينکه چه چيزي باعث شده يک تجمع چندصدنفري براي يادبود کوروش در بيابانهاي اطراف شيراز معضلي امنيتي تلقي شود ،جاي بررسي عميق دارد اما اينکه اين تجمع در صورت برگزاري چه پيامدي براي امنيت کشور خواهد داشت ،پرسش بزرگي است که کسي تا کنون به آن پاسخ نداده است! به نظر ميرسد که تبعات منفي ممنوعيت در اين مورد خاص هم بيش از فوايد آن بوده و اين با يک جستوجوي ساده در اينترنت و تماشاي بازتابهاي منفي آن قابل مشاهده است.
استاندارد دوگانهي نمايش ساز در تلويزيون
سالهاي درازي است که نمايش سازها و آالت موسيقي در تلويزيون جمهوري اسالمي ممنوع است و
AUGUST 2018
دلخوشيهاي کوچک ممنوعه در ايران
I
PA
27
For Advertisement Call:
مبناي آن هم مشخص نيست. ظاهرًا بخشنامهاي رسمي از سوي صداوسيما وجود ندارد که نشان دادن ساز را منع کند و به نظر ميرسد عدم نمايش ساز در رسانهي ملي بيش از آنکه به بخشنامه يا دستوري مکتوب و رسمي مربوط باشد، به برداشتي از ديدگاههاي فقهي و البته فهم غيردقيق اظهارنظر مقام رهبري دربارهي «ترويج موسيقي» باز ميگردد. با اين حال دو نکته قابل توجه است؛ يکي اينکه رهبري ،دستوري مبني بر عدم نمايش ساز در صداوسيما يا رسانههاي ديگر نداده و ديگر اينکه اگر مسئوالن رسانهي ملي بنا دارند طبق دستور ايشان از ترويج موسيقي جلوگيري کنند ،مشخص نيست نشان دادن يا نشان ندادن ساز چه نقش و تأثيري در رواج يا جلوگيري از رواج موسيقي دارد. با همهي اينها دربارهي موسيقي و ساز همواره بين علماي شيعه هم اختالف بوده و هست؛ چه اينکه برخي از علما معتقدند اگر موسيقي حرام باشد نمايش ساز هم به عنوان آلت فعل حرام ،جايز نيست اما در صورتي که موسيقي به اصطالح «مجاز» باشد ،نمايش ساز هم بالمانع است.
موسيقي ،مطرببازي و توهين به حرم امام معصوم!
تقريبًا همه دربارهي محدوديت کنسرت موسيقي در شهر مشهد شنيدهاند .عامل اين اتفاق را هم بيشتر مردم ميشناسند :سيداحمد علمالهدي ،امام جمعهي اين شهر. او سالهاست از برگزاري هر نوع کنسرت در مشهد ممانعت ميکند و اسفندماه 93علت مخالفتش را اينگونه بيان کرد« ،کنسرت موسيقي ،مطرببازي است و چون تمام شهر مشهد حرم امام رضا (ع) است لذا برگزاري کنسرت در مشهد ،مطرببازي در حرم آن حضرت است». البته آقاي علمالهدي ميگويد با موسيقي به طور کل مشکلي ندارد و تنها با کنسرت که به عقيدهي او «بيبندوباري» است مشکل دارد .ممکن است تصور کنيد منظور او کنسرتهاي شاد خوانندگان پاپ است اما موسيقي سنتي و بزرگان آن هم اجازهي برگزاري کنسرت در مشهد را ندارند. علمالهدي در يکي ديگر از خطبههاي نماز جمعهي مشهد به طرفداران موسيقي توصيه کرده بود اگر کنسرت ميخواهند از اين شهر بروند! او گفته بود، «نبايد براي لغو يک کنسرت در مشهد الزم باشد با مسئوالن و مردم چانه بزنيم ...تو کنسرت ميخواهي؟ خب برو جاي ديگر زندگي کن». البته مقامات قضايي استان هم تا کنون از اين تصميم او حمايت کردهاند و دادستان مشهد گفته بود به علت اينکه «چهارچوبها» در اين استان مشخص نيست ،تا اطالع ثانوي کنسرتي برگزار نخواهد شد. اما معني اينکه چهارچوبها در مشهد مشخص نيست، هيچگاه بيان نشد و مشخص نيست آيا قوانين در اين شهر با ساير شهرهاي کشور تفاوت دارد؟ به دنبال همين اظهارنظرها برخي کاربران شبکههاي اجتماعي به مشهد لقب «ايالت خودمختار» دادند.
دوچرخهسواري و موتورسواري دختران ،ضد ارزشهاي انقالب!
از موارد ديگري که قانون ،منعي براي آن ندارد، اما در دورههاي مختلف ،برخي مقامات آن را «جرم» دانسته و محدود کردهاند ،دوچرخه و موتورسواري بانوان است .براي مثال معاون اجتماعي فرماندهي انتظامي اصفهان ،دوچرخهسواري بانوان را جرم تلقي کرده و گفته بود با آن «برخورد قانوني» ميکند. در طرح مردمي «سهشنبههاي پاک» هم که بنا بود روز بدون خودرو باشد و مردم با دوچرخه تردد کنند، در شهر مريوان نيروي انتظامي وارد عمل شد و جلوي دوچرخهسواري خانمها را گرفت. اين در حالي است که قانون در اين باره سکوت کرده و ادارهي حقوقي قوهي قضائيه در نظري که منتشر کرده ،صراحتًا گفته دوچرخهسواري دختران در خيابان قانونًا جرم تلقي نميشود. رهبر انقالب هم در پاسخ به استفتائي دربارهي
27
دوچرخهسواري ،تنها اعالم کردهاند که «خانمها بايد از هرکاري که موجب جلب توجه نامحرم ميشود ،اجتناب نمايند» .در واقع ايشان اين کار را رد نکردهاند و آن را مشروط به عدم جلب توجه نامحرم دانستهاند. اما دو سال پيش بود که موضوع بازداشت دو دختر دزفولي به جرم موتورسواري بحث داغي شد. اين «مجرمان» در خيابان تردد نکرده بودند و جرم آنها نداشتن گواهينامه هم نبود ،بلکه از نظر فرمانده پليس دزفول ،آنها «در اقدامي ناپسند و مخالف با ارزشها و هنجارهاي جامعه و انقالب ،اقدام به موتورسواري کردند!» درحالي که تکليف شرع و قانون با سواري زنان مشخص است اما گويا برخي نگاههاي سنتي همچنان با اين پديدهها مشکل دارند .در جايي که مقام رهبري دوچرخه سواري زنان را با رعايت شئونات اسالمي جايز دانستهاند ،زنان به دليل کوتاهي قانونگذار ،امکان دريافت گواهينامهي موتورسيکلت ندارند و به دليل فشارهاي اجتماعي ،گاهي جرات دوچرخهسواري را هم پيدا نميکنند. مواردي که گفته شد در کنار فهرست بلندباالي کتابها و فيلمهاي توقيفي يا پايين کشيده شده از پرده مثل کتاب «طريق بسمل شدن» اثر محمود دولتآبادي که بعد از 10سال ممنوعيت بيمبنا باالخره منتشر شد يا فيلم «رستاخيز» که موضوع آن قيام عاشورا و يکي از ارزشيترين سوژهها در ايران است ،خوانندگان غيرمجاز ،بازيگران طردشده، هنرمندان خانهنشين ،مطبوعات و نشريات توقيفشده، چهرههاي ممنوعالتصوير ،غيرمجاز دانستن تجمع و راهپيمايي براي مطالبات صنفي يا مدني ،فيلترشدن تلگرام ،فيسبوک ،توييتر ،ساوند کالود و ...اتفاقات مجزايي است که در مقاطع زماني مختلف به داليل مختلف رخ داده و حاال همگي در کنار يکديگر معناي ناخوشايندي مييابد؛ معنايي که بدون شک مطلوب نظام هم نيست. مطالعهي اين موارد و تجربهي تاريخي نشان ميدهد که مشخصهي مشترک اين ممنوعيتها اين است که اوالً مستند قانوني ندارند و در بهترين حالت، براساس تفسيري سختگيرانه از قانون هستند يا تحت عناويني نظير «اقدام عليه امنيت» يا «خدشهدار کردن عفت عمومي» گنجانده ميشوند و معموالً هم بر مبناي سليقه شخصي يا با هدف تقابلهاي سياسي به منظور تسويهحسابهاي جناحي اعمال ميشوند، ثانيًا مواردي هستند که خوشايند نسل جوان و اميدوار کشور هستند ،ثالثًا بازوي اجرايي اتفاقاتي نظير پايين کشيدن فيلمها از پرده سينماها يا برهم زدن سخنرانيها و کنسرتها معموالً گروههاي موسوم به «گروه فشار» هستند که مشخص نيست به کجا وابستهاند و مسئوليت اقداماتشان را هم هيچکس بر عهده نميگيرد و نهايتًا اينکه هيچ شخص يا نهادي به صورت واضح و صريح ،عهدهدار اعمال اين محدوديتها نميشود و مقامات مسئول در اين حوزهها نيز معموالً به کليگويي اکتفا ميکنند. محدوديت بدون مبنا در جامعهاي که بيشتر ِ اينهمه جمعيت آن را جوانان تحصيلکرده تشکيل ميدهد، حس خفقاني ايجاد ميکند که يک روزي مثل ديماه 96به بهانهاي سر باز ميکند؛ همچنان که حسن روحاني رئيسجمهوري ،در همان ايام در سخنان خود، داليل آن حوادث را فراتر از نارضايتيهاي اقتصادي دانست و گفت« :مردم مطالباتي دارند که بخشي از آن اقتصادي ،فرهنگي ،اجتماعي و امنيتي است و بايد همهي اين مطالبات مورد توجه قرار بگيرد». بستهشدن فضا و سلب آزاديهاي فردي و اجتماعي تبعات روشني ميتواند داشته باشد که کاهش مشارکت اجتماعي ـ سياسي ،افزايش ميل مهاجرت ،پشتکردن به برخي اصول ،بياعتمادي به دستگاههاي حکومتي و ...از جمله آنهاست و همهي اينها يعني کاهش سرمايههاي اجتماعي «نظام مقدس جمهوري اسالمي» .دقيقا همان چيزي که به هيچوجه مطلوب تصميمگيران و تصميمسازان کشور نيست.
28
28
AUGUST 2018
حسين مخملباف
خاطرخواه بخش 9 آنچه گذشت :شهر نو ،شهرکي در دل شهر تهران بود که خريد و فروش سکس در آنجا انجام ميشد. ستاره زن کم سال خوش اندام و خوش بر و روئي بود که در خانهاي از چندين خان ه اين شهرک به کار مشغول بود .اين زن تازه کار ،خواستار فراوان داشت و خانم رئيس از اين بابت خوشحال بود که وجود ستاره دکان او را پر رونق ساخته است .حکم بدبختي اشرف را در رحم مادر به دستش داده بودند! مادرش هنگام زايمان از اين جهان رخت بر بست و اشرف اسير زن باباي بي رحمي شد .اشرف را به مردي پنجاه ساله شوهر دادند که همسر و دو فرزند داشت اما زن به سببي خانه را رها کرده با دو فرزندش به روستاي ديگري رفته بود. اشرف با وجود اختالف سن زياد با شوي ،به خاطر نجات از دست مادر ناتني شکايتي نداشت اما گوئي گليم بخت او را سياه بافته بودند .شوهر که بنا بود از پشت بامي بر زمين افتاد و در دم جان سپرد! با مرگ شوهر، اشرف دگرباره بي پشت و پناه شد .او به ناچار بايد به سختيهاي زندگي در کنار مادر ناتني تن ميداد اما راه ديگري نيز وجود داشت :فرار از روستا و پناه آوردن به جاي ديگري که دست مادر ناتني به او نرسد .او براي اجراي نقشه خود به کسي نياز داشت و چه کسي بهتر از اکبر عاشق پيشه .اشرف با قول ازدواج در شهر ،اکبر را فريفت .او در روز موعود به بهانه حمام از خانه بيرون آمد و سپس چادر بر سر و ناشناس سوار بر اتوبوسي شد که اکبر ،کمک راننده آن بود .پس از رسيدن به شهر ،اکبر براي او اتاقي در مسافرخانهاي گرفت و خود به محل استراحت هميشگي رفت .قرار شد فردا به دفتر خانهاي بروند و ازدواج کنند .اشرف آن شب نقشه خود را در ذهن تکميل کرد و سحرگاه خود را به توقفگاه اتوبوسهاي تهران رساند و گام در دفتر يکي از مسافربريها گذاشت تا بليطي براي خود تهيه کند .سرانجام او و بقيه مسافرها را سوار کردند .خانمي ميان سال در کنارش جاي گرفت و هنوز ننشسته درد دل آغاز کرد .اتوبوس که از جا کنده شد اشرف نفس راحتي کشيد .وراجي همسفرش تمامي نداشت. اشرف را در همين جا بگذاريم و به سراغ اکبر برويم. او به جاي صبح زود ،ظهر از خواب برخاست و خود را با شتاب به مسافرخانه رساند .مرغ از قفس پريده و يکي بدو با مدير مسافرخانه که چرا زن بيرون رفته ،ادامه داشت .اکبر که نتوانسته بود در خيابانهاي اطراف مسافرخانه و حمام زنانه محل ،نشاني از اشرف به دست آورد ،با اين فکر که ممکن است زن از شهر خارج شده باشد خود را به خياباني که شرکتهاي مسافربري در آن جا مستقر بودند رسانيد و به جستوجو پرداخت.
ادامه داستان:
اکبر تصميم گرفت ابتدا از مسافرهاي همان روز که شهر را به مقصد تهران ترک کرده بودند سراغ بگيرد. با توجه به اينکه خودش از قوم و قبيله بني هندل بود ،دفتردارها با او همکاري ميکردند تا شايد گمشده خود را پيدا کند .در بين نام مسافرهائي که بدون همراه عازم تهران شده بودند ،نام اشرف ديده نميشد! جستجو در توقفگاه اتوبوسها به جايي نرسيد و اکبر دست از پا دراز تر به گاراژ خودشان بازگشت .ساعت پنج بعد از ظهر بود و جوان بيچاره نميدانست که تا يکي دو ساعت ديگر زن محبوبش که قرار بود با او همين امروز پيمان زناشوئي ببندد ،با فکرهاي دور و دراز در حال رسيدن به شهر تهران است. اکبر بار دگر به مسافرخانهاي که اشرف شب قبل را در آن به سر برده بود مراجعه کرد و از گمشدهي خود حال و سراغ گرفت که جواب مثل نوبتهاي قبل منفي بود .بيچاره به هر دست آويزي چنگ ميانداخت. از تمام خواربار فروشيهاي اطراف ،سراغ اشرف را گرفت .کسي خانمي با اين مشخصات ،با اين قد و قواره و با اين رنگ چادر در حالي که ساک سياهي را در دست داشته باشد ،نديده بود .اشرف آب شده بود و به زمين فرو رفته بود. اکبر که به مرز جنون رسيده بود ،در دل به اشرف فحشهاي رکيک ميداد و او را نامرد و بيوفا ،فريبکار و دغلباز ،بي معرفت و ناقص عقل ميخواند و گاه از توهينهاي خود عذرخواهي ميکرد و قربان صدقهي اشرف ميرفت و از عشق و عاشقي و از برنامههاي دور و دراز خود ميگفت و اينکه تصميم داشته براي خوشبختي زن محبوبش از هيچ کاري فرو گذار نکند ،محل سکونت را به ميل او انتخاب کند ،برايش لباس ،چادر و کفش نو بخرد .دو تا النگوي طال و ديگر خرت و پرتهائي بگيرد که زنها را خوشحال ميکند .آخ اشرف کجا رفتي که همهي نقشههاي مرا نقش بر آب کردي. اکبر با آنکه از صبح چيزي نخورده و هوا داشت تاريک ميشد ،بازهم مثل شب گذشته به فکر نوشيدن مشروب افتاد ،اما آن شب با شب قبل تفاوت کلي داشت .ديشب از خوشحالي و سرخوشي به چنگ آوردن اشرف جشن گرفته و نوشيده بود ،اما امشب بايد در عزاي گم کردنش مينوشيد .با خود فکر ميکرد عجب داروئي است اين عرق تلخ جگر سوز که هم در شادي مينوشند و هم در هنگام غمگين بودن و غم داشتن. اما افسوس که چه در اين حال و چه در آن حال ،اثر اين دارو موقتي و زود گذر است .دوامش چند ساعت بيش نيست و با يک خفتن و بيدار شدن ،آن نشئه به دنبال کار خود ميرود و دگر باره خماري ،منگي و سپس هشياري ناخواسته. آن شب بيش از هر زمان ديگر اکبر مايع تلخ و سوزان را در کام ريخت و همراه با نوشيدن در جفاي معشوق گريست .گاه با عشق گمشدهي خود راز و نياز ميکرد ،زيبائيش را ميستود و از عشق آتشين خود که سالها در دل پرورانيده و در زمان شوهر داشتن اشرف لب به سکوت بسته بود ،دم ميزد و گاه از بيوفائي او ميناليد و ضجه ميزد .سرانجام زماني که نميدانست چه وقتي بود ،مست و اليعقل به خواب فرو رفت و روز بعد با صداي اذان مناره مسجد نزديک گاراژ از خواب پريد. آن روز نيز به جستوجو در هر کجا که به فکرش ميرسيد پرداخت و نخستين مکان مسافرخانه بود. مسافرخانهچي دگر بار حال زار اکبر را ديد و بر وضع رقت بار او تاسف خورد .دوست داشت کنجکاوي کند که آن خانم چه نسبتي با اکبر داشته و چرا اين قدر از رفتن او پريشان احوال است ،اما اين اجازه را به خود نداد و شايد ميترسيد جوان بيچاره که به نظر ميرسيد تعادل فکري خود را از دست داده باشد ،ليچاري بارش کرده و سخن درشتي بر زبان جاري سازد .بنابراين سري به نشانهي تاسف تکان داد و گفت اميدوارم هرچه زودتر گمشدهات را پيدا کني .اگر در جائي کار ميکني و تلفن در دسترس داري شمارهاش را بده نامت را نيز به من بگو تا اگر خبري شد زنگ بزنم .اکبر با اشاره سر تشکر کرد و گفت راهم دور نيست باز هم خبر خواهم گرفت.
اين خبر گرفتنها از مسافرخانه روزهاي بعد نيز ادامه داشت .غير از مسافرخانه به بسياري مکانهاي ديگر که گمان ميکرد شايد اشرف را در آن جا بيابد سر زد اما با گذشت ده روز از غيب شدن اشرف ،اميد اکبر تبديل به نا اميدي شده بود. او باور کرد که اشرف يا به ميل خويش يا به زور به جائي رفته يا برده شده و گشتن بيش از اين به دنبال او سودي نخواهد داشت .اکبر به ناچار خود را به سرنوشت سپرد اما باور داشت که روزي و در جائي گمشدهي عزيز خود را باز خواهد يافت. به داخل اتوبوسي که اشرف را با خود به سوي سرنوشت نامعلومي ميبرد بازگرديم. تکانها و صداي ماشين او را به دوران کوتاهي از عمر خود کشانيد که مادر بزرگ او را در ننو ميگذاشت و با به حرکت درآوردن ننو ،در فراق دختر از دست رفتهاش ،الالئيهاي سوزناک ميخواند .آن زمان فارغ از گرفتاريهائي که بزرگترها با آن دست به گريبان بودند ،حرکت ننو و نوحهي آهنگين مادر بزرگ او را که هنوز معني کلمهها را درک نميکرد به خواب خوشي فرو ميبرد .او اينک نيز با وجود زيبائي خيره کننده و کمي سن ،گذشتهاي تلخ داشت و آيندهاي نامعلوم پيش رويش بود .با همهي اين حرفها ،مدتها بود چنين خواب خوشي را تجربه نکرده بود .فرار از جهنم ،لذت بخش و شادي آفرين بود گرچه نميدانست در گامهاي رو به جلو ،در جهنم ديگري سقوط خواهد کرد يا روزگار بر او که از کودکي جز زجر کشيدن نصيبي نداشت رحم آورده و اگر نه بهشت ،او را به مکاني امن و آرام رهنمون خواهد شد. با توقف اتوبوس از خواب پريد و فکر کرد به مقصد رسيدهاند اما چنين نبود .رانندهي اتوبوس براي خوردن ناهار جلو قهوه خانهي بزرگي توقف کرده بود .همسفر اشرف که گوئي انتظار بيدار شدن او را ميکشيد دوباره سخن گفتن آغاز کرد و گفت« ،ماشااهلل چه خوش خوابي .من که اص ً ال نميتونم توي ماشين بخوابم ،اما شما توي گاراژ سرت را گذاشتي و حاال بيدار شدي ».اشرف که نميخواست چهره به چهره زن بيفکند ،در حالي که از پنجره ماشين بيرون را نگاه ميکرد گفت« ،ببخشيد خيلي خسته بودم و خوابم برد ».زن گفت« ،آخه ميگن گپ زدن توي ماشين از طول راه کم ميکنه ،اما شما که يکسره خواب بودي و نشد چند کلمه باهات حرف بزنم .حاال هم بايد بريم براي ناهار و نماز». ادامه دارد.
I
PA
29
For Advertisement Call:
29
آکارديون و ماهي داستاني از درون خيال قسمت اول هيچگاه دستگيرم نشد چرا «موسيو والديو» معلم آکارديون هميشه عصرها درست همزمان با بانگ اذان مغرب که از گلدستههاي مسجد دانشگاه به هوا برميخاست ،يک دفعه سر و کلهاش با آن سر و وضع به غايت آراسته اروپايي و به خصوص کاله شاپويي که تا پايين پيشانياش را ميپوشاند ،در پشت در خانه ما ظاهر و بالفاصله هم به اتاق ناهارخوري راهنمايي شده تا کيف پر از نوشته و نتهاي خود را در کنار جعبه آکارديون قرار دهد و بي آنکه کاله از سر برگيرد شروع به سخنراني و توضيح درس آن روز را به شاگردش کرده و سپس با لحني تحکمآميز ضمن اشاره به کليدهاي سپيد و سياه، تاکيد مينمود که موسيقي جاي اشتباه نداشته لذا انگشت گذاريها بايد درست و به موقع انجام گيرد.. لهجهاي غريب و ناآشنا داشت ،اما فارسي را به رواني و خالي از اشتباه صحبت ميکرد و هيچگونه جاي اغماض و بخشش ،عذر و بهانه نيز به هنگام نواختن قايل نميشد و به محض برآمدن نوايي ناموزون ،گويي مصيبتي بزرگ روي داده است ،فرمان ايست صادر کرده و به دنبالش ،با سخنوريهاي تهديدآميز به اجراي صحيح و موزون موسيقي تاکيد ميورزيد .تا آنکه دوباره دستان خواهر نفسي تازه در ساز دميده و با اوجگيري موسيقي و اجراي صحيح ملوديها بانگ تشويق و آفرين آموزگار در فضاي اتاق ناهارخوري طنين ميافکند و من نوجواني در سالهاي مياني دبستان ،آن سوي ديواري حايل اولين درسهاي موسيقي را به طور جسته و گريخته در ذهن ثبت بي آنکه معنا و کاربردهاي دقيق واژههايي چون کليد سل و فا ،آرپژ و آکوردها ،دست راست و چپ ،بييز و بمول و گام ماژور و مينور را درست فهميده باشم. اما يک روز بيمقدمه با اشاره آمرانه مسيو به دنبال ريزهکاريهاي مادر و خواهر به اتاق ناهارخوري يا کالس آموزش آکارديون فرا خوانده شدم تا من هم به عنوان شاگرد جديد به فراگيري آن ساز مزاحم که مدتي کوتاه نيز از اقامتش در خانه ما نميگذشت بپردازم .به محض ورود دستهايي دو بند چرمي نگاه دارنده دستگاهي سنگين وزن مرکب از دگمههاي سپيد و سياه ،بلند و کوتاه و در سمت ديگر ،دگمههاي ريز سياهرنگي را که اين سو و آن سوي پردههايي تا شونده را گرفته بودند به گردنم آويخت بي آنکه بداند چه احساسي مملو از ترس و تشويش که مرا تا آستانه تسليم و فرار ميراند در من کاشته است.... و لحظاتي بعد با سخنراني معلم با آن لحن تهديدآميزش همچون تندري بر سر من وارد آمد که ديگر اجازه نميداد تمرکز و اشتياق کافي جهت برداشتن اولين گام در راه فراگيري موسيقي و سپس نواختن صحيح ساز را در خود بيابم ،لذا بي اراده محفظه دم و بازدم
ساز را کشيده و فشار دادم ،بدون آنکه با کليدها منطبق و هماهنگ گردانم .و اين کار نابخردانه چندين بار تکرار گشت تا سرانجام با فرياد سرزنش آميز آموزگار کهنهکار بي حوصله و سپس با فشار و نگاه داشتن دستهايم ،بانگي بلند برآورد« ،مگه نميفهمي که همه چيز بايد با هم هماهنگ انجام بشه .چشمهاتو به جاي زل زدن به من روي ساز و کليدهاش متمرکز کن .نه ،تو به درد اين کار نميخوري! خيلي چوالخي!!! واقعًا چوالخي (چالق)» و چنين بود که اين واژه پرمعنا چون پيکاني بر تن من نشست و براي هميشه در ذهن من ثبت گشت .ديگر چارهاي برايم نمانده بود تا با چشماني اشکبار و زير نگاه خشمگين و شرمزده خواهر راه گريز در پيش گرفته و از آن صحنه نامطبوع خارج گردم و ديگر هم در حيطه هيچ آکارديوني قدم نزنم. «والديو» انسان هوشمندي برآمده از صحنههاي جنگ و اشغال ،نازي و کمونيست با فرهنگ اروپايي پيشرفتهاي بود که از کشور چکسلواکي سالهاي 1940جان به در برده و به ايران آن روزگار پناهنده گشته بود و اگر کسي با داستان غمانگيز و مشقتبار زندگي او آشنايي مييافت ،همواره حسي از تحسين و انگيزهاي مهار نشدني جهت يادگيري در خود مييافت .او نمونه برجستهاي از انساني تسليم ناپذير را به نمايش ميگذاشت که سرانجام توانست به لحاظ معلومات موسيقي فوقالعاده و تسلط بر چندين ساز مختلف در فضاي کشوري ناآشنا با همه عقب ماندگيهاي اجتماعي و مملو از تعصبات مذهبي سرنوشت ديگري را براي خود و خانواده رقم زند. ساليان سپري گشت و سرانجام آن سوي ديوار به وقت اذان مغرب ،والديو هم توانست از خواهر نوازندهاي به غايت برجسته تربيت نمايد و من هم به رغم خاطرهاي نامطلوب از اين ماجرا بي نصيب نمانده و زير سقف آن خانه گوشهايم به نواي موسيقي اروپايي آشنا ميگرديد و واژه ديرپاي «چوالخ» به ويژه با آن تلفظ عجيبش که از زبان شخصيت بيبديلي چون والديو برآمده بود با گذشت زمان در فضاي ذهنيام آهسته آهسته معاني گوناگون که ديگر باري از استهزا و تحقير نداشتند مييافت .کلمهاي که براي من ترس در آن رنگ ميباخت و به جايش مقاومت و خيزشي سرفرازانه را بر روي صحنههاي درماندگي زندگي
نويد ميداد. نابهنگام يک روز پدر به مناسبت موفقيت در عبور از نيمه راه تحصيالت دبيرستاني ،هديهاي براي من با خود به خانه آورد .بسته بلند و نازکي در برابرم بر روي ميز نهاده شد ،ابتدا تصور نمودم که بار ديگر با ابزار موسيقي ناشناختهاي سر و کارم افتاده است و اينک فصل تازهاي از يادگيريها در دفتر ايام نوجوانيم ورق خواهد خورد ،اما پدر با لحن مهرباني گفت که درون بسته قالب ماهيگيري در سطح حرفهاي قرار دارد و به عالوه او وعده ديداري براي آخر هفته با مسيو والديو گذاشته است تا به اتفاق هم رهسپار رودخانه شور در جاده تهران به ساوه گرديم و اين فرصتي خواهد بود تا او به طور جدي فن يا هنر ماهيگيري را به من بياموزد. غافلگير شده بودم ،هرگز نميدانستم که اين مرد تبحري هم در امر ماهيگيري دارد و به دنبالش هيجاني غريب بر من مستولي ميگشت زيرا که پس از گذشت زماني طوالني، دوباره با اين آموزگار سختگير و بيحوصله موسيقي ،اين بار به بهانه ماهيگيري رو در رو خواهم گرديد و بي اختيار واژه «چوالخ» هم در ذهنم حضور يافت و چندين بار زمزمه کردم «چوالخ»« ،چوالخ» و با تکرار آن جريان نيرومندي را در روانم جاري ميساخت و به جاي واهمه و ترس حسي از مسرت و شعف نيز در وجودم شتاب ميگرفت .گفتم« ،عالي است پدر ،ماهيگيري در کنار چنين انساني شيرين سخن در رودخانهاي به نام شور!!!» بي صبرانه در انتظار رسيدن آخر هفتهاي عجيب خود را آماده ميکردم و سرانجام روز موعود فرارسيد و در سحرگاه جمعهاي پدر و من به دنبال کهنسال مردي مهاجر و پناهندهاي که حتي جغرافياي کشور ميزبانش را بهتر از هر شهروندي ميشناخت به راه افتاده و پس از ساعتي رانندگي در کنار انبوه نيزارهاي سايه اندازي که آبهاي شفاف رودخانهاي سخنگو را نگهباني ميکردند توقف کرديم. لحظهاي چند نپاييد تا دستهاي آن آشناي قديمي را که شاپويش هنوز تا پايين پيشانياش را ميپوشاند فشرده و گوش به فرمانش بايستم .اين بار موضوع صحبت به جاي کليد ،نتها ،پرده و ني پرده ،ميله بلند انعطاف پذيري بود با قرقرهاي متصل بدان که رشته نخ نايلوني از آن بيرون ميزد و با عبور از حلقههاي بر سر راه تا انتهاي راه رفته و سپس از
آخرين و کوچکترين حلقه خود را آزاد و با گذر از صخامت چوب پنبهاي به قالب سرتيزي در انتها گره خورده و همه چيز را آماده عمليات ميگرداند و در اين مرحله آموزگار دقيق و روشمند با اشارهاي آمرانه ،گويي که به مرحلهاي حساس و سرنوشت سازي رسيدهايم ،کرم خاکي را از درون قوطي فلزي سوراخ سوراخ شدهاي بيرون کشيده و ابراز داشت، «خوب نگاه کن ،هيچ کرمي را نميشود همين طوري سر قالب زد .او باهوشتر از ماست .با پيچ و تابهايي که به تنش ميده اجازه نخواهد داد که قالب را از تنش رد کني و در نتيجه بايد اول به تنش خاک بمالي تا خودش را جمع کند .نگاه کن .در ضمن ما به پيچ و تابهاي اين کرم براي تحريک ماهي احتياج داريم .نبايد بذاري بميره .حاال برو بندازش توي آب و چشمهايت به چون پنبه باشه .فهميدي؟» با پرتاب نخ قالب درون آب ديگر خيالم راحت شده بود و اص ً ال الزم نبود نگران موضوع هوا دادن و هوا گرفتن و همزمان کردن کليدها با انگشت گذاري صحيح براي مهار صداهاي موسيقايي باشم .اکنون اين ميله دراز بيصدا که در آن لحظه دوست داشتنيترين ابزار دنيا برايم بود و دريچهاي را به رويم ميگشود تا به نواهاي موسيقي ريزش و حرکت آب و الي الي وزش باد و به هم خوردن شاخه و نيهاي بلند ،چرخش پرندگان در اطرافم گوش فرا دهم و برايم هم عجيب مينمود که اين مرد يعني معلم ماهيگيريام ،بر روي صحنه اين رودخانه آرام بازيگر ديگري شده بود با رفتار نوينش در مقايسه با آنچه که من از درون اتاق ناهارخوري پر صدايي که آکارديوني از سقفش آويزان بود ،بر حافظه سپرده بودم فرقي اساسي داشت. آرامش غريبي حکمفرما بود .والديو درون نيزارها ناپديد و من چشمهايم بر روي چوب پنبهاي ناآرام و رقصاني بود که ابهام آب را به درونم خوانده و تکرار ميکرد« ،واژهها ساخته ذهن ناآرام و متزلزل انسانها در معيادگاه خاطرهها هستند. آنها نيز فراموش ميشوند و شايد با مفاهيمي ديگر ظاهر گردند .چشمانت را اکنون در اين لحظه براي مشاهده بازي چوب پنبه و ماهي باز نگهدار و گوشهايت را آماده شنيدن قطعهاي بر روي آکارديوني گم شده در خياالتت کن»...... ادامه دارد.
30
30
ﻋﻠﻤﯽ روﯾﺪاد ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژيو گوگل دوپلکس؛ مکالمه با هوش مصنوعي گوگل
گوگل دوپلکس يکي از جديدترين فعاليتهاي گوگل است که همچنان بسياري از بخشهاي آن محرمانه باقي مانده و مهندسان گوگل در حال کار روي اين سيستم هستند. با اين همه گوگل تعداد محدودي از خبرنگاران تکنولوژي را به مراسمي دعوت کرده و با آنها درباره اين سرويس جديد صحبت کرده است. در گوگل دوپلکس ماشين ميتواند با شما از پشت تلفن صحبت کند ،بدون آنکه متوجه باشيد در حال مکالمه با يک دستگاه هستيد .به همين خاطر بسياري از غيراخالقي بودن اين سيستم سخن گفتهاند .هوش مصنوعي در اين سيستم به قدري پيشرفت داشته است که توانسته بسياري از رفتارهاي انساني را در سخن گفتن شبيهسازي کند. منتقدان ميگويند اين سيستم فريب است؛ چرا که افرادي که با آن سخن ميگويند فکر ميکنند در حال مکالمه با يک انسان هستند نه يک ماشين! دوپلکس و خودروهاي خودران يکي از چندين سرويسي هستند که از پروژه هوش مصنوعي گوگل استفاده ميکنند. برخي منتقدان از اين ترس دارند که اين هوش مصنوعي در توسعه قابليتهاي نظامي به کار گرفته شود و در نهايت گوگل کمک کند ماشينهاي هوشمند قاتل توليد شوند. گوگل براي نشان دادن قابليت اين سيستم اين توانايي را به طور عملي به نمايش گذاشته است .در يک تماس تلفني دستيار گوگل براي گرفتن وقت به يک آرايشگاه زنگ ميزند. سيستم گوگل :براي گرفتن يک وقت ،تماس گرفتهام ممکن است تاريخ سوم مي را چک کنيد؟ فرد پشت تلفن :البته لطفا چند لحظه... سيستم گوگول :هوووم... فرد پشت خط تلفن :براي چه ساعتي ميخواهيد؟ سيستم گوگل :براي ساعت 12 فرد پشت خط تلفن :ساعت 10چطوره؟ سيستم گوگل :ساعت 10هم خوبه. يکي از نکات مهم در اين مکالمه اين است که دستگاه حتي سعي ميکند رفتارهاي انساني را تقليد کند و واقعي به نظر برسد ،مثال به زماني که دستگاه به فرد پشت خط تلفن ميگويد «هووم» دقت کنيد .اين نشان ميدهد که تا کجا گوگل سيستم هوش مصنوعي خود را توسعه داده است. گوگل دوپلکس طوري عمل ميکند که طبيعي به نظر برسد و افراد در حال مکالمه با آن گمان کنند در حال صحبت با يک انسان هستند نه يک ماشين. گوگل براي آنکه نشان دهد اين سيستم تا کجا پيش رفته است در يک رستوران تعدادي از خبرنگاران تکنولوژي را گرد هم آورد تا به آنها قابليت اين سيستم را نشان دهد. در اين برنامه خبرنگاري از يکي از مديران گوگل پرسيده چگونه ميخواهيد مشکل اخالقي را حل کنيد؟ شايد افراد دوست نداشته باشند با يک ماشين صحبت کنند .پاسخ اين مقام گوگل به اين پرسش اين بود« ،اين سيستم در ابتداي مکالمه خود را معرفي ميکند و ميگويد دستيار گوگل است». آنگونه که برخي از سايتهاي تکنولوژي مانند «تک کرانچ» گزارش دادهاند خبرنگاران سعي کردهاند که اين سيستم را با چالش روبرو کنند .در برخي موارد هوش مصنوعي تماس خود را با احترام پايان داده و در برخي موارد هم سيستم نتوانسته است جواب مناسبي بدهد .اين نشان ميدهد اين سيستم همچنان تا تجاري شدن راه بسياري
دارد .گوگل هم گفته اين سيستم همچنان در ابتداي راه خود است. در يکي از موارد وقتي يکي از خبرنگاران خواسته سيستم ،چند عدد پاياني يک شماره را تکرار کند ،سيستم کل يک شماره را تکرار کرده است .اين آزمايشها نشان ميدهد هوش مصنوعي همچنان بر خالف بسياري از تبليغات داراي ضعفهاي بسياري است. چند ماه پيش زماني که که گوگل در حال توسعه فناوري خودروهاي خودرانش بود ،با تصادف يکي از خودروهاي خودران گوگل ،دوباره اين پرسش مطرح شد که چه زماني اين خودروها ايمن خواهند شد و چرا دوباره يکي از آنها تصادف کرده است؟ برخي کارشناسان ميگويند شايد اگر خودرو گوگل تحت هدايت انسان بود ميتوانست واکنش بهتري انجام دهد ،اما هوش مصنوعي نتوانسته به درستي حادثه را تحليل کند و واکنش نشان دهد. خودروهاي خودران براي آنکه بتوانند در شرايط سخت سريعترين و بهترين تصميم را بگيرند نيازمند توسعه هوش مصنوعي در کنار توسعه پردازندههاي بسيار سريع هستند. اين مورد براي توسعه دوپلکس هم صادق است.
گوشيهاي تاشو و تحوالت پيش رو
هماکنون دو شرکت مايکروسافت و سمسانگ به دنبال ساخت گوشيهاي تاشو هستند .شرکت لنوو هم در گذشته از نمونههاي اوليه چنين دستگاهي رونمايي کرده بود .اما چنين تلفن هوشمندي چه خصوصيتهايي دارد و چه تأثيري در آينده بازار اينگونه دستگاهها خواهد داشت. چند سالي است که چندين شرکت معتبر جهان در حال ثبت پتنتهاي دستگاههاي تاشو هستند .هدف نيز تقريبًا مشترک است؛ ساخت دستگاههاي سبک که بتواند وظيفه سه دستگاه موبايل ،تبلت و نوتبوک را انجام دهد. گزارش شده که شرکت مايکروسافت در حال نزديک شدن به تکميل دستگاه اندرومدا است و برخي کارشناسان اين دستگاه را تحول در آينده بازار ميدانند. اين محصول که قرار است تا پايان سال جاري ميالدي معرفي شود ،داراي دو نمايشگر است که با يک لوالي خاص به هم متصل است .اين دو نمايشگر در زاويه صفر بسته است و در زاويه 90تا 120درجه تبديل به يک نوتبوک کوچک ميشود که يک صفحه تبديل به صفحه کليد و ديگري تبديل به صفحه نمايش ميشود .اين دستگاه در حالت 180درجه تبديل به تبلت ميشود و در زاويه 360 ميتوان مانند موبايل از آن استفاده کرد. البته سمسانگ هم طرحهاي مشابهي دارد و شرکت لنوو هم چند سال پيش يک طرح اوليه از چنين دستگاهي را معرفي کرده بود. لنوو حتي تصوير مفهومي از يک لپ تاپ تاشو را منتشر کرد که نشان ميدهد اين شرکت براي عرضه چنين محصوالتي در آينده نزديک برنامهريزي کرده است .اين شرکت همچنين از يک گوشي تاشو و يک تبلت تاشو با نام «فوليو» هم رونمايي کرده بود. شرکت «زي تي اي» چين هم در سال 2017يک تلفن همراه شبه تاشو را رونمايي کرده بود .اين محصول داراي دو نمايشگر بود و اين دو نمايشگر ،هنگام باز کردن گوشي کنار يکديگر جاي ميگرفتند.
AUGUST 2018 همه اين طرحهاي اوليه از شرکتهاي مختلف خبر از اين ميدهد که به زودي تحولي در اين بخش از بازار رخ خواهد داد .اما تأثير اين محصوالت جديد چه خواهد بود. در چند سال اخير پردازندههاي موبايل به طور قابل توجهي پيشرفت داشتهاند .اين پيشرفتها تا حدي بوده که برخي توليدکنندگان نوتبوک قصد دارند از پردازندههاي موبايل در محصوالت خود استفاده کنند .رم و حافظه داخلي اين دستگاهها بيش از گذشته به رايانههاي شخصي نزديک شدهاند .حتي ميتوان گفت حافظه داخلي و رم بسياري از گوشيهاي هوشمند امروزي از بسياري از رايانهها در 10سال قبل بيشتر و کارآمدتر است .اين پيشرفت سختافزاري ،بستر الزم براي جهش در اين محصوالت را آماده کرده است. از طرفي دوربين اين دستگاهها پيشرفت زيادي کرده است .تنها مشکلي که باقي مانده صفحه نمايشي است که اگر بخواهيم دستگاه را در جيب جا دهيم ،نميتواند بزرگتر از اندازههاي کنوني شود .چنين مشکلي با صفحههاي تاشو حل ميشود اما مشکل آنجاست که بايد طرحي داد که دستگاهها داراي عمر مفيد کافي و استحکام الزم باشند. دو صفحه کنار هم اجازه اجراي دو اپليکيشن در فضاي مناسب صفحه يا اجراي يک اپليکيشن در يک صفحه بزرگتر همانند تبلت را ميدهد. چند سالي است که شرکتهاي سازنده رايانه مانند لنوو از صفحه کليد مجازي در محصوالت خود استفاده ميکنند. دو صفحه تاشو اجازه ميدهد کاربر يک صفحه کليد مجازي و يک صفحه نمايشگر داشته باشد و با اين روش تايپ مطالب با سرعت و دقت بيشتري انجام ميشود. يکي از مزاياي چنين دستگاههايي اين است که در هنگامي که کاري با آنها نداريم ،بسته هستند و در صورت سقوط کمترين آسيب به صفحه نمايش وارد ميشود. با ورود اين دستگاهها به آرامي زمان مرگ تبلتها فرا ميرسد و با گسترش قلمهاي ديجيتالي اين دستگاهها ميتوانند جاي دفترچه ياداداشت را هم براي افراد مختلف بگيرند. افرادي که با رايانههاي شخصي خود کار سنگين انجام نميدهند ،هم شايد براي هميشه به اين سيستمهاي جديد کوچ کنند و احتماالً با ورود چنين دستگاههايي ،جهان در پنج سال آينده متفاوت با امروز ميشود ،همانطور که 10سال قبل با ورود آيفون و تغيير نگرش به موبايل جهان تغيير کرد.
آپديت جديد اسکايپ با بهبود تماسهاي تصويري و ويژگيهاي جديد
مايکروسافت پس از مدتها ،نسخهي جديد اسکايپ را با بهبودهاي فراوان در بخش تماس تصويري و ويژگيهاي جديد منتشر کرد. در نسخهي جديد اسکايپ ،مواردي چون افزايش کيفيت تماس ويديويي ،قابليت اشتراکگذاري صفحه و افزودن ويژگي منشن کردن افراد به چشم ميخورد. عالوه بر موارد ذکر شده ،ويژگيهاي ديگري نيز در نسخهي جديد Skypeديده ميشود که از جملهي آنها ميتوان به اضافه شدن گالري براي فايلهاي چندرسانهاي چتها و افزايش حجم فايلهاي ارسالي به 300مگابايت اشاره کرد .همچنين در بهروزرساني آتي اين نرمافزار شاهد اضافه شدن ويژگيهاي مهم ديگري چون قابليت ضبط تماسها و رمزنگاري پيامها ،تماس صوتي و فايلهاي ارسالي خواهيم بود. در حال حاضر اپليکيشن اسکايپ از 300ميليون کاربر فعال برخوردار است؛ اما ب ه نظر ميرسد اين آمار در آينده رشد چنداني نکند .وجود رقباي قدرتمندي چون فيستايم اپل و واتساپ ،عرصهي رقابت را براي مايکروسافت تنگ کرده است .اضافه شدن ويژگيهاي نوپا
و الهام از ديگر رقبا سبب شده است تا اسکايپ همچنان گزينهي مناسبي براي کسبوکارهاي مختلف و استفادهي روزانه بهشمار آيد. بهطور حتم ،مايکروسافت براي حضور در ميدان رقابت بايد تمامي ويژگيهاي قابل انتظار در عصر فعلي را در محصول خود بگنجاند .حال آنکه اين شرکت با افزودن ويژگيهايي چون پشتيباني از ويديو با کيفيت HDو تماس تصويري گروهي با ظرفيت 24نفر و قابليت پرکاربرد منشن که از توييتر الهام گرفته شده است ،حسن نيت خود را ثابت کرده است. عالوهبر اين ،مايکروسافت قصد دارد تا بهزودي قابليتهاي جديد ديگري چون دعوت با پروفايل براي پيوستن به چت ،اطالع از رسيدن پيامها به افراد و لينک براي گروهها را به اسکايپ اضافه کند؛ با اين حال ،ويژگي جديد و مورد انتظار اسکايپ ،قابليت رمزنگاري تماسهاي صوتي است که بهوسيلهي پروتکلهايي با استاندارد صنعتي ايمنسازي خواهند شد.
سرفيس ارزان قيمت
مايکروسافت ارزانترين تبلت سرفيس با نام «سرفيس گو» را معرفي کرده است .اين تبلت هيبريدي 10اينچي در رقابت با آيپد جديد اپل معرفي شده است. اين محصول ارزانترين و سبکترين محصول از سري محصوالت سرفيس است« .سرفيس گو» 31درصد سبکتر از سرفيس پرو محسوب ميشود و تنها نيم کيلوگرم وزن دارد .اين تبلت با دقت تصوير 1800در 1200پيکسل از قلم مخصوص مايکروسافت پشتيباني ميکند. در اين تبلت از پردازنده چهار هستهاي پنتيوم استفاده شده که سرعت پردازشي معادل 1.6گيگاهرتز دارد .اين پردازنده بسيار ضعيفتر از پردازنده موجود در «سرفيس پرو» است و حتي در مقابل پردازنده آيپد هم ضعيفتر به نظر ميرسد .مدل پايه از چهار گيگابايت رم و 64گيگابايت حافظه داخلي استفاده ميکند و در نمونه سفارشي اين ميزان به هشت گيگابايت رم و 256گيگابايت حافظه داخلي ارتقا پيدا کرده است .قيمت پايه اين محصول 400دالر است. شرکت مايکروسافت همچنين اعالم کرده که در ماه اکتبر بهروزرساني ويندوز 10را عرضه ميکند .البته کاربران ويندوز از بهروزرساني بهار ناراضي هستند و بسياري از سيستمها با اين بهروزرساني ،دچار مشکل شدهاند .بايد ديد اين شرکت در بهروزرساني جديد اين مشکالت را حل ميکند يا خير؟
«گو پرو» 30ميليون دوربين فروخت
شرکت «گو پرو» موفق شده است طي 9ماه ،بيش از 30ميليون دوربين «اکشن کم هيرو» بفروشد .در ميان دوربينهاي پر فروش اين شرکت« ،اکشن کم هيرو »5 بيشترين فروش را داشته است. البته در زمينه پهپاد اين شرکت در مقابل شرکت «دي جي آي» نتوانسته موفق عمل کند و پهپاد اين شرکت چندان با موفقيت در بازار روبهرو نبوده است.
I
PA
سرانجام ميزان فروش رايانه در جهان افزايش يافت
با ورد تبلت و گوشيهاي هوشمند هر ساله از ميزان فروش رايانههاي شخصي کاسته ميشد .اما در نهايت پس از شش سال ،فروش رايانه در سال گذشته افزايش نشان داده و ميزان فروش رايانههاي شخصي از سال 2012به اين سو ،براي اولين بار افزايش يافته است .اين رشد در سال گذشته ميالدي 2.7درصد گزارش شده است. پرفروشترين شرکتها هم به ترتيب «اچ پي»« ،لنوو»، «دل»« ،اپل» و «ايسر» بودهاند .علت اين رشد فروش ،رشد توسعه کسبها کارهاي مختلف در جهان بوده است .با اينکه در استفادههاي شخصي در بيشتر موارد تلفن همراه ميتواند راهگشا باشد اما براي فضاي کسب و کار ،حتي تبلتها هم اکثرًا ناکارآمد هستند و نياز به رايانههايي با قدرت پردازشي متوسط به باالست.
سريعترين چارج موبايل توسط هواوي
شرکت هواوي سعي دارد در محصوالتش از سريعترين چارج موبايل جهان استفاده کند .اين تکنولوژي جديد سبب ميشود گوشيهاي اين شرکت با ظرفيت باتري 3800 آمپري تنها در مدت 35دقيقه بهطور کامل چارج شوند. اين شرکت براي اين تکتولوژي جديد خود از يک آداپتور مخصوص استفاده ميکند. شرکت چيني هواوي در چند سال اخير توانسته سهم زيادي از بازار موبايل را به دست آورد و با معرفي سري «ميت» به نبرد محصوالت پرچمدار جهان برود .حاال دوربين گوشي «ميت »20بهترين دوربين موبايلي جهان است و اين شرکت سعي دارد با استفاده از تکنولوژيهاي جديد مانند پردازنده اختصاصي براي هوش مصنوعي و چارج سريع، مشتريان اپل و سمسانگ را به سمت خود بکشد.
کدام گوشيها بيشتر خراب ميشوند؟ يکي از پرسشهايي که مشتريان هنگام خريد گوشي تلفن همراه از خود ميپرسند اين است که کدام مدل از تلفنهاي همراه بيشترين ميزان خرابي را دارند .بر اساس آخرين ارزيابيها ،در ميان گوشيهاي اندرويدي ،سامسانگ
31
بيشترين ميزان خرابي را دارد .در ميان گوشيهاي اپل هم، آيفون شش بيشتر از ديگر دستگاهها خراب ميشود. موسسه «بالنکو» گزارشي را از وضعيت خرابي گوشيهاي تلفن همراه در سه ماهه چهارم سال 2017 منتشر کرده است که نشان ميدهد در ميان گوشيهاي اندرويدي ،گوشيهاي سمسانگ بيشتر از باقي دستگاهها خراب ميشوند .شرکت سمسانگ در سال گذشته سعي کرده بود با عرضه «نوت هشت» و «اس هشت» خاطره بد منفجر شدن گوشيهاي خود را از ذهن مشتريان پاک کند ،اما شايد درصد باالي خرابي گوشيهايش سبب شود مشتريان از اين شرکت به سمت برندهاي ديگر کشيده شوند. موسسه «بالنکو» که اين آمار را منتشر کرده ،حتي کوچکترين مشکل را هم در گوشيهاي مختلف به عنوان خرابي در نظر گرفته است؛ مث ً ال کند شدن يک موبايل از ديد اين شرکت خرابي است. در ميان برندها ،سمسانگ با داشتن 34درصد مشکل در گوشيهاي خود در رتبه اول است و شرکت شيائومي با 13درصد ،موتورال با 9درصد ،ال جي با هفت درصد و لنوو با شش درصد در مکانهاي بعدي قرار دارند. در ميان برندهاي اندرويدي ،شرکت «زد تي اي» با دو درصد« ،وان پالس» با سه درصد و «هواوي» با چهار درصد کمترين ميزان خرابي در محصوالت خود را دارند. يکي از بيشترين گزارشها درباره خرابيهاي متداول در گوشيهاي اندرويدي ،به کاهش سرعت پس از مدتي و خرابي دوربين و ميکروفن اشاره دارد. در ميان گوشيهاي شرکت اپل که از سيستم عامل آي او اس بهره ميبرند« ،آيفون شش» و «شش اس پالس» بيشترين آمار خرابي را دارند. «آيفون هفت پالس» با 9درصد« ،پنج اس» با شش درصد« ،آيفون اس اي» با شش درصد« ،آيفون هشت پالس» با دو درصد و «آيفون »5با دو درصد در مکانهاي بعدي قرار دارند .يکي از متداولترين خرابيها در گوشيهاي اپل خرابي واي فاي و بلوتوث گزارش شده است. در گوشيهاي اندرويدي به دليل اينکه شرکتهاي توليدکننده زيادند و گوشيهاي ارزان قيمت با سختافزار بسيار ضعيف توليد ميشوند ،نارضايتي از ضعيف شدن عملکرد وجود دارد .البته در ميان اين گوشيها هم محصوالت اصلي «هواوي» يا «وان پالس» داراي کمترين خرابي يا کاهش سرعت هستند ،چرا که در آن از سختافزار مناسبي استفاده شده است. در ميان گوشيهاي اندرويدي ،سمسانگ سختافزار مناسبي براي گوشيهاي اصلي خود استفاده ميکند ،ولي تيراژ بسيار باال ميتواند يکي از داليل افزايش اشتباه در توليد و احتمال خرابي باشد.
ترفندي جالب براي پنهان کردن تصاوير دانلود شده در واتساپ آيا تا به حال تصويري را در اپليکيشن واتساپ دريافت کردهايد که کمي بعد از اين اقدام خود پشيمان شده باشيد؟ در اين مطلب ميخواهيم چگونگي پنهان کردن اين تصاوير را مرور کنيم. واتساپ يکي از پيام رسانهاي عظيم و کاربردي در دنيا به حساب ميآيد که امکان ارسال پيام ،تصوير و مواردي اين چنيني را براي کاربران فراهم ميکند ،اما برخي مواقع ممکن است تصاوير دريافت شده با مشکالتي همراه بوده و مايل نباشيد تا آنها در گالري عکسهايتان باقي بماند. حاال ميتوانيد تصاوير بال استفاده دانلود شده از اپليکيشن واتساپ را پنهان کنيد. البته بد نيست بدانيد که از اين ويژگي نميتوانيد به صورت يک جا براي تمامي مخاطبين استفاده کنيد؛ لذا براي
For Advertisement Call:
تک تک چتها بايد اين روش را اعمال نماييد .همچنين اين ويژگي تنها براي تصاوير جديد کاربرد خواهد داشت و عکسهاي قديمي ،شامل اين قابليت نميشوند. مراحل زير را براي پنهان کردن تصاوير بدون استفاده طي کنيد :اپليکيشن واتساپ را باز کنيد؛ وارد مکالمه با فرد مورد نظر شويد؛ روي Media visibilityضربه بزنيد؛ حاال از پنجره جديد گزينه Noرا انتخاب کرده و رويOK ضربه بزنيد. در نهايت بد نيست بدانيد که اين ويژگي در حال حاضر روي نسخه آزمايشي پيام رسان واتساپ فعال شده و در آينده نزديک نيز به صورت عمومي براي تمامي کاربران عرضه ميشود.
چطور فانتهاي مختلف را روي آيفون و آيپد خود دانلود و نصب کنيم؟ اگر از فانتهاي تکراري و ساده در برنامههايiOS خسته شدهايد ،به شيوه زير ميتوانيد اقدام به دانلود و نصب فانتهاي مختلف بر روي آيفون و آيپد خود کنيد. فانتي که سيستم عامل شما از آن استفاده ميکند، قابليت تغيير ندارد اما ميتوان از فانتهاي ديگر بر روي برنامههاي غير سيستم ،مانند مايکروسافت آفيس« ،آي ورک» و «ادوبي سيسي» استفاده کرد. براي دانلود و نصب فانتهاي مختلف بر روي آيفون و آيپد ،ميتوانيد مراحل زير را دنبال کنيد .ابتدا برنامهiFont را نصب کنيد .پس از نصب اين برنامه ،فانت مورد نظر خود را دانلود کنيد .ميتوانيد دانلود در قسمت پايين iFontرا انتخاب کنيد تا دسترسي رايگان به فانتهاي گوگل داشته باشيد .اگر هيچ کدام از آنها مورد پسند شما نبود ،ميتوانيد به سايتهاي مختلف دانلود فانت سري بزنيد و هرکدام را
31
که خواستيد ،دانلود کنيد .بر روي Openدر iFontضربه بزنيد تا فانت خود را وارد آن کنيد يا مسيرMore > Copy to iFontsرا برگزينيد تا آن را از طريق منوي اشتراک وارد برنامه کنيد .اکنون iFontباز ميشود و از شما محتواي فايل دانلود شده را درخواست ميکند .فانتها در قسمت باال با فرمت OTFيا TTFظاهر ميشوند .اکنون بايدImport to iFontرا انتخاب کنيد .در قسمت پايين روي گزينه Filesلمس کنيد .در اين قسمت ميتوانيد تمام فانتهايي را که وارد برنامه کردهايد ،مشاهده کنيد .سپس Installرا انتخاب کنيد .پيش از تاييد نصب هشداري نمايان ميشود، مبني بر اينکه برنامه ميخواهد تنظيمات شما را باز کند تا Configuration Profileرا به شما نشان دهد .اين موضوع عادي است ،پس Allowرا انتخاب کنيد .در صفحه Installگزينه Install Profileرا انتخاب و پسورد خود را وارد کنيد .هشداري را مشاهده خواهيد کرد که عالمتي ندارد؛ ابتدا دوباره Installو سپس Doneرا برگزينيد .روند دانلود و نصب فانت تکميل شده و اکنون ميتوانيد همه جا از آن استفاده کنيد .ميتوانيد در برنامههاي مختلف ،ليست فانتها را چک کنيد تا بتوانيد از آنها بهرهمند شويد .اگر ليست را پيدا نکرديد ،ممکن است آن برنامه خاص فانت ديگري جز فانت خود برنامه را پشتيباني نکند .در نهايت ،براي آنکه بتوانيد يک فانت را حذف کنيد ،در قسمت < Settings ،General > Profilesهر فانتي را که خواستيد انتخاب کرده و سپس روي گزينه Remove Profileضربه بزنيد.
32
فرهنگ گفتگو
دکتر پرويز ايزدي -آتالنتا
در شماره گذشته تصوير شخصي انسان را در دنياي کنوني بيان کردم و اکنون در دنباله آن ،تصوير اجتماعي انسان امروز را ذکر ميکنم و اميدوارم که مورد قبول خوانندگان عزيز قرار بگيرد:
شخصيت اجتماعي انسان کنوني
« .....خالصه آنکه تلقي نمودن انسان بعنوان يک واحد جسماني صرف و بعنوان موجود زندهاي که هيچ فرقي با ساير موجودات ندارد ناچار موجب مرگ شخصيت اخالقي و روحاني او گرديده است و عوامل تربيتي مکاتب قديمي هم هيچگونه جاذبهاي براي او نداشته ،بلکه ديرگاهي است، عدم کفايت خود را براي تامين احتياجات معنوي نسلهاي کنوني عمال» نشان داده است. از جهت ديگر در هيات اجتماعي و رابطه بين ملتها ،روح تنازع بقا بر تعاون بقا غلبه دارد ،تعصب ملي ،نژادي و مذهبي باعث شده که هر گروه فقط خود را انسان برگزيده و شايسته استفاده از مواهب حيات بداند و اين طرز فکر تضاد ي بين مکاتب مختلف اجتماعي و اقتصادي را مستمرا» دايم تغذيه و تقويت ميکند ،در همين حال تکنولوژي پيشرفته عصر ما چهره جامعههاي انساني را در سراسر عالم شديدا» تغيير داده است .ملتها از حالت انزواي قرون گذشته بيرون آمدهاند ،کوهها ،درياها ديگر قادر نيستند جوامع بشري را از هم جدا سازند و نظامات قديمي عالم که بر اساس منافع ملي استوارند براي تنظيم روابط بين ملتها کافي نميباشند، لهذا مشاهده ميکنيم چگونه تضاد آشتيناپذير سيستمهاي اقتصادي روز بروز شديدتر ميشود. منابع مودوعه بر کره خاک که براي رفاه نوع انسان مقدر گرديده در راه نابودي و انهدام و کشتار مردم و ادامه جنون آميز مسابقه تسليحاتي صرف شده و به هدر ميرود ،آتش جنگهاي منطقهاي و ناحيهاي براي تامين اهدافي خاص و آزمايش قدرت تخريبي سالحهاي جديد هر روز در گوشهاي از عالم افروخته ميشود و اين شرايط ناگوار دنيايي را بوجود آورده است که در آن همه ملتها بيآنکه بتوانند چارهاي براي
32
AUGUST 2018
آيا انسان اشرف مخلوقات است ؟
مشاکل موجود بينديشند ،در برزخي از وحشت و اضطراب به انتظار جنگ جهاني ديگري بسر ميبرند و خوشبينترين متفکرين ،فرداي جهان ما را تاريک و خونين ميبينند ،در اينچنين مقطعي از تاريخ رساليت آيين بهايي عبارت است از: استقرار نظمي بديع و جهاني براي تنظيم روابط بين ملتها بر اساس اعتقاد صميم به وحدت نوع انسان. ايجاد يک سيستم اقتصاد جهاني با وجداني انساني براي استفاده از منابع انرژيهاي کره ارض به سود همه مردميکه بر اين کره کوچک زندگي ميکنند. ي براي پرورش ترويج يک سيستم تعليم و تربيت عموم ي به روح برابري و برادري و طرد و نفي تمامي فرزندان آدم تعصبات و نفرتها و کينهها در جهت تحقق وحدت عالم انساني. استفاده از ترقيات علمي و پيروزيهاي فني براي رفاه و آسايش انسانيتي که از مصيبت رقابتها و منازعات مختلف فارغ خواهد شد. آنچه که در صفحات بعد مالحظه ميکنيد تصوير روشنتري از وضع کنوني عالم و توضيح کاملتري از ساختمان جهان فردا ،در زير يک تمدن روحاني است که در فاصله سالهاي 1944ـ 1931ميالدي از قلم شوقي رباني سرپرست اين آيين صادر گرديده است )1( »..... آنچه از آموزههاي باال و مندرج در اين کتاب آمده است حکايت از اين واقعيت تلخ دارد ،که متاسفانه به علت وجود تعصبات مختلفي که در طول هزارهها به عمد در ميان ما رايج گرديده است ما قادر به تصميمگيري در مورد يگانگي نوع بشر نيستيم و اين مساله آنقدر آشکار است که اگر فردا بگويند که ديگر در دنيا جنگي نخواهد بود ،ما آموزش نديدهايم که در قبال نبود جنگ چگونه با يکديگر چه به
صورت فردي يا گروهي ارتباط برقرار نماييم!. گردانندگان دنياي کنوني ما به عمد به ايجاد تشنج و بحرانسازي ميپردازند تا خود بتوانند بر موج اين بحران بنشينند و قدرت خويش را تداوم بخشند !.يک نگاه به وضع اسفبار رابطه امريکا و ايران و يا رابطه آمريکا با روسيه و يا ساير ممالک دنيا شاهدي است بر اين روش خطرناک که هر انسان انساندوستي را به وحشت و توهم در باره آينده جامع بشري مياندازد که آيا عاقبت اين بحرانها به کجا خواهد انجاميد!. آيا بشريت ميرود تا خود و تمدنش را در آتش بحران بسوزاند يا بر عکس افرادي دلسوز و انساندوست پيدا خواهند شد که با توسل به عدم خشونت و ايجاد محبت عملي چه فردي و چه گروهي ،راه در رفت از بن بست بحران آفريني و ايجاد خشونت را بنمايانند و بشر درمانده را به وادي صلح و آرامش برسانند.
عوامل ايجاد کننده تعصب!
عوامل بسياري از گذشتههاي دور عامل ايجاد تعصب و مخصوصا» ريشهدار شدن آن شدهاند ،که از مهمترين آنها ميتوان جهالت ،تقليد و تقيه را نام برد! همانطور که قبال» نيز بيان کردهام در گذشته نهچندان دور ،تقريبا» حدود دو سوم از مردم دنيا بلکه بيشتر از نعمت سواد محروم بودند و بهمين دليل اکثريت قريب باتفاق جامع بشري ،براي دستيابي به اطالعات مجبور به پيروي از افرادي بودند که از اين نعمت بهره داشتند ،و متاسفانه اين افراد نيز که داشتن اطالعات را قدرتي الزوال براي خود يافته بودند ،در جهالت ماندن توده مردم را وجهه همت خويش قرار دادند و مردم را به مقلديني کور و گوش به فرمان تبديل ساختند و در اين راه هر کس را که سر از تقليد يا پيروي از آنان باز داشت و خواست که خود راه زندگاني خويش را پيدا کند ،بعنوان مرتد ،کافر، بيدين ،منافق و مفسد فياالرض به توده مردم معرفي کردند ،و توده ناآگاه نيز به امر همين صاحبان نفوذ نه تنها ثروت و دارايي اين افراد را تصاحب و به پيشگاه اين صاحبان قدرت تقديم کردند بلکه بر جان آنان و فرزندانشان نيز رحم نکردند و هنوز هم نميکنند ،تا هم در مقابل فرماندهان خود سرفراز باشند و هم اجر اخروي خود را در دنياي ديگر بدست آورند! اين بيرحمياز آنجا ناشي ميشد که علماي دين بدون استثناء در هر ديني که باشند ،خود را نماينده خدا ميدانند ،و ديني را که رهبري آن را بر عهده دارند به غلط حقيقت مطلق معرفي ميکنند ،پس بنابراين هر کس که آنان را پيروي کرد مؤمن يا در اصطالح خودي است و هر کس که مقلد آنان نبود ناخودي ،کافر ،ملحد ،بي دين و يا مفسد فياالرض شناخته ميشود ،که در اينصورت نه تنها مالش حالل بلکه گرفتن جانش نيز ثواب اخروي دارد.
از انسانيت بدور افتادهايم
« تعادل روحي همه ما و دوام جامع بشري در گرو رعايت اخالقيات در زندگاني روزانه ماست و تنها در سايه معنويات است که شخصيت ما محفوظ و جامعه انساني با نظم به سوي کمال پيش خواهد رفت»« .انشتين» به جرأت ميتوان گفت که بشر امروزي در عين حال که همه چيز در اختيار دارد ،انگار هيچ ندارد! . با وجودي که غنيترين نسلي است که کره زمين بخود ديده است ولي ميتوان گفت که عاجزترين ،سر درگمترين و
دنباله در صفحة 34
I
PA
33
33
For Advertisement Call:
سرگذشت ترانه «كاروان» و انگيزه آفرينش آن مرتضي حسيني دهکردي از زيباترين و دلانگيزترين آثار آهنگيني كه در يك صد سال اخير در عرصه موسيقي ايران درخشيده و دلها و جانهاي دوستداران موسيقي اصيل را تسخير كرده ،آهنگي است به نام «كاروان» در مايه دشتي از استاد «مرتضي محجوبي» ،همراه با كالم لطيف و جذاب و شورانگيز «رهي معيري» و تنظيم «جواد معروفي» كه با صداي جادوئي غالمحسين بنان در برنامههاي شماره 217ب و 220گلهاي رنگارنگ اجرا شد و به جاودانگي پيوست. برنامه موسيقي گلها كه به همت «داوود پيرنيا» در سال 1334خورشيدي در راديو تهران بنيان گرفت و در حدود 22 سال ادامه يافت ،تجليگاه هنر بسياري از نوابغ و اساتيد موسيقي و ترانهسرائي و آواز بود و از آن جمله مثلث هنري :مرتضي محجوبي ،رهي معيري و غالمحسين بنان بسياري از آثار جاودان خود مانند« :من از روز ازل»« ،دارم غم جانكاهي»« ،نواي ني»« ،من بيدل ساقي» و «كاروان» را در اين برنامه اجرا كردند. هر يك از اين تصنيفها سرگذشتي دارند و انگيزههاي گوناگون موجب خلق آنها شده است كه اطالع از اين انگيزهها موجب ميشود تا دوستداران موسيقي با ديد وسيعتري به آنها توجه كرده و با فهم و دركي عميقتر اين آثار را مورد ارزيابي قرار دهند. استاد مرتضي محجوبي خالق آهنگ «كاروان» از جانهاي شيفتهاي بود كه در پرتو نبوغ هنري ،به ساز پيانو هويتي ايراني بخشيد و با اين ساز اروپائي ،ظريفترين و لطيفترين احساسات و عواطف سودائي مردم ايران را بيان ميداشت. به باور «پرويز ياحقي» كه از اسطورههاي هنر معاصر ايران است ،آنچه ساز محجوبي را از ديگر هنرمندان متمايز ميكرد، اكسير شگفتآوري بود كه خالقيت نام داشت و هر بار كه استاد ساز مينواخت ،آن را با حال و هوائي تازه و عطر و رنگي متفاوت ارائه مينمود و تنوع دلپذيري كه در نواختههاي او بود هرگز تكرار نميشد. مرتضي از كودكي شيفته موسيقي بود و در نوازندگي پيانو ،استعدادي شگفتآور داشت .در ده سالگي ساز او كام ً ال شنيدني بود و در كنسرت «عارف قزويني» آوازهاي او را با ساز خود همراهي ميكرد .كساني كه به زندگي و روحيات عارف و سختگيري و مشگلپسندي وي آشنا بودند ،به خوبي ميدانستند كه پذيرفتن اين كودك خردسال به عنوان همنواز ،تا چه حد واجد اهميت است. مرتضي در 12سالگي سرآمد نوازندگان پيانو در آن زمان به شمار ميآمد و به همراه اساتيد نامداري چون درويشخان، طاهرزاده و حسين اسماعيلزاده كنسرت ميداد و با آوازخوانهاي مشهوري چون قمرالملوك وزيري ،ملوك ضرابي ،تاج اصفهاني ،اديب خوانساري و غالمحسين بنان همراهي و همكاري داشت. به درستي او پديدهاي يگانه در موسيقي معاصر ايران محسوب ميشد و سبك دلآويزي را در پيانو بنياد نهاد .دريغا كه با مرگ استاد ،شيوه هنرمندانه او در دست تطاولگر زمان به محاق فراموشي رفت و جز بانو فخري ملكپور و دو سه تن ديگر، شاگرد شناخته شدهاي از وي باقي نماند .به خصوص كه اين چند نفر نيز رسمًا وارد فعاليتهاي حرفهاي موسيقي نشدند و به طور جدي و مستمر به اين هنر نپرداختند. استاد محجوبي عالوه بر نوازندگي پيانو ،از برجستهترين آهنگسازان به شمار ميآمد و آثار باقيمانده از وي عمومًا به ماندگاري رسيده است .او خالق 150اثر آهنگين مانند پيش درآمد ،چهارمضراب ،تصنيف و رنگ است كه همه آنها از نظر ملودي و تكنيكهاي آهنگسازي از لطافت و تناسب بسيار برخوردارند .از آن جمله 22آهنگ با كالم (تصنيف) دارد كه اغلب با صداي جادوئي بنان اجرا شده و از آثار واالي موسيقي ايران محسوب ميشوند. آهنگ «كاروان» در گام دشتي از آثار مشهور و موفق محجوبي است و استاد آن را به ياد برادر هنرمند و از دست رفته خود ،رضا محجوبي مشهور به «رضا ديوانه» سرود كه با شعر لطيفي از رهي معيري وسيله بنان در برنامه گلها اجرا شد و به علت ويژگيهاي ممتازي كه داشت ،به ماندگاري رسيد و بعد از گذشت چند دهه ،هنوز لطافت و تازگي و تأثير خود را حفظ كرده است. رضا محجوبي از ويلونيستهاي مشهور و چيرهدست بود .او با شوريدگي غيرقابل تصوري نوازندگي ميكرد و در ساختن چهار مضرابهاي لطيف و تأثيرگذار ،مهارتهاي ويژه داشت .متاسفانه وي در جواني به جنون گرفتار آمد و موسيقي ايران يكي از خوش ذوقترين هنرمندان را از دست داد .از وي چند چهارمضراب فوقالعاده زيبايي باقي مانده كه از جمله آنها چهارمضراب دشتي او در ابتداي برنامه گلهاي شماره 217ب اجرا شد و از بهترين آثار موسيقي معاصر محسوب ميشود. شعر بسيار دلنشين و خاطرهانگيزي كه بر روي آهنگ محجوبي سروده شد ،اثري است از «رهي معيري» شاعر و اديب و ترانهسراي نامدار معاصر كه در سرودن ترانه استاد مسلم بود و از پيشكسوتان اين هنر به شمار ميآمد .شعر «كاروان» اوج هنر شاعرانه رهي است و عامل مهمي كه كالم وي را در اين حد از لطافت و شورانگيزي رسانده است ،عشق سوزاني است كه رهي در جواني تجربه كرد. رهي در جواني ،شيفته و شيداي زن خوبروئي شد كه در زيبائي و تناسب اندام و دلبري و جذابيت يگانه روزگار به شمار ميآمد .وي مريم فيروز دختر فرمانفرما از شاهزادگان قاجار و سياستمدار و رجل نامدار اواخر دوره قاجار بود كه عالوه بر جمال زيبا ،از نظر روحي و اخالقي و عاطفي ويژگيهاي ممتازي داشت و به راحتي ميتوان او را از نوادر دانست. همين عشق سوزان بود كه به اشعار و ترانههاي رهي ،لطافت و زيبائي و جذابيت ميبخشيد و رهي به عنوان يكي از بهترين شعرا و ترانهسرايان ايران به شهرت رسيد. به نوشته دكتر قاسم غني اديب و نويسنده نامدار و سياستمدار برجسته دوران پهلوي و پزشک خانواده فرمانفرما، مريم در آن وقت (در سال )1322دختري 29ساله ،زيبا ،فتان ،دلفريب و انصاف آنكه در حسن و دلبري آيتي بود .عالوه بر طراوت جواني و خوش صورتي و موزونيت اندام ،بسيار جذاب و دلفريب و باهوش و زرنگ و مطلع و پرجان بود .سواد مدرسهاي خوب داشت ،فرانسه خوب ميدانست و اطالعات عمومي وسيعي داشت .از هر دري حرف ميزد ،ميپرسيد، ميفهميد و يكي از زيباترين خانمهاي تهران به شمار ميرفت. مريم در سال 1293خورشيدي متولد شد و هنگامي كه سن چنداني نداشت با سرتيپ اسفندياري پسر حاج محتشم السلطنه از رجال نامدار دوران پهلوي اول ازدواج كرد كه بعدها از وي طالق گرفت .شبي در يك مجلس مهماني مريم با جواني سيساله ،خوش اندام ،جذاب ،شاعر ،عاشقپيشه ،تصنيفساز ،غزلسرا ،موسيقيدان با دو دانگ صداي گرم و پرشور ل بستند. به نام «رهي معيري» آشنا گشت كه به زودي به عشقي سوزان و فراموش نشدني منتهي گشت و آن دو به هم د رهي تحت تأثير اين عشق سوزنده ،همه اعتيادات خود ،حتي كشيدن سيگار را ترك كرد و به واقع از روي دل شيفته و شيدا و دلباخته مريم شد و به مذهب و سنت عشق با هم زندگي مشتركي را آغاز كردند. بسياري از شورانگيزترين و دلپسندترين اشعار عاشقانه «رهي» بازتاب روزهاي شيرين و ساعات دلپذيري است كه او با معشوق ابدي خود به سر برده است .از جمله اين اشعار قطعهاي است به نام «مريم» كه از نظر شكل و مضمون و مفهوم و بيان و به كارگيري كلمات زيبا و تعابير افسونگر و تشبيهات ممتاز ،يادآور آثار جاودانه نظامي گنجوي است.
عروس چمن مريم تابناک گروه برده از نوعروسان خاک به رخ نور مضح و به تن سيم ناب به پاکي چو اشک و به صافي چو آب به روشن دلي قطره شبنم است به پاکيزگي دامن مريم است چنان نازک اندام و سيمينه تن که سيمين تن نازک اندام من سخنها کند با من از روي دوست
وزو بشنوم هر نفس بوي دوست دواند مرا ريشه در قلب ريش دهم آبش از قطره اشک خويش قضا چون زند جام عمرم به سنگ به داغم شود ديدهها الله رنگ چو در خاک تيره شود منزلم بود داغ آن سيم تن بر دلم بهاران چو گل بر چمن در زند گل مريم از خاک من سر زند (ادامه دارد)
34 ادامه از صفحة 32
34
مأيوسترين نسلي است که نمونه آن در تاريخ بشريت وجود ندارد! . نسلي است که پيشرفتهترين وسايل علميو صنعتي بيسابقهاي را در اختيار دارد ولي به دوام و برقراري حتي فرداي خود و تمدنش اميدوار نيست! علت آن است که :نسل ما آن آرامش خيالي را که آباء و اجدادمان در اثر ايمان به معنويات و اخالقيات داشتند به مرور زمان از دست دادهايم ،و چيز ديگري جانشين آن نساختهايم و با اين عمل ،در غياب اخالقيات ،تمدني را بوجود آوردهايم که بجاي راحتي جسم و آرامش روانمان، قاتل تن و سوهان روانمان شدهاست .بجاي آنکه تمدن و ماديات در خدمتمان در آيند ،ما خود اسير و برده ماديات و تمدن شدهايم ،و با اين روش از انسانيت بدور افتادهايم. زماني که 200000نفر از ساکنين يک شهر با فروريختن بمبي ،با يک چشم برهم زدن جان خود را از دست ميدهند و از شهر و ساکنين آن جز تل خاکي مسموم کننده چيزي باقي نميماند و اين عمل زشت مورد تشويق و مايه افتخار نيز قرار ميگيرد ! بايد بگويم که از انسانيت بدور ماندهايم)2( . زماني که نه در سياهي شب ،بلکه در روز روشن جمعيت شهري به تمامي قتلعام ميشوند، و قاتل و يا قاتلين همانند قهرمانان مورد استقبال قرار ميگيرند ! بايد بگويم که از انسانيت بدور ماندهايم)3( . زماني که مادري حامله! هدايت جت جنگندهاي را بر عهده ميگيرد تا در بمباران شهري که در آن هزاران کودک بيگناه و مادران حامله زندگي ميکنند شرکت کند و به اين عمل افتخار ميکند و ميکنند! بايد فرياد برآورم که از انسانيت بدور ماندهايم)4( . زماني که کودکي خردسال با بستن مواد منفجره بخود ،نه تنها جمعي بيگناه بلکه خود را نيز به خاک و خون ميکشد و اولياء و بزرگان سياست و اخالق بهشت موعود را در انتظار او ميدانند! الزم است بگويم که از انسانيت بدور ماندهايم)5( . زماني که در قلب تمدن ساختمانهاي عمومي که محل سکونت و رفت و آمد افراد بيگناه است دود ميشوند و به آسمان ميروند و اين عمل به نام دين ،نژاد و يا سياست موجه جلوه داده ميشود ! ناگزيرم که بگويم از انسانيت بدور ماندهايم)6( . زماني که دو فرزند به خاطر تصاحب مال و اموال ،والدين خود را ميکشند و دادگاه نميتواند و يا نميخواهد در اين مورد حکم قطعي صادر کند! از انسانيت بدور ماندهايم)7( . زماني که مادري دو فرزند دلبندش را زنده زنده در دريا غرق ميکند تا با مردي که دلخواه دل هوسبازش است زندگي کند! بايد گفت که از انسانيت بدور ماندهايم)8( . زماني که دين و آيين که براي ارتباط صلح و محبت بين افراد بوجود ميآيد بخاطر حفظ قدرت رهبران دين به رواج آدمکشي ميپردازد و در اين انحراف از دين آنقدر پيش ميرود که حتا به قتل همدينان خود ميپردازد ،الزم است قبول کنيم که از انسانيت بدور افتادهايم)9( . زماني که در انتخاب رهبران خود فقط به ماديات توجه داريم و اخالقيات را آنچنان به فراموشي ميسپاريم که براي تامين ماديات ،کودکان خردسال را از پدر و مادرشان جدا ميکنيم و بناحق ميخواهيم که اين عمل زشت را با موازين ديني توجيه نماييم بايد بگويم که از انسانيت به دور افتادهايم)10( . زماني که براي ديدن اخبار به صفحه تلويزيون نگاه ميکنيم و در آن جز قتل ،دزدي ،تجاوز به جان ،ناموس و اموال مردم چيزي نميبينيم! بايد گفت که از انسانيت بدور ماندهايم. حال بايد گفت که آيا زمان آن فرا نرسيده است که از خود سوال کنيم: آيا اين همان جهاني است که شعرا ،عرفا و قدماي ما آرزوي زندگي کردن در آنرا داشتهاند؟ و آيا زمان آن فرا نرسيده است که به نيروي ايمان و تکيه بر افکار ،گفتار و کردار نيک ،انسانيت را به انسان برگردانيم؟ جواب و تصميم با وجدان آزاد انساني ماست. تا شماره آينده ،براي همه شما خوانندگان عزيز آرزوي آسايش مادي و آرامش روحي دارم و دل همه شما را براي هميشه شاد و لبانتان را خندان ميخواهم. ****** ( )1همانطورکه در شماره گذشته ذکر کردم اين قسمت برگرفته شده از مقدمه کتاب 23 صفحهاي حال و آينده جهان به قلم شوقي رباني است. ( )2اشاره به فرو ريختن بمب اتم در شهر هيروشيما است. ( )3اشاره به قتلعام در حلبچه است که توسط صدام حسين صورت گرفت. ( )4نقل از کتاب نسخه زندگي به قلم روحيه رباني. ( )5اشاره به آنچه در ايران و خاورميانه ميگذرد. ( )6اشاره به واقعه 11سپتامبر و فرو ريختن برجهاي تجاري آمريکا و نظاير آن است. ( )7اين واقعه در آمريکا رخ داده است. ( )8اشاره به مادري است که در آمريکا ،دو فرزندش را در اتومبيلي در دريا غرق کرد. ( )9اشاره به آنچه که در ايران ميگذرد. ( )10اشاره به انتخابات آمريکا و عواقب آن است.
AUGUST 2018
جدول کالسيک افقي: _ 1حاال _ انعام. _ 2عجله و تندي _ يکي از سيزده شهرستان استان تهران که مرکزش هشتگرد است. _ 3وسيلهها _ برچسب _ دسته و گروه. _ 4بلي _ فقير و بدبخت _ فلز سرچشمه _ زهره و جرأت. _ 5توقف ناگهاني قلب _ علف خشک _ آموزشگاه عالي _ مخفف بدتر. _ 6دماي باالي بدن _ بزرگتر _ نرمش ،آمادگي براي کنار آمدن و سازگار شدن با ديگران _ پنبه دانه. _ 7نمايش با ساز و آواز _ همسر زن _ مشابه. _ 8ياريدهنده _ ماشين کشاورزي _ کلمه افسوس، حيف. _ 9باقي و جاويد _ ضمير عربي _ قصر و کوشک _ قصهگو. _ 10هميشه و همواره _ آزردهساختن _ با اهميت. _ 11هر زمين سبز و خرم _ ناگهان _ شکوه و جالل. _ 12آب در لغت محلي _ اجرت _ نغمه و آهنگ _ مايه روشنايي. _ 13جامي که در مسابقات ورزشي داده ميشود _ برآمدگي چيزي _ فيلگوش _ کلمه عربي به معني اگر نه. _ 14ذخيره و پسانداز _ پراکندگي _ آغازها ،ريشهها _ خوراکي طيور. _ 15سزاوار و شايسته _ غوطهخوردن در آب _ اتاق درس. _ 16چگونگي تقسيم دستهها و مجموعهها و شيوه قرار گرفتن آنها _ پدر. _ 17آسايش و رفاه _ خرج است و ضد درآمد.
حل جدول ماه گذشته
عمودي: _ 1مهري که روي کاغذ ميزنند _ نوکر. _ 2خرگوش _ دختر خانم فرنگي. _ 3پرتاب گلوله _ کيشها و آيينها _ مرکز چک. _ 4پدر آذري _ رهبر کاتوليکها _ فرشته _ باهوش. _ 5نويسنده _ قطعهاي از يک زمين کشاورزي _ نقاب _ گروه مردم. _ 6تکبر _ در يک نوبت و بدون نياز به تجديد و تکرار _ اصالح عکس و فيلم _ نفس چاق. _ 7ميوه هزار دانه _ ماه نهم شمسي _ تراس. _ 8خستگيناپذير _ نظم و ترتيب يافته _ دختر عرب. _ 9کلمه پرسشي _ هنر فرنگي _ کوشش و سعي _ راه و روش. – 10ميان تهي _ جستوجو و تفحص _ ساختمانها. _ 11انجمن ،گردآمدن _ عضوي در پا _ کلمه امري از آراستن. _ 12خرس _ قدرت و نفوذ _ پروردگار _ او. _ 13از ادات شرط _ يکي از حاالت مواد _ خبر _ طبقه اول اعداد. _ 14گلهکننده _ از استانهاي ايران _ مزاح و شوخي _ پرستار بچه. _ 15متضاد حضور _ پشيماني _ دوستي. _ 16از آثار شيخ شهابالدين سهروردي _ زغال. _ 17سرکردهتر و برومندتر _ چوپان.
جدول اعداد 2رقمي: – 63 – 61 – 59 – 56 - 40 -39 – 32 - 28 - 25 - 12 .98 – 96 – 89 – 85 – 83 – 81 – 76 – 75 – 74 – 69
3رقمي: .849 – 793 – 758 – 618 – 398 – 389 – 217 – 178
4رقمي: – 5917 – 5206 – 5068 – 4093 – 3167 – 1684 .9156 – 7086
5رقمي: 30862 – 29163 – 15328 – 13462 – 12689 – 35486 – 34279 – 34195 – 32691 – 31874 – 49732 – 47639 – 43257 – 39657 – 37159 – 61705 – 56947 – 56827 – 52614 – 50734 – 78136 – 71462 – 68907 – 64289 – 62453 – 85741 – 84257 – 80921 – 79685 – 79064 – – 96854 – 94368 – 87256 – 86237 – 85931 .98325
7رقمي: – 4823169 – 4710329 – 2756810 – 2196483 5392 – 5092174
I
PA
رونالدو به يوونتوس پيوست
باشگاه رئال مادريد با انتقال کريستيانو رونالدو ،ستاره پرتغالي خو د به يوونتوس ايتاليا موافقت کرد. با توافق دو باشگاه دوران حضور 10ساله رونالدو در ورزشگاه سانتياگو برنابئو به پايان رسيد .تيم يوونتوس 112ميليون يورو براي رونالدو پرداخته است .اين بازيکن 33ساله در دوران حضور خود در مادريد 4بار قهرمان ليگ قهرمانان اروپا شد. انتقال رونالدو ،رکورد نقل و انتقاالت تاريخ باشگاه يوونتوس را شکست .گرانترن بازيکن يوونتوس تا قبل از حضور رونالدو ،گونزالو ايگواين بود که با 75ميليون و 300 هزار پوند از ناپولي راهي يووه شد. رونالدو در سال 2009با مبلغ 80ميليون پوند از منچستر يونايتد به رئال مادريد رفت .او در اين مدت با 451 گل زده ،تبديل به بهترين گلزن تاريخ باشگاه شد و پنج بار توپ طالي فوتبال اروپا را تصاحب کرد. رونالدو همچنن به رئال مادريد کمک کرد تا در پنج سال اخير چهار بار قهرمان ليگ قهرمانان اروپا شود و در فينال سالهاي 2014و 2015هم گل زد. با وجود اين رئال مادريد به رغم نمايش قدرتمندانه در ليگ قهرمانان اروپا ،در ليگ اسپانيا عملکرد درخشاني نداشت و فصل گذشته را با 17امتياز اختالف نسبت به بارسلونا ،قهرمان ليگ به پايان رساند. رئال مادريد قهرمان 33دوره الليگا حاال قصد دارد پس از کنارهگيري زيدان ،با هدايت ولن لوپتگي ،سرمربي پيشين تيم ملي اسپانيا ،دوران تازهاي را شروع کند.
داستان لژيونرهاي ايران بعد از جام جهاني
جام جهاني 2018و ارائه سه بازي خوب از تيم ملي باعث شد بازيکنان تيم ملي روي بورس بيايند تا جايي که مثال ميالد محمدي که کال به اندازه يک نيمه بازي نکرد ،حاال پيشنهادهايي از انگليس و اسکاتلند دارد. جالب است که حاال بازيکنان داخلي تيم ملي هم در حال انتقال به تيمهاي خارجي هستند و تقريبا بيشتر بازيکنان اصلي پيشنهاد دارند اما بايد ديد کدام يک از لژيونرهاي مليپوش باشگاهي بهتر از تيم فصل قبلشان پيدا ميکنند يا اصال چنين اتفاقي براي آنها خواهد افتاد يا نه. از خط دفاع شروع کنيم .جدايي مرتضي پورعلي گنجي از السد به قدري رنگ واقعيت گرفته که اين باشگاه قطري چند روز قبل به دنبال جانشيني ملي پوش ايراني ،مدافع کرهاي را به تيمش اضافه کرد. تيمهاي هادرسفيلد و استوک سيتي در ليگ برتر
35
انگليس و آيندهوون از ليگ هلند و گالسکو رنجرز خواهان جذب ميالد محمدي هستند. رامين رضاييان ديگر مدافع مليپوشي است که اميدوار است بعد از سه بازي در ترکيب اصلي تيم ملي ،تيم بهتري نسبت به اوستنده پيدا کند. رضاييان گفته است« ،يک درصد فکر نميکنم در ليگ بلژيک بمانم ولي اگر پيشنهاد خوبي داشتم ،در اين کشور ميمانم ولي فکر نميکنم در تيم قبليام يعني اوستنده حضور داشته باشم ».حاال اينکه اوستنده اصال رامين را ميخواهد يا او پيشنهادي از تيمهاي اروپايي دارد يا نه مشخص نيست. احسان حاجيصفي کاپيتان تيم ملي در روسيه بود اما سر جاي خودش بازي نکرد و شايد اين به ضررش تمام شود .اين بازيکن فصل گذشته را در دو تيم پانيونيوس و المپياکوس پشت سر گذاشت ولي هنور تيم فصل آينده خود را مشخص نکرده است .از پيشنهادهاي جديد خبري نيست و احتمال دارد احسان در المپياکوس بماند .در عوض کريم انصاري فرد که او هم در پست تخصصياش بازي نکرد شايد از المپياکوس به ليگ بهتر و تيم مهمتري نقل مکان کند .کريم دو تيم بزرگ ترکيه و دو تيم از بوندس ليگا را مشتري خود ميبيند. در خط هافبک هم احتمال انتقال مليپوشان ايراني به ليگهاي بهتر و تيمهاي بزرگتر وجود دارد .سعيد عزتاللهي که بازي اول را به خاطر محروميت از دست داد در دو بازي بعدي جزو خوبهاي ايران بود ،حاال اميدوار است تيمي بهتر از آمکار روسيه پيدا کند .شنيده شده هافبک دفاعي تيم ملي هم در بلژيک سراغ تيم ميگردد و به احتمال زياد به يکي از دو تيم اندرلشت يا بروخه خواهد رفت. براي مسعود شجاعي کاپيتان اول تيم ملي شايد اوضاع چندان خوب پيش نرود چرا که او تنها يک بازي انجام داد و نمايش جالبي نداشت .حاال يک روز خبر حضور مسعود در تيم تحت هدايت نکونام منتشر ميشود و روز ديگر هم تن او لباس قرمز ميکنند .شجاعي از ليگ هند و همچنين آپولو و آتن هم پيشنهاد دارد. در اين ميان ،وضعيت دژاگه نااميدکننده است .رضا قوچان نژاد هم مثل اشکان در تعطيالت است و خبري از تيم جديد و پيشنهاد جذاب براي اين دو مليپوش با تجربه نيست. سامان قدوس يکي از گزينههاي هيجانانگيز تيم ملي در نقل و انتقاالت اروپايي است .البته او هم در جام جهاني کم بازي کرد اما در سوئد و ليگ اروپا آنقدر خوب بود که پيشنهادهاي وسوسهانگيزي دريافت ميکند ،اما همچنان منتظر پيشنهادي از الليگاست .ليگي که به آن عالقه دارد و بدين خاطر قيد پيشنهاد سنگين چينيها را زده است . سردار آزمون هم در اروپا بازي ميکند اما قصد دارد در تيمي بهتر از روبين کازان يا روستوف در روسيه بازي کند.
عليرضا جهانبخش، گرانترين بازيکن تاريخ فوتبال ايران و باشگاه برايتون عليرضا جهانبخش بازيکن تيم ملي فوتبال ايران و آقاي گل ليگ هلند ،به باشگاه ليگ برتري برايتون در انگلستان پيوست .برايتون اعالم کرد جهانبخش رکورد قيمت در تاريخ اين باشگاه صد و هفده ساله را فرو ريخته و با انتقال 17ميليون پوندي ،گرانترين بازيکن تاريخ فوتبال ايران شده است. او پس از کريم باقري ،آندرانيک تيموريان و اشکان دژاگه چهارمين بازيکن ايراني خواهد بود که در ليگ برتر انگليس به ميدان ميرود .حسين کعبي و رضا قوچاننژاد نيز يک دسته پايينتر بازي کرده بودند. کريس هاتن سرمربي برايتون گفته است که جهانبخش بازيکني است که توانايي بازي در چند پست را دارد و ميتواند در کنارههاي زمين و حتي هافبک مرکزي بازي کند. اما باشگاه برايتون فقط به جذب «عليرضا جهانبخش» راضي نيست .روزنامه «ديلي ميل» انگليس خبر داده که
For Advertisement Call:
باشگاه برايتون انگليس بعد از خريد عليرضا جهانبخش به عقد قرارداد با يک ايراني ديگر هم تمايل نشان داده است. اشاره روزنامه انگليسي به «مرتضي پورعليگنجي» مدافع مياني تيم ملي ايران بود. روزنامه «ديلي ميل» با اشاره به زمزمههاي انتقال مرتضي پورعليگنجي مينويسد« ،برايتون ميخواهد نخستين باشگاه انگليسي باشد که همزمان از دو بازيکن ايراني استفاده ميکند .اين باشگاه خود را براي حضور قدرتمند در رقابتهاي ليگ برتر آماده ميکند و در ادامه جذب بازيکنان مورد نظر مربي خود ،به يک بازيکن اکوادوري به نام بيلي آرسه نيز هم چشم دارد .اما احتمال حضور پورعليگنجي در اين تيم از ساير گزينهها بيشتر است».
مبلغ قرارداد اميري با ترابوزان اسپور مشخص شد
35
هم رفتند و ملي پوشان جوان ايران که پيش از اين سابقه 5قهرماني را در کارنامه خود داشتند ،برابر پرافتخارين تيم تاريخ اين رقابتها يعني کره جنوبي با 6قهرماني ايستادند. شاگردان عطايي که در دور مقدماتي يک بار 3بر صفر از سد کره جنوبي گذشته بودند ،بار ديگر در فينال رو در روي اين تيم قرار گرفت .بلند قامتان ايران در ساير بازيها نيز چين ،هند ،قزاقستان و تايلند را براي رسيدن به فينال از پيش رو برداشته و سهميه مسابقات جهاني سال آينده را با صعود به فينال به دست آورده بودند. بازيکنان تيم واليبال جوانان ايران با انگيزه بااليي وارد زمين شدند تا يک قهرماني ديگر را براي واليبال کشورمان در کشور بحرين رقم بزنند .قبل از اين در مسابقات قهرماني جوانان آسيا 2014به ميزباني بحرين و همچنين رقابتهاي جهاني نوجوانان 2017ايران توانسته بود 2بار به مدال طال دست پيدا کند .اين بار هم رنگ مدال ايران در کشور بحرين طاليي بود تا اين سه گانه تکميل شود.
ايران اين مسابقه را با نتيجه 3بر صفر و در حالي از حريف شرق آسيايي خود برد که جو سالن به خاطر حضور تعدادي از تماشاگران کرهاي به سود تيم حريف بود. يکي از نکات جالب و تحسين برانگيز درباره تيم جوانان ايران اين بود که در طول 6مسابقهاي که در اين تورنمنت برگزار کرد ،فقط يک ست در بازي با تايلند به حريف داد و ساير بازيها را با نتيجه 3بر صفر به سود خود به پايان رساند. در بازي ردهبندي هم تيم تايلند با نتيجه 3بر يک عراق را شکست داد و به مدال برنز رسيد.
ايران نايب قهرمان کاراته دانشجويان جهان شد وحيد اميري بازيکن تيم ملي ايران به تيم ترابوزان اسپور ترکيه پيوست. اين بازيکن 30ساله چپ پاي تيم ملي ايران با ترابوزان قرارداد دو ساله امضا کرد .اميري بعد از امضاي قرارداد با ترابوزان گفت« ،تيم شهر ترابوزان هواداران بسياري دارد. با اين تيم در آينده کارهاي بسيار مهمي انجام خواهيم داد». خيربين حاجي صالح اغلو ،از مديران باشگاه ترابوزان نيز در اين مراسم گفت« ،به مدت يک ماه با وحيد اميري مذاکره کرديم .بازيکن چپ پاي تيم ملي ايران باالخره به تيم ما پيوست .ما در بخش هافبک چپ با کمبود مواجه بوديم که اين بازيکن را از کشور دوست و برادرمان ايران تامين کرديم و مطمئن هستم با حضور اميري شرايط بسيار خوبي داريم». وي ادامه داد« ،ايرانيان بسياري به عنوان توريست به ترکيه ميآيند و اين امر باعث ميشود که اميري احساس تنهايي نکند .ترکيه و ايران شباهتهاي بسياري به هم دارند و به همين دليل در کمترين زمان اين بازيکن با شرايط ترکيه عادت خواهد کرد». اميري بابت اين انتقال 1.5ميليون يورو دريافت ميکند. تيم ترابوزان فصل گذشته با کسب 55امتياز در جايگاه پنجم قرار گرفته بود.
ايران با اقتدار قهرمان واليبال جوانان آسيا شد در پايان نوزدهمين دوره مسابقات قهرماني جوانان آسيا ،تيمهاي ايران و کره جنوبي در ديدار فينال به مصاف
آخرين روز يازدهمين دوره رقابتهاي کاراته قهرماني دانشجويان جهان در شهر کوبه در ژاپن پيگيري شد و با برگزاري مسابقات فينال و رده بندي بخش کوميته تيمي، به پايان رسيد .در اين مسابقات تيم ملي ايران در مجموعه همهي بخشهاي دختران و پسران با کسب يک مدال طال، 4نقره و 5برنز بر سکوي نايب قهرماني جهان قرار گرفت. ژاپن با 10مدال طال 2 ،نقره و 2برنز به عنوان قهرماني اين مسابقات دست يافت و تيم فرانسه نيز با کسب يک مدال طال 2 ،نقره و 5برنز در جايگاه سوم جهان قرار گرفت. تيم کوميته مردان ايران با ترکيب صالح اباذري ،مهدي قراريزاده ،يونس نوروزي ،مهدي خدابخشي ،مهدي رحيمينژاد ،ميالد بهمني و محمدمهدي قاهري در نخستين گام با حساب 3بر صفر تيم فرانسه را شکست داد و در مبارزه دوم رو در روي تيم مالزي قرار گرفت که توانست 2 بر صفر از سد اين تيم گذشته و راهي مرحله نيمهنهايي شود. تيم ايران در مبارزه نيمه نهايي خود نيز موفق شد با نتيجه 3بر صفر تيم لهستان را از پيش رو برداشته و به فينال راه يابد .تيم کوميته ايران در فينال اين بخش به مصاف دنباله در صفحة بعد
36
36
دنباله از صفحة قبل
تيم ژاپن رفت که با قبول شکست 3بر يک نايب قهرمان مسابقات شد. همچنين تيم کوميته تيم زنان با ترکيب آويشن باقري، نفيسه گلشني ،بهنوش نجفي و شبنم واحدي مقابل تيم ايتاليا با نتيجه 2بر يک شکست خورد و با شکست ايتاليا مقابل فرانسه تيم دختران کشورمان از دور رقابتها کنار رفتند. اما تيم کاتاي پسران با ترکيب ابوالفضل شهرجردي، علي زند و ميالد دليخون که پيش از اين مقابل تيم ژاپن شکست خورده و راهي ديدار ردهبندي شده بود ،براي کسب مدال برنز رو در روي تيم سريالنکا قرار گرفت که توانست 5بر صفر اين تيم را شکست داده و در جايگاه سوم جهان قرار بگيرد. ابوالفضل شهرجردي نيز در بخش کاتاي انفرادي که پيش از اين با شکست دادن رقبايي از چين ،مجارستان، اسپانيا و ايتاليا راهي مسابقه فينال شده بود ،در فينال با نتيجه 5بر صفر نتيجه را به يوهي هوريبا از ژاپن واگذار کرده و به مدال نقره رسيد.
دو سال پس از حذف ناجوانمردانه ،تيم فوتبال بانوان ملوان به ليگ برتر راه يافت
تيم فوتبال بانوان ملوان با کسب سه پيروزي پرگل در ليگ دسته يک به عنوان قهرماني رسيد و به ليگ برتر راه يافت. در پايان ليگ دسته يک فوتبال زنان که با حضور چهار تيم ملوان بندرانزلي ،سپيدار قائمشهر ،جندي شاپور دزفول و ملي پوشان شهرکرد برگزار شد ،تيم ملوان بندرانزلي که پس از انحالل دوباره با تصميم مسووالن اين باشگاه تشکيل شد و براي صعود به ليگ برتر فوتبال بانوان رقابتهاي خود را در ليگ دسته يک آغاز کرد ،با سه پيروزي پياپي عنوان قهرماني را از آن خود کرد و به ليگ برتر فوتبال بانوان راه يافت. ملوان در اولين بازي خود به مصاف سپيدار قائمشهر رفت و با نتيجه 9بر 1اين تيم را شکست داد در اين بازي سارا قمي 5بار دروازه حريف را باز کرد؛ همچنين مريم ايراندوست ( )3و معصومه حسرتي ( )1ديگر گلهاي اين تيم را به ثمر رساندند. دومين بازي بانوان ملوان بندرانزلي برابر جندي شاپور بود که در نهايت با برتري 5بر صفر سفيد و آبي پوشان ملوان به پايان رسيد ،اين تيم در بازي سوم و آخر برابر مليپوشان شهرکرد با نتيجه 4بر صفر به پيروزي رسيد در اين بازي سارا قمي 3گل به ثمر رساند و زهرا معصومي نيز ديگر گل ملوان را وارد دروازه حريف کرد. با اين نتايج ملوان با کسب 9امتياز به عنوان تيم اول و سپيدار قائمشهر با کسب دو برد برابر تيمهاي مليپوشان شهرکرد و جندي شاپور دزفول و قبول شکست برابر ملوان بندرانزلي در مجموع با 6امتياز به عنوان تيم دوم راهي ليگ برتر فوتبال بانوان شدند.
فرانسه قهرمان جام جهاني روسيه شد تيم ملي فوتبال فرانسه با پيروزي 4بر 2مقابل کرواسي قهرمان جام جهاني روسيه شد .اين دومين قهرماني فرانسه پس از جام جهاني خانگي در سال 1998بود. دو تيم بازي را با اين ترکيب آغاز کردند .دانيل سوباشيچ ،شيمه ورساليکو ،دژان الورن ،دوماگوي ويدا، ايوان استرينيچ ،لوکا مودريچ ،مارسلو بروزوويچ ،ايوان راکيتيچ ،آنته ربيچ ،ايوان پريشيچ ،ماريو منزوکيچ در ترکيب ثابت کرواسي قرار داشتند و ديديه دشان هم هوگو لوريس، بنيامين پاوار ،رافائل واران ،ساموئل اومتيتي ،لوکاس هرناندز،
پل پوگبا ،آنتوان گريزمان ،اوليويه ژيرو ،کيلين امباپه ،انگولو کانته و بليز ماتويدي را به زمين فرستاد. در اين مسابقه ماريو منزوکيچ ،بازيکن کرواسي اولين گل بازي را در دقيقه 18به اشتباه وارد دروازه خودي کرد. ايوان پريشيچ ،بازيکن کرواسي در دقيقه 28گل زد و کار را به تساوي کشاند. در ادامه بازي اما آنتوان گريزمان ،مهاجم فرانسه با گل دقيقه 38از روي نقطه پنالتي حساب کار را 2بر 1کرد. بازي با همين نتيجه در نيمه اول تمام شد. در نيمه دوم با اينکه کرواسي بازي را تهاجمي شروع کرد ،اما اين پل پوگبا ،هافبک منچستر يونايتد بود که در دقيقه 59گل سوم تيمش را به ثمر رساند. در ادامه بازي کيلين امباپه در دقيقه 65گلزني کرد .به اين ترتيب او پس از پله در جام جهاني 1958تبديل به اولين بازيکن زير بيست سالي شد که در فينال جام جهاني گل زده است. ماريو منزوکيچ در دقيقه 69بازي روي اشتباه هوگو لوريس ،دروازهبان فرانسه يک گل زد تا حساب کار 4بر 2 شود .او به اين ترتيب دومين بازيکن در تاريخ جام جهاني شد که هم به تيم خودش و هم به حريف گل زده است .نفر قبلي ارني برنتس در بازي هلند مقابل ايتاليا در سال 1978 بود. تيم ملي فرانسه که در مرحله گروهي با استراليا ،پرو و دانمارک هم گروه بود ،در ديدار نيمهنهايي تيم پر ستاره بلژيک را يک بر صفر شکست داده بود. کرواسي که در دور گروهي با آرژانتين ،نيجريه و ايسلند همگروه بود ،در نيمهنهايي با نتيجه 2بر 1مقابل انگليس پيروز شد .هر سه بازي کرواسي در دور حذفي جام جهاني به وقت اضافي کشيده شدند. تيم فرانسه با ارزشي معادل يک ميليارد و صد ميليون دالر (رقم قرارداد بازيکنانش) گرانترين تيم در ميان 32 تيم جام جهاني امسال بود .اين در حالي است که ارزش قرارداد کل بازيکنان کرواسي کمتر از 400ميليون دالر بود. در اين جام جهاني همچنين هري کين ،مهاجم تيم ملي فوتبال انگليس با 6گل ،عنوان بهترين گلزن را به دست آورد و برنده کفش طال شد.
يوآخيم لوو بهرغم ناکامي تاريخي ،سرمربي تيم ملي فوتبال آلمان باقي ميماند
AUGUST 2018 چهرههاي نه چندان شناخته شدهاي چون يورگن کلوپ و توماس توخل که از قابليتهاي الزم براي انجام چنين مأموريتي برخوردارند ،با باشگاههاي صاحبنامي چون ليورپول و پاريس سن ژرمن قراردادي معتبر دارند و به نوبه خود درگيرند. يک روز پيش از آنکه رسانههاي آلمان از ادامه فعاليت يوآخيم لوو به عنوان سرمربي تيم ملي اين کشور خبر دهند، شماري از سرمربيان فعال در بوندسليگا ،از جمله نيکو کوواچ ،کريستيان اشترايش و يوليان ناگلمزمان ،پشتيباني خود را از باقي ماندن لوو در سمت سرمربي اعالم کرده و او را مناسبترين فرد براي انجام اين وظيفه مهم خواندند. لوو از زماني که هدايت تيم ملي فوتبال آلمان را بر عهده گرفت ،همواره موفق شد مليپوشان آلمان را به جمع چهار تيم برتر در مسابقات جام ملتهاي اروپا يا مسابقات جام جهاني فوتبال برساند .کسب عنوان قهرماني جهان در سال 2014در برزيل نقطه اوج فعاليتهاي لوو محسوب ميشود. لوو در جام جهاني 2018روسيه تلخترين ناکامي خود را تجربه کرد .تيم ملي آلمان در طي مسابقات جام 2018 براي نخستين بار در تاريخ 84ساله جام جهاني فوتبال در همان مرحله گروهي اين رقابتها را وداع گفت ،آنهم در مقام تيمي که به عنوان قهرمان جهان راهي مسابقات شده بود. آلمان در نخستين ديدار از مکزيک شکست خورد ،در ديدار دوم از سد سوئد گذشت ،اما در سومين مصاف که پيکاري سرنوشتساز بود با نتيجه 2بر صفر مغلوب کره جنوبي شد و در قعر جدول ردهبندي جاي گرفت. مأموريت بعدي لوو هدايت مليپوشان آلمان به مسابقات جام ملتهاي اروپا در سال 2020خواهد بود.
برترينهاي ليگ برتر، پرسپوليس جوايز را درو کرد
جام جهاني 2022قطر، پائيز برگزار خواهد شد
با اعالم اينفانتينو رئيس فيفا ،جام جهاني 2022قطر از 21نوامبر تا 18دسامبر و با حضور 32تيم برگزار خواهد شد. اين براي اولين بار در تاريخ است که اين مسابقات در فصل پايير برگزار ميشود .تا کنون تمامي دورههاي جام جهاني در ماههاي جون و جوالي برگزار شده است. در ضمن اين آخرين دورهاي خواهد بود که جام جهاني با حضور 32تيم برگزار ميشود و از دورههاي بعدي که با جام جهاني در سه کشور آمريکا ،کانادا و مکزيک آغاز ميشود ،تعداد تيمهاي حاضر به 48تيم افزايش خواهند يافت.
مهدويکيا مربي زير 21 سالههاي هامبورگ شد يوآخيم لوو همچنان هدايت تيم ملي فوتبال آلمان را بر عهده خواهد داشت .پس از ناکامي تاريخي مليپوشان آلمان در مرحله گروهي جام جهاني 2018روسيه بحث و گمانهزنيهاي زيادي درباره کنارهگيري او جريان داشت. لوو که از سال 2006هدايت مليپوشان آلمان را برعهده دارد ،در طول 12سال فعاليت خود به عنوان سرمربي ،سرد و گرم بازار فوتبال را بهخوبي چشيده است. صرف نظر از تصميم لوو به ادامه فعاليتش به عنوان سرمربي آلمان بايد اذعان داشت که در نبود جانشيني مناسب براي او ،فدراسيون فوتبال آلمان گزينههاي زيادي براي انتخاب نداشت.
مهدويکيا طي ساليان اخير فعاليت گستردهاي در «آکادمي کيا» و کار با بازيکنان در ردههاي سني پايه داشته که بدون شک اين تجربه ميتواند به او در مربيگري تيم زير 21سالههاي هامبورگ آلمان کمک کند. مدافع راست سالهاي نه چندان دور تيم ملي که در بين طرفداران هامبورگ با لقب «موشک ايراني» از او ياد ميشود ،با معرفي بهعنوان مربي تيم زير 21سال هامبورگ، مهمترين پست در عرصه مربيگري را به دست آورده که ميتواند تجربه خوبي در ادامه کار او باشد.
مدافع راست پيشين تيم هامبورگ مجددا در اين باشگاه سمت گرفت و بهعنوان مربي زير 21سالههاي تيم آلماني معرفي شد. مهدي مهدويکيا که هشت سال موفق از فصل 1999 تا 2007در هامبورگ داشت و جزو محبوبترين بازيکنان اين تيم بود ،سه سال قبل مربيگري تيم نوجوانان هامبورگ را برعهده گرفت ولي حاال در ردهاي باالتر مشغول به فعاليت خواهد شد. با اعالم اين باشگاه آلماني ،مهدي مهدويکيا بهعنوان مربي تيم اميد (زير 21سال) هامبورگ معرفي شد و قرار است بهعنوان دستيار اشتفان وايس در اين تيم مشغول به کار شود .
برترينهاي فوتبال ايران در فصل گذشته فوتبال بهشرح زير معرفي شدند: پديده ليگ برتر فوتبال :علي قليزاده (سايپا) بازيکن اخالق ليگ برتر فوتبال :مهدي شيري (پيکان) برترين هيات فوتبال استان :حبيباهلل شيرازي (هيات فوتبال تهران) برترين دروازهبان ليگ برتر فوتبال :عليرضا بيرانوند (پرسپوليس) برترين مدافع ليگ برتر فوتبال :سيد جالل حسيني (پرسپوليس) برترين هافبک ليگ برتر فوتبال :اميد ابراهيمي (استقالل) برترين پاسور ليگ برتر فوتبال :سرور جپاروف (استقالل) آقاي گل ليگ برتر فوتبال :علي عليپور (پرسپوليس) برترين مربي ليگ برتر فوتبال :برانکو ايوانکوويچ (پرسپوليس) برترين باشگاه ليگ برتر :پرسپوليس مرد سال فوتبال ايران :وحيد اميري (پرسپوليس)
مهلت قبول آگهي در
«پرديس» بيستمين ()20 روز هر ماه ميباشد.
I
PA
بر نا مه ها ي کانون ايرانيان آتالنتا در ماه آگست برنامههاي کانون در ماه آگست سال 2018به شرح زير است: آدينه 10آگست ـ سمينار آقاي فريد هالکويي ( 7تا 10شب) درباره آشنايي با يکديگر و برقراري رابطه.
يکشنبه 12آگست ـ سمينار آقاي فريد هالکويي ( 2تا 5بعد ازظهر) درباره «موفقيت».
يکشنبه 12آگست ـ سمينار آقاي فريد هالکويي ( 6تا 9غروب) در باره اعتماد به نفس و خودستايي. شنبه 18آگست ـ مجمع عمومي (ساعت 7شب) مخصوص اعضاي کانون همراه با شام.
يکشنبه 19آگوست ـ روز اول کالسهاي فارسي و ثبت نام دانشجويان (ساعت 10صبح) است .لطفًا هر چه زودتر با
37
For Advertisement Call:
مراجعه به وبسايت کانون ،فرزندان خود را ثبت نام نماييد.
کنسرت «گروه شورانگيز» در آتالنتا
دوشنبه 20آگست ـ روز اول کالسهاي فارسي در جورجيا تک ،تحت آموزش دکتر مصباح .دانشجويان ساير دانشگاههاي ايالتي نيز ميتوانند در اين کالسها ثبت نام کرده و به عنوان واحد دانشجويي استفاده کنند .توجه نماييد که اين کالسها با کمک مالي هموطنان و از طريق «کانون ايرانيان» و «پويا» شروع شده و کماکان مورد حمايت قرار دارند.
آدينه 14سپتامبر ـ سخنراني دکتر «رضا خيرانديش» در ارتباط با ريشهها و تاريخچه بحران اقتصادي در ايران.
کنسرتهاي برگزيده در فاکس تياتر 8نوامبر :برايان ويلسن 11نوامبر :کريستينا آگيالرا
37
کنسرت «گروه شورانگيز» در روز شنبه 11آگست ساعت 8شب در سالن ريچ در مرکز هنري وودراف برگزار ميشود .تلفن اطالعات (678) 357-3572اعالم شده است.
قابل توجه دارندگان مديکر و مديکيد آيا داروهايي که استفاده ميکنيد با بدن شما سازگار هستند؟ با يک آزمايش صد در صد مجاني از بزاق دهان ميتوان فهميد که کدام يک از قرصهاي مصرفيتان با ژن شما همخواني دارد. گروه پزشکي ما به شما توصيه ميکند که با دکتر خود تماس گرفته تا قرصهاي مناسبتري براي شما تجويز کنند.
کنسرتهاي برگزيده در فيليپس آرينا
25اکتبر :نيکي ميناژ و فيوچر 2نوامبر 21 :پايلوتس 30نوامبر و 1دسامبر :التون جان 10ژانويه :2019جاستين تيمبرليک
قدرداني و سپاس «در زندگي آالمي هست که فقط همدلي ميتواند از شدت آن بکاهد» بدين وسيله از يکايک شما سروران، دوستان ،بستگان و آشنايان که با حضور آرامبخش و دلسوزانه خود در مراسم تشييع ،تدفين و ترحيم گل سرسبد زندگي ما ،شادروان «ميترا فقيهي ـ معتمدي» ،قلبهاي مهربانتان را بر روي اندوهمان گشوديد و مرهمي بر دل داغدارمان بوديد ،صميمانه و از ژرفاي دل سپاسگزاري مينماييم. عشق و محبتتان را ارج مينهيم و نيکوترين دعاهاي خود را نثارتان ميکنيم.
خانوادههاي فقيهي ،معتمدي ،بنان ،علوي
لطفا" با تلفن
Med-4-you Pharmacy تماس حاصل نماييد.
AUGUST 2018
38
38
39
For Advertisement Call:
39
PA
I
40
40 هزار سال ديگرم ،همين ترانه بر لبم وطن وطن ،وطن وطن اگر خودم به ناکجا دلم ولي هميشه با شماست
بر دفتر آوارهام... ويدا فرهودي
آه ...ميکشم براي آب رضا مقصدي
دستهاي من ،تهيست. چشمهاي من پر از نگاه حسرتست. آه ...ميکشم براي آب. زخم ميزند دوباره روزگار بر جهان جان خرمام. خنده از لبان من گريخت. برگ و بار من ،دوباره ريخت. در گزند بيشمار اين منم که شعله ميکشم ز هر کجاي خاک. با ترانههاي چاک چاک.
نرو ،بمان گروه پالت شب سياه و چشم بيدار شب سياه و سايه تار شب سياه و باد و باران شب سياه و ماه پنهان نرو بمان ما به سايههاي روي ديوار ما به ابرهاي تيره و تار ما به کافهها و دود سيگار ما به شبهاي تار دل بستيم ما به خندههاي زير بارون ما به صبح باغ بهارون ما به بيداري شبانه ما به خواب روزها دل بستيم بهار ما گذشته شايد بهار ما گذشته انگار بهار ما گذشته شايد گذشتهها گذشته انگار
وطن شهريار حاتمي وطن کجا و ما کجا کجا وطن به ناکجا هزار سال اگر به خاک غربتم کشي کجا وطن شود ،که خاک ناکجاست به هر کجا که ميروم اگر چه خاک ،خاک اين زمين و آسمان همين ولي چه نابجاست اين خراب ناکجا نه عطر و بوي خاک آن نه آبي بلند آسمان آن مرا ،به آن کجا که دل هوي کند مرا ،نميبرد کجا وطن به ناکجا که سرد و ساکت و غريب کوچههاي آن که بادهاي سرد مي وزد در آن چه بيشمار رهگذار سرگران که آشنا ،ولي غريبهاند وطن کجا چنين کبود و دلگرفته و چنين غريب با من و غريب با لطافت سحر وطن کجا چنين عبوس و سرد و بيثمر وطن اگر چه نيست آن وطن که من وداع کردهام وطن اگر چه خود غريب و دل شکن وليک آشناي جان و تن وطن رها زمن ولي به سان پيرهن مرا به تن اگرچه خاک سرد آن نميشود مرا کفن اگر چه من غريب و او غريب تر ز من وطن وطن ،ترانهي هميشه بر لبان من وطن وطن ،چو آه بر دهان من
شعرم صدايت مي کند با رقص نرم واژه ها مي خواندت تا پر کني ،تنهايي تلخ مرا مي جوشد از قلب جنون ،بي استعاره يا فنون مستت کند شايد کنون با سادگي تا انتها بنگر در او روياي من،شيدايي رسواي من پرهيز را وا مي نهم از اين و از آنها رها بر دفتر آوارهام ،در پيچم و گاهي به خم باشد که در دوري چنين ،بگريزم از دورخطا يادم ميآيد زندگي آن روزها بيکهنگي ميگفت از پايندگي ،در وقت سبز ابتدا يادم ميآيد آرزو ،ديوانهوش در جستوجو بغضي نبودش در گلو ،ميرفت آن سوي فنا. ميرفت تا پرکند بيتابي ديرينهاش وقتي که «من» همراه تو بودش فقط سوداي «ما» يادت ميآيد ديدهات ،چون سينهي شوريدهات در گيرودار ماجرا ،هم سوي بود و هم صدا اي واي کآن ديروزمان ،پژمرده در باغ زمان بر جاست تنها يک گمان ،هستي ز بنيادش جدا تو ساز خود را مي زني ،آوايم اما ديگر است اي واي بر تنهاييام ،در ال به الي واژهها
چند رباعي در توصيه به فارسينويسي درست مجتبي احمدي پدرم که «خداش در همهحال از بال نگه دارد» ،حافظهاي سرشار از ضربالمثلهاي شيرين فارسي دارد .يکبار، ضربالمثلي را بهکار برد که برايم تازگي داشت؛ «همهچيزش به نوا /نوبت انگشتر پا!»؛ يعني طرف، همهچيزش جفتوجور است و اوضاعش بسامان ،حاال وقت تهيه انگشتر براي انگشت پاست! کنايه از اينکه طرف ،کلي مشکل و معضل بزرگ و مهم دارد ،اما انگار نه انگار و دغدغهاش شده يک چيز کوچک بياهميت. شايد بعضيها هم وقتي ببينند که يکي دغدغه «زبان فارسي» و «درستنويسي» و امال و انشاي مردم را دارد، بگويند« :همهچيزش به نوا /نوبت انگشتر پا!» يعني اينهمه گرفتاري و مشکل و معضل ملي ،از گراني و بيکاري و فساد تا غيره ،را نميبيند و گير داده به چگونه گفتن و چطور نوشتن خلقاهلل! اما باور کنيم که «زبان فارسي» مهم است. جان پدرت! کم پرغلط و دريوري حرف بزن! با لفظ خوشآهنگ دري حرف بزن! جان پدرت ،زبان ما «فارسي» است با من به زبان مادري حرف بزن! آفتابه سوزان! تا کي به غلط ،خواب تو هي «خوابه» شود؟ جوراب تو با «هي کسره»« ،جورابه» شود؟ اينها به درک! ولي به خورشيد قسم! مگذار که آفتاب« ،آفتابه» شود! خواهش ميکنم اي جان من! اي عزيز من! ننويسي... اي الله و ياس و نسترن! ننويسي... با من به زبان فارسي صحبت کن! خواهشمندم که «خواهشًا» ننويسي! پيشنهاد بيشرمانه! تا بيشتر از اين نشوم مات ،نگو! محبوب عزيز! جان بابات نگو! جمع عربي است جانم! «الف» و «ت» مال ِ اي فارس من! «پيشنهادات» نگو! بسه ديگه ! کشتيم به گل نشست ،ننويس عزيز! بابا کمرم شکست ،ننويس عزيز! از فرق ميان «است» و «هست» آگاهي؟ هي «هست» بهجاي «است» ننويس عزيز! توقع بجا خواهم که در آغوش کشم آن قد را آن ماهترين مالحت ممتد را
AUGUST 2018 اما قبلش توقع من اين است: ننويس بهجاي «است»« ،ميباشد» را گاهي نگاهي کي گفته لجوج باش و انصاف نده؟! يا گوش به حرف ساده و صاف نده؟! «گاهًا» غلط است؛ چشم واکن گاهي! اين «گاف» قشنگ را ببين ،گاف نده! افتادن آنسان که نبايد و نشايد ننويس! اي خوب! بيا و اينقدر بد ننويس! از چشم من ايکاش نيفتي! ...افتاد؟ هي جاي «بيفتد» ،تو «بيوفتد» ننويس! عين اطمينان! هرچند که داد ظاهرًا دست ،نبود او بر سر عهدي که خودش بست ،نبود گفتم که :ببين! تو مطمئني آيا؟ با «عين» نوشت «مطمعن» است! ...نبود به من بگو چرا ک عده هميشه «ب» نوشتند «به» را ي يک عده هماره «ک» نوشتند «که» را گفتم که :چرا؟ چرا غلط؟! «ـه» پس کو؟! ديدم که به خنده «چ» نوشتند «چه» را!
غزلواره حميد مصدق
اين عشق ماندني اين شعر بودني اين لحظههاي با تو نشستن سرودنيست اين لحظههاي ناب در لحظههاي بي خودي و مستي شعر بلند حافظ از تو شنودنيست اين سر نه مست باده، اين سر كه مست مست دو چشم سياه توست اينك به خاك پاي تو ميسايم كاين سر به خاك پاي تو با شوق سودنيست تنها تو را ستودمت كه بدانند مردمان محبوب من به سان خدايان ستودنيست من پاكباز عاشقم از عاشقان تو با مرگم آزماي با مرگ اگر كه شيوه تو آزمودنيست اين تيره روزگار در پرده غبار دلم را فرو گرفت تنها به خنده يا به شكر خندههاي تو گرد و غبار از دل تنگم زدودني ست در روزگار هر كه ندزديد مفت باخت من نيز ميربايم اما چه؟ بوسه، بوسه از آن لب ربودنيست تنها تويي كه بود و نمودت يگانه بود غير از تو ،هر كه بود هر آنچه نمود نيست بگشاي در به روي من و عهد و عشق بند كاين عهد بستني اين در گشودنيست اين شعر خواندني اين عشق ماندني اين شور بودنيست اين لحظههاي پر شور اين لحظههاي ناب اين لحظههاي با تو نشستن سرودنيست
من مستم سياوش كسرايي من مستم. من مستم و ميخانه پرستم.
راهم منماييد، پايم بگشاييد! وين جام جگر سوز مگيريد ز دستم! مي ،الله و باغم مي ،شمع و چراغم. مي ،همدم من، همنفسم ،عطر دماغم. خوشرنگ، خوش آهنگ لغزيده به جامم. از تلخي طعم وي ،انديشه مداريد، گواراست به كامم. در ساحل اين آتش. من غرق گناهم همراه شما نيستم ،اي مردم بتگر! من نامه سياهم. فرياد رسا! در شب گسترده پر و بال از آتش اهريمن بدخو ،به امان دار هم ساغر پر مي هم تاك كهنسال. كان تاك زرافشان دهدم خوشه زرين وين ساغر لبريز اندوه زدايد ز دلم با مي ديرين با آنكه در ميكده را باز ببستند با آنكه سبوي مي ما را بشكستند با محتسب شهر بگوييد كه هشدار! هشدار! كه من مست مي هر شبه هستم.
آسمان وطن مهرداد نصرتي
پر از ستاره دنباله دار ،ايمانم همانکه زخم تو را شست نرمه بارانم هنوز خون جوانان پاکتان جاري است هنوز درد ،درد ،درد ،آه ....ميدانم *** هنوز مکر و نقاب و دروغ و تزوير است بر روي صورت رجالههاي از خود مست هنوز فرصت لبخند نيست ،نيست که نيست و حق توست بپرسي چرا و ...پس کي هست؟ *** اگرچه خسته راهيد ،مقصد اينجا نيست کوير کژدم و مارست اينکه دريا نيست هنوز مانده که از کوهها عبور کني هنوز آبي دريا ...هنوز ...پيدا نيست *** از اينکه باز بگويم هنوز نوبت تو..... از اينکه باز :نه امروز ،روز نوبت تو.... به زير ابر خجالت منم که ميگويم به دست توست عزيزم بروز نوبت تو *** شراب کهنه اين تاک دار ميخواهد و باغ اين وطن از تو بهار ميخواهد نيافتي از نفس اي مرد قصههاي کهن که باز رخش شجاعت سوار ميخواهد *** اگرچه خستهاي اما اميد خاک وطن فقط تويي و فقط تو! عزيز پاک وطن چه جاي غصه وطن را که چون تويي دارد جوان شيردل پاک سينه چاک وطن *** من ـ آسمان وطن ـ با غرور خواهم خواند پر از ستاره دنباله دار خواهم ماند و نوبت تو که آمد نزول خواهم کرد و دشمن تو به سجيل و سنگ خواهم راند *** هميشه ديدهامت سوختهاي و ساختهاي و اين قمار زمان را هميشه باختهاي ولي چه خوب هميشه پر از اميدي و شور و اينچنين دل تقويم را گداختهاي *** فداي غرش تو رعد و برق چشمانم چقدر پاک و نجيبايد خوب ميدانم گر آسمان زمينم ،تمام فخرم اين: که آسمان بلند زمين ايرانم
I
PA
41
For Advertisement Call:
41
درگذشت ليال امامي، همسر اميرعباس هويدا
مسعود بهنود ،بي.بي.سي دوشنبه هجده تير ،ليال امامي ،يکي از زنان روشنفکر و مدرن ايران و همسر اميرعباس هويدا ،بلندمدتترين نخستوزير تاريخ ايران ،در 86سالگي در پاريس درگذشت و خاطره اولين و آخرين زن ايراني را از خود به يادگار گذاشت که در مجامع جهاني به عنوان همسر رييس دولت ايران حاضر شده است .او در تشريفات رسمي کاخ سفيد و کاخ کرملين ،همراه دومين مقام ايران حاضر شد. هيچ يک از همسران نخستوزيران ايران ـ حتي فريده امامي خواهر ليال ،همسر حسنعلي منصور، نخستوزير پيش از هويدا ـ در تشريفات رسمي و سفرهاي خارجي شوهر خود را همراهي نکردند و در معرض ديد افکار عمومي قرار نداشتند .و هنوز نيز. ليال امامي که 47سال آخر عمر خود را در پاريس گذراند ،از دوازده سالگي ،در سالهاي بعد از جنگ جهاني ،همراه پدرش نظامالدين امامي که کميسر نفتي ايران در بريتانيا بود ،به لندن رفت و سالهاي نوجواني را به تحصيل در مدارس آنجا گذراند و مدتي هم در زمينه ادبيات انگليس تحصيالت جدي کرد .او زبانهاي انگليسي و فرانسه را به رواني صحبت ميکرد و مدتي نيز به عنوان کتابدار در موزه ملي بريتانيا ،کار کرده بود. ليال که اولين فرزند ملکه وثوق و نظامالدين امامي بود ،همراه خواهر کوچکش فريده ،سالهايي را در پاريس و بروکسل گذراند .او در همان جا با صادق هدايت و شهيد نورايي آشنا بود و مدتي هم در محفل ايرانيان مقيم پاريس ديده ميشد. ليال و فريده امامي در يک زمان در سالهاي اول دهه سي با حسنعلي منصور و اميرعباس هويدا ،دو ديپلمات ايراني آشنا شدند که آشنايي فريده و حسنعلي منصور به سرعت با پادرمياني خانواده در تهران به ازدواج کشيد، اما ليال و اميرعباس تمايلي به زندگي مشترک نداشتند و به خصلت روشنفکرانه ترجيح ميدادند که مقيد نشوند. ليال امامي در آن زمان با يک نويسنده آمريکايي نزديک بود و هويدا نيز با يک دختر بلژيکي همکالس خود ،نرد عشق ميباخت. اما با گذشت روزگار و منصوب شدن عبداهلل انتظام به رياست شرکت نفت ايران ،حسنعلي منصور و اميرعباس هويدا هم به عنوان کساني که برکشيده انتظام بودند به تهران آمده و در شرکت نفت به مديريت رسيدند .حاال ديگر منصور و فريده فرزنداني يافته و زندگي آرام و گرمي داشتند و اميرعباس و ليال نيز با هم روابطي نزديک پيدا کرده بودند. حسنعلي منصور که پدرش آخرين نخستوزير رضاشاه و مدتي هم نخستوزير محمدرضاشاه بود ،جاه طلبيهاي آشکار داشت و به همين دليل هم همزمان با آشکار شدن جهتگيري تازه سياسي کشور ـ از اروپا به آمريکا ـ و تغييراتي که با انتخاب جان کندي دموکرات در واشنگتن پديد آمد ،دست به تاسيس يک گروه تکنوکرات تحصيلکرده آمريکا و اروپا زد و همين مقدمات انتخاب
وي به نخستوزيري را فراهم آورد .اين کانون مترقي که بعدها تبديل به حزب ايران نوين شد ،به زودي دولت را به دست گرفت .در کابينه حسنعلي منصور ،اميرعباس هويدا وزير دارايي و عمال نفر دوم کابينه شد. در مرداد سال 1343منصور و همسرش ،به همراه ليال امامي و هويدا ،براي استراحت راهي شمال کشور شدند و در کاخ تابستاني فاطمه پهلوي تعطيالت تابستاني را با هم ميگذراندند ،در پايان هفته وقتي اين جمع با اتومبيلي که ليال امامي رانندگي آن را به عهده داشت، راهي تهران شدند ،تصادف شديدي رخ داد و هر چهار تن را به بيمارستان بين راهي و بعد در بيمارستان پارس بستري کرد. ساواک درباره اين حادثه گزارشي داده و خاطر نشان کرده که به نظر ميرسد در هنگام تصادف ،راننده اپل ـ يعني ليال امامي ـ حالت غيرعادي داشته که به معناي مستي هنگام رانندگي است و در عين حال از او به عنوان رفيقه وزير دارايي ياد شده است. در اين حادثه پاي هويدا شکست و او تا پايان عمر با عصا راه رفت. در ششم بهمن سال 1343و در حالي که کمتر از يک سال از نخستوزيري حسنعلي منصور مي گذشت، وي در جلو ساختمان مجلس شوراي ملي توسط محمد بخارايي ترور شد و آشکار گرديد که گروهي از اعضاي هيات موتلفه اسالمي قرار بر اين ترور داشتند و از جمله کساني که در دادگاه ترور منصور به عنوان متهم حضور داشتند ،يکي هم اسداهلل الجوردي بود. با اين ترور و در حالي که فريده امامي در جواني و با داشتن دو فرزند کوچک ،زني افسرده و خشمگين بود که دست کم در بهمن سال 43دربار را هم در قتل شوهر چهل ساله خود موثر ميديد ،اميرعباس هويدا به دستور شاه مامور ادامه کار شد و به عنوان نخستوزير محلل يا واسطه شهرت يافت .به نظر عجيب ميرسيد که با وجود مدعيان صاحب نام و با تجربه ،وي سيزده سال در اين مقام بماند و رکورد طوالنيترين نخستوزير ايران را به دست آورد. حادثه ترور منصور ،هويدا را بيش از پيش به خانواده امامي نزديک کرد ،ديگر ليال هم بيشتر اوقات خود را در تهران و کنار خواهر کوچک ميگذراند و چنين بود که بعد از دوبار درخواست اميرعباس ،که هر بار ليال با اين تاکيد که «اهل ازدواج و بچهدار شدن و خانوادهداري نيستم» آن را رد کرده بود ،دو سال بعد وقتي خود پيشنهاد داد ،هويدا به سرعت پذيرفت. در مراسم ازدواج ليال امامي و اميرعباس هويدا که بر اساس خواست هر دوشان خيلي ساده در آخر تيرماه سال 1345برگزار شد ،در ويالي کوچک هويدا که زمينش را از اتفاق از ليال خريده بود ،با حضور تعداد اندکي دوست و فاميل ،ازدواج صورت گرفت و دقايقي بعد شاه و ملکه فرح هم که در کاخ رامسر بودند ،در آنجا حاضر شدند. ليال امامي در مقام همسر دومين مقام کشور ،بسيار دور از دسترس مينمود .وي ترجيح مي داد که گيالسي در دست و سيگاري بر لب ،کتابي به فرانسه يا انگليسي در دست داشته باشد .او خود را مقيد به آداب و تشريفات
نميدانست و اولين مشکل از همين جا آغاز شد ،چرا که گاه در ميهمانيهايي در دربار ،هويدا با عذرهايي شبيه به اينکه ليال بيمار بود ،موضوع را فيصله ميداد ،اما از چشم مقامات درباري و رقيبان هويدا دور نبود. گزارشهاي ساواک نشان ميدهد که اين سازمان از اولين روزهاي اين ازدواج بر مبناي «شنيده شده» يا «منبع مطلع» ،قصههايي درباره خشونت و تندي ليال امامي به ويژه هنگام مستي وي براي باالدستها ميفرستاد. خاطرات اميراسداهلل علم وزير دربار شاهنشاهي و يکي از مخالفان هويدا هم نشان ميدهد که وي با پادشاه در اين گونه شايعات و غيبتها سهيم بوده است. نگهبانان نخستوزيري که با توجه به ترور منصور، هم بر تعدادشان افزوده شده بود و هم مراقبتشان مدام بود ،يکي از مسايلي بود که ليال تحمل آن را نداشت و گاه بيگاه در حضور ديگران با صداي بلند نگهبانان را مخاطب قرار ميداد ،اما با گذر ايام و مشغول شدن ليال امامي به کار مورد عالقهاش ،گلکاري و کشاورزي و چند سفر به روسيه و آمريکا و ترکيه ،به نظر ميرسيد که اولين زني که در مقام همسر رييس دولت عکس و مشخصات وي در نشريات ايراني و خارجي منعکس ميشد ،با همه کمتحملي استعداد آن را داشت که در دل ميزبانان اروپايي و آمريکايي جا باز کند. عباس ميالني نويسنده کتاب «معماي هويدا» ،از معدود کساني است که موفق به مالقات با ليلي امامي و گفتوگو با وي درباره همسر پيشين او شده است .وي چنين نقل ميکند« ،يکي از اولين ريشههاي تنش ليال با هويدا ،وجود و رفتار مأموران نخستوزير بود .در نخستين سال صدارت هويدا يکي از اين مأموران به سهو ،باغباني را که سالها در منزل خانواده ليال کار ميکرد ،به ضرب گلوله به هالکت رساند .از همان زمان ليال به وجود محافظان در درون خانه اعتراض داشت». در آذرماه ،1346سفارت آمريکا در ايران ،تلگرافي به وزارت امور خارجه آن کشور فرستاد و توصيه کرد که «اميرعباس هويدا را براي يک سفر رسمي به آمريکا دعوت کنيد ».در نامه سفارت آمده بود که« ،سرشت روابط ايران و آمريکا در حال دگرگونيهاي مهمي است ...هويدا سخت راغب ديدار از آمريکا است .او قاعدتًا در سالهاي آينده کماکان چهره مهمي در عرصه سياست ايران خواهد بود و به همين خاطر ،چنين سفري روابط ما را با شخص او حسنه و مستحکم خواهد کرد». در تمهيدات و تحليلهايي که پيرامون علت اين سفر انديشيده شد ،زندگي نامه کوتاه و دقيقي هم درباره يکيک همراهان هويدا در اختيار ليندون جانسون ـ رئيس جمهوري وقت آمريکا ـ گذاشته شد .در اين گزارشها درباره ليال امامي آمده است« ،او از نسل جديد زنان يکسره آزاد و غرب گراي ايراني است .تيزهوش است و فعال و اهل بحث و جدال .ارادهاي سخت استوار دارد .پايبند سنت نيست .از آنچه در جهان ميگذرد ،مطلع است .به سرعت نظرات قاطع پيدا ميکند و گاه حتي به نظر اهل جدل ميآيد .خانم هويدا گاه در عين حال سخت عصبي و کم حوصله جلوه ميکند .آداب و مناسک رسمي را بر نميتابد و از مهمانيها و مراسم رسمي که اغلب هم در آن
اتفاقي نميافتد بيزار است .خانم هويدا سيگار وينستون ميکشد و مشروب مورد عالقهاش ويسکي است». در دي ماه سال 1349همزمان با يک سفرغيررسمي نخستوزير ايران به فرانسه اعالم شد که وي به دليل بيماري همسرش راهي پاريس شده است و اين ظاهرا آخرين سفر آنان در مقام زن و شوهر بود ،چرا که درتابستان سال 1350که نخستوزير محل اقامت خود را در غياب ليال همسرش تغيير داده و به آپارتماني در باالي دفتر نخستوزير نقل مکان کرده بود ،متني تايپ شده را براي روزنامهها فرستاد .متن حکايت از آن ميکرد که با کسب اجازه از شاهنشاه آريامهر ،ليال امامي و اميرعباس هويدا نخستوزير با هم متارکه کردهاند. فرداي آن روز روزنامه «آيندگان» همراه همين خبر کوتاه ،عکسي از نخستوزير را چاپ کرده بود که براي اولين بار بدون ارکيده هميشگي ديده ميشد .اين ارکيدهها از ابتکارهاي ليلي امامي بود که در کشت و نگهداريش هنرها به کار ميبرد و هر روز يکي از آنها بر يقه نخستوزير وقت نصب ميشد. اما با وجود اين خبر و ماندن ليال امامي در پاريس، هيچ گاه پيوند عاطفي ليال و اميرعباس فراموش نشد. ليال امامي از معدود کساني بود که همزمان با انقالب در تلفنهاي متعدد به کساني از جمله فريدون هويدا ،برادر کوچک اميرعباس ،آنها را از خطر ماندن شوهر سابقش در ايران با خبر کرده بود .خود گفته است که نميخواست با اميرعباس در تهران گفتوگو کند ،چرا که مطمئن بود تلفنها کنترل ميشود. اما انقالب رخ داد و اميرعباس هويدا و بسياري از مقامات ارشد دولتي دوران پادشاهي که به درخواست نظاميان ارتش شاهنشاهي و تصويب پادشاه به زندان افتاده بودند ،از همان زندان راهي زندان انقالبيون شدند و سرانجام با وجود اميدواريهاي فراواني که به شخصيتهاي مذهبي و دولت موقت وجود داشت که هويدا در يک دادگاه عادالنه و با داشتن وکيل محاکمه شود ،صادق خلخالي دست به کار شد .خلخالي عليرغم خواست و اصرار دولت بازرگان ،محاکمهاي سرپايي برپا کرد و حکم به اعدام داد .در روايت غالب گفته ميشود که هادي غفاري با شليک گلوله از پشت سر در خارج از دادگاه هويدا را کشته ،هرچند خودش آن را تکذيب ميکند. طرفه آنکه ليال و فريده نوادگان امام جمعه خويي که در آن زمان غمزده در پاريس بودند ،بايد ميدانستند که همان گروهي که حسنعلي منصور را در بهمن 43ترور کردند ،اينک در مقام حاکم شرع و زندانبان و دادستان، تقريبا به همان شکل ،اميرعباس هويدا ،جانشين وي را با گلولهاي در سر و شکم در خون غرقه کردند .فريده در سال 1377و ليال بيست سال بعد در پاريس درگذشتند. در زمان ازدواج ،اميرعباس هويدا 47ساله بود و ليال امامي 34ساله .در زمان مرگ ليال امامي در پاريس در روز دوشنبه نهم جون ،او 86سال داشت و همچنان تنها همسر يک رييس دولت ايران بود که در مراسم رسمي با تشريفات ،بر سر ميز با رهبران کشورهاي جهان نشست.
42
42
فروردين (بره) خالقيت به شما اجازه ميدهد تا پروژه جديدي را شروع کنيد .ميتوانيد در تمام بخشهاي عاطفي و فکري زندگي امروز موفق شويد .زماني عالي براي نشان دادن استعدادهاي هنري است .اين روزها مورد انتقاد و سرزنش قرار ميگيريد ،اما نبايد ناراحت باشيد چون همه اينها از روي دوست داشتن و عالقه زياد به شماست .هر انساني وقتي کسي را دوست داشته و نگران آينده او باشد، عکسالعملهاي متفاوتي نشان ميدهد. در اين ماه ،مطلبي فکر شما را به خود مشغول کرده و درباره آن صحبت ميکنيد .اگر ميخواهيد که همه موارد به خوبي پيش برود و در انتهاي کار، احساس شرمندگي نکنيد آرامش خود را حفظ کنيد و اميدوار باشيد و فرصتي به شريک عاطفيتان بدهيد .او حرفهاي زيادي براي گفتن دارد .براي رسيدن سود اقتصادي قابل توجهي که در پيش روي شما قرار خواهد گرفت ،بايد تالش زيادي بکنيد.
ارديبهشت (گاو) اين روزها بيش از هميشه و بي هيچ دليل خاصي حساس هستيد و تعامل با ديگران را سخت و دشوار مييابيد .سعي کنيد در هر کاري که انجام ميدهيد، خوشبين باشيد .از قول دادن به ديگران اجتناب کنيد ،به ويژه اگر مطمئن نيستيد که شرايط به نحوي پيش خواهد رفت که بر سر عهد و پيمان خودتان بايستيد .به گذشته نبايد بيش از اندازه بها داد .نبايد اجازه داد که حوادث گذشته ،زندگي حال و آينده شما را تحت تاثير قرار دهد. روزهاي خوبي در پيش داريد به شرط اينکه به بهترين شکل از آنها استفاده کنيد .هميشه رازدار ديگران باشيد .کسي که نتواند رازدار باشد به زودي دوستان خود را از دست ميدهد. در اين ماه ،گذشته را در زندگي ،سرمشق خود قرار دهيد و از غرور و خودخواهي بکاهيد .به موفقيتهايي ميرسيد .بدانيد همواره دوستاني هستند که پشتيبان شما بودند تا به اين موفقيتها برسيد ،پس فقط به نفع خود کار نکنيد. در يک مهماني ،مالقاتي خواهيد داشت که براي آينده شما موثر واقع خواهد شد. يک رابطه عاطفي به زودي کل زندگي شما را دگرگون خواهد کرد.
خرداد (دو پيکر) کارهايي را که نميدانيد نهايتش چه ميشود انجام ندهيد .يکي از مهمترين و بهترين خاطرات شما دوباره تداعي خواهد شد که خوشحالتان ميکند .اعتماد به نفس شما خوب است ،اما نبايد به غرور تبديل شود .هدف ويژهاي داريد که نکات مثبتي در آن نهفته است ،پس سعي کنيد تا به انجام برسانيد .در معاملهها بيشتر دقت کنيد و بي جهت به افراد اعتماد نکنيد .از گذشته درس بگيريد .سعي کنيد به وعدههايتان عمل کنيد تا بدقول خطاب نشويد .بعد از کار زياد و تنشهاي روزمره ،کمياستراحت ضروري است تا دوباره به وضعيت روحي و جسميمتعادل برسيد. در اين ماه ،تغييرات مهميدر زندگي شما رخ خواهد داد ،که رضايت خاصي براي شما به ارمغان ميآورد .فعاليتهاي فکري و خالقيتهاي خاص موفقيتهايي را در زندگي اجتماعي شما به همراه خواهد داشت .مجبور خواهيد شد تا تصميمات مهميدر ارتباط با زندگي عاطفيتان بگيريد .در اين مورد ميتوانيد به حس ششم خودتان اطمينان کنيد.
تير (خرچنگ) برخي تضادهاي خانوادگي شما نگران کننده خواهد بود .آنچه که شما در گذشته از آن احساس امنيت و آرامش ميکرديد ممکن است اکنون باعث ناراحتيهايي براي شما شود .به تغيير و تحوالتي فکر کنيد که زندگي شما را فعالتر ميکند .بعضيها نسبت به شما حسادت ميورزند ،اما درايت و خوش خلقي شما باالخره اين فضا را تغيير ميدهد .يک ديدار ناگهاني با يک دوست قديمي ،دوباره خاطرات شيرين گذشته را تکرار ميکند .در محل کار خود منتظر يک تغيير عمده باشيد که در نهايت به نفع شما تمام خواهد شد. در اين ماه ،خوشبينتر از پيش باشيد و از خالقيتهاي زيادي که داريد نهايت استفاده را ببريد .استعدادهاي هنريتان به شما اجازه ميدهد که خودتان را در جامعه اثبات کنيد .شخص مهمي را مالقات ميکنيد که در آينده به شما کمک ميکند .بيشتر از پيش به شريک عاطفي خودتان توجه کنيد .هوشياري شما در مسائل مالي نظر ديگران را جلب ميکند .برخي فکر ميکنند با اين هوشياري ميشود همه درهاي غيرممکن را باز کرد ،اما چنين نيست.
AUGUST 2018
مرداد (شير) اجازه ندهيد که ترس از ريسک کردن باعث شود تا فرصتهاي خوبي را از دست بدهيد .بايد با جرات و جسارت و با اعتماد به نفس کامل به پيشواز فرصتها برويد .شما استعدادهاي خوبي در زمينه شغلي و حرفهاي خود داريد ،پس از آنها به بهترين وجهي استفاده کنيد .گنجي درون خانه شماست که بايد آن را کشف و استخراج کنيد ،وگرنه فقير و محروم خواهيد ماند .زندگي فراز و نشيبهاي زيادي دارد .به خود بياييد .گذشته را فراموش کنيد و به آيندهاي درخشان بنگريد چون زندگي زيباست. در اين ماه ،مشغوليات زيادي خواهيد داشت که بايد به همه آنها توجه کنيد. در اين زمينه ميتوانيد از دوستان باوفا و قابل اعتماد خود نيز کمک بگيريد .از کينه و کدورت دست برداريد و خنده را مانند گلي بر لبهايتان بنشانيد که دوستي و نيکويي همانند پلي است به دل ديگران .به آينه بنگريد و دلتان را همانند آن صاف و بي غش کنيد ،بعد ميبينيد که آينه به شما لبخند رضايت ميزند.
شهريور (خوشه) اين روزها ،روزهاي عجيبي براي شما خواهد بود .آنچه را که ميخواهيد ،در محيط اطرافتان در مييابيد .ممکن است اشتباهاتي از شما سر بزند ولي حواستان باشد و در هر موقعيت جلوي اشتباه خود را بگيريد .به ظاهر خوب افراد بسنده نکنيد ،بلکه باطن آنها را دريابيد .تالشهاي خود را صرف کارهايي کنيد که مفيد باشد .اينکه زندگي براي شما تکراري شده جمله اي بيهوده است؛ چراکه عشق همواره زندگي را از يکنواختي خارج ميکند. ميدانيد که عشق حرف حاليش نيست. در اين ماه ،بايد بتوانيد بر تمام سختيها غلبه کنيد .زمان خوبي براي امتحان دادن ،هنر ،و سخنراني است .زندگي عاطفيتان بسيار خوب پيش ميرود .سعي کنيد بيشتر به اعضاي جوان خانواده توجه زيادي نشان دهيد .تالش و فعاليتهاي اقتصادي شما به گونهاي پيش ميرود که هر مانعي را ميتوانيد با توانايي و اقتدار کامل از بين ببريد ،تنها ممکن است بعضي سهلانگاريهاي خود شما در مواقع حساس روند صعودي شما را کند کند پس بايد هشيار باشيد.
مهر (ميزان ،ترازو) فکر ميکنيد تنها هستيد و توجه ديگران به شما کاهش يافته ،اما اين طور نيست ،تنها بايد به اطرافيان خود بيشتر توجه کنيد .انجام يک عمل خير از طرف کسي که انتظار نداشتيد موجب ميشود نظر شما نسبت به او عوض شود .ممکن است يک پيشنهاد عاطفي و احساسي شما را غافلگير کند .در مورد احساس طرف مقابل تحقيق و بررسي کنيد .شايد شکست قبلي شما جبران شود .پيشنهادي کاري يا تحصيلي خوبي مطرح ميشود که ظاهرا در آينده سود مالي خوبي خواهد داشت .بهتر است از اول شرايط و توقعات خودتان را مطرح کنيد تا بعدها مشکلي پيش نيايد. در اين ماه ،اگر برنامه شروع يک کسب و کار را داريد اندکي صبر کنيد تا شرايط مالي بهتر از اين بشود که اکنون است .کاربرد خالقيت و تصورات به شما در پيدا کردن راه حل کمک ميکند .از رفتن به سفرهاي طوالني مدت اجتناب کنيد .يک موفقيت کوچک هم کافي است تا اين فضا را عوض کرده و دوباره شما را سرحال و شادمان کند .ميتوانيد از اين موفقيت کوچک نردباني بسازيد براي رشد و رسيدن به موفقيتهاي بزرگ.
آبان (کژدم) شما هميشه تحت تاثير محيط اطراف خود هستيد .اکنون به جاي آنکه زانوي غم ،در بغل بگيريد چارهاي بينديشيد که موانع زندگي شما نه تنها رو به افزوني نرود ،بلکه به تدريج کاهش يابد .فقط بدانيد که عجله در اين کار در نهايت به ضرر شما تمام خواهد شد .در نتيجه اجازه بدهيد که بعضي کارها روال عادي و طبيعي خود را طي کنند .از جايي که انتظارش را نداريد کمک دريافت ميکنيد ولي شما آنقدر مشغول و نگران مسئوليتهاي خودتان هستيد که توجهي به اين کمک نميکنيد .او هنوز اميد دارد تا دوباره شما را به دست آورد .فرصتي دوباره به خودتان بدهيد. اين ماه ،براي برنامه ريزي آينده و تثبيت موقعيت خود ماه خوبي است. حساسيت خاصي که نسبت به دوستان و شريک عاطفي خود داريد شما را خوشحال ميکند .از گرفتن تصميمات عجوالنه اجتناب کنيد .به خود و ديگران اعتماد داشته باشيد .بايد موقعيتهاي پيش رو را شکار کرد .از دست دادن فرصتها به نفع شما تمام نخواهد شد.
آذر (کمان) مراقب باشيد زمان را از شما نگيرند يا آن را از دست ندهيد .با صداقت به زندگي خود گرما ببخشيد و سعي کنيد اشتباهات گذشته را تکرار نکنيد .اگر قصد سفر داريد بهتر است آن را به بعد از انجام اموري که به شما محول شده موکول کنيد .در حرفه خود ممتاز ميشويد و موقعيت اقتصادي خوبي برايتان فراهم خواهد شد .درمورد اختالفات فاميلي يا اختالف با دوستان نزديک خود با سياست رفتار کنيد و همه پلهاي پشت سر خود را خراب نکنيد .اوضاع هميشه اينطور نخواهد بود .حتي پيش از آنکه تصور ميکرديد ،اين شرايط تغيير خواهد کرد و آن وقت شما به آرزوي بزرگ خود ميرسيد .روزهاي بهتري در راه است پس لبخند بزنيد. در اين ماه ،ممکن است تا حدودي روياپردازي کنيد و مسائل مهم را ناديده بگيريد .نبايد کارهاي جديدي را شروع کنيد ،زيرا که اين تصميمات شما بهترين نيستند .قبل از انجام هر کاري به جوانب آن نيز فکر کنيد و هميشه ميتوانيد روي حمايت فکري اعضاي سالمند خانواده حساب کنيد .با کميورزش روحي مثل يوگا و مديتيشن ،همه چيز روبراه ميشود و سالمتي شما به خطر نخواهد افتاد. فراموش نکنيد که عصبانيت و خشم روح آدميرا مريض و آزرده ميکند ،پس از آن برحذر باشيد.
دي (بز) شما در کار و زندگي افکار ابتکاري زيادي داريد که در محيط کار و تجارت بسيار مفيد ميافتد ،با اين همه توصيه ميشود که در مواقع ضروري توصيههاي بستگان را نيز مخصوصا در امور مالي در نظر بگيريد .يک بحران اقتصادي ،شرايط سختي را به شما تحميل ميکند .بايد بر اعصاب خودتان مسلط باشيد ،چون اين شرايط دوام ندارد و به زودي رفع خواهد شد .به جاي قضاوتهاي خام و نپخته ميتوان کميصبر کرد و حوصله به خرج داد تا بعضي مسائل روشن شود .در اين صورت بهتر ميتوان داوري کرد يا حداقل از بعضي خطاها پيشگيري نمود .از نظر اقتصادي بايد دورانديش بود و حساب همه کارها را داشت .کسي که ريسک ميکند بايد منتظر عواقب آن هم باشد. در اين ماه ،اوقات خاصي را براي ديدار با دوستان خانوادگي خود کنار بگذاريد .کسي براي شما دعا ميکند و آرزوي خوشبختي شما را دارد .هيچ چيز بهتر از دوستي و عشق نيست .هميشه نبايد منتظر باشيم تا ديگران به ما هديهاي بدهند يا با کارهايشان ما را به وجد بياورند .بعضي اوقات نياز است که خودمان اين انرژي مثبت را بخود بدهيم .اعتدال و ميانهروي را بايد در هر کاري در نظر داشت.
بهمن (دلو ،کمان) حال و حاصله برقراري ارتباط را نداريد ،بنابراين تمايل داريد تا کمي از کارهاي امروز را به فردا بيندازيد .اين کار اشکالي نداريد اما مشروط بر آنکه هرچه زودتر عقبمانگيهاي خود را جبران کنيد .دوستان بسياري داريد ،اما در بين آنها تنها يک نفر هست که وضعيت شما را درک ميکند ،بايد آن يک نفر را درست بشناسيد و از کمک و مشورت او بهره بگيريد .مسافري در راه يا مسافرتي در پيش داريد .يک جابهجايي در روزهاي آينده براي شما پيش خواهد آمد که خوب و خوشايند است .يک فکر قديميدوباره سراغ شما خواهد آمد که علتش حضور يک تازه وارد يا نوآشناست .همين افکار انگيزهاي تازه در شما ايجاد خواهد کرد. در اين ماه ،نياز به استراحت داريد .اگر دوستان شما را به جايي دعوت کردند، حتمًا از اين دعوت استقبال کنيد .براي رها شدن از کسالت روزانه و دردهاي مزمن بهتر است ورزش کنيد .ورزش به انعطافپذيري مفاصل کمک ميکند و در اين صورت هنگام راه رفتن ،نشستن و ايستادن ،احساس و حالتي مناسب و خوب خواهيد داشت .پيشنهاد کاري به ظاهر خوبي مطرح ميشود که شما را وسوسه ميکند اما بايد همه جوانب را درنظر گرفت. فقط به سود فکر کردن کافي نيست.
اسفند (ماهي) فرصت خوبي داريد تا در امور اجتماعي و خانگي موفق شويد .همکاران و شريک عاطفيتان از ايدههاي شما استقبال ميکنند .مهارتهاي شما در برقراري ارتباط عالي است و به شما در حل مشکالت کمک بسزايي ميکند .ميتوانيد براي آينده برنامهريزي کنيد ولي از خيالپردازي بپرهيزيد. کارهاي عقبافتادهاي داريد که بايد آنها را به سرانجام برسانيد .نسبت به آنچه اتفاق افتاد نبايد پشيمان بود ،اگر چيزي يا کاري خطاست بايد آن را تصحيح کرد و از گذشتهها درس گرفت .نيازي به افسردگي يا ترديد نيست. در اين ماه ،با وضعيت تازه و اميدبخشي روبرو ميشويد و يک خبر خوشحال کننده در راه داريد .از سر و صدا و تشنجها دوري کنيد .شما احتياج به يک دوره آرامش و استراحت داريد تا بتواني به دور از قيل و قالها تصميم الزم و درست را بگيريد .قدر سرمايههاي کوچک و بزرگ خود را بدانيد و نااميد نشويد ،چون به زودي به درآمد خوبي دست خواهيد يافت.
43
43
For Advertisement Call:
PA
I
CONTINUED FROM COVER PAGE
Iran’s trump card, which its officials alluded to, is the power it has to blockade the Strait of Hormuz, the narrow mouth of the Persian Gulf through which 18 million barrels of oil travel per day, accounting for roughly 20 percent of the world’s supply. Even a partial blockade of that strategic waterway could send global oil prices skyrocketing. Such a move would be economically disastrous for Iran as well, but in the face of an existential threat, the regime in Tehran might decide it’s worth the price. So far, Iran isn’t taking Trump’s bait by engaging in escalatory measures of its own, but it is taking steps to prepare for an American siege. The country continues to adhere to the nuclear deal even as the U.S. has rendered it effectively a dead letter. Iran is trying to retain trade with E.U. countries and keep European companies from withdrawing their investments, though the countervailing threat of Trump wrecking those countries’ trade relations with the U.S. if they don’t participate in sanctions makes that a Sisyphean task. A more likely partner for Iran in evading or mitigating the impact of U.S. sanctions is Russia, which for various reasons is more resilient to U.S. pressure and also more amenable to doing deals under the table. Meanwhile, the Iranian government is courting local private investors to take over government projects and restore liquidity to the economy as foreign money flees the country. Iran is also moving, through diplomacy with both Damascus and Moscow, to protect its interests in Syria in the event that pressure from the U.S. and Israel forces Iran to scale back its military activities there. These moves are in response to one of the Trump administration’s explicit goals in applying pressure to Iran, which Secretary of State Mike Pompeo articulated in remarks at the Heritage Foundation in May: “After our sanctions come in force, Iran will be forced to make a choice: either fight to keep its economy off life support at home or squander precious wealth on fights abroad. It will not have the resources to do both.” Yet the administration’s choice to reapply the economic stranglehold of sanctions on Iran also serves a darker purpose. The Trump administration isn’t looking to invade and occupy Iran, but it does have a fairly clear goal of regime change. Pompeo, National Security Adviser John Bolton, and other key figures in Trump’s circle, including key Republicans in Congress, are open advocates of overthrowing the Islamic Republic and its effective ruler, Ayatollah Ali Khamenei. These hawks’ preferences for war have been stymied by the resistance of the military establishment to starting yet another largescale war in the Middle East, the true costs of which the real generals understand better than their armchair counterparts. Accordingly, the strategy the administration appears to have settled on is to have the Iranian people do the legwork of overthrowing their government for us. Iran has recently faced the largest wave of popular protest since the Green Movement of 2009, mainly focused on economic stagnation but also bleeding into more political issues of foreign policy, personal freedoms, and human rights. The rising wave of discontent is pushing the government to make some concessions. Just yesterday, the regime’s security council approved the release of opposition figures Mir Hossein Mousavi and Mehdi Karroubi, leaders of the 2009 protest movement, from house arrest after seven years. This move illustrates the regime’s unease with the rising pressure from the streets, but also shows that it has some tools available to alleviate that pressure. The latest protest movement, unlike the Green Movement, is divided in its agendas and lacks both organized leadership and an appetite for violent confrontation — both of which the regime has in spades. Nonetheless, the Trump administration seems to view these protests as the best avenue for regime change in Tehran without a U.S. military intervention. In a speech at the Ronald Reagan Presidential Library last Sunday, Pompeo cast Trump officials as champions of the Iranian people’s desire for freedom from a regime “that resembles the mafia more than a government.” He noted that the U.S. was stepping up its propaganda broadcasts to Iran and portrayed the sanctions as targeting the country’s corrupt ruling elites, even though the economic devastation ultimately touches Iranians of all walks of life. “While it is ultimately up to the Iranian people to determine the direction of their country, the United States, in the spirit of our own freedoms, will support the long-ignored voice of the Iranian people,” Pompeo said. “Our hope is that ultimately the regime will make meaningful changes in its behavior both inside of Iran and globally.” The subtext of the secretary’s talk was unmistakable, however, especially in light of previous statements from other key players like Bolton: Through sanctions, isolation, and propaganda, we are empowering the Iranian people to cast off the Islamic Republic (so we don’t have to). Yet as the Washington Post’s Jason Rezaian, who attended the event at the Reagan Library, pointed out, “When coupled with U.S. moves that directly hurt Iranians … it is difficult for the administration
to support its own claims that the well-being and prosperity of Iranians matter.” Furthermore, the notion that Iranians are clamoring for the fall of the regime and welcome American assistance in precipitating that fall is the same kind of “we will be greeted as liberators” nonsense the Bush administration believed in the lead-up to the Iraq War. Just as Iraqi expatriate con artist Ahmed Chalabi nursed that delusion at the time, the exiled Iranian militant group the Mujahedin-e Khalq has stoked this administration’s regimechange fantasies for the purposes of its own aggrandizement (Bolton believes the MEK could serve as a ready-made government for a post-Khamenei Iran). Iranians may want change, but the collapse of their economy, society, and state is surely not the kind of change they have in mind. Besides, history has shown that there is no better way to discredit a legitimate protest movement than by linking it to a nefarious foreign enemy; this is a well-rehearsed move in the Iranian regime’s playbook. Full-throated U.S. support for these protesters such as the administration is voicing could be their death sentence (perhaps literally). The other leg of the administration’s Iran strategy is regional: solidifying and formalizing an alliance of Iran’s SunniMuslim-majority rival nations in the Arab world. Billed as an “Arab NATO” and tentatively titled the Middle East Strategic Alliance (MESA), the alliance would include six Gulf Arab states plus Egypt and Jordan. Its key members would of course be Saudi Arabia and the United Arab Emirates, for which it would effectively serve as a U.S.-backed supranational enforcer of their regional interests. The fact that Saudi Arabia, the U.A.E., and of course Israel are influencing the Trump administration’s Iran strategy is further evidence that the aim of this plan is not for Iran to pursue internal reform and external dialogue, but for its government to collapse entirely so that it can no longer threaten these countries’ interests. If Iran is violently destabilized in the process, they could hardly care less. These countries would also be entirely amenable to an American military intervention that produces the same result and are unlikely to dissuade Trump from pursuing such a course of action should the mood strike him. War with Iran would be a disaster, but the administration’s apparent plan A of indirectly fomenting regime change in Iran also carries grave risks. For one thing, even if it succeeds, the collapse of a state governing over 70 million people and controlling a vast, well-funded, fanatical paramilitary force will necessarily be a chaotic and traumatic process for Iran. It’s just as likely, however, that in its effort to achieve the outcome of a war without the cost and complications, the Trump administration will stumble into an inescapable spiral of escalations and we will end up at war anyway.
Iranian Kurdish refugee wins the Fields medal the biggest prize in math’s By Gilead Amit newscientist.com A Kurdish refugee to the UK is one of the four recipients of the 2018 Fields medals. Caucher Birkar was given the award at the International Congress of Mathematicians in Rio de Janeiro, Brazil. The Fields medals, often called the Nobel prize of mathematics, are awarded every four years. Medalists must be under the age of 40 by the start of the year they receive the award, with up to four mathematicians honored at a time. Caucher Birkar, a mathematician at the University of Cambridge, UK won the award for his work on categorizing different kinds of polynomial equations. He proved that the infinite variety of such equations can be split into a finite number of classifications, a major breakthrough in the field of arithmetic geometry. Born in a Kurdish village in Iran, Birkar sought and obtained political asylum in the UK while finishing his undergraduate degree in Sharif University Iran.
Leading mathematicians Another of this year’s medals was awarded to Alessio Figalli at ETH Zurich, Switzerland. His research concerns the optimal transport problem, which aims to find the most efficient route for carrying an item
from one location to another. This seemingly simple problem has a broad range of applications to everything from the formation of crystals to changes in the weather. Peter Scholze at the University of Bonn, Germany was seen as the odds-on favorite to win a medal this year. At 30 years old he is of the youngest to ever win the award, which like Birkar’s was for contributions to arithmetic geometry. Whereas shapes and numbers are often seen as belonging to separate disciplines, Scholze believes it is possible to translate ideas between the two, leading to what some hope will be a grand unification between these disparate areas of mathematics. Finally, Akshay Venkatesh at the Institute of Advanced Studies in Princeton, New Jersey, was awarded for work spanning a bewildering array of mathematical fields, including number theory, dynamics and topology. Some hope that his research will allow for progress in solving the Riemann Hypothesis, a tantalizing conjecture about the distribution of prime numbers Previous medalists include Cédric Villani, who is now a member of the French parliament, and Maryam Mirzakhani, the first woman to receive the award. Controversially, Grigori Perelman was awarded one of the medals in 2006 for solving the million-dollar Poincaré Conjecture but declined the award and the monetary prize.
Iran will not wear Adidas at AFC Asian Cup Source: Tehran Times TEHRAN - Iran national football team players will not wear Adidas after the German sportswear manufacturer has decided to deny Iran with access to its services. Adidas has decided to follow in Nike's footsteps. Nike, who was set to sponsor Team Melli with cleats and footwear throughout the 2018 World Cup, announced that it had withdrawn its support of the team because of global economic sanctions against the country. In a statement, Nike said, “U.S. sanctions mean that, as a U.S. company, Nike cannot supply shoes to players in the Iranian national team at this time.” The decision from Nike comes in the wake of the Trump administration’s move to withdraw from the Iran nuclear deal. Now, the German sportswear manufacturer has denied Iran with access to its services shortly after the 2018 World Cup, where they provided the team’s jerseys. The Football Federation of the Islamic Republic of Iran (FFIRI) president Mehdi Taj has accused Adidas of disrespecting the Iranian people and demanded a formal apology from the manufacturer. Iran national football team, who have been drawn with Iraq, Yemen and Vietnam in Group D of the 2019 AFC Asian Cup, will not wear Adidas sportswear in the competition in the UAE.
44
AUGUST 2018
The Fall and Fall of the Iranian Rial Behrouz Mina ,
Iranwire.com
On Sunday, July 29, the Iranian rial (IRR) lost one-ninth of its value against other currencies — the latest in a series of freefalls that began early this year. Many Iranians are stupefied, but the simple fact is the accumulated cost of economic mismanagement and corruption has pushed the national currency over the edge. When the country's currency began to lose its value, many attributed it to President Trump’s threat to leave the Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA), and then to his later decision to pull out of it and to implement unilateral sanctions against Iran. As the deadline approaches for US sanctions to be reimposed, the value of the rial continues to plummet even further. So many people still see a correlation with President Trump’s decision and believe it is the main cause of havoc in Iranian currency markets. But Iranians, always known for their love of conspiracy theories, have other explanations as well. Some believe the US government is disrupting the currency market in an attempt to undermine Iran and as a preamble to a military attack against Iran. Others accuse President Rouhani’s administration of devaluing the rial so it can sell its currency reserves at a greater price in order to pay for cash subsidies and settle public employees’ payroll. Rouhani’s political opponents charge that the government is pushing for an agreement with President Trump and creating chaos in the currency market so people will accept any sort of deal for the sake of the economy. But the truth is far more horrifying. Iran’s economy has become extremely vulnerable; even small shifts can create massive responses in Iran ’s markets. Most analysts agree that part of the blame for the rial’s freefall can be attributed to the conduct of Iranian petrochemical firms. These semi-private businesses receive massive amounts of dollars in export revenues. The firms were supposed to sell their hard currency at the official rate of 42,000 IRR per US dollar to facilitate the import of officially-licensed necessities and commodities. But they failed to do so. Instead, their executives used the market rate of 95,000 IRR per dollar to benefit personally or to bring in more cash for their companies. Currency exchange networks have also suffered an increase in demand for currency as Hajj begins and thousands travel to Saudi Arabia, causing disruption to the supply line. And of course, there are others seeking to profit from the shifting movements in the market too. But none of these factors warrant a 16 percent decrease in the national currency of an economy of a country with a population of more than 80 million and dozens of trading partners. The only conclusion can be is that there are hidden accumulated costs in Iran’s economy that make its markets vulnerable. First, there's a certain irony in blaming petrochemical companies, whose investors are often public organizations or government-run entities. Their executives are selected
from those people who are trusted and loyal to the political establishment, and yet the very same people have scuffled President Rouhani’s currency policy. Even their loyalty is not translated into letting others profit from a 50 percent gap between the official exchange rate and the market exchange rate. Those who believe in a command-and-control approach to the economy must bear in mind that in Iran, the government can issue edicts, but not even enterprises associated with the government feel obligated to follow them.
No Political Will for Change The Iranian government tries unsuccessfully to demonstrate its competence by controlling the currency market. However, its incompetence becomes more evident when it comes to matters of governance and combating corruption. As its ability to govern and to coordinate its over-extended institutions diminish, the markets take account of the increased risk by devaluing the national currency even further. In truth, Iran>s economy depends on the currency earned from oil and petrochemical exports. The government took the decision to distribute the currency among businesses, organizations and even individuals, based on nominal rates. This approach has ignored the foundation and the rationale for currency exchange, limiting the role of the market to an environment that generates profit by receiving governmentdistributed dollars or euros. Those who enjoy the government’s favor make billions by reselling their allocated hard currency. It is baffling that, after 40 years and several economic episodes of similar proportion, no Iranian government has mastered the political will to change this system. The time might have arrived for an officially-accepted currency market in Iran as the Iranian rial loses its value. This will be a tall order though. Various interest groups are invested in maintaining the current system, which rewards their loyalty to the political system so handsomely. They benefit from the fact that Iran’s ruling class has not updated either its views or its economic planning for 40 years. They do not want to accept the harm that rent-seeking behavior causes, or their role in encouraging its existence within Iran’s economy. Their rigid mindset has promoted a passive approach from the government, which makes President Rouhani’s administration appear lost and confused as it faces the unfolding crisis. Today, perhaps because of government incompetence, Iranians are asking more questions about the economy than they have done in the past. They are also challenging perceptions of society overall. Many believe the declining social capital and brain drain have made the economy weaker and brought on this government incompetence. They are demanding to know if Iran’s economy will soon be hit by a full-blown earthquake. And they make these demands with full comprehension — and genuine fear — of its dramatic consequences.
44
We wish to convey our deepest gratitude and heartfelt appreciation for the many acts of kindness, warmth, and concern during Beth’s recent illness and passing. The flowers, meals, visits, phone calls, emails and cards gave much-needed strength and comfort to her and our family in the last few months. We appreciate your thoughtfulness more than we can ever express in words and will always be grateful for your help and for your kindness. Our family was given a measure of peace knowing that she was so deeply cared for by everyone who knew her. Thank you also to those who attended Beth’s memorial service; it meant a lot to us. In her final days, Beth asked that this service be a celebration of her life emphasizing unity, diversity, and integrity. It was a fitting tribute to Beth who touched so many lives and worked with grace, kindness, and selflessness to make the world a better place. It is our hope that others will be inspired by her example and carry on her good work with that same spirit. Given the great outpouring of support, we are unable to write individual thank you cards. But please know that we appreciate each of you. Thank you for being there for us. With sincere gratitude, Dr. Nasrolah Farokhi and Family
To honor Dr. Beth Farokhi’s life and legacy, the family asks that you consider a gift to one of the following:
American Women
Association of University – Legal Advocacy Fund
Help fund AAUW’s efforts to challenge sex discrimination in higher education and the workplace On-line at https://ww2.aauw.org/donate-gift/ or by check to: AAUW – Legal Advocacy Fund 1310 L St. NW, Suite 1000 Washington, DC 20005
Beth Farokhi Cancer Research at Georgia Tech Help support research focused on early detection of ovarian cancer By check to the Georgia Tech Foundation and write in memo line: “Farokhi Fund” Georgia Tech Foundation 760 Spring Street NW Atlanta, GA 30308
Dr. Beth Farokhi Annual Scholarship Fund at Morris Brown College Help establish a need-based scholarship fund at Morris Brown On-line at www.morrisbrown.edu or by check to: Morris Brown College Dr. Beth Farokhi Annual Scholarship Fund 643 MLK Jr. Dr. SW Atlanta, GA 30314
45
For Advertisement Call:
Man’s sentence reduced after judge is accused of anti-Islamic bias Chelsea Prince, The Atlanta Journal-Constitution July 30th, 2018 An Iranian-American’s five-month jail sentence was reduced after he filed an appeal accusing a Sandy Springs judge who sentenced him of harboring anti-Islamic bias. Municipal Court Judge Sharon Dickson recently came under fire for remarks she made during Fazial Azizan’s sentencing last year. According to court transcripts, Dickson referenced the nursing student’s heritage multiple times, questioned his respect for women and called him “despicable.” The city of Sandy Springs decided Friday to alter the judge’s ruling. "We welcome the city's decision to overturn the judge's sentence, which was fatally tainted by her expression of bigotry,” said Edward Ahmed Mitchell, the director of the Georgia chapter of the Council on American-Islamic Relations, a Muslim civil rights advocacy group. “This should not have been a hard decision for Sandy Springs to make. Bigotry has no place in our society, much less our courts. When a judge attacks a defendant's national origin from the bench, that judge's ruling cannot stand.”
Lost or Stolen Wallet? Here’s What to Do By Ismat Mangla , experian.com You never think it’s going to happen to you—until it does. One minute, your wallet is snug in your back pocket or purse, and the next minute, you’re frantically trying to figure out where you last had it when you realize you can’t pay for anything. This happened to me recently. Someone slyly lifted my wallet out of my purse while I was grocery shopping. I must have turned away for just a minute, but it was enough time for a thief to get exactly what they wanted, with me none the wiser. I only realized it was gone when my phone started blowing up with text messages from my credit card issuers, who were asking me if I really did just go on a multithousand-dollar shopping spree at Target. Of course, I panicked. Luckily, I still had my phone with me and was able to get home, call all my issuers to cancel my credit cards. Since I never have much cash on me, I only lost $11, but my wallet had been full of other important stuff, like gift cards, my health insurance data, and the punch card at my favorite nail salon—not to mention the wallet itself that I really loved. I did have to thank my lucky stars, though: My driver’s license happened to be in a sleeve in my phone, though I usually keep it in my wallet. And of course, I never keep my Social Security card in my wallet, so I didn’t have to worry about my number getting in the wrong hands. But if you do carry your Social Security card in your wallet, stop what you’re doing and remove it immediately. If you find yourself in a similar situation, follow this checklist to limit your liability and protect your identity from further danger. When you start making your calls, be sure to keep a log of what you did, who you called and when.
1. Call Your Bank to Report Your Debit Card as Stolen The first card I reported stolen was my debit card. As long as you report a debit card is missing within two business days of the loss, you’re only responsible for up to $50 in unauthorized purchases. If you wait more than two days (but less than 60), you could be on the hook for up to $500 in unauthorized purchases. If you wait longer than 60 days, you could be held responsible for all of them. Read more here about the difference between debit and credit cards. But if a thief has accessed your bank account via your debit card, the money could be debited from your account—and it could take time to recover it. I didn’t want my checking account to be touched, so my bank was the first call I made. Report that your card has been lost or stolen; they will cancel that card and send you a new one. If you had checks in your wallet, report that immediately as well. Your bank can allow you to put a freeze on your checking account so that no purchases made via check will be approved. To protect yourself completely in the case of stolen checks, you will probably have to close that account and get a new one with a completely different number.
Azizan was on trial for misdemeanor disorderly conduct after a crash in his Uber car last spring. A customer was in the back seat at the time of the accident near the intersection of Hammond and Glenridge drives, Channel 2 Action News reported. Azizan told the news station he was not at fault, but after being treated for his injuries, he was detained. Azizan said he needed medical attention, but the ambulance driver refused to take him to a hospital that accepted his insurance. At some point, the two argued, he told Channel 2. In dashcam video obtained by Channel 2, the EMT can be heard complaining about Azizan to an officer who responded to the accident. “I don’t really think there’s anything wrong with this guy and now the back of our If you do this, make sure you update your direct deposit and automated monthly payment information. Learn more about check fraud here.
2. Call Your Credit Card Issuers to Report Your Cards as Stolen You’ll want to call your card issuers immediately and let them know your cards have been stolen. This is different from canceling or closing your credit cards, which can cause problems with your credit reports. When you report a card as lost or stolen, the issuer will suspend those credit card numbers and send you new ones. They will also credit back any fraudulent charges to your account, although you can expect them to undergo a fraud investigation. If you have your credit cards set up with automated recurring payments, be sure to update the payments with the new credit card numbers. Sometimes it can be difficult to remember which credit cards were in your wallet when it got lost or stolen. If you use an account aggregator site like Mint.com to keep track of your money, log in to get a list of all your active credit cards. That will allow you to cross-check which cards you have in your possession with the ones that were in the wallet. You can also do this by looking at the current accounts on your credit report. It can be easy to forget about retail credit cards, so be sure to confirm you’ve gotten all of them. When I checked my credit report, I realized I had a rarely-used Old Navy credit card in my wallet and remembered to report it as stolen.
3. File a Police Report It’s very important to file a police report if your wallet is lost or stolen. You might be reluctant to do so, either because you don’t think the police will be able to recover your stolen property (and it’s likely they won’t), or you believe that your matter is trivial. However, filing a police report is vital to safeguarding your future identity: If
45
ambulance stinks of alcohol and he’s really starting to (expletive) me off,” the EMT said. “He’s being belligerent.” Based on the EMT’s remarks, Azizan was removed from the ambulance and later arrested on a charge of disorderly conduct, according to Channel 2. He was held for three hours at the North Fulton jail annex. A DUI task force officer later confirmed Azizan was not drunk, the news station reported. “Remember, I’m the victim of an accident and at the same time, I’m being handcuffed,” he told Channel 2. “Going to the jail, the whole time I was just in a state of shock and crying. I didn’t do nothing.” When he came before the Sandy Springs Municipal Court last July, he represented himself. Azizan thought he could clear his name, he told Channel 2. He was convicted during the bench trial. Before she handed down the sentence, the judge called Azizan “a threat to everyone who wants to catch Uber.” At one point, he tried to interrupt her, and Dickson fired back. “But I know where you come from, you are the victim of further fraud or identity theft down the line, a police report will help serve as evidence that you were, indeed, the victim of a crime. Some credit card issuers or banks may also want the police report number as part of their fraud investigation. When you file a police report, you’ll be asked to provide a description of your wallet, what was in it, how, where and when it was stolen, and any other information you might have about the circumstances. If your credit cards were used, the police might ask you for the original card numbers and the locations and times of the fraudulent transactions. Be sure to get the case number and a hard copy of the police report for your records. The police department may take some time to complete the report, so get your investigating officers business card and contact information so you can follow up.
4. Make a List of Everything That Was in Your Wallet You’ll eventually want to replace all the other important stuff in your wallet, like insurance cards. While it’s still fresh in your mind, make a list of items that were in your wallet so you can contact the appropriate organizations. You can request a replacement policy number on your insurance accounts so someone can’t use your data for their own medical expenses. Read more here about medical identity theft.
5. Initiate a Fraud Alert on Your Credit Report You’ll want to protect your identity by monitoring your credit reports. Start by filing a free initial security alert that is active on your account for 90 days at the Experian fraud center. The credit bureaus are legally required to share such alerts with the other two
PA
I
women don’t mean anything. OK? But that’s not how it works here. OK?,” she said. “You can look up or you don’t have to. It’s up to you. I mean, I’m just a woman. I’m only a woman who is wearing a robe today. Doesn’t really matter. I get this. This is who you are.” Azizan had appealed first to the Fulton County Superior Court, which found Dickson’s remarks “objectionable” and “wholly inappropriate” but upheld her ruling. Then he appealed to the Georgia Court of Appeals, and on July 24, the Muslim rights group filed a friend of the court brief on his behalf. Three days later, Municipal Court Chief Judge Donald Schaefer sentenced Azizan to time served and two months of probation. «We are relieved that justice was done in this case,» said attorney Jason McLendon, whose law firm represented Azizan during his appeal. The future of the judge remains unclear, but CAIR is calling on Sandy Springs to reevaluate its relationship with Dickson as well as the prosecuting attorney who did not intervene when she made her remarks. counterparts, so you don’t need to file it with all three. This notifies lenders pulling your credit to take extra steps to verify your identity, but it does not block access to your credit report altogether. If you want even more protection, you may want to consider freezing your credit, which will prevent lenders from extending new credit in your name altogether. Credit freezes typically cost $10, though they can be up to $20. Remember, you also have to pay to unfreeze your credit if you need to apply for credit in your name, as well. (President Trump recently signed a bill that makes credit freezes free, but it won’t go into effect until later this year.) You may also want to consider enrolling in a credit monitoring product, like Experian IdentityWorks, which can help you keep tabs on your credit reports and identity.
6. Replace Your Driver’s License If your driver’s license or state ID was in your wallet, you’ll want to replace that as soon as possible. Each state has its own requirements for replacing a license; visit your state’s DMV or Secretary of State website for details. The state may also ask you for a police report number if your ID has been stolen.
7. Report Your Social Security Number Stolen If you carried your Social Security card in your wallet—which by the way, you should NEVER do—you’ll want to be extra vigilant. The Social Security Administration can send you a new card, but you won’t get a new number. That means you will want to take every precaution to avoid having your identity stolen. In this case, an identity protection product like Experian IdentityWorks is vital to keep an eye on any inquiries or new accounts on your credit report that you don’t recognize. You should also call the IRS Identity Protection Unit at 1-800908-4490.
AUGUST 2018
46
46
47
For Advertisement Call:
47
PA
I
Tel: (770) 973-0506 Inc. Pardis Publications, Advertisement: P.O.Box 5867 Ext. 1 Billing: Canton,Ext GA230114 Fax: (678) 550-9999 E-mail: pardismag@gmail.com
Pardis Publications, Inc. P.O.Box 5867 Canton, GA 30114
August 2018 - Vol 24 - Issue 297
محسن ميرخشتي: مدير داخلي مجتبي اکبرزاده:روابط عمومي
Trump’s Iran Strategy: Regime Change on the Cheap By Jonah Shepp New York Magazine - nymag.com President Donald Trump tweeted in all caps at the Iranian government, warning of “CONSEQUENCES THE LIKES OF WHICH FEW THROUGHOUT HISTORY HAVE EVER SUFFERED BEFORE” if Tehran ever dared threaten the United States. Predictably, this tweet set off a frenzy of speculation that the Trump administration was planning to declare war on Iran imminently — or even worse, that Trump was about do so impulsively. Within 36 hours, Trump had walked back his bombast, saying the U.S. was ready to make a deal with Iran and insisting that his decision to
tear up the agreement over its nuclear program and reimpose sanctions had put Iran in a situation where it would have to take whatever deal it was offered. Crisis averted, or so it seemed. Meanwhile, Iranian officials hit back at Trump’s Twitter tirade, saying that they would respond in kind if the U.S. stepped up its efforts to cut off markets for Iran’s oil exports, and stressing that Iran would not
negotiate with the U.S. under threat of force. General Qassem Soleimani, head of the Iranian Revolutionary Guard’s elite Quds Force, hit back with his own dire warnings on Thursday, saying a war with Iran “will destroy all that you possess” and that if the U.S. starts that war, Iran will decide how it ends. In the event of a war, Iran does indeed have ways of inflicting pain on the U.S. and its allies, including
some that are not available to other adversaries like North Korea. It can step up its ongoing cyberespionage and cyberwarfare activities, use its regional proxies to attack U.S. interests and allies in the Middle East and exacerbate ongoing conflicts in Iraq, Lebanon, Syria, and Yemen. PLEASE GO TO PAGE 43