تغييرات اخير در فرماندهان نظامي ايران
فرار بزرگ
ص 22
ايران 4
جهان 8
ص3
گوناگون 15
سينما 20
«پرديس» را ماهانه و بطور رايگان از طريق ايميل دريافت کنيد.
بدرفتاري با زندانيان در ايران
Send an email to:
pardismag@gmail.com
جدول 35
کاهش بودجه نظامي ايران
تکنولوژي 28
ص 42
درشهر 35
محدود» است و دولت بايد بودجه را به گونهاي تنظيم کند که «قابليت اجرا داشته و واقعي باشد». به گزارش خبرگزاري ايسنا، حسينعلي اميري تاکيد کرد که «نياز واقعي» دستگاههاي لشکري و کشوري بيش از بودجههاي فعلي است اما دولت هم با «محدوديت موانع مواجه است». حسين نقوي حسيني سخنگوي کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس اعالم کرده بود که رييس ستاد کل نيروهاي مسلح در جلسه اين کميسيون خواستار آن شده که تبصره 22 قانون بودجه سال 95حذف نشود. بر اساس اين تبصره ،بانک مرکزي موظف است تا تمام وجه ارزي مسترد شده ناشي از طرح دعاوي در مراجع بينالمللي و کشورهاي خارجي مربوط به قراردادهاي نظامي قبل و بعد از انقالب را تا سقف پنج هزار ميليارد تومان ،به معاون پارلماني رييسجمهوري ايران در واکنش به انتقاد رييس ستادکل رديفهاي مرتبط با بودجه نظامي ايران نيروهاي مسلح از کاهش بودجه نظامي سال 95گفت که درآمدهاي کشور « واريز کند.
دنباله در صفحه 33
دادگاه آمريکايي حکم پرداخت غرامت از محل فروش اموال بنياد علوي را رد کرد دادگاه تجديدنظر نيويورک حکم قبلي دادگاه براي مصادره و فروش برج آسا ،متعلق به بنياد علوي و شرکت آسا را رد کرده است. دادگاه قبلي به بازماندگان قربانيان حمالت يازدهم سپتامبر و چند بمبگذاري ديگر مجوز دريافت غرامت از محل فروش برج آسا در نيويورک و ديگر اموال بنياد علوي را داده بود. اما دادگاه باالتر حوزه دوم آمريکا که اياالتي در شمالشرق اين کشور را پوشش ميدهد ،با صدور حکمي جديد مانع از فروش برج 36طبقه آسا در منطقه تجاري منهتن نيويورک شد. اين برج تجاري حدود يک ميليارد دالر ارزشگذاري شده است. اين دادگاه همچنين مجوز فروش ديگر ساختمانها و مستغالت بنياد علوي را غيرقانوني خوانده است. وکالي بنياد علوي در بيانيه کوتاهي نوشتند« ،ما از حکم دادگاه تجديد نظر
حقوق بشر اسالمي ،تجربهاي شکست خورده
بسيار خوشحاليم .چشم انتظار اعاده حقوق و منافع موکالن خود در دادگاه هستيم». حکم قبلي دادگاه ،عالوه بر مصادره و فروش برج آسا در منهتن نيويورک، ساختمانهايي در کوينزبرو (نيويورک)؛ هوستون (تکزاس)؛ راکويل (مريلند)؛ کارمايکل (کاليفرنيا)؛ و کاتارپين (ويرجينيا) را هم شامل ميشد. اين برج 36طبقه را در زمان حکومت سلطنتي ايران ،بنياد پهلوي ،که يک نهاد غير انتفاعي ايراني بود ،خريداري کرد. پس از انقالب اسالمي در ايران ،بنياد پهلوي به بنياد علوي تغيير نام يافت و تحت نظر رهبر وقت جمهوري اسالمي قرار گرفت. بخش عمدهاي از اموال بنياد علوي بعدا به بنياد مستضعفان ايران انتقال يافت اما بنياد علوي مدتي بعد به عنوان يک موسسه مستقل غيرانتفاعي و خيريه برج ،شرکت آسا ،يک شرکت صوري ثبت شد. دولت آمريکا ميگويد مالک ديگر اين متعلق به بانک ملي ايران بوده است.
ص 43
شعر 37
ورزش 39
فال 34
بانک جهاني:
30ميليارد دالر پول بلوکه شده ايران پس از برجام آزاد شد بانک جهاني با بيان اينکه حدود 30ميليارد دالر از داراييهاي بلوکه شده ايران پس از برجام آزاد شده است اعالم کرد اقتصاد ايران به دليل متنوعتر بودن آسيب کمتري نسبت به ساير کشورهاي خاورميانه از افت قيمت نفت متحمل شده است. دنباله در صفحه 31
اتحاديه اروپا دو نماينده در تهران مستقر کردهاست مجيد تخت روانچي معاون اروپا و آمريکاي وزارت خارجه ايران ميگويد اعضاي اتحاديه اروپا «تاکيد دارند دفتر مستقل اتحاديه در تهران گشايش يابد» و در حال حاضر «دو نماينده اتحاديه ،در سفارت هلند براي پيگيري امور مربوطه مشغول به فعاليت هستند». او گفته است« ،در حال حاضر دو نفر به نمايندگي از اتحاديه اروپا در سفارت هلند براي پيگيري امور مربوط به اين اتحاديه و ايران، مشغول به فعاليت هستند». دنباله در صفحه 33
2
August 2016 1395 مرداد
2
3
حميد رضايي ،راديو زمانه وقتي صحبت از مهاجرت يا فرار از ايران ميشود ،اولين چيزي که به ذهن خطور ميکند اصطالح «فرار مغزها» است. آنچه ابتدا از اين عبارت برداشت ميشود ظاهرا مربوط به مهاجرت عدهاي المپيادي و بچه درسخوان دانشگاهي از ايران است .پديدهاي که به محض روي کار آمدن حکومت اسالمي در ايران رواج پيدا کرده و بعدها در دوران جنگ و اتفاقات دهه شصت سرعت گرفته و در خفقان سياسي و اجتماعي پس از کودتاي سياسي سال 1388دوباره به شکلي گسترده رخ نشان داده است. در جريان انقالب فرهنگي و پاکسازي دانشجويان و استادان چپگرا و منتقد حکومت از دانشگاه توسط کميتهها ،انجمنهاي اسالمي دانشجويان و کليت نيروهاي اسالمگراي به قدرت رسيده در ايران ،که با خشونت ،ضرب و شتم ،شليک گلوله، کشتن و زنداني کردن بعضي دانشجويان و در آخر تعطيلي و تسويه دانشگاه همراه بود؛ موجي از خروج نخبگان از کشور ايجاد شد .در آن زمان روح اهلل خميني در جريان انقالب فرهنگي با اشاره به موضوع فرار مغزها گفت« ،اين مغزهايي است که نگذاشتند جوانهاي ما تحصيل کامل بکنند .اينها بايد هم بروند؛ بايد هم فرار کنند؛ ديگر جاي زندگي براي آنها نيست .براي اينکه ملت بيدار است .اينها که مغزهايي ندارند ،فرار کنند .آقا! ما هم يک مغزهايي داريم که با اينکه مغز علمي هستند…دارند ميروند درو ميکنند .اين مغزها را ما ميخواهيم؛ نه آن مغزهايي که حاال که برايشان ت ّعيش (خوشگذراني) حاصل نيست فرار کنند…اين مغزهاي فرار به درد ما نميخورد ،بگذار فرار کنند».
چرا فرار نکنند؟
حاال با گذشت 37سال از روي کار آمدن روحانيون شيعه در ايران و حمله مداوم آن ها به عرصه عمومي جامعه و آزاديها و حقوق اوليه انساني مردم ايران ،ميتوان از يک فرار بزرگ سخن گفت .اساتيد دانشگاه ،دارندگان مدال المپيادهاي علمي جهاني ،نخبگان ،فعاالن سياسي و اجتماعي ،پزشکان و پرستاران ،کارگران متخصص و خالصه «هر کس که بتواند» از ايران ميرود. يک استاد علوم اجتماعي دانشگاه تهران در صحبتهايي که بيشتر به درد و دلهاي يک آدم خسته شبيه است تا اظهارات رسمي يک متخصص علوم اجتماعي ميگويد« ،اين نسلي که معروف شده به نسل سوخته وقتي ميبيند نيمي از عمر مفيدش از دست رفته ،طبيعي است که تالش کند نيم ديگر عمرش را بردارد و فرار کند .اساتيد دانشگاهي در همين حوزه علوم اجتماعي با دهها مقاله علمي و تاليفاتي که دارند 15سال است استاديار و دانشيار نگاه داشته شدهاند و با همين عناوين بازنشسته ميشوند و بعد جايگزين آنها، همين دانشجويان بورسيهاي و سفارشي ،استخدام ميشوند و همان چند سال اول اعالم ميکنند که رتبه استادي دارند. کسي که با وجود همه فشارها ،که حتي بايد حواسش باشد که سر کالس حرفي نزند که فردا گزارش بدهند و جنجال بشود ،به دانشجويش بگويد «بمان ايران و مثل من بشو؟»
August 2016 مرداد 1395
در رشتههاي فني به همين شکل .آنجا البته بيشتر مسئله مالي مطرح است .با يک مدرک ليسانس قرار است دو ميليون يا سه ميليون حقوق بگيرد ،در حالي که کمک هزينه نقدي دانشگاههاي معتبر ،ماهانه دو برابر اين مقدار است».
نگاهي کوتاه به آمار و ارقام
بر پايه آمارهاي سازمان ملل در سال 1371حدود 240 هزار ايراني با تحصيالت عالي در آمريکا مشغول کار بودهاند. همچنين در سال 1385حدود 182هزار نفر از متخصصان و مديران مياني کشور تنها براي مهاجرت به کانادا به سفارت اين کشور در تهران مراجعه کردهاند .در سال 1393تعداد 120هزار نفر دانشجوي ايراني در خارج از کشور مشغول به تحصيل بودهاند که کشورهاي مالزي ،آمريکا ،کانادا ،آلمان، ترکيه ،انگليس و تاجيکستان بيشترين تعداد دانشجويان را پذيرفتهاند. آمارهاي سازمان ثبت احوال نشان ميدهد چهار تا پنج ميليون مهاجر ايراني در 22کشور جهان سکونت دارند که سهم آمريکا يک ميليون و 400هزار مهاجر ايراني است .بيش از يک چهارم ايراني تبارهاي آمريکا داراي مدارک فوقليسانس و دکترا هستند .امارات متحده عربي، انگلستان ،کانادا ،آلمان ،فرانسه و سوئد در ردههاي بعدي اسکان ايرانيان قرار دارند. مقامهاي «خانه پرستار» در ايران ميگويند ساالنه بيش از 700پرستار ايراني کشور را ترک ميکنند .رئيس کل سازمان نظام پرستاري کشور با ابراز نگراني از خالي شدن کشور از پرستاران حرفهاي و ماهر ،از افزايش 300 درصدي مهاجرت پرستاران در ارديبهشت و فروردين ماه امسال خبر داده است. طبق آمار صندوق بينالمللي پول در سال 2009ايران به لحاظ مهاجرت نخبگان در ميان 91کشور در حال توسعه و توسعه نيافته مقام اول را داشته است .طبق اين آمار ،ساالنه بين 150تا 180هزار ايراني تحصيلکرده براي خروج از کشور اقدام ميکنند .به گفته سايت «خبرآنالين» که وابسته به رئيس مجلس شوراي اسالمي است« ،در حال حاضر حدود 14هزار دانشجوي ايراني در کشور مالزي مشغول تحصيل هستند». پايگاه خبري «عصر ايران» به نقل خبرگزاري رويترز ميگويد که در سال 2009بيش از 11هزار ايراني از طريق کميسارياي عالي امور پناهندگان سازمان ملل درخواست پناهندگي کردهاند که اين رقم در سال 2010به بيش از پانزده هزار و در سال 2011به 18هزار نفر افزايش يافته است.
چرا مغزها ميروند؟
اگر براي نمونه به دانشجوياني که با معدل باال و رزومه علمي قابل توجه موفق به اخذ پذيرش تحصيلي از دانشگاههاي معتبر جهاني ميشوند ،نخبه و «مغز» بگوييم،
ميتوان از آنان پرسيد که چرا ميروند تا پديده فرار مغزها را بهتر بشناسيم .بيشترين پاسخهايي که شنيده ميشود عباراتي اينچنين است: بمانيم که چه کنيم؟ همه ميروند. خود شما دوست نداري از ايران بروي؟ در ايران جايي براي پيشرفت نيست. در زمينه رشته تحصيلي من امکاني براي فعاليتي علميدر ايران وجود ندارد. براي آينده بهتر. بعد از اينکه درسم تمام شد بر ميگردم که به کشورمخدمت کنم. اينها عباراتي هستند که دانشجويان دانشگاه تهران، شريف ،امير کبير ،بهشتي ،علم صنعت و چند دانشگاه ديگر به زبان ميآورند .اکثر دانشجوياني که موفق به اخذ پذيرش از دانشگاههاي معتبر کشورهاي غربي شدهاند ميگويند که قصدي براي بازگشت به ايران ندارند .از بين 47نفري که مورد پرسش قرار گرفتند تنها 6نفر اعالم کردند که در پايان تحصيالت خود به ايران باز خواهند گشت .سه نفر نيز ميگويند که فعال برنام ه مشخصي براي ماندن يا بازگشت ندارند که البته يکي از آنها با لبخندي معنادار ميگويد« :اين حرفها راستش چرت و پرت است ،چون بچههاي ما وقتي ميروند اينقدر راضي هستند که ديگر بر نميگردند .واقعا ايران جاي زندگي نيست». کارشناسان و آگاهان ،از «وضعيت نابسامان اقتصادي»، «ناامني سياسي»« ،عدم پايبندي حکومت ايران به رعايت قواعد و قوانين حقوق بشر»« ،فساد گسترده اداري و دولتي»، «بي توجهي به نيروهاي نخبه و تصاحب پستهاي مديريتي و علمي توسط شبهه نظاميان بسيجي و اسالمگرايان» به عنوان مهمترين عوامل تمايل نخبگان به خروج از ايران ياد ميکنند. يک فارغ التحصيل رشته مهندسي برق ميگويد که در تالش براي تهيه وثيقه مورد نياز سازمان نظام وظيفه است و معتقد است امروزه اکثر دانشجوياني که به دانشگاههاي معتبر ايران وارد ميشوند ،از همان ابتداي تحصيل در فکر مقدمات ادامه تحصيل و زندگي در خارج کشور هستند .او ميگويد« ،اکثر دانشجويان فعلي دانشگاه از خانوادههايي هستند که براي کالس کنکور بيشتر از 10يا 15ميليون تومان خرج کردهاند و براي وثيقه سربازي مشکلي ندارند. تک و توک دانشجوهايي مثل من هستند که خانوادهشان توانايي مالي نداشته باشند». اين دانشجوي موفق و نخبه که با معدل ( 19.4از 20 معادل 97از مقياس )100مقطع کارشناسي ارشد را به پايان رسانده است ميگويد که در ماجراي حمله انصار حزباهلل و بسيج به کوي دانشگاه تهران در زمان اعتراضات مردمي به تقلب حکومت در انتخابات رياست جمهوري ،شاهد بوده است که بيشتر دانشجويان بسيجي و معمولي کتک خوردند. دانشجوها ميخواستند امتحانات را عقب بياندازند ،ولي دانشجويان بسيجي رفته بودند کتابخانه و درس ميخواندند. اينها را اشتباه گرفتند با جنبش سبزيها و همه را زدند. سيستمي که اينقدر در پيتي است که به طرفدارهاي خودش رحم نميکند معلوم نيست اگر آدم گير کند چه باليي سرش ميآيد ».او اضافه ميکند« ،من بعد از ماجراي کوي ترسيدم. استرس دارم .همهاش فکر ميکنم توي خيابان قرار است يک اتفاق بد برايم بيافتد .تازه ميگفتند وقايع کوي دانشگاه تهران سال 78صد برابر از اين بدتر بوده است…من دلم ميخواهد بروم يک جايي که اين وحشيبازيها نباشد». يک دانشجوي دختر که در رزومه تحصيلي خود تعداد زيادي مقاله منتشر شده در پايگاههاي اينترنتي و مجالت معتبر علمي دارد ،از دليلي متفاوت صحبت ميکند« ،من هيچ برنامهاي براي رفتن نداشتم .استادها و دوستانم خيلي تشويق ميکردند که براي ادامه تحصيل به کانادا يا آمريکا بروم ولي خودم دوست داشتم که در ايران ازدواج کنم و يک زندگي راحت تشکيل بدهم… ولي راستش اين مدت همهاش به عکسهاي دوستانم که رفتهاند در فيس بوک و اينستاگرام نگاه ميکنم .خيلي شاد و خوشحال هستند. يکي از دوستانم اينجا زندگي سختي داشت .خانوادهاش مذهبي بودند و اذيتش ميکردند .با يکي از پسرهاي خوب دانشگاه ازدواج کرد .با هم رفتند .در دانشگاه چادري بود ولي کم کم عکسهاي بدون حجاب از خودش گذاشت .يک روز از او پرسيدم چرا اينقدر عوض شدي؟ گفت اينجا آدمها خيلي چيزها را رعايت ميکنند .تقريبا هفتهاي سه بار با هم اسکايپ ميکنيم .هر چقدر بيشتر از تجربياتش ميگويد بيشتر ميفهمم که ما داريم در چه جهنمي زندگي ميکنيم». او در ميان صحبتهاي خود درباره امکانات آموزشي و مالي دانشگاههاي معتبر علمي ،از خواستههاي بسيار کوچکي ميگويد که براي يک دختر ايراني چيزي شبيه به روياست: «دلم ميخواهد يک بلوز و شلوار معمولي تنم کنم و توي خيابان قدم بزنم… جايي که مردم در زندگي هم فضولي
3
نکنند و آدم بتواند آزاد باشد ».بخش بزرگي از صحبتهاي او درباره ترس است .ترس از خانواده ،پليس ،مردم جامعه و بسياري ترسهاي ديگر.
همه ميروند
هنگامي که از رفتن ،فرار و مهاجرت از ايران صحبت ميشود ،همه بر روي موضوع مغزها و نخبگان متمرکز ميشوند و اين در حالي است که ايرانيان بسيار زيادي در روياي زندگي در کشورهاي اروپايي و آمريکايي به سر ميبرند .از نوجوانان 15ساله گرفته تا زنان و مردان شاغل و متاهل ،در حال مشاوره گرفتن از ديگران يا جستوجو در اينترنت هستند تا بلکه راهي براي رفتن از ايران پيدا کنند .عدهاي به دنبال راهي براي خروج غيرقانوني و گرفتن پناهندگي سياسي هستند و عده ديگر ميخواهند از طريق قانوني و بر مبناي حرفه خود اقامت دائم بگيرند. با شروع جنبش سبز در ايران ،افراد زيادي با استفاده از فضاي به وجود آمده ،خود را به عنوان معترض معرفي کرده و موفق به کسي پناهندگي شدند .در ماجراي هجوم پناهندگان اهل سوريه و ليبي به خاک اروپا ،ايرانيان زيادي سريعا خود را به ترکيه رساندند تا در ميان موج آوارگان بتوانند خود را به کشورهاي اروپايي برسانند .در آن زمان عدهاي نام اين کار را سوءاستفاده گذاشتند و در مقابل عدهاي معتقد بودند که طبيعي است مردم ايران از هر دستاويزي براي فرار از دست جمهوري اسالمي استفاده کنند. يک تعميرکار تاسيسات حرارتي ميگويد دوست دارد از ايران برود« ،جايي که چشم و دل مردمش سير باشد .اينجا هايشان ميروند بيرون ،ميبينند که ملت وقتي با زن و بچه اين زن شوهر دارد ،دو تا بچهاش همراهش است ولي جوري به او نگاه ميکنند انگار ميخواهند با چشمهايشان ،لباس از تن زن و بچه مردم در بياورند .در خارج ،پدر صاحب يارو را در ميآورند ».او از دغدغههاي حوزه سالمت و بهداشت هم ميگويد« :پارازيت را انداختهاند به جان مردم و برايشان مهم نيست سرطان و صد تا مرض ديگر ميشود .نميدانيم غم گرما را بخوريم يا گرد و خاک يا آب لوله کشي که معلوم نيست چقدر آشغال دارد». يک راننده آژانس درباره برادر خود صحبت ميکند که با نوزده سال سن به همراه چهار تن از دوستان خود و بدون اطالع خانواده اقدام به خروج از کشور کرده است و موفق شده است خود را به کشور آلمان برساند .او به خانواده خود گفته است که در ميانه راه يکي از دوستانشان را گم کردهاند و بعدها با خبر شدهاند که در اثر يک اشتباه از کشور چک سر در آورده است .اين شهروند با افسوس از آن واقعه ياد ميکند و به دليل آنکه به اندازه برادر کوچکش زرنگ نبوده و دل و جرات نداشته است خود را سرزنش ميکند« :ما هم راحت ميتوانستيم برويم ولي دير جنبيديم». يک خانم تقريبا چهل ساله از دوست متاهل خود ميگويد که به همراه يک پسر ايراني از کشور خارج شده است و به همين بهانه در خواست پناهندگي اجتماعي داده و مورد موافقت قرار گرفته است .او در تالش است تا از طريق جمعآوري مدارک تاييد کننده ضرب و شتم خود توسط همسرش ،در فرصت مناسب از ايران خارج شود. يک دختر 27ساله که ديرهنگام تصميم به قبول شدن است ميگويد که از طريق نرمافزارهاي در دانشگاه گرفته رايگان اينترنتي و کتابهاي خودآموز در حال يادگيري زبان انگليسي است و با باال نگاه داشتن معدل درسي خود قصد دارد که پذيرش تحصيلي در اروپا يا آمريکا بگيرد .او ميگويد که پس از تحقيقات فراوان به اين نتيجه رسيده است که اقامت در خارج از طريق تحصيل ،امنترين و «به صرفهترين» روش «براي رفتن از ايران» است. نظرات بسيار مختلف است .شهروندان ديگري هستند که با حسرت از اينکه امکان مهاجرت ندارند صحبت ميکنند .عدهاي از نقشههاي خود براي مهاجرت و پناهندگي ميگويند .بعضيها از تجربه اقوام و دوستاني که موفق به صحبت ميکنند. خروج از ايران و زندگي در «خارج» شدهاند دغدغههاي مالي و نارضايتي از بيکاري و دستمزدهاي پائين ،چهارچوب داليل شهروندان طبقه متوسط و طبقه کارگر براي روياپردازي درباره مهاجرت را تشکيل ميدهند. زنان به جز اين مورد مهم ،از امنيت و آزادي صحبت ميکنند و ميگويند دوست دارند فرزندانشان در جايي بزرگ شوند که آينده داشته باشند .بعضي مردم از نااميدي خود صحبت ميکنند که قرار بوده است دولت نسبت به تغييراتي روحاني ايجاد کننده آن باشد .نکته قابل توجه ،زمزمههاي ترس از جنگ است که گويي بعد از ختم به خير شدن پرونده هستهاي ايران ،اين بار از طرف داعش و وضعيت بحراني خاورميانه حس ميکنند. اينها همه سواي داليلي سياسي است که فعاالن سياسي و اجتماعي ايران براي خروج از ايران مطرح ميکنند که آن قصه سري بسيار دراز دارد.
4
خامنهاي :برجام بينتيجه بودن مذاکره با آمريکا را ثابت کرد رهبر جمهوري اسالمي ضمن اعتراض به برداشته نشدن «يکباره» تحريمها عليه ايران ،توافق اتمي وين را «يک تجربه بينتيجه» از مذاکره با آمريکا خواند و تاکيد کرد که «مشکالت و چالشهاي منطقهاي» دو کشور با مذاکره قابل حل نيست. آيتاهلل علي خامنهاي گفت که توافق اتمي وين “بينتيجه بودن مذاکره با آمريکاييها ،بدعهدي آنها و ضرورت بياعتمادي به وعدههاي امريکا را بار ديگر ثابت کرد”. به گفته آقاي خامنهاي ،تيم مذاکره کننده اتمي ايران در مذاکرات اخير خود با طرفهاي غربي به آنها «گوشزد کردند که نقض عهد ميکنيد ،به تعهدات عمل نميکنيد و همچنان
August 2016 مرداد 1395
مشغول مانعتراشي هستيد». ساعاتي پيش از سخنان رهبر جمهوري اسالمي مبني بر «بينتيجه» بودن توافق اتمي وين ،رييس جمهوري ايران گفته بود که «تحريم براي ما عزت نداشت اما اولين چيزي که برجام براي ما آورد عزت بود». حسن روحاني پيش از اين نيز بارها تاکيد کرده که توافق اتمي وين «سايه شوم جنگ» را از سر ايران دور کرده و «پيروزي سياسي و سپس اقتصادي» را براي ايران به ارمغان آورده است. مقامات ايراني در عين حال بارها اعالم کردهاند که تحريمها عليه ايران روي کاغذ برداشته شده اما آمريکا و کشورهاي اروپايي بايد تالش «بيشتري» کنند تا «فضاي رواني موجود به ويژه در زمينه تعامالت بانکي» برطرف شود. در عين حال ،معاون وزير خارجه ايران و رئيس ستاد پيگيري اجراي برجام ،گفته است که اصرار بر برخي خط قرمزها ،به معناي «عدم توافق» بود و از اين رو با موافقت رهبر ايران «در چند مورد» خطوط قرمز تعيين شده از سوي او در طول مذاکرات جابهجا شده است. عباس عراقچي در يک مصاحبه مطبوعاتي گفته است برخي از خطوط قرمز «در صحنه مذاکره و صحنه عمل قابل محقق شدن نبود». به گفته آقاي عراقچي ،يکي از خط قرمزها لغو همه تحريمها عليه ايران بود ،اما مقامهاي آمريکا اعالم کردند که دولت اين کشور نميتواند تحريمهاي مصوب کنگره را لغو کند و اگر تيم مذاکره ايران اصرار ميکرد «به معناي عدم توافق بود». او اضافه کرده دستور اين بود عيبي ندارد تحريمهاي اتحاديه اروپا ،دستورات اجرايي رئيسجمهور و قطعنامه شوراي امنيت لغو شود ولي تحريمهاي کنگره متوقف شود و رئيسجمهور آمريکا متعهد شود اين توقف را ادامه دهد. آقاي عراقچي به ديگر خط قرمزهايي که در طول مذاکرات اتمي «جابهجا شده» ،اشارهاي نکرده است. اين عضو تيم مذاکرات اتمي ايران در عين حال تأکيد
کرده که اين تيم «سر خود» خط قرمزي را «ناديده» نگرفته است.
پيام محمد نوريزاد درباره پيوستن پسرش به مجاهدين خلق محمد نوريزاد کارگردان و يکي از مخالفان معروف نظام حاکم در ايران ،که بارها به دليل مواضعش مورد ضرب و شتم نيروهاي امنيتي قرار گرفته، درباره پيوستن پسرش اباذر به مجاهدين خلق در پيامي گفته است« « ،کار من به خودم ،و کار پسرم به خودش مربوط است .باورم بر اين است که نسلهاي هدر شده در نظام مقدس ،حق دارند شيوه اعتراض خود را خود برگزينند». «مجاهدين امروز را ،با اسلحهاي که به نوريزاد افزود، ِ مجامع جهاني تحويل دادهاند ،معترضاني ميدانم در هياهو. هواداري از اينان را چه ايراد که در محدوده حرف ،خواستار خواستههاي خود اند». نوريزاد در بيانيه خود گفته است« ،اگر جماعتي با پيوستن پسرم اباذر به مجاهدين ،در پي داغ ننگياند بر سرزمين سوخته پيشاني من ،اين داغ ننگ در هرکجاي اين ِ و به غارت رفته دم دست است .در هرکجا .در اتاق سرداران سپاه که امرو ِز اين سرزمين را روفتهاند و براي فردايش بساطها آراستهاند .در اتاق وزير دادگستري رهبري به طور مثال ،که يک مالي قاتل اما کارکشته و حرفهاي نشسته است و پينهي سوراخ سوراخ کردن بدن چند هزار بيگناه را بر پيشاني نشانده است .در اتاق امام جمعههاي پياده ،که هم پخمگي را و هم حوادثي چون اسيد پاشي را ورز ميدهند. در زندانها و سلولهاي انفرادي شکنجه ،در اتاق آيتاهللها و مراجع تقليدي که به تجارت شيرين شکر و بحث اصول فقهي دياثت مشتاق و مشغولاند .در کنار سجادهي حضرت رهبري و نقش مغرورانه و مقتدرانهاش در قبال کشتهها و
4
پولهاي بينشان و مديريت قمار مفتضحانهي هستهاي و پروراندن جماعت سراسيمه و باال رونده از ديوار سفارتخانهها و هزار تاراج خاموش بيت هزار آسيب و ِ رهبري .در اطوار مجتبي خامنهاي و نقش محورياش در مديريت و هدايت کودتا و کشتار .88 داغ ننگ در شخص شهردار تهران که سردار پاسدار است و فرشي که همو پيش پاي سرداران برج ساز سپاه ميگستراند .در خسارتهايي که مالهاي ناآگاه و حواريون ناکارآمدشان در مسندهاي اشغالي به جاي مينهند و هيچ نيز مسئوليت اين خسارتها را نميپذيرند .در صورتهاي سيلي خورده و تحقير شدهي مردمان اسير و بي پناه .در آبروهاي رفته .در دودمانهاي محو شده .در نقش سپاه و شخص سيد علي خامنهاي در آشوبها و تخريبها و کشتارهاي منطقهاي و تخريب وجههي بينالمللي کشور .در ترس مردمان ترسيده .در بکارت دخترکان بناچار .در حسرت جوانان مبهوت و معتاد فروشکستن اوضاع زيستي کشور .در آسماني و بيکار .در ِ که از سالمت تهي است و کسي نگاهش نميکند .در زميني که رمقش مکيده شده و کسي جز برادران زمينخوار بدان نمينگرد. به کدامين سو سرک ميکشيم؟ داعشيان اينجايند. بمبگذاران اينجايند .دزدان و دين روبان و وطن فروشان و مزدوران اينجايند .و داغ ننگ نيز البته .بله ،من محمد پذيرش مسئوليت کارهايم .و پسرم ،که نوريزاد هستم .با ِ مسئوليت رفتارش با خود اوست.
ريزگردها بافت جمعيتي خوزستان را تغيير ميدهد
يک نماينده مجلس شوراي اسالمي ايران موج مهاجرت از خوزستان را «نگران کننده» دانست و گفت که بافت جمعيتي اين استان تغيير ميکند.
5
دنباله از صفحة قبل
هدايتاهلل خادمي نماينده باغ ملک و ايذه در مجلس شوراي اسالمي به خبرگزاري فارس گفته است که به واسطه ريزگردها «بسياري از ساکنين اين مناطق که توانايي دارند، موطن خود را ترک ميکنند». او «گرماي شديد ،فقدان امکانات و عدم رسيدگي به مشکالت» را از عوامل اصلي مهاجرت ساکنان خوزستان برشمرد و افزود :اين وضعيت «تعادل جمعيتي را به نحو نگران کنندهاي برهم ميزند». اين نماينده مجلس خوزستان را يک منطقه صنعتي و کشاورزي دانست که نياز به نيروي انساني و کار دارد و گفت« ،بوميان براي فرار از شرايط موجود بهانههاي بسياري دارند.». به گفته خادمي برخي از ساکنين خوزستان که به دليل نداشتن امکان مهاجرت در منطقه ماندني شدهاند« ،با انواع و اقسام بيماريها دست و پنجه نرم ميکنند». مجيد ناصرينژاد رئيس مجمع نمايندگان استان خوزستان هم در حضور معصومه ابتکار رئيس سازمان محيط زيست ايران گفته بود که «اگر با اين وضعيت محيط زيست پيش برويم ديگر انساني در خوزستان نميماند».
دستکم 10زنداني سني اعدام شدند
دستکم 10زنداني عقيدتي اهل سنت در ايران به دار آويخته شدند. به خانوادههاي دستکم 21نفر از زندانيان اهل سنت محکوم به اعدام که گارد ويژه زندان رجاييشهر آنها را از سالن 10بند چهار اين زندان خارج کرد ه است اعالم کرده بودند که براي مالقات آخر پيش از اجراي حکم به زندان بروند. در سال 2015ميالدي حدود هزار نفر در ايران اعدام شدند و از ابتداي سال 2016 تاکنون ،آمار اعدامها از 250نفر گذشته است. 36زنداني عقيدتي اهل سنت در زندان رجاييشهر در صف اعداماند .از اين جمع، احکام 29نفر تاييد شده و قطعي است که در مرحله اجراي احکام به سر ميبرند.
فرمانده نيروي زميني ارتش :داعش از قصر شيرين و نفتشهر نيرو جذب کرده است سرتيپ احمدرضا پوردستان ،فرمانده نيروي زميني ارتش ايران گفته که گروه حکومت اسالمي (داعش) تعدادي از نيروهاي خود را از قصر شيرين و نفتشهر جذب کرده است. به گزارش خبرگزاري فارس ،آقاي پوردستان افزوده است« ،دو نفر از تيم آنها که اخيراً به دست نيروهاي ما در غرب هدف قرار گرفتند ،از همين عناصر بودند که هم آموزش ديده بودند و هم جليقه انتحاري داشتند». فرمانده نيروي زميني ارتش جمهوري اسالمي ،در فروردين ماه ،بدون اشاره به جزئيات خبر داده بود «يک گروه» از نيروهاي گروه حکومت اسالمي در اسفند ماه 1394 وارد ايران شده بودند. فرمانده مرزباني ايران هم در فروردين ماه سال جاري گفته بود که «سه گروه تروريستي» در سال گذشته و در مرزهاي غربي و شرقي کشور «منهدم» و «اعضاي» آنها از جمله «دو تبعه ايراني و يک تبعه پاکستاني که حامل تجهيزات پيشرفتهاي بودند»، دستگير شدند. قصر شيرين و نفتشهر هر دو در استان کرمانشاه و در مرز کشور عراق قرار دارند. فرماندهان نظامي ايران در سالهاي اخير بارها درباره نفوذ گروه حکومت اسالمي (داعش) به داخل ايران به ويژه از مرز عراق هشدار دادهاند.
رواج اجاره ساعتي خانه و واکنش حکومت و مردم رواج اجاره ساعتي و روزانه «خانههاي مبله» ،نگراني و واکنش مقامهاي حکومت ايران را برانگيخته است .اين واکنش در شبکههاي اجتماعي بحثبرانگيز شده است.
August 2016 مرداد 1395
علي صالحي ،دادستان عمومي و انقالب شهر شيراز در گفتوگو با خبرگزاري قوه قضاييه (ميزان) ،از «برخورد قاطع» با کساني خبر داد که خانههاي خود را «خارج از ضوابط موجود» اجاره ميدهند .صالحي گفت، «گسترش فساد و فحشا يکي از نتايج زيانبار منازل مبله است». او از تشکيل شعب ويژهاي در دادسراها و دادگاهها خبر داد تا بر اساس مطالبه شهروندان در اسرع وقت به اين «پديده شوم» رسيدگي شود. مسافران ،توريستهاي پزشکي و گاهي هم جوانان مشتري اين خانهها هستند. اين روزها بسياري از جوانان براي دور هم بودن ،شبنشينيها يا پارتيهاي خود از اين خانهها استفاده ميکنند و احتماال منظور دادستان انقالب شيراز از گسترش فساد و فحشا ،همين موارد است.
5
ديدار محمود عباس و مريم رجوي محمود عباس ،رئيس تشکيالت خودگردان فلسطين و مريم رجوي از رهبران سازمان مجاهدين خلق ايران در پاريس ديدار کردهاند. در اين ديدار محمود عباس بر ضرورت مبارزه با بنيادگرايي و تروريسم در منطقه تأکيد کرده است .خانم رجوي هم ايران را «منشاء اصلي تفرقه و بنيادگرايي و تروريسم در همه منطقه» ناميده و گفته است که مردم ايران و منطقه بايد «با اتحاد عمل ،منطقه را از شر بنيادگرايي که کانون آن در تهران تحت حاکميت ماليان است خالص کنند».
6
دنباله از صفحة قبل
حسين شيخ االسالم ،مشاور وزير امور خارجه ايران در واکنش به اين ديدار گفته که محمود عباس دستنشانده آمريکا و مأمور سازمان اطالعات مرکزي آمريکا (سيا) است. آقاي شيخ االسالم ميگويد« ،اينکه يک جناح فلسطيني سازشکار با صهيونيستها که با فشار آمريکاييها تسليم اسرائيل شده است امروز در مقابل خط مقاومت ايستادگي ميکند و با عناصر تروريستي ديدار ميکند دور از انتظار نيست». سازمان مجاهدين خلق ايران چندي پيش با حضور تعدادي از چهرههاي سياسي خارجي ،از جمله امير ترکي فيصل ،فرزند پادشاه پيشين سعودي و رئيس سابق اداره اطالعات اين کشور ،همايشي را در پاريس برگزار کرد که اعتراض جمهوري اسالمي ايران را به دنبال داشت.
جنجال سفر بازيگر پورن به ايران
August 2016 مرداد 1395
اختصاصي درباره وجوه شخصيتي علي داويد سنبلي ،او را داراي گرايش نژادپرستانه و نئونازيستي خوانده است. علي داويد کسي است که در روز 22جوالي ،از يک رستوران مکدانلدز واقع در مرکز خريد المپيا در مونيخ کشتاري را آغازي کرد که در جريان آن 9نفر کشته و 22 نفر زخمي شدند .او خودش را هم کشت. از زمان پخش خبر کشتار مونيخ اين پرسش مطرح بوده که علي داويد سنبلي با چه انگيزهاي دست به قتل زده است .در روز بعد از حادثه پليس وجود انگيزههاي اسالمخواهانه افراطي را انکار کرد .فرضيه ديگري که مطرح شد و هنوز هم مطرح است ،روانپريشي علي داويد است. پرونده پزشکي و مشکالت او در جامعهپذيري و مناسبات با انسانها ،از جمله همساالن خود ،اين فرضيه را تقويت کردند .اما از ابتدا موضوع گرايش نژادپرستانه او و نفرتي که از خارجيهاي مقيم آلمان به ويژه ترکها و عربها داشته نيز مطرح بود.
زن سياسي ـ عقيدتي در زندان اوين با وجود 27زنداني «تنها بندي» است که زندانيان امکان «هيچ گونه» تماس تلفني با خانواده خود را ندارند. وي نوشته بود که اعتراضهايش به محروم بودن از تماس تلفني با فرزندانش «صرفاً يک اعتراض سياسي» به «قوانين و رويههاي قضايي» نيست ،بلکه «اعتراضي اخالقي» به «زوال و سقوط و مرگ ارزشهاي اخالقي و جوانمردي و انصاف در جامعه ،آن هم از سوي حاکمان عليه ملت خود است». نرگس محمدي پيش از اين نيز در نامهاي به دادستان تهران نوشته بود که از زمان خروج دختر و پسر خردسالش از کشور به او اجازه «هيچ تماس تلفني» با فرزندانش داده نشده است. به گفته خانم محمدي ،مسئوالن زندان حتي از دادن عکس فرزندانش که خانوادهاش به زندان آورده بودند «ممانعت» کرده و در مقابل درخواست او گفتهاند که «دستور داده شده که نسبت به شما اين گونه رفتار شود». نرگس محمدي دچار «آمبولي ريه» و «فلج عضالني» است و عالوه بر تشديد اين بيماريها در فضاي زندان و محيطهاي تنشزا ،اعتصاب غذا نيز منجر به وخيمترشدن بيماري وي ميشود.
چهار کشور عربي ايران را متهم به اشغال جزاير سهگانه کردند
يک «مقام آگاه» در وزارت امور خارجه ايران درباره سفر اخير يک بازيگر پورن به اين کشور گفته است که او هنگام درخواست ويزا «شغل خود را آرايشگري معرفي کرده است». خبرگزاري ايسنا از اين مقام آگاه در معاونت پارلماني و امور کنسولي وزارت امور خارجه نقل کرده است که «کندي چارمز» ،بازيگر پورن بريتانيايي ،با نامي ديگر و «با کسب مجوزهاي معمول و متعارف قانوني» به عنوان آرايشگر به ايران سفر کرده است. يک هفته پيش از آن ،خانم چارمز عکسي «با حجاب» در اينستاگرام خود منتشر کرد که ميگفت در جريان سفر به ايران گرفته شده است. او در توضيح دليل سفر خود به ايران نوشته بود که براي جراحي زيبايي بيني به تهران رفته و ايرانيها را در زمينه جراحي بيني «بهترين در جهان» توصيف کرده بود. انتشار اين عکس و توضيحات خانم چارمز خبرساز شد و واکنشهاي زيادي در شبکههاي اجتماعي به دنبال داشت. چند روز بعد از انتشار اين عکس ،خانم چارمز حساب اينستاگرام خود را بست .گفته ميشود دليل اين کار هجوم کاربران عمدتا ايراني به صفحه او و گذاشتن نظراتي بوده که باعث شد او تصميم به بستن حسابش بگيرد. بسياري از کاربران شبکههاي اجتماعي از حضور خانم چارمز در ايران ابراز شگفتي کرده بودند و کاربراني هم از دولت انتقاد کردند که چطور يک هنرپيشه فيلمهاي پورن توانسته ويزاي سفر به ايران را دريافت کند. خانم چارمز در اينستاگرام خود از «مهرباني» مردم تهران تعريف کرد و نوشت که به شدت تحت تاثير سخاوت آنها قرار گرفته است. کندي چارمز گفته بود که با کمک يکي از دوستان خود موفق به انجام اين سفر شده است.
«علي داويد سنبلي» راست افراطي و نژادپرست بوده است روزنامه آلماني «فرانکفورتر آلگماينه» در گزارشي
گزارش تازه روزنامه آلماني «فرانکفورتر آلگماينه» که بر اساس پژوهش بر روي شخصيت علي داويد تهيه شده، فرض وجود انگيزه نژادپرستانه را تقويت ميکند. اين روزنامه مينويسد که علي داويد مغرور بوده که ايراني و آلماني است و تصور ميکرده که به اين اعتبار از نژاد آريايي است .او به اين نيز فخر ميفروخته که زادروزش ( 20اپريل) با زادروز آدولف هيتلر يکي است. در کشتار مونيخ عمدتا کساني هدف گلوله علي داويد قرار گرفتند که خاستگاهي جز آلمان داشتند و همه کشته شدگان از تبار مهاجران بودهاند ،شش تن از آنها 14تا 17سال داشتند و دو تن ديگر 19سال و 20سال .سه تن از اين افراد ترکتبار بودهاند .يک زن 45ساله ترک هم با گلوله علي داويد به قتل رسيده است. نکته ديگري که ظن گرايش نژادپرستانه علي داويد را تقويت ميکند حسن نظر او به آندرس بريويک ،عامل قتل 77نفر با انگيزههاي نژادپرستانه در نروژ است.
چهار کشور عربي بيانيهاي عليه ايران صادر کرده و از ايران خواستهاند به «دخالت در امور داخلي کشورهاي عربي» پايان دهد .همچنين مالکيت جزاير سهگانه را از آن امارات دانسته و ايران را متهم به «اشغال» اين جزاير کردهاند. عربستان ،بحرين ،امارات متحده و مصر ،در اين بيانيه ادعا کردهاند که دخالتهاي ايران در امور داخلي کشورهاي عربي اخيرا به شدت تشديد شده و همچنين مقامات ايراني اظهارات تحريککنندهاي عليه کشورهاي عربي بيان کردهاند.
حکم اعدام براي متجاوزان به توريست فرانسوي در تهران
6
سبحان در بازگشت متوجه موضوع شده و با موتورسيکلت زن را به شهر منتقل ميکند تا بتواند شکايت کند. زن فرانسوي پس از ثبت شکايت ،پيگيري پرونده را به وکيلش سپرد و از ايران خارج شد. دادگاه اين پرونده پشت درهاي بسته برگزار شد و با وجود انکار متهمان ،آزمايش DNAروي لباسهاي زن فرانسوي وقوع تجاوز را تاييد کرد.
طبق قانوني تازه محکومين زير سه ماه به زندان نميروند يک مقام ديوان عالي کشور گفته است از اين پس محکومان به زير سه ماه حبس به زندان نميروند ،بلکه به مجازاتهاي جايگزين محکوم ميشوند .براي مرتکبين جرايم غيرعمد نيز حکم سبکتري در نظر گرفته شده است. غالمرضا انصاري در گفتوگو با خبرگزاري مهر تصميم تازه ديوان عالي کشور را در رابطه با تعيين مجازاتهاي جايگزين حبس تشريح کرد. گمان ميرود که قانون تازه مربوط به تبديل حبس زير سه ماه به مجازاتهاي ديگر نيز به خاطر کمبود بودجه صورت گرفته باشد. تا پيش از انقالب 1357در ايران ،تعداد زندانيان کشور با 36ميليون جمعيت حدود 10هزار نفر بود .اکنون بنا بر آخرين آمارهاي موجود ،حدود 210هزار زنداني در ايران وجود دارد .به عبارت ديگر جمعيت ايران در دوران جمهوري اسالمي حدود دو برابر شده اما شمار زندانيان بيست برابر. اين تعداد زنداني باعث شده که ايران يکي از باالترين آمارهاي زندانيان به نسبت جمعيت را در بين کشورهاي جهان از آن خود کند.
امرار معاش 2ميليون نفر در تهران با موتورسيکلت
نرگس محمدي به اعتصاب غذايش پايان داد
تقي رحماني ،همسر نرگس محمدي ،فعال حقوق بشر ،از پايان اعتصاب غذاي او به دنبال گفتوگوي تلفني با فرزندانش خبر داد .خانم محمدي نزديک به 20روز در اعتصاب غذا بود. آقاي رحماني اين خبر را بر روي صفحه شخصي خود در فيسبوک منتشر کرد. خانم محمدي فعال حقوق بشر و نايب رئيس کانون مدافعان حقوق بشر است .وي اين تصميم اعتراضي را پس از آن گرفت که مسئوالن زندان چندين ماه مانع از گفتوگوي تلفني او و فرزندانش شدند. تقي رحماني ،همسر نرگس محمدي و فعال ملي مذهبي که خود سالها در ايران زنداني بوده ،هم اکنون ساکن فرانسه است و دختر و پسر خردسال او و خانم محمدي پس از زنداني شدن مادرشان با او زندگي ميکنند. نرگس محمدي در نامهاي که در وبسايت کانون مدافعان حقوق بشر منتشر شد ،نوشته بود که بند زندانيان
دو تن از چهار نفر متجاوز به يک توريست فرانسوي در تهران از سوي دادگاه کيفري استان تهران به اعدام محکوم شدند. محکومان اين پرونده شهروند افغانستان هستند و پيش از اين برخي رسانههاي ايران گفته بودند که آنها کارت اقامت نداشته و به طور غيرمجاز به کار و زندگي در ايران مشغول بودند. بنا بر اين گزارش دو تن ديگر از عامالن تجاوز از ايران خارج شده و فردي که باعث فرار آنها شده به جزاي نقدي محکوم شده است. اين توريست فرانسوي شهريور ماه سال گذشته از مرز زميني ارمنستان وارد ايران شد و براي کوهنوردي به فرحزاد در شمال تهران آمد .طوفاني شدن هوا در آغاز شب باعث شد تا او دعوت يک سرايدار باغ را براي اقامت در باغي در آن منطقه بپذيرد. در گزارشهاي رسانهاي به نقل از مقامات نيروي انتظامي آمده هنگامي که سبحان ،سرايدار باغ براي کاري از باغ خارج شده بود و زن توريست خواب بود ،چهار جوان افغان ،دست و پاي زن 23ساله را بسته و به او تجاوز ميکنند.
ناتواني دولت براي ايجاد شغل بخشي از جمعيت ايران را به کار در مشاغلي که غير رسمي خوانده ميشود ناچار کرده است .مقامهاي مسئول ميگويند که بيش از 2ميليون نفر از جمعيت تهران با موتورسيکلت امرار معاش ميکنند. تيمور حسيني فرمانده پليس راهنمايي و رانندگي تهران گفته است که 70درصد موتورسواران تهران از اين وسيله نقليه براي امرار معاش بهره ميگيرند. او تعداد موتور سيکلتهاي شمارهگذاري در تهران را سه ميليون دستگاه اعالم کرده و گفته است که حدود 2.1 ميليون موتورسيکلت کاربرد شخصي ندارند بلکه وسيله کسب درآمد هستند. بر پايه اظهارات اين مقام مسئول ،تعداد اندکي از موتورسوران در شرکتها و نهادهاي دولتي و خصوصي به عنوان پيک يا نامهرسان اشتغال دارند اما ساير موتورسواران فاقد قرارداد و حمايتهاي تامين اجتماعي هستند .بخش زيادي از اين موتورسوارن به عنوان مسافرکش در تهران فعاليت ميکنند. بر اساس آمار رسمي ،جمعيت شاغل ايران 21ميليون و 576هزار نفر اعالم است که تنها 14ميليون نفر اين جمعيت «شغل رسمي» دارند .پيش از اين نيز گزارشهايي در باره افزايش جمعيت دستفروشان در تهران و ساير شهرها منتشر شده است .حسين راغفر پژوهشگر فقر در ايران ناتواني دولت در ايجاد شغل را عامل اصلي افزايش مشاغل غيررسمي دانسته است.
7
August 2016 مرداد 1395
دنباله از صفحة قبل
يک گروه مسلح کرد مسئوليت حمله به ماشين نماينده مجلس را تقبل کرد
صدور کيفرخواست عليه هما هودفر، نازنين زاغري و سيامک نمازي دولتآبادي، جعفري عباس دادستان عمومي و انقالب تهران از صدور کيفرخواست در پرونده هما هودفر ،نازنين زاغري ،سيامک نمازي و هفت نفر از متهمان مربوط به آنچه «جريان فتنه» مينامند ،خبر داد. دادستان عمومي و انقالب تهران از هفت نفر ديگر نامي نبرده است. هما هودفر ،استاد رشته انسانشناسي در دانشگاه کونکوردياي کانادا ،در ماه مارچ (اسفند سال گذشته) به ايران سفر کرده بود ،در تهران بازداشت و سپس آزاد شد. پس از آزادي او را ممنوعالخروج کردند و از آن زمان بارها مورد بازجويي قرار گرفت تا اينکه احضاريهاي از دادسراي زندان اوين دريافت کرد و بازداشت شد. هما هودفر 65سال سن و تابعيت کانادايي ،ايرلندي و ايراني دارد .او پس از مرگ همسرش شهر مونترآل را ترک کرد و براي ديدار با خانواده به ايران رفت. نهادهاي امنيتي ايران اين استاد دانشگاه را متهم به «شبکهسازي براي انقالب نرم و تضعيف پايههاي اعتقادات مذهبي زنان از طريق فعاليت در جهت احقاق حقوق آنان» کردهاند ،اما خانواده او اين اتهامات را رد کرده و گفتهاند نهادهاي امنيتي فعاليت تحقيقي دکتر هودفر را بخشي از تالش توطئهآميز يک سازمان يا شبکه سياسي دانستهاند که با حمايت مالي خارجي قصد دارد تغييراتي در جامعه يا حکومت ايران بهوجود بياورد. نازنين زاغري نيز 15فروردينماه امسال توسط نيروهاي سازمان اطالعات سپاه کرمان در فرودگاه «امامخميني» تهران دستگير و به کرمان منتقل شد .او
با بنياد رويترز بهعنوان مدير پروژه همکاري داشته و در بنيادهاي خيريه فعاليت ميکرده است. کودک 22ماهه او هم ممنوعالخروج شده است. نازنين زاغري را ابتدا به کرمان منتقل کردند و پس از مدتي با ارسال پروندهاش به تهران براي تحقيقات بيشتر او را نيز به تهران بردند. سپاه ثاراهلل کرمان در اطالعيهاي زاغري را يکي از «سرشبکههاي اصلي وابسته به بيگانگان» خواند که مأموريتهاي مختلفي «در راستاي تحقق اهداف شوم دشمنان نظام انجام داده» و با اقدامات اطالعاتي گسترده در فضاي مجازي و حقيقي دستگير شده است. سيامک نمازي مدير ايراني آمريکايي دفتر برنامهريزي استراتژيک شرکت نفتي «کرسنت» در امارات است .او همچنين از دستاندرکاران شرکت مشاوره «آتيه بهار» در ايران نيز بوده است .اين شرکت در زمينه ارائه مشاوره به شرکتهاي نفتي فعاليت داشت .خبرگزاري رويترز که خبر بازداشت او را براي نخستين بار منتشر کرد ،نوشت« :او در ماه جوالي 2015براي ديدار خانوادهاش از امارات متحده عربي به ايران سفر کرد ،اما ممنوعالخروج شد و پس از بازجوييهاي مکرر ،در اواسط ماه اکتبر (مهرماه )1394 بازداشت شد». محمدباقر نمازي پدر سيامک نيز پس از دستگيري پسرش به ايران آمد .بهگفته عفت نمازي ،همسر محمدباقر نمازي ،او هم در روز سوم اسفندماه ( 22فوريه )2016 دستگير و به زندان اوين منتقل شد.
وبسايتهاي کردي مينويسند گروه موسوم به «عقابهاي آزادي کردستان» با انتشار اطالعيهاي مسئوليت حمله مسلحانه به خودروي نماينده اسالمآباد غرب را بر عهده گرفته است .در اين حمله دو نفر کشته و چهار نفر زخمي شدند. اين گروه در اطالعيهاي مسئوليت حمله مسلحانه به خودروي حشمتاهلل فالحتپيشه ،نماينده اسالمآباد غرب و داالهو در مجلس و هيات همراه او در منطقه ريجاب در استان کرمانشاه را بر عهده گرفته و گفته که اين اقدام را به تالفي «نخستين سالروز» کشته شدن «فرزندان ملکشاهي» و بر اساس تعقيب کارشناسي در نقطهاي مناسب ،انجام داده است. «فرزندان ملکشاهي» به نوشته وبسايت «حزب آزادي کردستان» سه تن از پيشمرگان کرد هستند که سال گذشته در غرب کرکوک توسط وزارت اطالعات و سپاه پاسداران کشته شدهاند. «عقابهاي آزادي کردستان» گروه نظامي وابسته به «حزب آزاد کردستان» است. خبرگزاريهاي رسمي ايران خبر از حمله يک گروه چهارنفره مسلح به خودروي حامل حشمتاهلل فالحتپيشه، نماينده اسالمآباد غرب و هيات همراه او داده بودند .در اين حمله ،حجتاهلل نيکعزم ،از مسئوالن شبکه دامپزشکي استان کرمانشاه و راننده خودرو کشته شدند .خبرگزاري تسنيم در اين باره نوشته بود که حشمتاهلل فالحتپيشه «با جمعي از مسئوالن استاني به نشستي مردمي ميرفته» است. در هفتههاي اخير درگيريهاي نظامي در منطقه کردستان ايران مجددا شروع شده است .اين منطقه سالها شاهد درگيريهاي نظامي از سوي احزاب شناخته شده کردستان ايران ،مانند حزب دمکرات کردستان نبود. در همين رابطه 400فعال سياسي و فرهنگي کرد در بيانيهاي که منتشر شد نوشتند« ،حضور مسلحانه افراد و گروهها جز تشديد فضاي امنيتي در اين منطقه و اثر منفي و مخرب بر روند توسعه کردستان دستاورد ديگري ندارد». در ميان نامهايي که امضايشان پاي اين بيانيه است، اسامي عبداهلل رمضانزاده ،استاندار کردستان در دولت محمد خاتمي ،معروف صمدي نماينده سابق سنندج و احسان هوشمند ،پژوهشگر ديده ميشوند.
آلماني ايرانيتبار به جرم جنايت جنگي به زندان محکوم شد
دادگاهي در آلمان براي نخستين بار يک آلماني را به دليل ارتکاب جنايت جنگي در سوريه به دو سال زندان محکوم کرد .جوان 21ساله ايرانيتبار با دو سر بريده و به نيزه کشيدهشده در سوريهعکس گرفته است. قاضي توماس زاگبيل گفت که حکم آريا الجوردي به دليل ارتکاب جنايت جنگي صادر شده است .الجوردي در شروع جلسه دادگاه اذعان کرد که اين چهره اوست که در اين تصاوير ديده ميشود ،اما مدعي شد که براي اين کار «تحت فشار» قرار گرفته بود. مقامات دادگاه آلمان پيش از اين گفته بودند ،تصاوير منتشرشده در صفحه فيسبوک الجوردي نشان ميدهد که او و دو جنگجوي ديگر قابل مشاهده در تصاوير با سرهاي
7
بريده افراد کشتهشده رفتاري «تحقيرآميز» داشتهاند. گفته ميشود که دو جنگجوي ديگر سر آن افراد را قطع کردهاند.
ثبت قناتهاي ايراني در فهرست ميراث جهاني يونسکو کميته ميراث جهاني يونسکو در چهلمين اجالس خود که اين بار در استانبول برگزار شده است ،مجموعهاي از قناتهاي ايراني را به فهرست ارزشمند ميراث جهاني اضافه کرد. خبرگزاري جمهوري اسالمي ،ايرنا ،گزارش داد که 11قنات ايراني در ميراث تاريخي ـ فرهنگي يونسکو ثبت شده است ،مجموعهاي که در شش استان خراسان رضوي، خراسان جنوبي ،يزد ،کرمان ،مرکزي و اصفهان واقع است. اين قناتها عبارتند از قصبه گناباد ،بلده فردوس ،زارچ حسن آباد ،آسياب آبي ميرزانصراهلل مهريز ،جوپار کرمان، اکبرآباد و قاسم آباد بروات بم ،مون در اردستان ،وزوان و مزدآباد اصفهان و ابراهيم آباد اراک. به نوشته ايرنا ،در اجالس ميراث جهاني يونسکو ،احمد جاللي به عنوان نماينده ايران حضور داشت .خبرگزاري دانشجويان ايران ،ايسنا ،هم پيام تبريک مسعود سلطانيفر، رئيس سازمان ميراث فرهنگي ،گردشگري و صنايع دستي را بازتاب داده که عنوان کرده «با تالش ويژه هيئت ايراني و توجيهاتي که براي سفراي کشورهاي عضو کميته ميراث جهاني يونسکو در ايران انجام شد» ثبت قناتهاي ايراني ميسر شده است. گزارشهاي ايرنا بيان ميکند که از ميان قناتهاي ثبت شده ايران در فهرست ميراث جهاني يونسکو ،قنات زارچ با قدمت دو تا سه هزار سال و با 71کيلومتر طول، به عنوان يکي از بلندترين قناتهاي ايران شناخته ميشود. عميقترين قنات نيز در شهرستان گناباد است که با نام قنات قصبه شناخته ميشود تاريخ حفر آن به دوره هخامنشي ميرسد. شماري از آثار ايران که پيش از اين در فهرست ميراث جهاني يونسکو ثبت شدهاند عبارتند از چغازنبيل ،تخت جمشيد ،ميدان نقش جهان اصفهان ،ارگ بم ،کاخ گلستان و شهر سوخته.
وزارت خارجه آمريکا بازداشت رابين شاهيني را بررسي ميکند وزارت خارجه آمريکا گفت که درحال بررسي گزارشها از بازداشت رابين شاهيني ،يک شهروند ايرانيتبار آمريکا، در جريان سفري به ايران است. جان کربي ،سخنگوي وزارت خارجه ،بيش از اين در مورد بازداشت او اظهار نظر نکرد. پيشتر اعضاي خانواده رابين شاهيني ،شهروند ايراني ـ آمريکايي مقيم شهر سنديگو نسبت به سرنوشت او اظهار نگراني کردند .مقامهاي قضايي ايران هنوز واکنشي به خبر بازداشت و محل نگهداري آقاي شاهيني نشان ندادهاند. دوست دختر آقاي شاهيني گفت که او روز 11جوالي بازداشت شده و از آن زمان از او بي خبرند .به گزارش آسوشيتدپرس او گفت نگران است رابين شاهيني46 ، ساله ،به خاطر اظهاراتش در شبکههاي اجتماعي در انتقاد از کارنامه حقوق بشر ايران بازداشت شده باشد. جان کري وزير خارجه آمريکا در يک کنفرانس خبري از اظهار نظر در اين باره خودداري کرد. بنابه گزارشها شاهيني در ماه مي از دانشگاه ايالتي کاليفرنيا در سن ديگو مدرک امنيت بينالمللي و حل مناقشه دريافت کرده است. دوست دختر رابين شاهيني گفت او روز 25مي براي ديدن مادرش که به آلزايمر مبتال شده به ايران رفت .او گفت که شاهيني آخرين بار روز 10جوالي با او تماس داشت و پس از آن بود که از خانواده شاهيني شنيد مقامهاي اطالعاتي او را بردهاند. آقاي شاهيني در سال 1998ايران را ترک کرد و 16 سال در سن ديگو زندگي کرده است.
8
اتحاديه اروپا اقدامات ترکيه در واکنش به کودتا را «غيرقابل قبول» خواند
اتحاديه اروپا ميگويد که تدابير ترکيه عليه نظام آموزشي ،قضايي و رسانهها در پي کودتاي نافرجام در اين کشور «غيرقابل قبول است». فدريکا موگريني نماينده عالي سياست خارجي و يوهانس هان کميسر اتحاديه اروپا در بيانيهاي گفتند که
8
August 2016 مرداد 1395
«نگران» تصميم ترکيه در اعالم وضعيت فوقالعاده هستند. وضعيت اضطراري به رهبران ترکيه «اختيارات گستردهاي براي اداره امور با حکم حکومتي» ميدهد. از زمان کودتاي نافرجام هزاران نفر دستگير ،اخراج يا تعليق شدهاند. دو مقام بلندپايه اتحاديه اروپا رجب طيب اردوغان، رئيس جمهوري ترکيه ،را ترغيب کردند به حاکميت قانون، حقوق و آزاديها احترام بگذارد. به عالوه آنها در مورد تصميم ترکيه براي معلق کردن پايبندي به کنوانسيون اروپايي حقوق بشر هشدار دادند و گفتند که اين کشور بايد شرايطي که تعليق را مجاز ميکند رعايت کند. پيشتر فرانک والتر اشتاينماير وزير خارجه آلمان در واکنش به تصميم آقاي اردوغان براي اعالم وضعيت اضطراري دولت ترکيه را ترغيب کرد هم به حاکميت قانون احترام بگذارد و هم واکنشي متناسب و سنجيده به تالش براي کودتا نشان دهد. عفو بينالملل هم اين اقدامات را «سرکوبي در ابعاد استثنايي» توصيف کرده است. در پي کودتاي ناکام ترکيه هزاران سرباز از جمله ژنرالهاي بلندپايه به عالوه شماري از اعضاي قوه قضايي دستگير شدهاند. دولت همچنين به برخورد با مقامهاي دانشگاهي و مدارس ادامه ميدهد و تعدادي موسسه آموزشي تعطيل شده ،سفرهاي خارجي دانشگاهيان متوقف شده و روساي دانشکدهها وادار به کناره گيري شدهاند. به گزارش رسانههاي ترکيه ،دولت همچنين مجوز کار 34روزنامهنگار را لغو کرده است. دولت ترکيه فتحاهلل گولن روحاني ساکن آمريکا و هواداران او را مسئول کودتا معرفي ميکند .آقاي گولن که اين اتهام را رد ميکند زماني متحد آقاي اردوغان بود و تصور ميشود از حمايت زيادي در ارتش و موسسات دولتي ترکيه برخوردار باشد. در تازهترين تحول مربوط به کودتاي نافرجام در ترکيه، دولت اين کشور اعالم کرده 8651نفر از نيروهاي مسلح رسميترکيه در اجراي کودتا مشارکت کردهاند. بنا بر گزارش مقامهاي ارتش ،کودتاچيان همچنين 35 هواپيما 37 ،هليکوپتر 74 ،تانک و سه کشتي جنگي هم در اختيار داشتهاند.
در جريان درگيريهاي کودتا 246نفر کشته و بيش از 2هزار نفر مجروح شدند. سرکوب کودتاگران با انتقاد نهادهاي حقوق بشري مواجه شده است ،اما مقامهاي دولت ترکيه گفتهاند که براي مجازات کودتاچيان حتي ممکن است مجازات اعدام را به نظام حقوقي و قضايي کشور بازگردانند.
رئيس شبکه خبري فاکس در پي اتهامات جنسي استعفا داد
ارمنستان را ملتهب کرده بود و عالوه بر آنکه مردان مسلح چندين نفر را به گروگان گرفتند ،درگيريها براي بازپسگيري اين پاسگاه ،کشته شدن دو افسر پليس را در پي داشت. گروه مسلحي که از هواداران ژيراير سفيليان ،از سياستمداران مخالف دولت بودند ،اين پاسگاه پليس را در محله ا ِربوني ايروان به اشغال خود درآورده بودند و خواسته آنها آزادي اين سياستمدار مخالف دولت بود. آنان همچنين خواستار کنارهگيري رئيسجمهور و نخستوزير ارمنستان بودند و صدها تن از مخالفان دولت نيز در روزهاي اشغال پاسگاه با برگزاري تجمعاتي از اقدام آنان حمايت کردند. اين تجمعات به درگيري مخالفان با نيروهاي پليس منجر شد و عالوه بر اينکه در جريان آنها دهها تن مجروح شدند ،پليس شمار زيادي از مخالفان را بازداشت کرد که اغلب آنان چند روز بعد آزاد شدند.
گمانهزنيها در مورد آزادي پسر قذافي از زندان راجر ايلز ،رئيس باسابقه شبکه خبري «فاکس نيوز»، در پي طرح اتهامات چند کارمند زن اين شبکه داير بر آزار جنسي ،از مقام خود استعفا داده است. خبر استعفاي او را شرکت «فاکس قرن بيست و يکم» که شبکه مادر «فاکس نيوز» است اعالم کرد ،اما در اين اعالميه اشارهاي به ادعاهاي آزار جنسي که چندين مجري فاکس مطرح کردهاند نشده است. روپرت مرداک ،مديرکل اين شبکه نوشت که آقاي ايلز «خدمات درخشاني» در «فاکس نيوز» انجام داده است. آقاي ايلز از زمان راه اندازي شبکه فاکس نيوز در سال 1996مديريت آن را به عهده داشته است و گفته ميشود در اين پست منظره رسانهاي و سياسي آمريکا را عوض کرده است .او که از کارگزاران کهنهکار مبارزات سياسي در حزب جمهوريخواه است اين شبکه کابلي را از نظر شمار مخاطبان به صدر برد و به نيرويي با نفوذ در حزب جمهوري خواه بدل ساخت. گرچن کارلسون از مجريان سابق اين شبکه از آقاي ايلز به خاطر آزار جنسي و پايان غيرعادالنه قرارداد کاري به دادگاه شکايت کرد .او اين اتهامات را رد ميکند. همچنين ادعاهايي در رسانههاي آمريکا مطرح شده داير بر اينکه او مگان کلي ،يک مجري ديگر فاکس نيوز ،را حدود 10سال قبل آزار داده است ،اما راجر ايلز اين اتهام را هم رد ميکند.
پايان اشغال پاسگاه پليس ايروان
مردان مسلح مخالف دولت که با اشغال يک پاسگاه پليس در ايروان اقدام به گروگانگيري کرده بودند ،خود را تسليم کردند و به اين ترتيب «عمليات ضدتروريستي» نيروهاي امنيتي پايان يافت. گزارش سرويس ارمني راديو اروپاي آزاد /راديو آزادي، حاکي است که سرويس امنيت ملي ارمنستان از «آزادسازي کامل» پاسگاه پليس ،و نيز بازداشت « 20تروريست» خبر داده است. پيشتر نيروهاي امنيتي ،ضربالعجلي براي تسليم 20 مرد مسلح باقيمانده در پاسگاه پليس تعيين کرده بودند. ساعتي پيش از اعالم تسليم اين گروه مسلح ،خبرگزاريها نوشتند که آخرين گروه از گروگانها نيز آزاد شدهاند. اشغال اين پاسگاه پليس ،فضاي ايروان پايتخت
به گزارش گروه بينالملل خبرگزاري «تسنيم» ،برخي منابع گفتهاند که سيف االسالم قذافي پسر معمر قذافي ديکتاتور معدوم ليبي نيم ه ماه اپريل از زندان آزاد شده است. به گفته اين منابع ،وزير دادگستري ليبي تاکيد کرده است که شروط قانون عفو عمومياين کشور در مورد سيف االسالم قذافي اجرا شده است. بر اساس اسنادي که خبرگزاري «الميادين» به دست آورده است ،وزير دادگستري ليبي در ماه اپريل گذشته نامهاي خطاب به فرمانده گردان حفاظت از سيف االسالم قذافي براي آزادي وي ارسال کرده است. سيف االسالم 41ساله ،فرزند معمر قذافي ديکتاتور سابق ليبي است که در سرکوب خونين انقالبيون عليه رژيم معمر قذافي در سال 2011نقش موثري داشت و از وي به عنوان جانشين پدر ياد ميکنند. بعضي منابع آزادي وي را تکذيب کرده و ميگويند او اطالعات زيادي از جمله محل نگهداري پولهاي نقد پدرش را در اختيار دارد.
تظاهرات عليه بدرفتاري با زندانيان نوجوان در استراليا
در پي انتشار گزارشهايي درباره بدرفتاري با زندانيان نوجوان در استراليا ،صدها نفر در بسياري از شهرهاي بزرگ اين کشور دست به تظاهرات زدند. معترضان در شهرهاي ملبورن ،سيدني و بريزبن با شرکت در تظاهرات ،خشم خود را نسبت به تصاوير
دنباله در صفحة 10
9
August 2016 1395 مرداد
9
10
دنباله از صفحة 8
ويديويي ابراز کردند که نشان ميدهد عليه اين نوجوانان که بيشترشان از بوميان استراليا هستند ،گاز اشکآور استفاده ميشود. عالوه بر آن در اين تصاوير نوجواني ديده ميشود که صورتش با کيسه پارچهاي پوشانده شده و دستانش به صندلي بسته شده است. مالکوم ترنبول ،نخستوزير استراليا خواستار تحقيقات در مورد اين موضوع شده ،اما درخواست تحقيقات فراگير و در سطح ملي را رد کرده است. صحنههاي آزار و اذيت زندانيان ابتدا در برنامه «فور (Four کورنرز» )Cornersاز شبکه سراسري تلويزيوني «ايبيسي» ()ABC در استراليا نمايش داده شد. از تصاوير بازداشتگاه نوجوانان ‘دان ديل’ در منطقه استراليا شمالي فيلمبرداري شده و گزارشي بر اساس آن در مورد ديالن ولر تهيه شده که نشان ميدهد نگهبانان او را در سنين بين 13تا 14سالگي لخت ميکردند و مورد آزار قرار ميدادند .اين گزارش نشان ميدهد که او در زندان انفرادي حبس ميشده است. اعضاي کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد گفتهاند که از ديدن اين تصاوير بهت زده شدهاند .اين کميسيون در بيانيه خود از دولت استراليا خواست که دامنه تحقيقات خود را گسترش دهد و مطمئن شود که در ساير زندانهاي کشور چنين رفتاري با زندانيان نميشود. بر اساس آمار موسسه بهداشت و رفاه استراليا ،بوميان اين کشور حدود 3درصد از جمعيت استراليا را تشکيل ميدهند ،اما احتمال بازداشت آنها نسبت به جوانان غيربومي 26برابر بيشتر است.
ترديد آمريکا به طرح «مسيرهاي امن» در شهر حلب سوريه وزير امور خارجه آمريکا ميگويد اياالت متحده در تالش است تا ببيند آيا طرح روسيه براي عمليات امدادرساني در سوريه صادقانه است يا نه و افزود اگر ثابت شود که اين طرح يک نيرنگ است ،ميتواند به همکاري مسکو و واشينگتن درباره سوريه پايان دهد. به گزارش خبرگزاري رويترز ،جان کري در پاسخ به سوالي درباره طرح روسيه گفت که واشينگتن هنوز نسبت به قصد مسکو نامطمئن است؛ «اين اقداميمخاطرهآميز است و اگر يک نيرنگ باشد ،به همکاريها کامال پايان خواهد داد». وي افزود« :از سوي ديگر ،اگر بتوانيم اين طرح را اجرايي کنيم و تفاهم کاملي درباره آنچه که در حال رخ دادن است داشته باشيم و سپس درباره شيوه آن به توافق برسيم، آنگاه برخي امکانات را پيش روي ما ميگذارد». وزير امور خارجه آمريکا گفت که ظرف 24ساعت دو بار با مسکو درباره اين موضوع صحبت کرده تا نسبت به طرح سوريه شفافسازي صورت گيرد. سخنگوي کاخ سفيد نيز با ابراز ترديد درباره طرح روسيه از وضعيت شهر حلب ابراز نگراني شديد کرد .اريک شولتز در يک نشست خبري گفت« ،ما طرح روسيه براي ايجاد مسيرهاي امن را مدنظر قرار ميدهيم ولي سابقه آنها نشان ميدهد که نسبت به آن ترديد داريم». سرگئي شويگو ،وزير دفاع روسيه اعالم کرده است که نيروهاي ارتش روسيه و سوريه در اقداميمشترک ،عمليات «گسترده بشردوستانهاي» را در شهر حلب آغاز کردهاند. وزير دفاع روسيه هدف از اين عمليات را کمک به اهالي شهر حلب عنوان کرد و از سازمانهاي امدادي بينالمللي خواست به اين «عمليات بشردوستانه» ملحق شوند. حکومت بشار اسد و متحد آن روسيه ميگويند که اين طرح راه را براي خروج امن غيرنظاميان و شبه نظامياني که اسلحه خود را زمين بگذارند فراهم ميکند. حدود 300هزار نفر هفتههاست که در بخش تحت
August 2016 مرداد 1395
اين ارزيابي نتيجه يک نظرسنجي از حدود يک هزار شرکت بريتانيايي است. مؤسسه مالي «مارکيت» اعالم کرد که در ماه جوالي وضع اقتصادي بريتانيا بهطور چشمگيري رو به وخامت نهاده است .بهگفته اين موسسه ،چنين وضعيتي را ميتوان در لغو سفارشها ،کم شدن تعداد شرکتهاي تازه تأسيسشده يا در پروژههاي به تعويق افتاده يا پايانيافته مشاهده کرد. همهپرسي درباره خروج بريتانيا از اتحاديه اروپا روز 23 جون برگزار شد و 51.9درصد از رأيدهندگان بريتانيايي به ترک اتحاديه اروپا رأي دادند.
کنترل شورشيان در شهر حلب گرفتار شدهاند و هنوز از امکان بهرهمند شدن از طرح «مسيرهاي امن» که مسکو و دمشق براي خروج آنها از اين شهر پيشنهاد کردهاند برخوردار نشدهاند. مقامهاي آمريکايي گفتهاند که اين اقدام شايد تالشي براي غيرمسکوني کردن شهر حلب و سپس تصرف آن باشد. مخالفان بشار اسد هم طرح روسيه را اقدامينامطلوب براي آواره کردن ساکنان شهر دانسته و گفتهاند که اين تصميم ميتواند يک جنايت جنگي باشد. حلب ،بزرگترين شهر سوريه پيش از جنگ داخلي
اين کشور ،از سال 2012بين شورشيان و نيروهاي دولتي تقسيم شده است .تصرف بخش شورشيان بزرگترين پيروزي براي بشار اسد ،رييس جمهوري سوريه ،ظرف پنج سال گذشته خواهد بود و چرخش اساسي به نفع دمشق پس از دخالت مسکو در جنگ داخلي اين کشور در سال گذشته محسوب ميشود. در همين حال ،استفان دي ميستورا نماينده ويژه سازمان ملل در امور سوريه از روسيه خواست تا ايجاد مسيرهاي امدادرساني در اطراف شهر حلب را به سازمان ملل و پشتيبانان آن بسپارد. به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس ،وي در يک کنفرانس خبري در ژنو گفت که درباره اين طرح با او مشورت نشده است. دي ميستورا با بيان اينکه که «اين کار ماست» اظهار داشت «در اصول» از ايجاد مسيرهاي امدادرساني حمايت ميکند ولي تاکيد کرد که اين اقدام بايد «در شرايط مناسب صورت گيرد». نماينده ويژه سازمان ملل افزود« :چطور ميتوان انتظار داشت که مردم ـ هزاران نفر از آنها ـ از اين گذرگاه عبور کنند ،در حالي که گلولهباران و بمباران ميشوند؟» وي گفت که منتظر شفاف سازي مقامهاي روسي درباره اين طرح است و با اشاره به وضعيت وخيم شهر حلب گفت: «ساعت براي مردم اين شهر به شمارش افتاده است». از سوي ديگر ،سازمان خيريه «نجات کودکان» اعالم کرد يکي از زايشگاههاي تحت پوشش در يکي از مناطق استان ادلب که در کنترل مخالفان مسلح حکومت سوريه قرار دارد ،هدف بمباران مستقيم نيروهاي دولتي قرار گرفت. سخنگوي سازمان «نجات کودکان» در مصاحبه با خبرگزاري رويترز با بيان اينکه اين بمباران ،قرباني برجاي گذاشته ،افزود که شمار قربانيان تا کنون مشخص نشده است. او افزود که اين تنها زايشگاه در منطقه است و ماهانه از حدود 1300زن و کودک استقبال ميکند .او افزود که ماه گذشته 340 ،کودک در اين زايشگاه به دنيا آمدند. اين بمباران پس از هشدار سازمانهاي امدادرساني در استان حلب درباره احتمال وقوع فاجعه بهداشتي صورت ميگيرد .اين هشدار پس از آن صادر شد که دستکم هفت بيمارستان واقع در مناطق تحت کنترل مخالفان ،در اثر بمبارانهاي جنگندههاي روسي و سوري ،تعطيل شدند.
وزير دفاع عراق :بايد براي کمک به دو ميليون نفر در موصل آماده شد وزير دفاع عراق ميگويد بيشتر ساکنان شهر دو ميليون نفري موصل ،در جريان حمله به اين پايگاه عمده «داعش» از آن فرار خواهند کرد. سازمان ملل متحد پيشتر شمار ساکنان موصل را کمتر از اين تعداد پيشبيني کرده و گفته بود عمليات کمک به آنها
10
«بزرگترين» از اين دست ،در سال جاري در جهان است. خالد عبيدي ،وزير دفاع عراق ،پيش از ديدار با وزير دفاع آمريکا در واشينگتن ،در پيامهاي توئيتري گفته پيشرويهاي نظاميبايد با پيشروي در ايجاد امنيت و توافقها و همکاري سياسي و اصالحات اقتصادي همراه شود. نيروهاي امنيتي عراق به تازگي موفق شدهاند فلوجه را از تصرف حکومت خودخوانده اسالميخارج کنند ،اما اين موضوع تاثير فوري بر وضعيت امنيتي عراق نداشته است. در عين حال پس از آن بود که مرگبارترين حمله تروريستي سالهاي گذشته عراق با تقريبا 300کشته در بغداد رخ داد. در حال حاضر نيز نگرانيهاي عمدهاي در مورد روند عمليات آزادسازي موصل و نيز ايجاد امنيت در صورت عقب راندن گروه موسوم به «حکومت اسالمي» وجود دارد. وزير دفاع عراق ميگويد عمليات موصل به همکاري و هماهنگي با پيشمرگههاي کرد آن کشور نياز دارد. به گزارش رويترز خالد عبيدي گفته است انتظار دارد بيشتر ساکنان موصل ،که جمعيت آن را 2ميليون نفر برآورد کرده ،تالش کنند از آن خارج شوند .اين شمار بيشتر از برآوردهاي پيشين سازمان ملل است؛ با وجود برآوردهاي بسيار کمتر از شمار ساکنان موصل ،سازمان ملل هشدار داده بود عمليات کمکرساني و امدادي براي آنها« ،گستردهترين» عمليات از اين دست در جهان ،در سال جاري خواهد بود. در عين حال وزير دفاع عراق در جمع گروه کوچکي از روزنامهنگاران در واشينگتن ،گفتهاست بايد براي مراحل بعد از بازپسگيري موصل نيز برنامههاي سياسي و امنيتي داشت .ساکنان شهر موصل و حواشي آن را مسيحيان، شيعيان و سنيها و عراقيهاي با مذاهب و تبارهاي مختلف تشکيل ميدهند. عبيدي ميگويد براي حفظ امنيت موصل پس از بازپسگيري آن به همکاري گروههاي متحد دولت مرکزي نياز است. او افزوده است که تصميمگيري در مورد استفاده از «بسيج مردمي عراق» ،شبهنظاميان عمدتا شيعه که از حمايت ايران برخوردارند« ،بستگي به برنامه نظاميو تصميم فرماندهي کل قواي عراق دارد». اين مقام عراقي ورود احتمالي پيشمرگههاي کرد به خود شهر را نامحتمل دانستهاست. هنوز مشخص نيست عمليات نيروهاي امنيتي عراق و ائتالف به رهبري آمريکا ،براي عقب راندن شبهنظاميان «حکومت اسالمي» از موصل در چه زماني آغاز خواهد شد. رويترز به نقل از مقامها و ديپلماتهاي غربي گفته حيدر عبادي ،نخستوزير عراق ،احتماال قصد دارد در ماه اکتبر دستور حمله را صادر کند.
برکزيت :اقتصاد بريتانيا در ضعيفترين وضع پنج سال اخير
رأيگيري خروج از اتحاديه اروپا در بريتانيا که به برکزيت معروف شد ،پيامدهاي سختي براي اقتصاد اين کشور داشته است .از زمان بحران مالي جهاني در سال 2009تا کنون وضعيت اقتصاد بريتانيا تا به اين حد ضعيف نبوده است.
هشدار امارات به شهروندانش در مورد پوشيدن لباس سنتي در کشورهاي غربي
دولت امارات متحده عربي به شهروندان اين کشور در مورد پوشيدن لباس سنتي عربي در کشورهاي ديگر هشدار داده و از زنان اماراتي خواسته که از زدن روبنده در کشورهاي اروپايي که پوشاندن صورت در آنها غيرقانوني است ،خودداري کنند. وزارت امور خارجه امارات در پيامي در توييتر به شهروندان اين کشور که قصد سفر به کشورهاي اروپايي و آمريکا را دارند ،هشدار داده «براي تأمين امنيت خود در خارج از کشور از پوشيدن لباسهاي سنتي به ويژه در مکانهاي عموميخودداري کنيد». اين هشدار پس از آن صادر شده که يک تاجر اماراتي که لباس سنتي عربي به تن داشت در ايالت اوهايو آمريکا بازداشت شد .اين حادثه پس از آن اتفاق افتاد که يکي از کارکنان هتلي به ظن آنکه اين تاجر اماراتي با تروريستها مرتبط است ،با پليس تماس گرفته بود .روزنامه اماراتي «گالف نيوز» تصاويري از اين مرد منتشر کرده است .اين تصاوير مرد مذکور را در حالي نشان ميدهد که روي زمين افتاده و دستبند به دست دارد. وزارت امور خارجه امارات همچنين بدون اشاره به اين حادثه ،در پيامي به زنان اماراتي در مورد پوشاندن صورت خود در کشورهاي اروپايي هشدار داده است. در اين پيام که به زبان عربي و انگليسي در وبسايت اين وزارتخانه هم منتشر شده ،از زنان اماراتي خواسته شده که به قوانين کشورهايي که به آن سفر ميکنند ،احترام بگذارنند.
ديوان داوري بينالمللي ادعاهاي پکن در مورد درياي جنوبي چين را رد کرد ديوان الهه که به درخواست فيليپين به موضوع ادعاي مالکيت دولت چين در آبهاي درياي جنوبي چين رسيدگي ميکرد ،به نفع فيليپين رأي داد و گفت که شواهدي وجود ندارد که نشان دهد چين به طور تاريخي بر آبها و منابع آن منطقه تسلط انحصاري داشته است. رسيدگي به اين اختالف به درخواست دولت فيليپين صورت گرفته که فعاليت چين در زمينه انحصار بهرهبرداري از منابع طبيعي در اين منطقه را غيرقانوني دانسته است. چين که جلسات دادگاه را تحريم کرده بود ،راي دادگاه را «بي اساس» خواند. ي چين بر نگراني ديگر در حالي که افزايش حضور نظام کشورهاي مدعي مالکيت اين منطقه افزوده ،انتظار ميرود
دنباله در صفحة 14
11
August 2016 1395 مرداد
11
12
August 2016 1395 مرداد
12
13
August 2016 1395 مرداد
13
14
دنباله از صفحة 10
که رأي ديوان داوري بينالمللي به افزايش تنش منجر شود. چين در چند سال اخير به اجراي مانورهاي نظامي در درياي جنوبي چين مبادرت کرده ،در حاليکه به دليل اهميت اين دريا به عنوان يکي از آبراههاي مهم بينالمللي ،نيروي درياي اياالت متحده نيز در اين منطقه حضور گسترده دارد و کشورهاي منطقه از خطر برخورد نظامي دو کشور بيمناک هستند. در پي اعالم اين راي ،روزنامه دولتي «گلوبال تايمز» چاپ پکن در سرمقالهاي نوشت که واکنش چين به رأي ديوان داوري الهه به محتواي رأي بستگي دارد .اين روزنامه افزود که هيچيک از طرفهاي اختالف خواستار درگيري نظامي نيستند ،با اينهمه همگي به آمادگي نظامي خود مشغولاند. رأي ديوان داوري ضمانت اجرايي ندارد ،اما قطعا براي طرف برنده ،امتيازي اخالقي و سياسي محسوب ميشود. منابع آمريکايي گفته بودند که واکنش چين نسبت به اين رأي تعيين کننده واکنش فيليپين ،ويتنام و ساير کشورهاي منطقه جنوب شرق آسيا و همچنين اياالت متحده خواهد بود .به گفته آنان ،اگر چين در صدد افزايش حضور نظامي خود در منطقه برآيد ،بايد انتظار داشت که ساير کشورها نيز بر آمادگي نظامي خود بيفزايند و اين احتمال ميرود که اياالت متحده خواستار تشکيل يک ائتالف بينالمللي به منظور مراقبت و حفاظت از امنيت کشتيراني در اين منطقه شود. منطقه دريايي مورد اختالف حدود سه و نيم ميليون کيلومتر مربع وسعت دارد و نيروي دريايي چين با افزايش حضور خود در آن ،مانع از فعاليت کشتيهاي ماهيگيري فيليپيني شده است.
مجلس تونس به نخستوزير رأي عدم اعتماد داد
نمايندگان مجلس تونس در جلسه ويژهاي به حبيب الصيد ،نخستوزير اين کشور رأي عدم اعتماد دادند و خواهان عزل او شدند. به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس ،در اين جلسه مجلس تونس نمايندگان پس از شنيدن دفاعيه نخستوزير با 118رأي «عدم اعتماد» و عزل الصيد را تصويب کردند. بر اساس قانون تونس ،براي عزل نخستوزير دستکم 109نماينده بايد به او رأي عدم اعتماد بدهند. نمايندگان مجلس در اين جلسه که با بحثهاي بسيار بين نمايندگان تا پاسي از شب به طول انجاميد ،از عملکرد ضعيف نخستوزير به شدت انتقاد کردند. محمد الناصر ،رئيس مجلس نواب تونس به نمايندگان مجلس گفت که تونس در وضعيت بحراني قرار دارد و «نيازمند جانفشاني همه است». الصيد 67ساله در ماههاي اخير از سوي گروههاي مختلف سياسي تونس به شدت مورد انتقاد قرار داشت.
August 2016 مرداد 1395
تونس برخالف ديگر کشورهايي که از سال 2011 شرايط پس از انقالب را با هرج و مرج ،کودتا و جنگ تجربه کردند ،توانسته است در راه برقراري نظام پارلماني و مبارزه با اسالمگرايي ،تورم و نرخ باالي بيکاري گامهاي مثبتي بردارد. دفتر رياست جمهوري تونس در ماه گذشته براي عبور اين کشور از بحران فراخوان تشکيل دولت وحدت ملي داد و از گروههاي سياسي خواست که سند وحدت ملي را امضا کنند .الصيد اين سند را امضا نکرد و اعالم کرد که حاضر به کنارهگيري از مقام خود نيز نيست. الصيد پس از اعالم رأي عدم اعتماد نمايندگان گفت که براي انتقال مقام خود به نخستوزير جديد با تمام توان همکاري خواهد کرد. محمد باجي السبسي ،رئيس جمهوري تونس يک ماه فرصت خواهد داشت تا نخستوزير جديد را براي گرفتن رأي اعتماد به مجلس نواب اين کشور معرفي کند. نخستوزير جديد نيز بايد ظرف يک ماه کابينه جديد تشکيل دهد.
اجراي قانون آزادي حمل سالح در دانشگاههاي تکزاس
قانون مناقشهبرانگيز آزادي حمل سالح در دانشگاههاي ايالت تکزاس آمريکا به اجرا در آمده است و دانشجويان اين ايالت ميتوانند از اين پس مسلح سر کالسها حاضر شوند .اين قانون براي مقابله با حمالت جنونآميز احتمالي وضع شده است. قانون مورد مناقشه آزادي حمل سالح که سال گذشته با اکثريت آراي جمهوريخواهان مجلس ايالتي تکزاس به تصويب رسيده بود ،با وجود اعتراض شديد دانشجويان و استادان دانشگاه از اول آگست 2016به اجرا در آمده است. در تمام دانشگاههاي دولتي 14شهر ايالت تکزاس، دانشجويان داراي مجوز حمل سالح از اين پس ميتوانند سالح خود را براي جلوگيري از ايجاد وحشت پنهان کنند و وارد دانشگاه شوند. گرگوري فنونس رئيس دانشگاه تکزاس در شهر آستين که بايد اين قانون را عليرغم ميل باطني خود به اجرا درآورد گفته است« :جاي اسلحه در محيط دانشگاهي نيست. بيشتر استادان و دانشجويان و والدين آنها حمل سالح در دانشگاه و مدرسه را ناشايست ميدانند». اما دولت ايالت تکزاس نظري ديگر دارد .دان پاتريک معاون فرماندار ايالت تکزاس معتقد است با اجراي اين قانون دانشگاهها در مقابل حمالت جنونآميز و افراد مهاجم ايمنتر خواهند شد. او ميگويد« ،افراد بزهکار ديگر پا به مکانهايي که افراد به سالح مجهز هستند نخواهند گذاشت .بگذاريد آمريکاييها سالح حمل کرده و از خود دفاع کنند .تامين امنيت آمريکا تنها از اين طريق امکانپذير است». دانشگاههاي خصوصي ايالت تکزاس مشمول اين قانون نيستند .آنها به دانشجويان اجازه حمل سالح در کالسهاي درسي نميدهند« .انجمن دانشجويان موافق با حمل پنهاني سالح» به شدت از اين قانون حمايت ميکند .اين انجمن 9سال پيش در پي تهاجم مسلحانه به دانشگاهي در ايالت ويرجينيا که طي آن 32نفر به قتل رسيدند تشکيل شد. يکي از دانشجويان ميگويد« ،بيشتر حمالت مسلحانه در مدارس و مکانهايي اتفاق ميافتد که در آن حمل سالح مجاز نيست .اين اقدام گامي در جهت حفظ امنيت شهروندان است و حق دفاع شخصي را به آنها خواهد داد». يکي ديگر از دانشجويان ميگويد« :من از اينکه در ميان افراد مسلح ناشناسي باشم که وابسته به نيروي پليس نباشند احساس امنيت نميکنم» .بيشتر دانشجويان با اين نظر موافقند. برخي از استادان خواهان توقف اجراي قانون جديد
از طريق اعتراضات مدني هستند .آنها ضمن ابراز نگراني ميگويند اين امر باعث ميشود دانشجوياني که به لحاظ رواني آسيبپذير هستند در آينده مشکالتي پديد آورند. براي مثال آنها ممکن است بعد از گرفتن يک نمره بد امتحاني دست به اسلحه ببرنند. استيون واينبرگ يکي از برندگان جايزه نوبل و از استادان فيزيک دانشگاه تکزاس مخالفت خود را آشکارا اعالم کرده و گفته است در جلسات درسي او کسي حق حمل سالح ندارد.
دولت هند هزاران کارگر بيکارشده هندي در عربستان را به کشور برميگرداند
دولت هند ميگويد با مقامهاي عربستان سعودي در حال مذاکره است تا زمينه بازگشت هزاران تن از کارگران مهاجر هندي را که در عربستان کار خود را از دست داده و بدون درآمد ماندهاند ،به کشور فراهم کند. خانم سوشما سواراج ،وزير خارجه هند در برابر پارلمان هند توضيح داد که قرار است براي مذاکرات با مقامهاي عربستان سعودي ،يک تن از وزيران دولت هند به رياض سفر کند.
14
خبرگزاري فرانسه مينويسد ،فعاليت شمار زيادي از شرکتهايي که کارگران هندي را در کشورهاي خليج فارس ازجمله عربستان استخدام ميکنند ،در اثر سقوط بهاي نفت با کندي روبرو شده و اين مسأله به اخراج شمار زيادي از کارگران از مشاغلشان منجر گرديده است. بر اساس آمار منتشر شده ،در ميان کارگران بيکار شده نزديک به 2500نفر از شرکت بزرگ ساختماني «سعودي اوجيه» اخراج شدهاند که قب ً ال از از سوي سعد حريري، نخستوزير سابق لبنان اداره ميشد. کنسولگري هند در جده به کارگران بيکار شده که هيچگونه درآمدي ندارند مواد خوراکي رايگان ميدهد ،اما مقامهاي هندي ميگويند اين وضعيت نميتواند ادامه يابد و کارگران بيکارشده به هند برگردانده خواهند شد. بر اساس قوانين عربستان سعودي ،کارگران خارجي بيکارشده ،براي بيرون رفتن از اين کشور بايد از کارفرمايان سابق خود مجوز بگيرند. مقامهاي هندي شمار کارگران مهاجر اين کشور در عربستان سعودي را نزديک به 3ميليون نفر برآورد کردهاند.
15
مردان ايراني صاحب بيشترين افزايش طول قد در صد سال اخير
August 2016 مرداد 1395
آمريکا به ترتيب 5و 6سانتيمتر و در بريتانيا حدود 11 سانتيمتر افزايش يافته است .در مقايسه ،اين ارقام براي چين به ترتيب 11و 10سانتيمتر بوده است. اما آمريکا که در سال 1914از نظر قد مردان سومين کشور و از نظر قد زنان چهارمين کشور دنيا بود ،صد سال بعد به ترتيب به رتبههاي 37و 42تنزل کرده است. اين تحقيق نشان ميدهد در سي الي چهل سال اخير افزايش قد در برخي کشورهاي دنيا متوقف شده است. آمريکا يکي از اولين کشورهاي پردرآمد دنيا است که افزايش قد در آن متوقف شده و الگوي مشابهي هم در بريتانيا ،فنالند و ژاپن ديده ميشود ،اما در کشورهايي مثل اسپانيا ،ايتاليا و بسياري از کشورهاي آمريکاي التين و شرق آسيا افزايش قد همچنان ادامه دارد. در برخي کشورهاي دنيا در جنوب صحراي آفريقا، شمال آفريقا و خاورميانه در سي الي چهل سال اخير حتي کاهش قد ديده ميشود. در عين حال ،چيزي که در اين صد سال تقريبا تغيير نکرده تفاوت قد زنان و مردان است :اين تفاوت در سال 1914معادل 11سانتيمتر و در سال 2014معادل 12 سانتيمتر بوده است.
ميليون نفر انجام گرفته ،تاثير زندگي بدون تحرک و زندگي با تحرک بر سالمتي افراد را از طريق مراجعه به سيزده طرح تحقيقاتي ارزيابي کرده است .براي اين منظور ،تهيه کنندگان اين گزارش به تهيه کنندگان اين طرحها مراجعه کرده و از آنان خواستند تا دادههايي را که به دست آورده بودند براساس فروض جديد مورد تجزيه و تحليل مجدد قرار دهند. بي تحرکترين افراد کساني بودند که در روز کمتر از پنج دقيقه ورزش يا تحرک داشتند و پرتحرک ترين آنان در روز بين 60تا 75دقيقه را به ورزش يا فعاليت اختصاص ميدادند. نتيجه به دست آمده اين بود که نشستن به مدت طوالني بيشترين خطر را براي سالمتي و مرگ زودرس به همراه داشته اما کساني که تحرک زيادتري داشتند ،با خطر کمتري روبرو شدند. به طور مشخص ،کساني که هر روز هشت ساعت را به حالت نشسته ميگذرانند اما به ورزش يا حرکتهاي تند هم ميپردازند نسبت به کساني که ساعات کمتري مينشينند اما تحرک کمتري هم دارند ،با خطر کمتري مواجه هستند. نتيجه ديگر اينکه تماشاي تلويزيون به مدتي بيش از سه ساعت خطر مرگ پيشرس را براي همه ،به استثناي کساني که تحرک فراوان دارند ،افزايش ميداد .علت اين بود که معموال کساني که به مدت طوالني در مقابل تلويزيون مينشينند به خوردن تنقالت هم مشغول ميشوند و شيوه زندگي غيرسالمتري دارند. توصيهاي که پژوهشگران به همه کردهاند اين است که هر روز دست کم يک ساعت را به تحرک زياد اختصاص دهند .همچنين ،توصيه شده است که هنگام کار يا تماشاي تلويزيون در حالت نشسته ،هر از چند گاهي ،مدتي از جا بلند شوند و راه بروند. برآورد شده است که در هر سال ،پنج ميليون و سيصد هزار نفر در جهان در نتيجه عوارض ناشي از بيتحرکي جان خود را از دست ميدهند که حتي از مرگ و مير ناشي از مصرف دخانيات ـ که پنج ميليون و يکصد هزار نفر تخمين زده شده ـ بيشتر است.
الي ويزل بازمانده آشويتز و برنده جايزه صلح نوبل درگذشت بر اساس تحقيقي که به سرپرستي پروفسور مجيد عزتي استاد امپريال کالج لندن انجام و در نشريه «اياليف» منتشر شده ،مردان ايراني بين سالهاي 1914تا 2014به طور متوسط 16و نيم سانتيمتر افزايش قد داشتهاند که بيشترين افزايش قد مردان در دنيا محسوب ميشود و رتبه جهاني اين کشور را از 181به 67ارتقا داده است. زنان کرهجنوبي با 20.2سانتيمتر بيشترين افزايش قد را در دنيا در اين صد سال داشتهاند .در همين مدت ،زنان ايراني نيز از رتبه 159به رتبه 88صعود کردهاند. بر اساس اين تحقيق مردان هلندي (با ميانگين قد 182.5سانتيمتر) و زنان لتوانيايي (با ميانگين 170 سانتيمتر) بلند قدترين مردان و زنان دنيا در حال حاضر هستند. اين تحقيق ،بزرگ ترين پژوهش جهاني است که در زمينه قد انسانها انجام شده است .در جريان آن ،هشتصد دانشمند با همکاري «سازمان بهداشت جهاني» ،اطالعاتي را از منابع مختلف ،اعم از اطالعات سربازگيري ،تحقيقات ملي در مورد تغذيه و سالمت و مطالعات جمعيتشناسي در سراسر دنيا گردآوري کرده و از اين اطالعات براي مقايسه روند تغيير قد افراد 18ساله در سال ( 1914يعني متولد )1896و سال ( 2014يعني متولد )1996استفاده کردند. پروفسور عزتي ميگويد« ،اين مطالعه تصويري از سالمت ملل در قرن گذشته ارائه ميکند .قد بعضي ملل ممکن است کوتاهتر شده باشد ،در حالي که افزايش قد ملل ديگري هنوز ادامه دارد .اين نشان ميدهد بايد فورا به محيط زيست و تغذيه کودکان و نوجوانان در سطح دنيا رسيدگي کنيم و مطمئن شويم که براي آنها بهترين شروع زندگي را رقم ميزنيم .تحقيق ما نشان ميدهد کشورهاي انگليسي زبان ،بهخصوص آمريکا ،از ديگر کشورهاي ثروتمند اروپا و آسيا و اقيانوسيه عقب افتادهاند .با در نطر گرفتن وضعيت بد اين کشورها در زمينه چاقي ،نياز به سياستگذاريهاي موثرتر در زمينه تغذيه سالم در طول زندگي مشخصتر ميشود». تحقيق اخير نشان ميدهد طول قد مردان و زنان در
به گفته محققان ،بلندي قد به ميزان زيادي تحت تاثير تغذيه و عوامل محيطي است ،هرچند ژنتيک افراد هم در آن نقش دارد .کودکان و نوجواناني که تغذيه بهتري دارند و در محيط بهتري بزرگ ميشوند قد بلندتر ميشوند .سالمت مادر و تغذيه او در دوران بارداري هم در بلندي قد کودکان موثر است. برخي محققان معتقدند افراد قد بلندتر به طور متوسط عمر طوالنيتر ،تحصيالت و درآمد بيشتري دارند .با اين حال قد بلند ممکن است تاثير منفي بر سالمتي داشته باشد و احتمال سرطان پروستات و تخمدان را افزايش بدهد.
يک ساعت تحرک بدني در روز خطرات زندگي بي تحرک را از ميان ميبرد
تحقيقاتي که اخيرا صورت گرفته نشان ميدهد که براي مقابله با عواقب خطرناک زندگي بدون تحرک ،دست کم يک ساعت ورزش يا تحرک بدني در روز الزم است. اين تحقيقات که با مطالعه آمار مربوط به حدود يک
الي ويزل ،برنده جايزه صلح نوبل ،نويسنده و فعال سياسي در سن 87سالگي در آمريکا درگذشت .آقاي ويزل همچنين سفير صلح سازمان ملل متحد در مسايل حقوقبشري بود. کتاب خاطرات او از دوران زندگياش در اردوگاه آشويتز ي او شد. آلمان نازي ،باعث شهرت جهان الي ويزل که در سال 1928در روماني و در خانوادهاي يهودي به دنيا آمده بود در سال 1944به اردوگاه آشويتز تبعيد شد؛ جايي که مادر ،پدر و خواهر کوچکش را از دست داد. روايت خاطرات آقاي ويزل از دوران نوجوانياش در آشويتز با استقبال فراوان روبرو شد و مشوق او براي نوشتن 40کتاب بعدياش شد. او زندگي خود را وقف آگاهسازي در ارتباط با جنايات بشري دوران آلمان نازي کرد و آن طور که خودش اذعان کرده بود ميخواست مطمئن شود که جهان آن فاجعه انساني را هرگز فراموش نخواهد کرد. کاربرد مکرر او از واژه هولوکاست ،موجب شد که اين اصطالح با رفتار آلمان نازي با يهوديان در دوران جنگ جهاني دوم مترادف شود. الي ويزل در سال 1986به علت فعاليتهاي درخشانش براي مقابله با خشونت ،سرکوب و نژادپرستي موفق به دريافت جايزه صلح نوبل شد.
15
او در سال 1388يکي از 45برنده جايزه نوبل بود که در حمايت از معترضان انتخاباتي در ايران و همچنين شيرين عبادي ،نامهاي سرگشاده را امضا کرد. الي ويزل دو سال پيش هم در کنار 300نفر از بازماندگان هولوکاست ،از اسرائيل به علت حمله به غزه انتقاد و دولت اسرائيل را به «نسلکشي» متهم کرد.
جونو در مدار مشتري
فضاپيماي جونو پس از سفري 5ساله توانست در عملياتي با ريسک بسيار باال با موفقيت در مدار مشتري قرار بگيرد تا تحقيقات خود درباره اين سياره را شروع کند .براي اولين بار از سال 1995است که يک فضاپيما توانسته در مدار مشتري قرار بگيرد. احتمال موفقيت مانور قرار گرفتن در مدار مشتري با ريسک بسيار باال همراه بود .جونو فقط يک شانس را براي قرار گرفتن در مدار مشتري داشت و اگر مشکلي در کارش پيش ميآمد ،مستقيم از کنار مشتري عبور ميکرد و کل برنامه اين ماموريت 1.1ميليارد دالري با شکست مواجه ميشد. موتور اصلي جونو براي مدت 35دقيقه روشن بود و از اين طريق سرعت حرکت آن به قدري پايين آمد تا تحت تاثير کشش گرانشي مشتري قرار بگيرد .جونو قرار است به مدت 20ماه بر فراز ابرهاي غليظ مشتري کاوش کند و به جمعآوري اطالعات بپردازد. رسيدن جونو به مشتري لحظهاي مهم و سرنوشت ساز براي بشر به حساب ميآيد .سياره مشتري رازهاي زيادي درباره نحوه تشکيل سيارات و پيدايش حيات دارد .قرار است اين فضاپيما اطالعاتي را راجع به گازهاي موجود در مشتري ،ساختار آن و ميدان مغناطيسي ساير مدارهاي آن به زمين مخابره کند. يکي از مهمترين مسئلههايي که دانشمندان ميخواهند بدانند وجود داشتن يا نداشتن آب در اتمسفر اين سياره است .آنها حدس ميزنند که به احتمال قوي روي اين سياره آب وجود دارد .به طور کلي سفر جونو به مشتري ميتواند به سوالهاي بسيار مهميدرباره جهان پاسخ دهد. جونو براي رسيدن به سياره مشتري 2.8ميليارد کيلومتر را طي كرد و رسيدن سيگنالهاي راديويي آن به زمين48 ، دقيقه زمان نياز دارد .سياره مشتري با داشتن يک منظومه شمسي کوچک متشکل از 67قمر ،همواره به عنوان يک سياره شگفتانگيز براي اخترشناسان محسوب ميشود. دانشمندان هنوز مطمئن نيستند که هسته جامدي در زير جو متالطم اين سياره وجود دارد يا اينکه چه چيزي ميدان مغناطيسي عظيم اطراف سياره را هدايت ميکند. حاال جونو در مدار بيضوي اطراف مشتري قرار گرفته و 53روز طول ميکشد تا آن را دور بزند .در بخشهاي بسياري از اين مسير نيز فضاپيما فاصله زيادي تا سياره ميزبان خواهد داشت تا از اين طريق خود را از کمربند تشعشعات و ميدان ريزگرد آن دور کند.
ناخن جويدن از خطر آلرژي کم ميکند
مطالعهاي علمي حاکي است که کودکاني که انگشت شست خود را ميمکند يا ناخن ميجوند کمتر با خطر ابتال به آلرژي روبرو هستند. نويسندگان اين مقاله در نشريه «پزشکي اطفال» ( )Pediatricsميگويند که اين توضيح بر «فرضيه نظافت» استوار است که ميگويد قرار گرفتن در معرض بعضي ميکروبها سيستم ايمني بدن را تقويت ميکند. به نظر ميرسيد که اين دو عادت ـ ناخن جويدن و مکيدن انگشت شست ـ مانع بعضي آلرژيها در ميان هزار نفر در نيوزيلند شد که به طور متناوب در فاصله سني 5تا 32سالگي ارزيابي شده بودند .اما اين عادات بر جلوگيري از آسم يا تب يونجه اثري نداشت.
دنباله در صفحة بعد
16 دنباله از صفحة قبل عادت به مکيدن انگشت شست و جويدن ناخن در سنين پنج ،هفت، نه و يازده سالگي ارزيابي و ثبت شد و بعد در سنين 13و 32سالگي ميزان ابتال به آلرژيها در اين افراد مورد بررسي قرار گرفت. حدود يک سوم اين کودکان که اغلب انگشت ميمکيدند يا ناخن ميخوردند ،در سن 13سالگي آلرژي خيلي کمتري داشتند. احتمال آلرژي دادن اين کودکان به چيزهايي مثل گرد و خاک خانگي يا سگ و گربه خانگي حدود يک سوم کمتر از ساير کودکاني بود که چنين عاداتي نداشتند. پروفسور مالکولم سييرز از اعضاي تيم پژوهشي از دانشگاه مکمستر در کانادا گفت« ،هرچند ما توصيه نميکنيم که اين عادات تشويق شوند ،اما به نظر ميرسد که آنها اثر مثبتي داشته باشند». هالي شا از موسسه آلرژي بريتانيا هم گفته است« ،تحقيقاتي که در ساير کشورها انجام شده هم اين نظريه را تقويت ميکند که نقش محيط و باکتريهاي دستگاه گوارش در شکلگيري بالقوه آلرژيهاي غذايي موثر است».
پولتان را دور نريزيد ،زنان باردار نيازي به مولتي ويتامين ندارند تحقيقا ت نشان ميدهد که نيازي به مصرف مولتي ويتامينها در دوران بارداري نيست و مصرف آنها به معناي دور ريختن پول است ،چون هيچ مادري در دوران
August 2016 مرداد 1395
بارداري نيازي به آن ندارد. بر اساس گزارش «مجله دارو» ،محققان به اين نتيجه رسيدند که مولتي ويتامين هيچ تاثيري در سالمت مادر و نوزاد ندارد .اما بر اساس دستورالعمل نظام بهداشت و درمان بريتانيا ،زنان باردار بايد قرص فوليک اسيد و ويتامين دي مصرف کنند. بر اساس تحقيقات انجام شده مصرف بيش از حد ويتامين آ براي زن باردار خطرناک است ،زيرا به نوزاد آسيب ميزند.
خطر از ميان رفتن ذخاير جهاني ماهي ميزان مصرف ماهي به نسبت توليد آن بسيار بيشتر است .اين خطر وجود دارد که شمار ذخاير ماهي به تدريج يابد. کاهش سازمان خواربار و کشاورزي سازمان ملل اعالم کرده که ماهيگيري بيش از حد ،يکي از مهمترين داليل کاهش اين ذخاير است. مصرف سرانه ماهي در سطح جهان بيش از هر زمان ديگري شده است. سازمان خواربار و کشاورزي سازمان ملل متحد ( )FAOگزارشي در اين باره منتشر کرده و در آن اعالم کرده که در سال 2014ميالدي مصرف ماهي به نسبت کل جمعيت کره زمين 20کيلوگرم براي هر نفر بوده است. در گزارش سازمان خواربار و کشاورزي در باره شرايط اين تعداد ماهي مصرف شده در سال 2014آمده است که گونههاي مختلف ماهي در اين سال از درياها ،درياچهها و رودخانهها صيد شده يا به صورت آبزي پروري در حوضچههاي پرورش ماهي توليد شدهاند. سازمان ملل متحد در اين گزارش گرچه از بهبود بعضي شرايط ماهيگيري به نسبت سال گذشته ياد کرده ،اما نگراني شديد خود را از صيد بيش از حد انواع ماهي در درياها اعالم کرده است. در اين گزارش آمده است که شاخه صنعتي آبزي پروري که هدفاش از جمله پرورش آبزياني چون ماهي و ميگوست ،در سطح جهان به شدت توسعه يافته
16
است .توليدات آبزي پروريها از سال 2009تا کنون يک سوم افزايش يافته و به 74ميليون تن رسيده که حدود سطح ماهيگيري در سال 2014با 93ميليون تن بوده است. 3.1ميليارد نفر از جمعيت جهان با تغذيه ماهي ،يک پنجم پروتئين مورد احتياج خود را تامين ميکنند .به همين علت است که گزارش سازمان ملل متحد در باره ماهيگيري تا حدي نگران کننده است .گفته ميشود که منابع ماهي جهان به خاطر افزايش ماهيگيري بيرويه ميتواند به شدت کاهش يابد. آنچه نگراني کارشناسان را بيشتر کرده آمارهاي متفاوت سازمانهاي وابسته به سازمان ملل متحد است .سازمان خواربار و کشاورزي سازمان ملل متحد سطح ماهيگيري بيش از حد قانوني را در درياي مديترانه و درياي سياه 59درصد اعالم کرده است. اما کميسيون ماهيگيري که زير نظر سازمان خواربار و کشاورزي سازمان ملل متحد فعاليت ميکند ،اين رقم را 85درصد اعالم کرده که بسيار نگران کننده است .اين کميسيون حتي حدس ميزند که درصد ماهيگيري بيش از حد قانوني در درياي مديترانه و درياي سياه حدود 91درصد باشد. اين آمار متفاوت در حالي است که سازمان خواربار و کشاورزي سازمان ملل متحد بر اين نظر است که ساالنه حدود 26ميليون ماهي به طور غيرقانوني صيد ميشوند و اين رقم در هيچ آماري ثبت نميشود .سازمان معتبر تحقيقي «درياي دوروبر ما» ميزان صيد غيرقانوني ماهي را حتي تا 32ميليون تن اعالم کرده است.
ده هزار يورو براي يک خوشه انگور
يک خوشه انگور در مزايدهاي در توکيو به بهاي بيسابقه ده هزار يورو به فروش رفته است. اين خوشه داراي سي حبه انگور و ارزش هر دانه برابر با 327يورو است. هر حبه انگور بزرگي يک توپ پينگپنگ را دارد. ژاپنيها ميوههاي مرغوب را اغلب هديه ميدهند .آنان اولين محصول نوبرانه را به مزايده ميگذارند و نتيجه آن را در سرتيتر روزنامهها اعالم ميکنند تا به برنده مزايده وجهه و اعتبار ببخشند. در ژاپن ميوههاي معمولي نيز نسبتا گران هستند .براي نمونه قيمت هر عدد سيب در فروشگاهها معادل 2يورو است.
17
دنباله از صفحة قبل
يکسوم جمعيت جهان يا دچار سوء تغذيه است يا چاقي
کشورهاي جهان هر روز بيشتر با چاقي و سوء تغذيه دست به گريباناند .مؤسسه بينالمللي تحقيقات سياست غذايي ميگويد« :ما در جهاني زندگي ميکنيم که در آن سوء تغذيه امري طبيعي است». لورنس حداد ،يکي از مديران پژوهشگران مستقل مؤسسه بينالمللي تحقيقات سياست غذايي ( )IFPRIدر پکن ،پايتخت چين« ،گزارش جهاني تغذيه» را که توسط اين مؤسسه تهيه شده است معرفي کرد. اين گزارش با بيان اينکه «يکسوم مردم جهان بهنوعي از سوء تعذيه رنج ميبرند» ،از عدم پيشرفت در مبارزه با تغذيه نادرست يا ناکافي در جهان سخن گفته است. لورنس حداد هزينهها در امور تغذيه را «ويرانگر» توصيف کرد و گفت به اندازه کافي در پيشگيري از اين موارد سرمايهگذاري نميشود و وضعيت کنوني «کام ً ال غيرقابل قبول» است. بر اساس اين گزارش 44درصد کشورها ( 57کشور از 129کشوري که مورد مطالعه قرار گرفتهاند) با دادههاي قابل دسترس نشان ميدهند که «اقداميبسيار جدي» در زمينه سوء تغذيه ،چاقي و اضافه وزن در ميان بزرگساالن اين کشورها ضروري است. گزارش مؤسسه بينالمللي تحقيقات سياست غذايي ميگويد« ،جهان از مسير کند کردن يا معکوس کردن اين گرايش منحرف شده است .تقريبًا دو ميليارد نفر يا اضافه وزن دارند يا چاقاند .از هر 12نفر يک نفر از ديابت (بيماري قند ـ اختالل در سوختوساز) رنج ميبرد و سوء تغذيه عامل مرگ تقريبًا نيمياز کودکان زير پنج سال است». پيامدهاي اقتصادي و اجتماعي تغذيه نادرست يا ناکافي بسيار زياد است ،از اين طريق 11درصد بازده اقتصادي در آسيا و آفريقا از دست ميرود. تنها با کمبود تغذيه و يا تغذيه زياد هر سال در جهان بازده اقتصادي بيشتري به نسبت دوران بحران اقتصادي سالهاي 2008و 2010به هدر ميرود. در آمريکا اگر يک عضو خانواده چاق باشد هزينه سالمت آن خانواده هشت درصد درآمد ساالنه آن خواهد بود .در چين يک نفر مبتال به ديابت 16درصد درآمد خود را صرف اين بيماري ميکند.
ال نينيو پايان يافت
August 2016 مرداد 1395
افزايش داد. آنطور که مرکز مطالعات هواشناسي استراليا ميگويد، «دماي سطح اقيانوس آرام که به طرز قابل توجهي گرم شده بود ،چندي است رو به خنکي رفته و اين نشانه پايان يک فرايند آب و هوايي 18ماهه و طاقت فرسا است .فرايندي که به آشفتگيهاي اجتماعي و زيستمحيطي بسياري در آسيا ،آفريقا و آمريکاي التين دامن زد». ي است که به طور معمول ال نينيو رخدادي اقليم هر هفت سال يکبار و در اثر رها شدن انرژي انباشته در بزرگترين حوزه اقيانوسي جهان يعني جنوب اقيانوس آرام رخ ميدهد .در پديده ال نينيو دماي سطح آب از حد معمول خود بسيار فراتر ميرود. گروههاي حقوق بشري ميگويند ،در پي وقوع ال نينيوي اخير ميليونها خانوار ديگر قادر به امرار معاش نيستند و دستکم 50ميليون نفر تنها در جنوب قاره آفريقا بايد تحت پوشش برنامه جهاني غذاي سازمان ملل قرار گيرند. با اين حال کشور هند بيشترين خسارت را از اين پديده متحمل شده است .در اين کشور صدها ميليون نفر که امرار معاششان به زمينهاي کشاورزي وابسته بود ،به يکباره تمام محصوالت خود از قبيل برنج ،ذرت ،نيشکر و دانههاي روغني را از دست رفته ديدند و ميليونها نفر از اين کشاورزان ناگهان به شهرها هجوم آوردند. همچنين هند کمترين بارش خود در 10سال گذشته را تجربه کرد و دو فصل بارانهاي موسمي نيز تقريبًا هيچ حاصلي در بر نداشت .اغلب رودخانهها و درياچهها و سدها در راجستان ،ماهاراشترا و گجرات خشک شدند. عالوه بر هند کشور ويتنام بدترين خشکسالي خود در 100سال اخير را تجربه کرد .آب رودخانه حياتي «مکونگ» در اين کشور به شوري گرويد و بيش از 430هزار هکتار از محصوالت زراعي از بين رفت و بيش از 20درصد از مزارع قهوه در ويتنام به کل نابود شد. به گزارش سازمان ملل ،در ماههاي اخير بيش از 300 هزار خانوار در ويتنام بدون هيچ درآمدي روزگار گذراندند. کشور کامبوج نيز وضع فاجعهباري را از سرگذراند. حدود 250هزار هکتار از جنگلهاي منحصربه فرد اين کشور طعمه آبگرفتگي شديد شدند. درياچه حياتي «تونله ساپ» به زمين هرز و برهوتي لم يزرع تبديل شد .درياچهاي که مکان پرورش هزاران ماهي است که از رودخانه مکونگ در ويتنام ميآيد و غذاي ميليونها نفر از الئوس ،کامبوج و ويتنام را تامين ميکند. در پي ال نينيوي اخير به کشورهاي اندونزي ،ميانمار، فيليپين و تيمور شرقي نيز خسارتهاي جبرانناپذيري وارد شد. اما از آن رو که طبيعت مدام در حال تغيير و تکوين است ،دانشمندان خبر از احتمال وقوع پديده ديگري ميدهند« :النينا». النينا پديدهاي است کمتر شناخته شده اما درست عکس پديده ال نينو است .پديده النينا وضعيتي است که موجب ميشود در قسمت مرکزي و شرقي استوايي اقيانوس آرام ،آب از حال طبيعي خود سردتر و در مناطق غربي و استوايي آن گرمتر شود. اين پديده معموالً به بارانهاي سيل آسا ،طوفانهاي شديد و البته خنکشدن شديد هوا در برخي کشورها منجر ميشود .عوامل وقوع النينا نيز عکس عواملي است که ال نينيو را رقم ميزند. در سال 2011وقوع النينا باعث آوارگي بيش از 10ميليون نفر در آفريقا شد و به يکي از سختترين خشکساليها در شاخ آفريقا انجاميد.
«گرمترين جون» ماه جون گذشته بوده است
ل نينيوي 50سال اخير در نهايت سهمگينترين ا پايان يافت ،اما از خود خشکساليهاي طوالني ،سيلهاي فراوان ،افزايش خيرهکننده دما و آسيب فراوان به مزارع و محصوالت کشاورزي ـ اغلب در قاره آفريقا و آسيا ـ بر جاي گذاشت. سازمان ملل متحد اعالم کرده است که ال نينيوي اخير چنان سهمگين بود که بيش از 100ميليون نفر در آسيا و آفريقا را با کمبود مواد غذايي ،قحطي و گرسنگي مواجه ساخت ،کشاورزان فقير را با نابودي مزارع و محصوالتشان فقيرتر کرد و قيمت مواد غذايي در اين مناطق را به شدت
د ا د هها ي هو ا شنا سي نشان ميدهد که ماه جون گذشته (از 12 خرداد تا 10 تير )1395 گرمترين جون جهان تا کنون بوده است. به بنا اعالم دانشمندان در اداره ملي اقيانوسها و اتمسفر اياالت متحده ،همچنين ماه جون گذشته ،شاهد چهاردهمين ماه پياپي شکسته شدن رکورد گرما در جهان از سال 1880 ميالدي تا کنون بوده است.
همين مرکز اعالم کرده که در مجموع ،درجه حرارت هوا در اين ماه يک درجه گرمتر از ميانگين دماي هواي جهان در ماه جون در قرن بيستم بوده است. بيشتر دانشمندان ،چنين افزايشي در دماي زمين را ناشي از ميزان باالي توليد گازهاي گلخانهاي ميدانند. کارشناسان محيط زيست هشدار ميدهند که افزايش دماي زمين ممکن است به ذوب شدن يخهاي قطبي، باالآمدن سطح آبهاي آزاد و زير آب رفتن برخي جزاير و مناطق ساحلي بينجامد. کارشناسان همچنين هشدار ميدهند که اين افزايش، گسترش خشکسالي در مناطق مختلف دنيا را به دنبال خواهد داشت.
زيکا ،المپيک و ورزشکاران بعد از 112سال گلف به المپيک برميگردد ،اما حدود بيست نفر از برجستهترين گلفبازان دنيا عطاي اين فرصت تاريخي را به لقاي آن بخشيدهاند ،آن هم از ترس زيکا. اما اين کنارگيري محدود به ورزش گلف نيست ،تعدادي از ورزشکاران رشتههاي ديگر هم به همين دليل از المپيک کنار کشيدهاند. در گلف ،جيسون دي (استراليا) ،روري مکايلروي (ايرلند) ،ويجي سينگ (فيجي) ،در دوچرخه سواري تيجي ون گاردرن (آمريکا) ،در بسکتبال استيون کاري (آمريکا)، در تنيس ميلوش رائونيچ (کانادا) ،توماس برديچ (جمهوري چک) و سيمونا هالپ (روماني) از ورزشکاراني هستند که به دليل ترس از زيکا از حضور در المپيک ريو صرف نظر کردهاند. پيش از آن 150دانشمند و کارشناس برجسته بهداشت و سالمت در دنيا ،از جمله دکتر رضا عطاران ،استاد کرسي علوم بهداشت در دانشگاه اوتاواي کانادا ،با انتشار نامهاي خطاب به سازمان بهداشت جهاني برگزاري المپيک در ريو را «غيراخالقي» خوانده و خواستار آن شد ه بودند که المپيک ريودوژانيرو يا به تعويق بيفتد يا به جاي ديگري منتقل شود. اما ريچارد باجت ،مدير بخش پزشکي و علميکميته
17
بينالمللي المپيک در پاسخ اعالم کرد که از نظر اين کميته دليلي براي چنين اقداميوجود ندارد. حال که زيکا در برزيل شايع است و المپيک هم به مکان يا زمان ديگري موکول نميشود ،کشورها و ورزشکاران به جز کنار کشيدن از رقابتها چه تمهيداتي براي مقابله با خطر بيماري انديشيده يا به کار گرفتهاند؟ پيش از پاسخ به اين سوال ببينيم دليل اين نگرانيها چيست. در واقع زيکا خطري براي فرد بزرگسال سالم ندارد، مسئله بر سر بچهدار شدن است. اگر زن باردار مبتال شود ،فرزندش در خطر کوچک ماندن مغز يا حتي مرگ قرار ميگيرد ،اما اگر زني که باردار نيست مبتال شود ،بعد از بهبود ديگر خطري فرزند آيندهاش را تهديد نميکند .با اين حال اين آگاهي نتوانسته نگراني برخي ورزشکاران را برطرف کند ،شايد يک دليل آن اين است که درباره زيکا هنوز نکات زيادي هست که براي ما روشن نيست. در مورد مردان مسئله وجود ويروس در مني است، بنابراين مرد مبتال ميتواند با رابطه جنسي ويروس را منتقل کند. تصور بر اين است مدتي که ويروس در خون وجود دارد کوتاه است (تا هشت روز بعد از شروع عالئم) اما در مني حضور ويروس تا 62روز بعد از شروع عالئم بيماري گزارش شده است. با توجه به اينکه ويروس به وسيله پشهها منتقل ميشود، پوشيدن لباسهايي که بيشتر نواحي بدن مثل دست و پا را بپوشاند ،استفاده از مواد دافع حشرات و استفاده از پشه بند ميتواند جلوي انتقال را بگيرد.
18
باراک اوباما 8400 :سرباز آمريکايي تا سال 2017 در افغانستان ميمانند
August 2016 مرداد 1395
دفتر والي هلمند :يک فرمانده و 46عضو گروه طالبان کشته شدند
اجراي قانون در افغانستان با دهها هزار سرباز پليس بيسواد
نيروي آمريکايي تا روز 30ژانويه هستيم .اين رويکرد به جانشين شما اجازه خواهد داد تا به تناسب تغييراتي انجام دهد». در همين حال ،اشرف غني ،رييس جمهوري افغانستان، از تصميم باراک اوباما براي حفظ 8400نظامي آمريکايي در آن کشور استقبال کرد و آن را نشانهاي از ادامه مشارکت مردم دو کشور براي دستيابي به اهداف مشترک دانست.
حمله انتحاري در کابل 80 کشته به جا گذاشت
رييس جمهوري اياالت متحده ميگويد که «وضعيت امنيتي افغانستان پرمخاطره باقي مانده است» و اعالم کرد که شمار سربازان آمريکايي در اين کشور را تا پايان دوره خود در سطح 8400نيرو حفظ ميکند. باراک اوباما پيشتر گفته بود که تعداد سربازان اياالت متحده در افغانستان را در پايان دوره رياست جمهورياش که ژانويه 2017به پايان ميرسد به پنج هزار و 500نيرو کاهش خواهد داد .آمريکا در حال حاضر 9800نيرو در اين کشور دارد. به گزارش خبرگزاري رويترز ،وي خطاب به خبرنگاران در کاخ سفيد گفت نقش نيروهاي آمريکايي در افغانستان تغيير نخواهد کرد ،آنها به آموزش و مشاوره دادن به پليس و نيروهاي افغان ادامه خواهند داد و از ماموريتهاي ضد تروريسم عليه طالبان و ساير گروهها حمايت ميکنند. رييس جمهوري آمريکا تاکيد کرد که اين تصميم پس از مشورت با فرماندهان ارشد نظامي اتخاذ شده که از او خواستهاند تا در تصميم قبلي خود مبني بر کاهش تعداد نيروها تجديدنظر کند. هنگام اعالم تصميم وي ،اشتون کارتر وزير دفاع و جوزف دانفورد رييس ستاد مشترک ارتش آمريکا در کنار او حضور داشتند. به گفته آقاي اوباما ،اين تعداد نيروي آمريکايي در افغانستان به متحدان واشينگتن کمک خواهد کرد تا براي ايفاي نقش خود در مبارزه آماده شوند و به رييس جمهوري بعدي (آمريکا) امکان ميدهد تا تصميمهاي مناسبي درباره حضور آمريکا در اين کشور اتخاذ کند. سربازان آمريکايي از زمان سقوط حکومت طالبان در سال 2001در افغانستان حضور دارند. رييس جمهوري اياالت متحده افزود« :تصميمي که گرفتهام اين اطمينان را به وجود ميآورد که جانشينم مبنايي اصولي براي پيشرفت در افغانستان دارد ،همچنين دست وي را براي رودرو شدن با تهديدات در حال تحول باز ميگذارد». وي تاکيد کرد« ،قاطعانه ايمان دارم که تصميم اعالم شده کار درستي است». خبرگزاري آسوشيتدپرس ميگويد که افزايش فعاليت گروه طالبان در افغانستان ،واشينگتن را وادار کرده تا در خصوص استراتژياش در اين کشور تجديدنظر کند. آقاي اوباما همچنين گفت« ،ما مدتهاست که ديگر در نبرد زميني شرکت نداريم ،ولي نيروهاي آمريکايي در برخي ماموريتهاي محدود که تهديدات جدي هستند مشارکت خواهند داشت». گروهي از سفيران و فرماندهان پيشين ارتش اياالت متحده در افغانستان ماه جون نامهاي به باراک اوباما نوشتند و از او خواستند که سطح فعلي نيروهاي آمريکايي در اين کشور را تا پايان دوره رياست جمهورياش حفظ کند .از جمله اين افراد ميتوان به ژنرال جان کمپل که تا چهار ماه پيش فرمانده ارشد آمريکا در کابل بود و ژنرال بازنشسته ديويد پترائوس اشاره کرد. آنها در نامه روز اول جون خود نوشته بودند« ،مگر در شرايط اضطراري که الزم است افزايشي محدود در تعداد نيروهاي داده شود ،قاطعانه خواستار حضور حدود 10هزار
18
وزارت کشور افغانستان اعالم کرد حمله انتحاري به تجمع معترضان «جنبش روشنايي» در کابل 80تن کشته و 231زخمي به جا گذاشته است. حمله به اين تظاهرکنندگان توسط 3مهاجم انتحاري انجام شده که فرد اول توانسته بمب همراه خود را منفجر کند ،اقدام فرد دوم ناقص مانده و سومين مهاجم انتحاري در اثر شليک پليس کشته شده است. گروه موسوم به دولت اسالمي (داعش) مسئوليت اين حمالت را به عهده گرفته است. اين حمله انتحاري زماني رخ داد که مرحله نخست اعتراضها به پايان رسيده بود و معترضان مشغول برپا کردن خيمهها براي «تحصن نامحدود» بودند. شوراي عالي جنبش روشنايي اعالم کرد که گفتوگوها براي آغاز مذاکرات با حکومت شکست خورده است و اين جنبش در شهر کابل دست به «تظاهرات نامحدود» ميزند. شاه حسين مرتضوي ،معاون سخنگوي رياست جمهوري ،در واکنش به اعالم برگزاري تظاهرات گفت که اعتراضات در گذشته براي تأمين برق باميان بود که بودجه اجراي اين طرح به تصويب رسيده و کار برقرساني به واليت باميان رسما شروع شدهاست .ارزيابي براي برق رساني به مناطق مرکزي افغانستان ،در مدت 6ماه آينده تکميل ميشود. او گفت که تا آذر ،1398براي 20هزار خانه در باميان برق تأمين خواهد شد. اما رهبري جنبش روشنايي اين طرح حکومت را ناقص دانسته و بر لزوم تغيير مسير خط انتقال برق وارداتي ترکمنستان از سالنگ به باميان تأکيد کرده است. اشرف غني ،رئيس جمهوري افغانستان رويداد انتحاري را حمله به آزاديهاي شهروندي ملت افغانستان دانست و گفت که اين آزاديها از ستونهاي قانون اساسي افغانستان است. در واکنشي ديگر ،ذبيحاهلل مجاهد ،سخنگوي گروه طالبان گفته است که اين گروه هيچ رابطهاي با انفجارهاي محل تظاهرات جنبش روشنايي نداشته ،بلکه آن را محکوم ميکند .سخنگوي گروه طالبان همچنين افزوده که دشمنان افغانستان براي ايجاد تفرقه ،تعصبات قومي ،مذهبي و سمتي ميان مردم اين کشور دست به چنين کاري ميزنند. جنبش روشنايي با تغيير خط انتقال برق وارداتي ترکمنستان موسوم به خط 500کيلوولت از باميان به سالنگ مخالف است ،ولي دولت با تأکيد بر کشيدن اين خط از سالنگ ،وعده داده که يک خط 220کيلوولتي از بغالن به باميان بکشد.
دفتر مطبوعاتي والي هلمند در جنوب افغانستان اعالم کرده که در دو منطقه اين واليت يک فرمانده نظامي طالبان و 46عضو ديگر اين گروه کشته شدهاند. دفتر مطبوعاتي والي هلمند افزوده که در اين دو حمله هوايي 12شورشي ديگر زخمي شدند. اين منبع همچنين از کشته شدن 22عضو ديگر گروه طالبان در منطقه سنگين در پي درگيري طالبان با نيروهاي دولتي خبر داده است. بر اساس اطالعاتي که دفتر مطبوعاتي والي هملند در اختيار رسانهها قرار داده ،اين درگيري زماني به وقوع پيوست که طالبان به پاسگاههاي امنيتي حمله کردند .اين منبع افزوده است که در اين درگيري چهار سرباز ارتش هم زخمي شدهاند اما وضع آنها خوب توصيف شده است. طالبان در مورد حمالت هوايي عليه مواضع خود در گرشک اظهار نظر نکرده ،اما در مورد درگيري در سنگين گفته که پاسگاههاي مرکز اين ولسوالي را تصرف کرده و به درگيري با نيروهاي دولتي ادامه ميدهد. هلمند يکي از بزرگترين و ناآرامترين واليتهاي افغانستان است که هم به دليل حضور گروه طالبان و هم به دليل کشت گسترده خشخاش هميشه خبرساز بوده است. منابع دولتي ميگويند طالبان و قاچاقچيان مواد مخدر در ناآرامي اين واليت نقش اساسي دارند ،هر دو از کشت خشخاس سود ميبرند و يکديگر را تقويت ميکنند.
کمک 300ميليون دالري استراليا به نيروهاي امنيتي افغانستان
دولت استراليا اعالم کرده که تا سال 2020ميالدي 300ميليون دالر ديگر براي توسعه نيروهاي امنيتي افغانستان کمک ميکند. دولت استراليا در آستانه نشست ورشو که کمک به نيروهاي امنيتي افغانستان از موضوعات کليدي اين نشست بود ،افزايش کمک هاي خود را اعالم کرد. به گزارش خبرگزاري رويتر استراليا که قبال کمک 500 ميليون دالري را براي نيروهاي امنيتي افغانستان از سال 2010الي 2017تعهد کرده بود ،اکنون اعالم کرده که ساالنه 100ميليون دالر ديگر نيز تا سال 2020به نيروهاي امنيتي افغانستان کمک خواهد کرد. بر اساس اعالم مقامات استراليا از 100ميليون دالر تعهد شده 80ميليون براي ارتش ملي افغانستان و 20 ميليون نيز براي نيروهاي پليس ملي اين کشور اختصاص خواهد يافت. نخست وزير استراليا قبال از کابل ديدار و اعالم کرده بود که نيروهاي اين کشور براي سه سال ديگر در افغانستان باقي خواهد ماند. استراليا حدود 270سرباز در افغانستان دارد که در قالب نيروهاي حمايت قاطع تحت رهبري ناتو در افغانستان فعاليت دارند.
شايد در سطح جهان بيسابقه باشد که کشوري افراد بيسواد را در صفوف نيروهاي پليس جذب کند ،اما در افغانستان 40هزار سرباز پليس بيسواد هستند. در يک دهه اخير تجهيز و آموزش نيروهاي امنيتي افغان بخش عمده کمکهاي جامعه جهاني را بلعيده است. توجه عمده جامعه جهاني روي آموزش و تجهيز اين نيروها از جمله با سواد ساختن آنان متمرکز بودهاست. برخورد نه چندان خوب سربازان بيسواد با مردم سبب شده که دولت به فکر سوادآموزي آنان بيفتد .افغانستان حدود 180هزار سرباز پليس ملي دارد ،اما از اين ميان حدود يک چهارم آنان سواد خواندن و نوشتن ندارند. از پنج سال پيش با اجراي برنامههاي آموزشي 80 ، هزار سرباز سواد خواندن و نوشتن آموختهاند ،اما 40هزار سرباز هنوز قادر به خواندن و نوشتن نيستند .حاال دولت در فکر توسعه برنامه سواد آموزي سربازان پليس است. تازه واردين به صفوف نيروهاي پليس به مراکز سواد آموزي و اعزام ميشوند و آموزش خود را با يادگيري الفبا آغاز ميکنند .سربازان بيسواد در کالسهاي پراکنده از سوي همقطاران درجه دار با سوادشان آموزش ميبينند. کالسهاي سواد آموزي دراکثر واليتها در پاسگاهها و مناطق محل خدمت سربازان تشکيل ميشود ،اما تعداد اندکي از سربازان پليس فرصت فراگيري اين برنامهها را مييابند. وزارت کشور افغانستان با سواد ساختن سربازان پليس را در اولويت قرار داده است .ادامه جنگ فرصت فراگيري آموزش را از خيلي اين سربازان گرفته است. در افغانستان نيروهاي پليس يکجا با ارتش با گروههاي شورشي مثل طالبان ،داعش و شبکه هاي مافيايي موجود در اين کشور ميجنگند و اجراي قانون مسئوليت عمده اين نيروها است. اکرام الدين ياور ،معاون وزارت داخله بيسوادي را چالش جدي بر سر راه اجراي قانون ،مبارزه با گروهاي شورشي و باندهاي تبهکار ميداند. آقاي ياور ميگويد« ،ما در جنگ قرار داريم ،پليس در کنار ارتش مي جنگد .تعداد سربازانيکه خدمت سربازيشان تمام ميشود ،به جاي آنها افراد جديد جذب ميشوند .ما در مراحل اول به خاطر تکميل کردن پليس افراد بيسواد را هم جذب کرديم ،حاال هم افراد بيسواد جذب ميشوند ،اما براي آنان برنامه آموزش سواد داريم». برنامه با سوادسازي پليس ،از سوي چند کشور از جمله آلمان و ژاپن تمويل مالي ميشود .تقويت سواد درميان پليس افغانستان يکي از اين پروژههاست که از سوي مرکز عملي ،فرهنگي و آموزشي سازمان ملل متحد (يونسکو) اجرا ميشود. مقامهاي وزارت داخله ميگويند اين برنامه شش ميليون دالر هزينه داشته و بيش از ده هزار سرباز پليس با سواد شدهاند .اداره توسعهاي آلمان ،يکي ديگر از اجراء کنندگان برنامه سواد آموزي براي پليس افغانستان است. فعاليت «سيستيکا» يکي ديگر از اجراکنندگان اين برنامه ،دوسال پيش متوقف شد .اين نهاد در دو سال فعاليتش بيش از 2.5ميليون دالر را براي سواد آموزي پليس کمک کرد. با همه اين تالشها و صرف بودجه به نظر ميرسد بيسوادي سربازان پليس افغانستان زمينه را براي فرار از قانون مساعد ميکند. وحيداهلل ،راننده تاکسي در کابل ميگويد که چندين بار پليس تاکسي او را به منظور بررسي اسنادش متوقف کرده، اما او با استفاده از بيسوادي پليس ،از چنگ قانون فرار
دنباله در صفحة بعد
19
August 2016 مرداد 1395
کرده است. او ميگويد« ،بارها پليس مرا متوقف کرده تا اسناد اتوموبيلم را بررسي کند ،من که ميديدم سواد ندارد کاغذ هاي ديگر را نشان ميدادم و رد ميشدم». هزينه حدود 350هزار نيروي امنيتي افغانستان ساالنه بالغ بر 5ميليارد دالر ميشود که دولت افغانستان انتظار دارد تا کشورهاي کمک کننده اين هزينه را تامين کنند.
دولت افغانستان 5درصد مناطق تحت حاکميت خود را از دست داده است
اداره بازرسي عمومي آمريکا براي بازسازي افغانستان (سيگار) در گزارش اخير خود اعالم کرد که دولت کابل در پنج ماه نخست امسال کنترل پنج درصد ديگر از مناطق تحت حاکميت خود را از دست داده است. بر اساس اين گزارش ،مناطق تحت کنترل و نفوذ دولت افغانستان تا پايان ماه مي به 65.6درصد رسيد اما اين ميزان پنج ماه پيش از آن ،در پايان ماه ژانويه سال جاري ميالدي 70.5درصد برآورد ميشد. يافتههاي «سيگار» نشان ميدهد که دولت افغانستان از حدود 400منطقه ،کنترل 19منطقه را از دست داده است. در گزارش «سيگار» آمده است که محدوده کنترل گروه طالبان در حالي گسترش پيدا کرده که تعداد و اختيارات نيروهاي آمريکايي در افغانستان در اين مدت افزايش يافته است. دولت وزيري ،سخنگوي وزات دفاع افغانستان ميگويد ،از آغاز امسال نيروهاي امنيتي افغانستان تاکتيک نظامي جديدي را در پيش گرفتند که از يکسو از تلفات آنها جلوگيري ميکند و از طرف ديگر به گروههاي شورشي تلفات سنگين وارد ميآورد .آقاي وزيري توضيح داد نيروهاي امنيتي افغانستان براي انجام عمليات تهاجمي عمدا از مناطق کم اهميت عقبنشيني کردهاند.
نخستين محموله کمکهاي نظامي چين به افغانستان رسيد نخستين محموله کمکهاي نظامي چين به کابل رسيده و حنيف اتمر ،مشاور امنيت ملي رئيس جمهوري افغانستان، گفته که اين کمکها حامل پيام مهمي براي مبارزه با تروريسم است. آقاي اتمر هنگام تحويلگيري اين کمکها در فرودگاه کابل گفت که اين محموله شامل سالح ،مهمات و وسايل حمل و نقل و تدارکاتي ميشود که ارزش آن به ميليونها دالر ميرسد. مشاور آقاي اشرف غني افزود که به دليل محرمانه بودن اين اقالم وي نميتواند جزئيات بيشتري درباره اين کمکها ارائه کند. آقاي اتمر ضمن توصيف اين کمکها به عنوان آغاز فصل جديدي در روابط چين و افغانستان ،گفت که اين کمکها بيانگر شکل گرفتن همبستگي منطقهاي در امر مبارزه با تروريسم است. يائو جينگ ،سفير چين در افغانستان ،گفت که اين کمک نظامي به افغانستان آغاز کمکهاي مداوم کشورش به اين کشور جنگزده و درگير مبارزه با تروريسم است. او افزود که کشورش توانايي زيادي براي کمک به ارتش افغانستان دارد تا اين کشور بتواند قابليتهاي دفاعي خود
را افزايش دهد. سفير چين در افغانستان اما تأکيد کرد که کشور هيچگونه جاهطلبي ندارد و تنها به دنبال کمک به تأمين امنيت است. روز 10اسفند فانگ فونگهوي ،رئيس ستاد ارتش چين ،در سفري به کابل ،اعالم کرده بود که کشور به ارزش 74ميليون دالر کمک نظامي در اختيار دولت افغانستان قرار خواهد داد. افغانستان پيش از اين کمکهايي را در عرصه نظامي از روسيه و هند دريافت کرده بود ،اما اين کشور عمدتاً متکي به کمکهاي متحدان غربي خود ،از جمله آمريکا و سازمان پيمان آتالنتيک شمالي ،ناتو ،بوده است. گفته شده که قرار است دومين محموله کمکهاي نظامي چين به افغانستان در ماه آگست به اين کشور برسد؛ همچنين در نظر است که چين به پليس افغانستان هم در امر مبارزه با تروريسم کمک کند. مشاور امنيت ملي رئيس جمهوري افغانستان هنگام تحويلگيري کمکهاي نظامي چين بدون ذکر نام کشور خاصي ،گفت که اقدام تازه نظامي چين به افغانستان، «حاميان تروريسم» را با انتخاب سختي روبرو ميکند. چين متحد منطقهاي پاکستان است .دولت افغانستان بارها گفته که پناهگاههاي تروريستي در پاکستان وجود دارد که بايد به آنها رسيدگي شود. چين چندي پيش براي کشاندن طالبان پشت ميز گفتوگوهاي صلح هم پا پيش گذاشت و در چند دور نشست چهارجانبه افغانستان ،آمريکا و پاکستان حضور داشته که ظاهراً اين مذاکرات تا حال به نتيجه ملموسي نرسيده است.
10مقام بلندپايه پليس افغانستان تعليق شدهاند
به گفته مقامات وزارت امور کشور افغانستان 10 ،نفر از مقامهاي بلندپايه پليس اين کشور از شغلهاي خود معلق شدهاند. صديق صديقي ،سخنگوي وزارت داخله ،در صفحه تويترش نوشته است که وظايف اين افراد پس از اعالم نتيجه تحقيقات درباره حمالت انتحاري اخير در غرب کابل، پايتخت ،به حالت تعليق در آمده است. پنجشنبه 30جون ،دو حمله کننده انتحاري نيروهاي پليس را که از مرکز آموزش پليس در واليت ميدانوردک با 5اتوبوس عازم کابل بودند ،در مسير راه هدف حمله قرار دادند و بر اثر اين حمله 32نفر که به جز دو نفر آنها همگي از نيروهاي پليس تازه فارغالتحصيل شده آموزشگاه پليس ميدان وردک بودند ،کشته شدند. به دنبال اين حادثه وزير داخله دستور ايجاد دو کميسيون ويژه به منظور بررسي چگونگي اين رويداد و پيشگيري از حمالت احتمالي ديگر و کمک به خانوادههاي کشته شدهها و زخميها را صادر کرد. محمد اشرف غني ،رئيس جمهوري افغانستان نيز در پي اين حمله خونين ،به وزارت داخله دستور داد تا چگونگي روند انتقال دانشآموختگان مرکز آموزش پليس در ميدان وردک به کابل بررسي شود و در صورت هرگونه سهلانگاري اقدامات تعقيبي صورت گيرد.
19
20
August 2016 مرداد 1395
عباس کيارستمي، کارگردان سينما درگذشت
اختيارش ميگذارند. بهمن کيارستمي که مستندساز است به خبرگزاري دانشجويان ايران ،ايسنا ،درباره اينکه آيا احتماال او خود قصد ساخت چنين فيلمي را ندارد گفت« ،در اين چهار ماه که او بيمار بود مراقبت از او و همراهياش جايي براي فکر کردن به ساختن فيلم نگذاشته بود و من بيشتر سعي کردم به وظايف فرزنديام بپردازم تا کار حرفهايم .اگر مستنداتي هم در اين مدت جمع کردهام ،اسنادي هستند که فکر کردم شايد در روند درماني به کار بيايند نه آن که قصد داشته باشم با آنها فيلم بسازم». روند درماني عباس کيارستمي و چهار عمل جراحي او در ايران که به گفته خانوادهاش سه تاي آنها به دليل «خطاي پزشکي» در عمل اول صورت گرفت و نهايتا منجر به مرگ او شد ،به مسئلهاي پيچيدهاي تبديل شده است.
عباس کيارستمي ،کارگردان نامي ايراني پس از دورهاي بيماري در بيمارستاني در پاريس درگذشت. آقاي کيارستمي بعد از انقالب بيش از 40فيلم ساخت و در سال 1997به خاطر فيلم «طعم گيالس» برنده جايزه نخل طالي جشنواره سينمايي کن شد. او که 76سال سن داشت در فروردين امسال به علت بيماري روده چهار بار عمل جراحي شد .در پي يکي از عملها دچار خونريزي داخلي و سپس عفونت شد که پزشکان مجبور شدند او را در خواب مصنوعي فرو ببرند. آقاي کيارستمي پس از گذراندن دوره نقاهت در تهران براي ادامه درمان راهي فرانسه شد ،اما پس از چند روز به دليل لخته شدن خون ،سکته مغزي کرد و درگذشت. عباس کيارستمي ،متولد 1319در تهران بود .او فيلمسازي را از اواخر دهه 1340آغاز کرد. کيارستمي برنده نخل طالي جشنواره فيلم کن ،همزمان با فيلمسازي ،در هنرهاي عکاسي و نقاشي هم فعال بود. روزنامه «گاردين» در سال 2011عباس کيارستمي را در رده ششم فهرست چهل کارگردان برجسته جهان قرار داد .فيلم «ده» او هم نامزد دريافت نخل طال شده بود.
احمد کيارستمي ،پسر بزرگ عباس کيارستمي نيز گفته است که خانوادهاش از پزشکاني که آنها را در درگذشت عباس کيارستمي مقصر ميدانند ،شکايت قضايي خواهند کرد. سازمان نظام پزشکي ايران بررسي پرونده درمان آقاي کيارستمي را آغاز کرده است. کيومرث پوراحمد که دستيار عباس کيارستمي در فيلم« خانه دوست کجاست» بود و کتابي از ماجراهاي پشت صحنه آن نوشته است ،گفته است که از نزديک در جريان درمان او بوده است. کيومرث پوراحمد فيلمهايي چون« گاويار»« ،قصههاي مجيد»« ،خواهران غريب» و« شب يلدا» را ساخته است.
عقاب سرسفيد ،بازيگر «رقصنده با گرگها» درگذشت
دور از وطن اما پركار و محبوب
«گزارش يک مرگ مشکوک»؛ پوراحمد از روند درمان کيارستمي فيلم ميسازد بر اساس گزارشها از ايران کيومرث پوراحمد، کارگردان سينماي ايران گفته است که قصد دارد از روند درمان بيماري عباس کيارستمي ،فيلم مستندي تهيه کند. از او نقل شده که «اين فيلم در باره اهميت عباس کيارستمي بودن ،آثار او ،نگاه ويژه سينمايياش، تاثيرش بر سينماى جهان و باالخره مرگ مشکوک اين ستايششدهترين فيلمساز ايراني است». بهمن کيارستمي ،فرزند عباس کيارستمي گفته است که در اين باره چيزي بيشتر از آنچه در رسانهها منتشر شده اطالع ندارد ،اما گفته خانواده آقاي کيارستمي از ساخت چنين فيلمي استقبال ميکنند و اگر اسنادي داشته باشند که آقاي پوراحمد براي ساختن اين فيلم درخواست کند ،در
«دوزخ ،برزخ و بهشت» را بنويسد ،يك موبد «زرتشتي مغان» از سوي موبد موبدان ماموريت يافت كه به جهان زيرين رود و از احوال مردگان خبر آورد .البته آنگونه كه در كتاب «ارداويراف» نامه آمده ،انگيزه واگذاري چنين ماموريتي به يك مرد دين از گروه مغان به دليل بي باورشدن مردمان آداب آن بود و براي موبدان به منزله زنگ خطر .اين ماموريت براي اين بود و آن كس كه ميرود خبر وضعيت بد جهان زيرين را براي ايجاد خوف در دل بندگان اهورامزدا بياورد كه كمتر به خطا روند و بيشتر سر اطاعت فرود آورند ،به ويژه زنان كه طبق گفته هاي ناشي از «بنگ» و «شراب» ارداويراف بيشترين شكنجه شوندگان در جهان مردگان يا رستاخيز جماعت زنان بودند كه گوش به فرمان شوهر نداده و سر ناسازگاري داشته اند. نمايش ديگر طرب نامه بود .طرب نامه يك «مضحكه» است ،يك «شوخ نامه» يا طنز اجتماعي بود كه طنزپردازان هر دوران در انتقاد از حاكمان به صورت في البداهه مي گفتند و مينوشتند اما از مجازات مصون بودند .انگيزه بيضايي در به صحنه آوردن دو متن كامال متضاد كه يكي ديني آييني ترسناك و «آموزنده» و ديگري شوخ و مضحكه و در عين حال پر از طنزي تلخ از وضعيت و اشتغال زنان و خصومت آشكار آتشكده با آنان بود ارايه كار جديدي از درون متون كهن بود. بيضايي اكنون 78ساله است .موهاي سر و ابرويش يكسره سفيد مثل نقره و قلمش همچنان توانا مثل الماس. آن سوي دنيا قدر او را ميدانند اما ما در اينجا از دستش داديم .سال پيش به تماشاي «فيلمنامه خواني روز واقعه»، از مشهورترين متون بيضايي كه به دست و همت آقاي رحمانيان تهيه ،تدوين و كارگرداني شده بود ،رفتيم .كار فوقالعاده بود .حاضران از دست زدن خسته نميشدند اما من از ديدن موهاي سفيد رحمانيان ترسي ناشناخته به جانم افتاد .ياد موهاي سپيد بيضايي افتادم .خوف به جانم نشست! زمان مثل برق در گذر است و ما نه خود ديگر ميتوانستيم بيضاييها و رحمانيانهاي ديگري بسازيم و نه اجازه داديم آنها خود بر اين كار همت ورزند .اينگونه بود كه ما بيضاييهايمان را از دست داديم .ديگر خوبانمان را هم از دست ميدهيم ،بي آنكه براي پركردن جاي خالي شان نسلي يا گروهي جوانتر از ميان شاگردان و پيروان شان پرورش داده باشيم.
شهال الهيجي سال گذشته دو متن مهم و اجرانشده در ايران از استاد بيضايي به دليل عدم موافقت نهاد مربوط به ادبيات نمايشي در دانشگاه استنفورد كاليفرنيا روي صحنه رفت .هر دو اثر به صورت روخواني با تلفيقي از حركت .هر دو اثر با استقبال كم نظير ايرانيان و غيرايرانيان مقيم ايالت كاليفرنيا و حتي اياالت مجاور روبه رو شد« .ارداويراف نامه» يك اثر باستاني است و مانده از دوران حكومت ساسانيان در ايران كه در نهايت به سقوط حكومت ساساني و سلطه چندين قرن اعراب بر ايران شد. قرنها پيش از آنكه دانته كتاب سه جلدي خود به نام
ديويد بالد ايگل (عقاب سرسفيد) از رهبران سرخپوستان آمريکا که در فيلم برنده اسکار «رقصنده با گرگها» هم بازي کرده بود ،در سن 97سالگي درگذشت. او نوه وايت بول (گاو سفيد) بود که در نبرد «ليتل بيگ هورن» در سال 1876مشارکت داشت .در اين نبرد چندين قبيله از سرخپوستان آمريکا با هنگ هفتم سوارهنظام ارتش آمريکا جنگيدند و به پيروزي رسيدند. عقاب سرسفيد در بيش از 40فيلم بازي کرد و به نماد قبيله الکوتا در داکوتاي جنوبي تبديل شده بود. عقاب سرسفيد در منزلش در منطقه اختصاصي رود شايان که مخصوص سرخپوستان بود ،درگذشت .او در سال 1919در منطقه اختصاصي سرخپوستان سو در رود شايان متولد شد .نام الکوتايي او را ميتوان به «عقاب سرسفيد زيبا ،زخمي در زمستان» ترجمه کرد. عقاب سرسفيد در زمان جنگ جهاني دوم در ارتش آمريکا خدمت کرد و در نبرد آنزيو ايتاليا مشارکت داشت و به خاطر آن مدال نقره دريافت کرد. عقاب سرسفيد بعدا وارد هاليوود شد و معلم اسبسواري و تيراندازي بازيگراني چون جان وين شد .او همچنين بدلکار ارول فلين ،هنرپيشه معروف بود.
20
«خواننده نامرئي» هاليوود درگذشت
مارني نيکسون که با لقب خواننده نامرئي هاليوود شناخته ميشد در سن 86سالگي درگذشت. اين خواننده بدون آنکه نامي از او برده شود در بسياري از فيلمهاي موزيکال هاليوود به جاي هنرپيشههاي مشهور آهنگ ميخواند. او در فيلم« بانوي زيباي من» آوازهاي آدري هپبورن، ستاره محبوب هاليوود را خواند و در« سلطان و من» جاي دبورا کار ،خوانندگي کرد. صداي او روي صحنههاي آوازخواني مريلين مونرو و ناتالي وود هم در فيلمهاي کالسيک هاليوود استفاده شده بود. خانم نيکسون که بر اثر سرطان پستان درگذشت، براي دورهاي طوالني از فعاليت حرفهايش ناشناس بود چون استوديوهاي بزرگ هاليوود در آن زمان با او قراردادي امضا کرده بودند که بر اساس آن خانم نيکسون نميتوانست هويت خود را به عنوان خواننده واقعي فيلمهاي موزيکال فاش کند. هويت مارني نيکسون زماني آشکار شد که دبورا کار، ستاره سلطان و من ،در يک مصاحبه از او ياد کرد و کارش را ستود. خانم نيکسون کارش را مانند يک بدلکار و در ارتباط نزديک با ستارههاي فيلم دنبال ميکرد تا بتواند حس آنها را روي پرده منتقل کند. او در مصاحبهاي به «واشنگتن پست» گفته بودکه دبورا کار دوست داشت نتيجه کار طوري باشد که انگار خودش واقعا دارد ميخواند و ميخواست حرکت ماهيچهها و کش آمدن دهان و فک مثل حرکات خودش باشد. آدري هپبورن زمان فيلمبرداري« بانوي زيباي من» مارني نيکسون را با ماشينش به سر صحنه ميبرد و از نزديک با او کار ميکرد تا مطمئن شود اجرا و صداي روي آن با هم ميخواند .با وجود اين همه بازيگران و ستارههاي هاليوود شيفته کار او نبودند. ناتالي وود که نقش ماريا را در« داستان وست سايد» بازي کرد فکر ميکرد که مارني نيکسون فقط قرار است نوتهاي باال را جاي او بخواند .اما رابرت وايز، کارگردان فيلم ،ايده ديگري داشت. خانم نيکسون در مصاحبهاي گفت« ،او (ناتالي وود) نميدانست هر چه خوانده قرار است دور ريخته شود و صداي من جايگزين آن شود .فکر نميکنم اين چندان با غرور ناتالي وود سازگار بود». صفحه آهنگهاي فيلم با نام ناتالي وود به بازار رفت و سه ميليون نسخه فروخت بدون آنکه حتي يک سنت از طرف استوديو نصيب مارني نيکسون شود .اما سرانجام لئنارد برنستين ،آهنگساز فيلم ،يک چهارم از سهم خود را در اختيار مارني نيکسون گذاشت.
گام جديد آکادمي اسکار بهسود سياهپوستان و زنان بهندرت اسکار به اندازه دوره امسال خود اينچنين مورد انتقاد قرار گرفته بود .در مهمترين بخشهاي جوايز هيچ سياهپوستي کانديداي اسکار نشد. اکنون آکادمي اسکار صدها عضو احتمالي جديد را ميپذيرد که شمار قابل توجهي از آنها زن سياهپوست هستند. شريل بون ايساکس ،رئيس آکادمي علوم و هنرهاي سينما (آکادمي اسکار) به 683سينماگر نامهاي فرستاده و
دنباله در صفحة بعد
21
دنباله از صفحة قبل
آنها را به عضويت در آکادمي دعوت کرده است .در ميان آنها از جمله بازيگران سياهپوستي چون ادريس البا ،بازيگر معروف سريال «لوتر» از شبکه بيبيسي ،اما واتسون بازيگر فيلم «هري پاتر» ،يا «آيس کوب» بازيگر و خواننده رپ ديده ميشوند. در ميان دعوتشدگان جديد 46درصد زن هستند و 41
درصد غيرسفيدپوست. آکادمي اسکار هفت هزار نفر عضو دارد که مردان سفيدپوست اکثريت آن را تشکيل ميدهند .آکادمي با اين گام ميخواهد به اهداي جوايز اسکار تنوع بيشتري ببخشد. در هشتادوهشتمين دوره اسکار ،که در 28فوريه امسال برگزار شد همه 20کانديداي بهترين بازيگران نقش اصلي و نقش مکمل زن و مرد سفيدپوست بودند و يک نفر سياهپوست يا التينيتبار و آسياييتبار نيز در ميان آنها ديده نميشد. اين موضوع اعتراضات گستردهاي در پي داشت و مردم بهشدت نسبت به عدم انتخاب يک بازيگر يا فيلمساز سياهپوست در بين کانديداهاي اسکار 2016انتقاد کردند و حتي برخي آن را محدودتر از المپيک برلين 1936در زمان حکومت نازيها در آلمان دانستند. در سال قبل از آن نيز در ميان 20بازيگر کانديداي اسکار يک سياهپوست وجود نداشت .آخرين بازيگر زن سياهپوستي که جايزه اسکار را برده لوپيتا نيونگو است که در سال 2014بهخاطر بازي در فيلم « 12سال بردگي» اسکار بهترين بازيگر نقش مکمل را از آن خود کرد .آخرين بازيگر مرد سياهپوست هم فارست ويتاکر بود که در سال 2007 براي بازي در فيلم «آخرين پادشاه اسکاتلند» جايزه بهترين بازيگر نقش اول مرد را برد. رئيس آکادمي اسکار ميخواهد تا سال 2020شمار اعضاي غيرسفيدپوست و زن آکادمي را دو برابر کند و گام نخست در اين راه را اکنون برداشته است. در واکنش به اقدام جديد آکادمي اسکار ،از يک سو گروهي آن را مورد تمجيد قرار دادند و از سوي ديگر گروهي با رجوع به آمار موجود آن را ناکافي دانستند. شبکه «سيانان» در گزارشي گفت اکنون با تغييرات جديد ،از حدود هفت هزار عضو آکادمي اسکار که بيشتر آنها را مردان سفيدپوست تشکيل ميدهند ،سهم اعضاي غيرسفيدپوست فقط به 11درصد و سهم زنان به 27درصد رسيده است. از نظر برخي مشکل اساسي نه اسکار که هاليوود است چرا که اکثر کساني که در هاليوود فعاليت ميکنند مرد و سفيدپوست هستند. اسپايک لي ،سينماگر سياهپوست آمريکايي ميگويد: «وقتي من در استوديوي فيلمسازي در راه هستم سياهپوستي نميبينم بهجز مأموران امنيتي که نام مرا در فهرستي که دارند عالمت ميزنند .يک سياهپوست راحتتر ميتواند رئيسجمهوري اياالت متحده شود تا مدير يک استوديو». آکادمي علوم و هنرهاي سينما (اسکار) در راستاي تالشهاي خود براي ايجاد تنوع در ترکيب اعضا و در اقدامي بيسابقه 683نفر را براي عضويت در اين آکادمي دعوت کرده است .در اين فهرست که 46درصد آن را زنان و 41 درصد آن را هنرمندان رنگينپوست تشکيل ميدهند ،نام عباس کيارستمي ،کارگردان برجسته ايراني نيز به چشم ميخورد. عالوه بر آقاي کيارستمي ،رامين بحراني ،مرجان ساتراپي و آنا ليلي اميرپور نيز سه فيلمساز ايراني هستند که در اين فهرست جاي دارند. اين فهرست از ستارههاي تازهکار مانند جان بويگا، بازيگر فيلم جديد از مجموعه «جنگ ستارگان» و اما واتسون ،بازيگر مجموعه «هري پاتر» گرفته تا ستارگان موسيقي مانند مري جي باليج و ويل آي ام و کن لوچ، کارگردان سرشناس بريتانيايي را شامل ميشود. ادريس البا و کيت بکينسل ،ستارگان سينما از ديگر دعوتشدگان براي عضويت در آکادمي هستند.
21
August 2016 مرداد 1395
«دختر» ،ساخته رضا ميرکريمي ،بهترين فيلم جشنواره مسکو شد
فيلم «دختر» ساخته رضا ميرکريمي ،سه جايزه مهم جشنواره بينالمللي فيلم مسکو را از آن خود کرد. هيئت داوران سيو هشتمين دوره جشنواره فيلم مسکو مجسمه «گئورگي مقدس طاليي» بهترين فيلم را به رضا ميرکريمي اهدا کرد .فرهاد اصالني ،بازيگر اين فيلم نيز موفق شد جايزه بهترين بازيگر جشنواره مسکو را دريافت کند« .دختر» همچنين بهترين فيلم مورد پسند تماشاگران جشنواره مسکو شد. ميرکريمي «دختر» را در سال 1394ساخت و اين فيلم در هفت بخش نامزد دريافت سيمرغ بلورين از سيوچهارمين دوره جشنواره فيلم فجر شد. اين فيلم رابطه دشوار پدري در خانوادهاي سنتي با دو دخترش را نشان ميدهد. رضا ميرکريمي پيش از اين در سال 2008با فيلم «به همين سادگي» جايزه بهترين فيلم سيامين جشنواره بينالمللي مسکو را دريافت کرده بود. او در گفتوگو با خبرگزاري تاس روسيه گفت« :دو بار با فيلمهايي با ارزشهاي خانوادگي به مسکو آمدم و دو بار برنده شدم». در مجموع 12فيلم براي بهدست آوردن مجسمه «گئورگي مقدس طاليي» با يکديگر رقابت کردند. جشنواره فيلم مسکو با ارزشگذاري «انجمن جهاني تهيهکنندگان» و در کنار جشنوارههايي چون کن ،برلين و ونيز ،در زمره جشنوارههاي درجه يک سينمايي جهان محسوب ميشود. اين جشنواره در سال 1959آغاز بهکار کرد و از سال 200به طور مرتب هر سال برگزار ميشود .رئيس جشنواره فيلم مسکو نيکيتا ميخالکوف ،فيلمساز نامدار روس، کارگردان فيلم «آفتاب سوخته» است که براي همين فيلم در سال 1995برنده جايزه اسکار شد.
درگذشت مايکل چيمينو سازنده «شکارچي گوزن»
مايکل چيمينو ،کارگردان فيلم «شکارچي گوزن» که درباره جنگ ويتنام بود در سن 77سالگي در گذشت. گزارش شده است که بستگان آقاي چيمينو پس از آنکه موفق نشدند با وي تماس بگيرند ،جسد او را در خانهاش در لسآنجلس يافتند. زندگي هنري او پستي و بلنديهاي زيادي داشت. چيمينو در طول سالهاي هنري خود 8فيلم را گارگرداني کرد که شايد «شکارچي گوزن» و موضوع آن از معروفترين آنها باشد؛ فيلمي که بسياري آن را يکي از بهترين فيلمهاي هاليوود ميدانند. اما منتقدين فيلم ديگر چيمينو ،يعني «دروازه بهشت»، را يک شکست هنري خواندهاند.
اين فيلم چهار برابر بيشتر از بودجه ابتدايي آن هزينه در برداشت و حدود يکسال هم بيشتر از زمان برنامهريزي شده براي آن ،تمام شد .اگرچه اين فيلم در سالهاي اخير بار ديگر سخت مورد توجه منتقدين قرار گرفته است. «شکارچي گوزن» با بازيگري رابرت دنيرو ،موفق به کسب 5جايزه اسکار از جمله جايزه بهترين فيلم سال 1979شد .اين فيلم ،تاثير مخرب جنگ ويتنام را بر زندگي تعدادي از مردم شهري در پنسيلوانيا ،در شمال آمريکا ،که برخي از آنها که در جنگ شرکت کرده و عدهاي هم در آن شرکت نداشتهاند ،به تصوير ميکشد.
خبر بد براي هواداران «بازي تاج و تخت»: احتمال تاخير در ساخت فصل هفتم
ي وايس از تاخير در ساخت فصل ديويد بنياف و ديب هفتم سريال «بازي تاج و تخت» خبر دادند. به گزارش خبرگزاري خبرآنالين ،در پايان فصل ششم سريال «بازي تاج و تخت» آنچه که ند استارک همواره هشدارش را ميداد به وقوع پيوست« :زمستان از راه رسيد». متاسفانه از راه رسيدن زمستان براي هواداران مشتاق سريال حامل يک خبر بد است و آن هم اينکه تا مناسب شدن آب و هوا براي فيلمبرداري ،کار ساخت فصل جديد آغاز نخواهد شد. ديويد بنياف و ديبي وايس اعالم کردند از آنجا که در دنياي سريال زمستان از راه رسيده است ،بايد براي ضبط سريال منتظر رسيدن زمان و آبو هواي مناسب بمانند ،زيرا در فصل جديد حتي در لوکيشنهاي گرمتر فيلمبرداري نيز بايد تاثير آمدن زمستان را شاهد باشيم. آنها در پاسخ به پرسشي درباره احتمال پخش سريال در اپريل سال آينده گفتند« :نه ،هنوز زمان پخش مشخص نيست ،اما احتماال با کمي تاخير روبهرو خواهد بود ،زيرا در انتهاي فصل شش زمستان از راه ميرسد و اين بدان معنا است که هواي آفتابي ديگر براي کار ما مناسب نيست. بنابراين ما همه چيز را اندکي عقب انداختيم ،تا زمان مناسب در لوکيشنهايي که معموال هوايي آفتابي دارند ،فرا برسد و در آنها نيز شاهد اندکي هواي گرفته و خاکستري باشيم». شبکه «اچبياو» هنوز زمان پخش فصل هفتم را مشخص نکرده است .البته تاريخ پخش فصل ششم سريال نيز تا ژانويه سال 2016مشخص نشد .آغاز پخش فصل ششم سريال «بازي تاج و تخت» 24اپريل 2016بود. همانگونه که پيش از اين مشخص شده بود ،سريال «بازي تاج و تخت» پس از پايان فصل ششم با نمايش 13 تا 15قسمت ديگر به پايان ميرسد .بنياف در آغاز پخش فصل ششم به «ورايتي» گفته بود« ،به گمانم پس از اين فصل با 13قسمت ديگر به پايان سريال ميرسد .البته اين يک حدس است و هنوز هيچ چيز قطعي نشده است». بنابراين احتماال فصلهاي آتي سريال از فصلهاي پيشين کوتاهتر خواهند بود.
بهمن زرينپور ،بازيگر سريال «دائي جان ناپلئون» درگذشت بهمن زرينپور ،بازيگر و فيلمنامهنويس سينما و تلويزيون در سن 75سالگي درگذشت. بهرام ميالني از نزديکان بهمن زرينپور به خبرگزاري کار ايران (ايلنا) گفته است او دو ماه پيش به سرطان ريه دچار شد و سرانجام در اثر عوارض ناشي از اين بيماري درگذشت.
زرينپور در سال 1320در کرمانشاه متولد شد و پس از گرفتن ديپلم از اوايل دهه 1340در تئاتر کرمانشاه فعاليت کرد و سپس به تهران رفت و ابتدا بهعنوان گزارشگر در راديو کار کرد و بعد از سال 1345به جرگه بازيگران نمايشهاي راديويي پيوست. او فعاليت سينمايي خود را با بازي و دستياري علي حاتمي ،کارگردان فقيد سينما در فيلم «ستارخان» ()1351 آغاز و سپس چهار دهه در سينما و تلويزيون فعاليت کرد. بهمن زرينپور پيش از انقالب ايران در تمام فيلمها و سريالهاي معروف «صمد» به کارگرداني پرويز صياد و «سرکار استوار» به کارگرداني پرويز کاردان ،منصور پورمند و پرويز صياد ايفاي نقش کرد. او در سينماي پيش از انقالب در 18فيلم بازي کرد که در ميان آنها فيلمهاي سينماگران مطرح آن دوره نيز ديده ميشوند ،از جمله «اسرار گنج دره جني» ( )1353به کارگرداني ابراهيم گلستان؛ «زنبورک» ( )1354ساخته فرخ غفاري و «بنبست» ( )1357ساخته پرويز صياد. او پس از انقالب در هشت فيلم بلند سينمايي ،از جمله «سردار جنگل» ( 1362ـ امير قويدل)؛ «زرد قناري» (1367 ـ رخشان بنياعتماد)؛ «دختري با کفشهاي کتاني» (1377 ـ رسول صدرعاملي) ايفاي نقش کرد. زرينپور از سال 1355تا سال 1388کار روي فيلمنامه 11فيلم را نيز در کارنامه خود دارد. او پس از انقالب کارگرداني سريالهاي تلويزيوني «سايه همسايه»« ،گالشهاي مادربزرگ»« ،بهارانه»« ،زائر غريب»« ،رعنا»« ،عطر گل ياس»« ،آواي فاخته»« ،زير گنبد کبود»« ،زير چتر خورشيد»« ،هتل پيادهرو» و «حامي» را برعهده داشت و فيلمنامه برخي از آنها را نوشت .آخرين سريالي که زرينپور کارگرداني کرد «هفتسنگ» نام داشت که دو سال پيش ساخته شد. اما يکي از بهياد ماندنيترين سريالهايي که زرينپور در آن بازي کرد «دايي جان ناپلئون» ( 1355ـ )1354 ساخته ناصر تقوايي بود که در آن در نقش «پوري فشفشو» ظاهر شد .اين سريال در زمان خود با استقبال بيسابقهاي مواجه شد.
دختر سياهپوست 15ساله مرد آهني ميشود «مار ِول
کاميکس»، آمريکايي مصور گفته يک دختر 15ساله در آهني» ظاهر
ناشر داستانهاي است که سياهپوست نقش «مرد خواهد شد. در کتاب مصور «جنگ داخلي ،»2توني استارک بازنشسته شده و ريري ويليامز جايگزين او ميشود. شخصيت اين دختر 15ساله متولد شيکاگو و دانشجوي دانشگاه امآيتي آمريکا است. اين خبر با واکنشهاي گستردهاي در شبکههاي اجتماعي همراه بوده و بسياري از کاربران از آن استقبال کرده و گفتهاند که اين گامي صحيح براي چندگانگي به شمار ميرود. اين بار اول نيست که اين ناشر ،جنسيت يکي از مشهورترين شخصيتهاي داستاني خود را تغيير ميدهد. «مارول» در سال 2014نيز جنسيت «تور» ( )Thorاز مشهورترين شخصيتهاي داستاني اين شرکت را به زن تغيير داد .هدف اين ناشر جذب بيشتر مخاطبان زن است.
22 تغييرات اخير در فرماندهان نظامي ايران؛ اهميت قرارگاه خاتم در چيست؟ فرزين منصوري ،بيبيسي انتصابات و جابجاييهاي اخير در رأس مهمترين نهادهاي نظامي ايران اين سئوال را مطرح کرده که هدف آيتاهلل علي خامنهاي ،رهبر ايران و فرمانده کل نيروهاي مسلح از اين تغييرات چه بوده است. در تازهترين رخداد ،آقاي خامنهاي سرلشکر حسين حسني سعدي ،يکي از پرسابقهترين امراي ارتش را به جانشيني قرارگاه مرکزي خاتماالنبيا منصوب کرد. چند روز پيش از آن او سرلشکر غالمعلي رشيد ،از فرماندهان اصلي سپاه در دوران جنگ را که در 17سال اخير جانشين رئيس ستاد کل نيروهاي مسلح بود ،به فرماندهي اين قرارگاه برگزيد. سرلشکر رشيد در حالي به فرماندهي اين قرارگاه رسيد که سالها جانشين فرمانده آن يعني آيتاهلل خامنهاي بود. قرارگاه مرکزي خاتماالنبيا (که با قرارگاه بازسازي خاتماالنبيا فرق دارد) باالترين رده تصميم گيرنده عملياتي در دوران جنگ ايران و عراق به ويژه در سالهاي پاياني آن بود. اين قرارگاه که در رأس جنگ و مهمترين عمليات نظامي فعاليت داشت ،مستقيماً زير نظر اکبر هاشمي رفسنجاني، فرمانده عالي جنگ در آن زمان و جانشين آيتاهلل خميني در فرماندهي کل قوا در سال آخر جنگ اداره ميشد. محسن رضايي ،فرمانده کل سپاه در دوران جنگ درباره سال تشکيل اين قرارگاه در خاطرات خود مينويسد، زمستان سال 1363حضرت امام (خميني) ،آقاي هاشمي
August 2016 مرداد 1395
رفسنجاني را به عنوان فرمانده جنگ تعيين کردند .هاشمي در اين تاريخ در قرارگاه کربال حاضر شده و از اين سال است که قرارگاه کربال به قرارگاه خاتماالنبيا تبديل شد. کربال مشترک قرارگاه حدود يک سال پيش از آن براي هماهنگي ميان ارتش و سپاه براي عملياتهاي نظامي راهاندازي شده بود. حسين عاليي ،فرمانده سابق قرارگاه نوح و نخستين فرمانده نيروي دريايي سپاه ميگويد ،در اواخر آذر سال 1362قرارگاه خاتماالنبيا به عنوان ستاد مافوق ارتش و سپاه و جهت هماهنگي بين نيروهاي مسلح در تهران تشکيل شد. تصميم تشکيل قرارگاهي که بتواند عمليات مختلف جنگ را طراحي و اجرا کند و نيروهاي رزمي آن اعم از سپاهي ،ارتشي و بسيجي را براي حضور در عمليات هماهنگ سازد ،از آنجا گرفته شد که اختالفات ميان ارتش و سپاه در جريان جنگ باال گرفته بود. نخستين عملياتي که زير نظر قرارگاه خاتماالنبيا انجام شد ،عمليات خيبر بود که در اسفند سال 1362آغاز شد و اين قرارگاه مسئوليت هماهنگي ميان قرارگاه عملياتي نجف (که کل نيروهاي عملياتي سپاه تحت امر آن بودند) و قرارگاه عملياتي کربال (که کل نيروهاي ارتش زير نظر آن فعاليت داشتند) و فرماندهي عالي دو قرارگاه را بر عهده گرفت. با اين حال تفکيک کامل بين نيروهاي رزمي ارتش و سپاه در يک عمليات فقط در عمليات خيبر انجام گرفت و نقش قرارگاه خاتم در عملياتهاي بعدي تغيير يافت. تقريباً تمام عمليات مهم ايران در طول جنگ با عراق، به ويژه در سه سال آخر زير نظر قرارگاه خاتم طراحي شد که با فرماندهي بر قرارگاههاي اصلي سپاه مانند کربال ،نجف، نوح و قدس و قرارگاههاي فرعي مانند حديد ،نصر ،فتح و بدر و همچنين در برخي موارد با همکاري لشکرهاي پياده و
22
او سرلشکر رشيد را به فرماندهي اين قرارگاه منصوب کرد. به نظر ميرسد بخش عمدهاي از فعاليتهاي زمان جنگ قرارگاه خاتم ،پس از جنگ به ستاد کل نيروهاي مسلح منتقل شده بود و بسياري از معاونان آن از جمله محمد باقري (رئيس جديد ستاد) که معاون اطالعات عمليات قرارگاه بود ،همين سمت را در ستاد کل بر عهده گرفتند.
قرارگاه خاتم؛ بازوي نظامي ستادکل
زرهي ارتش اجرا ميشد. اين قرارگاه فرماندهي تمام واحدهاي رزمي و پشتيباني رزم نيروهاي مسلح اعم از سپاه ،ارتش ،ژاندارمري، کميتههاي انقالب و جهاد سازندگي را بر عهده گرفت که قرارگاههاي تابعه (مانند قرارگاههاي نجف ،نوح و کربال) نقش سپاههاي عملياتي آن را بر عهده داشتند. با اين حال اين قرارگاه که قرار بود رافع اختالفات ميان ارتش و سپاه باشد ،کام ً ال در اين زمينه موفق نشد و اختالف بين اين دو نهاد نظامي تا جايي باال گرفت که نهايتاً به تشکيل ستاد فرماندهي کل قوا در سال 1367منجر شد. اين ستاد در سال 1370به ستاد کل نيروهاي مسلح تغيير نام يافت. چند ماه پس از درگذشت آيتاهلل خميني و انتقال فرماندهي کل قوا به آيتاهلل خامنهاي در سال ،1368آقاي هاشمي رفسنجاني از جانشيني فرماندهي کل نيروهاي مسلح استعفا کرد و با پذيرفته شدن استعفاي او از سوي رهبر ايران ،عم ً ال فرماندهي قرارگاه خاتم عمال در اختيار شخص آيتاهلل خامنهاي قرار گرفت تا چند روز پيش که
با اين حال دو انتصاب جديد در قرارگاه و گماردن دو سرلشکر باسابقه از سپاه و ارتش در رأس اين قرارگاه بار ديگر اهميت اين نهاد را که به نظر ميرسد صرفاً قرار است مانند دوره جنگ کاربرد نظامي ـ دفاعي داشته باشد ،مطرح کرده است. از آنجا که تصميم تشکيل چنين قرارگاهي ت در جنگ گرفته شد، به منظور فرماندهي عمليا به نظر ميرسد احياي اين قرارگاه در راستاي سپردن بخش نظامي و عملياتي ستاد کل نيروهاي مسلح به اين قرارگاه ،صورت گرفته است. با اين حال هنوز مشخص نيست که نيروهاي رزمي سپاه و ارتش (در صورت نياز به عمليات نظامي) تا چه اندازه زير نظر اين قرارگاه فعاليت خواهند کرد و آيا اين قرارگاه اصوالً ميتواند مانند دوران جنگ چتري باالي سر چند صد هزار نيروي نظامي ايران باشد يا نه؟ دو سال پيش از آنکه محمد علي جعفري در سال 1386 به فرماندهي کل سپاه برسد ،به دستور آقاي خامنهاي مرکز راهبردي سپاه را ايجاد کرد که هدف آن تغيير ساختار اين نهاد نظامي بود .پس از آنکه او به فرماندهي سپاه رسيد31 ، سپاه استاني تشکيل داد نيروهاي بسيجي (بخش نظامي) را ن بسيج مستضعفين و سازمان در سپاه ادغام کرد و سازما اطالعات سپاه را تاسيس کرد. شايد مانند تحوالت گسترده در سپاه که ريشه در مرکز راهبردي داشت ،انتصابات جديد آيتاهلل خامنهاي در ستاد کل نيروهاي مسلح و احياي قرارگاه مرکزي خاتماالنبيا هم پيشزمينهاي براي تحوالت ساختاري در عاليترين نهاد نظامي در ايران باشد.
23
نيمه شبانه
حقوقهاي نجومي
داغترين خبر روز ايران فيش حقوق مديران شرکتها و نهادهاي وابسته به دولت و رژيم است. با خط فقر 1ميليون و چهارصد در ماه در کشور اسالمي زده کشف شده که اين مديران ماهانه 30يا 40 ميليون حقوق دارند و صدايش را هم در نياوردهاند .اين مديران در دفاع گفتهاند که حقوق آنها با کار سخت و تخصصي آنها مطابق است .شريعتمداري رئيس روزنامه «کيهان» گفت« ،براي جعل و تحريف اخبار و مقاالت ضد آمريکايي من که کار تخصصي است ،به جاي 50ميليون بايد به من 300ميليون بدهند!» گويا حتي اسماعيل هنيه و سيد حسن نصراله و چند مقام باالرتبه حزباهلل و فلسطيني قصد شکايت به دادگاه الهه دارند که حق ملت مظلوم فلسطين را از اين مديران فاسد ايران اسالمي مطالبه کنند!
از روحاني چه خبر؟
از روحاني زياد خبري نيست .بعضي وقتا يک نطق ي کارش .حتي از اون ماست مالي تحويل ميده ميره پ آيتاهلل فاکر هم کم خبرتر و کم صداتر است .اون فاکر خيلي پر جنب و جوشتر بود .مادر فاکر به خبرنگاران گفت« ،اون فاکر کجا و اين حسن آقا کجا؟» روحاني در آخرين ظهورش در يک مصاحبه مطبوعاتي در جواب سوال يک خبرنگار که پرسيد ،پس جريان اين کليد شما چي شد؟ گفت ،اومديم در را با کليد باز کنيم ،ديديم در را با قفلش دزديدهاند!
حکايتهاي ايراني
ﺑﺎ ﺩيدﻥ ﺍﻭﺿﺎﻉ ﺍيرﺍﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻇﺮفيت ﺟﻬﻨﻢ ﺧﺪﺍ ﭘﺮ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﻧﺒﺎﺭ ﻣﻮﻗﺖ يا ﺍﺗﺎﻕ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽﮐﻨﺪ! *** ﭼﺮﺍ ﺍينﻫﺎيي ﮐﻪ ﻭﺍﻡ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ ﻭﺍﻡﻫﺎﯼ ﺩيگرﯼ ﻣﺜﻞ «ﻭﺍﻡ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺯﯼ» ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺮﺿﻪ ﻧﻤﯽﮐﻨﻨﺪ؟ ﺟﺪيدﺍ ﺷﻤﺎ قيمتﻫﺎﯼ ﮐﺎﻓﯽﺷﺎﭖﻫﺎ ﻭ ﺳﺎﻧﺪﻭيچ ﻓﺮﻭﺷﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺩيدﻩﺍيد؟ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍين قيمتﻫﺎ ﭼﻄﻮﺭﯼ ﻣﯽﺗﻮﻧﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﻢ؟ *** ﺩيرﻭﺯ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﻻﺭ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﯽﺭﺳﻪ ﺑﻪ ﺯير ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ .ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﮔﺮ ﺍﺭﺯﻭﻧﯽ ﺩﻻﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ پيدﺍ ﮐﻨﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻔﺖ ﺗﻮﻣﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﺷﺎﻩ ﺑﺮﺳﻪ ،ﻣﻦ ﺩﺭﺑﺴﺖ ﻣﺨﻠﺺ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﻣﯽﺷﻮﻡ! *** ﺗﻮﯼ ﺍيرﺍﻥ ﺩﮕﻪ تحصيل ﻭ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺏ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ .ﺑﻬﺘﺮين چيز ﺍين ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ يک ﺑﺎﺑﺎﯼ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻼﻫﺎ ﺟﻔﺖ ﻭ ﺟﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ؛ ﻫﻢ ﻣﺪﺭﮐﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﺮﯼ ﻭ ﻫﻢ ﻣﺠﺒﻮﺭ نيستي ﻣﺜﻞ ﺧﺮ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﯽ! *** ﺳﺎﻝ «ﻫﻤﺖ ﻣﻀﺎﻋﻒ» يعني ﺗﻮليدﺍﺕ ﻣﻠﯽ يک جوﺭﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺸﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺴﺘﻪﺑﻨﺪﯼ ﻧﺎيلوﻧﯽ ﺁﻥﻫﺎ به جاي اينکه ي که بايد باز بشوند باز نشوند و ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺩﻧﺪﺍﻥ از اون جائ ﺑﺘﻮﻧﯽ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﯽ ﻭ ﮐﻠﯽ ﻫﻤﺖ ﻣﻀﺎﻋﻒ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ ﺑﺪﻫﯽ!
23
August 2016 مرداد 1395
*** ﺩﺭ ﺍيرﺍﻥ ﺍينقدﺭ ﻫﺰينه ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﮔﺮﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﺣﻀﺮﺕ عيسي مسيح ﺑﺎ ﻫﻢ يک ﻣﺎشين شريکي و دونگي بگيرند ﻭ ﺑﻪ ﺍيراﻥ ﺑﺮﻭﻧﺪ! *** ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻇﻬﺮ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮﯼ ﺻﻒ ﻣﺮﻍ ﺩﻭﻟﺘﯽ .ﭼﺸﻤﺘﻮﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﺪ نبينه .ﺍينقدﺭ ﺗﻮﯼ ﺻﻒ ﻣﻮﻧﺪﻡ ﮐﻪ ﺩيدﻡ صبح شده ﻭ ﺧﺮﻭﺱ ﺩﺍﺭﻩ ميخونه! *** ﺍﮔﺮ ﺭﻭﻧﺪ ﮔﺮﺍﻧﯽﻫﺎ ﺩﺭ ﺍيرﺍﻥ ﺍﺩﺍﻣﻪ پيدﺍ ﮐﻨﺪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ يک ﺩﺳﺖ ﭼﻠﻮﮐﺒﺎﺏ ﺳﻠﻄﺎﻧﯽ ميشه يک ﻏﺬﺍﯼ ﺷﺎﻫﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺠﺒﻮﺭﻧﺪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﻧﺞ ﻭ ﮔﻮﺟﻪﺍﺵ ﺭﺍ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺑﺪﻫﻨﺪ! *** ﻫﻤﺶ ﺧﺒﺮ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺍﻋﺘﺼﺎﺏ ﺷﺪﻩ يا ﻣﻌﻠﻢﻫﺎ يا ﺻﺮﺍﻓﺎﻥ يا ﺯﻧﺪﺍنياﻥ سياﺳﯽ ﻭ ...ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺏ ﻣﯽﺷﺪ ﺩﺭﯼ ﺑﻪ ﺗﺨﺘﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﻣﺪﺗﯽ ﻫﻢ ﺍين ﺁﺧﻮﻧﺪﻫﺎ ﺍﻋﺘﺼﺎﺏ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﻋﺼﺎﺑﻤﺎﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. *** يک ﺁﺧﻮﻧﺪﯼ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻋﻠﻮﻡ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﻓﺘﻮﺍ ﺩﺍﺩﻩ ﮐﻪ محرم ﺷﺪﻥ ﺯﻥﻫﺎ ﻭ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﺧﻮﺭﺩﻥ يک ﺳﺎﻧﺪﻭيچ يعني ﻫﻢ ﻧﻤﮏ ﺷﺪﻥ ميسر ﺑﺎﺷﺪ .ﺍين ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺪﻣﺼﺐ ﻣﺎ ﺍينقدﺭ ﻣﻮﻧﺪﺵ ﺑﺎﻻﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺎﺿﺮ نيست ﻣﺎ ﺑﺎ يک ﺳﺎﻧﺪﻭيچ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺤﺮﻡ بشيم ﻭ ﻓﻘﻂ ﭼﻠﻮﮐﺒﺎﺏ ﻣﯽﺧﻮﺍﺩ! يک ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﺩيگرﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺶ ﻓﺮﺍﺭﯼ ﻫﺴﺘﻢ ،ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺯﻧﮓ ﻣﯽﺯﻧﻪ ﻭ ميگه ،ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯽﺁيي ﺑﺮيم ﺑﺎ ﻫﻢ يک ﺳﺎﻧﺪﻭيچ بخوريم؟ *** ﺩيرﻭﺯ پليس ﺗﻮﯼ خياﺑﻮﻥ ﺟﻠﻮم ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﭼﺮﺍ ﮔﺮﺩﻧﺒﻨﺪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﯽ ﮔﺮﺩﻧﺖ ،ﻣﮕﺮ ﻧﻤﯽﺩﻭﻧﯽ ﮔﺮﺩﻧﺒﻨﺪ غيرﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺷﺪﻩ؟ ﭘﺮسيدﻡ ،ﭘﺲ ﺍين ﮔﺮﺩﻧﺒﻨﺪ ﺑﺎ ﻋﻼﻣﺖ ﺣﺮﻑ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﻤﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺠﺎﯼ ﺑﺪﻧﻢ ﺁﻭيزﺍﻥ ﮐﻨﻢ؟! ياﺭﻭ ﺍﺻﻼ ﺍﻫﻞ ﺷﻮﺧﯽ ﻧﺒﻮﺩ .ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ ﭘﻮﻝ ﻧﻘﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺯﻭﺩ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ. *** رفيقم ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﺩبيرﺳﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩيم ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻝﻫﺎ بيرﻭﻥ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺩيدﻡ .ﮐﻤﯽ ﮔﭗ ﺯﺩيم ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﮐﻪ ﺯياﺩ ﺑﺎ ﺣﺎﻝ نيستند ﺁﻣﺪﻧﺪ بيرﻭﻥ. ﮔﻔﺘﻢ :ﺑﺎﺯ ﺍين ﺍيکبيري ﺁﻣﺪ! ﺳﺮيع ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :ﺍين ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻣﻨﻪ! ﮔﻔﺘﻢ :ﻧﻪ ،ﺍﻭﻥ يکي ﻣﺴﻦﺗﺮﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﮔﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺸﻪ .ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :ﺍﻭﻥ ﻫﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﻪ ﮐﻪ ﺳﺮ پيرﯼ ﻫﻮﺱ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﺵ ﺯﺩﻩ .ﺑﺎ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺧﻨﺪيدﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ :ﺷﺎﻧﺲ ﻣﺮﺍ ﺑﮕﻮ! ﺑﺮﺍﯼ همين ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻝ ﺁﺯﮔﺎﺭﻩ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﻗﺮﻋﻪﮐﺸﯽ ﮔﺮين ﮐﺎﺭﺕ ﺁﻣﺮيکا ﺑﺮﻧﺪﻩ ﻧﻤﯽﺷﻢ! *** ﺍﺯ ياﺭﻭ ﻣﯽﭘﺮﺳﻢ :ﭼﻄﻮﺭﯼ ميشه ﺭﻓﺖ ميدﻭﻥ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ؟ ميگه :ﺑﺎيد ﻭﺍستي ﻭ ﺍﺯ ﺍين ﻭ ﺍﻭﻥ ﺑﭙﺮﺳﯽ! ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ :ﺁﯼ کيو! ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﯽﭘﺮﺳﻢ ،ﮐﻪ ﮔﻔﺖ :ﻓﻘﻂ ﺑﺎيد ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺸﯽ ﮐﻪ ﻃﺮﻑ ﺍﻫﻞ تقيه ﻧﺒﺎﺷﺪ! *** ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﻭﺻﺎياﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﭘﺮسيدﻡ :ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺣﻮﺭﯼﻫﺎﯼ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ ﺑﺪﺣﺠﺎﺏ يا ﮐﻢﺣﺠﺎﺏ ﻫﺴﺘﻨﺪ ،تکليف ﮔﺸﺖ ﺍﺭﺷﺎﺩ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺎ ﺁﻥﻫﺎ چيست؟ ﮔﭽﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﺩﺳﺘﺶ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﻃﺮﻓﻢ ﭘﺮﺗﺎﺏ ﻭ ﺍﺯ ﮐﻼﺱ بيرﻭﻧﻢ ﮐﺮﺩ. *** ﺗﻌﺮيف ﻋﺪﻡ ﺍمنيت ﺩﺭ ﺍيرﺍﻥ ﺍين ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭘﺎﯼ ﺭﺍﺳﺖ ﻭﺍﺭﺩ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺑﺸﻮﯼ ﻭ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺑﺸﻮﯼ ﮐﻪ يک ﺁﺩﻡ ﺍﺳﻬﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖ ﺭﺍﺳﺖ توالت کار خودشو نقش بر زمين کرده!
ﺑﺤﺚﻫﺎﯼ ﭘﺰﺷﮑﯽ
ﺩﻭ ﺳﻪ ﻣﻮﺳﺴﻪ ﻭ ﻧﻬﺎﺩ تحقيقاﺗﯽ ﺩﺭ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺧﺘﻨﻪ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﻭ ﭘﺴﺮﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮏ بسيار مفيد ﻭ ﺿﺮﻭﺭﯼ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ .ﺁﻥﻫﺎ ﻣﯽﮔﻮيند ﻋﻤﻞ ﺧﺘﻨﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺟﻠﻮگيرﯼ ﺍﺯ ﺍﻣﺮﺍﺽ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻣﺠﺎﺭﯼ ﺍﺩﺭﺍﺭ ﻭ همين ﻃﻮﺭ ﺍﻣﺮﺍﺽ ﻣﻘﺎﺭﺑﺘﯽ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺳﺎﺩﻩﺗﺮ ﺷﺪﻩ ﻭ بيماﺭﯼ ﺍيدﺯ ﮐﺎﻫﺶ ياﺑﺪ. ﺭﻓﻘﺎﯼ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻣﯽﮔﻮيند :ﺑﻔﺮﻣﺎ! ﺍين ﺭﺍ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﮐﻪ ﺧﺘﻨﻪ چيز ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺳﺖ .ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺁﻥﻫﺎ ﻣﯽﮔﻮيم :ﺍﮔﺮ چيز ﺧﻮﺑﯽ ﺑﻮﺩ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺭﺍ ﺧﺘﻨﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﺩنيا ﻧﻤﯽﺁﻭﺭﺩ؟!
ﻭ ﺍﻣﺎ عيد ﻓﻄﺮ ﺍﻣﺴﺎﻝ!
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻣﺮيکايياﻥ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺩﺭ ﮐﺮﻩ ﻣﺮيخ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﮐﺘﺸﺎﻓﺎﺕ ﻭ ﺍﺧﺘﺮﺍﻋﺎﺕ ﺟﺪيد ﻣﯽﺯﺩﻧﺪ ،ﺁيتﺍﷲﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺍيرﺍﻥ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺭﻭيت ماه بوﺩﻧﺪ ﺗﺎ تکليف ﺷﮑﻢ ﺍﻣﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﻨﺪ.
ﮔﻔﺖﻭﮔﻮﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺯﻧﻢ ﺩﺭ ﺣﺎشيه ﺟﺶ ﺗﻮﻟﺪﺵ!
ﺑﻪ ﺯﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ :ﺗﻮﻟﺪﺕ ﻧﺰﺩيک ﺍﺳﺖ .ﭼﻪ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﺍﺣﺴﺎﺱ پيرﯼ؟ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :ﺍﮔﺮ ﺑﺮﺍﻡ يک ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺍﻟﻤﺎﺱ ﺑﺨﺮﯼ
ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﺪيه ﺑﺪﻫﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪﻩﺍﻡ! ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﻧﺨﺮﻡ ﭼﯽ؟ ﮔﻔﺖ :ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮﻟﺪﺕ ﺩﺭ ﺍين ﺩنيا پشيماﻥ ﺑﺸﻮﯼ! *** ﺑﻪ ﺯﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ :ﭼﻄﻮﺭﻩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺭﺗﯽ ﺗﻮﻟﺪﺕ يک ﺭﻗﺎﺻﻪ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ کنيم ﮐﻪ ﺭﻗﺺ ﻋﺮﺑﯽ ﺑﮑﻨﺪ؟ ﮔﻔﺖ :ﺍينکه ميشه ﮐﺎﺩﻭﯼ ﺗﻮﻟﺪ ﺗﻮ! ﮔﻔﺘﻢ :ﺭﻗﺺ ﻋﺮﺑﯽ هميشه ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻨﺐ ﻭ ﺟﻮﺵ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﺩ .ﮔﻔﺖ :ﻻﺯﻡ ﻧﮑﺮﺩﻩ .ﻣﻦ ﺗﺮجيح ﻣﯽﺩﻫﻢ ﮐﻪ يک ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ بيايد ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺭﻗﺺ ﺍيرﺍني ﺑﮑﻨﺪ! *** ﺑﻪ ﺯﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ :ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪﺕ ﭼﻪ ﮐﺎﺩﻭيي ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﻬﺖ ﺑﺪﻡ؟ ﮔﻔﺖ :ﺑﻬﺘﺮين ﮐﺎﺩﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺍينه ﮐﻪ ﺳﻦ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ هيچ ﮐﺲ ﻧﮕﻮيي! *** ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ :ﺍين ﺷﻤﻊﻫﺎﯼ کيک ﺗﻮﻟﺪﺕ ﮐﻠﯽ ﺧﺮﺝ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﮔﺬﺍﺷﺖ .ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﭘﺮسيد: ﺷﻤﻊﻫﺎ؟ ﺷﻤﻊ ﮐﻪ خيلي ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺍﺳﺖ. ﮔﻔﺘﻢ :ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍينکه ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺷﻤﻊﻫﺎ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻪ من ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻃﺒﻖ ﻣﻘﺮﺭﺍﺕ ﺩﻭﻟﺘﯽ ﻭ ﺍيمني آمريکا ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺍين ﺷﺮﻁ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﻢ ﺍين ﻫﻤﻪ ﺷﻤﻊ ﺭﺍ ﺑﺨﺮﻡ ﮐﻪ يک ﮐﭙﺴﻮﻝ ﺁﺗﺶﻧﺸﺎﻧﯽ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺷﻨﺪ! *** ﺑﻪ ﺯﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ :ﺍين ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﻧﻤﯽﮔﻮيم ﻭﻟﯽ ﺳﻦ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺗﻮ ياﺩﻡ ﺭﻓﺘﻪ .ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :ﺍين ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻮﻉ ﺁﻟﺰﺍيمرﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﺳﻦ پيرﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﯼ ﻭ ﻣﻦ ﺍﺻﻼ” ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ نيستم! *** ﺑﻪ ﺯﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ :ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪﺕ ﺑﻪ يک ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﮔﺮﺍﻥقيمت ﻓﺮﺍﻧﺴﻮﯼ ﺑﺮﻭﯼ ﻭ ﺑﺎ يک گيالس ﺷﺮﺍﺏ يا ﺷﺎﻣﭙﺎين ﺗﻮﻟﺪﺕ ﺭﺍ ﺟﺸﻦ بگيرﯼ؟ ﺑﺎ هيجاﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :ﺁﺭﻩ! ﺁﺭﻩ! ﮔﻔﺘﻢ :ﺍين 100ﺩﻻﺭ ﺭﺍ بگير ﻭ ﺑﺮﻭ ﺣﺎﻝ ﮐﻦ ،ﭼﻮﻥ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﻧﻬﺎيي ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺟﺎﻡ ﺍﺭﻭﭘﺎﺳﺖ ﻭ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺰﺍﺣﻤﺖ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﻨﻢ. *** ﺑﻪ ﺯﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ :ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪﺕ ﭼﻪ ﮐﺎﺩﻭيي ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ؟ ﮔﻔﺖ: يک ﺧﺮﺩﻩ ﭘﻮﻝ ﺑﺪﻩ ﮐﻪ ﻋﻤﻞ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺯيبايي ﺑﮑﻨﻢ ﻭ ﺟﻮﺍﻥﺗﺮ ﺑﺸﻮﻡ .ﺩﻣﺎﻍ ﻭ ﭘﻮﺳﺖ ﻭ ﺷﮑﻢ ﻭ ...ﮔﻔﺘﻢ :ﺍﺯ ﺭﻓﻘﺎ شنيدﻩﺍﻡ ﮐﻪ ﺍين ﮐﺎﺭ غيرﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺍﺳﺖ! ﮔﻔﺖ :غيرﻗﺎﻧﻮﻧﯽ؟ﻣﻨﻈﻮﺭﺕ چيه؟ ﮔﻔﺘﻢ :ﻣﯽﮔﻮيندﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻋﻘﺮﺑﻪ کيلوﻣﺘﺮﺷﻤﺎﺭ ﺭﺍ ﺩﺳﺘﮑﺎﺭﯼ ﮐﻨﯽ ﭼﻨﺪين ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﯽﺍﻓﺘﯽ!
ﺗﻖ ﺗﻖ ﮐﻔﺶ ﭘﺎﺷﻨﻪ ﺑﻠﻨﺪ
يکي ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﮐﻪ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻣﯽﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ ﺍﻣﺎﻡ خميني نيرﻭﯼ ﺍﻧﺘﻈﺎﻣﯽ ﺑﻪ يک ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺳﻮﯼ ﺁﺏ گير ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﯽﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﺻﺪﺍﯼ ﺗﻖ ﺗﻖ ﮐﻔﺶﻫﺎﯼ ﭘﺎﺷﻨﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻤﺎ ﺗﺤﺮيکﮐﻨﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ! ﺧﺎﻧﻢ ﻣﺬﮐﻮﺭ ﭼﻨﺪ ﺛﺎنيه ﺑﻪ ياﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺍين ﻗﺮﺹﻫﺎﯼ ﻭياﮔﺮﺍييﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﯽﺧﻮﺭيد ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪهيد ﺗﺎ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺑﺪﻫﻢ ﺗﺎ ﺑﺨﻮﺭﺩ ،ﭼﻮﻥ ﺍين ﺑﺪﺑﺨﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻟﺨﺖ ﻭ ﻋﻮﺭ ﺑﺎ ﮐﻔﺶ ﭘﺎﺷﻨﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﻭﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍﻩ ﻣﯽﺭﻭﻡ ﺍﺻﻼ» ﺍﺯ ﺟﺎيش ﺑﻠﻨﺪ ي سرشار از شهوت ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ! ياﺭﻭ با نگاه ﮔﻔﺖ :ﺧﺎﻧﻢ! ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﭼﮑﻤﻪ ﻭ عينک ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﺭﺍ ﺗﻮﯼ ﺍﺗﺎﻕﺧﻮﺍﺏ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩﺍيد؟
ﺍﻃﻼعيه ﺑﺎﺭﮔﺎﻩ ﺍﻟﻬﯽ
ﺑﺪين ﻭسيله ﺑﻪ ﺍﻃﻼﻉ کليه ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﯼ ﮐﺮﻩ ﺯمين ﻣﯽﺭﺳﺎﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﺟﺎ ﺩﺭ ﺟﻬﻨﻢ ﻭ ﻫﺰينهﻫﺎﯼ ﮔﺰﺍﻑ تهيه ﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﯼ ﺁﺗﺶ (هيزﻡ ﻭ ﮔﺎﺯ ﻭ ﭘﺮﺳﻨﻞ ﺩﮊخيم ﺟﻬﻨﻢ) ﺍﺯ ﭘﺬيرﻓﺘﻦ ﻣﺮﺩﮔﺎﻥ ﮔﻨﺎﻫﮑﺎﺭ ﺳﺎﻝ ﺁيندﻩ ﻣﻌﺬﻭﺭ ﺧﻮﺍهيم بوﺩ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ سيستم Outsourcingﻣﺘﺪﺍﻭﻝ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻏﺮﺑﯽ ﮐﺮﻩ ﺯمين ﺍينگوﻧﻪ ﺧﻄﺎﮐﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺧﺎﻭﺭمياﻧﻪ ﺧﻮﺍهيم ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﺗﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﺍين ﮔﻨﺎﻫﮑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎ ﮐﺸﺘﻪﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﺍﻧﻔﺠﺎﺭﻫﺎ ،ﺑﻪ ﻫﻮﺍﺭﻓﺘﻦ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﺑﻤﺐﻫﺎ ،ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺭﻭﯼ مينﻫﺎ ،ﮐﺘﮏ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺭ ﺗﻈﺎﻫﺮﺍﺕ خياﺑﺎﻧﯽ ،ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻭ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥﻫﺎ ،ﺍيستاﺩﻥ ﺩﺭ ﺻﻒ ﻭيزﺍﻫﺎ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﻬﻢﺗﺮ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍينترﻧﺖ ﻣﻠﯽ ﺍيرﺍﻥ ﺑﻪ ﺟﺰﺍﯼ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺳﻨﺪ.
ﺩﻓﺘﺮ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻋﺮﺵ ﺍﻟﻬﯽ ﺣﮑﺎيت ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪين
ﺭﻭﺯﯼ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪين ﺧﻄﺎيي ﻣﺮﺗﮑﺐ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﻗﺎﺿﯽ سعيد ﻣﺮﺗﻀﻮﯼ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺍﻭ ﺭﺍ تعيين ﮐﻨﺪ. ﻣﺮﺗﻀﻮﯼ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ هميشه ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪين ﺣﮑﻢ ﻣﺮﮒ ﺻﺎﺩﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺍﻭ ﺑﺎ ﮐﻔﺶﻫﺎيش ﮐﻤﯽ ﺭﺃﻓﺖ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﻭ ﻣﯽﮔﻮيد ﺍﮔﺮ ﺑﺘﻮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺧﺮﺕ ﺳﻮﺍﺩ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻋﺮﺑﯽ ياﺩ ﺑﺪﻫﯽ ﺍﺯ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﺗﻮ ﺩﺭﻣﯽﮔﺬﺭﻡ .ﻣﻼ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﻭثيقه ﺁﺯﺍﺩ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﺩﺭ بيرﻭﻥ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﭼﻨﺪ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ ﺻﺪﺍ ﻭ سيما ﻭ ﺧﺒﺮﮔﺰﺍﺭﯼ ﻓﺎﺭﺱ يقهﺍﺵ ﺭﺍ ﻣﯽﭼﺴﺒﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﭘﺮﺳﻨﺪ :ﺍﯼ ﺩﻟﻘﮏ ،ﺁﺧﺮ ﺗﻮ ﭼﻄﻮﺭ
ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺧﺮﺕ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻦ ياﺩ ﺑﺪﻫﯽ؟ ﻣﻼ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯽﺩﻫﺪ :ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ .يا ﺩﺭ ﺍين ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﺧﺮﻡ ﻣﯽميرﺩ يا ﺍين ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺳﺎﻗﻂ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺣﮑﻢ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ!
ﺍﻓﮑﺎﺭ عميق
ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻭﺡﺍﷲ خميني ﮔﻔﺖ :ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﻣﺎﻝ ﺧﺮ ﺍﺳﺖ ،ﻫﻤﻪ ﺧﻨﺪيدﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺰﺍﺡ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .ﻭﻟﯽ ﺍﻭ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯽﮔﻔﺖ :ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻻﺭ ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﻭ ﭘﺎﻧﺼﺪ ﺗﻮﻣﺎﻧﯽ ﻣﯽﺧﺮﺩ ﻭ جيکش ﺩﺭﻧﻤﯽﺁيد ﻭﺍﻗﻌﺎ” ﺧﺮ ﺍﺳﺖ!
ﻓﺮﻕ ﺁﻣﺮيکاييﻫﺎ ﻭ ﻋﺮﺏﻫﺎ
ﺁﻣﺮيکاييﻫﺎ ﭘﻨﺞ ﻫﺰﺍﺭ ﮐﺸﺘﻪ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺩﻭ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﻋﺮﺍﻕ ﺭﺍ بگيرﻧﺪ .ﺑﺸﺎﺭ ﺍﻻﺳﺪ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ 200ﻫﺰﺍﺭ ﻧﻔﺮ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ!
ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺍيرﺍﻥ
ﺍينکه ﻣﯽﮔﻮيند قيمت ﻣﺮﻍ ﺩﺭ ﺍيرﺍﻥ ﺳﺮﺳﺎﻡﺁﻭﺭ ﺷﺪﻩ ﻭﺍﻗﻌﺎ» حقيقت دﺍﺭﺩ .ﺩيشب ﺑﺎ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺭفتيم ﺑﻪ ﮐﺎﻓﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﺮﻍ ﺳﻮﺧﺎﺭﯼ ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﺪ .ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺩ ﭘﺸﺖ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻓﺮﻭﺵ ﻣﺮﻍ ﺳﻮﺧﺎﺭﯼ ﻋﮑﺲ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﻣﺮﻍ ﻟﺨﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﻫﺰﺍﺭ توﻣﺎﻥ ﮔﺮﻓﺖ. *** ﺭﻓﺘﻢ ﺑﺎﻧﮏ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺴﺌﻮﻝ گيشه ﮔﻔﺘﻢ :ﺍﺭﺯ ﻣﺴﺎﻓﺮﺗﯽﻣﯽﺧﻮﺍﻡ .ﮔﻔﺖ :ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺑﻪ ﮐﺠﺎ؟ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻢ ﻣﮕﺮ ﻓﻀﻮﻟﯽ ،ﻭﻟﯽ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻡ :ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﻣﺸﻬﺪ! ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﭘﺮسيد :ﺩﻻﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺸﻬﺪ؟ ﮔﻔﺘﻢ :ﻫﻤﻪ ميگن ﮐﻪ ﺩﻭﺭ ﺣﺮﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﺩيگر هيچکس ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺩﻻﺭ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ؛ ﺣﺘﯽ ﺁﻥ يارويي ﮐﻪ ﺷﻤﻊ ﻧﺬﺭﯼ ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﺪ! *** ﺳﻮﺍﺭ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭسيدﻥ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﮐﺮﺍيه ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ .ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﭘﺮسيدﻡ :ﭼﺮﺍ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ؟ ﮔﻔﺖ :ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﺤﺮيمﻫﺎﺳﺖ .ﮔﻔﺘﻢ :ﺗﺤﺮيمﻫﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ﭼﻪ؟ ﮔﻔﺖ :ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺁﻗﺎﯼ ﺭييسﺟﻤﻬﻮﺭي ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﺸﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﻣﯽﺷﻮﺩ! *** ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ :ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺭﻭ بپيچون ﻭ جيم ﺷﻮ .ﭘﺮسيد :ﮐﻪ ﭼﮑﺎﺭ کنيم؟ ﮔﻔﺘﻢ :ﺑﺮيم ﺗﻮﯼ ﺻﻒ ﻣﺮﻍ ﺩﻭﻟﺘﯽ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺻﻔﺎ کنيم! *** ﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺳﺌﻮﺍﻝﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭ ﻋﺮﻭﺱ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﻡ چيست ﻭ غيره .ﮔﻔﺘﻢ :ﻣﺮﻏﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺭﻡ! نيشش ﺗﺎ ﺑﻨﺎﮔﻮﺵ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ :ﺍﮔﺮ ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺭﺍ به تو ﻣﯽﺩﻫﻢ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﯽﺗﻮﻧﯽ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﺒﺮﯼ! *** يکي ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﺎﻥ ﻣﺰﻏﻞ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﻮﯼ صدﺍ و سيما ﻭ ﻣﯽﮔﻔﺖ :ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ قيمت ﻣﺮﻍ ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺘﻪ بسياري ﺍﺯ ﺁﻥﻫﺎ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻧﺪ و ﻃﺎﻗﭽﻪ ﺑﺎﻻ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪﺍﻧﺪ .ﻃﺮﻑ ﻣﯽﮔﻔﺖ :ﺣﺘﯽ ﻣﺮﻍﻫﺎيي ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﺎﺳﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﺮﻭﺱﻫﺎيشان ﺗﻘﺎﺿﺎﯼ ﻃﻼﻕ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ!
ﮔﻔﺖ ﻭ ﮔﻮﻫﺎﯼ ﺗﺎﺭيخي ﺁﺩﻡ ﻭ ﺣﻮﺍ
ﺁﺩﻡ ﺑﻪ ﺣﻮﺍ ﮔﻔﺖ :ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﺮيم بيرﻭﻥ ﺷﺎﻡ ﺑﺨﻮﺭيم؟ ﺣﻮﺍ ﮔﻔﺖ :ﻧﻪ! ﺁﺩﻡ ﮔﻔﺖ :ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﺮيم سينما؟ ﺣﻮﺍ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ! ﺁﺩﻡ ﮔﻔﺖ :ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﺮيم ﻏﺮﻭﺏ ﺧﻮﺭشيد ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺗﻤﺎﺷﺎ کنيم؟ ﺣﻮﺍ ﮔﻔﺖ :ﻧﻪ! ﺁﺩﻡ ﮔﻔﺖ :ﺩﺭﺳﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍين چيزﻫﺎ ﮔﻮﻝ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﺨﻮﺍﺑﯽ ،ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺘﻪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎ ﻋﺸﻘﺒﺎﺯﯼ نکنيم ﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺳﮑﺲ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎشيم ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ بيرﻭﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ .ﺣﻮﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ سيبي ﺭﺍ ﮔﺎﺯ ﻣﯽﺯﺩ ﺷﺎﻧﻪﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :ﺑﻪ ﺩﺭﮎ!
فرهنگ ﻟﻐﺎﺕ ﺟﺪيد ﺍنگليسي ﺑﻪ ﻓﺎﺭﺳﯽ
:Necessaryﻭﺍﺟﺒﯽ .ﺩﺍﺭﻭﯼ ﻧﻈﺎﻓﺖ. :His Wifeﻫﻤﺴﺮ هيز : Acrobat Readerﮊيمناستي ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺁﮐﺮﻭﺑﺎﺕ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﺪ. : Configureﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺯيبايياش دﺭ ﺑﺎﺳﻦ ﺍﻭ ﺧﻼﺻﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. : Mediaﻣﻬﺪﯼﻫﺎ ﺑﻪ ﻟﻬﺠﻪ ﺟﻨﻮﺏ ﺗﻬﺮﺍﻥ :Give Him Hellﺑﻪ ﺍﻭ يک ﺩﺍﻧﻪ ﻫﻞ ﺑﺪﻩ. : Liverpoolﺍﺳﺘﺨﺮ ﻣﺨﺘﻠﻂ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ جيگرﻫﺎ ﻫﻢ ﺷﻨﺎ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. : Screwdriverﺭﺍﻧﻨﺪﻩﺍﯼ ﮐﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ پيچ ﺍﺳﺖ. :Welcomeﺧﻮﺏ ﺁﻣﺪﯼ. : Rude Personﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﯼ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
دنباله در صفحة 43
24
August 2016 1395 مرداد
24
25
August 2016 1395 مرداد
25
26
خواب در بستر ديگري
مرد در سياهچالي از ابهام خود را در بند ميديد. نميدانست که آيا همه اين کابوسها از خياالت آشفته درونش سرچشمه ميگيرد و يا دست زنانهاي درهاي رنگ و رو رفتهاي را برابرش ميگشايد تا او را به آستان آنها رانده و در اين زمان کوتاه باقي مانده برايش در پشت آنها خاموش و مدفونش سازد. بياختيار زمزمه ميکرد« ،دکتر اورسيني فرزند خسرو امينزاده ،نه ،نه ،ممکن نيست .اينها همه هذيان است و توهم براي آزار و اذيت و تشديد التهابات و دغدغههاي من .بايد هرطور شده برخيزم و به اين داستانها پايان دهم» ،اما گويي نيروي مخالفي وي را به نشستنگاهش ميدوخت و قابليت تفکر و تعمق را از او سلب ميکرد. همين که نگاهش را چرخاند ،زن را ديد که در سکوت اسرارآميزش مغرور و بي اعتنا با قدمهاي کوتاهي به سمت در شيشهاي که به ايوان مشرف به باغي پنهان زير مهي غليظ ميرفت .در را گشوده و تا حايل سرد آهنين پيش رفت و باز ايستاد .آرام نگاهش را در اليههاي خاکستري فضا معلق ساخت تا شايد به آخرين غرفه هستي خود خو گيرد .ميدانست که ديگر کسي به فاجعه فکر نميکند. جنايت امري است زودگذر در نظرها .بياختيار به سالهايي بازگشت که صبور و تنها نشسته و خشونت مهارنشدني آدميان را کاويده ،اما هرگز پاسخي بر آن نيافته بود و اکنون درخت کهنسال روييده بر دفتر خاطراتش ميوههاي تلخ و سمي به بار نشانده و ديگر چارهاي نمانده تا دست دراز ميکرد ،با شکستن شاخهاي ،جدا کردن ميوهاي و به دهان گذاردن آن سمي شوکران را به جانداده تا به رهايي ابدي رسد. همين که دست از آستين به در آورد تا به درون مه فرو کند ،در انتهاي فصلي از کتاب ورق ورق شده زندگيش محو و از برابر چشمان حيرت زده پيرمردي نشسته و ناظر از اتاق ناپديد گشت. **
August 2016 مرداد 1395
هجوم با بيوقفه هواي سرد به درون برآشفتگي و ابهام فضاي معماوار اتاق افزون گرديد .کاغذهاي چيده شده روي ميز و قفسهها پروازي بزرگ را به اين سو و آن سو آغاز و در هم شدند .مهدي رسولي درمانده بود که آيا انگشتاني به عمد دارند کتاب زندگياش را ورق ميزنند تا به او بفهمانند که عمري را نادانسته در نقش بازيگري سادهلوح و ناشي بر روي صحنه نمايشي مبتذل به يغما داده و حال تنها يک راه برايش مانده و پيش از آنکه سوختههاي بوي کاغذ آخرين راه نفس کشيدن را بر وي ناممکن گردانند بهتر است همه اين قصههاي عذابآور را از صحنه خاطراتش قيچي کند و براي هميشه به دور اندازد. ضربهاي با ناگهاني بر روي شانهاش قدري هشيار گشت و به محض آنکه سر بلند کرد ،پرستار آشنا را ديد که با لحن خشمگيني فرياد برميآورد که« ،مسيو رسولي کي به شما اجازه داده تا در ايوان را باز بگذاريد و هواي سرد و يخبندان را به داخل اتاق مسلط سازيد؟ اصأل ميدانيد که شما حق ورود به اتاق پزشک ،بدون اجازه قبلي را نداريد .بلند شويد ،بلند شويد ،من شما را به خوابگاهتان هدايت خواهم کرد». «ببخشيد مادام اصأل نميفهمم ،من با دکتر اورسيني ساعتها در اين اتاق به گفتوگو مشغول بودم .ايشان به يک باره ناپديد شدند .خواهش ميکنم بگوييد هرچه زودتر به ديدن من بيايند».... «مسيو ،مسيو ،ما هميشه اين مشکل بزرگ را با شما داريم .دکتر اورسيني ماههاست که از اين مرکز سالمندان منتقل شده ،بيجهت يک موضوعي را مدام تکرار نفرماييد. پزشک شما مدتهاست دکتر روژه فونتن هستند .خواهش ميکنم محض خاطر خودتان اين را براي هميشه به حافظه بسپاريد .شما که رابطه خوبي با او برقرار کردهايد ،پس ديگر با دکتر اورسيني چه کار داريد؟ همين الساعه دکتر فونتن را مطلع خواهم کرد تا به ديدارتان بيايد .حاال بهتر است برويد سر جايتان دراز شويد و استراحت نماييد». مرد همين که سر جايش قرار گرفت ،نگاهي به تخت کناري انداخت .دسته گلي هنوز ناپژمرده بر روي آن بر چشم مينشست .ديگر در خود تمايلي نمييافت دراز شود و بيهوده سقف دلگير باالي سر را خط به خط رج زند و بر روي سپيدي
آن قصههايي دلگير نويسد .قصههايي از يک انقالب شکست خورده که نهايتأ در دنياي غمناک خانه سالمندان در خاکي بيگانه ،شنوندهاي نمييافت .برخاست و به سوي تخت همسايه قدم برداشت .دسته گل را به کناري هل داد و بر روي بستر مرتب و منظم شدهاي که تن پيرمردي به نام خسرو امينزاده را تا ساعتها پيش در آغوش داشت ،جاي گرفت .پلکها را بر هم گذارد تا چهره در هم شکستهاش را در آينه ترک خورده و هراسآور تاريخ نبيند .ذره ذره احساس ميکرد که گرمايي از درون بستري بيگانه به اليههاي تنش منتقل و ضربان تپش قلب و نبض شريانهايي از سرزميني ناآشنا در وجودش مينوازند .ناگاه نجوايي در گوشهايش طنينانداز گشت که برايش بيسابقه و غريبه مينمود و صداها با گذر زمان شفافتر و شنيدنيتر ميگشتند: «ميداني خسرو ،باالخره فهميدم در فاصله قدم زدن از يک کتابفروشي حقير در ميدان باستيل تا اين مرکز سالمندان ن الواله که چهل سال به طول انجاميد ميشود همه در مار باورهاي افراطي را کنار گذاشت و به جايش به چيزهايي فکر کرد که تا پيش از رسيدن به ايستگاه آخري دنيا را در زيباييهايش با يکديگر قسمت نمود .من و تو هم ميتوانيم امروز از همه اندوههايمان عبور کنيم و کينهها را به کناري بگذاريم و بر پسمانده گرماي دو همزاد دستهايمان را بفشاريم و در سرزمين صلح و آشتي داستان تازهاي را شروع کنيم .راستش من از همه داوريها و رفتارهاي ناشايستم از تو پوزش ميخواهم .اکنون بگذار در روياي شيرين مرگ در بستر ديگري دمي بياسايم».
26
دو باره ضربه خشن دستي او را به جزيره زندگي احاطه شده در مردابي پر از تعفن بازگرداند« .مسيو رسولي بلند شويد برويد سر جاي خودتان .کي به شما اجازه داده روي اين تخت بخوابيد؟ در اين لحظه شخص سالمند نو واردي به اين اتاق خواهد آمد .مردي است از سنگال ،که در کشورش سالها مقام رياست دادگستري را به عهده داشته .اميدوارم هماتاقي مناسب و همصحبتي دلنشين براي شما باشد .بلند شويد برويد سر جايتان». مرد با بيميلي از جا برخاست تا به سمت مکان تعيين شده برايش رود ،اما از برآمدگي پوشش روي تخت دچار ابهام و تعجب شد .باور نميکرد آيا ناشناسي را بيدليل در جاي او خواباندهاند يا دوباره همه اينها از توهم و خياالت درون او برميخيزد!!! همين که پوشش را به کناري زد به يک باره تن خون آلودي را ديد دراز کشيده که سر بريدهاي را در آغوش داشت و بر روي کاغذ چروکيدهاي بر روي سينه بيجان با خط رنگ و رو رفتهاي نوشته شده بود« ،ژرژ ژاک دانتون متولد ،1759اعدام با گيوتين در ميدان کنکورد پاريس در 5آپريل ،1794وکيل دادگستري ،اولين رييس کميته امنيت عمومي که مسووليت بازداشت و مصادره اموال شهروندان فرانسه را به عهده داشت ،رياست کلوب ژاکوبنها و وزير دادگستري که در عصر انقالب راي به اعدام لويي شانزدهم داد ،عضو شوراي کنوانسيون که بيش از 2700شهروند پاريسي و 18هزار نفر از مردم فرانسه را به زير گيوتين برد»... پايان
27
August 2016 مرداد 1395
آشنايي با روانشناسي مسائل زناشويي و خانوادگي قسمت دوم:
مشکالت ناشي از انتظارات به ثمر نرسيده در قسمت اول اين سري مقاالت طرق مختلف آشنايي يک زوج را مورد بررسي قرار داديم .در ضمن تا حدودي به داليل بوجود آمدن مشکالت بين يک زن و شوهر نگاه کرديم .در آن شماره بر روي دو مورد بخصوص تأکيد شد :زن و شوهري که در ايران ازدواج کردهاند و با هم از ايران خارج شده به کشور ديگري مهاجرت ميکنند و زن و شوهري که ازدواج از راه دور ميکنند ،يعني يکي معموالً سالهاست در کشور ديگري زندگي کرده ،آن يکي در ايران است و با رد و بدل کردن عکس و نامه و تماسهاي تلفني با هم تصميم به ازدواج ميگيرند .يا يکي به ايران مي رود ،ديگري را در ايران مالقات مي کند و باز يا رد و بدل کردن نامه و تماسهاي تلفني تصميم به ازدواج ميگيرند. در اين شماره ،اين مسائل را به صورتي عميقتر مورد بررسي قرار ميدهيم و به خصوص به مشکالت ناشي از داليل تصميم به ازدواج نگاه ميکنيم (مسائل مربوط به ازدواج دو نفر با فرهنگهاي متفاوت را در شمارههاي آينده بطور مفصل مورد بررسي قرار خواهيم داد). اجازه بدهيد که اين بحث را با اين سؤال شروع کنيم :زن و مرد چرا ازدواج ميکنند؟ اين به ظاهر سوال بسيار ساده اي است ،ولي پس از مدتي تعمق ميبينيم که جواب اين سوال بسيار پيچيده است. فکر ميکنم جواب ساده آن سوال يکي از اين دو مورد باشد: زن و مرد ازدواج مي کنند چون عاشق و دلخسته همديگر هستند ،يا زن و مرد ازدواج ميکنند چون معتقدند بايد براي بقاي نسل تشکيل خانواده داد و کانون خانواده بايد متشکل از زن و مرد و بچهها باشد. هر دوي آن جوابها خوب هستند .مسلمًا از هاليوود گرفته تا باليوود ،فيلمهاي مختلف دم از عشق آتشين ميزنند (جالب اينجاست که اکثر اين فيلمها با رسيدن زن و مرد به يکديگر خاتمه مييابند! يعني اينکه پس از ازدواج رابطه اين دو چطور خواهد شد را تعريف نميکنند!) ولي آيا ازدواج الزمه به هم رسيدن است؟ شايد در ايران چنين باشد ،ولي ميبينيم که در کشورهاي غربي ،در حالي که ازدواج الزمه به هم رسيدن نيست ،باز هم زن و مرد ازدواج ميکنند! حاال بياييد مورد ديگر را نگاه کنيم ،يعني ازدواج با هدف بوجود آوردن يک خانواده .باز اين سوال مطرح ميشود که آيا براي تشکيل خانواده زن و مرد مجبور به ازدواج هستند؟ باز ميبينيم که اگر چه در ايران چنين است ،ولي حتي در ممالک غربي که زن و مرد ميتوانند با هم خانوادهاي تشکيل دهند بدون اينکه ازدواج کرده باشند ،باز اکثريت ترجيح ميدهند که ازدواج کنند. به عالوه مي بينيم که پس از تشکيل خانواده ،بسياري ازدواجها از هم ميپاشند ،پس صرف هدف تشکيل خانواده
ممکن است تنها دليل براي ازدواج نباشد. در حقيقت اگر خوب فکر کنيم ميبينيم که اکثر اوقات داليل ازدواج زن و مرد بغرنجتر از اين حرفهاست .زن و مرد غالبًا تصميم به ازدواج مي گيرند چون در ضمير خودآگاه يا
ناخودآگاه آرزوها و نيازهايي دارند که فکر ميکنند با ازدواج با ديگري ميتوانند آنها را برآورده کنند. به همين سبب غالبًا هر يک از همسر خود انتظاراتي دارند که اگر همسرشان جوابگوي آن انتظارات نباشد ،مشکالت زناشويي پيدا ميکنند. در شماره آينده مسائل ناخودآگاه را مورد بررسي قرار خواهيم داد .در اين شماره به مسائل خودآگاهي که از آرزوها و نيازهاي يک زوج به همديگر سخن ميگويند نگاه ميکنيم. اين مسائل را با دو مثال توضيح ميدهم (الزم به توضيح است که اسم و پارهاي از مشخصات درج شده ،تغيير يافتهاند تا رازداري الزم حفظ شده باشد). مريم ،دختر خانم جواني است که در خانوادهاي فقير با تنگدستي بزرگ شده ،رضا مرد ميان سالي است که بيست و پنج سال از مريم مسنتر است .تاجر بازار است و وضع مالي بسيار خوبي دارد .مريم پسر همسايه را دوست دارد، ولي همسايه و پسرش نيز با تنگدستي زندگي ميکنند .رضا به خواستگاري مريم ميآيد و مريم قبول به ازدواج ميکند. مريم آرزوهايي دارد .آرزوي بهبود وضع مالي خود ،آرزوي اينکه رضا به خانوادهاش کمک مالي کند و از فقر پدر و مادر و خواهر و برادرهايش کاسته شود .رضا که تا به حال دو زن داشته و طالقشان داده به دنبال زني است که تر و خشکش کند ،از او انتظار زيادي نداشته باشد و شور و حال به زندگيش بدهد .رضا که از زنهاي قبلي چندين بچه دارد ديگر حال و حوصله بچهدار شدن را ندارد و از اول شرط ميکند که مريم نبايد بچه بخواهد .مريم قبول ميکند چرا که فکر ميکند فقير نبودن از بچه نداشتن بهتر است. در ابتداي آشنايي ،رضا همان کسي است که مريم انتظارش را داشته .رضا براي مريم و خانواده اش هداياي زيادي ميخرد و در مورد سخاوتمنديش سخن ميگويد .مريم زيرچشمي به او نگاههاي شيطنتآميزي ميکند و لبخند مي زند .مريم مطمئن است که رضا سخاوتمند و مهربان است. رضا مطمئن است که مريم به زندگي او شور و حال زيادي خواهد بخشيد .آنها با هم ازدواج ميکنند .پس از چند سال
که از ازدواج آنها ميگذرد ،مريم متوجه ميشود که خبري از سخاوتمندي آقا رضا نيست .آنها دعواهاي متعددي دارند چرا که هر وقت صحبت از کمک به خانواده مريم ميشود ،رضا پرخاش ميکند که «چرا بايد پول زبان بسته را به خانواده تو بدهم؟ يکي از شما را از فقر نجات دادم کافي نيست؟» مريم باورش نميشود که اين همان رضا است .مريم به همه مي گويد که رضا عوض شده است. از سوي ديگر ،مريم خود را در شرايطي مييابد که نه تنها کمکي به خانوادهاش نشده؛ بلکه او نيز قبول کرده که بچهدار نشود .او احساس ميکند که در زندگي باخته است و در نتيجه دچار افسردگي شديد ميشود .رضا که انتظار داشته مريم شور و حالي به زندگيش بدهد از افسردگي مريم کالفه است. رضا نيز احساس ميکند که مريم عوض شده است .اين دو مشکالت زناشويي فراواني دارند ،نه به صرف اينکه ازدواج کردهاند ،بلکه بخاطر اينکه انتظاراتي که از يکديگر داشتهاند به ثمر نرسيدهاند .در مشاوره زناشويي با اين دو الزم است که به انتظارات پيش از ازدواج و پس از ازدواج اين زن و شوهر نگاه عميقي کرد تا بتوان در بهبود زندگي زناشويي آنها کوشا بود. مثال ديگري برايتان ميآورم: خسرو مردي سي ساله است که از ده سالگي با خانواده اش به آمريکا مهاجرت کرده ،او تصميم به ازدواج گرفته ولي معتقد است که دخترهاي دوروبرش مورد پسند او نيستند. از سن ده سالگي همواره از مادر خود شنيده که «دخترهاي امريکايي به درد ازدواج نميخورند ،چون بيبندو بار هستند». همچنين معتقد است که دخترهاي ايراني اطرافش پرافاده هستند ،پررو هستند .نميخواهند که دست به سياه و سفيد بزنند و کدبانويي بلد نيستند. خسرو همواره از مادرش شنيده که دخترهاي ايراني در آمريکا زيادي آمريکايي شده اند و «شوهرداري» بلد نيستند .خسرو نمي داند که منظور از «شوهرداري» چيست و خجالت ميکشد بپرسد که منظور چيست .با اين حال حرف مادرش را بي چون و چرا قبول دارد و مطمئن است که دخترهاي ايراني در آمريکا «شوهرداري» بلد نيستند .پس از مادرش ميخواهد که همسر مناسبي در ايران برايش پيدا کند .مادر خسرو، بسيار خوشحال با خاله پري در ايران تماس مي گيرد .سه ماه بعد خسرو براي «ديدار» به ايران ميرود .در طول دو هفته با پنج دختر جوان که به نظر خانواده لياقت او را دارند آشنا ميشود. خسرو شيرين را ميپسندد ،خانواده اين دو اسم را به فال نيک ميگيرند و مطمئن هستند که اين دو به پاي هم پير خواهند شد. انتظارات اين دو نسبت به يکديگر چيست؟ از خسرو شروع کنيم :او زني کدبانو و بيافاده مي خواهد که شريک زندگي او باشد ،الاقل سه بچه بخواهد ،خسرو را تر و خشک بکند و البته ،مهمتر از همه ،هنر «شوهرداري» را بلد باشد!. خوب ،حاال ببينيم شيرين از اين وصلت چه ميخواهد. براي شيرين ،خسرو فقط يک شوهر نيست .براي شيرين خسرو سمبلي است از آزادي ،خسرو نمودي است از امريکا و تمام چيزهايي که شيرين از امريکا شنيده .شيرين در ذهن خود براي آينده برنامه ها دارد .از جمله شنيده که ورود به دانشگاه در آمريکا خيلي آسانتر از ايران است .پس برنامه دارد که به دانشگاه برود با هدف اينکه پس از فارغ التحصيلي
27
از دوره ليسانس به دانشگاه پزشکي برود و پزشک بشود. او اين آرزوها را با خواهر بزرگش ،در ميان ميگذارد .خواهر شيرين که نگران اوست سعي ميکند مشکالت رسيدن به آن اهداف را با شيرين در ميان بگذارد ولي شيرين براي هر سوال جوابي دارد .شيرين به خواهرش ميگويد که خسرو در امريکا بزرگ شده و مسلمًا به تساوي حقوق زن و مرد احترام مي گذارد و در نتيجه حتمًا نسبت به تحقق بخشيدن به آرزوهاي او هر کاري از دستش برآيد انجام ميدهد .شيرين به خواهرش ميگويد که تا هشت سال ديگر خيال بچهدار شدن را ندارد چرا که ميخواهد پيش از بچهدار شدن دانشکده پزشکي را تمام کرده باشد .به عالوه ،او فقط يک بچه ميخواهد. چون مدتي طول ميکشد تا شيرين کارت سبز خود را بگيرد ،خسرو پس از ازدواج به آمريکا برمي گردد تا به کار و شغل خود مشغول شود .اين دوره ،با وجود دور بودن از همديگر ،دوره شيريني براي خسرو و شيرين است .تلفني با هم صحبت ميکنند و هر بار قند در دلشان آب ميشود .به هم نامههاي عاشقانه مينويسند و از دوري هم از روزگار گله ميکنند. در اين دوره هر يک آينده را به شکلي خاصي ميبيند. خسرو دو سال آينده را در نظر ميآورد؛ کوچولويي که دور و برش ميچرخد و او را «بابا» خطاب ميکند ،زني که غذايش را آماده ميکند و پس از خستگي يک روز کار شديد ،مينشيند و به حرفهايش گوش ميدهد و به او عشق ميورزد .شيرين هم دو سال آينده را در ذهن ميآورد؛ دانشجوي دوره ليسانس، نمرههاي عالي ،شوهري که او را در رسيدن به آرزوي پزشک شدن حمايت ميکند ،در کار خانه به او کمک ميکند و به او عشق ميورزد! فکر ميکنم که واضح باشد ،و لزومي به توضيح بيشتر نباشد ،که چرا ازدواج خسرو و شيرين به احتمال خيلي قوي دچار مشکالت خواهد شد. وقتي من با يک زوج به مشاوره زناشويي مينشينم ،غالبًا به اين حقيقت ميرسيم که انتظارات پيش از ازدواج آنها در مورد زندگي زناشويي با هم خيلي متفاوت بوده است. بسياري از خانم ها و آقاياني که براي مشاوره به من مراجعه مي کنند ديگري را مقصر مي دانند ،مقصر در اينکه همسرشان پيش از ازدواج به آنها دروغ گفته ،دورويي نشان داده ،يا به هر ترتيب آنها را دوست ندارد چون ارزشي براي آرزوهايشان قائل نيست .جالب اينجاست که غالبًا در دوره پيش از ازدواج صحبتي از آن آرزوها و انتظارات نشده بوده، زن و مرد در دوران پيش از ازدواج ،بهتر است يک سري مسائل را با هم در ميان بگذارند. ما غالبًا در مورد خرج عروسي ،جهيزيه ،مکان عروسي، تعداد ميهمانها ،و مهريه صحبت مي کنيم .ولي مسائل مهمتري مثل انتظارات دو نفر از زندگي مشترک ،يا آرزوهاي آنها در زندگي غالبًا پيش از ازدواج مطرح نميشوند و اين جاي کمال تأسف است. وجود چنان اختالفهايي پس از ازدواج دليل بر اين نيست که زن و شوهر بايد از هم جدا شوند ،يا بسوزند و بسازند .مشاوره زناشويي در اين دوران ميتواند بسيار مفيد باشد و هر چه زودتر بر روي اين تفاوتهاي فکري کار کردن به نفع زندگي زناشويي آنهاست چرا که با گذشت زمان عالقه کم و کمتر مي شود ،عشق جاي خود را به بي تحملي و لجبازي ميدهد ،و اشتياق زن و شوهر براي بهبود زندگي زناشوييشان کاهش مييابد و بدون آن اشتياق کار کردن بر روي مشکالت زناشويي بسيار دشوارتر است. همانطور که قب ً ال به عرضتان رساندم ،در شماره آينده به مسائل ناخودآگاهي که از آرزوها و نيازهاي يک زوج به همديگر سخن ميگويند نگاه خواهيم کرد. تا آن شماره براي شما هم وطنان عزيز آرزوي سالمتي و شادي دارم.
28
بازي «پوکمون گو» ،تيتر يک رسانههاي دنيا
بازي «پوکمون گو» « »Pokemon Goبا محوريت شخصيتهاي انيميشن ژاپني در دهه 1990در يک شرکت آمريکايي ( )Nianticطراحي شده است .اين شرکت در زمينه توسعه نرمافزارهاي کامپيوتر فعال است و از شرکتهاي زيرمجموعه گوگل به حساب ميآيد. نيانتيک اين بازي را با همکاري شرکت شناخته شده نينتندو ( )Nintendoژاپن طراحي کرده است« .پوکمون گو» يک بازي رايگان است که البته براي پيشرفت سريعتر در مراحل مختلف بازي ميتوان پول پرداخت کرد. پرداختهاي درون برنامهاي اين بازي در عرض دو هفته بيش از 14ميليون دالر درآمد براي عرضهکنندگانش به همراه داشته است. بازي «پوکمون گو» ابتدا در اياالت متحده آمريکا، نيوزلند ،آلمان و بريتانيا در دسترس کاربران قرار گرفت و شمار کاربران اين بازي در اين چهار کشور اکنون به 30 ميليون کاربر فعال ميرسد. ميزان دانلود اين اپليکيشن به نحوي چشمگير بوده که تقريبا تمام رکوردهاي پيش از خود را شکسته است. در اين بازي کاربر بايد تا ميتواند به اصطالح پوکمونهاي بيشتري را جمع کند و با پشت سر گذاشتن مراحلي ،قدرت آنها را افزايش دهد. براي «شکار» پوکمونها که در محيط اطراف کاربر پنهان شدهاند ،کاربر مجبور است که دوربين گوشي موبايل خود را فعال کند و در محيط اطراف خود راه برود و پس از پيدا کردن يک پوکمون ،گوي مخصوص بازي را به سمت آن پرتاب کند. موسسه معتبر امنيتي ESET اعالم کرده است که اپليکيشنهاي مختلفي روي فروشگاه نرمافزاري گوگل پلي حضور دارند که عملکردهاي متفاوتي را براي کاربران بازي جديد نينتندو انجام ميدهند ،اما در حقيقت بدافزار هستند. به عنوان مثال يکي از اين برنامههاي آلوده که Pokémon Go Ultimate نام دارد ،از جمله بزرگترين تهديدها براي گوشيهاي کاربران است .اين بدافزار به محض راهاندازي ،گوشيهاي کاربران را قفل و دسترسي به تمامي برنامهها را مختل ميکند .در اين شرايط راهاندازي مجدد گوشي هم مشکل را حل نميکند. دو برنامه ديگر هم هستند که کاربران را مجبور به پرداخت پول براي استفاده از سرويسها و خدمات
28
August 2016 مرداد 1395
غيرضروري ميکنند. اين برنامههاGuide & Cheats for Pokémon Goو Install Pokemongo نام دارند. اما شايد مهمترين مشکل مربوط به خود بازي باشد. آنجا که بازي بهصورت پيشفرض از شما ميخواهد تا اجازههاي مختلف زيادي مانند دسترسي به محل (،)location کنوني مخاطبان ( )contactو دوربين ( )cameraرا به بازي بدهيد. در مورد اين بازي حتي گفته شده است که «پوکمون گو» ميتواند به بخشي از حساب کاربري شما در گوگل دسترسي داشته باشد .ادعايي که البته بحث بر سر چگونگي و ميزان آن بسيار زياد است. همه اين موارد باعث شده تا کارشناسان امنيتي و امنيت اينترنت با شک و ترديد بسيار به اين هيوالهاي دوستداشتني مجازي نگاه کنند و به کاربران مشتاق هم توصيه کنند که اگر به حفظ حريم شخصي و امنيت خود اهميت ميدهند ،بيخيال شکار پوکمونهاي مجازي شوند.
خداحافظي با نوارهاي ويدئو
اين نوارها ميان بسياري از خانوادهها دست به دست ميشد. کم کم بازار زيرزميني براي «فيلميها» رونق گرفت که براي کرايه دادن فيلم با چمدان و دور از چشم مأموران پليس يا «کميته» به در خانهها ميرفتند. وقتي کرايه فيلم در شبکه خانگي در ايران جنبه رسمي و قانوني گرفت ،دوران افول نوارهاي ويديويي در جهان آغاز شده بود. سال 1995که ديويدي به بازار آمد ،آخرين ميخهاي تابوت نوار ويدئو يا ويسيآر کوبيده شد. نوار ويدئو در دهه 1970ميالدي و هنگامي رونق گرفت که شرکت فيليپس در سال 1972اولين دستگاه ضبط ويدئوي خانگي را به بازار فرستاد. چهل سال بعد يعني در سال 2012پاناسونيک، توليدکننده عمده دستگاه پخش ويدئو ،از بازار کنار کشيد تا فوناي به تنهايي در بازار بماند. در چند سال اخير بيشترين خريداران دستگاه ويدئو در شمال آمريکا بودند چون هنوز نوارهاي ويدئو در خانه داشتند و از دستگاه براي پخش نوارهاي قديم استفاده ميکردند. در سالهاي اخير فروش آن از 15ميليون دستگاه در سال در آمريکا به 750هزار در سال 2015رسيده بود. طوري که ديگر براي شرکت فوناي که کارخانه آن در چين است ،توليد اين دستگاه به صرفه نبود. با پايان توليد دستگاه ويدئو بخشي از خاطرهها و فيلمهايي که خانوادهها از کودکي تا عروسي فرزندانشان گرفتهاند به انباري ميرود مگر آن که به فرمتهاي جديد تبديل شود .اگر نه ،نسل بعدي براي ديدن خاطرههايش بايد دست به دامان بازارهاي عتيقه لوازم الکترونيک شود.
ربودن صفحه فيس بوک
به همين ترتيب از صفحه فيس بوک فرزندتان به عنوان يک راه برقراري ارتباط استفاده نکنيد .اين اشتباه است .سعي نکنيد چيزي را در شبکه اجتماعي خودتان يا فرزندتان جعل کنيد يا حتي نوشتن چيزي مثل «سالم ،امروز سرحال نبودي .اميدوارم بهتر شده باشي .خيلي دوستت دارم مامان» ،يک اشتباه محض است .به اين توجه کنيد که همه دوستانش اين نوشته را ميبينند و اين يکي از بدترين
10اشتباه والدين در رسانههاي اجتماعي نيلوفر جعفري اين نوشته راهنمايي است براي والديني که نميخواهند نوجوانشان را در شبکههاي اجتماعي شرمسار کنند يا باعث شوند آنها شبيه احمقها به نظر برسند.
مساله «بحث»
هر نوجوان قبل از اينکه اجازه دسترسي به اينترنت داشته باشد بايد تحمل «بحث» را داشته باشد .اين يعني مجموعهاي از هشدارها و تذکرات را از قبل به نوجوان بدهيد. مثال يک نوجوان بايد بداند که کسي که نميشناسد دوستش نيست يا چيزي را که ممکن است بعدها باعث پشيمانياش شود ،در رسانههاي اجتماعي منتشر نکند. والدين چيزهايي را که نوجوان بارها شنيده است هشدار ميدهند اما در برابر چيزهاي مهمي مثل خطرات پورنوگرافي و تاثير منفي آنچه درباره بدن در اينترنت تبليغ ميشود و خطر خشونتهاي اينترنتي ،سکوت ميکنند.
ادعاي بيمورد
زمزمههاي خداحافظي با نوار ويدئو سالها پيش شروع شد ،زماني که دستگاههاي پخش نوار ويدئويي تبديل به اسباببازي بچهها شد و کمکم از قفسههاي نزديک تلويزيون به انباري رفت و جايش را به تکنولوژيهاي تازه داد. حاال ماجرا جنبه رسميتري گرفته است ،چون آخرين کارخانه توليد دستگاه پخش نوار ويدئو ميگويد که براي هميشه در توليد آن را تخته ميکند. «سلطان قلبها»« ،شعله»« ،سنگام»« ،اشکها و لبخندها» فيلمهايي است که براي ايرانيان يادآور اولين حضور دستگاه پخش نوار ويدئو در خانهها بعد از انقالب اسالمي است. در اوايل دهه شصت که ويدئو به خانههاي ايرانيان آمد،
صفحه اجتماعي مادر اينطور نشان ميدهد که او مادر دو دختر دوست داشتني است؛ آنها هر دو نوازنده ،ورزشکار و تحصيلکرده هستند و آخرين پست او در باره يک آخر هفته خوشحال و شاد در کنار خانواده است .اما مادر هيچ وقت به اين واقعيت اشاره نميکند که يکي از دخترانش بيش از يک ماه است که سازش را رها کرده و يا ديگري مدتهاست وضعيت درسياش افتضاح است .کسي هم خبر ندارد که در تعطيالت آخر هفته شاد ،جرو بحثي پيش آمده که همه باهم قهر کردهاند. پدر و مادرها اغلب از رسانههاي اجتماعي در دسترسشان براي نمايش يک خانواده غيرواقعي استفاده ميکنند .آنها نتيجه درخشان امتحانات پايان سال فرزندشان را با عنوان «پسر فوقالعاده من به تو افتخار ميکنم» روي صفحههاي اجتماعي منتشر ميکنند و آن را شايسته تقدير ميدانند ،در حالي که واقعيتها آميخته با روياپردازي و آرزومنديهاست .اما من به شما توصيه ميکنم اين کار را نکنيد.
والدين ميگويند« ،موقع شام وقت باال و پايين کردن گوشي تلفن نيست» ،در حالي که خودشان ايميلها را جواب ميدهند ،وضعيت هوا را بررسي ميکنند يا روي گوشي وضعيت نتايج فوتبال را کنترل ميکنند ،اما بچهها بايد موقع غذا سکوت کنند و آداب دان باشند .يا پيش ميآيد که پدر يا مادري به فرزندش بگويد« ،اگر کمتر وقتت را در تلگرام و اينستاگرام تلف ميکردي اوضاع يادگيري زبان يا درسهايت خيلي خيلي بهتر بود». يک نکته جالب ديگر اين است که والدين معموال محتوا و اخبار منتشر شده در اينترنت را جعلي ميدانند و دائم ميخواهند در برابر هر اطالع تازهاي يادآوري کنند که «سندش کو؟ يا باور نکن!» اما در عين حال خودشان ممکن است به چيزهاي بي پايه اشاره کنند مثال «آيا ميدانستي چشم شتر مرغ از مغزش بزرگتر است؟» يا «ميداني راه تشخيص فلفل دلمهاي نر و ماده چيست؟» يا «ميدانستي بيمارياي به اسم سرطان وجود ندارد و اين فقط يک نوع راه تجارت است؟»
فخر فروشي
نوع احساس شرم و خجالت براي يک نوجوان است .حتي اگر اين يک پيام خيلي مثبت و سرشار از محبت باشد، چه لزومي به اين کار است وقتي ميتوانيد به او يک پيام خصوصي بدهيد؟ عالوه بر اين منتشر کردن تصوير خانوادگي با حضور فرزند نوجوانتان آن هم وقتي از او اجازه نگرفتهايد درست نيست .شما اوقات خوشي را با هم در پارک و مهماني گذراندهايد .اين خيلي هم عالي است .اما منتشر کردن تصوير آدمها بدون اجازه و درخواست آنها کار واقعا زنندهاي است .ممکن است نوجوان به شما توضيح بدهد که چرا دلش نميخواهد عکسش را با اعضاي خانواده منتشر کنيد و چرا اين باعث خجالتش ميشود .با اين حال پدر و مادر با تعجب و ناباوري ميپرسند« :اما تو هميشه سلفيهايت را منتشر ميکني ».چيزي که والدين درک نميکنند اين است که نوجوانها هر عکسي را بعد از فرآيند بيرحمانه غربالگري و با حساسيت زياد منتشر ميکنند .شما بارها شنيدهايد که او ميگويد« :خدايا چقدر قيافهام در اين عکس وحشتناک است». مورد ديگري که وجود دارد ،تالش براي برقراري رابطه با دوستان فرزند نوجوانتان در صفحههاي اجتماعي است. مثل اليک کردن عکس دوستانش .در فيسبوک يا خيلي از شبکههاي اجتماعي اليک کردن فقط به معناي دوست داشتن يک عکس يا نوشته نيست .اين به معناي اين هم هست که شما عالقهمند به خواندن و دنبال کردن آنچه اين فرد انجام ميدهد هم هستيد .اين ميتواند براي فرزند نوجوان شما به معناي فضولي و دخالت باشد .او فردا صبح دوستش را خواهد ديد و دوستش ميگويد« :مادرت عکسم را اليک کرد» و اين اعصاب او را بهم خواهد ريخت .به نظر او اين کار احمقانه است .هرچند که شما نفهميد چرا!
حريم توييتر
هشتگ در توييتر به شما اجازه ميدهد که پستها را با کلمات اصلياش دسته بندي کنيد و اين امکان را براي ديگران فراهم ميکند که پست شما را پيدا کنند .زماني که
دنباله در صفحة 30
29
فرهنگ گفتگو
دکتر پرويز ايزدي -آتالنتا
راهي که در پيش گرفتهايم ما را به کجا ميبرد؟
شواهد نشاندهنده اين واقعيت تلخ است که در هر گوشه از اين دنياي کوچک ما آتشي افروخته است .سرچشمه تمام اين آتشافروزيها عبارتند از تعصب اعم از ديني ،نژادي ،ملي و جنسيتي. بعضي از اين آتشها در حال دود کردن هستند و دودشان به چشم همه ما رفته ،ميرود ،و خواهد رفت! آتش تعصب داراي آنچنان لهيب وحشتناکي است که نمونهاي از جهنم را در همين دنيا در جلوي چشمانمان مجسم ميکند! و جاي نهايت تأسف است که اکثريت قريب به اتفاق ما مأيوسانه دست به دست ميساييم ،و انتظار داريم که نجات دهندهاي از راه برسد و شعلههاي آتشي را که دارد آسايش جسماني و آرامش روحي ما را بر هم ميزند خاموش سازد ،و عجيب آنکه منتظر هستيم که نجات دهنده بيايد و آتشي بزرگتر ،دنياگيرتر و خانمان براندازتر بر پا کند ،و از اين عجيبتر آنکه رهبران دين و سياست آنچنان به سردرگمي دچار شدهاند که از شناخت منشاء آتش عاجزند و فکر ميکنند که روي برگرداندن از آتش تنها راه نجات از اين آتش همه جا گير است و اين هولناکترين و مصيبتبارترين طرز تفکر است .آنها غافل از اين حقيقت هستند که بايد آتش را خاموش کرد نه آنکه با برافروختن آتشي ديگر بر دامنه آن افزود! دنيا آنچنان کوچک شده است که ديگر هر آتشي در هر کجا که افروخته شود دامن همه ما را خواهد گرفت .گذشت آن زماني که سياستمداران هر کشوري ميتوانستند با آتشافروزي به دور از مملکت خودشان با استفاده از فلسفه مقايسه ،آتش افروخته شده در خاک خودشان را نسبت به آتشي که خود در کشورهاي ديگر افروختهاند کوچکتر و ناچيزتر جلوه دهند ،و با غرور به شهروندانشان بگويند نگاه کنيد :ما نسبت به ساير مکانها از امنيت بيشتري برخوردار هستيم ،چه که آتش افروخته در کشور ما نسبت به ساير ممالک قابل کنترلتر هست! براي روشنتر شدن هدفم از نوشتن اين مطلب آن است که شما را به ديدن مناظري در گوشه و کنار دنيا دعوت کنم ،تا همه با هم متوجه شويم که آيا راهي که در پيش گرفتهايم ما را به کجا ميبرد! اما الزم به يادآوري هستم که آنچه در زير ميخوانيد نظر کسي است که از دستهبندي سياسي
August 2016 مرداد 1395
بدور است زيرا شديدا» معتقد به اين واقعيت هستم که آتش خانه براندازي که در آن افتادهايم ،نتيجه دستهبنديهاي سياسي ،نژادي .جنسيتي و طبقاتياي ميباشد که براي جدا کردن ما از يکديگر بوجود آوردهاند تا بتوانند چند صباحي بيشتر بر کرسي قدرت نشينند و گويا هم اکنون زمان آن فرا رسيده است که همه در زير خيمه انسانيت جمع گرديم و صميمانه براي خاموش کردن آتشي که جهانسوز شده است، راه چاره بيانديشيم ،که به تصور من تنها راه چهره رهايي از لهيب آتش نفرت ،پناه آوردن به انسانيت است و تا آنجا که به ايران و ايرانيان مربوط است تنها راه خاموش کردن آتشي که در ايران افروخته شده است« :ايراني بودن» است و بس.
هنوز شعلههاي اين آتش فروکش نکرده است که قشريگرايان و واپسگرايان براي وارد کردن فشار بر کشور فرانسه ،و درهمپاشي اتحاديه اروپا آتش نفرت ديگري بر افروختند ،که جان 84نفر انسان بيگناه را گرفت و حدود 200 نفر را مجروح ساخت که 52نفر از زخميشدگان معلوم نيست که زنده بمانند ،يکي نيست که از اين عامالن نفرت بپرسد که افراد بيگناهي را که با خيال راحت براي برگزاري يک جشن گرد هم آمده بودند چه گناهي مرتکب شده بودند که آنها را اينچنين ديوانهوار درو ميکني؟ از اين جنونآميزتر کشتن حاميان اجراي قانون و عدالت در کشور آمريکاست!
آيا خاورميانه دست از آتشافروزي تعصب ديني برخواهد داشت؟
آيا امريکا به انزواي اجتماعي روي خواهد آورد؟
يک نگاه سطحي به آنچه در جهان ميگذرد چشمان ما را به اين واقعيت تلخ ميگشايد که به هر کجا که نظر مياندازيم جز خشونت و ناکامي چيزي نميبينيم!. خاورميانه در آتش تعصب مذهبي ميسوزد و ميسوزاند، آتش کينه و نفرت مذهبي آنچنان باال گرفته است که نه تنها به اصطالح خودشان کافران را ميسوزاند بلکه به همدينان نيز رحم نميکند بطوري که در سوريه و لبنان شاهديم مسلمان بر مسلمان رحم نميکند و اين آتش خشونت تنها بين شيعه و سني نيست بلکه در يک فرقه از خودشان آنچنان به آتش ميکشند که گويا سند رسمياز جانب خداوند در دست دارند که اينچنين بيرحمانه به نام خدا و دين ،همدين و هم فرقه را در قفس گذارند و بسوزانند. گويي در به آتش کشيدن مردم بيگناه با يکديگر به مسابقه برخواستهاند و اين مسابقه زماني شروع شد که به فتواي علماي دين و براي به قدرت نشستن رهبران ديني درب را بر روي بيش از 400انسان بيگناه در سينما رکس آبادان بستند و آنان را در آتش زنده زنده سوزانيدند! و جديدا» نيز با صفآرايي شيعه و سني در مقابل يکديگر شاهد و ناظريم که بمبهاي آتشزا در مسجد و معابر شيعه و سني منفجر ميشود و روزي نيست که اين بمبهاي نفرت و کينه جان انسانهاي بيگناه را نگيرد !.کار به جايي کشيده شده است که حتا بر جنازههاي يکديگر نيز رحم نميکنند! و در اين ميان افرادي که از اين کشت و کشتار به تنگ آمدهاند به جستجوي پيدا کردن پناهگاهي خانه و کاشانه خود را رها کرده و به صورتي بيسابقه و بطور دستجمعي راهي کشورهاي اروپايي کافر مذهب ميشوند!
آمريکايي که پس از انتخاب اوباما به رياست جمهوري، مست غرور بود که توانسته است غول تبعيض نژادي را از پاي در آورد ،کسي را بر مسند رياست جمهوري نشانيد که با تکيه بر جايزه صلح نوبل به قصد نه تنها آشتي دادن اقليتهاي گوناگون در کشور آمريکا ،بلکه بدنبال پيدا کردن راهي مسالمتجويانه در مقابل خشونتگرايان ديني و نژادي در خارج از آمريکا ميگردد، او که در يک دست سند جايزه صلح نوبل و در دست ديگر شاخه زيتون را به نشانه آشتي بسوي کشورهاي ديگر دراز ميکند، با همه حسننيتي که دارد ،غافل از اين واقعيت تلخ است که هنوز جامعه بشري بدان بلوغ اجتماعي نرسيده است که با ميل و رغبت راه دوستي و يگانگي را پيشه خود سازد ،بلکه خطرات و مصيبتهاي زيادي نه تنها در خارج از آمريکا بلکه در داخل آمريکا الزم است که اين بشر مسلح به هر نوع سالح کشتار همگاني را بر سر عقل آورد! نمونهاي از عدم بلوغ ،آتشي بود که در داالس تکزاس برافروخته شد ،اين آتش که جديدا سبب ايجاد تنش بين پليس و سياهان آمريکا شده است نتيجه قرنها تبعيض و سرخوردگي سياهپوستان است ،که منجر به تظاهرات گستردهاي در سرتاسر اين کشور پهناور روي داد و آتش خاموش زير خاکستري را روشن کرد که در داالس تکزاس زبانه کشيد و 5نفر پليس يعني حاميان و مجريان قانون را که به حفاظت تظاهرکنندگان مشغول بودند به کام خود کشيد و در نتيجه رييس جمهور مملکت براي
نفت بر آتش افروخته نفرت بين سياه و سفيد ميپاشند ،و با سر دادن شعار انزوا ،ميخواهند آتش کينه و نفرت تيزتري بر افروزند که نه تنها مکزيکيها و مسلمانان بلکه هرکس را که بخواهند در اين آتش سوزان بسوزانند و بدين شکل اين آتش مهار گسيخته را به خارج از مرزهاي اين کشور نيز سرايت دهند.
آيا خاور دور ،آماده آتشافروزي جديدي است؟
به خاور دور يعني چين ،ژاپن ،کره شمالي و جنوبي اگر نظر بيفکنيم آتش زير خاکستري را مشاهده ميکنيم که هنوز روشن نشده حرارتش تن را ميسوزاند و دودش چشمهاي سرمايهداران را اشکآلود ساخته است!. در اين سرزمينها به بهانه قلدر مآبي کره شمالي ،رزمايش کره جنوبي به همراهي آمريکا و ايجاد سامانههاي موشکي در کره جنوبي جرقههايي هستند که نشاندهنده آتشي ديگر است که چين خواب آلوده را از خواب سنگين کمونيستي بيدار کرده که تا دير نشده است و آتش به سرزمينش سرايت نکرده است آن را با بر افروختن آتش جنگي ديگر خاموش سازد!
آيا افريقاييان در آتش نفرت چون گذشته خواهند سوخت؟
اگر به افريقا نگاه کنيم ،ميبينيم که آنچنان در آتش نفرت قبيلهاي ،نژادي ،ديني ميسوزد که جهنميبوجود آورده است که شرح و توصيف آن دل هر بشر انساندوستي را کباب ميکند!. خالصه آنکه آسايش مادي و آرامش معنوي در هيچ کجاي دنياي کنوني پيدا نميشود و اگر انساني خواسته باشد براي فرار از اين همه نفرت و دشمني به غار يا جنگلي پناه آورد متاسفم که بگويم جاي امني در اين کره خاکي پيدا نميشود. اين است دنيايي که من و شما در آن زندگي ميکنيم که شعلههاي آتش از شش طرف همه ما را در برگرفته است و تا دير نشده الزم است که براي خاموش کردن اين آتش اقدامي بيسابقه نماييم که در شماره آينده در اين مورد با هم گفتگو خواهيم کرد .تا آن زمان ،براي تمام مردم دنيا آرزوي آسايش مادي و آرامش معنوي دارم.
آيا اروپاي کاف ر مذهب آماده پذيرايي دگردينان هست؟
جابجايي اين در دستجمعي به اروپا مينگريم: ميبينيم که سيل مسلمانان براي فرار از آتش کينه و دشمني قشريگرايان مسلمان بسوي اين قاره کافران روان است ،و افراطگرايان ديني و نژادي ممالک اروپايي نيز ،از اين موقعيت سوء استفاده کرده و به بهانه حفظ دموکراسي! در حال برپايي سدي محکم در مقابل اين هجوم غيرمتعارف هستند ،وجود همين مشکل سبب شده است که بريتانياي کبير براي حفظ کبيري خود و ساختن ديواري که بتواند جلوي هجوم ناخواسته اين سيل خروشان را بگيرد خرج خود را از اتحاديه اروپا جدا کند ،و با همهپرسياي که نشان دهنده سردر گمي اجتماعي نه تنها مردم انگلستان بلکه مردم جهان است آنچنان همه را مبهوت ساخته است، که نخستوزير اين کشور که نگران آينده نه تنها انگلستان بلکه قاره اروپا و سرتاسر دنياست از شدت ناتواني مجبور به استعفا ميشود ،و پس از اين استعفاي نابهنگام است که نه تنها پايههاي اتحاد و يگانگي قاره اروپا متزلزل ميشود بلکه بيثباتي دنياي اقتصادي را سبب ميگردد به طوري که پايههاي بازار سرمايهداري را متزلزل کرده است!. و عجيب آنکه اين عمل انزواطلبي و بيتفاوت بودن در مقابل خشونتگرايي نه تنها از طرف بعضي از آمريکاييان صاحب نفوذ مورد نکوهش و انتقاد قرار نگرفت ،بلکه بر عکس آن را بعنوان يک نسخه شفابخش براي آمريکا نيز تجويز ميکنند!.
آنکه آبي بر آتش کينه و دشمني نژادي بپاشد ،سفر خويش را در اروپا نيمه تمام گذاشت و به مملکت بازگشت تا شايد بتواند از لهيب اين آتش خانمانسوز يعني رواج بيقانوني بکاهد. شخص اوباما در گردهمآيياي که براي خداحافظي با اين مجريان قانون تشکيل شده بود با قيافهاي که کامال» نشاندهنده فشار عصبي او بود سعي بر آن داشت که اين واقعيت منطبق با حقيقت را با درايت به توده مردم بفهماند که به صرف امضاي قانون رفع تبعيض نژادي ،نبايد انتظار داشت که اين آتش خاموش گردد بلکه الزم است که روحيهاي جديد بر مبناي انساندوستي در هر يک از ما پديد آيد تا شايد اين آتش خاموش شود و اگر اين بيقانوني ادامه يابد نه تنها ما را به ناکجاآباد بيقانوني خواهد برد بلکه همين پيشرفت کمي که در رابطه سياه و سفيد ايجاد شده است را از بين خواهد برد!. از طرفي ديگر آمريکايي که در سکون و آرامش اقيانوسهايي که آن را از ديگر قارهها جدا ميکرد آنچنان متالطم شده و آماده انفجار است که در انتخاباتي که در تاريخ چند صد سالهاش بيسابقه است نامزدان انتخاباتي صحبت از ديوار کشيدن به دور آمريکا بر زبان ميآورند و با اين گفتار
29
تقديم به تمام عاشقان ايران و جهان گر چشم برگشاييم ،بينيم دور دنيا ما را احاطه کرده است از هر طرف باليا از خشم تيره گشته است روز تمام مردم خوبي و عشق گشته خواب و خيال و رويا هستي عالم ما ،قايم به مهر و عشق است ليکن کسي نبيند جر قهر در تکايا تا خشم و کينه باشد در قلب و روح مردم هرگز اثر ندارد بانگ خدا خدايا از جنگ و قهر و کشتن جز کينه بهرهاي نيست با عشق ميتوان کرد حل همه قضايا جبر زمانه غالب بر قدرت من و توست رسم محبت و عشق پاينده است و پويا من عاشقم نه عاقل اي اهل کينه و خشم فرق است بين اين دو از ارض تا ثريا
30
حسين مخملباف
بخش 6 آنچه گذشت :نام من زهره است .پدر بزرگ و مادر بزرگم را که آنها را حاج بابا و خانم جون ميناميدم ،بسيار دوست ميداشتم و تا هشت سالگي با آنان زندگي ميکردم .مادر بزرگم به «خانم جون زهره» مشهور بود و نوههاي ديگرش از اين بابت حسوديشان ميشد .پدر بزرگ و بچههايش در يک خانه بزرگ زندگي ميکردند و هر کس اتاق خود را داشت .پدر بزرگ به سبب رکود در کسب، ورشکست شد و آنها خانه کوچکي اجاره کردند و من هم به خانه پدرم بازگشتم. با فوت مادر بزرگ مادرم ،با پديدهاي به نام مرگ آشنا شدم .کاش مردني در کار نبود .روزي که براي خريد عيد رفته بوديم يک جفت کفش نظرم را جلب کرد و مادر آنها را برايم خريد .دوست داشتم هر چه زودتر کفشها را بپوشم ،اما مادر اجازه نميداد .يک روز مدير مدرسه خبر داد که بازرس به مدرسه خواهد آمد و از ما خواست در آن روز مرتبتر از هميشه در مدرسه حاضر شويم .به گمانم زمينه برآورده شدن آرزويم فراهم شده بود .شايد به اين سبب ،مادر اجازه ميداد کفشهاي محبوبم را زودتر از روز عيد بپوشم .نقشهام براي مجاب کردن مادر با شکست مواجه شد بنا براين دست استمداد به سوي مادر بزرگ که محرم اسرارم بود دراز کردم .او در يک مجلس مهماني با زيرکي مادر را در تنگنا قرار داد و اجازه پوشيدن کفشها در روز مورد نظر را گرفت .آن روز از شوق پوشيدن کفشهاي محبوبم عرش را سير مي کردم .روزي که بازرسها به مدرسه آمدند و رفتند ،فقط به کفشهاي نو خود توجه داشتم و نفهميدم چه گذشت! از اينکه پسري به من توجه ميکرد خوشحال بودم ،اما هنوز جرات نزديک شدن به پسري را نداشتم.
ادامه داستان:
در بين دخترهاي مدرسه کساني بودند که دوست پسر داشتند ،اما من از چگونگي ارتباط آنها با يکديگر بيخبر بودم ولي همان تماسهاي به ظاهر دوستانه با جنس مخالف نيز حس و حال خوبي داشت .همان گفتگو کردنهاي معمولي در صف يا داخل اتوبوس در مورد درس و مدرسه يا چگونگي رفتار والدين، با يک شور و نشاطي همراه بود .وقتي ميديدم دخترهاي به سن من با پسري دوست شده ،ميروند ،ميآيند و آب از آب تکان نميخورد ،ترس من هم ريخت و باب گفتوگو با پسرهاي داخل اتوبوس را باز کردم .هنوز هم به شدت از غريبهها ميترسيدم و حاضر نبودم با آنها حرف بزنم .پسرهائي را براي هم کالم شدن انتخاب ميکردم که آنها را چند نوبت در مسير رفت و برگشت ديده بودم و يقين داشتم دانشآموز هستند و در همان کوي و برزن خودمان زندگي ميکنند. حرفهاي ما معمولي بود .کالس چندم هستي؟ درسهايت چگونه است؟ از چه درسي بيشتر خوشت ميآيد؟ در خالل همين رفت و آمدهاي بين خانه و مدرسه، ناگهان سر وکله پسري پيدا شد که هر روز چند شاخه گل برايم ميآورد .او به خودش اجازه نميداد روي صندلي خالي کنار من بنشيند .گلها را روي کتاب و دفتري که روي زانوهايم بود ميگذاشت .اگر صندلي ديگري خالي بود مينشست وگرنه ميايستاد و از پنجره بيرون را تماشا ميکرد! اين پسر چند ايستگاه جلوتر از ايستگاهي که من پياده ميشدم ،پياده ميشد و بدون نيم نگاهي به دنبال کار خود ميرفت .هيچگاه مزاحمتي براي من ايجاد نکرد شايد هنوز خجالت ميکشيد
August 2016 مرداد 1395
به بهانه تقديم گلها گفتوگو را آغاز کند. اين کار هر روز تکرار ميشد .اگر صندلي کنار من خالي بود گلها را روي آن ميگذاشت و اگر خالي نبود روي کتابهايم قرار ميداد .گلها را تا نزديک خانه ميبردم اما جرات اينکه آنها را به داخل ببرم و درون گلداني در اتاقم بگذارم ،نداشتم .نرسيده به خانه آنها را به گوشهاي انداخته ،با حسرت نگاهي به آنها ميکردم و به سوي خانه ميرفتم .ميدانستم اگر گلها را به خانه ببرم، مورد بازخواست قرار خواهم گرفت که گلها را از کجا آوردهام. آن پسر که هيچگاه ندانستم نامش چه بود و هر روز برايم چند شاخه گل ميآورد ،يک روز هنگامي که مسافر کنار من برخاست تا از اتوبوس پياده شود ،بر خالف انتظارم شهامت به خرج داد ،آمد و کنارم نشست! کاري که تا آن زمان انجام نداده بود .او مانند غريبهها رفتار ميکرد خيلي دوست داشتم گفتوگو با او آغاز کنم .تشکر کردن براي گلهائي که برايم آورده بود ميتوانست بهانه حرف زدن با او باشد ،اما گويي دهانم را بسته بودند و صدايي از گلويم خارج نشد .منتظر بودم او چيزي بگويد اما او هم سکوت کرده و به فکر فرو رفته بود! ميدانستم به قرار روزهاي پيش ،در ايستگاه بعدي پياده ميشود .نيم نگاهي به او انداختم تا شايد ترسش بريزد و چيزي بگويد ،اما گوئي کر و الل بود .نزديک ايستگاهي که پياده ميشد، کتابي را به سرعت از الي کتابهاي درسي که در دست داشت بيرون آورد ،روي کتابهاي من گذاشت و بدون کوچکترين سخني رفت که رفت! ديگر هيچگاه او را نديدم .البد ميدانست اين آخرين مالقات است که به عنوان يادگار کتابي برايم آورده بود .نميدانم چه شد و به کجا رفت .شايد او و خانوادهاش در آن تابستان به شهر و ديار ديگري کوچ کردند. کتاب را با خود به خانه بردم .کتاب با گل تفاوت داشت و سوء ظن کسي را بر نميانگيخت .با وجود اين احتياط کرده کتاب را در جايي مخفي کردم تا در وقت مناسبي به سراغش بروم .چند ساعت بعد اين فرصت به دست آمد .کتاب را از مخفيگاه بيرون آوردم و به زير و رو کردن آن پرداختم .نام کتاب «شعرهاي عاشقانه المارتين» بود .شعرهاي بسيار قشنگي داشت .تا آن هنگام حتي نام المارتين را نشنيده بودم اما آنقدر از اشعار عاشقانه و پر احساسش خوشم آمد که تصميم گرفتم در مورد المارتين آگاهي بيشتري به دست آورم. کتاب کوچکي بود اما چاپ زيبايي داشت .آن کتاب را که نخستين هديه يک پسر به من بود ،بسيار دوست ميداشتم و تمام شعرهايش را حفظ کرده بودم .به گمانم آن پسر با هديه دادن آن کتاب ،تمام احساسش را به من تقديم کرد و رفت .زمان به سرعت ميگذشت و من با آنکه در دوره دبيرستان يکي دو سالي رفوزه شدم! اما با هر زور و زحمتي بود خود را به سال آخر دبيرستان رساندم. کماکان ،خريد خانه بر عهده من بود .مثل گذشته دم دست مادرم بودم و هر کاري از دستم بر ميآمد برايش انجام ميدادم .در سالهاي آخر دبيرستان با دو خواهرآشنا شدم که يکي از آنها همکالس من بود و خواهر ديگر در کالسي باالتر درس ميخواند .ما با هم خيلي دوست شده بوديم و هر روز در چند دقيقه استراحت بين دو کالس با يکديگر وقت گذرانده و از هر دري سخن به ميان ميآورديم .يادم ميآيد جلوي در دبيرستان ما و شايد همه مدرسههاي دخترانه ،پردهاي ميآويختند تا داخل مدرسه از بيرون قابل ديدن نباشد .يک روز به محض اينکه پرده را کنار زدم تا از در مدرسه خارج شوم ،چشمم در چشم جواني افتاد که کنار خيابان به ماشيني تکيه داده منتظر کسي بود. نميدانم چرا اين نگاه دگرگونم ساخت. کنجکاو شده بودم ببينم انتظار چه کسي را ميکشد .از سوئي ،بايد در گوشهاي ميايستادم تا دوستانم که براي انجام کاري به دفتر مدرسه رفته بودند ،بيايند و با آنها خداحافظي کنم .اين پا و آن پا ميکردم که بمانم يا بروم .در همين گير و دار دو خواهر رسيدند و ضمن خداحافظي اشاره به آن جوان کرده گفتند ،برادرمان محمد به دنبالمان آمده آيا دوست داري تو را هم برسانيم؟ ناگهان بهتم زد .تصور نميکردم آن جوان برادر اين دو خواهر باشد .دست و پايم را گم کرده بودم و با خود فکر ميکردم چه افتضاحي به بار آمد چون چند دقيقه پيش که انتظار بچهها را ميکشيدم ،چند نوبت زير چشمي نظري به آن جوان انداخته ،سبک سنگينش کرده بودم .نگران بودم به خواهرهايش بگويد آن دختر جلف و سبک کيست که با او حرف ميزديد .با اين حساب از دخترها تشکر کرده گفتم خيلي ممنون بايد براي انجام سفارش مادرم بروم و مسيرم به شما نميخورد .سپس خداحافظي کرده به سرعت از آنها دور شدم. چند نوبت ديگر محمد را از دور ديدم و فکر ميکردم از او خوشم ميآيد. به سني رسيده بودم که هم شرايط ظاهري و هم درونيم نسبت به گذشته تغيير کرده و آن بازيها و شيطنتهاي دوره نوجواني زمانش به سر آمده بود .حالتي خاص و ناشناخته را در وجود خويش حس ميکردم .هر گاه محمد به دنبال خواهرهايش ميآمد ،در جائي که مرا نبيند ميايستادم و تماشايش ميکردم، گوئي به اين ديدنها نياز داشتم و لذت ميبردم .دوستي با آن دو خواهر موجب شد تا پايم به خانه آنها باز شود .چند بار که به خانهشان رفتم و چند ساعتي در آن جا به سر بردم و حتي مادرشان با اصرار مرا براي ناهار نگاهداشته بود، محمد را در خانهشان نديدم و با او روبرو نشدم! يک روز در صف اتوبوس ايستاده بودم که احساس کردم کسي خيره به من نگاه ميکند .اين گونه نگاه کردن توجهم را جلب کرد و ناخودآگاه نظري به سوي او انداختم .وقتي ديدم آن فرد محمد است ،شگفتزده شدم .نگاهمان در هم گره خورد و نميدانم چشمها ،خارج از اراده و کنترل ما چه به هم گفتند که خاطره اين نخستين نگاه عاشقانه را هيچگاه از خاطر نبردهام .سالها از
دنباله در صفحة بعد
30
دنباله از صفحة 28 توييت را با هشتگ تعطيالت با خانواده ،هواي خوب ،نوشيدني و غذاي خوب منتشر ميکنيد ،اين براي فرزندتان به اندازه منتشر کردن عکسش اعصاب خردکن است .از طرفي تالش براي فهميدن و واکنش نشان دادن به توييتهاي فرزندتان حتي اگر او شما را جز دوستانش قبول کرده باشد خيلي مطلوب فرزندتان نيست. گاهي بهتر است سکوت کنيد به ويژه اگر بحث بين دوستان و هم گروهيها باال گرفته .قبول کنيد که وجود شما در بين نوجوانها کمي آزاردهنده است.
اشتباهات رايج در اينستاگرام
عنوان نويسي در اينستاگرام سخت است .بين نشان دادن عالقه و ادعا کردن مرز باريکي است .شايد باورتان نشود اما نوجوانها وقت زيادي را براي نوشتن يک خط زير عکس صرف ميکنند .شما اينطور نيستيد :عکس يک گل نرگس ميگذاريد و درباره تولد يک شخصيت ديني مينويسيد ،عکس برج ايفل ميگذاريد و شعري از يک شاعر انگليسي زبان ،يا عکس پرچم عربستان را ميگذاريد و درباره رفتار با ايرانيها و مساله حج بيانيه صادر ميکنيد. درک بعضي از والدين از کارکرد اينستاگرام غلط است .آنها نميدانند که اينستاگرام صفحه مناسبي براي بحثهاي ملي و سياسي و غيره نيست.
مداخله در واتساپ
واتساپ به شما اين امکان را ميدهد که يک استتوس خالصه در آن بنويسيد و اين براي اعضاي گروه و دوستانتان زماني که واتساپ شما را ميبينند نمايان ميشود .اينجا جاي نوشتن نظرات عميق و فلسفي يا نقل قولهاي يک فيلم نيست .بيشتر نوجوانها ترجيح ميدهند همان استتوس معمول واتساپ را نمايش بدهند و وقتي که شما مينويسيد« ،من يه مادر معمولي نيستم» و دائم به موضوع مادري يا پدري ميپردازيد خيلي مطلوب فرزندتان نيست ،هرچند که شما دائما در تالش براي نشان دادن عالقه و احساس باشيد. براي يک نوجوان خوشايند نيست که شما دائما به نقش مادري يا پدريتان بپردازيد و از اين بدتر اينکه شما روش استفاده از هر چيزي و کاربردش را درست متوجه نشده باشيد براي فرزندتان ناراحت کننده است .اينکه شما در واتساپتان دائم به چنين چيزهايي اشاره ميکنيد ،واقعا ميتواند باعث خجالت فرزندتان بشود.
استفاده اشتباه از علم
ب دربياورند چون والدين به فرزندانشان توصيه ميکنند تا تلفن را از جي باعث ناباروري ميشود يا ساعتها درباره اين موضوع سخنراني ميکنند که امواج اينترنت براي مغز مضر است .آنها اصال توجه نميکنند اين اظهارات علمي که حتي ثابت نشدهاند چقدر براي يک نوجوان اعصاب خرد کن و ناراحت کننده است.
جاسوسي
تالش براي فهميدن روابط و فعاليتهاي نوجوان آن هم يواشکي و پنهاني يک نوع تجاوز به حريم خصوصي است .اگر ميخواهيد چيزي را بفهميد به راحتي بپرسيد .قطعا اگر ارتباط خوبي با هم داشته باشيد ،چيزهاي زيادي از شما پنهان نميماند .البته اين مساله را هم در نظر بگيريد که باالخره بعضي از چيزها از شما پنهان دور است و واقعا هم لزومي ندارد شما از همه چيز تا بي نهايت باخبر باشيد. پرسيدن اينکه «تمام روز را چه کردهاي؟» پدر و مادر ميپرسند« ،تمام روز مشغول چه کاري بودهاي؟» و تنها هدف آنها اين است که بهخاطر اعتياد و وابستگي به شبکههاي اجتماعي اظهار نااميدي کنند. اما چيزي که در فکر فرزندتان با پرسيدن اين سوال ميگذرد اين است «:چند بار بايد به اين سوال جواب بدهم؟» نميدانم فرزندتان به غير از پرداختن به شبکههاي اجتماعي چه کار ديگري ميکند .اما اگر اوضاع زندگياش خوب است و آدم بيهودهاي نيست و اعتياد به اينترنت هم پيدا نکرده ،چرا بايد چنين سوالي را از او بپرسيد؟ چرا نبايد قبول کنيد که اين هم يک راه برقراري ارتباط است و نسل جديد هم خوشحال و راضي است؟
بازيابي يادداشتهاي پاک شده از آيفون يا آي پد با توجه به گسترش استفاده از تلفن همراه و تبلت توسط افراد مختلف، اين دستگاههاي ارتباطي به يکي از ابزارهاي ضروري و بسيار مهم زندگي تبديل شدهاند .اين اهميت تا جايي است که حتي برخي از افراد از ا ز آنها به جاي کاغذ يا دفترچههاي يادداشت استفاده ميکنند .به همين تعداد اپليکيشنهاي يادداشت برداري و نگهداري يادداشتها روز بهروز زيادتر ميشوند. اما حتمًا تابهحال با مشکل پاک شدن يا پاک کردن غيرعمدي يادداشتها در اپليکيشنهاي يادداشت نويسي تلفنهاي همراه مواجه شديد .احتماالً بعضي از اين يادداشتها مهم و حياتي بودهاند و از دست دادن آنها چيزي شبيه به فاجعه بوده است .اما نگران نباشيد در اين مطلب به شما خواهيم گفت که چگونه يادداشتهاي پاک شده خود را در دستگاههاي اپل مثل آيفون يا آي پد بازيابي کنيد. اخيرًا به دليل استفاده از تکنولوژي تشخيص اثرانگشت و همچنين قابليت رمزگذاري در سيستمعامل ،iOSکاربران تمايل بيشتري در استفاده از تلفن همراه يا آي پد خود براي نگهداري يادداشتهاي مهم و ضروري خود دارند. اگرچه ساير اپليکيشنهاي مربوط به يادداشتبرداري و نوشتن يادداشتها مثل Evernoteيا Google Keepعملکرد بهتري نسبت به اپليکيشنهاي
دنباله در صفحة بعد
31
دنباله از صفحة قبل
مخصوص اپل داشتهاند ،اما کاربران زيادي هنوز از اپليکيشنهاي مخصوص اپل براي يادداشتبرداري و نوشتن يادداشتهايشان استفاده ميکنند ،چون نيازي به دانلود اپليکيشن اضافي و خاصي ندارند و فقط کافي است اپليکيشن يادداشتبرداري اپل را باز کرده و شروع به تايپ کردن يادداشت خود کنند. يکي از مزيتهاي اپليکيشن يادداشتبرداري اپل همين استفاده ساده و روان است که مورد عالقه بسياري از کاربران قرار گرفته است .اما نکته مهم و قابل توجه اين است که اگر کاربر اشتباهًا و غيرعمدي يادداشت خود را پاک کند ،بازيابي اين يادداشتها آن هم در دستگاههاي اپل مثل آيفون و آي پد بهسادگي نوشتن يادداشت نيست .البته بايد توجه داشت که اگرچه بازيابي يادداشت ساده نيست ،اما خيلي دشوار و غيرممکن هم نيست. براي بازيابي يادداشت پاک شده کافي است مراحل زير را بهدقت طي کنيد: گام اول :اپليکيشن يادداشتبرداري اپل با نام Notes را باز کنيد. گام دوم :معموالً اين اپليکيشن به عنوان آخرين مورد در صفحه نمايش تلفن همراه يا آي پد نمايش داده ميشود، آيکون اپليکيشن را به گوشه سمت چپ پايين صفحه نمايش انتقال دهيد. گام سوم :پايين صفحه ،پوشهاي به نام Recently deletedقرار دارد .در اين فولدر يا پوشه تمام يادداشتهايي که در طول 30روز گذشته پاک شدهاند ،قرار دارند و از آنجا ميتوان تمام يادداشتهايي که در طول 30 روز يا يک ماه گذشته پاک شدهاند را بازيابي کرد. گام چهارم :بر روي پوشه Recently deletedکليک کنيد و دکمه editدر گوشه سمت راست پايين را باز کنيد. روي يادداشتي که ميخواهيد بازيابي شود ،کليک کنيد و به همين روش هر تعداد يادداشت پاک شدهاي را که ميخواهيد بازيابي کنيد ،انتخاب کنيد. گام پنجم :روي دکمه Move toکه در گوشه سمت چپ پايين قرار دارد کليک کنيد .پوشه مقصد را انتخاب کنيد. در صورتي که پوشه خاصي براي يادداشتها نداريد ،در اين مرحله ميتوانيد پوشه موردنظر را بسازيد. در اين پنج گام متوجه شديد که چگونه يادداشتهاي پاک شده از روي آيفون يا آي پد را بازيابي کنيد .به همين راحتي .البته توجه کنيد که با اين روش فقط ميتوانيد يادداشتهايي را که در طول 30روز گذشته و نه بيشتر پاک شدهاند ،بازيابي کنيد.
چگونه سيستم شما ميتواند مورد حمله هکرها قرار بگيرد؟
August 2016 مرداد 1395
چگونه ممکن است مورد حمله هکرها قرار بگيريم و اگر مورد حمله قرار گرفتيم چه اقداماتي نياز است انجام دهيم .در اين مقاله آموزشي به اين موضوعات ميپردازيم. هکرها هميشه به دنبال اطالعات شما در دنياي مجازي هستند .معموال آنها يا به دنبال اطالعات بانکي شما ،يا پسوردها و اطالعات شخصي حسابهاي کاربري شما در دنياي مجازي هستند .آنها به روشهاي مختلفي ميتوانند به سيستم شما نفوذ کنند و به اين اطالعات دسترسي بيابند. هکرهاي ميتوانند از طريق شبکههاي اجتماعي به سيستم شما نفوذ کنند. هکرها از طريق شبکههاي اجتماعي امکان دسترسي و سرقت اطالعات هويتي شما را دارند .براي مثال :اگر شما شماره تلفن خود را در اطالعات مربوط به خود در فيسبوک وارد کرده باشيد و اين بخش در حالت عمومي باشد ،کليه افراد امکان دسترسي به شماره شما را دارند .پس توصيه ميکنيم که حتما موارد امنيتي در شبکههاي اجتماعي را رعايت کنيد و تنظيمات الزم را اعمال کنيد. راه ديگر نفوذ هکرها به سيستمهاي شما ،ايميل است .هکرها از طريق ايميلهاي اسپم و حمالت فيشينگ که ايميلهايي حاوي لينک سايتهاي مخرب هستند ،ميتوانند به سيستم شما نفوذ يافته و به اطالعات شما دسترسي پيدا کنند .در اين مرحله شما ايميلهايي را دريافت ميکنيد که ظاهر مشکوکي ندارند ،اما حاوي لينکهايي هستند که مخرب هستند و با کليک بر روي آنها ،راه را براي نفوذ هکرها باز ميکنيد. يک ترفند ديگر هکرها براي دستيابي به اطالعات شما، جمعآوري اطالعات شما از طريق سايتهايي است که در ظاهر هدف و منظور ديگري دارند ولي در حقيقت ظاهر آنها شما را فريب ميدهد که اطالعات خود را وارد کنيد و هکرها از طريق اين راه اطالعات شخصي کاربران را جمعآوري ميکنند .پس دقت کنيد که از وارد کردن اطالعات شخصي خود در سايتهايي که از صحت سالمت آنها مطمن نيستيد، اکيدا خودداري ورزيد. نصب اپليکيشنها و برنامهها از مارکتهاي غيررسمي ميتوانند راهي براي نفوذ هکرها از طريق نصب بدافزارها و نرمافزارهاي مخرب باشد .پس حتما اپليکيشنهاي مورد نياز خود را از مارکتهاي رسمي دانلود و نصب نماييد و از نصب فايلهاي متفرقه بر روي سيستمهاي خود اکيدا خودداري نماييد. در مکانهايي که از شبکههاي وايفاي عمومي استفاده کنيد ،بسيار حواستان جمع باشد .چرا که هاتاسپاتهاي وايفايهاي عمومي ناامن هستند و هکرها از طريق آنها ميتوانند به سيستم شما نفوذ کنند. اگر در نحوه عملکرد سيستم خود موارد مشکوکي را مشاهده کرديد ،به شما توصيه ميکنيم به اقدامات الزم پس از هک شدن توجه کنيد .چرا که وقتي هکرها به شما حمله ميکنند ،اطالعات و دادههاي شما در معرض خطر قرار ميگيرند. هکرها ب ه جز دسترسي به عکسها و فايلهاي شما به اطالعات مهمي همچون اطالعات بانکي شما (اگر از سيستم آنالين استفاده ميکنيد) و پسوردهاي حسابهاي کاربري شما دسترسي پيدا خواهند کرد .گاهي يک حمله ميتواند شرايط براي حمالت بعدي را آسانتر کند .پس هميشه نکات امنيتي و تنظيمات امنيتي مناسب اعمال کنيد تا خطر هک شدن را پايين بياوريد. دنياي مجازي ،دنياي پرخطريست .در اين دنيا نبايد از امنيت و مسائل مربوط به امنيت غافل شويم .حفظ حريم خصوصي حق شماست و در اين دنيا بايد حريم خصوصي شما حفظ شود.
هشت پروژه گوگل که دنيا را دگرگون ميکند
امنيت در دنياي ديجيتال موضوع بسيار مهمي است که نبايد از آن غافل شويد .اين روزها شاهد حمالت و نفوذ هکرها به سيستمها بيش از بيش هستيم .حمالت سايبري و نفوذ هکرها در حال افزايش است .پس بايد آگاه باشيم که ما
شرکت گوگل عالوه بر پروژههايي که در صنعت تکنولو ِژي دارد ،کارهاي وسيعي هم در زمينههاي ديگري همچون سالمت افراد و حمل و نقل انجام داده است .در زير به هشت مورد از مهمترين اين پروژهها اشاره خواهيم کرد تا در ضمن شاهد آن باشيم که گوگل چگونه در عرصههاي مختلف سعي دارد بر زندگي مردم تاثير بنهد. شرکت Alphabetيا در واقع شرکت مادر گوگل پروژههاي زيادي در دست اجرا دارد که ميتواند دنياي ما را متحول کند و اکنون به برخي از اين پروژهها اشاره خواهيم کرد.
لنز چشم هوشمند که اطالعات ما را در باره سالمتي بدنمان افزايش ميدهد .اين لنز چشم توسط شرکت «الفابت» ساخته شده است و توسط نور خورشيد کار ميکند و انرژي خود را از طريق نور خورشيد به دست ميآورد و اطالعاتي را از شخصي که آن را به چشم دارد، دريافت ميکند. حسگرهاي موجود در اين لنز ،اطالعاتي از قبيل دماي بدن و الکل خون را نشان خواهد داد و حتي از طريق اشک موجود در چشمهاي شما ،ميزان قند خون بدنتان را اندازه
خواهد گرفت. .2پروزه بعدي Loonنام دارد .اين پروژه به منظور فراهم کردن اينترنت براي مناطق دور دست و جاهايي که دسترسي به اينترنت در آنها دشوار است ايجاد شده است .اما دقيقا گوگل چطور چنين کاري ميکند؟ چگونه دسترسي به اينترنت را براي مناطق دور دست فراهم ميآورد؟ جواب آن بالون است! بالونها قادر هستند تا به فاصله 60تا 90هزار فوتي ارتفاع از سطح زمين پرواز کنند و همانجا بمانند .اين به عبارتي دو تا سه برابر ارتفاع هواپيماهاي معمولي در هنگام پرواز است .اين بالونها از نور خورشيد استفاده ميکنند و از طريق آن به مدتي حدود 100روز در هوا ميمانند و در اين مدت سيگنالهايي را به زمين ميفرستند که باعث ميشود تا مردم مناطق تحت پوشش آن به اينترنت دسترسي پيدا کنند. .3پروژه ديگر توليد توربينهاي بادي است که انرژي پاک و تجديد پذير توليد خواهند کرد .شرکت «الفابت» دستگاهي به اسم Energy Kiteساخته است که ميتواند انرژي تجديدپذير توليد کند .اين دستگاه به پروانههايي مجهز است که آن را از سطح زمين باال نگه ميدارد .اين سيستم پنجاه درصد بيشتر از توربينهاي قديمي انرژي توليد ميکند و مصرف انرژي آن هم 90 درصد کمتر است. .4پروژه بعدي براي ايجاد اينترنت در تمامي نقاط است که از پروژه Loonهم در اين راستا استفاده خواهد شد .اين پروژه شامل يک هواپيماي بزرگ با بيش از 3 هزار سلول خورشيدي بر روي آن است که انرژي آن را تامين ميکند و ميتواند به صورت مدام تا 5سال در آسمان بماند و از اين طريق بتواند براي يک ميليارد نفر اينترنت فراهم کند. .5پروژه بعدي ماشينهاي بدون راننده است که ميتواند جان هزاران نفر را در حادثههاي رانندگي نجات دهد .ساالنه حدود 1.24ميليون نفر بر اثر حوادث رانندگي از دنيا ميروند که انتظار ميرود تا سال 2030اين عدد به 2.2ميليون نفر در سال برسد .اما با استفاده از خودروهاي بدون راننده ميتوان از کشته شدن ميليونها نفر جلوگيري کرد و اعداد گفته شده را به شدت کاهش داد. .6شرکت «الفابت» هم اکنون در حال کار بر روي قرصي براي تشخيص سرطان است .محققان شرکت گوگل براي اين کار در حال ساخت ذره مغناطيسي خاصي هستند که ميتواند به سلولها و مولکولها بچسبد و اطالعات ارزشمندي در مورد سالمت آنان و نحوه تکثير و فعاليتهاي آنان به دست دهد. .7هوش مصنوعي گوگل پروژه بعدي آنهاست که قطعا ميتواند جهان را تغيير دهد .نمونهاي از اين هوش مصنوعي را ميتوان در بازيهاي جديد گوگل مشاهده کرد. .8يکي از اهداف گوگل به تعويق انداختن يا حتي شايد حذف مرگ است .يعني جلوگيري از مردن افراد. گروهي تحت نظارت «الفابت» در حال کار بر روي برخي موارد از جمله ژنهاي افرادي هستند که زياد عمر کردهاند تا شايد بتوانند راهي براي جلوگيري از مرگ و افزايش طول عمر اشخاص پيدا کنند.
31
دنباله از صفحة قبل آن ماجرا گذشته اما گوئي همين ديروز بود که محمد در گوشهاي و من در سوي ديگري ايستاده بوديم و به جاي زبان با چشمهايمان راز دل ميگفتيم .نگاهي در سکوت کامل ولي با هزار رمز و راز. نگاهي که چون تير گزنده ،اما لذت بخش بود. اتوبوس رسيد و سوار شدم .محمد هم سوار شد .تعجب کردم او که ماشين داشت پس چرا سوار اتوبوس شد! از فکر اينکه به خاطر من سوار شده حال خوشي به من دست داده بود .کيف ميکردم و به خود ميباليدم .در اين نخستين اتوبوس سواري مشترک فقط به يکديگر نگاه کرديم و سخني بر زبان نياورديم .اين کار چند نوبت تکرار شد .او در ايستگاهي که من سوار ميشدم سوار ميشد و تا ايستگاهي که پياده ميشدم همراهيم ميکرد و سپس به دنبال کار خود ميرفت .کمکم ترسمان ريخت ،کالم با نگاه در هم آميخت و لذت ديدار چند برابر شد .يک وقت به خود آمدم و ديدم حسابي عاشق شدهام و تاب جدائي او را ندارم .اگر هر روز او را نميديدم عذاب ميکشيدم و شب از شدت ناراحتي نميتوانستم بخوابم .آن جا بود که دانستم عاشق شدن ،افزون بر جذبه و لذت ،رنج هم دارد، اما هر چه هست شيرين است. سرانجام با همين آقا محمد که نخستين عشقم بود و بسيار به يکديگر وابسته شده بوديم ازدواج کردم اما چه ازدواج بيسرانجامي! کمي به عقب بازگرديم .دوستي من با خواهرهاي محمد و رفت و آمدي که به خانه آنها ميکردم موجب شده بود تا محمد را بيشتر ببينم .در سال آخر دبيرستان بودم که دو اتفاق همزمان ما را از يکديگر جدا کرد .او ناچار بود براي خدمت سربازي برود و پدر من تصميم گرفت خانه را تغيير بدهد و در تهران نو خانهاي بخرد. در دوره کوتاهي که از آشنائي و دوستي من و محمد ميگذشت و چندي از اين دوره به اتوبوس سواري بي کالم گذشته بود ،غير از خانه آنها که يکديگر را در جمع و با حضور بقيه ميديديم ،گاه قرار مالقاتي در يک بستنيفروشي ،آب ميوهگيري و اين جور مکانها ميگذاشتيم ،ساعتي مينشستيم ،چيزي ميخورديم و گپ ميزديم .محمد هر روز زنگ آخر که بايد به خانه ميرفتيم، به دنبال خواهرهايش ميآمد .از من هم ميخواستند به جاي اتوبوس با آنان بروم اما ميترسيدم کسي خبر پياده شدنم از ماشين بيگانهاي را به مادرم برساند و روزگارم سياه شود .پس از چندي به دلگرمي حضور دو خواهرش، دعوتشان را پذيرفتم و سوار ماشين آنها شدم. ادامه دارد.
دنباله از صفحة اول
بانک جهاني 30 :ميليارد دالر پول بلوکه شده ايران پس از برجام آزاد شد بانک جهاني طي گزارشي با طرح اين پرسش که ايران چگونه به ارزان شدن نفت واکنش نشان ميدهد نوشته است که کاهش قيمت نفت به اقتصاد ايران آسيب زده ،اما اين آسيب کمتر از آسيبي بوده که به ديگر توليد کنندگان نفت منطقه وارد شده است ،زيرا اقتصاد اين کشور در مقايسه با ديگر توليد کنندگان نفت ،متنوعتر است و بنابراين وابستگي کمتري به درآمدهاي نفتي دارد. نفت حدود 30درصد از درآمدهاي دولت ايران را تشکيل ميدهد. اين نهاد بينالمللي همچنين از افزايش 600هزار بشکهاي توليد روزانه نفت ايران در پي اجرايي شدن برجام (از 16ژانويه )2016خبر داده و اعالم کرد دولت ايران افزايش اين رقم به 800هزار بشکه در روز در تابستان امسال را در برنامه دارد که بدين ترتيب توليد نفت ايران به سطح قبل از تحريمها خواهد رسيد. بانک جهاني در ادامه گزارش خود از آزادي 30ميليارد دالر دارايي بلوکه شده ايران پس از برجام خبر داد و نوشت، بر اساس برجام ،حدود 30ميليارد دالر از داراييهاي بلوکه شده ايران آزاد شده و اين کشور اجازه يافته به داراييهاي خود در خارج از کشور دسترسي پيدا کند. اين گزارش افزود :دولت ايران اقداماتي را به منظور کاهش تاثير ارزان شدن نفت بر بودجه خود صورت داده که ميتوان به افزايش اخذ ماليات از سازمانهايي اشاره کرد که قبال از پرداخت ماليات معاف بودند.
32
August 2016 مرداد 1395
هيجانات روحي و عاطفي خود چنين ميگويد: «شبي زين ميخانهام برکش ،به سان پيمانهام سرکش، به ميخواران مستيم مگذار» «اگر جويي ساغر مستي ،اگر خواهي مستي و هستي، به اين و آن هستيم مگذار» «به کس مگو مگو حديث اين سبو ،تا بنوشندم تا بنوشندم» «منم راز هستي ،منم رمز مستي ،اگر خواهي مستي ،اگر جويي هستي، مرا درکش ببر برکش» «حريفان را مگو هستم ،مده يک دم تو از دستم» «به کس مگو مگو ،حديث اين سبو ،تا بنوشندم تا بنوشندم» «اگر از من ،کسي پرسد ،مگو بودم ،مگو هستم»
به کس مگو مگو «به کس مگو مگو» ،از بديعترين و دل انگيزترين تران ه هايي است که در سال 1335خورشيدي ،به وسيله استاد علي تجويدي ،همراه با کالم مؤثر و غوغا برانگيز دکتر منير طه ،در دستگاه شور خلق شد و با صداي دلنواز اشرف السادات مرتضايي ،مشهور به «مرضيه» در برنامه گلهاي رنگارنگ راديو تهران انتشار يافت و به علت ويژگيهاي ممتازي که داشت ،در اندک زماني به شهرت و محبوبيت فراوان دست يافت. در آن روزگار ،بسياري از تصنيف ها ،داراي اشعاري سست و ناموزون و مضامين سطحي بود و اغلب آنها از شرح عشقهاي مجازي و توصيف معشوق هاي خيالي تجاوز نميکرد .اما در دهه ،1330تحوالت چشمگيري در امر آهنگسازي و ترانهسرايي ايران به وقوع پيوست و با ظهور استاداني نامدار و توانا ،اين هنرها با تغييرات مطلوب و مناسبي رو به رو شد. از جمله اين نامداران ،دکتر منير طه را مي توان نام برد که با سرودن آثار گرانقدري چون« :مرا عاشقي شيدا»، «شيرين شيرين» و «به کس مگو مگو» ،در تاريخ ترانه سرايي ايران خوش درخشيد و آثار او در موسيقي معاصر ايران ،جايگاه ويژهاي داشت. ترانه هاي منير ،عطر و رنگ خاصي داشت ،عطر و رنگي که بعضا آن را به «عرفان» منتسب مي کردند ،اما حقيقت اين بود که بنمايه ترانههاي منير «عشق» بود ،آن هم عشقي جسماني ،نه آن چنان که برخي از نويسندگان
مجتبي واحدي از صدور بيانيه ماجراجويانه و جنگطلبانه قاسمسليماني تا انتشار سخنان عداوتآميز حسن نصراله عليه منافع ملت ايران ،بيش از دو هفته طول نکشيد .در اين مدت همانند چند سال اخير ،تحليل گرانکليشهاي و دستوري تالش کردند قاسم سليماني را نمادي از بخش تندرو حکومت معرفي نمايند .اما سخنراني بيسابقه حسن نصراله نشان داد کشاندن ايران به آستانه يک جنگ سياسي و حتي نظامي ـ يا القاي «احتمال وقوع جنگ» و آمادگي جمهوري اسالمي براي هر گونه درگيري ،موضوعي است که در سطحي باالتر از قاسم سليماني تصميمگيري شده است. ک قاسم سليماني با بيانيه خود مدر کافي در اختيار برخي رقبا و دشمنان منطقهاي ايران قرار داد تا ثابت کنند ادعاي دخالت جمهوري اسالمي در امور داخلي ساير کشورها نه يک توهم بلکه امري غير قابل انکار است. سخنراني حسن نصراله هم نشان داد که جمهوري اسالمي در حال مهره چيني در ساير کشورهاست تا از آنها در امتيازگيريهاي بعدي بهرهبرداري نمايد. ناگفته پيداست اگر مهره چيني جمهوري اسالمي در راستاي منافع ملت ايران بود ،شايد بسياري از ايرانيان مخالفتي نداشتند ،اما تجربه حدود چهار دهه تالش جمهوري اسالمي براي حضور در ساير کشورها نشان ميدهد همه دخالتها اوال منجر به تحميل مشکالتي از قبيل تحريم و نيز افزايش انزجار از ايران در ميان برخي ملتها شده و ثانيا در نهايت حتي نظام ضد مردمي جمهوري اسالمي نيز نتوانسته
و يا دستاندرکاران راديو ،از آن به عنوان عشقي عرفاني و آسماني نام ميبردند تا اقشار متعصب جامعه را قانع کنند که منظور شاعر از بيان اين هيجانات و شوريدگيها ،صرفًا مسائل عرفاني است. ترانه هاي منير عمومًا تصوير شيفتگي ها و شيدايي هاي دختر جواني بود که عشق را باالترين هويت هستي مي دانست .او در حالي که بيست و دو سال بيشتر نداشت ،از
ک گيرندگان» را در اردوگاه خود حفظ کند. «کم اين واقعيت را ميتوان از فرجام نقش جمهوري اسالمي در کشورهاي ديگر از افغانستان تا بوسني هرزگوين و از عاقبت روابط نظام واليت فقيه با متحدان ظاهري از عمر البشير سوداني تا سران حماس مشاهده کرد.
شباهت بيانيه قاسم سليمامي و سخنراني نصراله در اين بود که در هردو ،وابستگي طرفهاي مورد حمايت در بحرين و لبنان به يک حکومت اجنبي ثابت ميشد .قطعا نه شيخ عيسي قاسم در بحرين از اين اتهام خوشحال شده گ خوشنود خواهد بود .اين و نه نصراله نهايتا از اين ان عدمرضايت ميتواند بر روابط آتي اين افراد با جمهوري اسالمي اثر منفي بگذارد .پس قاعدتا رهبر جمهوري اسالمي به دستاورد مهمتري ميانديشد .اما آندستاورد چيست و چه اهدافي در پس پرده ،نهفته است؟ در اين يادداشت مايلم نگاه خود به اين روند را با
آنچه منير از جريان ضبط اين ترانه به ياد ميآورد ،خود داستان شورانگيزي است که از ميزان تأثير اين ترانه بر صاحبدالن سخن ميگويد« :داوود پيرنيا ،سرپرست برنامه موسيقي گلها مقرر کرده بود که در موقع ضبط هر آهنگ، ترانهسرا نيز در استوديو حضور يابد که مراقب حسن اجراي شعر و اداي صحيح کلمات و جمالت به وسيله خواننده باشد. روزي که قرار بود «به کس مگو مگو» ضبط شود ،من به همراه آقاي تجويدي در استوديو حاضر شدم و در آنجا براي اولين و آخرين بار ،استاد بزرگ ،ابوالحسن صبا را زيارت کردم که به اتفاق استاد مرتضي محجوبي و حسين تهران، براي همکاري در ضبط اين ترانه ،در استوديو حضور داشتند. در چند جاي اين ترانه ،برگرداني وجود دارد که ميگويد :به کس مگو مگو ،حديث اين سبو ،تا بنوشندم ،تا بنوشندم» و قرار بود که هر وقت خواننده به اين برگردان ميرسد ،همه اعضاي ارکستر در خواندن برگردان مزبور ،شرکت کنند ،اما وقتي خواننده به اين برگردان ميرسيد ،استاد محجوبي آن چنان دگرگون و از خود بيخود ميشد که در نهايت شيفتگي و بي خبري ،نواختن پيانو را متوقف نموده و دور استوديو شروع به چرخيدن ميکرد و مرتب برگردان مزبور را تکرار مينمود و به اين ترتيب ناگزير ،ارکستر مجبور بود دوباره جريان ضبط را آغاز کند و اين بار نيز اين داستان تکرار مي شد و باالخره پس از چند بار ،تجويدي از استاد محجوبي خواهش کرد که اجازه دهد آهنگ ضبط شود و به اين ترتيب کاري که از ساعت 9صبح شروع شده بود ،حدود چهار بعدازظهر به پايان رسيد». مخاطبان به اشتراک بگذارم. امروز ديگر ترديدي وجود ندارد که تن دادن خامنهاي به رياست جمهوري حسن روحاني از سر نياز و با هدف تغيير روند مذاکرات هسته اي و مآال خالصي نظام از تحريمهاي م در جمهوري نفتي و مالي بوده است .رئيس دولت يازده اسالمي ،ايننقش را به خوبي براي خامنهاي ايفا کرد. شايد روحاني گمان ميکرد نجات رهبر از آن مخمصه موجب ايجاد پايگاهي مستحکمبراي او ـ روحاني ـ در داخل حکومت خواهد شد .اما هر کس رهبر جمهوري اسالمي را از نزديک ميشناسد ،ميداند که او هيچگاه کينه ناشي از «تن دادن به يک تحميل» را فراموش نميکند و در اولينفرصت، انتقامآن تحقير را خواهد گرفت .اين فرصت بسيار زودتر از توقع خامنهاي در اختيار او قرار گرفت. از يک سو روحاني به بهانه پيش بردن مذاکرات هستهاي، در برابر بسياري از خودسريها و زيادهخواهيهاي «رهبر و حلقه اول اطرافيان او» سکوت کرد و بر جسارت آنان افزود .از سوي ديگر بعضي تحوالت و حوادث منطقهاي از جمله سر بر آوردنداعش ،قدرتهاي غربي به ويژه امريکا را نيازمند همکاري ن با جمهوري اسالمي کرد .اما اي همکاري نه در حوزه اختيارات روحاني، بلکه در حوزه نفوذ رهبر بود. چهره سازي غربيها از قاسم سليماني دقيقا بر هميناساس صورت گرفت .به هر حال دو عامل خارجي و داخلي در کنار آسودگي نسبي خيال رهبر از توقف روند تحريمها ،فرصت مناسب در اختيار خامنهاي گذاشت تا انتقامگيري از انتخاب ـ نه منتخب ـ نامطلوب سال نود و دو را آغاز کند .اما روحاني هم سياستمداري در تراز جمهوري اسالمي است و از رفتارهاي کينه توزانه رهبر و اهداف او آگاهي کامل دارد .روحاني بر همين اساس ،از اوايل سال سوم رياست جمهوري خود ،مخالفت علني با بعضي زيادهخواهيهاي خامنهاي را آغاز کرد. در عين حال ،تحوالت بعدي نشان داد روحاني دير دست به کار شده و رهبر براي پيشبرد هدف خود دست باالتر را دارد .همزماني افشاي حقوقهاي نجومي و شرمآور
32
با افزايش سرعت بحرانسازي بينالمللي را ميتوان دو بال پرواز خامنهاي براي رسيدن به هدف خود دانست .فضاي ايجاد شده پيرامون ارقام پرداختي به برخي مديران دولتي و پوشش بيسابقه موضوع در صدا و سيما ،قطعا بر نگاه بسياري از حاميان روحاني در سال نود و دو اثر گذاشته است. فراموش نکنيمکه بخش قابل توجهي از آراي روحاني از مناطق محروم بوده است .ضمن آنکه حتي طبقه متوسط و مرفه نيز کوتاهي سه ساله روحاني در برخورد با اين فساد آشکار را بر او نخواهند بخشيد .از سوي ديگر اراده رهبر براي بي خاصيت کردن موفقيتهاي خارجي دولت روحاني نيز در اقدامات و اظهارات مهرههاي داخلي و خارجي او متجلي شده و در حال گسترش است. به نظر ميرسد دو پروژهاي که قاسم سليماني و حسن نصراله پيگيري نمودهاند با دو هدف مشخص طراحي و اجرا شده است .نخست نااميد کردن طرفهاي خارجي از توان روحاني براي کنترل ماجراجوييهاي نظام در خارج از مرزها و دوم يادآوري اين موضوع به راي دهندگانداخلي که با يک اشاره رهبر ،تمام تالشهاي چند ساله دولت ،قابل امحا و نابودي است. البته خامنهاي شخصا هدايت جريانات را به عهده دارد و من مطمئن هستم که او راه را براي مصالحه بعدي با قدرتهاي جهاني باز ميگذارد .ضمن آنکه تجربه اوباما به خامنهاي ثابت کرد که با افزايش جبهههاي درگيري ـ که هزينه آن از جيب ملت پرداخت ميشود ـ ميتواند طرف خارجي را بيش از گذشته به مصالحه با جمهوري اسالمي، محتاج و امکان توافق بر سر برخي خواستههاي نظام را افزايش دهد. رهبر جمهوري اسالمي هم اکنون عالوه بر بحران سازيهاي داخلي ،يک پروژه کوتاه مدت را پيگيري ميکند که هدف آنتوقف موقت هر نوع مصالحه اقتصادي قدرتهاي جهاني با دولت روحاني است. در حال حاضر کشور ايران با بحرانهاي فراوان اقتصادي مواجه است و محدوديت در آمدهاي نفتي نيز شرايط مالي دولت را وخيمتر نموده است .در اين شرايط ،خامنهاي به خوبي ميداند که انعقاد قراردادهاي بزرگ با قدرتهاي اقتصادي و جذب سرمايه خارجي تنها راه رفع برخي تنگناها و افزايش اميد طبقه متوسط و ضعيف به روحاني است .پس م خود را جزم کرده که حداقل تا فرا رسيدن انتخابات عز رياست جمهوري سال نود و شش ،روحاني را از اين امکان محرومسازد. ناامن سازي عمومي منطقه ،از ديگر ترفندهايي است که بر رشد اقتصادي ايران تاثير منفي ميگذارد .از ديگر تدابير خصمانه خامنهاي ميتوان به موارد ديگري نيز اشاره کرد از جمله :بالتکليف نگهداشتن سرمايهگذاريهاي محتمل داخلي و خارجي تا سال نود و شش ،ايجاد ترديد در ميان دولتهايي که به دنبال عادي سازي روابط اقتصادي با ايران هستند و نهايتا رعب آفريني در ميان ايرانيان خارج نشين و خارجيهاي عالقمند به حضور در ايران. همه اين تدابير و اهداف ،با اقداماتي از قبيل صدور بيانيه توسط سرشناسترين فرمانده نظامي جمهوري اسالمي و افشاي سهم ايران از تغذيه حزباله لبنان توسط شيخ حسن نصراله قابل اجرا و حصول است .البته خامنهاي شخصا نيز دست به کار شده و در حکم انتصاب رئيس جديد ستاد فرماندهي کل نيروهاي مسلح ،از وجود تهديدهاي تمام عيار عليه کشور سخن گفته و در عين حال ،تجهيز همه جانبه و بسيجعمومي و عمل انقالبي عليه تهديدات را خواستار شده است .به اين بخش از حکم انتصاب محمد باقري توجه کنيد: «ارتقاء توانمنديها و آمادگيهاي دفاعي امنيتي نيروهاي مسلح و بسيج مردمي و امکان پاسخگويي ب ه موقع و مؤثر به هر سطح و نوع از تهديدات متوجه به نظام جمهوري اسالمي ايران با عمل انقالبي مورد انتظار است». بر اين باورم که با نزديکتر شدن به انتخابات رياست جمهوري سال نود و شش ،در عرصه داخلي ابعاد بيشتري از فساد در دولت افشا خواهد شد و در عرصه خارجي شاهد م بود. بحران آفرينيهاي بيشتر خواهي در کنار آن ،البته کماکان معتقدم که روحاني هنوز براي م تغيير نتيجه بازي فرصت دارد .تغيير ايننتيجه منوط به اقدا متقابل و ايستادگي علني رئيس جمهور در برابر فتنهگريهاي خامنهاي است .هر نوع مماشات رئيس دولت ،نه تنها به يک دورهاي شدن رياست جمهوري روحاني منجر خواهد شد ،بلکه عواقب بسيار سنگيني براي رئيس جمهور و ياران نزديک او در دولت به دنبال خواهد داشت. در لشکر خامنهاي ،سربازاني همچون قاسم سليماني و حسن نصراله ميجنگند .روحاني شايد سربازاني در آن سطح در اختيار نداشته باشد ،اما افشاي مفاسد گسترده سياسي و اقتصادي رهبر و باند او ،حربههايي است که ميتواند خامنهاي را به تسليم و عقبنشيني وادار نمايد. اگر روحاني آماده استفاده از اين حربهها نباشد ،در آن صورت بايد خود را براي سرنوشتي بسيار غمانگيز در سال نود و شش مهيا نمايد.
33
نيکآهنگ کوثر روزنامهنگار و کارشناس زمينشناسي درگيري مخالفان انتقال آب با مأموران امنيتي و انتظامي در بلداجي با کشته شدن يکي از اهالي و زخمي شدن و بازداشت گروهي از معترضان همراه شد .اما چرا انتقال آب با ريخته شدن خون همراه شده است؟ بخش بزرگي از جمعيت امروزي ايران ،با خشکسالي و بحران آب دستبهگريبان است .اين بحران را نميتوان يکسره به گردن طبيعت انداخت .نگاهي به ساختار مديريتي منابع آب در ايران ،ثمرهاي جز نگراني در مورد آينده به دنبال نخواهد داشت .بيتوجهي به ساختار طبيعت و عدم بهرهبرداري پايدار از منابع آب زيرزميني ،دلهره آور است. در سالهاي اخير ،درگيري بر سر دستيابي به آب در کشورهاي مختلف خاورميانه و شمال آفريقا ،با از دست رفتن جانهاي بسياري همراه بوده است .رقابت بر سر آب ميتواند به جنگهاي کوچک و بزرگ ميان کشورهايي با منابع مشترک تبديل شود .هم اکنون کشورهايي که مشترکا از برکت رود نيل بهرهمندند ،نگرانيهاي خودشان را دارند و به دنبال يافتن راه حلهاي ماندگار براي رفع اختالفات هستند.
چه بر سر ما آمده؟
از روزگار دانشآموزي و کار بر روي طرحهاي مهار سيالب در کنار بزرگترها ،تا امروز که از طريق رسانهها و شبکههاي اجتماعي وضعيت آب را در نقاط مختلف ايران دنبال ميکنم ،سقوطي را شاهدم که گويي بسياري از همميهنان ،متوجه عمقش نيستند. نگاه کردن به تصاوير ماهوارهاي ايران در طول 50 سال اخير و دقت به نقاطي که زماني آبي و تيره بودند و اينک سفيد شدهاند و پهنههاي سبزرنگي که تنها باريکهاي از آنها برجاي مانده ،ايرانيان دلنگران سرزمين برجاي مانده از نسلهاي پيشين را به وحشت مياندازد .مديريت غير جامع منابع آب ،بيتوجهي به ذخاير آبهاي سطحي و زيرزميني و ناديده گرفتن هشدارهاي کارشناسان از چند دهه پيش ،فراموشي ميزان باالي تبخير ،کشاورزي نابود کننده منابع آب و خاک و از همه بدتر ،حکمراني آب پرخطا و غيرشفاف ،از جمله عواملي است که ايران را به نقطهاي غير قابل بازگشت نزديک ميکند. رشد کشاورزي در طول سه دهه گذشته با سقوط منابع آب همراه بوده است .آبياري پرخطا ،شبکههاي انتقالي نابود کننده آب و بيتوجهي به ميزان آبي که صرف توليد هر محصول ميشود و اصرار بر خودکفايي بدون توجه به موضوع آب ،در بدتر شدن شرايط مؤثر بوده است .وقتي بدانيم براي توليد يک کيلو گندم ،نزديک به 1300ليتر يا براي توليد هر کيلو هندوانه 300تا 500ليتر آب مصرف ميشود ،بايد اندکي مسئوالنهتر به ماجرا بنگريم .صادر کردن بسياري از محصوالت کشاورزي ايران به خارج از کشور ،آن هم به قيمتهايي ناچيز ،معادل فروش ميلياردها متر مکعب آبي است که ميتوانست در سفرههاي آب
August 2016 مرداد 1395
زيرزميني ايران حفظ شود ،اما براي يک مشت دالر بيشتر، استخراج شد و ديگر اثري از آن نيست. گروهي تمام گناه خشک شدن تاالبها و درياچههاي ايران را به گردن تغييرات اقليمي مياندازند و بعيد هم نيست برخي تحريمهاي بينالمللي را هم به عنوان مقصر معرفي کنند ،اما سهم مديريت اشتباه منابع آب و پاسخگو نبودن مسئوالن در اين امر چقدر است؟ در دهه 70به اسم نجات آب شيرين از شور شدن در درياچه اروميه ،ساخت دهها سد را توجيه کردند تا نگراني گروهي از کشاورزان و باغداران از باال آمدن سطح درياچه برطرف شود .اما امروز، روزگار شورين (نه شيرين!) درياچه را ميبينيم و باد کردن محصوالت کشاورزي روي دست باغداران و کشاورزان استان آذربايجان غربي را که گاه ،حاصل زحمت خود را کنار جاده پهن ميکنند ،به اميد يافتن يک خريدار که به کسري از قيمت واقعي ،دسترنج ايشان را خريداري کند.
باقيات صالحات؟
نويسندگان طرحهاي عمده انتقال آب ،چهار محال و بختياري را نشانه گرفتهاند .ظاهرا استاني که سرچشمه رودخانههاي بزرگ است ،بايد قرباني فنساالران دولتي شود .استانهاي کرمان و يزد ،چشم به منابع اين استان دارند. پستهکاريهاي افراطي براي چند دالر بيشتر به از بين رفتن منابع آب زيرزميني و نشست شديد زمين در رفسنجان و نقاط مختلف کرمان انجاميد. خشکسالي و بارش کم هيچگاه نتوانست رقيب چاههاي خيلي عميق و موتور پمپهاي قدرتمندي شوند که آبهاي زيرزميني را تبديل به دالرهاي سبز رنگ مغز پستهاي کردند .چندي پيش ،اکبر هاشمي رفسنجاني، رئيس مجمع تشخيص مصلحت در ايران در مورد تونل انتقال آب به کرمان ،آن را باقيات صالحات خواند .او گفت:
«تونل انتقال آب استان کرمان يک کار ماندني است که ميتواند خشکساليها را حداقل براي 100سال جبران کند. کار با آب حيات و زندگي است و به هر قيمتي بايد اين کارها را انجام دهيم ».اين حرف رئيس مجمع تشخيص مصلحت، تنها به مصلحت گروهي ويژه است. برخي مسئوالن در سالهاي اخير با انتقال آب کارون مخالفت کردهاند ،اما به نظر ميرسد که مخالفت با منافع گروههاي قدرتمند «باقيات صالحات» محسوب نميشود. عبدالحسن مقتدايي ،استاندار پيشين خوزستان که در ارديبهشت ماه از سمت خود برکنار شد ،از جمله مخالفان انتقال آب سرشاخههاي کارون بود .مقتدايي در روز معارفهاش گفته بود« :بحث انتقال آب از سرچشمههاي کارون موضوعي اجتماعي است که متأسفانه برخي مديران ارشد استانهاي ذينفع از اجراي طرح انتقال آب براي پيشبرد اهداف خود ،اين امر را به بحثي سياسي تبديل کردهاند ...در زمان حاضر چهار سد بزرگ و شش نيروگاه با هدف توليد برق بر روي رودخانه کارون ساخته شده بي آنکه به کشاورزي و نياز آبي استان خوزستان توجهي شود». با وجود اينکه مراجع مختلف بينالمللي از آثار منفي انتقال آب حوضهاي به حوضه ديگر سخن گفتهاند ،اما مسئوالن بيتوجه به هشدارهاي اهل فن ،تنها براي دستيابي به نتايجي سريع اما ناپايدار ،راه خود را ميروند .حتي مسئوالن سازمان حفاظت محيط زيست نيز گاهي تحت فشار دست از اعتراض بر مي دارند. بهانه اکثر مديران و مسئوالن حامي انتقال آب ،تأمين آب شرب شهروندان مناطق آسيب ديده از خشکسالي است ،اما واقعيت در جاي ديگري نهفته است و مردماني که احساس ميکنند منابع آبشان از سوي دولت دزديده ميشود، نميتوانند آرام بنشينند .افت سطح سفره آب زيرزميني در بسياري از مناطق استان چهار محال و بختياري و خشک شدن چشمههاي بسياري ،خشم اهالي را برانگيخته است. هماينک و براساس مستندات ،زيست و بقاي بخشي از اهالي استان ظاهرًا پرآب ،به آبي وابسته است که با تانکرهاي کوچک از مراکز شهري به روستاها منتقل ميشود. اعتراضهاي مدني و به دور از خشونت به طرحهاي انتقال آب در سالهاي اخير ،تنها در مواردي معدود نتيجه داده است .توقف ساخت تونل سبزکوه ،يکي از موارد موفقيت اعتراضهاي مردمي بوده ،اما احضار فعاالن از سوي دستگاههاي قضايي و امنيتي ،روي ديگر ماجرا است. از چند روز قبل از واقعه بلداجي ،حضور مأموران پليس ضد شورش حساسيتهايي را ايجاد کرده بود و «سه شنبه سياه» که با قتل صادق نادري همراه شد ،در تاريخ منطقه به عنوان نمونه زورگويي منتقل کنندگان آب در خاطرهها خواهد ماند .به دنبال اين اتفاق ،اعضاي شوراي شهر بلداجي، استعفاي دستهجمعي خود را اعالم کردهاند تا حداقل با اقدامي مدني ،اجازه ندهند خشونت دستگاههاي امنيتي و انتظامي به فراموشي سپرده شود .اما اين برخورد خشونتبار، با توجه به سياستهاي محلي و کالن جمهوري اسالمي، متأسفانه آخرينش نخواهد بود. اينجا است که جامعه مدني ،اگر هنوز وجود خارجي داشته باشد ،بايد به ياري قربانيان طرحهاي بزرگ سدسازي و انتقال آب بشتابد تا هم از فشار فزاينده بر هموطنان درد کشيده بکاهد و هم خون تازهاي وارد شريانهاي خشک شده فعاالن مدني دور از مرکز شود .بسياري از فعاالن مدني مخالف خشونت ،در دوردستها تنها ماندهاند .افراد سرشناس و به عبارت امروزي «سلبريتيها» شايد بتوانند پلي شوند ميان جامعه دور مانده از واقعيت و فعاالني که به همدلي و همراهي براي نجات سرزمين نيازمندند. جنگ آب ،مدتها است آغاز شده و با توجه به قدرت نيروهاي صاحب منفعت ،نميتوان آيندهاي روشن را انتظار داشت.
33
دنباله از صفحة اول
کاهش بودجه نظامي ايران پس از اين انتقادها سازمان مديريت و برنامهريزي اعالم کرد که همه يک ميليارد و هفتصد ميليون دالر که از محل «حل و فصل دعواي پرونده خريدهاي نظامي پس از 30سال» به دست آمده بود در سال 94در چارچوب قانون بودجه هزينه شده و مبلغي براي سال 95باقي نمانده است. سازمان مديريت و برنامه ريزي در اطالعيه خود همچنين اختصاص اين مبلغ به بودجه نظامي را برخالف «مصالح ملي» خوانده و اعالم کرده بود که اين اقدام «ميتواند موجب سوءاستفاده و ايجاد فرصت بهانهجويي از سوي کشورهاي ديگر شود و عمال در آزادسازي داراييهاي حاصل از دعاوي جمهوري اسالمي ايران در مراجع بينالمللي ايجاد اخالل کند». نمايندگان مجالس نهم و دهم پس از توافق اتمي وين مصوباتي را براي افزايش بودجه نظامي ايران تصويب کردهاند. در همين حال نمايندگان مجلس در يک جلسه علني اخير مصوبهاي را تصويب کردند که در صورت تاييد از سوي ج درصد از بودجه عمومي شوراي نگهبان ،هر سال حداقل پن کشور به بودجه دفاعي اضافه ميشود. بر اساس گزارشها ،بودجه نظامي ايران در سال 95 بيش از 34هزار ميليارد تومان است. برخي از تحليلگران ميگويند که سود شرکتهاي وابسته به وزارت دفاع و نهادهايي مانند سپاه پاسداران در بودجه نظامي کشور محاسبه نميشود و با محاسبه آنها اين بودجه از رقم اعالم شده در اليحه دولت و مصوبه مجلس بيشتر خواهد شد. با اين حال پيش از اين برخي از نمايندگان مجلس اعالم کردهاند که بودجه نظامي ايران در مقايسه با کشورهاي همسايه کمتر است و بايد افزايش يابد. بر اساس گزارش موسسه بينالمللي پژوهش صلح، عربستان با هزينهاي بالغ بر 87ميليارد دالر که دو برابر بودجه نظامي اين کشور در سال 2006است ،پس از آمريکا و چين بيشترين هزينه نظامي را در سال 2015ميالدي داشته است.
دنباله از صفحة اول
اتحاديه اروپا دو نماينده در تهران مستقر کردهاست به گفته اين مقام وزارت خارجه ايران ،فدريکا موگريني، مسئول ارشد اتحاديه اروپا ،و «ديگر مسئوالن» اين اتحاديه «تاکيد دارند که در دور جديد روابط با ايران فعاليت و همکاريهاي زيادي بين دو طرف در حوزههاي مختلف انجام خواهد شد بنابراين نياز است تا آنها دفتر مستقلي در تهران تاسيس کنند». آقاي تختروانچي ميگويد دليل چنين چيزي «اجراييکردن» توافقات ميان بروکسل و تهران است و سفير ايران در بلژيک ،هم به عنوان سفير و هم به عنوان رابط با اتحاديه اروپا فعاليت ميکند. معاون وزير خارجه ايران زمان مشخصي براي گشايش احتمالي دفتر اتحاديه اروپا اعالم نکرده ،اما ميگويد تهران به مقامهاي اروپايي گفته «زمانبر است». مجيد تختروانچي تلويحا اظهار داشته است که موانع موجود بر سر گشايش دفتر نه فقط حقوقي که مسائل سياسي نيز هست. پيش از اين برخي چهرههاي نزديک به اصولگرايان در ايران ،از موضوع گشايش دقتر اتحاديه اروپا در تهران انتقاد کرده بودند .از جمله محمدعلي موحدي کرماني ،امامجمعه تهران ،که پيشتر گفته بود «مردم» اجازه نميدهند اتحاديه اروپا «جاسوسخانه» در ايران تاسيس کند. تاسيس دفتري از سوي اتحاديه اروپا در تهران البته منتقداني در خارج از ايران نيز دارد؛ وزارت خارجه اسرائيل در تير ماه ،بيانيهاي صادر کرده و گفته گشايش چنين دفتري «يک اشتباه بزرگ» است و «ايران نبايد به خاطر گسترش کشتار و آشوب در جهان ،پاداش بگيرد». او به روابط ايران و کانادا نيز اشاره کرده و ميگويد تهران در انتظار اقدام «عملي» است و «ما هر موقع متقاعد شويم که اين اقدامات انجام شده خود به خود روابط دو کشور از حالت فعلي به وضعيت قبل برميگردد». پس از روي کار آمدن دولت ليبرال جاستين ترودو ،و پيشرفت مذاکرات اتمي ،اتاوا تمايل خود را براي برقراري مجدد روابط با تهران اعالم کرد. مجيد تختروانچي ميگويد دولت ايران با دولت کانادا در تماس است و گفتوگوهايي نيز انجام شدهاست.
34
34
August 2016 مرداد 1395
فروردين (بره)
با وجود اينکه در سال جديد خوشيها و لذتهاي جديد به زندگيتان راه پيدا کرده است ،ولي اکنون شما احساس سرخوردگي ميکنيد .شايد دوران سخت و پرتنشي را پشت سر گذاشته باشيد ،اما حاال آسمان نورانيتر شده و افقهاي روشنتري پيش رو داريد .اما مشکالت هم کمين کرده و در راه هستند و اگر کنترل برنامههايتان از دستتان در برود دلسرد و نااميد خواهيد شد .با رد کردن و ناديده گرفتن واقعيات زندگي فقط اتفاقات غير قابل اجتناب را به تاخير مياندازيد .شما ميتوانيد با هوشمندي و آگاهي ،نگرشهاي منفي را در خود شناسايي کرده و آنها را به افکار مثبت تبديل کنيد. امانتي دست شماست آن را به سالمتي دست صاحبش برسانيد .فعال” جز صبر در پيش رقيب چاره ديگري نداريد. در اين ماه ،شک و ترديد به سراغتان آمده و به همين خاطر به سختي ميتوانيد مثبت انديش باشيد .خبر خوب اين است که ميتوانيد با کساني که اهدافشان با شما کام ً ال متفاوت است نيز رابطه نزديکي داشته باشيد .ميتوانيد همه چيز را از نو بررسي کنيد ،اما يادتان باشد حتي اگر انتخابهاي شما آن چيزي نبودند که ديگران انتظار دارند باز هم به عقل و منطق خود شک نکنيد.
ارديبهشت (گاو) شما در حالت عادي انساني منطقي هستيد ،اما گاه نميتوانيد دليل آشوبي را که در درونتان حس ميکنيد به خوبي درک کنيد .اين روزها به همه چيز به ديده انتقاد مينگريد .با تمرکز بر روي ايرادها و خطاهاي عشقتان از کاه کوه ساخته و سر مسائل خيلي بياهميت جنجال به راه خواهيد انداخت. به جاي اين کار بهتر است بر روي آنچه که شما را در مرحله اول به سوي او جذب کرده است توجه کنيد .اگر به نارضايتيهايتان زياد فکر نکنيد خيلي زود آنها را فراموش خواهيد کرد .کاري را که به نفع خودتان نيست انجام ميدهيد .گره کارتان به دست خود باز ميشود .پس منتظر غيب نمانيد .متکي به بازوي خودتان باشيد تا به مراد خويش برسيد .بدانيد که هر چه زودتر دست به کار شويد نتيجه بهتري هم خواهيد ديد. در اين ماه ،احتياطي که به خرج ميدهيد قابل فهميدن است ،زيرا بايد زماني که افکارتان را فاش ميکنيد ،پيام خود را به درستي منتقل کنيد .اما بايد شک و ترديد را کنار بگذاريد ،زيرا ممکن است فرصتي را که پيش آمده تا بر ديگران تأثير بگذاريد از دست بدهيد .شايد الزم باشد که از دوستان کمک بگيريد تا شما را به مسير درست هدايت کنند و يادتان باشد که سعي کنيد همه نظرات را بشنويد .ممکن است از يک منبعي که فکرش را هم نميکنيد بهترين توصيهها را بگيريد.
خرداد (دو پيکر) سعي کنيد انتظاراتتان را زياد باال نبريد تا بعدًا نا اميد نشويد .يکي از قدمهاي هوشمندانهاي که ميتوانيد برداريد اين است که به دوستانتان نه نگوييد .ميتوانيد موضوعاتي ر اکه ناراحتتان ميکنند به راحتي به حاشيه برانيد .وقتي ميخواهيد وارد بحث شويد موضوع خود را با دقت انتخاب کنيد و قبل از هر چيز همه پيامدهاي آن را از نظر بگذرانيد .يادتان باشد که در هر رابطهاي هم بايد منفعت برسانيد و هم منفعت دريافت کنيد .بايد افکارتان را با محدوديتهايي که داريد مطابقت دهيد. حتي اگر ديگران سعي کنند تا شما را محدود نمايند ،ميتوانيد بر همان فرصتهاي اندکي که داريد تمرکز کنيد تا کارتان را پيش ببريد .به فکر انتقام نباشيد ،شکوه و شکايت هم نکنيد. در اين ماه ،اگرچه ممکن است در ابتدا احساس پريشاني و آشفتگي داشته باشيد اما متمرکز شدن روي کارهاي روزمره ميتواند براي فراموش کردن استرس و نگراني مفيد باشد و به شما کمک کند .اما اين کار براي شما آسان نيست چرا که ميتوانيد فرصتهايي را که در اختيار داريد ببينيد و مجبور به پذيرش بعضي از تغييرات غير قابل اجتناب باشيد .افکارتان را به لحظه حال برگردانيد چون اينجاست که اتفاقات واقعي رخ ميدهد .آينده به وقت خودش خواهد آمد.
تير (خرچنگ) تا زماني که از جزييات باخبر نشدهايد قضاوت نکنيد و فکر نکنيد که مخالفت با شما مشکل ساز است .بدانيد که رضايت اکنون شما به واکنشهاي ديگران بستگي ندارد .فضايي در ذهنتان ايجاد کنيد تا بتوانيد احساسات خودتان را با رويکرد مناسبتري بررسي کنيد .زماني ميتوانيد يک ارتباط معنيدار برقرار کنيد که با عشق پيش برويد .شما تالش خودتان را کردهايد پس ناراحت نباشيد و از بخت خودتان گله نکنيد .از نظر شما همه چيز به آخر رسيده و زندگيتان تيره و تار گرديده است. او به عهد خود وفا نکرده و شما خوبي خودتان را ثابت کردهايد ولي باز هم اميدواريد و اين رمز موفقيت شماست .سفر ميتواند براي شما نتايج خوبي به بار آورد و انرژي تازهاي به شما بدهد تا دوباره افکار و اهداف خود را جمع و جور کنيد. در اين ماه ،دوست نداريد براي خود دردسر درست کنيد .حتي حوصله بحث و مشاجره هم نداريد .اما در عين حال ميخواهيد حرفهايتان را بزنيد و ديگران را از انديشههاي خود مطلع کنيد .بيش از پيش در جمعهاي کاري يا دوستانه حضور داشته
باشيد و از نقطه نظر بقيه براي ايجاد تغيير در شغل و زندگي شخصي خود استفاده کنيد .چشمان خود را باز کنيد تا فرصتها را در هوا بقاپيد .اما در عين حال استرس و افکار منفي را از خود دور کنيد.
مرداد (شير) شما ميتوانيد بيآنکه ديگران را ناراحت کنيد يا شخصي از خودراضي جلوه کنيد، تواناييها و موفقيتهايتان را به همه نشان بدهيد ،اين خاصيت شماست .پيشرفتتان به آن راحتي که دلتان ميخواهد نخواهد بود و بايد براي رسيدن به خواستههايتان سخت تالش کنيد .بيش از پيش لبخند به لب داشته باشيد ،اين کار ميتواند بسيار تأثيرگذار باشد .اگر در جستوجوي کار هستيد موفقيت با شما همراه خواهد بود و در نتيجه الزم است که از االن رزومه خود را بهروز رساني و تقويت کنيد .اگر حرفي داريد که بايد با عشقتان در ميان بگذاريد خوب فکر کنيد و کلمههايتان را به دقت انتخاب کنيد تا بعد پشيمان نشويد .در کارتان مشورت نمائيد و اميدتان را از دست ندهيد. تکيه بر ظواهر ننمائيد و بدانيد که با توکل به حق هر کار غيرممکن ،ممکن ميشود. در اين ماه ،با همت بلند به آرزوي ديرين خودتان خواهيد رسيد .غرور را کنار بگذاريد و پيشنهاد خودتان را عنوان کنيد .کارهاي زيادي هستند که بايد انجام دهيد، پس هر چه زودتر دست به کار شويد بهتر است ،زيرا وظايفتان سريعتر به انجام خواهند رسيد .به جاي چيزهاي کلي بر جزييات تمرکز کنيد .اول از همه به کارهاي نيمه تمام برسيد ،آن وقت با راحتي بيشتري ميتوانيد به امور دلخواه تان بپردازيد.
شهريور (خوشه) به شما پيشنهاد ميشود آنچه را که در دل احساس ميکنيد دقيقًا شرح دهيد، براي اينکه بهتر است تا از پيچيدگي پرهيز کنيد تا نيات اصلي شما تحريف نشوند. اما وقتي که شما زياد تالش ميکنيد و در مورد ايدههاي بزرگ و مفاهيم گسترده حرف ميزنيد ،سپس همه چيز مثل يک شعر روان ميشود .اگرچه در بعضي از روزها بايد روي جزئيات تمرکز کنيد ،ولي فع ً ال آن زمان فرا نرسيده است .ستاره بخت و اقبال شما بيدار شده است. خشونت و غضب را از خودتان دور کنيد .عدهاي به شما کمک ميکنند ،پس دست آنها را پس نزنيد .عاقبت خودتان را به زر نفروشيد .نااميدي باعث پريشاني خيالتان شده است .اين گوي و اين ميدان ،همت طلب کنيد تا خداوند نيز شما را ياري فرمايد. در اين ماه ،پافشاري روي مشکالت حل نشده ممکن است به پيچيدگيهاي روابط شما دامن بزند .ميدانيد که بايد با تغييرات همراه شويد ،اما احساس ميکنيد که براي به فرمان درآوردن امور بايد بر گذشته تکيه کنيد .ياد بگيريد که احساسات خودتان را بدون عقده بيان کنيد .هرچه بيشتر منطقي باشيد و از عقل خود کمک بگيريد ،بيشتر ميتوانيد مسايل پيرامون را کنترل کنيد.
مهر (ميزان ،ترازو) نگران آن هستيد که آنچه را به سختي به دست آوردهايد از دست بدهيد ،اما مطمئن باشيد که همه آنها ماندني هستند .اتفاقي برايتان ميافتد که حتي تصورش هم مايه تعجب است و براي شما فرصتي بسيار عالي به شمار ميآيد .قدر آنچه را که داريد بدانيد و دست از گله و شکايت برداريد و ناشکر نباشيد .شايد مجبور شويد همه اطالعات حاضر را به صورت همه جانبه بررسي کنيد ،اما به قدرت تجزيه و تحليل خود شک نکنيد .فع ً ال به فکر برنامهريزي براي مرحله بعد نباشيد .در زمان حال زندگي کنيد و توجه به احساسات را فراموش نکنيد .اين راهکار ميتواند تأثير قابل مالحظهاي بر آينده شما داشته باشد. در اين ماه ،شايد نتوانيد مثل هميشه توجه ديگران را به خود جلب کنيد .اما فرصت خوبي براي فکر کردن به خواستههاي قلبي خود خواهيد داشت. شما هميشه يک رويکرد کاري و رفتاري داشتهايد و بدون شک نتيجه آنها هم هميشه يکي بوده است .اما کمي با خودتان صادق باشيد و ببينيد آيا اين همان مسيري است که هميشه ميخواستهايد؟ اگر اين طور نيست ،روند کاري خود را تغيير دهيد.
آبان (کژدم) افسوس ايام گذشته سودي ندارد .به آينده فکر کنيد .صداقت داشته باشيد و حقيقت را بگوييد .کار امروز را به فردا نيندازيد .از يار خود رنجيده خاطر نباشيد .دروغ و بديها را فراموش کنيد تا خورشيد عشق به رويتان لبخند بزند .تصميم داريد به عمق يک قضيه پيچيده وارد شويد .بايد با ترسهايتان روبرو شويد ،آن وقت خواهيد ديد که همه چيز به نفع شما تغيير ميکند ،پس بهتر است با آگاهي با ترسهايتان مقابله کنيد .عجله کنيد ،حتي يک گفتوگو ميتواند در رويکرد و طرز فکرتان تغييرات مثبت ايجاد کند. در اين ماه ،فرصتهاي مالي بسيار عالي در انتظار شما است .پول بزرگي را به سمت خود ميکشانيد و تا چند هفته ديگر يک فرصت کاري عالي براي شما پيش خواهد آمد .اين مساله بسيار شما را هيجان زده ميکند .اگر ميخواهيد پيشرفت کنيد، فرصتهاي کاري و مالي عالي داشته باشيد ،پيشنهادهايي را که به شما ميشوند
ناديده نگيريد و از آنها نهايت استفاده را ببريد .اينقدر ديدکوتاه به آينده نداشته باشيد .آينده را در نظر بگيريد و براي سالهاي پيش روي خود تصميمگيري کنيد.
آذر (کمان) شما هدايتکننده خوبي هستيد و حرفهاي ديگران را خوب مي فهميد .بهتر است که توجه خود را معطوف به اين کنيد که از سوءتفاهم و سوءتعبير ديگران جلوگيري کنيد .شما همچون زمين تشنهاي هستيد که با قطره قطره باران سيراب ميشود و همچون پرندهاي که آرزوي پرواز دارد ،اين اميدواري است که نجات بخش شماست .معاملهاي انجام خواهيد داد که بسيار سودمند و ناجي شما از بند گرفتاري است .ميدانيد که احساساتتان چگونه بر واقعيتنگري شما تأثير ميگذارند .فکر ميکنيد همه حقايق را ميدانيد ،اما ممکن است گرفتار توهم شده باشيد و واقعيتها هنوز از چشمتان پنهان باشند .بهتر است با ديگران صحبت کنيد و به آنها بگوييد که چه ميخواهيد .اما حواستان باشد که بحث را به موضوعات پوچ و بيمعني نکشانيد. در اين ماه ،بايد حواستان به خرجهايي که ميکنيد باشد .به نظر ميرسد که خريدهاي امروز شما بيشتر از روي هوس هستند تا منطق .پس بهتر است قبل از خريدن چيزي که واقعًا به آن نياز نداريد چند روزي صبر کنيد .اولويتهايتان را از نو مشخص کنيد و ببينيد که تا چه قدر ميتوانيد برايشان هزينه کنيد.
دي (بز) مواظب باشيد خوشبيني دوباره کشف شدهتان شما را به زانو در نياورد .شما احساس خوبي نسبت به زندگي خود داريد و به کارهايي که انجام ميدهيد اطيمنان کامل داريد .اما ديگران سعي دارند دليل اين خوشبيني شما را بفهمند .شور و هيجان خود را متعادل کنيد و اطالعات خود را راجع به دوستانتان بيشتر کنيد .ماليمتر کردن جوش و خروش خود جوي مناسب براي دوستيهاي متعادل ايجاد ميکند .قدر جواني را بدانيد .منتظر خبري خوش باشيد که براي آن دست به دعا برداشتهايد .از چيزي نترسيد ،ايمانتان شما را از هر طوفاني نجات ميبخشد .به بازوي خودتان متکي باشيد و خودتان را از بندهاي مادي رها کنيد. در اين ماه ،ممکن است درگير ماجرايي شويد که در مواقع عادي از آن اجتناب ميکرديد .به شدت تمايل داريد که موفق شويد ،اما هنوز دقيقًا نميدانيد که به دنبال چه چيزي هستيد .تا زماني که به خواستههاي حقيقي خود پي نبردهايد از ديگران چيزي نخواهيد .به احساسات خود رجوع کنيد و ببينيد که ميخواهيد به کجا برويد.
بهمن (دلو ،کمان) بالهاي خود را باز و به ميان جمعيت پرواز کنيد .آماده هر نوع دوستي و معاشرت تازه هستيد .شب زود بخوابيد تا فردا صبح راحت از خواب بيدار شويد .در را به روي فرصتهاي تازه باز بگذاريد .خود را براي سفر آماده کنيد .مثال يک مسافرت کوتاه جادهاي با ماشين براي بهبود روحيهتان عالي است .از اينکه ميبينيد ديگران انتظار دارند برنامههايتان را به خاطر همراهي با آنها کنار بگذاريد به شدت ناراحت ميشويد .ممکن است سعي کنيد که احساسات واقعي خود را پنهان نماييد و همراهيشان کنيد ،اما اين راهکار در طوالني مدت نميتواند رضايت شما را جلب کند .عقلتان را به کار بيندازيد و با کسي همراه شويد که بهترين مسير را انتخاب کرده است. در اين ماه ،بعد از مدتها به آن حمايت عاطفي که انتظارش را ميکشيديد دست خواهيد يافت .اص ً ال به اين فکر نکنيد که آيا ديگران همراهيتان خواهند کرد يا نه ،فقط حواستان باشد که تغييرات را به حاشيه نرانيد .با اينکه فشار زيادي احساس ميکنيد ،اما به نظر ميآيد که دنيا با شما صميميتر شده است .بهتر است فع ً ال به سراغ مسايل حل نشده در روابطتان نرويد ،در عوض حواستان باشد که با موج شديد تغييرات درست مواجه شويد و تعادل را حفظ کنيد.
اسفند (ماهي) در اين ماه ،منبع نيرومندي از الهام و خيال دريافت ميکنيد .اگر همچنان روي ابرها شناور باشيد ممکن است بياساس و سست عنصر جلوه کنيد. بدانيد شما ثروتي داريد که شايد ديگران حسرت آن را داشته باشند و آن نعمت سالمتي است .براي رسيدن به مقصود بايد خطرها را به جان خريد. زيرک باشيد و از اطرافتان غافل نشويد .بيشتر به تکامل روحي خودتان بپردازيد و حرص ايام و ماديات را نخوريد .از اينکه دوستاني داريد که هميشه حمايتتان ميکنند خوشحال هستيد و ميخواهيد که از آنها قدرداني کنيد .تمايل داريد با کساني که مثل شما فکر ميکنند ارتباط برقرار کنيد ،اما آنقدر چيزهاي مختلفي در ذهن شما ميگذرد که دوست داريد با افکارتان تنها باشيد. در اين ماه ،ميخواهيد هر طور شده به اهدافتان دست پيدا کنيد ،حتي اگر چيزي مانع راهتان شود باز هم ادامه خواهيد داد .اما بدانيد که مقابله مستقيم بهترين راهکار براي رويارويي با موانع نيست .اگرچه ميل شديدي به اهداف خود داريد ،اما به شما توصيه ميشود که خيلي به خودتان سخت نگيريد .به جاي اينکه همه انرژيهاي خود را مصرف کنيد ،بهتر است حاال که فرصت داريد کمي استراحت کنيد.
35
کنسرت گوگوش در آتالنتا
«گوگوش» هنرمند سرشناس ايران در غروب روز شنبه 27 آگست در محل «کاب انرژي سنتر» کنسرتي به همت «نيما اينترتينمنت» برگزار ميکند .براي کسب اطالعات بيشتر به آگهي اين کنسرت در صفحه 2همين شماره «پرديس» سري بزنيد و يا ميتوانيد با تلفنهاي (678) 357-3572يا (510) 490-6463تماس بگيريد.
برنامه اهداي خون در آتالنتا
به همت کانون ايرانيان آتالنتا ،انجمن پويا و سازمان دانشجويان ايرانيتبار جورجيا ( ،)GISOدر روز جمعه 19 آگست برنامه اهداي خون با همکاري سازمان صليب سرخ، در محل کانون ايرانيان آتالنتا از ساعت 2تا 7بعدازظهر برگزار ميشود .از عموم خانوادههاي ايراني خواسته شده تا در اين امر خير و انساني مشارکت کنند.
کنسرت حسين عليزاده در آتالنتا
حسين عليزاده به همراه سه تن از نوازندگان چيره دست سازهاي سنتي ايران ،در روز جمعه 16سپتامبر و در محل «تاتر ريچ» در موزه شهر آتالنتا کنسرتي به اجرا خواهند گذاشت .بليت اين برنامه از طريق فروشگاههاي ايراني قابل تهيه است. شماره تلفن اطالعات برنامه .(678) 357- 3572
کنسرت داريوش در ميامي
داريوش هنرمند پرآوازه موسيقي ايران در روز شنبه 17 سپتامبر کنسرتي را در ميامي ،فلوريدا ،با همت «گروه پاسارگاد» اجرا خواهد کرد .براي خريد بليت ميتوان به وبسايت «تيکت ماستر» مراجعه کرد و براي کسب اطالع نيز ميتوان با شماره تلفن (305) 596- 1111تماس گرفت.
برنامههاي کانون در ماه آگست 2016
جمعه 5آگست :گفتوگو و بحث آزاد با هيات مديره در باره برنامههاي آينده کانون ( 7:30شب) جمعه 12آگست :سخنراني آقاي دکتر حميد ميرسليمي در باره روانشناسي روابط خانوادگي ايرانيان ( 7:30شب) جمعه 19آگست :برنامه اهداي خون در کانون توسط صليب سرخ به همت کانون و انجمن پويا ( 2تا 7بعد ازظهر) جمعه 19آگست :برنامه بزرگداشت زندهياد عباس کيارستمي کارگردان پر آوازه ايران ( 7:30شب) جمعه 26آگست :شب شام و شعر و موسيقي در کانون ( 7:30شب) ـ لطفا خوراک خود را همراه بياوريد. ضمنا محل کانون در روزهاي دوشنبه ،چهارشنبه و جمعه از ساعت 10صبح تا 3بعدازظهر براي مراجعه هم ميهنان باز خواهد بود .وسايل بازي پينگ پنگ ،شطرنج ،تخته نرد و نيز کتابخانه کانون در اين ساعات در دسترس همميهنان قرار خواهد داشت.
آدرس کانون:
3146 Reps Miller Rd. Norcross, GA 30071
مدرسه فارسي کانون
کالسهاي فارسي کانون از روز يکشنبه 11سپتامر 2016 از ساعت 10:30صبح آغاز ميشود .اين کالسها از سن سه سال تا بزرگسال در همه سطوح دانشجو ميپذيرد .براي اطالع بيشتر و نامنويسي به تارنماي کانون مراجعه فرمائيد. ضمنا در همين ساعات کالسهاي مثنوي ،شاهنامه ،آموزش عکاسي و آموزش موسيقي انفرادي و جمعي به شرط وجود تعداد کافي عالقمند ،براي پدر و مادرها و بقيه اعضاي کانون تشکيل ميشود.
August 2016 مرداد 1395
اطالعات بيشتر را در تارنماي کانون ببينيد. /http://kanoon.weebly.com
فاکس تياتر
25آگست ،فيلمهاي کالسيک: همشهري کين 27آگست ،فيلمهاي کالسيک: بعضيها داغش رو دوست دارند 9سپتامبر ،برايان ويلسن 17و 18سپتامبر ،شوي زنده سسامي استريت 21اکتبر :بيل اورايلي به همراه دنيس ميلر ،شوي سياسي «چه کسي ميخواهد رييس جمهوري شود؟» 22اکتبر ،باني ريت براي کسب اطالعات بيشتر در مورد برنامههاي اين نهاد و تهيه بليت ميتوان با شماره تلفن (800) 745-3000يا آدرس اينترنتي فاکس www.ticketmaster.comتماس گرفت.
فيليپس ارينا
25و 26آگست، دريک و فيوچر اول سپتامبر ،اي سي دي سي 12سپتامبر ،کانيه وست 5تا 9اکتبر ،ديزني روي يخ 28و 29اکتبر ،ادل
جدول کالسيک افقي: _ 1از آثار تاريخي بهجا مانده از دوران زنديه در شيراز _ ايالتي در امريکا با مرکزيت «توپکا». _ 2ماهي کنسرو شده _ آرزوي بزرگ و ايدهآل _ زن فريبنده. _ 3تيره و تار _ از سران کفار در زمان پيامبر اسالم (ص) _ نام قديمي شهر ساوه. _ 4حلزون _ روده تابيده _ کاهگل _ خوردني پس از غذا. _ 5نامهنگاري _ تيرهشدن _ با شرم و حيا و نيز نت چهارم موسيقي. _ 6ارمغان ساوجي _ پشت گردن _ تاج و افسر. _ 7ظرف بلوري که در آن آب ميخورند _ از فصول چهارگانه. _ 8صنم _ سفره _ دوستي _ کليد موسيقي. _ 9بختآزمايي _ هوشياري و ذکاوت. _ 10حريص و طماع _ نزاع و ستيزه _ حيلهگران. _ 11ميان و بين _ صيقلزدن تصوير با قلم _ موج راديويي. _ 12ريشخند کردن _ خسخس برونشها _ عصب _ مشهور و پرآوازه. _ 13خردهريزههاي مصالح ساختماني _ پايتخت
بوتانيکال گاردن آتالنتا
در کنار مجموعه کمنظيري از کارهاي شيشه ديل چيهولي که اصأل نبايد از آن غافل ماند ،اين مرکز کنسرتهاي تابستاني نيز برگزار ميکند. آگست ،19اليل الوت به همراه ارکستر بزرگ.
فروش رستوران
يک رستوران فست فود با تجهيزات کامل در سندی اسپرينگز آماده فروش ميباشد.
1261ـ )678( 665
استخدام
به يک خانم فارسيزبان براي نگهداري از پدر و مادر سالمندمان در آتالنتا نيازمنديم.
1200ـ )678( 851
مهلت قبول آگهي در «پرديس» ،بيستمين ()20 روز هر ماه ميباشد
35
جدول اعداد 3رقمي: _ 369 _ 318 _ 239 _ 189 _ 165 _ 159 _ 553 _ 526 _ 493 _ 451 _ 415 _ 382 _ 829 _ 782 _ 698 _ 662 _ 651 _ 564 .987 _ 963 4رقمي: _ 7259 _ 4569 _ 3167 _ 2145 _ 1865 .9326 _ 8451 _ 8313 5رقمي: _ 17842 _ 16543 _ 14446 _ 12365 _ 49181 _ 44177 _ 39465 _ 28475 _ 72146 _ 65482 _ 64567 _ 52794 _ 84532 _ 82432 _ 75135 _ 73152 .97436 _ 94167 _ 86532 _ 85436 6رقمي: 435252 _ 394671 _ 253499 _ 152612 _ _ 521946 _ 481549 _ 469158 .943785
کوبا _ آواز دادن. _ 14زن صومعهنشين _ داراي هنر _ نام کوچک معاون پرزيدنت کلينتون. _ 15استاني در جنوب شرقي افغانستان _ دوره عصر حاضر زمينشناسي از دورانهاي «سنوزوييک».
عمودي: _ 1سخنگو و ناطق _ تنگه معروفي که درياي مديترانه را به اقيانوس اطلس وصل ميکند. _ 2اتحاديه صنفي _ از ايلخانان مغول مسلمان. _ 3فلز هادي در فيزيک _ زمينه و موضوع _ عابد و سالک. _ 4بيماري و مرض _ گلستان اهل علم _ کناره چيزي. _ 5آن سو _ کامياب و بهرهمند _ هر فصل از کتاب يسنا. _ 6خيار درشت _ حرف درد _ مهره اصلي شطرنج. _ 7سخن بيهوده _ واحد اندازهگيري زمان برابر صد سال _ بافنده. _ 8قايق موتوري بزرگ _ بخش بارگير تريلر _ ماه تمام _ ميداني در شمال تهران. _ 9حواري خاﺋﻦ حضرت مسيح (ع) _ واحد طول انگليسي _ وسيله برفروبي. _ 10خورشيد و مهر _ سريع و آني _ هنر هفتم. _ 11حرف نفرت _ مدارا کردن با مردم _ ضمير مؤنث تازي. _ 12سرپرستار _ مرتفعترين آبشار اروپا در نروژ _ باب و محل ورود. _ 13فراوان _ کاله انگليسي _ سرزمين فالسفه. _ 14سردسته مشرکان مکه _ گلهدار. _ 15مرکز ايالت کاليفرنياي امريکا _ شبهاي تازي.
36
August 2016 مرداد 1395
نويسندگان و انديشمندان ،فرد بيتفاوتي نبود. براي آيندهاي بهتر براي ايران و به وجود آوردن فضاي بازتري براي انديشههاي سياسي و هنري و حق و حقوق مدني تالش ميکرد و حاال اگر راهي که در پش گرفته بود به بنبست خورد يا انقالب ايران به بيراهه رفت ،ذرهاي از احترامي که او و ديگراني چون او شايسته آن هستند ،کم نميکنند. اينها را محض خاطر سلطنتطلبان محترم عرض کردم.
کورش سليماني
جک نيکلسون ،ريچارد پراير، اينگريد برگمن ،محمد علي، آنتوني کويين
K@Kourosh123.com
درگذشت عباس کيارستمي و چند نکته عباس کيارستمي با کمترين سرمايه ،ابتداييترين ابزار کار و بهرهگيري از بازيگران غيرحرفهاي ،به خصوص کودکان ،توجه محافل سينمايي جهان را به خود جلب کرد، ولي در ايران با بيمهري و کارشکني روبرو بود.
عباس کيارستمي تحصيالت سينمايي نداشت ،ولي سينماگران کارکشته دنيا از او خواستند تا فوت و فن و راه چاره گرفتن بهترين بازي از هنرپيشهها ،به ويژه کودکان را در کارگاههايي به آنان بياموزد. عباس کيارستمي درگذشت و چند نفري که براي برگشتن به دوره خوش و افتخارآميز گذشته ،خودشان را به آب و آتش ميزدند ،ابتداييترين اصول اخالقي و عرفي ايرانيها را ناديده گرفتند و با نشان دادن يکي از عکسهاي اين هنرمند بلندآوازه که با حالت رقتباري روي تخت بيمارستان و قرار دادن عالمت داس و چکش روي پيشاني او ،حکايت از اين ميکردند که شخصي بوده خاﺋﻦ به ميهن و هرگونه تعريف و تمجيدي از او گناهي است بزرگ و نابخشودني. ايکاش آنهايي که قصد برمال کردن حقيقتها و واقعيتها را دارند ،خوب و بد و زشت و زيبا را کنار هم بگذارند و در نهايت بيطرفي تصوير صادقانهاي از شخص موردنظر به بينندگان يا خوانندگان يا شنوندگان ،به خصوص شايعهسازان ارايه کنند. عباس کيارستمي مانند بسياري از هنرمندان،
پدر جک نيکلسون هم پدر او بود و هم پدر بزرگ او و مادر او هم در ضمن خواهرش به حساب ميآمد و جريان از اين قرار بود که پدر يا پدر بزرگ جک نيکلسون به دختر خود (خواهر و مادر) جک نيکلسون تجاوز کرده بود و ثمره آن هم شخصي شد که خدمت ايشان ارادت داريد. ريچارد پراير از يک مادر فاحشه و پدري که حکم دالل محبت را داشت (عفت کالم مانع از آن ميشه که اين واژه را بنويسم) متولد شد و يکي از محبوبترين کمدينهاي آمريکا بود. اينگريد برگمن هنرپيشه بلندآوازه سوﺋﺪي براي همکاري با روبرتو روسليني کارگردان معروف به ايتاليا رفت و ضمن ساختن فيلم کار به جاهاي باريک کشيد و اينگريد برگمن که مزدوج بود (يعني ازدواج کرده بود) بند را آب داد و از جناب کارگردان حامله شد و اين رسوايي مدت شش سال او را از سينما محروم کرد. محمد علي بوکسور افسانهاي تاريخ ،عالوه بر ازدواج با چهار همسر ،در حاشيه هم صاحب دو فرزند شد. آنتوني کويين وقتي براي ساختن فيلم «باراباس» به ايتاليا رفت با يکي از دستاندرکاران سينما که پشت صحنه کار ميکرد روي هم ريخت و با داشتن همسر و چند فرزند قد و نيم قد ،کارشان به رختخواب (يا جاهاي ديگر ،درست نميدونم) کشيد و نتيجه آن شد که به طور نامشروع صاحب فرزندي شود. اينها را براي اين نوشتم که اگر نويسندگان يا تاريخ نويسان ايراني قرار بود در زمان زندگي يا بعد از مرگ ،چيزي در باره اينها بنويسند ،اولين چيز يا تنها چيز ،نقطه ضعفها و صفحههاي تاريک سياه زندگي بود و بس و هنرها و توانايي و انتظارهاي آنها به کلي ناديده گرفته ميشد .چه کنم اين هم شانس ماست.
کشتي نوح اگر غلط نکنم يکي از کليساهاي پولدار آمريکايي در ايالت کنتاکي با سرمايه هنگفت (يعني خيلي زياد) با سرمايه سيصد ميليون دالر و اندي (معني اندي را درست نميدونم ،ولي فکر ميکنم عدديه بين 3تا 6يا 6تا ..... )9بعله......خدمت سرور خودتون که خودتون باشيد اين کليسا در پارک تفريحي خودش ،کشتي نوح را بازسازي کرده ،به همان اندازه و شکلي که در کتابهاي مقدس به آن اشاره شده و همان حيوانات را در آن جا داده و تماشاگران ميتوانند به داخل کشتي بروند و مجسمه حيواناتي که يک جفت از آنها براي نجات کره زمين به داخل کشتي برده شده بود را ببينند ،ولي جالبتر از همه وجود بچه دايناسورها در کشتي است. اميدوارم که عالمان دين ،ناداني اين بنده (يعني خود من) را به دانايي خودشان ببخشند ولي تا آنجا که اين بنده حقير (آن هم يعني خود من) ميداند ،در کتابهاي ديني ابراهيمي کوچکترين اشارهاي به دايناسور نشده است و نه تنها آفريدگار و پيامبرانش از وجود دايناسورهايي که 200 ميليون سال روي کره زمين شلنگ تخته انداختند خبري نداشتهاند ،بلکه از وجود حيواناتي در خارج از دور و بر آنان هم که در قارههاي ديگر زندگي ميکردهاند بياطالع بودهاند و حاال اين حيوانها چگونه از کشتي نوح در ايالت کنتاکي سر در آوردهاند ،چيزي به عقل نگارنده (نگارنده هم يعني خود من) نميرسد و ديگر اينکه اين کشتي با وجود امکانهاي امروزي و دستگاههاي برقي برش چوب و آهن و ميخ و ماشينهاي حمل و نقل و کامپيوتر......و همکاري چند صد نفر ساخته شده و حاال حضرت نوح 600ساله با سه پسرش که حدود 20تا 30سال از خودش جوانتر بودهاند ،چگونه چنين کاري کرده، کسي نميداند .جل الخالق.
مهمان ناخوانده نوح حضرت نوح سوي کشتي ميدويد با توپ پر اشک ميريخت از دو چشمش شر و شر حب و بغض در سين ه ميريخت هق و هق باسناش از خشم ميسوخت گر و گر خشتک و پيراهنش کرد جر و جر نعرهها برميکشيد تا گشت قر گفت من بر گور باباي خودم خنديدهام گر که ديدم در همه عمر درازم دايناسور
36
37
م .ع .ب مددکاري نشستم صبحدم در پرتو هور که گيرم بهرهاي از گرمي و نور کنار باغچه ،نزديک ديوار يکي زنبور ديدم ،زار و رنجور ز بيداد فلک ،جور زمانه فتاده بر زمين ،چون عاجزي کور در اين هنگام ،موري ،بهر دانه ز سوراخي ،برون آمد ،به صد شور بديد افتاده زنبوري در آنجا بيايد سوي آن ،با شادي و سور گرفت اندر دهان يک پاي او را براي بردنش ،بسيار ،زد زور پس از رنج و تالش سخت و جانکاه در اين کار ،عاقبت گرديد مقهور چو ديد آوردن آن بار سنگين به تنهايي ،برايش نيست مقدور بسوي النه خود ،زود برگشت براي آن که بود از کار ،معذور به خود گفتم که ديگر برنگردد طمع ببريده از اين صيد منظور پس از يک لحظه ،دهها مور ديدم برون آيند زان سوراخ ديجور تو گفتي بر سر پور فريدون هجوم آورده ناگه لشکر تور به ياد آمد مرا جنگ منوچهر به گوشم ميرسيد آواي شيپور سپاه مورچه ،اطراف او را گرفتند و تنش کردند ناسور ولي زنبور ،گرچه ناتوان بود به يک جنبش زخود ميکردشان دور در آخر دست و پايش را گرفتند کشيدندش ،نمرده ،جانب گور ندانستم در آن سوراخ تاريک چه آمد بر سر بيچاره زنبور ولي اين ماجريٰ ،درسي به من داد که در يک بيت خواهم کرد مسطور تعاون را ز موران بايد آموخت که در اين کار معروفند و مشهور چه بيچارهست اين فرزند انسان که بايد پند گيرد ،آنهم از مور
دو شعر از کامبيز گيالني بر بامي ديگر گاهي باد را از کرانههاي غمگين دستهاي بسته تا عمق آبهاي آزاد در واژههاي ناپيداي انديشه جستوجو ميکنم، گاه روزها و شبهايي را که با من در تنهايي بيانتهاي روزگار فراموش ميشوند. بر درهاي چوبي ميکوبم و ميلههاي آهني شب را در راه راهي ابدي با قطرهاي از سيالب زخمي تاريخ بر بال پرندهي مهاجر
August 2016 مرداد 1395
مينشانم. با چشمهايي که ميروند نگاه را در آينهي ديگري تجربه کنند منظرهي تازهاي ميآفرينم تا در آن، لحظه را با آتشفشان آشنا کنم. اينک بر بامي ديگر ايستادهام و سرودي نا آشنا ميخوانم از گذشتهاي غريب ميگويم با آيندهاي همراه ميشوم بيهيچ نشاني از امروز که شب در مدار پوشالي آن اين چنين بيرحم بر پوست چروکيدهي روزگار ميکوبد. بر بامي ميايستم که بارانش گل ديگري از اين همه خاکستر بروياند. گاهي باد را به ياد ميآورم در هالهاي از پريشاني زمان که اقيانوسي از تصوير را به دنبال دارد، گاه کهکشاني از موسيقي که بر روح و جان من فرو ميبارد. نگاهي به آينه مياندازم، نگاهي به ميلههاي راه راه. انگار بر بام ديگري ايستادهام.
در اقيانوس تاريکي گفتي روزها هيچاند شبها ،خيالي بيهوده باغ را از گل خالي کردي رود را از ماهي. گفتي تاريخ ،انبوه فرسودگي است زمان ،تداوم پوچي و انسان مترسک اين بازي کوتاه. از عشق هر از گاهي اگر گفتي، نيشخندي تلخ چهرهات را پوشاند. آنقدر از سختي روزگار گفتي که هيچ چشمي در من به روي روشني راه نيافت و من در اقيانوس تاريکي فرو رفتم و من در اين سرماي سنگين يخ زدم. و در اين ورطه است که از من کنده ميشود هر چه اميد است که در من پوچ ميشود هر چه عشق است و در امتداد اين سنگيني
بيهيچ آرامشي در درون ذره ذره ميميرم و چشمي که در گذشته خشکيده است آخرين تلخي را تجربه ميکند. اما جاي من در دل تو نيست اي اقيانوس تيره اي تاريخ واژگونه اي صفحهي تسليم من تو را ورق ميزنم و راه ميافتم.
فريبا صفرينژاد پرنده هنوز بال خودش را پرنده باور داشت چه فکرهاي بلندي که «باز» در سر داشت قفس اگرچه حصار هميشه ماندن بود براي روز مبادا ،هنوز يک در داشت پرنده روي زمين هم به اوج مينگريست به آسمان بزرگي که در برابر داشت چقدر خسته و داغم از اين حصار مخوف که از اصالت من انتظار ديگر داشت از اين قفس که به ياد از گشودن پر و بال هزار خاطره از جوجههاي پرپر داشت کبوترانه...؟ نه! بايد عقاب گونه شد و تمام فاصلهها را ز پيش رو برداشت
ويدا فرهودي باري به باور چيزي به جز صداقت در ذهن دفترم نيست رويا اگر چه ديگر همخواب بسترم نيست همخواب دوش گم شد در برزخي که داني شعرم چه ميتکاني؟ باري به باورم نيست آشفته گويمت ليک گر معنياش بيابي بيني در اين حکايت ،جز عشق در سرم نيست عشقي که برد دل را ،تا غايت تمنا عشقي که غير شرمي ،زان شعله در سرم نيست آري اگر که مانده چيزي براي گفتن تلخ است و درمرورش ،اميد ياورم نيست افسوس گفتني را بايد که گفت هر چند در فصل بي صدايي ،جز رنج کيفرم نيست در فصل بي صدايي آن جا که مانده حسرت درگام پوچ خواهش ،گامي که بر درم نيست تا آستان رويا ،پوياندم ار قلم را زان غايت تمنا ،شوري به دفترم نيست
مژده ژيان عبادت شاخهها دائم عبادت ميكنند خالق خود را اطاعت ميكنند قصهاي زيباست ،مرگ و زندگي فصلها آن را حكايت ميكنند مرگ را هر ساله از جان ميخرند عاشقي تا بي نهايت ميكنند در پي هم فصلها در يك صفاند نظم را گويي رعايت ميكنند فصل تابستان هواي چشمههاست برگها آنجا طهارت ميكنند هر زمستان شاخهها بي برگ و بار صبر را گويي حكايت ميكنند چون خزان وقت هبوط برگهاست شاخهها گاهي شكايت ميكنند مهر ،محراب دعا و بندگي است
عاشقان ،آنجا زيارت ميكنند دلبري زيباست ،بانوي بهار فصلها بر او حسادت ميكنند شاخهها با گردش چرخ فصول عشق را گويي روايت ميكنند
رضا مقصدي «ناظم در شعرهاي ِ حکمت» شناورم دستي به روي آينهها سنگ ميزند. دستي که از تبا ِر تباهي و وحشت است ديوارههاي شه ِر ترا رنگ ميزند. هر چند آفتاب در سينهي سپيدهات گل ميکند به شوق وان شادي شکفتهي مهتاب ناب را در جان عاشقان جهان ميپراکند هيهات دستي به روي آينهها سنگ ميزند. در شعرهاي «ناظم حکمت» شناورم وقتي که ميسرود: امواج مهربان شبانگاهي هرچند در هراس هميشهست دريا ،خيال خواب ندارد. در شعرهاي «ناظم حکمت» امشب ،شناورم تلخ است تلخ ،تلخ هر واژهاي که عطر وطن دارد. امشب ،تمام خاطرههاي پريده رنگ پاييز ديگري است بر برگ برگ دفتر و ديوانش. سر ميکِشد چو شعلهي شبگير آن جان بيقرار فروزانش. دستي به روي آينهها سنگ ميزند اما هر آينه در روبروي آينههاي شکفتهايم.
محمدعلي شاکري يکتا آوازي در گوشه خاوران چندي ،دگر گذر نميکندم ابري من ماندهام کنار درختي خشک در فصل جان فشاندن و دل دادن اي آسمان چه تشنه و غمباري! پيشاني شکستهي خورشيدي در سرخي سپيده دمان ،آري اين لکهي نشسته به رخسارت خونواژهي چکيدن آزادي ست از پنجههاي اين شب تاتاري. با قلههاي خون گرفته چه خواهي گفت؟ اين صخرهها نفس بريده و خاموشند اين آهوان زخمي کوهستان با ماشهي کمين نشسته هم آغوشند تق تق تتق تتتق تق تتق. تتق گفتي زمان کوچ کبوتر بود آن سال پرشکوفهي جنگلخيز سال توان رستن يک دانه در قلب پرتپندهي مهرآميز سالي که عشق نامه رسان ميشد سالي که اللههاي نگون يک يک در خاوران خاک نهان ميشد از بيشه زار بي علف اين خاک آواز کوهپايه نميپيچيد در درههاي ساکت بي پژواک. در بستر سپيده دمان آن سال صدها پرنده
زخمي و خونين بال.
جهانگير صداقتفر غزلوارهيي در پردهي نوستالژي کجايند اين زمان دخترکاني که دوست ميداشتمشان؛ آنان که لبانم طعم بوسههاشان را ز ياد بردهست داغ عريانيشان را و داغي ِ سردي نسيان ز بسترم برسترده است؟ کجايند آن شيطانکان که از آتش خي ِز آغوششان ديري است به جز خيالي خاکستري به مجمر جانم به جا بنمانده است؟ *** ي از شمايان سخن ميرانم وقت آاليش از کالمام ميگريزد ـ آه ... عشقهاي گمشده در پسکوچههاي آشتي کجاييد؟ بگوييد تقديرتان به کدامان کرانهي اين بي کرانه افکنده است؟ هال شاديانهي شبهاي اشتياق جواني! ايام واپسين در گذارهي ِ به چه کاريد؟ کدامين يک از شما مرا هنوز به ياد ميآريد؟
شعري از احمد شاملو به مناسبت سالگرد مرگ او سرود ششم شگفتا که نبوديم عشق ما در ما حضو ِرمان داد. پيونديم اکنون آشنا چون خنده با لب و اشک با چشم دم ماضي. واقعهي نخستين ِ غريويم و غوغا اکنون، نه کالمي به مثابه مصداقي که صوتي به نشانهي رازي. هزار معبد به يکي شهر... بشنو: گو يکي باشد معبد به همه دهر تا من آنجا برم نماز که تو باشي. ي چندان دخيل مبند که بخشکانيام از شرم ناتوان خويش: درخت معجزه نيستم تنها يکي درختم نوجي در آبکندي، و جز اينم هنري نيست که آشيان تو باشم، تختت و تابوتت. يادگاريم و خاطره اکنون. دو پرنده يادمان پروازي و گلويي خاموش يادمان آوازي.
37
38
August 2016 1395 مرداد
38
39
تيم بسکتبال جوانان ايران قهرمان آسيا شد در ديدار نهايي بيست و چهارمين دوره رقابتهاي بسکتبال قهرماني جوانان آسيا ايران با پيروزي 71بر 65 مقابل ژاپن قهرمان شد. اين سومين قهرماني تيم بسکتبال جوانان ايران در مسابقات قهرماني آسياست .تيم جوانان ايران تا کنون در 17دوره اين مسابقات شرکت کرده و طي آن موفق به کسب 2مدال طال 2 ،مدال نقره و يک مدال برنز شده است. ايران در مسابقات سالهاي 2004هند و 2007تهران قهرمان شد ،در رقابتهاي 2002کويت و 2004در قطر صاحب مدال نقره شد و در مسابقات 2012مغولستان نيز در رتبه سوم ايستاد. ايران همچنين پيش از اين مسابقه و با حضور در بازي نيمهنهايي توانسته بود سهميه حضور در مسابقات جهاني 2017را به دست آورد. رضا نوري ،سرمربي ايران پس از قهرماني اين تيم گفت« ،به زودي جلسهاي با مسئوالن فدراسيون در مورد آينده اين تيم داريم ،همچنين بازيکنان مستعد زيادي در کشور وجود دارند که ممکن است به اردوي تيم جوانان براي مسابقات جهاني دعوت شوند ...بايد براي اين تيم برنامهريزي کرد چون ادامه تمرينات به اين شکل فايدهاي ندارد .ما يک سال فرصت داريم و در اين يک سال به بازسازي تيم ميپردازيم .ما همچنين به مسابقات تدارکاتي فراتر از آسيا و اروپايي نياز داريم». در ديدار ردهبندي بيست و چهارمين دوره رقابتهاي بسکتبال قهرماني جوانان آسيا ،کره جنوبي 86بر 63لبنان را برد و سوم شد .به اين ترتيب ايران ،ژاپن و کرهجنوبي سال آينده در جام جهاني مصر به ميدان خواهند رفت.
August 2016 مرداد 1395
نيز با زدن 15گل بهترين گلزن ليگ فوتبال زنان ايران شد. خانم قمي چند ماه پيش در مصاحبه با خبرگزاري دانشجويان ايران ،انتقاداتي را مطرح کرد که گفته ميشود دليل اصلي انحالل تيم فوتبال زنان ملوان بوده است. خانم قمي به ايسنا گفت، «ما 9 ،8جام را به دست آوردهايم که ويترين افتخارات باشگاه را بانوان ملوان پر کردهاند ،ولي متاسفانه بي مهري مسئوالن شامل حال ما شد .وقتي که نميتوانند کاپيتان تيم را حفظ کنند ،چطور ميخواهند تيم را براي سال آينده حمايت کنند». با اينکه خانم قمي معتقد بود تيمي را که 12سال در ليگ حضور دارد که 8سال از آن سابقه حضور در ليگ برتر است نميتوانند منحل کنند ،اما حدود دو هفته بعد از اين مصاحبه ،مدير عامل باشگاه ملوان مصاحبه کاپيتان زنان ملوان را باعث به وجود آمدن ذهنيتهاي منفي دانست و احتمال انحالل اين تيم را مطرح کرد. مسعود رضاييان به ايسنا گفت« ،با اين صحبتها ملوان فقط تضعيف ميشود .او جزيي از اين مجموعه است .گذشته و سوابق سارا قمي به ملوان بر ميگردد .آنها با رنجهاي بسياري در ليگ موفق شدهاند ...البته اميدوارم اين مصاحبه را ناديده بگيرند و تيم بانوان را حفظ کنند .در هر حال فعال ذهنيتها منفي است و احتمال ادامه فعاليت تيم بانوان بسيار پايين است». در اين مدت احتمال انحالل تيم فوتبال زنان ملوان مطرح بود تا اينکه خبر انحالل رسمي اين تيم اعالم شد .به دنبال اين خبر مريم ايراندوست سرمربي فصل گذشته ملوان از رئيس جمهوري ايران تقاضاي کمک کرد. خانم ايراندوست گفته است« ،به عنوان فردي که در ورزش ملي کشور زحمت کشيدهام از رياست محترم جمهور تقاضا دارم بيشتر از گذشته به زنان در جامعه توجه شود، چرا که مطمئن هستم جامعه ورزشي سالم ،به پيشرفت و پرورش فرزندان موفق و سالم کمک خواهد کرد». سرمربي فصل گذشته ملوان همچنين با انتقاد نسبت به صحبتهاي مدير عامل باشگاه گفت« ،صحبتي با رضاييان نداشتهام اما مصاحبه او را خواندم و واقعا متاسف شدم که گفته است بار اضافي کشتي در حال غرق شدن را خالي ميکنند ،تاسف خوردم به حال خودمان که چقدر حقير و بي کس هستيم که يک مسئول اينقدر راحت بيان کند در درياي متالطم بار اضافي را خالي ميکند». حسن روحاني ،رئيس جمهوري ايران ،پيش از اين نيز
انحالل تيم زنان فوتبال ملوان و درخواست کمک از رئيس جمهور ايران به دنبال انحالل تيم فوتبال زنان ملوان ،از موفقترين تيمهاي فوتبال ليگ زنان ايران، سرمربي اين تيم از رئيس جمهوري ايران کمک خواست. تيم فوتبال زنان ملوان از زمان حضور در ليگ برتر فوتبال ايران در سال 1384همواره يکي از تيمهاي مطرح اين تيم بوده است .تيم فوتبال زنان ملوان در ليگ قبلي فوتبال ايران نيز با اختالف يک امتياز پس از شهرداري بم نايب قهرمان شد .سارا قمي ،بازيکن ملي پوش اين تيم
سابقه دخالت در ورزش زنان و کمک به حل مشکل آنها را داشته است .به تازگي سيما ليموچي ،مربي ندا شهسواري تنها پينگپنگباز ايران در المپيک ريو ،با پيگيري ويژه دفتر رئيس جمهوري راهي برزيل شد. آبان پارسال نيز سفر تيم ملي فوتسال زنان ايران که قهرمان آسيا بود ،ابتدا لغو شده بود اما با دستور حسن روحاني ،رئيسجمهوري ايران ،اين تيم به مسابقات جام جهاني کوچک در گواتماال اعزام شد.
39
جواد نکونام از فوتبال خداحافظي کرد جواد نکونام ،کاپيتان سابق تيم ملي ايران ،از فوتبال خداحافظي کرد. اين بازيکن 35ساله فصل گذشته از سايپا به باشگاه العربي قطر پيوست و در 11بازي در ليگ اين کشور ،يک گل به ثمر رساند. بازيکن سابق تيم ملي ايران ،که چندي پيش از تيم ملي خداحافظي کرده بود 148 ،بار پيراهن تيم ملي ايران را بر تن کرده و 38گل زده است. نکونام در سال 2006از تيم الشارجه امارات به تيم اوساسونا پيوست و تا سال 2012در اين تيم اسپانيايي توپ زد .او در 149بازي در ليگ اسپانيا ،موفق شد که 24 بار تور دروازه را پيدا کند. جواد نکونام در سال 2014به اوساسونا بازگشت و در 22بازي صاحب پنچ گل شد. 148بازي ملي نکونام ،رکورد بيشترين تعداد بازي ملي در فوتبال ايران است.
ورزشکاران روس «زير نظر دولت روسيه دوپينگ کردهاند»
کريس فروم براي سومين بار قهرمان تور دو فرانس شد
کريس فروم دوچرخهسوار بريتانيايي در پايان مرحله بيست و يکم تور دو فرانس که در پاريس به پايان رسيد، براي سومين بار فاتح اين مسابقات مهيج و پرطرفدار شد. او نخستين ورزشکار بريتانيايي است که توانسته سه بار قهرمان تور دو فرانس شود و در بيست و پنج سال گذشته اولين دوچرخهسواري است که توانسته از عنوان قهرمانياش دفاع کند. دوچرخهسوار 31ساله تيم «اسکاي» در سالهاي 2013و 2015هم قهرمان معتبرترين مسابقات دوچرخهسواري دنيا شده بود. در دور نهايي آندره گريپل زودتر از همه از خط پايان گذشت اما در مجموع ،فروم با اختالف بيش از سه دقيقه با نزديکترين رقيبش رومن بارده دوچرخهسوار فرانسوي ،بر سکوي نخست ايستاد. در ردهبندي کلي نايرو کينتانا از کلمبيا و آدام ييتس از بريتانيا سوم و چهارم شدند. آدام ييتس عنوان بهترين دوچرخهسوار جوان را هم از آن خود کرد. عنوان پرامتيازترين (صاحب پيراهن سبز) نيز به پيتر ساگان رسيد و مقام قهرمان کوهستان نيز به رافا مايکا اهل لهستان تعلق گرفت .دو دوچرخهسوار اخير از تيم تينکاف به اين مقام رسيدند که ليدر خود يعني آلبرتو کونتادور را به خاطر مصدوميت از دست داده بود.
نتايج تحقيقي که به سفارش آژانس جهاني مبارزه با دوپينگ (وادا) انجام شده نشان ميدهد که ورزشکاران روس از سال ،2011در “تقريبا تمام” رشتههاي ورزشي در المپيکهاي تابستاني و زمستاني ،زير نظر دولت روسيه دوپينگ کردهاند. دکتر ريچارد مکالرن ،رييس کميسيوني که اين تحقيق را انجام داده ميگويد به يافتههاي اين بررسي «اعتمادي خللناپذير» دارد. گزارش اين کميسيون حاکي از آن است که دستکاري در نتايج آزمايش ادرار ورزشکاران روس ،با «هدايت ،کنترل و نظارت» وزارت ورزش از اواخر سال 2011آغاز شده ،در المپيک 2012لندن و المپيک زمستاني 2014در سوچي روسيه هم وجود داشته و تا تابستان سال گذشته ادامه يافته است. اين کميسيون پس از تشکيل شد که گريگوري رادچنکوف ،رييس سابق آزمايشگاه ملي ضد دوپينگ روسيه مدعي شد در دوپينگ حداقل پانزده ورزشکار روس که در المپيک سوچي صاحب مدال شدند ،نقش داشته است. او همچنين گفته بود که دولت روسيه به شيوهاي دقيق و هماهنگ از امتياز ميزباني براي منحرف کردن برنامه مبارزه با دوپينگ استفاده کرده بود. آقاي رادچنکو که اکنون مخفيانه در آمريکا زندگي ميکند ،مدعي شده بود که به جز مسابقات المپيک ،در دوپينگ ورزشکاران روس در مسابقات دو و ميداني قهرماني جهان در سال 2013در مسکو و مسابقات شناي قهرماني جهان در سال 2015در غازان دست داشته است. انتشار اين گزارش واکنش خشمآلود الکساندر ژوکوف، رييس کميته المپيک روسيه را به دنبال داشت که آن را بخشي از نقشه «از پيش برنامهريزي و طراحي شده» براي دور نگهداشتن ورزشکاران روس از المپيک ريو خواند. او همچنين از اينکه نتايج اين گزارش پيش از زمان اعالم رسمي آن به بيرون درز کرده بود ،اظهار نگراني کرد. رسانههاي روسيه که انتظار گزارشي منفي را داشتند آن
دنباله در صفحة بعد
40
دنباله از صفحة قبل
را «نقشهاي هماهنگ عليه روسيه»« ،بدترين هفته در تاريخ ورزش روسيه» و «سياهترين روز» در تاريخ المپيک روسيه لقب دادند و از تاثير منفي آن که تا مدتها «غير قابل جبران» خواهد بود ،اظهار نگراني کردند. انتشار اين گزارش باعث افزايش فشارها براي محروم کردن کامل ورزشکاران روس از المپيک 2016ريو خواهد شد. پيش از انتشار اين گزارش ،آژانسهاي مبارزه با دوپينگ چندين کشور دنيا از جمله آمريکا و کانادا خواستار محروم کردن تمام ورزشکاران روس از المپيک ريو شده بودند.
حکم محروميت ورزشکاران دو و ميداني روسيه از حضور در المپيک پابرجا ماند
ديوان داوري ورزش درخواست کميته المپيک روسيه و 68ورزشکار اين کشور براي لغو ممنوعيت شرکت دو و ميداني روسيه در المپيک ريو را رد کرد. پس از آنکه ورزشکاران دو و ميداني روسيه و فدراسيون دو و ميداني اين کشور به استفاده گسترده از دوپينگ متهم شدند ،فدراسيون بينالمللي دو و ميداني تصميم گرفت فدراسيون روسيه را از شرکت در المپيک 2016ريو محروم کند. کميته المپيک روسيه و 68ورزشکار اين کشور عليه اين تصميم درخواست تجديدنظر کردند ،اما ديوان داوري ورزش پس از بررسي شواهد ارائه شده از سوي دو طرف، رأي به ابقاي حکم محروميت روسيه داد. ديوان داوري ورزش حکم داده است که با توجه به تصميم فدراسيون بينالمللي دو و ميداني ،کميته المپيک روسيه نمي تواند ورزشکاران دو و ميداني اين کشور را براي شرکت در المپيک ريو معرفي کند. با اين حال فدراسيون بينالمللي دو و ميداني گفته است که تعدادي از ورزشکاران روس ،با رعايت شرايطي و به شرطي که در خارج از روسيه آزمايش دوپينگ داده باشند، اجازه خواهند يافت به طور مستقل ،بدون اينکه زير پرچم هيچ کشوري قرار بگيرند ،در المپيک ريو شرکت کنند. فدراسيون بينالمللي دو و ميدان از تصميم ديوان داوري استقبال کرده و گفته است که اين تصميم ،شرايطي عادالنه براي رقابت همه ورزشکاران فراهم مي کند. سباستين کو ،رئيس فدراسيون بينالمللي دو و ميداني گفته است که پس از المپيک اين فدراسيون با روسيه همکاري خواهد کرد تا شرايطي پاکيزه و مناسب براي ورزشکاران روسيه ايجاد کنند و زمينه بازگشت آنها را به رقابتهاي بينالمللي فراهم آورند.
شوايناشتايگر از تيم ملي آلمان خداحافظي کرد باستين شوايناشتايگر ،کاپيتان تيم ملي آلمان از بازي در تيم ملي کشورش خداحافظي کرد .اين در حالي است که گفته ميشود که ژوزه مورينيو سرمربي جديد منچستر يونايتد نيز او را از اين تيم کنار خواهد گذاشت. شوايناشتايگر 31ساله رکورددار حضور در تورنمنتهاي بزرگ فوتبال ،جام جهاني و جام ملتهاي اروپا
August 2016 مرداد 1395
است و 38بار در اين رقابتها بازي کرده و با تيم ملي آلمان قهرمان جهان شده است. اما او که فصل پيش با مبلغي حدود 6ميليون پوند از بايرن مونيخ به منچستر يونايتد پيوست درخشش خاصي نداشت و مصدوميتهاي پي در پي هم باعث شد بازيهاي زيادي را از دست بدهد. شواناشتايگر در آخرين تمرين منچستر يونايتد با تيم اصلي تمرين نکرد و فقط تمرين انفرادي داشت. ژوزه مورينيو تا به حال سه بازيکن جديد ،اريک بيلي، هنريک ميختاريان و زالتان ابراهيموويچ را به خدمت گرفته و رسانههاي بريتانيا از پيوستن قريبالوقوع پل پوگبا از يوونتوس به اين تيم خبر ميدهند.
بازيکنان ايراني در ليگهاي اروپايي
در نقل و انتقاالت تابستاني فوتبال اروپا ،خبرهايي در خصوص بازيکنان ايراني منتشر شده است .آيا تعداد بازيکنان ايراني در ليگهاي اروپايي افزايش خواهد يافت؟ شايعات و اخبار غير رسمي ،بخشي از فضاي نقل و انتقاالت در فوتبال دنياست .درباره بازيکنان ايراني نيز بارها اخباري منتشر شده که عاري از واقعيت بوده است. رضا قوچاننژاد مهاجم باشگاه چارلتون اتلتيک از اين تيم جدا شد و به هيرنفين هلند پيوست .مهاجم تيم ملي ايران ،اولين بازي حرفهاي خود را 11سال قبل در همين تيم باسابقه هلندي انجام داد. عليرضا جهانبخش نيز کماکان در ليگ هلند شاغل است و براي تيم آلکمار بازي ميکند .عقيل اعتمادي در دسته پايينتر ،دروازهبان باشگاه آلمره سيتي است. سردار آزمون که فصلي موفق را در روستوف روسيه سپري کرد ،تحت قرارداد روبين کازان است .روبين کازان براي اينکه سود بيشتري از حضور سردار در تيمش ببرد، قصد دارد او را پيش از پايان قراردادش واگذار کند. برخي رسانهها در پرتغال از حضور آزمون در بنفيکا خبر دادهاند .اگر اين جابهجايي انجام شود ،بنفيکا مهمترين تيمي خواهد شد که در حال حاضر بازيکني از ايران را در فهرست خود دارد. در همين ليگ پرتغال ،عليرضا حقيقي سنگربان تيم ماريتيمو است .او خود در مصاحبه با صداوسيما از پيشنهاداتي خبر داد که براي جدايياش به اين باشگاه رسيده است .حقيقي گفت يکي از پيشنهادهايي که دارد از اسپانياست. سعيد عزتاللهي تحت قرارداد تيم روستوف در روسيه است .ميالد محمدي هم براي باشگاه ترک گروژني بازي ميکند. غير از دانيال داوري در آرمينيا بليهفلد ،احسان حاجصفي تنها نماينده ايران در آلمان بود که براي FSVفرانکفورت بازي ميکرد و حاال با سقوط اين تيم به بوندس ليگاي ،3 احسان جدا شده و دوباره به ليگ برتر ايران بازگشته است. کريم انصاريفرد مهاجم باشگاه پانيونيوس در يونان است .او فصل خوبي را پشت سر گذاشت اما گفته ميشود احتماالً از اين تيم جدا خواهد شد و در همان ليگ يونان ،به تيم ديگري ميپيوندد. سوشا مکاني که شش ماه از فعاليت در فوتبال ايران محروم شده بود ،به تيم ميوندالن در ليگ 2نروژ پيوسته است. تعداد بازيکنان ايراني در ليگهاي اروپايي از نظر تعداد، نسبت به فصل قبل افزايش يافته اما ار نظر کيفي ،تغيير محسوسي نداشته .ايران همچنان در بوندس ليگا ،الليگا،
ليگ برتر انگلستان و سري آ در ايتاليا نمايندهاي ندارد، موضوعي که شايد با صعود مجدد به جام جهاني و عملکرد خوب نسل جديد فوتبال ايران ،دستخوش تغيير شود.
نيمار قراردادش را با بارسلونا تمديد کرد نيما ر سيلوا دا سا نتو س با جونيور امضاي يک قرار جديد باشگاه با فو تبا ل بارسلونا ،تا سال 2021 در اين تيم خواهد ماند. در پايان فصل قبل و از زمان آغار فصل نقل و انتقالها، گمانهزني درباره آينده نيمار در رسانههاي ورشي مطرح بود، اما اکنون مديران بارسلونا اميدوارند با اين قرارداد پنج ساله به حرف و حديثها درباره انتقال اين بازيکن 24ساله پايان دهند. در هفتههاي گذشته رسانههاي ورزشي خبر از عالقه منچستر يونايتد و پاريسنژرمن براي به خدمت گرفتن نيمار داده بودند. تا اينکه جوزپه ماريا بارتومئو ،رئيس باشگاه بارسلونا، اعالم کرد که اين باشگاه اسپانيايي براي تمديد قرارداد در حال مذاکره با نيمار است .نيمار هم در توييتر گفته بود «خوشحالم که به اين رويا ادامه ميدهم». نيمار که در سال 2013از باشگاه سانتوس به بارسلونا پيوست ،در 93بازي در ليگ اسپانيا 55گل به ثمر رسانده است .او در 70بازي ملي هم 46 ،گل هم براي تيم ملي برزيل زده است. از سه فصل پيش که نيمار به بارسلونا پيوست ،او دو بار قهرمان ليگ اسپانيا ،دو بار قهرمان جام حذفي اين کشور و يک بار هم قهرمان ليگ قهرمانان اروپا شده است.
گيگز بعد از 29سال از منچستر يونايتد جدا ميشود
رايان گيگز ،بازيکن سابق باشگاه منچستر يونايتد و تيم ملي ولز ،پس از 29سال از منچستر يونايتد جدا خواهد شد. گيگز 42 ،ساله ،در سال 1987به تيم جوانان منچستر يونايتد پيوست و از سال 1990تا 2014در 672بازي در ليگ برتر انگلستان 114 ،گل براي «شياطين سرخ» به ثمر رساند. گيگز که در دو فصل گذشته به عنوان دستيار لوئي فان خال ،سرمربي سابق منچستر يونايد ،روي نميکت حضور داشت ،يک سال ديگر با اين باشگاه قرارداد داشت ،اما از آنجا که ژوزه مورينيو ،سرمربي جديد اين باشگاه ،قصد دارد روي فاريا ،دستيار طوالني مدت خود را به عنوان کمکمربي منصوب کند ،ديگر امکان باقي ماندن گيگز در سمت قبلياش وجود نداشت. از سوي ديگر ،گيگز حاضر نيست نقش ديگري را در کادر فني اين تيم قبول کند و گفته ميشود که همکاري اين بازيکن و باشگاه به پايان خواهد رسيد و او به جرگه مفسران و تحليلگران تلويزيوني خواهد پيوست.
40
بوفون: فعأل تصميم به کنارهگيري از فوتبال ندارم! اسطوره فوتبال ايتاليا فع ً ال قصد کنارهگيري از ورزش محبوبش را ندارد. جانلوئيجي بوفون ،سنگربان افسانهاي تيم ملي ايتاليا و باشگاه يوونتوس ضمن ابراز بياطالعي از آينده خود پس از بازنشستگي ،تأکيد کرده است که او دو فصل ديگر در سري Aو تيم ملي ايتاليا ميماند. وي در اين باره گفته است« ،در آينده زمان زيادي دارم تا درباره موقعيتهاي پيشرو فکر کنم ،اما در مورد آيندهام پس از خداحافظي از فوتبال هنوز تصميمي نگرفتهام .بهطور کلي ميخواهم به عنوان يک سفير در داخل يا خارج از زمين فوتبال فعاليت کنم .هر چه باشد ،تجربهام ،براي اين انجام اين کار مفيد خواهد بود .تصور ميکنم توانايي انتقال تجاربم به ديگران را دارم ،اما هنوز تصميم دقيقي در مورد شعل آيندهام اتخاذ نکردهام .قطعاً با تمام تمرکز و احساس کاري که بايد را شروع ميکنم». دروازهبان تيم فوتبال يوونتوس شايعه ورودش به عرصه سياست را با اين جمالت رد کرد« ،ترجيح ميدهم در مورد سياست يک تماشاگر صرف باشم .شايد بهتر باشد در مورد امروز صحبت کنيم ،چون زمان زيادي و به عبارت بهتر دو سال ديگر تا پايان دوران بازيگري من باقي مانده است!»
ليونل مسي و پدرش به جرم فرار مالياتي به 21 ماه زندان محکوم شدند
به گزارش رسانههاي اسپانيا ليونل مسي ستاره آرژانتيني و پدرش به جرم فرار مالياتي به 21ماه حبس محکوم شدهاند. اين بازيکن آرژانتيني و حورحه مسي ،پدرش ،به جرم کالهبرداري از دولت اسپانيا و فرار از پرداخت بيش از 4 ميليون يورو ،بايد دو ميليون و سيصد هزار يورو نيز جريمه به دولت پرداخت کنند. دادستاني اسپانيا حورحه مسي را به استفاده از شرکتهاي خارجي براي فرار از پرداخت ماليات محکوم کرده است .اين شرکتها در بليز و اوروگوئه ثبت شدهاند. مسي با توجه به اينکه براي اولين بار مرتکب چنين جرمي شده و دوران محکوميت او هم زير دو سال است ،به زندان نخواهد رفت ولي در صورت تکرار اين جرم ،حکمش اجرا خواهد شد. حورحه مسي پدر او به جرمي مشابه به 21ماه زندان و پرداخت يک ميليون و هفتصد هزار دالر محکوم شده ولي بر اساس قوانين اسپانيا به خاطر نداشتن سوء سابقه ميتواند از آزادي مشروط استفاده کند. در جريان محاکمه ليونل مسي تاکيد کرده بود که او هيچ اطالعي در مورد مديريت فعاليتهاي اقتصادي خود نداشته و تمرکزش روي فوتبال بوده است. از سوي ديگر حورحه مسي هم مدعي شده بود که او هم اطالع کافي از فعاليتهايي سازمان يافته در مورد فرار مالياتي نداشته و مشاوران مالياتي را در اين مورد مقصر معرفي کرده است.
41
August 2016 مرداد 1395
دنباله از صفحة قبل
ليونل مسي پس از باخت آرژانتين در فينال کوپا آمريکا تصميم به خداحافظي از تيم ملي را گرفت ولي بعدا از اين تصميم منصرف شد .او که 5بار جايزه بهترين بازيکن فيفا را کسب کرده ،يکي از ثروتمندترين ورزشکاران جهان است.
اسکار پيستوريوس به شش سال زندان محکوم شد
دادگاهي در آفريقاي جنوبي اسکار پيستوريوس، دونده معروف اين کشور را به خاطر قتل دوست دخترش به شش سال زندان محکوم کرده است. گفته ميشد که آقاي پيستوريوس به پانزده سال زندان محکوم خواهد شد ،اما قاضي توکوزيله ماسيپا، گفت وزن عوامل مخففه جرم به مراتب بيشتر از عوامل مشدده است. آقاي پيستوريوس بالفاصله به زندان منتقل شد. هم دادستاني و هم وکالي محکوم ميتوانند خواهان تجديدنظر شوند اما وکالي آقاي پيستوريوس گفتهاند چنين درخواستي را ارائه نخواهند داد. اسکار پيستوريوس ،دونده و ستاره 29ساله پارالمپيک آفريقاي جنوبي متهم بود که در فوريه 2013ريوا استينکمپ ،دوست دختر 29سالهاش را با شليک چهار گلوله (که سه تاي آن به بدن او اصابت کرد) از پشت در بسته حمام کشته است. دادگاه اوليه او را به خاطر قتل غير عمد به 5 سال حبس در زندان محکوم کرد و آقاي پيستوريوس دوازده ماه را در زندان سپري کرد و سپس اجازه يافت تا بقيه دوران حبس خود را در خانه عمويش در پرتوريا ،پايتخت آفريقاي جنوبي بگذراند. آقاي پيستوريوس گفته است که به اشتباه به سوي دوست دخترش شليک کرده ،چون فکر مي کرد دزد وارد خانه شده است. صدور حکم شش سال زندان براي آقاي پيستوريوس با واکنش منفي در آفريقاي جنوبي روبرو شده و شماري از مردم در شبکههاي اجتماعي از مدت کم اين حبس انتقاد کردهاند.
هفتمين قهرماني سرينا و دومين قهرماني اندي ماري در ويمبلدون سرينا ويليامز آمريکايي در يکي از زيباترين و بهترين فينالهايي که در زمين مرکزي انجام شده به پيروزي رسيد و براي هفتمين بار قهرمان زنان ويمبلدون شد. حريف ويليامز در اين مسابقه فوقالعاده آنجليک کربر نفر چهارم جهان از آلمان بود که تا آنجا که توانست در مقابل توپخانه بي امان سرينا مقاومت کرد و بازي زيبايي از خود ارايه داد ،اما در نهايت در دو ست بسيار نزديک مغلوب او شد. با اين پيروزي سرينا صاحب 22جام گرانداسلم شد که برابر با رکورد استفي گراف قهرمان بزرگ آلماني است که دقيقا بيست سال پيش هفتمين و آخرين ويمبلدون خود را برد و سه سال بعد در روالن گاروس صاحب بيست و دومين و آخرين جام گرانداسلم خود شد. سرينا بعد از ويمبلدون سال پيش در سه گرانداسلم ناکام شد و نتوانست به رکورد گراف
برسد .او در نيمه نهايي يو اس اوپن از روبرتا وينچي ايتاليايي شکست خورد و از دور مسابقات حذف شد. سرينا سپس در فصل جاري تنيس در جام آزاد استراليا و فرانسه به فينال رسيد ،اما در استراليا کربر بر او غلبه کرد و در روالن گاروس گاربينيه موگوروزا از اسپانيا .اين سه ناکامي بعضيها را متقاعد کرده بود که سريناي 34ساله با اينکه نفر اول رده بندي جهاني است ديگر در شرايطي نيست که بتواند در يک گرانداسلم پيروز شود. اما تنيسي که سرينا در ويمبلدون عرضه کرد بخصوص بازي او در فينال منتقدان را ساکت کرد و نشان داد که او همچنان پرقدرت ترين بازيکن زن در بين بازيکنان بزرگ است و قصد ندارد به اين زوديها تسلط خود بر تنيس زنان را از دست بدهد. هدف بعدي سرينا شکستن رکورد مارگرت کورت بازيکن بازنشسته استراليايي است که 25بار در تورنمنتهاي گرانداسلم به پيروزي رسيد .البته چون پيروزيهاي کورت مربوط به دوران قبل از رسمي شدن مسابقات (عصر مسابقات اوپن) است در رکوردهاي رسمي تنيس اوپن وجود ندارد. سرينا ويليامز به غير از 22جام گرانداسلم در انفرادي زنان به اتفاق خواهر 36سالهاش وينس 13 بار نيز قهرمان دوبل زنان گرانداسلمها شده و دو بار قهرمان دوبل مختلط .او در مجموع در 70تورنمنت در قسمت انفرادي قهرمان شده و در 22تورنمنت در قسمت دوبل. سرينا صاحب چهار مدال طالي المپيک هم هست :طالي انفرادي المپيک 2012لندن و سه طالي دوبل به اتفاق خواهرش وينس در 2000 سيدني 2008 ،پکن و 2012لندن. اندي ماري ،تنيسباز بريتانيايي هم با شکست دادن ميلوش رانيچ کانادايي با نتيجه 3بر صفر براي بار دوم جام ويمبلدون را برد .ماري ست اول را با نتيجه 6بر 4پيروز شد ،اما کار در دو ست بعدي به تايبريک کشيد. اندي ماري در هر دو تايبريک درخشان ظاهر شد و موفق شد رانيچ را در کمتر از سه ساعت شکست دهد. رانيچ 25ساله 196سانتيمتر قد دارد و از سرويسهاي بسيار قدرتمندي برخوردار است. حذف زودهنگام نوواک جوکوويچ در ويمبلدون امسال زمينه را براي رسيدن رانيچ به نيمه نهايي فراهم کرد و او توانست راجر فدرر را هم شکست دهد و به فينال برسد .اين نخستين باري بود که رانيچ در فينال يک جام گرانداسلم بازي مي کرد.
رقمهاي ليگ برتر؛ استقالل گرانترين تيم، برانکو گرانترين سرمربي م قراردادهاي شانزده سازمان ليگ برتر ايران رق تيم حاضر در ليگ برتر ايران را اعالم کرد که بر اساس آن استقالل تهران با هزينه 19ميليارد و 740 ميليون تومان گرانترين تيم و برانکو ايوانکوويچ با قرارداد دو ميليارد و 190ميليون تومان گرانترين مربي ليگ هستند. آبيپوشان استقالل تهران پس از ناکامي فصل گذشته عليرضا منصوريان سرمربي سابق باشگاه نفت را جانشين پرويز مظلومي کردند و تغييرات زيادي در تيم خود به وجود آوردند. اين تيم با خريد بازيکنان جديدي مانند کاوه رضايي ،بختيار رحماني ،وريا غفوري ،محمد حسين کنعاني زادگان ،آرش افشين و فرشيد باقري نزديک به هفت ميليارد تومان هزينه کرده است.
اما استقالل بيشترين هزينه را براي نگه داشتن ستارههاي خود کرده است تا آنجا که اين تيم براي تمديد قرارداد بازيکناني مانند مهدي رحمتي ،اميد ابراهيمي و خسرو حيدري به هر کدام يک ميليارد و 200ميليون تومان پرداخته است. اما رقيب سرخ پوش استقالل براي اين فصل نزديک به دو ميليارد کمتر هزينه کرده ،پرسپوليس اين فصل در مجموع 17ميليارد و 900هزار تومان با بازيکنان و کادر فني تيم قرارداد بسته است. برانکو ايوانکوويچ سرمربي کروات پرسپوليس که تيمش فصل پيش تا آستانه قهرماني در رقابتهاي ليگ پيش رفت ،با امضاي قراردادي به ارزش دو ي در ميليارد و 190ميليون تومان گرانترين سرمرب بين تيمهاي ليگ برتر است. پرسپوليس در اين فصل براي تقويت خود بازيکناني مانند عليرضا بيرانوند ،ساسان انصاري، جالل حسيني ،وحيد اميري ،والديمير پريميوف و الکسي پلييانسکي را به خدمت گرفت که گرانترين آنها عليرضا بيرانوند با رقم يک ميليارد و 45ميليون تومان است.
گرانترين بازيکن ليگ برتر ايران قاسم حداديفر هافبک باشگاه ذوب آهن اصفهان است که به خاطر مصدوميت 8ماه از ميادين فوتبال دور خواهد بود. اين بازيکن که در آغاز فصل نقل و انتقاالت شايعههاي مختلفي در مورد پيوستنش به استقالل منتشر شد ،در نهايت با امضاي قراردادي به ارزش يک ميليارد و 450ميليون تومان در ذوب آهن ماندني شد. پس از قاسم حدادي فر ،لوسيانو ادينهو مهاجم برزيلي تراکتورسازي دومين بازيکن گران ليگ امسال است ،او که سال گذشته پس از ناکامي در ليگ قطر و ليگ برزيل ،با مبلغ يک ميليارد و 400ميليون تومان بار ديگر به تراکتورسازي تبريز بازگشت. پنج تيمي که بيشترين هزينه را در فصل نقل و انتقاالت داشتند: .1استقالل 19ميليارد و 740ميليون تومان .2پرسپوليس 17ميليارد و 879ميليون .3تراکتورسازي 15ميليارد و 58ميليون .4ذوب آهن 13ميليارد و 481ميليون .5سپاهان 12ميليارد و 94ميليون
اشکها و لبخندهاي رونالدو در جام ملتهاي اروپا تيم ملي فوتبال پرتغال با پيروزي يک بر صفر مقابل فرانسه ،براي اولين بار موفق شد جام ملتهاي اروپا را نصيب خود کند. ديمتري پايت ارزشمندترين بازيکن يورو 2016 شد .روي پاتريسيو نيز عنوان بهترين گلر جام را به خود اختصاص داد. ديدار نهايي يورو 2016را فرانسه ميزبان مسابقات و پرتغال برگزار کردند .رقابتي سرشار از شگفتي ،با اوج و فرودهاي مکرر در روند مسابقه. هنگامي که در دقيقه 24بازي ،کريستيانو رونالدو را با پاي مصدوم و چشماني اشکبار روي برانکارد گذاشتند تا زمين را ترک کند ،دشوار بود تصور اينکه او حدود دو ساعت بعد ،جام قهرماني را باالي سر خواهد برد. فرانسه در اين بازي با ترکيب هوگو لوريس، باکاري سانيا ،لورن کوشيلني ،ساموئل اومتيتي، پاتريس اورا ،پل پوگبا ،ماتوئيدي ،سيسوکو (مارسيال) ،گريزمان ،ديميتري پايت (کومن ،)58
41
اليور ژيرو (ژينياک) موفق به حفظ جام نشد. در طرف مقابل روي پاتريسيو ،سدريک سوارز ،په په ،خوزه فونته ،رافائل گوئرهرو، ژائو ماريو ،ويليام کارواليو، آدرين سيلوا (ژائو موتينيو) ،رناتو سانچز (ادر) ،ناني ،کريستيانو رونالدو (ريکاردو کوارشما) توانستند شگفتي بزرگي در تاريخ رقابتها به ثبت برسانند. پرتغاليها در حالي قهرمان شدند که غير از بازي با ولز ،در ديگر ديدارها نتوانستند در طول 90دقيقه به پيروزي برسند ،گرچه شکستي هم متحمل نشدند. يکي از نکات جالب در ديدار نهايي ،شباهتهاي فينال يورو با کوپا آمريکا بود .هر دو مسابقه در وقت قانوني بدون گل به پايان رسيد .در هر دو بازي نيز کاپيتانهاي دو تيم که بهترين بازيکنان جهان هستند ،اشک ريختند. گرچه برخالف مسي و اعالم خداحافظياش ،اشکهاي رونالدو عاقب تبديل به خندههاي پايان مسابقه ،باال بردن جام و برپايي جشن قهرماني شد. ادريتسو آنتونيو ماچهدو لوپز که خود در فوتبال فرانسه شاغل است ،در دقيقه 79به ميدان آمد تا تاريخ را براي تيم ملي فوتبال پرتغال ورق بزند. او در دقيقه 109با حرکت در پشت محوطه جريمه و شوت غافلگير کننده به سمت مخالف ،توانست کشورش را براي نخستين بار به جام قهرماني برساند. اين گل در حالي به ثمر رسيد که هم روي پاتريسيو درون دروازه پرتغال و هم هوگو لوريس در تيم فرانسه ،شبي درخشان را سپري کردند و بارها دروازه تيم خودي را از فروپاشي نجات دادند. پرتغال در سال 2004عنوان نايب قهرماني مسابقات را با شکست در برابر يونان به دست آورده بود .کريستيانو رونالدو در آن رقابتها نيز عضو تيم ملي پرتغال بود. فرانسه در جامهاي 1984با ميشل پالتيني و 2000با زيدان توانست به قهرماني برسد .جام 2016نخستين نايب قهرماني خروسها در تاريخ مسابقات محسوب ميشود. آنتوان گريزمان مهاجم فرانسه با همان شش گلي که تا پيش از ديدار فينال به ثمر رسانده بود ،عنوان آقاي گلي يورو 2016را به دست آورد .گرچه وقتي او، ژيرو و ژينياک موقعيتهاي متعدد فينال را هدر ميدادند ،جاي خالي کريم بنزما محسوس بود. فرناندو سانتوس سرمربي 61ساله پرتغال ،تيمش را با وجود سوم شدن در گروه Fبه سکوي قهرماني رهنمون کرد .او سابقه هدايت تيم ملي يونان در جام جهاني 2014و باشگاههايي مثل بنفيکا ،پورتو ،اسپورتينگ ليسبون ،پائوک و پاناتينايکوس را در کارنامه دارد. در همين زمينه ،اتحاديه فوتبال اروپا گفته است درآمد حاصل از برگزاري مسابقات يورو 2016نسبت به دوره قبلي اين مسابقات در سال ،2012حدود 34 درصد افزايش داشته و به بيش از دو ميليارد دالر رسيده است. يکي از علتهاي اصلي افزايش درآمد مسابقات يورو 2016افزايش تعداد تيمهاي شرکت کننده از شانزده تيم به 24تيم است که باعث افزايش فروش تعداد حق پخش تلويزيوني اين رقابتها شد. يوفا اعالم کرده که نزديک به نصف اين درآمد يعني يک ميليارد و صد و شصت ميليون دالر از طريق فروش حق پخش تلويزيوني 530 ،ميليون دالر از حاميان مالي و 442ميليون دالر از بليت فروشي مسابقات حاصل شده است. اتحاديه يوفا گفته نزديک به بيش از 600ميليون دالر از درآمد حاصله از رقابتهاي يورو 2016به توسعه فوتبال در 55کشور عضو اين نهاد اختصاص پيدا خواهد کرد.
42
August 2016 مرداد 1395
پنج پرسش درباره دادگاه نمايشي مهاجمان به سفارت عربستان حسين عليزاده در ميان 194کشور جهان ،جمهوري اسالمي رکورددار يورش به سفارتها و اماکن ديپلماتيک است که بر اساس کنوانسيون وين مصوب سال 1961واجد مصونيت ديپلماتيک هستند .حمله به سفارتهاي مصر ،مراکش ،امريکا ،دانمارک، بريتانيا و عربستان از جمله اين موارد هستند. تقريباً در تمامي موارد هيچگاه نيروي پليس اقدام موثري در بازداشت يورشگران به عمل نياورد .اين خود دليل آشکاري است که اراده حاکميت پشت سر مهاجماني قرار داشت که بعضاً آنان را نيروهاي خودسر مينامند تا رد پايي از اراده حاکميت در اين اقدام خالف اخالق و ناقض حقوق بينالملل باقي نماند. گرچه يورش به سفارتها در تک تک موارد براي کشور هزينهساز بود ،اما در ارزيابي نويسنده ،يورش به سفارت عربستان براي جمهوري اسالمي هزينههاي را در بر دارد که جمهوري اسالمي را ناچار به برپايي «دادگاهي نمايشي» کرده است. براي مثال رياض با فراخواندن ديپلماتهاي خود و اخراج ديپلماتهاي ايراني ،نه تنها مناسبات ديپلماتيک خود را با تهران قطع کرد ،بلکه عم ً ال راه اعزام دهها هزار متقاضي حج را بست و به اين ترتيب جمهوري اسالمي را زير فشار اقشار مذهبي قرار داد که چرا بايد حج به دليل اعمال خرابکارانه عدهاي «خودسر!» بسته شود؟ اگر يورشگران واقعاً خودسر بودند آيا نبايد با آنان برخورد قضايي صورت بگيرد؟ روشن است که اين پرسش آن هم از سوي اقشار مذهبي يکي از دو دليلي است که جمهوري اسالمي را واداشت تا براي اولين بار در تاريخ اين نظام دست به اقامه دعواي قضايي عليه اين عوامل بزند وگرنه تا کنون براي هيچ يک از ديگر عوامل يورش به ديگر سفارتها ،کمترين پيگرد قضايي صورت نگرفته است. افزون بر اين دليل ،دليلي ديگري براي پيگرد قضايي يورشگران به سفارت عربستان نيز وجود دارد :جلب رضايت رياض. جمهوري اسالمي ميداند که موقعيت عربستان در
بدرفتاري با زندانيان در ايران :به پنج روايت مجيد محمدي علياصغر جهانگير ،رييس سازمان زندانهاي جمهوري اسالمي ،در حاشيه سي و يکمين اجالس شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو گفته است« ،امروز زندانهاي ايران از نظر رعايت حقوق زندانيان در سطح بسيار بااليي قرار دارد و نه تنها در منطقه خاورميانه بي نظير است ،بلکه در م نظير است». سطح دنيا نيز ک دستگاههاي تبليغاتي جمهوري اسالمي زندانهاي ايران را به عنوان هتلهاي چند ستاره معرفي ميکنند و حتي ادعا ميکنند که برخي زندانيان ماندن در زندانهاي عمومي و خانگي را بر آزادي ترجيح ميدهند( .حصر موسوي و کروبي به درخواست خود آنها صورت گرفته است ،مهدي طائب، ايسنا 30 ،دسامبر )2011 براي نشان دادن غير واقعي بودن اين اظهارات و تحقير و شکنجهاي که در زندانهاي ايران جاري است کافي است به روايت زندانيان از تجربيات آنان توجه کنيم. در اين نوشته پنج روايت را از پنج زنداني در پنج زندان و بند متفاوت عرضه ميکنم ،روايتهايي که وقوع يا نقل آنها به ماههاي اخير مربوط ميشوند .روايتهاي زندانيان به دليل کوتاهي اين نوشته کوتاه شده است .اين گزارشها در رسانهها اکثرا بينام منتشر ميشوند چون براي گزارش دهنده هزينه دارد .اما آنها را که نام داشتند با ذکر نام در اين نوشته ميآورم تا تجربه و سوء رفتار با چهرههاي عمومي مثل وکال و اعضاي احزاب سياسي منعکس شود. راويان اين پنج گزارش از اقشار و گروههاي بسيار متفاوت هستند ،از زنداني سياسي تا زنداني غير سياسي ،از زنداني مرد تا زنداني زن و از زنداني در تهران تا زنداني در ديگر نقاط کشور.
معادالت منطقهاي ،موقعيتي متفاوت است .رياض قدرت راهاندازي جنگ نفت ،جنگ شيعه ـ سني ،منزوي کردن تهران در سازمان همکاري اسالمي ،بستن راه حج، تخريب روابط ايران با کشورهاي همسايه و سني را دارد .تنش با عربستان در دراز مدت براي تهران مقرون به صرفه نيست ،همچنان که براي رياض نيز مقرون به صرفه نيست .رياض نيز از وزن ايران در معادالت منطقهاي آگاه است. چنين شد که جمهوري اسالمي در استثنايي تأمل برانگيز دادگاهي را براي يورشگران به سفارت عربستان برپا کرده است .اما ،آيا اين دادگاه ،دادگاهي واقعي براي مجازات مسببان آن است؟ و آيا اين دادگاه براي ريشهکن کردن رفتاري زشت و ناپسند است تا ديگر بار چنين اشتباهي تکرار نشود؟ براي پاسخ بايد به کيفرخواست عليه عامالن توجه کرد .کيفرخواست عليه اين افراد حول دو محور اصلي تنظيم شده است که عبارتند از :مشارکت در تخريب عمدي اموال سفارت عربستان و اخالل در نظم عمومي از طريق جنجال و تجمع غيرقانوني. فارغ از اينکه حکم نهايي دادگاه چه باشد ،پرسشهاي بسياري در خصوص اين دادگاه وجود دارد که در اينجا به پنج مورد از آنها ميپردازيم .اين پرسشها عبارتند از: يکم؛ اگر اتهام عوامل حمله به سفارت عربستان مشارکت در تخريب و اخالل در نظم عمومي است ،آيا عيناً اين اتهامات به يورشگران به ديگر سفارتها مث ً ال سفارت بريتانيا و دانمارک و امريکا منتسب نيست؟ اگر پاسخ آري است ،پس چرا تا کنون نسبت به پيگرد قضايي آنان تعلل صورت گرفته و اص ً ال ارادهاي ديده نميشود که آنان نيز تحت پيگرد قرار گيرند؟ دوم؛ در کيفرخواست به «لطمه حيثيتي» که اين اقدام به کشور زده ،اشارهاي نشده است .اين در حالي است که
شاهديم در بسياري از محاکمات به صرف «هتک حرمت نظام» احکام سنگيني عليه متهمان بريده شده است. نبايد از ياد برد که در سرتاسر جهان ،حتي يک کشور يا يک مقام مسئول را نميتوان يافت که از يورش به سفارت عربستان حمايت کرده باشد. برعکس از دبيرکل سازمان ملل گرفته تا بيشتر کشورها و سازمانها و نهادهاي بينالمللي ،اين اقدام را نکوهش کردهاند .از جمله سازمان همکاري اسالمي به عنوان برجستهترين نهاد اسالمي ،حمله به سفارت عربستان را محکوم کرده است. سوم؛ بنابر اقارير متهمان آنان ،از طريقه نشريههاي مرتبط با سپاه پاسداران در جريان اعتراض و تظاهرات عليه سفارت عربستان قرار گرفتند .از اين اقارير دانسته ميشود که «آمران» يورش به سفارت غير از عامالن هستند .حسن روحاني نيز در مقام رئيسجمهور خواستار محاکمه آمران و عامالن شده است .اما چگونه است که هيچ نامي از آمران برده نميشود؟ چهارم؛ از ميان عمالن حمله به سفارت عربستان، چهار نفر معمم هستند .بنابر رويه قضايي جمهوري اسالمي کساني که معمم هستند ،در دادگاه ويژه روحانيت محاکمه ميشوند .اما ،اگر اين رويه را رويهاي درست بدانيم (که نيست) چرا محاکمه آنان غيرعلني صورت ميگيرد؟ آيا غير از اين است که اين افراد به دليل ملبس بودن به لباس روحانيت ،خود از مسببان حادثه بودند که در انگيختن ديگر افراد مقصر ميباشند؟ بنابر اين چرا نبايد افکار عمومي در جريان محاکمه آن چهار معمم قرار بگيرد؟ اين پرسش از
زندان رجايي شهر کرج
زندان اوين تهران ،بند زنان
«کسي که خونريزي شديد دارد ،مياندازندش يک گوشه و ميگويند مرد هم که مرد .مخصوصا االن که نوروز است و هيچ مسئولي هم نيست و در همه سالنها هم بسته است ...گارد ميداند زندانيها به سالح سرد مسلح هستند و به همين دليل هم وقتي دعوا ميشود ،پشت در سالن منتظر ميماند تا دعوا تمام شود و هيچ دخالتي نميکند .حتي اگر جلوي چشمشان 50نفر هم با چاقو بريزند سر يک نفر، دخالت نميکنند .وقتي همه چيز خوب تمام شد و همه چيز به پايان رسيد ،آنوقت ميآيند و دنبال چاقو و قمه و … ميگردند و کشتهها و مجروحها را هم با خودشان ميبرند... درها کامال بستهاند .هواخوري نداريم و ارتباطي با ديگر سالنها وجود ندارد .گارد هم رفته مرخصي و تعداد کميشان هستند ...در حد دوختن زخمها در بهداري انجام ميشود ،اما اينجا عادي است که اگر کسي چاقو خورد ،بيندازندش يک گوشه و بروند .اين وقت تلف کردن باعث مرگ آدمها ميشود و در اين مورد هم زنداني با زنداني هيچ فرقي برايشان ندارد. از آن طرف هم يک روز آمبوالنس دارند ،بنزين ندارد .يک روز آمبوالنس خراب است .يک روز رانندهاش رفته يک جا دور بزند«( ».راديو زمانه» 3فروردين )1395 زندان اوين تهران «در اين شرايط فشار خون من در سلول انفرادي به 180روي 90رسيد و از کنترل خارج شد .مرا به بند 350که بردند سکته کردم اما نگفتند سکته است و هيچ معالجهاي هم انجام ندادند .حتي مرا به بهداري هم نبردند. به تدريج دست و پاهايم بيحس شد ،کمشنوايي و کمبينايي پيدا کردم .وقتي بلند ميشدم زمين ميخوردم .کميسيون پزشکي قانوني مدتها بعد و در اسفند ماه 1394گفت که من در زندان دچار سکته مغزي شدهام ...اتاقها را ميگردند که موبايل پيدا کنند در حالي که موبايل ممنوع نيست .اين کار را ميکنند تا کسي با خارج از زندان مصاحبه نکند .با مصاحبه مساله دارند؛ يعني قبل از اينکه شخص مرتکب جرم بشود او را ميگيرند( ».محمد سيفزاده« ،دويچه وله» 13 ،اپريل )2016
«اولين شب بازداشت ...بازجويان اوين ...رفتارهاي تحقير آميز همکارانشان در داخل و الفاظ رکيکي که برايم بهکار ميبردند و تحقير مرا رسما و با لذت تماشا ميکردند. به واسطه رفتارهاي بازجويان و ضربو شتم از فاصله ساعت 4تا 10شب فشارم به زير پنجاه رفت و نيمه هوشيار شدم. بازجويان ،زندانبانان زن را صدا زدند که بلندم کنند، روي پا نميتوانستم بايستم ،زير بغلم را گرفتند و مانند پارچه روي زمين و پله کشيدند و از زيرزمين 209باال بردند و تحويل بهداري دادند .به ياد ميآورم عدم پذيرشم را از سوي بهداري 209و انتقال به بهداري اصلي اوين ،بيست پتوي سربازي به رويم انداختند تا لرزش بدنم و سرمايي که در چله تابستان به علت افت شديد فشار و کاهش ضربان قلب بر بدنم افتاده بود مرتفع شود. مرور ميکنم پيچيدن صداي پزشک بهداري در گوشم در حالت نيمه هوشياري که با تلفن بر سر رييس 209 فرياد ميکشيد :آقاي رييس! براي من جنازه آوردهاند و من مسئوليتي قبول نميکنم .يادم آمد از صدور قرار بازداشت من در 20خرداد يعني دو روز پيش از انتخابات از سوي سعيد مرتضوي ،از 21روز بازجويي 18ساعته تيم ضد جاسوسي وزارت اطالعات که هر روز هفت نفر در يک سلول دو در يک ،روي سرم ميريختند و سوال پيچم ميکردند و جان و رمقي برايم باقي نميگذاشتند ...يادم ميآيد از محدوديت در ممنوعيت رفتن به دستشويي در روز بيش از سه بار و امتناعم از رفتن به سالن مالقات به نشانه اعتراض .درد در بدنم ميپيچد هنوز و هنوز درمان نشدهام وقتي يادم ميافتد هر روز و هر روز کمردرد و گردن درد داشتم و بيمار بودم و در راه بهداري اوين در حال تردد بودم و دلمان خوش بود به احتمال يک درصد ديدن دوستانمان آنجا( ».هنگامه شهيدي، «سحام نيوز» 24 ،خرداد )1395
زندان ديزلآباد کرمانشاه
«اينجا مثل حيوان با ما رفتار ميکنند .به هر بهانهاي مورد ضرب و شتم توسط مسئولين و ماموران زندان قرار
42
آن رو براي اقشار مذهبي از اهميت ويژه برخوردار است که ميبينيم افرادي در کسوت روحانيت ،موجب بسته شدن فريضهاي چون حج شدهاند که اينک به خاطر اقدام خالف آنان دهها هزار نفر از انجام فريضه حج محروم شدهاند. پنجم؛ بنابر قوانين کيفري ايران ،براي تخريب اموال عمومي و بر هم زدن نظم ،مجازات يک سال حبس و جزاي نقدي در نظر گرفته ميشود .اما ،به تصريح محسني اژهاي، سخنگوي قوه قضائيه ،قرار است براي عامالن تخفيف در مجازات در نظر گرفته شود .او گفته که برخي از مهاجمان به سفارت عربستان سعودي «به خاطر خشم نسبت به عربستان و فاجعه منا دست به اين اقدام زدند و اينها سبب تخفيف مجازات ميشوند». اگر چنين باشد که سخنگوي قوه قضائيه گفته ،حکم سبکي که براي متهمان بريده خواهد شد ،دست کم با دو مشکل روبرو است: نخست اينکه در کليه نظامهاي قضايي جهان ،منظور از کيفر دادن مجرمان ،بازداشتن افراد از ارتکاب مجدد جرم است .اگر قرار است حکم سبکي براي عامالن بريده شود ،چنين حکمي ناقض فلسفه کيفر دادن است .به بيان ديگر ،دليلي که محسني اژهاي براي تخفيف مجازان عامالن ارائه داده ،خود موجب ميشود تا در موارد بعدي هر کسي با خيال راحت از محکوميت سنگين و به صرف اينکه از فالن کشور کينهاي به دل دارد ،مبادرت به تخريب و آتش کشيدن سفارت آن کشور کند. دوم اينکه اگر برپايي دادگاه حمله به سفارت عربستان استثنايي بر همه حمالت ديگر به سفارتهاست تا اوالً افکار عمومي داخلي و ثانياً دولت عربستان را قانع کند که عامالن خودسر بودند ،آيا با تخفيف در احکام عامالن ،افکار عمومي و عربستان قانع ميشوند که عامالن خودسر بودند؟ ميدانيم که آيتاهلل خامنهاي در دفاع از عوامل حمله به سفارت عربستان گفته که «به صرف اينکه قضيهاي مثل سفارت عربستان و سفارت انگليس پيش بيايد که کاري بسيار بد و به ضرر کشور و اسالم است ،اين را بهانه نکنند که جوانان مؤمن را مورد تهاجم قرار دهند». با اين گفته خامنهاي از هم اکنون ميتوان گفت که دادگاه عامالن (نه آمران) ،دادگاهي نمايشي و چيزي در حد محاکمه نکردن عوامل يورش به ديگر سفارتهاست که پروندهشان تا کنون عامداً مسکوت باقي مانده و دليلي است بر اينکه اراده حاکميت پشت سر تک تک اين يورشها بوده؛ يورشهايي که ناقض مصونيت ديپلماتيک و حقوق بينالملل است و جمهوري اسالمي را رکورددار حمله به سفارتخانهها کرده است. ميگيريم .اگر از مرخصي برگرديم و مشکوک به حمل مواد باشيم ،مقعدمان را چرب ميکنند و بايد 48ساعت با دست بند روي چال بنشينيم .اگر موادي در کار نباشد که هيچ دريغ از يک معذرتخواهي خشک و خالي .اما خدا نکند از زنداني مواد بگيرند ،در آن صورت به بند 9فرستاده ميشود و ضربوشتم و شکنجه در انتظارش است ....تعداد زيادي زنداني اينجا هستند که دو يا سه سال است هنوز حکمي دريافت نکرده و بالتکليف هستند .بعضي از کادر زندان درخواست رشوه و حتي تقاضاهاي نامشروع از خانوادههاي زندانيان ميکنند .مثال اگر خانواده زنداني بخواهد لباسي براي زندانياش بفرستد داخل يا بايد پول رشوه داشته باشد يا آماده شنيدن درخواستهاي نامشروع اين افراد باشد». («سايت حقوق بشر در ايران» 10 ،ارديبهشت )1395
زندان بزرگ تهران ،جاده قديم قم
«در گرماي سرسامآور هوا دو ساعت بيرون زندان در بيابان در انتظار باز شدن درهاي آن مانديم .وقتي اجازه ورود دادند نيز 7ساعت انجام کارهاي اداري براي رفتن به قرنطينه طول کشيد ...هر سربازي که به ما ميرسيد هر چه از دهانش در ميآمد نثار زندانيان و از جمله بنده ميکرد... گفتند لباسها را در بياوريد و در عين ناباوري جوراب بنده به سطل آشغال منتقل شد .نوبت به کفشها رسيد که آن هم نصيب سطل آشغال شد با اينکه 500هزار تومان ارزش داشت ...کت يک ميليون توماني مرا با قيچي تکه تکه کردند ...به محض اعالم اسامي [آزادشدگان] کارت بانک پاسارگاد [براي به امانت گذاشتن پولهاي زنداني که تا سه روز هم از آن نميشود استفاده کرد] ميسوزد[ ...بعد از آزادي] زنداني بدون پول با يک جفت دمپايي در بيابان تاريک [با 5کيلومتر فاصله تا جاده] رها ميشود( ».روزنامه «قانون» 22 ،خرداد .)1395مدت بازداشت اين زنداني فقط 24ساعت بوده است .مدير مسئول روزنامه «قانون» به دليل انتشار اين گزارش تحت تعقيب قضايي قرار گرفت .چند روز بعد اين روزنامه از سوي دادستاني توقيف شد.
43
August 2016 مرداد 1395
صرفاً به دليل سماجت نيست .استدالل آيتاهلل خامنهاي که بارها آن را تکرار نموده اين است که تصميمگيري تحت فشار ،باعث ميگردد که طرف مقابل از همان روش باز هم استفاده کند و ايران را قدم به قدم عقب بنشاند. با توجه به اين نگاه راهبردي در سياست خارجي ايران و تجربيات گذشته ميتوان گفت که به احتمال قوي عربستان بدون انجام يک مصالحه و بده و بستان ،صرفاً با اتکا به روش مقابله، موفق به تغيير سياستهاي ايران در منطقه نخواهد شد.
43
حقوق بشر اسالمي، تجربهاي شکست خورده
تبعات سياستهاي عربستان نسبت به ايران
شهير شهيدثالث ،روزنامهنگار و تحليلگر از آغاز سال 2015ميالدي و با روي کار آمدن ملک سلمان ،پادشاه جديد سعودي ،عربستان سياست مماشات با ايران را کنار گذاشت و سياست مقابله آشکار را برگزيد. پيام تبريک محمد جواد ظريف به مناسبت انتصاب عادل الجبير به مقام وزارت امور خارجه عربستان که ناظران آن را نوعي پيشنهاد آشتي تلقي کردند ،با واکنش تند الجبير روبرو شد .ديگر مشخص بود که رياض اهداف ديگري را دنبال ميکند. با آغاز حمالت هوايي ائتالف به رهبري عربستان به يمن و سپس اعدام شيخ باقر النمر ،روابط دو کشور وارد فاز ستيزهجويانهتري شد و به قطع رابطه بين دو کشور انجاميد. ظاهرا عربستان مصمم است که ايران را به تغيير سياستهايش در منطقه ،يعني دست برداشتن از حمايت بشار اسد ،حوثيها در يمن ،غير فعال شدن در عراق و از همه مهمتر ترک شعار صدور انقالب وادار کند .به اين منظور از مجموعهاي از سياستها ،از جمله ايجاد فشار بين المللي ،منزوي کردن ايران در جهان اسالم ،جنگ نيابتي در سوريه و حداکثر کردن فشار از طريق پائين نگاه داشتن قيمت نفت استفاده ميکند.
دنباله از صفحة 23 : Peachtreeﺩﺭﺧﺖ پيچ ﻭ ﻣﻬﺮﻩ. : A Mustﻣﺎﺳﺖ ﺩﺭﺟﻪ يک ﻭ ﺍﻋﻼ. : Short-cutﺷﻮﺭﺕ ﭘﺎﺭﻩ ﭘﻮﺭﻩ. : Auto Shutoffﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﻃﻮ. : Enemyيک ﻧﻮﻉ ﻓﺤﺶ ﺑﻪ ﻟﻬﺠﻪ ﺟﻨﻮﺏ ﺍيرﺍﻥ. : Sub-Totalﺻﺎﺣﺐ ﺷﺮﮐﺖ ﻧﻔﺘﯽ ﺗﻮﺗﺎﻝ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ. :Localﺗﻠﻔﻦ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭ ﺍﺭﺯﺍﻥ قيمت. :Insureﺍين ﺷﻮﺭ ﺍﺳﺖ. :Not Sureﺷﻮﺭ نيست.
ﻗﺪيم ﻭ ﺟﺪيد
ياد ﻗﺪيمﻫﺎ به خير ﮐﻪ ﻭﻗﺖ ﺩﺧﺘﺮﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ خياﺑﺎﻥﻫﺎﯼ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﻟﯽﺑﻨﺪﯼ ﻣﯽﺷﺪيم! ﭼﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ .ﺑﺎ «ﺏ ﺍﻡ .ﻭ» ﻗﺮﺽ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﻘﺎ ﻭ ﮔﻔﺘﻦ ﺩﺭﻭﻍﻫﺎيي ﭼﻮﻥ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﺩﮐﺘﺮ ﻭ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﻭ ﻭکيل ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﺷﺎﻩ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻋﻤﻮﯼ ﻣﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﻔﺶ ﻣﻠﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﺎﻟﻪ ﻣﺎ ﻋﮑﺴﺶ ﺭﻭﯼ ﺟﻠﺪ ﻣﺠﻠﻪ «ﺗﺎيم» ﻭ «نيوﺯﻭيک» ﭼﺎﭖ ﺷﺪﻩ ﻭ غيرﻩ ﻣﺦ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺯﺩيم ﻭ ﺑﻪ «ﭘﻨﺖ ﻫﺎﻭﺱ» يا ﺁﭘﺎﺭﺗﻤﺎﻥ ﻗﺮﺍﺿﻪ ﺭفيقماﻥ ﺗﻮﯼ ميدﺍﻥ ﺣﺴﻦﺁﺑﺎﺩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻣﯽﺭسيديم. يکي ﺍﺯ ﺭﻓﻘﺎ ﺍﺯ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺗﻠﻔﻨﯽ ﻣﯽﮔﻔﺖ :ﻭﺿﻊ ﺑﺎ ﻗﺪيمﻫﺎ خيلي ﻓﺮﻕ ﮐﺮﺩﻩ .ﺍﻭﻥ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺎﻣﻼ» ﺍﺯ ﻣﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺩيگر ﮐﺎﺭ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ .ﺍﻭ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩ: ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺩﺧﺘﺮﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺁﺷﻨﺎ ﺷﻮﯼ ،ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ قيمت ﮔﻮﺷﺖ ﻣﺮﻍ اينقدر ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺘﻪ ،ﺑﻬﺘﺮين ﻧﻮﻉ ﺧﺎﻟﯽﺑﻨﺪﯼ ﻭ ﻣﺦ ﺯﺩﻥ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺍين ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﮕﻮيي ﭘﺪﺭﺕ ﺻﺎﺣﺐ يک ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ
بعيد است ايران تسليم فشار عربستان شود
در جريان جدال بر سر مسئله هستهاي بين ايران و آمريکا ،آمريکا از دو روش تهديد نظامي و اعمال تحريمهاي فلجکننده استفاده ميکرد .در مرکز بحران، موضوع غني سازي در داخل ايران قرار داشت .عليرغم فشارها ،چندين دور مذاکره يکي پس از ديگري شکست خورد تا آنکه نهايتاً در ماه مارچ سال ،2013 پيش از انتخاب روحاني ،طي مذاکره محرمانهاي که بين دو هيئت ايراني و آمريکايي در عمان صورت گرفت ،ويليام برنز ،معاون وقت وزارت امور خارجه آمريکا ،چرخش در سياست آمريکا مبني بر پذيرش غني سازي (به شرط توافق در پارهاي از موارد ديگر) را به ايران اعالم کرد. بدون شک فشار تحريمها بر اتخاذ سياست «نرمش قهرمانانه» از سوي آيتاهلل خامنهاي موثر بود. اما همانطور که سخنگوي تيم مذاکرهکننده هستهاي ايران ،در مذاکرات دوران خاتمي بين ايران و سه کشور اروپايي (بريتانيا ،فرانسه و آلمان) ،به اطالع نماينده وقت بريتانيا رساند ،ايران حتي به قيمت جنگ حاضر به دست کشيدن از غنيسازي نبود. دليل حکومت ايران براي تسليم نشدن به فشار،
ﺟﻮﺟﻪﮐﺸﯽﺍﺳﺖ! ﺑﺎﻭﺭﺗﺎﻥ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ رفيقمان ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﻭﻗﺘﯽ ﺍين ﺭﺍ ﻣﯽﮔﻮيي ﺻﻒ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎيي ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﺎشين ﺗﻮ ﺑﺸﻮﻧﺪ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﺻﻒ ﺧﺮيد ﻣﺮﻍ ﺩﻭﻟﺘﯽ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ خياباﻥ ﺍﺳﺖ!
ﺣﻘﺎيق ﺗﺎﺭيخي
ﺣﻮﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﺯﻧﯽ ﺩﺭ ﺗﺎﺭيخ ﺑﺸﺮيت ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﻧﺎﻑ هيچگاه ﺣﺴﺮﺕ ﺁﻭيزﺍﻥ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﻨﮓﻫﺎﯼ قيمتي ﻭ ﺟﻮﺍﻫﺮ ﺑﻪ ﺍين ﻧﻘﻄﻪ از ﺑﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ.
ﺁيا ﻣﯽﺩﺍنستيد؟
ﺁيا ﻣﯽﺩﺍنستيد ﮐﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﮐﺎﺳﺘﺎﺭيکا يکي ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺁﻣﺮيکاي ﻻتين ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ پياﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﺩﺭ ﻓﻘﺪﺍﻥ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺩيکتاﺗﻮﺭﯼ ﻭ ﺭﻋﺎيت ﺍﺻﻞ ﺟﺪﺍيي ﻣﺬﻫﺐ ﺍﺯ سياﺳﺖ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﺁﺯﺍﺩ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻘﻠﺐ ،ﻣﺮﺩﻡ ﺍين ﮐﺸﻮﺭ ﺍﺯ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﮐﺎﻣﻞ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ .همين ﻃﻮﺭ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺍين ﮐﺸﻮﺭ ﺣﺘﯽ ﺍﺭﺗﺶ ﻧﺪﺍﺭﺩ! ﺑﺎ ﺁنکه ﮐﻠﻤﻪ «ﺗﺎﺭيکﻫﺎ» ﺩﺭ ﻧﺎﻡ ﺍين ﮐﺸﻮﺭ ﺁﻣﺪﻩ ،ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﺭﺳﺪ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻥ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﺎ بسياﺭ «ﺭﻭﺷﻦ»ﺗﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
يک توضيح کوچک به خوانندگان
مطلب اين بخش بر اساس ميزان هوش و فرهنگ و آگاهي خوانندگان مختلف تنظيم و نوشته شده است .لطفا” نوشته مناسب خود را پيدا کنيد و نگران اين نباشيد که بعضي از مطلب را درک نميکنيد و آنها را نميگيريد .فقط قسمت خود را بخوانيد و ورق بزنيد.
سياستهاي تقابلي عربستان با ايران ،سواي اعمال فشار بر ايران ،چند نتيجه جنبي دارد که به نظر نميرسد هيچيک در جهت منافع عربستان باشد. اول ،استفاده از ابزار نفت فشار زيادي را بر خود عربستان وارد ميکند .در سال 2015رکورد کسري بودجه عربستان با مبلغي معادل 98ميليارد دالر شکسته شد .اين امر عربستان را وادار کرد تا از ذخايرش برداشت کند .در پي اين اقدام ،صندوق بينالمللي پول هشدار داد که در صورت ادامه اين روند ،ظرف 5 سال آينده داراييهاي عربستان به صفر خواهد رسيد. دوم ،جنگ سوريه قطعاً براي ايران هزينهبر است .اما تنها تهران نيست که در معرض فشار است .جنگ يمن و سوريه نيز هزينه قابلتوجهي را به عربستان تحميل ميکند .به گفته وزير اقتصاد و برنامهريزي عربستان ،تنها جنگ يمن ،آن هم تا دسامبر سال 2015حدود 5.3ميليارد دالر براي عربستان هزينه داشته است .همانطور که اکثر ناظران از ابتدا معتقد بودند ،ورود عربستان به جنگ در يمن همچون گرفتار آمدن در گردابي شده که خروج از آن مشکل به نظر ميرسد. سوم ،اگر اين ادعاي عربستان درست باشد که ايران منبع تحريک شيعيان در آن کشور و در بحرين و يمن است ،طبيعي است که ايران براي مقابله با سياستهاي تهاجمي عربستان بر فعاليتهاي خود در اين رابطه خواهد افزود .شيعيان بزرگترين تهديد امنيتي را براي حکومت عربستان و بحرين تشکيل ميدهند که حياط خلوت عربستان به شمار ميرود .در يمن نيز مشکل عربستان ،شيعيان حوثي هستند .ناآراميهاي اخير در بحرين و تهديد بيسابقه حکومت آن کشور توسط قاسم سليماني ،فرمانده سپاه قدس را ميتوان در همين راستا ارزيابي کرد .وي در دفاع از يک روحاني شيعه بحريني گفت که «در صورت هرگونه تعدي به شيخ عيسي قاسم ،بحرين با مقاومت مسلحانه بيسابقهاي روبهرو ميشود که اسقاط اين رژيم گوشهاي از تبعات آن خواهد بود ».اين در حالي است که عربستان هنوز نتوانسته اقليتي را با استفاده از نزديکي ايدئولوژيک ،در درون ايران با خود متحد کند. حتي بالعکس ،ميتوان گفت که تشديد سياستهاي تهاجمي عربستان ،به خصوص خط و نشان کشيدنها که به نوعي تحقير ايرانيان به شمار ميرود ،مخالفت بخشي از طيف سکوالر را در ايران که قشر وسيعي را در شهرهاي بزرگ تشکيل ميدهند بر ميانگيزد ،هر چند که اين افراد در اصل مخالف حکومت ايران باشند .اين بخش از اجتماع که اکثراً داراي تمايالت مليگرايانه هستند (در تقابل با حکومت که اصرار بر نفي مليگرايي دارد) اعراب را مسئول سقوط امپراطوري ايران ميدانند و تمايالت منفي نسبت به اعراب دارند. چهارم ،سياستهاي تهاجمي عربستان ،برخالف انتظار عربستان نه تنها به نرم شدن موضع ايران نميانجامد ،بلکه جناح ميانهرو را به حاشيه ميراند و ابتکار عمل را به دست جريانات تندرو ميدهد .روابط ايران و عربستان در جريان جنگ ايران و عراق ،به دليل حمايت گسترده مالي رياض از صدام حسين، به اوج تيرگي رسيد .با اين حال تالش اکبر هاشمي رفسنجاني در دوران رياست جمهورياش براي بهبود رابطه بين دو کشور منجر به آرامش در روابط شد .پروازها بين دو کشور برقرار شد و معامالت تجاري آغاز گرديد .در سال 1997امير عبداهلل (بعداً ملک عبداهلل) به عنوان باالترين مقام سعودي از زمان وقوع انقالب ،از ايران بازديد کرد. در سال ،1999محمد خاتمي به عنوان اولين رئيس جمهور ايران از عربستان بازديد و با امير عبداهلل ديدار کرد .بهبود روابط به جايي رسيد که در سال 2001يک قرارداد امنيتي بين ايران و عربستان براي مبارزه با تروريسم امضاء شد. وضعيت در خاورميانه از زمان رياست جمهوري آقاي هاشمي رفسنجاني و آقاي خاتمي به مراتب پيچيدهتر شده است ،اما آشتي دو کشور در آن دوران هم کار سادهاي نبود. پس از کشته شدن جمع کثيري از ايرانيان در تظاهرات حج سال 1987آيتاهلل خميني گفته بود« ،اين واقعه از ساير ظلمها و خيانتهاي صورت گرفته مانند اشغال قدس ،تجاوز صدام و… جانسوزتر است .در اين واقعه به اسالم خيانت شد ...اگر ما از مسئله قدس (اسرائيل) بگذريم ،اگر ما از صدام بگذريم ،اگر ما از همه کساني که به ما بدي کردند بگذريم ،نميتوانيم از مسئله حجاز (عربستان سعودي) بگذريم». بنابراين هنوز هم در صورت در پيش گرفتن سياست آشتيجويانه از سوي دو طرف ،ميتوان به کاهش تنش ميان دو کشور اميدوار بود.
شيرين عبادي محسني اژهاي ـ سخنگوي قوه قضائيه ـ در نودو هشتمين نشست خبري خود اعالم کرد :طبق توصيه رهبر جمهوري اسالمي ايران ،ستاد حقوق بشر قوه قضائيه در تدارک پيش نويس اعالميه حقوق بشر اسالمي است. اولين بار نيست که حکومت ايران براي فرار از پاسخ گويي به نقض حقوق بشر ،به اسالم متوسل شده و صحبت از “حقوق ي و بشر اسالمي ميکند تا بتواند پاسخي به معترضان داخل بينالمللي بدهد و سر پوشي بر عملکرد نادرست خود بگذارد. پس از کشتار زندانيان سياسي در دهه شصت و بعد از آنکه حکومت با هجوم اعتراضات بينالمللي مواجه شد ،در صدد چاره جويي بر آمد و مبتکر تدوين «اعالميه اسالمي حقوق بشر» شد. اين اعالميه در اجالس وزراي امور خارجه کنفرانس اسالمي که در سال 1369در قاهره تشکيل شد به تصويب بيش از سي کشور اسالمي رسيد. اعالميه اسالمي حقوق بشر در 25ماده تنظيم شده است. ن قيد شده که« ،کليه حقوق و آزاديهاي مندرج در در ماده 24آ اعالميه مشروط به مطابقت با شريعت اسالمي است» و در ماده ن آمده است« ،شريعت اسالمي تنها مرجع براي تفسير يا 25آ توضيح هر ماده از مواد اين اعالميه ميباشد». متعاقب تصويب اعالميه اسالمي حقوق بشر «کميسيون حقوق بشر اسالمي» به رياست محمد يزدي ـ رئيس وقت قوه قضائيه ـ و مديريت محمد حسن ضيايي فر در يکي از ساختمانهاي مصادرهاي ،واقع در انتهاي خيابان آفريقا تاسيس و شروع به فعاليت کرد .نمايندگان اين کميسيون با حضور در مجامع بينالمللي سعي در توجيه عملکرد حکومت داشتند .آنان با استناد به «نسبيت فرهنگي» ،اظهار ميداشتند چون ايران کشوري اسالمي است لذا بايد قوانين و عملکردش نيز منطبق با شريعت اسالمي باشد و در نتيجه اعتراض جامعه بينالمللي به مجازاتهايي چون سنگسار ،قطع دست دزد ،تبعيض بر اساس جنسيت و مذهب و نظاير آنها بيمورد است زيرا ايران خود را تابع «اعالميه اسالمي حقوق بشر» ميداند. استدالل حکومت ايران و به طور کلي اعالميه اسالمي حقوق بشر در عرصه بينالمللي مورد توجه قرار نگرفت و علت عمده آن بود که اگر مسلمانان بر اساس مذهب خود حق داشته باشند اعالميه جداگانهاي تنظيم و ادعا کنند که فقط از آن تبعيت ميکنند ،بنابراين همين حق را هم بايد براي پيروان ساير اديان قائل باشند و از اين پس شاهد اعالميه يهودي حقوق بشر، اعالميه بودايي حقوق بشر و دهها اعالميه ديگر خواهيم بود و اين امر باعث از بين رفتن حقوق و آزاديهايي ميشود که مردم جهان سالها براي به دست آوردن و به رسميت شناساندن آن تالش کردهاند. از سوي ديگر به رسميت شناختن حقوق و آزاديهاي مندرج در اعالميه اسالمي حقوق بشر موکول به انطباق با شريعت اسالمي شده بود و در جهان متنوع اسالم ،برداشتها و تفاسير ي حتي مختلفي از شريعت وجود دارد .بنابراين اختالفاتي اساس بين کشورهاي اسالمي بروز کرد و آنان به اين نتيجه رسيدند که نميتوانند به «اعالميه اسالمي حقوق بشر» متوسل شوند. همين امر باعث شد که اعالميه مذکور خيلي زود به بايگاني تاريخ برود و به فراموشي سپرده شود ،تا جايي که ظاهرا حتي رهبر جمهوري اسالمي نيز که اعالميه مذکور را تاييد کرده بود، ن را از خاطر برده و مجددا دستور بازنويسي اعالميه اسالمي آ حقوق بشر را داده است. با توجه به چنين تجريهاي ،اکنون سوال اين است که وقتي ي کشور «اعالميه اسالمي حقوق بشر» که مورد تاييد بيش از س مسلمان قرار گرفته بود ،نتوانست به رقابت با «اعالميه جهاني حقوق بشر» برخيزد و اعتبار آن را کاهش دهد ،حال چگونه ممکن است اعالميه يا منشوري که توسط قوه قضائيه ايران نوشته ميشود بتواند جايگزين قابل قبولي براي اعالميه جهاني حقوق بشر باشد؟ بايد از تجربه شکست خورده قبلي آموخت که راه حل ،نه تالش بينتيجه براي موازي سازي براي اعالميه جهاني حقوق بشر ،که اصالح قوانين داخلي در جهت رعايت ضوابط جهاني حقوق بشر است.
44
August 2016 1395 مرداد
Former Iranian Banker Arrested On Corruption Charges
By Golnaz Esfandiari Radio Free Europe/Radio Liberty Iran’s Islamic Revolutionary Guards Corps (IRGC) has arrested the former manager of one of Iran’s biggest banks and his deputy over alleged corruption as officials grapple with a ballooning pay scandal, IRGC affiliated news agencies Fars and Tasnim reported on July 20. Ali Rastegar Sorkhei, the former manager of Bank Mellat and his international affairs deputy, were arrested by the IRGC on an order from Iran’s judiciary, the reports said. Previous reports linked Rastegar Sorkhei and his apparent resignation last month to a major scandal involving inflated salaries, bonuses, and other benefits for state executives and bank managers. The hard-line Fars agency described Rastegar Sorkhei as a member of an organized banking “corruption ring” that has been identified in the country. The salaries scandal is eyed warily by some who CONTINUED FROM PAGE 46
Some social media users grabbed the chance to attract new followers. “Yes, she was in Iran,” wrote Neda. “I saw her on Tabi’at Overpass and took pictures of her. If you want to see those pictures go to my page.” Sadegh offered bigger bait. “I have a five-minute video of her in her hotel,” he teased. “I will post the video on my page for 10 minutes before removing it. If you want to watch it, go to my page.” The hashtag “#CandyCharms” raged like a wildfire across Instagram, Twitter and other social networks.
Nose Job Mecca Candy Charms soon satisfied her followers’ curiosity as to what she was doing in the Islamic Republic and ignited a round of debates in the process. She linked her Twitter account to her Instagram page and wrote, “my nose was not straight and they are the best in the world in nose surgery. I had my nose done.” That was a convincing reason. “Iran ranks first in the world in the field of cosmetic nose surgery,” Dr. Ebrahim Razmpa, President of the Fifth International Rhinology Conference of Iran, told Mehr News last year. “Since the quality of surgeries is high and the prices are low, not only Iranians inside the country but also many applicants from various countries…come to Iran.” Some commenters claimed Dr. Amir Hossein Nasseri had operated on Candy Charms. If true, it might explain why Dr. Nasseri has made his Instagram page private, as he could become the target of hostile comments. Many social media users have asked why nobody
regard it as an attempt to damage President Hassan Rohani politically and diminish his chances of reelection in next year’s presidential vote. Rohani, who came to power in 2013 with the promise of ending corruption and improving the economy, has ordered an investigation into the “unconventional salaries.” Hard-liners have suggested that Rohani’s brother and adviser Hossein Fereydoun is implicated in the scandal. They have accused him of placing allies in top executive positions. Earlier this year, the hard-line Tasnim news agency claimed that Rastegar Sorkhei was appointed as Bank Mellat manager following a recommendation by Fereydoun. The semiofficial news agency said Fereydoun and Rastegar enjoy friendly ties and both come from the city of Sorkhe in Semnan Province. Speaking to reporters in Mashhad on July 20, IRGC commander Mohammad Ali Jafari said that the arrest of Rastegar Sorkhei was tied to the salaries scandal. “People believe that this arrest is linked to the astronomical salaries. Those salaries are definitely one of the violations,” Jafari was quoted by domestic media as saying. “But that person has been arrested for participation in a larger corruption case,” he added. He said the IRGC follows “security affairs, [enemies’] infiltration attempts, and economic corruption.” Jafari suggested that there could be more arrests. “Some politicians and others have been involved in this case,” he was quoted as saying by domestic media.
noticed that a porn star was in Iran. Some pointed out that on the streets of Tehran, it would have been impossible to distinguish her from other Iranian women — a view her self-portrait tends to confirm. “Her picture with a headscarf is so common-looking that unless you see her pictures [taken] outside Iran you would not notice that she is not [an Iranian],” one user wrote. Another user replied, “They say that the girls in their country [Iran] look exactly like this porn star. What they forgot to say is that they would just go crazy over such a girl.”
Journalists Out, Porn Star In On her Instagram page, Charms thanked a friend for helping her arrange an Iranian visa. This led to more questions from commenters: Why did the Islamic Republic give a visa to a porn star when so many journalists and human rights activists cannot even return to their own country? “In Iran, they would leave you alone if you are not a journalist, a seditionist [supporter of 2009 presidential candidate Mir Hossein Mousavi], a critic, a filmmaker, or a human rights activist,” one person tweeted, “even if you are a porn star.” The debate soon turned political. Several commenters mentioned Hassan Abbasi, the hardliner lecturer who is well known for his outlandish remarks about “western infiltration” corrupting Iran. They wrote that Candy Charms’ visit would provide him ample ammunition for the foreseeable future. Alas, Charm’s Iranian adventure has not ended happily. She received so many strange and offensive comments that within 10 hours, she regretted having shared news of her visit to Iran, and removed her post.
Iran, Russia taking partnership to new levels Source: Press TV More signs have appeared showing that Russia is already working on what may be a special industrial alliance with Iran. The country says it is preparing a road map for dozens of joint industrial projects with Iran, adding that it would be signed by the related officials of the two countries in the near future. The announcement has been made by Russia's Energy Minister Alexander Novak after a meeting with the visiting Iranian Minister of Information and Communications Technology Mahmoud Vaezi. "My colleague from Iran and I agreed to sign a road map in the near future on industrial projects. This map now is being worked out. On it are more than 70 projects, which will be implemented between Iran and Russia," Novak has been quoted as saying by the Russian media. Novak said relations between Russia and Iran "have reached a new, CONTINUED FROM PAGE 45
Hardliners Call the Shots
Soon after Rouhani’s election, Khamenei emphasized that his own vision for universities was nowhere near as open or liberal as that of Iran’s new president. In a speech on July 3, 2014, Khamenei called on chancellors to prevent political activities, which he called a “deadly poison” against learning, from occurring on campus. His speech coincided with a debate in Parliament that led to the impeachment of the reformist minister of science, research and technology, Reza FarajiDana, who had appointed more openminded chancellors at a number of universities and reinstated expelled student activists. Rouhani has publicly encouraged students to become more involved in politics, even saying once that “the university is the best place to criticize power.” But his words have rung
44
unprecedented level". He added that a state visit to Tehran by the Russian President Vladimir Putin last November had already given a fresh boost to efforts by the two countries to expand their relations. The Russian official further emphasized that Iran and Russia will soon sign over a dozen agreements that he said would facilitate trade between the two countries. The agreements, Novak said, would specifically simplify procedures for transporting goods between the countries, customs formation and investing. "The main delay is the issue of monetary relations, interbank cooperation. We agreed to continue this work in order to open correspondent accounts, provide lending and increase investments," he has been quoted as saying by ITAR-TASS. On a related front, Vazei, who co-chairs the Russian-Iranian intergovernmental commission on trade and economic cooperation, told reporters that the governor of the Central Bank of Iran (CBI) will soon visit Moscow for talks regarding banking issues between the two countries. "We have agreed that the president of the Central Bank of Iran will pay a visit to Russia," Vaezi told reporters without providing any further details. hollow against the growing power and influence of conservative hardliners in universities. “Students have to get a permit from the Monitoring Committee every time they want to organize an event, but the committee is made up of hardliners from the establishment, namely the Student Basij Organization, which controls everything,” Sima told the Campaign. (The basij is a voluntary militia under the authority of Iran’s Revolutionary Guards.) “In some cities, Friday prayer leaders openly interfere in university affairs by exerting enormous influence. They easily disrupt student events by making speeches [that incite their followers into action].” “Experience has shown that President Rouhani, despite all his promises, does not have the will to change the security atmosphere in universities,” he added. “He has been more focused on removing international pressures on Iran than on opening up the atmosphere in universities.”
CONTINUED FROM PAGE 47
Last October, Durov wrote in a post on Twitter that Iranian authorities had demanded the company provide them with «spying and censorship tools.» He said Telegram ignored the request and was blocked for two hours on Oct. 20, 2015. Ra said the company has not changed its stance on censorship and does not maintain any servers in Iran. After complaints from Iranian activists, Durov wrote on Twitter in April that people in «troubled countries» should set passwords for added security. Amir Rashidi, an internet security researcher at the New York-based International Campaign for Human Rights in Iran, has worked with Iranian hacking victims. He said he knew of Telegram users who were spied on even after they had set passwords. Ra said that in those cases the recovery email had likely been hacked. Anderson and Guarnieri will present their findings at the Black Hat security conference in Las Vegas on Thursday. Their complete research is set to be published by the Carnegie Endowment for International Peace, a Washington-based think tank, later this year.
45
45
August 2016 1395 مرداد
CONTINUED FROM COVER PAGE
Bahman Kiarostami said his father had been angry about this silence before his death. He recalled his father asking: “What sort of secret is it that even the patient cannot be informed about it?” Bahman also said his father believed it was only in France that the family had been properly informed about his condition. “In four months, this was the first time that a doctor was giving us information,” Bahman said. The complaint has touched a nerve in Iran, where patients are often not told about the severity of their medical condition. Dariush Mehrjui, an acclaimed Iranian director, lost his temper earlier this week at a tribute to Kiarostami,saying: “I’m angry over this accident that is the outcome of the carelessness and irresponsibility of the surgeons who killed Abbas Kiarostami.” According to Kiarostami’s French doctor, his first operation was to remove bowel polyps, which an Iranian official had previously said was aimed at preventing the spread of cancer. His further surgeries were reportedly due to manage subsequent complications such as blood poisoning and infection (sepsis), arising from this operation, which, according to his family, were the cause of his death. Maryam Behnam, a GP based in London who trained in Iran, said a patient’s authority and right to confidentiality, as well as their right to be kept informed, were widely violated in Iran. She said: “Sometimes the patient is not told about the diagnosis, but his or
Ninety-two Student Groups in Iran Criticize Rouhani for Unfulfilled Promises Source: International Campaign for Human Rights in Iran Ninety-two university student groups have issued a joint letter to President Hassan Rouhani criticizing the persistent “atmosphere of fear and intimidation” in Iran’s universities following a spate of attacks and sabotage against peaceful student activities.
Iranians carry the coffin of the Iranian film director Abbas Kiarostami at a funeral ceremony in Tehran, Iran. Photograph: EPA
Iran I found that that didn’t happen.” Dr Pari-Naz Mohanna, a consultant plastic and reconstructive surgeon at St Thomas’ hospital, London, said withholding information from patients was not standard practice in Iran but that cultural factors meant family members sometimes had greater authority than patients. She said: “The family tends to have control, whereas in the UK the patient is always involved; nothing is carried out without the patient’s consent unless it’s an emergency. “In Iran, it’s a different situation; I wouldn’t say it’s the same across the whole country, but with certain diseases, terminal diseases in particular,
PHOTO: The Iranian film director Asghar Farhadi speaks at a tribute for Kiarostami. Photograph: Atta Kenare/AFP/Getty Images
her uncle or his or her neighbor might know.” Mania Akbari, a friend of Kiarostami who starred in his film Ten, said she had had a similar experience 10 years ago when she was diagnosed with breast cancer and was given a mastectomy without her knowledge. Akbari said: “[After the first operation] I was still unconscious and they took me in again for a second operation without me knowing. When I woke up I was shocked to see my breasts had been removed.” Dr Majid Hashemi, a senior bariatric surgeon in the UK, said that patients in Iran were “not as empowered as they are here”. He said: “[In the UK] we are told that we have to involve the patient with any … decision-making, [that] that’s ethically the right thing to do. In
the families tend to prefer that the patient isn’t informed, so that they aren’t distressed.” A group of 30 senior doctors, scholars and judicial officials met for five hours in Tehran to investigate Kiarostami’s death. A deputy health minister told the semi-official Isna news agency that the findings would be released soon. Iran’s ministry of health said that Kiarostami should not have gone to France. “Overall, our medical team showed no negligence in his treatment,” said a spokesperson, adding that the health minister had visited the patient six times, Isna reported. Kiarostami was buried
in northern Tehran after thousands gathered in the capital to pay tribute to a figure who was more celebrated abroad than at home. The Oscar-winning director Asghar Farhadi praised him for remaining loyal to his country and making its cinema global despite, he said, politicians putting barriers in his way. “First welcome, last farewell,” read placards at the funeral, a reference to the fact that such huge crowds had never been allowed to gather for Kiarostami during his lifetime. A red carpet was rolled out at the airport for his body on its return from Paris – the first time Kiarostami had officially been on one in his native land. Since Kiarostami’s death, an increasing number of people in Iran have urged authorities to treat the country’s artists with more dignity. Iran’s most famous traditional singer, Mohammad-Reza Shajarian, currently being treated for cancer, has not been allowed to perform in concerts in recent years, while the sculptor Parviz Tanavoli, 79, was recently barred from leaving the country and had his passport confiscated. Kiarostami was famous for making films in praise of life, especially masterpieces such as Where Is the Friend’s Home?, about a schoolboy who wants to return his classmate’s notebook; and Close-Up, a docudrama about a man who pretends to be the Iranian film-maker Mohsen Makhmalbaf. Kiarostami’s Taste of Cherry won the Palme d’Or at Cannes in 1997. Before falling ill, he was involved in training in Cuba and had plans to make a film set in China. “You can learn from gamblers,” Kiarostami said in his final days in an audio broadcast by BBC Persian. “They say if you’re on the losing side, better to change your seat and leave. I’m doing just that, going to France.”
Promises by an election candidate (cartoon by Mohsen Zarifian, Iranian daily Ghanoon) “Programs organized by students with permission from the Ministry of Science are canceled without reason, including gatherings designed to bring harmony among various student organizations, and there have been unlawful interferences in the agenda of student programs that have ultimately resulted in delays or suspensions,” said the letter, published on July 27, 2016. “After Rouhani came to power, students hoped that they would be able to carry out certain activities,” former student activist Salman Sima told the International Campaign for Human Rights in Iran. “But this letter shows that students don’t share Rouhani’s feelings [that things have improved]. Their hope has turned to despair.” Sima, who was imprisoned in Iran for his activism and now resides in Canada, said he believes students wrote the letter to Rouhani because of the growing influence of conservatives and other hardliners in university affairs, including local Friday prayer leaders appointed by Ali Khamenei, the supreme leader. “One of the problems faced by students in recent years has been the surveillance of their online activities,” he said. “Their Instagram and Facebook accounts are monitored [by security agents] to see if, for instance, they attended a party in their free time and then a case is made against them. Meanwhile, the universities’ own code of conduct allows for students to be monitored only while they’re on campus, not outside.” Reminding Rouhani of his presidential campaign pledge to bring more openness and freedoms to campuses, the letter also complained of the Judiciary’s refusal to investigate the interferences. The students also noted that hardliners were creating roadblocks for student groups by reducing their operational budgets, vetting and arbitrarily rejecting guests invited to student conferences, monitoring posts and intimidating students on social media, and expanding existing gender segregation policies.
President Rouhani among a group of university students During his 2013 presidential campaign Rouhani addressed several student events and promised to end the “security atmosphere” in universities, reinstate students and academics expelled for political reasons, and prevent the segregation of male and female students. In a speech marking Iran’s Student Day on December 7, 2015, Rouhani claimed that the climate had improved since his election. “I don’t like that there still might be a security atmosphere in the universities,” he said. “But I feel that the difference between the climate now and the one in 2013 is like night and day.” The dozens of student organizations who signed the letter to Rouhani expressed a different opinion. PLEASE GO TO PAGE 44
46
August 2016 1395 مرداد
How Khamenei Pulled the Rug From Under Zarif
and his colleagues have tried hard to explain the benefits of the agreement, but on March 1, Khamenei described the results as “a total loss.” His words were immediately adopted by hardliners and even appeared on posters with a picture of Zarif.
46
“Beautification Treason"
“When Mr. Zarif was appointed foreign minister, the supreme leader asked my opinion,” said Sadegh Kharrazi, a longtime Iranian diplomat, on January 31, 2015 as Iran’s nuclear negotiations with the P5+1 countries entered an especially sensitive phase. “I said, ‘He would not defy your words.’ And the supreme leader agreed. ‘Yes, when he was the ambassador to the UN, he cooperated fully,’ the leader said.” Yet 16 months later, Mohammad Javad Zarif is a more controversial figure in Iran than he would like to be. “I believe that Mr. Zarif has been frustrated over JCPOA,” said another longtime diplomat, Hossein Mousavian, referring to the Joint Comprehensive Plan of Action signed in Vienna in July 2015. “He had not expected to be accused of being a traitor and a mercenary. What is more, the factional disputes have made him wary.” How can one reconcile these two different anecdotes? Consider the events of January 17, 2016, the day the nuclear agreement went into effect. Before returning to Tehran from Vienna, Zarif congratulated the Iranian people on his Facebook page. Upon his return to Tehran, he went directly to parliament. The MPs hugged him and some even kissed his forehead. Others took keepsake pictures with him. Ali Larijani, the speaker of parliament, thanked him. President Hassan Rouhani embraced him with a wide smile on his face. On that day in January, Zarif was a hero. He had enjoyed a heroic status in Iran throughout much of the period of negotiations. Some people described him as a social and political treasure, simultaneously trusted by the supreme leader and celebrated by Rouhani’s cabinet. Some people paired him with General Ghasem Soleimani, the commander of Iran’s expeditionary Quds Force in Iraq and Syria, as one of the “two wings” – or popular national figures – which allow Iran to soar. Some saw Zarif as a sure-fire presidential candidate for 2021 or even 2017. Some people called him “the Kissinger of Iran” and others even compared him to Prime Minister Mohammad Mossadegh, who nationalized Iran’s oil in 1951. Ayatollah Khamenei called him a “son of the revolution” and the “ambassador of the Islamic Republic.” But events would soon catch up with Zarif. On the night of January 3, 2016, 15 days before the nuclear agreement went into effect, a group of hardliners stormed the Saudi embassy in Tehran and trashed it in protest against Saudi Arabia’s execution of Shia cleric Sheikh Nimr al-Nimr
the day before. On January 6, Zarif deplored the event, promising that those involved would be punished. On January 20, however, Ayatollah Khamenei contradicted him. He defended the “revolutionary youth” behind the attack, even as he described the attack itself as “very bad.” He said that the attack must not be used as an excuse “to assail our young revolutionaries.” Khamenei’s remarks derailed all efforts to punish the instigators, undermined Iranian diplomacy and dealt a blow to Zarif personally.
“The Work of God”
The second blow came on the heels of the first. On January 12, just five days before the JCPOA was to go into effect, the Islamic Revolutionary Guards Corps detained 10 US navy sailors after they inadvertently entered Iranian territorial waters. They were released unharmed 15 hours later following intense phone conversations between Zarif and US Secretary of State John Kerry, but by then the damage was done. Opponents of rapprochement between Iran in the US used the incident to disparage the diplomacy underlying the nuclear agreement. On January 24, one week after the nuclear agreement came into effect, Khamenei met the Revolutionary Guards sailors who had detained the Americans and decorated them. “Your work was excellent and the right thing to do,” he told them. “This incident was the work of God.” Zarif’s hopes for economic rapprochement with the West were also to be undermined. Zarif had argued that the integration of Iranian economy with those other countries would prove an important guarantee for the implementation of the JCPOA. He described visiting economic delegations as the “guarantors” of the agreement. But Khamenei considered the integration of the Iranian economy into the world economy a defeat that would result in the “Iranian economy being devoured by the international economy which is controlled by America.” Khamenei advanced his own economic vision of a “resistance economy” instead. He denounced visits by western economic delegations as “useless” and said, “the world is not only Europe.” Khamenei favors expanding relations with Russia and China. Khamenei’s attacks on post JCPOA diplomacy go even further. For months, Zarif
Zarif has also been the target of more oblique blows to his prestige. Last year, Khamenei identified as “traitors” those who “beautify” the image of a hostile United States through their statements. His characterization was later picked up by one of his own office’s publications, which mentioned a statement by Zarif. The article was entitled, “Beautification Treason Deciphered.” Sometimes the supreme leader has been more explicit. On June 14, when Zarif reported to parliament that the legal and political underpinnings of the sanctions had been removed, Khamenei chided him. “Don’t say over and over again that the sanctions have been lifted,” he said. In his report, Zarif told parliament, “We ourselves must not publicize banking sanctions.” Khamenei replied that “the question of doing business with the big banks has not been resolved…this is a big problem.” The question of “red lines” has also become another tool with which Khamenei can undercut Zarif. In his formal report to parliament after the nuclear agreement, Zarif claimed that all “red lines” set by the supreme leader had been observed. Khamenei disputed his claim. “The foreign minister has told me that on certain occasions it has not been possible to observe some of our red lines.” Hardliners frequently use this comment to prove that Zarif is a liar.
Who Runs Iran’s International Relations?
The latest major blow to Zarif has come at the hands Quds Force General Ghassem Soleimani,
the other supposed “wing” of the soaring Islamic Republic and a Khamenei loyalist. In June, after Bahrain announced a plan to strip a leading Shia cleric, Sheikh Isa Qassim, of his Bahraini citizenship, Soleimani pre-empted the Iranian Foreign Ministry by issuing his own statement condemning Bahrain’s government and threatening that its actions would “set fire” to both Bahrain and the region. The Iranian Foreign Ministry issued a second, milder statement an hour later, calling upon Bahrain to cease its “illegal” activities. Five days later, the Khamenei tacitly supported Soleimani. “The attack on Sheikh Isa means that the heroic and ardent young people of Bahrain will have nothing to stop them from confronting the regime,” he said. “If that happens, nothing can calm them down.” The media reported that the tensions caused by Soleimani’s statement drove Zarif to tender his resignation but Khamenei rejected his resignation. Ten days later, on July 6, Khamenei toned down his rhetoric, saying, “We did not show any interference on the issue of Bahrain and we will not do so in the future.” But Zarif’s diplomacy had been already dealt a knockout blow. Even if Zarif has never defied Ayatollah Khamenei, the supreme leader has repeatedly pulled the rug from under him, thus consigning many of his diplomatic aspirations to the graveyard.
A Porn Star in Search of a Perfect Nose in Iran
It all started with an Instagram post. The picture showed Candy Charms, a British porn star in the hijab and baggy clothing all women must wear by law in Iran. “Hey guys,” she wrote,
“I have been on holiday in Iran. I only told my very close friends, as social networks and Twitter are banned so [it] was hard to communicate but I’m back now.” Charms is 27. She started her porn career four years ago. She wrote about her good memories of Iran and its people. “Loved Tehran,” she wrote. “The people are so kind and generous. Really overwhelmed by the whole trip. The people are amazing. Even when people don’t have much they will do anything for you. Really puts your own life in perspective.” But she could never have guessed just how many followers she would gain as a result of her post, or how many comments news of her visit would generate. Within a few short hours, she received approximately 40,000 comments from Iranians. Most of the comments were in Persian. Despite Charms’ acknowledgement of Iranians’ fabled hospitality, many of them were not terribly elevated and some were mean-spirited. “We could have gone to a coffee shop if you had just let us know,” wrote Hamid. “What was a slut like you doing in my country?” wrote Nasser. Some commenters, predictably, commented on her physique. “If you sat in front of the cab there would have been no need for airbags,” Ali joked. PLEASE GO TO PAGE 44
47
August 2016 1395 مرداد
Hackers accessed Telegram messaging accounts in Iran Anderson and Guarnieri declined to comment on whether the hackers were employed by the Iranian government. Other cyber experts have said Rocket Kitten's attacks were similar to ones attributed to Iran's powerful Revolutionary Guards. The researchers said the Telegram victims included political activists involved in reformist movements and opposition organizations. They declined to name the targets, citing concerns for their safety. «We see instances in which people ... are targeted prior to their arrest,» Anderson said. «We see a continuous alignment across these REUTERS.COM | BY JOSEPH MENN AND YEGANEH TORBATI Iranian hackers have compromised more than a dozen accounts on the Telegram instant messaging service and identified the phone numbers of 15 million Iranian users, the largest known breach of the encrypted communications system, cyber researchers told Reuters. The attacks, which took place this year and have not been previously reported, jeopardized the communications of activists, journalists and other people in sensitive positions in Iran, where Telegram is used by some 20 million people, said independent cyber researcher Collin Anderson and Amnesty International technologist Claudio Guarnieri, who have been studying Iranian hacking groups for three years. Telegram promotes itself as an ultra-secure instant messaging system because all data is encrypted from start to finish, known in the industry as end-to-end encryption. A number of other messaging services, including Facebook Inc's (FB.O) WhatsApp, say they have similar capabilities. Headquartered in Berlin, Telegram says it has 100 million active subscribers and is widely used in the Middle East, including by the Islamic State militant group, as well as in Central and Southeast Asia, and Latin America. Telegram's vulnerability, according to Anderson and Guarnieri, lies in its use of SMS text messages to activate new devices. When users want to log on to Telegram from a new phone, the company sends them authorization codes via SMS, which can be intercepted by the phone company and shared with the hackers, the researchers said. Armed with the codes, the hackers can add new devices to a person's Telegram account, enabling them to read chat histories as well as new messages. «We have over a dozen cases in which Telegram accounts have been compromised, through ways that sound like basically coordination with the cellphone company,» Anderson said in an interview. Telegram's reliance on SMS verification makes it vulnerable in any country where cellphone companies are owned or heavily influenced by the government, the researchers said. A spokesman for Telegram said customers can defend against such attacks by not just relying on SMS verification. Telegram allows - though it does not require - customers to create passwords, which can be reset with so-called «recovery» emails. «If you have a strong Telegram password and your recovery email is secure, there's nothing an attacker can do,» said Markus Ra, the spokesman. Iranian officials were not available to comment. Iran has in the past denied government links to hacking.
ROCKET KITTEN
The Telegram hackers, the researchers said, belonged to a group known as Rocket Kitten, which used Persianlanguage references in their code and carried out «a common pattern of spearphishing campaigns reflecting the interests and activities of the Iranian security apparatus.»
actions.» The researchers said they also found evidence that the hackers took advantage of a programing interface built into Telegram to identify at least 15 million Iranian phone numbers with Telegram accounts registered to them, as well as the associated user IDs. That information could provide a map of the Iranian user base that could be useful for future attacks and investigations, they said. «A systematic de-anonymization and classification of people who employ encryption tools (of some sort, at least) for an entire nation» has never been exposed before, Guarnieri said. Ra said Telegram has blocked similar «mapping» attempts in the past and was trying to improve its detection and blocking strategies. Cyber experts say Iranian hackers have become increasingly sophisticated, able to
47
adapt to evolving social media habits. Rocket Kitten's targets included members of the Saudi royal family, Israeli nuclear scientists, NATO officials and Iranian dissidents, U.S.Israeli security firm Check Point said last November.
POPULAR IN THE MIDDLE EAST Telegram was founded in 2013 by Pavel Durov, known for starting VKontakte, Russia's version of Facebook, before fleeing the country under pressure from the government. While Facebook and Twitter are banned in Iran, Telegram is widely used by groups across the political spectrum. They shared content on Telegram «channels» and urged followers to vote ahead of Iran's parliamentary elections in February 2016. PLEASE GO TO PAGE 44
Pardis Publications, Inc. P.O.Box 5867 Canton, GA 30114
AUGUST 2016 - Vol 22 - Issue 273
Tel: (770) 973-0506 Advertisement: Ext. 1 Billing: Ext 2 Fax: (678) 550-9999 E-mail: pardismag@gmail.com
Abbas Kiarostami death sparks debate on patient's right to be informed in Iran
Iranian film-maker had undergone four operations but did not know severity of his illness until shortly before he died in Paris Saeed Kamali Dehghan Iran correspondent
The death of the legendary film-maker Abbas Kiarostami has sparked an intense debate in Iran over the right of patients to be told the truth about their illness after claims that the director did not know the severity of his condition until shortly before he died. The Palme d’Or winner underwent four operations in Iran before his death last week
aged 76 but had resisted his family’s attempts to transfer him to Paris for treatment until it was too late, relatives said. The Iranian government has launched an official investigation into the death, and Ahmad Kiarostami, the director’s son, said the family was planning a legal claim against the medical
team. There have been conflicting reports about the cause of Kiarostami’s death, but family members say they were unable to make potentially lifesaving decisions about treatment because they were kept in the dark about the nature of his illness.
“We were in a dark tunnel and we were not supposed to be informed about what had happened,” Kiarostami’s other son, Bahman, told BBC Persian. He said the medical team had refused to give information either to the patient or his family. PLEASE GO TO PAGE 45