Pardis Dec 2015 Digital Edition

Page 1

‫آيا مي‌توان‬ ‫داعش را‬ ‫شکست داد؟‬

‫تاراج اسناد‬ ‫فرهنگي ايران‬ ‫در سه پرده‬

‫ص ‪42‬‬

‫ص ‪22‬‬

‫ايران ‪4‬‬

‫جهان ‪8‬‬

‫گوناگون ‪14‬‬

‫«پرديس» را ماهانه‬ ‫و بطور رايگان از طريق‬ ‫ايميل دريافت کنيد‪.‬‬

‫معيني کرمانشاهي‪،‬‬ ‫شاعر و ترانه‌سرا‬ ‫درگذشت‬

‫‪Send an email to:‬‬

‫‪pardismag@gmail.com‬‬

‫سينما ‪20‬‬

‫جدول ‪35‬‬

‫«شيخ آهنين»‬ ‫داستان زندگي‬ ‫قهرمان ايراني‬

‫ص ‪15‬‬

‫تکنولوژي ‪28‬‬

‫درشهر ‪35‬‬

‫شعر ‪34‬‬

‫ص ‪39‬‬

‫ورزش ‪38‬‬

‫فال ‪41‬‬

‫فرا رسيدن ايام کريسمس‪،‬‬ ‫موعد هانوکا و سال نوي ميالدي را‬ ‫به هموطنان عزيز تبريک‬ ‫و تهنيت مي‌گوييم‪.‬‬

‫عراقچي‪« :‬پي‪‌.‬ام‪‌.‬دي» باز بماند‪،‬‬ ‫برجام متوقف مي‌شود‬ ‫همزمان با اظهارات مديرکل آژانس بين‌المللي‬ ‫انرژي اتمي که گفته نمي‌تواند صلح‌آميز بودن همه‬ ‫فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران را تضمين کند‪ ،‬يک مقام‬ ‫ارشد وزارت خارجه ايران نيز تهديد کرد‪ ،‬حتي اگر‬ ‫گوشه‌اي از پرونده «ابعاد نظامي احتمالي برنامه‬ ‫اتمي» (پي‪‌.‬ام‌‪.‬دي) ايران باز بماند‪ ،‬ايران اجراي‬ ‫توافق هسته‌اي را متوقف خواهد کرد‪.‬‬ ‫يوکيا آمانو مديرکل آژانس بين‌المللي انرژي‬ ‫اتمي‪ ،‬در قالب بيانيه مقدماتي آغاز به کار نشست‬ ‫شوراي حکام اين آژانس‪ ،‬بر عدم هرگونه انحراف در‬ ‫فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران تاکيد کرد‪ .‬با اين حال وي‬ ‫گفت که نمي‌تواند تضمين کند تمامي آنچه که ايران‬ ‫انجام مي‌دهد‪ ،‬صلح‌آميز باشد‪.‬‬ ‫عباس عراقچي‪ ،‬عضو ارشد مذاکره‌کننده‬ ‫هسته‌اي ايران‪ ،‬هم در واکنش به اين موضوع گفت‪،‬‬ ‫«ما هيچ وقت براساس خوش‌بيني مذاکره نکرده‌ايم‬ ‫بلکه هميشه با بدبيني و درنظر گرفتن بدترين سناريو‬ ‫وارد مذاکره شده‌ايم‪ .‬درباره «پي‪‌.‬ام‪‌.‬دي» هم خواست‬ ‫ما بسته شدن اين پرونده است و همه چيز به شکلي‬ ‫برنامه‌ريزي شده که قبل از انجام اقدامات هسته‌اي‬ ‫ما طبق برجام موضوع خاتمه يافته اعالم شود‪».‬‬ ‫​​ عضو ارشد مذاکره‌کننده هسته‌اي ايران با‬ ‫استناد به الزامات مدنظر رهبر جمهوري اسالمي‬ ‫ايران درباره اجراي برجام‪ ،‬دو کار اساسي تغييرات‬ ‫در اراک و فروش اورانيوم غني شده را وابسته به‬ ‫بسته شدن پرونده «پي‪‌.‬ام‪‌.‬دي» دانست و تاکيد کرد‬

‫افزايش بي‌سابقه قيمت‬ ‫دالر در ايران‬ ‫صفحة ‪10‬‬ ‫اختالس جديد ‪ 160‬ميليارد‬ ‫توماني از وزارت نفت‬ ‫صفحة ‪16‬‬

‫اگر اين پرونده بسته نشود مسلما اجراي برجام‬ ‫متوقف خواهد شد‪.‬‬ ‫او با تاکيد بر اينکه اين پيام جدي‪ ،‬صريح و‬ ‫روشن ماست گفت‪« ،‬طرف‌هاي غربي‪ ،‬اعضاي‬ ‫شوراي حکام‪ ،‬آمانو و ‪ 1+5‬کامال” مي‌دانند بايد ميان‬ ‫«پي‪‌.‬ام‪‌.‬دي» و «برجام» يکي را انتخاب کنند‪».‬‬ ‫آيت‌اهلل خامنه‌اي‪ ،‬رهبر جمهوري اسالمي ايران‬ ‫در نامه‌اي به رئيس جمهوري‪ ،‬ضمن تاييد مصوبه‬ ‫شوراي عالي امنيت ملي‪ ،‬خواستار رعايت ‪ 9‬شرط در‬ ‫اجراي برجام شده است‪.‬‬ ‫حسن روحاني‪ ،‬رئيس جمهوري ايران نيز‬ ‫در پاسخ به اين نامه تاکيد کرد که «مالحظات و‬ ‫الزامات» رهبر‪ ،‬مصوبات شوراي عالي امنيت ملي و‬ ‫مجلس شوراي اسالمي را در «اجراي کامل و با حسن‬ ‫نيت برجام» رعايت خواهد کرد‪.‬‬

‫ناصر سراج‪ ،‬رئيس سازمان بازرسي کل کشور اعالم‬ ‫کرد‪ ،‬فردي که نفت را از وزارت نفت ايران دريافت مي‌کرد‬ ‫و قرار بود که پول آن را به دولت پرداخت کند‪ ،‬با ميلياردها‬ ‫تومان پول به کانادا گريخته است‪.‬‬ ‫به‌گزارش خبرگزاري جمهوري اسالمي ايران (ايرنا)‬ ‫ناصر سراج بدون آنکه نام اين فرد را ببرد گفت‪« ،‬رسانه‌ها‬ ‫ميزان اين فساد مالي را ‪ 100‬ميليارد تومان اعالم کردند اما‬ ‫اصل پول ‪ 160‬ميليارد تومان است‪».‬‬ ‫او افزود که ‪ 60‬ميليارد تومان از اين مبلغ که تبديل به‬ ‫خودروهاي لوکس و واحدهاي مسکوني شده بود‪ ،‬کشف شد و‬ ‫چند نفر نيز در اين زمينه بازداشت شده‌اند‪.‬‬ ‫اين مورد از اختالس نفتي دومين نمونه‌ در اين زمينه‬ ‫است که در جمهوري اسالمي فاش مي‌شود‪ .‬پيش از اين‪،‬‬ ‫بابک زنجاني از چهره‌هاي نزديک به دولت پيشين ايران نيز‬ ‫در همين پيوند در دي‌ماه ‪ 1392‬به اتهام فساد مالي دستگير‬ ‫شد و دادگا ‌ه او اکنون در حال برگزاري است‪.‬‬ ‫بابک زنجاني متهم است که نفت ايران را در زمان دولت‬ ‫پيشين فروخته اما پول آن را به وزارت نفت نداده است‪.‬‬ ‫دادستان در کيفرخواست پرونده گفته است زنجاني مکلف‬ ‫بود دو ميليارد و ‪ 800‬ميليون يورو به پيمانکاران وزارت نفت‬ ‫پرداخت کند‪ ،‬اما ‪ 160‬ميليون يورو پرداخت کرده و مابقي را‬ ‫صرف امور شخصي کرده است‪.‬‬


2

December 2015 1394 ‫آذر‬

2


‫‪3‬‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫سر‌پناه‌هاي مقوايي‬ ‫در قلب سرد شهر‬ ‫بهرنگ زندي‬ ‫‪ 150‬هزار تا ‪ 200‬هزار نفر کارتن‌خواب در منطقه ‪12‬‬ ‫تهران زندگي مي‌کنند‪ .‬اين آمار را عباد‌اهلل فتح‌الهي‪ ،‬رئيس‬ ‫سازمان نوسازي شهرداري تهران در گفت‌و‌گو با پايگاه‬ ‫خبري وزارت راه و شهرسازي در تاريخ ‪ 11‬آبان امسال‬ ‫اعالم کرده است‪.‬‬ ‫چهار سال پيش و‪ ‬در تاريخ ‪ 10‬ارديبهشت ‪،1390‬‬ ‫عبدالرضا شيخ‌االسالمي‪ ،‬وزير کار دولت دهم‪ ،‬گفته بود‪،‬‬ ‫«با کمال افتخار اعالم مي‌کنيم ايران تنها کشوري است که‬ ‫با اجراي قانون هدفمند کردن يارانه‌ها‪ ،‬هيچ فرد گرسنه و‬ ‫کارتن‌خوابي ندارد‪».‬‬ ‫بر اساس گزارش‌هايي که سازمان رفاه‪ ،‬خدمات‬ ‫اجتماعي و مشارکت‌هاي مردمي شهرداري تهران در‬ ‫سال ‪ 1393‬منتشر کرده است‪ ،‬بي‌خانماني پس از اعتياد‪،‬‬ ‫تکدي‌گري و کودکان خياباني در رتبه چهارم آسيب‌هاي مهم‬ ‫شهري قرار دارد‪.‬‬ ‫تا کنون پژوهش‌هاي مستقلي در مورد وضعيت‬ ‫کارتن‌خواب‌ها در ايران در حوزه علوم اجتماعي‪ ‬صورت‬ ‫نگرفته است‪ .‬پژوهش‌هاي انجام شده دولتي هم اکثريت‬ ‫جمعيت کارتن‌خواب‌هاي تهران را معتاداني مي‌داند که از‬ ‫طرف خانواده‌هاي‌شان طرد شده‌اند‪.‬‬ ‫به استناد اين پژوهش‌ها‪ ،‬ديد عمومي نسبت به‬ ‫کارتن‌خواب‌ها با گزاره‌هاي کليشه‌اي همچون اعتياد و‬ ‫تکدي‌گري گره خورده است‪.‬‬ ‫پژوهش‌هاي اجتماعي‌اي که از طرف ارگان‌ها و‬ ‫سازمان‌هاي دولتي در ايران انجام شده‌اند هم در تالش‌اند‬ ‫تا همين رويکرد را نسبت به پديده کارتن‌خوابي داشته باشند‬ ‫و آن را به مفاهيمي همچون طرد شدگي اجتماعي‪ ،‬از هم‬ ‫گسيختگي خانوادگي و مشکالت فردي گره بزنند‪.‬‬ ‫خارج از اين رويکرد عمومي‪ ،‬در پژوهش‌هاي اجتماعي‬ ‫دولتي که نگاه کالن را به کارتن‌خوابي ناديده مي‌گيرد‪ ،‬باال‬ ‫رفتن آمار کارتن‌خواب‌ها‪ ،‬آن هم در يک منطقه شهرداري‬ ‫تهران‪ ،‬سرآغاز يک بحران اجتماعي است‪ .‬نقش دولت در‬ ‫تشديد اين پديده يا مواجهه با آن چيست؟ نقش جامعه‬ ‫مدني در مواجهه با کارتن‌خوابي چيست؟‬

‫گذر از کليشه‌ها‪ ،‬کارتن‌خواب‌ها که‬ ‫هستند؟‬

‫کارتن‌خواب کيست؟ به کدام طبقه اجتماعي تعلق دارد؟‬ ‫آيا کارتن‌خواب‌ها‪ ،‬کارتن‌خواب متولد مي‌شوند؟‬ ‫روزنامه‌ها و مجله‌هاي داخل ايران‪ ،‬هر چند وقت يک بار‬ ‫در يک ستون يا صفحه اصلي به کارتن‌خواب‌هاي پايتخت‬ ‫مي‌پردازند‪ .‬خبرگزاري‌هاي رسمي هم در تارنماهاي خود‪،‬‬ ‫اخبار کارتن‌خواب‌ها را پوشش مي‌دهند‪ .‬تيترهاي به کار‬ ‫گرفته شده اغلب تکرار يکديگرند‪« :‬معتادان کارتن‌خواب»‪،‬‬ ‫«جوالن ايدز و کودکان بي‌شناسنامه»‪« ،‬زني با ‪ 50‬مرد معتاد‬ ‫زندگي مي‌کرد» و‪....‬‬ ‫شايد بر همين مبناست که افکار عمومي کارتن‌خواب‬ ‫را «مقصر» مي‌پندارد‪ .‬بازتوليد اين نگرش به يک نوع‬ ‫ديد «ماهوي» در مورد کارتن‌خوابي دامن مي‌زند‪ .‬مساوي‬ ‫شدن عبارت‌هاي اعتياد‪ ،‬بي‌شناسنامه و مبتال به ايدز با‬ ‫کارتن‌خوابي‪ ،‬ريشه‌هاي اصلي بي‌خانماني را دست‌کم در‬ ‫تهران با آمار زياد کارتن‌خواب‌هايش به حاشيه مي‌راند‪.‬‬ ‫رئيس سازمان نوسازي شهرداري تهران در مورد‬ ‫ترکيب جمعيتي کارتن‌خواب‌ها گفته است‪« ،‬در بين اين افراد‬ ‫از فارغ‌التحصيالن مقطع دکترا از دانشگاه‌هاي معتبر خارجي‬ ‫تا افراد بي‌سواد و بيکار و فاقد هر گونه شرايط مناسب‬ ‫اجتماعي ديده مي‌شود‪».‬‬ ‫محمد باقر قاليباف‪ ،‬شهردار تهران هم در ديدار با‬ ‫کارتن‌خواب‌هاي تهران در سال ‪ ،1393‬به وجود تحصيل‬ ‫کرده‌هاي دانشگاهي در بين کارتن‌خواب‌ها اشاره کرده بود‪.‬‬ ‫محسن وليئي‪ ،‬مدير‌کل کميته امداد استان تهران‪ ،‬در‬ ‫مورد ترکيب جمعيتي کارتن‌خواب‌ها در تهران از نظر محل‬ ‫تولد آن‌ها به خبرگزاري کار ايران (ايلنا) گفته است‪70« ،‬‬ ‫درصد از کارتن‌خواب‌هاي تهران شهرستاني هستند که به‬ ‫صورت پديده‌اي جديد‪ ،‬گروهي در چند نقطه تهران متمرکز‬

‫‪3‬‬

‫و مستقر شده‌اند‪».‬‬ ‫به نظر مي‌رسد ترکيب طبقاتي و بافت‬ ‫جمعيتي و ‪ ‬جنسيتي‪ ‬کارتن‌خوابي در تهران‬ ‫دستخوش تغيير شده است‪ .‬در کشورهاي‬ ‫توسعه يافته که پديده کارتن‌خوابي به‬ ‫بخشي جدا نشدني از زندگي کالن‌شهرها‬ ‫تبديل شده است‪ ،‬کارتن‌خواب‌ها قرباني رکود‬ ‫اقتصادي‪ ،‬تورم‪ ،‬بيکاري و سياست‌هاي دولت‬ ‫در حوزه مسکن و بهداشت هستند تا از هم‬ ‫گسيختگي و طرد‌شدگي اجتماعي از طرف‬ ‫خانواده‌هاي‌شان‪.‬‬

‫از حاشيه‌نشيني تا کارتن‌خوابي‬

‫در آخرين سرشماري نفوس و مسکن‬ ‫در ايران‪ ،‬نسبت ترکيب جمعيتي شهرها و‬ ‫روستاها تغييري معنادار داشت‪ 70 .‬درصد‬ ‫جمعيت شهرنشين در مقابل ‪ 30‬درصد‬ ‫جمعيت روستانشين‪ ،‬از خالي شدن روستاها‬ ‫از جمعيت حکايت دارد‪.‬‬ ‫با شروع اصالحات ارضي در ايران در سال ‪،1342‬‬ ‫جرقه ورود روستاييان به شهرهاي بزرگ زده شد‪ .‬در آن‬ ‫زمان از کارتن‌خوابي خبري نبود و روستاييان در اطراف‬ ‫شهرهاي بزرگ اراضي بي‌سند و شناسنامه را پيدا کردند و‬ ‫حلبي‌آبادها را بنا نهادند‪.‬‬ ‫با اجراي قانون برنامه‌ريزي شهري و طرح تفصيلي‬ ‫شهرها و سند دار شدن زمين‌هاي بي‌مالک‪ ،‬کپر‌نشيني‬ ‫و گودنشيني در شهرهاي بزرگ کم‌رنگ‌تر شد‪ .‬اگر‬ ‫حاشيه‌نشيني را حاصل سياست‌هاي اصالحات ارضي و‬ ‫انقالب سفيد محمد‌رضا شاه پهلوي بدانيم‪ ،‬عوامل اصلي‬ ‫بي‌خانماني و کارتن‌خوابي در دوره جديد چيست؟‬ ‫ميثاق پارسا‪ ،‬استاد جامعه شناسي دانشگاه دارتموث‬ ‫در ايالت نيوهمپشاير آمريکا‪ ،‬عوامل بي‌واسطه را که موجب‬ ‫کارتن‌خوابي مي‌شوند‪« ،‬بيکاري»‪« ،‬از دست دادن شغل» و‬ ‫«سطح باالي تورم» مي‌داند و عوامل نظام‌مند گسترده‌اي‬ ‫را که باعث شکل‌گيري کارتن خوابي مي‌شوند‪ ،‬چنين‬ ‫برمي‌شمارد‪ :‬شکست توسعه اقتصادي‪ ،‬ناتواني کشاورزي در‬ ‫تأمين [نيازهاي] جمعيت کشاورز‪ ،‬افزايش تمرکز ثروت و‬ ‫باالرفتن سطح نابرابري‪.‬‬ ‫اين پژوهشگر‪ ،‬جامعه‌شناس و نويسنده کتاب «اقتصاد‬ ‫سياسي انقالب‌هاي جهان سوم» مي‌گويد‪« ،‬توسعه اقتصادي‬ ‫ايران به دليل فساد‪ ،‬سوء مديريت‪ ،‬رشد جمعيت و تاثيرات‬ ‫تحريم‌هاي بين‌المللي شکست خورده است‪».‬‬ ‫پارسا مي‌گويد‪« ،‬در سال ‪ 1388‬توليد سرانه ناخالص‬ ‫ملي واقعي ايران از اوج آن در سال ‪ 1354‬کمتر بود و حتي‬ ‫ايرانياني که تحصيالت عالي دارند مجبور شده‌اند به کارهاي‬ ‫پست تن بدهند‪ .‬به گفته شهردار خرم‌آباد‪ ،‬از هر ‪ 150‬رفتگر‪،‬‬ ‫‪ 23‬نفر آن‌ها داراي مدرک کارشناسي و کارشناسي ارشد‬ ‫هستند‪».‬‬ ‫ميثاق پارسا در ادامه در مورد نقش سياست‌هاي دولت‬ ‫در گسترش حاشيه‌نشيني در ايران مي‌گويد‪« ،‬شکست‬ ‫اقتصادي تأثيرات معکوسي بر بخش‌ کشاورزي گذاشته که‬ ‫موجب مهاجرت روستاييان شده است‪ .‬برخالف اظهاراتي‬ ‫که پس از انقالب درباره توسعه کشاورزي و دستيابي به‬ ‫خودکفايي در محصوالت غذايي مطرح شد‪ ،‬تغييرات اندکي‬ ‫در بخش کشاورزي اعمال شده است‪ .‬حکومت تالش کرده‬ ‫تا [کمبودها را] از طريق صرف پول حاصل از فروش نفت‬ ‫براي وارد کردن مواد غذايي از خارج جبران کند‪ ،‬اما نتيجه آن‬ ‫تضعيف بيش از پيش توليدات داخلي بوده است‪ .‬کمبود آب‬ ‫که در اثر تغييرات آب و هوايي پديد آمده‪ ،‬موجب بيابان‌زايي‬ ‫در قسمت‌هايي از ايران شده است‪ .‬ساکنان مناطق روستايي‬ ‫به طور روزافزون مجبور مي‌شوند در حاشيه شهرهاي بزرگ‪،‬‬ ‫به ويژه تهران سکني گزينند‪».‬‬ ‫اين استاد دانشگاه دارتموث با اشاره به تأثير افول‬ ‫اقتصادي بر طبقه متوسط در ايران مي‌گويد‪« ،‬بخش‌هايي‬ ‫از طبقه متوسط افول اقتصادي را تجربه کرده‌اند‪ .‬آن‌ها‬ ‫که ديگر توان پرداخت هزينه مسکن را ندارند به جمعيت‬ ‫کارتن‌‌خواب‌ها در شهرهاي بزرگ پيوسته‌اند‪».‬‬

‫کارتن‌خوابي و جامعه مدني‬

‫سرماي سخت زمستان ‪ 1382‬را کم‌تر کسي در تهران‬ ‫فراموش کرده است‪ .‬در همان زمستان بود که جان باختن‬ ‫چندين کارتن‌خواب بر اثر سرماي شديد در سطح شهر‬ ‫تهران‪ ،‬توجه عمومي را به سمت کارتن‌خواب‌ها جلب کرد‪.‬‬ ‫‪ 18‬آبان ‪ ،1394‬افرادي ناشانس (که در برخي از خبرها‬ ‫از آن‌ها به عنوان اهالي محله هرندي ياد شده)‪ ،‬با حمله‬ ‫به چادر‪ ‬کارتن‌خواب‌ها‪ ‬در پارک حقاني تهران‪ ،‬چادرها و‬ ‫وسايل آن‌ها را آتش زدند‪.‬‬ ‫مرتضي طاليي‪ ،‬از اعضاي شوراي شهر تهران‪ ،‬در‬ ‫واکنش به حمله افراد ناشناس به چادر کارتن‌خواب‌ها‪،‬‬ ‫به خبرگزاري ايلنا گفت‪« ،‬وقتي عرصه بر مردمي که حق‬ ‫زندگي دارند‪ ،‬تنگ مي‌شود و از آن‌ها سلب آسايش شده و‬ ‫زندگي‌شان در معرض خطر قرار مي‌گيرد‪ ،‬طبيعي است که‬ ‫عکس‌العمل نشان دهند‪».‬‬ ‫با وجود محدوديت‌هاي سياسي در ايجاد تشکل‌هاي‬ ‫غير دولتي در ايران‪ ،‬از سال ‪ 1393‬تالش‌هايي از سوي مردم‬ ‫تهران براي کمک به کارتن‌خواب‌ها صورت گرفت‪ .‬جمعيتي‬ ‫که در تالش هستند با کمک‌هاي دارويي و غذايي به حمايت‬ ‫از کارتن‌خواب‌ها بپردازند‪.‬‬ ‫اعضاي کمپين «پايان کارتن‌خوابي» که به تازگي در‬ ‫خيابان شوش تهران‪ ،‬يخچال‌هايي را براي تأمين غذاي‬ ‫کارتن‌خواب‌ها نصب کرده‌اند‪ ،‬فعاليت‌هاي خود را به شهرهاي‬ ‫رشت‪ ،‬اصفهان‪ ،‬سنندج و مشهد هم گسترش داده‌اند‪.‬‬ ‫آيا فعاليت‌هاي جامعه مدني مي‌تواند به مساله‬ ‫کارتن‌خوابي در کالن‌شهرهايي مانند تهران پايان دهد؟ آيا‬ ‫جامعه مدني در مبارزه با کارتن‌خوابي‪ ،‬وظايف فراموش شده‬ ‫دولت را به عهده مي‌گيرد؟‬

‫آزاده کيان‪ ،‬پژوهشگر و جامعه شناس در دانشگاه‬ ‫پاريس فرانسه‪ ،‬در رابطه با مسئوليت‌هايي که جامعه مدني‬ ‫براي مبارزه با کارتن‌خوابي در ايران پذيرفته است‪ ،‬چنين‬ ‫مي‌گويد‪« ،‬جامعه مدني نبايد چنين مسئوليت‌هايي را بپذيرد‪.‬‬ ‫به چه دليل کسي کارتن‌خواب مي‌شود؟ اين افرادي که‬ ‫کارتن‌خواب شدند‪ ،‬قبال به احتمال قوي اشتغال داشتند‪،‬‬ ‫درآمدي داشتند‪ ،‬سرپناهي داشتند‪ .‬به خاطر وضعيت معيشتي‬ ‫و مشکالت اجتماعي و اقتصادي است که افراد تمام آن‬ ‫چيزي را که داشتند از دست مي‌دهند و از خانواده‌هاي‌شان‬ ‫بريده مي‌شوند و به سمت کارتن‌خوابي مي‌روند‪».‬‬ ‫کيان در ادامه با اشاره به نقش جامعه مدني در مواجهه‬ ‫با کارتن‌خوابي مي‌گويد‪« ،‬درست است که جامعه مدني‬ ‫مي‌تواند به شکل موقتي به افراد کارتن خواب کمک کند‪،‬‬ ‫اما اين جزء وظايف دولت است و جزء وظايف جامعه مدني‬ ‫نيست‪ .‬جامعه مدني در نهايت همانند آن‌چه که در اروپا اتفاق‬ ‫مي‌افتد‪ ،‬غذا و سرپناهي به صورت موقت به افراد بي‌خانمان‬ ‫مي‌دهد‪ .‬اما اين کار از کارتن‌خوابي جلوگيري نمي‌کند‪ ،‬براي‬ ‫اينکه سياست‌هاي اجتماعي و اقتصادي کالن الزم است‬ ‫که از افزايش تعداد کارتن‌خواب‌ها جلوگيري کند و اين‬ ‫مسئوليت بر عهده دولت است‪».‬‬ ‫از سال ‪ 1382‬به اين سو‪ ،‬چندين گرمخانه در شهر‬ ‫تهران با ابتکار شهرداري و بهزيستي تهران راه‌اندازي‬ ‫شده‌اند که در زمستان‌ها افراد کارتن‌خواب را مي‌پذيرند‪.‬‬ ‫در حال حاضر چهار گرمخانه در تهران وجود دارند که تنها‬ ‫ظرفيت اسکان دو هزار نفر را دارند‪.‬‬ ‫جداي از سياست‌هاي توسعه اقتصادي‪ ،‬رکود‪ ،‬تورم‬ ‫اقتصادي و بيکار شدن جمعيت کثيري در ايران که دولت‬ ‫نقشي اساسي در آن دارد‪ ،‬هنوز تالشي جدي براي مقابله با‬ ‫کارتن‌خوابي و پايان دادن به آن صورت نگرفته است‪.‬‬


‫‪4‬‬

‫واليتي در دمشق‬ ‫بر حمايت ايران از اسد‬ ‫تأکيد کرد‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫کمک‌هاي کشورهاي دوست و هم‌پيمان از جمله جمهوري‬ ‫اسالمي ايران و روسيه امکان‌پذير بوده است‪».‬‬ ‫ايران در هفته‌هاي اخير دخالت نظامي در سوريه را که‬ ‫از آن با عنوان «حضور مستشاري» ياد مي‌کند افزايش داده‬ ‫و متعاقب آن شمار کشته‌هاي ايراني در سوريه در يک ماه و‬ ‫نيم اخير و بعد از آغاز عمليات حلب به شدت افزايش يافته‬ ‫است‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري صدا و سيماي ايران‪ ،‬آقاي واليتي‬ ‫در فرودگاه دمشق به خبرنگاران گفت که ايران به حمايت از‬ ‫سوريه و «شخص بشار اسد» ادامه خواهد داد‪.‬‬ ‫اين سفر در شرايطي انجام شده که تالش‌هاي‬ ‫بين‌المللي براي پايان دادن به بحران سوريه از طريق يک‬ ‫راه حل سياسي شدت گرفته است‪.‬‬ ‫در آخرين دور مذاکرات بين‌المللي درباره سوريه که‬ ‫با حضور قدرت‌هاي جهاني و منطقه‌اي در وين برگزار شد‪،‬‬ ‫شرکت‌کنندگان بر سر زمان‌بندي انتحابات و انتقال قدرت‬ ‫به توافق رسيدند‪.‬‬ ‫در اين مذاکرات که براي اولين بار با حضور ايران‬ ‫برگزار شد‪ ،‬توافق شد که تا حدود ‪ 6‬ماه آينده دولتي موقت‬ ‫در سوريه تشکيل شود و ‪ 18‬ماه بعد هم انتخاباتي براي‬ ‫تشکيل دولت جديد برگزار شود‪ ،‬اما سرنوشت بشار اسد‬ ‫و نقش او در آينده سوريه همچنان مهم‌ترين موضوع مورد‬ ‫اختالف است‪.‬‬ ‫کشورهاي غربي از جمله آمريکا و فرانسه تاکيد مي‌کنند‬ ‫که آقاي اسد نبايد نقشي در دولت‌هاي آتي داشته باشد‪ ،‬اما‬ ‫ايران و روسيه‪ ،‬دو متحد و حامي اصلي بشار اسد مي‌گويند‬ ‫که سرنوشت سوريه بايد فقط به دست مردم اين کشور‬ ‫تعيين شود‪.‬‬

‫خانواده قربانيان قتل‌هاي زنجيره‌اي‪:‬‬ ‫علي اکبر واليتي‪ ،‬مشاور امور بين‌الملل رهبر ايران‪ ،‬در‬ ‫سفر به دمشق با بشار اسد‪ ،‬رئيس جمهور سوريه‪ ،‬ديدار‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫آقاي اسد در ديدار با آقاي واليتي گفته است‪،‬‬ ‫«پيروزي‌هاي اخير ارتش و نيروهاي مردمي سوريه بر‬ ‫گروه‌هاي تروريستي تکفيري فقط در سايه حمايت‌ها و‬

‫سرکوب جايگزين‬ ‫دادرسي شد‬

‫خانواده هشت قرباني قتل‌هاي زنجيره‌اي سال ‪ 77‬در‬ ‫بيانيه‌اي اعالم کردند که با وجود گذشت ‪ 17‬سال از اين‬

‫‪4‬‬

‫دادگاه را تحريم کردند‪.‬‬ ‫در‌‌نهايت براي تعدادي از ‪ 18‬مامور وزارت اطالعات در‬ ‫اين پرونده حکم قصاص و براي تعدادي ديگر حکم زندان‬ ‫صادر شد‪.‬‬ ‫با اعتراض وکالي متهمان قتل‌هاي زنجيره‌اي‪ ،‬راي‬ ‫دادگاه در ديوان عالي کشور نقض شد و حکم محکومان به‬ ‫قصاص نيز به دليل به گفته مقامات دادگاه «گذشت خانواده‬ ‫مقتوالن» به ‪ 10‬سال زندان تبديل شد‪.‬‬ ‫به گفته رسانه‌هاي نزديک به منتقدان حکومت ايران‪،‬‬ ‫تمامي متهمان قتل‌هاي زنجيره‌اي پس از گذشت چند سال‬ ‫و بدون طي کردن کامل دوره محکوميت خود از زندان آزاد‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫ي قضايي به آن «يا انجام نشد و يا به بيراهه‬ ‫قتل‌ها‪ ،‬رسيدگ ‌‬ ‫کشيده شده است‪».‬‬ ‫خانواده‌هاي دواني‪ ،‬حاجي‌زاده‪ ،‬شريف‪ ،‬فروهر‪ ،‬مختاري‬ ‫و پوينده در بيانيه خود تاکيد کرده‌اند که «الپوشاني و تقلب‬ ‫و تهديد و سرکوب جايگزين دادرسي» در اين پرونده شد و‬ ‫اعتراض‌هاي آنان و وکاليشان “به جايي نرسيد‪”.‬‬ ‫در اين بيانيه از مردم ايران خواست ‌ه شده که خانواده‬ ‫قربانيان قتل‌هاي زنجيره‌اي را در «پافشاري بر دادرسي‬ ‫عادالنه و ايستادگي بر روشنگري و دادخواهي جنايتي‬ ‫که بر دگرانديشان رفته است» و همچنين در «يادآوري و‬ ‫بزرگداشت» قربانيان اين قتل‌ها همراهي کنند‪.‬‬ ‫پيروز دواني‪ ،‬حميد حاجي‌زاده‪ ،‬کارون حاجي‌زاده‪ ،‬مجيد‬ ‫شريف‪ ،‬پروانه فروهر‪ ،‬داريوش فروهر‪ ،‬محمد مختاري و‬ ‫در نهايت‬ ‫محمد جعفر پوينده سال ‪ 77‬به قتل رسيدند و ‌‌‬ ‫وزارت اطالعات ايران در بيانيه‌اي اعالم کرد که نيروهاي‬ ‫«خودسر» اين وزارتخانه در تعدادي از اين قتل‌ها دست‬ ‫داشته‌اند‪.‬‬ ‫سعيد امامي‪ ،‬معاون امنيتي سابق وزارت اطالعات و‬ ‫از متهمان قتل‌هاي زنجيره‌اي در زندان درگذشت و اين‬ ‫در حالي بود که مقام‌هاي سازمان قضايي نيروهاي مسلح‬ ‫علت مرگ او را خودکشي اعالم کردند‪ ،‬روح‌اهلل حسينيان‬ ‫از حاميان آقاي امامي و همچنين علي فالحيان‪ ،‬وزير اسبق‬ ‫اطالعات‪ ،‬احتمال خودکشي آقاي امامي را رد کردند‪.‬‬ ‫دادگاه قتل‌هاي زنجيره‌اي تنها به قتل پروانه و داريوش‬ ‫فروهر‪ ،‬محمد مختاري و محمد جعفر پوينده رسيدگي کرد و‬ ‫خانواده اين قربانيان نيز به علت «عدم معرفي آمران اصلي»‬

‫‪ 5‬پناهجوي ايراني در‬ ‫ميان قربانيان کاميون‬

‫پنج نفر از ‪ 71‬پناهجويي که جسد آنها در کاميوني در‬ ‫مرز اتريش و مجارستان پيدا شده بود‪ ،‬ايراني هستند‪.‬‬ ‫تحقيقات پليس درباره کشته شدگان در کاميون‪ ،‬پس‬ ‫از سه ماه به پايان رسيد و جسد ‪ 69‬نفر از ‪ 71‬قرباني اين‬ ‫حادثه شناسايي شد‪ .‬در ميان ‪ 69‬جسد شناسايي شده ‪28‬‬ ‫نفر عراقي‪ 21 ،‬افغاني‪ 15 ،‬سوريه‌اي و ‪ 5‬پناهجويي ايراني‬ ‫شناسايي شدند‪.‬يک خانواده ‪ 6‬نفري افغان هم در اين‬


‫‪5‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫کاميون بودند که همگي جان باختند‪.‬‬ ‫روز ‪ 27‬آگست سال جاري روزنامه اتريشي «کرونن‬ ‫تسايتونگ» از کشف کاميوني توسط پليس اين کشور در‬ ‫اتوباني نزديک به مرز مجارستان خبر داد‪ .‬در اين کاميون که‬ ‫براي قاچاق انسان از آن استفاده شده بود‪ 71 ،‬جسد کشف‬ ‫شد که همگي آنان دچار خفگي شد ‌ه بودند‪.‬‬ ‫رئيس پليس منطقه به رسانه​ ها گفت‪« ،‬درب اين‬ ‫کاميون يخچال‌دار مهر و موم شده بود‪ .‬در نتيجه‪ ،‬بر اثر‬ ‫کمبود هوا‪ ،‬همه پناهجويان دچار خفگي شده و گزارش کالبد‬ ‫شکافي نشان مي‌دهد که آنان هيچ شانسي براي زنده ماندن‬ ‫در اين کاميون نداشته​اند‪ .‬هواي موجود در کاميون حداکثر‬ ‫براي نيم ساعت تا ‪ 45‬دقيقه کافي بوده است‪».‬‬ ‫پليس اتريش فرداي آن روز اعالم کرد که عامالن‬ ‫تراژدي مرگبار ‪ 71‬پناهجو در کاميون‪ ،‬در مجارستان دستگير‬ ‫شده‌‌اند‪ .‬يکي از عامالن اين حادثه که هدايت کاميون را بر‬ ‫عهده داشته است‪ ،‬يک شهروند لبناني‌تبار بلغارستان بوده‬ ‫است‪.‬‬

‫واليتي‪ :‬ديدار پوتين‬ ‫و خامنه‌اي مهم‌ترين‬ ‫مالقات تاريخ جمهوري‬ ‫اسالمي بود‬

‫علي‌اکبر واليتي مشاور رهبر جمهوري اسالمي ايران در‬ ‫امور بين‌الملل‪ ،‬ديدار والديمير پوتين رئيس جمهوري روسيه‬ ‫با آيت‌اهلل خامنه‌اي را «باکيفيت‌ترين و مهم‌ترين» مالقات در‬ ‫تاريخ جمهوري اسالمي ايران دانست‪.‬‬ ‫آقاي واليتي در گفت‌وگو با وبسايت رسمي دفتر آيت‌اهلل‬ ‫خامنه‌اي عنوان کرد که رئيس جمهوري روسيه درخواست‬ ‫کرده بود تا در اولين قدم و پيش از انجام تشريفات خاص‬ ‫استقبال‪ ،‬به ديدار رهبر جمهوري اسالمي برود‪.‬‬ ‫به گفته او اين ديدار «يک مالقات تشريفاتي و صرفا‬ ‫براي احترام به مقام معظم رهبري» نبود‪ ،‬بلکه مالقاتي جدي‬ ‫در سطح باالترين مقامات دو کشور بود و در آن «مطالبي‬ ‫بسيار مهم و استراتژيک‪ ،‬هم درباره‌ روابط دوجانبه و هم‬ ‫در زمين ‌ه مسائل منطقه‌اي و همکاري‌هاي بين‌المللي» مورد‬ ‫بحث قرار گرفت‪.‬‬

‫بازگشت ون‌هاي گشت‬ ‫ارشاد براي تذکر به‬ ‫«ساپورت‌پوشان»‬

‫خبرگزاري فارس با انتشار عکس‌هايي گزارش داد‬ ‫که ون‌هاي گشت امنيت اخالقي نيروي انتظامي بار ديگر‬ ‫به خيابان‌هاي تهران برگشته‌اند و به «ساپورت‌پوشان‪،‬‬ ‫بدپوششان و بدحجابان» تذکر مي‌دهند‪.‬‬ ‫فعاليت پليس امنيت اخالقي که به «گشت ارشاد»‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫معروف شده‌اند‪ ،‬پس از رياست جمهوري حسن روحاني‬ ‫دچار قوت و ضعف شد و حضور ماموران نظارت بر پوشش‬ ‫زنان و مردان در اماکن عمومي‪ ،‬در مقاطعي کمرنگ بوده‬ ‫است‪.‬‬ ‫در سال‌هاي اخير‪ ،‬آغاز فصل گرما زمان حضور پررنگ‬ ‫گشت‌هاي ارشاد بود‪ ،‬اما حاال خبرگزاري فارس مي‌گويد‬ ‫نيروي انتظامي جمهوري اسالمي در آستانه فصل زمستان‬ ‫برخورد با ساپورت (لگينگ) را در دستور کار خود قرار داده‬ ‫است‪.‬‬ ‫حسن روحاني در تبليغات انتخابات رياست جمهوري‬ ‫خود گفته بود‪« ،‬نخواهم گذاشت ماموري بي‌نام و نشان از‬ ‫کسي سئوال کند‪ .‬دختران جامعه خود حافظ حجاب و عفاف‬ ‫هستند‪».‬‬ ‫دولت او در دو سال گذشته از سوي نمايندگان‬ ‫اصولگراي مجلس و برخي مقامات مذهبي متهم است که‬ ‫باعث رشد بي‌حجابي و بدحجابي شده است‪.‬‬

‫تشکيل دهند‪ .‬قرارداد همکاري ايران و آرژانتين در مورد‬ ‫پرونده آميا‪ ،‬پيشتر با انتقاد اسرائيل و يهوديان آرژانتين‬ ‫مواجه شده بود‪.‬‬ ‫در تيرماه سال ‪ ،1373‬انفجار در مرکز همياري يهوديان‬ ‫موجب مرگ ‪ 85‬نفر از شهروندان يهودي تبار آرژانتيني شد‪.‬‬ ‫اين رويداد به تيرگي روابط ايران و آرژانتين انجاميد‪.‬‬ ‫آرژانتين ايران را متهم به برنامه‌ريزي اين انفجار‬ ‫و حزب‌اهلل لبنان را به اجراي آن متهم کرد‪ .‬اتهامي که از‬ ‫سوي ايران رد شد‪ .‬در ماه‌هاي اخير مرگ مشکوک دادستان‬ ‫پرونده آميا که بر نقش ايران تاکيد داشت‪ ،‬خبرساز شده بود‪.‬‬ ‫فرانسيس مارتل در مقاله‌اي با عنوان «ايران يکي از‬ ‫متحدان کليدي خود در آرژانتين را از دست داد» به پيروزي‬ ‫ماريسيو ماکري شهردار بوئنوس آيرس بر رقيب چپ از‬ ‫حزب حاکم پرداخته و مي‌نويسد با زمين لرزه شکست چپ‬ ‫در آرژانتين و پايان دوران چپگرايان متحد ايران‪ ،‬موقعيت‬ ‫ايران در آمريکاي التين بيش از پيش شکننده مي‌نمايد‪.‬‬

‫عذرخواهي روزنامه‬ ‫«ايران» بابت سانسور‬ ‫موي بازيگران زن‬

‫هاشمي رفسنجاني براي‬ ‫حضور در انتخابات آتي‬ ‫اعالم آمادگي کرد‬

‫«ايران» روزنامه رسمي دولت جمهوري اسالمي ايران‪،‬‬ ‫بابت انتشار عکس سانسور شده زنان بازيگر عذرخواهي‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫اين روزنامه توضيحي منتشر کرد و نوشت که سانسور‬ ‫عکس و پوشاندن موي ترانه عليدوستي‪ ،‬پريناز ايزديار و‬ ‫گالره عباسي بازيگران سريال «شهرزاد» يک «خطاي‬ ‫سهوي» بوده است‪ .‬اين روزنامه‪ ،‬عکس بدون سانسور را‬ ‫ضميمه عذرخواهي خود کرده است‪.‬‬ ‫ترانه عليدوستي‪ ،‬پس از انتشار اين عکس و انتقاد‬ ‫کاربران ايراني در فضاي مجازي‪ ،‬در صفحه اينستاگرام خود‬ ‫نوشته بود‪« ،‬جايزه بهترين تکنيسين فوتوشاپ در خاورميانه‬ ‫تقديم مي‌شود به ‪».....‬‬ ‫بازيگران زن ايراني مانند عموم شهروندان مطابق‬ ‫خواست نهادهاي حکومتي‪ ‬لباس نمي‌پوشند اما رسانه‌هاي‬ ‫رسمي مي‌کوشند همسو با صدا و سيماي جمهوري اسالمي‬ ‫ايران‪ ،‬از انتشار عکس‌هايي که مصداق «بدحجابي» باشند‪،‬‬ ‫خودداري کنند‪.‬‬ ‫سريال «شهرزاد»‪ ،‬ساخته حسن فتحي است و به يک‬ ‫داستان عاشقانه در بستر وقايع دهه ‪ 30‬ايران مي‌پردازد و‬ ‫در شبکه نمايش خانوادگي توزيع مي‌شود‪.‬‬

‫رئيس جمهوري جديد‬ ‫آرژانتين‪ :‬توافق با ايران در‬ ‫مورد آميا لغو مي‌شود‬

‫ما ئو ر يسيو‬ ‫ماکري‪ ،‬رئيس‬ ‫جمهو ر ي‬ ‫منتخب آرژانتين‬ ‫مي‌گويد توافق‬ ‫اين کشور با‬ ‫براي‬ ‫ايران‬ ‫ر سيد گي‬ ‫به‬ ‫مشترک‬ ‫پرونده انفجار مرکز يهوديان آرژانتين (آميا) در سال ‪1994‬‬ ‫را ملغي خواهد کرد‪.‬‬ ‫آقاي ماکري گفت اين توافق را طبق آنچه که پيشتر در‬ ‫کارزار انتخاباتي خود وعده داده بود به مجلس آرژانتين ارائه‬ ‫خواهد کرد تا براي لغو آن اقدام شود‪.‬‬ ‫اين توافق‪ ‬سال ‪ 2013‬بين دولت‌هاي ايران و آرژانتين‬ ‫امضا شد و بر مبناي آن‪ ،‬دو کشور موافقت کردند براي‬ ‫رسيدگي به پرونده آميا‪ ‬يک کميته مشترک حقيقت ياب‬

‫علي اکبر هاشمي‬ ‫رفسنجاني‪ ،‬رئيس‬ ‫تشخيص‬ ‫مجمع‬ ‫مصلحت نظام‪ ،‬براي‬ ‫حضور در انتخابات‬ ‫پيش رو در اسفند‬ ‫ماه اعالم آمادگي‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫روابط عمومي‬ ‫تشخيص‬ ‫مجمع‬ ‫آقاي‬ ‫مي‌گويد‬ ‫هاشمي رفسنجاني‬ ‫در مالقات با عده‌اي از دانشجويان دکتراي علوم سياسي‬ ‫اين مطلب را بيان کرده است‪.‬‬

‫‪5‬‬

‫او در پاسخ به سوالي درباره حضورش در انتخابات‬ ‫آتي گفته است اين انتخابات «يکي از سرنوشت‌سازترين‬ ‫انتخابات در تاريخ انقالب اسالمي است و شرايط اجرا و‬ ‫نظارت بايد به گونه‌اي باشد که اميد مردم را تقويت و جامعه‬ ‫را براي خلق يک حماسه سياسي ديگر تشويق نمايد‪».‬‬ ‫آقاي هاشمي رفسنجاني افزوده است‪« ،‬من هم‬ ‫انشاءاهلل مي‌آيم‪».‬‬ ‫اکبر هاشمي رفسنجاني در دهه ‪ 1360‬در کنار‬ ‫مسئوليت‌هاي مختلف‪ ،‬رئيس مجلس شوراي اسالمي بود‪ .‬او‬ ‫در سال ‪ 1368‬به رياست جمهوري رسيد و تا سال ‪1376‬‬ ‫در اين مقام بود‪.‬‬

‫کشتي ايراني از دست‬ ‫دزدان دريايي نجات يافت‬

‫يک کشتي حامل پرچم ايران با ‪ 15‬خدمه آن توانست از‬ ‫دست دزدان دريايي فرار کند‪ .‬به گزارش ساکنان و مقامات‬ ‫محلي سوماليايي‪ ،‬خدمه کشتي ايراني پس از آنکه توانستند‬ ‫بر دزدان دريايي که آنها را در سواحل منطقه مدج در مرکز‬ ‫سومالي نگه داشته بودند غلبه کنند‪ ،‬از منطقه دور شدند‪.‬‬ ‫محمد عواله‪ ،‬يک مقام محلي سوماليايي به خبرنگاران‬ ‫گفت درگيري سنگيني بين دزدان دريايي و خدمه کشتي‬ ‫صورت گرفت‪.‬‬ ‫او گفت پنج نفر از دزدان دريايي در اين درگيري کشته‬ ‫شدند اما مشخص نيست که آيا خدمه کشتي هم تعدادي‬


‫‪6‬‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫تلفات داشت‪ ‬يا خير‪.‬‬ ‫دزدان دريايي سومالي سعي کرده بودند در تالشي‬ ‫ناکام يک کشتي حامل پرچم تايلند را در آب‌هاي مرکزي‬ ‫سومالي بربايند‪.‬‬ ‫گفته مي‌شود پس از آنکه شرکت‌هاي کشتيراني از‬ ‫سه سال پيش شروع به مسلح کردن خدمه خود کردند‪،‬‬ ‫دزدي‌هاي دريايي نيز در نزديکي آب‌هاي سومالي کاهش‬ ‫يافت‪ .‬برخي از ناوهاي نيروهاي دريايي کشورهاي مختلف‬ ‫نيز در آب‌هاي منطقه شاخ آفريقا گشت زني و با اقدامات‬ ‫دزدان دريايي مقابله مي‌کنند‪.‬‬ ‫کارشناسان اخطار مي‌دهند که ماهيگيري بي رويه و‬ ‫غيرقانوني توسط قايق‌هاي خارجي در آب‌هاي سومالي‬ ‫دستاوردهاي اقتصادي بوميان را تهديد مي‌کند و مي‌تواند‬ ‫اين جوامع را به سوي جرايم دريايي سوق دهد‪.‬‬ ‫به گزارش رويترز دو قايق ديگر ايراني در ماه مارچ‬ ‫گذشته توسط دزدان ربوده شدند‪ .‬يک قايق با ‪ 16‬خدمه‬ ‫در ماه آگست موفق به فرار شد اما قايق ديگر با ‪ 26‬خدمه‬ ‫همچنان اسير است‪.‬‬ ‫در سه سال گذشته مشکل دزدي دريايي در آب‌هاي‬ ‫ساحلي سومالي عمدتا فروکش کرده است که اين امر بيشتر‬ ‫به دليل استخدام نيروي امنيتي توسط شرکت‌هاي کشتيراني‬ ‫و حضور کشتي‌هاي نظامي است‪.‬‬

‫پناهجويان معترض ايراني‬ ‫لب‌هاي خود را دوختند‬

‫در اعتراض به عدم دريافت مجوز عبور به کشورهاي‬ ‫اروپايي‪ ،‬دست‌کم پنج پناهجوي ايراني در مکاني بين يونان‬ ‫و مقدونيه لب‌هاي خود را دوختند‪.‬‬ ‫خبرگزاري فرانسه گزارش داد که اين پناهجويان‬ ‫معترض خود گفته‌اند از ايران آمده‌اند‪ .‬آن‌ها با نخ لب‌هاي‬ ‫خود را دوختند و بر سينه و پيشاني خود به زبان انگليسي‬ ‫نوشتند‪« :‬فقط آزادي» و «ايران»‪ .‬پناهجويان معترض ايراني‬ ‫همچنين تهديد کرده‌اند که دست به اعتصاب غذا مي‌زنند‪.‬‬ ‫اين پناهجويان به‌همراه صدها پناهجوي ديگر بين دو‬ ‫کشور يونان و مقدونيه گرفتار شده‌اند و به آن‌ها اجازه عبور‬ ‫داده نمي‌شود‪.‬‬ ‫مقدونيه‪ ،‬صربستان و کرواسي‪ ،‬سه کشور حوزه بالکان‪،‬‬ ‫اخيرأ اعالم کردند که از اين پس پناهجوياني مجوز عبور‬ ‫از اين کشورها را دريافت خواهند کرد که از مناطق پرتنش‬ ‫و جنگ‌زده آمده باشند و به‌اصطالح «پناهجويان اقتصادي»‬ ‫بازگردانده خواهند شد‪.‬‬ ‫از روز اعالم اين خبر تنها پناهجويان سوري‪ ،‬عراقي و‬ ‫افغانستاني موفق شده‌اند به سفر خود به سوي کشورهاي‬ ‫اروپاي غربي ادامه دهند و بيش از يک هزار پناهجو عمدتًا از‬ ‫پاکستان‪ ،‬ايران‪ ،‬مراکش‪ ،‬بنگالدش و الجزاير در شهر مرزي‬ ‫«ايدومني» يونان سرگردان شده‌اند‪.‬‬ ‫مقدونيه‪ ،‬صربستان و کرواسي از جمله کشورهاي مسير‬ ‫پناهجويان از يونان به سمت اروپا هستند که به آن «مسير‬ ‫بالکان» مي‌گويند‪ .‬از اين مسير بيش از صدها هزار پناهجو‬ ‫قصد دارند خود را به اروپا برسانند‪.‬‬ ‫بيشتر اين پناهجويان از سوريه‪ ،‬عراق و افغانستان‬ ‫هستند و بخش بزرگي از آن‌ها مي‌خواهند به آلمان بروند‪.‬‬

‫تحقيقات در مورد‬ ‫مرگ غضنفر رکن‌آبادی‬ ‫ادامه دارد‬ ‫پيکر سفير سابق ايران در لبنان که در مراسم حج‬ ‫امسال کشته شده بود پس از انتقال به ايران با حضور جمع‬ ‫کثيري از جمله مقامات بلندپايه جمهوري اسالمي به خاک‬ ‫سپرده شد‪.‬‬

‫غضنفر اصل رکن‌آبادي‪ ،‬از سال ‪ 1389‬تا ارديبهشت‬ ‫‪ 1393‬سفير ايران در لبنان بود‪ .‬سرنوشت او پس از مفقود‬ ‫شدن در حادثه منا با خبرهاي ضد و نقيض و شايعات بسياري‬ ‫همراه شد و تحقيقات در مورد مرگ او همچنان ادامه دارد‪.‬‬ ‫خبرگزاري‌هاي داخلي ايران پيشتر به نقل از شاهدان‬ ‫عيني نوشته بودند که آنها غضنفر رکن‌آبادي را تا زمان سوار‬ ‫شدن به آمبوالنس براي انتقال به بيمارستان زنده ديده‌اند‪.‬‬ ‫خبرگزاري «ميزان» وابسته به قوه قضاييه ايران حتي‬ ‫احتمال داده بود که غضنفر رکن‌آبادي به سرنوشت احمد‬ ‫متوسليان دچار شده باشد‪ .‬احمد متوسليان‪ ،‬ديپلمات ايراني‬ ‫‪ 23‬سال‌پيش در لبنان ناپديد شد‪.‬‬ ‫متوسليان و سه نفر از همراهان او چهارده تيرماه‬ ‫سال ‪ 1361‬در لبنان به هنگام ورود به بيروت در يکي از‬ ‫پست‌هاي بازرسي اين شهر ربوده شدند‪ .‬از آن زمان تا کنون‬ ‫از سرنوشت اين چهار نفر اطالعي در دست نيست‪.‬‬ ‫برادر غضنفر رکن‌آبادي يک روز پيش از اعالم خبر‬ ‫شناسايي پيکر او در عربستان و انتقال به ايران به خبرگزاري‬ ‫فارس گفته بود که دو برادر ديگر او همراه دختر غضنفر‬ ‫رکن‌آبادي براي انجام آزمايش‌‌هاي «دي‪‌.‬ان‪‌.‬اي» به مکه‬ ‫سفر کرد ‌ه بودند‪.‬‬ ‫دليل مرگ غضنفر رکن‌آبادي تا کنون روشن نشده است‪.‬‬ ‫به نقل از سازمان حج و زيارت ايران هنوز از سرنوشت ‪15‬‬ ‫زائر ايراني که در منا حضور داشتند‪ ،‬خبري در دست نيست و‬ ‫اين افراد همچنان مفقود هستند‪.‬‬ ‫وزارت بهداشت‌‪ ،‬درمان و آموزش پزشکي ايران پيشتر‬ ‫اعالم کرده بود امکان شناسايي و انتقال تمامي اجساد‬ ‫کشته‌شدگان در حادثه منا وجود ندارد و شماري از جان‬ ‫باختگان اين حادثه در مکه دفن شده‌اند‪.‬‬

‫تالش‌هاي اصولگرايان‬ ‫براي حضور متحد در‬ ‫انتخابات اسفند‬

‫دبيرکل جبهه پايداري‪ ،‬خبر داد که به تازگي غالمعلي‬ ‫حدادعادل‪ ،‬رئيس فراکسيون اصولگرايان مجلس و محمد‬ ‫رضا باهنر‪ ،‬دبيرکل جبهه پيروان خط امام و رهبري‪ ،‬به ترکيب‬ ‫جلسات وحدت اصولگرايان اضافه شده‌اند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري مهر‪ ،‬مرتضي آقا تهراني گفت‬ ‫که تا پيش از اضافه شدن اين دو چهره‪« ،‬جلسات وحدت‬ ‫اصولگرايان» با حضور نمايندگان اين جبهه‪ ،‬حزب مؤتلفه‬ ‫اسالمي و جمعيت ايثاگران برگزار شده است‪.‬‬ ‫به گفته دبيرکل جبهه پايداري‪ ،‬محمد يزدي‪ ،‬رئيس‬ ‫جامعه مدرسين حوزه علميه قم‪ ،‬محمدعلي موحدي کرماني‬ ‫دبيرکل جامعه روحانيت مبارز‪ ،‬و محمد تقي مصباح يزدي‬ ‫«مرجع حل اختالف اصولگرايان» هستند‪.‬‬ ‫مرتضي آقا تهراني گفت‪« ،‬البته عده‌اي از همان روز اول‬ ‫که هنوز با دوستان اصولگرا نشست‌هايي را برگزار نکرده‬ ‫بوديم‪ ،‬مي‌گفتند جبهه پايداري زير ميز توافقات اصولگرايان‬ ‫مي‌زند‪ ،‬اما هرگز اين طور نيست»‪.‬‬ ‫پيش از اين لطف‌اهلل فروزنده‪ ،‬سخنگوي جمعيت‬ ‫ايثارگران‪ ،‬خبر داده بود که جلسه مشترک محمد يزدي‪،‬‬ ‫محمدعلي موحدي کرماني‪ ،‬و محمدتقي مصباح يزدي برگزار‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫رسانه‌هاي ايران از آقاي مصباح يزدي به عنوان «پدر‬ ‫معنوي جبهه پايداري» نام مي‌برند‪ .‬اين گروه از منتقدان‬

‫مديريت علي الريجاني‪ ،‬رئيس مجلس هستند و در انتخابات‬ ‫مجلس نهم نيز فهرستي جداگانه از فهرست گروه‌هاي‬ ‫اصولگرا ارائه کردند‪.‬‬ ‫عالوه بر جبهه پايداري‪ ،‬که در آن شماري از چهره‌هاي‬ ‫دولت‌هاي محمود احمدي‌نژاد حضور دارند‪ ،‬برخي از اعضاي‬ ‫جبهه يکتا متشکل از تعدادي ديگر از چهره‌هاي نزديک و‬ ‫وزيران رئيس‌جمهور سابق ايران‪ ،‬نيز اعالم کرده‌اند که در‬ ‫رقابت‌هاي انتخابات مجلس حضور پيدا مي‌کنند‪.‬‬ ‫با حال حميد رضا ترقي‪ ،‬عضو شوراي مرکزي حزب‬ ‫مؤتلفه اسالمي‪ ،‬گفته است‪« ،‬اينکه فردي در دولت‬ ‫احمدي‌نژاد بوده خيلي مهم نيست‪ ،‬اما وابسته نبودن به‬ ‫انحراف و غيراصولگرايي براي ما خط قرمز است»‪.‬‬ ‫اصولگرايان از اسفنديار رحيم مشايي‪ ،‬رئيس دفتر‬ ‫محمود احمدي‌نژاد‪ ،‬با عنوان «جريان انحرافي» نام مي برند‪.‬‬ ‫در انتخابات رياست جمهوري سال ‪ 92‬نيز تالش‌هاي‬ ‫آيت‌اهلل مهدوي کني‪ ،‬دبيرکل وقت جامعه روحانيت مبارز‪،‬‬ ‫براي معرفي کانديداي واحد اصولگرايان‪ ،‬به نتيجه نرسيد‪.‬‬ ‫همزمان با تالش‌هاي اصولگرايان براي شرکت در‬ ‫انتخابات مجلس اصالح‌طلبان نيز از برنامه‌ريزي براي‬ ‫شرکت در اين انتخابات خبر داده‌اند‪.‬‬ ‫در همين حال عبدالواحد موسوي الري‪ ،‬وزير کشور در‬ ‫دولت محمد خاتمي‪ ،‬با اشاره به «اتحاد» اصالح‌طلبان در‬ ‫انتخابات رياست جمهوري سال ‪ 92‬گفت که پيروزي در‬ ‫انتخابات مجلس «مکمل» اين پيروزي و «آينده خوب» کشور‬ ‫است‪.‬‬ ‫وي از کانديداهاي اصالح‌طلب در انتخابات پيش روي‬ ‫مجلس خواست‪ ،‬روي يک نفر در حوزه انتخابيه خود «اجماع‬ ‫داشته و از تفرقه دوري کنند»‪.‬‬ ‫پيشتر در اواخر آبان ماه‪ ،‬محمدرضا خاتمي‪ ،‬دبيرکل‬ ‫سابق حزب جبهه مشارکت و فيض‌اهلل عرب سرخي‪ ،‬عضو‬ ‫سازمان مجاهدين انقالب اسالمي‪ ،‬اعالم کرده بودند که‬ ‫هماهنگي گروه‌هاي اصالح طلب براي شرکت در رقابت‌هاي‬ ‫انتخابات مجلس با «محوريت» محمد خاتمي‪ ،‬رئيس‌جمهور‬ ‫اسبق ايران‪ ،‬انجام خواهد شد‪.‬‬ ‫رسانه‌هاي ايران همچنين در اواسط آبان ماه خبر داده‬ ‫بودند که محمدرضا عارف‪ ،‬معاون اول محمد خاتمي در دوران‬ ‫رياست جمهوري‪ ،‬به عنوان رئيس «شوراي سياستگذاري‬ ‫انتخاباتي اصالح‌طلبان» انتخاب شده است‪.‬‬ ‫عالوه بر اصالح‌طلبان برخي از ديگر احزاب حامي حسن‬ ‫روحاني‪ ،‬رئيس‌جمهور ايران‪ ،‬نيز از برنامه خود براي شرکت‬ ‫در انتخابات مجلس خبر داده‌اند‪.‬‬ ‫از جمله به تازگي غالمعلي دهقان‪ ،‬سخنگوي حزب‬ ‫اعتدال و توسعه‪ ،‬گفته بود که اين حزب در ستاد انتخاباتي‬ ‫اصالح‌طلبان حضور ندارد اما در معرفي «مصاديق» با آنها‬ ‫«تعامل» خواهد داشت‪.‬‬ ‫وي گفته بود‪« :‬بنا به تعريفي که از اعتدال داريم‪ ،‬بخشي‬ ‫از اصولگرايان نيز شامل معتدلين مي‌شوند»‪.‬‬ ‫پيش از اين نيز گزارش‌هايي درباره احتمال ائتالف‬ ‫اصالح طلبان با برخي از اصولگرايان منتشر شده اما مرتضي‬ ‫مبلغ‪ ،‬از فعاالن سياسي اصالح‌طلب و معاون سياسي وزير‬ ‫کشور در دولت محمد خاتمي‪ ،‬روز چهارشنبه تاکيد کرده بود‬ ‫که «ائتالف با اصولگرايان نه مفيد است نه شدني»‪.‬‬ ‫وي درعين حال گفته بود که بعيد نيست اصالح‌طلبان‬ ‫برخي از اصولگرايان از جمله علي مطهري نماينده تهران‪ ،‬را‬ ‫در فهرست خود قرار دهند‪.‬‬ ‫در انتخابات مجلس نهم نام علي مطهري در فهرست‬ ‫اصولگرايان قرار نگرفت و او به همراه تعدادي ديگر از‬ ‫کانديداها با فهرست «صداي ملت» در اين انتخابات شرکت‬ ‫کرد‪.‬‬

‫در باره دفن ‪ 1700‬تن‬ ‫سيب‌زميني در ايران‬ ‫تحقيق مي‌شود‬ ‫وزير جهاد کشاورزي ايران مي‌گويد سازمان بازرسي‬ ‫کشور مامور شده است روي مساله دفن ‪ 1700‬تن‬ ‫سيب‌زميني تحقيق کند‪.‬‬ ‫محمود حجتي گفته است‪« ،‬سازمان بازرسي مامور شده‬ ‫که موضوع را کامال بررسي و رسيدگي کند که به چه دليل اين‬ ‫سيب زميني‌ها فاسد شده و چه راهکارهايي براي جلوگيري‬ ‫از عدم دفن آن وجود داشته است‪».‬‬ ‫چندي پيش مهدي کوچک‌زاده‪ ،‬نماينده مجلس‪،‬‬ ‫مي‌خواست درباره «امحاي ‪ 1700‬تن سيب‌زميني در استان‬ ‫فارس» اخطار بدهد که در همين رابطه با علي الريجاني‪،‬‬ ‫رئيس مجلس بحثش شد و گفت استعفا مي‌دهد‪.‬‬ ‫آقاي کوچک‌زاده در آن جلسه گفته بود‪« ،‬به مسئوالن‬

‫‪6‬‬

‫اجرايي تذکر مي‌دهم در کشوري که مردم آن از گرسنگي‬ ‫به فحشا کشيده مي‌شوند‪ ،‬کدام بي‌شرفي به خودش اجازه‬ ‫دفن ‪ 1700‬تن سيب‌زميني را مي‌دهد؟»‬ ‫گفته شده است که سيب‌‪‎‬زميني‌هاي دفن‌شده سالم‬ ‫نبوده و فاسد شده بودند‪.‬‬ ‫در پي خبرساز شدن اين ماجرا مقام‌هاي مختلف و‬ ‫شخصيت‌هاي سياسي به آن واکنش نشان داده‌اند‪.‬‬ ‫احمد توکلي‪ ،‬نماينده مجلس‪ ،‬گفته اين خبر‬ ‫«تکان‌دهنده‌اي» است که دولت بايد درباره آن پاسخگو‬ ‫باشد‪ ،‬اما گفته است بايد تحقيق شود که علت دفن‬ ‫سيب‌زميني‌ها چه بوده است‪.‬‬ ‫مهرداد بذرپاش‪ ،‬ديگر نماينده مجلس هم گفته است‬ ‫دولت احتماال به خاطر نگراني از «متهم شدن به توزيع‬ ‫رايگان سيب‌زميني» اين سيب‌زميني‌ها را توزيع نکرده بود‪.‬‬ ‫در مقابل حسن محمدي‪ ،‬رئيس اتحاديه‬ ‫سيب‌زميني‌کاران هم به خبرگزاري ايسنا گفته است‪« ،‬به دليل‬ ‫اينکه انتخابات مجلس نزديک است‪ ،‬بار ديگر سيب‌زميني‬ ‫به ملعبه‌اي تبديل شده براي کساني که مي‌خواهند از راي‬ ‫کشاورز سوء‌استفاده کنند‪».‬‬ ‫اشاره آقايان بذرپاش و محمدي به توزيع گسترده‬ ‫رايگان سيب‌زميني در زمان رياست جمهوري محمد‬ ‫احمدي‌نژاد است‪ .‬منتقدان آقاي احمدي‌نژاد را متهم‬ ‫مي‌کردند که براي جلب راي به توزيع سيب‌زميني روي آورده‬ ‫است‪.‬‬ ‫يکي از شعارهاي معترضان در سال ‪ 1388‬اين بود که‬ ‫«دولت سيب‌زميني نمي‌خواهيم‪».‬‬ ‫حسن روحاني‪ ،‬رئيس جمهور کنوني ايران هم در آن‬ ‫مقطع گفته بود‪« ،‬مردم ما ساده نيستند و هر چند که ممکن‬ ‫است در ظاهر ساکت باشند‪ ،‬اما با هوچي‌گري و جنگ رواني و‬ ‫وارد کردن اتهامات سنگين به شخصيت‌هاي نظام نمي‌توان‬ ‫آراي مردم را خريد‪ .‬همانطور که مطمئنم با سيب‌زميني و‬ ‫تراول چک هم نمي‌توان کشور را تحت کنترل خود درآورد‪».‬‬

‫مرگ ‪ 17‬ايراني‪ ،‬افغان و‬ ‫پاکستاني ديگر در سوريه‬

‫گزارش‌ها از مرگ دست‌کم ‪ 17‬ايراني‪ ،‬پاکستاني و‬ ‫افغان ديگر در سوريه حکايت دارد‪.‬‬ ‫«نظرمحمد بامري»‪« ،‬اصغر بامري»‪« ،‬مراد عبداللهي»‪،‬‬ ‫«پرويز بامري»‪« ،‬محسن سجادي»‪« ،‬سلمان برجسته»‬ ‫و «عمر مالزهي» هفت عضو سازمان بسيج هستند که در‬ ‫سوريه جان خود را از دست داده‌اند‪.‬‬ ‫پيکر اين هفت نفر در شهر‌هاي «بزمان» و «نيک‌شهر»‬ ‫استان سيستان و بلوچستان تشييع و به خاک سپرده شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫همزمان پيکر هفت پاکستاني هم در شهر قم تشيع و به‬ ‫خاک سپرده شده بود‪.‬‬ ‫«حميد سياهکالي»‪« ٬‬عبدالرضا مجيري» و «پرويز‬ ‫بامري» سه ايراني ديگري هستند که پيکر آن‌ها به ايران‬ ‫منتقل و در زادگاه خود به خاک سپرده شده است‪.‬‬ ‫از زمان آغاز جنگ داخلي در سوريه دست‌کم ‪ 280‬افغان‬ ‫و ‪ 45‬پاکستاني مقيم ايران جان خود را از دست داده‌اند‪.‬‬ ‫گزارش‌هاي غير رسمي از مرگ بيش از ‪ 200‬نيروي‬ ‫ايراني در سوريه طي چهار سال گذشته حکايت دارد‪.‬‬


‫‪7‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫حيرت و انتقاد از خروج‬ ‫سعيد مرتضوي از ايران‬

‫سعيد مرتضوي‪ ،‬قاضي و دادستان پيشين و رئيس‬ ‫سابق سازمان تامين اجتماعي در حالي که پرونده‌هاي‬ ‫اتهامي او در دادگاه در دست بررسي است و داليل متعددي‬ ‫مبني بر ممنوع‌االخروج بودن او وجود دارد‪ ،‬از فروگاه امام‬ ‫خميني تهران‪ ،‬کشور را به قصد عراق ترک کرد‪ .‬اين خروج‬ ‫با بازتاب‌هاي انتقادي زيادي روبرو شده است‪.‬‬ ‫سيدحسن دهدشتي‪ ،‬نماينده آبادان در مجلس با‬ ‫اشاره به اينکه مرتضوي ممنوع‌الخروج بوده است‪ ،‬او‬ ‫را فردي توصيف کرده که «در چند سال اخير نشان داده‬ ‫است که فردي ويژه و فراقانوني بوده‪ ،‬به طوري که وي در‬ ‫دادگاه‌هايش با محافظ حاضر شده و هر جور که مي‌خواهد‬ ‫رفتار مي‌کند‪».‬‬ ‫دهدشتي تصريح کرده است که هنوز نمي‌داند برنامه و‬ ‫رويه مرتضوي در سفر به خارج از کشور چيست‪ ،‬اما قطعاَ‬ ‫نبايد روزه شک‌دار گرفته و اجازه خروج يک متهم اقتصادي‬ ‫را صادر کرد‪.‬‬ ‫نام مرتضوي در بيست سال اخير در ارتباط با حوادث‪،‬‬ ‫سرکوب‌ها و مفاسد اقتصادي متفاوتي مطرح بوده است‪.‬‬ ‫او در سال‌هاي دوران اول رياست جمهوري محمد خاتمي‬ ‫قاضي دادگاه مطبوعات بود و حکم توقيف فله‌اي و بي‌سابقه‬ ‫مطبوعات در سال ‪ 1378‬از جمله برگ‌هاي پرونده کاري‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫اوست‪.‬‬ ‫نام مرتضوي بعدها در مقام دادستان تهران و معاون‬ ‫دادستان کل کشور در قتل زهرا کاظمي‪ ،‬خبرنگار ايراني‬ ‫ـ کانادايي‪ ،‬بازداشت شماري ازروزنامه‌نگاران و فعاالن‬ ‫سياسي و نيز قتل‌ها در زندان کهريزک در جريان ناآرامي‌هاي‬ ‫پس از انتخابات رياست جمهوري سال ‪ 1388‬مطرح بود‪.‬‬ ‫مرتضوي در دوران رياست جمهوري محمود احمدي‌نژاد‬ ‫ابتدا به سمت رئيس ستاد مبارزه با قاچاق و بعدا به عنوان‬ ‫مدير عامل صندوق تامين اجتماعي معرفي شد‪.‬‬ ‫در گزارشي که به عنوان گزارش هيات تحقيق و‬ ‫تفحص از تريبون مجلس شوراي اسالمي خوانده شد‪ ،‬سعيد‬ ‫مرتضوي در مقام رياست سازمان تامين اجتماعي به تخلفات‬ ‫زيادي مانند فروش غيرقانوني ‪ 138‬شرکت زيرمجموعه‬ ‫شرکت سرمايه‌گذاري تامين اجتماعي (‌شستا) به بابک‬ ‫زنجاني‪ ،‬پرداخت پاداش‌هاي شگفت‌انگيز به مديران مياني‬ ‫و عالي‌رتبه تامين اجتماعي و نيز پرداخت پول‌هاي مشکوک‬ ‫به شمار قابل‌توجهي از مقام‌هاي دولتي و نمايندگان مجلس‬ ‫متهم شد‪.‬‬ ‫خبر ممنوعيت خروج از کشور سعيد مرتضوي را‬ ‫دي‌ماه ‪ 1392‬محسني اژه‌اي‪ ،‬دادستان کل کشور تاييد‬ ‫کرد‪ .‬به نوشته روزنامه «بهار»‪ ،‬سفر مرتضوي به خارج از‬ ‫کشور در شرايطي انجام شده است که او همچنان متهم‬ ‫رديف اول پرونده مفتوحه تامين اجتماعي در شعبه ‪1057‬‬ ‫دادگاه کيفري ‪ 2‬است‪ .‬افزون بر اين بخش ديگر پرونده‌هاي‬ ‫مرتضوي با سه اتهام همچنان در شعب مختلف ‌دادسراي‬ ‫انقالب اسالمي در جريان قرار دارد‪ .‬مهم‌تر از همه آن که‬ ‫او به يک‌سال حبس محکوم شده که شش ماه آن تعليقي‬ ‫بوده و شش ماه ديگر آن هنوز به مرحله اجرا نرسيده است‪.‬‬ ‫چندي پيش يک بخش از پرونده سعيد مرتضوي‬ ‫مديرعامل سابق سازمان تامين اجتماعي و دادستان سابق‬ ‫تهران در شعبه ‪ 9‬دادگاه کيفري يک استان تهران براي‬ ‫رسيدگي به شکايات سازمان تامين اجتماعي و ولي دم‬ ‫محسن روح االميني‪ ،‬از کشته شدگان کهريزک برگزار و‬ ‫مرتضوي در پرونده شکايت دوم تبرئه شد‪.‬‬ ‫مرتضوي در بخش شکايت سازمان تامين اجتماعي به‬ ‫‪ 46‬ميليون تومان رد مال و يک سال حبس که شش ماه آن‬ ‫تعليقي است‪ ،‬محکوم شد‪.‬‬ ‫بخش‌هاي ديگر پرونده مرتضوي در دادگاه در جريان‬ ‫است‪.‬‬

‫زنگنه‪:‬‬ ‫مشکلي با سرمايه‌گذاري‬ ‫آمريکايي‌ها نداريم‬

‫‪7‬‬

‫کند ‪ 15‬تا ‪ 20‬ساله خواهد بود‪ .‬البته وزير نفت ايران تاکيد‬ ‫کرده است که همه پروژه‌ها به شرکت‌هاي خارجي واگذار‬ ‫نمي‌شود و بخشي از آنها به شرکت‌هاي ايراني داده خواهد‬ ‫شد‪.‬‬ ‫وزير نفت ايران در حالي گفته است که مشکلي براي‬ ‫شرکت‌هاي آمريکايي وجود ندارد که آيت‌اهلل علي خامنه‌اي‪،‬‬ ‫رهبر ايران‪ ،‬در ماه‌هاي اخير بارها درباره «نفوذ» آمريکا‪ ،‬از‬ ‫جمله «نفوذ اقتصادي» هشدار داده است‪.‬‬

‫حمله به زندانيان سياسي‬ ‫رجايي‌شهر‬

‫بيژن زنگنه‪ ،‬وزير نفت ايران‪ ،‬مي‌گويد شرکت‌هاي آمريکايي‬ ‫مي‌توانند در صنعت نفت ايران سرمايه‌گذاري کنند‪.‬‬ ‫به گزارش ايرنا‪ ،‬آقاي زنگنه در حاشيه يک کنفرانس‬ ‫نفتي گفت‪“ :‬مخالفت و مشکلي با حضور شرکت‌هاي‬ ‫آمريکايي نداريم‪ ،‬فضا براي حضور اين شرکت‌ها در صنعت‬ ‫نفت ايران باز است‪».‬‬ ‫با تحريم‌هاي اتحاديه اروپا و آمريکا عليه صنعت نفت‬ ‫و نظام بانکي ايران‪ ،‬توليد و صادرات نفت ايران به طور‬ ‫چشمگيري پايين آمده است‪ .‬دولت حسن روحاني اميدوار‬ ‫است که با لغو تحريم‌ها صنعت نفت ايران را نوسازي کرده‬ ‫و درآمدهاي نفتي را باال ببرد‪.‬‬ ‫وزير نفت ايران استقبال از حضور شرکت‌هاي آمريکايي‬ ‫را در حاشيه کنفرانسي در تهران مطرح کرده که براي‬ ‫معرفي شکلي جديد از قراردادهاي نفتي و به اميد جلب تا‬ ‫‪ 30‬ميليارد دالر سرمايه‌گذاري خارجي برگزار شده است‪.‬‬ ‫گزارش شده است که يکي از مديران «توتال» در‬ ‫حاشيه کنفرانس تهران با مديرعامل شرکت ملي نفت ايران‬ ‫ديدار کرده است‪.‬‬ ‫زمانبندي قراردادهاي جديدي که ايران مي‌خواهد از‬ ‫طريق آنها شرکت‌هاي خارجي را به سرمايه‌گذاري تشويق‬

‫وب سايت‌هاي خبري گزارش دادند که ‪ 5‬تن از‬ ‫زندانيان زندان رجايي شهر کرج در پي حمله زندانياني «با‬ ‫سابقه شرارت» به زندانيان سياسي‪ ،‬دست به اعتصاب غذا‬ ‫زده‌اند‪.‬‬ ‫به نوشته وب سايت «کلمه»‪ ،‬دو تن از زندانيان بند ‪4‬‬ ‫زندان رجايي شهر که سابقه شرارت و درگيري دارند‪ ،‬پس‬ ‫از تهديد زندانيان سياسي با چاقو به آنها حمله کرده و به‬ ‫ضرب و شتم آنان پرداختند‪.‬‬ ‫در پي اين حمله‪ ،‬پنج نفر از زندانيان سياسي و عقيدتي‬ ‫با اعالم اعتصاب غذا خواستار انتقال اين زندانيان از بند‬ ‫زندانيان سياسي شدند‪.‬‬ ‫به نوشته «کلمه»‪ ،‬سعيد رضوي فقيه‪ ،‬سعيد مدني‪ ،‬جعفر‬ ‫اقدامي‪ ،‬بهزاد عربگل و کامران ايازي زندانياني هستند که‬ ‫ضمن اعتصاب غذا خواستار انتقال اين دو زنداني‪ ،‬از بند‬ ‫زندانيان سياسي شده‌اند‪.‬‬


‫‪8‬‬

‫والديمير پوتين دستور‬ ‫تحريم ترکيه را صادر کرد‬

‫والديمير پوتين رئيس جمهوري روسيه خواستار‬ ‫تحريم‌هاي اقتصادي عليه ترکيه شد‪ .‬اين تصميم پوتين‬ ‫چند روز پس از سرنگوني بمب افکن روس توسط نيروهاي‬ ‫ترکيه در مرز ترکيه و سوريه صورت گرفت‪.‬‬ ‫طبق اين فرمان از جمله روسيه واردات از ترکيه را‬ ‫محدود مي‌کند و قرارداد کار اتباع ترکيه در روسيه را تمديد‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫نمي‌کند‪ .‬اين فرمان همچنين بر عمليات شرکت‌هاي ترک در‬ ‫روسيه تاثير مي‌گذارد‪.‬‬ ‫فرمان رياست جمهوري روسيه همچنين خواستار‬ ‫کاهش پروازهاي چارتر روسيه به ترکيه و توقف فروش‬ ‫تورهاي مسافرتي به ترکيه توسط شرکت‌هاي توريستي‬ ‫روسي مي‌شود‪.‬‬ ‫پس از سرنگوني جت روسيه توسط ترکيه‪ ،‬روسيه‬ ‫تهديد کرده بود که اقدامات تالفي جويانه‌اي را عليه آنکارا‬ ‫در نظر خواهد گرفت‪ .‬حمله ترکيه به هواپيماي روس تنش‬ ‫ميان دو طرف را به اوج رساند‪ .‬مسکو و آنکارا درباره جنگ‬ ‫داخلي در سوريه مواضع متضادي دارند‪.‬‬ ‫رجب طيب اردوغان رئيس جمهوري ترکيه درباره‬ ‫سرنگوني جت جنگنده روسي ابراز تأسف کرد و گفت‬ ‫کشورش از اين واقعه «حقيقتا متأسف است‪ ».‬او گفت‪« ،‬اي‬ ‫کاش اين واقعه رخ نداده بود اما کاري است که شده و‬ ‫‪ ‬‬ ‫اميدواريم ديگر اتفاق نيافتد‪ ».‬‬ ‫اردوغان اين سخنان را در ميان حاميانش در استان‬ ‫دياربکر ايراد کرد‪ .‬او گفت اميدوار است که سرنگوني‬ ‫هواپيماي روس توسط نيروهاي ترکيه مناسبات دو طرف را‬ ‫دچار تنش نکند و عواقب وخيم به بار نياورد‪.‬‬ ‫رئيس جمهوري ترکيه همچنين يک بار ديگر والديمير‬ ‫پوتين رئيس جمهوري روسيه را به مالقات رو در رو دعوت‬ ‫کرد‪ .‬پوتين که از سقوط هواپيماي کشورش توسط ترکيه‬ ‫خشمگين است هنوز به دعوت آقاي اردوغان پاسخي نداده‬ ‫است‪.‬‬ ‫​ سرگئي الوروف که پيشتر بستن مرز بين ترکيه و‬ ‫سوريه را يکي از راه حل‌هاي موثر در نابودي تروريسم در‬ ‫سوريه خوانده بود‪ ،‬گفته است که براي جلوگيري از ورود‬ ‫تروريست‌ها از ترکيه به روسيه‪ ،‬مسافرت بدون رواديد براي‬ ‫شهروندان ترکيه از اول ژانويه سال ‪ 2016‬لغو مي‌شود‪.‬‬ ‫مقام‌هاي ترکيه مي‌گويند که در واکنش به رفتار مسکو‬ ‫اقدامات مناسب را اتخاذ خواهند کرد اما اطمينان دارند اين‬ ‫واقعه به قطع روابط بين دو کشور منجر نخواهد شد‪.‬‬ ‫در همين حال‪ ،‬وزارت خارجه ترکيه از اتباع خود خواست‬ ‫از سفرهاي غيرضروري به روسيه خودداري کنند‪ .‬وزارت‬ ‫خارجه ترکيه علت اين هشدار را مشکالتي خواند که براي‬ ‫شهروندانش در روسيه به وجود آمده است‪.‬‬ ‫روسيه به تازگي سيستم دفاع هوايي خود را در سوريه‬ ‫تقويت کرده است‪ .‬مسکو ناو جنگي «مسکووا» را که داراي‬

‫سامانه دفاع هوايي دوربرد است‪ ،‬براي پوشش دفاعي‬ ‫جنگنده‌هاي هوايي خود اعزام کرده است و همچنين سامانه‬ ‫دفاع هوايي «اس ‪ »400‬خود را در پايگاه هوايي روسيه در‬ ‫الذقيه مستقر مي‌کند‪.‬‬ ‫روسيه از اين پايگاه براي حمالت هوايي در سوريه‬ ‫استفاده مي‌برد‪ .‬آمريکا و متحدانش مي‌گويند هدف روسيه‬ ‫حفظ بشار اسد در قدرت است و تمرکز عمليات هوايي‬ ‫مسکو در سوريه نه داعش‪ ،‬بلکه بر مخالفان معتدل قرار‬ ‫دارد‪ .‬ادعايي که مسکو رد کرده است‪ .‬ترکيه عضوي از‬ ‫ائتالف بين‌المللي به رهبري آمريکا است که اصرار دارد با‬ ‫اسد‪ ،‬سوريه آينده‌اي نخواهد داشت‪.‬‬ ‫ترکيه گفت قبل از شليک به هواپيماي روسي بارها به‬ ‫آن هشدار داد که از حريم هوايي ترکيه خارج شود‪ .‬روسيه‬ ‫که از ماه سپتامبر در رشته حمالت هوايي مواضعي را در‬ ‫سوريه هدف قرار مي‌دهد گفته است که هواپيمايش وارد‬ ‫ترکيه نشده بود‪.‬‬ ‫هواپيماي روس در منطقه‌اي کوهستاني تحت کنترل‬ ‫شورشيان در سوريه سقوط کرد‪ .‬دو خلبان با چتر نجات‬ ‫بيرون پريدند‪ .‬يکي از آنان زنده و سالم است و ديگري در‬ ‫اين ميان جانش را از دست داد‪ .‬يک سرباز روس هم در‬ ‫عملياتي که توسط هليکوپترهاي نجات انجام گرفت‪ ،‬کشته‬ ‫شد‪.‬‬ ‫والديمير پوتين گفته است که سرنگوني هواپيماي‬ ‫کشورش خنجري از پشت از سوي يک کشور دوست به‬ ‫شمار مي‌رود‪.‬‬ ‫او گفت آمريکا مسير پرواز هواپيما را مي‌دانست و‬ ‫بايد ترکيه‪ ،‬هم پيمان خود در ناتو را در جريان آن قرار‬ ‫مي‌گذاشت‪.‬‬

‫دولت جديد کانادا‪،‬‬ ‫فرصتي براي تغيير‬

‫‪8‬‬

‫خود را نه تنها به صورت ظاهري بلکه به صورت ساختاري به‬ ‫روي ايده‌هاي جديد باز کنند‪.‬‬ ‫از سوي دگر بايد توجه کرد که آزادي در اجراي آيين‌ها‬ ‫تنها کسري از هويت يک بخش جامعه است‪ ،‬آنچه اغلب از‬ ‫سوي مهاجران فراموش شده‪ ،‬طرح پرسشگري و بازنگري‬ ‫اين آيين‌ها و تن دادن به نوآوري در ظاهر و باطن آن در‬ ‫غالب يک اجتماع بزرگ‌تر است‪ .‬جذب و همدلي اجتماعي‬ ‫بايد معنوي و فکري باشد و نه تنها محدود به سنت‌هاي غذا‬ ‫و مناسک‪ .‬اين مهم‪ ،‬مسئوليتي است مشترک‪.‬‬ ‫حال در برابر اين پيش‌زمينه فرصتي فراهم آمده‌است تا‬ ‫جامعه کانادا با گسست از تفکر محافظه‌کارانه پا در مسيري‬ ‫نو بگذارد‪ .‬موفقيت اين تجربه بستگي به حضور مستمر و‬ ‫فعال شهروندان و روشنفکران دارد‪.‬‬ ‫حضور اقليت‌ها در پارلمان و حتي دولت به خودي خود‬ ‫موجب تغيير نمي‌شود و تا زماني که ساختارهاي به شدت‬ ‫محافظه‌کار جامعه درهاي خود را به روي افکار نو باز نکنند‪،‬‬ ‫نمايندگان اقليت‌ها همانند ديگر نمايندگان عم ً‬ ‫ال وظيفه‌اي‬ ‫جز گماشتگي احزاب خود نخواهند يافت‪.‬‬ ‫در اين ميان بايد توجه کرد که حمايت جامعه مدني‬ ‫پيش‌نياز انباشت سرمايه اخالقي مورد نياز براي نوآوري‬ ‫است‪ .‬گام نخست پس از راهيابي نمايندگان اقليت‌ها به‬ ‫پارلمان و دولت طي شده ‌است‪ .‬اکنون بايد ديد آيا اين‬ ‫نمايندگان توان و شهامت الزم براي نوآوري و مطرح کردن‬ ‫مفاهيم جديد و فعال نگه داشتن بدنه اجتماعي حامي خود‬ ‫را داشته و از سوي ديگر جامعه مدني و روشنفکران به‌ويژه‬ ‫اقليت‌ها‪ ،‬ميلي به حضور ماندگار به جهت شکل‌گيري يک‬ ‫گفت‌وگوي ملي را دارند يا خير‪.‬‬ ‫پير ترودو نخست‌وزير پيشين کانادا در دهه ‪ 70‬و‬ ‫پدر نخست‌وزير کنوني کانادا‪ ،‬جاستين ترودو‪ ،‬با شهامتي‬ ‫مثال‌زدني سنگ بناي جامعه چندفرهنگي کانادا را پي نهاد‪،‬‬ ‫پروژه‌اي که او آغاز کرد تا کنون نيمه‌تمام مانده ‌است‪.‬‬ ‫اکنون فرزند او در کنار نمايندگاني از اقليت‌هاي مختلف اين‬ ‫کشور اين بخت را دارند که با ايجاد يک گفتمان فراگير و‬ ‫نوآوري‌طلب اين پروژه را به پيش برند‪.‬‬

‫کاهش سطح هشدار‬ ‫در بروکسل و از سرگيري‬ ‫فعاليت مترو‬ ‫حضور چشمگير اقليت‌هاي قومي در پارلمان کانادا‬ ‫به‌خصوص تصدي چند پست مهم وزارت توسط آنان‬ ‫بازتاب بسيار گسترده‌اي در کانادا داشته ‌است‪ .‬پس از‬ ‫فروکش کردن هيجان پس از پيروزي ليبرال‌ها و به‌ويژه‬ ‫پس از رويدادهاي تروريستي اخير‪ ،‬بزرگ‌ترين چالش پيش‬ ‫روي دولت فعلي مسئله مهاجران و نقش کانادا در مناقشه‬ ‫خاورميانه است‪.‬‬ ‫بدون شک جامعه نوپاي کانادا با برخورداري از طيف‬ ‫گسترده‌اي از مهاجران از کشورهاي مختلف‪ ،‬جايگاه ويژه‌اي‬ ‫ميان ديگر کشورهاي توسعه‌يافته دارد‪.‬‬ ‫از يک سو نبود سنت‌هاي ديرپا و پيشينه تاريخي امکان‬ ‫تغيير و انطباق فرهنگ‌هاي مختلف و ايجاد تجربه فرهنگي‬ ‫و فکري نوين را به وجود آورده‌است و از سوي ديگر نبود‬ ‫چارچوب و زيربناي مستحکم فلسفي و فکري که مبناي‬ ‫قراردادهاي اجتماعي باشد‪ ،‬مانع جاري شدن ارزش‌هاي‬ ‫ناب و قوي در بطن جامعه شده‌است‪.‬‬ ‫بايد توجه داشت که جامعه کانادا در برابر چندين‬ ‫چالش بسيار جدي قرار گرفته‌است‪ .‬کمبود نوآوري در زمينه‬ ‫اقتصادي و فکري کشور را پيش از پيش متکي به منابع‬ ‫طبيعي و بخش‌هاي ذاتًا غير نوآور (همانند مسکن) کرده‪،‬‬ ‫همزمان کاهش بهاي نفت يکي از اين ستون‌هاي اقتصاد را‬ ‫به لرزه در آورده‌است‪.‬‬ ‫در اين ميان انباشت سرمايه داخلي و خارجي در بخش‬ ‫مسکن رفته رفته حباب بزرگي را پديد آورده که هر دم بيم‬ ‫ترکيدن آن مي‌رود‪.‬‬ ‫از سوي ديگر گسترش افراط‌گرايي و بيگانه‌هراسي در‬ ‫دنيا و وجود اقليت‌هاي بزرگ از کشورهاي مختلف در کنار‬ ‫نبود ارزش‌هاي جاري قوي و گفتمان ملي پايدار‪ ،‬نگراني در‬ ‫مورد افزايش سرخوردگي و طرد جوانان و ايجاد گتوهاي‬ ‫قومي و در نهايت کشيده شدن آنان به دام افراط‌گرايي را‬ ‫گسترش داده‌است‪.‬‬ ‫بايد توجه کرد که جذب و هم‌دلي اجتماعي نياز به‬ ‫گفت‌وگو و مجال دادن به مطرح شدن و به‌کارگيري ايده‌هاي‬ ‫مختلف دارد‪ .‬به بيان ديگر احزاب و نهادهاي سياسي‪،‬‬ ‫آموزشي و مدني بايد تن به چرخه دائمي تغيير داده و درهاي‬

‫مقام‌هاي بلژيک سطح هشدار امنيتي در بروکسل‪،‬‬ ‫پايتخت اين کشور‪ ،‬را يک درجه کاهش دادند و بر اساس‬ ‫گزارش‌ها‪ ،‬فعاليت متروي بروکسل هم از سر گرفته شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫بعد از نزديک به يک هفته اعمال باالترين سطح از‬ ‫هشدار امنيتي در بروکسل‪ ،‬نخست‌وزير بلژيک اعالم کرد که‬ ‫سطح هشدار امنيتي در پايتخت اين کشور يک درجه کاهش‬ ‫خواهد يافت و در بروکسل نيز مانند ديگر مناطق بلژيک‪،‬‬ ‫سطح ‪ 3‬از هشدار امنيتي دائر خواهد بود‪.‬‬ ‫سطح ‪ 3‬از هشدار امنيتي معرف «تهديد جدي و محتمل»‬ ‫است و شارل ميشل‪ ،‬نخست‌وزير بلژيک در توضيح دائر‬ ‫بودن اين سطح هشدار گفته است که «همچنان داليلي براي‬ ‫باور به جدي بودن تهديد وجود دارد»‪ ،‬اما چنين تهديدي‬ ‫«قريب‌الوقوع» نيست‪.‬‬ ‫بروکسل به دنبال تصميم شوراي امنيت ملي بلژيک در‬ ‫حالي‪ ‬باالترين سطح از هشدار امنيتي‪ ‬را تجربه کرد‪ ،‬که در‬ ‫ديگر مناطق بلژيک هم سطح ‪ 3‬از هشدار امنيتي دائر شده‬ ‫بود‪.‬‬ ‫در چنان شرايطي فعاليت سيستم حمل و نقل زيرزميني‬ ‫پايتخت‪ ،‬تعطيل شد و با‪ ‬تمديد اين وضعيت‪ ،‬مراکز آموزشي‬ ‫بروکسل هم به حال تعطيل درآمدند‪ .‬اعالم باالترين وضعيت‬ ‫هشدار در بروکسل‪ ،‬همچنين بر فعاليت مراکز خريد‪،‬‬ ‫رستوران‌ها‪ ،‬سالن‌هاي موسيقي و مسابقات ورزشي هم‬ ‫تأثيرگذار بود و به قول برخي از شهروندان‪ ،‬پايتخت بلژيک‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪9‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫را به «شهر ارواح» بدل کرد‪.‬‬ ‫در اين زمينه خبرگزاري فرانسه به نقل از کريس پيتر‪،‬‬ ‫معاون نخست‌وزير بلژيک نوشت که تصميم براي کاهش‬ ‫سطح هشدار به سطح ‪« 3‬تصميم درستي بود» چرا که به‬ ‫گفته او «گرچه اين سطح ‪ 3‬هشدار به معني وضعيت طبيعي‬ ‫نيست‪ ،‬اما عالمت مهمي است که ما ذره ذره به وضعيت‬ ‫نرمال بر مي‌گرديم»‪.‬‬ ‫در روزهاي گذشته و با اعالم وضعيت اضطراري در‬ ‫بلژيک‪ ،‬پليس و نيروهاي امنيتي چندين عمليات متخلف‬ ‫را براي يافتن مظنونان احتمالي مرتبط با حمالت پاريس‪،‬‬ ‫انجام دادند و گرچه بازداشت‌هاي مختلفي که در بروکسل‬ ‫و ديگر مناطق بلژيک صورت گرفت‪ ،‬به دستگيري صالح‬ ‫عبدالسالم‪ ،‬منظنون اصلي حمالت پاريس منجر نشد‪ ،‬اما دو‬ ‫تن ديگر در ارتباط با حمالت پاريس تفهيم اتهام شدند‪.‬‬ ‫همچنين به گزارش خبرگزاري فرانسه‪ ،‬مشخص شد‬ ‫که چهار تن از مظنونان اصلي حمالت خون‌بار پاريس‪ ،‬در‬ ‫فهرست افراد راديکال بودند که در جون امسال توسط‬ ‫پليس بلژيک تهيه شده بود‪.‬‬ ‫اين گزارش به نقل از مقام‌هاي رسمي مي‌نويسد که‬ ‫فهرست تهيه شده توسط پليس بلژيک‪ ،‬مشتمل بر ‪ 85‬تن‬ ‫است که نام‌هاي عبدالحميد اباعود سرحلقه حمالت پاريس‪،‬‬ ‫صالح عبدالسالم‪ ،‬برادرش ابراهيم عبدالسالم‪ ،‬و نيز محمد‬ ‫ابريني که پس از حمالت صالح عبدالسالم را به بروکسل‬ ‫بازگردانده بود‪ ،‬در آن ديده مي‌شود‪ .‬‬ ‫تصميم به افزايش تدابير امنيتي در بلژيک به‬ ‫دنبال‪ ‬حمالت ‪ 13‬نوامبر در پاريس‪ ‬اتخاذ شد‪ .‬مهاجمان‬ ‫شش نقطه از پاريس را مورد حمله قرار دادند که در جريان‬ ‫اين حمالت دست کم ‪ 130‬نفر کشته شدند‪ .‬گروه حکومت‬ ‫اسالمي مسئوليت حمالت پاريس را برعهده گرفت‪.‬‬

‫سازمان ملل بستن‬ ‫مرزهاي بالکان به روي‬ ‫پناهجويان را محکوم کرد‬

‫سازمان ملل متحد‪ ‬اقدام اخير کشورهاي حوزه بالکان‪ ‬در‬ ‫بستن مرزهاي خود به روي شمار زيادي از پناهجويان‬ ‫اقتصادي را محکوم کرد‪ ،‬اما با موج جديد پناهجوياني که‬ ‫به سوي اروپا حرکت مي‌کنند‪ ،‬دولت سوئد نيز اعالم کرده‬ ‫که قوانين خود در رابطه با پذيرش پناهجويان را سفت و‬ ‫سخت‌تر مي‌کند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري رويترز‪ ،‬بان کي مون‪ ،‬دبيرکل‬ ‫سازمان ملل متحد با انتشار بيانيه‌اي در ارتباط با آن‌چه در‬ ‫مرزهاي يونان و مقدونيه مي‌گذرد‪ ،‬تاکيد کرد که «بررسي‬ ‫پرونده پناهجويان بر اساس مليت آنان‪ ،‬آن‌طور که شنيده‬ ‫مي‌شود‪ ،‬تجاوز به حقوق انساني پناهجويان است‪ ،‬چرا که‬ ‫پرونده هر کدام آنان بايد بر اساس سوابق فردي و صرف‌نظر‬ ‫از مليتشان بررسي شود‪».‬‬ ‫آقاي بان سپس از همه کشورها خواست که در رابطه‬ ‫با پناهجويان احساس مسئوليت داشته باشند و با شفقت‬ ‫رفتار کنند‪.‬‬ ‫کشورهاي حوزه بالکان براي مقابله با موج انساني‬ ‫که به سوي اروپا حرکت مي‌کند‪ ،‬مرزهاي خود را به روي‬ ‫پناهجويان اقتصادي و کساني که از کشورهاي غيرجنگ‌زده‬ ‫راهي اروپا شده‌اند‪ ،‬بسته‌اند‪.‬‬ ‫اين اقدام باعث شده که در حال حاضر حدود هزار‬ ‫پناهجو در مرز يونان و مقدونيه زمين‌گير شوند‪ .‬اگرچه‬ ‫گزارش رويترز بيان مي‌کند که موج سخت‌گيري‌ها تاحدي‬ ‫کاهش يافته‪ ،‬اما با اين حال هنوز اين سياست جديد برقرار‬ ‫است‪.‬‬ ‫در همين حال سوئد که براي دهه‌ها بهشت پناهجويان‬ ‫محسوب مي‌شد‪ ،‬اعالم کرده که هم نظارت‌هاي مرزي خود‬ ‫را بيشتر مي‌کند و هم قوانين سفت و سخت‌تري در رابطه با‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫پناهجويان وضع خواهد کرد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري فرانسه‪ ،‬استفان لوفون‪،‬‬ ‫نخست‌وزير سوئد در جمع خبرنگاران اظهار داشت‪« :‬اين‬ ‫براي من خيلي دردناک است که بگويم سوئد ديگر نمي‌تواند‬ ‫در اين سطح پناهجويان را بپذيرد‪ ...‬سوئد نياز به تنفس‬ ‫دارد‪».‬‬ ‫به گفته وي‪ ،‬بايد فشار پناهچويان از نظام سوئد کاسته‬ ‫شود و پناهجويان به ديگر کشورهاي اروپايي نيز روي‬ ‫بياورند‪.‬‬ ‫آقاي لوفون در نهايت عنوان کرده که قوانين سوئد‬ ‫در رابطه با پذيرش پناهجويان براي مدت سه سال تغيير‬ ‫مي‌کند و به سطح حداقلي اتحاديه اروپا مي‌رسد‪.‬‬ ‫سوئد که ‪ 9.8‬ميليون نفر جمعيت دارد در دو ماه گذشته‬ ‫حدود ‪ 80‬هزار درخواست پناهندگي داشته است‪ .‬در همين‬ ‫دو ماه دولت چپ‌گراي سوئد به تکاپو افتاده تا با اقدامات‬ ‫متعددي از جمله نظارت‌هاي بيشتر مرزي‪ ،‬شمار پناهجويان‬ ‫را کاهش دهد‪.‬‬

‫هشدار آمريکا به شهروندان‬ ‫خود درباره سفر به ساير‬ ‫کشورهاي دنيا‬

‫وزارت امور خارجه آمريکا با اشاره به «افزايش‬ ‫تهديدهاي تروريستي» در سراسر جهان‪ ،‬به شهروندان‬ ‫اين کشور هشدار داده است‪ ،‬در سفر به ديگر کشورها و‬ ‫به هنگام حضور در اماکن عمومي و استفاده از وسايل نقليه‬ ‫عمومي مراقب و هشيار باشند‪.‬‬ ‫به گزارش آسوشيتدپرس‪ ،‬وزارت امور خارجه آمريکا‬ ‫در بيانيه خود تصريح کرده است که اين هشدار تا ‪ 24‬فوريه‬ ‫سال آينده ميالدي پابرجا خواهد بود‪.‬‬ ‫وزارت امور خارجه آمريکا گفته است‪ ،‬اطالعات موجود‬ ‫نشان مي‌دهد شبه نظاميان وابسته به گروه‌هاي حکومت‬ ‫اسالمي (داعش)‪ ،‬القاعده‪ ،‬بوکو حرام و ديگر گروه‌هاي‬ ‫تروريستي قصد حمله به مناطق مختلف جهان را دارند‪.‬‬ ‫اين بيانيه مي‌افزايد‪ ،‬با توجه به بازگشت نيروهاي‬ ‫شبه نظامي از عراق و سوريه به کشورهاي خود و همچنين‬ ‫وجود ساير نيروهاي مرتبط با آن‌ها‪ ،‬احتمال حمالت نيروهاي‬ ‫افراطي همچنان وجود خواهد داشت‪.‬‬ ‫در دو ماه اخير نيروهاي وابسته به گروه‌هايي همچون‬ ‫حکومت اسالمي و القاعده دست به حمالتي به غيرنظاميان‬ ‫در ترکيه‪ ،‬مصر‪ ،‬لبنان‪ ،‬فرانسه و مالي زده‌اند‪.‬‬ ‫گروه حکومت اسالمي تا کنون مسئوليت حمالتي چون‬ ‫بمبگذاري در هواپيماي مسافربري روسيه برفراز مصر را که‬ ‫‪ 224‬کشته برجاي گذاشت‪ ،‬به عهده گرفته‌است‪.‬‬ ‫​​وزارت خارجه آمريکا مي‌گويد که شهروندان آمريکايي‬ ‫به هنگام حضور در اماکن عمومي مواظب باشند و تا آنجا‬ ‫که ممکن است از حضور در محل‌هاي پر ازدحام بپرهيزند‪.‬‬ ‫اين بيانيه همچنين تصريح کرده است‪ ،‬که آمريکا و‬ ‫کشورهاي متحد آن در حال تبادل اطالعات در خصوص‬ ‫تهديدهاي «تروريستي» در عرصه بين‌المللي هستند‪.‬‬

‫کشف ششمين‬ ‫گور دسته‌جمعي‬ ‫در نزديکي سنجار‬ ‫مقام‌هاي شمال عراق از کشف يک گور دسته جمعي‬ ‫خبر داده‌اند که تصور مي شود بقاياي بيش از يکصد نفري‬ ‫باشد که توسط پيکارجويان گروه موسوم به دولت اسالمي‬ ‫(داعش) کشته شده‌اند‪.‬‬ ‫از زماني که شهر سنجار از افراد داعش پس گرفته شد‪،‬‬ ‫اين ششمين گور دسته جمعي است که در نزديکي اين شهر‬

‫کشف مي‌شود‪.‬‬ ‫شهر سنجار‬ ‫بسياري‬ ‫که‬ ‫از ساکنان آن‬ ‫از‪ ‬کردهاي ايزدي‬ ‫بودند‪ ،‬تابستان سال‬ ‫گذشته به تصرف‬ ‫نيروهاي داعش در‬ ‫آمد‪ .‬پيکارجويان‬ ‫کردهاي‬ ‫داعش‬ ‫ايزدي را کشته‌اند‬ ‫و زنان آنها را به‬ ‫بردگي گرفته و به‬ ‫آنها تجاوز کرده‌اند‪.‬‬ ‫داعش اقليت‬ ‫ايزدي را کافر‬ ‫مي‌داند و زنان آنها‬ ‫را به عنوان «غنيمت‬ ‫جنگ با کافران» به‬ ‫کنيزي مي‌گيرد‪.‬‬ ‫ايزديان از قرن‌ها پيش در عراق ساکن بوده‌اند و از‬ ‫زمان شکل‌گيري گروه داعش و پيشروي‌هاي آن در عراق‪،‬‬ ‫بسياري از آنها توسط اين گروه کشته شده‌اند‪.‬‬

‫کشته شدن وکيل‬ ‫سرشناس کرد در ترکيه و‬ ‫درگيري پليس با معترضان‬ ‫در استانبول‬

‫طاهر ايلچي‪ ،‬رئيس کانون وکالي شهر کردنشين‬ ‫دياربکر در ترکيه‪ ،‬حين سخنراني و دعوت نيروهاي ترکيه‬ ‫و شبه‌نظاميان کرد به صلح‪ ،‬به ضرب گلوله کشته شد‪ .‬يک‬ ‫مامور پليس هم در درگيري کشته شده است‪.‬‬ ‫با انتشار خبر کشته شدن طاهر ايلچي‪ ،‬صدها نفر در‬ ‫استانبول به خيابان ريختند که پليس با آنها درگير شد و با‬

‫‪9‬‬

‫استفاده از گاز اشک‌آور و ماشين آب‌پاش آنها را پراکنده‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫آقاي ايلچي در حالي کشته شد که ميان پليس و مردان‬ ‫مسلح ناشناس درگيري رخ داد‪ .‬يک خبرگزاري ترکيه نوشته‬ ‫که مردي ريشدار به سوي او تيراندازي کرد‪ ،‬اما مشخص‬ ‫نيست که او هدف سوءقصد بوده يا نه‪ .‬چند مامور پليس و‬ ‫شماري خبرنگار هم در اين واقعه زخمي شده‌اند‪.‬‬ ‫طاهر ايلچي ماه گذشته به اتهام «تبليغات تروريستي»‬ ‫بازداشت شده و دادستان براي او درخواست بيش از هفت‬ ‫سال حبس کرده بود‪ .‬آقاي ايلچي در مصاحبه‌اي تلويزيوني‬ ‫گفته بود که «پ‪‌.‬ک‌‪.‬ک» يک سازمان تروريستي نيست‪.‬‬ ‫در عين حال خبرگزاري دولتي ترکيه نيروهاي‬ ‫«پ‪‌.‬ک‪‌.‬ک» را مسئول حمله توصيف کرده و رجب طيب‬ ‫اردوغان‪ ،‬رئيس جمهور هم گفته است اين حمله بار ديگر‬ ‫نشاندهنده حقانيت دولت ترکيه در «مبارزه با تروريسم»‬ ‫است‪.‬‬ ‫يک مقام دولت ترکيه به خبرنگاران گفته که دولت‬ ‫مصمم است که حقيقت را درباره کشته شدن طاهر ايلچي‬ ‫روشن کند‪.‬‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪10‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫ک خلق‌ها‪ ،‬که به‬ ‫در مقابل حزب چپگراي دموکراتي ‌‬ ‫شدت منتقد دولت ترکيه است‪ ،‬کشتن آقاي ايلچي را يک‬ ‫«سوءقصد از قبل برنامه‌ريزي‌شده» خوانده است‪.‬‬ ‫کشته شدن طاهر ايلچي چندمين حادثه مرگباري‬ ‫است که در ماه‌هاي اخير براي فعاالن سياسي در ترکيه‬ ‫رخ مي‌دهد‪ .‬حدود چهار ماه پيش بيش از ‪ 30‬نفر از فعاالن‬ ‫کرد و چپگرا در انفجاري در سوروچ کشته شدند‪ .‬پس از‬ ‫آن در مورد ديگري در راهپيمايي «صلح و دموکراسي» حزب‬ ‫دموکراتيک خلق‌ها در آنکارا هم حدود ‪ 100‬نفر کشته شدند‪.‬‬ ‫پيش از اين هم به خودروي صالح‌الدين دميرتاش‪،‬‬ ‫رهبر حزب دموکراتيک خلق‌ها‪ ،‬تيراندازي شد که به او آسيبي‬ ‫نرسيد‪.‬‬ ‫دولت ترکيه در ماه‌هاي اخير عمليات وسيعي را عليه‬ ‫نيروها‌ي «‌پ‪‌.‬ک‪‌.‬ک» به راه انداخته است و همزمان با شمار‬ ‫زيادي از فعاالن کرد و چپگرا و همچنين نزديکان به جنبش‬ ‫گولن برخورد کرده است‪ .‬چندين نفر هم به ظن ارتباط با‬ ‫داعش در ترکيه بازداشت شده‌اند‪.‬‬

‫مرگ سه نفر‬ ‫در تيراندازي کلينيک‬ ‫سقط جنين در کلرادو‬

‫پليس مي‌گويد که در تيراندازي يک نفر در يک کلينيک‬ ‫زنان در شهر کلرادو اسپرينگز آمريکا سه نفر از جمله يک‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫مامور پليس کشته شده‌ و فرد مهاجم هم دستگير شده است‪.‬‬ ‫جان سادرز شهردار اين شهر گفت چند نفر ديگر هم در‬ ‫جريان اين حادثه زخمي شده‌اند‪.‬‬ ‫مظنون مرد که تحت بازداشت قرار گرفته پس از‬ ‫رويارويي چند ساعته با پليس در کلينيک «پالند پرنتهود»‬ ‫‌)‪(Planned Parenthood‬دستگير شد‪.‬‬ ‫شماري از مردم در جريان درگيري در داخل کلينيک‬ ‫گرفتار شده بودند‪ .‬مقام‌هاي پليس مي‌گويند که انگيزه اين‬

‫وزير خارجه سوريه‪:‬‬ ‫کنار زدن اسد‬ ‫خواب و خيال است‬

‫‪10‬‬

‫وزير امور خارجه فرانسه اين سخنان را پس از سفر‬ ‫فرانسوا اوالند‪ ،‬رئيس‌جمهوري اين کشور به روسيه و ديدار‬ ‫با والديمير پوتين بيان کرده است‪.‬‬ ‫به دنبال ديدار فرانسوا اوالند و والديمير پوتين‪ ،‬فرانسه‬ ‫و روسيه متعهد شدند که براي مبارزه با داعش‪ ،‬همکاري‌هاي‬ ‫بيشتري انجام دهند‪.‬‬ ‫وزير امور خارجه فرانسه گفته است‪« ،‬اگر مي‌خواهيم به‬ ‫سمت يک سوريه آزاد و متحد گام برداريم‪ ،‬اين کار با اسد‬ ‫امکان‌پذير نخواهد بود‪ ،‬چون او عامل اصلي مرگ ‪ 300‬هزار‬ ‫نفر و آوارگي يک ميليون پناهجو است‪ .‬بشار اسد نمي‌تواند‬ ‫در آينده مردم سوريه نقش داشته باشد‪».‬‬ ‫موضع فرانسه و کشورهاي غربي‪ ،‬تاکيد بر کناره‌گيري‬ ‫بشار اسد‪ ،‬رئيس‌جمهوري سوريه است‪ ،‬اما روسيه و‬ ‫ايران‪ ،‬مهم‌ترين حاميان سوريه مي‌گويند که ساير کشورها‬ ‫نمي‌توانند در اين مورد تصميم بگيرند و تصميم‌گيري بايد به‬ ‫عهده مردم سوريه باشد‪.‬‬

‫شش کودک پناهجو در‬ ‫درياي اژه غرق شدند‬

‫حمله هنوز معلوم نيست‪.‬‬ ‫پليس پيشتر نگران بود که مهاجم عده‌اي را گروگان‬ ‫گرفته باشد اما با دستگيري او ظاهرا ماجرا بدون گروگانگيري‬ ‫پايان يافت‪.‬‬ ‫در جريان حادثه پليس همچنين از مشتريان يک مرکز‬ ‫خريد در آن اطراف خواست وارد فضاي بيرون نشوند‪.‬‬ ‫گروه کمک به تنظيم خانواده مزبور در بيانيه‌اي گفت‬ ‫که هنوز معلوم نيست که کلينيک اين گروه هدف حمله بوده‬ ‫است يا نه‪ .‬ويکي کوارت مدير اين گروه ملي گفت‪ ،‬ايمني‬ ‫بيماران‪ ،‬خدمه و ماموران نگراني اصلي ماست‪.‬‬ ‫«پالند پرنتهود» خدمات فراواني به زنان نيازمند ارايه‬ ‫مي‌دهد که يکي از آن کمک‌ها به سقط جنين مربوط مي‌شود‪.‬‬ ‫موضوع سقط جنين همواره در آمريکا جنجال‌آفرين بوده که‬ ‫گاه به خشونت کشيده مي‌شود‪.‬‬ ‫پليس شهر نيويورک گفت که در پي اين حادثه در ايالت‬ ‫کلرادو‪ ،‬ماموراني را در مراکز گروه «پالند پرنتهود» در اين‬ ‫ايالت مستقر مي‌کند‪.‬‬

‫وليد معلم‪ ،‬وزير امور خارجه سوريه‪ ،‬گفته است کساني‬ ‫که خواهان کنار زدن بشار اسد‪ ،‬رييس جمهوري سوريه‬ ‫هستند‪ ،‬در خواب و خيال به سر مي‌برند‪.‬‬ ‫آقاي معلم گفت رييس جمهور سوريه اجازه نمي‌دهد‬ ‫هيچکس مردم اين کشور را از حق تعيين سرنوشت خود‬ ‫محروم کند‪ .‬او همچنين گفت سوريه به ديگران اجازه‬ ‫نمي‌دهد آنچه را نتوانسته‌اند در ميدان نبرد کسب کنند‪ ،‬در‬ ‫يک روند سياسي به دست بياورند‪.‬‬ ‫وزير امور خارجه سوريه در واکنش به اظهارات لوران‬ ‫فابيوس‪ ،‬وزير امور خارجه فرانسه صحبت مي‌کرد‪ .‬آقاي‬ ‫فابيوس پيشتر گفته بود که با رفتن بشار اسد‪ ،‬نيروهاي‬ ‫دولت سوريه هم مي‌توانند در مبارزه با گروه موسوم به دولت‬ ‫اسالمي (داعش) نقش ايفا کنند‪.‬‬ ‫آقاي فابيوس در ابتدا به راديو ‪ RTL‬فرانسه گفته بود‬ ‫که نيروهاي وفادار به بشار اسد‪ ،‬رئيس‌جمهوري سوريه‬ ‫مي‌توانند در عمليات مقابله با داعش مشارکت داشته باشند‬ ‫اما سپس در مصاحبه با خبرگزاري فرانسه توضيح داد که‬ ‫اين نيروها پس از روند ديپلماتيکي که به رفتن بشار اسد‬ ‫منجر شود‪ ،‬مي‌توانند در چنين عملياتي حضور يابند‪.‬‬ ‫خبرنگاران در پاريس مي‌گويند که اين تغييري در‬ ‫موضع دولت فرانسه به حساب مي‌آيد‪ .‬آقاي فابيوس گفته‬ ‫است روسيه هم در موضع خود تغيير داده و گفته است که به‬ ‫گروه‌هاي ميانه‌روي مخالف دولت بشار اسد حمله نمي‌کند‪.‬‬ ‫وزير امور خارجه فرانسه گفته است براي مبارزه با گروه‬ ‫موسوم به دولت اسالمي (داعش) دو اقدام بايد مدنظر قرار‬ ‫گيرد‪ :‬بمباران و اعزام نيروهاي زميني متشکل از نيروهاي‬ ‫ارتش آزاد سوريه‪ ،‬نيروهاي سني عرب و نيروهاي حکومتي‪.‬‬ ‫روسيه اعتقاد دارد که حضور ارتش سوريه براي هر نوع‬ ‫عملياتي عليه داعش ضروري است‪.‬‬ ‫آقاي فابيوس اعزام نيروهاي فرانسوي را رد کرده و‬ ‫تاکيد کرده است که حمالت موشکي به تنهايي براي مقابله‬ ‫با گروه دولت اسالمي کافي نيست‪.‬‬

‫از صفحة اول‬

‫افزايش بي‌سابقه‬ ‫قيمت دالر در ايران‬

‫گزارش‌ها حاکي از آن است که قيمت دالر در ايران‬ ‫به باالترين سطح خود طي سال‌هاي اخير رسيده‬ ‫است‪.‬‬ ‫سايت خبري «عصر ايران» گزارش داده است که‬ ‫قيمت «دالر دولتي» در ايران با رکورد شکني‪ ،‬به ‪3‬‬ ‫هزار تومان رسيد‪.‬‬ ‫ت را سايت‌هاي اينترنتي‬ ‫بنا بر اين گزارش‪ ،‬اين قيم ‌‬ ‫بانک مرکزي ايران و بانک ملي ايران اعالم کرده‌اند‪.‬‬ ‫در بازار آزاد ايران نيز قيمت دالر به حدود ‪3700‬‬ ‫تومان رسيده است‪.‬‬ ‫در سايت اينترنتي بانک مرکزي ايران قيمت هر دالر‬ ‫آمريکا ‪ 30027‬ريال و در سايت اينترنتي بانک ملي‬ ‫ايران هم قيمت فروش هر دالر آمريکا‪ 30162 ،‬ريال‬ ‫ذکر شده است‪.‬‬ ‫اين براي نخستين بار است که قيمت هر دالر آمريکا در‬ ‫بانک‌هاي دولتي ايران به رقم ‪ 3‬هزار تومان مي‌رسد‪.‬‬ ‫خبرگزاري ايسنا هم در اين باره نوشته است که با توجه به‬ ‫احتمال نرخ‌گذاري ‪ 3100‬تومان به عنوان مبناي تبديل دالر‬

‫بنا به گزارش رسانه‌هاي ترکيه و در دو حادثه جداگانه‪،‬‬ ‫شش کودک پناهجو که از ترکيه با قايق راهي يونان بودند‪،‬‬ ‫در درياي اژه غرق شده‌اند‪ .‬چهار نفر از اين کودکان افغان‬ ‫بوده‌اند‪.‬‬ ‫در قايق اول‪ ،‬که در نزديکي شهر آيواجيک غرق شد‪55 ،‬‬ ‫پناهجوي عمدتا افغان و سوري سوار بودند که مي‌خواستند‬ ‫خود را به جزيره لسبوس يونان برسانند‪ .‬پس از غرق شدن‬ ‫اين قايق جسد چهار کودک افغان از آب گرفته شد‪.‬‬ ‫در حادثه براي قايق ديگري که از نزديکي بودروم به‬ ‫سمت جزيره کاس مي‌رفت هم دو خواهر چهار و يک ساله‬ ‫غرق شدند‪ .‬هنوز گزارشي از مليت اين دو کودک منتشر‬ ‫نشده است‪.‬‬ ‫خبرگزاري فرانسه نوشته است که باران سنگين و بدي‬ ‫آب و هوا علت غرق شدن اين قايق بوده است‪.‬‬ ‫بيشتر از ‪ 2.2‬ميليون پناهجوي سوري در ترکيه به‬ ‫سر مي‌برند و اين کشور به گذرگاهي براي پناهجويان و‬ ‫مهاجراني تبديل شده که مي‌خواهند خود را به اروپا برسانند‪.‬‬ ‫ترکيه و اتحاديه اروپا به طور مقدماتي براي اسکان‬ ‫پناهجويان توافقي کرده‌اند‪ .‬البته در ميان خود رهبران‬ ‫اروپايي اختالف نظر شديدي براي چگونگي پذيرفتن‬ ‫پناهجويان در اروپا وجود دارد‪.‬‬

‫در بودجه سال آينده ايران‪ ،‬هم‌‌اکنون فاصله کمتر از ‪100‬‬ ‫توماني ميان نرخ فعلي دالر و آن‌چه در سال ‪ 1395‬شمسي‬ ‫در بودجه پيش‌بيني شده‪ ،‬وجود دارد‪.‬‬ ‫روند صعودي قيمت دالر در بازار ايران در حالي است که‬ ‫انتظار مي‌رفت پس از توافق هسته‌اي‪ ،‬قيمت دالر در اين‬ ‫کشور کاهش يابد‪ .‬در دولت محمود احمدي‌نژاد رئيس‬

‫جمهوري پيشين ايران‪ ،‬قيمت ارز در ايران با صعودي‬ ‫ناگهاني‪ ،‬چند برابر شد؛ مساله‌اي که آسيب‌هايي جدي به‬ ‫اقتصاد کشور زد‪.‬‬ ‫هنوز هم انتظار مي‌رود قيمت دالر در ايران تعديل شود‪ ،‬اما‬ ‫اين مساله تا کنون روي نداده است‪.‬‬


11

December 2015 1394 ‫آذر‬

11


12

December 2015 1394 ‫آذر‬

Pardis Travel is not affiliated with or endorsed by Pardis Publications, Inc.

12


13

December 2015 1394 ‫آذر‬

13


‫‪14‬‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫مي‌گويد‪« :‬ما نمي‌گوييم که افراد اين غذاها را نخورند‪ ،‬اما‬ ‫وقتي در خانه چيس يا نان سوخاري درست مي‌کنند بايد‬ ‫حواسشان به رنگ آنها باشد‪».‬‬ ‫نتايج اين تحقيق به خوراکي مورد عالقه ايراني‌ها يعني‬ ‫ته‌ديگ و ته‌ديگ سيب‌زميني هم قابل تعميم است‪ .‬ته‌ديگ‬ ‫سياه شده (يا قهوه‌اي تيره) حاوي مقدار بسيار زيادي اکرل‬ ‫آميد است و مصرف آن مي‌تواند خطرناک باشد‪.‬‬

‫کاستن اين ميزان گازهاي آالينده‪،‬‬ ‫مستلزم صرف ميلياردها دالر در روزآمد‬ ‫کردن سازه‌هاي قديمي‌ توليد انرژي و‬ ‫سرمايه‌گذاري در انرژي‌هاي پاک مثل‬ ‫انرژي‌هاي خورشيدي يا بادي و آبي‬ ‫است‪.‬‬

‫نکاتي درباره‬ ‫گرمايش زمين‬

‫چرا کره زمين گرم‌تر مي‌شود؟ اين امر به داليل مختلف‬ ‫اتفاق مي‌افتد و تاثيرات مخربي بر حيات جوامع بشري‬ ‫خواهد داشت‪.‬‬

‫اثر گازهاي گلخانه‌اي‬

‫آنچه که «اثر گازهاي گلخانه‌اي» ناميده مي‌شود‪ ،‬در‬ ‫واقع يک پديده طبيعي است که باعث شده دماي کره زمين‬ ‫براي سکونت انسان مناسب باشد‪.‬‬ ‫يک اليه نامرئي از نيتروژن‪ ،‬اکسيژن و مقدار کمي‌‬ ‫دي اکسيد کربن و گازهاي ديگر کره زمين را احاطه کرده‬ ‫است‪ .‬اين اليه نامرئي باعث مي‌شود که زمين در طول روز از‬ ‫گرماي خورشيد نسوزد و شب‌ها يخ نزند‪.‬‬ ‫اما فعاليت‌هاي صنعتي بشر مثل سوزاندن سوخت‌هاي‬ ‫فسيلي (نفت‪ ،‬بنزين‪ ،‬زغال‌سنگ و نظاير آن‌ها) دي‌اکسيد‬ ‫کربن زيادي را وارد جو کره زمين کرده است که باعث‬ ‫ضخيم‌تر شدن اين اليه نامرئي شده است‪.‬‬

‫منابع آلودگي‬

‫در حال حاضر ميزان توليد گازهاي گلخانه‌اي بيشتر از‬ ‫هر زمان ديگري در تاريخ بشر است‪ .‬بنا به گزارش سازمان‬ ‫ملل متحد تنها در سال ‪ 2014‬حدود ‪ 53‬ميليارد تن دي‬ ‫اکسيد کربن وارد جو کره زمين شده است و ميزان آن به‬ ‫طرز نگران‌کننده‌اي در حال افزايش است‪.‬‬ ‫‪ 35‬درصد اين دي‌اکسيدکربن نتيجه سوزاندن‬ ‫سوخت‌هاي فسيلي براي توليد انرژي است‪ .‬کشاورزي و‬ ‫نابود کردن جنگل‌ها با ‪ 24‬درصد دومين دليل اصلي افزايش‬ ‫گازهاي گلخانه‌اي‌اند‪ .‬صنايع سنگين و حمل و نقل و ساخت‬ ‫و ساز رده‌هاي بعدي را در اختيار دارند‪.‬‬

‫انجام موفقيت‌آميز‬ ‫«پيچيده‌ترين»‬ ‫پيوند صورت‬

‫سخنگوي بيمارستان شهر نيويورک‬ ‫اعالم کرد که پيچيده‌ترين و بزرگترين‬ ‫عمل جراحي پيوند صورت بر روي‬ ‫صورت‪ ،‬جمجمه و گردن يک آتش‌نشان‬ ‫داوطلب که در سال ‪ 2001‬دچار سوختگي بسيار عميقي‬ ‫شده بود‪ ،‬در اين بيمارستان انجام شده است‪.‬‬ ‫اين عمل در اواسط تابستان در يکي از مراکز پزشکي‬ ‫مرتبط با دانشگاه نيويورک انجام شده بود‪ .‬بيمار ‪ 41‬ساله‬ ‫پاتريک‌هارديسون نام دارد‪.‬‬ ‫اين جراحي به ‌هارديسون امکان استفاده از چشم (و‬ ‫در نتيجه بازگشت نيروي بينايي)‌را داده و اين اولين قدم در‬ ‫راه بازگشت به زندگي معمولي براي او به شمار مي‌رود‪ .‬او‬ ‫مي‌گويد‪« ،‬دوباره مي‌توانم رانندگي کنم‪ ».‬‬ ‫بعد از اولين جراحي پيوند صورت که در سال ‪ 2005‬در‬ ‫کشور فرانسه صورت گرفته‪ ،‬تا کنون بيش از بيست مورد‬ ‫آن در کشورهاي مختلف انجام شده است‪ .‬دکتر ادواردو‬ ‫رادريگز‪ ،‬که رهبري تيم جراحي ‌هارديسون را به عهده‬ ‫داشت و به تازگي مقاله‌اي در خصوص جراحي پيوند صورت‬ ‫منتشر کرده است‪ ،‬مي‌گويد که در ميان عمل‌هاي پيوند‬ ‫صورت که تا کنون انجام شده‪ ،‬عمل ‌هارديسون بيشترين‬ ‫سطح پوستي و همچين بيشترين ميزان بافت‌هاي پيوندي‬ ‫را در بر گرفته است‪.‬‬ ‫اين پيوند از باالي سر‪ ،‬يعني بخش باالي جممه تا‬ ‫پايين و زير گردن وي را تحت پوشش قرار داد‪ .‬اين پيوند‬ ‫شامل دو گوش تازه هم براي‌هارديسون بود‪.‬‬ ‫اين جراحي که ‪ 26‬ساعت به طول انجاميد‪ ،‬هيچ گونه‬ ‫ردي بر صورت ‌هارديسون باقي نخواهد گذاشت‪ ،‬چرا که‬ ‫پوست تازه همه جمجمه را پوشانده است‪.‬‬ ‫اهدا کننده اين پوست‪ ،‬يک هنرمند و دوچرخه سوار‬ ‫حرفه‌اي ‪ 26‬ساله اهل نيويورک بود که در يک حادثه دوچرخه‬ ‫سواري در خيابان‌هاي نيويورک جانش را از دست داده بود‪.‬‬ ‫پاتريک ‌هارديسون ‪ 27‬ساله که پدر سه کودک است‪،‬‬ ‫وقتي براي نجات يک زن که طمعه شعله‌هاي آتش شده بود‬ ‫وارد خانه‌اش شد‪ ،‬در اثر ريزش سقف خانه دچار سوختگي‬ ‫شديد در سر و گردن شده بود‪.‬‬

‫حواستان به رنگ‬ ‫سيب‌زميني سرخ‌کرده‬ ‫و ته‌ديگ باشد‬

‫زمين گرم‌تر‬

‫ميانگين دماي هواي کره زمين از سال ‪ 1880‬تا سال‬ ‫‪ 2015‬تقريبا دو درجه بيشتر شده است‪ .‬اما اين به اين معنا‬ ‫نيست که همه جا به يک اندازه گرم‌تر شده باشد‪ .‬به عنوان‬ ‫مثال گرما در دو قطب يا در سطح اقيانوس‌ها بسيار بيشتر‬ ‫شده است يا سطوح باالتر اقيانوس‌ها در سه دهه گذشته به‬ ‫طرز بي‌سابقه‌اي گرم‌تر شده‌اند‪.‬‬

‫بيشترين ميزان گازهاي گلخانه‌اي‬

‫دانشمندان اقليم‌شناس سازمان ملل متحد پيش‌بيني‬ ‫کرده‌اند که اگر ميزان گازهاي گلخانه‌اي سطح زمين کاهش‬ ‫نيابد‪ ،‬تا سال ‪ 2100‬گرماي زمين چيزي بين ‪ 3.7‬تا ‪4.8‬‬ ‫درجه بيشتر خواهد شد‪ .‬براي اينکه افزايش گرما تا زير دو‬ ‫درجه باقي بماند‪ ،‬ميزان گازهاي گلخانه‌اي توليد بشر بايد‬ ‫به ميزان ‪ 40‬تا ‪ 70‬درصد آنچه در سال ‪ 2010‬توليد کرده‬ ‫کاهش يابد‪.‬‬

‫اگر از آن دسته افرادي هستيد که چيپس‌تان را در خانه‬ ‫درست مي‌کنيد‪ ،‬يا نان سوخاري دوست داريد و آن را با‬ ‫دستگاه‌هاي سوخاري خانگي درست مي‌کنيد‪ ،‬بايد حواستان‬

‫‪14‬‬

‫جهل و سر در گمي‌فراگير‬ ‫درباره آنتي‌بيوتيک‌ها‬ ‫‪ ‬‬

‫به ميزان سرخ شدن سيب زميني يا سياهي نان سوخاري‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫تحقيق تازه‌اي که توسط آژانس تعيين کيفيت غذاي‬ ‫ي که‬ ‫بريتانيا منتشر شده‪ ،‬مي‌گويد که ميزان‪ ‬آکريل آميد‪ ،‬سم ‌‬ ‫موجب بروز سرطان مي‌شود‪ ،‬در سيب‌زميني‌هاي سرخ شده‬ ‫و نان‌هاي سوخاري خانگي باالست‪.‬‬ ‫توصيه پزشکان اين است که سيب‌زميني يا نان بايد تا‬ ‫زماني سرخ يا تست شوند که به «رنگ طاليي روشن» در‬ ‫آيند‪ .‬هر چه سيب‌زميني‌ها سرخ‌تر و تردتر يا نان سوخاري‌تر‬ ‫شود‪ ،‬ميزان آکرل آميد آن بيشتر مي‌شود‪.‬‬ ‫آکريل آميد‪ ،‬که سرطان‌زايي آن ثابت شده است‪ ،‬در اثر‬ ‫ترکيب آمينو اسيد‪ ،‬شکر و آب موجود در سيب‌زميني و نان در‬ ‫دماي باالتر از ‪ 120‬درجه سانتيگراد شکل مي‌گيرد‪.‬‬ ‫هر چه ميزان حرارت و زمان پخت بيشتر شود‪ ‌،‬آکريل‬ ‫اميدهاي بيشتري توليد مي‌شود‪ .‬نتايج اين تحقيق نشان‬ ‫مي‌دهد که وقتي سيب زميني زياد سرخ مي‌شود‪ ،‬ميزان آکرل‬ ‫اميد موجود در آنها پنجاه تا هشتاد برابر بيشتر مي‌شود‪ .‬در‬ ‫مورد نان تست خانگي‪ ،‬اين ميزان به نوزده برابر افزايش‬ ‫مي‌يابد‪.‬‬ ‫پروفسور گاي پاپي‪ ،‬مشاور سازمان امنيت غذايي‬ ‫بريتانيا‪ ،‬مي‌گويد که ارزيابي ريسک موجود نشان مي‌دهد که‬ ‫آکرل آميد اين غذاها مي‌تواند موجب بروز سرطان شود‪ .‬او‬

‫شواهد و قرائن گوياي اين واقعيت تلخ است که در‬ ‫ي عميقي در ميان‬ ‫مورد آنتي‌بيوتيک‌ها جهل و سر در گم ‌‬ ‫مردم وجود دارد‪ .‬از سوي ديگر رشد فزاينده ويروس‌ها و‬ ‫باکتري‌هاي مقاوم‪ ،‬به مراحل ترسناکي رسيده است‪.‬‬ ‫به گزارش رويترز‪ ،‬سازمان بهداشت جهاني اعالم کرده‬ ‫است که «رشد مقاومت در برابر آنتي‌بيوتيک‌ها يک بحران‬ ‫جهاني براي سالمتي به شمار مي‌رود‪».‬‬ ‫مارگارت چن‪ ،‬رياست اين سازمان که از مقرش در شهر‬ ‫ژنو با خبرنگاران سخن مي‌گفت‪ ،‬هشدار داد که اين مشکل‬ ‫در حال رسيدن به «سطح خطرناکي» در سراسر جهان است‬ ‫و مي‌تواند به «پايان دوران دارويي معاصر» منجر شود‪.‬‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪15‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫​​ مقاومت در برابر آنتي‌بيوتيک‌ها زماني رخ مي‌دهد که‬ ‫باکتر‌ي‌ها براي تطبيق و زنده ماندن در مقابل داروها جهش‬ ‫مي‌کنند و در برابر دارو «رويين تن» مي‌شوند‪ .‬استفاده بيش‬ ‫از حد و همينطور استفاده نادرست از آنتي‌بيوتيک‌ها سرعت‬ ‫تطبيق اين باکتري‌ها را بيشتر مي‌کند و منجر به توليد «سوپر‬ ‫باکتري» مي‌شود‪.‬‬ ‫استفاده نادرست از آنتي‌بيوتيک‌ها بسيار شايع است‪.‬‬ ‫به عنوان مثال نتايج تحقيقي که توسط سازمان بهداشت‬ ‫جهاني انجام شد نشان مي‌دهد که ‪ 64‬درصد افراد به‬ ‫نادرستي فکر مي‌کنند که داروي پني‌سيلين براي درمان‬ ‫سرماخوردگي يا گلودرد مفيد است‪ ،‬در حاليکه اين دارو هيچ‬ ‫تاثيري در از بين بردن ويروس‌هايي ندارد که موجب اين‬ ‫بيماري‌ها مي‌شوند‪.‬‬ ‫تقريبا يک‌سوم افراد شرکت‌کننده در اين تحقيق باور‬ ‫داشتند که بعد از از بين رفتن عاليم بيماري بايد استفاده از‬ ‫آنتي‌بيوتيک را متوقف کنند و نيازي به تکميل دوره درمان‬ ‫نيست‪ .‬اين باور هم اشتباه است‪ .‬کيجي فوکودا‪ ،‬متخصص‬ ‫مقاومت ضد ميکروبي در سازمان بهداشت جهاني مي‌گويد‪:‬‬ ‫«نتايج اين تحقيق نشان مي‌دهد که ما به طور جدي‬ ‫و خيلي فوري بايد در خصوص آگاهي‌رساني در مورد‬ ‫آنتي‌بيوتيک‌ها و مقاومت در برابر آن کاري کنيم‪ .‬يکي از‬ ‫بزرگترين چالش‌هاي جهاني سالمتي در قرن بيست و‬ ‫يکم تغيير رفتار در مقياس‌هاي فردي و همينطور در جوامع‬ ‫(نسبت به استفاده درست از داروها ‌) است‪».‬‬

‫دو سياره جديد و افزايش‬ ‫کم‌سابقه احتمال يافتن‬ ‫حيات خارج از زمين‬

‫کشف دو سياره تازه شوق و شور تازه‌اي در ميان جامعه‬ ‫ي و ستاره‌شناسان جهان به‌وجود آورد ‌ه است‪.‬‬ ‫علم ‌‬ ‫به گزارش شبکه خبري «سي‪‌.‬ان‪‌.‬ان»‪ ،‬ستاره‌شناسان‬ ‫دو سياره در خارج از مدارهاي شناخته شده منظومه شمسي‬ ‫کشف کرده‌اند که نه تنها گمان مي‌رود يکي از «بزرگ‌ترين»‬ ‫کشف‌هاي فضايي در سال‌هاي اخير باشد‪ ،‬بلکه پيشرفت‬ ‫بزرگي در فرايند جست‌وجوي حيات در خارج از کره زمين‬ ‫هم به شمار مي‌رود‪.‬‬ ‫به گفته دانشمندان يکي از اين دو سياره در مرز منظومه‬ ‫شمسي و ديگري کمي ‌آن‌سوتر از آخرين مدار اين منظومه‬ ‫واقع شده است‪.‬‬ ‫برد تاکر‪ ،‬يکي از ستاره‌شناسان استراليايي که در تيم‬ ‫تحقيق و شناسايي اين دو سياره فعاليت مي‌کند عقيده دارد‬ ‫که احتماال اين دو سياره بهترين بخت انسان براي حيات در‬ ‫خارج از منظومه شمسي به شمار مي‌روند‪.‬‬ ‫يکي از اين دو سياره که در لبه منظومه شمسي قرار‬ ‫دارد‪ ،‬جنسي صخره‌اي دارد و تقريبا هم اندازه کره زمين‬ ‫است‪ .‬اين سياره «جي ال ‪ 1132‬بي» نام‌گذاري شده است‬ ‫و بر اساس نظر ستاره‌شناسان احتمال وجود حيات در آن‬ ‫بسيار باالست‪ .‬ستاره شناسان عقيده دارند که اندازه اين‬ ‫سياره و نزديکي آن به کره زمين باعث مي‌شود که مطالعه‬ ‫جو آن امکان‌پذير باشد‪.‬‬ ‫دکتر دريک دمينگ‪ ،‬استاد ستاره‌شناسي دانشگاه‬ ‫مريلند در آمريکا عقيده دارد که «جي ال ‪ 1132‬بي»‪،‬‬ ‫«مهم‌ترين سياره‌اي» است که تا کنون در خارج از منظومه‬ ‫شمسي کشف شده است‪ .‬اين سياره به دور ستاره قرمز‬ ‫رنگي که يک پنجم خورشيد ما است‪ ،‬مي‌چرخد‪ .‬دماي سطح‬ ‫اين سياره به ‪ 260‬درجه سانتي‌گراد مي‌رسد و با آنکه اين‬ ‫دما براي وجود حيات به آنگونه که ما مي‌شناسيم بسيار زياد‬ ‫است‪ ،‬اما به گفته دکتر دمينگ‪ ،‬امکان حيات برخي باکتري‌ها‬ ‫در آن وجود دارد؛ «ما تا کنون چيزي مثل اين سياره نديده‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫بوديم‪ .‬اين سياره به نوعي قابل سکونت است‪ ».‬‬ ‫زمان گردش اين سياره به دور ستاره‌اش کمي ‌بيش‬ ‫از يک روز و نيم به وقت زمين است و اين فرصت خوبي به‬ ‫دانشمندان براي مطالعه سطح آن مي‌دهد‪.‬‬ ‫سياره ديگري که در فاصله‌اي سه برابر فاصله پلوتو‪،‬‬ ‫سيارک واقع در سامانه خورشيدي‪ ،‬کشف شده است‪،‬‬ ‫همانند آن يک سياره کوتوله به شمار مي‌رود‪ .‬با آنکه در ابتدا‬ ‫دانشمندان تصور مي‌کردند که اين جرم آسماني فقط يک‬ ‫جسم فضايي معلق است‪ ،‬اما به تازگي دريافته‌اند که اين‬ ‫سيارک به گرد ستاره‌اي مي‌چرخد‪.‬‬ ‫دکتر اسکات شپرد‪ ،‬ستاره‌شناس موسسه کارنگي در‬ ‫واشينگتن آمريکا‪ ،‬که اين کشف را اعالم کرده مي‌گويد ما‬ ‫نمي‌توانيم با اين اجسام فضايي و مدارهايشان را با دانشي‬ ‫که ما از مدارهاي سامانه خورشيدي داريم توضيح دهيم‪ .‬اما‬ ‫يافتن اجسامي ‌از اين دست براي فهميدن اينکه سامانه‬ ‫ي است‪.‬‬ ‫خورشيدي چطور شکل گرفته است‪ ،‬حيات ‌‬

‫سوخت خودروهاي آينده‬ ‫چيست؟‬

‫تصوير اتومبيلي که مي‌تواند پرواز کند يا روي آب‬ ‫شناور باشد يا به عمق آب برود را به خاطر آوريد‪ .‬آيا به اين‬ ‫تصورات نزديک شده‌ايم آيا خودروهاي آينده چنين خواهند‬ ‫بود؟‬ ‫با اينکه خودرويي که بتواند پرواز کند يا در آب حرکت‬ ‫کند ساخته شده‪ ،‬اما در واقعيت پنجاه سال آينده همچنان‬ ‫مسائل مهم‌تري وجود دارد که بايد حل شوند‪.‬‬ ‫فع ً‬ ‫ال بزرگ‌ترين مساله سوخت است‪ .‬توليد گازهاي‬ ‫گلخانه‌اي هر روز بيشتر مي‌شود و زمين هم در حال گرم‌تر‬ ‫شدن است‪ ،‬پس بهتر است فع ً‬ ‫ال به‌جاي پرواز با خودرو يا‬ ‫شناور شدن روي آب‪ ،‬توليدکنندگان خودرو فکري براي‬ ‫چنين مشکلي بکنند‪.‬‬ ‫خودروهاي برقي يکي از اين راه‌حل‌ها هستند اما برخي‬ ‫مشکالت بر سر توسعه اين محصوالت قرار دارد که مهمترين‬ ‫آن گران بودن و بحث پيمايش کم اين خودروهاست‪ .‬فع ً‬ ‫ال‬ ‫شرکت «تسال» در توليد خودروهاي برقي موفق و پيشرو بوده‬ ‫است‪.‬مدل «تسال اس» مي‌تواند‪ 370 ،‬کيلومتر را با يک بار‬ ‫چارج طي‌کند‪ .‬چارج باطري هم در پيشرفته‌ترين تکنولوژي‬ ‫معموالً بيش از يک ساعت طول مي‌کشد‪ .‬قيمت اين مدل ‪65‬‬ ‫هزار دالر است‪ .‬مشکل پيمايش کم‪ ،‬ذخيره‌سازي و چارج و‬ ‫قيمت باالسبب شده فع ً‬ ‫ال خودروهاي برقي گزينه‌هاي چندان‬ ‫جذابي نباشند و براي همين سوخت‌هاي هيدروژني براي‬ ‫خودروهاي آينده بيشتر در بورس هستند‪.‬‬ ‫هيدروژن يکي از فراوان‌ترين عناصر در طبيعت است‪.‬‬ ‫با سوختن هيدروژن هم تنها آب توليد مي‌شود‪ .‬تا اينجا از‬ ‫نظر فرضيه همه چيز عالي است اما در عمل باز هم مشکالت‬ ‫فراواني وجود دارد‪ .‬مهم‌ترين بحث‌ها هم مربوط به توليد و‬ ‫ذخيره‌سازي هيدروژن است‪ .‬معمول‌ترين روش‌ها هم براي‬ ‫تهيه هيدروژن گرفتن هيدروژن از آب يا سوخت‌هاي فسيلي‬ ‫مانند گاز طبيعي است‪.‬‬ ‫نکته سخت اما ذخيره‌سازي هيدروژن است‪ .‬هيدروژن‬ ‫در دماي منفي ‪ 252‬درجه سانتي‌گراد در فشار سطح دريا به‬ ‫جوش مي‌آيد‪ .‬پس مايع‌سازي هيدروژن بسيار پيچيده و پر‬ ‫خرج است؛ فشرده‌سازي هم داراي فناوري بسيار پيچيده‌اي‬ ‫است‪ .‬يکي از روش‌هاي عملي‌‪ ،‬ذخيره هيدروژن به وسيله‬ ‫هيدريد است‪ .‬اين روش اميدهاي زيادي را براي استفاده در‬ ‫خودروهاي آينده پيش روي مهندسان قرار داده است‪ .‬اما‬ ‫فرض کنيم مشکل ذخيره‌سازي حل شود‪ ،‬حاال هيدروژن را‬ ‫چگونه مي‌توان در خودرو استفاده کرد؟‬ ‫يک راه استفاده از هيدروژن در موتورهاي درون‌سوز‪،‬‬ ‫به جاي بنزين يا گازوئيل است‪« .‬بي ام و» در يک خودرو‬ ‫تحقيقاتي اين کار را انجام داده است‪ .‬اين شرکت آلماني‬ ‫در سال ‪ 2007‬مدل ‪ BMW H7‬را معرفي کرد که مشابه‬ ‫سري هفت بنزيني از يک موتور ‪ 12‬سيلندر ‪ 6‬ليتري بهره‬ ‫مي‌گرفت‪ .‬اين مدل پرمصرف در صد کيلومتر ‪ 14‬ليتر بنزين‬ ‫مصرف مي‌کرد که براي هيدروژن اين عدد به ‪ 50‬ليتر در‬ ‫‪ 100‬کيلومتر رسيده بود! اما چرا؟‪ ‬‬

‫‪15‬‬

‫معيني کرمانشاهي‪،‬‬ ‫شاعر و ترانه‌سرا درگذشت‬ ‫رحيم معيني کرمانشاهي‪،‬‬ ‫شاعر و ترانه‌سراي نامدار‪،‬‬ ‫روز ‪ 26‬آبان‌ماه ‪ 1394‬در‬ ‫بيمارستان جم در تهران‬ ‫درگذشت‪ .‬وي متولد ‪15‬‬ ‫بهمن ‪ 1301‬در کرمانشاه‬ ‫بود‪ .‬او در سال‌هاي دهه‬ ‫‪ 1330‬به ترانه‌سرايي روي‬ ‫آورد و با همکاري با راديو‬ ‫تهران موفق شد مضامين‬ ‫تازه‌اي در ترانه‌هاي ايراني‬ ‫وارد کند‪.‬‬ ‫خود او در باره‬ ‫همکاري‌اش با راديو تهران‬ ‫گفته است بود‪« ،‬من در سال‬ ‫‪ 1330‬به تهران آمدم‪ .‬اولين‬ ‫ترانه‌ام را سال ‪ 1333‬گفتم‬ ‫که‌‌ همان سال هم اجرا شد‪.‬‬ ‫در واقع من ترانه‌سرا نبودم‪ ،‬رئيس دفتر و بايگاني راديو‬ ‫ايران بودم‪ .‬يک روز يک آقايي آمد پيش من‪ ،‬موزيسين‬ ‫بود‪ .‬مرا دعوت کرد که روي يک آهنگ‪ ،‬شعري بسازم‪.‬‬ ‫مدتي در تهران زير نظر بودم تا مرحوم رزم‌آرا کشته‬ ‫شد‪ .‬چون با مليون ارتباطاتي داشتم و بيکار شده بودم‬ ‫و از بانک سپه مرا بيرون کرده بودند‪ ،‬با شادروان دکتر‬ ‫حسين فاطمي هم خيلي دوست شدم‪ ،‬به‌وسيله ايشان‬ ‫و همراه او به منزل مرحوم مصدق رفتم و دستور داد در‬ ‫اداره تبليغات زير نظر نخست‌وزيري استخدام شوم‪.‬‬ ‫من آنجا ابتدا مخبر پارلماني بودم‪ ،‬بعد رئيس بازرگاني‬ ‫خبرگزاري پارس و رئيس اخبار شب شدم‪ .‬بعد به راديو‬ ‫رفتم و شدم معاون و سرپرست راديو‪».‬‬ ‫معيني کرمانشاهي که دستي هم در نقاشي داشت به‬ ‫خاطر تصويرسازي‌هايش در ترانه شهرت دارد‪ .‬نخستين‬ ‫متن تصويري معيني با عنوان «آبشار» با موسيقي بزرگ‬ ‫لشگري پيوند خورده و با صداي ياسمين‪ ،‬خوانند ‌ه معروف‬ ‫آن سال‌ها‪ ،‬به اجرا درآمده است‪.‬‬

‫انرژي توليدشده توسط هر ليتر بنزين ‪ 34‬مگا ژول است‬ ‫در حالي که اين عدد براي هيدروژن ‪ 10‬مگا ژول است‪ .‬اين‬ ‫خودرو تحقيقاتي «بي ام و» نشان مي‌دهد که راندمان يک‬ ‫خودرو هيدروژني با موتور احتراق داخلي بسيار پايين است و‬ ‫براي همين بسياري شرکت‌ها از جمله تويوتا به دنبال روش‬ ‫ديگري با نام پيل سوختي رفته‌اند‪ .‬تويوتا به تازگي اولين‬ ‫خودروي پيلي سوختي تجاري جهان را وارد بازار کرده است‪.‬‬ ‫اين خودرو با يک باک پر هيدروژن خود قادر است ‪502‬‬ ‫کيلومتر را طي کند‪ .‬قدرت موتور الکتريکي اين خودرو ‪152‬‬ ‫اسب بخار است‪ .‬در اين خودرو هيدروژن که در مخازني با‬ ‫فشار ‪ 70‬مگا پاسکال (‪ 700‬برابر فشار هوا) ذخيره شده‪،‬‬ ‫به سمت واحد پيل سوختي حرکت مي‌کند‪ .‬در اين واحد‬ ‫هيدروژن با اکسيژن هوا مخلوط مي‌شود و حاصل اين واکنش‬ ‫توليد آب و برق است‪ .‬برق توسط موتور الکتريکي براي‬ ‫حرکت دادن خودرو مصرف مي‌شود وآب هم از اگزوز خودرو‬ ‫خارج مي‌شود‪ .‬در هنگام فشار بر روي پدال گاز اين خودرو‬ ‫در حالت در جا‪ ،‬اگر ليواني را جلوي اگزوز خودرو بگيريد بعد‬ ‫از مدتي از آب پر مي‌شود‪ .‬قيمت اين خودرو هم‌اکنون ‪75‬‬ ‫هزار دالر است‪.‬‬ ‫جکي بردسال مهندس بخش خودروهاي پيل سوختي‬ ‫تويوتا توضيح مي‌دهد که اين خودرو از نظر امنيتي‬ ‫آزمايش‌هاي مختلف مانند تست آتش‌سوزي را پاس کرده‬ ‫و مشکلي براي مخازن با فشار باالي هيدروژنش که در کف‬ ‫خودرو تعبيه شده است پيش نخواهد آمد‪.‬‬ ‫اما چه نکته‌اي خودروهاي پيل سوختي را از خودروهاي‬ ‫الکتريکي برجسته مي‌کند که سبب مي‌شوند خودروهاي‬ ‫آينده بيشتر تمايل به سمت پيل سوختي داشته باشند؟‬ ‫نکته مهم زمان سريع‌تر سوختگيري يا چارج در‬ ‫خودروهاي پيلي سوختي است‪ .‬با فناوري فعلي اين خودروها‬ ‫را مي‌توان در زمان ‪ 5‬دقيقه سوختگيري کرد در حالي که اين‬ ‫زمان براي يک خودرو برقي بسيار بيشتر است‪ .‬نکته دوم و‬ ‫بسيار مهم‪ ،‬پاک‌تر بودن خودروهاي پيل سوختي است‪.‬‬ ‫با اينکه فع ً‬ ‫ال تويوتا پرچمدار تجاري‌سازي خودروهاي‬

‫پس از «آبشار»‪ ،‬ترانه «طاووس» او در بيان مفهوم‬ ‫زشتي و زيبايي با آهنگي از پرويز ياحقي و با صداي مرضيه‬ ‫شهرت پيدا کرد‪.‬‬ ‫رحيم معيني کرمانشاهي در ترانه‌اي ديگر با عنوان‬ ‫«سروي و بيدي»‪ ،‬عالوه بر تصويرسازي‌هاي طبيعي‪،‬‬ ‫گفت‌وگو را نيز وارد متن کرده است‪ .‬سرو به بيد از آزادگي‬ ‫و استقامت خود مي‌گويد که حتي برف زمستان‌ها برگ و‬ ‫برش را نمي‌ريزد و بيد پاسخ مي‌دهد که اگر افتاده حال‬ ‫و شکسته بال است‪ ،‬ولي از خود سايباني براي ديگران‬ ‫مي‌سازد‪.‬‬ ‫سيمين بهبهاني‪ ،‬غزل‌بانوي شعر ايران درباره معيني‬ ‫کرمانشاهي گفته بود که او در عصري که ترانه مظروفي‬ ‫براي مغازله‌ها و معاشقات تکراري بود‪ ،‬موفق شد‬ ‫نمادگرايي را با موفقيت در ترانه تجربه کند‪.‬‬ ‫معيني کرمانشاهي در زمينه موسيقي با هنرمندان‬ ‫برجسته‌ علي‌ تجويدي‪ ،‬پرويز ياحقي و همايون خرم‬ ‫همکاري مي‌کرد و خوانندگان نام آشنايي مانند دلکش و‬ ‫مرضيه نيز ترانه‌هاي او را خوانده‌اند‪.‬‬

‫پيل سوختي در جهان است جنرال موتورز با مدل ‪Chevrolet‬‬ ‫‪ Equinox Fuel Cell‬هوندا با مدل ‪ FCX Clarity‬هيوندايي‬ ‫با مدل ‪ FCEV ix35‬و مرسدس بنز با مدل ‪B-Class‬‬ ‫‪ F-Cell‬تويوتا را تعقيب مي‌کنند‪.‬‬

‫نوشيدن همزمان الکل و‬ ‫قهوه با شما چه مي‌کند‬

‫اگر تا به حال فکر مي‌کرديد که نوشيدن قهوه پس از‬ ‫مصرف الکل مي‌تواند مستي را «بشويد و ببرد» و سموم الکل‬ ‫را از بدن خارج کند‪ ،‬بدانيد که سخت در اشتباهيد‪ .‬ترکيب‬ ‫الکل و کافئين نه تنها خطرناک‪ ،‬بلکه حتي ممکن است‬ ‫مرگ‌آور هم باشد‪.‬‬ ‫به گفته دکتر رابرت سويفت‪ ،‬از مرکز تحقيقات الکل‬ ‫و اعتياد دانشگاه «برون» در آمريکا‪ ،‬کافئين مي‌تواند مغز‬ ‫را طوري «فريب» دهد که فکر کند بدن فرد کمتر از ميزان‬ ‫واقعي‪ ،‬مست است‪.‬‬ ‫به‪ ‬گزارش‪ ‬وبسايت «سالمت مردان»‪ ،‬مصرف الکل‬ ‫باعث ترشح دوپامين در مغز مي‌شود‪ .‬دوپامين هم باعث‬ ‫مي‌شود که ما فکر کنيم حالمان خوب است يا به اصطالح‬


‫‪16‬‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫يک اپليکيشن روي گوشي موبايل تعداد قدم‌هاي فرد‬ ‫هنگام راه رفتن را مي‌شمرد و در ازاي هر ده هزار قدم‪ ،‬يک‬ ‫دالر بيت‌واکينگ (‪ - )BW$‬معادل يک دالر آمريکا ‪ -‬به کاربر‬

‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫«سرخوش» هستيم‪.‬‬ ‫دوپامين باعث ترشح ماده شيميايي‌اي به نام «سيکليس‬ ‫اي ام پي»‪ ‬در بدن مي‌شود‪ .‬اين ماده شيميايي مغز را ناگهان‬ ‫فعال‌تر ‌مي‌کند‪ ،‬به‌طوري که فرد احساس انرژي و نشاط‬ ‫بيشتري مي‌کند‪ .‬به عنوان مثال افراد در حال مستي بيشتر‬ ‫حرف مي‌زنند‪ .‬براي اينکه کارايي بدن مختل نشود‪ ،‬در زمان‬ ‫مصرف الکل مغز آنزيم‌هاي خاصي را ترشح مي‌کند که بدن‬ ‫همه تعادلش را از دست ندهد‪.‬‬ ‫وقتي مصرف الکل متوقف مي‌شود‪ ،‬اثر آرام‌بخش آن‬ ‫ظاهر مي‌شود‪ :‬آنزيم‌هاي ديگري در بدن توليد مي‌شود که‬ ‫عکس‌العمل‌ها‪ ‬و فرايند کار مغز را کند مي‌کند‪ .‬به خاطر همين‬ ‫است که کمي‌بعد از نوشيدن الکل‪ ،‬فرد احساس خستگي‪،‬‬ ‫خواب‌آلودگي يا سرگيجه مي‌کند‪.‬‬ ‫اما وقتي کافئين (که در قهوه موجود است)‌ به اين‬ ‫معجون در بدن اضافه مي‌شود‪ ،‬فعاليت آنزيم‌هايي که اثر‬ ‫«سيکلس اي ام پي» را در بدن کنترل مي‌کنند‪ ،‬متوقف‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫در واقع کافئين باعث سد شدن راه اين آنزيم‌ها‬ ‫مي‌شود‪ .‬اين امر به اين معناست که با آنکه بدن رفته‌رفته‬ ‫کند مي‌شود و در حقيقت زمان واکنش بدن به محرک‌هاي‬ ‫بيروني بيشتر مي‌شود‪ ،‬فرد همچنان تصور مي‌کند که سرحال‬ ‫است و در واقع مست نيست‪ .‬بنابراين ممکن است الکل‬ ‫بيشتري بنوشد يا رانندگي کند‪.‬‬ ‫به گفته دکتر سويفت‪ ،‬مشکل آنجاست که کافئين ميزان‬ ‫الکل در بدن را کم نمي‌کند‪ ،‬بلکه باعث مي‌شود مغز فکر کند‬ ‫مست نيست و دست به کارهايي خطرناکي مثل رانندگي در‬ ‫حال مستي بزند‪.‬‬ ‫در عين حال‪ ،‬کافيئن و الکل هر دو باعث دفع آب‬ ‫مي‌شوند و اين وضع بدن را بدتر مي‌کند‪.‬‬

‫انجام داده‌اند و نتايج پژوهش خود را در «ژورنال الکلسيم‪:‬‬ ‫تحقيقات باليني و تجربي» منتشر کرده‌اند‪.‬‬ ‫پژوهشگران‪ ،‬تحت نظر دکتر آرون وايت‪ ،‬اطالعات‬ ‫سراسري مصرف الکل بين سال‌هاي ‪ 2002‬تا ‪ 2012‬را‬ ‫بررسي کردند‪.‬‬ ‫به گفته پژوهشگران آنها دريافته‌اند که تفاوت ديرينه‬ ‫مصرف الکل در زنان و مردان‪ ‬در اين دوره با توجه به‬ ‫معيارهايي نظير تعداد روزهايي در يک ماه که زنان الکل‬ ‫مي‌نوشند کم و به معيارهاي اختالل مصرف الکل نزديک شده‬ ‫است‪ .‬همچنين‪ ‬در سال گذشته ميالدي فاصله بين زنان و‬ ‫مردان از نظر رانندگي در حالت مستي کم شد‪​.‬‬ ‫محققان دريافتند که بين سال‌هاي ‪ 2002‬تا ‪2012‬‬ ‫درصد زناني که طي ‪ 30‬روز قبل الکل نوشيده بودند‪ ،‬از ‪44.9‬‬ ‫درصد به ‪ 48.3‬درصد افزايش يافته است‪ ،‬اما اين امر در‬ ‫ميان مردان‪ ،‬از ‪ 57.4‬درصد به ‪ 56.1‬درصد کاهش يافته‬ ‫است‪.‬‬ ‫در اين دوره همچنين تعداد روزهايي که در يک ماه قبل‬ ‫زنان الکل مصرف کرده بودند از ‪ 6.8‬روز به ‪ 7.3‬روز افزايش‬ ‫يافت‪ ،‬اما براي مردان با اندکي کاهش از ‪ 9.9‬روز به ‪9.5‬‬ ‫روز رسيد‪.‬‬

‫بيت‌واکينگ‪:‬‬ ‫راه برويد و پولدار شويد‬

‫در آمريکا و سراسر جهان‪ ،‬مردان بيش از زنان‬ ‫نوشيدني‌هاي الکلي مي‌نوشند‪ .‬اما بر اساس يک تحقيق‬ ‫جديد ميزان الکل مصرفي زنان در آمريکا به ميزان الکل‬ ‫مردان در اين کشور نزديک شده است‪.‬‬ ‫اين تحقيق را پژوهشگران «انستيتوي ملي استفاده بد‬ ‫و‪ ‬اعتياد به الکل» که بخشي از «انستيتوي ملي سالمت» است‬

‫به تازگي يک واحد پولي ديجيتال راه اندازي شده است‬ ‫که با راه رفتن توليد مي‌شود‪.‬‬ ‫برخالف پول‌هاي ديجيتال ديگر که رايانه‌ها آنها را‬ ‫استخراج مي‌کنند‪ ،‬اين واحد جديد به نام «دالر بيت‌واکينگ»‬ ‫(‪ )Bitwalking Dollar‬تنها با حرکات انساني ساخته‬ ‫مي‌شود‪.‬‬

‫مي‌دهد‪.‬‬ ‫هر کاربر مي‌تواند از اين وجه براي خريد در بازار آنالين‬ ‫اپليکيشن استفاده کرده‪ ،‬يا اينکه‬ ‫آن را با پول نقد با کاربرهاي‬ ‫ديگر معاوضه کند‪.‬‬ ‫بنيانگذاران اين پروژه‪،‬‬ ‫«نيسان باهار» و «فرنکي‬ ‫شروع‬ ‫براي‬ ‫ايمبسي»‪،‬‬ ‫توانسته‌اند ده ميليون دالر‬ ‫سرمايه اوليه جذب کنند که اين‬ ‫سرمايه گذاري عمدتا از سوي‬ ‫شرکت‌هاي ژاپني حاصل شده‬ ‫است‪ .‬برنامه‌هاي تشويقي براي‬ ‫زندگي سالم در ژاپن بسيار‬ ‫جدي است و احتماال به همين‬ ‫دليل شرکت‌هاي ژاپني جذب‬ ‫اين پروژه شده‌اند‪.‬‬ ‫شرکت «موراتا» در ژاپن نيز قصد دارد دستبندهايي‬ ‫براي شمردن قدم‌ها طراحي کند و در اختيار کساني قرار‬ ‫دهد که تلفن هوشمند ندارند تا همگان بتوانند از اين امکان‬ ‫جديد استفاده کنند‪.‬‬ ‫ايده «بيت‌واکينگ» کامال جديد نيست‪ .‬شرکت‌هاي‬ ‫زيادي به دنبال پياده کردن سيستم پاداش در ازاي ورزش و‬ ‫تحرک بوده‌اند‪ ،‬اما دقت فناوري مورد استفاده به اندازه کافي‬ ‫باال نبوده که بتوانند جلوي تقلب را بگيرند‪.‬‬ ‫«بيت‌واکينگ» الگوريتم‌هايش را در ارتباط با چگونگي‬ ‫اندازه‌گيري تعداد قدم‌ها فاش نکرده است‪ ،‬اما ادعا مي‌کند‬ ‫که با استفاده از سرعت‌سنج و ردگيري مکان کاربر‪ ،‬راه را بر‬ ‫تقلب و راه رفتن قالبي (براي مثال تکان تکان دادن گوشي)‬

‫داده شود‪ ،‬دموکراسي را خواهند‬ ‫پذيرفت‪ .‬روند دموکراسي در‬ ‫جمهوري‌هاي شوروي سابق‬ ‫در اروپاي شرقي با موفقيت‬ ‫پيش رفته بود‪ ،‬پس چرا نبايد‬ ‫در خاورميانه هم تکرار شود؟‬ ‫ولي عراق نه تنها‬ ‫ليبراليسم غربي را نپذيرفت‪،‬‬ ‫بلکه به صحنه جنگ‌هاي داخلي‬ ‫تبديل شد‪ .‬و بسياري در غرب‪،‬‬ ‫درس گرفتند که دموکراسي را‬ ‫نمي‌شود با اجبار به کشوري‬ ‫تحميل کرد‪.‬‬ ‫اگر ناآرامي‌هاي عراق توانسته بود عده‌اي را در غرب‬ ‫متقاعد کند که تحميل دموکراسي امکان پذير نيست‪،‬‬ ‫قيام‌هاي موسوم به بهار عربي موجب احياء اين پرسش شد‬ ‫که آيا غرب واقعا مايل به برقراري دموکراسي در خاورميانه‬ ‫است؟ يا اينکه در حقيقت از آنچه که دموکراسي ممکن است‬ ‫به همراه بياورد هراس دارد؟‬ ‫جهادي‌ها مانند بسياري از ليبرال‌هاي غربي براي دهه‌ها‬ ‫اين بحث را پيش مي‌کشيدند که لفاظي‌هاي غرب در باره‬ ‫دموکراسي پوچ و توخالي است‪ .‬آنها به عربستان سعودي‬ ‫اشاره مي‌کردند و مي‌پرسيدند مگر خاندان سلطنتي عربستان‬ ‫سعودي که حقوق بشر را ناديده مي‌گيرد‪ ،‬از حمايت غرب‬

‫آلبوم جديد ادل به نام «‪ »25‬طي سه روز اول ورود‬ ‫به بازار بيش از دو ميليون و ‪ 300‬هزار کپي تنها در آمريکا‬ ‫فروخته است‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس‪ ،‬براي درک بهتر‬ ‫ميزان باالي فروش اين آلبوم‪ ،‬آن را مقايسه کنيد با عملکرد‬ ‫آلبوم «‪ »1989‬تيلور سويفت که سال گذشته منتشر شد‪،‬‬ ‫آلبوم جديد «دريک» هنرمند کانادايي که در ماه اپريل منتشر‬ ‫شد و آخرين آلبوم «اد شيران» که در ماه جون منتشر شد و‬ ‫تاکنون تنها حدود يک ميليون نسخه از آنها به فروش رفته‬ ‫است‪.‬‬

‫پيش بيني مي‌شود که آلبوم «‪ »25‬بقيه رکوردهاي‬ ‫فروش يک هفته‌اي و يک ماهه در بازار موسيقي را نيز‬ ‫بشکند‪.‬‬ ‫آلبوم قبلي ادل به نام «‪ »21‬که در سال ‪ 2011‬ميالدي‬ ‫به بازار آمد‪ ،‬در اياالت متحده ‪ 11‬ميليون و ‪ 24‬هزار نسخه‬ ‫فروخت‪ .‬ادل اجازه پخش آلبوم «‪ »25‬در کانال‌هايي مثل‬ ‫«اسپاتيفاي» را نداده است‪ ،‬به اين ترتيب هر کس بخواهد‬ ‫آن را بشنود‪ ،‬بايد برايش پول بدهد‪.‬‬ ‫تک آهنگ «سالم» در آلبوم «‪ »25‬به تنهايي طي چهار‬ ‫هفته پس از ورود به بازار دو و نيم ميليون نسخه فروخت‪.‬‬

‫دموکراسي پيشرفته اداره مي‌شود‪ ،‬ولي‬ ‫اگر دشمني بسياري از کشورهاي عرب با‬ ‫اسرائيل‪ ،‬با زبان دموکراسي ابراز شود‪ ،‬چه‬ ‫اتفاقي خواهد افتاد؟‬ ‫اگر دولت‌هاي خاورميانه آنچه را که‬ ‫مردمشان مي‌خواهند انجام دهند‪ ،‬اسرائيل‬ ‫دچار مشکل خواهد شد‪ .‬اين مسئله هنگامي‬ ‫‌بيش از پيش مشهود شد که حماس در‬ ‫انتخابات سرزمين‌هاي فلسطينيان در سال‬ ‫‪ 2006‬پيروز شد‪ .‬مقامات اسرائيلي و غربي‬ ‫به اين عنوان که حماس خواستار نابودي‬ ‫اسرائيل است‪ ،‬از مالقات با نمايندگان‬ ‫منتخب جديد فلسطينيان‪ ،‬خودداري کردند‬ ‫و ظرف چند ماه پس از آن‪ ،‬بسياري از‬ ‫نمايندگان حماس از زندان‌هاي اسرائيل‬ ‫سر در آوردند‪.‬‬

‫آيا غرب خواهان دموکراسي‬ ‫براي خاورميانه است؟‬ ‫حمالت اخير در پاريس يک بار ديگر موجب‬ ‫سردرگمي‌غرب براي درک دليل اين گونه حمالت شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫پس از حمالت ‪ 11‬سپتامبر‪ ،‬آمريکايي‌ها سئوال‬ ‫مي‌کردند‪« ،‬چرا آنها از ما متنفرند؟»‬ ‫سياستمداران‪ ،‬روزنامه نگاران و دانشگاهيان اروپايي‬ ‫هنوز هم مي‌خواهند بدانند چرا عده زيادي از جوانان‬ ‫مسلمان به افراط گرايي روي مي‌آورند‪.‬‬ ‫مذهب‪ ،‬خصوصي سازي اقتصادي و سياست خارجي‬ ‫کشورهاي غربي مي‌تواند از داليل احتمالي جاذبه جهادي‬ ‫براي جوانان مسلمان باشد‪ .‬چيزي که بيشتر مردم در مورد‬ ‫آن توافق دارند اين است که غرب مطمئن نيست چگونه‬ ‫بايد در مقابل گروهي که خود را دولت اسالمي ‌(داعش)‬ ‫مي‌خواند واکنش نشان دهد‪.‬‬ ‫اين سردرگمي ‌را در موضع نامطمئن غرب نسبت به‬ ‫دموکراسي در جهان عرب هم مي‌توان ديد‪ .‬جورج بوش‪،‬‬ ‫رئيس جمهور سابق آمريکا‪ ،‬چند هفته قبل از دستور اشغال‬ ‫عراق در سال ‪ ،2003‬گفته بود هنگامي ‌که صدام حسين‬ ‫سرنگون شود‪ ،‬عراق به «طاليه‌دار دموکراسي در سراسر‬ ‫خاورميانه» مبدل خواهد شد‪.‬‬ ‫نومحافظه کاران آمريکايي معتقد بودند مزاياي‬ ‫دموکراسي آنقدر مشهود است که اگر شانسي به عراقي‌ها‬

‫خواهد بست‪.‬‬ ‫همين طور حداکثر ميزان پولي که فرد در روز مي‌تواند‬ ‫بسازد سه دالر بيت‌واکينگ خواهد بود (حدود سي هزار قدم)‌‬ ‫و هر فرد تنها مي‌تواند يک حساب کاربري داشته باشد‪.‬‬

‫آلبوم «‪ »25‬ادل رکورد زد‬

‫پژوهش جديد‪ :‬زنان‬ ‫آمريکايي در مصرف الکل‬ ‫به مردان نزديک مي‌شوند‬

‫اوئن بنت ـ جونز‪ ،‬بي‪ .‬بي‪ .‬سي‬

‫‪16‬‬

‫سرنوشت بهار عربي چه شد؟‬

‫برخوردار نيست؟ و براي چه حسني مبارک‪ ،‬رئيس جمهوري‬ ‫سابق مصر از کمک‌هاي مالي آمريکا برخوردار مي‌شد؟‬ ‫آنها همچنين به اتفاقات الجزاير در سال ‪ 1992‬اشاره‬ ‫مي‌کنند که روشن‌ترين نمونه معيارهاي دوگانه غرب بود‪ .‬در‬ ‫آن سال هنگامي‌که حزب موسوم به جبهه نجات اسالمي‪،‬‬ ‫در انتخابات پارلماني الجزاير در شرف پيروزي بود‪ ،‬مداخله‬ ‫ارتش الجزاير که اين حزب را غيرقانوني اعالم کرد و‬ ‫بسياري از اعضايش را به زندان انداخت‪ ،‬سبب شد که‬ ‫کشورهاي غربي به وضوح نفس راحتي بکشند‪.‬‬ ‫هراس از به قدرت رسيدن اسالمگرايان راديکال‪،‬‬ ‫احتماال بيش از هر جاي ديگري در اسرائيل مشهود است‪.‬‬ ‫شايد اسرائيل تنها کشور خاورميانه باشد که با نظام‬

‫بحرين‪ :‬تظاهرات بحرين در سال‬ ‫‪ 2011‬شروع شد‪ .‬معترضين از خاندان‬ ‫حاکم بحرين که از اقليت سني بودند‪،‬‬ ‫تقاضاي دموکراسي بيشتر را داشته و درخواست مي‌کردند‬ ‫به تبعيض عليه شيعيان اين کشور که در اکثريت قرار‬ ‫دارند‪ ،‬پايان داده شود‪.‬‬ ‫حمد بن عيسي آل خليفه‪ ،‬پادشاه بحرين با کمک‬ ‫نيروهاي کشورهاي همسايه عرب‪ ،‬ناراضيان را سرکوب‬ ‫کرد‪ .‬وي بعدها پيشنهادهاي يک کميسيون تحقيق را‬ ‫پذيرفت‪ ،‬ولي منتقدان مي‌گويند اين پيشنهادها عملي‬ ‫نشده و بدرفتاري‌ها ادامه دارد‪.‬‬ ‫مصر‪ :‬در فوريه ‪ ،2011‬حسني مبارک رئيس‬ ‫جمهوري وقت مصر پس از سه دهه که زمام امور را‬

‫دنباله در صفحة ‪44‬‬


‫‪17‬‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫‪17‬‬

‫کسي نفهمد‪ ،‬مي‌رفتيم خانه هم‪ .‬االن معموال در اينجا يا قزوين که دوست‌دخترم درس‬ ‫مي‌خواند‪ ،‬راحت همديگر را مي‌بينيم و ترس‌مان فقط پليس و گشت ارشاد است‪».‬‬ ‫يک دختر ‪ 27‬ساله متاهل‪ ،‬اهل يکي از شهرهاي کوچک گيالن که حاال در کرج‬ ‫زندگي مي‌کند هم مي‌گويد‪« :‬از ‪ 18‬سالگي پدرم با اينکه من دوست‌پسر داشته باشم‪،‬‬ ‫مشکلي نداشت‪ .‬ولي چند بار پسرعموها يا پسرخاله‌هايم‪ ،‬مرا با دوست‌پسرم در خيابان‬ ‫ديدند و به گوشش رساندند‪ .‬بعد از آن به بهانه “حرف مردم” خيلي محدودم کرد‪».‬‬

‫همسايه‌ها‪ ،‬همدستان پليس‬

‫روايت‌هايي از مشکالت روابط‬ ‫دختران و پسران در ايران‬ ‫اميد رضايي‬ ‫حسن روحاني‪ ،‬رييس جمهوري ايران‪ ،‬اواخر‬ ‫آبان ماه‪ ،‬دستور لغو اردوهاي مختلط دانشجويي‬ ‫را صادر کرد‪ .‬موضوعي که رهبر جمهوري اسالمي‪،‬‬ ‫بارها نسبت به آن هشدار داده بود و خواستار‬ ‫ممانعت از برگزاري چنين اردوهايي شده بود‪.‬‬ ‫از سوي ديگر دور تازه‌اي از برخورد‌ها با‬ ‫ت موقت زناني که گفته مي‌شود «بدحجاب و‬ ‫بازداش ‌‬ ‫بدپوشش» هستند‪ ،‬در تهران آغاز شده است‪ .‬پليس‬ ‫مي‌گويد برخورد با اين زنان را در «خيابان‌ها‪،‬‬ ‫ميدان‌ها‪ ،‬مراکز خريد و بوستان‌ها»‪ ‬ادامه خواهد‬ ‫داد‪ .‬اينکه اين خانم‌ها همراه چه کسي يا کساني‬ ‫بازداشت شوند هم ممکن است مشکالتي برايشان‬ ‫ايجاد کند و «داشتن رابطه نامشروع»‪ ،‬به اتهام‬ ‫بد‌حجابي و بد‌‌پوششي اضافه شود‪.‬‬ ‫به دنبال افزايش آمار آسيب‌هاي اجتماعي‬ ‫در ايران‪ ،‬حاال علي خامنه‌اي‪ ‬براي نخستين بار‬ ‫خواهان «ريشه‌يابي»‪ ‬اين آسيب‌ها‪ ‬در کشور شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫«روابط فرا زناشويي» از نگراني‌هاي رهبر‬ ‫جمهوري اسالمي و نظام است و آسيبي اجتماعي‬ ‫شناخته مي‌شود‪.‬‬ ‫با وجود همه سخت‌گيري‌هايي که در مورد‬ ‫رابطه دخترها و پسرها در ايران مي‌شود‪ ،‬اين روابط‬ ‫هرگز تعطيل‌بردار نيستند و هميشه راه‌هاي خالقانه‌‬ ‫و تازه‌اي براي دور زدن محدوديت‌ها آزموده‬ ‫شده‌اند‪ .‬البته رفتن برخي از اين راه‌‌ها‪ ،‬گاهي به‬ ‫قيمت جان تمام مي‌شود‪.‬‬

‫سانسور و دوست دختر‬

‫سعيد‪ 22 ،‬ساله‪ ،‬براي ديدن پروانه‪« ،‬دختر‬ ‫مورد عالقه‌اش»‪ ،‬به خانه او مي‌رود‪ .‬مادر پروانه‬ ‫زودتر از موعد به خانه برمي‌گردد‪ .‬پروانه‪ 16 ،‬ساله‪،‬‬ ‫سعي مي‌کند سعيد را در کمد ديواري پنهان کند‪،‬‬ ‫اما سعيد تصميم مي‌گيرد از پنجره فرار کند‪ :‬پنجره‬ ‫طبقه سوم‪ .‬او به پايين پرت مي‌شود و مي‌ميرد‪.‬‬ ‫خانواده سعيد‪ ،‬خانواده دختر را عامل مرگ‬ ‫او مي‌دانند و شکايت مي‌کنند‪ .‬بازپرس شعبه ‪28‬‬ ‫دادسراي جنايي تهران اما مي‌گويد «انگيزه جنايي»‬

‫پشت ماجرا نبوده و قرار منع تعقيب صادر مي‌کند‪.‬‬ ‫اين روايتي است از رسانه‌هاي رسمي ايران‬ ‫در شهريور ماه سال جاري‪ .‬رسانه‌هايي که سانسور‬ ‫اجازه نمي‌دهد حتي از کلمه «دوست‌دختر» استفاده‬ ‫کنند‪ .‬مخاطب ايراني بنا به عادت و حسب نشانه‌ها‪،‬‬ ‫بايد بتواند «دختر مورد عالقه» را «دوست‌دختر»‬ ‫بخواند يا از دوست‌دختر تفکيک کند‪.‬‬ ‫به حکم فقها‪ ،‬هر نوع رابطه بين زن و مرد‪ ،‬جز‬ ‫در چارچوب ازدواج شرعي‪ ،‬ممنوع است‪ .‬تفکيک‬ ‫جنسيتي‪ ،‬از اصول نظام «مقدس» است‪ ،‬اما بيش از‬ ‫سه‌ دهه سرکوب و تبليغات همه‌جانبه‪ ،‬چندان مفيد‬ ‫نبوده و راه به جايي نبرده است‪.‬‬ ‫به گفته محمود گلزاري‪ ،‬معاون امور جوانان‬ ‫وزير ورزش و جوانان در ارديبهشت ‪ ،93‬ارتباط‬ ‫دختران و پسران نسبت به ‪ 30‬سال گذشته‪ ‬سه‬ ‫برابر شده است‪ ‬و شروع رابطه به دوران راهنمايي‬ ‫و نوع رابطه از عاطفي به جنسي رسيده و ارتباط‬ ‫هم‌زمان با چند نفر نيز زياد شده است‪.‬‬ ‫آمار طالق‪ ‬که در ايدئولوژي رسمي جزو‬ ‫مکروهات است‪ ،‬هر روز باالتر مي‌رود و ديگر خود‬ ‫حکومت هم ازدواج سفيد ـ رابطه و هم‌خانه شدن‬ ‫دختر و پسر بدون ثبت شرعي و قانوني ازدواج ـ‬ ‫را‪ ‬به رسميت مي‌شناسد‪.‬‬ ‫اين البته به آن معني نيست که جمهوري‬ ‫اسالمي هيچ توفيقي در اين زمينه نداشته است‪ .‬سه‌‬ ‫دهه هجمه رسانه‌اي با در دست داشتن انحصاري‬ ‫تمام ابرازهاي تبليغاتي و البته سرکوب و بگيروببند‪،‬‬ ‫نمي‌تواند بي‌اثر باشد‪ .‬در ماجراي سعيد‪ ،‬او از ترس‬ ‫پليس نيست که از پنجره به پايين پرت مي‌شود‪،‬‬ ‫بلکه از خانواده «دختر مورد عالقه‌اش» مي‌ترسد‪.‬‬ ‫پد ِر ‪ 48‬ساله يک پسر ‪ 20‬ساله در پايتخت‬ ‫ايران مي‌گويد‪« :‬خودم با اينکه پسرم با دخترها‬ ‫رابطه داشته باشد مشکلي ندارم‪ ،‬اما اگر‬ ‫بگيرندشان‪ ،‬کي حوصله دادگاه و پاسگاه را دارد؟»‬ ‫مادر يک دختر ‪ 19‬ساله در يکي از شهرهاي‬ ‫کوچک ايران هم معتقد است‪« ،‬مشکل فقط ما‬ ‫نيستيم‪ ،‬مشکل مردم هستند‪ .‬مردم اگر دختر مرا با‬ ‫يک پسر غريبه ببينند‪ ،‬چه مي‌گويند؟»‬ ‫حد نهايي اين ديدگاه‪ ،‬قتل‌هاي ناموسي‪ ‬در‬ ‫خرده‌فرهنگ‌هاي مذهبي‌تر و سنتي‌تر است‬

‫و «غيرت»‪« ،‬ناموس» و «ناموس‌پرستي» از‬ ‫کليدواژه‌هاي ايدئولوژي غالب به حساب مي‌آيد‪.‬‬ ‫خانواده‌هايي هم البته هستند که به سبک‬ ‫خودشان مقاومت مي‌کنند‪ .‬يک دختر ‪ 27‬ساله‌‬ ‫مي‌گويد‪« :‬چند سال پيش گشت ارشاد با دوستان‬ ‫دانشگاه دستگيرم کرد و برادرم به کالنتري آمد‪.‬‬ ‫از برادرم خواستند مرا به‌خاطر «بيرون رفتن با‬ ‫پسرها» سرزنش کند‪ .‬برادرم گفت «به من ربطي‬ ‫ندارد» و به آن‌ها هم اعتراض کرد که «به شما هم‬ ‫ربطي ندارد»‪ .‬از رفتار برادرم تعجب کرد ‌ه بودند و‬ ‫بيشتر از من‪ ،‬او را اذيت کردند‪».‬‬

‫جنگ اعصاب روزانه‪،‬‬ ‫استرس‌هاي شبانه‬

‫سعيد‪ ،‬از معدود افرادي است که فقط به‌خاطر‬ ‫ديدن «دختر مورد عالقه‌اش» کشته شد‪ .‬آدم‌هاي‬ ‫خيلي بيشتري اما براي اينکه بتوانند دختر يا پسر‬ ‫مورد عالقه‌شان را ببينند‪ ،‬متحمل سختي‌هاي‬ ‫مشابهي مي‌شوند که هر چند به مرگ منجر‬ ‫نمي‌شوند‪ ،‬اما زندگي را به جنگ اعصاب و روان‬ ‫دائمي تبديل مي‌کنند‪.‬‬ ‫يک پسر ‪ 30‬ساله که به تازگي با‬ ‫دوست‌دخترش به ترکيه رفته و به ايران برگشته‬ ‫است‪ ،‬به من مي‌گويد‪« ،‬خيلي ساده به نظر مي‌رسد‪،‬‬ ‫اما مهم است‪ .‬اينکه در کوچه و خيابان و هر جا‬ ‫دلت خواست دست معشوقت را بگيري و همديگر‬ ‫را ببوسيد‪ ،‬مهم است‪ .‬در ايران استرس پليس و‬ ‫گشت ارشاد و سرزنش‌هاي خانواده‪ ،‬تمام مدت با‬ ‫هم بودن را زهرمار آدم مي‌کند‪».‬‬ ‫در کالن‌شهرها و شهرهاي پرجمعيت اگر قرار‬ ‫باشد فقط از دست پليس و بسيج فرار کرد‪ ،‬در‬ ‫شهرهاي کوچک‌تر بايد از چشم بستگان و آشنايان‬ ‫و خانواده هم دور بود‪.‬‬ ‫يک پسر ‪ 21‬ساله اهل يکي از شهرهاي‬ ‫کوچک شرق ايران که اکنون در تهران دانشجوست‬ ‫مي‌گويد‪« ،‬در شهر خودمان دوست‌دخترم را يا از‬ ‫دور مي‌ديدم‪ ،‬يا سالي يکي‌ دو بار خانه ما يا خانه‬ ‫آن‌ها خالي مي‌شد و با هزار مصيبت‪ ،‬جوري که‬

‫مجيد مي‌گويد‪ 22« ،‬سالم بود که دوست‌دخترم به خانه‌ ما آمد‪ .‬تنها بوديم‪ .‬بعد از‬ ‫چند دقيقه پليس آمد دم در و به اتهام رابطه نامشروع دادگاهي شديم‪ .‬مجبور شديم‬ ‫عقد کنيم‪ ،‬اما بعد از چند سال جدا شديم‪ .‬بعدها فهميديم آن روز يکي از همسايه‌ها‬ ‫دوست‌دخترم را ديده و به پليس زنگ زده است‪».‬‬ ‫اين ماجراي ازدواج اجباري و طالق اختياري يک پسر ‪ 29‬ساله اهل شهر کوچکي‬ ‫در آذربايجان ايران است‪ ،‬اما قاعدتا تنها مورد دخالت همسايه‌ها در زندگي يکديگر آن‬ ‫هم در کشوري مثل ايران نيست‪.‬‬ ‫دختر ‪ 26‬ساله‌اي که دوران دانشجويي خود را در الهيجان گذرانده مي‌گويد‪،‬‬ ‫«پسرخاله‌ام براي بردن لوازمم به خانه‌اي که رهن کرده بودم آمد و چند روز با من ماند‪.‬‬ ‫يک روز که از دانشگاه برگشتم ديدم صاحب‌خانه که طبقه پايين من زندگي مي‌کرد‪،‬‬ ‫با مامور دم در ايستاده‪ .‬مامور پليس بعد از اينکه تلفني با مادرم صحبت کرد‪ ،‬باور کرد‬ ‫ما پسرخاله و دخترخاله هستيم‪ .‬صاحب‌خانه جوري رفتار مي‌کرد که انگار اگر ما نسبتي‬ ‫نداشتيم و مي‌بردندمان پاسگاه‪ ،‬خيلي خوشحال مي‌شد‪ .‬دقيقا مثل کسي که يک پرونده‬ ‫جرم و جنايت داشته باشد و اشتباهي پي سوژه رفته باشد‪ ،‬حرص مي‌خورد‪».‬‬ ‫دختر دانشجويي در تبريز اما مي‌گويد‪« ،‬صاحب‌خانه فقط به اين دليل قرارداد اجاره‬ ‫را تمديد نکرد که همسايه‌ها به او گفته بودند پسرها به خانه‌مان رفت‌وآمد دارند‪».‬‬ ‫يک دانشجوي کارشناسي ارشد هم مي‌گويد‪« ،‬در دوران کارشناسي در آپارتمان‬ ‫شش‌ واحده ما‪ ،‬جز يک واحد که يک خانواده مذهبي بودند‪ ،‬بقيه دانشجو بوديم‪ .‬سيستم‬ ‫ما اين‌طور بود که من وقتي مهمان دختر داشتم‪ ،‬يکي از دو واحدي را که دختر بودند در‬ ‫جريان مي‌گذاشتم تا اگر مشکلي پيش آمد‪ ،‬مهمانم به خانه آن‌ها برود‪ .‬آن‌ها هم وقتي‬ ‫مهمان پسر داشتند‪ ،‬از قبل با من هماهنگ مي‌کردند تا همسايه مذهبي‌مان مچ‌ ما را‬ ‫نگيرد‪».‬‬ ‫يک مهندس کامپيوتر مي‌گويد‪« ،‬در دوران دانشجويي به‌خاطر جاي گذاشتن زباله‬ ‫و جاي پارک ماشين با يکي از همسايه‌ها دعوايم شد‪ .‬بعد از آن هر بار که مهمان دختر‬ ‫داشتم اين همسايه زنگ را مي‌زد و پاي «اف‌اف» تهديدم مي‌کرد‪ .‬يک بار هم واقعا‬ ‫پليس خبر کرد‪».‬‬ ‫يک پسر دانشجو هم مي‌گويد‪« ،‬همسايه‌ها روي تابلوي اعالنات ساختمان نوشته‌اند‬ ‫که افراد مجرد ساکن آپارتمان‪ ،‬از آوردن افراد جنس مخالف به خانه خودداري کنند‪».‬‬

‫جرم‪ :‬قدم زدن‬

‫دختران و پسران ايراني البته فقط به‌خاطر سکس خارج از ازدواج طرف ‌حساب‬ ‫حکومت نمي‌شوند‪ .‬قانون مجازات اسالمي در ايران‪« ،‬رابطه نامشروع غيرزنا» را هم‬ ‫جرم‌انگاري کرده است‪.‬‬ ‫استناد پليس و دستگاه قضايي ايران براي برخورد با دختر و پسر «نامحرمي» که‬ ‫فقط با هم صحبت مي‌کنند‪ ،‬قدم مي‌زنند‪ ،‬در يک خودرو يا خانه هستند‪ ،‬ماده ‪ 637‬قانون‬ ‫مجازات اسالمي است که طبق آن هر گاه زن و مردي که بين آن‌ها علقه زوجيت نباشد‪،‬‬ ‫مرتکب روابط نامشروع يا عمل منافي عفت غير‌زنا‪ ‬از قبيل تقبيل يا مضاجعه شوند‪ ،‬به‬ ‫مجازات شالق تا ‪ 99‬ضربه محکوم خواهند شد‪.‬‬ ‫مضاجعه به معني با هم خوابيدن است و تقبيل به معناي بوسيدن‪ .‬اما به‌خاطر‬ ‫استفاده از عبارت «از قبيل»‪ ،‬ماده ‪ 637‬مي‌تواند موارد ديگري جز اين‌ها را هم شامل‬ ‫شود‪ .‬تعريف مشخصي از عمل منافي عفت وجود ندارد و بنا به سليقه مامور پليس و‬ ‫دادگاه‪ ،‬حرف زدن زن و مرد نامحرم هم مي‌تواند منافي عفت باشد‪.‬‬ ‫پسر و دختري که سال ‪ 91‬در ساحل درياي خزر در حال قدم زدن دستگير شده‌‬ ‫بودند مي‌گويند‪« ،‬ما را به پاسگاه محلي بردند و ماشين‌مان را توقيف کردند‪ .‬خودمان با‬ ‫کفالت پدر و مادرمان آزاد شديم‪ .‬چند روز بعد دادستاني اتهام «رابطه نامشروع غير زنا»‬ ‫را به ما تفهيم کرد و نهايتا دادگاه هرکدام‌ ما را به ‪ 150‬هزار تومان جريمه نقدي بدل‬ ‫از شالق محکوم کرد‪».‬‬ ‫آن‌ها مي‌گويند يک وکيل توصيه کرده که به حکم اعتراض نکنند‪ ،‬چون ممکن است‬ ‫جريمه نقدي تبديل به شالق شود‪.‬‬ ‫پسر ‪ 27‬ساله ديگري که تجربه مشابهي را (باز هم در گيالن) داشته است مي‌گويد‪،‬‬ ‫«خود نماينده دادستان (بازپرس) به ما گفت بگوييد نامزد هستيد و قصد ازدواج داريد‬ ‫و همين را در برگه‌هاي بازجويي نوشت‪ .‬قاضي هم بر مبناي همان به جريمه نقدي‬ ‫محکوم‌مان کرد و توصيه کرد تا وقتي که رسما عقد نکرده‌ايم‪ ،‬خيلي با هم بيرون نرويم‪.‬‬ ‫قاضي خوب مي‌دانست که ما قصد ازدواج نداشتيم‪».‬‬ ‫در روايتي ديگر‪ ،‬يک سرباز وظيفه در بازداشتگاه کالنتري از پسري خواسته تا ‪50‬‬ ‫هزار تومان بدهد و مشکلش را حل کند‪ 50« ،‬هزار تومان گرفت و به‌ من گفت اگر بتوانم‬ ‫تا قبل از فرستادن پرونده به دادگاه عقدنامه محضري جور کنم‪ ،‬قضيه حل مي‌شود‪ .‬البته‬ ‫من نتوانستم اين کار را بکنم و او هم پولم را پس داد‪».‬‬ ‫راه‌حل‌ها اما به هر حال پيدا مي‌شوند‪ .‬پسر ‪ 26‬ساله‌اي که در شهر کوچکي در‬ ‫ايران زندگي مي‌کند مي‌گويد‪« ،‬چند سال قبل با ماشين پدرم با دوست‌دخترم اطراف‬ ‫شهر گشتي زديم‪ .‬موقع برگشت ماشين پليس متوقف‌مان کرد و در مورد نسبت‌مان‬ ‫پرسيد‪ .‬ما گفتيم خواهر و برادر هستيم‪ ،‬اما مامور باور نمي‌کرد‪ .‬آن حوالي يکي از دوستان‬ ‫من که اتفاقا مي‌دانست ما نسبتي نداريم‪ ،‬آمد و شهادت داد که خواهر و برادر هستيم‬ ‫و پليس رهايمان کرد‪».‬‬ ‫زماني يک لطيفه پيامکي در ايران رد و بدل مي‌شد به اين مضمون‪« :‬در غرب دختر‬ ‫و پسر يک ساعت با هم‌ هستند و ‪ 23‬ساعت به زندگي‌شان مي‌رسند‪ .‬در ايران دختر و‬ ‫پسر ‪ 23‬ساعت فکر و برنامه‌ريزي مي‌کنند که چطور يک ساعت مي‌توانند با هم باشند‪».‬‬ ‫در ايران ميانه دهه ‪ ،90‬سبک زندگي ناهماهنگ با مطلوب نظام سياسي حاکم و‬ ‫نظام ارزش‌هاي سنتي جامعه‪ ،‬مي‌تواند عواقب مختلفي داشته باشد‪ :‬حداقل آن جنگ‬ ‫م کردن مداوم با استرس است و نهايتش هم ممکن است‬ ‫اعصاب و دست‌ و پنجه نر ‌‬ ‫قتل‌هاي ناموسي باشد و مرگ‪.‬‬


‫‪18‬‬

‫طرح جديدي‬ ‫براي جلوگيري از تقلب‬ ‫در کنکور‬

‫وزارت تحصيالت (آموزش) عالي افغانستان اعالم کرد‬ ‫که براي جلوگيري از تقلب و دستکاري در آزمون سراسري‬ ‫کنکور‪ ،‬طرح جديدي را روي دست گرفته که ميزان تقلب را‬ ‫در اين آزمون به حداقل مي‌رساند‪.‬‬ ‫صفي‌اهلل جاللزي‪ ،‬سخنگوي اين وزارت به خبرنگاران‬ ‫گفته است که در اين طرح به هر داوطلب ورود به دانشگاه‪،‬‬ ‫پرسشنامه‌اي کامال متفاوت داده مي‌شود‪.‬‬ ‫به گفته او در هر حوزه امتحان کنکور سئواالت دو‬ ‫شاگرد مشابه هم نيست‪ .‬سئواالت در سيستم چاپ‪ ،‬اوراق‬ ‫ترتيب‪ ،‬نام داوطلب درج و صحافي مي‌شود‪ .‬به اين معني اگر‬ ‫در يک کالس صد نفر باشد‪ ،‬سئواالت ايشان با هم متفاوت‬ ‫خواهند بود‪.‬‬ ‫براساس اعالم اين وزارت اين طرح قرار است در‬ ‫آزمون سراسري کنکور امسال در زمستان سال جاري عملي‬ ‫شود‪.‬‬ ‫در سال‌هاي اخير برگزاري امتحان کنکور افغانستان‬ ‫همواره با چالشهاي زيادي روبرو بوده است‪ ،‬در واليت هرات‬ ‫در غرب افغانستان با فروش کليد جوابها به بيرون‪ ،‬آزمون‬ ‫لغو شد و در‪ ‬واليت لوگر‪ ‬در جنوب کابل نيز مسئوالن کنکور‬ ‫به دنبال تقلب سازمان يافته ناچار شدند که اوراق کنکور را‬ ‫به جوي آب اندازند‪.‬‬ ‫انور شمس‪ ،‬رئيس کميته کنکور وزارت تحصيالت عالي‬ ‫افغانستان مي‌گويد که مداخله و نفوذ مقامات در جريان‬ ‫برگزاري اين آزمون در واليت‌ها بستر تقلب را بيشتر فراهم‬ ‫کرده‌است‪.‬‬ ‫او گفته است که کنکور به ذات خود عيبي ندارد‪ ،‬عيب‬ ‫در وجود دولت و نهادهاي است که در زمان امتحان با کميته‬ ‫کنکور مخالفت و در کار آن سنگ اندازي مي‌کنند‪ .‬به مجردي‬ ‫که پرسش‌نامه‌هاي امتحان کنکور توزيع مي‌شود‪ ،‬توسط‬ ‫کارمندان امنيتي‪ ،‬نمايندگان مجلس‪ ،‬نمايندگان شوراي‬ ‫واليتي‪ ،‬متنفذين قومي و فرماندهان جهادي سئوالها بيرون‬ ‫کشيده شده و جواب‌ها دوباره در هنگام امتحان توسط پيام‬ ‫تلفني توزيع مي‌شود‪.‬‬ ‫محمد اشرف غني‪ ،‬رئيس جمهوري افغانستان در‬ ‫ماه‌هاي اول کارش از وزارت آموزش عالي اين کشور‬ ‫خواست تا براي شفافيت برگزاري آزمون کنکور‪ ،‬تدابير‬ ‫جدي را بسنجد‪.‬‬ ‫قرار است امسال ‪ 350‬هزار دانش‌آموز در امتحان‬ ‫کنکور شرکت کنند که از اين جمع تنها ‪ 55‬هزار نفر آنان به‬ ‫موسسات آموزش عالي دولتي راه خواهند يافت‪.‬‬ ‫در آزمون سراسري کنکور‪ ‬سال گذشته‪ ‬افغانستان فقط‬ ‫‪ 118‬هزار و ‪ 145‬نفر از ‪ 246‬هزار و ‪ 229‬نفر داوطلب کنکور‬ ‫موفق شدند به مراکز آموزش عالي‪ ،‬نيمه‌عالي و موسسات‬ ‫آموزش عالي خصوصي افغانستان راه يابند‪.‬‬ ‫افغانستان يکي از کشورهايي است که کمترين ميزان‬ ‫سرمايه‌گذاري را در زمينه آموزش داشته است‪ .‬ميزان‬ ‫سرمايه‌گذاري براي هر دانش‌آموز در افغانستان ‪ 60‬دالر در‬ ‫سال است‪ ،‬اين رقم در پاکستان ‪ 250‬دالر است و در ايران‬ ‫به ‪ 500‬دالر مي‪‎‬رسد‪.‬‬ ‫در حال حاضر ‪ 32‬دانشگاه دولتي و ‪ 82‬دانشگاه‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫‪18‬‬

‫خصوصي در سراسر اين کشور وجود دارند که حدود ‪200‬‬ ‫هزار دانشجو در اين مراکز درس مي‪‎‬خوانند‪.‬‬ ‫با اين همه‪ ،‬ميزان افرادي که ساالنه از ورود به‬ ‫دانشگاه‌ها باز مي‌مانند روز‌به‌روز افزايش مي‪‎‬يابد و انتظار‬ ‫مي‪‎‬رود که در سال‌هاي آينده اين رقم بيشتر شود‪.‬‬

‫غني تمام مسئوالن‬ ‫رياست امنيت ملي قندوز‬ ‫را برکنار کرد‬

‫محمد اشرف غني‪ ،‬رئيس جمهوري افغانستان که‬ ‫براي دومين بار پس از بازگيري شهر قندوز از طالبان‪ ،‬به‬ ‫اين شهر سفر کرده‪ ،‬مي‌گويد که همه مقام‌هاي درجه اول‬ ‫رياست امنيت ملي اين واليت را برکنار و به دادستاني معرفي‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫آقاي غني در قندوز گفت که آن عده از مقامات امنيتي‬ ‫که کارشان را به شايستگي انجام دادند‪ ،‬بايد تشويق شوند‬ ‫و مقاماتي که فرار کردند و ميدان را خالي گذاشتند‪ ،‬بايد به‬ ‫مجازات برسند‪.‬‬ ‫رئيس جمهوري افغانستان افزود که ديگر به هيچ فردي‬ ‫اجازه نمي‌دهد که نيروي مسلح غيرمسئول داشته باشد‪ .‬او‬ ‫گفت‪ ،‬اين اخطار آخر است يا بياييد و در چوکات (چارچوب)‬ ‫دولت خدمت کنيد يا قواي امنيتي را در مقابلتان استفاده‬ ‫مي‌کنيم‪.‬‬ ‫او همچنين اعالم کرد که براي بهتر شدن وضعيت‬ ‫امنيتي در واليت قندوز‪ ،‬با ايجاد سه ولسوالي جديد کلباد‪،‬‬ ‫قوش تپه و آقتاش در اين واليت موافقت کرده است‪.‬‬ ‫به گفته آقاي غني فرقه (يگان) جديدي در قندوز‬ ‫ايجاد شده است که از اين پس فرماندهي مرکزي عمليات‬ ‫درازمدت و کوتاه‌مدت در اين واليت را بر عهده خواهد‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫سقوط قندوز که به عنوان بزرگترين پيروزي گروه‬ ‫طالبان در ميدان جنگ طي چهارده سال گذشته خوانده‬ ‫شده‪ ،‬انتقادهاي زيادي را از عملکرد دولت و نيروهاي امنيتي‬ ‫افغانستان در پي داشت‪.‬‬ ‫پيشتر هيات حقيقت‌يابي که از جانب رئيس جمهوري‬ ‫افغانستان مامور بررسي داليل سقوط اين شهر به دست‬ ‫طالبان شده بود‪ ،‬در گزارش خود‪« ،‬ضعف رهبري و پيچيدگي‬ ‫ساختارهاي دولتي» را از دليل اصلي اين اتفاق دانسته بود‪.‬‬ ‫امراهلل صالح که رياست اين هيات را به صورت مشترک‬ ‫با فاروق وردک بر عهده داشت هنگام نشر اين گزارش گفت‬ ‫که رئيس جمهوري افغانستان وعده داده تا يک بسته اجرايي‬ ‫را براي رسيدگي به مشکالت مردم قندوز معرفي کند‪.‬‬

‫نظاميان آمريکا‪ :‬حمله به‬ ‫بيمارستان در واليت قندوز‬ ‫خطاي انساني بود‬ ‫نظاميان آمريکا بعد از انجام تحقيقات در خصوص حمله‬ ‫نيروهاي اين کشور به شفاخانه سازمان پزشکان بدون مرز‬ ‫در قندوز مي‌گويند‪ ،‬حمله نيروهاي آمريکايي به شفاخانه در‬

‫قندوز «خطاي انساني» بوده است‪.‬‬ ‫دو ماه قبل‪ ،‬زماني که طالبان کنترل شهر قندوز را به‬ ‫دست آوردند‪ ،‬شفاخانه پزشکان بدون مرز از سوي نيروهاي‬ ‫آمريکايي مورد حمله هوايي قرار گرفت‪ .‬حدود ‪ 30‬نفر در آن‬ ‫حمله کشته شدند که بيشترشان پزشکان و بيماران بودند و‬ ‫بخش بزرگي از بيمارستان ويران شد‪.‬‬ ‫حاال ژنرال جان کمبل‪ ،‬فرمانده نيروهاي آمريکايي‬ ‫در افغانستان اعالم کرده است که نتيجه تحقيقات نشان‬ ‫مي‌دهد که هواپيماي ارتش آمريکا شفاخانه را با ساختماني‬ ‫در آن نزديکي که در کنترل طالبان در آمده بود‪ ،‬اشتباه گرفته‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫در اين تحقيق آمده است که هواپيماي آمريکايي اين‬ ‫ساختمان را بر اساس توصيفات تصويري که نيروهاي امنيتي‬ ‫افغان تهيه کرده بودند‪ ،‬مورد شناسايي قرار داد‪.‬‬ ‫يکي از يافته‌هاي گزارش اين بود که يک کامپيوتر‬ ‫موجود در هواپيما که مي‌توانست در مورد هويت ساختمان‬ ‫مورد حمله به خدمه هشدار دهد‪ ،‬دچار نقص فني شده بود‪.‬‬ ‫مقام‌هاي نظامي آمريکا مي‌گويند که چند سرباز نيروي‬ ‫هوايي که در حادثه روز ‪ 3‬اکتبر نقش داشته معلق شده‌اند و‬ ‫در انتظار اقدام انضباطي هستند‪.‬‬ ‫آقاي کمبل و ساير مقام‌ها نگفته‌اند که چند نفر در‬ ‫ارتباط با حادثه معلق شده‌اند و رتبه آنها چيست‪ .‬در گزارش‬ ‫تحقيقات ارتش آمريکا از اين افراد نام برده نشده است‪.‬‬ ‫يک مقام آمريکايي که نخواست نامش شود به روزنامه‬ ‫«لس آنجلس تايمز» گفته است که اين يافته‌ها مي‌تواند به‬ ‫محاکمه نظامي بعضي از خدمه نيروي هوايي منجر شود‪،‬‬ ‫هرچند هنوز در اين مورد تصميم‌گيري نشده است‪.‬‬ ‫نتيجه اين تحقيقات در حالي روشن مي‌شود که‬ ‫مسئوالن سازمان پزشکان بدون مرز خواستار تحقيقات‬ ‫مستقل از سوي يک هيات بين‌المللي شده بودند‪.‬‬ ‫دولت افغانستان نيز با انتشار خبرنامه‌اي از اعالم نتايج‬ ‫تحقيقات ارتش آمريکا در اين مورد استقبال کرده‌است‪.‬‬

‫‪ 36‬درصد مردم‬ ‫افغانستان زير خط فقر‬ ‫زندگي‌ مي‌کنند‬

‫وزارت اقتصاد افغانستان مي‌گويد ‪ 36‬درصد مردم‬ ‫افغانستان زير خط فقر زندگي‌ مي‌کنند‪.‬‬ ‫بر اساس نظرسنجي‪ ‬وزارت اقتصاد افغانستان و بانک‬ ‫جهاني‪ ،‬با وصف ‪ 6.9‬درصد رشد توليد ناخالص داخلي‪ ،‬بين‬ ‫سال‌هاي ‪ 2007-2008‬و همچنين ‪ 2011-2012‬کماکان ‪36‬‬

‫درصد افغان‌ها فقير مانده و از هر سه افغان يکي توان خريد‬ ‫مواد خوراکي و تامين نيازمندي‌هاي ابتدايي خود را ندارد‪.‬‬ ‫عبدالستار مراد‪ ،‬وزير اقتصاد افغانستان دليل اصلي‬ ‫فقر در افغانستان را جريان نامنظم سرمايه‌گذاري‪ ،‬عدم‬ ‫دسترسي به خدمات اجتماعي و آموزشي‪ ،‬فقدان امنيت‪،‬‬ ‫زندگي غير شهري و متکي بودن مردم به کشت ديم مي‌داند‪.‬‬ ‫رابرت جيسون‪ ،‬رئيس بانک جهاني گفته است که اين‬ ‫ارزيابي افغانستان را کمک خواهد کرد تا طرح‌هاي بهتري‬ ‫براي کاهش فقر پيش گيرد‪.‬‬ ‫راه‌کار پيشنهادي نويسندگان اين گزارش تحليلي براي‬ ‫بهبود وضعيت فقر در افغانستان‪ ،‬تقويت کشاورزي‪ ،‬توسعه‌‬ ‫انساني و مديريت آسيب‌‌پذيري مردم فقير است‪.‬‬ ‫بر اساس اين نظر سنجي‪ ،‬بيشتر فقر در روستاهاي‬ ‫افغانستان متمرکز است‪ ،‬از هر پنج فقير چهار نفر در‬ ‫روستاها زندگي مي‌کنند‪ .‬عالوه بر اين‪ ،‬تقريبا نيمي از کساني‬ ‫که در مناطق شمال‌شرقي و مناطق مرکزي کشور زندگي‬ ‫مي‌کنند فقير هستند‪.‬‬ ‫در عين حال‪ ،‬رشد اقتصادي فاصله ميان پولدار و فقير‬ ‫را بيشتر کرده است‪ .‬بيست درصد فقير جامعه با کاهش دو‬ ‫درصدي در توانايي خريد مواجه شده‌اند در حالي که بيست‬ ‫درصد ثروتمند جامعه شاهد ‪ 9‬درصد افزايش دارايي بوده‬ ‫است‪.‬‬ ‫در اين گزارش آمده که ‪ 75.6‬درصد مردم فقير‬ ‫بي‌سوادند‪ 84.3 .‬درصد آنها در بخش‌هاي غير رسمي‬ ‫کار مي‌کنند و نزديک به ‪ 44‬درصد آنها به کار کشاورزي‬ ‫اشتغال دارند‪ .‬آنها همچنين به خدمات اساسي مثل برق و‬ ‫آب آشاميدني کمتر دسترسي دارند‪.‬‬ ‫با اينکه کمک‌هاي بين‌المللي به رشد اقتصاد افغانستان‬ ‫کمک کرده ولي تاثير مساوي بر بخش‌هاي مختلف يا بر‬ ‫کاهش فقر نداشته است‪.‬‬ ‫نويسندگان گزارش خاطر نشان کرده‌اند که مردم‬ ‫فقير افغانستان آسيب‌پذيرند و توانايي مقاومت در مقابل‬ ‫شوک‌هاي اقتصادي را ندارند‪.‬‬ ‫بر اساس معيار بين‌المللي خط فقر‪ ،‬هر کسي با درآمد‬ ‫کمتر از يک دالر در روز فقير محسوب مي‌شود‪.‬‬

‫دومين نيروگاه برق‬ ‫خورشيدي افغانستان در‬ ‫جنوب ساخته مي‌شود‬

‫به گفته مقام‌هاي افغان ساخت دومين نيروگاه انرژي‬ ‫خورشيدي اين کشور قرار است به زودي در واليت قندهار‬ ‫در جنوب افغانستان آغاز شود‪.‬‬ ‫وحيداهلل ويسي‪ ،‬رئيس همکاري‌هاي اقتصادي وزارت‬ ‫خارجه افغانستان مي‌گويد که اين نيروگاه ظرفيت توليد ‪10‬‬ ‫مگا وات برق را خواهد داشت‪ .‬کار فني ساخت اين نيروگاه‬ ‫طي ‪ 12‬ماه آينده به اتمام خواهد رسيد و بايد تا ‪ 24‬ماه‬ ‫ديگر به مرحله توليد برق برسد‪.‬‬ ‫آقاي ويسي گفت که مطالعات اوليه اين نيروگاه تکميل‬ ‫شده و قيمت ساخت اين نيروگاه در کشور امارات متحده به‬ ‫مناقصه گذاشته شد و ‪ 48‬شرکت در اين مناقصه شرکت‬ ‫کرده بودند‪.‬‬ ‫او گفت که ‪ 10‬ميليون دالر هزينه ساخت اين نيروگاه را‬ ‫«دفتر توسعه بين‌المللي آمريکا» )‪ (USAID‬پرداخت خواهد‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪19‬‬ ‫کرد و بخش خصوصي نيز در ساخت آن سهم خواهد داشت‪.‬‬ ‫آن گونه که آقاي ويسي مي‌گويد افغانستان با داشتن‬ ‫‪ 300‬روز آفتابي و ‪ 3‬هزار ساعت آفتاب تابان در سال‪ ،‬امکان‬

‫زيادي براي استفاده از انرژي آفتابي و توليد آن دارد‪ .‬در حال‬ ‫حاضر در سراسر اين کشور حدود ‪ 6.7‬مگاوات انرژي آفتابي‬ ‫توليد مي‌شود‪.‬‬ ‫در سند «اولويت‌هاي ملي افغانستان» )‪ (NPP‬نيز توليد‬ ‫انرژي خورشيدي يکي از اميدواري‌هاي افغانستان خوانده‬ ‫شد ‌ه و گفته شده که در بسياري از مناطق اين کشور تابش‬ ‫خورشيد به حدي است که ظرفيت بااليي براي توليد برق‬ ‫آفتابي در اين مناطق وجود دارد‪.‬‬ ‫افغانستان به رغم قابليت‌هايي که در زمينه توليد انرژي‬ ‫برق با استفاده از باد‪ ،‬آفتاب‪ ،‬زغال سنگ دارد‪ ،‬هنوز هم‬ ‫وابسته به برق توليد‌شده در خارج از اين کشور است‪.‬‬ ‫از حدود هزار مگاوات برق مورد نياز اين کشور‪560 ،‬‬ ‫کيلو وات از کشورهاي ايران (‪ 22‬درصد)‪ ،‬تاجيکستان (‪4‬‬ ‫درصد)‪ ،‬ترکمنستان (‪ 17‬درصد) و ازبکستان (‪ 57‬درصد)‬ ‫وارد شده و تنها ‪ 340‬مگاوات در داخل توليد مي‌شود‪.‬‬ ‫اولين نيروگاه برق آفتابي در واليت باميان در مرکز‬ ‫افغانستان ساخته شده است‪ .‬اين پروژه برق آفتابي با هزينه‬ ‫‪ 15‬ميليون دالر کمک کشور زالند نو ساخته شد‪.‬‬ ‫به گفته مقامات محلي ظرفيت اين پروژه ‪ 1.03‬مگاوات‬ ‫است و در حال براي بيشتر از ‪ 1500‬خانواده انرژي برق ‪24‬‬ ‫ساعته عرضه مي‌کند‪.‬‬

‫امضاي دو قرارداد‬ ‫بزرگ خريد گاز مايع با‬ ‫روسيه و آذربايجان‬

‫مقام‌هاي وزارت تجارت افغانستان مي‌گويند که اين‬ ‫کشور دو قرارداد بزرگ براي خريداري ‪ 222‬تن گاز مايع با‬ ‫کشورهاي روسيه و آذربايجان امضا کرده است‪.‬‬ ‫مسافر قوقندي‪ ،‬سخنگوي وزارت تجارت افغانستان‬ ‫گفته است که بر اساس قراردادي که ميان افغانستان و‬ ‫آذربايجان به امضا رسيده‪ 150 ،‬هزار تن گاز مايع از اين‬ ‫کشور خريداري خواهد شد‪.‬‬ ‫به گفته آقاي قوقندي بخشي از گاز خريداري‌شده از‬ ‫آذربايجان در حال حاضر به افغانستان رسيده است‪.‬‬ ‫سخنگوي وزارت تجارت افغانستان گفت که اين کشور‬ ‫براي خريد ‪ 72‬هزار تن گاز مايع نيز با کشور روسيه به‬ ‫توافق رسيده است‪.‬‬ ‫او گفت قيمت گازي که افغانستان طي اين دو‬ ‫قرارداد خريداري مي‌کند‪ ،‬پايين‌تر از قيمت خريداري گاز‬ ‫در سال‪‎‬هاي گذشته است و اين مي‌تواند به کاهش بهاي‬ ‫اين ماده سوختي در آستانه زمستان در بازارهاي داخلي‬ ‫افغانستان کمک کند‪.‬‬ ‫نياز ساالنه افغانستان به گاز مايع بين ‪ 200‬تا ‪300‬‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫‪19‬‬

‫هزار تن برآورد شده است‪ .‬بخش عمده گاز مورد نياز‬ ‫افغانستان از کشورهاي همسايه مانند ايران و ترکمنستان‬ ‫وارد مي‌شود‪.‬‬ ‫مقام‌هاي اين کشور گفته‌اند که با بهره‌برداري از پروژه‬ ‫«تاپي» که قرار است گاز ترکمنستان را از طريق افغانستان‬ ‫به پاکستان و هند انتقال دهد‪ ،‬بخشي از نيازمندي افغانستان‬ ‫به گاز نيز تامين خواهد شد‪.‬‬ ‫همه‌ساله با نزديک شدن فصل سرما قيمت گاز مايع‬ ‫در بازارهاي اين کشور افزايش مي‌يابد‪ .‬در سال‌هاي گذشته‬ ‫قيمت يک کيلو گاز مايع در افغانستان به قيمت ‪ 100‬افغاني‬ ‫(حدود دو دالر آمريکايي) نيز خريد و فروش شده بود‪.‬‬ ‫هرچند به گفته مقام‌هاي وزارت معادن و صنايع‬ ‫افغانستان‪ ،‬حجم ذخاير گاز طبيعي اين کشور به بيش ‪450‬‬ ‫ميليارد متر مکعب مي‌رسد‪ ،‬اما اين کشور تا به حال نتوانسته‬ ‫از اين ذخاير به صورت قابل توجهي بهره‌برداري کند‪.‬‬

‫هفتاد و پنج سال تا مدرن‬ ‫شدن مکاتب دولتي‬ ‫وقتي معلم فيزيک در ولسوالي ميربچه کوت در حومه‬ ‫کابل به دانش‌آموزان درس مي‌دهد‪ ،‬تجهيزات پيشرفته و‬ ‫البراتور (آزمايشگاه) غني در اختيار ندارد و براي مثال زدن‬ ‫و روشن کردن ذهن بچه‌‪‎‬ها به ناچار يا به پنجره‌هاي بدون‬ ‫شيشه کالس درس‪ ،‬يا به کوه‌هاي پربرفي که کابل را احاطه‬ ‫کرده‌اند يا هم به خيابان‌هاي آسفالت‌نشده روستاهاي اطراف‬ ‫اشاره مي‌کند‪.‬‬ ‫به بچه‌ها مي‌گويد در جهان مدرن‪ ،‬تجهيزاتي آمده که‬ ‫آهن و سنگ را ظرف چند ثانيه تجزيه مي‌کند‪ ،‬اينکه کوه‌ها‬ ‫چطور به سنگ‌توده‌ها بدل مي‌شوند و پيشرفت‌هاي ديگر از‬ ‫اين دست‪ .‬اما درک آن براي بچه‌ها دشوار است‪.‬‬ ‫شيوه تدريس در صدها مکتب مثل مدرسه‌‪‎‬هاي روستاها‬ ‫و ولسوالي‌هاي کابل‪ ،‬سنتي است؛ کالس‌هايي که آموزگار‬ ‫مي‌گويد و بچه‌ها يادداشت برمي‌دارند‪ .‬تجهيزات و امکانات‬ ‫هم ابتدايي‌تر از آن است که بتواند ذهن بچه‌ها را به جهان‬ ‫باز کند‪.‬‬ ‫ساعات درسي در مکاتب دولتي عمدتا ‪ 5‬تا ‪ 6‬ساعت‬ ‫در روز است‪ ،‬هر مضمون درسي هم نيم ساعت تا ‪45‬‬ ‫دقيقه تدريس مي‌شود‪ .‬در روز امتحان هم بازدهي بچه‌ها در‬ ‫همان سطحي است که درس گرفته‌اند و بسياري به سختي‬ ‫ورق‌هاي امتحان را سياه مي‌کنند‪.‬‬ ‫فاروق پيروز از معلمان فيزيک در حومه کابل مي‌گويد‬ ‫که مجبور است براي باز کردن ذهن بچه‌ها از مثال‌هاي زنده‬ ‫و عيني و آنچه در ديد بچه ها قرار دارد‪ ،‬استفاده کند اما اين‬ ‫روش هميشه کارگر نمي‌افتد و بچه‌ها با دنيايي از سوال‌هاي‬ ‫مختلف به خانه برمي‌گردند‪.‬‬ ‫آقاي پيروز مي‌گويد‪« ،‬البراتواري داريم که وسايل‬ ‫کامال ابتدايي دارد‪ .‬اما تجاربي که بتواند کامال يک موضوع را‬ ‫توضيح و تشريح کند‪ ،‬نداريم‪».‬‬ ‫وضع در کابل و شهرهاي بزرگ تا حدي بهتر است‪ ،‬هم‬ ‫مکاتب دولتي تجهيزات نسبي دارند و در عين حال مکاتب‬ ‫خصوصي پا به‌پاي مکاتب دولتي رشد چشمگيري داشته‌اند‪.‬‬ ‫فردوس دانش‌آموز در يکي از مکاتب خصوصي مي‌گويد‬ ‫تجهيزات در مدرسه‌هاي دولتي ناچيز است‪ .‬فردوس حاال‬ ‫دانش‌آموز کالس هفتم يکي از مکاتب خصوصي است‪ ،‬او‬ ‫شش سال اول را در مکاتب دولتي خوانده و مي‌گويد وقتي‬ ‫هم که وارد مکتب خصوصي شد‪ ،‬برايش دشوار بود خود را با‬ ‫سويه (سطح) همکالسي‌هاي جديد برابر کند‪.‬‬ ‫فرودس مي‌گويد به مکتب خصوصي آمد چون «در اينجا‬ ‫درس‌ها را عملي کار مي‌کنند و تجهيزاتي مثل البراتوار‪،‬‬ ‫کالس کامپيوتر و کتابخانه دارند‪».‬‬ ‫براي دانش‌آموزاني مثل فردوس دسترسي به اين‬ ‫تجهيزات حداقل‪ ،‬در شرايط افغانستان فرصت بزرگي است‪.‬‬ ‫مدرسه‌اي که او در آن درس مي‌خواند مثل اکثر مکاتب‬ ‫خصوصي افغانستان‪ ،‬شيوه جديدي از آموزش را معرفي‬ ‫کرده که تلفيقي است از شيوه آموزشي دولتي و آکسفورد و‬ ‫بيشتر شاگرد محور‪.‬‬ ‫به طور مثال بچه‌ها فرصت دارند که درس‌ها را تمرين‬ ‫کنند و بعد بروند عملي در البراتور کوچکي در اختيار دارند‪،‬‬ ‫تجربه کنند‪ .‬در کالس‌هاي‌شان هم معلم ديگر نقش اصلي‬ ‫را ندارد‪ ،‬او نقش يک راهنما را بازي مي‌کند و کالس با‬ ‫گفت‌وگوهاي بچه‌ها مي‌چرخد‪.‬‬ ‫ديگر اينکه در اين مکاتب‪ ،‬بيشتر مضامين ساينسي‬ ‫(علوم) به زبان انگليسي تدريس مي‌شود‪ ،‬مثل مضمون‬ ‫فيزيک‪ ،‬اما در اکثر مکاتب دولتي افغانستان به جز يک کتاب‬ ‫انگليسي که بچه‌ها را با زبان آشنا مي‌کند‪ ،‬ساير مضامين به‬ ‫زبان‌هاي ملي است‪.‬‬ ‫با وجود پيشرفت مدرسه‌هاي خصوصي‪ ،‬اما خيلي از‬

‫خانواده‌هاي افغان همچنان ترجيح مي‌دهند بچه‌هاي خود را‬ ‫به مکاتب دولتي بفرستند‪ .‬دليل اصلي آن هم يکي برقرار‬ ‫بودن انضباط بيشتر و ديگر رايگان بودن مکاتب دولتي‬ ‫است‪ .‬در حاليکه هزينه ماهانه در مکاتب خصوصي بين‬ ‫‪ 1000‬تا ‪ 4000‬افغاني است‪.‬‬ ‫اين موضوع هم مطرح است که در مکاتب دولتي معلمان‬ ‫باتجربه تدريس مي‌کنند اما در مکاتب خصوصي آموزگاران‬ ‫جوان و دختران و پسراني که تازه از مدرسه فارغ شده‌اند‪،‬‬ ‫درس مي‌دهند‪.‬‬ ‫افغانستان بيش از ‪ 15‬هزار مکتب دولتي دارد‪ ،‬مجيب‬ ‫مهرداد سخنگوي وزارت معارف افغانستان مي‌گويد که دولت‬ ‫هر سه سال شيوه تدريس را بازنگري و به‌روزرساني مي‌کند‪.‬‬ ‫اين برنامه از سال ‪ 1393‬شروع شده و هر سال ‪ 200‬مکتب‬

‫دولتي را پوشش مي‌دهد‪.‬‬ ‫با اين حساب اگر دولت افغانستان با اين سرعت پيش‬ ‫برود دست کم ‪ 75‬سال وقت مي‌گيرد که شيوه تدريس در‬ ‫تمام مکاتب افغانستان مدرن شود‪.‬‬ ‫افغانستان حدود ‪ 9‬ميليون دانش‌آموز دارد که از اين‬ ‫تعداد کم و بيش ‪ 3‬ميليون کودک از درس محروم مانده‌اند‪.‬‬ ‫هرچند دغدغه اصلي خانواده‌ها و کودکان در سال‌هاي پس از‬ ‫سقوط گروه طالبان و پيشتر از آن دسترسي به آموزش‌هاي‬ ‫ابتدايي و درس و کتاب بود‪ ،‬حاال اما دغدغه اين است که‬ ‫حاصل رفتن به مدرسه‪ ،‬سواد فراتر از خواندن و نوشتن‬ ‫باشد‪.‬‬


‫‪20‬‬

‫بني‌اعتماد‪ :‬شش سال‬ ‫خودسانسوري کردم و‬ ‫فيلم نساختم‬

‫رخشان بني‌اعتماد که فيلم‌هاي مطرحي همچون‬ ‫«نرگس»‪« ،‬روسري آبي» و «زير پوست شهر» را در کارنامه‬ ‫سينمايي خود دارد در پايان نمايش فيلم «قصه‌ها» در لندن‬ ‫با اشاره به مشکالت جدي و اساسي که پيش روي سينماي‬ ‫ايران است گفت که پروژه‌هاي بعدي او ساخت چند فيلم‬ ‫مستند است‪.‬‬ ‫«قصه‌ها» که براي مدتي در ايران اجازه اکران نداشت‪،‬‬ ‫توانست جايزه بهترين فيلمنامه را از جشنواره ونيز بگيرد‬ ‫و پس از انتخابات رياست جمهوري دو سال پيش همراه‬ ‫با محدوديت‌هايي در ايران اکران شود‪ .‬اين فيلم با تکيه‬ ‫بر شخصيت‌هاي فيلم‌هاي پيشين بني‌اعتماد به روايتي از‬ ‫زندگي در کالن شهر تهران مي‌پردازد‪.‬‬ ‫در جلسه گفت و گويي که پس از نمايش فيلم برگزار‬ ‫شد خانم بني‌اعتماد گفت‪« ،‬من از دريچه سينما جامعه را‬ ‫مي‌بينم‪ .‬من سينما را اينجوري ياد گرفته‌ام‪ .‬شايد دليلش‬ ‫آن باشد که سينما را از مستندسازي شروع کردم‪ .‬پيش‬ ‫خودم فکر مي‌کنم من مستندسازي هستم که گاهي هم فيلم‬ ‫داستاني مي‌سازم‪».‬‬ ‫بني‌اعتماد با اشاره به شرايطي که سينماي ايران در‬ ‫دوران محمود احمدي‌نژاد داشت گفت‪« ،‬حدود شش سال‬ ‫خودسانسوري کردم و فيلم نساختم‪ .‬نمي‌خواستم در آن‬ ‫دوران فيلم بسازم چون مجوز ساخت گرفتن به مديران‬ ‫سينمايي آن دوران مشروعيت مي‌داد‪».‬‬ ‫او در ادامه گفت که راه حلي که به نظرش رسيد اين بود‬ ‫که با ساختن چند فيلم کوتاه که هر کدام مستقل از يکديگر‬ ‫اما در ارتباط با هم بودند‪ ،‬يک فيلم بلند بسازد‪.‬‬ ‫خانم بني‌اعتماد با اشاره به اينکه آدم قانونمندي است‬ ‫گفت که همچنين نمي‌خواسته است که فيلم غيرقانوني‬ ‫بسازد و بهانه‌اي به دست کساني بدهد که منتظر ديدن‬ ‫چنين رفتاري از او بودند‪.‬‬

‫پردرآمدترين بازيگران‬ ‫مرد جهان در سال ‪2015‬‬ ‫فهرست پردرآمدترين بازيگران مرد سال نشان‬ ‫مي‌دهد بازيگران آسيايي نيز توانسته‌اند جايگاه قابل توجهي‬ ‫براي خود در اين فهرست داشته باشند‪.‬‬ ‫فهرست ‪ 33‬بازيگر پردرآمد سال ‪ 2015‬به شرح زير‬ ‫است‪:‬‬ ‫‪ .33‬اندي لو‪ ‬با ‪ 13‬ميليون دالر؛ بازيگر‪ ،‬ترانه‌سرا و‬ ‫خواننده هنگ‌کنگي بازيگر فيلم «از وگاس تا ماکائو ‪.»2‬‬ ‫‪ .32‬کريس اونز‪ ‬با ‪ 13.5‬ميليون دالر؛ هر چند او خيلي‬ ‫کمتر از رابرت داوني جونيور به دست آورده‪ ،‬اما سر او خيلي‬ ‫شلوغ بوده و با بازي در «کاپيتان آمريکا‪ :‬سرباز زمستان»‬ ‫سال پرمشغله‌اي را پشت سر گذاشت‪ .‬‬

‫‪December 2015‬‬

‫‪20‬‬

‫آذر ‪1394‬‬

‫‪ .31‬رانبير کاپور‪ ‬با ‪ 15‬ميليون دالر؛ اين بازيگر هندي‬ ‫از مشهورترين بازيگران مرد باليوود است که اولين بار‬ ‫وارد فهرست پردرآمدترين بازيگران مي‌شود‪ .‬او با بازي در‬ ‫فيلم‌هايي چون «روي» و «بامبي ولوت» اين درآمد را کسب‬ ‫کرد‪ .‬‬ ‫‪ .30‬ويل فارل‪ ‬با ‪ 15‬ميليون دالر؛ بازيگر کمدي‬ ‫فيلم‌هايي چون «مجري تلويزيون» که به تازگي در «قوي‬ ‫باش» ديده شد براي بازي در ادامه «زولندر» نيز قرارداد‬ ‫امضا کرده است‪.‬‬ ‫‪ .29‬جونا هيل‪ ‬با ‪ 16‬ميليون دالر؛ هر چند او بيشتر براي‬ ‫بازي‌هاي کمدي شناخته مي‌شود‪ ،‬اما اين بازيگر در سال‬ ‫‪ 2013‬در «گرگ وال استريت» هم خوش درخشيد‪.‬‬ ‫‪ .28‬برد پيت‪ ‬با ‪ 16‬ميليون دالر؛ پيت در اين فاصله‬ ‫خيلي سرش شلوغ بود از بازي در «غضب» و فيلم آنجلينا‬ ‫جولي يعني «کنار دريا» تا امضا براي بازي در ادامه فيلم‬ ‫پرفروش سال‪ 2013 ‬يعني «جنگ جهاني زد» که ‪540‬‬ ‫ميليون دالر فروش کرد‪.‬‬ ‫‪ .27‬جرج کلوني‪ ‬با ‪ 16.5‬ميليون دالر؛ او در اين سال‬ ‫کمتر به عنوان بازيگر جلوي دوربين رفت و بيشتر به‬ ‫کارگرداني فکر کرد‪ .‬در هر حال او که آخرين بار با فيلم‬ ‫«مردان يادگارهاي ماندگار» ديده شد و نقدهاي مثبت‬ ‫و منفي گرفت‪ ،‬از بازيگران فيلم «درود بر سزار» ساخته‬ ‫برادران کوئن است که در کنار چنينگ تيتوم و اسکارلت‬ ‫جوهانسون جلوي دوربين رفته است‪.‬‬ ‫‪ .26‬ست روگن‪ ‬با ‪ 17‬ميليون دالر؛ ست روگن مرد اهل‬ ‫شوخي و خنده براي اولين بار به مردان پردرآمد پيوسته‬ ‫است‪ .‬او براي فيلم جنجالي «مصاحبه» در سال ‪2014‬‬ ‫حدود ‪ 6.5‬ميليون دالر گرفت و بعد براي بازي در فيلم‬ ‫«استيو جابز» در نقش متفاوت و جدي استيو سوزنياک جلوي‬ ‫دوربين رفت‪.‬‬ ‫‪ .25‬راسل کرو‪ ‬با ‪ 18‬ميليون دالر؛ هرچند منتقدها خيلي‬ ‫فيلم «نوح» را نپسنديدند‪ ،‬اما اين فيلم پرفروش‌ترين فيلم‬ ‫در افتتاحيه براي راسل کرو بود و در نهايت ‪ 362‬ميليون‬ ‫دالر فروخت‪.‬‬ ‫‪ .24‬چو يون ـ فت با ‪ 18‬ميليون دالر؛ بازيگر هنگ‬ ‫کنگي براي اولين بار به اين فهرست پيوسته و سپاسگزار‬ ‫بازي در فيلمي چون «از وگاس تا ماکائو ‪ »2‬است‪.‬‬ ‫‪ .23‬ليام نيسون‪ ‬با ‪ 19.5‬ميليون دالر؛ اين بازيگر‬ ‫ايرلندي در ‪ 63‬سالگي يکي از ستارگان دنياي اکشن است‬ ‫و در سال ‪ 2014‬بار ديگر در «ربوده شده» بازي کرد‪.‬‬ ‫‪ .22‬بن افلک‪ ‬با ‪ 19.5‬ميليون دالر‪ .‬فيلم بعدي او يعني‬ ‫«جوخه خودکشي» نيز به زودي ديده خواهد شد‪.‬‬ ‫‪ .21‬هيو جکمن‪ ‬با ‪ 23‬ميليون دالر؛ بازيگر استراليايي‬ ‫که براي بازي در تئاتر و ميزباني جوايز توني حسابي ديده‬ ‫شد‪.‬‬ ‫‪ .20‬مت ديمون‪ ‬با ‪ 25‬ميليون دالر؛ او با بازي در فيلم‬ ‫علمي تخيلي «مريخي» يکي از پرمخاطب‌ترين بازيگران‬ ‫سال بود و براي بازي در فيلم «ديوار بزرگ» نيز قرارداد امضا‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫‪ .19‬ويل اسميت‪ ‬با ‪ 26‬ميليون دالر‪.‬‬ ‫‪ .18‬شاهرخ خان‪ ‬با ‪ 26‬ميليون دالر؛ لئوناردو دي‬ ‫کاپريوي هندي‌ها از فيلم‌هايي چون «سال نو مبارک» و‬ ‫«طرفدار» درآمد خوبي به دست آورد‪.‬‬ ‫‪ .17‬متيو مک‌کانهي‪ ‬با ‪ 26.5‬ميليون دالر؛ اين بازيگر‬ ‫که زماني تنها در کمدي رمانتيک‌ها بازي مي‌کرد با بازي در‬ ‫«باشگاه خريداران داالس» که اسکار را برايش به ارمغان‬ ‫آورد و بازي در سريال شبکه اچ‌بي‌او يعني «کارآگاه واقعي»‬ ‫بسيار موفق بوده است‪.‬‬ ‫‪ .16‬دنيل کريگ‪ ‬با ‪ 27‬ميليون دالر؛ بازي در جيمز باند‬ ‫جديد يعني «اسپکتر» اين بازيگر انگليسي را به يکي از‬ ‫پرسروصداترين بازيگران سال بدل کرد‪.‬‬ ‫‪ .15‬کريس همسوورث‪ ‬با ‪ 27‬ميليون دالر؛ بازيگر «تور»‬ ‫که از ستارگان ثابت فيلم‌هاي دنياي مارول است در «انتقام‬ ‫جويان‪ :‬عصر اولتران» بازي کرد و در «هانتسمن» که نسخه‬ ‫تلخ و تيره‌اي از داستان «سفيد برفي» است‪ ،‬به زودي ديده‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫‪ .14‬چنينگ تيتوم‪ ‬با ‪ 29‬ميليون دالر در فيلم بعدي‬ ‫برادران کوئن يعني «درود بر سزار» و «هشت نفرت انگيز»‬ ‫کوئنتين تارانتينو بازي کرده است‪.‬‬

‫‪ .13‬لئوناردو دي کاپريو‪ ‬با ‪ 29‬ميليون دالر؛ بازيگر‬ ‫«گرگ وال استريت» با «بازگشت» به زودي راهي سينماها‬ ‫مي‌شود که فيلم وسترن سياهي از کارگردان «برد من» يعني‬ ‫آلحاندرو گونزالس ايناريتو است‪ .‬دي کاپريو اميدوار است با‬ ‫اين فيلم اسکار را ببرد‪ .‬حمايت از محيط زيست و ساخت‬ ‫مستندهايي در اين باره براي «نت فليکس» از برنامه‌هاي‬ ‫ديگر اوست‪.‬‬ ‫‪ .12‬جاني دپ‪ ‬با ‪ 30‬ميليون دالر؛ او به زودي براي بار‬ ‫پنجم در نقش کاپيتان اسپارو ديده مي‌شود‪.‬‬ ‫‪ .11‬دوين جانسون‪ ‬با ‪ 31.5‬ميليون دالر؛ با بازي در‬ ‫فيلم «سن آندريايس» توانايي خود را در فيلم‌هاي غيراکشن‬ ‫نيز نشان داد و بيش از ‪ 385‬ميليون دالر در سراسر جهان‬ ‫فروش کرد‪.‬‬ ‫‪ .10‬مارک والبرگ‪ ‬با ‪ 32‬ميليون دالر؛ بازي در کمدي‬ ‫«تد ‪ »2‬که ‪ 168‬ميليون دالر فروش کرد و «منتقل شوندگان‪:‬‬ ‫عصر انهدام»‪ ‬و ساخت فيلم‌هاي تلويزيوني در کمپاني‬ ‫خودش او را در اين جايگاه قرار داده است‪.‬‬ ‫‪ .9‬آکشاي کومار‪ ‬با ‪ 32.5‬ميليون دالر؛ ستاره باليوود که‬ ‫از سال ‪ 1992‬تا کنون در بيش از ‪ 150‬فيلم بازي کرده‬ ‫معموال هر سال در چهار فيلم بازي مي‌کند‪.‬‬ ‫‪ .8‬سلمان خان‪ ‬با ‪ 33.5‬ميليون دالر؛ مشهورترين‬ ‫ستاره باليوود که از سال ‪ 1989‬تا کنون در بيش از ‪ 80‬فيلم‬ ‫بازي کرده است‪ .‬او ماجراي زنداني و دادگاهي شدنش را هم‬ ‫پشت سر گذاشت و فعال” منتظر پايان نتيجه دادگاه است‪.‬‬ ‫‪ .7‬آميتاب باچان‪ ‬با ‪ 33.5‬ميليون دالر؛ ستاره بزرگ‬ ‫باليوود که در ‪ 50‬سال اخير در بيش از ‪ 150‬فيلم بازي کرده‬ ‫در ‪ 2014‬ستاره فيلم «باوتانا باز مي‌گردد» بود‪ .‬فروش امتياز‬ ‫فيلم‌هاي او براي شبکه‌هاي تلويزيوني از منابع مالي اين‬ ‫سوپر استار هندي است‪.‬‬ ‫‪ .6‬تام کروز‪ ‬با ‪ 40‬ميليون دالر؛ بازي در نقش ايتان‌‬ ‫هانت در «ماموريت غيرممکن» قسمت پنجم و نيز بازي در‬ ‫«لبه فردا» جايگاه او را به عنوان بازيگري پردرآمد حفظ کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ .5‬آدام سندلر‪ ‬با ‪ 41‬ميليون دالر؛ او با بازي در‬ ‫«پيکسل‌ها» بر پرده نقره‌اي رفت‪.‬‬ ‫‪ .4‬بردلي کوپر‪ ‬با ‪ 41.5‬ميليون دالر؛ او توانسته بين‬ ‫فيلم‌هاي ساده‌اي چون «آلوها» و فيلم پرفروشي چون «تک‬ ‫تيرانداز آمريکايي» که خودش تهيه کننده هم بود‪ ،‬توازن‬ ‫برقرار کند‪.‬‬ ‫‪ .3‬وين ديزل‪ ‬با ‪ 47‬ميليون دالر؛ بازي در فيلم پرفروش‬ ‫«سريع و خشمگين ‪ »7‬با فروش ‪ 1.650‬ميليارد دالر و با‬ ‫داشتن ‪ 93‬ميليون هوادار در فيس بوک‪ ،‬او را به چهره‌اي‬ ‫مردمي بدل کرده است‪.‬‬ ‫‪ .2‬جکي چن‪ ‬با ‪ 50‬ميليون دالر؛ ستاره بزرگ چيني‬ ‫با بازي در «داستان اژدها» در کنار آدرين برودي و جانن‬ ‫کيوزاک که تنها در چين ‪ 120‬ميليون دالر فروش کرد و نيز‬ ‫تهيه فيلم‌هاي ديگر و صداپيشگي در «کونگ فو پاندا ‪ »3‬و‬ ‫بازي در «رد پا» و امضاي قرارداد بازي در چند فيلم ديگر‪،‬‬ ‫همچنان يکي از پولسازترين ستارگان جهان است‪.‬‬

‫‪ .1‬رابرت داوني جونيور‪ ‬با ‪ 80‬ميليون دالر؛ بازيگر «مرد‬ ‫آهني» همچنان پردرآمدترين ستاره جهان است‪ .‬بازي در‬ ‫«انتقام جويان» و «کاپيتان آمريکا‪ :‬جنگ داخلي» که تنها‬ ‫براي آن ‪ 40‬ميليون دالر دريافت کرده‪ ،‬او را به پردرآمدترين‬ ‫بازيگر سال بدل ساخته است‪.‬‬

‫چارلي شين‪« :‬اچ‌آي‌وي»‬ ‫مثبت هستم‬ ‫چارلي شين‪ ،‬هنرپيشه سرشناس آمريکايي در‬

‫مصاحبه‌اي با يک شبکه تلويزيوني آمريکايي تائيد کرد که‬ ‫«اچ‌آي‌وي» مثبت است‪.‬‬ ‫او در اين مصاحبه اعالم کرد‪“ ،‬اينجا آمده‌ام که بگويم‬ ‫«اچ‌آي‌وي» مثبت هستم‪”.‬‬ ‫طي چند هفته اخير شايعاتي در اين باره در رسانه‌ها‬ ‫منتشر شده بود‪.‬‬ ‫چارلي شين گفت که وقتي اين موضوع را به دوستانش‬ ‫خبر داده‪ ،‬کار به اخاذي و باج‌گيري کشيده شد‪ .‬او در اين‬ ‫مصاحبه گفت‪« ،‬من به اين افراد اعتماد داشتم و فکر کردم‬ ‫آنها به من کمک مي‌کنند‪ ،‬اما اعتماد من با خيانت آن‌ها مواجه‬ ‫شد‪».‬‬ ‫چارلي شين افزود يک روسپي از داروهاي او عکس‬ ‫گرفت و تهديد کرد که آن را به روزنامه‌ها مي‌فروشد‪.‬‬ ‫اين هنريشه‌ معروف هاليوود گفت که با اعالم‬ ‫«اچ‌آي‌وي» مثبت بودنش‪ ،‬خود را از اين «زندان» آزاد کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫پزشک معالج او گفته است که اين هنرپيشه سالم است‬ ‫و با وجود اينکه ويروس «اچ آي وي» در بدنش وجود دارد‪ ،‬به‬ ‫بيماري ايدز مبتال نشده است‪.‬‬

‫درگذشت بازيگر‬ ‫سرشناس ژاپني‬

‫ستسوکو ‌هارا بازيگر کهنه‌کار و سرشناس سينماي‬ ‫ژاپن درگذشت‪.‬‬ ‫اين بازيگر سرشناس سينماي ژاپن که بيشتر به دليل‬ ‫همکاري با کارگردان تحسين شده ياسوجيرو ازو شناخته‬ ‫مي‌شد‪ ،‬در ‪ 95‬سالگي درگذشت‪.‬‬ ‫او در طول دوران کاري خود در پنج فيلم به کارگرداني‬ ‫ازو بازي کرد که مشهورترين آن‌ها «داستان توکيو» در سال‬ ‫‪ 1953‬بود‪ .‬او در اين فيلم نقش زن بيوه‌اي را بازي مي‌کرد‬ ‫که از پدر و مادر همسرش به گرمي پذيرايي مي‌کند‪ ،‬در‬ ‫حاليکه ديگر فرزندان از پذيرفتن آن‌ها سرباز مي‌زنند‪.‬‬ ‫نخستين همکاري ‌هارا و ازو در فيلم «اواخر بهار»‬ ‫محصول ‪ 1949‬شکل گرفت‪ ،‬که اين بازيگر در آن فيلم‬ ‫نقش دختر مجردي را بازي مي‌کرد که پدرش سعي داشت‬ ‫به نوعي او را سمت ازدواج هدايت کند‪.‬‬ ‫هارا در سال ‪ 1920‬در يوکوهاما به دنيا آمد‪ .‬ستسوکو‌‬ ‫هارا بسيار پيش از همکاري با ازو و از ‪ 15‬سالگي وارد‬ ‫عالم سينما شده بود‪ .‬او در آن دوران با شرکت فيلم‌سازي‬ ‫نيکاتسو همکاري مي‌کرد‪ .‬او پيش از جنگ جهاني دوم و‬ ‫در دوران جنگ در فيلم‌هاي زيادي ايفاي نقش کرد که از‬ ‫آن جمله مي‌توان به محصولي مشترک از سينماي آلمان‬ ‫و ژاپن در سال ‪ 1936‬اشاره کرد‪ .‬اين فيلم به نام «دختر‬ ‫سامورائي» براي تحکيم رابطه ميان آلمان نازي و امپراتوري‬ ‫ژاپن ساخته شد‪.‬‬ ‫پس از پايان جنگ جهاني دوم ستسوکو ‌هارا نقشي‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪21‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫کليدي در احياي سينماي ژاپن بازي کرد و در فيلم‌هاي‬ ‫چون «افسوس جواني‌مان را نمي‌خورم» به کارگرداني آکيرا‬ ‫کوروساوا محصول سال ‪ 1946‬ايفاگر نقش اصلي فيلم بود‪.‬‬ ‫او در دهه ‪ 50‬ميالدي عالوه بر همکاري موفق با ياسوجيرو‬ ‫ازو‪ ،‬در اقتباس سينمايي کوروساوا از رمان «ابله» نوشته‬ ‫فئودور داستايوسکي بازيگر نقش اول زن بود‪ .‬اين بازيگر‬ ‫سال ‪ 1962‬در آخرين فيلم سينمايي خود بازي کرد و پس از‬ ‫آن از دنياي بازيگري کناره گرفت‪.‬‬

‫درخشش فاطمه معتمدآريا‬ ‫در يک جشنواره خارجي‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫با ‪ 10.7‬ميليون دالر دست يافت و اين فيلم شان پن را در‬ ‫رده دوم فهرست بازنده‌هاي سرشناس هاليوود قرار داد‪.‬‬ ‫جرج کلوني نام درخشان ديگري است که حضورش‬ ‫نتوانست فيلم پرهزينه علمي تخيلي «سرزمين فردا» را‬ ‫نجات دهد‪ .‬اين فيلم بدون احتساب هزينه‌هاي بازاريابي با‬ ‫بودجه‌اي ‪ 190‬ميليون دالري ساخته شد‪« .‬سرزمين فردا» به‬ ‫فروشي برابر با ‪ 209‬ميليون دالر دست يافت و در فهرست‬ ‫بازنده‌هاي «فوربز» مکان چهاردهم را به خود اختصاص داد‪.‬‬ ‫يکي ديگر از فيلم‌هايي که عليرغم حضور بازيگران‬ ‫سرشناسي مانند بردلي کوپر و اما استون به فروش چندان‬ ‫خوبي دست نيافت‪« ،‬آلوها» بود‪ .‬اين فيلم که با هزينه‌اي بالغ‬ ‫بر ‪ 37‬ميليون دالر ساخته شده بود‪ ،‬با فروشي برابر با ‪26.3‬‬ ‫ميليون دالر نهمين بازنده سال بود‪.‬‬ ‫نام فيلم‌هاي «ما دوستان تو هستيم» با بازي زاک افران‬ ‫و «مور‌دکاي» با بازي جاني دپ نيز در فهرست بازنده‌هاي‬ ‫بزرگ سال به ترتيب در مکان‌هاي هشتم و دهم به چشم‬ ‫مي‌خورد‪.‬‬

‫چرا ويل اسميت در فيلم‬ ‫تارانتينو بازي نکرد؟‬

‫فاطمه معتمدآريا موفق به کسب ديپلم افتخار بهترين‬ ‫بازيگر زن از سوي هيئت داوران جشنواره‌ «آسيا پاسيفيک»‬ ‫شد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري خبرآنالين فاطمه معتمدآريا که‬ ‫به عنوان تنها نماينده‌ ايران در اين دوره از جشنواره‌ «آسيا‬ ‫پاسيفيک» حضور داشت موفق شد ديپلم افتخار بهترين‬ ‫بازيگر زن اين دوره از جشنواره‪ ‬را براي بازي در فيلم‬ ‫سينمايي «بهمن» دريافت کند‪.‬‬ ‫«بهمن» ساخته مرتضي فرشباف است و داستان‬ ‫پرستاري با تجربه به نام هما را روايت مي‌کند که در يک‬ ‫فشارکاري ده روزه دچار مشکالتي در حيط ‌ه کار و خانواده‌اش‬ ‫مي‌شود‪.‬‬

‫بازند‌ه‌هاي برتر هاليوود در‬ ‫سال ‪2015‬‬

‫جورج کلوني‪ ،‬جاني دپ و شان پن شايد از‬ ‫درخشان‌ترين ستاره‌هاي هاليوود باشند‪ ،‬اما تماشاگران در‬ ‫سال ‪ 2015‬تمايل زيادي به تماشاي فيلم‌هاي اين بازيگران‬ ‫نداشتند‪.‬‬ ‫سه بازيگر ياد شده به همراه بيل موري از سوي نشريه‬ ‫«فوربز» به عنوان بزرگترين بازنده‌هاي سال لقب گرفتند‪.‬‬ ‫فوربز براي انتخاب اين بازيگران ميزان بازگشت سرمايه در‬ ‫فيلم‌هاي آن‌ها را معيار قرار داده است‪.‬‬ ‫بيل موري با فيلم «قصبه را بلرزان» جلودار بازنده‌هاي‬ ‫هاليوود در سال ‪ 2015‬است‪ .‬اين فيلم با بودجه‌اي ‪15‬‬ ‫ميليون دالري ساخته شد و در گيشه ‪ 2.9‬ميليون دالر فروش‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫«تفنگدار» با بازي شان پن با بودجه‌اي بالغ بر ‪40‬‬ ‫ميليون دالر ساخته شد‪ .‬اين فيلم توفيقي در کشاندن‬ ‫تماشاگران به سينما در ماه مارچ نداشت و به فروشي برابر‬

‫بازيگر «در جستجوي خوشبختي» پيشنهاد بازي‬ ‫در فيلم «جنگوي آزاد شده» را به دليل تفاوت ديدگاه با‬ ‫کارگردان فيلم درباره سير گذار داستان رد کرد‪.‬‬ ‫ويل اسميت نخستين انتخاب براي نقش اصلي فيلم‬ ‫«جنگوي آزاد شده» بود‪ ،‬اما اين بازيگر پيشنهاد بازي در اين‬ ‫فيلم را نپذيرفت‪.‬‬ ‫اسميت در ميزگرد ساالنه بازيگران نشريه «هاليوود‬ ‫ريپورتر» دليل از دست دادن اين فرصت را شرح داد‪ .‬او در‬ ‫اين باره گفت ‪« :‬داستان مردي که براي نجات دادن زنش‬ ‫از بردگي آدمکشي را فرا مي‌گيرد‪ ،‬بي‌نقص‌ترين داستاني بود‬ ‫که هميشه مي‌خواستم‪ .‬اما مسئله اين بود که من و کوئنتين‬ ‫ديدگاه‌هاي متفاوتي درباره داستان داشتيم‪».‬‬ ‫البته بازيگر «مردان سياه‌پوش» پيش از رد کردن‬ ‫پيشنهاد بازي در اين فيلم‪ ،‬با تارانتينو مالقات و ساعت‌ها‬ ‫درباره فيلم با او گفت‌وگو کرده بود‪.‬‬ ‫اسميت گفت ‪« :‬خيلي مشتاق بودم که در «جنگوي آزاد‬ ‫شده» بازي کنم‪ ،‬اما احساس مي‌کردم که فيلم بايد يک‬ ‫داستان عاشقانه باشد‪ ،‬نه داستاني درباره انتقام‌جويي‪».‬‬ ‫او در ادامه توضيح داد ‪« :‬ما نمي‌توانيم به حوادث پاريس‬ ‫نگاه کنيم و به فکر تالفي کردن آن باشيم‪ .‬خشونت به‬ ‫بازتوليد خشونت منجرمي‌شود‪ .‬من با اين ايده که خشونت‬ ‫راه حل مشکل است‪ ،‬ارتباط برقرار نمي‌کنم‪».‬‬ ‫در نهايت ويل اسميت پيشنهاد بازي در اين فيلم را‬ ‫نپذيرفت و جيمي فاکس به جاي او نقش اصلي «جنگوي‬ ‫آزاد شده» را بازي کرد‪ .‬اين فيلم سال ‪ 2013‬در رشته‌هاي‬ ‫بهترين فيلم‌نامه غيراقتباسي (کوئنتين تارانتينو) و بهترين‬ ‫بازيگر نقش مکمل مرد (کريستف والتز) برنده جايزه اسکار‬ ‫شد‪.‬‬

‫«مدال آزادي» آمريکا‬ ‫براي باربارا استرايسند و‬ ‫استيون اسپيلبرگ‬ ‫باراک اوباما‪ ،‬رئيس جمهوري آمريکا‪ ،‬در کاخ سفيد‬ ‫«مدال آزادي» را به ‪ 17‬شخصيت فرهنگي‪ ،‬اجتماعي و‬ ‫سياسي از جمله به باربارا استرايسند و استيون اسپيلبرگ‬ ‫اهدا کرد‪.‬‬ ‫«مدال آزادي» و «مدال طاليي افتخار کنگره» از يک‬ ‫ارزش برخوردارند و باالترين نشاني هستند که در اياالت‬ ‫متحده آمريکا به شخصيت‌هاي فرهنگي و اجتماعي و‬

‫سياسي اهدا مي‌شود‪.‬‬ ‫باراک اوباما از فعاليت استيون اسپيلبرگ‪ ،‬کارگردان‪،‬‬ ‫تهيه‌کننده و فيلمنامه‌نويس آمريکايي در بنياد جهاني‬ ‫هولوکاست و تالش او براي گردآوري اسناد قربانيان‬ ‫هولوکاست قدرداني کرد‪.‬‬ ‫«فهرست شينلدر» به کارگرداني استيون اسپيلبرگ‬ ‫درباره يک صنعت‌گر آلماني ا‌ست که جان بيش از هزار تن از‬ ‫يهوديان لهستان را در واقعه هولوکاست و قتل عام يهوديان‬ ‫نجات داد‪.‬‬ ‫باراک اوباما هنگام اهداي «مدال آزادي» به باربارا‬ ‫استرايسند‪ ،‬خواننده و بازيگر سرشناس آمريکايي نتوانست‬ ‫شيفتگي و عالقه‌اش به صدا و هنر او را پنهان کند‪ .‬رييس‬ ‫جمهوري آمريکا گفت‪« ،‬او در زندگي به همه جوايز و‬ ‫افتخارات دست پيدا کرده‪ .‬باورم نمي‌شود که هنوز مدال‬ ‫آزادي نصيبش نشده باشد‪».‬‬ ‫باراک اوباما گفت‪« ،‬استرايسند يک پديده جهاني ا‌ست‬ ‫با صدايي که مانند الماس صيقل خورده است‪».‬‬ ‫عالوه بر اين دو هنرمند سرشناس‪ ،‬جيمز تيلر‬ ‫(آهنگساز)‪ ،‬اميلو استفان (تهيه‌کننده موسيقي) و همسرش‬ ‫گلوريا استفان که خواننده پاپ است و همچنين يوگي‬ ‫برا‪ ،‬بازيکن معروف بيسبال که چندي پيش درگذشت و‬ ‫دانشمنداني از ناسا و فعاالن محيط زيست مدال آزادي را از‬ ‫رييس جمهوري آمريکا دريافت کردند‪.‬‬ ‫باربارا ميکولسکي‪ ،‬سياستمدار آمريکايي و عضو حزب‬ ‫دموکرات نيز به خاطر تالش براي برابري جنسيتي «مدال‬ ‫آزادي» را دريافت کرد‪.‬‬

‫ي و شايعه!‬ ‫چند پيش‌بين ‌‬ ‫قرار است کدام فيلم‌ها به‬ ‫جشنواره فيلم فجر بيايند؟‬

‫فرصت چنداني به پايان مهلت فراخوان شرکت فيلم‌ها‬ ‫در جشنواره فيلم فجر باقي نمانده است و از همين حاال‬ ‫مي‌توان حضور برخي از فيلم‌ها و کارگردان‌ها را در اين‬ ‫رويداد سينمايي پيش‌بيني کرد‪.‬‬ ‫‪ 1‬ـ ابراهيم حاتمي‌کيا فيلم «بادي‌گارد» را در مراحل‬ ‫فني دارد‪ ،‬فيلمي که پس از سال‌ها دوباره پرويز پرستويي‬ ‫را مقابل دوربينش آورده و داستاني متفاوت را روايت مي‌کند‬ ‫که البته اظهارنظرهاي متفاوتي درباره‌ي حضورش در فجر‬ ‫مطرح شده است‪.‬‬ ‫‪ 2‬ـ کيومرث پوراحمد اين روز‌ها «کفش‌هايم کو» را با‬

‫‪21‬‬

‫بازي رضا کيانيان‪ ،‬رويا نونهالي‪،‬‬ ‫مينا وحيد‪ ،‬مجيد مظفري و بهاره‬ ‫کيان‌افشار در حال فيلمبرداري‬ ‫دارد و پيش‌بيني مي‌شود اين فيلم‬ ‫آماد ‌ه حضور در جشنواره شود‪.‬‬ ‫‪ 3‬ـ «دختر» نام فيلم سيدرضا‬ ‫ميرکريمي است که با بازي فرهاد‬ ‫اصالني و مريال زارعي مراحل‬ ‫فيلمبرداري را در آبادان طي‬ ‫مي‌کند‪.‬‬ ‫‪ 4‬ـ کمال تبريزي هم «امکان‬ ‫مينا» را در حال آماده شدن دارد‪.‬‬ ‫در اين فيلم ميالد کي‌مرام‪ ،‬مينا‬ ‫ساداتي‪ ،‬شاهرخ فروتنيان و‬ ‫بهرنگ علوي به ايفاي نقش‬ ‫مي‌پردازند‪.‬‬ ‫‪ 5‬ـ پرويز شهبازي پس‬ ‫از «دربند» اين‌بار با «نسيم» با بازي ساعد سهيلي‪ ،‬ساغر‬ ‫قناعت‪ ،‬آزاده نامداري و آذرخش فراهاني متقاضي حضور در‬ ‫جشنواره خواهد بود‪.‬‬ ‫‪ 6‬ـ عليرضا داود‌نژاد قرار است طي روزهاي آينده‬ ‫فيلم جديدش را با عنوان «فراري» با بازي محسن تنابنده‬ ‫مقابل دوربين ببرد‪ ،‬اين فيلم را جهانگير کوثري تهيه مي‌کند‬ ‫و پيش‌بيني مي‌شود که در جشنواره‌ فجر پيش رو حضور‬ ‫داشته باشد‪.‬‬ ‫‪ 7‬ـ «آخرين بار کي سحر را ديدي» فيلم جديد فرزاد‬ ‫موتمن است که فيلمبرداري آن به پايان رسيده و وارد‬ ‫مرحله فني شده است‪ .‬فريبرز عرب‌نيا‪ ،‬سيامک صفري‪ ،‬آتيال‬ ‫پسياني‪ ،‬ژاله صامتي و شيوا کريمي در اين فيلم به ايفاي‬ ‫نقش مي‌پردازند‪.‬‬ ‫‪ 8‬ـ محمدعلي نجفي پس از سال‌ها فيلم «پرسه در‬ ‫شهر الجوردي» را ساخته است که در آن مينا ساداتي‪ ،‬فتانه‬ ‫ملک‌محمدي‪ ،‬ندا کريمي‪ ،‬محمود مالباشي‪ ،‬علي کاظميان‪،‬‬ ‫سيامک اديب‪ ،‬اميد زندگاني‪ ،‬پدرام معيريان و سعيد نيکپور‬ ‫بازي مي‌کنند‪.‬‬ ‫‪ 9‬ـ ماني حقيقي هم عالوه بر اينکه «اژد‌ها وارد‬ ‫مي‌شود» را پيش از اين ساخته و تا کنون رونمايي نکرده‬ ‫است‪ ،‬به‌تازگي «‪ 50‬کيلو آلبالو» را جلوي دوربين برد و به اين‬ ‫ترتيب اين کارگردان دو فيلم دارد که قرار است به نمايش‬ ‫دربيايند‪.‬‬ ‫‪ 10‬ـ ابوالقاسم طالبي هم فيلم تاريخي «يتيم‌خانه‬ ‫ايران» را آماده دارد‪.‬‬ ‫‪ 11‬ـ نرگس آبيار پس از موفقيت فيلم «شيار ‪»143‬‬ ‫اين‌بار فيلم «نفس» را ساخته است‪.‬‬ ‫‪ 12‬ـ وحيد موساييان هم از کارگردان‌هايي است که بعد‬ ‫از «فرزند چهارم» با «قشنگ و فرنگ» که بخش‌هايي از آن‬ ‫را در فرانسه مقابل دوربين برده متقاضي حضور در جشنواره‬ ‫فيلم فجر خواهد بود‪.‬‬ ‫‪ 13‬ـ «وارونگي» فيلم بهنام بهزادي است که با بازي‬ ‫علي مصفا‪ ،‬سحر دولتشاهي و ستاره پسياني آماده مي‌شود‪.‬‬ ‫‪ 14‬ـ بيژن ميرباقري پس‬ ‫از سال‌ها فيلم «ربوده‌شده» را‬ ‫با بازي نيکي کريمي در حال‬ ‫آماده شدن دارد‪.‬‬ ‫‪ 15‬ـ مسعود ده‌نمکي‬ ‫فيلم «رسوايي ‪ »2‬را ساخته‬ ‫که البته حضورش در جشنواره‬ ‫فيلم فجر مشخص نيست‪.‬‬ ‫‪ 15‬ـ فرهاد مهرانفر هم‬ ‫پس از سال‌ها دوري از سينما‬ ‫با «چشمه» بازگشته و اين فيلم‬ ‫را جلوي دوربين برده است‪.‬‬ ‫‪ 17‬ـ‌ هاتف عليمرداني‬ ‫که هنوز فيلم قبلي‌اش «کوچه‬ ‫بي‌نام» اکران نشده است‌ و‬ ‫قرار است به‌زودي به نمايش‬ ‫درآيد‪« ،‬هفت ماهگي» را در‬ ‫حال آماده کردن دارد‪.‬‬ ‫‪ 18‬ـ بهرام کاظمي از‬ ‫کارگردانان ديگري است که‬ ‫پس از سال‌ها دوري از سينما با «مشکل گيتي» به سينما‬ ‫بازگشته که در اين فيلم حميد فرخ‌نژاد و رويا نونهالي‬ ‫نقش‌هاي اصلي را بازي مي‌کنند‪.‬‬ ‫‪ 19‬ـ از کارگردان‌هاي جوان هم مي‌توان به رضا‬ ‫درميشيان و فيلم «النتوري» اشاره کرد که پس از «عصباني‬ ‫نيستم» آن را ساخته است‪.‬‬ ‫‪ 20‬ـ مرجان اشرفي‌زاده هم فيلمبرداري اولين ساخته‬ ‫سينمايي‌اش به‌نام «آبجي» به پايان رسيده است و آن را‬ ‫براي جشنواره‌ي فجر پيش رو آماده مي‌کند‪.‬‬


‫‪22‬‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫درويش اميري‪ ،‬معاون حقوقي سازمان‬ ‫ميراث فرهنگي اکنون مي‌گويد اسناد گم‬ ‫نشده‌اند‪ ،‬بلکه در معرض آسيب جدي‬ ‫قرار گرفته بودند‪ ،‬اما «کارشناسان مطلع‬ ‫و دلسوز» در دولت «تدبير و اميد» موفق‬ ‫شده‌اند اسناد را بازسازي کنند و آن‌ها را‬ ‫به مرکز اسناد و کتابخانه ملي ايران انتقال‬ ‫دهند تا در دسترس پژوهشگران قرار گيرد‪.‬‬

‫تاراج اسناد‬ ‫فرهنگي ايران‬ ‫در سه پرده‬

‫«خيانت و جنايت» فرهنگي‬

‫راديو زمانه‬ ‫عده‌اي از کارمندان سازمان ميراث فرهنگي اعالم کرده‬ ‫بودند که ‪ 48‬هزار سند هنگام انتقال سازمان ميراث فرهنگي‬ ‫از تهران به شيراز در زمان رياست حميد بقايي گم شده‬ ‫بود‪ .‬پس از آنکه محسن اژه‌اي‪ ،‬سخنگوي قوه قضائيه وعده‬ ‫پيگيري داد‪ ،‬اکنون معاونت حقوقي سازمان ميراث فرهنگي‬ ‫ادعا مي‌کند اسناد گم نشده‪ ،‬بلکه در شرايط نامناسبي‬ ‫نگهداري مي‌شود‪ ،‬اما حقيقت چيست‪:‬‬ ‫پرونده‌سازي براي حميد رضا بقايي‪ ،‬معاون اجرايي‬ ‫محمود احمدي‌نژاد که اکنون در زندان به سر مي‌برد؟‬ ‫وحشت مديران ميراث فرهنگي از قوه قضائيه به خاطر‬ ‫اهمالي که در پيگيري پرونده سندهاي مفقود شده نشان‬ ‫دادند؟ و سرانجام اينکه سندها کجا هستند؟‬ ‫در شهريور ‪ 1392‬برخي رسانه‌هاي داخلي گزارش‬ ‫داده بودند که تعداد زيادي از عکس‌هاي تاريخي با نشان‬ ‫سازمان ميراث فرهنگي و شماره و کد طبقه‌بندي مرکز اسناد‪،‬‬ ‫در خيابان منوچهري تهران به فروش مي‌رسند‪.‬‬ ‫در طرح نافرجام انتقال سازمان ميراث فرهنگي به‬ ‫شيراز در زمان رياست حميد رضا بقايي‪ ،‬بخش زيادي از‬ ‫سندها در کارتن‌ها و در داخل چند کانتينر نگهداري مي‌شدند‪.‬‬ ‫بسياري از کتاب‌هاي ارزشمند تاريخي در انبارهاي شيراز‬ ‫ماندند‪ .‬محمد تقي عطايي‪ ،‬باستان‌شناس و پژوهشگر در آن‬ ‫زمان عکسي منتشر کرده بود که نشان مي‌داد بخش زيادي‬ ‫از اين اسناد و کتاب‌ها در يک کارگاه نجاري در محوطه تخت‬ ‫جمشيد نگهداري مي‌شدند و رطوبت و پوسيدگي آن‌ها را‬ ‫تهديد مي‌کرد‪.‬‬ ‫عبدالناصر ميرچي‪ ،‬مديرکل ميراث فرهنگي استان البرز‪،‬‬ ‫اخيرأ در حضور مديرکل امور موزه‌هاي کشور و جمعي از‬

‫مديران استانداري البرز يادآوري کرده بود که در پي انتقال‬ ‫معاونت ميراث فرهنگي به شيراز‪ 48 ،‬هزار اثر تاريخي و‬ ‫نسخه‌هاي خطي گم شده است‪.‬‬ ‫اسداهلل درويش اميري‪ ،‬معاون حقوقي سازمان ميراث‬ ‫فرهنگي هم تلويحًا گفته‌هاي همکارش را تأييد کرده و‬ ‫خواهان آن شده بود که حميد رضا بقايي‪ ،‬رييس پيشين‬ ‫سازمان ميراث فرهنگي در دوران احمدي‌نژاد که اکنون‬ ‫در زندان است‪ ،‬نسبت به اسناد گم شده يا تاراج رفته نيز‬ ‫پاسخگو باشد‪.‬‬ ‫درويش اميري‪ ،‬معاون سازمان ميراث فرهنگي اما اينک‬ ‫به خبرگزاري جمهوري اسالمي گفته است از آسيب‌ديدگي‬ ‫و گم شدن ‪ 48‬هزار سند بي‌اطالع است و نقل قول‌هايي که‬ ‫در اين‌باره در رسانه‌هاي داخلي از او منتشر شده‪ ،‬گفته‌هاي‬ ‫او نيست‪.‬‬ ‫غالمحسين محسني اژه‌اي‪ ،‬سخنگوي قوه قضائيه در‬ ‫نشست خبري چندي پيش خود وعده داده بود که دادستان‬ ‫به پرونده اسناد گم شده سازمان ميراث فرهنگي رسيدگي‬ ‫مي‌کند و در همان حال مسئوالن سازمان ميراث فرهنگي را‬ ‫تهديد کرده بود که اگر واقعًا ‪ 48‬هزار سند گم شده باشد‪،‬‬ ‫آن‌ها مي‌بايست پاسخگوي اهمال‌کاري در پيگيري اين‬ ‫پرونده باشند‪.‬‬ ‫بر اساس مواد ‪ 15‬و ‪ 16‬آيين‌نامه اموال فرهنگي‪ ،‬هنري‬ ‫و تاريخي نهادهاي عمومي و دولتي مصوب ‪« ،1381‬امين‬ ‫اموال» فرهنگي‪ ،‬مسئوليت سندهاي گم‌شده يا به تاراج رفته‬ ‫را به عهده دارد‪.‬‬

‫اما کارکنان مرکز اسناد سازمان ميراث‬ ‫فرهنگي در دوران رياست حميد رضا بقايي‪،‬‬ ‫روايت ديگري از ماجراي سندهاي گم شده‬ ‫به دست داده‌اند‪.‬‬ ‫آن‌ها که در محل حضور داشتند و‬ ‫در جريان نقل و انتقال سازمان ميراث فرهنگي از تهران‬ ‫به شيراز بودند مي‌گويند که ‪ 48‬هزار جلد کتاب‪ ،‬به همراه‬ ‫نقشه‌هاي اوزاليدي از بناهاي تاريخي و همچنين گزارش‌هاي‬ ‫چندين دهه کاوش باستان‌شناسي در نقاط مختلف ايران در‬ ‫جريان نقل و انتقال اين مرکز به شيراز مفقود شده يا سر از‬ ‫بازار سياه در آورده است‪.‬‬ ‫به گفته يکي از کارکنان سازمان ميراث فرهنگي بسياري‬ ‫از کتاب‌ها به ويژه کتاب‌هاي تاريخي ارنست هولستر‪،‬‬ ‫عکاس آلماني‌ که زمان قاجار در ايران عکاسي مي‌کرد‪،‬‬ ‫هنگام انتقال به شيراز از بين رفتند‪ .‬همچنين در آن زمان‬ ‫بخشي از کتاب‌هاي مرکز اسناد سازمان ميراث فرهنگي‪ ،‬به‬ ‫فروشگاه «شهر کتاب» نياوران در تهران فروخته شد‪.‬‬ ‫فريبا فرزام‪ ،‬رييس مرکز اسناد ميراث فرهنگي در‬ ‫دوران رياست حميد رضا بقايي در اعتراض به اين غارتگري‬ ‫فرهنگي استعفا داده و اعالم کرده بود که آنچه در مرکز‬ ‫اسناد نگهداري مي‌شد‪ ،‬حاصل چند دهه فعاليت‌هاي سازمان‬ ‫ميراث فرهنگي در زمينه کاوش‪ ،‬مرمت‪ ،‬پژوهش‌هاي‬ ‫مردم‌شناسي و تهيه نقشه آثار تاريخي بود‪ .‬او از بين رفتن‬ ‫اين عکس‌‌ها و نقشه‌ها را «جنايت و خيانت» به ميراث‬ ‫فرهنگي کشور ناميده بود‪.‬‬ ‫کارشناسان مي‌گويند حتي اگر هر اثر مفقود شده‬ ‫دست‌کم به قيمت ‪ 100‬ميليون تومان در بازار سياه به فروش‬ ‫رفته باشد‪ 4800 ،‬ميليارد تومان عايد غارتگران شده است‪.‬‬ ‫غالمحسين محسني اژه‌اي ‪ 18‬خرداد ‪ 1394‬از‬

‫‪22‬‬

‫بازداشت حميد رضا بقايي خبر داده بود‪ .‬اتهامات معاون‬ ‫اجرايي محمود احمدي‌نژاد و رييس سازمان ميراث فرهنگي‬ ‫در سال‌هاي ‪ 1388‬تا ‪ 1390‬هنوز اعالم نشده است‪.‬‬

‫سه پرده ماجرا‬ ‫پرده اول‬

‫حميد بقايي در سال‌هاي ‪ 1388‬تا ‪ 1390‬رياست‬ ‫سازمان ميراث فرهنگي را به عهده داشت‪ .‬او در سال ‪1389‬‬ ‫تصميم گرفت مرکز اسناد و کتابخانه سازمان ميراث فرهنگي‬ ‫را به شيراز منتقل کند‪ .‬از سند‌ها صورت‌برداري نشده بود و‬ ‫در طي فقط يک روز همه کتاب‌هاي و سند‌ها به شيراز انتقال‬ ‫پيدا کرد‪ 48 .‬هزار سند گم شد‪ .‬برخي از اسناد در خيابان‬ ‫منوچهري به فروش رفته‌اند‪.‬‬

‫پرده دوم‬

‫کتابخانه سازمان ميراث فرهنگي ‪ 60‬هزار جلد کتاب‬ ‫دارد‪ .‬نقشه‌ها‪ ،‬پرونده‌هاي ثبتي آثار تاريخي‪ ،‬عکس‪ ،‬اسناد‬ ‫راکد باستان‌شناسي‪ ،‬فيلم ويديويي‪ ،‬اساليد‪ ،‬نوار کاست و‬ ‫مجموعه پژوهش‌هاي پژوهشکده مردم‌شناسي از ديگر‬ ‫ي است‪ .‬معلوم نيست‬ ‫داشته‌هاي کتابخانه ميراث فرهنگ ‌‬ ‫که چه تعداد از داشته‌هاي اين گنجينه فرهنگي گم شده يا‬ ‫به تاراج رفته است‪ .‬جليل گلشن‪ ،‬رييس پژوهشگاه ميراث‬ ‫فرهنگي گفته است وضع کتابخانه با قبل از انتقالش به شيراز‬ ‫تفاوت پيدا کرده است‪ .‬او وعده داده بود آمار دقيق اسناد گم‬ ‫شده يا به تاراج رفته را به جامعه فرهنگي کشور اعالم کند‪،‬‬ ‫اما اين اتفاق هنوز نيفتاده است‪.‬‬

‫پرده سوم‬

‫غالمحسين محسني اژه‌اي ‪ 18‬خرداد ‪ 1394‬از‬ ‫بازداشت حميد رضا بقايي خبر داده بود‪ .‬برخي از مسئوالن‬ ‫ميراث فرهنگي مايل‌اند که او پاسخگوي اسناد گم‌شده يا‬ ‫به تاراج‌رفته باشد‪ .‬سخنگوي قوه قضائيه وعده پيگيري اين‬ ‫پرونده را داده‪ ،‬اما تلويحًا گفته است که اگر مسئوالن کنوني‬ ‫سازمان ميراث فرهنگي در به جريان انداختن پرونده اسناد‬ ‫گم شده و تاراج شده اهمال‌کاري کرده باشند‪ ،‬خود آنان‬ ‫پاسخگو هستند‪.‬‬ ‫اسداهلل درويش اميري‪ ،‬معاون حقوقي سازمان ميراث‬ ‫فرهنگي اکنون مي‌گويد از گم شدن يا به تاراج رفتن سندها‬ ‫بي‌اطالع است‪.‬‬


‫‪23‬‬

‫خانه او‬ ‫(بخش دوم)‬

‫آخرين بار به فصلي برگ‌ريزان‪ ،‬در دوردست خاطره‌هايم‬ ‫يک ايالت باالتر آن سو تر در جنوب آمريکا به زير سقف‬ ‫اتاقي که با پرتوهاي نور پاييزي پر مي‌شدند به ديدارش‬ ‫شتافتم‪ .‬گويي تکه‌اي ارزشمند از اين دنيا را در گوشه‌اي‬ ‫به دام انداخته و حال مي‌توانم دريچه‌هاي بسته دل را زير‬ ‫وزش دل‌انگيز نفس‌هاي آشنايش دوباره باز گشايم و از‬ ‫ناگفته‌هايي که در حفره‌هاي ساليان پنهان شده بودند‬ ‫حرف‌هايي تازه سازيم‪.‬‬ ‫ابتدا با اشاراتي گله‌آميز از روزگار و فاصله‌هاي خواسته‬ ‫و ناخواسته افتاده ميان‌مان‪ ،‬فرودي نمود بر رويدادهاي‬ ‫پرآشوب گذشته ميهن‪ ...‬و با نگاهي نافذ و پرمعنا که از اليه‬ ‫اليه‌هاي احساسم عبور مي‌نمود ابراز داشت‪« ،‬دريغا از آن‬ ‫همه اندرزگويي‌ها که بر گوش شما جوانان درس خوانده‬ ‫ننشست و مفيد و موثر به کار عقل و خرد شما نيفتاد‪ .‬سرانجام‬ ‫کار ناصواب خويش کرده و سرزمين پدري را به روزگاري‬ ‫چنين پر احتضار در آورده‪ ،‬رها کرده‌ايد و خود پرسه‌زن‬ ‫سرزمين‌هاي بيگانه شده‌ايد‪ .‬گويي هم حس مسووليت و‬ ‫ندامتي با ذهنيت نسل شما آميخته نيست و چه سهل و آسان‬ ‫همه ارزش‌هاي واال را به فراموشي داده‌ايد و ديگر سراغي‬ ‫هم از ما زندگان به آخر خط رسيده نمي‌گيريد‪....‬باشد زمانه‬ ‫غريبي است فرزندان‪ ،‬مي‌دانم‪ ،‬شکوه‌هاي ما بر بال باد زمانه‬ ‫به ناکجاآباد خواهد رسيد؟؟»‬ ‫چيزي نمي‌گفتم و گاه و بيگاهي سري تکان داده و‬ ‫مي‌گذاشتم آواي صدايش مرا به ژرفاي يادبودهاي نيمه‬ ‫فراموش شده دوران کودکيم برد‪ .‬چون مي‌دانستم در اين‬ ‫پرده کوتاه هنوز پايان نيافته بخت آن يافته‌ام که آخرين بار‬ ‫چشم اندازم بر آن موهاي رو به سپيده رفته‌اي که جلوه‌اي‬ ‫غريب مي‌دادند بر رخسار ساده و بي‌پيرايه‌اش و چرخش‬ ‫چشماني که مدام اضطراب پيري را فرياد مي‌زد‪.‬‬ ‫پس از دقايقي سکوت ميان من و او که در ضرباهنگ‬ ‫خالي و پر شدن حجم اندازه ناگرفتني شور و عالقه‌مان‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫به يکديگر خللي ايجاد نمي‌کرد‪ .‬بار ديگر به سخن آمد و‬ ‫گفت‪« ،‬شايد اين حقيقت را نداني که من سالخورده زن‬ ‫آذربايجاني همچنان به شهر و ديار و هويتم وفادار مانده‌ام‬ ‫و در هر شرايطي دست‌کم سالي يک بار به تبريز رفته تا‬ ‫از حال و روزگار آشنايان خبر گيرم و زماني را با آنان به‬ ‫سر کنم‪ .‬راستش هيچ تکه‌اي از خاک اين سرزمين را سراغ‬ ‫ندارم که مردمانش حسي چنين آميخته با مهر و محبت‬ ‫نسبت به يکديگر روا و آن را بي‌دريغ متظاهر سازند‪....‬باور‬ ‫کردني نيست! پس از گذشت اين همه ساليان در پي هم به‬ ‫هنگام گذر از کوچه و خيابان شهرم چهره‌هاي آشنا و حتي‬ ‫جوان‌تر جلو آمده‪ ،‬مرا به نام خوانده و پرس و جوي احواالتم‬ ‫مي‌شوند‪ .‬بايد اذعان دارم که اين نخستين و تنها شهر‬ ‫راستين من است که پيوندي ناگسستني با آن را همچنان‬ ‫در خود حفظ کرده‌ام‪.‬‬ ‫ديگر باز ايستاده و چيزي نمي‌گفت‪ .‬اتاق را مه غليظي‬ ‫مي‌پوشاند و دو نگاه از هم اندک اندک فاصله مي‌گرفتند‪ .‬بي‬ ‫اختيار پرسيدم‪ ،‬راستي آن خانه چه بر سرش آمده‪ .‬قدري‬ ‫برايم بگو از آن خانه‪ ...‬نفسي تازه کرد و نگاهي گران بر من‬ ‫انداخته و گفت‪« ،‬عجيب است تو که سرزمين‌ات را رها کردي‬ ‫و به غير سپرده‌اي حاال سراغ خانه‌اي را مي‌گيري که هرگز‬ ‫لحظه‌اي درون آن نبوده‌اي‪ ،‬با اين حال از تو مي‌پرسم از آن‬ ‫بناي باشکوه آرزوهاي مکتوم من چه در ذهن ساخته‌اي و در‬ ‫کوله‌بارت تا اين سوي عالم کشانده‌اي و حاال چنين مشتاق و‬ ‫کنجکاو مي‌خواهي در باره‌اش برايت سخن‌سرايي کنم؟»‪.....‬‬ ‫حقيقتي است که پس از گذشت آن هم ساليان هنوز‬ ‫هزاران واژه در من زنده هستند تا با آن‌ها برايت خانه‌اي‬ ‫سازم به وسعت بي‌انتهاي خيال‌هايت‪ .‬راز هستي من هنوز در‬ ‫آن خانه پنهان است‪ .‬هر بار با گذر از آن کوچه هميشه دري‬ ‫باز مي‌شود و دستي پر مهر و الفت مرا به درون دعوت مي‌کند‬ ‫تا نفس‌هاي آفتابي از گذشته را در سينه‪ ،‬روح و روانم بدماند‬ ‫و سپس اشک‌هايش جاري شدند و چنين بود که واپسين‬ ‫ديدار ما در حباب کهنه بلوريني مملو از جادوي گفته‌هاي ميان‬ ‫من و او جاي گرفت و به آخر رسيد و براي من هنوز افسانه‬ ‫نسلي که تسليم سال‌هاي ناگوار عمر خود نشده‌اند همواره‬ ‫جاذبه‌اي غريب و توانا دارد و تا ابد نيز زيور فکرهاي پراکنده‬ ‫من باقي خواهند ماند‪ .‬فکرهايي که از روي تکه‌هاي آينه‌هاي‬ ‫شکسته‌اي برمي‌خيزند که همواره روشني‌بخش لحظات‬ ‫سياه و نااميدي من هستند‪.....‬‬ ‫***‬ ‫لحظه‌اي تصميم مي‌گيرم که با خاموش کردن دستگاه‬ ‫کامپيوتر از حال و هوايي که ساعت‌هاست مرا تسخير‬ ‫و در خود فرو برده بيرون آمده و از ميدان جاذبه آن چند‬ ‫تصوير پست شده در فيس بوک به گونه‌اي خويش را رها‬ ‫سازم‪ .‬ديگر پي برده‌ام که همه اين‌ها از خياالتي سرچشمه‬ ‫مي‌گيرند که به محض درآمدن به دنياي واقعيت همچون‬ ‫حباب‌هايي لرزان و شتابان از برابر ديدگانم ناپديد شده و‬ ‫گستره‌اي بي‌انتها از يک سرزمين از دست رفته را در مقابلم‬ ‫قرار مي‌دهند‪.‬‬ ‫حال مي‌ترسم که اين خانه قديمي متعلق به قرون‬ ‫گذشته که اکنون به مرکز اسناد و موزه ملي شهري مدرن‬ ‫مبدل شده است مرا به زير سقف خود برد و ناگزير گردم‬ ‫به يک باره در پيکر رهروي کنجکاو و ساده انديش قدم به‬ ‫درون آن گذارده و ناگهان در دفينه و بايگاني‌اش به چيزي‬ ‫نو دست يابم که همه آن تصويرهاي ديده و ناديده را که‬ ‫بر ديوار کودکيم آويزان شده‌اند کنده و فرو ريزد‪.....‬نه بهتر‬ ‫است فقط با تراکم قصه و روايت‌هاي گذشته که هميشه‬ ‫موجبات انبساط خاطرم را فرا مي‌آورد‪ ،‬دلخوش کنم آخر هر‬ ‫قدر به اين تصاوير نگاه مي‌اندازم چيزي در آن‌ها نمي‌يابم‬ ‫که بتواند روياهاي دور و پراکنده‪ ،‬خيال‌هاي طاليي يا حتي‬

‫کابوس‌هاي مانده در وجودم را با آن‌ها در هم آميزد‪.‬‬ ‫در حالي که پذيرفته‌ام اين خانه بناي شهري جذاب و‬ ‫زيبايي است با آن در چوبي بلندش که به خياباني دلگشا و پر‬ ‫رفت و آمد باز مي‌شود‪ .‬اما همه اينها هيچ خوانايي با توهمات‬ ‫ماليخولياوار درون من ندارد و ديگر هم خيلي دير است تا‬ ‫به انتظار سيل يا زلزله‌اي بنيانکن بنشينم و يا چشم به راه‬ ‫سرباز بلشويکي که با پرچم داس و چکش‌اش از راه رسد و‬ ‫نگاه‌هاي حسرت بار پيرزني را مصادره و همه آمال و آرزوهاي‬ ‫او را زير سايه‌ساري از تزوير و ريا آن سوي ديوار آجري کنار‬ ‫درخت بادامي مدفون سازد‪.‬‬ ‫گاه آرزو مي‌کنم همچون کودک راستين امروز مي‌بودم‬

‫‪23‬‬

‫که قادر است هر لحظه همه چيز را در چشم به همزدني‬ ‫«دانلود» کند و خود را در عرصه‌هاي بي‌پايان نويني وارد‬ ‫گرداند‪ ،‬اما چه کنم که من دست و پايم به ذهنيت‌هايي بسته‬ ‫شده‌اند که توانايي براي انديشيدن به فراسوي از خويش را‬ ‫محدود نموده است‪ ،‬لذا چاره‌اي برايم باقي نمانده تا همواره‬ ‫به دنبال جام بلورين جادويي باشم که از درونش واژه‌هايي‬ ‫پنهان شده را يافته و در کنار هم قرار دهم تا به ياري آنان‬ ‫سرزميني بزرگ را که خانه‌اي مجلل در گوشه‌اي از آن‬ ‫خودنمايي مي‌کند را مجسم و معنا کنم‪.....‬‬ ‫پايان‬


24

December 2015 1394 ‫آذر‬

24


25

December 2015 1394 ‫آذر‬

25


‫‪26‬‬

‫فرهنگ‬ ‫گفتگو‬

‫دکتر پرويز ايزدي ‪ -‬آتالنتا‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫« اي مردم‪ ،‬بزودي زماني خواهد رسيد که ساغر آب حيات‬ ‫جاوداني‪ ،‬يعني اسالم‪ ،‬واژگون شود و ديگر چيزي از آن باقي‬ ‫نماند‪ ...‬زمين و زمان بزير خون و خونريزي و فرياد جنگ سخت‬ ‫بلرزه در آيد‪ ...‬چشمه پاک راستي‪ ،‬به خشکي نشيند و رودخانه‬ ‫دروغ و پستي طغيان کند ‪ ...‬و سرانجام بر تن پاک و آراسته‬ ‫«اسالم» پوستين واژگون ناموزون بپوشانند‪)1( ».‬‬ ‫« مقصد از دين نه اين تقاليدي است که در دست ناس است‪.‬‬ ‫اينها سبب عداوت‪ ،‬سبب نفرت‪ ،‬سبب جنگ و جدالست‪ ،‬سبب‬ ‫خونريزي است‪)2( ».‬‬ ‫«روساي دين بايد به تربيت و تعليم نفوس پردازند و ترويج‬ ‫حسن اخالق نمايند‪ .‬ولي در‌ امور سياسي مداخله ننمايند‪)3(».‬‬ ‫تاريخ معاصر ايران شاهد و ناظر بر اين واقعيت تلخ پيش‬ ‫بيني شده باالست چه که حدود ‪ 170‬سال پيش ديانت بهايي ما‬ ‫را از اينگونه تقاليد جنون‌آميز بر حذر داشت‌اما نه تنها مورد توجه‬ ‫قرار نگرفت بلکه حدود ‪ 20000‬نفر از پيروان اين آيين به فرمان‬ ‫‌اميرکبير قتل عام شدند و صدا از کسي بر نيامد‪ ،‬که بگويد‪ :‬آنچه‬ ‫بهائيان مي‌خواهند خوشبختي عموم مردم است و رهايي از تقاليد‬ ‫چندين هزارساله‪.‬‬ ‫بجاي آنکه صداي اعتراضمان را بلند کنيم‪ ،‬جوانان شجاعي را‬ ‫که حاضر نبودند آيين خود را کتمان کنند و زير بار خفقان مذهبي‬ ‫نروند‪ ،‬بدنشان را سوراخ سوراخ کرديم و در هر سوراخ شمعي‬ ‫افروختيم و او را در خيابانهاي تهران چرخانديم و با دهل و سرنا‬ ‫جان دادن او را نظاره‌گر بوديم‪ .‬کار اين بي شرمي ‌را به جايي‬ ‫رسانيديم که سر کودک پيچ ماهه را مانند گنجشک از تن جدا‬ ‫کرديم و اين عمل شرم‌آور را به حساب دين و اسالم گذاشتيم و‬ ‫بدين شکل روشنفکران را مرعوب ساختيم‪ ،‬که يکسره گوش به‬ ‫فرمان علماي دين باشند واال باليي به سر آن‌ها خواهيم آورد که بر‬ ‫سر بهاييان آورده و مي‌آوريم‪.‬‬

‫سبب‌ساز آن حوادث وحشت‌بار خشونت اسالمي‬

‫آيا فکر نمي‌کنيم که سنگ بناي خشونت اسالمي ‌را زماني‬ ‫ريختيم که با ايجاد متمم‌هايي بر قانون اساسي مشروطيت‪ ،‬عمال»‬ ‫آن را به حکومت مشروعه تبديل کرديم‪ .‬که شاه را شيعه دوازده‌‬ ‫امامي‌مشخص کرديم که مروج دين مبين اسالم و مجري قوانيني‬ ‫بايد مي‌بود که خالف شريعت اسالم نباشد! و براي حفظ اسالم‪،‬‬ ‫نظارت بر‌ امور قانون‌گذاري را به هييت ‪ 5‬نفره علماء موکول کرديم‬ ‫که مبادا اسالم به نابودي گرايد!‬ ‫ما با اين عمل خود خنجر به دست علما داديم که هر موقع‬ ‫منافع مالي خود را در خطر ديدند به نام حفظ مصالح اسالم‬ ‫جلو وضع قانون و اجراي آن را بگيرند و هر زمان که علما اراده‬ ‫کنند‪ ،‬توده ناآگاه و مقلد و روشنفکران مرعوب‪ ،‬يا اسالم زده را‬ ‫به خيابان‌ها بکشانند‪ ،‬و با اين عمل قادر باشند از انجام هر نوع‬ ‫اصالحاتي جلوگيري نمايند‪ ،‬و اين وضع تا بدان حد پيش رفت که‬ ‫آيت‌اهلل خميني با تکيه بر همين اسالم‌زدگي داعيه حکومت نمايد‬ ‫و پس از نشستن بر کرسي حکومت همه را از دم تيغ تيز اسالم‬ ‫خشونت‌گراي خود بگذراند و به همين نيز اکتفا نکرده و خواسته‬ ‫باشد‪ ،‬اين کشتار‌ها را نه تنها به کشورهاي ديگر اسالمي‌بلکه به‬ ‫سرتاسر جهان صادر نمايد!‬ ‫دول غرب نيز نه تنها از اسالم خشونت‌گرا ناراضي نبودند‬ ‫بلکه آن را هديه خداوندي خواندند‪ ،‬و در استقرار آن کوشيدند‬ ‫تا رقيب خويش يعني روسيه شوروي را با کمربند سبز مشهور‬ ‫خويش محاصره نمايند‪ ،‬و زماني که به نتيجه دلخواه خويش‬ ‫رسيدند‪ ،‬بجاي آنکه پيگير حقوق بشر باشند و از اين اسالم‬ ‫خشونت‌گرا جلوگيري نمايند‪ ،‬جنگ شيعه و سني براه ‌انداختند‪،‬‬ ‫تا اين دو فرقه در انجام خشونت با يگديگر به مسابقه برخيزند‬ ‫و خود آسوده‌خاطر نظاره‌گر اين مسابقه خون و خونريزي باشند‪،‬‬ ‫غافل از اين واقعيت تلخ بودند و هستند که آنچه انجام داده‌اند و‬ ‫مي‌دهند دامن خود آنان را گرفته و خواهد گرفت!‬ ‫و حال آنچه که همه را در وحشتي باور نکردني فرو برده است‬ ‫اين است که سرنوشت بشر در اين کره کوچک خاکي چه مي‌شود!‬

‫دنياي کوچک و انسان قدرتمند!‬ ‫بيش از ‪ 20‬سال است که در نشريه پرديس‬ ‫قلم مي‌زنم و در تمام اين مدت سعي بر آن‬ ‫داشته‌ام که در موقع مقرر مطلب هر ماه را براي‬ ‫چاپ تقديم گردانندگان اين نشريه نمايم‪ ،‬و اين‬ ‫اولين بار است که گردانندگان پرديس با تاخير‬ ‫نوشته اين ماه را دريافت کردند!‬ ‫علت تاخير آن بود که وقايع شرم‌آور ‪13‬‬ ‫نوامبر پاريس آنچنان مرا گيج و شرمنده کرده‬ ‫بود که فکرم از کار ايستاده بود و قلم از آنچه‬ ‫مي‌خواستم بنويسم شرم داشت‪.‬‬ ‫ي که در راهش‬ ‫گيج و مبهوتم که اين خداي ‌‬ ‫ميليون‌ها انسان بيگناه را مي‌کشيم چگونه خدايي‬ ‫است‪.‬؟‬ ‫مگر نه اين که اين خدايي که ادعا مي‌کنيم‬ ‫که آيت‌اهلل‌ها و داعشي‌ها خود را جانشين او در‬ ‫روي کره خاک مي‌دانند‪ ،‬به قول خودشان «خداي‬ ‫منتقم جبار» يعني خدايي است‌‪ ،‬که به سختي‬ ‫انتقام مي‌گيرد!‬ ‫حال به من بگوييد که تماشاگران يک بازي‬ ‫فوتبال يا يک کنسرت يا بچه‌هاي بيگناهي که‬ ‫در اين ميان به دست و فرمان اين رهبران دين‬ ‫کشته شده‌اند‪ ،‬چه گناهي مرتکب شده بودند‪ ،‬که‬ ‫به نام خداي خود از آن‌ها انتقام گرفته مي‌گيريد‪.‬؟‬ ‫شرم دارم و هنوز شرمنده‌ام که مي‌نويسم‬ ‫که شما با اين اعمال وحشيانه خود بهانه به دست‬ ‫سياستمداران فرصت طلب مي‌دهيد که به طور‬ ‫دستجمعي به کشتار بيرحمانه مردم ادامه دهند‬ ‫و اين کشتار را توجيه نمايند‪!.‬‬ ‫شما حتي به اسالم خودتان رحم نمي‌کنيد‬ ‫که آن را آنچنان منفور ساخته‌ايد که زماني من‬ ‫بهايي‪ ،‬از اسالم به عنوان مرحله‌اي از تاريخ‬ ‫بشري ياد مي‌کنم‪ .‬مورد تمسخر مسلماناني قرار‬ ‫مي‌گيرم که به خاطر نفرت از جناياتي که شما به‬ ‫نام دينشان انجام داده و مي‌دهيد خود را ديگر‬ ‫مسلمان نمي‌دانند‪!.‬‬ ‫پس به خاطر «همان خدايي» که شما‬ ‫نماينده او در روي زمين هستيد و به خاطر نجات‬ ‫اسالم‪ ،‬دست از اين ديوانه بازي‌ها برداريد و دين‬ ‫اسالم را از خطر نابودي برهانيد‪.‬‬

‫اين خشونت‌ها نتيجه خاموشي همه‬ ‫ما در برابر مطلق‌گرايان ديني است!‬

‫بياني از حضرت ‌امير‪‌ ،‬امام اول شيعيان را‬ ‫تقديم حضور دوستان عزيز مي‌کنم و قضاوت‬ ‫در مورد آن را به وجدان پاک يکايک دوستداران‬ ‫بشريت و انسانيت وا مي‌گذارم‪:‬‬

‫مگر نه اين که زنان آزاده ما برابر حقوقي با مردان ر‌ا امروز‬ ‫طلب مي‌کنند‪‌ ،‬اما زماني که طاهره اين برابري را اعالم کرد او‬ ‫را فاحشه خوانديم و صداي او را در گلويش خاموش ساختيم و‬ ‫بهاييان را که تنها گروهي بودند که راه اين شير زن جان بر کف‬ ‫را دنبال کردند بي‌ناموس خوانديم‪ ،‬و کار به جايي رسيد که زماني‬ ‫که شاه مملکت اعالم برابر حقوقي بانوان با مردان را نمود‪ ،‬آيت‌اهلل‬ ‫خميني او را بهايي اعالم کرد و روشنفکران ما يعني گردانندگان‬ ‫ايران تحت نظارت آيت‌اهلل خميني اين عمل را خالف اسالم و در‬ ‫پيشبرد فاحشگي به حساب آوردند‪.‬‬ ‫زماني نيز که غير بهاييان زبان گشودند و طلب آزداي کردند‬ ‫مانند مرحوم احمد کسروي‪ ،‬به فرمان آيت‌اهلل‌هاي زمان‪ ،‬او و‬ ‫منشي او را بدست چاقوکشان اسالمي‌در کاخ دادگستري پاره پاره‬ ‫کرديم! و قاتلين او و منشي‌اش را اهلل‌اکبر گويان بر دوش خويش‬ ‫تا مجلسي که به افتخار آنان بر پا شده بود بر کرسي افتخار جالس‬ ‫ساختيم‪ ،‬و اين عمل ضد انساني را حفظ اسالم و قرآن قلمداد‬ ‫کرديم و در اين گير و دار صداي هيچ يک از روشنفکران زمان به‬ ‫اعتراض بلند نشد!‬ ‫کار اين گستاخي آشکار بدانجا کشيده شد که زماني که اليحه‬ ‫انجمن‌هاي ايالتي به تصويب هييت وزرا رسيد و در آن شرکت‬ ‫بانوان در انتخابات آزاد اعالم شده بود و قرار بود که به جاي قرآن‬ ‫هرکس به کتاب آسماني خود سوگند ياد کند‌‪ ،‬صداي اعتراض علما‬ ‫از حلقوم آيت‌اهلل خميني شنيده شد که گفت « اين مخالف با اسالم‪،‬‬ ‫و موافق راي عبدالبهاء است!»‬ ‫اين اقدام شجاعانه و اساسي که مي‌توانست سنگ بناي‬ ‫عدم دخالت دين در حکومت باشد و برابر حقوقي زنان و مردان را‬ ‫بهمراه داشته باشد‪ ،‬نه تنها مورد تاييد روشنفکران ما قرار نگرفت‬ ‫بلکه بر عکس آزادي زنان را رواج روسپي‌گري خواندند و عدم‬ ‫دخالت دين را در کار حکومت نابودي اسالم برشمردند‪.‬‬ ‫براي آنکه اهميت و عمق فاجعه‌اي که خود بر سر خود آورديم‬ ‫را نشان داده باشم ناگزيرم که به واقعه شرم‌آور سينما رکس‬ ‫آبادان اشاره کنم‪ ،‬که در آن‪ ،‬در را به روي حدود ‪ 440‬نفر از خودمان‬ ‫بستيم و آنان را زنده زنده در آتش سوزانديم‪ ،‬تا علماي اسالم‬ ‫بتوانند بر صندلي قدرت تکيه زنند!‬ ‫غرض و منظور من از مرور تاريخ‪ ،‬پيدا کردن مقصر و تنها‬ ‫مجازات مقصران اين جنايات نيست‪ ،‬بلکه نشان دادن تقصير‬ ‫يا علت و يا عللي است که سبب انجام اين فجايع مصيبت بار‬ ‫شده است‪ ،‬زيرا تجربه و تاريخ نشان دهنده اين واقعيت است که‬ ‫مجازات مقصر‪ ،‬در عين الزم بودن کافي نيست‪ ،‬بلکه بايد به دنبال‬ ‫تقصير و عللي گشت که سبب‌ساز خشونت هستند‪.‬‬

‫به برکت رسانا‌هاي همگاني‪ ،‬دنيا آنقدر کوچک و سرنوشت‌ها‬ ‫آنچنان باور نکردني بهم گره خورده است و در عين حال انسان‬ ‫آنچنان قدرتمند شده است که حتي يک نفر « فقط يک نفر»‬ ‫مي‌تواند دنيا را در آتش نفرت بسوزاند و نابود کند‪ ،‬يا برعکس‬ ‫با افروختن شعله عشق و محيت‪ ،‬دنيا را نور باران نمايد‪ .‬شاهد‬ ‫بر اين ادعا نلسون ماندالست که زماني که از زندان خارج شد‬ ‫و بعنوان برگزيده مردم افريقاي جنوبي به اطراف دنيا سفر کرد‬ ‫و مورد استقبال عمومي‌ مخصوصا نسل جوان قرار گرفت‪ ،‬او اين‬ ‫واقعيت کوچک شدن دنيا را چنين بيان مي‌کند‪:‬‬ ‫«آنچه که بيشتر از هر چيزي توجه مرا بخود جلب کرد‪،‬‬ ‫درک اين واقعيت بود که در عرض همين چند دهه‌اي که من در‬ ‫زندان بوده‌ام‪ ،‬دنيا چگونه کوچک و بهم نزديک شده است که حتا‬ ‫نوجوانان اسکيمو که در قطب شمال زندگي مي‌کنند‪ ،‬وقايعي را که‬ ‫در افريقا مي‌گذرد با دقت دنبال کرده و مي‌کنند‪ ،‬آن‌ها رهايي مرا‬ ‫از زندان طرفداران تبعيض نژادي بر صفحه تلويزيون نظاره‌گر‬ ‫بوده‌اند‪ ،‬و اين نشانه آن است که دوران تبعيض بسر آمده و دوران‬ ‫دموکراسي و آزادي فرا رسيده است‪)4( ».‬‬ ‫هنوز چند دهه‌اي از موفقيت افتخارآفرين نلسون ماندال‬ ‫نگذشته بود که در اثر تاثير آن‪ ،‬و بکارگرفتن اينترنت‪ ،‬فکس و‬ ‫تلفن همراه‪ ،‬راي دهندگان ‌امريکايي توانستند طلسم تبعيض‬ ‫نژادي را بطور رسمي ‌در ‌امريکا بشکنند و براي اولين بار در‬ ‫تاريخ ‌امريکا شخصي سياه پوست را به نام باراک حسين اوباما‬ ‫برکرسي قدرتمندترين حکومت‌هاي جهان نشانند‪ ،‬و باز هم‬ ‫بخاطر وجود همين رساناهاي همگاني است که او به حکم جبر‬ ‫زمان در جنبش‌هاي آزاديخواهانه مردم شمال افريقا‪ ،‬خاورميانه و‬ ‫ايران بر خالف سنت هميشگي جانب مردم را مي‌گيرد‪ ،‬پس الزم‬ ‫است قبول کنيم که فصل جديدي در روابط بين ملت‌ها گشوده‬ ‫شده است و قدم‌هاي بزرگي در جهت يگانگي و آزادي مردم دنيا‬ ‫برداشته شده و مي‌شود‪.‬‬

‫بياييم انسان را به انسانيت بشناسيم‪ ،‬نه دين‪،‬‬ ‫نژاد‪ ،‬جنسيت‪ ،‬مليت و يا طبقه اجتماعي‬

‫من و شما فرزند خود را در هر لباسي مي‌شناسيم و دوست‬ ‫داريم و هرگز چنين اتفاق نخواهد افتاد که ما فرزند خود را به خاطر‬ ‫آن که لباسي مطابق ميل ما نپوشيده است‪ ،‬نشناسيم و يا دوست‬ ‫نداشته باشيم!‬ ‫در مورد دنياي کوچک ما نيز بايد مقام و کرامت انسان‌ها را‬ ‫پذيرفت و آن را محترم شمرد‪ ،‬زيرا اين دين‪ ،‬مرام‪ ،‬نژاد‪ ،‬جنسيت‬ ‫يا طبقه اجتماعي نيست که او را انسان کرده است‪ ،‬بلکه او انسان‬ ‫به دنيا آمده است و الزم است که حق و حقوق او را در هر شرايطي‬ ‫محترم شمرد‪.‬‬ ‫بعنوان مثال‪ :‬در جامعه‌اي مثل افريقاي جنوبي پيش از‬ ‫موفقيت ماندال‪ ،‬انسان را به نژاد آنهم نژاد سفيد محترم ميداشتند‬ ‫و اگر کسي از نژادي ديگر حق انساني خود را تقاضا مي‌کرد‪ ،‬مورد‬ ‫قهر و غضب قرار مي‌گرفت‪.‬‬ ‫در مقابل اينچنين تبعيض آشکاري عکس‌العمل خشونت‌بار‬ ‫نه تنها کارساز نيست بلکه سبب تداوم و در نتيجه موجه جلوه‬ ‫کردن خشونت تبعيض گران مي‌شود‪.‬‬

‫‪26‬‬

‫هيچکس بيشتر از شخس نلسون ماندال صالحيت‌دارتر نيست‬ ‫که در اين مورد اظهار نظر کند‪ .‬او درآخرين دفاع خود در دادگاهي‬ ‫که او را محکوم به حبس ابد کرد چنين گفته است‪:‬‬

‫“شما مرا متهم به قتل کرده‌ايد‪ ،‬و اين اتهامي‌ سخت ننگين‬ ‫است‪ ،‬و اين را شما به خوبي مي‌دانيد که من اهل خشونت نيستم‪،‬‬ ‫و بهمين جهت نيز از من و يارانم خشمگين هستيد‪ ،‬که ما چرا به‬ ‫مبارزه خود خشونت نمي‌بخشيم‪ ،‬ما در مبارزات خود آدم نمي‌کشيم‬ ‫زيرا نمي‌خواهيم که کشتار شما از مردم بيگناه موجه جلوه کند‪.‬‬ ‫من به جهانيان اعالم مي‌کنم که مخالف هر نوع ترور‪ ،‬خشونت‬ ‫و عمل قهرآميز هستيم و اين را در جامعه‌اي فرياد مي‌کنم که شما‬ ‫حاميان تبعيض‌نژادي‪ ،‬زمينه‌هاي خشونت را در آن مهيا ساخته‌ايد‪.‬‬ ‫من با افتخار براي ابد به زندان مي‌روم و با قلبي روشن مي‌گويم‬ ‫که روزي از زندان بيرون خواهم آمد و در آن روز‪ ،‬شما طرفداران‬ ‫تبعيض نژادي نخواهيد توانست از شرم سر بلند کنيد‪ .‬شما در‬ ‫مسيري مخالف حرکت تاريخ راه مي‌پيماييد و بهمين دليل نامي‬ ‫‌از شما و آرمان‌هاي شما در تاريخ نخواهد ماند‪ .‬به شما بگويم که‬ ‫در محيط خفقان‌آور تبعيض نژادي که شما ساخته‌ايد‪ ،‬براي فردي‬ ‫چون من‪ ،‬زندان مقدس‌ترين مکان‌هاست‪)5( ”.‬‬

‫مسوليت تمام وقايعي که در دنيا اتفاق مي‌افتد‬ ‫بر عهده ماست!‬

‫در دنياي کوچک کنوني و در زماني که علم‪ ،‬صنعت و وسايل‬ ‫ارتباطي‪ ،‬همگاني شده است و انسان را از هر نظر طوري قدرتمند‬ ‫ساخته است که او مي‌تواند دنيا را نه يک بار‪ ،‬بلکه چندين بار‪ ،‬زير‬ ‫و رو سازد‪ ،‬و در عين حال قادر هم هست که آن را تبديل به آرمان‬ ‫شهري نمايد که تمام خيرانديشان جهان در قرون و اعصار آرزوي‬ ‫تحقق آن را داشته‌اند‪ ،‬پس در اين دو راهي سرنوشت‌ساز تاريخ‪،‬‬ ‫حق انتخاب با ماست و تنها ابزاري که براي رسيدن به آرمان شهر‬ ‫صلح و دوستي در اختيار ماست تربيت نسلي جديد است که بجاي‬ ‫نفرت و دشمني‪ ،‬عشق و محبت بي‌دريغ را بياموزند‪.‬‬ ‫پس بياييم و «در روضه قلب جز گل عشق نکاريم‪ )6( ».‬و‬ ‫به فرزندان‪ ،‬نوه‌ها و نسل‌هاي آينده بياموزانيم که رستگاري ما در‬ ‫همين دنيا و به دست‌هاي تواناي خودمان‌امکانپذير است‪.‬‬ ‫و چه زيبا نلسون ماندال در صفحات آخر کتاب خود به مساله‬ ‫آاموزش اشاره مي‌کند که‪:‬‬ ‫“ من هرگز‌اميد خود را براي رسيدن به آزادي از دست ندادم‪،‬‬ ‫و اين نه تنها به خاطر وجود قهرماناني است که در اين راه کوشا‬ ‫بودند‪ ،‬بلکه اين آزادي را مديون تمام زنان و مردان بزرگ اين‬ ‫مملکت هستيم‪.‬‬ ‫من هميشه بر اين باور بوده و هستم که در اعماق وجود هر‬ ‫انساني محبت و بخشش وجود دارد‪ ،‬هيچکس با قلبي پر از نفرت‬ ‫از مادر متولد نمي‌شود که ديگران را به خاطر رنگ پوست‪ ،‬دين‪ ،‬يا‬ ‫زمينه اجتماعي دوست نداشته باشد‪ .‬پس مردم نفرت را مي‌آموزند‬ ‫و اگر بپذيريم که نفرت آموختني است پس مي‌توانيم به جاي نفرت‬ ‫به مردم عشق و محبت بيآموزيم‪ ،‬و الزم است بدانيم که عشق‬ ‫ورزيدن و محبت کردن با طبيعت انسان سازگارتر است تا نفرت‬ ‫آموختن‪ .‬حتي در سخت‌ترين اوقاتي که زندانبانان من و هم بندان‬ ‫مرا در تنگنا قرار مي‌دادند‪ ،‬در همان لحظه شعله‌اي از انسانيت‬ ‫در چشم يکي از نگهبانان مشاهده مي‌کردم و همين کافي بود که‬ ‫‌اميد خود را به انسانيت از دست ندهم‪ ،‬زيرا مي‌توان با سرپوش‬ ‫گذاشتن بر شعله محبت‪ ،‬آن را از نظرها پنهان داشت ‌اما هرگر‬ ‫نمي‌توان شعله محبت و انسانيت را خاموش کرد‪)7( ”.‬‬ ‫تا شماره آينده که با همدلي و همگامي‌شما دوستان عزيزم در‬ ‫اين دنياي ديوانه ديوانه‪ ،‬به عشق رسيدن به آرمان شهر “دوستي‬ ‫همگاني” به راه خويش ادامه دهيم‪ ،‬براي تمام انسان‌هاي روي اين‬ ‫کره خاکي آرزوي خوشبختي مي‌کنم‪.‬‬ ‫براي همه و براي هميشه دل‌ها را شاد و لب‌ها را خندان‬ ‫مي‌خواهم‪.‬‬ ‫******‬

‫‪ )1‬بر گرفته شده از نهج‌البالغه صفحه ‪.280‬‬ ‫‪ )2‬از گفتار عبدالبهاء فرزند بهاءاهلل بنيانگذار آيين بهايي‪.‬‬ ‫‪ )3‬از‌ آموزه‌هاي ديانت بهايي نقل از کتاب پيام ملکوت صفحه ‪.30‬‬ ‫‪ )4‬برگردان از کتاب «راهي طوالني به سوي آزادي» صفحه ‪ 584‬به قلم‬ ‫نلسون ماندال‪.‬‬ ‫‪ )5‬از همان کتاب صفحه‪.330‬‬ ‫‪ )6‬برگرفته شده از آثار آيين بهايي‪.‬‬ ‫‪ )7‬برگرفته شده از کتاب «راهي طوالني به سوي آزادي» صفحه ‪622‬‬ ‫به قلم نلسون ماندال‪.‬‬


‫‪27‬‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫آشنايي با‬ ‫روانشناسي‬

‫در شماره قبل حاالت ناراحتي افسردگي را تعريف کردم‬ ‫و توضيح دادم که وقتي افسردگي (ديپرشن ـ ‪)Depression‬‬ ‫به حد بيماري مي​رسد‪ ،‬شخص از چه حاالتي رنج مي​برد‪ .‬بعد‬ ‫از توضيح افسردگي‪ ،‬اين بيماري را از نقطه نظر «زيستي ـ‬ ‫رواني ـ محيطي» مورد بررسي قرار داديم‪ .‬در شماره ماه پيش‬ ‫داليل «زيستي» از جمله ژنتيکي و بيولوژيکي را موردنظر قرار‬ ‫داديم‪ .‬در اين شماره و چند شماره آينده به داليل «رواني ـ‬ ‫محيطي» نگاه خواهيم کرد‪ .‬در اين شماره تئوري «بيچارگي‬ ‫ياد گرفته شده» (‪ )learned helplessness‬را مورد بررسي‬ ‫قرار مي​دهيم‪.‬‬ ‫چندين سال پيش خانمي به من مراجعه کردند که از‬ ‫افسردگي رنج مي​ بردند‪ .‬بگذاريد ايشان را نسرين خطاب‬ ‫کنيم (اسم‪ ،‬مکان و پاره​اي از مشخصات درج شده به داليل‬ ‫محرمانه بودن تغيير يافته​اند‪).‬‬ ‫نسرين خانم توضيح دادند که زندگي برايشان مفهوم‬ ‫خود را از دست داده است و از زندگي لذت نمي​برند‪ .‬گفتند‪،‬‬ ‫«هر روز اين آدم‌ها را توي خيابان يا توي مال مي​بينيم‪ .‬آن‌ها‬ ‫مي​گويند و لبخند مي​زنند و معلوم است که حال و حوصله براي‬ ‫زندگي کردن دارند‪ .‬وقتي در مال چيزي مي​خرند‪ ،‬معلوم است‬ ‫که از خريدشان لذت مي​برند؛ ولي براي من مدتي است که‬ ‫اص ً‬ ‫ال زندگي مفهوم چنداني ندارد‪ .‬از چيزي لذت نمي​برم‪ ،‬سر‬ ‫کار مي​روم و برمي‌گردم و دوباره فردا سر کار مي​روم‪ .‬ولي اين‬ ‫تالش‌ها هيچ مفهومي برايم ندارند‪.‬‬ ‫وقتي سر کار هستم‪ ،‬و حتي بعضي وقت‌ها که با دوستانم‬ ‫هستم‪ ،‬وقتي مي​ بينم که اطرافيانم لبخندي بر لب دارند و‬ ‫انگار از زندگي لذت مي​برند‪ ،‬يک دفعه احساس تنهايي بسيار‬ ‫شديدي به من دست مي​دهد‪ .‬احساس مي​کنم که هيچکس‬ ‫حال مرا درک نمي​کند‪ ،‬تعجب مي​کنم که مردم مي​توانند راحت‬ ‫بخندند! فکر مي​کنم که آن‌ها يا آدم‌هاي کم عمقي هستند‪ ،‬يا‬ ‫الکي خوش هستند‪ ،‬يا تظاهر به خوشي مي​کنند‪ ،‬يا هيچ چيز از‬ ‫دنيا سرشان نمي​شود که به همين راحتي زندگي را قبول کرده​‬ ‫اند و خوش هستند‪ .‬بعضي وقت‌ها هم فکر مي​کنم که نکند که‬ ‫آنها درست فکر مي​کنند و من اشتباه فکر مي​کنم؟ ولي اين‬ ‫فکر مرا بيشتر متأثر مي‌کند و حالت افسردگي من بيشتر شدت‬ ‫پيدا مي​کند چرا که احساس تنهايي عجيبي مي‌کنم‪.‬‬ ‫وقتي اين فکرها را مي​کنم‪ ،‬بعضي وقت‌ها در خانه و يا‬

‫در راه آمدن به خانه‪ ،‬بيخودي به گريه مي​افتم‪.‬‬ ‫هيچ چيزيم نيست‪ ،‬ولي بيخودي مي​ زنم زير‬ ‫گريه‪ ،‬يک وقت‌هايي اين حالت مرا مي‌ترساند‪،‬‬ ‫با خودم مي​گويم نکند دارم ديوانه مي​شم‪ .‬ولي‬ ‫بعضي وقت‌ها هم به خودم مي‌گويم که بسه!‬ ‫حاال تو که نوبرش را نياورده​اي‪ .‬زندگي همين‬ ‫است که هست‪ .‬ولي اين حاالت مرا خسته‬ ‫کرده​ اند و ديگر حوصله زيادي براي کار و‬ ‫معاشرت و هيچ چيزي ندارم‪».‬‬ ‫نسرين از ديپرشن رنج مي​ برد‪ .‬از او‬ ‫پرسيدم که شرايط فعلي زندگيش چيست؟‬ ‫گفت که متأهل است و از ازدواج اولش يک‬ ‫دختر دارد که حاال بزرگ شده و در دانشگاه‬ ‫درس مي‌خواند‪ .‬از ازدواج دومش بچه​ اي‬ ‫نداشت‪ .‬گفت که شوهرش آدم تندخويي است‬ ‫که همواره از او ايراد مي​گيرد‪ :‬ايراد از وزنش‪،‬‬ ‫از غذا پختنش‪ ،‬از لباس پوشيدنش‪ ،‬گفت که‬ ‫شوهرش همواره او را تحقير و بعضي وقت‌ها‬ ‫هم دست به رويش بلند مي​کند‪.‬‬ ‫از نسرين پرسيدم که داستان زندگيش را برايم بگويد‪،‬‬ ‫گفت که وقتي پنج ساله بود پدرش مادرش را طالق داد و‬ ‫مطابق سنت ايران‪ ،‬مادرش به خانه پدرش رفت و نسرين با‬ ‫پدرش ماند‪ .‬نسرين توضيح داد که پدرش آدم بسيار بداخالق‬ ‫و مستبدي بود‪ ،‬حرف هميشه حرف او بود و اگر کسي با او‬ ‫مخالفت مي​کرد با عصبانيت شديد او‪ ،‬و گاهي هم با کتک روبرو‬ ‫بود‪ .‬پس از جدا شدن پدر و مادرش‪ ،‬پدرش تصميم گرفت که‬ ‫مادر نسرين اص ً‬ ‫ال صالحيت مادر بودن را ندارد و ديگر نگذاشت‬ ‫که نسرين مادرش را ببيند‪ .‬براي يکسال مادربزرگ پدري‬ ‫نسرين در بزرگ کردن او به پدرش کمک کرد‪ .‬بعد پدر نسرين‬ ‫با خانمي ازدواج کرد‪ .‬اين خانم در ظاهر از نسرين نگاهداري‬ ‫مي​کرد و با او خوب و مهربان بود‪ .‬ولي وقتي پدر نسرين يا‬ ‫مادربزرگ نسرين با آنها نبودند‪ ،‬او همواره نسرين را مسخره‬ ‫مي​کرد‪ ،‬کتک مي​زد و با تندخويي با او رفتار مي​کرد‪ .‬نسرين‬ ‫توضيح داد که دو دفعه اين موضوع را با مادربزرگش در ميان‬ ‫گذاشت ولي صحبت‌هاي مادربزرگ با نامادري نسرين هيچ‬ ‫نتيجه​اي نداشت‪.‬‬

‫نسرين به خاطر آورد که يکبار باالخره با آنکه از پدرش‬ ‫ترس زيادي داشت شهامت خود را جمع کرد و اين رفتار بد‬ ‫نامادريش را با پدرش در ميان گذاشت‪ .‬جواب پدرش يک‬ ‫کشيده بر صورت نسرين بود که «خوبه خوبه ‪ ...‬اينقدر خودت‬ ‫را لوس نکن و زبان درازي نکن! از خدا بخواه که چنين زن‬ ‫خوبي باال سرت هست!»‬ ‫نسرين توضيح داد که ديگر تا وقتي پدرش زنده بوده هيچ‬ ‫مسئله مهم ديگري را با او در ميان نگذاشت و در طول باقي‬ ‫کودکي هميشه سعي کرد که خود را «لوس» نکند و به حرفهاي‬ ‫مادرخوانده​اش گوش کند‪ .‬نسرين توضيح داد که وقتي تفاوتي‬ ‫بين نظر او و نظر پدر يا مادرخوانده​اش بود‪ ،‬او به اين نتيجه‬ ‫رسيده بود که چاره​اي جز گوش کردن به حرف آن‌ها ندارد‪.‬‬ ‫سال‌ها به اين صورت گذشت‪ .‬در سن هجده سالگي‪،‬‬ ‫بالفاصله پس از گرفتن ديپلم‪ ،‬پدرش برايش شوهري پيدا‬ ‫کرد و اگر چه نسرين از يکي از پسرهاي اقوامشان خوشش‬ ‫مي​ آمد و در ضمن آرزوي دانشگاه رفتن داشت‪ ،‬اص ً‬ ‫ال تصور‬ ‫اينکه روي حرف پدرش حرفي بزند را نداشت‪ .‬با آنکه زياد‬ ‫غصه خورد با آن مرد ازدواج کرد و از او صاحب دختري شد‪.‬‬ ‫پس از چندي معلوم شد که آن مرد مشکل اعتياد دارد‪ .‬مواد‬ ‫مخدر ناراحتي‌هاي زيادي در زندگي آن‌ها به وجود آورد و اگر‬ ‫چه نسرين سعي مي​کرد پول جمع کند و صرفه​جويي کند تا‬ ‫بتوانند اجاره خانه​شان را بدهند‪ ،‬شوهرش به زور پول را از او‬ ‫مي​گرفت‪ .‬اگر نسرين مخالفت مي​کرد شوهرش دعوا راه مي​‬ ‫انداخت‪ ،‬او را کتک مي​ زد و مي‌گفت که نسرين باعث اعتياد‬ ‫اوست‪ .‬سرانجام او دستگير شد‪ ،‬چون براي خريد مواد مخدر‬ ‫دست به دزدي زده بود‪.‬‬

‫وقتي او زنداني شد‪ ،‬پدر نسرين به او گفت که بايد از‬ ‫شوهرش طالق بگيرد‪ ،‬پس نسرين طالق گرفت و برگشت به‬ ‫خانه پدري‪ .‬پس از چند سال دوباره با مرد ديگري که پدرش‬ ‫پيدا کرده بود ازدواج کرد و چند سال بعد از آن با شوهرش‬ ‫به آمريکا آمدند‪ .‬اگر چه در ابتدا اين مرد خيلي بهتر از شوهر‬ ‫قبلي‌اش بود‪ ،‬ولي پس از آمدن به آمريکا تندخويي​هاي او هم‬ ‫شروع شد و او هم شروع کرد به کتک زدن‪ .‬نسرين گفت‪« ،‬اين‬ ‫داستان زندگي من است و گذشته از اينها هيچ مسئله ديگري‬ ‫در زندگي من نبوده و نيست!»‬ ‫به داستان نسرين بازخواهيم گشت ولي حاال مي​خواهم‬ ‫يک تحقيق روانشناسي را که در اواسط دهه شصت ميالدي‬ ‫يک روانشناس به نام مارتين سليگمن (‪)Martin Seligman‬‬ ‫انجام داد برايتان توضيح دهم‪ .‬اين تحقيق بر روي يک سري‬ ‫سگ انجام شد‪ .‬سگ‌ها در قفس​هايي مجزا و فلزي که تقريبًا‬ ‫دو برابر هيکل آنها بودند و در وسطشان يک مانع کار گذاشته‬ ‫شده بود قرار داشتند‪ .‬سطح اين قفس‌ها‪ ،‬يعني جايي که سگ‬ ‫مي‌نشست يا راه مي‌رفت توسط آن مانع به دو قسمت مجزا‬ ‫تقسيم شده بود و هر قسمت به يک سيم برق وصل شده بود‪.‬‬ ‫توسط آن سيم‌هاي برق مي‌توانستند شوک کوچکي به هر طرف‬ ‫که سگ در آن بود بدهند‪ .‬مقدار اين برق آنقدر نبود که سگ را‬ ‫برق بگيرد‪ ،‬ولي آنقدر بود که باعث آزار او شود‪ .‬دو گروه سگ‬ ‫در اين آزمايش شرکت داشتند و همه سگ‌ها در چنين قفس​‬ ‫هايي بودند‪.‬‬ ‫قبل از هر شوک الکتريکي چراغي روشن مي​شد که نشان‬ ‫مي​داد قرار است شوک بيايد‪ .‬در روز اول آزمايش يک گروه از‬ ‫سگ‌ها (که به آنها گروه يک خواهيم گفت) توسط يک مقدار‬ ‫پارچه و سيم به يک طرف قفسشان محدود شده بودند‪ .‬به‬ ‫آنها شوک‌هاي کوچک الکتريکي وارد مي​ شد که فرار از آن‬ ‫شوک‌ها از دست حيوان بيچاره خارج بود‪ .‬آنها که نمي​توانستند‬ ‫از جايشان تکان بخورند مي​ديدند که چراغ روشن شده‪ ،‬يعني‬ ‫االن شوک مي‌آيد‪ ،‬ولي کاري از دستشان ساخته نبود‪ ،‬همانجا‬ ‫مي​نشستند و شوک مي​گرفتند‪.‬‬ ‫حرکت گروه دوم سگ‌ها‪ ،‬در روز اول‪ ،‬مثل گروه اول با‬ ‫سيم و پارچه به يک قسمت قفس محدود شده بود‪ ،‬ولي به آنها‬ ‫شوک وارد نکردند‪ .‬در روز دوم هيچ کدام از سگ‌ها را با پارچه‬ ‫و سيم نبستند و در نتيجه سگ‌ها مي​توانستند از يک قسمت‬ ‫قفس به قسمت ديگر بروند‪ .‬حاال جالب است که ببينيد که چه‬ ‫شد! چراغ روشن مي​شد و شوک الکتريکي بعد از آن مي‌آمد‪.‬‬ ‫گروه دوم سگ‌ها به زودي فهميدند که اگر تا چراغ روشن مي​‬

‫‪27‬‬

‫شود به سمت ديگر قفس بروند‪ ،‬شوکي به آنها وارد نخواهد‬ ‫شد! پس از مدتي دوباره چراغ روشن مي​شد‪ ،‬آنها به سمت‬ ‫ديگر مي​رفتند و باز شوکي وارد نمي‌شد ​(چون شوک هميشه‬ ‫به قسمتي از قفس وارد مي​شد که سگ در آن زمان آنجا بود‪).‬‬ ‫حاال فکر مي​ کنيد که سگ‌هاي گروه اول در روز دوم‬ ‫چه کردند؟ واضح است که درست مثل سگ‌هاي گروه دوم‪،‬‬ ‫سگ‌هاي گروه اول هم مي‌توانستند به سوي ديگر قفس بروند‬ ‫و شوکي نگيرند‪ .‬ولي سگ‌هاي گروه اول آن کار را نکردند! آنها‬ ‫باز هم سرجايشان نشستند و همواره شوک گرفتند!‬ ‫سليگمن‪ ،‬روانشناسي که اين آزمايش را انجام داد‪ ،‬چنين‬ ‫نتيجه گرفت که سگ‌هاي گروه اول ياد گرفته بودند که بيچاره​‬ ‫اند! يعني ياد گرفته بودند که چاره​اي جز تحمل زجر کشيدن‬ ‫ندارند!‬ ‫سليگمن به اين حالت عنوان «بيچارگي ياد گرفته شده»‬ ‫داد و توضيح داد که حالت سگ‌هاي گروه اول درست مثل‬ ‫حالتي است که در انسان به آن افسردگي مي​گوييم‪ .‬پس از‬ ‫نظر سليگمن‪ ،‬يکي از داليل اساسي افسردگي اين است که فرد‬ ‫در زندگي احساس بيچارگي مي‌کند‪ ،‬احساس مي‌کند که هيچ‬ ‫کنترلي در آنچه که بر سرش مي‌آيد ندارد‪ ،‬او مي‌کشد و تحمل‬ ‫مي‌کند و افسرده مي‌شود‪.‬‬ ‫تحقيق سليگمن اگرچه تحقيقي دلخراشي است‪ ،‬ولي‬ ‫بسيار مهم است چون خيلي چيزها را براي ما آشکار مي‌کند‪.‬‬ ‫مثأل به چند مطلب زير دقت کنيد‪:‬‬ ‫اوأل توجه کنيد که خيلي کساني که افسردگي دارند‬ ‫احساس مي‌کنند که کنترل زيادي در زندگي ندارند‪ ،‬ولي‬ ‫بسياري از آنان درست همانند سگ‌هاي گروه يک در‬ ‫روز دوم‪ ،‬ممکن است خيلي بيشتر از آنچه که فکر‬ ‫مي‌کنند در زندگي کنترل داشته باشند‪ ،‬ولي متاسفانه‬ ‫دست به کار نمي‌شوند و اقدامي در تغيير زندگي خود‬ ‫نمي‌کنند‪.‬‬ ‫ثانيأ وقتي افراد ديپرس مي‌شوند‪ ،‬به زندگي‬ ‫چنان نگاه مي‌کنند که انگار زندگي همه‌اش زجر‬ ‫کشيدن است‪ ،‬در حالي که ممکن است چاره‌جويي در‬ ‫مشکالت زندگي برايشان امکان‌پذير باشد‪.‬‬ ‫ثالثأ اين تحقيق نشان مي‌دهد که چه باليي بر‬ ‫سر مردم در شرايط شديد بحران اقتصادي مي‌آيد‪.‬‬ ‫چون آنان کنترل بسياري از مسايل اقتصادي و‬ ‫توانايي‌هاي مالي خود را از دست داده‌اند‪ ،‬طبيعي است‬ ‫که افسرده مي‌شوند‪ .‬برعکس مي‌فهميم که يکي از‬ ‫داليل خوشحال‌تر بودن مردم در نظام‌هاي دموکراتيک‬ ‫چيست‪ :‬آنان احساس کنترل بر روي زندگيشان دارند‪.‬‬ ‫حاال برگرديم به داستان نسرين و آن را از نظر‬ ‫«بيچارگي ياد گرفته شده» مورد بررسي قرار دهيم‪.‬‬ ‫نسرين از سال‌هاي کودکي به اين نتيجه رسيده بود که‬ ‫کنترل زيادي بر روي آنچه بر سرش مي‌آيد ندارد‪ .‬اول‬ ‫که او را از مادرش جدا کردند‪ .‬بعد هم که با پدر مستبدي بزرگ‬ ‫شد که کتکش مي‌زد و حرف هميشه حرف او بود‪ .‬همچنين با‬ ‫نامادري بداخالقي بزرگ شد که او هم نسرين را کتک مي‌زد‪.‬‬ ‫وقتي پدر نسرين شوهري براي او انتخاب کرد‪ ،‬صدايي‬ ‫از نسرين براي مخالفت بلند نشد‪ ،‬گويي که او هيچ کنترلي بر‬ ‫زندگي خود ندارد و همينطور جدا شدنش از شوهر اول و ازدواج‬ ‫با شوهر دوم نيز از تصميم‌هاي پدرش بودند‪.‬‬ ‫هر دو شوهر نسرين‪ ،‬مثل پدر و مادرش او را کتک مي‌زدند‪.‬‬ ‫شوهر دومش هنوز هم او را مي‌زد و با اينکه در آمريکا بودند و‬ ‫نسرين خودش هم کار مي‌کرد‪ ،‬باز انگار تصور اينکه بتواند از‬ ‫خودش دفاع کند‪ ،‬با شوهرش به مخالفت بپردازد‪ ،‬فغان‌ها کند‬ ‫که با هم پيش يک روانشناس براي مسايل زناشويي خود بروند‬ ‫يا اينکه اصأل از شوهرش جدا شود را نمي‌توانست بکند‪.‬‬ ‫بيهوده نبود که نسرين احساس افسردگي شديد مي‌کرد‪.‬‬ ‫مي‌بينيم که افسردگي نسرين از ديدگاه نظريه «بيچارگي ياد‬ ‫گرفته شده» بسيار قابل توجيه است‪.‬‬ ‫در اين شماره به اهميت تئوري «بيچارگي ياد گرفته شده»‬ ‫در توجيه افسردگي پي برديم که يکي از نتايج اين تئوري اين‬ ‫است که اشخاصي که افسرده هستند غالبأ احساس ناچاري‬ ‫و بيچارگي مي‌کنند‪ ،‬ولي به احتمال قوي بيش از آنچه که به‬ ‫نظرشان مي‌رسد ممکن است در زندگي چاره داشته باشند‪.‬‬ ‫در ضمن بايد به اين بينديشيم که نتايج تحقير و کتک‬ ‫زدن بچه‌ها و با آنان به صورت استبدادي رفتار کردن چيست‪:‬‬ ‫نتيجه غالبأ احساس بيچارگي آنان در کوتاه مدت و افسردگي و‬ ‫احساس بيچارگي کردن در دراز مدت است‪.‬‬ ‫اگر شما از افسردگي رنج مي‌بريد‪ ،‬مهم است که بدانيد‬ ‫گذشته شما تاثير بسيار مهمي در آن داشته و در ضمن متوجه‬ ‫باشيد که حقيقت زندگي با آنچه که شما فکر مي‌کنيد ممکن‬ ‫است خيلي فرق داشته باشد‪ .‬اگر احساس مي‌کنيد که چاره‬ ‫زيادي در رنج بردن از افسردگي نداريد‪ ،‬اين را بدانيد که‬ ‫الاقل مي‌توانيد در راه بهبود افسردگي خود با يک روانشناس‪،‬‬ ‫روانپزشک يا مشاوره رواني صحبت کنيد و کمک بگيريد‪.‬‬ ‫تئوري «بيچارگي ياد گرفته شده» تنها تئوري در توضيح‬ ‫افسردگي نيست‪ .‬در شماره‌هاي آينده به تئوري‌هاي ديگري‬ ‫نگاه خواهيم کرد‪.‬‬ ‫تا آن زمان براي شما هموطنان عزيز آرزوي شادي و‬ ‫سالمتي دارم و اميدوارم که تعطيالت سال نوي مسيحي‬ ‫برايتان شادي و سالمتي همراه داشته باشد‪.‬‬


‫‪28‬‬

‫ابزار جديد در فيس‌بوک‬ ‫براي رابطه‌هايي که‬ ‫پايان مي‌يابد‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫فيس بوک اعالم کرده است که «تغييرات نهايي بر‬ ‫اساس نظرات کاربران اوليه مشخص و اجرا خواهد شد‪ ».‬‬ ‫کلي وينتر‪ ،‬يکي از مديران محصوالت فيس‌بوک‬ ‫مي‌گويد‪« :‬اميدواريم اين ابزار به افراد اجازه دهد که پايان‬ ‫ارتباط‌شان در فيس‌بوک راحت‌تر و با حس کنترل بيشتري‬ ‫صورت گيرد‪».‬‬ ‫اين ابزار تازه به کساني که گزينه پايان رابطه با فرد‬ ‫خاصي را در فيس‌بوک فعال و اعالم مي‌کنند‪ ،‬پيشنهاد داده‬ ‫مي‌شود؛ بنابراين افراد بايد اول تمام شدن رابطه‌شان را در‬ ‫فيس‌بوک اعالم کنند‪.‬‬

‫از هر پنج کودک يکي‬ ‫محتواي دنياي مجازي را‬ ‫واقعي تصور مي‌داند‬ ‫در فيلم «درخشش ابدي يک ذهن پاک»‪ ،‬عشاق سابق‬ ‫براي اينکه بتوانند همديگر را فراموش کنند‪ ،‬دست به‬ ‫درمان‌هاي پزشکي مي‌زنند تا بتوانند خاطره يکديگر را از‬ ‫ذهن‌شان پاک کنند‪ .‬اما در سال ‪ 2004‬که اين فيلم ساخته‬ ‫مي‌شد‪ ،‬هنوز فيس‌بوک متولد نشده بود‪.‬‬ ‫ولي حاال اين رسانه اجتماعي بخش بزرگي از زندگي‬ ‫عاطفي انسان‌ها را هم در بر مي‌گيرد‪ .‬عشاق وضعيت‬ ‫رابطه‌شان و همين‌طور عکس‌هاي بيشماري از لحظات‬ ‫مشترکشان را در فيس‌بوک با دوستان و بستگان به اشتراک‬ ‫مي‌گذارند‪.‬‬ ‫اما وقتي يک رابطه تمام مي‌شود چه اتفاقي مي‌افتد؟‬ ‫اگر افراد نخواهند همديگر را از فهرست دوستانشان‬ ‫حذف يا آنها را مسدود کنند‪ ،‬همچنان با اخبار وضعيت او‪،‬‬ ‫يادآوري خاطرات مشترک و عکس‌ها روبرو خواهند بود‪.‬‬ ‫اما فيس‌بوک به تازگي اعالم کرده که چاره‌اي براي اين‬ ‫عشاق دلشکسته انديشيده است‪.‬‬ ‫به گزارش «نيويورک تايمز»‪ ،‬اين گزينه تازه‪ ،‬خاطرات‬ ‫مشترک را از ديوار فيس‌بوک شما پاک خواهد کرد و اغلب‬ ‫به‌روزرساني‌هاي فردي را که شما قصد فراموش کردندش را‬ ‫داريد ديگر نمايش نمي‌دهد‪.‬‬ ‫تمام شدن يک رابطه طوالني به معناي کنکاش در‬ ‫حجم عظيمي از عکس‌ها‪ ،‬پيغام‌ها‪ ،‬اعالم وضعيت‌ها و‬ ‫نظرات است‪ .‬‬ ‫الگوريتم‌هاي فيس‌بوک به اين صورت عمل مي‌کنند‬ ‫که هر چه ميزان ارتباط شما با فردي از ميان فهرست‬ ‫دوستانتان بيشتر باشد‪ ،‬اخبار بيشتري از وي را خواهيد ديد؛‬ ‫بنابراين بخت اينکه به‌روزرساني‌هاي شخصي که رابطه‌تان‬ ‫با او تمام شده را بيشتر از بقيه ببينيد‪ ،‬زياد است‪.‬‬ ‫با فعال کردن گزينه جديد فيس‌بوک‪ ،‬نه تنها اخبار‬ ‫مربوط به شريک سابق‪ ،‬روي ديوار شما ظاهر نخواهد شد‪،‬‬ ‫بلکه امکان اين را هم خواهيد داشت که تگ نام او را از تمام‬ ‫عکس‌هاي مشترک يک‌جا بر داريد‪.‬‬ ‫امکان اين را هم خواهيد داشت که تمام نوشته‌هاي‬ ‫تازه‌تان را هم از فرد سابق پنهان نگاه داريد و او از هيچ‌کدام‬ ‫از اين کارها باخبر نشود‪.‬‬ ‫اين گزينه تازه فيس‌بوک هم‌اينک تنها در آمريکا و بر‬ ‫روي اپليکيشن‌هاي موبايل فيس‌بوک اجرا خواهد شد‪.‬‬

‫به نظر مي‌رسد که زمان بازي در بيرون از خانه و‬ ‫حل کردن پازل براي کودکان به‌سر آمده است‪ .‬اين روزها‬ ‫کودکان اسباب‌بازي‌هايي به مراتب پيچيده‌تر دارند که‬ ‫استفاده از آن‌ها نياز به مهارت‌ شخصي دارد‪ .‬مطالعه‌اي‬ ‫جديد‪ ‬مي‌گويد که بيش از ‪ 90‬درصد کودکان آمريکايي زير‬ ‫چهار سال از دستگاه‌هاي موبايل استفاده مي‌کنند و اين‬ ‫موضوع هيچ ارتباطي با درآمد خانواده آن‌ها ندارد‪.‬‬ ‫اين تحقيق که در مجله «پيدياتريکس» به‬ ‫چاپ‪ ‬رسيده‪ ‬است‪ 350 ،‬کودک از خانواده‌هايي با درآمد‬ ‫پايين را مورد مطالعه قرار داده و به اين نتيجه رسيده است‬ ‫که استفاده از دستگاه‌هاي موبايل براي کودکان به موضوعي‬ ‫جهاني تبديل شده است‪ .‬در استفاده از موبايل و تبلت‌ها‬ ‫درآمد خانوادگي‪ ،‬جنسيت کودک و يا قوميت اعضاي خانواده‬ ‫نقش چنداني ندارد‪ .‬کودکان مطالعه شده در اين تحقيق‬ ‫مابين شش ماه تا چهار سال سن داشتند و استفاده از‬ ‫تکنولوژي ميان کودکاني که سن باالتر داشتند بيش‌تر بود‪.‬‬ ‫مثال سه چهارم کودکان چهار ساله دستگاه موبايل خود يا‬ ‫تلويزيون اختصاصي داشتند‪.‬‬ ‫بيش‌تر اين کودکان توانايي انجام چند کار همزمان‬ ‫را داشته‌اند و از چند دستگاه همزمان استفاده مي‌کردند‪.‬‬ ‫‪ 20‬درصد کودکان يک ساله کامپيوتر خودشان را در اختيار‬ ‫داشتند و ‪ 28‬درصد کودکان دو ساله مي‌توانستند از گوشي‬ ‫موبايل بدون هيچ‌گونه کمکي استفاده کنند‪.‬‬ ‫با وجود نتايج باورنکردني اين تحقيق‪ ،‬محققان‬ ‫مي‌گويند که نبايد تحت تاثير مهارت کودکان در استفاده‬ ‫از تکنولوژي قرار گرفت‪ .‬چرا که بسياري از آن‌ها از سنين‬ ‫پيش از يک سالگي شروع به استفاده از گوشي‌هاي موبايل‬ ‫مي‌کنند و همين موضوع مهارت و تجربه آن‌ها را افزايش‬

‫مي‌دهد‪ .‬چنين آمار بااليي به دليل الگوهاي رفتاري والدين‬ ‫است‪ .‬بيش‌تر والدين زماني که مشغول به کار هستند‪ ،‬يا‬ ‫مي‌خواهند بيرون بروند و خريدي کنند کامپيوتر‪ ،‬موبايل يا‬ ‫تبلت را در اختيار فرزندان مي‌گذارند‪ .‬همچنين ‪ 28‬درصد‬ ‫والدين از اين روش براي خواباندن کودک هم استفاده‬ ‫مي‌کنند!‬ ‫انجام تحقيقاتي از اين دست در مراکز مختلف صورت‬ ‫مي‌گيرد اما آنچه اهميت موضوع را افزايش مي‌دهد‪ ،‬اثري‬ ‫است که بر رفتار کودکان به جاي مي‌گذارد‪ .‬کودکان و‬ ‫نوجوانان پس از استفاده متمادي و بلند مدت از دستگاه‌هاي‬ ‫موبايل و کامپيوتر مرز بين واقعيت و خيال را به سختي‬ ‫تشخيص مي‌دهند‪.‬‬ ‫اين‪ ‬نتيجه‌اي‪ ‬است که از تحقيق بر روي کودکان‬ ‫در انگليس به دست آمده است‪ .‬مطالعه‌اي در همين‬ ‫زمينه‪ ‬مي‌گويد‪ ‬که کودکاني که پس از سال‌هاي ‪ 1999‬به‬ ‫دنيا آمدند‪ ،‬تخصص بااليي در استفاده از اينترنت و کامپيوتر‬ ‫دارند‪ .‬اما تنها ‪ 50‬درصد آن‌ها در سنين نوجواني از تفکر‬ ‫انتقادي يا قضاوت‌هاي مناسب براي فيلتر کردن محتوايي‬ ‫که مصرف مي‌کنند بهره مي‌برند‪ 20 .‬درصد اين گروه کامال‬ ‫کورکورانه از موتورهاي جستجو بهره مي‌برند و اعتقاد دارند‬ ‫که هر آنچه مي‌بينند واقعيت دارد‪ .‬بسياري از آن‌ها نمي‌دانند‬ ‫که تبليغات آنالين طي چه فرآيندي کار مي‌کنند‪.‬‬ ‫امروزه تنها از هر سه کودک ‪ 12‬تا ‪ 15‬ساله يک نفر‬ ‫توانايي تشخيص تفاوت بين تبليغات ارائه شده از سوي‬ ‫گوگل با مطالب عادي را دارد‪ .‬کم‌تر از نيمي از اين کودکان‬ ‫مي‌دانند که ويديوها قابل تبليغ هستند و نمايش آن‌ها در‬ ‫صفحه اينترنت چندان عادي نيست‪ .‬يکي از حوزه‌هايي که‬ ‫کودکان ظن زيادي درباره آن دارند‪ ،‬شبکه‌هاي اجتماعي‬ ‫است‪ .‬از هر ‪ 10‬کودک هفت نفر با اين موضوع موافق هستند‬ ‫که رفتار مردم در شبکه‌هاي اجتماعي و آنالين با رفتار واقعي‬ ‫آن‌ها تفاوت دارند‪ ،‬اما دختران توافق بيش‌تري درباره اين‬ ‫موضوع دارند‪.‬‬

‫تلفن همراه شما‪،‬‬ ‫گنجينه‌اي از فلزات قيمتي‬

‫هر روز کاراتر و سيارتر‪ ،‬تلفن همراه در همه جاي دنيا‬ ‫تبديل به سالح همه‌منظوره آينده شده‌ است‪ .‬بيش از ‪5‬‬ ‫ميليارد انسان‪ ،‬در زندگي روزمره‌شان بدون اين‌که بدانند از‬ ‫انبار کوچکي از مواد خام استفاده مي‌کنند‪.‬‬ ‫فلزات کمياب به مواد خامي اطالق مي‌شوند که بسياري‬ ‫از کارکردهاي تلفن همراه را ميسر مي‌سازند‪ ،‬اما مواد خام‬ ‫هر روز کمياب‌تر و گران‌تر مي‌شوند‪.‬‬ ‫آرمين رلر استاد استراتژي منابع در دانشگاه آوگسبورگ‬ ‫مي گويد‪ « ،‬بشر مدت‌ها در اين خيال بود که اين کره خاکي‬ ‫هر آنچه را که نياز دارد به او ارزاني مي‌بخشد‪ .‬اما االن ما‬ ‫مرزها و محدوديت‌ها را مي‌بينيم‪».‬‬ ‫مرزهاي دسترسي‪ ،‬مرزهاي رشد هستند‪ ،‬زيرا که امروزه‬ ‫همه شاخه‌هاي صنعتي به مواد خام نياز دارند‪.‬‬ ‫بدون ليتيوم هيچ خودرو برقي‪ ،‬بدون اينديوم هيچ‬ ‫سلول خورشيدي و بدون خاک‌هاي کمياب که در کنترل‬ ‫چين هستند‪ ،‬هيچ توربين بادي کار نمي‌کند‪ .‬براي توليد اين‬ ‫فلزات بايد راه‌هاي تازه‌اي يافت‪ ،‬در غير اين صورت جوامع‬ ‫مصرف‌گراي مدرن امروزي با مشکالت جدي مواجه خواهند‬ ‫شد‪.‬‬ ‫يکي از راه‌هاي تامين مواد خام‪« ،‬بازيافت» است‪.‬‬ ‫براي مثال در يک تن تلفن همراه به ميزان ‪ 300‬گرم طال‬ ‫نهفته است‪ .‬شرکت‌هاي استخراج معدن يک تن سنگ را‬ ‫براي يافتن يک گرم فلز کمياب زير و رومي‌کنند‪ .‬اما بيشتر‬ ‫تلفن‌هاي همراه کهنه يا به بازارهاي آفريقا و آمريکاي‌التين‬ ‫راه مي‌يابند يا به سطل‌هاي زباله ريخته مي‌شوند يا در‬ ‫کشوهاي خانه‌ها جاي مي‌گيرند‪.‬‬ ‫حتي آلمان هم که خود را قهرمان جهاني‪ ‬باز‌يافت‬ ‫مي‌خواند در ايجاد يک سيستم جداسازي موثربراي‬ ‫دستگاه‌هاي سيار مشکالتي دارد‪.‬‬

‫‪28‬‬

‫سياست‌مداران ايده‌اي را مطرح کرده‌اند که در آن‬ ‫مشتريان بايد با يک گرويي اجباري هنگام خريد‪ ،‬مجبور‬ ‫شوند که بعد دوباره دستگاه‌ها را پس دهند‪ .‬اما پس از آن‬ ‫چه اتفاقي بايد بيفتد؟‬ ‫بازيافت همه فلزات موجود در تلفن‌ همراه کماکان‬ ‫براي علم و صنعت امري بسيار دشوار است‪‌‌ .‬از ‪ 35‬فلزي‬ ‫که در تلفن همراه وجود دارند‪ ،‬تنها تعداد اندکي از آن‌ها را‬ ‫مي‌توان با بازدهي مناسب بازيافت کرد‪ .‬اين قضيه نه تنها‬ ‫براي تلفن‌هاي همراه‪ ،‬بلکه براي لپ‌تاپ‌ها‪ ،‬تلويزيون و‬ ‫دستگاه‌هاي الکترونيکي ديگر نيز مصداق دارد‪.‬‬ ‫گسترش استخراج در سطح جهان صد در صد چاره کار‬ ‫نيست‪ .‬ابعاد اخالقي اين قضيه نيز مهم است‪ ،‬زيرا استخراج‬ ‫مواد خام تقريبا هميشه هزينه‌هاي سنگيني را براي انسان و‬ ‫محيط زيست در بر‌دارد‪.‬‬ ‫معدن‌کاران اغلب تحت شرايط اسفناکي کار مي‌کنند‪.‬‬ ‫در حالي‌که در کنگو کودکان سنگ معدن تانتال را که براي‬ ‫ميکروخازن‌ها بسيار اهميت دارد‪ ،‬از دل کوه بيرون مي‌کشند‪،‬‬ ‫نيروهاي شبه نظامي از سود‌هاي حاصل از تجارت تانتال‬ ‫براي تامين مالي جنگ‌هايشان بهره مي‌برند‪ .‬محيط زيست‬ ‫چين نيز از پس‌مانده‌هاي شيميايي که هنگام استخراج‬ ‫خاک‌هاي کمياب به وجود مي‌آيند رنج مي‌برد‪.‬‬ ‫ش هستند تا‬ ‫به همين دليل نهادهاي پژوهشي در تال ‌‬ ‫شرايط را براي وقوع يک «انقالب بازيافت» محقق سازند‪.‬‬ ‫براي مثال در دانشگاه صنعتي‌هامبورگ‪ ،‬کرستين کوختا و‬ ‫تيمش مشغول پژوهش درباره بازيافت فلز کمياب «نئوديم»‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫او مي‌گويد‪« ،‬روياي ما جامعه‌اي است که بتواند با مواد‬ ‫خام خودش تا مدت‌ها حيات خود را حفظ کند‪ .‬ما نمي‌توانيم‬ ‫همچنان به مصرف‌گرايي خود ادامه داده و هر چه را که باقي‬ ‫مي‌ماند دور بريزيم‪».‬‬ ‫به عقيده او از لحاظ نظري اين امکان هست که شايد‬ ‫بتوان ‪ 80‬درصد مواد به کار رفته در تلفن همراه را باز‌يافت‬ ‫کرد‪.‬‬

‫ساخت چاپگر سه بعدي‬ ‫مخصوص کودکان‬

‫محققان موفق به ساخت چاپگر سه بعدي براي کودکان‬ ‫شده‌اند که حتي از يک آيفون نيز ارزان‌تر است‪.‬‬ ‫با استفاده از چاپگرهاي سه بعدي مي‌توان از‬ ‫عکس‌هاي ذخيره شده در رايانه‪ ،‬نمونه سه بعدي واقعي‬ ‫ساخت‪ .‬تکنولوژي استفاده شده در چاپگرهاي سه بعدي اين‬ ‫امکان را به مصرف کنندگان مي‌دهد تا از مواد کامپوزيتي در‬ ‫طراحي‌هاي خود براي چاپ سه بعدي بهره برند‪.‬‬ ‫اما فناوري چاپ سه بعدي جز محققان و فعاالن اين‬ ‫عرصه نتوانسته نگاه‌هاي بيشتري را به خود جلب کند‪ .‬حاال‬ ‫پروژه جديدي با اهداف خاص آغاز شده و مي‌تواند تحول‬ ‫عظيمي را در اين عرصه به دنبال داشته باشد و آن چاپگري‬ ‫مخصوص کودکان است‪.‬‬ ‫اين چاپگر جديد ‪3D Rever‬نام دارد و نگاه خاص و‬ ‫ويژه‌اي به کودکان داشته و قابليت‌هاي جديدي را در اختيار‬ ‫آنها قرار مي‌دهد‪ .‬کودکان با استفاده از اين چاپگر به سادگي‬ ‫مي‌توانند روياها يا تصاوير ذهني خود را تبديل به يک جسم‬ ‫و ماده حقيقي کنند‪.‬‬ ‫اين چاپگر از قيمت مناسبي برخوردار بوده و به کودکان‬ ‫اجازه مي‌دهد تا تخيالت خود را همانند اسباب بازي‌هاي خود‬ ‫در اختيار داشته باشند‪.‬‬ ‫اين چاپگر کوچک شبيه به يک کاله فضايي بوده و‬ ‫از جديدترين فناوري‌هاي روز برخوردار است و مي تواند‬ ‫امکانات جديدي را در اختيار کودکان قرار دهد‪ .‬از ديگر‬ ‫ويژگي‌هاي اين چاپگر بايد به ايمن و همينطور بي‌خطر‬ ‫بودن براي کودکان اشاره کرد که کوچکترين تهديدي براي‬ ‫سالمتي کودکان به دنبال ندارد‪.‬‬ ‫اين چاپگر در رنگ‌هاي سفيد‪ ،‬آبي‪ ،‬قرمز و زرد توليد‬ ‫شده و به کودکان اجازه مي‌دهد انواع اجسام از دستبند تا‬ ‫اجسام خيالي خود را به شکل چاپ سه بعدي بسازند‪ .‬اين‬

‫دنباله در صفحة ‪30‬‬


‫‪29‬‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫اطالعات سپاه و دادگاه‌ انقالب پيشگام‬ ‫برخورد با روزنامه‌نگاران‬

‫بازداشت روزنامه‌نگاران در ايران؛‬

‫پرونده‪‎‬اي ناتمام‬

‫کوروش صحتي‬ ‫بازداشت اخير روزنامه‌نگاران در ايران پس از هشدار‬ ‫رهبر جمهوري اسالمي در مورد نفوذ دشمنان با واکنش‌هاي‬ ‫مختلفي روبرو شده است‪ .‬منتقدان مي‪‎‬گويند «نفوذ» واژه‌اي‬ ‫است براي تسويه حساب سياسي و برخورد با مخالفان و‬ ‫منتقدان حکومت‪.‬‬ ‫عيسي سحرخيز مديرکل مطبوعات داخلي وزارت ارشاد‬ ‫در دوره محمد خاتمي و مديرمسئول نشريات توقيف شده‬ ‫«آفتاب» و «اخبار اقتصاد»‪ ،‬احسان مازندراني مدير مسئول‬ ‫روزنامه «فرهيختگان» و مشاور هيات امناي دانشگاه آزاد‬ ‫اسالمي‪ ،‬آفرين چيت ساز ستون نويس روزنامه دولتي «ايران»‬ ‫و سامان صفرزايي خبرنگار پيشين روزنامه «اعتماد» و ماهنامه‬ ‫«انديشه پويا»‪ ،‬روزنامه‌نگاراني هستند که از يازدهم آبان ماه‬ ‫در بازداشت اطالعات سپاه پاسداران ايران به سر مي برند‪.‬‬ ‫نفر پنجمي هم هست که خبر بازداشت او گزارش شده‪ ،‬اما‬ ‫هويتش مشخص نيست‪.‬‬ ‫پروژه بازداشتي که با سخنراني آيت‌اهلل علي خامنه اي در‬ ‫مورد آنچه «نفوذ آمريکايي‌ها» در ايران پس از توافق هسته‪‎‬اي‬ ‫خواند‪ ،‬کليد خورد‪.‬‬

‫استفاده از واژگان خاص توسط رهبري‬

‫آيت‌اهلل خامنه‌اي نشان داده است که استفاده از برخي‬ ‫واژه‪‎‬ها از سوي او‪ ،‬تبعات مختلفي براي روزنامه‌نگاران‪ ،‬فعاالن‬ ‫سياسي و حقوق بشر در ايران در پي خواهد داشت‪.‬‬ ‫در ماجراي کوي دانشگاه تهران در ‪ 18‬تير ‪ ،1378‬وقتي‬ ‫رهبر جمهوري اسالمي ايران خواستار برخورد با دانشجويان‬ ‫معترض يا به تعبير او «آشوبگر» شد‪ ،‬دانشجويان روانه زندان‬ ‫شده و به احکام زندان طوالني مدت محکوم شدند‪.‬‬ ‫در ارديبهشت ‪ 1379‬نيز وقتي از «پايگاه دشمن» شدن‬ ‫برخي مطبوعات در ايران ابراز نگراني کرد‪ 16 ،‬روزنامه و‬ ‫نشريه تنها در طول چند روز توقيف شدند و واژه «فتنه» اشاره‬ ‫رهبر جمهوري اسالمي به حوادث پس از انتخابات رياست‬ ‫جمهوري سال ‪ 1388‬و سپس بازداشت و محاکمه گسترده‬ ‫مخالفان و منتقدان حکومت‪ .‬واژه‌اي که از همه پرسرو صداتر‬ ‫شد و هنوز هم کارکردش را براي هوادارانش را از دست نداده‬ ‫است‪.‬‬ ‫​​​​اين بار برخورد با روزنامه‌نگاران پس از به کار بردن واژه‬ ‫«نفوذ» از سوي آيت‌اهلل خامنه‌اي با انتقاداتي حتي از سوي‬ ‫برخي از مقامات بلندپايه حکومتي روبرو شد‪ .‬گرچه اين‬ ‫مقامات هرگز اشاره مستقيمي به نام خامنه‌اي نکرده و گفتند‬ ‫نهادهاي بازداشت کننده منظور او را بد متوجه شده‪‎‬اند‪.‬‬ ‫حسن روحاني رييس جمهوري ايران خواست با کلمه‬ ‫نفوذ بازي نشود و علي شمخاني دبير شوراي عالي امنيت ملي‬ ‫ايران گفت که اين بازداشت‌ها نوعي تسويه حساب سياسي‬ ‫است‪ .‬گروهي از نمايندگان مجلس مثل علي مطهري و احمد‬ ‫توکلي نيز گفتند اگر نفوذ در کشور وجود داشته‪ ،‬چرا به يک‬ ‫باره و پس از سخنان رهبر جمهوري اسالمي مسئوالن به فکر‬ ‫مقابله با آن افتاده‌اند‪.‬‬

‫برخي تحليلگران سياسي مي‌گويند سياست جمهوري‬ ‫اسالمي تا به حال بدين منوال بوده که هر نرمشي در سياست‬ ‫خارجي با بسته‪‎‬تر شدن فضا در داخل ايران همراه باشد‪ .‬پيام‬ ‫اين رويکرد شايد اين باشد که چيزي در ايران تغيير نکرده‬ ‫است‪.‬‬

‫هراس‌ از نقش روزنامه‌نگاران در حوزه‬ ‫فرهنگ‬

‫پس از بازداشت اخير روزنامه‌نگاران در ايران و در اقدامي‬ ‫بي‌سابقه‪ ،‬يکي از مسوالن سازمان اطالعات سپاه پاسداران‬ ‫ايران در گفت‌وگويي تلفني در تلويزيون دولتي ايران حاضر‬ ‫شد و شرحي از اتهامات اين روزنامه‌نگاران ارائه کرد‪.‬‬ ‫اين مامور سپاه که «عاصف» معرفي شد‪ ،‬يکي از جرائم‬ ‫روزنامه‌نگاران را «ادراک سازي و اولويت سازي براي افکار‬ ‫عمومي» عنوان کرد‪.‬‬ ‫هراس از تبادل فرهنگي غرب و ايران موضوع تازه‪‎‬اي‬ ‫نيست؛ اما هر از چند گاهي اين موضوع در کالم رهبران‬ ‫جمهوري اسالمي و ماموران امنيتي پر رنگ‪‎‬تر مي‌شود‪.‬‬ ‫حال که توافق هسته‪‎‬اي ميان ايران و شش قدرت‬ ‫جهاني‪ ،‬يکي از پرمناقشه‌ترين مسائل ميان ايران و غرب را‬ ‫به پايان نهايي خود نزديک کرده است‪ ،‬بار ديگر غرب ستيزي‬ ‫و هراس از نفوذ فرهنگي غرب به دغدغه اصلي رهبران‬ ‫جمهوري اسالمي تبديل شده است‪.‬‬ ‫آيت‌اهلل خامنه‌اي چندي پيش در سخنراني براي جمعي‬ ‫از دانشجويان و اساتيد دانشگاه‌ها گفت‪« ،‬نظام‌هاي مسلط در‬ ‫جهان مي‌خواهند با تاثير بر تفکر دانشگاهيان به اهداف خود‬ ‫برسند‪ ».‬سخناني که پس از بازداشت اخير روزنامه‌نگاران‬ ‫مطرح شد‪.‬‬ ‫​​در دنيايي که گسترش روز افزون شبکه‪‎‬هاي ارتباطي‪،‬‬ ‫اينترنت و ماهواره آن را بيش از هر زمان ديگر به دهکده‪‎‬اي‬ ‫جهاني تبديل کرده است‪ ،‬هنوز کشورهايي هستند که نگراننند‬ ‫مبادا قافيه را در اين ميان ببازند‪.‬‬ ‫آيت‌اهلل خامنه‌اي در ايران بر اين اعتقاد است که حتي‬ ‫آموزه‪‎‬هاي علوم انساني غربي‪« ،‬حيواني» است و در ميان‬ ‫جوانان نسبت به دين شک و ترديد ايجاد مي‪‎‬کند‪.‬‬ ‫او در سال‌هاي اخير بارها از تعداد باالي دانشجويان‬ ‫علوم انساني در ايران انتقاد کرده است‪ .‬در پي ابراز اين‬ ‫نگراني‌ها موج تغيير متون درسي رشته‪‎‬هاي علوم انساني در‬ ‫ايران در دوره محمود احمدي نژاد آغاز شد‪.‬‬ ‫پيشتر انقالب فرهنگي دانشگاه‌هاي ايران که از سال‬ ‫‪ 1359‬تا ‪ 1362‬دانشگاه‌ها را به تعطيلي کشاند‪ ،‬در پي آن‬ ‫بود که جواناني با آموزه‌هاي انقالب اسالمي تحويل جامعه‬ ‫دهد و استادان و دانشجويان «غربزده» را پاکسازي کند‪.‬‬ ‫حکومت ايران نشان داده است که وجود «دشمن»‬ ‫بخشي غيرقابل تفکيک از نظام عقيدتي آن است و نيز‬ ‫موضوعي براي تثبيت قدرت سياسي‪ .‬اين دشمن هم مي‌تواند‬ ‫روزنامه‌نگاري منتقد در داخل ايران باشد و هم دشمن خارجي‬ ‫که حتي در حال مذاکره با او هستيم‪.‬‬

‫همزمان با ابراز نگراني رهبر جمهوري اسالمي نسبت‬ ‫به نفوذ دشمنان پس از رسيدن به توافق هسته‪‎‬اي‪ ،‬اين‬ ‫فرماندهان سپاه پاسداران انقالب اسالمي ايران بودند که به‬ ‫شدت از اين موضوع ابراز نگراني کردند و محمدعلي جعفري‬ ‫فرمانده کل سپاه تالش براي نفوذ در ايران پس از توافق‬ ‫هسته‌اي را «فتنه‌ چهارم» ناميد‪.‬‬ ‫يک روز پس از اين اظهارات فرمانده سپاه بود که‬ ‫رسانه‪‎‬هاي نزديک به نهادهاي امنيتي‪ ،‬از بازداشت چند‬ ‫روزنامه‌نگار که اين رسانه‪‎‬ها آنها را «از اعضاي شبکه نفوذي‬ ‫همکار با دولت‌هاي متخاصم غربي» ناميدند‪ ،‬توسط اطالعات‬ ‫سپاه خبر دادند‪.‬‬ ‫يداهلل جواني‪ ،‬از فرماندهان ارشد سپاه که در سرکوب‬ ‫هاي سال ‪ 88‬نقش داشت‪ ،‬هم با دفاع از اقدام سپاه‬ ‫در بازداشت روزنامه‌نگاران‪ ،‬افرادي را که بحث نفوذ را‬ ‫«غيرواقعي» مي دانند‪ ،‬تهديد کرد‪.‬‬ ‫مشاور عالي نماينده ولي‌فقيه در سپاه پاسداران ايران در‬ ‫گفت‌وگو با «خبرگزاري مهر» گفت‪« ،‬فکر مي‪‎‬کنم کساني که‬ ‫بحث غيرواقعي بودن نفوذ را مطرح مي‌کنند و آن را يک امر‬ ‫ذهني مي‌دانند‪ ،‬بايد در مورد خودشان تامل کرد‪ ».‬اين حرف‬ ‫واکنشي در انتقاد به حسن روحاني رييس جمهوري ايران بود‬ ‫که بازداشت روزنامه‌نگاران را محکوم کرده بود‪.‬‬ ‫اين براي نخستين بار نيست که نام اطالعات سپاه در‬ ‫برخورد با روزنامه‌نگاران‪ ،‬فعاالن سياسي و دانشجويي شنيده‬ ‫مي‌شود‪ .‬اعتراضات دانشجويي ‪ 18‬تير ‪ 1378‬و اعتراضات‬ ‫دامنه‌دار پس از انتخابات سال ‪ 1388‬با دخالت مستقيم‬ ‫نيروهاي سپاه براي فرونشاندن اعتراضات همراه شد‪.‬‬ ‫همزمان اطالعات سپاه پاسداران در اقدامي موازي‬ ‫با فعاليت‌هاي وزارت اطالعات در سال‌هاي گذشته‪ ،‬اقدام‬ ‫به تاسيس بازداشتگاه‌هاي اختصاصي (از جمله بازداشتگاه‬ ‫مشهور ‪ 59‬در پادگان عشرت آباد تهران)‪ ،‬بازداشت فعاالن‬ ‫سياسي و مدني و تشکيل پرونده براي آنها و حتي طبق گفته‬ ‫گروهي از محکومان درخواست براي صدوراحکامي مشخص‬ ‫براي متهمان کرده است‪ .‬موضوعي که با تعريفي که از‬ ‫استقالل دستگاه قضايي ايران مي‌شود هيچ همخواني ندارد‪.‬‬ ‫​​در عين حال دادگاه‌هاي انقالب اسالمي که در نخستين‬ ‫روزهاي پس از انقالب ‪ 1357‬تاسيس شدند و جايگاهي در‬ ‫قانون اساسي ندارند‪ ،‬همچنان وظيفه رسيدگي به اتهامات‬ ‫متهمان سياسي و عقيدتي را برعهده گرفته‌اند‪ .‬در حالي که‬ ‫طبق اصل ‪ 168‬قانون اساسي محاکمه متهمان سياسي بايد‬ ‫در محاکم دادگستري‪ ،‬علني و با حضور هيئت منصفه برگزار‬ ‫شود‪.‬‬ ‫روزنامه‌نگاراني که به تازگي بازداشت شده‌اند‪ ،‬صاحب‬ ‫يکي از تازه‪‎‬ترين پرونده‪‎‬هاي بي شماري هستند که اطالعات‬ ‫سپاه و دادگاه انقالب مسوليت رسيدگي به آن را بر عهده‬ ‫دارند‪ .‬پرونده‪‎‬هايي که نهادهاي بين‌المللي حقوق بشر مي‪‎‬گويند‬ ‫شرايط بازداشت و بازجويي از متهمان و عدم دسترسي آنها‬ ‫به دادرسي عادالنه در آنها رعايت نمي‌شود‪.‬‬ ‫وضعيت روزنامه‌نگاران در دوره حسن روحاني‬ ‫حسن روحاني در شعارهاي انتخاباتي خود وعده داده بود‬ ‫درصورت پيروزي آزادي مطبوعات تضمين خواهد شد‪.‬‬ ‫او در مراسم افتتاحيه نمايشگاه مطبوعات امسال نيز که‬

‫‪29‬‬

‫چند روز پس از موج بازداشت روزنامه‌نگاران برگزار شد‪ ،‬بار‬ ‫ديگر اعالم کرد دولت در پي ايجاد فضاي آزاد براي مطبوعات‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ ‬در عين حال روحاني در اظهاراتي کم سابقه که با‬ ‫انتقاد رسانه‪‎‬هاي نزديک به اصولگرايان مواجه شد گفت‪،‬‬ ‫«از محتواي برخي رسانه‌ها آگاه مي‌شويد که فردا چه کسي‬ ‫بازداشت خواهد شد و کجا تعطيل مي‌شود يا آبروي چه کسي‬ ‫ريخته خواهد شد‪».‬‬ ‫نمايشگاه مطبوعات که توسط وزارت ارشاد برگزار‬ ‫مي‪‎‬شود‪ ،‬امسال از سوي برخي نشريات و خبرگزاري‌هاي‬ ‫وابسته به جناح اصولگرا‪ ،‬از جمله روزنامه‪‎‬هاي «کيهان» و‬ ‫«وطن امروز» و خبرگزاري‌هاي «فارس» و «تسنيم»‪ ،‬تحريم‬ ‫شد‪ .‬رسانه‪‎‬هايي که برخي از آنها مثل روزنامه «کيهان» وابسته‬ ‫به نهاد نمايندگي رهبر جمهوري اسالمي‌اند و برخي ديگر مثل‬ ‫خبرگزاري‌هاي «فارس» و «تسنيم» وابسته به نهادهاي نظامي‬ ‫سپاه و بسيج‪ .‬بخشي از مطالب روزانه اين رسانه‌ها به خطر‬ ‫نفوذ دشمنان و لزوم برخورد با عوامل داخلي آنها اختصاص‬ ‫مي‪‎‬يابد‪.‬‬ ‫از سوي ديگر نگاه متفاوت دستگاه قضايي ايران و‬ ‫نهادهاي امنيتي مثل اطالعات سپاه پاسداران با دولت و وزارت‬ ‫ارشاد در حوزه رسانه‪‎‬ها باعث شده که همچنان روزنامه‌نگاران‬ ‫در ايران با برخوردها وفشارهاي حکومتي مواجه باشند‪.‬‬ ‫در گزارش‌هاي سازمان ملل متحد و نهادهاي بين‌المللي‬ ‫مدافع آزادي بيان‪ ،‬ايران پس از گذشت دو سال از روي‬ ‫کار آمدن دولت حسن روحاني‪ ،‬همچنان يکي از بزرگترين‬ ‫زندان‌هاي روزنامه‌نگاران و وبالگ‌نويسان در جهان است‪.‬‬ ‫طي هفته‪‎‬هاي گذشته در قطعنامه‪‎‬اي که از سوي شوراي‬ ‫حقوق بشر سازمان ملل متحد صادر شد‪ ،‬بار ديگر ايران به‬ ‫نقض حقوق بشر و آزادي‪‎‬هاي مدني از جمله آزادي رسانه‪‎‬ها‬ ‫محکوم شد‪.‬‬ ‫در گزارش سال ‪ 2015‬سازمان گزارشگران بدون مرز‪،‬‬ ‫ايران در رتبه ‪ 173‬آزادي رسانه ها قرار دارد و کميته حمايت‬ ‫از روزنامه‌نگاران نيز در گزارش امسال خود ايران را در ميان‬ ‫‪ 10‬کشوري قرار داد که بيشترين ميزان سانسور و سرکوب‬ ‫رسانه‪‎‬ها و روزنامه‌نگاران را دارند‪.‬‬ ‫اين کميته نوشت محدود کردن دسترسي شهروندان‬ ‫به اينترنت‪ ،‬فيلترينگ‪ ،‬هک کردن وبسايت‌ها و ايميل‌ها‬ ‫و فرستادن پارازيت بر روي امواج شبکه‌هاي ماهواره‪‎‬اي‪،‬‬ ‫همچنان در ايران ادامه دارد‪.‬‬ ‫انجمن صنفي روزنامه‌نگاران ايران نيز از سال ‪ 1388‬تا‬ ‫کنون اجازه فعاليت نداشته است‪.‬‬ ‫مطبوعات ايران در سال‌هاي اخير دوره هاي پرتالطمي را‬ ‫گذرانده‪‎‬اند‪ .‬در دوره دولت اصالح طلب محمد خاتمي نشريات‬ ‫جديدي پا به عرصه مطبوعات ايران گذاشتند و روزنامه‌نگاران‬ ‫جواني وارد اين حرفه شدند‪.‬‬ ‫گرچه توقيف‪‎‬هاي پي در پي و برخورد با روزنامه‌نگاران‬ ‫و سرانجام روي کار آمدن دولت محمود احمدي‌نژاد عرصه را‬ ‫براي رسانه‪‎‬ها و روزنامه‌نگاران مستقل و اصالح طلب تنگ‪‎‬تر‬ ‫کرد‪ ،‬اما اميدهايي براي تغيير اين شرايط با روي کارآمدن‬ ‫دولت ميانه روي حسن روحاني ايجاد شد‪.‬‬ ‫با وجود اين مشخص نيست چشم‌انداز فعاليت آزاد‬ ‫رسانه‪‎‬اي در ايران‪ ،‬به ويژه چند ماه مانده به برگزاري انتخابات‬ ‫مجلس و خبرگان رهبري‪ ،‬با توجه به اختالف نظر در ساختار‬ ‫قدرت در ايران در اين مورد چه خواهد بود‪.‬‬


‫‪30‬‬

‫حسين مخمل‌باف‬

‫بخش بيست و سوم‬ ‫آنچه گذشت‪ :‬داريوش مرا عمو اسماعيل مي‌نامد‪ ،‬گرچه عموي واقعي او‬ ‫نيستم‪ .‬من و پدرش در کالس اول دبستان با هم آشنا شديم و دوستي پايداري‬ ‫بين ما به وجود آمد‪ .‬با پايان دوره دبيرستان دختري به نام زرين تاج را برايش‬ ‫گرفتند‪ .‬آنان نخستين فرزندشان را داريوش ناميدند‪ .‬بين اين بچه و من با وجود‬ ‫اختالف سن‪ ،‬الفتي باور نکردني پديد آمد‪ .‬داريوش پس از اخذ مدرک ليسانس‬ ‫فيزيک به آمريکا رفت و در همين رشته دکترا گرفت و در دانشگاه معتبري به‬ ‫تدريس پرداخت و سپس با خانمي که پزشک بود ازدواج کرد‪ .‬هنوز سالي از‬ ‫ازدواج آنان نگذشته بود که ناسازگاري‌ها آغاز شد و سرانجام با داشتن يک دختر‬ ‫سه ساله به نام نازنين از يکديگر جدا شدند‪ .‬چند سال بعد در يک تابستان براي‬ ‫ديدن داريوش و خانواده‌اش به آمريکا رفتم‪ .‬بانو همسر داريوش و دو پسرشان‬ ‫در سفر بودند‪ .‬روزي که قرار بود نازنين به ديدن من و پدرش بيايد بي‌صبرانه‬ ‫انتظارش را مي‌کشيدم‪ .‬نازنين که پدرش او را پرنسس هم صدا مي‌زد‪ ،‬دختري با‬ ‫وقار بود‪ .‬از نشستن و گپ زدن با او بسيار لذت بردم‪ .‬روز بازگشت داريوش مرا به‬ ‫فرودگاه رسانيد و هنگام بدرود دفتري را به دستم داد و گفت ماجراي باورنکردني‬ ‫آشنائي با بانو را در اين دفتر نوشته‌ام تا بخواني‪ .‬او نوشته بود‪ :‬در يکي از سفرهايم‬ ‫به کشوري در آمريکاي مرکزي به توصيه دوست و همکارم به هتلي رفتم‪ .‬فکر‬ ‫مي‌کردم در يکي از سالن‌هاي آنجا نمايش جالبي را به روي صحنه مي‌برند‪ .‬وقتي‬ ‫دانستم محل تجمع زن‌هاي تن‌فروش است از توصيه دوست شگفت زده شدم‬ ‫و به هتل خويش بازگشتم‪ ،‬اما حس کنجکاوي موجب شد بار دگر به آنجا بروم‪.‬‬ ‫زني با چهره‌اي گيرا نظرم را جلب کرد‪ ،‬نامش ايزابل بود‪ .‬گفت شوهرش مرده و‬ ‫داراي دو پسر است‪.‬‬ ‫هنگام صرف شام در کنار ايزابل‪ ،‬نمي‌دانم چرا به ياد ماجراي آشنائي و‬ ‫ازدواج با ويدا همسر سابقم افتادم‪ .‬کاش در مسير آشنائي تا ازدواج‪ ،‬در نقطه‌اي‬ ‫به بن‌بست رسيده بوديم‪ .‬از ايزابل پرسيدم چرا به دنبال کار شرافتمندانه نرفتي و‬ ‫تن‌فروشي را انتخاب کردي؟ گفت رفتم و به استخدام شرکتي تجاري درآمدم اما‬ ‫درگير ماجرايي باورنکردني شدم‪ .‬وقتي به او گفتم به شهر شما آمده‌ام تا خوش‬ ‫بگذرانم و مزه ميوه‌هاي ممنوعه را بچشم‪ ،‬از سوئي شتابي براي رفتن به هتل و‬ ‫همبستر شدن مشاهده نمي‌کرد‪ ،‬گفت از اين دوگونه رفتار کردن گيج شده است‪.‬‬ ‫بر سر دوراهي اين که بيشتردر کنار ايزابل بمانم يا او را رها کرده به دنبال کار خود‬ ‫بروم‪ ،‬گيرکرده بودم‪ .‬از او خواستم تا دنباله داستان زندگيش را نقل کند‪.‬‬

‫ادامه داستان‪:‬‬

‫‪December 2015‬‬

‫‪30‬‬

‫آذر ‪1394‬‬

‫مشخص بود ايزابل از يادآوري اين بخش از دوره زندگي خود عذاب‬ ‫مي‌کشد‪ .‬اشک در چشم‌هايش حلقه زده و سخن گفتن برايش دشوار شده بود‪.‬‬ ‫گفتم ايزابل‪ ،‬مي‌بينم بازگو کردن اين بخش از زندگي برايت دشوار است‪ ،‬از‬ ‫سوئي چيزي به نيمه شب نمانده‪ ،‬اگر موافقي درخواست کنيم اتومبيلي جلو هتل‬ ‫آماده باشد تا تو به خانه بروي و استراحت کني و نيز خواهش مي‌کنم براي تامين‬ ‫مخارج زندگي خود پولي از من بپذيري‪ .‬فردا هر ساعت که وقت داشته باشي دو‬ ‫باره يکديگر را خواهيم ديد‪.‬‬ ‫از اينکه او را از نقل بقيه ماجرا معاف کرده بودم خوشحال شد و نيز براي‬ ‫ديدار دگرباره ذوق کرد‪ .‬در مورد پول گفت‪ ،‬در حال حاضر نياز ندارم‪ .‬هر وقت‬ ‫الزم داشتم خبرت مي‌کنم‪ .‬گفتم دوست دارم امشب‪ ،‬من هم با همان وسيله‌اي‬ ‫که تو را به خانه مي‌رساند همراهيت کنم‪ .‬خنديد و گفت مي‌ترسي دو ساعت‬ ‫باقيمانده از وقتم را به جاي بدي بروم؟ با خنده گفتم نه‪ ،‬چنين ترسي ندارم‪،‬‬ ‫تازه اگر هم بروي به من ربطي ندارد‪ ،‬تو زني آزاد و مستقل هستي و هر طور که‬ ‫خودت صالح بداني امور زندگيت را به سامان خواهي رساند‪ ،‬خواستم بيشتر در‬ ‫کنارت باشم و از آن گذشته ببينم در کجا زندگي مي‌کني‪ .‬پذيرفت و گفت اگر‬ ‫زحمتي برايت نيست اشکالي ندارد و حتي مي‌تواني به درون خانه بيائي و يک‬ ‫نوشيدني گرم يا سرد مهمان من باشي‪ .‬گفتم به خانه نخواهم آمد زيرا زمان‬ ‫مناسبي نيست‪ .‬مادر و پسرهايت بايد اين‬ ‫ساعت در خواب باشند بنابراين‪ ،‬آشنائي با‬ ‫آن‌ها را به زمان ديگري موکول مي‌کنيم‪.‬‬ ‫سر را به نشانه تاييد تکان داد‪،‬‬ ‫برخاسته به جلو هتل رفتيم و با اتومبيلي‬ ‫که براي ما فراهم آمده بود راه خانه ايزابل‬ ‫را پيش گرفتيم‪ .‬هرچه اتومبيل جلوتر‬ ‫مي‌رفت‪ ،‬بخش‌هاي اعيان نشين را پشت‬ ‫سر مي‌گذاشتيم و به قسمت‌هائي از شهر‬ ‫مي‌رسيديم که از وضعيت خانه‌ها و نوع‬ ‫اتومبيل‌هاي پارک شده در کنار خيابان‪،‬‬ ‫مشخص بود به محله‌اي که جايگاه‬ ‫مردماني از طبقه متوسط است وارد‬ ‫شده‌ايم‪ .‬با راهنمائي ايزابل اتومبيل جلو‬ ‫خانه‌اي معمولي ايستاد‪ .‬هر دو پياده شديم‪.‬‬ ‫به راننده گفتم چند لحظه توقف کند‪ .‬سپس‬ ‫ايزابل را تا در خانه‌اش همراهي کردم‪.‬‬ ‫هنگام بدرود‪ ،‬در حالي که دستم را در‬ ‫دست گرفته بود گفت خيالت آسوده شد‬ ‫که به خانه مي‌روم؟ گفتم من فکر ناجوري‬ ‫در مورد تو ندارم‪ ،‬زني آزاد و مختار هستي‬ ‫و زندگيت به خودت مربوط است‪ .‬طاقت‬ ‫نياورد‪ ،‬بوسه‌اي بر گونه‌ام نشاند و گفت‪،‬‬ ‫داريوش براي همه چيز متشکرم‪ .‬شب به‬ ‫خير‪.‬‬ ‫هنگام بازگشت به هتل باز هم در‬ ‫فکرهاي دور و دراز فرو رفته بودم‪ .‬قصدم‬ ‫از اين کارها و نزديک شدن به يک روسپي‬ ‫چه بود! آيا اسير احساسات قهرمانانه شده بودم و مي‌خواستم فداکاري بزرگي‬ ‫از خود نشان بدهم و زني را از منجالب بدبختي نجات دهم‪ .‬آيا اين کار به چه‬ ‫قيمتي براي من تمام مي‌شد؟ من چه چيزي در اين رابطه به دست مي‌آوردم و‬ ‫چه از دست مي‌دادم؟ نجات زني روسپي از منجالبي که در آن گرفتار آمده کار‬ ‫پسنديده‌اي است اما براي عدم بازگشت به اين پيشه چه بايد کرد؟ اگر کمي‬ ‫احساسي‌تر به موضوع نگاه مي‌کردم و مي‌خواستم فداکاري خود را به نهايت‬ ‫درجه برسانم آيا آماده بودم با چنين زني ازدواج کنم؟ زني با اين شغل؟‬ ‫همه کساني که در محل زندگي خود با آن‌ها در تماس بودم و نيز خانواده‌ام‬ ‫در ايران‪ ،‬پس از شکست در ازدواج نخست‪ ،‬دوربين‌هاي خود را روي من متمرکز‬ ‫کرده بودند تا ببينند چه خواهم کرد‪ .‬اگر به ادعاي من‪ ،‬به سبب بي‌تجربگي‪ ،‬گول‬ ‫حسابگري‌هاي به موقع ويدا و خانواده‌اش را خورده‪ ،‬خود را در دام بال افکنده‬ ‫بودم‪ ،‬اين بار‪ ،‬دوست و آشنا‪ ،‬عملکرد مرا رصد مي‌کردند تا ببينند با آن همه‬ ‫تجربه‪ ،‬چه تصميمي خواهم گرفت‪.‬‬ ‫گيرم توانستم اطرافيان خود را که مي‌دانستند هر سال به گوشه‌اي از جهان‬ ‫سفر مي‌کنم‪ ،‬فريب داده بگويم در سفرم به اسپانيا با زني بيوه از خانواده‌اي‬ ‫سرشناس آشنا شده و با او ازدواج کرده‌ام‪ .‬فراتر از آن مي‌توانستم بگويم همسر‬ ‫تازه‌ام رگ و ريشه در خاندان سلطنتي اسپانيا دارد‪ .‬آن‌ها که تا آن زمان جز‬ ‫راستي و درستي چيزي از من نديده و نشنيده بودند سخنم را باور مي‌کردند اما‬ ‫خودم چه؟ با گول زدن خودم و با اين دروغ بزرگ چه چيزي را مي‌خواستم ثابت‬ ‫کنم؟‬ ‫شايد کار درست اين باشد همين فردا‪ ،‬پولي را براي ايزابل‪ ،‬آن قدر که حتي‬ ‫تصورش را هم نکند به متصدي هتل بسپارم تا به دستش برساند‪ ،‬سپس بگريزم‬ ‫وپشت سرم را نيز نگاه نکنم‪.‬‬ ‫با اين افکار آزار دهنده به هتل رسيدم و خود را با لباس به روي تخت پرتاب‬ ‫کردم‪ .‬نيمه‌هاي شب با کابوس وحشتناکي از خواب پريدم‪ .‬تمام تنم خيس‬ ‫عرق شده بود‪ .‬خواب ديدم من و ايزابل زن و شوهر هستيم و روي تخت خود‬ ‫خوابيده‌ايم‪ .‬ناگهان چند مرد‪ ،‬با قيافه‌هاي چندش‌آور اطراف تخت را احاطه کرده‪،‬‬ ‫هريک ايزابل را به سوي خود مي‌خواند‪.‬‬ ‫دهانم تلخ و بد مزه شده بود‪ .‬برخاستم‪ ،‬لباسي را که براي بيرون پوشيده‬ ‫و هنوز با لباس خانه عوض نکرده بودم‪ ،‬بيرون آوردم‪ .‬ليواني آب سرد نوشيدم‪،‬‬ ‫مسواک زده‪ ،‬چند مشت آب به صورتم زدم و با افکار ناجور به تخت بازگشتم‪.‬‬ ‫فکر ايزابل دست از سرم بر نمي‌داشت‪ .‬آيا از اين زن خوشم آمده بود! مي‌دانستم‬ ‫به دست آوردنش کار ساده‌اي است اما با آن پيشه نحسش چه بايد مي‌کردم؟‬

‫دنباله در صفحة ‪33‬‬

‫دنباله از صفحة ‪28‬‬ ‫دستگاه شگفت‌انگيز با قيمتي در حدود ‪ 339‬دالر عرضه خواهد شد‪.‬‬

‫درخواست ‪ 348‬هزار کاربر اروپايي‬ ‫از گوگل براي «فراموش شدن»‬ ‫‪ 18‬ماه پس از‬ ‫آن‌که دادگاه عالي‬ ‫اروپا به رعايت «حق‬ ‫شدن»‬ ‫فراموش‬ ‫کاربران از سوي‬ ‫گوگل حکم داد‪ ،‬اين‬ ‫کمپاني ‪ 348‬هزار‬ ‫درخواست فراموش‬ ‫شدن از کاربران‬ ‫اروپايي دريافت کرده است‪ .‬کاربران آلمان و فرانسه بيشترين درخواست‌ها را‬ ‫داده‌اند‪.‬‬ ‫وب فراموش نمي‌کند‪ .‬اگر ديروز چيزي در اينترنت آپلود کرده‌ايد که با‬ ‫استانداردها و زندگي امروزتان هم‌خواني ندارد‪ ،‬پاک کردن آن از پهنه وب‬ ‫چندان آسان نيست‪.‬‬ ‫بسياري از کاربران در سراسر جهان در برابر ضبط بي‌وقفه داده‌هاي موجود‬ ‫در وب از سوي موتورهاي جست‌وجوي آنالين ايستاده‌اند و مي‌خواهند اين‬ ‫امکان را داشته باشند تا نتايجي را که به نظرشان نامطلوب مي‌آيد‪ ،‬از ديدرس‬ ‫ديگر کاربران سرويس‌هاي جست‌وجو در جهان پنهان کنند‪.‬‬ ‫اين همان چيزي است که از آن با عنوان «حق فراموش شدن» ياد مي‌شود‪.‬‬ ‫يک سال و نيم پيش‪ ،‬دادگاه عالي اروپا‪ ،‬مستقر در لوکزامبورگ‪ ،‬اعالم کرد که‬ ‫گوگل بايد به خواست کاربران عمل کند و در صورت درخواست آنها‪ ،‬جلوي‬ ‫انتشار لينک‌ها و صفحات مورد نظرشان را در صفحات جست‌وجو بگيرد‪ .‬امکان‬ ‫فراموش شدن فعأل فقط براي کاربران اروپايي فراهم شده است‪.‬‬ ‫آنها در اين درخواست‌ها در مجموع خواسته‌اند که بيش از يک ميليون‬ ‫و ‪ 230‬هزار آدرس اينترنتي (‪ )URL‬از نتايج جست‌وجو حذف شوند‪ .‬تعداد‬ ‫درخواست‌هاي کاربران نسبت به آخرين باري که گوگل رقم‌هاي مربوط به‬ ‫امکان «فراموشم کن» را منتشر کرد ‪ 40‬درصد افزايش يافته است‪.‬‬ ‫کاربران فرانسوي در مجموع ‪ 73‬هزار درخواست حذف ارائه کرده‌اند که‬ ‫نزديک به نيمي از آنها اکنون از صفحات نتايج جست‌وجوهاي گوگل حذف‬ ‫شده‌اند‪.‬‬ ‫در سراسر اروپا‪ ،‬در مجموع نزديک به ‪ 58‬درصد درخواست‌هاي کاربران از‬ ‫سوي گوگل رد شده است‪.‬‬ ‫گوگل مي‌گويد در موارد بحث‌برانگيز بر اساس ضوابطي پيش مي‌رود که‬ ‫بتواند موازنه‌اي محسوس ميان حريم خصوصي و حق عمومي براي دانستن‬ ‫ايجاد کند‪.‬‬ ‫بيشتر درخواست‌هاي کاربران از گوگل براي فراموش شدن مربوط به‬ ‫پست‌هاي فيس‌بوکي بوده است‪.‬‬ ‫‪ 10‬هزار و ‪ 220‬درخواست معطوف به فيس‌بوک اکنون از نتايج‬ ‫جست‌وجوهاي گوگل پاک شده است‪.‬‬ ‫ل گروپس‪ ،‬بادو‪ ،‬توييتر و گوگل پالس در جايگاه‌هاي بعدي‬ ‫يوتيوب‪ ،‬گوگ ‌‬ ‫قرار گرفته‌اند‪.‬‬ ‫گوگل از ابتدا با حکم دادگاه عالي اروپا موافق نبوده و تالش بسياري کرده‬ ‫تا راه اعمال اين قانون را سد کند‪ ،‬چون به اعتقاد مديران اين کمپاني تن دادن‬ ‫به درخواست کاربران براي حذف نتايج جست‌وجو‪ ،‬راه را براي سانسور آنالين‬ ‫هموار مي‌کند‪.‬‬ ‫کاربران براي استفاده از حق فراموش شدن‪ ،‬بايد فرم آنالين مخصوص آن‬ ‫را که از سوي گوگل در دنياي آنالين منتشر شده پر کنند و در آن با ذکر جزئيات‬ ‫بگويند که چه داده‌هايي و به چه داليلي بايد حذف شوند‪.‬‬ ‫گفته مي‌شود رسيدگي به اين درخواست‌ها بين ‪ 15‬تا ‪ 20‬روز طول مي‌کشد‪،‬‬ ‫چرا که اين درخواست بايد توسط گروهي از وکال و مهندسان و متخصصان اين‬ ‫کمپاني بررسي شوند‪.‬‬ ‫گوگل مي‌گويد فقط در صورتي درخواست حذف را تاييد مي‌کند که محتواي‬ ‫صفحات اينترنتي مورد اشاره مشخصا درباره وضعيت سالمت‪ ،‬نژاد‪ ،‬مذهب يا‬ ‫گرايش جنسي شخص باشد‪.‬‬ ‫محکوميت‌هاي قضايي کودکان و ماجراهايي که تمرکزشان بر اتهاماتي‬ ‫است که بعدا از سوي دادگاه رد شده هم از جمله مواردي هستند که گوگل حق‬ ‫فراموش شدن را برايشان معتبر مي‌داند‪.‬‬ ‫گوگل مي‌گويد در هر جايي که مشخص شود دانستن محتوايي که کاربران‬ ‫درخواست حذفش را دارند به نفع عموم است‪ ،‬از پذيرش حذف آن خودداري‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬ ‫گوگل همچنين حق فراموش شدن را فقط براي زيردامنه‌هاي مخصوص‬ ‫کشورها رعايت مي‌کند؛ يعني اگر درخواست حذف يک کاربر آلماني پذيرفته‬ ‫شود‪ ،‬صفحات درخواستي او ديگر در ‪ google.de‬نمايش داده نخواهد شد‪.‬‬ ‫اما کاربران اروپايي از گوگل مي‌خواهند که اين حذف را به ‪google.com‬‬ ‫هم تعميم دهد تا آن صفحات در هيچ جايي از دنيا در دسترس نباشند‪ .‬گوگل تا‬ ‫کنون در برابر اعمال اين فيلترينگ سراسري مقاومت کرده است‪.‬‬ ‫قرار است حق فراموش شدن به زودي در ديگر سرويس‌هاي جست‌وجوي‬ ‫آنالين‪ ،‬از جمله ياهو و بينگ (سرويس جست‌وجوي مايکروسافت) هم تامين‬ ‫شود‪.‬‬

‫دنباله در صفحة ‪33‬‬


‫‪31‬‬

‫نيمه شبانه‌‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫ﻗﻮﻝ ﻣﯽﺩﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺧﺎﻟﻪﺍﻡ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺑﻪ کليساﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﮕﯽ‬ ‫ﺑﺮﻭﻡ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﻭ عيسي مسيح ﺩﻋﺎ ﮐﻨﻢ‪.‬‬ ‫ﺗﺎ ياﺩﻡ ﻧﺮﻓﺘﻪ يک ﮐﺎﺭﯼ بکنيد ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻣﻌﺪﻟﻢ‬ ‫ﺧﻮﺏ ﺷﻮﺩ‪ ،‬ﭼﻮﻥﺑﺎﺑﺎ ﻣﯽگويد ﺍﮔﺮ ﺩﺭﺱﺧﻮﺍﻥ ﻭ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪ ﻭ‬ ‫ﻧﺨﺒﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﻧﻤﺮﻩﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ بگيرﻡ ﺁﻣﺮيکا ﻓﻮﺭﺍ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮐﺸﻮﺭ‬ ‫ﺧﻮﺩ ﻣﯽﺑﺮﺩ ﻭ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﻢ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺍﻗﺎﻣﺖ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺰﺍياﯼ ﺍﻗﺎﻣﺖ‬ ‫ﺧﻮﺩ ﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﺍينکه ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻫﺴﺘﻢ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﻢ‪.‬‬ ‫ﺩﺭ ﺧﺎﺗﻤﻪ ﺍﺯ ﺗﻮﺟﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ اين ﻧﺎﻣﻪ بسيار ﺗﺸﮑﺮ ﺩﺍﺭﻡ‬ ‫ﻭ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺑﻢ ﺁﺭﻣﺎﻥ ﻫﻢ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢ‪ .‬ﺧﺎﻧﻢ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺭﺍ‬ ‫ﺳﻼﻡ ﺑﺮﺳﺎنيد ﻭ ﻟﻄﻔﺎ ﮔﻮﺯﻥﻫﺎﯼ ﺳﻮﺭﺗﻤﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻢ ﺷﻼﻕ‬ ‫ﻧﺰنيد ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺭﻓﺘﺎﺭ کنيد ﭼﻮﻥ ﺑﻨﯽ ﺁﺩﻡ ﺍﻋﻀﺎﯼ‬ ‫يکديگر ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍين ﮔﻮﺯﻥﻫﺎ ﻫﻢ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺍيرﺍﻥ نيستند ﻧﺒﺎيد‬ ‫ﺷﻼﻕ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ‪.‬‬ ‫ﮐﺮيسمس ﺷﻤﺎ ﻭ ﮊﺍﻧﻮيه ﺷﻤﺎ ﻭ ﻫﺮﭼﻪ ﺍﺳﻤﺶ را‬ ‫مي‌گذاريد به شما مبارک باشد‪.‬‬ ‫ما اينجا شومينه نداريم که شما از دودکش آن پائين‬ ‫بياييد و براي ما کادو بگذاريد‪ ،‬لطفا” زنگ بزنيد تا خودم در‬ ‫را براي شما باز کنم‪.‬‬

‫ﺍﻓﮑﺎﺭ نيمه عميق ﺍيرﺍﻧﯽ‬

‫فرار از سوريه‬

‫حدود يک ميليون آواره مشغول ترک سوريه هستند و‬ ‫با ريسک از دست دادن جانشان با پاي پياده يا با قايق از‬ ‫دست «داعش» فرار مي‌کنند‪.‬‬ ‫کشور‌هاي اروپايي نمي‌دانند با هجوم اين موج انساني‌‬ ‫ي هم با نامردي پناهنده‬ ‫چکار کنند‪ .‬کشور‌هاي همسايه عرب ‌‬ ‫قبول نمي‌کنند‪ .‬عربستان که صاحب کعبه است نمي‌گذرد‬ ‫اينها بيايند توي «خانه خدا» چند شبي بمانند‪ .‬از رفيق‬ ‫سوري‌ام که اينجا توي آمريکا زندگي‌ مي‌کنه پرسيدم‪،‬‬ ‫چرا اينها نميرن ايران که رفيق جون جوني سوريه بوده و‬ ‫هست؟ جواب داد‪ :‬مگه مغز خر خوردند؟ از داعش سوريه‬ ‫فرار کنن برند به آغوش داعش ايران اسالمي؟‬

‫ﻧﺎﻣﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﻧﻮﺋﻞ‬

‫ﺑﺎﺑﺎ ﻧﻮﺋﻞ ﻋﺰيز‪ ،‬ﺍميدﻭﺍﺭﻡ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺎﺷﯽ ﻭ ﺑﺎ‬ ‫ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﺩﺭ ﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﻭ ﺧﻮﺷﯽ‬ ‫ﺑﮕﺬﺭﺍنيد‪.‬‬ ‫ﺍين ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺍﺭﻣﻨﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﺁﺭﻣﺎﻥ‬ ‫ﺳﺮکيسياﻥ ﻣﯽﻧﻮيسم‪ ،‬ﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﮐﻼ» ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺳﺖ‪.‬‬ ‫ﭘﺪﺭﺵ ﺑﺎ ﭘﺪﺭ ﻣﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺮﺗﺐ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺷﺮﺍﺏ‬ ‫ﻣﯽﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ همين ﭘﺪﺭﻡ ﭘﺪﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ‪.‬‬ ‫ﻣﮑﺎنيک ﭘﺪﺭ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺍﺭﻣﻨﯽ ﺍﺳﺖ ﭼﻮﻥ ﭘﺪﺭﻡ ﻣﯽﮔﻮيد‬ ‫ﻣﮑﺎنيکﻫﺎﯼ ﺍﺭﻣﻨﯽ ﺳﺮ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺭﺍ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﮑﺎنيکﻫﺎﯼ‬ ‫ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﮐﻼﻩ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﻧﺪ‪.‬‬ ‫ﺑﺎﺑﺎ ﻧﻮﺋﻞ ﻋﺰيز‪ ،‬ﻣﻦ ﺩﺭ عيدﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ يعني عيد‬ ‫ﻗﺮﺑﺎﻥ ﻭ عيد ﻓﻄﺮ ﻭ عيد ﻣﺒﻌﺚ ﻭ عيد ﻏﺪير ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﮐﺎﺩﻭ‬ ‫ﻧﮕﺮﻓﺘﻢ‪ .‬ﻓﻘﻂ ﺭﻭﺯ عيد ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺩﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ عيدي‬ ‫ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻣﯽﺩﺍنيد ﺑﺎ قيمت ﺩﻻﺭ ﺍﻣﺮﻭﺯ‪ ،‬ﺑﺎ ﺍين ﭘﻮﻝ‬ ‫ﺣﺘﯽ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻥ يک ﺗﻮﭖ پينگ پنگ ناقابل هم ﺧﺮيد چه‬ ‫رسد ﺑﻪ يک ﺗﻮﭖ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﺣﺴﺎﺑﯽ‪.‬‬ ‫ﺑﺎﺑﺎﻧﻮﺋﻞ ﻋﺰيز‪ ،‬ﺍﮔﺮ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﻭ‬ ‫بيچاﺭﻩ ﮐﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﺎ ﺩﺭ ﺍين ﺳﺮﺯمين ﺑﻪ دنيا ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ يک‬ ‫ﮐﺎﺩﻭﯼ ﮐﺮيسمس ﺧﻮﺏ بياﻭﺭيد‪ .‬ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯽﮔﻮيد ﺑﻬﺘﺮين‬ ‫ﻫﺪيه ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺍين ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻝ ﺍين ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ‬ ‫ﻗﺮﻋﻪﮐﺸﯽ ﮔﺮين ﮐﺎﺭﺕ ﺁﻣﺮيکا ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ‪ .‬ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯽﮔﻮيد‬ ‫ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺟﺎيي ﺑﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻫﺮﭼﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ‬ ‫ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻨﻮﺷﺪ ﻭ ﺑﭙﻮﺷﺪ‪ .‬ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﻗﺴﻤﺖ ﺁﺭﺯﻭﯼ‬ ‫ﭘﻮﺷﺎﮎ ﺑﺎﺑﺎ خيلي ﻣﻮﺍﻓﻖ ﺍﺳﺖ‪ .‬ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﯽﮔﻮيد ﺑﺎ ﺁنکه ﻗﻄﺐ‬ ‫ﺷﻤﺎﻝ خيلي ﺳﺮﺩ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﺯﻥﻫﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﭼﺎﺩﺭ ﻧﻤﯽﭘﻮﺷﻨﺪ ﮐﻪ‬ ‫ﮔﺮﻡ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ‪.‬‬ ‫ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ چيز ﺯياﺩﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﺯﺣﻤﺘﯽ‬ ‫ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺍيجاﺩ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺣﺎﺿﺮﻡ ﺳﻬﻢ ﻧﻔﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ‬ ‫ﺷﻤﺎ ﺑﺪﻫﻢ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﻭ ﮔﻮﺯﻥﻫﺎﯼ ﻗﻄﺒﯽ ﺳﻮﺧﺖ ﮐﺎﻓﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ‬ ‫ﺑﺎشيد ﻭ ﺩﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ ﮔﺮﻡ ﺑﻤﺎنيد‪ .‬ﻣﯽﺩﺍﻧﻢ ﺑﺮﺍﯼ‬ ‫ﺷﻤﺎ تهيه ﭼﻨﺪ «گيم» ﻭ ﮔﺮﻡﮐﻦﻫﺎﯼ «آديداس» يا ﺷﮑﻼﺕ‬ ‫ﻓﻨﺪﻗﯽ ﺍﺭﺩﻩﺍﯼ يا ﺗﯽﺷﺮﺕ تيم ﺑﺎﺭﺳﻠﻮﻥ يا ﮐﻔﺶ ﻣﺎيکل‬ ‫ﺟﺮﺩﻥ ﺑﺎ قيمت ﺩﻻﺭ )ﮐﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ ﺩﺭ ﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ بيشتر ﺍﺯ‬ ‫ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ( ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﺑﺘﻮﺍنيد‬ ‫ﺣﺪﺍﻗﻞ يک پيژﺍﻣﻪ «اسپايدرمن» ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ بياﻭﺭيد ﺍﺯ ﺷﻤﺎ‬ ‫بسيار ﻣﺘﺸﮑﺮ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺷﺪ‪.‬‬ ‫ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﯽﮔﻮيد بنويسم ﮐﻪ يک ﻋﻄﺮ ﺷﺎﻧﻞ ﺷﻤﺎﺭﻩ‬ ‫ﭼﻬﺎﺭ‪ ،‬ببخشيد ﺷﻤﺎﺭﻩ ﭘﻨﺞ‪ ،‬ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ بياﻭﺭيد‪.‬‬ ‫ﺑﺎﺑﺎ ﻧﻮﺋﻞ ﻋﺰيز‪ ،‬ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﮐﺎﺩﻭ بياﻭﺭيد‬

‫‪31‬‬

‫کيلويي ﺣﺪﻭﺩ ‪ 900‬ﺗﻮﻣﺎﻥ ﻭ يوﻧﺠﻪ ﺑﻪ ﺣﺪﻭﺩ ‪ 500‬ﺗﻮﻣﺎﻥ‬ ‫ﺭسيدﻩ ﺍﺳﺖ‪ .‬ﺣﺎﻻ ﺷﻤﺎ ﻗﻀﺎﻭﺕ کنيد ﺑﺎ ﺍين قيمتﻫﺎ ﮐﺪﺍﻡ‬ ‫ﺧﺮﯼ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ايران ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﻋﺮﻋﺮﺵ ﺩﺭنيايد؟!‬

‫ﻣﺮﮒ ﺑﺮ آمريکا يعني ﭼﻪ؟‬

‫ﻣﺮﮒ ﺑﺮ آمريکا يعني اينکه ﺑﻪ ريال ﺣﻘﻮﻕ بگيري ﻭ ﺑﻪ‬ ‫ﺩﻻﺭ ﺧﺮﺝ ﮐﻨﯽ!‬ ‫ﻣﺮﮒ ﺑﺮ آمريکا يعني اينکه ﻋﻼﻑ ﻭ حيران و ﻣﻀﻄﺮﺏ ﺩﺭ‬ ‫ﺻﻒ ويزاي آمريکا ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻤﺎﻧﯽ!‬ ‫ﻣﺮﮒ ﺑﺮ آمريکا يعني اينکه ﺍﺧﺒﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ «صدﺍﯼ ﺁﻣﺮيکا»‬ ‫بگيري ﻧﻪ ﺍﺯ «ﺻﺪﺍ ﻭ سيماي» ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ!‬ ‫ﻣﺮﮒ ﺑﺮ آمريکا يعني ﺷﻠﻮﺍﺭ جين ﻭ ﮐﻤﺮﺑﻨﺪ ﻭ ﮐﻔﺶ ﻭ‬ ‫پيرﺍﻫﻨﺖ ﻣﺎﺭﮎ «ﭘﻮﻟﻮ» ﻭ «تامي هيل» ﺑﺎﺷﺪ!‬ ‫ﻣﺮﮒ ﺑﺮ آمريکا يعني اينکه ﭼﻬﺎﺭ ميليون ﺑﺮﺍﯼ يک‬ ‫«ﺁﯼﻓﻮﻥ»« يک ميليوني ﺑﺴﻠﻔﯽ!‬ ‫ﻣﺮﮒ ﺑﺮ آمريکا يعني اينکه ﺧﺮﻭﺱ ﻧﺒﺎﺷﯽ ﻭﻟﯽ ﺗﻮﯼ ﺻﻒ‬ ‫ﻣﺮﻍ ﺑﺎيستي!‬ ‫ﻣﺮﮒ ﺑﺮ آمريکا يعني اينکه ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﭘﺰﺷﮑﯽ و زنده‬ ‫ماندن ﺑﻪ ﺁمريکا ﺳﻔﺮ ﮐﻨﯽ!‬ ‫ﻣﺮﮒ ﺑﺮ آمريکا يعني اينکه اينترنت ﻣﻠﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﺎ‬ ‫ي ﺑﺎﺷﯽ!‬ ‫فيلترﺷﮑﻦ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍينترﻧﺖ جهان ‌‬ ‫ﻣﺮﮒ ﺑﺮ آمريکا يعني اينکه ﻣﺮﻍ ﭘﺎﮐﺴﺘﺎﻧﯽ مسموم ﺭﺍ ﺑﺎ‬ ‫ﺑﺮﻧﺞ آمريکايي ﺑﺨﻮﺭﯼ!‬ ‫مرگ بر آمريکا يعني‌ اينکه براي هر سال انقالب اسالمي‬ ‫صد تومن هر سال بيشتر بسلفي!‬

‫ﻣﯽﮔﻮيند ﭘﻮﻝ ﭼﺮﮎ ﮐﻒ ﺩﺳﺖ ﺍﺳﺖ‪ .‬ﺣﺎﻻ ﻣﯽﻓﻬﻤﻢ ﮐﻪ‬ ‫ﭼﺮﺍ بيشتر ﺣﺎﺟﯽﻫﺎﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭﯼ ﺑﻮﯼ ﺑﺪ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ!‬ ‫***‬ ‫ﺩﺭ ﺍيرﺍﻥ ﺑﭽﻪﻫﺎيي ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﻧﻘﻼﺏ خميني ﺑﻪ ﺩنيا‬ ‫ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺭﺍ «ﻧﺴﻞﺳﻮﺧﺘﻪ» ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ‪ .‬بيچاﺭﻩﻫﺎ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻨﺪ‬ ‫ﻧﺴﻞﻫﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﺳﻮﺧﺘﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺻﺪﺍيش ﺭﺍ ﺩﺭ نياﻭﺭﺩﻧﺪ!‬ ‫***‬ ‫ﺑﺎ ﺗﻮﺭﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮيد ﻧﺎﻥ ﺳﻨﮕﮏ ﺑﻪ‬ ‫قيمت ﺧﺪﺍ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﺎيد ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﻭ ﺗﺎ ﻣﺤﺎﻓﻆ ﮔﺮﺩﻥ ﮐﻠﻔﺖ‬ ‫ﺑﺒﺮﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻧﻮﺍيي ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺟﺮﺍﺕ ﻗﺎپيدﻥ ﻧﺎنت ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ!‬ ‫***‬ ‫تلويزيون فيلم يک سيرﮎ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩاد ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ‬ ‫ﺳﮕﯽ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺣﻠﻘﻪ ﺁﺗﺶ ﻣﯽﭘﺮيد ﺑﺪﻭﻥ ﺍينکه ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﻮﺩ‪.‬‬ ‫ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﯽﭘﺮﺳﺪ‪ ،‬ﭼﻄﻮﺭ اين ﺳﮓﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﺮبيت ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺍين‬ ‫ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﻨﺪ؟ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯽﺩﻫﻢ‪ ،‬ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ” ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﺗﻤﻪ ﻧﻤﺎيش ﺑﻪ‬ ‫ﺁﻥﻫﺎ ﺁبميوه ﺳﺎﻧﺪيس ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ!‬ ‫***‬ ‫ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ديه ﺷﺪﻩ ‪ 621‬ميليون ﺗﻮﻣﺎﻥ! ﺧﺪﺍ ﮐﻨﻪ‬ ‫ﺗﺤﺮيمﻫﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺑﺸﻪ ﻭ قيمت ﺩيه ﭘﺎيين بياﺩ‪ .‬ﺑﺎ ﺍين قيمت‌ها‬ ‫ﺍﺻﻼ ﻭﺳﻊ ﮐﺸﺘﻦ خيلي‌ها ﺭﺍ ﮐﻪ ﺳﺎﻝﻫﺎ ﺍﺳﺖ ﺗﺤﻤﻞﺷﺎﻥ‬ ‫ﮐﺮﺩﻩﺍيم ﻧﺨﻮﺍهيم ﺩﺍﺷﺖ‪.‬‬ ‫***‬ ‫يک ﺭفيق ﺣﺰﺏﺍﻟﻠﻬﯽ ﺑﭽﻪ ﻣﺜﺒﺖ ﺩﺍﺭيم ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﺧﻮﺍﺏ‬ ‫خيلي ﺧﺮ ﻭ ﭘﻒ ﻣﯽﮐﻨﺪ‪ ،‬ﺍﻣﺎ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺧﺮ ﻭ ﭘﻒ ﻣﯽﮐﻨﺪ‪.‬‬ ‫ﺑﺎ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﺮ ﻭ ﭘﻒ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺿﺒﻂ ﮐﺮﺩيم‪ .‬ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍينکه‬ ‫ﻧﻮﺍﺭ ﺭﺍ ﮔﻮﺵ ﮐﺮﺩ ﺷﺎﻧﻪﻫﺎيش ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ‪ :‬ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ!‬ ‫ﻓﺘﻮﺷﺎﭖ ﮐﺮﺩﻩﺍيد!‬ ‫***‬ ‫ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺑﻪ ياﺭﻭيي ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺍينترﻧﺖ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﺎﻻ‬ ‫ﻓﺮﻭﺧﺘﻪ‪.‬‬ ‫ﮔﻔﺘﻢ‪ :‬ﺁﻗﺎﯼ ﻋﺰيز‪ ،‬ﭼﺮﺍ ﺳﺮﻋﺖ ﺍينترﻧﺖ ﻣﺎ ﺍينقدر کم‬ ‫شده؟‬ ‫ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ‪ :‬ﺍﺣﺘﻤﺎﻻ” ﺑﺮﺍﯼ ﺍينه ﮐﻪ قيمت ﺩﻻﺭ ﺑﺎﻻ ﺭﻓﺘﻪ!‬ ‫بايد آپديت کنيد!‬ ‫***‬ ‫ﺭﻭﺯﺷﻤﺎﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺎﺕ ﺳﺎﻝ ﺁينده ﺷﺮﻭﻉ ﺑﺸﻪ ﻭ‬ ‫ﺍين ﺑﺰﻣﭽﻪﻫﺎ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺗﻘﻠﺐ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﺮيزيم ﺗﻮﯼ خياﺑﻮﻥ‪.‬‬ ‫هفت‪ ،‬هشت سال پيش ﺗﻮﯼ ﺗﻈﺎﻫﺮﺍﺕ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﭼﻪ ﺩﺧﺘﺮ‬ ‫ﺑﺎﺯﯼ ﻣﻔﺼﻠﯽ ﮐﺮﺩيم؛ ﻭﺍﻗﻌﺎ” ﺣﺎﻝ ﺩﺍﺩ‪.‬‬ ‫***‬ ‫ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺠﺮﺩﻫﺎ ﻣﺴﮑﻦ‬ ‫تهيه ﮐﻨﺪ‪ .‬ﺩﻡﺷﺎﻥ ﮔﺮﻡ! ﺍﮔﺮ دخترش ﺭﺍ ﻫﻢ ﺟﻮﺭ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﻦ ﻧﺬﺭ‬ ‫ﻣﯽﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ آينده ﺩﺭ ﺻﻒ ﻣﻘﺪﻡ ﺁﻥﻫﺎيي باشم ﮐﻪ‬ ‫ﺍﻧﻘﻼﺏ ﺭﺍ ﺟﺸﻦ مي‌گيرند ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺣﻤﺪﯼﻧﮋﺍﺩ و روحاني ﺷﻤﻊ‬ ‫ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﻢ!‬ ‫***‬ ‫ﺍﮔﺮ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻣﺎ ﻣﯽﮔﻮيد ﮐﻪ ﺳﮓ ﻧﺠﺲ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ‬ ‫ﭼﺮﺍ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﻤﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍينقدر ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﺗﺎ ﺷﺐ «ﺳﮓ ﺩﻭ»‬ ‫ﻧﺰنيم ﻭ ﺩﻧﺒﺎﻝ يک ﻟﻘﻤﻪ ﻧﺎﻥ ﻧﺪﻭيم؟‬ ‫***‬ ‫ﻣﺤﺮﻡ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻭﺍﻗﻌﺎ” ﺑﻪ ﻣﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺯ‬ ‫ﻣﺮﮒ سيدﺍﻟﺸﻬﺪﺍ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ‪.‬‬ ‫ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺏ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺭﻓﻘﺎﯼ ﺍﺭﻣﻨﯽ ﺑﺎ ﺷﺮﺍﺏﻫﺎﯼ ﺧﻮﺑﺸﺎﻥ‬ ‫ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ﻣﺮﺍ ﮐﻤﯽ ﮐﺎﻫﺶ ﺩﺍﺩﻧﺪ!‬ ‫***‬

‫خريداري قرص وايگرا براي اجراي اوامر رهبر در امر ازدياد‬ ‫جمعيت!‬

‫شنيدﻡ ﮐﻪ قيمت ﮐﺎﻩ ﺩﺭ ﺍيران ﺑﻪ کيلويي‪ 600‬ﺗﻮﻣﺎﻥ‪ ،‬ﺟﻮ‬

‫پختن خورش قيمه با سس شراب!‬

‫قيمت ﻋﻠﻮﻓﻪ‬

‫ﮐﺮيسمس ﻭ عيد ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ‬

‫ﻫﻤﻮﻃﻨﺎﻥ ﻋﺰيز ايراني‪ ،‬ﻧﮕﺬﺍﺭيد اين ﺯﺭﻕ ﻭ ﺑﺮﻕﻫﺎﯼ‬ ‫ﮐﺮيسمس ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺟﻮ ﺯﺩﻩ ﮐﻨﺪ‪.‬‬ ‫اين ﺁﻫﻨﮓﻫﺎﯼ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﮐﺮيسمس‪ ،‬ﻣﺜﻞ «ﻣﻦ ﺩﺭ‬ ‫ﺭﻭياﯼ يک ﮐﺮيسمس سفيد ﻫﺴﺘﻢ»‪« ،‬ﺑﺎﺑﺎ ﻧﻮﺋﻞ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ‬ ‫ﻣﯽﺁيد»‪« ،‬ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎﻥ»‪« ،‬ﺗﻨﻬﺎ چيزي ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺮيسمس‬ ‫ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ»‪ ،‬يا ﺁﻫﻨﮓ ﺟﻠﻒ ﻭ ﻣﺒﺘﺬﻝ «جينگل ﺑﻞ جينگل ﺑﻞ» ﮐﻪ‬ ‫ﻣﻌﻨﯽ ﻧﻮﻋﯽ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﻫﺪ‪ ،‬ﻧﺒﺎيد ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺍيراﻧﯽ‬ ‫ﺧﻮﺩ ﻭ عيد ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺩﻭﺭ ﮐﻨﺪ‪ .‬ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ اين ﻫﻤﻪ ﺁﻫﻨﮓ ﻭ ﺗﺮﺍﻧﻪ ﺑﺎ‬ ‫ﺷﻌﺮﻫﺎﯼ ﺳﻄﺤﯽ ﻭ ﺑﯽﺍﺭﺯﺵ‪ ،‬ﮐﻤﯽ ﺻﺒﺮ ﻧﻤﯽ‌کنيد ﺗﺎ عيد ﻧﻮﺭﻭﺯ‬ ‫ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﺮﺳﺪ ﻭ ﺁﻫﻨﮓ سنگين و با ارزش «ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺰ ﺑﺰ‬ ‫ﻗﻨﺪﯼ» ﺭﺍ ﮔﻮﺵ کنيد ﻭ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮيد؟‬

‫توضيـح‌الکلمات‬ ‫صبر انقالبي‪:‬‬

‫چشم به در ماندن مردم ايران اسالمي در انتظار يک نامه يا‬ ‫بسته پستي از خارج که در تمام کشورهاي دنيا چهار تا هفت‬ ‫روزه تحويل دريافت مي‌شود اما در کشور ما به ‪ 40‬تا ‪ 70‬روز‬ ‫بالغ مي‌گردد!‬

‫نسل سوخته‪:‬‬

‫معتاداني که در ايران اسالمي حتي با وجود دريافت يارانه‬ ‫نمي‌توانند کوکائين و شيشه مصرف کنند و بايد سوخته ترياک‬ ‫بکشند!‬

‫حقوق شهروندي‪:‬‬

‫شعبه‌هاي کوچک‌تر حقوق بشر با سرويس‌هاي مشابه و گاهي‬ ‫کمي بدتر!‬

‫ازدياد نفوس‪:‬‬

‫پوشيدن ماسک‌هاي روي بيني براي دريافت نفس بهتر در‬ ‫هواي خراب تهران!‬

‫ساپورت‪:‬‬

‫نوعي لباس تنگ سکسي‌زنانه و همچنين کمک از دولت‌هاي‬ ‫خارجي براي سقوط رژيم!‬

‫سياست مهرورزي‪:‬‬

‫تقليل مجازات محکومين زندان اوين از اعدام به حبس ابد!‬

‫سياست خرد و تدبير‪:‬‬

‫ديکتاتوري با تخفيف مخصوص!‬

‫همت مضاعف‪:‬‬

‫گفت و گوي تمدن‌ها‪:‬‬

‫علم تقيه‪:‬‬

‫پاسخ دندان‌شکن به ضرب‌المثل مستي و راستي ايراني!‬

‫کارت کريسمس‬ ‫فيلمنامه براي انيميشن‬

‫چشمانش را از صفحه تلويزيون به جايي ديگر‬ ‫نمي‌چرخاند‪ .‬کامال” محو صحنه‌هاي زيباي روي صفحه‬ ‫تلويزيون شده بود‪ .‬موسيقي شاد و زيبايي پخش مي‌شد؛‬ ‫پر از صداي زنگ و زنگوله و گاهي ناقوس کليسا‪.‬‬ ‫داخل خانه زيبا و قشنگي با مبل و تابلوهاي چشم‌نواز‬ ‫و پر از نور و چراغ‪ ،‬پدر و مادري با لباس‌هاي پر از‬ ‫رنگ‌هاي تند فرزند کوچک خود را از اين بغل به آن بغل‬ ‫پاس مي‌دادند و هر کدام با خنده صورت کودک خود را‬ ‫مي‌بوسيدند و او را در آغوش مي‌کشيدند‪.‬‬ ‫صورت خانمي که از شوهرش هديه‌اي باورنکردني‬ ‫گرفته بود از هيجان و خوشحالي به رنگ خون درمي‌آمد‬ ‫و صداي «خداي من‪ ،‬خداي من» او فضاي خانه را پر‬ ‫مي‌کرد‪.‬‬ ‫مرد پيري با ريش سفيد و لباس قرمز و هيکل چاق‬ ‫از سوراخ شومينه بيرون مي‌آمد و هو هو کنان براي بچه‌ها‬ ‫اسباب‌بازي‌هاي قشنگ روي زمين قرار مي‌داد‪ .‬چند دقيقه‬ ‫بعد صداي جيغ کودکان به هوا مي‌رفت و باال و پايين‬ ‫مي‌پريدند‪.‬‬ ‫خانمي که روي مبل راحتي نشسته بود و پتوي گرمي‬ ‫روي پايش قرار داشت آرام آرام از فنجان بزرگ خودش‬ ‫کاکائوي داغ مي‌نوشيد و به جرقه‌هاي هيزم شومينه خيره‬ ‫شده بود‪ .‬عکس شوهر و بچه‌هايش در قاب عکسي زيبا‬ ‫روي ميز کنارش بود‪.‬‬ ‫خانم پيري کارت تبريک کريسمس خود را باز‬ ‫مي‌کرد و از الي آن صدها گل و پروانه و قلب‌هاي کوچک‬ ‫بيرون مي‌پريدند‪ .‬آن دورها روي تپه‌ها صدها چراغ سو‬ ‫سو مي‌زدند که چراغ‌هاي درختان کريسمس بودند‪.‬‬ ‫ناگهان صداي بلند و خشني شادي و لذت تماشاي‬ ‫تلويزيون را به هم ريخت‪ :‬چراغ‌ها خاموش! چراغ‌ها‬ ‫خاموش!‬ ‫از تخت کوچک و پر از فنرهاي آزار‌دهنده‌اش بلند‬ ‫شد‪ .‬وقت خواب بود ولي خوابش نمي‌برد‪ .‬از چادرش‬ ‫خارج شد و به بيرون قدم گذاشت‪ .‬به پشت سرش‬ ‫نگاه کرد‪ .‬دو حرف بزرگ چند متري ‪ UN‬باالي چادرش‬ ‫دوخته شده بود‪ .‬مي‌دانست که آن‌ها مخفف سازمان ملل‬ ‫بودند‪ .‬نمي‌دانست کجاست اما مي‌دانست که در کشور‬ ‫خودش سوريه نيست‪ .‬يک سال بود که از پدر و مادرش‬ ‫خبر نداشت و نمي‌دانست که آيا آن‌ها مرده يا زنده‌اند‪.‬‬ ‫پايش مي‌لنگيد‪ .‬شبي که بمب انداختند‪ ،‬زير آوار سيماني‬ ‫ساختمان مانده بود و بعد از يک روز او را بيرون کشيده و‬ ‫به لبنان و به داخل اين چادر فرستاده بودند‪.‬‬ ‫به آسمان نگاه کرد‪ .‬پر از ستاره بود‪ .‬چند دقيقه بدون‬ ‫حرکت به آسمان خيره شد‪ .‬از آن مرد پير با ريش سفيد‬ ‫که سورتمه‌اش را با گوزن‌هاي قطبي از اين سوي آسمان‬ ‫به آن سو مي‌راند خبري نبود‪.‬‬ ‫تصاويري که از تلويزيون ديده بود با سرعت زياد در‬ ‫سرش نقش بستند‪.‬‬ ‫قطره اشکي گونه‌اش را خيس کرد‪ .‬وقتي که خواست‬ ‫اشک‌هاي صورتش را با سر انگشت پاک کند ناگهان تمام‬ ‫ستاره‌ها در آسمان مثل چراغ‌هاي يک درخت کريسمس‬ ‫همه با هم شروع به سو سو زدن کردند‪...‬‬

‫فرهنگ لغات جديد فارسي‬

‫«بي‪ .‬بي‪ .‬سي» گزارشي از راي دادگاه عالي‬ ‫هندوستان در مورد حق برخورداري «تراجنسيتي‌ها» از‬ ‫تسهيالت دولتي در سايت خود گذاشته بود‪ .‬اين اصطالح‬ ‫«تراجنسيتي» را براي اولين بار مي‌شنيدم يا مي‌ديدم‪.‬‬ ‫احتماال” مخفف ‪ Trans Sexual‬است که به فرهنگ‬ ‫فارسي شيرين آمده است‪.‬‬ ‫توضيح اينکه ‪ Trans‬معني ترانس برق نمي‌دهد و‬ ‫احتماال” مخفف کلمه «ترانزيت» يعني عبور و مرور بين‬ ‫جنس مردانگي و زنانگي مي‌باشد!‬

‫دنباله در صفحة ‪33‬‬ ‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪32‬‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫در ايام اقامت در تهران‪ ،‬شب​ هاي ماه رمضان‬ ‫مناجات مي​کرد و در فضاي آرام و روياخيز نيمه شبان‪،‬‬ ‫صداي ملکوتي و شش دانگ او از گلدسته​هاي مسجد‬ ‫سپهساالر تهران‪ ،‬تا دوردست​ها شنيده مي​شد و دلها و‬ ‫جان‌ها را تسخير مي​کرد‪.‬‬ ‫اقبال آذر به مناجات خواني‪ ،‬وجهه ممتازي‬ ‫بخشيد و صداي رسا شفاف و تنوع تحريرهاي او‪،‬‬ ‫مناجات کنندگان ديگر را تحت‌الشعاع قرار مي​داد‪ .‬وي‬ ‫حتي تا دوران کهن​ سالي خويش‪ ،‬آواز مي​ خواند و در‬ ‫‪ 104‬سالگي نواري در افشاري و سه گاه با تار استاد‬ ‫غالمحسين بيکجه‌خاني تهيه کرد که موجب شگفتي‬ ‫شد‪.‬‬ ‫وي شاگردان بسياري را در رشته آواز تربيت کرد‬ ‫که از جمله آن​ها مي​توان از رضا قلي ميرزا ظلي‪ ،‬ابراهيم‬ ‫بوذري و ملوک ضرابي ياد کرد‪.‬‬

‫بيژن ترقي ‪ -‬پرويز ياحقي‬ ‫مرضيه‬

‫نيايش‬ ‫گفتگو و راز و نياز با مبدأ آفرينش و آرزوي انسان‌ها‬ ‫براي وصول به حق و طلب حاجات از هستي بخش کل‪ ،‬از‬ ‫ديرباز بين بشرها‪ ،‬به خصوص در کشورهاي خاورميانه‪،‬‬ ‫سابقه​ اي ديرين داشته و مناجات‌ها بخشي از ادبيات‬ ‫عرفاني ما را تشکيل مي​دهند‪.‬‬ ‫در گذشته که هنوز معنويات بر زندگي اکثر جوامع‬ ‫ايراني پرتوافکن بود‪ ،‬معموالً در نيمه​ هاي شامگاهان‪ ،‬به‬ ‫خصوص در ماه رمضان‪ ،‬افرادي که صداي جذاب و شفاف‬ ‫و پردامنه​اي داشتند‪ ،‬به نقاط مرتفعي مانند گلدسته مساجد‬ ‫و يا بام‌هاي بلند رفته و در آن سکوت روياخيز‪ ،‬با خواندن‬ ‫اشعار و جمالت عرفاني با آفريدگار خود به نيايش و راز‬ ‫و نياز مي‌پرداختند و بازتاب آواي پرشور آن​ ها‪ ،‬در آن‬ ‫فضاي روحاني‪ ،‬در بين مردمي که آن آوازها را مي​شنيدند‪،‬‬ ‫دوستداران و شيفتگان بسيار داشت‪.‬‬ ‫در ادبيات گرانقدر پارسي‪ ،‬راز و نيازها و مناجات‌هاي‬ ‫بديع و موثري وجود دارد که عمومًا از مسائل عرفاني و‬ ‫اعتقادي نشات يافته و خواندن آن​ها‪ ،‬با آوازهاي خوش‪،‬‬ ‫دل‌ها و جان‌ها را به طپش وا مي​دارد که از آن جمله مي​‬ ‫توان به مناجات‌هاي خواجه عبداهلل انصاري عارف بزرگ‪،‬‬ ‫اشاره داشت‪.‬‬ ‫در يک صد سال اخير‪ ،‬علي​رغم متجدد شدن نسبي‬ ‫کشور ايران و رواج علوم و فنون جديد و توسعه وسائل‬ ‫ماشيني و رشد شهرنشيني و آشنايي مردم با تفکرات‬ ‫فلسفي مغرب زمين و رفت و آمد به کشورهاي خارجي‪،‬‬ ‫هنوز راز و نياز با آفريدگار و طلب حاجات از مبدأ کل‪ ،‬به‬ ‫عنوان بخشي از فرهنگ اعتقادي مردم‪ ،‬ولو به صورت‬ ‫کمرنگ آن‪ ،‬مرسوم و معمول بوده و نه تنها آن​ها که صداي‬ ‫خوشي دارند‪ ،‬حتي بي​احساس​ترين مردم نيز‪ ،‬در حريم‬ ‫خلوت خود‪ ،‬آواهايي را به نام نيايش تجربه کرده و به‬ ‫خصوص در مواقعي که در زندگي‪ ،‬گره و مشکلي وجود‬

‫دارد‪ ،‬مناجات طبيعي​ترين بازتاب روحي انسان‌ها بوده است‪.‬‬ ‫تأسيس راديو و رواج دستگاه​هاي ضبط صوت و تقويت‬ ‫کننده صدا‪ ،‬نه تنها موجب توقف هنر مناجات​ خواني نشد‪،‬‬ ‫بلکه حتي موجب رواج آن بين مردم نقاط مختلف ايران‬ ‫گرديد‪.‬‬ ‫از جمله آوازخوان​ هاي مشهوري که در يک صد سال‬ ‫گذشته‪ ،‬مناجات‌هاي آنان مورد توجه جامعه قرار گرفته‬ ‫است مي​ توان از‪ :‬ابوالحسن اقبال آذر‪ ،‬سيد جواد ذبيحي‪،‬‬ ‫عبدالوهاب شهيدي و نادر گلچين نام برد که در زير با زندگي‬ ‫آن​ها و نقش آن​ها در ارائه نيايش‪ ،‬آشنا مي​شويم‪.‬‬

‫ابوالحسن اقبال آذر‬

‫هنرمند‬ ‫اين‬ ‫که برجسته​ ترين‬ ‫خواننده مکتب آواز‬ ‫تبريز است‪ ،‬در سال‬ ‫‪ 1245‬خورشيدي در‬ ‫يکي از روستاهاي‬ ‫نزديک قزوين به‬ ‫دنيا آمد‪ .‬او از کودکي‬ ‫صداي خوشي داشت‬ ‫و مقدمات موسيقي‬ ‫و رديف​ ها و گوشه​‬ ‫ها را نزد اساتيد‬ ‫قزوين فرا گرفت و در‬ ‫جواني به تبريز رفت و به دستگاه مظفرالدين ميرزا وليعهد‬ ‫پيوست و در زمان واليتعهدي محمدعلي ميرزا‪ ،‬از خوانندگان‬ ‫مخصوص او شد و به اقبال سلطان ملقب گرديد‪.‬‬ ‫پس از درگذشت مظفرالدين شاه‪ ،‬همراه وليعهد به‬ ‫تهران آمد و در دربار شاه و هم​چنين تکيه دولت خوانندگي‬ ‫مي​ کرد‪ .‬او در قدرت صدا و اطالع از موسيقي ايراني کم‬ ‫نظير بود و همراه درويش خان و طاهرزاده و هيئتي از ديگر‬ ‫نوازندگان و خوانندگان براي پر کردن صفحه گرامافون‬ ‫به تفليس رفت و هم چنين صفحاتي با تار علي اکبر خان‬ ‫شهنازي پر کرد‪.‬‬

‫سيد جواد ذبيحي‬

‫از هنرمنداني که‬ ‫آوازهاي عرفاني‬ ‫و نياييش​ هاي‬ ‫شبانه او‪ ،‬چند‬ ‫نسل از مردم‬ ‫ايران را تحت‬ ‫تأثير قرار داد‬ ‫و عطر و رنگ‬ ‫خاصي به مناجات‬ ‫سيد‬ ‫بخشيد‪،‬‬ ‫ذبيحي‬ ‫جواد‬ ‫است که صداي‬ ‫پردامنه و صاف و‬ ‫شفافي داشت و رديف​ها و گوشه​هاي موسيقي ايراني را‬ ‫به خوبي مي‌شناخت‪.‬‬ ‫ذبيحي آوازخوان مراسم مذهبي بود و در اعياد‬ ‫ديني يا ايام عزاداري در راديو يا در مساجد و تکايا‪،‬‬ ‫اشعار مناسبي را از گويندگان بزرگ ايران انتخاب مي​‬ ‫کرد و به نحو جذاب و موثري آن​ها را مي​خواند‪.‬‬ ‫از آنجا که ذبيحي‪ ،‬عالوه بر صداي وسيع و گرم‪،‬‬ ‫به زير و بم موسيقي ايراني تسلط داشت‪ ،‬آوازها و‬ ‫اجراهايش عميقًا مورد توجه مردم قرار مي​گرفت‪.‬‬ ‫در ايام ماه رمضان‪ ،‬او هر شب در راديو ايران‪،‬‬ ‫برنامه نيايش داشت و از نيمه​هاي شب تا اوائل صبح‪ ،‬با‬ ‫خواندن اشعار عرفاني و ادعيه و آيات مذهبي‪ ،‬مناجات‬ ‫مي​کرد و برنامه​هاي او مشتاقان بسيار داشت و بسياري‬ ‫از مردم صاحبدل‪ ،‬اعم از مذهبي و غيرمذهبي‪ ،‬مسحور‬ ‫نيايش​هاش او مي​شدند‪.‬‬ ‫پس از آنکه داوود پيرنيا‪ ،‬موسيقي گل​ ها را بنياد‬ ‫نهاد‪ ،‬از ذبيحي دعوت کرد تا در برنامه​هاي برگ سبز‪،‬‬ ‫شرکت کند‪ .‬در اين برگ سبزها‪ ،‬ابتدا يکي از اساتيد‬ ‫نوازنده‪ ،‬قطعات شورانگيزي را با ساز اجرا مي​ کرد و‬ ‫فضاي روحاني مناسبي براي آواز فراهم مي​شد‪ ،‬سپس‬ ‫ذبيحي حدود ‪ 15‬دقيقه‪ ،‬اشعاري عرفاني‪ ،‬در همان مايه‬ ‫و حال و هوا‪ ،‬بدون همراهي ساز مي​ خواند و پس از‬ ‫اتمام خواندن وي‪ ،‬بار ديگر ساز تنها شروع مي​شد و‬ ‫دقايقي چند ادامه مي‌يافت و برگ سبز‪ ،‬به شکلي دلپذير‬ ‫و در فضايي روحاني و به ياد ماندني به پايان مي​رسيد‪.‬‬ ‫ذبيحي چند آواز هم همراه با ساز خوانده بود که‬ ‫نوار منحصر به فرد آن​ها در اختيار داوود پيرنيا بود‪ ،‬اما‬ ‫بنا به مالحظات مذهبي‪ ،‬اين نوارها هرگز از راديو انتشار‬ ‫نيافت‪ .‬با اينکه چند دهه از برنامه​هاي مختلف ذبيحي مي​‬ ‫گذرد‪ ،‬هنوز نيايش​هاي شبانه و برگ سبزهاي شورانگيز‬ ‫او‪ ،‬به عنوان نواهاي آسماني‪ ،‬دوستداران بسيار دارد و‬ ‫مردم با شنيدن آن​ها‪ ،‬خاطرات خوش گذشته را گرامي‬ ‫مي​ شمارند‪ .‬دريغا که اين خواننده ارجمند‪ ،‬در وقايع‬ ‫سال ‪ 1357‬به وضع دلخراشي به هالکت رسيد‪.‬‬

‫عبدالوهاب شهيدي‬

‫عبدالوهاب شهيدي خواننده صاحب سبک و نوازنده‬ ‫نامدار عود نيز از هنرمندان ممتازي بود که عالوه بر‬ ‫شرکت در موسيقي گل​ها‪ ،‬نوع ديگري از نيايش را در‬ ‫تاريخ موسيقي ايران بنياد نهاد‪.‬‬ ‫بر خالف ديگر مناجات کنندگان که منحصرًا با‬ ‫خواندن آواز و دعا‪ ،‬راز و نياز مي​ کنند‪ ،‬نيايش​ هاي‬ ‫عبدالوهاب شهيدي‪ ،‬ترکيب بديع و مناسبي است از‬ ‫ساز و آواز و دعاها و نيايش​هاي انساني که در گرداب‬ ‫مهيب و غم​انگيزي گرفتار آمده و از کردگار خود‪ ،‬تمناي‬ ‫گره​گشايي و نجات دارد و از آنجا که ابزار اين تمنيات‬ ‫به همراه عود دلنواز او صورت مي​گيرد‪ ،‬تأثير بسي عميق‬ ‫بر جاي مي‌گذارد‪.‬‬

‫‪32‬‬

‫است‬ ‫گفتني‬ ‫که اغلب مناجاتهاي‬ ‫شبانه و از آن جمله‬ ‫«يا رب»‪ ،‬در مايه‬ ‫دشتي و دشتستاني‬ ‫و شور اجرا مي​ شود‬ ‫که از مايه​ هاي غم​‬ ‫انگيز موسيقي ايراني‬ ‫محسوب مي​شوند‪.‬‬ ‫بعد از انقالب‬ ‫‪،1357‬‬ ‫سال‬ ‫مشکالتي براي اين‬ ‫خواننده در ايران به‬ ‫وجود آمد و او ناچار‪،‬‬ ‫به هجرت ناخواسته روي کرد‪ .‬شهيدي تحت تأثير دردها‬ ‫و رنج‌هاي آوارگي و به ياد خاطرات خوش گذشته‪ ،‬يکي از‬ ‫موثرترين و رقيق​ترين نيايش​هاي خود را به نام «يا رب» خلق‬ ‫کرد‪ .‬در اين اثر او با شوريدگي بسيار‪ ،‬در حريم خلوت خود‪ ،‬به‬ ‫راز و نياز پرداخته و به مدد آواز خوش و عود دلنواز‪ ،‬مناجاتي‬ ‫به غايت مطلوب و دلنشين به وجود آورده که هر صاحبدلي را‬ ‫به فضايي پر از معنويت و آرامش و صفا و جذبه مي​برد‪ .‬اکثر‬ ‫اشعاري که شهيدي در «يا رب» خوانده است مانند‪:‬‬ ‫برخيز که عاشقان به شب راز کنند‬ ‫گرد در و بام دوست پرواز کنند‬ ‫هر جا که دري بود به شب در بندند‬ ‫اال در دوست را که شب باز کنند‬ ‫از آثار ادبي متوسط عارفانه به شمار رفته و عمومًا مفاهيمي‬ ‫چون‪« :‬ناتواني انسانها در برابر عظمت کائنات» يا «سرگرداني‬ ‫و حيرت​زدگي انسان‌ها در وادي تنهايي» يا «گرداب‌هاي مهيبي‬ ‫که زندگي را به سوي هالکت مي​برد» بازتاب داده و در نهايت‬ ‫خلوص‪ ،‬چون گنه‌کاري شرمنده‪ ،‬برآوردن حاجات خود را از‬ ‫«منشأ کل» تمنا مي​نمايد و چون اين تمناها به مدد موسيقي‬ ‫بيان مي​شود‪ ،‬به مراتب تأثير عميق​تري نسبت به مناجات‌هاي‬ ‫آوازي دارند‪.‬‬

‫نادر گلچين‬

‫از نيايش​هاي قابل‬ ‫توجهي که شنيدن آن‬ ‫هر ايراني صاحب دلي‬ ‫را تحت تأثير قرار مي​‬ ‫دهد‪ ،‬قطعه​ اي است در‬ ‫مايه شوشتري‪ ،‬با شعر‬ ‫وحشي بافقي‪ ،‬همراه با‬ ‫نواي ساز فرهنگ شريف‬ ‫که يکي از لطيف​ ترين‬ ‫راز و نيازهاي عارفانه را‬ ‫تشکيل مي​دهد‪.‬‬ ‫اين موسيقي بديع‪،‬‬ ‫از نظر محتوا و اجرا‪،‬‬ ‫قطعه​ اي است بين مناجات‌هاي سنتي ايران و موسيقي​ هاي‬ ‫آوازي‪ ،‬هم شور و جذبه نيايش​هاي شبانه را دارد و هم عطر‬ ‫و رنگ موسيقي سنتي را‪ .‬صداي نادر گلچين در اين اثر‪ ،‬بسيار‬ ‫جذاب و عارفانه بوده و تلفيق شعر و آواز و موسيقي در نهايت‬ ‫هنرمندي است‪ .‬صداي اين خواننده به وسعت آواي خوانندگاني‬ ‫چون تاج‪ ،‬ايرج‪ ،‬گلپايگاني و شجريان نيست‪ ،‬معهذا با توجه به‬ ‫صداي صاف و درخشنده و تحريرهاي ريز و استادانه و شور و‬ ‫حال و جذبه​اي که در اجراهاي او وجود دارد‪ ،‬مي​توان گلچين را‬ ‫در صف اول خوانندگان ممتاز ايران به شمار آورد‪.‬‬ ‫گرچه وي زاده و پرورش يافته گيالن است‪ ،‬اما آوازهايش‬ ‫به شيوه خوانندگي مکتب اصفهان بوده و در اداي کلمات و‬ ‫جمالت شعر و تلفيق آن​ها با موسيقي و انتقال مفاهيم شعري به‬ ‫شنوندگان‪ ،‬بسيار تواناست‪.‬‬ ‫در مناجات مورد بحث ابتدا فرهنگ شريف با زخمه​ هاي‬ ‫ساز‪ ،‬قطعه آهنگيني را در مايه ساقي​ نامه مي​ نوازد و فضاي‬ ‫روحاني خاص را براي نيايش فراهم مي​نمايد‪ .‬در اين فضاي‬ ‫پر شور‪ ،‬خواننده با آواي جادويي خود به نيايش پرداخت و با‬ ‫خواندن اشعار وحشي بافقي‪ ،‬قطعه​اي را به پايان مي​برد که از‬ ‫آثار درخشان موسيقي معاصر ايران است‪.‬‬ ‫الهي سينه​اي ده آتش افروز‬ ‫در آن سينه دلي و آن دل همه سوز‬ ‫هر آن دل را که سوزي نيست دل نيست‬ ‫دل افسرده غير از آب و گل نيست‬ ‫دلم بر شعله گردان‪ ،‬سينه پر دود‬ ‫زبانم کن به گفتن‪ ،‬آتش آلود‬ ‫دلم را داغ عشقي بر جبين نه‬ ‫زبانم را بياني آتشين ده‬ ‫بده گرمي دل افسرده​ام را‬ ‫برافروزان چراغ مرده​ام را‬


‫‪33‬‬

‫دنباله از صفحة ‪30‬‬

‫از کيبورد‬ ‫فارسي‬ ‫«مداد»‬ ‫در آيفون‬ ‫استفاده کنيد‬ ‫اگر از کاربران آيفون‬ ‫هستيد‪ ،‬قطعا يکي از مشکالت‬ ‫شما استفاده از کيبورد عربي به دليل نداشتن کيبورد فارسي‬ ‫در آيفون است‪.‬‬ ‫اکنون کيبورد فارسي مداد اين مشکل را حل کرده‬ ‫است و شما در آيفون براي تايپ فارسي مي‌توانيد از کيبورد‬ ‫فارسي استفاده کنيد‪.‬‬ ‫اين کيبورد شبيه کيبوردهاي اندرويدي است‪،‬‬ ‫قابليت‌هاي شخصي‌سازي زيادي را در بر دارد و شما‬ ‫مي‌توانيد بک‌گراند‌هايي با رنگ‌هاي مختلف را براي کيبورد‬ ‫خود انتخاب کنيد‪.‬‬ ‫کيبورد مداد داراي ‪ 30‬فانت متنوع است که به شما‬ ‫اجازه انتخاب براي تايپ فارسي را مي‌دهد‪ .‬اين فانت‌ها‬ ‫براي کيبورد ‪ ””iOS‬طراحي شده و از کلمه‌هاي فارسي به‬ ‫طور کامل پشتيباني مي‌کند‪.‬‬ ‫اين کيبورد از تمام آيفون‌هاي موجود (‪ 4‬اس‪ 5 ،5 ،‬اس‪،‬‬ ‫‪ 6‬و ‪ 6‬پالس) در دو حالت عمودي و افقي پشتيباني مي‌کند‪.‬‬ ‫اين کيبورد را به صورت رايگان از‪ ‬اپل‌استور‪ ‬دانلود کنيد‬ ‫و از تايپ با کيبورد فارسي لذت ببريد‪.‬‬ ‫‪https://itunes.apple.com/us/app/medad‬‬‫‪kybwrd-farsy-mdad/id923634463?mt=8‬‬

‫امنيت «واتس اپ» باالتر‬ ‫است يا تلگرام؟‬

‫با تلگرام که آشناييد؟ نرم‌افزار پيام رسان کدباز موبايل‬ ‫(چيزي شبيه واتس اپ و وايبر و‪ )...‬که به امنيتش مي‌نازد‬ ‫و ادعا مي‌کند پيام‌هاي ارسالي با آن به هيچ عنوان قابل‬ ‫رصد‪ ،‬شنود‪ ،‬کنترل محتوا و فيلترينگ هوشمند نيست و حتي‬ ‫جايزه‌اي ‪ 200‬هزار دالري براي هک آن در نظر گرفته است‪.‬‬ ‫حال در اين مطلب براي روشن شدن اين ادعا با بررسي‬ ‫سه فاکتور رمزنگاري اطالعات‪ ،‬ذخيره سازي پيام‌ها و آسيب‬ ‫پذيري‌هاي امنيتي به مقايسه تلگرام و واتس اپ به عنوان‬ ‫يک نرم افزار مشابه و بسيار رايج مي‌پردازيم‪.‬‬

‫رمزنگاري اطالعات‬

‫تلگرام براي رمزنگاري و انتقال پيام‌ها از پروتکلي به‬ ‫نام ‪ MTProto‬استفاده مي‌کند؛ اين پروتکل براي استفاده‬ ‫در تلگرام با تلفيق چند الگوريتم و پروتکل رمزنگاري داده‌ها‬ ‫نظير الگوريتم رمزنگاري متقارن ‪ AES256‬و الگوريتم‬ ‫رمزنگاري نامتقارن ‪ 2048 RSA‬و پروتکل انتقال کليد ديفي‬ ‫هلمن توسط يک تيم بسيار متخصص نوشته شده است‪.‬‬ ‫تمامي پيام‌هايي که در تلگرام مبادله مي‌شود با استفاده‬ ‫از همين پروتکل رمزنگاري مي‌شود و اين فقط منحصر به‬ ‫پيام‌هاي متني نيست و تمامي فايل‌هاي مبادله شده اعم از‬ ‫عکس و فيلم و صورت و اسناد هم به صورت ‪end-to-end‬‬ ‫کدشده و رمزنگاري شده منتقل مي‌شوند‪ .‬ولي در واتس اپ‬ ‫به علت کدباز نبودن هيچ مشخص نيست که اطالعاتي که‬ ‫مبادله مي‌شود آيا کد مي‌شود يا خير؟‬

‫ذخيره‌سازي پيام‌ها‬

‫يکي از ويژگي‌هاي تلگرام مالتي پلتفرم بودن آن است؛‬ ‫يعني تلگرام نسخه اندرويد‪ ،iOS ،‬ويندوز‪ ،‬ويندوزفون و‬ ‫وب دارد و همه جا و همزمان مي‌توان از آنها استفاده کرد و‬ ‫به پيام‌ها و آرشيو آن دسترسي داشت‪ .‬الزمه مالتي پلتفرم‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫بودن اين است که پيام‌ها در سروري‬ ‫ذخيره شوند تا وقتي مورد نياز بودند‬ ‫بارگذاري شوند و تلگرام همه پيام‌ها‬ ‫را در سرورهايش ذخيره مي‌کند‪ .‬اما‬ ‫ذخيره شدن اطالعات در يک سرور‬ ‫رابطه معکوسي با امنيت دارد و اگرچه‬ ‫اين داده‌هاي ذخيره شده همگي کد‬ ‫شده‌اند و کليدها و پيام‌ها در سرورهاي‬ ‫يکساني قرار ندارند‪ ،‬ولي باز درصدي‬ ‫از امنيت را کاهش مي‌دهد‪.‬‬ ‫اما در واتس اپ هيچ پيامي در‬ ‫هيچ سروري ذخيره نمي‌شود‪ ،‬مگر‬ ‫پيام‌هايي که به علت عدم اتصال‬ ‫گيرنده به شبکه هنوز به مقصد‬ ‫نرسيده‌اند‪ .‬براي اين نوع پيام‌ها هم‬ ‫محدوديت ‪ 30‬روزه درنظر گرفته شده و‬ ‫بعد از گذشت آن مدت حذف مي‌شوند‪.‬‬ ‫در اين مورد تا اينجاي کار واتس اپ برتري امنيتي‬ ‫نسبي بر تلگرام داشت؛ اما تلگرام از اين مورد هم به سادگي‬ ‫نگذشته است و براي کساني که به اين سطح از امنيت نياز‬ ‫دارند‪ ،‬يک نوع چت با نام ‪ Secure Chat‬يا چت امن فراهم‬ ‫کرده است‪ .‬در چت امن عالوه بر رمزنگاري ‪end-to-end‬‬ ‫پيام‌ها در سرور هم ذخيره نشده و فقط ميان فرستنده و‬ ‫گيرنده مبادله مي‌شوند‪.‬‬

‫سرعت انتقال اطالعات در اين تکنولوژي که با نام‬ ‫«الي‪ -‬فاي» شناخته مي‌شود‪ 100 ،‬برابر بيشتر از فناوري‬ ‫مرسوم فعلي يعني «واي‪ -‬فاي» است و مي‌تواند به يک‬ ‫گيگابايت بر ثانيه برسد‪ .‬با اين سرعت مي‌توان يک فيلم‬ ‫بلند را با کيفيتي مناسب در عرض حدود يک ثانيه دانلود کرد‪.‬‬ ‫براي استفاده از اين تکنولوژي عالوه بر منبع نور مانند‬ ‫المپ‌هاي ‪ ،LED‬حسگر نور و ارتباط اينترنتي نياز است‪.‬‬ ‫اين شيوه توسط شرکت ولمني (‪ )Velmenni‬در‬ ‫تالين‪ ،‬پايتخت استوني آزمايش شده است‪ .‬در اين آزمايش‬ ‫«ولمني» از المپ‌هاي الي‪ -‬فاي براي انتقال اطالعات با‬ ‫سرعت يک گيگابايت بر ثانيه استفاده کرد‪ .‬تست‌هاي‬ ‫آزمايشگاهي نشان مي‌دهد که اين سرعت از نظر تئوري‬ ‫مي‌تواند به ‪ 224‬گيگابايت بر ثانيه برسد‪.‬‬

‫آسيب‌پذيري‌هاي امنيتي‬

‫تلگرام برخالف واتس اپ کدباز است و چشم‌هاي‬ ‫بيشتري بر آن نظارت مي‌کنند‪ ،‬در نتيجه بسياري از‬ ‫آسيب‌هاي بالقوه احتماال قبل از عمل شناسايي خواهند شد‪.‬‬ ‫اما واتس اپ تاريخي از اين آسيب‌ها و ضعف‌ها داشته‬ ‫است‪ .‬کافي است «واتس اپ سکيوريتي» را گوگل کنيد تا‬ ‫خود شاهد ماجرا باشيد‪ .‬اگرچه بعد از اينکه فيس بوک واتس‬ ‫اپ را خريد‪ ،‬انتظار مي‌رود با پشتيباني يک تيم قوي به سطح‬ ‫بااليي از امنيت برسد و بسياري از اين آسيب پذيري‌هايش‬ ‫کاهش يابد‪.‬‬ ‫در کل مي‌توان گفت چت امن تلگرام قطعا نسبت به‬ ‫واتس اپ برتري دارد و در مورد مقايسه امنيت ميان چت‬ ‫معمولي تلگرام و واتس اپ بايد گفت که اگر امنيت زمان‬ ‫ارسال براي ما در اولويت باشد‪ ،‬به علت رمزنگاري صورت‬ ‫گرفته برتري با تلگرام است و اگر امنيت پس از ارسال و‬ ‫دسترسي به پيام‌هايي که قبال رد و بدل شده اند نيز مهم‬ ‫باشد‪ ،‬واتس اپ بر چت معمولي تلگرام مي‌چربد‪.‬‬ ‫بسياري از مواردي که در باال در مورد ذخيره سازي‬ ‫نشدن پيام‌ها يا ذخيره به صورت کدشده در سرور مطرح‬ ‫شد مي‌تواند صرفا يک ادعا باشد و ممکن است از سوي‬ ‫اين شرکت‌ها رعايت نشود‪ .‬براي نمونه‪ ،‬افشاگري‌هاي‬ ‫ادوارد اسنودن درباره پروژه «پريزم» نشان داد که بسياري‬ ‫از غول‌هاي فناوري اطالعات‪ ،‬اطالعات کاربران را براي‬ ‫جاسوسي در اختيار دولت‌ها قرار مي‌دادند‪.‬‬

‫«الي‌‪ -‬فاي» صد برابر‬ ‫سريع‌تر از واي‌‪ -‬فاي‬ ‫تکنولوژي تازه‌اي که در آن به جاي امواج راديويي از نور‬ ‫يا طيف مرئي براي انتقال اطالعات استفاده مي‌شود‪ ،‬براي‬ ‫اولين بار در فضاهاي کاري آزمايش شده است‪.‬‬

‫تکنولوژي الي‪ -‬فاي در يک اداره و براي دسترسي‬ ‫کارکنان به اينترنت‪ ،‬و همين طور در يک فضاي صنعتي به‬ ‫عنوان نوعي روش نورپردازي هوشمند مورد استفاده قرار‬ ‫گرفته است‪.‬‬ ‫ديپاک سوالنکي‪ ،‬مدير عامل «ولمني» مي‌گويد اين‬ ‫فناوري مي‌تواند در عرض سه يا چهار سال‪ ،‬براي استفاده‬ ‫عمومي عرضه شود‪.‬‬ ‫نام «الي‪ -‬فاي» براي اين تکنولوژي اولين بار از سوي‬ ‫پروفسور هرالد‌ هاس‪ ،‬استاد دانشگاه ادينبورگ و در جريان‬ ‫يک سخنراني تد (‪ )TED‬در سال ‪ 2011‬مورد استفاده قرار‬ ‫گرفت‪ .‬او در اين سخنراني از يک المپ ‪ LED‬براي پخش‬ ‫يک ويديو استفاده کرد‪.‬‬ ‫آقاي‌ هاس آينده‌اي را پيش‌بيني کرد که در آن ميلياردها‬ ‫المپ نقش‌هات‌اسپات‌هاي اينترنت بي‌سيم را ايفا مي‌کنند‪.‬‬ ‫يکي از امتيازهاي اصلي «الي‪ -‬فاي» اين است که‬ ‫بر خالف «واي‪ -‬فاي» با سيگنال‌هاي ديگر تداخل ندارد و‬ ‫به همين دليل مي‌تواند در هواپيما يا مکان‌هاي ديگري که‬ ‫تداخل امواج مسئله‌اي جدي است‪ ،‬استفاده شود‪.‬‬ ‫در حالي که طيف امواج راديويي در جهان به سرعت‬ ‫در حال پر شدن است‪ ،‬طيف امواج مريي يا نور‪ 10 ،‬هزار بار‬ ‫بزرگ‌تر است و به اين زودي‌ها با مشکل روبرو نخواهد شد‪.‬‬ ‫با وجود اين‪ ،‬تکنولوژي «الي‪ -‬فاي» نقاط ضعفي هم‬ ‫دارد که مهم‌ترين آن قابل استفاده نبودن در فضاي خارجي‬ ‫و در نور مستقيم آفتاب است‪ ،‬چون مشکل تداخل به وجود‬ ‫مي‌آيد‪ .‬مشکل ديگر اين است که امواج قابل رويت از ديوار‬ ‫عبور نمي‌کند و به همين دليل تنها در فضاي بدون مانع قابل‬ ‫استفاده است‪.‬‬ ‫به همين دليل تکنولوژي «الي‪ -‬فاي» در مراحل ابتدايي‬ ‫احتماال” در مکان‌هايي محدود و به عنوان مکمل «واي‪ -‬فاي»‬ ‫به کار خواهد رفت‪.‬‬

‫دنباله از صفحة ‪31‬‬ ‫غير از اينکه به هندي‌ها حسوديم شد که در آنجا حتي‬ ‫«تراجنسي‌ها» حقوق خودشان را گرفته‌اند ولي ما در ايران‬ ‫هنوز با حقوق مردم عادي تابع اخالق جنسي مشکل داريم‪،‬‬ ‫به فکر کلمات جديد براي کلمات انگليسي مشابه افتادم‪.‬‬ ‫سني‌ جنسيتي‪ :‬يعني رابطه سکسي يک زن و مرد (ازدواج‬ ‫معمولي)‬ ‫استريوجنسيتي‌‪ :‬يعني رابطه يک مرد با دو زن صيغه‬ ‫(ازدواج موقت خودمان)‬ ‫مولتي جنسيتي‪ :‬داشتن حرمسرا و همسران متعدد (بيشتر‬ ‫از دو نفر)‬ ‫مونو جنسيتي‪ :‬کساني که فقط با خودشان حال مي‌کنند و‬ ‫جنس مخالف را دوست ندارند‬ ‫فراجنسيتي‪ :‬کساني که به جنسيت توجهي ندارند (پير‬ ‫دختر يا پير پسرهاي خودمان)‬ ‫باي باي جنسيتي‪ :‬کساني که از بدو تولد عقيم يا به‬

‫‪33‬‬

‫دنباله از صفحة ‪30‬‬ ‫به خود نهيب زدم که بايد از وقت باقيمانده‌ام لذت کامل‬ ‫برده با همين ايزابل يا زن ديگري خوش باشم و سپس‬ ‫به دنبال کار خود بروم‪ .‬ايزابل را به حال خود بگذارم تا‬ ‫همان گونه که خود پاي در اين راه گذاشته‪ ،‬اينک نيز‬ ‫اگر مصمم است‪ ،‬خود به خويش کمک کند و پا را از اين‬ ‫منجالب بيرون بکشد‪.‬‬ ‫مغزم داشت از اين افکار در هم و بر هم مي‌ترکيد‪.‬‬ ‫سعي کردم خودم را از شر اين فکرهاي آزار دهنده رها‬ ‫سازم‪ .‬به نظر آسان مي‌آيد که آدم اجازه ندهد فکرهاي‬ ‫بي سر و ته و مزاحم به مغزش هجوم بياورند‪ .‬مي‌گويند‬ ‫اگر کسي به آن درجه از قدرت برسد که کنترل ورود و‬ ‫خروج هر فکري دست خودش باشد به سوي آرامش‬ ‫پيش خواهد رفت‪ .‬روزي در دست دوستي کتاب پر‬ ‫برگي را ديدم‪ .‬پرسيدم چه نتيجه‌اي از اين همه نوشته‬ ‫گرفته‌اي و آيا مي‌تواني در چند جمله خالصه کتاب را‬ ‫بازگوئي؟ گفت چکيده کتاب اين است که چگونه آمد و‬ ‫رفت فکر را در اختيار خود بگيريم‪ .‬اين کتاب مي‌گويد‪،‬‬ ‫صفحه ذهنت بايد هميشه سپيد باشد و اين تو هستي‬ ‫که فقط به افکار خوب و مثبت اجازه ورود بدهي‪ .‬نبايد‬ ‫هر فکري خود به خود بيايد و برود‪ .‬شخص با اين آمدن‬ ‫و رفتن‌هاي افکار ناخواسته‪ ،‬انرژي از دست مي‌دهد و‬ ‫ضعيف مي‌شود‪ .‬پرسيدم چه نتيجه‌اي روي تو داشته؟‬ ‫گفت آزمايش کرده‌ام کار دشواري است‪ .‬تو هم امتحان‬ ‫کن ارزشش را دارد‪ .‬پيشتر براي اين کار تالش کرده‬ ‫بودم‪ ،‬گاه پيروز و بيشتر ناموفق بودم‪ ،‬اما اينک نياز‬ ‫فراوان داشتم همه چيز را از ذهنم برانم تا به آرامش‬ ‫برسم و به خوابي عميق فرو بروم‪.‬‬ ‫خوابم برد‪ .‬ساعت نزديک دو و نيم بود که از‬ ‫خواب پريدم‪ .‬شواهد نشان مي‌داد نتوانسته‌ام فکر قرار‬ ‫ساعت چهار را از ذهنم پاک کنم‪ .‬چهل و پنج دقيقه‬ ‫زمان مي‌خواستم تا خود را به خانه ايزابل برسانم‪ .‬نيم‬ ‫ساعت هم براي آماده شدن به وقت نياز داشتم‪ .‬مغزم‬ ‫همه اين‌ها را جمع و تفريق کرده و ساعت دو و نيم پس‬ ‫از نيمروز مرا از خواب پرانده بود‪ .‬برخاستم و به انجام‬ ‫کارهاي شخصي پيش از رفتن پرداختم‪ .‬لباس مناسبي‬ ‫انتخاب کردم‪ ،‬سخت نبود زيرا خوشبختانه بر خالف‬ ‫خانه‌ام که هر گاه در کمدم را باز مي‌کردم به سبب تعداد‬ ‫زياد تن‌پوش‌ها گيج مي‌شدم کدام را بپوشم‪ ،‬سه چهار‬ ‫دست لباس بيشتر نداشتم و انتخاب از بين چهار پيراهن‬ ‫و شلوار کار دشواري نبود‪.‬‬ ‫از متصدي هتل خواستم براي ساعت سه و پانزده‬ ‫دقيقه اتومبيلي براي بردن من به جائي جلوي در حاضر‬ ‫باشد‪ .‬قول داد چنين خواهد بود‪ .‬اندکي وقت داشتم‪.‬‬ ‫نگاهي به کتابي از پائولو کوئليو که با خود آورده بودم‬ ‫انداختم‪ .‬بايد اعتراف کنم از درک بخش‌هائي از متن کتاب‬ ‫ناتوان بودم و بايد با تأني و دقت جمله‌ها را دنبال کرده و‬ ‫روي هر کدام تامل مي‌کردم‪ .‬کتاب‌هاي کوئليو و کارلوس‬ ‫کاستاندا که بسيار در جهان طرفدار دارد‪ ،‬به گمانم يک‬ ‫نوع عرفان برگرفته از عقايد بومي‌هاي مکزيک‪ ،‬پرو و‬ ‫عرفان مشرق زمين را در هم آميخته‪ ،‬در نوع خود بسيار‬ ‫جالب و جذاب هستند‪ ،‬اما اين سفر وقت خوبي براي‬ ‫خواندن اين دست کتاب‌ها نبود‪ .‬با دقتي که در خواندن‬ ‫به کار بردم هنوز چند برگ بيشتر نخوانده بودم که وقت‬ ‫رفتن فرارسيد‪ .‬کتاب را در گوشه‌اي گذاشته‪ ،‬نگاه ديگري‬ ‫در آينه به خود انداختم و از در خارج شدم‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪.‬‬ ‫اصطالح خودمان «خواجه» بوده‌اند‪.‬‬ ‫همت جنسيتي‌ها‪ :‬آنها که به دستور رهبرشان بايد سکس‬ ‫کنند و بچه توليد نمايند!‬

‫ضرب‌المثل‌هاي ايراني‌ آمريکايي شده!‬ ‫ـ يارو را توي د ‌ه راه نمي‌دادند‪ ،‬سراغ «سيتي هال» را‬ ‫مي‌گرفت!‬ ‫ـ موش تو سوراخ نمي‌رفت‪ ،‬رفت «فيتنس سنتر» عضو شد!‬ ‫ـ آب در کوزه و ما دنبال فيلتر آب مي‌گشتيم!‬ ‫ـ يک آشي برات بپزم روش يه وجب کلسترول باشه!‬ ‫ي زشت‌تره‪ ،‬خرج ميک آپش بيشتره!‬ ‫ـ ميمون هرچ ‌‬ ‫ـ ديگ به ديگ ميگه روت سياه‪ ،‬س ‌ه پايه ميگه “يو گايز‬ ‫کول ايت آف‌‌“!‬ ‫ـ اگر گ ‌ر (کچل) طبيب بودي تا حاال صد بار “سو‌“ شده بود!‬ ‫ـ اومد ابروش رو درست کنه زد کانتکت لنز‌ش رو در آورد!‬ ‫ـ آشپز که دو تا شد «اورهد» رستوران ميره باال!‬ ‫ـ اومديم ثواب کنيم «بار بي‌‌کيو» شديم!‬


‫‪34‬‬ ‫داره مي‌چرخه اجل دور سرش‬ ‫گرچه دورش هاله‌ي روحانيه‬ ‫مثل داعش کم کمک رو آمده‬ ‫حاليا مشغول نافرمانيه‬ ‫ظاهرأ از دستشون در رفته و‪....‬‬ ‫مستقال” گرم بذر افشانيه‬ ‫اون ابوبکره اگه بغداديه‬ ‫اين ابوبکره ولي‪ ،‬ايرانيه‬ ‫اون سياسي‪ ،‬مذهبي‪ ،‬ايدئولوژيک‬ ‫اين دالري‪ ،‬يوروئي‪ ،‬تومانيه‬ ‫دو شعر از هادي خرسندي‬ ‫اون خودش گر جاني و آدمکشه‬ ‫اين خر آدمکشان جانيه‬ ‫پ تاپ من‬ ‫ل ‌‬ ‫قصه «مه آفريد خسروي»*‬ ‫بسکه مي‌خواند خبر پشت خبر لپ تاپ من‬ ‫در خودش بغ مي‌کند شام و سحر لپ تاپ من گر نداند بدترين نادانيه!‬ ‫پس چي مي‌شه سرگذشتش عاقبت؟‬ ‫با خبرهاي بد روزانه غمگين مي‌شود‬ ‫اين سوالي واقعا” انسانيه‬ ‫مثل من يک گوشه مي‌افتد پکر لپ تاپ من‬ ‫علم غيب من ز پاسخ عاجزه!‬ ‫آرزو دارد نيايد لحظه‌اي اخبار بد‬ ‫اين خودش اسباب سرگردانيه!‬ ‫از خليج فارس تا بحرخزر لپ تاپ من‬ ‫آخرش چون آخر شعر منه‬ ‫لرزه مي‌افتد بر او وقتي که مي‌گردد دقيق‬ ‫ناتمامه‪ ،‬مايه‌ي حيرانيه!!‬ ‫در گزارش‌هاي «مرز پر گهر» لپ تاپ من‬ ‫وضع دنيا را که مي‌بيند پر از فقر و ستم‬ ‫* «مه آفريد اميرخسروي» از فعاالن اقتصادي‬ ‫مي‌دهد دشنام بر زير و زبر لپ تاپ من‬ ‫جمهوري اسالمي بود که او را هم به اتهام‬ ‫رو به روي اسم شاهان و پرزيدنت‌ها‬ ‫سوءاستفاده و اختالس محاکمه مي‌کردند‪ .‬او به‬ ‫مي‌نويسد فارسي‪« :‬ضد بشر!» لپ تاپ من‬ ‫اين اميد بود که در جلسه بعدي دادگاه آخرين‬ ‫زير تصوير اوباما و پوتين و مابقي‬ ‫دفاعش را به افشاي خيلي از همدستان و شرکاي‬ ‫تايپ کرده‪« :‬باز هم مال عمر!» لپ تاپ من‬ ‫پيش نام مسجد و دير و کنيسه‪ ،‬هرچه هست حکومتيش اختصاص مي‌دهد‪ .‬اما عمرش را به‬ ‫دادگاه بعدي کفاف ندادند و اعالم کردند صبح‬ ‫در پرانتز مي‌نويسد‪( :‬الحذر) لپ تاپ من‬ ‫سوم خرداد نود و سه‪ ،‬در زندان اعدام شده!‬ ‫تازگي تغيير در متن خبرها مي‌دهد‬ ‫کرده «آقازاده» ها را «کره خر» لپ تاپ من‬ ‫گاه با من نيز کج مي‌تابد و لج مي‌کند‬ ‫من چگونه دم فرو بندم؟‬ ‫مي‌شود اسباب کلي دردسر لپ تاپ من‬ ‫در فتوشاپ‌اش اگر وارد کنم عکس درخت اصغر مجيدي‬ ‫مي‌کند «سيو»اش به عنوان تبر لپ تاپ من‬ ‫من چگونه‪:‬‬ ‫آدرس «گوگل مپ»ام را دستکاري مي‌کند‬ ‫بي‌هدف دست نهم بر سر دست‬ ‫سازدم توي خيابان در به در لپ تاپ من‬ ‫وقتي که‪:‬‬ ‫از سقوط صد هواپيما گزارش مي‌دهد‬ ‫صد هزاران دست‪ ،‬در زنجير است‬ ‫من‬ ‫گر بفهمد باشدم قصد سفر لپ تاپ‬ ‫من چگونه‪:‬‬ ‫ديليت‬ ‫چند بيت از شعرهايم را دهد دست‬ ‫بي‌خبر در گوشه‌اي راحت نشينم‬ ‫من‬ ‫تاپ‬ ‫گويد اينطوري مفيد و مختصر لپ‬ ‫وقتي که‪:‬‬ ‫‌برد‬ ‫ي‬ ‫م‬ ‫طنزهايم‬ ‫حق به جانب دست توي‬ ‫در وطن موج به پا خاسته بينم‬ ‫من‬ ‫تاپ‬ ‫لپ‬ ‫طنازتر‬ ‫گويد اينجوري شوي‬ ‫من چگونه‪:‬‬ ‫کسي‬ ‫بهر‬ ‫‌دهم‬ ‫ي‬ ‫م‬ ‫خصوصي‬ ‫هرچه ايميل‬ ‫دم فرو بندم و از دل نکشم فرياد‬ ‫مي‌فرستد بهر اشخاص دگر لپ تاپ من‬ ‫وقتي که‪:‬‬ ‫من به او معتادم و او در گريز از دست من‬ ‫سر دهد ملت ما شعار آزادي و داد‬ ‫من‬ ‫تاپ‬ ‫گويد از من بگذر و «آي پد» بخر! لپ‬ ‫من چگونه‪:‬‬ ‫ديپرشن دارد و ليکن شيطنت هم مي‌کند‬ ‫بنشينم و زنم چنگ به ننگ‬ ‫عکس مي‌اندازد از من بيخبر لپ تاپ من‬ ‫وقتي که‪:‬‬ ‫از سياست مي‌گريزد‪ ،‬دائما” در يوتيوب‬ ‫هموطنان دارند با دشمن جنگ‪.‬‬ ‫مي‌نشيند ديدن رقص کمر لپ تاپ من‬ ‫چارج‌اش چون مي‌کنم‪ ،‬گويد مرا تنها گذار‬ ‫عاشقانه‬ ‫مثل آهن مي‌رود از کوره در‪ ،‬لپ تاپ من‬ ‫با چراغ قرمز چشمک زني در سمت چپ‬ ‫احمد شاملو‬ ‫مي‌کند يکباره اعالم خطر لپ تاپ‬ ‫«شات دان» اش مي‌کنم آرام و ساکت مي‌شود‬ ‫بيتوته کوتاهي است جهان‬ ‫بر مانيتور مي‌کشد يک ضربدر لپ تاپ من‬ ‫در فاصله گناه و دوزخ‬ ‫مي‌رود در خواب و من خوشدل‪ ،‬که از جا مي‌پرد‬ ‫خورشيد‬ ‫صبح‪ ،‬با فرياد پيک خوش خبر لپ تاپ من‬ ‫همچون دشنامي برمي‌آيد‬ ‫و روز‬ ‫شرمساري جبران‌ناپذيري‌ست‪.‬‬ ‫بابک زنجاني‬ ‫آه‬ ‫بچه‌ها اين بابک زنجانيه‬ ‫پيش از آنکه در اشک غرقه شوم‬ ‫عشق رهبر‪ ،‬يار رفسنجانيه‬ ‫چيزي بگوي‬ ‫ظاهرأ با هم ندارن ارتباط‬ ‫درخت‪،‬‬ ‫رابطه از دو طرف پنهانيه‬ ‫جهل معصيت‌بار نياکان است‬ ‫تازه توي پارلمان مملکت‬ ‫و‬ ‫اون رئيس شخص الريجانيه‬ ‫نسيم‬ ‫هرکجا يک حجت االسالم هست‬ ‫وسوسه‌اي است نابکار‬ ‫پيش او گرم تملق خوانيه‬ ‫مهتاب‪ ‬پاييزي‬ ‫آيت اللهي که بيني در نماز‬ ‫کفري‌ست که جهان را مي‌آاليد‪.‬‬ ‫قبله‌اش اين بابک زنجانيه‬ ‫چيزي بگوي‬ ‫بلبلي‌ها مي‌کند در دادگاه‬ ‫پيش از آنکه در اشک غرقه شوم‬ ‫چونکه خاطر جمع پشتيبانيه‬ ‫چيزي بگوي‬ ‫از براي رفع سرماخوردگي‬ ‫هر دريچ ‌ه نغز‬ ‫دادگاهش بيمه‌ي درمانيه!‬ ‫بر چشم‌انداز عقوبتي مي‌گشايد‪.‬‬ ‫عده‌اي مي‌گن که اون خوشخدمته‬ ‫عشق‬ ‫عده‌اي مي‌گن که اون قربانيه‬ ‫رطوبت چندش انگيز پلشتي است‬ ‫اين پسر از اينطرف ميلياردره‬ ‫و آسمان‬ ‫ظاهرا” از اونطرف زندانيه‬ ‫سرپناهي‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫تا به خاک بنشيني و‬ ‫بر سرنوشت خويش‬ ‫گريه ساز کني‪.‬‬ ‫آه‬ ‫پيش از آنکه در اشک غرقه شوم چيزي‬ ‫بگوي‪،‬‬ ‫هر چه باشد‬ ‫چشمه‌ها‬ ‫از تابوت مي‌جوشند‬ ‫و سوگواران ژوليده آبروي جهان‌اند‪.‬‬ ‫عصمت به آينه مفروش‬ ‫که فاجران نيازمند ترانه‌‌اند‪.‬‬ ‫خامش منشين‬ ‫خدا را‬ ‫پيش از آنکه در اشک غرقه شوم‬ ‫از عشق‬ ‫چيزي بگوي!‬

‫عشق! مرا تا به کجا مي‌بري؟‬ ‫رضا مقصدي‬

‫چهره بيارا و بيا با توام!‬ ‫دست منه بر دل ما با توام!‬ ‫باز تويي در همه جا بي مني‬ ‫باز منم در همه جا با توام‪.‬‬ ‫خنده‌زنان‪ ،‬رقص‌کنان آمدم‬ ‫خنده بزن! رخ بنما با توام!‬ ‫خط نزدم خاطره خوب را‬ ‫خوب‌ترين خاطره‌ها! با توام!‬ ‫آه‪...‬چه گويم که چرا بي مني‬ ‫آه‪...‬چه دانم؟ که چرا با توام‪.‬‬ ‫باغ مرا نام و نشاني نبود‬ ‫پيش گل‪ ،‬انگشت‌نما با توام‪.‬‬ ‫اي نفست در نفسم ريخته‬ ‫درهمه جا مثل هوا با توام‪.‬‬ ‫از غم پيوسته‪ ،‬رها کن مرا‬ ‫کيست نداند که رها با توام‪.‬‬ ‫آب به هر آتش جانم بريز‬ ‫خيز و درين خانه‪ ،‬در آبا توام!‬ ‫برگ مرا سبزتر از پيش کن‬ ‫رنگ بزن عاطفه را با توام!‬ ‫عشق!‬ ‫مرا تا به کجا مي‌بري؟‬ ‫تا به کجا؟ تا به کجا؟ با توام؟‬

‫شاهد افالکي‬ ‫رهي معيري‬

‫چون زلف توام جانا در عين پريشاني‬ ‫چون باد سحرگاهم در بي سر و ساماني‬ ‫من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم‬ ‫تو مهري و تو نوري تو عشقي و تو جاني‬ ‫خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشينم‬ ‫تا آتش جانم را بنشيني و بنشاني‬ ‫اي شاهد افالکي در مستي و در پاکي‬ ‫من چشم ترا مانم تو اشک مرا ماني‬ ‫در سينه سوزانم مستوري و مهجوري‬ ‫در ديده بيدارم پيدايي و پنهاني‬ ‫من زمزمه عودم تو زمزمه پردازي‬ ‫من سلسله موجم تو سلسله جنباني‬ ‫از آتش سودايت دارم من و دارد دل‬ ‫داغي‪ ‬که نمي‌بيني دردي که نمي‌داني‬ ‫دل با من و جان بي تو نسپاري و بسپارم‬ ‫کام از تو و تاب از من نستانم و بستاني‬ ‫اي چشم رهي سويت کو چشم رهي جويت؟‬ ‫روي از من سر گردان شايد که نگرداني‬

‫نخستين باده‬ ‫عراقي‬

‫نخستين باده کاندر جام کردند‬ ‫ز چشم مست ساقي وام کردند‬ ‫چو با خود يافتند اهل طرب را‬ ‫شراب بيخودي در جام کردند‬ ‫لب ميگون جانان جام در داد‬ ‫شراب عاشقانش نام کردند‬ ‫ز بهر صيد دل‌هاي جهاني‬ ‫کمند زلف خوبان دام کردند‬

‫به گيتي هر کجا درد دلي بود‬ ‫به هم کردند و عشقش نام کردند‬ ‫سر زلف بتان آرام نگرفت‬ ‫ز بس دل‌ها که بي آرام کردند‬ ‫چو گوي حسن در ميدان فگندند‬ ‫به يك جوالن دو عالم رام كردند‬ ‫ز بهر نقل مستان از لب و چشم‬ ‫مهيا پسته و بادام كردند‬ ‫از آن لب‪ ،‬كز در صد آفرين است‬ ‫نصيب بي‌دالن دشنام كردند‬ ‫به مجلس نيك و بد را جاي دادند‬ ‫به جامي كار خاص و عام كردند‬ ‫به غمزه صد سخن با جان بگفتند‬ ‫به دل ز ابرو دو صد پيغام كردند‬ ‫جمال خويشتن را جلوه دادند‬ ‫به يك جلوه دو عالم رام كردند‬ ‫دلي را تا به دست آرند‪ ،‬هر دم‬ ‫سر زلفين خود را دام كردند‬ ‫نهان با محرمي رازي بگفتند‬ ‫جهاني را از آن اعالم كردند‬ ‫چو خود كردند راز خويشتن فاش‬ ‫عراقي را چرا بدنام کردند؟‬

‫همه جا تاريك‬ ‫نصرت رحماني‬

‫جاي هر بوسه شده زخمي‬ ‫گوني رسته به هر راهي‬ ‫نه سرشكي ز دل ابري‬ ‫نه صدايي ز ته چاهي‬ ‫چه شد آن جام كه هر شام به گردش بود؟‬ ‫چه شد آن نغمه كه آن مست در اين كو خواند؟‬ ‫چه شد آن سايه كه رقصيد بر اين ديوار؟‬ ‫چه شد آن پاي كه جايش دم درگه ماند؟‬ ‫جاي هر بوسه به هر گونه شده زخمي‬ ‫جاي هر گل گوني رسته به هر راهي‬ ‫نه سرشكي كه ببارد ز دل ابري‬ ‫نه صدايي كه برآيد ز ته چاهي‬ ‫همه جا سينه تهي از عشق‬ ‫همه جا گريه درون چشم‬ ‫همه جا شور بدور از سر‬ ‫همه جا مشت گره از خشم‬ ‫همه جا تاريك‬ ‫همه دل‌ها سنگ‬ ‫همه لب‌ها سرد‬ ‫همه جا بيرنگ‬

‫ديدي دال‬ ‫مهدي اخوان ثالث‬

‫ديدي دال كه يار نيامد‬ ‫گرد آمد و سوار نيامد‬ ‫بگداخت شمع و سوخت سراپاي‬ ‫وآن صبح زرنگار نيامد‬ ‫آراستيم خانه و خوان را‬ ‫وآن ضيف نامدار نيامد‬ ‫دل را و شوق را و توان را‬ ‫غم خورد و غمگسار نيامد‬ ‫آن كاخ‌ها ز پايه فرو ريخت‬ ‫وآن كرده‌ها به كار نيامد‬ ‫سوزد دلم به رنج و شكيبت‬ ‫اي باغبان! بهار نيامد‬ ‫بشكفت بس شكوفه و پژمرد‬ ‫اما گلي به بار نيامد‬ ‫خشكيد چشم چشمه و ديگر‬ ‫آبي به جويبار نيامد‬ ‫اي شير پير بسته به زنجير‬ ‫كز بندت ايچ عار نيامد‬ ‫سودت حصار و پيك نجاتي‬ ‫سوي تو و آن حصار نيامد‬ ‫زي تشنه كشتگاه نجيبت‬ ‫جز ابر زهربار نيامد‬ ‫اي نادر نوادر ايام‬ ‫كه ات فر و بخت‪ ،‬يار نيامد‬ ‫ديري گذشت و چون تو دليري‬ ‫در صف كارزار نيامد‬ ‫افسوس كان سفاين حري‬ ‫زي ساحل قرار نيامد‬

‫‪34‬‬

‫و آن رنج بي حساب تو ‪ ،‬درداك‬ ‫چون هيچ در شمار نيامد‬ ‫وز سفله ياوران تو در جنگ‬ ‫كاري به جز فرار نيامد‬ ‫من دانم و دلت‪ ،‬كه غمان چند‬ ‫آمد‌‪ ،‬ور آشكار نيامد‬ ‫چندان كه غم به جان تو باريد‬ ‫باران به كوهسار نيامد‬

‫پرده پندار‬ ‫عطار نيشابوري‬ ‫عزم آن دارم كه امشب نيم مست‬ ‫پاي كوبان كوزه دردي به دست‬ ‫سر به بازار قلندر در نهم‬ ‫پس به يك ساعت ببازم هر چه هست‬ ‫تا كي از تزوير باشم خود نماي‬ ‫تا كي از پندار باشم خود پرست؟‬ ‫پرده‌ پندار مي‌بايد دريد‬ ‫توبه زهاد مي‌بايد شكست‬ ‫وقت آن آمد كه دستي بر زنم‬ ‫چند خواهم بودن آخر پاي بست‬ ‫ساقيا در ده شرابي دلگشاي‬ ‫هين كه دل برخاست‪ ،‬غم درسر نشست‬ ‫تو بگردان دور تا ما مردوار‬ ‫دور گردن زير پاي آريم‪ ،‬پست‬ ‫مشتري را خرقه از سر بركشيم‬ ‫زهره را تا حشر گردانيم مست‬ ‫پس چو عطار از جهت بيرون شويم‬ ‫بي‌جهت در رقص آييم از الست‬

‫سراي بي‌کسي‬ ‫هوشنگ ابتهاج‬

‫درين سراي بي‌كسي‪ ،‬كسي به در نمي‌زند‬ ‫به دشت پرمالل ما پرنده پر نمي‌زند‬ ‫يكي ز شب گرفتگان چراغ بر نمي‌كند‬ ‫كسي به كوچه سار شب در سحر نمي‌زند‬ ‫نشسته‌ام در انتظار اين غبار بي سوار‬ ‫دريغ كز شبي چنين‪ ،‬سپيده سر نمي‌زند‬ ‫دل خراب من دگر خراب‌تر نمي‌شود‬ ‫كه خنجر غمت ازين خراب‌تر نمي‌زند‬ ‫گذرگهي است پر ستم كه اندرو به غير غم‬ ‫يكي صالي آشنا به رهگذر نمي‌زند‬ ‫چه چشم پاسخ است ازين دريچه‌هاي بسته‌ات؟‬ ‫برو كه هيچكس ندا به گوش كر نمي‌زند‬ ‫نه سايه دارم و نه بر‪ ،‬بيفكنندم و سزاست‬ ‫اگر نه‪ ،‬بر درخت تر كسي تبر نمي‌زند‬

‫چهره ناتمام‬ ‫احمدرضا احمدي‪ ‬‬

‫‪ ‬گلوله‌ شيشه‌هاي رستگاري قلب را شکست‬ ‫خدشه‌هاي شيشه‬ ‫چهره ناتمام تو بود‬ ‫من در تجربه عصر پائيزي خويش‬ ‫به جنگل‌ها‬ ‫که مه را مي‌نوشند‬ ‫مي‌نگرند‬ ‫و در قاب مي‌نهند‬ ‫اعتراف مي‌کنم‪:‬‬ ‫«روز اگر بود جمعه بود‬ ‫برگ‌هاي جنگل‬ ‫در روز جمعه‬ ‫شيون طبل را‬ ‫تا مهتاب‬ ‫بدرقه مي‌کردند‬ ‫جمعه تن را نوازش مي داد‬ ‫وبا آواز لخت صيقل مي‌زد‪».‬‬ ‫صداي ماشه تفنگ‬ ‫دو خواب لخته شده را‬ ‫در قلب ما‬ ‫پيوند زد‪.‬‬ ‫لبخند فانوس در انتهاي درختکاري شب‬ ‫و مردي‬ ‫کنار راه آهن‌ها‬ ‫مدرسه‌ها و کارخانه‌ها‬ ‫و حس‌هاي نخستين نوازش‬ ‫پر پر شده بود‪.‬‬


‫‪35‬‬

‫کنسرت‌ «ابي» در آتالنتا‬ ‫کنسرت «ابي» خواننده پرسابقه و محبوب در روز ‪ 18‬دسامبر‬ ‫در «سنتر استيج» در آتالنتا‪( .‬براي کسب اطالعات بيشتر‬ ‫و ديگر کنسرتهاي ابي در شهرهاي تحت پوشش ماهنامه‬ ‫پرديس‪ ،‬به آگهي اين برنامه در همين شماره پرديس در‬ ‫صفحه ‪ 2‬رجوع کنيد)‪.‬‬

‫برنامه‌هاي کانون ايرانيان آتالنتا‪ ‬‬

‫جمعه ‪ 4‬دسامبر (ساعت ‪ 7:30‬بعد از ظهر) ـ جلسه مجمع‬ ‫عمومي کانون (مختص اعضا)‪.‬‬ ‫يکشنبه ‪ 6‬دسامبر (ساعت ‪ 6‬بعد از ظهر) ـ بزرگداشت روز‬ ‫جهاني کورش‪ ،‬به همت بنياد سرور انديشه و خرد ايراني‪.‬‬ ‫جمعه ‪ 11‬و شنبه ‪ 12‬دسامبر ـ سخنراني‌هاي آقاي دکتر‬ ‫فرهنگ هالکويي‪.‬‬ ‫يکشنبه ‪ 20‬دسامبر (ساعت ‪ 8‬شب) جشن شب يلدا‪.‬‬ ‫يکشنبه ‪ 6‬دسامبر ـ برنامه آموزش زبان فارسي‪ ،‬با مسووليت‬ ‫دکتر حسين سامعي‪ ،‬ساعت ‪ 10‬و نيم صبح‪.‬‬ ‫کالس‌هاي موسيقي کانون ‪ 2‬تا ‪ 6‬بعدازظهر شنبه‌ها برقرار‬ ‫است‪:‬‬ ‫کالس موسيقي سنتور‪ ،‬تار‪ ،‬سه‌تار‪ ،‬کمانچه و دف توسط‬ ‫آقاي سرداري‪.‬‬ ‫کالس موسيقي پيانو و گيتار‪ ،‬توسط آقاي شباهنگ‪.‬‬ ‫کالس نقاشي آقاي کمپاني‪ ،‬شنبه‌ها صبح از ‪ 9‬تا يک‬ ‫بعدازظهر‪ .‬‬ ‫‫آدرس کانون‬ ‫‪3146 Reps Miller Rd. Norcross, GA 30071‬‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫فاکس تياتر‬

‫‪ 2‬تا ‪ 6‬دسامبر‪ ،‬شوي برادوي «الف»‪.‬‬ ‫‪ 11‬دسامبر تا ‪ 27‬دسامبر‪ ،‬باله «فندق‌شکن» با‬ ‫اجراي هنرمندان باله آتالنتا‪.‬‬ ‫‪ 10‬ژانويه‪ ،‬باله «روﻣﺌﻮ و ژوليت» با اجراي هنرمندان‬ ‫باله روسيه‪.‬‬ ‫‪ 12‬تا ‪ 24‬ژانويه‪ ،‬شوي برادوي «کتاب مورمون»‪.‬‬ ‫‪ 29‬ژانويه‪ ،‬کنسرت «ماکلمور و رايان لوييس»‪.‬‬ ‫‪ 2‬تا ‪ 7‬فوريه‪ ،‬شوي برادوي «ديو و دلبر»‪.‬‬ ‫‪ 10‬تا ‪ 14‬فوريه‪ ،‬برنامه رقص مدرن گروه «آلوين‬ ‫ايلي»‪.‬‬ ‫براي کسب اطالعات بيشتر و تهيه بليت مي‌توان با‬ ‫شماره تلفن ‪ (800) 745-3000‬يا آدرس اينترنتي‬ ‫‪ www.ticketmaster.com‬تماس گرفت‪.‬‬

‫فيليپس ارينا‬

‫‪ 20‬دسامبر‪ ،‬سيرک موزيکال هاليدي‪.‬‬ ‫‪ 22‬دسامبر‪ ،‬کنسرت موسيقي گروه «اوک ريج بويز»‪.‬‬ ‫‪ 20‬ژانويه‪ ،‬کنسرت مادونا‪.‬‬ ‫‪ 10‬تا ‪ 15‬فوريه‪ ،‬سيرک برادران رينگلينگ‪.‬‬ ‫براي تهيه بليت با شماره تلفن‪(404) 878-3000‬‬ ‫تماس بگيريد‪.‬‬

‫موزه آتالنتا‬

‫مجموعه‌اي از آثار هنري و تابلوهاي مجموعه‬ ‫سلطنتي وين که از ‪ 18‬اکتبر آغاز شده‪ ،‬تا ‪ 17‬ژانويه‬ ‫‪ 2016‬در موزه برقرار خواهد بود‪.‬‬

‫جدول کالسيک‬ ‫افقي‪:‬‬ ‫‪ _ 1‬پايتخت جزيره ايسلند در شمال غربي اروپا _ ناآرامي‪.‬‬ ‫‪ _ 2‬چين و چروک پوست _ نظم و ترتيب _ از شهداي‬ ‫انقالبي اهل قلم‪.‬‬ ‫‪ _ 3‬پوزه‌بند _ سنگي زينتي و گرانبها که از اجتماع دانه‌هاي‬ ‫متبلور آهکي ايجاد مي‌شود _ رخصت و اجازه‪.‬‬ ‫‪ _ 4‬ملخ دريايي _ چيره‌دست و کارآزموده _ اسب بارکش‪.‬‬ ‫‪ _ 5‬رسته و رديف _ متجاوز به اموال ديگران _ دو تا مو!‬ ‫_ حرف فاصله‪.‬‬ ‫‪ _ 6‬زمان مرگ _ بيهوده و به کار نيامدني _ دلسوزي و‬ ‫شفقت‪.‬‬ ‫‪ _ 7‬شوهر _ قضاوت _ شاعر نامدار ايراني در قرن ششم‪.‬‬ ‫‪ _ 8‬نويسنده سرشناس ايراني و خالق رمان‌هاي «شوهر‬ ‫آهو خانم»‪« ،‬دکتر بکتاش» و «شلغم ميوه بهشته»‪.‬‬ ‫‪ _ 9‬خواري و ذلت _ ادا کردن _ درختي که از دانه‌هاي آن‬ ‫تسبيح درست مي‌کنند‪.‬‬ ‫‪ _ 10‬عاقل و خردمند _ اصل و قاعده _ ناگوار‪.‬‬ ‫‪ _ 11‬گريز حيوان _ نماينده قانوني _ از دروس مدرسه‬ ‫ابتدايي _ تصديق روسي‪.‬‬ ‫‪ _ 12‬پهناور _ سقف فرو ريخته _ خيانت در آن روا نباشد‪.‬‬ ‫‪ _ 13‬خزنده‌اي با ستون فقرات دراز _ قسمت کم‌عمق دريا‬ ‫_ اسم غير‌واقعي‪.‬‬

‫تلفن‪(404) 303-3030 :‬‬

‫جشن شب يلدا‬ ‫يکشنبه ‪ 20‬دسامبر ساعت ‪ 8‬شب در محل کانون برگزار‬ ‫خواهد بود‪ .‬ورودي با شام ‪ 15‬دالر‪.‬‬

‫سخنراني‌هاي دکتر هالکويي‬

‫دکتر فرهنگ هالکويي سه برنامه جداگانه در کانون ايرانيان‬ ‫برگزار خواهد کرد‪.‬‬ ‫ايشان جمعه ‪ 11‬دسامبر (‪ 7‬تا ‪ 10‬شب) در مورد «شادي»‬ ‫و شنبه ‪ 12‬دسامبر در مورد «نقاط عطف زندگي و مقابله‬ ‫با بحران» (‪ 2‬تا ‪ 5‬عصر) و همان شب از ‪ 6‬تا ‪ 9‬در مورد‬ ‫«ازدواج و خانواده» سخن خواهند گفت‪.‬‬ ‫هزينه شرکت در هر برنامه جداگانه ‪ 40‬دالر است‪.‬‬

‫موفقيتي بزرگ براي‬ ‫خانم ميترا بطحايي‬

‫استخدام‬

‫به يک منشي تمام وقت جهت اشتغال در يک‬ ‫کلينيک پزشکي شلوغ در ناحيه آلفارتا ـ رازول‬ ‫نيازمنديم‪ .‬دانستن زبان انگليسي الزامي مي‌باشد‪.‬‬

‫‪ 1200‬ـ ‪)678( 851‬‬ ‫استخدام‬

‫خانمي سالمند‪ ،‬مقيم ايالت نورت کاروالينا‪ ،‬نيازمند‬ ‫به استخدام خانمي که مجوز کار داشته باشد و‬ ‫بتواند بطور داﺋﻢ از او نگهداري کند مي‌باشد‪.‬‬

‫‪ 1026‬ـ ‪)910( 233‬‬ ‫نگهداري از کودک‬

‫آماده نگهداري ازكودكتان در منطقه «ايست‬ ‫كاب» هستم‪.‬‬

‫‪ 5840‬ـ ‪ )678( 772‬فرح‬ ‫استخدام‬

‫به يک نفر براي نگهداري از خانمي در خانه بطور‬ ‫شبانه‌روزي در آتالنتا احتياج مي‌باشد‪.‬‬ ‫ميترا بطحايي دختر آقاي دکتر بطحايي از همکاران ارزنده‬ ‫«پرديس»‪ ،‬به تازگي فرصت اين را يافت تا در کنار مدير‬ ‫عامل و جمعي ديگر از مديران «هوم ديپو» از بازار سهام‬ ‫نيويورک بازديد و اين افتخار را به دست آورد که زنگ پايان‬ ‫جلسه روز ‪ 4‬نوامبر اين بازار را به صدا در آورد‪ .‬اين اقدام‬ ‫افتخار بزرگي براي جامعه موفق ايراني در عرصه مديريت و‬ ‫امور بازرگاني در آمريکا به حساب مي‌آيد که نشان مي‌دهد‬ ‫هم‌ميهنان ما با پشتکار خود به چه درجه‌اي از موفقيت دست‬ ‫يافته‌اند‪« .‬پرديس» موفقيت ميترا بطحايي را به او و خانواده‬ ‫محترمش تبريک مي‌گويد‪.‬‬

‫‪ 8730‬ـ ‪)770( 984‬‬ ‫استخدام آرايشگر‬

‫سالن آرايش «‪»Shear Impressions‬‬ ‫در آلفارتا به تعدادي آرايشگر با مدرک از ايالت‬ ‫جورجيا براي همکاري نيازمند است‪.‬‬

‫‪ 0276‬ـ ‪)770( 751‬‬

‫‪35‬‬

‫واژه‌گذاري‬ ‫‪ 2‬حرفي‪ :‬آب _ زر _ يا _ شر _ ام _ ار _ او _ ما _ رج‬ ‫_ رب _ ره _ ست‪.‬‬ ‫‪ 3‬حرفي‪ :‬گام _ بزک _ بدو _ رتق _ هجر _ ماي _ برس‬ ‫_ آوا _ سلخ _ ازت _ هوس _ مره _ کتب _ واج _ دهش‬ ‫_ تيز _ ليگ _ جري‪.‬‬ ‫‪ 4‬حرفي‪ :‬آواز _ رهان _ مروا _ يارا _ مرسل _ اربو _‬ ‫تاسع _ خدام _ آبزي _ يکسر _ قرمز _ خادم _ نرجس _‬ ‫لعاب _ ارتش _ آغاز‪.‬‬ ‫‪ 5‬حرفي‪ :‬راستا _ شيراز _ مواجه _ متعجب _ اتاشه‬ ‫_ اجبار‪.‬‬ ‫‪ 6‬حرفي‪ :‬ارسالن _ ماتادر _ بيجاده _ دستمزد _ بازبين‬ ‫_ دلخواه _ مارپيچ _ مهاباد _ بروجرد _ هاي‌هاي _ نيمروز‬ ‫_ نردبان‪.‬‬ ‫‪ 7‬حرفي‪ :‬چرخ ريسک _ برخاستن‪.‬‬ ‫‪ 8‬حرفي‪ :‬جوجه تيغي _ اسالمشهر‪.‬‬

‫‪ _ 14‬روزانه _ عالم به احکام شرعي _ دست ماليدن‪.‬‬ ‫‪ _ 15‬از پادشاهان اشکاني _ فلزي گرانبها به رنگ خاکستري با‬ ‫تشعشعات راديو اکتيو‪.‬‬

‫عمودي‪:‬‬ ‫‪ _ 1‬بعضي آقايان بر روي صورت خود اين رنگش را دارند _ ناکامي‪.‬‬ ‫‪ _ 2‬زمين آذري _ کلکسيون _ برابر‪.‬‬ ‫‪ _ 3‬بي‌ايمان و دهري _ گرامي داشتن _ انتظار و چشمداشت‪.‬‬ ‫‪ _ 4‬يار و رفيق _ سرچشمه _ از عناصر جدول تناوبي‪.‬‬ ‫‪ _ 5‬از شهرهاي ديدني ترکيه _ خط تندنويسي مصريان قديم _‬ ‫ستاره‌اي ريز در دب اصغر‪.‬‬ ‫‪ _ 6‬پندار و گمان _ بادها _ سخن فصيح و آشکار‪.‬‬ ‫‪ _ 7‬پسوند نسبت و اتصاف _ ايستادگي و پايداري _ سرزنش‌گر‪.‬‬ ‫‪ _ 8‬ويرگول _ پاره‌خط جهت‌دار _ اميدوار کردن‪.‬‬ ‫‪ _ 9‬واحد پول قديمي _ بجا ماندن _ داخل و درون‪.‬‬ ‫‪ _ 10‬جوانمردي _ در سينما نمايش داده مي‌شود _ اسب قهوه‌اي‬ ‫رنگ‪.‬‬ ‫‪ _ 11‬کهف _ شهري در استان آذربايجان شرقي _ از حروف الفباي‬ ‫يوناني‪.‬‬ ‫‪ _ 12‬ضمير دوم شخص مفرد _ از حواريون حضرت عيسي (ع) _‬ ‫بدهکار و مقروض‪.‬‬ ‫‪ _ 13‬آشفته _ شهري در آلمان _ مطيع و دست‌آموز‪.‬‬ ‫‪ _ 14‬دست برداشتن از گناه _ پنبه و پشم را تاب دادن _ درخت‬ ‫انگور‪.‬‬ ‫‪ _ 15‬پوششي براي سقف خانه‌ها _ بيماري درد مفاصل که گاهي‬ ‫باعث بروز بيماريهاي قلبي مي‌شود‪.‬‬


‫‪36‬‬

‫‪December 2015‬‬

‫‪36‬‬

‫آذر ‪1394‬‬

‫برادر کوچک‌تر از خودش) راﺋﻮل کاسترو سپرد‪.‬‬ ‫کاسترو زير گوش آمريکاي سرمايه‌دار يک کوباي‬ ‫کمونيستي بنا نهاد و اگرچه سياست‌هاي او در رژيم‬ ‫کمونيستي و تحريم‌هاي آمريکا‪ ،‬اين کشور را در موقعيت‬ ‫بسيار بدي قرار داد ولي مردم کوبا به صداقت کاسترو‬ ‫ايمان داشتند‪ ،‬چونکه کاسترو تا پايان کار همان يونيفورم‬ ‫ارتشي‌اش را مي‌پوشيد و به همان زندگي ساده و بدون‬ ‫تجمل ادامه داد و با شعار حمايت از «مستضعفين»‪ ،‬خودش‬ ‫به يک «مستکبر» گردن کلفت تبديل نشد (باور بفرماييد که‬ ‫قصد هيچ لغز و کنايه‌اي به هيچ رژيمي در کار نيست‪).‬‬ ‫به هر روي کاسترو (فيدل کاسترو) زماني گفته بود که‬ ‫وقتي با آمريکا رابطه برقرار خواهد کرد که رييس جمهوري‬ ‫آن کشور (يعني آمريکا) يک سياهپوست باشد و پاپ هم‬ ‫از کشوري از آمريکاي جنوبي‪ ،‬چون شرط و شروط کاسترو‬ ‫عملي شد‪ ،‬نتيجه آن تجديد روابط آمريکا و کوبا بود که حتمأ‬ ‫مستحضر هستيد‪ ،‬يعني به آن آگاهي داريد!‬

‫کورش سليماني‬

‫‪K@Kourosh123.com‬‬

‫فاحشه‌ها در فيلم‌هاي فارسي‬

‫فيدل‬ ‫کاسترو‬

‫فيدل کاسترو‬ ‫که حدود ‪ 50‬سال‬ ‫آزگار رهبر بدون‬ ‫چون و چراي کوبا‬ ‫بود‪ ،‬در آخرهاي‬ ‫عمر تصميم بسيار‬ ‫گرفت‬ ‫عاقالنه‌اي‬ ‫و آن زماني بود که‬ ‫فهميد که به دليل‬ ‫باال بودن سن ديگر‬ ‫امکان فرمانروايي‬ ‫ندارد‪ ،‬مثل بچه آدم‬ ‫قيدش را زد و اختيارات را به دست برادرش (گمون کنم‬

‫ارونقي کرماني پاورقي «خاطرخواه» را نوشت و‬ ‫فيلمسازان ايراني هم از موفقيت اين داستان استفاده کرده و‬ ‫دست‌اندرکار ساختن فيلمي با همين عنوان شدند‪.‬‬ ‫البته واضح و مبرهن است که براي اينکه فيلم فروش‬ ‫بيشتري داشته باشد‪ ،‬يک کمدين هم به داستان اضافه‬ ‫مي‌شد يا دستکاري‌هاي ديگري از اين قبيل در آن به عمل‬ ‫مي‌آمد تا آنجا که وقتي نويسنده داستان‪ ،‬فيلم را مي‌ديد‪ ،‬آن‬ ‫را نمي‌شناخت‪.‬‬

‫داستان «خاطرخواه» در مورد عشق و عاشقي يک‬ ‫مرد خانواده‌دار با يک فاحشه است‪ ،‬که فروزان و ناصر‬ ‫ملک‌مطيعي نقش‌هاي اول را بازي مي‌کردند (فروزان نقش‬ ‫فاحشه را بازي مي‌کرد) و قسمتي از داستان در «قلعه» يا‬ ‫«شهر نو» اتفاق افتاده بود‪ ،‬اما چون ناصر ملک‌مطيعي زير‬ ‫بار نمي‌رفت‪ ،‬الجرم ماجراي آشنايي مرد داستان با زن‬ ‫فاحشه در يک دندانپزشکي به خوبي و خوشي فيلمبرداري‬ ‫شد‪.‬‬ ‫موفقيت اين فيلم باعث شد تا فيلم‌هاي بسياري با‬ ‫همين سوژه و با نام‌هاي عجيب و غريبي مانند «بدنام»‪،‬‬ ‫«هرجايي»‪« ،‬معصيت» و غيره ساخته شود و هنرپيشه‌اي‬ ‫نبود که دست‌کم در دو يا سه فيلم نقش فاحشه را در‬ ‫کارنامه هنري خود‬ ‫نداشته باشد‪.‬‬

‫آقاي هالو‬

‫در اين فيلم‪ ،‬داريوش مهرجويي از فخري خوروش‬ ‫براي ايفاي نقش يک فاحشه بهره گرفته بود و علي نصيريان‬ ‫هم نقش يک روستايي ساده‌لوح را بازي مي‌کرد که از شغل‬ ‫اصلي خانم محترمي که به طور تصادفي در يک خياطي با او‬ ‫آشنا شده بود‪ ،‬خبر نداشت‪ .‬اين فيلم قبل از «خاطرخواه»‬ ‫ساخته شده بود و رنگ و بوي فيلم‌هاي مستهجن تجارتي‬ ‫را نداشت و يکي از فيلم‌هاي به ياد ماندني سينماي ايران‬ ‫است‪ .‬البته اگر حافظه شما مثل من نباشد!‬

‫سوته‌دالن‬

‫روسپي‬

‫چند سالي‬ ‫قبل از به نمايش‬ ‫درآمدن فيلم‌هايي‬ ‫با حال و هواي‬ ‫«خاطرخواه»‪ ،‬فيلم‬ ‫«روسپي» با بازي‬ ‫آذر شيوا و رضا‬ ‫بيک ايمانوردي‬ ‫راهي سينماها شد‬ ‫و اگرچه «روسپي»‬ ‫معناي‬ ‫همان‬ ‫را‬ ‫«فاحشه»‬ ‫مي‌دهد‪ ،‬ولي گويا انتخاب «روسپي» به اين خاطر بود که از‬ ‫فرهنگ چارواداري بهره‌اي گرفته نشود‪ ،‬ولي جالب اينجا‬ ‫بود که در اين فيلم از روسپي يا فاحشه خبري نبود که نبود‪.‬‬ ‫فقط اينکه بيک ايمانوردي که صاحب يک کاباره بود‪ ،‬يک‬ ‫دل نه صد دل عاشق خواننده‌اش شده بود و وقتي مي‌بيند‬ ‫که خانم خواننده دل در گروي عشق يک نوازنده آس و‬ ‫پاس دارد و از عشق و عاشقي چيزي براي او نمي‌ماسد‪ ،‬با‬ ‫عصبانيت به او فحش مي‌دهد و او را «روسپي» مي‌خواند‪.‬‬ ‫حاال چرا «روسپي»‪ ،‬کسي دليل آن را نمي‌داند و شايد در‬ ‫شأن و مقام خود نمي‌ديد که از واژه ديگري استفاده کند‪.‬‬

‫اين فيلم گرچه بعد از دوران طاليي فيلم‌هاي جاهلي‬ ‫و فاحشه‌اي ساخته شد‪ ،‬ولي مي‌توان گفت که در صدر آثار‬ ‫زنده ياد علي حاتمي قرار دارد‪ .‬در اين فيلم شاهد بازي‌هاي‬ ‫درخشان بهروز وثوقي و شهره آغداشلو و همراهي جمشيد‬ ‫مشايخي هستيم‪ .‬اگر خواستيد مي‌توانيد اين فيلم را در‬ ‫«يوتيوب» ببينيد و اگر هم نخواستيد نبينيد‪ ،‬ولي به ديگران‬ ‫بگوييد تا آن‌ها ببينند‪.‬‬

‫فاحشه‬

‫شد فاحشه‌اي ز کار و کسب‌اش بيکار‬ ‫پژمرده و افسرده و مايوس و خمار‬ ‫گفتا که کنم زندگي‌ام را يک فيلم‬ ‫شايد که برم جايزه‌اي در اسکار‬

‫‪1st Choice Sports Rehab Center‬‬ ‫‪Sports Chiropractic . Physical Therapy . Massage‬‬ ‫‪Decatur:‬‬

‫‪2545 Lawrenceville Hwy. Ste 100‬‬ ‫‪Decatur, GA 30033‬‬

‫‪Johns Creek:‬‬

‫‪9810-B Medlock Bridge Rd. Ste 104‬‬ ‫‪Johns Creek, GA 30097‬‬

‫‪(404) 377-0011‬‬

‫‪1stChoiceSportsRehab.com‬‬

‫‪Dr. Mason Tavakoli‬‬


37

December 2015 1394 ‫آذر‬

37


‫‪38‬‬

‫طالي تاريخي کاراته‬ ‫جهان براي زهره برزگر‬

‫زهره برزگر کاراته‌کاي ايران با قهرماني در مسابقات‬ ‫زير ‪ 21‬سال قهرماني جهان‪ ،‬اولين طالي تاريخ بانوان ايران‬ ‫در رقابت‌هاي جهاني را نصيب خود کرد‪.‬‬ ‫نهمين دوره رقابت‌هاي جهاني با حضور بيش از ‪1300‬‬ ‫کاراته‌کا از ‪ 86‬کشور در اندونزي برگزار شد و تيم ملي ايران‬ ‫با کسب يک مدال طال‪ ،‬يک نقره و ‪ 8‬برنز در مکان هفتم‬ ‫قرار گرفت‪ .‬تک مدال طالي تيم اعزامي ‌را زهره برزگر به‬ ‫گردن آويخت‪.‬‬ ‫برزگر در وزن ‪ 55‬کيلوگرم رقبايي از سه قاره مختلف‬ ‫را شکست داد‪ .‬او ابتدا نماينده شيلي را از پيش رو برداشت‪.‬‬ ‫سپس حريف چيني را برد‪ .‬در سومين مبارزه‪ ،‬کاراته‌کايي‬ ‫از ونزوئال را مغلوب کرد و در نيمه نهايي نيز مقابل نماينده‬ ‫مجارستان پيروز شد تا گام به مرحله آخر بگذارد‪.‬‬ ‫بانوي کاراته‌کاي ايراني در ديدار پاياني به مصاف‬ ‫حريفي از ويتنام رفت و با نتيجه ‪ 2‬بر صفر پيروز شد تا‬ ‫نخستين طالي اين رشته ورزشي را نصيب دختران ايراني‬ ‫کند‪.‬‬ ‫کاروان ايران از پرجمعيت‌ترين تيم‌هاي حاضر در اين‬ ‫رقابت‌ها بود‪ .‬موضوعي که انتقاد برخي رسانه‌هاي ورزشي‬ ‫ايران را در پي داشت‪ .‬کارواني با بيش از ‪ 80‬نفر که از اين‬ ‫جمع فقط چهل نفر ورزشکار بودند و بقيه با عناوين مختلف‪،‬‬ ‫تيم را همراهي مي‌کردند‪​.‬‬ ‫روزنامه «ايران ورزشي» در گزارش انتقادي خود‪ ،‬اعزام‬ ‫‪ 20‬مربي را غير ضروري و سوال‌برانگيز دانست‪ .‬حضور ‪11‬‬ ‫مربي کاتا براي ‪ 12‬کاتارو‌ نيز از جمله موضوعاتي است که‬ ‫به زعم منتقدان‪ ،‬فقط در تيم ايران اتفاق افتاد‪ .‬جمعي از‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫مسئوالن در بخش‌هاي مختلف از جمله فدراسيون‪ ،‬امور‬ ‫داوران و حتي وزارت ورزش نيز همراه با اين تيم در جاکارتا‬ ‫حضور داشته‌اند‪.‬‬ ‫در جريان مسابقات و در ‪ 50‬کيلوگرم زهرا طرازپور‬ ‫بر نمايندگان آفريقاي جنوبي و کوزوو غلبه کرد اما در برابر‬ ‫حريف مراکشي شکست خورد تا راهي جدول بازنده‌ها شود‪.‬‬ ‫جايي که توانست مقابل رقيب مجارستاني به پيروزي برسد‬ ‫اما پس از ناکامي ‌مبارز تايواني از رسيدن به مدال محروم‬ ‫شد‪.‬‬ ‫در مسابقات مردان‪ ،‬مهدي قراري‌زاده روي سکوي سوم‬ ‫جهان ايستاد‪ .‬علي اصغر آسيابري نيز همين رتبه را نصيب‬ ‫خود کرد‪ .‬ميعاد ياري هم مانند آن‌ها مدال برنز را به گردن‬ ‫آويخت‪ .‬رضا خوش‌کالم با شکست از رقيب دانمارکي از دور‬ ‫رقابت‌ها کنار رفت‪ .‬الياس محمدزاده و عليرضا شيرصفت نيز‬ ‫راهي به سکوهاي سه گانه پيدا نکردند‪.‬‬ ‫در وزن ‪ 61‬کيلوگرم دختران‪ ،‬مهتاب اسماعيلي در برابر‬ ‫رقباي تايواني و شيليايي موفق بود اما در مبارزه سوم از پس‬ ‫حريف صربستاني برنيامد‪.‬‬ ‫در آخرين روز پيکار‌ها در بخش کاتاي تيمي ‌دختران‪،‬‬ ‫ايران با ترکيب مهسا باقري‪ ،‬مکرمه حميده کردار و زينب‬ ‫شنوايي به اجراي برنامه پرداخت که با وجود برتري مقابل‬ ‫م آفريقاي جنوبي‪ ،‬در برابر مقدونيه و اسپانيا شکست‬ ‫تي ‌‬ ‫خورد‪.‬‬ ‫در کاتاي تيمي ‌پسران هم علي ارچنگي‪ ،‬حميدرضا‬ ‫پوراعما و محمدجواد عامري روي تاتامي‌رفتند و مغلوب مصر‬ ‫شدند‪ .‬آن‌ها در جدول بازنده‌ها از سد اندونزي گذشتند اما‬ ‫همچون تيم دختران‪ ،‬روبروي اسپانيا از دستيابي به برتري‬ ‫بازماندند‪.‬‬ ‫بهنوش نجفي در ‪ 68‬کيلوگرم و زهرا برزگر در به عالوه‬ ‫‪ 68‬کيلوگرم در بخش دختران با قبول شکست از حريفانشان‪،‬‬ ‫جايي در جمع نفرات بر‌تر نيافتند‪ .‬مهدي خدابخشي و کوشا‬ ‫تيموري در بخش پسران به مصاف حريفان خود رفتند که‬ ‫خدابخشي در رده سوم قرار گرفت‪.‬‬ ‫کاراته از ورزش‌هاي مدال‌آور ايران است اما در برنامه‬ ‫بازي‌هاي المپيک قرار ندارد‪ .‬با اين حال‪ ،‬اين ورزش از جمله‬ ‫جدي‌ترين کانديدا‌ها براي پيوستن به خانواده المپيک در‬ ‫دوره‌هاي آينده است‪.‬‬ ‫مسابقات کاراته در بازي‌هاي المپيک ‪ 2020‬به صورت‬ ‫آزمايشي برگزار خواهد شد و مدال‌هاي آن در جدول توزيع‬ ‫مدال‌ها محاسبه نخواهد شد‪.‬‬ ‫مسابقات تکواندو هم در المپيک ‪ 1988‬سئول به صورت‬ ‫آزمايشي برگزار شد‪ ،‬اما اينک در جدول اصلي مسابقات‬ ‫حضور دارد‪.‬‬

‫بانوي معلول ايراني‪،‬‬ ‫موفق به کسب سهميه المپيک شد‬

‫در رقابت‌هاي تيروکمان قهرماني آسيا به ميزباني‬ ‫تايلند‪ ،‬زهرا نعمتي ورزشکار معلول ايراني ضمن صعود‬ ‫به فينال‪ ،‬موفق شد سهميه المپيک تابستاني ‪ 2016‬را‬ ‫کسب کند‪.‬‬ ‫زهرا نعمتي ‪ 31‬ساله‪ ‬عضو تيم‌ ملي تکواندو‬ ‫بانوان‪ ‬بود اما سال ‪ 1383‬در اثر سانحه رانندگي‪،‬‬ ‫ويلچرنشين شد به ورزش تيروکمان روي آورد‪.‬‬ ‫زهرا نعمتي بعد از کسب مدال طالي مسابقات‬ ‫آسيايي اينچئون ‪ 2014‬و دريافت مدال از مسابقات‬ ‫جهاني ‪ 2015‬دانمارک‪ ،‬نتيجه درخشان ديگري به‌جا‬ ‫گذاشت و سهميه المپيک گرفت‪.‬‬ ‫نعمتي با شکست حريفاني از ازبکستان‪ ،‬کره‬ ‫شمالي‪ ،‬مغولستان و ويتنام‪ ،‬به‌اتفاق يکي از کمانداران‬ ‫کره شمالي راهي فينال شد که حضور در اين مرحله به‬ ‫معناي راهيابي به المپيک است‪ .‬او نخستين‪ ‬ورزشکار‬ ‫معلول ايراني است که در المپيک حضور خواهد داشت‪.‬‬ ‫وزارت ورزش و جوانان با صدور بيانيه‌اي به تمجيد‬ ‫از کسب سهميه المپيک توسط زهرا نعمتي پرداخته و‬ ‫نوشته است‪« :‬نعمتي‪ ‬اين مهم را در ذهن متبلور ساخت‬

‫که معلوليت محددويت نيست و با‬ ‫اراده مي‌توان هر سدي را از ميان‬ ‫برداشت و بر قله‌هاي افتخار تکيه‬ ‫زد‪ .‬او نام خود را در تاريخ ورزش‬ ‫ايران‪ ‬ماندگار ساخت‪».‬‬ ‫زهرا نعمتي همسر رهام‬ ‫ملي‬ ‫تيم‬ ‫شهابي‌پور‪ ‬عضو‬ ‫تيراندازي‪ ‬معلول ايران است‪ .‬جشن‬ ‫عروسي خبرساز آنها در پارالمپيک‬ ‫لندن برگزار شد‪ .‬آنها اين مراسم‬ ‫را پس از دريافت مدال طالي زهرا‬ ‫نعمتي در دهکده المپيک برپا کردند‪.‬‬ ‫بانوي المپيکي ايران پس از‬ ‫صعود به المپيک به خبرگزاري ايسنا‬ ‫گفت‪« ،‬اين سهميه تنها براي من‬ ‫نيست بلکه متعلق به کل کاروان‬ ‫ايران است که با تشويق‌هاي خود‬ ‫انگيزه‌ام را چند برابر کردند‪ .‬من سرباز ايران هستم و اگر‬ ‫مسئولين صالح بدانند براي کسب سهميه پارالمپيک نيز‬

‫روسيه در صدر‬ ‫رسوايي دوپينگ در‬ ‫دووميداني جهان‬

‫روسيه به ايفاي نقش براي تخلف در آزمايش‪‎‬هاي‬ ‫دوپينگ مسابقات دووميداني متهم شده است‪ .‬اين کشور‬ ‫از جمله بر‌ترين تيم‌هاي جهان در دووميداني‪ ،‬خصوصًا در‬ ‫بخش پرش‌ها و پرتاب‌ها در هر دو بخش زنان و مردان‬ ‫است‪.‬‬ ‫تحقيقات ‪ 11‬ماهه سازمان جهاني مبارزه با دوپينگ‪،‬‬ ‫تعدادي از ورزشکاران و مربيان مطرح روسيه را دربرمي‌گيرد‬ ‫که در بين آنها‪ ،‬برندگان مدال طال و برنز در المپيک لندن نيز‬ ‫حضور دارند‪.‬‬ ‫در گزارش کميسيون مستقل اين سازمان‪ ،‬به دخالت‬ ‫آگاهانه روسيه در مقوله دوپينگ سازمان يافته ورزشکاران‬ ‫کشورشان‪ ،‬ضمن نفوذ به آزمايشگاه‌هاي «وادا» در مسکو‬ ‫اشاره شده است‪ .‬گزارش کميسيون مستقل تاکيد مي‌کند که‬ ‫مشابه همين ماجرا در المپيک زمستاني سوچي نيز رخ داده‬ ‫و اين به آن معناست که تخلف مزبور‪ ،‬صرفًا شامل رشته‬ ‫دووميداني نمي‌شود‪.‬‬ ‫سباستين کو قهرمان سابق جهان و رييس جديد‬ ‫‪ IAAF‬به روسيه زمان داده است تا از خود در برابر‬ ‫گزارش ‪ 323‬صفحه‌اي «وادا» دفاع کند‪ .‬آقاي کو تاکيد کرده‬ ‫آزمايشگاه دوپينگ روسيه در پنهان‌کاري‌ها دست داشته و‬ ‫‪ 1417‬نمونه دوپينگ در اين آزمايشگاه نابود شده است‪.‬‬ ‫رييس فدراسيون د‌و‌و‌ميد‌ا‌ني روسيه اعالم کرده انگيزه‬ ‫«وادا» براي تعليق روسيه عادالنه و قانوني نيست‪ .‬به گفته‬ ‫او‪ ،‬موضوع بايد در شوراي ‪ IAAF‬مطرح شود تا روس‌ها‬

‫رقابت خواهم کرد‪».‬‬ ‫ت‬ ‫بقا‬ ‫مسا‬ ‫پارالمپيک به طور ويژه‬ ‫براي معلولين برگزار‬ ‫حضور‬ ‫و‬ ‫مي‌شود‬ ‫ورزشکاران معلول در‬ ‫المپيک‪ ،‬به ندرت اتفاق‬ ‫مي‌افتد‪.‬‬ ‫اسکار پيستوريوس‬ ‫اهل آفريقاي جنوبي‬ ‫به عنوان اولين دونده‬ ‫در‬ ‫تاريخ‪،‬‬ ‫معلول‬ ‫رقابت‌هاي المپيک لندن‬ ‫شرکت کرد‪ .‬بازتاب‬ ‫رسانه‌اي حضورش در‬ ‫رقابت‌هاي ‪ 400‬متر‬ ‫حتي از پوشش خبري‬ ‫بسياري از قهرمانان‬ ‫المپيک هم بيشتر بود‪.‬‬ ‫او که شش طالي‬ ‫کسب‬ ‫پارالمپيک‬ ‫کرده‪ ،‬در مسابقات‬ ‫جهاني ‪ 2011‬رقابت با‬ ‫ورزشکاران حرفه‌اي را‬ ‫آزمود و‪ ‬توانست همراه با ساير اعضاي تيم ملي آفريقاي‬ ‫جنوبي به مدال نقره برسد‪.‬‬

‫‪38‬‬

‫فرصت کافي براي اثبات بي‌گناهي داشته باشند‪.‬‬ ‫رسانه‌هاي مرتبط با کميته بين‌المللي المپيک به نقل از‬ ‫ريچار پوند عضو کميسيون «وادا» مي‌گويند ممکن است هيچ‬ ‫ورزشکار د‌و‌و‌مي ‌دا‌ني روسي در ريو نباشد‪ .‬زيرا به گفته او‬ ‫اگر اشتباهات خود را تصحيح نکنيد‪ ،‬بايد بهاي آن را نيز‬ ‫بپردازيد‪.‬‬ ‫«کميته بين‌المللي المپيک» در بيانيه‌اي اعالم کرده‬ ‫حفاظت از ورزش پاک در اولويت‌ اين کميته‌ قرار دارد‪ .‬روسيه‬ ‫تنها کشوري نيست که در فرآيند مبارزه با دوپينگ‪ ،‬تقلب‬ ‫کرده است‪ ​ .‬سازمان جهاني مبارزه با دوپينگ هشدار داده‬ ‫است که از حضور دوندگان کنيايي در المپيک ريو جلوگيري‬ ‫خواهد کرد‪ ،‬مگر اينکه کنيا برخوردي جدي در زمينه دوپينگ‬ ‫ورزشکارانش بروز دهد‪.‬‬ ‫ده‌ها دونده کنيايي در مظان دوپينگ و پنهان‌کاري‬ ‫هستند‪ ،‬آنهم در شرايطي که اين کشور به عنوان فرمانرواي‬ ‫دوهاي نيمه استقامت در جهان شناخته مي‌شود‪ .‬آنها در‬ ‫مسابقات جهاني امسال‪ ،‬موفق به کسب هفت مدال طال و‬ ‫احراز عنوان نخست در رده‌بندي تيمي‌شدند‪.‬‬ ‫«وادا» مي‌گويد کنيا با وجود قول و قرار‌ها‪ ،‬با دوپينگ‬ ‫ورزشکاران خود مقابله نکرده است‪ .‬کيپ چوگ کينو ستاره‬ ‫سابق دووميداني و رئيس کميته المپيک کنيا پس از بازگشت‬ ‫از آمريکا‪ ،‬در نايروبي به خبرنگاران گفت‪« ،‬وادا» در حال‬ ‫بررسي ممنوعيت حضورمان در تمام رقابت‌هاي چهار سال‬ ‫آينده است و اين ديگر فقط يک تهديد نيست‪.‬‬ ‫او يادآور شد سازمان مبارزه با دوپينگ کنيا‪ ،‬فدراسيون‬ ‫دووميداني و حتي دولت کنيا بايد فورًا وارد عمل شوند‪ ،‬در‬ ‫غير اين صورت ورزش کشورشان با دردسر بزرگي مواجه‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫با مقوله دوپينگ در برخي کشورهاي صاحب ورزش‪،‬‬ ‫تقريبًا مشابه حمل مواد مخدر برخورد مي‌شود‪ .‬يورش پليس‬ ‫به محلي که ممکن است داروهاي نيروزا وجود داشته باشد‪،‬‬ ‫از جمله اتاق خواب يا اردوي ورزشکاران و در برخي موارد‬ ‫مجازات زندان‪ ،‬در انتظار متخلفان و متقلبان عرصه ورزش‬ ‫حرفه‌اي است‪.‬‬ ‫در آمريکا‪ ،‬ماريون جونز در دووميداني و آرمسترانگ‬ ‫در دوچرخه سواري‪ ،‬بن جانسون دونده افسانه‌اي کانادا در‬ ‫‪ 100‬متر‪ ،‬همچنين برخي ستارگان دوچرخه سواري در ايتاليا‬ ‫از جمله دوپينگي‌هاي مشهور و خبرساز در سال‌هاي اخير‬ ‫بوده‌اند‪.‬‬ ‫پيشتر توماس باخ رييس کميته بين‌المللي المپيک اعالم‬ ‫کرده بود اگر مواردي از دوپينگ که در نتايج المپيک تاثير‬ ‫گذار بوده به اثبات برسد‪ ،‬اين کميته به هيچ عنوان آن را‬ ‫تحمل نخواهد کرد‪.‬‬

‫رائول لوزانو سرمربي تيم‬ ‫ملي واليبال ايران شد‬

‫فدراسيون واليبال ايران با اعالم پايان همکاري‬ ‫اسلوبودان کواچ‪ ،‬از توافق با رائول لوزانو براي هدايت تيم‬ ‫ملي واليبال خبر داده است‪.‬‬ ‫واليبال ايران در مسابقات انتخابي المپيک که آپريل‬ ‫سال آينده به ميزباني ژاپن برگزار خواهد شد‪ ،‬با سرمربيگري‬ ‫لوزانو حضور خواهد يافت‪ .‬او پس از حوليو والسکو‪ ،‬دومين‬ ‫آرژانتيني است که هدايت واليبال ايران را به عهده مي‌گيرد‪.‬‬ ‫شدت گرفتن انتقادات تحليلگران از کواچ و طرح‬ ‫اين ديدگاه از سوي برخي پيشکسوتان که بازيکنان تيم‬


‫‪39‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫ملي از او حرف‌شنوي ندارند‪ ،‬همسو با ديدگاه‬ ‫مديران فدراسيون بود‪ .‬ايران مهم‌ترين افتخارات‬ ‫واليبالش را با کواچ رقم زده اما همين مربي به‬ ‫عنوان دليل اصلي نتايج ضعيف تيم ملي در ماه‌هاي‬ ‫اخير معرفي شد‪.‬‬ ‫لوزانوي ‪ 59‬ساله‪ ،‬دو سال قبل براي‬ ‫هدايت تيم شهرداري اروميه به ايران سفر کرد‬ ‫که مذاکرات‪ ،‬به نتيجه نهايي نرسيد‪ .‬مهم‌ترين‬ ‫افتخار او در عرصه مربيگري‪ 9 ،‬سال قبل و با تيم‬ ‫‌ملي لهستان رقم خورد که کسب مدال نقره جهان‬ ‫بود‪ .‬با توجه به تاکيد فدراسيون واليبال بر تجربه‬ ‫المپيکي‪ ،‬لوزانو دو دوره هم در المپيک مربيگري‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫سوابق طوالني باشگاهي و هدايت تيم ملي‬ ‫آلمان نيز در کارنامه کسي درج شده که سال‬ ‫‪ 2006‬نشان ويژه توسعه ورزش لهستان را از‬ ‫رييس جمهور اين کشور دريافت کرد‪ .‬او همچنين‬ ‫به عنوان مدرس فدراسيون جهاني به کشورهاي‬ ‫مختلف سفر مي‌کند‪.‬‬ ‫همچنين حوان سيچلو کمک مربي والسکو‬ ‫در تيم ايران هم به عنوان دستيار لوزانو فعاليت‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬ ‫رييس فدراسيون واليبال ايران دليل انتخاب‬ ‫لوزانو را توانمندي‌هاي فني‪ ،‬روان‌شناسي‪،‬‬ ‫مديريت قوي و انضباط عنوان کرد‪ .‬محمدرضا‬ ‫داورزني گفت‪ :‬هدف بزرگ واليبال ايران صعود‬ ‫به المپيک با کمترين ريسک ممکن است‪ .‬اين‬ ‫انتخاب حاصل خرد جمعي بود‪.‬‬ ‫سايت فدراسيون واليبال ايران در گزارشي‪،‬‬ ‫سرمربي منتخب خود را «استاد بيدار کردن‬ ‫غول‌هاي خفته» در رده ملي دانسته‪ .‬کسي که در‬ ‫رده باشگاهي نيز تيم‌هاي ميالن‪ ،‬پالرمو‪ ،‬سيسلي‬ ‫و لوبه را هدايت کرده و به عناوين قهرماني‬ ‫باشگاه‌هاي ايتاليا‪ ،‬باشگاه‌هاي اروپا و جام‬ ‫باشگاه‌هاي جهان رسانده است‪.‬‬

‫تکليف تيم‌هاي حاضر‬ ‫در جام ملت‌هاي اروپا‬ ‫‪ 2016‬روشن شد‬

‫پس از پايان ديدارهاي مقدماتي و پلي آف‪،‬‬ ‫سرانجام تکليف تيم‌هاي حاضر در جام ملت‌هاي‬ ‫اروپا ‪ 2016‬روشن شد‪.‬‬ ‫براي اولين بار‪ ،‬اين مسابقات در قالب ‪24‬‬ ‫تيمي ‌برگزار مي‌شود‪ .‬پيش از اين و از سال‬ ‫‪ 1996‬مسابقات در قالب ‪ 16‬تيمي‌برگزار مي‌شد‪.‬‬ ‫بر اساس قالب جديد مسابقات‪ ،‬تيم‌ها در شش‬ ‫گروه چهار تيمي ‌قرار مي‌گيرند‪ .‬از هر گروه دو‬ ‫تيم مستقيم به مرحله حذفي صعود کرده و سپس‬ ‫چهار تيم برتر رده سوم مرحله گروهي به مرحله‬ ‫حذفي صعود مي‌کنند‪.‬‬ ‫مرحله حذفي اين مسابقات با شانزده تيم‬ ‫برگزار مي‌شود و به ترتيب با برگزاري تک مسابقه‬ ‫بين دو تيم تا مرحله فينال پيش مي‌روند‪.‬‬ ‫فرانسه براي سومين بار ميزبان اين مسابقات‬ ‫خواهد بود که از ‪ 10‬جون تا ‪ 10‬جوالي ‪ 2016‬در‬ ‫‪ 10‬شهر مختلف فرانسه انجام مي‌گيرد‪.‬‬ ‫تيم‌هاي حاضر در اين مسابقات عبارتند از‬ ‫فرانسه‪ ،‬انگليس‪ ،‬جمهوري چک‪ ،‬ايسلند‪ ،‬اتريش‪،‬‬ ‫ايرلند شمالي‪ ،‬پرتغال‪ ،‬اسپانيا‪ ،‬سوييس‪ ،‬ايتاليا‪،‬‬ ‫بلژيک‪ ،‬ولز‪ ،‬روماني‪ ،‬آلباني‪ ،‬آلمان‪ ،‬لهستان‪،‬‬ ‫روسيه‪ ،‬اسلواکي‪ ،‬کرواسي‪ ،‬ترکيه‪ ،‬مجارستان‪،‬‬ ‫جمهوري ايرلند‪ ،‬سوﺋﺪ و اوکراين که چهار تيم آخر‬ ‫در مسابقات پلي آف به اين مرحله صعود کردند‪.‬‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫قرعه‌کشي مسابقات ‪ 2016‬در روز ‪10‬‬ ‫دسامبر ‪ 2015‬برگزار مي‌شود‪.‬‬

‫کند‪ ،‬ولي اين تنيس‌باز قدرتمند صرب مثل هميشه‬ ‫در مراحل حساس پاياني‪ ،‬کم‌اشتباه ظاهر شد تا‬ ‫نگذارد عملکرد رؤيايي‌اش در سال ‪ 2015‬با يک‬ ‫خاطره بد تمام شود‪.‬‬ ‫مرد هميشه ‌شماره ‌‌سوم روزهاي نه‌چندان‬ ‫دور دنياي تنيس که از سال ‪ 2011‬با حذف‬ ‫گلوتن از رژيم غذايي‌اش‪ ،‬فصل جديدي از زندگي‬ ‫ورزشي‌اش را آغاز کرد‪ ،‬حاال نه‌تنها در شمار‬ ‫مصاف‌هاي رو در رو با فدرر ‪ 22-22‬مساوي است‪،‬‬ ‫بلکه او با شکست نادال در مرحله نيمه‌پاياني هم‬

‫تيم ملي فوتسال زنان ايران در آخرين ديدار‬ ‫خود در ششمين دوره جام جهاني کوچک در‬ ‫گواتماال با پيروزي مقابل ژاپن هفتم شد‪.‬‬ ‫ملي پوشان فوتسال زنان ايران توانستند‬ ‫ژاپن را با نتيجه دو بر يک شکست دهند‪ .‬بازيکنان‬ ‫ايران نيمه اول اين بازي را که در سالن «دومو‬ ‫پوليد پورتيوو» گواتماال انجام شد با نتيجه يک بر‬ ‫صفر به نفع خود پايان دادند‪.‬‬ ‫در نيمه دوم اين بازي نيز هر تيم موفق به‬ ‫زدن يک گل شد تا بازي با نتيجه دو بر يک به‬ ‫نفع ايران به پايان برسد و مقام هفتم رقابت‌ها‬ ‫نصيب ايران شود‪ .‬آخرين ديدار تيم ملي ايران با‬ ‫ژاپن در فينال مسابقه‌هاي قهرماني آسيا بود که‬ ‫ي در آن‬ ‫ملي پوشان ايران با تک گل فرشته کريم ‌‬ ‫بازي برنده شدند‪.‬‬ ‫تيم ملي فوتسال در سه بازي خود در مرحله‬ ‫گروهي مغلوب حريفان شد‪ .‬در بازي اول ‪ 3‬بر يک‬ ‫نتيجه را به پرتغال واگذار کرد و در دومين ديدار‬ ‫نيز ‪ 6‬بر صفر مغلوب برزيل‪ ،‬قهرمان جهان‪ ،‬شد‪.‬‬ ‫اين تيم در آخرين ديدار خود ‪ 1-2‬به کاستاريکا‬ ‫باخت و در گروهش چهارم شد‪.‬‬ ‫ملي پوشان در دو حضور قبلي خود در‬ ‫رقابت‌ها از صعود به مرحله دوم بازمانده بودند و‬ ‫يک مقام هفتمي‌را در کارنامه خود دارند‪.‬‬ ‫سرمربي تيم ملي فوتسال زنان ايران در اين‬ ‫مسابقات فروزان سليماني بود و اين تيم با ترکيب‬ ‫نسيمه غالمي‪ ،‬فرشته کريمي‪ ،‬فرزانه توسلي‪،‬‬ ‫نغمه مرادي‪ ،‬سپيده زرين راد‪ ،‬نيلوفر اردالن‪،‬‬ ‫سحر پاپي‪ ،‬زهره ميثمي‪ ،‬سهيال ملمولي‪ ،‬طاهره‬ ‫مهدي پور‪ ،‬فاطمه اعتدادي‪ ،‬اعظم آخوندي‪ ،‬سارا‬ ‫شيربيگي و فهيمه زارعي در اين رقابت‌ها حاضر‬ ‫شد که سفر نيلوفر اردالن به اين مسابقات با‬ ‫کسب رضايت از دادستاني امکانپذير شد‪.‬‬

‫باالخره توانست براي اولين‌بار رکورد هميشه‬ ‫منفي‌‌اش با ماتادور اسپانيايي را در عدد ‪23‬‬ ‫مساوي کند‪.‬‬ ‫قهرمان ‪ 10‬دوره مسابقات بزرگ که تا قبل‬ ‫از سال ‪ 2011‬تنها يک جام گرنداسلم در تاالر‬ ‫افتخاراتش مي‌درخشيد‪ ،‬امسال اين فرصت را‬ ‫داشت که در هر چهار گرنداسلم فصل قهرمان‬ ‫شود‪ .‬او در رقابت‌هاي استراليا‪ ،‬ويمبلدون و آمريکا‬ ‫با اقتدار به قهرماني رسيد و تنها يک قدم با فتح‬ ‫آزاد فرانسه فاصله داشت‪ ،‬جايي‌ که او در ديدار‬ ‫پاياني‪ ،‬ناباورانه مغلوب استنيسالس واورينکا شد‪،‬‬ ‫باختي که احتماال در آينده به بزرگ‌ترين حسرت‬ ‫زندگي ورزشي او نيز تبديل‌مي‌شود‪.‬‬

‫تيم ملي فوتسال‬ ‫زنان ايران در جهان‬ ‫هفتم شد‬

‫‪39‬‬

‫«شيخ آهنين»‬

‫داستان زندگي قهرمان ايراني‬

‫قهرماني جوکوويچ‬ ‫در ايستگاه آخر‬

‫نواک جوکوويچ‪ ،‬مرد شماره يک تنيس‬ ‫جهان‪ ،‬با پيروزي ‪ 2‬بر صفر مقابل راجر فدرر موفق‬ ‫شد براي چهارمين بار پياپي در مسابقات «فينال‬ ‫تور جهاني تنيس» به قهرماني دست يابد و به اين‌‬ ‫ترتيب با کسب يازدهمين عنوان قهرماني در سال‬ ‫‪ ،2015‬بهترين فصل عمر ورزشي‌اش را رقم بزند‪.‬‬ ‫جوکوويچ در حالي در ديدار پاياني اين‬ ‫رقابت‌ها مقابل فدرر کهنه‌کار قرار گرفت که کمتر‬ ‫از يک هفته پيش‪ ،‬در جريان بازي‌هاي دور گروهي‬ ‫نتوانسته بود از پس اين نابغه سوئيسي برآيد‪.‬‬ ‫هرچند لغزش جوکوويچ در مرحله گروهي سبب‬ ‫شد که او به عنوان نفر دوم به دور حذفي راه پيدا‬

‫اين پيروزي‪ ،‬پنجاه‌‌و‌نهمين قهرماني اين‬ ‫تنيس‌باز ‪‌ 28‬ساله اهل بلگراد در کل دوران‬ ‫بازيگري‌اش است‪ .‬دوميليون‌و ‪ 61‬هزار دالر جايزه‬ ‫نقدي به عالوه ‪ 1300‬امتياز در جدول رده‌بندي‪،‬‬ ‫پاداش عملکرد او در اين مسابقات است‪.‬‬ ‫در طرف ديگر ميدان‪ ،‬راجر فدرر ‪ 34‬ساله‬ ‫هم که پشتش به برد مرحله گروهي گرم بود‪،‬‬ ‫آرزوهاي خودش را در سر داشت‪ .‬در حالي ‌که او‬ ‫سال گذشته فرصت حضور در فينال اين مسابقات‬ ‫را به علت مصدوميت‌ از ناحيه کمر که در بازي‬ ‫نيمه‌پاياني در برابر هم‌وطنش‪ ،‬واورينکا برايش‬ ‫اتفاق افتاد‪ ،‬به‌کل از دست داد‪ ،‬امسال به‌شدت‬ ‫به دنبال جبران فرصت ازدست‌رفته بود تا هم‬ ‫ي که فقط بهترين‌ها اجازه‬ ‫براي هفتمين‌بار در جاي ‌‬ ‫حضور در آن ‌را دارند‪ ،‬به مقام قهرماني برسد و‬ ‫هم انتقام دو شکست تلخش از جوکوويچ در فينال‬ ‫ويمبلدون و آزاد آمريکا را گرفته باشد‪.‬‬ ‫فدرر همچنين در صورت پيروزي‪ ،‬مي‌توانست‬ ‫هشتادو‌نهمين عنوان عمر ورزشي‌اش را به دست‬ ‫آورد‪ .‬هرچند که استاد سوئيسي در پايان مجبور‬ ‫به قبول شکست شد‪ ،‬اما در مجموع عملکرد‬ ‫قابل‌دفاعي از خودش در اين فصل به‌جاي‬ ‫گذاشت‪ .‬در روز‌هايي که همه‪ ،‬نه به دنبال غلبه‬ ‫بر جوکوويچ بلکه به فکر آبرومندانه ‌باختن به او‬ ‫هستند‪ ،‬استاد سوئيسي توانست از مجموع هشت‬

‫فيلم مستند «شيخ آهنين»‪ ،‬داستان زندگي حسين خسرو علي وزيري کشتي‌گير‬ ‫ايراني و يکي از قهرمانان مشهور ‪ WWF‬است که در دهه هشتاد ميالدي طرفداران‬ ‫زيادي در آمريکا داشت‪.‬‬ ‫اين مستند را دو برادر کانادايي ايراني‌تبار به نام‌هاي جيان و پيج مگن تهيه‬ ‫کرده‌اند که زندگي پرفراز و نشيب اين قهرمان ايراني را از زواياي مختلفي به تصوير‬ ‫مي‌کشد؛ از پيروزي و افتخار در اوج موفقيت تا شکست و ناکامي ‌و سقوط به ورطه‬ ‫اعتياد‪.‬‬ ‫اين برادران دو قلو که از کودکي عالقه زيادي به شيخ آهنين داشتند‪ ،‬اين فيلم را‬ ‫با هزينه شخصي و با کمک‌هاي مالي دوستدارانش توليد کردند‪.‬‬ ‫شيخ متولد تهران است و فعاليت‌هاي ورزشي خود را با کشتي آغاز کرد‪ ،‬دوراني‬ ‫که قهرماناني چون غالمرضا تختي‪ ،‬عبداهلل موحد و امامعلي حبيبي در صحنه حضور‬ ‫داشتند‪.‬‬ ‫اين کشتي‌گير ايراني در اوايل دهه هفتاد ميالدي به آمريکا مهاجرت کرد و مدتي‬ ‫به عنوان مشاور فني با فدراسيون کشتي اين کشور همکاري داشت‪.‬‬ ‫او پس از تأسيس ‪ WWF‬يا فدراسيون جهاني کشتي که برگزار کننده رقابت‌هاي‬ ‫کشتي حرفه‌اي يا کشتي کچ است‪ ،‬به اين مجموعه پيوست و در عرض مدت کوتاهي‬ ‫به يکي از شخصيت‌هاي جنجالي اين رقابت‌ها تبديل شد‪.‬‬ ‫حضور شيخ در اين مسابقات با گروگانگيري ديپلمات‌هاي آمريکايي در‬ ‫تهران‪ ‬همزمان بود‪ .‬بحران ناشي از اين واقعه و جو منفي که در آن روزها عليه ايران‬ ‫وجود داشت‪ ،‬شيخ را به يکي از شخصيت‌هاي منفور اين رقابت‌ها تبديل کرد‪ .‬هرچند‬ ‫که براي بسياري از ايرانيان مهاجر‪ ،‬شيخ آهنين نماد مقاوت و هويت ملي بود که در آن‬ ‫روزهاي پرحادثه از سوي برخي از آمريکاييان به سخره گرفته مي‌شد‪.‬‬ ‫حضور شيخ با سبيلي پرپشت‪ ،‬عقالي بر سر همراه با پرچم سه رنگ ايران‬ ‫روي رينگ مسابقه‪ ،‬بازتاب گسترده‌اي در رسانه‌هاي آمريکا داشت و باعث افزايش‬ ‫حيرت‌انگيز تماشاگران تلويزيوني شد‪ ،‬به عقيده بسياري از کارشناسان شيخ آهنين‬ ‫نقش مهمي‌در جهاني شدن رقابت‌هاي کشتي حرفه‌اي در دهه هشتاد ميالدي داشت‪.‬‬ ‫سال‌ها از آن روزها مي‌گذرد و در حال حاضر حسين خسرو علي وزيري در ايالت‬ ‫جورجيا زندگي مي‌کند‪.‬‬ ‫او در اين فيلم مستند صريح و بي پرده از مشکالت شخصي‪ ،‬زندگي خانوادگي‪،‬‬ ‫مرگ دلخراش دخترش‪ ،‬افسردگي و اعتياد به مواد مخدر سخن مي‌گويد‪ ،‬فصل تاريکي‬ ‫از زندگي مردي که در گذشته‌اي نه چندان دور يکي از مشهورترين قهرمانان کشتي‬ ‫کچ جهان بود‪.‬‬ ‫شيخ با کمک جيان و پيچ مگن و همزمان با فيلمبرداري و توليد اين مستند‪ ،‬به‬ ‫تدريج بر مشکالتش غلبه کرد و وارد فصل تازه‌اي از زندگي خود شد‪.‬‬ ‫اين روزها او فعاليت‌هاي زيادي در شبکه‌هاي اجتماعي دارد و با شرکت در‬ ‫برنامه‌هاي هنري و تبليغاتي با طرفدارانش مالقات مي‌کند‪.‬‬ ‫شيخ آهنين در کنار خانواده زندگي آرامي‌دارد و همچنان يکي از شخصيت‌هاي‬ ‫محبوب دنياي تفريح و سرگرمي‌است‪.‬‬ ‫رويارويي‌اش با او در سال ‪ ،2015‬سه بار‪ ،‬برنده از زمين بيرون بيايد‪.‬‬ ‫ماحصل تالش فدرر در سال ‪ ،2015‬پيروزي در ‪ 65‬مسابقه و قهرماني در شش‬ ‫تورنمنت از ‪ 11‬حضور در فينال است‪ .‬او همچنين فصل را با جايگاه سوم رده‌بندي جهاني‬ ‫به پايان رساند‪.‬‬

‫مهلت قبول آگهي در «پرديس» بيستمين (‪ )20‬روز‬ ‫هر ماه مي‌باشد‪.‬‬


‫‪40‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫معضل کمبود پيراهن‬ ‫در تيم ملي فوتبال ايران‬ ‫نداشتن‬ ‫معضل‬ ‫پيراهن‪ ،‬داستاني‬ ‫قديمي ‌در مناطق‬ ‫است‬ ‫محروم‬ ‫براي تيم‌هاي تازه‬ ‫تاسيس محلي يا‬ ‫تيم‌هاي مدارس‪.‬‬ ‫اما تيم ملي ايران‬ ‫تنها تيمي‌ است‬ ‫در دنيا که در صدر‬ ‫قاره‌اش قرار دارد‪،‬‬ ‫راهي جام جهاني‬ ‫شده و در عين حال‪ ،‬با مشکل پيراهن مواجه است!‬ ‫معضلي که در سه سال گذشته بار‌ها رسانه‌اي شده‪ ،‬در نشريات بين‌المللي‬ ‫انعکاس يافته و از وزير ورزش تا رئيس فدراسيون‪ ،‬سرمربي و بازيکنان‪ ،‬بار‌ها‬ ‫درباره‌اش اظهار نظر کرده‌اند‪.‬‬ ‫قبل از بازي‌هاي ايران در مرحله مقدماتي جام جهاني‪ ،‬دو دست پيراهن به‬ ‫هر بازيکن تحويل داده شد‪ .‬با اين هشدار که به کسي اهدا نکنند زيرا پيراهن‬ ‫جايگزين وجود ندارد!‬ ‫با بازگشت کريم انصاري‌فرد به تيم ملي‪ ،‬پيراهن شماره ‪ 10‬به او بازگردانده‬ ‫شد و وحيد اميري شماره ‪ 20‬را انتخاب کرد‪ .‬بازگشت عليرضا جهانبخش هم‬ ‫باعث شد شماره ‪ 18‬را پس بگيرد‪.‬‬ ‫به بازيکنان گفته شده بود بعد از بازي ترکمنستان هر دو پيراهن را به‬ ‫تدارکارت تيم ملي تحويل دهند‪ .‬طارمي‌در بازي ترکمنستان محروم بود‪ .‬او شماره‬ ‫‪ 17‬است اما مقابل گوام شماره ‪ 9‬را به تن کرد‪ .‬چون سعيد عزت‌اللهي به خاطر‬ ‫صادر نشدن رواديد‪ ،‬تيم ملي را در سفر گوام همراهي نکرد‪.‬‬ ‫اميد ابراهيمي‌و احسان حاج‌صفي هم پس از بازي با ترکمنستان‪ ،‬پيراهن را‬ ‫درآورده و تحويل دادند‪ .‬تيم ملي بالفاصله از استاديوم آزادي روانه فرودگاه شد تا‬ ‫به گوام برود‪ .‬ابراهيمي‌ از بازي گوام محروم بود و حاج‌صفي هم رواديد نداشت‪.‬‬ ‫پس اين دو بازيکن همراه تيم نرفتند و فرصت نشد تا يک دست از دو دست لباس‬ ‫را تحويل بدهند! ماجرايي که تيم ملي را با يک بحران روبرو کرد!‬ ‫در هواي شرجي يا باراني‪ ،‬تعويض پيراهن بين دو نيمه کام ً‬ ‫ال طبيعي است‪.‬‬ ‫اما حتي در هواي مطلوب و معتدل هم امکان پارگي لباس‪ ،‬برخورد با زمين و کثيف‬ ‫شدن آن و حتي خون‌آلود شدن پيراهن وجود دارد‪.‬‬ ‫تيم ملي در حالي مقابل گوام قرار گرفت که سه دست پيراهن يعني شماره‌هاي‬ ‫‪ 3 ،17‬و ‪ 9‬را کم داشت‪ .‬کادرفني تصميم گرفت طارمي‌‪ 9‬بپوشد‪ .‬با توجه به اينکه‬ ‫پيراهن شماره ‪ 19‬در اختيار کاوه رضايي است‪ ،‬در صورت پارگي پيراهن‪ ،‬آنها‬ ‫مي‌توانستند پيراهن کاوه را با يک چسب سفيد‪ ،‬از ‪ 19‬تبديل به ‪ 9‬کنند!‬ ‫سايت ورزش سه مي‌نويسد‪« :‬تدارکات تيم ملي بين دو نيمه با سشوار زدن‬ ‫به پيراهن طارمي‌سعي کرد لباس او را خشک کند‪».‬‬ ‫تمام اين اتفاقات بي‌سابقه در چنين سطحي از فوتبال دنيا‪ ،‬در حالي رخ مي‌داد‬ ‫که همزمان‪ ،‬گزارشگر پخش زنده بازي در صداوسيما‪ ،‬با جمالتي تحقيرآميز‪،‬‬ ‫امکانات گوام در برگزاري مسابقه‪ ،‬کيفيت ورزشگاه و نحوه تصويربرداري را به‬ ‫سخره مي‌گرفت‪.‬‬ ‫بحران پيراهن تيم ملي ايران در گوام براي اولين بار نبود که رخ مي‌داد‪ ،‬پيش‬ ‫از اين هم سابقه داشت و نمي‌توان اتفاقي که در گوام رخ داد را استثنا دانست‪.‬‬ ‫محمدرضا خلعتبري در مسابقات مقدماتي جام ملت‌ها از بازيکنان اصلي ايران‬ ‫بود‪ .‬او بعد از بازي تايلند در بانکوک‪ ،‬پيراهن خود را به يکي از طرفداران تيم ملي‬ ‫داد‪.‬‬ ‫تيم ملي از بانکوک بايد راهي بيروت مي‌شد تا با لبنان بازي کند و خلعتبري‬ ‫لباس نداشت! به اين ترتيب کي‌روش مجبور شد نام او را از ليست تيم ملي حذف‬ ‫کند تا از روي سکو‌ها نظاره‌گر بازي باشد‪.‬‬ ‫افشين پيرواني مدير تيم ملي بار‌ها يادآوري کرده است که تيم ملي‬ ‫مدت‌هاست قراردادي با شرکت تامين‌کننده البسه تيم ملي ندارد‪ .‬اما تيم ملي‬ ‫همچنان لباس‌هاي آنها را مي‌پوشد‪ .‬تيم ملي فوتسال زنان نيز ‌‌با همان لباس‌ها‬ ‫راهي گواتماال شد‪.‬‬ ‫در گزارش اين سايت آمده‪« :‬نکته عجيب اينجاست که با وجود عالقه ساير‬ ‫برند‌ها هيچ کار ويژه‌اي در اين زمينه از سوي فدراسيون صورت نگرفته است تا‬ ‫سرمربي تيم ملي بعد از برد شش بر صفر تهديد به رفتن کند‪».‬‬ ‫پرسش کليدي همين است که چرا فدراسيون فوتبال تمايلي به همکاري با‬ ‫برندهاي معتبر ندارد‪ .‬مسئله پيراهن‪ ،‬مثل قضيه کيفيت چمن اردوگاه تيم ملي‬ ‫نيست که ترميم آن نيازمند زمان باشد‪ .‬کافي است فدراسيون‪ ،‬چراغ سبزي به‬ ‫يکي از شرکت‌ها نشان دهد تا البسه تيم ملي به طور کامل تامين شود‪ .‬بازيکنان‬ ‫نيز به هرکس که دلشان خواست‪ ،‬پيراهن تيم ملي را هديه دهند‪ .‬نگراني از بابت‬ ‫پاره شدن لباسشان نداشته باشند و تدارکات تيم ملي هم بين دو نيمه‪ ،‬از سشوار‬ ‫استفاده نکند‪.‬‬ ‫پيش از جام جهاني‪ ،‬يکي از بيشترين خبرهايي که رسانه‌هاي بين‌المللي‬ ‫درباره تيم ملي منعکس شد‪ ،‬اظهارات علي کفاشيان بود که به بازيکنان گفته بود‬ ‫مواظب لباس‌هاي خود باشند و آن‌ها را پس از بازي معاوضه نکنند و به کسي هم‬ ‫هديه ندهند‪.‬‬ ‫اين در حالي است که در تيم‌هاي ملي و حرفه‌اي در دنيا خبري از شستن‬ ‫لباس نيست‪ .‬هر لباس‪ ،‬مخصوص يک بازي است و گاهي حتي تاريخ و نوع‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫مسابقه هم روي آستين‪ ،‬دوخته مي‌شود‪.‬‬

‫فيوري بريتانيايي قهرمان تازه‬ ‫بوکس سنگين وزن جهان‬

‫تايسون فيوري‪،‬‬ ‫بوکسور سنگين‌ وزن‬ ‫بريتانيايي‪ ،‬موفق شد‬ ‫که با شکست والدمير‬ ‫قهرماني‬ ‫کليچکو‪،‬‬ ‫مشت‌زني دسته سنگين‬ ‫وزن جهان را به خود‬ ‫اختصاص دهد‪.‬‬ ‫فيوري با امتياز و‬ ‫با راي قاطع داوران بر‬ ‫حريف اوکرايني خود‬ ‫به پيروزي رسيد و بر‬ ‫اساس گزارش‌ها در‬ ‫اين ديدار از حريف خود بهتر ظاهر شد‪.‬‬ ‫داوران در مجموع دو به يک به نفع فيوري راي دادند‪.‬‬ ‫با اين پيروزي قهرمان بريتانيايي اکنون دارنده قهرمان جهان در دسته‬ ‫سنگين وزن است‪ .‬فيوري ‪ 27‬ساله که اهل منچستر است‪ ،‬پنجمين قهرمان‬ ‫بريتانيايي اين دسته است‪ .‬پيش از او باب فيتسيمونز‪ ،‬لنکس لوئيس‪ ،‬فرنک‬ ‫برونو و ديويد هي قهرمانان بريتانيايي دسته سنگين وزن حرفه‌اي بودند‪.‬‬ ‫کليچکو که ‪ 39‬سال دارد‪ ،‬از سال ‪ 2004‬تا پيش از اين مسابقه در هيچ‬ ‫مسابقه‌اي شکست نخورده بود‪ .‬کليچکو در سال ‪ 1996‬قهرمان المپيک شد و‬ ‫پس از آن تقريبا مقابل هر حريف صاحب‌نام هم‌دوره‌اش در سنگين وزن پيروز‬ ‫شده است‪ .‬رکورد او فوق‌العاده است‪ 64 :‬پيروزي شامل ‪ 53‬ناک‌اوت و تنها ‪3‬‬ ‫شکست‪.‬‬ ‫به گفته تحليلگران بازي خوب و حرکات فيوري در رينگ بويژه قابليت وي‬ ‫در تغيير نحوه ايستادنش از «کالسيک» (پا و دست راست به جلو) به «ساوت‌پا»‬ ‫(پا و دست چپ به جلو) در طول مسابقه بر مشکالت بوکسور اوکرايني افزود و در‬ ‫عمل باعث شکست او شد‪.‬‬

‫شکست وزنه‌برداري ايران و‬ ‫شکسته شدن رکوردهاي رضازاده‬

‫تيم ملي وزنه‌برداري ايران در مسابقات جهاني آمريکا به مقامي‌ بهتر‬ ‫از پانزدهمي‌نرسيد و بدون شک بايد گفت ضعيف‌ترين نتيجه دو دهه اخير‬ ‫وزنه‌برداري ايران به دست آمد‪.‬‬ ‫جدا از سال ‪ 2014‬که ايران در رقابت‌هاي جهاني عنوان هفتمي‌را به دست‬ ‫آورد‪ ،‬اتفاقاتي که در آمريکا افتاد ضعيف‌ترين نتيجه وزنه‌برداري در دو دهه اخير‬ ‫را رقم زد‪.‬‬ ‫وزنه‌ها که يکي‪ ‬يکي از دست وزنه‌برداران ايران مي‌افتاد همه‌اش حسرت‬ ‫بود‪ .‬حسرت اينکه چرا سعيد محمدپور مصدوم شد‪ ،‬چرا سهراب مرادي به دليل‬ ‫مشکالتي که برايش به وجود آمد نتوانست در اين مسابقات شرکت کند و حسرت‬ ‫بزرگتر اينکه چرا آن مصدوميت لعنتي اجازه نداد تا بهداد سليمي‌روي تخته برود‬ ‫و براي رقابت‪ ،‬ايجاد هيجان و فرياد ايران ايران با روس‌ها سرشاخ شود‪.‬‬ ‫هرچند و به عقيده خيلي‌ها اگر اين دو ـ سه وزنه‌بردار هم به مسابقات اعزام‬ ‫مي‌شدند با شرايطي که براي کاروان ايران رقم خورد تيم وزنه‌برداري يکي از ‪5‬‬ ‫تيم برتر اين مسابقات نمي‌شد‪.‬‬ ‫رهاورد سفر به آمريکا دو نقره بود و يک برنز که آن را هم کيانوش رستمي‬ ‫‌به دست آورد‪ ،‬وزنه‌برداري که خيلي‌ها روي مدال طاليش حساب کرده بودند اما‬ ‫او زماني که مي‌خواست نفس حبس شده‌اش را آزاد کند و به خاطر موفقيتي که‬ ‫به دست آورده فرياد بزند ناگهان وزنه‌ها از پشت سرش افتاد تا اميد ميليون‌ها‬ ‫ايراني و عاشق وزنه‌برداري نااميد شود‪.‬‬ ‫ايران ضعيف‌ترين نتيجه چند سال اخير را به دست آورده و بايد گفت که‬ ‫زنگ‌هاي خطر براي رقابت‌هاي المپيک ريو هم به صدا در آمده است‪.‬‬ ‫رقابتي که با توجه به مدعي بودن روس‌ها‪ ،‬قزاق‌ها و چيني‌ها کار وزنه‌برداران‬ ‫ايران را سخت مي‌کند‪.‬‬ ‫امسال براي نخستين بار بود که تيم ايران در دسته فوق سنگين هيچ‬ ‫امتيازي کسب نکرد‪ .‬از سال ‪ 1998‬تيم ايران هميشه در جمع مدعيان بوده‬

‫‪40‬‬

‫و به غير از سال‌هاي ‪( 2007‬محروميت وزنه‌برداري ايران)‪( 2008 ،‬نماينده‌اي‬ ‫نداشتيم) و سال ‪( 2009‬ادعا به دوپينگ سعيد علي حسيني)‪ ،‬يا حسين رضازاده‬ ‫مدال آورده بود يا بهداد سليمي‪.‬‬ ‫جالب اينجاست بهادر مواليي نماينده فوق سنگين ايران ‪ ‬که در گروه‬ ‫‪ B‬شرکت کرد وزنه‌هايي را جابجا کرد که آنها را ‪ 4‬سال قبل و در رده سني‬ ‫جوانان و نوجوانان زده بود‪ .‬در طول ساليان اخير‪ ،‬امسال نخستين سال بود که‬ ‫ايراني‌ها صندلي‌هاي زيادي را براي تماشاي دسته فوق سنگين رزرو نکرده بودند‬ ‫و کشورمان نماينده‌اي روي سکويي که چشم‌ها را به خودش خيره مي‌کند نداشت‪.‬‬

‫رکورد رضازاده شکست‪ ،‬او ديگر هرکول نيست‬

‫در جريان رقابت‌هاي فوق سنگين مسابقات جهاني وزنه‌برداري در آمريکا‪،‬‬ ‫الکسي لوچف وزنه‌بردار روس در حرکت دوضرب به رکورد دوضرب جهان حمله‬ ‫کرد و توانست با ثبت رکورد ‪ 264‬کيلوگرم‪ ،‬رکورد رضازاده را که ‪ 263‬کيلوگرم‬ ‫بود بشکند‪ .‬رکورد مجموع جهان ‪ 472‬کيلوگرم بود که رضازاده در المپيک سيدني‬ ‫آن را به ثبت رسانده بود اما اين رکورد با ‪ 475‬کيلوگرم توسط وزنه‌بردار روس‬ ‫بهبود بخشيده شد‪.‬‬ ‫‪ ‬‬

‫تيم تنيس بريتانيا پس از ‪ 79‬سال‬ ‫قهرمان جام ديويس شد‬ ‫تنيس‬ ‫تيم‬ ‫با‬ ‫بريتانيا‬ ‫د ر خشش‬ ‫ماري‪،‬‬ ‫اندر‬ ‫مرد شماره دو‬ ‫تنيس جهان‪،‬‬ ‫با غلبه بر تيم‬ ‫بلژيک موفق‬ ‫شد پس از ‪79‬‬ ‫سال قهرمان‬ ‫جام ديويس‬ ‫شود‪.‬‬ ‫اندي ماري در شهر گنت بلژيک‪ ،‬محل برگزاري مسابقات فينال جام ديويس‬ ‫سال ‪ ،2015‬حريف بلژيکي خود داويد گوفن را در سه ست پياپي شکست داد و‬ ‫قهرماني بريتانيا را قطعي کرد‪.‬‬ ‫در مسابقات جام ديويس که به جام جهاني تنيس هم مشهور است‪ ،‬بازيکنان‬ ‫دو کشور در مجموع پنج مسابقه (چهار مسابقه انفرادي و يک مسابقه دوبل) برگزار‬ ‫مي‌کنند و هر تيمي‌ که دست کم سه مسابقه از اين پنج مسابقه را ببرد‪ ،‬برنده‬ ‫محسوب مي‌شود‪.‬‬ ‫اندي ماري در روز نخست مسابقات توانسته بود روبين بملمنز را شکست‬ ‫دهد و در روز دوم هم اندي و برادرش جيمي‌ ماري که متخصص تنيس دوبل است‪،‬‬ ‫توانستند تيم دو نفره گوفن ـ دارسي را پشت سر بگذارند‪.‬‬


‫‪41‬‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫فروردين (بره)‬

‫تير (خرچنگ)‬

‫تمايل شما براي صحبت کردن درباره موضوعات مختلف‬ ‫به اين معني نيست که شما واقعا مي‌خواهيد به واقعيت اصلي‬ ‫آنها پي ببريد‪ .‬نيت شما ممکن است محترمانه باشد اما هنوز‬ ‫قادر نيستيد‪ ‬زماني که با خود و احساساتتان درگير هستيد‪،‬‬ ‫حصاري دور خود ايجاد کنيد که ديگران نتوانند به آن راهي‬ ‫پيدا کنند‪ .‬اگر احساس جدا بودن و منزوي بودن مي‌کنيد‬ ‫ديگران را سرزنش نکنيد‪ .‬در عوض‌‪ ،‬افکارتان را با ديگران‬ ‫در ميان بگذاريد‪ ،‬البته با آنهايي که بهشان اعتماد داريد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬شايد فکر کنيد که با سخت کوشي خواهيد‬ ‫توانست هر کاري را که از شما انتظار مي‌رود انجام دهيد‪.‬‬ ‫با اين حال ممکن است موانعي در سر راهتان قرار بگيرند‬ ‫که انجام اين کار را براي شما مشکل کنند‪ .‬مجموعه‌اي از‬ ‫اتفاقات غير منتظره اين ماه را برايتان به يک جنگ مداوم با‬ ‫موانع پيش بيني نشده تبديل خواهند کرد‪ .‬در رابطه عاطفي‬ ‫خود بر سر يک دو راهي قرار گرفته‌ايد‪ .‬يا بايد رفتار خود‬ ‫را تغيير دهيد يا با هر کار و حرفي که عشق‌تان مي‌زند‪،‬‬ ‫خشمگين و عصباني شويد‪ .‬اگر مي خواهيد رابطه خود را‬ ‫بهبود بخشيد‪ ،‬اکنون بهترين زمان براي تغيير است‪.‬‬

‫تعلقات عاطفي که نسبت به شخص خاصي داريد ممکن‬ ‫است بزرگ‌تر آن چيزي که هست به نظر برسد‪ .‬اگر چه اين‬ ‫خوب نيست که خود را به خاطر آن حساس و آسيب پذير‬ ‫نشان‪ ‬بدهيد اما اين امکان وجود دارد که بتوانيد او را به خود‬ ‫جذب کنيد‪ .‬حساسيت نسبت به نيازها و خواسته‌هاي ديگران‬ ‫يکي از ويژگي‌هاي قابل تحسين شما محسوب مي‌شود‪ ،‬ولي‬ ‫اگر احساس شادي و خوشبختي خود را تنها به احساسات‬ ‫يک نفر ديگر وابسته کنيد اين کار براي شما اصال خوب‬ ‫نخواهد بود‪ .‬خوشبختانه شما مي‌توانيد با ايجاد تغيير در‬ ‫اولويت‌هايتان اثرات مثبتي روي اين وضعيت بگذاريد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬همه چيز آنطور که شما مي‌خواهيد و مدت‌هاست‬ ‫براي رسيدن به آن تالش مي‌کنيد‪ ،‬سر جاي خود قرار خواهد‬ ‫گرفت‪ .‬زمان برداشت محصول و موفقيت از‬ ‫راه رسيده است‪ .‬اگر اصول اوليه را رعايت‬ ‫کنيد و قدم اول را به درستي برداريد‪،‬‬ ‫قدم‌هاي بعدي نيز برايتان آسان‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫اگر سعي کنيد واقع بينانه‌تر به‬ ‫زندگي نگاه کنيد‪ ،‬به زودي زندگي‬ ‫نيز شما را غافلگير خواهد کرد‪.‬‬

‫ارديبهشت (گاو)‬ ‫به نظر مي‌رسد دوستان شما همان جور رفتار مي‌کنند‬ ‫که شما مي‌خواهيد‪ ،‬به طوري که نمي‌توانيد آنها را ناديده‬ ‫بگيريد‪ .‬نظرات خوش بينانه به شما اجازه مي‌دهد تا در‬ ‫زماني که ديگران شرايط سختي دارند با آنها همکاري‬ ‫داشته باشيد‪ .‬اما‪ ‬تا زماني که نتوانيد بفهميد که در سرتان‬ ‫چه مي‌گذرد ناماليمات روحي‌تان ادامه خواهد داشت‪ .‬بعضي‬ ‫اوقات احساسات سرکش شما طغيان مي‌کند‪ ،‬از اين بابت‬ ‫خودتان را سرزنش نکنيد‪ .‬نيازي نيست وقت و انرژي بيش‬ ‫از حد براي مديريت تمام جزئيات احتمالي صرف کنيد‪ .‬اول‬ ‫انتخاب اصلي‌تان را انجام دهيد‪ ،‬بعدا براي پرداختن به‬ ‫جزئيات وقت کافي خواهيد داشت‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬احساس خوبي داريد اما شرايط به گونه‌اي‬ ‫است که هر چه بيشتر ابراز احساسات مي‌کنيد‪ ،‬ديگران‬ ‫بيشتر شما را نقد مي‌کنند و موجب ناراحتي‌تان مي‌شوند‪.‬‬ ‫متاسفانه اکنون زمان خوبي براي بيان حالتان نيست‪ ،‬زيرا‬ ‫اطرافيان آمادگي شنيدن آنها را ندارند‪ ،‬پس اجازه ندهيد‬ ‫هيچ چيز مانع انرژي مثبت شما شود‪ .‬اين روزها ذهن‌تان‬ ‫مدام درگير يک رابطه عاطفي است‪ .‬به فکر ايجاد يک تغيير‬ ‫هستيد و حال که جسارت آن را داريد و قدرت درکتان نيز باال‬ ‫رفته‪ ،‬بهترين زمان براي عمل است‪.‬‬

‫خرداد (دو پيکر)‬ ‫شما داريد کم کم به اين موضوع پي مي‌بريد که حتي اگر‬ ‫تمام توان و انرژيتان را به کار بگيريد هم نخواهيد توانست‬ ‫تمام چيزهايي را که مي‌خواهيد به دست بياوريد‪ .‬فشار‬ ‫آوردن بيش از حد به خودتان تنها شما را خسته و افسرده‬ ‫خواهد کرد و در عين حال هيچ ضمانتي هم براي اينکه به‬ ‫خواسته‌هاي غير معقول خود برسيد به وجود نخواهد آورد‪.‬‬ ‫هدف‌هاي خود را مشخص و محدود کنيد و يادتان باشد که‬ ‫با يک دست نمي‌توان چند هندوانه برداشت‪ .‬تمرکز روي يک‬ ‫هدف خاص باعث خواهد شد خيلي سريع‌تر به خواسته خود‬ ‫برسيد‪ .‬بهتر است که افکارتان را به جاي اينکه آنها پنهان‬ ‫کنيد با ديگران در ميان بگذاريد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬بهتر است به دنياي درونتان سري بزنيد و کمي‬ ‫عميق‌تر به نداي قلب خود گوش دهيد‪ .‬عجله را کنار بگذاريد‪،‬‬ ‫قبل از برداشتن اولين قدم خوب به برنامه‌هايي که براي آينده‬ ‫خود در سر داريد فکر کنيد و احساسات ديگران را نيز در‬ ‫آن دخيل دهيد‪ .‬بهتر است به جاي نشان دادن عکس‌العمل‬ ‫سريع‪ ،‬کمي عاقالنه و سنجيده‌تر برخورد کنيد‪ .‬اگر احساس‬ ‫مي‌کنيد که رابطه عاطفي‌تان دچار يکنواختي شده است‪،‬‬ ‫موانع موجود را بر داريد و به رابطه خود تغييراتي دهيد‪.‬‬

‫‪41‬‬

‫مرداد (شير)‬ ‫شما طوري محافظه‌کارانه رفتار‬ ‫مي‌کنيد که کسي بويي از احساس‬ ‫شما نبرد‪ .‬در ظاهر به نظر مي‌رسد که‬ ‫بسيار با موقعيت‌هاي زندگي‌تان درگير‬ ‫هستيد‪ .‬مردم اطراف شما ممکن است تحت‬ ‫تاثير نظرات مثبت شما قرار بگيرند‪ .‬اما حاال‪،‬‬ ‫خوب است که در هر دو جهان زندگي کنيد و به اين ترتيب‪،‬‬ ‫قادر خواهيد بود که اين دو واقعيت غيرقابل مقايسه را در طي‬ ‫زمان با هم ترکيب کنيد‪ .‬به شدت نگران فردايتان و به ويژه‬ ‫افزايش چالش‌هاي احساسي موجود بين شما و همکارانتان‬ ‫هستيد‪ .‬شايد ندانيد که چطور بايد با وضعيت موجود کنار‬ ‫بياييد و حتي به اشتباه فکر کنيد که مي‌توانيد رفتار خود را‬ ‫بدون توجه به احساسات واقعي خود تغيير دهيد‪ .‬با اين حال‬ ‫بايد بدانيد که تظاهر به اينکه همه چيز روبراه است تنها‬ ‫آتش اين درگيري را تندتر خواهيد کرد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬سعي کنيد که با ديگران بيشتر در ارتباط باشيد‪.‬‬ ‫اين طور به نظر مي‌رسد که شما بر رابطه عاطفي خود کنترل‬ ‫داريد و حرف بايد حرف شما باشد اما مراقب باشيد زيرا‬ ‫کم کم صبر شريک زندگي‌تان لبريز مي‌شود‪ .‬پس تا زندگي‬ ‫روي ديگري سکه را به شما نشان نداده‪ ،‬سطح توقعتان را‬ ‫کمي پايين بياوريد و به نظرات طرف مقابل نيز اهميت دهيد‪.‬‬

‫شهريور (خوشه)‬ ‫نمي‌خواهيد کسي در کار شما دخالت کند به خاطر اينکه‬ ‫مي‌دانيد که چه بايد بکنيد و فقط مي‌خواهيد که با نظر‬ ‫خودتان به جلو برويد‪ .‬فکر مي‌کنيد اگر زماني را براي توضيح‬ ‫دادن به ديگران بگذاريد فقط نوعي اتالف وقت با ارزش‬ ‫شما است‪ .‬با اين همه‪ ،‬خوب نيست که کساني را که جزيي‬ ‫از زندگي شما هستند با اين کار دلسرد کنيد‪ .‬راهي پيدا کنيد‬ ‫که تمرکز شما را افزايش دهد بدون اينکه مجبور باشيد با‬ ‫عشق‌تان به هم بزنيد يا آن چيزهايي را که در دسترس شما‬ ‫هستند از دست بدهيد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬افکار عجيب و غريبي را در سر مي پرورانيد‪،‬‬ ‫به همين دليل کمي عجوالنه عمل مي‌کنيد‪ .‬به احساساتتان‬ ‫اجازه بروز دهيد اما نگذاريد بر شما فرمانروايي کنند‪.‬‬ ‫رفتارهاي خود را کنترل کنيد و بر اساس آنچه جلو پايتان‬ ‫قرار مي‌گيرد‪ ،‬عاقالنه پيش برويد‪ .‬گاهي بر هم زدن عادات‬ ‫روزانه و انجام فعاليتي غيرمنتظره و هيجان انگيز براي همه‬ ‫الزم است و موجب صميميت بيشتري ميان افراد مي‌شود‪،‬‬ ‫بنابراين کوتاهي نکنيد‪.‬‬

‫مهر (ميزان‪ ،‬ترازو)‬ ‫بعضي وقت‌ها شما آسان‌گيرتر از چيزي که هميشه هستيد‬ ‫ظاهر مي‌شويد‪ .‬مايل هستيد که ديگران را از سر راهتان‬ ‫کنار بزنيد فقط به خاطر اينکه زمان براي خودتان الزم‬ ‫داريد‪ .‬سعي نکنيد اعمال‌تان را توجيه کنيد‪ ،‬فقط سعي کنيد‬ ‫زماني که با ديگران مهربان هستيد اين احساس واقعي و‬ ‫درست باشد‪ .‬با تالش بيهوده براي انجام دادن کارهاي‬ ‫بسيار زياد در کنار برنامه روزانه فشرده‌اي که داريد براي‬ ‫خودتان بحراني غير ضروري به وجود مي‌آوريد‪ .‬آنقدر کار‬ ‫براي خودتان تراشيده‌ايد که هر چقدر هم خوب عمل کنيد و‬ ‫کارهاي زيادي را به انجام برسانيد هم به رضايت نخواهيد‬ ‫رسيد‪ .‬با اين حال هر چقدر جاه طلبي‌هاي بيش از حد خود را‬ ‫کنار بگذاريد و زندگي را ساده‌تر بگيريد وقت بيشتري براي‬ ‫کساني که دوست داريد خواهيد داشت و خودتان‬ ‫نيز از زندگي بيشتر لذت خواهيد برد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬خبر خوبي به شما مي رسد‬ ‫که بايد آن را مديون انعطاف پذيري‬ ‫و روحيه سازگار خود باشيد‪ .‬با هر‬ ‫قدمي که بر مي داريد‪ ،‬همه چيز بر‬ ‫وفق مرادتان پيش خواهد رفت به‬ ‫شرط آنکه ديگران و احساسات‬ ‫ايشان را در اين راه ناديده‬ ‫نگيريد‪ .‬صبور باشيد و قدرت‬ ‫درک خود را نيز باال ببريد‪ .‬اگر چه‬ ‫عاشق نظم و هماهنگي هستيد اما‬ ‫گاهي جلوي اتفاقات را به خصوص‬ ‫در رابطه‌هاي عاشقانه نمي‌توان گرفت‪.‬‬

‫آبان (کژدم)‬ ‫از اينکه بخت به شما رو کرده است احساس بسيار خوبي‬ ‫داريد‪ .‬خوشبختانه‪ ،‬شما توانايي اين را داريد که احساسات‬ ‫پيچيده و سخت خود را به افکار الهام بخش تبديل کنيد‪.‬‬ ‫تقسيم کردن آرزوهاي آينده‌تان با ديگران مي‌تواند براي‬ ‫آنها‪ ‬تشويق کننده و دلگرم کننده باشد و در نهايت باعث‬ ‫مي‌شود که راجع به خودتان احساس بهتري داشته باشيد‪.‬‬ ‫شايد اين اواخر فرصت در ميان گذاشتن افکارتان با‬ ‫دوست‌هايتان را از دست داده باشيد‪ .‬تا فرصت باقي است‬ ‫با آنها حرف بزنيد و آنچه را در ذهنتان مي‌گذرد به آنها هم‬ ‫بگوييد‪ .‬منتظر فرا رسيدن بهترين زمان ممکن براي گفتن‬ ‫حرف‌هايتان ننشينيد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬خود را براي يک خبر غيرمنتظره آماده کنيد‪.‬‬ ‫خبري که با شنيدن آن آنقدر احساساتي مي‌شويد که حتي‬ ‫ممکن است اشک‌هايتان سرازير شود‪ .‬شما بيش از هر‬ ‫شخص ديگري به معجزه عشق ايمان داريد و خوب مي‌دانيد‬ ‫که عشق چگونه مي‌تواند سختي‌ها را از ميان ببرد و راه را‬ ‫هموار کند‪ .‬بنابراين اگر در رابطه عاطفي خود دچار مشکل‬ ‫شده‌ايد‪ ،‬بدون نگراني و با جسارت‪ ،‬در صدد ايجاد تغييرات‬ ‫الزم بر آييد‪.‬‬

‫آذر (کمان)‬ ‫ذهنتان همچون گنجشکي بيقرار از اين شاخه به آن شاخه‬ ‫مي‌پرد و تمرکز کردن روي وظايف مهمي که داريد را برايتان‬ ‫سخت مي‌کند‪ .‬تشخيص کارهاي درست و منطقي به زبان‬ ‫آسان است‪ ،‬ولي وقتي پاي عمل کردن به ميان مي‌آيد وضع‬ ‫فرق مي‌کند‪ .‬شما ديدگاه خوش بينانه‌اي به زندگي داريد و‬ ‫راه مخصوصي براي اينکه ايده‌هايي که براي آينده داريد‬ ‫عملي کنيد‪ .‬دليلي وجود ندارد بخواهيد که زمان را عقب‬ ‫برگردانيد تا زمانيکه به سختي‌هايي که در راهتان وجود‬ ‫دارد اشراف داشته باشيد‪ .‬زندگي کردن روي جنبه‌هاي منفي‬ ‫زندگي اميدوار کننده نيست‪ ،‬اما انکار کردن آنها مي‌تواند‬ ‫بسيار مشکل‌تر باشد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬بهتر است پس از اين همه تالش و دوندگي حال‬ ‫بر صندلي راحتي خود تکيه دهيد و کمي استراحت کنيد‪ .‬شما‬

‫آدم سخت کوش و با اراده‌اي هستيد که تمام انرژي خود را‬ ‫صرف انجام کارهايتان مي‌کنيد و تا تمام شدن آنها دست‬ ‫بر نمي‌داريد‪ .‬شما به افکار و احساسات خود ايمان داريد و‬ ‫حتي اگر تا به حال به مراد دلتان به طور کامل نرسيده‌ايد‪،‬‬ ‫نااميد نشويد زيرا تجربه‌هاي بسياري کسب خواهيد کرد که‬ ‫در موفقيت شما تاثير بسزايي خواهند داشت‪.‬‬

‫دي (بز)‬ ‫حقيقت تلخ است‪ ،‬ولي مواجه شدن با حقيقت به نفع شما‬ ‫خواهد بود‪ .‬اگر مي‌خواهيد سالم باشيد بايد بدانيد که‬ ‫قرص‌هاي تلخ را هم بايد خورد‪ .‬رابطه عاطفي شما دارد‬ ‫دستخوش تغييراتي مي‌شود و اکنون مي‌توانيد بيشترين‬ ‫بهره را از وضعيت موجود ببريد‪ .‬شايد فشار موجود کمي‬ ‫برايتان سخت باشد‪ ،‬ولي اين عدم ثبات احساسي به وجود‬ ‫آمده دقيقا همان کاتاليزوري است که رابطه شما به آن نياز‬ ‫دارد تا بهبود يافته و براي ورود به مرحله بعدي خود آماده‬ ‫شود‪ .‬حفظ ارتباط با روح و احساسات درونيتان بيش از هر‬ ‫چيز ديگري ميتواند در اين وضعيت به شما کمک کند‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬شديدأ احساس مي‌کنيد که به حمايت اطرافيان‬ ‫محتاج هستيد‪ .‬اگر چه ممکن است خانواده يا دوستانتان‬ ‫به طور پنهاني حامي شما باشند اما سعي کنيد روي پاهاي‬ ‫خودتان بايستيد و به ديگران تکيه نکنيد‪ .‬شما قادريد حتي‬ ‫در سخت‌ترين شرايط هم راه خودتان را بيابيد‪ .‬نداي قلبتان‬ ‫مي‌تواند راهنماي خوبي براي شما باشد پس به آن گوش‬ ‫دهيد‪.‬‬

‫بهمن (دلو‪ ،‬کمان)‬ ‫گذراندن امروز با خيال راحت و بدون انجام هيچ کار‬ ‫سختي ايده خيلي جالبي به نظر مي‌رسد‪ ،‬ولي به احتمال‬ ‫زياد نخواهيد توانست اين نقشه دوست داشتني را عملي‬ ‫کنيد‪ .‬شايد صبح تنبلي کرده و بيشتر در تختخواب بمانيد‬ ‫و يا سر ميز صبحانه زيادي وقت بگذرانيد‪ ،‬ولي طي روز از‬ ‫اين کم کاري در ساعات اوليه روز پشيمان خواهيد شد‪ .‬اگر‬ ‫کارهايتان را سرموقع تمام نکنيد بعدازظهر نخواهيد توانست‬ ‫در فعاليت‌هاي اجتماعي که به آنها دعوت مي‌شويد شرکت‬ ‫کنيد‪ .‬به وجود آوردن تعادل بين کار و تفريح در رسيدن به‬ ‫موفقيت به شما کمک قابل توجهي خواهد کرد‪ .‬وقتي کسي‬ ‫با شما حرف مي‌زند اول خوب به گفته‌هايش گوش کنيد و به‬ ‫ميان حرفش نپريد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬اطرافيان مدام در حال تغيير هستند و شما به‬ ‫دنبال علت آن هستيد‪ .‬شايد حتي رفتارهاي آنها آنقدر رويتان‬ ‫تاثير بگذارد که بخواهيد شما هم مانند آنها عمل کنيد اما‬ ‫مراقب باشيد‪ ،‬دليلي ندارد کاري را انجام دهيد تنها بدين‬ ‫علت که ديگران هم آن را انجام مي‌دهند‪ ،‬اگر چه دوست‬ ‫داريد به همه ثابت کنيد که بهترين هستيد اما زندگي ميدان‬ ‫مسابقه نيست و شما نبايد براي رسيدن به خط پايان عجله‬ ‫کنيد‪.‬‬

‫اسفند (ماهي)‬ ‫دلسوزي شما مي‌تواند يکي از بهترين قدرت‌هاي شما و در‬ ‫عين حال مي‌تواند منبع نگراني‌هاي شما هم باشد‪ .‬توانايي‬ ‫شما براي همدردي کردن با ديگران نعمتي است از جانب‬ ‫خدا مگر آنکه نتوانيد مرزي براي حد سالمتي خود تشکيل‬ ‫دهيد و اثر آن را خنثي کنيد‪ .‬حتي اگر نيت‌هاي شما خوب‬ ‫باشد‪ ،‬احساس کردن درد ديگران الزاما تنها راه عکس‌العمل‬ ‫نشان دادن به اخبارهاي سخت و دشوار نيست‪.‬‬ ‫اوقات با همکاران يا دوستان‪،‬‬ ‫‌‌‬ ‫در اين ماه‪ ،‬سپري کردن‬ ‫مي‌تواند تجربه نشاط‌آور و پرانگيزه‌اي باشد‪ .‬اين مي‌تواند‬ ‫دقيقا همان چيزي باشد که شما نياز داشتيد تا بر احساسات‬ ‫منفي‌تان غلبه کنيد‪ ،‬مخصوصا اگر اخيرا دچار افسردگي‬ ‫جزيي شده باشيد‪ .‬تقسيم کردن روياهاي اميدوار کننده خود‬ ‫با ديگران به نظرات منطقي نياز ندارد‪ .‬ذهن‌تان را به ممکن‌ها‬ ‫باز کنيد و از حمايت‌هاي مثبت دوستان خود لذت ببريد‪.‬‬


‫‪42‬‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫انتخابات‪ :‬فرصت تغيير در باال‬ ‫يا راهکار تثبيت ساختارها؟‬ ‫حميد رضايي‬ ‫فرصت زيادي تا انتخابات مجلس شوراي اسالمي‬ ‫باقي نمانده است‪ .‬جدال ميان موافقان و مخالفان پروسه‬ ‫شرکت در انتخاباتي که نظام جمهوري اسالمي مجري آن‬ ‫است‪ ،‬شايد هيچ زمان ديگري نتواند حساسيت مقطع زماني‬ ‫حاضر را به خود بگيرد‪ .‬مردمي خسته از تحريم‌هاي چند‬ ‫ساله‪ ،‬فعاالن سياسي در تنگنا قرار گرفته‪ ،‬اصولگراياني که‬ ‫به سيم آخر زده‌اند و طرفداراني از دولت که هيچ انتقادي را‬ ‫بر نمي‌تابند‪ ،‬زندانيان سياسي‌اي که بعد از آزادي گوشه انزوا‬ ‫را انتخاب مي‌کنند‪ ،‬تداوم وضعيت بد اقتصادي‪ ،‬کنايه‌هاي‬ ‫علي خامنه‌اي و حسن روحاني به يکديگر و بسياري عوامل‬ ‫و اتفاقات ديگر سبب شده است تا در نظرات سياسي هر‬ ‫دو طرف موافق و مخالف شرکت در انتخابات‪ ،‬ترديدهايي‬ ‫به وجود بيايد‪.‬‬ ‫آيا شرکت در انتخابات مي‌تواند تاثيري بر روي ساختار‬ ‫کلي نظام جمهوري اسالمي بگذارد؟‬

‫آيا بهتر است که با عدم شرکت در انتخابات‪ ،‬مشروعيت‬ ‫مردمي نظام جمهوري اسالمي زير سوال برود؟‬ ‫آيا بهتر نيست با شرکت در انتخابات مجلس از ورود‬ ‫اصولگرايان تندرو به مجلس جلوگيري شود؟‬

‫آيا شرکت در انتخابات و تقويت تيم طرفدار دولت حسن‬ ‫روحاني در مجلس‪ ،‬به نوعي دفاع از توافق هسته‌اي و‬ ‫دور کردن خطر جنگ و تحريم از جامعه ايران است؟‬

‫ترديد‌ها‪ ،‬خستگي‌ها‪ ،‬بي‌برنامگي‌ها‬

‫يک فعال سياسي ساکن يکي از شهرهاي مرکز که‬ ‫سابقه تحمل زندان در دوران اصالحات را دارد در صحبت‌هاي‬ ‫خود از پرسش‌‌هاي ترديد‌آميز در بحث‌ها مي‌گويد‪« ،‬شايد‬ ‫اين حرف‌ها را نشود در محافل خودمان مطرح کنيم… راجع‬ ‫به هر يک از ما قضاوت‌هايي هست که مجبور هستيم مثل‬ ‫آنها باشيم… مثال اخيرا در يک جمع نشسته بوديم و حرف‬ ‫مي‌زديم و بحث درباره اين بود که حسن روحاني از نتايج‬ ‫دولت احمدي‌نژاد است يا بايد روحاني را ثمره دولت خاتمي‬ ‫دانست‪ .‬بحث سياسي است ديگر‪ ،‬ممکن است به هر جايي‬ ‫برود‪ .‬همان موقع من با خودم داشتم درباره اختالفات و‬ ‫شباهت‌هاي حسن روحاني و محمد خاتمي فکر مي‌کردم‪.‬‬ ‫من خودم اميدي به اين آدم نداشتم؛ صرفا بحث بر سر‬ ‫اين بود که از باند مصباح و پايداري‪ ،‬آدم باال نيايد‪ .‬ضمن‬ ‫اينکه خنده‌ها‪ ،‬ميميک صورت و غيره هم بود‪ .‬خاتمي با اينکه‬ ‫شخصيت شکننده‌اي داشت حاالت چهره‌اش از روحاني‬ ‫جدي‌تر بود‪ .‬همان تفاوتي که شما در فوتبال بين دادکان‬ ‫و کفاشيان مي‌گذاريد‪ .‬خنده‌هاي روحاني مثل خنده‌هاي‬ ‫کفاشيان يک‌جورهايي مثل اين بود که طرف اينقدر از مرحله‬ ‫پرت است که سياهي اين شرايطي را که همه ما داخلش‬ ‫هستيم درک نمي‌کند… ولي اين آدم‪ ،‬آن آدم قبلي نيست‪.‬‬ ‫شايد من فراموشي گرفته‌ام ولي يادم نمي‌آيد خاتمي جواب‬

‫‪42‬‬

‫خامنه‌اي را داده باشد‪ .‬راستش همين مرا وسوسه مي‌کند که‬ ‫چرا اين آدم را تقويت نکنيم؟ سي و شش سال اين وضعيت‬ ‫ادامه دارد‪ ،‬ارزش يکبار امتحان کردن را دارد‪ .‬شايد اگر‬ ‫مجلس پشت سرش باشد‪ ،‬اتفاقات جالبي داخل ساختارهاي‬ ‫حاکميت بيافتد‪ .‬متلک‌پراکني روحاني به خامنه‌اي اتفاقي‬ ‫نيست‪ .‬مشخص است که مي‌داند دارد چکار مي‌کند‪».‬‬ ‫صحبت‌هاي يک فعال سياسي ميان‌سال درباره‬ ‫نتيجه‌بخش نبودن فعاليت‌ها در ايران‪ ،‬حول و حوش‬ ‫مسئله فقدان ساز و کار حزبي در ايران مي‌گردد‪ …« ،‬اين‬ ‫حرفي بود که من هم به بقيه مي‌زدم‪ .‬اينکه واقع‌گرا باشيم‪.‬‬ ‫شعارها را بگذاريم کنار و در حد تواني که داريم اثر گذار‬ ‫باشيم‪ .‬با صندوق راي قهر نکنيم چون اين چيزي است که‬ ‫اقتدارگرايان مي‌خواهند… من هنوز به اين حرف‌ها اعتقاد‬ ‫دارم ولي باالخره بايد شرايطي مهيا باشد‪ .‬بعد از کودتاي‬ ‫سال ‪ 1388‬احزاب را غير قانوني اعالم کردند‪ ،‬روزنامه‌ها‬ ‫تعطيل شد و خيلي اتفاقات ديگر که همه مي‌دانند‪ .‬من‬ ‫مي‌خواهم بگويم حداقل در اين شرايط نياز داريم يک سري‬ ‫چهره‌ها وجود داشته باشند‪ .‬اين را نداريم‪ .‬هشت سال دولت‬ ‫اصالحات را داشتيم‪ .‬چهار سال مجلس ششم را داشتيم‪.‬‬ ‫يک دوره شوراي شهر را داشتيم‪ .‬اين همه تجربه حضور‬ ‫و فرصت داشته‌ايم که از دل صندوق راي بيرون آمده است‬ ‫ولي عمال نتيجه‌اي نداشته‌ايم‪ .‬انتخابات مجلس خبرگان‬ ‫با انتخابات مجلس يکي است‪ .‬کل چهره‌هايي که مي‌شود‬ ‫اميدي به آنها داشت مجيد انصاري و حسن خميني است‪.‬‬ ‫يک مرحله بعدش شاهرودي و هاشمي‪ .‬براي انتخابات‬ ‫رياست جمهوري‪ ،‬آخرين نفري که باقي مانده بود‪ ،‬مير‬ ‫حسين بود که آن هم سوخت… اين مسائلي است که آنها‬ ‫را نپذيرفته‌ايم و داريم چوبش را مي‌خوريم‪ .‬هنوز عده‌اي دور‬ ‫خاتمي جمع مي‌شوند با اينکه خاتمي امکانش را ندارد که‬ ‫بيايد وسط؛ اين حلقه زدن دور خاتمي باعث شده که بدون‬ ‫اينکه کاري بکند‪ ،‬هزينه بدهد‪ .‬مهره‌هايي که مي‌مانند چه‬ ‫کساني هستند؟ کواکبيان‪ ،‬خرازي‪ ،‬مهرعلي‌زاده و…! چند تا‬ ‫اسم سوخته و تکراري؛ آدم جديدي نمي‌آيد‪».‬‬ ‫اين فعال سياسي وضعيت حاضر را به هوشمندي‬ ‫نيروي مقابل ربط مي‌دهد و معتقد است‪« ،‬با برنامه عمل‬ ‫مي‌کنند‪ .‬يک سري نيروها را تحت فشار مي‌گذارند و بعد با‬ ‫آدم‌هاي سطح پائين مذاکره مي‌کنند که جاي آنها را بگيرند‪.‬‬ ‫چهره‌هاي اصلي حذف مي‌شوند‪ .‬کساني که پتانسيل دارند‬ ‫در سطح کشوري رشد کنند‪ ،‬حذف مي‌شوند‪ .‬من از آنهايي‬ ‫بودم که مي‌گفتم شرکت در انتخابات شايد منجر شود به‬ ‫باخت در نتيجه ولي اگر ما بتوانيم دو نفر را در سطح صدا و‬ ‫سيما و رياست جمهوري بزرگ کنيم‪ ،‬اينکه مردم بشناسند‪،‬‬ ‫از نتيجه انتخابات مهم‌تر است‪ .‬اما در ايران امکانش نيست‪.‬‬ ‫اجازه نمي‌دهند‪ .‬به همان دليلي که هر رئيس جمهوري را که‬ ‫دوره‌اش تمام مي‌شود تخريب مي‌کنند تا چهره تاثير‌گذار‬ ‫نشود‪ .‬در مورد انتخابات مجلس يک سري افراد چند سال‬ ‫است خودشان را خراب مي‌کنند تا زندان نروند يا مثال‬ ‫شوراي نگهبان آنها را رد صالحيت نکند‪ .‬کسي که خودش‬ ‫را آگاهانه تخريب مي‌کند‪ ،‬اقبال مردمي پيدا نمي‌کند‪ .‬اينکه‬

‫دنباله در صفحة ‪44‬‬

‫آيا مي توان داعش را شکست داد؟‬ ‫شهير شهيدثالث ـ بي‪‌.‬بي‪‌.‬سي‬ ‫ظرف دو هفته منتهي به ‪ 13‬نوامبر‪ ،‬گروه موسوم به‬ ‫دولت اسالمي (داعش) سه حمله بزرگ را سازمان داد‪ .‬ابتدا‬ ‫ساقط کردن هواپيماي روسي که از مصر عازم روسيه بود و‬ ‫به کشته شدن همه ‪ 224‬سرنشين هواپيما انجاميد‪ .‬سپس‬ ‫اقدام به دو حمله انتحاري در منطقه شيعه‌نشين بيروت که‬ ‫‪ 43‬کشته و ده‌ها مجروح به جا گذاشت؛ و باالخره دست‬ ‫زدن به شش حمله مسلحانه و انتحاري در پاريس که حدود‬ ‫‪ 130‬نفر را کشت‪.‬‬ ‫به نظر متخصصان مسائل تروريسم‪ ،‬وسعت سرزميني‬ ‫حمالت اخير (از آسيا تا اروپا) و شدت آنها‪ ،‬از ماه جون سال‬ ‫‪ 2014‬که داعش به عنوان «دولت اسالمي» اعالم موجوديت‬ ‫کرد‪ ،‬بي‌سابقه بوده است‪.‬‬

‫اما چرا داعش به عمليات برون مرزي‬ ‫خود شدت بخشيده است؟‬

‫با ورود جدي و سنگين روسيه و ايران به جنگ در‬ ‫سوريه‪ ،‬صحنه جنگ به ضرر داعش در حال تغيير است‪ .‬به‬ ‫طور مثال محاصره دو ساله فرودگاه راهبردي کويروس در‬ ‫شرق حلب شکسته شده و به اين ترتيب مقدمات سيطره‬ ‫ب ـ رقه (پايتخت اعالم شده داعش) فراهم آمده‬ ‫بر جاده حل ‌‬ ‫است‪.‬‬ ‫طبق گزارش‌هاي رسيده‪ ،‬پس از شکسته شدن‬ ‫محاصره فرودگاه‪ ،‬ارتش سوريه و متحدانش در حال‬ ‫پيشروي در شرق حلب هستند‪.‬‬ ‫در عراق هم پيشمرگه‌هاي کرد توانسته‌اند شهر‬ ‫سنجار را آزاد کنند‪ .‬در همين حال گزارش مي‌شودکه کردها‬ ‫توانسته‌اند بزرگراه استراتژيک ‪ ،47‬راه مواصالتي بين رقه‬ ‫در سوريه‪ ،‬که داعش آن را به عنوان پايتخت خود اعالم‬ ‫کرده‪ ،‬و موصل در عراق را قطع کنند‪ .‬موصل‪ ،‬دومين شهر‬ ‫بزرگ عراق‪ ،‬بيش از يک سال است که تحت کنترل داعش‬ ‫قرار دارد‪ .‬بنا به گفته مسعود بارزاني‪ ،‬رهبر اقليم کردستان‬ ‫عراق‪ ،‬باز پس گرفتن سنجار تاثير عمده‌اي بر عمليات‬ ‫آزادسازي موصل خواهد داشت‪.‬‬ ‫اين تحوالت و تغيير صحنه‌هاي جنگ در سوريه و عراق‬ ‫عليه داعش و مآال عقب‌نشيني‌هاي بيشتر‪ ،‬نه تنها از نظر‬ ‫نظامي‪ ،‬بلکه از نظر رواني شکستي جدي­ را متوجه گروه‬ ‫مزبور مي‌کند‪ .‬با توجه به اينکه شمار کشته شدگان داعش‬ ‫در کارزار سنگيني که در چندين جبهه درگير آن است روز به‬ ‫روز افزايش مي‌يابد‪ ،‬سازمان مزبور بايد بتواند نيروهاي از‬ ‫دست رفته را جايگزين کند‪ .‬ادامه اين شکست‌ها‪ ،‬مي‌تواند‬ ‫به کاهش قدرت‪ ،‬نفوذ‪ ،‬و جاذبه آن گروه براي جذب نيروهاي‬ ‫جديد منجر گردد‪.‬‬ ‫از اين رو‪ ،‬يکي از اهداف عمليات اخير داعش که با‬ ‫وسعت و شدت کم سابقه‌اي صورت مي‌گيرد‪ ،‬مطرح کردن‬ ‫پر سر و صداي گروه در سطح جهان (که رسانه‌ها هم به طور‬ ‫ناخواسته کمک قابل توجهي به اين هدف مي‌کنند)‪ ،‬پوشاندن‬ ‫شکست‌هاي اخير و نهايتا باالبردن ظرفيت جذب نيروهاي‬ ‫جهادي جديد توسط اين گروه است‪.‬‬ ‫هدف ديگر اين عمليات وادار کردن دولت‌هاي غربي به‬

‫نشان دادن واکنش‌هاي امنيتي شديد نسبت به مسلماناني‬ ‫است که در غرب زندگي مي‌کنند‪ .‬در حالي که زمينه‌هاي‬ ‫تبعيض و محروميت در برخي از کشورهاي غربي‪ ،‬از جمله‬ ‫فرانسه‪ ،‬نسبت به مسلمانان وجود دارد‪ ،‬سختگيري‌هاي‬ ‫دولت‌ها‪ ،‬نگاه مشکوک و برخورد نامعقول با جامعه مسلمانان‬ ‫و نهايتا راديکاليزه کردن جواناني که آمادگي ذهني دارند‬ ‫دقيقا آن چيزي است که داعش خواهان آن است‪.‬‬ ‫از سوي ديگر‪ ،‬اين عمليات به دنبال برانگيختن بدبيني‬ ‫و خصومت ملل غربي نسبت به مسلمانان و تشديد تضاد بين‬ ‫غير مسلمانان با مسلمانان است‪ .‬داعش از اين قضيه براي‬ ‫عضوگيري و ادامه جنگي که آن را جنگ صليبيون عليه اسالم‬ ‫قلمداد مي‌کند بهره مي‌برد‪.‬‬

‫موانع از ميان بردن داعش‬

‫واقعيت اين است که در سوريه‪ ،‬قدرت‌هاي منطقه‌اي‬ ‫و جهاني درگير رقابت و برخي از آنان درگير جنگ نيابتي‬ ‫عليه يکديگر شده‌اند‪ .‬از اين­رو نيروهايشان به جاي هماهنگي‬ ‫با همديگر براي از ميان بردن داعش‪ ،‬براي خنثي کردن‬ ‫نفوذ يکديگر تلف مي‌شود‪ .‬به کالم ديگر‪ ،‬ضمن اينکه همه‬ ‫از مبارزه با داعش سخن مي‌گويند اما مبارزه با داعش در‬ ‫اولويت دستور کار همه آنان قرار ندارد‪.‬‬ ‫تازه‌ترين نمود اين وضعيت در اقدام ترکيه در سرنگون‬ ‫کردن هواپيماي روسيه در منطقه مرزي ترکيه ـ سوريه ديده‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫آمريکا به مخالفين سوري بشار اسد کمک مي‌کند و‬ ‫روسيه در تالش براي حفظ اوست‪ .‬معناي اين رقابت اين‬ ‫است که اگر آمريکا صرفا بر مبارزه عليه داعش متمرکز شود‪،‬‬ ‫به نحوي به تقويت موقعيت اسد کمک کرده است که با هدف‬ ‫استراتژيک ديگر آمريکا که محدود کردن نفوذ روسيه در‬ ‫منطقه است در تضاد قرار مي‌گيرد‪.‬‬ ‫از سوي ديگر‪ ،‬نگراني آمريکا اين است که ايران از‬ ‫بحران به وجود آمده در عراق و سوريه بهره برداري کند و‬ ‫حضور سياسي خود را که پيش از اين در هر دو کشور مشهود‬ ‫بود به يک حضور نظامي تثبيت شده مبدل سازد‪ .‬ايران با‬ ‫الگوبرداري از سازماندهي حزب‌اهلل در لبنان که طرح موفقي‬ ‫بوده است‪ ،‬اينک هم در عراق و هم در سوريه نيروهاي‬ ‫نظامي نيابتي خود را سازمان داده است‪.‬‬ ‫هيالري کلينتون‪ ،‬که طبق اکثر نظرسنجي‌ها از ديگر‬ ‫نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري سال آينده آمريکا‬ ‫پيش است‪ ،‬در در جلسه انديشکده شوراي روابط خارجي‬ ‫آمريکا به روشني به اين موضوع اشاره کرد‪ .‬وي گفته است‪،‬‬ ‫«من در ماه سپتامبر طرح جامعي را براي مقابله با نفوذ ايران‬ ‫در سراسر منطقه تهيه کردم‪ .‬ما نمي‌توانيم ايران و (گروه‬ ‫موسوم به) «دولت اسالمي» را چالش‌هاي جدا از هم بدانيم‪».‬‬ ‫اين نگرش باعث شده که آمريکا يک سياست مهار‬ ‫دوگانه را نسبت به ايران و داعش پيگيري کند به نحوي که‬ ‫هيچ يک از دو نيرو به برتري کامل نرسند‪ .‬به طور مثال‪ ،‬در‬ ‫جريان تصرف شهر رمادي در عراق‪ ،‬در حاليکه بنا به گزارش‬ ‫«بلومبرگ»‪ ،‬آمريکا از پيش از جريان حمله مطلع شده بود‪،‬‬ ‫هيچ اقدامي براي بمباران کاروان داعش که به سمت رمادي‬ ‫در حرکت بود‪ ،‬به عمل نياورد‪.‬‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪43‬‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫دانشمندان نسبت به پيامدهاي هولناک چنين تغييراتي‬ ‫هشدار مي‌دهند و مي‌گويند وقتي از کوچ دسته‌جمعي يا موج‬ ‫مهاجرت حرف زده مي‌شود‪ ،‬همه به سوريه‪ ،‬افغانستان يا‬ ‫عراق فکر مي‌کنند اما احتمال از راه رسيدن خطري بزرگ‬ ‫يعني خطر سمي شدن محيط ‌زيست و تغييرات اقليمي‬ ‫غيرقابل تحمل به دروازه‌هاي جنوب شرقي آسيا دايما قوي‌تر‬ ‫مي‌شود‪.‬‬

‫مهاجران ايراني خشکسالي‬

‫موج جديد مهاجرت ايرانيان‬ ‫خبرگزاري آلمان (دويچه‌وله)‬ ‫کارشناسان از نشانه‌هاي نگران‌کننده موجي جديد از‬ ‫مهاجرت سخن مي‌گويند که مهاجرت ناشي از تغييرات جوي‬ ‫است‪ .‬اشاره آنان به اتفاقاتي است که در جنوب شرق آسيا‬ ‫افتاده و ظرف ‪ 5‬ماه اخير در اندونزي جنگل‌هايي به مساحت‬ ‫يکي از ايالت‌هاي آلمان سوزانده شده است و درحالي‌که دنيا‬ ‫درگير بحث پناهندگي و جنگ‌هاي داخلي است‪ ،‬کارشناسان‬ ‫جنوب شرقي آسيا هشدار مي‌دهند که احتماال موج ديگري از‬ ‫مهاجرت با عنوان مهاجرت زيست‌محيطي از راه مي‌رسد‪.‬‬ ‫روزنامه «شهروند» در اين باره نوشته است‪« ،‬جنگ‪،‬‬ ‫ناامني‪ ،‬بيماري‪ ،‬قحطي‪ ،‬جست‌وجو براي يافتن امنيت و جايي‬ ‫براي زندگي قرن‌ها داليل اصلي مهاجرت بودند‪ .‬داليلي که‬ ‫هر دليل ديگري را زير سايه مي‌بردند و تنها عواملي بودند که‬ ‫افراد را به کوچ مجبور مي‌کردند‪ .‬اين داليل در عصر حاضر‬ ‫هم از بين نرفتند و عمده‌ترين داليل مهاجرت را به نام خود‬ ‫ثبت کرده‌اند‪».‬‬ ‫يک چنين اتفاقي در خاورميانه افتاده و جنگ و ناامني‬ ‫اين منطقه ثروتمند را به منطقه‌اي مهاجرفرست تبديل کرده‬ ‫است‪ .‬در چنين شرايطي سايه مهاجرتي جديد اما بزرگ‌تر بر‬ ‫سر مناطق مختلفي از زمين احساس مي‌شود؛ سايه تغييرات‬ ‫اقليمي و سوانح طبيعي‪.‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫يکي از تبعات رقابت بين قدرت‌هاي منطقه‌اي و جهاني‬ ‫در سوريه و مصون ماندن داعش از ضربات مهلک‪ ،‬ادامه‬ ‫درآمد داعش از محل فروش نفت‪ ،‬به صورت قاچاق بوده‬ ‫است‪ .‬طبق برآورد خزانه‌داري آمريکا‪ ،‬درآمد ساالنه داعش‬ ‫از اين محل تا چندي پيش ‪ 500‬ميليون دالر در سال بوده‬ ‫است‪.‬‬ ‫البته شايد بر اثر حوادث پاريس اين وضعيت در حال‬ ‫تغيير باشد‪ .‬روز ‪ 16‬نوامبر يعني سه روز پس از حمالت‬ ‫پاريس بود که آمريکا در حمله‌اي گسترده‪ ،‬ظرف يک روز‪،‬‬ ‫‪ 116‬تانکر نفتي داعش را منهدم کرد‪.‬‬ ‫تابستان امسال يک گروه کماندويي آمريکايي با انجام‬ ‫عملياتي در سوريه‪ ،‬ابو سياف‪ ،‬فردي که گفته شد عمليات‬ ‫قاچاق و فروش نفت داعش را رهبري مي‌کرد‪ ،‬به قتل‬ ‫رساندند‪ .‬طبق گزارش‌ها از محل سکونت او مدارکي به‬ ‫دست آمد که از ارتباط مقامات ترکيه با اعضاء داعش در‬ ‫جريان خريد و فروش نفت خبر مي‌داد‪ .‬يک مقام ارشد غربي‬ ‫اين ارتباط را «غير قابل انکار» دانسته است‪.‬‬ ‫سوريه صحنه رقابت سنگين عربستان‪ ،‬قطر و ترکيه‬ ‫با ايران است‪ .‬در حالي که سه کشور مزبور براي براندازي‬ ‫بشار اسد و از ميان بردن نفوذ ايران سرمايه‌گذاري و تالش‬ ‫مي‌کنند‪ ،‬ايران براي مقابله با سياست‌هاي آنان به تجهيز‬ ‫نيرويي عظيم به موازات ارتش سوريه دست زده است‪.‬‬ ‫ستيزه‌جويان خارجي که در سوريه به داعش پيوسته‌اند‪،‬‬ ‫عمدتا از طريق مرز ترکيه وارد آن کشور شده‌اند و تا‬ ‫اين لحظه تالش‌هاي آمريکا براي متقاعد کردن ترکيه به‬

‫مدت‌هاست در ميان کارشناسان و دانشمندان زمين‬ ‫اين پرسش مطرح است که آيا تغييرات اقليمي و سوانح‬ ‫طبيعي موج جديد مهاجرت را رقم خواهند زد؟‬ ‫به گزارش «دويچه‌وله»‪ ،‬نيمه سپتامبر امسال بود‬ ‫که نيوزيلند تقاضاي پناهندگي مردي از مجمع‌الجزاير‬ ‫«کريباتي» در اقيانوسيه را به خاطر معضالت آب‌وهوايي رد‬ ‫کرد‪ .‬اين مرد مي‌خواست از پيامدهاي نابودي جزيره محل‬ ‫زندگيش بگريزد‪ .‬اما «آلن چونگ» و «تامارا نائير» از دانشگاه‬ ‫فني «نانيانگ» سنگاپور به هر مهاجري که به دليل معضالت‬ ‫زيست‌محيطي مي‌گريزد‪ ،‬مانند قطعه‌اي از يک تصوير بزرگ‬ ‫نگاه مي‌کنند‪.‬‬ ‫محور مطالعات آنان وزش بادهاي غبارآلود از جنوب‬ ‫شرقي آسياست که ماه‌هاست ادامه دارد‪ .‬اين بادهاي‬ ‫غبارآلود از اندونزي مي‌وزند‪ .‬منشاء آنها نيز نابودي مزارع‬ ‫نخل خرما يا اقاقياست که کشاورزان يا شرکت‌هاي بزرگ‬ ‫براي به دست آوردن کاغذ آنها را مي‌سوزانند‪ .‬گاهي هم‬ ‫زمين‌هاي پوشيده از تورب (زغال‌سنگ نارس) سوزانده‬ ‫مي‌شود تا از اين زمين‌ها براي کشاورزي استفاده شود‪.‬‬ ‫اين دو متخصص مي‌گويند که به احتمال قوي در‬ ‫آينده شاهد هزاران نفر خواهيم بود که به خاطر مشکالت‬ ‫زيست‌ محيطي و تغييرات آب‌وهوايي در محدوده کشور خود‬ ‫مهاجرت مي‌کنند يا حتي کشور خود را ترک مي‌گويند و به‬ ‫نقاط ديگر دنيا پناه مي‌برند‪.‬‬

‫سايه کوچ دسته جمعي و مهاجرت گسترده‌اي که‬ ‫دانشمندان نسبت به آن هشدار مي‌دهند و از ديده شدن آن‬ ‫روي آسياي جنوب شرقي صحبت مي‌کنند‪ ،‬مدت‌هاست که‬ ‫بر سر ايران هم افتاده است‪ .‬خشکسالي‪ ،‬دليلي نام دارد که‬ ‫سرنوشت ايراني‌ها را به کوچ اجباري پيوند داده و آنها را‬ ‫مجبور خواهد کرد چه در داخل مرزهاي کشور و چه خارج از‬ ‫آن به مهاجرت تن دهند‪.‬‬ ‫ارديبهشت ماه ‌سال جاري بود که عيسي کالنتري‪،‬‬ ‫رئيس ستاد احياي درياچه اروميه و وزير اسبق کشاورزي‬ ‫با اشاره به اينکه ايران با بهره‌برداري از ‪‌ 97‬درصدي‬ ‫آب‌هاي سطحي خود عمال تمام رودخانه‌هاي خود را خشک‬ ‫کرده است و ديگر آبي در طبيعت باقي نمانده است‪ ،‬بي‌آبي‬ ‫و خشکسالي که بر کشور سايه انداخته را اينچنين معني‬ ‫کرد‪« ،‬اين موضوع به معناي آن است که اگر به همين وضع‬ ‫ادامه دهيم حدود ‪‌ 70‬درصد ايرانيان يعني جمعيتي معادل‬ ‫‪ ‌50‬ميليون نفر براي زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور‬ ‫هستند‪».‬‬ ‫پس از آن صحبت‌هاي بسياري مطرح شد مبني بر‬ ‫‪6‬‬ ‫اينکه در صورت خشک شدن درياچه اروميه حيات حدود ‌‬ ‫ميليون نفر در اين منطقه به خطر مي‌افتد و آنها را مجبور به‬ ‫مهاجرت مي‌کند‪ .‬تاثيرات خشکي درياچه تا شعاع ‪ 500‬تا‬ ‫‪ 600‬کيلومتري درياچه هم خواهد رسيد و تا نزديکي‌هاي‬ ‫پايتخت هم خواهد آمد‪.‬‬ ‫در چنين شرايطي‪ ،‬مهاجراني در کشور وجود خواهند‬ ‫داشت که جايي براي سکني ندارند و بار جمعيتي آنان‪،‬‬ ‫زندگي در مناطق مهاجرپذير را سخت خواهد کرد‪ ،‬زيرا‬ ‫کشور به‌طورکلي با بحران خشکسالي و کمبود آب مواجه‬ ‫‪ 6‬ميليون نفري اگر مهاجراني که گردوغبار‬ ‫است‪ .‬به اين سيل ‌‬ ‫ناشي از خشک شدن تاالب‌ها در مرزهاي شرقي و غربي‬ ‫کشور‪ ،‬همچون خوزستان و سيستان را هم اضافه کنيم‪ ،‬با‬ ‫موج مخربي از مهاجران روبه‌رو خواهيم بود که مهاجران‬ ‫خشکسالي نام دارند‪.‬‬ ‫مهدي زارع‪ ،‬رئيس کميته مخاطرات طبيعي انجمن‬ ‫مخاطره‌شناسي ايران مي‌گويد‪« ،‬مسأله بسياري از مناطق‬ ‫کشور‪ ،‬مسأله آب است‪ ،‬اگر مفهوم خشکسالي‪ ،‬بحران‬ ‫آب‪ ،‬گرم شدن زمين و توزيع نامتوازن جمعيت را در نظر‬ ‫بگيريم‪ ،‬تمامي اينها به خشکسالي مرتبط مي‌شوند‪ .‬نگاهي‬ ‫به اتفاقاتي که در شرق‪ ،‬جنوب شرق و در درياچه اروميه‬ ‫افتاده است‪ ،‬نشان از موج مهاجرت‌هايي دارد که به سمت‬ ‫مرکز کشور رخ داده است‪».‬‬ ‫او با اشاره به اينکه در ايران هنوز آمار قابل استنادي در‬

‫کنترل شديد مرزهاي خود به جايي‬ ‫نرسيده است‪ .‬هيالري کلينتون در‬ ‫همان سخنراني که پيش­تر به آن‬ ‫اشاره شد مي‌گويد‪« ،‬ما نبايد فشار‬ ‫آوردن به ترکيه را براي مسدود کردن‬ ‫مرزهايش‪ ،‬جايي که ستيزه‌جويان‬ ‫خارجي از آنجا وارد سوريه مي‌شوند‪،‬‬ ‫متوقف کنيم‪».‬‬

‫داعش را مي‌توان از ميان برد‬

‫اين فضاي پر آشوب و به تعبير‬ ‫س هابز فيلسوف انگليسي «جنگ‬ ‫توما ‌‬ ‫همه عليه همه»‪ ،‬ضامن بقاي داعش و‬ ‫ديگر نيروهاي جهادي است‪ .‬در اين‬ ‫شکي نيست که مبارزه براي از ميان‬ ‫بردن داعش طوالني خواهد بود‪ ،‬اما‬ ‫راه به ثمر رسيدن چنين پروژه پر‬ ‫خطر و زمانبري هماهنگي بين‌المللي براي وارد آوردن فشار‬ ‫حداکثري به سازمان مزبور در چهار عرصه است‪.‬‬ ‫به غير از عرصه نظامي که طبيعي است بخش عمده‬ ‫اين کارزار را تشکيل مي‌دهد‪ ،‬بايد منابع درآمد گروه را قطع‬ ‫کرد‪ .‬کلينتون در همان سخنراني عنوان مي‌کند که عربستان‬ ‫و قطر بايد يکبار و براي هميشه مانع از ارسال کمک‌هاي‬ ‫مالي شهروندانشان به سازمان‌هاي افراطي شوند‪.‬‬ ‫دو عرصه ديگر که بايد به شدت تحت کنترل قرار‬ ‫بگيرد‪ ،‬يکي مرزهاي کشورهاي همجوار سوريه‪ ،‬به خصوص‬ ‫ترکيه‪ ،‬براي ممانعت از ورود سيتزه‌جويان خارجي براي‬ ‫پيوستن به داعش و ديگري مبارزه با فعاليت‌هاي گروه مزبور‬

‫در فضاي مجازي و شبکه‌هاي اجتماعي است‪.‬‬ ‫از آنجا که داعش يک معضل بين‌المللي است‪ ،‬براي‬ ‫پايان دادن به هرج و مرج مبارزه با آن به يک تالش همه‬ ‫جانبه بين‌المللي نياز است‪ .‬قطعنامه «ضد داعش» اخير‬ ‫شوراي امنيت سازمان ملل که «از همه کشورهاي مستعد‬ ‫جهان مي‌خواهد به نبرد عليه گروه موسوم به دولت اسالمي‬ ‫بپيوندند»‪ ،‬گام مثبتي در اين جهت بوده است‪ .‬اما نبايد‬ ‫فراموش کرد که قطعنامه مزبور تنها يک دعوت سياسي‬ ‫است و چون در آن به فصل هفتم منشور سازمان اشاره‌اي‬ ‫نشده است‪ ،‬مبناي حقوقي براي اقدام نظامي عليه داعش‬ ‫ايجاد نمي‌کند‪.‬‬

‫‪43‬‬

‫اين باره ‌که چه مقدار و به چه داليلي مهاجرت انجام شده‬ ‫نداريم‪ ،‬ادامه مي‌دهد‪« ،‬آماري که مرکز آمار داده‪ ،‬در ‪ 2‬دهه‬ ‫‪ 75‬تا ‪ 85‬و ‪ 85‬تا کنون‪ ،‬نشان مي‌دهد که در هر دهه ‪‌12‬‬ ‫ميليون نفر جابه‌جا شده‌اند؛ يعني در ‪ 2‬دهه گذشته حدود‬ ‫‪ ‌24‬ميليون مهاجرت داشته‌ايم‪ .‬حدود ‪‌70‬درصد مهاجرت‌ها‪،‬‬ ‫مهاجرت روستا به شهر و در ‪‌30‬درصد باقيمانده هم بخش‬ ‫زيادي مهاجرت شهر به شهر و شهر به شهرهاي بزرگ‬ ‫بوده است‪ .‬اين تصويري است که از مهاجرت ايران داريم‬ ‫و نمي‌دانيم‪ ،‬چه ميزان از اين مهاجرت‌ها به دليل تغييرات‬ ‫اقليمي‪ ،‬خشکسالي يا سوانح طبيعي بوده است‪».‬‬ ‫به هر روي مهاجرت اتفاق افتاده و آنچه که تا کنون‬ ‫بسياري از مسئوالن داليل آن را اقتصادي و اشتغال‬ ‫مي‌دانستند‪ ،‬حاال کمي رنگ و بوي اقليمي به خود گرفته‬ ‫و تغييرات اقليمي يکي از عوامل مهاجرت‪ ،‬حداقل درون‬ ‫مرزهاي کشور شده است‪ .‬به گفته زارع‪« ،‬در مناطق غربي‪،‬‬ ‫جنوب و شمال غربي‪ ،‬شرق و جنوب شرقي کشور با پديده‬ ‫ريزگردها هم روبه‌رو هستيم که اين عامل هم ناشي از‬ ‫خشکسالي و بحران آب است‪ .‬نماد پررنگ اين اتفاقات‪،‬‬ ‫خوزستان و سيستان و بلوچستان است که زندگي در اين‬ ‫مناطق را به‌دليل گردوغبارهاي ناشي از خشکسالي سخت‬ ‫کرده و مهاجرت به مناطق مرکزي را رقم زده است‪».‬‬ ‫او يادآوري مي‌کند که‪« ،‬در شرق و مرکز ايران هم با‬ ‫مسأله خشکسالي و آب مواجه هستيم‪ .‬در اين مناطق با‬ ‫کمبود يا نبود آب و به عبارتي تنش آبي روبروييم‪ .‬به اين‬ ‫ترتيب‪ ،‬اتفاقي که مي‌افتد اين است که جمعيت در مناطقي‬ ‫همچون تهران‪ ،‬مشهد‪ ،‬کرج و… متمرکز مي‌شود‪ .‬تمرکز‬ ‫جمعيت در اين مناطق‪ ،‬باعث حفر چاه‌هاي مجاز و غيرمجاز‬ ‫و برداشت بي‌رويه آب خواهد شد که اين مسأله باعث بروز‬ ‫اتفاقي ديگر مي‌شود که تبعات و پيامدهاي نگران‌کننده‌اي‬ ‫خواهد داشت‪ .‬اين اتفاق‪ ،‬معادل فرونشست زمين است‪».‬‬ ‫ت محيطي همچون دومينو بر هم‬ ‫مشکالت زيس ‌‬ ‫تأثير مي‌گذارند‪ .‬رئيس کميته مخاطرات طبيعي انجمن‬ ‫مخاطره‌شناسي ايران معتقد است‪« ،‬تأثير فرونشست زمين‪،‬‬ ‫ناايمن شدن خانه‌هايي است که مردم و همين مهاجران در‬ ‫آنها زندگي مي‌کنند و اين خانه‌ها را در مقابل زلزله که يکي از‬ ‫سوانح طبيعي است‪ ،‬به‌شدت آسيب‌پذير خواهد کرد‪».‬‬ ‫زارع درباره پيش‌بيني‌هايي که از کوچ اجباري ايرانيان‬ ‫به دليل خشکسالي‪ ،‬گردوغبار و نظاير آن‌ها مي‌شود و حتي‬ ‫گفته مي‌شود که حدود ‪‌ 70‬درصد ايراني‌ها يعني ‪‌ 50‬ميليون‬ ‫نفر از جمعيت کشور‪ ،‬مجبور به کوچ خواهند بود هم مي‌گويد‪،‬‬ ‫«اين اتفاق نبايد بيفتد و نمي‌افتد‪ .‬طبيعتا ظرفيتي داريم‬ ‫براي زندگي کردن و همانطوري که اجداد ما با آسيب‌هايي‬ ‫همچون زلزله و سيل کنار آمده‌اند‪ ،‬ما هم بايد شيوه زندگي‬ ‫را تاب‌آوري کنيم‪ .‬بايد با همين اقليمي که داريم‪ ،‬تاب‌آوري‬ ‫اقليمي پيدا کنيم‪ .‬شيوه‌هاي استفاده از انرژي و آب و… را‬ ‫تنظيم کنيم و برنامه داشته باشيم‪ .‬بايد ببينيم براي ايران ‪‌50‬‬ ‫سال آينده چه جمعيتي‪ ،‬چه شرايطي و چه تصويري داريم‪.‬‬ ‫زيرا اتفاقاتي که درحال رخ دادن است‪ ،‬آسيب‌پذيري‌مان را‬ ‫بيشتر مي‌کند‪ .‬بايد برنامه داشته باشيم و تاب‌آوري اقليمي‬ ‫پيدا کنيم‪».‬‬

‫شايد مهم‌ترين بخش مبارزه‬ ‫با داعش جلوگيري از ايجاد فرصت‬ ‫براي گروه مذکور باشد‪ .‬قانون‬ ‫مجازات کشورهايي که به داعش و‬ ‫ديگر گروه‌هاي جهادي به هر نحوي‬ ‫کمک برسانند از تصويب شوراي‬ ‫امنيت گذشته است‪ ،‬منتهي به دليل‬ ‫فقدان نظارت متمرکز‪ ،‬و شايد اراده‬ ‫به قدر کافي محکم‪ ،‬اجرا نمي‌شود‪.‬‬ ‫اين امر ميسر نمي‌شود مگر اينکه‬ ‫اتحاد عملي براي مبارزه با داعش‬ ‫بين همه کشورها پديد آيد و رقابت‬ ‫بين آن‌ها در درجه دوم اهميت قرار‬ ‫بگيرد‪.‬‬ ‫مشکلي که در اين راه وجود‬ ‫دارد اختالف نظر بين ايران و روسيه‬ ‫از يکسو با آمريکا و متحداي منطقه‌اي­‬ ‫آنان بر سر نقش بشار اسد در آينده سياسي سوريه است‪.‬‬ ‫اگر يک اجماع بين‌المللي در اين زمينه شکل بگيرد‪ ،‬اين امر‬ ‫نقطه عطفي در مبارزه براي حذف داعش خواهد بود‪.‬‬ ‫اما آيا چنين امري محقق خواهد شد؟ در اين رابطه‪ ،‬در‬ ‫پي نشست اخير وين با شرکت ‪ 19‬کشور‪ ،‬همه بازيگران‬ ‫منطقه‌اي‪ ،‬از جمله جان کري اظهار اميدواري کردند که‬ ‫همکاري صورت گيرد و کري اعالم کرد که تا برداشته شدن‬ ‫يک «گام بسيار بزرگ» فاصله زيادي نمانده است‪.‬‬


‫‪44‬‬

‫دنباله از صفحة ‪42‬‬

‫چهار نفر بروند مجلس ولي کاري نکنند و حرفي نزنند‪ ،‬اين‬ ‫به نظر من نتيجه نيست‪».‬‬ ‫تعداد قابل توجهي از فعاالن سياسي را نيز مي‌توان‬ ‫يافت که هنوز تصميم خود را براي شرکت يا عدم شرکت در‬ ‫فعاليت‌هاي انتخاباني نگرفته‌اند‪ .‬يکي از خستگي ‌مي‌گويد‪،‬‬ ‫«خب بعد از همه آن اتفاق‌ها‪ ،‬دوست دارم فکر کنم نوبت من‬ ‫است که استراحت کنم‪ .‬دوستان بنفش ما تازه رسيده‌اند‪ ،‬ما‬ ‫سبزها کمي استراحت کنيم‪ .‬روحاني دور دوم مطمئنًا راي‬ ‫مي‌آورد‪ .‬بد نيست خود روحاني وسط ميدان باشد و مشخص‬ ‫بشود چقدر مي‌تواند جلو برود‪».‬‬ ‫ديگري از «گره خوردن نيروها» مي‌گويد‪…« ،‬عرض‬ ‫کردم اين مساوي بودن نيروها باعث شده است که مثل‬ ‫زمان اصالحات يا زمان احمدي‌نژاد‪ ،‬يک طيف نتواند دست‬ ‫باال بگيرد‪ .‬کاري که در بقيه کشورها احزاب انجام مي‌دهند‪،‬‬ ‫تقسيم پارلمان است‪ .‬مذاکراتي انجام مي‌شود و توافق‬ ‫مي‌کنند‪ .‬اصالح طلبان به عنوان سياستمداران حرفه‌اي‪،‬‬ ‫اين را پذيرفته‌اند که اصولگرايان قدرت پيدا کرده‌اند و‬ ‫الجرم سهمي را طلب مي‌کنند‪ .‬اشکال اصلي در طرف مقابل‬ ‫است که نيروهايش در هشت سال راه ‪ 35‬ساله را رفته‌اند‬ ‫و پختگي ندارند اين مسئله را بپذيرند‪ .‬اين درايت در آقاي‬ ‫ناطق بود؛ نتيجه‌اش اين شده که خيلي نزديک شده‌اند به‬ ‫جريان اعتدال‪ .‬واقعيت ب ‌ه هر حال تلخ است‪ .‬آقاي ناطق‬ ‫ديگر ليدر اصول‌گرايان نيست‪ .‬ليدرهاي کنوني اصول‌گرايان‪،‬‬ ‫هويت خودشان را در تقابل با اصالح‌طلبان تعريف کرده‌اند‪.‬‬ ‫در اين شرايط کسي نمي‌تواند طرح خاصي را داشته باشد‪.‬‬ ‫همه چيز بستگي به ليستي دارد که شوراي نگهبان تاييد‬ ‫صالحيت مي‌کند‪ .‬در اصل کيفيت اتفاقاتي را که مي‌خواهد‬ ‫بيافتد‪ ،‬ليست شوراي نگهبان تعيين مي‌کند‪».‬‬ ‫ديگري معتقد است هنوز زود است‪« ،‬کسي که مي‌خواهد‬ ‫نماينده مجلس بشود از يک سال قبل برنامه‌هايش را شروع‬ ‫کرده است‪ .‬ما به عنوان فعال سياسي که نمي‌توانيم در‬ ‫انتخابات کانديد بشويم نبايد زود اقدام کنيم‪ .‬براي انتخابات‬ ‫رياست جمهوري سه ماه‪ ،‬براي انتخابات مجلس يک ماه‬ ‫قبل از انتخابات زمان کافي است‪ .‬اتفاقات اصلي آن موقع‬ ‫مي‌افتد‪ .‬زنداني سياسي نبايد کاسه داغ‌تر از آش بشود‪».‬‬ ‫يکي از تفاوت‌هاي شرايط امروز جامعه ايران نسبت‬ ‫به گذشته‪ ،‬شيوع استفاده از موبايل‌هاي هوشمند در ميان‬ ‫مردم است‪ .‬از کارگر ساختماني تا صاحبان صنايع‪ ،‬از‬ ‫نوجوانان تا سالخوردگان‪ ،‬از دانش‌آموز تا استاد دانشگاه‪،‬‬ ‫مذهبي و غير مذهبي‪ ،‬موبايل‌هاي هوشمند را در دست‬ ‫افراد پرشماري مي‌توان ديد‪ .‬اينترنت که روي لب تاپ‌ها‬ ‫و کامپيوترها‪ ،‬مشتري چنداني نسبت به جمعيت ايران پيدا‬ ‫نکرده بود اکنون با واسطه موبايل‌هاي هوشمند‪ ،‬توسط افراد‬ ‫گوناگوني مورد استفاده قرار مي‌گيرد‪ .‬در شبکه‌هاي اجتماعي‬ ‫و پيام‌رسان‌هاي موبايلي‪ ،‬ايرانيان بسياري در گروه‌هاي‬ ‫مختلف عضويت دارند‪ .‬اين امکان و اين حضور مورد توجه‬ ‫طيف‌هاي سياسي نيز قرار گرفته است‪.‬‬ ‫ادمين يکي از کانال‌هاي سياسي با چند هزار نفر عضو‬ ‫که روي تلگرام فعاليت دارد معتقد است‪« ،‬امکان خيلي‬ ‫خوبي است‪ .‬ما دو گروه ‪ 200‬نفره داريم که مطالب را معرفي‬ ‫مي‌کنند‪ .‬بحث داريم‪ .‬بعضي مطالب را که فکر مي‌کنم مهم‬ ‫است و الزم است بقيه بدانند از طريق کانال‪ ،‬در اختيار‬ ‫اعضاي بيشتري قرار مي‌دهيم‪».‬‬ ‫او درباره انتخابات مجلس و توجه نامزدهاي احتمالي به‬ ‫شبکه‌هاي موبايلي مي‌گويد‪…« ،‬دليلش طبيعي است‪ .‬بعد از‬ ‫انتخابات ‪ 88‬و ماجرايي که اسمش شده است فتنه‪ ،‬نامزدها‬ ‫با ترس و لرز حرکت مي‌کنند‪ .‬مراقب هستند بهانه دست‬ ‫شوراي نگهبان و افراد ديگر ندهند براي رد صالحيت‪ .‬وگرنه‬ ‫االن بحث‌ها‪ ،‬خيلي داغ بود‪ .‬احتماال بعد از تاييد صالحيت‌ها‪،‬‬ ‫نامزدها به صورت جدي شروع مي‌کنند‪».‬‬ ‫ادمين يک گروه تلگرامي ديگر که با نام يکي از‬ ‫نامزدهاي انتخاباتي استان خراسان رضوي فعاليت مي‌کند‬ ‫از امکانات غير رسمي اين شيوه اطالع رساني و فعاليت‬ ‫تبليغاتي مي‌گويد‪« ،‬صدا و سيما که براي خودشان است‪.‬‬ ‫روزنامه‌ها‪ ،‬تيم‌هاي خودشان را دارند و سعي مي‌کنند فضايي‬ ‫را که دارند براي اسپانسرها و چهره‌هاي خودشان اختصاص‬ ‫بدهند… در مورد روزنامه‌هاي محلي‪ ،‬فشار نسبت به تهران‬ ‫بيشتر است‪ .‬کافي است امام جمعه‪ ،‬فرمانده سپاه‪ ،‬دادستان‬ ‫يا هر مسئولي خوشش نيايد و توقيف شود‪ .‬موبايل راه‬ ‫ارتباطي خوبي است که دست همه هست‪ .‬اگر مطلبي مشکل‬ ‫داشته باشد‪ ،‬نامزدها مي‌توانند بگويند اين کانال رسمي ما‬ ‫نيست‪ .‬تکذيب مي‌کنند‪ .‬خطرش از روزنامه و مصاحبه کمتر‬ ‫است‪».‬‬ ‫بي‌توجهي به جايگاه مجلس در ساختار کلي قدرت در‬ ‫ايران‪ ،‬مشهود است‪ .‬در بين فعاالن سياسي عواملي مانند‬ ‫خستگي‪ ،‬نا اميدي‪ ،‬ترس از پرداختن به مسائل بنيادي و‬ ‫غيره عامل اين بي‌توجهي معرفي مي‌شود‪ .‬يکي از نمايندگان‬ ‫سابق مجلس که در دوره‌ خود به عنوان يک چهره شاخص‬

‫‪December 2015‬‬ ‫آذر ‪1394‬‬

‫و سياسي در مجلس شناخته نمي‌شد‪ ،‬از داليل احتياط خود‬ ‫در مجلس و سطح پائين آگاهي سياسي در جامعه مي‌گويد‪،‬‬ ‫«اينجوري نيست که طرف چون نماينده مجلس است‬ ‫دستش باز باشد براي هر کاري‪ .‬اتفاقا فشار بيشتر است‪،‬‬ ‫چون نماينده است‪ ،‬موبايلش حتما شنود مي‌شود‪ .‬خيلي‬ ‫حرف‌ها را نمي‌تواند بزند‪ .‬براي يک نماينده پيش مي‌آيد‬ ‫که تهديد شود؛ به اسم جلسه‪ ،‬مشورت‪ ،‬اداي توضيحات‪».‬‬ ‫او ادامه مي‌دهد‪« ،‬معمولش اينطوري است که از دل‬ ‫شاخه جوانان احزاب‪ ،‬دانشگاه‌ها‪ ،‬جوانان عالقمند حول‬ ‫يک چهره‌اي جمع مي‌شوند و رشد پيدا مي‌کنند‪ .‬کساني که‬ ‫چهره‌هاي شاخص هستند در شهر خودشان‪ ،‬مجبور هستند‬ ‫بعضي حرف‌ها را نزنند‪ .‬در سطح کشور باز همينطور است‪.‬‬ ‫حرف‌ها را قلم مي‌گيرند‪ .‬تقصير مردم نيست‪ ،‬قشر نخبه‬ ‫بايد اين مسائل را در کشور مطرح کنند اما با رويکردي که‬ ‫قوه قضاييه هميشه داشته است امکانش نيست‪ .‬هزينه‌اش‬ ‫بسيار باالست‪».‬‬ ‫براي شنيدن نظر مردم عادي در اين زمينه‪ ،‬گاه بايد‬ ‫بين يک ربع تا نيم ساعت براي آنان زمينه‌چيني کرد‪.‬‬ ‫يک خانم فروشنده مواد غذايي خانگي بعد از شنيدن‬ ‫اين توضيحات با کمي مکث و حالت چهره‌اي که مي‌تواند‬ ‫معني‌اش اين باشد که «چه حوصله و دل خوشي داري»‪،‬‬ ‫مي‌گويد‪« ،‬اون که بله‪ .‬دست همه‌شان توي يک کاسه‬ ‫است‪ ».‬و اين تمام حوصله‌ و توجهي است که او مي‌تواند‬ ‫نسبت به موضوع ارتباط ارگانيک بين بخش‌هاي مختلف‬ ‫قدرت‪ ،‬از خود بروز دهد‪.‬‬ ‫صاحب يک گلفروشي مي‌گويد‪« ،‬نان به هم قرض‬ ‫مي‌دهند‪ .‬اين براي آن امضا مي‌کند‪ ،‬آن يکي براي اين يکي!‬ ‫عرضه داشته باشي و بروي داخل سيستم‪ ،‬خودت را باال‬ ‫مي‌کشي‪ ».‬کارگر مغازه معتقد است‪« :‬اصل زندگي در ايران‬ ‫خراب است‪ .‬نماينده مجلس فوقش بتواند اين قانون را‬ ‫بگذارد يا يک قانون ديگر را‪ ،‬اما قانون‌هاي اصلي عوض‬ ‫نمي‌شود‪ .‬مشکل مردم همين قانون‌هاي اصلي است‪».‬‬ ‫يک خانم کارمند معتقد است تغيير در ترکيب مجلس‪،‬‬ ‫مصداق تغيير در ساختار قدرت است‪« ،‬همه حساب و کتاب‬ ‫کشور بايد در مجلس تصويب بشود تا دولت بتواند اجرا‬ ‫کند‪ .‬اگر مردم شرکت کنند و نماينده‌هايي را که االن هستند‬ ‫بيرون کنند‪ ،‬با مجلس بعدي‪ ،‬دولت بهتر مي‌تواند کار کند‪.‬‬ ‫مجلس اين دوره دارد خيانت مي‌کند به کشور‪ .‬جلوي‬ ‫خيانت‌شان بايد گرفته بشود‪ .‬مردم وقتي کسي را که قانون‬ ‫مي‌گذارد عوض کنند‪ ،‬قانون‌هايي که تصويب مي‌شود عوض‬ ‫خواهند شد‪ .‬اينجوري ساختار هم عوض مي‌شود‪».‬‬ ‫يک از شهروند مسن در مقابل اعتقاد دارد‪،‬‬ ‫«احمدي‌نژاد آمد گفت وضع‌تان را خوب مي‌کنم‪ .‬مجلس شد‬ ‫از طرفدارهايش؛ آن بساط يارانه راه افتاد‪ .‬روحاني آمد گفت‬ ‫من درستش مي‌کنم‪ ،‬تورم کم ميشه‪ ،‬بيکاري کم ميشه؛‬ ‫هيچي به هيچي‪ .‬اين ميره‪ ،‬اون مياد‪ ،‬وضع مردم خوب‬ ‫نميشه‪ .‬زمان خاتمي خدائيش خوب شد‪ .‬زمين تا آسمان‬ ‫فرق کرد نسبت به زمان هاشمي بي‌پدر و مادر‪ .‬احمدي‌نژاد‬ ‫هم مثل خاتمي اولش خوب آمد‪ ،‬ولي خراب کرد‪ .‬از ريشه‬ ‫خراب کرد‪».‬‬ ‫او در قسمت ديگري از صحبت‌هاي خود مي‌گويد‪،‬‬ ‫«راست و حسيني من از ترسم نماز مي‌خوانم‪ .‬مي‌گويم‬ ‫پنجاه سال خواندم‪ ،‬آخرش خرابش نکنم‪.‬‬ ‫وگرنه چنان عرصه به ما تنگ شده که يک روز اضافه‌تر‬ ‫نمي‌خواهم زنده باشم‪ .‬عروس کوچکم آمد خانه ما بعد از‬ ‫چهار ماه؛ چنان با حرص ميوه مي‌خورد که من داشتم جاي‬ ‫پسرم خجالت مي‌کشيدم‪ .‬فکر مي‌کردم دختر بدي است که‬ ‫دير مي‌آيد سر مي‌زند‪ ،‬ولي خانه باباي خودش زياد مي‌رود‪.‬‬ ‫به زنم درد و دل کرده بود که يک ميليون حقوق حميد‬ ‫پسرم خرجي آنها را نمي‌رساند‪ .‬براي اينکه پول ندارند ما را‬ ‫دعوت نمي‌کنند‪ ،‬مهماني مي‌رود خانه مادر خودش که خرج‬ ‫حميد کمتر شود‪ .‬زنم ميگه اينقدر دختر خوبيه که براي اينکه‬ ‫هواي شوهرش را داشته باشه مهمان دعوت نمي‌کند‪».‬‬ ‫جوان مملکتي که سيگار نمي‌کشه‪ ،‬از صبح تا شب کار‬ ‫مي‌کنه ولي اينقدر در نمي‌آورد که ميوه براي زنش‪ ،‬براي‬ ‫دو نفر خودشان بخرد؛ بايد گند زد به اين آخوندها‪ .‬دست‬ ‫باال تا پايين اين حکومت اگر دست در دست هم نبودند‬ ‫مي‌توانستند ‪ 35‬سال مملکت را غارت کنند؟»‬

‫مهلت قبول آگهي در‬ ‫«پرديس»بيستمين (‪ )20‬روز‬ ‫هر ماه مي‌باشد‪.‬‬

‫دنباله از صفحة ‪16‬‬

‫آيا غرب خواهان دموکراسي براي خاورميانه است؟‬ ‫در دست داشت در اثر اعتراضات گسترده ناچار به کناره‬ ‫گيري شد‪ .‬اخوان‌المسلمين در انتخابات پارلماني و رياست‬ ‫جمهوري پيروز شد‪ .‬ولي طولي نکشيد که اقدامات محمد‬ ‫مرسي‪ ،‬رئيس جمهوري که اختيارات فوق‌العاده‌اي به خود‬ ‫داده و قانون اساسي جديدي با خصوصيات اسالمگرايانه‬ ‫را تدوين مي‌کرد‪ ،‬خشم عمومي ‌را برانگيخت‪ .‬پس از آنکه‬ ‫ميليون‌ها نفر در مخالفت با محمد مرسي دست به تظاهرات‬ ‫زدند‪ ،‬ارتش وي را برکنار کرد‪ .‬در انتخابات بعدي عبدالفتاح‬ ‫السيسي‪ ،‬رئيس سابق ارتش مصر که محبوبيت زيادي‬ ‫پيدا کرده بود‪ ،‬برنده شد‪ .‬او متعاقبا اخوان‌المسلمين را يک‬ ‫سازمان تروريستي اعالم کرد و شمار زيادي از رهبران‬ ‫اخوان‌المسلمين و نيز منتقدين سکوالر و ليبرال را به زندان‬ ‫انداخت‪.‬‬ ‫پيروزي‌هاي پي در پي اخوان‌المسلمين در مصر در دوره‬ ‫پس از حسني مبارک‪ ،‬يک بار ديگر بر سر دو راهي بودن‬ ‫غرب را نشان داد‪ .‬نبايد فراموش کرد که هم داعش و هم‬ ‫القاعده با موضع اخوان‌المسلمين که معتقدند اسالمگراها‬ ‫بايد از طريق صندوق رأي در جستجوي قدرت باشند‪ ،‬مخالف‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫حکومت‌هاي خودکامه عربستان سعودي و کشورهاي‬ ‫عرب حاشيه خليج فارس به دليل ترس از به چالش کشيدن‬ ‫قدرتشان از سوي اخوان‌المسلمين‪ ،‬کشورهاي غربي را‬ ‫متقاعد کردند که نبايد خطر حکومت محمد مرسي را بر مصر‬ ‫قبول کنند‪.‬‬ ‫ارتش مصر همراه با تظاهرکنندگان خياباني که خواستار‬ ‫تغيير نتيجه انتخابات بودند‪ ،‬گزينه بي خطرتر و امن تري به‬ ‫نظر مي‌رسيدند‪.‬‬ ‫اين سياستي بود که شايد به دليل احتياط قابل درک‪،‬‬ ‫اتخاذ شده بود‪ .‬غرب چگونه مي‌توانست به تضمين‌هاي‬ ‫اخوان‌المسلمين که مي‌گفت به دنبال اولين پيروزي انتخاباتي‪،‬‬ ‫در پي کسب قدرت دائمي‌بيشتر جهت تاسيس يک دولت‬ ‫اسالمي‌نخواهد بود‪ ،‬اعتماد کند؟‬ ‫ولي غربي‌ها با کوتاهي در حمايت از دولت‬ ‫اخوان‌المسلمين‪ ،‬يک پيروزي را تقديم اسالمگراهاي افراطي‬ ‫کردند‪ .‬اسالمگرايان تندرو اکنون مي‌توانند استدالل کنند که‬ ‫راي دادن به اخوان‌المسلمين بي فايده است‪« ،‬چون حتي در‬ ‫صورت برنده شدن‪ ،‬از قدرت کنار نگاه داشته خواهند شد؛ در‬ ‫عوض شما مي‌توانيد در کنار ما و عليه غرب بجنگيد‪».‬‬ ‫ليبي‪ :‬تظاهرات ضد دولتي در ليبي در فوريه ‪2011‬‬ ‫به شورش مسلحانه عليه سرهنگ معمر قدافي که مدت‬ ‫‪ 40‬سال بر اين کشور حکومت مي‌کرد‪ ،‬تبديل شد‪ .‬پس از‬ ‫آنکه شوراي امنيت سازمان ملل متحد اجازه «هر گونه اقدام‬ ‫الزم» براي حفاظت از غيرنظاميان را داد‪ ،‬سرهنگ قذافي از‬ ‫طرابلس فرار کرد‪ .‬او در آگست سال ‪ 2011‬توسط شورشيان‬ ‫دستگير و کشته شد‪ .‬از آن تاريخ به بعد‪ ،‬نبرد بر سر قدرت‬ ‫و کنترل منابع اين کشور‪ ،‬منجر به درگيري‌هاي مکرر بين‬ ‫شبه نظاميان رقيب و بيرون راندن دولت جديدي که جامعه‬ ‫بين‌المللي به رسميت شناخته بود‪ ،‬از پايتخت شد و ليبي به‬

‫‪44‬‬

‫صورت کشور چند پارچه‌اي که به شکل ملوک الطوايفي اداره‬ ‫مي‌شود درآمد‪.‬‬ ‫سوريه‪ :‬در سال ‪ ،2011‬براي مدت کوتاهي چنين به‬ ‫نظر مي‌رسيد که تظاهرات خياباني عليه بشار اسد رئيس‬ ‫جمهوري اين کشور منجر به سرنگوني او خواهد شد‪ .‬ولي‬ ‫در حالي که تظاهرات صلح آميز به يک مخالفت مسلحانه‬ ‫و متعاقبا مناقشه فزاينده قومي ‌تبديل مي‌شد‪ ،‬قدرت‌هاي‬ ‫خارجي که يا خواهان برکناري دولت بشار اسد يا دفاع از او‬ ‫بودند نيز وارد اين درگيري‌ها شدند‪ .‬گروه پيکارجوي موسوم‬ ‫به «دولت اسالمي» (داعش) که در عراق ريشه گرفته بود‪،‬‬ ‫از بي‌ثباتي سوريه به نفع خود بهره برد و بخشي از مناطق‬ ‫شمالي و غربي سوريه را متصرف شد‪ .‬در طول مناقشه‬ ‫سوريه هزاران نفر کشته و ميليون‌ها نفر با قصد پناهندگي‪ ،‬از‬ ‫اين کشور گريخته‌اند‪.‬‬ ‫تونس‪ :‬بهار عربي در حقيقت از تونس شروع شد‪ .‬در‬ ‫دسامبر ‪ 2010‬محمد بوعزيز‪ ،‬يک جوان بيکار که مقامات‬ ‫به او اجازه دستفروشي سبزيجاتش را نداده بودند دست به‬ ‫خودسوزي زد و جرقه تظاهرات گسترده را شعله‌ور ساخت‪.‬‬ ‫در پي استعفا و فرار رئيس جمهور زين‌العابدين بن علي‪،‬‬ ‫اولين انتخابات دموکراتيک پارلماني و رياست جمهوري در‬ ‫تاريخ تونس برگزار شد‪ .‬به دنبال آن ترورهاي سياسي و‬ ‫حمالت مهلک به توريست‌ها آغاز شد‪.‬‬ ‫در حقيقت روند سياسي در تونس مبين اين است که‬ ‫مي‌توان به موفق بودن دموکراسي اعتماد کرد‪ .‬در اين کشور‬ ‫حزب اسالمي ‌نهضت در انتخابات پس از بهار عربي پيروز‬ ‫شد ولي بعد ثابت کرد که آماده مصالحه است‪ .‬اين حزب‬ ‫در اقدامي‌که احتماال هيچ حزب سکوالري در تونس حاضر‬ ‫به انجام آن نبود‪ ،‬براي تضمين يک توافق فراگير در تدوين‬ ‫قانون اساسي جديد‪ ،‬به طور داوطلبانه از قدرت کنار رفت‪.‬‬ ‫يمن‪ :‬علي عبداهلل صالح‪ ،‬رئيس جمهوري يمن چهارمين‬ ‫رهبر عرب بود که ناچار به کناره‌گيري شد‪ .‬ولي استعفاي او‬ ‫موجب پايان نفوذش نشد‪ .‬او همچنان در يمن باقي ماند و‬ ‫يک ائتالف مصلحتي با شورشيان حوثي که در سابق دشمنش‬ ‫بودند‪ ،‬عليه نيروهاي عربستان سعودي و ديگران تشکيل‬ ‫داد‪ .‬عبد ربه منصور هادي‪ ،‬جانشين علي عبداهلل صالح‪،‬‬ ‫نتوانسته قدرت و اختيارات خود را در سراسر کشور گسترش‬ ‫دهد‪ .‬يمن هنوز يک پارچه نيست و در کنترل جناح‌هاي مسلح‬ ‫رقيب از جمله شاخه محلي القاعده قرار دارد‪.‬‬ ‫اين مسائل در کل منطقه تاثير مي‌گذارد‪ .‬در سوريه‬ ‫اکنون تضاد بيشتر از هر جاي ديگري ديده مي‌شود‪.‬‬ ‫دولت‌هاي غربي هنوز خواستار سرنگوني بشار اسد هستند‬ ‫ولي به دليل نگراني از اينکه پس از رفتن او چه خواهد شد‪،‬‬ ‫در شدت عمل نشان دادن ترديد دارند‪.‬‬ ‫سوريه‪ ،‬در دوره پس از بشار اسد چگونه خواهد بود؟‬ ‫نتيجه انتخابات سوريه چه خواهد شد؟ آيا ممکن است‬ ‫اسالمگرايان سني به قدرت برسند؟ غرب با اين موضوع‬ ‫چگونه کنار خواهد آمد؟ اسرائيل چه خواهد کرد؟‬ ‫اينکه غرب نتوانسته تقاضاها براي دموکراسي‪ ،‬آزادي و‬ ‫امنيت را در خاورميانه با شکست داعش و القاعده پيوند دهد‪،‬‬ ‫تا حدي ناشي از تضادي است که در پياده کردن دموکراسي‬ ‫و بيم از نتايج آن وجود دارد‪.‬‬


45

45

December 2015 1394 ‫آذر‬

Iran picks new battle against Islamic State with state-commissioned film Songs of My Homeland is part love story, part propaganda to convince Arabs that Iran is a bulwark against the west and Isis Ali Scotten for Tehran Bureau At a dusty compound in Robat Karim, a town just outside Tehran, a thickly-bearded commander in military fatigues gives a rousing speech in Arabic to a group of armed young men ready for martyrdom. The black flag of the Islamic State (Isis) flutters in the background. Suddenly, from among a crowd of onlookers, a man yells in Farsi: “Cut! If you say it right once, it’s a wrap. If not, we’ll be re-doing this a hundred times!” This is the set of Songs of My Homeland, a film commissioned by Islamic Republic of Iran Broadcasting (IRIB) and set for release in the coming weeks. IRIB is touting the film as a groundbreaking counter to Isis propaganda. The target audience lies outside Iran. The dialogue is completely in Arabic and features mostly Lebanese, Egyptian and Syrian actors, although it will be dubbed in Farsi for Iranian moviegoers. Zeynab Mughniyeh, sister of the late Hezbollah operative Imad Mughniyeh, has a speaking role. Most of the film was shot in south Lebanon, though some explosion scenes were filmed in Iran. The plot, a love story between a Muslim man and a Christian woman, sees Sara kidnapped by Isis while Nasser is away from the village arranging their wedding. Nasser must find a way to get her back. The filmmakers say the script is based on events in Rableh, Syria, probably referring to a 2012 incident in which rebels fighting the Bashar al-Assad regime reportedly kidnapped hundreds of mainly Christian villagers. The film comes at a critical time for Iran. In the wake of a nuclear deal with world powers, the Iranians are hoping to reclaim what they

deem their nation’s rightful place as a regional leader. To accomplish this, however, the Islamic Republic needs an image makeover to convince the Arab world that its rise can benefit them. Songs of My Homeland suggests Tehran is embarking on a new phase of public diplomacy, seeking to entertain Arab audiences while conveying pro-Iranian messages - in this case that Iran is concerned with the fate of all regional inhabitants, including Sunnis and Christians, and that the main threat to the region comes from the west and its allies. That could prove a tall order. Iran’s image has cratered in recent years, less than a decade after it was riding high on a wave of popularity on the Arab street. Back in 2006, Tehran was basking in the perception that it was the center of resistance against both the west, whose occupation of Iraq was in its third year, and Israel, which had just fought a brief but destructive war against Hezbollah in Lebanon. Tehran’s decades-long support for the Palestinians, as Arabs lamented their leaders’ lack of action, legitimized Shia Iran’s role in a Sunni-dominated Middle East and lent credibility to its self-professed role as defender of the Islamic world. A poll by the Washington-based Zogby Research Services in 2006 found Iran’s favorability rating in Arab and Muslim countries at around 75%. But following Tehran’s unequivocal support in 2011 for Assad crushing his predominantly Sunni opposition, the Islamic Republic has come to be seen by many as a Shia Goliath. In late 2014, James Zogby, managing director of the polling agency, noted that by 2011 the attitude of most Arabs toward Iran had dropped by 60-80 points. Furthermore, “In our 2014 survey, when we asked Arabs whether Iran ‘contributes to peace and stability in the region’, between 74% to 88% of Jordanians, Egyptians, Saudis and Emiratis responded in the negative,” he said.

CONTINUED FROM PAGE 47

partisan split. The split is not total and clean, and it never has been with American nativism. The mayor of Roanoke, Virginia who approvingly referred to the internment of Japanese Americans (whom he mistakenly described as “Japanese foreign nationals”) during World War II is a Democrat. And 47 of the 188 Democrats in the House of Representatives voted in favor of the recent bill that would curtail even the current small numbers of grants of asylum to Syrian refugees. But Republican support in the House for the same bill was a near-unanimous 242 votes. The leading Republican candidate for the presidential nomination has indicated he would support establishment of a registry of Muslim Americans, although he later maybe backed off a bit, blaming loud music for the way he had answered a question on that subject. His opponents for the nomination have tried to match his appeal to the sentiments involved by advancing ideas such as that only Christians and not Muslims should be admitted as refugees from deadly turmoil in the Middle East. Islamophobia has been the dominant subthread in the most recent manifestation of

the longstanding nativist, prejudicial thread in American attitudes. It too, demonstrates a marked partisan difference. Given the way Americans take many of their cues from leaders of whichever party they identify with, it is hard to say which came first, the demos or the demagogue. What can be said is that themes along this line in the Republican primary campaign are appeals to attitudes that opinion polling confirms exist in the party base. In a recent Bloomberg poll, a large majority of Republicans, 69 percent, versus only 36 percent of Democrats, opposed

A promotional shot from upcoming Iranian film Songs of My Homeland. Photograph: Javad Hadi/Fars

And today, relations between Iran and the Palestinian group Hamas - once the Sunni jewel in Tehran’s Islamic resistance crown - remain strained as each supports opposing sides in the Syrian civil war. Tehran’s current public diplomacy in the Arab world appears intended to fight back against what the supreme leader, Ayatollah Ali Khamenei, sees as a western “soft war” against the Islamic Republic - a conspiracy that, according to Khamenei, poses a greater threat than military attack. “Economic and security infiltration is not as important as intellectual, cultural, and political infiltration,” he warned a group of Islamic Revolutionary Guards Corps (IRGC) commanders in September. Isis looms large in this battle. Most Iranian officials, including the supreme leader, argue that the group’s rise is the outgrowth of an effort by the US and its allies to sow discord among Muslims - to weaken them and ensure western and Israeli hegemony in the Middle East. Mohsen Rezaei, ex-commander of the IRGC and currently secretary of Iran’s Expediency Council, has explicitly claimed the US created Isis. Many Iranian officials believe the west has fabricated a distorted, violent form of Islam to frighten the global public and justify its regional interventions. Songs of My Homeland operates within this narrative. It’s an attempt to switch attention

away from Iran’s role in regional conflicts and rally the Arab public against an outside enemy. Director Abbas Rafei says that one of his goals in the film was to “uncover the false and American Islam” that the west is propagating in the region, which he suspects is part of a CIA plot to spread Islamophobia. In the movie he also made sure to “show Isis’s American weapons and to say that most of their equipment was provided by the Zionists,” he said in an interview with Aviny Film website. According to Rafei, the west’s support for extremism has backfired, and “Isis has now become their kidnapper as well.” With the nuclear agreement in the initial stage of implementation, the Islamic Republic is preparing for a new era. Looking forward to the easing of sanctions, European businessmen are flooding Tehran’s hotels. Iranian diplomats are returning to Vienna after being invited to engage in peace talks on Syria. Yet, the Arab world remains skeptical over Iran’s rise. Can the Iranian entertainment industry change their minds? Probably not on its own. But popular stories on the silver screen - and fewer of Assad’s barrel bombs on the news - might be a start.

admitting any Syrian refugees to the United States. This finding is very likely related to attitudes uncovered by the question that the pollsters asked immediately before that and gets closer to tapping Islamophobia. Nearly twice as many Republicans as Democrats (32 percent to 17 percent), believed that “Islam is an inherently violent religion, which leads its followers to violent acts” rather than being a peaceful religion with “some who twist its teachings to justify violence.” There are respectable ways to debate related questions about a religion that expanded in large part by the sword, but it is a safe bet that the answers of the vast majority of respondents in this poll were not based on a study of Islamic history or exegesis of the Koran. The rise and decline of the Know-Nothings occurred in a period of much flux in the American

party system. The Know-Nothings benefited from the decline of the Whig Party. But then they themselves were hurt by the same intense divisions over slavery that helped to disable the Whigs. A new party, the Republican Party, emerged and quickly ascended by being clearly and firmly on the right side of the slavery issue. The Republican Party has performed a great reversal with regard to issues of inclusiveness or exclusiveness and the attitudes to be applied to those with characteristics or backgrounds different from one’s own. From the inclusiveness of the anti-slavery cause, it now has come to fill the role of the Know-Nothings. Unlike the Know-Nothings, it is not going away. There is no current issue comparable to slavery that has the same capacity to reshuffle the party system. And by amalgamating an issue such as immigration or asylum for refugees with issues of terrorism and security, it can present at least a verisimilitude of consistency and of having worthy reasons for its candidates to appeal to sentiments that represent not the best of who we are but rather something else.

Ali G Scotten is a fellow at the Truman National Security Project. You can follow him on Twitter @ScottenConsult. The Tehran Bureau is an independent media organization, hosted by the Guardian.

This article was first published by the National Interest. Copyright The National Interest.


46

December 2015 1394 ‫آذر‬

Iran's Mines Could Bring in Even More Cash Than Crude Ladane Nasseri- Bloomberg Financial Iran, OPEC’s fifth-largest crude producer, has potential to generate more revenue from mining than it does from crude if the government puts more focus on developing the metals sector, according to Mojtaba Khosrowtaj, first deputy minister in charge of trade at Iran’s Ministry of Industry, Mine and Trade.

of about $30 billion, assuming crude at $40 a barrel and exports of 2 million barrels a day, Khosrowtaj said in an interview. Iran is opening $30 billion of energy projects and $29 billion of mining deals to investors once international sanctions are lifted. Iran has more than 3,000 active mines, mostly privately owned, according to the U.S. Geological Survey. The sector is still using

“We could use new technologies,” he said. “Expansion of construction projects in oil and gas or mining is reliant on banks and insurance companies, and sanctions have delayed them.” Iran produced 2.7 million barrels a day in October, behind Saudi Arabia, Iraq, the United Arab Emirates and Kuwait, according to data compiled by Bloomberg. For metals in the region, Iran is the largest producer of iron ore, crude steel, manganese, lead, cement gypsum and copper, according to USGS data. Domestic and overseas companies need to be encouraged to develop the mining sector, Khosrowtaj said. “The Iran of the future is one where mining can gradually start replacing oil. We have asked potential investors to pay attention to the mining sector.”

CONTINUED ّFROM BACK COVER

Iran-Russia: Khamenei and Putin's Courtship is nuanced and multifaceted. The question of how long this intensified bilateral relationship will last should be asked.

Shared interests

Metals such as copper and lead and higherpriced rare earth elements could be worth “much more” than the nation’s oil industry revenue

equipment developed 15 or 20 years ago because of lack of funds due to sanctions, Khosrowtaj said.

MP angered by news that accused former prosecutor has left Iran

Seyed Hossein Dehsashti, the Abadan MP, told the Khaneh Mellat website that Mortazavi is banned from leaving the country because of the fraud charges against him and he should not have been allowed to leave the country. He stressed that the judiciary, the Interior Ministry and security bodies should be held accountable in this matter.

Source: Radio Zamaneh An Iranian MP wants Parliament to follow up on reports that Saeed Mortazavi, the former Tehran Prosecutor who is under investigation for fraud and his involvement in the death and torture of prisoners, has left the country. A number of Iranian news sources report that Mortazavi left the country on Thursday November 26. He has reportedly gone to Karbala for the Arbain ceremony. Mortazavi faces court proceedings over accusations that he embezzled from the social security fund and ordered the torture of prisoners that led to at least three deaths.

Last week, the spokesman for the judiciary stressed that Mortazavi has not eluded the justice system and "that certain charges against him are still being investigated and some have even resulted in court orders."

The timing of Putin's visit is crucial. Both countries share a common interest in counterbalancing and scuttling U.S. foreign policy in the region. Putin and Iran's hardliners need each other more than ever before. He also wants to reassert his global leadership after tensions between the West and Russia raised and economic sanctions were imposed on Moscow, primarily due to its annexation of Crimea. Moscow's closer ties with Tehran extend its regional influence, and give it leverage that can be used to push the West to lift sanctions. Russia and Iran are attempting to intensify their military cooperation in Syria, as their interests are being threatened by the Islamic State of Iraq and Syria (ISIS) and other powerful Syrian rebel groups. While Russia relies on airstrikes, Iran's Revolutionary Guard Corps (IRGC) and its proxies, such as Hezbollah, can provide the required boots on the ground to make territorial advancements. Russia favors Iran's hardliners over its reformists. Hardliners, including Khamenei and IRGC officials, are less likely to undermine Moscow's global influence by having rapprochement with the United States. Improving ties with Tehran has been a major pillar of Putin's foreign policy. It was under his leadership that Mohammad Khatami became the first Iranian president to visit Russia since the 1979 Iranian revolution.

Differences After the nuclear deal between six world powers and Tehran, the latter's improved ties with European countries and its rapprochement with the United States raised Russian fears that Tehran was leaning toward the West. Moscow is attempting to cajole Tehran

46

Some 37 billion metric tons of minerals valued at $700 billion were discovered in Iran from exploration work at 50 meters (164 feet) underground, he said. Reserves may be greater if exploration work is done deeper in the ground and on a larger scale, he said. The end of sanctions would lead to the unfreezing of assets worth at least $30 billion, access to international finance and foreign direct investment, higher energy exports and the chance to import more modern industrial technology. About a dozen European trade delegations have visited Iran since the nuclear pact was signed in July, including groups from France, Germany and Italy. “With lifting of sanctions, there will be new opportunities that will accelerate growth,” he said. by offering several irresistible deals. Putin announced that Russia was ready to provide a $5 billion state loan to Tehran, and increase trade in several fields, including energy and railway electrification. He also said his country would resume exporting nuclear technology to Iran, modernizing the heavy water reactor in Arak, and support Tehran in exporting additional and highly enriched uranium. One of Russia's main concerns is that the West might decrease its energy dependence by tapping into Iran's oil and gas sectors. Iran seeks a larger role in the gas market, and is welcoming Western partnership. Moscow and Tehran have

the first- and second-largest gas reserves in the world. Improved ties between Tehran and the West could endanger Russian exports to Iran (mainly petroleum), as former Soviet states could become better alternatives for Tehran to purchase petroleum. Iran is playing its cards wisely. By playing the West and Russia against each other, Tehran is advancing its regional hegemony. Although Russia and Iran are expected to become closer, there are still limitations. Moscow does not want to damage its ties with other regional powers and Iran's rivals, including Israel and Turkey. Protecting these relationships would create obstacles between Moscow and Tehran. However, since the geopolitical and ideological gaps between the United States and Iran are too deep to bridge, Moscow and Tehran will continue to seize the opportunity by relying on each other due to their convergence of interests in the region and their shared antipathy toward Washington. Dr. Majid Rafizadeh, an American scholar and political scientist, is the president of the International American Council on the Middle East. Harvard-educated, Rafizadeh serves on the advisory board of Harvard International Review. He is originally from Iran and Syria. You can contact him at Dr.rafizadeh@post.harvard.edu or follow him at @majidrafizadeh. This post first appeared on Al Arabiya.


47

47

December 2015 1394 ‫آذر‬

American Nativism and the Newest Surge in Xenophobia Now fear of terrorism is again getting infused into issues of immigration and asylum for refugees. Such infusion has little or no merit. It is questionable whether it has merit even in Europe, where the attacks in Paris, accompanied by reports of some of the perpetrators having gotten into the flow of refugees from the Middle East, have fed similar fears on that side of the Atlantic. All of the attackers identified so far are nationals of European Union countries, and the reports of infiltration of refugee flows may be false. Even assuming the worst as it applies to Europe, the situation in the United States is far different from that in Europe, with its huge numbers of refugees walking by Paul R. Pillar A couple of days ago President Obama made an appropriate refinement to how he describes the discriminatory and xenophobic tendencies that have become all too obvious in debate and posturing in the United States on issues related to Syria, ISIS, the Paris attacks, and refugees. A week earlier at a press conference in Turkey, in expressing dismay at how “those who have taken on leadership” in the party of George W. Bush ignore how Mr. Bush had made clear that counterterrorism was not a war on Islam, Mr. Obama said, “That’s not who we are.” This past weekend, in remarks in Malaysia, the president said that some of the excuses being made for Americans to reject Syrian refugees are “not representative of the best of who we are.” Inclusion of the qualifier the best is important. Although American history has featured the concept of the melting pot and the idea of a new people being created and enriched by the inclusion of diverse other peoples without regard to ethnicity or religion, the United States also has had an ignoble strain of bias and nativism. That strain has repeatedly surfaced throughout the nation’s history, stimulated at different times by different fears and issues. Sometimes such prejudice has been targeted narrowly at some groups and in favor of others—which, in a sense, is the only kind of racial or ethnic bias one should be able to find in a nation of immigrants. This is true of the “Cubans si, Syrians no” approach to the admission of refugees that has become a sore point for certain presidential candidates who have been challenged about it. But underlying the specific manifestations has been a primitive, fearful way of looking at one’s circumstances and at the world that says much more about the looker than about the target of the bias. It is a state of mind that involves prejudice against everyone not entirely like oneself. It is a state of mind that Mel Brooks satirized four decades ago in Blazing Saddles. One of the most politically significant past manifestations of the nativist strain was the Know-Nothing Party (officially, the American Party), which enjoyed some electoral success in the 1850s. The Know-Nothing platform centered around opposition to immigrants and especially to Catholic immigrants from Ireland and Germany (although the party sought the support of nativeborn Catholics in the South). The party reached the peak of its strength in 1854, when it won 52 seats in the U.S. House of Representatives (more than one-fifth of the chamber) and won control of several large northern cities and the Massachusetts legislature. In the presidential election of 1856 the Know-Nothing ticket (led by former president Millard Fillmore, who did not seek the nomination) won 22 percent of the popular vote nationwide and carried the state of Maryland. Later upsurges of nativism were mixed with other forms of bias, such as in the heyday of the Ku Klux Klan in the 1920s. Repeatedly there has been a reluctance to welcome foreign refugees, including Jews fleeing Nazism in Europe in the 1930s and 1940s, despite America being a nation of immigrants. Fear of terrorism also has gotten mixed into issues of immigration, as when activity of Lebanese Hezbollah in South America led to imaginary scenarios of terrorists wading into the United States across the Rio Grande.

across the Balkans and some of them squeezing through border fences. Any sophisticated and reasonably well-heeled terrorist group would be stupid to rely on a U.S. refugee program to move operatives into the United States, given the very time-consuming and detailed vetting process involved. It would be quicker and easier to do so with tourist or business visas, as the 9/11 hijackers did. The refugee asylum issue is being treated as it is in U.S. political debate because of the same sort of nativist inclinations that have repeatedly surfaced in the past. One indication of this is how big a role anti-immigrant themes had played in the contest for the Republican presidential nomination even before the events in Paris. The Republican campaign also demonstrates how much the whole set of attitudes involved has become another of the multitude of issues and attitudes in this country that demonstrate a marked PLEASE GO TO PAGE 45


Pardis Publications, Inc. P.O.Box 5867 Canton, GA 30114

December 2015 - Vol 22 - Issue 265

Iran-Russia: Khamenei and Putin's Courtship Dr. Majid Rafizadeh President of the International American Council Iran's Supreme Leader Ali Khamenei rarely meets with world leaders, but a few weeks ago he hosted Russian President Vladimir Putin, who made his first visit to Iran since 2007. Putin held talks with Khamenei and his Iranian counterpart Hassan Rouhani. Moscow and Tehran are attempting to build a

closer relationship. As part of the charm offensive, Moscow lifted the ban on tech imports to Iran on the same day Putin arrived in there, with a copy of an old handwritten Quran as a gift for Khamenei. Iran's hardline media outlets, including Keyhan, raved about the successful meeting. Although some policy analysts and scholars say Moscow and Tehran are allying to keep Syrian President Bashar al-Assad in power, the cooperation PLEASE GO TO PAGE 46

Tel: (770) 973-0506 Advertisement: Ext. 1 Billing: Ext 2 Fax: (678) 550-9999 E-mail: pardismag@gmail.com


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.