Pardis december digital edition 2

Page 1

‫فرا رسيدن ايام کريسمس‪ ،‬موعد هانوکا و‬ ‫سال نوي ميالدي را به هموطنان عزيز تبريک و تهنيت مي‌گوييم‪.‬‬ ‫ايران ‪4‬‬

‫جهان ‪8‬‬

‫گوناگون ‪12‬‬

‫جدول ‪44‬‬

‫سينما ‪22‬‬

‫درشهر ‪45‬‬

‫تکنولوژي ‪34‬‬

‫شعر ‪42‬‬

‫ورزش ‪46‬‬

‫فال ‪49‬‬

‫افت قيمت نفت‬ ‫در بازارهاي جهاني‬

‫واکنش‌هاي داخلي و جهاني به تمديد مذاکرات اتمي‬ ‫در پي تمديد مذاکرات اتمي ميان‬ ‫ايران و کشورهاي ‪ ،1+5‬خبرگزاري‌هاي‬ ‫داخلي ايران در واکنش به اين خبر‪،‬‬ ‫روي دريافت ماهانه ‪ 700‬ميليون دالر‬ ‫درآمدهاي نفتي ايران و تعليق تحريم‌هاي‬ ‫خدمات بيمه و حمل و نقل تاکيد کرده‌اند‪.‬‬ ‫اخبار خبرگزاري‌هاي رسمي ايران‬ ‫در مورد تمديد مذاکرات خويشتن‌دارانه‬ ‫و محتاطانه است‪ ،‬اما پايگاه اصولگرا و‬ ‫غيررسمي «رجا نيوز» در يادداشتي نوشته‬ ‫است که حاصل گفت‌وگوهاي وين يک‬ ‫عکس يادگاري بود و ديگر هيچ‪.‬‬ ‫در اين يادداشت آمده که پس از‬ ‫تعطيلي دو ساله صنعت کشور‪ ،‬تحريمي‬ ‫برداشته نمي‌شود‪ ،‬بلکه ايران با از دست‬ ‫دادن بسياري از برگ‌هاي برنده راهبردي‬ ‫خود‪ ،‬ماهانه ‪ 700‬ميليون دالر از پول‌هاي‬ ‫نفت خود را دريافت مي‌کند که حتي به‬ ‫اندازه مبلغ يارانه پرداختي به مردم نيز‬ ‫نيست‪.‬‬ ‫از سوي ديگر‪ ،‬وزير خارجه آمريکا‬ ‫در کنفرانس خبري تاکيد کرد که ايران به‬ ‫توافق موقت ژنو پايبند بوده است‪ .‬جان‬ ‫کري افزود که ايران برنامه غني‌سازي‬ ‫اورانيوم با غلظت باال را متوقف کرده و‬

‫ديگر ذخيره اورانيوم ‪ 20‬درصدي ندارد‪.‬‬ ‫کري در اين نشست مطبوعاتي گفت‬ ‫که با وجود بدبيني بسياري به توافق موقت‬ ‫ژنو‪ ،‬هم ايران به تعهدات خود عمل کرد و‬ ‫هم طرف مقابل‪ ،‬اما تحريم‌ها به قوت خود‬ ‫ماندند‪ .‬وزير خارجه آمريکا اين را هم گفت‬ ‫که دولت آمريکا به حمايت کنگره در ادامه‬ ‫مذاکرات نياز دارد‪.‬‬ ‫کري افزود که يک توافق معتبر الزم‬ ‫است تمام راه‌هاي دستيابي ايران به توان‬ ‫ساخت سالح اتمي را ببندد و شفافيت‬ ‫برنامه ايران را تضمين کند و در عين حال‪،‬‬ ‫تحريم‌ها عليه ايران را بردارد‪.‬‬ ‫فرانک والتر اشتاين ماير‪ ،‬وزير‬ ‫خارجه آلمان نيز پس از پايان نشست‬ ‫وين گفت که توافق جامع به دليل‬ ‫اختالف‌نظرها ممکن نشد‪ ،‬اما «هيچيک از‬ ‫طرفين مذاکره از نشست با سرخوردگي‬ ‫بيرون نرفت‪ ».‬اشتاين ماير افزود که هنوز‬ ‫شانس دستيابي به توافق جامع از ميان‬ ‫نرفته است‪.‬‬ ‫سرگئي الوروف‪ ،‬وزير خارجه روسيه‬ ‫به شبکه تلويزيوني «راشا ‪ »24‬گفت‬ ‫با وجود عدم دستيابي به توافق جامع‪،‬‬ ‫پيشرفت‌ سازنده و قابل مالحظه‌اي در‬

‫مذاکرات اتمي حاصل شد‪ .‬الوروف ابراز‬ ‫اميدواري کرد که توافق نهايي طي سه الي‬ ‫چهار ماه آينده امضا شود‪.‬‬ ‫بنيامين نتانياهو‪ ،‬نخست‌وزير اسرائيل‬ ‫با استقبال از تمديد مذاکرات گفت‪« :‬ايران‬ ‫در پي معامله وحشتناکي بود که تحريم‌هاي‬ ‫بين‌المللي را بر مي‌داشت‪ ،‬اما امکان غني‬ ‫کردن اورانيوم الزم براي ساخت سالح‬ ‫هسته‌اي را باقي مي‌گذاشت‪ ».‬نتانياهو به‬ ‫نتيجه نرسيدن نشست وين را بهتر از يک‬ ‫توافق بد خواند‪.‬‬ ‫حسن روحاني‪ ،‬رئيس‌جمهور ايران‪،‬‬ ‫در واکنش به تمديد مهلت مذاکرات‬ ‫هسته‌اي بر جديت اين کشور براي ادامه‬ ‫مذاکرات تأکيد کرده و وعده داده است‬ ‫چرخ سانتريفيوژ‌ها هرگز متوقف نخواهند‬ ‫شد و چرخ زندگي مردم هم بهتر خواهد‬ ‫چرخيد‪.‬‬ ‫حسن روحاني‪ ،‬رئيس‌جمهور ايران‪،‬‬ ‫در گفت‌وگويي با تلويزيون اين کشور‬ ‫آينده مذاکرات اتمي ايران با گروه ‪1+5‬‬ ‫را روشن پيش‌بيني کرد و گفت‪ ،‬پيروزي‬ ‫نهايي در اين مذاکرات با ملت ايران‬ ‫خواهد بود‪.‬‬ ‫دنباله در صفحة ‪26‬‬

‫سازمان کشورهاي صادرکننده نفت‪،‬‬ ‫اوپک‪ ،‬در نشست اخير خود به رغم کاهش‬ ‫قيمت جهاني نفت و ذخيره اضافي‪ ،‬سقف توليد‬ ‫روزانه ‪ 30‬ميليون بشکه را ثابت نگه داشت‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري رويترز‪ ،‬قيمت نفت‬ ‫در بازارهاي جهاني در هفته‌‌هاي اخير به شدت‬ ‫سقوط کرده و به ارقام بسيار نازلي رسيده که‬ ‫سال‌هاست سابقه نداشته است‪.‬‬ ‫دنباله در صفحه ‪7‬‬

‫ابتال به ايدز در بين‬ ‫زنان ايراني سرعت‬ ‫بيشتري يافته‌است‬

‫رئيس اداره ايدز وزارت بهداشت ايران‬ ‫مي‌گويد‪ ،‬ابتال به ايدز در بين زنان نسبت به‬ ‫گذشته سرعت بيشتري يافته‌است و يک سوم‬ ‫از ‪ 28‬هزار مورد ثبت شده از ابتال به ايدز در‬ ‫سال ‪ 92‬را زنان تشکيل داده‌اند‪.‬‬ ‫به گزارش وب‌سايت وزارت بهداشت‪،‬‬ ‫عباس صداقت‪ ،‬گفته است که ‪ 28‬هزار مورد‬ ‫ابتال به ايدز در سال ‪ ،92‬ثبت شد که تقريبا‬ ‫‪ 39‬درصد از اين تعداد از طريق رابطه جنسي‬ ‫غيرايمن‪ ،‬به ايدز مبتال شده بودند‪.‬‬ ‫دنباله در صفحه ‪24‬‬


2

December 2014 1393 ‫آذر‬

2


3

December 2014 1393 ‫آذر‬

3


‫‪4‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫اپوزيسيون خارج از کشور» اتهام‌هاي اين شهروند ايراني‬ ‫ بريتانيايي هستند‪.‬‬‫غنچه قوامي روز ‪ 30‬خرداد سال جاري در برابر ورزشگاه‬ ‫آزادي تهران دستگير و پس از چند ساعت آزاد شد‪ .‬او ده‬ ‫روز بعد‪ ،‬هنگامي که براي پس‌گرفتن وسايل شخصي‌اش‬ ‫به بازداشتگاه مراجعه کرده بود‪ ،‬به دليل «فايل‌هاي تصويري‬ ‫موجود در تلفن همراهش» بار ديگر بازداشت شد‪ .‬بازداشت‬ ‫قوامي با واکنش‌هاي گسترده بين‌المللي روبه‌رو شد‪.‬‬ ‫اين شهروند ‪ 25‬ساله ايراني‪ -‬بريتانيايي از زمان‬ ‫بازداشت بيش از ‪ 100‬روز در سلول انفرادي بود‪ .‬تنها جلسه‬ ‫دادگاه او حدود يک ماه و نيم پيش تشکيل شد‪ .‬غنچه قوامي‬ ‫در اعتراض به ادامه بازداشت و اعالم نشدن حکم دادگاه‪،‬‬ ‫دست به اعتصاب غذاي خشک زد‪ .‬او چند روز پس از آغاز‬ ‫اعتصاب غذا به بند عمومي زندان قرچک ورامين منتقل شد‪.‬‬

‫غنچه قوامي به قيد وثيقه‬ ‫صد ميليون توماني آزاد شد‬ ‫غنچه قوامي‪ ،‬شهروند ايراني‪ -‬بريتانيايي که به اتهام‬ ‫«تبليغ عليه نظام» به يک سال حبس تعزيري و دو سال‬ ‫ممنوع‌الخروجي محکوم شده‪ ،‬به قيد وثيقه آزاد شد‪ .‬او از‬ ‫اتهام «جاسوسي و اجتماع و تباني براي اقدام عليه امنيت»‬ ‫تبرئه شده است‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري ايسنا‪ ،‬سوسن مشتاقيان‪ ،‬مادر‬ ‫غنچه قوامي‪ ،‬گفته است که دخترش با قرار وثيقه آزاد شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫خانم مشتاقيان به ايسنا گفت که قاضي با آزادي‬ ‫دخترش به قيد وثيقه صد ميليون توماني موافقت کرد‪ .‬به‬ ‫گفته سوسن مشتاقيان‪ ،‬غنچه قوامي تا صدور حکم قطعي‬ ‫توسط دادگاه تجديد نظر آزاد خواهد بود‪.‬‬ ‫مادر غنچه قوامي همچنين گفت که به پرونده غنچه‬ ‫قوامي در دادگاه انقالب با اتهام «تبليغ عليه نظام» رسيدگي‬ ‫شده و حکم دادگاه انقالب مبني بر محکوميت دخترش‬ ‫به يک سال حبس تعزيري و دو سال ممنوع الخروجي به‬ ‫خانواده او ابالغ شده است‪ .‬او افزود که غنچه قوامي در‬ ‫دادگاه بدوي از خود صرفا دفاع حقوقي کرده و بر بي‌گناهي‬ ‫خود پاي فشرده است‪.‬‬

‫سوسن مشتاقيان همچنين ابراز اميدواري کرد که‬ ‫دخترش در دادگاه تجديدنظر تبرئه شود‪.‬‬ ‫مادر غنچه قوامي همچنين به تغيير وکيل براي دخترش‬ ‫اشاره کرد و گفت‪« :‬در مورد مسائل کذبي که وکيل‌مان گفته‬ ‫پيگيري قانوني خواهيم کرد‪ ».‬او افزود که خانواده هنوز وکيل‬ ‫جديدي اختيار نکرده‪ ،‬اما ظرف مهلت قانوني ‪ 20‬روزه به‬ ‫حکم صادره عليه غنچه قوامي اعتراض خواهد کرد‪.‬‬ ‫محمود عليزاده طباطبايي‪ ،‬وکيل مدافع غنچه قوامي‪،‬‬ ‫اخيرأ به خبرگزاري کار ايران (ايلنا) گفته بود که حکم يک‬ ‫سال حبس براي موکلش صادر و ابالغ شده و اين مجازات‬ ‫براي اتهام «تبليغ عليه نظام» در نظر گرفته شده است‪.‬‬ ‫طباطبايي در عين حال افزوده بود که به درخواست مادر‬ ‫غنچه قوامي از پيگيري پرونده در مراحل بعدي استعفا داده‬ ‫است‪.‬‬ ‫دادستاني تهران پيش از اين با صدور اطالعيه‌اي‬ ‫تصريح کرده بود که ادامه بازداشت غنچه قوامي به حضور‬ ‫او در محل برگزاري مسابقه واليبال ارتباطي ندارد و «فعاليت‬ ‫تبليغي عليه نظام و ارتباط با شبکه‌هاي ماهواره‌اي و نيز‬

‫قيمت نان‬ ‫در برخي شهرهاي ايران‬ ‫دو برابر شد‬ ‫هم‌زمان با افزايش ‪ 30‬درصدي قيمت نان‪ ،‬نرخ آرد‬ ‫افزايش پيدا کرده و سهميه آرد نانوايان هم ‪ 20‬درصد‬ ‫کاهش پيدا کرده است‪ .‬به اين جهت قيمت نان در برخي‬ ‫شهرها دو برابر شده است‪.‬‬ ‫محمدباقر نوبخت‪ ،‬معاون برنامه‌ريزي حسن روحاني‬ ‫و سخنگوي دولت اعالم کرده بود که به نانوايي‌ها اجازه‬ ‫ن کنند‪ .‬سپس از‬ ‫داده شده تا ‪ 30‬درصد قيمت نان را گرا ‌‬ ‫قيمت‌هايي که سازمان صنعت و معدن و تجارت استان‬ ‫تهران اعالم کرده بود معلوم شد عم ً‬ ‫ال قيمت نان ‪ 40‬درصد‬ ‫افزايش يافته است‪ .‬اکنون برخي رسانه‌ها خبر داده‌اند که در‬ ‫برخي شهرهاي ايران‪ ،‬به ويژه در شيراز قيمت نان ‪ 100‬تا‬ ‫حتي ‪ 200‬درصد افزايش پيدا کرده است‪.‬‬ ‫اخبار رسيده از برخي نقاط ايران حکايت از آن دارد که‬ ‫نرخ نان در طي کمتر از يک روز در شهرهاي مختلف بسيار‬ ‫متفاوت و در مجموع در نوسان است‪ .‬قيمت سنگک و بربري‬ ‫در برخي شهرها از جمله در شيراز دو برابر شده است‪.‬‬

‫‪4‬‬

‫رسانه‌هاي ايران گزارش داده‌اند که دولت در برخي‬ ‫شهرها مانند شيراز از تخصيص سهيمه آرد به نانوايي‌هايي‬ ‫که سنگک و بربري پخت مي‌کنند خودداري کرده و اين‬ ‫سهميه را در اختيار نانوايي‌هايي قرار داده است که لواش‬ ‫مي‌پزند‪ .‬بسياري از مردم کم‌درآمد يا خانواده‌هاي متوسط‬ ‫نان لواش را به سنگک و بربري که گران‌قيمت‌تر است‬ ‫ترجيح مي‌دهند‪.‬‬ ‫طبق مصوبه جديد دولت قيمت نان سنگک از ‪600‬‬ ‫تومان به ‪ 780‬تومان‪ ،‬نان بربري از ‪ 500‬تومان به ‪650‬‬ ‫تومان‪ ،‬نان لواش از ‪ 160‬تومان به ‪ 208‬تومان و نان تافتون‬ ‫از ‪ 300‬به ‪ 390‬تومان افزايش يافته است‪ ،‬اما اکنون هر‬ ‫قرص نان سنگک در برخي شهرهاي ايران ‪ 1500‬تومان و‬ ‫هر قرص بربري ‪ 1300‬تومان هم عرضه مي‌شود‪.‬‬

‫خواننده لس‌آنجلسي در‬ ‫ايران ممنوع‌الخروج شد‬ ‫به نوشته منابع ايراني‪ ،‬يک خواننده لس‌آنجلسي‬ ‫پيش از پرواز در فرودگاه بين‌المللي تهران متوجه شده که‬ ‫ممنوع‌الخروج است‪ .‬خبر حضور اين خواننده در ايران تقريبا‬ ‫همزمان با مهاجرت حبيب محبيان منتشر شده بود‪.‬‬ ‫بينش بلور‪ ،‬خوانند ‌ه پاپ که به نام «قيصر» شناخته‬


‫‪5‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫مي‌شود‪ ،‬به نوشته‌ وبسايت‌هاي خبري در ايران‪،‬‬ ‫ممنوع‌الخروج شده است‪ .‬بر اين اساس‪ ،‬قيصر چندي پيش‬ ‫هنگام سفر در فرودگاه بين‌المللي امام خميني تهران متوجه‬ ‫شده که اجازه خروج از کشور را ندارد و بايد به دادسراي‬ ‫عمومي تهران مراجعه کند‪.‬‬

‫منابع خبري با اشاره به حضور بينش بلور و پدرش در‬ ‫دادسراي تهران‪ ،‬به نقل از او نوشته‌اند که مشکل وي به‬ ‫زودي حل مي‌شود‪.‬‬ ‫گروهي از خوانندگان پاپ ايراني که در لس‌آنجلس‬ ‫آمريکا فعاليت مي‌کنند‪ ،‬در رسانه‌هاي ايراني اصطالحا به‬ ‫خواننده‌هاي لس‌آنجلسي مشهورند‪.‬‬ ‫امير کاظمي مشهور به «سامان» هم خواننده‌ پاپ‬ ‫ديگري بود که اخبار تأييد نشده‌اي از حضورش در ايران‬ ‫منتشر شد‪ .‬گفته شد که سامان تالش مي‌کند از وزارت‬ ‫فرهنگ و ارشاد اسالمي مجوز انتشار آلبوم موسيقي بگيرد‬ ‫و حتي در سال ‪ 1391‬در جزيره قشم کنسرت برگزار کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫حضور خواننده‌هاي لس‌آنجلسي در ايران با واکنش‬ ‫منفي صريح جناح محافظه‌کار مواجه شد‪ .‬احمد خاتمي‪ ،‬امام‬ ‫جمعه موقت تهران‪ ،‬از تريبون نماز جمعه اعالم کرد که اينجا‬ ‫نظام جمهوري اسالمي است و جاي خوانندگان لس‌آنجلسي‬ ‫نيست و معلوم نيست بعضي‌ها به کجا مي‌روند‪.‬‬ ‫گفته مي‌شود‪ ،‬اسفنديار رحيم مشايي‪ ،‬جنجالي‌ترين‬ ‫چهره نزديک به محمود احمدي‌نژاد‪ ،‬در جريان سفرهاي‬ ‫خود به آمريکا با ايرانيان مقيم اين کشور‪ ،‬از جمله برخي‬ ‫خواننده‌ها‪ ،‬ديدار و موضوع بازگشت آنان به ايران را مطرح‬ ‫کرده است‪.‬‬

‫يک خط هوايي آلماني‬ ‫براي پرواز به ايران‬ ‫مجوز گرفت‬

‫رسانه‌هاي ايران از دريافت مجوز يک شرکت هواپيمايي‬ ‫آلماني براي پرواز به ايران خبر داده‌اند‪ .‬پرواز هواپيماهاي‬ ‫مسافري «گرمانيا ايرالين» به تهران و مشهد از ابتداي سال‬ ‫ميالدي آينده آغاز خواهد شد‪.‬‬ ‫شرکت هواپيمايي «گرمانيا ايرالين» از فوريه سال‬ ‫‪ 2015‬هفته‌اي پنج پرواز از مقصد برلين‪ ،‬دوسلدورف و‬ ‫هامبورگ به شهرهاي تهران و مشهد خواهد داشت‪.‬‬ ‫علي‌اکبر کوکب‌زاده‪ ،‬مدير شرکت «گرمانيا ايرالين» در‬ ‫ايران گفته اولين پرواز اين شرکت از هامبورگ به مشهد‬ ‫خواهد بود‪ .‬او افزود‪« ،‬برنامه‌ريزي کرده‌ايم هفته‌اي پنج پرواز‬ ‫به ايران داشته باشيم که شامل دو پرواز تهران ‪ -‬برلين‪ ،‬دو‬ ‫پرواز دوسلدورف ‪ -‬تهران و يک پرواز مشهد ‪ -‬هامبورگ‬ ‫است‪».‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫به گفته مدير گرمانيا ايرالين در ايران‪ ،‬اين شرکت در‬ ‫گام ديگر پروازهاي گردشگري به شهرهايي نظير شيراز‬ ‫و تهران را نيز انجام خواهد داد‪ .‬کوکب‌زاده درباره هزينه‬ ‫پروازهاي گرمانيا ايرالين نيز گفت‪« :‬نرخ‌ بليت‌هاي اين‬ ‫مسيرها فع ً‬ ‫ال قيمت‌هايي بين نرخ‌هاي ايرالين‌هاي داخلي و‬ ‫ايرالين‌هاي خارجي در چنين مسيرهايي است اما در گام‬ ‫بعد تالش مي‌کنيم در راستاي جذب مسافر نرخ‌ها را کاهش‬ ‫دهيم‪».‬‬ ‫گرمانيا ايرالين تا کنون فعاليتي در ايران نداشته است‪.‬‬ ‫در حال حاضر لوفت‌هانزا تنها شرکت هوايي آلماني است که‬ ‫به‌طور روزانه به تهران پرواز مي‌کند‪ .‬لوفت‌هانزا بزرگترين‬ ‫شرکت هواپيمايي مسافري آلمان و اروپا و از نظر درآمد‪،‬‬ ‫بزرگترين شرکت هواپيمايي جهان است‪.‬‬ ‫پرواز شرکت‌هاي هواپيمايي بين‌المللي به ايران در‬ ‫سال‌هاي اخير تحت تاثير مناقشه اتمي ايران و تحريم‌هاي‬ ‫بين‌المللي عليه اين کشور محدود شده‌اند‪.‬‬ ‫گرمانيا ايرالين يک شرکت هواپيمايي کوچک آلماني‬ ‫است که از سال ‪ 1979‬آغاز به فعاليت کرده و هواپيماهاي‬ ‫با نشان‌ سبز و سفيد اين شرکت‪ ،‬بين آلمان و بيش از ‪150‬‬ ‫شهر اروپايي مسافر جابجا مي‌کنند‪.‬‬

‫آمار بيکاري در ايران‪ ،‬از ‪5‬‬ ‫ميليون تا ‪ 11‬ميليون‬

‫رئيس مرکز پژوهش‌هاي مجلس گفته است که شمار‬ ‫بيکاران در ‪ 7‬سال آينده به ‪ 5‬ميليون تن مي‌رسد‪ ،‬اما‬ ‫مسئوالن دولتي احتمال داده‌اند که اگر رشد اقتصادي ايران‬ ‫شتاب نگيرد‪ ،‬شمار بيکاران در ‪ 7‬سال آينده به ‪ 11‬ميليون‬ ‫نفر خواهد رسيد‪.‬‬ ‫وزير کار‪ ،‬علي ربيعي‪ ،‬ماه گذشته نسبت به جهش شمار‬ ‫بيکاران در ايران هشدار داده و تاکيد کرده بود که اگر رشد‬ ‫ساالنه اقتصاد به ‪ 7‬درصد نرسد‪« ،‬از مهار بيکاري عاجز‬ ‫خواهيم بود‪».‬‬ ‫علي طيب‌نيا‪ ،‬وزير امور اقتصادي و دارايي ايران‪ ‬سال‬ ‫گذشته از «سونامي تقاضا براي کار» سخن گفته‪ ‬و توضيح‬ ‫داده بود که بازار کار ايران در آينده‌اي نزديک با ‪ 8‬و نيم‬ ‫ميليون متقاضي کار روبه‌رو خواهد شد و بدين ترتيب رکورد‬ ‫بيکاران در صد سال گذشته را خواهد شکست‪ .‬وزير اقتصاد‬ ‫در آن هنگام گفت که به‌زودي ‪ 5‬ميليون فارغ‌التحصيل‬ ‫دانشگاه‌هاي کشور به ‪ 3‬و نيم ميليون بيکار موجود افزوده‬ ‫خواهند شد‪ .‬طيب‌نيا همچنين گفته بود که بيکاري در زنان‬ ‫باالتر از مردان است‪.‬‬ ‫کاظم جاللي رئيس مرکز پژوهش هاي مجلس رقم‬ ‫بيکاري را پايين‌تر از رقم موردنظر مسئوالن دولتي اعالم‬ ‫کرده و گفته است که «با شيوه فعلي تا ‪ 7‬سال آينده تعداد‬ ‫بيکاران به ‪ 5‬ميليون نفر مي‌رسد‪ ».‬منظور رئيس مرکز‬ ‫پژوهش‌هاي مجلس از «شيوه» فعلي هم «ترکيب» رشد‬ ‫اقتصادي است که اگرچه به گفته مسئوالن تا قبل از سال‬ ‫‪ 90‬پنج درصد بوده‪ ،‬ولي از کيفيت الزم برالي اشتغال‌زايي‬ ‫برخوردار نبوده است‪.‬‬ ‫کاظم جاللي گفته است‪« :‬طي اين سال‌ها هر يک درصد‬ ‫رشد اقتصادي به طور خالص کمتر از ‪ 30‬هزار شغل ايجاد‬ ‫کرده است‪ .‬در صورت تحقق رشد اقتصادي با کميت و کيفيت‬ ‫اين دوره در سال ‪ 1400‬ايران با حدود ‪ 5‬ميليون بيکار مواجه‬ ‫خواهد بود‪ ».‬و باالخره بانک مرکزي در جديدترين گزارش‬ ‫خود در مورد بازار کار در سال ‪ 92‬اعالم کرده است که در‬ ‫پنج ميليون خانوار در ايران فرد شاغلي وجود ندارد‪ ،‬در ‪11‬‬ ‫ميليون و ‪ 800‬هزار خانوار تنها يک نفر شاغل است و ‪3‬‬ ‫ميليون و ‪ 209‬هزار خانوار نيز داراي ‪ 2‬نفر شاغل هستند‪.‬‬ ‫مديران ارشد دولتي نيز چشم‌انداز اشتغال در آينده‬ ‫را‪ ،‬به ويژه در ميان جوانان و تحصيل‌کردگان نگران‌کننده‬ ‫ارزيابي مي‌کنند‪ .‬مشکل بيکاري از جمله گره‌هايي است که‬ ‫هيچ‌يک از دولت‌هاي گذشته نتوانسته‌اند آن‌را مهار کنند‪ .‬اگر‬ ‫هم دولتي ادعاي مهار آن‌را کرده‪ ،‬آماري واقعي ارائه نداده‬

‫‪5‬‬

‫پيام کروبي به مطهري‪:‬‬

‫پيگير برگزاري دادگاهي علني باشيد‬ ‫خانواده مهدي کروبي از نامزدهاي‬ ‫معترض به انتخابات رياست جمهوري‬ ‫ايران در سال ‪ 1388‬مي‌گويد‪ ‌،‬وي در‬ ‫پيامي از علي مطهري‪‌ ،‬نماينده مجلس‪‌،‬‬ ‫خواسته است به طرفيت از مهدي کروبي‬ ‫«پيگير حق» دادرسي و فراهم کردن‬ ‫«مقدمات الزم در جهت برپايي دادگاهي‬ ‫علني» وي باشد‪.‬‬ ‫در نامه خانواده مهدي کروبي که در‬ ‫وب سايت «سحام نيوز» منتشر شده‪،‬‬ ‫خطاب به علي مطهري آمده است‪« :‬مهدي‬ ‫کروبي در آخرين ديدار اعضاي خانواده‬ ‫ضمن انتقادي صريح و شفاف از بي‌مسئوليتي‬ ‫مقامات عالي در نقض صريح قوانين اساسي و عادي‬ ‫کشور‪ ،‬از جنابعالي خواستند به طرفيت از ايشان پيگير‬ ‫حق دادرسي‌شان و فراهم ساختن مقدمات الزم در جهت‬ ‫برپايي دادگاهي علني مطابق اصل ‪ 168‬قانون اساسي‬ ‫باشيد تا ضمن استماع کيفرخواست حاکميت‪ ،‬دفاع و ادله‬ ‫خود را در کنار پاسخ به تهمت‌هاي يکطرفه دين‌فروشان‬ ‫در چند سال گذشته ارائه کنند‪».‬‬ ‫مهدي کروبي و همچنين ميرحسين موسوي و‬ ‫همسرش زهرا رهنورد از ‪ 25‬بهمن ماه سال ‪ 1389‬در‬ ‫حصر خانگي به سر مي‌برند‪ .‬ميرحسين موسوي و مهدي‬ ‫کروبي نتايج انتخابات رياست جمهوري سال ‪ 1388‬را‬ ‫نپذيرفتند و خواهان ابطال اين نتايج شده بودند‪.‬‬ ‫تهران و برخي شهرهاي ايران ماه‌ها شاهد تظاهرات‬ ‫اعتراضي به نتيجه اين انتخابات بودند و در اين اعتراضات‬ ‫ده‌ها نفر کشته شدند‪.‬‬ ‫در نامه خانواده مهدي کروبي به علي مطهري ضمن‬ ‫انتقاد از نقض قانون اساسي در قبال وضعيت مهدي‬ ‫کروبي آمده است‪« ،‬در چند سال گذشته شاهد بدعتي‬ ‫بوديم که نه در قبل از انقالب و نه بعد از آن سابقه داشته‬ ‫است‪ .‬بازداشت‪ ،‬حبس و حصر بدون ضابطه آيت‌اهلل‬ ‫کروبي همراه شد با گذراندن قريب سه سال در خانه امن‬ ‫اطالعات و محروميت از نور آفتاب و هواي تازه‪ .‬همين‬ ‫محروميت موجب ورود آسيب شديد جسماني بر ايشان‬ ‫شد که تاکنون انجام چند عمل جراحي مهم هم نتوانسته‬ ‫آثار آن را مرتفع کند‪».‬‬ ‫در اين نامه تصريح شده است‪« ،‬در اين پرونده‬ ‫بازداشت و مجازاتي اعمال شده که تاکنون حکم و موضوع‬ ‫اتهام آن نه ابالغ شده و نه تفهيم‪ ،‬نه پرونده‌اي به مراجع‬

‫صالح قضائي ارسال شده و نه مقدمات محاکمه و دفاع از‬ ‫آن فراهم گرديده‪ .‬آيا اين امر معنايي جز فرسايشي کردن‬ ‫موضوع و اتمام بي سر و صدا اين پرونده ملي دارد؟ شايان‬ ‫ذکر است که در صورت اصرار حاکميت بر تداوم اين روند‬ ‫غير شرعي‪ ،‬غير قانوني و غير انساني و عدم پايان دادن‬ ‫به اين رفتار‪ ،‬خانواده نيز ملزم به انتخاب وکاليي براي‬ ‫پيگيري اين موضوع است‪».‬‬ ‫علي مطهري بارها از حصر زهرا رهنورد‪ ،‬ميرحسين‬ ‫موسوي و مهدي کروبي انتقاد کرده است و بنابر يک‬ ‫گزارش‪ ،‬در ديداري خصوصي با علي خامنه‌اي‪‌ ،‬رهبر‬ ‫جمهوري اسالمي در اين خصوص نيز صحبت کرده است‪.‬‬ ‫علي مطهري گفته بود که‪ ‬رهبر جمهوري اسالمي‪ ‬در‬ ‫پاسخ به پرسش در خصوص ميرحسين موسوي و مهدي‬ ‫کروبي گفته است‪« ،‬جرم اينها بزرگ است و اگر امام‬ ‫بودند شديدتر برخورد مي‌کردند اگر اينها محاکمه شوند‬ ‫حکمشان خيلي سنگين خواهد بود و قطعا شما راضي‬ ‫نخواهيد بود‪ .‬ما اکنون به اينها مالطفت کرده‌ايم‪».‬‬ ‫اين در حالي است که علي مطهري اخيرا در مشهد‬ ‫بار ديگر از حصر رهبران «جنبش سبز» انتقاد کرده و‬ ‫گفته است‪« ،‬پيغمبر اسالم هم نمي‌تواند بگويد حکم فالن‬ ‫کس سنگين است‪ ،‬بدون محاکمه و بدون دفاع و بدون‬ ‫شنيدن دفاعيات آنها حکم صادر کند‪ .‬اين نظر ايشان‬ ‫(علي خامنه‌اي) است و من قانع نشدم‪ .‬من نسبت به‬ ‫اين صحبت قانع نشدم و لذا باز هم اصرار دارم‪ .‬حصر‬ ‫بدون حکم قضايي ظلم است و عادالنه نيست‪ .‬اگر روال‬ ‫قانوني طي شود ما تمکين مي‌کنيم‪ ،‬اما اين‌که بگوييم اين‬ ‫حصر باشد و آن زندان باشد و گردن اين را بزنيد و…‬ ‫اين نمي‌شود‪».‬‬

‫است‪.‬‬ ‫محمود احمدي‌نژاد در يک‬ ‫گفت‌و‌گوي تلويزيوني مدعي شده‬ ‫بود که دولت او طي هفت سال‬ ‫بيش از ‪ 6‬ميليون شغل پايدار ايجاد‬ ‫کرده است‪ .‬آماري که به اعتقاد‬ ‫کارشناسان اقتصادي با واقعيت‬ ‫فاصله‌اي نجومي دارد‪.‬‬

‫روزهاي بد‬ ‫زندانيان ايراني‬ ‫در مالزي‬ ‫ايرانياني که به دليل قاچاق‬ ‫مواد مخدر و داليل ديگر در زندان‌هاي مالزي محبوس‬ ‫هستند‪ ،‬روزهاي بدي را سپري مي‌کنند‪.‬‬ ‫به گزارش ايرنا‪ ،‬شرايط بد زندان‌هاي غيربهداشتي و‬ ‫رفتارهاي زندانبانان با زندانيان بويژه اتباع خارجي در مالزي‬ ‫سابقه ديرينه‌اي دارد و ايرانيان زنداني در اين کشور اکنون‬ ‫شرايط تقريبا غيرقابل تحملي دارند‪.‬‬ ‫يکي از برنامه‌هاي سفارت جمهوري اسالمي در مالزي‬ ‫رسيدگي به وضعيت زندانيان ايراني است و پيش از اين‬ ‫دادستان کل اين کشور در ديدار خداحافظي با محمدجواد‬ ‫فيروزنيا سفير وقت ايران‪ ،‬آمادگي مالزي را براي امضاي‬ ‫موافقتنامه انتقال محکومين و استرداد تعدادي از زندانيان‬

‫ايراني در مالزي اعالم کرده بود‪.‬‬ ‫هنوز سفير ايران در مالزي تعيين نشده است‪.‬‬ ‫موافقتنامه انتقال محکومين ايران از مالزي در زمان‬ ‫حاضر در مجلس نمايندگان و سناي اين کشور در دستور کار‬ ‫قرار دارد تا مورد تصويب قرار گيرد‪.‬‬ ‫بيش از ‪ 220‬ايراني هم اکنون در ‪ 12‬زندان مالزي به‬ ‫سر مي‌برند که حدود ‪ 30‬نفر آنان زن هستند‪.‬‬ ‫متوسط سني ايرانيان زنداني در مالزي حدود ‪ 35‬سال‬ ‫است و بيشتر آنان در دام باندهاي قاچاق مواد مخدر گرفتار‬ ‫شده‌اند که ردي از خود برجاي نمي‌گذارند‪.‬‬


‫‪6‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫همچنين براساس گزارش‌هاي انتشار يافته‪ ،‬باج‌گيري‬ ‫از زندانيان خارجي از جمله ايراني در زندان‌هاي مالزي‬ ‫جريان دارد و اخيرا دو زن ايراني به جرم سرقت اندکي پول‬ ‫(حدود ‪ 200‬رينگيت) دستگير شدند که يک فرد براي رهايي‬ ‫آنها تقاضاي هزاران رينگيت باج کرده است‪.‬‬ ‫خانواده زندانيان ايراني براي رهايي زندانيان خود طي‬ ‫سال‌هاي اخير مورد باج‌گيري برخي مالزيايي‌ها و در مواردي‬ ‫ايرانيان قرار گرفته‌اند‪.‬‬ ‫با توجه به رواج باج‌گيري در مالزي و براي توقف‬ ‫سوءاستفاده از خانواده زندانيان‪ ،‬انجمن مردمي حمايت‬ ‫از زندانيان ايراني در اين کشور حدود يکسال پيش با‬ ‫برنامه‌ريزي سفارت جمهوري اسالمي تاسيس شد تا به‬ ‫وضعيت بهداشتي و رفع نيازهاي مالي اين زندانيان کمک‬ ‫کند‪.‬‬ ‫اين انجمن تاکنون کمک‌هاي زيادي به زندانيان ارايه‬ ‫کرده و با استخدام وکالي مجرب‪ ،‬سبب تخفيف در مجازات‬ ‫شده و حتي زمينه تبرئه و آزادي برخي زندانيان ايراني را‬ ‫فراهم کرده است‪.‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫اين‌حال تعداد‪ ‬داروهاي کمياب‪ ‬کاهش يافته است‪».‬‬ ‫وزير بهداشت همچنين اعالم کرد که در حال‌حاضر ‪95‬‬ ‫درصد داروها در داخل کشور توليد مي‌شوند‪.‬‬

‫نماينده جهرم‪:‬‬ ‫انگيزه ضارب جهرمي‬ ‫کامال» شخصي بوده است‬

‫قاچاق گسترد ‌ه داروهاي‬ ‫تقلبي به ايران‬

‫دست‌کم ‪ 20‬تا ‪ 30‬درصد داروهاي الغري‪ ،‬زيبايي و‬ ‫مکمل‌هاي دارويي مصرفي در کشور تقلبي‌اند و قاچاقي وارد‬ ‫کشور مي‌شوند‪ .‬اين درحالي است که وزير بهداشت مي‌گويد‬ ‫هنوز براي واردات برخي داروهاي کمياب با مشکل مواجه‌اند‪.‬‬ ‫داروهاي بدن‌سازي‪ ،‬مکمل‌هاي غذايي‪ ،‬ترامادول و‬ ‫اکستاسي مهم‌ترين اقالم داروهاي قاچاق در ايران محسوب‬ ‫مي‌شوند‪.‬‬ ‫خبرگزاري «مهر» با انتشار گزارشي دربار ‌ه وضعيت‬ ‫داروهاي قاچاق در ايران تاکيد کرد که بيشتر اين داروها در‬ ‫کشورهاي همساي ‌ه ايران توليد مي‌شوند‪.‬‬ ‫مرضيه مساعد‪ ،‬مدير نظارت بر دارو و مواد مخدر در‬ ‫دانشگاه علوم ‌پزشکي همدان نيز با تاييد اينکه اين اقالم‪،‬‬ ‫مهم‌ترين داروهاي قاچاق در کشورند گفت‪« ،‬اين داروهاي‬ ‫تقلبي نه‌تنها ماده موثر دارويي ندارند‪ ،‬بلکه به علت استفاده‬ ‫از ترکيبات شيميايي غيراستاندارد‪ ،‬عوارض زيانباري براي‬ ‫سالمتي افراد دارند‪».‬‬ ‫پاکستان‪ ،‬چين و هند بزرگ‌ترين توليدکنندگان و‬ ‫توزيع‌کنندگان‪ ‬داروي قاچاق در جهان‌اند‪ ‬و همه اين کشورها‬ ‫مبادالت دارويي گسترده‌اي با ايران دارند‪.‬‬ ‫در عين‌حال برخي کشورهاي همسايه‌ي ايران از جمله‬ ‫ترکيه‪ ،‬امارات متحده عربي و پاکستان نيز از مهم‌ترين‬ ‫مسيرهاي ترانزيت داروهاي قاچاقي محسوب مي‌شوند‬ ‫و همين امر دسترسي و واردات داروي قاچاق به ايران را‬ ‫آسان‌تر کرده است‪.‬‬ ‫محمد مهدي قيامتي‪ ،‬معاون آموزش و پژوهش در‬ ‫سازمان نظام پزشکي کشور نيز به اين خبرگزاري گفت که‬ ‫دست‌کم ‪ 20‬تا ‪ 30‬درصد داروهاي الغري‪ ،‬زيبايي و آرايشي‬ ‫مصرفي در کشور‪ ،‬تقلبي‌اند و داروي قاچاقي محسوب‬ ‫مي‌شوند‪.‬‬ ‫سيد حميد خويي‪ ،‬رئيس انجمن علمي داروسازان کشور‬ ‫نيز «سودجويي» باندهاي قاچاق را مهم‌ترين دليل عرضه‌‬ ‫گسترده‌ داروهاي تقلبي در کشور مي‌داند‪ .‬هزينه‌هاي واردات‬ ‫داروهاي تقلبي به کشور به مراتب کم‌تر از واردات داروهاي‬ ‫اصل است‪.‬‬ ‫هم‌زمان با افزايش نگراني‌ها از رواج گسترده‌ي‬ ‫داروهاي قاچاق و تقلبي در کشور‪ ،‬حسن قاضي‌زاده هاشمي‪،‬‬ ‫وزير بهداشت و درمان‪ ،‬گفته است که کشورهاي غربي دروغ‬ ‫گفتند که دارو هيچ‌وقت مشمول تحريم‌ها نبوده است‪.‬‬ ‫وزير بهداشت گفت برخي اقالم دارويي مشمول تحريم‬ ‫بودند و چه در دولت گذشته و چه دولت فعلي براي تهيه‌ اين‬ ‫داروها به دليل تحريم‪ ‬با مشکالت جدي مواجه بوده‌اند‪.‬‬ ‫قاضي‌زاده هاشمي با تاکيد بر اين‌که هنوز هم براي تهيه‌‬ ‫برخي اقالم دارويي دولت با مشکل مواجه است گفت‪«:،‬با‬

‫در پي اعالم خبر بازداشت فردي به نام محمد‬ ‫بهشتي‌فر‪ 22 ،‬ساله‪ ،‬که با چاقو به زنان در جهرم حمله‬ ‫مي‌کرد‪ ،‬محمدرضا رضايي کوچي‪ ،‬نماينده جهرم اعالم کرده‬ ‫است که انگيزه ضارب کامال» شخصي بوده است و هيچ‬ ‫ارتباطي با موضوع امر به معروف و نهي از منکر نداشته است‪.‬‬ ‫نماينده جهرم گفته که پدر اين متهم از اعضاي سپاه‬ ‫پاسداران بوده و پس از اطالع از ارتکاب جرم توسط‬ ‫فرزندش‪ ،‬ضارب را تحويل مقامات قضايي داده است‪.‬‬ ‫آقاي کوچي گفته است‪ ،‬در بين افرادي که مورد سوءقصد‬ ‫قرار گرفتند‪ ،‬خانم‌هايي بودند که حجابشان به هيچ عنوان‬ ‫مشکلي نداشته است و حتي چادر نيز به سر داشته‌اند‪ ،‬لذا‬ ‫اين ادعا که انگيزه ضارب مبارزه با بدحجابي و امر به معروف‬ ‫و نهي از منکر بوده‪ ،‬به هيچ عنوان صحت ندارد‪.‬‬ ‫حجت‌اهلل رضايي‪ ،‬سرپرست فرمانداري ويژه جهرم‬ ‫پيشتر اعالم کرده بود که ضارب به عمل قبيح خود مبني بر‬ ‫حمله با چاقو به چند زن اقرار کرده و در حال حاضر تحت‬ ‫نظارت دستگاه انتظامي و قضايي است‪.‬‬ ‫پيشتر خبرگزاري جمهوري اسالمي گفته بود که‬ ‫دست‌کم شش زن در جهرم هدف حمله با چاقو بوده‌اند که‬ ‫پنج نفر از آنها دانشجو هستند‪.‬‬

‫شرکت پژو‪ -‬سيتروئن‬ ‫از مذاکرات جدي براي‬ ‫بازگشت به ايران خبر داد‬

‫يک مقام ارشد خوروسازي پژو ‪ -‬سيتروئن در تهران‬ ‫گفت که اين شرکت فرانسوي در حال انجام مذاکرات جدي‬ ‫براي از سرگيري فعاليت خود در ايران است‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري فرانسه از تهران‪ ،‬فعاليت‬ ‫خودروسازي فرانسوي در ايران از ماه مارچ سال ‪2012‬‬

‫متوقف شد‪ .‬پس از اعمال تحريم‌هاي اقتصادي غرب‬ ‫عليه تهران به دنبال پيگيري برنامه اتمي‌اش‪ ،‬اين شرکت‬ ‫فرانسوي فعاليت‌هايش را متوقف و از ايران خارج شد‪.‬‬ ‫ژان کريستوف کمارد‪ ،‬مدير عملياتي پژو‪ -‬سيتروئن در‬ ‫منطقه خاورميانه‪ ،‬در يک نمايشگاه و نشست مشترک صنايع‬ ‫خودروسازي در تهران گفت که شرکت پژو مايل به بازگشت‬ ‫به ايران است‪.‬‬ ‫او گفت‪« ،‬مذاکرات به طور جدي در حال انجام است‪ .‬ما‬ ‫رابطه طوالني با ايران داريم و خواهان شروع هر چه زودتر‬ ‫همکاري مشترک در همه خطوط توليد خودرو هستيم‪».‬‬ ‫آمريکا از سال ‪ 2013‬صنايع خودروسازي ايران را‬ ‫نيز به فهرست تحريم‌ها عليه تهران افزود‪ ،‬اما اين بخش‬ ‫از تحريم‌ها به دنبال توافق موقت بين ايران و قدرت‌هاي‬ ‫جهاني بر سر برنامه هسته‌اي ايران برداشته شدند‪.‬‬ ‫ايران پيشتر از نظر تعداد توليد خودرو دومين بازار‬ ‫پژو بود و در حال حاضر يک چهارم خودروها در بازار ايران‬ ‫عالمت کارخانه پژو را بر خود دارند‪.‬‬ ‫خبرگزاري فرانسه در ادامه مي‌نويسد مذاکرات بين پژو‬ ‫و شرکت ايران خودرو ماه اکتبر در نمايشگاه خودرو پاريس‬ ‫شروع شد‪ .‬تعداد توليد خودرو در سال ‪ 2011‬در ايران ‪1.6‬‬ ‫ميليون دستگاه بود‪ .‬اما تاثيرات دو سال تحريم‌هاي اقتصادي‬ ‫و مالي حجم توليد خودرو را به نصف کاهش داده است‪.‬‬ ‫ايران با جمعيتي بالغ بر ‪ 77‬ميليون نفر بازاري بکر براي‬ ‫سرمايه‌گذاران خارجي محسوب مي‌شود‪.‬‬ ‫بر اساس قرارداد تازه‪ ،‬وزارت صنايع در نظر دارد که‬ ‫در ابتداي اين همکاري ‪ 40‬درصد از توليدات در ايران انجام‬ ‫شود و طي برنامه چند مرحله‌اي و ظرف پنج سال اين سهم‬ ‫از مشارکت به ‪ 85‬درصد برسد‪.‬‬ ‫محمدرضا نعمت‌زاده وزير صنايع‪ ،‬معدن و تجارت ايران‬ ‫نيز اعالم کرد که ايران مصمم است توليد خودرو در کشور را‬ ‫تا سال ‪ 2020‬به سه ميليون دستگاه در سال برساند‪.‬‬

‫حکم اعدام سهيل عربي‬ ‫به اتهام توهين به‬ ‫مقدسات تاييد شده است‬

‫سايت «کلمه» از تاييد حکم اعدام سهيل عربي در‬ ‫ديوان عالي ايران به اتهام «توهين به مقدسات و سب‌النبي»‬ ‫خبر داده و نوشت که اين حکم به وکيل آقاي عربي نيز ابالغ‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫اين سايت در گزارش خود‪ ،‬تاييد حکم اعدام آقاي‬ ‫عربي در شعبه ‪ 41‬ديوان عالي کشور به رياست علي رازيني‬ ‫ظرف مدت کوتاهي از صدور حکم اوليه در دادگاه کيفري‬ ‫استان تهران را «غيرمنتظره و عجوالنه» دانست‪.‬‬ ‫بر اساس گزارش‌ها‪ ،‬سهيل عربي در شعبه ‪ 76‬دادگاه‬ ‫کيفري استان تهران به رياست قاضي سيامک مدير‬ ‫خراساني به اعدام محکوم شده بود‪.‬‬ ‫به گفته کمپين بين‌المللي حقوق بشر در ايران‪ ،‬آقاي‬ ‫عربي «هشت صفحه فيسبوک به نام‌هاي مختلف» داشته که‬ ‫به دليل نوشته‌هايش در آن صفحات متهم به چند اتهام از‬ ‫جمله «توهين به ائمه اطهار و پيامبر» شده است‪.‬‬ ‫سهيل عربي و وکيلش با اعتراض به اتهام سب‌النبي‪،‬‬ ‫اين اتهام را رد کرده‌اند‪.‬‬ ‫يک منبع مطلع به وبسايت کمپين بين‌المللي حقوق بشر‬ ‫در ايران گفته است‪«‌،‬طبق ماده ‪ 262‬قانون مجازات اسالمي‬

‫‪6‬‬

‫اگر شخصي به پيامبر اسالم توهين کند مجازاتش اعدام‬ ‫خواهد بود اما ماده بعدي‪ ،‬ماده ‪ 264‬به صراحت مي‌گويد اگر‬ ‫متهم در دادگاه صرفا ادعا کند که حرف‌هاي توهين‌آميز را‬ ‫بر اساس عصبانيت‪ ،‬نقل قول يا سهو قلم و سهو زده است‪،‬‬ ‫حکم اعدام او به مجازات ‪ 74‬ضربه شالق تبديل مي‌شود‪».‬‬ ‫به گفته اين منبع مطلع‪ ،‬سهيل عربي در دادگاه چندين‬ ‫بار تکرار کرده که در شرايط نامناسبي اين مطالب را نوشته‬ ‫و «پشيمان» است اما «بدون توجه به اين سخنان» سه نفر‬ ‫از قضات به اعدام و دو نفر حکم به حبس داده‌اند‪.‬‬ ‫بر اساس گزارش‌ها‪ ،‬سهيل عربي‪ 30 ،‬ساله‪ ،‬متاهل و‬ ‫داراي يک فرزند پنج ساله است که در آبان ‪ 1392‬توسط‬ ‫ماموران قرارگاه ثاراهلل سپاه پاسداران به همراه همسرش‬ ‫بازداشت شد‪ .‬همسر او چند ساعت بعد‌ آزاد شد اما او دو ماه‬ ‫در سلول انفرادي بند دو الف سپاه پاسداران بود و پس از آن‬ ‫به بند ‪ 350‬زندان اوين منتقل شد‪.‬‬ ‫به گفته کمپين بين‌المللي حقوق بشر در ايران‪ ،‬سهيل‬ ‫عربي به دليل نوشته‌هايش در فيسبوک با دو پرونده ديگر نيز‬ ‫مواجه است که تا کنون حکم آن‌ها قطعي شده است‪ .‬او به‬ ‫اتهام توهين به احمد جنتي‪ ،‬دبير شوراي نگهبان و غالمعلي‬ ‫حداد عادل‪ ،‬نماينده تهران در مجلس‪ ،‬از طريق نوشته‌هايش‬ ‫در فيسبوک در دادگاه ويژه کارکنان دولت به ‪ 500‬هزار‬ ‫تومان جريمه نقدي و ‪ 30‬ضربه شالق محکوم شد که اين‬ ‫حکم در تجديد نظر عينا تاييد شده است‪.‬‬ ‫همچنين او به اتهام توهين به علي خامنه‌اي‪ ،‬رهبر‬ ‫جمهوري اسالمي و«تبليغ عليه نظام» در شعبه ‪ 15‬دادگاه‬ ‫انقالب به رياست ابوالقاسم صلواتي به سه سال حبس‬ ‫محکوم شده که اين حکم نيز در دادگاه تجديدنظر عينا‬ ‫تاييد شد‪.‬‬

‫مجلس به فرهادي‬ ‫به عنوان وزير علوم‬ ‫رأي اعتماد داد‬

‫مجلس ايران سرانجام به محمد فرهادي‪ ،‬پنجمين‬ ‫گزينه پيشنهادي حسن روحاني‪ ،‬رئيس جمهوري ايران‪،‬‬ ‫براي تصدي وزارت علوم‪ ،‬تحقيقات و فناوري راي اعتماد‬ ‫داد‪.‬‬ ‫محمد فرهادي از مجموع ‪ 235‬نماينده حاضر‪ ‌،‬با ‪197‬‬ ‫راي موافق‪ 28 ،‬راي مخالف و ‪ 10‬راي ممتنع‪ ،‬توانست راي‬ ‫اعتماد نمايندگان مجلس براي تصدي وزارت علوم را کسب‬ ‫کند‪.‬‬ ‫علي مطهري‪ ،‬نماينده تهران که در جلسه راي‬ ‫اعتماد فخرالدين احمدي دانش آشتياني‪ ،‬چهارمين گزينه‬ ‫پيشنهادي براي تصدي وزارت علوم‪ ،‬به عنوان موافق سخن‬ ‫گفته در اين جلسه در مخالفت با آقاي فرهادي سخن گفت‪.‬‬ ‫وي اظهار داشت که راي اعتماد به او مجلس را متهم به‬ ‫«منطق دوگانه و يک بام و دو هوا» مي‌کند و «اين شائبه را‬ ‫پيش مي‌آورد که ‪ ‬معامله‌اي در کار است‪».‬‬ ‫وي با بيان اينکه افرادي قوي‌تر از آقاي فرهادي با‬ ‫اين معيار مجلس که «همراهي با فتنه خط قرمز ماست»‬ ‫پذيرفته نشدند‪ ،‬بخش‌هايي از نامه منتسب به آقاي فرهادي‬ ‫و چند شخصيت سياسي خطاب به مراجع تقليد درباره‬ ‫«بازداشت‌هاي غير قانوني و خشونت‌بار» پس از انتخابات‬ ‫رياست جمهوري سال ‪ 88‬را قرائت کرد‪.‬‬ ‫حسن روحاني رئيس جمهوري ايران نيز در دفاع از‬ ‫پنجمين گزينه پيشنهادي خود براي تصدي وزارت علوم‬ ‫گفت‪« ،‬اگر دموکراسي ما حزبي بود ما دو تا سه حزب بزرگ‬ ‫داشتيم‪ ،‬اقليت داشتيم‪ ،‬اکثريت داشتيم‪ ،‬دولت و مجلس‬ ‫معموال» از يک حزب بود حتي اگر از دو حزب بود کار در‬ ‫تعامل سياسي آسان‌تر مي‌بود‪».‬‬ ‫وي ‪ ‬اضافه کرد‪« :‬قانون اساسي ما اين شيوه را برگزيده‬ ‫و انتخاب کرده و ما هم در طول اين مدت همين راه را ادامه‬ ‫داديم‪ .‬البته امتيازاتي را هم اين شيوه دارد و مشکالت‬


‫‪7‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫خودش را دارد اما اين به اين معنا نيست ما براي آينده فکر‬ ‫نکنيم و راه بهتر پيدا نکنيم‪».‬‬ ‫مجلس ايران در جلسه ‪ 29‬مردادماه خود رضا فرجي‬ ‫دانا‪ ،‬وزير علوم‪ ،‬را استيضاح و برکنار کرده بود‪.‬‬ ‫محمود نيلي احمدآبادي‪ ،‬و فخرالدين احمدي دانش‬ ‫آشتياني دو گزينه پيشنهادي بعدي‪ ‬حسن روحاني براي‬ ‫تصدي وزارت علوم موفق به کسب راي اعتماد از نمايندگان‬ ‫مجلس شوراي اسالمي نشده بودند‪.‬‬ ‫نمايندگان مجلس ايران در ابتداي تشکيل کابينه حسن‬ ‫روحاني‪ ،‬نيز به جعفر ميلي منفرد‪ ،‬وزير پيشنهادي علوم‪ ،‬راي‬ ‫اعتماد نداده بودند‪.‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫غيرقانوني در اموال دولتي به رييس سابق سازمان تامين‬ ‫اجتماعي تفهيم شد و پس از ارايه دفاعيات از سوي متهم‪،‬‬ ‫براي جلوگيري از فرار و امکان دسترسي به متهم يکي از‬ ‫قرارهاي تامين کيفري صادر شد‪».‬‬ ‫سعيد مرتضوي پس از خروج از دادسرا در واکنش به‬ ‫اظهارات وکالي شاکي درباره صدور براي قرار کيفري گفت‪:‬‬ ‫«در اين پرونده تصميم نهايي اتخاذ نشده و اين امر به ارائه‬ ‫مدارک و مستندات از سوي ما موکول شده است‪».‬‬

‫قرار کفالت «دو ميليارد‬ ‫توماني» براي سعيد‬ ‫مرتضوي صادر شد‬ ‫سه وکيل کارگران شاکي در پرونده «تخلفات سازمان‬ ‫تامين اجتماعي» از صدور قرار کفالت دو ميليارد توماني براي‬ ‫سعيد مرتضوي‪ ،‬رييس سابق سازمان تامين اجتماعي‪ ،‬به‬ ‫دليل اتهاماتي چون «خيانت در امانت‪ ،‬اختالس و تصرف‬ ‫غيرقانوني در اموال دولتي» خبر دادند‪.‬‬ ‫به گزارش رسانه‌هاي ايران‪ ،‬سعيد مرتضوي در‬ ‫خصوص پرونده تحقيق و تفحص از سازمان تامين اجتماعي‬ ‫در شعبه ‪ 15‬دادسراي کارکنان دولت حاضر شد‪.‬‬ ‫پس از پايان جلسه بازپرسي‪ ،‬مصطفي ترک ‌همداني‪،‬‬ ‫‌عليرضا دقيقي و پيمان حاج محمود عطار سه وکيل کارگران‬ ‫شاکي در پرونده «تخلفات سازمان تامين اجتماعي» به‬ ‫خبرنگاران گفتند که قرار صادره شده براي آقاي مرتضوي‬ ‫قرار کفالت است و در صورت عدم حضور او در جلسات‬ ‫بعدي بازپرسي‪ ،‬کفيل او ملزم به پرداخت مبلغ دو ميليارد‬ ‫تومان خواهد بود‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري ايسنا‪ ،‬مصطفي ترک همداني‬ ‫نيز درباره جزئيات بازپرسي از آقاي مرتضوي گفت‪« :‬در‬ ‫اين جلسه اتهامات خيانت در امانت‪ ،‬اختالس و تصرف‬

‫وي افزود‪ ،‬بازپرس پرونده با اشاره به حکم ديوان‬ ‫عدالت اداري مبني بر ممنوعيت تصدي وي بر سازمان تامين‬ ‫اجتماعي‪ ،‬دريافت حقوق و مزايا از اين سازمان را مصداق‬ ‫ل مال از طريق غيرقانوني دانسته است‪.‬‬ ‫تحصي ‌‬ ‫مدير عامل سابق سازمان تامين اجتماعي تصريح کرد‪:‬‬ ‫«کل حقوق و مزاياي من بر اساس مصوبه هيات امنا ‪68‬‬ ‫ميليون تومان بود که ظاهرا آقاي وزير جديد نامه نوشته‬ ‫بودند و از آن جلوگيري کردند و اصال به من حقوق و مزايايي‬ ‫پرداخت نشده است‪».‬‬ ‫در سال ‪ 91‬پس از آنکه با شکايت شماري از نمايندگان‬ ‫مجلس و راي ديوان عدالت اداري‪ ،‬حکم سعيد مرتضوي بر‬ ‫صندوق تامين اجتماعي‪ ،‬غيرقانوني اعالم شد‪ ،‬دولت با تغيير‬ ‫اساسنامه‪ ،‬اين «صندوق» را به «سازمان» تبديل و آقاي‬ ‫مرتضوي را در سازمان تامين اجتماعي به عنوان سرپرست‬ ‫منصوب کرد‪.‬‬

‫آقاي مرتضوي در ادامه سخنان خود گفت که در جلسه‬ ‫بازپرسي‪ ،‬مستندات مربوط به پرداخت مبلغ «حدود ‪200‬‬ ‫ميليون تومان به حدود صد نماينده مجلس» را ارائه کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫وي افزود که اگر دستگاه قضايي الزم دانست‪ ،‬ليست‬ ‫نمايندگان دريافت کننده اين پول‌ها را به مقامات قوه قضاييه‬ ‫ارائه خواهد کرد‪.‬‬ ‫سعيد مرتضوي ‪ 19‬آذر پارسال در‬ ‫نامه‌اي به رياست کميسيون اصل ‪90‬‬ ‫مجلس شوراي اسالمي مدعي شده‬ ‫بود که ‪ 285‬نفر از نمايندگان مجلس‬ ‫هشتم کارت هديه و بن خريد اين‬ ‫سازمان را دريافت کرده‌اند‪.‬‬ ‫آقاي مرتضوي واگذاري ‪137‬‬ ‫شرکت تامين اجتماعي به بابک‬ ‫زنجاني را يکي ديگر از موارد مطرح‬ ‫شده در بازپرسي ذکر کرد و افزود‪،‬‬ ‫«مطلبي که ما با آقاي زنجاني امضا‬ ‫کرديم يک تفاهم‌نامه بوده و هيچ‬ ‫شرکتي به آقاي بابک زنجاني واگذار‬ ‫نکرده‌ايم و هيچ مالي از سازمان تامين‬ ‫اجتماعي نزد آقاي زنجاني نيست‪».‬‬ ‫وي در عين حال گفت‪« :‬کما‬ ‫اينکه بابک زنجاني چندين ماه است‬ ‫که توسط قوه قضاييه بازداشت شده‬ ‫و اگر شرکت و اموالي واگذار شده بود توسط قوه قضاييه از‬ ‫ايشان گرفته مي‌شود‪».‬‬ ‫در گزارش تحقيق و تفحص از سازمان تامين اجتماعي‬ ‫بابک زنجاني متهم شده است که بخشي از کارخانجات‬ ‫شرکت سرمايه‌گذاري تامين اجتماعي‪ ،‬با ارزش بيش از ‪50‬‬ ‫هزار ميليارد تومان را به يک‌سوم قيمت و تنها با پرداخت‬ ‫مبلغ ‪ 17‬هزار ميليارد تومان‪ ،‬آن هم به صورت چک تضميني‪،‬‬ ‫خريداري کرده است‪.‬‬ ‫خبرگزاري کار ايران‪ ،‬ايلنا‪ ،‬گزارش داده است که سندي‬ ‫در اختيار دارد حاکي از اينکه سعيد مرتضوي دستور واگذاري‬ ‫‪ 138‬شرکت اين سازمان به بابک زنجاني را صادر و پنج‬ ‫فقره چک «تضميني» به مبلغ ‪ 442‬ميليارد ين ژاپن معادل‬ ‫چهار ميليون يورو را به او داده است‪.‬‬

‫‪7‬‬

‫دنباله از صفحة اول‬

‫افت قيمت نفت‬ ‫در بازارهاي جهاني‬

‫تصميم اخير اوپک قابل پيش‌بيني بود‪ ‬و از جمله عربستان‬ ‫سعودي و امارات متحده عربي بر لزوم تغيير نکردن سقف توليد‬ ‫اين سازمان تاکيد کرده بودند‪ .‬حتي روسيه نيز اعالم کرده است‬ ‫که اگر قيمت نفت باز هم سقوط کند و حتي به ‪ 60‬دالر در هر‬ ‫بشکه برسد‪ ،‬باز هم توليد خود را کاهش نخواهد داد‪.‬‬ ‫عربستان بزرگترين کشور توليد کننده بين ‪ 12‬کشور عضو‬ ‫اوپک است و نفوذ موثري در تصميم‌گيري‌هاي اين سازمان دارد‪.‬‬ ‫برخي از کشورهاي اوپک که از قيمت پايين نفت ضربه‬ ‫ديده‌اند خواستار کاهش توليد بودند‪ .‬تمايل کشورهاي بزرگ‬ ‫صادرکننده نفت به حفظ سقف توليد خود و همچنين افزايش توليد‬ ‫نفت در آمريکا باعث کاهش قيمت در ماه‌هاي اخير شده است‪.‬‬ ‫اوپک يک سوم فروش جهاني نفت را در اختيار دارد اما‬ ‫کاهش ‪ 32‬درصدي قيمت اين محصول مي‌تواند اختالفات را ميان‬ ‫کشورهاي عضو اين سازمان تشديد کند‪ .‬شبکه خبري اقتصادي‬ ‫«بلومبرگ» پيش‌بيني کرده است که قيمت نفت در ماه‌هاي آينده‬ ‫حتي ممکن است به زير ‪ 40‬دالر در هر بشکه سقوط کند‪.‬‬ ‫برخي از کارشناسان سياسي معتقدند که افت قيمت نفت‬ ‫زير سر آمريکاست تا به روسيه به خاطر سياست‌هاي آن در‬ ‫اوکراين فشار آورد‪.‬‬


‫‪8‬‬

‫دستگاه پليس مکزيک‬ ‫دگرگون مي‌شود‬

‫رئيس جمهور مکزيک در واکنش به فشار افکار عمومي‬ ‫در موضوع ربايش و قتل ‪ 43‬دانشجو‪ ،‬از انحالل پليس محلي‬ ‫و اصالحات ساختاري در دستگاه قضايي و امنيتي اين کشور‬ ‫خبر داد‪.‬‬ ‫انريکو پنا نيه‌تو‪ ،‬رئيس جمهور مکزيک‪ ،‬در يک‬ ‫سخنراني زنده تلويزيوني با مردم تاکيد کرد که قوانين اين‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫کشور‪ ،‬پس از ماجراي ايگواال تغيير مي‌کند و عامالن جنايات‬ ‫با جديت بيشتري به دست عدالت سپرده مي‌شوند‪.‬‬ ‫نيه‌تو گفت به عنوان رئيس جمهور مسئوليت رويدادهاي‬ ‫ايگوال را مي‌پذيرد‪« :‬مکزيک بايد از شر تبهکاران و فساد‬ ‫نجات يابد و براي مجازات و پيگرد جانيان مصمم شود‪».‬‬ ‫با اعالم پنا نيه‌تو‪ ،‬تشکيالت پليس محلي در ‪ 31‬ايالت‬ ‫مکزيک منحل مي‌شود‪ .‬بسياري از ‪ 2‬هزار اداره پليس ايالتي‬ ‫اين کشور‌‪ ،‬همدست خالفکاران و دالل‌ها و باندهاي مواد‬ ‫مخدر هستند‪.‬‬ ‫طبق تصميم رئيس جمهور مکزيک‪ ،‬فعاليت پليس اين‬ ‫کشور از اين پس زير نظر دولت مرکزي خواهد بود‪ .‬نيه‌تو‬ ‫تاکيد کرد که پليس اين کشور بايد به جاي شهرت در فساد‪،‬‬ ‫به نيرويي «معتمد‪ ،‬حرفه‌اي و موثر» بدل شود‪.‬‬ ‫پنا نيه‌تو افزود دستگاه قضايي مکزيک را متقابال براي‬ ‫حراست از حقوق بشر و مقابله با خالفکاران تقويت مي‌کند‬ ‫و تالش‌هاي متمرکزي براي يافتن افراد ناپديد شده انجام‬ ‫خواهد شد‪ .‬بيش از ‪ 20‬هزار نفر در مکزيک‪ ،‬ناپديد شده‌اند‬ ‫و سرنوشت‌شان نامعلوم است‪ .‬اکثر آنها قربانيان قاچاقچيان‬ ‫مواد مخدر يا خشونت‌ورزي پليس هستند‪.‬‬ ‫رئيس جمهور مکزيک گفت که اصالحات در درجه‬ ‫نخست در استان‌ها و مناطقي اجرا خواهند شد که محل‬ ‫کشمکش و خشونت بوده‌اند؛ از جمله ايالت گوئه‌ررو و شهر‬ ‫ايگوآال‪.‬‬ ‫در ماه سپتامبر ‪ 43‬دانشجو در اين شهر از سوي پليس‬ ‫ربوده و به احتمال بسيار قوي کشته شده‌اند‪.‬‬ ‫افزون بر اين و در ‌آينده‪ ،‬ادارات محلي منحل مي‌شوند‬ ‫و گردش امور کامال زير نظر دولت مرکزي خواهد بود‪.‬‬ ‫رئيس جمهور مکزيک اين را هم گفت که از اين پس‪ ،‬شيوه‬ ‫رسيدگي به اتهامات مقامات دولتي و مجازات آنها تغيير‬ ‫مي‌کند‪« :‬وقتي همه مقصر باشند‪ ،‬يعني هيچ‌کس پاسخگو‬ ‫نيست‪».‬‬ ‫تصميم رئيس جمهور مکزيک‪ ،‬واکنشي به خشم و‬ ‫اعتراض عمومي نسبت به سرنوشت دانشجويان ربوده شده‬ ‫است‪ .‬گمان مي‌رود که اين ‪ 43‬دانشجو‪ ،‬از سوي پليس به‬ ‫باندهاي قاچاق مواد مخدر در گوئه‌ررو تحويل داده شده‬ ‫باشند‪.‬‬ ‫حسوس موريلو‪ ،‬دادستان مکزيک نيز اعالم کرد که به‬ ‫احتمال زياد‪ ،‬يک گروه تبهکار‪ ،‬دانشجويان را کشته‪ ،‬آن‌ها‬ ‫را سوزانده و سپس باقي اجساد را در رودخانه ريخته است‪.‬‬

‫در اعتراضات عمومي مکزيک در هفته‌هاي گذشته‪،‬‬ ‫دفاتر دولتي و مراکز پليس به آتش کشيده شده‌اند‪ .‬مبهم‬ ‫ماندن سرنوشت دانشجويان و معرفي نشدن عامالن ربايش‬ ‫و قتل آنها‪ ،‬فشار سنگيني بر پنا نيه‌تو بود‪.‬‬ ‫کمي پس از سخنراني رئيس‌جمهور مکزيک‌‪ ،‬اجساد‬ ‫جديدي در گوئه‌ررو پيدا شدند‪ .‬اين جنازه‌ها که برخي از‬ ‫آنها سر ندارند يا سوزانده شده‌اند‪ ،‬در حوالي پاسگاه پليس‬ ‫«چيالپا دو آلوارز» يافته شدند‪ .‬در کنار جنازه‌ها‪ ،‬يادداشتي‬ ‫خطاب به باند مواد مخدر «لوس آرديلوس» پيدا شده که‬ ‫نوشته‌اند‪« :‬اين‌ها زباله‌هاي شما هستند‪».‬‬ ‫گوئه‌ررو کانون رقابت و فعاليت بسيار باندهاي قاچاق‬ ‫مواد مخدر است‪ .‬هر يک از اين دسته‌ها مي‌کوشد با از ميدان‬ ‫به در کردن گروه‌‌ ديگر‪ ،‬بازار قاچاق و يارگيري خود را گرم‌تر‬ ‫کند‪.‬‬

‫نيجريه‪ 40 :‬نفر در‬ ‫بمب‌گذاري کشته شدند‬

‫‪8‬‬

‫افغانستان‪ ،‬سوريه‪ ،‬عراق و ايران هستند‪.‬‬ ‫خبرگزاري فرانسه گزارش داد‪ ‬که اين کشتي پس از‬ ‫دو روز مشکل فني در درياي اژه به دليل نقص فني در موتور‬ ‫خود‪ ،‬به بندر لراپترا يدک‌کش شد‪ .‬تئودوسيس کاالنتزاکيس‪،‬‬ ‫شهردار لراپترا‪ ،‬گفته است که بسياري از مهاجران کشتي‬ ‫زن‪ ‬و کودک‪ ‬بودند‪.‬‬ ‫آقاي کاالنتزاکيس افزوده که تيمي از پزشکان پيش‬ ‫از آنکه مهاجران اجازه خروج از کشتي را پيدا کنند‪ ،‬آنها را‬ ‫معاينه کرده‌اند و يک زن باردار با هلي‌کوپتر نظامي يونان به‬ ‫بريتانيا منتقل شده است‪.‬‬ ‫شهردار لراپترا گفته که مقام‌هاي اين شهر ‪ 20‬هزار‬ ‫نفره‪ ،‬در حال برنامه‌ريزي براي اسکان موقت ‪ 700‬مهاجر‬ ‫غيرقانوني در استاديوم بسکتبال شهر هستند‪.‬‬ ‫يونان يکي از مبادي اصلي ورود پناهجويان و مهاجران‬ ‫غيرقانوني به اروپاست که اغلب از آسيا و خاورميانه مي‌آيند و‬ ‫ساالنه ده‌ها مهاجر غيرقانوني در آب‌هاي اطراف يونان جان‬ ‫خود را از دست مي‌دهند‪.‬‬ ‫يونان در عين حال به بدرفتاري و خشونت عليه‬ ‫پناهجوياني که موفق مي‌شوند خود را به اين کشور‬ ‫برسانند‪ ‬متهم است‪.‬‬

‫هشدار ناتو در مورد‬ ‫ساخت‌وسازهاي نظامي‬ ‫روسيه در کريمه‬ ‫در يک بمب‌گذاري در شمال شرق نيجريه حدود ‪40‬‬ ‫نفر کشته شدند‪ .‬اين بمب در ايستگاه اتوبوسي واقع در يک‬ ‫تقاطع شلوغ در ‪ 30‬کيلومتري غرب شهر موبي منفجر شد‪.‬‬ ‫به‌گزارش آسوشيتدپرس‪ ،‬شاهدان عيني مي‌گويند‬ ‫پس از انفجار بمب‪« ،‬همه جا جنازه‌هاي کشته‌شدگان روي‬ ‫زمين بود» و چندين اتوبوس در آتش مي‌سوختند‪ .‬در ميان‬ ‫کشته‌شدگان پنج سرباز نيز بودند‪ .‬هفت سرباز ديگر هم‬ ‫زخمي شدند‪.‬‬ ‫بنا به اين گزارش بمب زماني منفجر شد که يک گروه‬ ‫از سربازان از گشت‌زني روزانه در اين منطقه باز مي‌گشتند‪.‬‬ ‫شهر موبي در نزديکي مرز کامرون قرار دارد‪ .‬اين شهر‬ ‫در ماه‌هاي گذشته توسط گروه اسالمگراي تندروي بوکو‬ ‫حرام تصرف شده بود‪ ،‬اما بعد از دست آن‌ها خارج شد‪.‬‬ ‫مقامات نظامي نيجريه‪ ،‬بوکو حرام را مسئول اين انفجار‬ ‫مي‌دانند اما هنوز کسي مسئوليت اين بمب‌گذاري را به عهده‬ ‫نگرفته است‪.‬‬ ‫اين گروه اخيرأ چندين عمليات تروريستي انجام داده‬ ‫ي‬ ‫است‪ ،‬از جمله آنکه در شهر مايدوگوري نيز دو بمب‌گذار ‌‬ ‫انتحاري رخ داد که بيش از ‪ 40‬نفر را به کشتن داد‪.‬‬ ‫«بوکو حرام»‪ ،‬به معناي حرام بودن آموزش غربي‪ ،‬از‬ ‫سال ‪ 2009‬در راه برقراري حکومت اسالمي برپايه قوانين‬ ‫سخت‌گيرانه شريعت مي‌جنگد‪ .‬از آن زمان تا کنون در‬ ‫عمليات اين گروه هزاران نفر کشته شده‌اند‪.‬‬ ‫بوکو حرام مناطق بسياري را در شمال نيجريه تحت‬ ‫کنترل خود در آورده است‪.‬‬

‫نجات کشتي حامل ‪700‬‬ ‫مهاجر پس از دو روز‬ ‫سرگرداني در دريا‬

‫به گفته مقام‌هاي محلي جزيره کرت در يونان‪ ،‬حدود‬ ‫‪ 700‬مهاجر غيرقانوني سوار بر يک کشتي باري که دو روز‬ ‫در درياي اژه سرگردان بود‪ ‬نجات يافته‌اند‪ .‬مهاجران اين‬ ‫کشتي که قصد رساندن خود به اروپا را داشتند‪ ،‬از کشورهاي‬

‫يک فرمانده ارشد پيمان آتالنتيک شمالي (ناتو) گفته‬ ‫است که از بابت ساخت‌وسازهاي نظامي روسيه در شبه‌جزيره‬ ‫کريمه که مي‌تواند توان نظامي براي انجام‪ ‬عمليات در کل‬ ‫درياي سياه را ممکن سازد‪« ،‬بسيار نگران» است‪.‬‬ ‫ژنرال فيليپ بريدالو‪ ،‬پس از ديدار با مقام‌هاي اوکرايني‬ ‫در کي‌يف با اشاره به احتمال قرارگيري موشک‌هاي کروز و‬ ‫موشک‌هاي زمين به هوا به خبرنگاران گفت «ظرفيت نظامي‬ ‫آن چه در کريمه برپا شده است… مي‌تواند کل درياي سياه‬ ‫را تحت نفوذ قرار دهد‪».‬‬ ‫خبرگزاري آسوشيتدپرس مي‌گويد ديدار ژنرال بريدالو‬ ‫با مقام‌هاي ارشد اوکراين براي بحث در مورد کمک‌هاي در‬ ‫حال انجام ناتو به کي‌يف که مشغول مبارزه با جدايي‌طلبان‬ ‫هوادار روسيه در شرق آن کشور است‪ ،‬انجام شده است‪.‬‬ ‫فيليپ بريدوالو مي‌گويد افزايش ظرفيت‌ها و امکانات‬ ‫نظامي اوکراين آنها را «بيش از پيش با نيروهاي ما‬ ‫سازگارتر» مي‌کند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري فرانسه اين فرمانده ارشد‬ ‫پيمان آتالنتيک شمالي‪ ،‬مجددا‪ ‬اتهام‌ها عليه مسکو را‪ ،‬دال‬ ‫بر حمايت روسيه از جدايي‌طلبان اوکرايني‪ ،‬تکرار کرده و‬ ‫مي‌گويد آن کشور شورشيان را «آموزش داده و به آنها‪ ‬ادوات‬ ‫نظامي مي‌دهند‪».‬‬ ‫روسيه بارها‪ ‬اتهام‌هاي غرب و دولت اوکراين را در اين‬ ‫مورد رد کرده است‪.‬‬ ‫از سوي ديگر اما وزارت دفاع روسيه اعالم کرده است‬ ‫که ‪ 14‬جت جنگي به عنوان بخشي از اسکادراني که قرار‬ ‫است بر منطقه نظارت کند‪ ،‬به کريمه فرستاده است‪.‬‬ ‫روسيه شبه‌جزيره کريمه اوکراين را به خاک خود‪ ‬ضميمه‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫از ماه اپريل و در پي باال گرفتن درگيري‌ها و‬ ‫شورش‌هاي جدايي‌طلبان در شرق اوکراين‪ ،‬بيش از ‪4300‬‬ ‫نفر کشته شده‌اند‪ .‬صدها نفر از قربانيان از زمان برقراري‬ ‫آتش‌بس‪ ‬ميان طرف‌ها‪ ‬در ماه سپتامبر‪ ،‬جان خود را از دست‬ ‫داده‌اند‪.‬‬ ‫خبرگزاري رويترز از قول ژنرال بريدالو مي‌گويد که‬ ‫روسيه‪ ‬در حال آموزش شبه‌نظاميان براي‪« ‬درک سالح‌هاي‬ ‫پيشرفته‌اي است که وارد خاک آن کشور شده است‪».‬‬ ‫اشاره اين ژنرال آمريکايي به اتهام‌هايي ا‌ست که غرب‬ ‫و دولت مرکزي اوکراين متوجه روسيه کرده و مي‌گويند‬ ‫اسلحه در اختيار شبه‌نظاميان قرار داده است‪ .‬به گفته‬ ‫ژنرال بريدالو‪ ،‬آمريکا در عين حال در حال رصد و نظارت‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪9‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫فعاليت‌هاي احتمالي روسيه در زمينه «ظرفيت‌هاي هسته‌اي»‬ ‫آن کشور است‪.‬‬

‫حسني مبارک از اتهام‬ ‫مشارکت در کشتار‬ ‫معترضان مصري تبرئه شد‬

‫دادگاهي در مصر حسني مبارک‪ ،‬رئيس جمهور سابق‬ ‫اين کشور را از اتهام مشارکت در کشتار معترضان در جريان‬ ‫اعتراضات سال ‪ 2011‬تبرئه کرد‪.‬‬ ‫آقاي مبارک همچنين از اتهام فساد مالي مبني بر‬ ‫صادرات گاز به اسرائيل تبرئه شده است‪.‬‬ ‫حبيب العادلي‪ ،‬وزير کشور سابق هم از اتهامات وارده‬ ‫تبرئه شده است‪.‬‬ ‫آقاي العادلي متهم به کشتار صدها نفر در جريان‬ ‫اعتراضات آن کشور در سال ‪ 2011‬ميالدي شده بود‪ .‬بر‬ ‫اساس گزارش‌هاي دريافتي چندين نفر ديگر از مقامات‬ ‫ارشد امنيتي سابق هم از اتهامات وارده مبرا دانسته شدند‪.‬‬ ‫گفته شده که حدود ‪ 800‬نفر در جريان اعتراضات سال‬ ‫‪ 2011‬که به سقوط حکومت حسني مبارک منجر شد‪ ،‬کشته‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫او در سال ‪ 2012‬به همراه آقاي العادلي به اتهام‬ ‫همدستي در کشتن تظاهرات‌ کنندگان مصري به حبس‬ ‫ابد محکوم شده بود‪ ،‬اما در ژانويه ‪ 2013‬ديوان عالي مصر‬ ‫درخواست تجديدنظر اين دو نفر را با استدالل‌هاي فني‬ ‫پذيرفت و به محاکمه مجدد آنها راي داد‪.‬‬ ‫عليرغم تبرئه از اين اتهامات‪ ،‬آقاي مبارک ‪ 86‬ساله هم‬ ‫اکنون در حال گذراندن محکوميت سه ساله خود به اتهام‬ ‫اختالس اموال عمومي است‪.‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫خانه‌هاي دولتي و هزينه کودک از سوي دولت شوند‪.‬‬ ‫نخست وزير بريتانيا تاکيد کرد کاهش ميزان مهاجرت‬ ‫کارگران اروپايي به داخل بريتانيا از شرايط الزم براي‬ ‫پيشبرد مذاکرات بر سر ادامه عضويت اين کشور در اتحاديه‬ ‫اروپاست‪.‬‬ ‫آقاي کامرون گفت اطمينان دارد که مي‌تواند‬ ‫سياست‌هاي مهاجرات کارگران از اتحاديه اروپا به بريتانيا‬ ‫را تغيير دهد و براي تداوم عضويت بريتانيا در اين اتحاديه‬ ‫نيز تالش خواهد کرد‪ .‬اما او هشدار داد در صورتي که با‬ ‫خواسته‌هاي بريتانيا مخالفت شود‪ ،‬اين کشور «هر کاري که‬ ‫الزم است» انجام مي دهد‪ .‬ناظران مي‌گويند اين بازرترين‬ ‫نشانه‌اي بود که نخست وزير بريتانيا تاکنون در مورد امکان‬ ‫بيرون آمدن از اتحاديه اروپا مطرح کرده است‪.‬‬ ‫پيشنهاداتي که در صورت پيروزي آقاي کامرون در‬ ‫انتخابات سراسري ماه مي (ارديبهشت آينده) بريتانيا دنبال‬ ‫خواهد شد عبارتند از‪:‬‬ ‫جلوگيري از دريافت کمک هزينه‌هاي دولتي از جمله‬ ‫مسکن و کمک هزينه کودکاني که در خارج از بريتانيا زندگي‬ ‫مي‌کنند‪.‬‬ ‫بيرون کردن مهاجراني که بعد از شش ماه کار پيدا‬ ‫نکرده‌اند‪.‬‬ ‫محدود کردن حق مهاجران براي آوردن خانواده‌هاي‬ ‫خود به داخل بريتانيا‪.‬‬ ‫تسريع بخشيدن به روند اخراج مهاجران مجرم از‬ ‫بريتانيا‪.‬‬ ‫افزايش دوره ممنوعيت براي ورود مجدد مهاجران‬ ‫اروپايي که به جرم دزدي و تقلب از بريتانيا اخراج شده‌اند‪.‬‬ ‫ممنوعيت کاري در بريتانيا براي شهروندان کشورهاي‬ ‫تازه عضو در اتحاديه اروپا تا زماني که وضعيت اقتصادي اين‬ ‫کشورها با اعضاي حاضر همسان شود‪.‬‬ ‫آقاي کامرون گفت نگراني مردم بريتانيا در مورد ميزان‬ ‫مهاجرت از اروپا در دهه اخير به هيچ عنوان «غيرمنطقي و‬ ‫عجيب» نيست‪.‬‬ ‫او در ادامه گفت اين تغييرات منجر به ايجاد‬ ‫«سختگيرانه‌ترين نظام رفاهي» براي مهاجران اروپايي‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫او گفت‪« ،‬ما استحقاق آن را داريم که خواسته‌هايمان را‬ ‫بشنوند‪ .‬اين موضوعي است که براي مردم بريتانيا و آينده ما‬ ‫در اتحاديه اروپا مهم است‪».‬‬

‫شکست همه‌پرسي‬ ‫محدودسازي مهاجرت‬ ‫در سوئيس‬

‫برنامه‌هاي ديويد کامرون‬ ‫براي کاهش ورود مهاجران‬ ‫اروپايي به بريتانيا‬

‫ديويد کامرون‪ ،‬نخست وزير بريتانيا برنامه‌هاي خود‬ ‫در راستاي محدوديت رفت و آمد کارگران اروپايي و کاهش‬ ‫مزاياي دولتي براي آنها را اعالم کرد‪.‬‬ ‫آقاي کامرون گفت که کارگران اهل کشورهاي اتحاديه‬ ‫اروپا بايد حداقل چهار سال در بريتانيا کار کنند و ماليات‬ ‫بپردازند تا مشمول دريافت کمک‌هاي رفاهي از جمله‬

‫بر اساس گزارش‌هاي رسيده از سوئيس به نظر‬ ‫مي‌رسد اکثريت مردم آن کشور در يک همه‌پرسي به محدود‬ ‫کردن مهاجرت راي منفي داده‌اند‪.‬‬ ‫اين همه پرسي دومين راي گيري عمومي در سوئيس‬ ‫در خصوص محدود سازي مهاجرت در سال جاري ميالدي‬ ‫است‪.‬‬ ‫تلويزيون ملي سوئيس گزارش داده است که بر اساس‬ ‫نتايج غيرقطعي که تا کنون به دست آمده است‪ ،‬حدود ‪74‬‬ ‫درصد راي دهندگان مخالف ايجاد محدوديت شديد در‬ ‫مهاجرت به آن کشور بوده‌اند‪.‬‬ ‫در ماه فوريه گذشته‪ ،‬اکثريت کوچکي از مردم سوئيس‬ ‫به ايجاد «سهميه» مهاجرتي راي دادند که با توافقنامه‬ ‫سوئيس با اتحاديه اروپا در خصوص آزادي حرکت افراد‬ ‫مغاير است‪.‬‬ ‫پيشنهاد جديدي که به آراء عمومي گذاشته شد اين‬ ‫است که پذيرش مهاجران در هر سال به ‪ 2‬درصد جمعيت‬ ‫کشور محدود شود‪.‬‬ ‫جمعيت سوئيس چيزي حدود ‪ 8‬ميليون و ‪ 180‬هزار نفر‬ ‫است و بنابرين در صورت پذيرفته شدن اين پيشنهاد توسط‬ ‫عموم مردم‪ ،‬مهاجرت به آن کشور در حد ‪ 16‬هزار نفر در‬ ‫سال کنترل خواهد شد‪.‬‬

‫افزايش جمعيت در سوئيس در دهه‌هاي اخير سريع‬ ‫بوده و اين امر با توجه به اين نکته که جمعيت آن کشور در‬ ‫حدود ‪ 20‬سال پيش تنها حدود هفت ميليون نفر بوده‪ ،‬به‬ ‫اثبات مي‌رسد‪.‬‬ ‫با اينکه نرخ بيکاري در سوئيس پايين بوده و‬ ‫استانداردهاي زندگي نسبتا باال هستند‪ ،‬بسياري از مردم آن‬ ‫کشور از شلوغي و تخريب محيط زيست در آن کشور کوچک‬ ‫و کوهستاني نگران هستند‪.‬‬ ‫با اين حال‪ ،‬احزاب عمده سياسي سوئيس مخالف اين‬ ‫محدود سازي مهاجرت هستند و مي‌گويند که اقتصاد کشور‬ ‫در صورت تصويب آن آسيب خواهد ديد‪.‬‬ ‫در حال حاضر حدود ‪ 25‬درصد نيروي کار در سوئيس‪،‬‬ ‫نيروي خارجي است و صاحبان سرمايه و بنگاه‌هاي توليدي‬ ‫خواستار جذب نيروي کار ماهر از سراسر اروپا هستند‪.‬‬ ‫بيشترين مهاجران در سوئيس را ايتاليايي‌ها‪ ،‬آلماني‌ها‬ ‫و اتباع کشورهاي يوگسالوي سابق تشکيل مي‌دهند‪.‬‬

‫اتحاديه عرب طرح‬ ‫تشکيل کشور فلسطين را‬ ‫به شوراي امنيت مي‌برد‬

‫‪9‬‬

‫محمود عباس‪ ،‬رئيس تشکيالت خودگردان فلسطيني گفت‬ ‫که اسرائيل چاره ديگري براي فلسطيني‌ها به جز مراجعه‬ ‫مستقيم به جامعه جهاني باقي نگذاشته است‪.‬‬ ‫آقاي عباس افزود که «وضعيت کنوني در سرزمين‌هاي‬ ‫فلسطيني نمي‌تواند ادامه داشته باشد‪ ».‬او اضافه کرد‪« ،‬ديگر‬ ‫شريکي براي ما در اسرائيل وجود ندارد و براي ما چاره‌اي جز‬ ‫بين‌المللي کردن موضوع باقي نمانده است‪».‬‬ ‫اردن ماه ميالدي گذشته‪ ،‬پيش‌نويس قطعنامه ديگري‬ ‫را نيز به شوراي امنيت سازمان ملل متحد ارائه داده بود که‬ ‫در آن خواستار پايان دادن به اشغالگري اسرائيل تا نوامبر‬ ‫سال ‪ 2016‬شده بود‪.‬‬ ‫رويترز به نقل از ديپلمات‌ها گزارش داده که آلمان‪،‬‬ ‫فرانسه و بريتانيا نيز در حال تنظيم پيش‌نويس قطعنامه خود‬ ‫هستند که در آن براي پايان دادن به بحران‪ ،‬مواردي تعيين‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫شوراي امنيت سازمان ملل متحد در ‪ 29‬نوامبر‬ ‫سال ‪ 1947‬به تشکيل دو کشور مستقل عرب و يهود در‬ ‫سرزمين‌هايي که پيش از آن تحت قيموميت بريتانيا قرار‬ ‫داشت‪ ،‬راي داد‪ .‬يک روز بعد‪ ،‬ارتشي از کشورهاي عربي به‬ ‫يهوديان ساکن اين سرزمين‌ها حمله کردند اما با شکست‬ ‫مواجه شدند‪.‬‬ ‫کشور اسرائيل روز ‪ 14‬ماه مي سال ‪ 1948‬اعالم‬ ‫استقالل کرد‪ ،‬هرچند کشور مستقل فلسطيني همچنان‬ ‫تشکيل نشده است‪ .‬فلسطيني‌ها خواهان تشکيل کشور‬ ‫خود در کرانه باختري رود اردن و نوار غزه و به پايتختي‬ ‫بيت‌المقدس هستند‪ ،‬اما اسرائيل مي‌گويد اورشليم‬ ‫(بيت‌المقدس) پايتخت تاريخي اين کشور است‪.‬‬ ‫شهرک‌سازي اسرائيلي‌ها در سرزمين‌هاي اشغالي‬ ‫و مسئله آوارگان فلسطيني‪ ،‬از داليل اصلي اختالفات ميان‬ ‫طرفين است‪.‬‬

‫دارن ويلسن افسر پليس‬ ‫فرگوسن استعفا کرد‬ ‫اتحاديه عرب اعالم کرده که پيش‌نويس قطعنامه‬ ‫تشکيل کشور مستقل فلسطين را رسمًا به شوراي امنيت‬ ‫سازمان ملل متحد ارائه خواهد داد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري رويترز از قاهره‪ ،‬اين مسئله در‬ ‫جلسه وزيران امور خارجه اتحاديه عرب به تصويب رسيده‬ ‫است‪.‬‬ ‫در بيانيه‌اي که پس از اين جلسه منتشر شده‪ ،‬آمده‬ ‫است که اردن‪ ،‬از اعضاي فعلي شوراي امنيت سازمان ملل‬ ‫متحد‪ ،‬با تشکيل يک کميته پيگيري براي جلب حمايت جامعه‬ ‫بين‌الملل‪ ،‬از تشکيل کشور مستقل فلسطين تالش مي‌کند‪.‬‬ ‫نبيل العربي‪،‬‬ ‫دبيرکل اتحاديه‬ ‫عرب هم گفته که‬ ‫اردن پيش‌نويس‬ ‫قطعنامه را به‬ ‫زودي به شوراي‬ ‫ارائه‬ ‫امنيت‬ ‫مي‌دهد‪ .‬اردن از‬ ‫کشورهاي عربي‬ ‫_ اسالمي همسايه‬ ‫است‬ ‫اسرائيل‬ ‫که با اين کشور‬ ‫روابط تمام‌عيار‬ ‫ديپلماتيک دارد‪.‬‬ ‫رويترز افزوده‬ ‫که اين قطعنامه‬ ‫احتماالً نمي‌تواند‬ ‫از حمايت اياالت‬ ‫آمريکا‬ ‫متحده‬ ‫برخوردار باشد‪ .‬آمريکا يکي از پنج عضو دائم شوراي امنيت‬ ‫سازمان ملل متحد با حق وتو است و موضع رسمي‌اش‪،‬‬ ‫تشکيل دو کشور مستقل اسرائيل و فلسطين در کنار يکديگر‬ ‫و بر پايه تفاهم دوجانبه و صلح فلسطينيان و اسرائيلي‌هاست‪.‬‬ ‫اما در افتتاحيه نشست اخير اتحاديه عرب در قاهره‪،‬‬

‫دارن ويلسن افسر پليس آمريکايي که مايکل براون‬ ‫جوان سياهپوست غير مسلح را کشته بود‪ ،‬استعفا داده است‪.‬‬ ‫خبر استعفاي آقاي ويلسن توسط وکيل او اعالم شده است‪.‬‬ ‫نيل برانتراگر وکيل آقاي ويلسن گفته است موکلش‬ ‫از روز تيراندازي به مايکل براون در مرخصي اجباري بوده‬ ‫است‪.‬‬ ‫شهر فرگوسن در ايالت ميزوري که صحنه درگيري‬ ‫دارن ويلسن و مايکل براون ‪ 18‬ساله بود از ماه آگست‬ ‫تا کنون شاهد اعتراضات گسترده به نحوه رفتار پليس با‬ ‫سياهپوستان بوده است‪.‬‬

‫در عين حال اعتراضات در اين شهر‪ ،‬در پي راي هيات‬ ‫منصفه مبني بر تبرئه آقاي ويلسن به شورش و غارت‬ ‫خياباني آميخته شد‪.‬‬ ‫آقاي ويلسن که سفيدپوست است گفته است وجداني‬ ‫آسوده دارد و طبق قانون عمل کرده است‪.‬‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪10‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫آقاي برانتراگر با اعالم خبر استعفاي موکلش گفت اين‬ ‫استعفا بالفاصله اجرايي شده است‪.‬‬ ‫روزنامه «سنت لوييس ديسپچ»‪ ،‬روزنامه محلي‬ ‫اين شهر نوشته است دارن ويلسن ‪ 28‬ساله پس از آن‬ ‫درخواست استعفا داده است که اداره پليس شهر تهديدهاي‬ ‫خشونت‌آميز دريافت کرده و هشدار گرفته است که همکاري‬ ‫خود با آقاي ويلسن را قطع کند‪.‬‬ ‫اين روزنامه با انتشار متني که آن را «استعفانامه»‬ ‫خوانده است آورده‪« ،‬به من گفته‌اند که ادامه استخدام من‬ ‫ممکن است شهروندان و افسران پليس فرگوسن را به خطر‬ ‫بياندازد‪ .‬اين وضعيتي است که من نمي‌توانم بپذيرم‪».‬‬ ‫بر اساس اين گزارش آقاي ويلسن نوشته است‪« ،‬به‬ ‫داليل بديهي من مي‌خواستم تا زمان اعالم راي هيات‬ ‫منصفه صبر کنم و بعد رسما استعفا کنم‪ .‬من اميدوار بودم‬ ‫بتوانم به کار به عنوان پليس ادامه بدهم‪ ،‬اما ايمني ساير‬ ‫افسران پليس و مردم اين منطقه اهميت بسيار زيادي براي‬ ‫من دارد‪ .‬اميدوارم که استعفاي من به بهبود وضعيت اين‬ ‫منطقه کمک کند‪».‬‬ ‫پيشتر آقاي ويلسن به رسانه‌هاي آمريکايي گفته بود‬ ‫که مايکل براون او را به داخل خودروي پليس هل داده و به‬ ‫اسلحه‌اش چنگ انداخته است‪.‬‬ ‫حاميان آقاي بروان مي‌گويند اين جوان سياهپوست‬ ‫هنگام تيراندازي قصد تسليم به پليس را داشته است‪.‬‬ ‫برخي شاهدان عيني مي‌گويند مايکل که اسلحه‌اي نداشته‪،‬‬ ‫دست‌هايش را به نشانه تسليم باال برده بود‪.‬‬ ‫با اين همه دادستان ايالتي و برخي شواهد موجود در‬ ‫پرونده با بخشي از گفته‌هاي شاهدان عيني در تناقض است‪.‬‬ ‫بسياري در ميان آفريقايي‌تبارهاي آمريکا خواستار‬ ‫محاکمه آقاي ويلسن به اتهام قتل بودند‪ ،‬اما سه ماه بعد از‬ ‫اين تيراندازي نهايتا هيات منصفه او را تبرئه کرد‪.‬‬

‫بازگشت نيکوال سارکوزي‬ ‫به صحنه سياست‬

‫رئيس جمهور پيشين فرانسه‪ ،‬نيکوال سارکوزي به‬ ‫عنوان رهبر حزب «اتحاد جنبش مردم» برگزيده شد‪ .‬با اين‬ ‫راي‪ ،‬او در انتخابات آينده رياست جمهوري فرانسه با حزب‬ ‫حاکم رقابت خواهد کرد‪.‬‬ ‫آقاي سارکوزي‪ ،‬با به دست آوردن بيش از ‪ 64‬درصد‬ ‫آرا‪ ،‬از نزديک‌ترين رقيبش برونو ماري پيش افتاد‪ .‬او تحت‬ ‫فشار بود که با اختالف آراي باال اين انتخابات را ببرد و‬ ‫اميدوار بود بيش از ‪ 70‬درصد آرا را به دست بيارود و شانس‬ ‫پيروزي مجددش را زنده نگه دارد‪.‬‬ ‫هر چند فرانسوا اوالند رئيس جمهور کنوني فرانسه‬ ‫محبوبيت چنداني ندارد اما حزب دست راستي «اتحاد جنبش‬ ‫مردمي» هم براي کسب محبوبيت با مشکل مواجه است‪.‬‬ ‫آقاي سارکوزي ‪ 59‬ساله اولين بار وقتي که در سال‬ ‫‪ 2004‬به رهبري اين حزب انتخاب شد بيش از ‪ 85‬درصد‬ ‫آرا را از آن خود کرد‪.‬‬ ‫او از سال ‪ 2007‬تا ‪ 2012‬رئيس جمهور فرانسه بود اما‬ ‫پس از شکست از آقاي اوالند سياست را ترک کرد‪.‬‬ ‫بيش از ‪ 150‬هزار عضو حزب (باالتر از ‪ 50‬درصد) در‬ ‫اين انتخابات شرکت کردند‪ ،‬هر چند که روند اين انتخابات‬ ‫به دليل حمله سايبري با اختالل انجام شد‪ .‬آقاي ماري‪ ،‬وزير‬ ‫پيشين کشاورزي ‪ 29‬درصد آراي حزب را کسب کرد و نامزد‬ ‫سوم هرو مارتيون بيش از ‪ 6‬درصد راي آورد‪.‬‬ ‫آقاي سارکوزي پس از اين پيروزي در صفحه فيس‌بوک‬ ‫خود پيغامي براي هوادارانش منتشر کرد و نوشت‪« ،‬من‬ ‫مي‌خواهم از همه اعضاي حزب «اتحاد جنبش مردم» که‬ ‫به من افتخار دادند و به عنوان رهبر خانواده سياسي‌مان‬ ‫انتخابم کردند تشکر کنم‪».‬‬ ‫آقاي سارکوزي نوشته است که «بسيج نيروهاي حزب‬ ‫در تاريخ جنبش ما بي‌نظير است و انتخاب آنها بهترين‬ ‫واکنش به دو سال اختالف و نزاع داخلي بود‪ ».‬اما يک‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫سخنگوي حزب سوسياليست آقاي اوالند گفته است که‬ ‫کارزار انتخاباتي حزب «اتحاد جنبش مردمي» هيچ چيز‬ ‫تازه‌اي براي فرانسه ندارد‪.‬‬ ‫کارينه ناراسيگون گفته است که «پيروزي آقاي‬ ‫سارکوزي در کارزار حزب اتحاد جنبش مردمي‪ ،‬بازگشت‬ ‫پيروزمندانه‌اي که او انتظارش را مي‌کشد نيست‪ ».‬فلوريان‬ ‫فيليپوت‪ ،‬سخنگوي حزب دست راستي جبهه ملي‪ ،‬نتيجه اين‬ ‫انتخابات را «شکست مطلق» براي آقاي سارکوزي توصيف‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫حزب «اتحاد جنبش مردمي» به زودي نامزد خود را‬ ‫براي انتخابات رياست جمهوري فرانسه در سال ‪2017‬‬ ‫معرفي مي‌کند اما خبرنگاران مي‌گويند راي کمتر از حد‬ ‫انتظاري که سارکوزي در انتخابات رهبري حزب به دست‬ ‫آورد‪ ،‬باعث مي‌شود ساير رهبران حزب تشويق شوند که‬ ‫در مقابلش بايستند‪ .‬آلن ژوپه‪ ،‬نخست‌وزير پيشين فرانسه‬ ‫و فرانسيسکو فيلون به شدت مايل بوده‌اند که نامزد حزب‬ ‫اتحاد جنبش مردمي براي انتخابات رياست جمهوري باشند‪.‬‬ ‫آقاي سارکوزي به خاطر وضعيت زندگي خصوصي‌‬ ‫غيرمعمولش چندان بين برخي از فرانسوي‌ها محبوب نيست‬ ‫و يک دوره رياست جمهوري‌اش منتقدان زيادي دارد‪.‬‬ ‫در سال ‪ 2012‬وقتي ژان فرانسوا کوپه از دوستان‬ ‫سارکوزي به رهبري حزب انتخاب شد‪ ،‬آقاي فيلون حاضر‬ ‫نشد که پيروزي او را بپذيرد و اين ضربه مخربي به وجهه‬ ‫حزب اتحاد جنبش مردمي وارد کرد‪.‬‬

‫دو ميليون آواره سوري‬ ‫در خطر گرسنگي و‬ ‫سرمازدگي‬

‫برنامه جهاني غذاي سازمان ملل متحد اعالم کرد که به‬ ‫دليل کمبود مالي‪ ،‬از اول دسامبر ديگر قادر نيست به آوارگان‬ ‫سوري غذا برساند‪ .‬افزون بر بي‌غذايي‪ ،‬زمستان سختي هم‬ ‫در پيش است و يک ميليون آواره سوري در خطر سرمازدگي‬ ‫قرار دارند‪.‬‬ ‫بيش از يک ميليون و ‪ 700‬هزار آواره سوري در‬ ‫اردوگاه‌هاي آوارگان در اردن‪ ،‬ترکيه‪ ،‬لبنان و مصر و همچنين‬ ‫عراق به‌سر مي‌برند‪ .‬آن‌ها که تا کنون از سازمان ملل کوپن‬ ‫غذا دريافت مي‌کردند‪ ،‬از اين پس از اين امکان بي‌بهره‬ ‫مي‌مانند‪.‬‬ ‫اردرين کازين مدير اجرايي برنامه جهاني غذاي‬ ‫سازمان ملل گفته است که آوارگان سوري از اين پس‬ ‫در خطر گرسنگي قرار دارند‪ .‬به گفته مدير اجرايي برنامه‬ ‫جهاني غذاي سازمان ملل اين احتمال وجود دارد که در‬ ‫اردوگاه‌هاي آوارگان تنش و درگيري به وجود آيد و ثبات‬ ‫اجتماعي کشورهاي ميزبان به خطر افتد‪.‬‬ ‫فقط در ماه دسامبر‪ ،‬برنامه جهاني غذاي سازمان ملل‬ ‫براي غذارساني به آوارگان سوري به ‪ 64‬ميليون دالر بودجه‬ ‫نياز دارد‪.‬‬ ‫جامعه جهاني به سازمان ملل وعده داده بود که يک‬ ‫بودجه ميلياردي براي کمک به آوارگان اختصاص دهد‪ .‬اما‬ ‫کشورهاي مرفه به اين وعده عمل نکردند‪ .‬به گفته اردرين‬ ‫کازين‪ ،‬مدير اجرايي برنامه جهاني غذا چنانچه بودجه کافي‬ ‫در اختيار اين نهاد وابسته به سازمان ملل قرار بگيرد‪ ،‬به‬ ‫وظيفه غذارساني خود به آوارگان سوري عمل مي‌کند‪.‬‬

‫‪10‬‬

‫آژانس پناهندگان سازمان ملل گزارشي منتشر‬ ‫کرده است مبني بر اينکه بيش از يک ميليون آواره سوري از‬ ‫امکانات کافي براي از سر گذراندن فصل زمستان برخوردار‬ ‫نيستند و به همين جهت در خطر سرمازدگي قرار دارند‪.‬‬ ‫پيش‌بيني مي‌شود که در کشورهاي ميزبان امسال زمستان‬ ‫برف ببارد و درجه هوا به ‪ 16‬درجه زير صفر برسد‪ .‬اخيرا» در‬ ‫اردوگاه آوارگان سوري در شهر عرصال در لبنان دو کودک در‬ ‫اثر ذات‌الريه جان خود را از دست دادند‪.‬‬

‫پوروشنکو‪ :‬اوکراين مايل‬ ‫است عضو ناتو شود‬

‫پترو پوروشنکو‪ ،‬رئيس جمهور اوکراين يک سال پس‬ ‫از آغاز اعتراضات در ميدان شهر کي‌يف بار ديگر خواست‬ ‫کشورش براي عضويت در ناتو را مطرح کرده است‪.‬‬ ‫رئيس جمهوري اوکراين‪ ،‬پترو پوروشنکو‪ ،‬در مصاحبه‌اي‬ ‫ويژه با فرستنده تلويزيوني آلماني ‪ ARD‬تصريح کرد که‬ ‫هموطنان او جان خود را براي آن از دست دادند که به حق‬ ‫اروپايي بودن دست بيابند‪.‬‬ ‫پوروشنکو همزمان تاکيد کرد که کشورش مايل است به‬ ‫عضويت ناتو (پيمان آتالنتيک شمالي) درآيد‪ .‬او گفت که البته‬ ‫بايد پيش از آن اصالحاتي اساسي در اوکراين انجام گيرد‪.‬‬ ‫پوروشنکو در مصاحبه ياد شده گفت‪« :‬ما بايد همه کار‬ ‫انجام دهيم تا اوکراين‪ ،‬سطح درآمد شهروندان آن‪ ،‬درآمد‬ ‫ناخالص ملي آن و سرمايه‌گذاري‌ها در ارتش آن با معيارهايي‬ ‫همخواني داشته باشند که امروزه براي کشورهايي که‬ ‫مي‌خواهند عضو ناتو شوند معتبر هستند‪».‬‬ ‫پوروشنکو در رابطه با وضعيت شرق اوکراين تاکيد‬ ‫کرد که کشورش بسيار به دوازده نکته ذکر شده در‬ ‫پروتکل‪ ‬آتش‌بس مينسک (امضا شده در ماه سپتامبر) پايبند‬ ‫است‪ .‬او «شورشيان و تروريست‌هاي دونتسک و لوهانسک»‬

‫را مسئول نقض چند باره آتش‌بس خواند‪.‬‬ ‫پوروشنکو گفت براي همين بايد ارتش اوکراين‬ ‫بزرگ‌تر و توانايي رزمندگي آن بيشتر شود‪ .‬پوروشنکو با نظر‬ ‫به جدايي‌طلبان در شرق اوکراين گفت‪« :‬اگر ضروري باشد‬ ‫با اسلحه زير سرمان خواهيم خوابيد‪».‬‬ ‫شامگاه شنبه ‪ 29‬نوامبر هزاران اوکرايني در ميدان‬ ‫استقالل شهر کي‌يف گرد آمدند‪ ،‬شمع روشن کردند و ياد‬ ‫شهرونداني را گرامي داشتند که نه تنها در پايتخت اوکراين‬ ‫بلکه در سراسر اين کشور از آغاز اعتراضات طرفداران‬ ‫نزديکي به اروپا در سال گذشته مجروح يا کشته شده‌اند‪.‬‬ ‫بر مانيتور بزرگي در ميدان استقالل مي‌شد تصاويري‬ ‫را ديد که يادآور‪ ‬زمستان ‪ 2014 / 2013‬بودند‪ ،‬عکس‌هايي‬ ‫که جنبش اعتراضي‌اي را نشان مي‌دادند که به سقوط دولت‬ ‫ويکتور يانوکوويچ انجاميد و دولتي طرفدار غرب را بر سر‬ ‫قدرت آورد‪.‬‬ ‫فعاالن سابق جنبش و سياستمداران روي صحنه‌‌اي در‬ ‫ميانه ميدان استقالل ظاهر شدند‪ .‬از جمله خواننده اوکرايني‬ ‫«روسالنا»‪ ،‬برنده مسابقه بهترين ترانه اروپا «يوروويژن»‬ ‫سال ‪ 2004‬که با شرکت فعاالنه خود در حرکات اعتراضي‬ ‫تبديل به نمادي براي اعتراضات مردم اوکراين شده است‪.‬‬ ‫ويتالي کليچکو‪ ،‬شهردار کي‌يف‪ ،‬از فرصت روز‬ ‫گراميداشت قربانيان جنبش اعتراضي در اوکراين استفاده‬ ‫کرد و خواستار تحريم‌هاي شديدتر عليه روسيه شد‪ .‬او‬ ‫همچنين از بخش اقتصاد آلمان انتقاد کرد‪.‬‬ ‫کليچکو که در گذشته بوکسور حرفه‌اي بوده‪ ،‬در‬ ‫مصاحبه‌اي با روزنامه آلماني «بيلد ام زونتاگ» روسيه را‬ ‫مسئول باال گرفتن بحران در اوکراين دانست‪.‬‬ ‫کليچکو گفت‪« ،‬مدام اين مسئله را‪ ،‬از جمله در آلمان‪،‬‬ ‫فراموش مي‌کنند‪ .‬کساني که مخالف تحريم روسيه هستند‬ ‫نشان مي‌دهند که قربانيان اوکراين برايشان بي‌تفاوت‌اند‪».‬‬ ‫هنوز مقامات مسئول در آلمان واکنشي به سخنان کليچکو‬ ‫نشان نداده‌اند‪.‬‬ ‫اما وزير امور خارجه آلمان‪ ،‬فرانک والتر اشتاين ماير‪،‬‬ ‫در مصاحبه با فرستنده تلويزيوني آلماني ‪ ZDF‬در رابطه‬ ‫با خواست اوکراين براي عضويت در ناتو موضع گرفت‪.‬‬ ‫اشتاين ماير گفت با توجه به بحران کنوني در شرق اوکراين‪،‬‬ ‫کشور اوکراين را در راه پيوستن به ناتو نمي‌بيند‪.‬‬ ‫اشتاين ماير گفت‪« :‬اين جزو مسئوليت دست‌اندرکاران‬ ‫سياست خارجي است که به افکار عمومي بگويند نبايد با‬ ‫ريختن نفت آتش کوره را تندتر کرد‪».‬‬


11

December 2014 1393 ‫آذر‬

11


‫‪12‬‬

‫مرتضي پاشايي‪ ،‬خواننده‬ ‫محبوب ايراني‪ ،‬درگذشت‬ ‫مرتضي پاشايي‪ ،‬خواننده محبوب و جوان ايراني‌‪ ،‬در‬ ‫سن ‪ 30‬سالگي در بيمارستان «بهمن» در شهر تهران‬ ‫درگذشت‪ .‬او مدت‌ها از بيماري سرطان رنج مي‌برد‪.‬‬ ‫مرتضي پاشايي‪ ،‬متولد سال ‪ ،1363‬کار موسيقي را از‬ ‫‪ 14‬سالگي و با نواختن گيتار آغاز کرده بود‪.‬‬ ‫او پيش از انتشار اولين آلبوم رسمي‌اش با عنوان «يکي‬ ‫هست»‪ ،‬تعدادي تک‌ترانه را اجرا کرده و روي اينترنت قرار‬ ‫داده بود‪.‬‬ ‫«گل بيتا» ديگر آلبوم اين خواننده است که به صورت‬ ‫غير رسمي منتشر شد‪« .‬اسمش عشقه» نام آخرين آلبوم‬ ‫اوست که هنوز منتشر نشده است‪.‬‬ ‫مرتضي پاشايي از اواسط سال ‪ 92‬به بيماري سرطان‬ ‫معده دچار شد و مراحل درماني خود را آغاز کرد‪.‬‬ ‫او ابتدا به خاطر وخامت حالش‌‪ ،‬به بخش مراقبت‌هاي‬ ‫ويژه منتقل شد و سرانجام صبح روز جمعه ‪ 23‬آبان‬ ‫درگذشت‪.‬‬ ‫اين خواننده جوان‪ ‬طي ماه‌هاي گذشته با وجود بيماري‬ ‫و تحمل درد چندين‪ ‬کنسرت در ايران و حتي خارج از ايران‪،‬‬ ‫‌برگزار کرده بود‪.‬‬ ‫مراسم تشييع جنازه او با حضور هزاران نفر از‬ ‫هوادارانش انجام شد‪.‬‬

‫محمود دولت‌آبادي‪« ،‬نشان‬ ‫شواليه هنر و ادب فرانسه»‬ ‫را دريافت کرد‬

‫محمود دولت‌آبادي‪ ،‬نويسنده مشهور ايراني‪« ،‬نشان‬ ‫شواليه هنر و ادب فرانسه» را در سفارت اين کشور در تهران‬ ‫دريافت کرد‪.‬‬ ‫خبرگزاري فارس با اعالم اين خبر نوشت که در اين‬ ‫مراسم اين نشان که به امضاي وزير فرهنگ فرانسه رسيده‬ ‫‌است‪ ،‬توسط برونو فوشه‪ ،‬سفير آن کشور در تهران‪ ،‬به‬ ‫محمود دولت‌آبادي اهدا شد‪.‬‬ ‫خبرگزاري ايسنا در گزارشي نوشت که در مراسم‬ ‫سفارت فرانسه در تهران‪ ،‬برونو فوشه‪ ،‬سفير آن کشور‪،‬‬ ‫داريوش شايگان‪ ،‬نويسنده‪ ،‬و مريم عسگري‪ ،‬مترجم کتاب‬ ‫«جاي خالي سلوچ»‪ ،‬درباره وجوه مختلف نويسندگي و آثار‬ ‫محمود دولت‌آبادي سخنراني کردند‪.‬‬ ‫به نوشته ايسنا‪ ،‬سفير فرانسه گفت‪« :‬از زماني که‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫آثار محمود دولت‌آبادي در آن کشور منتشر شد‪ ،‬جامعه‬ ‫روشنفکري و کتاب‪‎‬خوان فرانسه با او بيشتر آشنا شدند‪».‬‬ ‫داريوش شايگان نيز آقاي دولت‌آبادي را «يکي از‬ ‫بزرگ‌ترين رمان‌نويسان ايران معاصر» دانست و افزود‪:‬‬ ‫«دولت‌آبادي مانند هر هنرمند راستيني‪ ،‬حساس است‬ ‫و پراضطراب‪ ،‬مجروح از درد درون‪ ،‬و دلواپس روح آناني‬ ‫که روياهاي پرشهامت‌شان همواره با واقعيات مبتذل در‬ ‫تعارض‌اند‪ ،‬دنيايي که نسبت به تمناي قلب جوينده حقيقت‬ ‫و آزادي‪ ،‬بي‌اعتناست‪».‬‬ ‫ايسنا همچنين نوشت که محمود دولت‌آبادي پس از‬ ‫دريافت مدال شواليه هنر و ادب فرانسه ضمن بيان نکته‌هايي‬ ‫درباره نوشتن و رنج نوشتن‪ ،‬قطعه‌هايي را از اوژن يونسکو‬ ‫و مارسل پروست خواند و در بخشي ديگر از تمدن و ادبيات‬

‫فرانسه ياد کرد‪.‬‬ ‫به نوشته اين خبرگزاري‪ ،‬در اين مراسم نصراهلل‬ ‫پورجوادي‪ ،‬کامبيز درمبخش‪ ،‬اميد روحاني‪ ،‬ترانه شايگان‪،‬‬ ‫صديق تعريف‪ ،‬ليلي گلستان‪ ،‬جواد مجابي‪ ،‬کيانوش انصاري‪،‬‬ ‫مديا کاشيگر‪ ،‬فخرالدين فخرالديني و نيز داوود موسايي و‬ ‫حسن کيائيان (ناشران آثار دولت‌آبادي) شرکت داشتند‪.‬‬

‫نشان «هنر و ادب فرانسه» در اواخر دهه ‪ 1950‬ميالدي‬ ‫با هدف تقدير از کساني که در ارتقاء هنر و ادبيات در سراسر‬ ‫دنيا نقش داشته‌اند‪ ،‬توسط وزارت فرهنگ فرانسه تاسيس‬ ‫شد و از جمله جوايز جانبي «نشان ملي لياقت» است که هر‬ ‫سال به نزديک از ‪ 300‬نفر به ترتيب اهميت در سه بخش‬ ‫فرمانده‪ ،‬افسر و شواليه اهدا مي‌شود‪.‬‬ ‫پيشتر کساني چون محمدرضا شجريان (خواننده)‪،‬‬ ‫شهرام ناظري (خواننده)‪ ،‬جالل ستاري (اسطوره شناس)‪،‬‬ ‫عباس کيارستمي (کارگردان سينما)‪ ،‬اصغر فرهادي‬ ‫(کارگردان سينما)‪ ،‬ليال حاتمي (بازيگر)‪ ،‬محمدعلي سپانلو‬ ‫(شاعر و نويسنده)‪ ،‬رضا سيدحسيني (مترجم)‪ ،‬و پري صابري‬ ‫(کاگردان تئاتر) اين نشان را دريافت کرده بودند‪ .‬حسين‬ ‫عليزاده‪ ،‬آهنگساز و نوازنده ايراني نيز يکي از برندگان نشان‬ ‫شواليه بود که اين جايزه را نپذيرفت و اعالم کرد که بي‌نياز‬ ‫از دريافت هر نشاني است‪.‬‬

‫هزينه جهاني چاقي به‬ ‫اندازه جنگ است‬ ‫پژوهشگران مي‌گويند هزينه‌اي که چاقي در سطح دنيا‬ ‫بر دوش مردم و دولت‌ها مي گذارد به اندازه هزينه سيگار‬ ‫کشيدن و درگيري‌هاي مسلحانه است‪.‬‬ ‫بر اساس گزارشي که «موسسه مک‌کينزي» منتشر‬ ‫کرده هزينه جهاني چاقي ‪ 1.3‬تريليون پوند يعني ‪ 2.8‬درصد‬ ‫کل فعاليت‌هاي اقتصادي در دنياست‪.‬‬

‫اين گزارش تخمين زده که ‪ 2.1‬ميليارد نفر در دنيا‬ ‫– حدود ‪ 30‬درصد جمعيت جهان‪ -‬اضافه وزن دارند يا از‬ ‫چاقي مفرط رنج مي‌برند و اين آمار تا سال ‪ 2030‬به نيمي از‬ ‫جمعيت جهان افزايش خواهد يافت‪.‬‬

‫‪12‬‬

‫و به عالوه تقريبا نيمي از موارد ديابت و يک چهارم موارد‬ ‫بيماري‌هاي قلب‪ ،‬به اضافه وزن و چاقي نسبت داده مي‌شود‪.‬‬ ‫در ايران چاقي و چاقي شکمي در دهه گذشته سير‬ ‫صعودي داشته و چاقي شکمي تا پنجاه درصد افزايش‬ ‫داشته است‪.‬‬ ‫يک سوم جمعيت ايران يعني حدود ‪ 25‬ميليون نفر‬ ‫داراي اضافه وزن يا چاقي هستند که ‪ 43‬درصد آنان را‬ ‫مردان و ‪ 57‬درصد را زنان تشکيل مي‌دهند‪.‬‬

‫فاز نخست آزمايش‬ ‫واکسن ايبوال اميدوار‬ ‫کننده است‬ ‫بر اساس اين گزارش «هزينه گزاف مالي» چاقي رو به‬ ‫افزايش است و اين هزينه شامل خدمات بهداشتي‪ ،‬غيبت‬ ‫از کار و افت بازده مي‌شود‪ .‬به گفته اين گزارش‪ ،‬اين هزينه‬ ‫اکنون از هزينه اعتياد به الکل و تغيير آب و هواي کره زمين‬ ‫بيشتر شده است‪.‬‬ ‫در گزارش آمده که براي مقابله با بحران چاقي‬ ‫استراتژي‌هايي بايد در نظر گرفته شود که با ابعاد اين معضل‬ ‫تناسب داشته باشد‪ .‬از اين رو بايد به اقداماتي روي آورد که‬ ‫کمتر به فرد وابسته‌اند‪.‬‬ ‫از جمله اين اقدامات به تغيير اندازه غذاهاي بسته‌بندي‬ ‫شده و تحول در توليد و ارائه غذاهاي آماده و فرآوري اشاره‬ ‫شده است‪ .‬اين گزارش در نهايت به اين جنع بندي رسيده‬ ‫که مقابله با چاقي بايد در ابعاد ملي و در سطح دولت‌ها مد‬ ‫نظر قرار گيرد و راه حل معجزه‌آسايي براي آن وجود ندارد‪».‬‬ ‫سازمان بهداشت جهاني چاقي را يکي از مهمترين‬ ‫عوامل مرگ و مير در دنيا قلمداد مي‌کند‪ .‬به گفته اين‬ ‫سازمان‪ ،‬ساالنه حدود ‪ 3.5‬ميليون نفر در دنيا‪ ،‬به علت چاقي‬ ‫جان خود را از دست مي‌دهند و ‪ 65‬درصد جمعيت جهان در‬ ‫کشورهايي زندگي مي‌کنند که افزايش وزن و چاقي بيش از‬ ‫کم وزني باعث مرگ مي‌شود‪.‬‬ ‫شمار افراد چاق در دنيا بيش از ‪ 2‬ميليارد نفر است‬

‫به گفته موسسه ملي بهداشت‪ ‬آمريکا‪ ،‬محققان‪ ‬با انجام‬ ‫اميدوارکننده فاز نخست آزمايش واکسن ايبوال‪ ،‬يک گام به‬ ‫ساخت و گسترش آن نزديک‌تر شده‌اند؛ با اين همه همچنان‬ ‫ماه‌ها تا زماني که بشود آن را در مناطق بحران‌زده استفاده‬ ‫کرده‪ ،‬باقي مانده است‪.‬‬ ‫تازه‌ترين تحوالت براي مبارزه با بدترين مورد شيوع‬ ‫شناخته‌شده ايبوال‪ ،‬در حالي منتشر مي‌شود که اين ويروس‬ ‫مرگبار تا کنون جان ‪ 5500‬نفر را تا کنون گرفته است و با‬ ‫وجود برخي موفقيت‌ها براي مهار آن در آينده‪ ،‬سازمان ملل‬ ‫متحد مي‌گويد که همچنان نبردي طوالني با اين بيماري در‬ ‫پيش است‪.‬‬ ‫خبرگزاري فرانسه از قول موسسه ملي بهداشت‪ ‬آمريکا‬


‫‪13‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫(ان‌آي‌اچ)‪ ،‬نقل کرده است که در فاز نخست‪ ،‬آزمايش بر ‪20‬‬ ‫داوطلب تندرست انجام شده است‪ .‬اين داوطلبان دوزهاي‬ ‫کم‌تر يا بيشتري از واکسن را دريافت کردند و بدن همه آنها‬ ‫موفق به ايجاد پادتن الزم براي مبارزه با ايبوال شد ‌ه است‪.‬‬ ‫نتايج اين آزمايش‌ها در نشريه «نيوانگلند جورنال آو‬ ‫مديسن» منتشر شده است‪.‬‬ ‫خبرگزاري رويترز مي‌گويد آزمايش‌ها از دوم سپتامبر‬ ‫آغاز شده و داوطلبان به مدت ‪ 48‬هفته تحت نظارت خواهند‬ ‫بود‪.‬‬ ‫با همه اينها ايجاد پادتن ايبوال در بدن داوطلبان نشانه‬ ‫اميدوارکننده‌اي ارزيابي شده که ممکن است در نهايت‬ ‫جلوي شيوع بيشتر اين بيماري که شوراي امنيت سازمان‬ ‫ملل آن را تهديدي براي امنيت جهاني ناميده است‪ ،‬سد کند‪.‬‬ ‫بان کي‌مون‪ ،‬دبير کل سازمان ملل متحد‪ ،‬در پايان آبان‬ ‫ماه گفته بود اگر جامعه جهاني به تالش‌هاي خود سرعت‬ ‫ببخشد‪ ،‬احتمال اينکه بتوان به شيوع بيماري تا ميانه سال‬ ‫آينده ميالدي خاتمه داد‪ ،‬وجود دارد‪.‬‬ ‫ايبوال هنوز هيچ دارو و درمان مشخص و تائيد شده‌اي‬ ‫ندارد و روش‌هاي درماني و داروهايي که عليه آن استفاده‬ ‫مي‌شود‪ ،‬در مراحل آزمايشي هستند‪.‬‬ ‫با وجود موفقيت‌هاي اوليه براي توليد واکسن ايبوال‪،‬‬ ‫همچنان راه درازي براي توسعه گسترده و استفاده آن در‬ ‫ميان انبوه بيماراني که در غرب آفريقا به آن مبتال شده‌اند‬ ‫باقي مانده است‪.‬‬ ‫موسسه ملي بهداشت‪ ‬آمريکا مي‌گويد مسئوالن توليد‬ ‫کننده واکسن مشغول «انجام فعاالنه مذاکراتي با مقام‌هاي‬ ‫ليبريا و ديگر هم‌پيمانان‪ ،‬براي انجام مرحله بعدي آزمايش‌ها‬ ‫در غرب آفريقا» است‪ .‬پيش‌بيني مي‌شود چنين چيزي زودتر‬ ‫از اوايل سال آينده ميالدي شدني نباشد‪.‬‬ ‫در عين حال‪ ،‬نشريه «نيويورکر» در بخشي از گزارش‬ ‫مفصلي که درباره تحقيقات علمي دانشمندان براي مبارزه‬ ‫با ويروس ايبوال منتشر کرده است‪ ،‬به فعاليت‌هاي يک‬ ‫دانشمند آمريکايي ايراني‌تبار به نام «پرديس ثابتي»‪،‬‬ ‫استاديار زيست‌شناسي در دانشگاه هاروارد در مبارزه با‬ ‫اپيدمي ايبوال مي‌پردازد که سرپرستي تالش‌هاي آمريکا‬ ‫براي خواندن ژنوم انسان و تمام کروموزوم‌هاي موجود در‬ ‫ويروس ايبوال را بر عهده دارد‪.‬‬ ‫وي دختر پرويز ثابتي مقام ارشد امنيتي پيش از‬ ‫انقالب و معاون سابق سازمان اطالعات و امنيت کشور‬ ‫(ساواک) در دوره پهلوي است که در سال ‪ 1975‬ميالدي‬ ‫(‪ 1354‬خورشيدي) در تهران متولد شد‪ .‬خانم ثابتي مسئول‬ ‫آزمايشگاهي در دانشگاه هاروارد است‪ ،‬و پژوهش‌هاي‬ ‫مربوط‪ ‬به ژنوم ويروسي در انستيتوي «براد» وابسته به‬ ‫دانشگاه‌هاي ام‪.‬آي‪.‬تي و هاروارد را سرپرستي مي‌کند‪.‬‬ ‫ژنوم انسان ماده ژنتيکي است که حاوي دستورالعمل‌هاي‬ ‫ارثي براي ساخت‪ ،‬پيشبرد و نگهداري او را داراست و از‬ ‫مولکول‌هاي دي‌ان‌اي متمايز از يکديگر‪ ،‬به نام کروموزوم‬ ‫تشکيل شده است‪.‬‬ ‫خانم ثابتي در اين زمينه مي‌گويد‪« ،‬اين کار نشان‬ ‫مي‌دهد که شما مي‌توانيد ايبوال را به موقع تجزيه و تحليل‬ ‫کنيد‪ .‬اين ويروس تنها نيست‪ .‬حاال ما وارد آنچه که ويروس‬ ‫انجام مي‌دهد شده‌ايم و اکنون مي‌توانيم در هر لحظه‬ ‫تشخيص دهيم در حال مبارزه با چه چيزي هستيم‪».‬‬ ‫خانم ثابتي و تيم او اينک راهي پيدا کرده‌اند که ويروس‬ ‫ايبوال را‪ ،‬در حالي که تغيير مي‌کند‪ ،‬مشاهده کنند‪ .‬حاال آنها‬ ‫دشمن خود را مي‌بينند؛ معنايش‬ ‫اين است که ويروس ايبوال در‬ ‫حالي که تغيير مي‌کند‪ ،‬مي‌تواند به‬ ‫سرعت دگرگون شود و دانشمندان‬ ‫همچنين ممکن است بتوانند شاهد‬ ‫جهش آن در جهات خطرناک‬ ‫باشند‪.‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫گمنام نمي‌‌شناسد و از هنرپيشه‌هاي مشهور هاليوود گرفته‬ ‫تا افراد دوره‌گرد و بي‌خانمان‪ ،‬بخشي از بدن‌شان را خالکوبي‬ ‫کرده‌اند‪.‬‬ ‫پرسش اينجاست که آيا شما حاضر هستيد چند گرم‬ ‫رنگ که در اصل رنگ خودرو به شمار مي‌رود‪ ،‬زير پوست‌تان‬ ‫تزريق کنيد؟ يا به جاي رنگ خودرو‪ ،‬مقدار اندکي پودر‬ ‫سياه‌رنگ که از سوزاندن نفت يا قير به دست مي‌آيد زير‬ ‫پوست شما قرار گيرد؟‬ ‫ولفگانگ بويملر‪ ،‬پروفسور در بخش درماتولوژي‬ ‫دانشگاه رگنزبورگ در آلمان‪ ،‬مي‌گويد ‌رنگ‌هايي که براي‬ ‫خالکوبي‌هاي طوالني‌مدت استفاده مي‌شوند‪ ،‬در واقع براي‬ ‫پرينترها و خودروها و نه براي تزريق زير پوست انسان‬ ‫طراحي شده‌اند‪ .‬همين امر براي خالکوبي‌هاي رنگي هم‬ ‫صادق است‪.‬‬ ‫کارخانه‌هاي شيميايي بزرگ چندين تن از اين رنگ‌ها‬ ‫با کاربرد صنعتي توليد مي‌کنند و شرکت‌هاي کوچک با خريد‬ ‫اين رنگ‌ها‪ ،‬از آنها رنگ‌هاي مخصوص خالکوبي درست‬ ‫مي‌کنند‪ .‬به گفته کارشناسان هيچ‌آزمايشي روي اين رنگ‌ها‬ ‫به منظور استفاده زير پوست انسان‪ ،‬تا کنون انجام نشده‬ ‫است‪.‬‬ ‫رنگ‌هايي که براي خالکوبي به کار مي‌روند بايستي‬ ‫در مجاورت با آب به هيچ‌وجه تغيير نکرده و نامحلول باقي‬ ‫بمانند‪ .‬طبق يک مطالعه علمي جديد که در آمريکا انجام‬ ‫شده‪ ،‬تنها دو سوم مواد خالکوبي‌ها زير پوست باقي مي‌مانند‬ ‫و يک سوم ديگر در بدن پخش مي‌شوند‪ .‬اين مواد به گفته‬ ‫پروفسور بويملر وارد خون‪ ،‬غدد لنفاوي و اندام‌ها شده و در‬ ‫جايي در بدن ذخيره مي‌شوند‪ .‬او البته تأکيد مي‌کند‪ ،‬تا کنون‬ ‫به درستي مشخص نشده که اين مواد در چه قسمتي از بدن‬ ‫باقي مي‌مانند‪.‬‬ ‫مواد شيميايي که در تهيه رنگ‌هاي قرمز‪ ،‬نارنجي و زرد‬ ‫براي خالکوبي به کار رفته‌اند‪ ،‬موجب بروز آلرژي در بدن‬ ‫مي‌شوند‪.‬‬ ‫برخي از اين مواد مي‌توانند در مجاورت نور خورشيد‬ ‫تجزيه شود که حاصل آن‪ ،‬براي بدن سمي و سرطان‌زا‬ ‫خواهد بود‪ .‬تتوهايي که رنگ آبي يا سبز براق دارند‪‌ ،‬غالبا‬ ‫حاوي مس يا نيکل هستند‪ .‬نيکل که فلزي مقاوم به شمار‬ ‫مي‌رود مي‌تواند در بسياري از انسان‌ها توليد حساسيت کند‬ ‫و براي همين استفاده از آن در مواد آرايشي و بهداشتي‬ ‫ممنوع است‪.‬‬ ‫رنگ سياه خالکوبي از ماده‌اي به نام کربن سياه توليد‬ ‫مي‌شود که چيزي نيست به جز قير صنعتي‪ .‬در صنايع‬ ‫شيميايي از قير صنعتي براي سوزاندن نفت خام‪ ،‬قير يا‬ ‫پالستيک استفاده مي‌کنند‪.‬‬ ‫کارشناسان هشدار مي‌دهند که تنها مواد شيميايي به کار‬ ‫رفته در رنگ‌هاي خالکوبي نيستند که تهديد براي سالمتي به‬ ‫شمار مي‌روند‪ .‬به گفته آنان مواد خالکوبي مي‌توانند همچنين‬ ‫حاوي حالل‪ ،‬مواد نگهدارنده يا ناخالصي‌هاي مختلف باشند‪.‬‬ ‫در آلمان و بسياري از کشورهاي ديگر مواد خالکوبي نه‬ ‫در شاخه مواد دارويي و نه در شاخه مواد آرايشي دسته‌بندي‬ ‫شده‌اند که همين امر خود مشکل‌آفرين است‪ .‬طبق قانون‪،‬‬ ‫مواد دارويي و آرايشي بايد داراي شرايط الزم باشند تا جواز‬ ‫توزيع آنها در بازار صادر شود‪ .‬اين سختگيري به ويژه براي‬ ‫مواد دارويي اهميت دارد و پيش از توزيع بايستي بررسي و‬ ‫آزمايش‌هاي کافي در مورد عوارض جانبي و تأثيرات آنان‬ ‫در بدن صورت گرفته باشد‪ .‬تا کنون مواد خالکوبي که به‬ ‫بازار راه يافته‌اند از چنين نظارتي برخوردار نبوده‌اند و اصوال‬ ‫نظارتي روي آنها اعمال نمي‌شود‪.‬‬

‫آيا خالکوبي‬ ‫سرطان‌زا‬ ‫است؟‬

‫اينکه خالکوبي زيباست يا‬ ‫مشمئزکننده‪ ،‬نظري شخصي‬ ‫است‪ .‬نکته‌اي که اما در موردش‬ ‫بحث مي‌شود‪ ،‬خطرات احتمالي آن‬ ‫است‪ .‬تا کنون تحقيق علمي جامعي روي مضرات خالکوبي‬ ‫انجام نشده‪ ،‬اما برخي نسبت به سرطان‌زا بودن آن هشدار‬ ‫مي‌دهند‪.‬‬ ‫خالکوبي کردن پير و جوان‪ ،‬فقير و غني‪ ،‬مشهور و‬

‫شوراي اروپا در سال ‪ 2008‬قطعنامه‌اي را به تصويب‬ ‫رساند که خواستار اعمال نظارت شديدتر روي مواد خالکوبي‬ ‫بود‪ .‬در پي آن بسياري از کشور‌هاي اتحاديه اروپا قوانين‬ ‫سختگيرانه جديدي را روي اين مواد اعمال کردند‪ ،‬اما با اين‬ ‫همه به گفته کارشناسان اين قوانين هنوز ناکافي هستند‪.‬‬

‫در اين بين حتي خالکوب‌هاي حرفه‌اي نيز تأييد مي‌کنند‬ ‫که وضع موجود چندان رضايت‌بخش نيست‪ .‬آندراس‬ ‫اشميت‪ ،‬معاون انجمن خالکوبان آلمان‪ ،‬در جريان همايشي‬ ‫در شهر برلين اعتراف کرد که به عقيده خالکوب‌ها رنگ‌هاي‬ ‫خالکوبي که در حال حاضر استفاده مي‌شوند‪ ،‬واقعا ايمن و‬ ‫بي‌خطر نيستند‪ .‬او در ادامه خواستار آزمايش‌هاي سم‌شناسي‬

‫روي اين رنگ‌ها شده‪ ،‬اما اضافه کرد که احتماال اين رنگ‌ها‬ ‫مشکل چنداني نداشته باشند‪ ،‬زيرا در غير اينصورت‬ ‫«مشتريان شکايت مي‌کردند و گزارش‌هاي بيشتري در اين‬ ‫زمينه در روزنامه‌ها به چاپ مي‌رسيد‪».‬‬ ‫تا کنون آزمايش‌هاي جامعي براي سنجش ميزان‬ ‫خطرناک بودن مواد خالکوبي در کوتاه‌مدت يا بلند مدت انجام‬ ‫نشده است‪ .‬پروفسور بويملر از دانشگاه رگنزبورگ مي‌گويد‪،‬‬ ‫يک‌بار که وي قصد انجام چنين آزمايشي ‌را روي خوک‌ها‬ ‫انجام داده‪ ،‬مسئوالن از اين کار وي جلوگيري کرده‌اند‪ .‬آنها‬ ‫در پاسخ به اعتراض وي با اشاره به ممنوعيت انجام چنين‬ ‫آزمايش‌هايي روي حيوانات گفته‌اند کساني که بدن‌شان را‬ ‫خالکوبي مي‌کنند‪ ،‬اين کار را داوطلبانه انجام مي‌دهند‬ ‫از همين رو نيز در شرايط فعلي نمي‌توان با قطعيت‬ ‫گفت که احتمال سرطان‌زا بودن خالکوبي وجود دارد يا خير‪.‬‬ ‫کارشناسان تنها توصيه مي‌کنند‪ ،‬قبل از خالکوبي يکبار ديگر‬ ‫فکر کنيد‪ ،‬آيا واقعا مايليد رنگ‌هايي با ويژگي‌هاي ذکر شده‬ ‫را زير پوست خود راه دهيد؟‬

‫لغو چند برنامه‬ ‫«بيل کازبي» به دليل‬ ‫اتهامات تعرض جنسي‬

‫دو برنامه ديگر بيل کازبي‪ ،‬کمدين سرشناس آمريکايي‬ ‫به دليل اتهامات عليه او در رابطه با تعرض جنسي لغو شد‪.‬‬ ‫قرار بود برنامه‌هاي اين کمدين ‪ 77‬ساله در ايالت‬ ‫واشنگتن و ايالت کانتيکت برگزار شود که فعال به تعويق‬ ‫افتاده است‪.‬‬ ‫بيش از ده زن از بيل کازبي شکايت کرده اند که توسط‬ ‫او به آنها تعرض جنسي شده است‪.‬‬ ‫اين کمدين مستقيما به اين اتهامات واکنش نشان‬ ‫نداده‪ ،‬اما وکيالن او اين اتهامات را «بي‌اعتبار» و «افترا»‬ ‫توصيف کرده‌اند‪.‬‬ ‫پيش‌تر نيز يکي از برنامه‌هاي او که قرار بود در الس‬ ‫وگاس برگزار شود و همچنين پنج اجرايش در سال ‪2015‬‬ ‫لغو شده بود‪.‬‬ ‫شبکه تلويزيوني «ان‌بي‌سي» هم اعالم کرده است که‬ ‫بازپخش برنامه موفق تلويزيوني او با عنوان «کازبي شو»‬ ‫را که در اصل در دهه ‪ 1980‬پخش مي‌شد‪ ،‬متوقف مي‌کند‪.‬‬

‫‪13‬‬

‫کشف نسخه‌اي بسيار‬ ‫قديمي از قرآن در آلمان‬

‫کارشناسان پي برده‌اند قرآني که در کتابخانه دانشگاه‬ ‫توبينگن نگهداري مي‌شود‪ ،‬بسيار قديمي و به احتمال قوي‬ ‫قديمي‌ترين قرآن موجود است‪.‬‬ ‫کارشناسان پس از مطالعه سه برگ از قرآني قديمي‬ ‫به اين نتيجه رسيده‌اند که تاريخ نگارش آن به قرن هفتم‬ ‫ميالدي يا سرآغاز اسالم برمي‌گردد‪ .‬قرآن يادشده از ‪150‬‬ ‫سال پيش در خزانه کتابخانه دانشگاه توبينگن نگه‌داري‬ ‫مي‌شود‪ ،‬اما تا کنون کسي به قدمت و اهميت آن پي نبرده‬ ‫بود‪.‬‬ ‫نسخه‌شناسان با استفاده از تکنيک‌هاي تازه دريافته‌اند‬ ‫که قرآن مزبور به احتمال باالي ‪ 95‬درصد‪ ،‬در سال‌هاي ‪649‬‬ ‫تا ‪ 675‬ميالدي تحرير شده است‪ .‬يعني تنها ‪ 20‬تا ‪ 40‬سال‬ ‫پس از وفات حضرت محمد‪.‬‬ ‫بدين ترتيب اين قرآن احتماال قديمي‌ترين متن‬ ‫موجود از کتاب مقدس مسلمانان است‪ .‬متن روي پوستي‬ ‫محکم و مرغوب نوشته شده که توانسته صدها سال دوام‬ ‫بياورد‪ .‬دست‌نوشته قسمت پيوسته و بزرگي از کتاب مقدس‬ ‫مسلمانان را در بر دارد‪ :‬از آيه ‪ 37‬سوره هفدهم تا آيه ‪57‬‬ ‫سوره سي و ششم‪.‬‬ ‫يک سخنگوي کتابخانه دانشگاه توبينگن گفت که‬ ‫تنها با استفاده از تکنيک‌هاي کامپيوتري و روش‌هاي علوم‬ ‫طبيعي‪ ،‬تعيين عمر متن يادشده ممکن شده است‪ .‬تا کنون‬ ‫گمان مي‌رفت که سابقه اين قرآن به قرن‌هاي هشتم يا نهم‬ ‫ميالدي يعني سده‌هاي دوم و سوم هجري برمي‌گردد‪.‬‬ ‫آگاهي ديگري که در حد احتمال به دست مي‌آيد اين‬ ‫است که قرآن مزبور به خط علي بن ابي‌طالب‪ ،‬چهارمين‬ ‫خليفه مسلمانان و اولين امام شيعيان باشد‪ .‬اين حدس از‬ ‫آنجا قوت مي‌گيرد که امام علي در صدر اسالم يکي از نادر‬ ‫افراد باسواد بود که گفته مي‌شود «حافظ» بود؛ يعني قرآن‬ ‫را از بر داشت‪.‬‬ ‫پروژه «کورانيکا»ي دانشگاه توبينگن مسئوليت‬ ‫ارزش‌يابي قرآن يادشده و چندين متن کهنه را به عهده‬ ‫داشت‪ .‬چند موسسه مطالعات علمي در اين پروژه شرکت‬ ‫دارند که از جمله عبارتند از «آکادمي دست‌نوشته‌ها و‬ ‫مکاتبات پاريس» و «آکادمي علوم براندنبورگ» در برلين‪.‬‬ ‫اين پروژه از حمايت انجمن پژوهش‌هاي آلمان و بنياد ملي‬ ‫تحقيقات علمي فرانسه نيز برخوردار است‪.‬‬ ‫انستيتوي مطالعات اشعه‌اي دانشگاه زوريخ با استفاده‬ ‫از روش تشعشعات کربني که در تعيين قدمت آثار باستاني‬ ‫به کار مي‌رود‪ ،‬در ارزيابي قرآن يادشده نقش مهمي ايفا‬ ‫کرد‪ .‬عناصر کربني با گذشت زمان به ميزان بسيار اندکي‬ ‫ايزوتوپ‌هاي حاوي راديواکتيو باقي مي‌گذارند‪ .‬با بررسي‬ ‫اين مواد مي‌توان قدمت و عمر اشياء را با دقتي زياد تعيين‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫اوراق قرآن يادشده به خط کوفي است که يکي از‬ ‫قديمي‌ترين خط‌ها در زبان عربي به شمار مي‌رود‪ .‬متن‬ ‫يادشده به يکي از انواع قديمي‌تر اين خط که به «حجازي»‬ ‫معروف است‪ ،‬نوشته شده است‪.‬‬ ‫به گفته دانشگاه توبينگن‪ ،‬نمونه‌اي از قرآن قديمي در‬ ‫پاييز آينده در نمايشگاهي در شهر انتورپ در هلند به تماشا‬ ‫گذاشته مي‌شود‪.‬‬ ‫قرآن يادشده در سال ‪ 1864‬در خاورميانه خريداري و‬ ‫به آلمان منتقل شد و از آن موقع در مخزن کتاب‌هاي خطي‬ ‫کتابخانه توبينگن نگه‌داري مي‌شود‪.‬‬


‫‪14‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫نسخه‌هاي قرآن‌ دست‌نويس کتابخانه دانشگاه توبينگن‬ ‫هم در خزانه کتاب‌هاي عتيقه و برخي از آن‌ها همچنين به‬ ‫طور ديجيتال در اينترنت در اختيار پژوهشگران قرار دارند‪.‬‬

‫مواد سرطان‌زاي سيگار‬ ‫الکترونيکي ‪ 10‬برابر‬ ‫سيگار معمولي‬

‫دانشمندان ژاپني گفته‌اند که مواد سرطان‌زاي سيگار‬ ‫الکترونيکي تا ‪ 10‬برابر بيشتر از سيگار معمولي است‪ .‬اين‬ ‫خبر ضربه بزرگ ديگري است به اعتبار اين محصول جديد‬ ‫که ادعا مي‌شد از سيگار معمولي زيان کمتري دارد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري فرانسه از توکيو‪ ،‬سيگار‬ ‫الکترونيکي که در سراسر دنيا و به ويژه در ميان جوانان با‬ ‫استقبال روبرو شده‪ ،‬با بخار مايعات معطر کار مي‌کند‪ .‬بخار‬ ‫حاوي نيکوتين مانند سيگار معمولي استنشاق مي‌شود اما‬ ‫دودي ندارد‪.‬‬ ‫يکي از مقامات وزارت بهداشت ژاپن به خبرگزاري‬ ‫فرانسه گفت پژوهشگران در بخار انواع مختلف سيگار‬ ‫الکترونيکي مواد سرطان‌زا مانند فرم‌الدهايد و استاليدهايد‬ ‫پيدا کرده‌اند‪.‬‬ ‫مقام ياد شده افزود اين تحقيقات که به سفارش‬ ‫وزارت بهداشت ژاپن سفارش انجام شده‪ ،‬نشان مي‌دهد‬ ‫که فرم‌الدهايد موجود در بخار سيگار الکترونيکي بيشتر از‬ ‫سيگار معمولي است‪.‬‬ ‫فرم‌الدهايد ماده‌اي است که در مصالح ساختماني و‬ ‫مايعات موميايي وجود دارد‪.‬‬ ‫نواکي کاناگيتا يکي از مسئوالن اين پژوهش گفت‪:‬‬ ‫«مواد سرطان‌زاي موجود در يکي از مارک‌هاي تجاري سيگار‬ ‫الکترونيکي ده برابر بيشتر از سيگار معمولي بود‪ .‬در طول‬ ‫آزمايش‌ها ميزان فرم‌الدهايد موجود در اين سيگار‌ها متفاوت‬ ‫بود‪ .‬اما به نظر مي‌رسد زماني که لوله‌اي که مايع را تبخير‬ ‫مي‌کند بيش از اندازه گرم شود‪ ،‬مقدار بيشتري از اين مواد‬ ‫زيان‌آور توليد مي‌شود‪».‬‬ ‫در يکي از انواع اين سيگار‌ها که نام تجارتي آن اعالم‬ ‫نشده است‪ ،‬در ‪ 9‬مورد از ‪ 10‬مجموعه کارتريج که مورد‬ ‫آزمايش قرار گرفته ميزان فرم‌الدهايد ده برابر بود‪.‬‬ ‫در يکي ديگر از مارک‌هاي تجاري اين سيگار‌ها نيز‬ ‫نتيجه مشابهي ديده شد با اين حال ميزان مواد سرطان‌زا در‬ ‫همه موارد يکسان نبود‪.‬‬ ‫نواکي کاناگيتا گفت اين تحقيق نشان مي‌دهد که‬ ‫برخالف تصور مردم‪ ،‬سيگار الکترونيکي محصول بي‌ضرري‬ ‫نيست‪.‬‬ ‫او هشدار داد‪« :‬ما بايد آگاه باشيم که بعضي از سازنده‌ها‬ ‫اين محصوالت را براي تشويق جوانان به سيگار کشيدن‬ ‫مي‌سازند‪».‬‬ ‫در ژاپن مانند بسياري از کشور‌ها سيگارهاي الکترونيکي‬ ‫بدون نيکوتين کنترل نمي‌شوند‪ .‬اما سيگار الکترونيک حاوي‬ ‫نيکوتين تابع مقررات دارويي کشور است‪ .‬در ژاپن مي‌توان‬ ‫اين سيگار‌ها را به راحتي از اينترنت خريداري کرد‪ ،‬اما مانند‬ ‫کشورهاي غربي به راحتي در فروشگاه‌ها قابل دسترس‬ ‫نيستند‪.‬‬ ‫سازمان بهداشت جهاني در ماه آگست از دولت‌هاي‬ ‫جهان خواست که فروش سيگار الکترونيکي به افراد زير ‪18‬‬ ‫سال را ممنوع کنند‪ .‬اين سازمان هشدار داد اين محصوالت‬ ‫براي جنين و کودکان خطرات جدي دارند‪.‬‬ ‫عليرغم تحقيقات اندک درباره تاثيرات سيگار‬ ‫الکترونيکي‪ ،‬سازمان بهداشت جهاني گفت به دليل پيامدهاي‬ ‫دراز مدت بر رشد مغزي که از تاثير احتمالي نيکوتين بر‬ ‫کودکان و جنين ناشي مي‌شود‪ ،‬براي هشدار به کودکان‪،‬‬ ‫نوجوانان‪ ،‬زنان باردار و زنان در سن باروري شواهد کافي‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫وجود دارد‪.‬‬ ‫اين نهاد وابسته به سازمان ملل همچنين گفته است که‬ ‫کشيدن سيگار الکترونيکي در مکان‌هاي بسته بايد ممنوع‬ ‫شود‪.‬‬ ‫در همين حال مقامات بهداشت آمريکا مي‌گويند که از‬ ‫سال ‪ 2011‬تا ‪ 2013‬تعداد افرادي که سيگار الکترونيکي‬ ‫مي‌کشند سه برابر شده است‪.‬‬ ‫مرکز پيشگيري و مبارزه با بيماري آمريکا هم گفته است‬ ‫که بيش از ‪ 250‬هزار جوان که سيگاري نبودند سال گذشته‬ ‫سيگار الکترونيکي کشيدند‪.‬‬ ‫اما طرفداران سيگار الکترونيکي مي‌گويند اين ابزار از‬ ‫سيگار معمولي بي‌زيان‌تر است‪ .‬آن‌ها مي‌گويند مجموعه مواد‬ ‫شيمايي و گازهاي سمي سيگار معمولي سرطان‌زا است‪،‬‬ ‫موجب سکته قلبي و مغزي مي‌شوند که از عوامل شايع مرگ‬ ‫و مير در بسياري از کشور‌ها است‪.‬‬ ‫اما مخالفان معتقدند اين وسيله تنها چند سال است که‬ ‫به بازار آمده و تاثيرات درازمدت تنفس بخار مصنوعي آن‬ ‫هنوز روشن نيست‪.‬‬ ‫شرکت‌هاي بزرگ توليد کننده سيگار براي تصرف بازار‬ ‫سه ميليارد دالري و رو به گسترش سيگار الکترونيکي تالش‬ ‫مي‌کنند‪.‬‬

‫ساخت داروي تازه‌اي براي‬ ‫مبارزه با سرطان مثانه‬ ‫پزشکان مي‌گويند دارويي تازه که طيف وسيعي از‬ ‫سرطان‌ها را در برابر سيستم ايمني بدن آسيب پذير مي‌کند‬

‫جراحي براي مبارزه با سرطان باز کرده است‪.‬‬

‫مهمانان هتل بيش از همه‬ ‫چه اشيايي را مي‌دزدند؟‬

‫نتايج يک پژوهش نشان مي‌دهد که برخي مهمانان‬ ‫پس از پايان اقامت در هتل گاهي بيش از حوله و خودکار‬ ‫را به همراه خود مي‌برند‪ .‬داستان وقتي جذاب‌تر مي‌شود که‬ ‫مشخص شود کدام مليت‌ها به کدام اشياء عالقه بيشتري‬ ‫دارند‪.‬‬ ‫بر اساس نتايج اين پژوهش‪ ،‬حوله (صورت يا تن) از‬

‫‪14‬‬

‫اشيايي است که مهمانان هتل‌ها به آن عالقه ويژه‌‌اي دارند‪.‬‬ ‫‪ 83‬درصد هتلداران شرکت‌کننده در اين تحقيق اعالم‬ ‫کرده‌اند که مهمانان‌شان در پايان اقامت حوله‌ها را هم با‬ ‫خود مي‌برند؛ ‪ 63‬درصد مهمانان اين هتلداران حوله حمام‪،‬‬ ‫‪ 45‬درصدشان چوب رختي و ‪ 32‬درصد آنان هم خودکار هتل‬ ‫را با خود برده‌اند‪.‬‬ ‫در رتبه پنجم فهرست کاالهاي سرقتي قاشق و چنگال‬ ‫قرار دارد‪ 30 .‬درصد هتلداران شرکت‌کننده در پژوهش‬ ‫يادشده گفته‌اند که مهمانان‌شان قاشق و چنگال هتل را با‬ ‫خود مي‌برند‪.‬‬ ‫بنا بر اعالم برخي هتلداران‪ ،‬برخي مهمانان المپ‪،‬‬ ‫دستمال توالت‪ ،‬روتختي و گاه تشک تخت را هم پس از‬ ‫پايان اقامت با خود برده‌اند‪ .‬البته تبلت يا تلويزيون هم در‬ ‫فهرست کاالهاي سرقتي ديده مي‌شود‪.‬‬ ‫نگاهي دقيق‌تر به فهرست يادشده نشان مي‌دهد که هر‬ ‫مليتي به چه کااليي عالقه بيشتري نشان مي‌دهد‪ .‬مثال شمار‬ ‫سوئيسي‌هايي که سشوار هتل را با خود برده‌اند‪ ،‬باالتر از‬ ‫حد متوسط است‪ .‬آلماني‌ها سليقه ديگري دارند؛ آنان بيشتر‬ ‫حوله دست و صورت‪ ،‬حوله حمام يا لوازم آرايش مي‌دزدند‪.‬‬ ‫اتريشي‌ها هم عالقه ويژه‌اي به لوازم آشپزخانه دارند؛ قاشق‬ ‫و چنگال‪ ،‬ظرف و حتي قهوه‌جوش از جمله اشيايي هستند که‬ ‫به گفته هتلداران‪ ،‬مهمانان اتريشي با خود برده‌اند‪.‬‬ ‫ايتاليايي‌ها به ليوان شراب عالقه دارند‪ .‬فرانسوي‌ها‬ ‫کامال متفاوت ظاهر مي‌شوند‪ .‬بر اساس نتايج اين پژوهش‪،‬‬ ‫مهمان فرانسوي با فاصله معناداري نسبت به ديگران‬ ‫تلويزيون و دستگاه کنترل از راه دور را با خود مي‌برند‪.‬‬ ‫هلندي‌ها هم به نظر مي‌رسد عملگراتر باشند‪ :‬آنان بيشتر‬ ‫المپ و کاغذ توالت مي‌دزدند!‬

‫باورهاي نادرست درباره سرماخوردگي و آنفلوآنزا‬ ‫سميه رستميان‪ ،‬پژوهشگر دانشگاه ليدن‪ ،‬هلند‬

‫مهيج است و مي‌تواند به معني پيدايش جبهه تازه‌اي در‬ ‫مبارزه با سرطان باشد‪.‬‬ ‫اين دارو پوششي را که سلول سرطاني زير آن مخفي‬ ‫مي‌شود تا از حمله سيستم ايمني پرهيز کند هدف مي‌گيرد‪.‬‬ ‫در مطالعه‌اي که در نشريه علمي «نيچر» چاپ شده‪ ،‬آمده‬ ‫است که بعضي بيماران مبتال به سرطان مهلک مثانه به طور‬ ‫کامل معالجه شده‌اند‪.‬‬ ‫سيستم ايمني در توازن حساسي با بعضي مواد‬ ‫شيميايي در بدن قرار دارد‪ ،‬که گاه باعث واکنشي شديد مي‬ ‫شود و گاه بعضي از اين مواد باعث فرونشاندن اين واکنش‬ ‫مي‌شوند‪ .‬تومورها مي‌توانند از اين توازن براي پنهان شدن‬ ‫از چشم سيستم ايمني استفاده کنند‪.‬‬ ‫يکي از شيوه‌هاي تومورها براي اين کار پروتئيني به‬ ‫نام «پي دي‪ -‬ال ‪ »1‬است که معموال براي جلوگيري از‬ ‫«بيماري‌هاي خودايمني» به کار مي‌رود‪ .‬در اين بيماري‌هاي‬ ‫سيستم ايمني به اشتباه به خود بدن حمله مي‌کند‪.‬‬ ‫تيمي بين‌المللي از دانشمندان در حال امتحان کردن‬ ‫دارويي براي مسدود کردن اين پروتئين در ‪ 68‬بيمار مبتال‬ ‫به سرطان پيشرفته مثانه بوده است‪ .‬اين دارو را شرکت‬ ‫«روش» ساخته است‪.‬‬ ‫همه بيماران تحت شيمي درماني قرار گرفته بودند و‬ ‫تخمين زده مي‌شد که شش تا هشت ماه از عمرشان باقي‬ ‫مانده باشد‪ .‬در بيش از نيمي از بيماران که تومور آنها با‬ ‫استفاده از پروتئين «پي دي‪ -‬ال ‪ »1‬از سيستم ايمني پنهان‬ ‫مي‌شد‪ ،‬نشانه‌هاي بهبود ظاهر شد‪ .‬در دو بيمار همه عالئم‬ ‫سرطان پس از معالجه از ميان رفت‪.‬‬ ‫دکتر تام پالز متخصص در موسسه سرطان بارتس در‬ ‫دانشگاه کوئين مري لندن که بخشي از تيم مطالعه بود گفت‬ ‫که اين اولين داروي جديد براي سرطان مثانه در ‪ 30‬سال‬ ‫گذشته است‪.‬‬ ‫اين دارو در آمريکا در دسته «پيشرفت مهم درماني»‬ ‫جاي گرفته و در صورتي که يک مطالعه بزرگ‌تر همين نتايج‬ ‫را تاييد کند ممکن است تا پايان سال ‪ 2015‬در دسترس‬ ‫قرار گيرد‪.‬‬ ‫دکتر روي هربست که اين تحقيقات را در مرکز سرطان‬ ‫ييل هدايت کرده مي‌گويد که اکنون «ايمني درماني» يک‬ ‫بخش کامال تازه را در کنار شيمي درماني‪ ،‬راديو درماني و‬

‫فصل سرما براي ما يادآور خاطرات‬ ‫بسياري است؛ روزهاي خوش مدرسه‪،‬‬ ‫نشستن دور کرسي‪ ،‬بوي لبوي داغ و تازه‪،‬‬ ‫حافظ خواني در شب‌هاي طوالني زمستان‪،‬‬ ‫آش رشته خوش طعم مادر بزرگ و البته‬ ‫سرماخوردگي و آنفلوآنزا‪.‬‬ ‫سرماخوردگي و آنفلوآنزا در فصول‬ ‫سرد بيشتر اتفاق مي‌افتد و هر ساله‬ ‫مطالب بسياري در مورد شيوه‌هاي‬ ‫پيشگيري از آن‌ها مي‌شنويم و مي‌خوانيم‪.‬‬ ‫اما آيا به تفاوت‌هاي اين دو بيماري واقف‬ ‫هستيد؟‬ ‫سرما خوردگي معموال با درد و‬ ‫سوزش گلو شروع مي‌شود و با آبريزش‬ ‫بيني‪ ،‬سرفه و گاهي دفع خلط ادامه‬ ‫مي‌يابد‪ .‬تب ممکن است در کودکان‬ ‫ايجاد شود‪ ،‬اما معموال در بزرگساالن رخ‬ ‫نمي‌دهد‪.‬‬ ‫عالئم دو تا سه روز بعد از شروع شديدتر هستند و‬ ‫بعد به تدريج خفيف‌تر مي‌شوند‪ .‬بيماري معموال بين پنج تا‬ ‫هفت روز طول مي‌کشد‪ ،‬اما سرفه ممکن است بيشتر ادامه‬ ‫پيدا کند‪ .‬عامل سرماخوردگي اغلب «راينو ويروس» (از‬ ‫خانواده «پيکورنا ويروس‌ها) است اما ويروس‌هاي ديگر‬ ‫مثل کورونا ويروس‪ ،‬آدنو ويروس‪ ،‬ويروس پاراآنفلوآنزا‬ ‫و ويروس سين‌سيشيال تنفسي هم ممکن است باعث‬ ‫سرماخوردگي شوند‪.‬‬ ‫به سرماخوردگي ممکن است عفونت‌هاي باکتريايي‬ ‫اضافه شود که در اين صورت عالئم شديدتر و دوره آن‬ ‫طوالني‌تر خواهد بود‪ ،‬در اين صورت ممکن است عفونت‬ ‫سينوس‌ها (سينوزيت)‪ ،‬عفونت گلو (فارنژيت) يا عفونت‬ ‫گوش (اتيت) نيز ايجاد شود‪.‬‬ ‫تفاوت سرماخوردگي ويروسي و ميکروبي را تنها‬ ‫افراد متخصص مثل پزشکان مي‌توانند تشخيص دهند‬ ‫و در صورتي که سرماخوردگي باکتريايي باشد‪ ،‬با نظر و‬ ‫تجويز پزشک ممکن است به آنتي بيوتيک نياز باشد‪.‬‬ ‫اما آنفلوآنزا بيماري ديگري است و عالئم متفاوتي‬ ‫دارد‪ ،‬چرا که ويروس‌هايي که باعث آن مي‌شوند از‬ ‫خانواده متفاوتي هستند و نبايد با سرماخوردگي اشتباه‬ ‫گرفته شوند‪.‬‬ ‫آنفلوآنزا معموال توسط ويروس‌هاي خانواده‬ ‫ارتوميکسو ويروس‌ها ايجاد مي‌شود که خود به سه‬ ‫دسته‪ A,B,C‬تقسيم مي‌شود‪ .‬تب‪ ،‬عرق کردن‪ ،‬سر درد‪،‬‬ ‫درد عضالت و مفاصل‪ ،‬گلو درد‪ ،‬گرفتگي بيني‪ ،‬عطسه و‬ ‫سرفه از عالئم آنفلوآنزا است و معموال بين دو تا هفت روز‬

‫بيماري ادامه پيدا مي‌کند‪.‬‬ ‫برخي از انواع آنفلوآنزا مانند آنفلوآنزاي خوکي (نوع‬ ‫خاصي از ويروس آنفلوآنزاي ‪ )A‬ممکن است با اسهال و‬ ‫استفراغ همراه باشد‪.‬‬ ‫بايد توجه داشت که آنفلوآنزا مي‌تواند در کودکان‪،‬‬ ‫سالمندان و کساني که دچار مشکالت قلبي عروقي يا‬ ‫بيماري‌هاي تنفسي هستند‪ ،‬با عفونت ريه (نومونيا يا‬ ‫ذات‌الريه) همراه شود اما چنين حالتي در افراد سالم به‬ ‫ندرت اتفاق مي‌افتد‪ .‬در مورد هر دوي اين بيماري‌ها‪ ،‬به جز‬ ‫مسائلي که در مورد پيشگيري و درمانشان مطرح هست‪،‬‬ ‫باورهاي نادرستي وجود دارد‪.‬‬ ‫يکي از اين باورهاي نادرست‪ ،‬درمان آنتي بيوتيکي‬ ‫است که بدون آنکه تاثيري بر ويروس سرماخوردگي يا‬ ‫آنفلوآنزا داشته باشد‪ ،‬خود منجر به بروز مشکالت بيشتري‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫دو نکته در مورد آنتي بيوتيک‌ها قابل تامل است‪ :‬نکته‬ ‫اول اينکه آنتي بيوتيک‌ها براي درمان باکتري‌ها‪ ،‬برخي‬ ‫عفونت‌هاي قارچي و تک ياخته‌هاي انگلي موثر هستند و‬ ‫بايد نوع و مقدار آنتي بيوتيک را پزشک بر اساس نوع‬ ‫عفونت تعيين کند‪.‬‬ ‫در صورتي که بيماري ويروسي باشد‪ ،‬به هيچ عنوان‬ ‫نبايد از آنتي بيوتيک استفاده کرد‪ ،‬چرا که آنتي بيوتيک‌ها‬ ‫به هيچ عنوان بر عفونت‌هاي ويروسي تاثير ندارند‪.‬‬ ‫سرماخوردگي و آنفلوآنزاي ويروسي را نمي‌توان با آنتي‬ ‫بيوتيک درمان کرد و تنها راه درمان آن استراحت و‬ ‫مراقبت است‪.‬‬

‫دنباله در صفحة ‪24‬‬


15

December 2014 1393 ‫آذر‬

15


16

December 2014 1393 ‫آذر‬

16


17

December 2014 1393 ‫آذر‬

Pardis Travel is not affiliated with or endorsed by Pardis Publications, Inc.

17


‫‪18‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫کاهش قيمت نفت‬ ‫و سوختن اميدهاي روحاني‬ ‫دهه‌هاست که وقايع سياسي در ايران با نفت پيوند‬ ‫مي‌خورند‪ .‬در دوران معاصر‪ ،‬از وقايع ملي‌شدن صنعت‬ ‫نفت و سقوط دولت‌ها با تظاهرات عمومي (احمد قوام) يا‬ ‫کودتا (محمد مصدق) گرفته تا تاثير بر تصميم‌هاي داخلي و‬ ‫بين‌المللي محمدرضا شاه‪ ،‬همواره نفت و پول آن حائز نقشي‬ ‫حياتي بوده‌اند‪.‬‬ ‫چند سال پس از انقالبي که‬ ‫اتفاقًا سرازيرشدن پول نفت در‬ ‫اوايل دهه پنجاه خورشيدي و نوع‬ ‫مديريت اين سرمايه در وقوع آن‬ ‫بي‌تاثير نبود‪ ،‬قيمت نفت بار ديگر‬ ‫عاملي سرنوشت‌ساز شد و يکي از‬ ‫اساسي‌ترين نقش‌هاي خود را در‬ ‫سال‌هاي پاياني جنگ ايران و عراق‬ ‫ايفا کرد‪.‬‬ ‫کاهش شديد بهاي جهاني نفت‬ ‫خام که از بشکه‌اي ‪ 41‬دالر در سال‬ ‫‪ ،1359‬به ‪ 15‬دالر در سال‌هاي پاياني‬ ‫جنگ رسيده بود (و اين کاهش قيمت‬ ‫تا بشکه‌اي ‪ 8‬دالر در سال ‪،1365‬‬ ‫يک سال بحراني در جنگ را رقم‬ ‫زد)‪ ،‬باعث شد تا دايره فعاليت نظامي‬ ‫جمهوري اسالمي کاهش يابد‪.‬‬ ‫اکبر هاشمي رفسنجاني جانشين‬ ‫وقت فرماندهي کل قوا و مسوول‬ ‫اداره امور جنگ در ماه‌‌هاي پاياني‬ ‫نبرد‪ ،‬گفته بود‪ ‬که حتي نمي‌شود بند پوتين سربازان و‬ ‫بسيجي‌ها را تامين کرد‪ .‬اين فشار اقتصادي نقش اساسي‬ ‫در پذيرش قطعنامه ‪ 598‬و نوشيدن جام زهر توسط رهبري‬ ‫وقت جمهوري اسالمي داشت‪.‬‬ ‫از قضاي روزگار‪ ،‬محمد جواد ظريف که يکي از اعضاي‬ ‫هيات ايراني در مذاکرات آتش‌بس به شمار مي‌رفت‪ ،‬اکنون‬ ‫در صدر دستگاه سياست خارجي جمهوري اسالمي‪ ،‬سرگرم‬ ‫مذاکرات هسته‌اي است و يک بار ديگر نيز مذاکرات در‬ ‫زماني انجام مي‌پذيرند که قيمت نفت در حال سقوط است‪.‬‬ ‫افت قيمت نفت و کشورهاي نگران‬ ‫به‪ ‬گزارش رسانه‌هاي روسي‪ ،‬والديمير پوتين رييس‬ ‫جمهوري روسيه کاهش بهاي انرژي را «فاجعه‌بار» و «کام ً‬ ‫ال‬ ‫امکان‌پذير» خوانده و گفته است که وزارت‌خانه‌هاي مربوطه‬ ‫در دولتش‪ ،‬سرگرم بررسي سناريوهاي مختلف براي مقابله‬ ‫با کاهش بيشتر بهاي نفت هستند‪.‬‬ ‫در همين روزها‪ ،‬ارزش روبل‪ ،‬واحد پول ملي روسيه در‬ ‫برابر دالر آمريکا به‪ ‬پايين‌ترين سطح خود‪ ‬در تاريخ تنزل‬ ‫پيدا کرد و هر دالر کمي بيش از ‪ 43‬روبل داد و ستد شد‪ .‬دو‬ ‫دليل اصلي کاهش ارزش روبل‪« ،‬اعمال تحريم‌هاي اقتصادي‬ ‫عليه روسيه توسط کشورهاي غربي در بحران اوکراين» و‬ ‫«کاهش قيمت نفت و گاز در بازارهاي جهاني» است‪ .‬قسمت‬ ‫اعظم درآمد روسيه از فروش نفت و گاز تامين مي‌شود‪.‬‬ ‫در جنوب روسيه‪ ،‬مقامات ايران که هم با تحريم روبرو‬ ‫هستند و هم کشورشان اقتصادي شديدًا وابسته به فروش‬ ‫نفت و گاز دارد‪ ،‬به فکر چاره افتاده‌اند‪ .‬تنها چند روز قبل‬ ‫از اظهارات پوتين‪ ،‬محمدباقر نوبخت معاون برنامه‌ريزي‬ ‫و نظارت راهبردي رياست جمهوري از تدوين سه بودجه‬ ‫جداگانه براي سال ‪ 94‬خبر داد و گفت که دو بودجه براي‬ ‫«شرايط بد» تنظيم شده که «اگر مذاکرات به فرجام مورد‬ ‫نظر ايران منتهي نشود‪ ،‬اين بودجه در دستور کار قرار خواهد‬ ‫گرفت‪».‬‬ ‫نوبخت ادامه داد‪« :‬همچنين براي شرايط ديگر که‬ ‫محتمل است و در صورت به نتيجه رسيدن مذاکرات و‬ ‫برداشتن تحريم‌ها با فاصله چند ماه در حوزه‌هاي نفتي و‬ ‫ارزي متناسب با گشايش‌هاي احتمالي‪ ،‬بودجه ديگري تدوين‬ ‫شده که برنامه کشور را براي زمان افزايش درآمدهاي نفتي‬ ‫و ارزي مشخص خواهد کرد‪».‬‬ ‫وي که در يک گفت‌وگوي تلويزيوني حضور يافته بود‪،‬‬ ‫در ارتباط با کاهش قيمت نفت و تاثير آن در بودجه سال‬ ‫جاري تصريح کرد‪« :‬با توجه به اين‌که درآمد نفتي با يک‬ ‫وقفه چند ماهه به حساب‌هاي ايران واريز مي‌شود‪ ،‬تا االن‬ ‫هنوز ارقام باالي ‪ 100‬دالر است و با همين وضعيت متوسط‬

‫فروش نيمه اول تا پايان شش ماه ‪ 104‬دالر بوده و تا پايان‬ ‫امسال هم پيش‌بيني مي‌کنيم متوسط هر بشکه ‪ 82‬دالر‬ ‫باشد و ميانگين دو نيمه ‪ 93‬دالر مي‌شود‪ .‬بنابراين به جاي‬ ‫‪ 100‬دالر در هر بشکه عملکرد ما ‪ 93‬دالر خواهد بود و فقط‬ ‫هفت دالر کم مي‌شود‪».‬‬

‫نوبخت همچنين گفت که دولت مخارجي را کم خواهد‬ ‫کرد‪ ،‬اما اين به معناي حذف اعتبارات عمراني نيست بلکه‬ ‫تالش مي‌شود تا با صرفه‌جويي‪ ،‬هزينه‌ها را مديريت کرد‪ .‬‬ ‫آژانس بين‌المللي انرژي‪ ،‬نهادي که به ‪ 28‬کشور‬ ‫واردکننده نفت مشاوره مي‌دهد‪ ،‬در تازه‌ترين ارزيابي‬ ‫خود‪ ‬گفته است‪ ‬که افت قيمت نفت در بازارهاي جهاني تا‬ ‫سال ‪ 2015‬نيز ادامه مي‌يابد‪ .‬يک کارشناس اين حوزه به‬ ‫خبرنگاران گفته است که با وجود تحريم‌هاي فلج‌کننده‌اي‬ ‫که گريبان جمهوري اسالمي را در سال‌هاي اخير گرفته‪،‬‬ ‫کاهش قيمت نفت مي‌تواند تنظيم بودجه سال ‪ 1394‬را از‬ ‫آن‌چه تصور مي‌شود‪ ،‬دشوارتر کرده و باعث شود که بسياري‬ ‫از وعده‌هاي حسن روحاني براي رشد اقتصادي با شکست‬ ‫روبرو شود‪.‬‬ ‫حسن روحاني براي اين‌که بتواند بر جناح‌هاي مخالف‬ ‫خود در نظام جمهوري اسالمي برتري يابد و نخستين‬ ‫رييس‌جمهوري يک‌دوره‌اي از پاييز سال ‪ 1360‬تا کنون‬ ‫نباشد‪ ،‬نياز دارد که مشکالت اقتصادي کشور را بهبود بخشد‪.‬‬ ‫مشکل بزرگ ديگر دولت در صورت کاهش قيمت نفت‪،‬‬ ‫عدم امکان بازيافت برخي مخازن زيرزميني نفتي است‪.‬‬ ‫بعد از کاهش توليد نفت‪ ،‬بسياري از منابع زيرزميني نفت‬ ‫چاه‌هاي متعددي با کاهش فعاليت روبرو بوده‌اند و آب و گاز‬ ‫به اين مخازن تزريق نشده است‪.‬‬ ‫تا زمان بازگشت ايران به توليد زمان پيش از اعمال‬ ‫تحريم‌ها‪ ،‬جمهوري اسالمي بايد هزينه بسياري صرف‬ ‫بازگرداندن شرايط پيشين اين مخازن کند‪ .‬بدين ترتيب‪،‬‬ ‫بخش قابل توجهي از هزينه فروش نفت نيز صرف اين کار‬ ‫خواهد شد و نمي‌توان همه درآمد ناشي از فروش نفت را‬ ‫وارد چرخه اقتصادي کشور کرد‪.‬‬ ‫از سوي ديگر‪ ،‬عدم به ‌ره‌برداري به موقع جمهوري‬ ‫اسالمي از منابع گازي مشترک‪ ،‬از جمله پارس جنوبي‪ ،‬مانع‬ ‫افزايش درآمد حاصل از فروش گاز خواهد شد و درآمد‬ ‫حاصله‪ ،‬رفع کننده مشکالت مالي دولت در سال ‪1394‬‬ ‫نخواهد بود‪.‬‬ ‫چند هفته پيش جواد ظريف و جان کري‪ ،‬وزراي خارجه‬ ‫جمهوري اسالمي ايران و اياالت متحده آمريکا در مسقط با‬ ‫حضور کاترين اشتون يکي از آخرين دورهاي چانه‌زني براي‬ ‫رسيدن به توافقي جامع را برگزار کردند‪ .‬دو روز مذاکره‬ ‫فشرده حاصل چنداني در پي نداشت و به‪ ‬گفته‪ ‬عباس‬ ‫عراقچي‪ ،‬نمي‌توان گفت که پيشرفتي در اين مذاکرات وجود‬ ‫داشته است‪.‬‬ ‫نرسيدن به توافق و باقي‌ماندن تحريم‌هاي ناشي از آن‬ ‫در کنار افت قيمت نفت‪ ،‬مي‌تواند حاکميت را وادار کند تا با‬ ‫قبول شرايط تحميل‌شده توسط قدرت‌هاي جهاني‪ ،‬از برخي‬

‫مواضع خود کوتاه بيايد‪.‬‬ ‫بسياري از دالالن نفتي و البي‌هاي جمهوري اسالمي‬ ‫اميدوارند که با پذيرش خواسته‌هاي قدرت‌هاي ‪ 1+5‬و‬ ‫کاهش محدوديت‌هاي خريد نفت از ايران‪ ،‬سرمايه‌گذاري‬ ‫در صنعت نفت ايران امکان‌پذير شود که در چنين حالتي‪،‬‬ ‫دولت مي‌تواند به فروش بيشتر نفت و درآمد بيشتر اميدوار‬ ‫شود‪ .‬اما ورود نفت بيشتر به بازار‪ ،‬در هنگامه کاهش قيمت‬ ‫مي‌تواند بر اساس ميزان تقاضا‪ ،‬منتهي به کمتر شدن قيمت‬ ‫جهاني نفت شود‪ .‬اين مساله‌اي است که کارشناسان نفتي‬ ‫جمهوري اسالمي از نظر دور نخواهند داشت‪.‬‬ ‫دولت در قانون بودجه پيش بيني کرده است که نزديک‬ ‫به ‪ 78‬هزار ميليارد تومان از محل فروش نفت و ميعانات‬ ‫گازي درآمد کسب کند‪ .‬اسحاق جهانگيري‪ ،‬معاون اول‬ ‫رئيس‌جمهوري ايران در شهريور ماه امسال‪ ،‬درآمدهاي نفتي‬ ‫پيش‌بيني شده دولت را نزديک به ‪ 60‬ميليارد دالر اعالم‬ ‫کرده است‪ .‬حال چنانچه آمار اعالم شده توسط جهانگيري‬ ‫را مبنا قرار دهيم‪ ،‬حداقل چهار درصد از‬ ‫درآمدهاي نفتي ايران محقق نخواهد‬ ‫شد‪.‬‬ ‫حتي اگر قيمت نفت هم کاهش‬ ‫نمي‌يافت دولت با کسري بودجه‬ ‫روبرو بود‪ .‬در هنگام بررسي قانون‬ ‫بودجه‪ ،‬مجلس از دولت خواست که‬ ‫جمعيت تحت پوشش يارانه‌هاي‬ ‫نقدي را کاهش دهد‪ .‬اگرچه دولت در‬ ‫يک مرحله از شهروندان خواست که‬ ‫به صورت داوطلبانه از دريافت يارانه‬ ‫نقدي انصراف دهند‪ ،‬اما اين پروژه به‬ ‫شکست انجاميد تا سخنگوي دولت از‬ ‫تشکيل يک کميته ويژه براي شناسايي‬ ‫خانوارهاي پردرآمد به منظور حذف‬ ‫يارانه نقدي آنان خبر بدهد‪.‬‬ ‫علي طيب‌نيا وزير امور اقتصادي‬ ‫و دارايي نيز مردادماه امسال گفت‪:‬‬ ‫«با شناسايي ‪ 10‬ميليون نفر از افراد‬ ‫پردرآمد جامعه‪ ،‬به‌زودي فهرست جديد‬ ‫يارانه بگيران اعالم مي‌شود؛ اين افراد‬ ‫پردرآمد شناسايي‌شده‌اند و به‌زودي و‬ ‫آرام‌آرام از فهرست يارانه بگيران حذف مي‌شوند‪ ».‬برخالف‬ ‫اين گفته‌ها‪ ،‬دولت تا به حال اقدامي براي حذف دهک‌هاي‬ ‫پردرآمد جامعه نکرده است‪.‬‬ ‫در قانون بودجه امسال درآمد دولت از محل افزايش‬ ‫قيمت حامل‌هاي انرژي و حذف يارانه نان ‪ 59‬هزار ميليارد‬ ‫تومان برآورد شده است‪ .‬بر اساس تبصره قانون اجراي‬ ‫هدفمندي يارانه‪‎‬ها‪ ،‬دولت بايد ‪ 10‬هزار ميليارد تومان از اين‬ ‫درآمد را به بخش توليد‪ ،‬حمل و نقل عمومي و بهينه‌سازي‬ ‫مصرف انرژي‪ 4800 ،‬ميليارد تومان به بخش سالمت و دو‬ ‫هزار ميليارد تومان هم به بيمه بيکاري اختصاص دهد‪ .‬اعتبار‬ ‫يارانه‪‎‬هاي نقدي هم ‪ 42.5‬هزار ميليارد تومان اعالم شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫اما آن‌گونه که کميسيون برنامه و بودجه مجلس گزارش‬ ‫داده است در شش ماه نخست امسال دولت سهم بخش‬ ‫توليد را پرداخت نکرده و تنها ‪ 30‬درصد از اعتبار بخش‬ ‫سالمت را تامين کرده است‪.‬‬ ‫در همين راستا غالمعلي جعفرزاده ايمن‪‎‬آبادي‪ ،‬نماينده‬ ‫مردم رشت در مجلس گفته است‪« :‬دولت در شش ماه‬ ‫نخست امسال براي پرداخت يارانه‌هاي نقدي هفت هزار‬ ‫ميليارد تومان کسري بودجه داشته است و تا پايان سال‬ ‫کسري بودجه دولت براي تامين اعتبار يارانه‌ها به ‪14‬هزار‬ ‫ميليارد تومان خواهد رسيد‪».‬‬

‫‪18‬‬

‫اگرچه مقام‌هاي دولتي تا به حال به صورت رسمي‬ ‫کسري بودجه را انکار کرده‌اند‪ ،‬اما تکاپوي مجلس نشينان‬ ‫و معاونت برنامه‌ريزي رياست جمهوري براي اصالح قيمت‬ ‫نفت در اليحه بودجه سال آينده‪ ،‬نشان از پذيرش اين‬ ‫واقعيت دارد‪ .‬در اين ميان آنچه که اهميت دارد چگونگي‬ ‫جبران کسري بودجه در ماه‌هاي پاياني سال از محل ساير‬ ‫اعتبارهاي پيش‌بيني شده است‪.‬‬ ‫دولت در اين راه چند راهکار در پيش دارد؛ نخست در‬ ‫پيش گرفتن رويه دولت پيشين و استقراض از بانک مرکزي‬ ‫است که مي‌تواند به افزايش نقدينگي و به دنبال آن تورم‬ ‫بيانجامد‪ .‬راهکار دوم دولت برداشت از صندوق توسعه ملي‬ ‫است‪.‬‬ ‫چنانچه دولت بخواهد در اين مسير گام بردارد‪ ،‬نخست‬ ‫نيازمند مجوز مجلس است و چنانچه بتواند موافقت مجلس‬ ‫را به دست بياورد‪ ،‬اين اقدام نيز مي‌تواند تورم را تحريک‬ ‫کند‪ .‬آنچه که در آخرين واکنش وزير امور اقتصادي و دارايي‬ ‫پيداست در پيش گرفتن اين رويه است‪ .‬طيب‌نيا گفته است‬ ‫که کسري بودجه را با برداشت از صندوق توسعه ملي جبران‬ ‫مي‌کنيم‪..‬‬ ‫سومين راهکار دولت افزايش دوباره قيمت حامل‌هاي‬ ‫انرژي است‪ .‬راهکاري که اقتصاددان‌هاي ليبرال ايران به‬ ‫رئيس دولت توصيه کرده‌اند و روزنامه «دنياي اقتصاد» از‬ ‫آن به عنوان «پرش از مانع کسري بودجه» نام برده است‪.‬‬ ‫اين راهکار نيز همچون دو مورد پيشين‪ ،‬تورم‌زا و در تضاد‬ ‫با سياست‌هاي ضد تورمي دولت است‪ .‬اجراي هر يک از‬ ‫اين سه راهکار در ماه‌هاي پاياني سال مي‌تواند نرخ تورم‬ ‫را تحريک کند و به نظر مي‌رسد که نه دولت تمايلي به اين‬ ‫راه‌حل داشته باشد و نه مجلس اين اجازه را به دولت بدهد‪.‬‬ ‫راهکار ديگر کاهش اعتبار عمراني به منظور جبران‬ ‫هزينه‌هاي جاري است‪ .‬اين اقدام نيز در تضاد با سياست‌هاي‬ ‫خروج از رکود دولت است‪ .‬چرا که دولت در اليحه خروج از‬ ‫رکود بر افزايش بودجه عمراني و نقدينگي مورد نياز بخش‬ ‫توليد تاکيد کرده و يکي از اولويت‌هاي دولت تحريک نرخ‬ ‫رشد اقتصادي از طريق تزريق و تامين نقدينگي مورد نياز‬ ‫بنگاه‌هاي اقتصادي است‪.‬‬ ‫پنجمين راهکار پيش‌روي دولت اقدامي است که تا به‬ ‫حال در اجراي آن تاخير کرده است‪ .‬حذف يارانه دهک‌هاي‬ ‫درآمد باال مي‌تواند کسري بودجه دولت در اجراي قانون‬ ‫هدفمندي يارانه‌ها را اجرا کند‪ .‬اما آنچه که تا به حال نمايان‬ ‫شده‪ ،‬عدم تمايل و اراده دولت براي حذف يارانه دهک‌هاي‬ ‫درآمدي باال است‪ .‬در مقابل وزير صنعت‪ ،‬معدن و تجارت‬ ‫از عدم پرداخت يارانه به واحدهاي توليدي خبر داده است‪.‬‬ ‫تامين کسري بودجه از محل درآمدهاي مالياتي هم‬ ‫مي‌تواند به عنوان يک راهکار در دستور کار دولت قرار گيرد‪.‬‬ ‫اما واقعيت اين است که در شرايط فعلي درآمدهاي مالياتي‬ ‫پيش‌بيني شده در قانون بودجه هم به صورت کامل محقق‬ ‫نمي‌شود‪ .‬عالوه بر اين دولت در اليحه خروج از رکود‪ ،‬کاهش‬ ‫ماليات را به عنوان يکي از ابزارهاي پيش‌برنده توليد در نظر‬ ‫گرفته است‪.‬‬ ‫در چنين شرايطي تن دادن به اقتصاد رياضتي شايد‬ ‫تنها راهکار پيش‌روي دولت حسن روحاني باشد‪ .‬او ميان‬ ‫تورم و خروج از رکود بايد يکي را انتخاب کند و البته چشم‬ ‫به مذاکرات پاياني ايران و کشورهاي ‪ 1+5‬داشته باشد‪.‬‬ ‫مذاکراتي که اگر به توافق پايدار منتهي شود مي‌تواند راه‬ ‫دولت را براي برون‌رفت از وضعيت موجود هموارتر کند‪.‬‬ ‫اما واقعيت اين است که چنانچه چنين اتفاقي نيز‬ ‫رخ بدهد‪ ،‬نتايج آن در کوتاه مدت در اقتصاد ايران نمايان‬ ‫نخواهد شد و دولت در فصل پاياني سال با کسري بودجه‬ ‫روبرو خواهد بود‪.‬‬


‫‪19‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫‪ 40‬روز چله نشيني مي‌کردند به اين اميد که در يکي از اين‬ ‫شب‌ها قارون به خانه آنها هم سري بزند و به آنها شمش‬ ‫طال بدهد‪ .‬خانواده‌هاي کرماني شب يلدا را با جمع شدن‬ ‫دور کرسي و قصه‌گويي‪ ،‬گرفتن فال حافظ‪ ،‬دورهم‌نشيني و‬ ‫خوردن «شب‌چره» يا خوراکي‌هاي يلدا و خنده و شادماني‬ ‫سپري مي‌کنند‪.‬‬

‫طبعشان برگردد و سرد مزاج شوند و آنها که سرد‬ ‫مزاجند‪ ،‬بايد در اين شب انواع خوراکي‌هاي گرم‬ ‫مانند خرما‪ ،‬رنگينک‪ ،‬انجير و ارده شيره بخورند تا‬ ‫مزاج آنها نيز به سمت گرم شدن برود‪.‬‬

‫وبسايت «چکيده»‬ ‫همه ايراني‌ها سي‌امين شب آذر هر سال را با‬ ‫نام شب يلدا (تولد خورشيد) جشن مي‌گيرند؛ جشني‬ ‫ملي که براي همه در يک روز برگزار مي‌شود‪ ،‬اما‬ ‫در هر گوشه‌اي از کشور و در هر شهري با آداب و‬ ‫رسومي ويژه به اجرا در مي‌آيد که جشن آنها را از‬ ‫ديگران متمايز مي‌کند‪.‬‬ ‫يلدا جشني است با قدمت ‪ 7‬هزار ساله که در‬ ‫ميان ايرانيان با فرهنگ اقوام مختلف اين سرزمين‬ ‫گره خورده است‪ .‬در اين شب همه افراد خانواده‬ ‫از پيرترين تا جوان‌ترين دور هم جمع مي‌شوند و‬ ‫تا سپيده دم براي گراميداشت طوالني‌ترين شب‬ ‫سال‪ ،‬مانند پسته‌هاي خندان سفره‌هاي يلدا با هم‬ ‫شادماني مي‌کنند‪.‬‬ ‫تقريبا به اندازه تمام شهرهاي کشور تنوع در‬ ‫آداب و رسوم برگزاري مراسم شب يلدا وجود دارد؛‬ ‫در اين گزارش تالش کرديم گوشه‌اي از آيين‌هاي‬ ‫زيبا و منحصر به فرد شب يلدا در ميان اقوام مختلف‬ ‫ايراني را به تصوير بکشيم‪.‬‬

‫بختياري‌ها و شاهنامه‌خواني‬

‫اگر شب يلدا را مهمان جمع گرم يک‬ ‫خانواده بختياري باشيد‪ ،‬مي‌بينيد که در اين شب‬ ‫به جاي فال حافظ بساط شاهنامه‌خواني برپاست‪.‬‬ ‫يکي از رسوم جالب بختياري‌ها در شب يلدا‬ ‫اين است که آنها نان‌هاي محلي به نام گرده را با‬ ‫قطر زياد مي‌پزند و در ميان اين نان‌ها مهره آبي‬ ‫رنگي به نام لپک قرار مي‌دهند‪ ،‬وقتي در شب يلدا‬ ‫نان‌ها تقسيم شد هرکس که در قطعه نان او لپک‬ ‫پيدا شود در اصطالح خوش شانسي مي‌آورد و تا‬ ‫سال آينده بخت و اقبال با او يار خواهد بود‪.‬‬ ‫بختياري‌ها در اين شب کدو تنبل‌هاي بزرگي‬ ‫که نماد خورشيد بر آن‌ها حک شده را آب‌پز‬ ‫مي‌کنند و آن ‌را ريز ريز خرد مي‌کنند و با آش‬ ‫کشک مي‌خورند‪.‬‬

‫کرماني‌ها و کوله​ اي پر از هديه‬ ‫هيزم شکن‬

‫سفره رنگين و فال حافظ شيرازي‌ها‬

‫شايد اهالي هيچ شهري به اندازه شيرازي‌ها‬ ‫ادعاي حافظ خواني و گرفتن فال حافظ را در شب يلدا‬ ‫نداشته باشند‪ .‬شيرازي‌ها هم مانند ديگر خانواده‌هاي‬ ‫ايراني شب يلدا را با حضور در منزل بزرگان فاميل و در جمع‬ ‫اقوام و آشنايان تا اوايل صبح بيدار مي‌مانند‪.‬‬ ‫در سفره شب يلداي شيرازي‌ها که بي‌شباهت به سفره‬ ‫هفت سين نوروز نيست‪ ،‬آينه‪ ،‬چند شمع روشن‪ ،‬اسفند و‬ ‫انواع تنقالت شامل نخودچي‪ ،‬کشمش‪ ،‬حلواي ارده و آجيل‬ ‫مشکل گشا‪ ،‬رنگينک‪ ،‬ارده شيره‪ ،‬خرما‪ ،‬انجير‪ ،‬به همراه چند‬

‫‪19‬‬

‫شاخه گل قرار مي‌گيرد‪.‬‬ ‫در کنار سفره شب يلدا در ظرفي زيبا مقداري اسپند م ​‬ ‫ي‬ ‫سوزانند تا عطر آن در فضاي اتاق بپيچد‪ ،‬از ميوه‌ها هم انار و‬ ‫مرکبات و به ويژه هندوانه بايد در سفره باشد‪.‬‬ ‫شيرازي‌ها به اين موضوع معتقدند در شب يلدا آنها که‬ ‫گرم مزاجند بايد حتمًا انواع خنکي‌ها مانند هندوانه بخورند تا‬

‫حکايت شب يلدا در ميان کرماني‌ها با آن‬ ‫داستان قديمي معروفش شنيدني است؛ کرماني‌ها‬ ‫شب يلدا را تا صبح بيدار مي‌مانند و اين شب زنده‌داري هم‬ ‫براي خودش حکايت جالبي دارد‪ .‬کرماني‌ها مي‌گويند در اين‬ ‫شب قارون به شکل هيزم شکني که پشته‌اي هيزم برپشت‬ ‫دارد به خانه‌ها سرکشي مي‌کند و به آنها هيزم مي‌دهد و اين‬ ‫هيزم‌ها تبديل به شمش‌هاي طال مي‌شود‪.‬‬ ‫قديم‌تر‌ها بسياري از خانواده‌هاي کرماني شب يلدا را تا‬

‫يلداي قزويني‌ها و حکايت ننه سرما‬

‫مادر بزرگ‌هاي قزويني مي‌گويند اگر در شب يلدا‪ ،‬ننه‬ ‫سرما گريه کند باران مي‌بارد‪ ،‬اگر پنبه‌هاي لحاف بيرون‬ ‫بريزد برف مي‌آيد و اگر گردنبند مرواريدش پاره شود تگرگ‬ ‫مي‌آيد‪.‬‬ ‫قزويني‌ها آوردن ميوه‌هاي خشک و تر و ميوه‌هايي که‬ ‫رنگ سرخ دارند مانند هندوانه و انار را همراه با خوراکي‌هاي‬ ‫ديگر خوش يمن مي‌دانند و معتقدند اين خوراکي‌ها به‬ ‫روزي‌شان در زمستان برکت مي‌دهد‪.‬‬ ‫وقتي مادر بزرگ‌ها در آوردن تنقالت کمي دير مي‌کنند‪،‬‬ ‫کوچکترها شعر «هر که نيارد شب چره ‪ /‬انبارش موش‬ ‫بچره» را بلند بلند مي‌خوانند که اين شعر باعث مي‌شود‬ ‫مادربزرگ در آوردن شب چره عجله کند‪ .‬خانواده‌هاي‬ ‫قزويني شب يلدا سبزي پلو با ماهي‌دودي مي‌خورند و پس از‬ ‫آن با هندوانه‪ ،‬انار‪ ،‬انواع تنقالت مانند کشمش‪ ،‬گردو‪ ،‬تخمه‪،‬‬ ‫آجيل مشگل‌کشا و انجير خشک‪ ،‬شب‌نشيني خود را به اولين‬ ‫صبح زمستاني گره مي‌زنند‪.‬‬

‫ايالمي‌ها و رسم شلي ملي‬

‫م ويژه ايالمي‌ها در شب يلدا که از قديم‬ ‫يکي از مراس ‌‬ ‫بين اهالي رايج بوده‪ ،‬رسم شلي ملي است‪.‬‬ ‫م خانه‌ همسايه​‬ ‫در اين شب کودکان به باالي پشت‌با ‌‬ ‫ها مي‌روند و سبدي را که به طنابي وصل است به داخل خانه‬ ‫همسايه آويزان مي‌کنند و با خواندن اشعاري از صاحبخانه‬ ‫مي‌خواهند کمي از تنقالت شب يلدا را برايشان داخل ظرف‬ ‫بريزد‪ ،‬هر خانواده هم بسته به وسع خود اين کار را انجام‬ ‫مي‌دهد‪.‬‬ ‫خانواده‌هاي ايالمي شب يلدا را در منزل يکي از بزرگان‬ ‫فاميل جمع مي‌شوند و اين شب‌نشيني با نقل حکايات و‬ ‫داستان‌هاي قديمي گاه تا سپيده دم ادامه دارد‪ .‬هندوانه را‬ ‫هم نمي‌توان از سفره شب يلداي ايالمي‌ها حذف کرد‪ ،‬همان‬

‫دنباله در صفحة ‪36‬‬


‫‪20‬‬

‫سرپرستي وزارتخانه‌ها‬ ‫در افغانستان به معاونان‬ ‫ارشد محول شد‬

‫محمد اشرف غني‪ ،‬رئيس جمهوري افغانستان‪ ،‬و‬ ‫عبداهلل عبداهلل‪ ،‬رئيس اجرايي دولت وحدت ملي که در يک‬ ‫برنامه زنده تلويزيوني صحبت مي‌کردند‪ ،‬اعالم کردند که‬ ‫معاونان ارشد وزارتخانه‌ها‪ ،‬سرپرستي اين نهادهاي دولتي‬ ‫را به عهده خواهند گرفت‪.‬‬ ‫رئيس جمهوري افغانستان در عين حال گفت تنها‬ ‫سرپرست وزراتخانه‌هايي که قرار است در کنفرانس لندن‬ ‫شرکت کنند همچنان سرپرست اين نهادها باقي خواهند‬ ‫ماند‪ .‬اما آقاي غني اسمي از اين وزارتخانه‌ها نبرد‪.‬‬ ‫ظاهرا سرپرست‌ وزارتخانه‌هاي امور خارجه‪ ،‬دارايي‪،‬‬ ‫دفاع و داخله‪ ،‬از جمله افرادي هستند که کماکان سرپرست‬ ‫آنها باقي خواهند ماند‪.‬‬ ‫دو ماه از آغاز بکار دولت وحدت ملي و روزي که رئيس‬ ‫جمهوري افغانستان همه وزرا را سرپرست اعالم کرد‪،‬‬ ‫گذشته است‪ .‬بر اساس قوانين افغانستان‪ ،‬هيچکس نبايد‬ ‫بيش از دو ماه سرپرست يک اداره باشد‪.‬‬ ‫آقاي غني گفت به دليل رعايت قانون و پيروي از آن‪،‬‬ ‫اعالم مي‌کنم که از اين پس سرپرستي امور وزارتخانه‌ها را‬ ‫معاونان ارشد به عهده خواهند داشت‪ .‬آقايان غني و عبداهلل‬ ‫همچنين اعالم کردند که تا چند هفته آينده‪ ،‬اعضاي کابينه‬ ‫جديد به مجلس نمايندگان معرفي خواهد شد‪.‬‬ ‫رئيس جمهوري افغانستان گفت‪« ،‬تاخير در اعالم‬ ‫کابينه‪ ،‬آنگونه که شايع شده به دليل اختالفات ميان من‬ ‫و آقاي عبداهلل نيست‪ ،‬بلکه بررسي نامزدهايي که وجود‬ ‫دارد زمان مي‌برد و ما متعهد به ايجاد کابينه‌اي کارا و موثر‬ ‫هستيم‪ .‬در اداره کنوني افغانستان ادارات موازي زيادي وجود‬ ‫دارد که سبب تداخل کاري مي‌شود؛ اين مشکالت بايد رفع‬ ‫شود و رفع اين مشکالت به زمان نياز دارد‪».‬‬ ‫رئيس جمهوري افغانستان همچنين اعالم کرد که‬ ‫قانون دسترسي به اطالعات و نيز قانون ثبت احوال نفوس‬ ‫(سرشماري جمعيتي) را که قبال در مجلس تصويب شده بود‪،‬‬ ‫امضا کرده است‪.‬‬ ‫عبداهلل عبداهلل نيز گفت که امضاي قانون دسترسي به‬ ‫اطالعات‪ ،‬خواست رسانه‌ها بوده و نافذ شدن آن به شفافيت‬ ‫بيشتر‪ ،‬حاکميت قانون و نظارت بهتر نهادهاي مربوط بر‬ ‫دولت‪ ،‬اثر مثبت خواهد گذاشت‪.‬‬ ‫آقاي غني همچنين توافقنامه امنيتي افغانستان با آمريکا‬ ‫و توافقنامه مشابه افغانستان با ناتو را نيز امضا کرد‪.‬‬ ‫وي از مجلس نمايندگان و سنا که اين توافقنامه‌ها‬ ‫را تائيد کردند‪ ،‬تشکر کرد و آن را مطابق خواست مردم‬ ‫افغانستان و نياز اين کشور خواند‪.‬‬ ‫رئيس جمهور غني به حوادث و ناامني‌هاي اخير نيز‬ ‫اشاره کرد و گفت و صلح و تالش براي برقراري صلح‬ ‫دائمي‪ ،‬از اولويت‌هاي دولت وحدت ملي است اما او گفت‬ ‫تنها با کساني گفت‌وگو خواهد کرد که مخالفان سياسي نظام‬ ‫هستند‪ ،‬نه با کساني که کل نظام افغانستان را قبول ندارند‪.‬‬ ‫او به نيروهاي امنيتي اطمينان داد که حمايت‌هاي‬ ‫بين‌المللي از آنها کماکان ادامه خواهد يافت و متحدان غربي‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫‪20‬‬

‫افغانستان‪ ،‬در زمينه تامين نيازهاي آموزشي‪ ،‬تجهيزات و‬ ‫مشورت‌دهي نيروهاي امنيتي افغان را کمک خواهند کرد‪.‬‬

‫مجلس سناي افغانستان‬ ‫پيمان امنيتي با آمريکا و‬ ‫ناتو را تصويب کرد‬

‫مجلس سناي افغانستان امضاي توافقنامه امنيتي کابل‬ ‫با واشنگتن و ناتو را با جمع اکثريت آرا تصويب کرد‪.‬‬ ‫به گزارش «العربيه» به نقل از منابع خبري افغانستان‪،‬‬ ‫تصويب اين دو توافقنامه ميان ‪ 72‬عضو اين مجلس به رأي‬ ‫گيري گذاشته شد که سرانجام هر دو توافقنامه با جمع‬ ‫اکثريت آرا و فقط هفت رأي مخالف به تصويب رسيد‪.‬‬ ‫مجلس نمايندگان افغانستان نيز چند روز پيش از آن‪ ،‬با‬ ‫جمع اکثريت آرا امضاي توافقنامه امنيتي کابل با واشنگتن و‬ ‫ناتو را تصويب کرده بود‪.‬‬ ‫افغانستان به تاريخ ‪ 30‬سپتامبر ‪ 2014‬پيمان امنيتي‬ ‫را با آمريکا و ناتو را امضاء کرد که با امضاي اين دو سند‬ ‫تاريخي حضور سربازان خارجي در اين کشور قانوني گرديد‪.‬‬ ‫بر اساس اين توافقنامه‪ ،‬آمريکا مي‌تواند در شهرهاي‬ ‫کابل‪ ،‬مزارشريف‪ ،‬هرات‪ ،‬قندهار‪ ،‬هلمند‪ ،‬شيندند هرات‪،‬‬ ‫بگرام کابل‪ ،‬جالل آباد و گرديز افغانستان پايگاه نظامي‬ ‫داشته باشد‪.‬‬ ‫از سوي ديگر‪ ،‬سربازان آمريکايي مي‌توانند از هفت‬ ‫فرودگاه استراتژيک بگرام‪ ،‬کابل‪ ،‬قندهار‪ ،‬شيندند‪ ،‬هرات‪،‬‬ ‫مزار شريف و شوراب هلمند و نيز پنج بندرگاه زميني تورخم‪،‬‬ ‫اسپين بولدک‪ ،‬تورغندي‪ ،‬حيرتان و شيرخان افغانستان به‬ ‫عنوان محالت رسمي ورودي و خروجي استفاده کنند‪.‬‬ ‫هر چند مردم افغانستان اميدوار بودند که با امضاي‬ ‫پيمان امنيتي کابل با واشنگتن و ناتو وضعيت امنيتي اين‬ ‫کشور بهبود يابد اما بر اساس منابع خبري افغانستان با‬ ‫امضاي اين دو توافقنامه امنيتي‪ ،‬ميزان حمالت انتحاري و‬ ‫انفجاري در افغانستان افزايش يافته‌اند‪.‬‬ ‫رياست عمومي امنيت ملي افغانستان اخيراٌ تاييد کرد‬ ‫که در شهرهاي مهم افغانستان ميزان ناامني ‪ 68‬درصد‬ ‫افزايش يافته است‪.‬‬

‫رياست جمهوري افغانستان‪:‬‬

‫چهار زن عضو کابينه‬ ‫جديد خواهند بود‬

‫دفتر سخنگوي رياست جمهوري افغانستان گفته است‬ ‫که سران دولت وحدت ملي افغانستان روي تشکيل کابينه‬ ‫جديد به توافقاتي دست يافته‌اند‪.‬‬ ‫محمد اشرف غني رئيس جمهوري و عبداهلل عبداهلل‪،‬‬ ‫رئيس اجراييه تصميم گرفته‌اند که وزراي حکومت حامد‬ ‫کرزي رئيس جمهوري پيشين‪ ،‬در کابينه جديد‪ ،‬جايي‬

‫نخواهند داشت‪.‬‬ ‫نظيف‌اهلل ساالرزي سخنگوي رياست جمهوري‬ ‫افغانستان به خبرنگاران گفت بر اساس توافقاتي که بين‬ ‫آقايان غني و عبداهلل صورت گرفته‪ ،‬قرار بر اين است که‬ ‫تمامي وزرا در کابينه دولت وحدت ملي‪ ،‬چهره‌هاي جديد‬ ‫باشند‪ .‬چهار کرسي هم به زنان اختصاص داده شده است‪.‬‬ ‫آقاي ساالرزي از ارائه جزئيات بيشتر در اين زمينه‬ ‫خودداري کرد‪ ،‬اما گفت که توافق شده است که نامزدان‬ ‫وزارت‌هاي فني‪ ،‬بايد مسلکي و دانش آموخته همان فن‬ ‫باشند‪.‬‬ ‫رسانه‌هاي محلي اخيرا گزارش کرده‌اند که جنجال بر‬ ‫سر چگونگي تقسيم کابينه و پست‌هاي کليدي امنيتي و‬ ‫اقتصادي سبب به درازا کشيده شدن معرفي کابينه شده‬ ‫است‪.‬‬

‫فرمانده پليس کابل‬ ‫استعفا کرد‬

‫ژنرال ظاهر ظاهر‪ ،‬فرمانده پليس کابل از سمت خود‬ ‫استعفا داد‪ .‬وزارت داخله‪ /‬کشور افغانستان خبر استعفاي او‬ ‫را تاييد کرده است‪.‬‬ ‫حشمت استانکزي‪ ،‬سخنگوي فرمانده پليس کابل هم‬ ‫استعفاي آقاي ظاهر را تاييد کرد ولي درباره داليل استعفاي‬ ‫او جزئيات بيشتري ارائه نکرده است‪ .‬او نوشته که آقاي ظاهر‬ ‫استعفا نامه‌اش را به وزارت داخله افغانستان سپرده است‪.‬‬ ‫در روزهاي اخير کابل شاهد حمالت شديد انتحاري‬ ‫بود که باعث نگراني مردم شده است‪ .‬نا امني روزهاي اخير‬ ‫کابل در سال‌هاي اخير بي‌سابقه بوده است‪ .‬افزايش حمالت‬ ‫و نا امني نشان داده که مقامات دولت جديد افغانستان و‬ ‫نيروهاي امنيتي با چالش‌هاي جدي روبرو هستند‪.‬‬ ‫آقاي ظاهر در آخرين کنفرانس خبري خود در کابل‬ ‫درباره افزايش حمالت انتحاري در شهر کابل و ساير‬ ‫شهرهاي افغانستان گفت که بعد از امضا موافقتنامه امنيتي‬ ‫ميان افغانستان‪ ،‬آمريکا و ناتو حمالت انتحاري در اين کشور‬ ‫افزايش يافته است‪ .‬او تاکيد کرد که پليس براي مقابله با‬ ‫اين نوع حوادث امنيتي آمادگي کامل دارد‪.‬‬ ‫آقاي ظاهر گفت که در جريان حمالت انتحاري اخير‪،‬‬ ‫مأموران پليس ظرف ‪ 3‬دقيقه خود را به محل رساندند که‬ ‫نشان از آمادگي آنها دارد‪.‬‬ ‫آقاي ظاهر افزود که اکنون نيروهاي پليس براي مقابله‬ ‫با اين حمالت از روحيه باال برخوردارند و حاضرند که جان‬ ‫خود را براي مردم نثار کنند‪ ،‬ولي مردم نيز بايد اين نيروها‬ ‫را کمک کنند‪.‬‬ ‫ظاهر ظاهر در سال ‪ 1343‬در واليت کابل متولد شد‪.‬‬ ‫مدرسه را در ليسه (دبيرستان) حبيبيه کابل به پايان رساند و‬ ‫در سال ‪ 1362‬فارغ‌التحصيل شد‪.‬‬ ‫او در سال ‪ 1366‬مدرک ليسانس خود را از اکادمي‬ ‫(دانشکده) پليس افغانستان گرفت و در سال ‪ 1367‬در‬ ‫رياست جنايي وزارت امور داخله مقرر شد و در سال ‪1368‬‬

‫نيز به نيروهاي مجاهدين پيوست‪.‬‬ ‫ظاهر ظاهر از سال ‪ 1371‬الي ‪ 1375‬به عنوان مسئول‬ ‫تعقيب و مراقبت اجرائي در کابل وظيفه داشت و در سال‬ ‫‪ 1386‬به حيث مدير عمومي بررسي جرايم جنايي و معاون‬ ‫رياست تحقيقات جنايي پليس کابل کار کرد‪.‬‬ ‫او از سال ‪ 1389‬تا زماني که به عنوان فرمانده پليس‬ ‫کابل مقرر شد‪ ،‬به عنوان رئيس تحقيقات و مبارزه با جرايم‬ ‫جنايي واليت کابل کار مي‌کرد‪.‬‬ ‫آقاي ظاهر در سال ‪ 1392‬به عنوان فرمانده پليس‬ ‫کابل معرفي شد‪ .‬بر بنياد گزارش‌هاي تأييد نشده ژنرال‬ ‫عبدالرحمان رحيمي به حيث فرماند ‌ه پليس کابل گماشته‬ ‫شده است‪ .‬اين اقدام پس از استعفاي ژنرال محمد ظاهر‬ ‫ظاهر از مقامش انجام مي‌گيرد‪.‬‬ ‫به گزارش «طلوع نيوز» افغانستان‪ ،‬ژنرال رحيمي پيش‬ ‫از اين فرماند ‌ه پليس واليت بلخ بوده و پس از استعفاي‬ ‫ژنرال ظاهر ظاهر فرماند ‌ه پليس کابل در اين پست گماشته‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫تا کنون علت استعفاي ظاهر ظاهر معلوم نشده است‪،‬‬ ‫اما اخيرأ حمالت هراس افکنان بر شهر کابل افزايش يافته‬ ‫است و در کمتر از ‪ 20‬روز بيش از ‪ 11‬حمله انتحاري و‬ ‫انفجاري در بخش‌هاي مختلف کشور انجام شده است‪.‬‬ ‫در حمله اخير در شهر کابل‪ ،‬سه شورشي طالب بر يک‬ ‫سازمان خارجي در منطقه کارته سه کابل پس از نيمه شب‬ ‫حمله کردند که در نتيجه آن دو تن از کارمندان اين نهاد‬ ‫کشته شدند‪.‬‬ ‫طالبان مانند ديگر حمالت مشابه‪ ،‬مسئوليت حمله‬ ‫به مهمانخانه يک سازمان مددرسان خارجي را برعهده‬ ‫گرفته‌اند‪.‬‬

‫سل روزانه جان ‪ 36‬افغان‬ ‫را مي‌گيرد‬

‫سازمان بهداشت جهاني اعالم کرده که آمار مرگ و مير‬ ‫ناشي از بيماري سل در افغانستان با افزايش ‪ 30‬درصدي‪،‬‬ ‫به ‪ 13‬هزار نفر در سال رسيده است‪.‬‬ ‫ريچارد پيپرکورن رئيس دفتر اين سازمان در افغانستان‬ ‫به رسانه‌ها گفت که اين رقم «سرسام‌آور» بيانگر آن است‬ ‫که روزانه ‪ 36‬نفر در اين کشور جان خود را به دليل ابتال به‬ ‫سل از دست مي‌دهند‪.‬‬ ‫دو سال پيش آمار تلفات بيماري سل در افغانستان‪ ،‬از‬ ‫سوي سازمان بهداشت جهاني ده هزار نفر در سال اعالم‬ ‫شد که ‪ 30‬درصد کمتر از آمار جديد است‪ .‬رئيس دفتر‬ ‫اين سازمان در کابل گفت که فقر‪ ،‬ناامني و گسترش دامنه‬ ‫دسترسي به بيماران براي ثبت موارد ابتال به اين بيماري‪ ،‬از‬ ‫داليل افزايش اين آمار است‪.‬‬ ‫ريچارد پيپرکورن افزود که سال گذشته ‪ 31‬هزار مورد‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪21‬‬ ‫ابتال به اين بيماري در افغانستان ثبت شد و حدود ‪ 27‬هزار‬ ‫مورد ديگر اصال ثبت نشد‪.‬‬ ‫اين در حالي است که به گفته آقاي پيپرکورن‪ ،‬خدمات‬ ‫بهداشتي براي درمان بيماري سل در افغانستان از ‪ 14‬درصد‬ ‫در سال ‪ 2001‬به ‪ 97‬درصد در سال جاري باال رفته است‪.‬‬ ‫در همين حال‪ ،‬ثريا دليل سرپرست وزارت صحت‪/‬‬ ‫بهداشت افغانستان گفت که هر سال حدود ‪ 58‬هزار مورد‬ ‫جديد ابتال به اين بيماري در کشور افزوده مي‌شود و در‬ ‫عين حال هزاران نفر ديگر خارج از پوشش اطالع‌رساني و‬ ‫خدمات بهداشتي قرار مي‌گيرند‪.‬‬ ‫افغانستان يکي از ‪ 22‬کشوري است که در آنها اين‬ ‫بيماري به ميزان بااليي قرباني مي‌گيرد‪ .‬فقر و ميزان پايين‬ ‫عرضه خدمات بهداشتي از داليل گسترش اين بيماري‬ ‫دانسته مي‌شود‪.‬‬ ‫بر اساس آمار سازمان بهداشت جهاني‪ ،‬ميانگين نرخ‬ ‫ابتال به سل در افغانستان ‪ 189‬نفر در هر صد هزار نفر است‬ ‫و به طور متوسط ‪ 340‬نفر در هر صد هزار نفر در معرض ابتال‬ ‫به اين بيماري قرار دارند‪.‬‬ ‫آمار تاييد شده از سوي وزارت بهداشت افغانستان‬ ‫حاکي است که در حال حاضر ‪ 1300‬مرکز تشخيص و درمان‬ ‫بيماري سل در سراسر افغانستان فعال هستند که حدود ‪33‬‬ ‫هزار بيمار در آنها تحت درمان قرار دارند‪.‬‬ ‫به اين ترتيب‪ ،‬شمار زيادي از بيماران ممکن است‬ ‫تحت پوشش خدمات درماني قرار نگرفته باشند‪ .‬ناامني‪،‬‬ ‫محدوديت خدمات بهداشتي‪ ،‬فقر و ميزان پايين آگاهي‪ ،‬از‬ ‫داليل اصلي اين امر دانسته مي‌شود‪.‬‬ ‫در جريان کنفرانس خبري مقام‌هاي بهداشتي دولت‬ ‫افغانستان و سازمان بهداشت جهاني‪ ،‬قرارداد کمک ‪12‬‬ ‫ميليون دالري دولت ژاپن به افغانستان از طريق سازمان‬ ‫بهداشت جهاني امضا شد‪.‬‬ ‫در حال حاضر بخشي از نظام خدمات بهداشتي‬ ‫افغانستان‪ ،‬به‌ويژه در زمينه مقابله با بيماري سل‪ ،‬به‬ ‫کمک‌هاي خارجي وابسته است‪.‬‬ ‫وزارت بهداشت افغانستان در کنار درمان بيماران مبتال‬ ‫به سل‪ ،‬واکسن اين بيماري را شامل فهرست واکسن هشت‬ ‫بيماري ديگر کرده که به صورت سراسري در کشور اجرا‬ ‫مي‌شود‪.‬‬

‫دوازده عضو ارتش در‬ ‫حمله طالبان کشته شدند‬

‫دوازده عضو ارتش افغانستان در نتيجه حمله شورشيان‬ ‫در واليت هلمند‪ ،‬کشته شده‌اند‪.‬‬ ‫عمر زواک سخنگوي والي هلمند گفته است که حمله‬ ‫اخير در مناطق شمال شرقي ولسوالي سنگين اين واليت‬ ‫اتفاق افتاده است‪.‬‬ ‫او همچنين گفت که سه افسر ارتش ملي هم در اين‬ ‫رويداد زخمي شده‌اند و يک عضو ديگر ارتش ناپديد است‪.‬‬ ‫چندي پيش مقام‌هاي محلي گفته بودند که در حمله‬ ‫مخالفان مسلح به پاسگاه نيروهاي ارتش در ولسوالي‬ ‫سنگين‪ ،‬پنج سرباز ارتش کشته و ده نفر ديگر زخم‬ ‫برداشته‌اند‪.‬‬ ‫ظاهر عظيمي سخنگوي وزارت دفاع ملي در صفحه‬ ‫توييتر خود‪ ،‬کشته شدن ‪ 12‬سرباز را تائيد کرده و گفته است‬ ‫که يک سرباز ناپديد است‪ .‬او همچنين خبر داده که چهار‬ ‫مامور ارتش ملي در جاي ديگري از افغانستان به دليل انفجار‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫بمب کشته شده‌اند‪ .‬مسئوليت هيچ يک از دو رويداد را هنوز‬ ‫فرد يا گروهي به عهده نگرفته است‪.‬‬ ‫در طي هفته‌هاي اخير‪ ،‬اين سومين حمله گروه طالبان به‬ ‫مراکز نظامي در هلمند است‪ .‬در دو مورد قبلي گروه طالبان به‬ ‫پايگاه باستيون‪ ‬حمله‪ ‬کردند‪.‬‬ ‫در‪ ‬اين حمله‪ ‬که حدود سه روز به طور بي‌وقفه‌اي ادامه‬ ‫داشت‪ ،‬به قول منابع محلي ‪ 26‬عضو گروه طالبان و ‪ 5‬عضو‬ ‫ارتش کشته شدند‪.‬‬ ‫واليت هلمند در جنوب از ناآرام‌ترين واليت‌هاي‬ ‫افغانستان است‪ .‬در سيزده سال گذشته نيروهاي بريتانيايي‬ ‫در اين واليت در پايگاه باستيون مستقر بودند که مسئوليت‬ ‫اين پايگاه پس از خروج نيروهاي بريتانيايي به نيروهاي‬ ‫ارتش ملي افغانستان واگذار شد‪.‬‬ ‫شماري از مقام‌هاي بريتانيا از جمله ديويد کامرون‬ ‫نخست‌وزير اين کشور در زماني که نيروهاي اين کشور در‬ ‫پايگاه باسشن مستقر بودند‪ ،‬از اين پايگاه ديدن کردند‪.‬‬ ‫در حال حاضر شماري از نيروهاي آمريکايي مستقر در‬ ‫واليت هلمند‪ ،‬نيز در پايگاه باستيون مستقر هستند‪.‬‬ ‫به گفته غالم فاروق پرواني معاون لشکر ‪ ،215‬اجساد‬ ‫‪ 20‬تن از جنگجويان طالبان در ميدان نبرد بجا مانده و شش‬ ‫تن ديگر از آنها انتحاري بودند که خود را منفجر کردند و‬ ‫اجسادشان تکه پاره شده است‪.‬‬

‫کشف بزرگترين مرکز‬ ‫توليد جليقه‌هاي انفجاري‬ ‫در کابل‬

‫رياست امنيت ملي افغانستان از کشف بزرگترين مرکز‬ ‫توليد واسکت‌هاي انتحاري (جليقه‌هاي انفجاري) و مين‌هاي‬ ‫مغناطيسي خبر داده است‪.‬‬ ‫در خبرنامه‌اي که از سوي رياست امنيت ملي افغانستان‬ ‫به خبرگزاري‌هاي اين کشور فرستاده شده‪ ‌،‬آمده است که‬ ‫يک مرکز تهيه مواد انفجاري‪ ،‬جليقه‌هاي انفجاري (انتحاري)‬ ‫و مين‌هاي مغناطيسي که مربوط به شبکه حقاني است‪ ‌،‬از‬ ‫سوي ماموران امنيت ملي در شهر کابل کشف شده است‪.‬‬ ‫در خبرنامه مذکور آمده است که اين مرکز در ناحيه‬ ‫هشتم شهر کابل به رهبري شخصي به نام صفت‌اهلل‌‪ ،‬فعاليت‬ ‫داشت‪ .‬خبرنامه مي‌افزايد که صفت‌اهلل در ناحيه هشتم شهر‬ ‫کابل زير عنوان يک راهنماي معامالت فعاليت مي‌کرد‪.‬‬ ‫اين در حالي است که حمالت تروريستي و انتحاري طي‬ ‫چندين هفته به صورت بيسابقه‌اي افزايش يافته است‪.‬‬

‫ريزه گل شيرزن‬ ‫افغانستاني که خون‌بها‬ ‫تعيين کرد‬ ‫در روزهايي که همه سر و صداها پيرامون طبل توخالي‬ ‫خشونت عليه زنان همزمان با روز جهاني آن در افغانستان‬ ‫به صدا در مي‌آيد‪ ،‬در گوشه‌اي از همين سرزمين که بسياري‬ ‫داعيه‌دار ظلم و زيان زنان هستند‪ ،‬شيرزني در برابر ظلم‬ ‫واقعي به تنگ آمده و قيام مي‌نمايد‪.‬‬ ‫ريزه گل‪ ،‬شيرزني از تبار افغانستان از واليت فراه به‬

‫انتقام کشته شدن پسرش توسط طالبان با همکاري دختر و‬ ‫عروسش ‪ 25‬تن از مخالفان مسلح را به رگبار گلوله مي‌بندد‬ ‫تا به همگان ثبات کند که خواستن توانستن است و آنچه‬ ‫کشورش را به اينجا کشانده نخواستن برخي بوده است نه‬ ‫نتوانستن برخي ديگر‪.‬‬ ‫ظلم حقيقي عليه زنان اين سرزمين ظلمي است که‬ ‫ضد دين‌هاي غرب و بنيادگرايان افراطي شرق بر زنان روا‬ ‫مي‌دارند؛ غفلت و گمراهي و اسالم امريکايي به همان مراتب‬ ‫دردناک و غيرانساني است که محدوديت و اجحاف و در بند‬ ‫کشيدن زنان از سوي طالبان‪.‬‬ ‫با اين وصف‪ ،‬دم زدن از آزادي حقوق زنان و کشانيدن‬ ‫آنها از کانون گرم خانواده و تکيه‌گاه مردانشان به خيابان‌ها‬ ‫و خانه‌هاي امن و تزلزل مقام واالي مادر و دختر افغانستاني‬ ‫دامي است که از سوي دشمنان اصلي و ظالمان حقيقي عليه‬ ‫جنس دوم گسترانيده شده است‪.‬‬ ‫از اين رو‪ ،‬درگير شدن زنان و مردان در اختالفات جزيي‬ ‫و مرسومي که در سراسر جهان رخ مي‌دهد آنان را از متحد‬ ‫شدن در برابر رخنه‌هاي فرهنگي و ديني غرب و طالبان‬

‫‪21‬‬

‫بازداشته است وگرنه هر روزه شاهد و شنونده قيام شيرزنان‬ ‫افغانستاني همچون ريزه گل در به رگبار بستن طالبان بوديم‪.‬‬ ‫چنين مشغوليت‌هاي زايد و سوء نيت‌هايي که از سوي‬ ‫برخي زنان ناآگاه و غافل به حسن نيت تعبير مي‌شود متضمن‬ ‫پياده شدن برنامه‌هاي درازمدت و چندين ساله خدشه‌دار‬ ‫کردن کرامت و جايگاه واالي زنان افغانستاني است‪.‬‬ ‫ريزه گل يک زن عامي و عادي از مردم ملکي در واليت‬ ‫فراه ثابت کرد و نماياند که خون بهاي هر جوان افغانستاني‬ ‫غير نظامي مرگ ‪ 25‬تن از مخالفان مسلح و تروريستان‬ ‫پنجابي و پشتون تبار پاکستاني است و اگر اين روند ادامه‬ ‫يابد در کمتر از يک ماه امنيت بر افغانستان سايه مي‌گستراند‪.‬‬ ‫گذشته از اينکه مردم ملکي همواره منفعل و منتظر‬ ‫عملکرد قواي نظامي و پليس محلي براي مقابله با چنين‬ ‫فجايع ضد انساني بوده‌اند؛ نيروهاي امنيتي نيز منتظر‬ ‫دستورات گاه شديد و گاه با مداراي ارگ در خصوص طالبان‬ ‫نشسته‌اند و چنين شده است که اين گروهک تروريستي‬ ‫همچنان ‪ 20‬سال پس از تولد‪ ،‬به حيات خود ادامه مي‌دهد‪.‬‬


‫‪22‬‬

‫مايک نيکولز کارگردان‬ ‫فيلم «فارغ‌التحصيل»‬ ‫درگذشت‬

‫مايک نيکولز کارگردان برجسته آمريکايي‪ ،‬برنده‬ ‫‪ 9‬جايزه «توني» در رشته تئا‌تر و يک جايزه اسکار براي‬ ‫کارگرداني فيلم «چه کسي از ويرجينا وولف مي‌ترسد» در‬ ‫سن ‪ 83‬سالگي درگذشت‪.‬‬ ‫خبرگزاري رويترز مي‌نويسد هيچ کارگرداني نتوانسته‬ ‫است مانند مايک نيکولز به آساني بين تئا‌تر و سينماي‬ ‫هاليوود حرکت کند‪ .‬او يکي از معدود هنرمنداني بود که‬ ‫توانست تمام جايزه‌هاي صنعت سرگرمي مانند توني‪،‬‬ ‫اسکار‪ ،‬امي و گرمي را ببرد‪.‬‬ ‫نيکولز همسر دايان سوير‪ ،‬مجري پيشين برنامه «اخبار‬ ‫امشب جهان» شبکه‌ «اي‌بي‌سي» بود‪ .‬آنها در سال ‪ 2014‬از‬ ‫هم جدا و طالق گرفتند‪.‬‬ ‫مايک نيکولز با اسم واقعي مايکل ايگور پشکوفسکي‬ ‫در سال ‪ 1931‬در برلين به دنيا آمد‪ .‬والدين او پس از فرار از‬ ‫روسيه‪ ،‬در برلين ساکن شدند‪ .‬آن‌ها در سال ‪ 1939‬و هنگام‬ ‫حکومت آلمان نازي‪ ،‬وقتي که مايکل هفت ساله بود به آمريکا‬ ‫مهاجرت کردند‪ .‬مايکل در نيويورک بزرگ شد‪.‬‬ ‫​​مايک نيکولز و الين ‌مي‌ اواخر دهه ‪ 50‬يک تيم کمدي‬ ‫(استندآپ) تشکيل دادند‪ .‬آنها از پيشروان يک جنبش کمدي‬ ‫شامل لني بروس‪ ،‬جاناتان وينترز و وودي آلن محسوب‬ ‫مي‌شدند که زندگي معاصر آمريکايي را به هجو مي‌گرفت‪.‬‬ ‫اين زوج در سال ‪ 1961‬جايزه گرمي براي بهترين‬ ‫آلبوم کمدي را برد‪ .‬کمي پس از آن بود که اختالف نظر در‬ ‫شيوه اجراي کمدي به جدايي آن‌ها منجر شد‪ .‬الين مي‌ شيوه‬ ‫ي که مايک نيکولز شيوه‬ ‫بداهه‌گويي را مي‌پسنديد در حال ‌‬ ‫اجراي ثابت را ترجيح مي‌داد‪.‬‬ ‫او براي نمايشنامه‌هاي «الو» در سال ‪« ،1965‬يک چيز‬ ‫واقعي» در سال ‪« ،1984‬اسپاملوت» در سال ‪ 2005‬و اجراي‬ ‫تازه‌اي از نمايش «مرگ دستفروش» اثر آرتور ميلر در سال‬ ‫‪ 2012‬و نمايش موزيکال «آني» در سال ‪ 1977‬برنده جايزه‬ ‫توني شد‪.‬‬ ‫روي آوردن به هاليوود‬ ‫اولين فيلم او «چه کسي از ويرجينا وولف مي‌ترسد»‬ ‫يک اقتباس سينمايي از نمايشنامه‌اي به قلم ادوارد آلبي و با‬ ‫شرکت اليزابت تيلور و ريچارد برتون بود‪.‬‬ ‫اين فيلم نامزد دريافت ‪ 13‬جايزه اسکار و برنده پنج‬ ‫اسکار شد اگر چه مايک نيکولز جايزه بهترين کارگرداني‬ ‫را نبرد‪.‬‬ ‫سال بعد فيلم «فارغ‌التحصيل» با شرکت داستين‬ ‫هافمن که در آن زمان بازيگر شناخته شده‌اي نبود‪ ،‬نه تنها‬ ‫برنده جايزه اسکار شد بلکه با موسيقي متن به يادماندني‬ ‫و چندين جمله معروف از ديالوگ آن‪ ،‬به يکي از محک‌هاي‬ ‫فرهنگي و شاخص دهه ‪ 60‬تبديل شد‪.‬‬ ‫کارگرداني فيلم «زيرکي» در سال ‪ 2001‬و يک مجموعه‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫‪22‬‬

‫راه جيمز باند‬ ‫به رم ختم شد‬

‫تلويزيوني درباره شيوع بيماري ايدز به نام «فرشتگان در‬ ‫آمريکا» دو جايزه امي ديگر را نصيب او کرد‪.‬‬

‫فيلم کوتاه فيلمساز جوان‬ ‫ايراني نامزد اوليه جايزه‬ ‫اسکار شد‬

‫فيلم کوتاه «پروانه» ساخته تلخون حمزوي‌‪ ،‬در ميان ده‬ ‫فيلم منتخب فهرست اوليه جايزه اسکار ‪ 2015‬قرار گرفت‪.‬‬ ‫تلخون حمزوي‪ ‬فيلمساز ايراني مقيم سوئيس است که‬ ‫فيلم کوتاهش را به زبان آلماني تهيه کرده و از طرف کشور‬ ‫محل اقامتش به اسکار فرستاده است‪.‬‬ ‫خانم حمزوي در سال ‪ 1979‬در تهران متولد شده و‬ ‫در ‪ 7‬سالگي به سوئيس مهاجرت کرده است‪ .‬او که داراي‬ ‫مدرک فوق ليسانس فيلمسازي از دانشگاه هنر زوريخ است‪،‬‬ ‫با فيلم کوتاه «پروانه» پيش از اين در چند جشنواره خارجي‬ ‫ديگر نيز شرکت کرده است‪.‬‬ ‫کسب جايزه اسکار دانشجويي بهترين فيلم کوتاه‬ ‫خارجي در سال ‪ 2013‬در شهر لس‌آنجلس‪ ‌،‬از جمله‬ ‫موفقيت‌هاي اين کارگردان بشمار مي‌رود‪.‬‬ ‫فيلم کوتاه ‪ 25‬دقيقه‌اي «پروانه»‪ ‬درباره دختري افغان‬ ‫است که به اردوگاه پناهندگان سوئيس وارد شده‪ ،‬اما زماني‬ ‫که از وضع بد سالمت پدرش آگاه مي‌شود تصميم مي‌گيرد‬ ‫تمام پولش را که به شکل غيرقانوني به دست آورده‪ ،‬براي‬ ‫خانواده‌اش ارسال کند؛ او براي اين کار مجبور است به شهر‬ ‫زوريخ برود و از آنجا‪ ‬که گذرنامه معتبر‪ ‬ندارد‪ ،‬قادر نيست‬ ‫پول را ارسال کند و در همين زمان با دختري به نام «اميلي»‬ ‫آشنا مي‌شود و ماجراهايي براي اين دو در ادامه فيلم رخ‬ ‫مي‌دهد‪.‬‬ ‫«آيا» به کارگرداني اودد بينن و ميهال برزيس‪« ،‬مسي‬ ‫بغداد» ساخته سهيم عمرخليفه‪« ،‬بوگالو و گراهام» به‬ ‫کارگرداني مايکل لناکس‪« ،‬کاميون پدر من» ساخته موريسيو‬ ‫اوساکي‪« ،‬اس ال آر» ساخته استفن فينگلتن و «تعطيالت‬ ‫تابستاني» ساخته حوفش گادول از ديگر فيلم‌هاي کوتاهي‬ ‫هستند که از ميان ‪ 141‬فيلم شرکت‌کننده در اين بخش‪،‬‬ ‫براي حضور در مراسم اسکار ‪ 2015‬انتخاب شده‌اند‪.‬‬ ‫از اين ميان‪ ،‬پنج فيلم براي حضور قطعي در اسکار‬ ‫برگزيده خواهند شد‪.‬‬ ‫اسامي نامزدهاي نهايي دريافت جوايز هشتاد و هفتمين‬ ‫مراسم اسکار در تاريخ ‪ 15‬ژانويه ‪ 2015‬اعالم مي‌شود و‬ ‫مراسم اسکار‪ ،‬شب ‪ 22‬فوريه ‪ 2015‬در سالن دولبي‬ ‫هاليوود برگزار خواهد شد‪.‬‬ ‫امسال‪ ‬فيلم سينمايي «امروز» به کارگرداني رضا‬ ‫ميرکريمي به عنوان نماينده ايران براي رقابت در بخش‬ ‫بهترين فيلم خارجي زبان‌‪ ،‬روانه اسکار شده است‪.‬‬ ‫همچنين فيلم ايراني «چند متر مکعب عشق»‪ ،‬ساخته‬ ‫جمشيد محمودي نيز از طرف کشور افغانستان به اسکار‬ ‫معرفي شده است‪.‬‬

‫دانيل کريگ با بيست و چهارمين فيلم «جيمز باند» اين‬ ‫بار در سه صحنه اکشن و کليدي اين فيلم‪ ،‬در شهر رم جلوي‬ ‫دوربين مي‌رود‪.‬‬ ‫دانيل کريگ در نقش جيمز باند در فيلم‌هاي «کازينو‬ ‫رويال»‪« ،‬ذره‌اي آرامش» و «اسکاي فال» نقش‌آفريني‬ ‫کرده است‪ .‬سم مندز نيز همچون قسمت قبل‪ ،‬روي صندلي‬ ‫کارگرداني اين فيلم مي‌نشيند‪.‬‬ ‫گفته شده در يکي از قسمت‌هاي اکشن اين فيلم يک‬ ‫فيات ‪ 500‬در تعقيب و گريز در خيابان هاي رم‪ ،‬جلوي‬ ‫دوربين مي‌رود‪.‬‬ ‫در فيلم جديد جيمز باند که قرار است در ماه نوامبر‬ ‫سال ‪ 2015‬اکران شود‪ ،‬شاهد صحنه فرار دنيل کريگ از پل‬ ‫مشهور پونته سيستو خواهيم بود‪.‬‬ ‫گفته شده اين فيلم نيز مثل ديگر فيلم‌هاي جيمز باند‬ ‫شامل صحنه‌هايي پرهيجان از تعقيب و گريز اتومبيل‌ها‪ ،‬اين‬ ‫بار در خيابان‌هاي باريک و قديمي شهر رم خواهد بود که‬ ‫پس از سلسله‌اي از اتفاق‌ها سرانجام با پرواز اتومبيل به‬ ‫رودخانه تيبر به اتمام مي‌رسد‪.‬‬ ‫سه صحنه اکشن کليدي که در رم فيلمبرداري خواهد‬ ‫شد‪ ،‬در ماه فوريه و مارچ جلوي دوربين مي‌رود‪ .‬يک صحنه‬ ‫ديگر که در رم فيلمبرداري مي‌شود در کاخ سلطنتي کاسرتا‬ ‫که به عنوان ورساي ايتاليا شناخته مي‌شود‪ ،‬فيلمبرداري‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫به گفته خبرگزاري آنساي ايتاليا‪ ،‬بخشي‌هايي از اين‬ ‫فيلم در صربستان و بخشي‌هايي در استوديوهاي پاينوود‬ ‫گرفته خواهد شد‪.‬‬ ‫اين اولين باري است که جيمز باند به رم مي‌رود‪ ،‬گرچه‬ ‫شهرهاي ونيز و سي‌ينا در فيلم‌هاي قبلي آغازگر دخيل شدن‬ ‫ايتاليا در پروژه «جيمز باند» بودند‪.‬‬ ‫در همين حال چندي پيش روشن شد که دشمن مشهور‬ ‫جيمز باند يعني ارنست استاورو بلوفلد بار ديگر در فيلم‬ ‫جديد ظاهر خواهد شد‪ .‬اين نقش را کريستوف والتس بازيگر‬ ‫«جانگوي رها شده» ايفا خواهد کرد‪ .‬اين دشمن آخرين بار‬ ‫در فيلم سال ‪ 1981‬يعني «تنها براي چشمان تو» در برابر‬ ‫مامور ‪ 007‬قرار گرفته بود‪ .‬در افتتاحيه آن فيلم بلفولد از‬ ‫هليکوپتري آويزان بود که راجر مور در نقش جيمز باند آن را‬ ‫هدايت مي‌کرد‪ .‬آن صحنه با سقوط بلفولد روي يک کارخانه‬ ‫بزرگ شيميايي که نزديک رودخانه تيمز لندن واقع بود‪ ،‬به‬ ‫پايان مي‌رسيد‪.‬‬ ‫مقدمات پيش‌توليد فيلم بيست و چهارم «جيمز باند» در‬ ‫اتريش آغاز شده و نائومي هريس در نقش مانيپني و رالف‬ ‫فاينز در نقش «ام» و بن ويشاو در نقش «کيو» در اين فيلم‬ ‫بازي مي کنند‪.‬‬ ‫هر چند هنوز عنوان اين فيلم اعالم نشده‪ ،‬اما تاريخ‬ ‫اکران اين فيلم براي بريتانيا ‪ 23‬اکتبر ‪ 2015‬و براي آمريکا‬ ‫‪ 6‬نوامبر ‪ 2015‬است‪.‬‬

‫يونيورسال فيلم‬ ‫استيو جابز را مي‌سازد‬

‫فيلم زندگي استيو جابز نابغه دنياي تکنولوژي ارتباطات‬ ‫به کارگرداني دني بويل ساخته مي‌شود‪ .‬دني بويل براي‬ ‫ساخت فيلمي از زندگي استيو جابز نوشته ايرون سورکين‬ ‫انتخاب شده است‪.‬‬ ‫براي ساخت اين فيلم بودجه‌اي ‪ 30‬ميليون دالري‬ ‫تعيين شده است‪.‬‬ ‫تاکنون مايکل فاسبندر براي بازي در اين فيلم انتخاب‬ ‫شده و اسکات رودين‪ ،‬مارک گوردون و گايمون کسيدي‬

‫تهيه کنندگان آن هستند‪ .‬کريستين بيل‪ ،‬مت ديمون‪ ،‬بن‬ ‫افلک و بردلي کوپر ديگر گزينه‌هايي بودند که براي ايفاي‬ ‫نقش جابز مطرح شده بودند‪.‬‬ ‫کمپاني سوني در دو سال اخير روي اين پروژه کار کرده‬ ‫بود تا با اقتباس از کتاب زندگينامه والتر ايزاکسون با عنوان‬ ‫«استيو جابز» که در سال ‪ 2011‬و اندکي پس از درگذشت‬ ‫استيو جابز به بازار آمد‪ ،‬اين فيلم را بسازد‪.‬‬

‫هشت فيلمي که به دستور‬ ‫مجلس ممنوع شده‌اند‬ ‫عقب‌نشيني وزارت ارشاد و سازمان سينمايي دولت‬ ‫يازدهم در برابر فشارها‪ ،‬از جشنواره فيلم فجر سال گذشته‬ ‫شروع شد؛ جايي که سانس‌هاي فوق‌العاده «عصباني‬ ‫نيستم» لغو شدند‪ ،‬نشست مطبوعاتي اين فيلم برگزار نشد‬ ‫و از همه مهم‌تر اينکه کارگردان را مجبور کردند فيلمش را از‬ ‫داوري جشنواره خارج کند‪.‬‬ ‫نتيجه کوتاه آمدن مديران سينمايي و ايستادگي نکردن‬ ‫آن‌ها بر مواضع قانوني‌شان‪‌،‬که پيشتر هم مسبوق به سابقه‬ ‫بوده و در دوره‌هاي قبل‌تر هم اتفاق افتاده‪ ،‬ماجرايي است که‬ ‫امروز گريبان سينماي ايران را گرفته است‪.‬‬ ‫چند هفته پيش بود که رئيس کميسيون فرهنگي‬ ‫مجلس از ارسال نامه‌اي به وزارت ارشاد خبر داد مبني بر‬ ‫اين‌که حق اکران ‪ 8‬فيلم سينمايي وجود ندارد‪ .‬اين نامه در‬ ‫پي خبر تصميم وزارت ارشاد براي اکران فيلم «عصباني‬ ‫نيستم» نوشته شده بود و مجلسيان عزم خود را جزم کرده‬ ‫بودند تا تعدادي فيلم‌‪ ،‬حتي شده به قيمت استيضاح وزير و‬ ‫برکناري او‪ ‌،‬به هيچ وجه اکران نشوند‪.‬‬ ‫وزارت ارشاد هم وقتي صحبت از استيضاح وزير به ميان‬ ‫آمد‌‪ ،‬مواضعش را تغيير داد‪‌،‬اکران فيلم «عصباني نيستم» را‬ ‫که پيشتر روي آن پافشاري مي‌کرد‪ ،‬منتفي دانست و حتي‬ ‫سخنگوي وزارتخانه‌‪ ،‬در نشستي مطبوعاتي تلويحا اعالم‬ ‫کرد که برنامه‌اي براي اکران هفت فيلم ديگر نيز وجود ندارد‪.‬‬ ‫در اين مطلب سعي شده نگاهي اجمالي شود بر‬ ‫حاشيه‌ها و دالئلي که باعث شده تا ‪ 8‬فيلم سينمايي‪ ،‬که‬ ‫برخي از آن‌ها در دولت‌هاي گذشته هم توقيف بودند‪ ‌،‬در حال‬ ‫حاضر هم با توجه به توصيه‌ها و فشارهاي مجلس‪ ‌،‬امکان‬ ‫نمايش عمومي نداشته باشند‪.‬‬

‫‪ -1‬عصباني نيستم (رضا درميشيان‪)1392 ،‬‬

‫​​ دومين فيلم بلند سينمايي رضا درميشيان که قبل‬ ‫از آن فيلم سينمايي «بغض» را هم کارگرداني کرده بود‪‌،‬‬ ‫اصلي‌ترين دليل مناقشه مجلس و وزارت ارشاد بر سر اکران‬ ‫فيلم‌هاست‪ .‬فيلمي که سال ‪ 92‬بي سر و صدا ساخته و روانه‬ ‫جشنواره فجر شد و در ليست اوليه فيلم‌هاي بخش مسابقه‬ ‫قرار گرفت‪.‬‬ ‫اين فيلم که هم‌زمان (و البته با پاياني متفاوت) حضور‬ ‫در جشنواره برلين را نيز تجربه مي‌کرد‪ ،‬با همان چند نمايش‬ ‫اولش در فجر‌‪ ،‬توجه مردم را جلب کرد و کار به چند سانس‬ ‫فوق‌العاده هم‪ ‬کشيد‪ .‬با توجه به سوژه ملتهب «عصباني‬ ‫نيستم» و حواشي به وجود آمده‪‌ ،‬از سانس‌هاي فوق‌العاده‬ ‫بيشتر‪‌ ،‬با وجود تقاضاهاي فراوان‪ ،‬جلوگيري شد و حتي‬ ‫نشست مطبوعاتي فيلم هم در برج ميالد برگزار نشد‪.‬‬ ‫در اختتاميه جشنواره هم با وجود اين‌که فيلم در چند‬ ‫رشته اصلي نامزد شده بود و بنا بر ادعاي برخي از اعضاي‬ ‫هيات داوران‪ ‌،‬دو جايزه بهترين بازيگر نقش اول مرد (نويد‬ ‫محمدزاده) و بهترين تدوين (هايده صفي‌ياري) به فيلم‬ ‫درميشيان تعلق گرفته بود‌‪ ،‬اما اين کارگردان جوان را مجبور‬ ‫کردند تا از رقابت‌ها کنار بکشد و انصراف دهد‪.‬‬ ‫از همان روزها‌‪ ،‬رسانه‌هاي تندرو در ايران شروع به‬ ‫خط و نشان کشيدن براي وزارت ارشاد کردند تا «عصباني‬ ‫نيستم» که به گفته آن‌ها اثري حامي فتنه بود‌‪ ،‬به هيچ وجه‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪23‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫اکران نشود‪ .‬هجمه‌ها زماني بيشتر شد که سازمان سينمايي‬ ‫اعالم کرد «عصباني نيستم» پس از اصالحات‪ ‌،‬از يک فيلم‬ ‫سياسي‌‪ ،‬تبديل به اثري اجتماعي شده و قرار بود نيمه آبان‬ ‫اکران شود‪.‬‬ ‫بعد از آن بود که برخي مجلس‌نشينان شروع به نامه‬ ‫نگاري با ارشاد و حتي تهديد به استيضاح وزير کردند‪ .‬نتيجه‬ ‫آن‌که وزير ارشاد و رئيس سازمان سينمايي که چندين ماه‬ ‫بر اکران اين فيلم پافشاري مي‌کردند‪ ،‬پس از سنگين شدن‬ ‫حمالت‪ ،‬عقب نشيني کرده و مصلحت را به قانوني که خود‬ ‫پاي آن را امضا کرده بودند‌‪ ،‬ترجيح دادند‪.‬‬ ‫اما ماجراي «عصباني نيستم»‪ .‬فيلم‬ ‫داستان دانشجوي ستاره‌داري است که‬ ‫از دانشگاه اخراج شده و به دنبال پيدا‬ ‫کردن شغلي مناسب جهت راضي کردن‬ ‫پدر دختر مورد عالقه‌اش براي موافقت‬ ‫با ازدواج آنهاست‪ .‬در اين فيلم در کنار‬ ‫خط اصلي قصه‪ ‌،‬اشاراتي هم نسبت به‬ ‫وعده‌هاي محمود احمدي‌نژاد در طول‬ ‫سال‌هاي مديريتش بر کشور‌‪ ،‬وضعيت‬ ‫دانشجويان اخراجي و برخي حوادث‬ ‫سياسي اين سال‌ها مي‌شود‪.‬‬ ‫نظر سخنگوي وزارت‪ ‬ارشاد‪ :‬عدم‬ ‫اکران آن در حال حاضر‪ ،‬به معناي اکران‬ ‫نشدن هميشگي‌اش نيست و وزارت‬ ‫ارشاد تنها مي‌گويد اين فيلم از دستور‬ ‫اکران خارج شده است و اگر مالحظات‬ ‫شکل بگيرد و با اصالحات بيشتر‪ ،‬نظر‬ ‫وزير و ساير نهادها تامين شود‌‪ ،‬فيلم‬ ‫اکران خواهد شد‪.‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫اپيزود بسيار تکان دهنده و هولناکي که به گفته مسئوالن‬ ‫مميزي در ايران‪‌،‬بايد از فيلم حذف شود ولي کيانوش عياري‬ ‫زير بار آن نمي‌رود‪.‬‬ ‫اما داستان فيلم «خانه پدري»‪ ،‬در چهار اپيزود ديگر‬ ‫هم‪ ‬ادامه دارد که هر اپيزود با فاصله زماني چند ساله‪ ،‬همان‬ ‫خانواده را در همان خانه اول‪ ‬نشان مي‌دهد که در زماني‬ ‫ديگر‪ ،‬چه وضعيتي پيدا کرده‌اند‪.‬‬ ‫اين فيلم با بودجه نيروي انتظامي ساخته شد‪ ‌،‬ولي‬ ‫بعد از مدتي خود مسئولين اين نهاد‪ ‌،‬به صف مخالفان فيلم‬ ‫پيوستند و حتي بعد از نمايش «خانه پدري» در ونيز‪ ‌،‬عياري‬ ‫را تهديد به شکايت کردند‪.‬‬ ‫نظر سخنگوي وزارت‪ ‬ارشاد‪« :‬خانه پدري‌» به‬

‫‪ -5‬گزارش يک جشن (ابراهيم حاتمي‌کيا‪،‬‬ ‫‪)1389‬‬

‫حاتمي‌کيا «گزارش يک جشن» را در شرايطي جلوي‬ ‫دوربين برد که فيلم «به رنگ ارغوان» او پس از ‪ 5‬سال‬ ‫از توقيف درآمده و در دوره مديريت جواد شمقدري اکران‬ ‫شده بود‪ .‬کمتر کسي تصورش را مي‌کرد که شمقدري‪ ،‬فيلم‬ ‫پرحاشيه حاتمي‌کيا را که حتي در دولت محمد خاتمي هم‬ ‫فرصت اکران نيافته بود‪ ،‬اکران کند و در عوض به فيلم جديد‬ ‫اين کارگردان که در دوره خود او ساخته شده بود‪ ،‬مجوز‬ ‫اکران ندهد‪.‬‬

‫‪ -3‬خانه پدري (کيانوش عياري‪)1389 ،‬‬

‫​​ کيانوش عياري پس از چند سال که درگير ساخت‬ ‫سريال «روزگار قريب» بود‪ ‌،‬با فيلم «خانه پدري» به سينما‬ ‫بازگشت‪ .‬آثار قبلي اين کارگردان گزيده‌کار‪ ،‬فيلم‌هاي‬ ‫کم‌حاشيه‌اي بودند و کمتر کسي تصور داشت که اين‬ ‫کارگردان اجتماعي‌ساز‌‪ ،‬فيلمي بسازد که سال‌ها فرصت‬ ‫نمايش عمومي پيدا نکند‪.‬‬ ‫داستان «خانه پدري» در ‪ 5‬اپيزود مي‌گذرد‪ .‬فيلم از‬ ‫سال ‪ 1308‬آغاز مي‌شود و عمده ايرادات وارد شده به‬ ‫فيلم‌‪ ،‬مربوط به همين اپيزود اول است؛‌ جايي که پدري به‬ ‫همراه پسر پانزده ساله‌اش‪ ،‬دختر خانواده را به خاطر مسائل‬ ‫ناموسي به قتل مي‌رسانند و در زيرزمين خانه دفن مي‌کنند‪.‬‬

‫پيگير حوادث است و مي‌خواهد امنيت را برقرار کند؛ يک‬ ‫خبرنگار هم (با بازي نيکي کريمي) پيگير ماجراهاست و با‬ ‫توجه سانسور شديدي که وجود دارد‌‪ ،‬سعي مي‌کند مسائل‬ ‫را دنبال کند‪.‬‬ ‫اواخر مهرماه سال ‪ 90‬بود که کمال تبريزي اعالم‬ ‫کرد فيلمش پروانه نمايش دريافت کرده و در نوبت اکران‬ ‫است اما گفته شده اين فيلم حق هيچ‌گونه تبليغات اعم از‬ ‫تلويزيوني و يا شهري را ندارد‪.‬‬ ‫اکران «خيابان‌هاي آرام» دوبار متوالي به تاخير افتاد و‬ ‫بعد از آن تهيه‌کننده فيلم‪‌،‬محمود رضوي‪‌،‬اعالم کرد که فعال‬ ‫برنامه‌اي براي نمايش آن نيست‪.‬‬ ‫وزارت‪ ‬ارشاد‪:‬‬ ‫سخنگوي‬ ‫نظر‬ ‫«خيابان‌هاي آرام» اصال متقاضي اکران‬ ‫نبوده است‪.‬‬

‫‪ -7‬صد سال به اين سال‌ها‬ ‫(سامان مقدم‪)1386 ،‬‬

‫‪ -2‬قصه‌ها (رخشان‬ ‫بني‌اعتماد‪)1390 ،‬‬

‫​​ رخشان بني‌اعتماد سال ‪‌ 90‬در‬ ‫سکوت خبري و بدون پروانه ساخت‬ ‫سينمايي‪ ،‬فيلم «قصه‌ها» را جلوي دوربين‬ ‫برد‪ .‬فيلم جديد اين کارگردان‪ ‌،‬اثري‬ ‫اپيزوديک بود درباره سرنوشت و آينده‬ ‫برخي از شخصيت‌هاي فيلم‌هاي قديمي او مانند «زير پوست‬ ‫شهر»‌‪« ،‬خارج از محدوده»‪« ،‬روسري آبي» و «نرگس»‪.‬‬ ‫بني‌اعتماد آدم‌هاي فيلم‌هايش را به زمان حال آورده بود و‬ ‫وضعيت کنوني آن‌ها را در دوران حاضر به تصوير مي‌کشيد‪.‬‬ ‫فيلم به خاطر اين‌که بدون درخواست مجوز ساخت‌‪ ،‬توليد‬ ‫شده بود‌‪ ،‬با واکنش بسيار تند رئيس اداره نظارت و ارزشيابي‬ ‫وقت‪ ‌،‬عليرضا سجادپور روبرو شد‪ .‬سجادپور در اين‌باره گفته‬ ‫بود‪« :‬رخشان بني‌اعتماد فيلمش را غيرقانوني و بدون پروانه‬ ‫ساخت کليد زده و بازيگران فيلم هم جواب عمل غيرقانوني‬ ‫خود را دريافت خواهند کرد‪ .‬بازيگراني که با چنين فيلم‌هايي‬ ‫قرارداد ببندند‪ ،‬با واکنش مراجع قانوني روبرو خواهند شد‪».‬‬ ‫«قصه‌ها» در دولت محمود احمدي‌نژاد و زمان رياست‬ ‫جواد شمقدري بر سينما‌‪ ،‬مجوز نمايش دريافت نکرد اما با‬ ‫روي کار آمدن دولت جديد‌‪ ،‬از معدود فيلم‌هاي توقيفي بود‬ ‫که در دولت حسن روحاني‪‌ ،‬پروانه نمايش گرفت‪ .‬فيلم‬ ‫در جشنواره فجر سال گذشته نمايش داده شد و برخي‬ ‫خبرگزاري‌ها مانند «فارس»‪ ،‬به شدت بني‌اعتماد و فيلمش‬ ‫را مورد انتقاد قرار دادند و او را متهم به سياه‌نمايي کردند‪.‬‬ ‫هجمه‌ها عليه فيلم بني‌اعتماد زماني بيشتر شد که فيلم او در‬ ‫جشنواره ونيز نمايش داده شد و جايزه بهترين فيلمنامه را‬ ‫هم دريافت کرد‪ .‬پس از آن بود که حتي علي جنتي‪‌ ،‬وزيري‬ ‫که مجموعه خود او به فيلم پروانه نمايش داده بود هم‪ ،‬لب‬ ‫به انتقاد از ساخته رخشان بني‌اعتماد و فيلم‌هاي موسوم به‬ ‫«سياه نما» گشود‪.‬‬ ‫نظر سخنگوي ارشاد‪« :‬قصه‌ها» به کارگرداني رخشان‬ ‫بني‌اعتماد در دوره قبل پروانه نمايش ويدئويي گرفت و در‬ ‫اين دوره به نسخه سينمايي تبديل شد‪ ،‬اما فعال درخواستي‬ ‫براي اکران آن نشده است‪.‬‬

‫‪23‬‬

‫کارگرداني کيانوش عياري هنوز پروانه نمايش نگرفته است‬ ‫و ما اصالحاتي به آن داده‌ايم و براي انجام آن در حال تعامل‬ ‫با کارگردان هستيم‪.‬‬

‫‪ -4‬آشغال‌هاي دوست داشتني (محسن‬ ‫اميريوسفي‪)1391 ،‬‬

‫​​فيلم‌هاي محسن اميريوسفي همه حاشيه‌ساز بوده‌اند‪.‬‬ ‫از اولين فيلمش «خواب تلخ» که پس از چند نمايش براي‬ ‫هميشه توقيف شد‪ ‌،‬تا «آتشکار» که‪ ‬چند سالي توقيف‬ ‫بود و پس از مميزي‌هاي فراوان اکران محدودي داشت‪.‬‬ ‫«آشغال‌هاي دوست داشتني»‪ ‌،‬سومين فيلم او هم تا کنون‬ ‫سرنوشت بهتري از فيلم‌هاي قبلي او پيدا نکرده است‪ .‬فيلمي‬ ‫که گفته مي‌شود اشارات صريحي به ماجراهاي انتخابات‬ ‫سال ‪ 88‬در آن وجود دارد و به همين خاطر بنياد سينمايي‬ ‫فارابي که سرمايه‌گذار اصلي آن بوده‌‪ ،‬مالکيت اثر را به خود‬ ‫کارگردان واگذار کرده است‪.‬‬ ‫داستان «آشغال‌هاي دوست داشتني» در خانه يک‬ ‫پيرزن مي‌گذرد که با دختر ميانسالش زندگي مي‌کند‪ .‬در‬ ‫يکي از روزهاي بعد از انتخابات ‪ ،88‬برخي از معترضين به‬ ‫انتخابات که از دست نيروهاي امنيتي فرار کرده‌اند‪ ،‬وارد‬ ‫خانه پيرزن شده و در آنجا مخفي مي‌شوند‪ .‬بعد از خروج‬ ‫آن‌ها از خانه‪ ،‬پيرزن متوجه عالمتي بر روي درب خانه خود‬ ‫مي‌شود و همسايگان به او مي‌گويند که احتماال در روزهاي‬ ‫آينده‪‌،‬نيروهاي امنيتي به خانه او مراجعه خواهند کرد‪ .‬بر اتاق‬ ‫خانه پيرزن سه قاب عکس از سه مرد وجود دارد‪ .‬مرد اول‪،‬‬ ‫پسر پيرزن است که در جنگ ايران و عراق کشته شده‪.‬‬ ‫قاب عکس دوم متعلق به برادر اوست که جزو مخالفيني‬ ‫بوده که در جريان اتفاقات دهه شصت اعدام مي‌شود و قاب‬ ‫عکس سوم هم متعلق به همسر پيرزن است که ظاهرا از‬ ‫طرفداران مصدق بوده که در جريان کودتاي ‪ 28‬مرداد‪،‬‬ ‫برايش اتفاقاتي افتاده است‪.‬‬ ‫ادامه داستان فيلم‪ ،‬به گفت‌وگوي خيالي اين سه نفر با‬ ‫پيرزن در طول شبي مي‌پردازد که او فکر مي‌کند فردايش به‬ ‫سراغش خواهند آمد‪.‬‬ ‫شيرين يزدان‌بخش‪ ،‬حبيب رضايي‪ ،‬هديه تهراني‪ ،‬نگار‬ ‫جواهريان‪ ،‬صابر ابر و شهاب حسيني بازيگران اين فيلم‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫نظر سخنگوي‪ ‬وزارت‪ ‬ارشاد‪« :‬آشغال‌هاي دوست‬ ‫داشتني» علي‌رغم اصرار تهيه‌کننده و برخي‌ از شخصيت‌هاي‬ ‫سياسي‪ ،‬هنوز پروانه نمايش نگرفته و در وزارت ارشاد‬ ‫متوقف است و بنايي براي اکران آن وجود ندارد‪.‬‬

‫کساني که «گزارش يک جشن» را ديده‌اند‪ ،‬از آن به‬ ‫عنوان «آژانس شيشه‌اي ‪ »2‬نيز ياد مي‌کنند؛ داستان از‬ ‫يک موسسه ازدواج شروع مي‌شود که تحت مديريت زن‬ ‫مقتدري به نام بانوست (با بازي رويا تيموريان)‪ .‬فيلم در يک‬ ‫‪ 24‬ساعت مي‌گذرد و در اين روز‌‪ ،‬قرار است يک عروسي‬ ‫در اين موسسه ازدواج که در واقع يک کارخانه قديمي‌ست‬ ‫برگزار شود‪ .‬جوانان عضو اين موسسه‪ ،‬شور و شوق زيادي‬ ‫براي برگزاري مراسم دارند اما اين عروسي با ورود يک‬ ‫مامور نيروي انتظامي (با بازي رضا کيانيان)‪ ،‬که حامل حکمي‬ ‫مبني بر پلمب شدن موسسه است‪ ،‬مختل مي‌شود‪.‬‬ ‫مخالفان فيلم‪ ‌،‬ماجراي آن را به انتخابات سال ‪88‬‬ ‫ربط دادند و حتي برخي از ساخته حاتمي‌کيا‪ ،‬به عنوان فيلم‬ ‫«حامي فتنه» اسم بردند‪.‬‬ ‫سکانس‌هاي پاياني فيلم که به اعتراض جوانان عضو‬ ‫موسسه در خيابان به نيروي انتظامي اختصاص دارد و در‬ ‫آن تصاويري هم با موبايل فيلمبرداري شده‪ ،‬به تعبير برخي‪،‬‬ ‫يادآور اعتراضات بعد از انتخابات است و به همين‌دليل فيلم‬ ‫مجوز اکران عمومي پيدا نکرد‪.‬‬ ‫با اين وجود‪ ‌،‬لطف جواد شمقدري باز هم شامل حال‬ ‫ابراهيم حاتمي‌کيا شد و سازمان سينمايي مالکيت فيلم‬ ‫را خريداري کرد تا حداقل به لحاظ مالي‪ ‌،‬ضرري متوجه‬ ‫حاتمي‌کيا و تهيه‌کننده‌اش نباشد‪ .‬پس از اين ماجرا‪ ،‬عمال‬ ‫«گزارش يک جشن» به بايگاني سپرده شد و نه کارگردان‬ ‫و نه تهيه‌کننده اثر‌‪ ،‬هيچ‌گونه تالش و انگيزه‌اي براي اکران‬ ‫عمومي آن به خرج ندادند‪.‬‬ ‫نظر سخنگوي وزارت‪ ‬ارشاد‪« :‬گزارش يک جشن» در‬ ‫دولت گذشته توسط موسسه رسانه‌هاي تصويري خريداري‬ ‫شد و عمال وزارت ارشاد صاحب آن است و درخواستي براي‬ ‫اکران آن وجود ندارد‪.‬‬

‫‪ -6‬خيابان‌هاي آرام (کمال تبريزي‪،‬‬ ‫‪)1389‬‬

‫​​کمال تبريزي و فيلم‌هايش معموال حاشيه‌ساز بوده‌اند‪.‬‬ ‫به ويژه آن‌هايي که با نگاهي طنزآميز به نقد مسائل اجتماعي‪،‬‬ ‫سياسي و حتي مذهبي پرداخته‌اند‪ .‬از «مارمولک» گرفته که‬ ‫پس از چند هفته از پرده پايين کشيده شد‪ ،‬تا «پاداش» که‬ ‫حدود ‪ 7‬سال است توقيف شده‪.‬‬ ‫داستان فيلم در يک شهر و کشور فرضي مي‌گذرد؛‌‬ ‫بخشي از نيروي پليس اين شهر‪ ‌،‬با هم‌دستي برخي از عوامل‬ ‫گرداننده دولت آن کشور‪ ‌،‬افرادي را دستگير مي‌کند‪ ‌،‬برخي‬ ‫را به قتل مي‌رساند و‪ ‬در مجموع‪ ‬ايجاد ناامني مي‌کند‪ .‬بخشي‬ ‫ديگر از پليس نيز با مديريت پشت پرده همان بخش اول‪،‬‬

‫«صد سال به اين سال‌ها» از جمله‬ ‫آثاري بود که در زمان حضور صفار‬ ‫هرندي در وزارت ارشاد توقيف شد و‬ ‫جواد شمقدري در دوره بعد‪ ‌،‬براي اينکه‬ ‫نشان دهد با آمدن او‪‌ ،‬فضا بازتر شده‪‌،‬‬ ‫امکان نمايش اين فيلم‪ ‬را (هر چند‬ ‫محدود) به وجود آورد‪.‬‬ ‫فيلم سامان مقدم با اينکه پروانه‬ ‫نمايش را هم دريافت کرده بود‪ ‌،‬اما‬ ‫هيچ‌گاه فرصت اکران پيدا نکرد‪ .‬در چند‬ ‫مرحله‪ ،‬زمان نمايش فيلم به تاخير افتاد‬ ‫و دست آخر‌‪ ،‬دوباره در ليست فيلم‌هاي‬ ‫توقيفي قرار گرفت‪.‬‬ ‫«صد سال به اين سال‌ها» داستان‬ ‫زني به نام «ايران» را در سه دهه مختلف‬ ‫روايت مي‌کند‪ .‬او ابتدا شوهرش را در‬ ‫زمان شاه و در جريان انقالب از دست‬ ‫مي‌دهد؛ سپس فرزندش در زمان جنگ‬ ‫ايران و عراق کشته مي‌شود و به همين‬ ‫منوال در سال‌هاي بعدتر‪ ‌،‬در جريان‬ ‫اتفاقات سياسي – اجتماعي کشور‪ ‌،‬ساير‬ ‫اعضاي خانواد ‌ه او نيز از دست مي‌روند‪ .‬مخالفان اکران فيلم‪‌،‬‬ ‫شخصيت «ايران خانم» با بازي فاطمه معتمد‌آريا را نماد‬ ‫کشور ايران دانستند که در دوره‌هاي مختلف اين ‪ 30‬سال و‌‬ ‫در برهه‌هاي متفاوت تاريخي‪ ،‬اهالي آن‪ ‬يکي يکي از دست‬ ‫رفته و کشته مي‌شوند‪.‬‬ ‫نظر سخنگوي وزارت‪ ‬ارشاد‪« :‬صد سال به اين سال‌ها»‬ ‫در دوره قبل پروانه نمايش گرفت اما در اين دوره فعال‬ ‫برنامه‌اي براي اکران آن وجود ندارد‪.‬‬

‫‪ -8‬پاداش (کمال تبريزي‪)1386 ،‬‬

‫​​ فيلمنامه اوليه اين فيلم‪« ،‬از رئيس جمهور پاداش‬ ‫نگيريد» نام داشت؛ کاراکتر اصلي قصه (با بازي حسن‬ ‫معجوني)‪ ،‬همانند فيلم «ليلي با من است» در موقعيتي نسبتا‬ ‫مشابه و ناخواسته قرار مي‌گرفت و مجبور بود براي حفظ‬ ‫آبرو و شأن خودش‪ ‌،‬علي‌رغم ميل باطني‪ ،‬تظاهر به انجام‬ ‫کارهايي کند که خوشايندش نيست‪.‬‬ ‫فيلم داستان يک مدير دولتي را روايت مي‌کند که‬ ‫ناخواسته به سفر حج مي‌رود و در آنجا اتفاقات غيرمنتظره‌اي‬ ‫برايش رخ مي‌دهد و سرانجام متحول مي‌شود‪ .‬فيلمنامه‬ ‫را رضا مقصودي (نويسنده «ليلي با من است»)‌ و محمد‬ ‫رحمانيان مشترکا نوشته بودند و باز هم مثل ديگر آثار‬ ‫جنجالي کمال تبريزي‪‌،‬در اين فيلم هم از برخي خط قرمزها‬ ‫عبور شده بود‪.‬‬ ‫«پاداش» در همان دولت اول محمود احمدي‌نژاد توقيف‬ ‫شد‪ .‬محمد حسيني‪ ،‬وزير وقت ارشاد‪‌ ،‬درباره اين فيلم در‬ ‫روزهاي پاياني دي ماه سال ‪ 88‬گفته بود‪« :‬وقتي فيلمي‬ ‫معيارها و موازين ارزشي را رعايت نکند قطعا توقيف مي‌شود‬ ‫و ما در اين موارد تسامح و مصالحه نمي‌کنيم و قانون را کنار‬ ‫نمي‌گذاريم‪».‬‬ ‫اما در دولت جديد‪ ،‬باالخره فيلم توقيفي کمال تبريزي‬ ‫اين فرصت را پيدا کرد که براي اولين بار روي پرده برود و‬ ‫در وزارت ارشاد براي عده‌اي از اهالي رسانه‌ نمايش داده‬ ‫شود‪.‬‬ ‫بعد از اين بود که روزنه‌هاي اميدي براي کمال تبريزي‬ ‫به وجود آمد تا فيلمش پس از حدود ‪ 7‬سال‌‪ ،‬امکان اکران‬ ‫عمومي پيدا کند‪ .‬در طول چند هفته گذشته‪ ‌،‬هم کمال‬ ‫تبريزي و هم پخش‌کننده فيلمش‪ ‌،‬در گفت‌وگوهايي اعالم‬ ‫کردند که«پاداش» پروانه نمايش گرفته‪ ،‬در نوبت اکران‬ ‫است و در دو سه ماه آينده روي پرده خواهد رفت‪.‬‬ ‫نظر سخنگوي وزارت‪ ‬ارشاد‪« :‬پاداش» فعال برنامه‬ ‫قطعي براي اکران ندارد‪.‬‬


‫‪24‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫ي‬ ‫ک‬ ‫خ‬ ‫س‬ ‫کت‬ ‫ق‬ ‫م‬ ‫ردگذشت د ر با ر رو قدم‬

‫دکتر کيخسرو مقدم يار و مددکار ايرانيان و حامي‌پشتکاردار‬ ‫کانون ايرانيان و بنيان‌گزار کالس‌هاي فارسي آتالنتا از ميان‬ ‫ما رفت ولي اثرات ارزنده خدمات وي هرگز فراموش نخواهند‬ ‫شد‪ ،‬زيرا همانطور که در گردهمايي يادبود ايشان ديديم‬ ‫جوانان زيادي تحت تاثير خدمات ايشان قرار گرفته‌اند که‬ ‫پرچم ايران و فرهنگ ايران را بر دوش‌هاي جوان و تواناي‬ ‫خود تا رسيدن به شکوه و جالل هميشگي حمل خواهند کرد و‬ ‫نام ايران را زنده و جاويد نگه خواهند داشت‪.‬‬

‫‪24‬‬

‫دکتر کيخسرو مقدم در سال ‪ 1923‬در شهر اراک پا به دنيا‬ ‫گذاشت و پس از اتمام تحصيالت ابتدايي و متوسطه در‬ ‫رشته حقوق تا سطح دکترا پيش رفت و در ابتدا به عنوان‬ ‫قاضي و سپس در سمت وکيل دعاوي‪ ،‬مدافع حقوق افراد‬ ‫مظلوم گرديد‪.‬‬ ‫ايشان مدتي نيز وکيل شرکت‌هاي نفتي و مدافع و حافظ‬ ‫حقوق ايران در مقابل شرکت‌هاي نفتي خارجي بود‪.‬‬ ‫دکتر کيخسرو مقدم در گير و دار انقالب چون نمي‌توانست‬ ‫در مقابل پايمال شدن حق و حقوق ايرانيان ساکت بنشيند‬ ‫ايران را ترک نمود اما هرگز فرهنگ ايران را ترک نکرد و در‬ ‫بارور شدن آن در خارج از کشور به ويژه ايالت‌هاي اوکالهما‬ ‫و جورجيا کوشا بود‪.‬‬

‫از آنجايي که طرفدار امر تعليم و تربيت و حافظ حقوق‬ ‫شهروندان و برابري حقوقي انسان‌ها بويژه بانوان بود‪ ،‬با‬ ‫نوشتن يک دوره مقاالت آموزنده در «پرديس» زير عنوان‬ ‫«در جستجوي حقوق بشر» الهام‌بخش بسياري از ما شد‪.‬‬ ‫مرحوم دکتر مقدم همچنين با تشکيل کالس‌هاي منظم در‬ ‫کانون ايرانيان آتالنتا راهنما و مشوق پير و جوان در يادگيري‬ ‫ادبيات ايران گرديد‪.‬‬

‫دنباله از صفحة ‪14‬‬

‫باورهاي نادرست درباره‬ ‫سرماخوردگي و آنفلوآنزا‬ ‫دومين نکته اين است که مصرف خودسرانه و بي رويه‬ ‫آنتي بيوتيک‌ها باعث ظهور پديده‌اي به نام «مقاومت به آنتي‬ ‫بيوتيک» شده است‪ .‬اين پديده بدان معناست که ميکروب‬ ‫به علت تماس زياد با آنتي بيوتيک‌ها راه بي اثر کردن آنها را‬ ‫ياد مي‌گيرد و در واقع کاري مي‌کند که آنتي بيوتيک ناکارآمد‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫«سازمان بهداشت جهاني» در گزارشي که در سال‬ ‫جاري ميالدي منتشر کرد‪ ،‬اعالم کرد که با وجود هشدارهاي‬ ‫اين سازمان و ساير متخصصان براي محدود کردن مصرف‬ ‫آنتي بيوتيک‪ ،‬جهان وارد دوران «پسا آنتي بيوتيکي» شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫از سويي ديگر بر اساس منابع رسمي‪ ،‬مصرف آنتي‬ ‫بيوتيک در ايران ‪ 16‬برابر استاندارد جهاني است که خود‬ ‫بايد زنگ خطري بسيار جدي تلقي شود‪.‬‬ ‫از ديگر باورهاي نادرست در مورد سرماخوردگي و‬ ‫آنفلوآنزا اين است که بسياري گمان مي‌کنند سرماي هوا‪ ،‬يا‬ ‫قرار گرفتن در معرض هواي سرد باعث بروز اين بيماري‌ها‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫در حالي که عامل اين دو بيماري ويروس است و ابتالي‬ ‫به آن‌ها ارتباطي با هواي سرد ندارد‪ .‬به عبارت ديگر هر‬ ‫کسي در تابستان هم مي‌تواند دچار سرماخوردگي و آنفلوآنزا‬ ‫شود‪ .‬اما شايد پرسش بهتر اين باشد که دليل شيوع زياد‬ ‫اين بيماري‌ها در زمستان چيست؟‬ ‫در پاييز و زمستان مدارس باز مي‌شوند و کودکان در‬ ‫تماس نزديک با هم هستند و اين امر باعث افزايش خطر‬ ‫سرماخوردگي و آنفلوآنزا در کودکان و سپس انتقال آن به‬ ‫خانواده و شيوع آن در جامعه مي‌شود‪.‬‬ ‫از سوي ديگر‪ ،‬در فصل‌هاي سرد سال‪ ،‬مردم تمايل‬ ‫بيشتري به ماندن در فضاهاي سرپوشيده دارند که اين نيز‬ ‫خود باعث انتقال ويروس به ديگران مي‌شود‪ .‬عامل ديگر‬ ‫شيوع اين بيماري‌ها در فصل‌هاي سرد‪ ،‬تغييرات فصلي است‬ ‫که باعث تغيير در رطوبت هوا مي‌شود‪.‬‬

‫بسياري از ويروس‌هايي که آنفلوآنزا و سرماخوردگي‬ ‫را توليد مي‌کنند‪ ،‬در هنگامي که رطوبت کم است‪ ،‬يعني در‬ ‫فصل پاييز و زمستان‪ ،‬بهتر و بيشتر زنده مي‌مانند و بيماري‬ ‫زا هستند‪ .‬همچنين در فصل‌هاي سرد‪ ،‬مخاط بيني و دهان‬ ‫خشک‌تر از فصل‌هاي گرم است که اين امر مي‌تواند در‬ ‫انتقال ويروس‌ها به بدن ميزبان نقش داشته باشد‪.‬‬ ‫اما ببينيم چه عواملي در اين بيماري‌ها موثر هستند؟‬ ‫سن‪ :‬کودکان و افراد مسن بيشتر در معرض ابتال به‬ ‫سرماخوردگي و آنفلوآنزا هستند‪ .‬علت اين امر ضعيف بودن‬ ‫سيستم ايمني بدن آنان نسبت به بزرگساالن است‪ .‬به‬ ‫عالوه زماني که کودکان در تماس با ساير افراد مبتال به‬ ‫سرماخوردگي و آنفلوآنزا قرار مي‌گيرند‪ ،‬دانش و توانايي‬ ‫کمتري براي مراقبت از خود در برابر بيماري دارند و اين‬ ‫خود عاملي براي افزايش شدت بيماري در آنان است‪.‬‬ ‫کم خوابي و استرس‪ :‬کم خوابي و استرس باعت‬ ‫ضعيف شدن سيستم ايمني بدن مي‌شود و فرد را بيشتر‬ ‫در معرض ابتال به بيماري قرار مي‌دهد‪.‬‬ ‫دخانيات‪ :‬مصرف دخانيات مانند سيگار و قليان ‪ -‬چه‬ ‫براي کساني که مصرف کننده مستقيم هستند و چه براي‬ ‫کساني که در معرض دود آن قرار مي‌گيرند (سيگاري‌هاي‬ ‫دست دوم)‪ -‬باعث افزايش احتمال ابتال به سرماخوردگي‬ ‫و آنفلوآنزا مي‌شود‪ ،‬چون سيگار سيستم ايمني را ضعيف‬ ‫مي‌کند‪.‬‬ ‫به عالوه مصرف دخانيات در افرادي که دچار‬ ‫سرماخوردگي و آنفلوآنزا هستند‪ ،‬باعث تشديد عالئمي‬ ‫مانند گلودرد مي‌شود‪ .‬اين مشکل در مورد قليان به علت‬ ‫اينکه مصرف آن بيشتر به صورت جمعي است‪ ،‬مي‌تواند‬ ‫شديدتر باشد‪.‬‬ ‫از طرف ديگر‪ ،‬مصرف کنندگان دخانيات يا کساني‬ ‫که در تماس مستقيم با افراد سيگاري هستند‪ ،‬بيشتر در‬ ‫معرض خطر بيماري‌هاي ريوي مانند برونشيت و ذات‌الريه‬ ‫قرار مي‌گيرند‪.‬‬ ‫آلرژي‪ :‬سرما خوردگي و آلرژي داراي عالئم مشترکي‬ ‫مثل سوزش گلو و آبريزش بيني هستند‪ .‬تاثيري که آلرژي‬ ‫بر روي بيني و گلو مي‌گذارد‪ ،‬آن‌ها را بيشتر در معرض خطر‬ ‫سرما خوردگي و آنفلوآنزا قرار مي‌دهد‪.‬‬

‫روانش شاد و يادش گرامي‌باد‪.‬‬ ‫فقدان فرهيختگاني چون دکتر کيخسرو مقدم نه تنها براي‬ ‫بازماندگان‪ ،‬بلکه براي جامعه ايراني نيز خالء جبران ناپذيري‬ ‫است‪.‬‬ ‫نشريه «پرديس» اين فقدان را به بازماندگان و ايرانيان‬ ‫آتالنتا تسليت مي‌گويد‪.‬‬

‫دنباله از صفحة اول‬

‫ابتال به ايدز در بين زنان ايراني‬ ‫سرعت بيشتري يافته‌است‬ ‫به گفته آقاي صداقت ابتال به ايدز در بين زنان ايران‬ ‫نسبت به گذشته سرعت بيشتري يافته‌است‪.‬‬ ‫وي اضافه کرد‪« ،‬يک‬ ‫سوم موارد ثبت شده به‬ ‫اين بيماري در سال ‪،92‬‬ ‫زنان بوده‌اند و اين مسئله‬ ‫زماني اهميت ويژه پيدا‬ ‫مي‌کند که زنان مبتال به‬ ‫ايدز اگر باردار شوند‪،‬‬ ‫مي‌توانند منجر به آلوده‬ ‫شدن نوزادان شده و‬ ‫بار سنگيني را به اقتصاد‬ ‫سالمت تحميل کنند‪».‬‬ ‫بهداشت‬ ‫وزارت‬ ‫ايران‪ ،‬آمار مبتاليان به ايدز‬ ‫در سال ‪ 92‬را ‪ 27‬هزار و‬ ‫‪ 888‬نفر اعالم کرده که‬ ‫بر اساس اين آمار‪88.7 ،‬‬ ‫درصد مبتاليان به اين‬ ‫بيماري مرد و ‪ 11.3‬درصد زن هستند‪.‬‬ ‫همچنين به گفته مسئوالن وزارت بهداشت تا پايان‬ ‫سال ‪ 91‬تعداد کل مبتاليان به بيماري ايدز در کل کشور‬ ‫‪ 26‬هزار و ‪ 125‬نفر بوده که ‪ 10.2‬درصد از مبتاليان به اين‬ ‫ويروس زن بوده‌اند‪.‬‬ ‫در کنار آمار رسمي وزارت بهداشت تا کنون تخمين‌هاي‬ ‫متفاوتي نيز از مبتاليان به بيماري ايدز در ايران منتشر شده‬ ‫‌است‪.‬‬ ‫مينو محرز‪ ،‬رئيس مرکز تحقيقات ايدز اخيرأ گفته بود‬ ‫که تخمين زده مي‌شود ‪ 100‬هزار نفر در ايران به بيماري‬ ‫ايدز مبتال باشند‪.‬‬ ‫مسعود مرداني‪ ،‬عضو کميته کشوري ايدز‪ ،‬نيز با اشاره‬ ‫به پيش‌بيني سازمان بهداشت جهاني درباره ابتالي ‪ 80‬تا‬

‫‪ 90‬هزار نفر در ايران به ايدز‪ ،‬گفته بود که حدود ‪ 70‬هزار‬ ‫نفر از آنها يا از ابتالي خود به اين بيماري خبر ندارند يا‬ ‫آن را پنهان مي‌کنند‪.‬‬ ‫رئيس اداره ايدز وزارت بهداشت ايران همچنين‬ ‫از فعاليت ‪ 30‬مرکز مشاوره ويژه «زنان آسيب پذير» با‬ ‫خدمات رايگان خبر داد و افزود که اين مراکز در مناطقي‬ ‫راه‌اندازي شده‌اند که گروه هدف آنها «زنان در معرض‬ ‫خطر» است‪.‬‬

‫مجيد رضازاده‪ ،‬رئيس مرکز توسعه پيشگيري‬ ‫سازمان بهزيستي ايران نيز گفته است که طبق آمار‬ ‫سال گذشته ‪ 3600‬نفر از مبتاليان به ايدز تحت پوشش‬ ‫«باشگاه‌هاي مثبت» هستند‪.‬‬ ‫به گفته آقاي رضازاده‪« ،‬باشگاه‌هاي مثبت» براي‬ ‫حمايت‪ ،‬توانمندسازي و کاهش رفتارهاي پرخطر از سوي‬ ‫افراد مبتال به ايدز تاسيس شده‌است‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري ايسنا وي اشتغال و‬ ‫توانمندسازي افراد مبتال به ايدز را مهم‌ترين اولويت اين‬ ‫باشگاه‌ها ذکر کرد‪.‬‬ ‫به گفته آقاي رضازاده‪ 907 ،‬نفر از تحت پوششان‬ ‫اين باشگاه‌ها در سال ‪ 92‬تحت پوشش بيمه درمان قرار‬ ‫گرفته‌اند و ‪ 276‬نفر نيز کمک هزينه اشتغال دريافت‬ ‫کرده‌اند‪.‬‬


‫‪25‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫رابطه ميان شعر‬ ‫و نقاشي‬

‫ويلن‌ها‬ ‫(به ياد دکتر باقر کيخسرومقدم)‬ ‫صدايي مي‌آيد‬ ‫گرم و روان‬ ‫مي‌نوازد مرا يکسر‬ ‫چيزي قوي‌تر از زمان در من‬ ‫تا پلک باز مي‌کنم‬ ‫ويولني افتاده دمر‬ ‫خاموش‬ ‫گويي همه نغمه‌هاي جهان‬ ‫مردند‬ ‫چشم‌هايم مي‌سوزد‬ ‫مي‌دانم چيزي در تاريکي‌ها‬ ‫هنوز خواب است‪.‬‬ ‫م‪ .‬رها‬ ‫آقا اون راديو را خاموش کنين‪ ،‬بسه ديگه!! برويد پي‬ ‫درس و مشق‌تون‪ .‬اگر هم خواستيد به موسيقي گوش بدهيد‬ ‫اين همه صفحه‌هاي اديت پياف و موريس شواليه توي‬ ‫اون قوطي کنار دستگاه گرامافون روي هم چيده‪ ،‬چرا بايد‬ ‫هميشه طنين اين موسيقي غم‌انگيز مثل مجلس عزاداري‌ها‬ ‫چارديواري اين خونه را پر کنه؟‬ ‫اما با رفتن پدر دوباره دستي راديو را به کار مي‌انداخت‬ ‫و صداي تار و سنتور‪ ،‬دمبک و ويولن فضاي خانه را مترنم‬ ‫مي‌ساخت و حزني بي‌انتها و پرابهام را زير سقف خانه عجيب‬ ‫ما تا آن سوي ديوارهاي کهنه آجري حکمفرما مي‌گرداند‪.‬‬ ‫اما روزي با حضور نابهنگام جعبه تصويرداري در گوشه‬ ‫اتاق ناهارخوري وضعيتي نوين در چارديواري رقم خورد‪.‬‬ ‫راديو و اصوات ديرآشنايش به کنجي رانده شده و به جاي‬ ‫آن فيلم‌هاي آمريکايي به همراه نواهاي غربي جايگزين و‬ ‫به دنبالش نيز مجموعه‌اي از ارزش‌هاي نوپا ما را به جهاني‬ ‫ديگر پرتاب نمود‪ .‬خيال پدر هم از تکرار و حضور دايم‬ ‫نغمه‌هاي جانسوز آسوده گرديده‪ ،‬اما با اين حال هنوز هم‬ ‫تاکيد مي‌کرد که قبل از انجام تکاليف مدرسه جعبه جادويي‬ ‫تصويرساز بايد خاموش بماند‪.‬‬ ‫***‬ ‫ديگر وقتي نمانده تا سر و کله آقاي نورين معلم ويولن‬ ‫عن‌قريب پيدا شود‪ .‬بايد يک بار ديگر آخرين درس‌هاي او را‬ ‫تمرين کنم‪ ،‬اما عجيب است که کتابچه نت روي ميز ولوست‪،‬‬ ‫اما چرا قوطي ويولن ناپديد شده؟ حسي دارم که چيزي‬ ‫ناخوشايند در غياب من اتفاق افتاده است!!‬ ‫از نگاه‌هاي مادربزرگ مي‌فهمم که حرفي براي گفتن در‬ ‫سينه پنهان دارد‪ .‬با لحني حق به جانب مي‌گويد‪« ،‬دنبالش‬ ‫نگرد‪ ،‬ساز را برده‌اند به دکان ميرزا يوسف‪ ،‬پسش داده‌اند‪.‬‬ ‫آقاي نورين هم قرار است که ديگر اين طرف‌ها پيدايش‬ ‫نشود‪ .‬پسر جان‪ ،‬مطربي آخر و عاقبت ندارد‪ .‬برو دنبال درس‬ ‫و مشق‌ات‪».‬‬ ‫از زور خشم‪ ،‬دفترچه نت را صفحه به صفحه کنده و روي‬ ‫آب حوض شناورشان ساختم و از آن پس تلخي گزنده‌اي‬

‫‪25‬‬

‫با من است‪ ،‬انگار دستي خواب‌هاي طاليي يک کودک را‬ ‫صحنه به صحنه قيچي و آن‌ها را در قوطي خالي ويولني جا‬ ‫داده است و اين قوطي با محتوياتش هنوز در تاريک‌ترين‬ ‫گوشه‌هاي خيال من نغمه‌سراست‪.‬‬ ‫**‬ ‫مثل اينکه عادت شده بود برايم که هر روز عصر به‬ ‫محض اينکه پيرمرد شروع مي‌کرد به کوک کردن سازش‪،‬‬ ‫مي‌خزيدم روي بالکن و يواشکي نگاه مي‌انداختم به حياط‬ ‫همسايه و مدتي طوالني خيره مي‌شدم به حرکات عجيب‬ ‫و غريب پيرمرد که پنجه‌اي خوش داشت بر روي آن چهار‬ ‫سيم مرتعش‪.‬‬ ‫اما اين بار در يک عصر تابستاني به مناسبت ايام‬ ‫عزاداري‪ ،‬صداي ساز خاموش و مرد زانو زده بود در کنار‬ ‫حوض و گويي حرف مي‌زد با تصويرهاي افتاده بر آب و شايد‬ ‫هم مي‌کاويد تکه‌هايي گمشده‌اي از گذشته خود را که در اين‬ ‫حال و هوا ابتدا نغمه حزيني را با زمزمه‌هايي آغاز و سپس به‬ ‫طنيني بلند و به صدايي خوش چنين خواند‪:‬‬

‫دو عاشق متشابه‬ ‫سلوک‌کنان درش‬ ‫يکي رساند و به وصل‬ ‫و آن ديگر به هجران داد‬ ‫دو کشتي متساوي‬ ‫اثاثه را در بر‬ ‫يکي رساند و به ساحل‬ ‫وان ديگر به توفان داد‬ ‫با سروصداي برآمده از اتاق‌ها‪ ،‬پيرمرد خاموش شد و‬ ‫صحنه نيز پايان يافت‪ ،‬اما اين خاموشي مدتي بعد با ترک‬ ‫داﺋﻢ آن خانواده در همسايگي ما‪ ،‬حياط و حوض را براي‬ ‫هميشه سرشار از سکوت نمود و از آن پس شعله‌اي کوتاه در‬

‫درون من روشن است که پس از گذشت ساليان‪ ،‬گاه آواي‬ ‫پيرمرد خاطرم را معطوف به خود مي‌گرداند و آن حوض پر از‬ ‫تصوير‪ ،‬حتي در خواب‌هاي بي‌رنگ من حضوري فعال داشته‬ ‫و حزن بي‌پاياني را نيز در درون من زنده مي‌کند‪ ،‬با اين حال‬ ‫هنوز هم با منطق دروني‌ام به دنبال پاسخي هستم تا دريابم‬ ‫چرا آن مرد هنرمند در کنار حوضي کوچک به دنبال ساحلي‬ ‫مي‌گشت تا خود را از توفان بال مصون دارد‪.‬‬ ‫**‬ ‫همين که وارد اتاق شد‪ ،‬ضبط‌صورت را خاموش کرد‬ ‫و او بي آنکه چيزي بگويد رفت سمت پنجره و نگاهش‬ ‫را از بلوار پر ازدحام پايين لغزاند آنقدر دور که به جنگل‬ ‫زيباي «ونسن» منتهي مي‌گشت و بي‌مقدمه پرسيد‪« ،‬چرا‬ ‫ضبط را خاموش کردي؟ صدايش شبيه قمر بود‪ ،‬داشت‬ ‫توي آواز افشاري يکي از تصنيف‌هاي عارف را مي‌خواند‪....‬‬ ‫به يک باره همه چيز در برابرم واژگونه به نظر آمد‪ .‬اصال‬ ‫نمي‌فهميدم که آيا اين اظهارات کسي است که دايمأ‬ ‫خط نشان مي‌کشيد که راديو را خاموش کنيم و برويم به‬ ‫شانسون‌هاي اديت پياف و موريس شواليه گوش دهيم و‬ ‫حاال پس از بيست و اندي سال گذارش به پاريس افتاده‬ ‫و سخن از قمر و عارف و آواز افشاري مي‌کرد!!!!»‬ ‫دقايقي به کندي گذشت و هر دو در سکوت در حالي‬ ‫که فاصله‌ها را انداز ‌ه مي‌گرفتيم‪ ،‬بي‌اختيار پرسيدم راستي‬ ‫پدر چرا آن همه سخت‌گيري و ارزيابي‌هاي منفي در باره‬ ‫موسيقي که ما بدان سخت دلبسته بوديم؟‬ ‫چرخشي به سمت من کرد و گفت‪« ،‬پسر جان بايد‬ ‫بپذيري که مهم‌ترين ماموريت نسل من‪ ،‬پيشبرد امر‬ ‫تجدد و تعليمات نوين در ايران بود‪ .‬ما تالش مي‌کرديم‬ ‫با برپايي دانشگاه‌ها و بهره‌گيري از دانش و فن جديد به‬ ‫موضوع دست‌وپا گير عقب‌افتادگي پايان دهيم و در اين‬ ‫راه هميشه نگاهي هم به جنبش مشروطه و آرمان‌هاي‬ ‫برآمده از آن داشتيم‪ .‬به خصوص شعر و موسيقي عصر‬ ‫مشروطه که بدان گرايشي عميق در خود احساس‬ ‫مي‌نموديم‪ .‬يادش به خير همدوره‌اي ما برکشلي رو‬

‫(استاد فيزيک دانشکده علوم‬ ‫دانشگاه تهران) که نوازنده‬ ‫چيره‌دست ويولن بود و در‬ ‫فرنگ هميشه نواهاي ايران‬ ‫را برايمان نواخته و شور و‬ ‫حالي در جان ما مي‌افکند‪.‬‬ ‫اما متاسفانه آن موسيقي‬ ‫اصيل به سبب کج‌سليقگي‌ها‬ ‫جاي خود را به نوع ديگري‬ ‫از موسيقي داد که من‬ ‫نمي‌خواستم در فضاي خانه و‬ ‫خانواده‌ام طنين افکن گردد‪.‬‬ ‫نمي‌دانم چه شد که موقعيت‬ ‫را مناسب دانسته و پرسيدم‬ ‫پس مصادره کردن ويولن‬ ‫يک بچه دبستاني هم بخشي‬ ‫از آرمان‌هاي عصر مشروطه‬ ‫و تجددطلبي بود‪ .‬برافرخته‬ ‫شد و پس از مکثي کوتاه‬ ‫گفت‪« ،‬آن اتفاق نمي‌توانست‬ ‫خواسته من باشد‪ ،‬اراده پدر‬ ‫بزرگت برآمده از افکار کهنه‬ ‫و قديمي‌اش ناشي مي‌شد‪.‬‬ ‫اما به هر حال نورين هم به‬ ‫درد کار تو نمي‌خورد‪ .‬الزم به‬ ‫يادآوري نيست که چند سالي‬ ‫بعد‪ ،‬پاي پيانويي به خانه‬ ‫ما باز شد و تو با فراگيري‬ ‫موسيقي کالسيک گزينه‬ ‫بهتري در پيش رويت قرار‬ ‫گرفت‪ .‬ديگر الزم نيست‬ ‫آن داستان قديمي ويولن را‬ ‫دوباره ساز کنيم‪».‬‬ ‫از آنکه هنوز اسير‬ ‫ماليخوليا‌هاي گذشته هستم‬ ‫شرمگين شده و به خود‬ ‫نهيب زدم بايد تلخي‌هاي‬ ‫گذشته را به فراموشي سپرده‬ ‫و داوري‌هاي يک سويه را به‬ ‫کناري نهم‪.‬‬ ‫دقايقي گذشت و‬ ‫پرسيدم‪« ،‬راستي پدر‬ ‫امشب در سالن اولمپيا‪ ،‬ژرژ‬ ‫براسنس کنسرتي بزرگ‬ ‫به راه انداخته‪ ،‬مي‌خواهم‬ ‫به اتفاق هم به اين برنامه‬ ‫برويم‪ ،‬شايد در آخر هم‬ ‫قطعاتي از اديت پياف بخواند‪ ».‬تاللويي در چشم‌هايش‬ ‫درخشيدن گرفت و با بيرون دادن دود سيگارش گفت‪،‬‬ ‫«حتمأ خواهم آمد‪ .‬چه شبي بهتر از اين در کنار تو و در سالن‬ ‫اولمپياي پاريس‪».‬‬ ‫ ‬

‫(ادامه دارد)‬


‫‪26‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫شاهان خيابان سان‌ست‬ ‫و زندگي شرقي‬

‫آناهيتا حسيني‪ ،‬زمانه‬ ‫«شاهان خيابان سان‌ست» يک سريال تلويزيوني شبه‬ ‫مستند است که از شبکه «براوو» در آمريکا پخش مي‌شود‪.‬‬ ‫اين سريال که زندگي روزمره‌ چند جوان ايراني‪-‬‬ ‫آمريکايي در بورلي هيلز را دنبال مي‌کند و سبک زندگي‬ ‫لوکس و مهماني‌هاي پرزرق و برق و دعواها و درگيري‌هاي‬ ‫شخصي آن‌ها را روي آنتن مي‌برد‪ ،‬تبديل به يکي از‬ ‫رياليتي‌شوهاي محبوب و پر بيننده در آمريکا شده است‪ .‬از‬ ‫اين مجموعه در حال حاضر سه فصل روي آنتن رفته و فصل‬ ‫چهارم هم مراحل تدوين نهايي را مي‌گذراند‪.‬‬ ‫اين سريال هرچند توانست بينندگان نسبتا زيادي را‬ ‫جذب کند‪ ،‬اما از همان ابتدا مورد انتقاد ايرانيان آمريکايي‬ ‫و تا حدي نيز تحليل‌گران رسانه آمريکايي قرار گرفت‪،‬‬ ‫ايراني‪ -‬آمريکايي‌هاي معترض بيشتر نگران تصويري بودند‬ ‫که اين مجموعه از ايراني‌ها به دست مي‌داد و اعتقاد داشتند‬ ‫بازيگران با تحصيالت پايين و سبک زندگي آنها نمي‌توانند‬ ‫نماينده‌ مناسبي براي مهاجران ايراني‌االصل در آمريکا‬ ‫باشند‪.‬‬ ‫مخاطبان آمريکايي هم بيشتر از سطحي بودن‬ ‫شخصيت‌ها و بالهت بار بودن سبک زندگي آن‌ها گله داشتند‬ ‫و منتقدان هم به موارد مختلفي از جمله ترويج مردساالري‪،‬‬ ‫مصرف‌گرايي‪ ،‬ضدزن بودن‪ ،‬ارائه‌ تصويرهاي کليشه‌اي از‬ ‫ايراني‌هاي لس‌آنجلس و‪.....‬اشاره کردند‪.‬‬ ‫آنچه بيش از همه توجه را هنگام تماشاي اين مجموعه‬ ‫جلب مي‌کند‪ ،‬گفتماني پايه‌اي است که به اشکال مختلف در‬ ‫اين سريال بازنمايي مي‌شود؛ گفتماني شرق‌انگارانه يا همان‬ ‫اورينتاليستي‌‪ .‬روايت مدام با استفاده از گره‌افکني بر پايه‌‬ ‫دوگانه‌ اوکسيدنتال‪ ‬در مقابل اورينتال‪ ‬يا همان تضاد غرب و‬ ‫شرق پيش مي‌رود‪ :‬شرق وحشي وحشي (و البته مرموز و‬

‫اسرارآميز) در مقابل غرب متمدن‪ ،‬مداراگر و منطقي‪.‬‬ ‫مجموع ‌ه «شاهان خيابان سان‌ست» نمونه‌ گويايي از‬ ‫اين نوع نگاه نئو‪ -‬اورينتاليستي است‪ .‬در اين سريال به‬ ‫جاي اينکه مستشرق اروپايي در صحراي وادي روم به‬ ‫دنبال باديه‌نشينان بگردد و از منظر خود آن‌ها را روايت‬ ‫کند‪ ،‬دوربين تلويزيون «براوو» به لس آنجلس رفته تا اين‬ ‫«نجات يافتگان از شرق»‪ ،‬خودشان کليشه‌ها را بازتوليد‬ ‫کنند‪ .‬سلف اورينتاليزيشن‪ ‬يا خود شرقي انگاري کاراکترها‬ ‫در جاي جاي اين مجموعه قابل رويت است‪.‬‬ ‫در ابتدا کاراکترهاي اين مجموعه دوگانه‌اي مبني بر‬ ‫ايراني‪ ،‬ايران و پرشين مي‌سازند‪ .‬ايران کشوري ا‌ست که‬ ‫مادر و پدرهاي آن‌ها از آن‌جا فرار کرده‌اند‪ ،‬سرزميني خشن‬ ‫و وحشي که در آنجا «آينده‌اي نمي‌داشتند»‪ .‬آن‌ها حتي با‬ ‫مردمي که به تازگي از آن کشور آمده‌اند احساس نزديکي‬ ‫يا دوستي نمي‌کنند بلکه برعکس‪ ،‬در قسمتي از فصل دوم‬ ‫اين سريال رضا فراهان و مرسده جاويد‪ ،‬فردي را که به‬ ‫تازگي از ايران آمده تحت عنوان «تازه از قايق پياده شده»‬ ‫تحقير مي‌کنند‪.‬‬ ‫در مقابل آن‌ها بر هويت پرشين خود تاکيد مي‌کنند و‬ ‫مدام با کلي‌سازي‌ رفتار و عقايد خود را به کل جامع ‌ه ايراني‬ ‫تسري مي‌دهند‪ .‬اين تسري دادن‌ها از مسائل اجتماعي‪-‬‬ ‫خانوادگي مثل‪« :‬پسرهاي پرشين خيلي ماماني (تحت تاثير‬ ‫مادران‌شان) هستند‪ ».‬يا «عروسي پرشين اقال نيم ميليون‬ ‫دالر خرج دارد‪ ».‬تا مسائل جزئي مثل‪« :‬ما پرشين‌ها عالقه‌اي‬ ‫به کارهايي مثل جمع کردن صدف از توي ساحل نداريم و‬ ‫اين تفريح سفيدپوست‌هاي آمريکاست» را دربرمي‌گيرد و‬ ‫در هر اپيزود مي‌توان چند نمونه‌ ناب آن را شنيد‪.‬‬ ‫بعد از ارائه‌ تصوير عاري از پيچيدگي‪ ،‬کليشه‌اي و حتي‬ ‫کميک از «پرشين‌ها» اين مجموعه توجه خود را به سمت‬ ‫ايران‪ ،‬ايراني‌ها و به صورت کلي شرق معطوف مي‌کند و‬

‫از زبان شخصيت‌هاي مجموعه به بازتوليد دوگانه‌ شرقي‪-‬‬ ‫غربي مي‌پردازد و از هر دو رويکردي که به آن‌ها اشاره شد‬ ‫استفاده مي‌کند‪ :‬تخاصم و اگزوتيسم‪.‬‬ ‫شرق‪ ‬وحشي و غيرمتمدن بيشتر از منظر مايک و‬ ‫رضا فراهان به تصوير کشيده مي‌شود‪ ،‬و آسا سلطان (و‬ ‫تا حدي دو کاراکتر ديگر مجموعه‪ ،‬مرسده‪ ‬جاويد و گلنسا‬ ‫قرچه‌داغي) ‪ ‬نمود اگزوتيسم هستد‪.‬‬ ‫رضا فراهان که در کودکي به آمريکا مهاجرت کرده‬ ‫مشاور امالک است و دليل شرکتش در سريال را دفاع از‬ ‫هويت خودش به عنوان مرد همجنسگرا‬ ‫و روحيه دادن به همجنسگرايان‬ ‫خاورميانه‌اي مي‌داند‪ .‬ادعايي که مي‌شود‬ ‫با ترديد بسيار به آن نگريست چرا که‬ ‫اوال به تاثير همجنس‌گرايي او بر زندگي‬ ‫روزمره و مشکالت بالقوه‌اي که با آن دسته‬ ‫و پنجه نرم کرده خيلي کم اشاره مي‌شود‬ ‫و تمرکز بيشتر بر ارتقاي ديدگاهي‬ ‫کليشه‌اي از مردان همجنسگرا مثل عالق ‌ه‬ ‫او به برندهاي گران‌قيمت است‪.‬‬ ‫در تنها موردي هم که اين کارکتر‬ ‫سريال با يک دگرباش ايراني که تازه به‬ ‫آمريکا آمده مواجه مي‌شود با برخوردي به‬ ‫شدت دگرباش‌هراسانه با او مواجه مي‌شود‬ ‫و اعتقاد دارد طرز لباس پوشيدن او باعث‬ ‫آبروريزي براي همجنسگرايان است‪ .‬در‬ ‫هيچ کجاي مجموعه او به شرايط واقعي و‬ ‫دشوار همجنسگرايان و دگرباشان ايراني‪،‬‬ ‫که او ادعا مي‌کند به خاطر آن‌ها وارد اين‬ ‫سريال شده‪ ،‬يا تالش‌ها و فعاليت‌هايي‬ ‫که در راستاي حقوق جامعه «ال جي بي‬ ‫تي» ايران در داخل و خارج از ايران انجام‬ ‫مي‌شود اشاره‌اي ندارد و تنها مکررا ادعا‬ ‫مي‌کند که در ايران همجنسگراها سنگسار‬ ‫مي‌شوند‪ .‬به اين ترتيب همجنسگرايان‬ ‫ايراني و مسائل و مبارزه‌شان را‪ ‬به کلي از‬ ‫سپهر اجتماعي ايران حذف مي‌کند تا راه‬ ‫را براي القاي ايده‌ شرق وحشي اصالح‬ ‫ناشدني در مقابل غرب متمدن و پذيراي‬ ‫تفاوت باز کند‪.‬‬ ‫مايک که او هم در کودکي به آمريکا مهاجرت کرده و‬ ‫مشاور امالک است‪ ،‬اين ايده را به موقعيت يهوديان ايران‬ ‫تسري مي‌دهد‪ .‬در اين مجموعه باز هم اشاره‌اي به ابعاد‬ ‫واقعي و فرهنگي يهودستيزي در ايران و… يا حتي اشاره‌اي‬ ‫به مشکالت و پيشداوري‌هايي که ايرانيان يهودي در ابتداي‬ ‫مهاجرت به عنوان يهوديان شرقي با آن مواجه بودند‪ ،‬براي‬ ‫مثال در مواجه با يهوديان اشکنازي (اروپايي) نمي‌شود‪ ،‬بلکه‬ ‫مسئله تنها به اين صورت مطرح مي‌شود که‪« :‬بعد از انقالب‬ ‫ما از ايران فرار کرديم چون يهودي‌ها را زنداني مي‌کردند‪».‬‬ ‫در مصاحبه‌ اخيري هم رضا و مايک به صراحت ادعا مي‌کنند‪:‬‬ ‫«کافي‌ست يوتيوب را باز کنيد‪ ،‬پر از ويدئوهايي از سنگسار‬ ‫يهوديان و همجنسگرايان در ايران است‪».‬‬ ‫از طرف ديگر آسا سلطان نمايند ‌ه تام و تمام اگزوتيسم‬ ‫شرقي ا‌ست‪ .‬او که (حداقل در ابتداي مجموعه) از توان‬ ‫مادي ساير شخصيت‌ها برخوردار نيست‪ ،‬اين کمبود را از‬ ‫يک طرف با سرمايه نمادين پناهندگي سياسي (که با توجه‬ ‫به اينکه مادر و پدر او در دوران کودکي او پناهنده شده‌اند‬ ‫شامل او نمي‌شود) و ادعاي اينکه خالف گلنسا قرچه‌داغي يا‬ ‫ليلي قاليچي نمي‌تواند وارد ايران شود‪ ،‬چون به دليل پناهنده‬ ‫بودن دستگير و شکنجه خواهد شد جبران مي‌کند و از طرف‬ ‫ديگر هم با تلفيق انواع و اقسام کليشه‌هاي اگزوتيک شرقي‪،‬‬ ‫مخاطبان هم به صورت کلي نظري مثبت به او دارند و از‬ ‫اينکه سعي مي‌کند اصل خود را فراموش نکند راضي هستند‪،‬‬ ‫اما اصل او چيست؟ يا قرار است چه باشد؟‬ ‫آسا سلطان که لقب مبهم‪« :‬کاهن ‌ه (موسيقي) پاپ‬ ‫پرشين» را به خودش داده است سعي دارد تمام آنچه را‬ ‫که از اگزوتيسم شرقي انتظار مي‌رود يکجا درون شخص‬ ‫خودش متبلور کند؛ در لباس پوشيدنش‪ ،‬فعاليت به اصطالح‬ ‫هنري‌اش و حتي فعاليت‌هاي اقتصادي اخيرش‪.‬‬ ‫طرز لباس پوشيدن او که ادعا دارد اصيل و شرقي است‬ ‫در واقع هيچ ربطي به نحوه لباس پوشيدن امروز زنان در‬ ‫کشورهاي خاورميانه ندارد؛ بلکه بيشتر به انعکاس تصويري‬ ‫که غربي‌ها از زنان داستان‌هاي هزار و يک شب ساخته‌اند‬ ‫مي‌ماند‪ .‬اغراق شده‌ترين نمونه‌اش دهان‌‌بند طاليي ا‌ست که‬ ‫در بعضي اپيزودها رو به دوربين بر صورت دارد‪ .‬در فصل دوم‬ ‫و سوم اين سريال آسا در حال راه اندازي کارخانه‌اي است‬ ‫که آب الماس توليد مي‌کند‪ ،‬آبي که به گفت ‌ه او با الماس شارژ‬ ‫‌مي‌شود و از مادربزرگش رمز و راز آ‌ن‌را ياد گرفته است‪ .‬در‬ ‫صحنه‌اي دوربين در حالي او را نشان مي‌دهد که در داخل‬ ‫کارخانه دور لوله‌هاي عظيم انتقال آب مي‌گردد و در حال‬ ‫انجام مناسکي من درآوردي براي به اصطالح انرژي دادن‬

‫‪26‬‬

‫به آب است‪ ،‬که شايد بتوان اين تالش را در راستاي نوعي‬ ‫کارآفريني شيادانه بر مبناي استفاده از اگزوتيسم شرقي‬ ‫دانست‪.‬‬ ‫صحنه‌هاي کميک‪ -‬دردناکي از اين دست در اين سريال‬ ‫کم نيستند‪ ،‬براي‪ ‬مثال در دو اپيزود پاياني فصل سوم (با‬ ‫عنوان‪ :‬بازگشت به سرزمين مادري) که اعضاي گروه به‬ ‫استانبول سفر کرده‌اند‪ ،‬شهري که دوربين تلويزيون «براوو»‬ ‫(به جز چند تصوير کوتاه از جاذبه‌هاي توريستي‌اش) بيش از‬ ‫هر چيز چند کوچ ‌ه درب و داغان و زنان محجبه و برقع‌پوش‬ ‫و البته هتل مجلل و کشتي تفريحي مخصوص توريست‌هاي‬ ‫«غربي خوشبخت» ‪ ‬را‪ ‬به ما نشان مي‌دهد و گويا قرار‬ ‫است مقايسه‌اي باشد بين آنچه زندگي اين افراد در صورت‬ ‫مهاجرت نکردن‪ ،‬مي‌توانست باشد با آنچه االن هست و‬ ‫برنده هم که البته مشخص است‪.‬‬ ‫در صحنه‌اي که اعضاي گروه به بازديد مسجد سلطان‬ ‫احمد رفته‌اند‪ ،‬مايک داخل نمي‌رود و بعدا مي‌گويد‪« :‬من‬ ‫يک يهودي بودم که توسط مسلمانان احاطه شده بودم‬ ‫و مي‌ترسيدم‪ .‬و رضا هم مي‌ترسد که اگر بقيه بفهمند او‬ ‫همجنسگراست شروع کنند به طرف او سنگ پرتاب کردن!»‬ ‫البته او با خواندن يک کتاب ساده‌ توريستي هم مي‌توانست‬ ‫دريابد که در همان نزديکي گي‌بار وجود دارد و در وسط‬ ‫استانبول هم کسي را به جرم همجنسگرايي سنگسار‬ ‫نمي‌کنند‪.‬‬ ‫اما همانطور که اشاره شد هدف مجموعه نشان دادن‬ ‫شرق در تضاد با تمام ارزش‌هاي غربي‌ و ايجاد تعليق‬ ‫و کشش به شيوه‌ فيلم‌هاي ترسناک است‪ ،‬که مخاطب‬ ‫انتظار دارد هر آن «در بازگشت به سرزمين مادري» اتفاق‬ ‫وحشتناکي براي شخصيت‌هاي «نجات يافته از شرق» در‬ ‫احاط ‌ه مسلمانان وحشي بيفتد‪.‬‬ ‫در نهايت قهرمان اصلي اين مجموعه نه کارکترهاي‬ ‫آن بلکه‪ ‬غرب‪ ‬در برابر‪ ‬شرق‪ ‬است که اين پرشين‌هاي‬ ‫«سطحي» اما «معصوم» را از چنگال سرنوشت وحشتناکي‬ ‫که در‪ ‬شرق‪ ‬در انتظار آن‌ها بود نجات داده است و در باغ‬ ‫عدن روياي آمريکايي را به روي آن‌ها گشوده است‪.‬‬ ‫آنچه اهميت بررسي اين برنامه‌ها را بيشتر مي‌کند اين‬ ‫است که در حالي که امروزه در فضاهاي آکادميک و تحقيقاتي‬ ‫بسياري از مباحثي که «ادوارد سعيد» در باب اوريانتاليسم‬ ‫مطرح کرد بديهي انگاشته مي‌شوند و ديگر شرق‌شناسي به‪ ‬‬ ‫شکل کالسيک و ذات‌گرايانه کمتر با اقبال مواجه است‪ ،‬اما در‬ ‫دنياي واقعي‪ ،‬رسانه‌هاي پرمخاطب عامه‌پسند که به‌عنوان‬ ‫سرگرمي برنامه‌مي‌سازند و در نهايت افکار عمومي را شکل‬ ‫مي‌دهند‪ ،‬بدون تحقيق و تحليل يا نشان دادن پيچيدگي‌ها‪،‬‬ ‫همان تصوير مستعمل اما مقبول شرق اگزوتيک و نامتمدن‬ ‫را بازتوليد مي‌کنند‪.‬‬ ‫راه درست مقابله با‪ ‬تعصبات اورينتاليستي‪ ،‬پناه بردن‬ ‫به اوکسيدنتاليسم‪ ‬يا غرب انگاري بومي‌گرايانه – يعني همان‬ ‫گفتماني که براي مثال حکومت جمهوري اسالمي به کررات‬ ‫از آن استفاده مي‌کند و در آن غرب را منشا فساد و شرارت‬ ‫و … معرفي مي‌کند‪ -‬يا ناديده گرفتن و دست‌کم شمردن‬ ‫مشکالت اجتماعي و سياسي جاري در کشورهاي خاورميانه‬ ‫به صورت عکس‌العمل‌گرايانه نيست‪ .‬بررسي منتقدانه اما‬ ‫واقع‌بينانه‌ شرايط با توجه به بستر و شرايط تاريخي که در‬ ‫آن شکل گرفته‌اند و تالش براي تغيير وضعيت موجود‪ ،‬شايد‬ ‫تنها راه مقابله با اين تعصبات باشد‪.‬‬

‫دنباله از صفحة اول‬

‫واکنش‌هاي داخلي و جهاني به‬ ‫تمديد مذاکرات اتمي‬ ‫رئيس‌جمهور ايران ادامه داد هر چند مذاکرات به توافق‬ ‫نهايي منجر نشده‌اند اما به گفته وي براي رسيدن به توافق‬ ‫نهايي گام‌هايي به جلو برداشته‌ايم‪ .‬او ادامه داد‪ ،‬شرايط‬ ‫امروز با ‪ 3‬ماه و ‪ 6‬ماه پيش کام ً‬ ‫ال متفاوت است و منطق‌ها‬ ‫بسيار به هم نزديک شده و بسياري از شکاف‌ها برداشته‬ ‫شده است‪ .‬اما هنوز گام‌ها و مسيرهايي پيش رو است که‬ ‫بايد طي شود‪.‬‬ ‫حسن روحاني دو هدف بزرگ از مذاکرات هسته‌اي را‬ ‫حفظ فناوري هسته‌اي و برداشتن قدم به قدم تحريم‌ها‬ ‫خوانده و اضافه کرد‪ ،‬که در طي اين مدت‪ ،‬سانتريفيوژ‌ها در‬ ‫حال چرخش بوده‌اند‪.‬‬ ‫او با اشاره به هدف دوم در اين مذاکرات گفت که تا‬ ‫به امروز بخشي از تحريم‌ها برداشته شده و بخشي ديگر‬ ‫باقي مانده‪ ،‬اما آن‌چه مهم است اينکه در اين مذاکرات طرف‬ ‫مذاکره‌کننده کام ً‬ ‫ال قبول داشت که تحريم بايد برداشته شود‬ ‫و صرفًا اينکه چگونه و از چه زماني آغاز شود‪ ،‬مورد بحث‬ ‫است‪.‬‬


‫‪27‬‬

‫عليرضا نوری‌زاده‬ ‫دکتر علی شريعتی به باور من‪ ،‬نماد يک روشنفکر گرفتار مذهب بود که ذهن‬ ‫شکاک و پرسشگرش گاهی کالفه‌اش مي‌کرد‪ .‬از يکسو به خاطر تربيتی که داشت‬ ‫و يک سلسله علقه‌های عاطفی که اغلب اهالی مشهد نسبت به امام هشتم شيعيان‬ ‫دارند (استاد شفيعی کدکنی‪ ،‬عماد خراسانی و بسياری ديگر اين تعلق عاطفی را‬ ‫داشته‌اند) اگر لحظه ای دچار شک مي‌شد همان کاری را مي‌کرد که ما در بچگی‬ ‫وقتی حرفی مي‌زديم که بوی کفر!! مي‌داد مي‌کرديم و بين دو انگشت شست و‬ ‫سبابه را گاز مي‌گرفتيم‪ ،‬منتها شريعتی البد در دلش اين گاز را مي‌گرفت و از‬ ‫سوئی ديگر با شناختش از مکاتب فلسفی و مفاهيم انسانی سکوالريسم و تأمل در‬ ‫روسو و راسل و هگل و ‪ ...‬نمي‌توانست برای آن باورهای عاطفی محمل منطقی و‬ ‫عقالنی بتراشد‪ .‬شايد به دليل همين حيرت‪ ،‬گناه را به گردن آخوندها مي‌انداخت که‬ ‫همان عواطف او را با لعابی از نفاق و فريبکاری‪ ،‬پاسداری مي‌کردند‪.‬‬ ‫امروز سخنانی را که از دکتر صادق زيباکالم در باب اعتقادات مذهبی‬ ‫مي‌خوانيم و مي‌شنويم‪ ،‬شريعتی قادر به توجيهش نبود‪ .‬زيباکالم رک و صريح‬ ‫مي‌گويد (نقل به مضمون) من ازوقتی ابوحامد غزالی را شناختم تکليف خودم را‬ ‫روشن کردم‪ .‬روزه نمي‌گيرم چون مطابق توجيه بعضی (از ملی مذهبی‌ها) برای‬ ‫سالمتی خوب است‪ ،‬روزه مي‌گيرم چون خدا گفته‪ .‬به اين ترتيب زيباکالم عقل‬ ‫پويا و مردمساالرخواه خويش را از عواطف خداجويانه خود جدا کرده است و من‬ ‫ترديدی ندارم اگر روزی زمينه برپائی يک نظام مردمساالر سکوالر در کشور پيدا‬ ‫شود او با همه دل و جان حامی‌اش خواهد بود‪ .‬در همان روز فرضی هم او با خدا‬ ‫و قرأن و پيامبر و اهل بيت‪ ،‬صفايش را مي‌کند و در اين دو نگاه تعارضی نمي‌بيند‪.‬‬ ‫مصاحبه دوست و همکار دير و دورم مسعود بهنود با کامبيز حسينی بحث‌هائی‬ ‫را برانگيخته است که تا امروز نکته‌هائی از نوشته مهدی اصالنی را در تعريف‬ ‫روشنفکر‪ ،‬بهتريننشان مي‌دانم‪ ،‬ضمن آنکه نجابت «ف‪ .‬م سخن» در نوشته‌اش‬ ‫نمائی از انسانی را تصوير مي‌کند که برای عواطف و روابط انسانی اعتباری بسيار‬ ‫قائل است‪ .‬او سکوالر است و در تضاد با معنی مورد نظر بهنود از روشنفکر‪ ،‬اما مثل‬ ‫خود من که هم چو او گرفتار عواطفم نمي‌تواند پرخاش کند ‪.‬‬ ‫باری از سخن دور نيفتم که هدف من تعريف روشنفکر در نماد مذهبی (و‬ ‫ملی مذهبی – چون من برخالف بهنود‪ ،‬محمد خاتمی را که سرشار از لحظه‌های‬ ‫روشنفکری اما گرفتار عمامه و قيود هزارساله است‪ ،‬يک روحانی روشن‌نگر‬ ‫مي‌دانم نه يک روشنفکر با ويژگي‌های روشنفکر ايده‌آل‪ .‬در حاليکه مرحوم هويدا را‬ ‫روشنفکری مي‌دانم که مثل عمامه خاتمی که دست و پايش را بسته است‪ ،‬قدرت‬ ‫و تنازع بقا در حصار قدرت‪ ،‬به ناچار او را از باورهايش در عملکرد دور مي‌کند‪،‬‬ ‫اما همه گاه در دل و حديث خلوت روشنفکر مي‌ماند مثل واسالو هاول‪ ،‬چنانکه‬ ‫در نوشته مهدی اصالنی در رد نظر بهنود آمده بود‪ ).‬اگر معيارهای روشنفکری را‬ ‫پيش رو بگذاريم به عنوان يک کفه ترازو و روشنفکرانمان را از حوالی مشروطيت‬ ‫تا امروز در کفه ديگر‪ ،‬فکر مي‌کنيد چند تن با معيارهای کفه ديگر برابر يا نزديک‬ ‫برابر بيرون مي‌آيند؟‬ ‫استاد (در مقام يک شاعر سالخورده) اديب برومند بعد از ‪ 70‬سال علم‬ ‫ملی‌گرائی و پيروی از راه زنده ياد دکتر مصدق را برشانه کشيدن‪ ،‬در پيرانه سری‬ ‫ميل کربوبال مي‌کند و شهادت برايش نه در سربريده رفيق ديرو دورش شاپور‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫بختيار بلکه در حکايتی هزار و سيصد ساله که راويان چندان صادقی ندارد تجلی‬ ‫پيدا مي‌کند؟‬ ‫«خسی در ميقات» آل احمد نمونه‌ای ديگر از صيروره (دگرديسی) يک نيمه‬ ‫روشنفکر مارکسيست است‪ .‬در همان کتاب‪ ،‬جدال عقل خردجو را با قلب خداجوی‬ ‫در سطر سطر صفحات مختصر کتاب مي‌بينيم‪ .‬ذهن خردجوی به آل احمد مي‌گويد‪:‬‬ ‫حضرت يک عمر خلق خلق کردی‪ ،‬دل به جناب مارکس دادی و در امامزاده انگلس‬ ‫احرام پوشيدی‪ ،‬حاال اما با دائی و سردفتر عمامه‌ای و شوهر خواهر آمده‌ای مسجد‬ ‫النبی‪ ،‬اشکت سرازير شده است؟ جمع کن اين دکان را! اما دل گرفتار مي‌گويد‪،‬‬ ‫ديدی برادرت را که در اينجا خفته است آيا دلت نمي‌خواهد يک آل احمد ديگر در‬ ‫جوار مزار پيامبر به خواب ابدی فرو رود؟‬ ‫نمونه ديگر مهندس بازرگان‪ ،‬مردی شرافتمند‪ ،‬به معنای واقعی عاشق ايران‬ ‫که مي‌خواست با ترموديناميک وجود خدا را اثبات کند (آيا نگاه زيباکالم از اين‬ ‫تالش زيباتر نيست؟) مهندس بازرگان در جريان انقالب از يکسو به فرمان خرد و‬ ‫در پاسخ به اصول ملی‌گرائی تا پذيرش عضويت در شورای سلطنت و شرکت در‬ ‫کابينه احتمالی دکتر علی امينی و همراهی با دکتر بختيار دوست ثابت قدمش پيش‬ ‫رفت‪ ،‬اما تا حساب پل صراط پيش آمد و رضايت حق و امتثال امرمرجع (با آنکه‬ ‫خود مقلد مرحوم آيت‌اهلل شريتعمداری بود) دست و دلش لرزيد و ذخيره کردن‬ ‫خانه بهشتی را برگزيد ‪.‬‬ ‫بگذاريد ماجرائی را از چهره‌ای ملی که بالمآل بايد از پيشوايان استاد اديب‬ ‫حداقل در برهه‌ای از زمان بوده باشد‪ ،‬نقل کنم‪ .‬از اواخر فروردين ‪ 58‬من و‬ ‫مهندس جواد خادم و زنده ياد رضا حاج مرزبان هر از گاه جلساتی داشتيم‪ ،‬ناهاری‬ ‫و شامی و قهوه خانه‌ای و تالش‌هائی به اميد بازگرداندن جبهه ملی به راه مصدق‬ ‫و بختيار و صديقی‪ .‬همزمان من با مرحوم آيت‌اهلل شريعتمداری و فرزندشان‬ ‫مهندس حسن شريعتمداری نيز در تماس بودم و سردبيری عملی روزنامه «خلق‬ ‫مسلمان» را نيز چندی عهده دار بودم‪ .‬زماني که قرار شد جبهه ملی و حزب خلق‬ ‫مسلمان تظاهراتی را به طور مشترک عليه بدعت نامبارک واليت فقيه بر پا کنند‪،‬‬ ‫شنيديم که مهندس کاظم حسيبی به تکاپو افتاده جلوی اين تظاهرات را بگيرد‪.‬‬ ‫به ديدن آيت‌اهلل شريعتمداری که مقلدش بود رفته و او را به انصراف از تأييد‬ ‫راهپيمائی ترغيب کرده است و بعد هم جبهه ملی را از شرکت در تظاهرات برحذر‬ ‫داشته بود‪ .‬به اتفاق خادم که پدرش مرحوم خادم احمدآبادی که به دستور آيت‌اهلل‬ ‫خمينی اعدام شد از دوستان حسيبی بود‪ ،‬رضاحاج مرزبان و علی زائرزاده که‬ ‫معاون من در دوران سردبيری «اميد ايران» بود به خانه مهندس حسيبی رفتيم‪.‬‬ ‫بعد از ظهر گرمی بود و ايشان مارا در باغچه خود پذيرفتند‪ .‬پسرشان نيز حضور‬ ‫داشت مهندس حسيبی پدر مرا مي‌شناخت‪ ،‬طلب رحمتی برای او کرد اما تا دهان‬ ‫بازکرديم که خواستار تجديد نظر ايشان و تأييد راهپيمائی شويم‪ ،‬چنان به خشم‬ ‫آمد و فرياد کشيد که فرزندشان با تندی به ما گفتند قصد کشتن پدرم را داريد؟‬ ‫بعد که کمی آرام‌تر شدند فرمودند شماها چه مي‌گوئيد؟ ميخواهيد در برابر اسالم‬ ‫و انقالب بايستيد؟ حضرت امام خمينی نه فقط رهبر انقالب که قائد مذهب است‪.‬‬ ‫يک بار ما نسبت به آيت‌اهلل کاشانی خطا کرديم محال است من بگذارم آن داستان‬ ‫تکرار شود‪ .‬بعد هم محترمانه عذر ما را خواستند‪.‬‬ ‫در راه که بازمي‌گشتيم مرحوم حاج مرزبان با تأثرگفت از آن‌همه آدم‌های‬ ‫برجسته‌ای که رضاشاه به خارج فرستاد و مثمر خدمات ارزنده‌ای به دولت و ملت‬

‫‪27‬‬

‫شدند بايد نصيب ما آن دو سه تنی شوند که آفتابه‌شان را نيز با خود به خارج بردند‬ ‫(و کنايه‌اش متوجه حسيبی و مهندس بازرگان و دکتر سحابی بود‪).‬‬ ‫روشنفکران ملی مذهبی همه گاه هنگام گزينش بين مذهب و ملی‌گرائی‪،‬‬ ‫مذهب را برگزيده‌اند (دو استثنا را من به شخصه از نزديک می شناختم زنده يادان‬ ‫دکتر احمد مدنی که با وجود اعتقادات قرص مذهبی در سياست سکوالر واقعی بود‬ ‫و حسن نزيه که عضو نهضت آزادی بود اما در معرکه مذهب و ملی‌گرائی‪ ،‬دومی را‬ ‫برگزيد‪ ،‬هزينه‌اش را داد و سی و سه سال غربت را نيز تا لحظه خاموشی تحمل‬ ‫کرد‪ .‬مهندس بازرگان نيز حداقل در فصل پايانی عمر با همان پاکدلی و صداقت‬ ‫ذاتی‌اش مي‌گفت‪ ،‬خطاکرديم جمع دين و حکومت ممکن نيست اما اين نظر را در‬ ‫بهمن ‪ 57‬نداشت‪).‬‬ ‫از سال‌های پايانی سلطنت ناصرالدين شاه تا انقالب مشروطه و پس از آن‪،‬‬ ‫جنبش روشنفکری ما به نحوی با مذهب پيوند داشته است به ويژه آن بخشی‬ ‫که شور انقالبی داشته و در مخالفت با هيأت حاکمه عمل کرده است‪ .‬بابي‌ها‪،‬‬ ‫صبح ازلي‌ها اگر چه از اهل واليت اسالم نبودند اما در تعصب مذهبی همشأن‬ ‫روشنفکران مسلمان و گاه افراطی‌تر بودند‪ .‬نگاهی به زندگی و آثار ميرزا آقاخان‬ ‫کرمانی و شيخ احمد روحی که دامادهای صبح ازل بودند‪ ،‬علی اکبر صنعتی‪ ،‬يحيی‬ ‫دولت آبادی و ‪ ...‬اين گفته را آشکار مي‌کند ‪.‬‬ ‫اتفاقا آن دسته از روشنفکرانی که کارگزار حکومت شدند از داور تا هويدا‪،‬‬ ‫بند و قيد مذهب را بر ذهن و انديشه خود نداشتند‪ .‬وقتی انسان‌هائی تالش برای‬ ‫خدمت به مردم و کشور را هدف قرار مي‌دهند ديگر چندان در فکر تأمين آخرت‬ ‫از راه دعا و نافله نيستند بلکه اگر به رستخيزی هم معتقد باشند خدمات خود را‬ ‫بهترين جواز برای ورود به بهشت برين فرض مي‌کنند‪ .‬ذهن آزاد انديش از يکسو‬ ‫و خدمتگزار به آرمانهای ملی ‪ ،‬به بهشتش رسيده است و دنبال بهشت وعده‌ای‬ ‫نمي‌رود که درش به روی خلخالی و الجوردی و البد فالحيان و ري‌شهری و جنتی و‬ ‫محسنی اژه‌ای باز است‪ .‬خيلی طبيعی است که در اين بهشت جائی برای روشنفکر‬ ‫سکوالر مؤمن به مردمساالری وجود نداشته باشد ‪.‬‬ ‫نکته قابل تأمل ديگر آنکه چپ‌های وابسته ما‪ ،‬حتی روشنفکرترينشان‪ ،‬چون‬ ‫مقيد به زنجير ايدئولوژی بودند‪ ،‬چنانکه نشان داده‌اند همه گاه با جريان روشنفکری‬ ‫ملی در جنگ و با مرتجع ترين باندهای مذهبی حداقل متظاهر به همدلی بوده‌اند‪.‬‬ ‫بازگرديم به مقوله تعريف روشنفکر‪ .‬اگر واسالو هاول در مقام رياست‪ ،‬مصالح‬ ‫ملی کشورش را لحاظ مي‌کند اين به منزله دست شستن از اصول روشنفکری‬ ‫نيست‪ .‬نبايد فکر کنيم که روشنفکر فقط منتقد است و معارض‪ .‬اگر فرض کنيم‬ ‫يک روشنفکر در مقام وزير فرهنگ و يا آموزش و پرورش يا حتی دادگستری‬ ‫نشسته باشد‪ ،‬آيا حاصل کار او بالمآل عبور از خط قرمزهای روشنفکری خواهد بود؟‬ ‫نمونه‌هائی را که من مي‌شناسم يا شرح احوال و روزگارشان را از صدر مشروطيت‬ ‫تا امروز دنبال کرده‌ام‪ ،‬اغلب بر سر باورهای خود مانده‌اند‪.‬‬ ‫من تعاريف بسياری در باب شخصی که مي‌توان بر او عنوان روشنفکر را‬ ‫گذاشت‪ ،‬خوانده‌ام و گاه در عمل مشاهده کرده‌ام‪ .‬من نيز براين باورم که روشنفکر‬ ‫دماسنج جامعه است نه بادنمای آن‪ ،‬اما نمي‌توانم جامه و ظاهر و وابستگی به‬ ‫طبقه‌ای معين را مانع تعلق فردی به جامعه روشنفکری بدانم‪ .‬به عبارت ديگر اين‬ ‫فقط لباس روحانيت نيست که مانع روشنفکر مدرن خواندن محمد خاتمی مي‌شود‬ ‫(در صدر مشروطه شيخ ابراهيم زنجانی را داريم که خواندن کتابش نشان مي‌دهد‬ ‫از خيلی مدعيان روشنفکری‪ ،‬آزاد انديش‌تر بوده است‪ .‬سيد جمال‌الدين يک آخوند‬ ‫صحيح النسب – به قول اهالی حوزه – شيعه عراقی است‪ .‬وقتی نماينده پارلمان‬ ‫شد اعالم کرد زمانی که داخل پارلمان مي‌شوم قرآن و کتاب دعايم را بيرون‬ ‫مي‌گذارم و با «روح القوانين» داخل مي‌شوم‪ .‬او يکی از سرسخت‌ترين مخالفان‬ ‫واليت فقيه و حکومت دينی است‪ .‬در لبنان عالمه سيد حسن امين و پسر عمش‬ ‫عالمه سيد علی امين که از روحانيون سرشناس شيعه ضد واليت فقيه هستند‬ ‫سکوالريزم را تا استخوان قبول دارند‪ .‬نمونه ديگر امام موسی صدر که به شدت با‬ ‫دولتی شدن مذهب و شغل‌گيری روحانيون مخالف بود‪.‬‬ ‫گمان من بر اين است که روشنفکر حتما متأثر از فرهنگ و اخالق و عادات‬ ‫جامعه خود است و به همان درجه که يک شيعه ايرانی مي‌تواند روشنفکر باشد يک‬ ‫سنی نيز قابليت‌های روشنفکر بودن را داراست چنانکه يک مسيحی و يا زرتشتی و‬ ‫يهودی و بهائی و ‪ ...‬مي‌توانند نمادهای واقعی جنبش روشنفکری در ايران باشند‪.‬‬ ‫روشنفکر به قيد مذهب و نژاد و جنس و رنگ و زبان پايبند نيست‪ ،‬حرمت‬ ‫گذاری او به انديشه و ويژگي‌های انسانی است‪ .‬او دروغ ولو مصلحت آميز نمي‌گويد‪.‬‬ ‫به حضرت عباس قسم نمي‌خورد‪ ،‬اما به باورمندان به او احترام مي‌گذارد‪ .‬خود را‬ ‫محور عالم فرض نمي‌کند‪ .‬در عين پايبندی به اصول‪ ،‬ستيزه‌گر و پرخاشجو در‬ ‫مقابل انديشه معارض با خود نيست‪ .‬سعادت جامعه‪ ،‬پيشرفت‪ ،‬برابری شهروندان‬ ‫فارغ از مذهب و نژاد و زبان و جنس در انديشه او از ثوابت است‪ .‬باورمندی‬ ‫به حقوق بشر و تضمين آن را اصلی‌ترين شرط برای برپائی يک جامعه مطلوب‬ ‫مي‌داند‪ .‬با خارجی دشمن نيست و دائم به دنبال گناه عقب ماندگی و جهل را به‬ ‫گردن بيگانه انداختن نمي‌رود و اگر روزی امکان پيدا کند در اداره جامعه نقشی‬ ‫برعهده گيرد‪ ،‬نه با قرآن استخاره مي‌کند نه با آثار لنين و مارکس‪ .‬اهل مشورت‬ ‫است‪ ،‬اگر پاسخ پرسشی را نداند بدون ترديد مي‌گويد نمي‌دانم‪ ،‬پس اهل مغلطه‬ ‫نيست و هيچگاه برای اثبات خود به مفاهيم انتزاعی و باورهای دينی و ايدئولوژيک‬ ‫متوسل نمي‌شود حتی اگر مارکسيست واقعی باشد‪.‬‬ ‫در همين زمينه‪:‬‬ ‫فيلم مصاحبه کامل برنامه «پولتيک» با مسعود بهنود‬ ‫‪http://news.gooya.com/politics/archives/2014/11/188756.php‬‬ ‫مطلب ف‪ .‬م‪ .‬سخن‬ ‫‪http://news.gooya.com/politics/archives/2014/11/189231.php‬‬ ‫مطلب مهدي اصالني‬ ‫‪http://news.gooya.com/politics/archives/2014/11/189512.php‬‬


28

December 2014 1393 ‫آذر‬

28


29

December 2014

29

1393 ‫آذر‬

SHOPPING FOR CAR INSURANCE? CALL ME FIRST. AVERAGE ANNUAL SAVINGS:

Protect your world

498

$

Auto • Home • Life • Retirement

*

DRIVERS WHO SWITCHED FROM:

Progressive State Farm

562 * on average with Allstate * saved 467 on average with Allstate * saved $362 on average with Allstate

saved

$

$

Save even more than before with Allstate. Drivers who switched to Allstate saved an average of $498* a year. So when you’re shopping for car insurance, call me first. You could be surprised by how much you’ll save.

Call me today to discuss your options. Some people think Allstate only protects your car. Truth is, Allstate can also protect your home or apartment, your boat, motorcycle - even your retirement and your life. And the more of your world you put in Good Hands®, the more you can save.

Hooman Moaveni (678) 366-7979

Hooman Moaveni (678) 366-7979

11285 Elkins Rd., Suite J8 Roswell hoomanmoaveni@allstate.com

Annual savings based on information reported nationally by new Allstate auto customers for policies written in 2012. Acutal savings will vary. Allstate Fire and Casualty Insurance Company © 2013 Allstate Insurance Company

55367

11285 Elkins Rd., Suite J8 Roswell Hoomanmoaveni@allstate.com Insurance subject to terms, qualifications and availability. Allstate Property and Casualty Insurance Company, Allstate Fire and Casualty Insurance Company. Life insurance and annuities issued by Lincoln Benefit Life Company, Lincoln, NE, Allstate Life Insurance Company, Northbrook, IL, and American Heritage Life Insurance Company, Jacksonville, FL. In New York, Allstate Life Insurance Company of New York, Hauppauge, NY. Northbrook, IL. © 2010 Allstate Insurance Company.

53422

Geico

Large selection of New and Pre-owned Mercedes-Benz vehicles and other quality pre-owned brands.

The all-new S-Class Coupe. Available October 2014.

The all-new C-Class. Available Now.

The brand-new GLA-Class. Available Now.

Atlanta’s Mercedes-Benz Connection Since 1964 7640 Roswell Road | Atlanta, GA | 30350 RBMofAtlanta.com | 770.390.0700

Alex Rabie arabie@rbmofatlanta.com


‫‪30‬‬

‫‪December 2014‬‬

‫‪30‬‬

‫آذر ‪1393‬‬

‫درگذشت استاد احمد رضوي‬ ‫جامعه ايرانيان آتالنتا ماه گذشته يکي ديگر از حاميان فرهنگ خود را از دست داد‪.‬‬ ‫استاد احمد رضوي از زماني که نشريه پرديس شروع به انتشار کرد همکار و پشتيبان اين‬ ‫کار فرهنگي بود‪ .‬به جرات مي‌توان گفت که ايشان با قلم توانا و طبع لطيف خود همه جا يار و‬ ‫مددکار گردهمايي‌هاي ايرانيان و فعاليت‌هاي فرهنگي بودند‪.‬‬ ‫شعر زير که در مراسم خاکسپاري ايشان در بين شرکت‌کنندگان پخش گرديد نمونه‌اي از ذوق‬ ‫و حساسيت روح استاد احمد رضوي است‪.‬‬ ‫روانش شاد و يادش گرامي باد‪.‬‬ ‫اشک‌ريزان بر سر خاکم نه‌ايست‬

‫بر کسي چون من نمي‌بايد گريست‬

‫صبح‪ ،‬چون خيزي زخواب اي گلعذار‬

‫آسمانم من‪ ،‬نه در اين خاکدان‬

‫آري‪ ،‬آري‪ ،‬آسمانم‪ ،‬آسمان‬

‫من‪ ،‬بهارم عطر گلهاي بهار‬

‫زين گلستان‪ ،‬سوي گلزاري دگر‬

‫با پريزادان‪ ،‬گشايم بال و پر‬

‫پس‪ ،‬چه جاي ماتم و مويه گريست‬

‫من‪ ،‬در اينجا نيستم اي نازنين‬

‫من نمي‌خوابم‪ ،‬نمي‌گيرم قرار‬

‫چشم دل بگشا و‪ ،‬جاي من ببين‬

‫من‪ ،‬درون نغمه و آوازشان‬

‫چون نسيم روح افزاي بهار‬

‫من توانم رفت تا هر جاي دور‬

‫مي‌درخشم‪ ،‬چون برليان روي برف‬

‫آفتابم‪ ،‬نورپاشم‪ ،‬گرم و ژرف‬

‫من‪ ،‬ماليم‪ ،‬بارش پاييزيم‬

‫شور عشقم‪ ،‬اشتياق بازيم‬

‫بر طاليي سطح گندم‌زارها‬

‫جاي من فردوس جاويدان بود‬

‫بحران امنيت‬ ‫در سيستان و بلوچستان‬

‫محسن کاکارش‬ ‫ناآرامي و وقوع برخي درگيري‌ها در مناطق مرزي استان‬ ‫سيستان و بلوچستان موجب افزايش نگراني نسبت به مسئله‬ ‫امنيت در اين استان شده است‪ .‬حسينعلي شهرياري نماينده‬ ‫زاهدان در مجلس شوراي اسالمي از تکرار سرنوشت شهر‬ ‫موصل براي استان سيستان و بلوچستان ابراز نگراني کرده‬ ‫است‪.‬‬

‫اظهارات نماينده زاهدان در روزهاي اخير در جلسه علني‬ ‫مجلس با واکنش تند مشاور عالي رئيس ستاد کل نيروهاي‬ ‫مسلح روبه‌رو شده است‪.‬‬ ‫حسينعلي شهرياري گفته است‪« :‬نگرانيم که در اين‬ ‫استان اتفاقاتي که در موصل رخ داده‪ ،‬بيفتد که آن وقت‬ ‫ديگر دير است‪ .‬آقاي رئيس جمهور عنوان کردند که به‬ ‫مسائل امنيتي آگاه هستم‪ ،‬پس اگر آگاهيد چرا فکري براي‬ ‫آن نمي‌کنيد؟»‬

‫هم صدا و هم نوا‪ ،‬همرازشان‬

‫که پراکنده شود در هر کنار‬

‫همزمان و همره و همپاي نور‬

‫اشک‌ريزان بر سر خاکم نه‌ايست‬ ‫احمد رضوي (ارديبهشت ‪)1377‬‬

‫لحظه‌هايم‪ ،‬پر از اين پروازها‬ ‫گاه و بيگه کشور ايران بود‬

‫نغمه موزون مرغان گوشدار‬

‫نشريه «پرديس» اين فقدان را به بازماندگان و تمام دوستداران‬ ‫اين مرد بزرگ تسليت مي‌گويد‪.‬‬ ‫سيدمحمدباقرزاده سخنان نماينده زاهدان را ناشي از‬ ‫عدم آگاهي عنوان کرده است‪ .‬به گفته او اينگونه اظهارات‬ ‫نوعي «بازي در پازل دشمن» و نشانه‌اي است از «عدم‬ ‫آگاهي» از «اقتدار امنيتي جمهوري اسالمي ايران در مناطق‬ ‫مرزي‪».‬‬ ‫موصل دومين شهر بزرگ عراق در خردادماه گذشته به‬ ‫تصرف گروه «دولت اسالمي» درآمد‪ .‬به دنبال حمله اين گروه‬ ‫که آن زمان گروه «دولت اسالمي در عراق و شام» ناميده‬ ‫مي‌شد‪ ،‬نيروهاي ارتش عراق در اين شهر پا به فرار گذاشتند‬ ‫و کمترين مقاومتي از خود نشان ندادند‪.‬‬ ‫مشاور عالي رئيس ستاد کل نيروهاي مسلح به خاطر‬ ‫اظهارات حسينعلي شهرياري از کميسيون امنيت مجلس‬ ‫شوراي اسالمي خواسته به او تذکر داده شود‪.‬‬ ‫او افزوده است‪« :‬در شرايطي که از غرب تا شرق و از‬ ‫شمال تا جنوب کشور به برکت خون شهدا در امنيت کامل‬ ‫به سر مي‌برد و در حالي که با حمايت‌‌هاي جمهوري اسالمي‬ ‫ايران‪ ،‬موصل در آستانه آزادسازي است‪ ،‬اينگونه سخنان از‬ ‫يک نماينده مجلس به هيچ عنوان قابل قبول نيست‪».‬‬ ‫روحاني و امنيت‬ ‫حسن روحاني رئيس جمهوري ايران در سفر به استان‬ ‫سيستان و بلوچستان که جزو نخستين‌ سفرهاي استاني او به‬ ‫حساب مي‌آمد‪ ،‬تاکيد ويژه‌اي بر مسئله امنيت اين استان کرد‪.‬‬ ‫روحاني در ‪ 26‬فروردين گذشته در زاهدان گفت‪:‬‬ ‫«نيروهاي مسلح کمک شما در ايجاد امنيت پايدار در اين‬ ‫سرزمين هستند‪ .‬تمام اقوام‪ ،‬طوايف و پيروان مذاهب همه بايد‬ ‫براي تامين امنيت اين سرزمين دست به دست هم دهند‪ ،‬زيرا‬ ‫ما همه تابع قانون اساسي بوده و زير پرچم انقالب و رهبري‬ ‫هستيم و در قانون اساسي اين نظام هيچ تفاوتي بين اقوام‬ ‫وجود ندارد و همه از حقوق شهروندي برابري برخوردارند‪».‬‬ ‫در سال جاري خورشيدي و پس از سفر استاني حسن‬ ‫روحاني به سيستان و بلوچستان ميزان رويدادهاي خشونت‌بار‬ ‫در اين منطقه افزايش يافته است‪.‬‬ ‫حسينعلي شهرياري با اشاره به وقايع مربوط به‬ ‫اسيدپاشي و واکنش دولت به آن در مجلس گفت که در‬ ‫هفته‌هاي گذشته «به علت حادثه اسيدپاشي‪ ،‬غوغايي در‬ ‫کشور رخ داد که رئيس جمهور در جلسات هيئت دولت اين‬ ‫موضوع را مطرح کرد و قوه قضائيه معاونانش را به اصفهان‬ ‫فرستاد و همچنين هيئتي از مجلس نيز به اين استان رفت‪،‬‬ ‫اما دريغ از برگزاري يک جلسه در هيئت دولت درباره مسائل‬ ‫امنيتي استان سيستان و بلوچستان‪».‬‬

‫رئيس کميسيون بهداشت و درمان مجلس در نطق ميان‬ ‫دستور خود بر اين نکته تاکيد کرده که روحاني به وعده‌هاي‬ ‫خود در پيوند با استان سيستان و بلوچستان عملي نکرده‬ ‫است‪« :‬آقاي رئيس جمهور که مي‌گويد آرام نمي‌گيرم تا‬ ‫کسي که اسيدپاشي کرده‪ ،‬مشخص شود‪ ،‬اميدواريم چند‬ ‫وقت بي‌خواب شوند تا نشان دهند نگران مساله سيستان و‬ ‫بلوچستان هستند‪».‬‬ ‫حسينعلي شهرياري به دليل آنچه در اين استان رخ داده‬ ‫از ضرورت ورود شوراي امنيت ملي براي حل بحران امنيتي‬ ‫سيستان و بلوچستان سخن به ميان آورده و گفته است‪« :‬تا‬ ‫کي مردم بايد مسائل ناامني را در اين استان تحمل کنند و تا‬ ‫کي بايد شاهد به دوش کشيدن عزيزانشان باشند که به ناحق‬ ‫شهيد مي‌شوند؟ اگر مسائل امنيتي را خوب مي‌دانيد‪ ،‬در هيئت‬ ‫دولت جلسه بگذاريد و شوراي امنيت ملي را فعال سازيد‪».‬‬ ‫اگرچه به نظر مي‌رسد رويدادهاي سيستان و بلوچستان‬ ‫همزمان با حمالت گروه دولت اسالمي در کشورهاي عراق و‬ ‫سوريه افزايش يافته است‪ ،‬اما سلسله رويدادهاي خشونت‌بار‬ ‫در سيستان و بلوچستان در ماه‌ها و سال‌هاي قبل از تحرکات‬ ‫داعش نيز‪ ‬روند رو به افزايش داشت‪.‬‬ ‫از جمله ناآرامي‌هاي اين منطقه در طول يک سال گذشته‬ ‫مي‌توان به کشته شدن ‪ 14‬مرزبان در پي حمله افراد مسلح‪،‬‬ ‫گروگان گرفتن پنج مرزبان از سوي گروه جيش‌العدل و وقوع‬ ‫چندين درگيري در مناطق مرزي اشاره کرد‪.‬‬ ‫به دنبال کشته شدن ‪ 14‬مرزبان ايراني‪ 16 ،‬زنداني‬ ‫بلوچ در اقدامي تالفي‌جويانه اعدام شدند‪ .‬هنوز دو هفته از‬ ‫اعدام اين زندانيان نگذشته بود‪ ،‬که خودروي حامل موسي‬ ‫نوري‌قلعه‌نو‪ ،‬دادستان زابل در ابتداي جاده زاهدان مورد حمله‬ ‫افراد مسلح قرار گرفت‪ .‬موسي نوري قلعه‌نو و راننده‌اش در‬ ‫اين حمله کشته شدند‪ .‬جيش‌العدل مسئوليت اين حمله را به‬ ‫عهده گرفت‪ ‌،‬اما مسئوالن جمهوري اسالمي اين موضوع را‬ ‫رد کردند‪.‬‬ ‫سه هفته بعد از اين اتفاق بار ديگر در مرز سراوان‬ ‫بين نيروهاي مرزباني و افراد مسلح درگيري رخ داد‪ .‬در اين‬ ‫درگيري يک تن کشته و چهار تن ديگر زخمي شدند‪.‬‬ ‫گروگانگيري پنج مرزبان ايراني از سوي جيش‌العدل‬ ‫در آبان‌ماه سال گذشته نيز از جمله رويدادهايي بود که توجه‬ ‫رسانه‌اي چشمگيري به خود گرفت‪ .‬چهار تن از اين مرزبانان‬ ‫در فرودين ماه سال جاري آزاد شدند‪.‬‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪31‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫حسين باقرزاده‬ ‫همگرايي‪ ،‬به عبارات مختلف‪ ،‬تکيه کالم و ورد زبان همه کساني‬ ‫است که خواهان تغيير وضع موجود در ايران‌اند و مي‌پذيرند که اين‬ ‫کار تنها با يک اقدام هم‌آهنگ ملي با شرکت اکثريت بزرگ جامعه‬ ‫ممکن است‪ .‬‬ ‫يکي از وحدت و اتحاد مي‌گويد؛ ديگري خواهان هم‌بستگي‬ ‫است؛ سومي از ائتالف و تشکيل جبهه و مانند اين‌ها ياد مي‌کند و‬ ‫باالخره ديگراني که واژه‌هايي مانند شورا يا جنبش و حرکت براي‬ ‫هم‌گرايي را بهتر مي‌پسندند‪ .‬همه تحليل‌هاي مربوط به اينکه چرا و‬ ‫چگونه رژيم جهل و خشونت جمهوري اسالمي توانسته است ‪35‬‬ ‫سال مداوم بر ايران حکومت کند (مدتي که بيش از يک نسل را‬ ‫پير کرده و به خاک سپرده است) به فقدان اين اکسير فرار و ناياب‬ ‫بر مي‌گردد‪.‬‬ ‫ولي چرا اين خواست و تالش‌هايي که در اين دوره طوالني‬ ‫براي همگرايي اپوزيسيون به انواع مختلف صورت گرفته‪ ،‬تا به حال‬ ‫به جايي نرسيده است؟‪ ‬پاسخ اين سؤال معموال به نقد و توبيخ‬ ‫ديگران بر مي‌گردد‪ .‬يعني اين ديگران هستند که کاري انجام‬ ‫نمي‌دهند‪ ،‬به اتحادي که «ما» مبتکر آن بوده‌ايم نپيوسته‌اند‪ ،‬يا پس‬ ‫از پيوستن به آن ساز مخالف زده‌اند و آهنگ جدايي سر داده‌اند يا‬ ‫کارشکني کرده‌اند‪ ‬و موفقيت آن را دچار اشکال کرده و در نهايت آن را به نابودي‬ ‫کشانده‌اند‪ .‬‬ ‫يک نظر غالب هم اين است که ايرانيان اهل اتحاد نيستند و فرهنگ نفاق و‬ ‫تفرقه و دورويي در ميان اين جماعت ريشه دوانده و چنين است که تا جمعي به‬ ‫‪ 3‬نفر يا بيشتر مي‌رسد دچار دودستگي يا تجزيه مي‌شود‪ .‬توطئه‌ها و تفتين‌هاي‬ ‫عوامل مشکوک يا ناشناخته رژيم در بين اپوزيسيون نيز يکي ديگر از توجيهات اين‬ ‫تالش‌هاي ناموفق بوده است‪.‬‬ ‫آن چه که کمتر در اين ارزيابي‌ها و تحليل‌ها مورد توجه قرار مي‌گيرد کيفيت و‬ ‫شکل همگرايي است‪ .‬يعني کمتر به اين مسئله ‌پرداخته شده که شايد نحوه کار و‬ ‫آنچه اساس همگرايي قرار مي‌گيرد با هدف هم‌آهنگي ندارد‪ ،‬يا چهارچوب عمل يک‬ ‫تشکيالت و حيطه فعاليت آن درست تعريف نشده يا در عمل از محدوده تعريف شده‬ ‫آن بيرون رفته و همين امر به اختالف درون تشکيالت دامن زده است‪ .‬‬ ‫در بسياري از اين فعاليت‌ها ماهيت سازمان يا تشکيالت براي اعضا يا حتي‬ ‫پايه‌گذاران آن مشخص نمي‌شود و بسياري حتي تفاوت بين سازمان‪ ،‬حزب‪ ،‬ائتالف‬ ‫و کارزار (کمپين) و نمونه‌هاي ديگر را درک نمي‌کنند و از يک تشکيالت انتظاراتي‬ ‫دارند که ممکن است در قالب آن نگنجد‪.‬‬ ‫در طول ‪ 35‬سال گذشته در خارج کشور تالش‌هاي متعددي براي همگرايي‬ ‫صورت گرفته و برخي از آن‌ها نسبتا و تا حدي موفق بوده است‪ ،‬ولي هيچ يک از اين‬ ‫تالش‌ها نتوانسته به يک حرکت ملي تبديل شود‪ .‬اين تالش‌ها عموما بر اساس سه‬ ‫مدل شکل گرفته‌اند که در زير به بررسي آن‌ها مي‌پردازيم تا ببينيم کدام مدل شانس‬ ‫موفقيت بيشتري داشته است و هم اکنون نيز ممکن است بهترين زمينه براي يک‬ ‫همگرايي وسيع نيروهاي مختلف سياسي و اجتماعي و مدني جامعه ما باشد‪.‬‬ ‫‪ - 1‬ائتالف‪/‬جبهه‪ .‬اين مدل بيشتر در دهه اول و دوم پس از انقالب مورد توجه‬ ‫بود‪ .‬در اين مدل‪ ،‬احزاب‪ ،‬سازمان‌ها و شخصيت‌هاي مختلف با يکديگر به گفت‌وگو‬

‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫در آبان‌ماه گذشته چهار مامور نيروي انتظامي‬ ‫در درگيري با «اشرار» کشته و سه نفر ديگر از اين‌‬ ‫نيروها زخمي شدند‪.‬‬ ‫چندي پيش اعالم شد شماري از نيروهاي‬ ‫انتظامي به علت سقوط هواپيماي نيروي انتظامي‬ ‫کشته شدند‪ .‬اين افراد يک سردار‪ ،‬يک سرگرد‪،‬‬ ‫يک ستوان‪ ،‬سه سرهنگ و چهار کارشناس نيروي‬ ‫انتظامي بودند‪ .‬گروه جيش العدل در وبالگ «عدالت‬ ‫نيوز» مرتبط با اين گروه مسئوليت حادثه را به عهده‬ ‫گرفت‪.‬‬ ‫روز ‪ 30‬مهرماه گذشته حسينعلي شهرياري‬ ‫از کشته شدن يک معلم به دست «تکفيري‌ها» با‬ ‫استفاده از سالح کالشنيکف خبر داده بود‪.‬‬ ‫همچنين حسين ذوالفقاري معاون امنيتي و‬ ‫انتظامي وزير کشور در اواخر مهرماه از نابودي «دو‬ ‫گروه تروريستي در نقطه صفر مرزي»‪ ،‬قبل از ورد به‬ ‫خاک ايران خبر داد‪.‬‬ ‫به گفته حسين ذوالفقاري عالوه بر اين دو‬ ‫گروه‪ ،‬از ابتداي امسال ‪ 22‬گروه ديگر که براي‬ ‫«انجام عمليات انتحاري» قصد ورود به خاک ايران‬ ‫را داشتند‪ ،‬منهدم شده‌اند‪.‬‬ ‫گروه «جيش العدل» که مسئوليت شماري از‬ ‫رويدادهاي اخير سيستان و بلوچستان را بر عهده‬ ‫گرفته است‪ ،‬خود را مدافع بلوچ‌هاي سني در اين‬

‫مي‌پرداختند تا شايد بتوانند روي يک برنامه مشترک سياسي به توافق برسند و‬ ‫بر اساس آن ائتالف يا جبهه‌اي تشکيل دهند‪ .‬مسئله اساسي در اين مدل‪ ،‬توازن‬ ‫قدرت بود‪ .‬نيروهاي مختلف سعي مي‌کردند متناسب با وزن سياسي خود از موقعيت‬ ‫مناسبي در ائتالف برخوردار شوند تا بتوانند در فعاليت‌هاي آن تأثير بگذارند و اين‬ ‫مسئله مشکلي اساسي ايجاد مي‌کرد ‪ -‬مشکلي که مستقيما از حضور اين نيروها در‬ ‫خارج کشور و فقدان رابطه مستقيم با بدنه اجتماعي آن‌ها در ايران ناشي مي‌شود‪ .‬‬ ‫وزن نيروهاي سياسي معموال از طريق نفوذ و تأثير آن‌ها در جامعه مورد‬ ‫عمل آنان (مثال از ضريب آرايي که در يک انتخابات عمومي کسب مي‌کنند) قابل‬ ‫اندازه‌گيري است‪ .‬ولي در خارج کشور و در فقدان هر گونه وسيله عيني ارزيابي وزن‬ ‫سياسي يک سازمان و تشکيالت‪ ،‬از طريق انتخابات يا حتي نظرسنجي عمومي‪،‬‬ ‫نيروهاي حاضر يا عالقمند به شرکت در يک ائتالف طبيعتا ارزيابي‌هاي ذهني مختلف‬ ‫و متضادي از وزن خود و نيروهاي ديگر ارائه مي‌دادند که عمال ائتالف را در مرحله‬ ‫تشکيل دچار اشکال مي‌کرد يا پس از تشکيل با برخوردهاي دروني و کشمکش‬ ‫قدرت و يا تالش يک نيرو براي اعمال هژموني خود به تالشي مي‌انجاميد‪.‬‬ ‫نمونه اين تالش‌ها بيشتر در ميان سازمان‌هاي چپ ديده مي‌شد که موفقيت‬ ‫بسيار محدودي داشت‪ .‬ولي موفق‌ترين اين نوع فعاليت تشکيل «شوراي ملي‬ ‫مقاومت» در سال ‪ 1360‬بود‪ .‬در اين تشکيالت‪ ،‬که به ابتکار سازمان مجاهدين‬ ‫خلق پايه‌گذاري شد‪ ،‬عالوه بر اين سازمان‪ ،‬يک حزب منطقه‌اي (حزب دموکرات‬ ‫کردستان ايران) و چند سازمان و گروه (کوچک) چپ و ميانه و سازمان‌هاي اقماري‬ ‫مجاهدين و تعدادي از شخصيت‌هاي سياسي مانند ابوالحسن بني‌صدر عضويت‬ ‫داشتند‪ .‬‬ ‫در آغاز تشکيل‪ ،‬شورا مورد اقبال عمومي قرار گرفت و زمزمه پيوستن نيروهاي‬ ‫ديگري به آن شنيده مي‌شد‪ ،‬ولي در فاصله دو سال و اندي مجاهدين که کنترل شورا‬ ‫را به دست داشتند سعي کردند هژموني خود را بر شورا اعمال کنند و اين عمل به‬ ‫جدا شدن اغلب نيروهاي مستقل عضو شورا انجاميد‪ .‬پس از آن‪ ،‬مجاهدين شورا را‬

‫استان معرفي مي‌کند‪.‬‬ ‫از طرفي ديگر استان سيستان و بلوچستان‬ ‫که از استان‌هاي ناآرام کشور به حساب‌ مي‌آيد‪ ،‬در‬ ‫سال‌هاي گذشته محل درگيري نيروهاي انتظامي با‬ ‫قاچاقچيان مواد مخدر بوده است و ده‌ها نفر از هر دو‬ ‫طرف کشته شدند‪.‬‬ ‫علي اصغر ميرشکاري معاون امنيتي و انتظامي‬ ‫استانداري سيستان و بلوچستان ماه پيش به‬ ‫خبرگزاري جمهوري اسالمي (ايرنا) گفته بود که ‪53‬‬ ‫درصد ناامني‌هاي موجود در سيستان و بلوچستان‬ ‫ريشه مستقيم در مواد مخدر دارد‪.‬‬ ‫در کنار وضعيت جغرافيايي استان سيستان‬ ‫و بلوچستان‪ ،‬توسعه نيافتگي‪ ،‬وجود تبعيض‪ ،‬فقر‬ ‫و عدم رفاه مسائلي هستند که گفت ‌ه مي‌شود‪ ،‬بر‬ ‫وضعيت اجتماعي و امنيت اين منطقه تاثير گذاشته‬ ‫است‪.‬‬ ‫خبرگزاري مهر در گزارشي نوشته است‪:‬‬ ‫«بيکاري و عدم توسعه يافتگي از مهمترين داليلي‬ ‫است که بسياري از جوانان و خانواده‌هاي فاقد سواد‬ ‫و شغل را بر آن داشته است تا براي امرار معاش به‬ ‫مشاغل کاذب از جمله قاچاق سوخت‪ ،‬قاچاق انسان‪،‬‬ ‫مواد مخدر و يا خريد و فروش کاالهايي غير مجاز‬ ‫که از آن سوي مرز به اين استان وارد مي‌شود روي‬ ‫بياورند‪».‬‬ ‫به باور کارشناسان توسعه نيافتگي و بازار‬ ‫کاالهاي قاچاق در اين استان رابطه معناداري با‬

‫ظهور گروه‌هاي تندرو دارد‪.‬‬ ‫کمترين نرخ مشارکت اقتصادي در ايران‬ ‫در طول سال‌هاي گذشته در استان سيستان و‬ ‫بلوچستان گزارش شده است‪ .‬حسينعلي شهرياري‪،‬‬ ‫نماينده زاهدان نيز در آذرماه گذشته نرخ بيکاري اين‬ ‫استان را باالي ‪ 50‬درصد عنوان کرده است‪.‬‬ ‫از نظر ميزان سواد نيز بر اساس اعالم مرکز‬ ‫آمار‪ ،‬استان سيستان ‌و بلوچستان با ‪ 28.44‬درصد‪،‬‬ ‫پايين‌ترين ميانگين سطح سواد در استان‌هاي کشور‬ ‫را به خود اختصاص داده است‪.‬‬ ‫جمعيت قابل توجهي از سيستان و بلوچستان‬ ‫را بلوچ‌هاي سني تشکيل مي‌دهند و تبعض عليه‬ ‫اقليت‌ها در اين استان‌ سال‌هاست مورد انتقاد فعاالن‬ ‫حقوق اقليت‌ها است‪ .‬بر اساس برخي گزارش‌ها‪،‬‬ ‫فعاالن حقوق بشر مي‌گويند‪ ،‬مردم اهل سنت به‬ ‫اشکال مختلف مورد تبعيض واقع مي‌شوند و هم‬ ‫اکنون چهل تن از زندانيان اهل سنت در انتظار اعدام‬ ‫به سر مي‌برند‪.‬‬ ‫چند روز پيش‪ ،‬علي يونسي دستيار ويژه رئيس‬ ‫جمهوري ايران در امور اقوام و اقليت‌هاي ديني و‬ ‫مذهبي‪ ،‬درباره حضور اهل سنت در رده‌هاي مختلف‬ ‫مديريتي کشور گفته است‪« :‬عدد‪ ،‬آمار و ارقامي که‬ ‫وزارت کشور اعالم کرده است بيشتر در رده‌هاي‬ ‫پايين است و در رده‌هاي باال نيست‪».‬‬

‫‪31‬‬

‫عمال به جناح سياسي خود تبديل کرده‌اند و از آن به عنوان مرکبي براي پيش‌برد‬ ‫برنامه‌هاي سياسي خود بهره مي‌جويند‪.‬‬ ‫شکست «شوراي ملي مقاومت» به عنوان يک ائتالف فراگير گرچه تا حد زيادي‬ ‫معلول سياست‌هاي مجاهدين بوده است‪ ،‬در عين حال نمي‌توان علل ساختاري آن‬ ‫را ناديده گرفت‪ .‬اين شورا در زماني شکل گرفت که نيروهاي سياسي فعال در ايران‬ ‫تازه به خارج پرتاب شده بودند و کم و بيش وزن سياسي آنان در ايران شناخته شده‬ ‫بود‪ .‬ولي با گذشت زمان‪ ،‬اين امکان از بين رفت و اين واقعيت‪ ،‬هم‬ ‫ارزيابي وزن سياسي نيروهاي ديگري را که خواهان پيوستن به‬ ‫شورا بودند مشکل مي‌کرد و هم ارزيابي نيروهاي موجود در شورا از‬ ‫سوي ساير اعضا دچار تغيير مي‌شد‪ .‬‬ ‫براي مثال‪ ،‬ارزيابي مجاهدين از وزن و اعتبار سياسي آقاي‬ ‫بني‌صدر دو سال بعد بسيار کمتر از ارزيابي آنان در زمان تشکيل‬ ‫شورا بود ‪ -‬چيزي که مسلما از ديد بني‌صدر و هواداران ايشان‬ ‫نمي‌توانست پذيرفتني باشد‪ .‬اين اختالف نظر و ارزيابي‌هاي متضاد‬ ‫از وزن نيروهاي درون يک ائتالف ‪ -‬به دور از ميدان عمل براي‬ ‫محک زدن آن‌ها ‪ -‬يک مشکل ساختاري اين گونه همگرايي‌ها در‬ ‫خارج کشور است که روند تشکيل و ادامه حيات آن‌ها را مختل‬ ‫مي‌کند و عمال به تالشي و شکست آن‌ها منتهي مي‌شود‪.‬‬ ‫‪ - 2‬همگرايي بر اساس يک منشور‪ .‬اين مدل از آغاز دهه‬ ‫‪ 1380‬بيشتر مطرح شده و به کار گرفته شده است‪ .‬فرمول کار‬ ‫ساده بود‪ :‬منشوري حاوي يک سلسله اصول و اهداف سياسي‬ ‫و حقوق بشري تهيه مي‌شد و اين منشور مبناي همگرايي و‬ ‫همکاري همه کساني قرار مي‌گرفت که به آن اصول و اهداف‬ ‫پايبند بودند‪ .‬سخن از يک برنامه سياسي نبود‪ ،‬عضويت معموال‬ ‫به صورت فردي بود و مسئله‌اي تحت عنوان «وزن سياسي» اين‬ ‫يا آن عضو و چانه‌زني بر سر اينکه اين يا آن نيرو چه سهمي از‬ ‫قدرت را در اختيار داشته باشند پيش نمي‌آمد‪ .‬اعضا آزاد بودند‬ ‫که در سازمان‌هاي متبوع خود به فعاليت‌هاي ديگري که خارج از‬ ‫مفاد منشور بود (تا آنجا که در تضاد با آن نباشد) مشغول شوند و در عين حال در‬ ‫چهارچوب اين تشکيالت در فعاليت‌هايي که اهداف منشور را دنبال مي‌کند‪ ،‬شرکت‬ ‫داشته باشند‪.‬‬ ‫اين نوع از همگرايي‌ها با دو اشکال اساسي روبرو مي‌شد‪ .‬يکي اينکه چه‬ ‫اصولي در منشور بيايد يا نيايد‪ .‬مقوالتي مانند دموکراسي و حقوق بشر البته ارکان‬ ‫اصلي منشورها بشمار مي‌روند و تقريبا در همه آن‌ها ديده مي‌شد‪( ‬مي‌گويم «تقريبا»‬ ‫چرا که همين مختصر هم از سوي بعضي مورد انتقاد بود‪ ).‬ولي در اينکه به جز اين‌ها‬ ‫چه بيايد يا خود مقوالت دموکراسي و حقوق بشر با چه تعريف و تفصيلي بيان شود‪،‬‬ ‫مورد بحث قرار مي‌گرفت‪ .‬‬ ‫يک اصل طبيعي اوليه مي‌گويد که هر چه محتواي يک منشور خالصه‌تر و‬ ‫موجزتر باشد تعداد کساني که آن را بپذيرند بيشتر خواهد بود‪ .‬اگر منشوري قابليت‬ ‫حذب بخشي از جامعه را دارد‪ ،‬اضافه کردن بند جديدي به آن ممکن است مورد‬ ‫مخالفت برخي قرار گيرد و تعداد کمتري به آن بپيوندند و اگر هدف اين حرکت‬ ‫همگرايي هرچه بيشتر نيروهاي سياسي سکوالر دموکرات است‪ ،‬نبايد با تفصيل‬ ‫ناالزم منشور دامنه جذب آن را محدود کرد‪ .‬‬ ‫ولي در عالم واقعي سياست (از نوع اپوزيسيون ايراني آن) مسئله به اين‬ ‫سادگي نبود‪ .‬مثال اگر منشوري عمدتا حول اصول و مقوالت حقوق بشري نوشته‬ ‫مي‌شد‪ ،‬برخي اصرار مي‌ورزيدند که مقوالت ديگري که از ديد آنان «مهمترين»‬ ‫است نيز در منشور بيايد‪ .‬مثال يکي مي‌گفت منشور بايد بر تماميت ارضي ايران‬ ‫يا پرچم شير و خورشيد ايران تأکيد کند‪ .‬ديگري بر نظام جمهوري که از ديد او‬ ‫«الزمه تفکيک ناپذير» دموکراسي است اصرار مي‌ورزيد‪ .‬سومي همين نظر را در‬ ‫مورد فدراليزم داشت‪ .‬چهارم و پنجم به همين ترتيب و البته بحث اينکه منشور‬ ‫قانون اساسي نيست و قرار نيست که مسايل مورد بحث در مجلس مؤسسان آينده‬ ‫در اين جا حل و فصل شود کمتر به نتيجه مي‌رسيد و هدف کار که همگرايي ملي بود‬ ‫به فراموشي سپرده مي‌شد‪.‬‬ ‫اصوال از ديد بسياري‪ ،‬متن يک منشور نه فقط مي‌بايستي بيان «توافق»‌ها‬ ‫باشد که بتوان از آن به عنوان يک سند وفاق ملي ياد کرد و بلکه بايد حاکي از‬ ‫«تفاوت»‌ها نيز باشد‪ .‬به عبارت ديگر‪ ،‬اينان اصرار داشتند که منشورها نه براي‬ ‫همگرايي ملي و بلکه همگرايي نيروهاي سياسي همسو نوشته شود تا به نوعي‬ ‫تمايز «ما» و «ديگران» حفظ شود‪ .‬البته اگر اين امر به عنوان گام نخست به سوي‬ ‫يک وفاق ملي مورد نظر بود‪ ،‬به لحاظ اصولي اشکالي نداشت (بگذريم از اينکه در‬ ‫اين صورت اين سؤال پيش مي‌آمد که گام بعدي قرار است به چه صورت برداشته‬ ‫شود‪ .‬اگر مدل اول يعني راه جبهه و ائتالف منظور است که اشکاالت ساختاري آن را‬ ‫در باال ديديم و اگر قرار است اين کار از طريق يک منشور صورت بگيرد که اين کار‬ ‫مي‌توانست در همان گام اول انجام بگيرد‪ ).‬‬ ‫ولي برخي از مدافعان همگرايي نيروهاي همسو نه فقط آن را گامي به سوي‬ ‫همگرايي ملي نمي‌دانستند‪ ،‬بلکه بر حفظ دايمي مرزهاي سياسي بين «ما» و‬ ‫«ديگران» اصرار مي‌ورزيدند و داعيان به همگرايي ملي را به خلط اين مرزها و‬ ‫دست کشيدن از آرمان‌هاي سياسي خود متهم مي‌کردند‪ .‬از ديد اينان‪ ،‬هر گونه‬ ‫اقدامي براي ايجاد يک وفاق ملي فراي مرزهاي سياسي موجود بين اپوزيسيون‬ ‫نوعي خيانت تلقي مي‌شد‪.‬‬ ‫مشکل دوم همگرايي بر اساس يک منشور‪ ،‬استحاله سريع تشکيالت برخاسته‬ ‫از آن به يک سازمان سياسي بود‪ .‬امضاي يک منشور تنها به معناي موافقت با مفاد‬ ‫آن است و متضمن هيچ توافق ديگري نيست و از اين رو نمي‌توان از تشکيالت‬ ‫برخاسته از يک منشور انتظار داشت که در مورد مسئله‌اي خارج از نص صريح‬ ‫منشور موضع‌گيري کند‪ .‬هر نوع موضع‌گيري از اين قبيل ممکن است از سوي‬ ‫بخشي از امضاکنندگان به معناي تجاوز از مواد مورد توافق تلقي شود و آنان را به‬ ‫کناره‌گيري يا انشعاب بکشاند‪ .‬ولي يک عادت رايج در فرهنگ سياسي جامعه ما‬ ‫رعايت اين ضابطه را سخت کرده است‪ :‬از يک سو بسياري از اعضا انتظار دارند‬ ‫که تشکيالت در مورد مسايل «مهم» جامعه موضع بگيرد (و البته همانند نظر آنان)‬ ‫و از سوي ديگر‪ ،‬گردانندگان تشکيالت ناخودآگاه آن را به سوي مواضع سياسي‬ ‫خود سوق مي‌دهند‪ .‬تشکيالت به يک کارخانه اعالميه‌نويسي ديگر تبديل مي‌شود و‬

‫دنباله در صفحة ‪33‬‬


‫‪32‬‬

‫فرهنگ‬ ‫گفتگو‬

‫دکتر پرويز ايزدي ‪ -‬آتالنتا‬ ‫شماره گذشته را چنين خاتمه داده بودم که‪« :‬پس‬ ‫مالحظه مي‌فرماييد که در حقيقت اين علماي دين بودند که‬ ‫سلطان بي‌تاج و تخت ايران پيش از سال ‪ 57‬بودند!‬ ‫آنها با قدرت ذکر شده جلو هر نهضت آزادي‌خواه‬ ‫و مترقي را به انواع حيله و نيرنگ سدکردند‪ ،‬و تمام‬ ‫نابساماني‌هايي را که خود بوجود آورده بودند به گردن حکام‬ ‫عرف و دولت‌هاي مرعوب خود گذاشتند‪ ،‬و با اين خيزش نرم‬ ‫محيط را براي به دست گرفتن قدرت آماده ساختند‪“ .‬‬

‫نگاهي به قدرت لجام گسيخته‬ ‫علماي دين‬

‫براي آنکه بدانيم که علماي دين از چه قدرت وحشت‬ ‫برانگيزي بهره مي‌بردند و خود را به صندلي قدرت نزديک‬ ‫مي‌کردند‪ ،‬نمونه‌هايي از اين قدرت‌نمايي‌ها را که در سکوت‬ ‫مطلق روشنفکران و به کمک همان لوطي‌هاي جيره‌خوار‪ ،‬به‬ ‫انجام رساندند با ذکر سند و مدرک و بدون هيچ اظهار نظر‬ ‫شخصي تقديم خوانندگان عزيز مي‌نمايم‪:‬‬ ‫از ميان اهرم‌هاي قدرت فراواني که در اصطالح «علماي‬ ‫دين» در اختيار داشتند‪ ،‬از همه مهمتر انحصار خواندن و‬ ‫نوشتن بود که بوسيله آن توانستند نه تنها توده مردم را‬ ‫در غفلت نگهدارند بلکه توانستند روشنفکران ما را نيز در‬ ‫تحريف تاريخ به انحراف کشانند‪ .‬به قول دالرام مشهوري‬ ‫نويسنده دو جلد کتاب‌هاي رگ تاک «علماي دين» توانستند‬ ‫بدين وسيله هويت و حافظه تاريخي ايرانيان را با حمالت گاز‬ ‫انبري خود درهم پاشند‪ ،‬دالرام مشهوري در اين مورد چنين‬ ‫اظهارنظر مي‌کند‪:‬‬ ‫«انحصار متوليان اسالم بر « کتابت» تا يک قرن پيش‬ ‫بزرگترين ضربه ممکن را به هويت و حافظه تاريخي ايراني‬ ‫وارد ساخته بود‪ .‬از ديدگاه رساله نويسان عمامه بسر نه تنها‬ ‫تاريخ ايران پيش از ظهور اسالم «عصر جاهليت» قابل توجه‬ ‫نبود‪ ،‬که از آن پس نيز هر آنچه بيرون از حيطه تسلط اسالم‬ ‫در ايران گذشته‪ ،‬جز جريانات الحادي‪ ،‬نبود و تاريخ ايران‬ ‫چيزي نيست جز تاريخ گسترش اسالم ناب محمدي که به‬ ‫اراده الهي و مبارزات مدافعان اسالم راستين‪ ،‬قدم به قدم‬ ‫به پيش رفته است!‬ ‫براي درهم شکستن قدرت انحصاري متوليان اسالم‪،‬‬ ‫روشنگران عصر مشروطيت تدوين تاريخ را اولين و بهترين‬ ‫قدم در راه بازيابي هويت ايراني در خدمت انسجام و تحول‬ ‫هويت ملي يافتند و کوشيدند با تاريخ نگاري درباره دوران‬ ‫پيش از اسالم نشان دهند که‪ :‬هويت تاريخي جامعه ايراني‬ ‫در تضاد با هويت اسالمي ‌قرار دارد و نه تنها تسلط اعراب‬ ‫و اسالم بر ايران عامل درهم شکستن تمدن باستاني ايران‬ ‫بوده است‪ ،‬بلکه روند اضمحاللي ايران‪ .‬از آن پس نيز به‬ ‫تناسب گسترش اسالم به پيش رفته است‪ .‬تضاد ميان‬ ‫مسجد و قهوه‌خانه و قرآن و شاهنامه بطور نمادين تضاد‬ ‫دروني ميان هويت اسالمي ‌و هويت ايراني است و تنها راه‬ ‫دستيابي ايران به يک هويت ملي و تاريخي احياي حافظه‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫تاريخي و اجتماعي ايرانيان با‬ ‫تکيه بر گذشته درخشاني است که‬ ‫پشت سر دارد‪.‬‬ ‫انگيزه ديگر عصر مشروطيت‬ ‫يکي هم اين بود مي‌ديدند در‬ ‫اروپا برآمدن کشورهاي پيشرفته‬ ‫و هويت‌هاي ملي در قبال درهم‬ ‫شکستن تسلط کليسا « هويت‬ ‫مسيحي « و باالخره تاريخ نگاري‬ ‫کليسايي به پيش رفته بود‪ ،‬تازه‬ ‫مسيحيت از آنجا که پيش از‬ ‫قوام شهرنشيني در اروپا شايع‬ ‫شد‪ ،‬براي انگليسي‪ ،‬فرانسوي‪،‬‬ ‫آلماني و غيره‪ ،‬دين خودي بود‬ ‫و با فرهنگ هزار و پانصد ساله‬ ‫گذشته اين کشور‌ها پيوند يافته‬ ‫بود‪ ،‬در حاليکه در ايران‪ ،‬تسلط‬ ‫اسالم به قيمت نابودي مدنيت‬ ‫مادي و معنوي مدنيت و فرهنگ‬ ‫ايراني ممکن شده بود و براي اين‬ ‫روشنگران حياتي مي‌نمود که با‬ ‫ستايش از تمدن باستان ايراني‬ ‫بر خواري و نکبتي که ايران پس‬ ‫از پيروزي اعراب بدان دچار آمده‬ ‫بود‪ ،‬غلبه کنند‪ .‬براي آنان روشن‬ ‫بود که يا ايرانيان مي‌بايست خود‬ ‫را به زنجير مسلماني اخالف قبايل‬ ‫وحشي عرب‪ ،‬بدانند و يا با تکيه‬ ‫بر اينکه اين سرزمين روزگاري‬ ‫از مهد‌هاي تمدن بشري بوده است‪ ،‬به هويتي سرافراز و‬ ‫انسجامي‌ملي دست يابند و به تداوم اين تاريخ براي نيل به‬ ‫پيشرفت مدني و اجتماعي بکوشند‪)1( ».‬‬

‫دين بهانه‌اي براي رسيدن به‬ ‫قدرت است و بس!‬

‫قلم را به دست استاد شجاع‌الدين شفا مي‌سپارم تا از‬ ‫قدرت و ظلم حاکمان بي‌تاج و تخت ايران يعني علماي دين‬ ‫در ايران سخن بگويد‪:‬‬ ‫« شاه اسماعيل اول سلطنت خود را با کشتار وحشيانه‬ ‫بيست هزار نفر از مردم تبريز آغاز کرد‪ ،‬زيرا اين مردم حاضر‬ ‫نشده بودند يکروزه معتقدات مذهبي خود را زير پا بگذارند‬ ‫و زبان به لعن سه خليفه اول از خلفاي راشدين که تا آن‬ ‫زمان مورد اعتقاد و احترام آنان به عنوان اهل تسنن بودند‬ ‫بگشايند‪ ،‬در نتيجه قزلباشان شاه اسماعيل همه آنان را جا‬ ‫بجا به تبر به دو نيم کردند يا شکم دريدند‪ .‬در همين تبريز‪،‬‬ ‫عليرغم حرمت نبش قبر در اسالم‪ ،‬استخوانهاي دشمنان‬ ‫خاندان شاه اسماعيل را بدستور او از گور بيرون کشيدند و در‬ ‫کنار سرهاي بريده دزدان و روسپيان سوزاندند‪ .‬زنده‌خواران‬ ‫او که قورچي لقب داشتند الشه شيبک خان ازبک را که‬ ‫مذهب سني داشت به دندان پاره پاره کردند و خوردند‪،‬‬ ‫و مباشرانش کاسه سر همين شيبک خان را زر گرفتند تا‬ ‫پياله باده نوشي شاه اسماعيل شود‪ .‬نوه اين پادشاه‪ ،‬شاه‬ ‫اسماعيل دوم‪ ،‬هر شش برادر خويش منجمله آخرين آنها‬ ‫را که هنوز شير خواره بود کشت و در يکروز پانصد تن از‬ ‫صوفيان وارسته را سر بريد‪ .‬شاه عباس اول پدرش را تا به‬ ‫هنگام مرگ در زندان نگاه داشت و فرزند ارشد خود را سر‬ ‫بريد و دو فرزند ديگرش را کور کرد‪ ،‬و جانشين او شاه صفي‪،‬‬ ‫خونخوارترين شاه دوران صفوي‪ ،‬مادر زن و فرزند شيرخوار‬ ‫و عموي کور خود را کشت و ده‌ها نفر از نزديکان خاندانش‬ ‫را نابينا کرد‪.‬‬ ‫عليرغم حرمت شراب همه پادشاهان صفوي بجز‬ ‫آخرين آنان چنان در باده نوشي افراط کردند که چهار تن از‬ ‫آنهآ از شرابخواري جان سپردند‪.‬‬ ‫شاه عباس‪ ،‬با عنوان « کلب آستان علي» هر شب به‬ ‫بازار ونيزيان اصفهان ميرفت و تا بامداد با نو پسران ونيزي‬ ‫باده مي‌نوشيد‪ ،‬و وقتي هم که براي تيمن و تبرک با پاي پياده‬ ‫از اصفهان تا مشهد به آستان‌بوسي امام رضا ميرفت‪ ،‬منزل‬ ‫به منزل بساط رقص و آواز و باده‌نوشي او گسترده مي‌شد‪،‬‬ ‫و چنانکه شاردن در سفرنامه خود مي‌نويسد صد‌ها روسپي‬ ‫همسفر سپاهيانش بودند‪.‬‬ ‫به نوشته جهانگرد ديگر‪ ،‬توماس هربرت‪ ،‬بهترين‬ ‫تحفه حکام به درگاه پادشاه‪ ،‬شراب ناب يا جوانان خوبرو‬ ‫بود‪ .‬همين مرشد بزرگ براي حاکم فارس امان نامه‌اي به‬ ‫خط خود در پشت قرآن نوشت و توسط شيخ بهايي براي‬ ‫او فرستاد‪ ،‬ولي دو روز بعد دستور کشتن همين حاکم را داد‪.‬‬ ‫همه اين‌ها دست‌آورد دوراني بود که عصر طاليي تشيع‬ ‫بشمار مي‌آمد و علماي عظام از زمين مي‌جوشيدند و هر روز‬ ‫سادات تازه‌اي با شجره نامه‌هاي موثق سر بر مي‌آوردند‬ ‫و مقابر تازه‌اي براي امامزاده‌هايي ناشناخته که از طريق‬

‫خوابنما کشف شده بودند ساخته مي‌شدند و متولياني تازه‬ ‫بر آنها گماشته مي‌شدند و زيارت‌نامه‌هاي معتبري بنامشان‬ ‫تنظيم مي‌شد‪.‬‬ ‫در دوران قاجار جنايت و فساد بنام مذهب از اين نيز‬ ‫فراتر رفت و اين بار نوکري استعمار نيز بدان افزوده شد‪.‬‬ ‫ملکم‌خان سفير ايران در انگلستان در تاريخ ايران‬ ‫خود نوشت‪ :‬امروزه روحانيون در ايران هر يکي خود در مقام‬ ‫امير االمراي ملت هستند‪ ،‬کسب و تجارت آنها‪ ،‬فالحت آنها‪،‬‬ ‫خوردن خون و گوشت يک مشت رعيت بي‌صاحب و بي پناه‬ ‫است‪ .‬جناب مجداالسالم نايب مناب پيغمبر اکرم کالسکه‬ ‫چند اسبه سوار مي‌شود‪ ،‬عمارتهاي رفيع و زنان متعدد دارد‪،‬‬ ‫هر کدام از آقازادگانش به فراخور متاع دکانداري عده‌اي عيار‬ ‫طرار به اسم محرر دارد و خرج همه آنها از مال مسلمانان‬ ‫بيچاره بواسطه احکام باطله و تصرف در اموال صغير و کبير و‬ ‫ظلم و تعدي در حق برنا و پير تامين مي‌شود‪.‬‬ ‫در قصص‌العلماي تنکابني از سيد محمد باقر شفتي‬ ‫روحاني مقتدر عصر قاجار نقل شده است که اين خادم‬ ‫شريف‪ ،‬زماني که وارد اين واليت شدم سواي يک جلد کتاب‬ ‫مستدرک که به خط خودم کتابت کرده بودم چيزي از مال‬ ‫دنيا نداشتم‪ ،‬و همين قصص‌العلما گزارش ميدهد که‪ :‬همين‬ ‫روحاني حقير تنها چند سال بعد از آن در شهر اصفهان‬ ‫صاحب چهار صد کاروانسرا و زياده بر هزار باب دکاکين بود‬ ‫و افزون بر آن امالکي نيز در يزد داشت که ساالنه دو هزار‬ ‫اشرفي طال عايدي داشت‪ ،‬و عياالت حجت االسالم قطع‬ ‫نظر از پسران ايشان و عياالتشان بيش از يکصد نفر در‬ ‫شمار آمده بودند از زنان و کنيزان‪ ،‬و هفت پسر داشتند هر‬ ‫يک داراي اندروني و بيروني عليحده که خود حجه االسالم‬ ‫برايشان خريده بودند‪.‬‬ ‫مورخ نامي ‌دوران خود ما‪ ،‬عباس اقبال‪ ،‬در باره همين‬ ‫شفتي متذکر شده است شماره کساني که بدست او به عنوان‬ ‫اقامه حدود شرعي کشته شده بودند تا يکصد و بيست نفر‬ ‫بر آورد شده است‪.‬‬ ‫مورخ سرشناس ديگر عصر قاجار‪ ،‬مهديقلي هدايت‪،‬‬ ‫در کتاب خاطرات و خطرات خود حکايت مي‌کند که در‬ ‫همان سالي که کشور دچار قحطي بود و مردم دسته دسته‬ ‫از گرسنگي مي‌مردند‪ ،‬حاجي آقا محسن مجتهد نود ساله‬ ‫اراکي در انبار‌هاي خود ‪ 250000‬خروار گندم احتکار کرده‬ ‫بود که از قريب صد پارچه ملک ششدانگي او آمده بود و‬ ‫همين مجتهد بزرگوار بطوري که ميگويند از پدر مرحوم خود‬ ‫فقط قطعه زمين کوچکي به ارث برده بود که سالي هفده من‬ ‫گندم محصول آن بود‪.‬‬ ‫مورخي ديگر‪ ،‬علي اصغر شميم‪ ،‬در ارتباط با مجتهد‬ ‫سرشناس ديگري از دوران قاجار‪ ،‬آقا نجفي‪ ،‬که عمال»‬ ‫فرمانرواي بي‌منازع اصفهان بود نقل مي‌کند که وقتيکه ضل‬ ‫السلطان فرزند ارشد ناصرالدين شاه به حکومت استان‌هاي‬ ‫اصفهان و لرستان برگزيده شد‪ ،‬يکي از چاقوکشان اصفهان‬ ‫که به جرم آدمکشي تحت تعقيب ماموران حکومت بود به‬ ‫خانه اين آقا نجفي پناهنده شد‪ .‬مجتهد اعظم به ماموران‬ ‫حاکم جديد هشدار داد که بهتر است شاهزاده پا روي دم ما‬ ‫نگذارد‪ ،‬ظل السلطان در جواب پيغام فرستاد که گفته آقا را‬ ‫اطاعت مي‌کنم‪ ،‬اما خوب است ايشان نيز حدودي براي دم‬

‫‪32‬‬

‫خودشان معين کنند‪ ،‬زيرا از وقتي که به اين شهر آمده‌ام‬ ‫به هر جا که پا مي‌گذارم مي‌گويند اينجا در محدوده دم آقا‬ ‫است‪.‬‬ ‫و سرانجام اسنادي که در تاريخ ارزنده محمود محمود‬ ‫بنام روابط سياسي ايران و انگليس در قرن نوزدهم‪ ،‬نقل از‬ ‫آرشيو سري وزارت خارجه انگلستان ارايه شده و بعد از او‬ ‫نيز در کتاب حقوق بگيران انگليس در ايران مدارک بيشتري‬ ‫توسط اسماعيل رايين بدانها افزوده شده است‪ ،‬با ذکر دقيق‬ ‫اسامي‌و مشخصات افراد مورد بحث‪ ،‬روشن کرده‌اند که عده‬ ‫بسياري از اين مجتهدان عاليمقام در طول ساليان دراز از‬ ‫سفارت فخيمه انگلستان در ايران حقوق و مقرري ماهانه‌اي‬ ‫دريافت مي‌داشتند که خود‪ ،‬سر آرتور‌ هاردينگ وزير مختار‬ ‫بريتانياي کبير بعدا» در کتاب ‪ Diplomat in the east‬خود‬ ‫در باره آن نوشته است “ اختيار تقسيم موقوفه “ اود” در‬ ‫دست من اهرمي‌ بود که با آن مي‌توانستم همه چيز را در‬ ‫ايران و عتبات بلند کنم و هر مشکلي را از ميان بر دارم‪)2( ”.‬‬ ‫تا شماره آينده که سلطه‌طلبي علماي دين را در دوران‬ ‫حکومت پهلوي‌ها با هم بررسي کنم‪ ،‬براي همه شما آرزوي‬ ‫خوشبختي دارم‪ .‬دلتان شاد و لبتان خندان باد‪.‬‬ ‫*****‬ ‫‪ .1‬رگ تاک نوشته دالرام مشهوري جلد اول‪ ،‬صفحه ‪.5‬‬ ‫‪ .2‬نقل از کتاب «تولدي ديگر» نوشته شجاع‌الدين شفا‬ ‫صفحه ‪ .432‬خوانندگان عزيز مي‌توانند براي کسب اطالعات‬ ‫بيشتر در اين مورد به همين کتاب فصل دين و دانش صفحه‬ ‫‪ 403‬مراجعه فرمايند‪.‬‬


‫‪33‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫آشنايي با‬ ‫روانشناسي‬ ‫تعريف و طبقه​بندي مشکل اعتياد‬ ‫ريشه​هاي اعتياد‬ ‫در شماره قبل مطالبي در مورد تعريف اعتياد به عرضتان‬ ‫رسيد‪ .‬همچنين توضيح دادم که روانشناسان مشکالت با‬ ‫الکل يا ديگر مواد مخدر را در چند رده مختلف طبقه​بندي مي​‬ ‫کنند‪ ،‬از جمله‪« :‬زياده​روي» «‪»Substance Intoxication‬؛‬ ‫«استفاده زياده از حد» يا «‪ »Substance Abuse‬و «متکي‬ ‫شدن به ماده مخدر» يا «‪.»Substance Dependence‬‬ ‫همچنين توضيح دادم که آنچه مردم غالبًا اعتياد مي​‬ ‫دانند‪ ،‬متکي شدن به مواد است و در نتيجه وقتي باور دارند‬ ‫که متکي نيستند‪ ،‬خيال مي​کنند يا با ديگران بحث مي​کنند که‬ ‫چون متکي نيستند مشکلي ندارند‪.‬‬ ‫همانطور که در شماره قبل خوانديد شخص مي​تواند با‬ ‫الکل يا ديگر مواد مخدر مشکل زيادي داشته باشد‪ ،‬اگر چه‬ ‫هنوز به آن مواد متکي نشده باشد‪ .‬يا ممکن است متکي هم‬ ‫شده باشد‪ ،‬ولي اين حقيقت را از خود و ديگران پنهان نگاه‬ ‫داشته و انکار کند‪.‬‬ ‫در اين شماره به ريشه​هاي ژنتيکي و بيولوژيک اعتياد‬ ‫نگاه مي​کنيم‪.‬‬ ‫اعتياد ممکن است داليل ژنتيکي‪ ،‬بيولوژيکي‪ ،‬يا رواني‬ ‫داشته باشد‪ .‬تحقيقات نشان داده​اند که يکي از ريشه​هاي‬ ‫اعتياد ممکن است ژنتيکي باشد‪ .‬مث ً‬ ‫ال در ميان کساني که‬ ‫يکي از اقوام نزديکشان به الکل معتاد است‪ ،‬خطر معتاد‬ ‫شدن آنها سه تا چهار برابر اشخاص ديگر است‪ .‬همچنين‬ ‫در ميان کساني که يکي از افراد خانواده آنها اعتياد به سيگار‬ ‫دارد خطر معتاد شدن به سيگار سه برابر اين خطر در‬ ‫ديگران است‪.‬‬ ‫در کساني که يکي از افراد خانواده آنها به هروئين معتاد‬ ‫است نه تنها خطر اعتياد به هروئين باالتر است‪ ،‬بلکه احتمال‬ ‫اعتياد به ديگر مواد مخدر نيز در آنها باالتر است‪.‬‬ ‫در اينجا سوالي پيش مي​آيد‪ :‬از کجا مي​توان مطمئن‬ ‫بود که ازدياد خطر اعتياد در اين اشخاص ريشه​هاي ژنتيکي‬ ‫داد؟‬ ‫شايد اين ريشه​ها اص ً‬ ‫ال ژنتيکي نبوده و به خاطر اين‬ ‫باشد که چنين اشخاصي از افراد معتاد خانواده اعتياد را ياد‬

‫همچنين اين احتمال در مورد دوقلوها (چه يک نطفه​ايها‬ ‫و چه دو نطفه​ايها) باالتر از احتمال اين است که اگر يکي از‬ ‫برادرها يا خواهرها (که دوقلو نيستند) به اعتياد دچار باشند‪،‬‬ ‫ديگري نيز به اعتياد مبتال بشود‪.‬‬ ‫همچنين تحقيقاتي در مورد احتمال اعتياد در بين‬ ‫کساني که به فرزند خواندگي قبول شده​ اند انجام شده‬ ‫است‪ .‬اين تحقيقات نشان مي​ دهند که اگر کودکي از بدو‬ ‫تولد به فرزندخواندگي قبول شده باشد و اگر يکي از برادرها‬ ‫يا خواهرهاي خوني او معتاد باشد‪ ،‬احتمال معتاد شدن او‬ ‫چند برابر از اشخاص ديگر است! و اگر دو کودک دو قلو به‬ ‫فرزندخواندگي در دو خانواده مختلف قبول شده باشند‪ ،‬اگر‬ ‫يکي از آنها به مشکل اعتياد دچار شود‪ ،‬احتمال اينکه ديگري‬ ‫نيز معتاد شود چند برابر از اشخاص ديگري است که برادرها‬ ‫و خواهرهاي آنان مشکل اعتياد ندارند!‬ ‫اين تحقيقات به وضوح نشان مي​دهند که اعتياد نمي​‬ ‫تواند فقط از طريق آموختن از ديگران باشد و درصدي از‬ ‫خطر اعتياد ريشه​ هاي ژنتيکي دارد‪ .‬دانشمندان درصدد‬ ‫هستند که آگاهي بيشتري نسبت به اين ريشه​هاي ژنتيکي‬ ‫پيدا کنند‪ ،‬ولي در حال حاضر اگر چه مشخص است که‬ ‫مسائل ژنتيکي در اعتياد تأثير مي​گذارند‪ ،‬چگونگي اين تأثير‬ ‫کام ً‬ ‫ال مشخص نيست‪.‬‬ ‫يکي از ديگر ريشه​ هاي اعتياد‪ ،‬داليل بيولوژيکي اين‬

‫دنباله از صفحة ‪31‬‬

‫گرفته​ اند‪ .‬مث ً‬ ‫ال در خانواده​ هايي که پدر خانواده به ترياک‬ ‫معتاد است‪ ،‬فرزندان ترياک کشيدن او را مي​بينند و ممکن‬ ‫است کشيدن ترياک را از او ياد بگيرند و پس از مدتي معتاد‬ ‫شوند‪ .‬اين سوال بسيار خوبي است‪.‬‬ ‫اينکه بچه​ها از والدين خود ياد مي​گيرند که به سوي‬ ‫مواد مخدر کشيده شوند حقيقتي غيرقابل انکار است و در‬ ‫مورد آن مطالب بيشتري به عرضتان خواهد رسيد‪ .‬ولي‬ ‫دليل اينکه دانشمندان به اين نتيجه رسيده​اند که اعتياد مي​‬ ‫تواند ريشه​هاي ژنتيکي داشته باشد‪ ،‬تحقيقاتي است که بر‬ ‫روي دوقلوها و بچه​هايي که به فرزندخواندگي قبول شده​اند‬ ‫انجام شده است‪.‬‬ ‫تحقيقات بر روي دوقلوها نشان مي​دهد که اگر يکي‬ ‫از آنها به مشکل اعتياد دچار باشد احتمال اينکه ديگري نيز‬ ‫معتاد شود چند برابر است‪ .‬اين احتمال در مورد دوقلوهايي‬ ‫که عين هم هستند (يعني از يک نطفه به وجود آمده​اند و‬ ‫بافت ژنتيکي آنها مثل هم هست) باالتر از دوقلوهايي است‬ ‫که از دو نطفه بوجود آمده و عين هم نيستند‪.‬‬

‫شماري از اعضاي خود را به تدريج از دست مي‌دهد يا آنان را‬ ‫به سوي ايجاد تشکيالتي رقيب مي‌راند‪ .‬نتيجه اينکه تالش‬ ‫براي «همگرايي» به نوعي «واگرايي» منجر شده است‪.‬‬ ‫در بين تالش‌هايي که در دهه ‪ 80‬براي ايجاد‬ ‫همگرايي بر اساس يک منشور صورت گرفت‪ ،‬تشکيل‬ ‫«اتحاد جمهوري‌خواهان ايران» را بايد موفق‌ترين آن‌ها‬ ‫دانست‪ .‬منشور اين اتحاد‪ ،‬همان طور که از نام آن پيدا است‬ ‫هدف هم‌گرايي نيروهاي همسو (جمهوري‌خواه) را دنبال‬ ‫مي‌کرد و بيش از هزار نفر آن را امضا کردند‪ .‬‬ ‫ولي اين حرکت با هر دو مشکلي که در باال توضيح داده‬ ‫شد روبرو گرديد‪ .‬گروهي مفاد منشور را با اين انتقاد که در‬ ‫برابر رژيم جمهوري اسالمي با قاطعيت سخن نگفته کافي‬ ‫ندانستند و از امضاي آن خودداري کردند و گروه ديگري پس‬ ‫از امضا به دليل آنکه اتحاد در مسير سياسي مورد نظر آنان‬ ‫پيش نرفت‪ ،‬يا چون گردانندگان اتحاد آن را در مسيري پيش‬ ‫بردند که آنان نمي‌پسنديدند از آن کناره گرفتند‪ .‬‬ ‫در فاصله کوتاهي‪ ،‬جمعي از معترضان با نوشتن و‬ ‫امضاي منشور (جمهوري‌خواهي) ديگري به تشکيل «جنبش‬ ‫جمهوريخواهان دموکرات و الئيک» دست زدند‪ .‬در طول‬ ‫سال‌هاي بعد‪ ،‬هر دو جريان دچار تحوالتي شدند که جاي‬ ‫طرح آن اينجا نيست‪ ،‬کافي است گفته شود که روند از دست‬ ‫دادن اعضا در هر دو تشکيالت تقريبا به طور مرتب ادامه‬ ‫يافته و نه تنها تالش‌هاي متعدد براي ايجاد يک تشکيالت‬ ‫واحد جمهوري‌خواهي به جايي نرسيده‪ ،‬بلکه انشعاب‌هاي‬ ‫جديدي نيز در آن‌ها صورت گرفته است‪.‬‬ ‫‪ - 3‬همگرايي بر اساس يک روند يا عمل مشترک‪ .‬در‬ ‫اين مدل‪ ،‬از مردم خواسته مي‌شود حول يک عمل مشترک با‬ ‫شعاري واحد متحد شوند‪ ،‬با اين هدف که اين عمل مشترک‬ ‫زمينه همگرايي را در سطح ملي فراهم کند‪ .‬در اينجا نه برنامه‬ ‫سياسي و چانه‌زني براي تقسيم قدرت در درون تشکيالت‬ ‫مطرح است و نه بحثي از منشور يا اصولي که بايد مورد‬ ‫توافق قرار گيرد و پاي آن‌ها امضا گذاشته شود‪ .‬عضويت در‬ ‫آن هم هيچ محدوديتي ندارد و هر فرد و سازمان و تشکيالتي‬ ‫مي‌تواند با پذيرش اين عمل مشترک به آن بپيوندد‪ .‬‬ ‫در واقع‪ ،‬الزم نيست تشکيالتي در کار باشد و تنها‬ ‫هم‌صدايي با يک ديگر با شعاري واحد و التزام به عمل‬ ‫مشترک‪ ،‬براي شرکت در اين همگرايي ملي کافي تلقي‬ ‫مي‌شود‪ .‬اگر تشکيالتي هم بر اساس اين شعار واحد ايجاد‬ ‫شود فعاليتش به تالش براي تحقق اين هدف منحصر خواهد‬ ‫بود و هيچ موضع‌گيري ديگري ‪ -‬حتي در مسايل حقوق بشري‬ ‫ الزم نيست (و در واقع‪ ،‬نبايد) از آن سر بزند‪ .‬در اين مدل‪،‬‬‫همگرايي در واقع حول يک پروژه است و نه يک متن و مشکل‬ ‫خروج از متن يا تفسير‌هاي متفاوت از آن به مراتب کمتر پيش‬ ‫مي‌آيد‪.‬‬ ‫موفق‌ترين تالش از اين نوع که در دهه ‪ 80‬صورت‬ ‫گرفت جنبش رفراندوم بود‪ .‬اين تالش‪ ،‬با نشر متن کوتاهي‬ ‫حاکي از خواست برگزاري يک رفراندوم براي تدوين قانون‬ ‫اساسي ايران بر مبناي اعالميه جهاني حقوق بشر آغاز شد و‬ ‫در فاصله کوتاهي بيش از سي هزار امضا از طريق اينترنت در‬ ‫حمايت از آن جمع‌آوري گرديد‪ .‬تنوع امضاها نشان مي‌داد که‬ ‫در اين حرکت‪ ،‬تقريبا تمامي مرزهاي سياسي در هم شکسته‬ ‫شده و طيف وسيعي از نيروهاي سياسي ايران از اصالح‌طلبان‬

‫‪33‬‬

‫مشکل است‪ .‬مث ً‬ ‫ال مادراني که در دوره حاملکي از الکل يا‬ ‫ديگر مواد مخدر استفاده مي​ کنند‪ ،‬جنين را با سمي که در‬ ‫اين مواد هست روبرو مي​کنند و احتمال اعتياد را در آينده‬ ‫کودک خود باال مي​برند چرا که مغز جنين به ماده مخدر عادت‬ ‫مي‌کند‪.‬‬ ‫بسياري از نوزاداني که مادر آنها در دوره حاملگي از‬ ‫مواد مخدر استفاده کرده​اند‪ ،‬در بدو تولد عالئم اعتياد را در‬ ‫خود نشان مي​دهند از جمله اينکه براي رسيدن به ماده مخدر‬ ‫بي​تابي شديد نشان مي​دهند و در بيمارستان بايد به اين‬ ‫نوزادان کمک شود تا اعتياد آنها از بين برود!‬ ‫همچنين نوزاداني که مادر آنها در دوره حاملگي از الکل‬ ‫استفاده کرده​اند دچار مشکل غيرقابل عالجي مي​شوند که به‬ ‫آن «حالت الکلي جنيني» يا «‪»Fetal Alcohol Syndrome‬‬ ‫مي​گوييم‪ .‬وقتي اين کودکان بزرگ مي​شوند‪ ،‬احتمال اعتياد‬ ‫آنها به الکل باالتر از احتمال اعتياد ديگران به الکل است‪.‬‬ ‫در اين شماره ريشه​ هاي ژنتيکي و بيولوژيکي اعتياد‬ ‫را مورد بررسي قرار داديم‪ .‬بديهي است که مسائل ژنتيکي‬ ‫و بيولوژيکي در احتمال معتاد شدن اشخاص نقش مهمي‬ ‫ايفا مي​کنند‪ .‬در شماره آينده به ريشه​هاي رواني اعتياد نظر‬ ‫خواهيم دوخت‪.‬‬ ‫تا آن زمان براي شما هم وطنان عزيز سالمتي‪ ،‬شادي و‬ ‫تعطيالت خوشي را آرزو دارم‪.‬‬ ‫تا براندازان نرم‪ ،‬جمهوري‌خواه و پادشاهي‌طلب‪ ،‬فدراليست و‬ ‫مرکزگرا و ‪ ...‬به آن پيوسته‌اند‪ .‬‬ ‫جنبش رفراندوم البته موفق نشد و به تالش‌هاي ناموفق‬ ‫ديگر براي همگرايي ملي پيوست‪ ،‬ولي اين امر نه ناشي از‬ ‫مشکالت ساختاري آن و بلکه عوامل بروني آن بود‪ .‬از جمله‪،‬‬ ‫اينکه فراخوان با امضاي ‪ 8‬شخصيت سياسي‪/‬مدني که‬ ‫بيشترين آنان در داخل کشور بودند منتشر شده بود و اختالف‬ ‫نظر جمع در مورد گام‌هاي بعدي پروژه همراه با فشارهاي‬ ‫سياسي از سوي رژيم بر افراد داخل کشوري‪ ،‬مانع از آن شد‬ ‫که حرکت با روندي مناسب پيش برود و پس از مدتي به‬ ‫خاموشي گراييد‪.‬‬ ‫اکنون حرکت‌هاي مشابهي در جريان است که اين مدل‬ ‫را به صورت ديگري دنبال مي‌کنند‪ .‬اين حرکت‌ها حول شعار‬ ‫و خواست «انتخابات آزاد» در جريان است‪ .‬برخي از اين‬ ‫حرکت‌ها اين مدل را با مدل پيشين (حرکت حول يک منشور)‬ ‫تلفيق کرده‌اند که عمال محدوديت‌هاي آن مدل را با خودهمراه‬ ‫دارد‪ ،‬ولي حرکتي که تحت عنوان «اتحاد براي دموکراسي»‬ ‫شکل گرفته از اين تلفيق احتراز کرده و صرفا حول پروژه‬ ‫انتخابات آزاد فعاليت مي‌کند‪ .‬‬ ‫اين حرکت براي اجتناب از هر گونه ابهام و تفسيرهاي‬ ‫متفاوت‪ ،‬انتخابات آزاد را بر اساس بيانيه سال ‪ 1994‬اتحاديه‬ ‫بين‌المجالس مبناي فعاليت خود قرار داده است‪ .‬در آن بيانيه‪،‬‬ ‫تعريف و ضرورت‌ها و پيش‌زمينه‌هاي الزم براي انتخابات آزاد‬ ‫به تفصيل بيان شده و جاي چنداني براي تفسير و تأويل باقي‬ ‫نگذاشته است‪« .‬اتحاد براي دموکراسي» شعار و خواست‬ ‫انتخابات آزاد با اين تعريف را هم به عنوان وسيله گذار از‬ ‫جمهوري اسالمي به يک نظام سکوالر دموکرات به جامعه‬ ‫سياسي و مدني ايران پيشنهاد کرده است و هم از اين نيروها‬ ‫مي‌خواهد با التزام به آن تعهد خود را به حاکميت صندوق‬ ‫رأي در مرحله گذار و پس از آن اعالم کنند‪ .‬انتخابات آزاد‬ ‫بدون ترديد عمومي‌ترين خواست سياسي مردم ايران است‬ ‫و حرکت حول آن از قدرت دروني بسيار زيادي براي ايجاد‬ ‫يک همگرايي در سطح ملي برخوردار است ‪ -‬مشروط بر اينکه‬ ‫اين حرکت از هر گونه فعاليت و موضع‌گيري سياسي احتراز‬ ‫کند و به دام تبديل شدن به يک سازمان سياسي ديگر نيفتد‪.‬‬ ‫حرکتي که براي ايجاد همگرايي ملي شکل مي‌گيرد بايد‬ ‫تفاوت‌هاي سياسي جامعه ايران را به رسميت بشناسد و از‬ ‫هر گونه موضع‌گيري که آن را به اين يا آن گرايش سياسي‬ ‫نزديک‌تر نشان دهد احتراز کند‪ .‬چنين حرکتي‪ ،‬جانشين‬ ‫هيچ حرکت ديگر سياسي يا مدني و يا حتي حقوق بشري‬ ‫نبايد بشود‪ .‬شرکت کنندگان در اين حرکت‪ ،‬بايد فعاليت‌هاي‬ ‫ديگر خود را در سازمان‌هاي مناسب ديگر دنبال کنند و به‬ ‫اين حرکت به عنوان ظرف آن فعاليت‌ها چشم ندوزند‪ .‬حتي‬ ‫مي‌توان استدالل کرد که فعاليت‌هاي حقوق بشري اعضاي‬ ‫اين حرکت نه از طريق آن و بلکه از طريق سازمان‌هاي مربوط‬ ‫ديگر بايد صورت گيرد‪ .‬‬ ‫اعضاي چنين حرکتي حتي در مسايل حقوق بشري‬ ‫اولويت‌هاي خود را دارند و يک حرکت که همگرايي ملي را‬ ‫هدف خود قرار داده است نمي‌تواند در مورد اين اولويت‌ها‬ ‫تصميم بگيرد يا براي احتراز از آن شبانه روز به فعاليت‬ ‫حقوق بشري بپردازد و از برنامه و هدف اصلي خود دور‬ ‫شود‪ .‬ما بايد ياد بگيريم که از هر جريان و حرکتي کارکرد‬ ‫مربوط به آن حرکت را توقع داشته باشيم و از کشاندن آن به‬ ‫موضع‌گيري‌ها و اقداماتي که الزمه مستقيم هدف و برنامه آن‬ ‫نبوده است احتراز کنيم‪ .‬‬ ‫«اتحاد براي دموکراسي» از کشانده شدن به اين ورطه‬ ‫تا کنون‪ ‬تا حد زيادي در امان مانده است‪.‬‬


‫‪34‬‬

‫خطر استفاده‬ ‫بيش از حد‬ ‫از موبايل را‬ ‫جدي بگيريد‬ ‫کمي ‌به تعداد پيامک و‬ ‫پيغام‌هايي که در طول روز‬ ‫براي دوستانتان مي‌فرستيد‬ ‫فکر کنيد‪ .‬مثال ممکن است‬ ‫چندين بار با يک عالمت‬ ‫خنده (‪ )LOL‬يا ارسال يک‬ ‫چهره خنده به شکل آيکون‬ ‫پاسخ رفقا را بدهيد و تصور مي‌کنيد همه اين کارها بي‌ضرر‬ ‫هستند‪ ،‬اما خيلي بيش از آن چيزي که فکرش را مي‌کنيد‬ ‫ارسال پيامک به شما آسيب مي‌رساند‪.‬‬ ‫البته توجه داشته باشيد که ما درباره ضرر و خطرات‬ ‫ارسال پيامک يا مسيج در شبکه‌هاي اجتماعي صحبت‬ ‫نمي‌کنيم‪ ،‬بلکه در مورد مشکلي به نام ‪ TEXTNECK‬هشدار‬ ‫مي‌دهيم که اين روزها کاربران موبايل و اينترنت را در خطر‬ ‫قرار داده است‪.‬‬ ‫پايين انداختن سر براي نوشتن پيامک يا مسيج زدن در‬ ‫شبکه‌هاي اجتماعي يا حتي توييت کردن و ديدن سلفي براي‬ ‫اينکه ببينيد چقدر بيننده در اينستاگرام داريد‪ ،‬همه و همه‬ ‫آسيب‌هاي فراواني به ستون فقرات شما مي‌زند‪.‬‬ ‫کنت هانسراج جراح متخصص از نيويورک در اين‌باره‬ ‫مي‌گويد‪« :‬کاربران گاه هنگام ارسال پيامک تا ‪ 30‬کيلوگرم‬ ‫فشار بر گردن خود وارد مي‌کنند‪».‬‬ ‫وي مي‌افزايد‪« :‬وقتي سر را به جلو و پايين مي‌اندازيد تا‬ ‫با موبايل يا تبلت خود کار کنيد‪ ،‬فشاري معادل ‪ 13.5‬کيلوگرم‬ ‫در زاويه ‪ 15‬درجه به گردن شما وارد مي‌شود‪ .‬در حالي که‬ ‫در زاويه ‪ 30‬درجه به گردن فشاري معادل ‪ 20‬کيلوگرم و در‬ ‫زواياي ‪ 45‬و ‪ 60‬درجه به ترتيب فشارهايي معادل ‪ 25‬و ‪30‬‬ ‫کيلو به گردن شما وارد مي‌آورد‪.‬‬ ‫کنت هانسراج در ادامه ضمن خطرناک بودن اين‬ ‫فشارها تاکيد مي‌کند که اين فشارها در آينده ممکن است‬ ‫کار را به جراحي گردن بکشاند‪.‬‬ ‫با توجه به خطراتي که استفاده از موبايل و تبلت‌ها در‬ ‫بلند مدت متوجه سالمتي ما مي‌کند‪ ،‬شايد عينک گوگل به‬ ‫نوعي اين روزها به ريش همه بخندد و ثابت کند که کارش‬ ‫درست است و چقدر مي‌تواند به سالمتي کاربران اينترنت‬ ‫کمک کند‪.‬‬ ‫حال تا زماني که گوگل وسيله‌ جديدي براي مطالعه شما‬ ‫طراحي کند که مجبور نباشيد سرتان را زياد پايين بياندازيد‪،‬‬ ‫فعال کتاب را باالي سرتان بگيريد تا گوگل به دادتان برسد‪.‬‬

‫وب‌کم‌ها مي‌توانند بالي‬ ‫جان‌تان شوند‬ ‫ورود به حريم خصوصي افراد در دنياي مجازي از طريق‬ ‫دسترسي به وب‌کم‌ها مساله جديدي نيست اما يک سايت‬ ‫روسي اخيرا وب‌کم هزاران کاربر اينترنت را هک و از فعاليت‬ ‫آنها فيلم تهيه کرده و در معرض نمايش عمومي ‌قرار داده‬ ‫است‪.‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫شناسايي بوده و هيچ ردي از خود به جاي نمي‌گذارد‪.‬‬ ‫به گفته «سيمانتک» بدافزار «رجين» مي‌تواند از صفحه‬ ‫کامپيوترهاي آلوده اسکرين شات گرفته‪ ،‬کنترل ماوس‬ ‫کامپيوتر را در اختيار بگيرد‪ ،‬رمز‌هاي عبور را دزديده و‬ ‫داده‌هاي حذف شده را بازسازي کند‪.‬‬

‫اگر شما به اينترنت متصل هستيد و لپ‌تاپ‬ ‫يا کامپيوتري داريد که وب‌کم دارد و پسورد‬ ‫پيش‌فرض وب‌کم را هم عوض نکرده‌ايد‪ ،‬در‬ ‫اينصورت در معرض خطر بزرگي قرار گرفته‌ايد‬ ‫و هر لحظه هکرها ممکن است به سيستم شما‬ ‫دسترسي پيدا کرده و از تمام فعاليت خصوصي‬ ‫شما در خانه فيلم يا عکس تهيه کنند‪.‬‬ ‫هکرهاي اين سايت روسي از فيلم‌هايي که از‬ ‫طريق وب‌کم قربانيان گرفته‌اند‪ ،‬عکس مي‌گيرند و‬ ‫براي صاحبان وب‌کم ارسال کرده و آنها را تهديد‬ ‫به انتشار عکس‌ها مي‌کنند و به اين شکل از‬ ‫قربانيان اخاذي مي‌کنند‪ .‬‬ ‫اين سايت روسي به سرعت در جهان معروف‬ ‫و فراگير شده و هزار فيلم از قربانيان وب‌کم‌ها از‬ ‫طريق اين سايت در دسترس عموم قرار گرفته‬ ‫است‪.‬‬ ‫ن کامپيوترها يا لپ‌تاپ‌ها داراي پسورد پيش‬ ‫دوربي ‌‬ ‫فرض هستند که از طرف کمپاني بر روي آنها نصب شده‬ ‫و‬ ‫است‬ ‫خيلي از‬ ‫کاربران با‬ ‫آن آشنا‬ ‫نبوده و‬ ‫پس از‬ ‫يد‬ ‫خر‬ ‫د ستگا ه‬ ‫رمز عبور‬ ‫را تغيير‬ ‫نمي‌دهند‪.‬‬ ‫به همين‬ ‫طر‬ ‫خا‬ ‫هکرها با دستيابي به پسوردهاي پيش‌فرض‪ ،‬به راحتي‬ ‫مي‌توانند وب‌کم کاربران را در کنترل خود قرار دهند‪.‬‬ ‫شرکت‌هاي سازنده وب‌کم و دوربين‌هاي امنيتي از‬ ‫اينکه کاربران خود را با خطر هکرها آشنا کرده و آنها را‬ ‫متقاعد به تغيير پسورد سيستم‌شان کنند‪ ،‬طفره مي‌روند‪.‬‬ ‫به همين خاطر اين مساله باعث ايجاد يک حفره امنيتي در‬ ‫سيستم کاربران شده است‪.‬‬ ‫پس اگر ترس از اين داريد که مبادا فعاليت شخصي‌‌تان‬ ‫در خانه يا محل کار رصد شود‪ ،‬هر چه زودتر پسورد سيستم‬ ‫خود را به روزرساني کنيد تا از فعاليت زيرپوستي در‬ ‫کامپيوترتان ضرر نکنيد‪.‬‬

‫کشف يکي از پيچيده‌ترين‬ ‫بدافزارهاي جاسوسي‬

‫شرکت «سيمانتک»‪ ،‬يکي از بزرگ‌ترين ‌شرکت‌هاي‬ ‫امنيت کامپيوتري در جهان‪ ،‬موفق به کشف يک بدافزار‬ ‫پيچيده جديد جاسوسي شده است‪ .‬به گفته اين شرکت‬ ‫با توجه به پيچيدگي اين بدافزار گمان مي‌رود يک دستگاه‬ ‫دولتي در پشت پرده اين پروژه جاسوسي باشد‪.‬‬ ‫به گفته شرکت «سيمانتک» اين بدافزار به نام «رجين»‬ ‫(‪ )Regin‬از سال ‪ 2008‬فعاليت خود را براي دزديدن‬ ‫اطالعات کشورها‪ ،‬شرکت‌ها‪ ،‬مؤسسات تحقيقاتي و‬ ‫اشخاص حقيقي آغاز کرده است‪.‬‬ ‫شرکت «سيمانتک» مي‌گويد پيچيده بودن اين بدافزار‬ ‫حاکي از آن است که يک دستگاه دولتي در پشت پرده‬ ‫اين پروژه جاسوسي قرار دارد‪ .‬اين بدافزار به سختي قابل‬

‫تقريبا نيمي ‌از کل کامپيوترهايي که اين بدافزار موفق‬ ‫به نفوذ درون آنان شده‪ ،‬به شرکت‌هاي ارائه‌دهنده خدمات‬ ‫اينترنتي تعلق داشته‌اند‪ .‬به گفته کارشناسان امنيتي اين‬ ‫شرکت‌ها احتماال هدف اصلي اين حمله جاسوسي نبوده‌اند‬ ‫و نفوذگران به دنبال کسب اطالعات در مورد مشتريان اين‬ ‫شرکت‌ها بوده‌اند‪ .‬کارشناسان همچنين رد اين بدافزار را‬ ‫در کامپيوترهاي شرکت‌هاي عرضه‌کننده خدمات تلفني‬ ‫يافته‌اند‪.‬‬ ‫بيشترين شمار کامپيوترهاي‬ ‫آلوده به اين بدافزار (‪ 28‬درصد) در‬ ‫کشور روسيه پيدا شده‌اند‪ .‬پس از آن‬ ‫شبکه‌هاي کامپيوتري در عربستان‬ ‫سعودي‪ ،‬مکزيک‪ ،‬ايرلند‪ ،‬هندوستان‪،‬‬ ‫افغانستان‪ ،‬ايران‪ ،‬بلژيک‪ ،‬اتريش‬ ‫و پاکستان هدف اين بدافزار قرار‬ ‫گرفته‌اند‪.‬‬ ‫کارشناسان مي‌گويند از آنجايي‬ ‫که اين بدافزار به طرز ماهرانه‌اي‬ ‫طراحي شده‪ ،‬مي‌تواند بدون آنکه‬ ‫شناسايي شود همچنان سال‌ها به‬ ‫فعاليت‌هاي جاسوسي خود ادامه دهد‪.‬‬ ‫اين بدافزار حتي زماني هم که شناسايي شود‪ ،‬کارشناسان‬ ‫نمي‌توانند به طور دقيق در مورد خساراتي که به سيستم‌هاي‬ ‫کامپيوتري وارد آورده يا در حال انجام آن است‪ ،‬نظر دهند‪.‬‬ ‫به گفته کارشناسان احتماال اين بدافزار اجزايي دارد‬ ‫که تا کنون ناشناخته مانده يا نسخه‌هاي جديدتري از آن‬ ‫مشغول جاسوسي هستند که هنوز شناسايي نشده‌اند‪.‬‬ ‫بدافزار «رجين» يادآور‪ ‬کرم اينترنتي استاکس‌نت‪ ‬است‬ ‫که در سال ‪ 2010‬بخشي از سانتريفيوژ‌ها در نيروگاه اتمي‬ ‫‌نطنز در ايران را از کار انداخت‪ .‬گمان مي‌رود استاکس‌نت‬ ‫از سوي‪ ‬آمريکا‪ ‬و اسرائيل براي نفوذ به سايت‌هاي هسته‌اي‬ ‫ايران‪ ‬طراحي شده بود‪.‬‬ ‫شرکت «سيمانتک» مي‌گويد بدافزار «رجين» بر خالف‬ ‫استاکس‌نت براي ايجاد اختالل در سيستم‌هاي کامپيوتري‬ ‫طراحي نشده است‪.‬‬

‫هشدار اسنودن‪:‬‬ ‫«دراپ‌باکس» دشمن‬ ‫حريم خصوصي شماست‬ ‫ادوارد اسنودن سرويس «دراپ‌باکس» را ناقض حريم‬ ‫خصوصي دانسته و به کاربران سراسر جهان پيشنهاد کرده‬ ‫براي ذخيره‌سازي داده‌ها به سرويس‌هايي کوچ کنند که‬ ‫نمي‌توانند به محتواي فايل‌ها دسترسي داشته باشند‪.‬‬ ‫ادوارد اسنودن‪ ،‬متخصص امنيت و پيمان‌کار پيشين‬ ‫آژانس امنيت ملي آمريکا که افشاگري‌هايش درباره‬ ‫برنامه‌هاي عظيم جاسوسي ارتباطات ديجيتال در‬ ‫دموکراسي‌هاي بزرگ جهان از جمله آمريکا و بريتانيا زلزله‌اي‬ ‫در دنياي آنالين و آفالين پديد آورده‪ ،‬نسبت به استفاده از‬ ‫سيستم ذخيره‌سازي داده‌هاي «دراپ ‌باکس» هشدار داد و‬ ‫آن را دشمن حريم خصوصي کاربران خواند‪.‬‬ ‫اسنودن اين نکات را براي نخستين بار در مصاحبه‌اي‬ ‫با روزنامه «گاردين» مطرح کرده است‪ .‬به گفته او استفاده از‬ ‫سيستم ذخيره‌سازي ابري «دراپ ‌باکس» که بيش از ‪200‬‬ ‫ميليون کاربر در سراسر جهان دارد مي‌تواند حريم خصوصي‬ ‫کاربران را در معرض تهديدات جدي قرار دهد‪ .‬توصيه او به‬ ‫کاربران اين است که از سيستم‌هاي جايگزين و ايمن‌تر از‬ ‫جمله ‪ SpiderOak‬براي ذخيره‌سازي داده‌هاي شخصي خود‬

‫‪34‬‬

‫استفاده کنند‪.‬‬ ‫ادوارد اسنودن مي‌گويد کمپاني «دراپ ‌باکس» از‬ ‫شرکاي برنامه عظيم جاسوسي «پريسم» آژانس امنيت‬ ‫ملي آمريکا (‪ )NSA‬است؛ يعني در صورت لزوم «ان‌اس‌اي»‬ ‫مي‌تواند به سادگي و با هماهنگي از محتوا و جزئيات داده‌هاي‬ ‫ذخيره‌شده کاربران در اين سيستم باخبر شود‪.‬‬ ‫او با اشاره به انتصاب کاندوليزا رايس‪ ،‬وزير امور خارجه‬ ‫سابق آمريکا در دولت جرج بوش‪ ،‬در هيات مديره «دراپ‬ ‫‌باکس» گفت‪« :‬او احتماال بيش از هر مقام ديگري (در‬ ‫آمريکا) با حريم خصوصي ضديت دارد و همين نشان مي‌دهد‬ ‫که دراپ ‌باکس تا چه اندازه براي حريم خصوصي کاربران‬ ‫خطرناک است‪».‬‬ ‫پيشنهاد ادوارد اسنودن به کاربران اين است که براي‬ ‫ذخيره‌سازي داده‌هاي خود از سرويس‌هايي استفاده کنند که‬ ‫در اصطالح فني «دانش صفر»(‪ )Zero Knowledge‬ناميده‬ ‫مي‌شوند؛ يعني سرويس‌هايي که هيچ‌گونه دسترسي به‬ ‫داده‌هاي ذخيره شده روي سرورهاي خود ندارند و نمي‌توانند‬ ‫اطالعات مرتبط با آن را در اختيار ديگران قرار دهند‪.‬‬ ‫«اسپايدر اوک» يکي از آن‌هاست‪.‬‬ ‫به گفته اسنودن‪« :‬ساختار اسپايدر اوک به گونه‌اي است‬ ‫که کاربران مي‌توانند دقيقا از امکاناتي که سرويسي نظير‬ ‫دراپ‌باکس ارائه مي‌کند بهره‌مند شوند با اين تفاوت که آنها‬ ‫هيچ دسترسي‌ به محتواي فايل‌ها و داده‌ها ندارند‪ ».‬به اين‬ ‫ترتيب حتي اگر نهادهاي امنيتي بخواهند به محتواي داده‌هاي‬ ‫خصوصي کاربران دسترسي داشته‬ ‫باشند‪ ،‬بايد به دادگاه بروند و‬ ‫حکم قضايي دريافت کنند و پس‬ ‫از طي اين مراحل قانوني بتوانند‬ ‫کد رمزگذاري را از خود کاربر‬ ‫دريافت دارند‪».‬‬ ‫«اسپايدر اوک» که در سال‬ ‫‪ 2006‬تاسيس شده‪ ،‬عمال‬ ‫دسترسي به محتواي فايل‌هاي‬ ‫کاربران بدون حکم قضايي را‬ ‫غيرممکن مي‌سازد‪ .‬مديرعامل‬ ‫اين کمپاني در گفت‌وگو با مجله‬ ‫«بيزنس اينسايدر» در واکنش به‬ ‫گفته‌هاي اسنودن گفت‪« :‬آنچه‬ ‫او امروز مطرح کرده همان نکاتي است که ما در سال‌هاي‬ ‫گذشته تالش کرديم تا به کاربران بفهمانيم‪ .‬ما از همان‬ ‫ابتدا کار را با اين باور شروع کرديم که حريم خصوصي بايد‬ ‫بخشي نهادينه شده در محصول‌مان باشد‪».‬‬ ‫اين سرويس در حال حاضر تقريبا يک ميليون کاربر‬ ‫فعال دارد‪ ،‬اما به گفته ايتان اوبرمن‪ ،‬مديرعامل «اسپايدر‬ ‫اوک»‪ ،‬از زماني که اسنودن از برتري‌هاي اين سرويس‬ ‫سخن گفته مراجعه به اين سرويس و ثبت‌نام در آن افزايشي‬ ‫چشمگير داشته و به شش برابر روال معمول رسيده است‪.‬‬ ‫«دراپ‌باکس» هم در واکنش به اظهارات اسنودن اعالم‬ ‫کرده است که‪« ،‬تامين امينت و حريم خصوصي کاربران‬ ‫همواره از اولويت‌هاي اين کمپاني بوده و دراپ‌ باکس نه تنها‬ ‫هرگز با پريسم همکاري نکرده‪ ،‬که در برابر برنامه‌هايي از‬ ‫اين دست مقاومت خواهد کرد‪».‬‬ ‫به گفته مسئوالن «دراپ ‌باکس»‪« ،‬سياست‌هاي اين‬ ‫کمپاني به گونه‌اي است که به درخواست دولت‌ها تن‬ ‫نخواهند داد و جزئيات درخواست دولت‌ها را هم منتشر‬ ‫مي‌کند‪».‬‬

‫هر بالن جديد گوگل‪،‬‬ ‫‪ 100‬روز اينترنت رايگان‬ ‫به مردم جهان مي‌دهد‬

‫نسخه جديد‬ ‫و آزمايش‌شده‬ ‫گوگل‬ ‫بالن‬ ‫قادر است تا‬ ‫يک ‌صد روز‬ ‫در استراتوسفر‬ ‫خدمات‬ ‫زمين‬ ‫رايگان اينترنتي‬ ‫به مردم جهان‬ ‫عرضه کند‪.‬‬ ‫چند‬ ‫هر‬ ‫برخي پروژه‌هاي‬ ‫گوگل مانند عينک‬ ‫گوگل به خوبي‬ ‫جلو نمي‌رود‪ ،‬اما پروژه‌اي مانند بالن گوگل ‪Project Loon‬‬

‫دنباله در صفحة ‪37‬‬


‫‪35‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫بوده و هر قوم و ملتي که در اين راه پيشگام و پيش‌آهنگ بوده و در‬ ‫تکامل و ترقي و اشاعه آن سهمي داشته‪ ،‬بنياد گذار واقعي و حقيقي‬

‫و به دست چه کساني تحول يافته و به خط پهلوي‬ ‫منتهي شده است‪)18( ».‬‬ ‫دکتر ماتسوخ نيز از يک چنين متني نام برده‪،‬‬ ‫«نوشته‌هاي آرامي که روي يک هاون در تخت‬ ‫جمشيد پيدا شده ثابت مي‌کند که اين متني است‬ ‫که هنوز به آرامي خوانده مي‌شده‪ ،‬اگر چه نيمي از‬ ‫واژه‌هاي آن از پارسي باستان است‪ )19( )!( ».‬‬ ‫ ‬ ‫مي‌بينيم انديشه‌مندان ايراني يک نکته پا در هوا‬ ‫را تنها به صرف آنکه بيگانگان گفته و نوشته‌اند با‬ ‫اصرار و پشتکار دانشمندانه و دليل‌هاي بدتر از گناه‬ ‫(يک سنگ‌نوشته در تخت جمشيد که به خط آرامي‬

‫دکتر بهروز تابش‬ ‫ادامه از شماره پيشين‬

‫سرچشمه کژانديشي‌هاي اين رده از‬ ‫دانشمندان بيگانه و پاره‌اي از نويسندگان‬ ‫ايراني پيرو آنان (مانند استاد پورداود)‪ ،‬تورات‬ ‫بوده است‪ .‬مهندترين هدف اين دانشمندان‬ ‫از آغاز تا کنون به کرسي نشاندن درستي‬ ‫نوشته‌هاي تورات بوده و هست (اگر بخش‌هايي‬ ‫از اين پژوهش و نوشتار دوباره‌گويي است‪ ،‬پوزش‬ ‫مي‌خواهم)‪.‬‬ ‫در همين زمينه همايونفرخ نوشته است‪« ،‬تأثير‬ ‫اين نام‌هاي اساطيري و اصطالحات جديد قديم‌نما‪،‬‬ ‫در زنده کردن روايات مذهبي و جلب توجه مردم به‬ ‫آنها از اندازه تصور خارج است زيرا هرکس در اين‬ ‫روزها کتابي به هر زبان راجع به تاريخ ملل باستاني‬ ‫بخواند مثل اين است که يک نسخه جديد مصور‬ ‫پرداخته‌اي از کتاب تورات را با همه جزئيات تاريخي‬ ‫از حيث لباس و عادات در دست گرفته و مي‌خواند‪».‬‬ ‫او سپس مي‌افزايد‪« ،‬سامي‪ ،‬حامي‪ ،‬يافثي‪،‬‬ ‫آرامي‪ ،‬کلدو‪ ،‬سومر‪ ،‬آکاد‪ ،‬عيالم‪ .‬اين شاهکاري که در‬ ‫زنده کردن اين اسامي به کار رفته بي‌سابقه نيست‬ ‫زيرا که در دوره اسالمي نيز همين روش را در ايران‬ ‫پيش گرفتند و تاريخ ايران را با روايات اساطيري‬ ‫آلوده کردند‪)8( ».‬‬ ‫نيز‪ ،‬سخن محمدرضا شاه پهلوي را بخوانيم‬ ‫که گفته‌اند‪« ،‬تا کنون تاريخ کشور ما با رعايت اصل‬ ‫حقيقت طلبي نوشته نشده است زيرا تقريبًا مايه‬ ‫همه آنچه تدوين شده نوشته‌ها و روايات مورخان‬ ‫بوده است‪ ،‬هرچند که به مقام علمي آنان احترام‬ ‫مي‌گذاريم ولي مي‌دانيم که در مورد ما غالبأ بي‌طرف‬ ‫نبوده‌اند‪)9( .‬‬ ‫ابن نديم (محمد ابن اسحق‪ ،‬عراقي) مي‌گويد‪،‬‬ ‫«پس از آنکه خط از حمير (بنا به دارمستتر‪ ،‬معرب‬ ‫هاماورن)‪ ،‬به عربستان آمد نخست به مکه رسيد و‬ ‫مکي نام گرفت‪ ،‬بعد به مدينه رفت و مدني خوانده‬ ‫شد‪ ،‬سپس به بصره رفت آن را بصري ناميدند آنگاه‬ ‫از بصره به کوفه رسيد و کوفي خوانده شد‪)10( ».‬‬ ‫همايونفرخ‪« ،‬خط رايج در يمن و حمير که به‬ ‫حيره و انبار رفته‪ ،‬خطي بوده است مأخوذ از پهلوي‬ ‫ساساني و سرياني ايراني و بهترين گواه بر اين‬ ‫مدعا‪ ،‬مقايسه کتيبه گور امري القيس شاعر دوره‬ ‫جاهليت عرب است با خطوط پهلوي ساساني و خط‬ ‫سرياني‪ ،‬در اين مقايسه کامال ً اين حقيقت جلوه‬ ‫مي‌کند که خط حميري‪ ،‬خطي ايراني بوده که با کمي‬ ‫تغيير از نظر شيوه نوشتن به صورت قلمي ديگر‬ ‫درآمده است‪)11( ».‬‬ ‫دور نيست واخواستم (اعتراضم) به شماري‬ ‫از تاريخ‌نويسان ايراني و بسياري از فرنگيان‪ ،‬و‬ ‫نوشتارم‪ ،‬بازهم نزد کساني با شگفتي و ناباوري‬ ‫روبرو شود‪ .‬پس در اين زمينه‪ ،‬بريده‌هايي از نوشتار‬ ‫دکتر همايونفرخ (و در شماره‌هاي پسين از ديگران)‬ ‫را که از دسترس بيشينه ايرانيان برون است‬ ‫مي‌آورم‪}…{« ،‬پس شکي نيست که پيدايش خط‪،‬‬ ‫بزرگ‌ترين گام در راه پيشرفت فرهنگ و ادب و هنر‬

‫مدنيت و فرهنگ بشر است و از اين رهگذر جا دارد که تاج و افسر‬ ‫افتخار بر سر گذارد‪)12( ».‬‬ ‫شگفت انگيزتر از همه ديدگاه ‪ ،A. T. Olmstead‬آ‪ .‬ت‪ .‬اولمستد‬ ‫(امستد)‪ ،‬استاد پيشين دانشگاه شيکاگو است‪ .‬وي مي‌نويسد‪،‬‬ ‫«نزديک به هزاره چهارم‪ ،‬خط در بابل و مصر اختراع شد‪)13( ».‬‬ ‫سرانجام بايد ديد که دانشمندان فرنگ با ادعاهاي مغرضانه‬ ‫خود‪ ،‬آفرينش دبيره را به راستي چگونه پنداشته‌اند‪ }…{« ،‬در‬ ‫همين سال (؟) بي آنکه مردمان با فرهنگ بدانند (!) يک سامي نيمه‬ ‫صحراگرد نادان در کان‌هاي مصري در سينا اختراعي کرد که نويد‬ ‫بيکران براي آينده در برداشت چون بسيار نادان بود (!)‪ ،‬براي آنکه‬ ‫بتواند خط در هم و پيچيده نقشي مصري را بياموزد ولي مي‌دانست‬ ‫که آن‌ها يک الفباي همخواني براي تکميل نشان‌هاي هجايي و واژه‬ ‫نگاري به کار مي‌بردند در شگفت بود (!) که چرا هيچ کس سادگي‬ ‫زيباي يک خط تمامًا الفبايي را درنيافته است (!) او به چند صد‬ ‫نشان مصري معمولي نامي به زبان کنعاني بومي خود داد و نخستين‬ ‫صداي همخواني را ارزش واجي آن قرار داد‪ .‬او چند جمله کوتاه در‬ ‫گويش کنعاني خود روي صخره‌هاي سينا کند و الفباي همخواني به‬ ‫کار افتاد‪)14( ».‬‬ ‫دشوار مي‌نمايد بپذيريم که دانشمند نامدار امريکايي با‬ ‫شهرت جهاني چنين نوشته باشد‪ .‬مي‌گمانم‪ ،‬چنانکه آشکارا از متن‬ ‫ترجمه برمي‌آيد‪ ،‬اين نوشته‌ها به شوخي مي‌ماند‪ .‬آيا شما جز اين‬ ‫مي‌پنداريد؟‬ ‫‪( Donald Newton Wilber‬دونالد نيوتن ويلبر)‪ ،‬مورخ نامدار‬ ‫ديگري است که او هم مي‌نويسد‪ }…{« ،‬دفترهاي پادشاهي به‬ ‫زبان پارسي باستان و با دبيره آرامي نوشته و نگهداري مي‌شد‪.‬‬ ‫پارسي باستان ويژه سنگ نبشته‌ها را به دبيره ميخي تراشيده‌اند‪.‬‬ ‫الفباي ميخي را ايرانيان از نشانه‌هاي ميخي که برگرفته بودند‬ ‫ساختند و يکي از کهن‌ترين الفباها را پديد آوردند‪)15( ».‬‬ ‫آنگاه با شگفتي مي خوانيم که پروفسور جورج کامرون‬ ‫مي‌نويسد‪ }…{« ،‬ايالمي‌ها‪ ،‬خود‪ ،‬پيرامون سال‌هاي ‪ 2800‬پيش‬ ‫از زايش‪ ،‬خط تصويري آفريدند بوده‌اند‪)16( ».‬‬ ‫پروفسور فون در استن (آلماني‪ ،‬و دشمن فرهنگ و تمدن‬ ‫ايراني) مي‌نويسد‪« ،‬دبيره ميخي پارسي‪ ،‬که متني از آن بر سنگ‬ ‫نبشته بيستون است و همچنين در ديگر سنگ نبشته‌هاي يادبودي‬ ‫پادشاهان هخامنشي‪ ،‬به احتمال از زمان‌هاي پيشتر سامان يافته‪،‬‬ ‫يعني در زماني که هخامنشيان حاکمان محلي در ايالم و شوش‬ ‫بوده‌اند ]…[ هتا در شوش و تخت جمشيد براي داد و ستد‪،‬‬ ‫نوشته‌هاي ساخت و راه اندازي کاخ پايتخت‪ ،‬دبيره ميخي روي‬ ‫پلمه‌ها به کار رفته است‪)17( ».‬‬ ‫خانلري‪« ،‬پس از دوران شاهنشاهي هخامنشي براي نوشتن‬ ‫زبان‌هاي ايراني ميانه خط‌هائي در ايران به کار رفت که همه از اصل‬ ‫«خط آرامي» مشتق و منشعب شده بود ]…[ يک سنگ‌نوشته در‬ ‫تخت جمشيد که به خط آرامي است {…} به سبب خرابي هنوز‬ ‫درست خوانده نشده‪ ،‬يا خواندني نيست‪ ،‬رواج اين خط را در دوران‬ ‫مزبور ثابت مي‌کند ]…[»‪ .‬خانلري سپس مي‌افزايد‪« ،‬هيچ سندي‬ ‫در دست نداريم تا از روي آن بتوان گفت که خط آرامي در چه زماني‬

‫است … هنوز درست خوانده نشده‪ ،‬يا خواندني‬ ‫نيست)‪ ،‬مي‌خواهند به خوردمان بدهند‪ .‬خوانندگان‬ ‫اين نوشتار آگاه باشند چنانکه در نوشتارهاي پيشين‬ ‫پافشاري داشتم و نشان دادم‪ ،‬نام‌هاي آرامي و‬ ‫ايالمي (عيالمي) نام‌هاي عبري‬ ‫و ساخته و پرداخته يهوديان در‬ ‫تورات است (‪ )20‬و چون آشکارا‬ ‫با هدف دشمني و تاراج تمدن و‬ ‫فرهنگ ايراني است‪ ،‬نه تنها پسند‬ ‫فرنگيان را در پي داشته بلکه با‬ ‫الزام از پيروي از متن و مندرجات‬ ‫تورات‪ ،‬اين نام‌هاي ساختگي و‬ ‫دروغين را به ترتيب براي دبيره‬ ‫آريايي و به جاي زبان پارسي‪ ،‬به‬ ‫کار مي‌برند و سداي فرياد تني‬ ‫چند از شيفتگان راستين ايران‪ ،‬به هيچ روي توان‬ ‫برابري با آن‌ها را ندارد‪.‬‬ ‫ايالمي‌ها (عيالمي) مردم باستاني انشان‪ ،‬يا‬ ‫انزان (خوزستان کنوني)‪ ،‬خود را همه جا انشاني‬ ‫و هاتمتي ناميده‌اند‪ .‬ما اين‌ها را ناديده و ناشنيده‬ ‫مي‌انگاريم و به سخنان بيهوده بيگانگان بند‬ ‫مي‌شويم‪ .‬از اين گذشته پيشتر يادآور شدم که خود ما‬ ‫ايرانيان ندانسته و ناآگاه‪ ،‬از هدف‌هاي پتياره فرنگيان‬ ‫پيروي مي‌کنيم و همه جا در کتاب‌هاي فارسي همين‬ ‫ناهنجاري‌ها را بازگو مي‌کنيم و به‬ ‫عنوان حقيقت و واقعيت به خورد‬ ‫مردم مي‌دهيم‪.‬‬ ‫به هر روي هر بار نمي‌توان‬ ‫پافشاري کرد که اين نام‌ها‬ ‫تقلبي‪ ،‬ساختگي و براي هدف‌هاي‬ ‫ناپاک ديني‪ ،‬سياسي و ارضي!‬ ‫ايجاد شده‌اند‪.‬‬ ‫با آشنايي با سرشت ايراني امروزي مي‌توان‬ ‫گمانيد که بيشينه آنان به ويژه کساني که با تاريخ‬ ‫و پژوهش سروکار دارند با نگرش به «ايالم»‬ ‫که همه جا و همواره در هرگونه نوشتار و کتاب‬ ‫فرنگي و ايراني با آن رو در رو مي‌باشند سخنم‬ ‫را گونه‌يي خودگويي (= داوش‪ ،‬ادعا) مي‌انگارند‪.‬‬ ‫ولي تا کنون گفتار بسيار در اين زمينه پيش‬ ‫کشيده‌ام‪ .‬با اينهمه يکبار ديگر‪ ،‬دليل استوار و‬ ‫بسنده بر اين ادعاها‪:‬‬ ‫‪The oldest Iranian civilisation arose‬‬ ‫‪in the area now called Khuzestan.‬‬ ‫‪Its people called themselves‬‬ ‫‪Haltami (Hatmeti), which the Bible‬‬ ‫)‪transforms into Elam. (20‬‬

‫‪35‬‬

‫«آيا استاد واال‪ ،‬دکتر خانلري يا ديگر کسان مي‌توانستند پاسخ‬ ‫گويند که چرا شاهنشاهي ايران با داشتن زبان و دبيره پارسي‪،‬‬ ‫ناگزير شده سندهاي خود را به زبان بيگانه و خط سامي‪ /‬عبري‬ ‫بيگانه بنويسد؟ سنگ نبشته ميخي داريوش بزرگ از درون سينه‬ ‫کوه بيستون و در خاموشي هزاره‌ها جاودانه بانگ مي‌زند‪« ،‬به‬ ‫خواست اهورا مزدا‪ ،‬اين دبيره من است که من کردم‪ ،‬به جز اين‪،‬‬ ‫به زبان و دبيره آريايي‪ ،‬هم روي پلمه و هم روي چرم نويسانده‬ ‫شد (…) پس از آن من اين نوشته‌ها را همه جا‪ ،‬به ميان کشورها‬ ‫فرستادم (…)» (‪)21‬‬ ‫ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‬ ‫‪ -8‬دکتر رکن‌الدين همايونفرخ در‪« :‬سهم ايرانيان در پيدايش و‬ ‫آفرينش خط در جهان»‪ ،‬مهر ‪ ،1350‬رويه ‪40‬‬ ‫‪ -9‬همان‪ .‬رويه آغازين کتاب‪.‬‬ ‫‪ -10‬همان‪ .‬رويه ‪709‬‬ ‫‪ -11‬همان‪ .‬رويه ‪709‬‬ ‫‪ -12‬همان‪ .‬رويه ‪4‬‬ ‫‪ -13‬برگرفته از‪« :‬تاريخ شاهنشاهي هخامنشي»‪ ،‬نوشته‬ ‫‪ ،A.T. Olmstead‬برگردان دکتر مقدم‪ ،‬رويه ‪ ،6‬و ‪14‬‬ ‫تا ‪19‬‬ ‫‪ -14‬برگرفته از‪ :‬سهم ايرانيان در پيدايش و آفرينش‬ ‫خط در جهان‪ ،‬رويه ‪16‬‬ ‫‪ -15‬همان‪ .‬رويه ‪.19‬‬ ‫‪16- George G. Cameron: “History of Early‬‬ ‫‪Iran”, 1976, page 11.‬‬ ‫‪17- Prof. Dr. H. Von der Osten,: ”Grosse‬‬ ‫‪Culturen der Frühzeit”, Die Welt der‬‬ ‫‪Perser, 5. Auflage, Stuttgart, Germany,‬‬ ‫‪1965, page 78.‬‬ ‫‪ -18‬تاريخ زبان فارسي‪ ،‬رويه ‪ 241‬و ‪242‬‬ ‫‪ -19‬رساله «زبان آرامي در روزگار شاهنشاهي‬ ‫هخامنشي»‪ ،‬رويه ‪8‬‬ ‫‪Georges Ifrah: ”The Universal History -20‬‬ ‫‪of Numbers”, John Wiley & Sons, Inc.,‬‬ ‫‪.102 .p ,2000 ,New York‬‬ ‫‪ -21‬برگرفته از‪ :‬بهروز تابش‪« :‬زبان شناسي و کارنامه زبان‬ ‫فارسي»‪ ،‬نشر نيما‪ ،‬آلمان‪ ،1383 ،‬رويه ‪.467‬‬

‫نمونه دبيره ميخي کهن پارسي‬ ‫واک‌هاي الفباي ميخي پارسي‬ ‫آيا شما چنان همانندي ميان واک‌هاي دو الفباي زير ميبينيد که‬ ‫برساند که يکي از ديگري برگرفته شده است؟‬ ‫نمونه دبيره آرامي‪:‬‬

‫نمونه دبيره پهلوي که ادعا شده‪ ،‬برگرفته از آرامي است‪:‬‬


‫‪36‬‬

‫شازده‬ ‫و‬ ‫بانو‬

‫حسين مخمل‌باف‬ ‫بخش يازدهم‬ ‫آنچه گذشت‪ :‬داريوش مرا عمو اسماعيل مي‌نامد‪ ،‬گرچه عموي واقعي او‬ ‫نيستم‪ .‬من و پدرش ابراهيم ميرزا که از نوادگان قاجار و شازده بود در کالس اول‬ ‫دبستان با هم آشنا شديم و دوستي پايداري بين ما به وجود آمد‪ .‬با پايان دوره‬ ‫دبيرستان دختري به نام زرين تاج را برايش گرفتند‪ .‬آنان نخستين فرزندشان‬ ‫را داريوش ناميدند‪ .‬بين اين بچه و من با وجود اختالف سن‪ ،‬الفتي باور نکردني‬ ‫پديد آمد‪ .‬داريوش پس از اخذ مدرک ليسانس فيزيک به آمريکا رفت و در همين‬ ‫رشته دکترا گرفت و در دانشگاه معتبري به تدريس پرداخت و سپس با خانمي که‬ ‫پزشک بود ازدواج کرد‪ .‬هنوز سالي از ازدواج آنان نگذشته بود که ناسازگاري‌ها‬ ‫آغاز شد و سرانجام با داشتن يک دختر سه ساله به نام نازنين از يکديگر جدا‬ ‫شدند‪ .‬چند سال بعد در يک تابستان براي ديدن داريوش و خانواده‌اش به آمريکا‬ ‫رفتم‪ .‬بانو همسر داريوش و دو پسرشان در سفر بودند‪ .‬روزي که قرار بود نازنين‬ ‫به ديدن من و پدرش بيايد بي‌صبرانه انتظارش را مي‌کشيدم‪ .‬نازنين که پدرش او‬ ‫را پرنسس هم صدا مي‌زد‪ ،‬دختري با وقار بود‪ .‬از نشستن و گپ زدن با او بسيار‬ ‫لذت بردم‪ .‬از داريوش خواستم داستان هر دو ازدواجش را برايم تعريف کند‪.‬‬ ‫قول داد در فرصت مناسب اين کار را خواهد کرد‪ .‬روز بازگشت‪ ،‬داريوش مرا به‬ ‫فرودگاه رسانيد و هنگام بدرود دفتري را به دستم داد و گفت ماجراي باورنکردني‬ ‫آشنائي با بانو را در اين دفتر نوشته‌ام تا بخواني‪ .‬چند روز پس از رسيدن به خانه‪،‬‬ ‫به گوشه خلوتي پناه بردم و به خواندن آنچه داريوش نوشته بود مشغول شدم‪ .‬او‬ ‫نوشته بود‪ :‬در يکي از سفرهايم به کشوري در امريکاي مرکزي به توصيه دوست‬ ‫و همکارم به هتلي رفتم‪ .‬فکر مي‌کردم در يکي از سالن‌هاي آنجا نمايش جالبي‬ ‫را به روي صحنه مي‌برند‪ .‬وقتي دانستم محل تجمع زن‌هاي تن‌فروش است از‬ ‫توصيه دوست شگفت زده شدم و به هتل خويش بازگشتم‪ ،‬اما حس کنجکاوي‬ ‫موجب شد بار ديگر به آنجا بروم‪ .‬زن‌هاي جوان و زيبائي در انتظار مشتري بودند‪.‬‬ ‫من هم در گوشه‌اي ايستادم تا يکي از بهترين‌ها را انتخاب کنم‪ .‬مردها يکي پس‬ ‫از ديگري مي‌آمدند‪ ،‬زني را انتخاب مي‌کردند و با يکديگر از در خارج مي‌شدند‪.‬‬ ‫زني با چهره‌اي گيرا نظرم را جلب کرد‪ ،‬نامش ايزابل بود‪ .‬گفت شوهرش مرده و‬ ‫داراي دو پسر است‪ .‬با هم به رستوراني درجه يک رفتيم پس از اينکه بر جاي‬ ‫نشستيم از خداي خود براي فراهم آوردن اين امکان تشکر کرد‪ .‬شگفت زده شدم‬ ‫و از خود پرسيدم آيا زني روسپي خدا را مي‌شناسد‪ .‬هنگام صرف شام در کنار‬ ‫ايزايل‪ ،‬نمي‌دانم چرا به ياد ماجراي آشنائي و ازدواج با ويدا همسر سابقم افتادم‪.‬‬ ‫کاش در مسير آشنائي تا ازدواج‪ ،‬در نقطه‌اي به بن بست رسيده بوديم‪ .‬از ايزابل‬ ‫پرسيدم چرا به دنبال کار شرافتمندانه نرفتي و تن‌فروشي را انتخاب کردي؟ گفت‬ ‫داستانش دراز است‪.‬‬ ‫ادامه داستان‪:‬‬ ‫از همان لحظه‌اي که داريوش در نوشته خود سخن از زن بدکاره‌اي به ميان‬ ‫آورده بود که براي همنشيني انتخاب کرده حال خود را نمي‌فهميدم‪ ،‬مي‌خواستم‬ ‫گوشي تلفن را بردارم و بر سرش فرياد بکشم! نگاهي به ساعت انداختم‪ ،‬زمان‬ ‫مناسبي براي تلفن کردن نبود‪ ،‬دفتر را در گوشه‌اي پنهان کردم تا چند ساعت‬ ‫بعد به او تلفن بزنم و تکليفم را در همين ابتداي کار با او روشن کنم‪ .‬نمي‌توانستم‬ ‫خويشتندار باشم‪ .‬با خشم به آمريکا لعنت مي‌فرستادم که چه بر سر داريوش مثل‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫دسته گل من آورده که همنشين بدکاره‌اي شده بود‪ .‬روز بعد در زمان مناسبي که‬ ‫مي‌دانستم در خانه است به او زنگ زدم‪ .‬با شوق هميشگي سالم کرد‪ .‬سالمش‬ ‫را به سردي پاسخ دادم و بي‌مقدمه به او گفتم داريوش من گيج شده‌ام‪ .‬تو پسر‬ ‫شازده ابراهيم ميرزا با آن وقار و متانتي که داشت و با آن مادر شازده خانم با ابهتي‬ ‫که هنوز هم کسي را ياراي آن نيست در حضورش سخني به گزاف بگويد‪ ،‬از همه‬ ‫مهمتر خودت در اين موقعيت و با اين مقام علمي چگونه راضي شدي به دنبال‬ ‫زني خودفروش بروي‪ ،‬او را براي مصاحبت انتخاب کرده و سفره دل را نزد او باز‬ ‫کني و اسرار زندگيت را بيرون بريزي! تو اگر به قول خودت مي‌خواستي از زن‌ها‬ ‫انتقام بگيري بايد سراغ آن‌هائي مي رفتي که در کارنامه‌شان بيوفائي وجود داشته‪،‬‬ ‫زن‌هائي که کانون خانواده خود را به بهانه‌هاي واهي برهم زده به دنبال هوي و‬ ‫هوس رفته‌اند‪ .‬اگر قصد انتقام داشتي آن چنان زن‌هائي به کار تو مي‌آمد نه زني که‬ ‫خود بدبخت روزگار بوده و سرنوشت يا عملکرد بد خودش که ما از آن بي‌خبريم‬ ‫او را در همين دنيا در جهنم افکنده است‪.‬‬ ‫گفتم داريوش جان براي من افسانه‌اي که زاده‬ ‫خيال است نقل کرده‌اي يا به راستي اخالق را که‬ ‫در بحث‌هاي دو به دو آنقدر رويش تاکيد داشتيم‬ ‫يکسره به کناري نهاده و مونس زن‌هاي خودفروش‬ ‫شده بودي؟ گفتم داريوش شگفتي من از اين است‬ ‫با شناختي که از تو دارم باورم نمي‌شود دست به‬ ‫چنين کاري زده باشي‪ .‬در همان زمان تحصيل در‬ ‫کشور خودمان بارها برايم گفته بودي بسياري از‬ ‫دخترهاي دانشکده دوست دارند خود را به گونه‌اي به‬ ‫تو بچسبانند اما دم به تله نمي‌دادي و بعد هم که به‬ ‫آن محيط باز و آزاد رفتي بر سر ارزش‌هائي که آن‌ها را‬ ‫باور داشتي ايستادي و به راهي رفتي که به آن معتقد‬ ‫بودي‪ .‬حاال اگر از بد حادثه زندگي زناشوئيت از هم‬ ‫پاشيده شد آن داستان ديگري است‪ .‬تو نشان داده‌اي‬ ‫که به اخالق بسيار اهميت مي‌دهي اما نمي‌فهمم اين‬ ‫حرکت تو چه بوده! يک هوس کودکانه؟ ارزش‌ها را‬ ‫به چالش کشيدن؟ با خود لجبازي کردن؟ آن‌ها که‬ ‫از ريشه فاسد و گمراه و هزار کاره مي‌باشند همواره‬ ‫پرده بر کارهاي زشتشان مي‌کشند و مي‌خواهند خود‬ ‫را پاک و منزه جلوه بدهند اما تو با همه پاکي و متعهد‬ ‫بودن به اخالق چرا مي‌خواستي ننگ و بدنامي براي‬ ‫خود بخري؟‬ ‫داريوش گفت عمو اسماعيل فکر مي‌کردم مانند‬ ‫گذشته آرام و صبور هستي‪ .‬مثل اينکه عموي عزيز من فراموش کرده که در‬ ‫گذشته براي دانستن هر کلمه از رخدادهاي زندگي من چانه مي‌زد و مي‌خواست از‬ ‫ته و توي ماجرا به طور کامل سر در بياورد‪ ،‬اما حاال اين جور که مي‌بينم کم طاقت‬ ‫و زود رنج شده‌اي! چه کسي گفته که داريوش پسر شازده ابراهيم ميرزا و شازده‬ ‫خانم زرين تاج نبايد در زندگي خود مرتکب کار اشتباهي بشود؟ آن هم کاري که‬ ‫به کسي زياني نمي‌رساند و يک مسئله شخصي است‪ .‬بله اگر از ديوار مردم باال‬ ‫رفته بودم‪ ،‬اگر زن شوهرداري را فريب داده و زندگيش را متالشي کرده بودم‪ ،‬اگر‬ ‫نيت بي‌سيرت کردن دختري را داشتم و کارهاي ناشايست ديگر‪ ،‬تو حق داشتي‬ ‫بر من خرده بگيري‪ ،‬اما اينکه رفته‌ام و خريدار کاالئي در جائي شده‌ام که محل‬ ‫خريد و فروش اين کاالست و صاحب آن با رضا و رغبت اقدام به فروش متاعش‬ ‫مي‌کند‪ ،‬اين قدر هياهو ندارد‪.‬‬ ‫هر آدمي براي يک بار هم که شده گول شيطان را خورده است‪ .‬همه مرتکب‬ ‫کار خطائي شده‌ايم‪ .‬عمو اسماعيل عزيز وقتي طشت رسوائي خيلي از کساني که‬ ‫در چشم ما داراي تقدسي بوده‌اند از سر بام افتاده‪ ،‬از بقيه چه انتظاري داري؟‬ ‫سخنش را بريدم و گفتم داريوش جان من کاري به کار بقيه مردم ندارم که چه‬ ‫کرده و چه مي‌کنند‪ .‬من به اصولي پايبندم که به آن اخالق مي‌گويند و دامنه‌اش‬ ‫بسيار گسترده است‪ .‬اما من شرم دارم نوشته‌اي را بخوانم که تو از الس زدن و‬ ‫عشق بازي با يک زن هرجائي سخن به ميان آورده‌اي‪ .‬تو اگر به هر دليل مرتکب‬ ‫کار زشتي شده‌اي شرح و بسط آن بر زشتي کار تو مي‌افزايد‪.‬‬ ‫داريوش گفت عمو اسماعيل انگار دور بودن ما از يکديگر براي مدت زياد‪،‬‬ ‫اختالف سن‪ ،‬زود رنج شدن تو و بسياري چيزهاي ديگر موجب شده تا ما حرف‬ ‫يکديگر را نفهميم! خودت گفتي بايد مو به مو آن چه در اين چند سال زندگي در‬ ‫غربت بر من گذشته را برايت تعريف کنم‪ .‬راستش را بخواهي من بعد از جدا‬ ‫شدن از همسرم که تصميم گرفتم به هر چمن رسيدم گلي بچينم و بروم‪ ،‬يکي‬ ‫دو مورد عشقي داشته‌ام که فکر مي‌کردم دوست داري در باره آن‌ها بشنوي اما‬ ‫گوئي عموي نازک نارنجي من طاقت شنيدن ندارد‪ .‬فکر کن کسي دارد براي‬ ‫سرگرمي برايت قصه مي‌گويد‪ ،‬کمي دندان سر جگر بگذار و صبر داشته باش‪.‬‬ ‫سرزنش و تنبيه را بگذار براي آخر کار‪ .‬حاال که مي‌داني شانس ياريم کرده و از‬ ‫همه بالها رهائي يافته و زندگيم در مسير درستي افتاده و داراي همسري مي‌باشم‬ ‫که عاشقش هستم‪ ،‬بچه‌هائي که جانم به جان آن‌ها بسته است‪ ،‬ديگر چه جاي‬ ‫سرزنش است؟ اگر دوست نداري در مورد آن برهه از زندگيم چيزي بداني آن‬ ‫حرف ديگري است‪ .‬اگر صبر پيشه کني به جاهاي خوب قصه هم مي‌رسيم‪.‬‬ ‫گفتم البد منظورت از جاهاي خوب قصه‪ ،‬رفتن تو و آن خانم تن فروش به‬ ‫تختخواب است! گفت نه‪ ،‬يقين داشته باش هنوز آن شرم و حيا در من هست که از‬ ‫گفتن و نوشتن رخدادهاي خصوصي خودداري کنم‪ .‬حاال آمادگي خواندن بقيه‌اش‬ ‫را داري يا نه؟ گفتم بسيار کنجکاو هستم بدانم چرا به آن مکان ننگين رفته و‬ ‫همنشيني روسپي براي خود برگزيده‌اي‪ .‬دگر بار با صدائي نرم و ماليم گفت عمو‬ ‫اسماعيل صبر پيشه کن و به خواندن ادامه بده‪ ،‬هر کجا ابهامي وجود داشت به من‬ ‫زنگ بزن‪ .‬در حالي که هنوز از گفته‌هايش مجاب نشده بودم بدرودي سرد گفتم و‬ ‫گوشي را گذاشتم و به خواندن نوشته ادامه دادم‪.‬‬ ‫داريوش در ادامه نوشته بود‪ ،‬از ايزابل پرسيدم پس از فوت همسرش چرا‬ ‫به دنبال کار سالم نرفته است‪ .‬گفت رفته اما درگير ماجرائي ناخواسته و عجيب‬ ‫شده است‪ .‬گفت براي يافتن کار به اين در و آن در زدم‪ .‬بچه‌ها را به دست مادرم‬ ‫سپردم و در جستجوي کار مسير چند اداره‪ ،‬شرکت و فروشگاه را زير پا گذاشتم‪.‬‬

‫‪36‬‬

‫کارها مي‌خوردم‪ ،‬اما گوئي طبيعت با من‬ ‫درداز خيلي‬ ‫ديپلم داشتم و به‬ ‫صفحة ‪34‬‬ ‫دنباله‬ ‫سرناسازگاري داشت! البته خودم هم بي‌تقصير نبودم‪ .‬به سبب نداشتن خواهر و‬ ‫برادر و تک فرزند بودن‪ ،‬عزيز دردانه بزرگ شده بودم و پدرم آنچه را مي‌خواستم‬ ‫برايم فراهم مي‌کرد‪ .‬به تنگدستي و سختي عادت نداشتم‪ .‬خوب خورده و پوشيده‬ ‫بودم و فکر مي‌کردم دنيا هميشه همين جور است و هر چه بخواهم در اختيارم‬ ‫خواهد بود‪ .‬در خانه شوهر نيز کم و کسري نداشتم‪ .‬شوهرم پولساز بود و در کار‬ ‫خود مهارت داشت‪ .‬او هم از خوش شانسي دست و دلباز بود و اگر کم و کسري‬ ‫داشتيم پدرم کمک مي‌کرد‪ .‬نمي‌دانم چه پيش آمد که ناگهان ابرهاي تيره در‬ ‫آسمان زندگيم پيدا شدند! بدبختي پشت بدبختي! شريک پدرم کاله گشادي سر‬ ‫او گذاشت و پدرم ورشکسته شد‪ .‬او که خوب پول در مي‌آورد و خوب خرج مي‌کرد‬ ‫دچار کمبودهاي بسيار شد و از غصه دق کرد‪ .‬تنها چيزي که از او براي ما ماند‬ ‫خانه‌اي بود که سند آن را به نام مادرم کرده بود‪ .‬شکر خدا هنوز هم همان خانه‬ ‫سرپناه ماست و سقفي روي سرمان داريم که مصون بمانيم و آواره نشويم‪.‬‬ ‫سخنش را بريدم و گفتم تو در مورد محل سکونت که نداشتن آن براي‬ ‫بسياري از مردم در گوشه کنار دنيا موجب نگراني است مشکلي نداشتي‪ ،‬خب‬ ‫مي‌رفتي و کاري درست و حسابي دست و پا مي‌کردي‪ .‬سکوت کرد‪ .‬براي چند‬ ‫لحظه سر به زير افکند‪ .‬وقتي سر را باال آورد چشم‌هايش پر از اشک شده بود‪.‬‬ ‫دستمالي به دستش دادم‪ .‬اشک از چشم پاک کرد و گفت به دنبال کار شرافتمندانه‬ ‫رفتم‪ .‬در شرکتي به عنوان منشي مشغول به کار شدم‪ .‬مي‌گفتند شرکتي است‬ ‫که کار واردات و صادرات انجام مي‌دهد‪ .‬هر روز تعدادي ارباب رجوع مي‌آمدند‬ ‫به اتاق مدير شرکت مي‌رفتند و ساعتي در مورد خريد و فروش گپ مي‌زدند‪.‬‬ ‫من وقت مالقات مي‌دادم‪ ،‬مراجعه کننده‌ها را راهنمائي مي‌کردم‪ ،‬برايشان قهوه‬ ‫و بيسکويت مي‌بردم و خالصه از کار خود رضايت داشتم تا آنکه روزي‪ ،‬رييس‬ ‫شرکت از من خواست به کمک تني چند در يک مهماني بزرگ که قرار بود به‬ ‫مناسبتي در خانه‌اش برپا شود‪ ،‬پذيرايي از مهمان‌ها را بر عهده گيريم‪ ،‬پذيرفتم‬ ‫اما اي‌ کاش نرفته بودم‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪.‬‬ ‫ ‬

‫دنباله از صفحة ‪19‬‬

‫هندوانه‌هايي که خانواده‌ها از يک ماه پيش آن را خريداري کرده‌اند تا در شب‬ ‫يلدا از مهمانان‌شان پذيرايي کنند‪.‬‬

‫خوش آمدگويي به عمو چله و چله زري‬

‫اصفهاني‌ها از قديم‌ مراسم مفصلي براي شب يلدا داشتند که هنوز کم و‬ ‫بيش ادامه دارد‪.‬‬ ‫اصفهاني‌ها مي‌گويند زمستان به دو بخش چله و چله‌کوچيکه تقسيم‬ ‫مي‌شود که وقت چله از اول دي تا دهم بهمن است اما چله کوچيکه از دهم‬ ‫بهمن آغاز مي‌شد و تا سي بهمن ادامه دارد‪.‬‬ ‫اصفهاني‌ها چله و چله کوچيکه را به دو نام چله زري و عمو چله صدا‬ ‫مي‌کنند‪ .‬از همان قديم‌ها شب چله در اصفهان خانوادگي برگزار مي‌شده است‬ ‫و خانواده‌هاي اصفهاني با پهن کردن سفره‌اي با عنوان سفره شب چله‪ ،‬اين‬ ‫شب را گرامي مي‌دارند‪.‬‬

‫آذري‌ها و خوانچه هديه نامزدي‬

‫آذري‌ها رسم زيبايي در شب يلدا دارند‪ ،‬در اين شب کساني که نامزد‬ ‫هستند براي نامزدهاي خود طبق‌هايي بنام خوانچه مي‌فرستند که معموال اين‬ ‫کار از طرف خانواده داماد انجام مي‌شود‪.‬‬ ‫درون خوانچه‌ها شيريني‪ ،‬پرتقال‪ ،‬سيب‪ ،‬انار‪ ،‬هندوانه‪ ،‬آينه و پارچه قرار‬ ‫داده شده که با پولک و تور تزيين مي‌شود‪ ،‬هنگام غروب‪ ،‬زنان فاميل براي‬ ‫کمک به منزل داماد مي‌روند و در اين مراسم شادي و پايکوبي هم مي‌کنند‪.‬‬ ‫پس از آن طبق‌هاي آماده بر سر افرادي گذاشته مي‌شود تا روانه خانه‬ ‫عروس شوند و مادر عروس پس از تحويل گرفتن طبق‌ها‪ ،‬هدايايي مانند پول‬ ‫يا شيريني به کساني که طبق​ها را حمل کرده​اند مي‌دهد‪.‬‬ ‫فرداي اين شب مادر دختر تمام طبق‌ها را در اتاق مهمان مي‌چيند و از‬ ‫زنان فاميل دعوت مي‌کند تا براي صرف شيريني و ميوه به منزل‌شان بيايند‪.‬‬ ‫تبريزي‌ها در اولين سال ازدواج يک رسم زيبا هم دارند‪ ،‬پدر عروس‬ ‫قبل از غروب آفتاب سهم دختر و دامادش را که شامل هندوانه‪ ،‬ميوه‪ ،‬آجيل‪،‬‬ ‫شيريني‪ ،‬يک قواره پيراهني باکفش و چادري است کنار گذاشته و روانه منزل‬ ‫آنها مي‌کند‪.‬‬ ‫نکته جالب اين‌که زنان آذري معموال تا پايان چله کوچک خانه تکاني‬ ‫نمي‌کنند و اعتقاد دارند اگر در طول اين دو چله کسي خانه تکاني کند‪ ،‬چله‬ ‫او را نفرين مي‌کند و کسي هم که چله نفرينش کند قطعا به نکبت و بدبختي‬ ‫گرفتار مي‌شود‪.‬‬

‫فال سوزن همداني‌ها‬

‫همداني‌ها در شب يلدا مراسم ويژه‌اي دارند‪ ،‬آنها هم مانند بسياري از‬ ‫اهالي ديگر شهرهاي کشورمان فال مي‌گيرند؛ اما فال سوزن!‬ ‫همه دور تا دور اتاق مي‌نشينند و يکي از پيرزن‌هاي فاميل اشعاري را‬ ‫مي‌خواند‪ ،‬دختر بچه‌اي هم پس از اتمام هر شعر‪ ،‬روي يک پارچه نبريده و آب‬ ‫نديده سوزن مي‌زند و مهمان‌ها بنا به ترتيبي که نشسته‌اند شعرهاي پيرزن را‬ ‫برمي‌دارند و آن را فال خودشان مي‌دانند‪.‬‬ ‫خوراکي‌هايي که در شب يلدا خانواده‌هاي همداني مي‌خورند در هر منطقه‬ ‫بر اساس شرايط آب و هوايي آن متفاوت است‪ ،‬به‌طور مثال در تويسرکان و‬ ‫مالير‪ ،‬گردو و کشمش هم در کنار ساير تنقالت شب يلدا ميل مي‌شود‪.‬‬


‫‪37‬‬ ‫دنباله از صفحة ‪34‬‬ ‫هم خوب جلو مي‌رود و هم شرکاي خوبي هم پيدا کرده است‪.‬‬ ‫نسخه جديد بالن‌ها در عرض ‪ 5‬دقيقه آماده ‌شده و‬ ‫گوگل مي‌تواند روزي ‪ 20‬بالن را به هوا پرتاب کند‪ .‬مدل‬ ‫جديد ‪ 10‬برابر بيشتر از مدل قبلي در آسمان زنده مي‌ماند و‬ ‫به گفته کارشناسان هر کدام از بالن‌هاي مدل جديد تا ‪100‬‬ ‫روز در آسمان خدمات اينترنتي مي‌دهد‪.‬‬ ‫از سوي ديگر کنترل و مديريت بر بالن مدل جديد بسيار‬ ‫بهتر از مدل قبلي شده و ماندگاري بيشتري در استراتوسفر‬ ‫پيداکرده است‪ .‬هر بالن سفري ‪ 6‬هزار مايلي را براي رسيدن‬ ‫به مقصد خواهد داشت و پوشش بهتري را به کاربران خود‬ ‫ارائه مي‌کند‪.‬‬

‫برنامه‌هاي رايگاني که‬ ‫روي موبايل و تبلت‪،‬‬ ‫اطالعاتتان را مي‌دزدند‬

‫اگر نگاهي به گوشي هوشمند و تبلت خود بيندازيد‪،‬‬ ‫تعداد انبوهي از اپليکيشن‌هاي رايگان را مي‌بينيد که روي‬ ‫سيستم‌تان نصب شده است‪.‬‬ ‫واقعيت اين است که اغلب ما اپ‌هاي مجاني را دوست‬ ‫داريم‪ ،‬ولي بايد بدانيم برنامه‌هاي رايگان هر کدام هزينه‬ ‫خاص خود را دارند و اين هزينه خاص چيزي نيست جز «از‬ ‫دست دادن حريم خصوصي!»‬ ‫شما احتماال هنگام نصب اپليکيشن روي گوشي‬ ‫هوشمند و تبلت خود‪ ،‬قوانين و مقررات متعلق به کمپاني‬ ‫مالک نرم افزار را نمي‌خوانيد و تنها با کليک روي «موافقم»‬ ‫شرايط نخوانده را مي‌پذيريد‪ .‬در اغلب موارد‪ ،‬برنامه رايگان‬ ‫اين اجازه را از شما مي‌گيرد تا اطالعات مورد نياز نرم افزار‬ ‫از جمله «فعاليت‌هاي آنالين» شما را بردارند‪ .‬اين اطالعات‬ ‫مي‌تواند شامل مکان‪ ،‬دسترسي به ليست تماس‪ ،‬پيام‌هاي‬ ‫متني و ‪ ...‬شود‪.‬‬ ‫محققان دانشگاه کارنگي اخيرا ‪ 100‬اپليکيشن رايگان‬ ‫برتر را مورد بررسي قرار داده و «قوانين و مقررات» (‪terms‬‬ ‫‪ )and conditions‬آنها را بررسي کرده و متوجه شده‌اند‬ ‫از ‪ 10‬برنامه‌اي که در زير مي‌خوانيد‪ ،‬بيشترين دسترسي‌ها‬ ‫براي لو رفتن اطالعاتتان مهيا مي‌شود‪:‬‬ ‫‪Backgrounds HD Wallpaper‬‬ ‫‪Brightest Flashlight ‬‬ ‫‪Dictionary.com ‬‬ ‫‪Google Maps ‬‬ ‫‪Horoscope ‬‬ ‫‪Mouse Trap ‬‬ ‫‪Pandora ‬‬ ‫‪Shazam ‬‬ ‫‪Talking Tom ‬‬ ‫‪Virtual Pet‬‬ ‫شايد استدالل بياوريد که گوگل مپ نياز به دانستن‬ ‫مکان شما دارد‪ ،‬اما حيوانات خانگي چه نيازي به اطالعات‬ ‫شما دارند؟ و ‪ ...‬اغلب گوشي‌ها چراغ قوه دارند چه اندرويدي‬ ‫و چه اپلي‪ ،‬اما آنها ديگر چه نيازي به دريافت اطالعتتان‬ ‫دارند؟‬ ‫خوبي سيستم عامل «آي او اس» اين است که مي‌توانيد‬ ‫برنامه‌هاي مختلف را از لحاط «حريم خصوصي» کنترل کرده‬ ‫و اجازه دسترسي را خودتان بدهيد يا بگيريد‪:‬‬ ‫‪Go to Settings>>Privacy and choose the‬‬ ‫‪permission, such as camera or GPS‬‬ ‫اما اندرويد اين اجازه را اغلب به شما نمي‌دهد و هر چند‬ ‫در سيستم اندرويد ‪ 4.4.2‬به صورت پنهان وجود داشت اما‬ ‫گوگل آن را از دسترس خارج و پاک کرده است!‬ ‫البته در برخي مواقع مثل دسترسي از طريق جي پي اس‬ ‫مي‌توانيد بدين صورت عمل کنيد‪:‬‬ ‫‪Settings>>Personal>>Location‬‬ ‫‪Services‬‬ ‫‪and uncheck any checked boxes‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫سايت کماندو با چک کردن برنامه‌هاي مختلف روي‬ ‫موبايل و تبلت دليل باز کردن حريم خصوصي روي برنامه‬ ‫ها را توضيح داده و از روي اين سايت مي‌توانيد به اطالعات‬ ‫بهتري دسترسي پيدا کرده تا جلوي لو رفتن حريم خصوصي‬ ‫خود را بگيريد‪.‬‬

‫قاشق گوگل‬ ‫هم آمد‬ ‫اگر قبال گوگل را فقط با‬ ‫موتور جستجويش مي‌شناختيم‪،‬‬ ‫امروز توليداتش از عينک گرفته‬ ‫ن و بالون‌هاي‬ ‫تا پهباد و ماشي ‌‬ ‫تامين دسترسي اينترنت را هم در بر مي‌گيرد و مرتب هم به‬ ‫اين ابتکارات اضافه مي‌شود‪.‬‬ ‫آخرين ابتکار گوگل ساخت «قاشق هوشمند» است‪.‬‬ ‫اين قاشق از صدها الگوريتم استفاده مي‌کند تا بفهمد دست‬ ‫کاربر چطور مي‌لرزد و فورا خود را با آن تطبيق مي‌دهد تا در‬ ‫تعادل بماند‪.‬‬ ‫اين محصول براي کساني طراحي شده که از لرزش‬ ‫اساسي و بيماري پارکينسون رنج مي‌برند‪ .‬با اين قاشق‪،‬‬ ‫لرزه‌ها به طور متوسط ‪ 76‬در صد کاهش مي‌يابد‪.‬‬ ‫بيش از ‪ 10‬ميليون نفر در سراسر جهان به اين دو‬ ‫بيماري مبتال هستند که يکي از آن‌ها مادر يکي از بنيان‬ ‫گذاران گوگل (سرگِي برين) است‪ .‬خود آقاي برين هم به‬ ‫لحاظ ژنتيک امکان مبتال شدن به اين بيماري را دارد و تا‬ ‫کنون بيش از ‪ 50‬ميليون دالر براي پيدا کردن عالج اهدا‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫گوگل در ساير زمينه‌هاي پزشکي هم سرمايه‌گذاري‬ ‫مي‌کند‪ .‬از جمله در شرکتي که در زمينه شناخت عوامل‬ ‫ژنتيک در بيماري قلبي و پيري کار مي‌کند سرمايه‌گذاري‬ ‫کرده است‪ .‬از پروژه‌هاي ديگر گوگل مي‌توان از لنز هوشمند‬ ‫نام برد که مقدار گلوکز در اشک مبتاليان به بيماري قند را‬ ‫اندازه گيري مي‌کند‪.‬‬ ‫قاشق هوشمند ‪ 295‬دالر قيمت دارد‪.‬‬

‫‪ 5‬افسانه درباره ايميل‬ ‫شايد وقت آن‬ ‫رسيده تا افسانه‌هايي‬ ‫که درباره ايميل وجود‬ ‫دارد را کنار بگذاريم‪.‬‬ ‫هرکس الگوي‬ ‫خاصي در مواجهه‬ ‫با ايميل دارد‪ .‬شايد‬ ‫شما ايميل‌ها را اول‬ ‫صبح جواب مي‌دهيد‬ ‫يا شايد آخر شب‪.‬‬ ‫شايد شما ترجيح‬ ‫مي‌دهيد بيشتر با‬ ‫تلفن کار کنيد تا با‬ ‫ايميل‪ ،‬يا برعکس‪ .‬اما چه روشي واقعا بهتر است؟‬ ‫شرکت آمريکايي ‪ Yesware‬با تحقيق درباره بيش از‬ ‫‪ 500‬هزار ايميل‪ ،‬افسانه‌هاي موجود راجع به ايميل را بررسي‬ ‫کرده است‪.‬‬

‫‪ .1‬ايميل‌ها را شنبه‌ها بزنيد!‬

‫اين يک افسانه است‪ .‬خيلي‌ها فکر مي‌کنند بهترين‬ ‫زمان فرستادن ايميل‪ ،‬صبح شنبه است اما هيچ دليلي براي‬ ‫آن وجود ندارد‪ .‬شايد دليل اين گرايش اين باشد که چون‬ ‫شنبه هنوز هفته کاري شروع نشده فرصت بيشتري براي‬ ‫مطالعه ايميل وجود دارد و گيرنده هم بهتر درگير ايميل‬ ‫مي‌شود‪ ،‬اما واقعا اينطور نيست و آمار‌ها نشان مي‌دهند‬ ‫که افراد از اوقات فراغت تعطيالت آخر هفته بيشتر براي‬ ‫پرداختن به ايميل‌ها استفاده مي‌کنند‪.‬‬

‫‪ .2‬ايميل‌ها را صبح‌ها بزنيد!‬

‫اين هم از‌‌ همان دست افسانه‌ها است‪ .‬شايد زدن ايميل‬ ‫در صبح‪ ،‬فرصت بيشتري به گيرنده مي‌دهد تا به ايميل‬ ‫بپردازد و آمار‌ها هم اعالم مي‌کنند که ايميل‌هايي که بين‬ ‫ساعت ‪ 6‬تا ‪ 7‬صبح زده مي‌شوند سريع‌تر پاسخ مي‌گيرند‬ ‫اما بد نيست بدانيد که ‪ 40‬درصد ايميل‌هايي که ساعت ‪8‬‬ ‫شب زده مي‌شوند نيز سريعا جواب گرفته‌اند‪ .‬شناخت شما‬ ‫از گيرنده ايميل به شما در اين زمينه کمک مي‌کند‪.‬‬

‫‪ .3‬عنوان ايميل را کوتاه بنويسيد!‬

‫اين موضوع تقريبا اهميتي ندارد! عنوان يک ايميل‪،‬‬ ‫خواننده آن را با محتويات ايميل آشنا مي‌کند با اين حال‬ ‫آمار‌ها نشان مي‌دهند که طول عنوان ايميل در باز شدن آن و‬

‫پاسخ گرفتن هيچ تاثير خاصي ندارد‪ .‬البته اين به اين معني‬ ‫نيست که عنوان ايميل را در حد يک داستان کوتاه بنويسيد!‬ ‫بلکه منظور اين است که خيلي خود را درگير عنوان نکنيد‪.‬‬

‫‪ .4‬اگر چند نفر را در ايميل بگذاريد بهتر پاسخ‬ ‫مي‌گيريد!‬ ‫شايد اگر به جاي اين کار از ‪ CC‬کردن‬ ‫استفاده کنيد بهتر باشد‪ .‬فرستادن ايميل به‬ ‫چندين نفر مساوي نيست با جواب گرفتن‬ ‫سريع‌تر‪ .‬آمار‌ها نشان مي‌دهد که يک‬ ‫نفر را به عنوان گيرنده ايميل گذاشتن و‬ ‫ديگران را ‪ CC‬کردن‪ 10 ،‬درصد امکان‬ ‫پاسخ گرفتن افزايش پيدا مي‌کند‪.‬‬

‫‪ .5‬امروز ايميل بزنيد‪ ،‬فردا جواب‬ ‫بگيريد!‬

‫تقريبا اصال اينطور نيست‪ .‬آمار‌ها‬ ‫در همان روز‬ ‫حاکي از اين هستند که ‪ 90‬درصد ايميل‌ها ‌‌‬ ‫پاسخ گرفته‌اند اما به‌‌ همان ترتيب که تعداد رد و بدل شدن‌ها‬ ‫افزايش پيدا کرده‪ ،‬زمان گرفتن پاسخ طوالني‌تر شده است‪.‬‬ ‫اما از پيگيري خسته نشويد‪ .‬در ايميل‌هاي پيگيري چه بايد‬ ‫گفت؟ بستگي به گيرنده ايميل دارد اما اوال سعي کنيد حتما‬ ‫ذيل‌‌ همان ايميل پيگيري کنيد و ثانيا بسيار ساده و بدون‬ ‫پيچيدگي اصل حرف را بزنيد‪.‬‬

‫اوباما از‬ ‫«اينترنت باز»‬ ‫دفاع کرد‬ ‫رئيس‬ ‫اوباما‪،‬‬ ‫باراک‬ ‫جمهوري آمريکا‪ ،‬مي‌گويد‬ ‫سرويس‌دهندگان باند پهن‬ ‫اينترنتي نبايد مجاز به کاهش‬ ‫همکاري با سرويس‌هاي اينترنتي آنالين يا ايجاد محدوديت‬ ‫براي آنها باشند‪.‬‬ ‫وي همچنين خواستار اعمال محدوديت‌هاي قانوني‬ ‫بيشتري براي جلوگيري از محدود کردن سرعت دسترسي‬ ‫کاربران به محتويات سرويس‌دهنده‌هاي اينترنتي و تامين‬ ‫آزادي‌هاي بيشتر شده است‪.‬‬ ‫باراک اوباما همچنين خواستار اعمال قوانيني بر‬ ‫شرکت‌هاي ارائه‌دهنده خدمات اينترنت‪ ،‬مانند آنچه که براي‬ ‫شرکت‌هاي خدمات تلفن وجود دارد‪ ،‬شده است‪.‬‬ ‫رئيس‌جمهوري آمريکا در اعالميه‌اي گفته است‪« ،‬براي‬ ‫تقريبا يک سده‪ ،‬پذيرفته شده است شرکت‌هايي که شما را‬ ‫به جهان وصل مي‌کنند‪ ،‬نبايد از انحصاري که براي دسترسي‬ ‫به خانه يا محل کار شما دارند‪ ،‬بهره‌برداري کنند‪».‬‬ ‫به گفته او به همين دليل است که از تلفن يک شرکت‬ ‫مي‌توان به تلفني که از خدمات شرکت ديگري بهره مي‌برد‪،‬‬ ‫زنگ زد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس‪ ،‬کميسيون‬ ‫ارتباطات فدرال در رابطه با اين موضوع که تا چه اندازه از‬ ‫حقوق کاربران اينترنتي در مقابل «زد‌و‌بندهاي» شرکت‌هاي‬ ‫ارائه دهنده سرويس اينترنت باندپهن مانند «اي تي اند تي»‬ ‫يا «ورايزن» با شرکت‌هاي ارائه‌دهنده سرويس محتوايي‬ ‫مانند يوتيوب و نت فليکس دفاع کند‪ ،‬تصميم مي‌گيرد‪.‬‬ ‫اين گزارش مي‌گويد که اظهارات اوباما هم فشار‬ ‫سياسي چشمگيري بر کميسيون ارتباطات فدرال وارد‬ ‫مي‌کند‪ ،‬هم کاخ سفيد را با فعالين اينترنتي که درباره موانع‬ ‫ايجاد اينترنت پر سرعت هشدار داده‌اند‪ ،‬در يک جبهه قرار‬ ‫مي‌دهد‪.‬‬ ‫موضوع بي‪ ‬طرفي اينترنتي ماه‌هاست که در آمريکا‬ ‫مورد بحث است‪ .‬گروهي از‪ ‬فعاالن اينترنتي مي‌گويند که‬ ‫ارائه‌دهندگان سرويس‌هاي اينترنتي با گرفتن مبالغي کالن‬ ‫از برخي شرکت‌ها‪ ،‬سرعت دسترسي کاربران را به محتويات‬ ‫آنها افزايش مي‌دهند و بالعکس سرعت دسترسي براي‬ ‫شرکت‌هاي ديگر را کاهش مي‌دهند‪.‬‬ ‫آسوشيتدپرس مي‌نويسد که اظهارات اوباما با‬ ‫واکنش سريع صنايع خدمات اينترنتي مواجه شده است‪.‬‬ ‫سازمان‪ ‬تجاري مخابرات آمريکا «سي تي آي اي» در واکنش‬ ‫گفته است که گفته‌هاي رئيس‌جمهوري آمريکا «واکنش‬ ‫افراطي» است که چشم بر ديدگاه‌هاي ديگران بسته است‪.‬‬ ‫ژانويه گذشته يک دادگاه فدرال آمريکا اعالم کرد‬ ‫که «کميسيون فدرالي ارتباطات» در اعمال قانون و قواعد‬ ‫مورد نياز براي جلوگيري از محدود کردن يا اعمال تبعيص‬ ‫ارئه‌دهندگان سرويس‌هاي ‌باندپهن در مقابل سايت‌هاي‬ ‫خدمات محتوي ناموفق بوده است‪.‬‬ ‫آقاي اوباما مي‌گويد که موکدا از اين کميسيون فدرال‬ ‫مي‌خواهد که قوانين محکمي‌وضع کند تا بي‌طرفي اينترنتي‬

‫‪37‬‬

‫حاکم شود‪ .‬به گفته او‪ ،‬قوانين جديد بايد ضامن اين باشد‬ ‫که‪ ‬هيچ محتواي قانوني مسدود نشود‪.‬‬ ‫اوباما مي‌گويد‪ ،‬هيچ شرکت ارائه محتويات نبايد به‬ ‫خاطر‪ ‬اينکه پول بيشتري مي‌دهد‪ ،‬با سرعت دسترسي باال و‬ ‫شرکت‌هاي ديگر با معضل سرعت پايين مواجه باشند‪.‬‬

‫واتس‌اپ حاال همه‬ ‫مکاتبات کاربرانش را‬ ‫رمزگذاري مي‌کند‬

‫واتس‌اپ محبوب‌ترين اپليکيشن پيام‌رساني دنيا‪،‬‬ ‫تصميم گرفته تا همه مکاتبات کاربران را به صورت‬ ‫پيش‌فرض رمزگذاري کند‪ .‬اين گامي‌بلند در جهت حراست‬ ‫از حريم خصوصي کاربران است که با استقبال گسترده‌اي‬ ‫مواجه شده است‪.‬‬ ‫خبر همکاري واتس‌اپ و کمپاني «ويسپر سيستمز»‬ ‫(‪ )Whisper Systems‬که طراح و مبتکر پروتکل ‪Text‬‬ ‫‪ Secure‬يا ارتباطات متني امن براي رمزگذاري ارتباطات‬ ‫آنالين است‪ ،‬از مهم‌ترين خبرهاي دنياي فن‌آوري در‬ ‫هفته‌هاي جاري بوده که استقبال‬ ‫بسياري از کاربران و متخصصان در‬ ‫سراسر جهان را هم در پي داشته‬ ‫است‪.‬‬ ‫اين مهمترين و بزرگترين تغييري‬ ‫است که از زمان تصاحب واتس‌اپ‬ ‫از سوي فيس‌بوک با رقم نجومي‬ ‫‌‪ 19‬ميليارد دالر‪ ،‬در اين اپليکيشن‬ ‫اعمال شده است‪ .‬رمزگذاري مکاتبات‬ ‫واتس‌اپ با پروتکل «تکست ‌سکيور»‬ ‫روي اپليکيشن اندرويد آن آغاز شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫فردريک جيکوبز‪ ،‬از جمله مبتکران‬ ‫اين پروتکل ايمن‌سازي ارتباطات متني‬ ‫و از متخصصان امنيتي است که در شش ماه گذشته روي‬ ‫اين پروژه فعاليت کرده است‪.‬‬ ‫او با اعالم اين خبر گفته «اين بزرگترين پروژه‬ ‫رمزگذاري پيام‌ها در طول تاريخ است» که صدها ميليون‬ ‫کاربر مي‌توانند از مواهب آن بهره‌مند شوند‪.‬‬ ‫در ابتداي راه‌اندازي اين سرويس تنها ارتباطات متني‬ ‫واتس‌اپ رمزگذاري خواهند شد و پس از مدت کوتاهي قرار‬ ‫است اين سرويس به صورت پيش‌فرض براي پيام‌هاي‬ ‫گروهي و ميلياردها عکس و ويدئويي که روزانه روي اين‬ ‫پلت‌فرم رد و بدل مي‌شود هم فعال شود‪.‬‬ ‫به اين ترتيب با اعمال پروتکل «تکست ‌سکيور»‪،‬‬ ‫مشاهده پيام‌ها روي واتس‌اپ تنها براي گيرنده و فرستنده‬ ‫ميسر خواهد بود و اگر کسي بتواند به هر يک از گوشي‌ها‬ ‫يا تبلت‌هايي که واتس‌اپ روي آن نصب است نفوذ کند‪،‬‬ ‫قابليت رمزگشايي داده‌ها و مشاهده آنها را نخواهد داشت‪.‬‬ ‫انجام اين کار حتي براي کساني که به سرورهاي واتس‌اپ‬ ‫دسترسي دارند هم غيرممکن خواهد بود‪.‬‬ ‫حاال با اين تغييرات عظيم جديد‪ ،‬تنها سرويس‬ ‫پيام‌رساني که از نظر تامين امنيت و توجه به حريم‬ ‫خصوصي کاربران مي‌تواند با واتس‌اپ رقابت کند سرويس‬ ‫‪ iMessage‬کمپاني اپل است؛ با اين حال فاصله ميان آنها‬ ‫همچنان فاحش است‪.‬‬ ‫تغييرات اعمال‌شده تا اينجاي کار براي کاربران‬ ‫نامحسوس خواهد بود و بدون مشاهده تغييري خاص از‬ ‫مواهب آن بهره‌مند خواهند شد‪ .‬اما واتس‌اپ قرار است به‬ ‫زودي اين امکان را هم به کاربران بدهد که با بهره‌گيري از‬ ‫کليدهاي يکتاي رمزگذاري‪ ،‬بتوانند هويت يکديگر را بررسي‬ ‫و تاييد کنند‪.‬‬ ‫مجله «وايرد» درباره اين تغيير بزرگ واتس‌اپ نوشته‬ ‫است‪« :‬رمزگذاري قدرتمند پيام‌هاي صدها ميليون کاربر‬ ‫اقدامي ‌است که به مذاق بسياري از دولت‌ها در سراسر‬ ‫جهان خوش نخواهد آمد؛ دولت‌هايي که حاال کارشان براي‬ ‫تجسس در حريم خصوصي کاربران بسيار دشوارتر خواهد‬ ‫شد‪».‬‬ ‫اين همان هدفي است که يان کوم‪ ،‬بنيان‌گذار واتس‌اپ‬ ‫که دوران کودکي‌اش را در اوکراين گذرانده‪ ،‬همواره در پي‬ ‫تحقق‌اش بوده است‪.‬‬ ‫او پيش‌تر گفته بود‪« :‬من در جامعه‌اي به دنيا آمدم و‬ ‫بزرگ شدم که همه‌چيز در آن شنود و ضبط مي‌شد‪ .‬هيچ‬ ‫شخص يا دولتي نبايد چنين حقي داشته باشد‪ ،‬چون منجر‬ ‫به تماميت‌خواهي خواهد شد‪ .‬اين همان چيزي است که من‬ ‫از آن گريختم و به آمريکا آمدم که دموکراسي و آزادي بيان‬ ‫در آن وجود دارد‪ .‬هدف ما در واتس‌اپ‪ ،‬حراست از همين‬ ‫ارزش‌ها است‪».‬‬


‫‪38‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫خاطرات شاهپور نياکان‬

‫قسمت چهارم‬

‫انگيزه سرودن ترانه و آهنگ‬ ‫«عصيان»‬

‫به طوريکه در خاطرات شاهپور نياکان در آخرين مقاله‬ ‫عنوان گرديد‪ :‬انگيزه غم انگيز شعر و آهنگ «عصيان» را بيان‬ ‫مي‌کنم‪.‬‬ ‫دختر سيزده ساله دوست بسيار صميمي ‌برادرم که‬ ‫به علت بودن خانواده او در ايران از بيان نام او خودداري‬

‫مي‌کنم‪ ،‬در جشن تولد همشاگرديش از طرف دايره منکرات‬ ‫دستگير و به آن حوزه اعزام مي‌گردد‪.‬‬ ‫خانواده دختر با تالش فراوان پس از رديابي دختر موفق‬ ‫مي‌شوند که با سپردن وثيقه دختر را آزاد کنند ولي وقتي‬ ‫دختر را به خانه مي‌آورند در پشت دختر آثار ضربات کابل را‬ ‫مشاهده مي‌کنند! و پس از مدتي مشاهده مي‌کنند که دختر‬ ‫قادر به راه رفتن نيست که بعد از معاينات و عکسبرداري‬ ‫چنين تشخيص مي‌دهند که صدمات وارده به يکي از‬ ‫مهره‌هاي ستون فقرات موجب اين عدم تحرک شده است‪.‬‬ ‫پدر که دکتري بسيار انساندوست و ياري دهنده‬ ‫دردمندان‪ ،‬فقرا و محرومين جنوبي‌ترين قسمت شهر تهران‬

‫بوده است و در جرگه دراويش خانقاه دکتر نوربخش قطب‬ ‫دراويش تهران بوده است و از اين طريق با برادرم شاهپور‬ ‫دوستي عميقي داشته است‪ ،‬با اظهار تالم و افسردگي اين‬ ‫ظلم جانسوز را براي شاهپور بيان مي‌کند‪ ،‬و پس از مشورت‬ ‫تصميم مي‌گيرند که مسببين را يافته و نزد مقامات مربوطه‬ ‫از آنها شکايت کنند و چون نمي‌توانسته‌اند از طريق دستگاه‬ ‫قضايي دادگستري اين امر را پيگيري کنند‪ ،‬الجرم چنين‬ ‫مي‌انديشند که الزم است که به قاضي شرع حجت االسالم‬ ‫خلخالي مراجعه و شکايت خود را مطرح نمايد‪.‬‬ ‫سرانجام پس از آنکه مدتها در انتظار مالقات بوده روزي‬ ‫با وقت قبلي مراجعه و با نشان دادن عکس‌ها‌يي از ضايعات‬ ‫وارده بر فرزندش تقاضاي دادخواهي مي‌نمايد‪ .‬حجت‬ ‫االسالم عالوه بر آينکه به اين دادخواهي توجهي نمي‌کند وي‬ ‫را مورد شماتت قرار داده و مي‌گويد‪ :‬چطور غيرت اسالمي‬ ‫‌شما اجازه مي‌دهد که دخترت را شبانه به مجالس لهو و لعب‬ ‫مي‌فرستي و حال هم خودت را طلبکار مي‌داني؟‬ ‫پدر دختر که رنجور از بي توجهي بوده و تاب تحمل‬ ‫توهين و شماتت را نداشته است با ابراز انزجار از شقاوت‬ ‫و قساوت قلب حاکم شرع به مشاجره لفظي مي‌پردازد و‬ ‫آخراالمر گويا اظهار تبري از اسالم مي‌کند‪ ،‬که در اين زمان‬ ‫به حکم خلخالي زنداني و سپس ظرف يک هفته به فرمان‬ ‫وي بعنوان اهانت به مقدسات‪ ،‬ارتداد‪ ،‬و محاربه با خدا اعدام‬ ‫مي‌شود!‬ ‫از دست دادن اين دوست شفيق انسان دوست و‬ ‫طبيب خدمتگزار دردمندان و مظالمي‌که نسبت به خانواده‬ ‫او روا گرديده بود‪ ،‬چنان روح حساس و شکننده شاهپور را‬ ‫جريحه‌دار مي‌کند که علي‌رغم ارادتي که به حضرت علي‬ ‫داشته است‪ ،‬و شعر و آهنگي نيز به نام « علي‌‌جان‪ ،‬علي‌جان‪،‬‬ ‫اي که تويي ناجي دردمندان» ساخته و پرداخته بود و آن را‬ ‫گاهگاهي در خانقاه دکتر نوربخش به اجرا مي‌گذاشته‪ ،‬در‬ ‫اثر اين ناماليمات روحي در حالت عصيان‪ ،‬عدل الهي را زير‬ ‫سوال مي‌برد و در پايان مي‌گويد‪ « :‬خدا‪ ،‬خدا چرا شدي ز ما‬ ‫جدا» حاکي از آن است که شاهپور با خوي درويش مسلکي و‬ ‫ارادت ويژه‌اي که به حضرت علي داشته است با ناله و فغان‬ ‫فرياد بر مي‌آورد که‪ :‬خدايا‪ ،‬چرا شدي ز ما جدا؟‬

‫حکايت جالبي از نيما‬

‫شاهپور از موسيقي‌دانان و هنرمنداني بود که عالوه بر‬ ‫ساز دل‌انگيز سحرآميزش‪ ،‬مطالعات ژرفي در کتب اديان‬ ‫و ديگر آثار مشاهير و شعرا و نويسندگان و اديبان معاصر‬ ‫دشت و با افرادي چون نيما يوشيج‪ ،‬ملک‌الشعراي بهار‪ ،‬عماد‬ ‫خراساني‪ ،‬مهدي اخوان ثالث و غيره معاشرت داشت و آنچه‬

‫‪38‬‬

‫را که از اين بزرگواران مي‌آموخت خود نيز بدان‌ها مي‌افزود‪.‬‬ ‫شاهپور نقل قول مي‌کرد‪ :‬روزي به اتفاق دوستان‪ ،‬در‬ ‫مجلسي انتظار نيما را مي‌کشيدم که جلسه را با اشعار و‬ ‫حضور او آغاز کنيم که با تاخير در جلسه حاضر شد ولي آثار‬ ‫اندوه و غم و اشکهايي که در چشمانش نمايان بود سخت ما‬ ‫را نگران نمود که شايد اتفاق بدي برايش افتاده باشد‪ .‬پس‬ ‫از سوال چنين پاسخ داد‪ :‬موش من کشته شده است!‬ ‫ما همه با تعجب فکر کرديم که شايد مزاح مي‌کند ولي‬ ‫ايشان موضوع را با غصه و افسردگي چنين تعريف کرد که‪:‬‬ ‫روزها پس از مراجعت از اداره و کارهاي شخصي به منزل که‬ ‫مي‌رسيدم که بساط منقل را فراهم کنم‪ ،‬يک موش خانگي‬ ‫در اطراف منقل رفت و آمد مي‌کرد و آنقدر به من نزديک بود‬ ‫که گاهي از اوقات از سر شانه‌هايم باال و پايين مي‌رفت و در‬ ‫نتيجه انس و الفتي بين من و موش برقرار شده بود‪ ،‬تا اين‬ ‫که امروز که به علت گرفتاري‌هاي شخصي ديرتر به منزل‬ ‫رسيدم در حال خماري همانطور که منقلم را درست مي‌کردم‪،‬‬ ‫مشاهده کردم که‪ :‬گربه‌اي جنايتکار اين موش عزيزم را با‬ ‫دندان دريده و خورده و قسمتهايي از جسد او را در گوشه‬ ‫اطاق بر جاي گذارده است و من از ديدن اين صحنه و از بين‬ ‫رفتن او که مدتهاي طوالني به او انس و الفت داشتم به اين‬ ‫چنين پريشاني دچار شده‌ام‪.‬‬

‫هنرمندي که صفحات و‬ ‫آهنگ‌هايش را به آتش کشيد!‬

‫شاهپور نياکان رييس ارکستر شماره ‪ 5‬راديو تهران به‬ ‫خوانندگي خانم روحبخش به دليل اختالف با مسوالن راديو‬ ‫تهران بويژه بخش کنترل هيات آهنگسازان و پيش آمدن‬ ‫مسايل عاطفي‪ ،‬ناگهان صفحات‪ ،‬نت‌ها‪ ،‬و آهنگ‌هاي خود را‬ ‫به آتش کشيد و راديو تهران را ترک کرد و فقط در مجامع‬ ‫ي و گاهي در محافل دوستانه با ترانه‌هايي از ساخته‌هاي‬ ‫عموم ‌‬ ‫خودش که هر کدام از آن‌ها داستاني از زندگي ديگران و يا‬ ‫خاطرات خودش مي‌باشد‪ ،‬با صداي دو دانگ گرم و نواي‬ ‫شورانگيز ويلونش را به اجرا در مي‌آورد و بدينگونه بود که‬ ‫شنوندگان زيادي را مجذوب و مسحور خود مي‌ساخت که‬ ‫در حالت سکر و مستي روحي دقايق و لحظات را فراموش‬ ‫مي‌کردند‪.‬‬ ‫اميد آن است که در شماره‌هاي آينده عنوان و شرح‬ ‫حال و انگيزه ساختن اشعار و آهنگ‌هايي را که هر يک در‬ ‫برگيرنده داستاني است تقديم خوانندگان عزيز نمايم‪.‬‬ ‫منوچهر نياکان‬

‫مهلت قبول آگهي در «پرديس»‪ ،‬بيستمين (‪ )20‬روز هر ماه‬

‫حاشيه و متن مرگ‬

‫مرتضي پاشايي‬

‫اکبر گنجي‪ ،‬راديو فردا‬

‫مرتضي پاشايي‪ ،‬خواننده پاپ‪ ،‬پس از يک سال نبرد با‬ ‫مرگ‪ ،‬در ‪ 30‬سالگي درگذشت‪ .‬شعرهاي غمگين مي‌خواند‪.‬‬ ‫اما غمي که او صدايش شده بود‪ ،‬غمي نبود که روضه‌خوان‌ها‬ ‫و مداحان ترويج کرده و مي‌کنند‪.‬‬ ‫اعالم خبر مرگ او جمعيت زيادي را در اکثر شهرهاي‬ ‫ايران به خيابان‌ها کشاند‪ .‬مراسم تشييع جنازه او‪ ،‬حکومت‬ ‫و مردم و مخالفان را «غافلگير» کرد‪ .‬اين همه جمعيت‪ ،‬در‬ ‫غياب دعوت رسانه‌هاي رسمي‪ ،‬چگونه به طور خودجوش‪ -‬از‬ ‫راه پيام‌هاي اينترنتي (وايبر‪ ،‬واتس‌اپ‪ ،‬فيسبوک و غيره) و‬ ‫حضوري‪ -‬گرد آمدند؟ براي چه آمدند؟‪ ‬‬ ‫سوگواري جمعي‪ -‬همچون هر عمل فردي و جمعي ديگر‬ ‫انساني‪ -‬رفتاري معني‌دار است‪ .‬آدميان با رفتارهاي‌هاي‬ ‫خود‪« ،‬کنش معني‌دار» فاعل مختار را به نمايش مي‌گذارند‪.‬‬ ‫منتهي در اينجا‪ ،‬همچون هر عرصه ديگري‪ ،‬با معاني متفاوتي‬ ‫روبرو خواهيم بود‪ .‬بار اول‪ ،‬فاعالن‪/‬کارگزاران به فعل خود‬ ‫معنا (هدف‪ ،‬نيت‪ ،‬انگيزه‪ ،‬و‪ )...‬مي‌بخشند‪ ،‬بار دوم؛ ناظران‪/‬‬ ‫تحليل گران با تبيين رفتار فردي و جمعي فاعالن‪ ،‬آن را از‬ ‫نو معنا مي‌کنند‪.‬‬ ‫يکي از پرسش‌هاي انديشه سوز فلسفه علوم اجتماعي‬

‫بايد همان‬ ‫اين است‪ :‬آيا معنايي که ناظر از رفتار فاعل دارد‪‌‌ ،‬‬ ‫معنايي باشد که کارگزار از فعل خود دارد؟ کدام معنا (تبيين‬ ‫فاعل يا تبيين ناظر)‪ ،‬معناي اصلي رفتار است؟ کدام تبيين‪،‬‬ ‫بهترين تبيين رفتار جمعي است؟‪ ‬‬

‫غافلگيري جمعي‬

‫حکومت غافلگير شد‪ .‬براي اينکه فقط خودش مجاز‬ ‫است تا براي خودي‌ها مراسم تشييع جنازه گسترده برگزار‬ ‫کند و مي‌کند‪ .‬مخالفان‪/‬رقيبان نيز هميشه کوشيده‌اند تا‬ ‫مراسم تشييع جنازه نماد خود را به خوبي برگزار کنند‪.‬‬ ‫اما‪ ،‬‬ ‫اوالً‪ :‬آنان نيازمند مجوز حکومت‌اند‪.‬‬ ‫ثانيًا‪ :‬نظام نه تنها مجوز به آنان نمي‌دهد‪ ،‬بلکه به‬ ‫روش‌هاي سرکوبگرانه مانع تجمع آنان براي بزرگداشت‬ ‫نمادي مي‌شود که مخالف رژيم بوده است‪ .‬آيت‌اهلل منتظري‬ ‫يک نمونه از اين سنت است‪ .‬در چند سال گذشته‪ ،‬مراسم‬ ‫سالگرد او‪ ،‬به دليل مخالفت رژيم‪ ،‬برگزار نشده است‪.‬‬ ‫مخالفان رژيم هم غافلگير شدند‪ ،‬براي اينکه نه با نام‬ ‫مرتضي پاشايي آشنا بودند‪ ،‬نه ترانه‌اي از او شنيده بودند و نه‬ ‫در انتظار ظهور چنين تجمعي در اکثر شهرهاي کشور بودند‪.‬‬

‫مردم هم غافلگير شدند‪ .‬يک دفعه با جمعيت زياد و قفل‬ ‫شدن شهر روبه‌رو شدند‪ .‬آن‌ها سوگواري زياد ديده‌اند‪ ،‬اما‬ ‫اين يکي‪ ،‬با بقيه تفاوت داشت‪.‬‬

‫حاشيه و متن مراسم پاشايي‬

‫اين سوگواري چه معنايي داشت؟ چه چيز «متن» را‬ ‫تشکيل مي‌داد و چه اموري «حاشيه» را؟ هر ناظر و تحليلگري‬

‫مي‌کوشد تا با معنا بخشي به واقعه‪ ،‬متن و حاشيه خود را‬ ‫بسازد‪ .‬بدين ترتيب‪ ،‬با متن‌ها و حاشيه‌هاي بسيار مواجه‬ ‫خواهيم بود‪ .‬آيا مرتضي پاشايي‪ -‬به عنوان خواننده پاپي که‬ ‫در ‪ 30‬سالگي گرفتار مرگي دلخراش شد‪ -‬خود متن بود يا‬ ‫بهانه‌اي براي ظهور اموري ديگر؟‪ ‬‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪39‬‬

‫‪December 2014‬‬

‫‪39‬‬

‫آذر ‪1393‬‬

‫چنين او معتقد بود که هايده با خواندن اين ترانه و چند ترانه‬ ‫ديگر که به وي داد‪ ،‬تحول بزرگي را در ترانه​خواني ايران‬ ‫موجب شد‪.‬‬ ‫پرويز خطيبي نويسنده نامدار و هنرمند برجسته‪،‬‬ ‫داستان ورود هايده را به دنياي موسيقي ايران و چگونگي‬ ‫آفرينش آزاده را‪ ،‬با نثر شيوايي در کتاب خاطرات خود نوشته‬ ‫که کوتاه شده آن به شرح زير است‪:‬‬ ‫«اوايل تابستان آن سال ‪ ،1347‬مي​دانستم که تجويدي‬ ‫خواننده جديدي را کشف کرده است‪.‬‬ ‫خودش حرفي نمي​ زد‪ ،‬اما يکي از‬ ‫دوستانم که با خانواده اين خواننده‬ ‫رفت و آمد داشت‪ ،‬مي​گفت تجويدي‬ ‫مشغول تعليم دادن خواهر مهستي‬ ‫است و به گمان من اوج صداي اين‬ ‫خانم‪ ،‬به مراتب بيشتر از صداي‬ ‫مهستي است‪ .‬يکي دو ماه گذشت‪،‬‬ ‫شبي من و تجويدي و اسداهلل ملک‬ ‫و مرتضي محجوبي در فشم ميهمان‬ ‫بوديم‪ .‬من از تجويدي پرسيدم‪،‬‬ ‫شنيده​ام خواننده جديدي کشف کرده​‬ ‫اي؟ بعد از کمي سکوت جواب داد‪،‬‬ ‫چه استعدادهايي در گوشه و کنار اين شهر وجود دارد و ما‬ ‫بي​خبريم‪ .‬و بعد گفت که بر حسب تصادف در يک مجلس‬ ‫مهماني‪ ،‬با اين خانم آشنا شدم‪ .‬وقتي او يکي از آهنگ‌هاي‬ ‫مرا خواند‪ ،‬مات و متحير سر جايم ميخکوب شدم و آن حنجره‬ ‫باز و صداي زنگ​دار که در کمتر کسي يافته مي​شود‪ ،‬مرا به‬ ‫ياد قمر و روح​انگيز انداخت‪ .‬به هر روي تجويدي تصميم به‬ ‫تعليم اين خواننده خوش​صدا مي​گيرد و او را براي اجراي آثار‬ ‫ارزشمند‪ ،‬آموزش مي​دهد و چند ماه بعد‪ ،‬گويا اواخر پاييز بود‬ ‫که شنيدم که تجويدي مي‌خواهد آخرين آهنگش را با صداي‬ ‫اين خواننده ضبط کند‪ .‬گفتند از ارکستر براي ساعت ‪10‬‬ ‫شب دعوت شده است‪ .‬قرار بود که رهي معيري‪ ،‬سراينده‬ ‫شعر آزاده هم به استوديو بيايد تا شاهد ضبط اين اثر باشد‪.‬‬ ‫وي مدتهاي بود که به علت ابتال به بيماري سرطان‪ ،‬به راديو‬ ‫نمي​آمد‪ ،‬رهي عضو شوراي عالي موسيقي بود و اجازه نمي​‬ ‫داد که اشعار سست و بي​معنا بر روي آهنگ​ها گذاشته شود‪.‬‬ ‫شب اعضاي ارکستر آمدند و تجويدي مدتي با آنها تمرين‬ ‫کرد‪ ،‬بعد خواننده جديد آمد‪ ،‬يک خانم خوش​صورت و کمي‬ ‫چاق بود‪ ،‬هيچ​کس حرف نمي​زد‪ ،‬همه سکوت کرده و منتظر‬ ‫آغاز برنامه بودند‪ ،‬با اين وجود جاي ترديد نبود که تجويدي‬ ‫با آن سوابق درخشان‪ ،‬هرگز دچار اشتباده نمي​شود و مي​داند‬ ‫چه کسي را انتخاب کند‪.‬‬ ‫ساعت ‪ 11‬شب بود که رهي معيري‪ ،‬مثل هميشه‪ ،‬تميز‬ ‫و مرتب به استوديو آمد‪ ،‬اما او شديدا بيمار بود و ما تازه‬ ‫متوجه شديم که چرا ساعت ‪ 11‬شب را براي اجراي برنامه‬ ‫در نظر گرفته‌اند‪ .‬اين تقاضاي رهي بود که نمي​ خواست‬ ‫دوستان و همکارانش وي را در حالت بيماري ببينند‪ .‬ارکستر‬ ‫آماده نواختن شد و خواننده ترانه «آزاده»‪ ،‬اولين آواز خود را با‬ ‫هنرمندي بسيار خواند‪ .‬به راستي که صداي جذاب و دلنشيني‬ ‫داشت‪ ،‬ترانه​ اي که هايده با آن متولد شد و به شهرت و‬ ‫موفقيت رسيد‪« .‬آزاده» اولين اثر هايده و آخرين اثر رهي‬ ‫معيري بود‪ ،‬يادشان به خير که‪ :‬هرگز نميرد آن که دلش زنده‬ ‫شد به عشق»‪.‬‬ ‫‪ -4‬آخرين عامل مهمي که در جاذبه​هاي ماندگار اين‬ ‫ترانه‪ ،‬تأثير بسيار باقي نهاد‪ ،‬تنظيم و هارموني هنرمندانه​اي‬ ‫است که «آزاده» با آن اجرا شد و تجويدي موفق گرديد تا با‬ ‫تلفيق مطلوبي از شعر و ملودي و آواز و استفاده از تکنيک​هاي‬

‫بيژن ترقي ‪ -‬پرويز ياحقي‬ ‫مرضيه‬

‫آزاده‬

‫اولين ترانه دل​آويزي که با صداي جذاب و هنرمندانه‬ ‫«هايده»‪ ،‬در برنامه گل​ هاي رنگارنگ راديو ايران پخش‬ ‫شد و در زماني کوتاه به شهرتي افسانه‌اي رسيد‪ ،‬اثر‬ ‫زيبايي است به نام «آزاده» که از برترين آهنگهاي علي‬ ‫تجويدي‪ ،‬موسيقيدان نامدار روزگار ما به شمار رفته و‬ ‫همراه با کالم شورانگيز و پرمعناي رهي معيري‪ ،‬در سال‬ ‫‪ 1347‬خورشيدي‪ ،‬در دستگاه سه گاه‪ ،‬گوشه مغلوب‪،‬‬ ‫انتشار يافت و به سبب ويژگي​هاي ممتازي که داشت به‬ ‫جاودانگي رسيد و در تحول و تکامل موسيقي ايران‪ ،‬نقش‬ ‫محسوسي به جا گذاشت‪.‬‬ ‫اين تأثير تا بدانجاست که اگر بخواهيم از ميان‬ ‫هزاران آهنگ و ترانه​ اي که در يک صد سال گذشته به‬ ‫وجود آمده است‪ ،‬بيست اثر برتر را انتخاب کنيم‪ ،‬قطعا‬ ‫«آزاده» يکي از آن​هاست‪.‬‬ ‫صاحب‌نظران و تحليلگران موسيقي ايران در بررسي‬ ‫علل موفقيت اين ترانه‪ ،‬از عوامل زير ياد مي​کنند‪:‬‬ ‫‪ -1‬ملودي‌هاي بسيار زيبا‪ ،‬غني‪ ،‬شورانگيز‪ ،‬شفاف‬ ‫و پرجاذبه​اي که با نبوغ هنري استاد علي تجويدي پا به‬ ‫عرصه وجود نهاده و يکي از پرمحتواترين و گرم​ ترين‪،‬‬ ‫آهنگ‌هاي ايراني را هستي بخشيده است‪ .‬آهنگ «آزاده»‬ ‫مانند ديگر کارهاي تجويدي سراسر از موسيقي​ها و نغمه​‬ ‫هاي اصيل ايراني نشأت يافته و کمترين نشانه​ اي از‬ ‫ملودي‌هاي بيگانه در آن ديده نمي​شود‪.‬‬ ‫تجويدي همواره معتقد بود که موسيقي براي او‬ ‫يک مسأله مذهبي و اعتقادي است و بر اين باور تکيه‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫سرکوب موسيقي پاپ‬

‫موسيقي پاپ توسط جمهوري اسالمي به رسميت‬ ‫شناخته نمي‌شود‪ .‬اما آنان که مي‌خوانند‪ ،‬جريان اجتماعي‬ ‫خاص خود را ساخته‌اند‪ .‬جوان‌ها بيشترين افراد اين جريان‬ ‫اجتماعي را تشکيل مي‌دهند‪ .‬پاشايي غمگين مي‌خواند‪ ،‬غمي‬ ‫که براي گروهي از نسل جوان قابل فهم بود‪ .‬چون در عمل‬ ‫آن را تجربه کرده‌اند‪ .‬‬ ‫رهبران جمهوري اسالمي معموالً اين نوع جريان‌ها را‬ ‫ناديده مي‌گيرند‪ .‬آنان گمان مي‌کنند که همچنان از طريق‬ ‫رسانه ملي (صدا و سيما)‪ ،‬منابر جمعه‪ ،‬مساجد‪ ،‬مدارس و‬ ‫دانشگاه؛ گفتمان مسلط را در دست دارند‪ .‬اما حقيقت اين‬ ‫است که اينک جامعه ايران «چند گفتماني» است و هيچ کس‬ ‫نمي‌تواند مدعي تسلط گفتماني در سطح جامعه مدني شود‪ .‬‬ ‫وقتي يک فقيه حکومتي در سن باالي ‪ 80‬سالگي‬ ‫مي‌ميرد‪ ،‬کل رژيم براي تشييع جنازه او بسيج مي‌شوند‪ .‬همه‬ ‫اطالعيه صادر کرده و تمامي رسانه‌ها تمام وقت همه را به‬

‫داشت که‪« :‬هر قدر‬ ‫آهنگ‌هاي من زيباتر‬ ‫باشد‪ ،‬به خدا نزديک​‬ ‫تر مي​ شوم»‪ .‬او در‬ ‫همه حال موسيقي‬ ‫را براي وصول به‬ ‫حق و پرواز در عالم‬ ‫مهرباني و عشق‬ ‫و صفا و پاکي و‬ ‫وسيله‬ ‫آزادگي‪،‬‬ ‫مطلوب و مناسبي‬ ‫مي​ دانست و نهايت‬ ‫کوشش مي​نمود تا آثار خود را با رعايت همه معيارهاي هنري‬ ‫و زيبايي​شناسي و بالغت به وجود آورد‪.‬‬ ‫بر همين اساس بود که ترانه «آزاده» نه تنها خواص‬ ‫و اهل فن را مسحور کرد‪ ،‬مردم کوچه و بازار را نيز به خود‬ ‫جذب نمود و در قضاوت‌هاي جامعه نسبت به ارزش​ هاي‬ ‫ترانه و آهنگ و موسيقي‪ ،‬تغييرات محسوس پديد آورد‪ ،‬تا‬ ‫حدي که بسياري از خانواده​ها‪ ،‬نام «آزاده» را براي دختران‬ ‫نوزاد خود برگزيده و نغمات پرشور اين ترانه بر دل‌ها و لب​‬ ‫ها جاري بود‪.‬‬ ‫‪ -2‬عامل موثر ديگري که «آزاده» را مقامي واال بخشيد‪،‬‬ ‫شعر برانگيزاننده رهي معيري است که آخرين کار اين شاعر‬ ‫توانا و ترانه​سراي بزرگ به شمار رفته و رهي آن را در حالت‬ ‫بيماري و تب‪ ،‬در روزهايي که به ادامه حيات خويش اميد‬ ‫چندان نداشت‪ ،‬سرود‪.‬‬ ‫اين کالم زيبا و عميق و پرمحتوا و پر احساس‪ ،‬بي​ترديد‬ ‫نقطه اوج ترانه​سرايي رهي است‪.‬‬ ‫در يک گفتگوي راديويي که تجويدي در بيان چگونگي‬ ‫ساخت و پرداخت آزاده به عمل آورد‪ ،‬چنين مي​گويد‪« ،‬پس‬ ‫از آنکه رهي نيمي از ترانه را ساخت‪ ،‬بيمار شد و بر اساس‬ ‫حاالتي که به خاطر آن کسالت در وجودش پديد آمد‪ ،‬بقيه‬ ‫شعر را با شور و حال ديگري تمام کرد‪ .‬اشعار ترانه نشان‬ ‫مي‌دهد که رهي در بستر مرگ‪ ،‬تنها به آزادي و آزادگي مي​‬ ‫انديشيده و به همين جهت تأثير کالمش بر شنوندگان‪ ،‬از‬ ‫نوع ديگري است‪».‬‬ ‫‪ -3‬سومين عامل مهمي که اين ترانه را به مرحله‬ ‫ماندگاري رسانيد‪ ،‬کيفيت مطلوب‪ ،‬رسا‪ ،‬شفاف و لطيف و‬ ‫تأثيرگذاري صداي هايده بود که از سال ‪ 1345‬خورشيدي‬ ‫به بعد‪ ،‬نزد استاد تجويدي به فراگيري موسيقي و ترانه​‬ ‫خواني و پرورش صدا پرداخت و در پرتو تعليمات ارزشمند‬ ‫استاد و استعداد فراواني که داشت‪ ،‬به زودي يکي از برجسته​‬ ‫ترين خوانندگان زمان خود شد و در برنامه​هاي موسيقي گل​‬ ‫ها‪ ،‬موفقيت بسيار يافت‪.‬‬ ‫تجويدي همواره بر اين باور بود که مقدورات صداي‬ ‫هايده منحصر به فرد بود و هيچ خواننده‌اي نمي​ توانست‬ ‫«آزاده» را چون وي با چنين وسعت و گرمي بخواند‪ .‬هم‬ ‫حضور در مراسم فرا مي‌خوانند‪ .‬حتي براي فقيهي که بيش‬ ‫از ‪ 80‬سال عمر کرده‪ ،‬سه روز عزاي عمومي اعالم مي‌شود‪ .‬‬ ‫هيچ يک از اين‌ها براي پاشايي صورت نگرفت‪.‬‬ ‫مراسم او‪« ،‬چند گفتماني» بودن جامعه را آشکار کرد‪ .‬گويي‪،‬‬ ‫نارضايتي يک جريان اجتماعي از به رسميت شناخته نشدن‪،‬‬ ‫در انتظار فرصت باقي ماند و به محض پديد آمدن فرصت‪،‬‬ ‫خود را به صورت انبوه به نمايش گذاشت‪.‬‬

‫چشم بستن‬ ‫بر تحوالت عمقي جامعه‬

‫با تشبيهي مي‌توان گفت‪ ،‬جوامع هم داراي ظاهر و‬ ‫باطن هستند‪ .‬حکومت سرکوبگر ظواهر اين جامعه را مي‌بيند‪.‬‬ ‫آيت‌اهلل خامنه‌اي دائمًا از ريزش و رويش سخن مي‌گويد‪.‬‬ ‫مدعاي او اين است که اگرچه هميشه با ريزش مواجه بوده‬ ‫و هستيم‪ ،‬اما ميزان رويش‌ها بسيار بيش از ريزش‌ها بوده‬ ‫و نسل جوان کام ً‬ ‫ال با آرمان‌ها و سبک زندگي مقبول رژيم‬ ‫هماهنگ است‪ .‬‬ ‫ولي از سوي ديگر‪ ،‬صداي مراجع تقليد و ائمه جمعه بلند‬

‫است که ظواهر شرعي حتي در شهرهايي که ديني قلمداد‬ ‫مي‌شوند‪ ،‬رعايت نمي‌شود‪ .‬مراجع تقليد از وضعيت شهر قم‬ ‫راضي نيستند‪ .‬اخيرا آيت اهلل علم الهدي از وضعيت مشهد‬ ‫ابراز نگراني کرد‪ .‬همه اين‌ها به ظواهر جامعه مي‌نگرند که به‬ ‫گمانشان «اسالمي» نيست‪ .‬‬ ‫اما هيچ يک از آن‌ها به آنچه در باطن جامعه ايران‬ ‫مي‌گذرد توجه ندارند‪ .‬فرايندهاي نهادينه شده بسياري شکل‬ ‫گرفته و در حال گسترش است‪ .‬آنچه بيش از پوشش و خورد‬ ‫و خوراک بايد ديده شود‪ ،‬خودابرازگري دوران مدرن است‪.‬‬ ‫خواست ديده شدن از طريق خودابرازگري‪.‬‬ ‫«هويت»هاي جديد اين گونه ساخته مي‌شوند‪ .‬استفاده‬ ‫از يک نوع عينک خاص يا يک نوع کاله خاص آدمي را در‬ ‫از همان نماد هم هويت‬ ‫سراسر جهان با استفاده کنندگان ‌‌‬ ‫مي‌سازد‪ .‬شرکت در مراسم موسيقي پاپ هم آدمي را با‬ ‫ديگران هم هويت مي‌سازد‪ .‬اين هويت‌ها خواستار نمايش و‬ ‫ديده شدن هستند‪ .‬خواستار حرمت و ارج نهادنند‪ .‬اما آنان با‬ ‫رژيمي روبرو هستند که اين گونه هويت‌ها را نفي مي‌کند‪ .‬به‬ ‫تعبير ديگر‪ ،‬آيت‌اهلل خامنه‌اي به دنبال ساختن‪« ‬الگوي سبک‬ ‫زندگي ايراني‪ -‬اسالمي»‪ ‬است که هنوز معلوم نيست که‬

‫برتر موسيقي غربي و به کارگيري قوانين زيبايي​شناسي‪،‬‬ ‫موجب آفرينش اثري شود که ضمن حفظ کامل اصالت‬ ‫موسيقي ايراني‪ ،‬باالترين تأثير را بر ذهن شنوندگان باقي‬ ‫بگذارد‪.‬‬ ‫دريغا و صد دريغا که اين خواننده هنرمند در نيمه​‬ ‫هاي راه پيوند خود را با چنگي پير از دست داد و زني‬ ‫که مي​ توانست به حق‪ ،‬جاي قمر و روح​ انگيز را پر کند‪،‬‬ ‫به راه سراب رفت‪ .‬گرچه سالهاست که آفرينندگان اين‬ ‫اثر شورانگيز‪ ،‬به ابديت پيوسته​ اند‪ ،‬اما ترديد نيست که‬ ‫«آزاده» براي سالهاي سال در روح و جان صاحب​ دالن‪،‬‬ ‫زنده خواهد ماند‪.‬‬ ‫آزاده‬ ‫خواننده‪ :‬هايده‬ ‫ي معيري‬ ‫شعر‪ :‬ره ‌‬ ‫آهنگ‪ :‬علي تجويدي‬ ‫دستگاه‪ :‬سه‌گاه (گوشه مغلوب)‬ ‫سال آفرينش‪ :‬آهنگ ‪ ،1346‬شعر ‪.1347‬‬ ‫با آنکه همچون اشک غم‪ /‬بر خاک ره افتاده​ام من‬ ‫با آنکه هر شب ناله​ها ‪ /‬چون مرغ شب سر داده​ام من‬ ‫در سر ندارم هوسي‪ /،‬چشمي ندارم به کسي آزاده​ام من‬ ‫با آنکه از بي​حاصلي‪ /،‬سر در گريبانم چو گل‬ ‫شادم که از روشندلي‪ /،‬پاکيزه​ دامانم چو گل‬ ‫خندان لب و خونين جگر‪ /‬مانند جام باده​ام آزاده​ام من‬ ‫يا رب چو من افتاده​اي کو؟‪ /‬افتاده آزاده​اي کو‬ ‫تا رفته از جانم برون‪ ،‬سوداي هستي‪/‬‬ ‫آسوده​ام آسوده از غوغاي هستي‬ ‫گلبانگي هستي آفرين هم چون رهي سر داده‌ام من‬ ‫مرغ شباهنگم ولي در دام غم افتاده​ام من‬ ‫خندان دل و خونين جگر‪ ،‬مانند جام باده​ام‬ ‫آزاده​ام من‬

‫چيست؟ اگر روزي او موفق به ساختن چنان چيزي شود‪ ،‬آن‬ ‫هم يک سبک زندگي در ميان صد‌ها نوع سبک زندگي خواهد‬ ‫بود‪ .‬هويت‌هاي زيادي در جامعه ايران شکل گرفته و نهادينه‬ ‫شده‌اند‪ .‬پاشايي نشانه بود‪ .‬نشانه جريان‌هاي باطني جامعه‪ .‬‬

‫جنازه‌ربايي‬

‫مخالفان و جمهوري اسالمي به سرعت کوشيدند‬ ‫تا مرتضي پاشايي را از آن خود سازند‪ .‬حکومت که آغاز‬ ‫تالش مخالفان را ديد‪ ،‬به سرعت واکنش نشان داد‪ .‬عکس‬ ‫پاشايي در حرم امام رضا را منتشر کرد‪ ،‬گفت که ترانه يکي‬ ‫از سريال‌هاي مذهبي تلويزيون را پاشايي خوانده است‪،‬‬ ‫وصيت کرده که در مراسم تشييع جنازه‌اش‪ ،‬پدرش روضه‬ ‫امام حسين را برايش بخواند‪ -‬و خواند‪ -‬برايش در تاالر‬ ‫وحدت مراسم گرفتند و برخي از مسئوالن در مراسم شرکت‬ ‫کردند‪ ،‬برخي ديگر اطالعيه دادند‪ ،‬خبرگزاري فارس‪ -‬متعلق‬ ‫به سپاه‪ -‬برايش فيلم ساخت‪ ،‬همه رسانه‌هاي حکومتي‬ ‫عکس‌هاي زيادي از مراسم منتشر کردند‪ ،‬و غيره و غيره‪ .‬‬

‫دنباله در صفحة ‪44‬‬


40

December 2014 1393 ‫آذر‬

40


‫‪41‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫ديگر را در همون پايين ديوار به يک ميهماني مفصل دعوت‬ ‫نکرده تا همه دلي از عزا درآورند و از اين‌ها گذشته اگر قصد‬ ‫بردن پاي ملخ را به لونه خود داشته با تمام احترامي که‬ ‫براي نويسندگان اينگونه حکايت‌ها قايل هستم (معني قايل‬ ‫را نمي‌دونم چيه) بايد بنويسم که مورچه‌ها معموأل روي زمين‬ ‫و آن هم درست زيرپله‌ها و سرراه آدميزاد لونه مي‌سازند و‬ ‫باال بردن چنين بار سنگيني آن هم از ديوار سرباال با هيچ‬ ‫عقل سليمي جور درنمي‌آد و موضوع تاثير آن روي تيمور لنگ‬ ‫بود که خدمت شما عرض شد‪.‬‬

‫کورش سليماني‬

‫انور سادات مرحوم و‬ ‫هنري کيسينجر و جنگ‬ ‫‪1973‬‬

‫‪K@Kourosh123.com‬‬

‫حجت‌االسالم موسوي‬ ‫خوييني‌ها تنها روي‬ ‫باسنش ننشست‬

‫هنري کيسينجر وزير خارجه اسبق آمريکا چندي پيش‬ ‫تولد ‪ 90‬سالگي خودش را در زادگاهش در شهر برلين آلمان‬ ‫جشن گرفت و همين بزرگوار (يعني کيسينجر) با يک فکر و‬ ‫عمل درست و بجا تاثير بسياري در سرنوشت جنگ و صلح‬ ‫داشته است‪.‬‬ ‫جريان از اين قرار بود که در اکتبر سال ‪ 1973‬ارتش‬ ‫مصر با غافلگير کردن ارتش اسراييل و شکستن خط دفاعي‬ ‫بارلو و عبور از کانال سوﺋﺰ در حال پيشروي به سوي خاک‬ ‫اسراييل بودند و همه چيز بر وفق مراد بود تا اينکه سرهنگ‬ ‫آريل شارون با محاصره کردن ارتش سوم مصر و قطع رابطه‬ ‫آنان با مرکز‪ ،‬سرنوشت جنگ را عوض کرد و در اينجا بود که‬ ‫هنري کيسينجر وارد کار شد و به اسراييل گفت که حمله و‬ ‫نابود کردن لشکر محاصره شده باعث سقوط سادات مي‌شه‬ ‫و افراطي‌ها روي کار ميان و وضع براي اسراييلي‌ها بدتر‬ ‫مي‌شه و تا اونجا که مي‌دونم موضوع با گفت‌وگو و مذاکره‬ ‫و پا در مياني ديگران حل شد و مصر و اسراييل حالت «نه‬ ‫جنگ و نه صلح» داشتند و مصر هم هنوز در سوداي پس‬ ‫گرفتن تمامي شبه‌جزيره سينا از طريق جنگ بود‪ ،‬تا اينکه‬ ‫انور سادات در ديدار با يک مرد مصري حال و احوال او را‬ ‫پرسيد و اون (همون مرد مصري) از بدي اوضاع و احوال‬ ‫شکوه کرد و سادات هم تقصيرها را به گردن جنگ انداخت‬ ‫و مرد مصري هم گفت که جنگ به درد او نمي‌خورد و‬ ‫مي‌خواهد زندگي راحتي داشته باشد و همين موضوع باعث‬ ‫شد که سادات به فکر صلح بيفتد و با صلح و مذاکره صحراي‬ ‫سينا را پس گرفت و حاال مردمي که سال‌ها خون همديگر‬ ‫را مي‌ريخته‌اند‪ ،‬مدت مديد‌يه که در صلح و صفا در جوار هم‬ ‫زندگي مي‌کنند و اين هم به برکت وجود مرد مصري بود که‬ ‫آنچه را که در دل داشت گفت و نظر سادات را عوض کرد‪.‬‬

‫حجت‌االسالم موسوي‬ ‫خوييني‌ها (فکر کنم حاال‬ ‫بايد آيت‌اهلل شده باشه)‬

‫شايد باورتون نشه (البته اگه بشه که خيلي بهتره‬ ‫و کار من راحت مي‌شه)‪.....‬که گاهي وقت‌ها يک موضوع‬ ‫کوچک يا يک فرد معمولي و حتي يک حيوان ناقابل‪ ،‬آن‬ ‫چنان تاثيري روي زندگي ما و کشور ما و تاريخ ما داره که‬ ‫آدم‌هاي ما آن قدرت را نداشته‌اند‪.‬‬ ‫براي مثال به موري (مور گمونم همون مورچه باشه)‪....‬‬ ‫اشاره کنم که با سماجت و يک‌دندگي و سرسختي عجيبي‬ ‫يک پاي ملخ مادر مرده‌اي را که چندين برابر جثه نحيف‬ ‫خودش بود (من معني نحيف را نمي‌دونم ولي فکر کنم شما‬ ‫بدونيد)‪.....‬از ديواري باال مي‌برد و چندين بار از پشت افتاد‬ ‫ولي از رو نرفت و آنقدر تالش کرد تا سرانجام آن را باالي‬ ‫ديوار برد و به هدف خود رسيد‪.‬‬ ‫و تيمور لنگ که در جنگ زخمي شده بود و درمانده‬ ‫و نااميد و خسته و گرسنه و فلک‌زده و تشنه و زوار در‬ ‫رفته به اين وضع نگاه مي‌کرد‪ ،‬تصميم به تالش دوباره‬ ‫گرفت و سرانجام به پيروزي رسيد و صفحه‌هاي تاريخ به‬ ‫خاطر همين مور ناقابل به گونه ديگري نوشته شد و البته‬ ‫تاريخ‌نويسان ننوشته‌اند که چرا حضرت مورچه پاي ملخ‬ ‫به اون بزرگي را از ديوار باال مي‌برده و چرا مورچه‌هاي‬

‫اون ايراني‌ها يا خارجي‌ها که از جريان گروگان‌گيري‬ ‫سفارت آمريکا در ايران سود مالي و امتياز سياسي برده‌اند‬ ‫بايد تمام دعاها و ثناهاي خو د را نثار مردي کنند که با يک‬ ‫حرکت ساده و به موقع‪ ،‬ورق تاريخ کشور ايران را برگرداند‬

‫و آن‌هايي هم که گروگان‌گيري را کار‬ ‫اشتباه بزرگي مي‌دانسته و مي‌دانند‬ ‫و کشته‌شدن انسان‌هاي بي‌شمار و‬ ‫بي‌گناه و ويراني‌ها و زيان‌هاي جبران‬ ‫ناپذير جنگ ايران و عراق و از ميدان‬ ‫به در شدن گروه‌هاي سياسي را‬ ‫تقصير حرکت همين حجت‌االسالم‬ ‫موسوي خوييني‌ها مي‌اندازند‪ ،‬مي‌توانند‬ ‫با گويش خود هر جوري که دلشان‬ ‫مي‌خواهد عقده‌هاي دلشان را خالي‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫دانشجوياني که سفارت آمريکا را‬ ‫اشغال کردند‪ ،‬نقشه دو ساعته براي اين‬ ‫کار داشتند و وقتي که آيت‌اهلل خميني‬ ‫که آن زمان در قم زندگي مي‌کرد از‬ ‫جريان باخبر شد‪ ،‬بالفاصله دستور‬ ‫تخليه سفارت را داد‪ ،‬ولي حجت‌االسالم‬ ‫موسوي خوييني‌ها که به گفته آگاهان با‬ ‫روسيه سروسري داشت همراه با سيد‬ ‫احمد خميني پسر آيت‌اهلل خميني به‬ ‫ديدار او (يعني همون آيت‌اهلل خميني)‬ ‫رفتند و راي او را زدند و آيت‌اهلل خميني‬ ‫هم راي خود را پس گرفت و نتيجه‌اش‬ ‫‪ 444‬روز اسارت آمريکايي‌ها و آماده‬ ‫شدن زمينه براي حمله عراق و ‪ 8‬سال‬ ‫جنگ و تلفات و خسارت‌هاي بسيار‪،‬‬ ‫فقط به خاطر اين موضوع اتفاق افتاد‪.‬‬ ‫موسوي خوييني‌ها وقتي حرکتي‬ ‫را به نفع خود ديد‪ ،‬روي باسن خود‬ ‫ننشست و کاري کرد‪.‬‬

‫گفت‌وگو با تفنگدار‬ ‫آمريکايي‬

‫چندي پيش در يک سفر طوالني بغل دست يک مرد‬ ‫يغور هيکل‌گنده و خشن و خوش‌تيپ آمريکايي نشسته بودم‬ ‫و حس ششم به من مي‌گفت که بايد يکي از تفنگداران باشد‬ ‫(تفنگدار آمريکايي يعني همان يو اس مارين) و جالب اين‬ ‫بود که سر صحبت باز شد و ما يک ريز و يکدم با هم حرف‬ ‫مي‌زديم و من همه حرف‌هاي او را مي‌فهميدم و او (يعني‬ ‫همون تفنگدار که دست راست من نشسته بود) تمام و کمال‬ ‫حرف‌هاي مرا مي‌فهميد و جواب مي‌داد‪ ،‬چونکه اين تفنگدار‬ ‫مدت‌هاي مديدي را در ايران و افغانستان و پاکستان زندگي‬ ‫و کار مي‌کرد و فارسي را مثل بلبل حرف مي‌زد و اگر غلط‬ ‫نکنم مخفيانه با طالبان مبارزه مي‌کرد‪.‬‬ ‫اين تفنگدار به کوهستاني بودن افغانستان و پاکستان‬ ‫اشاره مي‌کرد و مي‌گفت که دهکده‌ها با هم ارتباط تلفني و‬ ‫الکترونيکي ندارند و از هم دور افتاده‌اند و نود در صد مردم‬ ‫آن‌ها هم بي‌سواد هستند و خالصه آنچه که فکر مي‌کنند‬ ‫همان است که آخوند ده‪ ،‬کتاب آسماني آن‌ها را (که گمون‬ ‫کنم قرآن باشه) هر جوري که مي‌خواسته تعبير و تفسير‬ ‫کرده و توي کله اونا گنجونده و خالصه که قدرت در دست‬ ‫اين رييس ايل‌ها و قبيله‌هاست و اين‌ها نمايندگان اهلل روي‬ ‫زمين هستند و اين تفنگدار تنها راه چاره را آموزش و تعليم و‬ ‫تربيت مردم اين کشورها مي‌دانست و من هم توي دلم گفتم‬ ‫احسنت‪ ،‬صحيح است‪ ،‬مرحبا‪.‬‬

‫‪41‬‬

‫حضرت بيل کازبي‬ ‫شنيدن خبرهاي کارهاي ناجور بيل کازبي حتي براي‬ ‫من که سرم براي اين جور خبرها درد مي‌کنه‪ ،‬مايه تأسف‬ ‫بود‪.‬‬ ‫البته من نمي‌دونم جريان کامأل چي بوده‪ ،‬چونکه اونجا‬ ‫نبوده‌ام و نديدم‪ ،‬ولي مي‌دونم که در کشوري مثل آمريکا‬ ‫تهمت زدن و تيغ زدن جرم بزرگيه و مجازات بزرگي هم‬ ‫داره (تيغ زدن مي‌شه اکستورشن)‪.‬‬ ‫بنابراين هيچ عقل سليمي با يک آدم پولدار که مي‌تونه‬ ‫بهترين وکيل‌ها را به کار بگيره و پدر صاحب بچه طرف را‬ ‫در بياره‪ ،‬اين کار را نمي‌کنه‪.‬‬ ‫تأسف ديگه اينه که بيل کازبي فيلم‌هاي خانوادگي‬ ‫ساخته بود و براي سياهپوست‌هاي آمريکايي مايه افتخار‬ ‫بود و به قول نژادپرست‌ها‪« ،‬هي واز ا کرديت تو هيز ريس _‬ ‫‪ »He was a credit to his race‬ولي مايه حال‌گيري شد‪.‬‬ ‫به هر روي خبر خوب اينکه با اين خبر بد ديگران بايد‬ ‫بدونند که روزي‪ ،‬روزگاري مشتشون باز مي‌شه و آنوقت‬ ‫پشيمون شدن‪ ،‬غلط کردن و اين چيزها ديگه فايده‌اي‬ ‫نداره‪.‬‬

‫شغل و مقام در جمهوري اسالمي ‪ ‬‬

‫گر نداري تو بمن کينه و بغض و غرضي‬ ‫ز چه‪ ‬رو زر زده‌اي‪ ‬ز دکه‌ي کله‌پزي؟‬ ‫بوده‌ام کله پز و حال شدم شخص وزير‬ ‫بتو چه نکبت بي‌بته‌ي رذل عوضي!‬


42

December 2014 1393 ‫آذر‬

42


‫‪43‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫مهتاب‪ ‬پاييزي‬ ‫کفري‌ست که جهان را مي‌آاليد‪.‬‬ ‫چيزي بگوي‬ ‫پيش از آنکه در اشک غرقه شوم‬ ‫چيزي بگوي‬ ‫هر دريچ ‌ه نغز‬ ‫بر چشم‌انداز ِ عقوبتي مي‌گشايد‪.‬‬ ‫عشق‬ ‫رطوبت چندش انگيز پلشتي است‬ ‫و آسمان‬ ‫سرپناهي‬ ‫تا به خاک بنشيني و‬ ‫شعري از استاد احمد رضوي‪ ،‬شاعر و‬ ‫بر سرنوشت خويش‬ ‫انساني فرهيخته که در ماه نوامبر امسال‪ ،‬گريه ساز کني‪.‬‬ ‫آه‬ ‫جان به جان‌آفرين تسليم کرد‬ ‫پيش از آنکه در اشک غرقه شوم چيزي بگوي‪،‬‬ ‫هر چه باشد‬ ‫غرق خونابه دل و ديده و دامن دارم‬ ‫چشمه‌ها‬ ‫آتشي از غم هجر تو به خرمن دارم‬ ‫از تابوت مي‌جوشند‬ ‫به گمانت که دلي خرم و ايمن دارم؟‬ ‫و سوگواران ژوليده آبروي جهان‌اند‪.‬‬ ‫آنچه از دوريت اي آفت جان من دارم‬ ‫عصمت به آينه مفروش‬ ‫سينه‌اي پر ز فغان است و دلي پر ز شرر‬ ‫که فاجران نيازمندترانه‌‌اند‪.‬‬ ‫خامش منشين‬ ‫چهره ماه تو هر لحظه مرا در نظر است‬ ‫خدا را‬ ‫هر دم از آتش هجر تو به جانم شرر است‬ ‫از تب عشق تو هر شب تن من در خطر است پيش از آنکه در اشک غرقه شوم‬ ‫از عشق‬ ‫رويم آغشته به خون دل و اشک بصر است‬ ‫چيزي بگوي!‬ ‫خاطر از درد غمت خسته و محزون و پکر‬ ‫عشق و اميد من اي مونس شب‌هاي سياه‬ ‫شمس رخشان من اي خوب‌تر از زهره و ماه‬ ‫چون فراموش کنم آن قد و باال و نگاه‬ ‫دوري از کوي تو و راحت و شادي و رفاه‬ ‫اين گمان بر من شوريده و ديوانه مبر‬ ‫باورت هست که از ياد برم روي تو را؟‬ ‫دست نسيان سپرم چهره مينوي تو را؟‬ ‫نکنم قبله دگر بتکده روي تو را؟‬ ‫يا فراموش کنم قامت دلجوي تو را؟‬ ‫منکه گويم نشود مي‌شود اين کار مگر؟‬

‫چشم به راه‬ ‫اصغر مجيدي (تل‌هسي‪ ،‬فلوريدا)‬ ‫خواب امشب به کجاست؟‬ ‫‪.....‬و چرا؟‬ ‫سوي چشمم ننمايد گذري‬ ‫‪.....‬و نگيرد‪ ،‬دمي از من خبري‬ ‫نکند خواب‪،‬‬ ‫ره چشم مرا گم کرده‪،‬‬ ‫يا که چشمم‬ ‫راه بر او بسته‬ ‫خواب شايد‬ ‫به سر کوچه نشسته‬ ‫تا از دور ببيند‬ ‫لطف با ناز خراميدن «او» را‬ ‫‪.....‬و دوان‪،‬‬ ‫خبر آمدنش را برساند‬ ‫و ز من‬ ‫مژدگاني بستاند‬

‫چهره ناتمام‬ ‫‪ ‬احمدرضا احمدي‪ ‬‬

‫‪ ‬‬ ‫گلوله‌ شيشه‌هاي رستگاري قلب را شکست‬ ‫خدشه‌هاي شيشه‬ ‫چهره ناتمام تو بود‬ ‫من در تجربه عصر پائيزي خويش‬ ‫به جنگل‌ها‬ ‫که مه را مي‌نوشند‬ ‫مي‌نگرند‬ ‫و در قاب مي‌نهند‬ ‫اعتراف مي‌کنم‪:‬‬ ‫«روز اگر بود جمعه بود‬ ‫برگ‌هاي جنگل‬ ‫در روز جمعه‬ ‫شيون طبل را‬ ‫تا مهتاب‬ ‫بدرقه مي‌کردند‬ ‫جمعه تن را نوازش مي‌داد‬ ‫و با آواز لخت صيقل مي‌زد‪».‬‬ ‫صداي ماشه تفنگ‬ ‫‪ ‬دو خواب لخته شده را‬ ‫در قلب ما‬ ‫پيوند زد‪.‬‬ ‫لبخند فانوس در انتهاي درختکاري شب‬ ‫و مردي‬ ‫کنار راه آهن‌ها‬ ‫مدرسه‌ها و کارخانه‌ها‬ ‫و حس‌هاي نخستين نوازش‬ ‫پر پر شده بود‪.‬‬

‫عاشقانه‬ ‫احمد شاملو‬

‫شاهد افالکي‬ ‫رهي معيري‬

‫بيتوته کوتاهي است جهان‬ ‫در فاصله گناه و دوزخ‬ ‫خورشيد‬ ‫همچون دشنامي برمي‌آيد‬ ‫و روز‬ ‫شرم‌ساري جبران‌ناپذيري‌ست‪.‬‬ ‫آه‬ ‫پيش از آنکه در اشک غرقه شوم‬ ‫چيزي بگوي‬ ‫درخت‪،‬‬ ‫جهل معصيت‌بار نياکان است‬ ‫و‬ ‫نسيم‬ ‫وسوسه‌اي است نابکار‬

‫چون زلف تو ام جانا در عين پريشاني‬ ‫چون باد سحرگاهم در بي سر و ساماني‬ ‫من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم‬ ‫تو مهري و تو نوري تو عشقي و تو جاني‬ ‫خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشينم‬ ‫تا آتش جانم را بنشيني و بنشاني‬ ‫اي شاهد افالکي در مستي و در پاکي‬ ‫من چشم ترا مانم تو اشک مرا ماني‬ ‫در سينه سوزانم مستوري و مهجوري‬ ‫در ديده بيدارم پيدايي و پنهاني‬ ‫من زمزمه عودم تو زمزمه پردازي‬ ‫من سلسله موجم تو سلسله جنباني‬ ‫از آتش سودايت دارم من و دارد دل‬ ‫داغي‪ ‬که نمي‌بيني دردي که نمي‌داني‬

‫دل با من و جان بي تو نسپاري و بسپارم‬ ‫کام از تو و تاب از من نستانم و بستاني‬ ‫اي چشم رهي سويت کو چشم رهي جويت؟‬ ‫روي از من سر گردان شايد که نگرداني‬

‫نخستين باده‬ ‫عراقي‬ ‫نخستين باده کاندر جام کردند‬ ‫ز چشم مست ساقي وام کردند‬ ‫چو با خود يافتند اهل طرب را‬ ‫شراب بيخودي در جام کردند‬ ‫لب ميگون جانان جام در داد‬ ‫شراب عاشقانش نام کردند‬ ‫ز بهر صيد دل‌هاي جهاني‬ ‫کمند زلف خوبان دام کردند‬ ‫به گيتي هر کجا درد دلي بود‬ ‫به هم کردند و عشقش نام کردند‬ ‫سر زلف بتان آرام نگرفت‬ ‫ز بس دل‌ها که بي آرام کردند‬ ‫چو گوي حسن در ميدان فکندند‬ ‫به يك جوالن دو عالم رام كردند‬ ‫ز بهر نقل مستان از لب و چشم‬ ‫مهيا پسته و بادام كردند‬ ‫از آن لب‪ ،‬كز در صد آفرين است‬ ‫نصيب بي‌دالن دشنام كردند‬ ‫به مجلس نيك و بد را جاي دادند‬ ‫به جامي كار خاص و عام كردند‬ ‫به غمزه صد سخن با جان بگفتند‬ ‫به دل ز ابرو دو صد پيغام كردند‬ ‫جمال خويشتن را جلوه دادند‬ ‫به يك جلوه دو عالم رام كردند‬ ‫دلي را تا به دست آرند‪ ،‬هر دم‬ ‫سر زلفين خود را دام كردند‬ ‫نهان با محرمي رازي بگفتند‬ ‫جهاني را از آن اعالم كردند‬ ‫چو خود كردند راز خويشتن فاش‬ ‫عراقي را چرا بدنام کردند؟‬

‫همه جا تاريك‬ ‫نصرت رحماني‬ ‫جاي هر بوسه شده زخمي‬ ‫گوني رسته به هر راهي‬ ‫نه سرشكي ز دل ابري‬ ‫نه صدايي ز ته چاهي‬ ‫چه شد آن جام كه هر شام به گردش بود؟‬ ‫چه شد آن نغمه كه آن مست در اين كو‬ ‫خواند؟‬ ‫چه شد آن سايه كه رقصيد بر اين ديوار؟‬ ‫چه شد آن پاي كه جايش دم درگه ماند؟‬ ‫جاي هر بوسه به هر گونه شده زخمي‬ ‫جاي هر گل گوني رسته به هر راهي‬ ‫نه سرشكي كه ببارد ز دل ابري‬ ‫نه صدايي كه برآيد ز ته چاهي‬ ‫همه جا سينه تهي از عشق‬ ‫همه جا گريه درون چشم‬ ‫همه جا شور بدور از سر‬ ‫همه جا مشت گره از خشم‬ ‫همه جا تاريك‬ ‫همه دل‌ها سنگ‬ ‫همه لب‌ها سرد‬ ‫همه جا بيرنگ‬

‫يار نيامد‬ ‫مهدي اخوان ثالث‬ ‫ديدي دال كه يار نيامد‬ ‫گرد آمد و سوار نيامد‬ ‫بگداخت شمع و سوخت سراپاي‬ ‫وآن صبح زرنگار نيامد‬ ‫آراستيم خانه و خوان را‬ ‫وآن ضيف نامدار نيامد‬ ‫دل را و شوق را و توان را‬ ‫غم خورد و غمگسار نيامد‬ ‫آن كاخ‌ها ز پايه فرو ريخت‬

‫وآن كرده‌ها به كار نيامد‬ ‫سوزد دلم به رنج و شكيبت‬ ‫اي باغبان! بهار نيامد‬ ‫بشكفت بس شكوفه و پژمرد‬ ‫اما گلي به بار نيامد‬ ‫خشكيد چشم چشمه و ديگر‬ ‫آبي به جويبار نيامد‬ ‫اي شير پير بسته به زنجير‬ ‫كز بندت ايچ عار نيامد‬ ‫سودت حصار‪ ،‬و پيك نجاتي‬ ‫سوي تو و آن حصار نيامد‬ ‫زي تشنه كشتگاه نجيبت‬ ‫جز ابر زهربار نيامد‬ ‫اي نادر نوادر ايام‬ ‫كه‌ات فر و بخت‪ ،‬يار نيامد‬ ‫ديري گذشت و چون تو دليري‬ ‫در صف كارزار نيامد‬ ‫افسوس كان سفاين حري‬ ‫زي ساحل قرار نيامد‬ ‫و آن رنج بي حساب تو‪ ،‬درداك‬ ‫چون هيچ در شمار نيامد‬ ‫وز سفله ياوران تو در جنگ‬ ‫كاري به جز فرار نيامد‬ ‫من دانم و دلت‪ ،‬كه غمان چند‬ ‫آمد‪ ‌،‬ور آشكار نيامد‬ ‫چندان كه غم به جان تو باريد‬ ‫باران به كوهسار نيامد‬

‫عاشقانه‬ ‫فرخ تميمي‬ ‫اي دست‬ ‫اي مخمل نسيم‬ ‫اي بازگشته از سفر بيکرانگي‪:‬‬ ‫ از سرزمين پاک گياهان مهرزي –‬‫ايکاش‬ ‫گرده‌هاي محبت را‬ ‫در ذهن سبز گونه‌ي من‪ ،‬بارور کني‪.‬‬ ‫ايکاش‪،‬‬ ‫مي‌گشوديم آرام‬ ‫ايکاش‬ ‫جمله‌هاي تنم را‬ ‫آهنگ عاشقانه مي‌دادي‬ ‫آنگاه‬ ‫آن عاشقانه را‬ ‫از بر مي‌خواندي‬ ‫ايکاش‬ ‫با من مي‌ماندي‬ ‫روزي هزار بار‬ ‫من را به نام مي‌خواندي‬ ‫ايکاش ‪...‬‬

‫باران‬ ‫فريدون مشيري‬ ‫باران‪ ،‬قصيده واري‪،‬‬ ‫ غمناك –‬‫آغاز كرده بود‪.‬‬ ‫مي‌خواند و باز مي‌خواند‪،‬‬ ‫بغض هزار ساله‌ي درونش را‬ ‫انگار مي‌گشود‬ ‫اندوه‌زاست زاري خاموش!‬ ‫ناگفتني است ‪...‬‬ ‫اين همه غم؟!‬ ‫ناشنيدني است!‬ ‫پرسيدم اين نواي حزين در عزاي كيست؟‬ ‫گفتند‪ :‬اگر تو نيز‪،‬‬ ‫از اوج بنگري‬ ‫خواهي هزار بار از اوج تلخ‌تر گريست!‬

‫مسافر‬ ‫مهدي سهيلي‬ ‫اي مسافر‬ ‫اي جدا ناشدني‬ ‫گامت را آرام‌تر بردار‬

‫‪43‬‬

‫از برم آرام‌تر بگذر‬ ‫تا به کام دل ببينمت‬ ‫بگذار از اشک سرخ‬ ‫گذرگاهت را چراغان کنم‬ ‫آه که نمي‌داني‬ ‫سفرت روح مرا به دو نيم مي‌کند‬ ‫و شگفتا که زيستن با نيمي از روح‪ ،‬تن را‬ ‫مي‌فرسايد‬ ‫بگذار بدرقه کنم‬ ‫واپسين لبخندت را‬ ‫و آخرين نگاه فريبنده‌ات را‬ ‫مسافر من‬ ‫آنگاه که مي‌روي‬ ‫کمي هم واپس نگر باش‬ ‫با من سخني بگو‬ ‫مگذار يکباره از پا درافتم‬ ‫فراق صاعقه وار را‬ ‫بر نمي‌تابم‬ ‫جدايي را لحظه لحظه به من بياموز‬ ‫آرام تر بگذر‬ ‫تو هرگز مشايعت کننده نبودي‬ ‫تا بداني وداع چه صعب است‬ ‫وداع توفان مي‌آفريند‬ ‫اگر فرياد رعد را در توفان نمي‌شنوي‬ ‫باران هنگام طوفان را که ميبيني‬ ‫آري باران اشک بي طاقتم را که مي‌نگري‬ ‫من چه کنم‬ ‫تو پرواز مي‌کني و من پايم به زمين بسته است‬ ‫اي پرنده‬ ‫دست خدا به همراهت‬ ‫اما نمي‌داني‬ ‫که بي تو به جاي خون‬ ‫اشک در رگ‌هايم جاري‌است‬ ‫از خود تهي شده‌ام‬ ‫نمي‌دانم تا بازگردي‬ ‫مرا خواهي ديد !؟ ‪...‬‬

‫چون جويمت ؟‬ ‫عطار نيشابوري‬ ‫جانا دلم ببردي‪ ،‬در قعر جان نشستي‬ ‫من بر کنار رفتم‪ ،‬تو در ميان نشستي‬ ‫گر جان ز من ربودي‪ ،‬الحمدهلل اي جان‬ ‫چون تو بجاي جانم‪ ،‬بر جاي جان نشستي‬ ‫گرچه تو را نبينم‪ ،‬بي تو جهان نبينم‬ ‫يعني تو نور چشمي‪ ،‬در چشم از آن نشستي‬ ‫چون خواستي که عاشق‪ ،‬در خون دل بگردد‬ ‫در خون دل نشاندي‪ ،‬در المکان نشستي‬ ‫من چون به خون نگردم از شوق تو چو تنها‬ ‫در زير خدر عزت‪ ،‬چندان نهان نشستي‬ ‫گفتي مرا چو جويي‪ ،‬در جان خويش يابي‬ ‫چون جويمت که در جان‪ ،‬بس بي نشان نشستي‬ ‫برخاست ز امتحانت‪ ،‬يکبارگي دل من‬ ‫من خود کيم که با من‪ ،‬در امتحان نشستي‬ ‫تا من تو را بديدم‪ ،‬ديگر جهان نديدم‬ ‫گم شد جهان ز چشمم‪ ،‬تا در جهان نشستي‬ ‫عطار عاشق از تو‪ ،‬زين بيش صبر نکند‬ ‫نبود روا که چندين‪ ،‬بي عاشقان نشستي‬

‫سراي بيکسي‬ ‫هوشنگ ابتهاج‬ ‫درين سراي بيكسي‪ ،‬كسي به در نمي‌زند‬ ‫به دشت پرمالل ما پرنده پر نمي‌زند‬ ‫يكي ز شب گرفتگان چراغ بر نمي‌كند‬ ‫كسي به كوچه سار شب در سحر نمي‌زند‬ ‫نشسته‌ام در انتظار اين غبار بي سوار‬ ‫دريغ كز شبي چنين‪ ،‬سپيده سر نمي‌زند‬ ‫دل خراب من دگر خراب‌تر نمي‌شود‬ ‫كه خنجر غمت ازين خراب‌تر نمي‌زند‬ ‫گذرگهي است پر ستم كه اندرو به غير غم‬ ‫يكي صالي آشنا به رهگذر نمي‌زند‬ ‫چه چشم پاسخ است ازين دريچه‌هاي بسته‌ات؟‬ ‫برو كه هيچكس ندا به گوش كر نمي‌زند‬ ‫نه سايه دارم و نه بر‪ ،‬بيفكنندم و سزاست‬ ‫اگر نه‪ ،‬بر درخت تر كسي تبر نمي‌زند‬


‫‪44‬‬

‫دنباله از صفحة ‪39‬‬

‫جمعيت فراوان امکان دفن را فراهم نمي‌آورد‪.‬‬ ‫گفتند جنازه را روز ديگري دفن خواهند کرد‪ .‬تعداد‬ ‫زيادي که پراکنده شدند‪ ،‬جنازه را دفن کردند‪ .‬بدين‬ ‫ترتيب‪ ،‬حداقل نگذاشتند تا مخالفان آن مراسم را‬ ‫به «اعتراض سياسي» مبدل سازند‪ .‬پاشايي متعلق‬ ‫به گفتمان جمهوري اسالمي نبود‪ ،‬اما مخالفان هم‬ ‫نمي‌توانند او را از آن خود سازند‪« .‬جنازه‌ربايي» کار‬ ‫جمهوري اسالمي است‪ ،‬دموکراسي‌خواهان مدافع‬ ‫حقوق بشر نبايد به شيوه‌هاي اخالقًا ناموجه رژيم‬ ‫توسل جويند‪ .‬‬

‫سيمين بهبهاني نمونه خوبي است‪ .‬او قطعا‬ ‫با جمهوري اسالمي مخالف بود‪ ،‬اما بيانيه‌هاي‬ ‫سياسي‌اي که امضا مي‌کرد‪ ،‬عليه حمله به عراق و ليبي‬ ‫و سوريه بود‪ .‬آن بيانيه‌ها آن چنان ضد امپرياليستي‬ ‫و ضد هرگونه مداخله خارجي بودند که برخي آن‌ها‬ ‫را «مارکسيستي‪/‬لنينيستي» به شمار آوردند‪ .‬اما پس‬ ‫از درگذشت اين شاعر ملي‪ ،‬مدافعان جنگ‌هاي به‬ ‫اصطالح عادالنه و تحريم‌هاي فلج کننده اقتصادي‪،‬‬ ‫کوشيدند تا وي را از آن خود سازند‪ .‬اين شاعر ملي‪،‬‬ ‫افکار سياسي‌اش با افکار سياسي برخي افراد و‬ ‫گروه‌ها تعارض بنيادين داشت‪ .‬‬ ‫بنابراين از اينکه پاشايي به جمهوري اسالمي‬ ‫تعلق نداشت نمي‌توان نتيجه گرفت که به مخالفان‬ ‫تعلق داشت‪ .‬او به راه خود مي‌رفت که راه جمهوري‬ ‫اسالمي نبود‪ ،‬اما راه مخالفان جمهوري اسالمي هم‬ ‫نبود‪ .‬آيا فراموش کرده‌ايم که برخي از مخالفان‬ ‫جمهوري اسالمي با شرکت گروهي از هنرمندان‬ ‫و نويسندگان‪ -‬از جمله محمود دولت آبادي‪ -‬در‬ ‫سخنراني حسن روحاني چگونه برخورد کردند؟‪ ‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫‪44‬‬

‫«نارضايتي عمومي» و‬ ‫«اعتراض سياسي»‬ ‫در ايران‪ ،‬اکثريت مردم‪ ،‬به داليل عديده‪،‬‬ ‫از وضعيت موجود و جمهوري اسالمي ناراضي‬ ‫هستند‪« .‬نارضايتي عمومي» شرط الزم‬ ‫«اعتراض سياسي» است‪ .‬اما نبايد گمان باطل‬ ‫عمومي همان اعتراض سياسي‬ ‫‌‌‬ ‫برد که نارضايتي‬ ‫است‪ .‬‬ ‫دموکراسي خواهان بايد از فرصت‌ها براي‬ ‫قدرتمند ساختن مردم و درست کردن پايگاه‬

‫اجتماعي براي خود استفاده کنند‪ .‬زمين مبارزه‬ ‫با رژيم را بايد گسترش داد‪ .‬هنر و ورزش هم‬ ‫به همان صورتي که‬ ‫ميدان‌هاي مبارزه‌اند‪ .‬اما ‌‌‬ ‫بدون ارتباط با کارگران و دنبال کردن منافع‬ ‫آنان نمي‌توان به مشارکت آنان در «اعتراض‬ ‫سياسي» اميد بست‪ ،‬در ديگر قلمرو‌ها نيز‬ ‫نمي‌توان انتظار همراهي بدون ارتباط را داشت‪.‬‬ ‫نيرويي که خواهان عبور از جمهوري اسالمي به‬ ‫نظامي دموکراتيک است‪ ،‬بايد کاري انجام دهد تا‬ ‫محصول کارش را درو کند‪ .‬‬ ‫مرتضي پاشايي رفت‪ .‬اما او در جامعه ايران‬ ‫کار مي‌کرد‪ .‬فرصت اندکي داشت‪ .‬از آن فرصت‬ ‫بسيار کوتاه‪ ،‬با همه بن بست‌هايي که در برابرش‬ ‫ايجاد کرده بودند‪ ،‬استفاده کرد‪ .‬مخالفان‪ -‬بيشتر‬ ‫از حکومت‪ -‬او را نمي‌شناختند‪ .‬ولي اينک همه او‬ ‫را مي‌شناسند‪ .‬قلب‌هاي بسياري را همراه خود‬ ‫کرد و سيلي به راه انداخت تا نشان دهد جامعه‬ ‫زنده است و آماده استفاده از فرصت‌ها‪.‬‬

‫جدول کالسيک‬ ‫افقي‪:‬‬ ‫‪ – 1‬شهري در جنوب ويتنام و بر کرانه رود سايگون _‬ ‫شيميدان معاصر آمريکايي که در سال ‪ 1951‬با مشارکت «مک‬ ‫‌ميالن» جايزه نوبل را دريافت کرد‪.‬‬ ‫‪ – 2‬پراکنده‌کردن _ لباس صاف‌کن _ ساز و برگ‪.‬‬ ‫‪ – 3‬سفيد آذري _ تکان و جنبش _ فلزي است سفيدرنگ و‬ ‫چکش‌خوار _ دوستي و محبت‪.‬‬ ‫‪ - 4‬شتر _ زنگ کاروان _ پرچم و لوا‪.‬‬ ‫‪ – 5‬جسمي سفيد و جامد که از پختن سنگ در کوره به دست‬ ‫مي‌آيد _ شهري مشهور در آتازوني _ مقياس وزن برابر صد‬ ‫من تبريز‪.‬‬ ‫‪ – 6‬جشن و مهماني _ گلي خوشبو _ کشور آسياب‌هاي بادي‪.‬‬ ‫‪ – 7‬جمع مرکب _ ذکر درويش _ اشاره به شخصي نامعلوم‪.‬‬ ‫‪ – 8‬وارفته و آبکي _ نيکبختي و سعادتمندي _ حرف اشاره‬ ‫به دور‪.‬‬ ‫‪ – 9‬يک حرف و سه حرف _ آشکار و هويدا _ کنايه از الف‌زن‪.‬‬ ‫‪ – 10‬خانه ساحلي _ آهنگر انقالبي _ کميتي براي اندازه‌گيري‪.‬‬ ‫‪ – 11‬يکسان و مثل هم _ دينداري و خداپرستي _ ميوه‬ ‫چهارفصل‪.‬‬

‫‪ – 12‬توان _ به معناي همچنين _ نوعي سرپوش‪.‬‬ ‫‪ – 13‬آب منجمد _ پرده‌دري _ ولي و ليکن _ پوستين‪.‬‬ ‫‪ – 14‬فايده و بهره _ رها و آزاد _ نظم و ترتيب داشتن‪.‬‬ ‫‪ – 15‬اثري از «ايوان تورگنيف» نويسنده روسي متولد ‪ 1818‬ميالدي‬ ‫که براي شناساندن ادبيات روسيه به مردم فرانسه نقش بزرگي داشت‬ ‫_ رسانيدن پيغام‪.‬‬

‫عمودي‪:‬‬

‫عددگذاري‬

‫‪ 2‬رقمي‪:‬‬ ‫‪.54 – 46 – 73 – 65 – 34 – 77‬‬ ‫‪ 3‬رقمي‪:‬‬ ‫‪– 433 – 248 – 989 – 666 – 328 – 234 – 545 – 925‬‬ ‫‪.777 – 999 – 447 – 266 – 689 – 747 – 444 – 543‬‬ ‫‪ 4‬رقمي‪:‬‬ ‫‪5522 – 8650 – 5942 – 8586 – 5566 – 3322 – 8998‬‬ ‫– ‪– 6573 – 8774 – 4985 – 3465 – 5846 – 6774‬‬ ‫‪.7535 – 5752 – 8156 – 7079 – 2726 – 5677 – 3735‬‬ ‫‪ 5‬رقمي‪:‬‬ ‫‪86549 – 24556 – 64645 – 38855 – 64555 – 78224‬‬ ‫– ‪.64838 – 68880 – 95979 – 44988‬‬ ‫‪ 6‬رقمي‪:‬‬ ‫‪.689878 – 244559 – 597595 – 112285‬‬ ‫‪ 7‬رقمي‪:‬‬ ‫‪– 3736345 – 6597969 – 5668822 – 7288544‬‬ ‫‪.8825664 – 4545678‬‬ ‫‪ 8‬رقمي‪:‬‬ ‫‪.85332235 – 66449955 – 99663322 – 47494805‬‬ ‫‪ 9‬رقمي‪:‬‬ ‫‪.234587358 – 775566888‬‬ ‫‪ 10‬رقمي‪:‬‬ ‫‪.2819272333 – 5867763848‬‬

‫‪ – 1‬عجله‌کنان _ مکتب ميهن‌پرستي افراطي‪.‬‬ ‫‪ – 2‬رويداد و سانحه _ فرشتگان _ خورشيد‪.‬‬ ‫‪ – 3‬طايفه غربي _ همگي و کل _ شاعر و اديب سياهپوست آمريکايي و‬ ‫خالق اثر «شيپور خدا» _ وحشي‪.‬‬ ‫‪ – 4‬آهنگساز و نوازنده سده بيستم که صفحه معروفش «مشتي کليد»‬ ‫نام دارد _ کلمه تحسين و تعجب _ همسر فرعون‪.‬‬ ‫‪ - 5‬لوس _ از بين بردن دشمن _ پشت سرهم‪.‬‬ ‫‪ – 6‬سرقت _ بسيار دروغگو _ بلند مرتبه و ارجمند‪.‬‬ ‫‪ – 7‬شکم بند طبي _ درخت جنگلي _ بيمارستاني در تهران _ اسب‬ ‫قهوه‌اي رنگ‪.‬‬ ‫‪ – 8‬از فيلسوفان بزرگ و رياضيدان بنام قرن هفتم هجري‪.‬‬ ‫‪ – 9‬خالص و سره _ برگزيده و ناب _ جوابش هوي است _ اصل و‬ ‫ريشه‪.‬‬ ‫‪ – 10‬از القاب باري‌تعالي به معناي «پوشاننده گناهان» _ بخشنده _‬ ‫الغر و نحيف‪.‬‬ ‫‪ – 11‬زمين بي‌آب _ شهرستان _ بي‌رنگ‪.‬‬ ‫‪ – 12‬تاريک و کدر _ ابزار اضافي خودرو _ حبيب خدا‪.‬‬ ‫‪ – 13‬درخت زبان گنجشک _ به گردن گرفتن _ شهري در سوييس _‬ ‫زينت سر بانوان‪.‬‬ ‫‪ – 14‬جان و روان _ منکر شدن _ بيهودگي و هرزه‌اليي‪.‬‬ ‫‪ – 15‬نوعي پارچه ضخيم _ اثري از «سامرست موام» نويسنده انگليسي‬ ‫سده نوزدهم‪.‬‬


‫‪45‬‬

‫مراسم بزرگداشت دکتر مقدم‬ ‫و استاد احمد رضوي‬ ‫ماه گذشته دو تن از چهره‌هاي دوست‌داشتني و همراه‬ ‫ايرانيان مقيم آتالنتا به فاصله کمي از هم درگذشتند و نه‬ ‫تنها خانواده‌هاي وابسته‪ ،‬بلکه جمع کثيري از دوستان‬ ‫خود را نيز در حسرت از دست رفتن ايشان‬ ‫گذاشتند‪ .‬اما ايرانيان آتالنتا با حضور گسترده‬ ‫خود در مراسم بزرگداشت اين دو عزيز از‬ ‫دست رفته‪ ،‬آقاي دکتر باقر کيخسرومقدم‬ ‫و استاد احمد رضوي شاعر و هنرمند آزاده‪،‬‬ ‫نشان دادند که اگر تن خسته و فرسوده اين‬ ‫دو بزرگوار از ميان ما رفته‪ ،‬اما ياد و خاطره‬ ‫آنان و اقدامات ارزنده‌اي که براي جامعه‬ ‫ايرانيان مقيم اين شهر و شهرهاي ديگر‬ ‫انجام داده‌اند منجمله همکاري با انتشارات‬ ‫«پرديس» براي ساليان دراز‪ ،‬هرگز از ياد و‬ ‫خاطره‌ها محو نخواهد شد‪ .‬روان اين دو عزيز‬ ‫ي باد‪.‬‬ ‫از دست رفته شاد و يادشان گرام ‌‬

‫نمايشگاه جمعي‬ ‫نقاشي‬ ‫و عکس‬

‫نمايشگاهي از عکس‌ها و نقاشي‌هاي هنرمندان محمد‬ ‫بهفروز‪ ،‬کلود ويگشايدر و والتر کامينگز در غروب روز جمعه‬ ‫‪ 5‬دسامبر و بين ساعتهاي ‪ 7‬تا ‪ 9‬در محل مرکز فرهنگي‬ ‫فرانسه و آلمان (آليانز فرانسه و انستيتوي گوته) به نمايش‬ ‫درخواهد آمد که موضوع اين آثار در باره محيط زيست و‬ ‫راه‌هاي مقابله با انهدام آن خواهد بود‪.‬‬ ‫براي کسب اطالع بيشتر با مهندس محمد بهفروز با‬ ‫شماره تلفن‪ (404) 925-9430‬تماس حاصل نماييد‪.‬‬

‫«پويا» و ميهماني ساالنه‬

‫«سازمان حرفه‌اي آمريکايي‌هاي ايراني‌تبار» (پويا)‬ ‫عصر روز دوشنبه ‪ 8‬دسامبر از ساعت ‪ 7‬بعدازظهر ميهماني‬ ‫ويژه‌اي برگزار و دريافت‌کنندگان جايزه کمک به جامعه‬ ‫ايرانيان آتالنتا را معرفي خواهد کرد‪ .‬هديه ورودي‪ ،‬شامل‬ ‫شام‪ 75 ،‬دالر براي هر نفر اعالم شده است‪ .‬بخشي از درآمد‬ ‫ناشي از اين برنامه صرف صندوق بورسيه دانشگاه خواهد‬ ‫شد که به برگزيدگان سال ‪ 2015‬اعطا مي‌شود‪ .‬اين برنامه‬ ‫در رستوران فليور بر پا خواهد بود‪ .‬جهت کسب اطالعات‬ ‫بيشتر به وبسايت پويا رجوع فرماييد‪:‬‬

‫‪www.pooia.com‬‬

‫‪December 2014‬‬

‫‪45‬‬

‫آذر ‪1393‬‬

‫کنسرت محسن يگانه‬ ‫در آتالنتا‬

‫تاريخ کنسرت «محسن يگانه» هنرمند و خواننده‬ ‫جوان در آتالنتا‪ ،‬که قبال روز جمعه ‪ 12‬دسامبر اعالم شده‬ ‫بود به شنبه شب ‪ 27‬دسامبر ‪ 2014‬تغيير يافته است‪.‬‬ ‫خوانندگان و هنرمندان ايراني مقيم کشور که براي اجراي‬ ‫برنامه به اروپا و امريکا سفر‬ ‫مي‌کنند‪ ،‬گاه با مشکل ويزا‬ ‫مواجه و ناگزير به تغيير تاريخ‬ ‫برنامه‌هاي خود مي‌شوند‪.‬‬ ‫اين کنسرت به همت «بولرو‬ ‫اينترتينمنت» و رستوران فليور‬ ‫کماکان در محل «سنتر استيج»‬ ‫اجرا خواهد شد‪.‬‬ ‫تلفن اطالعات‪:‬‬ ‫‪(404) 355-6814‬‬ ‫به آگهي کنسرت اين برنامه‬ ‫در صفحه ‪ 2‬همين شماره‬ ‫«پرديس» سري بزنيد‪.‬‬

‫ميهماني‬ ‫شب يلدا‬

‫انجمن دانشجويان ايراني جورجياتک و کانون‬ ‫ايرانيان آتالنتا امسال ميزبانان برنامه بزرگداشت يلدا‬ ‫هستند‪ .‬اين برنامه روز يکشنبه ‪ 21‬دسامبر از ساعت ‪7‬‬ ‫تا ‪ 11:30‬شب در بال‌روم جورجياتک برگزار خواهد شد‪.‬‬ ‫براي تهيه بليت اين برنامه به وبسايت زير مراجعه کنيد‪.‬‬

‫‪www.kanoon.info‬‬

‫فاکس تياتر‬

‫‪ 11‬تا ‪ 28‬دسامبر‪ ،‬باله فندق‌شکن‬ ‫‪ 6‬فوريه‪ ،‬جري ساينفلد‬ ‫‪ 11‬فوريه تا ‪ 15‬فوريه‪ ،‬گروه رقص‬ ‫مدرن آلوين ايلي‬ ‫براي کسب اطالعات بيشتر در‬ ‫مورد برنامه‌هاي اين نهاد و تهيه بليت مي‌توان با شماره‬ ‫تلفن ‪ (800) 745-3000‬يا آدرس اينترنتي ‪www.‬‬ ‫‪ ticketmaster.com‬تماس گرفت‪.‬‬

‫تقسيم ايران به پنج واليت؛‬ ‫فرصت يا تهديد؟‬ ‫بحث تقسيم قدرت اداري و دولتي در مناطق مختلف‬ ‫ايران سال‌هاست در برخي محافل سياسي و روشنفکري در‬ ‫جريان است‪.‬‬ ‫طي چند سال گذشته‪ ،‬تمرکززدايي و تحول سيستم‬ ‫اداري کشور که معموال با مسئله توسعه در ايران هم پيوند‬ ‫داده مي‌شود‪ ،‬بيشتر مورد توجه قرار گرفته و حتي به کارزار‬ ‫و شعارهاي انتخاباتي نيز راه پيدا کرده است‪ .‬اين مسئله در‬ ‫ماه‌هاي گذشته بحث‌برانگيز شده است‪.‬‬ ‫اوايل سال جاري خورشيدي‪ ،‬عبدالرضا رحماني فضلي‪،‬‬ ‫وزير کشور خبر از طرح تقسيم استان‌ها داد و در تيرماه‬ ‫گذشته گفت‌وگوي جواد ناصريان‪ ،‬معاون توسعه مديريت‬ ‫و منابع انساني وزير کشور‪ ،‬در همين زمينه با واکنش و‬ ‫اعتراض ‪ 60‬نماينده مجلس روبرو شد‪ .‬سپس محمدحسن‬ ‫ابوترابي‌فرد‪ ،‬نايب رئيس مجلس شوراي اسالمي‪ ،‬اعالم کرد‬ ‫که وزير کشور ورود به چنين بحثي را تکذيب کرده است‪.‬‬ ‫در چند روز اخير طرح تقسيم ايران به پنج واليت بار‬ ‫ديگر در رسانه‌هاي داخلي مطرح شده و مصطفي ميرسليم‪،‬‬ ‫عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام‪ ،‬گفته که طرح ايجاد‬ ‫واليات در مجمع تشخيص مصحلت نظام در دست بررسي‬ ‫است‪.‬‬ ‫ميثم بادامچي‪ ،‬پژوهشگر فلسفه سياسي‪ ،‬در گفت‌وگو با‬ ‫«زمانه» طرح تقسيم ايران به ايالت‌هاي مختلف را مستلزم‬ ‫مطالعات کارشناسي مي‌داند و مي‌گويد‪« :‬آنطور که من نحوه‬ ‫تقسيم اين مناطق را ديده‌ام‪ ،‬ظاهرًا تاکيدي هم وجود داشته‬ ‫که اقوام ايران بين مناطق مختلف تقسيم شوند‪».‬‬

‫منطقه چهار‪ :‬استان‌هاي کرمانشاه‪ ،‬ايالم‪ ،‬لرستان‪،‬‬ ‫همدان‪ ،‬مرکزي و خوزستان‪.‬‬ ‫منطقه پنج‪ :‬استان‌هاي خراسان رضوي‪ ،‬خراسان‬ ‫جنوبي‪ ،‬خراسان شمالي‪ ،‬کرمان‪ ،‬يزد و سيستان و‬ ‫بلوچستان‪.‬‬ ‫به گفته ناصر جواديان‪ ،‬استان‌هايي که داراي‬ ‫«اشتراکات و همجواري» هستند به‌منظور «هم‌افزايي‬ ‫و تبادل تجربه» در يک منطقه قرار گرفته‌اند و «جلسات‬ ‫مشترکي» را برگزار مي‌کنند‪.‬‬ ‫برخي از کارشناسان معتقدند در طرح تقسيم‌بندي‬ ‫استان‌ها برخورد نادرست و غيردقيق با مسئله تنوع زباني و‬ ‫قومي ممکن است در صورت اجرايي شدن طرح‪ ،‬مشکالتي‬ ‫به دنبال داشته باشد‪.‬‬ ‫به باور ميثم بادامچي‪ ،‬شرط اصلي موفقيت اين طرح‌ها‬ ‫با ابعاد مختلف مطالعه کارشناسي است‪.‬‬ ‫تا کنون اطالعات کاملي درباره جزئيات طرح و انتخاب‬ ‫معيارها براي تقسيم‌بندي استان‌ها منتشر نشده و اين‬ ‫پژوهشگر که در حوزه اقليت‌ها کار کرده است‪ ،‬اعتقاد دارد‬ ‫که‪« ،‬اين مساله که پنج منطقه بر اساس چه اسلوبي تقسيم‬ ‫شوند مطالعه و معيارهاي ويژه‌اي مي‌طلبد‪ .‬مثال مناطقي که‬ ‫از نظر قوميتي نزديک به هم هستند در يک مجموعه قرار‬ ‫دهيم يا اينکه تاکيدي باشد که اين‌ها تقسيم شوند‪ .‬آنطور‬ ‫که من نحوه تقسيم اين مناطق را ديده‌ام‪ ،‬ظاهرًا تاکيدي‬ ‫هم وجود داشته که اقوام ايران بين مناطق مختلف تقسيم‬ ‫شوند‪ .‬يعني (سعي شده) اين‌طور نباشد که در يک منطقه‬ ‫يک قوم مشخص وجود داشته باشد‪».‬‬ ‫با اين حال وزير کشور گفته‪ ،‬در منطقه‌بندي جديد‬ ‫ايران مولفه‌هاي فرهنگي‪ ،‬اجتماعي‪ ،‬اقتصادي و امنيتي مد‬ ‫نظر قرار گرفته است‪.‬‬

‫مصطفي ميرسليم در نخستين روزهاي آبان ماه سال‬ ‫جاري‪ ،‬خبر از بررسي طرح ايجاد واليات در مجمع تشخيص‬ ‫مصلحت نظام داده‪ ،‬ولي به جزئيات بيشتر طرح اشاره‌اي‬ ‫نکرده است‪ .‬بر اساس گفته‌هاي ناصر جواديان‪ 31 ،‬استان‬ ‫کشور به پنج منطقه زير تقسيم شده‌اند‪:‬‬ ‫منطقه يک‪ :‬استان‌هاي تهران‪ ،‬قزوين‪ ،‬مازندران‪،‬‬ ‫سمنان‪ ،‬گلستان‪ ،‬البرز و قم‪.‬‬ ‫منطقه دو‪ :‬استان‌هاي اصفهان‪ ،‬فارس‪ ،‬بوشهر‪ ،‬چهار‬ ‫محال بختياري‪ ،‬هرمزگان و کهکيلويه و بويراحمد‪.‬‬ ‫منطقه سه‪ :‬استان‌هاي آذربايجان شرقي‪ ،‬آذربايجان‬ ‫غربي‪ ،‬اردبيل‪ ،‬زنجان‪ ،‬گيالن و کردستان‪.‬‬

‫از جمله داليلي که کارشناسان براي عدم توسعه‬ ‫يافتگي برخي مناطق ايران بر مي‌شمرند سياست‌گذاري‌هاي‬ ‫معطوف به مرکز است و اين نوع سياستگذاري را آفتي براي‬ ‫پيرامون تلقي مي‌کنند‪.‬‬ ‫ميثم بادامچي تقسيم استان‌هاي ايران به پنج منطقه‬ ‫را در نوع خود مثبت ارزيابي مي‌کند و مي‌گويد‪« :‬اينکه ايران‬ ‫به پنج واليت يا در اين حدود تقسيم شود به اين معنا که‬ ‫يک مقدار در قدرت مرکززدايي شود و يک سري اختيارات‬

‫محسن کاکارش‪ ،‬زمانه‬

‫اقوام و واليت‬

‫تمرکززدايي‬

‫دنباله در صفحة ‪51‬‬


‫‪46‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫نامزدهاي نهايي توپ‬ ‫طاليي اعالم شدند‬

‫فدراسيون جهاني فوتبال‪ ،‬اسامي سه نامزد نهايي‬ ‫دريافت توپ طاليي را اعالم کرد‪.‬‬ ‫بر اين اساس‪ ،‬کريستيانو رونالدو به دليل ثبت ‪ 51‬گل‪،‬‬ ‫در فصل ‪ 2013-14‬و همراهي رئال مادريد در کسب جام‬ ‫قهرمانان‪ ،‬ليونل مسي‪ ،‬به دليل شکستن رکورد گل‌زني در‬ ‫الليگا و مانوئل نوير‪ ،‬دروازه‌بان بايرن مونيخ و تيم ملي آلمان‬ ‫به دليل نقشي که در پيروزي تيم ملي آلمان در کسب جام‬ ‫جهاني ‪ 2014‬برزيل ايفا کرد‪ ،‬کانديداي دريافت توپ طال‬ ‫شدند‪.‬‬

‫کيانوش رستمي قهرمان‬ ‫وزنه‌برداري جهان شد‬ ‫کيانوش رستمي با ثبت رکورد ‪ 391‬کيلوگرم در مجموع‬ ‫دوحرکت‪ ،‬مدال طالي جهان را کسب کرد و مدال نقره يک‬ ‫ضرب و طال دوضرب را نيز برگردن آويخت‪.‬‬ ‫در گروه ‪A‬دسته ‪ 85‬کيلوگرم ‪ 10‬وزنه‌بردار حضور‬ ‫داشتند که رقابت اصلي ميان کيانوش رستمي‪ ،‬آپتي‬ ‫آيوکادوف و آرتيم اوکولوف از روسيه‪ ،‬ايوان مارکوف از‬ ‫بلغارستان ‪ ،‬اندري ريباکو از بالروس بود‪.‬‬ ‫رستمي در پايان با ثبت رکورد ‪ 178‬کيلوگرم در يک‬ ‫ضرب‪ 213،‬کيلوگرم در دوضرب و مجموع ‪ 391‬کيلوگرم‬

‫مدال طالي جهان را بر گردن آويخت‪.‬‬ ‫او در يک ضرب مدال نقره کسب کرد و در دوضرب‬ ‫مدال طال را به دست آورد‪.‬‬ ‫رستمي اولين حرکت خود را با وزنه ‪ 173‬کيلوگرم آغاز‬ ‫کرد که کار چندان دشواري براي مهار اين وزنه نداشت‪ .‬در‬ ‫حالي که رقابت نزديکي ميان او و وزنه‌برداران روس‪ ،‬بلغار و‬ ‫بالروس وجود داشت‪ ،‬رستمي در دومين حرکت پشت وزنه‬ ‫‪ 176‬کيلوگرم قرار گرفت که در مهار اين وزنه نيز موفق‬ ‫عمل کرد‪.‬‬ ‫در سومين حرکت‪ ،‬مربيان براي او ‪ 178‬کيلوگرم را‬ ‫درخواست کردند و رستمي همانند دوحرکت قبلي خود‬ ‫توانست وزنه را باالي سر ببرد و در جايگاه دوم قرار بگيرد‪.‬‬ ‫او همچنين رکورد يکضرب دسته ‪ 85‬کيلوگرم ايران را به‬ ‫ميزان دو کيلوگرم ارتقا داد‪ .‬رکورد قبلي اين حرکت با ‪176‬‬ ‫کيلوگرم در اختيار سهراب مرادي بود که سه سال پيش در‬ ‫جام باشگاه‌هاي آسيا در ازبکستان به ثبت رسيده بود‪.‬‬ ‫پس از موفقيت رستمي در مهار وزنه ‪ 178‬کيلوگرم‬ ‫مارکوف بلغار و ريباکو بالروس يک کيلوگرم وزنه‌هاي‬ ‫درخواستي خود (‪ 178‬کيلوگرم) را افزايش دادند که ريباکو‬ ‫موفق عمل نکرد اما مارکوف موفق شد با ‪ 179‬کيلوگرم طالي‬ ‫يک ضرب را بدست آورد‪ .‬ريباکو نيز با ‪ 175‬کيلوگرم مدال‬ ‫برنز را کسب کرد‪.‬‬ ‫رستمي در اولين حرکت وزنه ‪ 211‬کيلوگرم را انداخت‪.‬‬ ‫در دومين پشت وزنه ‪ 212‬کيلوگرم قرار گرفت که در مهار‬

‫آن موفق نبود در حالي که نگراني بابت اوت شدن او وجود‬ ‫داشت توانست در سومين حرکت ‪ 213‬کيلوگرم را باالي سر‬ ‫ببرد و به مدال طالي دوضرب برسد‪.‬‬ ‫او در مجموع دو حرکت با ‪ 391‬کيلوگرم قهرمان جهان‬ ‫شد‪.‬‬ ‫تابلو نتايج دسته ‪ 85‬کيلوگرم‬ ‫کيانوش رستمي از ايران با رکورد ‪ 178‬کيلوگرم يک‬ ‫ضرب‪ 213 ،‬کيلوگرم دوضرب و مجموع ‪ 391‬کيلوگرم (دو‬ ‫طال و يک نقره)‬ ‫ايوان مارکوف از بلغارستان با رکورد ‪ 179‬کيلوگرم يک‬ ‫ضرب‪ 211 ،‬کيلوگرم دوضرب و مجموع ‪ 390‬کيلوگرم (يک‬ ‫طال و يک نقره)‬ ‫تيم اوکولوف از روسيه با رکورد ‪ 174‬کيلوگرم يک‬ ‫ضرب‪ 211 ،‬کيلوگرم دوضرب و مجموع ‪ 385‬کيلوگرم (دو‬ ‫برنز)‪.‬‬ ‫ايران در هشتاد و يکمين دوره مسابقات جهاني به‬ ‫ميزباني قزاقستان با ترکيب مجيد عسکري (‪ 56‬کيلو)‪،‬‬ ‫مرتضي رضائيان و جابر بهروزي (‪69‬کيلو)‪ ،‬کيانوش رستمي‬ ‫و رسول تقيان (‪ 85‬کيلو)‪ ،‬کيا قدمي و محسن بهرام‌زاده‬ ‫(‪ 105‬کيلو) و بهداد سليمي (‪ 105+‬کيلو) شرکت کرده است‪.‬‬ ‫از بين اين نفرات‪ ،‬امتياز شش وزنه‌بردار برتر براي‬ ‫کسب سهميه المپيک ‪ 2016‬ريودو ژانيرو محاسبه خواهد‬ ‫شد‪ .‬برخالف ادوار گذشته رقابت‌هاي گزينشي المپيک که‬ ‫کشورها موظف بودند قبل از مسابقات‪ ،‬شش وزنه‌بردار‬ ‫خود را براي کسب سهميه معرفي کنند‪ ،‬اين بار به صورت‬ ‫خودکار‪ ،‬امتياز شش وزنه‌برداري که بهترين نتيجه را براي‬ ‫تيم خود به دست بياورند محاسبه خواهد شد‪.‬‬

‫پيشکسوت فوتبال ايران‬ ‫خواهان خريد باشگاه‬ ‫پرسپوليس شد‬ ‫کريم باقري خواهان خريد پرسپوليس شد‪ .‬کريم باقري‬ ‫در خصوص ارائه پيشنهادش براي خريد باشگاه پرسپوليس‬ ‫به اميررضا خادم اظهار داشت‪ ،‬حدود ‪ 10‬روز پيش براي‬ ‫خريد سهام باشگاه پرسپوليس اعالم آمادگي کردم و آقاي‬ ‫خادم گفت که بايد اين پيشنهاد را به صورت کتبي ارائه دهم‪.‬‬

‫غالمحسين مظلومي‪ ،‬خط آتش تاج‬ ‫و تيم ملي فوتبال ايران درگذشت‬ ‫غالمحسين مظلومي آقاي گل سابق فوتبال آسيا‬ ‫که به مدت ‪ 15‬سال رکورددار بهترين گلزن تاريخ‬ ‫فوتبال ايران بود‪ ،‬در سن ‪ 65‬سالگي به خاطر بيماري‬ ‫سرطان جان سپرد‪.‬‬ ‫روز قبل از درگذشت آقاي مظلومي‪ ،‬بازيکنان تيم‬ ‫ملي ايران با تصوير او که در دست رضا قوچان‌نژاد بود‬ ‫مقابل کره جنوبي به ميدان رفتند‪.‬‬ ‫مظلومي که متولد آبادان است تا آغاز دهه هفتاد‬ ‫شمسي با ‪ 19‬گل زده در صدر جدول بر‌ترين گلزنان‬ ‫فوتبال ايران قرار داشت‪ .‬او در اولين قهرماني باشگاه‬ ‫تاج (استقالل) نيز نقش چشمگيري داشت و به عنوان‬ ‫آقاي گلي رسيد‪.‬‬ ‫پسر گل جوانان آسيا و آقاي گل تمام ادوار ليگ‬ ‫تخت جمشيد از ديگر افتخارات مرحوم مظلومي است‪.‬‬ ‫عنوان آقاي گل بازي‌هاي آسيايي ‪ 1974‬هم به او‬ ‫رسيد‪ .‬در‌‌ همان مسابقات تيم ملي ايران به قهرماني‬ ‫دست يافت‪.‬‬ ‫گلزني‌هاي او‪ ،‬تيم ملي ايران را روانه المپيک‬ ‫مونترال کرد‪ .‬آنجا هم با گلي که به کوبا زد‪ ،‬آخرين‬ ‫پيروزي فوتبال ايران در المپيک‌ها را رقم زد‪ .‬رکوردي‬ ‫که اگر در المپيک ‪ 2016‬ريو بشکند هم چهل سال دوام‬ ‫آورده است!‬

‫علي پروين درباره آن گل تاريخي‬ ‫مي‌گويد‪« :‬روز قبل از بازي سر ميز غذا گفت‬ ‫خواب ديده‌ام به کوبا گل مي‌زنم‪ .‬گفتم اين‬ ‫تيم خيلي قوي است و فکر نکنم به اين‬ ‫راحتي‌ها بتواني‪ .‬روز بازي هم خيلي فشار‬ ‫روي دروازه ما آوردند‪ .‬ناگهان اواخر بازي‬ ‫گلرشان اشتباه کرد‪ ،‬توپ جلوي مظلومي افتاد‬ ‫و خوابش تعبير شد‪».‬‬ ‫غالمحسين مظلومي بعدها با لباس‬ ‫شهباز‪ ،‬به تاج گل زد اما تمام افتخارات ممکن‬ ‫را با پيراهن آبي کسب کرده بود‪ .‬در انتهاي‬ ‫ليگ سال ‪ ،50‬پرسپوليس و تاج امتيازي برابر‬ ‫داشتند اما تفاضل گل تاج بهتر بود‪.‬‬ ‫پرسپوليس هشت گل به گارد زد تا با لغزش احتمالي‬ ‫تاج قهرمان شود‪ .‬اما تاج نيز قصر يخ را از پيش رو‬ ‫برداشت که مظلومي يکي از گل‌هاي قهرماني تاج را وارد‬ ‫دروازه بهرام مودت کرد‪.‬‬ ‫​​ سال بعد باشگاه بايرن مونيخ با فرانتس بکن‌باير‪،‬‬ ‫ادو التک‪ ،‬پل برايتنر و گرد مولر افسانه‌اي به تهران آمد‪.‬‬ ‫غالمحسين مظلومي در استاديوم آزادي دروازه اين تيم را‬ ‫باز کرد‪ .‬او همچنين فاتح فنرباغچه هم بود‪.‬‬ ‫حتي در سال ‪ 1352‬که بهترين پرسپوليس دوران با‬

‫هدايت آلن راجرز بدون شکست قهرمان شد‪ ،‬باز عنوان آقاي‬ ‫گل رسيد به غالم سر طاليي‪ .‬او دو گل هم به اميد فرانسه زد‬ ‫که ميشل پالتيني را در ترکيب خود داشت‪.‬‬ ‫در مسابقات مقدماتي جام جهاني ‪ 1978‬ايران توانست‬ ‫در رياض با نتيجه ‪ 3‬بر صفر عربستان را مغلوب کند که آن‬ ‫مسابقه از نمادهاي تاريخ فوتبال ايران است‪ .‬در آن بازي‪،‬‬ ‫مظلومي زننده دو گل بود‪.‬‬ ‫مظلومي که پنج گل هم در شهرآورد تهران به ثمر رسانده‬ ‫اگر گرفتار مصدوميت نمي‌شد‪ ،‬مي‌توانست نيمه نخست دهه‬ ‫‪ 60‬را هم بازي کند اما ناگزير از فوتبال کناره‌گيري کرد‪ .‬او‬

‫‪46‬‬

‫فع ً‬ ‫ال پيشنهاد خود را ارائه داده‌ام و تصميم با آقايان است که‬ ‫چطور بخواهند باشگاه را بفروشند‪.‬‬

‫پله در بخش مراقبت‌هاي‬ ‫ويژه بستري شد‬ ‫پله اسطوره فوتبال برزيل در بخش مراقبت‌هاي ويژه‬ ‫بيمارستان آلبرت انشتاين سائوپائولو بستري شده است‪.‬‬ ‫به گفته مسئوالن بيمارستان‪ ،‬ستاره سابق فوتبال که‬ ‫‪ 74‬سال دارد به علت ناپايداري حال جسماني‌اش در اين‬ ‫بيمارستان بستري شده است‪ .‬او چند هفته پيش براي‬ ‫جراحي سنگ کليه در اين بيمارستان بستري و سه روز بعد‬ ‫مرخص شده بود‪.‬‬ ‫پله که قهرماني ملي در برزيل است در ‪ 21‬سال دوران‬ ‫بازي‌اش‪ ،‬در ‪ 1363‬بازي فوتبال‪ 1281 ،‬گل به ثمر رسانده‬ ‫است‪.‬‬ ‫او ‪ 91‬بازي ملي هم براي برزيل انجام داده و ‪ 77‬گل‬ ‫زده است‪.‬‬ ‫پله سه بار در سال‌هاي ‪ 1962 ،1958‬و ‪ 1970‬با برزيل‬ ‫قهرمان جهان شده است و بسياري او را بزرگترين بازيکن‬ ‫تاريخ فوتبال مي‌دانند‪.‬‬

‫بعدها در سال ‪ 1367‬سرمربي استقالل شد‬ ‫و سال بعد سرمربيگري تيم ملي اميد ايران‬ ‫را برعهده گرفت‪.‬‬ ‫حشمت مهاجراني سرمربي سابق تيم‬ ‫ملي ايران که مربي مظلومي هم بود‪ ،‬او را‬ ‫خطرناک‌ترين بازيکن تاريخ فوتبال ايران‬ ‫در محوطه جريمه مي‌داند‪.‬‬ ‫آقاي گل جام ملت‌هاي ‪ 1976‬آسيا‪ ،‬در‬ ‫آغاز دهه هفتاد شمسي سمت سرمربيگري‬ ‫سرمربي استقالل اهواز را در ليگ آزادگان‬ ‫برعهده گرفت‪.‬‬ ‫او در مقاطع مختلف روي نيمکت‬ ‫سرمربيگري تيم‌هاي شهرداري کرمان‪،‬‬ ‫مقاومت تهران‪ ،‬کشتي‌سازي بندرعباس‪،‬‬ ‫پتروشيمي ماهشهر‪ ،‬موتوژن تبريز‪ ،‬استقالل‬ ‫نوين و پيام تهران نشست‪.‬‬ ‫مدير فني تيم‌هاي ملي نوجوانان‬ ‫و جوانان‪ ،‬سرمربي تيم ملي نوجوانان‪،‬‬ ‫مديرفني تيم‌هاي پايه استقالل و پاس‪،‬‬ ‫سرپرست استقالل در دوران سرمربيگري مرفاوي‪ ،‬عضو‬ ‫کميته فني استقالل در سال ‪ 89‬و سرپرستي شاهين‬ ‫بوشهر در ليگ بر‌تر نيز در کارنامه پر بار دوران ورزشي‬ ‫مرحوم مظلومي درج شده است‪.‬‬ ‫حسين کالني درباره مظلومي به خبرگزاري ايسنا‬ ‫گفته‪ :‬افتخارات زيادي براي فوتبال ايران به دست آورد‬ ‫اما هميشه با او بي‌مهري شد‪ .‬قدر افرادي که زنده هستند‬ ‫را بدانيم چون وقتي مي‌روند ديگر در کنار ما نخواهند بود‪.‬‬ ‫معتقدم مظلومي‪ ،‬مظلومانه زندگي کرد و مظلومانه از دنيا‬ ‫رفت‪.‬‬


‫‪47‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫مسي بهترين گلزن‬ ‫تاريخ الليگا شد‬

‫ليونل مسي سرانجام رکورد ‪ 60‬ساله فوتبال اسپانيا را‬ ‫شکست و به نام خود ثبت کرد‪ .‬او با هت‌تريکي که برابر‬ ‫سويا انجام داد‪ ،‬تعداد گل‌هايش را در الليگا به عدد ‪ 253‬گل‬ ‫رساند تا برترين گلزن تاريخ اين رقابت‌ها نام گيرد‪.‬‬ ‫‪ 60‬سال پس از آنکه تلمو زارا موفق شد در سال ‪1955‬‬ ‫براي آتلتيک‌بيلبائو رکوردشکني کند و برترين گلزن الليگا‬ ‫لقب گيرد‪ ،‬ليونل مسي موفق شد اين رکورد را به نام خود‬ ‫ثبت کند‪ .‬البته ‪ 17‬سال طول کشيد تا تلمو زارا به اين رکورد‬ ‫ارزشمند دست يابد‪ .‬اين در حالي است که ليونل مسي در‬ ‫‪ 10‬سال به اين رکورد دست يافت و برترين گلزن الليگا‬ ‫شد‪.‬‬ ‫البته ميانگين گلزني تلمو زارا نسبت به ليونل مسي بهتر‬ ‫است‪ .‬زارا در ‪ 277‬بازي موفق شد ‪ 251‬گل به ثمر برساند‪،‬‬ ‫يعني ميانگين ‪ 0.91‬درصد براي آتلتيک بيلبائو‪ .‬در طرف‬ ‫مقابل ليونل مسي موفق شده است طي ‪ 289‬بازي ‪ 253‬گل‬ ‫را به ثمر برساند‪ ،‬يعني ميانگين ‪ 0.87‬براي بارسلونا‪.‬‬ ‫پس از ليونل مسي و تلمو زارا برترين گلزنان الليگا به‬ ‫شرح زير است‪:‬‬ ‫هوگو سانچس ‪ 234‬گل‪ ،‬رائول گونزالس ‪ 228‬گل‪،‬‬ ‫آلفردو دي‌استفانو ‪ 227‬گل‪ ،‬سزار ‪ 224‬گل‪ ،‬کوئيني ‪ 219‬گل‬ ‫و پاهينيو ‪ 210‬گل‪.‬‬ ‫ليونل مسي در سال ‪ 2005‬موفق شد اولين گلش را‬ ‫براي بارسلونا برابر آلباسته به ثمر برساند‪ .‬برنده چهار توپ‬ ‫طالي جهان در سال ‪ 2011‬موفق شد با زدن ‪ 50‬گل بهترين‬ ‫فصل دوران فوتبالش را سپري کند‪.‬‬

‫توافق تيموريان‬ ‫با افشارزاده براي جدايي‬ ‫از استقالل‬

‫مدير برنامه‌هاي آندرانيک تيموريان مي‌گويد مديرعامل‬ ‫استقالل بعد از شنيدن صحبت‌هاي آندو گفته است با توجه‬ ‫به شناختي که از اين بازيکن دارد‪ ،‬تالش مي‌کند او در‬ ‫شرايطي مناسب از جمع آبي‌پوشان جدا شود‪.‬‬ ‫سرژيک تيموريان درباره جلسه برادرش با بهرام‬ ‫افشارزاده گفت‪ ،‬جلسه بسيار خوبي داشتيم و آقاي افشارزاده‬ ‫با روي باز پذيراي ما بود‪ .‬در اين جلسه آندرانيک به آقاي‬ ‫افشارزاده مسائلي را گفت‪ .‬از جمله اين مسائل اتفاقاتي بود‬ ‫که در تمرين استقالل رخ داد‪ .‬او به مديرعامل استقالل گفت‬ ‫از سوي چند ليدر در تمرين استقالل به او توهين شده است‪.‬‬ ‫مديرعامل سابق استقالل معتقد است آبي‌ها زير بار‬ ‫فشارهاي سنگين و ناهماهنگي‌هاي به وجود آمده در درون‬ ‫تيم دچار از هم گسيختگي شده‌اند که اين مساله بايد هر چه‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫زودتر برطرف شود‪.‬‬ ‫علي فتح‌اهلل‌زاده مديرعامل سابق استقالل در گفت‌وگو‬ ‫با خبرنگار ورزشي ايسنا‪ ،‬درباره علت ايجاد بحران در تيم‬ ‫استقالل اظهار کرد‪ ،‬اگر از راس تا ذيل تيم در يک راستا‬ ‫حرکت کنند شاهد چنين مساله‌اي نخواهيم بود‪.‬‬ ‫وي ادامه داد‪ ،‬تيم‌هاي استقالل و پرسپوليس وقتي‬ ‫در مقابل هم يک باخت مي‌آورند دچار بحران مي‌شوند اما‬ ‫نبايد جا بزنند‪ .‬استقالل بازيکنان و کادر فني خوبي دارد و‬ ‫قلعه‌نويي چند قهرماني براي استقالل آورده است و نبايد‬ ‫چنين صحبت‌هايي درباره کادر فني مطرح شود‪.‬‬ ‫مديرعامل سابق استقالل همچنين در مورد آندرانيک‬ ‫تيموريان گفت‪ ،‬آندو در استقالل دچار مسائل روحي ‪ -‬رواني‬ ‫شده است‪ .‬او احساس غربت مي‌کند و حس مي‌کند که‬ ‫دوستش ندارند‪ .‬اگر مديرعامل باشگاه و سرمربي تيم اين‬ ‫مساله را برطرف کنند مشکل به وجود آمده برطرف خواهد‬ ‫شد‪.‬‬

‫جويبار مازندران‪،‬‬ ‫قهرمان جام باشگاه‌هاي‬ ‫کشتي جهان شد‬

‫مسابقه نهايي اولين دوره جام باشگاه‌هاي جهان در‬ ‫رشته کشتي آزاد‪ ،‬بين نمايندگان ايران و آمريکا برگزار شد و‬ ‫با برتري تيم جويبار مازندران به پايان رسيد‪.‬‬ ‫در اين مسابقات تيم‌هاي تايتان مرکوري از آمريکا‪،‬‬ ‫ارتش مغولستان‪ ،‬سوربال از کوبا‪ ،‬استانبول ترکيه‪ ،‬ارتش‬ ‫سوريه‪ ،‬اتحاديه چين‪ ،‬داکاي بنگالدش‪ ،‬اورگو قرقيزستان‪،‬‬ ‫گمرک آذربايجان‪ ،‬بوروندي‪ ،‬افغانستان و سه تيم از ايران‬ ‫حضور داشتند‪.‬‬ ‫تيم بيمه رازي جويبار مازندران که از دو کشتي‌گير‬ ‫روسيه‌اي نيز سود مي‌برد‪ ،‬موفق شد با نتيجه ‪ 6‬بر ‪ 2‬تايتان‬ ‫مرکوري از آمريکا را شکست دهد و جام قهرماني را در خانه‬ ‫نگه دارد‪.‬‬ ‫حسن رحيمي‪ ،‬بخان گوي‌گريف‪ ،‬ماگومد قربان علي‌يف‪،‬‬ ‫مهدي تقوي‪ ،‬محمد جواد ابراهيمي و جمال ميرزايي نفرات‬ ‫پيروز تيم جويبار در برابر رقباي آمريکايي بودند‪ .‬در مسابقه‬ ‫رده‌بندي نيز شوراي شهر کرج با برتري ‪ 8‬بر صفر مقابل‬ ‫اتحاديه کشتي چين به مقام سوم رسيد‪.‬‬ ‫در مسابقه فينال و در ‪ 57‬کيلوگرم حسن رحيمي دارنده‬ ‫مدال طالي جهان با ‪ 9‬امتياز از سد آنتوني راموس گذشت‪.‬‬ ‫در ‪ 61‬کيلوگرم بخان گوي‌گريف که او نيز قهرمان‬ ‫دنياست ‪ 10‬بر صفر بر جو کولون غلبه کرد‪ .‬در ‪ 65‬کيلو‬ ‫ماگومد قربان علي‌يف با حساب ‪ 4‬بر ‪ 4‬مقابل ريس همفري‬ ‫به برتري رسيد‪.‬‬ ‫در ‪ 70‬کيلوگرم مهدي تقوي ‪ 3‬بر صفر بر آدام هال غلبه‬ ‫کرد‪ .‬بازگشت مهدي تقوي پس از مدت‌ها دوري به صحنه‬ ‫مسابقات‪ ،‬از نکات مهم اين دوره از مسابقات بود‪ .‬او غير از‬ ‫آدام هال آمريکايي توانست حسن يزداني قهرمان جوانان‬ ‫جهان و سجاد محمدي را هم از پيش رو بردارد‪.‬‬ ‫در ‪ 74‬کيلو عزت‌اهلل اکبري نايب قهرمان سال ‪2013‬‬ ‫جهان مغلوب آندرو هاو شد اما در ‪ 86‬کيلو محمدجواد‬ ‫ابراهيمي دارنده مدال طالي جوانان جهان با ‪ 10‬امتياز از سد‬ ‫آندرو وين گذشت‪.‬‬ ‫در ‪ 97‬کيلو جمال ميرزايي ‪ 12‬امتياز از وين ميچاالک‬ ‫گرفت اما در فوق سنگين سيدرضا موسوي مغلوب تايرل‬ ‫فورچون شد‪.‬‬ ‫سرمربي تيم کشتي باشگاهي تايتان کوري آمريکا‬ ‫گفت‪ ،‬از اينکه به عنوان اولين تيم آمريکايي در شهرستان‬ ‫جويبار‪ ،‬پايتخت کشتي ايران مبارزه مي‌کنيم بسيار هيجان‬ ‫زده هستيم و احساس غرور مي‌کنيم‪.‬‬ ‫اريک بويد به خبرگزاري ايسنا گفت‪« ،‬ايران همواره در‬ ‫کشتي جهان حرف‌هاي زيادي براي گفتن داشته‪ .‬ما دوست‬

‫‪47‬‬

‫سفري کوتاه به‬ ‫يک روز به يادماندني فوتبال ايران‬ ‫تاريخي‌ترين روز فوتبال ايران‬ ‫بي شک تساوي قهرمانانه مقابل‬ ‫استراليا در شهر ملبورن و صعود‬ ‫به جام جهاني ‪ 1998‬است‪ .‬اين‬ ‫اتفاق درست در روز ‪ 8‬آذرماه ‪1376‬‬ ‫رخ داد‪ .‬روزي بزرگ که از خاطر نه‬ ‫تنها اهالي فوتبال بلکه همه مردم‬ ‫ايران زدوده نخواهد شد‪ .‬روزي که‬ ‫فوتبال ايران از خواب بيدار شد و‬ ‫نسل جديدي از ستاره‌هاي دوست‬ ‫داشتني را معرفي کرد‪ .‬حاال آن‬ ‫ستاره‌ها به کسوت مربيگري رو‬ ‫آورده‌اند و اکثرا هدايت تيم‌هاي‬ ‫ديگر را برعهده گرفته‌اند‪ .‬بياييد‬ ‫سري بزنيم به آن روز و به ياد بياوريم چگونه استراليا را‬ ‫از صعود راحت به جام جهاني بازداشتيم‪.‬‬ ‫ايران در مرحله گروهي راهيابي به جام جهاني‬ ‫‪ 1998‬فرانسه نتوانست عملکرد درخشاني داشته باشد‬ ‫و براي صعود‪ ،‬نيازمند استفاده از نيم سهميه آسيا بود‪.‬‬ ‫نيم سهميه ديگر نيز در اختيار قاره اقيانوسيه بود که‬ ‫استراليا از آن به مرحله پلي آف رسيد‪ .‬در بازي رفت‬ ‫که روز اول آذرماه ‪ 1376‬در ورزشگاه آزادي تهران‬ ‫انجام شد‪ ،‬دو تيم با تساوي يک ‪ -‬يک به کارشان پايان‬ ‫دادند و با اين نتيجه مشخص بود استراليايي‌ها شانس‬ ‫بيشتري براي صعود دارند چون با يک برد خفيف نيز‬ ‫مي‌توانستند به آرزوي ديرينه خود يعني حضور در جام‬ ‫جهاني دست يابند‪.‬‬ ‫بازي برگشت روز ‪ 8‬آذرماه ‪ 1376‬انجام شد‪.‬‬ ‫ورزشگاه کريکت ملبورن استراليا ميزبان ديدار برگشت‬ ‫بود و بيش از ‪ 85‬هزار هوادار استراليايي به ورزشگاه‬ ‫رفته بودند تا صعود کشورشان به جام جهاني را جشن‬ ‫بگيرند‪.‬‬ ‫تيم ملي ايران در آن روز با هدايت والدير ويرا‬ ‫برزيلي با اين بازيکنان به ميدان رفت‪ :‬احمدرضا‬ ‫عابدزاده‪ ،‬محمد خاکپور‪ ،‬نعيم سعداوي (‪ -70‬ابراهيم‬ ‫تهامي و سپس دقيقه ‪ 90‬علي اکبر استاداسدي)‪،‬‬ ‫افشين پيرواني‪ ،‬مهدي پاشازاده‪ ،‬حميد استيلي‪ ،‬کريم‬ ‫باقري‪ ،‬مهدي مهدوي‌کيا‪ ،‬رضا شاهرودي (‪ -52‬عليرضا‬ ‫منصوريان) خداداد عزيزي و علي دايي‪.‬‬ ‫استراليايي‌ها نيز چند ستاره بزرگ و باتجربه‬ ‫در ترکيب تيمشان مي‌ديدند از جمله مارک بوسنيچ‬ ‫دروازه‌بان که بعدها راهي منچستر يونايتد شد و‬ ‫الزاريديس‪ ،‬آئوريليو ويدمار‪ ،‬کرگ فاستر‪ ،‬مارک ويدوکا‬ ‫و هري کيول‪.‬‬ ‫در آن روز تري ونه‌بلز انگليسي هدايت استراليا را‬ ‫برعهده داشت‪ .‬مربي نامداري که تجربيات فراواني با‬ ‫خود داشت و مي‌خواست هر طور شده‪ ،‬استراليا را به‬ ‫جام جهاني فرانسه ببرد‪.‬‬ ‫استراليا بازي را کامال تهاجمي آغاز کرد و باعث‬ ‫شد تيم ملي ايران صرفا به دفاع مشغول شود‪ .‬لغزندگي‬ ‫زمين هم مزيد بر علت شد تا تمرکز مدافعان ما به هم‬ ‫بريزد اما ستاره‌اي به نام احمدرضا عابدزاده در همان‬ ‫اوايل بازي چند توپ خطرناک مهاجمان استراليا را مهار‬ ‫کرد‪ .‬ولي تاب و توان گلر دوست داشتني و محبوب‬ ‫تيم ملي کشورمان تنها تا دقيقه ‪ 32‬به طول انجاميد تا‬ ‫بازيکن جوان آن روزهاي تيم ملي استراليا در اين دقيقه‬ ‫دروازه ايران را باز کند‪ .‬در نيمه اول ما فقط يک فرصت‬ ‫گلزني نصفه و نيمه داشتيم که آن هم روي سرعت‬ ‫مهدوي‌کيا از سمت راست پديد آمد و البته به سرانجام‬ ‫نرسيد تا اين نيمه با برتري کامل استراليا و شکست يک‬ ‫بر صفر ايران به اتمام برسد‪.‬‬ ‫با شروع نيمه دوم‪ ،‬فشار استراليايي‌ها بيشتر شد‬ ‫داريم ايرانيان به آمريکا بيايند و تجارب موفقي از همکاري‬ ‫با کشتي ايران داشته‌ايم‪ .‬يکي از ويژگي‌هاي بارز ورزش‬ ‫کشتي ارتباط ميان کشورهاست‪ .‬بر همين اساس به طور‬ ‫حتم کشتي مي‌تواند به توسعه روابط ميان ايران و آمريکا‬ ‫کمک کند‪».‬‬ ‫در حاشيه مسابقات‪ ،‬يک ساعت پيش از شروع فينال‪،‬‬ ‫سالن مسابقه پر شد‪ .‬اين اتفاق در حالي رخ داد که بليت‌هاي‬

‫و آنها موفق شدند خيلي زود گل ديگري را در دروازه ايران‬ ‫جاي دهند‪ .‬حاال همه چيز حکم به صعود استراليا به دور‬ ‫بعدي مي‌داد اما فردي به نام «پيتر هور» که چهره‌اي بدنام‬ ‫در کشورش بود‪ ،‬به يکباره از سمت سکوي تماشاگران به‬ ‫سمت دروازه ايران حمله کرده و قبل از رسيدن به احمدرضا‬ ‫عابدزاده‪ ،‬تور دروازه ايران را پاره مي‌کند‪ .‬اين اتفاق‪،‬‬ ‫باعث ايجاد وقفه‌اي ‪ 7 ،6‬دقيقه‌اي در بازي شد و تمرکز‬ ‫استراليايي‌ها به هم ريخت‪.‬‬ ‫ويرا در کنار زمين کار خاصي از دستش بر نمي‌آمد‪ ،‬با‬ ‫اين حال يک تعويض تهاجمي انجام داد تا شايد شرايط کار‬ ‫را تغيير دهد‪ .‬او ابراهيم تهامي را به بازي فرستاد و درست‬ ‫يک دقيقه بعد يعني دقيقه ‪ 71‬در شرايطي که استراليايي‌ها‬ ‫کمي عقب کشيده بودند و توپ و فضا در دست ايران بود‪،‬‬ ‫بر روي کار تکنيکي خداداد عزيزي و سماجت تهامي در‬ ‫جلو بردن توپ‪ ،‬کريم باقري از راه رسيد و توپي سرگردان‬ ‫را با يک ضربه سخت و مطمئن وارد دروازه استراليا کرد‪.‬‬ ‫اين گل‪ ،‬باعث نشد کار زردپوشان ميزبان تمام شود ولي در‬ ‫تخريب روحيه آنها تاثير بسزايي داشت‪ .‬اميد حاال به اردوي‬ ‫ايران برگشته بود به خصوص که هافبک‌هاي استراليايي‬ ‫مدام روي بازيکنان ايران خطا مي‌کردند و مشخص بود‬ ‫تمرکزشان به هم ريخته است‪.‬‬ ‫اما آن سکانس بزرگ و جاودانه فوتبال ايران در دقيقه‬ ‫‪ 75‬کليد خورد‪ .‬وقتي مارک بوسنيچ توپي را از کنار دروازه‬ ‫خود به ميانه ميدان شليک کرد‪ .‬در يک لحظه علي دايي‬ ‫صاحب توپ شد و با يک پاس مطمئن‪ ،‬باعث شد خداداد‬ ‫عزيزي با سرعتي زياد از ميان مدافعان حريف با تيزهوشي‬ ‫و تيزچنگي به حرکت درآيد‪ .‬مدافعان استراليا حتي فکرش‬ ‫را نمي‌کردند با همين تاکتيک ساده‪ ،‬خداداد با گلرشان در‬ ‫موقعيت تک به تک قرار بگيرد‪ .‬خداداد جلو رفت و در يک‬ ‫لحظه با يک بغل پاي آرام و زميني‪ ،‬دروازه بوسنيچ را گشود‬ ‫و بازي را به تساوي ‪ 2‬بر ‪ 2‬کشاند‪.‬‬ ‫از آن دقيقه به بعد فشار استراليايي‌ها روي دروازه‬ ‫ايران بيشتر شد‪ .‬آنها مي‌خواستند از جهنم تماشاگران‬ ‫خودشان فرار کنند و به همين علت‪ ،‬بازي عجوالنه‌اي را در‬ ‫دستور کار تاکتيکي و فني خود قرار دادند اما هر چه مي‌زدند‪،‬‬ ‫به در بسته مي‌خورد‪.‬‬ ‫در ‪ 15‬دقيقه پاياني‪ ،‬تيم ملي ‪ 11‬ستاره جذاب داشت‬ ‫اما احمدرضا عابدزاده بود که بيش از همه آنها در زمين‬ ‫مي‌درخشيد‪ .‬او چند بار توپ‌ها را به شکل معجزه‌وار و‬ ‫شجاعانه‌اي مهار کرد و يکبار نيز با يک دست ضربه سر‬ ‫مهاجم حريف را گرفت تا روحيه بازيکنان را چند برابر کند‪.‬‬ ‫در کنار آن بازي جسورانه‪ ،‬گزارش جذاب جواد خياباني‬ ‫و القابي که به بازيکنان مي‌داد نيز جاودانه شد‪ .‬غزال تيزپاي‬ ‫فوتبال آسيا از همان روز به سينه خداداد عزيزي سنجاق‬ ‫شد و قهرمانان ملي توانستند باعث و باني اولين جشن‬ ‫خياباني ايران پس از انقالب اسالمي شوند‪ .‬آن روز هرگز‬ ‫از ذهن اهالي فوتبال پاک نخواهد شد حتي اگر صد سال از‬ ‫عمر فوتبال ايران بگذرد‪.‬‬ ‫فينال به مبلغ ‪ 50‬هزار تومان فروخته شده بود اما تعداد‬ ‫زيادي از تماشاگراني که بليت خريده بودند‪ ،‬پشت در ماندند‬ ‫و موفق به حضور در سالن نشدند‪.‬‬ ‫فارس نيوز گزارش داده است که برخي تماشاگران‬ ‫بليت را به قيمت ‪ 100‬و حتي ‪ 150‬هزار تومان از بازار سياه‬ ‫خريده بودند‪.‬‬


‫‪48‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬

‫برترين‌هاي فوتبال آسيا معرفي‬ ‫شدند‪ ،‬دست ايران خالي ماند‬ ‫مراسم معرفي برترين‌هاي فوتبال آسيا در فيليپين برگزار شد و در بخش‬ ‫فوتبال جايزه‌اي به ايران تعلق نگرفت تا علي کفاشيان براي دومين سال پياپي‬ ‫دست خالي به تهران برگردد‪ .‬اما عنوان بهترين بازيکن فوتسال نصيب حسن‌زاده‬ ‫از ايران شد‪.‬‬ ‫مراسم بهترين‌هاي سال ‪ 2014‬در کواالالمپور برگزار شده و فوتبال ايران نصيبي‬ ‫از عناوين و جام‌هاي توزيع شده نبرده بود‪ .‬به اين ترتيب براي دومين سال متوالي‪،‬‬ ‫تيمي که تا پايان ماه اکتبر‬ ‫در رنکينگ فيفا‪ ،‬رتبه‬ ‫نخست آسيا را در اختيار‬ ‫داشت نتوانست جامي را به‬ ‫خود اختصاص دهد‪.‬‬ ‫اردن‪،‬‬ ‫پارسال‬ ‫پاکستان‪ ،‬عراق و تايلند‪،‬‬ ‫امسال هم قرقيزستان‪،‬‬ ‫هندوستان‪،‬‬ ‫فلسطين‪،‬‬ ‫تاجيکستان و فيليپين از‬ ‫جمله کشورهايي بودند که‬ ‫سهمي در تجليل‪‎‬ها يا جوايز‬ ‫توزيع شده داشتند‪ .‬اما‬ ‫سهم ايران‪ ،‬امسال فقط يک عنوان در بخش فوتسال بود که به اصغر حسن‌زاده‬ ‫تعلق گرفت‪ .‬او به عنوان بهترين فوتساليست سال ‪ 2014‬آسيا معرفي شد‪.‬‬ ‫مهم‌ترين جايزه که عنوان مرد سال فوتبال آسياست به ناصر شمراني از‬ ‫عربستان رسيد که در الهالل توپ مي‌زند‪ .‬کنفدراسيون آسيا بازيکنان شاغل‬ ‫در ليگ‌هاي اروپايي را‬ ‫مدنظر قرار نمي‌دهد‪.‬‬ ‫به همين خاطر از سال‬ ‫‪ 2000‬تا کنون عربستان‬ ‫تنها کشوري است که‬ ‫توانسته چهار بار عنوان‬ ‫برترين بازيکن سال را‬ ‫نصيب خود کند‪.‬‬ ‫نواف تميات‪ ،‬حمد‬ ‫منتشري‪ ،‬ياسر قحطاني‬ ‫و حاال ناصر شمراني‪ .‬اين‬ ‫در حالي است که فوتبال‬ ‫اين کشور طي اين مدت‪،‬‬ ‫از دوران اوج دهه هشتاد و نود ميالدي فاصله گرفته‪ .‬هر چهار بازيکن ياد شده نيز‬ ‫خارج از مرزهاي آسيا فاقد اسم و رسم هستند‪.‬‬ ‫آخرين بازيکن ايراني که مرد سال آسيا شد‪ ،‬علي کريمي بود که در سال‬ ‫‪ 2004‬اين عنوان را نصيب خود کرد‪ .‬کريمي سال ‪ 2012‬هم نامزد نهايي بود اما‬ ‫رقابت را به لي کئون هو از کره جنوبي واگذار کرد‪ .‬جواد نکونام هم يکي از دو نامزد‬ ‫نهايي پارسال بود که اين عنوان به ژنگ ژي از چين رسيد‪.‬‬ ‫نکونام هم در اعتراض به عدم انتخاب خود به خبرنگاران ايراني گفت‪« ،‬بايد‬ ‫کارهايي کنيم که همه کشور‌ها انجام مي‌دهند وگرنه همين طور بدون جايزه‬ ‫مي‌آييم و مي‌رويم! چين نه به جام جهاني صعود کرده و نه صعودش به جام ملت‌ها‬ ‫قطعي شده اما همه جايزه‌ها را گرفته‪ .‬اميدوارم سال‌هاي بعد‪ ،‬وضعيت طور ديگري‬ ‫باشد‪ .‬متاسفم که ايران هيچ جايزه‌اي نگرفت‪ .‬اين خوب نيست که نمايندگان ما را‬ ‫به اينجا مي‌آورند و هيچ جايزه‌اي نمي‌دهند‪».‬‬ ‫امسال مثل پارسال‪ ،‬به بهترين بازيکن آسيا و اقيانوسيه که در اروپا بازي‬ ‫مي‌کند هم جايزه دادند‪ .‬ميله يديناک استراليايي و عضو باشگاه کريستال پاالس‪.‬‬ ‫اوگارا رييس سابق فدراسيون فوتبال ژاپن به خاطر تالش براي توسعه‬ ‫فوتبال‪ ،‬جايزه الماس را از سپ بالتر دريافت کرد‪ .‬فدراسيون قطر هم با وجود‬ ‫انتقادات گسترده‌ در سطح جهان که نسبت به نحوه بکارگيري کارگران خارجي در‬ ‫احداث ورزشگاه‌ها مطرح است‪ ،‬جايزه روياي ‪ AFC‬را گرفت‪.‬‬ ‫از فدراسيون‌هاي هندوستان‪ ،‬تاجيکستان و فيليپين به دليل توجه به فوتبال‬ ‫پايه تجليل شد‪ .‬ژاپن نيز عنوان برترين فدراسيون فوتبال قاره آسيا را نصيب خود‬ ‫کرد‪ .‬انتخابي که کمتر منتقدي در سطح اين قاره دارد‪ .‬بهترين مربي زن سال هم‬ ‫خانم تاکيموتو از همين کشور بود که هدايت تيم ملي نوجوانان ژاپن را برعهده‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫تيم ملي فلسطين بهترين تيم فوتبال آسيا شد‪ .‬اين تيم با وجود شرايط‬ ‫ويژه‌اش در سالي که گذشت و محدوديت‌هاي فراوان‪ ،‬توانست در چلنج کاپ به‬ ‫قهرماني برسد و به عنوان شانزدهمين تيم‪ ،‬جواز حضور در جام ملت‌هاي آسيا را‬ ‫کسب کند‪ .‬فلسطيني‌ها براي اولين بار در اين تورنمنت به ميدان خواهند رفت‪.‬‬ ‫جايزه بازي جوانمردانه به فدراسيون فوتبال کره‌جنوبي اهدا شد‪ .‬در اين‬ ‫بخش تيم ملي فوتبال ايران نيز نامزد بود که همچون ساير بخش‌ها به اين عنوان‬ ‫هم دست نيافت‪ .‬جايزه فدراسيون مشتاق سال هم که پارسال به پاکستان رسيده‬ ‫بود امسال نصيب قرقيزستان شد‪.‬‬ ‫تيم ملي ژاپن و اصغر حسن‌زاده به عنوان برترين تيم ملي فوتسال و برترين‬ ‫بازيکن فوتسال انتخاب شدند‪ .‬توني پوپوويچ سرمربي تيم وسترن استراليا نيز به‬ ‫عنوان مربي سال آسيا انتخاب شد‪.‬‬ ‫آساموا جيان مهاجم غنايي العين به عنوان بهترين بازيکن خارجي شاغل‬ ‫در آسيا معرفي شد‪ .‬اين بازيکن چه در ليگ امارات و چه در ليگ قهرمانان آسيا‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫عملکرد موفقي داشت‪.‬‬ ‫تيم فوتبال زنان ژاپن و کاترينا گوري بازيکن تيم زنان استراليا نيز برترين‬ ‫تيم و بازيکن زن سال آسيا شدند‪.‬‬ ‫باشگاه وسترن استراليا که با برتري مقابل الهالل فاتح ليگ قهرمانان شد‪،‬‬ ‫عنوان برترين تيم باشگاهي سال را به خود اختصاص داد‪ .‬روشن ايرماتوف نيز به‬ ‫عنوان بهترين داور فوتبال آسيا انتخاب شد‪.‬‬ ‫کنفدراسيون فوتبال آسيا چند پيشکسوت فوتبال اين قاره از کشورهاي‬ ‫مختلف از جمله ايران را نيز در فهرست تاالر مشاهير خود قرار داد که همايون‬ ‫بهزادي و علي دايي از ايران‪ ،‬ياسوهيکو و سابا از ژاپن‪ ،‬سامي جابر از عربستان‪،‬‬ ‫داتو چينان از مالزي‪ ،‬سان ون از چين‪ ،‬هونگ ميونگ بو از کره جنوبي‪ ،‬هري کيول‬ ‫از استراليا و بايچانگ بوتيا از هندوستان هستند‪.‬‬

‫اتهامات جديد‬ ‫عليه فيفا‬ ‫ادعاهاي تازه‌اي در مورد فساد‬ ‫در جريان روند انتخاب ميزبانان‬ ‫جام‌هاي جهاني ‪ 2018‬و ‪2022‬‬ ‫مطرح شده است‪.‬‬ ‫کميته فرهنگ‪ ،‬رسانه و ورزش‬ ‫پارلمان بريتانيا مطالب تازه‌اي را منتشر کرده که روزنامه «ساندي تايمز» در اختيار‬ ‫اين کميته قرار داده بود‪.‬‬ ‫بر اساس اين داده‌ها‪ ،‬مسئوالن انگليسي پي‌گير نامزدي اين کشور براي جام‬ ‫جهاني ‪ ،2018‬مجموعه‌اي از شايعات و اطالعاتي را گرد آوري کرده بودند که‬ ‫توسط شرکت‌هاي خصوصي و سفارتخانه‌هاي بريتانيا به دست آمده بود‪.‬‬ ‫در ميان اين مطالب مدرک قطعي در مورد فساد وجود ندارد‪ ،‬اما جزئياتي‬ ‫از چگونگي خريد رأي و سوءاستفاده ادعايي از قوانين پيچيده فيفا در آن مطرح‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫«ساندي تايمز» ادعا کرده که والديمير پوتين‪ ،‬رئيس جمهور روسيه در‬ ‫موفقيت اين کشور براي کسب ميزباني جام جهاني ‪ 2018‬نقش عمده‌اي داشته‬ ‫و حتي توانسته سپ بالتر‪ ،‬رئيس فيفا را در البي‌گري براي کسب آرا به کار گيرد‪.‬‬ ‫ادعاي ديگر اين است که مسئوالن روسيه با هديه دادن يک تابلوي نقاشي‬ ‫که گفته مي‌شود اثر پيکاسو بوده‪ ،‬حمايت ميشل پالتيني‪ ،‬رئيس فدراسيون فوتبال‬ ‫اروپا را جلب کرده‌اند‪.‬‬ ‫همچنين گفته شده که قطر از نفوذي که به عنوان يک صادرکننده عمده گاز‬ ‫در بازار جهاني انرژي دارد‪ ،‬براي کسب ميزباني جام جهاني ‪ 2022‬استفاده کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫فيفا پس از آنکه در مورد عدم انتشار متن کامل گزارش مربوط به فساد در‬ ‫کسب ميزباني دو جام جهاني‪ ،‬به شدت مورد انتقاد قرار گرفت‪ ،‬بررسي پرونده را‬ ‫عمال به‪ ‬دادگاهي در سوئيس‪ ‬سپرد‪.‬‬

‫خودکشي قهرمان فرنگي‌کار ايران‬ ‫در زندان کرمانشاه‬

‫بابک قرباني‪ ،‬کشتي‌گير ايراني در رشته فرنگي با خوردن قرص‌هاي‬ ‫مسموم‌کننده در زندان کرمانشاه به زندگي خود پايان داد‪ .‬قرباني به قتل متهم بود‪.‬‬ ‫او در بازي‌هاي آسيايي گوانجو و جام جهاني ‪ 2011‬بالروس خوش درخشيده بود‪.‬‬ ‫مجتبي ملکي‪ ،‬دادستان عمومي و انقالب کرمانشاه‪ ،‬خبر خودکشي بابک‬ ‫قرباني در زندان ديزل آباد را تأييد کرد‪.‬‬ ‫به گفته دادستان کرمانشاه‪ ،‬قرباني با يکي از دوستانش در زندان کرمانشاه‬ ‫قرار مي‌گذارد که با هم خودکشي کرده و به زندگي‌شان پايان دهند که دوستش دو‬ ‫روز پيش از او در زندان خودکشي کرد و وي نيز پس از آن اقدام به اين کار کرد‪.‬‬ ‫آن‌طور که ملکي گفته است‪ ،‬قرباني از هم‌سلولي‌هاي خود خواسته او را‬ ‫براي آمارگيري از خواب بيدار نکنند‪ .‬بر اين اساس‪ ،‬مصرف پرتعداد قرص‌هاي‬ ‫مسموم‌کننده عامل مرگ قرباني بوده است‪.‬‬ ‫قرباني تيرماه ‪ 1391‬در حالي که به همراه برادرش از شکار در ارتفاعات‬ ‫کرمانشاه بازمي‌گشت‪ ،‬با افرادي که به شنا کردن او در آب‌بند سراب نجوبران‬ ‫اعتراض کردند‪ ،‬درگير شد و در ادامه با تفنگ شکاري يکي از معترضان را به قتل‬ ‫رساند‪.‬‬ ‫او نشان طالي شانزدهمين دوره بازي‌هاي آسيايي در گوانجو چين را به گردن‬ ‫آويخت و از مدال‌آوران ايران در جام جهاني ‪ 2011‬بالروس بود‪.‬‬

‫‪48‬‬

‫احتمال بازگشت‬ ‫بيت‌آشور‬ ‫به تيم ملي‬ ‫مهرداد بيت‌آشور بعد از غيبت در چند‬ ‫اردو احتماالً به تيم ملي بازخواهد گشت‪.‬‬ ‫با موضع‌گيري سازمان نظام وظيفه‬ ‫نسبت به وضعيت بازيکنان سرباز از جمله‬ ‫مهرداد پوالدي و حسين ماهيني‪ ،‬مسجل شده است که اين دو بازيکن بختي براي‬ ‫همراهي تيم ملي در جام ملت‌هاي آسيا نخواهند داشت‪.‬‬ ‫از سوي ديگر مصدوميت گاه و بيگاه هاشم بيک‌زاده هم نگراني کادر فني را در‬ ‫مورد وضعيت خط دفاعي افزايش داده است‪ .‬به همين دليل نام مهرداد بيت‌آشور‬ ‫هم در ميان بازيکنان لژيونري قرار گرفته که فدراسيون فوتبال براي شرکت در‬ ‫اردوي آفريقاي جنوبي با باشگاهش مکاتبه کرده است‪.‬‬ ‫با توجه به شرايط پيش آمده براي خط دفاع تيم ملي‪ ،‬بيت‌آشور که با پايان‬ ‫جام جهاني بختي براي حضور در تيم ملي نداشته با شانسي مجدد روبرو شده‬ ‫است‪.‬‬

‫يواخيم لو‪:‬‬ ‫براي قهرماني در يورو‬ ‫‪ 2016‬به برنامه جدي‬ ‫نياز داريم‬

‫تيم ملي آلمان با قهرماني در جام جهاني ‪2014‬‬ ‫اكنون تنها به قهرماني در يورو ‪ 2016‬فكر مي‌كند‪.‬‬ ‫ژرمن‌ها اميدوار هستند بتوانند قهرماني‌هاي پياپي‬ ‫اسپانيا را در جام ملت‌ها قطع كنند و به قهرماني در‬ ‫اين رقابت‌ها برسند‪.‬‬ ‫يوآخيم لوو‪ ،‬سرمربي آلمان مي‌گويد تيمش نيازمند يك برنامه منسجم براي‬ ‫قهرماني در جام ملت‌ها است‪ .‬او درباره حضور ژرمن‌ها در جام ملت‌هاي فرانسه‬ ‫گفت‪ ،‬تا قبل از جام جهاني تمام انرژي و توانمان را گذاشتيم تا بتوانيم در برزيل به‬ ‫قهرماني برسيم‪ .‬اكنون براي ادامه روند موفقيت‌آميز خودمان و قهرماني در فرانسه‬ ‫نياز به يك برنامه جديد داريم‪ .‬بايد منسجم‌تر از قبل باشيم‪ ،‬چرا كه اكنون قهرمان‬ ‫جهان هستيم و كار ما براي تكرار موفقيت سخت است‪.‬‬ ‫لو اضافه کرده است‪ ،‬پس از جام جهاني چند تن از بازيكنانم از تيم كنار‬ ‫رفتند و به همين خاطر بايد بازيكنان جديدي به تيم دعوت مي‌كردم‪ .‬بايد مثل‬ ‫جام جهاني بازي كنيم و از فرصت‌هايمان نهايت استفاده را ببريم‪ .‬مطمئنم كه در‬ ‫دو‪ ،‬سه ماه آينده به همان اتحاد قبل مي‌رسيم‪ .‬آلمان پس از جام جهاني پيشرفت‬ ‫خود را ادامه خواهد داد‪ .‬به دنبال اين هستيم تا بازيكناني مثل الم و كلوزه در تيم‬ ‫ملي داشته باشيم و اين وظيفه من است تا بازيكنان فعلي را به آن سطح برسانم‪.‬‬


‫‪49‬‬

‫فروردين (بره)‬ ‫همه‬ ‫داريد‬ ‫دوست‬ ‫فکرهايتان واقعي شوند اما‬ ‫اين امکان ندارد‪ .‬نگذاريد‬ ‫ترديدها شما را از پاي‬ ‫درآورد‪ .‬به کار و تالش‬ ‫بيشتر فکر کنيد‪ .‬ايمان‬ ‫خود را از دست ندهيد و‬ ‫همچنان سرسختانه به‬ ‫سوي آينده پيش برويد‪.‬‬ ‫در ارتباط‌هاي خود روي‬ ‫مسايلي که ارزشي ندارند‬ ‫پافشاري نکنيد‪ .‬مغزتان را‬ ‫از حاشيه دور کنيد تا ذهنتان‬ ‫درگير آنها نشود‪ .‬در رابطه‬ ‫عاطفي‪ ،‬کنترل اوضاع را به دست‬ ‫بگيريد‪ .‬سعي کنيد شما سکان‌دار کشتي‬ ‫عشقتان باشيد تا بتوانيد موجب خوشحالي هر‬ ‫دو طرف بشويد‪ .‬گاهي اوقات شما همين که بتوانيد موقعيت‬ ‫راحت و مطمئن خود را حفظ کنيد راضي خواهيد شد‪ ،‬اما حاال‬ ‫بيشتر از اين را مي‌خواهيد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬بايد بيشتر واقع‌گرا باشيد‪ .‬روياهاي خود‬ ‫را يادداشت کنيد و ببينيد کداميک به درد اجرايي شدن‬ ‫مي‌خورند‪ .‬فرصتي به دست مي‌آوريد تا كار جديدي را انجام‬ ‫دهيد که ممكن است زندگي‌تان را متحول كند و نه تنها‬ ‫اكنون بلكه آينده را هم تغيير مي‌دهد‪.‬‬

‫ارديبهشت (گاو)‬

‫تالش يا موفقيت؟ اين سوال برايتان پيش مي‌آيد که آيا‬ ‫فقط در حال تالش کردن هستيد يا واقعا در مسير موفقيت‬ ‫قرار داريد؟ روي مسايل حقيقي تمرکز بيشتري داشته باشيد‬ ‫و سعي کنيد انرژي خود را براي اين موارد خرج کنيد و‬ ‫افکار منفي و محدوديت‌هاي بي ارزش را دور بريزيد‪ .‬فقط‬ ‫خودتان هستيد که مي‌توانيد براي زندگي برنامه‌ريزي درست‬ ‫داشته باشد و مسايل عاشقانه را به سرانجام خوب برساند‪.‬‬ ‫اگر احساس مي‌کنيد رابطه‌اي که االن در آن هستيد هيچ‬ ‫نتيجه‌اي ندارد‪ ،‬از تمام کردن آن نترسيد‪ .‬اگر هم ديد خوبي‬ ‫به آن داريد پس از بهانه گيري‌هاي بيهوده دست برداريد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬دوستان جديدي شما را به ميهماني دعوت‬ ‫مي‌کنند و اگر خالق باشيد مدارک مهمي را امضاء مي‌کنيد‬ ‫که در چند هفته آينده به نفعتان خواهد بود‪.‬بعضي پدر‬ ‫و مادرهاي متولد اين ماه به داليلي با فرزندان خود دچار‬ ‫تضادهايي شده‌اند‪ .‬اين عده بايد براي برقراري پل‌هاي‬ ‫دوستي‪ ،‬ايجاد فضاي آرام‪ ،‬نزديک شدن به فرزندان خود‪،‬‬ ‫در حل اين مسائل بکوشند‪.‬‬

‫خرداد (دو پيکر)‬

‫قدم بعدي شما در زندگي اين است که تغيير ايجاد کنيد‪.‬‬ ‫هر تغييري سختي هاي خودش را دارد‪ .‬از تالش نترسيد و‬ ‫از منطقه امن و ساکني که براي خود درست کرده‌ايد‪ ،‬دست‬ ‫بکشيد‪ .‬دست روي دست نگذاريد و هشيارانه‌تر به زندگي‬ ‫نگاه کنيد‪ .‬در مسايل مالي درگير تصميم گيري‌هايي هستيد‬ ‫که نمي‌دانيد انتهايشان چيست‪ .‬از يک طرف مي‌خواهيد‬ ‫خرج کنيد و از طرفي هم محدوديت مالي داريد‪ .‬تمرکزتان‬ ‫را روي مسايل اصلي بگذاريد و تالشتان در کار را هم بيشتر‬ ‫کنيد‪ .‬هر كاري كه توانايي‌هاي شما را مي‌آزمايد و شما را‬ ‫مجبور مي‌كند تا عاقالنه‌تر فكر كنيد‪ ،‬برايتان مفيد است‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬با همسرتان بيشتر مشورت کنيد و اهداف‬ ‫خود را براي او توضيح دهيد‪ .‬شما مي‌خواهيد ديگران بدانند‬ ‫که‪ ‬چقدر در کار خود با استعداد و شايسته هستيد‪ ،‬اما بهتر‬ ‫است که زمان خود را از دست ندهيد و به جاي اينکه‪ ‬بخواهيد‬ ‫ديگران را با کارايي خود تحت تاثير قرار دهيد‪ ،‬کاري را که‬ ‫درست است انجام دهيد‪.‬‬

‫‪December 2014‬‬

‫‪49‬‬

‫آذر ‪1393‬‬

‫تير (خرچنگ)‬ ‫براي هر تغييري بايد اول توان‬ ‫روحي خود را افزايش دهيد‪ .‬حرکت‬ ‫رو به جلو را از همين امروز‬ ‫استارت بزنيد‪ .‬در رابطه عاطفي‬ ‫در يک وضعيت ناسالم قرار‬ ‫داريد‪ .‬شايد خودتان هم موافق‬ ‫باشيد که تعامالت شما دو نفر‬ ‫درست نيست و دايم براي هم‬ ‫ناراحتي ايجاد مي‌کنيد‪ .‬چرا‬ ‫به فکر تغيير نيستيد‪ .‬ديدگاه‬ ‫هاي کهنه را دور بريزيد و سعي‬ ‫کنيد با رويکردي جديد به خود‬ ‫و زندگيتان نگاه کنيد‪ .‬ممکن است‬ ‫احساس کنيد در اوج هستيد اما الزم‬ ‫است بدانيد که نمي‌توانيد اين موفقيت‬ ‫آشکار را براي هميشه براي خود نگاه داريد‬ ‫و اين وضع پايدار نيست‪ .‬نگذاريد موانع و مشکالت‬ ‫موجب نااميدي شما بشوند‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬فرصت‌هاي خوبي براي افزايش درآمد‬ ‫خواهيد داشت‪ .‬از اين پول براي سرمايه گذاري در ملک‬ ‫استفاده کنيد‪ .‬با سخت‌کوشي مي‌توانيد بخش بزرگي از‬ ‫آرزوهاي خود را برآورده کنيد‪ .‬ممکن است وسوسه شده‬ ‫باشيد که اگر به انتظارات خود دست پيدا نکنيد از ميدان‬ ‫ديد باالي خود در زمينه کاري فاصله بگيريد‪ .‬اما اکنون‬ ‫تصميم‌گيري صحيح نيست‪ ،‬به خاطر اينکه فردا شما ذهنيت‬ ‫خود را باز هم تغيير خواهيد داد‪.‬‬

‫مرداد (شير)‬

‫در ارتباط‌هاي فردي خود سياست داشته باشيد‪ .‬برخالف‬ ‫تصور عموم‪ ،‬سياست‌هاي رفتاري نه تنها بد نيستند که اتفاقا‬ ‫نتايج بهتري هم دارند‪ .‬نه اينکه انسان بد يا دورويي باشيد‪،‬‬ ‫فقط گاهي الزم است براي بهبود شرايط برخي واکنش‌ها‬ ‫را نشان ندهيد و احساسات واقعي خود را مخفي کنيد‪ .‬اين‬ ‫امر نه تنها در کار که در زندگي شخصي شما نيز مهم است‪.‬‬ ‫صداقت بيش از حد گاهي موجب ايجاد سوءتفاهم مي‌شود‪.‬‬ ‫در رابطه عاشقانه اين وظيفه شما است که عشق بدهيد و‬ ‫مهربان باشيد‪ .‬توجه‌تان را کم نکنيد تا همانقدر هم از طرف‬ ‫مقابل حس‌هاي خوب بگيريد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬آنچه که انجام مي‌دهيد مي‌تواند يک نقطه‬ ‫شروع بسيار خوب باشد‪ .‬ديگران موافق شما هستند و حتي‬ ‫ممکن است از روش جديدي که براي انجام کارهايتان در‬ ‫پيش گرفته‌ايد حمايت کنند اما بايد روش متفاوتي کشف‬ ‫کنيد که بتواند همه چيز را تغيير دهد‪ .‬براي هر سئوالي که از‬ ‫شما پرسيده مي‌شود جواب «نه» تحويل ندهيد؛ آنچنان عمل‬ ‫کنيد که انگار زندگيتان به کاري که مي‌کنيد بستگي دارد‪.‬‬

‫شهريور (خوشه)‬

‫رابطه‌هاي خود را به سمت و سوي بهتر شدن پيش‬ ‫ببريد‪ .‬دست و پايتان سرد شده و احساس مي کنيد آن طور‬ ‫که مي خواهيد دنيا پيش نمي‌رود‪ .‬اما اميد داشته باشيد و‬ ‫بدانيد با کمي دقت و توجه به مسايل‪ ،‬مي‌توانيد راه مناسب‬ ‫را بيابيد‪ .‬اگر دچار نگراني‌هاي دايمي هستيد‪ ،‬پيش مشاور‬ ‫برويد و کمک بگيريد‪ .‬تنهايي‪ ،‬شما را به سوي کم صبري و‬ ‫بي‌طاقتي پيش برده است اما اين را بدانيد که عشق واقعي‬ ‫در لحظه درست و مناسب سراغ شما خواهد آمد و مي توانيد‬ ‫خستگي همه اين روزها را از دل و تن بيرون کنيد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬بايد عادت‌هاي خوب خود را بيشتر کنيد‪.‬‬ ‫اگر تغذيه يا عادت‌هاي ناسالم و منفي داريد‪ ،‬از همين امروز‬ ‫براي کنار گذاشتن آنها اقدام کنيد‪ .‬هيچکس به اندازه‬ ‫خودتان نمي‌تواند به شما کمک کند تا در مسير موفقيت قرار‬ ‫بگيريد‪ .‬حتي اگر اعتماد به نفس شما متزلزل شده است‬ ‫شفقت و صداقت روح‌تان شما را قادر مي‌سازد که آن کاري‬

‫را که بايد انجام دهيد‪.‬‬

‫انرژي‌هاي اين ماه‪ ،‬براي آنها راه حل پيدا کنيد‪.‬‬

‫مهر (ميزان‪ ،‬ترازو)‬

‫دي (بز)‬

‫احساسات خوب همه وجود شما را فرا مي‌گيرند و به‬ ‫واسطه آن‌ها مي‌توانيد در ميان ابرها پرواز کنيد‪ .‬احساس‬ ‫مي‌کنيد از طرف خداوند مورد مهر قرار گرفته‌ايد و دنيا به‬ ‫کامتان شده است‪ .‬اين انرژي خوب را به بقيه هم منتقل‬ ‫کنيد‪ .‬در محل کار هماهنگي‌هاي خود را بيشتر و تالشتان‬ ‫را افزون کنيد‪ .‬بدانيد که موفقيت‌هاي مالي خوبي در انتظار‬ ‫شما است‪ .‬براي سرمايه گذاري در امالک هم مي‌توانيد با‬ ‫مشورت اين کار را انجام دهيد‪ .‬مسوول رفتارهاي خود باشيد‬ ‫و بدانيد هر چه بدهيد همان را مي گيريد‪ .‬نگران عشقتان‬ ‫نباشيد زيرا در مسير درست است‪ .‬ولي انتظار هم نداشته‬ ‫باشيد که هر روز عاشقانه و پر از واژه‌هاي مهرآميز باشد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬بيشتر در ميان دوستان و اعضاي خود حضور‬ ‫داشته باشيد‪ .‬با کساني معاشرت کنيد که بيشترين لذت را‬ ‫در مصاحبت از آنها مي‌بريد‪ .‬اين امر بسيار مهم است که‬ ‫تشخيص دهيد کي بايد دست از کاري بکشيد و گرنه در‬ ‫جزئيات غرق مي‌شويد‪.‬‬

‫جهان بيروني انسان‌ها‪ ،‬مکان‌ها و اشياء موضوعاتي‬ ‫نيستند که در حال حاضر براي شما اهميت داشته باشند‪.‬‬ ‫حادثه‌هاي زيادي براي مرزهاي نامحسوس ذهن شما اتفاق‬ ‫افتاده است‪ .‬اين موضوع مي‌تواند محرکي برايتان باشد‪،‬‬ ‫براي اينکه شما از تسليم شدن در برابر خواسته‌هايتان‬ ‫هراس داريد‪ .‬اجازه ندهيد که ترس‌هاي قديمي جاي‬ ‫خوشي‌هاي کنوني‌تان را بگيرند‪ .‬در ارتباط‌هاي خود بايد‬ ‫سياست بيشتري داشته باشيد‪ .‬اين را در نظر داشته باشيد‬ ‫همه براي آينده خود برنامه دارند و شما نيز نبايد از اين قافله‬ ‫عقب بمانيد‪ .‬اما نگراني‌ها موجب نشوند تا دچار استرس‬ ‫شويد زيرا ممکن ارتباط‌هاي عاطفي شما را نيز تحت تاثير‬ ‫قرار دهد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬مسايل مالي همه ذهن شما را پر مي‌کنند‪.‬‬ ‫براي کسب درآمد بيشتر دايم در حال حساب و کتاب‬ ‫هستيد و انواع و اقسام فکرها در سرتان مي‌چرخد‪ .‬براي‬ ‫اين منظور بايد تحقيق کنيد و از ديگران کمک بگيريد‪ .‬اگر‬ ‫فکر سرمايه‌گذاري داريد‪ ،‬حتما از کسي که قبال در آن زمينه‬ ‫کار کرده مشورت بگيريد‪ .‬موانع اين مسير هم شما را نبايد‬ ‫بترساند‪ .‬هر تغييري در ابتدا ترس دارد اما به مرور مي‌توانيد‬ ‫راه و چاره آن را ياد بگيريد‪.‬‬

‫آبان (کژدم)‬

‫نمي‌توانيد به قول‌هاي ديگران اطمينان کنيد‪ ،‬اما مي‌دانيد‬ ‫که منظور بدي ندارند‪ .‬اگر فرصت داريد که وقت‌تان را صرف‬ ‫کارهاي خالق و سرگرمي کنيد حتمًا اين کار را انجام دهيد‪.‬‬ ‫آرامش برقرار کردن در خانه کمي مشکل است زيرا يک نفر‬ ‫بي حوصله و بد اخالق است و از همه چيز برداشت غلطي‬ ‫مي‌کند‪ .‬بهتر است اين مشکل را با او در ميان بگذاريد‪ ،‬اما‬ ‫دنبال زمان مناسبي باشيد‪ .‬ورزش و استراحت کوتاه مدت‬ ‫را حتما در برنامه روزانه خود بگنجانيد تا از مشغوليت‌ها و‬ ‫دغدغه‌هاي کاري خود بکاهيد‪ .‬بايد بيش از اينها به فکر خود‬ ‫باشيد و گرنه در آينده نه چندان دور با مشکالت غيرقابل‬ ‫پيش‌بيني مواجه خواهيد شد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬در خانه ماندن انرژي بيشماري به شما‬ ‫مي‌دهد‪ .‬استراحت کنيد و سپس با خشاب پر براي انجام‬ ‫کارهاي روزانه تالش کنيد‪ .‬حمام آب گرم يا يوگا و ورزش‬ ‫براي آرامش مغزي شما مفيد هستند‪ .‬مي‌توانيد به‬ ‫لطف انرژي‌هاي امروز‪ ،‬بسياري از تنش‌هاي‬ ‫روحي خود را بيرون بريزيد و با ذهني باز‬ ‫دوباره به سرکار بازگرديد‪ .‬در رابطه‬ ‫عاطفي خود خيلي بيشتر از چيزي که‬ ‫مي‌دهيد انتظار نداشته باشيد‪.‬‬

‫آذر (کمان)‬

‫اگر نمي‌توانيد ذهنتان را‬ ‫آپ‌ديت (به‌روز) کنيد‪ ،‬در جمع‬ ‫انسان‌هاي تازه قرار بگيريد‪ .‬افراد‬ ‫جديد اين خوبي را دارند که که‬ ‫ديدگاه‌هاي جديد وارد زندگي آدم‌ها مي‌کنند‬ ‫و مي‌توانند ذهن را به سمت و سوي تازه‌اي‬ ‫سوق دهند‪ .‬با جديت جلوي دخالت ديگران را در زندگي‬ ‫خصوصي خود بگيريد‪ .‬با اين کار بار ديگر همراه زندگي خود‬ ‫را مي‌توانيد در نهايت زيبايي در کنار خود داشته باشيد‪ .‬هر‬ ‫چه امروز از دهانتان بيرون آيد جدي گرفته مي شود‪ ،‬پس‬ ‫مهم است كه كلمات خود را با دقت انتخاب نمائيد‪ .‬شما‬ ‫براي جمالتي كه بدون فكر بيان كرده‌ايد عذرخواهي مي‌كنيد‬ ‫ولي هيچوقت آنها را پس نمي‌گيريد‪ .‬سعي كنيد كه در تمام‬ ‫مدت آرام‪ ،‬منطقي و عادل بمانيد و حتي يك لحظه هم اين‬ ‫فكر به سرتان نزند كه آتش را شعله‌ور سازيد و حرف‌هاي‬ ‫تحريك‌آميز بزنيد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬با دوستان دور هم جمع شويد و گل بگوييد‬ ‫و گل بشنويد‪ .‬از اعتراض کردن و غر زدن دست برداريد و‬ ‫فقط از لحظه‌هاي دور هم بودن لذت ببريد‪ .‬در بخشي از روز‬ ‫هم با خودتان خلوت کنيد و در مورد مشکالت قديمي فکر‬ ‫کنيد تا بتوانيد به لطف‬

‫بهمن (دلو‪ ،‬کمان)‬

‫نبايد خودمحور باشيد‪ .‬درست است که افکار و‬ ‫ايده‌هاي خوبي در سرتان هست اما بايد با ديگران هم‬ ‫تعامل و همکاري داشته باشيد‪ .‬تنهايي نمي‌توانيد خيلي دور‬ ‫شويد و در ميانه راه حتما خسته خواهيد شد‪ .‬در محل کار‪،‬‬ ‫ارتباط‌هايتان را بيشتر و مهرباني‌تان را گسترده‌تر کنيد‪ .‬الزم‬ ‫نيست براي اينکه ديگران دوستتان داشته باشند بهترين‬ ‫باشيد‪ .‬همين قدر که خودتان باشيد‪ ،‬کافي است‪ .‬اگر تنها‬ ‫هستيد‪ ،‬مطمئن باشيد عشق در لحظه درست در خانه شما‬ ‫را خواهد زد و آن تصويري که از خوشبختي داريد به واقعيت‬ ‫خواهد پيوست‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬مصمم هستيد با مشکالت روبرو‬ ‫شويد و هيچيک از آنها نمي‌تواند سد راهتان‬ ‫شود‪ .‬دوست نداريد انرژي مثبت خود را‬ ‫خراب کنيد و همچنين بسيار مصمم و با‬ ‫اعتماد به نفس هستيد که اين مساله‬ ‫براي شرکت در رقابت‌ها و کارهاي‬ ‫جديد بسيار عالي است‪ .‬خوشبختانه‬ ‫شما قادر هستيد که با کمي ‌تمرکز به‬ ‫کارهايتان سر و سامان دهيد‪.‬‬

‫اسفند (ماهي)‬

‫در محل کار خود ممکن است بسيار‬ ‫مشکل باشد که احساساتتان را براي خودتان‬ ‫نگه داريد و از ابراز آن جلوگيري کنيد‪ .‬آنچه را که‬ ‫براي شما مهم و پرمعني است ناديده نگيريد‪ ،‬حتي اگر آن‬ ‫به معني اين باشد که ديگر نمي‌توانيد جزئي از گروه باشيد‪.‬‬ ‫راستي و درستي بسيار مهمتر از اين است که شما بخواهيد‬ ‫موافقت ديگران را به دست بياوريد‪ .‬اجازه ندهيد کسي‬ ‫احساساتتان را تهديد کند تا نظرتان عوض شود‪ .‬شما واقعًا‌‬ ‫بر لبه موقعيت هستيد و اگر کسي نخواهد با صميميت از‬ ‫شما پشتيباني کند جدًا نياز داريد درباره اين رابطه فکر کنيد‪.‬‬ ‫در اين ماه‪ ،‬اين فرصت را داريد تا ابر ناراحتي را کنار‬ ‫بزنيد‪ .‬با خودتان خلوت کنيد‪ .‬کمي استراحت کنيد و سپس‬ ‫با روحيه بهتر با دوستان خود قرار بگذاريد و شاد باشيد‪.‬‬ ‫مسايل مالي را با کمک افراد با تجربه مي‌توانيد حل و فصل‬ ‫کنيد‪ .‬اگر در فکر آغاز کار جديد هستيد‪ ،‬اين فرصت را داريد‬ ‫تا در اين ماه براي آن برنامه‌ريزي کنيد‪ .‬توقعات خود را‬ ‫بيشتر کنيد و براي آرزوهايتان مسير بکشيد‪ .‬در ارتباط‌هاي‬ ‫عاطفي هم خودتان باشيد‪.‬‬


‫‪50‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫کسي که بيش از يک آدم است‬ ‫سيروس علي‌نژاد‪ ،‬بي‌‪.‬بي‪‌.‬سي‬ ‫چند سال پيش که هنوز هوش و حواسش بجا بود و‬ ‫حافظه‌اش کار مي‌کرد‪ ،‬روزهاي جمعه براي دوستاني که هر‬ ‫جمعه به ديدارش مي‌رفتند و مي‌روند‪ ،‬حکايات بامزه و طنز‬ ‫آميز مي‌گفت و محفل خود را گرم نگاه مي‌داشت‪.‬‬ ‫مثال يک روز تعريف مي‌کرد که خان بختياري رفته بود‬ ‫بوشهر پيش خان دشستان‪ .‬خان دشستان براي اينکه به‬ ‫خان بختياري احترام زيادي بگذارد‪ ،‬او را براي گشت و گذار‬ ‫به شيراز برده بود‪ .‬هنگام ديدار از شهر‪ ،‬گذارشان به بازار‬ ‫شيراز افتاد که ثروت بي حساب و کاالهاي متنوعش زير نور‬ ‫چراغ‌ها و چلچراغ‌ها عرضه مي‌شد‪ .‬خان بختياري که از ديدن‬ ‫آن همه ثروت چشمانش گرد شده بود گفت‪« ،‬و پيل چاره‌اش‬ ‫نيبو‪ ،‬اال به غارت‪( ».‬پول چاره‌اش نيست‪ ،‬تنها راه غارت‬ ‫است) و شروع کرد همان قهقهه‌هاي هميشگي را سردادن‪.‬‬ ‫اما حاال ديگر از آن محفل گرم که او نقل مجلسش بود‬ ‫خبري نيست‪ .‬ديگر هوش و حواس بجايي نمانده‪ ،‬حافظه‌اش‬ ‫از کار افتاده‪ ،‬حرفي براي گفتن ندارد‪ .‬روزهاي جمعه ساکت‬ ‫و آرام بر مبلي مي‌نشيند و چون گوشش هم سنگين شده بي‬ ‫اعتنا به سخن پردازي‌هاي مجلس سرش را در کتابي فرو‬ ‫مي‌برد و در ميان جمع با خود تنها مي‌نشيند‪.‬‬ ‫حافظه‌اش در واقع از دست رفته است‪ .‬دو سه سال‬ ‫پيش که علي يارگنجه قصد داشت فيلم مستندي از او تهيه‬ ‫کند با هم به قصد مصاحبه به خانه‌اش رفتيم‪ .‬ايرج پارسي‌نژاد‬ ‫هم بود‪ .‬تصور مي‌کرديم همه آنچه را مي‌خواهيم ضبط کنيم‬ ‫در عرض نيم ساعت انجام خواهيم داد‪ .‬اما حافظه‌اش چندان‬ ‫ويران شده بود که انگار او نبود که آن همه راجع به خودش و‬ ‫ديگران مي‌گفت‪ .‬دو ساعت کوشش ما حاصلي نداد و بساط‬ ‫بي حاصل را برچيديم‪.‬‬ ‫اين فراموشي بيشتر مرده ريگ سکته‌هاي مغزي پي‬ ‫در پي اوست که اين بار هم او را راهي بيمارستان کرده‪،‬‬ ‫اما پيش از اينها او مرد سخن ساز و طنزپردازي بود که در‬ ‫حکايت کردن داستانها و نکته‌هاي بامزه از همگنان پيشي‬ ‫مي‌جست و محفلي شيرين‌تر از محفل او کمتر پيدا مي‌شد؛‬ ‫چنانکه نثري شيرين‌تر و زيباتر از نثر او کم پيدا مي‌شود‪.‬‬ ‫اينکه دريابندري آدم خود ساخته‌اي است که هرچه‬ ‫آموخته نزد خود آموخته‪ ،‬اينکه نثرش بي‌مانند است و اينکه‬ ‫ترجمه‌هايش يکتا و عالي است‪ ،‬اينکه نوشته‌هايش حلواي‬ ‫انگشت پيچ است‪ ،‬و اينکه ‪ ...‬را به گمانم امروز ديگر همه‬ ‫مي‌دانند‪ .‬من در اينجا سعي خواهم کرد به وجهي از شخصيت‬ ‫او بپردازم که کمتر درباره آنها گفته يا نوشته شده است‪.‬‬ ‫به گمان من دريابندري فقط مترجم نيست‪ ،‬نويسنده‬ ‫است‪ .‬از قضا بيشتر نويسنده است تا مترجم‪ .‬به همين جهت‬ ‫ترجمه‌هايش چنين جاندار و ماندگار از کار در آمده است‪ .‬اما‬ ‫هنر نجف در نوشتن بيشتر در مقدمه‌ها و گفت‌وگوهايش بروز‬ ‫کرده است‪ .‬او براي هر کتابي که ترجمه کرده ‪ -‬از‪« ‬وداع با‬ ‫اسلحه» و «پيرمرد و دريا»‪ ‬گرفته تا‪« ‬تاريخ فلسفه غرب»‪_ ‬‬ ‫مقدمه‌اي نوشته که آن مقدمه راهگشاي خوانندگان آثار‬ ‫اوست‪.‬‬ ‫اما حرف در اين است که در اين مقدمه‌ها دانش و بينش‬ ‫او از يک سو و جالدت نثر او از سوي ديگر به کمال ظاهر‬ ‫شده است‪ .‬البته همين حالت در جدال‌هاي قلمي ‌او هم که‬ ‫خيلي زياد نيست بروز کرده است‪ .‬اما اهميت مقدمه‌ها در‬ ‫اين است که او همچنانکه درد بي‌خويشتني‪ ‬تمام مطالعات‬ ‫فلسفي خود را يکجا در کتابي مي‌ريزد و تحويل خواننده‬ ‫مي‌دهد‪ ،‬در اين مقدمه‌ها هم درباره اهميت نويسنده‌اي که‬ ‫اثر يا آثاري از او را ترجمه کرده يا در باره اهميت کتابي که‬ ‫به فارسي برگردانده با خواننده سخن مي‌گويد‪ .‬اين کار‪ ،‬خود‬ ‫به مثابه يک کار تحقيقي است که عالوه بر زحمت ترجمه از‬ ‫سوي او انجام شده است‪.‬‬ ‫براي مثال مقدمه‌اي که او بر‪« ‬وداع با اسلحه»‪ ‬همينگوي‬ ‫نوشته اهميت نويسنده آمريکايي را به کمال نشان مي‌دهد و‬ ‫بعدتر زماني «ارنست همينگوي‪ ،‬يک دور تمام»‪ ‬را به عنوان‬ ‫مقدمه ترجمه‪« ‬پيرمرد و دريا»‪ ‬نوشت آن بحث را تکميل و‬ ‫تمام کرد‪.‬‬ ‫جاي ديگري که هنر نوشتن دريابندري به کمال بروز‬

‫کرده به گمانم در گفت‌وگوهاي اوست‪ .‬شيوه او در اين‬ ‫گفت‌وگوها آن بود که پس از انجام گفت‌وگو و حتي تنظيم‬ ‫آن از سوي گفت‌وگو کننده‪ ،‬متن گفت‌وگو را مي‌گرفت و آن‬ ‫را دوباره نويسي مي‌کرد و در اين دوباره نويسي هنر خود را‬ ‫به نمايش مي‌گذاشت‪.‬‬ ‫من اول بار در مجله «آدينه» بودم که متوجه اين‬ ‫توانايي شدم‪ .‬ما در «آدينه» با اشخاص برجسته گفت‌وگو‬ ‫مي‌کرديم يا گفت‌وگوهاي خوبي را که توسط ديگران انجام‬ ‫شده بود منتشر مي‌کرديم‪ .‬چنانکه گفت‌وگوي درخشان‬ ‫محمد محمدعلي را با شاملو با عنوان‪« ‬من اينجايي هستم‪،‬‬ ‫چراغم در اين خانه مي‌سوزد»‪ ‬منتشر کرديم‪.‬‬ ‫وقتي با دريابندري به گفت‌وگو نشستيم و آن را جمع‬ ‫و جور و تنظيم کرديم (گفت‌وگو توسط من و فرج سرکوهي‬ ‫انجام شد) آن را نزد دريابندري بردم تا اصالحات خود را‬ ‫وارد کند‪ .‬اين رسم ما بود که گفت‌وگو را پيش از انتشار‬ ‫به گفت‌وگو شونده نشان بدهيم تا هر اصالحي را که الزم‬ ‫باشد در آن به عمل آورد‪ .‬همين کار را با دکتر خانلري هم‬ ‫کرديم که اولين گفت‌وگوي جاندار آدينه به حساب مي‌آمد‪.‬‬ ‫اما خانلري تقريبا در گفت‌وگو دستي نبرد‪ .‬تنها کلماتي را‬ ‫عوض کرد‪ .‬حتي گفت که شما حرف‌هاي مرا بهتر از من‬ ‫نوشته‌ايد‪.‬‬ ‫اصالحات خانلري تنها يک جلسه طول کشيد يا‬ ‫در واقع به اندازه يک دور خواندن‪ .‬بنابراين وقتي از نزد‬ ‫او بيرون آمدم گفت‌وگو در مشت من بود‪ .‬اما در مورد‬ ‫دريابندري اين جور نشد‪ .‬گفت متن پيش من باشد دو سه‬ ‫روز ديگر پس مي‌دهم‪ .‬چند روز بعد براي گرفتن آن به‬ ‫منزلش رفتم‪ .‬گفت‌وگو را که دستم داد يکه خوردم‪ .‬چون او‬ ‫آن را از اول تا آخر به خط و انشاي خود با يک خودکار آبي و‬ ‫بر روي کاغذهاي کاهي بازنويسي کرده بود‪ .‬انتظار من اين‬ ‫بود که گفت‌وگو کننده صرفا اصالحات خود را در نوشته ما‬ ‫وارد کند‪ .‬نه آنکه گفت‌وگو را زير و رو کند و از نو بنويسد‪.‬‬ ‫تا آن زمان‪ ،‬يعني تا پيش از انتشار «آدينه» ما از اين‬ ‫کار ابا داشتيم که گفت‌وگو را پس از تنظيم به گفت‌وگو‬ ‫کننده نشان بدهيم‪ .‬چون خيال مي‌کرديم در گفت‌وگو دست‬ ‫مي‌برد و ديگر آن نخواهد بود که ما دوست داريم‪ .‬در واقع‬ ‫در کار ما هنگام انجام گفت‌وگو يک جور مچ گيري و حرف‬ ‫کشيدن نهفته بود که نمي‌خواستيم با نشان دادن آن به‬ ‫گفت‌وگو کننده از بين برود‪ .‬اين چيزي بود که در دانشکده‬ ‫ياد گرفته بودم اما تجربه بر من ثابت کرد که روش درستي‬ ‫نيست‪.‬‬ ‫در گفت‌وگو آنچه مهم است مچ گيري‌هاي‬ ‫روزنامه‌نگارانه نيست مگر در موارد سياسي‪.‬‬

‫مهمتر آن است که گفت‌وگو هرچه پر مغزتر به دست‬ ‫خواننده برسد‪ .‬وقتي از خانه نجف بيرون آمدم تصميم اوليه‬ ‫من اين بود که اصال آن را کنار بگذارم و منتشر نکنم اما‬ ‫وقتي آن را خواندم با متني مواجه شدم که مانند آن را نديده‬ ‫بودم‪ .‬گفت‌وگو معماري ديگري پيدا کرده بود‪ .‬نوشته يا تنظيم‬ ‫دريابندري بسيار بهتر از نوشته و تنظيم ما از کار درآمده بود‪.‬‬ ‫اين تجربه را بهر آن نقل کردم که هنر و توانايي‬ ‫دريابندري را در نوشتن نشان دهم‪ .‬همان توانايي و هنري که‬ ‫در نوشتن مقدمه‌هاي آثار او نيز به چشم مي‌آيد‪ .‬يا در نوشتن‬ ‫جدال‌هاي قلمي‌اش مثال با عباس ميالني و منوچهر صفا در‬ ‫«نقد آگاه»‪.‬‬ ‫بعدها ديدم که دريابندري همين کار را با همه‬ ‫گفت‌وگوهاي خود مي‌کند و گويا پيش از آن هم وقتي کريم‬ ‫امامي‌ «کتاب امروز» را در انتشارات فرانکلين منتشر مي‌کرد‪،‬‬ ‫در آنجا همين روش مرضيه را داشت‪ .‬کتاب‪« ‬يک گفت‌وگو»‪ ‬را‬ ‫که حاصل گفت‌وگوي ناصر حريري با دريابندري است که‬ ‫خواندم‪ ،‬ديدم سراسر آن گفت‌وگو بازنويسي شده آقاي‬ ‫دريابندري است‪ .‬به همين جهت است که آن کتاب در بين‬ ‫گفت‌وگوهايي که در سي سال اخير منتشر شده‌اند به لحاظ‬ ‫فن گفت‌وگو و هنر نوشتن يگانه است‪.‬‬ ‫دريابندري همين کار را با گفت‌وگوي خود با موحدي‬ ‫ساوجي هم انجام داد و من خود شاهد دوباره نويسي‬ ‫دريابندري براي آن گفت‌وگو بودم‪ ،‬اما اين کار برخالف‬ ‫کار ناصر حريري‪ ،‬خيلي خوب از کار در نيامد‪ .‬چون زماني‬ ‫که دريابندري با ناصر حريري گفت‌وگو مي‌کرد هنوز توانا‬ ‫و نيرومند بود و دستش مانند ذهنش جلد و چابک حرکت‬ ‫مي‌کرد‪ ،‬اما در زمان گفت‌وگوي بعدي ديگر آن توانايي پيشين‬ ‫را نداشت‪ .‬يا دست کم حوصله‌اش را نداشت‪.‬‬ ‫دريابندري – چنانکه گفتم ‪ -‬چنين هنري را در نوشتن‬ ‫مقدمه‌هاي خود نيز به کار گرفته است‪ .‬نمونه درخشان آن‬ ‫مقدمه‌اي است که بر‪« ‬چنين کنند بزرگان»‪ ‬نوشته است‪.‬‬ ‫سراسر اين نوشته مانند شربت شيرين و گواراست و توانايي‬ ‫او را در طنزنويسي نشان مي‌دهد‪ .‬اين مقدمه‌اي است که‬ ‫ماندگار شده است و اهل کتاب دست کم يک جمله آن را اگر‬ ‫نه به همان شکل که دريابندري نوشته‪ ،‬دست کم مضمون آن‬ ‫را از برند‪ ...« :‬از هنرهاي شاملو يکي هم اين است که مي‌تواند‬ ‫هر مجله تعطيلي را دائر و هر مجله دائري را تعطيل کند‪».‬‬ ‫خود او در مقدمه‌اي که بر‪« ‬پيرمرد و دريا»‪ ‬نوشته از قول‬ ‫ازرا پاوند آورده است که «نوشته خوب خبري است که خبر‬ ‫مي‌ماند‪».‬‬ ‫دريابندري مرد خودساخته‌اي است‪ .‬او درس خوانده‬ ‫دانشگاه نيست‪ .‬هر آنچه آموخته از زندگي و تجربه‌هاي خود‬

‫‪50‬‬

‫آموخته است‪ .‬محمد علي موحد در مجلس بزرگداشت او به‬ ‫نکته درستي اشاره کرد که‪« ،‬نجف آدمي ‌است خود آموخته‪،‬‬ ‫خود استاد خود بوده‪ ،‬خود کشته و خود درويده‪».‬‬ ‫معصومي‌ همداني هم در همان مجلس از خود ساختگي‬ ‫دريابندري سخن به ميان آورد و نتيجه گرفت که کار او‬ ‫اصالتي دارد که تقليد ناپذير است‪« :‬آدمي‌ که پشت کارش‬ ‫زندگي‌اش باشد‪ ،‬کيفيتي در کارش هست که در کار آدم‬ ‫کتابي مدرسي دانشگاهي نيست‪».‬‬ ‫اين سخن معصومي ‌همداني مرا به اين فکر مي‌اندازد‬ ‫که سرمشق دريابندري نويسنده نامدار آمريکايي‪ ،‬ارنست‬ ‫همينگوي بود که هر چه آموخته بود از زندگي و تجربه‌هاي‬ ‫خود آموخته بود و دريابندري از جواني با کارهاي او آشنا شد‬ ‫و به ترجمه آنها روي آورد‪ .‬خود او در مقدمه‌اي بر‪« ‬وداع با‬ ‫اسلحه»‪ ‬مي‌گويد‪« ،‬سبک همينگوي به وجود آمد‪ ،‬اما مکتب‬ ‫همينگوي به وجود نيامد‪ .‬زيرا از ميان گروه کثيري که در اروپا‬ ‫و آمريکا به تقليد او پرداختند – و مي‌توان گفت که پس از‬ ‫ظهور همينگوي کمتر نويسنده‌اي از تأثير او برکنار ماند –‬ ‫هيچ کدام راز اصلي کار همينگوي را تماما درنيافتند‪».‬‬ ‫در واقع نجف دريابندري هم از جمله کساني است که‬ ‫راز کار او را کسي در نيافت‪.‬‬ ‫انگليسي را نزد خود آموخت ولي از بنام‌ترين مترجمان‬ ‫ايران شد؛ دانشگاه نرفت اما بهترين نقدها را نوشت؛ به‬ ‫شيوه کالسيک درس نخواند اما در مقدمه‌هايي که بر آثار‬ ‫خود نوشت بهترين معرفي‌ها را از نويسندگان معروف ارائه‬ ‫داد‪.‬‬ ‫نثر دريابندري هم به اندازه جالدت او در نوشتن جاي‬ ‫بحث و گفت‌وگو دارد‪ ،‬همچنان که نقدهاي او‪ ،‬همچنان که‬ ‫محفل او و همچنان که شخصيت او و اصالت کارهايش‪.‬‬ ‫حاال شصت سالي مي‌شود که دريابندري در عرصه‬ ‫فرهنگ ايران حضور دارد؛ گاه به عنوان سردبير انتشارات‬ ‫فرانکلين‪ ،‬چندي در مقام سر ويراستار دوبالژ فيلم‌هاي‬ ‫کانال دو تلويزيون در رژيم گذشته‪ ،‬گاه به عنوان ويراستار و‬ ‫نويسنده نشرياتي مانند «کتاب امروز» و «نقد آگاه»‪ ،‬گاه در‬ ‫مقام طنزنويس‪ ،‬گاه در مقام نويسنده نقد کتاب و نقاشي و‬ ‫بيشتر در مقام اصلي خود به عنوان مترجم‪ .‬اينگريد برگمن‬ ‫درباره همينگوي گفته بود او بيش از يک آدم است‪ ،‬او يک‬ ‫نحوه زندگي است‪ .‬در واقع نجف دريابندري هم بيش از يک‬ ‫آدم است‪.‬‬ ‫اما نجف سال‌هاي اخير ديگر آن نجف سابق نيست‪.‬‬ ‫گاهي مي‌پرسم چه مي‌نويسي؟ مي‌گويد هيچ! سکته‌هاي پي‬ ‫در پي مغزي او را از توش و توان انداخته است‪ .‬فراموشي‬ ‫ضربه‌اي به او وارد کرده که اغلب چيزها را به ياد نمي‌آورد‪.‬‬ ‫کسي که به گفته صفدر تقي‌زاده قصايد بلند زبان فارسي را‬ ‫از بر بود‪ ،‬از به ياد آوردن حرف‌هاي ديروز خود عاجز شده‬ ‫است‪ .‬از همه هوش و حواس او که شهره شهر بود تنها دو‬ ‫چشم با هوش برايش مانده است‪.‬‬ ‫گوش‌هايش سنگين‪ ،‬ذهنش کند و زبانش که زماني‬ ‫در زبان‌آوري يکتا بود الکن شده است‪ .‬حاال هر از چندي‬ ‫بايد او را بر تخت بيمارستان ديد‪ .‬چنان که چندي پيش در‬ ‫بيمارستان ايران مهر ديديم‪.‬‬ ‫مثل پيرمردي که از نبرد با دريا بازگشته باشد‪ ،‬قوي‬ ‫بنيه‪ ،‬درشت اندام و خوش سيما بر تخت غنوده بود و با‬ ‫ديدن دوستاني که بر درگاه اتاق ظاهر مي‌شدند‪ ،‬دستي‬ ‫تکان مي‌داد‪ .‬اين عالمت اين بود که حرف نمي‌تواند بزند‪.‬‬ ‫البته اين اواخر او حرف چنداني هم نمي‌زد‪ .‬روزهاي جمعه‬ ‫که دوستان به ديدارش مي‌روند در مجلس مي‌نشست و با‬ ‫نگاهش حاضران را سير مي‌کرد يا سرش را در کتابي فرو‬ ‫مي‌برد و در فکر شنيدن بحث‌هاي ديگران نبود‪ .‬اما حضور‬ ‫خاموشش همچنان مجلس را برپا مي‌داشت‪.‬‬ ‫آيا از اين پس هم برپا خواهد داشت؟‬


‫‪51‬‬

‫‪December 2014‬‬ ‫آذر ‪1393‬‬

‫قتل معلم پاي تخته سياه‬

‫شيرزاد عبداللهيط _ روز آنالين‬ ‫محسن خشخاشي دبير فيزيک ‪ 37‬ساله دبيرستان‬ ‫حافظي بروجرد در استان لرستان‪ ،‬با ضربات چاقوي‬ ‫دانش‌آموز سال اول متوسطه‪ ،‬کشته شد‪.‬‬ ‫در نخستين اظهار نظر رسمي‪ ،‬سردار قنبري فرمانده‬ ‫نيروي انتظامي ‌لرستان گفت‪« ،‬برابر اظهارات اوليه خانواده‬ ‫اين دانش‌آموز‪ ،‬وي داراي مشکالت روحي و رواني بوده‬ ‫است‪».‬‬ ‫دانش‌آموز ضارب که ‪ 15‬سال سن دارد‪ ،‬متواري است‪.‬‬ ‫قتل اين معلم در کالس درس موجي از اندوه و تاثر در‬ ‫بين مردم بروجرد و معلمان سراسر کشور برانگيخت‪ .‬در‬ ‫گزارش‌هاي اوليه آمده بود که دانش‌آموز‪ ،‬براي موجه کردن‬ ‫غيبت‪ ،‬همراه با پدرش به مدرسه آمده بود و پس از خروج‬ ‫اين دو از اتاق مشاوره‪ ،‬دانش‌آموز به کالس مي‌رود و معلم‬ ‫فيزيک از او برگه (مجوز تاخير) مي‌خواهد و دانش‌آموز با‬ ‫چاقو به معلم حمله مي‌کند‪ .‬در برخي گزارش‌ها هم آمده‬ ‫بود که پدر دانش‌آموز‪ ،‬در حضور معاون يا مشاور مدرسه‬ ‫فرزندش را به دليل ضعف در درس فيزيک کتک زده است‪.‬‬ ‫اما سردار قنبري در آخرين اظهار نظر خود‪ ،‬حضور‬ ‫پدر دانش‌آموز در مدرسه را تکذيب کرد و گفت‪ ،‬ظاهرا‬ ‫اين دانش‌آموز در درس فيزيک ضعيف بوده و معلم پيش‌تر‬ ‫به والدين اين دانش‌آموز در خصوص ضعف تحصيلي اين‬ ‫دانش‌آموز تذکر داده بود‪.‬‬ ‫سردار قنبري گفت‪« ،‬اولياي اين دانش‌آموز اگرچه‬ ‫پيش‌تر توسط اولياي مدرسه احضار شده بودند‪ ،‬اما در‬ ‫روز حادثه در آنجا حضور نداشتند‪ .‬وي افزود‪ ،‬در روز حادثه‬ ‫زماني که معلم در رابطه با درس نخواندن اين دانش‌آموز‬ ‫به وي تذکر مي‌دهد و او را به دفتر مدرسه هدايت مي‌کند‪،‬‬ ‫دانش‌آموز از تذکر معلم عصباني مي‌شود و با چاقو به معلم‬ ‫خود حمله مي‌کند‪.‬‬ ‫فرضيه جديد‪ ،‬قتل با تصميم قبلي را تا حدي زير سوال‬ ‫مي‌برد‪ .‬به عبارت ديگر اگر معلم تصادفا از اين دانش‌آموز‬ ‫درس نمي‌پرسيد و اگر او را به دفتر مدرسه هدايت نمي‌کرد‪،‬‬ ‫ممکن بود قتلي اتفاق نيفتد‪.‬‬ ‫اما اين پرسش مطرح است که چرا دانش‌آموز سالح‬ ‫سرد همراه داشته است؟ برخي همکاران با توجه به بافت‬ ‫فرهنگي اين محله حاشيه‌اي بروجرد‪ ،‬حمل سالح سرد‬ ‫توسط دانش‌آموزان را امري عادي مي‌دانند‪ .‬براي روشن‬ ‫شدن جزئيات بايد منتظر دستگيري و بازجويي از دانش‌آموز‬ ‫فراري ماند‪ .‬خشونتي در اين بعد تا کنون در مدارس بي‌سابقه‬ ‫بوده‪ ،‬بنابراين ضروري است که امکان مصاحبه طوالني با‬ ‫متهم براي محققان علوم اجتماعي و تربيتي و روانشناسان‬ ‫مستقل فراهم شود‪ ،‬تا عالوه بر سنجش سالمت رواني قاتل‪،‬‬ ‫زمينه هاي بروز چنين حوادثي مشخص گردد‪.‬‬ ‫متوليان تعليم و تربيت از وزير و کارشناس تا مدير‬ ‫مدرسه و معلم و مربي پرورشي نبايد فراموش کنند که‬ ‫دانش‌آموز ‪ 15‬ساله‌اي که دست به قتل زده محصول همين‬ ‫سيستم آموزشي است‪ ،‬همچنان که نخبگان و شايستگان‬ ‫هم محصول همين سيستم هستند‪.‬‬

‫پرسش‌هايي در باره نحوه و ميزان مجازات متهم مطرح‬ ‫است‪ .‬در قانون مجازات‪ ‬اسالمي‌مصوب سال ‪ ،92‬کودکان و‬ ‫نوجوانان به ‪ 3‬گروه سني ‪ 7‬تا ‪ 12‬سال‪ 12 ،‬تا ‪ 15‬سال و ‪15‬‬ ‫تا ‪ 18‬سال تقسيم‌بندي شده‌اند‪.‬‬ ‫کودکان ‪ 7‬تا ‪ 12‬ساله اعم از دختر و پسر هر نوع‬ ‫جرمي‌که مرتکب شوند مجازاتي نخواهند شد‪ .‬مجازات‬ ‫کودکان بين ‪ 12‬تا ‪ 15‬سال نگهداري در کانون اصالح و‬ ‫تربيت از ‪ 3‬ماه تا يکسال است‪ .‬براي افراد بين ‪ 15‬تا ‪18‬‬ ‫سال تمام شمسي‪ ،‬در مواقعي که نوع جرم ارتکابي آنها‬ ‫شديد باشد‪ ،‬مجازات‌هايي چون نگهداري در کانون اصالح‬ ‫و تربيت از ‪ 2‬تا ‪ 5‬سال به عنوان شديدترين مجازات در نظر‬ ‫گرفته مي‌شود‪.‬‬ ‫کودکان و نوجواناني که مرتکب قتل شده اند‪ ،‬هرگاه‬ ‫ماهيت جرم انجام شده را درک نکنند يا در رشد و کمال آنان‬ ‫شبهه وجود داشته باشد‪ ،‬به مجازات‌هاي پيش‌بيني شده در‬ ‫باال محکوم مي‌شوند‪.‬‬ ‫دادگاه براي تشخيص رشد و کمال عقلي مي‌تواند از‬ ‫پزشکي قانوني يا از طريق ديگر استفاده کند‪ .‬برخي مقامات‬ ‫قضايي گفته‌اند که کودک زير ‪ 18‬سالي که مرتکب قتل‬ ‫مي‌شود‪ ،‬قطعا در رشد و کمال او شبهه جدي وجود دارد و‬ ‫احکام قصاص و حبس در موردش جاري نمي‌شود و طبق‬ ‫قانون به نگهداري در کانون اصالح و تربيت بين ‪ 2‬تا ‪ 5‬سال‬ ‫محکوم خواهند شد‪.‬‬ ‫موضوع خشونت عليه معلمان‪ ،‬خشونت عليه‬ ‫دانش‌آموزان و خشونت در متن برنامه‌هاي درسي کامال به‬ ‫هم پيوسته‌اند و مي‌توان از آن به عنوان چرخه خشونت در‬ ‫مدرسه نام برد‪ .‬ما عادت کرده‌ايم که همه قضايا و مشکالت‬ ‫را سياسي کرده و از هر رويدادي‪ ،‬محملي براي انتقاد از‬ ‫دولت و مسئوالن بسازيم‪ .‬در اين قضيه هم مي‌توان به دليل‬ ‫کمبود امکانات در مدرسه از دولت انتقاد کرد‪ ،‬اما نقش عوامل‬ ‫مدرسه (مدير‪ ،‬معلم‪ ،‬معاون و مربي) را در بروز چنين فجايعي‬ ‫نبايد ناديده گرفت‪ .‬نسبت دادن اين اتفاقات به سيستم هم‬ ‫نوعي فرافکني است‪ .‬معلم و مربي و مدير مهره بي اراده‬ ‫سيستم نيستند بلکه عناصري فعال‪ ،‬زنده و داراي فکر و‬ ‫انديشه و اختيارند‪.‬‬ ‫بايد انتقاد هايمان را از وزارت آموزش و پرورش مطرح‬ ‫کنيم‪ .‬اما همه انتقادهاي ما نبايد معطوف به دولت باشد‪ .‬کليد‬ ‫حل مساله خشونت در مدرسه‪ ،‬در جامعه مدني و در دستان‬ ‫خود ماست‪ .‬خشونت‌ورزي بايد از ذهن معلمان و کودکان به‬ ‫عنوان دو گروه بزرگ جامعه مدني طرد شود‪ .‬اگر دولت در‬ ‫زمينه حذف خشونت از روابط دروني مدرسه کاري نمي‌کند‪،‬‬ ‫اگر اولياي مناطق حاشيه‌اي به دليل فقر فرهنگي و کرفتاري با‬ ‫ما همکاري نمي‌کنند‪ .‬نا اميد نشويم‪ ،‬خودمان آستين‌ها را باال‬ ‫بزنيم‪ .‬معلمان و دانش‌آموزان دو سر خشونت در مدرسه‌اند‪.‬‬ ‫اين دو گروه بايد به کمک هم خشونت را مهار کنند و معلمان‬ ‫در اين قضيه نقش پيشتاز را دارند‪.‬‬ ‫آغاز کننده چرخه خشونت‪ ،‬معلمان و معاونان و مربيان‬ ‫مدرسه هستند‪ .‬از نظر آماري هم خشونت عليه دانش‌آموزان‬ ‫چه در خانه و چه در مدرسه بسيار بيشتر از خشونت شاگردان‬ ‫عليه اوليا يا معلمان است‪ .‬در مدارس ابتدايي و دوره اول‬

‫متوسطه‪ ،‬کودکان توانايي خشونت ورزي ندارند‪ ،‬حربه‬ ‫اصلي ناظم و مدير ومعلم و اخيرا سرايدار‪ ،‬براي ايجاد نظم‬ ‫فرياد زدن‪ ،‬تحقير‪ ،‬توهين‪ ،‬تهديد و تنبيه بدني است‪.‬‬ ‫در سال‌هاي گذشته‪ ،‬تنبيه بدني دانش‌آموزان گاهي‬ ‫منجر به جرح و قتل دانش‌آموزان شده است‪ .‬چند هفته‬ ‫پيش در اقدامي ‌شگفت انگيز‪ ،‬سرايدار مدرسه‌اي در‬ ‫شيروان از شهرهاي خراسان شمالي‪ ،‬يکي از دانش‌آموزان‬ ‫را مورد ضرب و جرح قرار داد‪ .‬شدت‬ ‫جراحت به حدي بود که دانش‌آموز‬ ‫شيرواني را روانه بيمارستان کرد‪.‬‬ ‫تفکر تربيتي ماقبل مدرن بر اين‬ ‫اساس استوار بود‪« :‬استاد معلم چو‬ ‫بود بي آزار ‪ /‬خرسک بازند کودکان در‬ ‫بازار‪ ».‬سعدي در گلستان «ضرب بي‬ ‫محابا و زجر بي قياس» را براي تربيت‬ ‫کودک توصيه مي‌کند‪.‬‬ ‫در حالي که علوم تربيتي و‬ ‫روانشناسي‪ ،‬خشونت به عنوان ابزار‬ ‫تربيت را رسما مردود مي‌شمارد‪ ،‬در‬ ‫ذهن خانواده‌ها و متوليان آموزش و‬ ‫پرورش‪ ،‬تنبيه بدني به عنوان يک‬ ‫ابزار تربيتي جايگاه مهمي‌دارد‪ .‬آماري‬ ‫رسمي ‌و غير رسمي‌ در باره درصد‬ ‫شيوع تنبيه بدني دانش‌آموزان وجود‬ ‫ندارد‪ ،‬اما بارها از کودکان در سنين‬ ‫مختلف و از اقشار مختلف پرسيده‌ام‬ ‫که آيا خانم يا آقا معلم تا حاال شما را‬ ‫زده يا شاهد کتک خوردن همکالسي‬ ‫خود بوده‌ايد؟ تقريبا همه دانش‌آموزان‬ ‫اين نمونه آماري دست کم يک بار کتک‬ ‫خورده يا شاهد کتک خوردن همکالسي خود بوده‌اند‪.‬‬ ‫نوع تنبيه بدني در مدارس هم با گذشته متفاوت‬ ‫است‪ .‬بچه ها توسري زدن با کتاب و دفتر‪ ،‬کشيدن مو‪،‬‬ ‫کشيدن گوش‪ ،‬پس گردني‪ ،‬هل دادن‪ ،‬لگدزدن و سيلي‬ ‫زدن و در مواردي استفاده از شلنگ و خط کش را به‬ ‫عنوان تنبيه بدني ياد مي‌کنند‪ .‬بيرون انداختن از کالس‪،‬‬ ‫فرياد زدن سر سردانش‌آموز‪ ،‬نگه داشتن دانش‌آموز در‬ ‫مقابل دفتر مدرسه هر چند تنبيه بدني نيست‪ ،‬اما انواعي از‬ ‫خشونت‌ورزي است‪.‬‬ ‫متاسفانه برخي معلمان آشکارا از کتک زدن بچه‌هاي‬ ‫بي‌تربيت و تنبل دفاع مي‌کنند و در توجيه موثر بودن آن‬ ‫مي‌گويند‪« :‬اين بچه ها چون در خانه کتک مي‌ورند‪ ،‬زباني‬ ‫غير از زور نمي‌فهمند»‪ ،‬اين برداشت غلط است‪ ،‬معلم بايد‬ ‫بر اساس آموزه هاي علوم تربيتي و مقررات و آيين نامه‬ ‫رفتار کند‪ .‬معلم حق ندارد بر اساس سليقه و احساس و‬ ‫غريزه شخصي عمل کند‪ .‬چرخه خشونت بايد توسط‬ ‫معلمان در مدرسه متوقف شود‪ .‬از دولت هم بايد بخواهيم‬ ‫تبليغ خشونت در کتاب هاي درسي و برنامه هاي تربيتي‬ ‫و فوق برنامه مدارس را حذف کند‪ .‬اما کار اصلي را بايد‬ ‫معلمان به عنوان بخشي از جامعه مدني انجام دهند‪.‬‬ ‫اين نکته بديهي است که معلمان مشکالت معيشتي‬ ‫دارند‪ ،‬از بيمه درماني خود ناراضي‌اند‪ ،‬مقامات اداري حرمت‬ ‫آنها را نگه نمي‌دارند‪ ،‬براي رسيدن به مدرسه بايد مسافت‬ ‫طوالني را بپيمايند‪ ،‬امکانات کمک آموزشي مناسبي‬ ‫در اختيار ندارند‪ ،‬در کالس‌هاي انباشته از دانش‌آموز‬ ‫کار مي‌کنند و به قولي هزار و يک مشکل دارند‪ ،‬اما اين‬ ‫مشکالت را نبايد با تنبيه بدني دانش‌آموزان پيوند زد‪ .‬اگر‬ ‫قرار است اعتراضي صورت گيرد بايد متوجه مسئوالن و‬ ‫مقامات باشد‪ .‬کودک معصوم در اين ايجاد اين تصييقات‬ ‫چه نقشي داشته است؟‬ ‫‪ ‬استدالل‌هايي از اين دست که به دليل مشکالت معلم‬ ‫و مدرسه‪ ،‬تنبيه بدني اجتناب ناپذير است‪ ،‬ممکن است‬ ‫اين شبهه نادرست را ايجاد کند که گويا معلمان انتقام‬ ‫ناکامي‌هاي خود را از دانش‌آموزان مي‌گيرند‪.‬‬ ‫چنين برداشتي به اعتبار معلمان لطمه مي‌زند‪ ،‬معلمان‬ ‫به خاطر جايگاه و نقش تربيتي و سازنده‌اي که دارند بايد‬ ‫خشونت در مدرسه را به طور مطلق و بدون قيد و شرط‬ ‫محکوم کنند و به اين محکوميت پاي بند باشند‪ .‬محکوم‬ ‫کردن مشروط خشونت‪ ،‬و بيان هرگونه اما و اگر و شرط‪،‬‬ ‫باعث تداوم آن مي‌شود‪.‬‬ ‫به قول شاعر‪« :‬کار بد مصلحت آن است که مطلق‬ ‫نکنيم» و در شغل معلمي‌ چيزي بدتر از خشونت وجود‬ ‫ندارد‪ .‬مي‌توان آموزگار يک مدرسه کپري بود اما به روي‬ ‫دانش‌آموزان لبخند زد‪ .‬مي‌توان با حقوق کم مهربان بود‪.‬‬ ‫مي‌توان در يک سيستم نامناسب درست کارکرد و سيستم‬ ‫را اصالح کرد‪.‬‬ ‫همواره به ياد داشته باشيم که دانش‌آموزان در ايجاد‬ ‫اين شرايط هيچ نقشي نداشته‌اند‪.‬‬

‫‪51‬‬

‫دنباله از صفحة ‪37‬‬

‫تقسيم ايران به پنج واليت؛‬ ‫فرصت يا تهديد؟‬ ‫که در تهران متمرکز است به پنج مرکز ديگر واگذار شود‬ ‫تا از طريق آن‌ها بار تهران کم شود و پنج شهر بزرگ‬ ‫بار را بر دوش گيرند‪ ،‬في نفسه کار مثبتي است‪ .‬در هر‬ ‫صورت به نظر مي‌رسد که ما در ايران محتاج يک نوع‬ ‫مرکززدايي ‪ ‬از سيستم اداري هستيم چون ايران کشوري‬ ‫بزرگ و با اقوام متعدد است‪».‬‬ ‫رحماني فضلي در «همايش مديريت شوراها و‬ ‫مديريت محلي» گفته بود‪« :‬ما در حوزه‌هاي مختلف به‬ ‫گونه‌اي اداره مي‌شويم که نتيجه عيني و ملموس آن اداره‪،‬‬ ‫عدم توازن و تعادل منطقه‌اي است که ايجاد کالن‌شهرها‬ ‫و تهراني با ده ميليون جمعيت‪ ،‬تمرکز بيش از ‪ 75‬درصد‬ ‫ثروت و شرايط زيستي نامناسب را به دنبال داشته‬ ‫است‪».‬‬ ‫به نظر مي‌رسد شرايط اقتصادي و اجتماعي چند‬ ‫سال گذشته نيز در ايجاد طرح منطقه‌بندي ايران بي‌تاثير‬ ‫نبوده است‪ ،‬زيرا رحماني فضلي گفته است‪« :‬در تحريم‬ ‫چند سال اخير اثر وابستگي را در استان‌ها لمس کرديم‬ ‫چرا که تمام فعاليت‌هاي عمراني متوقف شده‪ ،‬بيکاري‬ ‫فراوان و تورم باال رفته است و بايد اين درس را بگيريم‬ ‫که استان‌ها را مامور کنيم که هر کدام از آن‌ها با تکيه بر‬ ‫منابع داخلي براي اداره خود برنامه‌ريزي کنند‪».‬‬

‫فدراليسم يا التهاب؟‬

‫پس از رسانه‌اي شدن خبر ايجاد پنج واليت در‬ ‫ايران‪ 60 ،‬نماينده مجلس در جلسه علني‪ ،‬ضمن تذکر‬ ‫کتبي به وزير کشور خواستار لغو اين طرح شده بودند‪.‬‬ ‫آنان بهانه اين هشدار را «جلوگيري از التهاب در‬ ‫کشور»‪ ،‬اعالم کرده‌اند‪ .‬عالوه بر اين نمايندگان مجلس‪،‬‬ ‫برخي از مديران پيشين وزارت کشور مانند عبدالواحد‬ ‫موسوي‌الري‪ ،‬وزير کشور دولت خاتمي و محمود‬ ‫ميرلوحي‪ ،‬معاون سابق حقوقي و پارلماني وزارت کشور‪،‬‬ ‫به طرح تقسيم‌بندي استان‌ها انتقاد کرده بودند‪.‬‬ ‫محمدرضا سبزعليپور‪ ،‬رئيس مرکز تجارت جهاني‬ ‫ايران نيز گفته بود اين طرح نه تنها مشکلي را حل‬ ‫نخواهد کرد‪ ،‬بلکه زمينه‌ساز اختالف‌هاي متعدد سياسي‪،‬‬ ‫اقتصادي‪ ،‬قومي و فرهنگي خواهد بود‪.‬‬ ‫به باور سبزعليپور‪ ،‬اين طرح داراي ابهام است و‬ ‫امکان دارد «در چنگال زد و بندها‪ ،‬بوروکراسي و فساد‬ ‫اداري» خود تبديل به مانعي بر سر راه توسعه شود‪.‬‬ ‫پس از انتشار خبر بررسي طرح منطقه‌بندي‬ ‫استان‌هاي ايران در مجمع تشخيص مصلحت نظام‪،‬‬ ‫برخي رسانه‌ها موضوع را به «فدراليسم اقتصادي» ربط‬ ‫دادند که در سال‌هاي اخير محسن رضايي آن را مطرح‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫تارنماي «خبر آنالين» نوشته است‪« :‬اگر طرح مورد‬ ‫اشاره ميرسليم همان اداره منطقه‌اي کشور باشد بايد‬ ‫سرنخ آن را از نشست‌هاي استانداران کشور در سال‬ ‫‪ 88‬گرفت‪ .‬طرحي که به مرور پخته‌تر شد تا آذرماه ‪92‬‬ ‫وزير کشور از طرحي خبر دهد که به موجب آن قرار‬ ‫بود مديريت استاني‪ ،‬منطقه‌اي شود‪ .‬طرحي که هدف‬ ‫نهايي‌اش تغيير شيوه مديريت استان‌ها و شکل‌گيري‬ ‫نظام منطقه‌اي است‪».‬‬ ‫به عقيده ميثم بادامچي‪ ،‬طرحي که براي منطقه‌بندي‬ ‫استان‌ها در نظر گرفته شده با فدراليسم فاصله بسيار‬ ‫دارد‪ .‬او به اين نکته هم اشاره مي‌کند که دغدغه حفظ‬ ‫وحدت و تماميت ارضي که مطرح مي‌شود‪ ،‬دغدغه درستي‬ ‫است به شرط اينکه به طور علمي به آن نگاه شود‪.‬‬ ‫بادامچي مي‌گويد‪« ،‬آن چيزي که من ديدم ربطي به‬ ‫فدراليسم به آن معنا که در آمريکا و آلمان گفته مي‌شود‪،‬‬ ‫ندارد‪ .‬البته شخصا به خاطر وضعيتي که خاورميانه دارد‪،‬‬ ‫معتقد به فدراليسم قومي براي ايران نيستم ولي در هر‬ ‫صورت مرکززدايي در شکل ديگري الزم است‪ ،‬اما آيا‬ ‫اين طرح مبتني بر فدراليسم است مانند آنچه که در‬ ‫آمريکا وجود دارد؟ خير‪ ،‬بسيار فاصله دارد‪ .‬فکر نمي‌کنم‬ ‫سياست‌ورزاني که دنبال اين موضوع هستند چنين چيزي‬ ‫در ذهن‌شان باشد‪ .‬البته قرار نيست از مدل آمريکا و آلمان‬ ‫پيروي کنيم‪ .‬ما بايد مرکززدايي بومي خودمان را تاسيس‬ ‫کنيم‪ .‬البته يک نکته‌اي هم در مورد سيستم فدرالي مثل‬ ‫آمريکا وجود دارد که در آمريکا سيستم قضائي ايالت‌ها‬ ‫مستقل از همديگر هستند‪ .‬در اين طرح‪ ،‬هيچ بحثي در‬ ‫مورد سيستم قضائي نيست و سيستم قضائي در اين‬ ‫طرح هيچ دخالتي داده نخواهد شد‪».‬‬


52

December 2014 1393 ‫آذر‬

How to Turn Your Phone into Your Wallet You might not be in the same league as Seinfeld’s George Costanza when his wallet was so packed that it gave him back problems, but if you’re like a lot of people, your wallet just has too much stuff in it. So much stuff, in fact, that you’re not even sure where some cards are when you need them. Fortunately, your smartphone is increasingly becoming a replacement for the traditional wallet—especially with Apple’s introduction of Apple Pay in its updated operating system. So how can you ditch your wallet in favor of mobile payments?

Pay at Point of Sale The marketplace offers an increasing number of solutions for paying with your smartphone in stores. Softcard is a digital wallet app partnered with American Express, Chase and Wells Fargo utilizing near-field technology for point-of-sale payments. Where these cards are accepted, you simply open the app and hold it close to the terminal at checkout. Google Wallet is another popular option that works the same way, although it also can replace your loyalty and membership cards.

Your Wallet is Not a Vault For people keeping sensitive personal information in their wallet: Burn it and start using LastPass, which will not only help you to manage your passwords but also will keep track of all those private notes (say, bank account numbers) that are gold to thieves who might swipe your wallet.

52 Year-end Tax Planning: Tips for Investors

Business Cards Do you have a bunch of business cards taking up space in your wallet? Consider replacing that with CamCard, an app that allows you to take a picture of a business card and save it on your smartphone rather than having to carry a physical card around. You don’t even need to input the information -- the app does that for you -- and makes your business card files easier to find than if you just kept them in your camera roll.

Get the Discount Price Without the Card As stated above, Google Wallet is one option for keeping your membership and loyalty cards somewhere other than your wallet. Another is Key Ring Reward Cards, which allows you to scan your phone at the point of sale for membership and loyalty program discounts. No typing by hand, either: Just take a picture of your rewards card, and your phone will save it.

Receipt

Always Get a

Of course, the distinguishing feature of the “Costanza Wallet” is a copious cache of receipts. Instead, use OneReceipt to keep track of them. Just take a picture on your smartphone and keep all your receipts, both paper and digital, organized.

Tickets, Please! Ever head out for the night only to find out that you left your concert or movie tickets at home? Don’t worry about that anymore. Use Apple’s Passbook to track your plane tickets, concert tickets and basically any other kind of ticket. It will also help you to keep track of your rewards cards.

Get a Wallet Case There are some things you’re always going to have to carry, such as your ID. But you can buy a case for your phone that allows you to keep your ID and other essentials right with your phone. This will help you to fill in the gaps on whatever your smartphone can’t do. Nicholas Pell is a freelance writer based in Hollywood, CA. He writes about music, personal finance and technology for publications such as LA Weekly, Salon and Business Insider.

By: Dorna Shokoohi With the end of 2014 quickly approaching, it is essential to take advantage of the following year-end tax planning tips. Using Capital Loss Rules to Your Advantage - Capital losses (securities sold for less than the purchase price), may be used to offset capital gains as long as the securities are in a taxable account. If capital loss exceeds capital gain during the tax year, up to $3000 in losses may be used to offset earned income and reduce taxable income. Losses over $3000 per couple can be carried over to future years without an expiration date. Be aware that if the same investment is purchased within 30 days (before or after) selling that investment at a loss, your loss will be deferred under the Wash Sale Rule. Pairing Losses with Gains - This tactic is useful so that investors can offset gains from some investments with losses from others. The goal is to minimize the total possible tax impact of selling investments at a profit by selling off investments with losses. Selling off Mutual Funds Prior to the Exdividend Date. By selling off mutual funds in your portfolio prior to the ex-dividend date, dividends are not collected, and therefore, capital gains tax is avoided. Contribute to Your 401K Plan - The maximum allowable contribution toward a 401K plan per year for 2014 is $17,500 ($23,000 if age 50 or older). Some employers have matching contributions up to 25% of your salary, which is an added incentive to contributing. These are just a few of the tax planning strategies available to investors, and many others can be utilized to benefit each individual portfolio.

CONTINUED FROM PAGE 54

that he curb his country’s interference in Ukraine. “Winter is coming and I am sure the market will come into balance again in the first quarter or toward the middle of next year,” he said Nov. 28 in Sochi. Even before the price tumble, Iran’s oil exports were already crumbling because of sanctions imposed over its nuclear program. Production is at a 20-year low, exports have fallen by half since early 2012 to 1 million barrels a day, and the Rial has plummeted 80 percent on the black market, says the IMF. Lower oil may increase the pain on Iran’s population, though it may be insufficient to push its leaders to accept an end to the nuclear program, which they insist is peaceful.

‘Already Losing’ “The oil price decline is not a game changer for Iran,” said Suzanne Maloney, senior fellow at the Brookings Institution, a Washingtonbased research organization, who specializes on Iran. “The Iranians were already losing so many billions of dollars because of the sanctions that the oil price decline is just icing on the cake.” While oil’s decline wrenches oil-rich nations that squandered the profits from recent high prices, the world economy overall may benefit. The Organization for Economic Cooperation and Development estimates a $20 drop in price adds 0.4 percentage point to growth of its members after two years. By knocking down inflation by 0.5 point over the same period, cheaper oil could also persuade central banks to either keep interest rates low or even add stimulus.


53

53

December 2014 1393 ‫آذر‬

CONTINUED FROM COVER PAGE

important as the legal perspective; it is the confidence-building perspective. This was crucial to an attempt to resolve the problem peacefully in the wake of the IAEA Director General reporting the safeguards breaches to which reference is made above, because these breaches had undermined confidence in Iran’s peaceful intentions. In the autumn of 2003, Iran volunteered, in the interest of confidence-building, to go beyond the requirements of its NPT safeguards agreement and make available to the IAEA the information and access required by the Additional Protocol (AP). Tehran also undertook to suspend activity at its only enrichment facility while it negotiated longer-term confidence-building measures with the UK, France and Germany (E3). The Iranians implemented these short-term measures scrupulously and ceased doing so only after they had grasped that nothing less than renunciation of the enrichment option would satisfy the E3. In the current negotiation, various reports suggest that Iran has so far volunteered to renew application of the AP, de factoinitially and later de jure; to accept limits on the size and number of its enrichment facilities during a confidencebuilding period; to refrain from producing uranium enriched to more than 5% U235; to convert some of its under 5% U235 uranium (LEU) into forms in which it would not be readily available as feed material; and to send the rest of its LEU stock to Russia for use in the fuel that the Rosatom corporation is supplying to the power reactor at Bushehr. Iran’s negotiators also have reportedly suggested that they are ready to extend the Bushehr fuel supply contract well beyond 2021. In parallel, Iran has negotiated that Rosatom will help build two further power reactors and will supply them with fuel throughout their operating lives. In confidence-building terms, this amounts to an impressive package. With only 10,000 IR-1 centrifuges in operation in only one facility, and its LEU stock unavailable to serve as feed material, Iran would need at least six months to produce enough highly enriched uranium (HEU) for one nuclear device. With only 8000 IR-1s and no LEU feed, Iran would need at least eight months. And if the Bushehr supply contract were extended to 2031, Iran would only need to consider increasing the available quantity of separative work units (a measure of centrifuge output) in the late 2020s. In other words, Iran is offering a package that exceeds its NPT obligations by a wide margin. IAEA inspectors would be able to acquire confidence that there are no undeclared nuclear activities or material in Iran. The international community would know that it had six to eight months at least to react to any sign of Iranian misuse of its enrichment capacity for non-peaceful purposes. So why in Vienna did it seem that this package is not enough for the US? That is for representatives of the US administration to explain. Past statements suggest that they will say that they need certainty that Iran will be incapable of producing (“cannot”) even one nuclear weapon. That may sound reasonable but is in fact an unrealistic goal. It would require Iran not only to destroy all its centrifuges but also to wipe the minds of its engineers clean of all their knowledge and experience of enrichment technology. It also puts the negotiation at risk of the same fate as the 2003-5 E3 negotiation, because Iran is unready to build confidence by closing down its enrichment program. And it runs counter to the spirit of the NPT, since the NPT bases nuclear non-proliferation on self-restraint, political will, and deterrence through verification, not on nuclear technology surrender. If instead the administration admits that it cannot literally “close all pathways” to a weapon

IranWire Citizen Journalist

The following piece was written by an Iranian citizen journalist on the ground inside the country. One after another, the latest cars arrive: Mercedes, BMW, Porsche, and even a Lamborghini with a temporary license plate. The drivers are mostly young men, who arrive on their own, hand the keys to the carwash attendant and walk towards the office. It is midnight at one of Tehran’s 24-hour carwashes. None of the cars are dirty, but the moment the cars arrive, the hoses are turned on and the carwash employees get to work. It turns out that the drivers’ destination is not actually the carwash, but the basement of the building behind it, which has been turned into a casino. I am able to get in via a friend, a frequent client. It is decked out with three poker tables, two foosball sets and a billiard table. A young man opens the door and directs me to a table loaded with chips. For those who want to buy chips to play poker, there is a credit card reader on the table. “At first, before we had the card reader, we had problems,” says Ali, the young man sitting behind the table. “Somebody came, lost a lot of money but ran out of cash. Now everybody rests easy.” All games are betting games. To play poker, each player must pay an admission fee of 50,000 tomans — around $20. The winner pays 10 percent of his winnings to the house immediately following the end of the game. Admission fees for foosball and billiards are $8; for these games, the winner does not have to pay a percentage to the house. but claims that it needs at least 12 months to react to any break-out attempt, then they should be asked why six to eight months would not be enough. It is self-evident that 12 months of additional sanctions would not cause Iran to abandon a break-out attempt. Eight years of sanctions have failed to persuade Iran to re-suspend enrichment. Post-1918 history is littered with failed sanctions policies. On the other hand, 12 months are more than are needed to get UN Security Council approval for the use of force to prevent break-out and to

On one poker table, the bets are all placed in US dollars. People buy chips in dollars and the amount the winner takes home is calculated in dollars. Among the players are two women. People stand around, eagerly following the game. Customers are served soft drinks and juice, which is included in the admission price. One of the poker players pulls a whiskey flask out of his pocket, but the casino manager rushes up to him and says: “Please do not drink in here. If you have to, do it outside. It will create problems here.” The young man puts the bottle back in his pocket. “Not everybody is like you,” the casino manager says. “Some people can’t handle it. They down a shot and become unruly.” The manager looks to be about 55 years old. He sits at a round table with his friends, smoking and playing twenty-one. Between midnight and 2am, somewhere around $7000 or $8000 changes hands in this little casino —not an insignificant amount for Iran. But this is not the only casino in Tehran. Other casino owners, like Mehrdad, have converted their houses for the purpose. Mehrdad’s casino is dedicated to poker. “Tehran poker players all come here,” he boasts. “Everything here is authentic so professional poker players choose to come here.” Mehrdad’s casino has four stylish poker tables, custom-made by a carpenter who specializes in casino furniture and charges between $1,000 and $2,000 apiece.

Authentic Vegas Chips from France and No Political Talk Arranged on each of the tables at Mehrdad’s casino are ceramic chips marked “Las Vegas”. act on it—or for a coalition of the willing to form in the unlikely event of Russia or China threatening to veto a UNSC resolution. In 1990, only six months were needed for the US to gain approval for and prepare a massive operation to drive Saddam Hussein out of Kuwait. As recently as last April, Secretary John Kerry was formulating the goal as “six to 12 months.” This analysis will be misconstrued by some as an apologia for Iran. Others will realize, I hope, that it is an attempt to clarify the progress that has been made on enrichment over the last 12 months; to explain why the current Iranian

“They are the real thing,” he informs me. “Somebody brought me a set of 500 from France in an aluminum case. Each chip weighs 11 grams and ‘Las Vegas’ is etched on them with a laser.” He paid $560 for the set. “Next time he traveled to France, I ordered another set. Not everybody would do this though, because it’s heavy; it weighs 8.5 kilos. But my friend did me a favor.” The second time his friend did him the favor, he had to pay close to $100 more than he did the first time. Mehrdad has spent a good amount of time decorating the place. “My nephew lives in America,” he says. “He was visiting Las Vegas. I asked him to take photographs from different casinos and I used them as models.” Opposite the poker tables is a large bar full of bottles, from Jack Daniel’s to Smirnoff and everything else. Drinks are free, included in the $55 fee for each round. Five percent of the winnings goes to Mehrdad’s bank account the same night. Casino hours are 8pm to 5am. Most of the clients are men. “I have a few woman customers who are professional poker players,” he tells me. “They do not come here every night, but at the very least once a week.” A sign on the wall reads “No Political Talk.” “Years ago, I came to the conclusion that in this country you can do anything provided you don’t talk politics,” he explains. “But if you mind your own business, nobody bothers you.” Many poker players, however, do not frequent gambling houses. Instead, they have poker parties. Faramarz owns a factory and hosts poker rounds with his friends, who work in every profession, from doctors and engineers to artists and factory owners. On Friday nights, the dining table at his house is loaded up with snacks. The party begins with a variety of foods and drinks. At these parties, all the players are men, but each of them can bring in a “back hand,” meaning a woman who sits behind the poker player and takes a share of his winnings. “We don’t bet high,” says Faramarz. “Most of the time we just give the winnings to the young women who sit behind our hands.” He laughs and adds, “They don’t play, but they provide a nice view for the poker players.” Faramarz is searching for a good poker table. And I have the number of Mehrdad’s carpenter, who sends over several designs to choose from. Some models do double duty: dining tables that can be quickly converted to poker tables. Prices vary, from around $700 and up. When I ask the carpenter about them, he laughs and tells me, if I am buying it for a casino, to buy the most expensive and ornate one. “They will make back the money in just one night,” he says. I ask him about how many tables he has made for and sold to casinos. He pauses. “Any casino that has a respectable table has bought it from me,” he says proudly. “More than 10 casino owners in Tehran have bought from me.” offer is reasonable from a legal and from a confidence-building perspective; and to counter the pernicious influence on US negotiating goals of people who want the bar set so high that Iran will refuse the jump. About the Author Peter Jenkins was a British career diplomat for 33 years. He served in Vienna (twice), Washington, Paris, Brasilia and Geneva. He specialized in global economic and security issues. His last assignment (200106) was that of UK Ambassador to the IAEA and UN (Vienna).


54

December 2014 1393 ‫آذر‬

Is Iran's Rial in Free Fall? By Djavad Salehi-Isfahani The decision announced in Vienna to extend the talks aimed at a compressive agreement on Iran’s nuclear program for an additional seven months has resulted in Iran’s currency taking dive. In one week, the rial lost more than 5% of its value in the unofficial market. The devaluation has clear political and economic implications: it will revive inflation, slow or stop economic growth, and increase the pressure on Iranian President Hassan Rouhani as his government tries to make good on the election promises he made 18 months ago. But will this soften Iran’s negotiating position? To answer this question, we need to look at the basis of this phase of the rial’s devaluation and what it means for ordinary Iranians. The drop in the value of the rial after the extension was announced on Nov. 24 indicates that expectations in Iran for a final deal were high before the deal failed to materialize. This optimism had kept the rial’s value above what the economics of the situation warranted. In other words, rather than being in “free fall,” as several reports in the press have suggested, the rial is actually adjusting to a new equilibrium. Two major factors have been putting pressure on the rial in the last few months, neither of which is related to the negotiations or the sanctions. The first is the decline of the price of oil, by more than 30% since this summer, which has reduced the already strained supply of foreign currency to the Iranian economy. As I noted in my previous post, prior to Nov. 24, the rial had remained surprisingly stable despite the falling price of oil. The rial was also under pressure because Iran’s inflation exceeded that of its major trading partners, making Iranian producers less competitive. Prices in Iran have increased by 23% since Rouhani’s election in June 2013 when the rial traded around 31,000 per dollar. All else the same, the rial would have to fall by 23% to keep Iranian production competitive. That would mean an exchange rate of over 38,000 rials per dollar in the unofficial market and 32,500 in the official market. Presently, these rates are at 34,000 and 26,500. Of course, all else is not the same. The price of oil is lower, Iran has started receiving around $700 million a month of its unfrozen assets, and there have been changes in economic policy. Some of these changes, like the lower price of oil, would require the rial to devalue further, while others would have the opposite effect. At the same time, although the rial could continue to decline, currently it’s certainly not in free fall. An overlooked fact in Western press reports on this issue is that the Rouhani government, populated in part by economists focused on the competitiveness of Iranian producers, had signaled its intention to officially devalue the rial before the Nov. 24 extension was announced. Indeed, officials spoke publicly last month about a (modest) 7.5% increase in the official exchange rate to be used in the 1394 (2015/2016) budget to 28,500 rials to the dollar.

54 Oil Shock Streaks Across Globe From Moscow to Tehran to Caracas Ready for $40? Bloomberg.com - By Gregory Viscusi, Tara Patel and Simon Kennedy

Now on to that burning question: How long will this crisis last? The pace of devaluation in the free market has quickly slowed down-the rial even rose against the dollar on Dec. 1-but as I mentioned earlier, further drops in the value of the rial are still possible as the reality of the lower price of oil sinks in. Devaluation is a sign of an underlying imbalance in the economy, so when it happens, people are naturally alarmed. But it is also part of the solution to the same imbalances that need correcting. Consider, for example, that a cheaper rial is good for production and employment, even in a poor business environment hampered by international sanctions and domestic impediments to production, which business people refer to as “internal sanctions.” Devaluations also redistribute income. In the short-run, inflation, which dropped last year below 20%, will rise as prices for goods bought and sold at the unofficial rate increase. The burden of the higher inflation will fall primarily on people living on fixed incomes, on the public payroll, and those who travel abroad or send money to their children abroad-all of whom compose the better part of the middle class. Unlike former President Mahmoud Ahmadinejad, Rouhani does not believe in directly paying the poor, so what happens to this segment-about 10-20%- of the Iranian population is less certain. Wages of unskilled workers usually increase with inflation, though not always in tandem. They also rise with demand for labor, which could get a boost from devaluation. However, the 30% increase in the price of bread that was quietly implemented earlier this week, on Dec. 1, will hurt the poor disproportionately, as it was put through without any compensatory mechanism. Of course, if the Rouhani government is forced to reduce the country’s much larger energy subsidies to balance its budget in the face of falling oil revenues, it may ultimately have to swallow its pride and take up the Ahmadinejad cash transfer mechanism, which Rouhani strongly criticized during his presidential campaign. Ultimately, the drop in the price of oil will result in lower economic growth and loss of income across the country. But there is no policy that can fully compensate for a large decline in the terms of trade, which the recent decline in the price of oil representsthere are only good and bad policy responses. Allowing the rial to devalue is a good start, but not enough. The government should also be planning policies to help domestic producers rise to the occasion and measures required to protect the poor as prices for basic goods such as bread and energy rise.

Oil’s decline is proving to be the worst since the collapse of the financial system in 2008 and threatening to have the same global impact of falling prices three decades ago that led to the Mexican debt crisis and the end of the Soviet Union. Russia, the world’s largest producer, can no longer rely on the same oil revenues to rescue an economy suffering from European and U.S. sanctions. Iran, also reeling from similar sanctions, will need to reduce subsidies that have partly insulated its growing population. Nigeria, fighting an Islamic insurgency, and Venezuela, crippled by failing political and economic policies, also rank among the biggest losers from the decision by the Organization of Petroleum Exporting Countries to let the force of the market determine what some experts say will be the first free-fall in decades. “This is a big shock in Caracas, it’s a shock in Tehran, it’s a shock in Abuja,” Daniel Yergin, vice chairman of Englewood, Colorado-based consultant IHS Inc. and author of a Pulitzer Prize-winning history of oil, told Bloomberg Radio. “There’s a change in psychology. There’s going to be a higher degree of uncertainty.” A world already unsettled by Russian-inspired insurrection in Ukraine to the onslaught of Islamic State in the Middle East is about be roiled further as crude prices plunge. Global energy markets have been upended by an unprecedented North American oil boom brought on by hydraulic fracturing, the process of blasting shale rocks to release oil and gas.

Cheap Gasoline Few expected the extent or speed of the U.S. oil resurgence. As wildcatters unlocked new energy supplies, some oil exporters abroad failed to invest in diversifying their economies. Coddled by years of $100 crude, governments instead spent that windfall subsidizing everything from 5 cents-pergallon gasoline to cheap housing that kept a growing population of underemployed citizens’ content.

Oil Prices Those handouts are now at risk. “If the governments aren’t able to spend to keep the kids off the streets they will go back to the streets, and we could start to see political disruption and upheaval,” said Paul Stevens, distinguished fellow for energy, environment and resources at Chatham House in London, a U.K. policy group. “The majority of members of OPEC need well over $100 a barrel to balance their budgets. If they start cutting expenditure, this is likely to cause problems.”

Costs as Benchmark Oil has dropped 38 percent this year and, in theory, production can continue to flow until prices fall below the day-to-day costs at existing wells. Stevens said some U.S. shale producers may break even at $40 a barrel or less. The International Energy Agency estimates most drilling in the Bakken formation -- the shale producers that OPEC seeks to drive out of business -- return cash at $42 a barrel. Canadian Natural Resources Ltd. Chairman Murray Edwards said crude may sink as low as $30 a barrel before rebounding to stabilize at $70 to $75 a barrel, the Financial Post reported.

“Right now we’re seeing a price shock coming out of the meeting and it will be a couple of weeks until we see where the price really falls,” said Yergin. Officials “have to figure out where the new price range is, and that’s the drama that’s going to play out in the weeks ahead.” Not All Suffer To be sure, not all oil producers are suffering. The International Monetary Fund in October assessed the oil price different governments needed to balance their budgets. At one end were Kuwait, Qatar and the United Arab Emirates, which can break even with oil at about $70 a barrel. At the other extreme: Iran needs $136, and Venezuela and Nigeria $120. Russia can manage at $101 a barrel, the IMF said. “Saudi Arabia, U.A.E. and Qatar can live with relatively lower oil prices for a while, but this isn’t the case for Iran, Iraq, Nigeria, Venezuela, Algeria and Angola,” said Marie-Claire Aoun, director of the energy center at the French Institute for International Relations in Paris. “Strong demographic pressure is feeding their energy and budgetary requirements. The price of crude is paramount for their economies because they have failed to diversify.” Brent crude is poised for the biggest annual decline since 2008 after OPEC rejected calls for production cuts that would address a global glut. Like this year’s decline, oil’s crash in the 1980s was brought on by a Saudi-led decision to defend its market share, sending crude to about $12 a barrel.

Russia Vulnerable

“Russia in particular seems vulnerable,” said Allan von Mehren, chief analyst at Danske Banke A/S in Copenhagen. “A big decline in the oil price in 1997-98 was one factor causing pressure that eventually led to Russian default in August 1998.” VTB Group, Russia’s second-largest bank, OAO Gazprombank, its third-largest lender, and Russian Agricultural Bank are already seeking government aid to replenish capital after sanctions cut them off from international financial markets. Now with sputtering economic growth, they also face a rise in bad loans. Oil and gas provide 68 percent of Russia’s exports and 50 percent of its federal budget. Russia has already lost almost $90 billion of its currency reserves this year, equal to 4.5 percent of its economy, as it tried to prevent the ruble from tumbling after Western countries imposed sanctions to punish Russian meddling in Ukraine. The ruble is down 35 percent against the dollar since June.

This Will Pass While the country’s economy minister and some oil executives have warned of tough times ahead, President Vladimir Putin is sanguine, suggesting falling oil won’t force him to meet Western demands PLEASE GO TO PAGE 52


55

December 2014 1393 ‫آذر‬

55


Pardis Publications, Inc. P.O.Box 5867 Canton, GA 30114

December 2014 - Vol 21 - Issue 253

Iran’s Enrichment Offer: So Near And Yet Not Far Enough by Peter Jenkins So much has been written and said about the uranium enrichment aspect of the 14-month nuclear negotiation with Iran that it is hard to look at it with fresh eyes, and starting from first principles. Nonetheless what follows is an attempt to do so. It suggests that the US and Iran are closer on enrichment than once seemed possible, but are still at risk of failing to find common ground in the course of the extension agreed a week ago. From an international legal perspective the

text that matters is the Nuclear Non-Proliferation Treaty (NPT), to which Iran deposited its last instrument of ratification on 5 March 1970, the same day as the deposit of the US instruments. Under the NPT the US is a “Nuclear Weapon State,” Iran a “Non-Nuclear Weapon State” (NNWS). he NPT does not prohibit the acquisition of enrichment technology by NNWS. Nor does it impose any limit on the size or number of NNWS enrichment facilities. It merely requires NNWS to use that technology exclusively for peaceful purposes, and to place all the nuclear material

fed into and produced by such facilities under International Atomic Energy Agency (IAEA) safeguards. In the current negotiation, Iran has assured the US that it takes its NPT obligations very seriously. It has also reaffirmed its intention to use enrichment technology exclusively for peaceful purposes, and to continue to implement the NPT safeguards agreement that it concluded in 1975. Some people assume that such assurances are worthless. They point to the breaches of the NPT safeguards agreement that occurred between approximately 1991 and 2003. However, none of

Tel: (770) 973-0506 Advertisement: Ext. 1 Billing: Ext 2 Fax: (678) 550-9999 E-mail: pardismag@gmail.com

those breaches amounted to evidence of an intention to use enrichment for non-peaceful purposes. And US intelligence has yet to come across any such evidence; suspicion of Iranian nuclear weapon intent has rested on inference, not evidence. States, like people, can make mistakes and then resolve not to repeat them. There are also several resolutions adopted by the UN Security Council (UNSC) between 2006 and 2010 that make legal demands of Iran. But none of them imposes limits on the size and number of Iranian enrichment facilities. Still less do any of them outlaw Iranian possession of enrichment technology for peaceful purposes. One of them requires Iran to cooperate with the IAEA to resolve concern that Iran has engaged in research into nuclear weapon-related technologies. Iran has been doing that since November 2013, albeit with increasing hesitancy. In the Iranian case another perspective is as PLEASE GO TO PAGE 53


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.