Pardis Monthly _March 2014

Page 1

‫دنباله در صفحة ‪7‬‬



3

March 2014 1392 ‫اسفند‬

3


4

March 2014 1392 ‫اسفند‬

4


‫‪5‬‬

‫شرمن‪ :‬در روابط دوجانبه‬ ‫ايران و آمريکا تغييراتي به‬ ‫وجود آمده است‬ ‫رييس هيات مذاکره‌کننده آمريکا با ايران از تغييراتي در‬ ‫روابط دوجانبه ايران و آمريکا خبر داده است‪.‬‬ ‫وندي شرمن در گفت‌وگو با «بي‪‌.‬بي‪‌.‬سي» با اشاره به‬ ‫اولين دور از مذاکرات براي دستيابي به توافق نهايي گفت‪،‬‬ ‫ما انتظار داريم که تحريم‌ها گام گام برداشته شوند‪ .‬اين‬ ‫روند با توافق جامعي که تا کنون به اجرا درآمده است انجام‬ ‫مي‌شود‪ ،‬اما هنوز به پايان قضيه نرسيده‌ايم‪ .‬نيت ما اين‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫است؛ زماني که کامال” اطمينان حاصل پيدا کرديم برنامه‬ ‫هسته‌اي ايران صلح‌آميز بود و نگراني‌هاي جامعه جهاني رفع‬ ‫شد‪ ،‬تحريم‌ها را به صورت کامل لغو مي‌کنيم‪.‬‬ ‫وي در پاسخ به اين سوال که چرا شما از زبان‌ تندي‬ ‫استفاده مي‌کنيد؟ ادامه داد‪ ،‬آن‌چه در ايران گفته مي‌شود نيز‬ ‫همان تاثير را بر کشور ما خواهد داشت‪ .‬ما برخي از مسائل را‬ ‫مضر و مشکل‌ساز و دشوار مي‌دانيم و ممکن است چيزهاي‬ ‫که ما گفتيم ايران آن‌ها را مضر و مشکل‌ساز بخواند‪.‬‬ ‫وي افزود‪ ،‬بعضي از اين مسائل به خاطر اين است که‬ ‫ما نگرش‌هاي متفاوتي داريم‪ .‬برخي از اظهار نظرها به طور‬ ‫عمد و براي صدمه زدن براي ديگران گفته نمي‌شود؛ به طور‬ ‫مثال آمريکا درباره وضعيت حقوق بشر در ايران صحبت‬ ‫مي‌کند؛ زيرا ما معتقديم که قانون اساسي ايران و تعهدات‬ ‫بين‌المللي‌اش بدين معنا است که مردم ايران از حقوق بشر‬ ‫برخوردار باشند‪ ،‬اما مطمئنا برخي از اين موضوع خوششان‬ ‫نمي‌آيد‪.‬‬ ‫ما به مسئله حقوق بشر قويا” معتقديم و آن را بخشي از‬ ‫ارزش‌هاي آمريکا مي‌دانيم‪.‬‬ ‫رييس هيات مذاکره‌کننده آمريکا با ايران هم‌چنين با‬ ‫اشاره به مواضع آمريکا در مذاکرات ايران و ‪ 5+1‬افزود‪ ،‬در‬ ‫جريان مذاکرات آن‌چه را که ما مي‌گوييم به دقت مي‌سنجيم‬ ‫و اميدواريم ايران نيز اين کار را بکند و مذاکرات به پيش‬ ‫برود‪.‬‬ ‫وي در پاسخ به اينکه برخي در ايران معتقدند که‬ ‫مذاکرات نيز يک بازي سياسي است گفت‪ ،‬پاسخ ما اين‬ ‫است؛ همان‌طور که رييس‌جمهور ما کامال” مشخص کرد‪ ،‬در‬ ‫صدد تغيير حکومت در ايران نيستيم‪ ،‬اين مسئله به مردم‬ ‫ايران مربوط است و نه دولت آمريکا‪ ،‬آن‌ها مي‌توانند دولتي‬ ‫را که مي‌خواهند انتخاب کنند‪.‬‬ ‫وي ادامه داد‪ ،‬آن‌چه ما در جستجوي آن هستيم‪ ،‬همانطور‬ ‫که پرزيدنت اوباما اعالم کرده اين است که مطمئن شويم‬ ‫ايران در صدد به دست آوردن تسليحات هسته‌اي نيست‬ ‫و جامعه بين‌المللي کامال” مطمئن شود که برنامه هسته‌اي‬ ‫ايران صلح‌آميز است‪.‬‬ ‫شرمن درباره روابط دوجانبه ايران ‌و آمريکا و احتمال‬ ‫گشايش دفتر نمايندگي آمريکا در ايران نيز تصريح کرد‪،‬‬ ‫من فکر مي‌کنم ما در آغاز اين روند قرار داريم‪ ،‬در حاشيه‬ ‫مجمع عمومي سازمان ملل در سپتامبر سال گذشته محمد‬ ‫جواد ظريف و جان کري وزراي امور خارجه ايران و آمريکا‬

‫ديدار دوجانبه داشتند‪ .‬اين اولين ديدار ورزاي خارجه دو‬ ‫کشور بعد از يک دوره طوالني بود‪ .‬پس از آن پرزيدنت‬ ‫اوباما با پرزيدنت روحاني صحبت کرد و حاال ما بسياري‬ ‫گفت‌وگوهاي دوجانبه داريم که براي اجرايي شدن برنامه‬ ‫اقدام مشترک در هر زماني که نياز به مشورت با مقامات‬ ‫ايراني داشته باشيم اين کار را خواهيم کرد‪.‬‬ ‫وي تاکيد کرد‪ ،‬بله‪ .‬مي‌توانم بگويم که تغييري در روابط‬ ‫ايران و آمريکا رخ داده است‪ .‬اما بيشتري اين تغيير بر روي‬ ‫يک موضوع خاص همان مذاکرات مربوط بر سر برنامه‬ ‫هسته‌اي ايران است‪ .‬در مذاکرات دو جانبه البته مثل هميشه‬ ‫نگراني‌هاي خود را درباره سه آمريکايي که در ايران هستند‬ ‫(حکمتي‪ ،‬عابدي و رابرت لوينسون) اعالم کرده و از ايران‬ ‫خواستيم دريابد که لوينسون کجاست و اين سه آمريکايي‬ ‫را به خانه بازگرداند‪.‬‬

‫وضعيت آب در هشت‬ ‫شهر بزرگ ايران‪،‬‬ ‫در مرز هشدار‬

‫يک مقام در وزارت نيروي ايران با توصيف سال ‪ 92‬به‬ ‫عنوان «بدترين سال بارندگي»‪ ،‬از رسيدن وضعيت آب در‬ ‫هشت شهر کشور از جمله تهران‪ ،‬بندرعباس و مشهد به‬ ‫«مرز هشدار» خبر داده است‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران‪ ،‬ايسنا‪ ،‬ستار‬ ‫محمودي‪ ،‬قائم مقام وزير نيرو‪ ،‬همچنين گفته است که‬

‫‪5‬‬

‫«برخالف ظاهر فراوان بارش‌ها» در سال ‪ 1392‬ايران در‬ ‫«بدترين سال بارندگي» خود قرار داشته است‪ .‬‬ ‫قائم مقام وزير نيرو افزود که «حجم بارندگي‌هاي کشور‬ ‫از ابتداي سال آبي جاري تا کنون در رتبه آخر ‪ 46‬سال‬ ‫گذشته قرار دارد و در واقع بدترين سال از لحاظ بارش‌ها‬ ‫تا کنون است‪ ».‬‬

‫آقاي محمودي با اشاره به اينکه هشت شهر تهران‪،‬‬ ‫اصفهان‪ ،‬بندرعباس‪ ‌،‬مشهد‪ ،‬قم‪ ‌،‬شيراز‪ ،‬اهواز و آبادان از‬ ‫نظر وضع آب در مرز هشدار هستند افزوده است که براي‬ ‫شهرهاي مشهد‪ ،‬بندرعباس و قم «بايد يک کميته خاص‬ ‫ايجاد شود و به صورت دائمي بحث آب شرب اين شهرها‬ ‫مورد رسيدگي قرار گيرد‪ ».‬‬ ‫ستار محمودي در عين حال که «دخل و خرج منابع‬ ‫آبي» در ايران را «نامناسب» توصيف کرده‪ ،‬ابراز اميدواري‬ ‫کرده است که با «بارش‌هاي مناسب در دو ماه آينده‪ ،‬حجم‬ ‫قابل توجهي از روان‌آب‌ها را در فروردين و ارديبهشت شاهد‬ ‫باشيم‪ ».‬‬ ‫ايران از نظر اقليمي يکي از کشورهاي خشک جهان‬ ‫است و سال‌هاست که با بحران خشکسالي روبه‌روست‪.‬‬


‫‪6‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫پيش‌بيني‌ها حکايت از آن دارد که دماي هواي ايران در‬ ‫طول ‪ 90‬سال آينده سه تا پنج درجه افزايش مي‌يابد‪ ،‬بارش‬ ‫باران و برف کم خواهد شد و با کاهش برف به‌ويژه‪ ،‬منابع‬ ‫سفره‌هاي آب زيرزميني نيز محدودتر مي‌شود‪ .‬‬ ‫ناسا‪ ،‬سازمان ملي هوانوردي و فضانوردي آمريکا‪،‬‬ ‫چندي پيش گزارشي منتشر کرد و در آن ايران را در شمار‬ ‫‪ 45‬کشوري قرار داد که دچار «خشکسالي شديد» شده و در‬ ‫معرض «بحران» قرار دارند‪.‬‬ ‫ناسا مي‌گويد که دوره خشکسالي ايران ‪ 30‬سال خواهد‬ ‫بود و از هم‌اکنون آغاز شده است‪.‬‬ ‫در سال‌هاي اخير تعدادي از بزرگ‌ترين درياچه‌ها و‬ ‫تاالب‌هاي ايران مانند اروميه‪‌ ،‬هامون‪ ،‬انزلي‪ ،‬گاوخوني‪،‬‬ ‫پريشان‪ ،‬چغاخور‪ ،‬شادگان‪ ،‬طشک‪ ،‬گندمان و هورالعظيم يا‬ ‫خشک شده‌اند يا در آستانه خشک شدن قرار گرفته‌اند‪.‬‬

‫فرهاد رهبر از رياست‬ ‫دانشگاه تهران برکنار شد‬

‫رسانه‌هاي داخل ايران از برکناري فرهاد رهبر از رياست‬ ‫دانشگاه تهران با حکم وزير علوم‪ ،‬تحقيقات و فناوري در‬ ‫دولت حسن روحاني خبر داده‌اند‪.‬‬ ‫گفته‌هاي مهدخت بروجردي‪ ،‬مدير روابط عمومي وزارت‬ ‫علوم‪ ،‬نيز اين گزارش‌ها را تاييد مي‌کند‪ .‬خانم بروجردي‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫همچنين خبر داده است که‬ ‫محمدحسين اميد‪ ،‬معاون مالي‬ ‫و اداري دانشگاه تهران‪ ،‬به‬ ‫عنوان سرپرست اين دانشگاه‬ ‫معرفي شده است‪.‬‬ ‫فرهاد رهبر از آخرين‬ ‫مديران رده باالي دولت محمود‬ ‫احمدي‌نژاد به شمار مي‌آيد که‬ ‫در دولت کنوني همچنان سمت‬ ‫خود را حفظ کرده بود‪.‬‬ ‫تسنيم‪،‬‬ ‫خبرگزاري‬ ‫از رسانه‌هاي محافظه‌کار‪،‬‬ ‫برکناري آقاي رهبر را نتيجه‬ ‫مخالفت او با برگزاري «يک‬ ‫همايش حزبي» در دانشگاه‬ ‫تهران عنوان کرده است که انجمن اسالمي دانشکده علوم‬ ‫اجتماعي دانشگاه تهران مسئوليت آن را بر عهده دارد و‬ ‫عنوان آن نيز «بررسي تطبيقي رويکرد وزارت علوم در‬ ‫دوره‌هاي مختلف» است‪.‬‬ ‫با اين حال همين خبرگزاري متن نامه برکناري آقاي‬ ‫رهبر را منتشر کرده است که وزير علوم در آن بيان مي‌کند‬ ‫با توجه به «اتمام دوران مسئوليت» او چنين حکمي صادر‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫خبر برکناري فرهاد رهبر در حالي منتشر مي‌شود‬ ‫که برکناري‌ها و انتصاباتي که مسئوالن جديد وزرات‬ ‫علوم‪ ،‬تحقيقات و فناوري انجام داده‌اند با انتقاد شديد‬ ‫محافظه‌کاران همراه شده است‪ ،‬به‌ طوري که مجلس شوراي‬ ‫اسالمي به رضا فرجي دانا‪ ،‬وزير علوم‪ ،‬يک‌ بار کارت زرد‬ ‫داده است‪.‬‬ ‫ي دانا تا کنون جعفر ميلي‌منفرد و جعفر توفيقي‬ ‫آقاي فرج ‌‬ ‫را به عنوان معاون آموزشي و مشاور عالي خود انتخاب کرده‬ ‫است‪ ،‬در حالي که نمايندگان محافظه‌کار مجلس مي‌گويند‬ ‫اين دو چهره در ناآرامي‌هاي سال ‪ 1388‬پس از انتخابات‬ ‫رياست جمهوري آن سال دست داشته‌اند‪.‬‬ ‫برکناري صدرالدين شريعتي‪ ،‬رئيس دانشگاه عالمه‬ ‫طباطبايي‪ ،‬نيز يکي از اقدامات سرپرست وزارت علوم در‬ ‫دولت حسن روحاني بود که واکنش‌هاي منفي محافظه‌کاران‬ ‫را به دنبال داشت‪.‬‬

‫دانش‌آموز‬ ‫ايراني‌تبار‬ ‫در شيکاگو‬ ‫مورد حمله‬ ‫نژادپرستانه‬ ‫قرار گرفت‬ ‫در آمريکا‪ ،‬پليس يک‬ ‫نوجوان را به اتهام حمله‬ ‫نژاد‌پرستانه به اميد باباخاني‪،‬‬ ‫دانش‌آموز ‪ 13‬ساله ايراني‌تبار‬ ‫مقيم شيکاگو دستگير کرده‬ ‫است‪ .‬در اثر اين حمله‪ ،‬کتف‬ ‫اميد باباخاني آسيب جدي‬ ‫ديده است‪.‬‬ ‫بنابر مقررات آمريکا‪ ،‬نام‬ ‫فرد مهاجم به علت نوجوان‬ ‫بودن آن در اختيار رسانه‌ها‬ ‫قرار نگرفته اما اميد باباخاني‪ ،‬در گفتگويي ماجرا را چنين‬ ‫توصيف کرد‪ ،‬داشتم با دوستم در کريدور مدرسه به سمت‬ ‫کمد شخصي‌ام مي‌رفتيم که يک نفر از پشت صدايم زد‬ ‫«هي! پرژن‪ .‬مي‌خواي با من دست و پنجه نرم کني؟»‪ .‬من‬ ‫توجهي نکردم اما چند لحظه بعد او از پشت به من حمله کرد‬ ‫و کوبيدم به زمين و شروع کرد مرا زير باد کتک گرفتن‪ .‬او‬ ‫همزمان حرف‌هاي رکيکي نسبت به مادر من به کار مي‌برد‪.‬‬ ‫او هم کالسي يا دوستي که از نزديک همديگر رو بشناسيم‬ ‫نيست‪ .‬ما فقط هم مدرسه‌اي هستيم‪».‬‬ ‫منوچهر باباخاني‪ ،‬پدر اميد‪ ،‬مي‌گويد پسرم از کودکي‬ ‫عالقمند به شنا بوده و در اين رشته خيلي پيشرفت کرده بود‬ ‫حاال با شکستگي در ناحيه هر دو شانه معلوم نيست آينده‬

‫‪6‬‬

‫ورزشي او چه خواهد شد‪.‬‬ ‫آقاي باباخاني حدود سه دهه است که از ايران مهاجرت‬ ‫کرده و همسرش آمريکايي است‪ .‬او مي‌گويد از ‪ 12‬سال‬ ‫پيش ساکن ناحيه کريستال ليک در شمال غربي شيکاگو‬ ‫است و از زندگي در اين منطقه همواره راضي و خوشنود‬ ‫بوده است‪.‬‬ ‫او مي‌گويد‪« ،‬از لحظه‌اي که اين خبر منتشر شده‪ ،‬همه‬ ‫محله و دوستان و آشنايان براي عيادت از اميد و همدلي با ما‬ ‫به خانه‌مان مي‌آيند و از نظر اجتماعي خيلي مورد حمايت و‬ ‫لطف هم محله‌اي‌ها و همشهري‌ها قرار گرفته‌ايم‪».‬‬ ‫پليس شيکاگو ابتدا مهاجم را به اتهام حمله فيزيکي‬ ‫مورد بازخواست قرار داده بود اما با مطرح شدن احتمال‬ ‫نژادپرستانه بودن آن‪ ،‬اکنون اتهام تازه‌اي متوجه او کرده‬ ‫است‪.‬‬

‫ظريف‪ :‬بيش‬ ‫از ‪ 40‬سفير و‬ ‫سرکنسول را‬ ‫تغيير مي‌دهيم‬

‫محمدجواد ظريف وزير امور‬ ‫خارجه ايران با تاکيد بر اينکه‬ ‫‪ 50‬نفر از مسئولين کنوني وزارت‬ ‫خارجه بايد به ماموريت بروند گفته است‪« ،‬طي يکي دو ماه‬ ‫آينده بيش از ‪ 40‬سفير و سرکنسول را تغيير مي‌دهيم‪».‬‬ ‫آقاي ظريف در مصاحبه با خبرگزاري دولتي ايرنا افزود‪،‬‬ ‫تمام سفرايي که تغيير مي‌کنند‪ ،‬دوران ماموريتشان تمام‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫محافظه‌کاران منتقد دولت حسن روحاني‪ ،‬از زمان روي‬ ‫کار آمدن آن حساسيت زيادي نسبت به عزل و نصب‌هاي‬ ‫دولتي نشان داده‌اند‪ .‬اين منتقدان‪ ،‬دولت روحاني را به خاطر‬ ‫برکناري برخي مقام‌هاي محافظه‌کار از پست‌هاي دولتي‬ ‫مورد انتقاد شديد قرار داده‌اند‪.‬‬ ‫وزير امور خارجه ايران در بخش ديگري از مصاحبه خود‬


‫‪7‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫تاکيد کرده که در طول مدتي که دولت جديد به سر کار آمده‪،‬‬ ‫وزارت خارجه چه در حوزه تصميم سازي و تصميم‌گيري و‬ ‫چه در حوزه اجرا به دستگاه اصلي دولتي کشور تبديل شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫وي در واکنش به انتقادات برخي از محافظه‌کاران از‬ ‫وزارت امور خارجه به خاطر عدم انتشار متن توافق هسته‌اي‬ ‫ژنو گفت که انتشار اسناد «محرمانه» در هيچ نقطه‌اي از دنيا‬ ‫جايز نيست‪.‬‬ ‫وزير امور خارجه با متهم کردن منتقدان به «عوام‬ ‫فريبي» افزود‪ ،‬آيا آنها قصد دارند سيستم طبقه‌بندي را حذف‬ ‫کنند؟ آيا مي‌خواهند مهرهايي را که با عنوان سري‪ ،‬محرمانه‬ ‫و بسيار محرمانه برروي اسناد دولتي زده مي‌شود‪ ،‬ناديده‬ ‫بگيرند؟‬ ‫در پي توافق هسته‌اي ايران و کشورهاي عضو گروه‬ ‫‪ 1+5‬تعدادي از نمايندگان مجلس ايران خواستار انتشار‬ ‫متن اين توافقنامه شده‌اند‪ .‬در پاسخ‪ ،‬مسئوالن وزارت‬ ‫خارجه تاکيد کرده‌اند که طبق تعهد دو طرف مذاکره‪ ،‬تا زمان‬ ‫حصول موافقت‌نامه نهايي نبايد متن توافقات دوجانبه منتشر‬ ‫شود‪.‬‬ ‫آقاي ظريف همچنين در پاسخ به سوالي در مورد ديدگاه‬ ‫کساني که معتقدند توافق ژنو مي‌توانست بهتر از اين باشد‬ ‫گفت که بسيار بعيد مي‌داند که در شرايط کنوني حاصل‬ ‫مذاکره با هر ميزان از توان و تمهيد مي‌توانست بسيار بهتر‬ ‫از اينها باشد‪.‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫آنها استفاده مي‌شود‪ ،‬مدتي ا‌ست از رده توليد و گاه ساخت‬ ‫قطعات خارج شده‌اند‪.‬‬ ‫مديرعامل شرکت هواپيمايي ملي ايران (هما) پيشتر‬ ‫اعالم کرده بود که قطعات هواپيماهاي ايراني در انتظار‪ ‬صدور‬ ‫مجوز خزانه‌داري آمريکا است‪.‬‬ ‫فرهاد پرورش گفته بود‪ ،‬شرکت‌هاي هواپيمايي ايران‬ ‫درخواست خريد قطعات مورد نياز را به شرکت‌هاي سازنده‬ ‫خارجي داده‌اند و پس از صدور مجوز خزانه‌داري آمريکا‪ ،‬اين‬ ‫قطعات طي چند هفته آينده تحويل داده مي‌شود‪.‬‬ ‫مديرعامل ايران اير پيش‌بيني کرده بود که شرکت‌هاي‬ ‫هوايي ايران بتوانند تا دو ماه قطعات مورد نياز خود را تحويل‬ ‫بگيرند‪.‬‬ ‫در حال حاضر ‪ 100‬فروند هواپيماي مسافربري ايران‬ ‫زمين‌گير شده‌اند‪.‬‬

‫توافق ايران و پاکستان بر‬ ‫سر همکاري براي يافتن‬ ‫مرزبانان ايراني‬

‫درخواست شرکت‌هاي‬ ‫آمريکايي براي مجوز فروش‬ ‫قطعات هواپيما به ايران‬

‫گزارش خبرگزاري رويترز حاکي است که «بوئينگ» و‬ ‫«جنرال الکتريک»‪ ،‬دو شرکت هواپيماسازي آمريکا‪ ،‬در پي‬ ‫کسب مجوز الزم براي فروش قطعات يدکي هواپيماهاي‬ ‫مسافربري به ايران هستند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري رويترز‪ ،‬يک سخنگوي «جنرال‬ ‫الکتريک» گفته است که اين شرکت از سال ‪2004‬‬ ‫درخواست کرده بود به دليل مساله ايمني مسافران‪ ،‬قطعات‬ ‫و وسايل يدکي مورد نياز هواپيماهاي مسافربري ايران را‬ ‫تامين کند‪.‬‬ ‫اين سخنگوي «جنرال الکتريک» تاييد کرده است‬ ‫که اين شرکت با توجه به توافق شش ماهه بر سر برنامه‬ ‫هسته‌اي ايران درخواست خود را براي اخذ مجوز به تازگي‬ ‫دوباره مطرح کرده است‪.‬‬ ‫ريکي کندي گفته است‪ ،‬ما در اين زمينه اصال مساله‬ ‫مادي را مد نظر نداريم‪ ،‬بلکه اين درخواست صرفأ بر پايه‬ ‫ايمني پرواز استوار است‪.‬‬ ‫رويترز اضافه کرده است که يک منبع مرتبط با شرکت‬ ‫بوئينگ‪ ،‬بزرگترين شرکت سازنده هواپيماهاي مسافربري‪‌،‬‬ ‫نيز تاييد کرده است که اين شرکت نيز درخواست براي‬ ‫ارسال قطعات يدکي هواپيماهاي مسافربري به ايران را‬ ‫ارائه کرده است‪.‬‬ ‫شرکت بوئينگ در واکنش به درخواست رويترز براي‬ ‫تاييد يا تکذيب اين خبر‪ ،‬از اين خبرگزاري خواسته است تا‬ ‫در اين زمينه با وزارت خارجه امريکا تماس بگيرد‪.‬‬ ‫مقامات وزارت امور خارجه و خزانه‌داري آمريکا حاضر‬ ‫به تاييد يا تکذيب اين خبر نشده‌اند‪.‬‬ ‫در صورت صدور مجوز براي اين دو شرکت آمريکايي‪،‬‬ ‫اين نخسيتن بار پس از بيش از سه دهه خواهد بود که‬ ‫شرکت‌هاي هواپيماسازي امريکايي به ايران قطعات يدکي‬ ‫صادر خواهند کرد‪.‬‬ ‫به گزارش رويترز‪ ،‬از سال ‪ 1990‬تا کنون‪ ‌،‬بيش از ‪200‬‬ ‫حادثه هوايي در ايران رخ داده است که در اين حوادث دست‬ ‫کم دو هزار نفر کشته شده‌اند‪.‬‬ ‫پيشتر خبرگزاري رويترز به نقل از يک مقام ايراني‬ ‫گفته بود که با توافق ژنو‪ ،‬تهران اجازه خواهد يافت تا برخي‬ ‫قطعات هواپيماهاي خود را بخرد و نيز تعميراتي انجام دهد‪.‬‬ ‫هرچند به دليل کهنگي هواپيماها خريدن قطعات آن‌ها نيز کار‬ ‫آساني نيست‪ ،‬چرا که برخي از هواپيماهايي که در ايران از‬

‫پاکستان و ايران ضمن تشکيل کميته‌اي مشترک براي‬ ‫نظارت بر قوانين مرزي‪ ٬‬توافق کردند که تالش‌هاي مشترکي‬ ‫براي يافتن مرزبانان ربوده شده ايراني انجام دهند‪.‬‬ ‫به گزارش آسوشيتد پرس پاکستان‪ ،‬کميسيون مرزي‬ ‫مشترک ايران و پاکستان ضمن تشکيل کميته‌اي براي‬ ‫پيدا کردن پنج مرزبان ايراني ربوده شده توسط گروه‬ ‫«جيش‌‌العدل» خواستار اقدامات «سختگيرانه» عليه افرادي‬ ‫شده‌اند که در مرزها دست به اقدامات شرورانه مي‌زنند‪.‬‬ ‫گروه «جيش‌‌‌العدل» مسئوليت ربودن پنج تن از‬ ‫مرزبانان ايراني را در منطقه «جکيگور» استان سيستان و‬ ‫بلوچوستان‪ ‬برعهده گرفت‪ .‬افراد ربوده شده عبارتند از يک‬ ‫نظامي درجه‌دار و چهار سرباز‪.‬‬ ‫وزارت کشور ايران دوم اسفندماه‪ ‬اعالم کرده بود‪ ‬که‬ ‫هياتي از «استانداري سيستان و بلوچستان و نمايندگان‬ ‫دستگاه‌هاي ديگر» براي مذاکره در خصوص آزادي مرزبانان‬ ‫ربوده شده ايراني به بلوچستان پاکستان رفته‌اند‪.‬‬ ‫خبرگزاري آسوشيتدپرس پاکستان گزارش کرده است‬ ‫که در نشست کميسيون مرزي مشترک ايران و پاکستان که‬ ‫در کويته برگزار شد‪ ،‬علي اصغر ميرشکاري‪ ،‬معاون امنيتي‬ ‫و انتظامي استاندار سيستان و بلوچستان هيات ايراني را‬ ‫نمايندگي مي‌کرد و طرف پاکستاني نيز با نمايندگي بابر‬ ‫يعقوب فتح محمد‪ ،‬دبيرکل ايالت بلوچستان پاکستان در اين‬ ‫نشست حضور پيدا کرد ‌ه بود‪.‬‬ ‫«جيش‌‌العدل» مي‌گويد مرزبانان ايراني را در ازاي آزادي‬ ‫‪ 50‬تن از اعضاي زنداني خود در ايران‪ 200 ،‬تن از «جوانان‬ ‫و علماي اهل سنت» و ‪ 50‬تن از «زنان مسلمان و سني اسير‬ ‫در سوريه توسط سپاه پاسداران»‪ ،‬آزاد مي‌کند‪.‬‬ ‫تلويزيون «العربيه» اخيرا فيلمي از پنج مرزبان ربوده‬ ‫شده را منتشر کرد که در آن اين مرزبانان‪ ‬خواستار پذيرش‬ ‫درخواست‌هاي ربايندگان‪ ‬از سوي جمهوري اسالمي شده‌اند‪.‬‬

‫پيکر پناهجوي ايراني‬ ‫کشته‌شده در استراليا به‬ ‫ايران باز مي‌گردد‬ ‫شبکه خبري «اي‪‌.‬بي‌‪.‎‬سي» مي‌‪‎‬گويد پيکر «رضا براتي»‬ ‫يک پناهجوي ايراني که در درگيري‌هاي اردوگاه پناهجويان‬ ‫جزيره مانوس کشته شد‪ ،‬به ايران بازگردانده خواهد شد‪.‬‬ ‫اين شبکه از قول اسکات موريسون‪ ،‬وزير مهاجرت‬ ‫استراليا‪ ،‬گفته است که تحقيقي رسمي درباره اين درگيري‌ و‬ ‫کشته شدن پناهجوي ايراني در جريان است‪ .‬منتقدان‪ ،‬دولت‬ ‫استراليا را به قتل اين پناهجو متهم مي‌کنند اما مقام‌هاي‬ ‫دولت مي‌گويند تا پيش از گزارش رسمي در اين باره اظهار‬

‫‪7‬‬

‫موج چهارم شيوع ايدز در ايران در راه است‬ ‫يک مقام مسوول در «سازمان بهزيستي» از احتمال‬ ‫شيوع «موج چهارم» ايدز در ايران در آيند ‌ه نزديک خبر داد‬ ‫و گفت که اين موج‪« ،‬ترکيبي از موج‌هاي دوم و سوم است»‪.‬‬ ‫مجيد رضازاده رييس «مرکز توسعه پيشگيري سازمان‬ ‫بهزيستي» در گفت‌وگو با خبرگزاري فارس‪ ،‬خواستار‬ ‫«همکاري مردم و مسووالن» براي انجام «اقدامات‬ ‫پيشگيرانه» به ويژه در راه انتقال ايدز از طريق اعتياد شد‬ ‫و گفت که «اگر موج‌هاي قبلي ايدز جدي گرفته نشوند‪ ،‬به‬ ‫زودي شاهد موج چهارم ايدز در کشور خواهيم بود»‪.‬‬ ‫آقاي رضازاده هم‌چنين تصريح کرد که موارد ابتال‬ ‫به ايدز از طريق رفتارهاي پرخطر جنسي از ‪ 8‬درصد در‬ ‫سال‌هاي گذشته به ‪ 40‬درصد در حال حاضر رسيده است‪.‬‬ ‫او تعداد مبتاليان به بيماري ايدز بر اساس آمار رسمي‬ ‫را ‪ 27‬هزار نفر اعالم کرد و گفت که از اين رقم‪« ،‬بيش از ‪90‬‬ ‫درصد مرد هستند»‪.‬‬ ‫به نوشت ‌ه خبرگزاري «فارس»‪ ،‬موج اول شيوع بيماري‬ ‫ايدز در کشور از ميانه‌هاي دهه ‪ 1370‬و از طريق آلوده بودن‬ ‫فرآورده‌هاي خوني به راه افتاد‪ .‬موج دوم اين بيماري نيز از‬ ‫اوايل دهه ‪ 1380‬و بوسيله اعتياد تزريقي و استفاده معتادان‬ ‫از سرنگ‌هاي آلوده شکل گرفت و‪ ‬موج سوم آن‪ ،‬در سال‌هاي‬ ‫اخير و به دنبال افزايش روابط جنسي پرخطر از سوي افراد‬ ‫مبتال به اين بيماري در جامعه شيوع پيدا کرد‪.‬‬ ‫پيش از اين محمدمهدي گويا‪ ،‬رييس «مرکز مديريت‬ ‫بيماري‌هاي واگير وزارت بهداشت» در يک نشست خبري‬ ‫در آستانه روز جهاني ايدز گفته بود که «بر اساس مدل‌هاي‬ ‫رياضي پيش‌بيني مي‌شود که بيش از ‪ 90‬هزار نفر در کشور‬ ‫نظر نمي‌کنند‪.‬‬ ‫اسکات موريسون‪ ،‬وزير مهاجرت‪ ،‬تاکيد کرده است که‬ ‫ممکن است تحقيقات رسمي در اين باره چندين ماه به طول‬ ‫بينجامد‪.‬‬ ‫متقاضيان پناهندگي بيشتر از کشورهاي افغانستان‪،‬‬ ‫سريالنکا‪ ،‬عراق و ايران هستند که با قايق از اندونزي به‬ ‫جزيره کريسمس استراليا مي‌روند‪ .‬شمار قايق‌هاي راهي‬ ‫استراليا در سال ‪ 2012‬و ‪ 2013‬به شدت افزايش يافت و‬ ‫تعداد زيادي از پناهجويان در راه سفر کشته شدند‪.‬‬

‫استراليا با پاپوا گينه‌نو توافق کرده که جويندگان‬ ‫پناهندگي به جاي استراليا در اين کشور اسکان داده شوند‪.‬‬ ‫ماه ژانويه گزارش شد که نيروي دريايي استراليا‬ ‫قايق‌هاي پناهجويان را به اندونزي برگردانده است و‬ ‫سازمان ملل مي‌گويد که اين کار ناقض قوانين بين‌المللي‬ ‫است‪ .‬در‌‌ همان ماه استراليا از اندونزي به خاطر نقض تعقيب‬ ‫قايق پناهجويان و نقض حريم آبي اين کشور عذرخواهي‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫عالوه بر کشته شدن پناهجوي ايراني‪ 77 ،‬پناهجوي‬ ‫ديگر نيز زخمي شدند‪.‬‬ ‫استراليا در ماه‌هاي اخير براي مقابله با موج پناهجوياني‬ ‫که با قايق و از طريق اندونزي به اين کشور مي‌روند اقدامات‬ ‫بسيار سختگيرانه‌اي انجام مي‌دهد و جزيره مانوس در‬ ‫پاپوآ گينه نو‪ ،‬يکي از مراکز استراليا در خارج از خاک اين‬ ‫کشور است که براي مديريت موج پناهجويان از آن استفاده‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫اسکات موريسون‪ ،‬وزير مهاجرت استراليا گفته بود که‬ ‫درگيري زماني روي داد که اين پناهجويان قصد داشتند از‬ ‫اردوگاه فرار کنند‪ .‬اما مشخص نيست اين درگيري در داخل‬ ‫اردوگاه اتفاق افتاده يا بعد از خروج در هنگام فرار‪.‬‬ ‫نهادهاي امنيتي پاپوآ گينه‌نو تاکيد دارند که پناهجويان‬

‫‪ / HIV‬ايدز داشته باشند»‪.‬‬ ‫علي‌اکبر سياري «معاون بهداشتي وزارت بهداشت»‬ ‫نيز در اين نشست با اشاره به افزايش شمار مبتاليان‬ ‫شناخته‌شده ايدز در کشور از ‪ 3688‬مورد در سال ‪ 80‬به‬ ‫‪ 27‬هزار نفر در حال حاضر افزود که «طي ‪ 12‬سال ميزان‬ ‫بروز اين عفونت در کشور ‪ 9‬برابر شده است» که اين رقم‪،‬‬ ‫نسبت به متوسط جهاني «بسيار زياد» است‪.‬‬ ‫پيش از آن‪ ،‬دکتر مينو محرز‪ ،‬رييس «مرکز تحقيقات‬ ‫ايدز کشور» نيز در گفتگو با روزنامه «شرق» با اشاره به‬ ‫افزايش ابتال به ايدز از طريق «روابط جنسي» گفته بود‪21 ،‬‬ ‫درصد از مبتاليان جديد به طور رسمي اين مساله را اعالم‬ ‫کرده‌اند و ‪ 10‬درصد ديگر نيز که علت ابتال را نگفته‌اند‪،‬‬ ‫گمان برده مي‌شود که روابط جنسي عامل انتقال ويروس‬ ‫در بين آن‌ها بوده است‪».‬‬ ‫بعد از فرار از اردوگاه هدف حمله پليس قرار گرفته‌اند‪ ،‬اما‬ ‫نهادهاي حقوق بشر مي‌گويند به پناهجويان در داخل اردوگاه‬ ‫حمله شده است‪.‬‬

‫نگراني سازمان ملل از‬ ‫اعدام‌هاي اخير در ايران‬

‫سخنگوي کميسارياي عالي حقوق بشر سازمان‬ ‫ملل متحد ضمن ابراز نگراني از اعدام‌هاي اخير در ايران‬ ‫مي‌گويد‪ ،‬طي دو ماه اول سال جديد ميالدي دست‌کم هشتاد‬ ‫نفر در اين کشور اعدام شده‌اند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري فرانسه‪ ،‬راوينا شمداساني‪،‬‬ ‫سخنگوي کميسارياي عالي حقوق بشر سازمان ملل‪ ،‬گفته‬ ‫است‪‌ ،‬ما عميقا از گزارش‌هاي منتشر شده درباره افزايش‬ ‫اعدام‌ها در ايران از آغاز سال جاري ميالدي تا کنون‪ ،‬نگران‬ ‫هستيم‪.‬‬ ‫اين سخنگوي کميسارياي عالي حقوق بشر سازمان‬ ‫ملل اضافه کرده است که در هفت هفته اول سال ‪ 80‬نفر‬ ‫اعدام شده‌اند و اين در حالي است که بر اساس منابع موثق‬ ‫و معتبر ‪ 95‬نفر طي اين مدت اعدام شده‌اند‪.‬‬ ‫راوينا شمداساني همچنين گفته است که در سال‬ ‫‪ 2013‬دست کم ‪ 500‬نفر اعدام در ايران اعدام شده‌اند که‬ ‫‪ 57‬مورد از اين اعدام‌ها در مالء عام صورت گرفته است‪،‬‬ ‫اين در حالي است که احتمال مي‌رود در اين سال ‪ 625‬نفر‬ ‫اعدام شده باشند‪.‬‬ ‫به گزارش سازمان عفو بين‌الملل در سال ‪ 2012‬دست‬ ‫کم ‪ 314‬نفر در ايران اعدام شدند‪.‬‬ ‫سخنگوي کميسارياي عالي حقوق بشر سازمان ملل‬ ‫همچنن از حکومت ايران خواسته است تا فورا” اجراي‬ ‫اعدام‌ها را در اين کشور متوقف کند‪.‬‬ ‫اين مقام سازمان ملل متحد همچنين گفته است‪،‬‬ ‫افزايش اعدام‌ها به ويژه اعدام‌هاي سياسي و مربوط به‬ ‫اقليت‌هاي قومي در نيمه دوم سال ‪ 2013‬در ايران قابل‬


‫‪8‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫توجه است‪.‬‬ ‫وي در ادامه از خبر اعدام‪ ‬دو شهروند عرب‬ ‫خوزستاني‪ ‬در هفته‌هاي اخير ابراز نگراني کرده و گفته‬ ‫است‪‌ ،‬هادي راشدي و ‌هاشم شعباني عموري در دادگاه‬ ‫عادالنه‌اي محاکمه نشده‌اند و در طول ‪ 9‬ماه بازداشت خود‬ ‫به وکالي مدافع‌شان دسترسي نداشته و‌ براي اعتراف تحت‬ ‫شکنجه قرار گرفته‌اند‪.‬‬ ‫گزارش‌ها حاکي است که‌ هاشم شعباني‌نژاد که از او‬ ‫با نام ‌هاشم شعباني نيز ياد مي‌شود پس از انتقال از زندان‬ ‫کارون اهواز به مکاني نامعلوم‪ ،‬به همراه معلمي از اهالي‬ ‫م هادي راشدي‪ ،‬به اتهام «محاربه با خدا» و‬ ‫رامشير به نا ‌‬ ‫«فساد في‌االرض»‪ ،‬اعدام شده‌اند‪.‬‬ ‫اين دو تن در شهريورماه سال ‪ 90‬همراه با سه تن ديگر‬ ‫از اهالي رامشير خوزستان به نام‌هاي محمدعلي عموري‪،‬‬ ‫سيد جابر آلبوشوکه‪ ،‬و سيد مختار آلبوشوکه بازداشت شده‌‬ ‫بودند‪.‬‬

‫جهانگيري‪:‬‬ ‫تعداد يارانه‌بگيران بيش از‬ ‫جمعيت کشور است‬

‫معاون اول دولت حسن روحاني مي‌گويد تعداد افرادي‬ ‫که يارانه دريافت مي‌کنند در حدود ‪ 174‬هزار نفر بيشتر از‬ ‫جمعيت کشور است‪ .‬وي همچنين تصريح کرد که دريافت‬ ‫کنندگان يارانه نقدي مورد بررسي مجدد قرار مي‌گيرند‪.‬‬ ‫اسحاق جهانگيري معاون اول دولت به تلويزيون دولتي‬ ‫ايران گفت که در بهمن ماه سال خورشيدي جاري به ‪77‬‬ ‫ميليون و ‪ 374‬هزار نفر يارانه نقدي پرداخت شده است‪.‬‬ ‫به گفته جهانگيري بر اساس آخرين آمار‪ ،‬جمعيت کشور‬ ‫در حدود ‪ 77‬ميليون و ‪ 200‬هزار نفر برآورد شده است‪ .‬وي‬ ‫تصريح کرد که با توجه به اين تفاوت آمار‪ ،‬بايد ثبت نام‬ ‫جديد صورت بگيرد‪.‬‬ ‫معاون اول حسن روحاني همچنين از تعيين حداقل‬ ‫درآمد براي دريافت کنندگان يارانه‌ها خبر داد تا کمک‌هاي‬ ‫نقدي تنها در اختيار افراد نيازمند قرار بگيرد‪.‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫وي با بيان اينکه‬ ‫رقم‌هاي متفاوتي در زمينه‬ ‫تعيين سطح حقوق ارائه‬ ‫شده‪ ،‬افزود که اين مسئله‬ ‫همچنان در حال بررسي‬ ‫است‪.‬‬ ‫جهانگيري با انتقاد از‬ ‫شيوه‌ي اجراي قانون حذف‬ ‫يارانه‌ها در دولت محمود‬ ‫احمدي‌نژاد گفت‪ ،‬از دي ‪89‬‬ ‫که هدفمندي شروع شد‪ ،‬کل‬ ‫درآمد افزايش حامل‌هاي‬ ‫انرژي ‪ 96‬هزار ميليارد تومان‬ ‫بود که برحسب قانون بايد مبلغ ‪ 48‬هزار ميليارد تومان بين‬ ‫خانوار‌ها تقسيم مي‌شد‪.‬‬ ‫به گفته معاون اول دولت حسن روحاني با وجود اين‪،‬‬ ‫رقمي که تا به حال تقسيم شده ‪ 137‬هزار ميليارد تومان‬ ‫است که مابه التفاوت اين مبلغ از محل بودجه کل کشور‬ ‫پرداخت شده است‪.‬‬ ‫اسحاق جهانگيري در بخشي ديگر از سخنان خود‬ ‫شرايط اقتصادي را دشوار خواند و گفت‪ ،‬ما در سال ‪ 91‬با‬ ‫رکود تورمي‪ ،‬تورم ‪ 40‬درصدي و رشد اقتصادي منفي ‪5.8‬‬ ‫درصد روبرو بوديم‪.‬‬ ‫وي افزود‪ ،‬در کنار اين موضوع‌ها‪ ،‬با بيکاري به ويژه در‬ ‫قشرهاي جوان تحصيلکرده روبرو هستيم و بهره‌وري بسيار‬ ‫پايين است‪.‬‬ ‫معاون اول دولت با بيان اينکه اقتصاد ايران در طي‬ ‫‪ 35‬سال گذشته رشد پايداري نداشته افزود‪ ،‬در وضعيت‬ ‫کنوني ما با رکود در توليد کشور مواجه هستيم به گونه‌اي که‬ ‫بسياري از بنگاه‌هاي صنعتي مشکل دارند و برخي از آن‌ها با‬ ‫ظرفيت‌هاي بسيار پايين کار مي‌کنند‪ .‬توليد بخش کشاورزي‬ ‫هم نياز به توجه جدي دارد‪.‬‬ ‫جهانگيري در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به‬ ‫اينکه «اقتصاد مقاومتي» با «اقتصاد رياضتي» متفاوت است‬ ‫تصريح کرد‪« ،‬اقتصاد مقاومتي منجر به اقتصاد پايدار خواهد‬ ‫شد و درون‌زا بودن آن به معني نگاه ما براي توسعه کشور به‬ ‫ظرفيت‌ها و توانمندي‌هاي داخل کشور باشد‪».‬‬ ‫وي همچنين تصريح کرد بهبود اقتصاد ايران نيازمند‬ ‫«تعاملي آگاهانه و مفيد» با اقتصاد جهاني است‪.‬‬

‫مريم شفيع‌پور‪،‬‬ ‫فعال دانشجويي‬ ‫به هفت سال‬ ‫زندان محکوم شد‬ ‫مريم شفيع‌پور‪ ،‬فعال دانشجويي و‬ ‫عضو ستاد انتخاباتي مهدي کروبي‪ ،‬در‬ ‫دادگاه انقالب به رياست قاضي صلواتي‬ ‫به هفت سال زندان تعزيري محکوم شد‪.‬‬ ‫بر اساس گزارش رسانه‌هاي نزديک به منتقدان‬ ‫حکومت ايران‪ ،‬خانم شفيع‌پور به جرم «تبليغ‪ ،‬اجماع و تباني‬ ‫عليه نظام جمهوري اسالمي ايران‪ ،‬امضا بيانيه‌ها و همکاري‬ ‫با سايت‌هايي که قاضي آن‌ها را غير مجاز ناميد» محکوم به‬ ‫زندان شده است‪.‬‬ ‫به گزارش سايت «کلمه»‪ ،‬يکي از اعضاي خانواده‬ ‫شفيع‌پور در خصوص وضعيت اين زنداني در دوران‬ ‫بازداشتش گفت‪ ،‬با تمام شکنجه‌ها و اذيت‌هايي که در‬ ‫زندان شده بود‪ ،‬او را کتک زده بودند‪ ،‬که در پرونده هم‬ ‫موجود است‪ ،‬به هيچ فعاليت غير قانوني که مدنظر بازجو‌ها‬ ‫بود اعتراف نکرده است‪ .‬هيچ اطالعاتي وجود ندارد و آنها در‬ ‫پي گرفتن اعتراف دروغ از مريم هستند‪.‬‬ ‫يک منبع آگاه در خصوص آزار و اذيت اين دانشجو‬ ‫در دوران بازجويي به سايت «کلمه» گفته است‪ ،‬بازجو در‬ ‫بخشي از پرونده مريم نوشته که به طور ناخودآگاه خواسته‬ ‫به صندلي مريم لگد بزند که به کمر و پهلوي او خورده‬ ‫است‪ .‬خود مريم در مالقات‌هاي کابيني پس از آنکه دوران‬ ‫بازجويي‌اش تمام شده به خانواده‌اش گفته که مورد ضرب‬ ‫و شتم قرار گرفته است ولي خانواده از ترسشان که مبادا‬ ‫وضعيتش بدتر شود اطالع رساني نکردند‪.‬‬ ‫مريم شفيع‌پور تابستان امسال و پس از حضور در‬ ‫دادسراي شماره دو شهيد مقدس در زندان اوين‪ ،‬به دستور‬ ‫بازپرس اين شعبه بازداشت شد و بيش از دو ماه را در بند‬ ‫‪ 209‬زندان اوين گذراند و سپس به بند زنان اين زندان‬ ‫منتقل شد‪.‬‬ ‫اين دانشجوي اخراجي رشته مهندسي کشاورزي‬ ‫دانشگاه بين‌المللي قزوين‪ ،‬اولين دانشجوي بازداشت شده‬ ‫پس از انتخاب شدن حسن روحاني به رياست جمهوري‬ ‫است‪.‬‬ ‫مريم شفيع‌پور در سال ‪ 89‬نيز از سوي دادگاه انقالب‬ ‫قزوين به خاطر فعاليت‌هاي دانشجويي و وبالگ‌نويسي به‬ ‫زندان محکوم شده بود‪.‬‬ ‫وي از جمله اعضاي ستاد انتخاباتي مهدي کروبي در جريان‬ ‫انتخابات مناقشه‌برانگيز خردادماه سال ‪ 88‬بود‪.‬‬

‫موج تازه اعتصاب غذاي‬ ‫دراويش گنابادي زنداني‬

‫‪ 9‬تن از دراويش گنابادي در زندان‌هاي تهران و شيراز‬ ‫اعتصاب غذا کرده‌اند‪ .‬‬ ‫به گزارش سايت «کلمه» و پايگاه خبري دراويش‬ ‫گنابادي‪ ،‬سايت «مجذوبان نور»‪ ،‬ابتدا ‪ 5‬تن از دروايش‬ ‫گنابادي با نام‌هاي رضا انتصاري‪ ،‬امير اسالمي‪ ،‬مصطفي‬ ‫عبدي‪ ،‬فرشيد الهي و اميد بهروزي در بند ‪ 350‬اوين دست‬ ‫به اعتصاب غذا زدند‪ .‬‬ ‫اعتصاب آنها در اعتراض به بازگرداندن دوتن از‬ ‫دراويش بيمار‪ ،‬بدون انجام معالجات ضروري از بيمارستان‬ ‫به زندان است‪ .‬‬ ‫به گزارش سايت «کلمه» اين دو زنداني حميد رضا‬ ‫مرادي و مصطفي دانشجو در آستانه عمل جراحي و درمان‬ ‫بيماري قلب بوده‌اند‪ .‬‬ ‫بر اساس اين گزارش‌ها حميد رضا مرداي نياز به پيوند‬

‫‪8‬‬

‫عروقي دارد و مصطفي دانشجو از بيماري آسم شديد ريوي‬ ‫رنج مي‌برد و هر دو بايد تحت مراقبت‌هاي اضطراري قرار‬ ‫گيرند‪.‬‬ ‫اکنون اين دو زنداني سياسي و عقيدتي به همراه افشين‬ ‫کرم‌پور که او نيز از بيماري شديد کليوي و ديسک کمر رنج‬ ‫مي‌برد در اعتراض به اين تصميم مسئوالن زندان دست به‬ ‫اعتصاب غذا و دارو زده‌اند‪ .‬‬ ‫به گزارش سايت «مجذوبان نور»‪ ،‬کسري نوري‬ ‫وب‌نگار و فعال حقوق دراويش در زندان نظام‌آباد شيراز‬ ‫هم اعتصاب غذاي اعتراضي خود را آغاز کرده است‪ .‬او از‬ ‫مسئولين خواسته بود که «از التهاب فضاي جامعه بپرهيزند و‬ ‫بيش از اين ظلم به دراويش را آشکار نسازند»‪ .‬اين زنداني‬ ‫سياسي و عقيدتي اعالم کرده بود‪ ،‬در صورتيکه براي درمان‬ ‫دراويش زنداني در بند ‪ 350‬اوين اقدام نشود‪ ،‬دست به‬ ‫اعتصاب غذا خواهد زد‪.‬‬ ‫کسري نوري و صالح مرداي پيش از اين نيز در سال‬ ‫گذشته در اعتراض به شرايط نگهداري دراويش زنداني‬ ‫حدود سه ماه اعتصاب غذا کرده بودند‪ .‬‬ ‫در سال‌هاي اخير دراويش گنابادي به شدت از سوي‬ ‫حاکميت تحت فشار قرار گرفته‌اند و موارد بازداشت‪ ،‬محاکمه‬ ‫و صدور احکام طوالني براي آنها افزايش يافته است‪ .‬‬ ‫به گزارش سايت «مجذوبان نور»‪ ،‬شعبه دوم دادگاه‬ ‫انقالب شيراز‪ ،‬ماه پيش سه تن از دروايش گنابادي شهر‬ ‫کوار در استان فارس را به تبعيد مادام‌العمر به استان‌هاي‬ ‫سيستان و بلوچستان‪ ،‬خوزستان و بندر عباس محکوم کرد‪.‬‬ ‫اتهام آنها ار جمله فساد في‌االرض و محاربه اعالم شد‪.‬‬ ‫سايت «مجذوبان نور» همان زمان نوشت که اين‬ ‫افراد در ماجراي درگيري‌هاي دراويش گنابادي با نيروهاي‬ ‫بسيجي در شهر کوار که يک درويش در جريان آن کشته‬ ‫شد‪ ،‬شرکت داشتند‪ .‬‬ ‫در تابستان گذشته شعبه ‪ 15‬دادگاه انقالب تهران‬ ‫هفت تن از دراويش گنابادي را که اکنون در اعتراض به‬ ‫عدم رسيدگي مسئوالن زندان به وضعيت دراويش زنداني‬ ‫بيمار‪ ،‬دست به اعتصاب غذا زده‌اند جمعا به بيش از ‪ 56‬سال‬ ‫زندان محکوم کرد‪ .‬‬ ‫سازمان‌ها و نهادهاي مدافع حقوق بشر بارها از وضعيت‬ ‫دراويش گنابادي زنداني و برخورد با آنها در زندان انتقاد‬ ‫کرده‌اند‪ .‬‬ ‫احمد شهيد گزارشگر ويژه سازمان ملل در امور ايران‬ ‫نيز در گزارش اخير خود به کميته سوم مجمع عمومي سازمان‬ ‫ملل مواردي از نقض حقوق دراويش گنابادي از جمله پيگرد‪،‬‬ ‫بازداشت و صدور احکام سنگين براي آنها را برشمرده بود‪ .‬‬ ‫جمهوري اسالمي تاکنون گزارش‌هاي آقاي شهيد را رد‬ ‫کرده است‪.‬‬

‫آمانو‪ :‬ايران به تعهدات‬ ‫هسته‌اي خود عمل کرده است‬

‫يوکيا آمانو مديرکل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي گفت‬ ‫که ايران به تعهدات هسته‌اي خود با شش قدرت بزرگ‬ ‫جهاني عمل کرده است‪.‬‬ ‫آقاي آمانو گفت که جمهوري اسالمي‪ ،‬ذخاير اورانيوم‬ ‫خود را که درجه غني سازي نزديک به درجه مناسب براي‬ ‫تهيه سالح هسته‌اي داشتند کاهش داده است‪.‬‬ ‫مديرکل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در گزارش خود‬ ‫به شوراي حکام اين آژانس‪ ،‬با تاکيد بر اينکه توافق‌نامه ژنو‬ ‫«به اهداف ميان مدت خود رسيده» نوشته است که اقدامات‬ ‫پيش بيني شده در برنامه عمل دوجانبه‪ ،‬تا کنون طبق برنامه‬ ‫انجام شده است‪.‬‬ ‫آقاي آمانو افزوده که با اين ميزان پيشرفت‪ ،‬آزاد شدن‬ ‫‪ 450‬ميليون دالر از دارايي‌هاي مسدود شده ايران که سر‬ ‫رسيد پرداخت آن روز اول مارچ بوده ممکن شده است‪ .‬وي‬ ‫در عين حال افزوده براي رفع نگراني در باره فعاليت‌هاي‬ ‫هسته‌اي ايران‪ ،‬هنوز کارهاي زيادي باقي مانده است‪.‬‬ ‫بر اساس توافقنامه هسته‌اي ژنو‪ ،‬ايران متعهد شد‬ ‫که با محدود کردن برنامه غني‌سازي اورانيوم خود‪ ،‬امکان‬ ‫بازرسي‌هاي بيشتر را براي آژانس بين‌المللي انرژي اتمي‬ ‫فراهم کند‪ .‬در مقابل‪ ،‬گروه ‪( 1+5‬آمريکا‪ ،‬بريتانيا‪ ،‬فرانسه‪،‬‬ ‫روسيه‪ ،‬چين و آلمان) متعهد شد که تحريم‌هاي وضع شده‬ ‫عليه ايران را کاهش دهند و امکان دسترسي اين کشور را‬ ‫به بخشي از منابع ارزي حاصل از فروش نفت فراهم سازند‪.‬‬ ‫اولين گام عملي در اجراي توافق‌نامه ايران با کشورهاي‬ ‫غربي‪ ،‬با ورود بازرسان اين سازمان به ايران آغاز شد‪.‬‬ ‫بنا بر گزارش رويترز به نقل از يک مقام آمريکايي‪،‬‬ ‫ارزش دارايي‌هاي مسدود شده ايران در غرب حدود ‪100‬‬ ‫ميليارد دالر است‪.‬‬


‫‪9‬‬

‫تظاهرات ضددولتي در‬ ‫ونزوئال همچنان ادامه دارد‬

‫در پي اعتراض‌هاي ضددولتي يک ماه اخير در ونزوئال‬ ‫نسبت به وضعيت اقتصادي اين کشور‪ ،‬بار ديگر گروهي از‬ ‫ن آمده و با پليس ضدشورش درگير‬ ‫جوانان دانشجو به خيابا ‌‬ ‫شدند‪.‬‬ ‫به‌گزارش خبرگزاري فرانسه‪ ،‬اين تظاهرات در‬ ‫کاراکاس‪ ،‬پايتخت ونزوئال برگزار شد و به درگيري با پليس‬ ‫انجاميد‪.‬‬

‫‪March 2014‬‬

‫‪9‬‬

‫اسفند ‪1392‬‬

‫در اين درگيري‌ها پليس‬ ‫براي پراکنده کردن معترضان‬ ‫که چهره‌هاي خود را پوشانده‬ ‫بودند‪ ،‬از گاز اشک‌آور و‬ ‫خودروهاي آب‌پاش استفاده‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫به‌گفته لوئيزا اورتگا‬ ‫دياز‪ ،‬دادستان کل ونزوئال در‬ ‫اعتراض‌هاي ضددولتي يک‬ ‫ماه اخير اين کشور تا کنون‬ ‫‪ 18‬نفر کشته‪ 261 ،‬نفر زخمي‬ ‫و نزديک به هزار نفر بازداشت‬ ‫شده‌اند‪.‬‬ ‫اپوزيسيون‬ ‫نيروهاي‬ ‫اعالم کرده‌اند که کماکان به‬ ‫تظاهرات خود ادامه خواهند‬ ‫داد‪.‬‬ ‫تلويزيون دولتي ونزوئال‬ ‫از مخالفان دولت نيکوالس‬ ‫مادورو به‌عنوان کساني‬ ‫ياد مي‌کند که از حمايت‬ ‫«تروريست‌هاي بين‌المللي» برخوردارند‪.‬‬ ‫مادورو چند هفته پيشه گفته بود که ادامه تظاهرات‬ ‫به‌اين دليل است که مي‌خواهند پليس خشونت کند‪ ،‬اما صبر‬ ‫دولت به پايان رسيده و تنها راه مقابله با معترضان «اعمال‬ ‫زور» است‪.‬‬

‫اوکراين؛ تقسيم قدرت در‬ ‫کي‌ف‪ ،‬تشنج در کريميا‬ ‫در حاليکه «شوراي ميدان» در کي‌ف‪ ،‬وزير اقتصاد‬ ‫پيشين اوکراين را براي پست نخست‌وزيري معرفي کرده‪،‬‬ ‫موافقان و مخالفان روسيه در کريميا با يکديگر درگير‬ ‫شده‌اند و پوتين به بخشي از ارتش روسيه دستور آماده‌باش‬ ‫داده است‪.‬‬ ‫آرسني ياتسنيوک‪ ،‬از معتمدان تيموشنکو و وزير اقتصاد‬

‫دولت برمه از ارائه‬ ‫خدمات پزشکي‬ ‫به مسلمانان‬ ‫ممانعت مي‌کند‬

‫سابق اوکراين براي احراز مقام نخست‌وزيري اوکراين‬ ‫معرفي شد‪ .‬البته تصميم «شوراي ميدان» در اعالم اين نام‪،‬‬ ‫با سوت‌هاي اعتراضي تظاهرکنندگان همراه بود‪ .‬مخالفان‬ ‫خواستار آغازي واقعا دوباره هستند و ياتسنيوک ‪ 39‬ساله به‬ ‫نظرشان گزينه مناسبي براي اين خواست نيست‪.‬‬ ‫ياتسنيوک از دسامبر سال ‪ 2012‬رهبري فراکسيون‬ ‫حزب «سرزمين پدري» تيموشنکو در پارلمان اوکراين را‬ ‫برعهده داشته و تا پيش از آزادي تيموشنکو‪ ،‬جانشين او‬ ‫محسوب مي‌شد‪ .‬به اعتقاد بسياري ناظران‪ ،‬نخست‌وزير‬ ‫شدن ياتسنيوک‪ ،‬امکان خارج شدن او از سايه تيموشنکو‬ ‫را فراهم مي‌سازد‪.‬‬ ‫مجلس اوکراين پيشنهاد «شوراي ميدان» را به راي‬ ‫خواهد گذاشت‪ .‬اين شورا فهرستي از کانديداهاي کابينه‬ ‫جديد را نيز ارائه داده است‪ .‬فرمانده «ميدان» به عنوان‬ ‫رئيس شوراي امنيت و ديميري بوالتف براي تصدي وزارت‬ ‫ورزش معرفي شده‌اند‪ .‬بوالتف کسي است که به عنوان‬ ‫قرباني شکنجه دولت يانوکوويچ معروف شده است‪.‬‬ ‫نام ويتالي کليچکو‪ ،‬قهرمان سابق مشت‌زني جهان‬ ‫و رهبر حزب «اودار» در فهرست «شوراي ميدان» ديده‬ ‫نمي‌شود‪ .‬تيموشنکو نيز در فهرست نامزدها نبود زيرا‬ ‫بالفاصله پس از آزادي تاکيد کرد که قصد ورود به انتخابات‬ ‫رياست جمهوري را دارد‪.‬‬ ‫در حيني که ناآرامي‌هاي کي‌يف بعد از جابجايي قدرت‬ ‫به پايان رسيده‪ ،‬درگيري‌ها به شبه‌جزيره کريميا منتقل شده‬ ‫است‪ .‬تظاهرات اعتراضي مخالفان و هواداران نزديکي به‬ ‫روسيه با خشونت همراه شد‪.‬‬ ‫نزديک به ‪ 10‬هزار نفر از تاتارهاي کريميا با تجمع‬ ‫در برابر مجلس ايالتي در سيمفروپل عليه سيطره روسيه‬ ‫تظاهرات کردند‪ .‬چهار هزار نفر از هواداران نزديکي به دولت‬ ‫روسيه هم در همين محل در پايتخت کريميا به نفع مناسبات‬ ‫هرچه بيشتر با مسکو شعار دادند‪.‬‬ ‫در سواستوپل که پايگاه نظامي روسيه در درياي سياه‬ ‫در جنوب کريميا است‪ ،‬يک روس در يک انتخابات خياباني‬ ‫به مقام شهرداري برگزيده شد و نيروهاي وفادار مسکو در‬ ‫مدخل راه‌‌هاي ورود به شهر‪ ،‬پست‌هاي بازرسي ايجاد کردند‪.‬‬ ‫رهبري مسکو نگران آن است که ناسيوناليست‌هاي‬ ‫اوکرايني‪ ،‬دست باال را در کريميا پيدا کنند‪.‬‬ ‫پوتين نگراني‌ها را با تهديد پاسخ داده است‪ .‬او نفرات‬ ‫ارتش در غرب و مرکز روسيه را در حالت آماده باش نگاه‬ ‫داشته تا به نقل از خبرگزاري «اينترفاکس»‪ ،‬توان رويارويي‬ ‫ارتش با موقعيت بحراني را بيازمايد‪.‬‬ ‫مقامات اتحاديه اروپا و آمريکا از روسيه خواسته‌اند‬ ‫خويشتنداري خود را حفظ کند‪.‬‬ ‫جان کري‪ ،‬وزير خارجه آمريکا از پوتين خواسته که‬ ‫صداي مردم اوکراين براي تغيير را بشنود‪ .‬اين در حالي‬ ‫است که الوروف‪ ،‬همتاي روس او از سمت‌گيري حال و هواي‬ ‫«نئو فاشيستي» در شرق اوکراين سخن گفته است‪.‬‬ ‫ديمتري مدودف‪ ،‬نخست‌وزير روسيه نيز گردانندگان‬ ‫صحنه سياست در اوکراين را «مشتي افراد نقاب‌زده و‬ ‫کالشينکف به دست» خوانده که طرف صحبت هيچکس‬ ‫نيستند‪.‬‬ ‫ويکتور يانوکوويچ‪ ،‬رئيس جمهور معزول اوکراين‬ ‫همچنان فراري است‪ .‬عليه او و ويتالي ساخارچنکو‪ ،‬وزير‬ ‫کشور سابق‪ ،‬تقاضاي پيگرد بين‌المللي شده است‪.‬‬ ‫هنوز خبري از محل اقامت يانوکوويج در دست نيست‪.‬‬ ‫برخي گفته‌اند که او در کريميا است‪ .‬فيلمي از يانوکوويچ‬ ‫وجود دارد که او را به همراه محافظانش هنگام سوار شدن‬ ‫به يک هلي‌‌کوپتر در حال فرار نشان مي‌دهد‪.‬‬

‫دولت ميانمار (برمه) دو روز پس از‬ ‫تعطيل کردن فعاليت‌هاي سازمان پزشکان‬ ‫بدون مرز در آن کشور‪ ،‬اجازه داده که اين‬ ‫سازمان به جز در ايالت راخين‪ ،‬به ارائه‬ ‫خدمات خود ادامه دهد‪.‬‬ ‫ايالت راخين مرکز اعمال خشونت‬ ‫عليه اقليت مسلمان آن کشور توسط‬ ‫بودايي‌هاي تندرو بوده است‪.‬‬ ‫سازمان پزشکان بدون مرز گفته‬ ‫است از اينکه اجازه ارائه خدمات بهداشتي‬ ‫در ايالت راخين را ندارد‪« ،‬به شدت نگران»‬

‫است‪.‬‬ ‫دولت برمه پيشتر گفته بود که سازمان پزشکان بدون‬ ‫مرز خدمات خود را بيشتر بر اقليت مسلمان روهينجيا متمرکز‬ ‫کرده است‪.‬‬

‫اين سازمان‪ ،‬که يکي از بزرگترين سازمان‌هاي امداد‬ ‫رسان بين‌المللي است‪ ،‬به ده‌ها هزار شهروند مسلمان‬ ‫برمه‌اي که در اثر خشونت بودايي‌هاي تندرو بي‌خانمان‬ ‫شده‌اند خدمات بهداشتي ارائه مي‌داد‪.‬‬ ‫خبرنگاران در يانگون‪ ،‬پايتخت ميانمار‪ ،‬گفته‌اند که‬ ‫مسلمانان به کلينيک‌ها و بيمارستان‌هاي دولتي دسترسي‬ ‫ندارند و در صورت مراجعه به آنها پذيرفته نمي‌شوند‪،‬‬ ‫بنابراين براي خدمات بهداشتي و درماني به سازمان‬ ‫پزشکان بدون مرز متکي هستند‪.‬‬ ‫نارضايتي دولت برمه از پزشکان بدون مرز از ماه ژانويه‬ ‫همزمان با انتشار بيانيه اين سازمان در خصوص درمان‬ ‫قربانياني آغاز شد که از يک قتل عام مسلمانان به دست‬ ‫بودايي‌هاي تندرو فرار کرده بودند اما جراحات وخيم داشتند‪.‬‬ ‫دولت ميانمار گفت که طبق تحقيقات آنها هيچ حمله‌اي‬ ‫وجود نداشته و کسي کشته و مجروح نشده بود‪.‬‬ ‫در ماه فوريه نيز يکي ديگر از نهادهاي حقوق بشري‬ ‫صحبت از شواهدي کرد که نشان مي‌داد دولت ميانمار خود‬ ‫نقشي اساسي در هدف قرار دادن مسلمانان روهينجيا داشته‬ ‫است‪.‬‬

‫آزمايش موشکي تازه‬ ‫کره شمالي‬

‫وزارت دفاع کر ‌ه جنوبي مي‌گويد که کره ‌شمالي دو‬ ‫آزمايش موشکي تازه انجام داده است‪ .‬بنا بر گزارش‌ها‪ ،‬اين‬ ‫موشک‌ها کوتاه‌برد بوده‌اند و آزمايش آن‌ها در سواحل شرقي‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪10‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫کره شمالي انجام شده است‪.‬‬ ‫اين اقدام هم زمان با برگزاري مانور نظامي مشترک‬ ‫نيروهاي کره جنوبي و آمريکا انجام شده است که با واکنش‬ ‫شديد کره شمالي مواجه بوده است‪.‬‬ ‫کره شمالي اين مانور ساالنه را که تا ماه اپريل ادامه‬ ‫خواهد داشت تمريني براي حمله نظامي توصيف مي‌کند‪.‬‬ ‫کره شمالي چندي پيش نيز چهار موشک کوتاه‌برد‬ ‫را آزمايش کرد ‌ه بود‪ .‬محل آن آزمايش ساحل شرقي کره‬ ‫‌شمالي بود و موشک‌ها به سمت درياي ژاپن شليک شده‌‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫کره جنوبي در مورد اقدام اخير ارتش کره شمالي گفت‬ ‫که موشک‌هاي پرتاب شده حدود ‪ 500‬کيلومتر برد داشته‌اند‪.‬‬ ‫به گفته وزارت دفاع کره‌ جنوبي‪ ،‬اين موشک‌ها از‬ ‫نوع اسکاد بوده‌اند که توان اصابت به هر هدفي در خاک‬ ‫کره جنوبي را دارند‪ .‬کره جنوبي در واکنش از پيونگ يانگ‬ ‫خواسته است که به «اقدامات تحريک‌آميزش» خاتمه بدهد‪.‬‬ ‫کره شمالي به طور مرتب چنين موشک‌هايي را با هدف‬ ‫توسعه توانايي‌هاي جنگي‌اش آزمايش مي‌کند‪ ،‬اما زمان‌بندي‬ ‫اين آزمايش‌ها گاهي سبب تنش شديد در منطقه مي‌شود‪.‬‬ ‫آزمايش‌هاي موشکي تازه کره شمالي در حالي انجام‬ ‫مي‌شود که پيونگ يانگ اخيرا چهره ماليم‌تري در روابط خود‬ ‫با سئول نشان داده است و حتي به کساني که ‪ 60‬سال از‬ ‫اقوام خود در کره‌ جنوبي دور مانده‌ بودند‪ ،‬اجازه ديدار داده‬ ‫است‪.‬‬

‫قتل ‪ 39‬نفر در نيجريه‬

‫افراد مسلحي که ظن آن مي‌رود پيکارجويان اسالمگرا‬ ‫باشند حداقل ‪ 39‬نفر را در حمله‌اي به يک روستا در شمال‬ ‫شرقي نيجريه به قتل رسانده‌اند‪.‬‬ ‫مهاجمان که تصور مي‌شود اعضاي گروه بوکو حرام‬ ‫باشند‪ ،‬کل روستاي ماينوک در حدود ‪ 50‬کيلومتري غرب‬ ‫شهر مايدوگوري را ويران کردند‪.‬‬ ‫بوکو حرام چهار سال است که عمليات خشني را براي‬ ‫برقراري حاکميت اسالمي در شمال نيجريه شروع کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫پيشتر دو بمب در يک ناحيه پرجميعت مايدوگوري‬ ‫شهري که بوکو حرام اغلب آنجا را هدف گرفته‪ ،‬منفجر شد‪.‬‬ ‫اولين بمب در يک کاميون حامل الوار جاسازي شده بود‪.‬‬ ‫وقتي مردم براي نجات قربانيان مي‌کوشيدند بمب ديگري‬ ‫منفجر شد‪.‬‬ ‫در زمان حادثه بسياري از مردم در يک سالن در آن‬ ‫نزديکي مشغول تماشاي يک بازي فوتبال بودند‪.‬‬ ‫گودالک جاناتان رئيس جمهور نيجريه سال گذشته در‬ ‫ايالت‌هاي آداماوا‪ ،‬يوبه و بورنو وضعيت اضطراري اعالم کرد‬ ‫تا شورش‌ها را فرو بنشاند‪ ،‬اما منتقدان او مي‌گويند که آن‬ ‫حرکت بي‌اثر بوده است‪.‬‬ ‫به گفته خبرنگاران غربي به ندرت روزي مي‌گذرد که‬ ‫در آن از خشونت‌هاي تازه توسط پيکارخويان خبري نرسد‪.‬‬

‫تالش اوباما براي‬ ‫جلوگيري از شکست‬ ‫مذاکرات اسرائيل و‬ ‫فلسطيني‌ها‬ ‫در مذاکرات دشوار ميان اسرائيل و فلسطيني‌ها فرصت‬ ‫در حال پايان يافتن است‪ .‬باراک اوباما‪ ،‬رئيس جمهور آمريکا‬ ‫اکنون مي‌خواهد شخصًا وارد ميدان شده و دو طرف را به‬ ‫تمديد مهلت مذاکرات ترغيب کند‪.‬‬ ‫در دور جديد مذاکرات اسرائيل و فلسطيني‌ها‪ ،‬باراک‬ ‫اوباما رئيس جمهور آمريکا تا کنون خود را در پس‌زمينه اين‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫‪10‬‬

‫مذاکرات نگه داشته است‪ .‬در اصل جان کري‪ ،‬وزير خارجه‬ ‫آمريکا در خط مقدم اين تالش‌ها قرار دارد و از يک سال‬ ‫پيش به‌طور جدي تالش مي‌کند بر اين مناقشه‌ي ده‌ها ساله‬ ‫نقطه پاياني بگذارد‪.‬‬

‫جان کري هفت ماه پيش بر خالف انتظارها‪ ،‬اسرائيل‬ ‫و فلسطيني‌ها را بار ديگر به‪ ‬دور ميز مذاکرات کشاند‪ .‬او در‬ ‫عين‌حال براي اين مذاکرات يک مهلت زماني نيز تعيين کرد‬ ‫و گفت‪ ،‬دو طرف بايد تا پايان ماه اپريل سال ‪ 2014‬در مورد‬ ‫خطوط اصلي مسائل مورد اختالف به توافق برسند‪.‬‬ ‫اکنون در حالي که به پايان مهلت تعيين‌شده وقت‬ ‫زيادي نمانده‪ ،‬خود وزير امور خارجه آمريکا اعتراف مي‌کند‬ ‫«غير ممکن است که تا پايان ماه اپريل موافقت‌نامه‌اي ميان‬ ‫اسرائيل و فلسطيني‌ها به امضا برسد»‪ .‬کري در واشنگتن‬ ‫تاکيد کرد‪« ،‬ماه‌هاست که مي‌گوييم فعال تنها بحث بر سر‬ ‫رسيدن به توافقي بر سر خطوط کلي است‪».‬‬ ‫پيشتر گفته مي‌شد که مذاکرات اسرائيل و فلسطيني‌ها‬ ‫تا پايان ماه اپريل بايد به تعيين چارچوب‌هاي عمومي در‬ ‫مورد مسائلي چون شهرک‌هاي يهودي‌نشين‪ ،‬وضعيت‬ ‫حقوقي اورشليم‪ ،‬موضوع بازگشت آوارگان فلسطيني و تعيين‬ ‫مرزهاي دولت آينده فلسطين منجر شود‪.‬‬ ‫جدا از اين مسايل‪ ،‬موضوع‌هاي ديگري نيز مورد بحث‬ ‫طرفين است‪ .‬يکي از اين موارد هويت دولت اسرائيل است‬ ‫که طرف اسرائيلي خواستار شناسايي آن به عنوان دولت‬ ‫«يهودي» است‪.‬‬ ‫اسرائيل هم‌چنين خواستار حفظ حضور نظامي خود در‬ ‫دره رود اردن و در مرز ميان اردن و فلسطيني‌هاست‪ .‬اما‬ ‫فلسطيني‌ها حاضر به پذيرش هيچ يک از اين خواسته‌ها‬ ‫نيستند‪.‬‬ ‫اکنون خود باراک اوباما مي‌خواهد پا پيش نهد و پيش از‬ ‫پايان مهلت تعيين‌شده‪ ،‬تمام پرستيژ و وزن سياسي خود به‬ ‫عنوان قدرتمندترين سياستمدار جهان را در اين راه بگذارد‬ ‫تا دست‌کم دو طرف را براي ادامه مذاکرات راضي کند‪.‬‬ ‫روزنامه «نيويورک‌تايمز» اين کار اوباما را «يک ريسک‬

‫صلح اعالم کرده اگر اين مذاکرات تا پايان ماه اپريل به‬ ‫پيشرفتي اساسي نيانجامد‪ ،‬گفت‌وگوها را حتي براي يک روز‬ ‫هم ادامه نخواهد داد‪.‬‬ ‫به گفته عريقات‪ ،‬فلسطيني‌ها در نظر دارند در صورت‬ ‫شکست مذاکرات بار ديگر به مجامع بين‌المللي مراجعه‬ ‫کنند‪ .‬آنها تالش خواهند کرد که سازمان‌هاي بين‌المللي‬ ‫کشور فلسطين را در چارچوب مرزهاي پيش از جنگ ‪1967‬‬ ‫به رسميت بشناسند‪.‬‬ ‫در خود اسرائيل بر اساس يک نظر‌سنجي تازه‬ ‫‪ 76‬درصد شهروندان اين کشور‪ ‬از مذاکرات صلح با‬ ‫فلسطيني‌ها حمايت‪ ‬مي‌کنند‪.‬‬

‫سازمان ملل‪:‬‬ ‫شمار کشته‌ها در‬ ‫عراق همچنان باالست‬

‫بزرگ» توصيف کرده است‪ .‬زيرا نخستين تالش او در دور‬ ‫ت جمهوري‌اش در سال ‪ 2010‬با شکست کامل‬ ‫اول رياس ‌‬ ‫مواجه شده بود‪.‬‬ ‫اوباما روز دوشنبه ‪ 3‬مارچ در کاخ سفيد پذيراي بنيامين‬ ‫نتانياهو‪ ،‬نخست‌وزير اسرائيل بود‪ .‬او پس از آن با محمود‬ ‫عباس‪ ،‬رئيس تشکيالت خودگران فلسطين مالقات کرد‪.‬‬ ‫در ديدار رهبران آمريکا و اسرائيل بار ديگر موضوع‬ ‫برنامه اتمي ايران و اختالف‌نظر ميان دو طرف در اين باره‬ ‫مطرح شد‪ .‬مواضع دولت اسرائيل درباره «نرمش بيش از حد‬ ‫آمريکا در برابر ايران» پيش از اين اعالم شده است‪.‬‬ ‫در مورد ايران مذاکرات با نتايج فعال قابل ‌قبول ادامه‬ ‫دارد‪ ،‬اما در مورد مذاکرات صلح ميان اسرائيل و فلسطيني‌ها‬ ‫چنين نيست‪.‬‬ ‫صائب عريقات‪ ،‬رئيس هيئت فلسطيني‌ها در مذاکرات‬

‫گرچه آمار قربانيان کشمکش‌ها در عراق در ماه‬ ‫فوريه اندکي پايين آمد‪ ،‬اما همچنان رقم بااليي را‬ ‫نشان مي‌دهد‪ .‬تالش دولت عراق براي پايان دادن‬ ‫به کشتار و خونريزي تاکنون اثر محسوسي نداشته‬ ‫است‪.‬‬ ‫بنا به آمار سازمان ملل متحد تنها در ماه فوريه گذشته‬ ‫در جريان خشونت‌هاي عراق ‪ 703‬نفر جان خود را از‬ ‫دست داده‌اند‪ .‬کشته‌شدگان عضو شورشيان ضددولتي در‬ ‫استان‌هاي غربي عراق در اين آمار وارد نشده‌اند‪.‬‬ ‫آماري که دولت عراق ارائه داده باالتر است و شمار‬ ‫کشتگان مردم عادي و مأموران دولتي را ‪ 790‬نفر اعالم‬ ‫مي‌کند‪.‬‬ ‫آماري که توسط هيئت ويژه امور عراق در سازمان‬ ‫ملل منتشر شد‪ ،‬نشان مي‌دهد که در ماه فوريه ‪ 564‬نفر از‬ ‫شهروندان عادي و ‪ 139‬نفر از اعضاي نيروهاي امنيتي و‬ ‫انتظامي جان خود را از دست داده‌اند‪ .‬بنا به همين گزارش‬ ‫‪ 1381‬عراقي در درگيري‌ها زخمي شده‌اند که بيشتر آنها‬ ‫مردم عادي بودند‪.‬‬ ‫تنها در بغداد‪ ،‬پايتخت عراق‪ 239 ،‬نفر جان خود را از‬

‫دست داده‌اند‪ .‬شمار قربانيان نسبت به همين مقطع زماني در‬ ‫سال ‪ 2013‬سه برابر شده است‪.‬‬ ‫شمار کشته‌شدگان در ماه ژانويه به ‪ 733‬نفر رسيده‬ ‫بود‪ .‬در اين رقم نيز قربانيان از ميان نيروهاي شورشي مسلح‬ ‫محسوب نشده‌اند‪ ،‬زيرا سازمان ملل به آمار گروه‌هاي مسلح‬ ‫بنيادگرا دسترس ندارد‪.‬‬ ‫عراق هم اکنون دوري از خشونت را از سر مي‌گذراند‬ ‫که از سال ‪ 2008‬تا کنون در کشور بي‌سابقه بوده است‪.‬‬ ‫برخي از استان‌هاي کشور‪ ،‬مانند استان انبار‪ ،‬به ميدان جنگ‬ ‫دولت با نيروهاي شورشي تبديل شده‌اند‪ .‬در اين مناطق‬ ‫ناخرسندي اقليت سني‌مذهب باالست‪ ،‬زيرا آنها خود را‬ ‫زير فشار تدابير شديد امنيتي مي‌بينند‪ .‬نزديکي آنها به مرز‬ ‫سوريه نيز وضعيت آنها را خطرناک‌تر کرده است‪.‬‬ ‫بيشترين کشمکش‌ها در ‪ 6‬استان عراق روي داده که‬ ‫سني ‌مذهبان بيشتري در آنها اقامت دارند‪ :‬بغداد‪ ،‬انبار‪،‬‬ ‫صالح‌الدين‪ ،‬دياله‪ ،‬کرکوک و نينوا‪.‬‬ ‫بيشتر قربانيان در‪ ‬حمالت تروريستي‪ ‬جان خود را از‬ ‫دست مي‌دهند‪ .‬اقدامات دولت براي مقابله با شورشيان‬ ‫مسلح بيشتر بر لشکرکشي و اقدامات نظامي متکي بوده‪ ،‬که‬ ‫نتيجه اندکي به بار آورده است‪.‬‬ ‫در استان انبار از دو ماه پيش بحراني سراسري جريان‬ ‫دارد‪ .‬تمام شهر فلوجه و مناطقي از شهر رمادي‪ ،‬مرکز اين‬ ‫استان‪ ،‬به دست نيروهاي ضددولتي افتاده است‪ .‬از زمان‬ ‫حمله نيروهاي ائتالف بين‌المللي به سرکردگي امريکا در سال‬ ‫‪ 2003‬تا کنون‪ ،‬هيچگاه شورشيان افراطي چنين قدرتي‬ ‫نداشته‌اند‪.‬‬ ‫در استان انبار بيش از ‪ 370‬هزار نفر بر اثر درگيري‌ها‬ ‫بي‌خانمان شده‌اند‪ .‬در همين استان‪ ،‬به گفته منابع پزشکي‬ ‫کشور‪ ،‬تنها در ماه فوريه ‪ 298‬نفر جان باخته‌اند‪.‬‬ ‫دولت عراق مي‌کوشد به شيوه‌هاي گوناگون ثبات و‬ ‫آرامش را به استان انبار برگرداند‪ .‬ماه گذشته نوري مالکي‪،‬‬ ‫نخست‌وزير از‪ ‬شهر رمادي ديدار کرد‪ ‬و به عشايري که در‬ ‫کنار دولت مي‌جنگند‪ ،‬وعده همه‌گونه ياري مالي و نظامي داد‪.‬‬ ‫پس از آن نيروهاي دولتي يک آتش‌بس ‪ 72‬ساعته در‬ ‫فلوجه اعالم کردند‪ ،‬با اين اميد که اعتماد شورشيان براي‬ ‫مذاکره با دولت جلب شود‪ .‬اما اين تالش نيز هيچ ثمري‬ ‫نداشت‪.‬‬

‫دنباله در صفحة ‪12‬‬


11

March 2014 1392 ‫اسفند‬

11


‫‪12‬‬ ‫دنباله از صفحة ‪10‬‬ ‫بنا به آمار خبرگزاري فرانسه روزانه تا ‪ 26‬نفر در عراق‬ ‫کشته مي‌شوند‪ .‬طبق اين آمار از آغاز سال ميالدي تا کنون‬ ‫بيش از ‪ 1700‬نفر در عراق جان خود را از دست داده‌اند‪.‬‬ ‫در اطالعيه‌اي که از سوي سازمان ملل منتشر شد‪ ،‬آمده‬ ‫است‪« :‬رهبران سياسي‪ ،‬اجتماعي و مذهبي عراق مسئوليت‬ ‫بزرگي دارند که در برابر تهديدات تروريستي با يکديگر‬ ‫همکاري کنند‪».‬‬

‫شنود مکالمه تلفني‬ ‫اردوغان و احتمال شکست‬ ‫او در انتخابات‬

‫ترکيه در آستانه انتخابات شهرداري‌ها و رياس ‌‬ ‫ت‬ ‫جمهوري شاهد بزرگ‌ترين رسوايي تاريخ خود است‪.‬‬ ‫موقعيت اردوغان تضعيف شده است‪.‬‬ ‫رئيس‌جمهور آينده را اين بار نه احزاب‪ ،‬بلکه مردم‬ ‫ترکيه به‌طور مستقيم انتخاب مي‌کنند‪.‬‬ ‫شامل طيار نماينده حزب عدالت و توسعه در مجلس‬ ‫ترکيه در گفت‌وگويي با کانال تلويزيوني «اولکه» درباره‪ ‬نوار‬ ‫منسوب به نخست‌وزير ترکيه‪ ‬گفت‪« :‬اين‌ها مي‌خواهند‬ ‫اردوغان را از صحنه سياست ترکيه حذف کنند‪ .‬اولين‬ ‫حرکت آن‌ها براي اين کار انتخابات محلي در ‪ 30‬مارچ‬ ‫خواهد بود‪ .‬بعد از آن هم انتخابات رياست جمهوري است‬ ‫و آن‌ها مي‌خواهند آقاي اردوغان کانديد رياست‌جمهوري و‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫نمايندگي مجلس نشود‪ .‬اگر برنامه اين‌ها موفق نشود آنان‬ ‫به دنبال کشتن آقاي نخست‌وزير خواهند بود چون چاره‌اي‬ ‫غير از اين ندارند‪».‬‬ ‫روزنامه «زمان» نزديک به «جماعت گولن» نيز‬ ‫در‪ ‬واکنش به رسوايي شنود‪ ‬سخنان اردوغان‪ ،‬سخنان‬ ‫برهان کوزو نماينده حزب عدالت و توسعه و رئيس کميسيون‬ ‫قانون اساسي مجلس ترکيه را منتشر کرد که در صفحه‌ي‬ ‫توئيترش آورده بود‪« :‬من در بين مردم هستم‪ ،‬باور کنيد حتي‬ ‫اگر اين کاست‌هاي ساختگي صحيح هم باشند مردم به آن‬ ‫اعتماد نخواهند کرد‪».‬‬ ‫اين نماينده حزب حاکم به نوعي واقعي بودن‬ ‫صحبت‌هاي تلفني اردوغان را پذيرفت‪.‬‬ ‫به دنبال انتشار نوار صوتي منتسب به نخست‌وزير‬ ‫ترکيه و پسرش که در آن اردوغان از پسرش مي‌خواهد ده‌ها‬ ‫ميليون يورو را از خانه خارج کند‪ ،‬اعتراضاتي عليه اردوغان‬ ‫در استانبول‪ ،‬آنکارا و ازمير سه شهر بزرگ ترکيه برگزار شد‪.‬‬ ‫معترضان در استانبول با شعار «همه جا رشوه‌خواري‬ ‫و فساد بيداد مي‌کند» به طرف ساختمان «حزب عدالت‬ ‫و توسعه»‪ ،‬حزب حاکم اين کشور‪ ،‬حرکت کردند اما با‬ ‫گاز اشک‌آور و ماشين‌هاي آب پاش پليس مواجه شدند‪.‬‬ ‫در شهرهاي ترابزون‪ ،‬اسکي‌شهر و ازميت هم تجمعات‬ ‫اعتراضي مشابهي برگزار شد‪.‬‬ ‫دفتر نخست‌وزيري ترکيه در بيانيه‌اي در وبسايت خود‬ ‫با ذکر اينکه «نوار صوتي منتسب به‪ ‬مکالمه تلفني رجب‬ ‫طيب اردوغان با پسرش بالل اردوغان‪ ‬محصول يک مونتاژ‬ ‫غيراخالقي» است‪ ،‬تمامي اين نوار را ساختگي و جعلي‬ ‫خواند‪ .‬دفتر نخست‌وزيري از پيگرد افرادي خبر داده است‬ ‫که در اين «دسيسه کثيف عليه نخست‌وزير جمهوري ترکيه»‬ ‫دست داشته‌اند‪.‬‬ ‫نخست‌وزير ترکيه در سخناني در محل «حزب عدالت و‬ ‫توسعه» به شدت به انتشار نوار صوتي منتسب به وي حمله‬ ‫کرده و آن را جعلي و ساختگي خوانده است‪ .‬اردوغان گفت‪،‬‬ ‫«آنها نمايشنامه‌اي را اجرا و دوبله کردند‪ .‬من هفته‌هاست از‬ ‫آنها دعوت مي‌کنم هر آنچه در چنته دارند را رو کنند‪ .‬اينها‬ ‫مي‌روند و با پررويي و بي‌حيايي تمام دوبالژ و سرويس‬ ‫مي‌کنند‪ .‬جعل‌کردن هم آدابي دارد‪».‬‬ ‫دکتر ياشار آيدين‪ ،‬کارشناس «بنياد علم و سياست» در‬ ‫برلين‪ ،‬که درباره مسائل ترکيه تحقيق مي‌کند‪ ،‬انتشار مکالمه‬

‫صوتي اردوغان با پسرش را با نزديک شدن انتخابات در‬ ‫ترکيه مرتبط مي‌داند و يادآور مي‌شود که در انتخابات قبلي‬ ‫هم که عبداهلل گل به مقام رياست‌جمهوري رسيد‪ ،‬مشکالتي‬ ‫بود‪ .‬ولي ابعاد آن به مشکالت کنوني ناشي از رسوايي فسا ‌د‬ ‫مالي نمي‌رسيد‪.‬‬ ‫آيدين تاکيد مي‌کند‪« ،‬اين بحران نشان مي‌دهد‬ ‫اردوغان قادر به اداره دولت و‪ ‬کنترل سازمان امنيت نيست‪.‬‬ ‫افشاي اين رسوايي نشان مي‌دهد که وي قدرت مطلقه در‬ ‫کشور نيست و کنترل کاملي بر ساختار دولتي ترکيه ندارد‪.‬‬ ‫اردوغان در موقعيت بسيار دشواري قرار گرفته و در آستانه‬ ‫انتخابات محلي ميان مردم نفوذش کم‌تر مي‌شود‪ .‬در حال‬ ‫حاضر مشروعيت وي زير سئوال رفته و معلوم هم نيست‬ ‫مردم تا چه زماني حزب عدالت و توسعه وي را تحمل کنند‪».‬‬ ‫از سوي ديگر به گفته اين کارشناس احزاب مخالف‬ ‫دولت ترکيه هم ضعيف هستند و در وضعيت کنوني همه چيز‬ ‫به اين احزاب بستگي دارد که تا چه حد بتوانند از ضعف‬ ‫اردوغان و از هم پاشيدگي حزبش به نفع خود استفاده کنند؟‬

‫حمله چاقوکشان‬ ‫و حمام خون در شهر‬ ‫کونمينگ در چين‬ ‫گروهي مرد و زن چاقوکش با حمله به مردم در ايستگاه‬ ‫قطار شهر کونمينگ در جنوب غربي چين حمام خون به راه‬ ‫انداخته و دستکم ‪ 28‬نفر را کشتند‪ .‬بيش از ‪ 109‬نفر در اين‬ ‫حمله زخمي شده‌اند‪ .‬پليس پنج نفر از مهاجمان را به قتل‬ ‫رسانده است‪.‬‬ ‫هيچ خبري از هويت يا انگيزه مهاجمان در دست نيست‬ ‫اما مقامات محلي احتمال مي‌دهند که اين حمله زمينه‌هاي‬ ‫تروريستي داشته باشد‪ .‬آژانس خبري «شين‌هوا» به نقل‬ ‫از مقامات رسمي نوشته که اين يک «حمله تروريستي‬ ‫سازماندهي شده و عمدي» بوده است‪.‬‬ ‫وزارت امنيت عمومي چين هم اين حمله را يک‬ ‫«خشونت مهيب و تبهکارانه» خوانده است‪ .‬پليس براي اين‬ ‫حمله تشکيل پرونده داده و سرگرم تحقيق در باره چند و‬

‫‪12‬‬

‫چون ماجراست‪.‬‬ ‫تهاجم به مردم در ايستگاه قطار در ساعت ‪ 21‬به وقت‬ ‫محلي انجام گرفت‪ .‬هاي‌فاي‪ ،‬يکي از ساکنان کونمينگ‬ ‫که شاهد حمله بوده‪ ،‬به خبرگزاري «شين‌هوا» گفته است‬ ‫که گروهي مرد عمدتا سياهپوش ناگهان به ميان جمعيت‬ ‫ايستگاه ريختند و شروع به چاقو زدن مردم کردند‪« :‬من‬ ‫هم مثل بقيه با ديدن کاردهاي بزرگ و بلند آنها پا به فرار‬ ‫گذاشتم‪».‬‬ ‫اين شاهد عيني مي‌گويد‪ ،‬هر کس به سرعت نجنبيد به‬ ‫سختي مجروح شد‪ .‬خود او با وجودي‌که فرار کرده از ناحيه‬ ‫سينه و پهلو چاقو خورده است‪.‬‬ ‫يک پزشک محلي به خبرگزاري «شين‌هوا» گفته که‬ ‫تعداد دقيق قربانيان روشن نيست‪ .‬پليس راه‌هاي منتهي به‬ ‫خيابان محل حادثه را مسدود کرد‪ .‬عکس‌هايي از قربانيان و‬ ‫زخمي‌هاي اين حادثه در توييتر و شبکه‌هاي اجتماعي منتشر‬ ‫شده‌اند‪.‬‬ ‫به گزارش شبکه خبري محلي در کونمينگ‪ ،‬بيشتر‬ ‫ضاربان هدف گلوله پليس قرار گرفته‌‌اند‪ .‬خبرگزاري‬ ‫«شين‌هوا» مي‌گويد‪ ،‬پنج تن از مهاجمان کشته شده و بقيه‬ ‫بازداشت شده‌اند‪ .‬هويت کشته‌شدگان در حال بررسي است‪.‬‬ ‫چاقوکشي و حمالتي از اين دست در سال‌هاي اخير‬ ‫به دليل پس‌رفت‌هاي اجتماعي در چين‪ ،‬به کرات به وقوع‬ ‫مي‌پيوندند‪.‬‬ ‫شهر کونمينگ در جنوب غربي استان «يو نان» و در‬ ‫مجاورت منطقه خودمختار تبت قرار دارد‪ .‬چين از سال‬ ‫‪ 1951‬تا کنون تبت را در اشغال خود دارد و اين ناحيه و‬ ‫استان‌هاي همجوار را که تبتي‌هاي زيادي در خود جاي‬ ‫داده‌اند‪ ،‬به سختي کنترل مي‌کند‪.‬‬


13

March 2014 1392 ‫اسفند‬

13


‫‪14‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫ويتامين دي؛ همراه هميشگي کلسيم‬

‫کلسيم از عناصر ضروري و مورد نياز بدن است‪ ،‬اما‬ ‫اگر چند ليوان شير بنوشيد و ماست بخوريد‪ ،‬اما‪ ‬ويتامين‬ ‫دي‪ ‬مصرف نکنيد‪ ،‬به درد نمي‌خورد و باز هم ممکن است با‬ ‫عوارض ناشي از کمبود کلسيم روبرو شويد‪.‬‬ ‫ويتامين دي‪ ‬در برخي مواد غذايي مانند لبنيات وجود‬ ‫دارد‪ ،‬اما بهترين راه دريافت آن استفاده از نور خورشيد‬ ‫است‪ .‬بنابراين براي جذب‪ ‬ويتامين دي‪ ‬توصيه مي‌شود ده‬ ‫تا ‪ 20‬دقيقه در روز‪ ،‬صورت‪ ،‬دست‌ها و پاها را در معرض‬ ‫نور مستقيم خورشيد قرار دهيد تا نياز بدن به اين ويتامين‬ ‫تامين شود‪.‬‬

‫جايزه کتاب سال‬ ‫عکاسي آمريکا به عکاس‬ ‫ايراني رسيد‬

‫اين‌ها توصيه‌هايي است که معموال در جمع دوستان و‬ ‫آشنايان مي‌شنويم و حتي خودمان هم گاهي اين موارد را به‬ ‫ديگران يادآوري مي‌کنيم‪ .‬انگار کمبود مواد مغذي يکي از‬ ‫نگراني‌هاي اصلي است و به همين دليل هم تمام مشکالت را‬ ‫به آن مربوط مي‌دانيم‪.‬‬ ‫در حالي که کمبود هر يک از اين مواد مغذي‪ ،‬عالئم‬ ‫خاصي دارد و بر اساس نظر متخصصان و کارشناسان تغذيه‬ ‫بايد براي برطرف کردن مشکالت اقدام شود‪.‬‬

‫مکمل‌ها يا رژيم غذايي‬

‫کساني که فکر مي‌کنند رژيم غذايي به تنهايي نمي‌تواند‬ ‫نيازهايشان را تامين کند‪ ،‬معموال بدون تجويز پزشک مکمل‬ ‫مصرف مي‌کنند‪ .‬در صورتي که يک رژيم غذايي سالم و‬ ‫متعادل مي‌تواند تمام نيازهاي انسان را برطرف کند‪ .‬البته‬ ‫در دوره‌هاي خاصي از زندگي مصرف مکمل‌ها هم ضروري‬ ‫است که حتما بر اساس نظر متخصص تغذيه بايد از آنها‬ ‫استفاده کرد‪.‬‬ ‫گيتي بهدادي‌پور‪ ،‬کارشناس تغذيه و رژيم درماني‬ ‫در اين باره چنين توضيح مي‌دهد‪ ،‬خانم‌هاي باردار به دليل‬ ‫افزايش حجم خون و در نتيجه افزايش نياز به آهن بايد‬ ‫بر اساس نظر پزشک از مکمل استفاده کنند‪ .‬نوزادان هم‬ ‫از شش ماهگي به بعد به اين مکمل‌ها نياز دارند‪ .‬با اين‬ ‫حال‪ ،‬غير از چنين دوره‌هايي‪ ،‬با مصرف موادغذايي طبيعي و‬ ‫رژيم مناسبي که از تمام گروه‌هاي غذايي در آن وجود دارد‪،‬‬ ‫مي‌توان مواد مغذي مورد نياز بدن را بخوبي تامين کرد‪.‬‬

‫ضعف و بي‌حالي به دليل کمبود آهن‬

‫جايزه کتاب سال عکاسي آمريکا ‪-Photo Evidence-‬‬ ‫در سال ‪ 2014‬به مجيد سعيدي عکاس ايراني و مجموعه‬ ‫«زندگي در جنگ» رسيد که زندگي مردم افغانستان خسته‬ ‫از سال‌ها جنگ و درگيري را در قاب دوربين خود ثبت کرده‬ ‫است‪.‬‬ ‫«فتو اويدنس» يا «عکس‌هاي شهادت دهنده» جايزه‌اي‬ ‫ساالن ‌ه در تقدير از عکاساني است که در کارشان شجاعت‬ ‫و تعهدي معطوف به نماياندن نابساماني‌ها و بي‌عدالتي‌ها و‬ ‫تالش‌ها براي رفع اين معضالت نشان مي‌دهند‪.‬‬ ‫سعيدي در دو سال گذشته نيز نامزد دريافت اين جايزه‬ ‫بود‪ .‬امسال او با ‪ 4‬نامزد ديگر رقابت مي‌کرد‪ ،‬اما نهايتا‬ ‫سعيدي بود که توانست رتبه نخست اين رقابت را به دست‬ ‫بياورد‪.‬‬ ‫مجيد سعيدي متولد سال ‪ 1352‬تهران است‪ .‬او‬ ‫عکاسي را از ‪ 17‬سالگي آغاز کرده است و در روزنامه‌هاي‬ ‫مختلفي به عنوان عکاس و دبير عکس فعاليت داشته است‪.‬‬ ‫سعيدي جوايز مختلف عکاسي از جمله جايزه عکس‬ ‫کاوه گلستان و چندين دوره جايزه عکس جشنواره مطبوعات‬ ‫را از آن خود کرده است‪ .‬او همچنين در سال ‪ 2012‬جايزه‬ ‫ساالنه عکاس سال مرکز عدالت و حقوق بشر رابرت اف‬ ‫کندي را دريافت کرد‪.‬‬

‫غذاهاي حياتي براي‬ ‫سالمت بدن‬ ‫خسته‌اي و بي‌حوصله؟ پس حتما کم‌خوني و بايد مکمل‬ ‫آهن بخوري!… دست و پايت درد مي‌کند و استخوان‌هايت‬ ‫ضعف مي‌رود‪ ،‬ويتامين دي خونت کم شده‪ ،‬دو تا آمپول بزني‬ ‫خوب مي‌شود…‪ .‬اگر ريزش مو کالفه‌ات کرده و درماني‬ ‫برايش پيدا نمي‌کني‪ ،‬حتما کمبود روي داري و بايد قرص‬ ‫بخوري…‬

‫ريزمغذي‌هاي مورد نياز بدن انسان به دو دسته‬ ‫ويتامين‌ها و امالح تقسيم مي‌شود که هر يک از آنها هم بايد‬ ‫به ميزان مورد نياز که خيلي زياد هم نيست‪ ،‬دريافت شود تا‬ ‫مشکلي براي فرد پيش نيايد‪.‬‬ ‫آهن يکي از همين ريزمغذي‌هاست که براي حفظ‬ ‫سالمت انسان ضروري است و به گفته بهدادي‌پور‪ ،‬در‬ ‫صورتي که شخص با کمبود آن روبرو شود‪ ،‬خون سازي‬ ‫کاهش يافته و کم خوني بروز مي‌کند‪.‬کم خوني هم بدون‬ ‫عالمت نيست و مي‌تواند باعث ايجاد سردرد‪ ،‬خستگي‪،‬‬ ‫بي‌حالي و ضعف شود‪ .‬کودکاني که در سنين رشد هستند‬ ‫نيز در صورت روبرو شدن با اين مشکل‪ ،‬با نشانه‌هايي مانند‬ ‫نداشتن تمرکز و کاهش قدرت يادگيري مواجه مي‌شوند‪.‬‬ ‫اين کارشناس تغذيه با اشاره به اينکه اين مشکالت‬ ‫ميان خانم‌ها شايع‌تر است‪ ،‬به کساني که کم خوني دارند‬ ‫توصيه مي‌کند با مراجعه به پزشک و بر اساس نظر او‪ ،‬نسبت‬ ‫به مصرف مکمل‌هاي آهن به مقدار مورد نياز اقدام کنند و از‬ ‫مصرف خودسرانه اين مکمل‌ها بپرهيزند‪.‬‬ ‫وي مي‌افزايد‪ ،‬گوشت‪ ،‬مرغ‪ ،‬ماهي‪ ،‬جگر‪ ،‬اسفناج و‬ ‫مغزها از جمله منابع آهن به حساب مي‌آيد‪ .‬براي افزايش‬ ‫ميزان جذب آهن از مواد گياهي نيز توصيه مي‌شود آنها را‬ ‫همراه با مواد غذايي خاصي مصرف کنيد که جذب آهن را‬ ‫افزايش مي‌دهد‪ .‬به عنوان نمونه مصرف ليموترش يا گوجه‬ ‫فرنگي با غذا که‪ ‬ويتامين سي‌‪ ‬خوبي دارد‪ ،‬موجب افزايش‬ ‫جذب آهن مي‌شود‪.‬‬

‫کمبود کلسيم و پوکي استخوان‌ها‬

‫تقريبا همه مي‌دانيم مصرف لبنيات به مقدار کافي براي‬ ‫دريافت کلسيم مورد نياز بدن ضروري است‪ .‬براي همين هم‬ ‫در برنامه‌هاي غذايي توصيه مي‌شود که در طول روز دست‬ ‫کم دو تا سه ليوان شير يا ماست استفاده کنيم‪.‬‬ ‫کمبود کلسيم هم عوارض متعددي دارد که به گفته‬ ‫بهدادي‌پور يکي از مهم‌ترين اين عوارض‪ ،‬پوکي استخوان‬ ‫است‪ .‬با اينکه پوکي استخوان در دوره سالمندي و پس‬ ‫از ميانسالي نمايان مي‌شود‪ ،‬اما از همان دوران کودکي و‬ ‫نوجواني بايد با مصرف منابع کلسيم از بروز آن پيشگيري‬ ‫کرد‪ .‬عالوه بر اين‪ ،‬بچه‌ها در سنين رشد براي افزايش قد به‬ ‫مصرف کلسيم نياز دارند و نبايد اين موضوع را ناديده گرفت‪.‬‬ ‫کوتاهي قد‪ ،‬دردهاي استخواني و عضالني‪ ،‬شکننده‬ ‫شدن ناخن‌ها و تغيير شکل‌شان و شکستگي مکرر دست و‬ ‫پا از عالئم کمبود کلسيم است‪.‬‬

‫‪14‬‬

‫خوب‪ ‬ويتامين سي‌‪ ‬محسوب مي‌شود‪.‬‬

‫منصور کوشان‪ ،‬نويسنده‬ ‫آزاديخواه درگذشت‬

‫حفظ سالمت پوست و مو به کمک روي‬

‫کوتاهي قد‪ ،‬تاخير رشد و تغيير شکل ناخن‌ها و ايجاد‬ ‫لکه‌هاي سفيد روي ناخن از عوارض کمبود روي است که‬ ‫بهدادي‌پور با اشاره به آنها مي‌گويد‪ ،‬وجود روي در تمام‬ ‫سنين و به خصوص در دوره رشد بسيار اهميت دارد و براي‬ ‫سالمت پوست و مو‪ ،‬سيستم ايمني بدن و همين طور بلوغ‬ ‫جنسي افراد ضروري است‪ .‬به همين دليل کساني که دچار‬ ‫کمبود روي هستند‪ ،‬ممکن است با مشکل ريزش مو هم‬ ‫روبرو شوند که پس از استفاده از مکمل روي ـ تحت نظر‬ ‫متخصصان ـ ريزش مو هم برطرف مي‌شود‪.‬‬ ‫وي به منابع غذايي روي اشاره مي‌کند و مي‌گويد‪ ،‬هر‬ ‫ماده‌اي که منبع غذايي پروتئين باشد‪ ،‬حاوي روي هم هست‪،‬‬ ‫بنابر اين گوشت‌ها‪ ،‬تخم مرغ‪ ،‬غذاهاي دريايي و مغزها منابع‬ ‫روي به حساب مي‌آيد‪.‬‬

‫ويتامين‌هاي‪ ‬سي‌ و‪ ‬اي‪ ‬‬

‫ي يکي از ويتامين‌هاي مورد نياز بدن است‬ ‫ويتامين س ‌‬ ‫که البته جزو آنتي اکسيدان‌ها هم به شمار مي‌رود و براي‬ ‫حفظ سالمت پوست و لثه‌ها ضروري است‪.‬‬ ‫بهدادي‌پور با اشاره به اينکه کمبود ويتامين‪ ‬سي‌‪ ‬مي‌تواند‬ ‫مقاومت بدن را کاهش دهد‪ ،‬مي‌گويد‪ ،‬کساني که با کمبود اين‬ ‫ويتامين روبرو هستند‪ ،‬ممکن است خيلي زود سرما بخورند و‬ ‫آن طور که مطالعات نشان مي‌دهد با اينکه مصرف مکمل‌هاي‬ ‫ويتامين‪ ‬سي‌‪ ،‬موجب بهبود سرماخوردگي نمي‌شود‪ ،‬اما عالئم‬ ‫سرماخوردگي را کاهش مي‌دهد‪.‬‬ ‫مرکبات‪ ،‬گوجه فرنگي و فلفل دلمه‌اي هم منابع‬

‫منصور کوشان‪ ،‬داستان‌نويس‪ ،‬نمايشنامه‌نويس‪،‬‬ ‫روزنامه‌نگار‪ ،‬عضو کانون نويسندگان ايران‪ ،‬و از کوشندگان‬ ‫آزادي بيان در پي يک دوره طوالني بيماري سرطان‪ ،‬در نروژ‬ ‫درگذشت‪.‬‬ ‫منصور کوشان يکي از فعاالن جمع مشورتي‌ کانون‬ ‫نويسندگان و از اعضاي هيئت هفت نفر ‌ه احياي اين کانون‬

‫دنباله در صفحة ‪19‬‬


15

March 2014 1392 ‫اسفند‬

15


16

March 2014 1392 ‫اسفند‬

16


17

March 2014

17

1392 ‫اسفند‬

SHOPPING FOR CAR INSURANCE? CALL ME FIRST. AVERAGE ANNUAL SAVINGS:

Protect your world

498

$

Auto • Home • Life • Retirement

*

DRIVERS WHO SWITCHED FROM:

Progressive State Farm

562 * on average with Allstate * $ saved 467 on average with Allstate * $ saved 362 on average with Allstate

saved

$

Save even more than before with Allstate. Drivers who switched to Allstate saved an average of $498* a year. So when you’re shopping for car insurance, call me first. You could be surprised by how much you’ll save.

Call me today to discuss your options. Some people think Allstate only protects your car. Truth is, Allstate can also protect your home or apartment, your boat, motorcycle - even your retirement and your life. And the more of your world you put in Good Hands®, the more you can save.

Hooman Moaveni (678) 366-7979

Hooman Moaveni (678) 366-7979

11285 Elkins Rd., Suite J8 Roswell hoomanmoaveni@allstate.com

55367

Annual savings based on information reported nationally by new Allstate auto customers for policies written in 2012. Acutal savings will vary. Allstate Fire and Casualty Insurance Company © 2013 Allstate Insurance Company

11285 Elkins Rd., Suite J8 Roswell Hoomanmoaveni@allstate.com Insurance subject to terms, qualifications and availability. Allstate Property and Casualty Insurance Company, Allstate Fire and Casualty Insurance Company. Life insurance and annuities issued by Lincoln Benefit Life Company, Lincoln, NE, Allstate Life Insurance Company, Northbrook, IL, and American Heritage Life Insurance Company, Jacksonville, FL. In New York, Allstate Life Insurance Company of New York, Hauppauge, NY. Northbrook, IL. © 2010 Allstate Insurance Company.

53422

Geico



‫‪19‬‬ ‫دنباله از صفحة ‪14‬‬ ‫بود و همزمان با قتل‌هاي زنجيره‌اي‪ ،‬به دليل بودن نامش‬ ‫در صدر فهرست کشتار جمهوري اسالمي‪ ،‬بعد از دعوت‬ ‫به نروژ جهت سخنراني در پنجاهمين سالگرد اعالميه‌‬ ‫جهاني‌ حقوق بشر (دسامبر ‪ ،)1998‬ديگر به ايران‬ ‫بازنگشت‪.‬‬ ‫منصور کوشان سردبيري نشريه «تکاپو» به‬ ‫مديرمسئولي سکينه حيدري را هم ب ‌ه عهده داشت‪.‬‬ ‫بسياري از نمايش‌نامه‌هاي او در طي آن سال‌ها توقيف و‬ ‫اجراي آن‌ها متوقف مي‌شد‪.‬‬ ‫او سال نخست زندگي در تبعيد را با سفر به‬ ‫کشورهاي اروپايي گذراند و از اپريل سال ‪،2000‬‬ ‫به‌عنوان نويسند ‌ه مهمان در شهر استاوانگر‪ ،‬جنوب‬ ‫ي نروژ زندگي مي‌کرد‪.‬‬ ‫غرب ‌‬ ‫از منصور کوشان چندين رمان‌ و مجموعه‌ داستان‌‪،‬‬ ‫چهار دفتر در شعر‪ ،‬نمايش‌نامه و يک اثر پژوهشي در‬ ‫نقد نمايش‌نامه‌هاي ايبسن منتشر شده است‪.‬‬ ‫آخرين رماني که از منصور کوشان در ايران‬ ‫انتشار يافته «زنان فراموش‌شده» نام دارد‪ .‬اين رمان‬ ‫را انتشارات ققنوس در سال ‪ 1388‬منتشر کرده‬ ‫است‪« .‬محاق»‪« ،‬واهمه‌هاي مرگ»‪« ،‬خواب صبوحي‬ ‫و تبعيدي‌ها»‪« ،‬ناخدا بانو و تثيلت جادو» از ديگر آثار‬ ‫برجسته اين نويسنده تبعيدي است‪.‬‬ ‫منصور کوشان از اعضاي فعال «جمع مشورتي‬ ‫کانون نويسندگان ايران» بود و در سال ‪ 2010‬جايزه‬ ‫آزادي بيان اوسيتزکي به او اهدا شده بود‪ .‬اين جايزه هر‬ ‫سال به يک نويسنده که در زندگي اجتماعي و فرهنگي‬ ‫و ادبي خود از حقوق بشر و آزادي بيان دفاع کرده است‬ ‫اهدا مي‌شود‪.‬‬

‫روش‌هايي‬ ‫براي سحرخيزي‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫کاهش موفق‬ ‫وزن‬ ‫با ‪ 10‬نکته ساده‬ ‫اول ‪ -‬صبحانه را فراموش نکنيد‪ :‬نزديک به ‪ 10‬درصد‬ ‫از افراد در دنيا صبحانه نمي‌خورند‪ .‬صبحانه مهمترين‬ ‫وعده غذايي است‪ .‬شما نياز داريد که در اين وعده‪ ،‬غذا و‬ ‫نوشيدني افزايش دهنده انرژي که شامل شير‪ ،‬چاي‪ ،‬پنير‪،‬‬ ‫عسل و ميوه است مصرف کنيد‪.‬‬ ‫دوم‪ - ‬هميشه به قدر کافي آب مصرف کنيد‪ :‬حداقل ‪8‬‬ ‫ليوان آب در روز بنوشيد‪ .‬اگر نمي‌توانيد به اين ميزان آب‬ ‫مصرف کنيد سعي کنيد از آب ميوه يا چاي رقيق استفاده‬ ‫کنيد‪.‬‬ ‫سوم‪ - ‬موقع خريد به غذاهاي گياهي توجه بيشتري‬ ‫داشته باشيد‪ .‬شما مي‌توانيد با خودکنترلي و مصرف کمتر‬ ‫اين نوع غذاها از آنها لذت ببريد‪.‬‬ ‫چهارم‪ - ‬فعاليت ذهني و جسمي ‌مناسب داشته‬ ‫باشيد‪ :‬يک شخص ‪ 70‬کيلويي حداقل بايد ‪ 189‬کيلو کالري‬

‫ترافيک نرون‌هاي عصبي کاهش پيدا کند و ذهني آرام را به‬ ‫شما هديه خواهد داد‪ .‬رژيم‌هاي غذايي اصطالحا مديترانه‌اي‬ ‫رژيم‌هاي مناسبي هستندکه شامل مقدار کمي‌ کربوهيدرات و‬ ‫مقدار بيشتري چربي‌هاي ضروري مي‌شود‪.‬‬

‫گرماي اتاق‬

‫از طريق تمرکز و آرميدگي به دست بياورد‪ .‬خواه ناخواه شما‬ ‫موقعيت استرس‌زا را تجربه خواهيد کرد؛ به جاي برخورد در‬ ‫چنين مواقعي ياد بگيريد که خونسرد بمانيد و با روش‌هاي‬

‫نکنيد بد نيست يک ليوان آب تازه نوش جان کنيد‪.‬‬ ‫تحقيقات نشان داده‌اند نوشيدن آب باعث جريان پيدا‬ ‫کردن اکسيژن مي‌شود و در عين حال مواد سمي ‌و زائد را‬ ‫دفع مي‌کند‪ .‬مرحله بعدي براي سرحال شدن چيست؟ دوش‬ ‫بگيريد! تغيير دما باعث مي‌شود جريان خون هم تغيير پيدا‬

‫دل کندن از تختخواب گرم و نرم در يک صبح زمستاني‬ ‫حکم کندن کوه بيستون را پيدا مي‌کند! دليل اين امر به دماي‬ ‫اتاق خوابتان برمي‌گردد‪.‬‬ ‫بهترين دما براي ساعاتي که خوابيده‌ايد بين ‪ 61‬تا ‪66‬‬ ‫درجه فارنهايت است‪ .‬اگر دما بيشتر از اين مقدار باشد شب‬ ‫نمي‌توانيد به راحتي بخوابيد و صبح هم به سختي از جايتان‬ ‫بلند خواهيد شد‪ .‬اگر کمتر از اين مقدار باشد هم دل کندن از‬ ‫خواب خيلي سخت خواهد شد‪ .‬اين بار قبل از اينکه بخوابيد‬ ‫دماي اتاق را چک و تنظيم کنيد‪ .‬اگر صبح روز بعد به راحتي از‬ ‫خواب بيدار شديد تعجب نکنيد!‬

‫قهوه ممنوع‬

‫همه ما مي‌دانيم خوردن قهوه باعث مي‌شود بتوانيم‬ ‫بيشتر بيدار بمانيم‪ .‬بنابراين وقتي مي‌گوييم قهوه نخوريد‬ ‫تا بتوانيد صبح‌ها راحت‌تر از خواب بيدار شويد ممکن‬ ‫است تعجب کنيد! مگر قرار نبود قهوه بيدارمان کند؟‬ ‫پاسخ شما اين است‪ :‬در کوتاه مدت اين روش‬ ‫جواب مي‌دهد اما با طوالني شدن مدت استفاده از قهوه‬ ‫يا ساير نوشيدني‌هاي کافئين‌دار نتيجه‌اي کامال برعکس‬ ‫مي‌گيريد! حتي ممکن است بي‌خوابي‌هاي مداوم را هم‬ ‫به دنبال داشته باشد‪.‬‬ ‫براي توجيه اين اتفاق بايد بدانيد وقتي قهوه‬ ‫مي‌نوشيد در بدنتان چه مي‌گذرد‪ :‬غدد فوق کليوي شروع‬ ‫مي‌کنند به آزاد کردن هورمون کورتيزول‪ ،‬هورموني‬ ‫وابسته به استرس که باعث مي‌شود بدنتان احساس کند‬ ‫اتفاقي در جريان است و بايد بيدار بماند اما به مرور زمان‬ ‫وقتي بدن به اين مقدار از کورتيزول عادت کند مشکل‬ ‫خواب آلودگي شما هم شروع مي‌شود‪.‬‬ ‫اگر برايتان خيلي سخت است از قهوه يا نسکافه‬ ‫بگذريد‪ ،‬نوشيدني‌هاي بدون کافئين يا انواع چاي گياهي‬ ‫را جايگزين کنيد تا بدنتان به شرايط جديد عادت کند‪.‬‬

‫رژيم غذايي‬

‫تحقيقات دانشمندان نشان داده اگر رژيم غذايي‬ ‫شما کربوهيدرات کمتر و چربي مفيد بيشتري داشته‬ ‫باشد مي‌تواند باعث سحرخيز شدنتان شود‪.‬‬ ‫خوراکي‌هايي مثل آووکادو‪ ،‬برنج قهوه‌اي‪ ،‬موز و‬ ‫گوشت بوقلمون مقدار زيادي تريپتوآن دارند‪ ،‬آمينو‬ ‫اسيدي که به ترشح سروتونين کمک مي‌کند‪.‬‬ ‫حاال سروتونين چيست؟ هورموني که براي خوب‬ ‫خوابيدن کامال ضروري است‪ .‬وقتي که خوب بخوابيد‬ ‫مي‌توانيد راحت هم بيدار شويد! سروتونين باعث مي‌شود‬

‫‪19‬‬

‫ساعت جديدي تهيه کنيد‬

‫ساعت‌هاي قديمي ‌را يادتان هست؟ همان‌هايي که دوتا‬ ‫قابلمه رويشان نصب کرده بودند و چنان زنگ مي‌زدند که‬ ‫انگار آخر زمان رسيده است! تکنولوژي به درد همين وقت‌ها‬ ‫مي‌خورد ديگر‪ .‬ساعت‌هاي جديد امکانات جديدي هم دارند‪.‬‬ ‫يک مدل از اين ساعت‌ها مجهز به تعدادي المپ است‬ ‫که رأس ساعت کوک شده شروع به روشن و خاموش شدن‬ ‫مي‌کند و شبيه نور خورشيد عمل خواهد کرد‪ .‬همين کار دل‬ ‫کندن از رختخواب را آسان‌تر مي‌کند‪.‬‬ ‫ساعت‌هاي ديگري هم هستند که موزيک‌هايي ماليم و‬ ‫شاد دارند يا حتي رأس ساعت مورد نظر صدايي از طبيعت‪،‬‬ ‫حتي صداي خروس را پخش مي‌کنند! تهيه اين ساعت‌ها شايد‬ ‫هزينه‌بر باشد‪ ،‬در اين صورت معجزه گوشي تلفن همراهتان‬ ‫را دست کم نگيريد‪ .‬آهنگ مورد عالقه‌تان را به عنوان آهنگ‬ ‫بيداري تنظيم کنيد و صبح را با موزيک دلخواهتان شروع کنيد‪.‬‬

‫معجزه آب‬

‫فرض کنيم شما مرحله اول را به خوبي پشت سر‬ ‫گذاشته‌ايد و چشم‌هايتان را باز کرده‌ايد‪ .‬حاال براي اينکه‬ ‫بتوانيد از تخت دل بکنيد و با حسرت به پشت سرتان نگاه‬

‫رابطه مستقيم با راحت بيدار شدن صبحگاهي دارد‪ ،‬بنابراين‬ ‫يکي از توصيه‌هاي محققان اين است که در طول روز حداقل‬ ‫سي دقيقه پياده‌روي تند داشته باشيد يا به ورزش ديگري‬ ‫بپردازيد‪ .‬اين کار باعث مي‌شود انرژي اضافه شما به صورت‬ ‫بالفعل در بيايد و تخليه شود‪ .‬وقتي انرژي تخليه‬ ‫شود استرس هم کم خواهد شد و آرامش‬ ‫بدنتان بيشتر‪ .‬همه اينها به شما کمک مي‌کنند‬ ‫خواب خوبي در طول شب داشته باشيد و صبح‬ ‫هم به راحتي از تخت بيرون بپريد‪.‬‬

‫چگونه مراقب‬ ‫سالمت سالمندان‬ ‫باشيم‌؟‬

‫شکم پر نباشيد‬

‫قديمي‌ها مي‌گفتند اگر با شکم پر بخوابيد‪ ،‬شب خواب‌هاي‬ ‫بد مي‌بينيد‪ .‬گويا قديمي‌ها با دانشمندان امروزي سر و سري‬ ‫داشته‌اند‪ ،‬چون امروزي‌ها هم به اين نکته اعتقاد دارند‪ .‬در عين‬ ‫حال توصيه‌ها هم بر اين هستند که نبايد با شکم خالي خوابيد‪.‬‬ ‫به چه نتيجه‌اي مي‌رسيم؟ بايد حد وسط را نگه داشت‪.‬‬ ‫براي اين کار مي‌توانيد وعده غذايي ناهار را بزرگ‌تر و‬ ‫حجيم‌تر از هميشه بگيريد و در عوض شام را به ساعت‌هاي‬ ‫اوليه شب موکول کنيد‪ ،‬آن هم شامي‌ که شامل مقدار کمي‌‬ ‫هيدروکربن باشد‪.‬‬

‫آرميدگي‪ ،‬خودکنترلي و صبرتان را افزايش دهيد‪.‬‬ ‫پنجم‪ - ‬ورزش کنيد و باور داشته باشيد‪ :‬شما در کم‬ ‫کردن وزن شکست نخواهيد خورد مگر اينکه احساس‬ ‫ناکامي کنيد‪ .‬مطمئن باشيد که شما با مصرف غذاي مناسب و‬ ‫ورزش کافي در هر هفته به وزن مطلوبتان خواهيد رسيد‪ .‬همه‬ ‫داليل اينکه چرا شما نمي‌توانيد به سرعت وزنتان را کاهش‬ ‫دهيد فراموش کنيد‪ .‬بر منفي نگري غلبه کنيد و بر چيزهايي‬ ‫تمرکز کنيد که در کنترل شما هستند‪.‬‬ ‫ششم‪ - ‬به قدر کافي بخوابيد‪ :‬کيفيت خوابتان را منظم‬ ‫کنيد‪ .‬هر شب سر يک ساعت مشخص بخوابيد و هر روز در‬ ‫يک ساعت معين از خواب بيدار شويد‪.‬‬ ‫هفتم‪ - ‬خنده را فراموش نکنيد و از زيبايي‌هاي دنيا لذت‬ ‫ببريد‪ :‬احساس رضايت از زندگي سبب مي‌شود که شما در‬ ‫برنامه کاهش وزن‌تان شکست نخوريد‪.‬‬ ‫هشتم‪ - ‬فايده‌هاي آفتاب را از ياد نبريد‪ :‬تنها ‪ 30‬دقيقه‬ ‫نور خورشيد مي‌تواند زمان کافي به بدنتان بدهد که «ويتامين‬ ‫د» ايجاد کند‪ .‬تحقيقات نشان مي‌دهند که شما مي‌توانيد با‬ ‫قرار گرفتن نيم ساعته در هر صبح زير نور خورشيد هيجانات‬ ‫منفي‌تان را کاهش دهيد و با استرس بهتر کنار بياييد‪.‬‬ ‫نهم‪ - ‬عبادت کنيد‪ :‬تحقيقات دانشگاه کرنل در آمريکا‬ ‫نشان مي‌دهد افرادي که از طريق عبادت و نيايش با خداوند‬ ‫احساس نزديکي بيشتري مي‌کنند احتمال بيشتري دارد که‬ ‫از لحاظ جسمي‌فعال باشند‪.‬‬ ‫دهم‪ - ‬به خودتان پاداش دهيد‪ :‬مهم است که در برنامه‬ ‫کاهش وزن‌تان مواقع مشخصي را تعيين کنيد که به خودتان‬ ‫پاداش دهيد‪ .‬اين پاداش مي‌تواند غذاهايي باشد که شما‬ ‫براي رسيدن به وزن مطلوب از آنها صرف‌نظر کرده‌ايد‪.‬‬

‫کند و انرژي شما رو به افزايش بگذارد‪ ،‬طوري که خواب از‬ ‫سرتان بپرد‪.‬‬ ‫اگر دوش گرفتن صبحگاهي برايتان سخت است پاشيدن‬ ‫چند مشت آب خنک به صورت و گرفتن مچ دست‌ها زير شير‬ ‫آب را فراموش نکنيد که کارگشا خواهد بود‪.‬‬

‫خواب روزهاي تعطيل‬

‫روزهاي کاري هفته تمام شده‌اند و خيلي‌ها براي خواب‬ ‫آخر هفته توي دلشان عروسي گرفته‌اند! خيلي‌ها هم مي‌گويند‬ ‫هيچ‌چيز به اندازه خوابيدن تا سر ظهر روزهاي تعطيل‬ ‫نمي‌چسبد‪.‬‬ ‫واقعيت اين است که همين خواب مي‌تواند کار دستتان‬ ‫دهد‪ .‬فکرش را بکنيد‪ ،‬بدن شما هر روز سعي مي‌کند خودش‬ ‫را با الگوي کاري تطبيق بدهد و درست وقتي که مي‌خواهد اين‬ ‫الگو را به بخشي از روال عادي‌اش تبديل کند بومب! تعطيلي‬ ‫از راه مي‌رسد و شما از او مي‌خواهيد ساکت شود!‬ ‫اين اتفاق در زمستان سخت‌تر از هر موقع ديگر سال‬ ‫مي‌شود چون هواي سرد حکم ميخي را دارد که شما را به تخت‬ ‫مي‌چسباند و هيچ جوري هم دلتان نمي‌آيد از آن دل بکنيد‪.‬‬ ‫پيشنهاد ما اين است که حداقل در زمستان روال هميشگي‬ ‫ساعت بدن را به هم نريزيد و در روزهاي تعطيل هم به برنامه‬ ‫ساير روزهاي هفته وفادار باشيد‪.‬‬

‫پياده‌روي تند‬

‫تحقيقات نشان داده‌اند راحت خوابيدن در طول شب‬

‫شايد براي شما هم پيش آمده باشد که‬ ‫به مالقات مادر پير خود رفته‌ايد و به‌ محض باز‬ ‫کردن در يخچال‪ ،‬ناگهان با منظره‌اي مواجه‬ ‫مي‌شويد که تا پيش از اين توقع آن را از‬ ‫مادرتان نداشتيد‪ ،‬چون با تعجب مي‌بينيد که‬ ‫همه خوردني‌هاي داخل يخچال خراب و فاسد‬ ‫شده‌اند‪.‬‬ ‫واقعا چه اتفاقي براي مادر سالخورده‌تان افتاده که‬ ‫يخچال هميشه مرتب او به اين وضع افتاده است؟‬ ‫اين سناريويي است که معموال براي فرزنداني که پدر‬ ‫و مادر سالخورده دارند رخ مي‌دهد‪ .‬زيرا افرادي که مدت‬ ‫طوالتي‌تري عمر مي‌کنند‪ ،‬در عوض کيفيت زندگي آنها با‬ ‫باال رفتن سن‪ ،‬افت کرده و ديگر قادر نيستند به شکل قبل از‬ ‫خودشان مراقبت کنند‪.‬‬ ‫بسياري از فرزندان بزرگسال با نگراني اين سوال‬ ‫را مي‌پرسند که براي پدر و مادر سالخورده خود چه کار‬ ‫مي‌توانند بکنند؟ آنها تصور مي‌کنند که تنها خودشان با اين‬ ‫دغدغه روبرو هستند اما «انجمن ملي مراقبت از سالمندان»‬ ‫در آمريکا برآورد کرده است که حدود ‪ 66‬ميليون نفر در‬ ‫جهان در سال‌هاي طاليي عمر خود به نحوي مشغول مراقبت‬ ‫و نگهداري از يک فرد سالخورده هستند‪.‬‬ ‫به گزارش شبکه «اي‪‌.‬بي‪‌.‬سي»‪ ،‬برخي از دغدغه‌ها و‬ ‫سوال‌هاي اصلي فرزنداني که از سالمندان مراقبت مي‌کنند‬ ‫شامل موارد زير مي‌شود که عمل به برخي از توصيه‌هاي‬ ‫مطرح شده در اين گزارش مي‌تواند برخي از اين دغدغه‌ها و‬ ‫نگراني‌ها را به حداقل برساند‪.‬‬

‫کنترل مصرف داروهاي متعدد‬

‫آيا والدين شما به دليل مشکالت و بيماري‌هاي متعدد‬ ‫نزد چند‪ ‬پزشک‪ ‬مي‌روند؟ در اين صورت چه کسي‌ بر تعدد‬


‫‪20‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫و تنوع دارو‌هاي مصرفي آنها در قفسه دارو‌هايشان نظارت‬ ‫مي‌‌کند؟‬ ‫مصرف داروهاي مختلف براي کنترل چند بيماري‬ ‫همزمان وقتي‌ با مشکل فراموشي سالمندان همراه شود‬ ‫خطر تداخل دارويي و‪ ‬همزمان شدن مصرف داروها يا حتي‬ ‫واکنش‌ها و حساسيت‌هاي مشکل‌ساز و گاهي نيز خطرناک را‬ ‫افزايش مي‌دهد که اين امر در درازمدت سبب اختالل ذهني‪،‬‬ ‫ضعف حافظه و مشکالت ديگري مي‌شود‪.‬‬ ‫اين اختالالت به راحتي با زوال عقل در سالخوردگان‬ ‫اشتباه گرفته مي‌شوند‪ .‬مشکل «تداخل دارويي» يک معضل‬ ‫شايع در ميان سالمندان است‪ .‬سال گذشته تحقيقات‬ ‫پژوهشگران هلندي نشان داد‪ ،‬حدود يک پنجم داروهايي که‬ ‫براي سالمندان تجويز مي‌شوند در واقع نابجا و اشتباهي‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫اين مطالعه همچنين نشان داد داروهاي معمولي که‬ ‫براي درمان آلرژي‪ ،‬افسردگي و تسکين درد تجويز مي‌شوند‪،‬‬ ‫بيشترين ميزان داروهاي تجويزي را در اين گروه سني‬ ‫تشکيل مي‌دهند‪ .‬اين گروه داروها همچنين جزو مواردي‬ ‫هستند که منجر به بروز بيشترين واکنش‌هاي حاد مي‌شوند‪.‬‬ ‫پس در صورتي که حس کرديد پدر يا مادر سالخورده شما‬ ‫دچار سوء مصرف دارو شده‪ ،‬او را به نزديک‌ترين مرکز‬ ‫درماني منتقل کرده و فهرستي از تمام داروهاي مصرفي وي‬ ‫همراه با زمان و دوز مصرف آنها را به پزشک ارائه کنيد‪.‬‬

‫حفظ تعادل در حرکت‬

‫زمين خوردن يکي از عوامل اصلي جراحت‌هاي منجر به‬ ‫فوت در بيماران ‪ 65‬سال به باال است‪ .‬گزارش‌هاي «مرکز‬ ‫کنترل و پيشگيري امراض آمريکا» ضمن بيان اين مطلب‬ ‫نشان مي‌دهد در سال ‪ 2012‬ميالدي بيش از ‪ 6.1‬ميليون‬ ‫سالمند به دليل بروز جراحت‌هاي ناشي از زمين خوردن و‬ ‫افتادن براي درمان به مراکز فوريت‌هاي پزشکي مراجعه‬ ‫کرده‌اند‪.‬‬ ‫در يک سوم اين افراد ضعف بينايي و جسماني‪ ،‬مصرف‬ ‫دارو‪ ،‬موانع خطرناک نظير کفپوش‌هاي ليز و کمبود نور کافي‬ ‫از عوامل اصلي زمين خوردن محسوب مي‌شوند‪ .‬اما خيلي از‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫اين زمين خوردن‌ها قابل پيشگيري هستند‪.‬‬ ‫يکي از بهترين راه‌ها براي اينکه والدين خود را هميشه‬ ‫سرپا نگه داريد اين است که اين موانع را از خانه آنها دور‬ ‫کنيد‪ .‬براي مثال گوشه‌هاي فرش و موکت را مهار کرده و از‬ ‫جمع شدن و تاخوردگي آنها جلوگيري کنيد‪ .‬کف حمام را با‬ ‫چسباندن کفپوش‌هاي ضد ليزخوردن‪ ،‬ايمن کنيد‪ .‬همچنين‬ ‫روي ديوار دستگيره‌هايي نصب کنيد‪ .‬به والدين خود نيز‬ ‫توصيه کنيد به جاي پا برهنه رفتن در حمام از دمپايي‌هايي‬ ‫استفاه کنند که ليز نباشند‪.‬‬

‫توجه به مشکل ضعف حافظه‬

‫بنابر مطالعاتي که از سوي «مرکز کنترل و پيشگيري‬ ‫امراض» آمريکا انجام شد‪ ،‬حدود يک هشتم از نسل‬ ‫آمريکايي‌هاي بعد از جنگ جهاني دوم‪ ،‬طي سال قبل از آن با‬ ‫مشکالت حافظه‌اي فزاينده‌اي مواجه شده‌اند که در يک سوم‬ ‫اين افراد مشکالت حافظه به حدي بوده که منجر به دشواري‬ ‫در انجام فعاليت‌هاي عادي روزانه نظير نظافت‪ ،‬پخت و پز‬ ‫و کار شده است‪.‬‬ ‫اين مشکل زماني تشديد مي‌شود که والدين شما سعي‬ ‫مي‌کنند مشکل زوال حافظه خود را از ديگران مخفي کرده يا‬ ‫از مراجعه به پزشک براي سنجش حافظه سرباز مي‌زنند‪.‬‬ ‫بدنامي ‌و وحشت از اسم «آلزايمر» و ساير گونه‌هاي زوال‬ ‫عقل‪ ،‬باعث مي‌شود افراد سالخورده از مراجعه به پزشک‬ ‫و روبرو شدن با اين بيماري فرار کنند‪ .‬از آنجا که والدين‬ ‫سالخورده در مراجعه به پزشک به‌ويژه براي مشکالت ناشي‬ ‫از کهولت سن‪ ،‬نظير ضعف حافظه‪ ،‬سرسخت و سمج هستند‬ ‫در صورت مشاهده هر گونه ضعفي در حافظه والدينتان‪،‬‬ ‫آنها را ملزم کنيد به پزشک مراجعه کنند‪ .‬اگرچه بسياري از‬ ‫انواع زوال عقل قابل درمان نيستند‪ ،‬اما مي‌توان روند بروز و‬ ‫پيشرفت برخي از آنها را کندتر کرد‪.‬‬

‫جلوگيري از بي‌تحرکي‬

‫«دانشکده پزشکي و سالمت» دانشگاه‌ هاروارد اعالم‬ ‫مي‌کند که به طور ميانگين‪ ،‬زنان باالي ‪ 70‬سال بيشتر‬ ‫ساعات بيداري خود را در حال نشستن يا دراز کشيدن سپري‬ ‫مي‌کنند‪ .‬همچنين نتايج مطالعه جديدي نشان مي‌دهد يک‬ ‫فرد ‪ 65‬ساله به طور ميانگين در هفته ‪ 48‬ساعت تلويزيون‬

‫روزنامه «اعتماد»‬ ‫اين گزارش شروعي ندارد‪« .‬مشتري دارد‪ ،‬او را تا دو و نيم ميليون تومان مي‌خرند‪.‬‬ ‫براي چه تحويل شما بدهم؟» راحله سيزده سالش است‪ ،‬مادر مواد فروشش در‬ ‫زندان است و برادرش سرپرستي او را به عهده دارد‪ .‬راحله شناسنامه ندارد‪ .‬برادرش‬ ‫نمي‌خواهد او را تحويل موسسه خيريه دهد‪.‬‬ ‫«دو ميليون بده بچه را ببر هر جا كه خواستي‪».‬اين گزارش نيست‪ ،‬روايت نبض كند‬ ‫كودكاني است كه هر روز آنان را سر چهارراه‌ها يا مترو مي‌بينيم‪ .‬نه مي‌توانند بخوانند‬ ‫نه مي‌توانند بنويسند‪ ،‬تنها چيزي كه از همان ابتدا آموزش ديده‌اند كار كردن است‪.‬‬ ‫آنها از صبح كار مي‌كنند تا شب پدر و مادرهاي جعلي يا پدر و مادرهاي خودشان با‬ ‫خيال راحت مواد بكشند‪ .‬كارگراني كه اگر خوب كار كنند‪ ،‬خريداران فراواني دارند‪.‬‬ ‫قيمت اين كودكان برده را مي‌پرسم‪« :‬از صد هزار تا پنج ميليون‪».‬‬ ‫اينجا دروازه غار است‪ ،‬ناف تهران‪ .‬سوار مترو كه شوي‪ ،‬كمتر از يك ساعت به‬ ‫ايستگاه شوش مي‌رسي و چند قدم پياده كه بيايي‪ ،‬جايي سردرمي‌آوري كه انسانيت‬ ‫دود شده و به هوا رفته است‪.‬‬ ‫صبح‌ها خلوت و شب‌ها از زمين بچه مي‌جوشد‪ .‬نه عاشق مي‌شوند و نه كودكي‬ ‫مي‌كنند‪ .‬وقتي به سن دوازده‪ ،‬سيزده سالگي مي‌رسند بايد ازدواج كنند و بچه‌دار‬ ‫شوند‪ ،‬اين چرخه زندگي كودكان برده است‪ .‬راه ديگري مقابل پاي آنها نيست‪ ،‬فكر‬ ‫مي‌كنند حتما اين صحيح‌ترين راه است‪.‬‬ ‫آنها را غربتي صدا مي‌زنند‪ .‬از لب خط تا دروازه غار خانه‌هايي را مي‌بيني با حياط‌هايي‬ ‫بزرگ و هشتي و اندروني و بيروني‪ ،‬در تمام اين اتاق‌ها خانواده‌هايي زندگي مي‌كنند‬ ‫با چند بچه‪ .‬هر بچه سرمايه‌اي است براي خانواده‪ ،‬براي اين والدين فرزند بيشتر‪،‬‬ ‫زندگي بهتر است‪ .‬مواد بيشتر است‪ .‬نشئگي عميق‌تر‪.‬‬ ‫دختربچه ‪ 14‬ساله افغان سال پيش بچه‌دار شده بود‪ .‬او حتي توان بلند كردن بچه‬ ‫را هم نداشت اما حاال بچه او پيش خودش نيست‪ .‬نوزادش را سه ميليون تومان‬ ‫فروخته است‪.‬‬ ‫در اين محله گروه ديگري نيز هستند كم‌تعداد‌تر از غربتي‌ها‪ ،‬به آنها فيوجي مي‌گويند‪.‬‬ ‫اكثر مددكاران موسسات خيريه كه با اين خانواده‌ها سروكار دارند‪ ،‬خريد و فروش‬ ‫بچه يا بچه‌دار شدن براي درآمدزايي را ناشي از فقر فرهنگي در بين اين گروه‌ها‬ ‫مي‌دانند‪.‬‬ ‫اينجا با بچه تجارت مي‌كنند‪ ،‬مواد مي‌كشند‪ ،‬زندگي مي‌كنند و دست آخر هم‬ ‫سرنوشت تلخ‌تري در انتظارشان است‪ .‬اينجا هر اتفاقي مي‌افتد‪ .‬مردي به نام خسرو‬ ‫وجود دارد‪ .‬به بچه‌ها پول مي‌دهد و بعد آنها را به هزار شكل ديگر به بردگي مي‌گيرد‪.‬‬ ‫كودكان موظف هستند كه آخر شب با مقدار مشخصي پول به خانه برگردند‪ ،‬اگر پول‬

‫تماشا مي‌کند که اين رقم معادل هفت ساعت در روز است‪.‬‬ ‫تشويق والدين سالخورده به ورزش کردن به طور‬ ‫مرتب به حفظ سالمت آنها کمک مي‌کند‪ .‬ورزش در افراد‬ ‫سالخورده با تقويت عضالت و استخوان‌ها‪ ،‬بهبود تعادل و‬ ‫کاهش دردهاي آرتروز باعث کم کردن پيامدهاي جسمي ‌و‬ ‫رواني ناشي از کهولت سن مي‌شود‪.‬‬ ‫مطالعات متعدد نشان مي‌دهد افزايش خون‌رساني به‬ ‫مغز که ناشي از انجام فعاليت‌هاي ورزشي است نيز مي‌تواند‬ ‫قواي ادراکي مغز را حفظ کرده و ضمن افزايش سالمت مغز‪،‬‬ ‫عالئم ابتال به افسردگي را در سالمندان به حداقل برساند‪.‬‬ ‫بنا بر آمار منتشر شده از سوي مرکز فوق‪ ،‬حدود ‪25‬‬ ‫درصد از سالخوردگان ‪ 75‬سال و مسن‌تر به دليل ترس از‬ ‫زمين خوردن‪ ،‬فعاليت‌هاي بدني خود را محدود مي‌کنند‪.‬‬

‫بهمن فرزانه‪ ،‬مترجم «صد‬ ‫سال تنهايي» درگذشت‬ ‫خبرگزاري‌هاي ايران‪ ،‬از درگذشت بهمن فرزانه‪ ،‬مترجم‬ ‫رمان «صد سال تنهايي» در تهران خبر داده است‪.‬‬ ‫اين خبرگزاري از قول ستاره فرزانه‪ ،‬خواهر بهمن فرزانه‬ ‫نوشته است که دليل فوت او «عفونت‪ ،‬فشار پايين و قند»‬ ‫بوده است‪.‬‬ ‫در هفته‌هاي اخير گزارش‌هايي از وخامت حال آقاي‬ ‫فرزانه منتشر شده بود تا جايي که پيشرفت بيماري قند‬ ‫باعث شد که پزشکان پاي چپ او را از باالي زانو قطع کنند‪.‬‬ ‫بهمن فرزانه آثار داستاني متعددي را به زبان فارسي‬ ‫ترجمه کرده است که معروف‌ترين آنها رمان ستايش‌شده‬ ‫«صد سال تنهايي»‪ ،‬نوشته گابريل گارسيا مارکز‪ ،‬نويسنده‬ ‫کلمبيايي و برنده جايزه نوبل ادبيات‪ ،‬است‪.‬‬ ‫عبداهلل کوثري‪ ،‬مترجم ادبي‪ ،‬درباره ترجمه او از اين‬ ‫رمان گارسيا مارکز به ايسنا گفته است‪« :‬کارهاي زيادي‬ ‫از مارکز ترجمه شد‪ .‬از «صد سال تنهايي» هم ترجمه‌هاي‬ ‫ديگري آمد‪ ،‬اما هيچ‌کدام به پاي ترجمه بهمن فرزانه‬ ‫نرسيدند و ترجمه او در جاي خودش همواره باقي است‪ .‬اين‬

‫كم آورده باشند‪ ،‬بايد تن به كارهاي ديگري دهند‪.‬‬ ‫ازدواج اين بچه‌ها هيچ جايي ثبت نمي‌شود‪ ،‬نام‌شان جايي ثبت نمي‌شود‪ .‬گويا‬ ‫روح هستند‪ .‬برده‌هايي كه فقط براي كار زاييده شده‌اند‪ .‬بيمارستان ‪ ...‬در خيابان‬ ‫مولوي تهران است‪ .‬بازاري براي خريد و فروش بچه درست مانند وال‌استريت‪،‬‬ ‫يكي از دانشجويان پزشكي كه آنجا كار مي‌كند مي‌گويد‪« ،‬خانم‌هايي به اين‬ ‫بيمارستان مي‌آمدند و بچه‌دار مي‌شدند و مي‌رفتند‪ ،‬حتي براي شيردهي كودك خود‬ ‫صبر نمي‌كردند‪ .‬خيلي عجيب به نظر مي‌رسيد‪ .‬اما همين خانم دو هفته بعد مي‌آمد و‬ ‫برگه‌اي را كه دست مردي بود امضا و پول ناچيزي دريافت مي‌كرد‪ ،‬سپس بچه را به‬ ‫او تحويل مي‌داد‪ .‬به همين سادگي‪ .‬اينجا زنان معتاد هم مي‌آيند براي زايمان‪ ،‬اما خرج‬

‫دو‪ ،‬سه شب مصرف‌شان را مي‌گيرند و كودك خود را مي‌فروشند‪».‬‬ ‫بياييد برگرديم به دروازه غار‪ ،‬كوچه‌هاي باريك با جوي‌هايي كه خشك شده است‪،‬‬ ‫بوي زباله مي‌آيد‪ .‬ديوار سفيد بزرگي دور جايي شبيه به ميدان را گرفته است‪ ،‬از‬ ‫سوختگي‌هاي كنارش مي‌توان فهميد كه اينجا خوابگاه كارتن‌خواب‌هاست‪ ،‬يكي از‬ ‫آنها در ميان زباله‌ها به ظرف برنجي مي‌رسد و آهسته آهسته شروع به خوردن آن‬ ‫مي‌كند‪.‬‬ ‫غربتي‌ها گروهي هستند كه اصل خريد و فروش بچه‌ها متعلق به اين گروه است‪.‬‬ ‫گروه‌هاي ديگر سعي مي‌كنند كه بيشتر بچه‌دار شوند تا پول بيشتري به چنگ بياورند‪.‬‬ ‫مادري فرزند خود را يك و نيم ميليون تومان فروخته است‪ .‬هنگامي كه باردار بوده‪ ،‬به‬ ‫بيمارستان نرفته زيرا قرار اين بوده است كه به محض اينكه بچه‌دار شد‪ ،‬بايد او را‬

‫‪20‬‬

‫ترجمه از ترجمه‌هاي موفق در ادبيات ما بوده است‪».‬‬ ‫اما به جز گابريل گارسيا مارکز‪ ،‬ادبيات داستاني ايتاليا‬ ‫نيز جايگاه ويژه‌اي در ترجمه‌هاي آقاي فرزانه دارد از آنجا که‬ ‫او حدود ‪ 50‬سال در اين کشور زندگي کرده است‪.‬‬ ‫گراتزيا دلددا‪ ،‬برنده جايزه نوبل‪ ،‬آلبا دس‌پدس و‬ ‫ايناتسيو سيلونه از جمله نويسندگان ايتاليايي هستند که‬ ‫بهمن فرزانه آثار آنها را به فارسي ترجمه کرده است‪.‬‬ ‫همچنين در کنار همه اين ترجمه‌ها مي‌توان به رمان‬ ‫«چرک‌نويس» اشاره کرد که اين ديگر به قلم خود بهمن‬ ‫فرزانه است‪ ،‬اثري که به تازگي به چاپ چهارم رسيده است‪.‬‬ ‫آقاي فرزانه به هنگام مرگ ‪ 75‬سال داشت‪.‬‬

‫مهلت قبول آگهي‬ ‫در «پرديس» بيستمين‬ ‫(‪ )20‬روز هر ماه‬ ‫مي‌باشد‪.‬‬

‫به خريدار بدهد‪« .‬نمي‌خواستي بچه‌ات را نگه داري؟‪ :‬چرا اما به پولش نياز داشتم‪».‬‬ ‫تمام مكالمه همين قدر طول مي‌كشد‪ ،‬آنقدر مطمئن پاسخ مي‌دهد كه ديگر جاي‬ ‫سوالي باقي نمي‌گذارد‪ .‬بين خودشان و بچه‪ ،‬هميشه خودشان را انتخاب مي‌كنند‪.‬‬ ‫مادر ديگري قرار بوده با فروش بچه به قيمت دويست هزار تومان الاقل خرج چند‬ ‫شبش را به دست آورد‪ .‬زماني كه او تازه مواد مصرف كرده بوده‪ ،‬خريدار مي‌آيد و بچه‬ ‫را مي‌برد‪ ،‬نه پولي پرداخت مي‌شود نه مادر چيزي يادش مي‌آيد‪.‬‬ ‫همه زندگي‌شان در پايپي شيشه‌‌اي خالصه شده‪ .‬پايپ هنوز در دستش هست‪ .‬در‬ ‫حياط خانه چند كودك بازي مي‌كنند‪ ،‬كارگراني كه منتظر مشتري هستند‪ ،‬زمين يخ‌زده‬ ‫و آب سياهي آنجا جريان دارد‪ ،‬بچه‌ها روي آنها سر مي‌خورند و مي‌خندند‪.‬‬ ‫يكي از مددكاران اجتماعي محله مي‌گويد‪« ،‬موردي داشتيم كه براي ساكت كردن‬ ‫نوزاد چهارماهه خودش به او متادون مي‌داده و در كنار نوزاد شيشه مصرف مي‌كردند‬ ‫كه بچه دچار حمله‌هاي شديدي شده بود‪ .‬هركاري مي‌كرديم كه بچه را از مادر‬ ‫بگيريم و او را درمان كنيم قبول نمي‌كرد‪ ،‬بعدا كه با او صحبت كرديم به ما گفت بچه‬ ‫پنج ميليون تومان مشتري داشته است و اگر آن را به ما تحويل مي‌داد مشتري بچه از‬ ‫دست مي‌رفته‪ ،‬اما به خاطر حال بد كودك مجبور شد و او را به ما داد‪».‬‬ ‫مسعود‪ ،‬مددكار اجتماعي و بلد محله است‪ .‬او مسوول شناسايي دروازه غار و لب خط‬ ‫است‪ ،‬خانه‌‌اي را نشان مي‌دهد كه يك سال پيش توسط يک موسسهي خيريه كشف‬ ‫شد و تعداد زيادي بچه را از آنجا نجات دادند‪.‬‬ ‫مي‌گويد‪« ،‬سال پيش بود فكر مي‌كنم كه اين خانه را پيدا كرديم‪ ،‬حدود ‪ 40‬تا ‪ 50‬بچه‬ ‫در اين خانه بودند كه هر روز صبح عده‌‌اي مي‌آمدند و آنها را اجاره مي‌كردند و دوباره‬ ‫آخر شب آنها را برمي‌گرداندند‪».‬‬ ‫گروه ديگري هستند كه در بارداري متوجه مي‌شوند كه نمي‌توانند از بچه نگهداري‬ ‫كنند و به همين خاطر دنبال خريداري براي فرزند خود مي‌روند‪ ،‬اينها امن‌ترين مكان‬ ‫را يا خانه‌هايشان مي‌دانند يا بيمارستان‪.‬‬ ‫يک دانشجوي پزشكي كه در اين بيمارستان كار مي‌كند مي‌گويد‪« ،‬در روز حدود سه‬ ‫تا چهار تا از اين موارد در بيمارستان داريم‪ ،‬شايد خيلي از آنها در قبال فروش بچه‬ ‫خود اصال پولي نگيرند و خيلي از آنها كودكان خود را رها مي‌كنند و مي‌روند‪».‬‬ ‫در لب خط‪ ،‬مردها تا آخر شب قمار مي‌كنند و زن‌ها كار‪ .‬فرهنگ زندگي‌شان عجيب‬ ‫است‪ ،‬كودكان آنها هم گاهي اوقات وارد اين بازي‌ها مي‌شوند و از همان سنين كودكي‬ ‫دست به همه كاري مي‌زنند‪.‬‬ ‫يكي ديگر از مددكاران اجتماعي مي‌گويد اينها از بچه‌ها هر استفاده‌‌اي مي‌كنند و اين‬ ‫همان فقر فرهنگي شديدي است كه در ميان آنها وجود دارد و با برخورد و طرح‌هاي‬ ‫ضربتي اينها جمع‌آوري نمي‌شوند‪ ،‬صرفا بايد از طريق تغيير خود اين بچه‌ها نگذاريم‬ ‫نسل جديدي از آنها تربيت شود‪.‬‬ ‫اين گزارش حتي پاياني هم ندارد‪ ،‬پاياني نيست بر مشكالت كودكاني كه ناخواسته‬ ‫به دنيا مي‌آيند و نمي‌دانند كه چه كساني هستند‪ ،‬بچه‌هايي كه هنوز بچگي نكرده‬ ‫پدر شده‌اند‪ ،‬مادر شده‌اند‪ .‬اما نه مي‌دانند خودشان از كجا آمده‌اند نه بچه‌شان به‬ ‫كجا مي‌رود‪.‬‬ ‫اينجا لب خط است‪ ،‬دروازه غار‪ ،‬اينجا ته خط است براي بچه‌هايي كه معامله مي‌شوند‬ ‫تا مادرشان بگويد‪« ،‬فروختمش و پول زندگي را به دست آوردم‪ .‬چاره‌ ديگري نداشتم‪.‬‬ ‫اگر نمي‌فروختم چه كار مي‌كردم؟ نمي‌توانستم نگهش دارم‪ ،‬آدم در خماري هر كاري‬ ‫مي‌كند‪ .‬وقتي پول خوبي پيشنهاد مي‌كنند ديگر به من چه كه بدانم كجا مي‌رود‪».‬‬


‫‪21‬‬

‫فرشاد اسماعيلي ‪ /‬مرضيه جعفري‪،‬‬ ‫«انسان‌شناسي و فرهنگ»‬ ‫باريک و بلند‪ ،‬جسمي نحيف و ذهني هوشيار‪ .‬همراه‬ ‫همسر مهربانش الله تقيان با صميمت و رويي گشاده در‬ ‫خانه‌شان را به رويمان گشودند تا بنشينيم و با نزديک شدن‬ ‫به روزهاي آغازين سال درباره نوروز و آيين‌هاي نوروزي و‬ ‫اساطير ايراني به گفت‌وگو بنشينيم‪.‬‬ ‫جالل ستاري اسطوره‌شناس ايراني متولد ‪ 1310‬پا به‬ ‫پاي ما مي‌آمد و به پرسش‌ها و گفت‌وگو‌ها دقت مي‌کرد و با‬ ‫صبوري پيش مي‌رفت‪ .‬نزديک صورتت مي‌شد‪ ،‬توي چشمت‬ ‫نگاه مي‌کرد حرفش را مي‌زد و مدام دستش را روي دسته‬ ‫صندلي‌ات مي‌زد و روي حرف‌هايش تاکيد مي‌کرد‪ .‬و اين‬ ‫يعني جالل ستاري بي‌حوصله نيست‪.‬‬ ‫بعد از پايان گفت و گو يک ساعتي از خودش حرف‬ ‫زديم و از زمانه‌اش‪ .‬ستاري همان‌طور که با شوق حرف مي‌زد‬ ‫با شوق هم گوش مي‌داد‪ .‬گاهي سگرمه‌هايش کمي توي‬ ‫هم مي‌رفت به عصايش تکيه مي‌داد و گاهي از خنده توي‬ ‫صندلي‌اش جمع مي‌شد و قاه قاه مي‌خنديد‪.‬‬ ‫جالل ستاري در اين گفت و گو آيين نوروز را همسويي‬ ‫انسان و کيهان در امر مشترک نو شدن مي‌داند و معتقد است‬ ‫ويژگي ايراني نوروز و تجديد حيات در فرهنگ ايراني اين‬ ‫است که اين يک اتفاق «کيهاني» است‪.‬‬ ‫ستاري معتقد است اسطوره‌ها جوهره‌شان را در طي‬ ‫زمان حفظ مي‌کنند‪ ،‬اما مدام پوست‌اندازي مي‌کنند و نوروز و‬ ‫بسياري از آيين‌هاي مرتبط با آن هم همين ويژگي را دارند‪.‬‬ ‫_ نشانه‌هاي اسطوره‌اي را تا چه ميزان مي‌توان در‬ ‫آيين‌هاي نوروزي‪ ،‬به ويژه در مراسم نوروز در فرهنگ ايراني‪،‬‬ ‫شناسايي کرد؟‬ ‫تجديد عهد‪ ،‬مهم‌ترين موردي است که مي‌توان مطرح‬ ‫کرد؛ حال کهنه به مرور فرسوده مي‌شود‪ ،‬قوت و برکت خود‬ ‫را از دست مي‌دهد و پير و کهنه مي‌شود‪ .‬نوروز پس از اين‬ ‫کهنگي‪ ،‬تجديد عهد است‪ ،‬جواني و شادابي و خرمي در نوروز‬ ‫از نو مي‌آيد‪ .‬اين مفهوم‪ ،‬خود مفهومي اسطوره‌اي است‪ ،‬به‬ ‫اين دليل که مردم اين امر را طبيعي نمي‌بينند‪ ،‬بلکه طبيعتي‬ ‫را مي‌بينند که زنده مي‌شود و نشاط مجدد مي‌يابد‪« .‬کهنگي»‬ ‫در مقابل «نوشدگي» يک زمينه اسطوره‌اي است‪ .‬بنابراين‬ ‫در نوروز چيزي که کهنه و به مرگ نزديک شده‪ ،‬رستاخيز‬ ‫مي‌کند‪ .‬‬ ‫در پايان سال با فرتوتي و فرسودگي‪ ،‬برکت به مرور‬ ‫اندک مي‌شود و از بين مي‌رود‪ ،‬که معادل مرگ و زندگي و‬ ‫خير و شر است‪ .‬در فرهنگ باستاني ما‪ ،‬مضمون اساطير غالبا‬ ‫خير و شر است که در تمام اساطير باستاني ما از جمله نوروز‬ ‫انعکاس پيدا کرده‌است‪.‬‬ ‫_ آيين‌ها و مراسم نوروزي را ما مي‌توانيم در‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫فرهنگ‌هاي ديگر نيز ببينيم‪ .‬مشخصه‌ها و مولفه‌هاي اين‬ ‫جشن در فرهنگ ايراني تا چه اندازه از فرهنگ‌هاي ديگر‬ ‫متمايز است؟‬ ‫يک تمايز را مي‌توان در اين دانست که نوروز يک‬ ‫جشن کيهاني است که مرتبط با تولد و مرگ کسي نيست‪ .‬در‬ ‫فرهنگ‌هاي ديگر اين جشن در ارتباط با ميالد يک فرد مانند‬ ‫مسيح قرار مي‌گيرد‪ .‬در نوروز اما صحبت از رستاخيز طبيعت‬ ‫است‪ .‬دومين تمايز را مي‌توان در تغيير زمان برگزاري اين‬ ‫جشن دانست که در بسياري فرهنگ‌ها در وسط زمستان‬ ‫است‪ .‬اما‪ ،‬مزيت فوق‌العاده‌اي که نوروز دارد در اين است‬ ‫که با آغاز بهار آغاز مي‌شود‪ ،‬هنگامي که پرتو آفتاب به برج‬ ‫حمل مي‌افتد‪.‬‬ ‫امتياز فوق‌العاده اين جشن بر فرهنگ‌هاي ديگر‬ ‫در اين امر است که ممکن است به مرور زمان از يادها‬ ‫رفته باشد‪ ،‬اما هم‌زماني عيد ما با طبيعت نکته برجسته‬ ‫و امتيازي برتر به حساب مي‌آيد‪ .‬در نوروز نوشدگي عالم‬ ‫کبير با نوشدگي عالم صغير همراه مي‌شوند؛ طبيعت نو‬ ‫مي‌شود‪ ،‬من نيز نو مي‌شوم‪ .‬در مراسم نوروز لباس نو‬ ‫پوشيده مي‌شود‪ ،‬شست و شو صورت مي‌گيرد‪ ،‬آراستگي‬ ‫انجام مي‌شود و‪ ...‬که اين اعمال و نوشدگي رفتار همزمان‬ ‫با نوشدگي عالم طبيعت مي‌گردد‪ .‬تقارن آدمي و طبيعت از‬ ‫امتيازات نوروز است‪.‬‬ ‫خاصيت اسطوره در اين است که در اصل ثابت‬ ‫مي‌ماند‪ ،‬اما رنگ عوض مي‌کند‪ .‬نوروز نيز مانند ديگر‬ ‫اسطوره‌ها به همين شکل است؛ نوروز در زمان فعلي با‬ ‫نوروز در زمان ساسانيان از لحاظ برگزاري آيين‌ها در‬ ‫ظاهر با يکديگر متفاوت‌اند‪ .‬دعايي که امروزه براي نوروز‬ ‫خوانده مي‌شود «حول حالنا الي احسن الحال» در مفهوم‪،‬‬ ‫همان مفهوم کلي نوروز يعني تحول پيدا کردن حال‌ها و‬ ‫نوشدن است‪ .‬در نتيجه‪ ،‬ثابت ماندن اسطوره را مي‌توانيم‬ ‫در آيين‌هاي نوروزي ببينيم‪ :‬در دوران باستان‪ ،‬برابر با‬ ‫«هفت سين» کِشت غالت پيش از ماه اسفند را داشته‌ايم‪،‬‬ ‫هر غالتي که تا روز سيزدهم نوروز خوب رشد مي‌کرد‪ ،‬به‬ ‫عنوان پربرکت‌ترين غالت براي سال آينده در نظر گرفته‬ ‫‌مي‌شد‪ .‬بنابراين‪ ،‬آيين به اقتضاي زمانه پوست مي‌اندازد و‬ ‫تغيير مي‌کند‪ ،‬اما جوهر آن باقي مي‌ماند‪ .‬‬ ‫اسطوره مخالف ايدئولوژي است‪ .‬ايدئولوژي‪ ،‬از خارج‬ ‫بر شما حاکم مي‌شود و امري انساني است‪ ،‬جشن نوروز اما‬ ‫جشني نيست که با ايدئولوژي همراه باشد‪ ،‬بلکه «کيهان»ي‬ ‫است‪.‬‬ ‫دو عنصر «آب» و «آتش» در مراسم نوروز اهميت‬ ‫داشته‌اند‪ .‬آب‌پاشيدن به يکديگر در نوروز‪ ،‬نشانه برکت آب‬ ‫و باروري است که به اسطوره‌هاي بسيار کهن بازمي‌گردد‪،‬‬ ‫مانند ماجراي «آب حيات» که خضر و اسکندر در پي آنند و‬ ‫خضر آن را مي‌يابد و مي‌نوشد و عمر جاودان پيدا مي‌کند‪ ،‬اما‬ ‫اسکندر نه‪ .‬بنابراين آب‌پاشي مردم به يکديگر خرافه نبود‪،‬‬

‫بلکه قصد دارد زندگي جاويد را القا کند‪ .‬آتش نيز‪ ،‬وسيله‬ ‫تطهير و گرم شدن دل بود؛ «که آتشي که نميرد هميشه در‬ ‫دل ماست‪».‬‬ ‫بنابراين آب و آتش در تمام مراسم نوروزي‪ ،‬هر دو‬ ‫عناصري براي تطهير و محبت‪ ،‬گرمي دل و صفاي دل اند‪،‬‬ ‫که با قوت و ضعف وجود دارند‪ ،‬اما نکته‌اي که وجود دارد اين‬ ‫است که‪ ،‬اين مراسم به مرور زمان بدل به خرافه مي‌گردند‬ ‫و معناي خود را به مرور از دست مي‌دهند‪ .‬براي مثال‪ ،‬ماهي‬ ‫قرمز که امروزه در سفره‌هاي هفت سين وجود دارد‪ ،‬در‬ ‫گذشته و در منابعي که از دوران باستان موجود است‪ ،‬در‬ ‫مراسم نوروز حضور نداشته است‪ ،‬اما امروزه با ترکيب شدن‬ ‫ي مانند حضرت يونس‪ ،‬بدل به امري مهم‬ ‫با داستان‌هاي دين ‌‬ ‫در سفره هفت‌سين گشته که عنصري وارد شده از بيرون‬ ‫است‪ ،‬چرا که خود ماهي قرمز نيز در اصل متعلق به چيني‌ها‬ ‫است‪ .‬مشابه اين امر را مي‌توانيم در فرهنگ‌هاي ديگر‬ ‫در بابانوئل ببينيم‪ ،‬که امروزه از لوله بخاري پايين مي‌آيد‪.‬‬ ‫بنابراين‪ ،‬اگر ما بخواهيم که عيد نوروز به معناي واقعي به‬ ‫مردم شناسانده شود‪ ،‬بايد از آن خرافه‌زدايي و به ناپايداري‬ ‫ظواهر و آيين‌هاي اسطوره‌اي تاکيد کنيم‪.‬‬ ‫در نتيجه‪ ،‬ماجراي نوروز‪ ،‬قداست برخي عناصر است و‬ ‫نه ديانت آنها‪ .‬نوروز قداست آب و آتش است و نه آب‌پرستي‬ ‫و آتش‌پرستي‌‪ .‬هانري کربن اين مساله را به خوبي بيان‬ ‫مي‌کند و نشان مي‌دهد چگونه عواملي از ايران باستان‬ ‫به تشيع وارد مي‌شود و در آن ماندگار مي‌گردد‪ .‬همانطور‬ ‫که در مسيحيت‪ ،‬در بسياري از کليساها ما به جاي مسيح‬ ‫مصلوب شده‪ ،‬مار مصلوب شده را مي‌بينيم‪ ،‬چرا که مار‬ ‫پوست مي‌اندازد و رمز جاودانگي مي‌گردد‪ .‬بنابراين بسياري‬ ‫از عناصر نوروزي سمبليک‌اند و معناي رمزي دارند که ممکن‬ ‫است به مرور رمزي جايگزين رمز ديگر شود‪ ،‬در حالي که‬ ‫اصل سر جاي خودش باقي است و اصل در نوروز و در اين نو‬ ‫شدن‌ها‪ ،‬همان تقارن دنياي صغير و کبير است‪.‬‬ ‫_ درباره آب که گفتيد در معبد آناهيتا (الهه باروري و‬ ‫آب)‪ ،‬زن‌هاي نابارور در فصل بهار و ايام نوروز همزمان با‬ ‫جاري شدن آب در طبيعت‪ ،‬به اين معبد مي‌آمدند و آب نذر‬ ‫مي‌کردند که بارور يا بچه‌دار شوند که به نظرم اين داستان‬ ‫هم اشاره به همان تقارن دنياي صغير و دنياي کبير مي‌تواند‬ ‫داشته باشد‪...‬‬ ‫بله‪ ...‬اين باروري با عنصر آب در دوره قاجار نيز بدل‬ ‫مي‌شود به توپ مرواريد‪ .‬در دوره قاجار نيز‪ ،‬نيت باروري سر‬ ‫جاي خود باقي است‪ ،‬آنچه در اسطوره‌ها (و البته نه در همه‬ ‫اسطوره‌ها) ماندگار است‪ ،‬جوهره آن است و جوهره نوروز‬ ‫نوشدگي انسان هم‌زمان با نوشدگي طبيعت است‪ .‬در واقع‬ ‫مي‌توانيم در اينجا مطرح کنيم که انسان دوران غير مدرن‬ ‫بيشتر به دنبال اين بوده که با طبعيت همسو گردد‪ ،‬تا اينکه‬ ‫مانند انسان مدرن بر طبيعت غلبه کند‪.‬‬

‫در دوران غير مدرن‪ ،‬نوعي همياري و همکاري با طبيعت‬ ‫مطرح بود‪ ،‬تا غلبه بر آن‪ .‬غلبه بر طبيعت دوراني را شامل‬ ‫مي‌گردد که علم بر همه‌ چيز غلبه کرده است‪ ،‬طبيعت به‬ ‫عنوان خصم ديده مي‌شود و نه يار‪ .‬در آيين‌ها و اساطير ما‪،‬‬ ‫ياري طبيعت و انسان بيش‌ از همه مطرح مي‌گردد‪ .‬غلبه بر‬ ‫طبيعت‪ ،‬دعواي «پرومته» و «زئوس» را يادآور مي‌شود‪ ،‬در‬ ‫اساطير ما يار بودن با آتش و آب وجود دارد و نه غلبه کردن‬ ‫بر آنها‪.‬‬ ‫_ بنابراين‪ ،‬از نظر شما اين همدلي در آيين‌هاي نوروزي‬ ‫بازتاب پيدا مي‌کند و وجود دارد؟‬ ‫بله‪ .‬اگر بخواهيم آيين‌هاي نوروزي را خالصه کنيم‪،‬‬ ‫همدلي عالم صغير و کبير را مي‌بينيم‪ ،‬اين دو عالم همراه با‬ ‫يکديگر نو مي‌شوند‪ .‬در دوران مدرن ما خواسته‌ايم بر همه‬ ‫چيز غلبه کنيم‪ ،‬در حالي که در روزگاري اين غلبگي مطرح‬ ‫نبوده است‪ ،‬بلکه «قداست» به معناي احترام قائل شدن‬ ‫براي آب‪ ،‬آتش و طبيعت مطرح بود‪« .‬سرخي تو از من‪ ،‬زردي‬

‫‪21‬‬

‫من از تو»‪ ،‬که در ارتباط با آتش قرار مي‌گيرد‪ ،‬چيزي جز نياز‬ ‫بردن و همراهي با آتش نيست‪ .‬‬ ‫_ بنابراين‪ ،‬آيا شما فکر مي‌کنيد اسطوره از يک سو‬ ‫فرصتي براي نو شدن و پوست‌اندازي و از يک سو پتانسيل‬ ‫تبديل شدن به تهديد خرافه را دارد؟ اگر اينطور باشد‪ ،‬مرز‬ ‫ميان اسطوره و خرافه را چگونه مي‌توان تعيين کرد؟‬ ‫اسطوره‌هاي تعبيرپذير ماندگار مي‌شوند‪ .‬اين امر نيز‬ ‫بستگي به تعبير اسطوره دارد‪ .‬اگر اسطوره‌هايي باشند که‬ ‫زمانه جوهرشان را حفظ کند‪ ،‬ماندگارند و تبديل به خرافه‬ ‫نمي‌شوند‪ .‬در نتيجه بسياري از اسطوره‌ها از بين مي‌روند‪.‬‬ ‫بسياري از آيين‌ها نيز به همين ترتيب از بين مي‌روند‪.‬‬ ‫شايد بتوانيم بگوييم اسطوره‌هاي ماندگار در تمام دنيا‬ ‫بيش از ده اسطوره نيستند‪ ،‬اما اين اسطوره‌ها جوابگوي نياز‬ ‫آدم‌ها و پايدارند‪ .‬مانند «فاوست»‪ ،‬که هميشه مي‌ماند‪ ،‬چرا که‬ ‫اسطوره‌اي است که به انسان مي‌آموزد تنها از راه علم نيست‬ ‫که مي‌توان به همه‌چيز رسيد‪ .‬سلطه علم بر فاوست باعث‬ ‫مي‌شود که او انسانيت را فراموش کند‪ .‬چنين اسطوره‌اي تا‬ ‫بشر وجود دارد‪ ،‬از بين نخواهد رفت‪ .‬در اسطوره‌هاي ايراني‪،‬‬ ‫اسطوره «هزار و يک شب» نيز اسطوره‌اي ماندگار است؛‬ ‫اسطوره‌اي که ظلم شهريار را به زنان نشان مي‌دهد و در‬ ‫نتيجه شهرزاد‪ ،‬زني است که با بهره‌گيري از هوش و درايت‬ ‫و لطافت خود بر درنده‌خويي شهريار غلبه مي‌کند‪ .‬‬ ‫_ در بخشي از صحبت‌تان‪ ،‬اشاره به هفت غالت‬ ‫کرديد‪ ،‬چنين اعدادي را در آيين‌هاي نوروزي زياد داريم‪.‬‬ ‫چهارشنبه سوري‪ ،‬سيزده به در‪ ،‬هفت سين و‪ ...‬آيا از اين‬ ‫اعداد مي‌توانيم رمزگشايي بکنيم؟‬ ‫اين اعداد‪ ،‬اعدادي رمزي‌اند‪ .‬به اين معنا که اگر طاق‬ ‫باشند‪ ،‬نهايت ندارند‪ ،‬مانند هزار و يک شب؛ که تا انتهاي‬ ‫شب‌ها امتداد مي‌يابند‪ .‬اعداد طاق يا جفت روزنه را باز‬ ‫نگه مي‌دارند‪ .‬عدد «هفت» که به تعداد بي‌شماري وجود‬ ‫دارد‪ ،‬در خواستن عشق و پول و‪ ،...‬وجود دارد‪ .‬هفت روز‬ ‫هفته‪ ،‬هفت سين‪ ،‬هفت شب و ساير هفت‌ها نشان از مهم‬ ‫بودن و قداست اين عدد دارند‪ .‬در آيين‌هاي نوروزي نيز‪،‬‬ ‫عدد «سيزده» را داريم‪ ..‬در دوره‌اي ما نمي‌توانستيم پالک‬ ‫خانه‌ها را عدد سيزده بگذاريم‪ ،‬بلکه بايد به حکم شهرداري‬ ‫مي‌گذاشتيم سه به‌اضافه ده‪ ،‬يک به اضافه دوازده و غيره‪.‬‬ ‫چرا که عدد سيزده شوم است و به هر طريقي بايد از آن‬ ‫حذر کرد‪ .‬در نوروز نيز‪ ،‬غالت را تا روز سيزده نگه مي‌داريم‬ ‫و بعد رها مي‌کنيم‪.‬‬ ‫به طور کلي‪ ،‬حفظ اين‌چنين آيين‌هايي تا حدي خوب‬ ‫است و بقيه را بايد دور ريخت‪ .‬فردي که بخواهد در باب‬ ‫فرهنگ سنتي يک قوم مطالعه کند‪ ،‬بايد بدون الزام در‬ ‫باب اين آيين‌ها روشن‌گري کند‪ .‬آيين‌ها بسيار قدرتمندند‪.‬‬ ‫بنابراين براي موثر افتادن پژوهش بر روي آيين‌ها بايد با‬ ‫آنها مدارا کرد و آنها را براي حفظ و باقي‌ماندن‪ ،‬روشنگري‬ ‫کرد‪ .‬‬ ‫_ آيا ما مي‌توانيم در اينجا از عدد دوازده نيز صحبت‬ ‫کنيم‪ ،‬چرا که ما قبل از سيزده‪ ،‬دوازده روز داريم و يا به‬ ‫طور کلي‪ ،‬دوازده ماه‪ ،‬دوازده ساعت و‪ ...‬يعني سيزده به در‬ ‫بعد از اين دوازده به معناي پايان دوره مي‌آيد؟‬ ‫بله‪ ،‬بعد از دوازده روز يک عهدي تجديد مي‌شود‪.‬‬ ‫بعد از اين دوازده روز‪ ،‬به غالت کشت شده نگاه مي‌کردند‬ ‫و هر کدام رشد بهتري داشتند‪ ،‬نام آن سال را بر اساس‬ ‫آن غالت مي‌گذاشتند‪ ،‬مثال سال گندم‪ ،‬سال برنج و‪ . ...‬اگر‬ ‫همه غالت به يک اندازه رشد داشتند‪ ،‬عدد سيزده نحس‬ ‫مي‌شد‪ ،‬که نحسي اين عدد از اينجا مي‌آيد‪ .‬همانطور که‬ ‫مي‌بينيم نام‌گذاري سال‌ها نيز تا به امروز تغيير کرده و‬ ‫امروز ما نام حيوانات را بر روي سال‌ها مي‌گذاريم‪ ،‬که‬ ‫به گمانم بايد دستاوردهاي ترک‌ها براي ما بوده باشد‪.‬‬ ‫به طور کلي‪ ،‬اين آيين‌ها مي‌توانند عقل‌پسند باشند‪ ،‬به‬ ‫شرطي که بتوان به خوبي درباره آنها روشنگري کرد‪.‬‬ ‫کاري که سال‌هاست در غرب وجود دارد و ما آن را انجام‬ ‫نمي‌دهيم و بنابراين همان معتقدات سنتي و قديمي باقي‬ ‫مي‌مانند که نمي‌توان به خوبي از آنها سخن به ميان آورد‪ .‬‬ ‫_ به عنوان سوال آخر‪ ،‬قصد دارم اين مساله را مطرح‬ ‫کنم که خود نوروز تا چه حد آييني ايراني است؟ بسياري‬ ‫معتقدند نوروز آييني مربوط به سومري‌هاست يا عده‌اي‬ ‫ديگر مي‌گويند از جمشيد آغاز مي‌گردد‪.‬‬ ‫نوروز يک جشن کيهاني است‪ ،‬بنابراين در بسياري‬ ‫اقوام‪ ،‬که بيش‌تر اقوام ايراني‌نژاد هستند‪ ،‬اين جشن در اول‬ ‫فروردين اجرا مي‌شود‪ .‬آغاز شدن نوروز از جمشيد نيز يک‬ ‫افسانه است که نمي‌توان در باب آن قضاوت کرد‪ .‬در نتيجه‪،‬‬ ‫کيهاني بودن اين جشن‪ ،‬به آن عموميت داده است‪ .‬ابتداي‬ ‫بهار‪ ،‬در بسياري از مناطق و فرهنگ‌هاي مشابه رخ مي‌دهد‪.‬‬ ‫در بسياري از فرهنگ‌هاي ديگر نيز‪ ،‬همچون چين‪ ،‬همين‬ ‫جشن را در وسط زمستان برگزار مي‌کنند‪ ،‬اما هيچ‌کجا در‬ ‫فرهنگ‌هاي جهاني‪ ،‬به اندازه عيد نوروز ما عموميت ندارد‪،‬‬ ‫چرا که با نوشدن طبيعت تطبيق مي‌کند‪ .‬در نوروز عالم و آدم‬ ‫به يکديگر پيوند مي‌خورند‪ ،‬که امري بسيار زيبا است‪.‬‬


‫‪22‬‬

‫«‪ 12‬سال بردگي»‪،‬‬ ‫بهترين فيلم اسکار‬ ‫«گرگ وال استريت»‬ ‫بي‌نصيب ماند‬ ‫«‪ 12‬سال بردگي» ساخته استيو مک کوئين‪ ‬که در ‪9‬‬ ‫بخش نامزد هشتاد و ششمين جوايز سينمايي اسکار بود‪،‬‬ ‫جايزه اسکار بهترين فيلم را به دست آورد و افزون بر آن‪،‬‬ ‫اسکار بهترين بازيگر زن مکمل (لوپيتا نايونگو) و فيلمنامه‬ ‫اقتباسي (جان ريدلي) را از آن خود کرد‪.‬‬ ‫اين نخستين بار در تاريخ اسکار است که فيلمي به‬ ‫کارگرداني يک کارگردان سياهپوست جايزه اسکار مي‌گيرد‪.‬‬ ‫«جاذبه»‪ ‬به کارگرداني آلفونسو کوارون در هفت رشته‬ ‫بهترين کارگرداني‪ ،‬فيلمبرداري‪ ،‬تدوين‪ ،‬موسيقي‪ ،‬جلوه‌هاي‬ ‫تصويري‪ ،‬صداگذاري و تدوين صدا اسکار گرفت‪ .‬اين فيلم‬ ‫در ‪ 10‬بخش نامزد جوايز اسکار بود‪.‬‬ ‫کيت بالنشت براي بازي در فيلم «جاسمين غمگين»‪ ‬به‬ ‫کارگرداني وودي آلن اسکار بهترين بازيگر زن را از آن خود‬ ‫کرد‪ .‬او در تاريخ جوايز اسکار بيست و يکمين بازيگري است‬ ‫که در هر دو بخش اصلي و مکمل اسکار گرفته‌‌اند‪.‬‬ ‫«باشگاه خريداران داالس»‪ ‬در دو بخش بهترين بازيگر‬ ‫مرد مکمل (جارد لتو) و چهره‌پردازي و مو اسکار گرفت و‬ ‫درضمن جايزه بهترين بازيگر مرد را متيو مک‌کاناهي براي‬ ‫ايفاي نقش يک بيمار مبتال به ايدز در اين فيلم به‌دست آورد‪.‬‬ ‫اسپايک جونز براي فيلم «او»‪ ‬جايزه اسکار بهترين‬ ‫فيلمنامه غيراقتباسي را دريافت کرد‪.‬‬ ‫«کالهبرداري آمريکايي» ساخته ديويد ا‪ .‬راسل‪ ‬با وجود‬ ‫آنکه در ‪ 10‬بخش نامزد اسکار بود‪ ،‬در هشتاد و ششمين‬ ‫جوايز سينمايي اسکار توفيقي به دست نياورد‪ .‬‬ ‫«نبراسکا»‪ ‬و‪« ‬کاپيتان فيليپس»‪ ‬هر يک در شش بخش‬ ‫نامزد بودند و‪« ‬گرگ وال استريت»‪ ‬هم در پنج بخش نامزد‬ ‫اسکار بود‪ ،‬اما اين سه فيلم هم از اسکار بي‌نصيب ماندند‪.‬‬ ‫اسکار بهترين فيلم غير زبان انگليسي هم به‪ ‬پائولو‬ ‫سورنتينو ايتاليايي براي فيلم «زيبايي بزرگ»‪ ‬رسيد‪.‬‬

‫اعالم برندگان سي و‬ ‫دومين جشنواره فيلم فجر‬

‫سي و دومين جشنواره فيلم فجر با اهداي جوايز به‬ ‫منتخبان بخش مسابقه اين جشنواره پايان يافت‪.‬‬ ‫مطابق آراي هيات داوران‪ ،‬سيمرغ بلورين بهترين فيلم‬ ‫به «آذر‪ ،‬شهدخت‪ ،‬پرويز و ديگران» به تهيه کنندگي بهروز‬ ‫افخمي و جمال ساداتيان رسيد و همين فيلم‪ ،‬سيمرغ بلورين‬ ‫بهترين فيلمنامه را هم دريافت کرد‪.‬‬ ‫همچنين‪ ،‬جايزه بهترين کارگرداني به احمدرضا‬ ‫درويش براي فيلم «رستاخيز» تعلق گرفت و فيلم‌هاي‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫سينمايي «خط ويژه» و «شيار ‪»143‬‬ ‫به عنوان فيلم‌هاي منتخب تماشاگران‬ ‫معرفي شدند‪.‬‬ ‫سيمرغ‌هاي بهترين بازيگر نقش‬ ‫اول زن و مرد‪ ،‬به ترتيب به مريال زارعي‬ ‫براي فيلم «شيار ‪ »143‬و رضا عطاران‬ ‫براي فيلم «طبقه حساس» رسيد و‬ ‫جوايز ويژه هيات داوران را نرگس‬ ‫آبيار براي فيلم «شيار ‪ »143‬و حميد‬ ‫نعمت‌اهلل کارگردان براي فيلم «آرايش‬ ‫غليظ» به خود اختصاص دادند‪.‬‬ ‫در بخش نگاه نو (نخستين ساخته‬ ‫کارگردانان) جمشيد محمودي براي‬ ‫فيلم سينمايي «چند متر مکعب عشق»‬ ‫سيمرغ بهترين کارگرداني و برادرش‬ ‫نويد محمودي‪ ،‬تهيه کننده اين فيلم‬ ‫جايزه گرفتند‪ .‬در همين بخش‪ ،‬هومن‬ ‫سيدي نيز جايزه ويژه هيات داوران را دريافت کرد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري‌هاي ايران اين مراسم با تاخير‬ ‫حدود ‪ 45‬دقيقه‌اي آغاز شد‪.‬‬ ‫مراسم اهداي جوايز با سخراني علي جنتي‪ ،‬وزير ارشاد‬ ‫آغاز شد‪.‬‬

‫آقاي جنتي در بخشي از سخنانش گفت‪ ،‬اين دوره از‬ ‫جشنواره از نظر تعدد مضامين يکي از متنوع‌ترين دوره‌هاي‬ ‫جشنواره به شمار مي‌آيد و ساليق مختلف را مورد توجه قرار‬ ‫داده است‪.‬‬ ‫اجراي اين برنامه برعهده محمدرضا شهيدي فر‪،‬‬ ‫مجري برنامه «پارک ملت» و از مجريان سرشناس تلويزيون‬ ‫بود‪ .‬پيش از اين قرار بود حسين پاکدل‪ ،‬از مجريان و مديران‬ ‫سابق صدا و سيما مجري اختتاميه اين دوره باشد اما به او‬ ‫گفته شد اجازه ندارد امسال مجري مراسم اختتاميه جشنواره‬ ‫فيلم فجر باشد‪.‬‬ ‫جشنواره فيلم فجر که مهمترين رويداد سينمايي سال‬ ‫در ايران است از سال ‪ 1361‬زير نظر وزارت ارشاد برگزار‬ ‫مي‌شود و به همين دليل در سال‌هاي گذشته بسياري از‬ ‫سينماگران و کارشناسان آن را «دولتي» مي‌خوانند‪.‬‬ ‫فيلم «رستاخيز» که ماجراي روز عاشورا و کشته شدن‬ ‫امام سوم شيعيان را به تصوير کشيده‪ ،‬در يازده بخش نامزد‬ ‫دريافت جايزه بود و از اين رو در صدر جدول نامزدهاي سي‬ ‫و دومين دوره جشنواره فيلم فجر قرار گرفت‪.‬‬ ‫پس از آن فيلم «چ» درباره مصطفي چمران‪ ،‬يکي از‬ ‫فرماندهان نظامي ايران که در جنگ با عراق کشته شد‪ ،‬با‬ ‫هشت نامزدي در رده دوم فهرست نامزدهاي «سوداي‬ ‫سيمرغ» (مسابقه سينماي ايران) قرار داشت‪.‬‬

‫شرلي تمپل درگذشت‬

‫شرلي تمپل‪ ،‬بازيگر سينماي هاليوود که براي‬ ‫نقش‌هايي که در دوران کودکي‌اش بازي کرده بود‬ ‫مشهور بود‪ ،‬در سن ‪ 85‬سالگي درگذشت‪.‬‬ ‫او به دليل کهولت در «وودسايد» در کاليفرنيا از‬ ‫دنيا رفت‪.‬‬ ‫شرلي تمپل کارش را در سنين پائين کودکي و‬ ‫در دوران «رکود بزرگ» آمريکا در دهه ‪ 1930‬آغاز‬ ‫کرد و خيلي زود لقب «پرنسس هاليوود» را گرفت‪.‬‬ ‫«چشمان درخشان»‪« ،‬برخيز و خوشحالي‬

‫کن»‪ ‬و‪« ‬هايدي»‪ ‬از مشهورترين فيلم‌هاي او بودند که در‬ ‫نيمه اول دهه ‪ 1930‬ساخته شدند‪..‬‬ ‫او نخستين فيلمش را در سه سالگي بازي کرد و زماني‬ ‫که شش ساله بود اسکار نوجوانان را گرفت و تا زماني که‬ ‫اين جايزه اعطا مي‌شد (‪ )1961‬جوان‌ترين کسي بود که‬ ‫اين جايزه را گرفته بود و در کل تاريخ اسکار تا کنون کسي‬ ‫کوچکتر از او اسکار نگرفته است‪.‬‬ ‫شرلي تمپل در دوران کوتاه کاري خود در ‪ 49‬فيلم بازي‬ ‫کرد و در بسياري از اين فيلم‌ها عالوه بر بازيگري‪ ،‬مي‌رقصيد‬ ‫و آواز مي‌خواند‪ .‬با اين حال ستاره اين بازيگر مشهور در‬ ‫دوران جواني افول کرد و براي آخرين بار در سن ‪ 22‬سالگي‬ ‫در سال ‪ 1950‬مقابل دوربين سينما رفت و براي هميشه از‬ ‫دنياي سينما خداحافظي کرد‪.‬‬

‫‪22‬‬

‫اين سريال تلويزيوني قصد بي‌احترامي به ايل بختياري را‬ ‫نداشته است‪.‬‬ ‫آقاي تبريزي در اين نامه گفته است که اگر بخش‌هاي‬ ‫پخش شده اين سريال‪ ،‬موجب رنجش خاطر هموطنان‬ ‫عزيز بختياري شده است؛ مراتب عذرخواهي خود را اعالم‬ ‫مي‌کنيم‪.‬‬

‫نمايش چهره «ابوالفضل»‬ ‫در فيلم «رستاخيز»‬ ‫جنجال‌آفرين شد‬

‫پخش سريال‬ ‫«سرزمين کهن» از‬ ‫تلويزيون ايران متوقف شد‬

‫پخش سريال تلويزيوني «سرزمين کهن» از تلويزيون‬ ‫ايران متوقف و ادامه پخش آن به نتيجه تحقيقات صدا و‬ ‫سيما درباره ديدگاه مخاطبان به اين سريال موکول شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫محمدتقي سهرابي‪ ،‬مديرکل روابط عمومي راديو و‬ ‫تلويزيون دولتي ايران‪ ،‬گفته است که عزت‌اهلل ضرغامي‪،‬‬ ‫رئيس صدا و سيما‪ ،‬هياتي را مامور به تحقيق در اين باره‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫سريال تلويزيوني «سرزمين کهن»‪ ،‬به کارگرداني‬ ‫کمال تبريزي‪ ،‬در هفته‌هاي گذشته جنجال‌برانگيز شده بود‬ ‫و شماري از شهروندان ايراني از تبار بختياري اين سريال‬ ‫را توهين‌آميز تلقي کرده و در اعتراض به آن دست به تجمع‬ ‫زدند‪.‬‬ ‫معترضان مي‌گفتند که اين سريال تاريخ را تحريف‬ ‫مي‌کند و به اعتبار شخصيت‌هاي برجسته ايل بختياري‬ ‫همچون سردار اسعد بختياري ضربه مي‌زند‪.‬‬ ‫کمال تبريزي‪ ،‬کارگردان سريال تلويزيوني «سرزمين‬ ‫کهن» در نامه‌اي به علي دارابي‪ ،‬معاون رئيس سازمان‬ ‫صدا و سيما در امور سينما اعالم کرده است که در ساخت‬

‫يک عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم با انتقاد‬ ‫از نمايش چهره ابوالفضل عباس‪ ،‬برادر ناتني امام سوم‬ ‫شيعيان در فيلم «رستاخيز» گفت که «اين بزرگواران‬ ‫قداست بااليي در بين شيعيان و افراد متدين دارند‪ ،‬لذا نبايد‬ ‫چهره آنان به صورت شفاف نشان داده شود‪ ».‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري ايسنا‪ ،‬مرتضي مقتدايي گفت که‬ ‫«آنچه در فيلم رستاخيز رخ داده است کار خوبي نيست و ما‬ ‫بايد حرمت اهل بيت را نگه داريم‪ ».‬‬ ‫آقاي مقتدايي افزود که «اگر خودمان به دست خودمان‬ ‫حرمت اهل بيت و فرزندانشان را حفظ نکنيم‪ ،‬چه توقعي‬ ‫از تکفيريون و سلفيون خواهيم داشت؟» او گفت‪« :‬من به‬ ‫عوامل فيلم «رستاخيز» توصيه مي‪‎‬کنم که از نمايش چهره‬ ‫فرزندان معصومين همچون حضرت ابوالفضل العباس‬ ‫خودداري کنند تا عاقبت‌شان ختم به خير گردد‪ ».‬‬ ‫«رستاخيز» فيلمي به کارگرداني احمدرضا درويش و‬ ‫درباره وقايع روز عاشورا است که مراحل توليد آن از سال‬ ‫‪ 1381‬آغاز شد‪ .‬طوالني شدن روند ساخت فيلم باعث شد‬ ‫که رستاخيز در جشنواره ‪ 32‬فيلم فجر در سال ‪ 1392‬به‬ ‫نمايش در بيايد و با دريافت هشت سيمرغ بلورين از جمله‬ ‫سيمرغ بلورين بهترين فيلم‪ ،‬موفق‌ترين فيلم جشنواره‬ ‫باشد‪ .‬‬ ‫بهادر زماني‪ ،‬بازيگري است که در «رستاخيز» در نقش‬ ‫ابوالفضل عباس‪ ،‬برادر امام سوم شيعيان بازي کرده است‪.‬‬ ‫ابوالفضل عباس اگرچه جزو ‪ 14‬معصوم شيعيان محسوب‬ ‫نمي‌شود اما به علت روايت‌هاي تاريخي و مذهبي که درباره‬ ‫شجاعت او در رساندن آب از رودخانه فرات به «خانواده‬ ‫تشنه حسين بن علي» در کربال وجود دارد‪ ،‬مورد احترام زياد‬ ‫شيعيان قرار دارد‪ .‬‬ ‫در واکنش به انتقاداتي که به اين فيلم شده است‪ ،‬علي‬ ‫جنتي‪ ،‬وزير فرهنگ و ارشاد اسالمي با دفاع از محتواي آن‬ ‫گفته که «در متن فيلم هيچ تحريفي صورت نگرفته» است و‬ ‫افزوده که «در کل‪ ،‬فيلم خوبي از نظر کارشناسان به حساب‬ ‫مي‌آيد‪».‬‬ ‫نمايش چهره برادر امام سوم شيعيان در فيلم‬ ‫«رستاخيز» در حالي صورت گرفته که پيش از اين نمايش‬ ‫چهره ابوالفضل عباس در سريال «مختارنامه»‪ ،‬واکنش‬ ‫شديد تعدادي از مراجع تقليد شيعه را به دنبال داشت‪ .‬‬ ‫آيت‌اهلل وحيد خراساني از جمله اين مراجع بود که‬ ‫درباره عواقب اين مسئله هشدار داده بود‪ .‬اين هشدارها‬ ‫سبب شد تا تلويزيون دولتي ايران‪ ،‬اين شخصيت مذهبي‬ ‫را از سريال «مختارنامه» حذف کند‪.‬‬ ‫هزينه توليد اين فيلم يکي ديگر از مباحث جنجالي‬ ‫مرتبط با آن بوده است‪ .‬علي قلي‌زاده‪ ،‬تهيه کننده «رستاخيز»‪،‬‬ ‫بودجه فيلم خود را «محرمانه» دانسته اما‬ ‫گفته که «پروژه‌اي که بودجه خصوصي دارد‬ ‫و از هيچ ارگان دولتي منابع مالي نگرفته‬ ‫است بودجه آن مي‌تواند بيان نشود‪ ».‬‬ ‫او در عين حال گفته که «اين پروژه‬ ‫صرفا منابع خصوصي متعلق به افرادي‬ ‫داشته که به توليد چنين آثاري اعتقاد‬ ‫داشتند و اين اثر توليد شد‪ ».‬‬ ‫اما برخي رسانه‌هاي ايران از بودجه‬ ‫‪ 14‬ميليارد توماني توليد «رستاخيز» خبر‬ ‫مي‌دهند‪ .‬‬ ‫علي جنتي‪ ،‬وزير فرهنگ و ارشاد‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪23‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫اسالمي پيش از اين گفته بود که فيلمنامه فيلم به تاييد‬ ‫آيت‌اهلل سيستاني‪ ،‬از مراجع تقليد شيعه رسيده و «نمايندگان‬ ‫اين مرجع تقليد هم بخشي از هزينه‌هاي آن را تامين کردند‪ ».‬‬ ‫به گفته آقاي جنتي‪ ،‬بخشي از بودجه آن نيز توسط‬ ‫«برخي شيعيان خارج از کشور» تامين شده است‪ .‬‬ ‫اما اندکي بعد‪ ،‬وزارت ارشاد مساله سرمايه‌گذاري‬ ‫مستقيم تعدادي از مراجع عظيم‌الشان تقليد در ساخت فيلم‬ ‫«رستاخيز» و نظارت بر مراحل تحقيق و نگارش فيلم نامه»‬ ‫را تکذيب کرد‪.‬‬

‫درخشش فيلم‌هاي آسيايي‬ ‫در جشنواره برلين‬

‫فيلم «ذغال سياه‪ ،‬يخ نازک» از کشور چين خرس‬ ‫طاليي جشنواره بين‌المللي فيلم برلين را دريافت کرده است‪.‬‬ ‫هيات داوران جشنواره بين‌المللي فيلم برلين همچنين از‬ ‫ليائو فان‪ ،‬بازيگر چيني به خاطر نقش‌آفريني در اين فيلم به‬ ‫عنوان بهترين بازيگر مرد در جشنواره امسال نام برد‪.‬‬ ‫هارو کاروکي نيز به خاطر بازي در فيلم «خانه کوچک»‪،‬‬ ‫ساخت ژاپن‪ ،‬جايزه بهترين بازيگر زن را دريافت کرد‪.‬‬ ‫ريچارد لينکالتر‪ ،‬کارگردان آمريکايي فيلم «بچگي» نيز‬ ‫در اين جشنواره به عنوان بهترين کارگردان شناخته شد‪.‬‬ ‫رياست هيات داوران اين جشنواره بر عهده جيمز‬ ‫شاموس‪ ،‬تهيه کننده فيلم «کوهستان بروکبک» بود‪.‬‬ ‫چهارصد فيلم از سراسر جهان در دوره شصت و چهارم‬ ‫جشنواره بين‌المللي فيلم برلين‪ ،‬برليناله‪ ،‬به نمايش درآمدند‬ ‫و ‪ 23‬فيلم مربوط به بخش مسابقه بودند‪.‬‬ ‫فيلم «عصباني نيستم» به کارگرداني رضا درميشيان‬ ‫تنها نماينده ايران در اين جشنواره بود که در بخش‬ ‫پارنوراماي آن به نمايش درآمد‪.‬‬ ‫فيلم «ذغال سياه‪ ،‬يخ نازک» داستان يک کارآگاه فربه‬ ‫است که براي بازداشت يک قاتل زنجيره‌اي تالش مي‌کند‪.‬‬ ‫ليائو فان‪ ،‬بازيگر نقش اين کارآگاه است‪.‬‬ ‫خرس نقره‌اي اين جشنواره نيز به «هتل بزرگ‬ ‫بوداپست» به کارگرداني وس آندرسون رسيد‪.‬‬ ‫جشنواره بين‌المللي فيلم برلين يکي از قديمي‌ترين و‬ ‫معتبرترين فستيوال‌هاي هنري در اروپا است‪.‬‬ ‫خرس طاليي اين جشنواره در سال ‪ 2011‬به فيلم‬ ‫«جدايي نادر از سيمين» به کارگرداني اصغر فرهادي رسيده‬ ‫بود‪.‬‬

‫«‪ 12‬سال‬ ‫بردگي» و‬ ‫«جاذبه»‪،‬‬ ‫برندگان‬ ‫بزرگ‬ ‫جوايز بفتا‬

‫امسال فيلم‌هاي «‪12‬‬ ‫سال بردگي» و «جاذبه»‬ ‫برندگان بزرگ بفتا بودند‪ .‬کيت بالنشت و چيووتل اجيوفور‬ ‫جايزه بهترين هنرپيشه‌هاي مرد و زن را از آن خود کردند‪.‬‬ ‫جوايز بفتا پيش‌زمينه‌اي براي جايزه اسکار به شمار مي‌رود‪.‬‬ ‫در مراسم اهداي جوايز که در سالن «رويال اوپرا‬ ‫هاوس» لندن برگزار شد‪ ،‬درام «‪ 12‬سال بردگي» به‬ ‫کارگرداني استيو مک‌کوئين که بر اساس داستاني واقعي‬ ‫استوار است‪ ،‬جايزه بهترين فيلم را از آن خود کرد‪.‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫«جاذبه» به کارگرداني آلفونسو کوارون به عنوان‬ ‫بهترين فيلم سال بريتانيا شناخته شد‪ .‬کيت بالنشت که‬ ‫با بازي درخشانش در فيلم “جاسمين غمگين» تحسين‬ ‫بسياري از منتقدان را برانگيخته بود‪ ،‬جايزه بهترين هنرپيشه‬ ‫زن را دريافت کرد‪ .‬اين هنرپيشه استراليايي هديه خود را‬ ‫به‪ ‬فيليپ سيمور هافمن‪ ،‬هنرپيشه آمريکايي که به تازگي‬ ‫درگذشت‪ ،‬تقديم کرد‪.‬‬ ‫چيووتل اجيوفور‪ ،‬هنرپيشه فيلم «‪ 12‬سال بردگي» نيز‬ ‫به عنوان بهترين هنرپيشه مرد شناخته شد‪.‬‬ ‫نامزدي فيلم «جاذبه» در بخش بهترين فيلم سال‬ ‫بريتانيا البته انتقادهاي فراواني را به همراه داشت‪ ،‬چرا که‬ ‫اين فيلم تهيه‌کننده‌اي آمريکايي دارد‪.‬‬ ‫آکادمي هنرهاي سينمايي و تلويزيوني بريتانيا با رد‬ ‫انتقادها در توجيه نامزد شدن اين فيلم به عنوان بهترين‬ ‫فيلم سال بريتانيا‪ ،‬اعالم کرد که صحنه‌هايي از «جاذبه»‬ ‫در استوديوهاي فيلمسازي بريتانيا فيلمبرداري شده است‪.‬‬ ‫آلفونسو کوارون‪ ،‬کارگردان مکزيکي «جاذبه» در مجموع در‬ ‫‪ 6‬شاخه از جمله بهترين جلوه‌هاي ويژه و بهترين کارگرداني‬ ‫موفق به دريافت جايزه بفتا شد‪.‬‬ ‫جايزه بفتا يکي از معتبرترين جوايز سينمايي در جهان‬ ‫به شمار مي‌رود و غالبا برندگان آن شانس بااليي براي‬ ‫دريافت جايزه اسکار دارند‪.‬‬

‫تارانتينو فيلم‬ ‫جديدش را به دليل لو‬ ‫رفتن فيلم‌نامه نمي‌سازد‬ ‫منفور»‬ ‫«هشت‬ ‫نام فيلم وسترن‬ ‫جديدي است که‬ ‫کونتين تارانتينو در‬ ‫دست ساخت داشت‪.‬‬ ‫هنرپيشه‌هاي فيلم هم‬ ‫انتخاب شده بودند و‬ ‫حاال پس از لو رفتن‬ ‫فيلمنامه در هاليوود‪،‬‬ ‫تارانتينو از ساختن‬ ‫اين فيلم منصرف شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫فقط شش نفر از‬ ‫نزديکان قابل اعتماد‬ ‫فيلمنامه‬ ‫تارانتينو‬ ‫«هشت منفور» را در اختيار داشته‌اند ولي ظاهرا يکي از آن‌ها‬ ‫آنقدرها هم قابل اعتماد نبوده است‪.‬‬ ‫تارانتينو در مصاحبه‌اي با وبسايت «ددالين» گفته کار‬ ‫بر روي اين پروژه را براي مدت نامعلومي متوقف مي‌کند‪.‬‬ ‫او اضافه کرده است‪« :‬خيلي خيلي افسرده‌ام‪ .‬فيلمنامه را به‬ ‫شش نفر داده بودم‪ .‬وقتي به آن‌ها نمي‌توانم اعتماد کنم‪،‬‬ ‫ميلي هم به ساخت فيلم ندارم‪».‬‬ ‫کونتين تارانتينو (‪ 51‬ساله) با فيلم «داستان عامه‌پسند»‬ ‫به شهرت رسيد‪ .‬او در سال ‪ 1995‬براي فيلمنامه اين فيلم‬ ‫برنده جايزه اسکار شد‪ .‬تارانتينو خود فيلمنامه اغلب‬ ‫فيلم‌هايي را که کارگرداني مي‌کند‪ ،‬مي‌نويسد‪ .‬او در‬ ‫سال ‪ 2013‬در بخش بهترين فيلمنامه غيراقتباسي‬ ‫براي دومين بار جايزه اسکار را از آن خود کرد‪.‬‬ ‫بروس درن ( بازيگر «نبراسکا») و تيم رات (بازيگر‬ ‫«داستان عامه‌پسند») براي بازي در فيلم «هشت منفور»‬ ‫انتخاب شده بودند و جزو شش نفري بودند که فيلمنامه‬ ‫را در اختيار داشتند‪ .‬کونتين تارانتينو اين دو نفر را متهم‬ ‫نکرده است‪ ،‬اما به مديران برنامه‌ هنرپيشه‌ها شک‬ ‫دارد‪ .‬تارانتينو گمان مي‌برد مديران برنامه فيلمنامه را در‬ ‫هاليوود پخش کرده باشند‪.‬‬ ‫تارانتينو وقتي از فاش شدن فيلمنامه‌اش باخبر‬ ‫مي‌شود که مديران برنامه هنرپيشه‌هاي مختلف با‬ ‫دفتر او تماس مي‌گيرند و سعي مي‌کنند در فيلم جديد‬ ‫تارانتينو نقشي براي هنرپيشه‌هاي خود پيدا کنند‪.‬‬ ‫اين اولين باري نيست که ماجراي فيلمنامه کونتين‬ ‫تارانتينو لو مي‌رود‪ .‬فيلمنامه «جانگوي زنجيرگسيخته»‬ ‫نيز هفته‌ها پيش از آنکه اين فيلم بر پرده سينما به نمايش‬ ‫درآيد‪ ،‬فاش شده بود‪.‬‬ ‫قرار بود فيلم «هشت منفور» زمستان سال آينده روي‬ ‫پرده سينما برود‪ .‬با توقف اين پروژه تارانتينو قصد دارد اول‬ ‫فيلمنامه را به کتاب تبديل کند‪.‬‬ ‫اين داستان به شکل کميک يا رمان به بازار عرضه‬ ‫خواهد شد‪ .‬تارانتينو درباره اينکه آيا پس از عرضه اين کتاب‬ ‫دوباره ساختن فيلم آن را از سر مي‌گيرد يا نه‪ ،‬اظهار نظري‬

‫‪23‬‬

‫نکرده است‪.‬‬ ‫کونتين تارانتينو به عالقمندانش اين خبر خوش را داده‬ ‫که با پروژه بزرگ ديگري به کار خود ادامه خواهد داد‪ .‬او‬ ‫گفته است که فکر ده پروژه بزرگ ديگر را در سر دارد‪.‬‬

‫اصغر فرهادي‬ ‫نشان عالي هنر و ادبيات‬ ‫فرانسه را دريافت کرد‬

‫اصغر فرهادي فيلمساز برنده جايزه اسکار در‬ ‫سال‪ ،2012‬از وزير فرهنگ فرانسه‪ ،‬نشان عالي هنر و‬ ‫ادبيات فرانسه را دريافت کرد‪.‬‬ ‫نشان عالي هنر و ادبيات فرانسه به افرادي تعلق‬ ‫مي‌گيرد که در زمينه هنر و ادبيات براي فرهنگ فرانسه و‬ ‫جهان گامي برداشته باشند‪ .‬اين نشان را «اندره مارلو»‪،‬‬ ‫نويسنده و وزير فرهنگ کابينه ژنرال «دوگل» از ماه مي‌سال‬ ‫‪ 1957‬بنا گذاشت‪.‬‬ ‫«اورلي فليپتي»‪ ،‬وزير فرهنگ و هنر فرانسه در متن‬ ‫سخنراني خود بعد از بررسي سينماي فرهادي و تحليل‬ ‫فيلم‌هاي او‪ ،‬از محبوبيت اين کارگردان ايراني در جامعه‬ ‫فرانسه خبر داد‪ ،‬از خفقان در سينما و هنر ايران و زنداني‬ ‫شدن «جعفر پناهي» گفت و عالقه کشور فرانسه به سينماي‬ ‫مستقل و متعهد ايران را ابراز کرد‪.‬‬ ‫اصغر فرهادي نيز در اين مراسم گفت‪« ،‬من در نوجواني‬ ‫تحت تاثير نويسندگاني چون صادق هدايت و غالمحسين‬ ‫ساعدي بودم که اکنون هر دو در قبرستان «پرالشز» فرانسه‬ ‫به خاک سپرده شده‌اند‪ .‬تمايل دارم توجه همگان را به اين‬ ‫نکته جلب کنم که ايران با وجود تمام مشکالتي که هست‪،‬‬ ‫تآ‌تر و ادبياتي ارزشمند دارد‪».‬‬ ‫به گزارش منابع آگاه‪ ،‬آخرين فيلم اصغر فرهادي با نام‬ ‫«گذشته» که در فرانسه ساخته شده نيز نامزد دريافت جايزه‬ ‫«سزار» شد‪.‬‬ ‫«سزار» از سال ‪ 1976‬در فرانسه پايه‌گذاري شده و به‬ ‫عنوان «اسکار فرانسوي» معروف است‪.‬‬

‫آلن رنه‬ ‫از پيشتازان موج نوي‬ ‫سينماي فرانسه درگذشت‬

‫آلن رنه‪ ،‬از پيشگامان و بزرگترين کارگردانان موج نوي‬ ‫سينماي فرانسه‪ ،‬در سن ‪ 91‬سالگي در پاريس درگذشت‪.‬‬ ‫اعضاي خانواده او هنگام مرگ بر بالين‌اش حاضر بودند‪ .‬‬ ‫آقاي رنه از جنجالي‌ترين و تحسين‌شده‌ترين‬ ‫سينماگران تاريخ فرانسه است که فيلم‌هايي مانند‬ ‫«هيروشيما عشق من» و «سال گذشته در مارين باد» را‬ ‫کارگرداني کرد‪ .‬‬ ‫از اين فيلم‌ها و به خصوص‬ ‫«هيروشيما عشق من» به عنوان‬ ‫مهم‌ترين فيلم‌هاي موج نوي سينماي‬ ‫فرانسه نام مي‌برند که سينماي جهان را‬ ‫تحت تاثير خود قرار داد‪ .‬‬ ‫اين فيلم محصول سال ‪ 1959‬بود و‬ ‫منتقدان زيادي معتقدند نقشي به اندازه‬ ‫«همشهري کين»‪ ،‬ساخته اورسن ولز‪ ،‬در‬ ‫پيشبرد هنر سينما ايفا کرده است‪ .‬‬ ‫«هيروشيما عشق من»‪ ،‬نامزدي‬ ‫اسکار بهترين فيلمنامه اورژينال را‬ ‫براي مارگريت دوراس‪ ،‬نويسنده بزرگ‬ ‫فرانسوي به ارمغان آورد‪ .‬‬

‫آقاي رنه به جز همکاري با خانم دوراس‪ ،‬با تعدادي‬ ‫ديگر از بزرگترين نويسندگان تاريخ فرانسه مانند آلن‬ ‫رب‌گري‌يه نيز همکاري کرده بود‪ .‬‬ ‫آلن رنه‪ ،‬چندي پيش آخرين جايزه بزرگ هنري خود را‬ ‫به خاطر «نوآوري در سينما» از جشنواره فيلم برلين دريافت‬ ‫کرد‪ .‬‬ ‫منتقدان و رسانه‌ها از آقاي رنه به عنوان يکي از‬ ‫محبوب‌ترين شخصيت‌هاي سينماي فرانسه در جهان نام‬ ‫مي‌برند که با بيش از نيم قرن حضور در سينما‪ ،‬حضوري‬ ‫مداوم در معتبرترين جشنواره‌هاي فيلم جهان داشت و ده‌ها‬ ‫جايزه و تقدير از سراسر جهان کسب کرده بود‪ .‬‬ ‫او در سال ‪ 1980‬به خاطر کارگرداني فيلم «دايي‬ ‫آمريکايي من»‪ ،‬جايزه ويژه هيات داوران جشنواره کن را از‬ ‫آن خود کرد و دو بار در سال‌هاي ‪ 1977‬و ‪ 1993‬جايزه‬ ‫سزار را به خاطر فيلم‌هاي «مشيت الهي» و «سيگار کشيدن‬ ‫‪ /‬سيگار نکشيدن» به خود اختصاص داد و شير طاليي‬ ‫جشنواره فيلم برلين را در سال ‪ 1960‬براي کارگرداني «سال‬ ‫گذشته در مارين باد» گرفت‪.‬‬ ‫وي در سال‌هاي ‪ 1994‬و ‪ 1998‬هم براي فيلم‌هاي‬ ‫«سيگار کشيدن ‪ /‬سيگار نکشيدن» و «ما اين ترانه را‬ ‫مي‌شناسيم»‪ ،‬خرس نقره‌اي جشنواره فيلم برلين را دريافت‬ ‫کرد‪ .‬‬ ‫ژان لويي – ليوي‪ ،‬تهيه کننده آخرين آثار آلن رنه به‬ ‫آسوشيتدپرس گفته که او پيش از مرگ در حال ساخت فيلم‬ ‫جديدي بود که فرصت آن را پيدا نکرد تا اين فيلم را به‬ ‫پايان برساند‪ .‬‬ ‫آلن رنه در کنار ژان‪ -‬لوک گدار‪ ،‬ژاک ريوت و فرانسوا‬ ‫تروفو‪ ،‬يکي از چهار کارگردان بزرگ سينماي فرانسه به‬ ‫شمار مي‌آيد که موج نوي سينماي فرانسه در دهه ‪1960‬‬ ‫را به پيش بردند‪ .‬‬ ‫جشنواره فيلم کن فرانسه در سال ‪ 2009‬جايزه يک‬ ‫عمر دستاورد هنري خود را به آلن رنه اهدا کرد‪ .‬‬ ‫او گفته بود که «براي خودش فيلم مي‌سازد» و سينما را‬ ‫به «آزمايشگاهي که همه چيز را در آن مخلوط مي‌کني بدون‬ ‫آنکه از نتيجه چيزي بداني»‪ ،‬تشبيه کرده بود‪ .‬‬ ‫لوران فابيوس‪ ،‬وزير امور خارجه فرانسه با اداي احترام‬ ‫به آلن رنه گفته که او «استعدادي بي‌اندازه بزرگ» بود‪.‬‬


‫‪24‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫اميال بدخواهان نمي‌شود‪ .‬اين وظيفه بزرگ در سال ‪ 1355‬به‬ ‫اتمام رسيد و راديو ايران به پاس اين همه خدمت صادقانه‪،‬‬ ‫مجموعه‌اي از نوارهاي مزبور را تقديم استاد كرد كه به عنوان‬ ‫سند افتخار در خانواده او باقي بماند‪.‬‬

‫«آتشي در سينه دارم جاودانه»‬ ‫يا «آتش دل»‬ ‫گنجينه موسيقي ايران همواره وامدار آن گروه از‬ ‫هموطنان هنرمند يهودي ايراني است كه در يكهزار و‬ ‫چهارصد سال گذشته‪ ،‬با تحمل هزاران رنج و درد و‬ ‫جور و ستمي كه از سوي زاهدان ريايي‪ ،‬بر ارباب هنر‬ ‫اعمال مي‌شد‪ ،‬چراغ موسيقي سرزمين ما را همچنان‬ ‫روشن نگه داشتند و در مسير شديدترين طوفان‌ها و‬ ‫مسموم‌ترين بادها‪ ،‬آن را از خطر زوال و نابودي نجات‬ ‫دادند و آنچه از پيشينيان به ما رسيده‪ ،‬حاصل فداكاري و‬ ‫از خودگذشتگي اين انسان‌هاي بي‌نام و نشان و شيفته‬ ‫هنر است‪.‬‬

‫از آخرين هنرمندان بزرگي كه چراغ‌دار هنر واالي موسيقي‬ ‫در مملكت ما بودند‪ ،‬مي‌توان از استاد مرتضي ني‌داوود‪،‬‬ ‫موسيقي‌دان و آهنگ‌ساز نامدار و نوازنده چيره‌دست تار نام‬ ‫برد كه عمري براي اعتالي موسيقي سنتي تالش كرد و ميراث‬ ‫گرانبهاي هنر گذشتگان را به آيندگان انتقال داد‪.‬‬ ‫ني‌داوود خالق آهنگ جاوادانه «مرغ سحر» و آثار بي‌شمار‬ ‫ديگري از قبيل پيش‌درآمدها‪ ،‬چهارمضراب‌ها‪ ،‬رنگ‌ها و‬ ‫تصنيف‌هاي زيبايي است كه هر يك از آن‌ها چون گوهري‬ ‫گرانبها بر تارك هنر معاصر ايران مي‌درخشند‪.‬‬ ‫وي برجسته‌ترين دست‌پرورده مكتب غالمحسين درويش‬ ‫در تار است و با نبوغ و استعداد شگرفي كه داشت موفق شد تا‬ ‫راز و رمزهاي تارنوازي درويش را زنده نگه دارد و سبك نواختن‬ ‫استاد را به شاگردان خود انتقال دهد‪.‬‬ ‫به نوشته كتاب «مردان موسيقي ايران»‪ ،‬ني‌داوود‪،‬‬ ‫كاشف عده‌اي از بزرگترين ستارگان آواز ايران و از آن جمله‬ ‫قمرالملوك وزيري‪ ،‬ملوك ضرابي و غالمحسين بنان بود و در‬ ‫مكتب موسيقي او جوانان بسياري تعليم ديدند و نوازندگان‬ ‫و خوانندگان بي‌شماري رشد و ترقي هنري خود را مديون‬ ‫مساعي اين استاد بزرگ مي‌دانند‪.‬‬ ‫يكي از مهم‌ترين خدمات استاد ني‌داوود‪ ،‬ضبط كليه‬ ‫رديف‌هاي موسيقي ايران بر روي نوار است كه بي‌ترديد حاصل‬ ‫كار او از مهمترين مراجع معتبر‪ ،‬براي پژوهشگران موسيقيايي‬ ‫به شمار مي‌آيد‪.‬‬ ‫به نوشته كتاب «چهره‌هاي موسيقي ايران»‪ ،‬در دهه ‪1350‬‬ ‫خورشيدي‪ ،‬راديو ايران از استاد دعوت كرد كه همه روز به راديو‬ ‫برود و با تار خويش همه گوشه‌ها و دستگاه‌ها و آوازهاي رديف‬ ‫موسيقي ايران را به طور كامل بنوازد تا بر روي نوار ضبط شود‪.‬‬ ‫ني‌داوود علي‌رغم كهولت سن و ضعف و خستگي‬ ‫جسماني‪ ،‬اين دعوت را پذيرفت و مدت يك سال و نيم‪ ،‬هر روز‬ ‫در استوديو راديو حضور مي‌يافت و با كوشش بسيار موفق شد‬ ‫تا تعداد ‪ 197‬نوار از محفوظات گرانبهاي موسيقيايي خود را با‬ ‫تار بنوازد و ضبط كند و يكي از ارزشمندترين گنجينه‌هاي هنري‬ ‫ايران را از خود به يادگار باقي بگذارد‪.‬‬ ‫با وجود اصرارهاي فراواني كه مسئولين راديو به عمل‬ ‫آوردند تا حق‌الزحمه قابل توجهي به وي پرداخت شود‪ ،‬او‬ ‫در قبال اين زحمت طاقت‌فرسا‪ ،‬هيچ‌گونه هديه و وجهي را‬ ‫نپذيرفت و اظهار داشت كه من به خاطر وطنم ايران‪ ،‬اين كار‬ ‫را كردم و دلم همين خوش است كه ديگر موسيقي‪ ،‬پايمال‬

‫شماره ‪ 407‬اجرا شد كه يكي از جذاب‌ترين برنامه‌هاي‬ ‫گل‌ها به شمار رفته و تركيب آهنگ و شعر و آواز‪ ،‬بسيار‬ ‫مطلوب و شنيدني است‪.‬‬ ‫گفتني است كه اين برنامه گل‌ها‪ ،‬آخرين اثري بود‬ ‫كه در زمان سرپرستي داوود پيرنيا‪ ،‬به وجود آمد‪ .‬گو اينكه‬ ‫شعر بهادر يگانه زيبا و دلنشين است‪ ،‬اما به نظر مي‌رسد‬ ‫كه تغيير شعر پژمان بختياري كار چندان درستي نبوده و‬ ‫منطقي به دنبال ندارد‪ .‬هر دو اثر مايه عاشقانه داشته و كم‬ ‫و بيش به هم شباهت دارند‪.‬‬ ‫براي دوستداران شعر و ادبيات‪ ،‬هر دو ترانه در زير‬ ‫درج مي‌شود‪:‬‬

‫آتشي در سينه دارم جاوداني (آتش دل)‬

‫آهنگ‪ :‬مرتضي ني‌داوود‪ ،‬شعر‪ :‬پژمان بختياري‬ ‫خوانندگان‪ :‬قمرالملوك وزيري‪ ،‬صديق تعريف‪ ،‬آواز‪:‬‬ ‫دشتي‬

‫اثر به ياد ماندني‪« ،‬آتشي در سينه دارم جاودانه»‪ ،‬آهنگ‬ ‫بسيار زيبا و خاطر‌انگيزي است كه ني‌داوود آن را حدود ‪80‬‬ ‫سال قبل همراه با كالم پژمان بختياري‪ ،‬شاعر معروف در مايه‬ ‫دشتي خلق كرد و با آواي ملكوتي قمرالملوك وزيري خوانده‬ ‫شد‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1306‬خورشيدي به دعوت كمپاني آلماني‬ ‫«پارلوفون»‪ ،‬اين کمپاني صداي قمر ستاره آواز آن روزگار به‬ ‫همراه اركستري با شركت برادران ني‌داوود را بر روي صفحه‬ ‫گرامافون ضبط كرد كه با استقبال و موفقيت بسيار مواجه‬ ‫شد‪ .‬به نوشته كتاب «تصنيف‌ها و ترانه‌ها و سرودهاي ايران‬ ‫زمين»‪ ،‬قمرالملوك وزيري‪ ،‬اين تصنيف را كه در دوره جواني‬ ‫خوانده بود‪ ،‬بسيار مي‌پسنديد‪ .‬متأسفانه بعد از اين همه‬ ‫سال‌ها‪ ،‬صفحه بي‌نقصي كه بتواند نشانگر هنر متعالي قمر و‬ ‫نمونه‌اي از آواي جواني او باشد در دست نيست‪.‬‬ ‫حدود ‪ 5‬دهه بعد از آفرينش اين ترانه ماندگار‪،‬‬ ‫دست‌اندركاران راديو ايران از بهادر يگانه‪ ،‬ترانه‌سراي‬ ‫مشهور و با ذوق خواستند تا شعر جديدي بر روي اين آهنگ‬ ‫بسرايد‪ ،‬سپس جواد معروفي آن را به وجه بديعي تنظيم نمود‬ ‫كه به وسيله عبدالوهاب شهيدي در برنامه گل‌هاي رنگارنگ‬

‫سرايت اصل «بکش و خوشگلم کن» به آقايان!‬ ‫يک سالن ‪ 70 - 60‬متري است در يکي از‬ ‫گران‌ترين محله‌هاي باالي شهر‪ .‬آينه‌هاي بزرگ و‬ ‫قدي و ميزهاي آنچناني و نور پردازي قشنگ و ماهرانه‪،‬‬ ‫اولين چيزي است که نظر هر مراجعه کننده‌اي را به‬ ‫خود جلب مي‌کند‪.‬‬ ‫سالن‪ ،‬قسمت‌هاي مختلفي دارد ولي چيزي که‬ ‫در ظاهر و آن اول ديده مي‌شود‪ ،‬پنج شش صندلي‬ ‫مجهز است که هر کدام جلوي يک آينه و ميز آرايشگاه‬ ‫چيده شده‌اند و آماده‌اند تا عمليات و ماموريت خاص‬ ‫خودشان را روي مشتري انجام دهند‪.‬‬ ‫انتهاي سالن‪ ،‬پشت يک پارتيشن‪ ،‬دو صندلي‬ ‫مخصوص شستن مو قرار دارد که به روشويي بزرگ با‬ ‫شير شلنگ‌دار بلندي وصل شده است‪.‬‬ ‫کمي‌آن طرف‌ترش هم يک صندلي است که گويا‬ ‫براي مانيکور و پديکور و اصالح ناخن تعبيه شده است‪.‬‬ ‫ي که نهايتا‬ ‫خيلي سال است که سلماني‌هاي قديم ‌‬ ‫کارشان را با يک قيچي و شانه و ماشين ريش‌تراش‬ ‫انجام مي‌دادند‪ ،‬تبديل شده‌اند به سالن‌هاي بزرگ‬ ‫پيرايش‪ .‬توي اين سالن‌ها هر چيزي پيدا مي‌شود؛ از‬ ‫همان ريش‌تراش و قيچي و شانه ساده بگير تا ابزار‬ ‫عجيب و غريب رنگ و مش و صاف و فر کردن مو‪.‬‬ ‫مدير سالن مردي ميانسال و جا افتاده است‪.‬‬ ‫سال‌ها آرايشگري در محالت مختلف تهران را تجربه‬ ‫کرده و امروز وقتش است که از تجربه اين سال‌ها‪،‬‬

‫‪24‬‬

‫در اين سالن مجهز و باکالس باالي شهر استفاده کند‪.‬‬ ‫پنج شش آرايشگر و يکي دو تا نيروي خدماتي زير‬ ‫دستش کار مي‌کنند و البته خودش به غير از مديريت‬ ‫سالن و نظارت روي کار آرايشگرها‪ ،‬بعضي کارها را روي‬ ‫مشتري انجام مي‌دهد‪.‬‬ ‫به گزارش روزنامه «خبر» اگر در قديم برداشتن‬ ‫و مدل دادن به ابرو‪ ،‬خاص خانم‌ها آن هم خانم‌هاي‬ ‫سن باال و متاهل بود‪ ،‬االن اين اتفاق در بين آقايان و‬ ‫خصوصا پسرهاي جوان مرسوم شده است‪ .‬تا آنجا که‬ ‫در برخي آرايشگاه‌هاي مردانه‪ ،‬ژورنالي براي مدل ابرو‬ ‫تهيه شده و در اختيار مشتري قرار داده مي‌شود و حتي‬ ‫خود آرايشگر‪ ،‬بنا به شرايط چهره و رنگ پوست و فاصله‬ ‫چشم ابرو و سن و عوامل ديگر‪ ،‬مدلي براي برداشتن و‬ ‫تميز کردن ابرو پيشنهاد مي‌دهد‪.‬‬ ‫آن‌ها هم که دلشان نمي‌خواهد به ابروها دست‬ ‫ببرند‪ ،‬به کوتاه کردنش بسنده مي‌کنند که هزينه اين‬ ‫کار از ده هزار تومان شروع مي‌شود و در بعضي موارد به‬ ‫بيست سي هزار تومان هم مي‌رسد‪.‬‬ ‫برداشتن موي روي گوش که از قديم بوده و امروز‬ ‫با دستگاه انجام مي‌شود هم يکي ديگر از کارهاي جزئي‬ ‫است که در آرايشگاه‌ها با گرفتن مبلغي حول و حوش‬ ‫پنج تا ده هزار تومان انجام مي‌شود‪.‬‬ ‫زمانه عوض شده‪ .‬اگر آن وقت‌ها مرد را با دست‬ ‫زمخت و پينه بسته‌اش مي‌شناختند و زبري دست مرد‬

‫آتشي در سينه دارم جاوداني‬ ‫عمر من مرگي است نامش زندگاني‬ ‫رحمتي کن کز غمت جان مي‌سپارم‬ ‫بيش از اين من طاقت هجران ندارم‬ ‫کي نهي بر سرم پاي اي پري‪ ،‬از وفاداري؟‬ ‫شد تمام اشک من بس در غمت‪ ،‬کرده‌ام زاري‬ ‫نوگلي زيبا بود حسن جواني‬ ‫عطر آن گل رحمت است و مهرباني‬ ‫ناپسنديده بود دل شکستن‬ ‫رشته الفت و ياري گسستن‬ ‫کي کني اي پري‪ ،‬ترک ستمگري‬ ‫‌فکني نظري آخر به چشم ژاله‌بارم‬ ‫گرچه ناز دلبران دل تازه دارد‬ ‫ناز هم معبود من اندازه دارد‬ ‫هيچ دگر ترحمي نمي‌کني بر حال زارم‬ ‫جز دمي که بگذرد از جور کارم‬ ‫دانمت که بر سرم گذر کني به رحمت اما‬ ‫آن زمان که برکشد گياه غم سر از مزارم‬

‫آتشي در سينه دارم جاوداني‬

‫آهنگ‪ :‬مرتضي ني‌داوود‪ ،‬شعر‪ :‬بهادر يگانه‪،‬‬ ‫خواننده‪ :‬عبدالوهاب شهيدي‪ ،‬آواز‪ :‬دشتي‬

‫آتشي در سينه دارم جاوداني‬ ‫سوز غم سوزد روانم را نهاني‬ ‫راز دل گويد نگاه آتشينم‬ ‫با نگاهت با زبان بي‌زباني‬ ‫از غم عشق تو‪ ،‬درياي دل‪ ،‬گشته توفاني‬ ‫روز من‪ ،‬شد سيه‪ ،‬چون موي تو‪ ،‬از پريشاني‬ ‫بود که ميزان کار و تالشش را نشان مي‌داد‪ ،‬امروز آن‬ ‫دست‌ها ديگر طرفدار ندارد‪.‬‬ ‫امروز فقط خانم‌ها نيستند که به دست‌ها‪ ،‬پاها و‬ ‫ناخن‌هايشان حساسند و هستند آقاياني که حتي براي‬ ‫گرفتن ناخن و مرتب کردنشان به آرايشگاه مراجعه‬ ‫مي‌کنند‪ .‬قسمت مخصوص مانيکور و پديکور‪ ،‬هميشه‬ ‫مشتري دارد و در آن ناخن‌هاي دست و پا ترميم مي‌شوند‪.‬‬ ‫هزينه زيبا کردن ناخن‌هاي دست و پا از بيست‬ ‫هزار تومان شروع مي‌شود و هر چه بخواهي ناخن‌هاي‬ ‫مرتب‌تري داشته باشي اين هزينه باالتر هم مي‌رود‪.‬‬ ‫موي سفيد‪ ،‬باليي است که دير يا زود سر همه مي‌آيد‪.‬‬ ‫تارهاي سفيد البالي موهاي سياه خودشان را نشان‬ ‫مي‌دهند و عمري که گذشته است را به رخ مي‌کشند‪ .‬اين‬ ‫سفيدي و اين تارموهاي خودنما مي‌توانند بهانه‌اي باشند‬ ‫براي زيباتر شدن‪.‬‬ ‫به گفته آرايشگري که تخصصش در زمينه رنگ و‬ ‫مش موست‪ ،‬کساني که سن باالتري دارند و خودشان‬ ‫موي سفيد پيدا کرده‌اند‪ ،‬بيشتر مشتري مش و رنگ مو‬ ‫مي‌شوند‪ .‬پوشاندن سفيدي مو با رنگ يا منظم کردن و‬ ‫پراکندن سفيدي مو با مش‪ ،‬کاري است که در اين قسمت‬ ‫انجام مي‌شود‪.‬‬ ‫اين مورد در آرايشگاه‌هاي مجهزتر انجام مي‌شود و‬ ‫در سالن‌هاي پيرايش مردانه وسط يا پايين شهر ديده‬ ‫نمي‌شود‪ .‬رنگ مو از ‪ 50‬هزار تومان شروع مي‌شود و اين‬ ‫نرخ بسته به نوع رنگ و ميزان بلندي مو متفاوت است‪.‬‬ ‫مش هم تعرفه خودش را دارد و آن هم از هفتاد هزار تومان‬ ‫به باالست‪.‬‬ ‫ريزش مو و کچلي در مردان اين روزها نه فقط خود‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪25‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫آن‌ها و خانواده‌هايشان‪ ،‬که صنف آرايشگرها را هم نگران کرده‬ ‫است‪ .‬رجبي‪ ،‬يکي از آرايشگرها اين سالن پيرايش مي‌گويد‪،‬‬ ‫«چيزي که اين روزها کار و کاسبي را کساد کرده يا تغيير داده‬ ‫است‪ ،‬مشکالت ريزش موي جوانان است‪ .‬ريزش مو در جوان‌ها‬ ‫خيلي زياد شده و ديگر نمي‌شود هر مدلي روي موها پياده کرد‪.‬‬ ‫ريشه ضعيف مو دست آرايشگر را بسته است و اين اتفاق موجب‬ ‫شده که از تعداد مشتريان کم شود‪».‬‬ ‫اما يک سالن مجهز و باکالس‪ ،‬از هر تهديدي يک فرصت‬ ‫مي‌سازد‪ .‬اکثر آرايشگاه‌هاي مردانه که در اين سطح کار مي‌کنند‪،‬‬ ‫اين اتفاق يعني ريزش مو را نيز به فرصتي براي پول درآوردن‬ ‫تبديل کرده‌اند‪ .‬استفاده از داروهاي تقويت ريشه مو و تبليغات‬ ‫در اين زمينه‪ ،‬بخش عمده‌اي از فعاليت‌ها در آرايشگاه مردانه را‬ ‫تشکيل مي‌دهد و به گفته صاحب آرايشگاه‪ ،‬مورد اقبال هم قرار‬ ‫گرفته است‪.‬‬ ‫شايد هيچ چيز به اندازه يک مشتري ثابت براي آرايشگرها‬ ‫جذاب نباشد‪ .‬اين مشتري‌هاي ثابت سليقه‌هاي کشف شده‌اي‬ ‫دارند و براي راضي کردنشان نبايد انرژي خاصي صرف کرد‪.‬‬ ‫آرايشگرها اين مشتري‌ها را دوست دارند و سعي مي‌کنند با راضي‬ ‫نگه داشتنشان‪ ،‬از دستشان ندهند‪.‬‬ ‫آرايشگر جوان سالن آرايش باکالس باالي شهر به افاده‬ ‫مشتري‌هاي جديد اشاره مي‌کند و با اينکه سه چهار سال است که‬ ‫آرايشگر است اما هنوز وقتي يک مشتري جديد مي‌آيد‪ ،‬اضطراب‬ ‫راضي کردن مشتري تا لحظه آخر با اوست‪ .‬خصوصا اينکه فرد دارد‬ ‫براي هر کاري پول زيادي مي‌دهد و بايد دقت هم باال رود‪.‬‬ ‫او مي‌گويد‪« :‬مشتري ثابت‌ها کارشان راحت‌تر است‪ .‬هم با‬ ‫مدل و جنس مويشان آشنايي داريم هم سليقه ايشان دستمان آمده‬ ‫است‪ .‬حتي اگر مدلي باب طبعشان نباشد به آرايشگر اعتماد دارند‬ ‫و اذيتمان نمي‌کنند‪».‬‬ ‫براي هر کاري‪ ،‬به روز شدن اطالعات و دانش اهميت بسيار‬ ‫زيادي دارد‪ .‬در صنف آرايشگري نيز به خاطر رقابت‌هايي که وجود‬ ‫دارد و مدل‌هايي که هر روز به روز مي‌شوند‪ ،‬اين ريفرش کردن‬ ‫اطالعات ضروري است‪.‬‬ ‫به گفته آرايشگرهاي باتجربه و اين کاره‪ ،‬مدل‌هاي جديد اکثرا‬ ‫از طريق ژورنال‌هايي که از کشورهاي ديگر مي‌آيند ارائه مي‌شود‪.‬‬ ‫يک سري اساتيد آرايشگري نيز هستند که براي ياد گرفتن‬ ‫مدل‌هاي جديد به خارج از کشور سفر مي‌کنند و وقتي ياد گرفتند‪،‬‬ ‫براي داخلي‌ها کالس مي‌گذارند و آن‌ها را آموزش مي‌دهند‪.‬‬ ‫ثابتي‪ ،‬مدير يکي از سالن‌هاي آرايش بر لزوم اين به روز شدن‬ ‫اطالعات تاکيد زيادي دارد‪ .‬او مي‌گويد‪« :‬مدل‌هاي مو مرتب عوض‬ ‫مي‌شوند‪ .‬يک روز صاف مد مي‌شود و يک روز فر؛ يک روز کوتاه‬ ‫يک روز بلند‪ .‬در هر دو حالت هم مدل‌هاي مختلفي وجود دارد که‬ ‫بايد آموزش ديده باشيم‪».‬‬ ‫در کل‪ ،‬هزينه کوتاه کردن موي سر در آرايشگاه‌هاي باکالس‬ ‫از ‪ 50‬هزار تومان شروع مي‌شود و اين مدل هر چه محيرالعقول‌تر‬ ‫باشد‪ 30 - 20 ،‬هزار تومان به اين مبلغ اضافه مي‌شود‪ .‬اين در‬ ‫حالي است که نرخ تعرفه اعالم شده هفت ‪ -‬هشت هزار تومان‬ ‫بيشتر نيست‪.‬‬ ‫در آرايشگاه‌هاي جديد‪ ،‬دستگاه‌هاي صاف کردن و فر کردن مو‬ ‫در انواع مختلف وجود دارد‪ .‬اين تغيير حالت مو هم ‪ 150‬هزار تومان‬ ‫براي مشتري آب مي‌خورد‪.‬‬ ‫چيزي که جديدا بين آقايان مرسوم شده کراتينه کردن مو‬ ‫براي تقويت است‪ .‬اين دارو خودش به خودي خود گران است‬ ‫و هفتصد ميل آن ‪ 400‬هزار تومان قيمت دارد که قيمت باالي‬ ‫ماده نشان دهنده اين است که کراتينه کردن مو‪ ،‬جزو گران‌ترين‬ ‫کارهايي است که روي موي آقايان انجام مي‌شود‪.‬‬ ‫ماسک مو و ماسک صورت هم از آن دسته چيزهايي است که‬ ‫براي شادابي پوست و مو‪ ،‬طرفداران خاص خود را دارد‪.‬‬ ‫آن وقت‌ها عروس به لباس عروسي و آرايشش معروف بود و‬ ‫همه معتقد بودند هر چه براي زيباتر کردن عروس خرج کنند‪ ،‬پول‬ ‫دور نريخته‌اند‪ .‬امروز اين خرج براي دامادها هم مي‌شود و اتفاقا در‬ ‫ميدان رقابت‪ ،‬هزينه‌اي که براي آرايش و پيرايش داماد پرداخت‬ ‫مي‌شود چيزي کمتر از عروس ندارد‪.‬‬ ‫در سالن‌هاي آنچناني‪ ،‬آرايش داماد از ‪ 500‬هزار تومان شروع‬ ‫مي‌شود و گاهي به يک ميليون و پانصد هزار تومان هم مي‌رسد‪.‬‬ ‫شايد اگر عکس قبل و بعد آرايش داماد را با هم مقايسه کنيم‬ ‫تغيير زيادي به نظرمان نيايد‪ ،‬اما به هر حال عمليات اصالح‪ ،‬گريم‬ ‫و ترميم روي او انجام مي‌شود تا داماد هم در زيبايي چيزي از‬ ‫عروسش نداشته باشد‪.‬‬ ‫دامادهايي که اين هزينه را متحمل مي‌شوند از اصل اساسي‬ ‫«بکشيد و خوشگلم کنيد» پيروي مي‌کنند و حاضرند هر کاري انجام‬ ‫دهند و هر هزينه‌اي را بپردازند تا با قبلشان فرق کنند‪.‬‬ ‫ديگر گذشت آن دوره که مرد را با سبيل کلفت مي‌شناختند و‬ ‫پوست زبر؛ دوره‪ ،‬دوره صورت صاف‌هاست و ابرو تميزها‪ .‬مردها‬ ‫هم براي زيبايي ظاهر خرج مي‌کنند و دلشان مي‌خواهد با قبلشان‬ ‫فرق داشته باشند‪ .‬اينکه اين تغيير تا چه حد درست است و تا چه‬ ‫حد مورد تاييد جامعه و فرهنگ ماست‪ ،‬چيزي است که بايد روي‬ ‫آن مطالعه جدي کرد‪.‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫کلود مونه‬ ‫–‬ ‫ژرژ کلمانسو‬ ‫يک تاريخ و دو شخصيت‪،‬‬ ‫نويسنده الکساندر دوال –‬ ‫آستاال‬

‫«دوست من‬ ‫تا آنجايي که مي‌توانيد نقاشي کنيد‬ ‫حتي اگر بوم‌هايتان زودتر از شما از پاي درآيند‪.‬‬ ‫چشمان من نياز به رنگ‌هاي زيباي شما دارند‪.‬‬ ‫با نظاره کردن به نقاشي‌هاي شما‬ ‫هميشه در خود شعفي غريب مي‌يابم‪».‬‬ ‫(از نامه‌هاي کلمانسو به مونه)‬ ‫دوال – آستاال (متولد ‪ )1974‬حقوقدان‬ ‫برجسته و عضو کانون وکالي پاريس با نگارش‬ ‫و انتشار دو زندگينامه ارزنده تحت عنوان «آندره‬ ‫مالرو – شارل دوگل‪ :‬يک تاريخ و دو حماسه»‬ ‫(برنده جايزه فرانسوي سيمون گلداسميت) و‬ ‫ديگري « کلود مونه – ژرژ کلمانسو‪ :‬يک تاريخ و‬ ‫دو شخصيت» از انتشارات فوليو که آن نيز موفق‬ ‫به دريافت جايزه پي‌ير ال فو شده و نظر بسياري‬ ‫از کارشناسان را به خود جلب کرده است‪.‬‬ ‫کلود مونه (متولد ‪ 14‬نوامبر ‪ 1840‬در‬ ‫پاريس) نقاش پيشگام مکتب امپرسيونيسم‬ ‫و ژرژ کلمانسو (متولد ‪ 28‬سپتامبر ‪ 1841‬در‬ ‫وانده) سياستمدار‪ ،‬رييس مجلس و دو دوره‬ ‫نخست‌وزير فرانسه‪ ،‬دو چهره شگفت‌انگيز با‬ ‫قابليت‌هاي منحصر به فرد بودند که هرکدام در‬ ‫جايگاه خود مولد حادثه‌اي بزرگ در عصر و دوره‬ ‫خويش يکي در عرصه هنر نقاشي و ديگري در‬ ‫صحنه جمهوريت سرزمين فرانسه شدند‪.‬‬ ‫مکتب امپرسيونيسم که به ابتکار کلود‬ ‫مونه پايه‌ريزي شد‪ ،‬در واقع جنبش رنسانسي‬ ‫نويني را رقم مي‌زد که در تقابل با ارزش‌هاي‬ ‫زيبايي‌شناسانه محافظه‌کار قد برافراشته و‬ ‫حضور خود را گسترده نمود‪ .‬از سوي ديگر‪،‬‬ ‫ژرژ کلمانسو در راستاي تفکري بي‌سابقه روش‬ ‫عدم پيروي از دنباله‌روي‌هاي سياسي حاکم بر‬ ‫جامعه را اعمال نموده و سرانجام توانست در‬ ‫رويارويي‌هاي نابرابر با اصولگرايان سياسي‬ ‫ارزش‌هاي مبتني بر آزادي بي‌قيد و شرط فردي‬ ‫را بر پيکر شکننده جمهوري پيوند زند و در نهايت‬ ‫دوستي اين دو شخصيت تاريخي توانست در‬ ‫خدمت انديشه‌هاي کارسازي درآيد که براي‬ ‫فرانسويان آزادي خالقيت و آزادي زيستن را به‬ ‫ارمغان آورد‪.‬‬ ‫در ‪ 12‬نوامبر ‪ 1918‬يعني فرداي روز‬ ‫پيروزي فرانسه بر آلمان‪ ،‬مونه به دوست ديرين‬ ‫خود کلمانسو چنين مي‌نويسد‪« ،‬دوست بزرگ و‬ ‫گرامي من‪ ،‬اکنون در آخرين مراحل تکوين دو‬ ‫پرده دکوراتيو هستم که مي‌خواهم امضايم را‬

‫به تاريخ روز پيروزي نهايي بر آن‌ها‬ ‫ثبت نمايم‪ ،‬لذا تقاضايي از شما دارم‬ ‫که به عنوان ميانجي ميان من و دولت‬ ‫فرانسه‪ ،‬تالش نماييد تا اين دو اثر به‬ ‫عنوان هديه‌اي از جانب من به ملتم‬ ‫مورد قبول و تصويب اعضاي کابينه‬ ‫دولت قرار گرفته و تصور مي‌کنم که‬ ‫اين سهم کوچکي است از جانب من‬ ‫تا در راه پيروزي با هم‌ميهنانم آن را به‬ ‫مشارکت گذارم‪ .‬در ضمن درخواست‬ ‫ديگري دارم که اين دو پرده نقاشي بر‬ ‫روي ديواري از ديوارهاي موزه هنرهاي‬ ‫دکوراتيو باال روند‪ .‬با اظهار دوستي‬ ‫بي‌شايبه و مملو از تحسين‪ ،‬شما را در‬ ‫آغوش گرفته و آرزوي سالمت‌تان را‬ ‫دارم‪ .‬کلود مونه‪».‬‬ ‫اندکي پس از دريافت نامه در‬ ‫‪ 18‬نوامبر ‪ ،1918‬کلمانسو بالفاصله با‬ ‫سامان دادن قرارداد متارکه و امضاي آن‬ ‫با آلمان‪ ،‬مقر حکومت را به قصد ژيورني‬ ‫ترک مي‌گويد و ساعاتي بعد با توقف‬ ‫خودروي دولتمرد در برابر ساختمان‬ ‫کارگاه‪ ،‬نقاش به استقبال او آمده و آن‬ ‫دو لحظاتي در سکوت به هم مي‌نگرند‪.‬‬ ‫با پرسش ميزبان که آيا آن نبرد شوم‬ ‫به آخر رسيد؟ ميزبان سر تکان داده‬ ‫و مي‌گويد‪ ،‬آري دوست من باالخره به‬ ‫پايان رسيد‪...‬دو مرد در آغوش هم گره‬ ‫خورده و با چهره‌هايي مرطوب از ريزش‬ ‫اشک‌ها گويي در سوک گل‌هاي سرخ‬ ‫مرده باغ ژيورني در فصل برگريزاني‬ ‫دلگير آرام آرام قدم برداشته و زماني‬ ‫طوالني را به گفت‌وگو مي‌پردازند‪.‬‬ ‫در نوشته‌هاي جسته و گريخته‬ ‫کلود مونه از اين مالقات استثنايي‬ ‫بارها ياد شده است که طي آن ميثاقي‬ ‫ارزشمند نيز ميان نقاش امپرسيونيست‬ ‫و دولتمدار هنردوست برقرار مي‌گردد و‬ ‫چندي بعد کلمانسو نه تنها دو تابلوي‬ ‫اهدايي را مورد قبول و تصويب اعضاي دولت‬ ‫رسانده بلکه زمينه‌هاي مناسبي را هم فراهم‬ ‫مي‌آورد تا مجموعه نقاشي‌هاي «نيلوفرهاي آبي»‬ ‫براي هميشه به موزه اورانژري پاريس (موزه‬ ‫نقاشان امپرسيونيست) منتقل و به نمايش عموم‬ ‫درآيند‪.‬‬ ‫در حقيقت پروژه شگفت‌انگيز «نيلوفرهاي‬ ‫آبي» که از سال ‪ 1895‬شروع شد و در مجموع‬ ‫‪ 250‬تابلو را تشکيل مي‌دهد‪ ،‬نتيجه همکاري‬ ‫درخشان دو انسان استثنايي با قابليت‌هاي‬ ‫متفاوت بود که برداشتي واحد از هنر نقاشي ابراز‬ ‫مي‌داشتند‪.‬‬ ‫کلمانسو در يکي از يادداشت‌هاي بر جا‬ ‫مانده‌اش در باره مونه مي‌نويسد‪« ،‬يک روز او را‬ ‫ميان دشتي پوشيده از شقايق‌هاي وحشي بي‬ ‫آنکه توجهي به من داشته باشد نظاره مي‌کردم‪ .‬با‬ ‫دقت و تمرکزي غريب بر حسب آموزه‌هايي که از‬ ‫«اوژن بودن» (نقاش فرانسوي) بر حافظه سپرده‬ ‫بود‪ ،‬تغييرات نور را با حرکت خورشيد مي‌پاييد و‬ ‫دايم در حال جابجا شدن از سه پايه‌اي به سه‬ ‫پايه ديگر و با وسواس و مهارتي غيرقابل توصيف‪،‬‬ ‫قلم موهاي آغشته به رنگ را بر سطح سفيد بوم‌ها‬ ‫مي‌ساييد و صحنه‌هايي دلپذير مي‌آفريد‪ .‬احساسي‬ ‫داشتم که آن کارگاه چيده شده در فضاي آزاد و‬ ‫محاصره در شقايق‌هاي وحشي‪ ،‬در حقيقت ميدان‬ ‫کارزاري را ميان خورشيد و نقاشي به نام کلود‬ ‫مونه بر ذهن انسان متبادر مي‌نمود و تفکري ساده‬ ‫که تا پيش از آن هيچ نقاشي بدان نپرداخته بود‪،‬‬ ‫اکنون به مرحله تحقق مي‌پيوست تا بر زندگي‬ ‫تهي و محقر انساني جلوه‌اي تابنده دهد‪».‬‬ ‫اما عجيب است مردي با آن همه شکفتگي‬ ‫در هنر و قدرت خالقه بي‌پايان‪ ،‬صرفأ به لحاظ‬ ‫روحيه‌اي کمال‌پرست و سختگيرانه نسبت به‬ ‫برخي آثارش گهگاهي راه تخريب و انهدام‬ ‫در پيش گرفته و بسياري از نقاشي‌هايي را که‬ ‫مي‌بايست در گنجينه هنري کشور فرانسه براي‬ ‫هميشه محفوظ مي‌ماند را نابود ‌سازد‪ .‬چنانکه‬ ‫تعداد قابل مالحظه‌اي از تابلوهاي مجموعه‬ ‫«نيلوفرهاي آبي» دچار چنين سرنوشتي محتوم‬ ‫گشته و نسل‌هاي آينده از ديدن آن‌ها محروم‪....‬‬

‫‪25‬‬

‫تابستان ‪ 1915‬دوره پراهميتي از زندگي کلود مونه است‪ ،‬زيرا که‬ ‫عمليات ساختماني کارگاه نقاشي او در باغ ژيورني رو به پايان بود و اين‬ ‫آغاز دوره‌اي از تجربيات نوين را در فضايي بسته برايش رقم مي‌زد که‬ ‫ديگر هنرمند نيازي نداشت در بازي پيچيده با نور نيروي خود را متمرکز بر‬ ‫حمل و چيدمان ابزار کار در فضاي بيرون‪ ،‬روي زمين‌هاي ناهموار و تحمل‬ ‫دماهاي نامطلوب نمايد و اکنون در محدوده کارگاه نوساخته با شيشه‌هاي‬ ‫بلندش که فضاي درون را با اقيانوسي از نور و رنگ و تصوير سيراب‬ ‫مي‌ساخت‪ ،‬بدو اين امکان را نيز مي‌داد که به آسودگي زيبايي‌هاي طبيعت‬ ‫بيرون و همچنين نيلوفرهاي شناور بر روي تاالب‌هاي باغ را بر سطح‬ ‫سپيد بوم‌ها منتقل سازد‪.‬‬ ‫دو يار ديرين به کرات زير بام همين کارگاه به ديدار هم نايل آمده‬ ‫و ساعت‌ها در گفت‌وگوهاي طوالني از دغدغه‌هاي يکديگر در عرصه‬ ‫فرهنگ‪ ،‬هنر‪ ،‬سياست و حقوق بشر صحبت و به رد و بدل کردن افکار‬ ‫مي‌پرداختند‪ .‬در طي چنين نشست‌هايي کلمانسو با درايت طرح بزرگي را‬ ‫براي نقاشي‌هاي دوست خود پي‌ريزي مي‌کرد تا يک روز سرانجام کليه‬ ‫تابلوهاي مونه در يک فضاي واحد از پيش طراحي شده جمع‌آوري و بر‬ ‫روي ديوار‌هاي خمداري نصب گردند‪.‬‬ ‫اما موانعي جدي بر سر راه قرار داشت که هر کدام مي‌توانست پروژه‬ ‫را با ناکامي و شکست روبرو سازد‪ ،‬به ويژه از دست رفتن قدرت بينايي‬ ‫نقاش در واپسين سال‌هاي حياتش اين طرح بزرگ را دچار نوساناتي‬ ‫نگران‌کننده مي‌ساخت‪ ،‬لذا کلمانسو با شناخت عميقي که از روحيات‬ ‫دوست خود داشت‪ ،‬به خوبي مي‌دانست که تنها راه رسيدن به هدف‬ ‫نهايي ايجاد نمايشگاهي دايمي است و محقق نمودن چنين امري صرفأ‬ ‫محتاج به برنامه‌ريزي‪ ،‬شکيبايي و ارتباط با افراد بانفوذ درون حکومت و‬ ‫گفت‌وگوي پشت درهاي بسته بود‪.‬‬ ‫در چهارده جون سال ‪ 1922‬ژرژ کلمانسو با تمهيدات بسيار موفق‬ ‫مي‌شود اليحه پذيرش آثار کلود مونه را به تصويب و امضاي «ليون برار»‬ ‫(وزير آموزش عمومي و هنرهاي زيبا) و همچنين الکساندر ميلراند (رييس‬ ‫جمهوري وقت فرانسه) رسانده و بي‌درنگ با گشايش اعتبار در ‪ 17‬آگست‬ ‫همان سال عمليات ساختماني آغاز و در ابتداي سال ‪ 1923‬بر طبق برنامه‬ ‫پيش‌بيني شده‪ ،‬پروژه مذکور تکميل و خاتمه مي‌يابد‪ .‬اما شوربختانه با‬ ‫اوجگيري رفتارهاي نامتعارف و غيرقابل پيش‌بيني مونه ناشي از دست‬ ‫دادن قدرت بينايي‌اش‪ ،‬به يک باره سرنوشت اين طرح بزرگ با خطر از‬ ‫هم گسيختگي روبرو مي‌گردد‪.‬‬ ‫و باز هم به ياري حسن درايت و رفتار هوشمندانه کلمانسو نقاش در‬ ‫کلينيک دکتر «شارل کوتال» تحت عمل جراحي چشم قرار گرفته و نيروي‬ ‫بينايي بار ديگر در چشمانش ظاهر مي‌شود و به دنبال آن در سال ‪،1927‬‬ ‫نمايشگاه جديد با ديوارهاي مزين به تابلوهاي مجموعه «نيلوفرهاي آبي»‬ ‫افتتاح شده و خيل عظيمي از هنر دوستان را به خود جلب مي‌نمايد‪.‬‬ ‫(ادامه دارد)‬


‫‪26‬‬

‫قيوم کرزي‪ :‬به نفع هيچ‬ ‫نامزدي کنار نمي‌روم‬

‫‪March 2014‬‬

‫‪26‬‬

‫اسفند ‪1392‬‬

‫کرده است‪.‬‬ ‫آقاي اوباما گفت که اين دستور را به آن دليل صادر کرده‬ ‫که آقاي کرزي نشان داده است که اميد چنداني براي امضاي‬ ‫موافقت‌نامه امنيتي ميان دو کشور وجود ندارد‪.‬‬ ‫همزمان کاخ سفيد نيز در يک نامه خبري هشدار داده‌‬ ‫بود که هر چه تاخير در امضاي سند ياد شده طوالني‌تر شود‪،‬‬ ‫احتمال کوچکتر و محدودتر شدن ماموريت حمايت قاطع‬ ‫بيشتر خواهد بود‪.‬‬

‫ظرف چند روز گذشته عبداهلل عبداهلل‪ ،‬ديگر نامزد‬ ‫انتخابات رياست جمهوري افغانستان‪ ،‬دولت اين کشور و‬ ‫مقامات ارگ را به دخالت در روند انتخابات و سوء استفاده‬ ‫از امکانات دولتي به نفع نامزدهاي خاصي متهم کرده بود‪.‬‬

‫سرمايه‌گذاران در تالش‬ ‫تهيه فهرست مطالبات از‬ ‫نامزدان رياست جمهوري‬

‫در انتخابات رياست جمهوري افغانستان يازده‬ ‫نفر نامزد هستند‪ .‬قرار است اين انتخابات در روز تاريخ‬ ‫شانزدهم حمل (فروردين) برگزار شود‪.‬‬

‫وزارت خارجه افغانستان‪:‬‬ ‫از روند صلح با طالبان‬ ‫حمايت مي‌کنيم‬

‫ناتو‪ :‬موافقت‌نامه امنيتي‬ ‫امضا نشود‪ ،‬مي‌رويم‬

‫قيوم کرزي برادر رئيس جمهور افغانستان اعالم کرد‬ ‫که به نفع هيچ نامزد ديگري کنار نمي‌رود و به مبازرات‬ ‫انتخاباتي خود ادامه خواهد داد‪.‬‬ ‫او دليل اين تصميم را احترام به آراي مردم و بزرگان‬ ‫قوم و جرگه قومي به عنوان سنت ديرين ‌ه مردم افغانستان‪،‬‬ ‫عنوان کرد‪.‬‬ ‫اخيرا شماري از سران اقوام پشتون که از واليات‬ ‫مختلف افغانستان در کابل گرد هم آمده بودند‪ ،‬تالش کردند‬ ‫تا زمينه تفاهم ميان چند نامزد مشخص و انتخاب يک نامزد‬ ‫واحد از ميان آنها را فراهم کنند‪.‬‬ ‫آقاي کرزي از افرادي که در جرگه شرکت کرده بودند‬ ‫تشکر کرد و گفت که به باور او راه حل مشکالت افغانستان‪،‬‬ ‫مشارکت در انتخابات است و او تالش خواهد کرد که براي‬ ‫حل اين مشکالت‪ ،‬به مبارزات انتخاباتي خود ادامه دهد‪.‬‬ ‫قاضي امين وقاد يکي از اشتراک کنندگان جرگه قومي‬ ‫نيز در اين مراسم گفت که به دليل ثابت قدمي قيوم کرزي در‬ ‫روند انتخابات به او تبريک مي‌گويد و اين خود يک دستاورد‬ ‫مهم براي اعضاي جرگه است‪.‬‬ ‫او با تاکيد بر اينکه نامزدها بايد با هم رقابت کنند نه‬ ‫خصومت‪ ،‬افزود که رقابت در شهرها و کاخ نيست‪ ،‬بلکه در‬ ‫روستاها است‪.‬‬ ‫آقاي وقاد گفت که جرگه به کار خود پايان داده و‬ ‫زلمي رسول نيز به عنوان نامزدي شناخته شده که تا پايان‬ ‫رقابت‌هاي انتخاباتي‪ ،‬خواهد ماند‪.‬‬ ‫اعضاي جرگه قومي که براي تشکيل ائتالفي بين قيوم‬ ‫کرزي و زلمي رسول‪ ،‬وزير خارجه پيشين تالش مي‌کردند‪،‬‬ ‫نظر خود در مورد اين ائتالف را با حامد کرزي رئيس جمهوري‬ ‫نيز در ميان گذاشته که به گفته منابع آگاه‪ ،‬نظر آنها از سوي‬ ‫رئيس جمهور کرزي رد شده است‪.‬‬ ‫اين تالش‌ها باعث شد که تعدادي از نامزدها رئيس‬ ‫جمهور کرزي را متهم به مهندسي انتخابات کنند‪.‬‬ ‫سرير احمد برمک‪ ،‬عضو کميسيون مستقل انتخابات‬ ‫افغانستان نيز گفته است که اين کميسيون در نامه‌اي به‬ ‫دفتر رياست جمهوري خواستار توضيح در مورد ادعاي اين‬ ‫نامزدها شده است‪.‬‬ ‫آقاي برمک گفت اين کميسيون هنوز نشانه‌اي از دخالت‬ ‫رئيس جمهوري در روند انتخابات نديده‌‪ ،‬اما حرف‌هايي در‬ ‫مورد برگزاري جلسات انتخاباتي در ارگ به آنها هم رسيده‬ ‫است‪.‬‬ ‫او افزود آنچه مسئوالن کميسيون انتخابات در اين مورد‬ ‫مي‌دانند اين است که شماري از سران قومي براي مشورت‬ ‫به دفتر رياست جمهوري رفته‌اند‪ ،‬نه اينکه رئيس جمهوري‬ ‫آنها را به دفتر خود دعوت کرده باشد‪.‬‬ ‫باور عمومي در افغانستان اين است که در صورت‬ ‫دخالت مقام‌هاي دولتي در روند انتخابات‪ ،‬نامزدي برنده‬ ‫خواهد شد که حمايت ارگ و شخص رئيس جمهور را با‬ ‫خود داشته باشد‪.‬‬

‫وزراي دفاع کشورهاي عضو پيمان آتالنتيک شمالي‪،‬‬ ‫ناتو‪ ،‬توافق کردند که تمام گزينه‌هاي ممکن براي آينده‬ ‫ماموريت اين سازمان در افغانستان از جمله خروج کامل اين‬ ‫نيروها را در نظر داشته بگيرند‪.‬‬ ‫آنرس فو راسموسن‪ ،‬دبير کل ناتو‪ ،‬در پايان نشست‬ ‫اين سازمان در بروکسل‪ ،‬به خبرنگاران گفت که اين سازمان‬ ‫براي ادامه ماموريت نيروهايش در افغانستان‪ ،‬نياز به يک‬ ‫چارچوب قانوني قابل اطمينان دارد‪.‬‬ ‫او گفت که بدون چنين چارچوبي‪ ،‬امکان ادامه حضور‬ ‫اين سازمان در افغانستان‪ ،‬پس از سال ‪ ،2014‬وجود ندارد‪.‬‬ ‫ماموريت سازمان ناتو در افغانستان پس از سال‬ ‫‪ ،2014‬موسوم به «حمايت قاطع»‪ ،‬برنامه‌هايي چون آموزش‬ ‫نيروهاي امنيتي افغانستان‪ ،‬مشورت‪ ،‬نظارت و همکاري با‬ ‫اين نيروها را در بر دارد‪.‬‬ ‫آقاي راسموسن گفت‪ ،‬همانطور که پيش از اين هم‬ ‫گفته‌ايم‪ ،‬آغاز ماموريت تازه سربازان ناتو در افغانستان‪،‬‬ ‫وابسته به سرنوشت موافقت‌نامه دوجانبه امنيتي ميان اين‬ ‫کشور و آمريکا و نيز موافقت‌نامه وضعيت استقرار نيروهاي‬ ‫ناتو در افغانستان است‪.‬‬ ‫دبير کل ناتو افزود که توافق وزراي دفاع کشورهاي‬ ‫عضو اين سازمان‪ ،‬از جمله کار بر روي برنامه احتياطي خروج‬ ‫کامل نيروها از افغانستان‪ ،‬در نتيجه تاخيرهايي بوده که در‬ ‫امضاي اين موافقت‌نامه ديده شده است‪.‬‬ ‫حامد کرزي رئيس جمهور افغانستان به‌رغم تصويب‬ ‫لويه جرگه‌اي که براي بررسي موافقت‌نامه دوجانبه امنيتي‬ ‫با آمريکا برگزار شده بود‪ ،‬تا به اينجا از امضاي آن خودداري‬ ‫کرده‌‌است‪.‬‬ ‫در عين حال آقاي راسموسن به خبرنگاران گفت که‬ ‫خروج کامل نيروها از افغانستان‪ ،‬موسوم به «گزينه صفر»‪،‬‬ ‫نتيجه و پايان مورد نظر غرب براي ماموريت افغانستان‬ ‫نيست و به گمان او‪ ،‬مردم اين کشور نيز از آن استقبال‬ ‫نخواهند کرد‪.‬‬ ‫او افزود‪ ،‬واقعيت ناخوشايند اين است که اگر‬ ‫موافقت‌نامه‌اي نباشد‪ ،‬نيرو و برنامه‌اي هم براي آموزش در‬ ‫افغانستان نخواهد بود‪.‬‬ ‫چاک هيگل‪ ،‬وزير دفاع آمريکا نيز در نشست خبري خود‬ ‫با خبرنگاران بعد از اين اجالس موضع مشابه‌اي اتخاذ کرد و‬ ‫گفت که نيروهاي آمريکايي در حال برنامه‌ريزي براي خروج‬ ‫احتمالي کامل هستند‪.‬‬ ‫او در پاسخ به سوال خبرنگاري که پرسيد آيا نيروهاي‬ ‫افغان در صورت خروج کامل نيروهاي غربي از افغانستان‬ ‫از هم نخواهند پاشيد‪ ،‬گفت که چنين خطري وجود دارد و‬ ‫ي است‪.‬‬ ‫واقع ‌‬ ‫چند روز پيش از آن نيز‪ ،‬باراک اوباما‪ ،‬رئيس جمهور‬ ‫آمريکا‪ ،‬در گفت‌وگويي تلفني با حامد کرزي‪ ،‬اعالم کرده بود‬ ‫که دستور کار بر روي برنامه احتياطي خروج کامل نيروهاي‬ ‫اين کشور در پايان سال جاري ميالدي از افغانستان را صادر‬

‫همايش ملي اقتصادي افغانستان از سوي اتاق‬ ‫تجارت و صنايع افغانستان و نهاد غير دولتي موسوم به‬ ‫اداره تسهيالت در محيط سرمايه‌گذاري افغانستان که به‬ ‫«حرکت» معروف است‪ ،‬در اوايل اسفند ماه برگزار شد‪.‬‬ ‫در اين نشست تاجران‪ ،‬سرمايه‌گذاران و اقتصاددانان‬ ‫از سراسر افغانستان گردهم آمدند تا چالش‌هاي فراروي‬ ‫فعاليت بخش خصوصي را بررسي کنند‪.‬‬ ‫قرار است نتايج اين نشست به عنوان سند پيشنهادي‬ ‫بخش خصوصي در عرصه سياست‌گزاري اقتصادي در يک‬ ‫نشست با نامزدان رياست جمهوري افغانستان مطرح شود‪.‬‬ ‫محمد نسيم اکبر رئيس اداره «حرکت» مي‌گويد‬ ‫که جذب سرمايه‌گذاري با ايجاد محيط مناسب براي‬ ‫سرمايه‌گذاري رابطه مستقيم دارد‪.‬‬ ‫او مي‌گويد امنيت و ثبات سياسي‪ ،‬مبارزه با فساد اداري‪،‬‬ ‫وضع رژيم مالياتي مناسب‪ ،‬وجود مشوق‌هاي سرمايه‌گذاري‪،‬‬ ‫دسترسي به منابع مالي الزم ‪ ،‬دسترسي به زير ساخت‌هايي‬ ‫چون برق‪ ،‬زمين و حمايت قانوني از ايجاد فضاي مناسب‬ ‫براي تشويق سرمايه‌گذاري در افغانستان ضرورت دارد‪.‬‬ ‫آقاي اکبر اراده سياسي دولت براي انکشاف اقتصادي‬ ‫را نيز عامل مهم ديگري در افزايش سرمايه‌گذاري در کشور‬ ‫دانست‪.‬‬ ‫خان جان الکوزي معاون اتاق تجارت و صنايع‬ ‫افغانستان نيز در بين خواست‌هاي سرمايه‌گذاران‪ ،‬بر مبارزه‬ ‫با فساد اداري تاکيد کرد‪.‬‬ ‫او مي‌گويد‪ ،‬ده‌ها کميسيون به ميان آمد‪ ،‬ده‌ها فرمان‬ ‫صادر شد‪ ،‬اما فساد ريشه کن نشد و قانون عملي نشد‪،‬‬ ‫چون دولتمردان بزرگي در فساد دست داشتند و از اين فساد‬ ‫منافع به جيب‌شان مي‌آمد‪.‬‬ ‫محمد قربان حقجو رئيس اتاق تجارت و صنايع‬ ‫افغانستان نيز مي‌گويد از خواست‌هاي مطرح شده در اين‬ ‫همايش‪ ،‬رساله‌اي تهيه خواهد شد و در اختيار نامزدان‬ ‫انتخابات رياست جمهوي قرار خواهد گرفت و از آنان تعهد‬ ‫براي اجراي آن گرفته مي‌شود‪.‬‬ ‫او تاکيد دارد که نهادهاي اقتصادي عملي شدن اين‬ ‫خواست‌ها را در حکومت پنج ساله آينده به دقت تعقيب‬ ‫خواهند کرد‪.‬‬ ‫رئيس اداره حرکت مي‌گويد که در سال‌هاي گذشته‬ ‫اراده سياسي براي اصالحات و شايسته ساالري وجود‬ ‫نداشت و به همين دليل هم مبارزه با فساد اداري آنطور که‬ ‫الزم بود‪ ،‬صورت نگرفت و پاليسي‌هاي عملي براي رشد‬ ‫اقتصادي به اجرا در نيامد‪.‬‬ ‫رئيس اتاق تجارت و صنايع نيز مي‌گويد‪ ،‬مردم‬ ‫افغانستان از بازي‌هاي سياسي خسته شده‌اند‪ ،‬مردم از قوم‬ ‫بازي‪ ،‬ائتالف ها و اين جور چيزها خسته شده‌اند‪.‬‬ ‫او مي‌گويد که با تغيير حکومت‪ ،‬اولويت هاي کاري‬ ‫حکومت هم تغيير مي‌کند و آنها اميدوارند که بحث اقتصاد از‬ ‫اولويت‌هاي رئيس جمهوري آينده باشد‪.‬‬ ‫اتاق تجارت و صنايع افغانستان برنامه‌هاي اقتصادي‬ ‫نامزدان انتخابات رياست جمهوري را جمع‌آوري کرده و قرار‬ ‫است آنها را با فهرست خواست‌هاي سرمايه‌گذاران در يک‬ ‫مناظره به بحث بگذارد‪.‬‬

‫مقام‌هاي وزارت خارجه افغانستان اعالم کردند که‬ ‫حکومت افغانستان از آغاز روند صلح با طالبان حمايت‬ ‫مي‌کند‪.‬‬ ‫شکيب مستغني سخنگوي وزارت خارجه افغانستان در‬ ‫نشست خبري در کابل گفت‪ ،‬دولت افغانستان از گفتگوهاي‬ ‫صلح با طالبان حمايت مي‌کند‪ ،‬مخالفان روند صلح از‬ ‫استخبارات کشورهاي منطقه تقويت مي‌شوند و به آنان‬ ‫اهميت داده نخواهد شد‪.‬‬ ‫مستغني با اشاره به گفتگوي هيأت افغانستان با رهبران‬ ‫طالبان که طي هفته‌هاي اخير در دبي برگزار شده بود گفت‪،‬‬ ‫حکومت افغانستان از برگزاري چنين نشست‌هايي استقبال‬ ‫کرده و به گفتگوهاي صلح طالبان اهميت خواهد داد‪ .‬او‬ ‫افزود‪ ،‬خوشبيني‌هايي در مورد نتيجه نشست شوراي عالي‬ ‫صلح و رهبران طالبان در دبي وجود دارد‪.‬‬ ‫اين حرف‌ها در شرايطي مطرح مي‌گردد که گروه‬ ‫طالبان ‪ 21‬ارتشي افغان را در واليت کنر اين کشور کشتند‪.‬‬ ‫اما سخنگوي وزارت خارجه افغانستان در اين زمينه گفت‪،‬‬ ‫تحقيقات در مورد چگونگي اين حمله آغاز شده است‪.‬‬ ‫مستغني تاکيد کرد‪ ،‬به مردم افغانستان اطمينان‬ ‫مي‌دهم که نيروهاي امنيتي کشور توانايي پاسخگويي اين‬ ‫گونه حمالت را دارند‪.‬‬

‫‪ 50‬درصد از‬ ‫مدارس افغانستان‬ ‫ساختمان ندارند‬

‫فاروق وردک وزير معارف (آموزش و پروش افغانستان)‬ ‫اعالم کرد که در حدود ‪ 50‬درصد از مدارس اين کشور‬ ‫ساختمان ندارند و دانش‌آموزان مجبور هستند در فضاي باز‬ ‫درس بخوانند‪.‬‬ ‫او گفت که در حال حاضر ‪ 16‬هزار و ‪ 600‬مدرسه فعال‬ ‫در سرتاسر افغانستان وجود دارد که ‪ 50‬درصد اين مدارس‬ ‫داراي ساختمان و بقيه در خانه‌هاي کرايه‌اي‪ ،‬خيمه‌ها يا در‬ ‫زير درختان برگزار مي‌شوند‪.‬‬ ‫وزير معارف افغانستان که در مراسم استخدام‬ ‫سراسري آموزگاران در کابل صحبت مي‌کرد‪ ،‬گفت که از‬ ‫طريق امتحان و رقابت آزاد‪ 11 ،‬هزار آموزگار در ‪ 32‬واليت‬ ‫افغانستان استخدام خواهند شد‪ .‬به گفته آقاي وردک‪ ،‬اين‬ ‫امتحان در دو واليت دايکندي در مرکز و نورستان در شرق‬ ‫کشور برگزار نشده است‪.‬‬ ‫در اين آزمون ‪ 30‬هزار نفر از دانش‌آموختگان‬ ‫دانشگاه‌ها و مراکز تربيت معلم شرکت کردند‪.‬‬ ‫کمبود معلم‪ ،‬به خصوص معلم زن و نداشتن فضاي‬ ‫مناسب براي تدريس يکي از چالش‌هاي عمده در افغانستان‬ ‫به حساب مي‌آيد‪.‬‬ ‫آقاي وردک گفت که ‪ 53‬درصد از معلم‌هاي واليت کابل‬ ‫زن هستند‪ ،‬اما اين رقم در کل افغانستان ‪ 31‬درصد است‪.‬‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪27‬‬ ‫او افزود که براي رشد معارف و افزايش تعداد معلمان‬ ‫زن در ساير واليات‪ ،‬وزارت معارف در نظر دارد تا معلمان‬ ‫زن را همراه با محرم شرعي‌شان استخدام کند‪ .‬اين معلم‌ها‬ ‫براي سه سال به واليت‌ها اعزام خواهند شد‪.‬‬

‫نسبت دانش‌آموزان دختر به پسر نيز يکي ديگر از‬ ‫مشکالت در افغانستان است‪ .‬گزارش‌ها نشان مي‌دهد که‬ ‫در سال ‪ 2003‬از هر ‪ 100‬دانش‌آموز‪ 21 ،‬نفر دختر بوده‌اند‬ ‫ولي اين رقم در سال ‪ 2012‬به ‪ 22‬نفر افزايش يافته است‪.‬‬ ‫آقاي وردک در اين باره گفت که دولت افغانستان با‬ ‫هدف اعمال تبعيض مثبت‪ ،‬احداث مدارس دخترانه و مختلط‬ ‫را در اولويت قرار داده است‪.‬‬ ‫او افزود‪ ،‬آموزش يک مرد باعث با سواد شدن تنها يک‬ ‫فرد مي‌شود ولي آموزش يک زن مي‌تواند جامعه را تغيير‬ ‫دهد که ما برنامه داريم براي ايجاد تغيير در اجتماع‪ ،‬اين‬ ‫تبعيض مثبت را ادامه دهيم‪.‬‬ ‫وزير معارف افغانستان اعالم کرد که حضور زنان در‬ ‫بخش معارف‪ ،‬در سال‌هاي گذشته افزايش يافته است‪.‬‬ ‫آقاي وردک به عنوان مثال به ارزگان در جنوب‬ ‫افغانستان اشاره کرد که به گفته او تا چند سال پيش‪ ،‬در‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫تمام اين واليت فقط ‪ 9‬معلم زن که تا کالس ششم درس‬ ‫خوانده بودند‪ ،‬مشغول تدريس بودند اما در حال حاضر حدود‬ ‫‪ 2200‬دختر ارزگاني در مراکز تربيت معلم در سرتاسر‬ ‫افغانستان درس مي‌خوانند‪.‬‬ ‫کمبود امکانات و شرايط ويژه اجتماعي در افغانستان‬ ‫نيز باعث شده که بسياري از‬ ‫دانش آموزان از ادامه تحصيل‬ ‫باز بمانند‪.‬‬ ‫بررسي‌ها نشان داده‬ ‫که از ‪ 100‬دانش‌آموز که‬ ‫در سال ‪ 2003‬وارد کالس‬ ‫اول شده‌اند‪ ،‬تنها ‪ 45‬نفر‬ ‫توانسته‌اند تحصيل را تا‬ ‫کالس ‪ 12‬ادامه بدهند‪.‬‬ ‫اين رقم در سال ‪2012‬‬ ‫به ‪ 64‬نفر رسيده است‪.‬‬ ‫افغانستان‬ ‫دولت‬ ‫سرمايه‌گذاري در بخش‬ ‫آموزش و پرورش را يکي‬ ‫از اولويت‌هاي کاري خود‬ ‫مي‌خواند‪ ،‬اما آمارهاي موجود‬ ‫نشان مي‪‎‬دهد بودج ‌ه ساالنه‌اي‬ ‫که دولت براي هر دانش‌آموز‬ ‫در نظر گرفته‪ ،‬نسبت به تمام‬ ‫کشورهاي منطقه کمتر است‪.‬‬ ‫سرمايه‌گذاري دولتي به ازاي هر دانش‌آموز در‬ ‫افغانستان‪ ،‬به ‪ 60‬دالر در سال مي‌رسد‪ ،‬در حالي که اين‬ ‫رقم در پاکستان ‪ 250‬دالر و در ايران حدود ‪ 500‬دالر است‪.‬‬

‫ناشران و کتابفروشان‬ ‫در کابل بر وضع ماليات‬ ‫اعتراض کردند‬

‫ده‌ها تن از اعضاي اتحاديه کتابفروشان و ناشران‬ ‫افغانستان در اعتراض به وضع ماليات‪ ،‬در کابل راهپيمايي‬ ‫کردند‪.‬‬

‫معترضان گفته‌اند که‬ ‫اخيرا وزارت ماليه (دارايي)‬ ‫بر صنعت چاپ‪ ،‬نشر و‬ ‫واردات کتاب‪ ،‬ماليات وضع‬ ‫کرده و اين امر مي‌تواند‬ ‫بر اين صنعت اثر منفي‬ ‫بگذارد‪.‬‬ ‫عنايت‌اهلل يوسف‌زاد‬ ‫از برگزارکنندگان اين‬ ‫راهپيمايي گفت که در‬ ‫قانون سخني درباره‬ ‫ماليات بر صنعت چاپ و‬ ‫نشر گفته نشده است‪.‬‬ ‫او افزود که اگر دولت‬ ‫بر چاپ و نشر کتاب‬ ‫ماليات وضع کند‪ ،‬قيمت‬ ‫کتاب در بازار باال مي‌رود‬ ‫و در جامعه‌اي که باسوادان‬ ‫درصد کوچکتري نسبت به‬ ‫درصد افراد باسواد را تشکيل مي‌دهند‪ ،‬بازار کتاب با کساد‬ ‫مواجه مي‌شود‪.‬‬ ‫ناشران و کتابفروشان مي‌گويند که مردم توانايي خريد‬ ‫کتاب را ندارند و وضع ماليات آنها را با مشکل بيشتري‬ ‫مواجه مي‌کند‪.‬‬ ‫يکي از شعارهاي معترضان اين بود که اگر کمکي‬ ‫نمي‌توانيد‪ ،‬مردم را نيازاريد‪.‬‬ ‫اما عبدالقادر جيالني سخنگوي وزارت ماليه گفته است‬ ‫که او درباره وضع ماليات بر صنعت چاپ‪ ،‬نشر و واردات‬ ‫کتاب اطالعي ندارد‪ ،‬اما مطابق قانون‪ ،‬ماليات بر درآمد‬ ‫قانوني است و با متخلفان برخورد قانوني مي‌شود‪.‬‬ ‫آقاي جيالني گفت‪ ،‬دکانداراني که تظاهرات کرده‬ ‫و گفته‌اند که ماليات وضع شده‪[ ،‬در اين مورد] خبري در‬ ‫دسترس ما قرار ندارد‪ .‬ما از اين موضوع خبر نداريم‪.‬‬ ‫او تاکيد کرد‪ ،‬در بخش ماليات دهندگان کوچک‪،‬‬ ‫درجه‌بندي اصناف صورت گرفته‪ ،‬بر اساس درجه‌بندي ولو‬ ‫کتابفروش باشد‪ ،‬از صنف ديگري باشد که مواد خام براي‬ ‫توليدات وارد افغانستان مي‌کند‪ ،‬در آن صورت ما يک درصد‬ ‫ماليات کمرگي مي‌گيريم‪.‬‬ ‫با وجود اين‪ ،‬معترضان گفتند که مقام‌هاي وزارت‬

‫‪27‬‬

‫اطالعات و فرهنگ با پنج تن از نمايندگان معترضان‬ ‫گفت‌وگو کردند و توافق کردند که اين موضوع در نشست‬ ‫شوراي وزيران مطرح شود‪.‬‬ ‫يکي از معترضان گفت که اگر در اين نشست وضع‬ ‫ماليات بر چاپ و نشر کتاب متوقف نشد‪ ،‬اتحاديه ناشران و‬ ‫کتابفروشان بار ديگر راهپيمايي خواهند کرد‪.‬‬ ‫صنعت چاپ و نشر در افغانستان نوپا است و تنها‬ ‫در سال‌هاي اخير در اين عرصه سرمايه‌گذاري محدودي‬ ‫صورت گرفته است‪.‬‬ ‫با رشد آمار افراد باسواد‪ ،‬بازار کتاب در افغانستان رشد‬ ‫قابل توجهي داشته است‪ .‬با اين وجود هنوز هم بازار کتاب‬ ‫اين کشور متکي بر واردات از کشورهاي همسايه است‪.‬‬

‫مهلت قبول آگهي در «پرديس»‬ ‫بيستمين (‪ )20‬روز هر ماه مي‌باشد‪.‬‬


‫‪28‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫خط فقر؛‬

‫واژه‌سازي‪:‬‬

‫از شرق تا غرب ايران‬

‫حميد مافي‬ ‫نحوه پرداخت يارانه‪‎‬هاي نقدي و اجراي قانون‬ ‫هدفمندسازي يارانه‪‎‬ها در سال آينده‪ ،‬يکي از چالش‪‎‬هاي‬ ‫ميان دولت و مجلس جمهوري اسالمي ايران است‪.‬‬ ‫در حالي که نمايندگان مجلس در ماه‪‎‬هاي گذشته از‬ ‫دولت خواستند تا دهک‪‎‬هاي باالي درآمدي را از فهرست‬ ‫يارانه‪ ‎‬بگيران حذف کند‪ ،‬در اليحه بودجه پيشنهادي‬ ‫دولت به مجلس نحوه پرداخت يارانه نقدي و جمعيت‬ ‫يارانه‪‎‬بگير در سال آينده مشخص نشده است‪.‬‬ ‫دولت اعالم کرده‪ ‎‬است به منظور کمک به دهک‪‎‬هاي‬ ‫درآمدي پايين جامعه‪ ،‬اقدام به توزيع سبد کااليي خواهد‬ ‫کرد‪ .‬منتقدان پرداخت نقدي يارانه‪‎‬ها معتقدند برخالف‬ ‫ادعاي مسئوالن دولتي‪ ،‬اين طرح به کاهش نابرابري‬ ‫توزيع درآمد در جامعه نه تنها کمکي نکرده بلکه با‬ ‫آزادسازي قيمت حامل‪‎‬هاي انرژي و افزايش نرخ تورم‪،‬‬ ‫فشار بيشتري بر خانوارهاي کم درآمد تحميل کرده‪‎‬‬ ‫است‪.‬‬ ‫هدفمندي يارانه‪‎‬ها اگرچه درآمد اسمي خانوارها را‬ ‫افزايش داده‪ ،‬اما در مقابل کاهش قدرت خريد آنان را‬ ‫نيز به همراه داشته است‪ .‬به‪‎‬گونه‪‎‬اي که تورم ملموس‬ ‫براي دهک اول درآمدي جامعه حداقل سه درصد بيشتر‬ ‫از دهک دهم گزارش شده‪‎‬است‪.‬‬ ‫همچنين در شرايطي که اقتصاد با تورم شديد‬ ‫و باالتر از ده درصد روبرو است‪ ،‬سهم سبد غذايي‬ ‫خانوارها کاهش مي‪‎‬يابد و در مقابل دهک‪‎‬هاي درآمدي‬ ‫باال که داراي منابع سرمايه‪‎‬اي هستند‪ ،‬با افزايش ثروت‬ ‫و سرمايه روبرو مي‪‎‬شوند‪.‬‬ ‫به بيان ديگر‪ ،‬توزيع نقدي يارانه‪‎‬هاي نقدي کاهش‬ ‫شکاف طبقاتي و نابرابري اقتصادي را به دنبال نداشته‪،‎‬‬ ‫بلکه سبب افزايش بيشتر شکاف درآمدي شده‪‎‬است‪.‬‬

‫دخل کمتر از خرج‬

‫آخرين گزارش‪ ‬مرکز آمار ايران‪ ‬از ميانگين درآمد و‬ ‫هزينه خانوارهاي شهري و روستايي نشان مي‪‎‬دهد که‬ ‫خانوارهاي روستايي در سال گذشته به صورت ميانگين‬ ‫ماهانه ‪ 50‬هزار تومان کسري بودجه داشته‪‎‬اند‪ ،‬در‬ ‫حالي که خانوارهاي شهري ‪ 32‬هزار تومان مازاد درآمد‬ ‫داشته‪‎‬اند‪.‬‬ ‫بر اساس اين گزارش در سال گذشته‪ ،‬ميانگين‬ ‫هزينه ساالنه يک خانوار روستايي ده ميليون و ‪ 818‬هزار‬ ‫تومان و ميانگين درآمد آن ده ميليون و ‪ 128‬هزار تومان‬ ‫بوده است‪ .‬يعني هر خانوار روستايي به صورت ميانگين‬ ‫در ماه ‪ 901‬هزار تومان هزينه در برابر ‪ 844‬هزار تومان‬ ‫درآمد داشته است‪ .‬هزينه يک خانوار روستايي در‬ ‫مقايسه با سال ‪ 28.3 ،90‬درصد و درآمد آن ‪ 27‬درصد‬ ‫افزايش يافته است‪.‬‬

‫‪28‬‬

‫برخالف خانوارهاي روستايي در خانوارهاي شهري‪،‬‬ ‫ميانگين درآمد بيشتر از ميانگين هزينه‌‌ها افزايش داشته‬ ‫است‪ .‬ميانگين درآمد خانوارهاي شهري در سال گذشته‬ ‫به نسبت سال ‪ 23.8 ،1390‬درصد افزايش داشته و ‪16‬‬ ‫ميليون و ‪ 724‬هزار تومان رسيده است‪ .‬در همين دوره‬ ‫ميانگين هزينه يک خانوار شهري ‪ 16‬ميليون و ‪428‬‬ ‫هزار تومان اعالم شده است‪.‬‬ ‫بر اين اساس به صورت متوسط‪ ،‬يک خانوار شهري‬ ‫ماهانه يک ميليون و ‪ 393‬هزار تومان درآمد در برابر يک‬ ‫ميليون و ‪ 361‬هزار تومان هزينه داشته و با ‪ 32‬هزار‬ ‫تومان مازاد درآمد روبه‌رو بوده‪‎‬است‪.‬‬ ‫مقايسه استان به استان درآمد‌ها و هزينه‪‎‬هاي‬ ‫خانوارهاي شهري و روستايي اما نشان مي‌‪‎‬دهد که‬ ‫افزايش هزينه‪‌‎‬ها در استان‪‎‬هاي مختلف متفاوت است‪.‬‬ ‫در حالي که تنها دو استان ايالم و قم با کاهش هزينه‬ ‫خانوارهاي روستايي روبه‌رو بوده‪‎‬اند‪ ،‬در استان خوزستان‬ ‫ميانگين هزينه‪‌‎‬ها ‪ 57‬درصد افزايش يافته‪‎‬است‪.‬‬ ‫در ميان خانوارهاي روستايي‪ ،‬استان تهران با ‪47‬‬ ‫درصد بيشترين افزايش درآمد را داشته است و پس از‬ ‫آن آذربايجان شرقي و قم با افزايش ‪ 42‬و ‪ 37‬درصدي‬ ‫قرار دارند‪ .‬همچنين در استان‪‎‬هاي سمنان‪ ،‬سيستان‬ ‫و بلوچستان‪ ،‬چهارمحال و بختياري و کرمانشاه درآمد‬ ‫خانوارهاي روستايي کمترين افزايش را داشته است‪.‬‬ ‫در حالي که يک خانوار روستايي در تهران به‬ ‫صورت ميانگين در سال ‪ 13.9‬ميليون تومان درآمد در‬ ‫مقابل ‪ 12.4‬ميليون تومان هزينه داشته‪ ،‬ميانگين درآمد و‬ ‫هزينه يک خانوار روستايي در سمنان ‪ 8.7‬ميليون تومان‬ ‫درآمد در برابر ‪ 8.3‬ميليون تومان هزينه بوده است‪.‬‬ ‫در ميان خانوارهاي شهري نيز زنجان با ‪41.2‬‬ ‫درصد صدرنشين افزايش هزينه‪‎‬ها است‪ .‬خراسان‬ ‫جنوبي با ‪ 35‬درصد‪ ،‬خوزستان و خراسان رضوي با‬ ‫‪ 33‬درصد و سيستان و بلوچستان با ‪ 30‬درصد ديگر‬ ‫استان‪‎‬هايي هستند که بيشترين افزايش هزينه خانوار‬ ‫شهري را داشته‪‎‬اند‪ .‬کمترين ميزان افزايش هزينه خانوار‬ ‫شهري هم در استان‪‎‬هاي ايالم (‪ ،)- 32.7‬بوشهر (‪،)-1‬‬ ‫قم (‪ ،)1‬چهارمحال و بختياري (‪ )10.2‬و لرستان (‪)11.8‬‬ ‫رخ داده است‪.‬‬ ‫همچنين خانوارهاي شهري ساکن آذربايجان‬ ‫شرقي با ‪ 45‬درصد‪ ،‬بيشترين ميزان افزايش درآمد را‬ ‫داشته‪‎‬اند‪ .‬گلستان (‪ ،)44.7‬فارس(‪ ،)39.5‬قم (‪ )34‬و‬ ‫تهران و اصفهان (‪ )33‬ديگر استان‪‎‬هايي هستند که‬ ‫درآمد خانوارهاي شهري در آن‪‌‎‬ها بيش از ساير استان‪‌‎‬ها‬ ‫افزايش يافته است‪ .‬کمترين ميزان افزايش درآمد هم‬ ‫در استان ايالم با ‪ 1.9‬درصد رخ داده است‪ .‬کهگيلويه‬ ‫و بويراحمد و آذربايجان غربي هم با ‪ 3.2‬و ‪ 7.1‬درصد‬ ‫افزايش‪ ،‬ديگر استان‪‎‬هاي قعرنشين افزايش درآمد به‬ ‫شمار مي‪‎‬آيند‪.‬‬

‫دنباله در صفحة بعد‬

‫از «تلويزان و راديان» تا «درازآويز زينتي»‬ ‫توسط محمدرضا يزدان‌پناه‬ ‫چه اشکالي دارد که ما چيزي مثل «تعريب پارسي‌گري»‬ ‫داشته باشيم و لغت را با پارسي‌گري‪« ،‬پارسي‌گونه» کنيم؟‬ ‫يعني اوزان و هنجار و کلمات را که در فارسي زياد به کار‬ ‫مي‌رود‪ ،‬در نظر بگيريم و آن را به جاي کلمه فرنگي بياوريم‪.‬‬ ‫مثال به جاي «راديو» از کلمه فارسي «راديان» استفاده کنيم‪.‬‬ ‫يا مثال از کلمه «تلويزان» که يک هنجار فارسي است به جاي‬ ‫«تلويزيون» استفاده کنيم‪ .‬اگر کسي بگويد‪« :‬من به تلويزان‬ ‫نگاه مي‌کردم»‪ ،‬اين خيلي فارسي‌تر از اين است که بگويد‪:‬‬ ‫«من به تلويزيون نگاه مي‌کردم»‪ .‬اگر ما اين کار را بکنيم‪،‬‬ ‫مانعي ندارد‪.‬‬ ‫اين جمالت را آيت‌اهلل علي خامنه‌اي‪ ،‬رهبر جمهوري‬ ‫اسالمي‪ ،‬صبح روز شنبه ‪ 16‬دي ماه ‪ 1374‬و در ديدار با‬ ‫شرکت‌کنندگان در نخستين مجمع بين‌المللي استادان زبان‬ ‫فارسي بيان کرد‪( .‬منبع‪ :‬حسيني خامنه‌اي‪ ،‬سيد علي‪« :‬سخن‬ ‫نخست‪ :‬شجره طيبه ادب فارسي»‪ .‬در نشريه «هنر و معماري»‬ ‫تابستان و پاييز ‪- 1374‬‬ ‫شماره ‪ .29‬ص ‪).13‬‬ ‫در آن ديدار‪ ،‬مصطفي‬ ‫ميرسليم‪ ،‬وزير وقت فرهنگ‬ ‫و ارشاد اسالمي‪ ،‬محمدرضا‬ ‫هاشمي گلپايگاني‪ ،‬وزير‬ ‫وقت فرهنگ و آموزش‬ ‫عالي‪ ،‬غالمعلي حدادعادل‪،‬‬ ‫رئيس فرهنگستان زبان و‬ ‫ادب فارسي (که پس از‬ ‫حدود ‪ 20‬سال همچنان‬ ‫در اين سمت قرار دارد)‬ ‫و محمدعلي تسخيري‪،‬‬ ‫رئيس آن هنگام سازمان‬ ‫فرهنگ و ارتباطات‬ ‫اسالمي نيز حضور‬ ‫داشتند‪.‬‬ ‫البته راديان و تلويزان هرگز‬ ‫به عنوان معادل فارسي کلمه‌هاي راديو و تلويزيون توسط‬ ‫فرهنگستان زبان و ادب فارسي به تصويب نرسيد‪ .‬حتي خود‬ ‫آقاي خامنه‌اي هم ديگر از اين لغات استفاده نکرد‪.‬‬ ‫اما معادل‌سازي فارسي براي برخي واژگان روزمره با‬ ‫ريشه خارجي – به جز عربي – و توسط فرهنگستان زبان و‬ ‫ادب فارسي کماکان ادامه پيدا کرد‪.‬‬ ‫اين روند البته در برخي موارد باعث تمسخرهايي شده و‬ ‫اين به نوبه خود ناخشنودي غالمعلي حدادعادل و تعدادي ديگر‬ ‫از مسئوالن اين فرهنگستان را در پي داشته‌است‪.‬‬ ‫غالمعلي حدادعادل اين رفتار را «عادتي به‌جامانده از دوره‬ ‫فرهنگستان زمان حکومت رضاخان» دانسته‌است‪.‬‬ ‫البته رئيس فرهنگستان زبان و ادب فارسي بعدها گفت‬ ‫که کلماتي که بيشتر مورد تمسخر است مانند «درازآويز زينتي»‬ ‫به جاي «کراوات» و «کش‌لقمه» به جاي «پيتزا» مصوب اين‬ ‫فرهنگستان نيست و توضيح داد که «اينها معموالً چيزهايي‬ ‫است که عده‌اي مي‌سازند و متاسفانه خبرنگارها هم بدون‬ ‫تحقيق اين چيزها را از عوام مي‌شنوند و بعد به ما مي‌گويند‬ ‫چرا اين واژه‌ها را تصويب کرده‌ايد؟»‬ ‫داريوش آشوري‪ ،‬نويسنده و مترجم‪ ،‬در گفت‌وگو با «راديو‬ ‫فردا» مي‌گويد که «اشکال اساسي» کار فرهنگستان کنوني اين‬ ‫است که «وارد حوزه‌هايي از مسائل زباني مي‌شود که اصال کار‬ ‫فرهنگستان نيست و نبايد وارد آن بشود‪ .‬پديده‌هايي مانند‬ ‫پيتزا‪ ،‬راديو و تلويزيون در تمام دنيا با همين نام‌ها خوانده‬ ‫مي‌شوند و ساختن معادل براي آنها کار بيهوده‌اي است چون‬ ‫اينها نام خودشان را با خودشان مي‌آورند‪».‬‬ ‫آقاي آشوري مي‌گويد «بهتر است فرهنگستان به تدوين‬ ‫واژگان علمي و کارهاي تخصصي مربوط به اهل علم بپردازد‬ ‫و بيهوده وارد فضاي زبان همگاني نشود‪ ،‬چون هم مردم‬ ‫نمي‌پذيرند و هم مسخره مي‌کنند‪».‬‬ ‫اين نويسنده و مترجم معتقد است که «جنبه ديگر اين‬ ‫موضوع‪ ،‬مسئله سياسي است‪ .‬جامعه با هر چيزي که از طرف‬ ‫دولت و دستگاه‌هاي رسمي وضع شود سر ستيز دارد و آن را يا‬ ‫دير مي‌پذيرد يا اصال نمي‌پذيرد‪».‬‬ ‫آقاي حداد عادل در دي ماه سال جاري به تلويزيون ايران‬ ‫آمده بود و به شدت از تمسخر واژگان تدوين شده توسط‬ ‫فرهنگستان زبان و ادب فارسي انتقاد کرد‪.‬‬ ‫يافتن‪ ،‬ساختن و در آخر جا انداختن واژگان فارسي به‬

‫جاي واژه‌هاي بيگانه رايج در فارسي‪ ،‬قدمتي ‪ 90‬ساله در ايران‬ ‫دارد که با نام رضاشاه پهلوي پيوند خورده ‌است‪ .‬او زماني در‬ ‫ايران به وزارت جنگ و مقام سردار سپهي و سپس شاهنشاهي‬ ‫رسيد که به‌ويژه زبان نوشتاري فارسي تحت سيطره قوي‬ ‫واژه‌هاي عربي و اروپايي قرار داشت‪.‬‬ ‫رضا شاه در ‪ 16‬دي ماه سال ‪ 1300‬که هنوز سردار سپه‬ ‫بود‪ ،‬دستور داد تا در تشکيل ارتش مدرن ايران از برابرهاي‬ ‫فارسي به جاي واژگان بيگانه استفاده شود‪ .‬در سال ‪1303‬‬ ‫که نخست‌وزير شده بود‪ ،‬انجمني را در وزارت جنگ براي تهيه‬ ‫واژگان جديد فارسي تشکيل داد‪ .‬در دوران سلطنتش «انجمن‬ ‫وضع لغات و اصطالحات علمي» در دارالمعلمين عالي تاسيس‬ ‫شد و در همان هنگام‪ ،‬آکادمي طبي در وزارت معارف با هدفي‬ ‫مشابه نيز تشکيل شد‪.‬‬ ‫‪ ‬اما اين اقدامات و نهادها‪ ،‬پاسخگوي خواسته هاي رضا شاه‬ ‫نبود‪ .‬او در ‪ 29‬ارديبهشت ‪ 1314‬فرمان تاسيس فرهنگستان‬ ‫ايران را صادر کرد و بزرگترين اديبان‪ ،‬انديشمندان و دانشمندان‬ ‫تاريخ معاصر کشور را به عضويت آن در آورد تا راهکاري براي‬ ‫نجات خط و زبان فارسي‬ ‫پيدا کنند‪.‬‬ ‫ملک‌الشعراي‬ ‫بهار‪ ،‬محمدعلي‬ ‫فروغي‪ ،‬علي اکبر‬ ‫بديع‬ ‫دهخدا‪،‬‬ ‫الزمان فروزانفر‪،‬‬ ‫غني‪،‬‬ ‫قاسم‬ ‫غالمحسين رهنما‪،‬‬ ‫حسين گل‌گالب‪،‬‬ ‫علي اصغر حکمت‪،‬‬ ‫حسابي‪،‬‬ ‫محمود‬ ‫صديق‪،‬‬ ‫عيسي‬ ‫اقبال‬ ‫عباس‬ ‫آشتياني‪ ،‬حسنعلي‬ ‫مستشار و تعدادي‬ ‫نخستين‬ ‫ديگر‪،‬‬ ‫فرهنگستان ايران‬

‫ا عضا ي‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫واژگاني مانند دانشگاه‪ ،‬گذرنامه‪ ،‬آتش‌نشاني‪ ،‬بيمارستان‪،‬‬ ‫پژوهش‪ ،‬بهداري‪ ،‬آسايشگاه‪ ،‬آمار‪ ،‬آلودگي‪ ،‬ارزش‪ ،‬انگيزه‪،‬‬ ‫اندام‪ ،‬بازداشت‪ ،‬پرداخت‪ ،‬هواپيما‪ ،‬سرمايه‪ ،‬کارمند‪ ،‬آگاهي‪،‬‬ ‫دادستان‪ ،‬دادگستري‪ ،‬شهرداري‪ ،‬خلبان‪ ،‬ملوان‪ ،‬گردان‪ ،‬فرودگاه‪،‬‬ ‫فشارسنج‪ ،‬شهرباني‪ ،‬بخش‌نامه‪ ،‬دادگاه‪ ،‬دارايي‪ ،‬درخواست و‬ ‫ده‌ها واژه ديگر‪ ،‬از مصوبات آن دوره‌اند‪.‬‬ ‫از ديدگاه‌هاي روح‌اهلل خميني‪ ،‬بنيانگذار انقالب ‪ 57‬نسبت‬ ‫به پااليش زبان فارسي اطالعات چنداني در دست نيست اما‬ ‫آيت‌اهلل خامنه‌اي‪ ،‬جانشين او همواره بر جلوگيري از ورود‬ ‫واژه‌هاي غربي به زبان فارسي تأکيد کرده‌است‪.‬‬ ‫اما حساسيت نسبت به ورود واژه‌هاي عربي يا کوشش براي‬ ‫واژه‌گزيني فارسي سره براي کلمات عربي که پيش از انقالب به‬ ‫چشم مي‌خورد‪ ،‬در عملکرد فرهنگستان زبان فارسي به مديريت‬ ‫حداد عادل کمتر مشاهده مي‌شود‪ .‬براي نمونه مي‌توان به‬ ‫برگزيدن «حق نشر» به عنوان معادلي براي «کپي رايت» اشاره‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫به اعتقاد داريوش آشوري‪ ،‬لغات عربي در طول تاريخي‬ ‫طوالني وارد زبان فارسي شده‌اند و بخشي از آن در ‪ 100‬تا‬ ‫‪ 150‬سال اخير در برابر واژگان فرنگي ديگر تثبيت شدند که گاه‬ ‫معادل فارسي سره آن وجود ندارد يا هنوز پيدا نشده‌است‪ .‬چون‬ ‫معادل فارسي کلمه‌اي مانند «حق» پيدا نشده‪ ،‬جواز استفاده از‬ ‫آن وجود دارد‪.‬‬ ‫البته فرهنگستان زبان و ادب فارسي در تهيه و جا انداختن‬ ‫برخي واژگان معادل نيز موفق عمل کرده و توانسته آنها را در‬ ‫جامعه فراگير کند‪.‬‬ ‫يارانه‪ ،‬کاال برگ‪ ،‬رزمايش‪ ،‬سامانه‪ ،‬دورنگار‪ ،‬چيدمان‪،‬‬ ‫همايش‪ ،‬انديشکده‪ ،‬فناوري‪ ،‬گردشگري و‪ ...‬از جمله واژگان‬ ‫مصوب همين فرهنگستان جديدند که استفاده از آنها به جاي‬ ‫معادل خارجي تقريبا مرسوم شد ‌ه است‪.‬‬ ‫داريوش آشوري معتقد است «اساسا اين منطق که بايد‬ ‫همه چيز زبان ما ايراني و فارسي باشد‪ ،‬حرف بي‌ربطي است‪».‬‬ ‫او براي مثال کلمه «شکر» را مثال مي‌زند که از زبان‬ ‫سانسکريت وارد فارسي شد و از زبان فارسي به زبان‌هاي‬ ‫اروپايي مانند فرانسوي «سوکر» و انگليسي «شوگر» راه يافته‬ ‫‌است‪.‬‬


‫‪29‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫محمد ملکي‪:‬‬

‫خميني فريبمان داد‬

‫محمد ملکي‪ ،‬نخستين رئيس دانشگاه تهران پس از‬ ‫انقالب‪ ،‬در نامه‌اي سرگشاده‪ ،‬سياست‌هاي جمهوري اسالمي‬ ‫را جزء به جزء و مو به مو‪ ،‬به نقدي صريح و بي پروا کشيده‬ ‫است‪.‬‬ ‫محمد ملکي‪ 80 ،‬ساله و از مدافعان فعال آزادي‌هاي‬ ‫مدني‪ ،‬در اين نامه بيسابقه‪ ،‬پس از پرداختن به رويدادهايي‬ ‫که در ايران به انقالب و قدرت يافتن آيت‌اهلل خميني انجاميد‬ ‫مي‌نويسد‪ ،‬گذشته از شعار اصلي انقالب که «استقالل‪،‬‬ ‫آزادي‪ ،‬جمهوري اسالمي» بود‪ ،‬متأسفانه بقيه شعارها بوي‬ ‫«مرگ» مي‌داد‪ .‬از جمله «مرگ بر شاه‪ ،‬مرگ بر شاه‪ ،‬مرگ‬ ‫برشاه»‪« ،‬مرگ بر آمريکا»‪« ،‬مرگ بر امپرياليسم» و انواع و‬ ‫اقسام طلب مرگ‌ها‪ .‬کلمه «مرگ» در ذهنمان جا گرفت و‬ ‫تا امروز که ‪ 35‬سال از تغيير نظام شاهي به نظام شيخي‬ ‫مي‌گذرد‪ ،‬اين کلمه منحوس هنوز گريبان ما را رها نکرده‬ ‫است‪ .‬مگر آن روزها فرياد نمي‌کرديم «تا شاه کفن نشود‪،‬‬ ‫اين وطن‪ ،‬وطن نشود؟» ولي ديديم شاه کفن شد ولي وطن‪،‬‬ ‫وطن نشد‪».‬‬ ‫دکتر ملکي سپس پرسيده است‪ ،‬مگر در کشوري که‬ ‫نهال خشونت با خون آبياري شد و رشد کرد جز «مرگ» ثمر‬ ‫ديگري مي‌توان از آن انتظار داشت؟ ‪ 35‬سال شعار «مرگ‬ ‫بر‪ »...‬سرداديم و کمتر از «زنده باد» بهره گرفتيم‪.‬‬ ‫نخستين رئيس دانشگاه تهران در دوران پس از‬ ‫انقالب‪ ،‬از ايرانيان خواسته است که براي جلوگيري از تکرار‬ ‫آنچه «دوران خون و خشونت» مي‌خواند‪ ،‬خرد پيشه کنند و از‬ ‫«عقل» بهره گيرند‪ .‬به نوشته او‪ ،‬آقاي خميني با کوله باري از‬ ‫حرف‌هاي قشنگ که خواسته مردم در شعارهاي اصلي‌شان‬ ‫بود‪ ،‬به ايران آمد و ملتي را با وعده‌هاي خود فريب داد يا به‬ ‫قول خودش «خدعه» کرد و پايه‌هاي دروغ و نيرنگ را استوار‬ ‫ساخت‪ .‬بايد عاقالنه انديشيد که چرا چنين شد و ما به اين‬ ‫وضع گرفتار شديم؟‬ ‫دکتر ملکي به همين پرسش بسنده نکرده‪ ،‬باز مي‌پرسد‪،‬‬ ‫چرا وقتي آقاي خميني در پاريس زير درخت سيب با آن منيت‬ ‫و غرور مي‌نشست و آن شعارهاي توخالي را که هرگز به آنها‬ ‫اعتقاد نداشت مي‌داد‪ ،‬ما سابقه خشونت‌ورزي او را در دوران‬ ‫زندگيش فراموش کرده بوديم؟ چرا از نوشته‌ها و گفته‌هايش‬ ‫پي به افکارش نبرده بوديم؟ چرا عکس او را در ماه ديديم؟‬ ‫آقاي ملکي که نخستين بار روز دوازدهم تيرماه ‪1360‬‬ ‫در پي اعتراض به تعطيل شدن دانشگاه‌ها و باز ستاندن‬ ‫استقالل آن‌ها‪ ،‬طعم زندان را در دوران جمهوري اسالمي‬ ‫چشيد و ‪ 5‬سال پشت ميله‌ها ماند‪ ،‬با اشاره به اعدام‌هاي پي‬

‫در پي در سال‌هاي نخست پس از انقالب در تهران و گوشه‬ ‫و کنار ايران مي‌نويسد‪ ،‬آقاي خميني وعده «مهر» و «محبت»‬ ‫داده بود اما چند روزي از اين وعده‌ها نگذشت که اعدام‬ ‫سران حکومت سقوط کرده در دادگاه‌هايي که نه قضات‬ ‫آن صالحيت قضاوت داشتند‪ ،‬و نه هيچ يک از بديهي‌ترين‬ ‫اصول يک دادگاه قانوني برخوردار بود‪ ،‬آغاز گرديد‪ .‬نه از‬ ‫وکيل مدافع متهم خبري بود‪ ،‬نه از فرصت دفاع متهمين از‬ ‫خود و نه از محيطي که متهم احساس امنيت کند‪ .‬به جاي‬ ‫آيات رحمت و رحمانيت‪ ،‬با ملعبه قرار دادن يکي از آيات‬ ‫قرآن آن را روبروي متهم و در باالي سر به اصطالح قاضي به‬ ‫ديوار دادگاه مي‌آويختند تا متهم بداند که جز با حکم مرگ و‬ ‫نابودي از آنجا بيرون نخواهد آمد‪.‬‬ ‫دکتر ملکي با «زشت و زيانبار» خواندن حمله به سفارت‬ ‫آمريکا در تهران در آبان ماه ‪ ،1358‬و به گروگان گرفته‬ ‫شدن نزديک به ‪ 70‬ديپلمات و کارمند آن‪ ،‬يادآوري مي‌کند‪،‬‬ ‫آقاي خميني اين عمل زشت و زيانبار را که هنوز دود آن‬ ‫چشم‌هايمان را مي‌سوزاند‪« ،‬انقالب دوم» ناميد و گروه‌هاي‬ ‫سياسي از چپ و راست و مذهبي با برافراشتن خيمه و بارگاه‬ ‫به تأييد آن کار پرداختند و شعار مرگ بر آمريکا و امپرياليسم‬ ‫سردادند‪ .‬گروه‌هاي سياسي سعي داشتند هريک صداي خود‬ ‫را بلندتر کنند تا بيشتر انقالبي! بودن آنها ثابت شود‪ .‬دولت‬ ‫بازرگان استعفا داد و ما‪ ،‬همين ماهاي به اصطالح انقالبي‪،‬‬ ‫لقب «ليبرال» به او داديم و لعن و نفرينش کرديم‪.‬‬ ‫اين مدافع فعال آزادي‌هاي مدني در ايران‪ ،‬با شرح‬ ‫چند و چون برچيدن دانشگاه‌ها و زمينه چيني براي سرنگون‬ ‫کردن ابوالحسن بني صدر‪ ،‬نخستين رئيس جمهوري‬ ‫اسالمي‪ ،‬خطبه‌هاي حجت االسالم علي خامنه‌اي در نماز‬ ‫جمعه تهران را در تحريک صدام حسين به درگيري جنگي‬ ‫با ايران موثر مي‌خواند و نمونه‌اي از گفته‌هاي رهبر کنوني‬ ‫جمهوري اسالمي را در اين زمينه عينًا نقل مي‌کند‪.‬‬ ‫به گفته دکتر ملکي‪ ،‬ادامه جنگ پس از آنچه در ايران‬ ‫«فتح خرمشهر» خوانده مي‌شود‪ ،‬سياستي نادرست بود که‬ ‫هم آيت‌اهلل حسينعلي منتظري (نايب ولي فقيه در آن زمان)‬ ‫و هم مهندس مهدي بازرگان درباره اين نادرستي به آيت‌اهلل‬ ‫خميني هشدار گفته بودند‪ .‬اما جنگ ادامه يافت‪ ،‬و به نوشته‬ ‫دکتر ملکي‪ ،‬عده‌اي که منافع خود را در ادامه جنگ مي‌ديدند‪،‬‬ ‫جنگ دفاعي را تبديل به جنگ تهاجمي کردند و وارد خاک‬ ‫عراق شدند و تمام تالش خود را به کار گرفتند تا جنگ ‪8‬‬ ‫سال ادامه يابد و نتيجه آن صدها هزار شهيد و مجروح و‬ ‫معلول و به قول آقاي هاشمي رفسنجاني بيش از هزار ميليارد‬

‫دالر خسارت مادي براي ايران شد‪.‬‬ ‫به نوشته دکتر ملکي‪ ،‬بنيادگذار جمهوري اسالمي جنگ‬ ‫را نعمت مي‌خواند اما «نقمت» يا عقوبت نصيب مردم ايران‬ ‫شد‪.‬‬ ‫در اين نامه پس از اشاراتي مفصل به دوران پس از‬ ‫جنگ‪ ،‬و ترور شماري از ايرانيان در خارج از کشور‪ ،‬در دوران‬ ‫رياست جمهوري اکبر هاشمي رفسنجاني‪ ،‬دکتر ملکي قدرت‬ ‫گرفتن سپاه پاسداران در عرصه سياسي ايران را نکوهش‬ ‫مي‌کند‪.‬‬ ‫سپاه پاسداران انقالب اسالمي براي چه بوجود آمد؟‬ ‫اگر وظيفه سپاه‪ ،‬پاسداري از انقالب اسالمي است‪ ،‬پس بايد‬ ‫به اين پرسش پاسخ داده شود که انقالب اسالمي چيست‬ ‫که سپاه بايد از آن پاسداري کند؟ مگر هر انقالبي را از‬ ‫شعارهايش نمي‌شناسند؟ شعار انقالب اسالمي چه بود؟ مگر‬ ‫مردم در انقالب استقالل‪ ،‬آزادي‪ ،‬جمهوريت و اسالميت را‬ ‫فرياد نمي‌کردند؟‬ ‫آيا سپاه در پي تحقق اين آرمان‌هاي ملت ايران بوده يا‬ ‫وظيفه سرکوب و شکنجه و کشتار مردم را به عهده گرفته‬ ‫است؟ بسيج وابسته به سپاه در دانشگاه‌ها و مدارس و‬ ‫ادارات و بازار چگونه با مردم رفتار کرده است و مي‌کند؟‬ ‫سپاه و بسيج آزادي آفرينند يا آزادي‌کش؟‬ ‫در زمينه‌اي باز هم پرسشي‪ ،‬دکتر ملکي سپاه پاسداران‬ ‫را اين چنين به چالش مي‌کشد‪ ،‬مگر سپاه نبود که اسفند‬ ‫سال ‪ 1379‬ده‌ها شخصيت دگرانديش از جمله نويسنده را‬ ‫ماه‌ها در زندان مخوف عشرت آباد و در آن سلول‌هاي يک‬ ‫متر در دو متر زنداني نمود و آن رفتار غيرانساني را با آنها‬ ‫انجام داد و با چشم بسته آنها را به بازجويي‌هاي شبانه‬ ‫مي‌برد و از هيچ توهين و تحقير در مورد اسيران دريغ نکرد؟‬ ‫مگر بسياري از آنان با کاسبکاري از جنگ به سرداري‬ ‫نرسيدند و بر همه امور اقتصادي و سياسي مسلط نشدند‬ ‫و ثروت‌هاي کالن و کاخ‌هاي فرعوني براي خود و اقوام و‬ ‫فرزندانشان بنا نکردند و شکستن استخوان توده‌هاي فقير‬ ‫مردم را زير پاهايشان نشنيدند؟ و اگر کسي يا کساني به‬ ‫اين اعمال اعتراض کردند‪ ،‬مگر با خون و خشونت با آنان‬ ‫برخورد نشد؟‬ ‫اين ناراضي سالمند و زندان کشيده جمهوري اسالمي‪،‬‬ ‫با نقد دوران رياست جمهوري محمد خاتمي و يادآوري قتل‬ ‫داريوش و پروانه فروهر‪ ،‬محمد مختاري‪ ،‬محمد جعفر پوينده‬ ‫و چندين انديشمند ديگر ايراني در رشته قتل‌هاي معروف‬ ‫به «زنجيره‌اي»‪ ،‬محمود احمدي‌نژاد را «تحفه»‌اي مي‌خواند‬ ‫که رهبر جمهوري اسالمي به مردم ايران داد و مي‌نويسد‪،‬‬ ‫در اين دوره باليي بر سر مردم آورده شد که در سال ‪88‬‬ ‫مردم سر به شورش برداشتند و جنبش سبز با ده‌ها کشته‬ ‫و مجروح و هزاران زنداني سياسي را شاهد بوديم‪ .‬باالخره‬ ‫فقر و فالکت‪ ،‬دزدي و دروغ و اعتياد و فحشا به جايي رسيد‬ ‫که صداي همه در آمد‪.‬‬ ‫درگيري بين حاکمان موجب افشاء آدم کشي‌ها و‬ ‫شکنجه و تجاوزها در زندان‌ها و اختالس‌هاي چند هزار‬ ‫ميلياردي و دخالت و آتش افروزي در جاي جاي کشورهاي‬ ‫اسالمي شد‪ .‬همه اين اعمال در زمان رياست جمهوري‬ ‫کسي صورت گرفت که مورد تأييد حضرت «آقا» بود و‬ ‫اين حمايت‌ها تا پايان دوره هشت ساله رئيس جمهوري‬ ‫احمدي‌نژاد ادامه داشت‪.‬‬ ‫محمد ملکي‪ ،‬که به تازگي از آنچه «مزاحمت‌هاي وزارت‬ ‫اطالعات براي خود و خانواده‌اش» مي‌خواند‪ ،‬در نامه‌اي به‬ ‫رئيس جمهوري اسالمي گاليه کرده‪ ،‬انتخاب حسن روحاني‬ ‫به رياست جمهوري اسالمي را ناشي از ناگزيري سران‬ ‫تهران مي‌داند و ادامه مي‌دهد‪ ،‬آقاي روحاني با ‪ 18‬ميليون‬ ‫رأي اعالم شده با يک سوم آراء مردمي که حق شرکت‬ ‫در انتخابات داشتند به رياست جمهوري رسيد‪ .‬فشارهاي‬ ‫کمرشکن تحريم‌ها و انزواي جهاني و نارضايتي روزافزون‬ ‫مردم‪ ،‬مقامات نظام واليي را وادار کرد تا دست از جاه طلبي‬ ‫هسته‌اي بردارند و با روي کار آمدن آقاي روحاني مقدمات‬ ‫نرمش در برابر قدرت‌هاي غربي آماده شد و در نهايت‬ ‫توافقنامه ژنو به امضا رسيد‪.‬‬ ‫اما براي مردم اين سوال باقي مانده که چرا ده‌ها ميليارد‬ ‫دالر هزينه براي جاه طلبي هسته‌اي خرج شد؟ آخر اين کار‬ ‫که به قيمت فقر و ورشکستگي اقتصادي مملکت تمام شد‬ ‫چه سودي براي مردم ايران داشت؟‬ ‫دکتر ملکي افسوس مي‌خورد که از اين «نرمش» در خود‬ ‫ايران خبري نيست‪ .‬در اين مدت‪ ،‬زندان و حصر و خشونت‬ ‫و اعدام ادامه داشته و معلوم نيست چه زماني قرار است به‬ ‫حقوق بشر و حقوق مردم ايران احترام گذاشته شود؟‬ ‫در اين نامه بيسابقه و بسيار صريح‪ ،‬دکتر ملکي به‬ ‫ايرانيان توصيه مي‌کند‪ ،‬بياييم با تجربه‌گيري از گذشته ديگر‬ ‫از «مرده باد» کمتر‪ ،‬و از «زنده باد» بيشتر استفاده کنيم‪.‬‬ ‫دکتر ملکي از چهره‌هاي شاخص گروه معروف به «ملي‬ ‫مذهبي» است و برغم تنگناهايي که براي او پديد آورده‌اند‪،‬‬ ‫همچنان در ايران به سر مي‌برد‪.‬‬

‫‪29‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫بيشترين شکاف درآمد و هزينه خانوارها در‬ ‫استان آذربايجان غربي به چشم مي‪‎‬خورد و پس از آن‬ ‫استان‪‎‬هاي لرستان‪ ،‬يزد‪ ،‬چهارمحال و بختياري‪ ،‬کرمانشاه‬ ‫و کهگيلويه و بويراحمد قرار دارند‪.‬‬ ‫خانوارهاي شهري استان تهران بيشترين درآمد‬ ‫ساالنه را در اختيار دارند و استان‪‎‬هاي فارس و اردبيل‬ ‫نيز در رتبه‪‎‬هاي بعدي قرار دارند‪ .‬بيشترين مازاد درآمد در‬ ‫خانوارها نيز به استان قم‪ ،‬البرز‪ ،‬فارس و تهران اختصاص‬ ‫دارد‪ .‬ميانگين درآمد يک خانوار شهري در تهران تقريبا‬ ‫دوبرابر درآمد يک خانوار شهري در آذربايجان غربي‬ ‫است‪.‬‬

‫خط فقر از شرق تا غرب‬

‫نتيجه آمارگيري ميانگين درآمد و هزينه خانوارها‬ ‫توسط مرکز آمار ايران تقريبًا نتايج يکساني با يافته‪‎‬هاي‬ ‫پژوهش‪ ‬احمد سوري‪ ‬درباره جغرافياي فقر در ايران دارد‪.‬‬ ‫اگرچه مقام‪‎‬هاي دولتي در سال‪‎‬هاي گذشته اطالعات‬ ‫مرتبط با خط فقر و جمعيت زير خط فقر را اعالم نکردند‪،‬‬ ‫اما حسين راغفر از پژوهشگران فقر در ايران‪ ،‬گفته است‬ ‫که ‪ 44‬درصد جمعيت کشور زير خط فقر زندگي مي‌‪‎‬کنند‪.‬‬ ‫اگر يافته‪‎‬هاي مرکز آمار ايران را مبناي خط فقر قرار‬ ‫دهيم‪ ،‬آن‪‎‬گاه ميانگين درآمد خانوارهاي شهري و روستايي‬ ‫ايران در ‪ 14‬استان پاسخگوي هزينه‪‎‬هاي آنان نيست‪.‬‬ ‫بر اساس يافته‪‎‬هاي داوود سوري‪ ،‬سيستان و‬ ‫بلوچستان فقيرترين استان ايران به شمار مي‪‎‬آيد‪ .‬قم‪،‬‬ ‫کرمان‪ ،‬خراسان شمالي و خوزستان ديگر استان‪‎‬هايي‬ ‫به شمار مي‪‎‬آيند که بيشترين درصد جمعيت زير خط‬ ‫فقر را دارند‪ .‬مديرکل دفتر بهبود تغذيه وزارت بهدشت‬ ‫نيز گفته است‪« :‬براساس نقشه جغرافيايي فقر غذايي‪،‬‬ ‫استان سيستان و بلوچستان‪ ،‬خراسان جنوبي‪ ،‬هرمزگان‬ ‫و کرمان بيشترين درصد جمعيت داراي سوء تغذيه را‬ ‫دارند‪».‬‬ ‫گلستان‪ ،‬کهکيلويه و بوير‪‎‬احمد‪ ،‬خراسان جنوبي‪،‬‬ ‫همدان و يزد در رتبه ششم تا دهم جمعيت زير خط فقر‬ ‫قرار دارند‪ .‬مازندران‪ ،‬قزوين‪ ،‬تهران‪ ،‬گيالن و هرمزگان‬ ‫نيز استان‪‎‬هايي هستند که کمترين جمعيت زير خط فقر‬ ‫را دارند‪ .‬نرخ جمعيت زير خط فقر در برخي از شهرهاي‬ ‫استان‪‎‬هاي خوزستان‪ ،‬سيستان و بلوچستان و کرمان‬ ‫بيش از ‪ 50‬درصد است‪.‬‬

‫آيا وعده توزيع عادالنه ثروت عملي‬ ‫مي‪‎‬شود؟‬

‫حسن روحاني در زمان تبليغات انتخابات‬ ‫رياست‪‎‬جمهوري‪ ،‬توزيع عادالنه ثروت را از برنامه‪‎‬هاي‬ ‫اصلي خود عنوان کرد‪ .‬نگاهي به شاخص‪‎‬هاي توسعه‬ ‫اقتصادي و اجتماعي در ساير استان‪‎‬هاي ايران بيانگر‬ ‫توزيع نابرابر امکانات و سرمايه‪‎‬گذاري در مناطق کم‪‎‬تر‬ ‫توسعه يافته است‪.‬‬ ‫در سه دهه گذشته و برنامه‪‎‬هاي توسعه پنج‪‎‬ساله‬ ‫همواره قانونگذاران بر توسعه و توجه بيشتر بر مناطق‬ ‫کمتر توسعه يافته تاکيد کرده‪‎‬اند‪ ،‬اما آنچه در عمل رخ‬ ‫داده‪ ،‬تشديد نابرابري‪‎‬ها و شکاف توسعه‪‎‬اي در ايران بوده‪‎‬‬ ‫است‪.‬‬ ‫حال چنانچه دولت و مجلس آنگونه که مقام‪‎‬هاي‬ ‫مسئول اعالم مي‪‎‬کنند‪ ،‬به دنبال بهينه‪‎‬سازي قانون‬ ‫هدفمندي يارانه‪‎‬ها در مرحله بعدي هستند‪ ،‬بايد به‬ ‫داده‪‎‬هاي آماري و توزيع فقر در مناطق مختلف‪ ،‬توجه‬ ‫ويژه‪‎‬اي داشته باشند‪.‬‬ ‫شناسايي جمعيت فقير به لحاظ دريافت کالري مورد‬ ‫نياز روزانه‪ ،‬جمعيت فاقد شغل و ميزان هزينه و درآمد‬ ‫خانوارها‪ ،‬بر اساس يافته‪‎‬هاي مرکز آمار ايران مي‪‎‬تواند در‬ ‫هنگام بررسي اليحه بودجه‪ ،‬راهگشاي دولت و مجلس‬ ‫براي توزيع هدفمند يارانه‪‎‬ها و تخصيص بودجه باشد‪.‬‬ ‫نگاهي به توزيع جغرافيايي جمعيت بيکار کشور‬ ‫مي‪‎‬تواند اولويت‪‎‬هاي سرمايه‪‎‬گذاري دولت را مشخص‬ ‫کند‪ .‬بر اساس آخرين‪ ‬آمار دولتي‪ ‬ارائه شده در باره‬ ‫جمعيت بيکار‪ ،‬استان لرستان بيشترين جمعيت بيکار را‬ ‫دارد و پس از آن‪ ،‬استان‪‎‬هاي گيالن‪ ،‬کردستان‪ ،‬کرمانشاه‬ ‫و کهکيلويه و بوير‪‎‬احمد قرار دارند‪.‬‬ ‫حسن روحاني در نخستين سفر استاني خود در اهواز‬ ‫وعده کرد که بخشي از درآمدهاي نفتي براي توسعه اين‬ ‫استان سرمايه‪‎‬گذاري شود‪ .‬پيش از اين نيز نهادهاي‬ ‫حکومتي در ايران قانوني را به تصويب کرده بودند که‬ ‫بخشي از درآمدهاي استاني به منظور توسعه استان‪‎‬ها به‬ ‫آنان اختصاص يابد‪ ،‬اما نمايندگان مجلس همواره به عدم‬ ‫تخصيص اين منابع معترض بوده‪‎‬اند‪.‬‬


‫‪30‬‬

‫‪March 2014‬‬

‫‪30‬‬

‫اسفند ‪1392‬‬

‫اگر رضاشاه نبود‪...‬‬

‫عمل که کاری نکرده‌اند‪ ،‬پس جرمشان سياسی است‪.‬‬ ‫ري‌شهری و محمدی گيالنی به دستور خمينی هزاران چپ و‬ ‫مجاهد و ملی را که به جز مخالفت با رژيم او حتی بر پايه قوانين‬ ‫اسالم ناب محمدی انقالبی والئی‪ ،‬جرمی مرتکب نشده بودند‪،‬‬ ‫به مسلخ فرستادند و حتی جلوی تالش‌های سيد علی خامنه‌ای‬ ‫را که با توده‌ای‌ها نزديک بود‪ ،‬برای نجات جان کادرهای قديمی‬ ‫و بعضی از جوان‌ترها مثل رحمان هاتفی گرفتند‪.‬‬ ‫در عصر جانشين او شماری از برجسته‌ترين نويسندگان‬ ‫و شاعران و متفکران را که نه سالحی به جز قلم داشتند و‬

‫خوزستانی من‪ ،‬امروز از شيخ خزعل امامزاده مي‌سازد و‬ ‫حضرت فردوسی را لعن مي‌کند‪ ،‬چنانکه خلخالی کرد‪ .‬اما‬ ‫شادمان مي‌شوم وقتی کاک عبداهلل مهتدی و کاک مصطفی‬ ‫هجری‪ ،‬کاک صالح و کاک فاروق و کاک کاوه کرد ايرانی‪ ،‬از‬ ‫يکپارچگی ايران مي‌گويند و از همبستگی ايرانيان‪.‬‬ ‫افسرده مي‌شوم که الهام علي‌اوف با پترو دالرهايش‬ ‫پرچم آذربايجان جنوبی به دست بعضی غافالن مي‌دهد‪ ،‬اما‬ ‫بالفاصله حسن شريعتمداری را می‌بينم که به ترکی آوای‬ ‫وحدت ايران و ايرانی سر مي‌دهد‪« .‬جيش‌العدل» آزارم‬ ‫مي‌دهد‪ ،‬اما «حسين بر» را داريم و عبدالستار دوشوکی را‬ ‫که حاضر نيستند خار به پای ايران برود‪.‬‬ ‫رژيم بختياری را مي‌کشد اما بختياری همصدا با شاپور‬ ‫شهيدش می‌سرايد‪:‬‬

‫من و دل گر فنا شديم چه باک‬ ‫غرض اندر ميان سالمت اوست ‪.‬‬

‫اين رضاشاه بود که ايران را يکپارچه کرد‪ .‬اين را دکتر‬ ‫صادق زيباکالم با شجاعت در تلويزيون حاج عزت آواز کرد‪.‬‬ ‫ما حتی در خارج شجاعت زيباکالم را نداريم؟‬

‫«تحميل» خط و‬ ‫زبان فارسي؛‬ ‫از افسانه تا واقعيت‬ ‫عليرضا نوری‌زاده‬ ‫خانم فريبا داودی مهاجر در مقاله‌ای دلچسب از‬ ‫«جنبش خزينه» گفته است و اينکه اگر رضاشاه نبود آيا‬ ‫هنوز خزينه بود؟‬ ‫خواننده‌ای (جليل) در برداشت خود از اين مقاله‬ ‫اشاره کرده بود‪ :‬سوال مهم‌تر اين است که اگر رضاخان‬ ‫ظهور نمی‌کرد‪ ،‬ايرانی باقی می‌ماند؟‬ ‫پاسخ جليل خيلی روشن است‪ ،‬نه‪ .‬اگر رضاشاه‬ ‫نبود ايران حداقل در مرزهای امروزينش وجود نداشت‪،‬‬ ‫البد تهرانی بود و اصفهانی و ‪ ...‬و الباقی بالد به همان جا‬ ‫رفته بودند که ‪ 17‬شهر قفقاز و ماوراء النهر و سليمانيه و‬ ‫خانقين و بخش بزرگی از بلوچستان رفته بود ‪.‬‬ ‫پيش از انقالبی که فتنه شد (يا به قول محسن‬ ‫خاتمی کودتای حوزه عليه ايران معاصر)‪ ،‬کمتر کسی‬ ‫از ما پهلوی اول را می‌شناخت‪ .‬خود دستگاه نيز در اين‬ ‫عدم شناخت مؤثر بود که به قول اسداهلل علم الملک‬ ‫عقيم و به قول شيخ اجل دو پادشاه در اقليمی نگنجند‬ ‫(حتی اگر يکی مرحوم و پدر شاه موجود باشد)‪.‬‬ ‫در کتاب‌های درسی‌مان به اشاره از او ياد مي‌شد‬ ‫و در رسانه‌ها دوستان چپ و اهالی واليت قدرت‪ ،‬با باد‬ ‫کردن در آستين پسر‪ ،‬پدر را انکار مي‌کردند‪ .‬اهالی حوزه‬ ‫هم قضاوتشان معلوم بود‪ .‬اين رضا خان سوادکوهی و‬ ‫بعدا شاه پهلوی بود که دکان قضای آن‌ها را بسته بود‪.‬‬ ‫اين رضاشاه بود که با پايه‌گذاری آموزش و پرورش‬ ‫نوين‪ ،‬آموزش را از چنگ آن‌ها به در آورده بود و مدرسه‬ ‫را به جای مکتب‌خانه نشانده بود‪.‬‬ ‫هم او بود که مقام زن را از وسيله آشپزخانه و‬ ‫دفع شهوت و ادامه نسل آقا‪ ،‬به جايگاه شريک زندگی‬ ‫مرد‪ ،‬با حجاب جهل برگرفته‪ ،‬رسانده بود (خاطرات‬ ‫بهبودی را بخوانيد که رضاشاه روز کشف حجاب همسر‬ ‫و دخترانش چه حالی داشت‪ .‬مردی شرقی پايبند به‬ ‫سنت‌ها‪ ،‬به خود می‌پيچيد اما برای رهائی زن‪ ،‬درد‬ ‫غيرت را به جان خريد‪).‬‬ ‫اين رضاشاه بود که با ياری روحانی برجسته و‬ ‫آزادانديش وقت‪ ،‬مرحوم حاج شيخ عبدالکريم حائری‬ ‫يزدی مؤسس حوزه علميه قم‪ ،‬برای عمامه و لقب رجل‬ ‫دين داشتن‪ ،‬امتحانی برقرار کرد که ‪ 80‬درصد از چلوار‬ ‫بر سران در آن رفوزه شدند‪ .‬هم او بود که دانشکده‬ ‫معقول و منقول (اللهيات) را برپا داشت تا عالم دين‬ ‫به «جامع المقدمات» و «صرف مير» و «الفيه» حاج مال‬ ‫هادی بسنده نکند‪.‬‬ ‫رضاشاه مستحب بودن وجود سه چهار شپش در‬ ‫سر را نشانه بدبختی و فالکت مي‌دانست و بنابراين‬ ‫تا توانست حمام ساخت و حتی اصالح سر و ريش‬

‫را برقرار ساخت و با کاله پهلوی و بعدا شاپو‪ ،‬ملتی را که با‬ ‫دستارهای چرک و متعفن و اشرافش با کاله عثمانی (قاجاری)‬ ‫هيچ نشانه‌ای از ايرانی بودن نداشتند‪ ،‬آراست و هويت ظاهری‬ ‫بخشيد ‪.‬‬ ‫بساط روضه‌خوانی و بر پا کردن و دروغ و احاديث و روايات‬ ‫بی‌پايه را در طول سال بر فراز منبر به خورد مردم دادن‪ ،‬در دوران‬ ‫او بيفروغ شد‪ ،‬در حاليکه خودش در صف عزاداران حسينی در‬ ‫آغاز‪ ،‬حاضر مي‌شد و کاه بر سر مي‌ريخت ‪.‬‬ ‫اگر روضه‌ای برپا مي‌شد تابع نظم و قوانينی بود که مجال‬ ‫نمي‌داد با سه متر چلوار‪ ،‬طرف روزی صدبار به اهل بيت دروغ‬ ‫ببندد‪ ،‬پهلوی فاطمه زهرا را بشکند‪ ،‬فرزند نامده‌اش را اسم‬ ‫بگذارد و به دست خليفه دوم سقطش کند (بی آنکه کسی از‬ ‫او بپرسد نادان! علی شير خدا و شمشير برنده اسالم وقتی‬ ‫همسرش را مي‌زدند کجا بود؟ يا علی اصغر امام چهارم شيعيان‬ ‫است و اصوال امام حسين در صحرای کربال کودک شيرخواره‬ ‫نداشت تا او را بردست بگيرد‪ .‬آن حسينی که مظهر عدالت‌خواهی‬ ‫و شجاعت و تقوا بود برای جرعه آبی التماس نمي‌کرد و گلوی‬ ‫کودکش را به تير حرمله گرفتار نمي‌کرد‪ .‬دخترش سکينه بانو‬ ‫از موسيقيدانان بزرگ عصر خويش بود و ده‌ها شاگرد داشت‬ ‫و آنگونه که آخوندها مي‌گفتند توی خرابه‌های شام تا روز مرگ‬ ‫اشک نميريخت‪.‬‬ ‫رضاشاه برای اهالی حوزه به ويژه دکاندارانشان‪ ،‬يادآور‬ ‫مثال بسم‌اهلل و جن بود‪ .‬با اين توضيح که حتما رضاشاه جن‬ ‫نبود ‪.‬‬ ‫خمينی به محض به قدرت رسيدن نخست قوه قضائيه را به‬ ‫چنگ اهالی حوزه بازگرداند‪ ،‬بعد دست روی آموزش و پرورش‬ ‫گذاشت (اتصال حوزه و دانشگاه‪ ،‬اسالمی کردن آموزش و‬ ‫پرورش و ‪ )...‬سپس حجاب را اجباری کرد و همزمان رسانه‌ها را‬ ‫در اختيار گرفت (قطب‌زاده را به تلويزيون فرستاد اما خيلی زود‬ ‫با فشار مرتجعين حوزوی و ايل و تبارش او را برداشت و جمعی‬ ‫از راديکال‌ترين عواملش را به راديو تلويزيون فرستاد‪).‬‬ ‫«اطالعات» و «کيهان» را با دو ميليون تيراژ مصادره کرد‪.‬‬ ‫«آيندگان» و «بامداد» را بست‪ .‬دکتر فرزامی و اميرانی را کشت و‬ ‫مجالت پرتيراژ «اميد ايران» به سردبيری من و «تهران مصور»‬ ‫به سردبيری مسعود بهنود و «فردوسی» به سردبيری عباس‬ ‫پهلوان و «نگين» دکتر محمود عنايت و ‪ ...‬را توقيف کرد و تيغ‬ ‫استبداد و سانسور را به بدترين وجه با قلم‌ها و دست‌های ما‬ ‫آشنا کرد‪.‬‬ ‫خمينی اقتصاد مدرن و مدون ايران را که يادگار پهلوی‌ها‬ ‫و شماری از برجسته‌ترين اقتصاددانان کشور بود با عبارت‬ ‫«اقتصاد مال خر است»‪ ،‬به اقتصاد چرتکه و نظام حاج حبيب‬ ‫مؤتلفه تبديل کرد ‪.‬‬ ‫در باب رضاشاه چه بگويم که اجازه نمي‌دهد ‪ 53‬کمونيست‬ ‫راکه نيتشان برقرای نظام استالينی در ايران بود‪ ،‬در دادگاه‬ ‫نظامی محاکمه شوند و به صدراالشراف مي‌گويد حکم دادگاه‬ ‫نظامی از پيش معلوم است‪ ،‬اين‌ها نيتشان چيزی بوده اما در‬

‫نه دارودسته‌ای که در انديشه براندازی باشد‪ ،‬به وسيله ذوب‬ ‫شدگان در واليت سيدعلی سالخی شدند‪.‬‬ ‫هفتاد سال پس از رضاشاه هنوز ماجرای فرخی يزدی ورد‬ ‫زبان‌هاست‪ ،‬اما کمتر کسی از احمد ميرعالئی و غفار حسينی و‬ ‫حاجی‌زاده شاعر و کودکش‪ ،‬دکتر صانعی و بانويش‪ ،‬داريوش‬ ‫فروهر و پروانه‪ ،‬محمد مختاری و پيروز دوانی‪ ،‬محمد جعفر‬ ‫پوينده‪ ،‬ابراهيم زال‌زاده‪ ،‬کاظم سامی‪ ،‬حسين برازنده‪ ،‬مهدی‬ ‫ديباج‪ ،‬آيت‌اهلل طالقانی‪ ،‬احمد خمينی‪ ،‬شمس‌الدين اميرعالئی‪،‬‬ ‫مالمحمد ربيعی‪ ،‬فاروق فرساد‪ ،‬سعيدی سيرجانی‪ ،‬سيامک‬ ‫سنجری‪ ،‬معصومه مصدق‪ ،‬مظفر بقائی‪ ،‬حسين سرشار‪،‬‬ ‫مجيد شريف‪ ،‬فرزين مقصودلو‪ ،‬دکتر عليمراد داودی‪ ،‬فاطمه‬ ‫قائم مقامی‪ ،‬روحی روشنی و ‪ ...‬در داخل کشور و ده‌ها تن از‬ ‫برجسته‌ترين پويندگان راه آزادی و رهبران اپوزيسيون از دکتر‬ ‫قاسملو و شرفکندی گرفته تا دکتر برومند و دکتر شاپور بختيار‪،‬‬ ‫از رضا مظلومان تا عبداهلل قادری و فتاح عبدلی و اردالن تا برادر‬ ‫مسعود رجوی و نقدی و چيتگر و ‪ ...‬در خارج کشور ياد مي‌کند‪.‬‬ ‫چرا راه دور برويم‪ .‬در سالروز انقالبيم‪ ،‬حداقل دو هزار تن‬ ‫از دولتمردان‪ ،‬نظاميان‪ ،‬مديران‪ ،‬انديشمندان‪ ،‬روزنامه‌نگاران‪،‬‬ ‫روحانيون و ‪ ...‬که وابسته به رژيم پيشين شناخته شدند‪ ،‬در‬ ‫همان ماه‌های نخست انقالب تيرباران يا به دار آويخته شدند ‪.‬‬ ‫بار ديگر کار ارزنده حميد شوکت در گشودن پرونده چپ‬ ‫ملی ايران در مصاحبه با مهدی خانبابا تهرانی و کوروش الشائی‬ ‫و ايرج کشکولی ‪ ...‬را خواندم‪ .‬هزار افسوس که کوروش نيست‬ ‫تا گپ و گفتی جانانه داشته باشيم‪ .‬به او و پرويز نيکخواه تا‬ ‫هميشه مديونيم‪.‬‬ ‫چه ناجوانمردانه آنها که حقيقت را بسيار پيش از ما‬ ‫دريافتند‪ ،‬هدف تيرهای زهرآگين کالم خود کرديم‪ .‬با مهدی اما‬ ‫قرار گفتگوئی را دارم‪ .‬مردی با هزار آرزو و آرمان برای سربلندی‬ ‫ايران‪ .‬آيا رضاشاه و پسرش سربلندی ايران را نمي‌خواستند؟‬ ‫اگر چنين است چرا دشمنشان داشتيم؟‬ ‫درباره رضاشاه چه بگويم وقتی در پاسخ آتاتورک که‬ ‫می‌پرسد‪ ،‬به سرباز بيسواد ترک دوماهه با الفبای التين خواندن‬ ‫و نوشتن ياد مي‌دهيم‪ ،‬شما چرا خط فارسی را التين نمي‌کنيد؟‬ ‫مي‌گويد‪ ،‬من مشکل زيادی دارم چون بايد پاسخ فردوسی و‬ ‫حافظ و سعدی را بدهم‪ .‬به آنها چه بگويم اگر خط فارسی را‬ ‫عوض کنم؟‬ ‫فريبا داودی مهاجر «حزب خزينه» را رسوا کرد‪ .‬کار‬ ‫بسياری از ما بايد آن باشد که دانسته‌ها و برداشت‌های خويش‬ ‫را از روزگار پدر و پسر بازگوئيم‪ .‬خجالت نکشيم از اينکه با‬ ‫انقالب همراه بوديم يا از پهلوی‌ها بدمان می‌آمد‪.‬‬ ‫خجالت ابدی نصيب ما خواهد بود اگر سکوت کنيم و حقايق‬ ‫را در پرده شعار و ماليخوليای انقالب بپوشانيم‪ .‬هيچ انقالبی به‬ ‫رستگاری نمي‌رسد‪.‬‬ ‫انقالب فرانسه با صفحات خونينش نبايد الگوی ما باشد‪.‬‬ ‫دستاوردهای مثبتش را به حساب صاحبان گيوتين نگذاريم ‪.‬‬ ‫برای من دردناک است وقتی می‌بينم هموطن عرب‬

‫بخش اول‬ ‫مهدي جامي‬ ‫سال‌ها پيش از آنکه رضاشاه به سلطنت برسد‪،‬‬ ‫دموکرات‌هاي آذربايجان به رهبري شيخ محمد خياباني‬ ‫و با مشورت احمد کسروي تصميم گرفتند که به توسعه‬ ‫و تقويت زبان فارسي در آذربايجان بپردازند‪.‬‬ ‫اين جريان تا سال‌ها بعد و تا قبل از به سلطنت‬ ‫رسيدن رضاشاه نيز ادامه داشته است‪ .‬پس اين افسانه‬ ‫است که گفته مي‌شود رضاشاه زبان فارسي را بر همه‬ ‫تحميل کرد و اجازه نداد زبان‌هاي محلي‪ ،‬به خصوص‬ ‫ترکي و کردي‪ ،‬رشد کند‪.‬‬ ‫براي کشف واقعيت در مقابل اين افسانه‬ ‫بايد بپرسيم روشنفکران آذربايجان چرا به ترويج‬ ‫فارسي همت گماشتند؟ آنها نگران چه بودند؟ درک‬ ‫واقعيت نيازمند شناخت مسائل سياسي و گفتماني يا‬ ‫ايدئولوژيک دوره است‪ .‬تالش مي‌کنم در چارچوب‬ ‫مسائل زير شناختي از کانتکست ترويج زبان فارسي در‬ ‫اين دوره به دست دهم‪:‬‬ ‫در سطح سياسي‪ :‬ايران در ميان سه امپراتوري‬ ‫روس و انگليس و عثماني و پيامدهاي جنگ اول جهاني‪،‬‬ ‫مشکل نفوذ انگليس و تجزيه طلبي روس محور ‪/‬‬ ‫عثماني محور‪ ،‬نياز به وحدت ملي‬ ‫در سطح گفتماني‪ :‬زبان فارسي سنگر دفاع از‬ ‫يکپارچگي ايران‪ ،‬تمناي دولت مقتدر و وحدت يکسان‬ ‫ساز‪ ،‬تهاجم پان تورکيسم‪ ،‬ايران گرايي به عنوان دفاع‬ ‫نگاه به آينده‪ :‬آموزش ترکي آري؛ اما کدام ترکي؟‪،‬‬ ‫پرهيز از افراطي‌گري ايران محور‪.‬‬ ‫در بخش اول به سطح سياسي موضوع مي‌پردازم‪.‬‬

‫عثماني امپراتوري همسايه‬

‫از يک منظر‪ ،‬دوره‌اي که چند سال پيش از روي‬ ‫کار آمدن رضاشاه شروع شد و با کناره‌گيري او هم‬ ‫ادامه يافت‪ ،‬دوره ناآرامي ‌و ناامني سياسي بود‪ .‬معموال‬ ‫گفته مي‌شود که رضاشاه ادامه ايده‌هاي مشروطه بود‪.‬‬ ‫اما فراموش مي‌کنند بگويند که رضاشاه محصول جنگ‬ ‫جهاني اول و پيامدهايش در ايران بود‪ .‬ايدئولوژي او‬ ‫اگر از مشروطه آب مي‌خورد از جنگ جهاني هم خون‬ ‫به دل بود‪.‬‬ ‫اين دوره‌اي است که با فروپاشي کشورها و اشغال‬ ‫سرزمين‌هاي ديگران و پديد آمدن کشورهاي تازه و‬ ‫تغيير مرزهاي سياسي در منطقه ما و البته در جهان‬ ‫شناخته مي‌شود‪ .‬در اين وضعيت بسيار طبيعي است‬ ‫که نخبگان کشور به فکر حفظ يکپارچگي کشور باشند‬ ‫تا هر بخش مملکت از سوي دولتهاي درگير در جنگ‬ ‫جهاني خورده نشود‪.‬‬

‫دنباله در صفحة ‪44‬‬


31

March 2014 1392 ‫اسفند‬

31


32

March 2014 1392 ‫اسفند‬

32


33

March 2014 1392 ‫اسفند‬

33


34

March 2014 1392 ‫اسفند‬

34


‫‪35‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫کردان‬ ‫و کردستان‌هاي‬ ‫آريايي‌نژاد‬

‫ادامه از شماره پيشين‬

‫درگيري‌ها شدت مي‌گيرد‬

‫در آن درگيري‌ها يك تيپ پياده ارتش عراق با همكاري‬ ‫نيروي هوايي بريتانيا و نيروهاي شبه نظامي آشوري‪ ،‬وارد‬ ‫خيابان‌ها شدند و به سوي مردم آتش گشودند‪ ،‬كه شمار‬ ‫زيادي از مردم شهر كشته شدند‪.‬‬ ‫پس از آن رويداد‪ ،‬رياست طايف ‌ه آشوري‌ها‪ ،‬اعتراض‬ ‫شديد خود را تقديم وزير مستعمرات كه شخصيتي به‬ ‫نام «لد باسلفيلد» آن مقام را عهده‌دار گرديده بود‪ ،‬نمود‪.‬‬ ‫چرچيل به سمت ديگري برگزيده شده بود‪ .‬آشوري‌ها مراتب‬ ‫اعتراض شديد خود را به اين علت اظهار داشته بودند‪.‬‬ ‫توضيح كوچكي در اين مورد به جا خواهد بود‪ :‬نيروهاي‬ ‫شبه نظامي آشوري‪ ،‬نيروهايي بودند كه بريتانيا در كنار‬ ‫نيروهاي خودشان و با نظارت چند افسر و سرباز آشوري به‬ ‫وجود آورده بودند‪.‬‬ ‫در يازدهم سپتامبر «مار شمعون» (يا مار شيمون) رهبر‬ ‫آسوريان‪ ،‬از كنيس ‌ه نسطوري‪ ،‬در نامه‌اي «شديد اللحن» به‬ ‫نماينده‌ انگليس اعتراض كرده و رونوشت نامه را نيز براي‬ ‫اسقف اعظم كانتربري در بريتانيا ارسال داشت‪.‬‬ ‫«شيخ محمود» نيز در همان ماه سپتامبر نامه‌اي براي‬ ‫نمايند ‌ه انگليس ارسال كرد و مراتب ناخرسندي خود را‬ ‫نسبت به آنچه در سليمانيه گذشته بود به اطالع نامبرده در‬ ‫باال رساند‪ .‬در آن نامه شيخ چنين اشاره مي‌كند‪« ،‬جنايتي‬ ‫كه در سليمانيه روي داد‪ ،‬در تاريخ ملت كرد‪ ،‬بي‌سابقه بوده‬ ‫است‪ ،‬زيرا سپاه بريتانيايي‌ها نهايت ددمنشي و وحشيگري‬ ‫خودشان را نسبت به كردها به انجام رساند‪ ».‬او در پايان‬ ‫نامه‌اش به صورت پرسش مي‌نويسد‪« ،‬آيا اكنون براي شما‬ ‫نيز روشن شده است كه ديگر همزيستي كرد و عرب‪ ،‬غير‬ ‫ممكن است!؟ بدانيد‪ ،‬پس از آن فجايع سهمناك كه عرب‌ها‬ ‫عليه كردها مرتكب شدند‪ ،‬ديگر براي ما صبر و حوصله و‬ ‫آرامشي باقي نمانده است‪».‬‬ ‫شيخ در فراز پاياني نامه‌اش مي‌نويسد‪« ،‬به نام ملت‬ ‫آريايي‌مان‪ ،‬از شما مي‌خواهيم ملت ما را از قوم تازي جدا‬ ‫كنيد‪».‬‬

‫شمال كردستان (تركيه)‬

‫«استرابون» جغرافي‌دان يوناني‪ ،‬در سده نخست زايش‬ ‫ترسايي از كردان به نام «كريتون» نام مي‌برد و مي‌گويد‪،‬‬ ‫«سرزمين گسترده‌ كردستان‪ ،‬مابين ماد و پارس قرار دارد‪.‬‬ ‫لوحه‌هاي دوره‌ سومري نيز كه به هزاره‌ي دوم پيش از ميالد‬ ‫تعلق دارند‪ ،‬كردها را كهن‌ترين جامعه‌ي آريستوكرات جهان‬ ‫معرفي مي‌كنند‪ .‬‬ ‫«هردوت يوناني» پدر تاريخ مي‌گويد‪« ،‬كردها قومي‬ ‫هستند كه جنگجو به شمار مي‌آيند و مبارزه و جنگ را‬

‫دوست دارند‪ .‬نياكانشان «كردنون»ها هستند كه راه را بر‬ ‫سپاه «گزنفون» (در سال‌هاي ‪ 400‬و ‪ 401‬پيش از ترسايي)‬ ‫بستند‪ .‬سپاه گزنفون در بازگشت از آسياي كوچك (تركيه‬ ‫كنوني)‪ ،‬با اين قوم برخورد كرد و شكست خورد‪ .‬دولت ماد ‪6‬‬ ‫هزار سال پيش از زايش بر سرزمين‌هاي پارس‪ ،‬ارمنستان‬ ‫و كردستان وسيع از رشته كوه‌هاي «آرامس» در خاور تا‬ ‫كوه‌هاي «آمانوس» در باختر «آناتولي» فرمانروايي مي‌كرد‪.‬‬ ‫كورش بزرگ كه مي‌دانيم از سوي مادر از مادها و از‬ ‫سوي پدر از تير ‌ه پارس بود در ‪ 358‬سال پيش از زايش‪،‬‬ ‫بر مادها چيره شد و شاهنشاهي پارس را بنيان گذاشت و‬ ‫كيش زردشتي را به عنوان دين رسمي برگزيد‪ .‬كردها نيز‬ ‫در دوران فرمانروايي داريوش بزرگ انقياد پارس‌ها را كه از‬ ‫يك نژادند‪ ،‬پذيرفتند‪.‬‬ ‫مناطق كردنشيني از شمال سرزمين «رافدين» تا‬ ‫اطراف «موصل» امتداد داشت‪ ،‬كه كليه‌ آن بخش زير سلط ‌ه‬ ‫سومري‌ها بود‪ .‬كردستان حوزه جغرافيايي گسترده‌اي است‬ ‫كه سرزمين آرايي كردها بوده و امروز در قلمروي كشورهاي‬ ‫چهارگانه‌اي ايران‪ ،‬عراق‪ ،‬سوريه و تركيه قرار دارد و‬ ‫مرزهاي شمالي آن‪ ،‬در امتداد ايروان‪ ،‬ارضروم‪ ،‬ارزنجان‪،‬‬ ‫مالطيه و مرعش تا اسكندرون قرار دارد‪.‬‬ ‫سند كهن‌تري مي‌گويد‪« ،‬اين احتمال نيز وجود دارد‪،‬‬ ‫كه كردان با گذشتن از فراز و نشيب‌هاي سرزمين پارس و‬ ‫رفتن به سوي باختر به آناتولي رسيده باشند‪ .‬مسكن اصلي‬ ‫آن‌ها‪ ،‬كردستان كنوني تركيه بوده است‪ ،‬كه در گذشته‌اي‬ ‫دور به نام «كوردئون» و امروز به نام «جزيره ابن عمر»‬ ‫ناميده مي‌شود‪.‬‬ ‫سلطان سنجر سلجوقي‪ ،‬آخرين پادشاه سلسله‬ ‫سلجوقي‪ ،‬نخستين كسي است كه واژه‌ كردستان را به كار‬ ‫برده است‪ .‬نظر و فراز باال را يك تاريخدان روسي به نام‬ ‫«والديمير نورسكي» روسي كه از سال ‪ 1870‬تا پايان سال‬ ‫‪ 1966‬زيسته است‪ ،‬در آثار خود آورده است‪.‬‬ ‫نيز بدانيم از خاورميانه‪ ،‬اولين تاريخدان «القزويني»‬ ‫نام داشته كه در سده‌ ‪ 14‬ميالدي (‪ 740‬هجري) در كتاب‬ ‫«نزهت القلوب» نام كردستان را ذكر نموده است‪.‬‬ ‫كردستان در ‪ 1639‬به موجب پيمان سلطان مراد‬ ‫چهارم از عثماني و شاه عباس دوم‪ ،‬ميان ايران و عثماني‬ ‫تقسيم شد و اين تقسيم‌بندي تا سال ‪ 1918‬كه پايان جنگ‬ ‫جهاني نخست بود بدون تغيير باقي ماند و در سال ‪1921‬‬ ‫بر اساس پيمان «فرانكس بولوف»‪ ،‬كه بين فرانسه و بريتانيا‬ ‫منعقد گشت‪ ،‬مرزهاي كنوني تركيه و سوريه تعيين شد‪.‬‬

‫چگونه نهضت ملي كردها زاده‬ ‫شد؟‬ ‫قيام والي محمدعلي پاشا در مصر عليه دولت عثماني‬ ‫و نيز فرزندش ابراهيم پاشا براي تصرف سوريه در سال‬ ‫‪ ،1839‬فرصتي مناسب بود براي كردها‪ ،‬كه به رهبري‬ ‫اميربدرخان حكمران بوتان به وجود آمد‪ ،‬تا كنفدراسيون‬ ‫كردي خودمختار را در سالهاي ‪ 1830 – 1845‬به وجود‬ ‫آورد‪ .‬در آن ‪ 15‬سال كردها شجاعانه جنگيدند و در سال‬ ‫‪ 1847‬ترك‌هاي خسته از جنگ اميربدرخان را شكست‬ ‫دادند و او را به كويت تبعيد كردند و او سرانجام در سال‬ ‫‪ 1868‬در دمشق جهان را بدرود گفت‪.‬‬ ‫از اينجا بود كه نهضت ملي كرد زاده شد‪ .‬كرد آريايي‪،‬‬

‫از هر فرصتي استفاده مي‌كند و بهره مي‌جويد‪« ،‬تا باز جويد‬ ‫روزگار وصل خويش» و آزادي خود را در آن كشور به دست‬ ‫آورد و الگويي باشد براي ساير كردان منطقه‪.‬‬ ‫باري لژيون «خويبون» كه به معناي «خود بودن» است‬ ‫در سال ‪ 1927‬به رهبري «جالدت بدرخان» كه نو ‌ه «امير‬ ‫بدرخان» بود تأسيس شد‪.‬‬ ‫در سال‌هاي ‪ 1839‬ـ ‪ 1808‬سلطان محمود دوم‬ ‫سياستي تازه در تمام مناطق تحت حاكميت عثماني طراحي‬ ‫و اجرا نمود‪ .‬آن سياست مورد استقبال رهبران كرد قرار‬

‫گاهشمار‬ ‫رويارويي سرداران‬ ‫با يک «کلنل»‬ ‫راديو زمانه‬ ‫پس از آنکه نشريه «آسمان» در يک خبر اغراق‌آميز‬ ‫اعالم کرد که به زودي رمان «زوال کلنل» با شمارگان‬ ‫پنجاه هزار نسخه منتشر مي‌شود و بهرنگ کيائيان‪ ،‬يکي‬ ‫از مسئوالن «نشر چشمه» هم وعده داد که اين انتشاراتي‬ ‫اين کتاب را تا پيش از پايان سال منتشر مي‌کند‪ ،‬حميد‬ ‫رضا مقدم‌فر‪ ،‬معاون فرهنگي و اجتماعي سپاه پاسداران‪،‬‬ ‫محمود دولت‌آبادي را به داشتن پيوندهاي عميق با خارج‬ ‫متهم کرد و رمان «زوال کلنل» را «ضدانقالبي‌ترين رمان‬ ‫بعد از پيروزي انقالب» خواند‪.‬‬ ‫در اين فاصله‪ ،‬معاونت فرهنگي وزارت فرهنگ و‬ ‫ارشاد اسالمي ايران به‌طور رسمي صدور مجوز انتشار‬ ‫رمان «زوال کلنل» نوشته محمود دولت‌آبادي را تکذيب‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫پيشينه رويارويي «سرداران» با «زوال کلنل» نوشته‬ ‫محمود دولت‌آبادي‪ ،‬ما را به سال‌هاي دهه ‪ 1360‬مي‌برد‪.‬‬ ‫محمود دولت‌آبادي رمان «زوال کلنل» را در سال‌هاي‬ ‫‪ 1362‬تا ‪ 1364‬نوشته و در طي سال‌هاي گذشته چندين‬ ‫بار اين اثر را بازنگري و بازنويسي کرده است‪.‬‬ ‫سال‌هاي دهه ‪ 1360‬سال‌هاي جنگ و بمباران‬ ‫شهرها و تضعيف ارتش و فرماندهانش است‪« .‬زوال کلنل»‬ ‫هم در چنين حال و هوايي آغاز مي‌شود‪ :‬يک شب تيره و‬ ‫باراني در يک شهرستان دورافتاده در ايران‪ ،‬يک سرهنگ‬ ‫بازنشسته ارتش غرق در انديشه است‪.‬‬ ‫او به سال‌هايي مي‌انديشد که در زمان شاه يکي از‬ ‫صاحب منصبان بوده و احترام و اعتباري داشته است‪ .‬به‬ ‫فرزندانش فکر مي‌کند که هر يک به راهي رفته‌اند‪ ،‬به‬ ‫کميته و سپاه پيوسته‌اند و برخي هم به احزاب و گروه‌هاي‬ ‫مخالف حکومت گرويده‌اند‪.‬‬ ‫مردم عزادار در کوچه و خيابان‌هاي شهر جنازه شهدا‬

‫‪35‬‬

‫نگرفت‪ .‬حكومت عثماني در سال ‪ ،1826‬فرمانداري مناطق‬ ‫كردنشين را به فرمانده ترك «رشيد محمد پاشا» سپرد‪ ،‬كه‬ ‫وي نيز به نوبه خود كردستان را به چند بخش تقسيم كرد و‬ ‫هر بخش را به يك حاكم ترك سپرد!‬ ‫در حقيقت ريشه قيام ‪ 1830‬امير بدرخان‪ ،‬به انگيزه‬ ‫همين سياست بوده است‪ .‬قيام امير بدرخان از يك منطقه‬ ‫سخت به نام «درجولي» آغاز شد‪ .‬در آن قيام «سعيد بيگ»‪،‬‬ ‫«اسماعيل بيگ» و «محمود پاشاي رواندوز» با وي همكاري‬ ‫كردند‪ .‬در ‪ 1847‬قيام سخت‌تري به رهبري «نوراله بيگ»‬ ‫از ايالتي به نام «همكاري» نيز با امير بدرخان انجام گرفت‪.‬‬ ‫تركان به سختي توانستند قيام‌ها را سركوب سازند و رهبران‬ ‫آن را تبعيد كنند‪ .‬بين سال‌هاي ‪ 1856‬ـ ‪« 1853‬يزدان شير»‬ ‫پسر بدرخان شجاعانه جنگيد و «بتليس» و «موصل» را آزاد‬ ‫كرد‪.‬‬ ‫در عراق و در تركيه هر چه از بيدادگري‌هاي غاصبان‬ ‫متجاوز نسبت به كردان سخن گفته شود‪ ،‬گويي رويدادهاي‬ ‫ديروز همين امروز نيز تكرار مي‌گردد‪ .‬در تركيه هر چه از ريب‬ ‫و رياي تركان ستمكار كه هرگز تعطيل‌پذير نيست برآمده و بر‬ ‫مي‌آيد‪ ،‬بيرحمي‌ها تجديد مي‌شود‪.‬‬ ‫کردان را تركان كوه‌نشين مي‌نامند و با اعمال زور و‬ ‫خشونت از كردان مي‌خواهند به تركيب سخن گويند‪ .‬در عراق‬ ‫نيز به همين روال با روشي ديگر ظلم‌ها مي‌كنند‪ .‬در «حلبچه»‬ ‫عراق گروه بيشماري از آنان را با گازهاي سمي‪ ،‬مسموم‬ ‫كردند و به قتل رساندند‪ .‬در هر دو كشور بارها آنها را از النه و‬ ‫كاشانه‌شان جدا مي‌سازند و شكنجه مي‌دهند و خانه‌هايشان‬ ‫را به آتش مي‌كشند‪ .‬مزارع زير كشت آنها را نيز با پمپ‌هاي‬ ‫آتشزا ويران مي‌كنند و اين دور و تسلسل ادامه دارد‪ .‬با هواپيما‬ ‫بر سر آنها بمب مي‌ريزند‪.‬‬ ‫در تركيه اخالق حكومت نمي‌كند‪ .‬مدتهاست كه آنان‬ ‫اعالم استقالل مي‌كنند‪ .‬در عراق اكنون به گونه‌اي از معادن‬ ‫نفتي سرزمين‌شان به خصوص در سليمانيه سهمي به سزا‬ ‫دارند‪ .‬در ايران به علت اختالف‌هاي كيشي سني و شيعه از‬ ‫دوران صفويان رو به فزوني و تزايد مي‌رفته است‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪.‬‬ ‫را روي دوش مي‌برند و در گذرگاه‌ها در گرامي‌داشتشان‬ ‫حجله‌هايي گذاشته‌اند‪ .‬ايام جنگ است؛ در خانه سرهنگ‬ ‫رازي وجود دارد‪ :‬يکي از پسران او خود را در زيرزمين‬ ‫خانه پنهان کرده است‪ .‬در همين هنگام زنگ در به صدا‬ ‫درمي‌آيد‪ .‬سرهنگ را پاسداران بازداشت مي‌کنند و او را‬ ‫با خود به دادگاه انقالب مي‌برند‪ .‬رمان محمود دولت‌آبادي‬ ‫اينگونه آغاز مي‌شود و کل داستان در ‪ 28‬ساعت به وقوع‬ ‫مي‌پيوندد‪.‬‬ ‫داستان در ‪ 28‬ساعت اتفاق مي‌افتد اما ‪ 23‬سال طول‬ ‫مي‌کشد تا نويسنده آن را به دست ناشر برساند‪.‬‬ ‫محمود دولت‌آبادي رمان «زوال کلنل» را در سال‬ ‫‪ 1387‬به «نشر چشمه» سپرد‪ .‬کتاب يک سال و نيم در‬ ‫وزارت ارشاد بالتکليف ماند و سرانجام با ‪ 61‬اصالحيه به‬ ‫نويسنده‌اش بازگردانده شد‪ .‬بيش و کم در همان زمان‪،‬‬ ‫بهمن نيرومند در کار ترجمه اين کتاب به زبان آلماني بود‪.‬‬ ‫محمود دولت‌آبادي اميد داشت که رمانش به فارسي و‬ ‫آلماني به طور هم‌زمان انتشار پيدا کند‪.‬‬ ‫او مي‌گويد‪« :‬پيش از اينکه من اجازه بدهم اين اثر‬ ‫در سوييس به زبان آلماني چاپ شود‪ ،‬آن را از طرف‬ ‫«نشر چشمه» به وزارت ارشاد ارائه دادم‪ .‬اميدوار بودم که‬ ‫همزمان يا حتي قبل از انتشار اين کتاب در اروپا به زبان‬ ‫فارسي چاپ شود‪ .‬ولي متأسفانه اين‌طور نشد و اين کتاب‬ ‫تا حدود يک سال و نيم بدون جواب ماند تا سرانجام با‬ ‫حدود ‪ 61‬مورد اصالحات به من برگردانده شد‪ .‬من روي‬ ‫موارد اصالحي‪ ،‬به رغم ميل خودم و ساختار کتاب و براي‬ ‫اينکه حسن نيت خود را نشان داده باشم‪ ،‬مقداري کار‬ ‫کردم ولي نتيجه‪ ،‬باز هم منفي بود زيرا اين کتاب را با ‪21‬‬ ‫مورد ايراد تازه به من برگرداندند‪».‬‬ ‫در سال ‪ 2009‬اين کتاب با نام «کلنل» و به ترجمه‬ ‫بهمن نيرومند توسط انتشارات «اونيون» در سوئيس‬ ‫منتشر شد و بالفاصله مورد توجه روزنامه‌ها و رسانه‌هاي‬ ‫معتبر آلماني‌زبان قرار گرفت‪.‬‬ ‫نظر منتقدان متفاوت بود‪« .‬دي‌تسايت» نوشت‪،‬‬ ‫«مخاطبان واقعي «کلنل» هم مثل ديگر آثار ادبيات تبعيد‪،‬‬ ‫در ايران به سر مي‌‌برند و زماني اين کتاب مي‌‌تواند در‬ ‫تاريخ ايران تأثيرگذار باشد که در ايران منتشر شود‪ .‬براي‬ ‫ما خوانندگان آلماني‌زبان اين رمان يک اثر تکان‌دهنده و‬ ‫براي خوانندگان ايراني شايد يک اثر تحول‌آفرين باشد‪».‬‬ ‫منتقد «تاگس‌تسايتونگ» نوشت‪« ،‬در «کلنل»‪،‬‬ ‫کمونيست‌‌ها‪ ،‬اسالمگرايان‪ ،‬طرفداران شاه‪ ،‬و پاسداران‬ ‫انقالب با هم درگير مي‌‌شوند و نويسنده در اين ميان تالش‬ ‫مي‌‌کند که جانب انسان‌دوستي را بگيرد‪».‬‬

‫دنباله در صفحة ‪45‬‬


‫‪36‬‬

‫فرهنگ‬ ‫گفتگو‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫را که سبب اتحاد و اتفاق است برگزيند که منجر به برابر‬ ‫حقوقي افراد جامعه گردد‪.‬‬

‫بهترين راه با کوتاهترين راه متفاوت است‬

‫تجربه نشان داده است که در حال عصبانيت‪ ،‬فرد يا‬ ‫گروه تصميمي‌ اتخاذ مي‌کند که در کوتاهترين مدت او را به‬ ‫هدف برساند که در اينچنين حالي احتمال ناکامي ‌بيشتر از‬ ‫زماني است که تصميمي ‌فردي يا گروهي در بودن آرامش‬ ‫گرفته مي‌شود‪ ،‬چه که در حال برقراري آرامش‪ ،‬حاصل از‬ ‫اميدواري‪ ،‬بهترين راه که ممکن است کوتاهترين نيز نباشد‬ ‫انتخاب گردد‪ ،‬که بتواند فرد يا جمع را طوري بسوي آرمانش‬ ‫راهنمايي نمايد که منجر به کاميابي گردد‪ ،‬پس در آرامش‬ ‫بهترين راه که فرد يا جمع را به هدف مورد نظر برساند‬ ‫انتخاب مي‌شود‪ ،‬در صورتي که در نبود آرامش‪ ،‬حاصل از‬ ‫نااميدي به طور طبيعي کوتاهترين راه انتخاب خواهد شد که‬ ‫معلوم نيست که نتيجه دلخواه را بدست دهد‪.‬‬

‫پيروزي با مثبت‌گرايي است‬

‫دکتر پرويز ايزدي ‪ -‬آتالنتا‬ ‫شماره گذشته را چنين به پايان برده بودم که‪:‬‬

‫«اميد به آينده‌اي روشن» شرط‬ ‫اول براي رسيدن به استقالل‬ ‫است‬

‫تجربه گرانبهاي ‪ 35‬ساله حکومت ديني‪ ،‬با همه‬ ‫هزينه‌هاي گزافي که پرداخت کرده‌ايم اين نتيجه را داشته‬ ‫است که با پوست‪ ،‬رگ و استخوان خود دريابيم که استبداد‬ ‫ديني به مراتب خشن‌تر‪ ،‬وسيع‌تر و عميق‌تر از استبداد عرفي‬ ‫است‪ ،‬زيرا استبداد ديني خود را مجاز مي‌داند که حتا در‬ ‫خصوصي‌ترين روابط اجتماعي نه تنها در چار ديواري خانه‬ ‫بلکه در روابط بين زن و شوهر دخالت کند! و بهمين دليل‬ ‫در استبداد دين هيچکس با خيال راحت و احساس امنيت‬ ‫نمي‌تواند سر بر بالين استراحت نهد که همگاني شدن اين‬ ‫روحيه عدم امنيت به خودي خود سبب مي‌گردد که اينگونه‬ ‫نظام‌ها از درون متالشي گردند‪ ،‬که با مراجعه به تاريخ‬ ‫نمونه‌هاي فراواني از اينگونه فروپاشي‌ها را مي‌توان يافت‪.‬‬ ‫پس وظيفه فردي هر يک از ما آن است که هرگز‬ ‫نااميد نگرديم و اين شعله اميد «رسيدن به استقالل» يعني‬ ‫برقراري حکومت قانون را نه تنها در قلب خود بلکه در‬ ‫قلوب فرزندان خود شعله‌ور نگهداريم و به آينده درخشان‬ ‫ايران اميدوار باشيم و ايمان داشته باشيم که در آينده شاهد‬ ‫روزي خواهيم بود که همه از هر دين‪ ،‬مرام‪ ،‬جنسيت و طبقه‬ ‫اجتماعي که هستيم زير نام «ملت ايران» در آباداني اين‬ ‫کشور کهنسال خواهيم کوشيد و آن را به مقامي‌ که شايسته‬ ‫آن است خواهيم رسانيد‪.‬‬ ‫و حال دنباله مطلب‪:‬‬

‫چرا بايد اميدوار بود؟‬

‫نااميدي در انسان و جامعه‪ ،‬ايجاد افسردگي‪ ،‬عصبانيت‬ ‫و در نتيجه ‌ايجاد خشونت مي‌نمايد‪ .‬شخصي که براي‬ ‫رسيدن به آرمانش دچار نااميدي مي‌گردد افسرده مي‌شود‬ ‫و حالتي عصبي پيدا مي‌کند که در اين حالت عصبانيت و‬ ‫عصيان نمي‌تواند تصميم درستي بگيرد‪ ،‬و نتيجه تصميمات‬ ‫گرفته شده در حال عصبانيت منجر به ناکامي‌مي‌گردد‪.‬‬ ‫بهمين شکل زماني که نااميدي بر جامعه‌اي حاکم شد‪،‬‬ ‫عصيان و يا در اصطالح انقالب آن هم از نوع خشونت‌بار آن‬ ‫را بوجود مي‌آورد‪ ،‬که بنا به تجربيات تاريخي متاسفانه نتيجه‬ ‫نهايي ناکامي‌است‪.‬‬ ‫در صورتي که اميد در فرد ايجاد آرامش مي‌کند‪ ،‬و اين‬ ‫آرامش سبب مي‌گردد که او تصميمات خود را از روي عقل و‬ ‫منطق اتخاذ نمايد‪ ،‬که سرانجام اينچنين تصميماتي او را به‬ ‫سوي آرمان مورد نظرش حرکت خواهد داد‪.‬‬ ‫بهمين شکل زماني که در جمعي شعله اميد در دل‌ها‬ ‫فروزان بود‪ ،‬آرامش حاصل از اين اميد سبب خواهد شد که‬ ‫جامعه با عقل و منطق جمعي‪ ،‬مثبت‌گرايي وحدت در کثرت‬

‫اگر مراحل تکاملي تاريخ جامع بشري را مورد دقت قرار‬ ‫دهيم‪ ،‬متوجه خواهيم شد که در صحنه‌هاي‬ ‫زندگاني فردي و گروهي همه ما‪ ،‬بدون‬ ‫استثناء هميشه دو نيروي متضاد دست‬ ‫‌اندر کارند‪ .‬يکي نيروي مثبت و سازنده و‬ ‫ديگري نيروي منفي يا بازدارنده‪ .‬بهمين‬ ‫دليل مالحظه مي‌کنيم که اهريمن در مقابل‬ ‫اهورمزدا قرار مي‌گيرد‪.‬‬ ‫نور با تاريکي در يک جا نمي‌گنجد‪.‬‬ ‫نفرت و کينه با عشق و محبت در يک‬ ‫قلب در کنار هم قرار نمي‌گيرند‪.‬‬ ‫اجازه دهيد وارد اين بحث نشوم که در‬ ‫جهان هستي فقط خير محض و يا نيروي‬ ‫مثبت وجود دارد‪ ،‬و نيروي منفي يا شر در‬ ‫حقيقت فقدان يا نبودن نيروي مثبت يا خير‬ ‫است‪.‬‬ ‫بعنوان مثال نبودن نور است که ايجاد‬ ‫تاريکي مي‌کند و اال تاريکي بخودي خود‬ ‫موجود نيست‪ ،‬و يا نبود گرما سبب ايجاد‬ ‫سرما مي‌شود‪.‬‬ ‫غرض از بيان اين مطالب آن است که‬ ‫بگويم که قدرتمدارن عالم در پرتو بي‌خبري‬ ‫و ناآگاهي توده مردم از هر فرصتي براي جدا‬ ‫کردن ما از يکديگر سوء استفاده کرده‌اند و‬ ‫با باال کشيدن ديوارهاي جدا کننده منفي ما‬ ‫را از اتحاد و اتفاق بازداشته‌اند و در اين کار‬ ‫موفق هم بوده‌اند!‬ ‫آن‌ها با رواج افکار‪ ،‬گفتار و کردار منفي‬ ‫در توده مردم‪ ،‬بشر نجيب و خيرآفرين را‬ ‫تبديل به اهريمني نفرت پيشه و جدايي‌طلب‬ ‫ساخته‌اند‪.‬‬ ‫نمونه‌هاي فراواني از اين سوءاستفاده‌ها عبارتند از‪ :‬قرار‬ ‫دادن زنان در مقابل مردان که نه تنها در خانواده بلکه در‬ ‫جامع جهاني تشنج و نابساماني ايجاد کرده است‪.‬‬ ‫دامن زدن به اختالفات نژادي يا طبقاتي نمونه‌هاي‬ ‫ديگري هستند که بايد بشر قرن بيست و يکم با درايت و‬ ‫مثبت‌انديشي آن‌ها را از بين ببرد‪.‬‬ ‫از همه اين‌ها مهم‌تر‪ ،‬اختالفات ديني است که تقريبا‬ ‫تمام افراد جامع بشري را به جان يکديگر ‌انداخته است‬ ‫و متاسفانه آنچه در صحنه‌هاي حتي بين‌المللي جلب توجه‬ ‫مي‌کند‪ ،‬صف‌آرايي مخالفين ديني در مقابل يکديگر است‪،‬‬ ‫و اگر براي ريشه‌کن کردن اين بالي خانمانسوز چاره‌اي‬ ‫اساسي نينديشيم و براي هميشه ريشه جدايي‌کننده آن را‬ ‫نسوزانيم‪ ،‬به جرات مي‌توان گفت که سرنوشت بشر مبهم و‬ ‫آينده بشريت تاريک و نامعلوم است‪ ،‬و همين نامعلوم بودن‬ ‫آينده سبب مي‌گردد که بشر قرن بيست و يکم احساس‬ ‫امنيت نکند و اميدواري به استمرار زندگي‪ ،‬آرامش را از او‬ ‫سلب کند و در نتيجه به همه چيز و همه کس با سوءظن و‬ ‫بدگماني نگاه کند و اين سوءظن و بدگماني هماني است که‬ ‫نه تنها جامعه ايراني را از انقالبي خشن به انقالبي خشن‌تر‬ ‫کشانده است‪ ،‬بلکه جامعه جهاني نيز از اين بدگماني در حال‬ ‫تشنج است!‬ ‫با همه اين تفاصيل جاي اميدواري است زيرا شواهد‬ ‫تاريخي نشان‌دهنده اين واقعيت است که در جدال بين مثبت‬ ‫و منفي‪ ،‬هميشه پيروزي و موفقيت از آن مثبت بوده است و‬ ‫بهمين دليل مشاهده مي‌کنيم که بشريت در راه رسيدن به‬ ‫تکامل مادي و معنوي خود‪ ،‬توانسته است موانعي را که بر‬ ‫سر راه نيکبختي و سعادت فردي و گروهي او قرار گرفته‌اند‬ ‫از پيش پا بردارد‪ ،‬و بشر را از زندگي غارنشيني تا به حدي‬ ‫به پيش برد که امروزه به جهاني شدن خويش مي‌انديشد‪.‬‬ ‫بشر آستانه هزاره سوم‪ ،‬انسان قرن نوزدهم نيست که‬

‫بتوان او را در تاريکي ناآگاهي عمومي ‌قرار داد و او را از‬ ‫تعيين سرنوشت فردي و گروهي‌اش محروم ساخت‪.‬‬

‫نقش رساناهاي همگاني در‬ ‫پيشرفت تمدن کنوني‬

‫در قرن بيست و يکم‪ ،‬به برکت اختراعات خبررساني‬ ‫و آگاه‌کننده جهاني‪ ،‬که در کنترل قدرتمدارن نيست‪ ،‬آنان‬ ‫نمي‌توانند همانند گذشته با کنترل انتشار اخبار عامه مردم را‬ ‫از دسترسي به اطالعات و مطالب آگاه‌کننده اجتماعي محروم‬ ‫سازند‪.‬‬ ‫نفس دريافت اخبار آگاه‌کننده از آنچه نه تنها در محل‬ ‫و منطقه و قاره بلکه دنيا مي‌گذرد‪ ،‬بخودي خود نور اميدي‬ ‫در دل تمام روشنگران اجتماعي فروزان کرده است‪ ،‬و اين‬ ‫نويد را مي‌دهد که دوران اختالف‌بينداز و حکومت‌کن خاتمه‬ ‫پذيرفته است و زمان آن فرا رسيده است که تمام ديوارهاي‬ ‫جداکننده‌اي را که به نام‌هاي‪ :‬دين‪ ،‬نژاد‪ ،‬مليت‪ ،‬جنسيت‬ ‫و طبقه اجتماعي به دورمان کشيده‌اند‪ ،‬با آگاهي کامل فرو‬ ‫ريزيم و هيچ چيز ديگري غير از انسانيت را مدار افتخار‬ ‫خويش نشمريم‪.‬‬

‫الزم به توجه است که اين وسايل ارتباط جمعي‪ ،‬از‬ ‫طرفي دنيا را نسبت به يک قرن پيش آنقدر کوچک ساخته‬ ‫است که از يک خانه کوچکتر مي‌نمايد‪ ،‬و سرنوشت‌ها را‬ ‫چنان بهم گره زده است که آنچه در کوچکترين نقطه دنيا‬ ‫ولو بر يک نفر وارد مي‌شود مي‌تواند تمام دنيا را تحت تاثير‬ ‫قرار دهد‪.‬‬ ‫حال که اينچنين قدرتي يافته‌ايم مي‌توانيم اين اميد را‬ ‫داشته باشيم که حتا يک‌نفر از ما مي‌تواند با استفاده از اين‬ ‫قدرت ارتباطي جامعه را به راه محبت و انسانيت رهنمون‬ ‫باشد‪ ،‬و اين فرد مي‌تواند آقاي (ن‪ -‬م) يا يکي از خوانندگان‬ ‫عزيز باشد‪ ،‬که در اين صورت من نگارنده از اين قلم زدن‌ها‬ ‫راضي و خشنود خواهم بود و با اين اميد که فرزندان‪ ،‬نوه‌ها‪،‬‬ ‫نتيجه‌ها و نسل‌هاي آينده ما در دنياي محبت‌آميزي زندگي‬ ‫خواهند کرد‪ ،‬با وجداني راحت سر بر بالين خواب هميشگي‬ ‫خواهم گذاشت‪.‬‬

‫مي‌خواهيم به کجا برويم؟‬

‫حال که دانستيم که در کجا قرار گرفته‌ايم و اميدواريم که‬ ‫با در اختيار داشتن رساناهاي گروهي مي‌توانيم از آگاهي‌هاي‬ ‫الزم براي رسيدن به هدف خويش استفاده نماييم‪ ،‬الزم‬ ‫است بدانيم که هدف فردي و گروهي ما چيست‪.‬؟‬ ‫آيا باز هم مي‌خواهيم همان راهي را انتخاب کنيم که‬ ‫ما را به ناکامي‌ و در نتيجه ندامت و پريشاني مبتال ساخته‬ ‫است؟ يا از نتيجه کار ناراضي هستيم و قبول داريم که‬ ‫راهي به اشتباه آمده‌ايم! و نه تنها الزم است که راه رفته را‬ ‫برگرديم بلکه با عبرت از آنچه بر سرمان آمده است اين بار‬ ‫با درايت و منطق راهي را انتخاب نماييم که به آرمان شهري‬ ‫در ايران خاتمه يابد که در برگيرنده تمام مردم ايران باشد‪،‬‬ ‫و در سطح جهاني نيز راهي را برگزينيم که ما را به دنيايي‬ ‫رساند که در آن فقط کرامت انساني مورد احترام باشد‪ ،‬نه‬ ‫برتري‌جويي نژادي‪ ،‬جنسيتي‪ ،‬ملي و طبقه اجتماعي‪.‬‬

‫‪36‬‬

‫پس بايد هدف فردي و گروهي ما بر اين اصل مهم و‬ ‫حياتي بنا گردد که‪ :‬نفع جزء در گرو نفع کل است و آنچه‬ ‫سبب نزديکي انسان‌هاست اليق ستايش است و هر آنچه‬ ‫سبب دوري و دوگانگي و چندگانگي نوع بشر است به هر‬ ‫ي که باشد مورد قبول قرار نگيرد‪.‬‬ ‫اسم و رسم ‌‬ ‫در اين راستا آنچه به ايران و ايرانيان مربوط مي‌شود‬ ‫بايد راهي را انتخاب کنيم که ما را به جايي برساند که حق‬ ‫و حقوق تمام مردم ايران صرفنظر از دين‪ ،‬قوميت‪ ،‬جنسيت‬ ‫محفوظ و محترم انگاشته شود‪ ،‬و اين مهم تنها در سايه‬ ‫تبديل «امت» به «ملت» امکان‌پذير است‪ ،‬که در اين چنين‬ ‫حالتي جايي براي حکومت ديني‪ ،‬بويژه حکومت ديني‌اي که‬ ‫بين خود مسلمانان تبعض قايل است نخواهد بود‪.‬‬

‫فرهنگ ايران بر پايه «رواداري»‬ ‫بنا شده است‬

‫ما ايرانيان به مدت چندين هزاره از عهد کورش‬ ‫در «رواداري» و دوستي بين اقوام و فرهنگ‌هاي متفاوت‬ ‫تجربيات مثبت فراواني داريم‪ ،‬بطوري که توانسته‌ايم اقوام‬ ‫گوناگوني را با اديان متفاوت و با فرهنگ‌هاي مختلف در زير‬ ‫يک آسمان به نام ايران گرد هم آوريم تا همه آنان بتوانند‬ ‫با آزادي کامل رسم و رسوم ديني و يا فرهنگي خويش را‬ ‫انجام دهند‪.‬‬ ‫اگر به آثار شعرا و ادباي ايران نظري دقيق نماييم‬ ‫مشاهده خواهيم کرد که زماني که از تعصب خالي بوده‌اند‬ ‫به موجب فرهنگ انسان‌دوستانه ايراني جز به راه «رواداري»‬ ‫شعري نسروده و يا بياني اظهار نکرده‌اند‪.‬‬ ‫در اين راستا مي‌توان به کتابي به نام «رساله مدنيه» به‬ ‫قلم عبدالبهاء فرزند بهاءاهلل اشاره کرد‪.‬‬ ‫اين کتاب در سال ‪ 1292‬هجري قمري مطابق با ‪1875‬‬ ‫ميالدي يعني قبل از انقالب مشروطه نوشته شده است و در‬ ‫آن زيان‌هاي ناشي از دخالت دين در حکومت‪ ،‬لزوم تشکيل‬ ‫مجلس شورا و وضع قوانين مدني‪ ،‬شرح وظايف شهروندان‬ ‫در مقابل دولت و ايجاد قواي سه‌گانه قانونگذاري‪ ،‬مجريه و‬ ‫قضايي با صراحت بيان شده است‪.‬‬ ‫براي آنکه متعصبين مذهبي مردم را از خواندن اين‬ ‫کتاب باز ندارند نويسنده از ذکر نام خود در آن خودداري‬ ‫کرده است‪ ،‬و اکثر محققان بي‌غرض و بدون تعصب انتشار‬ ‫اين رساله و کتاب ديگري به نام «رساله سياسيه» را از‬ ‫عوامل مهم انقالب مشروطه به حساب مي‌آورند‪)1(.‬‬ ‫متاسفانه نه تنها اين کتاب بلکه هيچ يک از آثار بهايي‬ ‫به علت مخالفت علماي دين در ايران اجازه چاپ و انتشار‬ ‫نيافت و بهاييان مجبور شدند که در هندوستان به چاپ آن‌ها‬ ‫بپردازند و حال خوشبختانه پس از يک قرن و‌اندي به برکت‬ ‫رساناهاي گروهي غيرقابل کنترل‪ ،‬و همت تعداد معدودي‬ ‫از روشنگران که روز بروز بر تعداد آنان افزوده مي‌شود‪،‬‬ ‫اين طلسم شکسته شده و من و شما مي‌توانيم به اين آثار‬ ‫دسترسي پيدا کنيم و در باره مفاد آن‌ها با هم گفتگو کنيم و بر‬ ‫اين ادعا پافشاريم که اگر قشري‌گرايان مذهبي مي‌گذاشتند‪،‬‬ ‫سرنوشت ما غير از اين بود که حال هست‪.‬‬ ‫در اينجا بر خود الزم مي‌دانم که از تمام کساني که با‬ ‫آگاهي از تمام خطراتي که آن‌ها را تهديد مي‌کند قدم در اين‬ ‫راه نهاده‌اند صميمانه سپاسگزاري نمايم‪.‬‬ ‫در همان صفحات اول «رساله مدنيه» چنين مي‌خوانيم‪:‬‬ ‫«‪ ...‬پروردگار چشم عنايت فرموده که در آفاق بنگريم‬ ‫و آنچه وسيله تمدن و انسانيت است به آن تشبث نماييم‪ .‬و‬ ‫گوش احسان شده تا کلمات حکميه عقال و دانايان را استماع‬ ‫نموده و پند گرفته و کمر همت به اجراي مقتضيات آن بر‬ ‫بنديم‪ .‬حواس و قواي باطنيه عطا گشته که در امور خيريه‬ ‫جمعيت بشريت صرف نماييم و به عقل دوربين بين اجناس‬ ‫و انواع موجودات ممتاز شده دايما‪ ،‬مستمرا در امور کليه و‬ ‫جزييه و مهمه و عاديه مشغول گرديم تا جميع در حصن‬ ‫حصين ( قلعه محکم) دانايي محفوظ و مصون باشيم و در‬ ‫کل احيان به جهت سعادت بشريه اساس جديدي تاسيس‬ ‫و صنعت بديعي ايجاد و‌ ترويج نماييم‪ .‬چقدر انسان شريف‬ ‫و عزيز است اگر به آنچه بايد و شايد قيام نمايد‪ ،‬و چه قدر‬ ‫رذيل و ذليل است اگر از منفعت جمهور چشم پوشيده در‬ ‫فکر منافع ذاتيه و اغراض شخصيه خود عمر گرانمايه را‬ ‫بگذراند‪»...‬‬ ‫تا شماره آينده که سير تکاملي «رواداري» را در تاريخ‬ ‫ايران بررسي کنم‪ ،‬برايتان آرزوي نوروزي خوش و سالي‬ ‫خوش‌تر دارم‪ .‬هر کجا که هستيد دلتان شاد و لبتان خندان‬ ‫باد‪.‬‬ ‫******‬ ‫(‪ )1‬بهاءاهلل بنيانگذار آيين بهايي‪ ،‬و عبدالبهاء فرزند‬ ‫بهاءاهلل است که پس از انتشار اين آيين در اروپا و امريکا به‬ ‫نام پيامبر صلح مشهور شده است‪.‬‬


‫‪37‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫آشنايي با‬ ‫روانشناسي‬ ‫دلم براي نوروز در ايران‬ ‫تنگ است‬

‫از خوانندگان عزيز اين مقاالت كه پرسش‌ها و نظرات‬ ‫خود را به آدرس ‪ ask@drmirsalimi.com‬فرستادند يا‬ ‫با پيام‌هاي تلفني‪ ،‬آن‌ها را با من در ميان گذاشتند‪ ،‬متشكرم‪.‬‬ ‫خوشحال مي‌شوم كه پرسش‌ها و ديگر نظرات خود را نيز با‬ ‫من در ميان بگذاريد‪.‬‬ ‫در شش شماره قبل بحثي در مورد «چراهاي زندگي و‬ ‫اگزيستانسياليسم» داشتيم و قرار بود كه در اين شماره آن‬ ‫بحث را ادامه دهيم‪ ،‬ولي به خاطر فرا رسيدن نوروز باستاني‬ ‫اجازه بدهيد كه در اين شماره صحبتي در مورد نوروز داشته‬ ‫باشيم و بحث خود را در مورد چراهاي زندگي در شماره آينده‬ ‫دنبال كنيم‪.‬‬ ‫پيش از هر صحبت ديگري دوست دارم كه نوروز‬ ‫باستاني و فرارسيدن سال نو را به همه شما عزيزان و‬ ‫خانواده‌هاي شما تبريك بگويم‪ .‬آرزو دارم كه سال جديد‬ ‫خورشيدي براي شما سالي سرشار از سالمتي‪ ،‬سعادت‪،‬‬ ‫شادماني و موفقيت باشد‪.‬‬ ‫معموالً وقتي صحبت نوروز هست و وقتي به فرارسيدن‬ ‫سالي جديد فكر مي‌كنيم‪ ،‬تصور مي‌كنيم كه اين افكار‪،‬‬ ‫خوشي و شادماني را به ياد ما مي‌آورند و احساس خوشحالي‬ ‫براي ما همراه دارند‪.‬‬ ‫اگر چه براي اكثريت ما‪ ،‬نوروز باعث شادماني است‪،‬‬ ‫ولي براي بسياري از هم‌وطنان ما‪ ،‬چه در ايران و چه در خارج‬ ‫از كشور‪ ،‬فرارسيدن سال نو نه تنها باعث خوشي و شادماني‬ ‫نيست‪ ،‬بلكه سبب حس غم و حتي افسردگي هم مي‌تواند‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫چراي اين حقيقت تا حدي واضح است‪ .‬براي بسياري‬ ‫از هم‌وطنان ما فرارسيدن سال نو همراه با فشارهاي عصبي‬ ‫و احساس دلتنگي است‪ .‬كساني كه در سال گذشته عزيزي‬ ‫را از دست داده‌اند‪ ،‬كساني كه شروع هر سال يادآور جدايي‬

‫از عزيزي براي آن‌ها است‪ ،‬كساني كه مشكالت مالي سبب‬ ‫مي‌شوند كه نتوانند آن طور كه دوست دارند سال نو را جشن‬ ‫بگيرند يا براي عزيزانشان هديه بخرند‪ ،‬كساني كه احساس‬ ‫تنهايي مي‌كنند و كساني كه دلشان براي ايران و اقوامشان‬ ‫در ايران تنگ شده است ممكن است احساس غمگيني‪،‬‬ ‫افسردگي و دلتنگي شديدي بكنند‪.‬‬ ‫از ميان داليلي كه ذكر كردم‪ ،‬اجازه بدهيد كه بحث خود‬ ‫را بر روي دلتنگي كه بسياري از ما در اين دوران احساس‬ ‫مي‌كنيم متمركز كنم‪ .‬دل بسياري از ما براي نبودن در ايران‪،‬‬ ‫بخصوص در ايام نوروز‪ ،‬گرفته است و اگر چه از يك سو از‬ ‫فرارسيدن سال نو خوشحال هستيم‪ ،‬از سوي ديگر دلمان‬ ‫تنگ ايران است‪ .‬اجازه بدهيد داستاني تعريف كنم‪.‬‬ ‫چند سال پيش روز اول نوروز به دوستي كه مجرد بود‬ ‫و در ايالتي ديگر زندگي مي‌كرد تلفن كردم تا نوروز را به او‬ ‫تبريك بگويم‪ .‬از او پرسيدم كه آيا سمنو پيدا كرده؟ گفت‪،‬‬ ‫نه؛ اصال امسال سفره هفت سين پهن نكرده‌ام‪ .‬از جوابش‬ ‫تعجب كردم چرا كه اين دوست‪ ،‬ايران و آداب و رسوم‬ ‫ايرانيان را خيلي دوست داشت‪ .‬او سال‌ها در امريكا بود ولي‬ ‫همواره دلش در ايران مي‌تپيد‪.‬‬ ‫چون از جوابش تعجب كردم از او پرسيدم كه دليلش‬ ‫براي سفره پهن نكردن چه بود‪ .‬با اوقاتي تلخ و صدايي كه‬ ‫از دل غمگينش سخن مي‌گفت جواب داد‪ ،‬اي بابا‪ ....‬اينجا‬ ‫كه عيد‪ ،‬عيد نيست‪ .‬اص ً‬ ‫ال نوروز حال و هواي نوروز را ندارد‪.‬‬ ‫خانواده كه اينجا نيستند تا آدم با آنها جشن بگيرد‪ .‬اول‬ ‫نوروز هم مثل باقي روزهاي سال بايد سركار رفت و آخر‬ ‫شب خسته و كوفته به خانه آمد‪ .‬نه تعطيلي چند روزه نوروز‬ ‫هست و نه اقوامي كه بشود به ديدنشان رفت‪.‬‬ ‫از او پرسيدم‪ ،‬پس دوستانت چي؟ پاسخ داد‪ ،‬اص ً‬ ‫ال كه‬ ‫چي؟ حاال سفره‌اي هم پهن كرديم‪ ،‬به ديدن چهار تا دوست‬

‫هم رفتيم‪ ،‬و سه تا شيريني و چهار تا چاي هم خورديم‪...‬‬ ‫خوب كه چي؟!‬ ‫ديدم دلش خيلي تنگ ايران است و خاطرش افسرده‪،‬‬ ‫تنگ‌تر و ناراحت‌تر از باقي اوقات‪.‬‬ ‫همانطور كه در ابتدا نوشتم‪ ،‬نوروز در خاطر همه همراه‬ ‫با شادي و پايکوبي نيست‪ .‬بسياري از هم‌وطنان ما در اين‬ ‫موقع سال احساس افسردگي مي‌كنند‪ .‬حاال اجازه بدهيد‬ ‫كه اين افسردگي و دلتنگي را از ديدگاه روانشناسي مورد‬ ‫بررسي قرار دهيم‪.‬‬ ‫همه ما در زندگي احتياج به احساس كنترل در زندگيمان‬ ‫داريم‪ .‬يعني نياز داريم كه احساس كنيم كه آنچه بر سرمان‬ ‫مي‌آيد‪ ،‬تحت كنترل خود ما است‪ .‬اين حقيقت به خصوص‬ ‫در مورد مسائل منفي و ناخوشايند زندگي صدق مي‌كند‪ .‬مث ً‬ ‫ال‬ ‫وقتي براي كسي ناراحتي پيش مي‌آيد‪ ،‬از نظر روحي و رواني‬ ‫براي آن شخص مهم است كه احساس كند كه را ‌ه حل‬ ‫مسئله در دست خود او است‪.‬‬ ‫مادام كه ما حس تسلط و كنترل بر روي زندگي داشته‬ ‫باشيم احساس افسردگي نمي‌كنيم (لطفًا توجه داشته باشيد‬ ‫كه فرق زيادي بين افسردگي و غمگيني وجود دارد‪ .‬كسي‬ ‫كه غمگين است معموالً براي مدت كوتاهي غم زده است و‬ ‫تنش مانع لذت بردن او از باقي زندگي نمي‌شوند‪ .‬ولي كسي‬ ‫كه افسرده است از زندگي لذت زيادي نمي‌برد يا خيلي كمتر‬ ‫از لذتي كه مي‌تواند حس كند‪ ،‬از زندگي مي‌برد‪).‬‬ ‫وقتي انسان احساس مي‌كند كه بر روي يك سري از‬ ‫مسائل زندگيش كنترل ندارد‪ ،‬معموالً يا عصباني يا غمگين‬ ‫مي‌شود‪ .‬اگر حس كنترل به زودي به دستش بيايد‪ ،‬آن‬ ‫عصبانيت يا غم از بين مي‌رود‪ .‬ولي اگر آن حس كنترل‬ ‫براي مدتي طوالني به دستش نيايد‪ ،‬معموالً دچار افسردگي‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫وقتي افسردگي گريبانگير شخص شود‪ ،‬بسياري از‬ ‫مسائل زندگي برايش پوچ و بي‌مفهوم به نظر مي‌‌رسند و‬ ‫آنچه كه قب ً‬ ‫ال از آن لذت مي‌برده‪ ،‬برايش بي‌معني و فاقد‬ ‫لذت مي‌شود‪ .‬چون افكار و احساساتي كه فرد را افسرده‬ ‫كرده‌اند خوشايند نيستند‪ ،‬شخص افسرده معموالً از افكار‬ ‫و احساساتي كه در ابتدا او را افسرده كرده‌اند فراري است‪،‬‬ ‫ما مي‌بينيم كه بسياري از موارد افسردگي به خاطر غمگيني‬ ‫نيستند‪ ،‬بلكه دليل‌شان فرار فكري از حس كردن غم دروني‬ ‫است‪.‬‬ ‫حاال برگرديم به نوروز‪ .‬بسياري از هم‌وطنان ما در مورد‬ ‫مسائل مربوط به ايران احساس كنترل نمي‌كنند و اين امر‬ ‫چه در مسائل خانوادگي‪ ،‬چه مسائل سياسي و چه مسائل‬ ‫اجتماعي و اقتصادي صدق مي‌کند‪.‬‬ ‫نداشتن اين حس كنترل بر روي مسائل ايران‬ ‫سال‌هاست كه گريبانگير بسياري از هم‌وطنان ما است‪.‬‬ ‫بسياري از ايرانيان خارج از كشور‪ ،‬در خروجشان از ايران‪،‬‬ ‫يا باقي‌ماندنشان در خارج احساس كنترل نداشته و ندارند‪.‬‬ ‫هم‌چنين بسياري از هم‌وطنان ما آروز دارند كه در زمان عيد‬ ‫نوروز باز‪ ،‬مثل گذشته‪ ،‬با خانواده‌شان در ايران باشند‪ ،‬ولي‬ ‫اين نيز از كنترلشان خارج است‪ .‬اين حس اجبار به قبول‬ ‫حقايق زندگي‪ ،‬بسياري از ايرانيان را‪ ،‬در داخل و خارج‬ ‫كشور‪ ،‬به افسردگي نشانده است‪.‬‬ ‫نوروز براي بسياري از هم‌وطنان‪ ،‬از يك طرف‬ ‫بزرگداشت سالي جديد و يادآور خاطرات شيرين گذشته و‬ ‫از طرفي ديگر يادآور بعضي احساسات ناچاري و عدم كنترل‬ ‫مي‌باشد‪ .‬چون به خاطر آوردن آن ناچاري برايشان غم‌انگيز‬ ‫است‪ ،‬آنها ترجيح مي‌دهند كه نوروز را جشن نگيرند تا غم‬ ‫و غصه‌شان تازه نشود‪ .‬يا اگر به ظاهر جشن مي‌گيرند‪ ،‬در‬ ‫ن دلشان پر است و غم زده هستند‪.‬‬ ‫باط ‌‬ ‫اگر چه جشن نگرفتن و نوروز را بي‌معني ديدن‬

‫‪37‬‬

‫ممكن است در آن مقطع زماني از غم و غصه ما كم كند‪،‬‬ ‫در درازمدت برايمان نتايج منفي به همراه دارد‪ .‬دليلش اين‬ ‫است كه پادزهر افسردگي احساس نكردن نيست! پادزهر‬ ‫افسردگي اين است كه غم خود را احساس كنيم‪ ،‬آن غم‬ ‫را با نزديكانمان در ميان بگذاريم‪ ،‬به دوستان ‌و آشنايان‬ ‫و اقواممان بگوييم كه دلمان برايشان تنگ شده و به‬ ‫عزيزانمان بگوييم كه چقدر برايمان عزيز هستند‪.‬‬ ‫پادزهر افسردگي در ايام عيد سفره هفت سين پهن‬ ‫نكردن نيست! پادزهر اين است كه سفره هفت سين را‬ ‫بچينيم و يكي دو دوست را هم دعوت كنيم تا به ما بپيوندند تا‬ ‫با هم شيريني عيد بخوريم‪ ،‬بگوييم‪ ،‬درد دل كنيم و بخنديم‪.‬‬ ‫پادزهر افسردگي در دوران نوروز اين نيست كه اص ً‬ ‫ال‬ ‫به رويمان نياوريم كه نوروز رسيده‪ ،‬بلكه بايد قبول كنيم كه‬ ‫نوروز آمده و وقت آن است كه چند نفري را خوشحال كنيم!‬ ‫خوشحال كردن ديگران‪ ،‬حتي اگر غريبه باشند‪ ،‬ما را هم‬ ‫خوشحال خواهد كرد‪.‬‬ ‫با حقايق زندگي بايد روبرو شد‪ ،‬اگر چه ممكن است‬ ‫روبرو شدن با آنها در كوتاه مدت باعث ناراحتي و غم ما‬ ‫شوند‪.‬‬ ‫اگر چه ممكن است بر روي بعضي مسائل مربوط به‬ ‫ايران‪ ،‬يا ديگر موارد زندگي‪ ،‬كنترل زيادي نداشته باشيم ولي‬ ‫اين دليل نمي‌شود كه فکر کنيم بر روي هيچ مسئله‌اي كنترل‬ ‫نداريم‪ .‬به طور مثال‪ ،‬اگر چه براي نوروز ممكن است نتوان‬ ‫در ايران و كنار عزيزان بود‪ ،‬ولي مي‌توان به آنها تلفن كرد‪،‬‬ ‫مي‌توان به دوستان در داخل امريكا تلفن يا ‪ Skype‬كرد‪.‬‬ ‫مي‌توان با دوستان كنار هم جمع شد و نوروز را جشن گرفت‪.‬‬ ‫در همه جا مي‌توان سبزه سبز كرد! در همه جا مي‌توان سفره‬ ‫هفت سين پهن كرد!‬ ‫توجه به اينكه هنوز در بعضي مسائل مربوط به ايران‪،‬‬ ‫نوروز‪ ،‬و زندگي كنترل داريم‪ ،‬مي‌تواند افسردگي ما را در ايام‬ ‫نوروز كاهش دهد تا بتوانيم با تمام وجود نوروز را جشن‬ ‫بگيريم‪ ،‬تا دلمان اندكي كمتر تنگ باشد‪.‬‬ ‫نوروز‪ ،‬مثل بسياري از مراسم سنتي ديگر‪ ،‬به ما هويت‬ ‫فرهنگي مي‌دهد‪ .‬انسان به چنين هويتي نياز دارد تا هم‬ ‫عزيزان و هم خود را در چهارچوب آن هويت بشناسد‪ .‬آن‬ ‫نوروز كه با دوستم پاي تلفن صحبت مي‌كردم احساس كردم‬ ‫كه دلش خيلي تنگ است‪ .‬از او خواهش كردم كه سفره هفت‬ ‫سين پهن كند و مادامي كه من پاي تلفن بودم سفره را پهن‬ ‫كند! باالخره قبول كرد‪ ،‬پاي تلفن براي مدتي باقي مانديم‬ ‫و از نوروزهاي گذشته سخن گفتيم‪ .‬از خانواده‌اش برايم‬ ‫گفت و از خاطرات نوروزهاي دوران كودكي‪ ،‬بازكردن درد‬ ‫دلش در ابتدا برايش غم‌انگيز بود‪ ،‬ولي در آخر صحبتمان‬ ‫تصميم گرفت كه به اقوامش در ايران تلفن كند‪ ،‬با دوستان‬ ‫گردهمآيي كند و نوروز را جشن بگيرند و از نوروز‪ ،‬تا جايي‬ ‫كه در توانش بود‪ ،‬لذت ببرد‪.‬‬ ‫براي همه شما عزيزان در اين نوروز و براي اين سال‬ ‫نو‪ ،‬آرزوي شادي و سالمتي دارم و اميد دارم كه نوروز را‬ ‫جشن بگيريد‪.‬‬

‫هر روزتان نوروز و نوروزتان پيروز باد‪.‬‬


‫‪38‬‬

‫‪March 2014‬‬

‫‪38‬‬

‫اسفند ‪1392‬‬

‫هشت کار اشتباهي که نبايد با‬ ‫آي‌فون‌تان انجام دهيد‬

‫والدين؛ هوشيار باشند‪،‬‬ ‫خطر سکستينگ براي‬ ‫نوجوانان!‬

‫همانطور که دوستان و معاشرت‌هاي واقعي‌شان را‬ ‫مي‌شناسيد خوب است معاشرت‌هاي آن‌الين‌شان را هم‬ ‫بشناسيد‪.‬‬ ‫محدوديت تعيين کنيد‪ .‬داشتن يک سري قوانين مهم‬ ‫است‪ .‬مث ً‬ ‫ال اينکه بچه‌ها لپ‌تاپ و تلفن موبايل‌شان را شب‬ ‫پيش خودشان نگه ندارند تا در ساعات نيمه شب مشغول‬ ‫پيغام و پسغام نشوند‪.‬‬ ‫به صفحات فيس‌بوک و ساير شبکه‌هاي اجتماعي‌شان‬ ‫سر بزنيد و ببينيد چه مي‌کنند‪ .‬اگر به جاسوسي‬ ‫متهم‌تان کردند بگوييد که اين‌ها چيزهايي‬ ‫است که همه مي‌بينند و شما نگران امنيت‌شان‬ ‫هستيد‪.‬‬

‫مشکالت چت‬ ‫اسکايپ برطرف شد‬

‫اين روزها چيزهايي که فکر مي‌کنيم خصوصي هستند به‬ ‫راحتي ممکن است در سراسر جهان اينترنتي پخش شوند‪.‬‬ ‫نوجوانان آمريکايي با موبايل‌هايشان مرتب از خودشان‬ ‫عکس مي‌گيرند‪ ،‬گاهي اين عکس‌ها در حالت نيمه‌برهنه‬ ‫و برهنه هستند و بدون اينکه فکر کنند عکس را براي‬ ‫دوستانشان پست مي‌کنند‪ .‬به اين کار سکستينگ مي‌گويند‪.‬‬ ‫طبق آمار بيست در صد نوجوانان آمريکايي‪ ،‬عکس‌ها‬ ‫و ويدئوهاي برهنه و نامناسب خودشان را يا به دوستانشان‬ ‫مي‌فرستند يا روي نت مي‌گذارند‪.‬‬ ‫اين عکس‌ها بيشتر براي دوست دختر يا دوست پسرها‬ ‫فرستاده مي‌شوند‪ .‬خيلي‌ها هم به کساني مي‌فرستند که تازه‬ ‫با آن‌ها و آن هم فقط از طريق نت آشنا شده‌اند‪.‬‬ ‫اين کار براي اين جوانان عواقب ناگواري به بار مي‌آورد‪.‬‬ ‫اين نوجوانان گاهي به خاطر سکستينگ از مدرسه تعليق‬ ‫گرفته‌اند يا از تيم ورزشي‌شان اخراج شده‌اند‪ ،‬گاهي هم‬ ‫البته به ندرت محکوم به پورنوگرافي کودک شده‌اند‪ ،‬چون‬ ‫عکسي را که به طور خصوصي برايشان فرستاده شده بود‬ ‫روي نت گذاشته‌اند‪.‬‬ ‫يکي از مشکالتي که خانواده و مدرسه با آن دست به‬ ‫گريبانند اين است که والدين نسبت به زندگي فرزندانشان‬ ‫و کارهايي که با تلفن موبايل‌شان مي‌کنند کام ً‬ ‫ال بي‌اطالع‌اند‪.‬‬ ‫اص ً‬ ‫ال به فکرشان هم نمي‌رسد که خريدن موبايلي که دوربين‬ ‫دارد ممکن است براي فرزندشان مشکل ايجاد کند‪ ،‬چون‬ ‫خودشان اغلب استفاده از اين امکانات را بلد نيستند‪.‬‬ ‫کارزار ملي مبارزه با بارداري بي‌نقشه و بارداري‬ ‫نوجوانان مي‌گويد بايد به نوجوانان آموزش داد که فکر نکنند‬ ‫چيزهايي که به شکل اس‌ام‌اس مي‌فرستند و يا روي نت‬ ‫مي‌گذارند خصوصي مي‌ماند‪ ،‬چون معموالً اين اتفاق صورت‬ ‫نمي‌گيرد‪.‬‬ ‫آنها متذکر مي‌شوند‪ ،‬به فشارهايي که براي فرستادن‬ ‫سکستينگ وارد مي‌شود اعتنا نکنيد‪ .‬در اين توهم هم نباشيد‬ ‫که شناخته نمي‌شويد‪ .‬حتي اگر تا حدي مسائل امنيتي را‬ ‫رعايت کرده باشيد هميشه يکي هست که واردتر از شماست‬ ‫و مي‌تواند ردتان را بگيرد‪.‬‬ ‫اين سازمان پيشنهاد مي‌کند‪:‬‬ ‫در مورد مسائلي که در اينترنت مي‌گذرد با فرزندان‬ ‫خود صحبت کنيد و خطرات ارتباط سکس محور آن‌الين را‬ ‫برايشان باز کنيد‪.‬‬

‫مايکروسافت اعالم کرده است که روي‬ ‫سرويس چت و پيام کوتاه اسکايپ کار کرده و‬ ‫برخي از مشکالت آن را حل کرده است‪.‬‬ ‫«زد ‌دي‌ نت»‪ ‬در يادداشتي به گزارش‬ ‫جديد مايکروسافت از روند پيشرفت در رفع مشکالت‬ ‫سرويس چت و پيام کوتاه اسکايپ پرداخته است‪ .‬با توجه‬ ‫به مشکالت اين سرويس و وجود سرويس‌هاي مشابهي که‬ ‫خدمات بدون نقص ارائه مي‌دهند اسکايپ براي راضي نگه‬ ‫داشتن کاربرانش کار دشواري پيش رو دارد‪.‬‬ ‫اسکايپ در گزارشي که به تازگي منتشر کرده تاکيد‬ ‫کرده است که آنها متعهد به رفع تمام کاستي‌هاي اسکايپ‬ ‫به طور کلي‪ ،‬و مشکالت اسکايپ ‪ IM‬به طور خاص هستند‪ .‬‬

‫در اين مطلب هشت نکته‬ ‫ساده اما مهم براي کاربران‬ ‫آي‌فون ارائه شده که رعايت کردن‬ ‫آنها مي‌تواند هم بر طول عمر مفيد‬ ‫گوشي هوشمندتان بيفزايد و هم‬ ‫به شما کمک مي‌کند تا تجربه‬ ‫بهتري از کار با آي‌فون داشته‬ ‫باشيد‪.‬‬ ‫گوشي‌هاي هوشمند اهميتي‬ ‫کم‌نظير در زندگي آنالين و آفالين‬ ‫کاربران دارند و از آنجايي که‬ ‫معموال کااليي قيمتي‌اند‪ ،‬بهتر‬ ‫است در نگهداري و بهره‌گيري‬ ‫از آنها نکات خاصي مد نظر قرار‬ ‫گيرد‪ .‬در اين مطلب که برگرفته‬ ‫از وب‌سايت «هافينگتون ‌پست»‬ ‫است‪ ،‬به هشت نکته‌اي اشاره‬ ‫شده که انجام دادن آن روي‬ ‫آي‌فون اشتباه است و پرهيز از‬ ‫اين اشتباهات مي‌تواند عمر مفيد‬ ‫آي‌فون شما را افزايش دهد‪.‬‬

‫اول‪ -‬روشن نگه داشتن‬ ‫واي‌فاي و بلوتوث آي‌فون‪:‬‬

‫وقتي واي‌فاي و بلوتوث روي‬ ‫آي‌فون فعال باشد اما گوشي در‬ ‫حال استفاده از يکي يا هر دوي‬ ‫آنها نباشد‪ ،‬هدررفت انرژي به‬ ‫شدت افزايش مي‌يابد و باتري‬ ‫گوشي زودتر به نقطه پايان مي‌رسد‪ .‬وقتي مشغول کار و‬ ‫زندگي روزانه خود هستيد‪ ،‬احتماال در ساعات بسياري نياز‬ ‫به فعال نگه داشتن واي‌فاي و بلوتوث نداريد و بنابراين‬ ‫بهتر است اين گزينه‌ها را غيرفعال کنيد‪ .‬فقط زماني‬ ‫واي‌فاي يا بلوتوث را فعال کنيد که واقعا قصد استفاده‬ ‫از آن را داريد‪.‬‬

‫دوم‪ -‬روشن نگه داشتن طوالني‌مدت گوشي‬ ‫بدون خاموش کردن متناوب‪:‬‬

‫براي افزايش عمر باتري آي‌فون‪ ،‬خاموش کردن‬ ‫متناوب آن ضرورتي است که کمپاني اپل هم بر آن تاکيد‬ ‫دارد‪ .‬در غير اين صورت‪ ،‬عمر باتري آن زودتر به پايان‬ ‫خواهد رسيد‪ ،‬چون روشن نگه داشتن طوالني مدت‬ ‫گوشي فشار زيادي به باتري وارد مي‌کند‪.‬‬ ‫اگر از‌آي‌فون براي بيدار شدن استفاده مي‌کنيد‪ ،‬بهتر‬ ‫است در اين کار هم تجديد نظر کنيد و به‌جاي آن يک‬ ‫ساعت زنگ‌دار بخريد تا در زمان خواب بتوانيد گوشي‌تان‬ ‫را با خيال راحت خاموش کنيد‪ .‬در غير اين صورت بهتر‬ ‫است زمان ديگري در روز را براي خاموش نگه داشتن‬ ‫گوشي انتخاب کنيد‪.‬‬

‫سوم‪ -‬استفاده کردن از آي‌فون در هواي بسيار‬ ‫گرم يا بسيار سرد‪:‬‬

‫در اين گزارش اضافه شده است که کاربران با‬ ‫مشکالتي براي تکميل مکالماتشان و همچنين استفاده‬ ‫هماهنگ از خدمات اسکايپ در دستگاه‌هاي مختلف مواجه‬ ‫شده‌اند‪ .‬براي نمونه‪ ،‬يک پيام کوتاه مشخص همزمان که‬ ‫در يک دستگاه به عنوان پيام خوانده شده ديده مي‌شود‪،‬‬ ‫در دستگاه ديگر هم‌چون پيام تازه خوانده نشده نشان داده‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫تيم اسکايپ همچنين يادآوري کرده است در عين حال‬ ‫‌که با جديت براي‪ ‬حل اين مشکالت تالش مي‌کند‪ ،‬امکانات‬ ‫ديگري را نيز براي بهبود عملکرد و قابليت‌هاي اسکايپ به‬ ‫آن خواهد افزود‪.‬‬ ‫مايکروسافت در هفته‌هاي اخير چند نسخه به‌روز‬ ‫رساني شده از ‪ Skype clients‬را ارائه داده که با هدف‬ ‫کاهش مشکالت همگام سازي در دستگاه‌هاي مختلف‬ ‫طراحي شده‌اند‪ .‬همچنين يک پيام هشدار به سرويس پيام‬ ‫کوتاه اسکايپ افزوده شده که رسيدن پيام جديد را به کاربر‬ ‫اطالع مي‌دهد‪.‬‬ ‫البته اين پيام هشدار در ماه‌هاي آينده فعال خواهد شد‬ ‫و کاربران آن را تنها در دستگاه‌هايي دريافت خواهند کرد‬ ‫که اسکايپ آن فعال است و در ساير دستگاه‌ها اين پيام‬

‫آي‌فون تاب تحمل گرما و سرماي شديد را ندارد و در‬ ‫دماي بسيار باال يا پايين بهتر است از آن استفاده نکنيد‪.‬‬ ‫متخصصان توصيه مي‌کنند در دماي کمتر از صفر درجه‬ ‫و باالتر از ‪ 95‬درجه سانتي‌گراد بهتر است به گوشي‌تان‬ ‫استراحت بدهيد‪.‬‬ ‫حتي ممکن است در سرما يا گرماي شديد آي‌فون‬ ‫به‌صورت اتوماتيک موقتا خاموش شود‪ .‬در چنين شرايطي‪،‬‬ ‫بهتر است دست‌کم گوشي را در جيب‌تان نگه داريد تا از‬ ‫گرما و سرماي شديد در امان باشد‪.‬‬

‫چهارم‪ -‬وصل کردن آي‌فون‬ ‫به چارج در تمام طول شب‪:‬‬

‫وصل کردن گوشي به چارج‬ ‫در طول شب و در زمان خواب براي‬ ‫چارج کامل داشتن در صبح روز‬ ‫بعد کاري رايج است که بسياري از‬ ‫کاربران انجامش مي‌دهند‪ ،‬اما اين‬ ‫نکته را در نظر داشته باشيد که‬ ‫متصل ماندن آي‌فون به چارج بعد‬ ‫از آنکه چارج آن کامل شد‪ ،‬در طول‬ ‫زمان به باتري موبايل آسيب‌هاي‬ ‫جدي وارد مي‌کند و از عمر آن‬ ‫به‌طور چشمگيري مي‌کاهد‪.‬‬ ‫سعي کنيد زمان‌هايي را براي‬ ‫چارج کردن گوشي انتخاب کنيد‬ ‫که بتوانيد با فاصله‌اي کوتاه پس‬ ‫از کامل شدن چارج‪ ،‬آن را از چارج‬ ‫جدا کنيد‪ ،‬يا از پريزي استفاده‬ ‫کنيد که تايمر دارد و پس از مدتي‬ ‫معين چارج را به‌صورت اتوماتيک‬ ‫خاموش مي‌کند‪.‬‬

‫پنجم‪ -‬استفاده از چارج‌هايي‬ ‫غير از چارج‌هاي ساخت اپل‪:‬‬

‫چارج‌هاي اصل کمپاني اپل‬ ‫براي آي‌فون و آي‌پد ممکن است‬ ‫کمي‌ گران باشند‪ ،‬اما استفاده از‬ ‫آنها بهتر از هر چارج ديگري براي‬ ‫تجهيزات اپل است‪ .‬استفاده از‬ ‫چارج‌هاي متفرقه مي‌تواند به موبايل يا تبلت شما آسيب‬ ‫وارد کند و حتي گزارش‌هايي از چارج‌هاي جعلي هم منتشر‬ ‫شده که باعث آتش‌سوزي و انفجار دستگاه شده‌اند‪.‬‬ ‫مطمئن باشيد پولي که براي چارج‌هاي اپل مي‌دهيد‬ ‫ارزشش را دارد‪.‬‬

‫ششم‪ -‬تميز نکردن منظم گوشي‪:‬‬

‫بهتر است به تميزي گوشي هوشمندتان اهميت‬ ‫بدهيد‪ .‬بديهي است که با استفاده از گوشي در طول‬ ‫زمان جرم‌هايي روي آن مي‌نشيند که نياز به پاک‌سازي‬ ‫دارد‪ .‬توصيه اپل اين است که براي پاک کردن گوشي از‬ ‫دستمال‌هاي «نرم و بدون کرک» استفاده کنيد‪ .‬اگر به اپل‬ ‫استور مراجعه کنيد‪ ،‬مي‌توانيد دستمال‌هاي مخصوص اپل‬ ‫براي تميز کردن گوشي و تبلت را هم با قيمتي مناسب‬ ‫بخريد‪.‬‬

‫هفتم‪ -‬بدون پسورد نگه‌داشتن آي‌فون‪:‬‬

‫بر اساس آمارهايي که اپل منتشر کرده نزديک‬ ‫به نيمي ‌از کاربران آي‌فون پسوردي روي گوشي‌هاي‬ ‫هوشمندشان نگذاشته‌اند‪ .‬اگر گوشي بدون پسورد شما‬ ‫دزديده شود همه هويت و دارايي‌هاي ديجيتال شما‬ ‫در دسترس ديگران قرار مي‌گيرد و براي دسترسي به‬ ‫داده‌هاي خصوصي‌تان هيچ مانعي هم بر سر راه آنها‬ ‫نيست‪ .‬فعال کردن پسورد آي‌فون راهي ساده و ضروري‬ ‫براي حفاظت از حريم خصوصي‌تان است‪.‬‬

‫هشتم‪ -‬قدم زدن با آي‌فون در دست‪:‬‬

‫آي‌فون کااليي محبوب و ارزشمند در بازارهاي سياه‬ ‫است و به خاطر همين دزدان بسياري در کمين‌اند تا آن‬ ‫را از دستان شما بربايند‪ .‬اين روزها بيش از ‪ 40‬درصد‬ ‫از سرقت‌هاي انجام شده در شهرهاي بزرگ مربوط به‬ ‫موبايل و تبلت است‪ .‬بنابراين بهتر است بدانيد که قدم‬ ‫زدن با آي‌فون در دست به‌طور بالقوه بسيار خطرناک‬ ‫است‪.‬‬

‫دريافت نخواهد شد‪ .‬همچنين ليست تماس‌هاي خاص در‬ ‫تمام دستگاه‌هايي که اسکايپ در آن فعال است همگام شده‬ ‫و در دسترس کاربران قرار خواهد گرفت‪.‬‬

‫چگونه کامپيوتر‌مان را به‬ ‫‪ Wi-Fi‬متصل کنيم‬

‫اگر براي برقراري ارتباط کامپيوتر خود به شبکه ‪Wi-Fi‬‬

‫مشکل داريد‪ ،‬اولين قدم اين است که از سيستم رفع مشکل‬

‫دنباله در صفحة ‪40‬‬


‫‪39‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫از تاريخ واقعي آن گزارش کرده و آن را پيرامون ‪1500‬‬ ‫پيش از زايش مسيح به شمار آورده‌اند‪ .‬گذشته از هدف‌هاي‬ ‫فراوان‪ ،‬مهم‌ترين آن‌ها پيش انداختن زمان پيدايش موسا‬ ‫است تا اندک زمان جلوتر از ظهور زرتشت باشد‪ .‬به سخن‬ ‫ديگر‪ ،‬از پيامبران‪ ،‬نخست موسا بوده نه زرتشت‪ .‬آنگاه چقدر‬ ‫مضحک است که دانشمنداني در اروپا و امريکا نشان داده‌اند‬ ‫که بسياري از مطالب تورات برگرفته از انديشه‌هاي زرتشت‬ ‫است‪ .‬اندوهمندانه آوردن همه اين اسناد در اين نوشتارها‬ ‫شدني نيست و موکول به کتاب خواهد بود‪ .‬يک حقيقت را‬

‫دکتر بهروز تابش‬

‫نوروز‪ ،‬زيباترين و خجسته‌ترين‬ ‫جشن در جهان‪،‬‬ ‫بر همه ايرانيان راستين و ميهن‬ ‫دوست فرخنده باد‬ ‫پارس‪ /‬ايران‬

‫ايران و ايرانيان آفريننده بزرگ‌ترين و ارزنده‌ترين‬ ‫نمادهاي تمدن آدمي‬ ‫پيش از درامدن به جستارهاي بنيادين‪ ،‬روشن شدن‬ ‫چند نکته گرانبار تاريخي بايسته است‪ .‬چنانکه خواهيم ديد‪،‬‬ ‫باختريان و يهوديان نسبت به فرهنگ و تمدن ايراني دست‬ ‫درازي کرده‌اند‪ .‬همياري‪ ،‬همسدايي و همدستي باختريان با‬ ‫يهوديان (به انگيزه دين يهودي ‪/‬مسيحي شان)‪ ،‬شگفتي‬ ‫آورست‪ .‬هر دو در اين مهم سهيم هستند و با پايمالي‬ ‫واقعيت‌ها و روا داشتن ستمکاري به ايراني و تاريخ فرهنگ‬ ‫و تمدن ايراني مي‌خواهند ارزنده‌ترين جلوه‌هاي تمدن آدمي‬ ‫را بنا به گرايشي که دارند‪ ،‬به نابودي بکشانند‪.‬‬ ‫يهوديان آشکارا با آرمان‌هاي سرزميني و تاريخي در‬ ‫راستاي فرهنگ‌ربايي‪ ،‬سنگ نخستين بناي ناراستي را‬ ‫کار گذارده‌اند‪ .‬اروپاييان بنا به داشتن آرمان‌هاي همانند‬ ‫و ريشه‌هاي همبستگي ژرف ديني‪ ،‬زمينه را براي پيشبرد‬ ‫آرمان‌هاي نژادپرستي و ادعاهاي برتري نژادي خود فراهم‬ ‫يافتند و به ياري يهوديان شتافتند‪ .‬شگفت نيست که بسياري‬ ‫از دستکاري‌هاي تاريخي يهوديان از سوي باختريان برگرفته‬ ‫و در راستاي جهاني پذيرانده شده است‪.‬‬ ‫فراوان‌اند تاريخ نگاران نوين فرنگي که دستکاري‌هاي‬ ‫مشکوک يهوديان در تورات‪ ،‬ادعاي سامي بودن منشأ خط يا‬ ‫يهودي بودن مردمان و تمدن ايالم (عيالم!) و شوش را به‬ ‫عنوان واقعيت وانمود مي‌کنند‪ .‬يا شماري بزرگ از دانشمندان‬ ‫و آفريده‌هاي ايرانيان را زير عنوان کلي «تمدن اسالمي»‬ ‫جا مي‌زنند‪ ،‬يا آن‌ها را به انگيزه کاربرد زبان تازي‪ ،‬متعلق‬ ‫به تازيان مي‌نمايانند‪ ،‬تنها با اين هدف که ايراني شناخته‬ ‫نشوند‪.‬‬ ‫سبکسرانه‌ترين پندارهاي ايشان همين نکته آخرين‬ ‫است‪ .‬زيرا تازيان‪ ،‬به داليل بسيار‪ ،‬نيک مي‌دانند که بخشش‬ ‫باختريان به آنان واقعيت ندارد و براستي بيشينه گشاده‬ ‫دستي‌هاي اروپاييان‪ ،‬از آن تازيان نيست‪ .‬تازيان‪ ،‬خود‪ ،‬چنين‬ ‫ادعاهايي پيش نکشيده‌اند که به مثال‪ ،‬ابوريحان بيروني‪،‬‬ ‫رازي و پورسينا و…‪ ،‬يا هنداد (سيستم) شماره‌ها‪ ،‬از عرب‌ها‬ ‫بوده‌اند‪ .‬تازيان مردمي بيابانگرد و داراي تمدني بدوي‬ ‫بوده‌اند‪ .‬عربان در گامه نخست‪ ،‬برگيرنده فرهنگ و تمدن‬ ‫ايراني بوده‌اند‪ .‬افزون بر اين‪ ،‬چون بسياري از بنمايه‌هاي‬ ‫باختري‪ ،‬اين دروغ‌ها را پراکنده‌اند و هنوز هم در سده بيست‬ ‫و يکم مي‌پراکنند‪ ،‬ناگزير بايد پذيرفت که هدفشان اتفاقي و‬ ‫ناآگاهانه نمي‌تواند بود‪.‬‬ ‫باختريان‪ ،‬به ويژه اروپاييان به منظور اثبات باو ِر دروغين‬ ‫خود که يونان و روم سرچشمه تمدن در جهان بوده‌اند چنين‬ ‫مي‌کنند و يهوديان با برخورداري از ياري دانشمندان همفکر‬ ‫خود‪ ،‬براي پيشبرد هدف‌هاي ديني‪ ،‬گسترش سرزمين کوچک‬ ‫غصبي ايشان و دستکاري و تغيير متن‌هاي عهد عتيق به‬ ‫منظور تصاحب آتي بخش‌هايي از آنچه ايراني است و براي‬ ‫هدف‌هاي درازمدت خود رؤياهاي فراوان در سر مي پرورانند‪.‬‬

‫«[…] متأسفانه برخي از خاورشناسان نظراتي درباره‬ ‫تمدن‪ ،‬هنر و فرهنگ ايران آريايي اعالم داشته‌اند که به هيچ‬ ‫وجه نمي‌تواند قابل قبول باشد و به طور آشکار نشان مي‌دهد‬ ‫که اينگونه محققان تحت تأثير سحرآميز تمدن يونان قرار‬ ‫گفته و بهيچوجه نمي‌توانند خود را از سيطره اين طرز فکر و‬ ‫انديشه برکنار دارند و براي ايشان غير قابل قبول است که‬ ‫پيش از يونان ملت ديگري فرهنگ و هنر و تمدن پيشرفته‬ ‫داشته و يونانيان هنر و فکر و فرهنگ خود را از ملت‌هاي‬ ‫ديگري مأخوذ داشته اند‪ ،‬چنانکه … هيتي‌هاي آريايي که‬ ‫شاخه‌اي از آريان‌هاي ايراني هستند قرن‌ها پيش از يونانيان‬ ‫فرهنگ و تمدن در آسياي صغير و حدود آذربايجان ايران‬ ‫داشته‌اند و به اعتراف مورخان اروپايي … يوناني‌ها خود‬ ‫شاخه‌اي از هيت‌ها بوده‌اند و در واقع تمدن و فرهنگ يوناني‬ ‫بازمانده و مأخوذ از تمدن و فرهنگ هيت‌هاست‪»)1( .‬‬ ‫«مي‌دانيم که هنر هخامنشي جلوه‌اي از هنر يوناني بوده‬ ‫و با تهاجم يونانيان وارد ايران شده است‪»)2(.‬‬ ‫آيا خنده‌دار نيست که دانشمندي متعصب يک چنين‬ ‫سخنان پرت بگويد به اين اميد که ديگران آن را باور‬ ‫بدارند؟ ‬ ‫با آگاهي از شکست هخامنشيان و برافتادن پادشاهي‬ ‫آنان بر اثر پيروزي يونانيان‪ ،‬چگونه پذيرفتني ست که هنر‬ ‫هخامنشي جلوه‌يي از هنر يوناني باشد؟ مگر اين هنر پس از‬ ‫براندازي هخامنشيان پديد آمده است؟ اگر چنين بپنداريم‬ ‫که ديگر «هنر هخامنشي» به شمار نمي‌رود‪ .‬پس از شکست‬ ‫هخامنشيان و چيرگي يونانيان بر سرزمين ايران‪ ،‬ديگر‬ ‫هخامنشياني در ميان نبوده‌اند که هنرشان جلوه‌يي از هنر‬ ‫يوناني باشد‪ .‬و اين نمونه‌يي است شايان از پيروي کورکورانه‬ ‫از يک ايده و انديشه پتياره‪.‬‬ ‫پروفسور آلماني‪ ،‬دکتر هانس هنينگ فون در استن در‬ ‫سراسر کتاب خود‪ ،‬تمدن و فرهنگ ايران را متأثر از تمدن‬ ‫يونان و ديگران دانسته و با اينهمه يکسر به چشم خواري‬ ‫به آن مي‌نگرد و گزارش مي‌دهد‪ .‬ولي هر کجا هنر ايراني را‬ ‫تقليد محض مي‌داند‪ ،‬با سخناني پسنديده آن را مي‌ستايد‪:‬‬ ‫«تنديس برنزي هنگامه ناپيراسو‪ ،‬همسر اوتاش‪ -‬گل‬ ‫را در شوش يافته‌اند‪ .‬اين اثر‪ ،‬استاندارد عالي فلزکاري را‬ ‫مي‌نماياند‪ .‬ولي از اين کار هنرمندانه مي‌توان وابستگي کامل‬ ‫به الگوهاي بين‌النهريني را مشاهده نمود‪)3(».‬‬ ‫براي آنچه در جاهايي از اين نوشتار بحث خواهد شد‪،‬‬ ‫نيازمنديم يک بار براي هميشه وضعيت دو فرايند تاريخي‬ ‫را به دقت بررسيم زيرا انگلک و تحريف واقعيت در اين دو‪،‬‬ ‫بوسيله باختريان و يهوديان‪ ،‬انگيزه‌يي به دستشان داده تا‬ ‫ادعاهاي نادرست پيش بکشند‪.‬‬ ‫‪ – 1‬روزمه (= تاريخ) زادروز زرتشت‬ ‫‪ -2‬تاريخ ايالم‬

‫‪ -1‬زادروز زرتشت‬

‫اروپاييان و همدست‌شان‪ ،‬يهوديان‪ ،‬به منظور انکار‬ ‫واقعيت‪ ،‬تاريخ زادروز زرتشت را چندين هزار سال پس‬

‫نمي‌توان انکار نمود و آن اين است که انديشه‌مندان‪ ،‬مورخان‬ ‫و نويسندگان روزگاران کهن اروپا ناگزير بسي نزديک‌تر به‬ ‫زمان زرتشت بوده‌اند و امکان اشتباه يا ژاژخواهي نزد آنان‬ ‫بسي کمتر بوده تا مورخان امروزي‪ .‬افزون بر اين‪ ،‬اتکاي من‬ ‫به يک تن از آنان نيست‪ ،‬بلکه به بسياري از آنان‪:‬‬ ‫«کهن‌ترين سند تاريخي در مورد مهاجرت و پيدايش‬ ‫اقوام آريايي‪ ،‬کتاب ورجاوند اوستا است که به شرح مندرج‬ ‫در آغاز کتاب حاضر‪ ،‬قريب ‪ 6500‬سال پيش از ميالد مسيح‬ ‫به وسيله زرتشت پيامبر ايراني و با الهام از اهورامزدا آورده‬ ‫شده است‪)4( ».‬‬ ‫«اکزانتوس‪ ،‬از کهن‌ترين نويسندگان يوناني است که‬ ‫از زرتشت نام برده‪ .‬وي در روزگار کورش بزرگ و در نتيجه‬ ‫پيرامون پانسد سال پيش از زايش مسيح مي‌زيسته است‪.‬‬ ‫اکزانتوس زمان پيدايش زرتشت را شش هزار سال پيش‬ ‫از کورش و پيش از لشکرکشي خشايارشا دانسته است‪».‬‬ ‫لشکرکشي خشايارشا به يونان در سال ‪ 480‬پي‪ .‬ز‪ .‬بوده‬ ‫است‪.‬‬ ‫«ديوگنس (‪)Diogenes Laeritos‬ديگر دانشمند‬ ‫يوناني پيرامون سال ‪ 220‬پس از زايش نيز‪ ،‬زمان پيدايش‬ ‫زرتشت را شش هزار سال پيش از لشکرکشي خشايارشا به‬ ‫يونان و پنج هزارسال پيش از زمان جنگ ترويا آورده است‪.‬‬ ‫ديوگنس ‪ 10‬جلد کتاب درباره تاريخ فلسفه نگاشته که از‬ ‫مهم‌ترين منابع و مراجع فلسفه باستان است‪.‬‬ ‫«زادروز پالتو (افالتون) ‪ 429‬پي‪ .‬ز‪ .‬بوده‪ .‬شاگردانش به‬ ‫نام هاي ارستاتاليس و هومودورس‪ ،‬در کتاب وي زير سرنام‬ ‫(آلکي بيادس ‪ )Alkibiades‬پانويس‌ها و يادداشت‌هايي بر‬ ‫جاي گذارده‌اند که در آن‌ها روزگار ظهور زرتشت شش هزار‬ ‫سال پيش از مرگ افالتون تعيين شده است‪.‬‬ ‫«پلينيوس (‪ )Pelinius‬دانشمند رومي در زمان پيرامون‬ ‫‪ 40‬پس‪.‬ز‪ .‬در کتاب خود به نام تاريخ طبيعي“ ‪Historia‬‬ ‫‪ ”Naturalis‬زمان ظهور زرتشت را شش هزار سال پيش‬ ‫از افالتون نوشته‪ .‬به ويژه مهم اين است که پليني برانگيختن‬ ‫موسا را چندين هزار سال پس از زرتشت دانسته است و‬ ‫اين نکته يکي از جلوه‌هاي ناجور تاريخ را براي جهان باختر‬ ‫و يهوديان برجاي گذارده زيرا با ادعاهاي آنان کنار نمي‌آيد‪.‬‬ ‫پلينيوس‪ ،‬يا پليني‪ ،‬با استناد به هرميپوس‪ ،‬پيدايش زرتشت‬ ‫را پنج هزار سال پيش از جنگ ترويا (‪ )5‬دانسته است‪».‬‬ ‫اردشير خبردار‪ ،‬از دانشمندان پارسي‪ ،‬در ترجمه گاتاها‬ ‫به انگليسي يادآور شده که روزگار زرتشت ‪ 6500‬سال پيش‬ ‫از زايش بوده است‪.‬‬ ‫بارون بونزن (‪ )Bunsen‬آلماني در کتاب «جاي مصر‬ ‫در تاريخ عمومي» نيز زمان زرتشت را پيرامون ‪ 6500‬سال‬ ‫پي‪ .‬ز‪ .‬دانسته است‪.‬‬ ‫سپنسر (‪ )H. S. Spencer‬از رده پارسيان و دانشمند‬ ‫هندي‌ست که در کتاب «دوره تيرگي شکوه آريايي» (‪ )6‬بنا‬ ‫به پژوهش‌هاي ستاره شناسي خود‪ ،‬زمان زرتشت را سال‬ ‫‪ 7129‬پي‪ .‬ز‪ .‬دانسته است‪.‬‬ ‫ولتر‪ ،‬فيلسوف نامدار فرانسه که نوشتارهايي وابسته به‬

‫‪39‬‬

‫تاريخ ايران باستان دارد‪ ،‬روزگار زرتشت را شش هزار سال‬ ‫پيش از کورش بزرگ دانسته است‪.‬‬ ‫تيوتمپوس‪ .‬بنا به نوشته هارلز فرانسه‌يي در کتاب‬ ‫«پيشگفتاري بر اوستا» از تيوتمپوس که همزمان اسکندر‬ ‫بوده نقل مي‌کند که زمان زرتشت پنج هزار سال پيش از‬ ‫جنگ ترويا بوده است‪.‬‬ ‫سويداس (‪ )Suidas‬يوناني که پيرامون سال ‪ 970‬پي‪.‬‬ ‫ز‪ .‬زيسته فرهنگي نوشته که دانشمندان‪ ،‬فراوان از آن نام‬ ‫برده‌اند‪ .‬او در اين کتاب از زرتشت پيامبر ماد و پارس نام‬ ‫برده و زمان او را پنج هزار سال پيش از جنگ ترويا ذکر‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫پلوتارک در کتاب خود مي‌گويد‪ ،‬کساني بر اين باورند‬ ‫که دو خدا وجود دارد‪ ،‬بسان رقيب در هنر‪ ،‬يکي آفريننده‬ ‫نيکي‪ ،‬ديگري آورنده پليدي‪ .‬برخي‪ ،‬همانگونه که زرتشت ‪5‬‬ ‫هزار سال پيش از جنگ ترويا گفته‪ ،‬بهترين را خدا و ديگري‬ ‫را شيطان مي‌دانند‪)7( ».‬‬ ‫جنگ ترويا (که به احتمال بسيار افسانه است)‪ ،‬جنگ‬ ‫ميان يونانيان و شاه ترويا به نام پريام در روزگار برنز در‬ ‫شهري که اکنون حصارليک نام دارد (در آسياي کوچک‪،‬‬ ‫ترکيه) و نزديک تنگه داردانل است‪ ،‬رخ داده‪ .‬شهر ترويا‬ ‫در اين جنگ به دست يونانيان ويران شده است‪ .‬ترويا‬ ‫در سال ‪ 1870‬تا ‪ 1890‬توسط شليمان ( ‪Heinrich‬‬ ‫‪ ) Schliemann‬آلماني کافته شد‪ .‬آغاز نخستين کوچ‬ ‫نشيني در ترويا ‪ 3500‬تا ‪ 2500‬پي‪ .‬ز‪ .‬بوده است‪ .‬بنا به‬ ‫محاسبه زمان کهن‪ ،‬اين جنگ (محاصره‌ي ترويا) ‪ 10‬سال‬ ‫به درازا کشيده از ‪1194‬تا ‪ 1184‬پي‪ .‬ز‪ ..‬پس در سال‬ ‫‪ 1184‬پي‪ .‬ز‪ ،.‬جنگ ترويا با ويراني شهر‪ ،‬فرجام يافته‪،‬‬ ‫يعني پيرامون ‪ 3180‬سال پيش‪ .‬پلوتارک زمان زرتشت را‬ ‫‪ 5‬هزار سال پيش از جنگ ترويا دانسته‪ ،‬که در جمع مي‌شود‬ ‫‪ 8180‬سال پيش‪.‬‬ ‫پلوتارک‪ ،‬تاريخ نويس و فيلسوف يوناني نزديک به ‪2‬‬ ‫هزار سال پيش (‪ 40‬پي‪ .‬ز‪ ).‬مي‌زيسته و مي‌بايد بسنده نيکو‬ ‫تاريخ زمان خويش و پيش از خود را بداند تا ما که تنها به‬ ‫نوشته‌هاي کارشناساني همچون او تکيه داريم‪.‬‬ ‫امير حسين خنجي مي‌نويسد‪ …« ،‬محققيني چون‬ ‫آلتهايم و هرتسفلد و اومستد خود را به اشتباه زده و گمان‬ ‫آورده‌اند که آن گشتاسبي که در گاته از او نام برده شده‬ ‫همين گشتاسب پدر داريوش بوده است و بر اساس همين‬ ‫توهم‪ ،‬تاريخ ظهور زرتشت را ـ با يک اشتباه عمدي ـ سده‬ ‫ششم پ‪ .‬م‪ .‬دانسته‌اند‪ .‬به نظر مي‌رسد که علت اين اشتباه‬ ‫تعمدي آنها آن بوده که عالقه داشته‌اند زرتشت را متعلق به‬ ‫دوران متأخر بدانند تا وجود او را متأخر بر موساي اسراييليان‬ ‫بشمارند و دين ايراني را متأخرتر از ديني بشمارند که توسط‬ ‫اسراييليان بنياد نهاده شده و بعدها مسيحيت از درون آن‬ ‫بيرون آمد و سپس دين اروپاييان شد […] حتي پاره‌اي از‬ ‫ايران شناسان غربي در سده اخير براي آنکه بتوانند زمان‬ ‫زرتشت را به دوران هخامنشي نسبت دهند و از اين حيث‬ ‫دين ايراني را موخر بر دين يهود قلمداد کنند‪ ،‬نام داريوش‬ ‫بزرگ را ـ بدون سند تاريخي ــ اسپند داته پنداشته‌اند‪ .‬در‬ ‫صورتي که در هيچ جا چنين نامي براي داريوش بزرگ آورده‬ ‫نشده است […] و نزد تاريخ نگاران يونان باستان نيز تنها‬ ‫نام او داريوش است‪)8( ».‬‬ ‫در کتاب‌هاي بيشمار فرنگي همواره کوشيده‌اند به دروغ‬ ‫ايرانيان را بنا به ادعاهاي پوچ مورخان يوناني و رومي (به‬ ‫ويژه هرودت که دشمني شخصي با ايران و ايراني داشته)‪،‬‬ ‫ايرانيان را مردمي وحشي و به زبان يونانيان «بربر» بنامند‬ ‫(‪ .)9‬غربي‌ها نيز اين انديشه ناآدمي را همواره تکرار کردند‬ ‫و رونالد ريگان رييس جمهور پيشتر امريکا از نامداراني‬ ‫است که ايرانيان را علني بربر ناميد‪ .‬پيوسته دانشمندان و‬ ‫انديشه‌منداني را مي‌توان يافت که بر حقيقت و دانش خود‬ ‫بيشتر ارج مي‌نهند تا پيگري دروغ‌هاي اندوهبار به خاطر‬ ‫دين و تمدن اکتسابي خود‪ .‬نمونه‌ها آنچنان فراوانند که در‬ ‫اين مختصر نمي‌گنجند‪ ،‬با اينهمه دو تا از آن‌ها‪:‬‬ ‫«ما بايد بکوشيم تا دريابيم که ايرانيان الزامأ نه‬ ‫فزونخواه‪ ،‬ستمگر و خودکامه‪ ،‬يا حتا ديوانگاني بوده‌اند که‬ ‫هرودت توصيف و تصوير نموده‪ ،‬و نه زيردستانشان برده‬ ‫بوده‌اند‪ .‬درست برعکس‪ ،‬آنان به قانون‪ ،‬انضباط‪ ،‬بردبار‪،‬‬ ‫بزرگوار‪ ،‬بي‌تعصب‪ ،‬دادگر و درستکار بوده‌اند‪)10( ».‬‬ ‫در باره جنگ!؟ ماراتن (که ايرانيان به راستي با هدف‬ ‫جنگ به آنجا نرفته بوده‌اند بلکه براي بازسازي صلح‌آميز‬ ‫هيپياس)‪ ،‬بسيار شنيده و خوانده‌ايم‪ .‬فرنگيان براي پيشبرد‬ ‫هدف‌هاي ناپاک خود در زمينه شکست ايرانيان در ماراتن‬ ‫افسانه‌ها ساخته و در سراسر جهان پراکنده‌اند‪ .‬يکي از‬ ‫آنان ‪ John Stuart Mill‬است که درباره اهميت پيروزي‬ ‫يونانيان سخت افراط کرده است‪ .‬خوشبختانه کساني هم‬ ‫هستند که دروغ و پرت و پالهاي مدعيان را نمي‌پسندند‪.‬‬ ‫رابرت گريوز ‪ Robert Graves‬يکي از آنان است که در‬ ‫چکامه خود از تندروي‌ها کاسته و ايرانيان را نيکو ستوده‬ ‫است‪:‬‬

‫دنباله در صفحة ‪42‬‬


‫‪40‬‬

‫شازده‬ ‫و‬ ‫بانو‬ ‫حسين مخمل‌باف‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫در جوابش نوشتم‪ ،‬خدا برکت بدهد به خاندان قاجار‪.‬‬ ‫من هميشه دلم براي پدر بزرگم مي‌سوخت زيرا فکر‬ ‫مي‌کردم با داشتن چهار زن‪ ،‬سيزده دختر و نه پسر‪ ،‬عالوه‬ ‫بر سر و کله زدن روزانه در حجره‪ ،‬شب‌ها هم بيچاره خيلي‬ ‫زحمت مي‌کشيده و خواب درستي نداشته است اما حاال‬ ‫مي‌بينم انگاري شاه باباهاي تو شب‌هاي سخت‌تري را پشت‬ ‫سر گذاشته‌اند‪ .‬اگر عضو رئيسه بدنشان خوب کار نمي‌کرده‬ ‫و دوران آن‌ها از بدترين دوره‌هاي تاريخ اين سرزمين بوده‪،‬‬ ‫عضو کوفتي پائين تنه‌شان خيلي خوب و بيست و چهارساعته‬ ‫کار مي‌کرده است‪.‬‬ ‫طفلکي ابراهيم ميرزا در نامه بعد برايم نوشت‪ ،‬با آنچه‬ ‫در کتاب‌هاي تاريخ خوانده‌ام از اينکه منسوب به اين خاندان‬ ‫هستم احساس شرمساري مي‌کنم و من برايش نوشتم‬ ‫غمت نباشد گناه پدر را پاي پسر نمي‌نويسند‪.‬‬ ‫آنچه از مدرسه‌اش در مورد چگونگي درس دادن و رفتار‬ ‫معلم‌ها مي‌نوشت برايم بسيار جالب بود و آرزو مي‌کردم‬ ‫کاش من هم مي‌توانستم همراه او در چنان مدرسه‌اي درس‬

‫نوروز پيروز با جالل و شکوه خود از‬ ‫راه مي‌رسد‪ .‬نسيم پاک و معطر آن که از‬ ‫دوردست‌ها و باغ‌هاي سرسبز جمشيد شاه‬ ‫وزيدن آغاز کرده و درازناي تاريخ اين مرز‬ ‫پرگهر را پيموده‪ ،‬دگر بار به تن هر ايراني‬ ‫راستين روح تازه خواهد دميد و جايگاه‬ ‫واالي او را در جهان به يادش خواهد آورد‪.‬‬

‫نوروز تو پاينده‌اي‬ ‫پويا و سر زنده‌اي‬ ‫شادي با خود مياري‬ ‫تو نوبر بهاري‬ ‫بشکنه اون دستي که‬ ‫امضا کنه فنــا تو‬ ‫ايراني‌هاي راستين‬ ‫از جون مي‌خوان بقا تو‬ ‫آدم بي‌هويت‬ ‫سرگردونه تو دنيا‬ ‫هويت ما هستي‬ ‫نوروز پاک و زيبا‬ ‫نوروز بر همه دوستدارانش مبارک باد‪.‬‬

‫آنچه گذشت‪:‬‬

‫داريوش مرا عمو اسماعيل مي‌نامد‬ ‫گرچه عموي واقعي او نيستم‪ .‬من و پدرش‬ ‫ابراهيم ميرزا که از نواده‌هاي قاجار و يک‬ ‫شازده بود در کالس اول دبستان با هم آشنا‬ ‫شديم و دوستي پايداري بين ما به وجود آمد‪.‬‬

‫ادامه داستان‪:‬‬

‫ابراهيم ميرزا با همه بچه‌ها تفاوت‬ ‫داشت‪ .‬گفتار و کردارش بيشتر به آدم بزرگ‌ها شبيه بود‪.‬‬ ‫لباس‌هاي بسيار تميز و مرتبي مي‌پوشيد‪ ،‬با اعتماد به نفس‬ ‫و محکم سخن مي‌گفت‪ ،‬اهل درگيري و زد و خورد نبود‪ ،‬در‬ ‫بازي‌هاي دسته‌جمعي شرکت مي‌کرد‪ ،‬با بچه‌ها مي‌گفت و‬ ‫مي‌خنديد و روحيه شادي داشت‪ ،‬اما يک وقار و بزرگ منشي‬ ‫در وجودش ديده مي‌شد‪.‬‬ ‫چشم و دل سير بود و در تقسيم کردن خوراکي‌هايش‬ ‫با ديگران پيشقدم مي‌شد و گاه مي‌ديدي چيزي نصيب‬ ‫خودش نشده است! البد اين‌ها خاصيت شازده بودن بود‪.‬‬ ‫من و ابراهيم ميرزا هر سال تحصيلي پشت يک ميز کنار هم‬ ‫نشستيم و دوستي ما زبانزد همه شده بود‪.‬‬ ‫بعد از کالس نهم‪ ،‬ابراهيم ميرزا را براي ادامه تحصيل‬ ‫به تهران فرستادند و بين ما جدائي افتاد‪ .‬با انس و الفتي‬ ‫که به وجود آمده بود‪ ،‬روز جدائي روز سختي بود‪ ،‬اما به‬ ‫هرحال بايد به سختي‌هاي زندگي تن داد‪ .‬جاي خالي او را‬ ‫با تمام وجود حس مي‌کردم و ديگر نتوانستم با همکالسي‬ ‫ديگري تا آن درجه صميمي شوم‪ .‬پس از رفتن ابراهيم ميرزا‬ ‫تنها راه ارتباط‪ ،‬نامه بود‪ .‬در چند ماه اول‪ ،‬هر هفته براي‬ ‫هم نامه مي‌نوشتيم و از حال هم آگاه بوديم‪ .‬او به پانسيوني‬ ‫شبانه‌روزي گذاشته شده بود که معلم‌هاي انگليسي نيز‬ ‫داشت و آنگونه که از نامه‌هايش پيدا بود در درس انگليسي‬ ‫پيشرفت خوبي کرده بود‪ .‬يکبار نوشته بود روزهاي تعطيل‬ ‫که بچه‌ها در صورت تمايل مي‌توانند وقت خود را با خانواده‬ ‫يا بستگان بگذرانند نمي‌دانم به خانه کدام يک از هزار!‬ ‫عموزاده‪ ،‬دائي‌زاده‪ ،‬عمه‌زاده يا خاله‌زاده‌ام بروم‪ .‬تا دلت‬ ‫بخواهد شازده و شازده‌خانم فراوان است‪.‬‬

‫بخوانم‪.‬‬ ‫بزرگ شديم‪ .‬ديپلم و سپس ليسانس گرفتيم‪ .‬با سواد و‬ ‫آدم شديم و سپس جذب مراکز تحصيلي باالتر يا بازار کار‬ ‫شده و روزگارمان مي‌گذشت‪ .‬بعد از گرفتن ديپلم‪ ،‬دختري‬ ‫از همان شازده‌ها را براي ابراهيم ميرزا گرفتند و هر دو را‬ ‫براي ادامه تحصيل به انگلستان فرستادند‪ .‬ابراهيم ميرزا و‬ ‫همسرش زرين تاج‪ ،‬چند سالي در انگلستان ماندند‪ .‬ابراهيم‬ ‫آنجا را دوست نداشت و به تهران بازگشتند‪ .‬کاري در‬ ‫وزارت امور خارجه به او واگذار شد و همسرش به تدريس‬ ‫در دبيرستاني پرداخت‪ .‬از خوش شانسي‪ ،‬من هم به تهران‬ ‫منتقل شدم و دوباره دو دوست قديمي يکديگر را يافتيم و‬ ‫از نشست و برخاست با هم لذت مي‌برديم‪ .‬ابراهيم ميرزا در‬ ‫جشن نامگذاري فرزندش که او را داريوش ميرزا ناميدند‪،‬‬ ‫مرا به عنوان بهترين دوست و برادر‪ ،‬به مهمان‌ها که بيشتر‬ ‫آن‌ها شازده و شازده‌خانم بودند معرفي کرد‪ .‬با اين حساب‬ ‫از همان روز تولد‪ ،‬افتخار عموجان بودن داريوش ميرزاي‬ ‫کوچک را پيدا کردم بدون آنکه خون شازده‌اي در رگ‌هايم‬ ‫جريان داشته باشد‪.‬‬ ‫داريوش مرا عموجان يا عمو اسماعيل خطاب مي‌کرد‪.‬‬ ‫رفتار ابراهيم ميرزا بامن مانند برادري واقعي بود و همواره از‬ ‫من مي‌خواست در هر فرصتي به خانه‌شان بروم و وقت خود‬ ‫را با آن‌ها بگذرانم‪ .‬داريوش ميرزاي کوچک انس عجيبي با‬ ‫اين عموي غير همخونش پيدا کرده و از من با وجود بيست و‬ ‫چند سال اختالف سن‪ ،‬همبازي خوبي ساخته بود‪.‬‬ ‫با ازدواج من‪ ،‬روابط شکل محکم‌تري به خود گرفت‪.‬‬ ‫بچه‌هاي بعدي نيز زندگي ابراهيم ميرزا و زرين تاج را رنگ‬

‫و جالي بيشتري بخشيدند‪ ،‬اما من همچنان عمواسماعيل‬ ‫محبوب و مورد عالقه داريوش ميرزا باقي ماندم‪ .‬زمان که فکر‬ ‫مي‌کنيم کند و آرام مي‌گذرد و ثانيه‌ها در خور اهميت نيستند‪،‬‬ ‫بسيار پر شتاب است و ما غافليم‪ .‬بچه‌ها به سرعت بزرگ‌تر‬ ‫مي‌شدند و ما بزرگ‌ترها به دوره ميانسالي خود نزديک‬ ‫مي‌شديم‪.‬‬ ‫داريوش به دوره دبيرستان رسيده و جواني برازنده‪،‬‬ ‫خوش تيپ و خوش سر و زبان شده بود‪ .‬بسياري از دخترها‬ ‫دوست داشتند با چنين جواني که عنوان شازده را نيز يدک‬ ‫مي‌کشيد و از نوادگان شاهان قاجار بود‪ ،‬دوست بشوند اما‬ ‫داريوش بر خالف اسالف زن باره‌اش‪ ،‬در کار درس و مدرسه‬ ‫کوشا بود و هدف‌هاي بزرگي در سر مي‌پرورانيد‪ .‬او ليسانس‬ ‫خود را در رشته فيزيک گرفت و در حالي که بزرگ‌ترهايش‬ ‫در فکر زن گرفتن برايش بودند و داشتند دخترهاي دم بخت‬ ‫شازده‌ها را سبک سنگين مي‌کردند‪ ،‬جوان عاقل در يک‬ ‫مهماني خانوادگي همه را غافلگير کرد و گفت با اجازه پدر‬ ‫و مادر و عمواسماعيل‪ ،‬قصد دارد براي ادامه‬ ‫تحصيل به آمريکا برود‪ .‬از شنيدن اين حرف‬ ‫هم خوشحال شدم و هم غم سنگيني بر دلم‬ ‫نشست‪.‬‬ ‫داريوش را مثل بچه‌هاي خودم دوست‬ ‫داشتم و تحمل دوريش برايم سخت بود‪.‬‬ ‫بيشتر از عموي واقعي به او نزديک و‬ ‫سنگ صبورش نيز بودم‪ .‬همه حرف‌هاي‬ ‫خصوصي‌اش را با من در ميان مي‌گذاشت‬ ‫و در صورت لزوم نظرم را جويا مي‌شد‪.‬‬ ‫عشق‌هاي زودهنگام و زودگذر ايام جواني نيز‬ ‫در زندگيش جاي خاص خود را داشت اما اين‬ ‫زيرکي نيز در او بود که هوس‌هاي جواني را با‬ ‫عشق واقعي و ماندني اشتباه نگيرد‪.‬‬ ‫شب پروازش براي بدرود در خانه‌شان‬ ‫جمع شديم و همه از رفتنش ناراحت بوديم‪.‬‬ ‫خنده و گريه با هم قاطي شده بود‪ .‬داريوش‬ ‫را تا فرودگاه همراهي کرديم‪ .‬موقعي که‬ ‫نوبت به من رسيد تا در آغوشش بفشارم‬ ‫و خداحافظي کنيم‪ ،‬سر بر شانه‌ام گذاشت‬ ‫و گفت‪ ،‬عمو اسماعيل کاش شما هم در‬ ‫کنارم بوديد‪ .‬گفتم پسرم تو جواني آگاه و‬ ‫دانا هستي و هدف‌هاي بزرگ در سر داري و‬ ‫بدون ترديد موفق خواهي شد‪ .‬گفتم خدا را‬ ‫چه ديدي شايد دري به تخته خورد و ما هم‬ ‫سر از آمريکا درآورديم‪.‬‬ ‫داريوش رفت و جايش بسيار خالي بود‪.‬‬ ‫عجيب به اين جوان انس گرفته بودم‪ .‬در‬ ‫آمريکا وارد دوره فوق ليسانس رشته فيزيک‬ ‫شد و بعد دکتري و سپس مراحل باالتر را‬ ‫پيمود و خستگي‌ناپذير به پيش مي‌تاخت‪.‬‬ ‫پشتکار داشت و براي رسيدن به هدف‬ ‫خويش دست به تالشي قابل تحسين زد و‬ ‫نتيجه هم گرفت‪.‬‬ ‫در طول مدت تحصيل چند دفعه به‬ ‫ايران آمد و قلب همه از ديدنش شاد شد‪،‬‬ ‫اما فرصت زيادي براي ماندن نداشت و با آن‬ ‫خاندان عريض و طويل نمي‌توانست وقت زيادي را با من‬ ‫بگذراند‪ .‬مي‌گفت موفق است و بيشتر پله‌ها را براي رسيدن‬ ‫به مقصود با همه سختي‌ها پيموده است‪ .‬خانواده‌اش هم چند‬ ‫دفعه براي ديدن به ويژه شرکت در مراسم پايان هر دوره به‬ ‫امريکا رفتند و بازگشتند‪ .‬ابراهيم ميرزا پافشاري مي‌کرد من‬ ‫هم با آنان بروم‪ ،‬اما گرفتار امور زندگي خود بودم و نتوانستم‬ ‫به دعوتش پاسخ مثبت بدهم‪.‬‬ ‫داريوش کار خود را در همان دانشگاهي که درس خوانده‬ ‫بود شروع کرد و پس از دو سال از دانشگاه بسيار بزرگ و‬ ‫معتبر ديگري پيشنهاد کار دريافت کرد و پذيرفت‪ .‬در اندک‬ ‫مدتي براي خود استاد سرشناسي شده بود‪ .‬او با سازماني که‬ ‫در مورد فضا کار تحقيقاتي انجام مي‌داد نيز همکاري مي‌کرد‪.‬‬ ‫آن زمان که از نظر خويش به درجه قابل قبولي در رابطه با‬ ‫تحصيل و شغل رسيده بود اقدام به زن گرفتن کرد‪ .‬باز هم‬ ‫نتوانستم در جشن عروسي او شرکت کنم‪ ،‬اما عروس و داماد‬ ‫پس از ازدواج براي ديدار به ايران آمدند و در يک مهماني‬ ‫بزرگ‪ ،‬عروس تازه را به دوست و آشنا معرفي کرد‪ .‬همسرش‬ ‫پزشک بود اما نمي‌دانم چرا در همان ديدار نخست‪ ،‬آن‌ها را‬ ‫مناسب هم نديدم و به نظرم رسيد‪ ،‬داريوش که براي انجام‬ ‫هر کاري ابتدا به خوب و بد آن مي‌انديشيد‪ ،‬اين دفعه به هر‬ ‫دليل شتاب به خرج داده است‪.‬‬ ‫دوست داشتم چگونگي آشنا شدن با همسرش را برايم‬ ‫تعريف کند‪ .‬کنجکاو شده بودم بدانم اين خانم پزشک چگونه‬ ‫توانسته دل اين آقاي دکتر را به دست بياورد و رضايت او را‬ ‫براي ازدواج با خويش جلب کند‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪.‬‬

‫‪40‬‬

‫دنباله از صفحة ‪38‬‬ ‫خود ويندوز کمک بگيريد‪.‬‬ ‫پنجره رفع مشکل معموال زماني که براي اتصال به‬ ‫اينترنت دچار مشکل هستيم‪ ،‬خود‌به‌خود باال مي‌آيد و کافي‬ ‫است روي دکمه تشخيص مشکالت اتصال (‪Diagnose‬‬ ‫‪ )Connection Problems‬بزنيم‪ .‬ولي در صورت ظاهر‬ ‫نشدن اين پنجره‪ ،‬در صفحه اصلي ويندوز‪ ،‬روي نمايه‬ ‫اتصال اينترنت در سمت راست نوار وظيفه (کنار ساعت‬ ‫کامپيوتر) کليک راست کنيد و گزينه عيب‌يابي مشکالت‬ ‫(‪ )Troubleshoot Problems‬را انتخاب کنيد‪.‬‬ ‫براي تشخيص مشکل اتصال به شبکه در ويندوز‬ ‫‪ 7‬چندين راه ديگر وجود دارد‪ .‬به عنوان مثال مي‌توانيد‬ ‫به کنترل پنل برويد و در آن‌جا وارد ‪Network and‬‬ ‫‪( Sharing Center‬مرکز شبکه و اشتراک‌‌گذاري)‬ ‫بشويد‪.‬‬ ‫يا اينکه مي‌توانيد در صفحه اصلي ويندوز روي‬ ‫گزينه ‪ Start‬بزنيد و در بخش جستجو‪ ،‬کلمه ‪Network‬‬ ‫را تايپ کنيد و سپس گزينه ‪Identify and repair‬‬ ‫‪( network problems‬شناسايي و مرمت مشکالت‬ ‫شبکه) را انتخاب نماييد‪.‬‬ ‫يک راه ديگر اين است که شبکه وايرلس معرفي‬ ‫شده به کامپيوتر را به‌طور کلي حذف کنيد و دوباره يکي از‬ ‫نو بسازيد‪ .‬براي اين کار به همان بخش ‪Network and‬‬ ‫‪ Sharing Center‬در کنترل پنل برويد و بر روي گزينه‬ ‫‪( Manage wireless networks‬مديريت شبکه‌هاي‬ ‫وايرلس) کليک کنيد‪ .‬سپس بر روي نمايه شبکه وايرلسي‬ ‫که از قبل داشتيد کليک راست کنيد و در پنجره کشويي‬ ‫ظاهر شده گزينه ‪( Remove network‬حذف شبکه)‬ ‫را انتخاب کنيد‪.‬‬ ‫بعد از پاک کردن اين شبکه‪ ،‬دوباره به همان صفحه‬ ‫مرکز شبکه و اشتراک گذاري برگرديد و اين بار روي‬ ‫گزينه ‪( Connect to a network‬اتصال به شبکه)‬ ‫بزنيد و شبکه ‪ Wi-Fi‬خودتان را به سيستم معرفي کنيد‪.‬‬ ‫اگر هيچ‌کدام از اين روش‌ها موثر نبود‪ ،‬مي‌توانيد‬ ‫از روش به روز رساني و راه‌اندازي مجدد کمک بگيريد‪.‬‬ ‫براي انجام اين کار‪ ،‬ابتدا کامپيوتر خود را به‌جاي اتصال‬ ‫وايرلس‪ ،‬مستقيما و از طريق کابل ديتا به اينترنت وصل‬ ‫کنيد‪ .‬بعد از اينکه آن‌الين شديد‪ ،‬ويندوز را از طريق گزينه‬ ‫موارد ضروري (نه اختياري) به‌روز رساني کنيد‪ .‬بعد به‬ ‫وب‌سايت کارخانه سازنده سخت‌افزارهاي کامپيوتر خود‬ ‫برويد و ببينيد آيا درايور جديدي را براي دانلود و نصب‬ ‫گذاشته‌اند يا خير‪ .‬اگر بود‪ ،‬آن‌ها را نصب کنيد‪.‬‬ ‫بعد از به‌روز رساني همه درايورها و نرم‌افزارها‪،‬‬ ‫کامپيوتر را يک بار خاموش ‪ -‬روشن کنيد و کابل برق‬ ‫مودم وايرلس خود را براي حدود يک دقيقه از آن جدا‬ ‫کنيد‪ .‬بعد از روشن کردن دوباره مودم‪ ،‬به احتمال زياد‬ ‫بايستي اتصال وايرلس کامپيوتر شما وصل شده باشد‪.‬‬

‫سمت جديد بيل گيتس‬ ‫چيست؟‬

‫هم زمان دو جانشين بزرگ در کمپاني مايکروسافت‬ ‫مشخص شدند‪ :‬ساتيا نادالي هندي‌تبار جانشين استيو‬ ‫بالمر در سمت مدير اجرايي و جان تامسون جانشين بيل‬ ‫گيتس به عنوان رييس هيئت مديره مي‌شوند‪ .‬‬ ‫از جان تامسون شروع کنيم که بيل گيتس صندلي‬ ‫خود را به وي سپرد و اکنون قوي‌ترين مرد مايکروسافت‬ ‫شده است‪ .‬استيو بالمر مدير اجرايي سابق همچنان در‬ ‫هيئت مديره مايکروسافت مي‌ماند‪.‬‬ ‫اما پست جديد بيل گيتس اين شد‪ :‬موسس و مشاور‬ ‫تکنولوژي در مايکروسافت!‬ ‫بيل گيتس مستقيما به ساتيا نادال براي توليد‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪41‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫محصوالت جديد کمک مي‌کند‪ .‬همچنين ساير محصوالت و‬ ‫سرويس‌هاي مايکروسافت زير نظر بيل گيتس و با مديريت‬ ‫مستقيم نادال هدايت مي‌شوند‪.‬‬ ‫مرد متولد حيدرآباد هند يعني نادال‪ ،‬گفته به روش‬ ‫مديريتي جديد‪ ،‬روي ابداعات تمرکز خواهد کرد‪.‬‬ ‫تامسون دو سالي است که عضو هيئت مديره‬ ‫مايکروسافت بوده و در‪ 5‬ماه اخير مسووليت مستقيم وي پيدا‬ ‫کردن مدير اجرايي براي مايکروسافت بوده است (رسانه‌ها‬ ‫از ماموريت مخفي وي اطالع نداشتند)‪ .‬در واقع تامسون‬ ‫اعالم کرد که مشغول انتخاب مدير اجرايي جديد بوده و نادال‬ ‫از همان ابتدا‪ ،‬اولويت اول آنها بوده است‪.‬‬ ‫تامسون هم زمان مدير اجرايي در کمپاني خودش يعني‬ ‫‪ Virtual Instruments‬است که کار مهاجرت فيزيکي‬ ‫ديتا روي کالد را انجام‪ ‬مي‌دهد‪.‬‬ ‫تامسون ‪ 10‬سال مدير اجرايي «سيمانتک» بوده است‬ ‫و از ‪ 2011‬در هيئت مديره «سيمانتک» حضور دارد‪ .‬پيش از‬ ‫آن نيز سلسله مديريت‌هايي بر چند بخش از «آي‪.‬بي‪.‬ام» را‬ ‫در کارنامه خود دارد‪.‬‬ ‫به گفته تامسون‪ ،‬مايکروسافت ساالنه ‪ 5‬مالقات با‬ ‫حضور اعضاي هيئت مديره دارد که استراتژي را تعريف کرده‬ ‫و نقشه‌هاي کسب و کار را بررسي مي‌کنند‪ .‬آنان همچنين‬ ‫تمرکز روي واحدهاي عمليات و بررسي اين واحدها‪،‬‬ ‫مسووليت‌پذيري در قبال سهامداران و کار روي سهام را‬ ‫انجام مي‌دهند‪.‬‬

‫يک خبر بد براي‬ ‫عالقمندان «سوني وايو» و‬ ‫«تلويزيون سوني»‬ ‫دو بخش «سوني وايو _ ‪ »Vaio‬و نيز تلويزيون سوني‬ ‫تغيير مي‌کنند‪.‬‬ ‫کمپاني سوني ژاپن خبر حذف ‪ 5‬هزار شغل‪ ،‬فروش‬ ‫واحد “سوني وايو” و مستقل کردن واحد “تلويزيون سوني”‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫را تاييد کرد‪.‬‬ ‫در تغيير و تحوالت جديد در سوني حدود ‪ 1500‬کارمند‬ ‫در ژاپن و ‪ 3500‬نفر ديگر در بيرون از ژاپن (با بازنشستگي‬ ‫پيش از موعد‪ ،‬انتقال به ساير بخش‌ها) تحت تاثير قرار‬ ‫مي‌گيرند‪.‬‬

‫قرار است با فروش واحد پي سي و لپ تاپ معروف‬ ‫وايو‪ ،‬سوني ژاپني روي گوشي هوشمند و تبلت تمرکز کند‪.‬‬ ‫همچنين قرار است واحد تلويزيون سوني به کمپاني‬ ‫مستقل با هدف توليد و عرضه تلويزيون‌هاي برتر تبديل‬ ‫شود‪.‬‬ ‫استراتژي اصالحات در سوني به سال ‪ 2012‬باز‬ ‫مي‌گردد که از آن زمان قرار شد اصالحات اساسي در کسب‬ ‫و کار الکترونيکي در اين کمپاني قديمي‌ژاپني صورت پذيرد‪.‬‬ ‫سوني در اين راه سعي کرده وارد کسب و کار در سطح‬ ‫بسيار باال شود و مدل‌هاي تغيير بيزينس را به اجرا گذارد‪ .‬در‬ ‫آن زمان قرار شد واحدهاي پي سي و لپ تاپ و نيز تلويزيون‬ ‫حفظ شده و تقويت شوند اما حاال سوني اعالم کرده که واحد‬ ‫لپ تاپ برايش سودآوري نداشته و به همين خاطر مي‌خواهد‬ ‫آن را بفروشد‪.‬‬ ‫قرار است واحد سوني وايو که واحد توليد و عرضه پي‬ ‫سي و لپ تاپ با برند معروف وايو است به ‪ JIP‬يا ‪Japan‬‬ ‫‪ .Industries Inc‬فروخته شود‪ .‬اين تصميم بعد از تحوالت‬ ‫بازار پي س يو لپ تاپ در سطح جهاني اخذ شده است‬ ‫و سوني قرار است از سرمايه گذاري در بخش وايو دست‬ ‫بکشد و آن را به شرکاي صنعتي ژاپن يا همان ‪ JIP‬واگذار‬

‫کند‪.‬‬ ‫دليل آن نيز تمرکز روي گوشي هوشمند و تبلت و‬ ‫تحوالت جهاني است که باعث شده تا کاربران به جاي خريد‬ ‫لپ تاپ و پي سي به سوي تبلت و گوشي هوشمند گرايش‬ ‫پيدا کنند و سوني خيلي زود احساس کرده که ممکن است در‬ ‫اين بازار ببازد و به همين خاطر واحد وايو را ديگر نمي‌خواهد‪.‬‬ ‫سوني و ‪ JIP‬اکنون بر سر جزييات نقل و انتقال واحد‬ ‫وايو هستند که به زودي اعالم خواهد شد‪ .‬تا آخر بهار ‪2014‬‬ ‫سوني وايو نه در سطح جهاني بلکه در سطح ملي توليد و‬ ‫توزيع خواهد شد‪.‬‬ ‫همچنين واحد تلويزيون سوني از خود سوني ژاپن‬ ‫تفکيک ساختاري شده و کمپاني جديد روي محصوالت با‬ ‫سطح باال مانند تلويزيون‌هاي ‪ 4K‬تمرکز خواهد کرد‪.‬‬

‫ساَپ را ‪19‬‬ ‫فيس‌بوک‪ ،‬وات ‌‬ ‫ميليارد دالر خريد‬ ‫مبلغي که فيس‌بوک براي خريد واتس‌اپ پرداخته (‪19‬‬ ‫ميليارد دالر ) باعث تعجب بسياري کارشناسان شده است‪.‬‬ ‫اين بزرگترين سرمايه‌گذاري فيس‌بوک تا به حال محسوب‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫فيس‌بوک براي خريد اين شرکت ‪ 4‬ميليارد دالر نقد و‬ ‫معادل ‪ 12‬ميليارد دالر از حق مالکيت خود را پرداخت خواهد‬ ‫کرد و ‪ 3‬ميليارد دالر سهام هم بعدا به مالکان و حدود پنجاه‬ ‫کارمند واتس‌اپ تعلق خواهد گرفت‪.‬‬ ‫واتس‌اپ‪ ،‬در سراسر دنيا ‪ 450‬ميليون کاربر دارد و به‬ ‫ويژه در بين کساني که مي‌خواهند مجاني پيامک بفرستند‬ ‫پرطرفدار است‪.‬‬ ‫ک کاربران را از اينترنت ارسال مي‌کند و‬ ‫واتس‌اپ پيام ‌‬ ‫به گفته اين شرکت‪ ،‬هر روز يک ميليون نفر به کاربران آن‬ ‫اضافه مي‌شود‪.‬‬ ‫استفاده از اين اپليکيشن در سال اول مجاني است و‬ ‫بعد از آن کاربران بايد ماهانه يک دالر بپردازند‪ ،‬البته اين‬ ‫شرکت خدمات رايگان هم ارائه مي‌کند‪.‬‬ ‫مارک زوکربرگ بنيانگزار فيس‌بوک در بيانيه‌اي واتس‌اپ‬ ‫را سرويسي فوق‌العاده با ارزش توصيف و پيش‌بيني کرد‬

‫‪41‬‬

‫تعداد کاربران واتس‌اپ از ميليارد نفر خواهد گذشت‪.‬‬ ‫بن باجارين از شرکت خدمات مشاوره «کريتيو‬ ‫استراتژيز» هم معتقد است واتس‌اپ در راه رسيدن به‬ ‫يک ميليارد کاربر است و رشد آن بسيار بسيار سريع‌تر از‬ ‫فيس‌بوک است‪.‬‬ ‫جان کوم يکي از بيانگزاران واتس‌اپ که به هيئت‬ ‫مديره فيس‌بوک ملحق خواهد شد در بيانيه‌اي گفته است‪ ،‬ما‬ ‫خوشحال و مفتخريم که با مارک و فيس‌بوک شريک تجاري‬ ‫باشيم و همچنان به خدمات خود به کاربران در سراسر دنيا‬ ‫ادامه دهيم‪.‬‬ ‫سياست واتس‌اپ تا کنون اين بوده که از پذيرش تبليغ‬ ‫پرهيز کند و آن را توهين به کاربران مي‌دانست‪ ،‬در حاليکه‬ ‫فيس‌بوک به طور گسترده‌اي از تبليغات تجاري استفاده‬ ‫مي‌کند‪.‬‬ ‫مارک زوکربرگ گفته قصد ندارد از واتس اپ براي‬ ‫تبليغ استفاده کند چون تصور نمي‌کند بهترين راه کسب‬ ‫درآمد از سرويس پيامک‌رسان‪ ،‬آگهي تبليغاتي باشد‪.‬‬ ‫کيتي بويل تحليلگر تجارت ديجيتال مي‌گويد که خريد‬ ‫واتس‌اپ براي فيس‌بوک اهميتي فراتر از در آمدزايي از راه‬ ‫آگهي داشته است؛ از جمله اينکه واتس اپ کاربراني جوان‬ ‫دارد و بيرون آمريکا پرطرفدار است‪.‬‬ ‫پيش از اين بزرگترين خريد فيس‌بوک خريد اينستاگرام‬ ‫به قيمت يک ميليارد دالر در سال ‪ 2012‬بود‪.‬‬ ‫گفته مي‌شود فيس‌بوک يک پيشنهاد سه ميليارد دالري‬ ‫هم براي خريد سرويس پيامک تصويري اسنپ چت داده‬ ‫است‪.‬‬


‫‪42‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫گزارش وزارت خارجه آمريکا در مورد‬

‫وضعيت حقوق بشر در ايران‬ ‫گزارش ساالنه وزارت خارجه آمريکا در مورد ايران‪،‬‬ ‫دست‌کاري‪ ،‬محدوديت يا رد صالحيت نامزدهاي انتخاباتي؛‬ ‫محدوديت آزادي‌هاي مدني از جمله آزادي بيان و انتخابات‬ ‫منصفانه و عدم توجه به سالمت افرادي را که به صورت‬ ‫غيرقانوني و خودسرانه بازداشت‪ ،‬شکنجه يا کشته شدند‪،‬‬ ‫از جمله مهم‌ترين مسائل حقوق بشري در اين کشور ناميده‬ ‫و ضمن پرداختن به مواردي ديگر‪ ،‬وضعيت نزديک به ‪200‬‬ ‫کشور جهان را ارزيابي کرده است‪.‬‬ ‫عذرا ضيا‪ ،‬مقام وزرات خارجه آمريکا در امور دمکراسي‪،‬‬ ‫حقوق بشر و کارگران‪ ،‬با ارائه گزارش ساالنه وزارت خارجه‬ ‫آمريکا در مورد وضعيت حقوق بشر در جهان در سال ‪2013‬‬ ‫ميالدي‪ ،‬آن را يکي از بدترين سال‌ها در اين زمينه ناميد که‬ ‫«به خاطر برخي از بدترين جنايت‌هاي رخ داده در آن در‬ ‫اذهان خواهد ماند»‪.‬‬ ‫جان کري‪ ،‬وزير خارجه آمريکا‪ ،‬نيز در پيشگفتاري بر‬ ‫اين گزارش ساالنه با نام بردن از کشورهايي مانند سوريه‪،‬‬ ‫اوکراين‪ ،‬مصر‪ ،‬روسيه يا چين به مواردي از نقض حقوق بشر‬ ‫در آنها اشاره کرده است‪.‬‬ ‫​​آقاي کري به جنگ داخلي سوريه که بيش از ‪ 100‬هزار‬ ‫کشته برجاي گذاشته‪ ،‬اشاره کرده و «دولت سوريه» را متهم‬ ‫به نقض «فاحش» حقوق بشر در آن کرده و نتيجه آن را از‬

‫اعالميه‌هاي جهاني حقوق بشر ملحق شده است‪ .‬او همچنين‬ ‫مسائل حقوق بشري در دنياي غرب را «تحميل معيارها و‬ ‫نرم‌افزارها» ناميده بود‪.‬‬ ‫وزارت خارجه آمريکا در گزارش خود در مورد ايران‬ ‫در هفت بخش به موارد گوناگون از مسائل مربوط به حقوق‬ ‫بشر و نقض آن اشاره کرده است‪ .‬بازداشت‌ها و زندان‌هاي‬ ‫خودسرانه‪ ،‬موارد مرگ در آنها‪ ،‬آزادي مذاهب‪ ،‬حقوق‬ ‫کارگران‪ ،‬زنان و کودکان يا آزادي بيان از جمله مورادي‌اند‬ ‫که در اين هفت بخش ارزيابي شده‌اند‪.‬‬ ‫​​ وزارت خارجه آمريکا با اشاره به مدارک سازمان‬ ‫غيردولتي مرکز اسناد حقوق بشر ايران‪ ،‬مي‌گويد در سال‬ ‫گذشته ميالدي ‪ 642‬نفر در اين کشور اعدام شده‌اند که‬ ‫«بسياري از محاکمه‌ها اصول اوليه را رعايت نکرده‌اند»‪.‬‬ ‫دستگاه قضايي ايران موارد پيشين انتقادها از صدور‬ ‫احکام اعدام در ايران را رد کرده است‪ .‬رئيس قوه قضائيه‬ ‫پيشتر با حمله به گزارش‌ها در اين مورد‪ ،‬در آذر ماه گذشته‬ ‫گفته بود «مخالفت با اعدام‪ ،‬مخالفت با اسالم است»‪ .‬به‬ ‫گفته اين مقام ارشد حکومت ايران «عالي‌ترين ارزش‌هاي‬ ‫حقوق بشري در اسالم به رسميت شناخته شده است»‪.‬‬ ‫وزارت خارجه آمريکا در گزارش ساالنه خود از «ناپديد‬ ‫شدن» برخي شهروندان به داليل سياسي ‪ -‬براي نمونه‬

‫جمله تشکيل گروه‌هاي تندرويي عنوان کرده است که امنيت‬ ‫منطقه و خود آمريکا را به خطر انداخته‌اند‪.‬‬ ‫در گزارش اين وزارتخانه به موارد نقض حقوق بشر به‬ ‫وسيله گروهي از مخالفان دولت سوريه نيز اشاره شده است‪.‬‬ ‫اين گزارش مي‌گويد مقام‌هاي دولتي از کشورهاي‬ ‫اوکراين تا ترکيه در به‌کارگيري خشونت عليه اعتراضات‬ ‫مسالمت‌آميز مقصرند‪.‬‬ ‫در آغاز آن در عين حال به مواردي از نقض حقوق بشر‬ ‫در کشورهايي مانند بحرين‪ ،‬عربستان سعودي‪ ،‬امارات‬ ‫متحده عربي و ديگر کشورهاي جهان اشاره شده است‪.‬‬ ‫البته هر کشوري در اين گزارش به طور جداگانه ارزيابي‬ ‫شده است‪.‬‬

‫برخي فعاالن آذري‌زبان در ايران يا مسعود لواساني‪،‬‬ ‫روزنامه‌نگار‪ -‬سخن گفته است‪ .‬در عين حال در کنار‬ ‫«شکنجه» و «ديگر موارد غيرانساني» به شرايط زندان‌ها و‬ ‫بازداشتگاه‌ها نيز پرداخته است‪.‬‬ ‫وزارت خارجه آمريکا با اشاره به مطالعاتي در دانشگاه‬ ‫اسکس بريتانيا‪ ،‬شمار زندانيان در ايران را بر اساس‬ ‫داده‌هايي از دسامبر سال ‪ 2012‬ميالدي تا ‪ 217‬هزار نفر‬ ‫عنوان کرده «که در مقايسه با ظرفيت ‪ 113‬هزار نفري‬ ‫زندان‌ها» فضاي کمي در اختيار محکومين يا متهمان قرار‬ ‫دارد‪ .‬عالوه بر اين زندانيان سياسي در بندهاي ويژه‌اي مانند‬ ‫‪ 209‬يا ‪ 350‬اوين و بند ‪ 8‬زندان گوهردشت يا در سلول‌هاي‬ ‫انفرادي نگه‌داري مي‌شوند؛ فعاالن حقوق بشر و رسانه‌هاي‬ ‫بين‌المللي به موارد نگه‌داري زندانياي سياسي با زندانيان‬ ‫جنايي خشن نيز اشاره کرده‌اند‪.‬‬ ‫غالم‌حسين اسماعيلي‪ ،‬رئيس سازمان زندان‌هاي‬ ‫ايران‪ ،‬در تير ماه سال گذشته گفته بود در ايران «اصال‬ ‫زنداني سياسي وجود ندارد»‪ .‬‬ ‫وزارت خارجه مي‌گويد با وجود آنکه در قانون اساسي‬ ‫ايران به حق مردم براي انتخاب رئيس‌جمهوري و نمايندگان‬ ‫در انتخاباتي آزاد و عادالنه اشاره شده‪ ،‬اما صالحيت عمده‬ ‫نامزدهاي انتخاباتي به دست شوراي نگهبان رد مي‌شود؛‬ ‫«بين دين و سياست جدايي وجود ندارد و گروهي از‬ ‫روحانيون تاثيري عميق بر حکومت دارند‪».‬‬ ‫وزارت خارجه آمريکا مي‌گويد طي سال گذشته ميالدي‬ ‫حکومت ايران دانشجويان‪ ،‬روزنامه‌نگاران‪ ،‬وکيالن‪ ،‬فعاالن‬ ‫سياسي‪ ،‬فعاالن حقوق زنان‪ ،‬هنرمندان و اعضاي گروه‌هاي‬ ‫ديني را بازداشت و بسياري را محکوم به «تبليغ عليه نظام»‬ ‫يا «توهين» به رهبر جمهوري اسالمي کرده است؛ «از جمله‬ ‫وب‌الگ‌نويساني مانند مسعود قاسم‌خاني‪ ،‬رويا ايراني‪،‬‬ ‫فريبرز کاردار‪ ،‬مسعود سيد طالبي و امير گلستاني که به اوين‬ ‫برده شده بودند»‪.‬‬ ‫موضوع آزادي بيان به طور جداگانه‌اي ارزيابي شده‬ ‫است که در آن به مواردي مانند تعطيلي روزنامه «بهار»‬ ‫و بازداشت و احکام زندان براي برخي روزنامه‌نگاران و‬ ‫فعاالن اشاره شده است؛ از جمله بازداشت و آزادي علي‬

‫ايران‬ ‫اين گزارش به رد صالحيت گروه بزرگي از نامزدهاي‬ ‫شرکت در انتخابات سال ‪ ،1392‬از جمله اکبر هاشمي‬ ‫رفسنجاني نيز اشاره کرده است‪.‬‬ ‫در عين حال مواردي مانند در زندان ماندن رهبران‬ ‫بهائيان‪ ،‬مسيحياني مانند سعيد عابديني و فرشيد فتحي‬ ‫از جمله ديگر مواردي است که در پيشگفتار گزارش به آن‬ ‫اشاره مي‌شود‪.‬‬ ‫مواردي مانند «خشونت‌هايي با جنبه‌هاي سياسي»‪،‬‬ ‫«احکام غيرانساني»‪« ،‬بازداشت‌هاي خودسرانه‪ ،‬آزار‪ ،‬تجاوز»‬ ‫و مواردي که به گفته اين وزارت‌خانه طي تمام سال به دست‬ ‫نيروهاي امنيتي رخ داده است‪ ،‬از ديگر مسائل نقض حقوق‬ ‫بشر در ايران ناميده شده است؛ در عين حال وزارت خارجه‬ ‫مي‌گويد که دولت ايران قدم‌هايي براي محاکمه مقام‌هايي‬ ‫که در نقض حقوق بشر دست داشته‌اند‪ ،‬برداشته است‪.‬‬ ‫پيشتر دستگاه قضايي ايران‪ ،‬به انتقادهايي که از آن‬ ‫سازوکار در موارد گوناگون شده است واکنش‌هايي تند‬ ‫نشان داده و در اکثر موارد مستقيما آنها را رد کرده است‪.‬‬ ‫صادق الريجاني‪ ،‬رئيس قوه قضائيه ايران در بهمن ماه‬ ‫سال ‪ 1390‬حتي گفته بود ايران «به اشتباه» به برخي از‬

‫اکبر جوانفکر‪ ،‬مدير مسئول روزنامه «ايران» در دولت محمود‬ ‫احمدي‌نژاد‪ .‬در عين حال اين گزارش به موارد مثبتي مانند‬ ‫از سرگيري انتشار روزنامه «شرق» نيز اشاره کرده است‪.‬‬ ‫وزارت خارجه آمريکا مي‌گويد حکومت ايران دسترسي‬ ‫به اينترنت را محدود کرده است‪.‬‬ ‫در ايران سازوکارهاي گوناگوني بر اينترنت و محتواي‬ ‫آن نظارت دارند و مرکزي ويژه مي‌تواند دست به فيلترينگ‬ ‫وب‌سايت‌ها بزند‪ .‬در کنار آن نيروي ويژه‌اي در پليس‬ ‫موسوم به «فتا» بر فضاي مجازي نظارت مي‌کند‪ .‬ايران از‬ ‫نظر استاندارها و تحقيقات بين‌المللي از جمله کشورهايي‬ ‫با کم‌ترين سرعت بارگذاري اينترنت و صاحب يکي از‬ ‫ن سازوکارها در فيلترينگ به‌شمار مي‌رود‪.‬‬ ‫گسترده‌تري ‌‬ ‫شبکه‌هاي اجتماعي مانند فيس‌بوک نيز در ايران فيلتر‬ ‫هستند‪ ،‬اما در اين موراد برخي مقام‌هاي دولت حسن روحاني‬ ‫از رفع فيلتر آن دفاع کرده‌اند‪.‬‬ ‫در بخشي از گزارش وزارت خارجه آمريکا به طور‬ ‫مشخص به حقوق شهروندي براي تغيير دولت اشاره شده‬ ‫است‪ .‬اين وزارت‌خانه مي‌گويد با وجود آنکه در قانون اساسي‬ ‫ايران به حق مردم براي انتخاب رئيس‌جمهوري و نمايندگان‬ ‫در انتخاباتي آزاد و عادالنه اشاره شده‪ ،‬اما صالحيت عمده‬ ‫نامزدهاي انتخاباتي به دست شوراي نگهبان رد مي‌شود‪.‬‬ ‫آيت‌اهلل خامنه‌اي در سال گذشته در مورد استفاده از لفظ‬ ‫«انتخابات آزاد» هشدار داده و گفته بود انتخابات در ايران‬ ‫پس از انقالب اسالمي همواره «آزاد» بوده است‪ .‬او در عين‬ ‫حال به کساني که در ايران در مورد انتخابات توصيه‌هايي‬ ‫مي‌کنند گفته بود «حواسشان باشد به دشمن کمک نکنند»‪.‬‬ ‫وزارت خارجه آمريکا‪« ،‬بنيادهايي که به شکل خيريه‌ها‬ ‫و اوقاف» در ايران کار مي‌کنند را چرخاننده بخشي بزرگ از‬ ‫اقتصاد اين کشور عنوان کرده که اعضاي نظامي و روحانيون‬ ‫دولتي در آنها حضور دارند‪ ،‬از ماليات معاف هستند و از سوي‬ ‫برخي از ناظران به «فساد» متهم‌اند‪ .‬اين وزارتخانه مي‌گويد‬ ‫جزئيات سازمان‌هاي مبارزه با فساد اقتصادي و اداري در‬ ‫ايران به‌طور مشخص براي ارزيابي در دسترس نبوده است‪ .‬‬ ‫اين گزارش به‌طور مشخص به «ستاد اجرايي فرمان‬ ‫حضرت امام» تحت نظارت آيت‌اهلل خامنه‌اي به ارزش‬ ‫‪ 95‬ميليارد دالر که پيشتر خبرگزاري رويترز در مورد آن‬ ‫گزارش‌هايي منتشر کرده بود نيز اشاره کرده است‪.‬‬ ‫در بخشي از گزارش وزارت خارجه آمريکا به آزارهاي‬ ‫اجتماعي‪ ،‬تبعيض و قاچاق انسان پرداخته شده است‪.‬‬ ‫وزارت خارجه اياالت متحده مي‌گويد با وجود آنکه‬ ‫«تجاوز» در ايران غيرقانوني و در مواردي با حکم اعدام‬ ‫روبروست‪ ،‬ولي «همچنان به عنوان يک مشکل باقي مانده‬ ‫است و حکومت نيز قانون را به‌طور تاثيرگذار اجرا نکرده‬ ‫است»‪.‬‬ ‫به گفته اين وزارت‌خانه در برخي موارد ‪ -‬به گفته‬ ‫سازمان‌هاي غيردولتي‪ -‬قتل‌هاي ناموسي صورت گرفته‬ ‫است‪ .‬در عين حال قانون عليه آزار جنسي در مورد زنان با‬ ‫تبعيض طرف شده است‪.‬‬

‫دنباله از صفحة ‪39‬‬ ‫‪Truth-loving Persians do not dwell upon‬‬ ‫‪The trivial skirmish fought near Marathon.‬‬ ‫‪As for the Greek theatrical tradition‬‬ ‫‪Which represent that summer’s expedition‬‬ ‫‪Not as a mere reconnaissance in force‬‬ ‫‪By three brigades of foot and one horse‬‬ ‫‪(Their left flank covered by some obsolete‬‬ ‫‪Light craft detached from the main Persian‬‬ ‫)‪Fleet‬‬ ‫;‪But as a grandiose, ill-starred attempt‬‬ ‫‪And only incidentally refute‬‬ ‫‪Major Greek claims, by stressing what‬‬ ‫‪repute‬‬ ‫‪The Persian monarch and the Persia nation‬‬ ‫‪Won by this salutary demonstration:‬‬ ‫‪Despite a strong defense and adverse‬‬ ‫‪weather‬‬ ‫‪All arms combined magnificently together.‬‬ ‫ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ‬ ‫‪ -1‬دکتر رکن‌الدين همايونفرخ‪ :‬سهم ايرانيان در‬ ‫پيدايش و آفرينش خط در جهان‪ ،‬چاپ افق‪ ،‬تهران‪،1350 ،‬‬ ‫رويه ‪.264‬‬ ‫‪ -2‬آندره گدار‪ ،‬در کتاب تاريخ تمدن ايران‪ ،‬برگرفته از‬ ‫رويه‌ي ‪ 264‬کتاب باال‪.‬‬ ‫‪Prof. Dr. Hans Henning Von der -3‬‬ ‫‪”Osten,”Grosse Kulturen der Fruezeit‬‬ ‫“‪ ” Die Welt der Perser‬چاپ پنجم‪،‬‬

‫‪42‬‬

‫در بخشي از اين گزارش نيز از گفته‌هاي «ضد‬ ‫يهودي» از سوي برخي اعضاي دولت پيشين ‪ -‬مانند‬ ‫محمود احمدي‌نژاد ‪ -‬يا برخي رسانه‌ها و نيز انتقادها از‬ ‫چنين گفته‌هايي براي نمونه در رد هولوکاست يا انتقاد از‬ ‫نفرت‌پراکني از سوي نماينده يهوديان در مجلس يا حسن‬ ‫روحاني سخن رفته است‪.‬‬ ‫اين گزارش به سخنراني آيت‌اهلل خامنه‌اي که در آبان‬ ‫ماه گذشته نيز اشاره کرده که در آن رهبر جمهوري اسالمي‬ ‫اسرائيل را «سگ هار نجس منطقه» ناميده بود‪.‬‬ ‫وزارت خارجه اياالت متحده در گزارش ساالنه خود در‬ ‫مورد وضعيت حقوق بشر در جهان موضوع حقوق کارگران‬ ‫را نيز در ايران ارزيابي کرده است‪ .‬اين گزارش مي‌گويد‬ ‫به آزادي سازمان‌هاي کارگري و حق اجتماعات آنها احترام‬ ‫گذاشته نشده است‪ .‬در عين حال حکومت فعاالن کارگري را‬ ‫نيز بازداشت کرده است‪.‬‬

‫کشورهاي جهان‬

‫در گزارش ساالنه وزارت خارجه آمريکا در مورد وضعيت‬ ‫حقوق بشر در جهان‪ ،‬کشورهاي مختلف به‌طور جداگانه مورد‬ ‫تحقيق و ارزيابي قرار مي‌گيرند‪.‬‬ ‫به جز مواردي مانند ايران که تحقيقات به دليل‬ ‫فقدان رابطه ديپلماتيک ميان دو کشور بر پايه اسناد و‬ ‫مدارک سازمان‌ها و رسانه‌ها انجام مي‌شود‪ ،‬در موارد ديگر‬ ‫گزارش‌هاي سفارتخانه‌هاي آن کشور معيار قرار مي‌گيرند‪.‬‬ ‫اياالت متحده در گزارش خود از نقض حقوق بشر در‬ ‫سوريه به دست دولت آن کشور به شدت انتقاد کرده است‪.‬‬ ‫اين گزارش در عين حال از مخالفان بشار اسد نيز در مواردي‬ ‫مانند کشتن ‪ 190‬نفر از اهالي علوي يک روستا در آگست‬ ‫سال ‪ 2013‬به دست گروهي از آنها انتقاد کرده است‪ .‬‬ ‫​​وزارت خارجه آمريکا مي‌گويد انتخابات پارلماني سال‬ ‫‪ 2012‬ميالدي در اوکراين با استاندارهاي بين‌المللي مطابق‬ ‫نبود و «فساد» در تمام مراتب حکومتي آن از بخش‌هاي‬ ‫اجرايي تا قضايي و جامعه رخنه کرد‪.‬‬ ‫اين وزارت‌خانه به مواردي از نقض حقوق بشر در روسيه‬ ‫نيز پرداخته و به نقض حقوق معترضان يا عدم حمايت از‬ ‫حقوق شهروندان اقليت‌هاي جنسيتي مانند همجنسگرايان‬ ‫در آن کشور نيز اشاره کرده است‪.‬‬ ‫در چين نيز به مورادي مانند سانسور‪ ،‬آزادي‌هاي‬ ‫آکادميک‪ ،‬در زندان باقي ماندن کساني مانند ليو شائوبو‪،‬‬ ‫برنده نوبل صلح‪ ،‬يا فيلترينگ شبکه‌هاي خبري که در مورد‬ ‫وضعيت مالي اعضاي دولت گزارش‌هايي منتشر کرده بودند‪،‬‬ ‫اشاره شده است‪.‬‬ ‫در مصر سرکوب معترضان‪ ،‬در بنگالدش وضعيت‬ ‫کارگران‪ ،‬در ترکيه خشونت عليه مخالفان دولت در‬ ‫کشورهايي مانند افغانستان‪ ،‬ميانمار (برمه) ليبي يا سودان‪،‬‬ ‫آزار و اذيت از سوي نيروهاي امنيتي ديگر مواردي هستند که‬ ‫در مورد آنها گزارش‌هايي منتشر شده است‪.‬‬

‫اشتوتگارت‪ ،‬آلمان‪ ،1965 ،‬رويه ‪.33‬‬ ‫‪ -4‬عبدالعظيم رضايي‪ :‬تاريخ ده هزار ساله ايران‪،‬‬ ‫انتشارات اقبال‪ ،1379 ،‬رويه ‪.121‬‬ ‫‪ -5‬جنگ ترويا در سال ‪ 1184‬پي‪ .‬ز‪ .‬رخ داده‪ .‬پس‬ ‫بنا به اين تاريخ‪ ،‬زمان پيدايش زرتشت سال ‪ 6184‬پي‪.‬‬ ‫ز‪ .‬بوده است‪.‬‬ ‫‪ ،Aryan Ecliptic Cycle -6‬چاپ ‪ ،1965‬بمبي‪،‬‬ ‫هندوستان‪ ،‬رويه ‪.223‬‬ ‫‪47-46 Plutarch,Chapter -7‬‬ ‫‪khonji@irantarikh.com - 8‬‬ ‫‪ -9‬يونانيان و روميان مردمان ديگر را بربر ‪Barbarian‬‬ ‫= وحشي‪ ،‬خشن‪ ،‬بي‌تمدن مي‌ناميده‌اند و در گامه نخست‬ ‫مورخان يوناني چون هرودت ايرانيان را بربر خوانده‌اند‬ ‫همواره با يک هدف‪ :‬پنهان داشتن تمدن پيشرفته‌تر ايران‪.‬‬ ‫‪L. L. Orlin,”Athens and Persia ca 507 -10‬‬ ‫‪B.C.: A Neglected Perspective” in Michigan‬‬ ‫‪Studies in Honor of George G. Cameron, ed.L.‬‬ ‫‪L. Orlin (Ann Arbor: University of Michigan‬‬ ‫‪.Press, 1976), p. 265‬‬

‫مهلت قبول آگهي‬ ‫در «پرديس» بيستمين (‪)20‬‬ ‫روز هر ماه مي‌باشد‪.‬‬


‫‪43‬‬

‫ابراهيم نبوي‬ ‫من معتقدم اگر ملت ما هزار عيب داشته باشد‪ ،‬که‬ ‫الحمداهلل ندارد و اصوال همان يکي دو تا عيبش هم در واقع‬ ‫حسن اوست‪ ،‬اين ويژگي را دارد که بهترين استفاده را از‬ ‫هر چيزي مي‌کند‪.‬‬ ‫مثال همين پيکان جوانان مدل ‪ 1347‬که نزديک نيم قرن‬ ‫از عمرش مي‌گذرد‪ ،‬در ده سال اول با سرعت راه مي‌رود‪ ،‬در‬ ‫ده سال دوم چون تصادف مي‌کند و هشتاد درصد آن از بين‬ ‫مي‌رود‪ ،‬با خريد سقف و موتور و وسايل داخلي و موکت کردن‬ ‫کف ماشين و رينگ اسپورت و بوق ده يازده و هزار تا چيز‬ ‫ديگر مثل عروس توي خيابان مي‌درخشد‪.‬‬ ‫کم کم لوله اگزوز ماشين خراب مي‌شود‪ ،‬ولي ما با يک‬ ‫سيم مخصوص باغباني و يک تکه الستيک وصلش مي‌کنيم‪،‬‬ ‫در باک هم گم مي‌شود که به جاي آن از در مخصوص‬ ‫ي استفاده مي‌کنيم‪ ،‬چون احتمال خطر دارد‪،‬‬ ‫فالسک‌هاي قديم ‌‬ ‫زير سپرهايش تيرآهن جوش مي‌دهيم و سومين دهه عمرش‬ ‫را آغاز مي‌کنيم‪.‬‬ ‫ولي هنوز همان پيکان جوانان است که مي‌درخشد‪ .‬اين‬ ‫ماشين همان ماشيني است که به قيمت بيست هزار تومان‬ ‫خريديم و اآلن قيمتش سه ميليون تومان است‪ .‬همين ماشين‬ ‫چرم دور فرمانش از بين مي‌رود‪ ،‬با پارچه مخمل برايش يک‬ ‫دور فرمان درست مي‌کنيم‪ ،‬سر دنده‌اش هم سائيده و نابود‬ ‫مي‌شود‪ ،‬برايش يک سردنده پيدا مي‌کنيم که توي آن عکس‬ ‫داريوش باشد که موقع پخش صداي داريوش به او نگاه‬ ‫کنيم‪.‬‬ ‫پولي که دستمان برسد‪ ،‬مي‌دهيم الستيک دور پهن‬ ‫بياندازند و شاسي را مي‌کشيم باال‪ .‬ممکن است يک‬ ‫موتورسيکلت‪ ،‬يک پرايد‪ ،‬يک استيشن هم داشته باشيم‬ ‫اما اين پيکان جوانان نارنجي مثل عروس هميشه خواهد‬ ‫ماند‪ .‬همين است که صافکارهاي ماشين‌هاي ما‪ ،‬عين ماله‬ ‫کش‌هاي سياسي ما و عين جراحان زيبايي مي‌توانند هميشه‬ ‫همه چيزهاي قديمي‌را جوان نگاه دارند‪.‬‬ ‫در سياست هم همين کار را مي‌کنيم‪ .‬وزير خوب کار‬ ‫مي‌کند‪ ،‬فورا همه دست به دست هم مي‌دهند و برش‬ ‫مي‌دارند‪ .‬بعد يک پزشک اطفال را مي‌گذاريم وزير خارجه‪،‬‬ ‫در عوض يک سفير سابق را مي‌گذاريم وزير بهداشت‪.‬‬ ‫احمد شاه مي‌خواهد برود‪ ،‬اصال خوشش نمي‌آيد شاه‬ ‫باشد‪ .‬از کاخ فرار مي‌کند‪ ،‬يک نظامي‌کودتا مي‌کند‪ ،‬و به زور‬ ‫سرباز را مجبور مي‌کنند شاه باشد‪ ،‬تازه موقعي که شاه به‬ ‫حکومت عالقه پيدا کرد‪ ،‬مملکت پر مي‌شود مرگ بر شاه و‬ ‫شاهي را که خودش با دلخوشي مي‌خواست برود با خفت‬ ‫بيرون مي‌کنيم‪.‬‬ ‫يک وزارت اطالعات درست مي‌کنيم که کار اطالعاتي‬ ‫بکند‪ ،‬بعد چون وزارت اطالعات زير نظر دولت است‪ ،‬يک‬ ‫وزارت اطالعات ديگر درست مي‌کنيم زير نظر سپاه‪ ،‬بعد که‬ ‫معاونت اطالعات سپاه وارد کار اقتصادي شد‪ ،‬در دادگستري‬ ‫يک سازمان اطالعاتي درست مي‌کنيم‪ .‬وقتي معاون اطالعاتي‬ ‫وزارت دادگستري از بين رفت‪ ،‬يک اداره اماکن در نيروي‬ ‫انتظامي‌ درست مي‌کنيم که همه اختيارات امنيتي‪ ،‬اطالعاتي‪،‬‬ ‫سياست خارجي‪ ،‬قضاوت‪ ،‬توليد فيلم و انتشارات دارد‪.‬‬ ‫يک دفعه مي‌بيني کشور سه تا وزارت صنعتي مهمش‬ ‫ادغام مي‌شود‪ ،‬در عوض دوازده وزارت اطالعات دارد که هر‬ ‫کدام زودتر يکي را گرفتند‪ ،‬صاحب او مي‌شوند‪ .‬مثال همين‬ ‫آقاي جنتي‪ ،‬سه دور تا حاال موتور عوض کرده و کيلومتر صفر‬ ‫کرده و موميايي شده است‪ ،‬ولي هميشه در شوراي نگهبان‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫است‪.‬‬ ‫يک مجلس درست مي‌کنيم که در راس همه امور‬ ‫است‪ ،‬بعد باالي سرش يک شورا مي‌گذاريم که راس‌تر از‬ ‫مجلس است بعد يک موميايي ريسش مي‌گذاريم اختيارات‬ ‫بقيه اعضا را هم مي‌گيرد‪ ،‬بعد يک مجلس مشورتي درست‬ ‫مي‌کنيم که باالي سر آن مجمع است‪ .‬اصوال هيچ وقت چيزي‬ ‫را کنار نمي‌گذاريم‪ ،‬همه با هم بايد باشند‪ ،‬مهم نيست به درد‬ ‫مي‌خورد يا نه‪ ،‬کار از محکم کاري عيب نمي‌کند‪ ،‬چه عيبي‬ ‫دارد اگر دوازده سازمان بر توليد فيلم نظارت داشته باشد؟‬ ‫مي‌شود يک خانه شلوغ که هميشه هر کاري را بيست نفر به‬ ‫موازات هم انجام مي‌دهند‪.‬‬ ‫البته اين طور هم نيست که اگر سازماني در کشور فعال‬ ‫است‪ ،‬اين سازمان نتواند به کارش برسد‪ .‬يک گروه با تمام‬ ‫نيرو کارشان اين است که نابغه‌ها را از خارج جذب کنند‪،‬‬ ‫يک گروه هم کارشان اين است که براي او پرونده بسازند‬ ‫و نگذارند کار کند‪ .‬يک گروه کارشان اين است که لباس‬ ‫ملي توليد کنند‪ ،‬يک گروه هم کارش اين است که ثابت کند‬ ‫لباس ملي يک پديده غربي است‪ .‬هر دو تا گروه را هم يک‬ ‫نفر اداره مي‌کند‪.‬‬ ‫هيچ کسي در ايران وقتي کارش تمام شد‪ ،‬نمي‌رود‪.‬‬ ‫مثال فرض کنيد حکومت پهلوي را که هنوز بهترين جايگزين‬ ‫براي حکومت است‪ .‬عده‌اي البته به خانواده خميني اعتقاد‬ ‫دارند و معتقدند آنها خيلي خوب‌اند‪ ،‬يک عده معتقدند که‬ ‫اصالحات بهترين راه است‪ ،‬يک عده ديگر معتقدند ما بايد‬ ‫انقالب را زنده نگه داريم‪ ،‬عده‌اي هم معتقدند همه اينها را‬ ‫بايد از بين ببريم و هر روز انقالب کنيم‪.‬‬ ‫البته هيچ اشکالي ندارد که اين همه فکر وجود داشته‬ ‫باشد‪ ،‬منتهي مشکل اين است که اينها فکر نيستند‪ .‬يعني‬ ‫اصولگراها اصالح طلب‌اند و اصالح طلب‌ها اصولگرا‪،‬‬ ‫انقالبيون طرفدار محافظه کاري‌اند و محافظه کاران‬ ‫مهم‌ترين مدعيان انقالب‪ .‬من فکر مي‌کنم واقعا يکي را بايد‬ ‫از مريخ‪ ،‬يا مشتري بياوريم و به او بگوئيم که اين وضع را‬ ‫اصالح کند‪ ،‬احتماال آن گروه يا ‪ 80‬درصد کل حکومت را‬ ‫مي‌ريزند به زباله‌داني تاريخ‪ ،‬يا خودشان مي‌شوند يک قوه‬ ‫جديد در کنار قواي ديگر‪.‬‬ ‫اآلن بخشي از مردم ما طرفدار رضا پهلوي‌اند‪ .‬البته‬ ‫منظورم سلطنت طلبان نيستند‪ ،‬چون سلطنت طلبان بيشتر‬ ‫جمهوريخواه‌اند و تعدادي هم خودشان ادعاي پادشاهي‬ ‫دارند‪ .‬رضا پهلوي يکي از پادشاهان ماست‪ ،‬ابوالحسن‬ ‫بني صدر هنوز رئيس جمهور است و منتظر است بيايد بقيه‬ ‫بانک‌ها را ملي کند و تمام جهان را يک طبقه توحيدي کند‪،‬‬ ‫مريم رجوي هم رئيس جمهور است و مسعود هم که ديوانه‬ ‫شده‪ ،‬نخست‌وزير است‪ ،‬تعدادي هم هنوز معتقدند بازرگان‬ ‫خوب بود و دولت ملي مذهبي بهترين گزينه است‪.‬‬ ‫عده‌اي ولي معتقدند هاشمي ‌بهترين کسي است که‬ ‫مي‌تواند کشور را از خطر نجات دهد‪ ،‬البته مخالفانش فکر‬ ‫ي خودش خطر اصلي است‪ .‬عده‌اي هم که‬ ‫مي‌کنند هاشم ‌‬ ‫عکس خاتمي ‌را روي بازوشان خالکوبي کردند‪ .‬بيخودي‬ ‫اصرار نکنيد‪ ،‬من آستينم را باال نمي‌زنم‪ ،‬باالخره ما هم ايراني‬ ‫هستيم‪.‬‬ ‫اين وسط عده‌اي هنوز موسوي را رئيس جمهور‬ ‫مي‌دانند‪ ،‬يعني نه که مي‌خواهند رئيس جمهور شود و کارها‬ ‫را بکند‪ ،‬مي‌خواهند رئيس جمهور شود که ببرندش دادگاه‬ ‫و بخاطر کشتار ‪ 67‬محاکمه‌اش کنند‪ .‬من درست حساب‬ ‫کردم‪ ،‬در کشتار ‪ 67‬چهار تا پنج هزار نفر مظلومانه کشته‬ ‫شدند‪ ،‬در حالي که حداقل صد هزار نفر متهم به قتل آن پنج‬ ‫هزار نفر هستند‪.‬‬ ‫از موسوي هم که بگذريم‪ ،‬خود کروبي يک جانشين‬ ‫خوب براي کشور است که مي‌تواند کل مشکل حقوق بشر را‬ ‫حل کند‪ .‬البته روحاني هم رئيس جمهوري است که عده‌اي‬ ‫قبولش دارند‪ .‬صدا و سيما البته جليلي را به عنوان رئيس‬ ‫جمهور قبول دارد‪ ،‬دولت عربستان هاشمي ‌را به عنوان‬ ‫رئيس جمهور قبول دارد‪ .‬خيلي‌ها هنوز احمدي‌نژاد را به‬ ‫عنوان رئيس جمهور قبول دارند‪ .‬البته من در مورد آينده که‬ ‫ظريف و خيلي‌هاي ديگر قرار است رئيس جمهور شوند حرف‬ ‫نمي‌زنم‪ .‬يعني اگر من توانستم يک روز اين خانه را از آت و‬ ‫آشغال اضافي و اين کامپيوتر را از برنامه‌هاي تکراري خالي‬ ‫کنم‪ ،‬کار مهمي‌کرده‌ام‪ .‬‬

‫شاملو جاسوس بود‬

‫بعد از کشفيات همکاران شريعتمداري مبني بر اينکه‬

‫صادق هدايت آدم کثيفي بود‪ ،‬چون کت و شلوار مي‌پوشيد‬ ‫و کراوات مي‌زد و موهايش را شانه مي‌کرد و فرانسه را‬ ‫خوب حرف مي‌زد‪ ،‬نوبت شاملو رسيده که آقاي حسين‬ ‫شريعتمداري گفته که «شاملو جاسوس نازي‌ها بود»‪.‬‬ ‫يعني زماني که هيتلر خودکشي کرد و جنگ تمام شد‪،‬‬ ‫شاملو هنوز بيست سالش نشده بود‪ .‬حاال سئوال ما اين‬ ‫است که اين شاملوي جاسوس‪ ،‬خبر چه کسي را به آلماني‌ها‬ ‫مي‌داد؟ آن هم در دوره‌اي که مي‌گفتند رضاشاه خودش‬ ‫ي مثل‬ ‫طرفدار آلماني‌هاست‪ .‬و اصوال چطوري است که آدم ‌‬ ‫شريعتمداري سيزده سال بعد از مرگ شاملو يادش مي‌آيد‬ ‫که هفتاد سال قبل او جاسوس آلمان بود‪ .‬و از آن گذشته‪ ،‬مگر‬ ‫شريعتمداري مخالف هيتلر و فاشيسم است؟ تا به حال شاملو‬ ‫صهيونيست‪ ،‬عامل رژيم پهلوي‪ ،‬روشنفکر فاسد‪ ،‬انگليسي‪،‬‬ ‫آمريکايي‪ ،‬همکار با موساد شده‪ ،‬لطفا بگوئيد که باالخره‬ ‫کدامش بود و خانواده‌اي را از نگراني نجات دهيد‪.‬‬ ‫يکي به فضلي‌نژاد که بدل شريعتمداري است و توي‬ ‫دفتر او جواب تلفن‌ها را مي‌دهد تا رييس چرتش را بزند‬ ‫بگويد عمو آن‌ها که به زندان انگليسي‌ها افتادند به اتهام‬ ‫طرفداري از آلمان‪ ،‬آيت‌اهلل کاشاني هم بينشان بود و البته‬ ‫يک جوان نوزده ساله به اسم احمد شاملو‪ .‬از کي تا به حال‬ ‫پرونده‌هاي دشمن دست شما افتاده‪ .‬باز فضلي جان زيادي‬ ‫زدي؟‬

‫همه چيز رو به راه است‬

‫االن کم کم همه چيز مملکت دارد درست مي‌شود‪ .‬باهنر‬ ‫که نماينده مجلس است‪ ،‬گفته که مذاکرات هسته‌اي وارد‬ ‫بازي برد برد شده است‪ .‬علم الهدي که امام جمعه مشهد‬ ‫است گفته که جشنواره فيلم فجر امسال را تائيد مي‌کند‪ .‬علي‬ ‫الريجاني که ظاهرا رئيس مجلس است‪ ،‬گفته که رفع حصر‬ ‫به قوه قضائيه مربوط نيست‪.‬‬ ‫رهبر حکومت بخشنامه اقتصاد مقاومتي را با کل جزئيات‬ ‫به دولت و ساير مقامات ابالغ کرده و براي اينکه همه چيز‬ ‫طبق قانون پيش برود‪ ،‬رئيس ديوان قضا‪ ،‬اقتصاد مقاومتي‬ ‫را ابالغ کرد‪ .‬آقاي روحاني هم اعالم کرده که روي حضور‬ ‫موفق تيم ملي فوتبال ايران در برزيل حساس است‪ .‬محسن‬ ‫رضايي هم که فعال تا انتخابات بعدي کاري ندارد گفته بايد به‬ ‫مذاکره کنندگان کمک کرد‪ .‬يعني اگر فقط عادل فردوسي‌پور‬ ‫براي مذاکره هسته‌اي با تيم منچستريونايتد به امارات برود‬ ‫و وزير مسکن سياست‌هاي جمعيتي سال بعد را اعالم کند‪،‬‬ ‫آن وقت راحت مي‌توان از خانم ابتکار خواست که مراقب پول‬ ‫ملي باشد و همه چيز رو به راه است‪.‬‬

‫بي نمازها و نمازنشناس ها‬

‫علي اکبر قرشي که نمي‌دانم همان جانشين آيت‌اهلل‬ ‫حسني است يا نه‪ ،‬ولي از نظر محتوايي شباهت زيادي به هم‬ ‫دارند‪ ،‬گفته که مخالفان جمهوري اسالمي‌بي نمازها و قرآن‬ ‫نشناس‌ها هستند‪.‬‬ ‫من در اين مورد به طور جدي اعتراض دارم‪ .‬يک وقت‬ ‫است که ما مي‌گوئيم هر کسي طرفدار جمهوري اسالمي‬ ‫‌است اهل نماز و قرآن است‪ ،‬اين حرفي است‪ ،‬ولي اگر‬ ‫بگوئيم مخالفان جمهوري اسالمي ‌اهل نماز و قرآن نيستند‪،‬‬ ‫به هيچ صراطي مستقيم نمي‌شود‪.‬‬ ‫مثال بيش از يک ميليارد اهل سنت که از قضا از شيعيان‬ ‫در نماز و قرائت و فهم قرآن جدي‌ترند‪ ،‬اينها را چکار کنيم؟‬ ‫بيندازمشان بيرون يا الزمشان داريد؟ اگر الزمشان داريد‬

‫‪43‬‬

‫که اغلب اينها مخالف جمهوري اسالمي‌هستند‪ .‬حاال اهل‬ ‫سنت هيچي‪ ،‬در ميان شيعه چهار ميليون درويش و اهل حق‬ ‫داريم که اهل قرآن و نماز هستند و از همه ماها بيشتر ديندار‬ ‫هستند‪ .‬آنها را چه کنم؟ الزم داريد يا بياندازم شان دور؟‬ ‫از اينها گذشته از کل مراجع تقليد مهم شيعه در نجف‬ ‫و ساير کشورها تقريبا هيچ مرجع مهمي‌ غير از عالمه شيخ‬ ‫فضل‌اهلل طرفدار جمهوري اسالمي‌نيست و بزرگترين مرجع‬ ‫شيعه در خارج از ايران يعني آقاي سيستاني که اهل نماز‬ ‫است مخالف جمهوري اسالمي ‌است‪ .‬از اينها گذشته از‬ ‫هفت مرجع اصلي قم که در همين ‪ 130‬کيلومتري تهران‬ ‫هستند‪ ،‬پنج نفرشان که اهل نمازند و قرآن شناسند‪ ،‬مخالف‬ ‫کل جمهوري اسالمي‌و به خصوص وضع فعلي آن هستند‪.‬‬ ‫به عبارت ديگر اکثريت قاطع قرآن شناسان و نماز‬ ‫خوان‌ها با حکومت مخالف‌اند‪ ،‬و اين جمله را مي‌توان به اين‬ ‫شکل اصالح کرد که عالوه بر مخالفان قرآن و دين‪ ،‬قرآن‬ ‫شناسان و نمازخوان‌ها هم با حکومت مخالفند‪ ،‬اين جوري‬ ‫يک کمي‌به حقيقت نزديک‌تر مي‌شود‪.‬‬ ‫از همه بدتر اوپوزيسيون و ناتانياهو معتقدند که‬ ‫جمهوري اسالمي ‌را اوباما حمايت مي‌کند‪ .‬يعني فقط او‬ ‫نمازخوان است؟ آيا ميشل مي‌داند اين‌ها را؟‬

‫پروژه قبح شکني از حضور ملي‪-‬‬ ‫مذهبي‌ها‬

‫از يک آدم عاقل و بالغ و معمولي بپرسيد آدم‌هايي که‬ ‫قبيح و پليد نيستند چه کساني هستند؟ حتما در ميان تمام‬ ‫خصوصياتشان اين را هم ذکر مي‌کنند که کسي قبيح است‬ ‫که به کشور و دين خودش بي توجه باشد‪ .‬من که خودم‬ ‫اعتقاد به دين به معناي عمومي ‌که همه مي‌گويند ندارم‪،‬‬ ‫ولي از نظر عمومي‌عرض کردم‪ .‬حاال يک پروژه تعريف‬ ‫شده‪ ،‬يعني يک عده برنامه ريخته‌اند که ثابت کنند هرکسي‬ ‫ملي و مذهبي است‪ ،‬يعني به کشورش و دينش اعتقاد دارد‬ ‫کارش قبيح است‪ .‬البته اين اعتقاد را افراد سکوالر معتقد به‬ ‫انترناسيوناليسم نگفته‌اند‪ ،‬بلکه همين جوجو حزب اللهي‌ها‬ ‫گفته‌اند‪ .‬شما هم فکر مي‌کنيد اينها کال ديوانه هستند يا در‬ ‫شرايط فعلي قاطي کردند؟‬

‫گناه‪ ،‬سرنگ‪ ،‬مواد مخدر‬

‫نه اينکه من از مرگ کسي خوشحال بشوم‪ ،‬ولي عزرائيل‬ ‫هم بايد يک مقدار حواسش را جمع کند‪ .‬من فکر کنم جنتي‬ ‫اينقدر الغر است که عزرائيل او را نمي‌بيند‪.‬‬ ‫احمد جنتي گفته است‪« ،‬اينکه اينقدر مبتال به ايدز داريم‪،‬‬ ‫به جز گناه عامل ديگري ندارد‪ ».‬يعني اطالعات ايشان در مورد‬ ‫ايدز در حد جلبک و باکتري است‪ .‬اينکه عامل اصلي انتقال‬ ‫ايدز در کشور ما استفاده از سرنگ‌هاي آلوده توسط معتادان‬ ‫تزريقي است‪ ،‬اينکه ايدز برخالف چهره اوليه‌اش ديگر يک‬ ‫بيماري ناشي از رفتار جنسي نيست‪ ،‬اينکه در بخش مهمي‌‬ ‫از آفريقا ايدز بيداد مي‌کند و به خاطر عدم مراعات بهداشت‬ ‫عمومي‌ گسترش پيدا مي‌کند‪ .‬يعني بيشترين گناه در دنيا در‬ ‫همان کشورهايي مي‌شود که بهترين رابطه را با جمهوري‬ ‫اسالمي‌دارند‪ .‬کشورهايي مثل سودان‪ ،‬بورکينافاسو‪ ،‬زيمبابوه‪،‬‬ ‫زامبيا‪ ،‬تانزانيا‪ ،‬آفريقاي جنوبي‪ ،‬نيجريه‪ ،‬اندونزي‪ ،‬هند‪ ،‬گابن‪،‬‬ ‫غنا‪ ،‬چين‪ ،‬کنگو‪ ،‬بوتسوانا‪ ،‬برزيل‪ ،‬بنين و برو تا آخر‪ .‬هنوز‬ ‫در ذهن مسئوالن مملکت بيماري ايدز يک بيماري سکسي‬ ‫سياسي است‪ ،‬البته اين هنوز که در مورد آيت‌اهلل جنتي گفتم‬ ‫خودش چند هزار سال طول مي‌کشد‪.‬‬


‫‪44‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫دنباله از صفحة ‪30‬‬

‫«تحميل» خط و‬ ‫زبان فارسي؛‬ ‫از افسانه تا واقعيت‬ ‫موقعيت ايران گرفتاري در ميانه‬ ‫سه قدرت بزرگ آن دوران بود‪ .‬از شمال‬ ‫با امپراتوري روسيه بايد سر مي‌کرد‪ .‬از‬ ‫غرب با امپراتوري عثماني ديوار به ديوار‬ ‫بود و از سمت دريا و شرق با نفوذ رو به‬ ‫گسترش انگليس مواجه بود‪ .‬اينها به‬ ‫اندازه کافي اوضاع را بي ثبات و آشفته‬ ‫مي‌ساخت‪ .‬اما با شروع جنگ بين‌الملل‬ ‫اول‪ ،‬اوضاع ايران آشفته‌تر از هميشه شد‪.‬‬ ‫جنگ در جوالي ‪ 1914‬شروع شد‪.‬‬ ‫انقالبي در کشورهاي عربي از ‪ 1916‬و با‬ ‫کمک انگليسي‌ها که اردوي مقابل عثماني‬ ‫بودند شروع شده بود‪ ،‬زيرا آن زمان همه کشورهاي عربي‬ ‫امروز جزو عثماني بودند‪ .‬نيروهاي بريتانيايي در مارچ ‪1917‬‬ ‫بغداد را تصرف کردند‪ .‬در اکتبر همان سال ‪ 1917‬انقالب‬ ‫سرخ در روسيه اتفاق افتاد‪ .‬انقالبيون روس مي‌خواستند‬ ‫انقالب شان را به همه جا صادر کنند و کجا بهتر از کشور‬ ‫همسايه ايران که از سال‌ها پيش در آن نفوذ و لشکر داشتند‪.‬‬ ‫جمهوري سوسياليستي گيالن در سال ‪ 1920‬تشکيل شد‪.‬‬ ‫در فوريه ‪ 1921‬بود که رضاخان ميرپنج به کودتا دست زد و‬ ‫تقريبا بدون خونريزي تهران را تصرف کرد‪.‬‬ ‫در بحث از دوره رضاشاه در افکار عمومي‪ ،‬معموال‬ ‫اشاره به روس و انگليس مي‌شود‪ ،‬ولي کمتر کسي به‬ ‫عثماني اشاره مي‌کند‪ .‬ضمن اينکه کمتر کسي به اين مساله‬ ‫حضور ذهن دارد که وقتي او قدرت مي‌گرفت وضع ايران در‬ ‫مقابل روسيه و بريتانيا و عثماني چگونه بود‪.‬‬ ‫عثماني در اين دوره نيرويي ويرانگر و توسعه طلب به‬ ‫شمار مي‌رفت‪ .‬گروه افسران موسوم به «ترک‌هاي جوان»‬ ‫کودتاچي بودند و در ‪ 1908‬دو سالي پس از مشروطه‬ ‫ايران روي کار آمدند‪ .‬عثماني در سال‌هاي ‪ 1912‬تا ‪1913‬‬ ‫درگير جنگ بالکان شد و بخش‌هايي از سرزمين خود را از‬ ‫دست داد‪ .‬بعد در ‪ 1914‬وارد جنگ جهاني شد‪ .‬در همان‬ ‫سال دست به قتل عام بزرگ ارمني‌ها زد و آنها را به بهانه‬ ‫نزديکي به روسيه (که عثماني با آن در حال جنگ بود) از‬ ‫خانه و ديار خود آواره ساخت و به دور از مرز با روسيه‬ ‫راند‪ .‬سپس به سمت شرق پيشرفت کرد و باکو و اروميه و‬ ‫تبريز را اشغال کرد‪ .‬اين بخش از تاريخ ما کمتر در افکار‬ ‫عمومي‌ حضور دارد‪ ،‬اما در تشکيل هويت معاصر ايراني تاثير‬ ‫فوق‌العاده‌اي داشته است‪.‬‬

‫مشکل تجزيه‌طلبي و الحاق‌گري‬

‫در ‪ 1917‬مساواتي‌هاي باکو به آذربايجاني‌ها پيشنهاد‬ ‫کردند از ايران جدا شوند‪ .‬سال بعد (مي ‌‪ )1918‬جمهوري‬ ‫تازه تاسيس خود را که در منطقه قفقاز بر پا شد و به همين‬ ‫نام هم شناخته بود «آذربايجان» ناميدند با اين اميد که‬ ‫جنوب ارس هم به شمال ارس خواهد پيوست‪ .‬اما واکنش‬ ‫مليون آذري قاطع بود‪ .‬آنها نه تنها دعوت به جدايي را رد‬ ‫کردند بلکه تصميم گرفتند نام آذربايجان را براي اينکه‬ ‫همنام جمهوري تازه تاسيس شوروي نشود به «آزاديستان»‬ ‫عوض کنند‪( .‬اتابکي‪)29 ،‬‬ ‫کمي ‌بعد نوبت عثماني‌ها بود که به وحدت زباني بين‬ ‫خود و آذري‌ها تکيه کنند‪ .‬در ‪ 1297‬شمسي‪ 1918 /‬ميالدي‪،‬‬ ‫چون «روسيان اينجا (آذربايجان) را تهي گذاردند‪ ،‬آن‌ها‬ ‫خواستند پر کنند» (کسروي‪ .)70 ،‬پس اروميه و سلماس و‬ ‫تبريز و ديگر شهرهاي آذربايجان را اشغال کردند‪.‬‬ ‫آنها که يکبار ديگر در اوايل جنگ (‪ )1914‬آذربايجان‬ ‫را اشغال کرده و سپس به زور روسيه بيرون رفته بودند‪،‬‬ ‫مي‌خواستند در عوض ناکامي‌هاي خود در جنگ بالکان و‬ ‫شکست در جبهه‌هاي غربي در اروپا و چه بسا به جبران‬ ‫خاطره تلخ اولين اشغال‪ ،‬سرزمين‌هاي خود را در جانب‬ ‫شرق توسعه دهند و باکو و تبريز را به قلمرو خود بيفزايند‬ ‫و سپس ترکان ماوراي خزر و آسياي ميانه را هم زير يک‬ ‫پرچم متحد سازند‪.‬‬ ‫اينجا بود که احمد کسروي و همفکرانش وارد شدند و‬ ‫تصميم به تقويت فارسي گرفتند‪ .‬جرياني که بعدها به يکي‬ ‫از مهم‌ترين مسائل هويت ساز ايراني تبديل شد‪.‬‬ ‫در واقع‪ ،‬نخست در ترويج فارسي هيچ بحث‬ ‫فارس‌گرايي وجود نداشت‪ .‬بلکه عامل حفاظت از کشور‬ ‫در مقابل توسعه طلبي بيگانه باعث گرايش به ترويج زبان‬ ‫فارسي شد‪.‬‬ ‫تبريز پيش از اين هم تمايل روشني به فارسي آنهم‬

‫فارسي پالوده و سره‪ ‬نشان داده بود‪ .‬ابوالقاسم مراغه‌اي که‬ ‫سره گرا بود و نشريه «نامه پارسي» را در ‪ 1295‬شمسي‬ ‫در تهران بنيان نهاد‪ ،‬در تبريز هم به سال ‪ 1300‬شمسي‬ ‫روزنامه‌اي به نام «آزاد» منتشر مي‌کرد که باعث شد نام‬ ‫ناشرش به آزاد مراغه‌اي شهرت يابد چنانکه امروز همه او را‬ ‫به همين نام مي‌شناسند‪ .‬او از کساني است که پيشگام فکر‬ ‫تاسيس فرهنگستان به شمار مي‌رود (عطرفي‪ .)170-168 ،‬‬ ‫از ديرزمان تا امروز آذربايجان مهد پرورش استادان و‬ ‫اديبان بزرگ فارسي زبان بوده است‪ .‬نقطه اوج دوره معاصر‬ ‫اما همين دوره گذار از قرن سيزدهم به چهاردهم است‪ .‬يعني‬ ‫سال‌هاي جنگ اول و پس از آن‪ .‬‬ ‫در ‪ 1923‬عثماني فروپاشيده و تجزيه شده بود‪ ،‬اما‬ ‫پان تورکيست‌ها همچنان فعال بودند و تقاضاي پيوستن‬ ‫آذربايجان به ترکيه جديد را مجدد مطرح کردند (اتابکي‪،‬‬ ‫‪ .)31‬اين بار هم پاسخ منفي گرفتند و جريان فارسي‌گرايي‬ ‫بيشتر تقويت و مطالعات شناخت هويت ايراني آذربايجان‬ ‫عميق‌تر شد‪ .‬دشمن در مقابل بود و همين موجب مي‌شد‬ ‫گرايش به شناخت هويت خود قوي‌تر شود‪.‬‬ ‫جريان تجزيه ايران از قرن نوزدهم تا سه دهه اول قرن‬ ‫بيستم يک جريان پايدار و مستمر بوده و تمام دوره رضاشاه‬ ‫در اواخر اين جريان قرار مي‌گيرد‪ .‬چنانکه چندسالي پس‬ ‫از کناره‌گيري رضاشاه هم تاسيس جمهوري مهاباد (بهمن‬ ‫‪ )1324‬را داريم که با فاصله‌اي يکماهه از تالش پيشه‌وري‬ ‫براي تجزيه آذربايجان از ايران (دي ماه ‪ )1324‬پيروي‬ ‫مي‌کرد (نگاه کنيد به‪ :‬وادي جويده‪« ،‬جمهوري مهاباد»)‪.‬‬ ‫اين جريان تقريبا هميشه موفق به جدا کردن‬ ‫بخش‌هايي از ايران (و انضمام آنها به روسيه يا ممالک تحت‬ ‫نفوذ انگليس مثال افغانستان) شده بود مگر از زمان مشروطه‬ ‫به بعد که با تالش روشنفکران و نخبگان ايراني و سپس‬ ‫با اقتدار رضاشاه ناکام ماند‪ .‬کاميابي در حفظ ايران از نظر‬ ‫فکري کامال مديون تالشهاي هويت شناسانه و پديد آمدن‬ ‫روحيه ملي بود‪ .‬چنانکه حتي در دوران ضعف ايران پس از‬ ‫سقوط رضاشاه و اغتشاش پس از جنگ جهاني دوم هم اين‬ ‫جريان به جايي نرسيد‪ .‬اما تالش‌ها و تبليغات براي تجزيه‬ ‫ايران متوقف نشد و هنوز هم نشده است‪.‬‬

‫نياز به وحدت ملي‬

‫يک سوي ديگر ماجراي تجزيه‌طلبي‪ ،‬طبعا مساله‬ ‫وحدت ملي است‪ .‬اگرچه آذربايجان از ايران جدا نشد‪ ،‬اما‬ ‫ملوک و شيوخ طوايف در ايران بعد از مشروطه‪ ،‬هر کدام‬ ‫براي خود ساز جداگانه‌اي مي‌زدند‪ .‬اغتشاشات ملوک طوايف‬ ‫هميشه با حمايت و تحريک کشورهاي ديگر – يعني همان‬ ‫سه امپراتوري‪ -‬در جريان بود‪ :‬کشورهايي که به طور سنتي‬ ‫در ايران نفوذ داشتند مثل روس و انگليس و اکنون پس از‬ ‫جنگ جهاني اول در فکر تغيير نقشه دنيا و منطقه ما بودند‪.‬‬ ‫اما اين رضاشاه بود که همه اين غائله‌ها را خواباند و اقتدار‬ ‫دولت مرکزي را به همه نقاط ايران گسترش داد‪ .‬بخت با او‬ ‫يار بود که در کشاکش روس و انگليس‪ ،‬نفع انگلستان اين‬ ‫بود که خواستار روي کار آمدن دولت مقتدر در ايران باشد و‬ ‫از آن حمايت کند‪.‬‬ ‫براي اينکه تصوري از ميزان نفوذ روس و انگليس و‬ ‫همچنين عثماني داشته باشيم و وضع سياسي کشور را‬ ‫بسنجيم اشاره به اين نکات کفايت مي‌کند‪ :‬روسيه انقالبي در‬ ‫گيالن جمهوري سوسياليستي ايجاد کرده بود و اين جمهوري‬ ‫خطري دايمي‌براي تهران پايتخت بود و اگر فرصت مي‌يافت‬ ‫براي سقوط تهران ترديد به خود راه نمي‌داد‪ .‬اين روسيه‬ ‫انقالبي براي ايرانيان چه بسا خطرناک‌تر از روسيه تزاري‬ ‫بود‪ .‬اما آن روسيه هم مي‌دانيد که به توپ بستن مجلس را در‬ ‫کارنامه دارد و فجايع بسيار در شهرهاي ايران که از آن جمله‬

‫است وحشيگري و خشونت‌هاي‬ ‫بي‌حساب در اواخر سال ‪ 1911‬و‬ ‫اوايل سال ‪ 1912‬در تبريز‪.‬‬ ‫اگر کسي خواهان جزئيات‬ ‫باشد بايد کتاب «نامه‌هايي از‬ ‫تبريز» را بخواند که ادوارد براون‬ ‫به انعکاس نامه‌هايي که از احوال‬ ‫مردم تبريز در اين ايام دهشت‌آور‬ ‫به دستش رسيده اختصاص داده‬ ‫است‪ ،‬به همراه عکس‌هايي که‬ ‫ديدن برخي از آنها از شدت‬ ‫شقاوتي که نمايش مي‌دهد‬ ‫تکان دهنده است (مشخصات در‬ ‫منابع)‪.‬‬ ‫عثماني‌ها را پيشتر اشاره‬ ‫کرديم که از فرصت استفاده‬ ‫جسته و در عرض پنج سال دو بار‬ ‫به ايران لشکر کشيدند و خواستار‬ ‫جدا شدن آذربايجان و پيوستن‬ ‫آن به کشور خود بودند‪.‬‬ ‫عثماني‌ها اولين کشوري‬ ‫بودند که بيطرفي ايران در جنگ اول جهاني را نقض کردند‬ ‫و آذربايجان و کردستان را به صحنه جنگ خود با روسيه که‬ ‫حاال وارد خاک ايران شده بود تبديل کردند و از چپاول و قتل‬ ‫و تجاوز به زنان دريغ نکردند و مسلمانان و ارامنه ايراني را‬ ‫به جان هم انداختند (ماليي‪ .)61-60 ،‬پس از آن هم که با‬ ‫پايان جنگ و شکست از ايران خارج شدند‪ ،‬مدتها با ايران‬ ‫بر سر تعيين مرز کشمکش داشتند‪.‬‬ ‫انگلستان به نوعي مالک الرقاب کشور بود‪ .‬کتاب‬ ‫درخشان سيروس غني‪« ،‬برآمدن رضاخان‪ ،‬برافتادن قاجار‬ ‫و نقش انگليسي‌ها»‪ ،‬که گزارشي دقيق و جزئي از سال‌هاي‬ ‫پيش از روي کار آمدن رضاشاه است به خوبي نشان مي‌دهد‬ ‫که انگلستان هر کار مي‌خواست در کشور مي‌کرد‪.‬‬ ‫در کشوري که پادشاهش يعني احمدشاه از انگلستان‬ ‫حقوق ماهانه داشت و بر سر زياد شدن آن حريصانه چانه‬ ‫مي‌زد و خرج سفرهايش را هم از انگلستان طلب مي‌کرد‬ ‫(غني‪ ،‬صفحات متعدد مثال ‪ ،)171‬مي‌توان دانست که وضع‬ ‫از چه قرار بوده است‪ .‬بانک شاهنشاهي که چهل سال بانک‬ ‫مرکزي ايران بود‪ ،‬دفترش در لندن قرار داشت و مديريتش‬ ‫به دست انگلستان بود‪ .‬اين بانک ناشر اسکناس‌هاي ملي‬

‫‪44‬‬

‫ايران بود! (همان‪ )64 ،‬و اصوال انگلستان پس از جنگ‬ ‫جهاني اول در فکر اين بود که حکم قيموميت ايران را از‬ ‫جامعه ملل بگيرد؛ چنانکه درباره عراق گرفته بود‪ .‬برخي از‬ ‫سناتورهاي آمريکايي انتقاد مي‌کردند که انگلستان ايران را‬ ‫عمال به تحت الحمايه خود تبديل کرده است و به قرارداد‬ ‫‪ 1919‬که وثوق الدوله امضا کرده بود استناد مي‌کردند (غني‪،‬‬ ‫‪.)126‬‬ ‫در واقع سطح نفوذ و مداخله اين سه امپراتوري به‬ ‫خصوص انگلستان در ايران چندان بود که هر ناظر منصفي‬ ‫تعجب خواهد کرد که رضاشاه چطور توانست يکپارچگي‬ ‫ايران را حفظ کند و آن را از وضع دهشتناک وابستگي‌اش‬ ‫ارتقا دهد و به کشوري گشوده به روي دنياي مدرن تبديل‬ ‫کند‪.‬‬ ‫فراموش نکنيم که در شهريور ‪ 1320‬باز اين روس‌ها و‬ ‫انگليسي‌ها بودند که به ايران حمله کردند و موجب فروپاشي‬ ‫دولت شدند‪ .‬گويي دولت رضاشاه يک ‪ 15‬سالي آنها را مهار‬ ‫کرد اما بيش از آن نتوانست‪ .‬اما در همين دوره ‪ 15‬ساله‬ ‫ايران را به طوري برگشت ناپذير تغيير داد و بسياري از آنچه‬ ‫را که تحول خواهان و متجددان از زمان اميرکبير تا مشروطه‬ ‫مي‌خواستند يک جا عملي کرد‪.‬‬

‫‪ ‬منابع‪:‬‬

‫اتابکي‪« ،‬آذربايجان و ناسيوناليسم‬ ‫ايراني»‪ ،‬گفتگو‪ ،‬شماره ‪ ،33‬خرداد ‪.1381‬‬ ‫ادوارد براون‪ ،‬نامه‌هايي از تبريز‪ ،‬ترجمه حسن جوادي‪،‬‬ ‫تهران‪ ،‬خوارزمي‪.1387 ،‬‬ ‫وادي جويده‪« ،‬جمهوري مهاباد»‪ ،‬ترجمه از‬ ‫انگليسي‪ ،‬گفتگو‪ ،‬شماره ‪ ،53‬مرداد ‪.1388‬‬ ‫علي اکبر عطرفي و منيژه افرازنده‪« ،‬سره‌گرايي در‬ ‫تاريخ ادب فارسي»‪ ،‬فصلنامه تاريخ ادبيات‪ ،‬شماره ‪،64‬‬ ‫بهار ‪.1389‬‬ ‫سيروس غني‪ ،‬برآمدن رضاشاه و برافتادن قاجار و‬ ‫نقش انگليسي‌ها‪ ،‬ترجمه حسن انوشه‪ ،‬تهران‪ ،‬نيلوفر‪،‬‬ ‫‪.1377‬‬ ‫احمد کسروي‪ ،‬زندگاني من‪ ،‬تهران‪.1323 ،‬‬ ‫عليرضا ماليي‪« ،‬جايگاه ايران در برنامه نظامي‌‬ ‫متحدين و متفقين در جنگ اول جهاني»‪ ،‬پانزده خرداد‪،‬‬ ‫شماره ‪ ،23‬پاييز ‪.1375‬‬

‫از حاجي فيروز تا عمو نوروز‬ ‫مرتضي نياکي‬ ‫در نوروز ‪ 1337‬که نشريه فکاهي «توفيق»‪ ،‬بعد از‬ ‫چهار سال تعطيلي ناشي از کودتاي ‪ 28‬مرداد ‪ ،1332‬اين‬ ‫بار با نام و صاحب ‌امتياز و مدير مسئول متفاوتي شروع‬ ‫به انتشار کرد‪ ،‬بر روي جلد نخستين شماره آن کاريکاتور‬ ‫«حاجي فيروزي» ديده مي‌شد که به همراه ميموني‬ ‫برزمينه‌اي از شعله‌هاي آتش بشکن مي‌زد و مي‌رقصيد و‬ ‫شعر معروف «اين‌جا بشکنم يار گله داره‪ »...‬را مي‌خواند‪.‬‬ ‫آنچه فورًا از اين کاريکاتور درک مي‌شد‪ ،‬اشاره ماليم‬ ‫به محدوديت‌هاي موجود در فضاي سياسي بعد از کودتا بود‬ ‫که با گذشت چهار سال هنوز سنگيني آن احساس مي‌شد‪.‬‬ ‫بدين سان اين اشاره ماليم و توأم با احتياط فراوان به‬ ‫محدوديت‌هاي بيان و قلم‪ ،‬از زبان دو کاراکتر کميک و‬ ‫مردمي بسيار زيرکانه بيان شده بود‪.‬‬ ‫اما مهم‌ترين و تندترين پيام اين کاريکاتور‪ ،‬که‬ ‫هم از ديد مأموران تيزبين مميزي و هم از توجه اکثريت‬ ‫خوانندگان آن به دور ماند‪ ،‬اشاره مستقيم به جهنمي بود‬ ‫که مردم در آن دست و پا مي‌زدند و اين معني به وسيله‬ ‫شعله‌هاي سرکش آتش در زمينه تقريبًا سراسري تصوير‬ ‫نشان داده شده بود‪.‬‬ ‫از محتواي سياسي و اجتماعي اين کاريکاتور که‬ ‫بگذريم‪ ،‬انتخاب دو نماد بسيار نيرومند و مورد عالقه مردم‬ ‫به عنوان «استاد و شاگرد» براي طرح مسائل تند سياسي‬ ‫و اجتماعي در قالب شوخي و بامزگي در آن روزها بسيار‬ ‫هوشمندانه مي‌نمود‪ .‬اين دو نماد‪ ،‬به ويژه سمبل «سياه»‪ ،‬در‬ ‫نمايش‌هاي روحوضي معروف به سادگي و کودني ظاهري‬ ‫و رندي و زيرکي پنهان‪ ،‬توأم با صراحت لهجه و شيريني‬ ‫بيان‪ ،‬شهره عام و خاص بود‪:‬‬ ‫ارباب خودم سالمو عليکم‬ ‫ارباب خودم ماچي به لپم کن‬ ‫ارباب خودم سرتو باال کن‬

‫ارباب خودم بزبز قندي‬ ‫ارباب خودم چرا نمي‌خندي‬ ‫ارباب خودم مثه گل دسته‬ ‫مرتضي علي کمرشو بسته‬ ‫ارباب خودم رو پشت بونه‬ ‫ارباب خودم چه خوش‌زبونه‬ ‫ارباب خودم حاجي حاجي مکه‬ ‫ارباب خودم بپر رو چرتکه‬ ‫ارباب خودم ايام عيده‬ ‫وقت قر شده آبجي زبيده‪...‬‬ ‫با آن که هيچ اشاره‌اي به نام حاجي يا حاجي فيروز‬ ‫در اين کاريکاتور ديده نمي‌شد‪ ،‬برداشت حاجي فيروز‪،‬‬ ‫همان تيپ لوده و مسخره نمايش‌هاي روحوضي از آن‪ ،‬کار‬ ‫دشواري نبود‪ .‬پوست سياه‪ ،‬لب‌هاي کلفت‪ ،‬کاله فينه و لباس‬ ‫رنگين اين کاراکتر دقيقًا همان بود که بر قامت «غالم» اين‬ ‫نمايش‌ها‪ ،‬که غالبًا نام «مبارک» يا «قنبر» داشتند‪ ،‬ديده‬ ‫مي‌شد‪.‬‬ ‫مضافًا بر اينکه سرمقاله نشريه که به زبان و لهجه‬ ‫سياهان نمايش‌هاي روحوضي نوشته شده بود‪ ،‬نشانه ديگر‬ ‫اين گرته‌برداري از نمايش‌هاي سياه‌بازي به شمار مي‌آمد‪.‬‬ ‫اما با سرازير شدن نامه‌هاي خوانندگان به دفتر‬ ‫روزنامه‪ ،‬معلوم شد خواندن اين سرمقاله‌ها براي خوانندگان‬ ‫کار آساني نيست و بسياري از آنان اص ً‬ ‫ال قادر به خواندن آنها‬ ‫نبوده‌اند و غالبًا از خير آن گذشته‌اند‪ .‬به همين سبب بعد از‬ ‫چند شماره آن شيوه نگارش به کناري نهاده شد‪ .‬در همان‬ ‫حال اين مسئله باعث آن شد تا خود نماد حاجي فيروز نيز‬ ‫مورد بازنگري اساسي قرار گيرد‪.‬‬ ‫در اين بازنگري مسائل تازه‌اي به ميان آمد که قب ً‬ ‫ال به‬ ‫آنها توجه نشده بود‪ .‬از آن ميان اين نکته که تيپ «حاجي‬ ‫فيروز» در نمايش‌هاي روحوضي بر اساس بردگان آفريقائي‬

‫دنباله در صفحة ‪58‬‬


‫‪45‬‬

‫ماهرخ غالمحسين‌پور‬ ‫وقتي دنياي ذهني و عيني‌من با مهاجرت به هم ريخت‪،‬‬ ‫براي نخستين بار با فاجعه‌اي به نام «بوليميا» روبرو شدم‪.‬‬ ‫روزهايي بود که آن قدر احساس ناتواني مي‌کردم که حتي از‬ ‫پس کارهاي ساده روزمره‌ هم برنمي‌آمدم‪.‬‬ ‫به خاطر دارم يک روز براي ديدن يکي از دوستانم به‬ ‫محل کارش رفتم؛ هم وقت ورود به محل کار او و هم زمان‬ ‫خروج از آنجا‪ ،‬در شيشه‌اي را نديدم و هر دو بار سرم محکم‬ ‫به شيشه در ورودي کوبيده شد‪.‬‬ ‫احساس مي‌کردم از پس ساده‌ترين کارهاي جهان هم‬ ‫برنمي‌آيم‪ .‬جاي همه چيز و همه کس در دنياي کوچکم جا به‬ ‫جا شده بود‪ .‬راستش‪ ،‬ذهنم تحمل اين همه مرارت را نداشت‪.‬‬ ‫تعريفي که از آدم‌ها داشتم و آن چيزهايي که سال‌هاي سال‬ ‫از مفاهيم زيبايي همچون خانه‪ ،‬رفاقت و مهرورزي‪ ،‬حياط و‬ ‫حوض کاشي فيروزه و مادرم با ظرف انارش در ذهنم شکل‬ ‫گرفته بودند‪ ،‬حاال دگرگون شده بودند‪.‬‬ ‫خودم را بابت بسياري از اتفاقاتي که ناشي از انتخاب‬ ‫شتابزده‌ام بود‪ ،‬سرزنش مي‌کردم‪ .‬به تدريج به سرزنش‬ ‫خودم خو کردم‪ .‬مدام کودک درونم را مسوول همه آن‬ ‫نابساماني‌ها فرض مي‌کردم و به صالبه مي‌کشيدم‪‌ .‬هر چه‬ ‫ي من با محيط بيش‪‎‬تر مي‌شد‪ ،‬به تدريج‬ ‫اضطراب و نا‌همدل ‌‬ ‫رويه غذا خوردنم تغيير مي‪‎‬کرد‪ .‬صبح تا بعدازظهر از هر نوع‬ ‫خوردني بيزار بودم‪ ،‬اما اشتهايم به تدريج از دم غروب دهان‬ ‫گشادش را باز مي‌کرد‪.‬‬ ‫گر چه تا زماني که بچه‌هايم بيدار بودند همه چيز عادي‬ ‫بود اما خانه که در سکوت فرو مي‌رفت‪ ،‬يک چيزي در درون‬ ‫من مي‌جنبيد؛ دچار يک اشتهاي مهار ناشدني مي‌شدم‪ .‬هيچ‬ ‫کنترلي بر آن نداشتم؛ يک بسته ‪ 450‬گرمي شکالت‪ ،‬چندين‬ ‫برش نان تست شده و يک ظرف پر از جگر مرغ برشته‬ ‫شده در روغن‪ ،‬يک ظرف چيپس و حتي يک بشقاب برنج‬ ‫و خورشت قيمه‪ .‬بعد هم هنوز نفسي تازه نکرده بودم که‬ ‫مي‌رفتم سراغ ته مانده‌هاي يخچال‪.‬‬ ‫خالصه‪ ،‬عين جاروبرقي هر چه‪ ‬دم دستم بود را‬ ‫مي‌بلعيدم و مي‌فرستادم ته شکمم‪ .‬وقتي فکم از جويدن‬ ‫بي‌حس مي‌شد‪ ،‬خسته و کوفته‪ ،‬خوابم مي‌برد‪.‬‬ ‫فردا صبح با حس بدي از نفرت و سرزنش و با سر و‬ ‫روي باد کرده‪ ،‬بيدار مي‌شدم‪ .‬قرص‌هاي ملين و تالش براي‬ ‫تهوع‪ ،‬کارساز نبودند‪ .‬در دقايق پاياني مراسم ناخوشايند‬ ‫بلعيدن شب قبل‪ ،‬کف حمام مي‌نشستم و سفت و محکم‬ ‫خودم را ليف مي‌کشيدم‪ ،‬به طوري که تنم برشته مي‌شد‪.‬‬ ‫سعي مي‌کردم هرچه خورده‌ام را برگردانم‪ .‬موفق که‬ ‫نمي‌شدم‪ ،‬قرص‌هاي ملين مي‌بلعيدم و کف حمام ازاستيصال‬ ‫مي‌نشستم به گريه کردن‪.‬‬ ‫وزنم از ‪ 60‬کيلو در طول مدت کوتاهي به ‪ 72‬کيلوگرم‬ ‫رسيد‪ .‬هيچ کدام از لباس‌هايم ديگر اندازه نمي‌شدند‪ .‬به يک‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫کلينيک الغري مراجعه کردم و با پرداخت هزينه‌اي گزاف‪،‬‬ ‫در معده‌ام بالون گذاشتند‪ .‬از دردهاي دهشتباري که بعد از‬ ‫بالون‌گذاري در ناحيه معده‌ام احساس مي‌کردم که بگذريم‪،‬‬ ‫نتيجه خوشايند بود‪.‬‬ ‫در طول چهار ماه بالون‌گذاري‪ 10 ،‬کيلو اضافه وزنم را‬ ‫از دست دادم و بالون را برداشتم‪ .‬اما فقط يک ماه بعد از‬ ‫برداشتن بالون‪ ،‬حاال دو کيلو هم بيشتر از گذشته وزن داشتم‪.‬‬ ‫مشکل اينجا بود که همه چيز را مي‌دانستم؛ ليست تمام‬ ‫مواد چاق کننده و خطر ابتال به قند خون و مشکالت رواني‬ ‫ناشي از نارضايتي از خودم‪ .‬اما همه چيز به کلي از کنترل‬ ‫من خارج بود‪.‬‬ ‫اين بار به توصيه يکي از دوستانم به روانپزشک مراجعه‬ ‫در همان ديدار‬ ‫کردم‪ .‬روانپزشکي از کشور «چک» بود که ‌‌‬ ‫اول‪ ،‬بيماري را تشخيص داد‪« :‬بوليميا»‪.‬‬ ‫او گفت متاسفانه بيش‌تر زنان مهاجر براي مدتي بوليميا‬ ‫را تجربه مي‌کنند‪ .‬آن‌هايي که خيلي چيز‌ها را از دست داده‌اند‬ ‫و احساس ناامني شديد مي‌کنند‪ ،‬به خوردن پناه مي‌برند‪.‬‬ ‫آن‌ها مي‌خواهند با خوردن‪ ،‬خودشان را ايمن کنند‪ .‬مي‌ترسند؛‬ ‫فکر مي‌کنند هرچه بيشتر بخورند‪ ،‬قوي‌تر و ايمن‌تر خواهند‬ ‫شد‪.‬‬ ‫اين قدم اول بود‪ .‬تازه فهميدم دردم چيست‪« :‬بوليميا‬

‫دنباله از صفحة ‪35‬‬

‫گاهشمار رويارويي سرداران‬ ‫با يک «کلنل»‬ ‫و منتقد «زوددويچه تسايتونگ» هم اين رمان را با‬ ‫«مکبث» مقايسه کرد و نوشت‪« ،‬ويژگي اين رمان تالش‬ ‫نويسنده براي نشان دادن جنون است؛ رماني به زيبايي‬ ‫«مکبث» نمايشنامه معروف شکسپير‪».‬‬ ‫رمان کلنل پس از کاميابي در کشورهاي آلماني‌زبان‬ ‫نامزد جايزه «من‌بوکر» شد‪ .‬بهمن دري‪ ،‬معاون فرهنگي‬ ‫وقت وزارت ارشاد در ‪ 18‬آبان ‪ 1390‬در نشست خبري‬ ‫نوزدهمين دوره هفته کتاب ايران گفت‪« :‬اين کتاب چون در‬ ‫خارج از کشور منتشر شده است‪ ،‬ضرورتي ندارد در ايران‬ ‫منتشر شود‪ ،‬البته يک نسخه از کتاب را به من هم داده‌اند‬ ‫که بخوانم‪».‬‬ ‫گفته معاون فرهنگي وزارت ارشاد اين گمان را به‬ ‫وجود آورد که اگر او کتاب را بخواند ممکن است مجوزش‬ ‫را هم صادر کند‪ .‬محمود دولت‌آبادي گفت‪« :‬حاال زماني‬ ‫است که آقايان‪ ،‬با سعه صدر‪ ،‬اجازه انتشار اين کتاب را‪،‬‬

‫يا پرخوري عصبي‪ -‬در نقطه مقابل آنورکسيا يا بي‌اشتهايي‬ ‫عصبي‪ -‬هديه دنياي مدرن به انسان سرگشته امروز‪».‬‬ ‫اين بيماري نخستين بار در اواسط دهه ‪ 1980‬ميالدي‬ ‫شناسايي شد و هر سيکل آن شامل دو دوره است‪ :‬دوره‬ ‫پرخوري و حس خوشايند امنيت در پناه غذا و پس از آن‪،‬‬ ‫دوره احساس گناه و تالش براي پاکسازي از راه ايجاد تهوع‬ ‫يا مصرف قرص‌هاي ملين و ميل به حمام گرفتن‪ .‬پس از آن‬ ‫است که بيمار از پا مي‌افتد و خستگي مفرط و بي‌نشاطي‬ ‫تمام وجودش را احاطه مي‌کند‪.‬‬ ‫معتاد به غذا مثل ساير معتادان ديگر‪ ،‬وابستگي‌ خود را‬ ‫از ديگران پنهان مي‌کند‪ .‬اغلب‪ ،‬بخش زيادي از مصرفش‬ ‫در پستو و دور از چشم ناظران به شکل مخفيانه‪ ،‬نجويده‬ ‫و سريع انجام مي‌شود‪ .‬او از خودش ناراضي است‪ ،‬حس‬ ‫بي‌کفايتي مي‌کند‪ ،‬به علت مهاجرت‪ ،‬شکست عاطفي‪ ،‬تجاوز‬ ‫جنسي يا سوگواري‪ ،‬يا حتي موفق نبودن در کار و براي فرار‬ ‫از سرزنشگر خستگي ناپذير درونش‪ ،‬به خوردن پناهنده‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫«جهان رها شده» مي‌گويد تنها‬ ‫‌‌‬ ‫آنتوني گيدنز در کتاب‬ ‫‪ 10‬درصد از مبتاليان به بوليميا مرد هستند و مابقي زن‪.‬‬ ‫روانپزشکم‪« ،‬ميخاييل»‪ ،‬يک «اسلواک» مهربان بود‪ .‬او‬ ‫براي نخستين بار به من حالي کرد که بوليميا يک بيماري يا‬ ‫پر‌اشتهايي عصبي برخاسته از نوعي اختالل روحي است که‬ ‫البته از اضطراب زياد سرچشمه مي‌گيرد‪.‬‬ ‫اين بيماري بيشتر کساني را درگير خود مي‌کند که به‬ ‫نوعي مدام در حال سرزنش خويش هستند يا از خود بيزارند؛‬ ‫فکر مي‌کنند براي ديگران و براي زندگي کافي نيستند‪ ،‬کار‬ ‫بدي انجام داده‌اند‪ ،‬چيزي کم دارند يا ديگران در مورد آن‌ها‬ ‫بد فکر مي‌کنند‪.‬‬ ‫اين تصورات منجر به روشن شدن مکانيزم «خود نق‬ ‫زني دروني و منفي» درباره خود مي‌شود‪ .‬ديد منفي فرد از‬ ‫خودش تمامي ندارد و مدام در اين فکر است که چرا فالن‬ ‫کار را انجام داده يا نداده است‪ ،‬چرا اين طور يا آن طور عمل‬ ‫کرده و اينکه دوست داشتني نيست يا اندام خوبي ندارد‪.‬‬ ‫او مي‌گويد تا زماني که به لحاظ رواني نتوانسته‌ام به‬ ‫ترميم روان خودم بپردازم‪ ،‬هيچ اقدام ديگري موثر نخواهد‬ ‫بود‪.‬‬ ‫ميخاييل به من گفت فرد مبتال به پرخوري عصبي‬ ‫مي‌خواهد در پناه خوراکي‌ها‪ ،‬دردهاي عاطفي خود را فراموش‬ ‫کند‪ .‬او از غذا‌ها مي‌خواهد که او را حمايت کنند و در زمان‬ ‫خوردن‪ ،‬احساس امنيت مي‌کند‪ .‬ولي به محض اينکه پروسه‬ ‫خوردن متوقف مي‌شود‪ ،‬اين احساس امنيت به حس گناه و‬ ‫نفرت از خود تبديل مي‌شود؛ چرخه باطلي از خوردن به خاطر‬ ‫دلشوره و اضطراب به خاطر احساس گناه‪.‬‬ ‫او گفت که فرد مبتال به بوليميا شايد الزم باشد تحت‬ ‫نظارت شديد قرار بگيرد و حتي براي مدتي در بيمارستان‬ ‫بستري شود‪.‬‬

‫مبتاليان به بوليميا به روانکاو نياز دارند‬ ‫نه رژيم غذايي‬

‫به گفته کار‌شناسان‪ ،‬بوليميا به تنهايي قابل کنترل‬ ‫نيست‪ .‬افراد مبتال به اين اختالل‪ ،‬پيش از هر اقدامي مانند‬ ‫بالون‌گذاري معده‪ ،‬رژيم‌هاي سخت‪ ،‬برنامه‌هاي غذايي‬ ‫تنظيم شده‪ ،‬ورزش يا جراحي زيبايي‪ ،‬بايد تحت مراقبت‬

‫بيست و شش سال پس از نوشته شدن‪ ،‬بدهند که به دست‬ ‫خوانندگان ما برسد‪».‬‬ ‫او همچنين درباره انتشار اين کتاب در خارج از ايران‬ ‫گفت‪« :‬من هرگز راغب به اين کار نبوده‌ام‪ ،‬چون حق هر‬ ‫نويسنده‌اي است که اثري که خلق مي‌کند در زبان و در‬ ‫کشور خودش منتشر شود‪».‬‬ ‫نسخه فارسي «کلنل» در کشوي بهمن دري ماند‪ .‬اما‬ ‫تام پترديل آن را به انگليسي ترجمه و منتشر کرد‪.‬‬

‫اقبال جهاني «کلنل»‬

‫رمان «کلنل» نامزد دريافت جايزه ادبي آسيايي «من» در‬ ‫بريتانيا‪ ،‬نامزد دريافت جايزه ادبيات بين‌الملل خانه فرهنگ‬ ‫جهان برلين و نامزد جايزه بهترين کتاب ترجمه ‌شده در‬ ‫آمريکا با ترجمه تام پترديل شد و ‪ 23‬فروردين ‪ 1392‬در‬ ‫فهرست نامزدهاي جايزه‌ بهترين کتاب داستاني ترجمه در‬ ‫آمريکا (‪ )BTBA‬قرار گرفت‪.‬‬ ‫ده نويسنده از ‪ 9‬کشور در اين فهرست حضور داشتند‪،‬‬ ‫از جمله کتاب‌هايي از هرتا مولر‪ ،‬نويسنده روماني‌تبار ساکن‬ ‫آلمان و برند ‌ه جايز ‌ه نوبل ادبيات ‪ ،2009‬ميخاييل شيشکين‪،‬‬ ‫نويسنده و روزنامه‌نگار روسي‪ ،‬الزنو کرازناهورکائي نويسنده‬ ‫مجاري‪ ،‬ادوارد لوه‌‪ ،‬نويسنده و عکاس فرانسوي و کالريس‬ ‫ليسپکتور‪ ،‬نويسنده فقيد برزيلي‪.‬‬ ‫سرانجام در ‪ 22‬آبان ماه ‪ 1392‬رمان «کلنل» برنده‬

‫‪45‬‬

‫روانپزشکي باشند‪.‬‬ ‫خانم «علم ناز حسن‌زاده»‪ ،‬کارشناس روانشناسي‬ ‫باليني به اين نکته اشاره مي‌کند که «مبتاليان به بوليميا در‬ ‫طول هفته‪ ،‬چندين بار دست به اقدامات جبراني مي‌زنند؛‬ ‫کارهايي مانند استفراغ کردن يا استفاده بي‌رويه از داروهاي‬ ‫مسهل‪ ،‬ادرار آور‪ ،‬تنقيه و خالي کردن روده‌ها‪ .‬آن‌ها بالفاصله‬ ‫بعد از پرخوري‪ ،‬دچار احساس گناه مي‌شوند و براي کنترل‬ ‫اين حس ناخوشايند گناه‪ ،‬باز هم شروع به خوردن مي‌کنند‪.‬‬ ‫به اين شکل است که يک چرخه رنج‪‎‬بار شکل مي‌گيرد‪».‬‬ ‫او مي‌افزايد‪« :‬در فرد مبتال‪ ،‬تنظيم سديم‪ ،‬پتاسيم و‬ ‫کلسيم بدن به هم مي‌خورد و همين وضعيت هم يکي از داليل‬ ‫تشديد حالت تهوع و استفراغ در بيمار است‪ .‬دل درد‪ ،‬نفخ‪،‬‬ ‫بي‌نظمي در پريود ماهانه‪ ،‬ورم صورت و دست و پا از يک سو‪،‬‬ ‫و افسردگي و اضطراب مدام‪ ،‬احساس بي‌ارادگي و دلشوره‪،‬‬ ‫حس نادلپذير بودن و آشفتگي و حتي ميل به خودکشي از‬ ‫سوي ديگر‪ ،‬نشانه‌هاي اين بيماري به شمار مي‌روند‪».‬‬ ‫به اعتقاد او‪« ،‬يخچال اولين و آخرين مقصد فرد مبتال‬ ‫است‪ .‬در اين ميان عملکرد مغز بسيار مهم و قابل توجه است‪.‬‬ ‫سيستم مغز به گونه‌اي عمل مي‌کند که گويا واقعا فرد مبتال‬ ‫به بوليميا گرسنه شده و بايد چيزي بخورد‪ .‬وقتي معده‌اش‬ ‫سير شد‪ ،‬بايد باال بياورد چون ناخودآگاهش مي‌داند که بدن‬ ‫را فريب داده و در حقيقت‪ ،‬گرسنگي جسمي در کار نبوده‬ ‫است‪ .‬به همين علت هم دوباره فرکانس‌هايي به مغز ارسال‬ ‫مي‌شود و فرد شروع به سرزنش خود مي‌کند‪ .‬احساس گناه‬ ‫و ترس از چاقي باعث مي‌شود که به دستشويي پناه ببرد‪».‬‬ ‫حسن‌زاده معتقد است که تا ريشه‌هاي رواني ابتال به‬ ‫بوليميا شناسايي نشده‪ ،‬امکان درمان کامل فرد مبتال وجود‬ ‫ندارد و فقط با جلسه‌هاي مشاوره است که مي‌توان به فرد‬ ‫آسيب ديده آموخت از رويدادهاي تلخ زندگي خود فاصله‬ ‫بگيرد و اضطرابش را کنترل کند‪ .‬او بايد بداند که دوست‬ ‫داشتني است و هر اندام و ظاهري که داشته باشد‪ ،‬بايد‬ ‫نسبت به آن مهر بورزد‪ .‬او بايد ترس‌هاي کهنه را مهار کند و‬ ‫کنترل احساسات خود را در دست بگيرد‪.‬‬ ‫حسن‌زاده مي‌گويد‪« :‬کارکرد غذا براي تغيير خلق و خو و‬ ‫وضعيت عصبي نيست‪ .‬از نشانه‌هاي تشخيص بوليميا‪ ،‬ميل به‬ ‫خوردن بدون نيازمندي فيزيکي و وابستگي به قند و شيريني‬ ‫و چربي است‪ .‬کسي به خوردن کدو و هويج وابسته نمي‌شود‪.‬‬ ‫مردم به خوردن‌‌ همان چيزهايي وابسته مي‌شوند که براي‬ ‫بدنشان زيان بسيار دارد‪».‬‬ ‫اما ميخاييل نشانه‌هاي معتادان به غذا را سرخوشي در‬ ‫وقت مصرف عنوان مي‪‎‬کند و مي‪‎‬گويد‪« :‬کساني که وقتي غذا‬ ‫مي‌خورند بيش‪‎‬تر از حد طبيعي خوش اخالق و سرخوش‬ ‫مي‌شوند‪ ،‬از وابستگان و معتادان به غذا هستند‪».‬‬ ‫االن و پس از يک سال روان درماني و استفاده از‬ ‫روش‌هاي متفاوت دست‌يابي به آرامش دروني‪ ،‬وقتي در آينه‬ ‫نگاه مي‌کنم‪ ،‬ديگر از خودم متنفر نيستم و حس خوشايندي‬ ‫دارم‪ .‬من ‪ 7‬کيلو از اضافه وزن ناشي از بوليميا را از دست‬ ‫داده‌ام‪ .‬با کمک روان‌درماني و کمک‌هايي که از گروه دوستان‬ ‫و مشاورانم گرفتم‪ ،‬توانستم اين مشکل را مهار کنم‪ .‬گر چه‬ ‫هنوز هم از خوردن لذت مي‌برم‪ ،‬ولي خوردن ديگر پناهي‬ ‫براي دلتنگي‌هايم نيست‪.‬‬

‫جايزه ادبي يان ميخالسکي ‪ 2013‬شد‪.‬‬

‫در سرنوشت «کلنل» تجديد نظر مي‌شود‬

‫حاال ديگر دولت تازه‌اي بر سر کار آمده بود‪ .‬حسن‬ ‫روحاني در رقابت‌هاي انتخاباتي از حذف نظارت پيش از‬ ‫چاپ سخن گفته بود‪ .‬علي جنتي هم حرف‌هاي رييس دولت‬ ‫را مدتي تکرار کرد‪ ،‬اما نتوانست آنها را اجرايي کند‪.‬‬ ‫سيد عباس صالحي‪ ،‬معاون فرهنگي جديد گفت‪« ،‬کتاب‬ ‫آقاي دولت‌آبادي قبال مراحلي را طي کرده بود و مشمول‬ ‫اصالحاتي شد که به کتاب خورد‪ .‬ايشان هم اين اصالحات‬ ‫را انجام دادند و دوباره اصالحات بعدي مطرح شد‪ .‬خود‬ ‫من اين کتاب را خوانده‌ام‪ .‬همه آثار آقاي دولت‌آبادي را هم‬ ‫مطالعه کرده‌ام‪ .‬ايشان از مفاخر ادبيات ايران و خراسان‬ ‫هستند‪ ،‬طبعًا انتشار آثار ايشان در ايران افتخاري براي ايران‬ ‫و فرهنگ فارسي‌زبان است‪ .‬اما من قانون‌مدار و قانون‌گرا‬ ‫هستم و اکنون مدير هستم‪ ،‬به همين دليل نمي‌توانم تبصره‬ ‫بزنم که کتاب «زوال کلنل» با ساير کتاب‌ها متفاوت باشد‪ ،‬اما‬ ‫اين کتاب در حال طي کردن مسير تجديد نظر است‪».‬‬ ‫«نشر چشمه»‪ ،‬ناشر رمان «کلنل» هم در اين ميان با‬ ‫رأي هيأت‌ تجديدنظر بررسي تخلفات ناشران فعاليت خود‬ ‫را از سر مي‌گيرد‪ .‬اما همچنان «کلنل» در دهليزهاي هزارتو‬ ‫بالتکليف مانده است‪.‬‬


‫‪46‬‬

‫خامنه‌اي را چگونه‬ ‫قالب مي‌کنند؟‬ ‫مجيد محمدي‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫يک قاري بزرگ قرآن را ببيند‪« :‬من سه خاطر ‌ه قرآني با رهبر انقالب دارم؛ مختصر‬ ‫اما شيرين و ماندگار؛ خاطره اول مربوط به زماني ‌است که سرباز کميته انقالب‬ ‫اسالمي بودم و در مراسمي تالوت مي‌کردم که آقا حضور داشتند‪ ،‬ايشان آن‌ وقت‬ ‫رييس‌جمهور بودند‪ ،‬بعدها از دوستان شنيدم که فرمود ‌ه بودند چه کسي دارد قرآن‬ ‫مي‌خواند؟ اطرافيان گفته بودند يکي از سربازهاست‪ .‬ايشان فرموده بودند‪ :‬قدر اين‬ ‫سرباز را بدانيد که قاري خوبي خواهد شد‪( ».‬کريم منصوري)‬ ‫‪ .6‬واسطه فيض الهي‪ .‬محمد علي رامين‪ ،‬معاون سابق مطبوعاتي وزارت‬ ‫ارشاد‪ ،‬در نامه‌اي سرگشاده به محمود احمدي‌نژاد مي‌نويسد‪« :‬حمايت‌هاي مداوم‬ ‫و تاييدات بي‌دريغ امام خامنه‌اي طي هفت سال رياست جمهوري شما‪ ،‬اگر از يک‬ ‫منظر نتيجه اقدامات بزرگ و زحمات خستگي‌ناپذير شماست‪ ،‬از منظري ديگر ـ‬ ‫قطعًا ـ لطف اليتناهي خداست که اين لطف الهي نبايد مورد غفلت شما يا عداوت‬ ‫ديگري نسبت به شما واقع شود‪ ».‬بر اساس اعتقاد نويسنده‌ نامه‪ ،‬حمايت خامنه‌اي‬ ‫از رئيس دولت قطعا لطف الهي بوده است‪ .‬نتيجه آن است‬ ‫که خامنه‌اي مسئول توزيع لطف الهي در کشور است‪ .‬‬

‫ويترين اخالقي‪ /‬احساسي‬

‫حکومت جمهوري اسالمي بر اساس شکل دادن و تعمير و نگهداري سه‬ ‫ماشين سرپا مانده ‌است‪ :‬ماشين سرکوب (سپاه‪ ،‬بسيج‪ ،‬نيروي انتظامي‪ ،‬لباس‬ ‫شخصي‌ها‪ ،‬قوه‌ي قضاييه‪ ،‬و وزارت اطالعات که همه زير نظر بيت و شخص‬ ‫خامنه‌اي کار مي‌کنند)‪ ،‬ماشين تبليغات (ديوانساالري ديني‪ ،‬رسانه‌هاي دولتي‪،‬‬ ‫موسسات تبليغاتي دولتي) و ماشين کسب درآمد حداکثر از منابع طبيعي کشور‬ ‫(نهادهاي اقتصادي و واردات و صادرات تحت نظر رهبر و دولت)‪.‬‬ ‫عرضه و فروش خامنه‌اي در چهار ويترين مذهبي‪ ،‬اخالقي‪/‬احساسي‪ ،‬سياسي‬ ‫و فرهنگي انجام مي‌شود‪ :‬‬

‫ويترين مذهبي‬

‫‪ .1‬منصوب از جانب خداوند‪ .‬نزديکان و منصوبان خامنه‌اي وي را منصوب‬ ‫شده از جانب خداوند معرفي مي‌کنند‪« :‬آن قدر قرائن و شواهد وجود دارد که هر‬ ‫کسي به آرامش و يقين برسد که آيت‌اهلل خامنه‌اي رهبر الهي است‪ ...‬خداوند‬ ‫خودش ايشان (رهبر) را برگزيده است چراکه هم انرژي ايشان فوق همه است و‬ ‫در برابر همه طوفان‌ها و فتنه‌ها و از نظر علمي‪ ،‬بينش و بصيرت نيز باالتر از ديگران‬ ‫هستند‪( ».‬صديقي امام جمعه‌ي تهران) در نظريه‌ انتصابي واليت فقيه ولي فقيه‬ ‫منصوب خداوند است و از همين جهت همه بايد از وي اطاعت کنند‪ .‬‬ ‫‪ .2‬بزرگ‌ترين خادم دين‪ .‬حلق ‌ه نزديک وفاداران خامنه‌اي از اغراق در مورد‬ ‫وي خودداري نمي‌کنند تا اين حد که بگويند در ‪ 1000‬سال اخير هيچ کس همانند‬ ‫وي ظهور نکرده و او مقرب‌ترين بنده‌ خداست‪« :‬خدماتي که رهبر معظم انقالب‬ ‫براي آنها قيام کرده‌اند و از عهده آنهار برآمده‌اند‪ ،‬بسيار است و گمان مي‌کنم تنها‬ ‫کسي که بعد از امام عصر در تبيين دين و دفاع از اسالم ناب بسيار تالش کرده‌اند‬ ‫و بزرگ‌ترين خدمات را به انجام رسانده‌اند‪ ،‬ايشان هستند و بعد از حضرت حجت‬ ‫مقرب‌ترين بنده خدا به بارگاهش هستند‪( ».‬علي‌اکبر رشاد‪ ،‬عضو شوراي عالي‬ ‫انقالب فرهنگي)‪ .‬اعضاي اين حلقه فراموش مي‌کنند که اين کسب و کار را نه‬ ‫خامنه‌اي بلکه خميني براي آنها فراهم کرده است و حداقل بايد آن عبارات را براي‬ ‫وي نگاه دارند‪.‬‬ ‫‪ .3‬حمايت امام زمان‪ .‬براي درست کردن سلسله‌‌ واليت و نائب امام زمان‬ ‫معرفي کردن ولي فقيه تالش مي‌شود رابطه‌اي مستقيم ميان خامنه‌اي و امام‬ ‫دوازدهم شيعيان برقرار شود و توجه ويژ ‌ه امام زمان به وي تبيين گردد‪« :‬ايشان‬ ‫[آقايي که در سفر مکه همراه گوينده بوده و اسمش گفته نمي‌شود] گفتند که در‬ ‫مدرسه حجتيه که آقا هم در آنجا حجره داشتند‪ ،‬به آقا گفته بودند که شما در آينده‬ ‫رئيس اين مملکتيد!»‪( .‬کاظم صديقي‪ ،‬امام جمعه موقت تهران)‪ ‬‬ ‫‪ .4‬سيره‌سازي‪ .‬اطرافيان علي خامنه‌اي و آنها که بر سر سفره‌ي واليت روزي‬ ‫مي‌خورند خامنه‌اي را به مقام نبوت ارتقا داده و از تعابيري مثل «سيره» که در‬ ‫ادبيات ديني براي داستان زندگي پيامبر اسالم استفاده مي‌شود براي نوشتن‬ ‫شيوه‌ زندگي وي بهره مي‌برند‪ .‬در اين سيره‌ها خامنه‌اي به صورت فردي نوراني و‬ ‫متواضع و آسماني تا حد کمال معرفي مي‌شود‪ .‬اين سيره سازي‌ها نيز مملو است از‬ ‫دست بوسي فيلسوفان دولتي و روحانيون مشهور قم براي اينکه مقام «آقا» بزرگ‬ ‫جلوه داده شود‪ .‬اين سيره‌ها معموال توسط نيروهاي حفاظت يا اطالعاتي‌هاي بيت‬ ‫براي تقرب به درگاه واليت روايت شده و توسط کارکنان بيت پياده‪ ،‬ويرايش و‬ ‫منتشر مي‌شود‪.‬‬ ‫‪ .5‬پيشگويي و در اختيار داشتن جام جهان بين‪ .‬داستان‌هايي از سوي‬ ‫نزديکان علي خامنه‌اي تعريف مي‌شود که مي‌خواهند القا کنند او چيزهايي مي‌بيند‬ ‫که ديگران قادر به ديدن آنها نيستند‪ ،‬مثل اينکه وي در يک جوان سرباز مي‌تواند‬

‫‪ .1 ‬مظهر همه‌ خوبي‌ها بودن‪ .‬در گزارش نويسي‌هايي‬ ‫که کارکنان بيت انجام داده و به رسانه‌هاي دولتي و شبه‬ ‫دولتي براي انتشار مي‌فرستند‪ ،‬خامنه‌اي در سفرهاي‬ ‫استاني به خير و برکت («آن مرد با باران آمد»‪ ،‬کيهان) و‬ ‫فرمانده‌ دل‌ها (ايسنا) تشبيه مي‌شود‪ .‬بر اساس گزارش‬ ‫خود خامنه‌اي و گزارش نويسان حکومتي همه در ديدار‬ ‫وي اشک مي‌ريزند و شيفته‌ي «آقا» هستند‪« :‬سراغ‬ ‫سربازها مي‌روم‪ .‬مي‌گويند نزديک ‪ 30‬روز است دارند‬ ‫تمرين مي‌کنند‪ .‬قرار بوده يگان‌شان در صف‌هاي پانزده‬ ‫در پانزده نفري باشد که به خاطر کمبود جا مجبور شده‌اند‬ ‫سه رديف را کم کنند‪ .‬مي‌گفتند سربازهايي که حذف شدند‬ ‫گريه مي‌کردند‪ .‬التماس مي‌کردند که براي رژه بمانند‪».‬‬ ‫‪ .2‬نازک‌دلي‪ .‬برخي ديگر از روايت‌ها چهره‌اي بسيار‬ ‫انساني و دل رحم و نازکدل از علي خامنه‌اي عرضه‬ ‫مي‌کنند‪ .‬اين داستان‌ها در پي آنند که اوال مخاطبان‬ ‫کشتارها‪ ،‬اعدام‌ها‪ ،‬شکنجه‌هاي زندانيان و رفتارهاي غير‬ ‫انساني قواي قهريه در ايران را که مستقيما تحت نظر و‬ ‫فرماندهي خامنه‌اي عمل مي‌کنند فراموش کنند و ثانيا چهره‌اي انساني به رهبري‬ ‫که کينه‌جويي وي براي هم ‌ه عناصر سياسي در ايران شناخته شده است عطا کنند‪ .‬‬ ‫‪ .3‬دوست‌داري و محبوبيت در چشم کودکان‪ .‬استفاده از کودکان نيز ابزاري‬ ‫براي کسب محبوبيت توسط سياستمداران در همه جاي دنياست اما در ايران‬ ‫کودکان نيز قرار است همان نقش بسيجي‌ها را در برابر رهبر بازي کنند و در مقابل‬ ‫نيز از خوبي و عظمت «آقا» بشنوند‪ .‬‬ ‫‪ .4‬بخشندگي‪ .‬رسانه‌هاي دولتي مدارسي را که در مناطق محروم کشور‬ ‫ساخته مي‌شوند به نام هداياي رهبري معرفي مي‌کنند‪ ،‬گويي وي از دسترنج‬ ‫شخصي خود هزينه‌ ساخت اين مدارس را پرداخته است‪ .‬به متن خبر نگاه کنيد‪:‬‬ ‫«عمليات احداث مدارس بركت كه به عنوان مدارس اهدايي رهبر معظم انقالب‬ ‫و برپايه نوسازي‪ ،‬تجهيز و استاندارد سازي مدارس روستاهاي سطح كشور در‬ ‫مناطق محروم توسط بنياد بركت وابسته به ستاد اجرايي فرمان حضرت امام (ره)‬ ‫آغاز گرديده به رقم ‪ 186‬رسيده است»‬ ‫‪ .5‬دوري از مال دنيا‪ .‬در تبليغات دولتي‪ ،‬خامنه‌اي به صورت فردي که اصوال‬ ‫خود را درگير امور دنيوي نمي‌کند و آهي در بساط ندارد معرفي مي‌شود‪.‬‬ ‫در باب معاش وي گفته مي‌شود که «خانه‌اي از قديم در خيابان ايران داشتند‬ ‫که آن را اجاره داده‌اند و همچنين از محل بخشي از هدايا و نذوراتي که براي‬ ‫شخص ايشان مي‌آورند امور خود را مي‌‌گذرانند‪ .‬غالبًا هم ايشان مقروض است‪.‬‬ ‫حتي گاهي از پاسدارهاي شخصي خودشان قرض مي‌کنند‪ .‬گاهي که نذورات را‬ ‫برايشان مي‌برم‪ ،‬مي‌بينم که مث ً‬ ‫ال صدا مي‌زنند‪ ،‬آقا رضا! بيا قرضت را پس بگير»‪ .‬‬ ‫‪ .6‬دوري از تجمل‪ .‬روحانيون شيعه و طرفداران آنها تصورات ويژه‌اي از‬ ‫تجمالت دارند که تنها به دنياي محدود و بسته‌ي آنها تعلق دارد‪ .‬يکي از عناصري‬ ‫را که اين قشر تجمل مي‌پندارند پزشک خصوصي است‪ .‬آنها با تعريف کردن‬ ‫داستان‌هايي براي رسانه‌ها تالش مي‌کنند که نشان دهند خانواده‌ خامنه‌اي پزشک‬ ‫خصوصي ندارد‪.‬‬ ‫پزشک خصوصي در دنياي امروز ديگر يک پديد ‌ه تجملي نيست بلکه کساني‬ ‫که به طور تصادفي سراغ يک پزشک مي‌روند قابل مالمت هستند چون آن پزشک‬ ‫سابقه‌ آنها را ندارد‪ .‬حتي فقيرترين افراد در دنياي توسعه يافته پزشک خاص دارند‬ ‫تا اطالعات پزشکي آنها را در يک پرونده نگاهداري کرده و بدان رجوع کند‪ .‬بنابر‬ ‫اين طرح داستان فوق بيشتر ذم خانواده‌ي خامنه‌اي است تا مدح آن‪ .‬‬ ‫‪ .7 ‬مالحظه‌ مردم‪ .‬ناطق نوري در خاطراتش در باب انتخاب محل بيت رهبري‬ ‫در دوران خامنه‌اي مي‌گويد‪« :‬اردوگاه شهيد باهنر در منظريه تهران را قبول نکردند‬ ‫و فرمودند‪ :‬اوال اين قدر باال و دور از مردم نمي‌خواهم بروم‪ .‬ثانيا فرهنگيان و‬ ‫دانش‌آموزان دلشان به ‌همين اردوگاه خوش است‪ ،‬من راضي نيستم که آنجا را‬ ‫بگيرم‪ ».‬مگر استقرار ايشان در مرکز شهر موجب بيرون راندن هزاران نفر از‬ ‫خانه‌هاي خود نشد؟ مگر تا کنون صدها مرکز آموزشي و تربيتي توسط سپاه اشغال‬ ‫نشده است؟ مشکل کساني که مي‌خواهند خامنه‌اي را ترويج کنند و وي را گران‬ ‫بفروشند آن است که فقط جلوي چشمان خود را مي‌بينند‪ .‬‬

‫ويترين فرهنگي‪ ‬‬

‫‪ .1‬مداحي فيلسوفان دولتي‪ .‬ماشين تبليغاتي نخست شخصيت‌هاي بادکنکي‬ ‫از افراد عادي (حسن حسن زاده‌ آملي يا عبداهلل جوادي آملي) با القاب پر طمطراق‬ ‫(مثل «حضرت») مي‌سازد و در دنياي امروز عناوين نابجا و لطيفه مانندي مثل‬ ‫«عالمه» به آنها مي‌دهد و بعد زانو زدن يا دو زانو نشستن آنها در مقابل علي‬ ‫خامنه‌اي را نشانه‌ عظمت «آقا» معرفي مي‌کند‪.‬‬

‫‪46‬‬

‫‪ .2‬هنر و ادب دوستي‪ .‬به مناسبت و بدون مناسبت‪ ،‬رسانه‌هاي دولتي اظهارات‬ ‫و نامه‌ها و اقدامات خامنه‌اي در حوزه‌هاي ادبي و هنري را‪ ‬در طول دوره رهبري‬ ‫وي منتشر مي‌سازند تا وي را حافظ شعر و ادب فارسي معرفي کنند‪ .‬او همچنين‬ ‫مدافع جدي زبان فارسي در برابر زبان‌هاي غير فارسي معرفي مي‌شود («تذکر‬ ‫رهبر انقالب به خلبان هواپيما در باره زبان فارسي») و همراه با نشر اين نامه‌ها و‬ ‫مطالب‪ ،‬باالخص اشعار مداحي شاعران يا تمجيد افراد نسبت به خامنه‌اي دوباره‬ ‫انتشار مي‌يابند‪ ‌ .‬‬ ‫‪ .3‬عالمه دهر‪ .‬وفاداران خامنه‌اي او را عالمه و عالم به هم ‌ه امور جهان معرفي‬ ‫مي‌کنند تا اگر وي را رهبر جهان اسالم و بعد رهبر مناسب براي دنيا عرضه‬ ‫کنند‪ ،‬براي مخاطبان رسانه‌هاي دولتي عجيب و غريب جلوه نکند‪[« :‬خامنه‌اي]‬ ‫دانشمندي است که در تمام رشته‌هاي علمي اطالعات دارد‪( ».‬محمد محمدي‬ ‫گلپايگاني)؛‪« ‬تاريخ ايران زمين‪ ،‬کتابخوان حرفه‌اي مثل ايشان به خود نديده‬ ‫است‪( ».‬عباس صالحي معاون امور فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمي دولت‬ ‫روحاني)‪ ‬‬ ‫‪ .4‬محبوب مراجع‪« .‬اين فرمايش خود آقازاده آيت‌اهلل بهجت‪ ،‬حاج علي آقا‬ ‫است که هنوز هم هستند و خداوند حفظشان کند‪ .‬گفتند‪ :‬آقا که به کردستان رفته‬ ‫بودند‪ ،‬ايشان هر شب دعا مي‌خواندند و صدقه مي‌دادند که آقا سالم برگردند!‬ ‫خيلي هم ايشان نگران بودند که چرا ايشان به کردستان رفتند‪ .‬آيت‌اهلل بهجت چه‬ ‫نيازي به آقا داشتند؟ هيچ! آيت‌اهلل العظمي مولوي قندهاري چه نيازي به ايشان‬ ‫داشتند؟ هيچ! آيت‌اهلل بهاءالديني چه نيازي داشتند؟ هيچ! عرفا و بزرگان چه نيازي‬ ‫داشتند؟ هيچ» (روح‌اهلل قرهي مدير حوزه علميه امام مهدي) در اين گونه سخنان‬ ‫گفته نمي‌شود که فرزندان و اعضاي خانواده‌ روحانيون از چه امتيازات ويژه‌اي در‬ ‫رژيم برخوردارند‪ .‬‬ ‫‪ .5‬کتاب‌خوان اعظم‪ .‬نزديکان خامنه‌اي و کساني که موقعيت وي را پله‌ باال‬ ‫رفتن از نردبام قدرت قرار داده‌اند وي را برجسته‌ترين کتابخوان کشور معرفي‬ ‫مي‌کنند‪« :‬در هيچ کجاي دنيا هيچ رهبر سياسي تا اين اندازه فرزانه و اهل کتاب‬ ‫نبوده است‪ ‌،‬به جرئت مي‌توان گفت ‌مطالعات رهبر انقالب به اندازه‌اي است‬ ‫که در هر رشته تخصصي اگر عالمان به محضر ايشان برسند‪ ‌،‬غريب نبوده و‬ ‫معظم‌له درباره موضوع تخصصي آن‌ها سخناني را مطرح خواهند کرد که موجب‬ ‫وجد و شگفتي مي‌شود‪ ...‬ايشان در هر موضوعي که مخاطب بحث داشته باشد‪‌،‬‬ ‫کتاب‌هايي را براي ارجاع به آن‌ها معرفي مي‌کنند‌ که بسياري از اين کتاب‌ها در‬ ‫کتابخانه شخصي معظم‌له نيز موجود است‪ ...‬رهبر انقالب با کتاب زندگي مي‌کنند‪».‬‬ ‫(غالمعلي حداد عادل)‌‬

‫‪ ‬ويترين سياسي‪ ‬‬

‫‪ .1‬رهبري جهان اسالم‪ .‬علي خامنه‌‌اي شيفت ‌ه آن است که رهبر جهان اسالم‬ ‫يا ولي امر مسلمين جهان خوانده شود‪ .‬به همين دليل است که رسانه‌هاي دولتي‬ ‫وي را با اين گونه عناوين ذکر مي‌کنند‪ .‬براي تقويت اين ايده آنها تمايل دارند‬ ‫شخصيت‌هاي جهاني نيز اين عناوين را به وي بدهند‪ .‬اگر اين شخصيت‌ها چنين‬ ‫نکنند آنها خود از قولشان چنين مي‌کنند‪ .‬از همين جهت است که علي اکبر واليتي‬ ‫مشاور سياست خارجي علي خامنه‌اي به دروغ از قول بان کي مون دبير کل سازمان‬ ‫ملل وي را رهبر جهان اسالم مي‌خواند‪ .‬‬ ‫‪ .2‬تمجيد رهبران کشورها‪ .‬دستگاه‌هاي تبليغاتي جمهوري اسالمي و مشاوران‬ ‫و وفاداران خامنه‌اي تعارفات معمول‪ ‬ديپلماتيک ميان رهبران سياسي با يکديگر را‬ ‫به حساب عظمت خامنه‌اي مي‌گذارند‪ .‬اگر پوتين خامنه‌اي را با مسيح مقايسه‬ ‫مي‌کند (بنا به روايتي از خاصان درگاه و البته بدون تکذيب پوتين) براي آن است‬ ‫که سالح‌هايش را به ايران بفروشد‪ .‬اگر بان کي مون به نفوذ جمهوري اسالمي‬ ‫در ميان شيعيان اشاره مي‌کند براي آن است که به خامنه‌اي مسئوليت‌هايش را‬ ‫يادآوري کند و از کشتارها در سوريه کاسته شود‪ .‬اگر نخست‌وزير هند با خامنه‌اي‬ ‫ديدار مي‌کند براي فروش گندم و برنج در برابر نفت و فروش ديگر کاالهاي‬ ‫هندي بدون پرداخت دالري است‪ ،‬اما امام جمع ‌ه موقت تهران اين ديدار را به‬ ‫حساب خامنه‌اي گذاشته و از شگفتي نخست‌وزير هند از اطالعات خامنه‌اي سخن‬ ‫مي‌گويد‪.‬‬ ‫‪ .3‬استرتژيست بزرگ‪ .‬چهره‌ ديگري که از خامنه‌اي توسط نيروهاي امنيتي‬ ‫و نظامي عرضه مي‌شود فردي است که مغز استراتژيک نظام است و حرف‌هاي‬ ‫او در محافل استراتژيک دنيا پيروي مي‌شود‪« :‬در سال ‪ 1379‬مقام معظم رهبري‬ ‫در نماز جمعه تهران مي فرمايند كه سياست و حكومت در عرف اسالم مي‌شود‬ ‫واليت و واليت و حكومت در اسالم فرمانروايي صرف نيست‪ ،‬نفوذ در قلب‌ها و‬ ‫سيادت بر مغزهاست؛ دقيقا تعريفي كه از صحبت مقام معظم رهبري در مورد‬ ‫واليت ارائه مي‌شود‪ ،‬تعريفي است كه پنتاگون در مورد جنگ آينده ارائه مي‌دهد‪».‬‬ ‫(حسن عباسي) تصوري که بدين گونه عرضه مي‌شود آن است که هم ‌ه عالم و‬ ‫باالخص مديران و سياستگزاران دنيا با دهان باز و اذهان گشوده هر روز سخنان‬ ‫خامنه‌اي را دنبال مي‌کنند تا رهنمود بگيرند بدون آن که اعتراف کنند روش‌هايشان‬ ‫را از کجا اخذ کرده‌اند‪ .‬‬ ‫‪ .4‬تنها غم‌خوار رزمندگان‪ .‬اکثر کتبي که در باب جنگ منتشر مي‌شوند حمايت‬ ‫کامل دولت و باالخص نهادهاي تحت نظر رهبر را پشت سر خود دارند‪ .‬اين حمايت‬ ‫بي‌دريغ از آن جهت صورت مي‌گيرد که خامنه‌اي در نهايت بتواند يادداشتي بر يکي‬ ‫از صفحات آنها بنويسد و به اين ترتيب توجه رزمندگان دوران جنگ را به خود‬ ‫جلب کند‪ .‬خامنه‌اي عاشق مقدمه نويسي بر کتب مربوط به جنگ است تا هم خود‬ ‫را به بسيجيان نزديک کند و هم چهر ‌ه ادبي خود را به رخ بکشد‪ .‬‬ ‫‪ .5‬مظهر اعتدال‪ .‬وفاداران به خامنه‌اي مي‌گويند «شاخص اعتدال‪ ،‬رهبري‬ ‫است‪ .‬هيچ کس نمي‌تواند بگويد من شاخص اعتدال هستم‪ .‬ما به لحاظ شرعي‬ ‫و عقلي و به لحاظ عرفي و بين‌المللي و قانون اساسي‪ ،‬خط اعتدال را خط ولي‌امر‬ ‫مسلمين مي‌دانيم‪( ».‬حسين فدايي) در هر دوره به تناسب طرح موضوعات در افکار‬ ‫عمومي خامنه‌اي شاخص همان موضوع مورد توجه معرفي مي‌شود‪ .‬اگر رئيس‬ ‫دولت با شعار اعتدال راي بياورد خامنه‌اي مظهر اعتدال است‪ .‬اگر رئيس دولت‬ ‫با شعار اصالحات يا عدالت يا معنويت هم راي بياورد‪ ،‬باز خامنه‌اي شاخص آنها‬ ‫معرفي مي‌شود‪ .‬‬


47

March 2014 1392 ‫اسفند‬

47


‫‪48‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫که به غواصي ابر از دل دريا برخاست‬ ‫ي قاقم برف از سر کوه‬ ‫تا ربايد گله‌ ‌‬ ‫بزک تابش خورشيد به يغما برخاست‬

‫و اين ابيات از منوچهري است‪:‬‬

‫نوروز در شعر شاعران‬ ‫فرخي ترجيع‌بند مشهوري دارد در‬ ‫وصف نوروز‪ ،‬که بند اول آن چنين‬ ‫است‪:‬‬ ‫ز باغ‌اي باغبان ما را همي بوي بهار آيد‬ ‫کليد باغ ما را ده که فردامان به کار آيد‬ ‫کليد باغ را فردا هزاران خواستار آيد‬ ‫تو لختي صبر کن چندان که قمري بر چنار آيد‬ ‫چو اندر باغ تو بلبل به ديدار بهار آيد‬ ‫تو را مهمان ناخوانده به روزي صد هزار آيد‬ ‫کنون گر گلبني را پنج شش گل در شمار آيد‬ ‫چنان داني که هر کس را همي زو بوي يار آيد‬ ‫بهار امسال پنداري همي خوش‌تر ز پار آيد‬ ‫وزين خوش‌تر شود فردا که خسرو از شکار آيد‬ ‫بدين شايستگي جشني‪ ،‬بدين بايستگي روزي‬ ‫ملک را در جهان هر روز جشني باد و نوروزي‪.‬‬

‫آمده نوروز ماه با گل سوري به هم‬ ‫باده‌ي سوري بگير‪ ،‬بر گل سوري بچم‬ ‫نوروز روزگار نشاط است و ايمني‬ ‫پوشيده ابر دشت به ديباي ارمني‬

‫و اين ابيات از فرخي سيستاني است‪:‬‬ ‫ماه فروردين از گنج گهر يافت مگر؟‪ ‬‬ ‫که بياراست همه روز زمين را به گهر؟‪ ‬‬ ‫روز نوروز است امروز و چو امروز گذشت‬ ‫کس بدين در نرسد تا نرسد سال دگر‬

‫از خيام است‪:‬‬

‫تنور الله چنان بر فروخت باد بهار‬ ‫كه‪ ‬غنچه غرق عرق گشت و گل بجوش آمد‬ ‫به گوش هوش‪ ‬نيوش‪ ‬از من و به عشرت‪ ‬كوش‬ ‫كه‪ ‬اين‪ ‬سخن سحر از‪ ‬هاتفم‪ ‬به گوش آمد‬ ‫ز فكر‪ ‬تفرقه باز آن‪ ‬تا شوي‪ ‬مجموع‬ ‫به‪ ‬حكم‪ ‬آنكه‪ ‬چو شد اهرمن‪ ،‬سروش آمد‬ ‫ز مرغ صبح ندانم‪ ‬كه‪ ‬سوسن آزاد‬ ‫چه گوش‪ ‬كرد‪ ‬كه‪ ‬باده زبان خموش آمد‬ ‫چه‪ ‬جاي‪ ‬صحبت‪ ‬نامحرم‪ ‬است مجلس انس‬ ‫سر‪ ‬پياله‪ ‬بپوشان‪ ‬كه‪ ‬خرقه پوش آمد‬ ‫ز خانقاه‪ ‬به‪ ‬ميخانه‪ ‬مي‪ ‬رود حافظ‬ ‫مگر‪ ‬ز مستي‪ ‬زهد‪ ‬ريا‪ ‬به هوش‪ ‬آمد‬ ‫‪ ‬‬

‫موالنا جالل‌الدين‪ ‬محمد‪ ‬بلخي‬

‫امروز روز‪ ‬شادي‪ ‬و امسال سال گل‬ ‫نيكوست‪ ‬حال ما‪ ‬كه‪ ‬نكو‪ ‬باد حال گل‬ ‫گل را مدد‪ ‬رسيد‪ ‬زگلزار‪ ‬روي‪ ‬دوست‬

‫منوچهري را مسطمي است در‬ ‫توصيف نوروز که بند اول آن چنين‬ ‫است‪:‬‬ ‫آمد نوروز و هم از بامداد‪ ‬‬ ‫آمدنش فرخ و فرخنده باد‬ ‫باز جهان خرم و خوب ايستاد‬ ‫مرد زمستان و بهاران بزاد‬ ‫و در مسمطي ديگر نيز وصف نوروز کرده است‪:‬‬ ‫نوروز بزرگم بزن‌اي مطرب نوروز‬ ‫زيرا که بود نوبت نوروز به نوروز‬ ‫برزن غزلي نغز و دل‌انگيز و دل‌افروز‬ ‫ور نيست تو را بشنو از مرغ نوآموز‬

‫ابوالفرج روني در توصيف نوروز‬ ‫چنين سروده‪:‬‬ ‫جشن فرخنده‌ي فروردين است‬ ‫روز بازار گل و نسرين است‬ ‫آب چون آتش عودافروز است‬ ‫باد چون خاک عبيرآگين است‬ ‫باغ پيراسته گلزار بهشت‬ ‫گلبن آراسته حورالعين است‬

‫مسعود سعد سلمان از جشن نوروز‬ ‫چنين ياد کرده است‪:‬‬ ‫رسيد عيد و من از روي حور دلبر دور‬ ‫چگونه باشم بي‌روي آن بهشتي حور‬ ‫رسيد عيد همايون شها به خدمت تو‬ ‫نهاده پيش تو هدي ‌ه نشاط لهو و سرور‬ ‫به رسم عيد شها باد ‌ه مروق نوش‬ ‫به لحن بربط و چنگ و چغانه و طنبور‬

‫جمال‌الدين عبدالرزاق نيز در توصيف‬ ‫بهار و نوروز گفته‪:‬‬ ‫ک اينک نو بهار آورد بيرون لشگري‬ ‫اين ‌‬ ‫هر يکي چون نو عروسي در دگرگون زيوري‬ ‫گر تماشا مي‌کني برخيز کا‌ندر باغ هست‬ ‫باد چون مشاطه‌اي و باغ چون لعبت‌گري‬ ‫عرض لشکر مي‌دهد نوروز و ابرش عارض است‬ ‫وز گل و نرگس مر او را چون ستاره لشگري‬

‫و سعدي نيز دربار ‌ه نوروز چنين‬ ‫سروده است‪:‬‬ ‫علم دولت نوروز به صحرا برخاست‬ ‫زحمت لشکر سرما ز سر ما برخاست‬ ‫بر عروسان چمن بست صبا هر گهري‬

‫‪48‬‬

‫بر چهره‌ي گل نسيم نوروز خوش است‬ ‫در صحن چمن روي دل‌افروز خوش است‬ ‫از دي که گذشت هرچه گويي خوش نيست‬ ‫خوش باش و ز دي مگو که امروز خوش است‬

‫فردوسي در مورد جمشيد و نوروز گفته‪،‬‬ ‫هنگامي که ديوان تختي ساخته و شاه‬ ‫بدان به هوا مي‌برند‪:‬‬ ‫چو خورشيد تابان ميان هوا‬ ‫نشسته بر او شاه فرمانروا‬ ‫جهان انجمن شد بر تخت او‬ ‫شگفتي فرو مانده از بخت او‬ ‫به جمشيد بر گوهر افشاندند‬ ‫مران روز را «روز نو» خواندند‬ ‫سر سال نو هرمز فرودين‬ ‫برآسوده از رنج روي زمين‬ ‫بزرگان به شادي بياراستند‬ ‫مي‌و جام و رامشگران خواستند‬ ‫چنين جشن فرخ از آن روزگار‬ ‫به ما ماند از آن خسروان يادگار‬

‫سعدي‬ ‫درخت‪ ‬غنچه‪ ‬برآورد و بلبالن مستند‬ ‫جهان جوان شد و‪ ‬ياران‪ ‬به‪ ‬عيش‪ ‬بنشستند‬ ‫حريف‪ ‬مجلس ما خود‪ ‬هميشه‪ ‬دل‪ ‬مي‪ ‬برد‬ ‫علي‪ ‬الخصوص‪ ‬كه‪ ‬پيرايه‌اي‪ ‬بر او بستند‬ ‫بساط سبزه‪ ‬لگدكوب‪ ‬شد به‪ ‬پاي‪ ‬نشاط‬ ‫ز بس‪ ‬كه‪ ‬عامي‪ ‬و عارف به رقص برجستند‬ ‫يكي‪ ‬درخت گل اندر‪ ‬سراي‪ ‬خانه ماست‬ ‫كه‪ ‬سروهاي‪ ‬چمن‪ ‬پيش‪ ‬قامتش‪ ‬پستند‬ ‫به سرو گفت‪ ‬كسي‪ ،‬ميوه‌اي‪ ‬نمي‌آري‬ ‫جواب داد‪ ‬كه‪ ‬آزادگان‪ ،‬تهي‪ ‬دستند‬ ‫‪ ‬‬

‫حافظ‬

‫صبا به‪ ‬تهنيت‪ ‬پير‪ ‬مي‪ ‬فروش آمد‬ ‫كه‪ ‬موسم طرب و‪ ‬عيش‪ ‬و ناز و نوش آمد‬ ‫هوا‪ ‬مسيح‪ ‬نفس گشت و باد‪ ‬نافه‪ ‬گشاي‬ ‫درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد‬

‫تا چشم ما‪ ‬نبيند‪ ‬ديگر‪ ‬زوال گل‬ ‫مست است چشم نرگس و خندان دهان باغ‬ ‫از‪ ‬كر‪ ‬و فر و رونق لطف و‪ ‬كمال‪ ‬گل‬ ‫سوسن زبان گشوده و گفته به گوش سرو‬ ‫اسرار عشق بلبل و حسن خصال گل‬ ‫جامه‪ ‬دران‪ ‬رسيد‪ ‬گل از بهر داد ما‬ ‫زان‪ ‬مي‌دريم‪ ‬جامه به‪ ‬بوي‪ ‬وصال گل‬ ‫گل‪ ‬آن جهاني‪ ‬است‪ ‬نگنجد‪ ‬درين‪ ‬جهان‬ ‫در عالم‪ ‬خيال‪ ‬چه گنجد‪ ‬خيال‪ ‬گل‬ ‫گل‪ ‬كيست؟‪ ‬قاصديست‪ ‬ز بستان عقل و جان‬ ‫گل‪ ‬چيست؟ رقعه‌اي است‪ ‬ز جاه و جمال گل‬ ‫گيريم‪ ‬دامن گل و همراه گل‪ ‬شويم‪ ‬‬ ‫رقصان‪ ‬همي‪ ‬رويم‪ ‬به اصل و نهان گل‬ ‫اصل و نهال گل‪ ،‬عرق لطف‪ ‬مصطفاست‬ ‫زان صدر‪ ،‬بدر گردد آنجا هالل گل‬ ‫زنده‪ ‬كنند‪ ‬و باز پر و بال نو دهند‬ ‫هر چند بر‪ ‬كنيد‪ ‬شما پر و بال گل‬

‫صائب‪ ‬تبريزي‬

‫‪ ‬‬ ‫از دل پر خون بلبل‪ ‬كي‪ ‬خبر دارد بهار‬ ‫هر طرف چون الله صد‪ ‬خونين‪ ‬جگر دارد بهار‬ ‫از قماش‪ ‬پيرهن‪ ،‬غافل ز‪ ‬يوسف‪ ‬گشته‌اند‬ ‫شكوه‌ها از مردم‪ ‬كوته‪ ‬نظر دارد بهار‬ ‫خواب‪ ‬آسايش‪ ‬كجا‪ ‬آيد‪ ‬به چشم‪ ‬سيمتن‬ ‫همچو‪ ‬بوي‪ ‬گل‪ ،‬عزيزي‪ ‬در سفر دارد بهار‬ ‫از‪ ‬براي‪ ‬موشکافان‪ ‬در رگ هر‪ ‬سنبلي‬ ‫معني‪ ‬پيچيده‪ ‬چون‪ ‬موي‪ ‬كمر‪ ‬دارد بهار‬ ‫هر زبان سبزه او ترجمان‪ ‬ديگري‪ ‬است‬ ‫از‪ ‬خمير‪ ‬خاكيان‪ ،‬يكسر‪ ‬خبر دارد بهار‬ ‫ناله بلبل‪ ‬كجا‪ ‬از خواب‪ ‬بيدارش‪ ‬كند‬ ‫بالش‪ ‬نرمي‪ ‬كه‪ ‬از گل‪ ،‬زير‪ ‬سر دارد بهار‬ ‫بسكه‪ ‬مي‌نالد‪ ‬ز شوق عالم باال به خود‬ ‫خاك‪ ‬را‪ ‬نزديك‪ ‬شد از‪ ‬جاي‪ ‬بر دارد بهار‬ ‫‪ ‬‬

‫ميرزا‪ ‬عبدالقادر‪ ‬بيدل‪ ‬دهلوي‬ ‫‪ ‬‬ ‫منتظران‪ ‬بهار‪ ،‬بوي‪ ‬شكفتن‪ ‬رسيد‬ ‫مژده به گل‌ها‪ ‬بريد‪ ،‬يار‪ ‬به گلشن‪ ‬رسيد‬

‫لمعه‪ ‬مهر ازل‪ ،‬بر در و‪ ‬ديوار‪ ‬تافت‬ ‫جام‪ ‬تجلي‪ ‬به دست‪ ،‬نور ز‪ ‬ايمن‪ ‬رسيد‬ ‫تا مه‪ ‬و‪ ‬پيغام‪ ‬را رسم‪ ‬تكلف‪ ‬نماند‬ ‫فكر‪ ‬عبارت‪ ‬كراست‪ ‬معني‪ ‬روشن‪ ‬رسيد‬ ‫زين‪ ‬چمنستان‪ ‬كنون‪ ،‬بستن مژگان‬ ‫خطاست‬ ‫آينه‪ ‬صيقل‪ ‬زنيد‪ ‬ديده‪ ‬به‪ ‬ديدن‪ ‬رسيد‬ ‫بيدل‪ ‬از اسرار‬ ‫عشق‪ ،‬هيچ‪ ‬كس‪ ‬آگاه‪ ‬نيست‬ ‫گاه گذشتن گذشت‪،‬‬ ‫وقت‪ ‬رسيدن‪ ‬رسيد‬ ‫‪ ‬‬

‫شعري‪ ‬نوروزي از نعمت آزرم‪:‬‬

‫يكبار دگر نسيم‪ ‬نوروز وزيد‬ ‫دل‌ها به هواي روز نو باز تپيد‪ ‬‬ ‫نوروز و بهار و بزم ياران خوش باد‪ ‬‬ ‫در خاك وطن‪ ،‬نه در ديار تبعيد‪ ‬‬ ‫‪-------‬‬‫نوروز!‪ ‬خوش آمدي صفا آوردي!‬ ‫غمزخم فراق را دوا آوردي‪ ‬‬ ‫همراه تو باز اشك ما نيز دميد‪ ‬‬ ‫بويي مگر از ميهن ما آوردي!‬ ‫‪-------‬‬‫‪ ‬موالناي بلخي‬ ‫بر سفر ‌ه هفت سين نشستن نيكوست‪ ‬‬ ‫هم سنبل و سيب و دود كندر خوشبوست‬ ‫اندر دل من مها دل‌افروز تويي‬ ‫افسوس كه هر سفره كنارش خالي ست‪ ‬‬ ‫ياران هستند و ليک دلسوز تويي‬ ‫از پاره دلي گمشده يا همدم و دوست‪ ‬‬ ‫شادند جهانيان به نوروز و به عيد‬ ‫‪-------‬‬‫عيد من و نوروز من امروز تويي‬ ‫هر چند زمان بزم و نوش آمده است‪،‬‬ ‫‪ ‬‬ ‫بلبل به خروش و گل به جوش آمده است‪،‬‬ ‫با چند بهار‪ ،‬الله خفته به خاك‪،‬‬ ‫خواجوي کرماني‪:‬‬ ‫نوروز كبود و الله‌پوش آمده است!‬ ‫‪ ‬‬ ‫‪-------‬‬‫خيمه نوروز بر صحرا زدند‬ ‫نوروز رسيد‪ ‬و ما همان در ديروز‬ ‫چار طاق لعل بر خضرا زدند‬ ‫در رزم‪ ‬نه‪ ‬بر دشمن شادي پيروز‪ ‬‬ ‫الله را بنگر که گويي عرشيان‬ ‫اين غصه مرا كشت كه دور از ميهن‪ ‬‬ ‫کرسي از ياقوت برمينا زدند‬ ‫هر سال سر آمد‪ ‬و نيامد نوروز!‬ ‫‪ ‬‬ ‫‪-------‬‬‫ملک‌الشعراي بهار‪:‬‬ ‫نوروز نماد جاودان نوشدن است‬ ‫‪ ‬‬ ‫تجديد جواني جهان كهن است‪ ‬‬ ‫رسيد موکب نوروز و چشم فتنه غنود زينها همه خوب‌تر كه هر نو شدنش‪ ‬‬ ‫درود باد بر اين موکب خجسته‪ ،‬درود باز آور نام پاك ايران من است‪ ‬‬ ‫به هرکه درنگري‪ ،‬شاديي پزد در دل ‪--------‬‬ ‫به هرچه برگذري‪ ،‬اندهي کند بدرود دلتنگ ز غربتيم و شادان باشيم‪ ‬‬ ‫‪ ‬‬ ‫از آنكه درست عهد و پيمان باشيم‬ ‫بادا كه چو نوروز رسد ديگر بار‪ ‬‬ ‫فروغي بسطامي‪:‬‬ ‫با سفر ‌ه هفت سين در ايران باشيم‬ ‫‪ ‬‬ ‫‪ ‬‬ ‫عيد آمد و مرغان ره گلزار گرفتند‬ ‫غزل بهاري‬ ‫وز شاخه گل داد دل زار گرفتند‬ ‫نوروز همايون شد و روزي گلگون‬ ‫‪‎‎‬حسين منزوي‬ ‫پيمانه‌کشان ساغر سرشار گرفتند‬ ‫‪‎‎‬‬ ‫‪ ‬‬ ‫عيد گلت خجسته‪ ،‬گل بي‌خزان من!‏‬ ‫ياس سپيد واشده در بازوان من!‏‬ ‫منوچهري دامغاني‪:‬‬ ‫باد بهاري كز سر زلف تو مي‌وزد‏‬ ‫‪ ‬‬ ‫با گل نوشته نام تو را‪ ،‬بر خزان من‏‬ ‫نوروز‪ ،‬روزگار نشاط‌ست و ايمني‬ ‫ناشكري است جز تو مهر تو از خدا‬ ‫پوشيده ابر‪ ،‬دشت به ديباي ارمني‬ ‫چيز دگر بخواهم اگر‪ ،‬مهربان من‏‬ ‫از بامداد تا به شبانگاه مي خوري‬ ‫با شادي تو شادم و با غصه‌ات غمين‬ ‫وز شامگاه تا به سحرگاه گل چيني‬ ‫آري همه به جان تو بسته است جان من‬ ‫‪ ‬‬ ‫هنگامه مي‌كند سخنم درحديث عشق‬ ‫‪*** ‬‬ ‫واكرده تا كليد تو‪ ،‬قفل زبان من‏‬ ‫‪ ‬‬ ‫بگشاي سينه تا كه در آئينه گل كنند‬ ‫سعدي شيرازي‪:‬‬ ‫با هم اميد تازه و بخت جوان من‬ ‫‪ ‬‬ ‫دستي كه مي‌نوشت بر اوراق سرنوشت‬ ‫برآمد باد صبح و بوي نوروز‬ ‫پيوست داستان تو با داستان من‬ ‫به کام دوستان و بخت پيروز‬ ‫گل مي‌كند به شوق تو شعرم در اين بهار‬ ‫مبارک بادت اين سال و همه سال‬ ‫اي مايه شگفتي واژگان من‏‬ ‫همايون بادت اين روز و همه روز‬ ‫اما‪ ،‬مرا نمي‌رسد از راه عيد گل‬ ‫‪ ‬‬ ‫تا بوسه‌ي تو گل نكند بردهان من‬ ‫‪*** ‬‬ ‫‪ ‬‬

‫عبيد زاکاني‪:‬‬

‫‪ ‬‬ ‫چو صبح رايت خورشيد آشکار کند‬ ‫ز مهر قبله افالک زرنگار کند‬ ‫رسيد موسم نوروز و گاه آن آمد‬ ‫که دل هواي گلستان و الله‌زار کند‬ ‫‪ ‬‬ ‫***‬ ‫‪ ‬‬

‫نظامي گنجوي‪:‬‬

‫‪ ‬‬ ‫بهاري داري ازوي بر خور امروز‬ ‫که هر فصلي نخواهد بود نوروز‬ ‫گلي کو را نبويد آدمي زاد‬ ‫چو هنگام خزان آيد برد آب‬ ‫‪ ‬‬

‫فروغ فرخزاد‬ ‫‪‎‎‬دختر و بهار‪‎‎‬‬

‫دختر كنار پنجره تنها نشست و گفت‪‎‬‬ ‫اي دختر بهار حسد مي‌برم به تو‪‎‬‬ ‫عطر و گل و ترانه و سرمستي تر‪‎‬ا‬ ‫با هر چه طالبي به خدا مي‌خرم ز ت ‪‎‬و‬ ‫ي‬ ‫بر شاخ نوجوان درختي شكوفه‌ا ‪‎‬‬ ‫با ناز مي‌گشود دو چشمان بسته را‪‎‬‬ ‫م‬ ‫مي‌شست كاكلي به لب آب نقره فا ‪‎‬‬ ‫آن بال‌هاي نازك زيباي خسته را‪‎‬‬ ‫ش‬ ‫خورشيد خنده كرد و ز امواج خنده‌ا ‪‎‬‬ ‫بر چهر روز روشني دلكشي دويد‪‎‬‬ ‫موجي سبك خزيد و نسيمي به گوش او‪‎‬‬ ‫رازي سرود و موج به نرمي از او رمي ‪‎‬د‬ ‫خنديد باغبان كه سرانجام شد بهار‪‎‬‬

‫دنباله در صفحة بعد‬


‫‪49‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫خواهر خود که جايزه نوبل و انجيل مارتين لوتر کينگ (يعني‬ ‫همون نامبرده) را در دست دارد خواسته‌اند که ميراث پدري‬ ‫را به کلکسيونرهاي خرپول بفروشند و پول آن را به دردي‬ ‫بزنند‪ ،‬ولي دختر مارتين لوتر کينگ موافقت نکرده و آن را‬ ‫گنجينه ملي مي‌داند و با گرفتن وکيل‪ ،‬روابط خواهر برادري‬ ‫خود را به طور قانوني قطع کرده تا دست برادران بزرگوار به‬ ‫جايي بند نشود و در حال حاضر يک قاضي دادگاه در آتالنتا‬ ‫ارثيه را در اختيار خود گرفته تا تکليف آن بعدأ روشن شود‪.‬‬ ‫اين را براي اين نوشتم که بدانيد شما چه شانسي آورده‌ايد‬ ‫که آدم‌هاي مشهوري نيستيد وگرنه مسايل خانوادگي شما‬ ‫به راديو و تلويزيون‬ ‫و مطبوعات کشيده‬ ‫مي‌شد و آبروي خود‬ ‫شما‪ ،‬فرزندان شما‪،‬‬ ‫خانواده شما و نياکان‬ ‫شما تمام و کمال از‬ ‫بين مي‌رفت‪.‬‬

‫کورش سليماني‬

‫شرلي تمپل‬

‫‪K@Kourosh123.com‬‬

‫تبريک نوروزي‬

‫با کمال شرمندگي از نوشتن پيام‬ ‫نوروزي امسال معذورم‪ ،‬چرا که هر چه‬ ‫فکر يک پيام ناب کردم به نظرم چيزي‬ ‫نرسيد و من خود نيک مي‌دانم که از‬ ‫نوشتن مطالب تکراري هم خسته شده‌ام‬ ‫و شما هم خودتان نيک مي‌دانيد که از‬ ‫خواندن مطالب تکراري خسته شده‌ايد‬ ‫و ديگران هم خودشان نيک مي‌دانند از‬ ‫خواندن مطالب تکراري خسته شده‌اند‪،‬‬ ‫ولي به هر حال اميدوارم که در سال آينده‬ ‫تبريکات ناب دست اولي به شما تقديم‬ ‫کنم‪ .‬با احترامات بيش از حد معمول‪.‬‬

‫ارث و ميراث پدري‬

‫از قرار معلوم اعضاي خانواده مارتين‬ ‫لوتر کينگ مثل سگ و گربه بر سر ميراث‬ ‫پدري به جان هم پريده‌اند‪ .‬پسران‬ ‫نامبرده (يعني همون مارتين لوتر کينگ) از‬

‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫ديگر شكوفه كرده درختي كه كاشتم‪‎‬‬ ‫دختر شنيد و گفت چه حاصل از اين بهار‪‎‬‬ ‫اي بس بهارها كه بهاري نداشتم‪‎‬‬ ‫خورشيد تشنه كام در آنسوي آسمان‪‎‬‬ ‫گوئي ميان مجمري از خون نشسته بود‪‎‬‬ ‫مي‌رفت روز و خيره در انديشه‌يي غريب‪‎‬‬ ‫دختر كنار پنجره محزون نشسته بود‬

‫دو روز دگر عيد می‌رسد‬ ‫سيمين بهبهاني‬

‫هميشه دلم شور می‌زند‪ ،‬هميشه همين اضطراب من‬ ‫ترقه ناگاه می‌شود که می‌ترکد روی خواب من‬ ‫چه می‌شود آيا چه می‌شود؟ به هرکس و هرجا که می‌رسم‬

‫گذشته‬ ‫ماه‬ ‫شرلي تمپل هنرپيشه‬ ‫سينماي‬ ‫نامدار‬ ‫رده‬ ‫به‬ ‫آمريکا‬ ‫مرحوم‌ها پيوست‬ ‫و آنهايي که او را‬ ‫متاثر‬ ‫مي‌شناختند‬ ‫کرد و اون‌هايي هم‬ ‫که او را نمي‌شناختند‪،‬‬ ‫هيچ متاثر نشدند‪.‬‬ ‫در دوره رکود‬ ‫خيلي‬ ‫اقتصادي‬ ‫خيلي خيلي ناجور‬ ‫(آمريکايي‌اش مي‌شه‬ ‫ديپرشن) فيلم‌هاي اين هنرمند خردسال چاره درد بسياري‬ ‫از مردم محنت‌زده بود و در تمام فيلم‌ها نقش اول را داشت‬ ‫و فيلم‌ها به اعتبار نام او فروش خوبي مي‌کرد ولي اين وضع‬ ‫پايدار نماند‪.‬‬ ‫شرلي تمپل از سه سالگي وارد سينما شد (نه سالن سينما‪،‬‬ ‫منظورم دنياي سينماست) و هم مي‌خواند و هم مي‌رقصيد و‬ ‫براي سه سال پولسازترين هنرپيشه بود‪ ،‬به طوري که از‬ ‫هنرمندان مشهوري‬ ‫چون کالرک گيبل‪،‬‬ ‫گري کوپر و جون‬ ‫کرافورد فيلم‌هاي‬ ‫پر فر و ش ‌تر ي‬ ‫داشت‪ ،‬ولي بعد از‬ ‫چندي به سرازيري‬ ‫افتاد و در سن ‪22‬‬ ‫سالگي سينما را کنار‬ ‫گذاشت و مدتي هم‬ ‫به سياست پيوست و‬ ‫سفير آمريکا در غنا و‬ ‫چکسلواکي شد و در‬ ‫دوران بازنشستگي‬ ‫بدون جار و جنجال‬ ‫زندگي کرد تا اينکه‬ ‫پيک اجل باالخره به‬ ‫سراغش آمد و بقيه‬ ‫را هم خودتان بهتر‬ ‫مي‌دانيد‪.‬‬

‫هميشه همين پرسش من است‪ ،‬نمی‌رسد اما جواب من‬ ‫مضرت ذرات را بگو که قدرت تخريب تا کجاست؟‬ ‫تصور اين آخرالزمان‪ ،‬گذشته زحد نصاب من‬ ‫نشانه ويرانی دو شهر به روی دلم مانده چون دو زخم‬ ‫گواه به جنگ و جنون بس است‪ ،‬همين دل و اين التهاب من‬ ‫گشودن داالن به زير خاک‪ ،‬کنام و نهانگاه اژدهاست‬ ‫ز خوفه او تيره می‌شود زمين پر از آفتاب من‬ ‫خدا اگر از هسته نبات خراب جهان را درست کرد‬ ‫بشر کند از هسته جماد درست جهان را خراب من‬ ‫دو روز دگر عيد می‌رسد‪ ،‬بگو که دلم شکوه کم کند‬ ‫مگر که بخندم به هر چه هست مگر که بکاهد عذاب من‬ ‫مگر برسانم به اهل دل سرود و درود و خجسته باد‬ ‫مگر که بنوشند تشنگان ز شعر روان‌تر ز آب من‬ ‫هميشه دلم شور می‌زند اگر چه بگويد رفيق شوخ‬ ‫که نغمه ماهور بايدش ز چنگ من و از رباب من‬

‫‪49‬‬

‫مرد سال و فرد سال‬

‫مجله امريکايي «تايم» براي مدت مديدي‬ ‫يک مرد را به عنوان مرد سال انتخاب و تصوير او‬ ‫را روي جلد چاپ مي‌کرد و شخص انتخاب‌شده‬ ‫کسي بود که بيشتر از هر کسي در دنيا موجب‬ ‫تغيير و تحول توي دنيا شده بود‪ ،‬و اوضاع به‬ ‫خوبي و خوشي پيش مي‌رفت تا اينکه موضوع‬ ‫يک زن پيش آمد که نمي‌توانستند او را به عنوان‬ ‫مرد سال معرفي کنند مگر اينکه بکلي تغيير‬ ‫جنسيت بدهد‪.‬‬ ‫‪ . . .‬خالصه که بعد از‬ ‫چند سال مشکل ديگري‬ ‫پيش آمد و کانديداي‬ ‫آن سال نه مرد بود و نه‬ ‫زن و نه مذکر بود و نه‬ ‫مؤنث‪ ،‬بلکه کامپيوتر بود‬ ‫که اوضاع و احوال دنيا را‬ ‫از اين رو به اون رو کرده‬ ‫بود و بعد هم به يک نفر‬ ‫بسنده نشد و افرادي را در‬ ‫زمينه‌هاي مختلف کانديد‬ ‫کردند و امسال يکي از‬ ‫آنها «مالله يوسف‌زي»‬ ‫دختر پاکستاني است که‬ ‫بر عليه طالبان بپا خاست‬ ‫و زير بار محدوديت‌هاي‬ ‫آنها براي آموزش و‬ ‫پرورش دخترها و زن‌ها‬ ‫نرفت و عاقبت هم مورد‬ ‫خشم آنها قرار گرفت و با گلوله به او‬ ‫شليک و او را زخمي کردند تا ديگر از‬ ‫اين غلط‌هاي زيادي نکند!‬ ‫اين کار مالله مورد توجه افکار‬ ‫عمومي جهان قرار گرفت و يک بيمارستان در انگلستان‬ ‫بطور داوطلب جراحي او را به عهده گرفت و مخارج آن را‬ ‫پرداخت کرده است‪.‬‬ ‫من چيزهاي بيشتري در اين مورد مي‌خواستم بنويسم‬ ‫ولي چيزي ديگري به نظرم نرسيد‪.‬‬

‫بيسوادي نگارنده‬

‫که هر دو در سينماي ايران اسم و رسمي داشتند و در‬ ‫سن چهار سالگي همراه نادر رفيعي با فيلم «مراد و الله»‬ ‫که سوژه‌اش از يک فيلم هندي به اسم «واکسي» کش‬ ‫رفته شده بود‪ ،‬به دوستداران سينما معرفي شد و شايد‬ ‫خاطره‌انگيزترين فيلم دوران خردسالي او فيلم «سلطان‬ ‫قلب‌ها» ساخته زنده‌ياد محمدعلي فردين باشد‪.‬‬ ‫ليال فروهر بعد از انقالب مانند بسياري از هم‌ميهنان‬ ‫جالي وطن کرد و به جرگه خوانندگان پيوست و سال‌هاي‬ ‫آزگاره که به کارش ادامه مي‌ده و دست بر قضا صداي‬ ‫خوب و دلنشيني هم داره و يک وقت‌هايي فکر مي‌کنم‬ ‫که اگر من هم مي‌تونستم مثل ليال بخونم‪ ،‬اونوقت من هم‬ ‫صداي دلنشيني داشتم!‬

‫ماه پيش خواننده‌اي (منظورم خواننده نشريه‬ ‫«پرديس» نه خواننده‌هاي خوش صداي لس‌آنجلسي) پيام‬ ‫مفصلي روي پيامگير تلفن دست دوم من گذاشته بود و از‬ ‫بيسوادي نگارنده (نگارنده يعني خود من) مکرر و بدون‬ ‫دادن کوچک‌ترين تخفيفي داد سخن داده بود و البته واضح‬ ‫و مبرهن است که اينجانب (يعني خود من) از اين موضوع‬ ‫به شدت پريشان و افسرده و ناراحت شدم‪ ،‬چونکه همه‬ ‫چيزهايي که مي‌گفت‪ ،‬بدبختانه درست بود‪.‬‬

‫ليال فروهر‬

‫به جرات مي‌توان گفت (البته با ترس و لرز هم مي‌توان‬ ‫گفت) که ليال فروهر محبوب‌ترين و مشهورترين هنرمند‬ ‫خردسال سينماي ايران بود ولي هيچگاه نقش اول را نداشت‬ ‫ولي برعکس شرلي تمپل تا سن و سال بزرگسالي به کارش‬ ‫ادامه داد و مي‌خوند و مي‌رقصيد و از خيلي هنرپيشه‌هايي که‬ ‫نقش اول را داشتند بهتر بازي مي‌کرد‪.‬‬ ‫ليال فروهر دختر جهانگير فروهر و فرنگيس فروهر بود‬

‫رودکي‬ ‫آمد بهار خرم با رنگ و بوي طيب‬ ‫با صد هزار زينت و آرايش عجيب‬ ‫شايد كه مرد پير بدين گه جوان شود‬ ‫گيتي بديل يافت شباب از پي شبيب‬ ‫چرخ بزرگوار يكي لشكري بكرد‬ ‫لشكرش ابر تيره و باد صبا نقيب‬ ‫نفاط‪ ،‬برق روشن و تندرش طبل زن‬ ‫ديدم هزار خيل و نديدم چنين مهيب‬ ‫خورشيد ز ابر تيره دهد روي گاه گاه‬ ‫چونان حصاري كه گذر دارد از رقيب‬ ‫يك چند روزگار جهان دردمند بود‬ ‫به شد كه يافت بوي سمن را دواي طيب‬ ‫باران مشكبوي ببارد نو به نو‬

‫سيزده بدر‬

‫آهسته بگفت به خواهر خود گوهر‬ ‫سبزه زده‌ام گره به هر کوه و کمر‬ ‫تا آنکه نصيبم شده حاال شوهر‬ ‫شوهر که نگو‪ ،‬دلبري چون قرص قمر‬

‫و ز برف بركشيد يكي حله قصيب‬ ‫گنجي كه برف پيش همي داشت گل گرفت‬ ‫هر جو يكي كه خشك همي بود شد رطيب‬ ‫الله ميان كشت درخشد همي ز دور‬ ‫چون پنجه عروس به حنا شد خضيب‬ ‫بلبل همي بخواند بر شاخسار بيد‬ ‫سار از درخت سرو مر او را شده مجيب‬


50

March 2014 1392 ‫اسفند‬

50

Pardis Travel is not affiliated with or endorsed by Pardis Publications, Inc.

‫مهلت قبول آگهي‬ ‫) روز‬20( ‫در «پرديس» بيستمين‬ .‫هر ماه مي‌باشد‬


‫‪51‬‬

‫بزرگداشت روز جهاني زن‬ ‫بنياد اسماعيل خويي به مناسبت «روز جهاني زن» شنبه ‪ 8‬مارچ ‪ 2014‬ساعت ‪3‬‬ ‫پس از نيم‌روز برنامه‌‌هاي زير را با سخنراني افراد زير برگزار مي‌کند‪:‬‬ ‫خانم روحا سبحاني‪ :‬عنوان سخنراني «مقاومت جهاني زنان در دستيابي به حقوق‬ ‫انساني»‪.‬‬ ‫خانم ميترا ياوري‪ :‬عنوان سخنراني «خشونت‪ ‬خانگي»‪ ،‬و همچنين شعرخواني‬ ‫خانم مهين خديوي و آقاي آرمان شيرازي‪.‬‬ ‫خانم سبحاني‪ ‬فعال حقوق زنان‪ ،‬در دوره دکترا در رشته آموزش و پرورش‬ ‫تحصيل‪ ‬مي‌کند و در روانشناسي و مشاوره نيز تحصيل و کار کرده است‪ .‬خانم‬ ‫ياوري‪ ‬داراي فوق ليسانس روانشناسي مي‌باشد‪ .‬ايشان مشاور و متخصص روش‬ ‫درماني نورو فيدبک‪ ،‬کنترل خشم و عصبانيت هستند و با‪ ‬بسياري از قربانيان‬ ‫خشونت خانگي کار مي‌کند‪ .‬خانم مهين خديوي‪ ‬فعال حقوق زنان‪ ،‬شاعر‪،‬‬ ‫نويسنده و ناشر مي‌باشد و سالهاست که در اين راه فعاليت دارد‪ .‬آقاي آرمان‬ ‫شيرازي‪ ‬نيز شاعر‪ ،‬فعال حقوق بشر ‪ -‬زنان و همچنين‪ ‬داراي دکتراي صنايع‬ ‫غذايي مي‌باشد‪.‬‬ ‫محل برنامه در دانشگاه اليف ساختمان سي سي اي اتاق ‪ 125‬مي‌باشد‪ .‬‬ ‫‪LOCATION: Life University, Building CCE, Room 125‬‬ ‫‪Address: 1269 Barclay Circle‬‬ ‫‪Marietta, Georgia 30060‬‬ ‫‪NOTE: From Barclay circle turn right to the campus and‬‬ ‫‪then turn right again to the parking behind the building‬‬ ‫‪CCE. ‬‬ ‫تلفن اطالعات‪ 770-846-0933 :‬و ‪ 770-698-0851‬‬

‫دوازدهمين‬ ‫بازار‬ ‫نوروزي‬ ‫دوزادهمين دوره بازار‬ ‫نوروزي آتالنتا در روز‬ ‫يکشنبه ‪ 16‬مارچ‬ ‫در محل «‪Lanier‬‬ ‫‪Te c h n i c a l‬‬ ‫‪ »College‬برگزار مي‌شود‪ .‬با استفاده از اين فرصت مي‌توانيد تمام مايحتاج‬ ‫سفره نوروز و ديدوبازديدهاي نوروزي را فراهم کنيد‪ .‬اين برنامه از ساعت ‪10‬‬ ‫صبح آغاز شده و تا ‪ 4‬بعدازظهر ادامه خواهد داشت‪.‬‬

‫جشن‬ ‫نوروزي‬ ‫کانون‬ ‫ايرانيان‬ ‫آتالنتا‬ ‫ايرانيان‬ ‫کانون‬ ‫آتالنتا امسال جشن‬

‫‪March 2014‬‬

‫‪51‬‬

‫اسفند ‪1392‬‬

‫نوروزي خود را در «بال روم» جورجيا تک و در تاريخ شنبه ‪ 22‬مارچ از ساعت‬ ‫‪ 6‬بعدازظهر تا نيمه شب برگزار مي‌کند‪ .‬بليت‌هاي اين برنامه را مي‌توان از طريق‬ ‫سايت کانون ‪ www.kanoon.info‬يا در محل کانون تهيه کرد‪.‬‬

‫کنسرت «بلک‌کتز» در آتالنتا‬ ‫کنسرت نوروزي گروه «بلک‌کتز» در آتالنتا با همراهي «شيرزاد»‪« ،‬دي‌جي مريم» و‬ ‫«ال‌سيد» در روز شنبه ‪ 29‬مارچ در «‪ 595‬نورت» برگزار مي‌شود‪.‬‬ ‫براي رزرو جا و اطالعات با شماره تلفن‪ (770) 355-6814‬تماش بگيريد‪ .‬بليت‌ها‬ ‫را مي‌توانيد از فروشگاه‌هاي ايراني تهيه کنيد‪.‬‬

‫فستيوال‬ ‫ايرانيان در‬ ‫آتالنتا‬ ‫فستيوال ايرانيان آتالنتا‬ ‫براي اولين بار در تاريخ‬ ‫شنبه ‪ 5‬اپريل ‪ 2014‬از‬ ‫ساعت ‪ 10‬بامداد تا ‪6‬‬ ‫پس از نيمروز در «پيدمانت‬ ‫پارک»برگزار خواهد شد (در شماره گذشته پرديس اين تاريخ اشتباها" روز يکشنبه‬ ‫‪ 6‬اپريل اعالم شده بود)‪ .‬برگزاري هرچه باشکوه‌تر اين فستيوال‪ ،‬نيازمند حمايت و‬ ‫پشتيباني کليه هموطنان عزيز مي‌باشد و از صاحبان مشاغل عالقمند به شرکت در‬ ‫اين فستيوال تقاضا شده است تا با مسؤالن اين فستيوال تماس بگيرند‪ .‬تلفن‌هاي‬ ‫تماس‪ )404( 422 _ 2466 ،‬و ‪ )678( 549 - 1375‬اعالم شده است‪.‬‬

‫کنسرت سياوش‬ ‫قميشي در‬ ‫آتالنتا‬ ‫پس از يک دهه انتظار‪،‬‬ ‫سياوش قميشي خواننده‬ ‫نامدار ايراني‪ ،‬جمعه شب‬ ‫‪ 18‬اپريل ‪ 2014‬کنسرت‬ ‫بزرگي را در «سنتر‬ ‫استيج آتالنتا» برگزار‬ ‫مي‌کند‪ .‬بليت‌هاي اين‬ ‫کنسرت را مي‌توانيد از‬ ‫فروشگاههاي ايراني آتالنتا‬ ‫و يا وبسايت‌هاي زير تهيه‬ ‫نماييد‪:‬‬

‫‪www.stage1production.com‬‬ ‫‪www.ticketmaster.com‬‬ ‫تلفنهاي اطالعات نيز ‪ )678( 644 - 9335‬و ‪ )678( 622 - 8321‬اعالم شده‬ ‫است‪.‬‬

‫کنسرت شهرام‬ ‫و حافظ ناظري‬ ‫شهرام ناظري خواننده‬ ‫نامدار موسيقي سنتي‬ ‫ايران به همراه پسر‬ ‫هنرمندش حافظ ناظري‬ ‫و همکاري گروهي از‬ ‫هنرمندان صاحب‌نام‪،‬‬ ‫شنبه‌شب ‪ 19‬اپريل‬ ‫ساعت ‪ 8‬در «فرست‬ ‫سنتر» جورجيا تک به‬ ‫اجراي برنامه خواهند پرداخت‪.‬‬ ‫بليت‌هاي اين برنامه از فروشگاه‌هاي ايراني قابل تهيه و تلفن اطالعات برنامه نيز‬ ‫‪ (678) 357-3572‬است‪.‬‬

‫نمايشگاه مازيار فالح‌پور‬ ‫مازيار فالح‌پور دومين نمايشگاه خود را در آتالنتا تحت عنوان «هر سايه پرنده‌اي‬ ‫است» به مدت ‪ 4‬هفته در مرکز هنري «ساوت وست فولتن کانتي» برگزار خواهد‬ ‫کرد‪ .‬اين نمايشگاه چيدمان پانزده قطعه از آثاري است که با دفرمه کردن چتر‬ ‫انجام خواهد شد‪.‬‬

‫استخدام‬ ‫به يک مدير‪ ،‬با تجربه کاري کافي‪ ،‬براي اداره يک «فست‌فود»‬ ‫رستوران ايراني در يک مال در شهر رالي‪ ،‬ايالت «نورت کاروالينا»‬ ‫نيازمنديم‪.‬‬

‫‪)919( 649 _ 6666‬‬

‫فروش‬ ‫سالن آرايش با موقعيت عالي در منطقه‬ ‫‪ Alpharetta/Johns Creek‬آماده فروش مي‌باشد‪.‬‬

‫‪)770( 310 _ 9832‬‬

‫جوياي همکاري‬

‫به يک خانم و يا آقاي بازنشسته محترم براي همکاري در منطقه آلفارتا‬ ‫نيازمنديم‪.‬‬

‫‪)770( 826 _ 5923‬‬

‫‪Hiring‬‬

‫‪Hiring shoe repair man with minimum of 2 YEARS‬‬ ‫‪experience. Must be able to communicate in English.‬‬

‫‪(678) 270-6973‬‬

‫‪Roommate Wanted‬‬ ‫‪Seeking a female roommate, rent free in exchange for‬‬ ‫‪some home care to a senior person.‬‬ ‫‪Please contact:‬‬

‫‪Chetoriaziz@yahoo.com‬‬

‫اجاره ‪RENT /‬‬ ‫يک دستگاه آپارتمان دو اتاق خوابه با دو حمام روبروي «پريميتر‬ ‫مال» جهت اجاره آماده مي‌باشد‪.‬‬ ‫‪Two bedrooms, two baths apartment, across the street‬‬ ‫)‪from Perimeter Mall (Prescott‬‬

‫­­­‬ ‫(‪)404‬‬ ‫‪433 _ 1666‬‬ ‫‪)404( 734 _ 3632‬‬

‫آموزش زبان فارسي‬ ‫براي کودکان تا ‪ 12‬سال در منطقه «جانز کريک _ جورجيا)‪ .‬روزهاي‬ ‫آخر هفته‪ :‬خواندن _ نوشتن _ مکالمه فارسي توسط خانم زندي‪.‬‬

‫‪)770( 814 _ 2930‬‬

‫تالش‌هاي استاد‬ ‫ايراني براي حل‬ ‫مشکل ترافيک‬ ‫هوايي‬ ‫آقاي دکتر «بهنام کمالي»‬ ‫استاد ايراني دانشگاه مرسر در‬ ‫شهر ميکن ايالت جورجيا‪ ،‬در همکاري با «ناسا» و «سازمان ملي هواپيمايي آمريکا»‬ ‫طرحي را در دست بررسي دارد که براي حل مشکل ترافيک در فرودگاه‌هاي آمريکا‬ ‫مفيد خواهد بود‪ .‬دکتر کمالي از سال ‪ 2010‬روي اين طرح کار کرده است‪ .‬او‬ ‫سابقه کار در آزمايشگاه ناسا در کاليفرنيا را هم دارد‪ .‬دکتر کمالي در سال ‪1976‬‬ ‫به آمريکا مهاجرت کرده و از سال ‪ 1993‬استاد دانشگاه مرسر بوده است‪.‬‬


52

March 2014 1392 ‫اسفند‬

52


‫‪53‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫‪53‬‬

‫جدول کالسيک‪:‬‬ ‫افقي‪:‬‬ ‫‪ – 1‬قوم حضرت هود (ع) ‪ -‬استاد و ماهر ‪ -‬اکنون‬ ‫و حاال‪.‬‬ ‫‪ – 2‬در سال ‪ 2000‬پايان يافت ‪ -‬از تيم‌هاي‬ ‫فوتبال پرطرفدار ايراني‪.‬‬ ‫‪ – 3‬حيواني علفخوار و نشخوار‌کننده ‪ -‬کمک‬ ‫رساندن ‪ -‬خاک و تربت ‪ -‬اصل و مايه هرچيز‪.‬‬ ‫‪ – 4‬مدال قهرماني ‪ -‬ذره‌اي با بار مثبت الکتريکي‬ ‫که از راديوم ساطع مي‌شود ‪ -‬مأيوس‪.‬‬ ‫‪ – 5‬رشته پهن ‪ -‬مجراي آب ‪ -‬ضمير متکلم وحده‪.‬‬ ‫‪ – 6‬مدفن «ناصر خسرو قبادياني» ‪ -‬سرور و سيد‬ ‫ شکاف باريک‪.‬‬‫‪ – 7‬لطيف و ماليم ‪ -‬شکست خوردن ‪ -‬سفله و‬ ‫فرومايه‪.‬‬ ‫‪ – 8‬نشانه مصدر جعلي ‪ -‬رشته کوهي است در‬ ‫جنوب شرقي آذربايجان ‪ -‬دشنام و ناسزا‪.‬‬ ‫‪ – 9‬حاجت و نياز ‪ -‬باالترين رنگها! ‪ -‬پدر ترکي‪.‬‬ ‫‪ – 10‬از اياالت متحده آمريکا ‪ -‬امپراتوري آلمان ‪ -‬سرور و بزرگتر‪.‬‬ ‫‪ – 11‬موش خرما و راسو ‪ -‬از ملزومات نظافت منزل ‪ -‬خبرگزاري‬ ‫رسمي ايتاليا‪.‬‬ ‫‪ – 12‬نزديکترين سياره به خورشيد ‪ -‬سحر و جادو ‪ -‬خداپرستي‪.‬‬ ‫‪ – 13‬بيستمين سوره قرآن مجيد ‪ -‬ساييدن ‪ -‬شماره و عدد ‪-‬‬ ‫ضمير غايب‪.‬‬

‫جدول اعداد‬ ‫‪ 2‬رقمي‪:‬‬ ‫‪.43 – 29 – 87 – 36 – 57 – 63 – 22 – 45 – 23 – 54‬‬ ‫‪ 3‬رقمي‪:‬‬ ‫‪– 555 – 574 – 318 – 856 – 623 – 848 – 934 – 725‬‬ ‫‪859 – 451 – 254 – 228 – 595 – 854 – 689‬‬ ‫– ‪438 – 620 – 729 – 653 – 863 – 948 – 258‬‬ ‫– ‪.564 – 352 – 444 – 358 – 985‬‬ ‫‪ 4‬رقمي‪:‬‬ ‫‪.8022 – 7668 – 6753 – 3944 – 6363 – 4242‬‬ ‫‪ 5‬رقمي‪:‬‬ ‫‪– 44545 – 25779 – 42155 – 67225 – 78252‬‬ ‫‪.59253 – 65449 – 76526‬‬ ‫‪ 6‬رقمي‪:‬‬ ‫‪599243 – 225548 – 556682 – 377529‬‬ ‫– ‪772884 – 667243 – 593434 – 995334‬‬ ‫– ‪– 842679 – 628393 – 356699 – 590773‬‬ ‫‪.613822 – 952983‬‬ ‫‪ 7‬رقمي‪:‬‬ ‫‪3885544 – 8389442 – 5433379 – 1588663‬‬ ‫– ‪.5622789 – 3523522‬‬ ‫‪ 9‬رقمي‪:‬‬ ‫‪.529682357 – 755883116‬‬

‫‪ – 14‬نام چند تن از پادشاهان اشکاني بود ‪ -‬نوعي ميمون‬ ‫زردرنگ که در آمازون زندگي مي‌کند‪.‬‬ ‫‪ – 15‬فدراسيون جهاني فوتبال ‪ -‬ويران شدن ‪ -‬مرد‬ ‫آزموده و عاقل‪.‬‬

‫عمودي‪:‬‬ ‫‪ – 1‬نوعي شکست در ميادين جنگي محسوب مي‌شود ‪-‬‬ ‫قابليت خم شدن‪.‬‬ ‫‪ – 2‬قدر و قيمت ‪ -‬سالروز شهادت اين مرد را در ايران‬ ‫«روز معلم» نامگذاري کرده‌اند‪.‬‬ ‫‪ – 3‬رودي آرام ‪ -‬صمغ ‪ -‬مديران ‪ -‬از آالت موسيقي‪.‬‬ ‫‪ – 4‬فقير و مسکين ‪ -‬نيروها ‪ -‬بدنام و بي‌آبرو‪.‬‬ ‫‪ – 5‬مرزبان و پادشاه ‪ -‬محل نگهداري کاال ‪ -‬واجد آشفته‬ ‫‪ – 6‬رموز ‪ -‬تهمت زدن ‪ -‬بعد از دماوند مرتفع‌ترين قله‬ ‫ايران است‪.‬‬ ‫‪ – 7‬حشره‌اي با زهر خطرناک ‪ -‬اخاللگر ‪ -‬طايفه‌اي‬ ‫قديمي از نژاد هند و اروپايي‪.‬‬ ‫‪ – 8‬مگس‌پران اسب ‪ -‬عمل شناور ساختن سنگ معدن‬ ‫در دستگاههاي مخصوص براي استخراج فلز ‪ -‬عدد‬ ‫خيطي‪.‬‬ ‫‪ – 9‬آبله سوختگي ‪ -‬سالح دفاعي زنبور ‪ -‬پراکندگي و‬ ‫تفرق‪.‬‬ ‫‪ – 10‬رياضيدان اسکاتلندي و مخترع لگاريتم ‪ -‬کفش و‬ ‫پاافزار ‪ -‬از پيامبران الهي‪.‬‬ ‫‪ – 11‬تخم کتان ‪ -‬شهري صنعتي در چين ‪ -‬چرک جامه‪.‬‬ ‫‪ – 12‬گالبي ‪ -‬مهره‌اي در شطرنج ‪ -‬تنومند‪.‬‬ ‫‪ – 13‬نوعي حلوا ‪ -‬خميده ‪ -‬داير و برقرار ‪ -‬عدد اول‪.‬‬ ‫‪ – 14‬مجموعه شعري سروده زنده‌ياد «مهدي اخوان‬ ‫ثالث» ‪ -‬دستبند زنانه‪.‬‬ ‫‪ – 15‬لباس کهنه و کارکرده ‪ -‬به سنتاکالز مي‌گوييم‪.‬‬


‫‪54‬‬

‫پيروزي تيم ملي فوتبال‬ ‫ايران مقابل کويت‬

‫تيم ملي فوتبال ايران با برتري خانگي ‪ 3‬بر ‪ 2‬در برابر‬ ‫ملي‌پوشان کويت پرونده ديدارهاي مقدماتي جام ملت‌هاي‬ ‫آسيا ‪ 2015‬را بست‪ .‬صعود ايران به اين رقابت‌ها پيش اين‬ ‫ديدار مسجل شده بود‪.‬‬ ‫در حضور نزديک به ‪ 10‬هزار تماشاگر در ورزشگاه شهر‬ ‫کرج‪ ،‬کريم انصاري‌فرد مهاجم تيم تراکتورسازي تبريز در‬ ‫واپسين ثانيه‌هاي بازي گل سوم و پيروزي‌بخش ملي‌پوشان‬ ‫ايران را وارد دروازه کويتي‌ها کرد‪.‬‬ ‫صعود ايران به جام ملت‌هاي آسيا ‪ 2015‬بيش از ‪ 3‬ماه‬ ‫قبل از اين بازي (با برتري مقابل تيم ملي لبنان در هفته پنجم‬ ‫ديدارهاي مقدماتي) مسجل شده بود‪.‬‬ ‫با توجه به اين نکته کارلوس کي‌روش‪ ،‬سرمربي‬ ‫پرتغالي تيم ملي فوتبال ايران اين موقعيت را براي آزمايش‬ ‫بازيکنان جوان و کم‌تجربه مناسب دانست و ترکيب متفاوتي‬ ‫را در مقايسه با اسکلت اصلي تيم ملي در ‪ 2‬سال گذشته به‬ ‫ميدان فرستاد‪.‬‬ ‫رحمان احمدي‪ ،‬محسن بنگر‪ ،‬يعقوب کريمي‪ ،‬مهرداد‬ ‫جماعتي‪ ،‬رضا حقيقي‪ ،‬بختيار رحماني (از دقيقه ‪ 77‬محمدرضا‬ ‫خلعتبري)‪ ،‬حسين ماهيني (از دقيقه ‪ 80‬محمدرضا خانزاده)‪،‬‬ ‫احسان حاج صفي‪ ،‬احمد آل‌نعمه‪ ،‬رضا نوروزي (از دقيقه ‪66‬‬ ‫کريم انصاري فرد) و پيام صادقيان ‪ 14‬بازيکن در ترکيب‬ ‫تيم ملي فوتبال ايران در اين بازي بودند‪.‬‬ ‫يعقوب کريمي‪ ،‬بازيکن تيم سپاهان اصفهان زننده گل‬ ‫اول اين ديدار در دقيقه دوم بازي بود‪ .‬ملي‌پوشان کويت که‬ ‫با کارهاي ترکيبي قانع‌کننده فرهنگ بازي تيمي قابل توجهي‬ ‫را در زمين به نمايش گذاشتند‪ ،‬در دقيقه ‪ 18‬با شليک وليد‬ ‫جمعه از جناح چپ و به لطف برخورد توپ به پاهاي مدافع‬ ‫تيم ايران محسن بنگر‪ ،‬گل تساوي را به ثمر رساندند‪ .‬نيمه‬ ‫نخست بازي نيز با همين نتيجه به پايان رسيد‪.‬‬ ‫در دقيقه ‪ 61‬ارسال پيام صادقيان‪ ،‬بازيکن پرسپوليسي‬ ‫تيم ملي با برخورد به مدافع تيم حريف براي دومين بار‬ ‫دروازه کويتي‌ها را گشود‪ .‬دقايق پاياني بازي نيز از جذابيت‬ ‫خاصي برخوردار بود‪.‬‬ ‫در حالي که اکثر تماشاگران در استاديوم شهر کرج و‬ ‫بينندگان تلويزيوني در انتظار پايان اين رويارويي بودند‪ ،‬فهد‬ ‫البشيري در دقيقه ‪ 89‬گل مساوي ‪ 2‬بر ‪ 2‬را به تور دروازه‬ ‫رحمان احمدي چسباند‪.‬‬ ‫به‌رغم پذيرفتن اين شوک ديرهنگام‪ ،‬شاگردان کارلوس‬ ‫کي‌روش سرانجام در دقيقه ‪ 90‬با گل کريم انصاري‌فرد با‬ ‫نتيجه ‪ 3‬بر‪ 2‬پيروز ميدان شدند‪.‬‬ ‫تيم ملي فوتبال ايران در مجموع با کسب ‪ 16‬امتياز از‬ ‫‪ 5‬برتري و يک مساوي سرگروه‪ B‬شد‪ .‬تيم ملي کويت هم‬ ‫با ‪ 9‬امتياز به عنوان تيم دوم اين گروه به جام ملت‌هاي آسيا‬ ‫‪ 2015‬صعود کرد‪.‬‬

‫خداحافظي والسکو‬ ‫با ايران‬ ‫آخرين نشست خبري حوليو والسکو در تهران برگزار‬ ‫شد و سرمربي تيم ملي واليبال رسمًا اعالم کرد که طي‬ ‫توافقي دو طرفه به فعاليت‌اش در ايران خاتمه داده‌ است‪ .‬او‬ ‫قرار است در آخرين آزمون دوران پر افتخار مربيگري‌اش‪،‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫هدايت تيم ملي کشورش آرژانتين را برعهده بگيرد‪.‬‬ ‫والسکو درباره دليل اين جدايي ناگهاني گفت‪ ،‬تصميم‬ ‫من براي بازگشت به آرژانتين اصال حرفه‌اي نيست‪ .‬کشورم‬ ‫اوضاع اقتصادي بهتري نسبت به ايران ندارد اما من در‬ ‫جواني در آرژانتين به رايگان تحصيل کردم‪ .‬به ايتاليا رفتم‪،‬‬ ‫مشهور شدم و پول زيادي به دست آوردم؛ بي آنکه حتي‬ ‫مقداري از آن را به کشورم برگردانم‪ .‬االن وقتش رسيده‬ ‫به وطنم اداي دين کنم اما ايران هميشه در قلب من خواهد‬ ‫ماند‪.‬‬ ‫اين جلسه در حضور همسر والسکو با پخش يک کليپ‬ ‫از کارنامه او در سه سال گذشته آغاز شد‪ .‬فيلمي پر احساس‬ ‫که حال والسکو را منقلب کرد و‪ ‬برخي حاضرين در جلسه‬ ‫نيز گريستند‪.‬‬ ‫والسکو گفت از صبح خيلي سعي کردم موج احساساتم‬ ‫را کنترل کنم اما پخش اين فيلم همه چيز را خراب کرد‪.‬‬ ‫دوست داشتم تا کسب عنوان قهرماني جهان در ايران‬ ‫باشم اما تيم واليبال زادگاهم به من احتياج دارد‪ 31 .‬سال از‬ ‫کشورم دور بودم و متاسفانه فرصت ديگري براي من باقي‬ ‫نيست‪.‬‬ ‫در اين نشست خبري پر احساس‪ ،‬جشن تولد ‪62‬‬ ‫سالگي والسکو نيز برگزار شد‪ .‬مواجهه او با خبرنگاران‪،‬‬ ‫شباهتي به دو سال قبل نداشت که با انتقادات گسترده‌اي از‬ ‫سوي آنها مواجه بود و عده‌اي‪ ،‬تاکتيک‌هايش از جمله روش‬ ‫مشهور دو تعويضه را در تيم ايران بي ثمر مي‌دانستند‪ .‬گاهي‬ ‫حتي نشست‌هاي خبري او‪ ،‬به تنش مي‌انجاميد‪ .‬اين بار اما‬ ‫انتقاد و اعتراضي در کار نبود‪ .‬فقط قدرداني متقابل بود و‬ ‫اندوه هر دو طرف از پايان يک دوره کوتاه اما پرشکوه‪.‬‬ ‫​​ او با اشاره به نخستين روزهاي حضورش در ايران‬ ‫گفت‪ ،‬وقتي وارد ايران شدم متعجب شدم‪ .‬پيشرفت واليبال‬ ‫بهتر از آن چيزي بود که تصور مي‌کردم‪ .‬تعداد بازيکنان‬ ‫مستعد بسيار زياد بود‪ .‬ضمنًا دوست داشتم فرهنگي متفاوت‬ ‫از آمريکاي جنوبي و اروپا را تجربه کنم‪ .‬هميشه در آرژانتين‬ ‫و ايتاليا نه تنها درباره واليبال‪ ،‬بلکه درباره فرهنگ ايران هم‬ ‫صحبت مي‌کنم‪ .‬زمان خداحافظي فرا رسيده اما هرگز ارتباط‬ ‫همکاري خود را با تيم ملي ايران قطع نخواهم کرد‪.‬‬ ‫والسکو به عنوان سرمربي تيم ملي ايتاليا‪ ،‬با اين تيم دو‬ ‫بار قهرمان مسابقات جهاني شد‪.‬‬

‫يک قهرماني در جام جهاني کسب کرد و سه کاپ در‬ ‫جام ملت‌هاي اروپا گرفت‪ .‬پنج بار هم روي سکوي نخست‬ ‫ليگ جهاني واليبال ايستاد‪ .‬نمايش قدرت ايتاليا با ايده‌هاي‬ ‫خالقانه او‪ ،‬تحولي نوين در واليبال امروزي جهان به‌شمار‬ ‫مي‌آمد‪.‬‬ ‫او که همان تحول را در مقياس آسيا‪ ،‬براي تيم ملي‬ ‫ايران پديد آورده ‌است مي‌گويد‪ ،‬شايد مربيان حرفه‌اي فکر‬ ‫کنند اگر از تيمي بروند و آن تيم نتيجه نگيرد‪ ،‬خوب کار‬ ‫کرده‌اند‪ .‬اما موفقيت يک مربي زماني است که وقتي تيم را‬ ‫ترک مي‌کند بازيکنانش نوار موفقيت‌ها را تکرار کنند‪ .‬ديروز‬ ‫به بازيکنان گفتم که اگر به پيروزي‌هاي خود در آينده ادامه‬ ‫دهيد‪ ،‬بزرگ‌ترين موفقيت براي من خواهد بود‪.‬‬ ‫سرمربي پيشين تيم‌هاي ملي اسپانيا و جمهوري چک‪ ،‬با‬ ‫معرفي لورنزو برناردي به عنوان سرمربي بعدي ايران گفت‪،‬‬ ‫از وقتي لورنزو ‪ 17‬سالش بود مربي‌اش بودم‪ .‬مدتي است‬ ‫مربي شده‪ ،‬به همين دليل در لهستان هدايت يک باشگاه را‬ ‫بر عهده گرفته‪ .‬برناردي جوان است و تجربه زيادي ندارد‪،‬‬ ‫اما فراموش نکنيم زماني که خودم کارم را در تيم ملي ايتاليا‬ ‫آغاز کردم فقط ‪ 39‬سال داشتم‪.‬‬ ‫والسکو لزوم تداوم راهش براي ادامه موفقيت‌ها را رد‬ ‫کرد و گفت‪ ،‬واليبال ژاپن فکر کرد تنها يک راه براي ادامه‬ ‫موفقيت وجود دارد‪ ،‬اما در نهايت شکست خورد‪ .‬همين طور‬

‫لهستان که در دهه هفتاد موفقيت‌هاي زيادي کسب‬ ‫کرد اما چون فقط يک ايده و يک راه داشت‪ ،‬در‬ ‫نهايت به بن‌بست رسيد‪ .‬بنابراين اشتباه است که‬ ‫مربي جديد هم بخواهد به راه گذشته ادامه دهد‪ .‬هر‬ ‫مربي روش‌هاي خاص خود را دارد و لزومًا نبايد در‬ ‫مسير قبلي حرکت کند‪.‬‬ ‫او در عين حال تاکيد کرد که تمام اطالعات‬ ‫بازيکنان و تيم ملي را در اختيار مربي جديد خواهد‬ ‫گذاشت و تا اين لحظه نيز صحبت‌هاي زيادي‬ ‫درباره واليبال ايران با برناردي داشته‪ .‬پس از اين‬ ‫هم به عنوان مشاور‪ ،‬فيلم و مستندات کافي را به‬ ‫شاگرد سابق خود در تيم ملي ايتاليا خواهد داد‪.‬‬ ‫خبرنگاري پرسيد اگر واليبال ايران سال‬ ‫آينده موفق نباشد‪ ،‬ناراحت نمي‌شويد که ناگهان‬ ‫خداحافظي کرديد؟ والسکو گفت‪ ،‬ايران در گروه اول ليگ‬ ‫جهاني کنار هفت تيم برتر جهان قرار گرفته که افتخار‬ ‫بزرگي است‪ .‬اين به آن معنا نيست که حتما بايد موفق‬ ‫شويم‪ ،‬رنکينگ‪ ،‬تمام حقيقت در واليبال جهان نيست‪ .‬اگر‬ ‫يک بار ايتاليا را شکست داديم‪ ،‬دليل نمي‌شود که از آنها‬ ‫بهتريم‪.‬‬

‫دژاگه‪ :‬از تيم‌هاي حاضر در‬ ‫جام‌جهاني عقب نيستيم‬

‫اشکان دژاگه‪ ،‬بازيکن تيم ملي که بامداد دوشنبه ‪3‬‬ ‫مارچ به ايران آمد تا به اردوي تيم ملي ملحق شود‪ ،‬در پاسخ‬ ‫به اين سوال که فکر نمي‌کني اردو جهت آماده‌سازي تيم ملي‬ ‫براي مسابقات جام‌جهاني با تاخير آغاز شد؟ گفت‪« :‬فکر‬ ‫نمي‌کنم دير شده باشد‪ .‬بازي با گينه محک خوبي براي تيم‬ ‫ملي به حساب مي‌آيد چون گينه يک تيم آفريقايي است و‬ ‫تيم‌هاي آفريقايي شبيه به هم و فيزيکي بازي مي‌کنند‪ .‬در‬ ‫ديدار مقابل گينه مي‌توانيم استايل تيم نيجريه را ببينيم‪».‬‬ ‫دژاگه در ادامه گفت‪« :‬به نظرم از تيم‌هاي حاضر در‬ ‫جام‌جهاني عقب نيستيم و هنوز وقت براي آماده‌سازي تيم‬ ‫ملي داريم‪.‬‬ ‫مي‌دانم کارلوس کي‌روش هر کاري مي‌کند که تيم ملي‬ ‫براي مسابقات جام‌جهاني آماده باشد و سعي مي‌کند تيم‬ ‫ملي بازي‌هاي خوبي انجام دهد‪ ».‬دژاگه در پاسخ به اين‬ ‫سوال که در مدتي که از تيم ملي دور بودي‪ ،‬کي‌روش با‬ ‫تو در تماس بود؟ گفت‪ :‬بله‪ ،‬کي‌روش و پزشک تيم ملي با‬ ‫من تماس مي‌گرفتند و جوياي احوالم بودند‪ .‬کي‌روش حتي‬ ‫زماني که ‪ 2‬بازي براي فوالم به ميدان نرفتم‪ ،‬از من سوال‬ ‫کرد که چرا بازي نمي‌کنم‪.‬‬

‫تراکتورسازي قهرمان جام‬ ‫حذفي فوتبال ايران شد‬ ‫تيم فوتبال تراکتورسازي تبريز با فتح جام حذفي‬ ‫فوتبال ايران‪ ،‬نخستين قهرماني‌اش در تاريخ اين باشگاه‬ ‫را جشن گرفت‪ .‬تراکتورسازي موفق شد در کرمان با برتري‬ ‫يک بر صفر مقابل مس‪ ،‬روي سکوي نخست جام حذفي‬ ‫بايستد و جواز حضور در فصل آينده ليگ قهرمانان آسيا را‬ ‫هم کسب کند‪.‬‬ ‫اين تيم سال ‪ 1355‬در نخستين دوره جام حذفي نايب‬ ‫قهرمان شده بود و همين عنوان را سال ‪ 1374‬هم تکرار‬

‫‪54‬‬

‫کرد‪ .‬تبريزي‌ها سرانجام در سال ‪ 1392‬با گل سعيد دقيقي‬ ‫موفق شدند جام قهرماني را نصيب خود کنند‪.‬‬ ‫اين تيم‪ ،‬جام حذفي امسال را با مجيد جاللي آغاز کرد‪.‬‬ ‫با غالمرضا باغ آبادي ادامه داد و با توني اوليويرا هم به پايان‬ ‫رساند! سه مربي مختلف که هر سه نيز در امتداد اين جام‪،‬‬ ‫بي‌شکست ماندند‪.‬‬ ‫علي کريمي از شادمان‌ترين بازيکنان تراکتورسازي بود‪.‬‬ ‫او فينال دوره قبلي جام حذفي را با پرسپوليس به سپاهان‬ ‫واگذار کرد و وقتي شيوه خداحافظي مهدوي‌کيا را ديد‪ ،‬کنار‬ ‫زمين به خبرنگاران گفت که او نيز ديگر بازي نخواهد کرد‪،‬‬ ‫نه تيم ملي و نه باشگاه‪.‬‬ ‫کريمي اظهارات احساسي خود را خيلي زود پس گرفت‬ ‫اما همان مصاحبه کوتاه باعث شد ديگر به تيم ملي دعوت‬ ‫نشود و حتي علي دايي در توجيه عدم تمديد قرارداد کريمي‬ ‫گفت‪ ،‬او خداحافظي کرده است‪.‬‬ ‫کريمي تنها پرسپوليسي حاضر در ترکيب تراکتورسازي‬ ‫نبود‪ .‬محمد نصرتي در خط دفاعي‪ ،‬جواد کاظميان در خط‬ ‫مياني و کريم انصاري‌فرد در خط حمله نيز بازيکنان سابق‬ ‫پرسپوليس هستند‪ .‬فرشاد احمدزاده که در لحظات پاياني‬ ‫به زمين آمد هم سابقه حضور در پرسپوليس را دارد‪.‬‬ ‫در ترکيب تراکتورسازي حامد لک‪ ،‬ميالد فخرالديني‪ ،‬مسعود‬ ‫ابراهيم‌زاده‪ ،‬محمد نصرتي‪ ،‬مرتضي اسدي‪ ،‬مهدي کياني‪،‬‬ ‫مهدي کريميان‪ ،‬علي کريمي‪ ،‬جواد کاظميان‪ ،‬سعيد دقيقي و‬ ‫کريم انصاري‌فرد به ميدان رفتند‪.‬‬ ‫بازيکنان و همراهان تيم تراکتورسازي‪ ،‬توني اوليويرا‬ ‫سرمربي تيمشان را روي دست بلند کرده و باال و پايين‬ ‫انداختند‪ .‬هواداران تراکتورسازي نيز بر روي سکوها لزگي‬ ‫مي‌رقصيدند‪.‬‬ ‫چند نفر از بازيکنان مس کرمان از فرط ناراحتي روي‬ ‫زمين چمن نشسته بودند که علي کريمي به سمت آنها رفت‬ ‫و به آنها دلداري داد‪ .‬سعيد دقيقي به عنوان بهترين بازيکن‬ ‫فينال جام حذفي و فرهاد ساالري به عنوان بازيکن اخالق‬ ‫انتخاب شدند‪.‬‬ ‫مراسم اهداي کاپ قهرماني جام حذفي به تيم‬ ‫تراکتورسازي با نظم از پيش برنامه‌ريزي شده‌اي برگزار‬ ‫شد‪ .‬بازيکنان يک به يک براي گرفتن مدال به داخل‬ ‫زمين آمده و مدال قهرمانيشان را از علي کفاشيان رييس‬ ‫فدراسيون فوتبال دريافت کردند‪.‬‬

‫ايران‪ ،‬در سخت‌ترين‬ ‫گروه جام جهاني بسکتبال‬ ‫با انجام مراسم قرعه‌کشي جام جهاني ‪ 2014‬بسکتبال‪،‬‬ ‫تيم ملي ايران در گروه ‪ A‬با اسپانيا ميزبان مسابقات‪ ،‬مصر‪،‬‬ ‫صربستان‪ ،‬برزيل و فرانسه هم‌گروه شد‪ .‬جام جهاني‬ ‫بسکتبال شهريور آينده برگزار خواهد شد‪ ،‬يعني کمتر از دو‬ ‫ماه پس از فينال جام جهاني فوتبال‪.‬‬ ‫از شش کشوري که در تاريخ ‪ 64‬ساله مسابقات جهاني‬ ‫موفق به کسب جام قهرماني شده‌اند‪ ،‬سه تيم در گروه ايران‬ ‫هستند! به همين خاطر کارشناسان بسکتبال‪ ،‬گروه اول را‬ ‫دشوارترين گروه جام هفدهم ناميده‌اند‪ .‬مادريد‪ ،‬بارسلونا‪،‬‬ ‫الس پالماس‪ ،‬سويا‪ ،‬بيلبائو و گرانادا شهرهاي ميزبان اين‬ ‫دوره از مسابقات هستند‪.‬‬ ‫اسپانيا قهرمان سال ‪ 2006‬جهان است و در المپيک‬ ‫لندن نايب قهرمان شده‪ .‬اين تيم همين عنوان را در المپيک‬


‫‪55‬‬

‫دنباله از صفحة قبل‬

‫پکن هم کسب کرد‪ .‬با وجود ليگ حرفه‌اي بسکتبال اين کشور‪ ،‬چهار بازيکن‬ ‫اسپانيا از جمله مارک گاسول در ‪ NBA‬بازي مي‌کنند‪.‬‬ ‫صربستان قهرمان سال‌هاي ‪ 1998‬و ‪ 2002‬جهان است و سه طالي اروپا‬ ‫دارد‪ .‬نمانيا ندوويچ در گلدن استيت بازي مي‌کند و ستارگاني هم در ليگ اسپانيا و‬ ‫ترکيه شاغل هستند‪ .‬برزيل نيز دو بار قهرمان جهان شده است‪.‬‬ ‫فرانسه دو مدال نقره از بازي‌هاي المپيک دارد و پنج ماه پيش روي‬ ‫سکوي نخست اروپا ايستاده است‪ .‬اين کشور با وجودي که يکي از بهترين‬ ‫ليگ‌هاي بسکتبال دنيا را دارد‪ ،‬پنج بازيکن ملي‌پوشش در ‪ NBA‬بازي مي‌کنند‪.‬‬ ‫شاخص‌ترين آنها توني پارکر است که طي ‪ 13‬سال گذشته در سن آنتونيو به‬ ‫هنرنمايي پرداخته است‪.‬‬ ‫ايران و مصر از حيث سابقه و افتخار‪ ،‬ضعيف‌ترين تيم‌هاي گروه هستند‪ ،‬اما‬ ‫رقباي آساني براي غول‌هاي بسکتبال اروپا و آمريکاي جنوبي نخواهند بود‪ .‬ايران‬ ‫قهرمان بي‌رقيب آسياست و مصر هم پنج مرتبه فاتح قاره آفريقا شده است‪.‬‬ ‫ايران در سال ‪ 2010‬براي نخستين بار حضور در جام جهاني را تجربه کرد و‬ ‫با همين ترکيب فعلي به عالوه بازيکناني چون ارسالن کاظمي در مرحله گروهي به‬ ‫برزيل‪ ،‬کرواسي‪ ،‬آمريکا و اسلووني باخت‪ ،‬اما تونس را شکست داد‪.‬‬ ‫شاگردان مهمت بچيروويچ براي اينکه مجددًا در جام جهاني حضور يابند‪ ،‬در‬ ‫جام ملت‌هاي ‪ 2013‬آسيا نمايشي عالي را ارائه کردند و ضمن کسب ‪ 9‬پيروزي‬ ‫متوالي‪ ،‬روي سکوي قهرماني ايستادند‪ .‬ايران پس از دو دوره قهرماني متوالي در‬ ‫سالهاي ‪ 2007‬و ‪ ،2009‬سومين نشان زرين آسيا را نيز نصيب خود کرد تا‪ ‬براي‬ ‫دومين بار راهي جام جهاني شود‪.‬‬ ‫ايران در فينال مقابل فيليپين ميزبان مسابقات به برتري رسيد‪ .‬حامد حدادي‬ ‫مرد مهارناپذير اين تورنمنت بود‪ .‬او در فينال ‪ 29‬امتياز کسب کرد و ‪ 16‬ريباند‬ ‫داشت‪ .‬حدادي به عنوان برترين بازيکن جام برگزيده شد‪.‬‬ ‫او که حاال در ليگ داخلي بازي مي‌کند و عضو باشگاه مهرام است‪ ،‬قب ً‬ ‫ال هم‬ ‫دو دوره به عنوان ستاره مسابقات قهرماني آسيا انتخاب شده بود‪ .‬غير از او تنها‬ ‫بازيکن آسيايي که سه بار اين عنوان را کسب کرده‪ ،‬يائو مينگ از چين است که‬ ‫در هيوستون راکتز بازي مي‌کرد و حاال حامد حدادي با رکورد او برابري مي‌کند‪.‬‬ ‫غير از حدادي‪ ،‬مهدي کامراني‪ ،‬حامد آفاق‪ ،‬صمد نيکخواه بهرامي و اوشين‬ ‫ساهاکيان نيز از ديگر ستارگان تيم ملي در اين مسابقات بودند‪.‬‬ ‫گروه‌بندي کامل جام جهاني اسپانيا به شرح زير است‪:‬‬ ‫گروه ‪ A‬اسپانيا‪ ،‬ايران‪ ،‬مصر‪ ،‬صربستان‪ ،‬برزيل‪ ،‬فرانسه‪.‬‬ ‫گروه ‪ B‬آرژانتين‪ ،‬سنگال‪ ،‬فيليپين‪ ،‬پورتوريکو‪ ،‬يونان‪ ،‬کرواسي‪.‬‬ ‫گروه ‪ C‬آمريکا‪ ،‬فنالند‪ ،‬نيوزلند‪ ،‬ترکيه‪ ،‬دومينيکن‪ ،‬اوکراين‪.‬‬ ‫گروه ‪ D‬ليتواني‪ ،‬آنگوال‪ ،‬کره جنوبي‪ ،‬مکزيک‪ ،‬استراليا‪ ،‬اسلووني‪.‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫ترکيب احتمالي تيم ملي فوتبال‬ ‫ايران در جام جهاني برزيل‬ ‫ظاهرأ از همين حاال کارلوس کي‌روش به ترکيب نهايي تيم‌ملي در جا ‌‬ ‫م‬ ‫جهاني‌ رسيده است و قصد دارد از ترکيبي استفاده کند که در بازي‌هاي پاياني‬ ‫مقدماتي جام‌جهاني‌ توانست با اين ترکيب سه بازي پشت‌سر هم را ببرد‪.‬‬ ‫البته يک تفاوت نسبت به آن زمان ايجاد شده و آن حضور دو بازيکن‬ ‫ايراني‌االصل جديد در تيم‌ملي است؛ دانيال داوري و مهرداد بيت‌آشور‪ .‬با وجود‬ ‫ي ايجاده شده‬ ‫اين دو نفر‪ ،‬تغييري کوچک در ترکيب اصلي ايران در جام‌جهان ‌‬ ‫است‪ .‬ترکيب احتمالي ايران و البته شرايط اين بازيکنان در زير مي‌‌آيد‪( .‬توجه‬ ‫داشته باشيد که بازيکنان ديگري به تيم ملي دعوت شده‌اند ولي ترکيب زير به‬ ‫احتمال بسيار تيم ايران در جام جهاني خواهد بود)‬

‫دروازه‌بان‪ :‬دانيال داوري در غياب رحمتي‪.‬‬

‫ي است؛ به طور قطع‪ .‬در ترکيبي که‬ ‫او شماره يک تيم ‌ملي در جام‌جهان ‌‬ ‫کي‌روش ارائه داده‪ ،‬دانيال شماره يک است‪ .‬با عملکردي هم که اين دروازه‌بان‬ ‫در فصل جاري بوندس‌ليگا داشته‪ ،‬به طور قطع شماره يک را بر تن مي‌کند‪.‬‬ ‫دروازه‌بان شماره دو ايران هم رحمان احمدي است و احتماالً نفر سوم هم‬ ‫از بين عليرضا حقيقي يا حامد لک انتخاب مي‌شود‪ .‬شايد خيلي‌ها سؤال کنند‬ ‫تکليف سيدمهدي رحمتي چه خواهد شد؟ شايد هيچ‌کدام از اعضاي کادر فني‬ ‫در اين باره پاسخ روشني ندارند ولي وقتي کار به حرف‌هاي خودمان مي‌کشد‪،‬‬ ‫آنها مي‌گويند کي‌روش ديگر رحمتي را دعوت نمي‌کند‪ .‬شايد به همين دليل بود‬ ‫که دروازه‌بان استقالل هم پس از آخرين مصاحبه کي‌روش اعالم کرد ديگر به‬ ‫حرف‌هاي او توجه نمي‌کند‪.‬‬

‫مدافع‌ها‌‪ :‬سيدجالل حسيني‪ ،‬پژمان منتظري‪ ،‬بيت‌آشور و احسان‬ ‫حاجي‌صفي‪.‬‬ ‫ي دفاع راست‬ ‫پژمان منتظري در سه بازي آخر ايران در مقدماتي جام‌جهان ‌‬ ‫بود تا در عمق دفاع سيدجالل و اميرحسين صادقي قرار بگيرند‪ .‬در آن روزها‬ ‫خبري از استيون بيت‌آشور نبود اما حاال با حضور اين بازيکن در دفاع راست‪،‬‬ ‫منتظري به عمق دفاع رفته تا اميرحسين نيمکت‌نشين شود‪ .‬در ترکيبي که‬ ‫کي‌روش در نظر گرفته‪ ،‬زوج منتظري و سيدجالل در عمق دفاع بازي مي‌کنند‪.‬‬ ‫سمت راست بيت‌آشور قرار مي‌گيرد و در چپ فع ً‬ ‫ال احسان حاج‌صفي گزينه‬ ‫اول است‪ .‬البته با اوج‌‌گيري دوباره بيک‌زاده احتماالً اين بازيکن فيکس تيم‌ملي‬ ‫مي‌شود‪ .‬پوالدي هم به تازگي بازگشته و فرصت چنداني در اختيار ندارد‪.‬‬

‫هافبک‌ها‌‪ :‬جواد نکونام‪ ،‬آندو‪ ،‬مجتبي جباري‪ ،‬مسعود شجاعي و‬ ‫اشکان دژاگه‪.‬‬

‫کارلوس کي‌روش‪ ،‬سرمربي تيم ملي‬ ‫فوتبال ايران باقي مي‌ماند‬

‫طرز تفکر کي‌روش درباره نکونام اين است‪« :‬او بايد تيم من را رهبري‬ ‫کند‪ ».‬به همين دليل توقعات او از کاپيتان تيم‌ملي فقط به مسائل فني محدود‬ ‫نمي‌شود‪ .‬با کوچ نکونام به قطر‪ ،‬کي‌روش بسيار نگران شد و حتي از نکونام‬ ‫خرده گرفت‪ .‬در کنار اين بازيکن‪ ،‬آندو به عنوان هافبک دفاعي بازي مي‌کند‪.‬‬

‫فدراسيون‬ ‫مي‌شود‬ ‫گفته‬ ‫فوتبال‪ ‬ايران‪ ،‬قرارداد کارلوس کي‌روش‪،‬‬ ‫سرمربي پرتغالي تيم ملي فوتبال کشور را‬ ‫تا‪ ‬چهار سال آينده تمديد کرده است‪.‬‬ ‫به گزارش پايگاه اطالع رساني‬ ‫شبکه‌ي خبر هيئت رئيسه‌ي فدراسيون‬ ‫فوتبال ايران که با حضور علي کفاشيان‪،‬‬ ‫رئيس اين فدراسيون تشکيل جلسه داده‬ ‫بود‪ ،‬با تمديد قرارداد آقاي کي‌روش‪،‬‬ ‫شرايط ادام ‌ه کار او را تا سال ‪ 2018‬ميالدي‬ ‫فراهم کرد‪.‬‬ ‫آقاي کي‌روش در کارنامه‌ خود‬ ‫دستياري «الکس فرگوسن» سرمربي سابق‬ ‫تيم فوتبال منچستر يونايتد انگلستان و‬ ‫سرمربيگري تيم فوتبال «رئال مادريد»‬ ‫اسپانيا را دارد‪ .‬تيم ملي فوتبال ايران با‬ ‫سرمربي‌گري او موفق شد به جام جهاني فوتبال سال ‪ 2014‬ميالدي راه پيدا کند‪.‬‬

‫نتايج ضعيفي در مسابقات ليگ برتر کسب کرده و عملکرد اين تيم باعث انتقادات‬ ‫بسياري نسبت به آن شده است‪ .‬ذوبي‌ها در هفته‌هاي گذشته نتايج بسيار بدي‬ ‫کسب کرده‌اند و شکست اين تيم مقابل فجرسپاسي شيراز باعث شد که شايعه‬ ‫برکناري سرمربي اين تيم بيشتر از گذشته به گوش برسد‪.‬‬ ‫مجتبي تقوي که بعد از استعفاي لوکا بوناچيچ‪ ،‬سرمربي پيشين ذوب‌آهن به‬ ‫عنوان سرمربي اين تيم اصفهاني انتخاب شد‪ ،‬بعد از شکست مقابل فجرسپاسي‬ ‫شيراز‪ ،‬با شعارهاي تند هواداران ذوب‌آهن مواجه شد‪ .‬هواداران ذوب‌آهن در‬ ‫شعارهاي خود به شدت نسبت به عملکرد تيم اصفهاني انتقاد داشته و خواستار‬ ‫برکناري تقوي شدند‪.‬‬ ‫اين هواداران در روزهاي گذشته نيز خواستار حضور فيروز کريمي در تيم‬ ‫ذوب‌آهن شده و از مديرعامل کارخانه ذوب‌آهن خواستند تا او را به عنوان سرمربي‬ ‫تيم انتخاب کند‪.‬‬ ‫ذوب‌آهن در حال حاضر در جايگاه پانزدهم ليگ برتر قرار دارد و در صورتي که‬ ‫در بازي‌هاي آينده خود نتيجه نگيرد‪،‬‬ ‫احتمال سقوط اين تيم اصفهاني‬ ‫وجود دارد‪.‬‬

‫فيروز کريمي‬ ‫با باشگاه‬ ‫ذوب‌آهن به‬ ‫توافق رسيد‬ ‫باشگاه‬ ‫مسئوالن‬ ‫ذوب‌آهن اصفهان پس از‬ ‫توافق با فيروز کريمي‪ ،‬با اين مربي قرارداد رسمي امضا کرده و مراسم معارفه او‬ ‫را به عنوان سرمربي جديد تيم‪ ،‬در محل انجام تمرينات برگزار کردند‪.‬‬ ‫در اين مراسم سعد محمدي‪ ،‬مديرعامل شرکت ذوب‌آهن و سعيد آذري‬ ‫مديرعامل باشگاه ذوب‌آهن اصفهاني حضور داشته و کريمي را به عنوان سرمربي‬ ‫تيم ذوب‌آهن معرفي‌کردند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرنگار مهر‪ ،‬تيم فوتبال ذوب‌آهن اصفهان در هفته‌هاي گذشته‬

‫‪55‬‬

‫قهرماني ايران‬ ‫در جام تختي با‬ ‫کسب ‪ 6‬مدال‬ ‫طال‬

‫تيم کشتي ايران با کسب ‪6‬‬ ‫مدال طال عنوان قهرماني در جام‬ ‫جهان پهلوان تختي را از آن خود‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري خبرآنالين‪ ،‬کشتي گيران ايراني توانستند عنوان‬ ‫قهرماني در سي و چهارمين دوره رقابت‌هاي بين‌المللي کشتي آزاد جام جهان‬ ‫پهلوان تختي را به دست بياورند‪.‬‬ ‫در اين رقابت‌ها که با حضور ‪ 16‬کشور برگزار شد ملي‌پوشان ايران با کسب‬ ‫‪ 6‬مدال طال و کسب ‪ 74‬امتياز قهرمان شدند‪ .‬در اين مسابقات که در سالن‬

‫جباري هم با اوج​گيري دوباره حاال مهره ثابت تيم‌ملي است‪ .‬مسعود شجاعي‬ ‫هم به دليل حضور در فوتبال اروپا و نوع تمريناتش‪ ،‬گزينه اول کي‌روش در‬ ‫جناح چپ است‪ ،‬هر چند کارلوس رقيبي چون جهانبخش هم برايش تراشيده‬ ‫است‪ .‬دژاگه هم که اگر مصدوم نباشد‪ ،‬به طور قطع در پست بال راست بازي‬ ‫خواهد کرد‪.‬‬

‫مهاجم‪ :‬رضا قوچان‌نژاد‪.‬‬

‫او شماره يک خط حمله تيم ‌ملي است‪ .‬رضا انگيزه‌هاي فراواني براي‬ ‫تيم‌ملي دارد و فع ً‬ ‫ال مهاجمي رقيب او نيست‪ .‬قوچان‌نژاد در چارلتون مهره‌اي‬ ‫ثابت است و در سه بازي پاياني ايران در مقدماتي جام‌ جهاني‌ گل زد‪ .‬البته او‬ ‫در زمان حمله در خط حمله ايران تنها نخواهد بود‪ .‬دژاگه و شجاعي از راست‬ ‫و چپ به او اضافه مي‌شوند و جباري هم با پاس‌هاي عمقي‌‌اش‪ ،‬دفاع حريف را‬ ‫به هم خواهد ريخت‪.‬‬

‫داليلي که باعث دعوت کريمي نمي‌شود؟‬

‫آيا کريمي هم جايي در ليست و شايد ترکيب خواهد داشت؟ اين سؤالي‬ ‫است که طرفداران زيادي مي‌پرسند و هنوز کسي پاسخ روشني به آن نداده‬ ‫است‪ .‬هر چند نام اين بازيکن در ليست ‪ 50‬نفره به فيفا وجود دارد ولي کارلوس‬ ‫کي‌روش فاش کرده‪ ،‬او شانسي براي حضور در تيم‌ملي ندارد‪ .‬بي‌شک گذشت‬ ‫زمان مي‌تواند اين خبر را تأييد يا تکذيب کند‪.‬‬ ‫م ملي در حرف‌هاي درگوشي از عدم دعوت‬ ‫در حال حاضر همه اطرافيان تي ‌‬ ‫کريمي به تيم‌ملي خبر مي‌دهند‪ .‬يکي از داليل اصلي هم اعتماد کامل کي‌روش به‬ ‫رهبر تيمش يعني نکونام است‪ .‬مي‌گويند او قصد ندارد در تيم‌ملي تقسيم قدرت‬ ‫کند و اعتقاد دارد وجود نکونام به عنوان بزرگ تيمش کافي است‪.‬‬ ‫شايد خيلي‌ها به حضور کريمي ديد فني داشته باشند ولي آنچه به نظر‬ ‫مي‌‌آيد‪ ،‬نگرش متفاوت کي‌روش به دعوت کريمي است‪ .‬او معتقد است با‬ ‫حضور او‪ ،‬ديگر نکونام رهبر اصلي تيمش نخواهد بود و شايد اين مسئله بتواند‬ ‫مشکالتي را شکل دهد‪.‬‬ ‫شهداي هفتم تير برگزار شد قزاقستان با ‪ 54‬امتياز دوم شد و اوکرايني‌ها با ‪21‬‬ ‫امتياز جايگاه سوم را به خودشان اختصاص دادند‪.‬‬ ‫جايزه نقدي اين مسابقات براي نفرات اول ‪ 5‬هزار دالر‪ ،‬نفرات دوم ‪ 3‬هزار‬ ‫دالر و نفرات سوم ‪ 2‬هزار دالر بود‪.‬‬

‫پايان بازي‌هاي المپيک زمستاني‬ ‫در سوچي‬ ‫تو‌دومين بازي‌هاي المپيک زمستاني در سوچي در حضور‬ ‫مراسم پاياني بيس ‌‬ ‫والديمير پوتين‪ ،‬رئيس جمهوري روسيه و توماس باخ‪ ،‬رييس کميته بين‌المللي‬ ‫المپيک‪ ،‬با برنامه‌هاي متنوع هنري و آتش‌بازي در ورزشگاه المپيک فيشت برگزار‬ ‫شد‪.‬‬ ‫تيم روسيه که ميزبان اين بازي‌ها بود موفق‬ ‫شد با کسب در مجموع ‪ 33‬مدال پس از ‪ 20‬سال‬ ‫به مقام قهرماني اين بازي‌ها برسد‪ .‬امريکا با‬ ‫‪ 28‬مدال دوم و نروژ و کانادا با ‪ 26‬و ‪ 25‬مدال‬ ‫مقامهاي سوم و چهارم را به دست آوردند‪.‬‬ ‫تيم آلمان که در پي به دست آوردن ‪30‬‬ ‫مدال بود‪ ،‬تنها ‪ 19‬مدال کسب کرد و مقام ششم‬ ‫اين بازي‌ها را به دست آورد‪ .‬اين بدترين مقام‬ ‫به دست آمده براي آلمان در بازي‌هاي المپيک‬ ‫زمستاني از زمان اتحاد دو بخش آلمان در سال‬ ‫‪ 1990‬بوده است‪.‬‬ ‫کاروان ورزشي ايران در اين رقابت‌ها پنج‬ ‫نماينده داشت که محمد کيادربندسري و حسين‬ ‫ساوه شمشکي در رشته اسکي مارپيچ به ترتيب‬ ‫به مقام‌هاي ‪ 51‬و ‪ 55‬دست يافتند‪ ،‬فروغ عباسي‬ ‫در رشته اسکي مارپيچ چهل و هشتم شد‪ ،‬فرزانه رضاسلطاني در رقابت‌هاي اسکي‬ ‫ماراتن زنان رتبه هفتاد و سوم را به دست آورد و ستار صيد در ماراتن مردان مقام‬ ‫‪ 79‬المپيک سوچي را کسب کرد‪.‬‬ ‫در المپيک سوچي‪ ،‬بيش از ‪ 2800‬ورزشکار از ‪ 58‬کشور جهان با هم رقابت‬


‫‪56‬‬ ‫دنباله از صفحة قبل‬ ‫کردند‪ ،‬در اين رقابت‌ها براي جذب‬ ‫ورزشکاران جوان‪ 12 ،‬رشته جديد‬ ‫به المپيک زمستاني اضافه شد‪.‬‬ ‫المپيک سوچي با مراسمي‬ ‫همانند مراسم افتتاحيه با تاکيد بر‬ ‫روي فرهنگ‪ ،‬هنر و موسيقي روسيه‬ ‫به پايان رسيد و در انتها پرچم‬ ‫بازي‌هاي زمستاني به ميزبان بعدي‬ ‫المپيک يعني شهردار شهر پيونگ‬ ‫چانگ کره جنوبي داده شد‪.‬‬ ‫کره جنوبي که در نظر دارد‬ ‫بازي‌هاي زمستاني ‪ 2018‬را با‬ ‫بودجه‌اي ‪ 7‬ميليارد پوندي برگزار‬ ‫کند دومين کشور آسيايي پس از‬ ‫ژاپن است که ميزبان اين رقابت‌ها‬ ‫مي‌شود‪.‬‬ ‫شهر ساپوروي ژاپن در سال‬ ‫‪ 1972‬براي اولين بار در آسيا ميزبان‬ ‫المپيک زمستاني شده بود‪.‬‬

‫اهداي اعضاي‬ ‫اسکي‌باز ايراني‬ ‫پس از مرگ‬ ‫مغزي‬ ‫پس از اعالم مرگ مغزي نويد‬ ‫شاهسوندي‪ ،‬اسکي‌باز ايراني که در‬ ‫پيست ديزين مصدوم شد‪ ،‬با رضايت‬ ‫پدر او اعضاي بدنش براي پيوند به‬ ‫بيماران اهدا شد‪.‬‬ ‫نويد شاهسوندي عضو تيم اسکي «هايپ» بود و در بخش نمايشي اين‬ ‫ورزش فعاليت مي‌کرد‪.‬‬ ‫آقاي شاهسوندي به پايه بتوني کابين برخورد کرد و از ناحيه دست‪ ،‬پا‪ ،‬سر و‬ ‫لگن دچار شکستگي شد‪.‬‬ ‫اين اسکي‌باز پس از حادثه دچار ايست قلبي شد‪ ،‬اما به کمک يک پزشک که‬ ‫براي اسکي کردن در پيست حضور داشته‪ ،‬قلب او دوباره به تپش افتاد‪.‬‬ ‫خبر به کما رفتن نويد شاهسوندي چهار روز بعد از حادثه در خبرگزاري‌هاي‬ ‫رسمي ايران منتشر شد‪.‬‬ ‫همراه آقاي شاهسوندي‪ ،‬در مصاحبه با خبرگزاري‌ها‪ ،‬از کمبود امکانات‬ ‫پزشکي در پيست ديزين و به طور کل از عدم حضور پزشکان متخصص در‬ ‫پيست‌هاي اسکي انتقاد کرده بود‪.‬‬ ‫او در عين حال گفته بود که نويد شاهسوندي در حالي دچار اين حادثه شد که‬ ‫کاله ايمني به سر نداشت‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاري جمهوري اسالمي ايران‪( ،‬ايرنا)‪ ،‬محمود گودرزي‪ ،‬وزير‬ ‫ورزش و جوانان ايران به مدير عامل شرکت توسعه و نگهداري اماکن ورزشي‬ ‫دستور تحقيق در مورد علت اين حادثه را داده بود و از لطفعلي پورزند‪ ،‬رئيس‬ ‫فدراسيون پزشکي ورزشي خواسته بود تا هرگونه همکاري و حمايت را براي بهبود‬ ‫روند درماني اين اسکي‌باز انجام دهند‪.‬‬ ‫بعد از به کما رفتن نويد شاهسوندي‪ ،‬ايرنا به نقل از مصطفي مدبر‪ ،‬مدير عامل‬ ‫شرکت توسعه و نگهداري اماکن ورزشي‪ ،‬نوشت که اين شرکت به عنوان نهاد‬ ‫مسئول در حال پيگيري موضوع است و به زودي گزارش نهايي تحقيقات پيرامون‬ ‫اين اتفاق را منتشر خواهند کرد‪.‬‬

‫قرعه‌کشي مقدماتي‬ ‫جام ملت‌هاي ‪ 2016‬اروپا‬

‫مرحله مقدماتي جام ملت‌هاي ‪ 2016‬فرانسه در شهر نيون سوئيس قرعه‌کشي‬ ‫شد و در يکي از دشوارترين گروه‌ها تيم‌‌هاي آلمان‪ ،‬لهستان‪ ،‬گرجستان‪ ،‬جمهوري‬ ‫ايرلند‪ ،‬اسکاتلند و جبل‌الطارق براي راهيابي به مرحله نهايي با يکديگر رقابت‬ ‫خواهند کرد‪.‬‬ ‫جام ملت‌هاي ‪ 2016‬اروپا به ميزباني فرانسه برگزار خواهد شد؛ به غير از‬ ‫فرانسه که به دليل ميزباني به صورت مستقيم به مرحله نهايي اين رقابت‌ها راه‬ ‫يافته‪ 53 ،‬تيم ديگر حاضر در مرحله مقدماتي براي کسب يکي از ‪ 24‬سهميه‬ ‫ت خواهند کرد‪.‬‬ ‫مرحله پاياني با يکديگر رقاب ‌‬ ‫آخرين جام ملت‌هاي اروپا در سال ‪ 2012‬به ميزباني مشترک اوکراين و‬ ‫لهستان با حضور ‪ 16‬تيم در مرحله پاياني اين مسابقات برگزار شد ولي با تصميم‬ ‫يوفا تعداد تيم‌ها در جام ملت‌هاي ‪ 2016‬فرانسه ‪ 24‬تيم خواهد بود‪.‬‬ ‫دو تيم اول هر گروه و همچنين بهترين تيم سوم ‪ 9‬گروه به صورت مستقيم به‬ ‫مرحله نهايي اين رقابت‌ها راه پيدا مي‌کنند‪ .‬هشت تيمي که در گروه‌هاي خود سوم‬ ‫شوند به دو بازي رفت و برگشت با يکديگر روبرو خواهند شد تا تکليف چهار تيم‬ ‫ديگر صعود کننده به جام ملت‌هاي ‪ 2016‬اروپا مشخص شود‪.‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫افزايش تيم‌هاي صعود کننده به مرحله نهايي باعث شده برخي از کشورهايي‬ ‫که در چند سال اخير در صعود به اين مسابقات ناکام بودند‪ ،‬شانس بيشتري براي‬ ‫صعود داشته باشند‪.‬‬ ‫در مراسم قرعه کشي اين رقابت‌ها منطقه جبل الطارق که به تازگي عضويتش‬ ‫به عنوان يکي از اعضاي يوفا پذيرفته شده‪ ،‬ابتدا بر اساس قرعه با اسپانيا در گروه‬ ‫‪ D‬همگروه شد ولي براي جلوگيري از درگيري‌هاي سياسي اسپانيا و بريتانيا‪ ،‬گروه‬ ‫آن تغيير پيدا کرد‪.‬‬ ‫ارمنستان و آذربايجان هم به داليل مشابه پس از اينکه در قرعه‌کشي کنار هم‬ ‫قرار گرفتند‪ ،‬جدا از هم در گروه‌هاي ديگري جاي داده شدند‪.‬‬ ‫قهرمان فعلي جام ملت‌هاي اروپا يعني اسپانيا به همراه اوکراين‪ ،‬اسلواکي‪،‬‬ ‫بالروس‪ ،‬مقدونيه و لوکزامبورگ در گروه ‪ C‬اين رقابت‌ها قرار گرفته است‪.‬‬ ‫فرانسه ميزبان رقابت‌ها تنها به منظور حفظ آمادگي‪ ،‬در مسابقات مقدماتي‬ ‫شرکت خواهد کرد اين تيم در گروه ‪ I‬با پرتغال‪ ،‬دانمارک‪ ،‬صربستان‪ ،‬ارمنستان و‬ ‫آلباني هم‌گروه خواهد بود‪ .‬فرانسه هر نتيجه‌اي که در مسابقات مقدماتي به دست‬ ‫آورد تاثيري در ميزباني‌اش نخواهد داشت‪.‬‬ ‫بازي‌هاي مقدماتي جام ملت‌هاي اروپا از هفت سپتامبر ‪ 2014‬آغاز خواهد و‬ ‫در ‪ 13‬اکتبر ‪ 2015‬به پايان خواهد رسيد‪ .‬بازي‌هاي حذفي هم در ماه نوامبر سال‬ ‫‪ 2015‬برگزار مي‌شود‪ .‬مراسم قرعه‌کشي مرحله نهايي جام ملت‌هاي اروپا روز ‪12‬‬ ‫دسامبر برگزار خواهد شد‪.‬‬ ‫گروه‌‌هاي ‪ 9‬گانه مقدماتي جام ملت‌هاي ‪ 2016‬فرانسه‪:‬‬ ‫گروه ‪ :1‬هلند‪ ،‬چک‪ ،‬ترکيه‪ ،‬لتوني‪ ،‬ايسلند‪ ،‬قزاقستان‪.‬‬ ‫گروه ‪ :2‬بوسني‌وهرزگوين‪ ،‬بلژيک‪ ،‬اسرائيل‪ ،‬ولز‪ ،‬قبرس‪ ،‬آندورا‪.‬‬ ‫گروه ‪: 3‬اسپانيا‪ ،‬اوکراين‪ ،‬اسلواکي‪ ،‬مقدونيه‪ ،‬بالروس‪ ،‬لوکزامبورگ‪.‬‬ ‫گروه ‪ :4‬آلمان‪ ،‬ايرلند‪ ،‬لهستان‪ ،‬گرجستان‪ ،‬اسکاتلند‪ ،‬جبل‌الطارق‪.‬‬ ‫گروه ‪ :5‬انگلستان‪ ،‬سوئيس‪ ،‬اسلووني‪ ،‬ليتواني‪ ،‬استوني‪ ،‬سن‌مارينو‪.‬‬ ‫گروه ‪ :6‬يونان‪ ،‬مجارستان‪ ،‬روماني‪ ،‬ايرلندشمالي‪ ،‬فنالند‪ ،‬جزاير فارو‪.‬‬ ‫گروه ‪ :7‬روسيه‪ ،‬سوئد‪ ،‬اتريش‪ ،‬مولداوي‪ ،‬مونته‌نگرو‪ ،‬ليختن‌اشتاين‪.‬‬ ‫گروه ‪ :8‬ايتاليا‪ ،‬کرواسي‪ ،‬نروژ‪ ،‬آذربايجان‪ ،‬بلغارستان‪ ،‬مالت‪.‬‬ ‫گروه ‪ :9‬پرتغال‪ ،‬دانمارک‪ ،‬صربستان‪ ،‬ارمنستان‪ ،‬آلباني‪.‬‬

‫مايلي‌کهن باز هم‬ ‫عليه دايي موضع گرفت‬

‫سر مر بي‬ ‫اسبق تيم ملي‬ ‫مردم‬ ‫گفت‪:‬‬ ‫ما‬ ‫ولي‌نعمت‬ ‫هستند و آنها‬ ‫بودند که ما را به‬ ‫اينجا رساندند و‬ ‫حاال که به همه‬ ‫چيز رسيديم‬ ‫نبايد گذشته‌مان‬ ‫فراموش‬ ‫را‬ ‫کنيم و به مردم‬ ‫فخر بفروشيم‪.‬‬ ‫کسوت‬ ‫من‬ ‫مربيگري اين آقاي متکبر را داشتم و امروز هم مي‌خواهم به او ياد بدهم که بايد‬ ‫مقابل مردم متواضع و قدرشناس باشد‪.‬‬ ‫محمد مايلي‌کهن در ضمن بيان اين مطلب افزود‪ :‬اين آقا هميشه فکر مي‌کند‬ ‫مردم به وي بدهکارند و آنها بايد خود را مديون زحمات او بدانند در حاليکه ما‬ ‫ورزشکار و مربي به هر جايي رسيديم‪ ،‬به واسطه حمايت‌هاي مردم بوده و نبايد‬ ‫روزهاي گمنامي خودمان را فراموش کنيم‪.‬‬ ‫وي افزود‪ :‬اين مردم بودند که ما را بزرگ کردند و حاال اين ما هستيم که بايد‬ ‫قدردان و سپاسگزار آنها باشيم‪ ،‬نه اينکه از آنها طلب داشته باشيم و وقتي در‬ ‫کوچه و خيابان با آنها روبرو مي‌شويم فکر کنند سر آنها منت داريم‪.‬‬ ‫پيشکسوت تيم فوتبال پرسپوليس تصريح کرد‪ :‬خدا را شاهد مي‌گيرم حاضر‬ ‫نيستم حتي يک “خار” به دست او برود ولي وقتي حرف‌ها و رفتارهاي متکبرانه‬ ‫اين آقا را نسبت به مردم و اقشار مختلف مردم مي‌بينم‪ ،‬نمي‌توانم سکوت کنم و‬ ‫بي‌تفاوت از کنار آن بگذرم و فکر مي‌کنم رسالت مربيگري و معلمي من ايجاب‬ ‫مي‌کند که در مقابل اين قبيل قلدربازي‌ها بايستم و رسواگري کنم‪.‬‬ ‫مايلي‌کهن با اشاره به چاپ عکسي از وي پيش از انقالب که او را با شلوار‬ ‫جين و تي شرتي که روي آن به انگليسي نوشته شده “دانشگاه کاليفرنيا” گفت‪:‬‬ ‫اين عکس را در فضاي مجازي و روزنامه‌ها گذاشته‌اند تا از نوع لباس پوشيدن‬ ‫من قبل از انقالب ايراد بگيرند و بگويند من مروج فرهنگ آمريکايي هستم ولي‬ ‫فراموش نکنيد که نورم و مارک لباس‌هاي آن زمان همين بود و فکر نمي‌کنم نوع‬ ‫پوشش من زننده باشد ولي همين آقا که خيلي به ايراني بودن خودش مي‌نازد چرا‬ ‫پاسپورت آمريکايي دارد و تبعه اين کشور شده؟‬ ‫وي ادامه داد‪ :‬همين امروز هم که قرن ‪ 21‬است و اين آقا هزار نوع مدل و‬ ‫طراح لباس براي خودش دارد‪ ،‬طرز درست پوشيدن لباس را هم بلد نيست‪.‬‬ ‫وي با بيان اينکه آمريکا و کشورهاي استعمارگر با شعار دادن از بين نمي‌روند‬ ‫بلکه بايد با عمل و رفتارمان نشان دهيم مخالف استعمارگري‌هاي اين کشور‬ ‫هستيم به ذکر مثالي در اين زمينه پرداخت و يادآور شد‪ :‬يادم مي‌آيد براي نماز‬ ‫عيد فطر رفته بودم و آنجا يکي از نمازگزاران من را شناخت و به من گفت که‬ ‫استقاللي‌ام ولي شما را دوست دارم‪ .‬من تشکر کردم و گفتم من آمده‌ام نماز‬ ‫بخوانم و کاري به شعار مرگ بر آمريکا ندارم و هرگز چنين شعاري نخواهم داد‪.‬‬ ‫وي اضافه کرد‪ :‬در جنگ جهاني دوم ژاپن به طور مستقيم با آمريکا وارد‬ ‫جنگ شد و آمريکايي‌ها ناچار شدند براي شکستن مقاومت اين کشور دو شهر‬

‫‪56‬‬

‫ناکازاکي و هيروشيما را با بمب اتم هدف قرار دهند و شايد آن زمان ژاپن به‬ ‫واسطه اين حمله ناجوانمردانه به ظاهر شکست خورد‪ ،‬اما مردم اين کشور با‬ ‫تحمل سختي‌هاي بسيار دوباره کشورشان را ساختند و امروز ژاپني‌ها اقتصاد دنيا‬ ‫را قبضه کرده‌اند بطوري که همان آمريکايي‌ها امروز سوار ماشين‌هاي ساخت ژاپن‬ ‫مي‌شوند‪ ،‬يعني ژاپني‌ها با عملشان شعار مرگ بر آمريکا را ثابت کردند‪.‬‬ ‫وي در بخش ديگري از سخنان خود درباره اظهارات علي دايي که گفته بايد‬ ‫بابت اينکه مايلي‌کهن ‪ 5‬تيم را به ليگ دسته اول برده به او نشان “پنجه طاليي”‬ ‫بدهند‪ ،‬گفت‪ :‬اگر من لقب پنجه طاليي بگيرم به وي بايد لقب “کارت طاليي”‬ ‫بدهند چراکه با کارت به کارت کردن به راحتي نتايج مسابقات را جابجا مي‌کند‪.‬‬ ‫مايلي‌کهن در مورد اينکه باالخره چه زماني اختالفات او و دايي پايان خواهد‬ ‫يافت و روزي فرا خواهد رسيد که اين دو پيشکسوت پرسپوليس در کنار هم براي‬ ‫سربلندي اين باشگاه تالش خواهند کرد‪ ،‬گفت‪ :‬البته من اين آقا را پيشکسوت‬ ‫پرسپوليس نمي‌دانم‪ .‬در ضمن در اغلب اختالفات گذشته من کمتر شروع کننده‬ ‫بودم و در بسياري از مواقع ناچار بودم پاسخ بدهم چون هم در زمينه فوتبال‬ ‫تخصص دارم و هم گذشته اين آقاي خودپسند را مي‌دانم‪ .‬پس دليلي ندارد که‬ ‫پاسخ بي‌حرمتي‌هاي او را ندهم و اجازه بدهم او به هر کسي که مي‌خواهد توهين‬ ‫کند‪.‬‬ ‫پيشکسوت پرسپوليس يادآور شد‪ :‬اين آقا به همه فخر مي‌فروشد و فکر‬ ‫مي‌کند همه برده او هستند‪.‬نگستاخي‌هاي او تا آنجا پيش رفته که به تازگي با‬ ‫يکي از نگهبانان مجموعه شهيد درفشي‌فر درگير شده و به گوش او سيلي زده‪،‬‬ ‫اين اعمال و رفتار چه معني مي‌دهد؟ چه کسي بايد جلوي اين قلدرمأبي‌ها را‬ ‫بگيرد؟سکوت مقابل اين آدم‌ها آنها را جري‌تر مي‌کند ولي من نمي‌گذارم‪.‬‬ ‫وي در بخش پاياني سخنان خود گفت‪ :‬من تا آخر اين راه ايستاده‌ام و اجازه‬ ‫نمي‌دهم کساني که پايشان را روي دوش مردم گذاشتند و باال رفتند حاال بخواهند‬ ‫براي همين مردم گردن‌کلفتي کنند‪.‬‬

‫شکست‬ ‫سنگين‬ ‫استقالل در‬ ‫بندرانزلي‬ ‫در ادامه هفته بيست و‬ ‫هفتم ليگ برتر فوتبال ايران‪ ،‬استقالل که براي آخرين بار در سال ‪ 1392‬به ميدان‬ ‫مي‌رفت‪ ،‬سنگين‌ترين شکست فصل خود را متحمل شد و با نتيجه ‪ 4‬بر ‪ 2‬به ملوان‬ ‫انزلي باخت‪.‬‬ ‫حاال فوالد خوزستان ‪ 51‬امتيازي صدرنشين است‪ .‬استقالل با ‪ 50‬امتياز در‬ ‫رده دوم قرار دارد و نفت ‪ 48‬امتيازي نيز رتبه سوم را در اختيار گرفته است‪.‬‬ ‫سپاهان و پرسپوليس با يک بازي کمتر در رده‌هاي چهارم و پنجم ايستاده‌اند و‬ ‫براي باقي ماندن در جمع مدعيان قهرماني‪ ،‬بايد از سد مس و صبا بگذرند‪.‬‬ ‫استقالل در بندرانزلي به مصاف ملوان رفت‪ .‬ميزبان که نمايشي درخشان‬ ‫در نيم فصل دوم داشته با کسب برتري پرگل‪ 41 ،‬امتيازي شد تا رتبه ششم را‬ ‫نصيب خود کند‪.‬‬


‫‪57‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫عشقي او نيز هرگز بي‌دردسر و راحت نيست؛ اما دوران پيري‬ ‫ي خواهد داشت‪ .‬‬ ‫آرام ‌‬ ‫بعضي بر اين باورند كه متولدين سال اسب بر افراد‬ ‫خانواده خود نفوذ عجيبي دارند؛ اما باور عموم اين است كه‬ ‫اسب‌هاي آتشين براي خانه‌اي كه در آن متولد شده‌اند و‬ ‫نيز براي خانواده‌اي كه خود تشكيل خواهند داد‪ ،‬مشكل‌ساز‬ ‫خواهند بود‪.‬‬

‫فال سال ‪1393‬‬ ‫فروردين (بره)‬

‫پيشگويي سال ‪1393‬‬ ‫سال ‪ 1393‬هفتمين سال از دوره دوازده ماهي است و‬ ‫اين اعتقاد وجود دارد که حوادث سال ‪ 1393‬با طبع اسب‬ ‫هماهنگي دارد‪.‬‬ ‫متولدين سال‌هاي ‪،1321 ،1309 ،1297 ،1285‬‬ ‫‪ 1393 ،1381 ،1369 ،1357 ،1345 ،1333‬متولدين سال‬ ‫اسب هستند‪.‬‬ ‫شعار متولدين ماه اسب اين است‪« ،‬من اداره مي‌کنم»‬ ‫و عدد شانس آنان ‪ 8‬است‪.‬‬ ‫متولدين اين ماه براي پيشرفت خود مصرانه و باپشتکار‬ ‫تالش مي‌کنند‪ .‬اسب حيواني پرانرژي‪ ،‬روشن‪ ،‬دلسوز‪،‬‬ ‫مهربان‪ ،‬باهوش و توانا است‪.‬‬ ‫افرادي که در سال اسب متولد شده‌اند‪ ،‬هميشه دوست‬ ‫دارند در جمع مورد توجه قرار گيرند‪ .‬آنها افرادي فعال‪،‬‬ ‫دانا‪ ،‬مهربان با ديگران هستند و دوست دارند در کارهاي‬ ‫مخاطره‌آميز شرکت کنند‪ .‬آنها قادر به تحمل محدوديت بيش‬ ‫از حد نيستند زماني که شکست مي‌خورند‪ ،‬بدبين مي‌شوند‪.‬‬ ‫چيني‌ها معتقدند بودند در شروع سال نو از بين تمام‬ ‫حيوانات تنها دوازده حيوان براي گردش زمين انتخاب‬ ‫شده‌اند که به ترتيب ظاهر مي‌شوند و انسان‌ها برحسب‬ ‫تولد در سال مورد نظر داراي همان خصوصيات مي‌باشند‪.‬‬

‫طالع بيني متولدين‬ ‫سال اسب‬

‫فروردين‪ :‬اسب بخار! او تند خو‪ ،‬پرخاشگر‪ ،‬بداخالق و‬ ‫آتشين مزاج است‪ .‬اي كاش مي‌توانست افكار و اهداف‬ ‫خود را پيگيري كند‪.‬‬ ‫ارديبهشت‪ :‬اسب درشكه! خودخواهي او از اسب‌هاي‬ ‫ديگر كمتر و اهل ساخت و پاخت است‪.‬‬ ‫خرداد‪ :‬اسب اصيل! هنوز به او دهنه زده نشده است‪.‬‬ ‫او هر كاري را كه شروع كند‪ ،‬هرگز به پايان نمي‌رساند‪ .‬‬ ‫تير‪ :‬اسب عصاري! او بسيار احساساتي است‪ ،‬مرتب به‬ ‫دور خود مي‌چرخد و هرگز زندگي مطابق ميل او نيست‪ .‬‬ ‫مرداد‪ :‬اسب صورت فلكي قنطورس! او توان انجام هيچ‬ ‫كاري را ندارد و تنها به خود فكر مي‌كند‪ .‬‬ ‫شهريور‪ :‬يابو! موجود اليقي است؛ اما متاسفانه نمي‌توان‬ ‫به او اعتماد كرد‪ .‬او واقع‌بين و كاري است‪ .‬‬ ‫مهر‪ :‬اسب سيرك! او با پرهاي روي سرش دائمًا‬ ‫مي‌رقصد و دقيقًا آنطور كه دوست دارد‪ ،‬عمل مي‌كند‪ .‬‬ ‫آبان‪ :‬اسب وحشي! او پر هيجان‌ترين و احساساتي‌ترين‬ ‫اسب‌ها است‪ .‬‬ ‫آذر‪ :‬اسب مزرعه! او بي‌اراده‪ ،‬كارش را تا آخر انجام‬ ‫مي‌دهد‪ .‬‬ ‫دي‪ :‬اسب مسؤوليت شناس! او استثنايي‌ترين‬ ‫اسب‌هاست؛ البته گرفتاري‌هايي نيز خواهد داشت‪ .‬‬ ‫بهمن‪ :‬اسب مسابقه! بايد اميد داشت كه مراقب‬ ‫سواركارش باشد‪ .‬‬ ‫اسفند‪ :‬اسب روشنفكر و غمگين! او از خود رضايت ندارد‬ ‫و فقط به كارهايي فكر مي‌كند كه کاش مي‌توانست آنها‬ ‫را انجام دهد‪.‬‬

‫خصوصيات متولدين سال اسب‬ ‫نجيب و برازنده‪ .‬اسب هميشه فوق‌العاده به نظر‬ ‫مي‌رسد‪ .‬عاشق مکان‌هاي عمومي‪ ،‬ورزشکار‪ ،‬شوخ‪،‬‬

‫‪57‬‬

‫نکته‌سنج‪ ،‬زرنگ‪ ،‬ناآرام‪ ،‬خودخواه‪ ،‬خود‌دوست و اهل اقتصاد‬ ‫است‪ .‬به خاطر عشق از همه چيز مي‌گذرد‪ .‬خونگرم‪ ،‬هيجاني‬ ‫و نا‌آرام است‪ .‬اسب با بز و سگ و ببر مي‌تواند زندگي خوبي‬ ‫داشته باشد ولي با موش هرگز‪ .‬‬ ‫اسب هميشه خود را آراسته و ستودني مي‌نمايد‪ .‬جاذبه‬ ‫جنسي او خيره كننده است و مي‌داند چگونه لباس بپوشد‪.‬‬ ‫ي مانند كنسرت‪ ،‬تئاتر‪ ،‬گردهمائي‌ها‪،‬‬ ‫او به مكان‌هاي عموم ‌‬ ‫مسابقات ورزشي و مهماني‌ها عالقه خاصي دارد‪ .‬وي اغلب‬ ‫خوش‌اندام و ورزشكار است‪.‬‬ ‫اسب بسيار خوش برخورد‪ ،‬خوش صحبت‪ ،‬با نشاط‪،‬‬ ‫دلسوز‪‌،‬شوخ‪ ،‬سرگرم كننده و در همه حال محبوب و دوست‬ ‫داشتني است‪ .‬‬ ‫روحيه اسب با فعاليت‌هاي سياسي بسيار سازگار است‬ ‫و اين گونه كارها او را خشنود مي‌كند و به او امكان رشد‬ ‫مي‌دهد‪ .‬اسب با شگردي خاص‪ ،‬ديگران را زير سلطه خود‬ ‫در مي‌آورد و فرمانبردار خود مي‌كند‪.‬‬ ‫اسب بسيار حاضر جواب است و در كارهاي عملي هم‬ ‫به اندازه كارهاي فكري‪ ،‬توانمند‌‪ ،‬خالق و ماهر است‪ .‬اما در‬ ‫حقيقت‪ ،‬او بيشتر زرنگ است تا باهوش و خودش نيز اين‬ ‫را مي‌داند؛ به همين دليل‪ ،‬برخالف ظاهري آرام و مطمئن‪،‬‬ ‫اعتماد به نفس ندارد و موجودي ضعيف است‪ .‬‬ ‫اسب بي‌تاب‪ ،‬تندخو‪ ،‬نازك‌دل و پرشور و حرارت است؛‬ ‫از اين رو گاه از نفوذ كالم خود براي سيطره بر ديگران‬ ‫استفاده مي‌كند‪ .‬كساني كه يك بار از خشم و غضب اسب‬ ‫آسيب ديده باشند‪ ،‬ديگر هرگز نسبت به او خوشبين نخواهند‬ ‫بود و هميشه از او مي‌هراسند و براي پيروزي در زندگي بايد‬ ‫خود را كنترل كنند‪.‬‬ ‫اسب موجودي خودخواه است و هر كس را كه در راه‬ ‫رسيدن او به اهدافش مانع ايجاد كند‪ ،‬لگدكوب مي‌كند‪.‬‬ ‫افزون بر اين‪‌ ،‬تا اندازه‌اي متكبر و خودپسند است و به‬ ‫مشكالت و ناراحتي‌هاي ديگران اهميت نمي‌دهد و تنها به‬ ‫خودش مي‌پردازد؛ با اين حال‪ ،‬در صورت لزوم‪ ،‬با شجاعت‬ ‫تمام در امور ديگران دخالت و وساطت مي‌كند‪.‬‬ ‫اسب مستقل‪ ،‬سركش و خودسر است‪ .‬او هميشه راه‬ ‫خود را مي‌رود و نصايح ديگران را قبول نمي‌كند‪ .‬اسب خيلي‬ ‫زود آغوش خانواده را ترك مي‌كند تا زندگي خود را بسازد‪ .‬او‬ ‫اين كار را با ميل و رغبت انجام مي‌دهد‪ ،‬زيرا زندگي مستقل‬ ‫و مطابق ميل و سليقه شخصي را بر هر چيز ديگر ترجيح‬ ‫مي‌دهد‪ .‬‬ ‫وقتي اسب به ميل خود خانه و خانواده‌اي درست‬ ‫مي‌كند‪‌،‬سرپرستي آن را به عهده مي‌گيرد و به خانواده خود‬ ‫عشق مي‌ورزد‪ .‬اسب در زندگي خانوادگي ساالر و ارباب‬ ‫است‪ .‬حضور او ضامن بقاي خانواده است و اگر زماني به‬ ‫هر علت خانه و خانواده را ترك گويد‪ ‌،‬همه چيز مانند خانه‌اي‬ ‫پوشالي در هم مي‌ريزد‪ .‬‬ ‫اسب زحمتكش است و در امور مالي ديدي كارشناسانه‬ ‫داشته و ماهرانه عمل مي‌كند‪ .‬اما متاسفانه از آن جا كه داراي‬ ‫روحيه متغيري است‪ ،‬ممكن است توجه خود را به امور‬ ‫دلخواهش از دست بدهد؛ اين امور مي‌تواند عاشقانه‪ ،‬مربوط‬ ‫به كار يا هر مورد ديگري باشد‪ .‬اما نگران نباشيد‪ ،‬او دوباره با‬ ‫همان ميزان به موفقيت خواهد رسيد‪ ،‬مشروط بر آنكه انجام‬ ‫كار مورد نظر نياز به گوشه‌گيري و تفكر عميق نداشته باشد‪.‬‬ ‫اسب در ارتباط با جنس مخالف‪ ،‬موجودي ضعيف است‪.‬‬ ‫او به خاطر عشق از همه چيز مي‌گذرد و آنچنان مجذوب‬ ‫عشق مي‌شود كه همه را از ياد مي‌برد؛ به همين دليل‪ ،‬با آن‬ ‫همه استعدادهاي مثبتش‪ ،‬زندگي‌اش رضايت بخش نيست‪.‬‬ ‫اما اگر او بتواند بر اين ضعف خود غلبه كند زندگي شاد و‬ ‫موفقي خواهد داشت‪ .‬‬ ‫دوران كودكي و جواني اسب‪ ،‬پر فراز و نشيب است‪.‬‬ ‫او در جواني خانه و خانواده‌اش را ترك مي‌كند كه همين‬ ‫امر باعث دل شكستگي و افسردگي اسب مي‌شود‪ .‬زندگي‬

‫متولدين اين ماه در سال جديد با چالش‌هاي بسياري‬ ‫روبرو خواهند شد‪ .‬اين سال براي آنها تغييراتي در همه‬ ‫زمينه‌ها به همراه خواهد داشت که بايد خود را با آن‌ها‬ ‫وفق دهند‪ .‬ترس از دشمنان و بدخواهاني که آنان را احاطه‬ ‫کرده‌اند در متولدين اين ماه به چشم مي‌خورد‪ .‬در سه ماه‬ ‫نخست سال اين افراد در همه زمينه‌ها شاهد ناکامي‌هايي‬ ‫خواهند بود‪ .‬شکوفه‌هاي عشق در ماه‌هاي اپريل و مي‌شکفته‬ ‫خواهد شد و تابستان فصل سفر خواهد بود‪.‬‬ ‫اين افراد در پاييز به موفقيت‌هاي مالي خوبي دست‬ ‫خواهند يافت‪.‬‬

‫سرقت نيز باشند‪.‬‬

‫مهر (ميزان‪ ،‬ترازو)‬ ‫افراد متولد اين ماه شاهد «موفقيتي پايا» خواهند بود‪.‬‬ ‫آن‌ها بسيار سفر خواهند کرد و زمان بسياري را در تعطيالت‬ ‫مي‌گذرانند‪ .‬متولدين ماه مهر پروژه‌هاي بازرگاني متعددي را‬ ‫اجرا خواهند کرد و به مقام‌هاي عالي ارتقا مي‌يابند‪ .‬برخي از‬ ‫آن‌ها به سمت‌هاي دولتي منصوب مي‌شوند‪ .‬آنان همه آنچه‬ ‫که در سال‌هاي گذشته کاشته بودند را اوايل سال جديد درو‬ ‫خواهند کرد‪ .‬طي سال جديد خوش شانسي به آن‌ها روي‬ ‫مي‌آورد‪.‬‬

‫آبان (کژدم)‬ ‫براي افرادي که متولد ماه آبان هستند سال جديد سالي‬ ‫سرشار از «پيروزي و تعهد» خواهد بود‪ .‬متولدين اين ماه‬ ‫از نظر عشقي براي انتخاب بين دو نفر سردرگم خواهند‬ ‫بود‪ .‬برخي از آنان پس از ناکامي ‌در يک رابطه عشقي به‬ ‫سراغ رابطه ديگري مي‌روند‪ .‬متولدين آبان از نظر کاري به‬ ‫پيروزي‌هاي چشمگيري دست پيدا خواهند کرد و تصميم‌هاي‬ ‫مهمي ‌اخذ خواهند کرد‪ .‬اين افراد در بخش مديريت‪،‬‬ ‫بازرگاني و امور مالي پيشرفت مي‌کنند‪.‬‬

‫ارديبهشت (گاو)‬ ‫مهم‌ترين رويداد سال براي متولدين اين ماه «نبرد براي‬ ‫عشق» خواهد بود‪ .‬اين افراد در زمينه عاطفي و احساسي‬ ‫پيشرفت خواهند داشت و براي آن دسته از افرادي که روابط‬ ‫آنان در سال گذشته با شکست روبرو شده بود‪ ،‬امسال رابطه‬ ‫جديدي را آغاز خواهند کرد‪ .‬اين افراد در کار با چالش‌هايي‬ ‫روبرو خواهند شد‪ ،‬ولي با کمک موفقيت‌هاي مالي که بدان‬ ‫دست خواهند يافت‪ ،‬خانه جديدي خواهند خريد‪ .‬اين افراد‬ ‫چندين پروژه اجرا خواهند کرد‪.‬‬

‫خرداد (دو پيکر)‬ ‫سال بسيار مهمي‌خواهد بود‪ ،‬سالي سرشار از پيروزي‪.‬‬ ‫بعضي از آن‌ها از نظر عشقي‪ ،‬عشق را خواهند يافت و برخي‬ ‫ديگر پيمان ازدواج مي‌بندند‪.‬‬ ‫متولدين ماه خرداد با تصميم‌هاي قابل توجه و مثبتي‬ ‫روبرو مي‌شوند و شاهد تغييرات شديدي در روابط عشقي‪،‬‬ ‫کاري و زندگي اجتماعي خود خواهند بود‪ .‬آنان ارثيه‌اي‬ ‫قديمي‌به دست مي‌آورند و در پرونده‌هاي حقوقي که سالهاي‬ ‫طوالني در انتظار نتيجه آن بودند‪ ،‬پيروز مي‌شوند‪ .‬سال جديد‬ ‫سال سفر براي متولدين اين ماه است‪.‬‬

‫تير (خرچنگ)‬ ‫متولدين اين ماه زير عنوان «کسوف» در طالع بيني خود‬ ‫به دليل کسوف و خسوف دشواري‌هاي بسياري را متحمل‬ ‫خواهند شد‪ .‬آنها از ابتداي سال تا ميانه سال با دشواري‌ها و‬ ‫مشکالت احساسي روبرو خواهند شد که بر زندگي حرفه‌اي‬ ‫آنان تاثير خواهد گذاشت‪ .‬متولدين اين ماه امسال شاهد‬ ‫رويداد مهمي‌در زندگي خودشان خواهند شد و آن بازگشت‬ ‫فرد ويژه پس از يک غيبت طوالني خواهد بود که تاثير مثبتي‬ ‫بر روند زندگي آن‌ها خواهد داشت‪.‬‬

‫مرداد (شير)‬ ‫متولدين اين ماه کماکان «شير جنگل» باقي خواهند‬ ‫ماند‪ .‬انتظار مي‌رود افرادي که در اين ماه متولد شده‌اند‪،‬‬ ‫از نظر عشقي فرد جديدي را مالقات کنند‪ ،‬اگر مجرد يا‬ ‫مطلقه هستند نيز بار ديگر نامزد خواهند کرد و با وجود‬ ‫گرفتاري‌هايي که در طالع آن‌ها وجود دارد‪ ،‬منازل جديدي‬ ‫نيز اختيار مي‌کنند‪ .‬متولدين برج شير از نظر مالي مستقل‬ ‫خواهند ماند و به اهداف خود دست مي‌يابند‪ .‬آنها به يک‬ ‫مقام مالي و حقوقي ارتقا پيدا مي‌کنند و سفرهاي بسياري در‬ ‫پيش رو دارند‪ .‬متولدين اين ماه نبايد از نظر مسائل مربوط‬ ‫به سالمتي نگران خود باشند‪ ،‬چون با وجود تالطم‌هاي روحي‬ ‫و احساسي به خوبي از خود مراقبت مي‌کنند‪.‬‬

‫شهريور (خوشه)‬ ‫افرادي که متولد ماه سنبله هستند در طي سال جديد‬ ‫با استقالل خود عهد مي‌بندند‪ .‬اين افراد از نظر مالي مبالغي‬ ‫را که در سال گذشته سرمايه‌گذاري کرده بودند‪ ،‬باز پس‬ ‫مي‌گيرند‪ .‬آنان پس از پشت سر گذاشتن شرايط دشوار سال‬ ‫گذشته‪ ،‬با خريد منزل و مستقل شدن از خانواده روياهاي‬ ‫خود را محقق مي‌کنند‪ .‬سال جديد به طور کلي براي متولدين‬ ‫اين ماه سال کسب پيروزي خواهد بود‪ ،‬اما آن‌ها بايد مراقب‬

‫آذر (کمان)‬ ‫افرادي که متولد اين ماه هستند‪ ،‬مشهور خواهند شد و‬ ‫به مقام‌هاي باال ارتقا پيدا مي‌کنند‪ .‬آن‌ها امسال ثروت قابل‬ ‫توجهي کسب مي‌کنند و همين امر سبب مي‌شود تا ديگران‬ ‫به آنان حسادت کنند و شايعه بسازند‪ .‬اين افراد به دليل‬ ‫ي خسته خواهند بود‪ .‬زندگي‬ ‫سفرهاي متعدد از نظر جسم ‌‬ ‫متولدين اين ماه به دليل اخذ يک تصميم شخصي از نظر‬ ‫عشقي پيشرفت مي‌کند‪.‬‬

‫دي (بز)‬ ‫موضوع اين ماه «خوشبختي» است‪ .‬افراد متولد اين ماه‬ ‫براي دستيابي به اهداف خود خوش قلبي را کنار مي‌گذارند‪.‬‬ ‫آن‌ها در ميانه سال براي دستيابي به خواست‌هاي خود و‬ ‫مقام‌هاي عالي در زندگي حرفه‌اي رنج و مشقت بسياري را‬ ‫متحمل مي‌شوند‪ .‬اين افراد به منافع مالي متوسطي دست‬ ‫مي‌يابند‪ .‬آنان در اين سال با عشق جديدي روبرو مي‌شوند‬ ‫و مي‌توانند پس از پشت سر گذاشتن سالي پر درد و رنج‪،‬‬ ‫انتظار قدم گذاشتن خوشبختي به خانه را داشته باشند‪.‬‬

‫بهمن (دلو‪ ،‬کمان)‬ ‫سال جديد براي متولدين بهمن ماه سال «سفرها و‬ ‫گزينه‌هاي متعدد» خواهد بود‪ .‬افراد متولد اين ماه در طي‬ ‫سه ماهه اول سال بارها سفر خواهند کرد و شاهد پروژه‌هاي‬ ‫بازرگاني‪ ،‬کنفرانس و اجالس‌هاي بيشتري خواهند بود‪.‬‬ ‫متولدين اين سال از نظر عشقي با گزينه‌اي براي انتخاب‬ ‫بين سه نفر مواجه خواهد بود‪ .‬آن‌ها از نظر مالي به پولي که‬ ‫از کار قبلي طلب داشتند‪ ،‬دست پيدا خواهند کرد‪.‬‬

‫اسفند (ماهي)‬ ‫امسال براي متولدين اسفند سال «بازگشت گذشته»‬ ‫خواهد بود‪ .‬افراد متولد اين ماه به عشق گذشته خود باز‬ ‫مي‌گردند‪ ،‬چه يک عشق ديرينه باشد و چه همسر سابق!‬ ‫آن‌ها همچنين شاهد تولد يک فرزند جديد خواهند بود‪ .‬اين‬ ‫افراد در زمينه حرفه‌اي‪ ،‬سفر خواهند کرد و بين ماه‌هاي‬ ‫اپريل و مي ‌ثروت بسياري کسب مي‌کنند‪ .‬فعاليت‌هاي آنان‬ ‫بر خريد و فروش امالک و مستغالت متمرکز خواهد بود و در‬ ‫پرونده‌هاي حقوقي و دعواهاي مالي پيروز خواهند شد‪.‬‬


‫‪58‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫پيدايش نوروز‬

‫مبناي آن آغاز سال با نخستين شب بهار (‪ 20‬مارچ) مصادف مي‌شد‪.‬‬ ‫به گفته آيلرز‪ ،‬زيباترين جشن ايران باستان (نوروز يا نوسارد) جشن سال‬ ‫نو بابليان باستان بود که در آن روز مردوک‪ ،‬خداي بابلي‌ها سرنوشت نسل بشر‬ ‫را از نو رقم مي‌زد‪ .‬بنا به يافته‌هاي باستان شناختي‪ ،‬همه شهرهاي بزرگ بابل و‬ ‫آسور داراي جشنگاه ويژه‌اي بودند با نام «بيت اکيتي» که بيرون از دروازه‌هاي‬ ‫شهر قرار داشت‪.‬‬ ‫جشن سال نو بابلي ‪ 12‬روز به درازا مي‌کشيد و هر روز آن مراسم خاص‬ ‫مذهبي داشت‪ .‬از جمله در يکي از آن روزها روحاني ارشد بابلي شاه را به‬ ‫نيايشگاه مردوک مي‌خواند و به عنوان کفاره گناهان خواسته و ناخواسته شاه در‬ ‫سال گذشته بر رخسار او سيلي مي‌زد‪ ،‬چنان که اشک او جاري مي‌شد‪.‬‬ ‫دوازده روز جشن نوروز آريايي نيز که در آن «مير نوروزي» هم ظاهر‬ ‫مي‌شد‪ ،‬احتماال با اين سنت بابلي‌ها پيوندي دارد‪.‬‬ ‫هاشم رضي از نويسندگان ايراني است که در کتاب «آيين مغان» به جشن‬ ‫اکيتي اشاره مي‌کند و مي‌نويسد‪« ،‬اکيتو» جشن کهن بابلي است که سالي دوبار‬ ‫در آغاز بهار و پاييز برگزار مي‌شد و قدمت آن به موجب آگاهي‌هايي که داريم‪،‬‬ ‫به هزاره دوم پيش از ميالد مي‌رسد و ميان اين جشن بابلي با نوروز ايراني‬ ‫شباهت بسياري وجود دارد‪.‬‬ ‫در پي سقوط امپراتوري بابلي جشن‌هاي آن نيز ميان اقوام سرياني و‬ ‫سومري و اکاد به تدريج متروک شد‪ .‬اما دوباره در اوايل سده بيستم ميالدي‬ ‫سرياني‌ها به تجليل از سال نو باستاني خود با نام «اکيتو» پرداختند که به دليل‬ ‫روي آوردن آنها به کيش مسيحيت و پذيرفتن گاهشماري گرگوري آن از شب‬ ‫بيستم مارچ به اول آوريل منتقل شده است‪.‬‬

‫داريوش رجبيان‪ ،‬بي‪‌.‬بي‪‌.‬سي‬ ‫درباره نوروز و پيدايش آن صدها جستار و کتاب نوشته‌اند‪ ،‬اما اندک کسي به‬ ‫پيوند آن با تمدن بابلي پرداخته است‪.‬‬ ‫بنا به اساطير و باور سنتي‪ ،‬آغاز تجليل از نوروز به پانزده هزار سال پيش بر‬ ‫مي‌گردد‪ ،‬به روزي که جمشيد شاه (ييما يا ياماي هند و ايراني) بر تخت نشست‪.‬‬ ‫اصطالح «نوروز جمشيدي» از همين باور بر مي‌آيد‪ .‬شاهان دوران معاصر نيز به‬ ‫مانند فتحعلي شاه قاجار تالش مي‌کردند به تقليد از جمشيد در روز نوروز تاج بر‬ ‫سر بگذارند‪.‬‬ ‫بر مبناي باور مزديسني‪ ،‬زرتشت پيامبر بود که اخترشناسي ايراني را بنياد‬ ‫نهاد و با محاسبات دقيق در کنار جشن‌هاي طبيعي سده و مهرگان‪ ،‬اعتدال ربيعي‬ ‫يا برابري بهاري شب و روز را نيز به مثابه جشن اصلي و واپسين روز از هفته‬ ‫آفرينش پروردگار تعيين کرد که همين نوروز است‪.‬‬ ‫برخي تالش کرده‌اند تا نام و نشاني از جشن نوروز را در کتيبه‌هاي هخامنشي‬ ‫رديابي کنند و نوشته‌اند که جشن نوروز در فرمان کورش بزرگ‪ ،‬پايه گذار‬ ‫امپراتوري هخامنشي که در سال ‪ 542‬پيش از ميالد به مردمان بابل آزادي‌هاي‬ ‫ملي و مذهبي را ارزاني داشت‪ ،‬جاودانه شده است‪.‬‬ ‫شاهد مثال آنها اين پاره از متن کتيبه ماندگار کورش است که در آن‬ ‫چنين آمده است‪ ،‬زماني که من به بابل اندر شدم‪ ...‬به کسي اجازه ندادم که به‬ ‫اين سرزمين و مردم آن ستم کند‪ ...‬من نياز هاي بابل را مد نظر داشتم و همه‬ ‫جايگاه‌هاي مقدس آن را و در بهزيستي آنها کوشيدم‪ ...‬من آنها را از بردگي‬ ‫ناشايسته نجات دادم‪ .‬من ويرانه‌هاي آنها را آباد کردم‪ .‬من به بدبختي‌هاي آنان‬ ‫پايان نهادم‪.‬‬

‫نوروز و تخت جمشيد‬

‫اما در اين متن ذکري از نوروز نيست‪.‬‬

‫يادگارهاي مکتوب بازمانده از بابل باستان‪ ،‬به مانند کتيبه‌هاي «سنه خريب»‬ ‫از شاهان آشوري در «بيت اکيتي» يا جشنگاه‌هاي آشوري در اين مورد ترديدي‬ ‫باقي نمي‌گذارد که در دوران مقدم بر ورود کورش بزرگ به بابل شب اعتدال روز و‬ ‫شب پيش بابلي‌ها گرامي بوده و با نام‌هاي «اکيدي» و «خاب نيسان» (اول نيسان)‬ ‫به عنوان سال نو از آن تجليل مي‌شده است‪.‬‬ ‫دکتر کاوه فرخ‪ ،‬تاريخ نگار يوناني ايراني‌تبار مي‌نويسد‪ ،‬در زمان فتح نسبتا‬ ‫آرام بابل توسط کورش بزرگ (‪ 539‬پيش از ميالد) بابلي‌ها از دانش زمان شناسي‬

‫دنباله از صفحة ‪44‬‬ ‫ساخته شده بود که در قرون گذشته‬ ‫از کشورهاي حبشه و زنگبار به‬ ‫ايران آورده مي‌شدند و به صورت‬ ‫نوکر و خدمتگار در خانه‌هاي اعيان و‬ ‫اشراف به صورت برده‪ ،‬هرچند بدون‬ ‫ذکر اين عنوان‪ ،‬کار مي‌کردند‪.‬‬ ‫با آنکه لهجه مضحک‪ ،‬زبان‬ ‫بي‌پروا و رقص و تقليد شيرين آنها‬ ‫عناصر بسيار ضروري و اساسي‬ ‫براي نماد يک نشريه طنز و فکاهي‬ ‫محسوب مي‌شد‪ ،‬اما به اين دالئل‬ ‫نمي‌شد يک بيگانه و غير بومي‪ ،‬آن‬ ‫هم برده را به عنوان نماد و نماينده‬ ‫يک نشريه طنز انتخاب کرد‪.‬‬ ‫به اين ترتيب بود که تيپ‬ ‫حاجي فيروز‪ ،‬با همه زيبايي‌هايش‬ ‫به کنار نهاده شد و قرار شد به‬ ‫جاي آن نمادي ساخته شود که در‬ ‫عين ايراني بودن داراي خصوصيات‬ ‫رفتاري حاجي فيروز نيز باشد‪ .‬در پي‬ ‫همين تصميم موجود بي‌هويتي به نام «کاکا توفيق» ساخته شد که با وام گرفتن نام و‬ ‫رنگ پوستش از کاکا سياه‌هاي زنگباري و شال و شلوار و چپق روستائيان و دهقانان‬ ‫بومي ايران در کاريکاتورهاي توفيق حضوري دايم يافت‪.‬‬ ‫تا آن روزگار در تصانيف و ترانه‌هاي نوروزي در راديو و شماره مخصوص مجالت‪،‬‬ ‫از نمادهاي «مير نوروزي» و «آتش‌افروز» به عنوان پيام‌آوران نوروز به فراواني ياد‬ ‫مي‌شد‪ ،‬اما اين دو نماد تصوير ثابتي نداشتند و هرکس بنا به ذوق و سليقه خود‬ ‫تصويري حقيقي يا خيالي از آرشيوها بيرون مي‌کشيد و چاشني مطلب خود مي‌کرد و‬ ‫به اين ترتيب کار خود را راه مي‌انداخت‪.‬‬ ‫ناگفته نماند که زماني چهره نوراني قلندري به نام بهلول‪ ،‬با محاسن بسيار بلند‬ ‫و باشکوهش بيشترين کاربرد را در گروه‬ ‫تصاوير حقيقي داشت و چهره او عالوه‬ ‫بر همراهي غزل‌هاي حافظ‪ ،‬ترانه‌هاي مير‬ ‫نوروزي را هم تزئين مي‌کرد‪ .‬اشکال خيالي‬ ‫البته به گستردگي دامنه خيال وسعت‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫در نوروز سال سوم دوره جديد‬ ‫«توفيق» ‪ -‬سال ‪ -1339‬براي انتقاد از‬

‫‪58‬‬

‫برخوردار بودند‪ .‬آنها دريافته بودند که ‪ 19‬سال برابر با ‪ 235‬ماه است و بر مبناي آن از‬ ‫سده پنج پيش از ميالد به بعد چرخه يا سيکل هفت گانه‌اي را تعيين کردند که هر دوره‬ ‫آن ‪ 19‬سال را در بر مي‌گرفت‪ ...‬بدين گونه سال نو بابلي‌ها با نخستين روز ماه نيسان‬ ‫در آغاز بهار مصادف مي‌شد‪ .‬از اين رو به نظر مي‌آيد که اين تاريخ بابلي سرآغاز جشن‬ ‫نوروز آريايي بوده باشد‪.‬‬ ‫سال‌ها پيش از اين ويليام آيلرز در کتاب «تاريخ ايران کمبريج» نوشته بود‪،‬‬ ‫پارس‌ها افزون بر علم اخترشناسي بين‌النهرين گاهشماري آن را نيز پذيرفتند که بر‬ ‫گرايش‌هاي معروف به غرب‌گرايي در آن روزگار‪ ،‬با استفاده از نشانه‌هاي پاپا‬ ‫نوئل‪ :‬پيرمردي با لباس قرمز با‬ ‫دور يقه و سر آستين‌هاي پشمي‬ ‫و ريش سفيد‪ ،‬نماد ديگري‬ ‫ساخته شد که به آن نام «عمو‬ ‫نوروز» داده شد‪.‬‬ ‫اين عمو نوروز نخستين‬ ‫نماد تصويري است که به تقليد‬ ‫از بابا نوئل در ايران ساخته‬ ‫شده و از آن پس همه‌ساله در‬ ‫شماره‌هاي نوروزي اين نشريه‬ ‫به همراه «کاکا توفيق‪ -‬ملت» يا‬ ‫به تنهايي در کاريکاتورهاي آن‬ ‫ديده مي‌شد‪ .‬چنان که کاريکاتور‬ ‫«توفيق» نيز به آن اشاره دارد‬ ‫اين شکل و شمايل عمو نوروز‬ ‫در لباس قرمز و چکمه تقليد‬ ‫تمسخرآميزي از پاپا نوئل است‬ ‫و هيچ ربطي به مير نوروزي‬ ‫ندارد‪.‬‬ ‫با وقوع انقالب اسالمي و‬ ‫دگرگوني شرايط فرهنگي در‬ ‫جامعه ايران حاجي فيروز و کاکا توفيق و عمو نوروز هم هر سه به تاريخ پيوستند‪.‬‬ ‫نمادهايي هم که بعد از انقالب از سوي نشريات طنز به تقليد از «توفيق» ساخته‬ ‫شدند‪ ،‬موفقيتي کسب نکردند‪.‬‬ ‫اما به رغم اين‪ ،‬در چندين سال اخير با نزديک شدن پايان سال و ايام نوروز‪،‬‬ ‫جواناني با به عاريت گرفتن لباس قرمز پاپا نوئل و سياه کردن چهره خود به تقليد‬ ‫از حاجي فيروز‪ ،‬به عنوان «پيام‌آوران نوروز» در غوغاي ترافيک بي‌امان نوروزي بر‬ ‫سر چهارراه‌ها به رقص و پايکوبي مي‌پردازند‪.‬‬

‫گيرم که مارچوبه کند تن به شکل مار‬ ‫کو زهر بهر دشمن و کو مهره بهر يار‪.‬‬

‫با وجود نبود يادکرد از نوروز در نوشته‌هاي هخامنشي بيشتر تاريخ نگاران‬ ‫بر اين باوراند که در پي اشغال بابل توسط کورش بزرگ‪ ،‬جشن اعتدال روز و‬ ‫شب ميان ايرانيان رايج شد و داريوش بزرگ براي برگزاري اين جشن با شکوه‬ ‫تخت جمشيد را ساخت‪.‬‬ ‫ارنست هرتزفلد‪ ،‬ايران شناس برجسته آلماني که نخستين حفاري علمي‬ ‫تخت جمشيد را رهبري کرده است‪ ،‬بر اين باور بود که داريوش آن را به عنوان‬ ‫نوروزگاه ساخته بود‪.‬‬ ‫با اينکه پايتخت هخامنشي از پارس فرسنگ‌ها فاصله داشت‪ ،‬داريوش‬ ‫بزرگ به طور نماديني بارگاه نوروزي خود را در حوالي خاستگاه دودمان‬ ‫هخامنشي بنياد کرد‪ .‬شاهان هخامنشي در ايام نوروز در همين محل جلوس‬ ‫مي‌کردند و از اقوام مختلف قلمرو پهناورشان ارمغان‌هاي نوروزي دريافت‬ ‫مي‌کردند که تصوير آن را مي‌توان روي ديوار نگاره‌هاي تخت جمشيد ديد‪.‬‬ ‫مايکل اکسوورتي در کتاب «امپراتوري انديشه» مي‌نويسد‪ ،‬هدف از احداث‬ ‫مجتمع عظيم تخت جمشيد هنوز روشن نيست‪ .‬ممکن است جايگاه برگزاري‬ ‫جشن‌ها و مراسم اعتدال شب و روز در بهار باشد که همان نوروز ايراني است‪.‬‬ ‫صفوف باج آوران که روي ديوارها منقش است حاکي از اين احتمال است که‬ ‫تخت جمشيد محل اعالم رسمي بيعت و وفاداري ساالنه از سوي استان‌هاي‬ ‫ايران باستان بوده است‪.‬‬

‫احياي نوروز پس از اسکندر‬ ‫نگاشته‌هاي تاريخي حاکي است که شاهان اشکاني يا پارتي‪ ،‬که پس از‬ ‫ويراني هاي اسکندر‪ ،‬فرمانروا شدند‪ ،‬سنت‌هاي هخامنشيان را از نو زنده کردند‬ ‫و به آنها ارج گذاشتند و نوروز را گرامي داشتند‪.‬‬ ‫بالش اول‪ ،‬نخستين شاه اشکاني‌اي بود که نحوه تجليل او از نوروز به‬ ‫عنوان جشن سراسري در تاريخ کهن آمده است‪ ،‬هرچند جزئيات آن برايمان‬ ‫روشن نيست‪.‬‬ ‫اما از دوران ساساني يادگارهاي فراواني به جا مانده است که جايگاه رفيع‬ ‫نوروز در آن زمان را آشکار مي‌کند‪ .‬نوروز ساساني مهم‌ترين روز سال بود و‬ ‫مهم‌ترين امور ملي دولت نيز‪ ،‬به مانند بار دادن به مردم و عفو زندانيان‪ ،‬در‬ ‫همان روز انجام مي‌گرفت‪.‬‬ ‫در پي سقوط سلسله ساساني و پيروزي تازيان بر ايران و ترويج کيش‬ ‫اسالم که از سال ‪ 650‬ميالدي آغاز گرفت‪ ،‬نوروز همچنان ماندگار بوده است‪.‬‬ ‫به تدريج جشن‌هاي ديگر ايران باستان به مانند مهرگان و گاهنباران‪،‬‬ ‫مختص پيروان کيش مزديسني شد و تنها نوروز و سده را همگان تجليل‬ ‫مي‌کردند‪ .‬سرانجام‪ ،‬شکوه سده هم کاهش يافت و نوروز تنها جشن باستاني‬ ‫شد که ايرانيان‪ ،‬صرف نظر از مذهبشان‪ ،‬جشن مي‌گيرند‪.‬‬

‫ماندگاري نوروز پس از اسالم‬ ‫لغت‌نامه دهخدا با استناد به کتاب «تمدن اسالمي» نوشته «جرجي زيدان»‬ ‫مي‌نويسد‪ ،‬در دربارهاي نخستين خلفاي اسالمي به نوروز اعتنائي نداشتند‪،‬‬ ‫ولي بعدها خلفاي اموي براي افزودن درآمد خود هداياي نوروز را از نو معمول‬ ‫داشتند‪ .‬بني اميه هديه در نوروز را بر مردم ايران تحميل مي‌کردند که در زمان‬ ‫معاويه تعداد آن به پنج تا ده ميليون درم بالغ مي‌شد‪.‬‬ ‫در ادامه تفسير نوروز‪ ،‬لغت‌نامه دهخدا مي‌افزايد‪ ،‬اميران ايشان (عرب‌ها)‬ ‫براي جلب منافع خود مردم را به اهداي تحف دعوت مي‌کردند‪ .‬نخستين کسي‬ ‫که در اسالم هداياي نوروز و مهرگان را رواج داد حجاج بن يوسف بود‪ .‬اندکي‬ ‫بعد اين رسم نيز از طرف عمر بن عبدالعزيز به عنوان گران آمدن اهداي تحف‬ ‫بر مردم منسوخ گرديد‪.‬‬ ‫اما با ظهور ابومسلم خراساني و روي کار آمدن خالفت عباسي و تشکيل‬ ‫سلسله‌هاي طاهريان و صفاريان و سامانيان جشن‌هاي ايراني و به ويژه نوروز‬ ‫دوباره رونق يافتند تا به روزگار ما رسيدند‪.‬‬


‫‪59‬‬

‫‪March 2014‬‬ ‫اسفند ‪1392‬‬

‫باز نمي‌گردد‪ ،‬بلكه مربوط به باورهاي مردمان آريايي است‬ ‫كه پيش از زرتشت در سرزمين ايران زندگي مي‌كردند‪ .‬طبق‬ ‫يكي از اين باورها‪ ،‬بارندگي به فرشته‌اي به نام تِشتر مربوط‬ ‫است كه در آسمان‌ها به صورت اسب سپيدي در حال حركت‬ ‫است و هرگاه با ديوي به نام اَپوش بجنگد و برنده شود‪،‬‬ ‫سالي پر از سبزي و خرمي‌ و باران در پيش است‪ .‬به همين‬ ‫دليل ايرانيان روز سيزدهم فروردين كنار سبزه‌ها و جويبارها‬ ‫مي‌روند و به‌ويژه زنان كه نماينده آناهيتا يعني ايزدآب هستند‬ ‫با نوازش سبزه‌ها و گره زدن آنها حمايت خود را از فرشته‬ ‫باران نشان مي‌دهند‪».‬‬ ‫دكتر وكيليان نيز در همين رابطه مي‌گويد‪« ،‬در گذشته‬ ‫جامعه ما جامعه بسته‌اي بوده است‪ .‬زن هميشه در خانه بوده‬ ‫و منتظر بوده تا به خواستگاري‌اش بروند‪ .‬امروزه تغييراتي‬ ‫به‌وجود آمده‪ ،‬اما در گذشته دختران نمي‌توانستند همسرشان‬ ‫را خودشان انتخاب كند‪ .‬بنابراين مهم‌ترين آمال و آرزوهاي‬ ‫هر دختري در گذشته اين بود كه شوهر خوبي بكند يا زودتر‬ ‫به خانه بخت برود‪ .‬درباره دخترها اين حرف وجود داشت‬ ‫كه‪ :‬دختر كه رسيد به ‪ ،20‬بايد نشست و به حالش گريست‪.‬‬ ‫اينها جزء فرهنگ ما بوده است‪ .‬دختر در ‪ 17 ،16‬سالگي‬ ‫بايد به خانه بخت مي‌رفت وگرنه مايه ننگ به حساب مي‌آمد‪.‬‬ ‫اينها واقعياتي بود كه وجود داشت‪ .‬به همين دليل دخترها‬ ‫به امامزاده مي‌رفتند‪ ،‬سبزه گره مي‌زدند و سفره‌هاي نذري‬ ‫پهن مي‌كردند تا شايد نيروهاي غيبي كمك كنند و شوهري‬ ‫برايشان پيدا شود‪ ،‬زيرا دختري كه ازدواج نمي‌كرد جايگاهي‬ ‫در جامعه نداشت‪».‬‬

‫درباره سيزده بدر‬

‫تهيه و تنظيم‪ :‬گروه فرهنگ و هنر سيمرغ‬ ‫نظرات متفاوتي در باره فلسفه سيزده بدر وجود دارد‪.‬‬ ‫در بيشتر فرهنگ‌ها عدد ‪ 13‬برخالف عدد هفت‪ ،‬ناميمون و‬ ‫نحس است‪ .‬اما ما معتقديم که هيچ روزي نحس نيست‪ .‬حال‬ ‫به بررسي نظرات مختلف و مراسم ‪13‬بدر مي‌پردازيم‪ ،‬تا‬ ‫بدانيم هيچ سنتي بدون فلسفه و ريشه‌هاي فرهنگي اينچنين‬ ‫نمي‌توانست پايدار بماند‪.‬‬

‫در مورد روز و عدد سيزده دو اعتقاد متضاد‬ ‫وجود دارد‪:‬‬

‫مردم اين روز را نحس دانسته‪ ،‬به همين دليل براي رفع‬ ‫بال به دامان طبيعت پناه مي‌بردند‪.‬‬ ‫نظر دوم اين است که مردم اين روز را خجسته پنداشته‬ ‫و براي گذراندن بهتر اين روز از طبيعت ياري مي‌جويند‪.‬‬ ‫ايرانيان چون در مورد اين روز آگاهي کمتري دارند‪ ،‬آن‬ ‫روز را نحس مي‌دانند و براي بيرون کردن نحسي از خانه‬ ‫و کاشانه خود کنار جويبارها و مناطق سرسبز مي‌روند و به‬ ‫شادي مي‌پردازند‪.‬‬ ‫تا کنون هيچ دانشمندي ذکر نکرده که سيزده نوروز‬ ‫نحس است‪ .‬حتي برعکس قريب به اتفاق روز سيزده نوروز‬ ‫را بسيار مسعود و فرخنده دانسته‌اند‪.‬‬ ‫مثال در صفحه ‪ 266‬کتاب «آثار الباقيه»‪ ‬جدولي براي‬ ‫سعد و نحس آورده شده که در آن سيزده نوروز که تير روز‬ ‫نام دارد با کلمه «سعد» به معني فرخنده آمده و به هيچ وجه‬ ‫نحوست و کراهت ندارد‪.‬‬ ‫وقتي درباره نيکويي و فرخنده بودن روز سيزدهم‬ ‫نوروز بيشتر دقت و بررسي کنيم مشاهده مي‌شود موضوع‬ ‫بسيار معقول و مستندي به سوابق تاريخي است‪ .‬سيزدهم‬ ‫هر ماه شمسي که‪ ‬تير روز‪ ‬ناميده مي‌شود مربوط به فرشته‬ ‫بزرگ و ارجمندي است که‪« ‬تير»‪ ‬نام دارد و در پهلوي آن‬ ‫را «تيشتر»‪ ‬مي‌گويند‪ .‬فرشته مقدس تير در کيش مزديسني‬ ‫مقام بلند و داستان شيريني دارد‪ .‬ايرانيان قديم پس از‬ ‫دوازده روز جشن گرفتن و شادي کردن که به ياد دوازده ماه‬

‫سال است‪ ،‬روز سيزدهم نوروز را که روز فرخنده‌اي است‬ ‫به باغ و صحرا مي‌رفتند و شادي مي‌کردند و در حقيقت با‬ ‫ي بودن دوره نوروز را به پايان مي‌رسانيدند‪.‬‬ ‫اين ترتيب رسم ‌‬

‫سبزه گره زدن‪ ‬‬

‫افسانه آفرينش در ايران باستان و مسئله نخستين‬ ‫بشر و نخستين شاه و دانستن رواياتي درباره‪ ‬کيومرث‪ ‬حائز‬ ‫اهميت زيادي است‪ .‬در «اوستا» چندين بار از کيومرث سخن‬ ‫به ميان آمده و او را اولين پادشاه و نيز نخستين بشر ناميده‬ ‫است‪.‬‬ ‫گفته‌هاي حمزه اصفهاني در کتاب «ملوک االرض و‬ ‫انبياء» و گفته‌هاي مسعودي در کتاب «مروج الذهب» جلد‬ ‫دوم و بيروني در کتاب «آثار الباقيه» بر پايه همان آگاهي‬ ‫است که در منابع پهلوي وجود دارد‪ .‬‬ ‫«مشيه» و «مشيانه»‪ ‬که پسر و دختر دوقلوي کيومرث‬ ‫بودند‪ ،‬روز سيزده فروردين براي اولين بار در جهان با هم‬ ‫ازدواج نمودند‪ .‬در آن زمان چون عقد و نکاحي شناخته شده‬ ‫نبود آن دو به وسيله گره زدن دو شاخه پايه ازدواج خود را‬ ‫بنا نهادند‪.‬‬ ‫اين مراسم را به ويژه دختران و پسران دم بخت انجام‬ ‫مي‌دادند و امروز هم دختران و پسران براي بستن پيمان‬ ‫زناشويي نيت مي‌کنند و علف گره مي‌زنند‪.‬‬ ‫اين رسم از زمان کيانيان تقريبًا متروک شد ولي در‬ ‫زمان هخامنشيان دوباره شروع شده و تا امروز باقي مانده‬ ‫است‪ .‬در کتاب‪« ‬مجمل التواريخ»‪ ‬چنين آمده است‪« ،‬اول‬ ‫مردي که به زمين ظاهر شد پارسيان او را کل شاه گويند‪.‬‬ ‫پسر و دختري از او ماند که مشيه و مشيانه نام گرفتند و‬ ‫روز سيزده نوروز با هم ازدواج کردند و در مدت پنجاه سال‬ ‫هيجده فرزند به وجود آوردند و چون مردند جهان نود و چهار‬ ‫سال بي پادشاه بماند‪».‬‬ ‫کردهاي ايران و عراق که زرتشت را از خود مي‌دانند‪،‬‬ ‫روز سيزدهم فروردين را جزو جشن نوروز به حساب‬ ‫مي‌آورند‪ .‬دكتر نيك‌نام‪ ‬درباره سابقه رسم گره زدن در روز‬ ‫سيزده به‌در مي‌گويد‪« :‬برخي از آداب نوروز به آيين زرتشتي‬

‫در کتاب‌هاي تاريخي و ادبي سده‌هاي گذشته‪ ،‬که‬ ‫رسم‌ها و آيين‌هاي جشن‌هاي نوروزي کهن را ياد و يادداشت‬ ‫کرده‌اند‪ ،‬چون «تجارب االمم»‪« ،‬آثار الباقيه»‪« ،‬التفهيم»‪،‬‬ ‫«تاريخ بيهقي»‪« ،‬مروج الذهب»‪« ،‬زين االخبار» و نيز در شعر‬ ‫شاعران به ويژه شاعران دور ًه غزنوي که بيشترين توصيف‬ ‫جشن‌ها را در بر دارند‪ ،‬اشاره‌اي به «سيزده بدر» نمي‌يابيم‪.‬‬ ‫پرسش اينجاست که اگر در کتاب‌هاي تاريخي و ادبي‬ ‫گذشته اشاره‌اي به سيزده بدر و هفت سين نمي‌يابيم آيا اين‬ ‫ي کهن‬ ‫رسم‌ها را بايد پديده‌اي جديد دانست يا اينکه‪ ،‬رسم ‌‬ ‫است و به علت عام و عاميانه بودن در خور توجه نبوده و با‬ ‫معيارهاي مورخان زمان ارزش و اعتبار ثبت و ضبط نداشته‬ ‫است؟‬ ‫رسم و آييني که بدين گونه در همه شهرها و روستاهاي‬ ‫ايران همگاني است و در بين همه قشرهاي اجتماعي‬ ‫عموميت دارد‪ ،‬نمي‌تواند عمري در حد دو نسل و سه نسل‬ ‫داشته باشد‪ .‬از سوي ديگر مي‌دانيم کتاب‌هاي تاريخي و‬ ‫شعرهاي شاعران‪ ،‬رويدادها و جشن‌هاي رسمي ‌را که در‬ ‫حضور شاهان و خاصان دستگاه حکومتي بود‪ ،‬بيان و توصيف‬ ‫مي‌کرد‪ .‬ولي سيزده بدر‪ ،‬رسمي ‌خانوادگي و عام و به بياني‬ ‫ديگر پيش پا افتاده و همه پسند (و نه شاه پسند) بود‪.‬‬ ‫از طرف ديگر‪ ،‬نوشتن رويدادهاي روزي که رفتارها و‬ ‫گفتارهاي خنده‌دار و غير جدي‪ ،‬براي خود جايي باز کرده‪،‬‬ ‫تا نحسي سيزده آسان‌تر در برود‪ ،‬توجه مورخ و شاعر را‬ ‫به خود جلب نمي‌کرد‪ .‬و شايد نحس بودن هم عاملي براي‬ ‫بيان نکردن بود‪.‬‬ ‫نحس و ناخوشايند بودن عدد ‪ 13‬و دوري جستن از آن‪،‬‬ ‫در بسياري از کشورها و نزد بسياري از ملت‌ها‪ ،‬باوري کهن‬ ‫است‪ .‬مسيحيان هيچ گاه سيزده نفر بر سر يک سفره غذا‬ ‫نمي‌خورند‪ .‬در باور تازيان سيزدهمين روز هر ماه ناخوشايند‬ ‫است‪ .‬ابوريحان بيروني در جدول «روزهاي مختار و مسعود‬ ‫و مکروه در ايران کهن»‪ ،‬روز سيزدهم ماه تير را که (تير نام‬ ‫دارد) منحوس ذکر کرده است‪.‬‬ ‫سال‌هاي زيادي فروردين ماه اول تابستان بود‪ .‬يکي از‬ ‫نويسندگان در خاطره‌هاي هفتاد ساله‌اش از باور مردم شهر‬ ‫خود‪ ،‬قزوين‪ ،‬دربار ًه سيزده بدر مي‌نويسد‪ :‬روز سيزده بدر‬ ‫جايز نبود براي ديد و بازديد‪ ،‬به يک خانه رفت‪ ،‬هم صاحب‬ ‫خانه به فال بد مي‌گرفت و مي‌گفت نحوست را به خانه من‬ ‫آوردند و هم رونده‪ ،‬نمي‌خواست مبتال به نحوست آن خانه‬ ‫شود‪ .‬روز سيزده بايد به صحرا رفت‪ .‬زيرا آنچه بال در اين‬

‫‪59‬‬

‫سال بيايد‪ ،‬امروز مقدر و تقسيم مي‌شود‪ .‬پس خوب است‬ ‫ما در شهر و خانه خود نباشيم‪ ،‬شايد در تقسيم بال‪ ،‬فراموش‬ ‫شده و از قلم بيفتيم‪.‬‬ ‫شباهتي که بين سيزده بدر و برخي از‬ ‫رسم‌هاي‪ ‬کاتارها‪( ‬بازماندگاه مانويان در اروپا‪ ،‬که ترکيبي از‬ ‫انديشه‌هاي زردشتي‪ ،‬فلسف ًه باستان و مسيحيت دارند) اين‬ ‫پرسش را به ذهن مي‌رساند که آيا هر دو ريشه مشترک‬ ‫باستاني ندارند؟ کاتارها در روز‪ ‬عيد «پاک»‪ ( ‬که برخي از‬ ‫سال‌ها به روز سيزده فروردين نزديک است) از خانه بيرون‬ ‫آمده و روز را در دامن صحرا و کنار کشتزار مي‌گذرانند و‬ ‫براي ناهار با خود تخم مرغ مي‌برند‪ .‬در اين روز پنهان کردن‬ ‫تخم مرغ در گوشه و کنار و پيدا کردن آنها سرگرمي‌کودکان‬ ‫است‪ .‬سه شباهت‪ ،‬يا سه ويژگي مشترک اين دو عبارتند از‪:‬‬ ‫آغاز محاسبه هر دو از آغاز بهار و اعتدال ربيعي است‪.‬‬ ‫در روز سيزده و عيد پاک کاتارها به صحرا و دامان‬ ‫طبيعت مي‌روند‪.‬‬ ‫بازي و سرگرمي ‌کودکان با تخم مرغ فقط در روزهاي‬ ‫عيد بهاري رسم است‪ ،‬نه فصل‌هاي ديگر سال‪.‬‬ ‫شباهت ديگر دروغ‌هاي روز اول اپريل‪ ،‬با شوخي‌هاي‬ ‫سيزده بدر است‪ .‬روز اول اپريل‪ ،‬هر چهار سال يکبار مصادف‬ ‫با روز سيزده فروردين است (و سه سال با ‪ 12‬فروردين)‪.‬‬ ‫پيشينه و انگيزه برگزاري سيزده بدر‪ ،‬هر چه باشد‪ ،‬در‬ ‫همه شهرها و روستاها و عشيره‌هاي ايران‪ ،‬سيزدهمين روز‬ ‫فروردين‪ ،‬رسمي‌است که بايد از خانه بيرون آمد و به باغ و‬ ‫کشتزارها رو آورد و به اصطالح نحسي روز سيزده را بدر کرد‪.‬‬ ‫خانواده‌ها در اين روز به صورت گروهي و گاه چند خانواده‬ ‫با هم غذاي ظهر را آماده کرده و نيز آجيل‌ها و خوردني‌هاي‬ ‫سفره هفت سين را با خود برداشته‪ ،‬به دامان صحرا و طبيعت‬ ‫مي‌روند و سبزه هفت سين را با خود برده و به آب روان‬ ‫مي‌اندازند‪.‬‬ ‫به دامن صحرا رفتن‪ ،‬شوخي و بازي کردن‪ ،‬دويدن‪،‬‬ ‫تاب خوردن و در هر حال جدي نبودن‪ ،‬از سرگرمي‌ها و‬ ‫ويژگي‌هاي روز سيزده است‪ .‬گره زدن سبزه‪ ،‬به نيت باز‬ ‫شدن گره دشواري‌ها و برآورده شدن آرزوها‪ ،‬از جمله بيرون‬ ‫کردن نحسي است‪ .‬اين باور‪ ،‬معروف است که سبزه گره‬ ‫زدن دختران دم بخت‪ ،‬شگوني براي ازدواج و همسريابي‪،‬‬ ‫مي‌باشد‪.‬‬ ‫در فرهنگ اساطير براي رسم‌هاي سيزده بدر‪ ،‬معني‌هاي‬ ‫تمثيلي آورده شده‪ :‬شادي و خنده در اين روز به معني‬ ‫فروريختن انديشه‌هاي تيره و پليدي‪ ،‬روبوسي نماد آشتي‬ ‫و به منزله تزکيه‪ ،‬خوردن غذا در دشت نشانه فديه‪ ،‬به آب‬ ‫افکندن سبزه‌هاي تازه رسته‪ ،‬نشانه دادن هديه به ايزد آب‬ ‫يا «ناهيد»‪ ‬و گره زدن سبزه براي باز شدن بخت و تمثيلي‬ ‫براي پيوند زن و مرد براي تسلسل نسل‌ها و رسم مسابقه‌ها‬ ‫به ويژه اسب دواني ‪ -‬يادآور کشمکش ايزد باران و ديو‬ ‫خشکسالي است‪ .‬‬ ‫اين باور همگاني چنان است که اگر خانواده‌اي‬ ‫نتواند به علتي تمام روز را به باغ و صحرا برود‪ ،‬به ويژه با‬ ‫دگرگوني‌هاي جامعه شهر امروز در بعد از ظهر‪ ،‬هر قدر هم‬ ‫مختصر‪ ،‬براي گره زدن سبزه و بيرون کردن نحسي سيزده‬ ‫به باغ يا گردشگاه عمومي‌مي‌رود‪.‬‬ ‫با دگرگوني‌هاي صنعتي‪ ،‬شغلي‪ ،‬بزرگ شدن شهرها‪،‬‬ ‫فراواني وسيله‌هاي آمد و رفت سريع السير‪ ،‬وسيله‌هاي‬ ‫ارتباط جمعي و‪ ...‬به ناگزير شهرداري‌هاي شهرهاي بزرگ‪،‬‬ ‫دشواري‌هاي آمد و رفت را پيش بيني مي‌کنند‪ .‬فراواني‬ ‫اتومبيل و ديگر وسيله‌هاي آمد و رفت موتوري و نيز وسعت‬ ‫خانه سازي‌ها و شهرسازي‌ها‪ ،‬باعث شده که خانواده‌ها‪ ،‬سال‬ ‫به سال راه دورتري را براي سيزده بدر پشت سر بگذارند‪ ،‬تا‬ ‫سبزه و کشتزاري بيابند‪.‬‬ ‫روز سيزدهم فروردين مانند شب آخرين چهارشنبه‬ ‫سال اهميت ويژه‌اي دارد‪ .‬اگر با چهارشنب ‌ه سوري به استقبال‬ ‫نوروز مي‌رويم‪ ،‬با سيزده بدر نوروزمان را بدرقه مي‌كنيم‪.‬‬ ‫نوروز كه مراسمش محفلي خانوادگي دارد‪ ،‬با دو حركت‬ ‫اجتماعي و عمومي‪ ،‬با دو آيين سنتي كه نشان از همبستگي‬ ‫جمعي دارند‪ ،‬از خانه‌ها به خارج راه مي‌يابند‪.‬‬


60

60

March 2014 1392 ‫اسفند‬

CONTINUED FROM PAGE 61

colorfully painted boiled eggs like the “Easter eggs,” and above all, seven articles with their names beginning in Persian with the letter s or sh. The usual things with s are vinegar, sumac, garlic, samanu (consistency of germinating wheat), apple, senjed (sorb?), and herbs. Those withsh include wine, sugar, syrup, honey, candy, milk, and rice-pudding. Here in North America, these may be substituted with English words that would alliterate, rhyme, or make mouths water. The seven articles are prominently exhibited in small bowls or plates on the table. The whole table, beautifully laid, symbolizes the Message and the Messenger, light, reflection, warmth, life, love, joy, production, prosperity, and nature. It is, in fact, a very elaborate thanksgiving table for all the good beautifully bestowed by God. Family members all dressed in their best, sit around the table and eagerly await the announcement of the exact time of vernal equinox over radio or television. The head of the family recites the Nowruz prayers, and after the time is announced, each member kisses the other and wishes a Happy Nowruz. Elders give gifts to younger members. Next the rounds of visits to neighbors, relatives, and friends begin. Each visit is reciprocated. Zarathushtra’s Birthday and Nowruz festival are celebrated by Zartoshtis at social centers on about 6 Farvardin (26 March). Singing and dancing is, more or less for the first, a daily routine. The festivity continues for 12 days, and on the 13th morning, the mass picnic to countryside begins. It is called sizdehbe-dar,meaning “thirteen-in-the-outdoors.” Cities and villages turn into ghost towns with almost all the inhabitants gone to enjoy the day in woods and mountains along stream and riversides. People sing, dance, and make merry. Girls of marriageable age tie wild grass tops into knots and make a wish that the following Nowruz may find them married and carrying their bonny babies.

CONTINUED FROM COVER

the automotive industry and shipping lines - all of which are slated for liberation from international sanctions as the nuclear talks with the United States and the European Union advance - his supporters are growing impatient with the lack of progress on job creation and inflation control. The Iranian economy shrank 2% in the past six months, according to official statistics, and consumer prices have increased 5.6% since Rouhani’s inauguration last August. After a routine visit to Tehran earlier this month, the International Monetary Fund warned that without “reforms to promote stability, investment and productivity,” Iran would continue to struggle with the “large shocks” that have impeded its stability and growth in past years. Recognizing the ever-increasing financial strain on Iranian households, the government has tried to aid some of the country’s neediest through subsidies and breadlines, but some of these efforts have ended in near-fiasco due to the large volume of applicants. In an economy where the average urban family must spend 23.8% more than it did a year ago to maintain the same standard of living, the people lining up for government handouts are not just the abjectly poor and the unemployed, but also laborers and civil servants whose monthly salaries fall well below the national average of $500. Last month, the government announced that it had earmarked 13 trillion Rials ($433 million) for food baskets intended for poor households, but the swelling numbers of those who considered themselves eligible created an administrative nightmare, earning Rouhani criticism both from conservative MPs and impoverished citizens who questioned the fairness of the system through which the aid was disbursed. Among the rejected applicants was 55-year old Mohammad, a custodian at Tehran’s Mehrabad Airport. Mohammad says his salary amounts to $310 - barely enough to feed a family in a city where the average monthly cost of living is $553. “How can you give the basket to someone who owns a car worth $10,000 but not give it to me, with my salary?” he asked. “Ahmadinejad [or Rouhani], it doesn’t make a difference.” The question of social justice under Rouhani is not limited to the economic realm. Much of

the sociocultural restrictions imposed on Iranian citizens under Ahmadinejad remain in place, despite the president’s pre-election pledge to relax cultural censorship and strengthen personal freedoms. The Internet remains slow and heavily filtered, and social networking sites are still blocked despite their widespread use by politicians. The cinema, despite a surge in creativity this year, remains prone

to censorship and favoritism to pro-government directors. At least three newspapers - including the centrist Aseman, which vocally supported the Rouhani administration - have been forced to shut down, while others were banned before they ever hit the newsstands. Another still-existing publication, the magazine Mehrnameh, is on thin ice after a reprimand for publishing an article that mentioned the Baha’i, a religious sect whose members are persecuted in Iran. International watchdog groups have also noted a surge in hangings since Rouhani took office, noting that many of those executed were ethnic or religious minorities. Despite these harrowing social and economic issues, the new administration has proven effective on several key domestic fronts. Among Rouhani’s early successes was currency stabilization. The plummeting price of the rial, which at its lowest point traded at 40,000 per one US dollar, has been steadied at 29,000-30,000 per $1, ending an

era of wild speculation and financial uncertainty that undermined international trade. “The market has regained a sense of balance,” says Nadia, 33, a manager at a logistics firm based in Tehran’s financial district. “That’s enough of a reason for which to stand up and applaud Rouhani.” Another, more recent achievement is the renewed flow of pharmaceuticals to the country, providing relief to the thousands of patients who have been dying due to lack of access to essential drugs and medical equipment after its import was disrupted as a consequence of the financial sanctions on Iran. Meanwhile, as the government lobbies for the removal of sanctions on key industries, large construction projects for new ports and oil refineries are in the works, promising job creation and economic revitalization in the provinces. Yet while the long-term economic perspective seems positive, the new government’s failings in the social and cultural sphere suggest that Supreme Leader Ayatollah Khamenei may be keeping Rouhani on a shorter leash than voters had expected. The newspaper closings, the ongoing censorship in the arts, and the poor human rights record indicate that while Rouhani may be in favor of a more open Iranian society, his hardline critics remain determined - and able - to block even the slightest attempt at relaxation. This political reality does not bode well for the Green Movement voters who supported Rouhani in last year’s presidential race, hoping that electing a centrist figure would address at least some of the concerns they voiced during the bloody protests of 2009. With their one-time leaders Mir Hossein Mousavi and Mehdi Mousavi facing a fourth year of house arrest, many Green Movement activists now believe that any reform under Rouhani will come in small, moderate doses, if at all. “When you’re experiencing intense pain, you don’t care about a return to normal - all you want is for the pain to go away,” said Ali, 29. “And that is what this new government is banking on.”

Mercer professor helps NASA and FAA with airport technology BY ANDRES DAVID LOPEZ alopez@macon.com A Mercer University professor is helping NASA and the Federal Aviation Administration develop technology they hope will make traffic control on airport runways and taxiways safer and more efficient. Behnam Kamali, professor of electrical and computer engineering, has been working with the new technology that’s called Aeronautical Mobile Airport Communications System, or AeroMACS, since 2010. The new system could allow for better airport management, fewer delays, lower operation costs and higher safety, said Robert Kerczewski, NASA electronics engineer. AeroMACS is being developed exclusively for communication taking place between traffic towers and aircraft when they are on the ground. The technology is digitally based, unlike the analog radar and communications systems currently used. The difference between digital and analog is that digital produces “error-free” communication and allows for signal security

through encryption. It also allows digital data to be used for countless applications to maximize traffic safety and efficiency, Kamali said. The first wave of applications involve employing a system of sensors on airport surfaces to continuously map the location of all aircraft and vehicles. Right now, traffic control towers mostly use sight to determine the location of aircraft on runways and taxiways. Eventually, AeroMACS could allow airports to use automation, Kerczewski said. The technology is also wireless, which is a cheaper alternative to installing fiber-optic wire beneath airport surfaces. “Not having to place wires underground is a very lucrative reason for using AeroMACS,” Kerczewski said. The problem is that AeroMACS technology is relatively new and untested on a large scale. There are inherent limits, such as signal decay caused by the use of a high-frequency band for data transmission and communication. The limited signal reach problem means AeroMACS base stations, which Kamali compared to cellphone towers, would have to be built close to each other to cover a large airport.

This is where Kamali comes in.

His research calls for the use of relays, or electronic repeaters, instead of more than one or two base stations, to retransmit wireless signals, so they reach the entire airport. He presented his work at NASA’s Glenn Research Center in Cleveland, Ohio, where AeroMACS technology has been tested since 2010.

“Everybody got excited,” he said.

Kamali’s work is important because if AeroMACS is adopted on a global scale and power output is not monitored, it has the potential to interfere with other communication systems like satellite networks, Kerczewski said. The relays promoted by Kamali’s research

will allow for an increase in the coverage area and capacity of an AeroMACS system without exceeding power limitations that would threaten satellites. K a m a l i completed much of his work at the Glenn Research Center in Cleveland over several summers as part of the agency’s faculty research program. He is a seven-time fellow and also has spent time at NASA’s Jet Propulsion Laboratory in California. “The idea is to give the professors an opportunity to work with NASA and increase their experience at the same time they become familiar with a NASA project and contribute to that project,” Kerczewski said. Kamali, an Iranian immigrant who has been in the United States since 1976 and at Mercer since 1993, is planning to apply again for a fellowship this summer. Read more here: http://www.macon. com/2014/02/13/2935663/mercer-professorhelps-nasa-and.html#storylink=cpy


March 2014

61

1392 ‫اسفند‬

Iranian Traditions and Celebrations

NOWRUZ (NEW DAY) THE NEW YEAR OF THE IRANIAN PEOPLES Nowruz (Noruz, Nowruz, Nevruz, Newruz, Navruz) in Persian means “New [-year]-day”. It is the beginning of the year for the peoples of Iran (Greater Iran, including: Afghanistan, Arran (nowadays the Republic of Azerbaijan) and Central Asian Republics. Turkey too has decided to declare Nowruz a holiday. It is also celebrated as the New Year by the people of the Iranian stock, particularly the Kurds a, in the neighboring countries of Georgia, Iraq, Syria, and Turkey. It begins precisely with the beginning of spring on vernal equinox, on or about March 21. Tradition takes Nowruz as far back as 15,000 years-before the last ice age. King Jamshid (Yima or Yama of the Indo-Iranian lore) symbolizes the transition of the IndoIranians from animal hunting to animal husbandry and a more settled life in human history. Seasons played a vital part then. Everything depended on the four seasons. After a sever winter, the beginning of spring was a great occasion with mother nature rising up in a green robe of colorful flowers and the cattle delivering their young. It was the dawn of abundance. Jamshid is said to be the person who introduced Nowruz celebrations. Avestan and later scriptures show

that Zarathushtra improved, as early as 1725 BCE., the old Indo-Iranian calendar. The prevailing calendar was lunisolar. The lunar year is of 354 days. An intercalation of one month after every thirty months kept the calendar almost in line with the seasons. Zarathushtra, the Founder of the Good Religion, himself an astronomer, founded an observatory and he reformed the calendar by introducing an eleven-day intercalary period to make it into a luni-solar year of 365 days, 5 hours and a fraction. Later the year was made solely a solar year with each month of thirty days. An intercalation of five days was, and a further addition of one day every four years, was introduced to make the year 365 days, 5 hours, and a fraction. Still later, the calendar was further corrected to be a purely solar year of 365 days 5 hr 48 min 45.5 sec. The year began precisely with the vernal equinox every time and therefore, there was no particular need of adding one day every four years and there was no need of a leap year. This was [and still is] the best and most correct calendar produced that far. Some 12 centuries later, in 487 B.C.E., Darius the Great of the Achaemenian dynasty celebrated the Nowruz at his newly built Persepolis in Iran. A recent research shows that it was

a very special occasion. On that day, the first rays of the rising sun fell on the observatory in the great hall of audience at 06-30 a.m., an event which repeats itself once every 1400-1 years. It also happened to coincide with the Babylonian and Jewish new years. It was, therefore, a highly auspicious occasion for the ancient peoples. The Persepolis was the place, the Achaemenian king received, on Nowruz, his peoples from all over the vast empire. The walls of the great royal palace depict the scenes of the celebrations. We know the Iranian under the Parthian dynasty celebrated the occasion but we do not know the details. It should have, more or less, followed the Achaemenian pattern. During the Sasanian time, preparations began at least 25 days before Nowruz. Twelve pillars of mud-bricks, each dedicated to one month of the year, were erected

in the royal court. Various vegetable seeds--wheat, barley, lentils, beans, and others--were sown on top of the pillars. They grew into luxurious greens by the New Year Day. The great king held his public audience and the High Priest of the empire was the first to greet him. Government officials followed next. Each person offered a gift and received a present. The audience lasted

61

for five days, each day for the people of a certain profession. Then on the sixth day, called the Greater Nowruz, the king held his special audience. He received members of the Royal family and courtiers. Also a general amnesty was declared for convicts of minor crimes. The pillars were removed on the 16th day and the festival came to a close. The occasion was celebrated, on a lower level, by all peoples throughout the empire. Since then, the peoples of the Iranian culture, whether Zartoshtis, Jews, Christians, Muslims, Baha’is, or others, have celebrated Nowruz precisely at the time of vernal equinox, the first day of the first month, on about March 21. Today, the ceremony has been simplified. Every house gets a thorough cleaning almost a month before. Wheat, barley, lentils, and other vegetables seeds are soaked to grow on china plates and round earthenware vessels some ten days in advance, so that the sprouts are three to four inches in height by Nowruz. A table is laid. It has a copy of the sacred book (the Gathas for Zarathushtrians), picture of Zarathushtra (again for Zarathushtrians), a mirror, candles, incense burner, bowl of water with live gold fish, the plates and vessels with green sprouts, flowers, fruits, coins, bread, sugar cone, various grains, fresh vegetables, PLEASE GO TO PAGE 60


62

March 2014

62

1392 ‫اسفند‬

A Hopeful IAEA Report on Iran

Reformist says Iranian journalists 'defenseless' www.al-monitor.com/

Photo: IAEA Director General Yukiya Amano meets with Iranian Foreign Minister Mohammad Javed Zarif at IAEA headquarters in Vienna on February 18 on the margins of the nuclear-related talks between the P5+1 and Iran. (Credit: Marzieh Mousavi, Islamic Republic News Agency)

By Peter Jenkins (source: LobeLog) Ten years ago Western diplomats used to scour IAEA (International Atomic Energy Agency) reports on Iran’s “implementation of its NPT Safeguards Agreement” for evidence of safeguards failures that could be used to pressurise Iran into abandoning its fledgling uranium enrichment program. Today that’s a futile pursuit. The latest IAEA report suggests that Iran is in full compliance with its Nuclear Non-Proliferation Treaty safeguards obligations, and states unequivocally that “the Agency continues to verify the non-diversion of declared nuclear material at nuclear facilities...declared by Iran under its Safeguards Agreement”. These days Iran’s failings are a consequence of obligations placed upon Iran by the UN Security Council (UNSC). These are different in nature from NPT obligations, since they were not undertaken voluntarily, and since, to create them, the Council had recourse to Chapter VII of the UN Charter, even though conclusive evidence of a threat to international peace was lacking, as was an explicit threat finding by the Council. Chief among these failings is the inadequacy, in Agency eyes, of Iranian cooperation to resolve concern about “the possible existence in Iran of undisclosed nuclear related activities involving military related organisations”. Happily, however, there is now movement on what is known as the PMD (Possible Military Dimensions) front. As the report indicates, Iran and the Agency agreed on November 11 to cooperate to resolve “all present and past issues”, and on February 7 they agreed specifically that Iran would provide an explanation for why it had developed Explosive Bridge Wire detonators (which have both civil and military applications). That is an important step in a hopeful direction. Together with the Agency’s report that Iran is fully implementing all voluntary measures to which it is committed by the November 24, 2013 Joint Plan of Action (JPA), this progress justifies a “so far, so good” inference from the report. In fact, the report’s only disturbing features are two of the clarifications of intention that Iran has offered pursuant to the JPA - and, almost certainly, these are less disturbing than might at first appear. In a letter dated February 8, Iran informed the Agency that it plans to build a 10 MW light water research reactor that will require 20% enriched uranium oxide fuel.

A reactor of this type would rank low in any nuclear proliferation risk assessment (unless the assessment were produced in Israel, where the norm seems to be to proclaim any nuclear activity in the region a threat to the future of mankind, unless the activity is undertaken by Israelis). Still, a putative requirement for 20% enriched uranium fuel cannot be welcome to Western negotiators who embarked on a five-month negotiation with Iran on February18, and who are hoping to persuade Iran to commit to refrain from producing uranium hexafluoride enriched to more than 5% (since the passage from 20% to weaponsgrade hexafluoride is quickly made). However, the fact that Iran will have had no difficulty predicting Western reactions to the mention of 20% suggests that this “plan” is a newlyminted bargaining counter. This would not be the first time that Iran has used technological advances or stated intentions to acquire a little negotiating leverage to offset the massive leverage that the West has acquired through the imposition of sanctions. A similar calculation probably underlies Iran’s declaration to the Agency on January 18 that it has started the site selection process for five additional enrichment plants. Before Western negotiators succumb to heart failure, they should explore the extent to which Iran is sure that it has a practical need for five more enrichment plants, and the extent to which it might be open to alternative arrangements. That is a discussion the Iranian negotiators will enjoy. All in all, the report confirms that much useful ground has been covered since the Iranian people had the good sense to elect Hassan Rouhani to be their President in June 2013. Production of 20% hexafluoride has stopped; Iran’s stock of 20% hexafluoride is well below what would be needed to produce sufficient weapons-grade hexafluoride for just one nuclear device; production of 5% hexafluoride has held steady at a low level; Iran has ceased to expand or enhance installed capacity at either of its enrichment plants; the installation of components for a 40 MW reactor that is a legitimate proliferation concern is in abeyance; and Iran has started to resolve residual Agency and UNSC questions about past nuclear-related activities and to shed light on future intentions. About the Author: Peter Jenkins was a British career diplomat for 33 years, following studies at the Universities of Cambridge and Harvard. He served in Vienna (twice), Washington, Paris, Brasilia and Geneva. He specialized in global economic and security issues. His last assignment (2001-06) was that of UK Ambassador to the IAEA and UN (Vienna). Since 2006 he has represented the Renewable Energy and Energy Efficiency Partnership, advised the Director of IIASA and set up a partnership, ADRgAmbassadors, with former diplomatic colleagues, to offer the corporate sector dispute resolution and solutions to crossborder problems. He was an associate fellow of the Geneva Centre for Security Policy from 2010 to 2012. He writes and speaks on nuclear and trade policy issues.

In an interview via email with AlMonitor, Mashallah Shamsolvaezin, a prominent reformist journalist shared his thoughts about President Hassan Rouhani’s promises on freedom of the press. Shamsolvaezin was the editor-in-chief and founder of several reformist dailies that were closed in a crackdown on the press between 1998 and 2000: the groundbreaking Kian, which was at one time at the forefront of intellectual and religious discourse in Iran, Jame’eh (later Tous), Neshat, and Asr-e Azadegan. He was imprisoned numerous times for his criticisms of government policies, the longest prison term being 2½ years spent in Iran’s notorious Evin Prison. He is also a former recipient of the Committee to Protect Journalists' (CPJ) 2000 International Press Freedom award for courage and independence in reporting the news. Al-Monitor: During his campaign, Hassan Rouhani repeatedly promised freedom of speech and freedom of the press. Based on this platform, he galvanized massive support from reformists and those in favor of change. In your opinion, how well has President Rouhani met the expectations of Iranian journalists? Shamsolvaezin: During his campaign, Mr. Rouhani promised to reopen the Association of Iranian Journalists, which was shut down following the 2009 protests, but that has not occurred yet. The association is one of the largest of its kind. It has 4,000 members and is a member of the International Labor Organization and the International Federation of Journalists. This association does not have the permit to be active. Currently, Mr. Rouhani’s promise is stuck somewhere between three ministries: labor, intelligence and culture. Mr. Rouhani avoids confronting the judiciary and has left the journalists defenseless and destitute. Several weeks ago, 1,200 journalists wrote a letter to him, demanding that he would fulfill his campaign promises. Al-Monitor: Rouhani’s platform is very different from Khatami’s. President [Mohammad] Khatami used a strategy known as the «pressure from the bottom, negotiations at the top,» meaning that he wanted to use the strengthening of civil society and the fostering of freedom of speech as leverage against conservatives to win concessions. However, Rouhani’s platform involves reducing tensions and engaging the moderates and conservatives alike. Since Khatami’s strategy was a failure, he does not want to make the same mistake by antagonizing the conservatives. Instead, he wants to take small steps by making some concessions. Therefore, don’t you expect too much from Rouhani? Shamsolvaezin: There is a significant difference between Mr. Khatami’s reformist platform and Mr. Rouhani’s; however, as six months has passed since the Rouhani administration’s takeover, there is a convergence between the two governments in the sense that both run the same branch of power, while nonelected bodies that are mostly conservative govern the other important and critical bases of power. Therefore, Iranian conservatives are not confronted with a complete transfer of power because whenever the reformists control the executive branch, the conservatives use the judiciary to put consistent pressure on the reformists. On the other hand, when the conservatives run the executive branch and consolidate their power, the judiciary’s power is undermined. This is the calculation that was pursued throughout the Khatami and [Mahmoud] Ahmadinejad administrations and has continued into the Rouhani administration. Actually, the Iranian conservatives have succeeded in obtaining a good

formula for maintaining their power permanently. It seems that the supreme leader has come to terms with this idea as well. However, let’s not forget that President Rouhani’s priorities differ from Khatami’s in the sense that Khatami was after comprehensive development, particularly political reform. But Rouhani has had to address economic and foreign policy because of Ahmadinejad’s wrong policies in those areas that had led to crises. Still, these crises weigh heavily on Mr. Rouhani’s shoulders, so he cannot introduce his own favored model. Moreover, President Rouhani is neither prepared nor capable of going head-to-head with the conservatives. First, he understands their base of power very well. Second, he does not want to have Khatami’s fate. Finally, President Rouhani is well-positioned to confront the conservatives on two fronts: the economy and foreign policy. He knows well that he can defeat them in these key areas. Al-Monitor: Minister of Culture and Islamic Guidance, Mr. [Ali] Jannati, stated, “Shutting down the newspapers is out of our hands; therefore, I cannot comment on this issue.” If the judiciary is responsible for shutting down newspapers, what can Mr. Rouhani do to address this issue? Shamsolvaezin: During Ahmadinejad’s administration, the executive branch used to shut down independent newspapers through a supervisory board. Since President Rouhani has assumed office, this duty has been turned over to the judiciary. However, this does not provide an excuse for the executive branch and the Ministry of Culture to wash their hands of this issue. The question is that if the executive branch cannot take back thefreedom of the press from the judiciary, then how can the press stand up to the judiciary all alone? In fact, Iranian journalists have been at the very least under pressure from the conservatives. In the Rouhani administration, however, they are under pressure from the judiciary and the executive branches that have abandoned them, so they are left defenseless. When the Aseman newspaper was shut down, the Ministry of Culture did not even bother to issue a complaint. Where should Iranian journalists seek shelter? Al-Monitor: Currently, Iran’s most important crisis is the nuclear program. If Mr. Rouhani insists on the freedom issue, wouldn’t that help reincarnate past tensions and even disrupt the negotiations? Shamsolvaezin: I understand President’s Rouhani’s position. Reforming a country with an empty treasury amid sanctions and tensions with neighbors is not a simple task. Holding nuclear talks is no easy feat. But let’s not forget that even if certain issues are not the government’s priorities right now, they will become priorities because the people’s sense of serenity would require them to become practical priorities over time, including ending the house arrest of the leaders of the Green Movement, freeing political prisoners, restoring freedom of the press and ultimately harmonizing the state’s and the government’s decisions with regard to the constitution returning serenity to society. President Rouhani has a long way ahead despite his success in foreign policy and the economy. We are still hopeful. Based on our extensive experience, we are condemned to remain hopeful.


63

63

March 2014 1392 ‫اسفند‬

EXCELLENCE IN CARDIOLOGY N orthside Cardiology is committed to

provide unparalleled expertise, timely communication, and personalized care. Our board certified cardiologists and highly experienced medical staff work together to put the patient first. In addition to General Consultative Cardiology, we provide: • Diagnostic Imaging, Including Echocardiography and Nuclear Cardiology • Cardiac CTA • Cardiac Catheterization, Leaders in Radial Access • Transradial Intervention • Pacemaker Implantation • Cardiac Electrophysiology To schedule an appointment, please call (404) 256-2525.

Dr. Mohammad Kooshkabadi

Dr. Jack Chen

Dr. Marcus Brown

Dr. Barry Silverman

Dr. Nabeel Hafeez Dr. Michael Balk

nscatl.com Atlanta: 5670 Peachtree Dunwoody Road Suite 880, Atlanta, GA 30342 Alpharetta: 3400-C Old Milton Parkway Suite 360, Alpharetta, GA 30005 Forsyth: (electrophysiology clinic only) 1400 Northside Forsyth Drive, Suite 340 Cumming, GA 30041 Canton: (electrophysiology clinic only) 15 Reinhardt College Parkway Suite 105, Canton, GA 30114


Pardis Publications, Inc. P.O.Box 5867 Canton, GA 30114

March 2014 - Vol 20 - Issue 244

Tel: (770) 973-0506 Advertisement: Ext. 1 Billing: Ext 2 Fax: (678) 550-9999 E-mail: pardismag@gmail.com

Little change in Iran despite promise of 'transformation' Many Iranians are frustrated with President Rouhani as they grapple with sociocultural restrictions, unemployment and downward social mobility Tehran Bureau - theguardian.com

the country after the centrist administration’s first six months in office. Despite pivotal breakthroughs in international negotiations, Rouhani faces increasing pressure on the domestic front as he balances the concerns of a rigid conservative camp against the grievances of voters grappling with sociocultural restrictions, unemployment and downward social mobility.

“In domestic politics, what has changed? Did anything get cheaper? Did the inflation rate drop? Have the jobless returned to work?” asks 48-year-old former business owner Hossein, who joined Tehran’s ever-expanding legion of gypsy cab drivers after his factory went bankrupt during the sanctions-plagued administration of Mahmoud Ahmadinejad.

“Lifting the sanctions should make the situation better, but when [Mr Rouhani] wanted to be president, he promised a total transformation in the first 100 days. Now, it’s as if he hadn’t said anything.” Even as Rouhani pushes for economic development in critical areas like petrochemicals, PLEASE GO TO PAGE 60

“Those who are constantly creating rifts do not know what kind of burden we carry.” These words, uttered by President Hassan Rouhani in the midst of a publicity tour of Iran’s provinces, sum up the political temperature inside

PLEASE GO TO PAGE 57


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.