در اقتصاد ايران چه ميگذرد؟
ص 17
ايران 4
جهان 8
«پرديس» را ماهانه و بطور رايگان از طريق ايميل دريافت کنيد.
آمار پردرد ص 34
گوناگون 14
Send an email to:
pardismag@gmail.com
سينما 20
جدول 35
تکنولوژي 28
يک ايراني برنده عنوان دانشمند جوان برجسته جهان شد
گوگوش و «مرغ سحر»
ص 15
درشهر 35
شعر 37
ص 43
فال 41
ورزش 38
تأسف شديد «بان کي مون» از اعدام فاطمه سالبهي و صمد ذهبي
رئيس سازمان اطالعات ارتش اسرائيل:
در جنگ تکنولوژيک با ايران هستيم روزنامه «هاآرتص» گزارش داده است که رئيس سازمان اطالعات ارتش اسرائيل (آمان) در جلسهاي خصوصي گفته که ايران و اسرائيل درگير جنگي تکنولوژيک هستند و هشدار داده که جمهوري اسالمي به سرعت در حال پر کردن فاصلهاش با اسرائيل در اين نبرد است. بنا بر اين گزارش سرلشگر «هرتزل لوي» در يک جلسه سخنراني خصوصي گفته است« ،اگر از من بپرسيد آيا ما در ده سال آينده وارد جنگ با ايران خواهيم شد يا نه ،جواب من غيرمنتظره خواهد بود: ما هماکنون درگير جنگي تکنولوژيک با ايران هستيم. مهندسان ما امروز در حال نبرد با مهندسان ايراني هستند و اين جنگ روز به روز اهميت بيشتري پيدا ميکند». ژنرال لوي نبرد دو طرف را «جنگ بر سر قابليتهاي اطالعاتي ،تسليحاتي و نظامي» دانسته و از سرعت پيشرفت ايران در اين زمينه ابراز نگراني کرده است. به گزارش «هاآرتص» او درباره اين رويارويي گفته است« ،امروز ما دست باال را داريم .اما ايران در حال نزديک شدن است .از زمان انقالب ايران تعداد دانشگاهها و دانشجويان ايراني بيست برابر شده ،در
حالي که در اسرائيل اين تعداد سه و نيم برابر شده است». ابراز نگراني ژنرال لوي در حالي مطرح ميشود که چند ماه پيش کيت الکساندر ،رئيس سابق سازمان امنيت ملي آمريکا گفته بود که ايران و اسرائيل از جمله کشورهايي هستند که «بهترين امکانات جنگ سايبري» را در سطح جهان دارند. ايران که در سالهاي گذشته بارها هدف حمالت سايبري قرار گرفته ،تالش کرده است که توان دفاعي خود در برابر اين حمالت را افزايش دهد. «دفاع سايبري» اکنون يکي از وظايف تعريفشده سازمان پدافند غير عامل ايران است. مهمترين حمله سايبري شناختهشدهاي که تا کنون عليه ايران انجام شده ،حمله استاکسنت به تاسيسات هستهاي ايران در سال 2010بود. در گزارشهاي مختلف ،اسرائيل و آمريکا متهمان اصلي اين حمله معرفي شدهاند. در گزارش سال 2015اداره اطالعات ملي آمريکا ،نام ايران در کنار چين و کره شمالي به عنوان يکي از اصليترين تهديدهاي سايبري عليه آمريکا مطرح شده است.
«بان کي مون» دبيرکل سازمان ملل متحد ،اعدام اخير فاطمه سالبهي و صمد ذهبي در ايران را ،که در زمان ارتکاب جرم زير سن قانوني بودند ،محکوم کرده است. حکم اعدام فاطمه سالبهي که به قصاص نفس محکوم شده بود، در شيراز اجرا شد .بنابه گزارشها ،صمد ذهبي يک هفته پيشتر از آن به طور مخفيانه در ايران اعدام شده بود .هر دو آنها هنگام ارتکاب جرم 17سال داشتند. دنباله در صفحة 23
کاهش سانتريفيوژها و تذکر نمايندگان مجلس
صفحة 16
وکيل جيسون رضاييان:
همچنان منتظر ابالغ حکم هستم وکيلمدافع جيسون رضاييان ميگويد که همچنان منتظر ابالغ حکم پرونده موکل خويش است. ليال احسن ،با بيان اين مطلب که حکم پرونده موکلم هنوز به من ابالغ نشده است گفت« ،در پيگيريهاي اين موضوع از دادگاه انقالب ،به من گفته شده که مشکلي پيش آمده و پس از رفع مشکل، حکم به شما ابالغ خواهد شد». دنباله در صفحه 29
2
November 2015 1394 آبان
2
3
November 2015
ترديدهاي آيتاهلل خامنهاي: پرونده هستهاي ،پرونده کيست؟
جمشيد برزگر ،بي .بي .سي نامه آيتاهلل علي خامنهاي به حسن روحاني ،درست در ميانه بحثهاي جنجالي تند و تيزي که بر سر يافتن مسئول اصلي پرونده هستهاي جمهوري اسالمي جريان دارد ،جاي ترديد و انکاري حتي براي طيفي از هواداران آيتاهلل خامنه اي باقي نميگذارد که «پرونده هستهاي، پرونده رهبري است». آقاي خامنهاي در نامهاي به رئيسجمهور و رئيس شورايعالي امنيت ملي ايران ،مصوبه اين شورا براي اجراي برجام را تاييد کرد .در اين نامه 9 ،الزام جداگانه نيز مورد تاکيد قرار گرفته که به گفته رهبر ايران ،بايد در اجراي برجام به آنها توجه شود. چند روز پيش ،زماني که علي الريجاني ،رييس مجلس ،سرانجام در مقابل انتقادهاي فزاينده و گزنده از او به دليل به تصويب رساندن طرح در باره اجراي برجام در مجلس ،صبر و شکيبايي خود را از دست داد، با به زبان آوردن اين جمله که «پرونده هستهاي ،پرونده رهبري است» ،کوشيد به منتقدانش يادآوري کند که شخص او را در آنچه پيش آمده مسئول ندانند. اما طيف تندرو اصولگرايان که اکنون بيش از هميشه علي الريجاني را به حسن روحاني نزديک ميبيند ،نه تنها با شنيدن اين جمله آرام نگرفت ،بلکه برعکس ،علي الريجاني را به ظلم به آيتاهلل خامنهاي متهم کردند. به عنوان نمونه ،علي زاکاني ،رييس کميسيون ويژه بررسي برجام ،که گزارشي در رد توافق اتمي را در صحن علني مجلس ارايه کرد ،در همين باره گفت« ،اينکه مي گويند پرونده هستهاي پرونده رهبري است ،ظلم به ايشان است ،هر جا کم ميآورند همه چيز را گردن رهبري مياندازند .الريجاني و روحاني مسئوليت برجام را بايد بپذيرند». او حتي فراتر از دفتر آيتاهلل خامنهاي جلسه سه نفره علي الريجاني ،علي اصغر حجازي از مسئوالن دفتر آيتاهلل خامنه اي و علي شمخاني ،دبير شوراي عالي امنيت ملي را در شب پيش از تصويب طرح نمايندگان مجلس ،کذب محض دانست و به طور مشخص ،محمدرضا باهنر ،نايب رييس مجلس را به پخش اطالعات غلط در مجلس متهم کرد. پيش از او ،دفتر آيتاهلل خامنهاي با انتشار اطالعيهاي در واکنش به بحث هاي مطرح شده در باره جلسه سه نفره رييس مجلس ،يکي از اعضاي بلندپايه دفتر رهبري و دبير شوراي عالي امنيت ملي ،نه اصل اين ديدار بلکه تنها «نقش مستقل برخي از مسئولين دفتر» را در روند بررسي طرح «اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوري اسالمي ايران در اجراي برجام» خالف واقع و فاقد اعتبار دانسته بود. با اين حال ،تاکيد عالءالدين بروجردي ،رييس کميسيون امنيت ملي مجلس ،جاي ترديدي باقي نميگذارد که جلسه سه نفره برگزار شده بوده و در اين زمينه اطالعات غلطي به مجلس داده نشده است. آقاي بروجردي در همين باره گفته است« ،در ديداري که با دبير شورايعالي امنيت ملي داشتم ،آقاي شمخاني تأييد کرد چنين ديداري انجام شده و دروغ بودن آن کذب محض است .شمخاني جلسه سه جانبه را صراحتا تأييد کرده است؛ بنابراين قابل تکذيب نيست». او در عين حال ،سخن علي الريجاني را مبني بر اينکه پرونده هستهاي ،پرونده رهبري است ،تاييد کرده و گفته است« ،از آنجايي که پرونده هستهاي در سالهاي گذشته اهميت ويژهاي داشته است ،مسئوليت آن به شورايعالي امنيت داده شد ،نه ارگان ديگري .از آنجايي که مصوبات شورايعالي امنيت بدون تأييد مقام رهبري ارزش ندارد ،اينکه دکتر الريجاني بگويند پرونده هستهاي ،پرونده رهبري است ،از اين باب کامال صحت دارد». در طول يک دهه گذشته و به ويژه در دو سال اخير ،نه تنها کساني که در دورههاي مختلف مسئوليت پرونده هستهاي را بر عهده داشتهاند ،بلکه جناحهاي مخالف نيز در يک نکته با هم اشتراک نظر داشتهاند و تاييد کردهاند که تصميم اول و آخر در پرونده هستهاي را آيتاهلل خامنهاي ميگيرد. پذيرفتن مثل نپذيرفتن با اين همه ،آيتاهلل خامنهاي هرگز حاضر نشده بود به طور مستقيم مسئوليت کاميابي و مخصوصا ناکاميها در مذاکرات اتمي را برعهده بگيرد و در حالي که بارها به صراحت هرچه تمام سخن از آن گفته بود که امکان ندارد مذاکرات به نتيجه برسد، سرانجام با ارسال نامهاي به حسن روحاني برجام را تاييد کرد. اما پذيرش اين مسئوليت از سوي آيتاهلل خامنهاي آن قدر به درازا انجاميد و اين پرونده آن قدر براي ديگر مقامات بلندپايه هزينه ساز شد ،که پيش از اذعان آيتاهلل خامنهاي ،طيفي از نيروهاي اصولگرا و در راس آنان علي الريجاني ،مسئوليت پرونده را به طور کامل بر دوش رهبر انداختند. نامه آيتاهلل خامنهاي به حسن روحاني ،نيز در متن خود حاوي همين عدم تمايل براي پذيرش مسئوليت مستقيم مذاکرات هستهاي و اکنون برجام و پيامدهاي آن است. رهبر ايران نه تنها با تاخيري دو ماه و نيمه ،در روز 29مهرماه ،1394مصوبه شوراي عالي امنيت ملي در تاريخ 19مردادماه سال 1394را تاييد کرد ،بلکه با دستور مستقيم خود براي کنار نگذاشتن مجلس ،هفتههايي پر التهاب و مملو از منازعات
جناحي پردامنه را رقم زد. اکنون با نامه آيتاهلل خامنهاي به حسن روحاني روشن شده است که او در حالي صراحتا مجلس شوراي اسالمي را درگير مساله بررسي و تاييد برجام کرد که نه تنها شوراي عالي امنيت ملي برجام را رسيدگي و تاييد کرده بود ،بلکه مجلس ،پيشتر و قبل از دستيابي به توافق هسته اي در وين ،در روز 31خرداد ماه با مصوبه «طرح الزام دولت به حفظ دستاوردهاي هستهاي» ،عمال از خود براي بررسي و تصويب توافق اتمي سلب مسئوليت کرده بود. به نظر ميرسد آيتاهلل خامنهاي در ماههاي پس از دستيابي به توافق اتمي همه تالش خود را کرده بود که مسئوليت اجراي برجام را برعهده نگيرد .او در تمام سخنرانيهاي عمومي خود ،به شکلي دو پهلو و مبهم از يک سو از تيم مذاکره کننده و روند مذاکرات حمايت و از سوي ديگر ،از نتيجه مذاکرات انتقاد کرده بود. در چنين شرايطي ،ارسال برجام به مجلس ميتوانست مسئوليت مستقيم را از دوش آيتاهلل خامنهاي بردارد ،اما به نظر ميرسد مقاومت دولت حسن روحاني از ارسال متن برجام به مجلس به عنوان اليحه ،عمال باعث مسدود شدن اين مسير گرديد و نمايندگان تنها موفق به تصويب طرحي شدند که بدون پرداختن به متن برجام ،دولت را در اجراي آن ملزم به رعايت برخي موارد ميکرد. به اين ترتيب ،مشکل حل ناشده باقي ماند و درست به همين دليل است که آيتاهلل خامنهاي در نامه خود تنها در مقدمه به مصوبه مجلس اشاره ميکند و در نهايت« ،مصوبه جلسه 634مورخ 19مرداد شوراي عالي امنيت ملي» را تاييد ميکند. مصوبات شوراي عالي امنيت ملي تنها زماني ارزش قانوني و اجرايي دارد که به تاييد و امضاي رهبر نظام برسد ،اما آيتاهلل خامنهاي با آنکه با تاييديه خود به مصوبه شوراي عالي امنيت ملي جنبه قانون بخشيده است ،کوشيده با ادامه انتقادهاي خود از برجام و طرح برخي شروط ،مسئوليت خود در فرجام پرونده هستهاي و پيامدهاي آن را اگر نه کمرنگ ،که دست کم مبهم باقي بگذارد. تاييد توافقي زيان بار ،چرا؟ آيتاهلل خامنهاي ،در نامه خود برجام را تاييد ميکند ،اما همزمان تصريح ميکند که« ،محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است دچار نقاط ابهام و ضعفهاي ساختاري و موارد متعددي است که در صورت فقدان مراقبت دقيق و لحظه به لحظه ،ميتواند به خسارتهاي بزرگي براي حال و آيند ه کشور منتهي شود». آيتاهلل خامنهاي اما در هيچ کجاي نامه خود توضيح نميدهد که چرا محصول مذاکراتي را تاييد ميکند که در حال حاضر «دچار نقاط ابهام و ضعفهاي ساختاري» است و بالقوه در حال و آينده ميتواند خسارت هاي بزرگي به کشور وارد کند. به نظر ميرسد او براي کاستن از همين «نقاط ابهام و ضعفهاي ساختاري» اجراي برجام را مشروط به برآورده شدن برخي شروط ميکند ،بي آنکه به قابليت عملي اجرا شدن اين شروط بپردازد و توضيح دهد که در صورت خودداري از اجراي برجام ،مسئوليت پيامدهاي آن برعهده چه کسي خواهد بود.
آبان 1394
3
شروطي براي اجرا نشدن؟ نگاهي به ماهيت شروط مطرح شده هم نشان ميدهد که اين شروط بيش از آنکه توان و امکان تاثير بر ماهيت برجام و روند اجراي آن را داشته باشند، بيشتر با نگاهي به مسايل داخلي و مطالبات جناحهاي رقيب تنظيم شدهاند. به عنوان مثال ،آيتاهلل خامنهاي در شرط اول خود تاکيد کرده است« ،از آنجا که پذيرش مذاکرات از سوي ايران اساسًا با هدف لغو تحريمهاي ظالمانه اقتصادي و مالي صورت گرفته است و اجرايي شدن آن در برجام به بعد از اقدامهاي ايران موکول گرديده ،الزم است تضمينهاي قوي و کافي براي جلوگيري از تخلف طرفهاي مقابل ،تدارک شود ،که از جمله آن اعالم کتبي س جمهور آمريکا و اتحاديه اروپا مبني بر لغو تحريمها است .در اعالم رئي س جمهور آمريکا بايد تصريح شود که اين تحريمها به کلي اتحادي ه اروپا و رئي برداشته شده است .هرگونه اظهاري مبني بر اينکه ساختار تحريمها باقي خواهد ماند ،بهمنزل ه نقض برجام است». واقعيت اين است که پايبندي به همين يک شرط در عمل هيچ معنايي جز لغو برجام نخواهد داشت .توافق اتمي ايران و گروه 1+5اصوال بر همين اصل يا آنچه به مکانيسم ماشه معروف است ،استوار شده است. مبناي توافق اتمي که در ايران به برجام معروف است ،در خالصهترين شکل ممکن بر دو اصل استوار است شده است :اول ،ايران برخي محدوديتها در فعاليتهاي هستهاي خود را ميپذيرد؛ دوم ،در مقابل غرب تحريمهاي هستهاي را به حالت تعليق در ميآورد ،اما اگر ايران به تعهدات خود عمل نکند اين تحريمها بالفاصله و به شکل خودکار مجددا برقرار خواهد شد. بنابراين شرط اول آيتاهلل خامنهاي ،در صورت پيگيري از سوي دولت حسن روحاني به معناي رد اصل بنيادين توافق اتمي و بازگشتن به نقطه پيش از مذاکرات است. شرط دوم آيتاهلل خامنهاي نيز اصوال در چارچوب برجام که او خود اکنون آن را تاييد کرده است ،نميگنجد. آيتاهلل خامنهاي در شرط دوم خود گفته است« ،در سراسر دوره 8ساله وضع هرگونه تحريم در هر سطح و به هر بهانهاي (از جمله بهانههاي تکراري و خود ساخته تروريسم و حقوق بشر) توسط هر يک از کشورهاي طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند 3مصوبه مجلس اقدامهاي الزم را انجام دهد و فعاليتهاي برجام را متوقف کند». چنين شرطي نيز به دو دليل اصوال امکان تحقق ندارد ،مگر آنکه ايران قصد کرده باشد اجراي تعهدات خود در برجام را به هر دليلي متوقف کند. آيتاهلل خامنهاي خود شخصا بارها تاکيد کرده که مذاکرات اتمي تنها و تنها ،صرفا محدود به پرونده هستهاي است و ديگر مسايل و مشکالت موجود در روابط ايران و غرب را در بر نميگيرد .برجام ،اصوال به فعاليتهاي اتمي ايران محدود است و در نتيجه تنها در باره شيوه اعمال محدوديتها براي اعتماد سازي نسبت به فعاليتهاي اتمي ايران و نحوه برداشتن تحريمهاي هستهاي بحث ميکند. بر اساس چنين استنباطي از برجام بوده است که نه تنها بحثي در باره تحريمهاي ديگري که عليه جمهوري اسالمي وضع شده ،از جمله به دليل نقض حقوق بشر و حمايت از تروريسم صورت نگرفته و هيچ از اين تحريمها لغو نشدهاند ،بلکه مقامات غربي از احتمال وضع تحريمهاي جديد عليه ايران در زمينههاي مربوط به حمايت از تروريسم يا نقض حقوق بشر اشاره کردهاند. به همين دليل ،گذاشتن چنين شرطي به کلي بيرون از تعهدات دو طرف در قالب برجام است. از آن گذشته ،حتي اگر غرب تحريمي جديد عليه ايران در حوزه نقض حقوق بشر وضع کند ،که با توجه به شرايط جديد احتمال آن بيش از گذشته کاهش يافته ،آيا رهبران ايران حاضر خواهند شد با توقف اجراي برجام ،تحريمهاي پرهزينه قبلي را نيز به فهرست تحريمهاي موجود و جديد اضافه کنند؟ آيتاهلل خامنهاي در چند مورد و از جمله در همين نامه تصريح ميکند که پذيرش مذاکرات با هدف لغو تحريمهاي اقتصادي و مالي صورت گرفته، بنابراين ،پذيرش دوباره اين تحريمها ،تنها در شرايطي براي رهبران ايران قابل تحمل خواهد بود که کشور از شرايط فعلي بسيار فاصله گرفته باشد. شروط ديگري که در اين نامه مطرح شدهاند ،از اهميت کمتري برخوردارند، اما در يک اصل کم و بيش مشترک هستند .اين شروط بيش و پيش از آنکه توان و امکان تاثيرگذاري بر توافق به دست آمده و نتيجه آن ،يعني برجام را داشته باشد ،ميتواند در منازعات داخلي به کار رهبر جمهوري اسالمي و طيفي خاص از هوادارانش بيايد.
4
بازداشت عيسي سحرخيز و احسان مازندراني
عيسي سحرخيز ،روزنامهنگار ،از سوي هفت مأمور سپاه پاسداران در منزلش در تهران بازداشت شد. مهدي سحرخيز ،فرزند اين روزنامهنگار ،با اعالم اين موضوع گفت که پدرش به اتهام تبليغ عليه نظام ،توهين به رهبر جمهوري اسالمي و تباني براي تجمع بازداشت شدهاست. به گفته مهدي سحرخيز ،مأموران ،خانه پدرش را بازرسي و وسايل او را ضبط کردهاند. عيسي سحرخيز در دولت محمد خاتمي مدير کل مطبوعات داخلي وزارت ارشاد بود.
November 2015 آبان 1394
آقاي سحرخيز پيش از اين در تيرماه سال 88بازداشت و به اتهامهاي امنيتي به سه سال زندان محکوم شد که اين حکم در سال ،90زماني که او در زندان بود ،به پنج سال زندان افزايش يافت .اين روزنامهنگار در سال 92آزاد شد. او در زمان گذراندن دوران محکوميت خود ،چند بار به علت وضعيت بد جسمي ،به بيمارستان منتقل شد. عيسي سحرخيز از جمله سه ايراني است که در سال 2012ميالدي ،برنده جايزه آزادي بيان «هلمن ـ همت» شد. بنا بر اطالعيه ديدهبان حقوق بشر ،اين جايزه به کساني تعلق ميگيرد که به سبب فعاليتهاي خود و تعهدي که در قبال آزادي بيان داشتهاند تحت آزار و اذيت حکومتهايي قرار گرفتهاند که ميخواهند مانع انتشار اطالعات و بيان ديدگاههاي آنها شوند. آقاي سحرخيز در سالهاي گذشته در دو نامه جداگانه خطاب به دبير کل سازمان ملل خواستار رسيدگي وي به وضعيت زندانيان سياسي در ايران شده بود. در همين روز همچنين سام حسيني ،از بستگان نزديک احسان مازندراني ،مدير مسئول روزنامه «فرهيختگان»، تاييد کرد که احسان مازندراني نيز در اين روز در منزل خود بازداشت شدهاست. احسان مازندراني پيش از اين در دوم اسفندماه سال 91نيز ،زماني که خبرنگار روزنامه «اعتماد» بود ،توسط وزارت اطالعات بازداشت و به زندان اوين منتقل شدهبود. رسانههاي اصولگرا در آن زمان نوشتند که احسان مازندراني به اتهام «ارتباط» با شبکه رسانهاي «بي.بي.سي» و «سايتهاي خبري ضدانقالب» بازداشت شدهبود. اين رسانهها همچنين نوشتند که «وي دبير اجرايي يکي از روزنامههاي اصالحطلب است ،مدتي در مالزي زندگي ميکرده و در همانجا نيز با رسانههاي فارسيزبان ضدانقالب ارتباط داشته است».
نامه 116شاعر خارجي به آيتاهلل خامنهاي 116شاعر و نويسنده غير ايراني در نامهاي سرگشاده به رهبر جمهوري اسالمي از او خواستهاند که براي آزادي
فاطمه اختصاري و مهدي موسوي، دو شاعر ايراني که به زندان و شالق محکوم شدهاند ،اقدام کند. و بسا يت «پن» مرکز قلم) (انجمن اياالت در متحده ،نام ه سرگشاده اين 116نفر را منتشر کرده است که از آيتاهلل علي خامنهاي خواستهاند از قدرت خود براي صدور فرمان عفو اين دو شاعر ايراني بهره گيرد. آنها ميگويند «عميقا از حکم غير انساني صادر شده براي خانم اختصاري و آقاي موسوي ،به خاطر بيان عقيده از طريق آفرينش اثري هنري ،نگران هستيم ». به گفته اين شاعران سابقه آقاي خامنهاي در سرودن شعر و تاريخ غني ادبيات در ايران ،خود در خدمت اقدام براي آزادي اين دو نفر قرار ميگيرد. فاطمه اختصاري و مهدي موسوي ،در دادگاه انقالب ايران به 9سال و بيش از 11سال زندان و 99ضربه شالق محکوم شدهاند. احکام اين دو شاعر ايران در پي وارد شدن اتهاماتي مانند «توهين به مقدسات» يا «تبليغ عليه نظامي» و «روبوسي» صادر شده است. امير رئيسيان ،وکيل اين دو شاعر ،اتهامهاي واردشده به آنها را رد کرده است. احکام سنگين صادرشده عليه خانم اختصاري و آقاي موسوي پيش از اين نيز با واکنش مراکز و نهادهاي بينالمللي روبرو شده بود. اين دو شاعر از چهرههاي مشهور در «غزل پستمدرن» در ايران به شمار ميروند. طي هفتهها و ماههاي گذشته احکام قضايي مختلفي عليه چهرههاي فرهنگي ،هنري و روزنامهنگاران صادر شده است. کيوان کريمي ،مستندساز ،جيسون رضائيان ،خبرنگار ن پست» در ايران ،آتنا فرقداني ،کارتونيست و «واشينگت نقاش ،آتنا دائمي ،فعال حقوق کودکان يا مصطفي عزيزي،
4
نويسنده و تهيهکننده برنامههاي تلويزيوني از جمله کساني هستند که با احکامي سنگين روبرو شدهاند.
جدال وزارت نفت ايران و وکيل بابک زنجاني درباره تسويه بدهي وي ماجراي تسويه بخشي از بدهي بابک زنجاني ،بازرگان ايراني که به اتهام اخالل اقتصادي و کالهبرداري در زندان است ،به موضوع جدل ميان مسئوالن و وکيل شرکت ملي نفت ايران و رسول کوهپايهزاده ،وکيل بابک زنجاني ،تبديل شد.
در حالي که وکيل شرکت ملي نفت ايران تسويه بخشي از بدهي بابک زنجاني را رد کرده است ،خبرگزاريها به نقل از وکيل آقاي زنجاني گفتهاند که يک ميليارد و 427ميليون يورو از بدهي او تسويه شده ،اما ضمانتنامه براي پرداخت پول فروش محموالت نفتي که بخش ديگري از بدهي اوست ،هنوز صادر نشده است. خبرگزاري «فارس» متن گفتوگويي با رسول کوهپايهزاده ،وکيل بابک زنجاني ،منتشر کرده بود که او در آن ضمن دادن توضيحاتي در مورد بدهيهاي موکلش ،گفته بود
5
November 2015 آبان 1394
دنباله از صفحة قبل که بدهي موکلش در مورد بخشي که از طريق بانک مرکزي به او داده شده بود ،تسويه شده است. در پي آن علي اکبر ماهرخزاده ،مديرکل امور حقوقي شرکت ملي نفت ايران ،به خبرگزاريهاي ايران از جمله «تسنيم» گفت که خبر تسويه بدهي يک ميليارد و 427 ميليون يورويي بدهي بابک زنجاني «مغلطه» است و وکيل او چنين حرفي را به صراحت نزده بلکه اين خبر را برخي رسانهها به اشتباه از قول او نقل کردهاند و دادگاه يا بانک مرکزي هم که مراجع رسمي هستند ،اين تسويه حساب را تاييد نکردهاند و تا کنون وجه نقد يا ضمانتي از بابک زنجاني دريافت نشده است. آقاي ماهرخزاده در عين حال گفته است که او در جريان ديگر مسائل مالي بابک زنجاني با بانک مرکزي نيست و فقط ميداند که بابک زنجاني يک بدهي دو ميليارد و 60ميليون يورويي دارد که وزارت نفت به خاطر آن از او شکايت کرده است. از سوي ديگر وکيل بابک زنجاني در گفتوگو با خبرگزاريهاي ايران از جمله «ايسنا» در مورد بدهيهاي موکلش و تسويه بخشي از آن توضيحاتي داده است. او گفته است که بدهي موکلش به شرکت ملي نفت ايران دو بخش دارد .يک بخشي از آن پول نقدي است که شرکت نفت از طريق بانک مرکزي به موکل او داده بود که رقم آن يک ميليارد و 427ميليون و 500هزار يورو بود. بخش ديگر آن پول محمولههاي نفتي است. آقاي کوهپايهزاده افزوده است که از مبلغ يک ميليارد و 427ميليون و 500هزار يورو بدهي نقدي موکلش به شرکت نفت 660 ،ميليون يورو قبال به دستور وزير نفت و توسط موکلش به پيمانکاران شرکت نفت پرداخت شده بود و 767 ميليون و 500 هزار يورو مانده بود. او ادامه داده که معاون دادستان تهران و مسئول انتقال اموال موکلش به وزارت نفت ،رسما در نامهاي به دادگاه اعالم کرده که اموال داخلي موکلش تا اين لحظه ،حدود دو هزار و 600ميليارد تومان ارزش دارد. رسول کوهپايهزاده سپس گفته است بنابراين اگر اين مبلغ تبديل و از طلب باقيمانده يعني 767ميليون و 500 هزار يورو کسر شود ،بدهي نقدي موکلش به شرکت نفت تسويه ميشود. وکيل بابک زنجاني افزوده که اين موضوع جداي از موضوع ضمانتنامهاي است که موکلش قول داده است براي پرداخت بدهي به شرکت «اچ کي» از سوي يک بانک خارجي معتبر به مبلغ يک ميليارد و 967ميليون يورو صادر خواهد شد. شرکت «اچ کي» وابسته به شرکت ملي نفت ايران است که به گفته رسانههاي ايران کار انتقال پول مربوط به صادرات نفت را به نمايندگي از دولت ايران تسريع ميکند. اما اين شرکت در فهرست تحريمهاي مرتبط با برنامه هستهاي ايران قرار دارد. قوه قضائيه ايران ،بابک زنجاني را که در دوره محمود احمدينژاد به دولت ايران براي دور زدن تحريمها کمک ميکرد به «فساد فياالرض» و «اخالل در نظام اقتصادي کشور»« ،کالهبرداري»« ،پولشويي»« ،جعل حوالهها و اسناد» و «نشر اکاذيب» متهم کرده است .
محل اسکان مجاهدين خلق در حومه بغداد هدف حمله راکت قرار گرفت
يک پايگاه نظامي قديمي در نزديکي بغداد پايتخت عراق ،که اعضاي سازمان مجاهدين خلق ايران در آن اسکان داده شدهاند ،هدف حمله راکتي قرار گرفت و 24تن از اعضاي اين سازمان جان خود را از دست دادند. بنا بر اعالم پليس عراق 16 ،موشک به اين اردوگاه اصابت کرده است. اردوگاه ليبرتي پيش از آنکه محل اسکان اعضاي اين گروه عمده مخالف نظام جمهوري اسالمي ايران شود، پادگان نظامي نيروهاي آمريکايي در نزديکي فرودگاه بغداد بود. اعضاي سازمان مجاهدين خلق پيش از انتقال به اردوگاه ليبرتي ،از سال 1365و در دوران صدام حسين ديکتاتور پيشين عراق ،در مکان ديگري به نام اردوگاه اشرف در 80 کيلومتري مرز ايران در استان دياله ساکن بودند. پس از سقوط صدام حسين در سال 1382و با فشار ايران و برخي گروههاي شيعه و کرد عراقي ،دولت عراق و سازمان ملل متحد در سال 1389توافق کردند مجاهدين را به اردوگاه ديگري منتقل و در نهايت مقدمات انتقال آنها به
خارج از عراق را فراهم کنند. انتقال اعضاي سازمان مجاهدين خلق از اردوگاه اشرف به اردوگاه ليبرتي اواخر شهريور ماه 1391به پايان رسيد و از آن زمان تا کنون نيز بسياري از آنها به کشورهاي ديگر منتقل شدهاند؛ اما برخي همچنان در ليبرتي هستند. جان کري ،وزير امور خارجه آمريکا در بيانيهاي اعالم کرده است که واشينگتن حمله «وحشيانه» و «کور تروريستي» به کمپ «ليبرتي» را به شدت محکوم ميکند. به گزارش وب سايت وزارت امور خارجه آمريکا ،در بيانيه جان کري آمده است که اياالت متحده حمله وحشيانه و بيمعني تروريستي را که به کشته و مجروح شدن شماري از ساکنان آن منجر شد ،به شدت محکوم ميکند. آقاي کري گفته است که با مقامهاي ارشد عراقي تماس گرفته تا از ارائه کمکهاي پزشکي و اضطراري به مجروحان اين حمالت اطمينان حاصل کند. وزير امورخارجه آمريکا اضافه کرده است که در تماس با مقامهاي عراقي خواستار افزايش تدابير امنيتي براي اين اردوگاه شده است. جان کري همچنين گفته است که از مقامهاي عراقي خواسته است تا ضمن پايبندي به اجراي تعهدات اين کشور براساس توافق دسامبر 2011مسببان اين حادثه را شناسايي و تحت تعقيب قرار دهند. وزير امور خارجه آمريکا تاکيد کرده است که اين کشور همچنان خود را متعهد ميداند تا به کميسيرياي عالي پناهندگان سازمان ملل متحد براي انتقال امن همه ساکنان کمپ ليبرتي به خارج از عراق کمک کند. در همين حال ،سازمان مجاهدين خلق اعالم کرده است که « 80موشک از انواع مدلها» به «درون» اين اردوگاه اصابت کرده است. اين نخستين بار نيست که اردوگاه ليبرتي مورد حمله قرار ميگيرد ،پيشتر در بهمن سال 1391نيز حمله راکتي به اين اردوگاه دست کم پنج کشته برجاي گذاشت.
حساسيت محافظهکاران به حضور «کي .اف .سي» در ايران
رسانههاي محافظهکار در ايران به افتتاح رستوراني که خود را «نماينده رسمي و انحصاري» شرکت رستورانهاي زنجيرهاي «کي.اف.سي» (مرغ سوخاري کنتاکي) در ايران معرفي ميکند ،حساسيت نشان دادهاند. اين رستوران با نام «کي.اف.سي حالل ايرانيان» ثبت شده و نخستين شعبه رستورانهاي خود را در شهرک غرب تهران افتتاح کرده است. در چند ما ه گذشته و بعد از اعالم توافق هستهاي ايران با قدرتهاي جهاني ،گزارشهاي مربوط به ثبت شرکتهاي
آمريکايي و فعاليت آنها در ايران در رسانهها خبرساز شده است. انتشار تصاوير مربوط به مجوز ثبت نمايندگي رستورانهاي زنجيرهاي آمريکايي مانند «برگر کينگ»، «کي.اف.سي» و «مکدونالد» انتقاد رسانهها و چهرههاي محافظهکار را به دنبال داشته است. اين منتقدان ميگويند نگران آن هستند که فضاي ايجادشده بعد از رفع تحريمها راه را براي فعاليت شرکتهاي بزرگ آمريکايي و در نتيجه ترويج فرهنگ غربي باز کند. بعد از توافق هستهاي ايران و قدرتهاي جهاني، آيتاهلل علي خامنهاي ،رهبر جمهوري اسالمي نسبت به باز شدن راه نفوذ فرهنگ غرب و به ويژه وارد کردن هرگونه مواد مصرفي از آمريکا هشدار داد. «کي.اف.سي حالل ايرانيان» در سايت خود توضيح داده است که با «مشارکت خارجيها» راهاندازي شده به اين دليل که «دولت معتقد است شرکتهاي خارجي بايد با طرف ايراني شريک شوند تا امکان نقض عهد وجود نداشته باشد و شرکت ايراني امکان داشته باشد با دانش و تکنولوژي وارد شده در هر شرايطي به فعاليت خود ادامه دهد». سندي که در سايت «کي.اف.سي حالل» منتشر شده نشان ميدهد که اين شرکت حدود يک سال پيش نمايندگي «کي.اف.سي حالل ترکيه» را در ايران گرفته است. در سايت همچنين توضيح داده شده است که «صالحيت انتظامي و امنيتي» فروشگاههاي زنجيرهاي «کي.اف.سي» از سوي فرماندهي پليس امنيت ناجا و فرماندهي اماکن عمومي ناجا تاييد و ابالغ شده است. اين شرکت پيشبيني کرده است که طي مدت سه سال بيش از 240شعبه در ايران راهاندازي کند .بنا به آخرين اخبار« ،کي.اف.سي» روز پس از افتتاح از سوي مقامات دولتي جمهوري اسالمي مهر و موم و بسته شدند!.
ابتکار :باران خوزستان اسيدي نبود رئيس سازمان محيط زيست ايران ميگويد دليل مشکل
5
تنفسي شهروندان خوزستان ،باران اسيدي نبوده است. معصومه ابتکار ،با توجه به بررسيهاي انجام شده بر روي بيماران ،آاليندههاي هواي استان و زمان وقوع تنگي نفس ،گفته است به نظر ميرس ،گردهافشاني درختچههاي کنوکارپوس که در شهرهاي خوزستان به وفور کاشته ميشود ،دليل مشکل تنفسي شهروندان خوزستاني باشد. برخي مقامهاي محلي خوزستان خبر داده بودند که دستکم سه هزار نفر از شهروندان اين استان به دليل مشکالت تنفسي ناشي از باران اسيدي ،راهي بيمارستان شدهاند. اکنون رئيس سازمان محيط زيست ايران در کانال تلگرام خود اعالم کرده است که نتايج حاصل از دستگاههاي پايش آلودگي هوا نشان ميدهد ميزان اسيد موجود در باران اخير خوزستان عادي بوده و باران اسيدي در اين استان نباريده است. خانم ابتکار گفته است که اين دستگاهها مواردي مانند دي اکسيد گوگرد ،ترکيبات ازت ،ترکيبات هيدروکربوري، اوزن و غبار را اندازه گيري ميکند. اما نتايج آزمايش بارانهاي اخير اين نوع آلودگيها را در شرايط ناسالم نشان نداده است. او با تاکيد بر اينکه هنوز علت بروز تنگي نفس در خوزستان قطعي نشده ،از چهار عامل دودکشهاي نفتي، سوزاندن مزارع نيشکر ،سوزاندن الستيک و زباله و گردهافشاني گياهان به عنوان برخي از آاليندههاي هواي خوزستان نام برده است. خانم ابتکار گفته است سازمان محيط زيست پس از مشکل تنفسي که سال 1392براي شهروندان خوزستان پيش آمد ،با همکاري وزارت نفت ،فرآوري حدود 30هزار
6
دنباله از صفحة قبل
بشکه نفت سنگين و ترش را در شهر اهواز متوقف کرده است. در سالهاي گذشته نيز آلودگي هوا و گرد و غبار برخي از شهروندان استان خوزستان را راهي بيمارستان کرده بود. در بهمن ماه سال گذشته گروهي از ساکنان اهواز در اعتراض به تداوم پديده گرد و غبار ،در مقابل ساختمان استانداري خوزستان تجمع کردند. در آن زمان شهريار عسکري ،رئيس روابط عمومي اداره کل حفاظت محيط زيست استان خوزستان گفته بود که ميزان ريز گردها و ذرات معلق در هواي اهواز 66برابر حد مجاز است.
چهار درياچه استان فارس کام ً ال خشک شدهاند
خبرگزاري مهر در گزارشي نوشته که درياچههاي استان فارس يعني درياچههاي پريشان ،مهارلو ،کافتر و بختگان در شش سال گذشته کام ً ال خشک شدهاند. خشک شدن اين درياچهها باعث بروز مشکالت زيستمحيطي شده است. با تداوم خشکي اين درياچهها قرار است بودجهاي براي احياي آنها اختصاص پيدا کند. حمزه ولوي ،مديرکل محيط زيست استان فارس، روز دوشنبه 11آبان در گفتوگو با خبرگزاري مهر ميزان بودجهاي را که بايد صرف احياي درياچههاي فارس شود ،دو ميليارد و 500ميليون تومان اعالم کرده است. ولوي همچنين خبر داده که با همکاري «جوامع محلي و سازمان آب» ،چاههاي غيرمجاز پلمپ ميشوند تا شرايط براي احياي درياچههاي فارس فراهم شود. استان فارس يکي از مناطقي است که با خشکسالي روبهروست. شاهرخ فاتح ،رئيس مرکز ملي خشکسالي و مديريت بحران سازمان هواشناسي کشور به خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفته که استانهاي فارس ،آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي ،اردبيل ،مرکزي ،قم ،سمنان ،مازندران، البرز ،تهران ،خراسان شمالي ،خراسان رضوي ،خراسان جنوبي ،اصفهان ،چهارمحال و بختياري و شمال خوزستان در يک سال منتهي به مهر 1394با خشکسالي خفيف تا متوسط مواجه بودهاند. فاتح همچنين هفت استان کرمانشاه ،ايالم ،همدان، قزوين ،گلستان ،هرمزگان و بوشهر را نيز در اين مدت داراي خشکسالي شديد اعالم کرده است. خشکسالي شديد و کاهش باران از يک سو و برداشتهاي بيرويه از ذخاير آبهاي زيرزميني از سوي ديگر ،باعث شده تا مقامات در مورد وضعيت آب و آينده آن ابراز نگراني کنند.
November 2015 آبان 1394
محمدرضا سيدقاسمي ،مديرعامل موسسه خيريه «پيامآوران همياري» که به مبتاليان به بيماري ايدز کمک ميکنند ،در گفتوگويي با خبرگزاري کار ايران گفت که در مواردي شاهد بودند که مدارس ،کودکان مبتال به ايدز را از مدارس اخراج کرده يا مادران شاغل و مبتال به اين بيماري، از کار بيکار شدهاند. قاسمي با تاکيد بر اينکه افراد مبتال به ايدز نياز به «حمايتهاي اجتماعي و معنوي» دارند گفت« ،آنقدر با بيماران بد برخورد ميشود ،آنقدر با تبعيض مواجه ميشوند که افراد با رفتارهاي پرخطر و کساني که در معرض خطر هستند ،از آزمايش ميترسند .در نتيجه به دليل ترس از رفتار به انجام آزمايش هم اقدام نميکنند». مديرعامل اين سازمان ميگويد بيماران مبتال به بيماري ايدز چندان با مشکل دارويي مواجه نيستند و افراد نيازمند داروهاي خود را رايگان دريافت ميکنند. قاسمي افزود« ،مشکالت اجتماعي به دليل آگاهي کم مردم ،مشکل مهمي است .به طور مثال اگر مدرسهاي متوجه شود که دانشآموزي «اچآيوي» مثبت است ،در مواردي بالفاصله حکم به اخراج دانشآموز ميدهند». مديرعامل اين سازمان خيريه گفت« ،مردم انگار هنوز باور ندارند که کودک اچآيوي مثبت ،در ابتال به اين ويروس هيچ تقصير و نقشي نداشته و نيازمند کمک و درک آنهاست». پيش از اين حسن موسوي چلک ،رئيس انجمن مددکاري اجتماعي ايران اعالم کرد که طي 13سال گذشته، شمار مبتاليان به ايدز در ايران 9برابر شده است و در اينميان ميزان ابتال به اين بيماري در ميان کودکان و بهويژه کودکان کار و خيابان به شدت افزايش داشته است. مينو محرز ،رئيس مرکز تحقيقات ايدز ايران نيز در گفتوگويي با خبرگزاري فارس ،وزارت بهداشت را به پنهانکاري درباره واقعيت وحشتناک ابتال به ايدز در ميان کودکان کار متهم کرده بود. اين متخصص با اشاره به اينکه يک بررسي مربوط به 5سال قبل نشان داد دستکم 5درصد کودکان 10تا 18 ساله بيخانمان «اچآيوي» مثبتاند ،تاکيد کرد که ميزان ابتال درحالحاضر بسيار بيشتر است. محرز خطر ابتال به بيماري ايدز در ميان کودکان کار را 45برابر ساير گروههاي جمعيتي جامعه دانسته بود. حسن قاضيزاده هاشمي ،وزير بهداشت ايران ،سال گذشته به پنهانکاري در مورد اين معضل در جمهوري اسالمي ايران اعتراف کرد و گفته بود« ،سالها به رسانههاي جمعي اجازه نميداديم درباره ايدز سخن بگويند و اطالعرساني درست کنند». قاضيزاده در ادامه تاکيد کرد در حال حاضر نيز به دليل توسل به «روشهاي غيرعلمي جهت تبليغ روشهاي پيشگيري» از اين بيماري و کنترل آن ،اغلب مردم از اين بيماري وحشت دارند و اين تصويري است که در رسانهها در ذهن مردم و فکر مردم نشاندهايم.
سرنوشت نامعلوم «شهرام اميري» ،دانشمند هستهاي ايران
اخراج کودکان مبتال به ايدز از مدارس
مديرعامل يک موسسه خيريه کمک به مبتاليان به ايدز ميگويد در موارد متعددي مدارس ايران دانشآموز مبتال به ايدز را از مدرسه اخراج کردند. به گفتهاو ،بسياري از مادران شاغل مبتال به ايدز نيز از کار بيکار ميشوند.
با گذشت يک سال از آخرين مالقات خانواده «شهرام اميري» ،دانشمند هستهاي با فرزندشان ،از سرنوشت او خبري در دست نيست. به گفته «عسگر اميري» ،پدر شهرام اميري ،اين خانواده تا حدود يک سال پيش تنها با کمک نيروهاي امنيتي و با چشم بند به مکاني که اميري در آن حضور داشته منتقل ميشدند و با او مالقات ميکردند ،اما با گذشت يک سال از آخرين ديدار با فرزندشان هيچ اطالعاتي از سالمتي و محل نگهداري او در دست ندارند. خبر سفر اميري به اياالت متحده در سال 88به آمريکا جنجالي شد .حتي سخن از نزديکي او به «مسعود علي محمدي» استاد فيزيک دانشگاه تهران و دانشمند ترور شده هستهاي ايران نيز در ميان بود.
شهرام اميري« ،دانشمند هستهاي» ايران ،در خرداد 89 پس از هفتهها جنجال رسانهاي وارد فرودگاه تهران شد و از سوي حسن قشقاوي ،معاون کنسولي و مجلس وزارت امور خارجه جمهوري اسالمي ،مورد استقبال قرار گرفت. پس از بازگشت اميري خبر بازداشت و حضور او در زندان انفرادي بار ديگر در صدر اخبار رسانههاي بينالمللي نشست. همزمان با انتشار اخبار مربوط به اين دانشمند هستهاي چگونگي سفر اميري به اياالت متحده در حالي که در عربستان سعودي و در سفر حج حضور داشت و گمانهزنيها درباره همکاري او با سازمان اطالعات مرکزي آمريکا ،سيا ،شبهههاي زيادي را در پرونده اميري به وجود آورد. حتي برخي رسانهها اعالم کردند که اميري به خاطر نگراني از وضعيت خانوادهاش و احتمال آسيب رسيدن به آنان به تهران بازگشته است. با اين حال اميري در تهران ادعا کرد که ماموران سازمان اطالعات مرکزي آمريکا او را در عربستان سعودي ربودهاند. اميري حتي ادعا کرد که اين سازمان به او پيشنهاد خريد ميليوني اطالعاتش را داده است .او در زمان بازگشت به ايران در مصاحبههاي تلويزيوني اعالم کرد که اطالعاتش درباره سايت نطنز حتي کمتر از يک شخص عادي بوده است. با اين حال ،برخي از کارشناسان همزمان اعالم کردند که ممکن است که او تحت فشار جمهوري اسالمي چنين موضوعاتي را مطرح کرده باشد.
کمبود فضاي آموزشي و دانشآموزاني که روي زمين مينشينند مدارس شهر ياسوج ،مرکز استان کهگيلويه و بويراحمد با کمبود فضا ،تجهيزات و امکانات آموزشي مواجه هستند ،به نحوي که دانشآموزان مجبورند براي تحصيل علم و دانش روي زمين بنشينند. اين شهر بهعلت داشتن آب و هواي متبوع ،پايتخت طبيعت ايران ،مهاجرت پذيري و افزايش جمعيت دانشآموزي ،با کمبود و مشکالت آموزشي زيادي مواجه است بهطوريکه در مدرسه پسرانه «شهيد افتخاري» ياسوج که بهصورت دو شيفت با مدرسه دخترانه ياسوج فعاليت دارد ،دانشآموزان آن بهعلت کمبود امکانات و تجهيزات بر روي زمين مشغول تحصيل هستند. جالب اينجاست ،معلم اين دانشآموزان که به آنها تعليم و تربيت ميآموزد و بايد با آرامش خاطر رسالت خود را انجام دهد نيز ميز و صندلي مناسبي ندارد. اردشير ياري ،معاون توسعه مديريت و پشتيباني اداره کل آموزش و پرورش استان کهگيلويه و بويراحمد در اين زمينه گفته است که بيش از 150هزار دانشآموز در اين استان مشغول تحصيل هستند. ياري در خصوص علت اين کمبودها و مشکالت آموزشي در سطح استان کهگيلويه و بويراحمد بيان کرد« ،تجهيزات و امکانات مدارس با اداره کل نوسازي مدارس استان است که اين اداره کل با کمبود اعتبار مواجه است و توان رفع مشکالت و کمبودها را ندارد». همچنين محمدرضا شريعتي ـ رييس اداره آموزش و پرورش شهرستان بويراحمد ـ نيز در اين باره گفت« ،در شهرستان بويراحمد با کمبود فضاي آموزشي مواجهيم اما به شکلي که جا براي تحصيل دانشآموزان نباشد ،نيست البته بيشتر آنها فرسوده هستند». شريعتي با بيان اينکه با کمبود جدي فضاي آموزشي مواجهايم ،اظهار کرد« ،مدرسه نمونه فاطمه زهرا ياسوج در ساختماني است که هر لحظه احتمال ريزش آوار بر سر دانشآموزان دارد .بسياري از مدارس اين شهرستان از جمله مدرسه کوثر ،دکتر حسابي ،جهادگران با اين مشکل مواجه هستند». رئيس اداره آموزش و پرورش شهرستان بويراحمد تصريح کرد« ،اگر کارشناسي وضعيت مدارس شهرستان بويراحمد را بر اساس استاندارد و نرم کشوري ارزيابي و بررسي کند ،با توجه به شرايطي که دارند بايد پلمب شوند». شريعتي اضافه کرد« ،از مسئوالن کشوري و افراد
6
نيکوکار انتظار داريم که به آموزش و پرورش که مظلوم واقع شده توجه ،مساعدت و کمک کنند تا مشکالت و کمبودهاي اين سازمان برطرف شود چرا که آموزش و پرورش مصرف کننده ،گسترده و فقير است».
دستگيري 8ايراني در مالزي به اتهام تجارت مواد مخدر
پليس مالزي 8ايراني را به همراه 10کيلوگرم مواد مخدر به ارزش يک ميليون و 500هزار رينگيت (حدود 385 هزار دالر) بازداشت کرد. به گزارش خبرگزاري دولتي ايران (ايرنا) ،به رغم هشدارهاي مکرر سفارت جمهوري اسالمي ايران در مالزي، همچنان گروهي از ايرانيان که به ادعاي اين سفارت برخي تحت نظارت کميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل هستند ،به قوانين سختگيرانه مالزي در مورد مواد مخدر توجه نکرده و با اين اقدام گرفتار زندانهاي اين کشور ميشوند. بنا بر اين گزارش ،پليس مالزي در عملياتي در 7نقطه دره کالنگ 8 ،ايراني بين 23تا 47ساله را که اقدام به جابجايي مواد مخدر ميکردند ،بازداشت کرد. دره کالنگ متشکل از منطقه فدرال کواالالمپور، سالنگور ،کالنگ ،گمبک و هولو النگات است که حدود هشت ميليون از جمعيت 30ميليوني مالزي را در خود جاي داده است و «پوتراجايا» پايتخت ستادي نيز در اين منطقه قرار گرفته است. خبرگزاري دولتي ايران به نقل از يک منبع که آن را مطلع توصيف کرده اما هويتش را مشخص نکرده گفته است که چند نفر از اين بازداشت شدگان از پناهجويان ايراني بودند که در دفتر کميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل در کواالالمپور ثبت نام شدهاند. پناهجويان ايراني براساس آمار سال گذشته با 580نفر هفتمين جمعيت پناهجويان را در کميسارياي عالي سازمان ملل متحد در امور پناهندگان مالزي به خود اختصاص دادهاند. «محمد مختار محمد شريف» مدير مرکز مبارزه با مواد مخدر پليس مالزي به خبرنگاران گفت که پليس 7حمله را براي مقابله با فعاليتهاي غيرقانوني راهاندازي کرد که منجر به دستگيري اين افراد شد. اين مقام پليس مالزي ،گفت که اين مواد مخدر براي توزيع در ايالت سالنگور و کواالالمپور بوده است .پليس ويژه مبارزه با مواد مخدر مالزي در تابستان امسال نيز با کشف آزمايشگاهي موفق به کشف مواد روانگردان شيشه به ارزش 15ميليون رينگيت (سه ميليون و 570هزار دالر) شد و پنج نفر از جمله دو ايراني را در اين ارتباط بازداشت کرد. دادگاه «شاه عالم» مرکز ايالت سالنگور مالزي چند هفته پيش دو خواهر ايراني 57و 60ساله را به اتهام قاچاق مواد مخدر به پاي ميز محاکمه کشاند و يک نفر از آنها را به اعدام محکوم کرد.
7 دنباله از صفحة قبل
ارتش آمريکا: شمار نظاميان ايراني در سوريه 2هزار و در عراق يک هزار نفر است
ژنرال جوزف دنفورد رئيس ستاد مشترک ارتش آمريکا، ميگويد واشينگتن معتقد است که بيش از دو هزار نيروي ايراني در سوريه به نيروهاي دولتي اين کشور در مقابله با مخالفان کمک ميکنند. به گزارش خبرگزاري رويترز ،آقاي دنفورد افزود که بيش از هزار نظامي ايراني نيز در عراق براي حمايت از دولت بغداد حضور دارند اما او در ادامه افزود که شمار نيروهاي ايراني در عراق هميشه ثابت نبوده است. او خاطرنشان کرد« ،بر اين باورم که بيش از هزار نظامي ايراني در عراق حضور دارند و شمارشان در سوريه به احتمال زياد بيش از دو هزار نظامي است».
November 2015 آبان 1394
ايران همواره حضور نيروهاي خود را در سوريه و عراق، براي ماموريتهاي «مستشاري» عنوان کرده است .اما شمار زياد نيروهاي سپاه پاسداران که در هفتههاي اخير در سوريه کشته شدهاند مسالهاي ديگر را نشان ميدهد. سرانجام حسين سالمي جانشين فرمانده کل سپاه پاسدراران جمهوري اسالمي ايران افزايش شمار نيروهاي اين گروه نظامي را در سوريه تاييد کرد و گفت که افزايش شمار کشتهشدگان «به دليل اين است که از چند ماه قبل که نظام سوريه به کمک ما بازسازي ارتش را در دستور کار قرار داد و درخواست کمک مستشاري عميقتر از ايران کرد ،طبيعتًا نيازمند توسعه آموزشها بود و سطح حضور ما از لحاظ کمي و کيفي افزايش يافت». سالمي با بيان اينکه نقش نيروهاي ايران در سوريه در چهار سطح تعريف ميشود گفت« ،سطح اول، سطح راهبردي است .ما در اين سطح از مردم ،دولت و ارتش سوريه حمايت و تجربياتمان را به آنها منتقل ميکنيم .ما در اين سطح در نوسازي و بازسازي ساختار و سازمان ارتش سوريه آنها را ياري ميکنيم». جانشين فرمانده کل سپاه پاسداران ايران ،درباره «سطح دوم» گفت« ،ما در اين سطح به فرماندهان نظامي ارتش سوريه مشاوره و راهنمايي ميدهيم و حتي آموزش فرماندهان سطوح مياني آنها را نيز انجام ميدهيم .لذا يک سري از فرماندهان ما هستند که در آنجا در يافتن راهکارهاي عملياتي به فرماندهان سوري کمک ميکنند». حسين سالمي درباره سطوح سوم و چهارم گفت« ،سطح ديگر ،سطح تاکتيکي است که در اين سطح فرماندهان ما به فرماندهان عملياتي ارتش سوريه مشاوره ميدهند و سطح چهارم ،سطح فني و سطحي است که به آمادهرساني و تأمين تجهيزات و آموزش براي نگهداري و تعميرات مربوط ميشود». اين اولين بار است که يک مقام نظامي ايراني ،فعاليتهاي سپاه پاسداران را در سوريه تشريح ميکند.
7
در قزوين پسران را به درختها بستند و به دختران تجاوز کردند 10نفر که سه نفرشان مسلح بودند ،در يک جنگل اقدام به تجاوز گروهي به دختراني کردند که براي تفريح به آنجا رفته بودند. به گزارش خبرگزاري ايسنا به نقل از روزنامه «فرهيختگان» ،متهمان اين پرونده به گروههايي که براي تفريح به مناطق باراجين و جاده زرشک در شمال قزوين رفته بودند ،حمله و به دخترهاي اين گروهها تجاوز کردند. گفته ميشود به احتمال زياد براي متهمان اين پرونده که يک ماه پيش دستگير شدهاند ،کيفرخواست اعدام صادر شده است. بنا بر اين گزارش ،اين اتفاق بيش از سه بار در اين جاده در نزديکي جاده فرعي زرشک افتاده و دختران جوان در حالي مورد تعرض قرار گرفتهاند که عدهاي پسر جوان نيز در گروههايشان حضور داشتهاند. گفته ميشود تعرضکنندگان هر بار پسرهاي جوان را با تهديد سالح گرم به درخت بسته و به دختران تجاوز ميکردند. يک منبع موثق در اداره آگاهي استان قزوين نيز درباره اين اتفاق ميگويد« ،متهمان يک بار دست به اين جنايت نزدهاند و چندين بار با همين قصد به باالي جاده باراجين
در نزديکي فرعي زرشک رفتهاند و در يکي از جنگلهايي که مردم براي پيکنيک ميآمدند به دختران جوان تجاوز ميکردند». اين مسئول انتظامي که نميخواهد نامش فاش شود، اظهار ميکند« ،در همه دفعاتي که متهمان دست به اين اقدام زدهاند دختران بهتنهايي پيکنيک نرفتهاند و بهصورت گروهي به گردش رفته بودند اما متهمان با سالح گرم افراد را تهديد ميکردند و پس از بستن پسران به درخت ،دست به اين اقدام ميزدند». اين نخستين بار نيست که حادثه مشابهي در ايران روي ميدهد .حدود چهار سال پيش 14مرد با حضور در يک باغ خانوادگي به شش زن در مقابل مردان قوم و خويششان تجاوز کردند .چهار نفر از اين افراد در جريان اين پرونده به اعدام محکوم و در مالءعام به دار آويخته شدند.
8
کري :اعزام نيروهاي ويژه آمريکايي براي مقابله با داعش است
جان کري ،وزير امور خارجه آمريکا ،گفته است، نيروهاي ويژه آمريکايي که به سوريه اعزام ميشوند ،تنها با گروه موسوم به حکومت اسالمي (داعش) خواهند جنگيد. به گزارش آسوشيتدپرس ،وزير خارجه امريکا که به
November 2015 آبان 1394
همراه وزير امور خارجه قرقيزستان در يک کنفرانس خبري صحبت ميکرد،گفته است ،گروه حکومت اسالمي تهديدي براي همه کشورها است و ميبايست اين گروه نابود شود. باراک اوباما ،رييس جمهوري آمريکا ،دستور اعزام 50نيروي ويژه را براي کمک به ائتالف ضد گروه حکومت اسالمي و به منظور هماهنگي با نيروهاي شورشي سوري صادر کرده است. به گزارش رويترز ،جان کري گفته است« ،باراک اوباما ،رييس جمهوري ،تصميم ساده ،قاطع و بسيار قوي اتخاد کرد ،رويکردي که با سياست کلي وي مبني بر اينکه ميبايست داعش شکست داده و نابود شود ،منطبق است». وزير امور خارجه آمريکا تصريح کرده است« ،اين يک تصميم براي ورود به جنگ داخلي سوريه نيست .اين تصميم بر بشار اسد متمرکز نيست ،بلکه منحصرا بر داعش متمرکز است و توانايي ما را براي ضربه سريع به داعش افزايش ميدهد». آقاي کري در پاسخ به اين پرسش که آيا آمريکا نيروي بيشتر به سوريه اعزام ميکند ،گفته است« ،من نميتوانم آينده اکنون پيش بيني کنم ،اما از اين تصميم رييس جمهوري به طور کامل دفاع و حمايت ميکنم». آمريکا از سال گذشته و به دنبال پيشروي سريع گروه حکومت اسالمي در غرب عراق ،به همراه ائتالف بينالمللي، اقدام به حمالت هوايي عليه گروه حکومت اسالمي کرده است. اين در حالي است که برخي از جمهوريخواهان در کنگره آمريکا منتقد اين رويکرود رييس جمهوري آمريکا بودند و خواستار کمک بيشتر براي سرنگوني حکومت بشار اسد هستند. در همين حال ،روسيه از بيش از يک ماه پيش حمالت هوايي خود به مواضع گروههاي مخالف بشار اسد را آغاز کرده است و ايران ديگر متحد رييس جمهوري سوريه ميزان نيروهاي خود در اين کشور را افزايش داده است. به گزارش رويترز ،دخالت نظامي روسيه در سوريه، استراتژي آمريکا و متحدانش براي سرنگوني بشار اسد را به چالش کشيده است .آمريکا و متحدانش ميگويند ادامه حکومت بشار اسد ،مبارزه با گروههاي تروريستي تندرو را دشوارتر ميکند. مهمترين متحد آمريکا در شمال سوريه نيروهاي مسلح کرد هستند که طي سال گذشته با حمايت هوايي آمريکا
مناطق وسيعي از قلمرو گروه «خالفت اسالمي» در جوار مرز با ترکيه را تصرف کردهاند.
پيروزي حزب «عدالت و توسعه» در انتخابات پارلماني ترکيه
با پايان شمارش آراي انتخابات پارلماني در ترکيه، خبرگزاريهاي بينالمللي از پيروزي حزب حاکم «عدالت و توسعه» خبر دادهاند و احمد داوداغلو ،نخستوزير اين کشور ،پيروزي حزب متبوعش را «پيروزي دمکراسي» خوانده است. رسانههاي ترکيه همچنين از راه يافتن دوباره «حزب دمکراتيک خلقها» ،مورد حمايت کردها ،به پارلمان خبر دادهاند. به گزارش خبرگزاري رويترز ،با پايان شمارش آرا، نخستوزير ترکيه در ميان هواداران اين حزب در شهر قونيه گفت که حزب «عدالت و توسعه»« ،براي چهار سال ديگر به مردم ترکيه خدمت خواهد کرد». خبرگزاري فرانسه نيز به نقل از رسانههاي دولتي ترکيه ،گزارش داده است که حزب حاکم عدالت و توسعه با 49.4درصد آرا و کسب 315کرسي از 550کرسي پارلمان به پيروزي دست يافته است. حزب جمهوريخواه ،حزب مخالف دولت ،با 25.2درصد آرا ،و حزب دمکراتيک خلقها ،که مورد حمايت کردهاست، نيز با به دست آوردن 10.4درصد آرا بار ديگر به پارلمان راه يافتهاند .اين حزب در انتخابات خردادماه گذشته موفق شده بود براي اولين بار با کسب حدود 13درصد آرا به پارلمان راه يابد. نگراني از احتمال راه نيافتن دوباره اين حزب به پارلمان و امکان تقلب در شمارش آرا سبب شد تا ساعتي پيش از اعالم نتايج انتخابات ،هواداران در منطقه کردنشين دياربکر دست به اعتراض خياباني بزنند که نيروهاي امنيتي با پرتاب گاز اشکآور آنها را متفرق کردند. حزب «عدالت و توسعه» در انتخابات پنج ماه پيش حدود 40درصد آرا را کسب کرد و نتوانست به تنهايي تشکيل دولت دهد.
11مهاجر از جمله شش کودک در درياي اژه غرق شدند
8
شدن بودند نجات داده است. شمار کشتهشدگان در آبهاي جزاير شرق يونان در هفتههاي اخير به شدت افزايش يافته است .مسئوالن آب و هواي پاييز و وزش بادهاي تند را دليل باالي تلفات عنوان ميکنند. طي سال جاري بيش از 570هزار مهاجر خود را از خاورميانه و سوريه به يونان رساندهاند تا راهي کشورهاي شمال اروپا مثل اتريش و آلمان شوند. تا کنون بيش از سه هزار و 200مهاجر که اغلب آنان کودک بودند ،جان خود را در مسير مهاجرت و در درياي اژه و مديترانه از دست دادهاند. با روند رو به رشد مهاجران در ماههاي اخير ،کشور آلمان اعالم کرد ورود مهاجران از خاک اتريش به اين کشور را محدود ميکند. بر اساس پيشبيني اداره مهاجرت آلمان تا پايان سال 2015بيش از 300هزار پناهجو وارد خاک آلمان ميشوند.
پال رايان به عنوان رييس جديد مجلس نمايندگان آمريکا انتخاب شد
پل رايان ،نماينده جمهوريخواه مجلس نمايندگان آمريکا ،به عنوان رييس جديد اين مجلس ،جانشين جان بينر شد. آقاي رايان که نماينده ويسکانسين در مجلس نمايندگان آمريکاست ،موفق شد راي 236نماينده از مجموع 247نماينده جمهوريخواه اين مجلس را به دست بياورد. آقاي رايان مانند بسياري ديگر از جمهوريخواهان، طرفدار اعمال فشارهاي شديدتر بر جمهوري اسالمي و به خصوص از مخالفان برنامه اتمي تهران است. خبرگزاري رويترز گزارش داده که رقيب اصلي پال رايان 45ساله براي رسيدن به اين سمت ،دنيل وبستر، نماينده فلوريدا بود که تنها چهار راي به دست آورد. کولين پاول ،وزير امور خارجه دولت جورج دبليو بوش و جيم کوپر ،نماينده تنسي در مجلس نمايندگان آمريکا نيز از ديگر کانديداهاي جمهوريخواهان براي اين سمت بودند که هر کدام توانستند يک راي از آن خود کنند. نانسي پلوسي ،رهبر اقليت دمکرات نيز در اين انتخابات کانديدا شده بود که موفق شد 184راي اعضاي حزب خود را به دست بياورد. مجلس نمايندگان آمريکا 435عضو دارد که در دوره کنوني 247نماينده آن از حزب جمهوريخواه و 188نفر ديگر از حزب دمکرات هستند. اين مجلس در کنار سنا ،کنگره اياالت متحده آمريکا را تشکيل ميدهند .پال رايان ،شصت و دومين رييس مجلس نمايندگان آمريکا است.
داعش بخشهاي مهمي از استان حمص را تصرف کرد 11مهاجر از جمله شش کودک در پي واژگون شدن قايق حامل آنها در نزديکي جزيره يوناني «ساموس» در درياي اژه جان خود را از دست دادند. گارد ساحلي يونان با اعالم اين خبر گفت که 15مهاجر ديگري را که به همراه اين قايق شش متري در حال غرق
پيکارجويان گروه دولت اسالمي (داعش) کنترل شهر استراتژيک «مهين» در جنوب غربي استان حمص را در اختيار گرفتند. ديدهبان حقوق بشر سوريه که در بريتانيا مستقر است اعالم کرد پس از درگيري شديد ميان نيروهاي دولتي سوريه و پيکارجويان داعش ،دستکم 50نفر از نيروهاي دولتي سوريه کشته شدند. دولت اسالمي در بيانيهاي تصرف بخشهاي مهمي از استان حمص را تأييد کرد و اين تصرف را «به لحاظ
دنباله در صفحة بعد
9
دنباله از صفحة قبل
استراتژيک مهمترين دستاورد خود» در چند ماه اخير توصيف کرد .داعش در ادامه اين بيانيه اعالم کرد که در جريان نبردهاي استان حمص انبارهاي تسليحاتي بسياري را نيز مصادره کرده است. ديدهبان حقوق بشر سوريه در لندن مستقر است و اخبار خود را از شبکه گستردهاي از فعاالن و منابع محلي کسب ميکند. بر اساس اين گزارش نيروهاي داعش با تصرف شهر مهين توانستند خود را به 20کيلومتري بزرگراهي برسانند که دمشق ،پايتخت سوريه را به استان حمص و ديگر استانهاي شمالي سوريه متصل ميکند. درگيريها همچنان در حومه شهر عمدتًا مسيحينشين «سداد» نيز ادامه دارد .گفته ميشود از آنجايي که نيروهاي ائتالف به رهبري آمريکا شهر مسيحينشين سداد را بمباران نميکنند ،داعش از اين شهر به عنوان سپر انساني استفاده ميکند. در صورتي که نيروهاي داعش بتوانند خود را به بزرگراه دمشق -حمص برسانند راه همواري براي نزديک شدن به پايتخت در اختيار خواهند داشت.
هاموند :عمليات نظامي عربستان در يمن به پايان خود نزديک است
وزير خارجه بريتانيا گفته است که عمليات نظامي عربستان سعودي و متحدانش در يمن به پايان خود نزديک است و مذاکرات سياسي به جاي آن در دستور کار قرار خواهد گرفت. اظهارات فيليپ هاموند به دنبال گفتوگوي وي با ملک سلمان ،پادشاه عربستان سعودي و ديگر مقامات عاليرتبه اين کشور در رياض عنوان شده که در خبرگزاري فرانسه بازتاب يافته است. آقاي هاموند در جمع خبرنگاران اظهار داشت« ،مشخص شده از آنجا که نيروهاي ائتالف تفوق نظامي يافتهاند ،مرحله نظامي اين کارزار به پايان خود نزديک ميشود». به گفته وي ،ائتالف به رهبري عربستان سعودي اکنون بر تسريع روند گفتوگوهاي سياسي تاکيد دارند و ميخواهند که شورشيان حوثي و متحدان آنها وارد مذاکراتي جدي بشوند. پيش از اين اسماعيل ولد شيخ احمد ،نماينده ويژه سازمان ملل ،گفته بود که حوثيها و حاميان علي عبداهلل صالح ،رئيس جمهور سابق يمن ،به قطعنامه 2216شوراي امنيت متعهد هستند .اين قطعنامه از شورشيان ميخواهد که از شهرهاي کليدي يمن خارج شوند و سالحهاي سنگين خود را تسليم دولت کنند. به گفته نماينده ويژه سازمان ملل ،دولت عبدربه منصور هادي با اعزام هياتي جهت شرکت در مذاکرات پيش روي که هنوز زمان آن مشخص نشده ،موافقت کرده است. برآوردهاي سازمان ملل از جنگ يمن حکايت از آن دارد که حدود 5هزار نفر در اين جنگ جان باختهاند که بيش از نيمي از آنها غيرنظامي بودهاند.
November 2015 آبان 1394
اجالس وين بدون نتيجهگيري در مورد سرنوشت اسد پايان گرفت
چين قانون تکفرزندي را کنار گذاشت
حزب کمونيست چين اعالم کرد که سياست تکفرزندي را که چندين دهه در کشور حاکم بود کنار ميگذارد و به همه شهروندان چين اجازه ميدهد دو فرزند داشته باشند. بهگزارش خبرگزاري فرانسه ،تلويزيون دولتي چين بيانيه حزب کمونيست چين در اينباره را خواند که در آن آمده بود تصميم بر کنار گذاشتن سياست تکفرزندي بهمنظور ترويج «توسعه متوازن جمعيتي» و «پاسخ به پير شدن جمعيت» گرفته شده است. اين تصميم به دنبال قانوني گرفته شده است که دو سال پيش به تصويب رسيد و بر اساس آن والدين چيني در صورتي ميتوانند فرزند دومي داشته باشند که پدر يا مادر خود تکفرزند بوده باشد. سياست محدوديت تعداد فرزندان اغلب به دليل سوءاستفادههايي که از آن ميشود از جمله در زمينه سقط جنين اجباري ،مورد انتقاد قرار گرفته است. چين سياست کنترل تولد نوزادان را در اواخر دهه 70 ميالدي براي جلوگيري از رشد جمعيت به اجرا گذاشت .در حالي که پيش از آن تحت رهبري مائو تسه تونگ افزايش جمعيت ترويج ميشد.
افزايش آمار کشتهها با ادامه بحران امنيتي در اسرائيل
با ادامه بحران امنيتي ميان اسرائيل و فلسطينيها هر دو طرف از افزايش شمار کشتههاي خود خبر دادند 64 :کشته فلسطيني و 12کشته از طرف اسرائيلي. آمار کشتههاي فلسطيني از سوي وزارت بهداشت حکومت خودگرداني و آمار کشتههاي اسرائيلي از سوي «مرکز مبارزه با تروريسم» اعالم شده است. کشتههاي اسرائيلي رهگذراني بودند که در حمالت چاقوزني و کاربرد اسلحه گرم کشته شدهاند؛ تنها يکي از اين کشتهها سرباز بود. بيش از نيمي از کشتههاي فلسطيني هم مهاجمان اکثرًا کمسن و سالي هستند که با چاقو در صدد حمله به اسرائيليها بوده يا لحظاتي پس از چاقوزني کشته شدهاند؛ چند نفر از کشتههاي فلسطيني ،دختران بسيار جوان هستند. از آغاز بحران جاري در يک ماه اخير ،افزون بر کشته ها ،مجروحان بسياري در دو طرف برجاي ماندهاند؛ برخي از مجروحان اسرائيلي ،نظاميان بوده اند. همزمان با ادامه اين بحران امنيتي ،صدها نفر از چهره هاي دانشگاهي بريتانيا با امضاي يک نامه سرگشاده از تحريم مراودات علمي با اسرائيل حمايت کردند. امضاکنندگان اين نامه با نکوهش آن دسته از اعضاي آکادمي و شخصيتهاي فرهنگي بريتانيا که پيشتر در نامهاي
9
همکاري علمي و فرهنگي و هنري با اسرائيل را با وضعيت امنيتي بيارتباط دانسته بودند ،انتقاد کردند. در اين ميان ،به گزارش رسانههاي اسرائيل ،بنيامين نتانياهو ،نخستوزير اسرائيل ،از پيشنهاد فرانسه براي ازسرگيري گفت و گوهاي راکد مانده صلح بين اسرائيل و فلسطينيها استقبال کرده و گفته است که نتانياهو آماده ديدار با عباس در هر زمان و هر مکاني است. نتانياهو افزوده است ،او خود بارها محمود عباس را به ديدار فراخوانده ،اما ابومازن از آن شانه خالي کرده است. رسانه هاي فلسطيني و اسرائيلي مي گويند ،محمود عباس نيز شرايطي را براي بازگشت به ميز مذاکرات مطرح کرده است. آقاي عباس با شرکت در نشست شوراي حقوق بشر سازمان ملل در ژنو ،اسرائيل را به «نقض قوانين حقوق بشري» متهم کرد؛ اسرائيل ميگويد از مردم خود که مورد خشونت خياباني و چاقوزني در هر جا قرار گرفتهاند ،دفاع ميکند. در همين حال ،اردن از دولت اسرائيل خواست در کار نصب دوربينهاي نظارتي در مسجداالقصي دخالت نکند ،زيرا ماموران وقف اسالمي فلسطيني با همکاري اردن، اين دوربينها را نصب ميکنند. نخستوزير اسرائيل پيشنهاد پادشاه اردن را براي نصب دوربينهاي نظارتي پذيرفته و گفته است ،اين دوربين ها «به همه جهان نشان خواهد داد که بر خالف دروغ هايي که به خونريزي منجر شده است ،اسرائيل هيچ تغييري در وضعيت پيشين در االقصي و اماکن ديگر نداده است».
نشست وين با قرارهايي براي برگزاريانتخابات در سوريه همراه بود اما بر سر سرنوشت اسد به نظر واحد نرسيد .جان کري گفت روسيه ،ايران و آمريکا در مورد خروج اسد از قدرت توافق ندارند ،اما براي دستيابي به راههاي سياسي تالش ميکنند. همانگونه که انتظار ميرفت ،موضع روسيه و ايران در قبال سرنوشت اسد همسو با يکديگر و ناهمسو با ديگران بود .روسيه ميگويد نبايد اسد را براي کنارهگيري زير فشار گذاشت. تهران و مسکو بحث انتخابات را در آينده سياسي سوريه طرح کردهاند و عربستان سعودي و کشورهاي حاشيه خليج فارس برنامهاي زمانبندي شده براي خروج اسد از قدرت را .ترکيه ميگويد اسد بايد برود ،اما ميتواند شش ماه ديگر هم سر کار بماند. پس از پايان اجالس ،وزيران خارجه روسيه و آمريکا در يک در کنفرانس خبري نتايج نشست را تشريح کردند. جان کري گفت روسيه و ايران در باره خروج اسد از قدرت با آمريکا توافق ندارند ،اما ميپذيرند که بايد براي يک راه حل سياسي تالش کرد .الوروف گفت سرنوشت اسد را بايد مردم سوريه تعيين کنند .او افزود که هدف روسيه در سوريه جلوگيري از قدرتگيري تروريستهاست. وزير خارجه آمريکا گفت سوريه بايد مستقل ،سکوالر و يکپارچه باقي بماند .او افزود اميد زيادي براي برقراري آتشبس در سوريه هست .کري عنوان کرد که قدرتهاي بزرگ هم نظرند که ساختارهاي سوريه نبايد متالشي شوند. در خالل نشست وين ،خبرگزاري رويترز گزارش
دنباله در صفحة بعد
10
دنباله از صفحة قبل
داده بود که جمهوري اسالمي از طرح دوره انتقالي شش ماهه و برگزاري انتخابات براي ماندن يا رفتن اسد حمايت ميکند .خبرگزاري فارس ساعاتي بعد ،از قول حسين اميرعبداللهيان ،معاون آفريقا عربي وزارت خارجه ايران
November 2015 آبان 1394
به نظر ميرسد شرکت کنندگان در آن دستکم بر سر يک موضوع اتفاقنظر دارند و ان هم تداوم گفتوگوهاست. در نشست بحران سوريه ،وزيران خارجه آمريکا، روسيه ،عربستان ،ترکيه ،ايران ،بريتانيا ،فرانسه ،آلمان، مصر ،لبنان و نمايندگاني از عراق ،قطر ،عمان ،امارات متحده عربي ،چين و اردن شرکت داشتند.
راستگرايان در انتخابات پارلماني لهستان پيروز شدند موافقت جمهوري اسالمي با کنار رفتن اسد از قدرت را تکذيب کرد .فارس خبر رويترز در اين زمينه را «جو سازي برخي رسانههاي غربي» خواند. لوران فابيوس ،وزير خارجه فرانسه پس از پايان اجالس گفت« ،ما فکر ميکنيم بشار اسد جايي در آينده سوريه ندارد ،اما کشورهاي ديگر به خصوص ايران نظرشان اين نيست». پيش از آن ،نشست چهارگانهاي با حضور وزيران خارجه آمريکا ،روسيه ،عربستان و ترکيه بدون نتيجه پايان گرفته بود .آن زمان وزير خارجه روسيه گفته بود مذاکره در باره بحران سوريه ،بدون مشارکت دادن ايران و حاميان اسد بيفايده خواهد بود. بان کيمون ،دبيرکل سازمان ملل در آغاز اجالس، نسبت به يافتن راهي براي پايان دادن به فاجعه انساني جنگ داخلي سوريه ابراز اميدواري کرده و از شرکتکنندگان خواسته بود نرمش الزم را به خرج دهند و به جاي نگاه محدود و ملي ،افقي جهاني را در معضل سوريه در نظر بگيرند. نمايندگان دولتي و نمايندگان اپوزيسيون سوريه در نشست وين غايب بودند .روزنامه «استاندارد» چاپ وين نوشته بود از اين مذاکرات نبايد انتظار زيادي داشت ،اما
حزب راستگرا و محافظهکار «قانون و عدالت» توانسته است در انتخابات پارلماني در لهستان ،پس از سالها ،به پيروزي گستردهاي دست پيدا کند. نتايج اوليه حاکي است که اين حزب ممکن است بتواند براي نخستين بار از زمان فروپاشي کمونيسم در سال ،1989بدون ائتالف با ديگر احزاب ،دولت تشکيل دهد. دولت در لهستان توسط نخستوزير ،که از سوي حزب پيروز انتخاب ميشود ،اداره ميشود .در اين کشور مقام رياستجمهوري نيز وجود دارد که اختياراتي در زمينه سياست خارجي و دفاعي بر عهده آن است .آندژي دودا، رئيسجمهوري فعلي لهستان نيز از اعضاي حزب «قانون و عدالت» بود. «قانون و عدالت» از پيش خانم بئاتا شيدلو را به عنوان نخستوزير ،در صورت پيروزي در انتخابات ،برگزيده بود. حزب ميانهروي «بنياد مدني» که با ائتالف با يک حزب کوچکتر طي سالهاي گذشته دولت را در دست داشت ،بر اساس نظرسنجيهاي پس از انتخابات تنها 23درصد از آرا را از آن خود کرده است. حزب «قانون و عدالت» تا 38درصد از آرا و حزب «پاول کوکيز» 9 ،درصد از آرا را از آن خود کردهاند. پاول کوکيز ،يک نوازنده و خواننده موسيقي راک است که طي ماههاي گذشته به طور فزايندهاي محبوب شده و اکنون در جمع گروهها و احزابي به شمار ميرود که مانند
«قانون و عدالت» ،رويکردي ناسيوناليستي دارند. رهبري قانون و عدالت براي سالها در دست ياروسالو کاچينسکي ،نخستوزير پيشين و برادر رئيسجمهوري اسبق لهستان است. لخ کاچينسکي ،برادر او ،در سانحه هواپيما در روسيه جان خود را از دست داد. ياروسالو کاچينسکي ،تنها زندگي ميکند ،به شدت مخالف روسيه است و از جمله سياستمداران اروپايي است که رويکردي منتقدانه به اتحاديه اروپا دارند. لهستان طي سالهاي گذشته چه از نظر اقتصادي و چه در زمينه ديپلماسي تغييرات بسياري کرده و اکنون از مهمترين قدرتهاي سياسي اروپاي مرکزي به شمار ميرود. دونالد توسک ،نخستوزير و رهبر پيشين «بنياد مدني» در حال حاضر رئيس اتحاديه اروپا است. پيروزي «قانون و عدالت» در اوج بحران ناشي از پناهجويان صورت گرفته و در حالي است که اين حزب و ديگر راستگرايان لهستان به شدت مخالف سياست «درهاي باز» کشورهايي مانند آلمان بر سر مسئله پناهجويان و سهميهبندي آنها هستند.
تجسس براي يافتن اجساد و علت سقوط هواپيماي مسافربري روسيه در مصر
گروههاي تجسس مصري مناطق وسيعتري از صحراي سينا را براي يافتن اجساد قربانيان سانحه سقوط هواپيماي خطوط هوايي روسيه مورد جستجو قرار دادهاند. خبرگزاري روسي «ريانووستي» به نقل از مقامات اين کشور گفته است که کيفيت سوختي که اين هواپيما استفاده کرده بود ،استانداردهاي الزم را داشته است. همزمان اعالم شده است که مقامات وزارت حمل و نقل و امور اضطراري روسيه براي بررسي اين حادثه به محل سقوط اين هواپيما رسيدهاند. هواپيماي ايرباس «اي »321که از شرمالشيخ در مصر به سمت سن پيترزبورگ در روسيه پرواز ميکرد 23 ،دقيقه پس از پرواز ،در ارتفاع 31هزار پايي از صحنه رادار محو شد. در حادثه سقوط اين هواپيماي مسافربري ،تمام 224 سرنشين آن کشته شدند. اين هواپيما در اختيار شرکت هواپيمايي کاگاليماويا بود که در غرب سيبري مستقر است. روسيه و مصر ادعاي گروه موسوم به دولت اسالمي (داعش) که مسئوليت سقوط اين هواپيما را برعهده گرفته بود ،رد کردهاند .مقامات اين دو کشور گفتهاند که نقص فني احتماال دليل سقوط بوده است. هر دو جعبه سياه هواپيما پيدا شده و بررسي بر روي آنها به زودي آغاز ميشود. در پي اين سانحه ،شرکتهاي هوايي «اير فرانس»، «امارات» و «لوفتهانزا» ،اعالم کردند که تا زمان به دست آمدن اطالعات بيشتر در مورد علت سقوط اين هواپيما ،از پرواز بر فراز شبه جزيره سينا خودداري ميکنند. اين سانحه هوايي ضربه سختي به صنعت توريسم مصر است که پيش از اين هم تحت تاثير درگيريها دراين کشور قرار گرفته بود و به همين دليل مقامات مصري به شدت در تالش هستند تا روند تحقيق و بررسي در مورد علت سقوط اين هواپيما به سرعت انجام شود. وزير هوانوردي مصر گفته است که هيچ نشانهاي مبني بر وجود هر گونه مشکلي در زمان پرواز اين هواپيما وجود نداشته است. سخنگوي شرکت هواپيمايي کاگاليماويا تاکيد کرده که
10
اين هواپيما که 18سال از عمر آن ميگذشت« ،به طور کامل و صد در صد» مناسب پرواز بود و خلبان 12هزار ساعت سابقه پرواز داشت. به گزارش روزنامه فرانسوي «ليبراسيون» ،شرکت «اير فرانس» اعالم کرد که از روي احتياط ،هواپيماهاي اين شرکت تا اطالع ثانوي بر فراز منطقه پرواز نخواهند کرد. شرکت «لوفتهانزا» نيز در اقدامي مشابه «اير فرانس» ،اعالم کرد اين تصميم به دليل روشن نبودن شرايط و داليل سقوط هواپيماي روس اتخاذ شده است. مقام هاي امنيتي مصري اعالم کردند نتايج بررسي هاي اوليه در مورد علت سقوط هواپيماي روسيه نشان ميدهد که اين هواپيما بر اثر نقص فني سقوط کرده است.
خشکسالي آفريقاي جنوبي را تهديد ميکند
به گزارش خبرگزاري شينهوآ ،فرانسيسکو انگلبرشت، محقق عضو شوراي تحقيقات علمي و صنعتي آفريقاي جنوبي گفـته است که چشم انداز فصل بارش در اين کشور مثبت نيست و از ادامه روند خشکسالي حکايت دارد. وي در نشستي که در زمينه پديده «النينو» در شهر ژوهانسبورگ آفريقاي جنوبي برگزار شد افزود« ،معموال پديده النينو با کاهش ميزان بارش همراه است و در برخي موارد اين کاهش باران به خشکسالي مفرط منتهي ميشود». انگلبرشت همچنين با اشاره به اينکه در دو فصل گذشته آفريقاي جنوبي بارش کافي نداشته است ،هشدار داد که ادامه خشکسالي امنيت غذايي را به خطر خواهد انداخت. وي افزوده است« ،سومين فصل بدون بارندگي نرمال ،تبعات منفي براي بسياري از محصوالت کشاورزي به همراه خواهد داشت». هواشناسان پيش بيني کردهاند که آفريقاي جنوبي در سال جاري و آينده به ويژه دو استان گاتنگ و کوآزولو ناتال خشکي بي سابقهاي را تجربه خواهد کرد. پيشتر نيز فدراسيون بينالمللي جمعيتهاي صليب سرخ و هالل احمر هشدار داده بود که به دليل برخي شرايط از جمله پديده «النينو» در سال هاي 2014و ،2015ميزان برداشت محصول در کشورهاي گامبيا ،موريتاني ،ماالوي، ناميبيا ،سنگال و زيمبابوه کاهش يافته و بخش عظيمي از جمعيت اين کشورها براي زنده ماندن به کمکهاي غذايي وابسته هستند. اين فدراسيون هشدار داد که احتمال بروز «النينو» به صورت خشکسالي براي مناطق جنوبي قاره آفريقا و منطقه ساحل بيشتر است. «النينو» پديده گرم شدن دماي سطح آب در شرق و مرکز اقيانوس آرام است که هر چند سال يک بار رخ ميدهد؛ اين پديده ميتواند به وقوع سيل در برخي نقاط منجر شود؛ هرچند« ،النينو» در آفريقاي جنوبي معموال به صورت خشکسالي و افزايش شمار گرمترين روزهاي سال و کاهش رطوبت خاک بروز ميکند.
11
November 2015 1394 آبان
11
12
November 2015 1394 آبان
Pardis Travel is not affiliated with or endorsed by Pardis Publications, Inc.
12
13
November 2015 1394 آبان
13
14
جايزه ادبي بوکر براي يک نويسنده جامائيکايي
جايزه ادبي بوکر براي نخستين بار به يک نويسنده جامائيکايي اهدا شد و مارلون جيمز نويسنده رمان «تاريخچه هفت کشتار» اين جايزه را تصاحب کرد. هيأت داوران جايزه ادبي بوکر اين جايزه معتبر ادبي در بريتانيا را به رمان 686صفحه اي مارلون جيمز اغدا کردند. ان تيلر ،نويسنده آمريکايي با رمان «قرقره نخ آبي»، جسنيا ياناگيهارا ،نويسنده آمريکايي با رمان «زندگي کوچک» ،چيگوزي اوبيوما ،نويسنده نيجريايي مقيم آمريکا با رمان «ماهيگير» ،سانجيو سوهوتا ،نويسنده بريتانيايي با رمان «سال گريختگان» ،تام مککارتي ،نويسنده بريتانيايي با رمان «جزيره ساتن» با مارلون جيمز بر سر به دست آوردن جايزه ادبي بوکر رقابت مي کردند. مارلون جيمز در «تاريخچه هفت کشتار» از چند زاويه ديد متفاوت و با لحن هاي گوناگون سوءقصد به جان باب مارلي ،خواننده صاحبسبک ِرگِي ،ترانهسرا ،نوازنده گيتار و فعال اجتماعي را بررسي مي کند. مايکل وود ،يکي از اعضاي هيأت داوران جايزه ادبي بوکر درباره اين رمان گفت« :تاريخچه هفت کشتار رمان خوش خواني نيست و با اين حال تا آخرين صفحات همچنان مهيج است .وقتي خواننده اين رمان براي بار دوم بخواند ،از آن لذت بيشتري مي برد». به گفته مايکل وود هيأت داوران يک صدا به «تاريخچه هفت کشتار» نوشته مارلون جيمز رأي داده بودند. «تاريخچه هفت کشتار» سومين رمان مارلون جيمز است .او که در بريتانيا متولد شده ،اکنون در نيويوک زندگي ميکند .هيچ اثري از اين نويسنده جامائيکايي به فارسي ترجمه نشده است. جايزه ادبي بوکر 50هزار پوند ارزش دارد و به نويسندگان انگليسي زباني اهدا مي شود که آثارشان را در بريتانيا منتشر کرده باشند .سال گذشته ريچارد فالنگان، نويسنده استراليايي به خاطر رمان «جاده باريک در عمق شمال» جايزه ادبي بوکر را به دست آورد.
November 2015 آبان 1394
نهم از 10مرد ثروتمند تاريخ شناخته شد .وي اين رتبه را با ثروت هشتاد ميليارد دالري خود کسب کرده است. طبق ارزيابي اين مجله رتبه هشتم را «آلن روفوس» برادر زاده ويليام فاتح ،فرمانرواي نرماندي دارد .وي هنگامي که از دنيا رفت ،چيزي معادل بيش از 100ميليارد دالر امروزي ثروت بر جا گذشت. در رتبه هفتم ،جان دي راکفلر قرار گرفت که بيش از نود درصد از توليد نفت آمريکا را در کنترل خود داشت .ثروت راکفلر در سال 1918يک و نيم ميليارد دالر برآورد شده بود. ششمين رتبه را «اندرو کارنگي» ،يک مهاجر اسکاتلندي دارد ،که شرکت جي پي مورگان را به مبلغي معادل 372 ميليارد دالر فروخته بود. رتبه پنجم در ميان ثروتمندترين انسان در تاريخ بشريت را «ژوزف استالين» ،رهبر اتحاد جماهير شوروي داشت .سرمايه استالين همان ثروت دولت روسيه بود که کامال در اختيار او قرار داشت. طبق نوشته اين مجله رتبه چهارم ثروتمندترين فرد تاريخ را يکي از بزرگترين امپراتوران سرخپوست دارد ،که يکي از بزرگترين اقتصادهاي جهان آن زمان را در کنترل خود داشت. اما در رتبه سوم «شين دونگ» امپراتور چين قرار ميگيرد که اين شخص در جمع آوري ماليات و کنترل بزرگترين اقتصاد جهان در زمان خود مشهور بود. رتبه دوم را «آگوستوس» قيصر روم دارد که ثروتش معادل 4.6تريليون دالر بود .مصر يکي از سرزمينهاي خصوصي اين پادشاه بود.
اما مقام اول ثروتمندان تاريخ بشر را «مانسا موسي» پادشاه مالي امروزي در اختيار دارد ،اگرچه که اين کشور امروز به يکي از فقيرترين کشورها جهان تبديل شده است. مالي بزرگترين کشور توليد کننده طال بود .آنچه در باره پادشاه مانسا موسي نقل ميشود اين است که ميگويند او ثروتمندترين مرد زمان خود بود ،اما بسيار سخاوتمند بود و در سر راه خود به حج بين مردم و مستمندان طال تقسيم ميکرد.
هنگامي که کوتوله سفيد زمين را ميبلعد
ثروتمندترين مردان تاريخ بشريت
به نظر شما چه کسي ثروتمندترين انسان در تاريخ بشريت بود .بيل گيتس يا چنگيز خان مغول؟ مسلما” بيل گيتس ،ثروتمندترين انسان در زمان ماست اما ثروتمندترين فرد در تاريخ بشريت چه کسي بوده است؟ مجله آمريکايي «تايم» پس از انجام مصاحبههايي با مورخان و اقتصاددانان ،توانست 10نفر ثروتمندترين انسان در تاريخ بشريت را مشخص کند. در بررسي اين نشريه آمريکايي چنگيز خان ،امپراتور مغولستان ،با توجه به وسعت قلمروي امپراتوريش که از چين تا اروپا گسترده بود ،رتبه دهم را از آن خود کرد .به نوشته اين روزنامه بخشندگي چنگيز مغول يکي از داليل نفوذ وي بود. بيل گيتس ،موسس شرکت مايکروسافت ،با کسب رتبه
ستارهشناسان براي نخستينبار موفق شدهاند که از نابودي يک منظومه شمسي تصوير بگيرند .اين تصاوير به نوعي ميتوانند تصويري از آينده سياره زمين ارائه کنند. در اين تصاوير که توسط تلسکوپ «کپلر »2شکار شدهاند ،باقي ماندههاي دنيايي ديده ميشود که همچنان دور يک ستاره خاموش (يا کوتوله سفيد) ،در صورت فلکي دوشيزه (سنبله) در فاصله 570سال نوري از سياره زمين ميگردد. يک ستاره در دوران پيري اگر از حد مشخصي کمجرمتر باشد تبديل به يک کوتوله سفيد ميشود. دانشمندان ميگويند که تکههاي سياره منهدم شده هر 5ساعت يک بار در فاصله 520هزار مايلي به دور کوتوله سفيد ميچرخند .اين فاصله بيشتر از دو برابر فاصله بين
زمين و ماه است. به گزارش روزنامه «گاردين» ،اندرو واندربرگ ،يکي ازدانمشندان مرکز اختر فيزيک هاروارد ـ اسميتسونين در اين زمينه گفت که «پيش از اين هيچ انساني چنين چيزي را نديده بود .ما شاهد نابودي يک منظومه شمسي هستيم». ستارههاي شبيه به خورشيد با واکنشهاي هستهاي که هيدروژن را به هليوم تبديل ميکند ،ادامه حيات ميدهند .اما هنگامي که هيدروژن تمام ميشود ،عناصر سنگينتري مانند هليوم ،کربن و اکسيژن را ميسوزانند و به اين ترتيب به شدت بزرگ ميشوند .بهمرور زمان ،ستاره اليههاي بيروني خود را در هم ميشکند تا هستهاي بهاندازه سياره زمين به جا بگذارد که اين هسته با نام کوتوله سفيد شناخته ميشود. يافتههاي کپلر با اندازهگيريهاي تلسکوپهاي ديگري مانند تلسکوپهاي مستقر در ماساچوست ،شيلي و هاوايي مورد تأييد قرار گرفته است .مجموع کشفيات اين تلسکوپها نشان ميدهد که تکههاي سنگي بزرگي به دور اين ستاره مرده ميگردند. واندربرگ در مقالهاي که در نشريه «نيچر» به چاپ رسيده است ،نتايج اين تحقيق را اولين سند به دست آمده در مورد وجود تکههاي سنگي در اطراف کوتولههاي سفيد معرفي کرد .اين کشف جديد پاسخي براي يکي از رازهاي بزرگ اخترشناسي ارائه ميکند :منبع آلودگي فلزات سنگين در برخي کوتولههاي سفيد چيست؟ واندربرگ در همين خصوص گفت که «ما اکنون سند محکمي در دست داريم که آلودگي کوتولههاي سفيد را به نابودي سيارههاي سنگي مرتبط ميکند». ستارهشناسان به درستي نميدانند که اين سيارکها از کجا آمدهاند ،اما يکي از احتماالت اين است که مرگ ستاره باعث ناپايدار شدن مدار يک سياره بزرگ نزديک به آن شده است .به اين ترتيب کوتوله سفيد اين سيارکها را به سمت خود کشيده است .با نزديکتر شدن آنها به ستاره ،گرماي کوتوله سفيد باعث بخار شدن سيارک و جاذبه باعث از هم پاشيده شدن آنها شده است. چنين سرانجامي ميتواند در انتظار منظومه شمسي ما هم باشد .وقتي که خورشيد در حدود 5ميليارد سال ديگر بميرد ،بزرگ ميشود و سيارههاي داخلي مانند مريخ ،ونوس و احتماالً زمين را ميبلعد .حتي اگر زمين از اين سرانجام در امان بماند ،باز هم با چرخيدن به دور کوتوله سفيدي که از خورشيد به جا ميماند ،تکهتکه خواهد شد.
14
آنچنانکه وبسايت ناسا هم اين کشف تاييدي است بر اين نظريه که کوتولههاي سفيد قادرند بقاياي سيارههاي منظومه خود را ببلعند. واندربرگ معتقد است «چيزي که ميبينيم ممکن است مشابه نابودي منظومه شمسي خود ما در آينده باشد». به گفته فرانسسکا فائدي ،يکي از ستارهشناسان دانشگاه وارويک ،مرگ ستارهاي که تيم واندربرگ شاهد آن بود ممکن است باعث تصادف سيارههاي اين منظومه شمسي دوردست و تبديل شدن آنها به تکههاي صخرهاي بزرگ شبيه به شهاب سنگ شده باشد. وي در مقالهاي که در نشريه «نيچر» منتشر شده است، نوشته که «واقعًا هيجانانگيز است که آخرين لحظات حيات يک منظومه ثبت شده است .با اينکه مرگ سياره زمين در آينده بسيار دوري اتفاق خواهد افتاد ،اما اين تحقيق به ما اجازه ميدهد که نگاهي به سرانجام احتماالً اجتنابناپذير سياره خود داشته باشيم».
پنير «اعتيادآور» است
اگر شما هم از آن دسته افرادي هستيد که نوعي پنير بايد در همه وعدههاي غذاييتان حضور داشته باشد و فکر ميکنيد به جاي تمام وعدهها و ميان وعدههاي غذايي ميشود پيتزا آنهم با پنير فراوان خورد ،حاال ميتوانيد با خيال راحت به اطرافيانتان بگوييد که دست خودتان نيست و شما به پنير «معتاد» هستيد! به گزارش «ديلي تلگراف» ،نتايج تحقيقات تازهاي که در نشريه کتابخانه ملي دارويي در آمريکا منتشر شده است،
دنباله در صفحة بعد
15 دنباله از صفحة قبل برخي از غذاها ،به خاطر نحوه پردازش و آمادهسازيشان اعتيادآورند .هر چه ميزان يک غذا بيشتر پردازش شده باشد و چربتر باشد ،امکان اعتياد به آن بيشتر است. در اين تحقيق که در بين دانشجويان دانشگاه ييل در آمريکا انجام شد ،از شرکتکنندگان خواسته شد که نام غذاهايي را که «بياختيار» ميخورند بگويند .وقتي نام پيتزا به عنوان شماره يک اين فهرست مشخص شد ،در واقع کسي تعجب نکرد .همه ما ميدانيم که خيلي سخت است که فقط يک برش از پيتزا بخوريم و حتي اگر بدانيم که گرسنه نيستيم ،باز هم به سمت برش دوم ميرويم. نتايج اين پژوهش ميگويد که پنير به دليل وجود پروتئيني به نام کازئين که در تمام فراوردههاي لبني يافت ميشود ،اعتيادآور است .در زمان گوارش پنير ،اين پروتئين ماده مخدري به اسم کازومورفين را آزاد ميکند .اين ماده بر گيرندههاي دوپامين در مغز اثر ميگذارد. با آنکه ميزان کازئين در شير زياد نيست ،اما براي ساخت يک کيلو پنير ،چيزي به اندازه بيست کيلو شير مصرف ميشود و اين به معناي غلظت باالي کازئين در پنير است. «لسآنجلستايمز» هم درباره اين تحقيق مينويسد با توجه به رواج چاقي ،برخي متخصصان تغذيه تا به آنجا پيش رفتهاند که پنير را «کراک» غذاها بنامند ،اما هنوز مشخص نيست چه ميزان از مصرف پنير (و مواد لبني به طور کلي) براي بدن مفيد است و از چه حد مصرف ضرر بر فايده پيشي ميگيرد .تحقيقاتي در گذشته نشان داده که رژيمهاي غذايي با پروتئين خيلي باال نه تنها براي بدن مفيد نيستند بلکه در درازمدت حتي ميتوانند تاثيرات مضري در حد مصرف سيگار هم داشته باشند.
رابطه خالهاي بازوي راست و امکان ابتال به سرطان
تعداد خالهاي روي بازوي راست ميتواند مشخصکننده ميزان آسيبپذيري افراد نسبت به سرطان پوست باشد. به گفته محققان 11خال يا بيشتر ميتواند يک «پيشگويي قوي» به حساب آيد. دانشمندان کينگ کالج در لندن عقيده دارند که نتايج اين تحقيق تازه ميتواند به پزشکان کمک کند که افراد در معرض خطر ابتال به سرطان پوست را شناسايي کنند. اين تحقيق بر روي بيش از 3500زن دو قلوي سفيدپوست در بازه زماني هشت ساله انجام شده است و در طي آن تعداد خالهاي 17نقطه بدن اين افراد شمارش شده است .مرحله بعدي انجام اين تحقيق بر روي 800زن و مرد مبتال به مالنوما بود. زناني که حداقل 11خال روي بازي راستشان داشتهاند بيشتر امکان دارد که بيش از 100خال در سراسر بدنشان داشته باشند که به گفته محققان يک «پيشگويي قوي» براي مالنوما و سرطان پوست به حساب ميآيد .تحقيقات مشابهاي که پيشتر در استراليا انجام شده بود ميگفت که تعداد 10خال بر روي بازوها 11برابر امکان ابتال به سرطان پوست را افزايش ميدهد. سيمون ريبرو ،مسئول تحقيق اين پروژه عقيده دارد که نتايج اين تحقيق ميتواند «تاثير بسيار مهمي» در تشخيص پزشکان داشته باشد «چرا که آنها بهتر ميتوانند تعداد تمام خالهاي بدن را حدس بزنند» و بيماران در معرض خطر ميتوانند به سرعت شناسايي شوند و تحت نظر قرار گيرند. پيدايش خال تازه يا تغيير محل خال از عالئم بسيار شايع بيماريهاي پوستي است. کلر نايت ،عضو انجمن تحقيقات سرطان بريتانيا ميگويد ،با آنکه نتايج اين تحقيق ميتواند کمک شاياني به پزشکان کند اما براي افراد مهم است که وضعيت عادي پوست و خالهايشان را بدانند و هرگونه تغيير در اندازه، شکل ،رنگ و احيانا وجود درد در آنها را بالفاصله به پزشک خود گزارش کنند« :فقط به بازوهايتان نگاه نکنيد .مالنوما ميتواند در هر نقطه از بدن شکل بگيرد .شايعترين نقطه
November 2015 آبان 1394
بدن براي تشکيل مالنوما در مردان باالتنه و در زنان در پاهايشان است».
آنتي اکسيدانها و پيشرفت سرطان
دانشمندان ميگويند که مصرف مکملهاي آنتي اکسيداني که براي تقويت سالمت و کند کردن فرايند پيري مورد استفاده قرار ميگيرند ،ميتواند به مالنوما، خطرناکترين نوع سرطالن پوست ،منجر شود. به گزارش خبرگزاري فرانسه ،يافتههاي جديد ،نتيجه تحقيقات گذشته در مورد تاثير يک نوع ويتاميني که بدون نسخه به فروش ميرسد و نوع ديگري داروي حاوي آنتي اکسيدان در افزايش تعداد تومورهاي سرطاني را تاييد ميکند. در تحقيق جديدي که نتيجهاش در مجله «نيچر» منتشر شده است ،دانشمندان آمريکايي نشان دادهاند که سلولهاي مالنوماي انساني در برخي از موشهايي که آنتي اکسيدان ان -استيل سيستئين )NAC( دريافت کرده بودند تا دو ماه زودتر از موشهاي ديگر ظاهر شده است. در متن گزاش آمده است که «نتايج به دست آمده نشان ميدهد که آنتي اکسيدانها با افزايش متاستاز شانس پيشرفت بيماري ،حداقل در مالنوما ،را بيشتر ميکنند». متاستاز گسترش و مهاجرت سلولهاي سرطاني از يک بافت به بافتهاي ديگر است و اغلب منجر به مرگ فرد بيمار ميشود. به گفته اين دانشمندان ظاهرا آنتي اکسيدانها با حمله به نوعي مولکول که ميتواند به سلولهاي سرطاني آسيب وارد کند ،عمال به گسترش سرطان کمک ميکنند. نتايج اين تحقيق بر روي انسانها آزمايش نشده است، اما دانشمندان به بيماران سرطاني توصيه ميکنند از مصرف مکملهاي حاوي موادي که با اکسايش مبارزه ميکنند، خودداري کنند. شان موريسون ،يکي از نويسندگان تحقيق و از اساتيد دانشگاه تکزاس ،ميگويد اين تصور که آنتي اکسيدانها براي بدن مفيد هستند آنچنان فراگير شده که در کلينيکها به بيماران سرطاني داده ميشود« :برخي از اين تجويزها بايد سريعا متوقف شوند چراکه ظاهرا بيماراني که اين آنتي اکسيدانها را دريافت ميکنند سريعتر ميميرند». نتيجه تحقيقي که پيش از اين محققان سوئدي بر روي موشها انجام داده بودند نشان ميدهد که آنتي اکسيدانها و از جمله ويتامين E تعداد تومورهاي سرطاني را تا سه برابر و سرعت مرگ موشها را تا دو برابر افزايش ميدهند. تحقيقات قبلي نشان مشابهي را در مورد سرطانهاي سينه و پروستات نشان داده بودند.
ض پستانداران انقرا بزرگ و تاثير آن بر حاصلخيزي زمين دانشمندان ميگويند انقراض و کم شدن جمعيت پستانداران بزرگ در خشکي و دريا ،چرخه محيط زيست را از عناصر حياتي براي باروري و حاصلخيري کره زمين، محروم ميکند .اين مواد در ادرار و مدفوع و همچنين الشه اين حيوانات وجود دارد. به گزارش رويترز ،دانشمندان معتقدند که اين پستانداران بزرگ مثل ماموتها (فيلهاي عظيمالجثهاي که نسلشان منقرض شده است) ،نهنگها ،کرگدنها و آرماديلوهاي بزرگ و همينطور مرغان دريايي نقش حياتي در بارور کردن و بارور نگهداشتن رودخانهها ،بستر درياها و
15
يک ايراني برنده عنوان دانشمند جوان برجسته جهان شد «اتحاديه علوم زمين اروپا» کاوه مدني ،استاد مديريت آب و محيط زيست امپريال کالج لندن را به عنوان يکي از چهار دانشمند جوان برجسته در علوم زمين در سال 2015معرفي کرد. اين اتحاديه ساالنه هشت جايزه اصلي به محققان برتر در شاخه هاي مختلف علوم زمين در سطح جهاني اهدا ميکند که از ميان آنها چهار جايزه «آرنه ريچتر» به چهار دانشمند جوان برجسته اهدا ميشود. جوايز اصلي اين مجموعه از سال 1983تا کنون به 136دانشمند علوم زمين در نقاط مختلف جهان اهدا شده است که از اين ميان جايزه «دانشمند ممتاز جوان» به 46محقق تعلق گرفته است .اين اولين بار است که يک ايراني موفق به دريافت يکي از جوايز اصلي اين اتحاديه ميشود. «کاوه مدني» در باره تحقيقات و دستاوردهاي خود که منجر به دريافت اين جايزه شده ميگويد که تئوريهاي اقتصادي و رفتارشناسي را وارد حوزه مديريت منابع آب کرده است .او ميگويد هر چه مسائل آبي و زيست محيطي پيچيدهتر شده ،علوم انساني و اجتماعي هم بيشتر وارد اين حوزه ميشوند و با علوم آبي و مهندسي و هيدرولوژي تلفيق ميگردند. چهار جايزه اصلي اتحاديه علوم زمين اروپا براي دانشمندان جوان برجسته به محققاني اعطا ميشود توانستهاند به پيشرفتهاي قابل توجهي در رشتههاي مختلف علوم زمين دست پيدا کنند .اين اتحاديه کاوه مدني را به جهت «سهم بنيادي او در تلفيق نظريهبازيها و روشهاي متفاوت تحليل تصميم گيري با سامانههاي مرسوم مديريت منابع آب» که منجر به ايجاد نگرشي جديد به مدلهاي مديريت منابع آب شده است به عنوان يکي از چهار دانشمند برجسته جوان در سال 2015انتخاب کرده است. تحقيقات و مقاالت آقاي مدني در اين زمينه و از جمله مقاله ديگر او در نشريه علمي مديريت و برنامه ريزي آب در سال 2012پيرامون مناقشات ناشي از انتقال آب در کاليفرنيا و مقاله ديگري در نشريه علمي «اقتصاد بوم شناسي» (اکولوژي) در مورد اختالفات و مذاکرات
بينالمللي در مورد تغيير اقليم و نحوه کاهش گازهاي گلخانهاي به ايجاد مسيري جديد در تحقيقات مديريت منابع آب کمک کردهاند. کاوه مدني در ماه مارچ امسال در سخنراني خود در مورد جنگ جهاني آب در جزيره کيش در مورد سرگذشت تحقيقاتي خود و اتفاقاتي که منجر به عالقمندي او به نظريه بازيها و تلفيق آن با علوم آب شده است توضيح داد. اين محقق 34ساله در سال 2012نيز توسط انجمن مهندسان عمران آمريکا به عنوان يکي از ده چهره جديد مهندسي عمران انتخاب شده بود. عنوان دانشمند جوان تنها در صورتي قابل احراز است که سن محقق از 35سال کمتر بوده و بيشتر از هفت سال از اخذ آخرين مدرک تحصيلي او نگذشته باشد .اين اتحاديه در آخرين بيانيه خود اعالم کرده است که شرط سني خود را براي اين جايزه از سال ديگر حذف خواهد کرد. اين جوايز طي مراسمي در نشست ساالنه اين اتحاديه در اواخر ماه مارچ سال آينده در وين اهدا خواهند شد.
کاهش يافته است.
کشف سه زير گروه براي ديابت نوع دو
همينطور بستر خاکي کره زمين ايفا ميکنند. کريستوفر داتي ،بومشناس (اکولوژيست) دانشگاه آکسفورد ميگويد« :در گذشته ،وجود حيوانات به طور آزاد و در تعداد فراوان در سراسر کره زمين ،باعث افزايش باروري کره زمين ميشد». با مهاجرتهاي دستهجمعي و در فواصل طوالني ،اين پستانداران مواد غذايي مثل فسفر و نيتروژن را به دور افتادهترين نقاط زمين ميرساندند و باعث افزايش ميزان باروري آن ميشدند .اين تحقيق تازه که در مجله «آکادمي ملي علم» در آمريکا منتشر شده ،مدعي است که ميزان توزيع اين مواد مغذي به اکوسيستمهاي دورافتادهتر چه در خشکي و چه در آب ،به شش درصد ميزان اوليه کاهش يافته است. جو رومان ،زيستشناس دانشگاه ورمانت در آمريکا ميگويد که «کره زمين قبل از اينکه توسط انسانها اشغال شود ،سرزمين غولها بود». در طول 10هزار سال گذشته ،نسل نزديک به 150 گونه پستانداران بزرگ در کره زمين از بين رفته است .اين انقراض يا به علت تغييرات آبوهوايي يا توسط انسانها رخ داده است. از بين 48گونه پستانداران بسيار بزرگ گياهخوار که در طول عصر يخبندان در کره زمين زندگي ميکردند ،امروزه تنها 9گونه باقي ماندهاند که جمعيت آنها به شدت رو به کاهش است .جمعيت نهنگهاي کره زمين هم نود درصد
محققان دانشکده پزشکي مانت سايناي در نيويورک سه زير گروه جديد براي ديابت نوع دو کشف کردهاند. اين محققان ميگويند ،هر يک از اين زير مجموعهها با مشکالت بهداشتي منحصر به فردي در ارتباط با ديابت نوع دو مواجه هستند و خصيصههاي ژنتيکي مشترکي دارند که ميتوانند اين چالشها را توضيح دهند. محققان متوجه شدند که زيرگروه اول عالئم کالسيک ديابت نوع دو را يعني چاقي ،قند خون باال ،بيماري کليه و بيماري چشم دارند .در حالي که زير گروه دوم ،احتماال بيشتر در ابتال به سرطان و بيماري قلبي و عروقي نقش دارد و زير گروه سوم با بيماري عصبي ،آلرژيها و عفونتهاي «اچ.آي.وي ».مشخص ميشود. محققان همچنين توابع ژنتيکي منحصر به فردي
16
November 2015 آبان 1394
دنباله از صفحة قبل را در هر زيرگروه براي صدها ژن کشف کردند .به گفته محققان ،پزشک بر اساس اين گروه بنديها ميتواند کنترل تهاجميتري را براي برخي بيماران تجويز کند و براي سايرين مصرف داروهاي سالمت قلب و تغيير شيوه زندگي را توصيه کند. محققان در اين مطالعه از اطالعات بهداشتي الکترونيکي 11هزار و 210بيمار در دانشکده پزشکي مونت سيناي استفاده کردند؛ دو هزار و 551نفر از اين افراد ديابت نوع دو داشتند. سپس محققان الگويي طراحي کردند که در آن بيماران بر اساس نتايج مشابه آزمايشهاي خونشان گروه بندي ميشدند؛ اين کار شبيه ساخت يک شبکه اجتماعي بود که در آن افراد بر اساس دوستان و عاليق مشترک خود گروه بندي ميشوند. محققان بعد از ترسيم اين الگو ،به بررسي خصيصههاي مشترک احتمالي ميان بيماران مبتال به ديابت نوع دو پرداختند .در اين مرحله سه زير گروه براي ديابت نوع دو مشخص شد و زماني که محققان اطالعات ژنتيکي را مد نظر قرار دادند ،متوجه شدند که اين گروهها خصيصههاي ژنتيکي مشترکي دارند که آنها را در معرض بيماريهاي مشترک مانند سرطان تا بيماري قلبي قرار ميدهد. محققان ميگويند با دنبال کردن اين رويکرد ميتوان هر بيماري مزمن را به شماري از زيرگروهها تجزيه کرد و درمان موثرتري براي بيماران ارائه داد.
اميد ميرود که باتريهاي ليتيوم ـ هوا بتوانند با استفاده از هواي معمولي ،واکنش شيميايي را که موجب آزاد سازي برق ميشود ،موجب شوند. مهندسان دانشگاه کمبريج که اين طراحي جديد را ابداع کردند ،اکنون تنها اين طراحي را در واحدهاي آزمايشگاهي به اجرا درآوردهاند و به جاي هوا ،از اکسيژن خالص استفاده ميکنند. پروفسور کلر گري از محققان اين مطالعه ميگويد، چيزي که ما در حقيقت ميخواهيم يک باتري ليتيوم ـ هوا حقيقي است؛ يک باتري که تنها از هوا استفاده ميکند و نيازي به حذف دي اکسيد کربن ،نيتروژن و آب ندارد. با وجود پيشرفتهاي قابل توجه ،محققان ميگويند که توليد تجاري باتري ليتيوم ـ هوا دستکم 10سال ديگر زمان ميبرد.
طراحي جديد براي باتريهاي ليتيوم ـ هوا
فرزندآوري عمر زنان را زياد ميکند
باتريهاي ليتيوم ـ هوا ،گونهاي از باتريهاي نوع دوم هستند که در آن از فلز ليتيوم در آند و اکسيژن هوا در کاتد استفاده ميشود. اين باتريها ميتوانند انرژي را با تراکم بسيار بيشتري در قياس با باتريهاي امروزي ليتيوم ـ آيوني ذخيره کنند که اين خصيصه، استفاده از آنها را به طور خاص براي خودروهاي الکتريکي اميدوار کننده ميسازد. در اين طراحي جديد که در مجله Scienceمنتشر شده است ،از يک الکترود گرافن اسفنجي و يک واکنش شيميايي جديد براي به کار انداختن اين باتري استفاده ميشود .اين طراحي جديد انرژي بسيار کمتري را هدر ميدهد و ميتواند دفعات بسيار بيشتري نسبت به تالشهاي قبلي باتريهاي ليتيوم -هوا ،شارژ شود.
محققان انگليسي با بررسي وضعيت افزون بر 300هزار زن ،تاييد کردند که مادر شدن موجب ترشح هورمونهاي
مقوي قلب ،پيشگيري از سرطان و افزايش طول عمر زنان ميشود. براساس مطالعه اين محققان ،احتمال مرگ زود هنگام زناني که مادر مي شوند 20 ،درصد کمتر از همجنسان بدون فرزند آنهاست. اين تحقيق که در آن دادههاي افزون بر 300هزار زن از 10کشور اروپايي از جمله انگليس بررسي شد ،شيردهي مادران را هم در افزايش عمر آنها موثر دانسته است .گمان ميرود که تغييرات هورموني مرتبط با بچه دار شدن ،سالمت قلب را تقويت ميکند و خطر ابتال به انواع سرطان را کاهش ميدهد. در طول 13سال اجراي تحقيق ياد شده 14 ،هزار و 383تن از زنان مورد مطالعه جان سپردند .تقريبا شش هزار تن از اين زنان بر اثر سرطان و دو هزار و 400نفر به خاطر بيماري قلبي جان خود را از دست دادند. در اين ميان ،دانشمندان متوجه شدند احتمال مرگ زناني که فرزند داشتند ،يک پنجم کمتر از ديگران بود و عالوه بر اين ،زناني که نخستين فرزند خود را در سالهاي 20سالگي به دنيا آورده بودند ،از سالمت بهتري برخوردار بودند. اين تحقيق که نتيجه آن در مجله BMC Medicineمنتشر شد، همچنين نشان ميدهد که زنان داراي دو يا سه فرزند با احتمال کمتري در زمينه مرگ ناشي از سرطان مواجه بودند و شيردهي نيز به ميزان هشت درصد از احتمال مرگ مادران جلوگيري کرده بود. تحقيقات قبلي ارتباط شيردهي با افزايش عمر و نيز کاهش خطر سرطان سينه را ثابت کرده و نشان داده است که يک سال شيردهي زنان در طول عمرشان به ميزان پنج درصد از احتمال ابتالي انان به سرطان سينه ميکاهد. اين امر ميتواند ناشي از کاهش سطح استروژن، هرموني که موجب سرطان سينه ميشود ،به واسطه شيردهي باشد .شيردهي همچنين ميتواند موجب تغيير سلولها در سينه و مقاومتر شدن آنها در برابر تغييرات منجر به سرطان شود.
سل هم رديف کشندهترين بيماريهاي عفوني جهان قرار گرفت سل و ويروس HIVدر سال 2014ميالدي بين 1.1تا 1.2ميليون قرباني داشتند .کارشناسان «سازمان جهاني بهداشت» ( )WHOبر اين باورند که
16
آمار گزارش شده از بيماري سل ،با توجه به درمان پذير بودن ،غيرقابل قبول و بسيار مايوس کننده است و نشان ميدهد که زمينههاي مقابله با اين ويروس از دست رفته است. گزارش سازمان جهاني بهداشت درمورد سل حاکي از آن است که از سال 1990گامهاي بزرگي در زمينه مبارزه با سل ،برداشته شده و تعداد عفونتها از سال 2000ميالدي تا کنون 1.5درصد کاهش يافته است. همچنين آمار نشان ميدهد که مرگ و مير ناشي از
ويروس HIVنيز به دليل بهبود دسترسي به داروهاي ضد ويروسي کاهش چشمگيري داشته است. مدير بيماري سل در «سازمان جهاني بهداشت» در مصاحبه خود گفته است که سل و HIVدر حال رقابت براي کسب مقام اول کشندهترين بيماري عفوني جهان هستند و در حال حاضر سل هم رديف HIVقرار گرفته است. سل ( )TBيک بيماري عفوني ناشي از باکتري مايکوباکتريوم توبرکلوزيس است که اغلب به ريهها حمله ميکند. بر اساس برآورد سازمان بهداشت جهاني ،در حال حاضر حدود دو ميليارد نفر در سراسر جهان به باکتري سل آلوده هستند؛ ولي در بيشتر موارد ،اين عفونت تحت کنترل سيستم ايمني است و زماني که سيستم ايمني ضعيف مي شود ،باکتري از تحت کنترل خارج شده و سبب بيماري ميشود. حدود يک سوم جمعيت جهان حامل باکتري نهفته و ضعيف بيماري سل هستند .ميزان اين باکتري نهفته خطري براي فرد حامل در برندارد و تنها در 5درصد موارد فعال ميشود. بيماري سل ميتواند سالها در ريه شخص ،بدون هيچ عالمت ظاهري نهفته باشد و افراد ديگر را مبتال کند. بيشترين تعداد ابتال به اين بيماري در چين ،هند ،اندونزي، نيجريه و پاکستان گزارش شده است.
کاهش سانتريفيوژها و تذکر نمايندگان مجلس در حالي که مقامهاي دولتي از فراهم شدن «مقدمات اجراي تعهدات مربوط به برجام» و کاهش تعداد سانتريفيوژهاي هستهاي ايران خبر دادهاند ،تعدادي از نمايندگان مجلس در يک تذکر کتبي به رئيس جمهوري ايران از او خواستند که جمعآوري سانتريفيوژها را متوقف کند. خبرگزاري «کيودو» ژاپن گزارش داد ،از علي اکبر صالحي ،رئيس سازمان انرژي اتمي ايران پرسيده شد« ،آيا ايران روند کاهش شمار سانتريفيوژهاي تاسيسات اتمي خود را به استناد برنامه جامع اقدام مشترک آغاز کرده است؟» آقاي صالحي هم در پاسخ گفت« ،مقدمات انجام اين کار آغاز شده است ...اين نخستين اقدام عملي ايران در اجراي برنامه جامع اقدام مشترک پس از توافق هستهاي با کشورهاي 1+5خواهد بود». به گفته آقاي صالحي« ،اجراي اين توافق شامل کاهش شمار سانتريفيوژها از جمله در تاسيسات هستهاي نطنز است». ايران متعهد شده است که تعداد سانتريفيوژهاي نسل اول خود در سايت هستهاي نطنز را به 5060عدد برساند.
سطح غنيسازي اين سانتريفيوژها نيز تا حد 3.67کاهش خواهد يافت. ايران همچنين پذيرفته که تعداد سانتريفيوژهاي سايت هستهاي فردو هم تنها 1044عدد باشد .قرار است سانتريفيوژهاي اضافي زير نظر آژانس بينالمللي انرژي اتمي، انبار شود. همزمان با اعالم رئيس آژانس انرژي اتمي ايران ،يکي از مذاکره کنندگان هستهاي ارشد ايران از اجراي کامل تعهدات ايران در برجام ،تا دو ماه ديگر خبر داده است. عباس عراقچي اعالم کرد« ،تا 2ماه ديگر برجام بهطور کامل اجرايي ميشود و طرف مقابل هم به لغو تحريمها مبادرت ميکند». همزمان با تاکيد مقامهاي دولتي براي فراهم شدن مقدمات اجراي تعهدات ايران در اجراي برجام ،برخي نمايندگان مجلس در تذکري به رئيسجمهوري ايران ،خواستار توقف جدي دستور جمعآوري سانتريفيوژهاي فردو و نطنز شدند. 20نماينده مجلس در تذکري کتبي به حسن روحاني ،توقف جدي دستور جمعآوري سانتريفيوژهاي فردو و نطنز را تا زماني که شروط رهبري اجرايي شود خواستار شدند.
اين نامه را چهرههايي چون جواد کريمي قدوسي ،روحاهلل حسينيان ،مهدي کوچکزاده ،مسعود ميرکاظمي ،محمد کوثري و احمد سالک امضاء کردهاند که از محافظهکاران منتقد دولت روحاني محسوب ميشوند و پيشتر با توافق هستهاي مخالفت کرده بودند.
در ادبيات سياسي ايران به اين طيف از مخالفان توافق هستهاي «دلواپسان» گفته ميشود .از زمان توافق موقت هستهاي ايران و جامعه جهاني در سال ،92اين گروه با برگزاري نشستهايي اعالم کردند که «دلواپس» اين توافق هستند.
17
November 2015 آبان 1394
در اقتصاد ايران چه ميگذرد؟ فريدون خاوند ،راديو فردا سال جاري خورشيدي هم امضاي «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) را در کارنامه خود دارد و هم به عنوان يکي از سختترين سالهاي چهار دهه گذشته در تاريخ معاصر اقتصاد ايران به ثبت خواهد رسيد. اين «پارادوکس» (تناقض) ،آميزهاي از شگفتي و سر در گمي را هم در محافل کارشناسي و هم در افکار عمومي به وجود آورده ،زيرا انتظار ميرفت که تکانه مثبت حاصل از امضاي توافق وين ،که آغاز فرايند رفع تحريمها پيامد منطقي آن است ،با ايجاد يک فضاي رواني خوشبينانه ،چرخ از نفس افتاده فعاليتهاي اقتصادي را به راه اندازد يا دستکم نرخ رشد را در سطح سال گذشته حفظ کند. با توجه به آنچه امروز در اقتصاد ايران ميگذرد ،چنين پيدا است که شاخص رشد حتي حرکت الکپشتي سال گذشته خود را از دست داده و فعاليت بر مدار صفر ميچرخد . مسعود خوانساري ،رييس اتاق بازرگاني تهران ،سال جاري را «شايد سختترين دوره اقتصادي در سي سال گذشته» توصيف ميکند . رضا شهرستاني ،عضو انجمن توليدکنندگان فوالد نيز رکود امسال را «در پنجاه سال گذشته» بيسابقه ميداند ،با اين استدالل که بيش از سه ميليون تن محصوالت فوالدي، معادل بيست درصد نياز کشور ،در کارخانههاي توليدکننده اين کاال «دپو» شده و مشتري براي آنها نيست .با توجه به دورههاي متعدد رکود در چند دهه گذشته ،اين تعبيرات را ميتوان اغراقآميز توصيف کرد ،ولي به هر حال ترديدي نيست که ارزيابيهايي چنين بدبينانه عمق رکود امروزي اقتصاد ايران را به نمايش ميگذارد. مسئوالن اقتصادي کشور و نيز محافل کارشناسي نيز در ارزيابي وضعيت موجود اقتصاد کشور چندان با بدبيني محافل کسب و کار فاصله ندارند .چند هفته پيش رسانههاي تهران نامه مشترکي را منتشر کردند که از سوي علي طيبنيا ،محمد رضا نعمتزاده ،علي ربيعي و حسين دهقان، وزاري اقتصاد و صنعت و کار و دفاع ،به حسن روحاني رييس جمهوري اسالمي ايران نوشته شده بود .اينان در نامه خود هشدار دادند که «در برهه کنوني اگر به صورت ضرباالجل و بر اساس قواعد حاکم در شرايط بحران اتخاذ تصميم نگردد ،بيم آن ميرود که اين رکود تبديل به بحران و آنگاه بياعتمادي شود که براي زدودن آثار آن شايد مدتها وقت الزم باشد ». نکته جالب آنکه مهر ماه به پايان رسيده ،ولي بانک مرکزي جمهوري اسالمي هنوز نرخ رشدهاي بهار و تابستان را اعالم نکرده است .با اين حال اکبر کميجاني ،قايم مقام بانک مرکزي ،حدس ميزند که نرخ رشد اقتصادي کشور در فصل بهار احتماال منفي بوده است .ولياهلل سيف ،رييس کل بانک مرکزي هم اميد ندارد به اينکه نرخ رشد اقتصادي
امسال از يک در صد بيشتر بشود. سازمانهاي بينالمللي اقتصادي هم ،در ارزيابيهاي خود ،بر شدت گرفتن دوباره رکود در اقتصاد ايران صحه ميگذارند .تيم اقتصادي صندوق بينالمللي پول ،که شهريور ماه گذشته به تهران آمد ،در گزارش خود از وضعيت اقتصادي ايران ،نرخ رشد کشور را در سال 1394بين به عالوه نيم در صد و منهاي نيم در صد پيشبيني ميکند و مينويسد که به نظر ميرسد «اقتصاد کشور در نيمه اول سال جاري منقبض شده باشد». تيم اقتصادي صندوق در تشريح وضعيت اقتصادي کشور چنين مينويسد« :اقتصاد همچنان با چالشهاي ساختاري شديدي روبرو است .سقوط شديد قيمتهاي جهاني نفت موجب کند شدن شتاب فعاليتهاي اقتصادي شده است .بخش خصوصي و اصناف با کمبود تقاضا و حجم انبوهي از انباشتگي کاال روبرو است .اين در حالي است که توليد با ظرفيت بهرهبرداري پاييني مواجه است .سيستم بانکداري شديدا با خطر عدم بازپرداخت وامها روبرو است که منجر به نرخ بهره باال و ناپايدار و کاهش اعتبارات بانکي به اقتصاد شده است .معوقات انباشته شده توسط بخش دولتي طي دو سال گذشته بر پيچيدگي اين مسايل افزوده است ». از کل اين دادهها چنين بر ميآيد که توليد ناخالص داخلي ايران بعد از سقوط 9در صدي در سالهاي 1391 و ،1392در سال 1393به ارزيابي بانک مرکزي به رشد سه در صدي دست يافت ،ولي همين رشد ناچيز نيز از اواخر همان سال به دستانداز افتاد و طي دو فصل اول سال جاري به احتمال فراوان بار ديگر به محدوده قرمز زير صفر بازگشته است. در مجموع ميتوان گفت که اقتصاد ايران از اغاز دهه 1390تا امروز دوران بسيار سختي را پشت سر گذاشته و ايرانيها نيز طي همين مدت فقيرتر شدهاند .اگر ارزيابي صندوق بينالمللي پول را مالک قرار دهيم ،ميبينيم که در فاصله سالهاي 2011تا ،2014توليد ناخالص داخلي سرانه در ايران از 6420دالر به 5353دالر کاهش يافته و هر ايراني طي اين چهار سال به طور متوسط هفده درصد فقيرتر شده است .بد نيست بدانيم که در سال 2014توليد ناخالص داخلي هر ايراني به حدود نصف يک لبناني رسيده طي همان سال يک است .همچنين ،بر پايه همان شاخص ، ايراني در مقايسه با يک اردني ،يک عراقي و يک الجزايري، فقيرتر بوده است. حسن روحاني رييس جمهوري ايران در گفتوگوي تلويزيوني خود ،تلويحا رکود حاکم بر اقتصاد کشور را پذيرفت و آن را به پيآمدهاي مديريت دولت گذشته ،تداوم تحريم و به ويژه سقوط درآمدهاي ارزي ايران از محل نفت نسبت داد .به گفته آقاي روحاني در آمد نفتي ايران از 119 ميليارد دالر در 1390به 25ميليارد دالر در سال جاري
خورشيدي سقوط کرده که کمترين رقم در ده سال گذشته است. براي مقابله با رکود ،رييس جمهوري و تيم اقتصادي او بستهاي مرکب از سي و سه بند را به کشور ارائه دادند. عنوان اين بسته ،آنگونه که در رسانهها ديده ميشود، «سياستهاي دولت براي مواجهه با چالشهاي اقتصادي تا پيش از رفع تحريمها» است .در همين عنوان« ،منطق» مندرج در بسته پيشنهادي دولت به چشم ميخورد. اين «منطق» را ميتوان چنين خالصه کرد :اقتصاد کشور در حال حاضر با توجه به کاهش درآمدهاي نفتي و تداوم تحريمها ،در وضعيت رکود قرار گرفته است .حدود شش ماه ديگر ،با توجه به رفع تحريمها و باال رفتن دريافتيهاي ايران از محل افزايش درآمدهاي نفتي و داراييهاي ارزي بلوکه شده در خارج ،چرخهاي فعاليت در کشور دوباره به راه خواهد افتاد .ولي طي اين چند ماه ،تا بر طرف شدن تدريجي تحريمها ،نميتوان در برابر وضعيت ايستا و حتي عقبرونده اقتصاد کشور دست روي دست گذاشت. راه مقابله با وضعيت موجود ،از ديدگاه تهيهکنندههاي بسته جديد ،در پيش گرفتن يک سياست «انبساطي» است و به همين منظور قرار است به منظور «تحريک تقاضا» ،معادل ريالي حدود ده ميليارد دالر در شريانهاي اقتصادي کشور تزريق شود . از آغاز دوران زمامداري حسن روحاني تا امروز ،اين دومين بسته سياستي است که از سوي نهادي موسوم به «ستاد هماهنگي امور اقتصادي دولت» منتشر ميشود. بسته اول در مرداد ماه سال 1393زير عنوان «سياستهاي اقتصادي دولت براي خروج غير تورمي از رکود طي سالهاي 93و »94منتشر شد ،و بسته دوم هم در برگيرنده سياستهايي است که قرار است امسال تا لغو تحريمها به اجرا گذاشته شود. هر دو بسته سياستي ،يک هدف مشترک دارند و آن به حرکت در آوردن چرخ فعاليتهاي اقتصادي از راه بر طرف کردن تنگناهاي مالي و تحريک تقاضا است .ولي آنچه در اين ميان باعث سر در گمي ميشود اين است که بسته اول و دوم ،با وجود اينکه هر دو از سوي نهادي موسوم به «ستاد هماهنگي امور اقتصادي دولت» منتشر شده ،از لحاظ دستيابي به هدف مشترکي که به آن اشاره شد ،سياستهاي کامال متفاوت و حتي متناقضي را پيشنهاد ميکنند . هر دو بسته ميخواهند از راه «تحريک تقاضا» با رکود مقابله کنند ،با اين تفاوت که بسته دوم در صدد تحريک تقاضاي داخلي به ويژه از راه اعطاي تسهيالت اعتباري به مصرف کنندگان است تا آنها بتوانند با خريد خود رو ،لوازم خانگي و غيره ،بنگاهها را از رکود بيرون بيآورند؛ حال آنکه در بسته سال گذشته قرار بود تقاضا از راههاي ديگري از جمله افزايش صادرات غير نفتي تحريک بشود تا موجب تنشهاي تورمي نشود. در بسته پارسال از تسهيالت اعتباري تکليفي خبري نبود ،در حالي که بسته تازه عمدتا بر همين تسهيالت تکليفي تکيه دارد .در بسته سال گذشته برداشت از صندوق توسعه ملي موکول به شرايطي بود ،در حالي که بسته تازه با برداشت دو ميليارد دالر از اين صندوق همراه است .خالصه اينکه در بسته سال پيش هدف آن بود که مبارزه با رکود به تورم دامن نزند ،حال آنکه از بسته تازه بوي تورم به مشام ميرسد. با توجه به تفاوتهاي موجود ميان بسته سال گذشته و بسته امسال ،اين نتيجه به دست ميآيد که تهيهکنندههاي بسته تازه همان تهيهکنندگان بسته سال گذشته نيستند و از نظريات اقتصادي مشابهي پيروي نميکنند.
17
بسته 1393توسط اقتصاددانهايي نوشته شده که تورم را «ام الفساد» ميدانند و بر اين باورند که بدون ريشه کردن اين افت ،اقتصاد ايران هيچگاه سر و سامان نخواهد گرفت .آنها اطمينان دارند که پيشبرد يک سياست ضد تورمي به صبر و پايداري نياز دارد و بدترين ابتکار آن است که سکانداران اقتصاد زير فشار پوپوليستها يا البيها با تورم کنار بيايند و به «تحريک تقاضا» ي داخلي روي بياورند، سياستي که بارها به اجرا گذاشته شده و ثمري به بار نياورده جز پر و بال دادن به تورم. اگر قرار بود با تزريق پول در شريانهاي اقتصادي و تحريک تقاضا چرخهاي اقتصاد به راه بيفتند ،سياست مبتني بر اعطاي يارانههاي نقدي ماهانه و همگاني ميبايست کشور را به نرخ رشدهاي دو رقمي رسانده باشد. البته بسته سال 93در گرد و خاک حاصل از درگيريهاي مجلس و دولت گم شد و همانند بسياري از سياستهاي اصالحي به بايگاني رفت .ولي به نظر ميرسد که دولت روحاني در مجموع به فلسفه ناظر بر آن وفادار ماند و در برابر وسوسه «تحريک تقاضا» مقاومت کرد. با توجه به محتواي بسته دوم ،به نظر ميرسد که اين مقاومت شکاف برداشته و دستگاه اجرايي بار ديگر به سياستهايي روي آورده که تا کنون بارها آزموده شده و جواب ندادهاند .به احتمال زياد در آينده نزديک معلوم خواهد شد چه تغييراتي در طيف مشاوران اقتصادي رييس جمهوري به وجود آمده ،و رابطه قدرت در ميان آنها چگونه تحول يافته است. به هر حال بخشي از محافل کارشناسي تهران ،که تا به حال در مجموع پشتيبان سياست اقتصادي حسن روحاني بودند ،از آن بيم دارند که رييس جمهوري زير فشار بعضي محافل و نيز شماري از چهرههاي درون دولتش ،سياست پيشين خود را در راستاي مبارزه با تورم رها کند و به يک سياست انبساطي متوسل شود که ممکن است رونق به وجود بيآورد ،ولي رونقي مصنوعي و موقتي که باعث خواهد شد نرخ تورم بار ديگر حرکت باال رونده خودش را از سر بگيرد. با اطمينان ميتوان گفت که اگر اتفاق غير مترقبهاي رخ ندهد ،آغاز فرايند لغو تحريمها ميتواند نرخ رشد اقتصادي ايران را به گونهاي محسوس باال ببرد و دولت روحاني نيز به همين چشم انداز اميد بسته است. اسحاق جهانگيري معاون اول رييس جمهوري به تازگي نرخ رشد اقتصادي ايران را ،در سال آينده خورشيدي7.5 ، درصد پيشبيني کرد .اين پيشبيني به احتمال فراوان بيش از حد خوشبينانه است ،ولي افزايش نرخ رشد ايران در سال اينده تا سطح باالي پنج در صد امکان پذير است .صندوق بينالمللي پول در گزارش ساالنهاش در باره چشم اندازهاي اقتصادي در خاور ميانه و آسياي مرکزي ،پيشبيني ميکند که نرخ رشد ايران در سال 2016به 4.4در صد خواهد رسيد و بعد از آن حتي ميتواند تا 5.5در صد هم باال برود. مهمترين عاملي که به ارزيابي کارشناسان صندوق بينالمللي پول ميتواند سال آينده بر اقتصاد ايران تاثير مثبت بگذارد ،طبعا برداشته شدن تحريمها است که صادرات نفتي را بيشتر ميکند ،داراييهاي ارزي بلوکه شده در خارج را به کشور باز ميگرداند ،مشکالت موجود بر سر مبادالت مالي و پولي کشور را با خارج از ميان ميبرد و هزينه صادرات و واردات را پايين ميآورد .البته از ديدگاه کارشناسان صندوق، باال رفتن نرخ رشد ايران در سال آينده بستگي خواهد داشت به زمان دقيق آغاز فرآيند برداشته شدن تحريم ،توانايي ايران در بهره برداري از اين فرآيند براي باال بردن توليد نفت و نيز اصالحاتي که در عرصه اقتصادي بايد اين فرايند را همراهي کند. مساله اصالحات براي آينده رشد اقتصادي ايران اهميت بنيادي دارد .نرخ رشدي که صاحبمنصبان اقتصادي ايران بدان اميد بستهاند و تحقق آن نيز غيرممکن نيست ،از يک سلسله عوامل مقطعي ناشي از تکانه مثبت دوران پسا تحريم منشا ميگيرد .اگر اقتصاد ايران تنها به اين تکانه بسنده کند ،نرخ رشدش دوام چنداني نخواهد آورد و بار ديگر با کوچکترين نوسان در بازار نفت ،از نفس خواهد افتاد. آنچه ايران به آن نياز دارد ،رشد پايداري است که دستکم ده تا پانزده سال در سطح باال تداوم يابد ،همانند نرخ رشدي که شمار زيادي از کشورهاي آسيايي را دگرگون کرد .براي دستيابي به اين رشد پايدار ،ايران به اصالحات بنيادي نياز دارد ،از جمله کوچک کردن دولت ،غير دولتي کردن اقتصاد ،پايان دادن به انحصار ،استقالل بانک مرکزي، بهبود محيط کسب و کار ،تحکيم حاکميت قانون ،مبارزه پر دامنه با فساد ،فراهم آوردن زمينههاي الزم براي جذب انبوه سرمايههاي خارجي ،هماهنگ شدن با تحوالت بازرگاني بينالمللي ... بدون انجام اين اصالحات ،اقتصاد ايران همچنان در گرداب وابستگي به نفت و نوسانات آن ،دست و پا خواهد زد و نرخ رشدهاي مقطعي و زود گذر ،تغييري در اين واقعيت تلخ به وجود نخواهد آورد.
18
شمار قربانيان زلزله افغانستان افزايش يافت دفتر رياست جمهوري افغانستان اعالمکرد که آمار قربانيان زلزله اخير اين کشور اينک به 115نفر کشته و 538نفر زخمي رسيده است .در اين حادثه 7630خانه، 12مدرسه 17 ،مسجد و 20ساختمان اداري در 9واليت افغانستان هم ويران شد ه است. قبال نهادهاي دولتي اعالم کرده بودند که آمارها نهايي نيست. محمد اسلم سياس ،معاون اداره ملي مبارزه با حوادث افغانستان گفته است که کمک رساني به اين مناطق ادامه دارد. آقاي سياس گفت که تا اين زمان واليت کنر با 30نفر کشته درصدر واليتهاي آسيب ديده قرار دارد و واليتهاي بدخشان ،تخار ،بغالن ،ننگرهار ،پروان ،کابل ،خوست و نورستان به ترتيب در رديفهاي بعدي قرار گرفتهاند. او توضيح داد که دولت افغانستان تا کنون از خارج درخواست کمک نکرده ولي نهادهاي غير دولتي و سازمان ملل در روند امداد رساني افغانستان را کمک ميکنند. به گفته آقاي سياس ،آمريکا ،ترکيه و ايران براي کمک به زلزله زدگان اعالم آمادگي کردهاند ولي تاکنون کمک رسانان بينالمللي به افغانستان نيامده و اوضاع در افغانستان تحت کنترل است و امداد رسانان افغان فعال به کمک خارجي نيازي ندارند.
نگاهي به «آرمانشهر»؛ نماينده سينماي افغانستان در اسکار
در سه سال اخير انجمن سينماگران افغانستان بهترين فيلم سال اين کشور را به رقابتهاي اسکار ،بزرگترين جشنواره سينمايي جهان ،در رده فيلمهاي زبان خارجي (غير انگليسي) معرفي ميکند. امسال فيلم «آرمانشهر» ( )Utopiaکه به وسيله «ناين مديا پروداکشن» و به کارگرداني حسن ناظر ،ايراني ساکن اسکاتلند ،و تهيه کنندگاني از افغانستان ،ايران ،اسکاتلند و هند ،ساخته شده ،به نيابت از افغانستان در کنار فيلمهاي ديگر جهان وارد اين رقابت شده است. «افغان فيلم» که يک نهاد دولتي است ،به عنوان اداره ناظر بر فيلمها در افغانستان در گزينش اين فيلمها نقشي ندارد. ابراهيم عارفي ،رئيس اين نهاد ميگويد که انجمن
November 2015 آبان 1394
سينماگران افغانستان ،کميته گزينش را که متشکل از سينماگران ،هنرپيشهها ،هنرمندان موسيقي و خبرنگاران است براي انتخاب بهترين فيلم ميگمارد و «افغان فيلم» هيچ نقشي رسمي در اين روند ندارد. در سالهاي گذشته فيلمهاي «بچههاي بزکشي» و «چند متر مکعب عشق» به نمايندگي از افغانستان به آکادمي اسکار معرفي شدند.
آرون بالي .اين فيلم تا به حال در چندين جشنواره سينمايي به رقابت رفته و مورد استقبال خوبي هم قرار گرفته است. «آرمانشهر» با هزينه نيم ميليون دالر ساخته شده است. حسن ناظر از کار در افغانستان و همکاري با افغانها در کابل ابراز خوشنودي ميکند و ميگويد« ،براي ما مهم بود که بايد در کابل باشيم و برخالف فيلمهاي ديگر نماي اصلي کابل را به تصوير بکشيم». اما چطور يک فيلم که کارگردان و نويسنده آن افغان نباشد به نام افغانستان به جشنواره اسکار معرفي شود؟ حسن ناظر تاکيد ميکند که فيلم «آرمانشهر» را يک شرکت افغان توليد کرده و در همه جشنوارههايي که اشتراک کرده به نام افغانستان معرفي شده است. ممنون مقصودي که در اين فيلم نقش بازي کرده ميگويد« ،اين فيلم توليد مشترک اسکاتلند ،هندوستان و تاجيکستان است .داستان آن افغاني است و سهم بيشتر را افغانها در آن داشتهاند .موفقيت اين فيلم ميتواند هنر سينما و فيلمسازي را در افغانستان رشد دهد». اگر فيلم «آرمانشهر» در بخش فيلمهاي غيرانگليسي نامزد اسکار شود ،دستاورد خوبي براي سينماي افغانستان خواهد بود و اگر اين جايزه را ببرد ،افغانستان چهارمين کشور آسيايي خواهد بود که اسکار فيلمهاي غيرانگليسي را به خانه ميبرد. جشنواره اسکار در سال 1929بنا نهاده شده است و فيلمهايي که زبان آنها انگليسي نبود در سال 1947وارد اين جشنواره شدند و در سال 1956بخشي به نام فيلمهاي غيرانگليسي زبان به اسکار اضافه شد. از جمع 67جايزهاي که تا به حال به فيلمسازان غير آمريکايي داده شده ،بيشترين تعداد ،يعني 55جايزه به سينماهاي کشورهاي اروپايي به خصوص به ايتاليا رسيده است .در اين مدت تنها سه کشور آسيايي برنده اين جايزه شناخته شده است.
18
ندادند. او افزود که دليل اصلي سقوط اين منطقه استراتژيک به دست گروه طالبان ،نبودن نيروي کافي در برابر گروه طالبان بود ،چرا که کل نيروهاي پليس در درقد به 110نفر ميرسيد و طالبان بيش از 300نفر بودند. از سوي ديگر ،مقامها در واليت قندوز در غرب تخار گفتهاند که در عملياتي که عليه گروه طالبان به راه انداخته شد ،ولسوالي دشت ارچي از تصرف گروه طالبان بيرون شد. ژنرال مرادعلي مراد معاون رئيس ستاد ارتش که اين عمليات را شخصًا رهبري ميکرد ،گفت که دشت ارچي مهمترين پايگاه گروه طالبان در واليت قندوز بود که حاال به تصرف نيروهاي دولتي در آمده است. گفته ميشود که گروه طالبان سالحها و مهماتي را که از مراکز نظامي و امنيتي شهر قندوز در 6ميزان/مهر به دست آورده بودند ،به دشت ارچي انتقال داده بودند. گروه طالبان از تصرف ولسوالي درقد از سوي نيروهاي وابسته به خود خبر داده ،اما در مورد عقبنشيني خود از دشت ارچي سکوت کرده است.
«بازان اسپين غر» قهرمان چهارمين ليگ برتر فوتبال افغانستان شد
تحوالت شمال افغانستان: درقد را طالبان گرفتند، ارچي را دولت
فيلم کوتاه «بچههاي بزکشي» با کارگرداني آرل نصر، کارگردان کانادايي افغانتبار در اين جشنواره در سال 2013 نامزد اسکار در بخش فيلمهاي کوتاه شناخته شد. فيلم «آرمانشهر» و فيلم «مينه سرگردان» ،ساخته يوسف برهکي ،دو فيلمي بود که سيمناگران افغان بايست يکي از آنها را به اسکار معرفي ميکردند. «آرمانشهر» به گفته اعضاي انجمن سينماگران از ترکيب بهتر سينمايي برخوردار بود و توانست بيشترين رأي را کسب کند ،هرچند موضوع فيلم «مينه» سرگردان بيانگر واقعيتهاي کنوني جامعه افغاني است که به سبک نئورئاليسم ارائه شده است. داستان فيلم 108دقيقهاي «آرمانشهر» روي زندگي يک زن افغان به نام «جانان» ميچرخد که درصدد باردار شدن است .تالش در اين راستا «جانان» را به هند و اسکاتلند ميکشاند که باالخره از طريق القاي مصنوعي به آرزويش ميرسد .ولي داستان ادامه مييابد و تازه وقتي پيچيدهتر ميشود که اسپرم شوهرش با اسپرم فردي عوض ميشود که نياکانش در جنگهاي خونبار افغان و انگلستان نقش داشتند. نقش مرکزي اين فيلم را ماللي ذکريا بازي کرده و در کنار او هنرپيشههايي از ايران ،هند و اسکاتلند به ايفاي نقش پرداختهاند؛ از جمله همايون ارشادي ،آنا سپيرت و
مقامهاي واليت تخار تاييد کردهاند که گروه طالبان کنترل ولسوالي درقد در مرز جمهوري تاجيکستان را به کنترل خود درآورده و نيروهاي دولتي را مجبور به عقبنشيني کردهاند. سنتاهلل تيمور سخنگوي والي تخار گفته است که به دنبال هجوم افراد وابسته به گروه طالبان از چند منطقه همجوار درقد ،نيروهاي دولتي مجبور به عقبنشيني شدند. آقاي تيمور افزود زماني که فشار نيروهاي دولتي در ولسواليهاي خواجه واليت تخار و دشت ارچي در واليت قندوز بر گروه طالبان افزايش يافت ،افراد اين گروه به سوي درقد عقبنشيني کردند و مرکز اين ولسوالي را به کنترل خود درآوردند. سخنگوي والي تخار گفت که نيروهاي دولتي آمادگي عمليات زميني و هوايي عليه گروه طالبان در درقد را دارند تا اين ولسوالي را باز پس بگيرند. او کشته شدن پنج مامور امنيتي در جريان درگيري بين نيروهاي دولتي و شورشيان را تاييد کرد ،اما يک مقام امنيتي در واليت تخار گفت که شش نفر در جريان جنگ کشته و سه نفر ديگر زخمي شدند و پنج مامور پليس ديگر هم در وقت عقبنشيني در آب غرق شدند. ولسوالي درقد جزيرهاي واقع در ميان رود آمو است و از شمال با تاجيکستان مرز مشترک دارد و نيروهاي دولتي در هنگام عقبنشيني از قايق استفاده کردند ،اما به گفته اين مقام امنيتي ،کساني که غرق شدند به قايق دسترسي نداشتند. اين مقام امنيتي واليت تخار که نخواست نامش فاش شود ،گفت که در واقع گروه طالبان از چندي پيش براي تصرف اين ولسوالي آمادگي گرفته بود و دولت مرکزي و محلي عليرغم درخواستهاي مکرر اعزام نيروي کمکي، هيچ نوع کمکي در اختيار نيروهاي مستقر در درقد قرار
در بازي نهايي ليگ برتر فوتبال افغانستان ،تيم «بازان اسپينغر» توانست با غلبه بر تيم شاهين آسمايي به مقام قهرماني چهارمين دوره اين مسابقات دست يابد. اين بازي که در کابل برگزار شد ،در پايان وقت قانوني و وقتهاي اضافه با نتيجه مساوي بدون گل پايان يافت و در نهايت تيم بازان اسپينغر در ضربات پنالتي با نتيجه 4 بر 3پيروز ميدان شناخته شد. چهارمين دوره ليگ برتر فوتبال افغانستان يک ماه پيش و با اشتراک هشت تيم به نمايندگي از هشت حوزه واليتي اين کشور آغاز شد. در اين دور از مسابقات طوفان هريرود ،شاهين آسمايي، ميوند اتالن ،موجهاي آمو ،عقابان هندوکش ،سيمرغ البرز، موجهاي اباسين و بازهاي اسپينغر حضور داشتند. فدراسيون فوتبال افغانستان گفته است که بر اساس توافق با فدراسيون آسيايي اين رشته ورزشي ،امسال براي نخستين بار قهرمان ليگ برتر فوتبال افغانستان در مسابقات باشگاههاي جنوب آسيا شرکت خواهد کرد.
دنباله در صفحة بعد
19 5500نيروي آمريکايي در افغانستان باقي خواهند ماند
بر اساس تصميم تازه دولت آمريکا 5500نفر از سرباز اين کشور در افغانستان باقي خواهند ماند .پيشتر گفته شده بود آمريکا تا پايان سال جاري ،نيروهاي خود را که هم اکنون نزديک به 10هزار نفر است ،به 1000سرباز در افغانستان کاهش خواهد داد. دولت اوباما به دليل برنامه خروج نيروهاي خود از افغانستان به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است. بر اساس برنامه جديد ،آمريکا نيروهاي خود را در چهار پايگاه نظامي در کابل ،بگرام ،قندهار و جالل آباد مستقر خواهد کرد. شبه نظاميان طالبان در حمالت اخير خود توانسته بودند شهر قندوز را اشغال کنند گرچه ارتش افغانستان موفق به بازپسگيري شهر شد. از سوي ديگر اشتون کارتر ،وزير دفاع آمريکا گفته است که با توجه به شرايط فعلي در افغانستان ،براي آمريکا مهم است که تغييرات الزم را در برنامه حضور نظامي خود در اين کشور بعد از سال 2016اعمال کند.
کسادي کوچه انتيکفروشي کابل
November 2015 آبان 1394
افزايش يافت. همين بود که ورود خودروها به اين کوچه ممنوع شد و کارمندان سفارتخانهها و دفاتر مهمتر اجازه پياده گشتي در اين کوچه نيافتند. رفته رفته ،برنامه خروج نيروهاي بينالمللي از افغانستان تطبيق شد و بعد از 2014هم که هزاران سرباز آمريکايي و نيروهاي ائتالف اين کشور را ترک کردند ،اين کوچه ماند و مشتريان افغاني که از بيرون به کابل سفر ميکنند و انگشت شمار خارجيها. حاال از دو سال به اين سو ،کوچه مرغها «بدترين روزهايش» را تجربه ميکند. آقاي سمندري ميگويد« ،اگر دولت به وضعيت کوچه عتيقهفروشي توجه نکند ،جاي بيشتر انتيکفروشيها را رستورانها و مغازههاي جوس (آب ميوه) خواهد گرفت». نگراني تنها آقاي سمندري را پريشان نکرده ،در جبين خيلي از مغازهداران اين کوچه نگراني و پريشاني و شکايت ديده ميشود .در کابل مغازهداران کوچه مرغها در مقايسه با ساير مغازهداران شهرنو به دولت ماليات بيشتري ميپردازند. افغانستان سنگهاي قيمتي مشهوري دارد ،الجورد، زمرد ،ياقوت از مشهورترين سنگهاي گرانبهاي افغانستان است. شيرينآغا از فروشندگان سنگهاي قيمتي در «کوچه مرغهاي» کابل ميگويد که بعد از ،2014صادرات سنگهاي قيمتي محدود و نتيجه آن شد که عرضه زياد شود و تقاضا کم .حاال به قول او سنگي که کيلويي 700تا 800دالر آمريکايي بود کسي 150دالر هم نميخرد. سنگهاي قيمتي با وجودي که در کابل پالش و حکاکي ميشود و همه کارها براي ساختن زيورآالت و عتيقههاي گرانبها در داخل کشور انجام ميشود اما امنيت و کسادي بازار سبب شده که تاجران براي تبديل سنگها به آثار تزئيني به بازارهاي چين و پاکستان روي آورند که ارزانتر و امنتر است. زرگرزاده يکي از فروشندگان «کوچه مرغها» ميگويد که مجبور شده کارمندانش را برکنار کند و عمده کارهايي که قبال” در کابل انجام ميداد را به خارج بفرستد .او ميگويد که نتوانسته امنيت و مصونيت کارکنانش را تضمين کند و پولي که آنها ميخواستند را پرداخت نمايد. زلمي خيرزاد از حکاکان اين کوچه در سالهاي پيش، مغازه بزرگي با دم و دستگاه و کارکنان زيادي داشت .روزانه چيزي حدود صد نگين ياقوت آماده ميکرد ،اما حاال در دکه کوچکش با سه چهار کارگر ،روزانه بين ده تا چهارده نگين ثيقل ميکند. کسادي بازار و آشفتگي در خريد و فروش اجناس اصلي ،فضا را براي خودنمايي و فروش آثار و عتيقههاي چيني در کابل فراهم کرده و رونق کم و بيشي که آثار افغانستان داشت هم متاثر بازار چين شده است. نه تنها در «کوچه مرغها» که در چندين بازار فروش محصوالت قيمتي بازار عمدتا” به دليل ناامنيها دچار کسادي شده است .فروشندگان افغان ميگويند اگر امنيت بهتر نشود ،جاي مغازههايشان را فروشگاههاي گوشت مرغ و دکههاي جوس و برگر خواهد گرفت.
خيليها کابل را با نام «کوچه مرغها»يش ميشناسند، کوچهاي که هرچيزي دارد به غير از مرغ .کوچه مرغها هفتاد سال پيش کشتارگاه مرغ و عمدهترين فروشگاه گوشت و تخم مرغ بود. اين کوچه در اوايل يعني حدود شصت هفتاد سال پيش «کوچه مرغها» نامگذاري شد .اما رفته رفته چون شهرنو از محلههاي گردشگري کابل بود جاي مرغ فروشيها را به تدريج مغازههاي عتيقه گرفت. حاال تنها چيز مرتبط به مرغ در اين کوچه تخمهاي تزئيني مرغ از سنگ الجورد و همچنين شير مرغ تا جان آدميزاد است .حدود 3500مغازه انتيک و عتيقه و پاساژهاي جواهر در دو سوي اين کوچه کوچک برق ميزنند .مرکز فروشات عمده صنايع دستي افغانستان مثل قالي ،چرم، پارچه ،حکاکي و زرگري هم در همين کوچه است. پس از سقوط گروه طالبان در سال ،2001اين کوچه پس از يک دوره کسادي طوالني ،دوباره جان گرفت. حضور بيش از صدهزار سرباز بينالمللي و گسترش فعاليت سازمانهاي بينالمللي و سفرهاي شهروندان خارجي به اين کوچه رونق خاصي داد. تا سال 2007ميالدي که وضعيت امنيتي در کابل نسبتا مناسب بود اين کوچه شور و حالي داشت و پاتوق گرم خارجيها در کابل بود. محمد اکبر سمندري که عمري را در اين کوچه گذرانده ميگويد که پس از سال 2007حمالت و انفجارها در کابل بيشتر شد و کمربندهاي امنيتي در دو سوي اين کوچه چون نزديک وزارت امور داخله/کشور و ديگر دفاتر مهم دولتي بود
آيا بازسازي زادگاه موالنا مريدانش را به خانقاه بهاءالدينولد خواهد کشاند؟ در روزهاي پسين سال 2007ميالدي بود که رجب طيب اردغان ،رئيس جمهوري کنوني ترکيه از اراده دولتش به بازسازي زادگاه موالنا جاللالدين محمد بلخي ،عارف و سخنسراي بزرگ پارسيگوي سخن بر زبان آورد و دوستداران موالنا در بلخ و قونيه را ذوقزده کرد. هشت سال گذشت تا اينکه براي بازسازي خانقاه بهاءالدين ولد ،پدر موالنا در بيست کيلومتري شهر مزارشريف نخستين گام بلند برداشته شد. اين خانقاه ميان زمينها و جويبار ،ويرانه متروکي است که اگرچه «خاک و خس» آن «همه عنبر و مشک» است ،براي قرنها به فراموشي سپرده شده بود. خانقاه سلطان ولد با خشت خام ساخته شده و عرض ديوارهاي آن به 110سانتيمتر ميرسد که به صورت گنبدي و بلند در داخل زمينهاي پهن و درختان سر به فلک بنا شده بود. اکنون از اين خانقاه به جز يک محوطه چهار ضلعي با چهارستون که به سبک معماري اسالمي ،با سرطاقهاي
قوسي ساخته شده ،چيزي باقي نمانده است. مقامهاي محلي بلخ همگام با ديپلماتهاي ترک، سنگبناي مسجد شهرک موالنا جاللالدين محمد بلخي را نزديک روستاي بهاءالدين گذاشتند و راه آبادي مجتمع موالنا را هموار کردند. صالح محمد خليق ،رئيس اطالعات و فرهنگ بلخ ميگويد« ،مجتمع در مساحت حدود 35جريب زمين آباد ميشود .مسجد ،وضوءخانه ،مهمانخانه ،تاالر همايش، کتابخانه ،ايستگاه ماشين و باغستان خواهد داشت .هزينه اين پروژه بيش از هشت ميليون دالر از ياري کشور ترکيه است». هدف مقامهاي بلخي مبدل کردن اين ويرانه فراموششده به محل بازديد پر رونق جهانگردان گرويده به موالنا است ،البته اگر مالحظات امنيتي اجازه بدهد. موالنا جاللالدين در سال 1207ميالدي در خانوادهاي به دنيا آمد که از جايگاه مذهبي و عرفاني بلندي در شهر بلخ برخوردار بود .در کودکي همراه با خانوادهاش به شهر قونيه که پايتخت سلجوقيان بود مهاجرت کرد و تا پايان عمر در اين شهر زيست.
19
پدر موالنا ،بهاءالدين ولد ،صاحب اين خانقاه« ،واعظ زبانآور و خوش بيان» شهر بلخ بود و تاثيرات کالمياش مريدان زيادي را به خانقاهاو کشانده بود. آواز و نيايش صوفيان ،در اين گوشه از شهر باستاني بلخ در اين دوره از تاريخ طنينانداز بوده و گويند که مريدان کالم او را مکتوب ميکردند که مجموعهاي از مواعظ او هم اکنون باقي است و «معارف بهاء ولد» نام دارد. بلخ زادگاه با قونيه زيستگاه موالنا اکنون خواهر خوانده شده است .دو طرف به ايجاد رابطه گرم و فرهنگي در سال 2007به توافق رسيدند. گرچه مقامهاي ترکيه موالنا را ترک ،رئيس اطالعات و فرهنگ بلخ او را تاجيک افغانستاني و ايرانيان هم اين شاعر برجسته را ايرانيتبار ميدانند ،اما خود در «مثنوي معنوي» گفته است:
اي بسا هندو و ترک همزبان اي بسا دو ترک چون بيگانگان پس زبان محرمي خود ديگر است همدلي از همزباني خوشتر است.
20
درگذشت شانتال اکرمن، فيلمساز بلژيکي
November 2015 آبان 1394
اين فيلم را کارگرداني کند .همچنين «ارون گزيکووسکي» فيلمنامهنويس فيلم «زندانيها» مسئوليت نگارش فيلمنامه نسخه جديد فيلم «پاپيون» را برعهده گرفته است.
مريل استريپ گفته است که قب ً ال تمام عوامل فني فيلمها مردان بودند ،اما اين موضوع دارد به مرور تغيير ميکند و حاال زنان بيشتري سرصحنه توليد فيلم ديده ميشوند. مريل استريپ زماني فعاليتش را شروع کرد که فقط دو فيلمساز زن در کل تاريخ استوديوهاي بزرگ هاليوودي کار کرده بودند .او بايد در شرايطي مبارزه ميکرد که هم شانس حضور در فيلمها را از دست ندهد و هم موفقيتهايش را وسيلهاي براي انعکاس و انتقاد از مردساالري صنعت سينما قرار دهد ،رسالتي که فيلم اخير او يکي ديگر از نمونههاي آن است. مريل استريپ 66ساله در پاسخ به سوال خبرنگار «بي. بي .سي» که ميپرسد آيا او فمينيست است ميگويد« ،من مادرم .فرزند من پسر است و شوهرم هم مرد است .من عاشق مردانم .اما فکر ميکنم [تعبير فمينيسم] اين روزها براي زنان جوان باعث ايجاد فاصله از کساني که دوستشان دارند شده است و فکر نميکنم معناي تاريخي فمينيسم اين بوده باشد».
عنوان «سکسيترين زن زنده جهان» در سال 2015براي اميليا کالرک
شانتال اکرمن ،سينماگر لهستانيتبار بلژيکي در سن 65سالگي در پاريس درگذشت. برخي از گزارشهاي تائيد نشده خبر از خودکشي او دادهاند. اکرمن يکي از برجستهترين فيلمسازان تجربي و آوانگارد سينماي اروپا و جهان بود که تاثير بسياري بر سينماگران تجربي ،آوانگارد ،فمينيست و مينيماليست جهان گذاشت. شانتال اکرمن در سال 1950در يک خانواده يهودي لهستاني مذهبي در بلژيک به دنيا آمد .مادرش از بازماندگان هولوکاست بود .ابتدا ميخواست نويسنده شود اما پس از ديدن فيلم «پيروي ديوانه» ساخته ژان لوک گدار در سن 15سالگي ،تغيير عقيده داد و تصميم گرفت فيلمساز شود. رويکرد غيرمتعارف و ساختار شکنانه گدار براي اکرمن هيجان انگيز بود و از نخستين فيلم کوتاهش تا آخرين کارش با او باقي ماند. اکرمن بعد از انصراف از تحصيل در مدرسه سينمايي، در سن 21سالگي به نيويورک مهاجرت کرد و در آنجا با آثار سينماي تجربي و زيرزميني نيويورک از جمله کارهاي جوناس مکاس و مايکل اسنو آشنا شد و تحت تاثير آنها قرار گرفت و فيلمهاي مستند و داستاني زيادي با رويکرد تجربي و آوانگارد ساخت. بيشتر فيلمهاي اکرمن به نوعي اتوبيوگرافي او به حساب ميآيند و بر اساس تجربههاي شخصي زندگي او و افراد خانوادهاش به ويژه مادرش شکل گرفتهاند. نخستين فيلم اکرمن ،فيلم کوتاهي بود به نام «شهرم را منفجر کن» که در سال 1968و در سن 18سالگي ساخت و خود نيز در آن نقش دختر جواني را بازي کرد که خسته از زندگي ماللآور روزمره با انفجار گاز به زندگيش پايان ميداد. اکرمن ،فيلمهاي داستاني و مستند زيادي ساخت اما فيلمي که نام او را به عنوان سينماگري فمينيست و مينيماليست بر سر زبانها انداخت ،فيلم «ژان ديلمن» بود، درباره زن خانهداري که از راه تنفروشي زندگي ميکند و خرج خود و پسرش را درميآورد .روزنامه «نيويورک تايمز» آن را شاهکاري فمينيستي در تاريخ سينما خواند. «من ،تو ،او»« ،خبرهايي از خانه»« ،شرق»« ،اسير» و «حماقت آلماير» از مهمترين کارهاي شانتال اکرمن در سينما هستند. شانتال اکرمن در سالهاي اخير در کالج نيويورک تدريس ميکرد.
نسخه جديدي از «پاپيون» به سينما ميآيد نسخه جديدي از فيلم معروف «پاپيون» محصول سال 1973ميالدي دوباره راهي سينماهاي جهان خواهد شد. «رد گرانيت» تهيهکننده فيلم «گرگ والاستريت» مشغول آمادهسازي پروژه ساخت نسخه جديد فيلم «پاپيون» است و «مايکل نوئر» دانمارکي نيز قرار است
فيلم «پاپيون» به کارگرداني «فرانکلين شافنر» محصول سال 1973فرانسه و آمريکاست که براساس رماني نوشته «آنري شارير» به همين نام و با بازي «استيو مککوئين» و «داستينهافمن» ساخته شد.
مريل استريپ و درخواست برابري حقوق زنان و مردان در سينما
مريل استريپ در گفت و گويي با «بي .بي .سي» مناسبت به نمايش فيلم راي» «حق در جشنواره لندن، فيلم گفته است که با وجود تمام دستاوردهايش، دستمزدش او هميشه از دستمزد بازيگران مکمل مردش پايينتر بوده است. در اين فيلم مريل استريپ نقش کوتاهي دارد و در قالب شخصيت املين پنکهرست ،از نخستين رهبران جنبش زنان بريتانيا که براي حق راي زنان در بريتانيا فعاليت کرد، ظاهر شده است. مريل استريپ که بيشتر از هر بازيگر زن يا مرد ديگري در تاريخ سينما نامزد جايزه اسکار بوده ،گفت که نقش زنان در توليد و عرضه آثار سينمايي و سهم اقتصادي آنها از اين فرايند ،هميشه در درجه دوم اهميت قرار گرفته و مردان بيشترين نصيب را بردهاند. در سال 2014مجموع دستمزد ده بازيگر زن پولساز هاليوود 226ميليون دالر بوده است .در حالي که ده بازيگر مرد پولسا ز هاليوود نزديک به دو برابر اين رقم ،يعني 419 ميليون دالر دريافت کردهاند. به گفته خانم استريپ ،بين 10پخش کنند ه عمده فيلم در آمريکا که هر کدام يک ناحيه اين کشور را پوشش ميدهند ،حتي يک زن هم وجود ندارد. او ميگويد اين مسأله باعث ميشود تا بازار هميشه بر مبناي نياز مردان بچرخد و آنها باشند که تصميم بگيرند چه فيلمينمايش داده شود .با در نظر گرفتن اينکه نحوه پخش فيلمها و استقبال از آنها نوع توليدشان را ديکته ميکند، استريپ عنوان ميکند که پخشکنندهها بهانهشان اين است که فيلمهاي زنان نميفروشند.
20
را ناديده بگيرد و ب ه هميندليل امسال تصميم گرفته استثنائا يک جايزه رسمي هم به فاطمه معتمدآريا ،بازيگر فيلم «نبات» بدهد. او تا کنون در ايران نيز جوايزي همچون تنديس زرين بهترين بازيگر نقش اول زن از جشن خانه سينما براي فيلم «اينجا بدون من» ،سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مکمل زن براي فيلم «مسافران» و ...را از آن خود کرده است. «نبات» که پيشتر در جشنواره ونيز 2014به نمايش درآمده و همچنين در اسکار 2015نماينده كشور آذربايجان بوده ،روايتگر داستان «نبات» (با بازي فاطمه معتمدآريا) است که در بحبوحه جنگ در يک روستاي دوردست و کوچک زندگي ميکند و فقط از طريق فروختن شير که از تنها گاوش به دست آمده امرار معاش ميکند .با گسترش جنگ ،روستاي محل زندگي «نبات» کامال متروک ميشود و او ناچار است بهتنهايي در اين روستاي متروک زندگي کند. معتمدآريا پيشتر درباره اينکه «نبات» در ايران اکران خواهد شد يا خير ،گفته بود« ،خيلي دوست دارم اين فيلم در ايران اکران شود ،منتها هنوز مشخص نيست که چنين اتفاقي بيفتد يا نه .اتفاقا در آخرين تماس تلفنيام با آقاي بشارت ،به ايشان گفتم که با توجه به اينکه در ايران، آذريزبانهاي زيادي داريم ،اگر «نبات» در ايران اکران شود ،حتما طرفداران زيادي پيدا ميکند« .نبات» فيلمي لطيف و انساني است که هر بينندهاي را به خودش جلب خواهد کرد .اميدوارم بنياد سينمايي فارابي يا يک مرکز دولتي ديگر ،براي اکران اين فيلم اقدام کند». «نبات» که محصول کشور آذربايجان است ،تابهحال بيش از 10جايزه بينالمللي در فستيوالهاي مختلف سراسر دنيا دريافت کرده و مجموعا در بيش از 20جشنواره جهاني حضور داشته است. گفتني است فاطمه معتمدآريا اين روزها در فيلم «در سکوت» به کارگرداني ژرژ هاشمزاده و به تهيهکنندگي سعيد ملکان که در تهران در حال فيلمبرداري است ،بازي ميکند .ديگر بازيگران «در سکوت» سعيد پورصميمي ،پانتهآ پناهيها ،ويشکا آسايش و احترام برومند هستند.
جايزه بزرگ جشنواره بوسان براي فيلم ايراني «مميرو»
اميليا کالرک ،بازيگر 28سالهي بريتانيايي ،از سوي مجله مد و سرگرمي «اسکواير» به عنوان «سکسيترين زن جهان در سال »2015معرفي شد .اين عنوان در سالهاي گذشته به چهرههايي چون پنهلوپ ه کروز ،اسکارلت يوهانسن ،آنجلينا جولي ،ريحانا ،چارليز ترون ،هلي بري، جسيکا بيل ،و ميال کونيس رسيده است. «کالرک» که با بازي در سريال پرطرفدار «بازي تاج و تخت» ( )Game of Thronesبه شهرتي جهاني رسيد ،يک سال کامال” موفقيتآميز را پشت سر گذاشته است. او عالوه بر ايفاي نقش تاثيرگذار «دنريس تارگرين» يا «مادر اژدهاها» در اين سريال در تازهترين قسمت از مجموعه فيلمهاي «نابودگر» ( )Terminatorنيز بازي کرد.
جايزه ويژه شرق اروپا براي معتمدآريا
فاطمه معتمدآريا در چهارمين دوره جشنواره فيلمهاي شرق اروپا که در وين برگزارشد ،يک جايزه ويژه گرفت. هيأت داوران اين جشنواره که در هر دوره بابت کارگرداني فيلم کوتاه مستند و بلند به برگزيدگان جايزه ميدهد ،امسال بعد از اتمام جوايز اعالم کرد که نتوانسته تأثير خارقالعاده بازي در سکوت معتمدآريا در فيلم «نبات»
ي هادي محقق به طور فيلم ايراني «مميرو» به کارگردان مشترک با فيلم «درخت گردو» از قزاقستان برنده جايزه بزرگ بخش «جريانهاي نو» در جشنواره فيلم بوسان کره جنوبي شد. اين جايزه که شامل مبلغي 30هزار دالري است ،به هر دو فيلمساز ايراني و قزاق اهدا شد .جايزه «جريانهاي نو» در جشنواره بوسان به فيلمسازاني تعلق ميگيرد که با فيلم اول يا دوم خود در اين جشنواره شرکت کرده باشند. فيلم سينمايي «مميرو» به تهيهکنندگي مجيد برزگر پيشتر توانسته بود جايزه معتبر فيپرشي (انجمن منتقدان بينالمللي) را از آن خود کند. «مميرو» داستان تنهايي پيرمرد رنجکشيدهاي را پس از يک اتفاق ناگوار روايت ميکند که او خود را مسبب آن ميداند. هادي محقق ابتداي هفته پيش در زمان نمايش فيلمش در اين جشنواره در گفتوگو با خبرگزاري فرانسه گفت که نسلي از فيلمسازان در کشورش ميخواهند تا جهان چهره بسيار انساني جامعه ايراني را به جهان نشان دهند. سيلويا چانگ رئيس هيئت داوران اين دوره از جشنواره بوسان هم درباره اين فيلم گفته است« :مميرو شاهکار فوقالعادهاي از داستانسرايي بصري و پر از احساسات است .اين فيلم گرچه تا حدي به چگونه مردن مربوط ميشود ،اما بيشتر به چگونه زندگي کردن ميپردازد و اينکه چگونه شان و منزلت خود را به عنوان يک انسان حفظ
دنباله در صفحة بعد
21
دنباله از صفحة قبل
کنيم». ي هادي محقق پس از اين فيلم دومين ساخته سينماي فيلم «او خوب سنگ ميزند» محصول 1391است .فيلم قبلي اين فيلمساز از استان کهگيلويه و بويراحمد در چند جشنواره جهاني به نمايش درآمد و در بخش بينالملل بيستوهفتمين جشنواره کودک و نوجوان اصفهان جايزههاي بهترين فيلم، بهترين کارگرداني و بهترين فيلمنامه را به دست آورد. مجيد برزگر به همراه رضا محقق تهيهکنندگي مشترک فيلم سينمايي «مميرو» را بر عهده داشتهاند.
«شواليه» بهترين فيل م جشنواره فيلم لندن شد
فيلم «شواليه» ساخته آتنا ريچل تسانگري ،فيلمساز يوناني به عنوان بهترين فيلم پنجاه و نهمين جشنواره فيلم لندن شناخته شد. داوران جشنواره لندن ،به خاطر «کيفيت الهام بخش، ابداعگرايانه و متمايز سينمايي» ،اين اثر را مورد تحسين قرار دادند. پاول پاوليکوفسکي ،سينماگر لهستاني و کارگردان فيلم «آيدا» (برنده سال گذشته بهترين فيلم جشنواره لندن) ،که رياست هيئت داوران بخش مسابقه رسمي جشنواره را به عهده داشت در مورد انتخاب «شواليه» به عنوان بهترين فيلم گفت« ،شواليه مطالعهاي در مورد آنتاگونيسم مردانه است که از دريچه چشمان يک فيلمساز شجاع و اصيل به نمايش درآمده است .آتنا ريچل تسانگري ،با دقت ساختاري فوقالعاده و طنز مقاومت ناپذير موفق شد که فيلمي کمدي و در عين حال بيانيهاي عميق درباره وضعيت جامعه انساني غرب بسازد». جشنواره فيلم لندن همچنين با اهداي جايزه فلوشيپ موسسه فيلم بريتانيا (بي .اف .آي) به کيت بالنشت ،بازيگر استرالياييهاليوود ،از اين بازيگر سينما تقدير به عمل آورد. اين جايزه که جايزه افتخاري و معتبر موسسه فيلم بريتانيا است ،به وسيله اين مککالن ،بازيگر فيلم «ارباب حلقهها» به کيت بالنشت (ديگر بازيگر اين مجموعه) اهدا شد .کيت بالنشت امسال با دو فيلم «کارول» و «حقيقت» در جشنواره فيلم لندن شرکت داشت. فيلمهاي « 11دقيقه» ساخته يرژي اسکوليموفسکي، «جانوران بي سرزمين» ساخته کري فوکانگا« ،گورستان پرشکوه» ساخته آپيچاتونگ ويراسه تاکول« ،صحرا» ساخته جوناس کوارون« ،آواز غروب» ساخته ترنس ديويس و «پسر شائول» ساخته الزلو نمس ،از فيلمهايي بودند که براي دريافت اين جايزه رقابت ميکردند. در بخش مسابقه فيلمهاي اول نيز جايزه ساترلند براي بهترين فيلم خالقانه اول يک فيلمساز به فيلم «جادوگر» ساخته رابرت ايگرز از بريتانيا تعلق گرفت. اين فيلم که در ژانر وحشت ساخته شده ،داستان خانوادهاي مسيحي در قرن هفدهم انگلستان را روايت ميکند که به وسيله نيروهاي شيطاني مورد تهديد قرار ميگيرند. دزيره اخوان ،کارگردان ايرانيتبار ساکن آمريکا که فيلم «رفتار مناسب» او سال گذشته در بخش عشق جشنواره فيلم لندن به نمايش درآمده بود و امسال به عنوان عضوهيئت داوران ،فيلمهاي اين بخش را داوري ميکرد، هنگام اهداي اين جايزه گفت« ،در ميان کارهاي ارائه شده در جشنواره امسال ،اين فيلم به عنوان صداي تازهاي در سينماي معاصر جهان متمايز از بقيه قرار ميگيرد». جايزه جان گريرسن براي بهترين فيلم مستند نيز به فيلم مستند «شرپا» به کارگرداني جنيفر پيدوم ،در مورد زندگي بوميان ارتفاعات هيماليا که نقش مهمي در ياري رساندن به کوهنوردان غربي اورست ايفا ميکنند ،تعلق گرفت.
November 2015 آبان 1394
الکس کوک ،مستندساز در هنگام اهداي جايزه به اين فيلم گفت« ،ما اين فيلم تاثيرگذار را به خاطر اينکه اين امکان را فراهم کرده تا صداي يک جامعه فراموش شده و بيصدا شنيده شود ،تحسين ميکنيم».
مهسا احمدي برنده جايز ه ويژه بدلکاري د ر هاليوود شد
مهسا احمدي ،مشهورترين بدلکار زن ايراني برنده جايزهاي ويژه در مراسم اعطاي جوايز «اکشن آيکن» در کاليفرنيا شد. در مراسم امسال که در هتل شرايتون يونيورسالسيتي برگزار شد ،بدلکاران و بازيگران زن فيلمهاي اکشن به طور ويژه مورد توجه و تقدير قرار گرفتند. خانم احمدي که در اين مراسم به عنوان تنها زن بدلکار ايراني معرفي شد ،جايزه کريستال را برد که يکي از مهمترين جوايز اين مراسم محسوب ميشود. او عالوه بر فيلمهاي ايراني در محصوالت سينمايي هاليوودي از جمله فيلم « اسکايفال» از مجموعه جيمز باند هم بدلکاري کرده است. خانم احمدي عضوي از گروه «بدلکاري )Stunt13(»13 است که حضور فعالي در ساخت صحنههاي اکشن فيلمها و مجموعههاي تلويزيوني از جمله سريالهاي ترکي و فيلمهاي هندي دارند. مهسا احمدي که پيشتر از قهرمانان ژيمناستيک ايران بوده ،اخيرا در فيلمهاي ايراني « 360درجه» و« عصر يخبندان» نقشآفريني کرده است.
پيش از اين قرار بود نام فيلم جديد فرهادي «برسد به دست آهو» باشد اما در مهرماه نام آن به «فروشنده» تغيير کرد. ترانه عليدوستي پيش از اين در فيلمهاي «شهر زيبا»، «چهارشنبهسوري» و «درباره الي» با اصغر فرهادي همکاري کرده و شهاب حسيني نيز در فيلمهاي «درباره الي» و «جدايي نادر از سيمين» با او کار کرده است. فيلم «فروشنده» هفتمين فيلم اصغر فرهادي است و گروه توليد در حال انجام مراحل پيشتوليد و انتخاب بازيگران آن است. فرهادي در شهريور سال جاري در فراخواني از عالقمندان به بازيگري دعوت کرد تا براي ايفاي نقش در فيلم جديدش ويدئويي از خود ارسال کنند .گفته ميشد که فراخوان بازيگري در اين فيلم کاربردهاي ديگري در آن خواهد داشت اما بعد اعالم شد که اين اقدام هيچ کاربرد ديگري در فيلم ندارد. محسن مخلمباف ،کارگردان ايراني نيز در فيلم «سالم سينما» ( )1373چنين فراخواني منتشر کرده بود و حضور هزاران نفر از مردم خود دستمايه فيلم او در ستايش سينما شده بودند. اصغر فرهادي سالها پيش در دو فيلم «رقص در غبار» و «شهر زيبا» از نابازيگران استفاده کرده بود .او از سومين فيلماش« ،چهارشنبهسوري» به بعد از بازيگران حرفهاي در آثارش استفاده کرد. «فروشنده» که صفحه اينستاگرام آن نيز راهاندازي شده در اواخر آبانماه جاري مقابل دوربين حسين جعفريان خواهد رفت و تماميدستاندرکاران آن ايراني هستند. اصغر فرهادي پس از ساختن فيلم «فروشنده» دومين فيلم خود در خارج از ايران را در اسپانيا خواهد ساخت. فيلمبرداري اين فيلم از مهرماه سال ( 1395اکتبر )2016 آغاز ميشود و پدرو آلمادووار ،کارگردان مشهور اسپانيايي، يکي از تهيهکنندگان آن خواهد بود .پنهلوپه کروز ،بازيگر نامدار اسپانيايي و برنده جايزه اسکار نيز در اين فيلم فرهادي بازي خواهد کرد. نخستين فيلم فرهادي در خارج از ايران «گذشته» نام داشت که در فرانسه ساخته شد و برنيس بژو ،بازيگر اصلي آن بهخاطر بازي در اين فيلم برنده جايزه بهترين بازيگر زن از شصتوششمين دوره جشنواره کن شد.
آيا اسپکتر بهترين فيلم جيمز باندي است؟
دو بازيگر اصلي فيلم جديد اصغر فرهادي انتخاب شدند
اصغر فرهادي ،فيلمساز ايراني برنده جايزه اسکار در حال تدارک فيلم جديد خود در ايران است .اکنون نام ترانه عليدوستي و شهاب حسيني بهعنوان دو بازيگر اصلي اين فيلم اعالم شده است. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، شهاب حسيني و ترانه عليدوستي به همراه جمعي از بازيگران انتخابي فراخوان بازيگري ،در حال تمرينهاي پيش از فيلمبرداري هستند. فيلم جديد اصغر فرهادي که در ايران ساخته ميشود «فروشنده» نام دارد که داستان آن به زندگي زن و شوهري مربوط ميشود که در حال بازي در نمايش «مرگ فروشنده» نوشته آرتور ميلر ،نويسنده و نمايشنامهنويس آمريکايي هستند« .مرگ فروشنده» از معروفترين آثار آرتور ميلر است که بارها در صحنهها و کشورهاي مختلف اجرا شده است.
تازهترين فيلم از مجموعه جيمز باند با اين زيرنويس به پايان ميرسد« :جيمز باند باز خواهد گشت» ولي در حقيقت منظورش اين بود که «جيمز باند بازگشته است». پس از سالها دسته و پنجه نرم کردن با هويت جيمز باند باالخره خالقان آن رقابت با مجموعه فيلمهاي جاسوسي «بورن» را که شخصيت و فضاي آن خشن است کنار گذاشته و به سراغ طنز و زرق و برقي رفتند که طرفداران پر و پا قرص مجموعه جيمز باند هميشه به آن عالقه داشتهاند. در فيلم «اسکاي فال» از مجموعه جيمز باند محصول 2012و به کارگرداني سام مندس دو شخصيت فيلمهاي قبلي اين مجموعه يعني Qبا بازي بن ويشاو و خانم ماني پني با بازي نائوميهريس گنجانده شدند و شخصيت ديگر فيلم به نام Mبا بازي رالف فاينس را از مخفيگاه مجهز به فناوريهاي بسيار پيشرفته به سالنهاي ادارات قديمي دولتي در مرکز شهر لندن بازگرداند. خود شخصيت باند با بازي دانيل کريگ درگذشت نامزدش به نام وسپر ليند را پشت سرگذاشت و براي نجات جهان از شخصيتهاي تبهکار و مجنون آماده شد. اين تغييرات در نحوه پرداخت شخصيتها و فضاي فيلم دقيقا همان چيزي بود که ما عالقمندان منتظر آن بوديم: تکبري شيک و خاطره انگيز با چاشني مدرن 007 .دوباره شماره يک شد. اما «اسپکتر» دنباله اين مجموعه را که مدتها همه منتظر آن بودند بايد با احتياط تماشا کرد .با وجودي که بسياري از عالقمندان منتظر ديدن فيلميمملو از ويژگيهاي
21
هميشگي مجموعه جيمز باند بودند مشکل فيلم «اسپکتر» اين است که در اين کار افراط کرده است. از ودکا مارتيني گرفته تا صحنههاي انفجار متعدد ،اين فيلم مثل آش شله قلمکاري از صحنههاي مشابه در فيلمهاي قبلي مجموعه جيمز باند است که تا حد کشندهاي رجعت به گذشته است. صحنه ويراژ دادن پيرس برازنان با يک قايق تندرو روي رودخانه تيمز در فيلم «دنيا کافي نيست» محصول 1999را به خاطر داريد؟ دانيل کريگ در فيلم «اسپکتر» دقيقا همان کار را ميکند .صحنهاي از فيلم «در خدمت سرويس مخفي ملکه» محصول 1969را که جورج الزنبي بازيگر نقش جيمز باند به يک درمانگاه شبه فضايي در منطقه آلپ ميرود به خاطر داريد؟ دانيل کريگ نيز در فيلم «اسپکتر» دقيقا به يک چنين کلينيکي ميرود. و صحنههاي کتک کاري شديد شون کانري و راجر مور در يک قطار لوکس به ترتيب در فيلمهاي «از روسيه با عشق» محصول « ،1963زندگي کن و بگذار بميرد» محصول 1973و «جاسوسي که مرا دوست داشت» محصول 1977 را به خاطر ميآوريد؟ اين صحنهها را هم به جزييات تکراري فيلم «اسپکتر» بيافزاييد. البته در فيلم «اسپکتر» چند صحنه جديد و بسيار جذاب هم وجود دارد .اين فيلم که کارگردان آن باز هم سام مندس است ،با يک نماي طوالني در شهر مکزيکوسيتي شروع ميشود .در يک فيلمبرداري بدون انقطاع دوربين تماشاگر را از صحنههاي شلوغ خيابانها در يک روز کارناوال به درون هتل ،درون يک آسانسور به سمت طبقات باال ،داخل يک اتاق و از پنجره اتاق به سمت فضاي بيرون ميبرد. در قسمت ديگري تمام شخصيتهاي پليد فيلم در يک جلسه مديريت شرکت دارند که آن را ميتوان در زمره ساکتترين ولي در عين حال مخوفترين صحنهها در تمامي فيلمهاي مجموعه جيمز باند قرار دارد. ولي گذشته از اين ،بخش زيادي از فيلم «اسپکتر» مثل گذري به خاطرات گذشته است .جيمز باند درگير يک ماموريت عاجل مرگ و زندگي نيست .او عازم يک سفر عاطفي است که بيشتر شبيه به يک راهپيمايي آرام و تقدير آميز است تا يک مسابقه سريع. شروع هر يک از صحنههاي بزرگ و مهيجي که سام مندس در اين فيلم ساخته است ستودني است ،ديالوگ شخصيتهاي داستان بسيار خندهآور و فشردهتر از فيلمهاي قبلي است .ولي واقعا نميتوان باور کرد که هيچيک از اين عناصر و نقطه قوتهاي فيلم مهم هستند. البته هيچيک از اينها تقصير دانيل کريگ نيست .او به نسبت ساير فيلمها در ايفاي نقش اصلي اين فيلم راحتتر به نظر ميرسد و نحوه منحصر به فرد خود از ارائه شخصيت جيمز باند را کامل کرده است. جيمز باندي که او ارائه ميدهد به شکل گيرايي فروتن و کامال مثل يک فرد عادي است که به ستايشهاي اغراق آميز مقامات ارشد يا دشمنانش ميخندد .هيچ چيزي او را اغوا و مرعوب يا آشفته نميکند .و اگر بين او و آنچه که ميخواهد ديواري وجود داشته باشد با دست خالي ديوار را فرو ميريزد. دانيل کريگ باالخره در اين فيلم توانسته با شخصيت زن اصلي با بازي «لي سيدو» يک رابطه باورکردني برقرار کند .مونيکا بلوچي در نقش کوتاه خود نقش يک شخصيت درمانده را بازي ميکند ،ولي مادلين سوان با بازي لي سيدو درست به اندازه خود جيمز باند مستقل و سرکش است .و مهمتر از همه اينکه به نظر ميرسد او واقعا از جيمز باند خوشش ميآيد .وقتي اين دوشخصيت هم آغوش ميشوند به اين خاطر است که هر دو اينکار را دوست دارند و نه اينکه سنت ايجاب ميکند. تنها نقطه ضعف بزرگ فيلم «اسپکتر» شخصيتهاي منفي آن است .آقاي هينکس با بازي ديو بائوتيستا نقش کميدارد و بسيار خشک و بي جان به نظر ميرسد .فرانتس اوبرهاوزر با بازي کريستف والتس را در 90دقيقه اول فيلم به ندرت ميبينيم و وقتي که باالخره ظاهر ميشود هيچيک از کيفيتهاي جنون آميز و آزار دهنده بازي حاوير باردم در فيلم «اسکاي فال» را ندارد. روي کاغذ اوبرهاوزر شخصيت پليد و بسيار نيرومندي است که بر همه دست نشاندههاي خود رياست دارد .ولي در عمل حقيقت اين است که بسيار ضعيف به نظر ميآيد. تشکيالت بزرگ او براي شنود و کنترل جهان حتي نصف آنچه که حکومتهاي دمکراتيک سالهاست در حال اجراي آن بودهاند ،شيطاني به نظر نميرسد .مشکل اصلي شخصيت اوبرهاوزر اين است که بسيار شناخته شده است. اگر فيلم «اسکاي فال» براي 007آينده مهيجي را وعده ميداد ،فيلم «اسپکتر» تماما در مورد گذشته و نگاه به گذشته است .داستان فيلم مثل تماميفيلمهاي جيمز باند سطحي و مسخره ولي فضاي آن سرشار از عناصر بصري آرزومندانه و نوستالژي مثل اتاقهاي نيمه تاريک و پرتو نور پاييزي قهوهاي رنگ است.
22
November 2015 آبان 1394
سنگسار تنهاي تنها حامد احمدي -روزآنالين قاعده چنين است :ساختن ساختاري معيوب با محدوديتهاي فراوان و در دلش تربيت پياده نظامهايي که به وقتش در کار ويران کردن خواهند بود .نظامهاي ديکتاتوري و توتاليتر جامعهشان را اينگونه ميسازند. تشنهها و گرسنههايي ابدي که در حسرت آب و آزادي ميسوزند ،اما با کاراکترهايي ساخته شده از کمبود و عقده و رنج خود تبديل به محافظان بيمزد و مواجب نظام ظالم باالي سرشان شدهاند. حکومت اسالمي ايران کمي پس از تثبيت ،چارچوبهاي خود را ساخت .چارچوبي که در شکل و نماي کلياش با جسمي از جنس ديوار شناسايي ميشود .ديوار کشيدن ميان زن و مرد ،جداسازي مراکز عمومي و مهمتر از همه اجباري کردن پوشش .خط قرمزي که تا همين امروز ،با تمام کم و زياد و پس و پيشاش ،کماکان پاسداران خشمگيناش را حفظ کرده؛ از عملههاي روزمزد گشت ارشاد تا طبقهاي سنتي که حجاب و نجابت و عفت و باقي ارزشهايشان را يکي کرده و هيچ شکل ديگري از سبک زندهگي و پوشش را نميپذيرد. اما اين ميان ،نه ماموران دولتي و نه هواخواهان سنت، دشمن بزرگ زيست ديگر و زندگي مدرن نيستند .دشمن بزرگ جايي ديگر ،در زيرزمين کمبود و عقده ،ريشه دوانده و خانه کرده .قشر بزرگي که در محدوديت رشد کردهاند، پشت ديوارها قد کشيدهاند و با دهان و چشماني حريص پيرامون را نظاره کردهاند و در رنج بزرگ نداشتن زيستهاند. اينها همان پيادهنظام حکومت هستند که به وقتش تبديل به سيل و سونامي ترسناکي ميشوند که اسم جامعه و مردم و عرف و فرهنگ به خود ميگيرند و تبديل به دستگاه خودکار سنگسار ميشوند. حکم بدوي سنگسار به همين شکل اجرا ميشود .مهم قاضياي که حکم ميدهد ،حتي شاهداني که شهات ميدهند
نيستند .سپاه اصلي آناني هستند که سنگ برميدارند و پرتاب ميکند و تني تنها در گودال را به سمت مرگ ميبرند. در شکل مدرنترش ،اين فضاي مجازي است که سنگ به دست کاربرانش ميدهد تا با خشمي نامعلوم هر جا سرکي بکشند و چيزي پرت بکنند و بعد در يک تجمع غريزي خود را به عنوان فرهنگ و مردم معرفي کنند. برهنه شدن گلشيفته و در نمونه تازهتر کشف حجاب بازيگري ديگر ،ابتدا به رهبري رسانههاي حکومتي تقبيح ميشود و پس از آن مردم بيشکل و شناسنامه از راه ميرسند و به اسم پاسداري از اخالق و فرهنگشان، تبديل به سمفوني رکيکي از دشنام و دشنه ميشوند و تمام چيزهاي دريغ شده و نداشته را به تن تنهاي زن محکوم شده ميکوبند تا بلکه آرام بگيرند. حماالن ناسزا و نکبت ،نه به اخالق پايبند هستند ،نه به فرهنگي مشخص باور دارند .آنها طيف سنتي جامعه نيستند که حجاب و عفاف را يکي بدانند .بيشمار کساني هستند که کلمه «سکس» را در مرورگرهاي ايراني به رتب ه نخست رساندهاند و مقام دوم و سوم را هم تقديم «سکس ضربدري» و «سکس با محارم» کردهاند .آنها خود طالب برهنگي ،ديدن و داشتناش ،هستند اما چون دستشان از اين امکان دور است ،تمام رنجشان را تبديل به فحش و فضيحت ميکنند و در غالب جنسيترين ناسزاها براي تني که در آزادي سرزميني جديد يا پيش دوربين پروژهاي تازه رخت رسمي ندارد ،ارسال ميکنند .داستان سنگسار در امروز ايران اينچنين تکرار ميشود :حکمي که از باال ميآيد و مردمي در پائين که به جاي سنگ ،کلمه و دکم ه پرتاب ،در دست دارند. صادق هدايت ،نويسند ه سرشناس ايراني ،در جايي گفته است« ،از تعداد فحش و نوع فحش هر زباني ،ميشود از اوضاع مردمي که در يک ناحيه به سر ميبرند ،سر در آورد ».و اين اوضاع بغرنج مردم اين ناحيه است که در رنج جنسي ،تبديل به ماشينهاي تخريبگر اخالق و آزادي
شدهاند .مردمي که براي حفاظت از اخالق ،بدترين ناسزاها را عمومي ميکنند و بدون اينکه بدانند ،انتقام نداشتههاي خودشان را از کساني ميگيرند که خود سرکوبشده نظام سنت و خشونت هستند. جامعه با بار رنج جنسي ،در يک گام به متلک و مزاحمت خياباني ميرسد ،بعد خسته از عدم ارتباط سالم ساکن دنياي مجازي ميشود و با ديدن تصويري که در کوچه و خيابان امکان ديدنش را ندارد، بيخود شده از خود ،با خشمي بيافسار و تمدنگريز ،فحشهاي پائينتنهاياش را به مثابه سنگ به طرف آنهايي که سيبل شدهاند، پرتاب ميکند و بعد به طور موقت آرام ميگيرد؛ بدون اينکه براي رنجش دارويي هميشگي داشته باشد. بازيگر ديگري حجاب از سر و تن برميدارد و رسانههاي حکومتي« ،کيهان» کوچولوها ،ابتدا با عبارتهايي مثل «بازيگر درجه سه» به سراغش ميآيند .وقتي زخم خوردن ديوار بتونيشان را درماننشده ميبينند ،با استفاده از ارزشهاي بزرگترشان به ميدان ميآيند تا پياده نظامشان را به اسم «کشف حجاب در محرم» تشويق به فحاشي بيشتر بکنند. اين داستان و دسيسه اما ديگر رنگي ندارد .زن ايراني به خوبي ميداند که الي هزار پوشش و پرده هم از پياد ه نظام عقده ،از آزار و مزاحمت و تجاوزش ،مصون نيست. پس ترجيح ميدهد الاقل آن طور که خودش دوست ميدارد بپوشد و بايستد و بنشيند تا معلوم بشود ايراد از صدف باز شده و مرواريد بيرون آمده نيست .کِرم کشنده در درون ذهنهاي بدوي و تنهاي محدود شده است که در يک همپيماني نانوشته آجر روي آجر ميگذارند تا پشت ديوارهايشان هر فعل بد و ناهنجاري را به اسم اخالق و فرهنگ و آئين جا بزنند و در همان پشت و پسله ،در کار
22
سرچ کردن «پورن» و «پستان» باشند. نه گلشيفته ،نه قبلترش زهرا ،نه بعد از آنها مينا و صدف هيچکدام نقش بد اين نمايش نيستند« .دختران دشت» ميخواهند دور از «ماموران گشت» همانطور باشند که دوست ميدارند. اين ميان پياده نظام يک بار براي هميشه بايد خودش را در آينه برانداز بکند .نگاهش را به سمت ديگري ببرد. مسکن ناسزا را پس بزند و براي رنج بزرگ تحميلياش فکري بکند .نقش بد اين نمايش جايي ديگر ،در باال دست، حضور دارد .سايهاي که زيست طبيعي را از انسان دريغ کرده و رنج جنسي را تيغ کرده و در اختيار «جنگيان مست» گذاشته است.
23
خانه او (بخش نخست)
ترسان بر در کوفتم تند و وحشتزده بر در کوفتم ليکن کسي پاسخ نداد خانه خالي بود. اندوهي عظيم در من بود..... ......در زماني که پايان پذيرفته بود. (اوگوستو فردريکو اشميت) گرامي دوستي به تازگي از شهر تبريز آمده ،روايت ميکرد از رويدادي دلگرم کننده برايم ،که در اين کهنشهر فرهنگخيز و هنرپرور مردمانش با حساسيت و حميتي غريب کمر به پاسداري و حفظ گنجينههاي فرهنگي خود بسته و هرگز اجازه ندادهاند تا به مانند ديگر شهرهاي ميهن ،دستهاي ويرانگر سوداگران به تخريب و نابودي آثار معماري چون خانههاي قديمي ،باغها ،کوشکها، ساختمانهاي ارزشمند دولتي و به ويژه بازار بزرگ شهر پرداخته و سيماي شهري و جاذبههاي آن را دستخوش دگرگوني و آشفتگي سازند. پيش از نشست با اين دوست پروژه بازسازي بازار تبريز که چند سالي پيش به اتمام رسيد را من نيز پيگيري نموده و از کاربريهاي فني و مصالح و همچنين به کارگيري استادکاران قديمي در امر تعمير و بازسازي چنين بافت تاريخي ،معظم و ثروتمند آشنايي کامل داشتم .تا آنکه با اهداي جايزه ساالنه معماري آقاخان به مسووالن پروژه مذکور که در حقيقت بيانگر تالش ارزنده و تحسينآميز مردم آن خطه است ،بيش از پيش به اهميت خرد و کار دستهجمعي پي بردم .لذا باور دارم که اين دستاورد پراهميت بايد به عنوان الگويي موفق در برابر همه شهروندان قرار گرفته تا تجربههاي ويرانگري که در اصفهان (شوربختانه نام اين شهر از فهرست «يونسکو» خارج شد) تهران ،يزد ،شيراز و بسياري نقاط ديگر کشور رخ داده است ،تکرار نشوند .که
November 2015 آبان 1394
اينها همه سرمايههاي ملي است و به هر بها و ترفندي بايد براي نسلهاي آينده حفظ گردند. *** چند صباحي از اين گفت و شنود ميگذشت که يک روز نامنتظره تصاويري پست شده در «فيسبوک» از يک خانه آجري قديمي در تبريز که اکنون به موزه و مرکز اسناد ملي استان آذربايجان مبدل شده است، سخت نظرم را جلب نمود .به ويژه نام آشنايي بر روي تابلوي مقابل در ورودي که اين بناي قديمي را هويت ميداد مرا در شگفتي غريبي فرو برد (خانه ا....ي) لحظات خطيري بودند که نيروهاي گريز از مرکزي اجازه نميدادند تا با چرخش و عقبگردي به نشستنگاه خود که زير استيالي منطق قرار داشت بازگردم و همزمان نيرويي توانا نيز مرا به جلو ميراند تا از روزنههاي گشوده شده در برابر عبور و خود را به سرزمين گمشدهاي رسانم که خانه مجلل تک افتادهاي با دري باز در گوشهاي از آن خودنمايي ميکرد. چارهاي نداشتم بايد از آستانهاش ميگذشتم و خود را به تاالرها و تنبيها (به زبان ترکي يعني ميهمانخانه) که به گچبريهاي استادانه مزين و سقفهاي بلندي ،که چراغهاي چهل تکهاش چشمانم را خيره کرده بود به زير آويزههاي رسيدم که گويي زمزمههاي شيشهاي ميان آنها جاري که به لطافتي پرده گوشهايم را مرتعش مينمودند (پسرک کجا بودي ،باز هم مثل هميشه دير آمدي!!) در سايه روشنها لحظهاي احساس سرمايي جانکاه کرده اما گرماي بازدم نفسهاي آشنا بر پوست چروک خوردهام حس دوگانه عجيبي را در من برميانگيخت. بايد به طريقي از جدارهاي انباشته از گذشت ساليان خود را به صندوقچه خياالت کودکيام ميرساندم تا از درون آن کفشهاي از ياد رفته کوچکم را يافته و به پا کنم و در دهليزهاي تنيده در هم و فرش شدهاي قدم برجاي پاي بچههاي رفته خانه نهاده و پا به پاي آنان پله پله خود را به خوابگه خوابزدگاني درآيم که تپشهاي درونشان را هنوز در سينه و گاه در گوش دارم. و حال در اين خفتنگاههاي خاموش و تک افتاده گريزي ندارم که به اميد يافتن قصه و حکايتهايي که شايد بهترين بخش هستيام هستند ،تمام گوشههاي خانه را زير و رو کنم .لحظاتي بعد حجره و دهليز و راهروها را ترک گفته و خود را به حياطهاي تو در تو که هر کدام با نامهاي خاصي نشانهگذاري شدهاند ميرسانم .از درخت بادامي سراغ آشپزخانه مادر بزرگ را ميگيرم .همانجاست که ميفهمم که در حياط «بادام ليخ» (حياط بادام) ايستادهام جايي که مادر هميشه قصههايش را به دورترين شاخههاي آن ميآويخت و به وقت شبيخون خواب در دامگه پلکهاي ما ميخواست در پي قصههايش همباد شاخهها باال رويم تا بدانها دست پيدا کنيم..... يک بار من نيز در نوجواني به اشتباه از تنه درخت گردويي به اميد يافتن قصهها را پيمودم و در ميانه راه شاخه
شکست و مرا بر سطح آجري حياط خانهمان کوبيد و به جاي قصه کابوسي بر تنم يادگار گذاشت..... حال به ديوار آجري آشپزخانه که پايان استمرار باغ و حياط است برخورد ميکنم .فاصلهاي نمانده تا به مقصدي که در آن ديگهاي مسين سنگين جام و تنکهاي بلور در کنار هم چيده شده رسم و در کنار کوره و تنوري در انتظار فروزش آتشي آرام بنشينم تا دست هنرمندي چاشت بيمانند گورايي را براي بزرگ و کوچک در جدال با اشتهاي مهارنشدنيشان فراهم آورد..... از خود ميپرسم راستي افراد خانه کجا رفتهاند؟ آيا همه اينها وهم است و دلشدگي که در آشپزخانه مادر بزرگ در حال اتفاق افتادن است؟ ايکاش ميشد با قلم مويي آغشته به رنگ واژهها روي مه غليظي که تا افق چشمهايم باال آمده طرح خانهاي را مجسم و مصور کنم که فقط يک کودک
23
ميتواند آن را تلفظ و معنا کند .وقت آن است که به کاينات خود بازگشته، کامپيوتر را از اسارت «فيسبوک» رهايي و فکري هم به حال خود کنم. اصأل نميدانم در گستره کدام خياالت گير افتاده و ايستادهام ،شايد در آستانه دري باز روي پلههاي خانه مادر بزرگ. *** مادر بزرگ تا آخر عمر هميشه از سه چيز وحشت داشت .باران ،زلزله و بلشويکها!!! حتي اگر باران نرمي هم ميزد دست ما را ميگرفت و به شتاب ميبردمان پشت بام زيرا خيال ميکرد عنقريب سيلي خانمان برانداز در راه است....همين که لرزش و ارتعاشي در زمين و ديوار ،شيشه پنجره و در حس ميکرد ،بايد رديف ميشديم و ميرفتيم توي حياط به انتظار وقوع زلزلهاي مهيب و ويرانگر و گاه که صداي عربده مست يا قلندري از چند گذرگاه آنسوتر به گوش ميآمد، سخت نگران حضور بلشويکها شده و با انگشتش زيرزمين خانه را نشانه ميگرفت!! پس ما هم بايد بزرگتر و عاقلتر ميشديم تا به علل و ريشههاي چنين رفتار و عکسالعملهاي عجيب و غريب دست يافته و سرانجام حق را هم به او ميداديم .زيرا که او سيل و زلزله را در دوران کودکي و نوجواني تجربه کرده و در جواني خانه و کاشانهاش را باالجبار در دوران اشغال و حضور ارتش سرخ و حکمروايي فرقه دموکرات آذربايجان رها و به همراه همسر و فرزندانش راه گريز به پايتخت در پيش گرفته و تا پايان عمر هم رحل اقامت اجباري را در آنجا افکنده بود. زندگي در تهران او را خشنود نمينمود و هر روز به وقت رفتن به نماز ابتدا باقر اوف ،استالين ،پيشهوري و غالم يحيي را لعن و نفرين ميکرد، اما هر چه ميگذشت ما بچهها هم بزرگتر ميشديم و برخالف عقايد او طرفدار بلشويکها و باورمند به حقانيت حزب طبقه کارگر و مصادره اموال سرمايهداران شده و برقراري ديکتاتوري پرولتاريا را يک اصل بي چون و چرا ميپنداشتيم و همين شروع بحث و جدلهايمان يا به قول رفقا «ديالکتيکي» ما را با او فراهم ميآورد. مادر بزرگ رياضي و فيزيک نميدانست ،از دکارت و روسو و هگل چيزي نخوانده و با آثار يونگ و فرويد بيگانه بود .اصال تاريخ ويل دورانت ،سياستنامه و تاريخ بيهقي را ورق نزده و حتي فارسي را هم با اشکال صحبت ميکرد .اما از هوشمندي و زيرکي مثال زدني بهره داشت و سرانجام در بلواي سال 57يک تنه در مقابل ما ،دانشگاهيان و روشنفکران ايستادگي کرد و حقانيت منطق گفتار خود را به اثبات رساند. (ادامه دارد)
دنباله از صفحة اول در بيانيه دفتر دبيرکل سازمان ملل متحد آمده است که ايران از امضاکنندگان پيمان بينالمللي حقوق مدني و سياسي و کنوانسيون حقوق کودک است که مجازات مرگ را براي افرادي که در زمان ارتکاب جرم زير 18سال داشتهاند ممنوع ميکند. سازمان ملل گفت که اکثر مجازاتهاي اعدام در ايران به خاطر جرايم مربوط به مواد مخدر اعمال ميشود درحالي که اينها براساس قوانين بينالمللي در ميان «جديترين جرايم» جاي نميگيرند. کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل نيز «خشم و اندوه عميق» خود را نسبت به اعدام خانم سالبهي و آقاي ذهبي اعالم کردهاند. در بيانيه احمد شهيد ،گزارشگر ويژه در امور حقوق بشر ايران آمده است« ،اين اعدامها نمونههاي نگران کنندهاي از موارد فزاينده آمار اعدامها و محاکمههايي با استانداردهاي سوال برانگيز در جمهوري اسالمي ايران است». آقاي شهيد اعدام فاطمه سالبهي را ناقض قوانين بينالمللي خوانده بود. سازمان ملل گفت بنابه گزارشها او يازدهمين زني بود که
امسال در ايران اعدام ميشد که در ميان بيش از 700اعدامي در اين کشور است. فاطمه سالبهي ،هنگام اعدام 23ساله بود .او در سال 1388همسر 30ساله خود را به قتل رسانده بود .حکم اعدام او به دست اعضاي خانواده مقتول به اجرا درآمد. جمهوري اسالمي ايران ،بعد از چين ،دومين تعداد اعدام در جهان را دارد.
24
November 2015 1394 آبان
24
25
25
November 2015 1394 آبان
SHOPPING FOR CAR INSURANCE? CALL ME FIRST. AVERAGE ANNUAL SAVINGS:
Protect your world
498
$
Auto • Home • Life • Retirement
*
DRIVERS WHO SWITCHED FROM:
Progressive State Farm
562 * on average with Allstate * saved 467 on average with Allstate * saved $362 on average with Allstate
saved
$
$
Save even more than before with Allstate. Drivers who switched to Allstate saved an average of $498* a year. So when you’re shopping for car insurance, call me first. You could be surprised by how much you’ll save.
Call me today to discuss your options. Some people think Allstate only protects your car. Truth is, Allstate can also protect your home or apartment, your boat, motorcycle - even your retirement and your life. And the more of your world you put in Good Hands®, the more you can save.
Hooman Moaveni (678) 366-7979
Hooman Moaveni (678) 366-7979
11285 Elkins Rd., Suite J8 Roswell hoomanmoaveni@allstate.com
55367
Annual savings based on information reported nationally by new Allstate auto customers for policies written in 2012. Acutal savings will vary. Allstate Fire and Casualty Insurance Company © 2013 Allstate Insurance Company
11285 Elkins Rd., Suite J8 Roswell Hoomanmoaveni@allstate.com Insurance subject to terms, qualifications and availability. Allstate Property and Casualty Insurance Company, Allstate Fire and Casualty Insurance Company. Life insurance and annuities issued by Lincoln Benefit Life Company, Lincoln, NE, Allstate Life Insurance Company, Northbrook, IL, and American Heritage Life Insurance Company, Jacksonville, FL. In New York, Allstate Life Insurance Company of New York, Hauppauge, NY. Northbrook, IL. © 2010 Allstate Insurance Company.
53422
Geico
26
فرهنگ گفتگو
دکتر پرويز ايزدي -آتالنتا
در شمارههاي گذشته به شش سوال جناب «عطا» جواب دادم و در اين شماره جوابگوي آخرين سوال ايشان هستم ،اما قبل از آن بر خود الزم ميدانم که مطابق قولي که به يکي از دوستان دادهام يک بيت شعر زير را در جواب غنيمت شمردن (حال) يا (آن) تقديم همه خوانندگان عزيز نمايم. دم غنيمت دان که يک دم عالم است هرکه با دم همدم است او آدم است و اما سوال هفتم :بايد به اين اصل توجه داشت که دين جامعيت ندارد .آنچه که جامعيت دارد قانون مدني است .مثال کشور هندوستان. بيشمار باور ولي کشوري واحد و آنچه هم که باعث تفکيک و سه پارهگي آن شد ديانت بود. جواب: اجازه ميخواهم که با نقل يک نوشته جواب شما را شروع کنم: “رگ جهان در دست پزشک داناست ،درد را ميبيند و به دانايي درمان ميکند .هر روز را رازي و هر سري را آوازي ،درد امروز را درماني و فردا را درماني ديگر ،امروز را نگران باشيد و سخن از امروز رانيد)1( ”... در جهان هستي هيچ چيز ازلي و ابدي نيست و هيچ چيز جامعيت ندارد .زيرا همه چيز در تغيير و تحول است پس آنچه با آن سر و کار داريم ،حقيقت ازلي و ابدي نيست بلکه حقيقتي نسبي است و تمام گرفتاريهاي بشر بر سر نپذيرفتن همين اصل کلي است که هيچ چيز جامعيت ندارد و محکوم به تغيير است. بجا ميباشد که مساله جامعيت را کمي دقيقتر بشکافيم زيرا تمام گرفتاريهاي ما در 1400سال گذشته در ممالک اسالمي از نظر ديني ،علمي و چه از نظر آزاديهاي اجتماعي و سياسي به خاطر آن بوده است که ما همه چيز را در دين خالصه کرديم و تازه به اين نيز اکتفا نکرده و دين و احکامش را ازلي و ابدي انگاشتيم و از توده نا آگاه بعنوان ابزاري براي سد کردن آزادي و پيشرفتهاي علمياستفاده نموديم ،و حال زمان آن فرا رسيده است که از تماميامکاناتي که در اختيار داريم بهره گيريم و اين واقعيت منطبق با حقيقيت را به گوش نه تنها مردم ايران بلکه تمام مردم جهان برسانيم که؛ هيچ چيز در اين جهان هستي ابدي و ازلي نيست ،بلکه همه چيز نسبي و اعتباري است، که بسته به زمان ،مکان و امکانات تغيير کرده،
November 2015 آبان 1394
ميکند و خواهد کرد. براي اثبات اينکه همه چيز در جهان هستي دستخوش تغيير و تحول و رهسپار بسوي تکامل است نمونههايي بدست ميدهم ،ولي قبل از بيان نمونه ،الزم است بگويم که با وجودي که هميشه و همه وقت هدفمان تکامل بوده است اما اشتباه هم کردهايم و اتفاقا اين از خصوصيات آزادي انتخاب است که در گاهي از موارد اشتباه نيز بکنيم. خوشحالم که شما با من در جامع نبودن دين هم راي و موافق هستيد! زيرا بزرگترين و وحشتناکترين مشکلي که امروز در جهان ما بيداد ميکند آن است که رهبران ديني به نسبي و اعتباري بودن دين نه تنها باور ندارند بلکه دين را ازلي و ابدي ميدانند و به پيروان ناآگاه خود چنين فتوا ميدهند که هرکس را که به جامعيت دين اعتقاد ندارد و بر اين باور باشد که دين نيز همانند تمام پديدههاي ديگر بايد دستخوش تغيير و تحول گردد، بعنوان مرتد ،مفسد فياالرض سر ببرند، که بعنوان نمونه ميتوان گردانندگان ايران کنوني را مثال زد که الگويي براي داعش و ساير قشريگرايان ديني شدهاند ،که امروزه همه ما شاهد و ناظر آدمکشيهايي هستيم که تهديدي براي بشريت و تمدن آن به حساب ميآيد. تکرار اديان و سير تکاملي آنها نشانهاي شفاف بر نسبي و اعتباري بودن ديانت است و تا اين اصل تکاملي را نپذيريم مجبور بر آن خواهيم بود که انقالبات و تشنجات بيشتري را در پهنه گيتي ببينيم ،پس اگر در جستجوي آسايش تن و آرامش روان چه بصورت فردي و چه بصورت گروهي هستيم الزم است که تغيير و تحول را عموميت بخشيم و قبول کنيم که همه چيز در جهان هستي تابع قانون تغيير و تحول است. در اين لحظات بحراني سرنوشت ساز که متاسفانه سايه سياه ديو اهريمن منش جنگ ،جلوي درخشندگي خورشيد صلح و آشتي را پوشانيده و سايهاي از اضطراب و وحشت در دلها بوجود آورده است بر همه ما الزم است که براي برقراري صلحي پايدار کوشا و ساعي باشيم تا به برکت آن جوانان دور از وطن به خانههاي خويش باز گردند ،و با آمدن آنان به خانه و کاشانه خود نواي شادي و هلهله از گوشه و کنار دنيا بگوش رسد و دلهاي همه ما را غرق شادي و مسرت سازد. همانطور که انسان مراحل رشد جسماني را پشت سر ميگذارد و به مقتضاي سن و سال بسوي رشد عقالني پيش ميرود ،اجتماع نيز که مجموعهاي از ما انسانها ميباشد ،بايد راه پيشرفت و رشد اجتماعي را بپيمايد و از کينههاي غرضآلود، دور شود و بمناسبت بلوغ اجتماعي به صلح و آشتي نزديک و نزديکتر گردد.
دوﺋﻞ فردي(Duel) :
در گذشتهاي نه چندان دور رسم بر آن بود که اگر فردي مورد توهين قرار ميگرفت و يا آنکه در مورد مسالهاي از روابط اجتماعي با فرد ديگر اختالف پيدا ميکرد از طرف ميخواست که براي اعاده حيثيت و يا رفع اختالف با او دوﺋﻞ نمايد ،منظور از اين دوﺋﻞ خوشنودي و در اصطالح معمولي خنک شدن دل بود و بس ،و اال با اين عمل نه رفع توهين ميشد و نه آنکه اختالفي حل و فصل ميگشت! دوﺋﻞ در حقيقت گرفتن حق نبود بلکه منظور آن بود که به طرف گفته شود که من آنقدر در اختالفم با تو صادقم که حاضرم جانم را در اين راه از دست بدهم! تا پيش از اختراع اسلحه گرم ،يعني تا پيش از قرن هيجدهم با شمشير دوﺋﻞ ميکردند ،ولي پس از اختراع سالح گرم ،دوﺋﻞ با طپانچه و با شليک گلوله صورت ميگرفت. دوﺋﻞ با طپانچه در ابتدا تابع قانون و قاعده معيني نبود ولي بتدريج داراي قانون و مقرراتي شد که قوانين اوليه آن در زمان رنسانس در ايتاليا تنظيم گرديد. مهمترين قوانين دوﺋﻞ در سال 1777در ايرلند تنظيم شد که اين همان قوانيني بود که در امريکا نيز مراعات ميگرديد. با وجودي که دوﺋﻞ غير قانوني بود ولي هرگز دوﺋﻞکنندگان مورد تعقيب قانوني قرار نميگرفتند ،اما امروزه در اکثر ممالک غرب کساني که به اين کار مبادرت نموده باشند از شرکت در انتخابات دولتي محروم ميگردند و در ضمن قسم خوردن براي احراز مقامهاي دولتي نيز سوگند ياد ميکنند که دست به اين کار نزنند. آخرين دوﺋﻞ درکشور انگلستان در سال 1852صورت
گرفت. در امريکا نيز پس از دوﺋﻞ مشهور بين ارون بور (Aaron )Burrمعاون برگزيده رياست جمهوري وقت ،و الکساند ر هاميلتون ( )Alexander Hamiltonاولين وزير خزانهداري امريکا که در سال 1804صورت گرفت و منجر به فوت هاميلتون اين قهرمان استقالل امريکا گرديد ،ديگر دوﺋﻞ مهمي صورت نگرفته است. در دوﺋﻞ گاهي هر دو طرف از بين ميرفتند ،گاهي يک نفر از آنها از بين ميرفت ،و يا هر دو مجروح ميشدند ،در هر حال اين بود شيوه حل و فصل دعوا و اختالف حتي تا اوايل قرن بيستم! حال قضاوت با خوانندگان منصف است که شهادت دهند که: آيا اين طرز حل و فصل اختالف و دعوا ،در نظر يک انسان عاقل و بالغ روشي عادالنه بحساب ميآيد؟ آيا با اين روش حق به حقدار ميرسد؟ آيا اين روش به نظر خوانندگان قرن بيست و يکم مسخره و بيربط بنظر نميآيد؟ اگر روش حل و فصل اختالف به طريق دوﺋﻞ بچهگانه به نظر ميرسد ،و عاقالنه نيست و حق را به حقدار نميرساند، پس چرا مردم آن زمان بدينوسيله متوسل ميشدند؟ علت آن است که راهي بهتر از اين نميدانستند يا به عبارت ديگر از نظر اجتماعي به حد بلوغ نرسيده بودند و بهمين دليل ما که با روش قضايي کنوني آشنايي پيدا کردهايم ديگر حاضر نميشويم که بدين شکل بچهگانه دعاوي خود را حل و فصل نماييم بلکه در صورت بروز اختالف به دادگاهي بي طرف مراجعه ميکنيم تا قاضي بيطرفي با شنيدن دفاعيات طرفين و نظرات آنان حکم خويش را که مسلما” عاقالنهتر و عادالنهتر از نتيجه دوﺋﻞ خواهد بود صادر نمايد. گو اينکه ممکن است در بعضي از موارد حکم قاضي بر خالف ميل ما و يا خداي نکرده طوري نباشد که حق به حقدار برسد ولي بايد قبول کرد با همه اين نواقص باز هم اين شيوه حل و فصل اختالفات از روش دوﺋﻞ عاقالنهتر و منصفانهتر بنظر ميرسد)2( . امروزه کار به جايي رسيده است که براي حل اختالفات ديگر به يک فرد قاضي اکتفا نميکنند بلکه در امور جنايي از هيات منصفه استفاده ميشود و براي قضاوت در اختالفات مالي
26
بجاي آنکه قاضي به تنهايي حکم صادر کند ،از جمعي بي طرف دعوت بعمل ميآورند که بصورت ميانجي اختالف را حل و فصل نمايد ،پس مالحظه ميکنيد که قوانين مدني اعم از جنايي و يا مالي در حال تکامل و پيشرفتي است که نميتوان براي آن انتهايي تصور کرد ،چه که در يک حرکت تکاملي کاملترين به معناي سکون و مرگ است چه که سکون يعني آستانه ورود به استبداد يا رسيدن به بنبست و نابودي تمدن.
تغيير و تحول در علوم انساني
مطابق يافتههاي علوم ژنشناسي و علوم رفتاري ،نظريه جديدي در مورد طبيعت انسان اظهار شده است که در مجامع روشنفکران ،اقتصاددانان و محافل دولتي مورد گفتگو قرار گرفته است. کشفيات جديد در مورد طرز عمل مغز و پرورش کودکان ما را مجبور به بررسي مجدد در باره اين مطلب مينمايد که الزم است که در نظريه گذشته که انسان را ذاتا» موجودي تجاوزکار، ماديگرا ،استفادهجو و خودخواه ميدانستند تجديد نظر بعمل آوريم زيرا تمام يافتههاي علوم انساني اين واقعيت را نشان ميدهند که انسان موجودي همدل و نوع دوست ميباشد که اين دريافت تاثيري اساسي و عميق بر بافت جامعه خواهد داشت. ()3 براي همه آرزوي خوشبختي ميکنم .هر کجا که هستيد دلتان شاد و لبانتان خندان باد. ***** )1حدود 170سال پيش در ايراني که زير نفوذ قشريگرايان مذهبي قرار داشت ،بيان اينچنين آموزهاي در ديانت بهايي از طرفي نشاندهنده شجاعت باورمندان به آن بوده و هست و از طرفي ديگر ،اگر اين آموزه مورد قبول توده مردم قرار گيرد ،محروميت از قدرت ،شهرت علماي دين را در پي خواهد داشت و به همين دليل از نظر رهبران دين اينچنين باوري گناهي است بزرگ و نابخشودني که جزاي آن شکنجه ،غارت اموال و قتل نه تنها باورمندان بلکه مردگان آنهاست. )2نقل از مقاله دوﺋﻞ فردي و گروهي ،که خوانندگان عزيز ميتوانند براي خواندن تمام مقاله به وبالگ فرهنگ گفتگو مراجعه فرمايند.
27
November 2015 آبان 1394
آشنايي با روانشناسي افسردگي از ديدگاه زيستي ـ رواني ـ محيطي
در شماره قبل به دالئل به وجود آمدن بيماريهاي رواني نگاه کرديم و ريشههاي ناراحتيهاي رواني را از جنبه «زيستي ـ رواني ـ محيطي» مورد بررسي قرار داديم .در اين شماره و چند شماره آينده ،افسردگي را از همين ديدگاه «زيستي ـ رواني ـ محيطي» مورد بررسي قرار خواهيم داد. پيش از هر چيز الزم است که به تعريف افسردگي بپردازيم .اوالً توجه کنيد که فرق زيادي بين افسردگي و غمگيني وجود دارد .کسي که غمي دارد معموالً براي مدت کوتاهي غمزده است و حاالتش مانع لذت بردن او از باقي زندگي نميشوند.
ولي کسي که افسرده است از زندگي لذت زيادي نم ي برد يا خيلي کمتر از لذتي را که ميتواند حس کند ،از زندگي مي برد .کتاب «تشخيص و آمار بيماريهاي رواني» کتابي درباره ردهبندي بيماريهاي رواني است که توسط «انجمن روانپزشکي آمريکا» به چاپ ميرسد. اين کتاب وجود بيماري افسردگي را (يعني وقتي افسردگي به حد بيماري رسيده باشد) با عالئم زير تعريف ميکند: حداقل پنج عالمت از عالئم زير که الاقل براي مدت دو هفته وجود داشته و با حاالت سابق فرد تفاوت داشته باشند
(الاقل يکي از عالئم بايد يا افسردگي روحي يا از دست دادن حال و حوصله و عالقه و لذت از زندگي باشد): 1ـ افسردگي روحي در بيشتر طول روز ،تقريبًا هر روز، که يا فرد خودش تشخيص دهد (مث ً ال احساس غمگيني کتد يا احساس کند که از درون و از نظر رواني «خالي» است) يا ديگران آن را تشخيص دهند (مث ً ال ديگران متوجه شوند که فرد به نظر گريان مي رسد) [توجه داشته باشيد که در بچه ها و نوجوانان ،به جاي حاالتي که در باال وصف شد، افسردگي ممکن است بصورت بيحوصلگي ،تحريکپذيري، يا تندمزاجي خود را بروز دهد]. 2ـ کم شدن محسوس عالقه (يا لذت بردن) از همه چيز ،يا تقريبًا همه چيز ،که در بيشتر روز ،و تقريبًا هر روز وجود داشته باشد (که يا فرد خودش تشخيص دهد يا ديگران آن را تشخيص دهند). 3ـ وزن کم کردن در حدي قابل توجه در شرايطي که فرد رژيم نگرفته باشد (يا قصدش رژيم گرفتن نبوده باشد)، يا اضافه کردن وزن (به طور مثال ،تغيير وزن در حدود 5 درصد وزن بدن در طول يک ماه) ،يا کم و زياد شدن اشتها که تقريبًا هر روز وجود داشته باشد[ .توجه کنيد که در بچهها بايد دقت کرد که آيا آنها به صورتي که مناسب سنشان است وزن اضافه ميکنند يا نه]. 4ـ عدم توانايي به خواب رفتن يا زيادي خوابيدن که تقريبًا هر روز تکرار شود .فرد افسرده ممکن است چند ساعتي بخوابد ،بعد ناخواسته بيدار شود و ديگر براي ساعتها خوابش نبرد. 5ـ آشفتگي و اضطراب در حاالت رواني ـ حرکتي (يعني اين آشفتگي ميتواند به هر دو صورت جسمي و رواني خود را نشان دهد) ،يا بالعکس ،کاهش و کندي فعاليت رواني و بدني که تقريبًا هر روز در شخص مشاهده شود. 6ـ خستگي و يا کمبود انرژي که تقريبًا هر روزه باشد. 7ـ احساس بي ارزش بودن ،ناچيز بودن يا احساس گناه و تقصير که زياده از حد و بيجا باشد. 8ـ کم شدن توانايي تمرکز و فکر کردن ،يا سختي زياد در تصميم گرفتن. 9ـ افکار مربوط به مرگ که همواره به خاطر فرد بيايند (نه فقط ترس از مرگ) يا همواره به خودکشي فکر کردن. نوعي ديگر از افسردگي حالتي است مزمن و طوالني تر از حاالتي که در باال ذکر شد ،و به آن ديستايميا ( )Dysthymiaمي گوييم .اشخاصي که از ديستايميا رنج ميبرند ممکن است سالها با افسردگي دست و پنجه نرم کنند. اگر چه در اينجا به عالئم افسردگي اشاره کردم ،توجه داشته باشيد که تشخيص افسردگي حتمًا بايد توسط يک شخص که پروانه کار در امور رواني يا پزشکي داشته باشد صورت بگيرد (از جمله روانشناس ،روانپزشک ،پزشک عمومي ،مشاور رواني). حاال برگرديم به توضيح دالئل افسردگي در چهارچوب «زيستي ـ رواني ـ محيطي». در خيلي موارد افسردگي نه تنها در فرد ،بلکه در خانواده ها ديده مي شود .يعني اگر کسي دچار افسردگي باشد، معموالً ميتوان اشخاص ديگري را در خانواده آن شخص پيدا کرد که آنها هم دچار افسردگي باشند .اين حقيقت ما را با دو واقعيت آشنا ميکند: اول اينکه افسردگي مي تواند دالئل ژنتيکي (زيستي) داشته باشد .دوم اينکه امکان اين هست که طرز فکر افراد يک خانواده در مورد زندگي چنان باشد که باعث افسردگي خيلي از افراد آن خانواده بشود (رواني ـ محيطي). مث ً ال در بعضي خانوادهها فرض بر اين است که انسان بايد خود را فداي خدمت به ديگران بکند ،اگر چه بعضي
27
افراد در چنين خانوادهاي ممکن است از خدمت به خلق لذت ببرند ،افراد ديگري در آن خانواده ممکن است احساس کنند که خدمت آنها هيچوقت کافي نيست و در نتيجه زندگيشان ارزش زيادي ندارد .چنان طرز فکري مي تواند باعث افسردگي شود. دليل ديگر از دالئل «زيستي» افسردگي کمبود ترشح غده تيروئيد ميباشد .به همين خاطر ،کساني که از افسردگي، به خصوص افسردگي حاد ،رنج ميبرند ،حتما بايد به پزشک عمومي خود مراجعه کنند تا آزمايشهاي خون مربوط به غده تيروئيد را انجام دهند (البته در اکثر موارد ترشح غده تيروئيد در حد طبيعي است و ريشههاي افسردگي در شخص را بايد در مسائل «رواني ـ محيطي» جويا بود). در اينجا الزم است توضيح دهم که حتي اگر دالئل به وجود آمدن افسردگي در يک فرد ريشه ژنتيکي يا فيزيولوژيکي نداشته باشد ،افسردگي ممکن است ريشه هاي ديگر بيولوژيکي داشته باشد. به طور مثال ،افکار منفي در مورد زندگي ،يا فشارهاي شديد رواني ،مي تواند تعادل مواد شيميايي مغز را تا حدي به هم بزند .بر هم خوردن تعادل اين مواد شيميايي ( )neurotransmittersميتواند باعث تشديد افسردگي بشود .با تشديد افسردگي ،فرد افکار منفي بيشتري پيدا مي کند که باعث بيشتر بهم خوردن تعادل مواد شيميايي مغز ميشود و اين سيکل ادامه پيدا ميکند. پس ميبينيم که اگر افسردگي معالجه نشود ميتواند تشديد بشود .البته در همه موارد و براي همه اشخاص اين امر صادق نيست .در بعضي اشخاص گذشت زمان از شدت افسردگي آنها کم ميکند ،ولي در اشخاصي ديگر ،اين شدت ميتواند بيشتر هم بشود. چون افسردگي ميتواند باعث بهم خوردن تعادل مواد شيمايي مغز بشود ،داروهاي افسردگي ،مث ً ال پروزاک ،مي توانند در برگشت تعادل مفيد باشند .ولي توجه کنيد که چون افکار منفي يا فشار روحي ميتوانند باعث افسردگي شوند، دارو نه ميتواند معالج افکار منفي و نه معالج فشار روحي باشد. به همين سبب هست که بدون روانکاوي ،دارو ممکن است در کوتاه مدت و تا حدي کمک کند ولي به هيچ وجه درمان ريشهاي (يعني درمان از بيخ و بن) براي افسردگي نيست .براي چنان درماني بايد به مسائل «رواني ـ محيطي» نگاه کرد و از راه روانکاوي به معالجه افسردگي پرداخت .در شماره آينده چنان مسائلي را بررسي خواهيم کرد. تا آن زمان براي شما هموطنان عزيز ،آرزوي سالمتي و شادي دارم.
28
اتکاي بيش از حد به کامپيوتر و تضعيف حافظه
نتايج يک تحقيق خاطرنشان ميکند که اتکاي بيش از حد به کامپيوترها و موتورهاي جستوجو ،حافظه آدمها را ضعيف ميکند .اين تحقيق نشان ميدهد مردم به جاي حفظ و به خاطر سپردن اطالعات ،از کامپيوترها استفاده ميکنند. بسياري از بزرگساالني که هنوز شماره تلفنهاي دوران طفوليت خود را به ياد دارند ،شماره تلفن محل کار خود يا اعضاي خانواده خود را نميدانند. ماريا ويمبر از دانشگاه بيرمينگام ميگويد عادت به نگاه کردن به اطالعات ،مانع از اين ميشود که حافظه طوالني مدت شکل بگيرد. اين تحقيق خاطرنشان ميکند که اتکا به کامپيوترها در دراز مدت بر شکلگيري حافظه اثر ميگذارد ،چون اطالعاتي که به اين راحتي به دست ميآيند ،به راحتي هم فراموش ميشوند. اين تحقيق روي 6هزار بزرگسال در بريتانيا ،ايتاليا، فرانسه ،آلمان ،بلژيک ،هلند و لوکزامبورگ انجام شده و نشان ميدهد يک سوم اين افراد براي اطالعات و به يادآوردن آنها به کامپيوترها مراجعه ميکنند. بريتانيا باالترين ميزان مراجعه به جستوجوهاي اينترنتي را در ميان اين کشورها داشت. دکتر ويمبر گفت« ،مغز ما هر زمان خاطرهاي را به ياد ميآوريم ،آن را تقويت ميکند و همزمان ،خاطرات نامرتبطي را که باعث حواسپرتيمان ميشود ،دور ميريزد». خانم ويمبر ميگويد روند به ياد آوردن اطالعات ،راه موثري براي ايجاد يک حافظه هميشگي است. او در عين حال خاطرنشان ميکند که تکرار غير ارادي اطالعات مانند جستوجوي بدون وقفه در اينترنت ،باعث ايجاد چنين حافظهاي نميشود. از بزرگساالني که در بريتانيا در اين تحقيق شرکت کردند 45 ،درصد آنها شماره تلفن زمان ده سالگي را به خاطر داشتند اما تنها 29درصد اين افراد شماره تلفن بچههايشان را به ياد داشتند و 43درصد شماره تلفن محل کار خود را ميدانستند. قابليت به ياد داشتن شماره تلفن شريک زندگي در بريتانيا بسيار کمتر از ساير کشورهاي اروپايي حاضر در اين تحقيق بود .در بريتانيا تنها 51درصد شماره تلفن شريک زندگي خود را به ياد داشتند ،حال آنکه اين رقم در ايتاليا 80درصد بود. تحقيقات شرکت امنيت سايبري «کاسپرسکي لب» خاطرنشان ميکند که مردم به استفاده از تجهيزات کامپيوتري به عنوان «امتداد» مغز و حافظهشان عادت
November 2015 آبان 1394
مايکروسافت از لپتاپ سرفيس بوک رونمايي کرد
کردهاند .اين شرکت به افزايش آنچه «فراموشي ديجيتال» خوانده اشاره کرده که در آن مردم آماده هستند تا اطالعات مهمي را که ميتوان از يک دستگاه ديجيتال بالفاصله دريافت کرد ،فراموش کنند. اين تحقيق به اين هم اشاره ميکند که به عالوه دخيره اطالعات ،اين عادت هم شکل گرفته که خاطرات شخصي در قالب ديجيتال حفظ شوند. تصاوير لحظات مهم و به ياد ماندني ممکن است تنها در تلفنهاي افراد ذخيره شوند که خطر سرقت يا گم شدن را به همراه دارند. دکتر وبر ميگويد اين خطر وجود دارد که حفظ و ثبت اطالعات روي دستگاههاي ديجيتال ممکن است باعث شود اين اطالعات در حافظه طوالني مدت ثبت نشوند و در نتيجه رويدادي را آنگونه که اتفاق افتاده به ياد نداشته باشيم.
در « »iOS 9برنامه «واي فاي اسيست» ديتا مصرف ميکند
کاربران آيفون با ديتاي اينترنتي محدود بهتر است به ويژگي جديدي که در 9 iOSقرار گرفته است دقت کنند. طبق آمار منتشر شده تاکنون نيمي از کاربران آيفون سيستم عامل جديد را دانلود کردهاند و امکان دارد به خاطر اين ويژگي جديد مقدار زيادي از اينترنت ماهانهشان را از دست بدهند. ويژگي « »Wi-Fi Assistاز دادههاي گوشي کاربران براي وصل شدن به وايفاي عمومي و باال بردن سرعت اينترنت استفاده ميکند ،امکاني عجيب که بيشتر مردم از آن بيخبر هستند .بسياري از کاربران از وايفاي عمومي براي ذخيره کردن ديتاي گوشي استفاده ميکنند. ويژگي « »Wi-Fi Assistبه شکل اتوماتيک به شبکه ديتاي سلوالر گوشي وصل ميشود تا سرعت اينترنت در گوشي را با کمک وايفاي عمومي محلي که در آن هستيد بهبود بخشد .اين اخبار براساس اطالعات جديدي است که وبسايت اپل منتشر کرده است .اما مشکل دقيقا در جايي است که اين ويژگي جديد به شکل خودکار و زماني که الزم است روشن و خاموش ميشود و بيشتر کاربران از فعال بودن آن باخبر نميشوند .شايد بسياري از کاربراني که ديتاي نامحدود بر روي گوشيهايشان دارند چندان به اين موضوع توجه نکنند ،اما کاربران ديگري که ديتاي محدود دارند بخشي از آن را در اين بهبود سرعت اينترنت از دست ميدهند. خبر خوب اين است که ميتوانيد اين امکان را بر روي گوشيهايتان خاموش کنيد .به بخش تنظيمات برويد و روي « »Cellularبزنيد و گزينه « »Wi-Fi Assistرا غيرفعال سازيد.
مايکروسافت با برگزاري کنفرانسي تازگي به معرفي محصوالت جديد خود پرداخته و همينطور در اين کنفرانس از لپتاپ سرفيس بوک رونمايي کرده است. مايکروسافت لپتاپ سرفيس بوک را مجهز به آخرين نسل پردازندههاي اينتل معرفي کرده است .اين لپتاپ صفحه نمايش 13.5اينچي با 6ميليون پيکسل دارد. شرکت مايکروسافت وعده عمر باتري 12ساعت را براي اين لپتاپ داده است. صفحه کليد اين لپتاپ از صفحه نمايش آن جداست و از قلم هم پشتيباني ميکند .مايکروسافت مدعي است که اين لپتاپ در حال حاضر قدرتمندترين لپتاپ موجود است ،چرا که داراي صفحه نمايش لمسي و قلم استايلوس است و نسبت به لپتاپهاي موجود کيفيت بسيار بااليي در صفحه نمايش دارد. در حال حاضر شرکت مايکروسافت اين محصول را 1499دالر قيمتگذاري کرده است.
28
بود .با اين کار بيشتر ديده ميشود و توانايي خود براي ساخت گوشيهاي باکيفيت را به نمايش ميگذارد .براي هواوي ،چنين رابطهاي با نکسوس بسيار مهم است». گوگل در عين حال از وسيلهاي رونمايي کرده که به ضبطصوتها و بلندگوهاي قديمي اجازه ميدهد تا از طريق اينترنت و شبکه وايفاي موسيقي و پادکست پخش کنند. خريداران اين دستگاه ميتوانند از آن براي گوش دادن به اسپاتيفاي ،راديوهاي اينترنتي و نرمافزارهاي مشخص ديگري استفاده کنند که تحت سيستمعاملهاي اندرويد و آياواس کار ميکنند .اين وسيله در عين حال با مرورگرهاي کرومي که روي رايانههاي شخصي نصب شده باشند هم سازگار است. کرومکست صوتي حدود 45دالر قيمت دارد و به اين ترتيب از خيلي از دستگاههاي مشابه مکملي که براي پخش موسيقي استفاده ميشوند ارزانتر است. گوگل در جريان يک گردهمايي که در سانفرانسيسکو برگزار شد ،اعالم کرد که تاکنون بيش از 20ميليون دستگاه کرومکست تصويري فروخته که براي پخش تلويزيوني استفاده ميشود. رونمايي از اين محصول با ورود مجهزترين «بلندگوي هوشمند» شرکت سونوس به بازار همراه شده که يکي از پرفروشترين نامها در اين بخش است. اين محصول به مراتب گرانتر از وسيله جانبي گوگل است ،اما به گفته سونوس کيفيت «صداي فضاپرکني» که پخش ميکند باالتر است و ميتوان آن را با استفاده از يک نرمافزار جديد تنظيم کرد. گوگل همچنين از نسل دوم کرومکست تصويري خود که با تلويزيون کار ميکند رونمايي کرد که نسبت به گذشته با نرمافزارهاي بيشتري کار ميکند و براي باال بردن ثبات ارتباطي حاال به سه آنتن مجهز شده است.
تلفنهاي جديد نکسوس و کرومکست صوتي گوگل گوگل از دو تلفن هوشمند جديد رونمايي کرده است :نکسوس ،6 Pکه ساخت شرکت هواوي است و نکسوس ،5Xکه توسط شرکت الجي ساخته شده است. هر دو تلفن از دوربينهاي 12.3مگاپيکسلي استفاده ميکنند ،حسگري براي خواندن اثر انگشت دارند و از ورودي يواسبي Cبهره ميبرند. اين شرکت جستوجوي اينترنتي در عين حال يک تبلت جديد هم به بازار عرضه کرده که پيکسل Cنام دارد و قرار است تا پايان سال ميالدي به فروش گذاشته شود. جديدترين نسخه سيستم عامل اندرويد ،که «مارشملو» نام دارد و اخيرا منتشر شده ،روي همه اين دستگاهها نصب شده است. با اينکه ميتوان نسخه جديد اين سيستم عامل را بالفاصله روي دستگاههاي نکسوس قديميتر نصب کرد، باقي محصوالتي که از اندرويد استفاده ميکنند بايد چند ماه ديگر براي استفاده از اين نسخه تازه منتظر بمانند .البته خيلي از سازندهها اين نسخه جديد را در اختيار مشتريهاي خود قرار نخواهند داد. دستگاههايي که گوگل مستقيما به همراه اندرويد به بازار عرضه کرده هيچگاه در صدر پرفروشها قرار نگرفتهاند، ولي به گفته يکي از کارشناسان اين موضوع اهميت چنداني ندارد. بن وود ،کارمند شرکت مشاوره فناوري «سيسياس اينسايت» ،ميگويد« ،هدف آنها عالقهمندان و توسعهدهندگان نرمافزاري است که بالفاصله بعد از انتشار يک نسخه جديد اندرويد از آن استفاده ميکنند .اين دستگاهها حکم مرجع را براي گوگل دارند و اين شرکت به آنها نياز دارد .سازندگان هم بر سر ساخت اين دستگاهها با يکديگر رقابت ميکنند ،چون ميتوانند با دسترسي زودهنگام به برنامهها و ويژگيهايي که گوگل در دست تهيه دارد از رقيبان خود پيشي بگيرند ...چنين کاري ميتواند آنها را در طراحي گوشيهاي ديگر خود ياري کند». تحليلگر ديگري بر انتخاب هواوي – پرفروشترين سازنده چيني گوشي – به عنوان شريک سازنده نکسوس انگشت ميگذارد. ايان فاگ ،تحليلگر «آياچاس تکنولوژي» ميگويد، «جا باز کردن در بازار آمريکا کار خيلي مشکلي براي هواوي
اين محصوالت در زماني به فروش گذاشته ميشوند که شرکتهاي اپل ،آمازون و رکو هم دارند دستگاههاي خودشان براي پخش صوتي و تصويري را به بازار عرضه ميکنند. کرومکست صوتي را ميتوان با فيشهاي 3.5 ميليمتري ،آرسياي و کابل نوري به وسايل پخش صدا وصل کرد .نرمافزارهاي نصبشدهاي که با اين وسيله سازگار باشند با نمايش آيکوني به کاربر اجازه ميدهند تا بدون جفت کردن صدا را از طريق اين وسيله پخش کند. اين بدان معني است که مهمانها هم ميتوانند بعد از ورود به خانه و متصل شدن به شبکه وايفاي موسيقي مورد عالقه خود را پخش کنند. دن ساندرز ،مدير کرومکست ،ميگويد« ،تا وقتي دستگاهها به يک شبکه وصل باشند شما مشکلي با فاصله نخواهيد داشت .برخالف بلوتوث ،اگر از اتاق خارج شويد ارتباط شما قطع نخواهد شد». ديزر ،پندورا ،آرديو و پلي ميوزيک خود گوگل از جمله نرمافزارهايياند که در زمان ورود اين دستگاه به بازار با آن سازگاري دارند .قطعات موسيقي را ميتوان از حافظه رايانه هم پخش کرد .ولي اپل ميوزيک و تايدال با اين دستگاه سازگار نيستند. يکي از ويژگيهاي جذاب بلندگوهاي سونوس اين است که به خريداران اجازه ميدهد تا محصوالتش را در اتاقهاي مختلف منزلشان قرار دهند و همزمان از همه آنها موسيقي پخش کنند. به عنوان يکي از پرفروشترين برندهاي اين بخش، تاکيد اين شرکت بر کيفيت صدا و تواناييهاي بيسيم محصوالتش است تا بتواند قيمتهاي 300تا 900دالري آنها را توجيه کند.
دنباله در صفحة 30
29
November 2015 آبان 1394
سالمندان و ما: همراهي در سراشيبي زندگي
مغز يا تخمه هاي خوراکي يا يک قاشق غذاخوري کره بادام زميني است .نوشيدن روزانه سه فنجان شير کمچرب نيز براي سالمندان مفيد است.
پيري و محيط زندگي پرتنش
دکتر آن ماري رزلند ،مدرس باليني دانشکده پزشکي دانشگاه ميشيگان مينويسد که اعضاي خانواده سالمندان بايد مهارتهاي الزم براي ايجاد محيط زندگي امن و آرام را ياد بگيرند .براي اين کار بهتر است سالمند را از محيط و يا موضوعات اضطرابآور و پرتنش دور کنيد. اجازه دهيد والدينتان متوجه شوند که همه چيز در زندگيتان خوب و عالي است و شما کنترل کامل بر زندگيتان داريد .والدين شما هميشه نگران شما و حوادثي هستند که در هر لحظه در زندگيتان به وجود ميآيد .وقتي متوجه شوند که شما در بهترين شرايط هستيد ،در آسايش و راحتي بيشتري به سر خواهند برد .اگر گرفتاري يا مشکلي داريد تا جايي که امکان دارد از بازگو کردن و مطلع کردن آنها خودداري کنيد (مگر موارد بسيار مهم و اضطراري) و سعي کنيد آن مشکل را بدون آن که آنها متوجه شوند ممکن حل و فصل کنيد .با اين کار بار مسئوليت آنها را سبکتر و استرس را از آنها دور ميکنيد.
پيري و رکود ذهني
دنا دادبه پدر و مادرتان سالمند شدهاند و بيماريهاي مختلف توانشان را کم کرده؟ خاله پيري داريد که بچه ندارد و شما هفتهاي يک بار به او سر ميزنيد؟ خانم مسن همسايهتان همسرش را از دست داده و نميتواند هر روز از پلهها پايين برود؟ عمويتان دچار فراموشي شده و بچههايش سر نگهداري از او با هم اختالف پيدا کردهاند؟ اول اکتبر روز پدر و مادر و خاله و عمو و همسايه سالمند شما بود؛ روزي براي يادآوري سالمندان که روز به روز تعدادشان در ايران بيشتر ميشود و بايد براي بهتر کردن سبک زندگي آنها کاري کرد .اين مطلب چند مشکل عمومي سالمندان را به شما معرفي ميکند.
تنهايي
«بيشترين چيزي که مرا در اين دوران آزار ميدهد، تنهايي است .وقتي تنها هستم همه فکرهاي منفي و همه غصههاي دنيا به من حمله ميکنند. با تماس نگرفتن فرزندان و نوههايم نگران ميشوم و دلم آشوب ميشود». اين جمالت را خانم هفتاد سالهاي ميگويد که در آپارتمانش تنها زندگي ميکند. روانشناسان ميگويند که دستهاي از کشمکشهاي دروني در افراد پير وجود دارد که ما جوانترها هنگام برخورد با سالمندان متوجه آنها نميشويم .ارزيابي ما از پيري، بر اساس رفتار بيروني آنهاست و از بررسي بحرانهاي دروني آنها عاجز هستيم .نميتوانيم درک کنيم که وقتي فرد سالمند ساکت و آرام نشسته ،احتماال در حال دست و پنجه نرم کردن با مهمترين پرسشهاي زندگياش است؛ سوالهايي مثل آيا چگونه بايد با مرگ روبرو شوم؟ آيا زندگي من بامعنا بوده است؟ چه چيزي زندگي را معنادار ميکند؟ چرا فرزندانم به من توجه نميکنند؟ آيا من مانند قبل برايشان بااهميت هستم؟ براي جلوگيري از ايجاد اين احساس ،سعي کنيد آنها را در فعاليتهاي خانوادگي خود مشارکت دهيد .از والدينتان براي مهمانيها ،جشنهاي تولد ،برنامههاي تعطيالت و ديگر فعاليتهاي خانوادگي دعوت کنيد و به بهانه پيري و کهولت سن و ناتواني جسماني ،آنها را از فعاليتهاي اجتماعي محروم نکنيد .اين کار باعث خوشحالي آنها ميشود، زيرا متوجه ميشوند با وجود پير شدن هنوز هم بخشي از برنامههاي اصلي زندگيتان هستند. تولد و مناسبتهاي مهم زندگي آنها را به خاطر بسپاريد .هيچ چيز مثل به خاطر داشتن تاريخهاي مهم
29
زندگي والدين سالمندتان و انجام يک کار خاص براي آنها در اين مناسبتها نميتواند احساس خوشحالي و رضايت را در آنها تقويت کند .در اين مواقع هديه برايشان بخريد، کارت برايشان ارسال کنيد ،آنها را به شام يا ناهار دعوت کنيد و اوقات خوشي را با هم سپري کنيد.
پيري و دغدغه مالي
«هزينه قبض برق من که يک نفر هستم ،در خانهاي با 200متر مساحت ،با همسايه طبقه باال که پنج نفر هستند، يکي است .اين عادالنه نيست .من يک پيرزنم .به همين خاطر کسي مرا جدي نميگيرد .هفتهاي يک بار نوههايم به ديدنم ميآيند و حقوق بازنشستگي شوهرم که ماهيانه 800 هزار تومن است کفاف زندگيام را نميدهد .هر ماه به دامادم بدهکارم». امروزه دغدغه مالي مهمترين دغدغه سالمندان در ايران است .حتي اگر خود سالمند نيز به حقوق بازنشستگياش راضي و قانع باشد ،ميزان حقوق بازنشستگي سالمندان با سطح تورم اقتصادي ايران برابري نميکند و ناخودآگاه سالمند تحت فشار قرار ميگيرد .اين در حالي است که سالمنداني که حقوق بازنشستگي ندارند ،پراسترسترين دوران زندگيشان را در ايران تجربه ميکنند .سازمان بهزيستي ايران ماهانه 60هزار تومان به سالمندان زير پوشش خود ميدهد که رقم ناچيزي است .سالمند بايد از حمايت اجتماعي برخوردار باشد اما سالمندان در ايران از حمايت مالي چنداني برخوردار نيستند. اگر صاحب درآمد هستيد ،ميتوانيد هر کدام قسمتي از هزينههاي پدر و مادر سالمندتان را تقبل کنيد و بدون اينکه آنها احساس کنند سربار شما هستند در فرصتهاي مناسب وسايل و مايحتاج او را تامين کنيد.
پيري و تغذيه نامناسب
يکي از پزشکان بيمارستان امام خميني ميگويد که مهمترين عامل دردهاي جسمي سالمندان در ايران ،تغذيه نامناسب و آلودگي هواست .او ميگويد، «تغذيه مناسب و افزايش سواد تغذيهاي و آموزش آن، نقش مهمي در سالمت سالمندان در ايران دارد .بنابراين ميتوانيد با تنظيم يک رژيم غذايي متناسب با سن سالمند، مطمئن شويد مواد غذايي مورد نياز او تامين ميشود». براي اين کار بهتر است با پزشک تغذيه براي تهيه ليست غذاي روزانه سالمند مشورت کنيد .طبق توصيه متخصصان تغذيه ،خوب است روزانه دو فنجان ميوه خرد شده 150 ،تا 300گرم غالت 150 ،تا 200گرم گوشت و حبوبات در برنامه غذايي سالمند باشد 30 .گرم از اين گروه معادل يک تخم مرغ ،يک چهارم فنجان حبوبات 15 ،گرم
پيرمردي که صاحب کارگاهي در تهران است، سالهاست اداره کارگاه را به فرزندانش واگذار کرده و در روستايي خارج از شهر به باغباني در کنار همسرش مشغول است .او احساس ميکند که اگر از مقابل چشمان فرزندانش دور باشد بهتر است؛ چرا که زندگي کردن در کنار آنها ممکن است با مداخله در زندگي آنها همراه باشد .اما چند ثانيهاي که ميگذرد ،چشمانش خيس ميشوند و ميگويد: «من آنها را به خاطر خودشان رها کردم ،آنها چرا مرا رها کردند؟» شايد سوال باال مشغله ذهني بسياري از والدين سالمند ما باشد .ما در حالي که سرگرم زندگي پرمشغله خودمان هستيم و به خيال خودمان مشغله فراوان ،دليل موجهي براي دوري از والدين سالمندمان است ،آنها رفته رفته با تنهايي خود خو ميکنند و ذهنشان دچار رکود ميشود. روانشناسان اما براي پيشگيري از بروز احساس نااميدي و رکود ذهني سالمند ،توصيه ميکنند که بهتر است هميشه در دسترس آنها باشيم و آنها را نسبت به آنچه در زندگيمان قرار است اتفاق بيفتد به روز نگهداريم و اجازه دهيم همواره ذهن آنها فعال بماند .مثال ميتوانيم منظم و روزانه ،از احوال آنان جويا شويم و حداقل هفتهاي يک بار به ديدنشان برويم.
پيري و خشونت
يکي از خطرهايي که سالمندان در ايران با آن روبهرو هستند ،سالمندآزاري است .اعضاي خانواده يا کارکنان نهادهاي اجتماعي مانند خانه سالمندان ممکن است سالمند را مورد خشونت فيزيکي و يا روحي قرار دهند .به دليل اينکه بسياري از سالمندان قادر به دفاع از حقوق خود نيستند، موارد زيادي از سالمندآزاري ناشناخته باقي ميماند .حتي در
مورد سالمندآزاري جسمي ،از آنجا که سالمندان در معرض زمين خوردن و برخورد با اشيا هستند ،اثبات آزار آنان توسط بستگان و يا پرستار آنها بهطور عمدي مشکل است. غزل مصباحي روانشناس ميگويد« ،سالمندآزاري بيرون از چارچوب خانواده هم روي ميدهد .هرچند در برخي از خانههاي سالمندان ،خدمات مناسبي عرضه ميشود ولي تعدادي از سالمندان به علت بيتوجهي در سراي سالمندان و ديگر مراکز نگهداري از دست ميروند .امروزه محققان عالوه بر خشونت جسماني (تنبيه بدني) به انواع ديگر خشونت نيز اشاره کرده و از خشونت رواني (تحقير،دشنام، از ميان بردن اعتماد به نفس و سرزنش) خشونت اقتصادي (در مضيقه مالي دايم قرار دادن قرباني) خشونت اجتماعي (انزواي اجتماعي و ممانعت از برقراري روابط اجتماعي) و خشونت جنسي نام ميبرند». براي پيشگيري از هرگونه خشونت ،بهتر است با سالمند در اين مورد صحبت کنيم و از او بخواهيم تا به ما بگويد راحتتر است در کنار چه کسي زندگي کند يا کمک کداميک از اعضاي خانواده را راحتتر قبول ميکند .چون خشونت ممکن است در نحوه برخورد ما با خواهش سالمند براي انجام کاري وجود داشته باشد .درهم رفتن چهره، بيحوصلگي ،بيتوجهي ،بياحترامي و حتي طرز نگاه ما ميتواند موجب آزار سالمند شود. بهتر است زمانهاي مراقبت از سالمند را با برنامهاي دقيق ميان افراد خانواده تقسيم کنيد تا خستگيتان روي سالمند تاثير منفي نگذارد.
دنباله از صفحة اول
وکيل جيسون رضاييان:
همچنان منتظر ابالغ حکم هستم وي درباره اينکه مطرح شده پرونده جيسون رضاييان به دادگاه تجديدنظر ارسال شده است گفت، «اين مطلب صحت ندارد». بر اساس اين گزارش ،جيسون رضائيان تيرماه سال 93به همراه همسرش و دو نفر ديگر دستگير شد و پس از گذشت حدود يک ماه ،يک نفر از اين افراد آزاد شد .دادستاني تهران 24دي ماه سال 93از صدور کيفرخواست اين پرونده و ارسال آن به دادگاه انقالب خبر داد. چهار جلسه رسيدگي به اين پرونده در شعبه 15 دادگاه انقالب به صورت غيرعلني برگزار شد. حجتاالسالم و المسلمين محسني اژهاي در هشتاد و ششمين نشست خبري در تاريخ 19مهر ماه اعالم کرد که حکم اين پرونده صادر شده است .وي در پاسخ به سئوالي در باره اينکه مفاد حکم پرونده جيسون رضائيان چيست گفت« ،اين فرد محکوم شده، ولي از جزئيات مفاد حکم اطالعي ندارم».
30
حسين مخملباف
بخش بيست و دوم آنچه گذشت :داريوش مرا عمو اسماعيل مينامد ،گرچه عموي واقعي او نيستم .من و پدرش در کالس اول دبستان با هم آشنا شديم و دوستي پايداري بين ما به وجود آمد .با پايان دوره دبيرستان دختري به نام زرين تاج را برايش گرفتند .آنان نخستين فرزندشان را داريوش ناميدند .بين اين بچه و من با وجود اختالف سن ،الفتي باور نکردني پديد آمد .داريوش پس از اخذ مدرک ليسانس فيزيک به آمريکا رفت و در همين رشته دکترا گرفت و در دانشگاه معتبري به تدريس پرداخت و سپس با خانمي که پزشک بود ازدواج کرد .هنوز سالي از ازدواج آنان نگذشته بود که ناسازگاريها آغاز شد و سرانجام با داشتن يک دختر سه ساله به نام نازنين از يکديگر جدا شدند .چند سال بعد در يک تابستان براي ديدن داريوش و خانوادهاش به آمريکا رفتم .بانو همسر داريوش و دو پسرشان در سفر بودند .روزي که قرار بود نازنين به ديدن من و پدرش بيايد بيصبرانه انتظارش را ميکشيدم .نازنين که پدرش او را پرنسس هم صدا ميزد ،دختري با وقار بود .از نشستن و گپ زدن با او بسيار لذت بردم .روز بازگشت داريوش مرا به فرودگاه رسانيد و هنگام بدرود دفتري را به دستم داد و گفت ماجراي باورنکردني آشنائي با بانو را در اين دفتر نوشتهام تا بخواني .او نوشته بود :در يکي از سفرهايم به کشوري در امريکاي مرکزي به توصيه دوست و همکارم به هتلي رفتم .فکر ميکردم در يکي از سالنهاي آنجا نمايش جالبي را به روي صحنه ميبرند .وقتي دانستم محل تجمع زنهاي تنفروش است از توصيه دوست شگفت زده شدم و به هتل خويش بازگشتم ،اما حس کنجکاوي موجب شد بار دگر به آنجا بروم. زني با چهرهاي گيرا نظرم را جلب کرد ،نامش ايزابل بود .گفت شوهرش مرده و داراي دو پسر است. هنگام صرف شام در کنار ايزابل ،نميدانم چرا به ياد ماجراي آشنائي و ازدواج با ويدا همسر سابقم افتادم .کاش در مسير آشنائي تا ازدواج ،در نقطهاي به بن بست رسيده بوديم .از ايزابل پرسيدم چرا به دنبال کار شرافتمندانه نرفتي و تنفروشي را انتخاب کردي؟ گفت رفتم و به استخدام شرکتي تجاري درآمدم اما درگير ماجرايي باورنکردني شدم .وقتي به او گفتم به شهر شما آمدهام تا خوش بگذرانم و مزه ميوههاي ممنوعه را بچشم ،از سوئي شتابي براي رفتن به هتل و همبستر شدن مشاهده نميکرد ،گفت از اين دوگونه رفتار کردن گيج شده است. بر سر دوراهي اين که بيشتر در کنار ايزابل بمانم يا او را رها کرده به دنبال کار خود بروم ،گيرکرده بودم .از او خواستم تا دنباله داستان زندگيش را نقل کند.
ادامه داستان:
ايزابل گفت ،پس از آن شبي که در خانه رافائل -صاحب شرکتي که در آن جا کار ميکردم -کسي که نميدانستم کيست داروي بيهوشي در نوشابهام ريخت
November 2015
30
آبان 1394
و مرا مورد تجاوز قرار داده سپس هزار دالر در کيفم گذاشته و روي مبلي رهايم کرده بود ،دلم ميخواست نام و نشاني از طرف را به دست آورم و به هر وسيله ممکن کار زشتش را تالفي کنم. از سوئي وسوسه پول و اينکه توانسته بودم با قسمت کمي از آن بچههايم را به شهر بازي برده و روز و شب لذت بخشي براي آنان فراهم آورم ،دست از سرم بر نميداشت .در آن زمان شايد در مقايسه با آدمهاي پيرامون خود ،روزگار سختتري داشتم زيرا از روز تولدم تا وقتي که به پانزده سالگي رسيدم ،وضع مالي بسيار خوبي داشتيم .پس از ورشکستگي پدر که زندگيمان نابسامان شد و سپس مرگ او ،شوهرم لوئيس که ميدانست در چه خانهاي رشد کردهام ،نهايت سعي خود را به کار ميبست تا بر من و فرزندان سخت نگذرد اما با مرگ لوئيس همان زندگي جمع وجوري که داشتم به آن خو ميگرفتم نيز بر باد فنا رفت. با آن دوره خوش کودکي و نوجواني و آن همسر دلسوز ،وقتي تنها و بيکس شدم ،بسيار بيش از ديگراني که زندگيشان بر يک پايه چرخيده بود رنج ميبردم و احساس کمبود ميکردم .جز رافائل صاحب شرکت ،سر نخ ديگري براي پي بردن به ماهيت مرد متجاوز نداشتم .اينکه چرا آن مرد پس از انجام کار ناپسند خود ،براي يک قرباني نيمه بيهوش که توان هيچ واکنشي را نداشت هزار دالر پول گذاشته بود معماي حل نشدهاي بود که کنجکاوي يافتن پاسخ کالفهام کرده بود. کارهاي رافائل که در ظاهر به داد و ستد مشغول بود و دايره فعاليت خود را به کشورهاي ديگر نيز گسترش داده بود ،تا اندازهاي مرموز به نظر ميرسيد ،از جمله اينکه در شب مهماني که در خانه او برگزار شده و او ميزبان بود ناگهان در ميانه مهماني غيبش زد و گفتند مجبور بوده براي انجام کاري مهم به جائي سفر کند و تا دو هفته ديگر باز نخواهد گشت! پس از آن شب سخت، روزي را به استراحت و فکر کردن در اين باره در خانه و بيشتر در بستر گذرانيدم. در نهايت به اين نتيجه رسيدم با خانهنشيني کار به جايي نخواهد رسيد و معما حل نخواهد شد بنابراين به شرکت رفتم .رافائل در يک تماس تلفني گفت دو هفتهاي در خارج از شهر کار دارد .او از من خواست برنامه مالقاتهايش را براي فالن روز و بعد از آن تنظيم کنم ،هر روز در شرکت حاضر باشم و از رفتن به کالس آموزش کامپيوتر نيز غفلت نورزم. تا بازگشت رافائل ،از نظر پي بردن به هويت مرد موردنظر نميتوانستم کاري انجام دهم .سرانجام ،رافائل روزي را که تعيين کرده بود به شرکت بازگشت و براي من کادوئي نيز آورده بود .او دوست دختر زيبائي داشت و ميگفتند قرار است با هم ازدواج کنند .در تمام مدتي که در شرکت رافائل کار ميکردم هيچگاه نديدم به من يا زن ديگري نظري داشته باشد .او همواره با من يا ارباب رجوع که در بين آنان زنهاي زيبايي نيز وجود داشتند خيلي جدي و مودبانه رفتار ميکرد. روز نخست پس از بازگشت ،به سبب غيبت دو هفتهاي ،خيلي گرفتار بود. افزون بر گفتگو با مراجعين بايد به تلفنهاي پشت سر هم نيز پاسخ ميداد. برادرزادهاش «پدرو» نيز چند نوبت تلفن کرد و با عموجان خود کار داشت .پدرو همان برادرزادهاي بود که در شب مهماني حضور داشت و رافائل هنگام پوزش خواستن از مدعوين براي ترک مهماني ،ادامه ميزباني را به او سپرد. «پدرو» را که نميدانم اسم واقعي يا مستعارش بود چند دفعه در شرکت ديده بودم .با توجه به اينکه او کارهاي مربوط به داد و ستد خارجي را سامان ميداد ،بيشتر در سفر بود .شرکت رافائل يک شعبه در کشوري که به مرکز خريد و فروش و صادرات مواد مخدر شهرت داشت نيز داير کرده و سرپرستي آن بر عهده پدرو واگذار شده بود. پدرو جواني خوش بنيه ،فعال و با اعتماد به نفس به نظر ميرسيد و مشخص بود همه کاره و محرم اسرار عموجان است .هروقت پدرو به شرکت ميآمد نگاهي خريدارانه به سر و پاي من ميانداخت و صميمانه و گرم جوياي حالم ميشد. راستش را بخواهي دوست داشتم شبي مرا به شام دعوت کند .البد با جايگاهي که در شرکت داشت از وضع مالي خوبي برخوردار بود ،خوش قيافه و ورزشکار نيز بود و فرد سالمي به نظر ميرسيد. رافائل ،پدرو و ديگر کساني که ميآمدند و ميرفتند ،به گونهاي رفتار ميکردند که گويي دست اندر کار شغلي مجاز و قانوني هستند و هيچ خالف و خطائي در کار آنان نيست .با توجه به اينکه از روز ورود به شرکت که چند ماهي از آن ميگذشت ،در بين اين همه آدمي که ميآمدند و ميرفتند کسي براي نزديک شدن به من که زني زيبا و بيوه بودم گامي برنداشته بود شگفت زده شده بودم. هر روز پس از بازگشت به خانه با دقت به چهره خود در آئينه مينگريستم تا ايرادي در صورت يا نقصي در اندام خود پيدا کنم ،اما چيزي نمييافتم .به نظر بسياري از کساني که مرا ميشناختند ،خوشگل ،خوش اندام و با نمک بودم. پاسخ خود را زماني گرفتم که پي بردم اين عدم توجه ديگران ،زير سر پدرو بوده که مرا دوست دختر خود معرفي ميکرد بدون آنکه من خبر داشته باشم.
دنباله در صفحة بعد
دنباله از صفحة 28
اميد کردستاني از گوگل به توييتر رفت
توييتر ،اميد کردستاني ،از مديران ارشد شرکت گوگل را به عنوان رئيس جديد هيات مديره خود معرفي کرده است. آقاي کردستاني 53ساله از سال 1999به گوگل پيوست و در اين شرکت، سمتهاي مختلفي را به عهده داشت اما يک دهه بعد اين شرکت را ترک کرد. اميد کردستاني سال قبل با عنوان مشاور ارشد دوباره به گوگل برگشت و در تغيير ساختار اين شرکت و ايجاد يک شرکت تازه به نام «آلفابت» ايفاي نقش کرد. آقاي کردستاني که در ايران متولد شده ،پيش از پيوستن به گوگل در «نت اسکيپ» کار ميکرد. جک دورسي ،مديرعامل توييتر گفته است آقاي کردستاني ،مديري پرتجربه است که به او و ساير مديران ارشد توييتر کمک خواهد کرد.
اپليکيشن اسکايپ را بهروزرساني کنيد
اسکايپ در آخرين نسخه منتشر شده خود از ويژگي « »3D Touchو فيلترهاي ويديويي متنوعي رونمايي کرد. مايکروسافت در حال توسعه اسکايپ است و در تالش است با بهروزرسانيهاي مکرر بر قابليتهاي آن بيفزايد و نظر کاربران را بيشتر به خود جلب کند. در آخرين بهروزرساني اين اپليکيشن شما شاهد فيلترهاي متنوع ويديويي هستيد .ميتوانيد اقدام به ضبط ويديو کنيد ،سپس از فيلترهاي متنوع براي ويرايش آنها استفاده کنيد و براي دوستانتان ارسال کنيد .فيلترهاي ويديويي اسکايپ شبيه فيلترهاي ويديويي در اسنپچت است. آيفونهاي جديد اپل ( 6اس و 6اس پالس) که از اين ويژگي پشتيباني ميکنند ،اکنون ميتوانند از نسخه جديد اپليکيشن اسکايپ استفاده کنند .کافي است بر روي آيکون اپليکيشن اسکايپ بزنيد .حاال دو گزينه جستجو و تماسها براي شما باز ميشود .برقراري تماس با استفاده از اين ويژگي در اسکايپ براي شما بسيار آسان خواهد شد.
اپليکيشنهاي ارتباطي مناسب؛ پيشنهاد از ما و انتخاب با شما اينروزها با تعداد بيشماري از اپليکيشنهاي ارتباطاتي با ويژگي و قابليتهاي متعددي روبرو هستيم ،و هميشه اين سوال برايمان پيش ميآيد که از کدام يک استفاده کنيم؟ کدام يک امنتر است؟ در اين مقاله آموزشي برخي از اپليکيشنهاي محبوب و پرطرفدار را از جنبههاي مختلف خصوصا امنيت بررسي ميکنيم.
دنباله در صفحة بعد
31
دنباله از صفحة قبل
اولين و پرطرفدارترين اپليکيشن ارتباطاتي «تلگرام» ( )Telegramاست .تلگرام ،اپليکيشن پيامرساني است که امکان ارسال پيام و محتوا را براي شما فراهم ميکند. اين اپليکيشن امنيت خوبي دارد چرا که از سيستم رمزگذاري استفاده ميکند و همچنين داراي امکان «Secret »Chatنيز است و به شما امکان نابود کردن چتهاي خود را در صورت لزوم ميدهد .شرکت سازنده تلگرام اعالم کرده است که به اولين شخصي که بتواند رمزهاي اين اپليکيشن را بشکند 300 ،هزار دالر بيتکوين جايزه خواهد داد. ()WhatsApp «واتساپ» اپليکيشن پرطرفدار ديگري در ميان کاربران ايراني است .اين اپليکيشن به شما امکان ارسال پيام ،محتوا و تماسهاي صوتي را ميدهد. «واتساپ» هم کليه پيامها و محتواي ارسالي شما را تنها در پلتفرم اندرويد رمزگذاري ميکند و به گفته اين شرکت در آينده نزديک ،سيستم رمزگذاري براي ساير پلتفرمها گسترش داده ميشود. «الين» ( ،)Lineاز ديگر اپليکيشنهاي ارتباطاتي محبوب است .در اين اپليکيشن شما امکان ارسال پيام و محتوا ،تماس صوتي و ويديويي را داريد .الين چندي پيش اعالم کرد که پيامها را از مبدا تا مقصد رمزگذاري ميکند .الين از اين پس از سيستم رمزگذاري « »end-to-endاستفاده ميکند ،به اين معني که اطالعات ارسالي شما از مبدا يعني زماني که پيغام هنوز در دستگاه است رمزگذاري ميشود و فقط و فقط در مبدا اين رمز باز ميشود .اين تنظيمات ()Letter Sealing در اپليکيشن «الين» در پلتفرم اندرويد به صورت پيشفرض فعال است ،ولي در ساير پلتفرمها بايد با مراجعه به تنظيمات اپليکيشن در قسمت ،Chats & Voice Callsگزينه Letter Sealingرا فعال کنيد ،تا کليه پيامهاي شما رمزگذاري شود .حتما به دوستان خود هم توصيه کنيد اين گزينه را فعال سازند تا وقتي با هم چت ميکنيد ،کليه پيامهايي که بين شما رد و بدل ميشود ،رمزگذاري شود. «وايبر» ( )Viberاز اپليکيشنهاييست که اکنون محبوبيت آن در ميان کاربران ايراني بسيار کم شده است. «وايبر» هم مانند ساير اپليکيشنهاي ارتباطاتي به شما م و محتوا ،مکالمات صوتي و تصويري امکان ارسال پيا را ميدهد .اين اپليکيشن پيامهاي متني شما را در کليه پلتفرمها رمزگذاري ميکند ولي پيامهاي محتوايي (عکس، ويديو وغيره) را تنها در پلتفرمهاي iOS, Android, Windows 8و Windows Phone 8رمزگذاري ميکند. «ايمو» ( )imoاپليکيشني امن و مطمئن براي ارتباطات متني و تصويري است .ايمو براي تماس صوتي و تصويري رايگان و ارسال پيام متني ،تصويري و ويديويي مناسب است.اين اپليکيشن امن است و از سيستم رمزگذاري استفاده ميکند و کليه مکالمات و پيامها را رمزگذاري ميکند. «وايپر» ( )Wiperاپليکيشن مناسب ديگري براي ارسال
November 2015 آبان 1394
پيام و مکالمات رايگان است .اين اپليکيشن ويژگيهاي جذابي دارد که کاربران بسياري را به خود جذب کرده است. مهمترين و بارزترين ويژگي آن که در اپليکيشنهاي ارتباطاتي هم بسيار مهم است ،استفاده از سيستم رمزگذاري است. کليه اپليکيشن اين پيامهاي متني و مکالمات شما را رمزگذاري ميکند .يکي ديگر از ويژگيهاي امنيتي مهم در اين اپليکيشن اين است که شما هر زمان که بخواهيد ميتوانيد پيامهايي را که بين شما و دوستتان رد و بدل شده است، هم در گوشي خودتان و هم در گوشي دوستتان پاک کنيد. ()Wickr «ويکر» اپليکيشني بسيار امن براي ارسال پيام است و از سيستم رمزگذاري بسيار قوي استفاده ميکند« .ويکر» اين امکان را به شما ميدهد که پيامهايتان را بعد از فرستادن از بين ببريد. با «ويکر» ميتوانيد زماني را تعريف کنيد براي پيامهايي که ارسال ميکنيد ،بعد از آن زمان پيامها به صورت اتوماتيک در گوشي يا کامپيوتر شما حذف ميشوند.
اپليکيشن ارتباطاتي «گوگل هنگآوتس» (Google )Hangoutsهم جز اپليکيشنهاي مناسب براي ارسال پيام و محتوا و مکالمات صوتي و ويديويي است« .گوگل هنگآوتس» تمام پيامهاي متني شما را با اتصال «،»HTTPS با رمزگذاري 128بيتي ،و با استفاده از « »1.2 TLSرمزگذاري ميکند و همچنين پيامهاي صوتي و تصويري نيز با استفاده
از « »SRTPرمزگذاري ميشوند. درست است که امروزه بيشتر افراد در دنياي مجازي از اپليکيشنهاي ارتباطاتي استفاده ميکنند و تعدادي از اين نوع اپليکيشنها را بر روي تلفن هوشمند خود نصب کردهاند و همينطور سرعت توليد و انتشار اين اپليکيشنها هم کم نيست ،اما فراموش نشود که همه اپليکيشنهاي ارتباطي قابل اطمينان و امن نيستند بنابراين بايد محتاط بود.
بالونهاي اينترنتي گوگل آماده پرتاب است بالونهاي اينترنتي شرکت گوگل آماده پرتاب است تا ارتباط اينترنتي را در دسترس تعداد بيشتري از مردم جهان قرار دهد. در اين مرحله از اجراي طرح پرتاب بالونهاي اينترنتي، تعدادي بالون در اليه استراتوسفر جو زمين باالي بخشي از کشور اندونزي قرار خواهد گرفت و به ساکنان اين منطقه امکان خواهد داد از ارتباط اينترنتي برخوردار شوند. حدود دويست و پنجاه ميليون نفر در هفده هزار جزيره اندونزي زندگي ميکنند و تخمين زده ميشود که تنها 42 ميليون تن از آنان ميتوانند به اينترنت وصل شوند. در «طرح لون» گوگل ،مجموعهاي از بالونها در ارتفاع شصت هزار پايي (هجده هزار متري) باالي زمين ،عاليم پرسرعت اينترنتي را مخابره ميکنند. هزينه اين طرح از عوايد تبليغات تجاري در گوگل تامين ميشده اما اخيرا مديريت آن به يک بخش مستقل با نام «اکس» منتقل شده که در اختيار «شرکت آلفابت» متعلق به گوگل است. هدف نهايي از اين طرح قرار دادن ارتباط اينترنتي در دسترس حدود يکصد ميليون نفر از کساني است که در حال حاضر تحت پوشش ماهوارهاي براي استفاده از ارتباط اينترنتي الزم قرار ندارند. اين طرح هنوز در مرحله آزمايشي قرار داد و مشخص نيست که فروش ارتباط اينترنتي به خانوارهاي تحت پوشش مجموعه بالونها در چه زماني آغاز خواهد شد. انتظار ميرود که ارتباط اينترنتي از طريق سرويس دهندگان در اندونزي فروخته شود .در اين کشور ،تعداد شماره تلفن همراه به 319 ميليون ميرسد که از تعداد جمعيت هم بيشتر است اما اکثر آنها به دليل هزينه گزاف يا نبود امکانات فني ،به اينترنت وصل نيستند. اين طرح پيش از اين در نيوزيلند ،استراليا و نقاط دورافتاده کاليفرنيا و برزيل آزمايش شده اما وسعت جغرافيايي و گستردگي جزاير اندونزي به مرحله جديد از اين طرح اهميت بيشتري داده است.
31
دنباله از صفحة قبل روزي سينيور رافائل گفت به دليل رکود اقتصادي از حجم مبادالت خارجي کم کرده است .در همين رابطه قرار بود شعبه خارج از کشور که زير نظر پدرو اداره ميشد برچيده شده و پدرو در دفتر اصلي شرکت به ادامه کار بپردازد .با شنيدن اين خبر ،خوشحال شدم و با خود فکر کردم شايد ديدار همه روزه امکان آشنائي بيشتري را فراهم آورد و اين آشنائي شايد روزي به ازدواج منجر گردد .از سوئي چون يقين حاصل کردم رافائل از جريان تجاوز شب مهماني خبري ندارد از پرس و جو کردن خودداري کردم و چون کار ديگري از من ساخته نبود تالش کردم خاطره تلخ آن شب را به فراموشي بسپارم هرچند که زخمي بر دلم نشسته بود. در مورد سوال از رافائل ،ميترسيدم مرد بيخبر از همه جا را کنجکاو کرده و او به دنبال يافتن سر نخ برود و شايد به برادرزادهاش پدرو برسد و اين کار واکنشهائي را در پي داشته باشد که در نهايت به زيان من تمام شود و کاري را که به آن نياز شديد داشتم از دست بدهم .از سوي ديگر ممکن بود در آن صورت شانس آشنائي بيشتر با پدرو را که ممکن بود به ازدواج هم بيانجامد نيز از دست ميدادم. پدرو دو هفته بعد به شرکت آمد و يکي از اتاقها را در اختيار او گذاشتند ،اما بيشتر در اتاق عمويش به سر ميبرد و در تمام نشستها حضور داشت. در غياب عمو نيز مديريت شرکت بر عهده پدرو بود .عجيب اينکه در گفتگوهاي دونفره در مورد کارها که الزم بود در چشمهايش نگاه کنم ،احساس خاصي داشتم .گوئي اين چشمها را بارها در خواب ديده بودم و برايم بيگانه نبودند! پدرو افزون بر کار در شرکت ،اهل ورزش بود و بيشتر وقت فراغت را به سالنهاي ورزش ميرفت. احساس ميکردم دوست دارد به من نزديک شود، اما اين کار را خيلي با تاني و صبر به انجام رسانيد. دو ماهي از مستقر شدنش در شرکت گذشته بود که سرانجام مرا براي صرف شام در شبي که فردايش تعطيل آخر هفته بود به رستوران معروفي دعوت کرد. من هم که دو ماه بود انتظار اين دعوت را کشيده بودم، پذيرفتم و خالصه با توجه به تماس همه روزه در محل کار و صرف شام يک يا دو بار در هفته ،به يکديگر عالقمند شديم .چندي بعد از من خواستگاري کرد، پذيرفتم و ازدواج کرديم. وقتي ايزابل به اين بخش از داستان زندگي خود رسيد ،سکوت کرد و در فکر فرو رفت .انتظار داشتم به مصداق اينکه «خوشتر از ايام عشق ايام نيست» با شور و حرارت از اين دوره سخن بگويد ،اما غمي بر چهرهاش نشست و مشخص بود تمايلي به سخن گفتن بيشتر ،در اين رابطه ندارد. وقتي سکوتش به درازا کشيد گفتم ايزابل ،حتي زوجهائي که زندگي زناشوئي آنها به جدائي منجر شده، از مراحل آشنائي و ازدواج خود با شوق ياد ميکنند اما ميبينم تو چنين نيستي! گفت ،درست حدس زدي .در پس چهره آرام و متبسم و هيکل ورزشکاري او ابليسي نهفته بود که من از آن بيخبر بودم .چندي نگذشت که ماهيت زشت خود را نشان داد. ادامه دارد.
32
November 2015 آبان 1394
عمر ادامه داد ،يعني نزديک به چهل سال چهره اي مشخص در ترانهسرايي ايران دارد .آهنگسازاني که با رهي همکاري کردهاند ،همه از بهترينهاي اين رشته بودهاند و زيبايي آهنگها و شيريني شعر رهي ،نقص کهنهسرايي وي را پوشانده است. آنچه که در کار رهي مهم است ،قدرت تلفيق و تطبيق شعر با آهنگ است که ترانههاي او را مشخص و ماندني کرده است .در همين زمينه مجله «هنر موسيقي» مينويسد« ،اگر چند شاعر و ترانهپرداز در پيشبرد ترانه سرايي ايران سهم بسزايي داشته باشند ،بدون شک رهي معيري از برجستگان آنهاست». رهي فرزند مؤيد خلوت از رجال عهد قاجار و پسر عمه «فروغي بسطامي» است .وي در سال 1288 خورشيدي در تهران تولد يافت و در سال 1347در همين شهر به ابديت پيوست. به نوشته کتاب «مجموعه اشعار و ترانههاي رهي»، از اين شاعر 39ترانه باقي مانده که تعدادي از آنها از آثار ماندگار محسوب ميشوند.
بيژن ترقي -پرويز ياحقي مرضيه
ديدي که رسوا شد دلم بسياري از زيبايي هايي که در جهان وجود دارند، منحصرًا با احساس آدميان قابل درک و فهم اند ،نه با نوشتن و گفتن و توضيح دادن و از آن جمله است ترانه بسيار لطيف و پر رمز و رازي به نام «ديدي که رسوا شد دلم» ،در مايه دشتي که با آواي شورانگيز اشرف السادات مرتضايي ،مشهور به مرضيه ،در سال 1344خورشيدي از راديو ايران پخش شد و طي چند روز به محبوبيتي افسانه اي دست يافت. اين اثر از ساختههاي آهنگساز بزرگ معاصر ايران، علي تجويدي بود که با ملوديهاي غني و بياني رسا و شفاف و لحني پرچاذبه و تأثيرگذار ،از برترين و دل آويزترين آهنگهاي يک صد سال اخير ايران به شمار مي آيد. کالم دلنشين اين ترانه ،از سرودههاي رهي معيري است که شعر او از نظر زيبايي و سالست و رواني و سادگي، سخن سعدي شيراز را به ياد ميآورد و برخي از غزلياتش نيز با رقت و نازک خيالي شعراي سبک هندي همراه است. از آنجا که رهي با موسيقي ايراني به خوبي آشناست ،به راحتي موفق شده تا جوهر تغزل و تصويرپردازي هاي شاعرانه را به ترانه هاي خويش منتقل کند و کلمات و
جمالت را به بهترين وجه به روي ملوديها قرار دهد ،بدين سبب است که اکثر ترانه هاي رهي با عطر و رنگ تغزل درهم آميخته و از آثار ماندگار موسيقي و ادبيات معاصر ايران به حساب ميآيند. به باور علي دشتي نويسنده و هنرشناس آگاه، رهي معيري با انتقال ظرافت ها و نازک بينيهاي شاعرانه خويش به ترانههايي که سروده ،ترانه ايران سرايي را از سقوط در ورطه ابتذال نجات داده است .به نوشته کتاب «تاريخچه اي بر ادبيات آهنگين ايران» ،رهي ترانهسرايي را از حدود سالهاي 1306يا 1307خورشيدي آغاز کرد و تا پايان
32
که آن زيبا اثر را ميسرودم دلم رسوا نميشد اول کار که بعد از آن تمنايم به گفتار ز رسوايي ،تمناها نزايد تمنا آيد و رسوايي آيد چه بهتر بود ز آغاز ترانه سخن اين گونه ميرفت عارفانه که چون غرق تمنا شد دل من تو خود ديدي که رسوا شد دل من چو اين گفتم ،رهي بگشاد آغوش مرا بوسيد و شد يک لحظه خاموش به گفت آمد سخنپرداز نقاش که پيش از پخش اين آهنگ اي کاش بدين صورت نظرخواه تو بودم که اين زيبا اشارت ميشنودم که با اين سادگي ،اين جابهجايي برد تا کهکشان زيباسرايي رهي مغرور بود ،اما از آن بيش خالف نقش ظاهر بود درويش بدان ذوق ظريف و شاعرانه چه خوش بشنيد بحث اين ترانه رهي خود خواست از من داوري را رها کن نخوت خودباوري را
به ياد داشته باشيم که مصرع اول اين ترانه ،يعني «ديدي که رسوا شد دلم» را خود استاد تجويدي سروده و اين رسمي است که اکثر آهنگسازان بزرگ ،معموالً مصرع اول ترانههاي خويش را شخصًا ميسرايند و بدين ترتيب مضمون ترانه را نيز تعيين ميکنند و ترانهسرايان ،بقيه ابيات را با توجه به اين مضمون، به وجود ميآورند.
ديدي که رسوا شد دلم بخش ديگري از جاذبههاي ترانه «ديدي که رسوا شد دلم» ،مربوط به صداي هنرمندانه مرضيه است که در نهايت ظرافت و رقت و شور و حال و رعايت موازين زيبايي شناسي ،اين ترانه را خوانده است. مرضيه ،کار موسيقايي را با بازخواني آهنگ هاي علي اکبر شيدا آغاز کرد و بسيار از آثار اين هنرمند شوريده احوال را به نحو دلپذيري اجرا کرد و هويت جديدي به آثار شيدا بخشيد .او نخستين زن خواننده اي است که از سال ،1335به برنامه موسيقي گل ها پيوست و با همکاري استادان نامداري چون علي تجويدي ،پرويز ياحقي ،مجيد وفادار و همايون خرم، بسياري از آثار شيوا و ماندگار را به وجود آورد. صداي مرضيه ،وسعت چنداني ندارد و نمي تواند مانند قمر و روحانگيز و دلکش ،از عهده آوازهاي ايراني برآيد ،اما در خواندن تصنيف ،يکي از برجستهترين چهره هاي هنري ايران است و با هنرمندي درخور تحسين و ريزهکاريهاي پرجاذبه و ظرافتهاي خاص و آرايشهاي مطبوع صوتي ،ترانهها را اجرا ميکند و هر صاحبدلي را تحت تأثير قرار ميدهد. اکثر آثار مرضيه به وسيله خوانندگان ديگر اجرا شده است اما هيچ کدام نتوانستهاند مانند او حق مطلب را ادا کنند ،از آن جمله ،عبدالعلي وزيري ،زويا ثابت و ديگران ،ترانه «ديدي که رسوا شد دلم» را خواندند ،اما آنچه ماندگار شده ،اجراي مرضيه است. آخرين نکت در مورد اين ترانه ،به اولين بيت آن مربوط است که ميگويد: «ديدي که رسوا شد دلم غرق تمنا شدم دلم». برخي از صاحبنظران بر اين باورند که جاي مصرع اول و دوم اين بيت بايد عوض ميشد تا مفهوم بهتر و درست تري را القا کند .از آن جمله رحيم معيني کرمانشاهي ترانه سراي نامدار نيز متوجه اين نقيصه شده و مي گويد روزي رهي معيري نظر مرا در مورد چگونگي اين ترانه جويا شد و من با همه اعتقادي که به رهي داشتم ،ايراد مزبور را به وي يادآور شدم و گفتم: سپس او را من شرمنده گفتم که امر اوستادم را شنفتم اجازت چون که دادي بر زبانم به صد پوزش بگويم آنچه دانم اگر من جاي آن استاد بودم
آهنگ :علي تجويدي شعر :رهي معيري خواننده :مرضيه
در نغمه دشتي آفرينش سال 1344 ديدي که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم ()2 ديدي که من با اين دل ،بي آرزو عاشق شدم با آن همه آزادگي ،بر زلف او عاشق شدم ()2 اي واي اگر صياد من /،غافل شود از ياد من /،قدرم نداند فرياد اگر ،از کوي خود /،وز رشته گيسوي خود /،بازم رهاند. ديدي که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم در پيش بي دردان چرا؟ فرياد بي حاصل کنم گر شکوهاي دارم ز دل با يار صاحب دل کنم واي به دردي که درمان ندارد فتادم به راهي که پايان ندارد از گل شنيدم بوي او ،مستانه رفتم سوي او تا چون غبار کوي او ،در کوي جان منزلم کنم واي به دردي که درمان ندارد فتادم به راهي که پايان ندارد ديدي که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم ديدي که در گرداب غم ،از فتنه گردون رهي افتادم و سرگشته چون امواج دريا شد دلم ()2 ديدي که رسوا شد دلم ،غرق تمنا شد دلم (.)2
33
نيمه شبانه
November 2015 آبان 1394
مکالمه کامل با آدم انجام ميدهد .اينجا در آمريکا ما به اين چيزها ميگوييم !Multi – Tasking * دو سه هفته است با دوست دخترم قهر کردهام و با او حرف نميزنم .فقط «اس ام اس» هاي خالي بدون کلمه رد و بدل ميکنيم! * اگر آن کسي که ضربالمثل «سحرخيز باش تا کامروا باشي» را درست کرده پيدا ميکردم درجا خفهاش ميکردم. آخه توي اين مملکت قزميت و گالبي با چه اميدي کله سحر بايد بيدار شوي؟ همين که فقط تا وسط روز ميخوابيم خودش کلي هنر است! * به دختره توي خيابون چشمک زدم .برگشت و با کيفش محکم کوبيد توي سرم .داد کشيد :مرتيکه بي کالس دهاتي! همانطور که آﺥ و اوﺥ ميکردم گفتم :بيکالس خودتي ،اگر کيف )لويي ويتان( قالبي نميخريدي سبکتر بود و وقتي توي سرم ميزدي اينقدر درد نميگرفت .خيلي خوشش آمد و شماره تلفن موبايلش را به من داد که بهش زنگ بزنم! * اين چه احمقي بوده که گفته «پول خوشبختي نميآره» پس اين بچه پولدارهاي شمال شهر از بدبختي گريه کرده و آب استخر داخل آپارتمان طبقه 25خودشان را با اشک چشم پر کردهاند؟!
هورا دونالد ترامپ!
ي که احمدينژاد رفت من هم مثل همه طنز نويسان وقت ديگر ،يک حالت افسردگي و ديپرشن عميق گرفتم و ي قرص ضد افسردگي ميخوردم .حاال که اين دونالد مدت ترامپ احتما”ال ممکن است رئيس جمهور جديد آمريکا بشه حالت افسردگي من دارد به اميدهاي جديد و خوبي تبديل ميشه!
حج
ي زبان اين حج رفتن هم به غير از اينکه مشتي پول ب مسلمانهاي بيچاره را به جيب عربستانيهاي پولدار از درآمد نفت بيحساب ميريزد کار خطرناکي هم شده .به غير از تجاوز به حجاج در فرودگاه به عنوان خوشآمد گويي! کلي هم زير دست و پا له و لورده ميشوند و جانشان را از دست ميدهند .به عبارت ساده اين حج رفتن خودش نوعي جهاد و شهادت شده و پا توي کفش بقيه فروع دين اسالم کرده!
اطالعيه وزارت حج عربستان
با توجه به تلفات ساالنه حجاج در زيارت خانه خدا که در اثر زير دست و پا ل ه شدن است ،از همه حجاج محترم تقاضا داريم که از اول ماه محرم جاري از کشور خود با ي و لباس آهني و فايبرگالسي بياورند خودشان کاله ايمن و در مراسم سنگ زدن به مجسمه شيطان از آنها استفاده کنند تا تلف نشوند. از همکاري شما متشکريم!
مرشد و بچه مرشد
بچه مرشد :مرشد ،باالخره تکليف ما چي ميشه؟ مرشد :منظورت چيه بچه؟ بچه مرشد :باالخره ما قراره مثل کره جنوبي باشيم يا مثل کره شمالي؟ مرشد :بستگي داره چه کسي برنده بشه. بچه مرشد :مگر قراره بين کره جنوبي و شمالي جنگ بشه؟ مرشد :نه بچه! منظورم جنگ بين رفسنجاني و رهبر است. بچه مرشد :منظورت چيه؟ مرشد :رفسنجاني دوست دارد ايران مثل کره جنوبي باشد ولي آقا کره شمالي را ترجيح ميدهد و براي همين هم بين آنها دعواست. بچه مرشد :چرا شير يا خط نميکنند تا ببينند چه کسي برنده است؟ مرشد :تو چقدر سادهاي! اينها اگر شير يا خط کنند يکجوري به هم کلک ميزنند که يا دو تا شير ميآد و يا دو تا خط ...آن هم با يک سکه! بچه مرشد :براي همين به تو ميگن مرشد و من هنوز بچه مرشد موندهام!!
ﺣﮑايتهاي ايراني
* خندهدارترين فيلم کوتاه صحنه نماز خواندن پدر يا مادر است که در ضمن نماز با پايين و باال کردن و بلند و کوتاه کردن» اﷲ و اکبر« هم نمازش را ميخواند و هم دارد يک
* به دختره توي خيابون عالمت ميدم که وايسته .شيشه ماشينش رو ميده پايين و با عصبانيت ميگه :ميدوني من کيم؟ فکر کردم شخص مهمي است؛ مثأل نوه دختري امام خميني يا خواهرزاده شهرام جزايري يا حتي نسبتي با رژيم سابق داره .بعد فرياد کشيد :من توي «فيس بوک» چهار هزار و 233نفر دوست دارم و روزي پنجاه تا اليک ميگيرم. آب دهنم را قورت دادم و گفتم :چه عالي! فقط گفتم توقف کني چون يک تاير ماشينت پنچر شده و بهتره زودتر به يکي از اين چهار هزار و 233نفر دوستان «فيسبوکي» زنگ بزني بيان پنچري بگيرن! قيافه دختره خيلي تماشايي بود .کاش دوربين داشتم و ميگذاشتم توي «فيس بوک». * هر چي با بچهها فکر کرديم که اين پيتزاي پپروني گوشتش از چي درست شده عقلمان به جايي نرسيد .بايد تئوري رفيقمان را قبول کنيم که ميگه« ،احمدينژاد اين را از سفر آمريکايش به ايران آورده!» * مادرم قبل از اينکه خانم نظافتچي به خانه ما بيايد و کار تميز کردن را شروع کند تمام خانه را جمع و جور ميکند و همه چيز را مرتب ميکند.
بيشتر از دخترهاي جنوب شهر باشه؟ مگر انقالب نکرديم که مساوات ايجاد کنيم؟
توصيههاي مقام معظم به حسن روحاني
حسن ،اينقدر وعده آزادي نده به مردم قول رفاه و آبادي نده حسن ،اينقدر پز مدرنيت نده حسن ،خيلي خطرناکه!
حسن ،حقوق زنان را داغ مکن اين االغ را يک شبيه کالغ مکن حسن ،با زنان غربي دست نده قولي به اين ديپلماتهاي مست نده حسن ،خيلي خطرناکه! حسن ،يعني چه اتم بازي ما شفاف باشد؟ حساب ما با آژانس و آمريکا صاف باشد؟ حسن ،يعني چه که ايرانيان برگردند حتي اگر چند روزي در اوين سر کردند حسن ،خيلي خطرناکه! حسن ،حقوق شهروندي چيه؟ منطق و عقل و سياستمداري چيه؟ حسن ولشون کن اينا خاشاک و خسند صدام راست ميگفت ،همه پشه و مگسند حسن ،با شلوار پاره زور نزن... سنگ بزرگ به هدف دور نزن... حسن ،خيلي خطرناکه!
از ونزوئال چه خبر؟
وضع مردم ونزوئال بعد از انقالب هوگو چاوز خيلي خراب شده .بايد از انقالب ما درس عبرت ميگرفتند تا ببينند انقالب چه کمونيستي چه اسالمي ،جز ضرر چيزي به مردم نميرساند .آنجا مثل مملکت خودمان گراني بيداد ميکند. طبق اخبار خودشان ،مردم آنجا امروز يک مشکل بزرگ هم دارند که آن کمبود دستمال توالت ميباشد! ميشود گفت که انقالب ما کمي بهتر بود چون آنها مثل ما ترکمون زدند ،ولي آفتابه نداشتند!
وضع حقوق در ايران
ميگويد :نميخوام اين خانمه فکر کند من زن شلختهاي هستم!
کال» اوضاع حقوق در ايران خيلي خراب است .واقعا» حق همه را خوردهاند: حقوق بشر افتضاح است ،حقوق کارگران افتضاحتر است. حقوق زنان را که نگو! غير از آن بچهها ميگويند حتي وضع «حقوقدانان» هم تعريفي ندارد!
*** به کوري چشم مک دونالدهاي اروپا که در آنجا شراب و آبجو هم ميفروشند قرار است به زودي مک دونالدهايي در ايران (بدون اجازه صاحب امتيازش) بزنند که ماﺀ الشعير و قليان داشته باشد و بجاي Egg Mcmuffinهم قرار است براي صبحانه کله پاچه بفروشند.
برخي از خوانندگان پرسيدهاند اين اصطالح «داف» که در اينترنت و شبکههاي اجتماعي مثل «فيس بوک» و «توييتر» بين مشترکين رايج شده چه معني ميدهد؟ «داف» مخفف «دختر ايروني فرنگي» است و اگر به شما بگويند که مخفف چيز ديگري است به حرفشان گوش نکنيد چون آنها ميخواهند دختران ايراني مقيم خارﺝ را بدکاره و زشت جلوه دهند! «داف» هاي داخل کشور با «داف» هاي خارﺝ کشور کلي تفاوت دارند!
* بعد از انقالب اميد ايرانيها اين بود که روزي اقتصادشان آنقدر خوب باشد که اجناسي که ميخرند در حد کيفيت آمريکا و آلمان باشد و قيمت آنها در حد چين .حاال درست برعکس شده!
*** طبق آمار موثق ،تعداد ماشينهاي پورشهاي که در ايران وجود دارد از تمام کشورهاي ديگر خاورميانه بيشتر است؛ حتي از عربستان هم که پولدارتر از ماست .شايد به خاطر اين که عربهاي جوان عربستان احتياج به پز دادن جلوي دختران ندارند و حتي با يک شتر پير هم ميتوانند يک حرمسرا به راه بيندازند. *** آنقدر عمل جراحي دماغ در ايران زياد شده که نگو و نپرس. بزودي قرار است همه ايرانيهاي آريايي شبيه روميان باستان با دماغ قلمي باشند. *** امروز اگر از بچههاي دبستاني ايراني بپرسي وقتي بزرگ شدي ميخواهي چکاره بشوي ،جواب ميدهد :ميخوام برم آمريکا ظرف بشورم! چقدر هم با افتخار ميگه! *** تنها جايي در دنيا که قانون کوتاهترين فاصله بين دو نقطه يک خط راست است رعايت ميشود ايران است .قبول نداريد؟ به رانندگي مردم تهران نگاه کنيد! *** آخه اين انصافه که شارژ دخترهاي تلفني باالي شهر تهران
داﻑ
شما ايراني هستيد؟
(به ﺳﺒﮏ ﺍﺳﻼﻡ ﺷﻤﺲ کمدين ﺍيرﺍني) سئوال :چطور ميشود فهميد که شما ايراني هستيد؟ *** اگر صاحب يک بنز و يک بي ام و و يک لکسس آخرين مدل هستيد ولي هنوز تعويض روغن آنها را خودتان انجام ميدهيد تا چند دالر صرفهجويي کنيد ،شما ايراني هستيد... *** اگر سعي ميکنيد که همه سوپهاي شما شبيه آش دربيايند، شما ايراني هستيد... *** اگر در اداره پست آمريکا هم بر سر قيمت تمبر با مسئول گيشه چانه ميزنيد! شما ايراني هستيد... *** اگر عمدا” مرسدس بنز خودتان را به جاي پارک کردن در گاراژ خانه در بيرون خانه ميگذاريد تا همسايهها حسادت کنند ،شما ايراني هستيد... *** اگر مصرف تيغ جهت اصالﺡ آقا و مو زدايي خانم براي يک هفته ،معادل مصرف يک خانواده آمريکايي در 25هفته سال
33
باشد ،شما ايراني هستيد... *** اگر در اداره مهاجرت آمريکا يک دوجين تقاضانامه براي گرين کارت و ويزاي توريستي و دانشجويي و پناهندگي براي افراد خانواده خود در کشورتان داريد ،شما اگر هندي و پاکستاني نباشيد حتما” ايراني هستيد... *** اگر براي اﺛبات بيگناهي خود در دادگاهها هنوز به حضرت عباس قسم ميخوريد شما حتما” ايراني هستيد!... *** اگر اهل خوردن غذاهاي طبيعي و «اورگانيک» هستيد و از چيزهاي مصنوعي و شيميايي و مواد نگه دارنده بدتان ميآيد اما سالي يک بار خانمتان براي بوتاکس و اليپوساکشن و بزرﮒ کردن سينه به ايران ميرود ،حتما” ايراني هستيد!... *** اگر به علت تبليغات جمهوري اسالمي اسالميزه شدهايد و قبال” عرقخور بودهايد و امروز ماست و خيار را به عنوان مزه با عرق نعناع ميخوريد ،شما بايد ايراني باشيد!... *** اگر صداي تلفن دستي شما وقتي که همسرتان زنگ ميزند آهنگ «اي يار مبارک بادا» است و وقتي که دوست دخترتان زنگ ميزند «امشب شب مهتابه ،حبيبم را ميخوام» ،حتما” ايراني هستيد... *** اگر براي پست کردن نامه از تمبرهاي نامههايي که براي شما آمده و شما آنها را با بخار اتو کنده و با چسب کاردستي بچههاتان دوباره روي پاکت ميچسبانيد ،شما احتماال” ايراني هستيد!... *** اگر در رستوراني که به مشترياني که روز تولدشان است بستني و کيک مجاني ميدهند به گارسون بگوييد که تمام هشت نفر سر ميز شام روز تولدشان است ،شما احتماال” اگر هندي و پاکستاني نباشيد صد در صد ايراني هستيد!... *** اگر در مهمانيهاي ايراني با خوردن يک مشروب سرتان گرم ميشود و فحش و بد و بيراه به اسالم و خدا ميدهيد اما روز بعد براي خوردن غذاي نذري به مسجد شهرتان ميرويد ،شما احتماال” ايراني هستيد!...
تجاوز ﺩيجيتالي!
ايميلي آمد که طرف نوشته بود: من با اجازه کامپيوترت را هک کردم! اطالعات تو را کشيدم باال و »هاي جک« کردم. گفتم :شرم بر تو که مرا »هک« کردي! دامن عصمت کامپيوترم را لک کردي! »اف .واي .آي« کامپيوترم ويروس داشت و تو هک کردي! ندانسته هواپيما با سرنشين و تروريستها را با هم يکجا «هاي جک» کردي!
اعتراﺽ
اين اصطالﺡ توي «سر سگ بزني ،فالن چيز ريخته» را چه کسي درست کرده است؟ مثال» ميگويند توي سر سگ بزني اينجا دکتر و مهندس داريم .توي سر سگ بزني دختر خياباني و تلفني داريم .توي سر سگ بزني توي خيابانها پورشه و بنز ريخته .اين سگ بدبخت چه گناهي کرده که بايد توي سرش بزنيد تا حرفتان را ثابت کنيد و به گوش مردم برسانيد؟ من به عنوان يک مدافع حقوق حيوانات در ايران از مسئوالن تقاضا دارم که استفاده از اين اصطالﺡ را فورا» متوقف کنند.
ايران ،کشوري بي نظير!
ـ ايران تنها کشوري است که در آن کسي بيحجاب يا باحجاب نيست بلکه عدهاي محجبه هستند و بقيه بدحجاب! ـ ايران تنها کشوري است که بانک مرکزي آن با بازار قاچاق ارز زيرزميني رقابت دارد! ـ ايران تنها کشوري است که در آن دروغ گفتن بيشتر از مدرک تحصيلي به کسب درآمد کمک ميکند! ـ ايران تنها کشوري است که تعداد مغزهاي فرارياش هميشه کمتر از بيمغزهاي باقي مانده در کشور است! ـ ايران تنها کشوري است که تبليغ سنت ميکند اما به جاي ترياک شيشه ميکشد! ـ ايران تنها کشوري است که با يک انقالب ساده توسط يک طلبه ساده ،توانست کيفيت شراب خانگي را در سطح کشور به حد عالي جهاني برساند!
34
November 2015 آبان 1394
آمار پردرد
را رها کنيم؟ ماندهايم که آيا با اين پديده مبارزه کنيم يا آن
قانونگذار ميخواهد اين جرم اثبات نشده بماند
شرق اينبار اين گزارش را يک مرجع غيررسمي و تأييدنشده ارائه نميدهد ،تا دست و دلمان براي انتشارش بلرزد .معاونت امور زنان و خانواده رياستجمهوري ،کارگروه آسيبهاي اجتماعي را تشکيل داده و ارائه اين گزارش در حضور کارشناسان و خبرنگاران و بيان شفاف آن براي مردم به اين معني است که اين آسيبها به مرزي رسيده که مردم بايد بيشتر در مورد آنها بدانند. مصوريمنش ،دبير اين کارگروه که اين جلسه را با محوريت «سالمت زنان و رفتارهاي پرخطر با تمرکز بر تنفروشي» برگزار کرد ،سابقه طوالني تنفروشي را مورد اشاره قرار داد و گفت ،اين مسئله تنها در ايران و مختص اين دوران نيست ،اما بايد به اين موضوع بپردازيم که چرا و به چه علت برخي از زنان چنين شغلي را براي خود انتخاب ميکنند؟ ژاله شاديطلب ،جامعهشناس با اعالم اينکه تعداد زنان تنفروش در کشور و همراه با جزئيات آن مشخص نيست، تأکيد کرد که اگر مسئولي آماري از اين زنان اعالم کند، خودش مسئول صحت آن است. وي به مطالعهاي که هشت سال قبل با همکاري ارگانهاي مسئول درباره همين آسيب اجتماعي انجام داده، اشاره کرد و گفت ،حدود 300نفر (به طور دقيق 289نفر) از زنان تنفروش در اين پژوهش مورد سؤال قرار گرفتند که عمدتا در خيابانها آنها را پيدا کرديم .در واقع در اين پژوهش به سازماني خاص براي دريافت اين زنان مراجعه نکرده و تمامي آنها کساني بودند که در سطح شهر تهران و در نقاطي چون زير پل محموديه ،ابتداي اتوبان کردستان، ميدان ونک ،همچنين توانير و جنوب شهر تهران و ...مورد مصاحبه قرار گرفتند و پرسشنامه پر کردند .البته ما در مقابل اين همکاري و وقتي که در اختيارمان ميگذاشتند ،مبلغي را به آنها ميداديم و به همين دليل در مجموع پژوهش گراني بود. شاديطلب در ادامه گفت 76 ،درصد اين زنان هرگز سابقه فرار از منزل نداشتهاند و اينکه بسياري از مسئوالن و مردم گمان ميکنند اکثر آنها ،افراد فراري هستند اصال ن حال ،عمدتا اين افراد را معتاد ميدانند درست نيست .در عي که به خاطر مصرف مواد مجبور به تنفروشي ميشوند ،در حالي که ارتباط اين دو موضوع به هم در ميان اين زنان تنها 23درصد بود و تنها 12درصد اين زنان قبل از تنفروشي تجربه ورود به زندان را داشتند. اما نکته عجيب اين گزارش رسمي آن است که 9درصد اين زنان براي نخستين بار به اجبار شوهر و 18درصد به اجبار والدين (غالبا پدر) مجبور به تنفروشي شدهاند. شاديطلب ميگويد 70 ،درصد از اين زنان و دختران کمتر از پنج سال بود که تنفروشي را شروع کرده بودند و عمدتا سن شروع اين کار هم 18يا 19سالگي بوده است.
غم نان در صدر داليل تنفروشي زنان
در اين گزارش تأکيد ميشود که «مسئوليت تأمين مخارج چند نفر» در زمان تنفروشي در صدر داليل تنفروشي اين زنان بوده است .شاديطلب ميگويد ،داشتن سابقه بازداشت خودشان يا همسر و والدين مخصوصا پدر، آنها را به سمت اجبار براي تنفروشي برده است .در اين ميان کمترين دليل مربوط به اشاعه تنفروشي در معاشرت با دوستاني بوده که به اين کار مشغول بودهاند .مسئله ديگر درباره شرايط اقتصادي اين زنان اين است که تنها 22 درصد آنها قبل از تنفروشي ،شاغل بوده و 80درصد آنها هيچ شغلي نداشته و مسئول تأمين زندگي چند نفر بودهاند. درعينحال شغل اين 22درصد شاغل هم جزء مشاغل ناکارآمد و سياه بوده که نيازهاي آنها را تأمين نميکرده است. اين جامعهشناس ميگويد ،اغلب زنان تنفروش اين پژوهش اولين ازدواجشان در 15تا 18سالگي بوده و حتي تعدادي اعالم کردهاند که در سن کمتر از 15سالگي بوده و بهاينترتيب ،طبق قوانين بينالمللي آنها در کودکي ازدواج کردهاند .اما مسئله تکاندهنده ديگر آن است که تنها شش درصد اين زنان بيسواد هستند و بيشتر آنها داراي تحصيالت راهنمايي و ابتدايي و ديپلمه هستند .از همه مهمتر اينکه حدود 14درصد آنها داراي تحصيالت فوقديپلم و ليسانس بودند و اگر به اين فکر کنيم که اين آمار مربوط به هشت سال قبل است ،ميتوان با توجه به تحوالت جامعه در اين هشت سال ،عمق فاجعه را بيشتر حس کرد.
34
شاديطلب در ادامه گفت 11 ،درصد اين زنان داراي ازدواج دائم 42 ،درصد مجرد و 39درصد مطلقه ،چهار درصد بيوه و همچنين تعداد کمي از آنها کساني بودهاند که بدون طالق ،جدا از همسر خود زندگي ميکردند.
نيمي از مشتريان زنان تنفروش ،مردان متأهلاند
اين محقق اجتماعي معتقد است که مرز بين تنفروشي و ازدواج موقت بسيار مبهم است و اين موضوع شرايط را سختتر ميکند .وي گفت ،اغلب مشتريان اين زنان ،مردان 30تا 50ساله هستند که تقريبا نيمي از آنها متأهل37 ، درصد داراي تحصيالت عاليه و 33درصد داراي تحصيالت دبيرستاني هستند 80 .درصد مشتريان اين زنان تنفروش، شاغلاند و 44درصد هم مردان پردرآمد معرفي شدهاند. براساس اين گزارش ،اولين تجربه اين زنان در کنار خيابان بوده و معموال پس از آن وارد شبکههاي اين شغل شدهاند .در زمان تهيه اين پژوهش 42درصد اين زنان از طريق شبکه روابط اجتماعي 22 ،درصد با حضور در کنار خيابان و 25درصد با تماس تلفني ،به کار خود ادامه ميدادند و البته راههاي ديگري هم وجود داشت .محل جلب مشتري هم خيابانهاي اصلي شهر يا منزل اين مردان بوده که البته اين مسئله بسيار جاي تعجب دارد. شاديطلب در ادامه شرح گزارش تکاندهنده خود ميگويد ،آگاهيهاي اين زنان از ايدز و ساير بيماريهاي مرتبط با اين شغل بسيار اندک بود و 68درصد از زنان مجرد تنفروش و 75درصد از زنان مطلقه تنفروش ،هرگز آزمايش ايدز نداده بودند يا از لوازم پيشگيري استفاده نميکردند. مينو محرز ،متخصص بيماريهاي عفوني هم که در اين نشست حضور داشت ،آب پاکي را روي دست همه ريخت و گفت ،اين آمار مربوط به حدود هشت سال قبل است و بررسي ما در سال 91تا 92روي 161نفر نشان ميدهد که وضع بهمراتب بدتر است .در حال حاضر و طبق آماري که دقيق نيست 500 ،زن معتاد و مسئلهدار جنسي در شهر تهران هستند که براي تأمين مواد ،اين کار را انجام ميدهند و به طور ميانگين از هر 14نفر ،دو نفر مبتال به HIVمثبت است .همچنين حدود 500زن کارتنخواب خياباني در کشور وجود دارد؛ آماري که در سالهاي قبل اصال وجود نداشت. اين فعال حوزه مقابله با ايدز اعالم کرد که تنها يکسوم افراد مبتال به HIVمثبت شناسايي ميشوند و شرايط آموزش در جامعه بسيار نامناسب است و افراد نميدانند که در مقابل اين آسيب و بيبندوباري چگونه از خود محافظت کنند .محرز در ادامه اين آمار نگرانکننده ميگويد عمدهترين راه انتقال HIVمثبت در ايران تماس جنسي است و هر روز افزايش مييابد و نسبت آن هم 60درصد مرد و 40درصد زن است .البته بسياري از اين زنان هيچ رفتار پرخطر جنسي نداشتند ،بلکه تنها ازدواج کردند و حتي نميدانستند که مبتال به HIVمثبت هستند. محرز در تکميل اين آمار ميگويد ،هر سه ماه تا د و هزار نفر به تعداد مبتاليان به ايدز افزوده ميشود .محرز ميگويد، يک کار خوب در زندانهاي ايران انجام ميشد که به فرد معتاد متادون و سرنگ داده ميشد اما آن را متوقف کردند و 1کنار هم جمع ميکنند و االن معتادان را در مراکز ماده 6 زمينه شيوع اين بيماري فراهم ميشود. وي در تکميل اين موضوع گفت ،از 161زن حاضر در اين تحقيق پنج درصد مبتال به HIVمثبت بودند و اعالم کردند که در اقصا نقاط تهران اقدام به برقراري ارتباط جنسي ميکنند 80 .درصد آنها به محل کار يا زندگي مشتري خود رفتهاند و سايرين در خيابانها به کار خود ادامه
ميدادند؛ اين زنان به طور متوسط هفت روز کار ميکنند و روزانه چهار مشتري دارند. اين آسيبشناس به تعداد زنان ازدواج نکرده موجود در جامعه و افزايش سن ازدواج اشاره کرد و گفت ،امکان گرايش جوانان به اين آسيب و جلب زنان تنفروش زياد است و وجود اين زنان را نميتوان انکار کرد و حداقل کاري که ميتوانيم براي جلوگيري از آسيب بيشتر به فرزندانمان انجام دهيم اين است که آنها را سالم نگه داريم تا جامعه از بيماريهاي آنها مصون بماند. به گزارش خبرگزاريها ،آمار محرز در مورد سن تنفروشي نسبت به آمار هشت سال قبل ژاله شاديطلب فرق زيادي دارد .او ميگويد متأسفانه 44درصد زنان در روابط جنسي خود از لوازم پيشگيري استفاده ميکنند ،اما حتي اين تعداد نيز در صورت گرفتن وجه بيشتر ،از استفاده چنين لوازمي خودداري ميکنند .ميانگين سني اولين رابطه جنسي اين زنان 16سالگي بوده و حتي در بين افراد حاضر در پژوهش ما فردي را داشتيم که در هشت سالگي اولين ي خود را داشته است. رابطه جنس همچنين در تحقيقي که چندي پيش روي کودکان کار و خيابان انجام داديم ،متوجه شديم چهار درصد آنها رابطه جنسي دارند .وي همچنين ميزان شيوع مصرف مشروبات الکلي و مواد مخدر از جمله شيشه در ميان اين زنان را در مرز هشدار اعالم کرد و گفت 112 ،نفر از 161نفر حاضر در پژوهش ،تجربه مصرف مشروبات الکلي را داشتند و مصرف شيشه نيز زياد و رو به افزايش بود .وي استفاده از مواد روانگردان و مخدر بهخصوص در ميهمانيهاي جوانان را زمينه بروز يک فاجعه و بيبندوباري جنسي ياد کرد .وي در ادامه توصيه کرده که هرچه زودتر کلينيکهاي زنان آسيبديده در کشور پيگيري شود. هما داوودي ،حقوقدان با بيان اينکه از اول انقالب تا به حال «زنا» جرم محسوب ميشود ،اما در مقابل واکنشهاي جامعهشناسان ،پزشکان و آسيبشناسان ،قانونگذار متحير است .تنفروشي جرم است و نوعي زنا محسوب ميشود ،اما تکرار ميشود و وجود دارد ،پس در چنين شرايطي به لحاظ کيفري و در تحليل حقوقي ،غير از زنا نيست و چون مکررا انجام ميشود به طريق اولي ،جرم است .مسئله اينجاست که کشور به اين معضل گرفتار شده و جامعه را در چنبره خود گرفته است .در اين شرايط پزشک و جامعهشناس ميگويند بايد اين معضل را به رسميت بشناسيم تا مانع شيوع و انتقال آسيب آن شويم اما همچنان قانون ،دچار حيرت است. وي به تفاوت رفتار قانون درباره اين پديده بين زنان تنفروش و ساير زنان اشاره کرد و گفت ،بسياري از زنان هستند که به علت داشتن روابط نامشروع حتي دادن اساماس يا بيرونرفتن با مردي ديگر در صورت شکايت شوهرشان ،محکوم شدند و دادگاه براي آنها حد مشخص کرد و شالق خوردند اما چرا تنفروشان در حاشيه امن قانون هستند؟ با اين استدالل که پديده تنفروشي در نظام اسالمي و اخالقي جاي ندارد .اگر آنها در محل مشخصي حضور داشتند ،ميتوانستيم طول و عرض و ابعاد آنها را مشخص کنيم ،برايشان برنامههاي پيشگيري اجرا کنيم اما حاال که آنها به صورت پنهاني در کل جامعه پخش شدهاند، ديگر قابلشناسايي نيستند .داوودي ميگويد ،اگر جلوي اين مسئله را بگيريم ،آمار تجاوز به عنف و ربودن زنان عفيف در کشور زياد ميشود و
وي در مورد نوع برخورد قانون با مسئله «زنا» توضيح داد ،اگر چهار شاهد عادل داشته باشيم که زنا را به چشم ديده باشند ميتوان آن را ثابت کرد ،اما هيچ آدم عاقلي جلو چهار شاهد عادل اين کار را انجام نميدهد .يا در جاي ديگري از قانون آمده است که فرد مجرم بايد چهار بار اقرار به جرم کند ،در چنين شرايطي نيز اين سؤال پيش ميآيد که کدام فرد عاقلي چهار بار اقرار به جرم ميکند که ميداند نتيجه آن سلب حيات و اعدام است .در چنين شرايطي ميبينيم که خود قانونگذار ميخواهد اصال اين نوع جرائم اثبات نشوند و در واقع جرائمي که با بنيانهاي اخالقي جامعه سروکار دارند همچنان بسته بمانند ،زيرا هرچه راجع به اين مسائل بيشتر گفته شود و بيشتر اثبات شوند ،باعث شيوع و انتشار بيشتر آنها در جامعه و سستشدن بنيانهاي اخالقي خواهد شد. وي به نوع برخورد با زنان تنفروش در اوايل انقالب و تبعات آن اشاره کرد و گفت ،برخوردهاي انتظامي با اين افراد بسيار زياد بود و وقتي يک بار يک فرد را به اين جرم بازداشت ميکردند و سپس رها ميشد ،کمکم قبح اين عمل در جامعه ريخته ميشد .حاال شرايط امروز جامعه را که اصال قابل مقايسه با 30سال قبل نيست در نظر بگيريد؛ گفته ميشود که 500زن کارتنخواب در تهران حضور دارند و بايد بپرسيم چرا و چطور به اين آمار رسيدهايم؟ داوودي ميگويد در اين سالها قوانين مربوط به اين جرم اصالحهايي داشته و در قانون سال 92نيز عنوان شد که اين جرم قابل رسيدگي نيست مگر اينکه شاکي خصوصي داشته باشد يا مشهود باشد .براي مثال چنانچه همسري يا شوهري در دادگاه عنوان کرد که همسرش با فرد ديگري در ارتباط است يا اين جرم بهطور علني در خيابانهاي شهر به طور مشهود انجام شود ،قابل رسيدگي است .در چنين شرايطي اگر زني به دادگاه شکايت کند که همسرش داراي روابط خارج از عرف است نميتواند شاکي باشد زيرا عمدتا عنوان ميشود که اين مرد ،زن را به عقد دائم يا موقت خود درآورده است ،اما مرد ميتواند شاکي باشد که اين هم از ايرادات قانوني است که همواره آن را مطرح کردهايم. ليال ارشد ،فعال اجتماعي و مديرعامل خانه خورشيد، با اشاره به شرايط زنان کارتنخوابي که در اين سالها با آنها در ارتباط بوده است گفت ،اين زنان در پارکها ،شيشه مصرف و اقدام به برقراري روابط جنسي ميکنند ،باردار ميشوند و کودکان حاصل از اين روابط تبديل به دغدغهاي براي آنها و جامعه ميشود. ن حال يک پيشنهاد در حال پيگيري خود وي در عي را تکرار کرد و گفت ،اجازه دهند زنان فاقد صالحيت و معتاد تنفروشي که در سازمان بهزيستي نيز داراي فرزند هستند و تمايلي به فرزندآوري مجدد ندارند ،توسط پزشک زنان تحت عمل توبکتومي قرار گيرند .به اين ترتيب مانع بارداريهاي آنها ميشويم و آسيب کمتري از روابط جنسي پرخطر خواهيم داشت. شهربانو اماني ،نماينده مجلس که در امور زنان فعال است ،هم با تأکيد بر اينکه موضوع تنفروشي زنان در اين سالها با رويکردهاي مثبت و منفي زيادي ارزيابي شده است گفت ،ما ميخواستيم جامعهاي بسيار اخالقمدار داشته باشيم و انتظار داشتيم کوچکترين خطايي نداشته باشيم اما ديديم که با پاککردن صورتمسئله آسيبها کم نشد. وي با بيان اينکه بيشترين علت فعاليت اين افراد «فقر» است گفت ،بايد مسائل اجتماعي را در حوزه اجتماعي ببينيم و براي آن راهحل ارائه کنيم .اينها در جامعه رها شدهاند .هيچکس روي آنها تحقيق و پژوهشي در جهت حل مشکالت و آسيبهاي آنان انجام نداده است .اين افراد و کارشان در کشور تابوست و خطهاي قرمز کشور آنقدر در اين حوزه زياد است که متخصصان و کارشناسان نميدانند چهکار کنند.
35
کنسرتهاي ايراني در آتالنتا
November 2015 آبان 1394
پخش «پرديس» در نيويورک
ـ کنسرت بزرگ «شاهکار بينشپژوه» همراه با ارکستر نشريه «پرديس» اکنون در نيويورک و در خواربار سمفوني ،شنبه 14نوامبر در مرکز هنري «فرست» در فروشي ، A To Zسوپر جردن ،رستوران ميراژ و هر شش شعبه رستوران «رواق» رايگان در دسترس جورجيا تک. مراکز فروش بليت در آتالنتا :فروشگاههاي گلوبال ،شهرزاد همميهنان عزيز قرار دارد. و وطن .تلفن اطالعات اين برنامه 3572ـ )678( 357 فاکس تياتر ميباشد. ـ کنسرت «ابي» خواننده پرسابقه و محبوب در روز 18 3نوامبر تا 8نوامبر ،شوي برادوي سيندرال دسامبر در «سنتر استيج» در آتالنتا( .براي کسب اطالعات 25و 27نوامبر ،سيرک دريمز هاليديز بيشتر و ديگر کنسرتهاي ابي در شهرهاي تحت پوشش 2تا 6دسامبر ،شوي برادوي «الف» ماهنامه پرديس ،به آگهي اين برنامه در صفحه 2همين 11دسامبر تا 27دسامبر ،باله «فندقشکن» با شماره پرديس رجوع کنيد) اجراي هنرمندان باله آتالنتا براي کسب اطالعات و تهيه بليت ميتوان با شماره ديدار با دوستان تلفن (800) 745-3000يا آدرس اينترنتي فاکس در کانون ايرانيان آتالنتا تياتر www.ticketmaster.comتماس گرفت. شنبه شب 24اکتبر ،سالن پذيرايي کانون ايرانيان آتالنتا مملو از جمعيت بود و در آن برنامه زيبايي تحت عنوان فيليپس ارينا «ارتباط دوباره با دوستان» برگزار شد که هدف آن ديدار دوستان با آقاي محمد (ديويد) داودي بود که چندي است با 17نوامبر ،کنسرت اعضاي بازمانده از گروه معروف بيماري سرطان در نبرد است .ايشان يکي از تجار خوشنام «گريتفول دد» و خير و از اعضاي اوليه و بنيانگذاران کانون ايرانيان آتالنتا 28نوامبر ،جشنواره آبجو و تاکو با همراهي گروههاي ميباشد .در اين شب فراموش نشدني ،دوستان آقاي داودي موسيقي محلي که از شهرهاي دور و نزديک و حتي کشورهاي ديگر نيز 20دسامبر ،سيرک موزيکال هاليدي حضور داشتند سخنرانيهايي در تجليل و ستايش و تجديد خاطرات از اين مرد بزرگ و دوست داشتني ايراد کردند که مورد استقبال همگان قرار گرفت .برنامه با پذيرايي کامل و شام همراه بود .به مسؤلين ،اعضاي هيات مديره کانون ايرانيان و همچنين ديگر اشخاصي که در تهيه و تدارک اين برنامه زيبا سهيم بودند خسته نباشد ميگوييم و براي آقاي اجاره داودي بهبودي و سالمتي کامل و طول عمر همراه با عزت و زيرزمين يک خوابه با حمام ،آشپزخانه سربلندي آرزومنديم. و اتاق پذيرايي در منطقه «جانز کريک» برنامههاي ماه نوامبر اجاره داده ميشود.
کانون ايرانيان آتالنتا
جمعه 6نوامبر (ساعت 7:30بعد از ظهر) ـ جلسه مجمع عمومي کانون (مختص اعضا). جمعه 13نوامبر ( 2015ساعت 7:30بعد از ظهر ) ـ ديدار و گفت و شنود با شاهکار بينش پژوه. شنبه 14نوامبر 2015ـ کنسرت بزرگ شاهکار بينش پژوه در جورجيا تک. جمعه 20نوامبر ( 2015ساعت 7:30بعد از ظهر ) ـ نگاهي به دورنماي اقتصاد ايران و جهان. جمعه 27نوامبر 2015ـ کانون به دليل تعطيالت شکرگزاري برنامهاي نخواهد داشت . آدرس کانون: 3146 Reps Miller Rd. Norcross, GA 30071
سومين ميهماني ساالنه «پويا» «پويا» (سازمان حرفهاي آمريکاييهاي ايرانيتبار) سومين ميهماني ساالنه خود را در روز دوشنبه 30نوامبر در رستوران سفران (زعفران) در سندي اسپرينگز برگزار ميکند .در اين مراسم برگزيدگان بورس تحصيلي «پويا» نيز معرفي خواهند شد.
افتتاح سوپرمارکت و نانوايي «تاج» سوپرمارکت و نانوايي جديدي در آتالنتا در منطقه نورکراس افتتاح شده که مواد غذايي و به ويژه نان سنگک تازه و روزانه مشتريان خود را تامين ميکند .تلفن تماس(770) : .8799-559
افتتاح داروخانه ايراني با افتتاح يک داروخانه ايراني در قلب آلفارتا حاال همميهنان عزيز ميتوانند به دارو ،خدمات مشاوره و واکسيناسيون خود به زبان فارسي دسترسي داشته باشند .اين داروخانه در نزديکي سوپر گلوبال 1و بيمارستان نورت فولتن قرار دارد و مديريت آن به عهده دکتر اسکندري است.
جدول کالسيک افقي: _ 1آغاز و شروع _ بدل از وضو _ جمع امين. _ 2طعام روسي _ پيمان آتالنتيک شمالي _ کشوري در شبهجزيره اسکانديناوي. _ 3دانش و تکنولوژي ساخت و نگهداري روباتها و بهرهبرداري از آنها _ انجمن علمي. _ 4حرف نه عاميانه _ عشقبازي کردن _ رشتهکوهي در روسيه که قله بلند آن «کاکاساس» نام دارد. _ 5آزاد و يله _ از شبهاي معروف سال _ ريشه و بنياد. _ 6کوچکترين عدد دو رقمي _ ضررکننده _ گندم سوده. _ 7شکارچي _ نوعي بيماري مسري _ نقاش و مينياتوريست. _ 8داخلي _ از اجزا ترشي _ رشوهگير. _ 9نام يکي از سرداران کوروش بزرگ _ جمع خادم _ قوم سرخپوستان باستاني آمريکا. _ 10خاطر و انديشه _ جايي که افراد را براي اطمينان از نداشتن بيماري واگيردار يا پيشگيري از انتقال آن به ديگران ،مدتي در آن نگه دارند _ حرف ندا. _ 11جلوهگري و فخرفروشي _ نام قديم کرمان _ پرندهاي از نوع مرغابي. _ 12سرزدن گناه _ عضو بينايي _ نام آذري.
1664ـ )404( 444 دعوت به همکاري
به خانمي جهت نگهداري پدر سالمندمان و انجام کارهاي خانه در منطقه مرييتا جورجيا از روز دوشنبه تا جمعه هر هفته به مدت 8ساعت در روز نيازمنديم.
3175ـ )770( 565 9739ـ )404( 429 استخدام
به يک نفر براي نگهداري از خانمي در خانه بطور شبانهروزي در آتالنتا احتياج ميباشد.
8730ـ )770( 984 استخدام آرايشگر
سالن آرايش «»Shear Impressions در آلفارتا به تعدادي آرايشگر با مدرک از ايالت جورجيا براي همکاري نيازمند است.
0276ـ )770( 751
Light Fixtures For Sale A large quantity of Metalux heavy duty fluorescent light fixtures with covers ideal for warehouses and commercial buildings, ranging from 1 to 3 lamps and 4 to 8 feet long are available to serious buyers. For more information please call:
(678) 707-9667
35
جدول اعداد اعداد زير را در خانههاي خود قرار دهيد .جهت راهنمايي از يکي از اعداد 6رقمي استفاده شده است. 2رقمي: .92 _ 77 _ 58 _ 32 _ 89 _ 64 _ 45 _ 26 3رقمي: _ 294 _ 157 _ 828 _ 618 _ 462 _ 305 _ 263 _ 143 .975 _ 731 _ 552 _ 456 4رقمي: _ 5242 _ 3224 _ 1792 _ 4837 _ 2043 _ 1485 _ 7358 _ 6021 _ 9112 _ 7634 _ 6352 _ 5768 .9645 _ 8543 5رقمي: _ 25997 _ 60853 _ 23603 _ 12535 _ 12374 .76521 6رقمي: .693387 _ 642779 _ 559250 _ 437431 _ 246891
_ 13راننده ارابه هراکلس بود که در اولين مسابقه المپيک قهرمان ارابهراني شد _ تغييرناپذير. _ 14آهسته و بيحرکت _ قايق و بلم روسي _ چسباندن. _ 15مؤسس و بنيانگذار _ مايع لعابدار _ زن صومعهنشين.
عمودي: _ 1سرير و تخت سلطنت _ از مجموعه اشعار «سهراب سپهري». _ 2از طوايف ايراني _ زمان گذشته _ سوي ديگر. _ 3سرگشته و مدهوش _ سوغات و هديه _ هماکنون. _ 4پيشروي خشکي در آب _ احمق و کودن _ عزيز و محترم. _ 5جنبيدن و تکان خوردن _ نوعي انگور سرخرنگ. _ 6پهلوان و دالور _ از ضماير بيگانه _ خونآشام سينما. _ 7کمحجم _ شماره استاندارد بينالمللي کتاب _ از مواد غذايي موجود در سيبزميني. _ 8از حروف ندا _ لقب «امام فخر رازي» _ روح جاودان در دين مصريان قديم. _ 9فلزي _ رييس مدرسه _ شهر خروس. _ 10بلندترين قله اروپا واقع در رشته کوه آلپ _ اولين ضمير _ خال سياه. _ 11حيران و سرگردان _ باهوش و زرنگ. _ 12کمربند فرضي زمين _ نام پادشاهان ارمنستان در عهد ساسانيان _ پرشدن. _ 13انگور خشک شده _ روزي خواستن _ حزن و اندوه. _ 14قصد و اراده _ مرجوعي _ بازگشتن. _ 15نخستين کسي که چاه نفت حفر کرد _ مشايعت و همراهي.
36
November 2015 آبان 1394
هم با استقبال بينظيري از طرف همميهنان روبرو شده است.
انجمن ايرانيان آتالنتا
کورش سليماني
يادم نيست ،سالهاست که با نمايش فيلمهاي باارزش و کنسرتهاي موسيقي سنتي و نمايشهاي باارزش ،بدون اينکه چشم طمع به دالر داشته باشه ،اين مهم را انجام داده (اگر اسمش يادم اومد ،در شماره بعد مينويسم).
بنياد اسماعيل خويي
اين بنياد بيشتر از دو دهه (دهه يعني ده سال) قبل با برگزاري سخنرانيهايي اجتماعي و سياسي و به خصوص به نيت زنده نگاه داشتن ياد و خاطره «کشتار »67زندانيان سياسي توسط جمهوري اسالمي ،فعاليت خود را آغاز کرد ولي خودش را سازماني سياسي نميداند و من هم نميدانم چرا خودش را سازمان سياسي نميداند و اصال» به من چه؟ من که باشم که در اين مورد اظهارنظر کنم؟
به جان دستاندرکاران جمهوري اسالمي دعا و از صميم قلب و با خلوص نيت از خدمات آن رژيم (يعني جمهوري اسالمي) به رژيم خود (يعني رژيم صهيونيستي) تشکر کنند ،چونکه به برکت موضعگيريهاي سياسي ضدسني و ضدعرب ،کشورهاي مسلمان دست به دامان آمريکا شده و به اسراييل نزديک شدهاند و به خصوص نمايش موشکهاي قارهپيما در داخل تونلهايي در کوه ،کشورهاي عربي همسايه را کک به تنبون کرده و حاال براي خريد سيستم موشکهاي ضدموشک گنبد آهنين دست به دامان اسراييل شدهاند که هم از نظر سياسي و هم اقتصادي براي اسراييل يک موهبت الهي است.
رستورانهاي ايراني
خوراکهاي خوشمزه رستورانهاي ايراني باعث شده که بسياري از آمريکاييها به همين خاطر با ايرانيها ازدواج کنند.
K@Kourosh123.com
«تنکس گيوينگ» يا روز شکرگزاري
«پيوريتن»ها ،انگليسيهاي خيلي متديني بودند که هوس مهاجرت به سرشون زد و راهي قاره آمريکا شدند و در همان اولهاي کار مهر بوقلمونهاي پروار و چاق و چله شمال آمريکا به دلشون افتاد و بعد با سرخپوستها به بهانه «شکرگزاري» يکي يکي خدمت بوقلمونهاي بدبخت رسيدند و اين هم به صورت يک رسم در آمريکا درآمد و هر ساله حدود 45ميليون بوقلمون بينوا فقط و فقط براي «شکرگزاري» از دم تيغ گذرانده ميشوند و روي ميزهاي آمريکاييهاي متدين و کافر قرار ميگيرند و هموطنان ايراني هم ،قربونشون برم ،از آمريکاييها هم شکرگزارتر شدهاند.
شکر ،تشکر و بقيه قضايا
من نميدونم ريشه تشکر ،همون شکر باشه يا نه ،ولي اين رو ميدونم که شکر را معموأل به درگاه پرودگار به جا ميآورند و تشکر را به خاطر بزرگواري يا لطف يا خدمتي کوچک يا بزرگ ،ولي اين روزها صاحبان شرکتها و کار و کسب ،از روز «تنکس گيوينگ» يعني همون شکرگزاري کارتي براي مشتريان خود ميفرستند و ضمن تشکر و قدرداني به آنان يادآوري ميکنند که هنوز براي گرفتن پول آنان در خدمت حاضرند و اينجانب (يعني خود من) چونکه اصوأل اهل کار و بار نيستم و کسي را ندارم که از اين بابت از او تشکر کنم ،تصميم گرفتم تا از اونهايي که بيتفاوت نبودهاند و با خون دل و عرق جبين به خدمت همميهنان کمر بستهاند قدرداني کنم.
نشريه «پرديس»
امسال حدود 22يا 23يا 27سال يا يک چنين چيزي از انتشار نشريه «پرديس» در ايالت جورجيا ميگذره و حاال در بسياري از ايالتهاي شرق آمريکا خواننده داره. ناشران «پرديس» رابط اجتماعي و اقتصادي گرانقدري بودهاند و به جرات يا ترس و لرز ميشه گفت که شايد «پرديس» يکي از معتبرترين نشريهها در آمريکا و کانادا باشه .البته همين ناشران «پرديس» وقتي ميبينند که نشريه داره زير چاپ ميره و از نوشتههاي من خبري نيست ،اخالقشون به کلي عوض ميشه که آن داستان ديگري است.
کانون ايرانيان آتالنتا حدود 25 ،24يا 26سال پيش توسط همميهناني که قصد داشتند زبان و فرهنگ و سنتهاي ايراني را حفظ و به آيندگان منتقل کنند تاسيس شد و حاال به گواهي آقاي محمد اميني نويسنده و پژوهشگر دنيا ديده ،بزرگترين و باشکوهترين کانون ايراني در آمريکا و اروپا و کاناداست. بودجه ساختمان جديد کانون با دست و دلبازي و سرمايهگذاري همميهنان تامين شد و با اجاره محل براي جشنها و مراسم گوناگون، قسمتي از هزينه به دست ميآيد و استقبال ايرانيان از کالسهاي فارسي هم زياد بوده است. چندي پيش يکي از همميهنان ناگهان به سرش زد و پرچم شير و خورشيد را که به قول خيليها نماد مبارزه با جمهوري اسالمي بود و سلطنت طلبان و به خصوص «جنبش ما هستيم» آن را نشان بارزي از هويت خود ميدانستند از کانون بيرون آورد و قشقرقي به پا شد که بيا و ببين....ولي تعداد ايرانيهايي که در ماه بعد از اين موضوع به عضويت کانون درآمدند ،به پنج تا شش برابر رسيد و برنامههاي کانون
تشکر «رژيم صهيونيستي» اسراييل از «جمهوري اسالمي» ايران
«انجمن ايرانيان آتالنتا» دو سه سالي بعد از تاسيس کانون تاسيس شد و مؤسس آن محمد داودي بود که تا آخر کار با هزينه و همت خودش چند سالي آن را اداره کرد« .انجمن ايرانيان» با برگزاري سخنراني و دعوت از شاعران و هنرمندان و نويسندگان سهم بسيار مهمي در ترويج فرهنگ ايراني به عهده گرفت. محمد داودي مدتي است که به بيماري سختي مبتالست و در آخرين روزهاي ماه اکتبر مجلسي به خرج و ابتکار خودش براي ديدار با دوستان و طرفداران او در کانون ايرانيان برگزار شد و خود او شاهد قدرداني ديگران از خدمتهاي اجتماعي و سياسياش بود. در اين برنامه يکي از دوستداران محمد داودي قطعه شعري خواند که به هيچ وجه مورد استقبال قرار نگرفت. ايا يا ايهل ممد ،که مشهوري به داودي شنيدم محفلي داري ،همين اينجا ،به اين زودي خوراکيهاي خوشمزه ،دسرهايي بسي عالي کباب و جوجهي بريان ،کنار ماهي دودي تو که داري چنين حسن و چنين اخالق وااليي بگو حاال به اين مخلص ،که تا حاال کجا بودي؟
انجمن آزاديخواهان آتالنتا «انجمن آزاديخواهان آتالنتا» سالهاي سال است که براي پشتيباني از حقوق زندانيان سياسي و اقليتهاي قومي و مذهبي و ايجاد فضايي براي گفتوگو در باره ايران فعاليت داشته است و آخرين تظاهرات آنان در مورد اذيت و آزار بهاييها و مسيحيان و زندانيان سياسي در ايران بود.
فيلم و نمايش و کنسرت
يکي از همميهناني که اسمش درست
36
شکر
يک جاهل لکاته دم ميخانه
بي وقفه بزد چند آروغ جانانه
گفتا که دو صد شکر خداوند کريم
مقامات اسراييل بايد هفت روز هفته و صبح و روز و شب از بابت جام و عرق و پيمانه
37
داس کهنه
قصيدهاي از م .سحر بيچاره ملتي که نياز به قهرمان دارد “برتولت برشت” بيچاره ملتي که شود قهرمان او آن نابرادري که بود خصم جان او نامردمي که چهره نهان کرده در فريب چون رهزني به همرهيي کاروان او گرگي که بر دريدن ميش است آرزوش وز راه دين خزيده به جلد شبان او بيچاره ملتي که سپارد زمام عقل در دست شرع و ،دزد شود پاسبان او! از بد ،هزار بار بتر ،روزگا ِر آنک ديو از د ِر خدا بربايد روان او رنگ کالم خويش زند بر کالم وي فکر نهان خويش نهد بر زبان او بر خوان او نشيند و از خون او خورد برجا نهد ز بهر سگان استخوان او خنجر به دست وي بنشاند به کام وي تير افکند به سينه او از کمان او وهني چنين ،اگرچه نه درخورد آدميست دردا که زايد از دل وهم و گمان او دردا که منتج است ز فقدان راي وي رنجا که حاصل است ز جهل گران او ارباب دين ربوده به چنگگ نهاد وي اصحاب جور ،برده به ذلت ،جهان او جالد او به جلد مراد کبير او بدخواه او به جامه پير مغان او خ فرو ِز او پيک بهشت او شده دوز خ فرو ِز او شده آتشنشان او دوز چونين چگونه راه توان برد زي فالح آن را که سوي چاه برد نردبان او؟ قومي چنين ،چگونه برآيد مراد وي؟ شهري چنين ،چگونه بماند نشان او؟ اين داستان سمر شده زان ملتي که کرد بيداد شرع ،سهم تبر ،بوستان او وجدان فروخت ،اهل تفکر به اهل دين با اين طمع که دين بدهد آب و نان او! غافل از آنکه دير نپايد سراب وي نادان در اينکه زود سرآيد زمان او زينگونه سوخت کشور و ويرانه شد زمين رفت از نهاد باغ ،بهار و خزان او قومي ،شکسته کشتي و درياست در خروش بي باد شرطه مانده چنين بادبان او! گم کرده آشيانه ،به ديدار آشنا چونين ،چگونه تازه شود آشيان او؟ دين ،داس کهنه بود و به کينش جال زدند تا خون به آسياب ،کنند ارمغان او اکنون چه مانده ،غير شقايق ميان دشت وان برگهاي سوخته در خاوران او؟ *** آن کو متاع روشني از دين طلب کند دينش متاع و روشنيي او دکان او
منشور انتظار مرا منتشر کنيد رضا مقصدي
اي واژهها! بهار مرا منتشر کنيد مضمون روزگا ِر مرا منتشر کنيد در صبح شاعرانهترين شاخسار سبز اقرار سايهسار مرا منتشر کنيد اي برگهاي منتظر نشر آفتاب! جاري جويبار مرا منتشر کنيد
November 2015 آبان 1394
چشمش کجاست؟ تا که دلم تازهتر شود ديدا ِر بيقرا ِر مرا منتشر کنيد در شور شادمانه سنتور سرنوشت اين زار زار تار مرا منتشر کنيد زخم هزار خاطره بر سينهام نشست تصوير سوگوار مرا منتشر کنيد مهمان مهرباني دستم برنج بود ايثار خوشهزار مرا منتشر کنيد آئينهاش تمام تماشاي من شده است گلگشت شعلهبار مرا منتشر کنيد گلواژههاي سبز! بهارم کنيد و يا منشور انتظار مرا منتشر کنيد.
پناهجو
ويدا فرهودي خزان اکنون که ميآيد نگاهم غرقه در باران ميانديشد به تنهايي ،سکوت و تلخي دوران صداي عشق ميگيرد ،زبان در بغض ميميرد پناهي تلخ جوينده ،به دور از خود بسي انسان پناهي زان که ميخواهد دو سه وقتي از آرامش و آن ديگر که ميبافد لباس خويش از حرمان خزاني سخت ميآيد هزاران چون من و چون ما همه از راه بگسسته ،پريشان ،خسته و ويران ببين در چشمشان شادي شکسته! مانده فريادي که از اعماق اندوهي فرا زد ميشود عصيان! به خود ميآي ،اينان را پناه عشق ميبايد که مهمانند و ما را هم مرام عشق بر مهمان به خود ميآي ما خود هم فقط مهمان دنياييم پناهي ده به انسانها مگر شيرين شود دوران
يوسف گمگشته در آلمان
هادي خرسندي
يوسف گم گشته پيدا شد در آلمان غم مخور گفت ديگر برنميگردم به کنعان غم مخور اي پناهنده کنون که رفتهاي در جاي امن از غم سوريه بگذر بهر لبنان غم مخور خانم مرکل اگر يکخرده باشد بدحجاب اي برادر بابت ناموس ايشان غم مخور تو در اينجا نه پي امر به معروف آمدي در همين حدي که مفتي ميخوري نان غم مخور ميزبان را گو که حال شيعه و سني بدان گر زند مهمان لگد بر تخم مهمان غم مخور بمب پوتين گر دو روزي جان مردم را گرفت اي اوباما ،مرگ «بو»* از بهر آن جان غم مخور بمب آمريکا اگر يک روز و يک شب در ميان اشتباهي ميخورد بر فرق افغان غم مخور گفت سردا ِر سليماني ابا بشار اسد تا ترا عظماست کشتيبان ،ز طوفان غم مخور در جوار حق تلف گشتن مقدس آرزوست گر که حاجي کشته شد در عيد قربان غم مخور غم نخوردن کار انسان هاي صاحب درد نيست جان هادي الاقل در حد امکان غم مخور! * BOنام سگ پرزيدنت اوباما
اين خانه قشنگ است ولي خانه من نيست دکتر خسرو فرشيدورد اين خانه قشنگ است ولي خانه من نيست اين خاک چه زيباست ولي خاک وطن نيست آن دختر چشم آبي گيسوي طاليي طناز سيه چشم چو معشوقه من نيست آن کشور نو آن وطن دانش و صنعت هرگز به دل انگيزي ايران کهن نيست در مشهد و يزد و قم و سمنان و لرستان لطفي است که در کلگري و نيس و پکن نيست در دامن بحر خزر و ساحل گيالن موجي است که در ساحل درياي عدن نيست در پيکر گلهاي دالويز شميران عطري است که در نافهي آهوي ختن نيست
آوارهام و خسته و سرگشته و حيران هرجا که روم هيچ کجا خانه من نيست آوارگي و خانه به دوشي چه بالييست دردي است که همتاش در اين دير کهن نيست من بهر که خوانم غزل سعدي و حافظ در شهر غريبي که در او فهم سخن نيست هرکس که زند طعنه به ايراني و ايران بي شبهه که مغزش به سر و روح به تن نيست پاريس قشنگ است ولي نيست چو تهران لندن به دالويزي شيراز کهن نيست هر چند که سرسبز بود دامنه آلپ چون دامن البرز پر از چين و شکن نيست اين کوه بلند است ولي نيست دماوند اين رود چه زيباست ولي رود تجن نيست اين شهر عظيم است ولي شهر غريب است اين خانه قشنگ است ولي خانه من نيست
پيک مرگ
شروين سليماني پيک مرگ آمد شبي شوق جهانم را گرفت تا به خود جنبيدم عزرائيل جانم را گرفت سرنشين بنز آن دنيا شدم بي گفت و گو مرگ در پس کوچه دنيا ژيانم را گرفت رد شدم با پاي لرزان از پل تنگ صراط يک فرشته دستهاي ناتوانم را گرفت خواستم وارد شوم در باغ زيباي بهشت حضرت هود آمد و نام و نشانم را گرفت گفتم آن دنيا خودم مأمور دولت بودهام! اخم کرد و کارتهاي سازمانم را گرفت چونکه دانست آن جهان من گير ميدادم به خلق گير داد و حس و حال شادمانم را گرفت بعد با اکراه ما را هم به داخل راه داد اشتياق زايدالوصفي امانم را گرفت باغ سبزي ديدم و انواع نعمتها ولي ديدن حور و پري تاب و توانم را گرفت ميگذشت از دور حوري ،گفتم «آي الو يو، کامان» دست هابيل آمد و محکم دهانم را گرفت روبروي حورعيني غنچه شد لبهاي من حضرت لوط از عقب آمد لبانم را گرفت! سعي کردم تا بنوشم جامي از جوي شراب حضرت عيسي پريد و استکانم را گرفت حضرت حوا به همراه دوغلمان بلوند رد شد و کال لباس پرنيانم را گرفت داشتم با حرص ميليسيدم از جوي عسل حضرت داود با انبر زبانم را گرفت ديدم استخري پر از حوري ،پريدم توي آب تا شدم نزديک آنها کوسه رانم را گرفت توي يک وان بلورين تخت خوابيدم در آب نوح بيرونم نمود از آب و وانم را گرفت يک پري شد ميهمانم ،بردمش پشت درخت بچه خوشگل يوسف آمد ،ميهمانم را گرفت خواستم وارد شوم در حلقه اصحاب کهف سگ پريد از قسمت پا استخوانم را گرفت پاتوق دنجي براي عشق و حالم يافتم گشت ارشاد بهشت آمد مکانم را گرفت يافتم اکسير عمر جاودان را در بهشت يک نفر اکسير عمر جاودانم را گرفت گفتم آخر اي خدا! اين گير دادنها به ما لذت تفريح در باغ جنانم را گرفت پاسخ آمد :اين سزاي اوست که روي زمين وقت عشق و حال ،حال بندگانم را گرفت!
دلي در آتش
هوشنگ ابتهاج (سايه)
چه غم دارد ز خاموشي درون شعله پروردم كه صد خورشيد آتش برده از خاكستر سردم به بادم دادي و شادي ،بيا اي شب تماشا كن كه دشت آسمان درياي آتش گشته از گردم شرارانگيز و توفاني ،هوايي در من افتاده ست كه همچون حلقه آتش درين گرداب ميگردم به شوق لعل جان بخشي كه درمان جهان با اوست
37
چه توفان ميكند اين موج خون در جان پردردم گلهاي آتشين وفاداري طريق عشق مردان است و جانبازان در باغ دامن تو چه سان رشد ميکنند؟ چه نامردم اگر زين راه خون آلود برگردم اين خواهر و برادر من آيا در آن شبهاي توفاني كه عالم زير و رو ميشد شير از کدام ماده پلنگي گرفتهاند؟ نهاني شبچراغ عشق را در سينه پروردم پيش از طلوع طالع برآر اي بذر پنهاني سر از خواب زمستاني امشب ستارگان به بستر خون خسته خفتهاند كه از هر ذره دل آفتابي بر تو گستردم بيدار باش را زخوبي آب پاكي ريختم بر دست بدخواهان دلي در آتش افكندم ،سياووشي برآوردم چراغ ديده روشن كن كه من چون سايه شب كي رفتهاي تاروز ز خاكستر نشين سينه آتش وام ميكردم فروغي بسطامي
کبوتر و شاهين
حافظ
سحرم دولت بيدار به بالين آمد گفت برخيز که آن خسرو شيرين آمد قدحي درکش و سرخوش به تماشا بخرام تا ببيني که نگارت به چه آيين آمد مژدگاني بده اي خلوتي نافه گشاي که ز صحراي ختن آهوي مشکين آمد گريه آبي به رخ سوختگان باز آورد ناله فريادرس عاشق مسکين آمد مرغ دل باز هوادار کمان ابروييست اي کبوتر نگران باش که شاهين آمد ساقيا مي بده و غم مخور از دشمن و دوست که به کام دل ما آن بشد و اين آمد رسم بدعهدي ايام چو ديد ابر بهار گريهاش بر سمن و سنبل و نسرين آمد چون صبا گفته حافظ بشنيد از بلبل عنبرافشان به تماشاي رياحين آمد
شعر خزاني
نصرت رحماني در ارتفاع ز غم نپرهيزم من آبروي خزانم شکوه پاييزم مساحت شبم آينهدار اندوهم شناسنامه عشقم ز شعر لبريزم ز دودمان شهيدان سربدارانم اگر به طره گيسوي يار آويزم سپيد جامه به خوناب شستشو دادم غبار راه نشينم ،سبک به پا خيزم رکاب باده کشيد از خدنگ زار گذشت دل کبوتريام شد عروج کاريزم حکايت است قلم شد به جاي شمشيرم شکايت از که کنم؟ خنجر است مهميزم خزاني است دل بي شکيب سرکش من سر ستيز مرا کشت ،با که بستيزم؟ چه روزگار سياهي بر اين خراب گذشت غمين مباش که امروز بگذرد نيزم گذشت موسم پاييز زندگاني من با جاي ريزش باران من اشک ميريزم
پويندگان
سياوش کسرايي آنان به مرگ وام ندارند آنان که زندگي را الجرعه سر کشيدند آنان که ترس را تا پشت مرزهاي زمان راندند آنان به مرگ وام ندارند آنان فراز بام تهور افراشتند نام آنان تا آخرين گلوله جنگيدند آنان با آخرين گلوله خود مردند آري به مرگ وام ندارند آنان عشاق عصر ما پويندگان راه بال راه بي اميد مادر ! بگو که در تک اين خانه خراب
کي رفتهاي ز دل كه تمنا كنم تو را؟ كي بودهاي نهفته كه پيدا كنم تو را؟ غيبت نكردهاي كه شوم طالب حضور پنهان نگشتهاي كه هويدا كنم تو را با صد هزار جلوه برون آمدي كه من با صد هزار ديده تماشا كنم تو را چشم به صد مجاهده آيينه ساز شد تا من به يك مشاهده شيدا كنم تو را باالي خود در آينه چشم من ببين تا با خبر ز عالم باال كنم تو را مستانه كاش در حرم و دير بگذري تا قبله گاه مومن و ترسا كنم تو را خواهم شبي نقاب ز رويت برافكنم خورشيد كعبه ،ماه كليسا كنم تو را گر افتد آن دو زلف چليپا به چنگ من چندين هزار سلسله در پا كنم تو را طوبي و سدره گر به قيامت به من دهند يكجا فداي قامت رعنا كنم تو را زيبا شود به كارگِه عشق كار من هر گه نظر به صورت زيبا كنم تو را رسواي عالمي شدم از شور عاشقي ترسم خدا نخواسته رسوا كنم تو را
دل زنده
صائب تبريزي در سيه خانه افالك دل روشن نيست اخگري در ته خاكستر اين گلخن نيست دل چو بيناست چه غم ديده اگر نابيناست خانه آينه را روشني از روزن نيست گوهر از گرد يتيمي نشود خانه نشين دل اگر زنده بود هيچ غم از مردن نيست ديده شوخ تو را آينه در زنگارست ورنه يك سبزه بيگانه درين گلشن نيست راستي عقده گشاينده اسرار دل است شمع را حوصله گريه فرو خوردن نيست نيست در قافله ريگ روان پيش و پسي مرده بيچارهتر از زنده درين مسكن نيست حرص ،هر ذره ما را به جهاني انداخت مور خود را چو كند جمع كم از خرمن نيست نه همين موج ز آمد شد خود بي خبرست هيچ كس را خبر از آمدن و رفتن نيست سفلگان را نزند چرخ چو نيكان بر سنگ محك سيم و زر از بهر مس و آهن نيست دل نازك به نگاه كجي آزرده شود خار در ديده چو افتاد كم از سوزن نيست
بگو مهرداد اوستا با من بگو تا كيستي؟ مهري؟ بگو؟ ماهي؟ بگو خوابي ،خيالي ،چيستي؟ اشكي بگو ،آهي بگو راندم چو از مهرت سخن گفتي بسوز و دم مزن ديگر بگو از جان من جانا چه ميخواهي؟ بگو گيرم نميگيري دگر ز آشفته عشقت خبر برحال من گاهي نگر با من سخن گاهي بگو غمخوار دل اي مه نهاي ،از درد من آگه نهاي واهلل نهاي ،باهلل نهاي از دردم آگاهي؟ بگو درخلوت من سرزده يك ره درآ ،ساغر زده آخر نگويي سرزده از من چه كوتاهي بگو من عاشق تنهاييم ،سرگشته شيدائيم ديوانه رسواييم ،تو هرچه ميخواهي بگو
38
November 2015 آبان 1394
تيم ملي بسکتبال ايران برنده مدال برنز جام ملتهاي آسيا شد تيم ملي بسکتبال ايران پس از ناکامي مقابل تيم ملي چين در دور نيمه نهايي ،با برتري در برابر تيم ملي ژاپن در ديدار رده بندي ،به مقام سوم آسيا دست يافت .تيم چين با کسب عنوان قهرماني آسيا جواز حضور در المپيک ريو را کسب کرد. تيم ملي بسکتبال ايران که در ديدار نيمه نهايي در برابر تيم ميزبان چين شکست خورده بود ،سرانجام در «فينال کوچک» براي کسب مدال برنز به مصاف مليپوشان بسکتبال ژاپن رفت و اين تيم را با نتيجه 68بر 63تسليم خود کرد. عالوه بر تک سهميه بسکتبال قاره آسيا براي صعود مستقيم به بازيهاي المپيک ريو ،تيمهاي دوم ،سوم و چهارم جام ملتهاي آسيا نيز همچنان از بخت کسب سهميه المپيک برخوردارند. به اين ترتيب تيمهاي ملي بسکتبال فيليپين ،ايران و ژاپن با کسب سهميه شرکت در مسابقات انتخابي المپيک، در مسابقات ميان قارهاي که سال آينده با ميزباني مشترک 3کشور در 3گروه 5تيمي برگزار خواهد شد ،به ميدان خواهند رفت. تيمهاي ملي بسکتبال نيوزلند (نماينده قاره اقيانوسيه)، کانادا ،مکزيک و پورتوريکو (قاره آمريکا) ،آنگوال ،تونس و سنگال (قاره آفريقا) ،فرانسه ،صربستان،يونان،ايتاليا و چک (قاره اروپا) ،ساير تيمها در مرحله ديدارهاي انتخابي المپيک 2016ريو هستند .گفتني است که فقط تيمهاي اول اين 3گروه در پايان به آخرين سهميههاي المپيک ريو دست خواهند يافت.
الهه احمدي در رده نخست رنکينگ تيراندازي جهان قرار گرفت
در پي اعالم تازه ترين رنکينگ فدراسيون جهاني تيراندازي ،الهه احمدي ،تيرانداز ايراني که در رشته تفنگ بادي 10متر فعاليت ميکند ،در جايگاه نخست اين فهرست قرار گرفت .نجمه خدمتي ديگر تيرانداز جوان ايراني که نخستين طالي مسابقات بازي هاي آسيايي اينچهئون کره
آشتي هواداران با ورزشگاه؛ مهمترين دستاورد شهرآورد هشتاد و يکم
بعد از ماهها قهر تماشاگران فوتبال به عنوان سرمايههاي اصلي اين رشته پرطرفدار ،بار ديگر ورزشگاه 90هزار نفري آزادي تهران به مناسبت بازي دو تيم پرسپوليس و استقالل به عنوان شهرآورد تهران ،مملو از تماشاگر شد تا اهالي فوتبال اميدوار به آشتي دوباره هواداران با اين رشته ورزشي باشند.
متاسفانه آمارها نشان ميدهد که ليگ پانزدهم به طور متوسط با شش هزار نفر تماشاگر در هر بازي، کم استقبالترين دوران خود را پشت سر ميگذارد و ورزشگاههاي خالي، تاثير نامطلوبي بر روند رقابتها گذاشته است. کارشناسان عوامل متعددي را درخصوص استقبال نکردن تماشاگران از رقابتهاي باشگاهي و ملي اعالم ميکنند ،اما حاال اميد هست که شهرآورد هشتاد و يکم، عاملي براي آشتي دوباره آنان با ميادين فوتبال باشد تا بار ديگر شور و هيجان به ورزشگاهها باز گردد. به طور حتم ،تماشاگران به عنوان يار دوازدهم تيمهاي فوتبال، ميتوانند نقش مهمي در افزايش انگيزه ميان بازيکنان ايفا کنند و بسياري معتقدند فوتبال بدون تماشاگر معنا ندارد. در همين رابطه ،پرويز مظلومي سرمربي تيم استقالل بعد از شهرآورد پايتخت اظهار اميدواري کرد که حضور گسترده هواداران در ورزشگاه آزادي و بازيهاي زيبايي که
جنوبي در سال گذشته را به اردوي تيم ملي ايران آورده بود هم در رده دهم اين رنکينگ قرار دارد. الهه احمدي در جريان برگزاري رقابتهاي تيراندازي المپيک لندن موفق به راهيابي به فينال اين رقابتها شده بود .او همچنين در بازيهاي آسيايي گوانگجو با کسب سه مدال نقره و برنز ،از موفق ترين ورزشکاران کاروان ايران لقب احمدي گرفت. به همراه نجمه خدمتي ،به تازگي موفق به کسب سهميه المپيک ريو 2016در مسابقات آذربايجان شده و همچنين عنوان نخست رقابتهاي فينال قهرمانان جهان در مونيخ آلمان را به دست آورده است. نجمه خدمتي که در رده دهم رنکينگ فدراسيون جهاني قرار گرفته است ،پيش از اين به عنوان رکورددار فينال جهان در سال 2014معرفي شده بود .او با 19سال سن يکي از جوانترين تيراندازان ايران است .خدمتي در مسابقات آذربايجان در رده سوم قرار گرفت و موفق به کسب دومين سهميه المپيک ريو براي تيم ملي تيراندازي ايران شد. احمدي که در فينال مسابقات المپيک لندن با کسب امتياز 499.1به مقام ششمي رسيده بود ،از اميدهاي اصلي کسب مدال ايران در المپيک ريو به حساب ميآيد. او عالوه بر موفقيت هايش در تيراندازي به لحاظ اخالقي هم يکي از ورزشکاران بهنام اين عرصه محسوب ميشود .مهدي هاشمي ،رييس فدراسيون تيراندازي چندي پيش درباره الهه احمدي گفته بود« ،او واقعا به عنوان يکي از الگوهاي اخالقي و فني در ورزش ايران محسوب ميشود و همواره چه در اردوها و چه در مسابقات خود را پايبند به رعايت اصول حرفهاي و اخالقي ميداند و از اين بابت يک الگو در ورزش ايران است .اميدوارم ساير ورزشکاران هم رفتار حرفهاي او را مورد توجه قرار دهند». الهه احمدي شهريور ماه سال گذشته در حاليکه مقام ششمي المپيک را به تازگي به دست آورده بود ،پس از استقالل و پرسپوليس در فصل جاري انجام ميدهند ،باعث آشتي دوباره هواداران فوتبال شود. اين موضوع نمايانگر اين مطلب است که هواداران جايگاه ويژهاي در ورزش دارند و بايد مسئوالن و دست اندرکاران فوتبال با اتخاذ تدابير الزم ،شرايط را افزايش حضور تماشاگران در ورزشگاهها فراهم کنند. ورزشگاه آزادي در اين روز در حالي پذيراي 90هزار تماشاگر مشتاق فوتبال بود که ،بهرام افشارزاده مديرکل حوزه وزارتي ورزش و جوانان و مديرعامل باشگاه استقالل تهران در گفت و گو با ايرنا ،دليل اصلي استقبال نکردن تماشاگران فوتبال از مسابقات و خالي ماندن سکوها را بيکيفيتي فوتبال ارائه شده از سوي تيمها دانست و گفت، «اگر کيفيت فوتبال ايران باال برود ،به طور قطع شاهد حضور هواداران در ورزشگاهها خواهيم بود». افشارزاده تاکيد کرد« ،بايد بپذيريم که کيفيت فوتبال ايران پايين آمده و وقتي هواداران فوتبال مسابقات با کيفيت خارجي را از تلويزيون تماشا ميکنند ،ديگر رغبت و تمايلي براي حضور در ورزشگاهها براي ديدن مسابقات داخلي که کيفيت بااليي هم ندارد ،نخواهند داشت». در همين رابطه ،عباس انصاريفرد ،مديرعامل اسبق باشگاه پرسپوليس نيز ،کاهش شديد کيفيت مسابقات و عملکرد فني بازيکنان فوتبال کشور را اصلي ترين دليل کاهش هواداران در ورزشگاه عنوان کرد و گفت« ،ريشه اين موضوع را در سرمايهگذاري نامناسب در تيمهاي پايهاي فوتبال بايد جستجو کرد». هشتاد و يکمين ديدار شهرآورد پايتخت با نتيجه تساوي يک بر يک خاتمه يافت .در مجموع 81ديدار گذشته24 ، پيروزي براي استقالل 20 ،برد براي پرسپوليس رقم خورده و 37بازي دو تيم نيز به تساوي انجاميده است.
38
ناکامي در مسابقات آسيايي بدون بهانه آوردنهاي رايج با صراحت به خبرنگاران گفته بود« ،هيچ بهانهاي نميآورم و قبول دارم که حريفانم از من آمادهتر بودند و من ضعيف عمل کردم».
ليونل مسي و پدرش محاکمه ميشوند دادگاهي در اسپانيا اعالم کرد که ليونل مسي ،ستاره تيم فوتبال آرژانتين و بارسلونا همراه با پدرش بايد در ارتباط با پرونده تخلف مالياتي محاکمه شوند .قاضي پرونده درخواست دادستاني مبني بر تبرئه ليونل مسي را رد کرد. اين بازيکن آرژانتيني و حورحه مسي ،پدرش ،با اتهام کالهبرداري از دولت اسپانيا و فرار از پرداخت بيش از 4 ميليون يورو مواجه هستند. دادستاني اسپانيا حورحه مسي را متهم به استفاده از شرکتهاي خارجي براي فرار از پرداخت ماليات کرده است. اين شرکتها در بليز و اوروگوئه ثبت شدهاند. هر دوي آنها اتهامات وارده را که تاريخ آن به سالهاي بين 2007و 2009بر ميگردد رد ميکنند. روزنامه «الپاييس» ،چاپ اسپانيا پيشتر به نقل از وکالي مدافع ليونل مسي نوشته بود که اين مهاجم هرگز حتي يک دقيقه از عمرش را صرف خواندن ،مطالعه و تجزيه و تحليل قراردادها نکرده است.
تاييد نام 7نامزد براي انتخابات فيفا
کميت ه انتخاباتي فيفا هفت نامزد را براي رياست فيفا تاييد کرد. افراد تعيين شده شاهزاده اردني بن الحسين ،موسي حسن بليتاي ،ژروم شامپايني ،جياني اينفانتينو ،ميشل پالتيني ،سلمان ابراهيم الخليفه و توکيو سيکسوال هستند. تنها کسي که نامزدي او براي رياست فيفا تاييد نشد، بازيکن سابق تيم ترينيداد و توباگو ،داوي نخيد است. فيفا با وجود محروميت 90روزه ميشل پالتيني ،نامزدي او را براي رياست اين سازمان تاييد کرد .انتخابات رياست فيفا در 26فوريه سال 2016در زوريخ برگزار ميشود. اين کميته درباره محروميت 90روزه ميشل پالتيني رييس يوفا اعالم کرد که پالتيني که در محروميت به سر ميبرد و از هرگونه فعاليتهاي مرتبط به فوتبال منع شده است براي نامزدي رياست فيفا نيز تا پايان محروميت خود نميتواند در اين زمينه فعاليتي کند. کميته انتخاباتي در ادامه توضيح داد که اگر اين محروميت قبل از انتخابات منقضي يا بيشتر شود ،اين کميته درباره آن تصميم گيري خواهد کرد. پالتيني و سپ بالتر رييس فيفا به دليل مبلغ مشکوک رد و بدل شده بين اين دو شخص توسط کميته اخالق فيفا
39
دنباله از صفحة قبل
به مدت 90روز به طور موقت محروم شدند .اعالم شده است بالتر در سال 2011مبلغي نزديک به دو ميليون يورو به پالتيني داده است.
پاکيائو ،قهرمان فيليپيني بوکس بازنشسته ميشود
مدير برنامههاي ماني پاکيائو ،قهرمان فيليپيني بوکس دسته سبک و ميان وزن گفته است که اين بوکسور در نظر دارد پس از يک مسابقه ديگر براي هميشه با بوکس خداحافظي کند. به گفته باب آروم در گفتوگو با شبکه خبري «اي .اس. پي .ان» پاکيائو قصد دارد که بيشتر بر فعاليتهاي سياسي خود تمرکز کند .آقاي آروم به نقل از پاکيائو گفته است که اين بوکسور ميخواهد به عنوان نماينده وارد مجلس سناي فيليپين شود. او از سال 2010تا کنون از نمايندگان مجلس سفالي اين کشور بوده است. هنوز حريف پاکيايو مشخص نشده است اما قرار اين ديدار در ماه اپريل سال آينده ميالدي يعني حدود شش ماه ديگر پيش بيني شده است. پاکيائو در اپريل امسال از فلويد ميوودر و در جريان مسابقهاي که از آن به عنوان گرانترين مسابقه قرن ياد شد شکست خورد. امير خان ،بوکسور بريتانيايي و ترنس کرافورد آمريکايي از بوکسورهايي هستند که پيشتر گزارش داده شده بود که از حريفان احتمالي پاکيائو هستند. پاکيائوي 36ساله تنها بوکسوري است که توانسته است در 8وزن مختلف به مقام قهرماني دست يابد.
November 2015 آبان 1394
25بر 21و 25بر 22به پيروزي رسيدند ،اما در ستهاي سوم تا پنجم به ترتيب با امتيازهاي 25بر 25 ،20بر 23 و 16بر 14مغلوب حريف شدند تا به عنوان چهارمي اين رقابتها اکتفا کنند. پيکانيها با کسب اين عنوان پاداش 15هزار دالري عنوان چهارمي را از آن خود کردند. نماينده آرژانتين نيز با کسب مدال برنز 40هزار دالر پاداش به دست آورد. پيکان اين مسابقه را با ترکيب ورميگليو ،امير غفور ، سامان فائزي ،نيکولوف ،مجتبي ميزاجانپور ،فرهاد قائمي و مهدي مرندي آغاز کرد .داوراني از کشورهاي پرو و برزيل قضاوت اين مسابقه را بر عهده داشتند. شاگردان پيمان اکبري سرمربي تيم واليبال پيکان در دور مقدماتي اين رقابتها موفق به شکست االهلي مصر و «يو. پي .سي .ان» آرژانتين شدند ،در مرحله نيمه نهايي مغلوب نماينده برزيل ميزبان اين رقابتها شدند و در مرحله نهايي نيز با شکست برابر «يو .پي .سي .ان» آرژانتين به کار خود در اين رقابتها پايان دادند. ايتاليا پرافتخارترين کشور مسابقات واليبال قهرماني باشگاههاي مردان جهان است که در 10دوره گذشته اين رقابتها عالوه بر کسب هشت مدال طال ،يک نقره و سه برنز نيز به دست آورده است .در برخي دورههاي اين مسابقات از ايتاليا دو باشگاه در مسابقات شرکت کردند. برزيل با يک طال ،سه نقره و يک برنز ،روسيه با يک طال، يک نقره و دو برتز و لهستان با سه مدال نقره و يک برنز در جايگاه دوم تا چهارم مدالآوران مسابقات واليبال قهرماني باشگاههاي مردان جهان قرار دارند. ايران با با يک مدال برنز (پيکان در سال )2010و دو مقام چهارمي (پيکان سال 2009و )2015رتبه هفتم مدال آوران اين رقابتها را به خود اختصاص داده است .تيم کاله مازندران نيز سال 2013در اين رقابتها هشتم شد .متين ايران در سال 2014به جايگاه پنجمي دست يافت.
يوهان کرويف، اسطوره فوتبال هلند مبتال به سرطان ريه
واليبال باشگاههاي جهان؛ پيکان به عنوان چهارمي اکتفا کرد
رسانههاي اسپانيايي خبر دادهاند که يوهان کرويف 68 ساله ،بازيکن سابق تيم ملي فوتبال هلند به سرطان ريه مبتال شده است. ضمن اعالم اين خبر گفته شده است که اين بازيکن پر افتخار هلندي براي مشخص شدن ميزان پيشرفت سرطان
در مرحله نهايي يازدهمين دوره مسابقات واليبال قهرماني باشگاههاي جهان در شهر بلوهوريزنته برزيل دو تيم پيکان تهران و «يو .پي .سي .ان» آرژانتين براي کسب مدال برنز و عنوان سومي به مصاف يکديگر رفتند و تيم پيکان تهران در اين مسابقه سه بر دو مغلوب حريف شد تا به عنوان چهارمي اين رقابتها اکتفا کند. شاگردان پيمان اکبري در ستهاي اول دوم با امتيازهاي
ريهاش بايد تحت معاينات دقيق پزشکي قرار بگيرد. تيم فوتبال هلند همراه با کرويف در سال 1974به فينال مسابقات جام جهاني فوتبال در مقابل آلمان راه يافت. او سه بار برنده جايزه توپ طاليي شده و عنوان برترين بازيکن سال را در سالهاي 1973 ،1971و 1974کسب کرده است و از بزرگترين بازيکنان در تاريخ فوتبال محسوب ميشود.
39
50ضربه «شالق حد» بر پيکر ضياء عربشاهي
ضياء عربشاهي بازيکن سابق تيم ملي فوتبال ايران و باشگاه پرسپوليس ،اجراي مجازات اسالمي 50 ضربه «شالق حد» در خصوص خود را تاييد کرده است. مقامات قضايي تا کنون نه در خصوص اجراي اين مجازات سنگين و نه دليل انجام آن ،اظهار نظري نکردهاند .با اين حال آقاي عربشاهي ميگويد به دليل شکايت افشين پيرواني نسبت به مطالب ابراز شده در مصاحبه عربشاهي ،به تحمل مجازات شالق محکوم شده است. اين در حالي است که افشين پيرواني مدير تيم ملي فوتبال ايران با رد ادعاي عربشاهي گفته است ،او سال گذشته رضايت داده و از حق خود گذشته .پس اگر چنين مجازاتي اعمال شده ،دليل ديگري داشته است. عربشاهي که اينک 56ساله است ،از بهترين بازيکنان هافبک دفاعي در تاريخ باشگاه پرسپوليس و حتي تيم ملي ايران به شمار ميرود. او پيش از انقالب ،فوتبالش را از پاس آغاز کرد و با صالحديد حسن حبيبي ،از هفده سالگي در کنار بازيکنان مطرحي چون حسين کازراني و مجيد حلوايي به ميدان رفت و تجربه اندوخت. عربشاهي در سال 1358به پرسپوليس آمد و يازده سال بعد با پيراهن همين تيم از فوتبال خداحافظي کرد. او طي مدت عضويت در پرسپوليس ،به پيشنهاد مالي باشگاه گسترش که چند برابر رقم پرداختي پرسپوليس بود ،پاسخ منفي داد. عربشاهي در کم تماسترين دوران تيم ملي فوتبال ايران که دهه نخست پس از انقالب بود ،در 20 بازي رسمي ملي به ميدان رفت و سابقه حضور در جام ملتهاي آسيا و همچنين بازيهاي آسيايي سئول را در کارنامه دارد. عربشاهي دو گل ملي هم به ثمر رسانده .شوت سنگين و گل زيباي او به چين در جام ملتهاي ،1984 مدتها در تيتراژ برنامههاي ورزشي صداوسيما استفاده ميشد .سال 1359هم در ديداري دوستانه و با شليک از راه دور ،دروازه تيم شوروي را گشود. تحريم مسابقات مقدماتي جام جهاني 1986از سوي ايران باعث شد او و همنسالنش چندين بازي ملي و حتي احتمال صعود به جام جهاني را از دست بدهند. آژاکس توانست با حضور کرويف سه بار پياپي عنوان قهرماني جام باشگاههاي اروپا (ليگ قهرمانان اروپا) را کسب کند. در سال 1973بود که کرويف با با قراردادي که رکورد تاريخ نقل و انتقاالت بازيکنان فوتبال محسوب ميشد به تيم بارسلونا پيوست .در اولين فصل حضورش ،بارسلونا قهرمان الليگا ،ليگ برتر اسپانيا شد و کرويف نيز عنوان بازيکن برتر سال را دريافت کرد. پس از کنارهگيري از بازي ،کرويف در سال 1984 سرمربي آژاکس شد و سپس از 1988تا 1996سرمربي بارسلونا بود .او در کارنامه مربيگري اش هم که صاحب افتخارات چشمگيري شده است. بارسلونا زير نظر يوهان کرويف توانست چهار بار پياپي و بين سالهاي 1991تا 1994عنوان قهرماني الليگا را کسب کند. اين تيم در رقابتهاي اروپايي نيز با شکست سمپدوريا ،تيم ايتاليايي ،در فينال جام در جام اروپا 1989 و ليگ قهرمانان اروپا 1992هر دو عنوان قهرماني را به
مرحوم پرويز دهداري در جام ملتهاي ،1988جوانگرايي را در دستور کار قرار داد اما با اين وجود ،از عربشاهي 29ساله صرف نظر نکرد تا او نيز همراه با يکي از جوانترين تيمهاي تاريخ فوتبال ايران ،روي سکوي سوم اين مسابقات بايستد. در دوران اوج پرسپوليس و قهرمانيهاي متوالي سرخپوشان در سالهاي مياني دهه 60 شمسي ،عربشاهي از بازيکنان کليدي اين تيم بود .او داراي مدرک Aمربيگري از کنفدراسيون آسياست و چند سال در ردههاي سني پايه پرسپوليس از جمله سرمربيگري نونهاالن، فعاليت کرده است. عربشاهي در عين حال از منتقدان وضعيت فوتبال ايران و نابساماني در رسيدگي به امور پيشکسوتان است .هنگام سرمربيگري افشين قطبي در تيم ملي، در برنامه 90با انتقاد از عملکرد قطبي ،او را مستحق سرمربيگري تيم ملي ندانست . عربشاهي در پي سکته مغزي همسرش نيز 35 روز در بيمارستان کنارش بود و ميگفت ضمن پرداخت هفتاد ميليون تومان به بيمارستان و هزينههاي درماني، هيچ کدام از مسئوالن فدراسيون يا باشگاه پرسپوليس، حالي از او نپرسيدهاند .آقاي عربشاهي ،صندوق حمايت از پيشکسوتان را «کشک و دروغ» دانسته بود که به گفته او دکان است و مسئولينش فقط کشک خود را ميسابند. زماني که حميد درخشان و پيرواني عليه يکديگر مصاحبه ميکردند ،عربشاهي در حمايت از درخشان، اتهاماتي را درباره پيرواني مطرح کرد . عربشاهي ميگويد در دادگاه گفتند يا پول بده يا حکم را بپذير .من هم حکم را قبول کرده و 50ضربه شالق خوردم. پيرواني در واکنش به اظهارات عربشاهي در حساب کاربري اينستاگرام خود نوشته است« :چند سال قبل به خاطر حرفهاي کذب شما شکايت کردم .پس از آن به حرمت تماس همسرتان که همچون خواهر من است منصرف شدم و تمام .امروز که نميدانم چرا شما را حد زدند ،اسمم به ميان آمده .با اينکه از حد خوردن شما اشکبارم ،نميدانم و نميخواهم بدانم چرا چنين شده است». پيرواني ميگويد اين يادداشت را براي شفافيت اذهان نوشته است. عربشاهي در پاسخ به تکذيبيه پيرواني گفت ،او مغلطه ميکند .پيرواني مدعي شده که من به او فحاشي کردم در حالي که فقط گفته بودم پيرواني به نان بربري ميگويد بيسکويت! عربشاهي در مصاحبه با خبرگزاري فارس يادآور شد زمان اجراي حکم ،از اجراکنندگان خواسته بود با پيرواني تماس بگيرند تا بيايد و شاهد شالق خوردن او باشد. دست آورد .اين اولين بار بود که بارسلونا موفق به کسب عنوان قهرماني ليگ قهرمانان اروپا ميشد. آخرين شغل او به عنوان مربي ،هدايت تيم ملي کاتالونيا از 2009تا 2013بود. يوهان کرويف در سال 1999از سوي فدراسيون بينالمللي تاريخ و آمار فوتبال به عنوان برترين بازيکن اروپا در قرن بيستم انتخاب شد.
امکان حضور ورزشکاران پناهجو زير پرچم المپيک رئيس کميته بينالمللي المپيک اعالم کرد ،پناهجوياني که از لحاظ تابعيت تحت پوشش هيچ کشوري نيستند، ميتوانند زير پرچم ICOدر مسابقات المپيک 2016در ريو دو ژانيرو شرکت کنند و به اين ترتيب به روياي خود
40 دنباله از صفحة قبل تحقق بخشند. کميته بينالمللي المپيک نيز به سهم خود به موج عظيم پناهجويان در اروپا واکنش نشان داده و برنامهاي براي پشتيباني از پناهجويان و آوارگاني تدارک ديده که ورزشکار حرفهاي هستند. توماس باخ ،رئيس کميته بينالمللي المپيک ،در اين راستا اعالم کرده است که پناهجويان و پناهندگاني که از لحاظ تابعيت تحت پوشش هيچ کشوري نيستند ،ميتوانند زير پرچم اين کميته در مسابقات المپيک 2016در ريو دو ژانيرو شرکت کنند. باخ در نيويورک تصريح کرد که اين اقدام «نماد اميد براي تمامي پناهجويان در جهان» است و از آن گذشته سبب خواهد شد که دنيا از اين بحران بيشتر آگاه شود. به گفتهي باخ ،کميته بينالمللي المپيک از تمامي پناهجوياني که ورزشکار حرفهاي هستند ،به تيمي ملي تعلق ندارند و داراي سرود و پرچمي نيستند که زيرا آن رژه بروند ،دعوت ميکند که زير پرچم المپيک و با سرود المپيک در مسابقات حضور يابند. او افزود« ،قدم اين ورزشکاران به مسابقات المپيک ريو گرامي است و آنها ميتوانند در کنار حدود 11هزار ورزشکار ديگر از 206کشور جهان در دهکده المپيک به سر ببرند ».رئيس کميت ه بينالمللي المپيک همچنين گفت که ارزشهايي چون رواداري ،همبستگي و صلح به روح المپيک غنا ميبخشند .او افزود« :ورزش همواره پل ميسازد نه ديوار». اين نخستين گام کميت ه بينالمللي المپيک در حمايت از پناهجويان نيست .ماه گذشته نيز اين نهاد جهاني بودجهاي بالغ بر 2ميليون دالر براي کمک به برنامهها و پروژههاي مربوط به پناهجويان و پناهندگان اختصاص داده بود. توماس باخ اين سخنان را در راستاي قطعنامه جديدي در مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نيويورک بيان داشت .اين مجمع با صدور قطعنامهاي تمامي کشورهاي جهان را فرا خواند تا در روزهاي برگزاري مسابقات المپيک در سال 2016دست از جنگ و خونريزي بکشند و آتشبس را رعايت کنند .قطعنامهي مزبور با 180رأي مثبت 193کشور عضو روبرو شد. دورهي آتي مسابقات تابستاني المپيک در روزهاي 5تا 21آگست سال 2016در ريو دو ژانيرو در برزيل برگزار ميشود.
مدال طالي سنگنوردي جهان به ورزشکار ايراني رسيد
رضا عليپور ،سنگنورد ايراني مدال طالي جام جهاني سنگنوردي سرعت را در چين به گردن آويخت .اين مدال طال و قهرماني در شرايطي براي ايران به دست ميآيد که هيئت کوهنوردي کمترين حمايتي از ورزشکاران اين رشته ندارد. در جريان مسابقات جام جهاني سنگنوردي ،رضا عليپور مدال طالي سنگ نوردي سرعت را به گردن آويخت و مرتضي محمدي ديگر سنگنورد ايراني در رتبه دوازدهم قرار گرفت .اين مدال در حالي به گردن عليپور آويخته شد که او چندي پيش در گفتوگو با خبرنگار صداو سيماي جمهوري اسالمي ،تقاضا داشت تا حمايت مديران و مسئوالن ورزشي به چند رشته خاص محدود نباشد. در اين گزارش ،صحنههايي از تمرينات اين سنگنورد 22ساله ايراني پخش شد که با کفش پاره در حال تمرين است .او در اين مصاحبه يادآور شده بود که اگر به صورت حرفهاي تمرين کند ،مجبور است هر دو ماه يک بار کفش نو بخرد، اما چون پول کافي ندارد خطر مصدوميت ناشي از کفشهاي پاره را به جان خريده و با همان کفشهاي پاره به تمريناتش ادامه ميدهد. عليپور در اين مسابقات عالوه بر کسب مدال طال ،موفق شد تا با ثبت رکورد 5ثانيه و 97صدم ثانيه در مرحله يک هشتم ،رکورد ايران را که متعلق به خودش بود به ميزان 3صدم ثانيه ارتقاء دهد .او همچنين در سال 2014هم مدال برنز جهان را در اسپانيا به گردن آويخته بود .اين نخستين باري است که مدال طالي سنگنوردي سرعت جهان به ورزشکاري ايراني تعلق ميگيرد. در مسابقات قهرمان جهان در چين ،ليبور هورزا از جمهوري چک نايب قهرمان شد و مدال برنز به سنگنورد فرانسوي رسيد. قهرمانان ورزشي زيادي در ايران به دليل حمايت نشدن از سوي فدراسيون هاي ورزشي با وجود کسب مدالهاي متعدد زندگي خوبي نداشتهاند .گزارشها و تصاوير مختلفي در سالهاي گذشت از قهرمانان ملي ايراني منتشر شده و آنان را در حال دستفروشي نشان ميدهد .به جز چند رشته ورزشي مانند فوتبال ،واليبال، کشتي و بسکتبال ،ساير ورزشکاران رشتههاي مختلف با مشکالت مالي زيادي دست و پنجه نرم ميکنند. عليپور ،ساکن شهر قزوين است و در سال 1392در مسابقات سنگنوردي قهرماني آسيا که به ميزباني ايران و در پارک ملت تهران برگزار شد ،پس از
November 2015 آبان 1394
نماينده چين نشان نايب قهرماني را در رشته سرعت بدست آورده بود .او در سال 1391هم موفق به کسب همين عنوان در همين مسابقات در شهر همدان شده بود. عليرضا بالغي ،دبير هيئت کوهنوردي استان قزوين به خبرگزاري تسنيم گفته که بهرغم کمبود امکانات و تجهيزات استان قزوين ،برخي ورزشکاران ظرفيت مناسبي را براي حضور در رقابتهاي معتبر کشوري ،آسيايي و جهاني دارند. به اعتقاد او واگذاري هيئتهاي ورزشي به بخش خصوصي ،مشکالتي براي هيئتهاي ورزشي از جمله سنگنوردي به وجود آورده است .به گفته دبير هيئت کوهنوردي استان قزوين ،سالن تخصصي براي انجام تمرينات عليپور و ساير سنگنوردان وجود ندارد. عليپور پس از کسب عنوان قهرماني تاکيد کرده بود که ورزشکاران ايراني مي توانند در رشته سنگنوردي مدال هاي رنگارنگي را براي ايران به ارمغان بياورند ،به شرطي که حمايتهاي حداقلي از ورزشکاران اين رشته صورت بگيرد.
بيانيه افشاگرانه کيروش عليه اسدي دبير کل فدراسيون فوتبال سر مر بي تيم ملي در به واکنش اتفاقات رخ اخير داده بيانيهاي صادر کرد. در اين آمده بيانيه است« ،چرا من ،کارلوس کيروش نبايد در برنامه 90رودروي آقاي اسدي مناظره کنم؟» به خاطر اينکه تا کنون ايشان تصميم به بازي در پشت پرده و در تاريکي گرفتهاند و با استفاده از بازيکنان ديگر در خط اول ،سعي در نشانه گرفتن انگشت اتهام به سوي افراد داشتهاند. به خاطر اينکه آقاي اسدي فردي است که با چترنجات و با لطف يک دوست به فدراسيون فوتبال آمده است .حضور ايشان در فوتبال با استحقاق ،اعتبار و بر مبناي ارزش نبوده و به خاطر همين هم اشاره کردم که ايشان توسط چترنجات و براي لطف شخصي به شخص ديگر وارد فدراسيون فوتبال شده است. بنده سرمربي تيم ملي ايران هستم و قبل از ورود به اينجا در 2مقطع مختلف سرمربي تيم ستارگان فوتبال دنيا بودهام و دو بار توانستهام به قهرماني جهان برسم و دو بار قهرماني در اروپا و يک بار هم قهرماني در باشگاههاي اروپا را تجربه کردهام و قهرمانيهاي مختلفي را در انگليس ،پرتغال ،اسپانيا و ژاپن داشتهام و توانستهام سه مرتبه تيمهاي ملي مختلف را به جام جهاني هدايت کنم .چرا بنده بايد در يک مناظره (بازي) در مقابل فردي تفرقه انگيز و از نظر فوتبالي کامال آماتور شرکت کنم؟ اگر شما ميخواهيد در زمين مناسب (فدراسيون فوتبال) اين بازي را انجام دهيد ،ميتوانيد با حضور افراد مصلح و مناسب که شخص رييس فدراسيون و اعضاي هيات رييسه هستند ،اين بازي را با من انجام دهيد. پس از انتخاب آقاي اسدي از سوي وزارت ورزش که جايگزين آقاي نبي شد ،چه حمايتهايي از فوتبال صورت گرفت؟ تجهيزات ،صفر .حمايتهاي مالي، صفر .کمپ تيمهاي ملي ،صفر .مرکز تخصصي فوتبال ،صفر .زمين تمريني ،صفر و در ازاي آن تفرقه در فدراسيون فوتبال در حد عالي و شبهه افکني و گمانه زني در سطح اول جهاني و متاسفانه در فدراسيون فوتبال هم اتفاق ميافتد .آقاي اسدي ميتواند يک کار فوق العاده در فوتبال انجام دهد و آن اين است که ناپديد شود .به من يک مربي نشان دهيد که براي تيم ملي کشور شما تک و تنها مقابل تيمهايي چون قطر ،بحرين ،کره جنوبي و عراق براي تيم ملي ايران جنگيد ،آن هم در شرايطي که افرادي چون شما خودشان را پنهان کردند .اين کاري بود که بنده با کمال افتخار با آنچه در توان داشتم تا سر حد جان انجام دادم .با احترام، کارلوس کيروش. آخرين پرسشم از آقاي اسدي اين است که شما به عنوان دبيرکل زماني که مربيان ،بازيکنان ،کادر پزشکي و اداري در حال فعاليت و زحمت پرشمار براي تيم ملي بودند و بدون دريافت مبلغي کار کردند ،کجا بوديد؟ بدون دريافت حقوق براي ماهها؟ لطفا يک قدم شگفت انگيز براي ما برداريد و ناپديد شويد و مطمئنا اين خدمت بسيار بزرگي براي فوتبال خواهد بود. آقاي اسدي ،فکر ميکند چه شخصي است که در حال حاضر خود را متولي اخالقگرايي و حقايق ميداند .ايشان فکر ميکند که چه شخصي اين وظيفه را به او داده است .آقاي اسدي! شما بايد خود را متعهد به وظايف و وفادار به رييس فدراسيونتان ،اعضاي هيات رييسه ،تيم ملي و فوتبال ايران بدانيد. حرمت شخصي که جايگاه دبيرکلي فدراسيون را به شما داده بايد نگه داريد و باز هم ميخواهم تکرار کنم همانطور که در قبل به شما گفتم اگر اعتقاد داريد که بنده شخص مناسبي براي انجام اين کار نيستم ،جسارت الزم براي مطرح کردن رو در رو و گفتن اين مطلب را که ميبايست براي من جايگزين بياوريد، داشته باشيد ،همانگونه که با دبيرکل سابق اين کار را انجام داديد .بر خالف آنچه شما اشاره کردهايد تمامي اين صحبتها ،واقعيات و حقايقي است که بنده طبق وظيفهاي که بر دوش دارم مطرح ميکنم و هيچ گونه سناريو يا سناريونويسي در کار نيست.
40
برترين گلزن تاريخ فوتبال زنان کفشها را آويخت «ابي وامبک» پس از ديدار با رئيس جمهور آمريکا خداحافظي خود را از دنياي بازيگري اعالم کرد. وامبک 35ساله برترين گلزن تاريخ فوتبال زنان به شمار ميآيد. او به طور رسمي در تاريخ 14 دسامبر و در بازي با چين در نيو اورلينز از دنياي فوتبال خداحافظي خواهد کرد. اين بازيکن مليپوش آمريکايي که 14سال پيش بازيهاي ملي خود را آغاز کرد تا به حال موفق شده در 252بازي ملي 184گل به ثمر برساند .وي دو طالي المپيک در سالهاي 2004و 2012را در کارنامه دارد ،ضمن اينکه با اين تيم قهرمان جام جهاني 2015زنان هم شده است. وي در پاسخ به اينکه چرا چنين تصميمي اتخاذ کرده گفت« ،سوال خوبي پرسيديد .فکر ميکنم تمام تالش خود را کردهام».
کفش طالي ليگ فوتبال آمريکا به «سباستين جووينکو» رسيد مهاجم پيشين تيم فوتبال يوونتوس با به ثمر رساندن 22گل عنوان برترين گلزن فصل فوتبال آمريکا را از آن خود کرد. به گزارش خبرگزاري مهر ،سباستين جووينکو باالتر از مهاجمان بنامي چون داويد ويا (نيويورک ردبولز) و رابي کين (لس آنجلس گلکسي) به عنوان برترين گلزن ليگ فوتبال آمريکا دست پيدا کرد. جووينکو که مهاجم تيم فوتبال تورانتو است با 22گل زده و 16پاس گل به اين عنوان دست پيدا کرده است. کي کامارا مهاجم تيم «کلمبوس کرو» هم همين تعداد گل را به ثمر رسانده اما پاس گل بيشتر مهاجم ايتاليايي سبب شد تا وي برنده کفش طال شود. رابي کين 20و داويد ويا 18گل به ثمر رساندند.
41
فروردين (بره)
اکنون زمان آن رسيده که با گذشته خود روبرو شويد ،چون اگر االن اين کار را نکنيد بعدها همه چيز سختتر خواهد شد .دلتان ميخواهد که از گذشته فاصله بگيريد و از حالتان لذت ببريد، اما اين اتفاق نخواهد افتاد مگر اينکه با گذشته خود مواجه شويد .ميخواهيد در روابطتان به تعادل برسيد ،اما يادتان باشد که تا خودتان در درون به تعادل نرسيد هيچ اتفاقي نخواهد افتاد. نقشه شما اگر آن را به مرحله اجرا درنياوريد و فقط در حد يک ايده بماند قادر نيست مشکالت شما را حل کند .متأسفانه بدون تالش قادر به کشف قابليتهاي خود نيستيد .خوشبختانه نگرش مثبت و پشتکار شما چارهاي براي موقعيت ناگوار کنوني است. در اين ماه ،ممکن است خبرهاي ناراحت کنندهاي از راه دور به دست شما برسد .انگار هنوز نميتوانيد آنچه را ميشنويد باور کنيد ،چون منطقي به نظر نميرسد .قبل از اينکه خودتان را ناراحت کنيد ،اول تمام جوانب قضيه را بررسي کنيد .شايد بعد از اين که تمام حقايق را از نظر گذرانديد ،متوجه شويد که نگرانيهايتان بيمورد بوده است.
ارديبهشت (گاو) ال منطقي نيست که آينده خود را کام ً اين اص ً ال برپايه آنچه امروز ميانديشيد پيريزي کنيد .مثل اينکه به رؤياهايتان اجاز ه کنترل سرنوشت خود را بدهيد .متأسفانه تالش براي به دست آوردن دوبار ه جايگاهتان فع ً ال نتيجه معکوس ي که داريد با خيال خواهد داد .متأسفانه تنها منبع الهام پردازيهايتان احاطه شده است .بعضي مواقع انتخاب مسيري با کمترين مانع باکمال تعجب به سرمنزل کاميابي منتهي ميشود .کاري کنيد تا ترديدهاي مالي برطرف شود، چون با اين فکر و خيالها نميشود راحت زندگي کرد. در اين ماه ،طبيعت سرسخت و لجوج شما ممکن است کار دستتان دهد ،به ويژه اگر به عاليم هشداردهنده توجه نکنيد. وقتي داريد از موضعتان دفاع ميکنيد يا نظراتتان را توضيح ميدهيد ،بد نيست چند لحظهاي صبر کنيد و ببينيد که موضوع واقعا از چه قرار است .از چه ميترسيد؟ اگر احساس ميکنيد که مقاومت شما الزم است و ارزشش را دارد پس ي ندارد بهتر ترديد نکنيد ،اما اگر ديديد که چندان هم لزوم است از کنار اين موضوع رد شويد و سرسختي نکنيد.
خرداد (دو پيکر) شايد احساس کنيد که فشار انجام وظايف روزانه برايتان تحملناپذير است ،اما درک حقيقت زندگي روزمره سختتر از هميشه ميباشد .وسوسه ميشويد که اندکي شيطنت به خرج دهيد و همکارتان شما را به چشم يک دردسرساز ميبينند .شما از قبل ب ه عنوان يک شعبدهباز شناخته ميشديد و هميشه ديگران را با يک ابتکار بينظير شگفتزده ميکرديد .خوشبختانه ميتوانيد دوباره جادويتان را برگردانيد .تنها راه موفقيت تالش بيشتر است .دلتان ميخواهد گذشته را فراموش کنيد تا از حالتان لذت ببريد، اما چيزي در گذشته هست که مانع ميشود. در اين ماه ،ممکن است با کسي که خيلي به شما نزديک است بر سر يک موضوع اختالف نظر شديد پيدا کنيد .هر
41
November 2015 آبان 1394
دو نفر شما بسيار سرسخت و مغرور هستيد و اين باعث ميشود که نتوانيد با هم کنار بياييد .يادتان باشد که هيچ چيزي ارزش خراب کردن اين رابطه را ندارد .ممکن است خبر جدايي يک آشنا را بشنويد و اين خبر شما را به خودتان بياورد.
تير (خرچنگ) اگر به مسئوليتهاي زيادي که داريد اجازه دهيد شما را کنترل کنند ،ممکن است زود فرسوده شويد .ممکن است که تکيهگاه ديگران بودن به شما احساس افتخار و خوشحالي بدهد ولي ظاهرًا کسي نيست که نقش تکيهگاه را برايتان بازي کند و در مواقع سختي به کمکتان بيايد و حصار امني فراهم کند .رؤياهايتان را باکسي که به او اعتماد داريد در ميان بگذاريد تا به تحقق بپيوندند .درنهايت شما تنها کسي هستيد که ميتوانيد ثبات زندگيتان را تأمين کنيد .اگر نيازي داريد هيچ شرمي در کمک خواستن از ديگران وجود ندارد. در اين ماه ،حس ميکنيد که احساساتتان دارد تغيير ميکند و به دنبال راهي هستيد تا تعادل برقرار شود .يادتان باشد که اين تغييرات به معني عدم ثبات است .وقتي احساساتتان به طور طبيعي به مسير خود ميرود ،نشان ميدهد که چقدر از نظر احساسي قدرتمند هستيد .بهترين راهکار اين است که اجازه دهيد گذشته بگذرد و برود و همه توجهتان را به زمان حال بدهيد.
مرداد (شير) درهاي جديدي به روي روابط صميمانه شما باز شده است .يک چيزهايي قرار است به شما الهام شود ،آن وقت ميفهميد که خودتان مانع مسيري که ميرويد شدهايد. قلب بزرگي داريد و به کساني که دوستشان داريد محبت زيادي ميکنيد .سعي کنيد نقش خودتان را در تعامالت احساسيتان بفهميد ،آن وقت ميتوانيد تغييرات مثبت پايداري در روابط خودتان ايجاد کنيد. در اين ماه ،انرژي سازنده خود را مهار کنيد تا از آن براي امکانپذير کردن غيرممکنها استفاده کنيد .هرچند ديگران ممکن است اعتنايي به تحوالت دروني شما نداشته باشند ولي اين ماه از آن ماههايي است که شما باور داريد ذهنتان توانايي انجام هر کاري را دارد .اگر ميتوانيد چيزي را تصور کنيد پس حتمًا قادر به اجراي آن هستيد .شما توانايي آن را داريد با تصوراتتان دنياي واقعي را متحول کنيد.
شهريور (خوشه) يک سرسختي غير معمول در تصميمگيريهايتان وجود دارد .در حالت عادي ميتوانيد ذهن خودتان را با اطالعات جديد هماهنگ کنيد و درست تصميم بگيريد .اما انگار به تازگي همه تصميماتتان بر پايه چيزهايي قرار گرفته که نميدانيد از کجا آمده و همين مساله ممکن است مسيرتان را به بيراهه ببرد .تا زماني که همه اطالعات جفت و جور نشده هيچ تصميمي نگيريد .حواستان باشد که اکنون وقت احتياط کردن است. در اين ماه ،چند نفر غيرمنتظره به ديدن شما ميآيند. اين يک اتفاق جالب براي شماست ،اما کمي هم ميتواند اذيت کننده باشد .شايد اين اتفاق برنامهريزي نشده به ساير برنامههاي شما لطمه بزند .تنها کاري که از دست شما
برميآيد اين است که موافق جريان شنا کنيد و از اوقاتتان لذت ببريد.
دي (بز)
مهر (ميزان ،ترازو)
عقل و احساساتتان با هم هماهنگ نيست .اما يادتان باشد که احساساتتان را به خاطر عقل سرکوب نکنيد. تا زماني که به اندازه کافي استراحت نکردهايد نبايد هيچ تصميمي بگيريد .وقتي دوباره انرژي گرفتيد آن وقت کارآمدتر ميتوانيد با چالشهاي پيش رو مواجه شويد. ذهنتان در آن دوردستها سير ميکند .افکار و ايدههاي جديد مثل باران به ذهنتان سرازير ميشود .بهتر است افکارتان را مکتوب کنيد و بعد از چند روز نگاهي به آنها بيندازيد .کمي که بگذرد آن وقت بهتر ميتوانيد تصميم بگيريد. در اين ماه ،زياد جدي با مسائل برخورد نکنيد .با عوض کردن طرز برخوردتان بهراحتي ميتوانيد شرايط را عوض کنيد .در آغاز ممکن است از دست دادن جذبهاي که بهسختي به دست آوردهايد ناراحتکننده باشد ولي اکنون وقت اين است که روي ه ديگري در پيش بگيريد .ايدههاي الهامبخشتان را با ديگران در ميان بگذاريد و مطمئن باشيد که اطرافيانتان مشتاقانه در اجراي آنها کوشش خواهند کرد .ديگران براي قبول مسئوليت آماده به نظر ميرسند ،اگر شانسش را به آنها بدهيد.
احساس نا امني در مورد مسائل مالي ممکن است شما را به دردسر بيندازد .اتفاقًا ديگران شما را بانشاطتر و جذابتر از آنچه خود ميپنداريد ،ميبينند .شما نميدانيد شرايط ناگوار فعلي به خاطر اشتباهات خودتان پيش آمدهاند و راهي براي روبراه کردن مشکالت مالي خود به ذهنتان نميرسد .فراموش کردن موقتي بعضي از جزئيات ممکن است کميبه شما آرامش بدهد ولي يادتان باشد که ي خود حل نميشوند. مشکالت مالي بهخود در اين ماه ،ممکن است خودتان را در يک وضعيت ناراحت کننده بيابيد .با اين که مدتي بود در روابط اجتماعيتان مشکلي نداشتيد ،اما با يک اختالف نظر جدي مواجه ميشويد .يادتان باشد که هيچ راه حل سريعي اين جا جواب نميدهد و حتي بيشتر مانع راهتان خواهد شد .در عوض روي نقطه ضعفهاي خودتان تمرکز کنيد تا از آنها درس بگيريد و قويتر شويد.
آبان (کژدم) از احساساتتان جدا افتادهايد ،اما انگار از اين وضعيت اصال ناراحت نيستيد .اکنون براي شما اين فرصتي است تا از شدت احساسات خود فاصله بگيريد و آرامش داشته باشيد .چيزي را از دست ندادهايد و لزومي هم ندارد که خودتان را ناراحت کنيد ،فقط آرام باشيد و تا ميتوانيد از اين فرصت بهره ببريد .يکي از آرزوهاي بزرگتان اين است که استقالل مالي داشته باشيد .به تازگي تالشهاي بسياري کرديد تا به اين هدف برسيد .اما ممکن است متوجه شويد که مجبوريد حتي چند قدم به عقب برداريد ،البته اين پسروي تقصير شما نيست .اما همه چيز آن قدرها هم که به نظر ميرسد بد نيست .تا زماني که از چند و چون همه حقايق آگاه نشدهايد به خودتان نگراني راه ندهيد. در اين ماه ،ميتوانيد روزن ه اميدي در مشکالتتان ببينيد. اوضاع مساعدتر ميشود و راه موفقيت هموارتر .خوشبختانه اين نکات مثبت برايتان اوقات دلپذيري را به ارمغان خواهد آورد .خبر خوب اين است که هم ه اتفاقات به سود شما رقم خواهد خورد .البته دست از تالش برنداريد.
آذر (کمان) اگر چه بايد در رويکردتان به زندگي جديتر باشيد، اما هنوز بايد از احساسات فعلي خود درس بگيريد .راههاي ارتباطي با ديگران را باز بگذاريد .بهتر است سکوت نکنيد و حرفهايتان را به يک دوست صميمي بگوييد .پيدا کردن راهي براي ايجاد تعادل بين واقعگرايي و خوشبيني ک طرف صرفنظر از شرايط موجود ،کار مشکلي است .از ي اگر زياده از حد اعتماد بهنفس داشته باشيد ديگران ممکن است فکر کنند که شما قصد داريد اتفاقات را پررنگتر جلوه دهيد و داستان شما را باور نخواهند کرد .اگر به اندازه کافي خوشبين نباشيد کسي پاي صحبت شما نخواهد نشست و شما بييار و ياور خواهيد ماند .موفقيت شما درگرو تواناييتان در ايجاد تعادل است. در اين ماه ،ممکن است اتفاقي بيفتد که متوجه شويد بعضي آدمها را اصال خوب نشناختهايد .شايد اين اتفاق شما را وادار کند که ساعتها به فکر مشغول شويد.
بهمن (دلو ،کمان) يک برخورد غيرمنتظره در محل کار ،اوضاع زندگيتان را به شکل شاعرانهاي تغيير خواهد داد. انگار که در دنياي ديگري تغيير کوچکي در سرنوشت شما ايجاد شده است .وقتي که همه چيز به نظر درست ميآيد ،تغييرات شگرفي ايجاد ميشود .بعضي غافلگيريها از بقيه قدرتمندتر هستند و اتفاقات اخير قطعًا ميتواند در شما احساس شگفتانگيز و معنوي ايجاد کند .با تقدير خود نجنگيد و آن را در آغوش بگيريد. در اين ماه ،شايد فکر کنيد که بهتر است احساساتتان را مخفي نگه داريد ،اما اينکه لبخند بزنيد در حالي که پشت آن غوغاست بيشتر کشننده است. دوست نداريد افکارتان را با ديگران در ميان بگذاريد، چون ميدانيد که با تعهدات کاري شما در تضاد هستند .يکي از دوستان قديمي را خواهيد ديد که سالها بود خبري از او نداشتيد .از طرف ديگر ممکن است خبرهاي غير منتظره ديگري هم دريافت کنيد که حال و هواي شما را به کلي عوض کند.
اسفند (ماهي) يک بار ديگر و براي آخرين بايد با بعضي چيزها در گذشته مواجه شويد .البته اين کار آساني نيست ،چون بايد به چيزهايي فکر کنيد و درباره آنها حرف بزنيد که برايتان خوشايند نيست .با اشکاالتتان روبرو شويد و از اشتباهات گذشته درس بگيريد .اين فرآيند آن قدرها هم که به نظر ميرسد بد نيست ،سختترين قسمت آن فقط نقطه شروع است. در اين ماه ،ممکن است يک مشکل غير منتظره در منزل پيش بيايد که ناراحتتان کند .جاي خجالت دارد اگر نيروي جادويي روز را براي خيالبافي بيهوده هدر بدهيد .کليد موفقيت را در تصورات خودتان جستجو نکنيد .پشتکار تنها ابزاري است که داريد .شما داراي امتياز خيلي خاصي هستيد که بايد به ديگران اجاز ه استفاده از آن را بدهيد.
42
November 2015
جدال گفتماني شبکههاي مذهبيشيعه و سني
آبان 1394
42
کانالهاي اختصاصي بسيار مهم است ،چون خوراک اصلي اين مباحث در اين کانالها کليد ميخورد.
محورهاي مهم شيعي در نقد اهل سنت عبارتند از:
-1مسلمان بودن کسي که به امامت علي باورداشته باشد قطعي است ،ولي شهادتين وي قبول نيست. -2عمر و عايشه اهل آتش هستند ،چون با زهرا و علي مخالفت کردند. -3عايشه جايش در آتش است چرا که وي از ضربت خوردن علي خوشحال شده است. - 4قبور ائمه را بايد تبرک و شفيع قرار داد. - 5هرکس امامت شيعه و علم لدني امامان را انکار کند ،مسلمان نيست .
مباحث محوري اهل سنت در نقد شيعه عبارتند از:
-1دفاع از انتخاب خلفا و خالفت امام علي. - 2صحه گذاشتن بر شورا در برابر امامت منصوب مورد اعتقاد شيعه. -3رد فشار و ضربه زدن به فاطمه به وسيله عمر خليفه دوم. -4عدم اعتقاد به امامت نصبي از سوي پيامبر. -5نقد علم لدني امامان شيعه. -6رد وجود تاريخي امام زمان و غير تاريخي وغير موثق دانستن اين نظر شيعيان .
تقي رحماني ،روز آنالين در حاليکه جريان روشنفکري مسلمان از بحثهاي مصداقي فاصله ميگيرد ـ به عنوان نمونه از مفهوم دين به معني شيعه به اسالم و از واژه اسالم به دين و از دين به معنويت و بحث هاي اين چنيني تمايل دارد ـ در عوض جريانات سنتي و بنياد گرا با توجه به امکانات رسانهاي که دارند ،وارد بحثهاي مصداقي و معين در مورد ديدگاههاي خود شدهاند و در اين قلمرو هر روز به نظرات خود تکيه وآن را بسط ميدهند. در فقدان حضور ملموس روشنفکران مسلمان در اين بحثها ،ميتوان شعلههاي نفرت مذهبي را دراين جدالهاي رسانهاي مالحظه کرد .چه گرايش سنتي و چه بنياد گرا در رسانههاي خود به مصاديقي مذهبي تکيه ميکنند و تنها خود را مسلمان ميدانند .در اين ميانه ،گرايشهاي مذهبي ميانهروتر در رسانههاي خود تا حدي در حال انزوا قرار ميگيرند که به تقريب مذاهب شيعه و سني ميپردازند. کافي است به برخي از شبکههايي که بر محور دفاع از جريان مذهبي شيعه و سني به راه افتاده است توجه کنيد تا در يابيد منطقه خاورميانه در چه شرايط فرهنگي و مذهبي قرار دارد .اين شبکهها به مثابه توپخانه عقيدتي در برابر يکديگر موضع ميگيرند و در اين ميان برخي از حد اعتدال و انصاف خارج ميشوند و طرف مقابل را هم به واکنش غير اصولي مياندازند .در حاليکه به نظر ميرسد آنچه در اين ميان مهم است ارزيابي درست از شرايطي است که منطقه ما در آن قرار دارد. ما در کشمکش اسالمها قرار گرفتهايم؛ گويي دو جريان شيعه و سني ،در انواع گرايشهاي خود ،وارد دنياي مجازي شده و در دنياي رسانههاي ديداري و شنيداري ،فرصتي فراتر از منابر يافتهاند و دعوي حق ميکنند .بي گمان حق مسلم هرجرياني است که نظر خود را درست بداند ،اما اگر فقط خود را حق بدانند و از دايره انصاف خارج شوند ديگر به جنگي دامن ميزنند که از کالم به اسلحه کشيده ميشود. ديگر مدارس سنتي و گرايش ميانه ،چه شيعه و چه سنتي که همديگر را تحمل ميکردند ،دست باال را در روايط ميان اين دو مذهب اسالمي ندارند .به عنوان نمونه شيخ شلتوت و آقاي بروجردي ديگر در دو حوزه االزهر و قم نيستند که دو مذهب مزبور را به رسميت بشناسند .ديگر صداي مرحوم بروجردي بلند نيست که گفت ما با اهل سنت برسر حق حکومت امام علي جدال نداريم چرا که اين مسئله تاريخي است ،ما برسر علم امامان با ايشان بحث داريم.
مرحوم بروجردي باور داشت که حکومت حق امامان معصوم است .اما در عين حال وي براي فقيه ،شان حکومت قائل نبود. از طرفي شيخ االزهر هم باور به نزديکي ميان اهل سنت و شيعه داشت .وي مذهب شيعه را جزء مذاهب فقهي اسالم به رسميت شناخت. اما در حال حاضر حتي در مدرسه االزهر هم به خطر شيعه سازي مردم مصر اعتراض ميشود .در حوزه قم هم ديگر صداي امثال مرحوم بروجردي بلند نيست .هم چنين حوزه نجف هم در کشمکش شيعه و سني زبان موثر و قاطع ندارد .به عنوان نمونه آيتاهلل سيسستاني که مواضع سياسي قابل قبولي دارد ،زماني که با اين سوال مواجه شد که آيا مسلماناني که به امامت علي باور نداشته باشند به بهشت نميروند ،از آن جايي که در آثار خويش اين قول بسياري از علماي شيعه را نقل کرده بود ،حاضر نشد به آشتي مسلمانان و تصريح بر مسلماني آنان در اين مورد مشخص ،به توضيح بپردازد و فقط به اين نکته اکتفا کرد که ريختن خون مسلمان درست نيست .در حقيقت اين نظر مالحظه کارانه تصريح ميکرد که اهل سنت هم مسلمان هستند اما به شکل صريح به موارد اختالف و حل اختالف کمک نميکند. در فقدان صداي سنتي امثال مرحوم بروجردي و شلتوت در ميان روحانيون سنتي شيعه و اهل سنت ،شبکههاي تصويري و سايتهايي به راه افتاده اند که از اصول و مواردي دفاع مي کنند که اصل ساده آن اين است :شهادتين کسي قبول است که به امامت علي و 11فرزندش باور داشته باشند .اين شبکهها در عمل اهل سنت را قابل هدايت ميدانند که بايد هدايت هم شوند .نمونه آن کانال «واليت» است که در ايران بسيار فعال و زير نظر آقاي مکارم شيرازي است.در کنار اين کانال هاي ديگري هم فعال هستند که گاه نامشان تغيير ميکند اما رفتارشان تغيير نميکند؛ کانال هاي تصويري مانند اهل بيت ،سالم ،امام حسين ،شبکه قران و نظاير آنها. اين کانالها برخي با حکومت ايران و واليت فقيه هم مشکل دارند اما ضديت با اهل سنت را ادامه ميدهند .اگر چه کانال واليت و شبکه قران با حکومت همراه است و فعاليت عليه آنچه را که وهابيت مينامد ادامه مي دهد ،اما در مجموع اهل سنت را قابل هدايت نميدانند و مدام بحثهاي تنش زايي مطرح ميکنند. در مقابل دو کانال اهل سنت به نام «کلمه» و «وصال» هم با مواضع تندتري تالش ميکنند در پاسخ به کانالهاي شيعه وارد بحث شوند؛ دو کانالي که به شدت با کانال
«واليت» و «شبکه قران» وارد بحثهاي غيابي ميشوند .در مجموع زبان شبکههاي شيعي از زبان شبکههاي اهل سنت تندتر است اما اين شبکه ها ديگري را گمراه ميدانند؛ به تعبيري موجوديتي براي ديگري قائل نيستند. کانالهاي شيعه با اطالق نام وهابي به اهل سنت که مسائل شيعه را تحت پوشش قرار ميدهند ،حمله ميکنند. از سوي ديگر کانالهاي اهل سنت هم با اطالق رافضي به کانالهاي شيعه ،به کل باورهاي شيعه حمله ميبرند. البته روش اين کانالها متفاوت است .حتي افرادي در شبکه حاضرند يا در آن گفتوگو ميکنند که از شيعه به اهل سنت هدايت يافتهاند يا برعکس .اين روشها موجب رفتار توهين آميز ميان اين دو مذهب و جدل به جاي بحث علمي شده و فقط شکست طرف مقابل عمده ميشود .به عنوان نمونه شيخ حسين مويد ،داماد عمار حکيم که سني سلفي شده است ،به صراحت ميگويد اسالم اصيل مدرسه سلفي است و شيعه نمي تواند اصالح شود و بايد تغيير کند و عربستان سعودي بايد نقش جهاني خود را براي دنياي اسالم بازي کند. وي تصريح ميکند که غرب مقابل اسالم خواهد ايستاد و ايران با غرب در اين مورد همکاري ميکند و نقشه تقسيم عراق و اردن و عربستان را آمريکا پياده خواهد کرد .حتي علي شريعتي و ديگران هم هدايت يافته نيستند .فقط مدرسه سلفي است که در اجتهاد را باز گذاشته است و دنياي اسالم را بايد اين جريان هدايت کند .وي ميگويد عربستان بايد نقش حساس خود را بازي کند ،دنياي اسالم را نجات دهد تا توطئه ايران و غرب عليه اسالم عملي نشود چرا که غرب به کمک ايران در پي تقسيم و تجزيه کشور هاي مسلمان است. در اين کانالها شيعه صفوي خواندن شيعيان ايراني در عاقبت به رافضي خواندن کل شيعه اماميه ختم ميشود .در مقابل وهابي خواندن اهل سنت عاقبت به رد اهل سنت و خلفاي سه گانه و حتي توهين به ايشان ختم ميشود. در اين مورد براي نمونه ميتوان به سخنان اقاي حسين انصاريان در کانال «واليت» استناد کرد که با تندترين الفاظ ممکن به ابوبکر و عمر و عثمان حمله کرد و حساسيت کانالهاي «کلمه» و «وصال» را برانگيخت .در عوض کانالهاي رقيب هم تالش کردند با مشابه سازي شيعه يا شيعه صفوي به پاسخ گويي بپردازند. اين کانالها تنها نيستند؛ بسياري از کانالهاي عمومي کشورهاي مسلمان ،به خصوص در مصر و عراق هم ساعتها برنامه خود را به اين مباحث اختصاص ميدهند .نقش اين
اين نقدهاي کلي و مهم در عمل ،به مباحثي در اين شبکهها دامن ميزند که بيشتر به نفرتافکني منتهي ميشود و در عمل گفتوگويي شکل نميگيرد. مسئله ديگر در اين مباحث استفاده از منابع ،يعني قرآن ،سنت و بعد منابع حديث است که در اين شبکهها از انواع منابع تاريخي و حديث که بيشتر تخصصي ميباشد استفاده ميشود و براي مخاطب نقل ميگردد. درضمن در مناظرههاي اين شبکهها که براي مغلوب کردن طرف مقابل ميآيند و قصد مغلوب کردن يکديگر است تا گفتوگو بر اساس به رسميت شناختن ديگري ،واژگاني به کار ميرود مانند تو بي سواد هستي ،بي اطالع هستي، تحريفگر هستي و ...که شايسته يک برنامه تحقيقي نيست.
حاميان مالي اين شبکهها
آنها فقط از سوي دولتها حمايت نميشوند .مسئله مهم زمينه قوي رواني واقعي اين شبکهها در جامعه است. به عبارتي اين شبکهها هم زمينه سياسي دارند که دولتها از آنها حمايت ميکنند ،هم زمينه اجتماعي دارند و اقشاري از مردم حامي آن هستند .برخي از اين شبکهها از سوي تجار خليج فارس و قم و اصفهان هم حمايت ميشوند و اين حمايت بسيار جدي است .حمايت اجتماعي هم ريشه در مدارس ديني دارد که در اين مدارس آموزش اصلي در اثبات دين و مذهب نقد اهل سنت است بوسيله شيعه و هم نقد شيعه به وسيله اهل سنت. در مواردي حتي برخي از کانالها از سوي دولتها بسته يا محدود ميشوند ،اما حاميان مالي اجتماعي کانال، عمرطوالني اين کانالها را تضمين ميکنند؛ اين ويژگي را نبايد دست کم گرفت. از طرفي زبان و آموزههاي اين شبکهها در ميان مردم معتقد هم بيگانه نيست ،در نتيجه بايد توان اين شبکهها را جدي گرفت و رشد اين کانالها را فقط توطئه خارجي نپنداشت. از همين روي است که برخورد روحانيون شيعه و سني که به جنگ شيعه و سني معتقد نيستند ،در مسير تنش زدايي کافي نيست چرا که برخي از باورهاي تاريخي شيعه به اهل سنت و باورهاي تاريخي اهل سنت به شيعه بايد مورد تغيير و توضيح قرار بگيرد .در حاليکه روحانيوني مانند سيستاني که مصالحه جو هستند و برخي از روحانيون ميانهروي سني حاضر به گشودن اصولي اين گفتوگوها نيستند ،اما ميتوانند براي جلوگيري از توجيه جنگ مذهبي پيش قدم شوند. محورهاي سياسي در منطقه با توجيه شيعه و سني در حال شکلگيري است .محور عربستان به همراه کشورهاي عربي و محور ايران و عراق و سوريه به عنوان کشورهاي شيعه عليه هم در سوريه شکل گرفته است .به عبارتي بعد از کشمکش کالمي و جدلي شيعه و سني ،حال طوفان مواجهه رو در رو و جنگ در فضاي مجازي هم برخاسته و هر روز به کشور ما نزديک ميشود؛ اين طوفاني است که بايد فرونشانده شود .در اين مسير بايد جنگ مذهبي هم خاموش شود؛ جنگي که شبکههاي تصويري مزبور شعلهورترش ميکنند.
43
November 2015 آبان 1394
گوگوش و «مرغ سحر» مهرداد فرهمند ،بي.بي.سي پخش تلويزيوني نما آهنگ «مرغ سحر» با صداي گوگوش واکنشهايي عمدتا منفي ميان مخاطبان داشته و به نظر ميرسد کمتر با استقبال مثبتي روبرو شده باشد. گوگوش سال گذشته در کنسرتش در ويمبلي لندن هم ترانه «مرغ سحر» را اجرا کرده و گفته بوده از کودکي آرزوي خواندن اين ترانه را داشته است .يکي از حاضران کنسرت ميگويد وقتي گوگوش «مرغ سحر» را خواند« ،حال همه گرفته شد». اينکه «حال» همه يا دست کم عده زيادي «گرفته شده باشد» احتماأل به ميزان زيادي ناشي از خاطرهاي است که ايرانيان از «مرغ سحر» دارند و اينکه اجراي گوگوش نه تنها اين خاطره را تداعي نکرده بلکه چه بسا در تقابل با آن هم قرار گرفته و الجرم ،مهر مردود خورده باشد. هرچند بر اساس همين خاطره جمعي ،اگر صداي تازهاي از «مرغ سحر» گوگوش به گوش شنوندگان ميرسيد ،خود ميتوانست خاطره آفرين باشد و بر دلها نشيند و درخشش بيشتري بر نام «شاه ماهي» موسيقي ايران بيفزايد. دليل اين مدعا اين است که خاطره جمعي امروز ايرانيان از «مرغ سحر» نه با قمرالملوک وزيري ،نخستين خواننده اين ترانه ،که با محمدرضا شجريان گره خورده است که خود در گاهشمار اين ترانه قديمي ،نامش در اواخر فهرست خوانندگان «مرغ سحر» جاي ميگيرد.
ترانه شکست آرمانها
«مرغ سحر» در تاريخ موسيقي ايراني جايگاهي ويژه و واال دارد و از يادگارهاي يکي از گلوگاههاي مهم تاريخ ايران است ،عصري که هنر و سياست با هم گره خورده و «ترانه اعتراضي» متولد شده بود. «مرغ سحر» را مرتضي ني داوود ساخت و ملکالشعراي بهار روي آن کالمي سرود تا اعتراضي باشد به روزگاري که براي روشنفکران ايراني سرشار از نا اميدي بود ،روزگاري که ايران از دوران تيره آشفتگي ميرفت تا به دوران به زعم آنان تيرهتر استبداد وارد و صداهاي آزاديخواهانه در آن خفه شود. کاميار عابدي ،پژوهشگر ادبيات معاصر معتقد است که «مرغ سحر» ،ترانه شکست آرمانها و شعارهاي انقالب مشروطه و متاثر از شعارهاي پيروان مرام اشتراکي در فضاي برخاسته پس از انقالب کمونيستي اکتبر 1017در روسيه است. «مرغ سحر» با نقطه عطف مهمي هم در تحول فرهنگ معاصر ايراني همراه بود .در اولين اجراي عمومي اين ترانه بود که براي نخستين بار ،زني بي حجاب روي صحنه رفت و آواز خواند. با اينکه نظميه تهران براي کنسرت مجوز صادر کرده بود اما قمر را به محض اينکه از گراند هتل ،محل اجراي کنسرت خارج شد ،گرفتند و به کالنتري بردند و از او تعهد کتبي گرفتند که ديگر کنسرت ندهد و بي حجاب به جايي نرود. «مرغ سحر» در همان سالهاي نخست روي کار آمدن رضا شاه پهلوي روي صفحه ضبط و منتشر شد اما تا حدود نيم قرن ،شايد به اين دليل که اساسا در اعتراض به رضا
43
شاه ساخته شده بود ،چندان نشاني از آن به چشم نميخورد تا اينکه در سالهاي دهه پنجاه خورشيدي عصر تازهاي در «ترانه اعتراضي» آغاز شد و «مرغ سحر» بار ديگر جان گرفت.
«مرغ سحر» و مدرنيته
بيشتر اجراهاي «مرغ سحر» در اين چهل سال با هر خوانندهاي که بوده ،از ملوک ضرابي گرفته تا شکيال و از محمدرضا شجريان گرفته تا شادمهر عقيلي ،چه در فرم و چه در ساختار به مرتضي ني داوود وفادار مانده و همه کمابيش به همان شيوه قمرالملوک وزيري اين ترانه را اجرا کردهاند. اجراي هنگامه اخوان همراه با تار محمدرضا لطفي در برنامه گلهاي تازه راديو ايران به عنوان نزديکترين اجرا به شيوه قمر زبانزد شده است. برخي آهنگسازان هم اين ترانه را در همان ساختار سنتياش به شيوه مدرنتري تنظيم کردهاند که موفقترينشان فرامرز پايور بوده است .فرامرز پايور «مرغ سحر» را با سازبندي (ارکستراسيون) منحصر به فرد خود و به شکل چپ کوک (ماهور فا) براي صداي نادر گلچين تنظيم کرد که در برنامه گلهاي تازه از راديو ايران پخش شد و از اجراهاي موفق اين ترانه شد. تنظيم ديگري هم (احتماال به دست جهانبخش پازوکي) انجام گرفت که در آن شيوه هماوايي (هارموني دو صدايي) به کار رفته و با صداي هوشمند عقيلي ضبط شده است. گروه «کيوسک» هم در سالهاي اخير تنظيمي چندصدايي (پلي فونيک) از «مرغ سحر» را با صداي محسن نامجو اجرا کرد که ضرباهنگ (ريتم) ترانه در آن از شش هشتم سنگين به دو چهارم تغيير يافت و بمترين گام براي آن انتخاب شد (ماهور ال) .اين اجرا با اينکه از لحاظ سازبندي و به کارگيري فن چندصدايي با همه اجراهاي پيشين متفاوت بود ،اما در عرضه و بيان ترانه ،همچنان در چارچوب سنتي باقي ماند. مدرنترين اجراي «مرغ سحر» را سالها پيشتر فرهاد مهراد عرضه کرده بود .فرهاد مهراد با همراهي تنها يک گيتار ،بي آنکه بر ساختار اثر مرتضي ني داوود خدشه اي وارد کند ،اين ترانه را با شيوه و بياني کامال مدرن عرضه کرد. «مرغ سحر» فرهاد مهراد هنوز متفاوت با تمام اجراهاي اين ترانه و در قامتي مدرنتر از همه آنها ايستاده است. اما در کنسرت محمدرضا شجريان در سال 1369در آمريکا بود که «مرغ سحر» به نام او ثبت شد و از آن پس نيز ايرانيان« ،مرغ سحر» را به نام او ميشناسند. محمدرضا شجريان و نوازندگان همراهش اين ترانه را در سنتيترين شکلش و به همان شکلي اجرا کردند که بيش از شش دهه پيشتر در تاالر گراند هتل تهران روي صحنه رفته بود .شايد در ثبت «مرغ سحر» به نام محمدرضا شجريان ،بيش از توانايي بي بديل او در اجراي ترانههاي سنتي ،شرايط و اوضاع زمانه هم موثر بود. محمدرضا شجريان در زمانهاي «مرغ سحر» خواند که هنوز از فتواي مشهور آيتاهلل خميني که موسيقي سنتي ايراني را از محاق بيرون آورد و سازها را از پستوها بيرون
دنباله در صفحة بعد
جامعه مدني ايران؛
تسليم فساد
سعيد پيوندي
بازشدن پي در پي پرونده فسادهاي بزرگ و حيرت آور مالي و بازتاب گسترده آنها در رسانهها و جامعه ،پرسشهاي فراواني را پيرامون اينکه چرا اين پديده به اين صورت مطرح ميشود و نقش نهادها و شبکههاي کوچک و بزرگ فساد در اين ميان چيست ،به ميان ميکشد .بسياري به نقش دولت، نهادهاي رسمي و دستگاه قضايي در گسترش فساد اشاره ميکنند. کساني عدم شفافيت در روابط قدرت و نقش محافل قدرتمندي را که بدون نظارت و پاسخگويي در کار سياست و اقتصاد دخالت ميکنند نشانه ميروند .اقتصاد دولتي و رانتخواري محافل نزديک به قدرت از جمله ديگر مواردي است که مورد توجه قرار ميگيرد .ديدگاههايي هم نبودن دمکراسي و امکان نظارت مستقل جامعه و رسانهها را دليل گسترش فساد ميدانند. براي همه موارد ياد شده ميتوان مصداقهاي پرشماري در جامعه امروز ايران پيدا کرد .تحليل دقيق همان اندازه اطالعاتي که در پروندههاي بزرگ به بيرون درز کرده است، نشان از اشکال دخالت و آلودگي «آقازادهها» ،نهادهاي رسمي يا نظامي دارد و مکانيزمهاي اصلي روابط فساد در راس جامعه را بر مال ميکند. هم اکنون چند نام چند معاون رئيس جمهور سابق و تعدادي از وزرا و مسئولين بلند پايه دولت قبلي در پروندههاي عظيم فساد مالي ديده ميشود و کساني از آنها به دادگاه رفتهاند يا در صف محاکمه ايستادهاند. همين موضوع پيرامون نقش نيروهاي نظامي و امنيتي و دخالت آنها در امور اقتصادي و قاچاق کاال هم صدق ميکند، با اين تفاوت که از بررسي و محاکمه آنها هنوز خبري نيست. دستگاه قضايي در اين ميان سعي ميکند با محاکمه چند مهره درشت نشان دهد که اراده روشني در مبارزه با فساد وجود دارد .اما همزمان پرسشهاي بسياري پيرامون اين پروندهها و پروندههاي مسکوت مانده ديگر بدون پاسخ ماندهاند .مهمتر از همه اينکه خود دستگاه قضايي متهم به فساد و دخالت در شبکههاي مافيايي است .محمود احمدي نژاد هم بيشترين حرفها را درباره برخورد با شبکههاي فساد به زبان آورد ،ولي نزديکترين همکارانش داراي پروندههاي بزرگ فساد مالي هستند. اينها همه جنبههاي متناقض و پرسش برانگيز برخورد با پديده فساد در ايران را تشکيل ميدهند .گاه در جريان برمال شدن پروندههاي بزرگ کسي نميداند که نهادهاي رسمي و يا دستگاه قضايي تا چه اندازه در عملکرد خود صادقاند و نقش درگيريها و رقابتهاي سياسي در اين ميان چيست.
وجه اجتماعي فساد
پرسش مهم ديگر اما در اين ميان گستردگي فساد و نقش جامعه و بعد اجتماعي اين پديده است .همه شواهد
نشان ميدهند پروندههاي بزرگ و پر سر و صدا ،گاه فقط نوک کوه يخي هستند که همه ابعاد پديده مهم فساد در زندگي روزمره جامعه ايران را منعکس نميکنند .همه شواهد نشان ميدهند پديده فساد فقط چند مهره درشت يا شبکههاي پنهان و مافيايي را در بر نميگيرد و بخشهاي مهمي از جامعه را به اشکال گوناگون آلوده کرده است. فساد داراي يک بعد جامعهشناسانه است که به درکي که در افکار عمومي پيرامون اين پديده وجود دارد باز ميگردد .اگر براي افکار عمومي معناي منفي ،غير قانوني و ضد اخالقي فساد از ميان برود يا بسيار کم رنگ شود اين کار به امري هنجاري و پذيرفته شده تبديل ميگردد .همزمان وجود چنين خصيصه روانشناسي نشان ميدهد که فساد فقط به گروههاي کوچک مافيايي فروکاسته نميشود و حضور اين پديده در متن جامعه بسيار جدي است. پروندههاي گوناگون از بورسيههاي غيرقانوني، مدارک قالبي دانشگاهي ،فروش پايان نامه گرفته تا سوء استفادههاي ريز و درشت اقصادي در موسسات دولتي، بانکها ،بنيادهاي غير انتفاعي و رقمهاي نجومي قاچاق کاال ،همگي نشان از گستردگي فساد در حوزههاي گوناگون دارند که شايد همه ابعاد و اشکال آن هم براي افکار عمومي، رسانهها و ناظران روشن نيست .آنچه که احمد توکلي نماينده محافظه کار مجلس «فساد سيستماتيک» مينامد يا معاون آقاي روحاني از آن به عنوان پديده «فراگير» ياد ميکند مرحلهاي آسيبشناسانه فساد است که به گونهاي سرطاني در پيکر جامعه ريشه دوانده است. فساد به مکانها و نهادهايي راه يافته که ميبايست نماد اخالق هنجاري ،ديني يا عمومي باشند .اينجا سخن بر سر پروندههاي چند هزار ميلياري نيست .گاه ابعاد مالي يک فساد بسيار محدودتر ولي معناي اجتماعي و نمادين آن بسيار فراتر است .آيا وقتي شخصيتهاي روحاني، دانشگاهي ،قاضي دادگستري هم از «ويروس» فساد مصون نميمانند ،ميتوان از خود پرسيد که آيا ديگر گوشه سالمي هم در اين جامعه باقي مانده است؟
فساد به مثابه فرهنگ
وجود فساد گسترده به معناي عادي شدن امر فساد در زندگي روزمره و وجود فعاليتهايي است که مصداق فساد در ابعاد گوناگون هستند .يکي از نشانههاي ميزان فساد جايگاه و معناي آن در وجدان جمعي و در ذهنيت افراد جامعه است .ميزان سالم يا ناسالم بودن بودن يک جامعه از جمله به تصوير و جايگاه فساد در ذهنيت افراد و در فرهنگ جامعه هم مربوط ميشود .زماني که فساد امري ضد ارزش، نابهنجار و غير قانوني تلقي شود ،شبکههاي فساد و افرادي که دست اندرکار فساد هستند هم با واکنش منفي جامعه روبرو ميشوند .وجود قوانين سختگيرانه و مکانيزمهاي بازدارنده در کنار دستگاه قضايي سالم در چنين کشورهايي، از جمله نتيجه وجود يک وجدان عمومي و نيروهاي اجتماعي
دنباله در صفحة بعد
44
دنباله از صفحة قبل
گوگوش و «مرغ سحر»
کشيد ،حتي دو سال هم نميگذشت .جنگ پايان يافته، آيتاهلل خميني درگذشته و عصر انقالبيگري جايش را به «دوران سازندگي» داده و گشايشي نسبي در عرصه فرهنگ ايجاد شده و بذر اميد در دلها کاشته شده بود. کنسرتها در داخل و خارج رونق گرفته بود و محمدرضا شجريان پس از سالها روي صحنه ميرفت و چهره در چهره عالقمندانش قرار ميگرفت« .مرغ سحر» اين بار نه با نااميدي که با اميد خوانده ميشد و نغمهاش بر دلها مينشست.
«مرغ سحر» بابک اميني و گوگوش
با چنين سابقهاي« ،مرغ سحر» ميراثي ملي شده که دست زدن به آن ،شجاعتي ميخواهد همراه با قابليت، مهارت و خالقيت .بابک اميني هم با تنظيم «مرغ سحر»ي تازه براي صداي گوگوش چنين جسارتي به خرج داده ،اما آيا از عهده برآمده است؟ بابک اميني فرم ترانه را از سنتي به پاپ تغيير داده و براي اينکه بياني مدرن از آن عرضه کند از فن چندصدايي (پلي فلوني) بهره برده ،فقط از سازهاي غربي استفاده کرده و پردههاي سنتي ايراني را با گام غربي تطبيق داده است. تا اينجاي کار را گروه «کيوسک» هم قبال انجام داده بود .باز هم مانند گروه «کيوسک» ،ضرباهنگ «مرغ سحر» را تغيير داده اما به جاي ريتم دو چهارم ،چهار چهارم (معروف به ريتم مارش) را انتخاب کرده است ،ضرباهنگي که در قاموس موسيقي ،بيانگر استواري ،قدرت و آرامش دروني و بروني است .اين ريتم وقتي با جمله بنديهايي همراه ميشود که براي ارکستر نوشته ،به شدت بر فاصله ميان اجراي ترانه با محتوا و مضمون آن ميافزايد. بابک اميني گرچه کوشيده با استفاده از ساز فلوت، صداي پرنده (در اين جا :مرغ سحر) را تداعي و فضاسازي کند اما موتيفهايي که براي ارکستر نوشته ،با محتوا ارتباط برقرار نميکند (موتيف به جمالت کوتاهي در موسيقي گفته مي شود که حس و حالتي را بيان مي کند) .چه در پيش درآمد (اوورتور) و در چه در متن ترانه ،ارکستر فضائي کامال متفاوت و بيربط با محتواي ترانه ميسازند. موتيفهايي را که بابک اميني نوشته ،آهنگسازان همواره براي تداعي ورود به فضائي شاد و پر اميد به کار
دنباله از صفحة قبل
است که فساد را امري ناپسند و غيرقابل پذيرش ميدانند و خواهان مبارزه با آن هستند .عدم وجود اين هوشياري جمعي عليه فساد راه را براي گسترش فساد باز ميکند يا مبارزه عليه آن را دشوار ميسازد. در ايران چون بسياري از کشورهاي ديگر آلوده به فساد گسترده ،افکار عمومي به عنوان بازيگر مهم عرصه مبارزه با فساد و سالم سازي اقتصاد و نظام اداري يا غايب است يا حضوري بسيار کم رمق دارد .ورود تدريجي فساد به زندگي و فعاليتهاي روزمره و دروني کردن تجربه فساد سبب شده وجود فساد در متن جامعه شکل عادي و پيش پا افتاده به خود گيرد .به عبارت ديگر فساد امري ضد اخالقي و غير قابل پذيرش به شمار نميرود .فضليت پاکدستي در چنين فضايي يا شکل رياکارانه به خود ميگيرد يا به امري حاشيهاي تبديل ميشود. زماني که محمود احمدينژاد از واژه «برادران قاچاقچي» استفاده کرد هيچ زلزله سياسي و تنش اجتماعي به وقوع نپيوست ،گويي اين واژه بخشي از واقعيت پيش پا افتاده جامعه بود .همين روايت درباره رشوه دادن و رشوه گرفتن، کالهبرداري ،تقلب کردن ،سوء استفاده از موقعيت سياسي يا اداري در ابعاد و اشکال گوناگون صدق ميکند.
زبان و کدهاي اجتماعي فساد
شبکههاي مافيايي فساد در همه کشورها مانند محيطهاي بسته (زندان ،سربازخانه) زبان و کدهاي خاص خود را دارند که گاه براي همه افراد عادي جامعه قابل درک نيست .اين واقعيت را ميتوان در شبکههاي مافيايي برخي از کشورهاي صنعتي پيشرفته هم مشاهده کرد. در ايران زبان و کدهاي فساد از درون شبکههاي بسته به درون و ژرفاي جامعه رخنه کرده است .جامعه زبان فساد را به خوبي ميشناسد ،آن را توليد و بازتوليد ميکند .يعني واژهها و اصطالحاتي به وجود آمدهاند که ساز و کارهاي فساد را با کلمات عادي و بدون بار ارزشي بيان ميکنند« .شيريني بچهها فراموش نشود»« ،سهم دوستان»« ،حق اياب و ذهاب» و صدها واژه و اصطالح ديگر امروز جاي خود را در
November 2015 آبان 1394
بردهاند ،تا آنجا که اين موتيفها به کليشهاي رايج در موسيقي فيلم براي ساخت چنين فضاهاي ذهني تبديل شده و چنان جا افتادهاند که شنونده هم با شنيدن «مرغ سحر» بابک اميني همان حس شادي و اميد برايش تداعي ميشود که ربطي به شکوههاي نوميدانه شاعر ترانه ندارد. شعر «مرغ سحر» ،گفتوگويي ميان شاعر و مرغي در قفس است .هر دو مايوس و نا اميد .شاعر از بلبل پربسته ميخواهد از کنج قفس بيرون آيد و نغمه بسرايد ،اما مرغ محبوس به جاي نغمه آزادي ،آه و ناله سر ميدهد تا آنجا که شاعر که بيش از پيش نااميد شده و داغ دلش هم تازهتر، به تنگ ميآيد و از او ميخواهد که بس کند و شرح هجران، کوتاه. نه تنها هيچ اثري از اين گفتوگوي دلخراش و فضاي تيرهاي که در ذهن ميسازد در تنظيم بابک اميني نيست بلکه ارکستر درست عکس اين فضا را ترسيم ميکند و خواننده هم به نظر نمي رسد به بيان محتواي ترانه کمکي کرده باشد. همه خوانندگاني که «مرغ سحر» را خواندهاند به اين نکته توجه داشتهاند که در اين ترانه دو بار راوي عوض ميشود و اين تغيير راوي بايد با تغيير لحن تداعي شود .اما به نظر ميرسد گوگوش اين نکته را کامال ناديده گرفته و در بيان روايي او ،تغيير لحني شنيده نميشود .گويي گوگوش بيشتر مشغول زمزمه با خود است تا با «مرغ سحر». تنها بخشي از ترانه که ارکستر و خواننده با پيام و محتواي «مرغ سحر» ارتباط برقرار ميکنند و به نظر ميرسد که تنظيم ،موفق عمل کرده است ،بخشي است که در گوشه دلکش دستگاه ماهور اجرا ميشود (نوبهار است گل به بار است …) و ارکستر و خواننده توانستهاند سرگشتگي و درماندگي پرندهاي در قفس را به خوبي بيان کنند. هرچند در اجراي تحريرها در اين بخش و به خصوص اوج گرفتن صداي خواننده در پايان اثر و فرود بر نت شاهد (سي باال) به نظر ميرسد که صداي خواننده دقت الزم را ندارد. در نتيجه ،اگر «مرغ سحر» بابک اميني و گوگوش با استقبال گرمي روبرو نشده ،تنها از روي تعصب بر پيوند اين ترانه با نام محمدرضا شجريان نيست بلکه در خود اثري که عرضه شده هم بايد دنبال علت گشت .واکنشهاي منفي که به اين «مرغ سحر» نشان داده شده را نما آهنگي که ترانه با آن پخش شده نيز تشديد کرده است ،زيرا هيچ ارتباطي ميان «نما» و «آهنگ» در آن ديده نميشود. زبان روزمره جامعه باز کردهاند. در اين زبان تهديد ،تطميع ،خريدن افراد ،زورگويي يا کنار آمدن واژهها و بيان خاص خود را دارند و مخاطب به راحتي قادر به درک معناي آنهاست. شبکههاي فساد نه تنها به راحتي شکل ميگيرند که حضور آنها در متن جامعه هم به صورت امري پذيرفته شده در ميآيد و پدرخواندههايي که در راس مافياهاي اقتصادي قرار دارند ،ميتوانند بدون دغدغه خاطر در اليههاي آشکار و پنهان جامعهاي که در آن ديگر فساد امري نامطلوب و ضداخالقي نيست جا خوش کنند.
جامعه مدني تسليم فساد
در تحليلهاي کنوني در سطح بينالمللي فساد در اقتصاد و نظام اداري در رابطه دو جانبه ميان نهادهاي رسمي و نحوه کارکرد و مکانيزمهاي قانوني از يک سو و شبکهها و افراد فاسد و مافيايي مورد توجه قرار ميگيرد. بحث بر سر آن است که اراده سياسي براي برخورد با فساد ،وجود قوانين و مکانيزمهاي بازدارنده ،شفافيت روابط و فعاليتهاي اقتصادي ،نوع عمکرد قوه قضايي و ميزان استقالل عمل آن تا چه اندازه در مقابله با اين پديده از کارآيي برخوردارند. تجربه کشورهاي گوناگون نشان ميدهد که در کنار قوانين و مکانيزمها و راه کارهاي ضد فساد و نيز وجود دستگاه قضايي مستقل و سالم ،جامعه مدني و وجدان جمعي نيز نقش مهمي در مبارزه با پديده فساد ايفا ميکنند .در کشوري که فساد بر اخالق عمومي سايه افکنده و وجدان جمعي با سم فساد آلوده شده ،ديگر به دشواري ميتوان براي سالم سازي اقتصاد و نظام اداري ،بر روي جامعه مدني حساب کرد. در حقيقت در رويارويي ميان شبکههاي فساد و ساز و کارهاي ضد فساد ،بازيگر سومي هم وجود دارد که ميتواند در شکل گيري نوع پويايي پديده فساد نقش مهمي را ايفا کند .آنجا که افکار عمومي با فساد کنار آمده است ما شاهد پويايي مخرب و منفي فساد و بعد آسيب شناسانه آن هستيم .شکل گيري چنين پديدهاي به معناي نوعي گرفتار آمدن در بندهاي تلهاي است که جامعه را در مبارزه با فساد ناتوان ميکند.
44
Will we see branches of McDonald’s in Tehran ?any time soon Democracy – institutions all previously used to some effect during the cold war. This was when Iran started to equate any notion of democracy, freedom, and human rights with acts of regime-change. Under pressure from most Iranian activists, President Obama changed course by scrapping the fund, and, to some degree, its discourse. But that has not stopped Iran’s worries. To Iran’s surprise, Obama has shown a costly commitment to a comprehensive deal with Iran over its nuclear program. Ayatollah Khamenei has welcomed this and recognizes the real division within the American establishment over Iran. But as a result, he is well aware of Obama’s shaky position. Soon he will leave office and his replacement is likely to revert to a strategy of challenging or undermining the regime, with a view to changing it. Ayatollah Khamenei thinks of the nuclear deal as the west’s recognition, for the first time, of the Islamic revolution and its independence from US influence. To him and to many in Iran, it is the US that has compromised its colonial stance of zero-enrichment. Iran, on the other hand, has won a long-sought recognition for its peaceful nuclear program, and it has even secured international assistance for it. But Ayatollah Khamenei also knows that the American media tend to promote the opposite view. He suspects that if a McDonald’s opens in the affluent north of Tehran, western media will rush to sell it as a symbol of Iran’s submission, the end of its anti-imperial revolution. In 1998, when then President Khatami was being compared to Gorbachev in the west, Ayatollah Khamenei warned that McDonald’s wasn’t just a burger joint, but part of the vanguard of American dominance. He even cited reports by Time and Newsweek, published just before the Soviet collapse, about the way American culture and businesses were conquering Moscow. A conquered Iran is not the image he likes to be aired to the world. In the past few years, Ayatollah Khamenei has repeatedly talked about preserving and reviving the traditional Iranian-Islamic lifestyle, its respect for family, hard work, the rule of law, nature, and its respect for science. There is little doubt that the growing number of shopping malls, coffee shops and fast-food restaurants don’t fit comfortably into his vision. But the truth is that he hasn’t so far interfered to have them banned. The message he wants the developing world, especially the Islamic world, to receive from Iran is simple: you can be a safe, advanced and prosperous state without depending on America. The public presence of flagship American brands such as McDonald’s in Iran would send the wrong signals. As President Rouhani insisted in New York, Iran is genuinely opening up to the global economy. But it is not going to be an easy market for American symbols of capitalism.
Hossein Derakhshan the Guardian Iran is opening up to foreign trade, but not to flagship US brands Ever since Iran reached an agreement with six world powers earlier this year over its nuclear program, Ayatollah Ali Khamenei has repeatedly warned against the cultural, political and economic influence of the US in Iran. Yet it was he who backed top Iranian officials in an – unprecedented series of public – and secret direct talks with American officials, which led
to an agreement that very few observers would have thought possible three years ago. This has left many analysts, as well as business owners, puzzled about the future of Iran-US relations. Now that Iran is opening its doors to foreign trade, who will be allowed to do business there and who will not? Might a ?McDonald’s finally make it to Tehran Since his youth, Ayatollah Khamenei has been fascinated by anti-colonial literature. In the early 1960s, he translated a book on India’s independence movement and the role of Muslims in it. He praises Nehru and Frantz Fanon. Unlike most clerics, he was close to leftist literary figures such as Mehdi Akhavan-Sales, Jalal Ale-Ahmad and Ali Shariati. That doesn’t make him a socialist. He believes in private property and supports minimal government interference in the economy. It’s revolutionary anti-colonial ideas that have intrigued him. Yet he admires the west’s achievements in science and technology, even though he warns that such progress cannot be sustained, given the materialism, individualism, consumerism and hedonism that to him is best symbolized by the US. Ayatollah Khamenei reads a lot of history too, especially the history of Euro-American interventions in the rest of the world and the collapse of the Soviet Union. America’s strategy of regime-change started Iran in 1953, when the Shah who had been ousted by the elected government of Mohammad Mossadegh was reinstated through a CIA-backed coup. Under George W Bush, the United States prioritized regime-change again, by military means or otherwise. Iraq and Afghanistan were occupied and some other states, including Iran, were targeted by programs designed to undermine the authorities. In 2006 Congress approved $66m being spent on two separate projects known together as the “Iran Democracy Fund”, most of which went to such institutions as Radio Liberty, Freedom House and the National Endowment for
45
45
November 2015 1394 آبان
CONTINUED FROM COVER PAGE
Iran’s economy plagued by structural problems For nearly ten years Elham, who holds a bachelor’s degree in accounting, used to work full-time in a small private food distribution company, while also holding a part-time position in an insurance company. But a few months ago, she was laid off from her full-time job. “Two or three weeks after the nuclear deal my boss told me that they didn’t have enough budget and had to let me go,” she said. “So I had to concentrate on my part-time job, but that’s not enough. I have also applied for so many jobs and haven’t heard back.” According to the official Statistical Centre of Iran the unemployment rate was 10.4% in 2013 and 10.6% in 2014. In March 2015 Iranian economic analyst Majid Salimi Boroujeni estimated that in 2015 the unemployment rate would be “10 to 12%”. On 25 October, ISNA news agency reported that in the last Iranian month (ending 22 October) the month-on-month inflation rate had decreased by 0.3% to 13.3%, and the year-on-year rate had decreased by 0.7% to 10.9%. The economic situation has alarmed officials. On 3 October, four ministers - industry, economy, welfare and defence – made public a letter to Rouhani about an economic downturn they said “could turn into a crisis”. The letter added that although the nuclear deal had led to “plenty of” economic benefits, it had also “created some ambiguities in the market” that needed “to be quickly addressed”. Rouhani thinks otherwise, and has insisted there is no downturn. On 10 October, a week
after his four ministers made their letter public, he said “the situation is such that we might once again fall into a downturn. We need to be alert and try hard.” But Elham agrees with four ministers that the country is already experiencing a downturn: “This nuclear agreement had no positive effect on our lives. Our pockets are empty. Prices have not gone down but up. All people are postponing purchases, waiting for the situation to stabilise, therefore all the markets - car, real estate, stock are on hold. We are already in a crisis. I haven’t seen my kids since 6am when I left home, and I have to drive around until 10pm.”
Syria conflict:
If not Assad, then who? Lyse Doucet BBC Chief international correspondent The most concerted diplomatic push so far to end Syria’s punishing war has concentrated minds on all sides of a bitter divide. Conversations with Arab and Western sources make it clear there is a major unifying goal in these new discussions: to avoid the collapse of Syria’s security forces and its civilian institutions. That means all sides are now moving away from rigid positions taken when Syria’s uprising erupted more than four years ago. “[President Bashar al-] Assad leaving before the process starts doesn’t make sense any more,” a senior Arab diplomat in the region told me. “If he leaves suddenly, two-thirds of his commanders would go with him and Syria would collapse.” The steady rise of the so-called Islamic State, and mounting pressures on a stretched Syrian army has rung alarm bells over the threat of an ungoverned Syria falling into the hands of extremists. The risk posed by another fractured Middle East country is now too big to ignore. So is this summer’s tragic exodus of hundreds of thousands of Syrians desperate to reach Europe. Then, the startling September surprise of Russia’s air sorties into Syria set the stage for the most determined diplomacy of Syria’s crisis. Ideas emerging from Arab and Western
capitals include a ceasefire, an amnesty for forces on both sides, and a transitional government intended to ensure an orderly process that would lead to the drafting of a new constitution and elections. There’s talk of a transition that could last up to two years. Some of these ideas are also appearing in reports about proposals coming from Russia and Iran. Iran has had its own “four-point plan” for a few years, which was studied with interest by the UN. But it stayed on the shelf while Iran was kept out of talks.
Credible alternatives? Integrating an array of armed forces will be fraught with difficulties, if not dangers, but there is a hope that the reform of civilian structures is within easier reach. Sources speak of discussions concerning which senior members of President Assad’s team would be asked to leave - a figure of 10 -15 people was cited.
“I don’t want to say Rouhani has fooled us, but honestly over the past two years, nothing has changed,” said an owner of a small bakery in Tehran. “Since the nuclear deal my customers have shrank and as a result my income has dropped.” But he is hopeful. “I think that once our frozen assets are released and injected into the market, the situation will improve. Now foreign countries are also investing in Iran and in a year our market will flourish.” In late September Bloomberg quoted Iranian central bank vice governor for foreign exchange There’s also a hope that new, more credible, leaders will emerge from the opposition during this period to replace figures seen as lacking support inside Syria. “They’re nice people but they have no base,” is how one source backing the opposition put it. Having convincing alternatives to take charge is seen as crucial to reassure Russia and Iran, who back President Assad. I’m told that names of possible candidates are already being drawn up and shared. An official involved in recent talks with Russia quoted the Russians in this way: “Where is the opposition? If you can assure us it will work we are not wedded to Assad.” Iran and Russia recently stepped up their military support to bolster President Assad’s embattled position on many key fronts. But in private, officials have said for some time that their objective is to “save Syria, not Assad.” The biggest gap, however, is still over how long President Assad can remain part of the process. His opponents insist this process cannot start with him unless it is absolutely clear it will end without him.
Tough choices The press conference in Riyadh, which saw Saudi Arabia’s Foreign Minister Adel al-Jubeir and the visiting British Foreign Secretary Philip Hammond calling for a fixed departure provoked a sharp rebuke from Damascus. Syrian Information Minister Umran al-Zu’bi condemned those with “blood on their hands” who were “speaking about the internal affairs of a country that has always been and will remain free and owns its decisions.” In the end, it is Syrians themselves who will have to make the tough choices. Members of the Free Syrian Army, seen as moderate forces, have been visiting Moscow in a sign that there may be
affairs, Gholamali Kamyab, that Iran expects about $29bn of its more than $100bn frozen funds to be unfrozen and repatriated to the central bank by January 2016. Being stuck in an economic blockade for few years, Iran needs time to get back on its feet. But Mohsen Renani, an economist at Isfahan University, recently told Etemad newspaper there would be no economic improvement in the near future, given the Iranian economy has structural problems. “We had some immediate [economic] problems that were caused by the sanctions - now we are getting rid of them,” he said. “But we also have some deep and chronic structural problems [in our economy] that can lead us into another crisis. In fact, the government can’t deal with this crisis on its own… If we want to pass this crisis, the whole political system needs to get engaged.” Here’s what one of the journalists at the business newspaper Donya-e-Eqtesad, who favours a liberalised economy, has to say about public expectations of economic improvement: “Iran is like a thirsty person struck by drought who now thinks that he has reached a spring. He wants to quench his thirst. You can’t ask him to stay thirsty for another year. Not that he can’t. If there is no other choice than waiting, he will, by he won’t be happy with it. “Over the past four years, people had endured a lot of hardship. Mentally, they are ready to collapse - giving them an overview of the future and telling them things will get better won’t make them content. However, they have no other choice but to accept reality.” The Tehran Bureau is an independent media organization, hosted by the Guardian. Contact us @tehranbureau
room for discussion. But powerful groups linked to al-Qaeda, as well as Islamic State fighters, want nothing to do with this negotiated process. They’re on terrorist black lists so they aren’t invited anyway, but there is still a long hard campaign ahead to try to dislodge them. And there is still deep skepticism that gaps in the negotiating process can be closed, and still deep-seated suspicion and animosity between arch rivals Iran and Saud Arabia, along with some other Gulf States. Saudi King Salman received telephone calls from President Vladimir Putin and President Barack Obama in the past week, and visits from US Secretary of State John Kerry and Philip Hammond. The Saudi monarch is understood to have given his blessing to Iran’s inclusion in the process. Foreign Minister Al-Jubeir told me: “I wouldn’t call it a place at the negotiating table, it’s about being part of the conversation.” And if this fails, there is clearly a Plan B on all sides, for an accelerated military option. Military supplies are already being stepped up even as talks proceed. “It’s not going to be easy and the longer it takes, the more complicated it gets,” is how a senior Arab diplomat in the region put it. “That’s why an orderly process is better than a military one where institutions collapse.”
November 2015
46
1394 آبان
How The MIT Of Iran Helps Create Silicon Valley Startups Elizabeth MacBride Forbes.com If Iran abides by the terms of the nuclear deal that call for inspections and a reduction in its nuclear infrastructure, economic sanctions in place since the Revolution in 1979 could begin to lift early next year. What many people don’t realize, though, is the extent to which Iranian immigrants have long been a force in the U.S. economy, especially in the tech sector. I wrote about an Iranian tech entrepreneur building a modular smart watch to compete with Apple Watch a few weeks ago. Since then, Blocks has raised $1.1 million onKickstarter. Alireza Tahmaseb, whose partner is Serge Didenko, is one entrepreneur; there are many more entrepreneurs, investors and executives in the tech industry with roots in Iran. If, as expected, the Iranian startup scene explodes, there is a ready conduit for funding and talent to pass to and from the United States. Take, for instance, an organization called Persian Tech Entrepreneurs, which holds a handful of events in New York,Washington, San Francisco, each drawing hundreds of people. Membership has exploded to 7,500 this quarter to
of transformational innovation at the U.S. Air Force. As in many immigrant communities in the United States, connections between universities in Iran and the United States have enabled an informal and fluid relationship to continue between countries even while formal ties have been frozen. There are two universities that I’ve heard spoken of in Tehran that have been feeding students (and future entrepreneurs) to the United States: Sharif University, which people sometimes call the MIT of Iran, and the University of Tehran, where Tahmaseb went. SUT has a total of 300 full-time faculty members, approximately 430 part-time faculty members and a student body of about 12,000, according to its web site. Shayan Zadeh, currently co-founder and CEO of a stealth mode tech startup called Gear Zero, wrote about his journey from Sharif University, in a great op-end in the Wall Street Journal. After an undergrad degree from Sharif, he and his business partner, Alex Mehr, were accepted to a Ph.D. program at the University of Maryland: There was only one obstacle: We had to obtain F1 visas to attend the school we’d worked
Asgharbeygi is currently tech lead manager at Google. Schools like Sharif and and the University of Tehran are key players in an internal tech ecosystem. Josh Lerner, the Harvard Business School professor who has written about how emerging markets countries can establish tech ecosystems, told me a few months ago that research institutions are crucial to sustain a
so hard to get into. In another country, this might mean a trip to the American Embassy, but the U.S. does not have an embassy in Iran. The closest embassy was in Turkey, but there were no flights at the time because of political tensions. So we took buses, walked and hitchhiked into Ankara to get visas. It made the college application process look like a breeze by comparison. The duo went on to found online dating site Zoosk and grew it to 150 employees (they stepped down earlier this year, when Kelly Steckelberg became CEO.) Nima Asgharbeygi graduated from Sharif in 2002, went on to a master’s in electrical engineering at Stanford and then co-founded Clever Sense, the creater of the recommendation engine Alfred. It was acquired by Google;
technology ecosystem. Emerging economies that don’t have those centers of research and education face the challenge of building them; Iran already has them. “Sharif plays the role of talent creation. They have built entrepreneurship center and incubator before and also recently launched a non profit accelerator,” said Mohsen Malayeri, co-founder of the Avatech accelerator. “However, they are the top university with the highest brain drain, by email. There is a trend of highly talented people leaving the country for higher education and most of them don’t come back afterwards.” It’s anybody’s guess how those talent and money flows will change, if as most analysts expect, the barriers between Iran and the United States come down in the wake of the nuclear deal. But all the seeds for cross-pollination are there.
Iran to implement blockade on US goods
Source: Press TV
2,500 in 2014, according to co-founder Shobeir Shobeiri, a first-generation Iranian American who works in business development at Pebble Tech. Julia Rasooly, CEO of PuraCath Medical Inc., is the other co-founder. The growth speaks to eagerness with which the Iranian diaspora is stepping into the spotlight. “People are more willing,” said Shobeiri, who noted that some Iranian Americans were reticent after the Revolution, and then again after 9/11. Among the speakers at its conferences, according to Shobeiri, have been Amin Zoufonoun, vice president of corporate development at Facebook; Farhad Mohit, cofounder of Flipogram, Noosheen Hashemi, cofounder of the HAND Foundation and formerly a VP of marketing and business development for Oracle, and Cameron Gorguinpour, director
46
Iran's Ministry of Industry, Mine and Trade says it will block imports of American goods in line with an order by Leader of the Islamic Revolution Ayatollah Seyyed Ali Khamenei to develop an «economy of resistance». «We will implement the blockade on imports of American goods in a directive,» Minister of Industry, Mine and Trade Mohammad Reza Nematzadeh said. The plan is in line with the «requirements» which Ayatollah Khamenei has notified President Hassan Rouhani of the need to empower national production, develop an «economy of resistance» and check imports of US-made goods, he added. The Leader wrote the letter to outline his conditional approval of the Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA) -- Iran's nuclear accord reached in July with the US, Europe as well as Russia and China. The letter demanded that the government take seriously the «economy of resistance», focusing on self-reliance instead of basing Iran's economy on external sources. Ayatollah Khamenei also instructed the government to guard against «unbridled imports»
and check the entry of all goods from the United States when sanctions are lifted. President R o u h a n i wrote back to Ayatollah Khamenei, assuring that his government would observe the Leader's guidance and considerations. American products often find their way into the Iranian marketplace through back channels. There are other routes such as licensing workarounds and direct trade for goods not covered by US sanctions which result in American products ending up in the Iranian market.
US food and beverages such as Coca-Cola and Pepsi have local bottlers and distributors in Iran, who say they have nothing to do with the American brands. Earlier this month, US media reports said Washington had approved exports of soft drinks to Iran, putting an end to a ban which had been in place since 1990s. US brands also make up the bulk of contraband cigarettes in Iran. Up to 6-7 billion Marlboro cigarettes, made by Philip Morris USA, are annually smoked in Iran which translates into imports of three truckloads per week, the ISNA news agency said in May. A senior official said recently that Iran had launched a serious campaign to stem the flow of bootleg cigarettes.
47
November 2015 1394 آبان
Will Iran’s Revolutionary Guard Undermine the Nuclear Deal? by Mahmoud Pargoo Iran revealed one of its missile inventories 500 meters underground on October 16, only a few days after it tested a new medium-range ballistic missile. The US ambassador to the UN, Samantha Power, condemned the test, describing it as “a clear violation” of UN Security Council resolutions. France expressed similar concerns over the test. Given that the Iranian Revolutionary Guard Corps (IRGC) runs Iran’s ballistic missile program and some of its nuclear facilities, these moves raised concerns that the IRGC will undermine the recent nuclear deal—the Joint Comprehensive Plan of Action—if it is not satisfied with it. Furthermore, the IRGC’s reaction to the deal has not been welcoming. The organization has been, at best, dubious if not downright critical. As an example, the IRGC’s chief warned of “nuclear sedition” on October 8, while the semi-official Fars News Agency, with its close ties to the IRGC, is full of commentaries against the deal.
Given all of these facts, will the IRGC now set out to destroy the deal? The straightforward answer would be a simple no, given the support of the commander-in-chief and Supreme Leader Ayatollah Khamenei for the deal and the IRGC’s obedience to him. The IRGC simply will not act against the will of the Supreme Leader. On such a strategic issue, Ayatollah Khamenei likely secured the IRGC’s confirmation beforehand. Rather than a matter of simple obedience to the Supreme Leader, support for the nuclear deal emerged through a process of negotiation. However, regardless of what Ayatollah Khamenei endorses, the IRGC would have been independently seeking such a deal. It may even have been among main advocates of the secret talks between the US and Iran in July 2012 in Oman. The reason for the IRGC’s support stems from its transformation: from a primarily militaristic organization in the early 1980s to a multi-dimensional semi-state force that commands a significant influence in the economy, domestic politics, internal security and intelligence, culture, and media. In the economy, the IRGC owns many conglomerates ranging from telecommunications to oil and gas, trade, and construction. It has been a major player in politics, with its affiliates and former members spread throughout Iranian political institutions. The IRGC owns and operates some of Iran’s main news outlets, including Fars News and Tasnim. The IRGC also exerts influence through the high administrative positions its former members have in other institutions. Economic sanctions immediately and adversely affected the IRGC as early as February 2010 since many of the sanctions directly targeted IRGC companies, including Khatam al-Anbya Construction, Oriental Oil Kish, and Ghorb Nooh. As a result, its economic holdings suffered drastic losses that affected its operations in all other areas. By the time sanctions started, the IRGC had already diversified its operations, so it felt the shock far earlier than if it had remained in a one-dimensional military organization. The sanctions decreased its economic power, endangered its future influence both domestically and internationally, and made it more supportive of diplomatic efforts to lift the sanctions. That’s why Reuters has named IRGC a major beneficiary of sanctions relief. In addition, the expansion of the IRGC resulted in greater cooperation with non-ideological and non-military segments of the economy, which finally led to the leadership’s more realistic appraisal of social trends and public demands. All those years of engagement with the technical affairs of international business, domestic politics, and media and public opinion have turned many of the IRGC commanders into civil technocrats who think in commercial terms instead of ideological slogans. Trying to revolutionize other realms of the state, the IRGC ended up derevolutionizing itself and thus became more of a conventional institution. The IRGC still uses ideological discourse to mobilize ordinary people. But it relies more and more on rational calculations. Finally, the growing public dissatisfaction during last years of the Ahmadinejad era should have persuaded IRGC strategists
that keeping on the same track on the nuclear issue might lead to irreversible mayhem that could put the very existence of the Islamic Republic at risk. No IRGC members have yet alluded to their role in starting up the secret negotiations between the US and Iran back in July 2012 in Oman. But given the organization’s influence in foreign affairs, the huge economic losses it has suffered as a result of sanctions, and the rising demand for resources in the Syrian civil war, Ayatollah Khamenei no doubt consulted with the IRGC beforehand. So, if the IRGC desperately needs the nuclear deal, why it is not lending its full support to it? The answer lies in domestic political calculations. Although the IRGC did seek a deal and is the main benefactor of sanctions relief, it is aware that publicly hailing the deal would give Rouhani and his reformists an unbeatable political advantage that is not in line with the IRGC’s long-term agenda. So, it has precipitated a strong backlash against the deal with the aim of minimizing the political benefits that could accrue to Rouhani and his allies. It supported the critics only to the extent that they
47
did not pose a critical risk to the very existence of the deal. When Hussein Shariatmadri, editor-in-chief of the influential Keyhan newspaper announced that Ayatollah Khamenei “is not at all satisfied with the text of the [nuclear] agreement,” Hamid Reza Moghadam Far, the cultural-media adviser to the top commander of the IRGC harshly, criticized the Keyhan editor for attributing false statements to the Supreme Leader. Such a rapid response suggests that IRGC, for all its reservations about the larger agenda of the Rouhani administration, won’t ultimately undermine the nuclear deal. Mahmoud Pargoo is a PhD candidate at the Institute for Social Justice at Australian Catholic University in Sydney. He writes on the Middle East and Islam
Pardis Publications, Inc. P.O.Box 5867 Canton, GA 30114
November 2015 - Vol 22 - Issue 264
Tel: (770) 973-0506 Advertisement: Ext. 1 Billing: Ext 2 Fax: (678) 550-9999 E-mail: pardismag@gmail.com
Iran’s economy plagued by structural problems Public expectations in the Islamic Republic of an economic upturn after the nuclear agreement are not being met Bureau correspondent It’s 10pm and Elham, a 45-year-old mother of two, is driving her car looking for passengers. She was recently laid off from her full-time job and now has to work as an unofficial taxi driver. “They fooled us all for two years, saying the [nuclear] deal is imminent,” she mumbled while driving. “For two years they told us to be patient, saying after the deal Iran will turn into heaven,
sanctions will be lifted. What happened to all those promises?” More than two years into the administration of President Hassan Rouhani and three months into the nuclear deal with six world powers, many in the middle class in Iran feel the government - which has called itself the government of prudence and hope - has not delivered on its promise of economic improvement. According to the government’s statistics center, only 23 million out of 64 million Iranians of working age have jobs. In March, the minister of labor, Ali Rabiei, said that out of these 23
million, seven million have “unofficial or pseudo jobs”. And according to the World Bank, Iran in 2014 had the world’s highest inflation rate after Venezuela, Sudan, Argentina, Malawi and Belarus. “With prudence and hope… all the problems will be solved,” Rouhani said in a television election debate in May 2013. “The nuclear issue and sanctions will be solved and we will have a booming economy.” In June 2013, later in the election campaign, Rouhani said: “In the first two months of the prudence and hope government people will
feel the positive effects of our efforts. I have one-month, three-month, one-year and fouryear plans to eliminate economic problems.” And among his promises, Rouhani promised to decrease unemployment “dramatically”, vowing his government would bring it down to “normal global rates”. With all these promises, Elham and some other Iranians were expecting that soon after the nuclear deal, they could feel positive effects on the economy and consequently on their personal lives. But positive change has not occurred. PLEASE GO TO PAGE 45