قصه ناتمام کارگران جنسي در ايران
رونق فرهنگ قهوهخانهاي در شهرداري تهران
ص8
ايران و جهان 4
ص 14
گوناگون 15
سينما 20
«پرديس» را ماهانه و بطور رايگان از طريق ايميل دريافت کنيد. Send an email to:
pardismag@gmail.com
جدول 39
تکنولوژي 26
«اصالحات» سالها پيش ُمرد. همين! ص 23
درشهر 36
شعر 38
تب جديد در تهران: ميخواهم کرهاي شوم! ص 10
ورزش 40
فال 33
تصويب طرح تحريمهاي برنامه موشکي ايران در مجلس نمايندگان آمريکا مجلس نمايندگان آمريکا طرح تحريم شرکتها و افرادي را که به تامين نيازهاي برنامه موشکهاي باليستيک ايران کمک ميکنند با اکثريت قاطع تصويب کرد. گزارشها حاکي است که اين طرح با 423راي موافق در مقابل دو راي مخالف به تصويب رسيده است. اين طرح از حمايت دو حزب جمهوريخواه و دمکرات در مجلس نمايندگان برخوردار است. برنامه موشکي ايران از جمله مواردي است که آمريکا با استناد به آن تهران رابه ايجاد بيثباتي در منطقه متهم ميکند و ميگويد ،قطعنامه 2231شوراي امنيت در حمايت از توافق هستهاي ،ايران را از آزمايش موشکهايي با قابليت نصب کالهک هستهاي نهي کرده است.
ايران با تکيه بر همين موضوع مدعي است که «موشکهاي آزمايششده براي حمل کالهکهاي هستهاي طراحي نشدهاند» و از اين رو آزمايشهاي موشکياش در تضاد با توافق اتمي نيست.
نگراني گزارشگر ويژه سازمان ملل متحد از اعدامها ،نقض حقوق بشر و آزاديها در ايران
پذيرش دوباره پناهجويان به آمريکا؛ محدوديتها در مورد ايران و 10کشور ديگر
عاصمه جهانگير ،گزارشگر ويژه سازمان ملل متحد در مورد وضعيت حقوق بشر در ايران ،گزارشي از شـش ماه تحقيقات خود را با ابراز نگراني در مورد شمار اعدامها و شکنجهها ،اعدام نوجوانان ،محاکمه و آزار کنشگران حقوق بشر، آزادي بيان و وضعيت حقوق زنان ،اقليتهاي قومي و عقيدتي ،منتشر کرده است. عاصمه جهانگير در مورد شمار اعدامها در ايران گفته است که دستکم چهار متهم به انجام جرم در سن نوجواني ،از آغاز سال جاري ميالدي اعدام شدهاند و 86نوجوان ديگر در صف اجراي حکم هستند .او در مورد گزارشهاي مربوط به شکنجه ،و نيز پيگرد ،محاکمه و آزار و اذيت کنشگران حقوق بشر عميقا ابراز نگراني کردهاست. خانم جهانگير ميگويد همچنان گزارشهايي از نقض آزادي بيان ،آزار روزنامهنگاران و احضار آنها توسط نهادهاي دولتي دريافت ميکند .او در مورد سلب خودسرانه آزادي شهروندان دوتابعيتي ابراز نگراني کرده و ميگويد در گزارش او جزئياتي از پروندههاي مشخص موجود است.
دولت اياالت متحده اعالم کرد ه است که پذيرش پناهجويان به آن کشور را، پس از پايان فرمان منع پذيرش 120روزه از طرف دانلد ترامپ ،دوباره از سر ميگيرد ،اما در مورد پذيرش پناهجويان از ايران و ده کشور ديگر محدوديتهايي اعمال خواهد شد. جنيفر هيگنز ،مدير نهاد خدمات شهروندي و مهاجرتي اياالت متحده گفته است: «امنيت شهروندان آمريکا ،مهمترين اولويت ما است». محدوديتهاي بيشتري که در اين فرمان براي پذيرش پناهجويان وجود دارد، مربوط به شهروندان ايران ،مصر ،عراق ،ليبي ،مالي ،کره شمالي ،سومالي ،سودان جنوبي ،سودان ،سوريه و يمن ميشود .اين محدوديتها از جمله بررسي 90روزه پيشينه و وضعيت درخواستکنندگان حق پناهندگي ،توسط سازمانهاي امنيتي و اطالعاتي اياالت متحده است. سال گذشته بيش از 53هزار پناهجو به خاک آمريکا پذيرفته شدند که از اين تعداد بيش از 22هزار نفر شهروندان سوريه ،عراق ،ايران و سومالي بودند.
2
2
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
I
PA
3
For Advertisement Call:
3
فرد ،جامعه و سالمت روان گزارش کبري قاسمي ـ علي فتوتي از همايش روانپژوهان در هلند ششمين همايش روانپژوهان ايراني خارج از کشور ،با همکاري بنياد زنان ايراني در هلند (آزاده) ،در واپسين روزهاي اکتبر 2017در شهر روتردام هلند برگزار شد .محور سخنرانيهاي امسال «فرد ،جامعه و سالمت روان» بود. همايشهاي روانپژوهان ايراني خارج از کشور يکي از معدود همايشهاي تخصصي است که براي عموم مردم برگزار ميشود .همايش امسال در مقايسه با همايشهاي برگزار شده بيشترين تعداد شرکت کننده را به خود اختصاص داده بود. عالوه بر اين ،همچون سالهاي گذشته درصد بسيار بااليي از شرکتکنندگان را زنان تشکيل ميدادند .هر چند مردان بيش از همايشهاي گذشته در اين دوره مشارکت و حضور داشتند. همايش روانپژوهان شش سال پيش براي اولين بار در شهر کلن آلمان پايه گذاشته شد و از آن پس تا کنون ،در آلمان شهرهاي کلن و هانوفر ،در انگلستان شهر لندن و در هلند شهر روتردام ميزبان اين همايش بودهاند.
مديتاسيون با آگاهي کامل )(Mindfulness
همايش ششم با ساير همايشها تفاوتهاي ويژهاي داشت .اولين تفاوت در اجراي آن بود .در آغاز هر بخش همايش، دکتر فريده جعفري از پاريس با روش مديتاسيون ،با تمريناتي ،حضار را به کنترل نفس و تمرکز بيشتر هدايت ميکرد. «مديتاسيون با آگاهي کامل ،روشي در پيشگيري از افسردگي و کنترل استرس و اضطراب» عنواني بود که او سخنان و تمرينات خود را بر پايه آن به حضار ارائه داد .فريده جعفري از داليل همهگير شدن مديتاسيون و تاثيراتي که بر مغز و روان آدمي ميگذارد گفت .او معتقد است که مديتاسيون ميتواند در بهبود بسياري از رفتارهاي انساني و اختالالت بهوجود آمده موثر باشد و ازجمله در کاهش استرس و اضطراب ،جلوگيري از بازگشت افسردگي ،کنترل رفتارهاي غيرقابل کنترل ،کنترل و متعادل کردن احساسات ،کنترل پرخوري ،کاهش و کنترل درد مفيد افتد.
نگاهي راهبردي به بهداشت روان و بيتفاوتي اجتماعي در ايران
حسن مکارمي ،دکتر در خدمات راهبردي ،روانکاو باليني و پژوهشگر در دانشگاه سوربن فرانسه ،در سخنان خود با عنوان «نگاهي راهبردي به بهداشت روان و بيتفاوتي اجتماعي در ايران» با تاکيد بر آمار و دادههاي وزارت بهداشت ،سازمان بهزيستي و مسؤالن بيمههاي درماني ،مقالههاي نشريههاي داخل ايران و مقاالت تحليلي دانشگاهيان ،به تابلوي بسيار سياهي از سالمت روان مردم و اجتماع و امکانات بهداشتي و رواني اشاره کرد. به گفته مکارمي آنچه که از برنامهها ،طرحها و بودجهبنديهاي رايج در اين دو زمينه از سوي مسئوالن بيان ميشود و انعکاس اين تابلو در ذهن فعاالن اجتماعي امروز ايران ،يادآور مفهوم «غفلت همگاني» است .اين مفهوم اشاره به عنوان کنفرانسي است که به همت يونسکو در سال 1392در انستيتوي روانپزشکي تهران و با موضوع «سالمت روان و رسانه بر محور چالشهاي سالمت روان و غفلت همگاني» برگزار شده بود .مکارمي ميگويد شايد کارشناسان يونسکو با انتخاب اين نام «به زبان بيزباني» بروز و وجود اين فاجعه را به ما گوشزد ميکنند. حسن مکارمي ميگويد امسال موضوع همايش يعني «فرد ،جامعه و سالمت روان» را کمي گسترده انتخاب کرديم، درحاليکه در همايشهاي پيشين بر روي موضوعي خاص تکيه ميکرديم و به يک سمت مشخص ميرفتيم .به گفته او علت اين بود که احساس کرديم الزم است مقوله سالمتي را از ديد مکاتب مختلف روانشناختي بشناسيم و بدانيم که چه انساني از نظر رواني سالم است و تا کجا ميتوانيم يک انسان را سالم بدانيم. حسن مکارمي همچنين گفت که اين همايش از نظر تعداد شرکت کننده و کيفيت شرکت کنندگان بسيار باالتر از دورههاي پيش بود .به تعبير مکارمي در ششمين همايش ،سرانجام و کم کم افرادي پيدا شدهاند که به مقوله روان و شناخت روان عالقمند هستند و شايد متوجه شدهاند که ما کار جدي انجام ميدهيم و هيچ هدف تجاري در اين بين وجود ندارد و ما تنها آنچه را که در درون ما از روان و شناخت روان داريم ،منتقل ميکنيم.
مغز انسان و سالمت روان
مژگان کاهن ،روانشناس باليني ساکن بلژيک با آخرين دستاوردهاي علمي درباره «مغز انسان و سالمت روان» به اين همايش آمده بود« .نگاهي به دستاوردهاي نوروساينس در زمينه رابطه محيط تربيتي و سالمت روان» محور بحث مژگان کاهن در اين همايش بود .او در سخنان خود تاثير عوامل محيطي و تربيتي بر بخشهاي خاصي از مغز و چگونگي ارتباط بين آنها و صدمات وارده را نشان داد .او در سخنان خود به اينکه چگونه رفتارهاي نادرست که موجب استرس کودک ميشود تاثيري منفي در تکامل سيستم مغزي انسان ميگذارد اشاره داشت و گفت اين موضوع ميتواند موانعي در روند رشد به وجود آورد و به رفتار خشن ،افسردگي يا اضطرابهاي شديد در کودک منتهي شود. در پاسخ به پرسش در رابطه با ويژگيهاي اين همايش ،مژگان کاهن ويژگي اين دوره را تنوع موضوع ميدانست که به اعتقاد او جنبههاي بيشتري از موضوع سالمت روان را دربرگرفته بود .او نکته مهم ديگر را برخورد فعال شرکتکنندگان عنوان کرد و گفت سؤالهاي خيلي جالبي مطرح شد و بهنظر ميآيد که واقعًا مشغوليت ذهني آنها در ميان بوده است .به گفته او اگر مشغوليت ذهني در ارتباط با موضوعي زيادتر باشد ،کنجکاوي بيشتر ميشود و در نتيجه يادگيري نيز باالتر ميرود .او در ادامه گفت اين گونه کنش از سوي شرکتکنندگان همزمان انگيزههاي ما ،به عنوان برگزار کنندگان را هم باالتر ميبرد.
سيمپتومهاي رواني :باورهاي رايج جمعي در برابر رويکرد علمي ـ تخيلي
مصطفي کاظميان ،پزشک و دستيار ارشد روانپزشکي ـ روان درماني از سوئيس از ديگر سخنرانان اين همايش بود .او با موضوع «سيمپتومهاي رواني :باورهاي رايج جمعي در برابر رويکرد علمي ـ تحليلي» به اين همايش آمده بود .او سخنان خود را با اين پرسش شروع کرد که« ،فهم و دريافت ما از مفهوم سالمت رواني و نيز اختالالت رواني تا چه حد واقعي يا علمي و تا چه اندازه برگرفته از پيش فرضها و باورهاي جمعي نامستدل و آزمون نشده است؟» مصطفي کاظميان به طور مشخص به مسئله اختالالت يا مشکالت روحي ـ رواني اشاره کرد که نقش قضاوتها و باورهاي جمعي دربارهشان مهم و پر رنگ است .او معتقد است اگر به سالمت فردي و اجتماعيمان ميانديشيم ،ناگزير و ناچاريم به شکل روشنتر ،بيپرواتر و حتمًا علميتري با موضوع اختالالت رواني و نشانه شناسي آن مواجه شويم .او گفت که مواجهشدن با مشکالت روحي ـ رواني يا طرح تشخيص بالينيشان با مقاومتهاي ناخودآگاه زيادي از سوي فرد يا خانوادهاش روبروست که شايد تا حد زيادي به تابوها و انگارههاي فرهنگي ما مربوط ميشوند و البته اين موضوع بخصوص در شهرهاي کوچکتر بيشتر به چشم ميخورد .به گفته او هنوز هم خيلي از ما ايرانيان در زبان روزمره ،فرد درگير با اين مشکالت يا اختالفات را «ديوانه» يا «رواني» يا نگون بختي که «قرص و دوا» مصرف ميکند ،ميناميم. مصطفي کاظميان که براي سومين سال در همايش روانپژوهان شرکت ميکند ،درباره ويژگي همايش اين دوره ميگويد، «اين يکي از معدود امکاناتي است که کساني که در اين رشته کار ميکنند و فارسي زبان هستند ،بتوانند گفتوگوي مستقيم
با مراجعان و شرکتکنندگان فارسي زبان داشته باشند که اين يک امکان خاص هست ».نکته ديگري که توجه دکتر کاظميان را به خود جلب کرده اين است که امکان گفتوگو با شرکتکنندگاني که از کشورهاي مختلف اروپايي به اين سري از همايشها ميآيند و داراي تجربيات مشترک ،مانند اينکه از ايران خارج شدهاند و در اروپا زندگي ميکنند ،فراهم ميشود .ويژگي ديگر اينکه در حوزه روانشناسي و روان درماني بهنظر ميآيد که متاسفانه بحث علمي در کنگرههاي عمومي خيلي کمتر مطرح ميشود .به گفته مصطفي کاظميان اين دست همايشها اين امکان را به شرکتکنندگان ميدهد که در بحثهاي علمي و تخصصي شرکت کنند. کاظميان نيز مانند ديگر متخصصين حاضر به فعال بودن شرکتکنندگان در بحثها اشاره ميکند و به عنوان يک نکته مثبت ميگويد بحثهاي دو جانبه زياد بود ،کنجکاويها و پرسشهاي زيادي بود که ب ه نظرم اينها مهمترين بخش همايش هستند .به گفته مصطفي کاظميان بدون پرسش هر جوابي را مطرح کردن ،اشتباه است.
توانمنديهاي شخصيتي :چشماندازي نوين در روانشناسي از ديگر ويژگيهاي همايش امسال حضور يک سخنران از داخل ايران بود .فروغ جعفري ،دکتر روانشناس و استاديار دانشگاه با موضوع «توانمنديهاي شخصيتي :چشماندازي نوين در روان شناسي» ،روانشناسي مثبت را در مقابل روانشناسي سنتي قرار داد و بر لزوم تقويت جنبههاي مثبت شخصيتي فرد و نه توجه بيش از حد بر نقاط ضعف تاکيد کرد .او گفت« ،تاکيد روانشناسي مثبت بر بخشهاي مثبت، عالي و سالم انسان به جاي کاهش و رفع نقايص ،ضعفها و اختالالت است ،همچنين مي توان بر رضايت فرد از دستيابي به احساس خوب بودن شخصي و شکوفايي به جاي تاکيد صرف بر رفع عاليم اختالل و رساندن آنها به معيار بهنجار تاکيد کرد». فروغ جعفري استقبال مردم از اين همايش را خيلي خوب ارزيابي ميکند .انگيزه و توجه حاضرين در همايش نکت ه ويژهاي بوده است که توجه او را به خود جلب کرده است .به گفته او« ،حتي با وجود ساعات طوالني برنامه، خستگي و خواب آلودگي در شرکتکنندگان نميديدم .خيلي ها اطالعات داشتند و اينکه راجع به موضوعي از ديروز تا امروز رفتهاند و در اينترنت جستجو کردهاند ،يعني اينکه آدم هايي پرانگيزه هستند ،مشتاقند ،سالمت روانشان و زندگي کردنشان و مسائل روانشناسي برايشان مهم و دغدغه زندگيشان است ».فروغ جعفري به اين نکته اشاره ميکند که کمتر همايشي را در ايران به اين شکل ديده است که حاضران به اين ميزان سؤال کنند ،اظهار نظر کنند و به سخنران را به چالش بکشند .او همچنين معتقد است به دليل اينکه بيشتر حاضران مهاجر يا پناهنده بودهاند ،روانشناسي را بايد با ديدگاه کامال خاص و يا گرايشي با آنها کار کرد. مثال آن روانشناسي که ما براي خود هلنديها و يا خود ايرانيها به کار ميبريم ،براي اين دسته از افراد بايستي شاخهاي متفاوت در نظر گرفته شود .انگار دغدغههايشان با دغدغههاي همين افراد در ايران فرق ميکند .او در اين ارتباط معتقد است که بهخاطر آن عينک اجتماعي و آن مشکالتي که اين مهاجران داشتهاند ،بايد براي کمک به آنها عينک خيلي پررنگي به چشم زد.
رضايت از زندگي
ناهيد کشاورز ،روان درمانگر و مشاور امور مهاجران،
موضوع «رضايت از زندگي» را در اين همايش ارائه کرد و درآن احساساتي چون خوشبختي ،شادي و رضايت از زندگي و تاثير آنها را بر مغز انسان مورد بررسي قرار داد .او گفت، «شادي يک احساس قوي است که درنتيجه شرايط مطلوب ناگهاني ايجاد ميشود ،يک احساس خوشي گذراست و محدود به يک ديدار يا رويداد خاص يا يک شرايط ويژه ».به گفته ناهيد کشاورز ،خوشبختي ،احساسي جديتر و پايدارتر از شادي است .خوشبختي ميتواند مجموعهاي از لحظات شاديآور باشد .اين احساس به دليل دائمي نبودن ،انسان را همواره در تالش براي رسيدن به آن نگه ميدارد ».او همچنين به تاثير احساس شادي و خوشبختي بر مغز انسان پرداخت و گفت که در مغز مرکزي وجود دارد که به محض اينکه اتفاق خوبي روي دهد که تا قبل از آن انتظارش وجود نداشت ،فعال ميشود و هورمون دوپامين را که به هورمون شادي معروف است ،توليد ميکند .تاثير اين هورمون اين است که مغز بهتر کار ميکند ،تمرکز باال ميرود و شخص دقت بيشتري پيدا ميکند و همينطور حسهاي خوبي را که ما به آنها نياز داريم به وجود ميآورد .به واقع تاثير دوپامين باعث ميشود که همواره به دنبال ايجاد شرايطي باشيم که باعث توليد اين هورمون شود .انسان براي تکرار دوباره اين احساسها درجستجوي دائم است و گاه براي يافتن آنها به کارهايي دست ميزند که اين حاالت را به شکل ديگر برايش ايجاد کنند ،مثل روي آوردن به مصرف مواد مخدر يا انواع ديگر اعتياد. بر اساس گفتههاي ناهيد کشاورز احساس خوشبختي معموال با احساس رضايت از زندگي اشتباه ميشود .در حاليکه خوشبختي و شادي احساساتي زودگذر هستند، رضايت از زندگي يک احساس پايدارخوب است که کمتر به شرايط ناپايدار بيروني وابسته است و بيشتر يک حسي دروني است. احساس رضايت از زندگي روندي است که در تفکر انسان نسبت به زندگي شکل ميگيرد .در احساس رضايت از زندگي شکاف ميان خواستهها و واقعيتها کم ميشود. رضايت از زندگي يک روند يکنواخت نيست و به طور دائم تغيير ميکند .تغييراتي که بر اساس شرايط سالمتي، اقتصادي ،روابط ،سن و تغييرات اقليمي فرد به وجود ميآيند و ميتوانند شرايط جسمي و روحي نامطلوبي هم براي فرد بهوجود بياورند .شرايطي که در دورهاي فرد از آن رنج ببرد، اما راضي از زندگي با توجه به دانش و تجربياتش و آرامش درونياش ميتواند دوباره به حالت سابق خود بازگردد و براي مشکالتش راه حلهاي بهتري بيابد.
نقش نظام ميانکنشي در کنترل اضطراب
رضا کاظمزاده ،روانشناس باليني ،رواندرمانگر خانواده و مدير کلينيک رواني «اگزيل» در بلژيک ،سخنان خود را با عنوان «نقش نظام ميانکنشي در کنترل اضطراب» با مروري بر سه مرحله از تاريخ علم روانشناسي آغاز کرد .اولين مرحله در قرن نوزدهم که در آن ديوانگي به حوزه علم وارد شد. دوره دوم درابتداي قرن بيستم و رشد روانکاوي بود که در نهايت منجر به پيدايش نظريه سيستميک در سومين دوره در دههي 1960ميالدي شد. رضا کاظمزاده ناهماهنگي ميان شخصيت و نظام ميانکنشي را منشاء بسياري از اختالالت شخصيتي دانست و با مثالهاي عيني و نقد چند فيلم اين اختالالت را توضيح داد .او در سخنان خود بخش مهمي از اختالالت شخصيتي را ناشي از اختالالت ميانکنشي عنوان کرد.
4
4
رويداد های ايران و جهان در ماهي که گذشت حکم اعدام محمدعلي طاهري بار ديگر نقض شد
زينب طاهري وکيل محمدعلي طاهري خبر از نقض حکم اعدام محمد علي طاهري توسط ديوان عالي کشور خبر داد. به گفته او حکم اعدام بنيانگذار «عرفان حلقه» توسط شعبه 33ديوان عالي کشور به رياست قاضي نيازي و با استناد به «ماده 469بند ب» قانون اساسي نقض گشته و براي رسيدگي مجدد به شعبه هم عرض ارجاع شد .پيشتر وکيل محمدعلي طاهري خبر از صدور حکم اعدام او داده بود. محمدعلي طاهري در سال 1380موسسهاي به نام «عرفان حلقه» راه انداخت که به فعاليتهايي مربوط به «طب مکمل ايراني ،فرادرماني و سيمنتولوژي» مشغول بود. او در سال 1390بازداشت شد و حکم اوليهاي که برايش صادر شد «اعدام» بود .اما سال پيش حکم اعدام او
نقض و پرونده براي رسيدگي مجدد به دادگاه انقالب ارجاع شد. محمود عليزاده ،وکيل مدافع محمدعلي طاهري ،بهمن ماه سال گذشته خبر داده بود که قرار منع تعقيب موکلش از اتهامهاي «سبالنبي»« ،ارتداد» و «ارتباط با چريکهاي فدايي خلق» صادر و قطعي شده است. عليزاده به ايلنا گفته بود که تنها اتهام باقيمانده براي موکلش «دخالت در امور پزشکي» است که تحقيقات درباره آن به اتمام رسيده و «قول داده شده» که دادگاه آن هفته دوم اسفندماه برگزار شود .وکيل مدافع محمدعلي طاهري احتمال داده با توجه به اينکه «اين پرونده شاکي خصوصي ندارد»، موکلش «تبرئه و آزاد» شود .طي اين مدت تعداد زيادي از شاگران طاهري نيز بازداشت و به زندان محکوم شدند.
ساالنه 200هزار نفر به جمعيت تهران اضافه ميشود به گفته مديرکل اجتماعي استانداري تهران ساالنه 200هزار نفر به جمعيت تهران اضافه ميشود و خيابانهاي تهران ديگر ظرفيت افزايش جمعيت را ندارند. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سياوش شهريور ،مديرکل اجتماعي استانداري تهران گفت که بايد مشکل تراکم جمعيت در تهران را چارهجويي کرد. به نظر او اين مشکل را بايد در دو سطح ملي و خرد بررسي کرد .او گفته است« ،در سطح ملي بايد به طرف يک توسعه متوازن ملي برويم و اشتغال را در کل کشور رونق ببخشيم
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
و به دنبال ايجاد نظام جامع رفاه و تامين اجتماعي باشيم تا باعث نشود جمعيت بيکار و جوياي زندگي خوب به تهران بيايند .در سطح خرد اين مشکل يکي از اولويتهاي اساسي شهر تهران است .افزايش ساالنه 200هزار نفر به جمعيت استان تهران باعث شده جمعيت مناطق اطراف تهران از بخشي از نواحي تهران پيشيگيرد». مديرکل اجتماعي استانداري تهران درباره چرخه فرسودگي در تهران گفت« ،اين افزايش جمعيت باعث افزايش حمل و نقل شهري ميشود که هم آلودگي توليد ميکند و از طرف ديگر همين آلودگي سالمت مردم را تهديد ميکند».
محمد عليخاني ،رئيس کميسيون عمران و حمل و نقل شوراي شهر تهران ،ري و تجريش نيز گفت« ،اقتصاد بيمار کشور باعث مهاجرت به تهران شده و افراد جوياي کار به تهران مراجعه ميکنند .تهران همانند معدن کار شده و ديگر محل زندگي نيست». به گفته او ،هر يک ميليارد سرمايهاي که به تهران ميآيد ،حدود صد نفر در شهرستانها و روستاها بيکار ميشوند. عليخاني گفت که برآورد ميشود در سال ،1425يعني 29سال آينده جمعيت تهران بزرگ به 40ميليون نفر خواهد رسيد. عليخاني با بيان اينکه همه امکانات در تهران متمرکز شده است گفت« ،در کشورهاي ديگر پايتخت سياسي از اقتصادي جداست؛ شايد نتوانيم پايتخت را از تهران جابه جا کنيم اما لزومي ندارد همه وزارتخانهها در تهران قرار داشته باشد .مثال چه لزومي دارد وزارت کشاورزي يا وزارت نفت در تهران باشد؟»
نرگس محمدي برنده جايزه ساخاروف انجمن فيزيک آمريکا شد انجمن فيزيک آمريکا يکي از جوايز ساالنه خود، موسوم به ساخاروف ،را به نرگس محمدي ،زنداني عقيدتي، فعال حقوق بشر و نايب رئيس کانون مدافعان حقوق بشر اختصاص داد. خانم محمدي که اکنون در حال سپري کردن دوران محکوميت خود در زندان اوين است ،تحصيالت خود را در
رشته فيزيک به انجام رسانده و جايزه ساخاروف انجمن فيزيک آمريکا ،امسال مشترکا” به او و به انجمن راوي کوچيمانچي براي توسعه هند تعلق گرفته است. در بيانيه انجمن فيزيک آمريکا در اين باره آمده است که اين جايزه به دليل «رهبري در فعاليتهاي مرتبط با صلح، عدالت و لغو مجازات اعدام و تالشهاي بيقيد و شرطش براي ترويج حقوق بشر و آزاديهاي مردم ايران» به خانم محمد تعلق گرفته است. اين بيانيه همچنين تأکيد ميکند که «نرگس محمدي عليرغم آزار و اذيت و تعقيب قضايي که باعث توقف کار علمي و حبس طوالني او شده ،به فعاليتهايش ادامه داده است». کانون مدافعان حقوق بشر در گزارشي در اين زمينه يادآور شده که نرگس محمدي فارغالتحصيل رشته فيزيک
I
PA
جامدات از دانشگاه امام خميني قزوين است ،و بعد از اتمام دانشگاه ،بهعنوان مهندس با شرکت بازرسي مهندسي ايران همکاري ميکرد و همزمان بهعنوان روزنامهنگار موضوعات مربوط به برابري جنسيتي را برجسته ميکرد. اين گزارش ميافزايد که تالشهاي خانم محمدي براي حفظ حرفه علمياش همزمان با فعاليتهاي حقوق بشري ناموفق بود ،و او در سال 2009از سمت خود در شرکت بازرسي مهندسي اخراج و در همان سال ،دستگير و زنداني شد. خانم محمدي بهخاطر تالشهايش براي ترويج و حمايت از حقوق زنان ،زندانيان عقيدتي ،اقليتها و ساير گروههاي آسيبپذير جامعه ،ترويج انتخابات آزاد و عادالنه، و تشکيل کارزاري براي لغو مجازات اعدام به 16سال حبس محکوم شده و اکنون در زندان اوين دوران حبس خود را سپري ميکند. قوه قضائيه ايران و ديگر مقامهاي جمهوري اسالمي تا کنون به درخواستهاي نهادهاي بينالمللي و داخلي براي آزادي خانم محمدي پاسخ ندادهاند. دو فرزند خانم محمدي در خارج از کشور هستند و در بيشتر موارد مقامهاي زندان از گفتوگوي تلفني آنان با مادرشان جلوگيري ميکنند. انجمن فيزيک آمريکا که امسال جايزه ساخاروف خود را به خانم محمدي اختصاص داده ،يک سازمان غيرانتفاعي است که براي پيشبرد و انتشار دانش فيزيک از طريق نشريات برجسته پژوهشي ،جلسات علمي ،آموزش و فعاليتهاي بينالمللي اقدام ميکند. اين انجمن بيش از 54هزار عضو دارد که شامل فيزيکدانان در دانشگاهها ،آزمايشگاههاي ملي و صنعتي در اياالت متحده و در سراسر جهان ميشود. جايزه ساخاروف انجمن فيزيک آمريکا در سال 2014 نيز به اميد کوکبي ،دانشجوي دکتراي فيزيک ،تعلق گرفت که پس از سفري که در سال 89به ايران داشت بازداشت و به 10سال زندان محکوم شد ،اما در شهريور سال گذشته به صورت مشروط از زندان آزاد شد.
ناو آمريکايي ماهيگيران ايراني را از حمله دزدان دريايي رهاند بنا بر بيانيه ستاد فرماندهي مرکزي ارتش آمريکا، نيروي دريايي آن کشور با کمک نيروي دريايي ژاپن ،در پي درخواست کمک از طرف گارد ساحلي ايران ،يک قايق ماهيگيري ايران را از حمله دزدان دريايي در آبهاي جنوب يمن رهاند ه است. در اطالعيه نيروي دريايي آمريکا گفته شده عمليات نجات با هماهنگي نيروي دريايي اتحاديه اروپا و ائتالف به رهبري ترکيه ،که بخشي از نيروهاي مشترک دريايي (سي.ام.اف) ،است انجام شد .ائتالف نيروهاي مشترک
دريايي از 32کشور تشکيل شده و به گفته اين ائتالف هدف از آن ،ايجاد امنيت و ثبات دريايي در 3.2ميليون مايل مربع ي است. از آبهاي بينالملل نيروي دريايي اياالت متحده ميگويد گارد ساحلي ايران با نيروي دريايي ستاد فرماندهي مرکزي اياالت متحده تماس گرفته و با ارائه گزارشي از واقعه در آبهاي جنوب سقطرا ،خواستار کمکرساني به غيرنظاميان در قايق ماهيگيري شدهاست .سقطرا مجمعالجزايري در دهانه خليج عدن است. نيروي دريايي اتحاديه اروپا سپس به منطقه يک هواپيماي گشتي فرستادهاست. پس از آن ناوشکن ارتش اياالت متحده« ،هاوارد»، همراه ناوشکن «آماگيري» نيروي دفاعي ژاپن ،به منطقه اعزام شدهاند. به گزارش ستاد فرماندهي مرکزي ،ماهيگيران در قايق ايراني ،پس از آنکه از حمله دزدان دريايي نجات پيدا
5
کردهاند ،مواد خوراکي ،آب و کمکهاي پزشکي دريافت کرده و قايق آنها نيز تعمير شدهاست .بنا بر اين گزارش سه تن از ماهيگيران زخمي شده بودند. البته نجات ماهيگيران يا قايق ماهيگيري ايراني توسط نيروي دريايي ارتش آمريکا سابقه دارد؛ در دي ماه 1390 يک هليکوپتر آمريکايي در واکنش به درخواست کمک راديويي يک کشتي ماهيگيري با پرچم ايران ،که دزدان دريايي آن را ربوده بودند ،به تعقيب اين کشتي پرداخت و در نهايت 15دزد دريايي مسلح را بازداشت و 13ملوان ايراني را که هفتهها در اسارت دزدان دريايي بودند ،آزاد کردند.
اعمال قوانين سختتر امنيتي براي پروازهاي عازم آمريکا خطوط هوايي بايد قوانين امنيتي جديد اياالت متحده را در پروازهايي که به مقصد اين کشور انجام ميشود ،اعمال کنند. بر اساس اين گزارش ،اقدامات امنيتي جديد شامل کنترل دقيقتر مسافران و منع حمل لپتاپ به درون کابين هواپيما و نيز انجام يک مصاحبه کوتاه از مسافران قبل از ورود به هواپيما است.
تدابير امنيتي جديد در دو هزار پروازي که از 105کشور و 280فرودگاه ،روزانه وارد آمريکا ميشوند و به وسيله 180خط هوايي ،بيش از 325هزار مسافر را به اين کشور ميبرند ،اجرا خواهد شد. گروه تجاري «خطوط هوايي براي آمريکا» ،مقررات امنيتي تازه آمريکا را «پيچيده» دانسته ،اما از واشينگتن به دليل انعطافپذيرياش در زمينه هماهنگي خطوط هواپيمايي با اين قوانين ،تقدير کردهاست. وزارت امنيت داخلي آمريکا اعالم کرده بود مسافراني که از فرودگاههاي هشت کشور خاورميانه و شمال آفريقا به طور مستقيم به آمريکا سفر ميکنند ،نميتوانند وسايل الکترونيکي بزرگ خود را با خود به داخل هواپيما برده و بايد آنها را به قسمت بار تحويل دهند. اين محدوديت شامل پرواز از 10فرودگاه مبدا يعني قاهره ،امان ،کويت ،کازابالنکا ،دوحه ،رياض و جده، استانبول ،ابوظبي و دبي اعالم شد. مقامهاي آمريکايي دليل ممنوعيت همراه داشتن وسايل الکترونيکي مسافران از هشت کشور عمدتًا مسلمان در هواپيماهاي عازم آمريکا را به دليل به دستآوردن اطالعاتي از يکي از طرحهاي تروريستي يک شاخه از القاعده عنوان کرده بودند. يک مقام آمريکايي در اين زمينه گفته بود که گروه «القاعده در شبهجزيره عربستان» به دنبال بهبود روشهاي جاسازي مواد منفجره در باتري لپتاپ و ديگر وسايل الکترونيکي است.
تاثير مواضع ترامپ عليه سپاه بر سرنوشت زندانيان آمريکايي در ايران
به دنبال صحبتهاي اخير دانلد ترامپ ،رييس جمهوري آمريکا درباره توافق هستهاي ايران و اعالم سياستهاي جديد اين کشور در مورد جمهوري اسالمي ايران و سپاه پاسداران ،وکالي مدافع زندانيان آمريکايي در ايران ،از تاثير صحبتهاي او بر سرنوشت اين زندانيان ابراز نگراني کردهاند. آنها گفتهاند خطيمشي دولت ترامپ در مورد ايران ميتواند فرصت گفت و گوهاي بيشتر و ايجاد شرايط آزادي اتباع آمريکايي زنداني در ايران را محدود کند. رييس جمهوري آمريکا اعالم کرده است که پايبندي ايران به توافق هستهاي اين کشور با قدرتهاي جهاني در سال 2015را تاييد نميکند و گفت که ممکن است به تعهد
For Advertisement Call:
آمريکا به اين توافق خاتمه دهد. دانلد ترامپ همچنين از سپاه پاسداران انقالب اسالمي و حمايت اين نهاد از گروههاي تروريستي انتقاد کرد و به وزارت خزانهداري آمريکا دستور داد اين نهاد را تحريم کند. ايران در سالهاي اخير تعداد کمسابقهاي از افراد دو تابعيتي را بازداشت کرده است. رويترز از قول جيسون رضاييان ،خبرنگار ايراني ـ آمريکايي روزنامه واشنگتن پست که 18ماه در ايران زنداني بود ،استراتژي جديد ترامپ عليه ايران را به ضرر گروگانهاي آمريکايي در ايران دانسته است. رضاييان با انتقاد از ترامپ گفته است« ،دولت ترامپ آمريکاييهايي را که از سوي جمهوري اسالمي ايران به
گروگان گرفته شدهاند ،به حال خود رها کرده است». وزارت امور خارجه اياالت متحده اما در اين زمينه گفته است اين کشور خواهان آزادي فوري آمريکاييهاي زنداني در ايران است. همسر يکي از اتباع آمريکايي زنداني در ايران نيز گفته است اعمال تحريمهاي جديد عليه ايران ،او را نگران سرنوشت شوهرش کرده چون تحريمهاي جديد نشانه وخيمتر شدن اوضاع هستند. به گفته بستگان زندانيان آمريکايي در ايران و بر اساس گزارشهاي گروههاي حقوق بشري ،سپاه پاسداران مسئوليت بازداشت و بازجويي اتباع آمريکايي زنداني در ايران را بر عهده دارد. در ماه ژوييه امسال ،دانلد ترامپ هشدار داده بود که ايران در صورت ادامه بازداشت شهروندان آمريکايي با «عواقبي جديد و جدي» مواجه خواهد شد. وزير امور خارجه اياالت متحده نيز همزمان به عمان،
5 کشوري که عموما در اين زمينه بين واشنگتن و تهران ميانجيگري ميکند ،سفر کرده بود.
گزارشگران سازمان ملل: ايران به آزار کارکنان «بي.بي.سي فارسي» پايان دهد
دو گزارشگر ويژه سازمان ملل متحد خواهان توقف اقدامات مدني و حقوقي حکومت ايران عليه کارکنان و همکاران بخش فارسي «بي.بي.سي» شدند. عاصمه جهانگير ،گزارشگر ويژه وضعيت حقوق بشر ايران و ديويد کي ،گزارشگر ويژه آزادي بيان سازمان ملل در بيانيهاي مشترک نوشتهاند« ،به نظر ميرسد که مقامهاي ايران هر گونه ارتباط با «بي.بي.سي» را جرم تلقي ميکنند». آنها از گزارشهاي اخير مبني بر باال گرفتن فشارها بر اعضاي خانواده کارکنان «بي.بي.سي فارسي» ابراز نگراني کردهاند و نوشتهاند« ،هدف اين اقدامات به روشني هدف قرار دادن بي.بي.سي و جلوگيري از ادامه کار مشروع خبرنگاران در بي.بي.سي فارسي است». دادگاهي در تهران در ماه آگست 152تن از کارکنان و همکاران حال و گذشته «بي.بي.سي فارسي» را ممنوع المعامله کرد. کارکنان «بي.بي.سي فارسي» و اعضاي خانواده آنها در سالهاي اخير در معرض انواع آزار و فشار مأموران نهادهاي امنيتي و قضايي ايران بودهاند.
دنباله در صفحة بعد
6 دنباله از صفحة قبل
خشم کاتالونيا: «حکومت مستقيم مادريد را نميپذيريم»
ماريانو راخوي ،نخستوزير اسپانيا اعالم کرده است که با توسل به اصل 155قانون اساسي به اعمال مستقيم اقتدار دولت مرکزي بر منطقه کاتالوينا ميپردازد ،حکومت محلي را از کار برکنار ميکند و انتخابات زودهنگام برگزار خواهد کرد. رهبران کاتالونيا ميگويند که حکمراني مستقيم و تحميلي مادريد بر اين منطقه خودمختار را نميپذيرند. به گزارش خبرگزاري «رويترز» ،کارلس پوجدمون، رئيس دولت محلي کاتالونيا اقدام دولت مرکزي را «بدترين حمله عليه مردم کاتالونيا» پس از پايان ديکتاتوري نظامي اسپانيا توصيف کرده است.
از سال 1978تا کنون که قانون اساسي جديد اسپانيا تصويب و دموکراسي در اين کشور برقرار شده اصل 155آن هرگز بهاجرا در نيامده است. بر اساس اين اصل ،دولت مرکزي ميتواند دولت محلي کاتاالن را منحل کند ،بر پليس نظارت کند ،مديريت مالي را بهدست بگيرد و انتخابات زودهنگام را برگزار کند. احزاب بزرگ کاتالونيا ،از جمله ائتالف حاکم و احزاب چپگراي پارلمان با استقالل اين ناحيه از اسپانيا موافق هستند. در همهپرسي اول اکتبر 90 ،درصد مردم منطقه کاتالونيا به استقالل رأي دادند .مشارکت انتخاباتي 42درصد بود ،اما حوزههاي رأيگيري بسياري توسط پليس اسپانيا بسته شد و نزديک به 900نفر در جريان درگيري با پليس و نيروهاي امنيتي زخمي شدند.
آغاز جنگ سومالي با حمايت آمريکا عليه الشباب
شمار کشتهشدگان يکي از خونبارترين حملههاي تروريستي سومالي به 358تن رسيده است .دولت اين کشور گروه اسالمگراي تندروي الشباب را مسئول اين حمله دانسته و با حمايت اياالت متحده جنگ با اين گروه را آغاز کرده است. در حمله نيمه اکتبر ،دو انفجار موگاديشو ،پايتخت سومالي را هدف قرار داد .بر اثر اين حمله 358تن جان دادند و 56تن ديگر هنوز مفقود هستند. 228تن نيز مجروح شده اند که 122تن آنها به دليل شدت جراحات براي درمان به صورت هوايي به کشورهاي ترکيه ،سودان و کنيا منتقل شدند. هنوز کسي مسئوليت اين حمله را برعهده نگرفته است. بنا بر اين گزارش ،هزاران سرباز سوماليايي با پشتيباني اياالت متحده به پايگاه الشباب در مناطق شبيلي سفلي و شبيلي وسطي حمله خواهند کرد. فرماندهان نظامي آمريکا پس از بيرونراندهشدن گروه «دولت اسالمي» (داعش) از رقه در سوريه گفتند که جنگ با اين گروه و ديگر جهاديهاي تندرو هنوز پايان نيافته و بايد پايگاههاي ديگر اين گروهها را در کشورهاي آفريقايي و فيليپين هدف گرفت. الشباب (با نام کامل «حرکه الشباب المجاهدين») به
6 عنوان يک گروه اسالمگراي افراطي که از سال 2012با «القاعده» نيز بيعت کرده ،سالها است در سومالي دست به حمالت تروريستي ميزند.
دولت اقليم کردستان نتيجه همهپرسي استقالل را تعليق کرد دولت اقليم کردستان با صدور اطالعيهاي عنوان کرد ن در روابط با حکومت مرکزي عراق، که به منظور رفع بحرا نتيجه همهپرسي استقالل اين منطقه را به حالت تعليق در ميآورد. بر اساس گزارش خبرگزاري رويترز ،اين اطالعيه حاوي ت نظامي در مناطق پيشنهاد آتشبس فوري و توقف عمليا شمال عراق است. دولت اقليم کردستان عراق در ادامه همچنين خواستار گفتوگوي صريح و شفاف ميان اربيل و بغداد بر اساس قانون اساسي کشور شده است. در روزهاي اخير خبرهاي ضد و نقيضي از درگيري نيروهاي عراقي با پيشمرگههاي کردها منتشر شده است. بحران روابط ميان اقليم کردستان با دولت مرکزي بغداد با همهپرسي استقالل اين کشور اوج گرفت. بيش از 92درصد از شرکتکنندگان در همهپرسي ،به استقالل کردستان عراق راي «آري» دادهاند ،اما بغداد از ابتدا مخالف اين همهپرسي بوده و آن را برخالف قانون اساسي عراق دانسته است.
در اطالعيه دولت اقليم کردستان آمده که اربيل خواستار خونريزي و جنگ ميان نيروهاي عراقي و کرد نيست و از اين رو «نتيجه همهپرسي را که در کردستان عراق برگزار شد به حالت تعليق درميآورد». نيروهاي پيشمرگه کرد نيز از شهر مورد مناقشه کرکوک که کنترل آن را در دست گرفته بودند ،عقبنشيني کردند تا نيروهاي عراقي آن را در اختيار بگيرند. مقامهاي کرد ميگويند با ورود نيروهاي دولت مرکزي به کرکوک نزديک به صد هزار نفر از کردها براي فرار از جنگ احتمالي اين شهر را به مقصد اربيل و سليمانيه ترک کردهاند. مسعود بارزاني رييس اقليم کردستان عراق نيز به صورت رسمي ،روز اول نوامبر از مقام خود کنارهگيري کرد. گفته ميشود بارزاني پس از آن تصميم به کنارهگيري گرفت که کردهاي عراق بخش زيادي از مناطق تحت کنترل خود را در نبرد با نيروهاي دولت عراق از دست دادند. مسعود بارزاني همچنان رهبر حزب دموکرات کردستان عراق است .او پسر ارشد مصطفي بارزاني رهبر سابق اين حزب ميباشد .مسعود بارزاني رياست اقليم کردستان عراق را از سال 2005و رياست حزب دموکرات کردستان عراق را از سال ،1979پس از فوت پدرش بر عهده گرفت.
رهبران جديد چين تعيين شدند حزب کمونيست چين اعضاي عاليترين نهاد تصميمگيري در حزب و کشور را تعيين کرده و شي جينپينگ براي يک دوره پنجساله ديگر به سمت دبيرکلي انتخاب شده است. همانطور که انتظار ميرفت ،کنگره ملي حزب کمونيست شي جينپينگ ،رئيس جمهوري را براي يک دوره پنجساله ديگر به دبيرکلي برگزيد .در اين سمت ،او رياست کميته مرکزي و دفتر سياسي را برعهده دارد و باالترين فرد در کميته دايم دفتر سياسي خواهد بود .به گفته ناظران ،نشست سال جاري کنگره ملي برخالف سنتي که طي سالهاي پيش شکل گرفته بود ،از هرنوع اشاره تلويحي به فردي به عنوان جانشين احتمالي آقاي شي خودداري ورزيد.
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
عالوه بر آقاي شي ،لي کيانگ در سمت رئيس شوراي دولتي در سمت خود ابقا شد و به اين ترتيب ،مقام نخستوزيري را در دست خواهد داشت. پنج تن ديگر از اعضا جاي خود را به افراد جديدي دادند .معموال انتظار ميرود که يکي از اعضاي اين کميته به رهبري حزب برسد اما به گفته ناظران ،با توجه به افزايش قدرت و ارتقاء موقعيت شي جينپينگ در حزب ،بعيد است که وي تا زماني که آمادگي کنارهگيري از دبيرکل را داشته باشد امکان ترقي بيشتر را به اعضاي کميته بدهد. اگرچه جمهوري خلق چين رسما داراي يک نظام سياسي «دموکراتيک» است و احزاب ديگر ممنوع نيستند ،اما طبق قانون اساسي آن کشور ،حاکميت ملي و قدرت اصلي به کارگران و کشاورزان تعلق دارد که حزب کمونيست نماينده اراده آنان است.
علي الريجاني ،رئيس مجلس شوراي اسالمي گفته بودند که ميليونها نفر در ايران درگير آسيبهاي اجتماعي هستند. در ايران از اعتياد ،طالق ،فقر ،بيکاري ،کودکآزاري، خودکشي ،سرقت ،ترک تحصيل ،بيخانماني ،تمايالت جنسي غيرمتعارف و ...به عنوان مصاديق آسيبهاي اجتماعي نام برده ميشود. به تازگي اخبار متعددي از اين نوع آسيبها به ويژه جرايمي در ارتباط با کودکان و جرايم خشن در نقاط مختلف ايران در رسانهها و يا شبکههاي اجتماعي منتشر شده است. از فقر به عنوان مهمترين علت آسيبهاي اجتماعي در ايران نام برده ميشود .سال گذشته علياکبر سياري، نماينده وزارت بهداشت در جلسه ستاد ملي ساماندهي امور جوانان اعالم کرده بود که 30درصد از مردم ايران «گرسنه» هستند.
فرار يک متهم پرونده صندوق ذخيره فرهنگيان با 500ميليارد تومان بدهي يک عضو کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسالمي ميگويد يکي از متهمان پرونده صندوق ذخيره فرهنگيان «با 500ميليارد تومان بدهي ،از ايران گريخته است». در اوايل سال آينده ميالدي ،کنگره خلق چين ـ که نقش پارلمان آن کشور را برعهده دارد ـ جلسه عمومي خود را براي انتخاب مقامات ارشد دولت و بررسي و تاييد برنامههاي آنان تشکيل ميدهد و معموال رهبران حزبي تاييد شده در کنگره ملي ،به سمتهاي مهم دولتي هم دست مييابند .به اين ترتيب ،شي جينپينگ دست کم تا پنج سال ديگر سمت رياست جمهوري خلق چين را برعهده خواهد داشت.
يک مقام بهزيستي: هر ساعت 49نفر در ايران به زندان ميافتند
يک مقام سازمان بهزيستي ايران ميگويد در حالي که در سال 58در هر ساعت 10 ٬در ايران به زندان ميافتادند، اين رقم در حال حاضر ،به 49نفر در ساعت رسيده است. مديرکل بازرسي و ارزيابي عملکرد سازمان بهزيستي اين موضوع را در همايش «سالمت اجتماعي با محوريت بهداشت روان خانواده» بيان کرد. حسن موسوي چلک در اظهارات خود ميزان جمعيتي را که طي سالهاي اخير در ايران ،گرفتار «آسيبهاي اجتماعي» شدهاند «چندبرابر» گذشته اعالم کرد. آقاي موسوي ،ميزان پروندههايي قضايي در حال رسيدگي در ايران را «بيش از 15ميليون و 200پرونده» عنوان کرد و نسبت به افزايش خشونت در کشور هشدار داد. او افزود که «متأسفانه امروز خشونت در جامعه به حدي شده که شاهد سالمند آزاري هستيم». اين مقام سازمان بهزيستي در ادامه اظهارات خود با «نامناسب» خواندن وضعيت طالق در ايران ،شمار مصرفکنندگان دائمي مواد مخدر در کشور را «دو ميليون و 800هزار نفر» اعالم کرد. به گفته او 23« ،تا 25درصد مردم حداقل يک اختالل رواني دارند ،يعني به ازاي هر چهار نفر حداقل يک فرد دچار اختالالت رواني است». او بدون اينکه به فرد يا نهاد خاصي اشاره کند افزود، «بايد در حوزه اجتماعي با مردم صادق و شفاف باشيم و پرداختن به آسيبهاي اجتماعي را سياهنمايي حساب نکنيم». اظهارات اين مقام سازمان بهزيستي در حالي بيان شده که پيشتر نيز شمار ديگري از مقامهاي رسمي از جمله
جبار کوچکينژاد ،اين موضوع را در گفتوگو با خبرگزاري« ايلنا» بيان کرده است. آقاي کوچکينژاد درباره آخرين وضعيت پرونده صندوق ذخيره فرهنگيان گفته است که «بيش از 20نفر» در ارتباط با اين پرونده بازداشت شده و به زندان افتاده بودند که «اکنون با وثيقه بيرون آمده و متعهد شدهاند که پولها را برگردانند». آنطور که اين نماينده مجلس گفته است ،اين افراد در حال حاضر «در تالش هستند به تعهدي که براي برگرداندن مبالغ دادهاند ،عمل کنند». با اين حال به گفته جبار کوچکينژاد« ،تعدادي» از متهمان پرونده صندوق ذخيره فرهنگيان «از جمله آقاي ميم از کشور گريختهاند». اين عضو کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس ،بدون نام بردن از اين فرد ،اضافه کرده که وکيل وي« ،قرار است ترتيبي صورت بدهد که نامبرده به کشور بازگشته و نسبت به بازگرداندن حدود 400تا 500ميليارد توماني که به او مربوط است ،اقدام کند». او خردادماه سال جاري نيز اعالم کرده بود که تاکنون چند متهم مرتبط با اين پرونده« ٬هنگام خروج از کشور» بازگردانده شدهاند. به گزارش «ايلنا» ،کوچکينژاد با اشاره به «باز» بودن اين پرونده ،احتمال داده که در صورت به دست آمدن «سرنخهاي جديد» ،افراد ديگري نيز «بازداشت شده و مورد بازجويي قرار گيرند». او در ادامه ،حجم تخلفات صورت گرفته در صندوق ذخيره فرهنگيان را «باال» و بيش از « 14تا 15هزار ميليارد تومان» اعالم کرده و افزوده است که« ،ممکن است با عيان شدن اليههاي پنهان ديگري از اقدامات اين شبکه و شرکتهاي تابعه آن ،مبالغ ديگري به حجم تخلف افزوده شود». صندوق ذخيره فرهنگيان بيش از 800هزار عضو وابسته به وزارت آموزش و پرورش دارد و از سپردههاي ماهانه فرهنگيان به آنان سود ساالنه پرداخت ميکند. پيشتر محمود صادقي ،نماينده تهران در مجلس اعالم کرده بود که تخلفات مالي صورتگرفته در اين صندوق بين سالهاي 86تا 92و در دوران رياست جمهوري محمود احمدينژاد رخ داده است. به گفته آقاي صادقي ،در سال 92و هنگام تحويل صندوق به دولت روحاني مشخص شده که در فاصله زماني سالهاي 86تا 92اين صندوق «چهار هزار ميليارد تومان دارايي معدومالوصول داشته است».
I
PA
7
For Advertisement Call:
7
تحريم سپاه ،ناکامي ديگر آمريکا يا پيش درآمد نرمش قهرمانانه موشکي علي افشاري دانلد ترامپ ،رئيس جمهوري آمريکا ،در سخنراني راهبردي خود در رابطه با ايران در 13اکتبر ( 21مهر) ،سپاه پاسداران را آماج حمله قرار داد .مضمون سخنان ترامپ در ادامه برنامه قبلي کاهش قدرت منطقهاي جمهوري اسالمي بود. ترامپ و استيو منوچن ،وزير خزانهداري آمريکا ،سپاه را به دليل گسترش شبکه تروريسم ،فعاليتهاي بيثبات کننده، حمايت از بشار اسد ،حزباهلل لبنان و حماس و هدف قرار دادن عربستان در يمن ،آماج اقدامات تنبيهي تازه قرار دادند .آنها همچنين تصريح کردند که سپاه اقتصاد ايران را به گروگان گرفته و منابع مالي نهادهاي مذهبي را صرف گسترش تروريسم و بيثباتي در خاورميانه ميکند. اگر چه تحريم يک جانبه کل نهاد سپاه پاسداران و زير مجموعههاي آن توسط خزانهداري آمريکا تحتالشعاع واکنشها به سخنان ترامپ و سياست اعالمي کاخ سفيد در مورد ضرورت تغيير برجام قرار گرفته است ،اما خود به تنهايي موضوع مهمي است و با برجام نيز ارتباط پيدا ميکند.
سابقه تحريم سپاه
با وجود اينکه تحريم کل سپاه پاسداران توسط مقام اول آمريکا براي نخستين بار در سخنان 13اکتبر ترامپ اعالمشد، اما اين به معناي دستوري تازه به وزارت خزانهداري آمريکا نبود .بيانيه جديد وزارت خزانهداري آمريکا تفاوت خاصي با مفاد «قانون مقابله با دشمنان آمريکا از طريق تحريمها» ،موسوم به قانون «کاتسا» نشان نميدهد. از اين رو غلط نيست اگر گفته شود که در عمل اتفاق جديدي نيفتاده است .سخنان ترامپ تنها حاوي تاکيد بيشتر بر اجراي بخشي از قانون «کاتسا» است که بر اساس آن کل سپاه پاسداران و نهادها و افراد مرتبط با آن مشمول مجازاتهايي چون «توقيف اموال و داراييها»« ،محروميت از ورود به خاک آمريکا» و «ممانعت اتباع و شرکتهاي آمريکايي از مبادالت مالي با آنها» ميشوند. همچنين شرکتها و بانکهاي خارجي در صورت انجام فعاليتهاي مشترک اقتصادي يا سرمايهگذاري و مبادالت مالي با سپاه و زير مجموعههاي آن ،از سوي دولت آمريکا مجازات و تنبيه ميشوند .از همين رو هدف قرار دادن سپاه به عنوان بخشي از سياست جامع جديد دولت آمريکا در برابر جمهوري اسالمي ايران ،کاربست قانون «کاتسا» در محدودهاي گسترده است تا فشار آمريکا بر سپاه افزايشيابد.
تاثيرات تحريم سپاه
دولت آمريکا تصميم گرفته است فعاليتهاي کنترلي و محدود کننده عليه سپاه پاسداران را تشديد کند .با افول قدرت داعش توجه مجموعه امنيتي و نظامي آمريکا از مهار سلفيهاي افراطي در حال تغيير جهت به سمت برخورد با شيعيان تندرو و به خصوص سپاه پاسداران و شبکه گستردهاش در خاورميانه است .حداقل ميتوان گفت در کنار سنيهاي جهادي ،کنترل و مهار شيعيان نظاميگرا نيز در دستور کار پنتاگون و سيا قرار دارد. البته برخورد آمريکا با سپاه پاسداران پيچيدگيها و مشکالت بيشتري در مقايسه با سلفيهاي افراطي دارد .سپاه با نظام سياسي ايران در هم تنيده است و به عنوان بازوي نظامي ،امنيتي و ايدئولوژيک نهاد واليت فقيه بدنه دولت سايه را تشکيل ميدهد .شايد به همين دليل بود که دولت ترامپ طرح پيشنهادي قرار دادن سپاه در فهرست گروههاي تروريستي را عملي نساخت. انتظار دولت آمريکا از تحريم سپاه کاهش نفوذ منطقهاي و بازدارندگي در برابر پيشرفت در برنامه موشکي است .اما رصد کردن اوضاع نشان ميدهد که اساسا برنامه موشکي حکومت در شرايط تحريم شکل گرفته و جلو رفته است .اثرگذاري تحريمهاي جديد تا حدي بستگي به همراهي ديگر کشورهاي غربي دارد ،اما بعيد به نظر ميرسد در غياب تحريمهاي کمر شکن اقتصادي ،ثمري در بر داشته باشد. بخش عمده منابعي که سپاه براي توسعه فناوريهاي نظامي استفاده ميکند ،داخلي است .همچنين بايد توجه داشت که سپاه در حوزه همکاريهاي خارجي با کشورهاي روسيه ،چين و کره شمالي مبادله دارد و به همين خاطر ،تحريمهاي آمريکا که با مخالفت اين کشورها همراه ميشود ،تاثير بازدارنده بزرگي بر رشد توانمندي سخت افزاري سپاه نخواهد داشت. در حوزه خاورميانه ،فرادستي کنوني سپاه محصول معادالت ميداني است .حضور سپاه در عراق ،لبنان و يمن و ديگر کشورها نيابتي است .سپاه پاسداران در اين مناطق نيروي ميداني و گسترده و حضور مستقيم ندارد ،بلکه نيروهاي همسو که از اتباع خود کشورهاي ذکر شده هستند ،بازوي عملياتي و نظامي سپاه را تشکيل ميدهند. با توجه به اين واقعيت ،موفقيت در عقب راندن سپاه به داخل مرزهاي ايران ،بستگي به مهار حزباهلل لبنان ،حشد الشعبي در عراق و حوثيها در يمن دارد .بايد موازنه قوا در اين کشورها تغيير پيدا کند تا اين نيروها يا تغيير رفتار بدهند يا توان اثرگذاري آنان از بين برود .اين اتفاق بستگي به متغيرهاي زيادي دارد و صرف ارادهگرايي دولت آمريکا نميتواند شرايط را تغيير دهد. سپاه پاسداران تنها در سوريه حضور ميداني ملموس و در اندازه بزرگ دارد .تالش عملي دولت آمريکا براي مهار سپاه در سوريه بدون درگيري نظامي در سوريه بخت موفقيت بااليي ندارد .ارتش آمريکا تا کنون به داليل مختلف اين گونه رويارويي را به مصلحت ندانسته است. روسيه نيز در درگيري احتمالي نظامي بين ايران و آمريکا فاکتور موثري است .قدرت نظامي آمريکا در دهه گذشته در مقايسه با دهههاي نخست بعد از فروپاشي شوروي ،به طور نسبي کاهش يافته و بر عکس قدرت جهاني روسيه افزايش پيدا کرده است .در اين چارچوب درگيري نظامي محدود يا نامحدود نظاميان آمريکا با سپاه ريسک افزايش تنش با روسيه و چه بسا مواجهه نظامي را نيز در بر دارد .اتکا به «ناتو»ي عربي نيز تا کنون نشان داده که ظرفيت موثري براي مقابله با توسعه طلبي سپاه نداشته است.
از سوي ديگر تزلزل در رفتار ترامپ و پيشبينيناپذير بودن تصميمهايش ،کارآمدي تحريمهاي جديد را با ترديد ايجاد ميسازد و به صورت قطعي مشخص نيست ترامپ تا کجا حاضر است در مقابله با سپاه و جمهوري اسالمي جلو بيايد .ولي روشن است که به مراتب تمايل و اراده بيشتري نسبت به سلف خود باراک اوباما دارد. همچنين انتخابات رياست جمهوري اخير آمريکا باعث شده تا ديدگاهي در آمريکا که خواهان به رسميت شناختن جمهوري اسالمي به عنوان يک بازيگر قدرتمند منطقه و کاربست رويکرد تعاملي است ،به حاشيهرانده شود. واکنش تروئيکاي اروپايي و اتحاديه اروپا در خصوص تحريم سپاه نيز عامل مهمي است .حمايت آنها ميزان اثرگذاري اقدامات محدود کننده آمريکا را افزايش ميدهد .مقامات دولتهاي فرانسه ،بريتانيا و آلمان به صراحت از تدوين برنامههايي براي محدود کردن نفوذ جمهوري اسالمي در خاورميانه سخن به ميان آوردهاند. بنابراين با توجه به نکاتي که شرح داده شد ميتوان گفت که سپاه به صورت نسبي در مقايسه با دوران اوباما ،براي حفظ و توسعه نفوذش در منطقه خاورميانه شرايط سختتري دارد.
رابطه با برجام
تحريم کليت سپاه با توجه به حضور پر رنگ آن در اقتصاد کشور و نفوذ باال در بخشهاي مختلف نظام ،برجام را تحتالشعاع قرار ميدهد اما آن را به موضوعي در رده دوم فرو نميکاهد. از اين به بعد تحريم کليت سپاه به معناي افزايش ملموس هزينه مبادالت تجاري ،مالي ،صنعتي و دفاعي بين بانکهاي ايراني و دولت با سپاه خواهد بود. فعاليت اقتصادي و تجاري با سپاه ريسک بااليي داشته و از اين زاويه انتخاب سپاه به عنوان شريک اقتصادي براي بنگاههاي تجاري و صنعتي دردسر ايجاد ميکند .بانکها و شرکتهاي بزرگ جهاني حاضر نميشوند ريسک کرده و درگير فعاليتهايي در ايران شوند که سپاه در آنها به صورت مستقيم يا غير مستقيم حضور دارد. از سوي ديگر تحريم سپاه به دليل تحريم جديد از سوي حکومت ايران نقض برجام محسوب ميشود و بدين ترتيب آينده برجام را متزلزلتر خواهد کرد.
واکنش جمهوري اسالمي
از موضع گيريهاي علني بعد از سخنان ترامپ در روز 13اکتبر ،چنين برميآيد که مقامات ارشد جمهوري اسالمي و فرماندهان سپاه از اينکه اين نهاد نظامي ـ عقيدتي در فهرست گروههاي تروريستي آمريکا قرار نگرفته خوشحال هستند و آن را نتيجه تهديدها و هشدارهاي خود تلقي ميکنند .اما آنان در عين حال تحريم سپاه را تهديدي جدي تلقي ميکنند. طبيعي است مقابله با نفوذ منطقهاي سپاه در ذهنيت کارگزاران نظام واليي عمال به رويارويي با کليت جمهوري اسالمي تفسير شود .در اين رابطه ،حسن روحاني و جواد ظريف در واکنش به اظهارات ترامپ خاطرنشان ساختند که برنامه موشکي و فعاليتهاي سپاه در منطقه خاورميانه ادامه خواهد يافت. دولت روحاني حتي در دوراني که انتقادات تندي نسبت به سپاه بيان ميداشت ،از راهبرد کلي سپاه قدس در منطقه حمايت ميکرد ،حال که شکاف دو جناح تا حد چشمگيري ترميم شده و جواد ظريف و عزيز جعفري با حمايت متقابل از ضرورت وحدت سخن ميگويند ،دولت روحاني با تمام قوا خواهد کوشيد تا تحريم سپاه بياثر شده و راهبرد توسعه طلبي منطقهاي با تغييراتي تاکتيکي تداوم يابد. با توجه به سابقه جمهوري اسالمي و اهميت قدرت نظامي سپاه در تثبيت نهاد واليت فقيه در عرصه داخلي و منطقه، با ضريب اطمينان باال ميتوان گفت سپاه حداقل در کوتاه مدت توسعه قابليتهاي نظامي و راهبردي خود را متوقف نخواهد ساخت و حداکثر ممکن است با مصلحت انديشي از آهنگ شتاب آن بکاهد. در نتيجه فرجام سياست فشار بر سپاه صرفا تابع ارادهگرايي و مواضع کالمي دو طرف نيست ،بلکه بايد ديد واقعيتهاي ميداني چه سمت و سويي پيدا ميکنند. در اين مقطع هر دو طرف به زورآزمايي ميپردازند تا نتيجه آن روشن سازد که آيا تحريم جديد نيز مانند تحريمهاي قبلي در مهار نفوذ منطقهاي جمهوري اسالمي در منطقه ناکام ميماند يا اينکه سنگيني فشار آمريکا و متحدانش و آسيبپذيري نظام را از سر اجبار و اکراه به سمت اتخاذ دوباره نرمش قهرمانانه اين بار در عرصه موشکي و منطقهاي سوق ميدهد.
8
8
قصه ناتمام کارگران جنسي در ايران آيدا قجر «با دوستم رفته بوديم دبي .يک شب براي سکس به يکي از محلههاي معروف رفتيم .از قبل ميدانستيم که دخترهاي ت خود را پنهان ميکنند ،اما از لهجه دختر معلوم ايراني به خاطر آزار و اذيتهايي که از طرف مشتريان هموطن ميشوند ،ملي بود ايراني است .براي يک گپ سر ميز 50 ،يورو از ما گرفت .بعد هم گفت براي هر رفتار جنسي اضافه ،شارژ ميشويم. گران ميشد ،بيخيالش شديم». دبي ،اقليم کردستان ،آنتاليا ،مالزي يا کشورهاي حاشيه خليج فارس؛ فرقي نميکند ،قوانين و محلهها مشخص هستند ي است اسم منطقه را بدانند .در ميان زنان کارگر جنسي، و مشتريان براي همخوابگي راه سختي پيش رو ندارند .فقط کاف تعداد چشمگيري دختران و زنان ايراني هستند که بنا به روايتهاي خودشان يا مشتريان ،مليتشان را ابراز نميکنند؛ زناني که خودخواسته يا به اجبار مورد خشونت و استثمار قرار ميگيرند. در روايتهاي دختراني که قدم به اين راه گذاشتهاند ،خشونت و کالهبرداري توسط مشتريان موج ميزند؛ مسيري که از ابتدا شايد با ترس همراه بوده باشد. معموال پاسپورتها و مدارک آنها توسط قوادان ضبط ميشود ،خودشان مورد سوء استفاده قرار ميگيرند و در همخوابگيها ممکن است از سوي مشتريها نيز مورد ضرب و شتم قرار بگيرند يا به کارهايي وادار شوند که عالقهاي به آن ندارند. در بسياري از روايتهاي دختران ايراني حتي از همکاريهاي نهادهاي قدرت در ايران مثل بسيج ،سپاه يا نيروي انتظامي با قوادان صحبت به ميان ميآيد ،يا آنکه مجبور شدهاند براي عبور از مرز به آنها «سرويس» بدهند .با وجود اين ،هيچ سند و مدرکي مبني بر حضور نهادهاي قدرت در قاچاق زنان و دختران از ايران وجود ندارد. اولين بار که پاي دولت و نهادهاي امنيتي در اين مساله باز شد ،ششم خرداد ماه 1383بود .روزنامه «شرق» چاپ تهران، به نقل از يک خلبان که با خبرگزاري «سينا» مصاحبه کرده بود ،خبر داد که در «فجيره» واقع در امارات ،گروهي از دختران و پسران ايراني براي فروش به حراج گذاشته ميشوند« .مصطفي بن يحيي» ،خلبان ايرانيتبار گفته بود که از 9پرواز به صورت عادي و 20پرواز غيرعادي ايران به دبي ،روزانه به طور متوسط بين 10تا 15دختر به امارات فرستاده ميشوند که باالترين درصد آنها مربوط به تهران و مشهد است« .محمد خاتمي» ،رييسجمهوري وقت از وزارت اطالعات خواست که در اين زمينه تحقيق کند ،اما بنا به گزارش اين وزارتخانه ،اين ادعا مردود بود. يک هفته بعد از انتشار اين خبر و خبرهاي تکميلي در اين مورد در رسانهها ،دادستان عمومي و انقالب وقت تهران به خبرنگاران گفت که قاچاق دختران امري «نادر» در جامعه ايران است .بنا به تحقيقات «سعيد مدني» ،جامعهشناسي که نتيجه پژوهشهايش در اين زمينه را در کتاب «جامعهشناسي روسپيگري» منتشر کرده ،واکنش دادستان تهران از اولين واکنشهاي رسمي در خصوص پديده قاچاق زنان ايران است .ولي انکارها ادامه داشت؛ از معاون وقت امور امنيتي وزارت کشور امارات تا رييس وقت «مرکز مشارکت زنان» که همه خبر حراج دختران و پسران ايراني را منکر مي شدند. اگرچه شواهدي از رد پاي نهادهاي قدرت در امر قاچاق زنان در پروندههاي باندهاي بزهکار يا روايتهاي زنان کارگر
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
جنسي به چشم ميخورد ،اما هيچ سندي از سيستماتيک بودن آن در جمهوري اسالمي وجود ندارد .همانطور که ارگانهاي مختلف دچار فساد هستند ،افراد بسياري را ميتوان يافت که در نهادهاي قدرت روي به اين کار آوردهاند .چندي پيش «محمد اولياييفرد» ،حقوقدان ،در يادداشتي روايت کرد در زندان با يک روحاني مواجه شده بود که در باند قاچاق زنان فعاليت ميکرد. در واقع ،نيروهايي که در مراکز جابهجايي و ترانزيت ميتوانند موثر باشند ،در امر قاچاق انسان هم مثل قاچاق مواد مخدر نقش دارند؛ به طور مثال ،تمامي فرودگاههاي کشور توسط سپاه کنترل ميشوند يا نيروي انتظامي در ورود و خروج و ترانزيت در شهرها نقش دارد. يکي از قاچاقچيان بزرگي که مدتي در زندان بود ،به محققان اين حوزه گفته است همانطور که با هماهنگي روزانه چندين کاميون مشروب از مناطق مرزي به تهران ميرسد ،قاچاق زنان هم به همين شکل است؛ افرادي در پاسگاههاي بين راه هستند که به طور نمونه ساعتهاي عبور و مرور کاميونها را ميدانند و سر شيفت حاضر ميشوند تا بار از مرز رد شود. اگرچه در بيشتر موارد تاريخي ،حکومتها طرفدار کارگري جنسي زنان بودهاند و حتي از آنها ماليات ميگرفتند يا محلههايي را برايشان ايجاد ميکردند و قشر روحاني يا ديندار مخالف آن بودند ،اما در دوران صفويه که پايتخت دولت در اصفهان بود هم چنين محلههايي وجود داشته و يکي از منابع درآمد حکومت به حساب ميآمده است .با وقوع انقالب اسالمي و پس از روي کار آمدن حکومتي مذهبي در ايران ،در همان سال 1357قلعه «شهرنو» که در دوران «پهلوي» براي کارگران جنسي در تهران ايجاد شده بود ،به آتش کشيده شد و 400خانه موجود در اين محله را نابود کردند و حتي تعدادي از زنان فعال در آن دستگير و اعدام شدند. در سال 1367نيروي انتظامي در پي تخريب محله «جمشيد» در تهران 800 ،کارگر جنسي را دستگير کرد .محله «غربت» يا «جزيره» هم که پس از انقالب در منطقه «تهران پارس» با عنوان «خاک سفيد» ،مکاني براي قاچاق و عرضه مواد مخدر و ارايه سرويس از سوي کارگران جنسي شده بود ،در 16اسفند سال 1379با حمله ماموران نيروي انتظامي تخريب شد .اين آخرين باري بود که کارگران جنسي در ايران در محلهاي متمرکز بودند و پس از آن پراکنده شدند. از اوايل دهه ،1380طرحهاي دولتي براي مبارزه با اين مساله مطرح شد؛ طرحهايي که البته رويکرد مذهبي به خود گرفتند و از هدف اوليه بهبود جامعه به سمت اسالمي شدن آن پيش رفت .طرح ساماندهي زنان ويژه و صيغهاي ،طرح تاسيس خانههاي امن و عفاف تا کانالهاي تلگرامي و از اين قبيل ،بازاري براي کارگري جنسي اسالمي بودند اما هيچکدام از اين طرحها اجرايي نشدند .تنها طرح «خانههاي عفاف» بود که تا مرحله آزمايشي پيش رفت و در نهايت پس از مطرح شدن آسيبهايي مثل خشونت ،کالهبرداري و استثمار زنان ،متوقف شد. در سال « 1347ستاره فرمانفرماييان» ،رييس و مؤسس مدرسه عالي مددکاري اجتماعي ايران در دوره پهلوي ،بر اساس نخستين تحقيقي که در اين زمينه انجام داده بود ،خبر داد که 25درصد کارگران جنسي هنگام شروع به اين کار15 ، سال يا کمتر سن داشتهاند .اما در پژوهشي که سعيد مدني در سال 1386انجام داد ،مشخص شد که شروع کارگري جنسي بين 8تا 43سالگي اتفاق ميافتد؛ روندي که هم چنان هم ادامه دارد و به تعبير برخي از جامعهشناسان ،اين مساله هم مثل باقي مسايل در ايران ،به حال خود رها شده است. تنها اقدامي که در اين زمينه تداوم داشته و توانسته است تا حدي به زنان کارگر جنسي در ايران کمک کند ،فعاليت مراکزي زير پوشش وزارت بهداشت با هدف کاهش زيان است که به برگزاري کالسهاي آموزشي يا توزيع کاندوم ميان اين زنان ميپردازد تا بتوانند از گسترش بيشتر «ايدز» جلوگيري کنند. بر اساس تمامي تحقيقات انجام شده در اين زمينه ،فقر هم چنان مهمترين عامل تن دادن زنان ،دختران و حتي پسران به کارگري جنسي در ايران و حتي رفتن از طريق قاچاق به کشورهاي ديگر است؛ چه خواسته يا به اجبار .اما در دو دهه گذشته ،افزايش شکاف طبقاتي در کشور باعث شده است داليل و ساختار طبقاتي قشري که وارد اين کار ميشوند ،تغيير کنند. طبق تحقيقات فرمانفرماييان 97 ،درصد کارگران روسپي در فقر مطلق بودهاند و براي تامين نيازهاي اساسي خود به اين کار روي مي آوردند .اما در تحقيقاتي که سعيد مدني در دهه 80انجام داد ،مشخص شد که از سال 1375به بعد ،به تدريج جمعيتي از طبقه متوسط پايين ايران براي کاهش شکاف طبقاتي به اين قشر پيوستند؛ دختراني که نيازهاي اساسي نداشتهاند ،اما پوشاک و تفريحات آنان فاصله معناداري با دختران باالشهري و آنچه اين روزها زندگيهاي «الکچري» خوانده ميشود ،داشته است. اين در حالي است که در مقابل خشونتهايي که اين زنان را دنبال ميکند ،نه قانوني در حمايت از آنها وجود دارد و نه عرف جامعه ،مفهوم کارگري جنسي را ميپذيرد .البته به روايت حقوقدانها ،راههايي براي شکايت از قوادان و هتاکان وجود ت دارد ،اما دستگاه قضايي نبايد متوجه شود اين زنان ،کارگران جنسي بودهاند زيرا در اينصورت خود آنها هم دچار مجازا ميشوند. در نتيجه ،آنان در ميان خشونتهايي که هر روز ميبينند ،غوطه ميخورند بدون آنکه بتوانند از خودشان دفاع کنند .از همينرو ،خود اين زنان براي جبران اين کاستي ،روشهايي در پيش ميگيرند تا از خود محافظت کنند؛ آنها تنهايي قرار نميگذارند ،مکانها را خودشان انتخاب ميکنند يا اگر از خودشان مکاني داشته باشند ،در خطر کمتري قرار ميگيرند .بيشتر آنها سعي ميکنند اسپريهاي فلفل يا چاقو به همراه داشته باشند؛ قوانيني نانوشته که جغرافياي خاصي ندارد.
9
For Advertisement Call:
9
PA
I
10
10
تب جديد در تهران: ميخواهم کرهاي شوم!
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
محمد معصوميان نازنين دختر 19سالهاي است که تمام زندگيش عشق به کره جنوبي است .او روي کولهپشتي و پوليوري که پوشيده، برچسبهايي به زبان کرهاي زده است .او حاال دو سال است که تصميم گرفته از ايران برود و در سئول زندگي کند. نازنين هفتهاي سه بار با مادرش به کالس خصوصي زبان کرهاي ميرود و هر روز با گوش کردن به آهنگها و ديدن سريالها تمرين ميکند .او دلباخته خوانندهها و بازيگران کرهاي است و اتاقش پر از عکسهاي آنها .اما اين داستان تنها داستان نازنين نيست .به گفته روانشناساني که با آنها صحبت کردهام دختران و پسران جوان زيادي در ايران عاشق کره جنوبي هستند. دختران و پسراني که تمام آرزويشان ديدن هنرمندان کرهاي است و شايد بهتر باشد بگويم؛ کرهاي شدن .اين روانشناسان تأييد ميکنند که با تب کرهاي شدن مواجه هستيم تا جايي که حتي بعضيها ميخواهند عمل تغيير جنسيت بدهند تا شايد از اين طريق بيشتر شبيه کرهايها شوند. در اين مرحله است که پدران و مادران ناچار از مراجعه به روانشناسان هستند .در اين جلسات به زودي مشخص ميشود که ادعاي مطابق نبودن روح و جسم درست نيست و نيازي هم به عمل تغيير جنسيت نيست ،بلکه ريشه قضيه خيلي ساده در هيجان کرهاي شدن است .کرهاي شدن؟ چرا و به چه دليل؟ اولين پرده از داستان عشق ايرانيها به کره جنوبي از سريالهاي تلويزيوني شروع شد .سريالهايي که هر شب مردم را پاي تلويزيون ميخکوب ميکرد .قصههايي از مردان دلير و جنگجو يا زناني که پا به پاي مردها کار ميکردند« .جواهري در قصر» و «امپراطور دريا» با بازيگراني که به سرعت به دل مردم راه پيدا ميکردند تب کره را در ايران شعلهور کردند .آن زمان تيشرتها و عکسهاي اين بازيگران به خوبي به فروش ميرفت و رستورانهاي آسياي شرقي تهران هر روز شلوغتر ميشد. اما کار به اينجا ختم نشد و شبکههاي ماهوارهاي با انبوهي از سريالهاي 500قسمتي هم روي موج آمدند .چه کسي فکر ميکرد اين تب ريشه بدواند و حاال تبديل به نوعي فرهنگ گريزي و آموزش زبان و رقص و آشپزي و حتي جنسيت گريزي شود .آيا با تغيير جنسيت ميشود شبيه دختران و پسران کرهاي شد؟ اگر بشود که به دردسرش ميارزد! احمد اخوان روانشناس را در دفترش مالقات ميکنيم .او از دختران و پسراني ميگويد که براي مشاوره در مورد تغيير جنسيت به دفتر روانشناسي ميآيند .نوجواناني در سنين بين 15تا 20سالگي .آقاي اخوان ميگويد« :،از فروردين تا حاال 13پرونده که 9پرونده متعلق به دختران و چهار پرونده متعلق به پسران بوده با تفکرات ترنس داشتهايم .سال پيش هم 25پرونده داشتيم .اغلب مراجعه ميکنند تا ما خانوادهها را راضي کنيم که آنها عمل کنند يا برعکس؛ خانوادهها هم مراجعه ميکنند که آنها را پشيمان کنيم .معموالً هم بعد از آزمايش غدد ميفهميم هيچ مشکلي وجود ندارد .بعد از مشاوره هم متوجه تأثيرپذيري آنها از فيلمها و سريالها و خوانندگان کرهاي ميشويم و شروع ميکنيم به درمان». اخوان براي ما از شکل لباس پوشيدن شبيه به هم مراجعين ميگويد؛ دختراني که لباس پسرانه ميپوشند و پسراني که موهاي خود را صاف ميکنند و روي صورتشان ميريزند« ،بيشتر آنها بدون کالس رفتن و در خانه زبان کرهاي ياد گرفتهاند و آنقدر مسلط هستند که به راحتي به اين زبان صحبت ميکنند .اغلب هم از طبقه اجتماعي متوسط رو به باال هستند». وي از دختري ميگويد که هر روز به خواننده مورد عالقهاش ايميل ميزده و به او ابراز عشق ميکرده و تمام آهنگهايش را هم از حفظ بوده است. نازنين و مادرش از کالس خصوصي زبان کرهاي بيرون ميآيند .فقط ميشود از روي نمادها و کلمات کرهاي که روي لباس و کيفش زده فهميد که او از عاشقان کره است .آنها را توي حياط موسسه آموزش زبان خارجي ميبينم .مادرش زني جوان است و آنطور که خودش ميگويد هفتهاي سه بار با هم به کالس خصوصي ميآيند و قصدش اين است که بزودي براي ادامه تحصيل دخترش به سئول بروند .از او ميپرسم چرا کره جنوبي؟ ميگويد« ،هر دوتا عاشق کره هستيم و خب اين همه آدم به جاهاي مختلف دنيا مهاجرت ميکنند و ما هم کره جنوبي را دوست داريم». نازنين انگار از سوالم خوشش نيامده است .او وسط حرف ميآيد و با تعصب از عالقهاش به کره ميگويد« ،من مردمش را خيلي دوست دارم .با چند نفرشان توي شبکههاي اجتماعي دوستم .باهم حرف ميزنيم و بعضي وقتها توي زبان کمکم ميکنند .حتي يکي از آنها به ايران آمد و همديگر را ديديم .خيلي مهربان و دوست داشتني هستند». مادرش ساکت با چشماني که تنگ شده و مشکوک ،به سؤال و جوابها گوش ميدهد .از نازنين در مورد عالقهاش به موسيقي و سريالهاي کرهاي ميپرسم .لبخند روي لبش ميآيد و با ذوق خاصي از عشقش به خوانندهها و گروههاي موسيقي کرهاي ميگويد« :آرزوي من است يک بار برم کنسرتشان .آنقدر به در و ديوار اتاقم عکسشان را زدهام که بعضي شبها خواب ميبينم وسط کنسرتم». به دفتر خانم روانشناسي در خيابان ميرداماد ميروم که به صورت تخصصي روي جوانان و نوجوانان کار ميکند اما دوست ندارد نامي از وي در گزارش درج شود .او براي ما از تعداد باالي مراجعيني ميگويد که براي تغيير جنسيت به مطبش ميآيند و معتقد است رابطه معني داري بين مراجعين تغيير جنسيت با عالقه آنها به سريالها و انيميشنها و موزيکهاي کرهاي وجود دارد« :نوجوانان خيلي زيادي با اين گرايش ديدهام و معتقدم همبستگي مثبتي بين کساني که اختالل هويت جنسي دارند با عالقهمندي آنها به سريالها و فيلمهاي خارجي به خصوص کرهاي وجود دارد .در واقع ميتوان اينطور گفت که هر نماد يا مدلي که تفاوت زن و مرد را به حداقل ميرساند ،ميتواند آسيبزا باشد». او براي ما از فيزيک مردان و زنان شرق آسيايي ميگويد و اينکه سخت ميشود فقط از روي صورت تشخيص داد که فرد مرد يا زن است و شايد يکي از داليل اين گرايشها در نوجوانان نيز همين نوع فيزيک و صورت باشد« ،البته نميشود به راحتي گفت فقط به خاطر ديدن فيلم و سريال کرهاي اين اتفاق ميافتد و حتمًا داليل ديگري هم وجود دارد». فهميدن دليل واقعي اين همبستگي بين مردان و زنان جواني که ميخواهند تغيير جنسيت بدهند و تماشاي فيلمهاي کرهاي کار راحتي نيست .حتي براي روانشناساني که در اين گزارش با آنها صحبت کردهام هم موضوع کمي پيچيده است. آنها معتقدند بايد در اين زمينه کار آزمايشگاهي و پژوهشي ويژهاي انجام داد .اما مصطفي زارعان روانشناس کودک و نوجوان مسأله را از زاويه ديگري بررسي ميکند. او از پژوهشي در دانشگاه شهيد بهشتي ميگويد که بر روي محتواي قصههاي درسي سه کشور ايران ،ژاپن و آلمان انجام شده است« ،در اين پژوهش بيشترين مفهومي که در دروس ايراني تکرار شده ،مطيع بودن است .آلمانيها پشتکار و پيشرفت و ژاپنيها پايبندي به ارزشهاي گروهي و پيشرفت را بيشتر مد نظر دارند .بنابراين وقتي ما در کتابهاي درسي روي مطيع بودن تمرکز ميکنيم و از طرف ديگر نمادهاي فرهنگي مناسبي براي نسل جديد توليد نميکنيم ،خيلي عجيب نيست که اين پديدهها اتفاق بيفتد». زارعان از مراجعه پسري ميگويد که از اعتماد به نفس پاييني برخوردار بوده و عشق بيحد و اندازهاي به رقص کرهاي داشت« :،او تمام زندگياش را براي ياد گرفتن زبان کرهاي و رفتن از ايران گذاشته بود .دلش ميخواست در کره درس بخواند و رقص ياد بگيرد». او نيز يکي از داليل عالقه جوانان و نوجوانان ايراني به کرهايها را فيزيک و شکل صورت کرهايها ميداند« ،آنها صورت معصوم و کودکانهاي دارند و اين معصوميت گرايش را بيشتر ميکند». همين چندي پيش بود که خبري از حضور يک خواننده ترکيهاي در ايران بحث داغ شبکههاي اجتماعي شده بود. خوانندهاي که براي افتتاح يک رستوران به تهران آمد و با هجوم طرفدارانش مواجه شد. هواداران براي گرفتن سلفي سر از پا نميشناختند و اين شور و اشتياق آنها حتي براي خود آقاي خواننده هم عجيب بود. طرفداران ترکيه ،کره ،آلمان ،فرانسه يا امريکا؛ شايد هيچ يک از اينها اتفاق جديدي نباشد و تنها الگوهاست که تغيير ميکند. کشور بعدي کجاست ،برزيل يا بالروس؟
11
For Advertisement Call:
11
PA
I
12
12
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
13
For Advertisement Call:
13
PA
I
14
14
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
رونق فرهنگ قهوهخانهاي در شهرداري تهران
س .اقبال ،راديو زمانه همه ميگويند و کسي انکار نکرده است که بازده کاري اداره ايراني در يک روز کمتر از نيم ساعت است .اما اوقات کارمندان چگونه ميگذرد؟ اگر فرهنگ کاري وجود ندارد ،پس چه فرهنگي بر ادارات ايراني حاکم است؟ فرهنگ قهوهخانهاي از موارد آشناي آن است.
مصرف قند و چاي در شهرداري تهران
نوشيدن چاي در ادارات دولتي ايران رسمي است که جمهوري اسالمي پس از انقالب آن را در وزارتخانهها جا انداخت .با همين نگاه بود که از آن پس ميز کارمند اداره به محلي جهت صرف چاي ،صبحانه و نهار تبديل گرديد. اينک شهرداري تهران همانند بسياري از ادارات دولتي و بخش خصوصي، جهت تبليغ چنين رويکردي بين کارمندانش قند و چاي نيز توزيع ميکند. به همين منظور همه ماهه نيم کيلو قند و نيم کيلو چاي در اختيار هر کارمند قرار ميگيرد .قند هر کارمند را به خود او ميسپارند اما چاي او را همانند سهميه همهي کارمندان به آبدارچي اداره تحويل ميشود .آنوقت آبدارچي هم وظيفه دارد روزانه چهار نوبت ،در دو نوبت صبح و دو نوبت بعد از ظهر ،چاي ليواني روي ميز هر کارمند بگذارد .اما ميزان مصرف چاي مديران ارشد شهرداري تهران از اين هم فراتر ميرود .چرا که از ميهمانان او نيز بايد با چاي اداره پذيرايي به
عمل آيد .در نتيجه سهميهي مديران شهرداري را از قند و چاي اداره تا دو کيلو افزايش دادهاند. آمار کارکنان رسمي ،پيماني و شرکتي شهرداري تهران ،از شصت و پنج هزار نفر هم فزوني ميگيرد .جداي از اين در شهرداري تهران دوازده هزار نفر کارمند پروژهاي نيز به کار اشتغال دارند که در آمارهاي رسمي ايشان را به حساب نميآورند .بر اين اساس بايد پذيرفت که حدود هفتاد و هفت هزار نفر ماهانه از امور مالي ادارات و سازمانهاي زير مجموعهي شهرداري تهران حقوق ميگيرند که سهميهي قند و چايشان را نيز دريافت ميکنند .به عبارتي روشنتر شهرداري همه ماهه حدود چهل تن قند و به همين ميزان چاي بين کارمندانش توزيع ميکند تا نياز و عطش چاينوشي ايشان در اداره تأمين شود.
دمنوش و قرمهسبزي
به تازگي نوشيدن انواع ديگري از چاي و نوشيدني در ادارات شهرداري رونق گرفته است .البته هزينهي آن را خود کارمندان تأمين ميکنند .براي نمونه نوشيدن انواع و اقسام دمنوش را در محيط اداره جا انداختهاند .چنانکه نوشيدن دمنوش گل گاوزبان و آويشن کمکم دارد در ادارات شهرداري به عنوان يک سنت همگاني در ميآيد .همچنين بين بسياري از کارمندان و مديران ارشد شهرداري استفاده از نبات زعفراني قم ،يزد و مشهد به جاي قند باب شده است .شايد کم نباشند کساني که ضمن تنوعطلبي در نوشيدنيهاي مجاز اداري براي يکديگر «کالس» هم ميگذارند .خالصهي کالم اينکه اين روزها فضاي ادارات شهرداري تهران از قهوهخانهي مشقنبر و شاغالم چيزي کم نميآورد. در عين حال کارمند شهرداري تهران از ميزش به عنوان ميز نهارخوري هم استفاده ميکند. توضيح اينکه شهرداري به کارکنانش نهار نميدهد ،بلکه به هم ه کارمندان خود کمک هزينهاي به عنوان هزينه نهار ميپردازد .در نتيجه کارمند شهرداري نهار ظهرش را خودش تأمين ميکند .آنوقت موقع ظهر که ميشود بوي انواع و اقسام خورشت و خوردني در فضاي ساختمان ميپيچد تا کارمندان خوردن نهارشان را به پايان برسانند.
خاستگاه فرهنگ قهوهخانهاي
پاگيري و جاافتادن فرهنگ قهوهخانهاي در ادارات جمهوري اسالمي به سالهاي آغازين انقالب بازميگردد که بسياري از کميتهچيها و پاسداران در آن سالها ،از قهوهخانه به عنوان پاتوقي هميشگي سود ميبردند .پس از راهيابي اين گروه به سپاه و کميته يا ادارات دولتي ،فرهنگ قهوهخانهاي ايشان نيز به ادارات راه يافت .به خصوص زماني که کميتهچيها و پاسداران به عنوانهاي باالي نظامي و کشوري دست يافتند، اين فرهنگ نيز بيش از پيش جا افتاد .اما در شرايط حاضر تمامي آنان جداي از جايگاه اداري خويش، مدارک علمي و دانشگاهي بااليي نيز در اختيار دارند که به ظاهر جداي از وجاهت اداري وجاهت علمي ايشان را هم تضمين خواهد کرد .چنانکه اکنون مديريت دانشگاهها و مراکز علمي و فرهنگي کشور را بالاستثنا به همين افراد نوکيسهي دولتي سپردهاند که
عليرغم ادعا در عرصههاي علمي و فرهنگي از راه و رسم فرهنگ قهوهخانهاي چيزي کم نميآورند. به همين دليل هم فرهنگ قهوهخانهاي در دفتر و اتاق کار مديران ارشد شهرداري بيشتر به چشم ميآيد .شمار اين گروه از مديران در شهرداري از دو هزار نفر هم فراتر ميرود .ناگفته نماند که بسياري از پاسداران و نظاميان حکومت به منظور سوداگري بهتر و بيشتر سياسي و مالي از زمان احمدينژاد و قاليباف راه شهرداري تهران را در پيش گرفتند .چنانکه سفرهي بيحساب و کتابي براي اين گروه از سپاهيان در شهرداري گسترده شد .آنان از برکت اشتغال در شهرداري به نايافتههايشان از سپاه و نيروي انتظامي هم دست يافتند. مديران ارشد شهرداري جداي از نهار ،صبحانهي خود را نيز در اداره ميخورند .صبحانهاي که در خوردن آن تنها به نان ،پنير و چاي رضايت نميدهند بلکه در اين خصوص هرگز از انواع و اقسام نوشيدني و مربا و همچنين کلهپاچه، آش و حليم غافل نميمانند .بدون ترديد مديران شهرداري با چيدن سفرههايي از اين دست براي همگي «کالس» ميگذارند و فيس و افادههايشان را به رخ همديگر ميکشند. ناگفته نماند که مديران ارشد شهرداري فاکتور تمامي اين نوشيدنيها و خوردنيها را گرد ميآورند و هم ه ماهه همراه صورت مالي دفتر خودشان به امور مالي اداره ارسال ميکنند .امور مالي اداره نيز از پيش تنخواه الزم را در اختيارشان ميگذارد تا در خصوص خريدشان با مشکل و مانعي مواجه نگردند .هزينه پذيرايي هر يک از مديران شهرداري از ماهي سه تا چهار ميليون تومان هم فراتر ميرود .به عبارتي روشنتر شهرداري تهران همهماهه ميلياردها تومان تنها براي پذيرايي مديران خود هزينه ميکند .ولي با اينهمه ارقام و اعدادي از اين دست را هرگز در حسابرسي داخلي شهرداري تهران جايي به حساب نميآورند ،چرا که در ريخت و پاشهاي بيحساب و کتاب شهرداري هرگز هزينههايي همانند آنچه که گفته شد به حساب نميآيد. براي پذيرايي هر يک از مديران ارشد شهرداري جداي از نيروهاي دفتر او تعدادي افراد خدماتي اداره نيز به کار گمارده شدهاند .تعداد اين افراد خدماتي به طور عادي نميتواند از چهار نفر کمتر باشد .آنان از ابتداي صبح تا پايان وقت اداري به پذيرايي از مدير و مهمانانش اشتغال دارند .همانند همان قهوهخانههاي سنتي سطح شهر ،پشت سر هم نوشيدني و خوردني جلوي رييس و مهمانان او ميگذارند و ظرفهاي خالي و بالمصرف را هم از جلوي ايشان ورميچينند و پس ميبرند. بسيح و حراست ادارات شهرداري تهران هميشه يک پاي ثابت ترويج و تبليغ فرهنگ قهوهاي شمرده ميشوند .به همين منظور هم کارکنان اداراتي از اين دست بدون جوراب و کفش در فضاي کاري خويش ظاهر ميگردند .آنان حتي همانند قهوهچيها پيراهنشان را هم روي شلوار ولو ميکنند. ناگفته نماند که در شهرداري تهران اعتبار بسيج و حراست هر اداره را به کم و کيف برگزاري زيارت عاشوراي آن وابسته ميبينند .بسيجيان و حراستچيها براي برگزاري مراسمهايي همانند زيارت عاشورا و دعاي توسل ،ديگهاي آش و حليم را از قبل آماده ميکنند .ولي بعضي از کارمندان زيرکتر از آن هستند که پاي دعاهاي تصنعي و ساختگي اين گروه بنشينند .با اين همه آنان پس از پايان مراسم راهي نمازخانه و مسجد اداره ميشوند تا از خوردن حليم و آش خيراتي بسيج بيبهره نمانند .بسيج اداره جداي از حليم و آش ،با شربت و چاي نيز از مهمانان خود پذيرايي ميکند و حضور کارمندان را در اين مراسم وجاهتي براي خويش ميپندارد. امروزه در ادارات سطح کشور اصطالح «پول چايي» را ديگر همگي به کار ميبرند .شايد زماني رمزگشايي از آن کمي مشکل مينمود ،ولي اکنون همگي از چند و چون ماجراهاي پول چايي آگاه شدهاند ،همچنان که ارباب رجوع و کارمند ادارات توأمان با کاربرد آن هدف واحد و همساني را دنبال ميکنند .در اين معامله و بدهبستان يکي پولي را در خفا به کارمند ميسپارد تا کارمند گره از کار فروبستهاش در اداره بگشايد .مزد اين کار را هم پول چايي نام نهادهاند .مقدار و ميزان پول چايي هم از سوي کارمند يا مدير اداره به ارباب رجوع پيشنهاد ميگردد تا سرآخر دو طرف به رقمي مناسب و متداول رضايت بدهند .پيداست که دو سوي اين ماجراي پنهاني ،اصطالح پول چايي را به عنوان جايگزيني مناسب براي روميزي و زيرميزي به کار ميبرند .گويا ارباب رجوع با پول چايي خواهند توانست هزينهي چاينوشي کارمند را برآورده نمايند .اما پول چايي تنها به عنوان کد رمزي براي رشوهاي اداري نقش ميآفريند و ميزان و مقدار آن به حتم از هزينههاي جاري پول چايي کارمند و رييس اداره خيلي هم فراتر ميرود.
دنباله در صفحة 39
I
PA
15
روﯾﺪاد درگذشت علي اشرف درويشيان ،داستاننويس و پژوهشگر حوزه ادبيات عامه
علي اشرف درويشيان ،داستاننويس مشهور و پژوهشگر حوزه ادبيات عامه ،بر اثر بيماري در سن 76 سالگي دارفاني را وداع گفت. سابقه بيماري او به ارديبهشت سال 1386باز ميگردد که به علت فشار خون باال و بر اثر پاره شدن رگهاي سمت راست مغزش در بخش مراقبتهاي ويژه بيمارستان ايرانمهر در تهران بستري شد و چهار روز بعد تحت عمل جراحي مغز قرار گرفت. علياشرف درويشيان ،روز سوم شهريور 1320در
کرمانشاه به دنيا آمد .وي پس از پايان تحصيالت متوسطه به عنوان معلم در روستاهاي کردستان به تدريس پرداخت. علي اشرف درويشيان سپس براي ادامه تحصيل به دانشگاه تهران و همزمان به دانشسراي عالي تهران رفت و فوق ليسانس روانشناسي را از دانشگاه تهران و مشاور تربيتي و راهنمايي را از دانشسراي عالي تهران گرفت. او به دليل فعاليتهاي سياسي از کار اخراج شد و سالهاي 1350تا 1357را در زندان به سر برد. اولين نوشتهاش به نام «صمد جاودانه ميشود» ،در سال 1349در مجله «جهان نو» و بعدها به صورت کتاب به چاپ رسيد. آقاي درويشيان حدود 30عنوان کتاب چاپ شده دارد که فرهنگ 19جلدي« افسانههاي مردم ايران» (با همکاري رضا خندان مهابادي) از يکي از مهمترين آثارش محسوب ميشود. از ديگر آثارش ميتوان به مجموعه 10جلدي «داستانهاي محبوب من» و 28عنوان کتاب ديگر اشاره کرد. به نوشته ايسنا« ،بيستون ،آبشوران ،فصل نان ،همراه آهنگهاي بابام ،گل طال و کالش قرمز ،ابر سياه هزارچشم، روزنامه ديواري مدرسه ما ،رنگينه ،کي برميگردي داداشجان و آتش در کتابخانه بچهها» از ديگر آثار اين نويسنده مشهور ايراني بودهاند. همچنين ميتوان به کتابهاي ديگر علي اشرف درويشيان مانند «سيودو سال مقاومت در زندانهاي شاه» و «افسانهها و متلهاي کردي»« ،سالهاي ابري (در 2جلد)»،
For Advertisement Call:
«واژهنامه گويش کرمانشاهي»« ،از اين واليت»« ،خاطرات صفر خان» (صفر قهرمانيان) و «دانه و پيمانه» (با همکاري رضا خندان مهابادي) اشاره کرد. داستانهاي کوتاه او به زبانهاي انگليسي ،آلماني، فرانسوي ،ترکي ،عربي ،کردي ،ارمني ،نروژي و فنالندي ترجمه شده است. کتابهاي علي اشرف درويشيان در قبل و بعد از انقالب با سانسور مواجه بوده است. او يکي از قديميترين اعضاي کانون نويسندگان ايران بود. اين نويسنده ايراني درسال 2006جايزه «هلمن ـ همت» سازمان ديدهبان حقوق بشر را دريافت کرد. اين جايزه به ياد «ليلين هلمن و دشيل همت» به نويسندگاني تعلق ميگيرد که در رژيمهاي مختلف ،آثارشان سانسور و خود مورد سرکوب واقع شدهاند.
«بي.ام.دبليو» دوچرخه برقي ميسازد
شرکت «بي.ام.دبليو» در کنار ساخت موتورسيکلتهاي برقي برنامه گستردهاي براي ساخت دوچرخههاي برقي را در دستور کار خود قرار داده است. اين شرکت يک محصول جديد را که «اي درايو» نام دارد معرفي کرده است .اين دوچرخه برقي بدون پدال زدن تا 10کيلومتر توانايي پيمايش دارد .در اين دوچرخه براي سبک بودن از آلومينيوم و الياف کربن استفاده شده است. اين دوچرخه تنها چهار دهم اسب بخار قدرت دارد ،اما اين محصول گشتاور بااليي دارد و 91نيوتن متر گشتاور توليد ميکند که با اين گشتاور ميتواند در سرباالييهاي تند هم سرنشين خود را باال ببرد. البته حداکثر سرعت اين دوچرخه هيبريدي 25کيلومتر در ساعت بدون پدال زدن است .باتريهاي اين محصول، 405وات ساعتي هستند .در اين دوچرخه تنها 50درصد نيروي الزم توسط موتور الکتريکي تامين ميشود و 50 درصد ديگر با رکاب زدن تامين خواهد شد. در صورت گسترش دوچرخههاي الکتريکي اين وسايل ميتوانند به جايگزين مناسب موتورسيکلتهاي سبک در شهرهاي بزرگ تبديل شوند .البته مشکل آنجاست که همچنان اين محصوالت بسيار گران هستند مثال محصول جديد بي.ام.دبليو حدود چهار هزار دالر قيمت دارد که گرانتر از بسياري از اسکوترهاي 125سي.سي بنزيني است. اين شرکت در کنار ساخت دوچرخههاي برقي ،برنامه گستردهاي براي ساخت اسکوترهاي برقي دارد .محصول جديد آن در اين حوزه« ،سي اولوشن» نام دارد .اين محصول در دو مدل 15اسب بخاري و 26اسب بخاري توليد ميشوند و ميتوانند با يک بار چارج حدود 150کيلومتر مسافت را با سرعت 80تا 120کيلومتر در ساعت طي کنند. اين شرکت ميخواهد تا در آينده نزديک موتورهاي احتراق داخلي را به بايگاني بفرستد .آيندهاي که احتماال سال 2030نقطه عطف آن خواهد بود. شرکت «بي.ام.دبليو» قصد دارد بهزودي مدل «اکس »7را با پيشرانه هيبريدي وارد بازار کند .اين خودرو از يک موتور چهار سيلندر توربو بنزيني به همراه يک موتور الکتريکي استفاده ميکند. اين شرکت آلماني همچنين يک رقيب قدرتمند هم براي تسال معرفي کرده است .اين محصول «آي ويژن» نام دارد .اين خودرو جايگاهي بين مدلهاي آي 3و آي 8دارد و رقيب تسال 3بهشمار ميرود .اين شرکت اعالم کرده است که شتاب صفر تا صد اين خودرو تمام الکتريکي چهار ثانيه است و با هر بار چارج ميتواند 600کيلومتر (حدود 400 مايل) مسافت طي کند. ارائه 25مدل خودرو با پيشرانه الکتريکي و ارايه طيف وسيعي از موتورسيکلتها و دوچرخههاي الکتريکي توسط اين شرکت آلماني نشان ميدهد که يکي از بزرگترين خودروسازان آلمان در حال چرخش جدي ب ه سوي موتورهاي الکتريکي است.
15
کاهش حشرات بالدار به مرز هشدار رسيده است
همزمان با کم شدن جمعيت برخي حشرات در نقاط مختلف جهان ،جمعيت حشرات بالدار در آلمان هم به حد نگران کنندهاي کاهش يافته است. پژوهشگران در اين کشور گفتهاند که شواهدي که گردآوري شده حاکي از آن است که در مقايسه با حدود سه دهه پيش ،شمار حشرات بالدار در اين کشور به شدت کم شده و در برخي از مناطق اين موجودات به ندرت ديده ميشوند. تحقيقات قبلي نشان داده بود که جمعيت بعضي از حشرات به خصوص پروانهها و زنبور عسل وحشي در مناطقي از جهان به خصوص اروپا و آمريکاي شمالي در سالهاي اخير تنزل قابل توجهي داشته اما اين نخستين گزارش از نابودي بيش از سه چهارم کل جمعيت اکثر حشرات بالدار در آلمان در مقايسه با سال 1989ميالدي است. دليل احتمالي که مطرح شده ،استفاده گسترده از سموم دفع آفات و از ميان رفتن زيستگاههاي مناسب حشرات بوده است. اين تحول از آن جهت باعث نگراني پژوهشگران شده که حشرات نقشي اساسي در گردهافشاني گياهان دارند و بخشي مهم از زنجيره غذايي انسان محسوب ميشوند. حشرات همچنين خوراک بسياري از پرندگان و حيوانات کوچک هستند. در تحقيقات اخير ،پژوهشگران با نصب نوارهاي چسب در مناطق مورد نظر و شمارش تعداد حشراتي که به دام افتاده بودند ،اين آمار را با اطالعاتي که از گذشته در دست داشتند مقايسه کردند. اين مقايسه نشان داد که طي 27سال گذشته ،جمعيت حشرات بالدار در 63زيستگاه حفاظت شده در آلمان به طور متوسط 76درصد کاهش يافته و بيشترين کاهش در فصل تابستان ( 82درصد) مشاهده ميشود. موضوع نگرانکننده اين است که مناطق مورد مطالعه شامل مناطق طبيعي حفاظت شده بوده و به احتمال زياد، وضعيت در نقاط ديگر به مراتب بدتر از اين است. در اين گزارش دليل مشخصي براي کاهش در جمعيت حشرات ذکر نشده اما با توجه به اينکه مناطق حفاظت شده مورد نظر در کنار اراضي کشاورزي واقع شده است ،احتمال تاثير سموم دفع آفات در اين زمينه وجود دارد. يکي از دستاندرکاران اين تحقيقات گفته است که تمامياکوسيتسم به وجود حشرات به عنوان خوراک ساير موجودات و عامالن اصلي گردهافشاني گياهان وابسته است و کاهش جمعيت حشرات ميتواند نتايج وخيميبراي طبعيت و انسان داشته باشد. به گفته او ،اگرچه ممکن است عوامل متعددي در زمينه کاهش جمعيت حشرات دخيل باشد ،اما ميدانيم که استفاده از سموم گياهي يکي از آنهاست و بايد تالش شود کاربرد آنها حتي االمکان کاهش يابد.
آيا اهداي خون به تندرستي انسان ياري ميرساند؟
از دست دادن خون خطرناک است ،اما بسياري به طور داوطلبانه نيم ليتر خون خود را براي کساني که به اين مايع حياتي احتياج دارند اهدا ميکنند. چه تغييراتي با اهداي خون در سيستم قلبي ـ عروقي انسان رخ ميدهد؟ در يونان و هند باستان و در اسپانياي قرون وسطي ،اهداي خون امري عادي به حساب ميآمد .در ادامه در صفحه بعد
16 دنباله از صفحة قبل
گذشته گرفتن خون (حجامت) ،نه براي تزريق به بيماران ديگر ،بلکه براي «تعادل» گردش خون مختل شده استفاده ميشد .اما اينکه آيا خون گرفته شده به سالمت بيمار ميانجاميد سوال ديگري است. اهداي خون در حال حاضر بدين گونه است که داوطلبان نيم ليتر از خون خود را اهدا ميکنند .اين امر فشار خون داوطلب را براي مدت کوتاهي کاهش ميدهد ،زيرا خون کمتر ،فشار موجود آن را کاهش ميدهد. گفته ميشود که اهداي مرتب خون از طرف افرادي با فشار خون باال در طوالني مدت ،فشار خون آنها را کاهش ميدهد .نيز گفته ميشود که اهداکنندگان خون کمتر به بيماري قلبي دچار ميشوند .البته علم پزشکي اين دو مورد را هنوز به طور قاطع تاييد نکرده است. در يک ميلي ليتر خون حدود 5ميليارد گلبول قرمز200 ، ميليون سلول خوني و پنج تا ده ميليون سلول گلبول سفيد وجود دارد .به اين ترتيب در جريان اهداي خون تنها خون نيست که اهدا ميشود ،بلکه مقدار زيادي از سلولهاي خوني نيز از بدن فرد خارج شده و منتقل ميشود و به اين ترتيب سطح آهن موجود در خون اهداکننده کاهش مييابد. گرچه وجود آهن به عنوان مرکز انتقال اکسيژن در سلولهاي قرمز خون حياتي است ،اما افزايش آهن در خون نيز ميتواند به گرفتگي ديواره رگها منجر شود .در چنين شرايطي زنان در زمان عادت ماهانه خود ،خون بسياري از دست ميدهند و کمبود آهنشان نسبت به مردان بيشتر است .در چنين شرايطي اگر سطح آهن خون اهداکننده پايين باشد ،بايد از داروهاي کمکي افزايشدهنده آهن خون استفاده کند.
16 بايد گفت که اهداي خون ميتواند عوارض جانبي ناخوشايندي نيز داشته باشد .اگر گردش خون به خاطر کاهش سريع خون مختل شود ،امکان به وجود آمدن سرگيجه يا حتي غش در اهدا کننده خون به وجود ميآيد .به همين دليل است که به اهداکنندگان خون پس از اين اقدام غذا و نوشابه ميدهند. پس از اهداي خون در بدن تغييرات زير رخ ميدهند: 20دقيقه پس از اهداي خون ،گردش خون بار ديگر نظم خود را مييابد؛ 24ساعت پس از اهداي خون ،مايع از دست رفته در خون جبران ميشود؛ 48ساعت پس از اهداي خون پروتئين موجود در خون کامل ميشود؛ دو هفته پس از اهداي خون گلبولهاي حذف شده جايگزين ميشوند و هشت هفته پس از اهداي خون ،آهن از دست رفته در مردان به تعادل کامل ميرسد .تعادل آهن خون در زنان ميتواند تا 12هفته پس از اهداي خون طول بکشد .اين زمان براي گياهخواران طوالنيتر است. به اين ترتيب از آنجا که نياز به بازسازي آهن در مردان به زمان کمتري نياز دارد ،آنها ميتوانند ساالنه شش بار و زنان تنها چهار بار خون اهدا کنند .در چنين شرايطي ،هم اهداکننده و هم گيرنده خون از اين امر استفاده ميبرند. در چنين شرايطي پزشکان بر اين نظرند که گرچه اهداي خون براي اهداکننده چندان تفاوتي در سالمتياش ندارد ،اما همين اقدام ميتواند گيرنده خون را از خطر مرگ ي نجات دهد. حتم
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
موجود در عرصههاي طبيعي نه تنها يوز که بايد انتظار داشت ساير گونهها نيز به سرنوشت شير ايراني و ببر مازندران دچار شوند. از زماني که برنامه عمران سازمان ملل به صحنه نجات يوز پا گذاشت 16سال ميگذرد .اما کدام جاده ايمن شد؟ کدام زيستگاه از چنگال شکار دزدها نجات پيدا کرد؟ کدام منطقه از چراي مفرط دام رهايي يافت؟ نداشتن مديريت منسجم ،فقدان يک رويکرد جدي در حفاظت از زيستگاههاي يوز و عدم قاطعيت در دستگاههاي اجرايي و حکومتي ،ريشه اصلي انقراض و نابودي زيستگاهها و حياتوحش در ايران است .به اين مجموعه ،تنگنظريها و رقابتهاي حقير براي ديده شدن ،شهرت و چپاول دالر و سنت را هم بايد اضافه کرد. اگر در اين 16سال يوزهاي ايران شرايط اميدبخشي پيدا نکردند ،اما براي عدهاي شهرت ،اعتبار ،شرايط تحصيل در فرنگ و مبلغي سرمايه به وجود آوردند .عدهاي که بايد به حق آنان را مافياي حياتوحش کشور دانست :مقالههاي شبه علمي مينويسند؛ به کنفرانسها و سمينارهاي جهاني ميروند؛ بودجههاي ملي و بينالمللي جذب ميکنند؛ با مرده
پذيرش دشوار يک واقعيت :يوز آسيايي در ايران منقرض ميشود تالش هديه تهراني براي جمعآوري اعانه مردميو پيام محمدجواد ظريف شايد مفيد باشد اما نميتواند يوزپلنگ آسيايي را از چنگال انقراض نجات دهد .عکس يوز روي پيراهن تيم ملي و حتي لبخند مليح رضا رشيدپور هم قادر نيست سرنوشت شومي را که به انتظار اين سريعترين دونده ساکن ايران نشسته ،تغيير دهد .با روند مديريت
و زنده يوز عکس يادگاري ميگيرند و شکارچي فرنگي به ايران ميآورند براي کشتن باقيماند ه جانوران کميابمان. ورود ديرهنگام بازيگران مطرح سينما به عرصه حفاظت محيطزيست را بايد به فال نيک گرفت .بماند که در بسياري موارد ،نداشتن اطالع کافي از ماجرا و قدم گذاشتن در
مجراي پرابهام ميتواند نگرانيآفرين باشد .نمونهاش؟ هديه تهراني که اينک «چراغاهلل» ميگرداند براي جمعآوري پول تا آغلهايي در منطقه حفاظتشده خريداري شود .کار بزرگي است و قابل ستودن .نه؟ اما يک جاي کار ميلنگد. تشکلي زيستمحيطي از سازماني بينالمللي سه سال پيش 85هزار يورو دريافت کرد که مستثنيات را در يکي از زيستگاههاي يوز خريداري کند. پول دريافتي از آن زمان در يک حساب بانکي سپردهگذاري شده اما معلوم نيست تشکلي که همه اين سالها تالش ميکرد نام «يوز آسيايي» را به «يوز ايراني» تغيير دهد چرا موفق نشده آن عرصههاي مورد نظر را از مالکانش بخرد و در اختيار سازمان محيطزيست بگذارد؟ حاال جمعي ديگر ـ که پيشتر در قوچفروشي پنهاني دستي داشتند ـ به همراه هديه تهراني مشغول جمعآوري مبلغي هستند که مشابه همان کار را انجام دهند؛ بدون آنکه توضيح داده شود چقدر اين کار عملي است؟ و اگر کار به لحاظ حقوقي ايراد دارد چگونه ميتوان مشکل را حل کرد؟ يک گروه تلگرامي با حضور خانم بازيگر راه افتاده است و اکنون بيش از سه هزار عضو دارد .لحظه به لحظه به شمار اعضاي آن نيز افزوده ميشود تا 800ميليون تومان مورد نياز براي خريد مستثنيات از مردم جمعآوري شود .اين تالش جمعي و استقبال عمومي نشان ميدهد عشق و عطش براي نجات يوز در جريان است .بسياري دريافتهاند که «سرنوشت يوز آسيايي در دست ايرانيان» است .اما مگر ميشود يوز را نجات داد بدون آنکه زيستگاه آن را از گزند تخريب و تکهتکه شدن حفظ کرد؟ مگر ميشود يوز را نجات داد بيآنکه کريدورهاي مهاجرتي آن حفاظت شود؟ مگر ميشود يوز را نجات داد بدون آنکه طعمههاي آن افزايش يابد؟ ورود بازيگران نامآشنا و پرطرفدار البته براي حفظ محيطزيست الزم است؛ همانقدر که ورود اهل سياست و ساير گروههاي مرجع و اثرگذار ميتواند مفيد باشد؛ مشروط بر آنکه واقعيتها را بشناسند؛ حقيقت را قلب نکنند و دروغ نگويند. در اين ميان اما هراسي ديگري نيز وجود دارد :بازيگران عالقمند و پرتالشي مثل هديه تهراني اگر به دام مافياي حياتوحش و شکارفروشان بيفتند ،ممکن است راه به چاه
I
PA
ببرند .در اين صورت ،ظرفيتهاي بالقوهاي که براي حفاظت حياتوحش ميتوانند به کار بگيرند براي هميشه نابود و اعتماد مردميبراي هميشه خدشهدار خواهد شد. آيا افراد اثرگذاري مثل هديه تهراني که سازمان ميراث فرهنگي در سال 88براي برگزاري نمايشگاه او 80ميليون تومان هزينه کرد و حتي اسفنديار رحيممشايي به بازديد از آن نمايشگاه رفت ،نميتوانند موثرتر وارد صحنه شوند و به جاي جمعآوري اعانه مردمي ،از اهل سياست با «ژنهاي خوب» بخواهند که عالوه بر کمک مالي ،امور حقوقي را براي خريد مستثنيات تسهيل کنند و مهمتر از همه ،از تخريبهاي سازمانيافته در زيستگاههاي يوز دست بردارند؟ يوز در ايران منقرض ميشود چون مطالبه جدي براي حفظ زيستگاههاي آن وجود ندارد .با پذيرش اين حقيقت تلخ بهتر ميتوانيم با غول انقراض پنجه در پنجه کنيم.
10اثر ايراني به بيش از يک ميليون پوند در حراج «کريستيز» فروش رفت
در حراج «هنر مدرن و معاصر خاوميانه» موسسه حراج «کريستيز» که بيست و سومين حراج از اين دست بود ،در مجموع فروشي بيش از 5ميليون پوند ثبت شد که سهم آثار ايراني عرضه شده در اين ميان بيش از يک ميليون پوند بود. حراج خانه کريستيز لندن براي نخستين بار و پس از بيست و دو حراجي آثار خاورميانه که در دوبي برگزار شده بود ،اقدام به ارايه آثار هنري مدرن و معاصر خاورميانه کرد. در اين حراجي از 57اثر ارايه شده از 44هنرمند معاصر ايران ،عراق ،فلسطين ،لبنان ،مصر ،سوريه و امارات، 46اثر به فروش رسيد. در اين ميان 14اثر از 12هنرمند ايراني زير چکش حراج رفت که 10اثر از 9هنرمند به فروش رسيد و در مجموع فروشي کميبيش از يک ميليون پوندي را ثبت کرد. از اين ميان 4اثر از بهمن محصص ،حسين زندهرودي، فرامرز پيالرام و فرهاد مشيري به فروش نرسيد. گرانترين آثار ايراني شامل يک اثر ايراني به قيمت 200هزار پوند و سه اثر نيز باالي 100هزار پوند بود که از جمله 10اثري بودند که باالترين رقمها را در حراج به خود اختصاص داند. اين در حالي بود که دو هنرمند فقيد عراقي باالترين رکوردها را به خود اختصاص دادند و جواد سليم با تابلوي «فروشنده هندوانه» و محمود صبري با تابلوي «اندوه» هر يک به قيمت 668هزار و 750پوند باالترين ارقام فروش را به نام خود ثبت کردند. در اين ميان اثر «عشاق ايستاده» اثر پرويز تناولي با فروش 200هزار پوند جايگاه پنجم را در ميان گرانترين آثار اين حراجي کسب کرد .فرهاد مشيري با اثر «کاسه شناور» با فروش 175هزار پوندي در جايگاه ششم ايستاد و علي بني صدر با اثر «بسوزانش» در جايگاه هفتم ،منير فرمانفرمايان با اثر «تپش قلب» در جايگاه هشتم و منوچهر يکتايي با اثري بدون عنوان در جايگاه دهم جاي گرفتند.
«سوفيا» روباتي که رسما” شهروند عربستان شد عربستان سعودي به يک روبات شهروندي اعطا کرده است .اين نخستين بار است که به يک روبات شهروندي داده ميشود .اين روبات عربستاني خانمي است بدون حجاب اسالميبه نام «سوفيا». «سوفيا» قرار بود در يکي از نشستهاي «کنفرانس ابتکار در سرمايهگذاريهاي آتي» در رياض سخنراني
17
For Advertisement Call:
17
کند ،اما پيش از آنکه صحبتهاي خود را آغاز کند ،مجري جلسه گفت که ميخواهد خبري را اعالم کند« ،ما همين االن فهميديم ،سوفيا اولين روباتي است که شهروندي عربستان گرفته است». «سوفيا» که ساخت يک شرکت هنگکنگي است به انگليسي پاسخ داد که از اينکه نخستين روباتي در دنيا است که به عنوان شهروند به رسميت شناخته ميشود ،احساس افتخار و سربلندي ميکند.
سپس «سوفيا» با تسلط و توانمندي به سوالهاي مختلف در باره روباتها پاسخ داد و وقتي درباره روباتهاي شروري که در فيلم «بليد رانر» به تصوير کشيده شدهاند از او سوال شد ،گفت که انسانها نبايد نگران روباتها باشند و به شوخي اضافه کرد« ،شما يا زيادي کارهاي ايالن ماسک را دنبال ميکنيد يا خيلي فيلمهاليوودي تماشا ميبينيد». اما وقتي تصاوير و ويدئوهاي «سوفيا» در شبکههاي اجتماعي به گردش افتاد ،بحثهاي زيادي برانگيخت. زنان در بسياري از نقاط عربستان بايد حجاب کامل داشته باشند و در مجامع و اماکن عمومي نيز بايد يک مرد محرم همراهشان باشد و اين از چشم کاربران شبکههاي اجتماعي پنهان نماند. عالوه بر اين سرعت و راحتي دريافت شهروندي عربستان هم توجه بسياري را جلب کرد. در عربستان سعودي براي کارگران غير ماهر خارجي که در اين کشور کار ميکنند قانوني وجود دارد به نام نظام کفالت .بر طبق اين قانون کارگران خارجي بايد تحت تکفل کارفرمايي باشند تا بتوانند در عربستان کار کنند. اين افراد همچنين نميتوانند بدون اجازه کارفرما کشور را ترک کنند .اين قانون باعث ايجاد بازار سياهي شده است از کارگران خارجي که از دست کارفرمايشان فرار کردهاند، اما نميتوانند اين کشور را ترک کنند .اين کارگران که برخي بيشتر يا حتي عمر خود را در عربستان گذراندهاند ،نميتوانند حق شهروندي بگيرند. عربستان قصد دارد پروژه صنعتي و تجاري عظيمي را به نام «نيوم» در شمال غربي اين کشور راهاندازي کند و روباتها نقش بسيار برجستهاي در اين پروژه پانصد ميليارد دالري خواهند داشت.
تنهاييد؟ تعداد دوستانتان کم است؟ از يک زاويه ديگر نگاه کنيد
روانشناسان اغلب به اين متهم ميشوند که وقتشان را صرف نتيجهگيريهاي بديهي درباره زندگي ميکنند؛ اتهاميکه کامال” بيراه هم نيست .اما اين نوشته پاسخي به پژوهش تاره دانشگاه «بريتيش کلمبيا» درباره اين است که چرا مردم خيال ميکنند دوستانشان ،دوستان بيشتري دارند و کمتر از آنها تنها هستند؟ ميتوانيد حدس بزنيد چرا؟ چون ما ،هربار که دوستانمان را ميبينيم ،موقعي است که آنها در حال معاشرت هستند .شما خيال ميکنيد اگر با يک تلسکوپ دزدانه نگاهي به زندگي دوستانتان بيندازيد ،هرگز آنها را تنها در خانه و با پيژامه در حالي که دارند پياز داغ خالي ميخورند و سريال تماشا ميکنند و براي خودشان متاسفند، نميبينيد .شما هيچ وقت ،موقعي که دوستانتان ساعت
سه نيمه شب ،از خواب ميپرند و به اين فکر ميکنند که زندگيشان به کجا دارد ميرود ،اين صحنه را نميبينيد .در عوض ،وقتي در راه برگشت به خانه از کنار پنجره رستوران و بار ميگذريد فکر ميکنيد که آدمهاي توي رستوران هر روز و هميشه با دوستانشان قرار ميگذارند و خوشند. در واقع ،از نظر رياضي اين باور که دوستانتان ،دوستان بيشتري نسبت به شما دارند ،معنا ندارد و ناشي از مشکل ما در مشاهده است .ما اغلب اگر نمونههاي چيزهايي که ميبينيم بيشتر باشد ،تصور ميکنيم که برداشتمان قطعيت دارد .به همين نسبت ،ما اغلب اوقات با تنهايي خود مواجه ميشويم ،اما از تنهايي ساير آدمها خبر نداريم .اما اين نوع قضاوتها اثرات واقعي عاطفي دارد .پژوهشگران دريافتهاند که اين اثرات شامل کاهش روحيه و کاهش احساس تعلق است. بنابراين ،بله ،اينکه ما اغلب احساس تنهايي ميکنيم
واقعيت دارد .اما اين باور ،تنها باور به تنهايي نيست .شما گمان ميکنيد تنها آدميهستيد که در درون خود احساس تنهايي و ناامني ميکند ،حال آنکه از صداهاي درون ديگران خبر نداريد .شايد به همين دليل است که مشکالت آدمهاي ديگر به چشم شما آسانتر از مشکالت خودتان ميآيد. ما تنها وجه خارجي مشکالت بقيه را ميبينيم ،اما در مورد خودمان شاهد جزييات پيچيد ه مشکالتمان هستيم و به همين دليل ،مشکالت خودمان به نظرمان دشوارتر و خاصتر مينمايند. دانستن اين مساله براي غلبه کامل بر آن ضرورت دارد. وقتي با يک مشکل مواجه ميشويم ،الزم است از خودمان بپرسيم چه جنبههايي را نه از روي حماقت يا اشتباه که تنها از آن رو که تنها با «من» خود مواجهايم ،در نظر نگرفتهايم. دانستن اين موضوع دستکم به درد شبهايي که در تنهايي خودمان ميگذرانيم و براي خودمان غصه ميخوريم ميخورد!
18
18
ﺧﺒﺮ ﯾﯽاز
News from Afghanistan حل مشکل کمبود مواد خوراکي پليس غور وزارت داخله (کشور) افغانستان تاييد کرده که مشکل پليس واليت غور در مرکز اين کشور که گفته بود نزديک به سه ماه گذشته به صورت تدريجي مواد خوراکي نيروهاي پليس اين واليت قطع شده ،حل شده است. ژنرال ضياءالدين ثاقب ،سرپرست و آمر امنيت فرماندهي پليس غور ابراز نگراني کرده بود که بيم آن ميرود که با ادامه اين وضعيت شماري از سربازان وظيفه را ترک کنند.
نجيب دانش ،سخنگوي وزارت داخله نيز گفت که در پيوند با آنچه در واليت غور رخداده بود ،وزير کشور دو تن از مسئوالن پليس غور را به کابل خواسته بود. او گفت گزارشهايي که از واليت غور رسيده بود، بررسي و «يک سلسله مشکالت در بخش تدارکات پليس غور و يک سلسله مشکالت در بخش قراردادي وجود داشت که وزارت داخله اين مشکالت را حل کرده و امکانات به قدر کافي به واليت غور فرستاده شده است». او افزود کساني که غفلت کرده بودند ،دو نفري که مسئوليت تدارکات را به عهده داشتند ،از وظيفه برکنار و به دادستاني معرفي شدند. آقاي دانش گفت که بخش قراردادي امکانات را به موقع نرسانده بود و بخش تدارکات نيز هماهنگي درست و منظم را انجام نداده بود. بارها شکايتهاي از اين نوع مطرح شده ،ولي آقاي دانش گفت که هنوز از جاي ديگر افغانستان به اين وزارت درباره تامين نشدن امکانات سربازان پليس گزارش نشده و اين وزارت براي جلوگيري از وقوع چنين کاري بررسي همه جانبه را در سراسر افغانستان شروع کرده است. چندي پيش مرضيه يکي از افسران فرماندهي پليس غور گفته بود که حاال کار به جايي رسيده که سربازان از خانههاي مردم نان ميطلبند. او گفته بود« ،ميرويم از خانههاي همسايهها نان خشک ميطلبيم .به ما ميگويند شما پليس هستيد و بايد خدمت کنيد .پليس نديدهايم که از خانههاي مردم نان بخواهند».
گسترش همکاريهاي امنيتي محور بحث رييسجمهوري افغانستان با مقامهاي هند محمد اشرف غني رييس جمهوري افغانستان به دهلي نو پايتخت هند سفر کرد و در جريان اين سفر با رييس جمهوري ،وزير خارجه و نخستوزير اين کشور ديدار و گفتوگو کرد. بر اساس خبرنامه ارگ رياست جمهوري افغانستان، محمد اشرف غني با سوشما سواراج وزير خارجه هند در رابطه با موضوعات مختلف به ويژه مسايل منطقه ،همکاريهاي اقتصادي ،تجارتي ،ترانزيتي و مبارزه با تروريسم بحث و تبادل نظر کردند. همچنان در اين ديدار در باره استراتژي جديد امريکا براي افغانستان و جنوب آسيا و شرايط منطقه پس از اعالم
استراتژي مذکور صحبت شد و دو طرف آن را براي بهبود وضعيت منطقه ،ارزنده توصيف کردند.
پس از آن رييس جمهوري افغانستان و رامنات کوويند رييسجمهور هند در کاخ رياستجمهوري آن کشور ديدار و در بر توسعه همکاريهاي دو جانبه ميان دو کشور که باعث تأمين رفاه ،امنيت و ثبات دائمي در منطقه شود ،تأکيد ورزيدند. محمد اشرف غني همچنان با نارندرا مودي نخستوزير هند ديدار در رابطه با گسترش روابط امنيتي دو کشور بحث و گفتگو کرد. سفر رييس جمهوري افغانستان به هند در حالي صورت ميگيرد که قرار است رکس تيلرسن ،وزيرخارجه امريکا نيز از دهلي نو ديدار کند.
حمالت مرگبار هفتههاي اخير افغانستان: پيامها و هشدارها؟
مرگ تدريجي شهروندان افغانستان در اثر حمالت تروريستي در هفتههاي اخير ،دقيقا زماني که راهبرد جديد امريکا اميدواريهايي را خلق کرده بود ،سرعت و وسعت بي پيشينه يافته است .حمالت مرگبار به نمازگزاران مسجد امام زمان کابل و مسجد ديگري در غور ،در حالي صورت گرفت که قبل از آن و همزمان با از سرگيري گفتگوهاي چهار جانبه در مسقط مرکز عمان ،سلسله حمالت خونين در واليات جنوبي غزني ،پکتيا و قندهار تلفات سنگين بر نظاميان افغانستان وارد کرد. در حالي که کابليان از بهت و حيرت حمله به مسجد امام زمان بيرون نيامده بودند ،حمله ديگري دانشجويان اکادمي نظامي مارشال فهيم را هدف قرار داده و حدود بيست کشته و زخمي بر جاي گذاشت .پرسش اصلي اين است که آيا چنين حمالتي واکنشي به راهبرد جديد امريکا در منطقه و افغانستان به شمار ميرود و پاکستان در فضاي جديد بعد از راهبرد جديد اياالت متحده امريکا چه نقشي را بازي ميکند؟ تغيير رويکرد پاکستان ،افزايش نقش هند ،تقويت نيروهاي نظامي افغان و حضور نامحدود نظاميان امريکا و ناتو در افغانستان از محورهاي کليدي راهبرد جديد امريکا به شمار ميرود .عاله بر آن اصالحات در حکومت وحدت ملي مخصوصا در بخش امنيتي از ملحقات اين رهبرد بود که مقامات آمريکايي مطرح کردند. دانلد ترامپ هنگام اعالم راهبرد جديد آمريکا ،ضمن حمالت شديد لفظي بر پاکستان مبني بر حمايت آن کشور
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
از گروههاي دهشت افکن که عليه امريکا ميجنگند ،خواهان تغيير رويکرد فوري اين کشور در قبال مبارزه با تروريسم و افغانستان شد. اما عبدالسالم ضعيف سفير پيشين طالبان در پاکستان در آن زمان گفت « ،فشار آوردن بر پاکستان ،جنگ در افغانستان را تشديد ميکند» .پاکستان براي اثبات همکاري با افغانستان و آمريکا در امر مبارزه با تروريسم ،تحت فشارهاي فزاينده آمريکاييها دست به اقدامات جديدي زد که از آن جمله سفر يک روزه ژنرال قمر جاويد باجوا رئيس ستاد ارتش پاکستان به کابل ،از اهميت بااليي برخوردار بود. رئيس جمهور غني از اين سفر به عنوان آغاز فصل تازهاي در روابط دو کشور ياد کرد. به دنبال اين سفر و با پيشنهاد پاکستان ،گفتوگوهاي چهارجانبه صلح افغانستان که از نيمه سال 1395متوقف شده بود ،دوباره از سر گرفته شد. ولي درست فرداي برگزاري ششمين نشست مقامات افغانستان ،پاکستان ،امريکا و چين در عمان ،موج تازهاي از حمالت خونين طالبان آغاز شد که ظرف مدتي کمتر از يک هفته ،بيش از دويست تن افراد نظامي و غيرنظامي را به کام مرگ برد. يک تفسير از اين حمالت اين ميتواند باشد که طالبان با توجه به اينکه حدود چهل درصد خاک افغانستان را در کنترل خود دارند ،قادر است بدون حمايت پاکستان به راهبرد جديد امريکا واکنش نشان داده و اثبات کند که در موقعيت ضعف براي تن در دادن به روند صلح قرار ندارد و پاکستان نيز قادر به اعمال نفوذ جدي بر طالبان نيست. اين برداشت چندان مستند و مستدل به نظر نميرسد .برخي از گمانهزنيها که از پيوند طالبان و شبکه حقاني با استخبارات پاکستان حکايت ميکنند اين پيوند را بسيار راهبردي و ناگسستني ميدانند .به نظر آنها طالبان ضعيفتر از آن است که بدون يک پشتوانه قوي دولتي چنين مانور قوي پيچيده ،مسلسل و مرگبار نظامي ـ استخباراتي را به نمايش بگذارد. بنا به نظر اين گروه از ناظران ،پاکستان در عين اينکه تمايل به دريافت فشارهاي بيشتر از جانب آمريکا را ندارد ،به طور همزمان دو کار را مديريت ميکند .يک ،با برقراري تماس با افغانستان و آمريکا و اعالم همسويي با اين راهبرد ،زمان را به نفع خود مصادره کرده از موضع انفعالي بيرون آمده ،ابتکار عمل را در عرصه ديپلماسي و ديالوگ به دست ميگيرد .از سوي ديگر با اعمال فشار در داخل خاک افغانستان به واشنگتن و کابل اين پيام را ميدهد که تحت فشار قرار دادن پاکستان ميتواند هزينههاي سنگين براي افغانستان و آمريکا در پي داشته باشد. البته اين نگاهي است که هميشه با تکذيب شديد دولت پاکستان روبرو شده است و اين کشور خود را نيز قرباني عمليات تروريستي ميداند.
تعليق فعاليت بيش از ت دارويي 800شرک
به دنبال کارزار مبارزه با قاچاق دارو در افغانستان، وزارت بهداشت فعاليت 817شرکت واردکننده و توليدي دارو را به حال تعليق درآورده است. نورشاه کاموال ،رئيس تنظيم دارويي افغانستان اعالم کرده که خريد دارو از 113کارخانه خارجي در بيش از 20
کشور ممنوع شده است. افغانستان اکنون بيش از 90درصد داروي مورد نياز خود را به ارزش حدود 600ميليون دالر ،از کشورهاي پاکستان ،ايران ،هند و کشورهاي ديگر وارد ميکند. پزشکان ميگويند واردات داروهاي با کيفيت نامطلوب، سيستم درماني را دچار مشکل کرده و بيشتر بيماران از عدم نظارت بر واردات دارو انتقاد ميکنند. اداره تنظيم دارويي افغانستان ميگويد حدود 40درصد داروهاي وارداتي کيفيت قابل قبولي ندارند و به شکل قاچاق وارد ميشوند. بخش زيادي از اين داروها را شرکتهاي خصوصي وارد ميکنند .به گفته پزشکان ،اين شرکتها براي سود بيشتر داروهاي با کيفيت پايينتر سفارش ميدهند. دکتر ساغر عرب ميگويد دواهاي بيکيفيت ،درمان بيماران را پرهزينه و دشوار کرده است. مقامهاي وزارت صحت افغانستان ميگويند نظارت بر کيفيت دارو دشوار است و نياز به ايجاد البراتوارهاي مجهز دارد .با وجود دشواري نظارت بر 14هزار و 500داروخانه با پراکندگي زياد ،وزارت بهداشت افغانستان ميگويد اين کار را شروع کرده است.
دختران افغان و مشکالت رفت و آمد با تاکسي
مشکالت مسافران زن بيشتر از سايرين است .آنان شکايت دارند که بعضي از رانندههاي تاکسي صحبتهاي خصوصي را با مسافران زن آغاز کرده ،بدن آنان را لمس ميکنند و حتي تغيير مسير ميدهند. به سختي ميتوان خانمي را يافت که خاطره ناخوشايندي در اين زمينه نداشته باشد .در خيلي موارد مسافران زن در نيمه راه راننده را مجبور به توقف ميکنند و از تاکسي پياده ميشوند. برخي از دختران کابل ميگويند که وقتي به تنهاي و بدون مرد از خانه بيرون ميشوند ،اولين چيزي که ذهنشان را مشغول ميکند اين است که تاکسي بگيرند تا با دردسري مواجه نشوند. اين سوالهاي هميشگي است که دختران کابل زمان تاکسي گرفتن با آن مواجه هستند :دختر خاله کجا ميري؟ يعني بايد خانه بري؟ يا اگر کمي هوا تاريک شده باشد، اينگونه سئوالها بيشتر ميشود :در اين وقت شب چطور ميتواني خانه بري؟ چرا تنها بيروني؟ مريم ميگويد راننده پشت سر هم سوالهاي شخصي ميکرد که مثال مجردم يا نامزدم. او گفت« ،مجبور شدم با دوستم تماس بگيرم و تمام مسير را حرف بزنم که مجبور به پاسخ دادن به سواالت راننده نشوم .اما هنگامي که به مقصد رسيدم ،راننده گفت، ميشه شماره تماست را داشته باشم و گاهي تماس بگيرم». شازيه (نام مستعار) دانشجوي جوان ميگويد« ،شب به مهماني ميرفتم ،تالش کردم اولين تاکسي را دست بدهم. به محض اينکه به تاکسي نشستم و مقصدم را گفتم ،متوجه نگاههاي پرهيجان راننده شدم ،انگار نگران و مضطرب بود و سئوالش را پرسيد .حاال که ميروي مهماني ،ساعت چند بر ميگردي خانه؟ اصال شب باز خانه ميروي يا نه؟» شازيه از اين که نميشود به تاکسيهاي شهر کابل اعتماد کرد ،نگران است .او ميافزايد« ،يا بايد ماشين شخصي داشت يا هيچ از خانه نبايد بيرون شد». او ميگويد« ،وقتي از خانه بيرون ميشوم ،مسيري که از خانه تا سرک (جاده) را ميپيمايم به اين فکرم که کدام راننده تاکسي بيشتر قابل اعتماد به نظر ميرسد و حرف مادرم به يادم ميآيد که هميشه ميگويد ،دخترم تاکسيهاي را انتخاب کن که راننده آن پيرمرد باشد .اما گاهي هم با اين
I
PA
رانندهها بيشتر با مشکل مواجه ميشوي». ميگويد نرگس بعضي رانندگان پيرتر حتي لحاظ بزرگساليشان را هم نميکنند. پري هم قصه مشابه با دختران ديگر شهر دارد و ميگويد که يک روز ميخواست سوار تاکسي شود و راننده با اصرار زياد تالش ميکرد که صندلي پيش رو بنشيند .او بدون توجه به اصرار راننده، در صندلي عقبي نشسته است. دانشگر مدتها است که براي رفت و آمدش از دوچرخه استفاده ميکند .او ميگويد هرچند با دوچرخه نيز در امان نيستم ،اما نسبت به ترانسپورتهاي شهري بهتر است. مريم رايد ،جامعه شناس ميگويد که عدم مصونيت زنان در ترانسپورت شهري با خشونتهاي اجتماعي رابطه دارد و خشونت در تمام اليههاي اجتماع گسترده شده است. خانم رايد ميافزايد« ،دوچرخه خود وسيله سهولت است .اما جامعه ما آن را تنها وسيله مردانه ميبيند .اما حاال اين دختران به صورت اندک و محدود ،کليشههاي موجود در جامعه را به چالش ميکشند». به نظر خانم رايد ،رانندگان به خصوص رانندگان تاکسي بيشتر از بقيه ساعات زيادي را در سطح شهر با اقشار متفاوت مردمي سروکار دارند .نوع رفتار و پايبندي آنها به اخالق حرفهاي نشان دهندهاي رشد فرهنگ شهروندي يک جامعه است و کمک به احساس امنيت رواني براي مسافران ،به خصوص زنان و کودکان ميکند و رغبت اين گروه از جامعه را براي استفاده از اين حمل و نقل شهري بيشتر خواهد کرد. بر اساس آمار ارايه شده از سوي رياست ترافيک شهر کابل ،تقريبا 14هزار و 200تاکسي در شهر کابل در تردد هستند .در کنار آن حدود 3700وسليه نقليه مينيبوس نيز در حال کار است.
19
شاهين آسمايي قهرمان فصل ششم ليگ برتر فوتبال افغانستان تيم فوتبال شاهين آسمايي با شکست دادن تيم ميوند اتالن مقام قهرماني فصل ششم رقابتهاي ليگ برتر فوتبال افغانستان را به خود اختصاص داد. ديدار نهايي فصل ششم رقابتهاي ليگ برتر فوتبال افغانستان با حضور بيش از 7هزار تماشاگر در ورزشگاه بينالمللي فدراسيون فوتبال در کابل آغاز شد که در نهايت تيم شاهين آسمايي نماينده پايتخت افغانستان در ديداري پرگل و جذاب با نتيجه 4بر 3حريفش را شکست داد و به مقام قهرماني اين مسابقات تکيه زد. رضا اهللياري در دقيقه 34نخستين گل بازي را براي شاهين به ثمر رساند ،انور اکيري در وقتهاي تلف شده نيمه نخست نيز گل دوم را براي زرد پوشان آسمايي به ثمر رساند تا نيمه اول با پيروزي مدافع عنوان قهرماني به کار خود پايان دهد. نيمه دوم اين ديدار مهيج با گل زني و درخشش سرخ پوشان اتالن آغاز شد .يار محمد ذکر خيل در آغاز نيمه دوم
For Advertisement Call:
موفق شد يکي از گلهاي خورده را براي ميوند اتالن جبران کند و اين تيم در ادامه روند خوبش در دقيقه 71توسط امرالدين شريفي به گل تساوي اين ديدار هم دست پيدا کرد. پس از تساوي دو تيم در جريان وقتهاي قانوني اين ديدار ،در وقتهاي اضافي دوباره اين بازيکنان شاهين بودند که به گل رسيدند .عمران وليزاده در دقيقه 99و حميد حبيبي در دقيقه 102دو بار ديگر دروزاه حميداهلل وکيلي را باز کردند تا حساب کار 4بر 2شود. در ادامه و در دقيقه 112نيمه دوم وقتهاي اضافي ياران ميوند اتالن با اشتباه و گل به خودي اماناهلل سرداري مدافع شاهين ،اختالف را به حداقل رساندند ،اما در نهايت اين مسابقه پرگل و جذاب پس از 120دقيقه تالش دو تيم با نتيجه 4بر 3به سود تيم فوتبال شاهين آسمايي به پايان رسيد. شاهين آسمايي در فينال فصل گذشته رقابتها نيز با پيروزي مقابل ميوند اتالن به مقام قهرماني رقابتها دست
19
پيدا کرده بود .اين چهارمين عنوان قهرماني نماينده پايتخت افغانستان در رقابتهاي ليگ برتر به حساب مي آيد. جمعي از وزراي کابينه ،نمايندگان مجلس ،بازيکنان تيم ملي کريکت و هنرمندان سرشناس افغانستان نيز از مهمانان ويژه ديدار نهايي فصل ششم رقابتهاي ليگ برتر بودند. در پايان فصل ششم رقابتها ،امرالدين شريفي بازيکن تيم فوتبال ميوند اتالن با به ثمر رساندن 8گل براي دومين بار پياپي عنوان بهترين گل زن اين رقابتها را به خود اختصاص داد. در فصل ششم ليگ برتر فوتبال افغانستان تيم فوتبال اسپين غربازان صاحب مقام سوم شد و سيمرغ البرز نيز جايگاه چهارم را به خود اختصاص داد. شاهين آسمايي با کسب اين عنوان قهرماني براي دومين بار فرصت حضور در رقابتهاي جام کنفدراسيونهاي آسيا را پيدا خواهد کرد.
20
20
روﯾﺪاد
ﺳﯿﻨﻤﺎﯾﯽو
ليال حاتمي در بين برترين بازيگران زن قرن
بازي ليال حاتمي در فيلم« جدايي نادر از سيمين» (که تحت عنوان «جدايي» اکران جهاني يافت) يکي از 25بازي برتر زنان بازيگر سينماي جهان در قرن 21است. منتقدان وبسايت سينمايي «ايندي واير» ،فهرست بهترين بازيهاي زنان بازيگر سينماي جهان در قرن 21 را منتشر کردهاند و در اين فهرست ،بازي ليال حاتمي در فيلم« جدايي نادر از سيمين» نيز به چشم ميخورد. «ايندي واير» ليال حاتمي را براي بازي در اين فيلم سزاوار دريافت جايزه اسکار ميداند و در اين باره مينويسد« ،داستاني ايراني از جدال زن و شوهر در ميانه فرايند جدايي و تاثير آن بر کودکشان ،براي اصغر فرهادي اسکار به ارمغان آورد ،اما ليال حاتمي نيز براي بازي در اين فيلم سزاوار دريافت اسکار بود .بازي او در نقش زني مصمم که دنبال در دست گرفتن کنترل زندگي خويش است، استيصال را به نمايش ميگذارد بدون اينکه در آن دچار زيادهروي شود .انعطافپذيري او در کنار فيلمنامه پرظرافت فرهادي به اين نقش بعدي شهودي اضافه ميکند». فيلم« جدايي نادر از سيمين» به کارگرداني اصغر فرهادي جايزه اسکار بهترين فيلم غيرانگليسيزبان سال 2012را از آن خود کرد .ليال حاتمي ،ساره بيات ،پيمان معادي و شهاب حسيني از بازيگران فيلم بودند .گروه بازيگران اين فيلم همچنين خرسهاي نقرهاي بهترين بازيگر جشنواره فيلم برلين را دريافت کردند. چهر ه آشناي ديگر فهرست براي ايرانيان ژوليت بينوش بازيگر فرانسوي فيلم« کپي برابر اصل» است .او نيز براي بازي در اين فيلم به کارگرداني عباس کيارستمي به اين فهرست راه پيدا کرده است. در اين فهرست نام چهرههاي سرشناسي چون شارليز ترون در« هيوال» ،کريستن دانست در« ماليخوليا» ،ايزابل هوپر براي بازي در« او» ،اوما ترمن براي بازي در« بيل را بکش» ،وايوال ديويس براي بازي در فيلم« حصارها»، نايومي واتس براي بازي در« خيابان مالهالند» ،امانوئل ريوا در« عشق» و ماريون کوتيار در« زندگي گلگون» به چشم ميخورد.
گفته ميشود به اندازه يک فيلم پرخرج هاليوودي صرف ساخت آن شد« .آن سوي ابرها» شايد بازگشت به دنياي سادهايست که مجيدي ميشناسد و اوج آن را در فيلم هايي چون «بچههاي آسمان» شاهد بوديم. فيلم ،داستان سادهاي درباره يک برادر و خواهر (امير و تارا) در بمبئي است؛ جايي که امير نوجوان به قاچاق مواد مخدر مشغول است و خواهر او دور از چشم برادرش به نوعي تنفروشي .اما وقايع بعدي کار را براي اين خانواده ازهمپاشيده دشوارتر ميکند. فيلم نقطه قوتش را در نماهاي زيبايي جستوجو ميکند که نمونههاي آن را در فيلمهاي پيشين مجيدي هم ديدهايم: تالش براي خلق زيبايي در بحبوحه فقر و تيرهروزي. صحنه پاياني فيلم يکي از اين صحنههاست که پايان نسبتًا جسورانهاي را هم شکل ميدهد :دو دست که با هم يکي ميشوند .مجيدي به درستي از اميد واهي پرهيز دارد و با پاياني معقول ،از تالش براي حلوفصل همه مشکالت و نمايش پاياني خوش فاصله ميگيرد (تماشاگر احتماالً انتظار دارد تارا از زندان آزاد شود ،اما ما چنين صحنهاي نميبينيم). نوع نمايش فقر و مشکالت جامعه اما شکلي کليشهاي دارد که در سينماي مستقل هند از دهه پنجاه تا به امروز نمونههاي مشابه فراواني ميتوان سراغ کرد. در عين حال در نگاه خالق اثر« ،خانواده» تنها راه حل مناسب به نظر ميرسد :در دنياي فيلم اين دختر و پسر از اين رو به اين سرنوشت دچار شدهاند که والدين خود را از دست دادهاند .همبند تارا در زندان ،زني است با فرزندي کوچک که شوهرش را به خاطر کتک زدن او کشته است (يادآور کتک خوردن تارا از دست همسر سابقش؛ و از اين طريق تارا در واقع همان زن زنداني است ،با کودکي از دست رفته ـ نداشته ـ که در انتها باز مييابد) .از طرف ديگر فيلم تاکيد زيادي دارد روي جاي خالي همسر فرد متجاوز (با دو فرزند) .به اين ترتيب هر يک از «خانواده»هاي فيلم ،يکي از اعضايشان را از دست دادهاند و فيلمساز تلويحًا ـ به شکل انديشهاي سنتي ـ اين امر را در مشکالت آنها به شدت دخيل ميداند. «مادر»ها در طول فيلم در حال جابهجايي هستند و نقش مهمي در فيلم ايفا ميکنند :تارا و امير مادرشان را از دست دادهاند ،همين طور بچههاي مرد متجاوز بيمادر ماندهاند، اما اين مرد مادري دارد که در انتها به شکلي به مادر تارا و امير بدل ميشود .اين چرخه جابهجايي شخصيتهاي مختلف فيلم را با هم پيوند ميزند و بر جبر شرايط تاکيدي دو چندان دارد (هيچ کدام از شخصيت هاي فيلم به شکل سنتي «منفي» نيستند). فيلم اما مشکل غالب فيلم هاي مجيدي را باز هم همراه دارد :خلق ملودرام پر آب و تاب و اشکآور که سعي دارد به هر قيمتي چشم تماشاگرش را تر کند؛ البته گاه موفق هم ميشود اما فيلم نيازي به اين همه بازي با احساس تماشاگر ندارد و ميتوانست جداي از تاثير لحظهاي بر مخاطب در يک صحنه خاص ،بيشتر بر نگاهي عميقتر در نقد جامعه معطوف شود. استفاده بسيار زياد از موسيقي مهمترين مشکل فيلم را رقم ميزند؛ گويي که مجيدي عامدانه سعي دارد در هر
«آن سوي ابرها»؛ مجيد مجيدي و فيلمسازي در هند تازهترين ساخته مجيد مجيدي با نام «آن سوي ابرها» براي اولين بار در جشنواره جهاني فيلم لندن به نمايش درآمد؛ فيلمي که در هند ساخته شده با عواملي عمدتًا هندي و داستاني که با تار و پود شهر مومباي (بمبئي) آميخته است. «آن سوي ابرها» اولين ساخته مجيدي در خارج از ايران محسوب ميشود و شايد سرآغازي براي بازگشت دوباره او به فيلمسازي مستقل و فاصله گرفتن از فيلم هاي تبليغي/ سفارشي نظير «محمد رسولاهلل» است« .محمد سولاهلل» فيلمي ناموفق و سطحي با بودجه دولتي و ميلياردي بود که
صحنه تاثير هيجاني مضاعفي را از طريق موسيقي کسب کند (درست نقطه مقابل اصغر فرهادي که اص ً ال از موسيقي استفاده نميکند و بر اين باور است که خود ساختار صحنه بايد تماشاگر را درگير کند و نه عنصري خارجي) .استفاده از موسيقي هرچند در برخي صحنهها (مثل صحنه فرار از ميان کبوترها) بر تاثير صحنه ميافزايد اما در نهايت در بسياري از بخشها حضوري مزاحم دارد و فارغ از صحنه و جداي از آن به مانند عنصري اضافي به گوش ميرسد.
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
حضور ستارههاي سينما، به نفع يا ضرر تئاتر ايران؟ «كنسرت نمايش سي» ،با حضور همايون شجريان، سهراب پورناظري و بازيگراني چون بهرام رادان ،سحر دولتشاهي ،مهدي پاكدل و صابر ابر برگزار شد. حضور ستارگان سينما و تلويزيون ايران بر صحنه تئاتر كشور ـ پايتخت ـ پديدهاي است كه در سال هاي اخير ،با آنكه خالي از لطف رونق در سالنهاي نمايشي و افزايش فروش گيشه نبوده اما ،اعتراض بسياري از اهالي تئاتر را به همراه داشته است.
معترضان شكايت دارند که ورود اين چهرهها به عرصه تئاتر صرفا به جهت سودآوري مالي و نگاهي تجاري به اين هنر و كسب انبوه مخاطباني بوده كه نه براي تماشاي تئاتر، بلكه به شوق ديدن ستارههاي محبوبشان پا به سالن هاي نمايش ميگذارند؛ كه اين امر رفته رفته موجب مرگ تئاتر اصيل و تهي شدن اين هنر از انديشه ميشود؛ اين روزها شاهد آنيم كه چگونه فضاي مجازي و شبكههايي همچون «اينستاگرام» و «تلگرام» به ياري اطالع رساني اجراهاي نمايشي شتافته و كساني را كه پيش از اين هرگز در جايگاه تماشاگر تئاتر نبودهاند به سالن فراخوانده است. شبنم فرشادجو ،بازيگر تئاتر و تلويزيون در مصاحبهاي ميگويد« ،كافي است 10درصد از فالوورهاي يك بازيگر بيايند و نمايش را ببينند ».او همچنين اين استقبال را تا اندازهاي پز روشنفكري ميداند و ميگويد« ،امشب بريم تئاتر ،عكس بگيريم و بگذاريم در اينستاگرام .البته اين پز تا هفت هشت سال ديگر مي شود فرهنگ و تاثير خودش را ميگذارد». اما بسياري از كارشناسان تئاتر در ازاي اين خيل مخاطب معتقدند که پروسه شكلگيري اين آثار عجوالنه بوده و كيفيت آثار نمايشي در مقايسه با دهههاي قبل تنزل يافته است و براي مثال «کار تمرين» كه مهمترين عنصر در شكلگيري وحدت روح يك اجراست ،کمرنگ شده است. در ادامه اين استقبال مخاطبان ،گاه و بيگاه خبر از ت برخي آثار هم به گوش ميرسد. افزايش نجومي قيمت بلي روزنامه «شرق» چندي پيش از بهاي يك ميليون توماني بليت نمايش «اعتراف» ( به كارگرداني شهاب حسيني و بازي بازيگراني چون علي نصيريان) براي رديف چهارم خبر داده بود. قطبالدين صادقي ،نويسنده و كارگردان تئاتر در گفتوگو با همين روزنامه گفته بود« ،اين بازار سياه نتيجه مستقيم ايجاد تئاتر تجاري و تئاتر خصوصي است و مسئوليت آن با دولت است كه به جاي آنكه در قبال آثار ملي احساس مسئوليت كند و در نگهداري سطح ذوق و انديشه تالش كند ،به اين فضاي لجام گسيخته به دليل بي مسئوليتي دامن زده است ».او اضافه كرده بود« ،معضل تئاتر تجاري زماني به درستي مديريت ميشود كه دولت در تئاتر شهر ،فقط هدفش ارائه تئاتر ملي باشد .در تمام دنيا دولت با اختصاص بيتالمال به حفظ تئاتر ملي ميپردازد، تئاتر تجاري هم روي پاي خودش ميايستد و اين دو با هم تفاوت دارند». خصوصي سازي تئاتر دست آوردي بود كه در مدت زماني اندك موفق شد چرخه تئاتر كشور را رونق داده و اقتصاد آن را تا اندازهاي سامان بخشد. دهها سالن و پالتوي نمايش در تهران و شهرستان ها تأسيس شد و جمعيت زيادي از چشم انتظاران سالنهاي نمايشي موفق به دستيابي به سالن تمرين و اجرا ،به شرط پرداخت هزينه شدند. اين پروسه اما به اعتقاد منتقدانش با برخوردي شتابزده همراه بوده و مشكالتي چون تأسيس تماشاخانه توسط افراد غير متخصص ،حتي بدون پيشينه تئاتري ،ايجاد انبوه مكانهاي بي هويت و واجد امكانات سخت افزاري،
همچنين فقدان پراكندگي جغرافيايي سالنها را با خود به همراه داشته است. اما از آنجا كه عملكرد اقتصادي اين سالن ها مستقل از حمايت هاي دولتي و وابسته به گيشه است ،اين امر به جذب بيشتر ستارههاي سينما توسط تهيه كنندگان آثار دامن زده است. جواد نمكي ،بازيگر تئاتر با آنكه پديده ورود ستارهها به عرصه نمايش را ناهنجار نميداند ،اما ميگويد« ،اي كاش دليل حضور ستارگان در تئاتر ،فقر تئاتر از سرمايه نبود تا اين حضور را به فال نيك مي گرفتيم». نمكي همچنين تئاتر خصوصي را در ايران «نيمه خصوصي» مينامد و اضافه ميكند« ،اين تئاتر بايد از صفر تا صد را خودش براي خودش تامين كند و با گردن نهادن به فرمايشات دولتي و ارائه مالياتهاي اجباري ـ كه خود اين تئاتر هيچ سهمي از آن ندارد ـ اجازه زيست داشته باشد و مدام مراسم زنگهاي افتتاح فالن اجرا را توسط بهمان هنرمند به صدا درآورد». نخستين حضور پررنگ يك سوپراستار سينمايي بر صحنه نمايش ،بازي محمدرضا فروتن در نقش رومئو بر صحنه تاالر وحدت تهران بود .فروتن براي بازي در نمايش «رومئو و ژوليت» اثر شكسپير ،به دعوت علي رفيعي كارگردان با سابقه تئاتر ،نخستين بازي تئاتري خود را تجربه ميكرد. اين انتخاب ،اخبار و حواشي درباره اين نمايش را در آن زمان (سال )1379تحتالشعاع قرار داد. پس از آن بود كه حضور سينماييها در تئاترها متداول تر شد .براي مثال نقش آفريني ابوالفضل پورعرب و فريماه فرجامي در «آن شب تو روز زنداني بود»؛ فاطمه معتمد آريا در «هنري هشتم» و ميترا حجار و مهتاب كرامتي در «هملت». با آنكه برخي از اين بازيگران با پيشينه تئاتري خود وارد سينما و تلويزيون شده بودند ،اما مخاطبانشان آنها را تنها از طريق صفحه تلويزيون و پرده سينما ميشناختند. اوج اين پديده نو ظهورزماني بود كه پرويز پرستويي پس از 9سال دوري از تئاتر ،ترانه عليدوستي در نخستين تجربه تئاتري خود ،حبيب رضايي و مهتاب نصيرپور ،در نمايش «فنز» به كارگرداني محمد رحمانيان در سالن چارسوي تئاتر شهر به روي صحنه رفتند. در همين وقت و با خبررسانيهاي بسياري حوالي اين اجرا بود كه تعداد زيادي از مخاطباني كه هيچ گاه تماشاچي تئاتر حرفهاي نبودند ،پايشان به سالنهاي نمايش پايتخت باز شد. پرستويي در مورد بازي در اين نمايش در گفتوگو با خبرگزاري «ايسنا» گفت« ،حضور من در سينما با انگيزههاي تئاتري بوده و حضور در تئاتر با صحنه و تماشاگران زنده، هميشه دغدغه اصلي من بوده است». رضا گشتاسب ،نويسنده و كارگردان تئاتر و از فعاالن تئاتر شهرستان گچساران ميگويد كه هيچ گاه از آن دسته افراد نبوده كه در برابر پديدههاي تازه ورود كرده در هر مقولهاي موضع بگيرد. گشتاسب دليل اين موضع گيريها را وابستگي به نوستالژيهاي گذشته دانسته و ميگويد« ،فكر ميكنم همه اين وابستگيها نسبت به موجوديت و مقابله با ورود تازهترها به عادات ناخودآگاه ما و يادآوري خاطرات گذشته و لذت نوستالژيك آن باز ميگردد». گشتاسب معتقد است اين مخاطبان جديد را ميتوان آموزش داد و از اين طريق به جمعيتي تازه دست يافت كه دغدغه ايشان نه تنها ديدن سلبريتيها ،بلكه خود تئاتر باشد. ديدگاهها نسبت به رفت و آمد چهرهها بر صحنه تئاتر كشور همچنان متفاوت است ،اما در اين ميان نبايد فراموش كرد كه اين پديده تنها مختص به ايران نيست و هر روزه در تمام جهان شاهد بيلبوردهاي تئاتر با حضور سلبريتيها و ركوردهاي باالي فروش آثار توسط همين چهرهها هستيم. همينطور هرگز نبايد از ياد برد كه اين نخستين بار نيست كه اين رسانههاي هنري به تعامل با هم مي پردازند. در آغاز تولد سينماي ايران اين بازيگران تئاتر بودند كه با نقش آفريني خود كاراكترهاي فيلمهاي آن دوران را جان داده و اسباب حيات اين هنر را فراهم آوردند؛ همچنين در سالهاي اول پس از انقالب بود که بازيگرانِي که از تئاتر آمده بودند روح و غناي تازهاي به فضاي سينما و تلويزيون بخشيدند.
I
PA
دستيار واينستين بيش از 150هزار دالر حقالسکوت گرفته بود
تحقيقات جنايي درباره ادعاهاي مطرح شده عليه هاروي واينستين در لندن ،نيويورک و لسآنجلس در جريان است. يکي از دستياران سابق هاروي واينستين ،تهيهکننده مشهور هاليوود ،ميگويد که حدود 20سال پيش او را به آزار جنسي متهم کرده و در آن زمان حدود 165هزار دالر حقالسکوت دريافت کرده بود. زلدا پرکينز ،دستيار بريتانيايي آقاي واينستين به روزنامه «فايننشال تايمز» چاپ لندن گفت که بعد از طرح اتهام آزار جنسي در سال 1998يک توافق عدم افشاء امضا کرده است. خانم پرکينز گفته است که آقاي واينستين از او خواسته که ماساژش بدهد و بعد او را به روي تخت کشانده است ،اما «با او طوري رفتار شد که از فاش کردن اين ماجرا احساس شرمساري کند». هاروي واينستين 65ساله که با دهها اتهام آزار يا تجاوز جنسي روبرو است از «رفتار خود با همکارانش در گذشته» عذرخواهي کرده ،اما هر گونه اتهام تجاوز جنسي را به شدت رد کرده است. جورجينا چپمن ،همسر آقاي واينستين بعد از طرح اتهامات آزار جنسي از شوهرش جدا شد. دستيار سابق آقاي واينستين ميگويد بعد از آنکه از يک همکارش شنيده که او هم مورد آزار جنسي اين تهيهکننده قرار گرفته ،تصميم گرفت که مورد مربوط به خود را در آن زمان گزارش کند. اين دو زن در نهايت ادعاي غرامت ميکنند و به شرط امضاي توافق عدم افشاء در مجموع 330هزار دالر ميگيرند. اکنون خانم پرکينز با شکستن سکوتش ممکن است مجبور شود مبلغ دريافتي را برگرداند و هزينههاي حقوقي ديگري هم پرداخت کند. با وجود اين ،او به «فايننشال تايمز» گفته است، «ميخواهم علنا توافق عدم افشا را نقض کنم ...اگر کسي اين کار را نکند ،حرفي از اين به ميان نخواهد آمد که اين توافقها تا چه حد وحشتناک است و چه باري روي دوش قرباني ميگذارد». خانم پرکينز ميگويد که هاروي واينستين با لباس زير و در اتاق هتلش بوده که از او خواسته ماساژش بدهد. گفتههاي خانم پرکينز ،شبيه روايتي است که لوپيتا نيونگو و گونت پالترو ،بازيگران برنده اسکار درباره تقاضاي ماساژ از سوي هاروي واينستين در اتاق خواب و اتاق هتلش مطرح کرد ه بودند.
هنرمندان باليوود وارد جهان مد ميشوند
هنرمندان زن در باليوود در کنار هنرنمايي در سينما، دنبال سرمايه گذاريهاي متنوع در جهان مد نيز شدهاند. اين روزها «انوشکا شرما» ،بازيگر معروف سينماي هند،
21 برند لباس «نوش» را راهاندازي کرده است« .نوش» که از اسم انوشکا گرفته شده است ،در اوايل ماه اکتبر در هند به بازار آمد. دو سال قبل ،دختران انيل کاپور ،هنرمند پرآوازه باليوود، سونم کاپور و ريا کاپور برندي تحت عنوان «رياسون» را راهاندازي کردند .اين عنوان از اسم دو خواهر بر گرفته شده است. سونم کاپور بيشتر با طراحيهاي غيرمرسوم مدش معروف است و طراحيهاي ريا کاپور توانست مد پرهزينه دست نيافتني را در دسترس مردم قرار دهد .اين همان روشي است که انوشکا نيز از آن پيروي کرده است. هنرمندان غربي سالها است که در جهان مد وارد شده و موفقيت قبال مالحظهاي داشتهاند .ريانا ،آوازخوان معروف، کيم کارداشيان چهره سرشناس جهان مد و سرگرمي ،از جمله چهرههاي مطرح در اين صنعت هستند. همکاري سلبريتيها با شرکتهاي مد ،چرخه بازار مد را به حرکت درآورده است. ت نسبتا پايين محصوالت اين هنرمندان از قيم ويژگيهاي اين برندها محسوب ميشود. هند که در سالهاي اخير به يکي از غولهاي اقتصادي تبديل شده است ،قشر متوسط بزرگ و در حال رشد دارد و حاال هنرمندان باليوود ،از شهرت سينمايي خود استفاده کرده و اين بازار رو به رشد را هدف قرار دادهاند. طرحهاي اين هنرمندان اکثرا الهام گرفته از طراحان نامدار جهان است .طراحاني که خريد محصوالتشان براي همه قابل دسترس نيست يا از توان مالي بسياري بيرون است.
احتمال شش سال حبس براي محمد رسولاف، کارگردان ايراني
شرکت فيلمسازي فرانسوي محمد رسولاف از احتمال به زندان افتادن اين کارگردان به اتهامهاي امنيتي خبر داد. مقامهاي امنيتي ايران گذرنامه او را توقيف کردهاند .اين شرکت از احتمال حبس بيش از شش سال براي وي خبر داده است. به گزارش شرکت فيلمسازي فرانسوي «اي .آر .پي سلکشن» ،رسولاف روز سوم مهر 1396و پس از بازگشت از جشنواره تليورايد در آمريکا ،توسط ماموران امنيتي در فرودگاه بازداشت شد و تحت بازجويي مفصلي قرار گرفت. اين شرکت فيلمسازي وابسته به رسولاف معتقد است که قرار است از اين کارگردان ايراني بازجوييهاي بيشتري در مورد اتهامهاي وارده به عمل آيد که ممکن است در ادامه به صدور حکم حبس باالي شش سال براي او منجر شود . پيشتر محمد رسولاف که به فيلمبرداري صحنههايي از يک فيلم مستند در مورد اعتراضات پس از انتخابات جنجال برانگيز رياست جمهوري سال 1388مشغول بود به همراه کليه عوامل حاضر در محل فيلمبرداري بازداشت شده بود .او پس از محاکمه در آذر ماه سال 1389به اتهام اقدام عليه امنيت ملي و فعاليت تبليغي عليه نظام به شش سال حبس محکوم شد .در دادگاه تجديد نظر ،او از اتهام اقدام عليه امنيت ملي تبرئه شد و حکم زندان او به يک سال کاهش پيدا کرد. رسولاف در سال 1390با فيلم «به اميد ديدار» در بخش «نوعي نگاه» جشنواره کن و در سال 1392با فيلم «دستنوشتهها نميسوزند» در اين جشنواره بينالمللي شرکت کرده بود .در سال 1396هم رسولاف با فيلم جديدش «لرد» در کن حضور داشت. قصه فيلم «لرد» درباره مردي است که در يک مزرعه پرورش ماهي قرمز در شمال ايران کار ميکند و ناگهان خود را درگير فسادي نهادينه مييابد که بين مقامات دولتي و بازرگانان رواج دارد .اين فيلم برنده جايزه بخش «نوعي نگاه» در جشنواره فيلم کن شد که جايزه آن 30هزار يورو است.
For Advertisement Call:
نام فيلم بهمن فرمانآرا تغيير کرد
21 ميشود. جوآن وودوارد سفارش داده بود که پشت ساعت اين عبارت حک شود« ،با دقت مرا بران ».او هميشه نگران عالقه همسرش به سرعت باال در رانندگي بود. پل نيومن در سال 1965در جريان يک سانحه موتورسواري مجروح شد. به گفته سازمان دهنده اين حراجي ،پل نيومن اين ساعت را در زماني که مسابقه ميداد ،به دست داشت و با دوستانش شرط ميبست که که ساعت او به نسبت ساعت دوستانش دقيقتر است. پل نيومن بعد از اينکه همسرش ساعتي ديگر برايش خريد ،اين ساعت را به دوست پسر دخترش داد. اين بازيگر سرشناس هاليوود در سال 2008در 83 سالگي درگذشت.
«لس آنجلس ـ تهران» راهي لس آنجلس ميشود نام جديدترين فيلم بهمن فرمان آرا از «دل ديوانه» به «حکايت دريا» تغيير نام داد. «حکايت دريا» نهمين ساخته بهمن فرمانآرا است که طي دو ماه دي و بهمن ماه 95در شهرستان رامسر فيلمبرداري شد و فاطمه معتمدآريا ،علي نصيريان ،ليال حاتمي ،صابر ابر ،علي مصفا ،رويا نونهالي ،داريوش اسدزاده، پانتهآ پناهيها ،اصغر پيران و بهمن فرمان آرا در آن به ايفاي نقش پرداختند. فرمانآرا ،همچنين نويسنده و تهيهکننده «حکايت دريا» نيز است.
با پايان فيلمبرداري بخشهاي ايران فيلم سينمايي «لس آنجلس ـ تهران» به کارگرداني تينا پاکروان ،عوامل و بازيگران اين فيلم سينمايي براي ادام ه فيلمبرداري راهي لس آنجلس ميشوند.
خريدار ناشناسي 18ميليون دالر براي ساعت پل نيومن داد
يک ساعت مچي رولکس متعلق به پل نيومن ،بازيگر سرشناس هاليوود به قيمت حدود 18ميليون دالر در يک حراج در نيويورک به فروش رفت .اين رکوردي در زمينه حراج ساعتهاي مچي است. فقط ده دقيقه پس از شروع حراج ،فردي ناشناس ساعت را خريد. سازمان دهنده اين حراجي گفته که خريداراني از بيش از 40کشور براي خريد اين ساعت در حراج شرکت کرده بودند. جوآن وودوارد اين ساعت را در سال 1969و زماني که هر دو در حال بازي در فيلم «برنده» بودند به همسرش پل نيومن هديه داد. در عکسهاي زيادي پل نيومن با اين ساعت ديده
پرويز پرستويي ،مهناز افشار ،ماهايا پطروسيان ،ژوبين رهبر ،شيرين يزدانبخش ،زهير ياري ،باني پال شومون، علي جناب و گوهر خيرانديش بازيگران اين فيلم سينمايي هستند. تينا پاکروان تهيه کنندگي «لس آنجلس ـ تهران» را با مشارکت علي حسيني برعهده دارد و نويسندگي آن به صورت مشترک توسط تينا پاکروان و آنالي اکبري انجام شده است. همچنين مجيد خادميان جلوههاي ويژه بصري «لس آنجلس ـ تهران» را انجام ميدهد. اين فيلم سينمايي در ژانر کمدي ـ فانتزي ساخته ميشود.
22
22
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
همچنين سايه سياست از همان ابتدا بر اين خانه افتاده بود« :از کاغذم که برخاستم رفتم حزب .بنا را ديدم .ميداني که بنا حزبي است». با اين حال جالل از ساختن خانه ،راهي براي گريز از سياست پيدا کرده بود« :اين روزها باز هواي سياست گهمرغي است و حزب ما فعاليتي دارد ولي من دو روز است که خبر از هيچ جاي دنيا ندارم جز از کورهپزخانه و آجر و چوب و حصير و بنايي».
همسايگي با نيما يوشيج
سيمين و جالل و خانه عشقي که اتاق بچه نداشت بي.بي.سي «عزيز دلم سيمين ،باز کار بنايي لنگ شده است .آجر هنوز نرسيده و کار نيمهکاره مانده ...چقدر اوقاتم تلخ است ».اين جمالت که 64سال پيش در نامهاي به قلم جالل آلاحمد خطاب به همسرش ،سيمين دانشور نوشته شده ،گويي همچنان معتبر است. خانه اين دو نويسنده مطرح ايراني ،واقع در شمال تهران ،اين روزها در حال بازسازي و تبديل به موزه است ،اما به تازگي محمدحسين دانايي ،خواهرزاده آلاحمد ،براي چندمين بار اعتراض کرده که «با وجود تأمين بودجه» ،بازسازي اين خانه کماکان «نيمهکاره» است. اين در حالي است که حکومت ايران به داليل کامال سياسي سعي دارد به جالل آلاحمد توجه ويژه کند و وضعيت بزرگداشت نام او ـ مثل نامگذاري بزرگراهي در تهران يا گرانترين جايزه ادبي دولتي ايران به اسم جالل آلاحمد ـ و رسيدگي به آثار باقيماندهاش ،نسبت به ديگر نويسندگان ايراني غيرقابل مقايسه است. اما سالهاست روند فرساينده و جنجالي بازسازي خانه جالل و سيمين ،انتقادهايي را برانگيخته و به نمونهاي از بيبرنامگي و کمتواني نهادهاي دولتي و حکومتي ايران در گراميداشت مشاهير فرهنگي تبديل شده است. خانه جالل و سيمين ،با مساحت 420متر مربع ،زيربناي حدود 250مترمربع و 2طبقه ،در کوچه بنبست «ارض» در منطقه دزاشيب تهران واقع است. تقريبا همزمان با ثبت ملي خان ه پدر جالل آل احمد واقع در خيابان خيام تهران که در زمان احمدشاه قاجار ساخته شد از سوي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ،خانه جالل و سيمين نيز در فهرست بناهاي تاريخي و ميراث فرهنگي ايران ثبت شد. در تهران ،بالفاصله پس از درگذشت سيمين دانشور در اسفند 1390زمزمههاي تبديل خانه جالل و سيمين به موزه شنيده شد؛ گرچه خواهر سيمين همراه با همسرش همچنان در اين خانه زندگي ميکردند. اما خريد خانه جالل و سيمين از سوي شهرداري تهران به سادگي نبود و رسانههاي ايران از «وجود اختالف ميان ورثهها» نوشتند. باالخره شهرداري منطقه يک تهران اعالم کرد که خانه سيمين دانشور و جالل آلآحمد از سوي شهرداري با قراردادي به ارزش پنج ميليارد تومان خريده شده است. اما با فروش خانه به شهرداري ،موضوع نگهداري وسايل آن پيش آمد و رسانههاي ايران نوشتند که اين وسايل «در يکي از اتاقهاي معاونت فرهنگي و اجتماعي شهرداري منطق ه يک تهران جا خوش کردهاند». نامگذاري اين خانه هم در اين سالها واکنشهايي برانگيخت .در ابتدا قرار بود که اين خانه« ،خانه ادبيات» ناميده شود ،اما اميرحسين دانايي در سال 1395به خبرگزاري مهر گفت« ،عناوين مبالغهآميزي مثل «خانه ادبيات ايران» جا نميافتد ،خوشايند نيست و اثر منفي هم دارد .بهتر است واقعبين باشيم ،يعني قبول کنيم که خانه سيمين و جالل ،فقط و فقط خانه اين دو نويسنده از جمع نويسندگان معاصر است». باالخره قرار شد که خانه جالل و سيمين با عنوان «خانه ـ موزه» مطرح شود .اما اصل ماجرا که همان عمليات مرمت و بازسازي خانه بود ،چندين بار به علت آنچه «فقدان اعتبار» خوانده ميشد ،به تأخير افتاد. در ارديبهشت ،94خليل راحتي مديرعامل وقت شرکت توسعه فضاهاي فرهنگي شهرداري تهران به خبرگزاري دانشجويان ايران گفت« ،عمليات اجرايي مرمت از ابتداي اسفندماه 93آغاز شده است که هم اکنون در دست اجرا قرار دارد». اما در شهريور ،94جمعي از اصحاب قلم با انتشار نامهاي سرگشاده به محمدباقر قاليباف ،شهردار وقت تهران و ديگر مقامات دولتي ،نسبت به وضعيت نامشخص خانه جالل و سيمين و تاخير در بازسازي آن اعتراض کردند. خليل راحتي دوباره توضيح داد« ،در سال 94اولويت با پروژههايي بود که بيش از 50درصد پيشرفت داشتند و از آنجايي که بهسازي خانه سيمين و جالل کمتر از 50درصد پيشرفت داشته است ،در دستور کار سال جاري قرار نداشت». چگونگي تغييرات در بازسازي خانه جالل و سيمين نيز از همان ابتدا حساسيتبرانگيز بود .اميرمسعود انوشفر ،مدير پروژه مرمت خانه در سال 1394به خبرگزاري مهر گفت« ،در طرح ما ساختار خانه هيچ تغييري پيدا نميکرد بلکه با تمهيداتي ،سيمين و جالل نيز به صورت مولتي مديا به استقبال مخاطبان خود در خانه خودشان ميآمدند».
در آذر ،1395جمعي از خبرنگاران و اعضاي شوراي شهر تهران براي اين که از نزديک شاهد اين تغييرات شوند ،در محل خانه جالل و سيمين حضور يافتند. چند ماه پيش ،عليرضا جعفري ،مدير عامل شرکت توسعه فضاهاي فرهنگي شهرداري تهران درباره اين روند گفت، ت استحکامبخشي و مقاومسازي ،بر اساس مداخله «عمليا حداقلي انجام شده ،کار مجموعههاي الحاقي همچون فضاهاي خدماتي و رفاهي به پايان رسيده و اشياي اين خانه نيز مرمت شده است». اين اظهارات در حالي است که او در فروردين گذشته، گفته بود که پروژه بازسازي اين خانه «تا پايان بهار» به بهرهبرداري ميرسد.
اهميت خانه جالل و سيمين در چيست؟
خانه جالل و سيمين نه فقط محل زندگي يک زوج نويسنده ،بلکه حتي پس از مرگ جالل هم مرکز توجه بسياري از اهالي ادب ايران بوده است. سر درآوردن از اين خانه ،سرک کشيدن به زندگي خصوصي دو نويسنده نيست ،بلکه آشنايي با يک دوره تاريخي است که از کودتاي 28مرداد آغاز شده و تا پس از انقالب ادامه دارد. همچنين در ميان خان ه نويسندگان ايراني و شايد ديگر کشورها ،نميتوان خانهاي را مثل خانه جالل و سيمين يافت که صاحب اديبش نه تنها مراحل ساخت آن را آجر به آجر و پنجره به پنجره ،شرح داده و مکتوب کرده ،بلکه خود نيز در روند ساخت آن شرکت داشته است. جالل در يکي از نامههايش به سيمين مينويسد« ،عزيز دلم سيمين ...االن از سر ساختمان برگشتهام .مبارکت باشد درها را بردم باال و تا من آنجا بودم سه تايش را کار گذاشتند. جمعا پانزده تا چارچوب در و پنجره بردم باال». يا« ،خودم هم يک پا بنا بودم و هم يک پا عمله .انواع مختلف کارهاي ساختمان را کردم .از سر جرز آجر گذاشتن و جرز را باال بردن گرفته تا آجر باال انداختن و کار گل و آجر سابيدن و الخ». سفر يک ساله سيمين دانشور به آمريکا و تحصيل در دانشگاه استنفورد در سالهاي 1331و ،1332همزمان با ساخت اين خانه بود .دوري از سيمين و نامهنگاري با او ،به جالل اين فرصت را بخشيد که از آغاز تا تقريبا پايان ساخت خانه را براي شريک زندگياش شرح دهد« :امروز صبح صاف اول وقت رفتم سر زمين که کمکم بدل خواهد شد به «سر ساختمان»». طبق معمول ،اولين مشکل ساختن خانه ،تأمين مالي آن است« ،شب رفتم منزل مادرم .شام آنجا بودم ...التماس دعايت را رساندم و گفتم خيال دارد به کربال برود .البته براي خر کردن آنها که شايد پولي براي خانه سرهم کنند .وگرنه مبادا بروي دختر جان!»
جالل در مقاله «پيرمرد چشم ما بود» که در رثاي نيما يوشيج نوشته ،توضيح داده که چگونگي زميني را در همسايگي خانه نيما يوشيج براي ساخت اين خانه انتخاب کرد« ،ديگر او (نيما) را نديدم تا به خانه شميران رفتند .شايد در حدود سال 29و 30که يکي دو بار با زنم سراغشان رفتيم .همان نزديکيهاي خانه آنها زميني وقفي از وزارت فرهنگ گرفته بوديم و خيال داشتيم النهاي بسازيم .محل هنوز بيابان بود و خانهها درست از سينه خاک درآمده بودند و در چنان بيغولهاي آشنايي غنيمتي بود .آنهم با نيما». جالل در نامههايش به سيمين نيز شرح داده که نيما چگونه به ساخت خانهشان کمک ميکرد« ،رفتم شميران سر زمين .آن يارو که در خانهاش اطاق کرايه کرده بوديم براي عملهها ،عملهها را بيرون کرده بود...من تا رسيدم و از مسئله خبردار شدم رفتم خانه نيما ـ يعني براي جلوگيري از عصبانيت خودم پناه به خانه نيما بردم ـ و خالصه قرار شد دو سه شب آنها به عملهها جا بدهند تا آلونکي برايشان علم کنم .خيلي محبت ميکنند .خدا خيرشان بدهد». دوري و کندي در ارتباط ،موجب نميشود که جالل از همان آغاز با فرستادن نقشه ،براي ساخت خانه با همسرش مشورت نکند .سيمين مينويسد« ،در صدد تهيه نقشه خانه هستم (امر تو را بنده شدم) .سبک ساختمان اينجا با ايران به کلي متفاوت است». جالل هم نقشههاي خانه را براي سيمين ميفرستد، «نقشه را هم امشب تا ساعت هفت بايد بروم و از معيني بگيرم و يک کپي از آن برايت خواهم فرستاد». اين دو همزمان با ساخت خانه ،روياهاي مشترک خود را نيز ميسازند .سيمين مينويسد« ،در نقشه خانه اطاق بچه را منظور نکرده بودي ،دستت سپرده شيطان». جالل گاهي از خوبيهاي حضور در ساخت خانه ميگويد، «عالمي دارد با عملهها و شوفرها نشست و برخاست کردن. تماس خوبي با مردم پيدا کردهام .با مردمي که لغت قلمبه نميگويند و عوامند و آدابدان نيستند و چقدر آدم راحت است در برخورد با اينها». گاهي سخت از آنان دلآزرده ميشود« ،تجاربي که ازين جوشيدن با همه به دست آوردم ،باز دلم را از مردم به تمام معني کلمه سخت زده کرده و باز احتياج به فرار از مردم است». با اين حال ،جالل از نظر روحي سخت به اين خانه وابسته بود« ،اين مسئله از لحاظ روحي براي من اهميت دارد .من بايد با ساختن خانه و نشستن در آن و پا سينه ديوار زدن ،در عمل حس کنم که جاي پاي قرصي گير آوردهام تا بتوانم در ذهن و در فکر هم به جاي پاي قرصي برسم». براي سيمين نيز ساختن خانه ،آسودگي خاطر ميآورد، «اگر خانه را بسازي خيلي ممنون تو خواهم شد و از اجارهنشيني و اسبابکشيهاي مدام آسوده خواهيم شد ،ولي نه اينکه اين ساختن خانه به قيمت سالمتي تو تمام شود». ساخت خانه براي جالل آلاحمد با خون دل و ترسي مدام همراه بود« ،همه ترسم از اين است که سفر تو تمام شود و کار ساختمان تمام نشده باشد...اگر از ناراحتي بنايي و غيبت تو راحت بشوم چه قدر آسودهتر خواهم شد». با اين حال او گاهي به سيمين و شايد خود دلداري ميدهد« ،خيالت ناراحت نباشد .هميشه در بنايي از اين دردسرها هست .اگر اين دردسرها را نداشت که ديگر عروسي بود نه بنايي». روايت ساخت اين خانه که در نامههاي چاپ شده از سيمين و جالل وجود دارد ،بيش از آنکه ظاهر خانه را توصيف کند ـ مثل توصيفاتي که جالل از آجرهاي قرمز خانه مينويسد ـ شرح جان و عشقي است که در خانه دميده ميشود .جالل براي سيمين مينويسد« ،تو در زندگي با من کم خنديدي ،اما از حاال اين فرمانبردار تو کاري ميکند که روح خانه غش غش خندههاي تو باشد». سيمين هم در يکي از نامهها ميگويد« ،وقتي فکر ميکنم که تو داري براي استقرار خودمان تالش ميکني و خانه ميسازي ،هم دلم ميگيرد و هم دلم از لذت آب ميشود... خانهاي که تو ميسازي هر خشتش با عشق روي خشت ديگر گذاشته ميشود و براي من از هر قصري مجللتر است و ميدانم که اين عشق روح خانه خواهد بود و در خانه پراکنده خواهد شد».
I
PA
23
For Advertisement Call:
23
«اصالحات» سالها پيش ُمرد .همين! مجيد محمدي سعيد حجاريان زماني در دورهي دوم رياست جمهوري محمد خاتمي گفته بود« ،اصالحات مرد .زنده باد اصالحات». منظور وي آن بود که اگر خاتمي و دولتش در برآورده کردن مطالبات ناموفق بودهاند اصالحطلبي زنده است و روزي ديگر سر بر خواهد آورد .او درست ميگفت و چهار سال بعد از واگذار شدن دولت به جناح نظامي ـ امنيتي ،اصالحطلبي در قالب جنبش سبز سر برآورد. عدم موفقيت خاتمي در تصويب لوايح دوقلو ،بسته شدن بيش از صد نشريه و روزنامه در يک دورهي يک ساله ،زنداني شدن صدها روزنامهنگار و نويسنده و فعال سياسي ،حمله به خوابگاه دانشجويان دانشگاه تهران و تبريز و قتلهاي زنجيرهاي سياسيون و نويسندگان ،آنها را از پيگيري اصالحطلبي منصرف نکرده بود. اصالحطلبان در دوران دولت اول احمدينژاد دست از مطالبات خود برنداشته و تحت فشار نيروهاي امنيتي و نظامي و شبه نظامي بودند. اما جنبش سبز به جاي تحکيم مواضع اصالحطلبان ،آنان را به کلي از اصالحطلبي منصرف کرد .در سالهاي بعد از جنبش سبز ،جريان اصالحطلبي در مواجهه با امواج سهمگين سرکوبها (کشتار خياباني بيش از صد نفر ،دادگاههاي فرمايشي و نمايشي ،جمع آمدن بيش از ده هزار زنداني سياسي ،شکنجه و سوء رفتار با زندانيان ،و در نهايت رسوايي کهريزک) و خروج بخش قابل توجهي از فعاالن اين جنبش به خارج از کشور، همهي مطالبات جنبش را کنار گذارد و تنها نام «اصالحات» را يدک کشيد. البته اصالحطلبان به جاي بيعت فوج فوج با خامنهاي و سپاه و روحانيون مورد تاييد خامنهاي ميتوانستند سکوت پيشه کرده و منتظر زماني باشند که نارضايي عمومي افزايش و ظرفيت سرکوب حکومت کاهش يابد تا خواستار همهپرسي و انتخابات آزاد شوند .اما آنها نتوانستند دوري از قدرت و منابع ناشي از آن را تحمل کنند. به همين علت عمال از قالب معترض و منتقد خارج شدند. مرگ جنبش اصالحطلبي و تبديل شدن اصالحطلبان به بخشي ديگر از حاميان خامنهاي و سپاه را در مواردي به روشن ميتوان مشاهده کرد .ذيال به برخي از آنها اشاره ميکنم.
اصالحات
از روحاني تا الريجاني
محمدرضا تابش از اصالحطلبان شناخته شده ،درمورد احتمال حمايت اصالحطلبان از علي الريجاني در انتخابات 1400ميگويد« ،در اين خصوص بايد به تصميم برسيم .اگر ما کانديدا داشته باشيم و کانديداي ما از سد شوراي نگهبان بگذرد ،ديگر اين سوال نميتواند سوال درستي باشد». صرف همين که علي الريجاني در ميان نامزدهاي احتمالي اصالحطلبان در نظر گرفته شده است (که احتمال اين در نظر گرفتن زياد است چون شوراي نگهبان به احتمال خيلي زياد نامزد اختصاصي آنها را رد خواهد کرد) گوياي تحولي است که در اين گروه صورت گرفته است .در همين دههي هفتاد بود که اصالحطلبان ،علي الريجاني را از اعضاي محفل سرکوب معرفي ميکردند (با توليد و پخش برنامههايي مثل «هويت» و «چراغ» و پخش مدام اعترافات ويديويي اصالحطلبان) و اين موضوع با توجه به رياست وي بر راديو و تلويزيون دولتي و پيشينهي وي در بخشهاي امنيتي سپاه باورپذير بود. اکنون ميتوان پرسيد که علي الريجاني معتدل و اصالحطلب شده يا اصالحطلبان ديگر اصالحطلب نيستند .البته پشتيباني آنها از حسن روحاني در حالي که وي را در دهه هفتاد و هشتاد يک کودتاچي ميدانستند (وقتي جاي موسوي خوئينيها را در مرکز تحقيقات استراتژيک گرفت) نيز نوعي عقبگرد از مواضع گذشته بود.
توهم دوگانگيها
پس از اعالم تحريم سپاه و عدم تاييد پايبندي جمهوري اسالمي به تعهدات اتمي خويش توسط دانلد ترامپ رئيس جمهور امريکا ،سه چهرهاي که اصالحطلبان سالهاست به عنوان چهرههاي ميانهرو و مخالف گسترش طلبي و تنشزايي جمهوري اسالمي به مردم ايران و دنيا معرفي ميکنند ،يعني حسن روحاني ،محمد جواد ظريف و محمد خاتمي به طور کامل و به صراحت از برنامههاي موشکي و مداخالت نظامي سپاه پاسداران حمايت کردند و دو تن اول سازمان سرکوب را بدون هيچ مبنايي محبوب معرفي کردند. اگر کسي در سياست ورزياش چارچوب و اصولي داشته باشد ،تحت شرايط روز مواضعش را 180درجه تغيير نميدهد .بنابراين نميتوان گفت که اين سه تن و ديگر افراد و گروههاي معروف به اصالحطلب صرفا در برابر سخنان ترامپ (که آنچه در مورد جمهوري اسالمي و سپاه گفت همه بيان واقع بودند) مواضع ديگري گرفتند .آيا دقيقتر نيست که بگوييم افرادي مثل سه تن فوق سخنان ترامپ را بهانه قرار داده و منويات قلبي خود را بيان کردهاند؟ آنها که همه از مدافعان جمهوري اسالمي هستند طبعا بايد از سپاه و برنامههاي آن دفاع کنند .آنها حتي در دورههايي که مخالف رفتارهاي سپاه و موشک پرانيها نمايانده ميشدند ،عم ً ال از سپاه حمايت ميکردند.
توهم تدبير و اميد
براي مرگ اصالحطلبي کافي است به رفتار دولت تحت حمايت اصالحطلبان در پنج سال گذشته نگاه کنيد .در طي سه روز متوالي در مهر 1396شهروندان ايراني مطلع شدند که وزير نفت دولت روحاني دختر عضو مجلس را استخدام ميکند ،همان وزير براي ويالي وزير اقتصاد به طور اختصاصي لولهي گاز ميکشد و نه صرفا وزراي امنيتي و سياسي بلکه وزير علوم هم بايد به تاييد خامنهاي برسد و وي 10فرد پيشنهادي را رد کرده است. گزارش فساد و سوءاستفادههاي دولت از قدرت در کنار واگذاري تصميمگيريها به بيت و خامنهاي و سپاه ،مثنوي يک من کاغذ ميشود .طرفه اينجاست که گروهي تحت عنوان دهان پرکن «اصالحطلب» دولتي را که تک تک وزرايش وزراي خامنهاي هستند و رئيس آنها نيز يکي از شش منصوب شوراي نگهبان است ،تحت
عنوان دولت اميد و تدبير به مردمي که گزينهي ديگر در برابرشان ،يکي از قصابان حاکم بر کشور (يکي از صادرکنندگان احکام کشتار هزاران زنداني در سال )67است ميفروشند. هنگامي که به جاي مصباح و جنتي ،دري نجف آبادي و ري شهري و فالحيان به عنوان نامزدهاي فهرست تدبير و اميد براي مجلس خبرگان فروخته ميشدند ،يا اعضاي فهرست اصالحطلبان خويشاوندان ناشناختهي ديگر سياسيون اين جناح بودند ،ذهن بيعت کنندگان به هيچ وجه قلقلک داده نشد که چه فرقي ميان آنها وجود دارد. دهن کجي به خامنهاي در حالي که قدرت مطلقه را در کشور در اختيار دارد کدام هدف و مطالبهي اصالحطلبان را محقق کرده است؟ کدام رفتاري از اصولگرايان سر زده و جناح اصالحطلب از آن خودداري کرده است؟
دنبالهي دولت احمدينژاد
هفتاد و شش درصد مديران دولت روحاني همان مديران دولت احمدينژادند ،نيمي از وزرا داراي سوابق امنيتي و نظامي و گوش به فرمان بيت و سپاه هستند ،و دولت در همهي موارد (از واگذاري لغو کنسرتها به ائمه جمعه و سند 2030 يونسکو تا واگذاري سياست خارجي در منطقه به سپاه و پرداخت منابع مالي به تاراج رفته توسط قرض الحسنهها) در برابر خواستهاي اصولگرايان کوتاه آمده است. با اين حال دولت روحاني به عنوان دولت ميانهرويي که مقابل اصولگرايان است به مردم معرفي ميشود آن هم به خاطر مجموعا ده تا پانزده جملهي روحاني در دوران کارزارهاي انتخاباتي يا هر چند ماه يک بار .آيا بعد از سه دهه نميتوان انتظار داشت کساني که واقعا خواهان تغيير و اصالح در کشور هستند چشمان خود را باز کرده و جريان اصالحات را زير سنگ قبري پر از گرد و غبار مشاهده کنند ،سنگ قبري که کسي حتي آب هم روي آن نميريزد؟ دولت تدبير و اميد مثل دولت احمدينژاد مدام دروغ ميگويد (ظريف باالترين رکورد را دارد) ،آمارها را جابهجا ميکند، اختالسها ادامه دارد (مثل اختالس هشت هزار ميلياردي در صندوق ذخيرهي فرهنگيان) ،هزينههاي دولت و نقدينگي رشد آسمانخراشي داشته ،سانسور کتاب و فيلترينگ و پارازيتها به همان شکل گذشته ادامه دارد ،اشتغال وضعيتي مصيبتبار دارد و بازداشت روزنامهنگاران و گروگانگيري شهروندان غربي ادامه دارد. معلوم نيست چه تفاوتي ميان دولت روحاني و دولت احمدينژاد و ميان اصالحطلبان و اصولگرايان وجود دارد. نکتهي شگفتانگيز ديگر آن است که اصالحطلبان اين توهم دوگانگي را نه فقط به بخشي از مردم ايران بلکه به چپ اروپايي و امريکايي هم فروختهاند و رسانههاي چپگراي غربي از ظريف و روحاني به عنوان ميانهرو ياد ميکنند.
باور فراعقلي به اصالحطلبي
گروهها و افراد مشهور به اصالحطلب چه کارهايي بايد بکنند يا نکنند تا افراد حامي آنها قبول کنند که اصالحطلبي مرده است؟ ظاهرا هيچ عملي از آنها چنين کارکردي ندارد .طرفداران اصالحطلبي در چارچوب جمهوري اسالمي به نحوي تحقيق ناپذير و ابطال ناپذير باور دارند که در ايران تحت اين نظام اصالح ممکن است ،يک جريان سياسي به نام اصالحات وجود دارد و افراد بايد در هر انتخابات بدان راي دهند بدون آنکه سه دهه تحت اين جريان اصالحي در کشور صورت گرفته باشد. در عربستان سعودي تنها چند زن پشت فرمان اتومبيل نشسته و ويديوي آن را پست ميکنند (به اضافهي فشارهاي بينالمللي) و دولت عربستان سعودي رانندگي زنان را آزاد ميکند ،اما در ايران صدها هزار زن در اعتراض به حجاب اجباري در اسفند 1357به خيابان ميآيند اما حکومت کارش را ميکند .سه ميليون نفر در 25خرداد 1388به خيابان ميآيند و حتي يک روزنامه رفع توقيف يا يک نفر برکنار نميشود و يک قانون و سياست تغيير نميکند. در سه دههي گذشته حتي در يک مورد حکومت قدمي براي نشان دادن اصالح پذيري خود نشان نداده و هنوز جرياني در داخل و خارج کشور به اصالح پذيري آن باور دارند .اين امر موجب تعجب کسي نميشود؟
24
24
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
25
For Advertisement Call:
Don’t know much about buying a home? That’s okay. We do. Whether you’re buying a home or considering a refinance, the experts at SunTrust Mortgage are here to help you understand your choices, so you can find the mortgage plan that best fits your lifestyle and budget. We offer a wide range of competitive financing including conventional, government, and even specialty mortgages for physicians and dentists.1 Whatever your financing needs, we’ll take the stress out of what seems unfamiliar and do what it takes to help you move forward. Confidence starts with a conversation. Contact me today. Masoud Hosseini Mortgage Loan Officer 301.961.0908 Office 301.537.8897 Cell NMLSR # 532675 masoud.hosseini@suntrust.com suntrust.com/masoud.hosseini
Available only in AL, AR, DE, FL, GA, MD, MS, NC, SC, TN, VA, WV, DC and select counties in PA to licensed Residents, Interns, Fellows in MD, DO and DPM programs and licensed Physicians and Dentists (MD, DO, DPM, DDS, DMD) who have completed their training within the last ten years. Doctors with over ten years post training need to be members of SunTrust Private Wealth Management or belong to a practice that is part of Private Wealth Management to be eligible for this product. Ten year restriction does not apply when refinancing an existing SunTrust Doctor Loan. Other program restrictions may apply, please consult your Loan Officer for details.
3
Equal Housing Lender. SunTrust Mortgage, Inc. - NMLS #2915, 901 Semmes Avenue, Richmond, VA 23224, 1-800-634-7928. CA: licensed by the Department of Business Oversight under the California Residential Mortgage Lending Act, IL: Illinois Residential Mortgage Licensee, MA: Mortgage Lender license #-ML-2915, NJ: Mortgage Banker License - New Jersey Department of Banking and Insurance, NY: Licensed Mortgage Banker—NYS Department of Financial Services, and RI: Rhode Island Licensed Lender. ©2017 SunTrust Banks, Inc. SunTrust and SunTrust Mortgage are federally registered service marks of SunTrust Banks, Inc. Rev: 8.25.17
25
PA
I
26
26
ﻋﻠﻤﯽ روﯾﺪاد ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژيو ابزارهاي جديد مهاجمان در سال 2017
سالهاست شاهد نظريههايي هستيم در باب اينکه حمالت سايبري چگونه ميتوانند جامعه را فلج کنند .اين سؤال وجود دارد که «امنيت فضاي تبادل اطالعات» در سال 2017چگونه است؟ و در اين سال چگونه با چنين پديدهاي مواجه خواهيم شد؟ سال 2016نقطهعطفي در حوزه «امنيت فضاي تبادل اطالعات» (افتا) بود .دنياي سايبري با ظهور تهديدات مربوط به «اينترنت اشيا» ( )IoTو وقوع اولين حمله DDoS با حجم يک ترابايت که تاکنون بزرگترين حمله از اين نوع بوده است ،با خطري جدي مواجه شد .متخصصان امنيتي مدتهاست که نسبت به وقوع حمالت IoTهشدار ميدهند؛ بايد گفت برخي از پيشبينيهاي آنها نيز محقق شده است .حمالت DoSمداوم و پيشرفته ()APDoS ديگر عادي شدهاند ،حمالت باجافزارها رشد و تکامل مييابند و توافقنامههاي حفاظت از دادهها به موضوع اصلي مباحث حفظ حريم خصوصي تبديل شدهاند. نوعي از حمله که در حمالت سايبري از اهميت بااليي برخوردار است ،حمله DoSدائمي ( )PDoSاست .ويژگي و هدف اين نوع حمله را ميتوان نسبت به حمالتي که به دنبال جمعآوري دادهها يا انجام کارهاي شرورانه هستند ،در از کار انداختن دائمي دستگاه قرباني دانست. حمالت PDoSکه با نام «فلشينگ» نيز شناخته ميشوند ،اغلب دستگاه هدف را تا حدي تخريب ميکنند که نياز ميشود سختافزار آن را تعويض يا دو باره نصب کرد .با وجود اينکه زمان زيادي از شناسايي اين نوع حمله ميگذرد ،اما به راحتي ميتوان تصور کرد که در دنياي متصل امروزي ،اين حمله تا چه حد ميتواند آسيبرسان باشد و ب ه هميندليل پيشبيني شد که شدت اين حمالت در سال 2017به سرعت افزايش يابد. به عنوان مثال ،يکي از روشهايي که در PDoSبراي آسيبرساني به هدف استفاده ميشود ،مهياکردن راهبري فيزيکي يا از راه دور براي مديريت واسط سختافزار قرباني است؛ اين سختافزار ميتواند مسيرياب ،چاپگر يا ديگر تجهيزات سختافزاري شبکه باشد. هنگام حمله به ثابتافزار ،مهاجم ممکن است از آسيبپذيريهاي موجود براي جايگزينکردن نرمافزار اصلي دستگاه با يک نمونه ثابتافزار دستکاريشده ،خراب يا معيوب استفاده کند .اين امر دستگاه را کامال از کار مياندازد و تا زماني که تعمير يا تعويض نشود ،غيرقابل استفاده خواهد بود. نوع ديگر اين حمله ،اعمال اضافهبار روي باتري يا سيستم تغذيه دستگاه است .ما اکنون با صدمات بالقوهاي که حمالت PDoSميتوانند سبب شوند ،آشنا هستيم. در ماه نوامبر سال گذشته ،حملهاي به سيستم مديريت ساختمان در آپارتمانهاي مسکوني کشور فنالند رخ داد. اين حمله با مسدودکردن اتصال اينترنت ،سيستم را به حالت آفالين درآورد و سبب شد سيستم براي برقراري اتصال به اينترنت مکررا اقدام به راهاندازي مجدد کند. در نتيجه ،سيستم نميتوانست گرماي موردنياز ساختمان را درست زماني که دماي هوا زير صفر بود ،تأمين کند. خوشبختانه ،شرکت خدمات تأسيساتي توانست ساکنان را تا زمان آنالينشدن سيستم ،به جاي ديگري منتقل کند.
تنها با درنظرگرفتن دستگاههايي نظير گوشي سامسونگ مدل ،Note 7به خطرات ايمني بالقوه در دستگاههايي که هميشه همراه خود داريم ،پي خواهيد برد. نمونههاي مختلفي از بدافزارها و باتها وجود دارند که باعث داغکردن دستگاهها و در نتيجه تغيير شکل آنها يا حتي بدتر از اينها ميشوند .اين حمالت که در زمره حمالت سايبري قرار ميگيرند ،ميتوانند نسبت به آنچه شما درباره ايجاد مزاحمت و اختالل در حمالت DDoSميدانيد ،به مراتب اثرات مزمن و ويرانگر بيشتري داشته باشند. يکي از پيشبينيهايي که در سالهاي گذشته به وقوع پيوست ،ظهور «دارکنت» است .اين پديده ،در سال 2017ممکن است يک گام فراتر رود و به ابزاري عادي تبديل شود که هر فردي ميتواند از آن براي آغاز حمله يا دستکاري دادهها استفاده کند («دارکنت» بخشي از شبکه است که دسترسي به آن تنها با نرمافزارها ،پيکربنديها يا مجوزهاي خاصي امکان دارد و معموال در آن از پورتها و پروتکلهاي ارتباطي غيراستاندارد استفاده ميشود). «دارکنت» دسترسي راحت و مقرونبهصرفهاي را به حمالتي ميسر ميکند که ميتوانند موجب ايجاد ترس و وحشت شوند و همچنين جزئيات اطالعات شخصي افراد را با انگيزههاي مالي يا ديگر منافع ،تغيير دهند .با توجه به افزايش دستگاههاي متصل به اينترنتي که افراد در اختيار دارند ،حوزه استفاده از «دارکنت» نيز به مراتب وسيعتر شده است .نمونههايي از امکانات مخرب ارائهشده در «دارکنت» عبارتاند از اجاره سيستمهاي نظارتي آلوده، دسترسي به اطالعات قانوني از جمله ايميلهاي وکال و مشاهده و دستکاري گزارشهاي پزشکي و تحصيلي. سال 2017ميتواند با اين سناريوي ترسناک همراه شود که منبعي قطعي براي تعيين هويت ما ،چگونگي ذخيره مشخصات ما و چگونگي دسترسي به آنها وجود نداشته باشد .تصور کنيد در يک مصاحبه کاري هستيد ولي اطالعات رزومه شما با گزارشهاي آنالين محل تحصيل مطابقت ندارد .کارفرما بايد به کدام اعتماد کند؟
يک ميليارد نفر از «ويندوز» استفاده ميکنند
آمار مايکروسافت نشان ميدهد که يک ميليارد نفر از مدلهاي مختلف ويندوز استفاده ميکنند. ساتيا نادال ،مدير عامل مايکروسافت به «شبکه خبري بلومبرگ» گفته است« ،اکنون ويندوز حدود يک ميليارد نفر کاربر دارد و شرکت مايکروسافت قصد دارد نفوذ خود در ساخت سخت افزار را گسترش دهد». مدتي است که شرکت مايکروسافت از حوزه نرمافزار، وارد حوزه سختافزار شده است .خيليها به محصوالت نرمافزاري اين شرکت نسبت به محصوالت شرکت اپل ايراد ميگرفتند .مث ً ال از گير کردن سيستم يا کند بودن سيستمهايي که از ويندوز استفاده ميکنند شکايت داشتند و هنوز هم شکايت دارند. شرکت مايکروسافت البته بسياري از اين مشکالت را مربوط به سيستمهاي سخت افزاري ضعيفي ميداند که نرمافزارهاي اين شرکت روي آن نصب شده است .براي همين اين شرکت هم مانند شرکت اپل به سمت ساخت سختافزارهايي هماهنگ با سيستم عاملهاي ساخته شده خودش روي آورد. اطالعاتي که مدير عامل مايکروسافت ارائه داده نشان ميدهد استفاده از ويندوز در جهان افت کرده است .در سال 2014اعالم شده بود حدود يک و نيم ميليارد نفر از نرمافزارهاي ويندوزي استفاده ميکنند .در حال حاضر
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
بر اساس اين اطالعات تازه ،نرم افزار ويندوز پس از اندرويد و آياواس در مکان سوم قرار گرفته است .هم اکنون حدود 400ميليون نفر از سيستم عامل ويندوز 10 استفاده ميکنند که نشان ميدهد اين شرکت هنوز نتوانسته کاربران نسخههاي قديميتر ويندوز را به سمت استفاده از اين ويندوز بکشاند. اين شرکت بهتازگي براي نفوذ در بازار نرم افزارهاي دانشجويي و ارزانقيمتتر نسخه ويندوز 10اس را معرفي کرده است. اين محصول که توسط شرکت مايکروسافت يا برخي از توليدکنندگان رايانههاي قابل حمل عرضه ميشود ،بيشتر براي کارهاي آموزشي توسعه يافتهاند. ويندوز 10اس بهعنوان جديدترين نسخه سيستم عامل ويندوز با تمرکز بر نيازهاي حوزه آموزش ،مدارس و مؤسسات آموزشي طراحي شده است. تفاوت اصلي ميان ويندوز 10و ويندوز 10اس به نحوهي مديريت نرمافزار در اين دو نسخه از سيستمعامل ويندوز مربوط است .در ويندوز 10اس ،کاربر به استفاده از نرمافزارها و بازيهاي عرضهشده در ويندوز استور محدود خواهد بود. ويندوز 10اس ،ابزار ويژهي مايکروسافت براي رقابت با سيستمعامل کروم بهحساب ميآيد؛ سيستمعاملي که در حوز ه آموزش محبوبيت بااليي به دست آورده است. لپتاپهاي مجهز به ويندوز 10اس تنها قادر خواهند بود اپليکيشنهاي استور ويندوز را دانلود کنند و از آنها بهره ببرند .اين موضوع شايد مورد قبول کاربران نباشد و آنها به نصب و استفاده از نرمافزارهاي دانلود شده از ساير منابع نياز داشته باشند .به همين دليل مايکروسافت امکان ارتقاء اين سيستم عامل را به نسخهي ويندوز 10پرو مهيا کرده است. در ويندوز 10اس «مايکروسافت اج» به عنوان مرورگر پيشفرض قرار گرفته است و مايکروسافت براي تغيير مرورگر پيشفرض در اين سيستم عامل ،کاربران را محدود ميکند. مايکروسافت حتي در «مرورگر اج» نيز محدوديتهايي اعمال کرده است .موتور جستجوي پيشفرض در مرورگرهاي اج و اينترنت اکسپلورر در سيستمعامل ويندوز 10اس قابل تغيير نيست. ي از کاربران ويندوز از ويندوز 10 هم اکنون کمتر از نيم و 10اس استفاده ميکنند و بيشتر کاربران با وجود اينکه پشتيباني امنيتي از ويندوزهاي مانند ويستا و اکس پي تمام شده ،از اين نرمافزارها بهره ميبرند. با اتمام پشتيباني مايکروسافت از ويندوز ويستا، ويندوز ويستا اينک به «يکي از خطرناکترين» سيستمهاي عامل جهان تبديل شده است .البته تعداد کمي از کاربران همچنان از ويستا استفاده ميکنند اما چنين موضوعي براي ويندوز اکس پي صادق نيست و تعدداد زيادي همچنان از اين ويندوز قديمياستفاده ميکنند .اين در حالي است که سيستم عامل ويندوز اکسپي در آوريل سال 2014بهطور کامل از رده خارج شده است .اين نرم افزار هم اکنون ايمن نيست و رايانههاي داراي اين نرم افزار بارها مورد هک و نفوذ قرار گرفتهاند.
مايکروسافت «سرفيسهاي» جديدي ارائه ميکند شرکت مايکروسافت به تازگي و در حالي که شايعه شده بود قصد دارد از ساخت سخت افزار کنار بکشد ،مدل جديد «سرفيس بوک دو» را عرضه کرده است.
سرفيس بوک در اصل پاسخ شرکت مايکروسافت به محصول مک بوک پرو اپل است با اين تفاوت که اين دستگاه در کنار يک رايانه قابل حمل و پرقدرت يک تبلت کاربردي قوي با قلم نيز هست. مايکروسافت دو لپتاپ جديد از سري سرفيس بوک را در دو نسخهي 13و 15اينچي معرفي کرده است. هر دو مدل سرفيس بوک 2با قلم مايکروسافت سازگاري دارند که بهصورت جداگانه به فروش ميرسد. در اين مدل هم مانند نسل پيشين نمايشگر از رايانه
جدا ميشود و ميتوان بهطور مجزا آن را به صورت تبلت استفاده کرد. براي اينکه اين رايانه ايرادهاي مدل قبلي را نداشته باشد مهندسان مايکروسافت ترفند جديدي به کار بردهاند. در مدل قبلي نمايشگر با فشار يک دکمه به راحتي جدا و به يک تبلت تبديل ميشد .در قلب اين لپتاپ يک لوالي خاص قرار دارد که نظير آن پيش از اين در هيچ محصولي مشاهده نشده بود .اما با وجود بهرهگيري از چنين لواليي، بزرگترين مشکل سرفيس بوک ثابت نبودن نمايشگر آن بود. مايکروسافت ميگويد لوالهاي سرفيس بوک 2با درس گرفتن از نسل اول آن ،به طور کامل باز طراحي شدند و با بهرهگيري از سراميک ،وزن کلي محصول را کاهش دادهاند. وزن مدل 13اينچي 1.5کيلوگرم و وزن مدل 15 اينچي 1.9کيلوگرم است .مايکروسافت همچنين ميگويد عمر باتري اين محصول بيشتر از محصوالت اپل است .عمر باتري سرفيس بوک 2تا 70درصد بيش از مک بوک پرو 2017است .مکبوک پرو 2017قادر است با يکبار شارژ تا 10ساعت بدون نياز به اتصال منبع تغذيه کار کند. با وجود اين ،برخي سايتهاي تکنولوژي انتقادهايي را براي محصوالت سخت افزاري مايکروسافت از جمله سرفيس بوک دو مطرح ميکنند. «کانسومر ريپورتز» ميگويد« ،نميتوانيم سرفيس بوک 2را بهعنوان يک گزين ه خريد به کاربران خود پيشنهاد دهيم .تصميم ما براي پيشنهاد ندادن محصوالت سرفيس مايکروسافت همچنان پابرجا است». اين نها د در گزارش ماه آگست خود اعالم کرده بود که بيش از 25درصد از محصوالت سري سرفيس مايکروسافت در طول دو سال پس از خريد با مشکالتي همراه ميشوند که اين آمار بسيار بيشتر از محصوالت رقبايي نظير اپل است. اين عامل سبب شده بود برخي بگويند مايکروسافت ميخواهد از ساخت سخت افزار منصرف شود ،نکتهاي که مايکروسافت آنرا رد کرده است. يوسف مهدي ،سرپرست گروه دستگاهها و ويندوز مايکروسافت دراين باره گفته است« ،عرض ه سرفيس بوکهاي جديد ،نشاندهند ه تعهد مايکروسافت به دستگاههاي خود است .محصوالت سرفيس مثالي آشکار از تالش ما در يکپارچگي سختافزار و نرمافزار بوده است». سرفيس بوک 13و 15اينچي به ترتيب با قيمتهاي پايهي 1500و 2500دالر و از اواسط ماه نوامبر وارد بازار خواهند شد.
هوش مصنوعي و محصوالت جديد گوگل
گوگل سري جديد محصوالت سخت افزاري خود را معرفي کرده است ،محصوالتي که تالش گوگل را در رابطه با هوش مصنوعي نشان ميدهند. مهمترين محصولي که گوگل معرفي کرده گوشي پيکسل دو است ،محصولي که قرار است با گوشيهاي جديدي مانند گلکسي نوت هشت سامسونگ يا آيفون 10 رقابت کند .برخي انتظار داشتند در رقابت با اين محصوالت گوگل قيمت منطقيتري را انتخاب کند اما چنين نشد و قيمت اين محصوالت در مقايسه با رقبا چندان ارزان نيست. نسخه پيکسل اکس ال که بزرگترين گوشي جديد گوگل است با حافظه 128گيگابايتي 950دالر در بازار آمريکا و نزديک به هزار يورو در بازار اروپا قيمت دارد که از اين نظر با وجود اينکه کمي از اپل ده و گلکسي نوت هشت ضعيفتر است اما قيمت باال اين گوشي سبب شده برخي بگويند چرا گوگل پيکسل دو با مشخصات فني ضعيفتر از رقبا ،قيمتي چنين باال دارد .البته گوگل معتقد است اين گوشيها با وجود سخت افزار ضعيفتر اما به دليل هوش مصنوعي عملکرد بهتري دارند. يکي از اين موارد سخت افزاري ضعيفتر ،نداشتن دو لنز در پشت گوشي است .هم گلکسي نوت هشت و هم آيفون ده که قيمتي نزديک هزار دالر دارند از اين قابليت
I
PA
باالي سخت افزاري براي گرفتن عکسهايي بهتر با عمق ميدان نزديکتر به دوربينهاي عکاسي استفاده ميکنند اما گوگل ميگويد عمق ميدان باالتر را با استفاده از الگوريتمي پيشرفته و با استفاده از هوش مصنوعي و يادگيري ماشين در عکسهايي که توسط گوشيهاي گوگل پيکسل دو انداخته ميشود ايجاد ميکند. با توجه به عکسهاي منتشر شده و تست برخي عکاسان ،عنوان ميشود که اين گوشي احتماال بهترين گوشي در جهان در زمينه توانايي عکاسي است. فعال در اين زمينه سامسونگ گلکسي نوت هشت بهترين وضعيت را دارد که به زودي پيکسل دو ،داستان اين رقابت را تغيير ميدهد .پيکسل 2اکسال و پيکسل 2را بايد جزو اولين گوشيهاي هوشمندي خواند که با فناوري گوگل لنز راهي بازار ميشوند. از نظر پردازنده ،اين گوشي وضعيت مشابهي با اکثر گوشيهاي پرچمدار اندرويدي جهان مانند ساموسنگ گلکسي نوت هشت دارد .پردازنده اين گوشي اسنپدراگون 835است .اما در زمينه رم چندان وضعيت گوشي مناسب نيست .با وجود اينکه قيمت اين گوشي مشابه نوت هشت است ،اما رم اين گوشي چهار گيگابايت است حال آن که نوت هشت شش گيگا بايت و وان پالس ،5هشت گيگابايت رم دارند .برخي تحليلگران بازار معتقدند به دليل ميزان رم کم ،پس از گذشت دو سال پيکسل دو با تغيير اپليکيشنها و سنگينتر شدن آنها کند ميشود .برخي انتقاد ميکنند که گوگل با وجود قيمت گران و استفاده نکردن از دو لنز ميتوانست در اين زمينه رم گوشي را تا هشت گيگابايت افزايش دهد. در برخي قسمتها هم عنوان ميشود گوگل دنباله روي اپل شده است .به عنوان مثال حذف جک هدفون مانند اپل کاري است که برخي مورد انتقاد قرار دادهاند .پيکسل دو ساخت شرکت «اچ تي سي» و پيکسل دو اکس ال ساخت شرکت «ال جي» است. در زمينه باتري پيکسل دو اکس ال وضعيت بسيار بهتري نسبت به رقبا دارد چرا که ظرفيت باطري اين گوشي در مدل اکس ال 3520ميليآمپر است يعني بيش از 600 ميلي آمپر بيشتر از گوشي آيفون ده .به همين دليل با اين گوشي بيشتر از يک گوشي آيفون با يک بار چارج ميتوان کار کرد. پيکسل دو در بازار آمريکا با حافظه 64گيگابايتي
27
649دالر و با حافظه 128گيگابايتي 749دالر قيمت دارد. پيکسل 2اکسال هم در نسخه 128گيگابايتي 950دالر قيمت دارد. البته گوشي پيکسل تنها محصول سخت افزاري جديد گوگل نيست بلکه طيف جديد محصوالت از هدفون تا رايانه شخصي را در بر ميگيرد .يکي از جالبترين محصوالت معرفي شده توسط گوگل هدفون هوشمند اين شرکت است .هدفوني که گوگل ادعا ميکند توانايي ترجمه همزمان را دارد« .پيکسل بادز» نام جديدترين هدفون بيسيم گوگل است .اين هدفون 159دالر قيمت دارد. يک تاچپد لمسي در قسمت راست ايرباد گوگل تعبيه شده است که به کاربر اجازه ميدهد روي پخش موسيقي، تنظيم صدا و پاسخ به تماسهاي ورودي کنترل داشته باشد .عالوه بر اين با لمس تاچپد مورد نظر کاربر ميتواند به «گوگل اسيستنت» دسترسي داشته باشد و از دستورات صوتي براي پخش موسيقي ،ارسال متن يا مشخص کردن مسير پيادهروي استفاده کند .بعد از شنيدن صداي هشدار، با دو بار زدن روي قسمت راست ايربادز ميتوان به گوگل اسيستنت دستور داد که پيام را براي کاربر بخواند. گوگل گفته است که دارندگان گوشيهاي پيکسل بهطور ويژهاي ميتوانند از ترجم ه همزمان پيکسل بادز و گوگل ترنسليت استفاده کنند .هدفون گوگل ميتواند صداي پخششده را تشخيص دهد و در لحظه آن را به زبان مورد نظر ترجمه کند .زماني که شخص مقابل صحبت ميکند، کاربر ميتواند ترجم ه آن را در گوش خود بشنود. ديگر محصول هوشمند گوگل يک دوربين کوچک است که ميتواند بدون دخالت انسان لحظات مهم را ثبت کند. اين محصول «کليپس» نام دارد« .کليپس» يک دوربين مستقل مبتني بر هوش مصنوعي است که ميتواند تا سه ساعت ويديو و عکس ثبت کند و سپس بهطور خودکار بهترين لحظات ثبتشده را براي کاربر انتخاب کند .اين دوربين از کاربر عکس ميگيرد و سپس با بهره گرفتن از الگوريتمهاي يادگيري ماشيني از پيش آموزش دادهشده، بهترين نمونه عکس ثبتشده را پيدا ميکند و سپس بهطور خودکار کليپهايي از بهترين تصاوير ثبتشده براي کاربر توليد ميکند. ديگر محصول سخت افزاري جديد گوگل ،پيکسل بوک است ،يک رايانه قابل حمل هيبريدي که قابليت تبديل شدن به تبلت را دارد .اين محصول بسيار شبيه به سري
For Advertisement Call:
محصوالت «يوگا» شرکت چيني «لنوو» است. به گفته گوگل ،پيکسلبوک باريکترين و سبکترين لپتاپي است که گوگل تا کنون ساخت ه است .اين لپتاپ تبديلشدني مانند سري «يوگا» قابليت تا شدن و تبديل شدن به يک تبلت را دارد .ضخامت اين دستگاه هيبريدي 10ميليمتر و وزن آن 1کيلوگرم است. اين لپتاپ که جايگزين کرومبوک پيکسل شده است، در مدلهاي 128و 512گيگابايتي به فروش خواهد رسيد. قيمت اين دو نسخه به ترتيب 999و 1649دالر است و برخي ميگويند با توجه به سيستم عامل ضعيفش ،قيمت بسيار بااليي دارد.
بدافزار Bad Rabbitبه جمع باجگيران بزرگ اينترنتي سال 2017پيوست! بدافزار «خرگوش بد» ) (Bad Rabbitکه کاربران را تهديد به پاکسازي اطالعاتشان در صورت عدم دريافت مبلغ مورد نظرش ميکند ،ابتدا به سرورهاي روسيه و اوکراين و سپس به ترکيه و آلمان حمله کرده است. اهداف ابتدايي اين باجافزار ،وزارت زيرساخت اوکراين ل و نقل عمومي شهر کييف بوده است. و سيستم حم برخالف ساير اپيدميهاي بدافزاري اخير که توزيعي منفعالنهتر داشتند« ،بد ربيت» براي پخش شدن بايد توسط قرباني دانلود و به عنوان فايل نصبي جعلي «ادوبي فلش» اجرا شود .البته محققان امنيتي به سرعت پادزهري براي مقابله با بدافزار مذکور پيدا کردند که سيستمها را در برابر آلوده شدن مصون ميکند. کامپيوترهاي آلوده به سمت لينکي با پسوند .Onion هدايت ميشوند که دامنهاي از شبکه Torاست و در آنجا از کاربر خواسته ميشود در ازاي حفظ اطالعاتش مبلغي حدود 270دالر پرداخت کند. عالوه بر اين شمارندهاي در صفحه وجود دارد که زمان باقي مانده تا افزايش قيمت را نشان ميدهد .اگرچه امسال شاهد بدافزارهاي زيادي بوديم که خود را به شکل باجافزار درآورده بودند ،ولي هنوز مشخص نيست که بعد از پرداخت
27 باج ،اطالعات کاربر رمزگشايي ميشود يا خير. مثل هميشه توصيه ميکنيم که در صورت آلوده شدن به هيچ عنوان باج ندهيد .چرا که اوالً هيچ تضميني براي احياي اطالعات شما وجود ندارد؛ ثانيًا با امتناع از پرداخت پول انگيزه مهاجمان براي حملههاي بعدي از بين ميرود. بدافزار خرگوش بد در کنار بدافزارهاي ديگري چون «واناکراي» به جمع بدافزارهاي باجگير بزرگ سال 2017 ميپيوندد.
فيسبوک :به حرفهاي شما گوش نميدهيم يک مدير اجرايي فيسبوک گزارشهايي مبني بر شنود حرفهاي کاربران و نمايش تبليغ بر اساس اين گفتهها را تکذيب کرده است. راب گلدمن ،معاون بخش تبليغات فيسبوک در پاسخ به توييت مجري يک برنامه در باره فنآوري گفت فيسبوک به حرفهاي کاربرانش که ممکن است از ميکروفون به گوش برسد گوش و از آنها استفاده نميکند. شماري از کاربران به طنز (و برخي هم جدي) ميگويند به دنبال مکالمه با دوستان و آشنايان ،در فيسبوک تبليغات مرتبط با آن را ميبينند. آقاي گلدمن گفته است ما هرگز از ميکروفون تلفن کاربران براي تبليغات در فيسبوک استفاده نميکنيم و چنين چيزي صحت ندارد. وقتي يک کاربر توييتر از او پرسيد آيا چنين چيزي شامل اينستاگرام هم ميشود ،او پاسخ مثبت داد .فيسبوک مالک اينستاگرام است. شماري از کاربران در اينترنت در مورد تجربيات خود از اين مساله نوشتهاند. فيسبوک در سال 2016هم مجبور به تکذيب چنين کاري شده بود. اين بيانيه خاطرنشان ميکرد فيسبوک تبليغات خود را بر اساس عاليق کاربران و اطالعاتشان نشان ميدهد نه بر مبناي چيزي که در مورد آن حرف ميزنند. يک فرضيه اين است که نشان دادن چنين تبليغاتي کامال” تصادفي است.
28
سرگذشت رياضيات در دو قرن اخير و ايجاد نخستين دانشکده علوم در ايران (قسمت سوم)
به ياد شادروان مريم ميرزاخاني از ديگر رياضيدانان برجسته ايراني ،بيگمان بايد از دکتر «لطفي علي عسگرزاده» که در محافل بينالمللي رياضي به «پروفسور زاده» شهرت يافته بود ،ياد نمود. وي متولد باکو در آذربايجان زيرسلطه دولت روس از مادري روس و يهودي و پدري ايراني متعلق به شهر اردبيل در سال 1921متولد گرديد و خانواده وي چند سالي بعد به سبب آشوبهاي سياسي در منطقه باکو به ايران مهاجرت کرده و در شهر تهران ماوا گزيدند .اين موقعيت به لطفي نوجوان بخت آن را ميدهد تا در کالج البرز ثبتنام و چند سالي بعد هم در سال 1939ديپلم دبيرستاني خود را دريافت دارد و سپس وارد دانشکده فني دانشگاه تهران شد و در رشته مهندسي برق به تحصيل پرداخته و ليسانس خود را در آنجا دريافت ميدارد. اما فراز و نشيبهاي سياسي و اجتماعي در ايران در دهه 1320 خانواده عسگرزاده را مجبور به ترک ايران کرده و لطفي جوان با دريافت پذيرش از «ام .آي .تي» در سال 1944در دوره فوق ليسانس دپارتمان مهندسي برق به تحصيل ميپردازد و بالفاصله پس از گذراندن دوره مزبور در سال 1946به دعوت دانشگاه کلمبيا در نيويورک حضور مييابد تا ضمن تحقيقات رياضي، دکتراي خود را در آنجا تکميل کند و به استخدام آن دانشگاه درآيد و اين موضوع به او امکان آن را ميدهد تا در باره ﺗﺌﻮريهاي نظري رياضي خود کتابها و مقاالتي به چاپ رساند. پس از ده سال سرانجام دانشگاه برکلي کاليفرنيا از وي دعوت به عملآورد تا وارد کادر آموزشي آن دانشگاه شده و به تدريس پردازد و از آن پس نام پروفسور زاده ديگر نامي آشنا در سپهر رياضيات است .او در سال 1965ﺗﺌﻮري مشهورش تحت عنوان «مجموعههاي فازي» و در سال 1973ﺗﺌﻮري ديگري به عنوان «منطق فازي» را به ثبت رسانده و آنها را منتشر ميگرداند و اين امر بر معروفيت جهاني وي بيش از پيش ميافزايد. پروفسور زاده در دايره المعارف رياضي جهان ،به عنوان يکي از پيشگامان دانش کامپيوتر طي سالهاي دهه 1960ميالدي شناخته شده و جوايز و مدالهاي زيادي به خاطر روش و کاربردهاي جديد در حوزه انفورماتيک کسب مينمايد .متاسفانه در 6سپتامبر سال 2017زندگي پربارش در شهر برکلي کاليفرنيا در سن 96سالگي به پايان ميرسد. اشارهاي ضروري است که پس از گذشت ساليان نسل تازهاي از رياضيدانان ايراني در دانشگاههاي ايران که ديگر منحصر به فارغالتحصيالن دانشکده علوم و دانشسرايعالي
28 تهران نيستند و همچنين در فراسوي مرزهاي ايران آموزش رياضي ديدهاند ،شمار قابل مالحظهاي از آنان در دپارتمانهاي رياضي دانشگاههاي ايران به تدريس و تحقيق مشغول ميشوند ،از جمله دانشگاه صنعتي آريامهر (که اکنون نام شريف به خود گرفته) چهره برجسته و بارزي به نام دکتر سياوش ميرشمس شهشهاني (متولد 1321 در تهران) که تحصيالت ليسانس و فوق ليسانس و درجه دکتراي خود را در سال 1969از دانشگاه کاليفرنيا در برکلي به پايان رسانيده و در بازگشت به ميهن در بخش رياضي دانشگاه آريامهر استخدام و به تدريس مشغول ميشود. او نتيجه تحقيقات خود را در کتابي به نام Differential Equations On Manifoldsانتشار ميدهد .اما شهرت دکتر شهشهاني بيشتر به سبب آن است که او يکي از پيشگامان انتقال فنآوري اينترنت در ايران شناخته شده است و زماني هم در راس سازمان «ايرانت» که زيرنظر سازمان بين المللي IPMفعاليت مينمايد ،به کار مشغول بوده است..... از آغاز اين نوشتار به کرات به ارتباط تنگاتنگ ميان علوم پايه به ويژه رياضيات با حرکت مدرنيته در ايران تاکيد شد و همچنين به نقش سازنده گروهي از ايرانيان فرهيخته در امر سازماندهي و برپايي ساختارهاي آموزش نوين از جمله دارالمعلمين تهران و دانشکده علوم دانشگاه تهران که ثمره اين تالشها تربيت هزاران دانش آموخته ميهن بود که اشارات ضروري در باره آن انجام گرفت و با شرح همه اين احواالت و داستانها ،قاعدتا ما ايرانيان در اواخر دهه دوم قرن بيستم ميبايست به سبب موفقيتها و دستاوردهاي خود در امر آموزش علوم و تربيت افراد متخصص ،سربلند، فاخر و حالي خوش بر همه مستولي ميگشت ،اما با اندک نگاه به اطراف خود درخواهيم يافت که شوربختانه چنين بر ما روي نداده است و روزگار خاکستري و دلگيري همچنان حکمفرماست و همه آن تالش و آمال و آرزوها به زير غبار انبوهي از تعصب و نابخرديها مدفون شدهاند و جايگزينش خرافهگري و تاريک انديشي ،بحرانهاي اقتصادي، نابسامانيهاي اقتصادي و سياسي در همه زمينهها را حکمفرما بر روزگار کشوري کهن نموده است و در اين فرايند گريزي نيست تا از نقش بسياري از روشنفکران ايراني قرن گذشته ياد شود که به لحاظ ذهنيت ايدﺋﻮلوژي زده خود در ستيز با تفکرات تجددطلبانه که پيش از مشروطيت ايران آغاز و طي ساليان در بستر آن شکوفا و شکل گرفته بود ايستادگي نمودند و آن را از مسير پر پيچ و خمش منحرف و به جاي تالش در برپايي جامعه مدني در خور شأن و منزلت فرهنگي پويا و درخشان، آن را در نيمه راه قرن بيستم از پاي درانداخته و حاکمان مستبد را بر جايگاه نشاندند قدرت که دستاورد چنين تراژدي پس از چهار دهه آن طوري که شاهدش هستيم ،فرار گروه گروه از نسل جوانان پرقريحه بااستعدادي و مريم چون مير ز ا خا نيها ست که بي وقفه به دامان سرزمينهايي که احترام به حقوق انساني در آنها شده نهادينه گريخته ماوا گرفتهاند و دانش خويش را در اختيار مردماني که آنان را که سدهها آنها را بيگانه خطابشان کردهايم قرار ميدهند. البته بسياري هم بر اين باورند که رويدادهاي سياسي و نابسامانيهاي اجتماعي خللي در امر پيشرفت دانش و فنآوري وارد نميآورد و هم اکنون نيز پژوهشکدههاي بسيار در چهار گوشه کشور به کار مشغول و حتي در دستگاه عريض و طويل «انجمن رياضيدانان و فيزيکدانان ايراني» تحقيقات و نشستهاي بينالمللي مدام برگزار ميشوند که گزارشهاي مربوط به آنها مرتبا در رسانهها به چاپ ميرسند. در پاسخ به چنين اظهاراتي بايد ابراز داشت که در هيچ نقطه جغرافيايي پديده رنسانس صرفا به لحاظ شکوفايي دانش و فنآوري رخ نداده است ،بلکه حضور عوامل
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
سرنوشت ساز مهمتري در اولويت قرار دارند تا بتوانند آنچه را که در اروپاي غربي رخ داده است محقق گردانند و در غير اين صورت نمونه روشن تاريخي کشور شوراهاي کارگري يا شوروي چند دهه پيشين است که در دامان خود بسياري رياضيدان و دانشمند برجسته پرورد ولي به سبب ساختار حکومت مستبدانه حاکم در آن ،که هرگز اجازه شکلگيري يک جامعه مدني را در سرزمين پهناورش نداد .لذا بسياري از بزرگان دانش و فنآوري ناچار به ترک امپراتوري کمونيستي به سمت و سوي کشورهاي بورژوازي سرمايهداري شدند و چنين است که در ميهن ما نيز از دوران صفويه نيروي توانمند بازدارندهاي همه تالشهاي تجددطلبانه با هدف ساختن جامعه مدني را به ويژه در يک قرن گذشته عقيم ساخته است و حتي امروز با حضور هزاران محقق و آموزش ديده در همه عرصهها ،و عليرغم مالکيت بر گنجينههاي کهن فرهنگي جامعه ايران هرگز نتوانسته است از آسيبها خويش را رها سازد ،لذا خطابه مشهور عباس ميرزا شاهزاده قاجار امروز در ذهن ما ايرانيان طنين پرمفهومتري خواهد يافت اگر به جاي مخاطب قرار دادن «اي اجنبي!!» آن را با واژههاي «اي همشهري!!» يا «اي هموطن!!» جايگزين کرده تا به ذهنيتي تازه در نقد جامعه خود و رفتارهاي مردمانش دست يابيم و پيش از آنکه ديگر بيگانگان را مسوول مصيبتهاي ما قلمداد نماييم ،بهتر است نگاهي هم بيندازيم به نوشته درخشان دکتر هما ناطق با عنوان «از ماست که بر ماست» و شايد اين آغاز بازبيني تازهاي است از وضعيت ذهني و رواني مردمان ما با گذشته و تاريخشان تا سرانجام علل شکست تفکر تجددطلبي آشکار شود و بدين روي روزگاري سوسوي اميدي بدمد تا گذشتگان چراغ راه آيندهاي شوند براي نسلهاي هوشمند ايراني تا ندانم کاريهاي غيرقابل جبران نسلهاي پيشين بار ديگر تکرار نگردند. پايان.
شرح عکس :کنگره بينالمللي رياضيات در دانشگاه ملي تهران ،سال 1352 از راست :دکتر عبداهلل شيباني رييس دانشکده علوم دانشگاه تهران ،دکتر علي افضليپور ،دکتر وحدتي ،دو تن از ميهمانان خارجي کنگره ،دکتر کامکار پارسي ،دکتر احمد بهفروز و دکتر محمدعلي مجتهدي
I
PA
فرهنگ گفتگو
دکتر پرويز ايزدي -آتالنتا
وحدت و يگانگي نوع بشر تنها راه رهايي از تبعيضهاي مختلف است قبول اصل جستجوي مستقل حقيقت
در شمارههاي گذشته براي رسيدن به يگانگي نوع بشر اصولي را برشمردم و اينکه ما را چارهاي جز اين نيست، که آزادگي را پيشه خود سازيم و بگذاريم که هرکس بطور مستقل جايگاه خود را در جهان هستي پيدا کند و رابطه خود را با آفريدگار ،جهان هستي يا هر اسم ديگري که ميخواهيد روي آن بگذاريد ،آزادانه پيدا کند و به آنچه که اعتقاد پيدا کرد ولو صد در صد مخالف اعتقاد ما بود احترام گذاريم.
قبول اصل تعليم و تربيت عموميو اجباري
در اين خصوص ذکر کردم که براي تحقيق و جستجو احتياج به سوادآموزي داريم و بهمين دليل اصل ديگري اضافه نمودم و آن اجباري نمودن تعليم و تربيت آنهم بطور رايگان و اجباري بود تا هيچکس در جهل و ناداني نماند و در نتيجه آلت دست قدرتمداران قرار نگيرد.
قبول اصل تعليم و تربيت يکسان
و بعد از آن اضافه نمودم که براي جلوگيري از تضاد و برخورد ناسالم الزم است که شيوه و هدف تعليم و تربيت يکسان باشد ،تا اين تضادها به حداقل ممکن برسد که اگر اين مهم تحقق يابد ديگر تروريست يک جامعه قهرمان قومي ديگر قرار نخواهد گرفت که آنچنان مصيبتي را ببار آورد که زمامداران جهان را مات و مبهوت سازد کما اينکه همين تناقضات است که جهان امروز ما را در پرتگاه نيستي و نابودي قرار داده است.
قبول اصل اصل ترک تعصبات
در اين جاست که هيوالي ترسناک تعصب چهره مينمايد و مانعي بزرگ بر سر راهمان قرار ميدهد ،زيرا هر قوم و ملتي ،هر نژاد و جنسيتي آنچنان در قيد و بند برتريجويي گرفتار است که يگانگي را فراموش کردهاند ،و از اين واقعيت قافليم که در اين بين بشريت را به سوي خانه تعصب ميبريم تا قرباني هوس زمامداران گردد!. پس الزم است که تعصب را بشناسيم تا راه در رفت از بن بست تناقضات را پيدا کنيم.
29
29
For Advertisement Call:
تعصب چيست؟
معموال» چون ما با تعصب خو گرفتهايم ،برايمان مشکل است که بدانيم که گرفتار تعصب هستيم! ولي به جرأت ميتوان گفت که همه ما کم يا بيش گرفتار نوعي تعصب هستيم بدون آنکه بدانيم که داراي تعصب هستيم. اين نکته نيز نبايد ناگفته ماند که تعصب و شعارهاي موافق و مخالف آن به مقدار فراوان و براي مدت زماني بس طوالني سبب شده است که واقعيتهاي مربوط به خانمانبراندازي ،اين خصلت زاييده شده از جهالت در زير خروارها شعار ،مخفي باقي بماند و حتي در بعضي از موارد داشتن تعصب نه تنها زشت و نابجا شمرده نشده و نميشود بلکه باعث افتخار و مباهات نيز هست! در اينچنين حالي اگر هم کسي خواسته باشد در مورد اين بالي اجتماعي بحثي منطقي و علميرا پيش کشد فورا” با اين سوال روبرو ميگردد که اين شخص قصد سوءاستفاده دارد ،که نه تنها خود از حميت و غيرت بويي نبرده است بلکه ديگران را نيز به بيغيرتي و بيحميتي تشويق مينمايد. به همين دليل دانستن تعريف تعصب و تدبر کردن در مورد افکار ،گفتار و کردار به ما نشان خواهد داد که گرفتار اين مرض خانمان برانداز فردي و گروهي بوده و هستيم ،ولي ميخواهيم با تصميميراسخ تمام سعي خود را بر اين نکته متمرکز سازيم که با استفاده از شعور و اراده ،ذره ذره وجود خويش را از قيد تعصبات جاهالنه رها سازيم. مطابق آنچه که در کتب لغت پيدا ميکنيم :تعصب عبارت است از جانبداري يا ضديت شديد با دين ،مرام و يا عقيدهاي. شديدا” به دين ،مملکت ،فاميل يا طرز تفکر خود عالقه نشان دادن ،يا بر عکس قويا” از دين ،مملکت ،فاميل يا طرز تفکري نفرت داشتن. باالخره از همه مهمتر زير بار حق نرفتن را تعصب مينامند. اگر به کتب لغت ساير زبانها نيز مراجعه کنيم ،به اين نکته مهم متوجه ميشويم که آنان نيز وجود اينچنين موريانه اجتماعي را در ميان خود حس کردهاند و ميکنند. اگر هر کدام از ما به دقت و منصفانه به تعريف ذکر شده توجه کنيم ،به اين نتيجه خواهيم رسيد که همه ما بدون استثناء در تار و پود نوعي تعصب گرفتاريم. قدرتمداران جهان از روشن نبودن معني تعصب و فرق آن با حميت يا غيرت به مدت هزارهها سوء استفادههاي فراواني کردهاند ،و چه بسا خانوادهها و حتا ممالکي که به خاطر اين اشتباه به نابودي کشيده شدهاند. نمونه زنده اين سوءاستفاده از تعصب ديني ،در ايران خودمان اتفاق افتاد ،که احساسات ديني مردم را به نام حفظ اسالم آنچنان برانگيختند ،که سبب ايجاد جهنمياز خون و جنون شدند و حال که آتش شعلهور شده احساسات فروکش کرده است ،مسلمانان واقعي تازه بخود آمدهاند و ميبينند که نه تنها در نزد غير ايرانيان بلکه حتا در مقابل ايرانيان جرأت اظهار مسلماني ندارند ،و اين درد بزرگي است که بر دوش هر ايراني مسلمان سنگيني ميکند که نه تنها هويت اسالمي خود را خدشهدار ميبيند بلکه نام ناميايران را نيز که مدت 2500سال تمام به نيکي برده ميشده است ،امروزه آن را النه فساد ،دروغ ،فحشا و ايراني را تروريست ،آدمکش ،و از همه مفتضحتر ،بيهويت ميخوانند! و به مصداق “خود کرده را تدبير نيست” ايرانياني را ميبينيم که حتا از اينکه خود را ايراني بنامند خجالت ميکشند و بهمين دليل سرخورده و سر درگريبان گوشهگيري را پيشه خود ساختهاند! پس بجا و الزم است که فرق بين تعصب و غيرت يا حميت را بدانيم تا آلت دست کساني قرار نگيريم که براي حفظ قدرت ميخواهند از غيرت و حميت کاذب ما سوءاستفاده نمايند که نمونههاي بسياري از اينگونه سوءاستفادهها را ميتوان در تاريخ فردي و گروهي مشاهده کرد.
فرق بين تعصب و حميت يا غيرت
پس زير بر حق نرفتن را تعصب گويند ،مطابق اين تعريف زمانيکه انساني متولد ميشود حق و حقوق بر او مترتب ميگردد و از اين زمان هرکس و در هر مقامي اين حق را برسميت نشناسد و بدان تجاوز نمايد فردي متعصب ناميده ميشود ،پس تعصب فعلي تجاوزکارانه است ،در صورتي که غيرت يا حميت واکنشي است که در مقابل يک تجاوز انجام ميپذيرد ،که البته آسان مجاز است که در مقابل تجاوز به حق و حقوق خود ،خانواده و يا مملکت خويش دفاع برخيزد. از آنچه که بيان کردم اين نتيجه را ميگيرم که غيرت يا حميت ،رملي است دفاعي يا به عبارتي ديگر واکنشي است در مقابل تجاوز ،پس اگر ما طوري تربيت شويم که به حق و حقوق هيچ کس و گروهي تجاوز نکنيم عمال» هيچکس يا گروهي مجبور به دفاع نخواهد بود ،و در اين حالت است که کلمه حميت يا غيرت جايي در دفتر لغت ما نخواهند داشت.
فرق بين تعصب و پيشداوري
نکته مهم ديگري که الزم است بدانيم تفاوت بين تعصب و پيشداوري است ،زيرا به عقيده من شخص پيشداور بمراتب خطرناکتر از شخص متعصب است .چون فعل تعصب عملي تجاوزي است و معموال» با ابراز خشونت همراه است ،و بسادگي قابل تشخيص است و ميتوان از آن جلوگيري نمود ،در صورتي که شخص پيشداور حتا از تماس با قرباني خود خودداري ميکند و بهمين دليل نميتوان براي جلوگيري از پيشداوري هيچ عمل مثبتي انجام داد!. چون مساله بسيار حايز اهميت است مجبور به بيان مثالي عملي هستم: فرض را بر اين قرار ميدهيم که شخصي از روي تعصب با عقيده من مخالف است و در اين راه از هيچگونه عملي فروگذار نميکند حتا اگر الزم باشد با اعمال زور ميخواهد که از انتشار عقيده من جلوگيري نمايد ،بنابراين من ميدانم که چگونه الزم است که از برخورد اين شخص جلوگيري نمايم!. در صورتي که شخص پيشداور هرگز با من روبرو نخواهد شد و در نتيجه من هرگز در نخواهم يافت که او آيا با عقيده من موافق است يا مخالف! بهمين دليل نه من و نه او هرگز قادر به حل اين مشکل اجتماعي نخواهيم بود .در حقيقت پيشداوري ما در تقيه يا دروغ يا خدعه و نيرنگ است.
چه عواملي ايجاد تعصب ميکنند
عوامل بسياري از گذشتههاي دور عامل ايجاد تعصب و مخصوصا» ريشهدار شدن آن شدهاند ،که از مهمترين آنها ميتوان جهالت ،تقليد و تقيه را نام برد! همانطور که قبال» نيز بيان کردهام در گذشته نهچندان دور تقريبا» حدود دو سوم از مردم دنيا بلکه بيشتر ،از نعمت سواد محروم بودند و بهمين دليل اکثريت قريب به اتفاق جامع بشري ،براي دستيابي به اطالعات مجبور به پيروي ،از افرادي بودند که از اين نعمت بهره داشتند ،و متاسفانه اين افراد نيز که داشتن اطالعات را قدرتي الزوال براي خود يافته بودند ،در جهالت ماندن توده مردم را وجهه همت خويش قرار دادند و مردم را به مقلديني کور و گوش به فرمان تبديل ساختند و در اين راه هرکس را که سر از تقليد يا پيروي آنان بازداشت و خواست که خود راه زندگاني خويش را پيدا کند ،بعنوان مرتد ،کافر ،بي دين ،منافق و مفسد فياالرض به توده مردم معرفي کردند ،و توده ناآگاه نيز به امر همين صاحبان نفوذ نه تنها ثروت و دارايي اين افراد را تصاحب و به پيشگاه اين صاحبان قدرت تقديم کردند بلکه بر جان آنان و فرزندانشان نيز رحم نکردند و هنوز هم نميکنند ،تا هم در مقابل فرماندهان خود سرفراز باشند و هم اجر اخروي خود را در دنياي ديگر بدست آورند! اين بيرحمياز آنجا ناشي ميشد که علماي دين بدون استثناء در هر ديني که باشند ،خود را نماينده خدا ميدانند و ديني را که رهبري آن را بر عهده دارند به غلط حقيقت مطلق معرفي ميکنند ،پس بنابراين هر کس که آنان را پيروي کرد مومن يا در اصطالح خودي است و هر کس که مقلد آنان نبود ناخودي ،کافر ،ملحد ،بيدين و يا مفسد فياالرض شناخته ميشود ،که در اينصورت نه تنها مالش حالل بلکه گرفتن جانش نيز ثواب اخروي دارد. در اين مقطع بجا خواهد بود که نه تنها به بهاييان بلکه به تمام ايرانيان دويستمين سالروز تولد بهاءاهلل بنيانگذار آيين بهايي را شادباش بگويم و بيان کنم که او چگونه يکه
و تنها در مقابل اين مطلق نگري عملي شيعه ايستاد و به پيروان خود تعليم داد که هيچ چيز در جهان هستي ازلي و ابدي نيست ،و آنچه که بمدت هزارهها علماي دين بيان کردهاند جز فريب و نيرنگ و براي بدست آوردن مال و قدرت چيز ديگري نبوده و نيست. به عقيده من بزرگترين و نابخشودنيترين گناه بهاءاهلل در مقابل دکانداران دين ،بيان اين واقعيت منطبق با حقيقت است که حقيقت دين مطلق نيست و آنچه که مطلق نيست، نميتواند ازلي و ابدي باشد و اگر اين مطلب را بپذيريم ديگر کسي نخواهد توانست بر کرسي واليت فقيه نشيند و به نام خدا بر مال مردم و جان آنان مسلط گردد!. «اليوم علما و و فقهاي عصر بر مسند علم و فضل نشستهاند و جهل را علم نام گذاشتهاند و ظلم را عدل ناميدهاند» ()1 «هزار سال است که جميع فرق اثني عشريه نفس موهوميرا که اصال» موجود نبوده با عيال و اطفال موهومه در مداين موهومه ،محل معين نمودهاند و ساجد او بودند و اگر نفسي انکار او مينمود ،فتواي قتل ميدادند)2( ». «سالها به اسم جابلقا و جابلسا و ناحيه مقدسه ،خلق را فريب دادند و گمراه نمودند ...حال ...تفکر نموده و نمينمايند که حاصل فرق شيعه چه بوده و هست)3( ». «حزب شيعه که خود را افضل اهل عالم ميدانستند رواياتي نقل نمودهاند که هر نفسي قايل شود به اينکه موعود متولد ميشود ،کفر است و از دين خارج ،اين روايات سبب شد که جمعي را من غير تقصير و جرم شهيد نمودند)4( ». «جميع فساد عالم از اين جهال که به لباس علم ظاهر شدهاند بوده و خواهد بود)5( ». «اگر علماي عصر بگذارند و من علي االرض رايحه محبت و اتحاد را بيابند در آن حين نفوس عارفه بر حريت حقيقي آگاه شوند و راحت اندر راحت مشاهده نمايند و آسايش اندر آسايش»()6 «اين مظلوم خيال رياست نداشته و ندارد ،مقصود رفع آنچه سبب اختالفات احزاب عالم و تفريق ام است ،بوده و هست تا کل فارغ و آزاد شده و بخود پردازند)7( ». «منظور اين مظلوم از حمل شديد و باليا ،انزال آيات و اظهار بينات اخماد نار ضغينه و بغضا بوده و هست ،تا شايد قلوب عباد راحت جويد ...آنچه را که سبب نزاع و فساد بوده منع نموديم ...اگر اهل بها به اين کلمه عليا ناظر باشند «قل کل عنداهلل است» ( همه از جانب خداوندند) اين کلمه به مثابه آب است از براي خاموش کردن آتش کينه و دشمني». ()8 ********* )1برگرفته شده از کتاب آثار قلم اعلي صفحه .141 )2برگرفته شده از کتاب اقتدارات صفحه .244 )3برگرفته شده از کتاب مجموعه الواح ،لوح عبدالحميد صفحه .315 )4برگرفته شده از کتاب امر و خلق جلد 3صفحه .314 )5برگرفته شده از کتاب امر و خلق صفحه .136 )6برگرفته شده از کتاب امر و خلق صفحه .314 )7برگرفته شده از کتاب امر و خلق صفحه .315 )8برگرفته شده به مضمون از کتاب عهدي وصيتنامه حضرت بهاءاهلل.
حضرت بهاءاﷲ ما را از هر تعصبي نجات داد .تعصبات است که عالم را خراب کرده ،هر عداوت و نزاعي و هر کدورت و ابتاليي که در عالم واقع شده يا از تعصب ديني بوده ،يا از تعصب وطني ،يا از تعصب جنسي ،يا تعصب سياسي.
30
30
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
مواجب و مداخل حسين مخملباف
قسمت سوم آنچه گذشت :در يک روز جمعه در سالهاي دور ،پدر و مادري به همراه فرزند خود و تني چند از بزرگان خانواده به خواستگاري دختري کم سال به نام معصومه رفتند .داماد مردي نظامي بود که او را الماس خان ميناميدند .او که هنوز همسري در خانه داشت به فکر زن گرفتن دوباره افتاده بود. مادر اين مرد که به او فاطمه سلطان ميگفتند در توجيه ازدواج مجدد گفت که همسر پسرش نازا از کار درآمده است .معصومه رضايتي به ازدواج با مردي که خيلي از او مسنتر بود نداشت .پدر دختر گفت الزم است اطالعات بيشتري در مورد شغل ،ميزان درآمد ،جايگاه همسر نخست و ديگر امور مربوط به خواستگار به آنها بدهند .فاطمه سلطان را اين سخن خوش نيامد. پدر دختر سوالهاي خود را مطرح کرد .فاطمه سلطان عقيده داشت در يک زندگي زناشوئي آن چه اهميت دارد خرجي دادن مرد و تمکين زن است! گفت خانه پسرم اجارهاي است .او زن نازاي خود را به زودي طالق خواهد داد و هزين ه زندگي را از محل دريافت مواجب و مداخل تامين ميکند .سيد محمد ميدانست مواجب چيست اما از ماهيت مداخل بيخبر بود. در اين مورد توضيح بيشتر خواست .زن گفت کسي که ماهيت او بر ما مشخص نيست راهي براي به مجازات رساندن سريع افراد خاطي ابداع کرده است که مداخل نتيجه آن است.
ادامه داستان:
فاطمه سلطان مادر خواستگار گفت« ،ماموران جان برکفي مثل پسر من و همقطارهايش وقتي دزد يا هر نوع خالفکاري را دستگير ميکنند ،با جريمه نقدي يا جنسي فيالمجلس او را نقره داغ کرده و به سزاي عمل زشتش مي رسانند!» پدر ساده دل عروس ،که هنوز درک درستي از ماجرا نداشت پرسيد ،آيا اين جريمه نقدي ،فيالفور صورت مجلس شده و به صندوق دولت واريز ميگردد يا آن جنس ،به انبار دولتي تحويل ميشود؟ واي که سخن به جاي باريک و تاريک خود رسيده ،سختترين کار پاسخ دادن به همين سوال بود .فاطمه سلطان رند نيز از بيان واقعيت واهمه داشت اما چارهاي نبود و به هر حال بايد پاسخ ميداد .او دل به دريا زد و با خود گفت شايد اين خانواده نيز با او و الماسش هم راي باشند که کار درست همان است که اين مامورين انجام ميدهند .بنا براين دل يکدله کرد و گفت خير اين پول به صندوق دولت واريز نميشود .اين پول يا جنس، دستخوش مبارزه ،از جان گذشتگي مامورين و جريمه افرادي است که مادهشان براي خالف و خطا مستعد است! پدر دختر که تازه پي به ماجرا برده و ماهيت مداخل بر او روشن شده بود پرسيد« ،آيا اين کار حق حساب يا رشوه محسوب نميشود و آيا نشنيدهايد که رشوه دهنده و رشوه گيرنده هر دو در آتش خواهند سوخت؟» فاطمه سلطان که ديد قافيه را باخته و کار دارد خراب ميشود گفت« ،اي آقا! اينقدر سخت نگيريد .وقتي در دستگاه عريض و طويل دولت ،از وزير و وکيل تا رئيس و کارکنان ادارات که در جاي گرم و نرم بيخطر نشستهاند براي انجام وظيفه خود و راه انداختن ارباب رجوع اين پول را حق خود ميدانند و ميستانند ،شما از پسر جان برکف من و همقطارهايش چه توقع داريد». پدر درستکار و با ايمان دختر که در عمر خود نه ديناري در اين راه داده و نه ستانده بود ،گرچه ميدانست پاسخش به اين خانواده بي بند و بار شارالتان «نه» خواهد بود ،به احترام مهماني که در خانه بر سفره او نشسته بود گفت« ،با آنچه گفتيد و شنيديم گمان نميکنم زمين ه اين ازدواج فراهم و ميسر گردد .در عين حال اندکي به ما فرصت بدهيد تا با مشورت و همفکري اعضاي خانواده ،جوانب کار را سنجيده ،فردا يا پس فردا نتيجه را به اطالع شما خواهيم رسانيد ».فاطمه سلطان زيرک که پيشاپيش پاسخ را ميدانست در حالي که نيمخيز شده بود تا رفع زحمت کنند ،به خان عمو اشاره کرد تا او نيز به عنوان بزرگتر آن جمع از جاي برخيزد و به دنبال کار خود بروند. پس از رفتن خواستگارها ،سيد محمد که از شنيدههاي خود برآشفته شده بود ،رو به افراد خانواد ه خويش کرد و به رسم درد دل و شکوه از روزگار گفت« ،از قرار! ما مسلمان هستيم .در تقسيم بندي اسالم به شاخههاي فرعي ،خودمان را شيعه و بهترين ميدانيم .بهشت را پيشاپيش براي ما آب جارو کرده و حوري و غلمان در انتظار ما هستند .نماز را به نام خدا آغاز ميکنيم .حمد و تسبيحش ميگوئيم ،بخشنده و مهربانش ميخوانيم و اينکه مالک روز جزاست و همه به او نيازمند هستيم و او از همه بينياز است .از هفده رکعت نماز خود ،در ده رکعت آن و در سه يا پنج نوبت ،به خدا ميگوئيم ،تنها تو را ميپرستيم و تنها از تو ياري ميجوئيم .ما را به راه راست هدايت کن .راه کساني که به آنها نعمت دادهاي نه کساني که مورد خشم تو قرار گرفتند و نه گمراهان .و نيز ما شيعهها افزون بر اينها ،درخواست از خدا را چربتر کرده در قنوت نيز براي دنيا و آخرتمان نيکي طلب ميکنيم و نجات از آتش دوزخ .اما با وجود اين تکرار کردن روزي چند نوبت ،نگاهي به حال و روز ما مسلمانان بيندازيد .بيشتر ما مسلمانهاي غير عرب ،معني کلمهاي از درخواست خود از خدا را نميفهميم .طوطي وار نماز ميخوانيم و عادتي را مرتب تکرار ميکنيم .تازه آنها که زبانشان عربي است چه گلي بر سر خود زدهاند .گمراهتر و نادانتر از ما!» سيد محمد در ادامه گفت« ،از شخص نمازخواني پرسيدم «اهدنا الصراط المستقيم» يعني چه؟ گفت يعني از خدا ميخواهيم ياريمان کند تا از پل صراط به راحتي و آساني عبور کرده به بهشت برويم و در آن جا بخوريم، بخوابيم و »! .....سيد محمد در ادامه گفت« ،داشتم با خودم فکر ميکردم ،شک نيست خدا بندههاي خود را خيلي خوب ميشناخته است که به مسيحيها فرمان داده فقط هفتهاي يک نوبت در روزهاي يکشنبه به کليسا بروند و به عبادت بپردازند .به موعظه گوش کنند و روح خود را براي يک هفته جال بخشند .البد همين هفتهاي يک نوبت براي آنان کافي بوده است .اما روزي هفده رکعت نماز بر ما مسلمانها مقرر شده است که در خالل آن ،ده دفعه از او تمناي هدايت به راه راست ميکنيم و چه و چه .......آخرش هم اين است حال و روز ما». سيد محمد گفت« ،ميگويند بايد خوشبين بود و هميشه نيمه پر ليوان را ديد .سختي کار فقط همين صد سال اول است .بعد همه چيز درست خواهد شد .ميگويند صبور باشيد و اين صد سال را تاب بياوريد و بهانههاي بنياسرائيلي نگيريد .با اين حساب البد هرکس زنده بود اصالح کارها و به راه راست هدايت شدن مسلمانان را خواهد ديد و اگر هم تا آن هنگام مرد و به جهان ديگر رفت ،در بهشت برين ،مرد و زن شيعه در آغوش حوريها و غلمان خوش خواهند گذرانيد ».سيد محمد در خاتمه به اين جمع بندي رسيد که« ،اگر گفتار ،کردار و پندارمان
درست نباشد ،خم و راست شدن و ذکري نامفهوم بر زبان جاري کردن ،زحمت بيهودهاي بيش نيست .آش همين آش و کاسه همين کاسه و نتيجه همين بلبشويي است که داريم ميبينيم .مقيد و متعصب در نمازخواندن اما فقط حرف ،عادت و تکرار! غافل از اينکه نماز مقرر شده تا روزي چند نوبت با جسم ،ذهن و روحي پاک به راز و نياز با خالق خويش پرداخته، ستايشش کنيم .در کارها از او کمک بخواهيم و اين خواستن مکرر روزانه بايد نتيجهاي نيکو و عملي داشته باشد و تنها يک رفع تکليف زباني نباشد».
سيد محمد که ناگفتههاي بسيار در گلو داشت گفت، «عجبا که ،در گردهمائيهاي خود ـ به هر منظور و هر بهانه ـ که متاسفانه عموما غيبت و بدگوئي رواج دارد ،نزديک اذان، بيشتر ما سراسيمه به دنبال وضو گرفتن هستيم تا از ثواب نماز اول وقت بيبهره نمانيم». سيد محمد سوز دل را با اين جملهها از سينه بيرون فرستاد« ،خدايا به تو پناه ميبريم از شر وسوسههاي شيطان. خدا جان نميشد اين شيطان لعنتي قدرتمند را به جان ما آدمهاي مستعد گول خوردن نميانداختي؟» ادامه دارد . . .
I
PA
31
For Advertisement Call:
مرتضي حسيني دهکردي از ترانهسرايان ارجمند و برجستهاي كه سحر كالم آنان در گسترش موسيقي نوين ايران، نقش انكارناپذيري به جاي نهاده است ،ميتوان از دكتر سيروس آرينپور ياد كرد. با آنكه از اين شاعر ،بيش از سه ترانه باقي نمانده ،اما كيفيت آثار او به حدي بديع ،واال، پرعمق و تأثيرگذار است كه به راحتي ميتوان وي را از پيشگامان هنر ترانهسرائي ايران دانست. همانطوريكه قب ً ال اشاره شد تا اواخر دهه 1320خورشيدي ،به جز چند استثناء ،اغلب ترانههائي كه ساخته ميشد ،كالمي كهنه داشت و از سوز و گدازهاي عشقهاي مجازي و درد و رنجهاي موهوم و توصيف سر و سينه و چشم و ابروي معشوقههاي خيالي تجاوز نميكرد و دقيقترين و باهوشترين افراد نيز از درك و فهم معنا و مفهوم اين سخنان عادي و تكراري عاجز بودند و كمترين زيبائي و لطف در آنها نميديدند. در اوائل دهه ،1330جواني پا به عرصه ترانهسرائي نهاد كه با زباني بسيار ساده و دلنشين كه براي همه مردم ،اعم از شهري و روستائي قابل درك بود ،سرود زندگي سر داد و به جاي مبتذالت رايج ،از لطافت باران در شاليزارها ،از نشاكاري دختران جوان و آوازهاي دسته جمعي آنان ،از دلدادگيهاي جواني در مزارع سبز و خرم و از زيبائيهاي حيات سخن ميگفت و تصويري از بهشت را در ترانه خود بازتاب ميداد و كدام انساني را ميتوان يافت كه تحت تأثير اينهمه زيبائي و لطافت و افسون قرار نگيرد؟ سخن از ترانه جاودانه« :بارون بارونه» در ميان است .ترانهاي كه از برترين آثار موسيقي معاصر ايران به شمار ميآيد و نبوغ شاعرانه سيروس آرينپور آن را خلق كرد و در تاريخ موسيقي ايران ماندگار شد (براي كسب اطالعات بيشتر در مورد ترانه «بارون بارونه» ،به جلد اول كتاب «هزار آوا» مراجعه شود). سيروس آرينپور در سال 1317خورشيدي در بردسير از نواحي نزديك شهر كرمان به دنيا آمد .دنياي كودكي او در ميان زيبائيهاي طبيعت و مزارع و باغهاي خيالانگيز آن ديار سپري شد. او در ده سالگي به همراه خانواده ،نخست به تهران و سپس به كرمانشاه رفت و سرانجام مقيم تهران شد و در دبيرستانهاي ايرانشهر و مروي به تحصيل پرداخت و پس از اخذ ديپلم عازم كشور اتريش گرديد و تحصيالت خود را تا اخذ درجه دكترا در رشته حقوق و فلسفه و جامعهشناسي و اقتصاد ادامه داد و در سال 1345به ايران بازگشت و در سازمان برنامه و بودجه به كار اشتغال ورزيد. آرينپور در سال ،1360در جوي ملتهب و آشفته كه فضاي اجتماعي ايران را فرا گرفته بود، به زندان افتاد و مدت شش ماه دشوار و پرعذاب را پشت سر نهاد و باالخره پس از رهائي ،به اروپا رفت و سالها مقيم كشور فرانسه شد و در روز دهم دی 1391برابر با 30دسامبر 2012 در پاريس درگذشت. سيروس آرينپور از كودكي ذوق ادبي و نويسندگي داشت .او پس از مراجعت از اروپا ،از طريق برادر اديب خود ايرج آرينپور ،با بسياري از هنرمندان و شعرا و نويسندگان آن دوران مانند :نصرت رحماني ،نادر نادرپور ،نوذر پرنگ ،محمدعلي جعفري ،عباس پهلوان ،فريدون خادم و ايرج نبوي آشنا شد و با مطبوعات آن زمان به همكاري پرداخت و گهگاه اشعار وي در نشريات مختلف منتشر ميگشت ،اشعاري با ويژگيهايي كه مورد قبول اهل ذوق و ادب قرار ميگرفت .اغلب اشعاري كه از وي به چاپ ميرسيد ،دوبيتيهاي زيبائي بودند با زبان شكسته مردمي و مضمونها و تشبيهات نو كه به كوتاهي احساسات دروني انسانها يا وصف لحظههاي فراموش نشدني را به سادگي و بدون تكلف بيان ميكردند. از جمله مطبوعاتي كه آرينپور با آنها همكاري داشت ،مجله «آژنگ جمعه» به سردبيري ايرج نبوي بود كه دفتر كار او مركز تجمع بسياري از هنرمندان و نويسندگان و شعرا به شمار ميرفت .در اين دفتر بود كه سيروس آرينپور با عطااهلل خرم موسيقيدان و آهنگساز كرد تبار و منوچهر سخائي خواننده خوش صدا كه از روزنامهنگاران بود و خبرنگاري روزنامه «كيهان» را به عهده داشت ،آشنا گشت و اين آشنائي موجب شد كه وي نيز به دنياي ترانهسرائي رو كند و آثار گرانقدري به وجود آورد كه از برترين ادبيات آهنگين ايران در دوران معاصر به شمار ميآيد. ترانههائي كه نه تنها براي جوانها و روشنفكران جذابيت داشت ،نظر اكثر طبقات جامعه را جلب كرد و صاحبنظران دريافتند كه به جز عشقهاي مجازي و گريه و زاريهاي مبتذل و توصيف اندام معشوقهاي خيالي ،مفاهيم ارجمندي وجود دارد كه سرشار از زيبائي و هنر است .مفاهيمي كه نه تنها در زمان ما ،بلكه در همه زمانها معتبر است و بر دل و جان مينشيند .ترانههائي كه زندگي انسانها را اعم از زشت يا زيبا بازتاب داده و لحظههاي فراموش نشدني حيات را به تصوير ميكشد و در مردم شور و شوق شنيدن برميانگيزد. در هر حال عطااهلل خرم ،سه آهنگ در اختيار سيروس آرينپور قرار داد تا اشعار مناسبي بر روي آنها بگذارد ،سه اثر ماندگاري كه بعدها به« :بارون بارونه»« ،شادوماد» و «پرستو» شهرت يافت .كالم ساده و دلنشين و بيتكلف اين آثار همراه با جذابيت مضامين و لطافتي كه در آنها وجود داشت ،آن چنان شنوندگان را تسخير كرد كه هر سه ترانه طي مدت كوتاهي ،مانند عطري لطيف و دلپذير ،همه نقاط ايران ،اعم از شهر و روستا را فرا گرفت. چند ماهي پس از اجراي ترانه «بارون بارونه» در راديو ،نگارنده اين سطور از جاده هراز به مازندران ميرفتم .از 25ـ 30كيلومتري آمل به بعد شاهد شاليزارهاي متعددي بودم كه دختران و زنان شاليكار ،نشاكاري ميكردند و به وجهي بديع و دلانگيز« ،بارون بارونه» را با هارموني دلنشيني به طور دسته جمي ميخواندند و طنين آواز آنها همه جا را گرفته بود. «بارون بارونه» سرود زندگي شده بود و هنوز هم سرود زندگي است و در تاريخ هنر معاصر ايران ،غير از «سرود اي ايران» و «مرغ سحر» و «مرا ببوس» اثر موسيقائي ديگري را نميشناسيم كه بدين درجه از محبوبيت رسيده باشد. به نوشته آرينپور نام «بارون بارونه» را عطااهلل خرم انتخاب كرد و نام دو ترانه ديگر بر اساس اشعاري كه روي آنها ساخته شد تعيين گرديد .در نامهاي كه آرينپور براي نويسنده ارسال داشته ،از ترانه ديگري هم ياد ميشود ،ترانهاي كه ريشه لري داشت ،ولي نه او و نه عطااهلل خرم اطالعات بيشتري در مورد اين اثر لري ندادهاند.
31
32
32
آزار مستمر زنان و کودکان ايران راديو زمانه
رييس مرکز توسعه ،پيشگيري و درمان اعتياد سازمان بهزيستي ايران با اشاره به نتايج پژوهشي که به تازگي در تهران از سوي اساتيد دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي انجام شده و در آن هزار زن از مناطق 22گانه شهر تهران به شکل تصادفي مطالعه شده بودند، اعالم کرده که 27درصد از زنان تهراني 19تا 49ساله گفتهاند که در يک سال اخير مورد خشونت همسرانشان قرار گرفتهاند. به گفته فريد براتي سده بر اساس همين پژوهش خشونت جسمي سبک در زنان نزديک به 4.2درصد به شکل زياد و خيلي زياد برآورد شده است. او گفته ميزان خشونت جسمي شديد که منجر به ضرب و جرح در زنان شده 1.4درصد بوده و 9درصد از زنان خشونت عاطفي را به شکل خيلي زياد و زياد تجربه کردهاند. بر اساس اين پژوهش ،خشونت کالمي ،رقمي نزديک به 7.9درصد را ميان زنان تهراني نشان ميدهد .همچنين اين پژوهش خشونت جنسي را در حدود 5.4درصد برآورد کرده است .در مجموع خشونت در ميان 5.5درصد زنان تهراني به شکل زياد و خيلي زياد اتفاق افتاده است. براتي با اشاره به اينکه در تهران شيوع خشونت بين 25تا 40درصد اعالم شده است، گفته که خشونت عاطفي بين 50تا 60درصد در تهران رواج دارد. اين روانشناس با مقايسه آمارهاي خشونت جسمي در ايران ،چنين نتيجهگيري کرده که در ايران آمار خشونت به نسبت به بسياري از کشورها ارقام بااليي را نشان نميدهد .او به پژوهشهايي اشاره کرده که ميزان خشونت کالمي در کشور ترکيه را 54 درصد ،خشونت جسمي 30درصد و خشونت جنسي را 6.3درصد نشان ميدهد. رييس مرکز توسعه ،پيشگيري و درمان اعتياد سازمان بهزيستي کشور ،ضمن اشاره به اينکه سازمان جهاني بهداشت در سال 2013خشونت عليه زنان از سوي شرکاي زندگي را حدود 30درصد اعالم کرده ،گفته در ايران ميزان خشونت خيلي باال نيست ،اما روند رو به گسترش خشونت نگران کننده است .به گفته براتي ،زنان ايراني هنوز نميدانند بايد موارد خشونت را به کجا گزارش کنند و ممکن است نگاه فرهگي و سنتي باعث شود فکر کنند خشونت بخشي از زندگيشان است که بايد آن را تحمل کنند. او در عين حال تاکيد کرده که اگر اين رقم در سطح کشور مبنا قرار بگيرد قطعا در بسياري از استانها ميزان خشونت باالتر است ،چون در تهران زنان نسبت به حق و حقوق خودشان آگاهترند و رابطه زنان و مردان نيز به لحاظ فرهنگي با خشونت کمتري همراه است. براتي سده همچنين گفته که بسياري از زنان ايراني فکر ميکنند خشونت تنها شامل آسيبهاي جسمي ميشود درحاليکه انواع خشونت جسمي ،عاطفي و کالمي و رواني نيز در اين دسته بندي قرار ميگيرند. او با تاکيد بر اينکه زنان ايران معموال زماني براي طرح شکايت از خشونت به مراجع قانوني مراجعه مي کنند که خشونت جسمي شديدي نسبت به آنها اعمال شده باشد گفته است« ،زنان گاهي خشونتهاي جسمي ماليمتر را بخشي از زندگي روزمره و سرنوشتشان ميدانند». براتي سده با اشاره به اينکه پذيرش خشونت ،تقصير زنان نيست و ريشه فرهنگي دارد، گفته است« ،زنان بايد خشونت را اعالم کنند و دستگاههاي متولي که پيگير خشونت هستد نيز بايد به دنبال احقاق حقوق اين زنان باشند».
در همين زمينه: فراگير شدن کودک آزاري در ايران
به دنبال وقوع يک مورد ديگر از کودکآزاري در ايران ،والدين سارينا ،دختر پنج ساله سمناني او را به بيمارستان اميرالمومنين سمنان منتقل کردند. همين تازگي بود که خبر کشته شدن کودکي دو ساله به نام اهورا به دست پدرخواندهاش، منتشر شد که حاال اعالم شده است کودکي به نام سارينا که دچار جراحتها و سوختگيهاي متعدد بوده ،در بخش آي سي يوي بيمارستان اميرالمومنين سمنان بستري شده است. پانته آ تاجيک ،پزشک معالج سارينا گفته که اين دختر پنج ساله در حال خفگي به کارکنان بيمارستان تحويل داده شده و عالوه بر جراحت و خونريزيهاي سطحي ،دچار خونريزي مغزي در ناحيه چشم بوده که با تالش پزشکان ،سطح هوشياري اين کودک افزايش يافته و حالش رو به بهبود است. سرهنگ حسين پيوندي ،معاون اجتماعي فرماندهي انتظامي استان سمنان هم وقوع اين کودک آزاري را تاييد کرده و گفته است« ،در تحقيقات مشخص شده اين کودک شاهد اتفاقي بوده و شخص سومي در حضور پدر و مادرش ،او را براي ترساندن از اينکه مساله را بازگو نکند ،کتک زده است». به گفته معاون اجتماعي فرماندهي انتظامي سمنان ،والدين به اين رخداد اعتراضي نکردهاند .مادر در بيمارستان کنار بالين فرزندش حضور دارد ولي از پدر خبري در دست نيست و مردي که سارينا را نيز وحشيانه کتک زده ،متواري است. طبق تعريف سازمان جهاني بهداشت ،سوء رفتار با کودکان يا کودکآزاري ،تمام شکلهاي بدرفتاري جسماني ،عاطفي ،رواني ،آزار جنسي و غفلت از کودک را شامل ميشود که ميتواند به سالمت ،بقا ،روند رشد و کرامت انساني او آسيب بزند. برخي آمارها نشان ميدهند کودکآزاري و اعمال خشونت نسبت به کودکان در ايران افزايش يافته است .اغلب اقدام کنندگان به کودک آزاري ،والدين هستند و مواردي که بيگانگان و غريبهها را شامل ميشود تنها درصد کمي را به خود اختصاص ميدهد. در خانوادههايي که داراي مشکالت و ناهنجاريهاي رواني و عاطفي هستند خطر کودک آزاري باالست .مشکل در زمينه کنترل خشم ،آستانه تحمل پايين ،ناکامي ،افسردگي ،کاستي در زمينه برقراري همدلي و عدم انعطاف پذيري شخصيتي ،از عوامل مهم کودکآزاري هستند. در همين زمينه حسين اسدبيگي ،رئيس مرکز فوريت هاي اجتماعي سازمان بهزيستي، به خبرگزاري «ايلنا» گفته است« ،در سال گذشته 86درصد از کودکآزاريها از سوي پدر و مادرها صورت گرفته که 60درصد موارد توسط پدر 26 ،درصد موارد توسط مادر و بقيه
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
موارد از سوي برادر و بعد خواهر صورت گرفته است». برخي صاحبنظران معتقدند به دليل فرهنگ استبدادي غالب در حوزه پرورش کودکان، خشونت نسبت به کودکان -چه جسماني و چه رواني -از ديرباز اعمال ميشده ،اما به علت فقدان نهادهايي قربانيان از که حمايت کودکآزاري کنند يا نبود آگاهي کافي ،کودکآزاري امري عادي تلقي ميشده است. در ايران تنها 15سال است که کودکآزاري بهعنوان «جرم عمومي» شناخته ميشود و پيگيري آن منوط به شکايت قرباني نيست. در اين رابطه در سال 1381قانوني با 9ماده در دولت محمد خاتمي تصويب شد .در ماده چهار اين قانون براي کودکآزار سه تا شش ماه زندان يا جزاي نقدي تعيين شده که در بسياري از پروندهها از اين مجازات نيز دريغ ميشود .البته اين مجازات تنها براي کودکآزاري است يعني موردي که منافي عفت نباشد. در پروندههاي مربوط به انجام اعمال منافي عفت با کودکان ،در صورت اثبات جرم ،مجازات اعدام تعيين شده است. مجازاتهايي که براي کودکآزاري در نظر گرفته ميشود معموال متناسب با جرم نيست و بستگان درجه يک ،بهويژه پدر ،حتي در مواردي که آزار منجر به قتل کودک شود ،به مجازات سنگيني نميرسند.
در همين زمينه بيشترين کودکآزاريها در دنيا از سوي والدين
آيا تا بهحال از پدر و مادرتان کتک خوردهايد؟ اگر پدر و مادر هستيد، آيا فرزندانتان را کتک زدهايد؟ آيا آنها را از نظر رواني و عاطفي آزار دادهايد؟ طبق آمارها ،پدران و مادران ايراني با اينکه ممکن است معتقد باشند بيش از ديگران به کودکانشان عشق ميورزند ،اما در ميان پدر و مادرهايي جاي دارند که بيشترين آزار را به کودکان وارد ميکنند. حامد فرمند ،فعال حقوق کودک و حقوق بشر اما اين واقعيت را که والدين بيشترين آزارگران کودکان هستند ،امري جهاني ميداند. اگر چه بسياري ،کودکآزاري را با کتک زدن کودک يا آزار جنسي يکي ميدانند ،اما کودکآزاري ابعاد وسيعتري دارد .حامد فرمند ،کودکآزاري را چنين تعريف ميکند« ،طبق تعريف سازمان جهاني بهداشت ،سوء رفتار با کودکان يا کودکآزاري ،تمام شکلهاي بدرفتاري جسماني ،عاطفي ،رواني، آزار جنسي و غفلت از کودک را شامل ميشود که ميتواند به سالمت ،بقا، روند رشد و کرامت انساني او آسيب بزند». برخي آمارها نشان ميدهند کودکآزاري و اعمال خشونت نسبت به کودکان در ايران افزايش يافته است. فرمند درباره افزايش اين آمار ميگويد« ،شخصا معتقدم اگر در آمار شاهد افزايش هستيم ،بايد آن را به فال نيک بگيريم و آن را ناشي از شفافيت بيشتر ،کاربرديتر شدن اطالعرساني و اعتماد مردم به مراکز رسيدگي به آزار کودک و همچنين آگاهي افراد از انواع آزارها و لزوم اطالع رساني تلقي کنيم». مريم ،زني 54ساله در تهران در پاسخ به اينکه چگونه بايد کودکان را پرورش داد ميگويد« ،در دوران ما بچهها جرأت نداشتند اين قدر شلوغ کنند و بي ادب باشند .از کمتر از يک سالگي کتک شان ميزديم ،ميترسانديم شان و به اين ترتيب ادب ميشدند و ياد ميگرفتند چطور بايد رفتار کنند. اما حاال خانوادهها تربيت کودک بلد نيستند .اجاره ميدهند بچهها به آنها رياست کنند و يک نسل لوس و بيعرضه به وجود آمده است». مريم در واقع به پديدهاي اشاره کرده که چند سالي است ميان مردم ايران با عنوان «فرزندساالري» شناخته ميشود .حامد فرمند درباره پيدايش فرزندساالري در ايران ميگويد« ،آنچه ما از آن به عنوان «فرزندساالري» ياد ميکنيم ـ اگر استفاده دقيقي از کلمات و مفاهيم باشد ـ نقطه نامتعادلي است که ما از تربيت همراه با تنبيه بدني و بدون در نظر گرفتن شأن انساني کودک تا رعايت حقوق او در حال طي کردن هستيم .شايد اتفاقي را که افتاده بتوان در نوعي از والدگري تعريف کرد که از آن به عنوان «والدگري سهلگيرانه» ياد ميشود و در مقابل شکل والدگري والدين ما يعني فرم استبدادي آن قرار ميگيرد». به گفته اين فعال حقوق کودک ،نوع سومي از والدگري وجود دارد که آن را اقتدارگرا ميدانند و برخي آن را با حالت استبدادي اشتباه ميگيرند. در والدگري اقتدارگرا ،شما قواعد و اصولي داريد که با گفتوگو و استدالل و توضيح در مورد کودکتان اجرا ميکنيد. حسين حسيني ،جامعه شناس هم به خبرگزاري «ايلنا» گفته است که
November 2017
خشونت و کودکآزاري در طبقات فرودست جامعه بيشتر است .به گفته او زنان و کودکان در خانوادههاي حاشيهنشين و خانوادههايي که سطح سواد آنها پايين است و از درآمدهاي پايينتري برخوردار هستند ،بيشتر در معرض اين آسيبها و خشونتها قرار دارند. اين جامعه شناس گفته است« ،طبق مطالعات هر چقدر از طبقات مرفه اقتصادي به سمت طبقات پايين و زحمتکشان جامعه برويم ميزان خشونت خانوادگي افزايش پيدا ميکند .بخشي از اين خشونتها قطعًا ناشي از شرايط بد اقتصادي است». حامد فرمند اما با نقطه نگاه حسين حسيني لزوما موافق نيست .او درباره اينکه آيا آمار کودکآزاري در طبقات فرودست بيشتر است ميگويد، «نه آمار دقيقي در اين رابطه وجود دارد و نه من مايلم که برچسبي به طبقات جامعه بزنم .اما اگر منظور سوال اين باشد که آيا اين گروه به دليل فشارهاي اقتصادي ،رفتار خشونت آميزي با خانواده و کودک خود دارند يا نه ،جواب من اين است که در عين حال که بايد از نظر تحقيقي ،ارزيابي دقيق و نتيجه آماري قابل اتکايي داشته باشيم تا به نتيج ه برسيم ،اما حتي اگر آمار هم چنين رفتاري را تاييد کند ،حدس من اين است که ما آزار کودک را به تنبيه بدني يا آزار جسمي تقليل دادهايم ،در صورتي که انواع ديگري از کودکآزاري را به دليل نداشتن تعريف درست ،نداشتن آمار دقيق و وجود شرم و ناتواني کودک در بيان وضعيت خود ،ناديده گرفتهايم .انواعي که لزوما تنها به کودکان خانواده با مشکالت مالي خالصه نميشود». با وجود اين ،حامد فرمند اين مساله را ميپذيرد که طبق تحقيقات صورت گرفته ،رابطه مستقيمي بين فقر ،فشارهاي مالي و والدگري غيرکارآمد وجود دارد. به گفته او افراد متعلق به طبقات فرودست يا آنها که با فقر دست به گريبانند ،به دليل سطح دسترسي کمتر به منابع آموزشي ،بيشتر در معرض داشتن تعلق خاطر به نوعي از والدگرياند که طبق يافتههاي امروز به آزار کودک منتهي ميشود .اين گروه همچنين به دليل فشارهاي اقتصادي ممکن است وادار به استفاده از کودک در تامين مخارج خانواد ه شوند که به «کار کودک» معروف است و از مصاديق کودکآزاري محسوب ميشود. اما اين فعال حقوق کودک معتقد است نشانه گرفتن خانواده به عنوان منشا اين آزارها ،چنانچه در طرحهاي موسوم به «ساماندهي کودکان کار» مطرح است ،نديدن چرخه توليد اين آسيب اجتماعي و ناتواني در حل دائمي آن است. مدارس و نظام آموزش و پرورش هم سهم بسيار مهمي در ارتقاي فرهنگ پرورش کودکان دارند. حامد فرمند ميگويد تنها چند دهه است که قوانين مرتبط با حفظ حقوق و کرامت انساني کودک و همچنين سابقه تغييرات سيستم آموزشي- تربيتي بدون تنبيه بدني در دنيا شکل گرفتهاند .اين دستاوردها تا حدي به ايران هم رسيدهاند. با وجود اين ،فرمند معتقد است« ،به دليل اينکه در سيستم عمومي آموزش در مدارس ،برخي مهدکودکها و رسانه هاي جمعي رسمي ،اين ارتقاي سطح آموزش فراگير و متناسب با آموختههاي نوين نشده ،تضادها و تناقضها خودشان را به شکل برخي رفتارهاي نامتناسب با حفظ حقوق و کرامت کودک نشان ميدهند». در نظام آموزشي ايران و رسانه رسمي ،هنوز فرهنگ پرورش کودک بدون کودکآزاري جسمي ،رواني ،عاطفي (غفلت نسبت به کودکان) ،گفتمان غالبي ندارد ،اما رسانههاي غيردولتي يا شبکههاي اجتماعي ،کانالهايي هستند که مردم مي توانند با استفاده از آنها آگاهي خود را در اين زمينه ارتقا دهند. حامد فرمند معتقد است با حجم اطالعاتي که در اين پلتفرمها جا به جا مي شوند و مطالبي که به فارسي ترجمه يا توليد شده و از طريق رسانههاي همگاني ،شبکههاي مجازي و فضاهاي تخصصي در اختيار خانوادهها قرار مي گيرند و همچنين ارتباط خانوادهها با يکديگر در سراسر دنيا و انتقال تجربهها ،سطح آگاهي در بسياري از خانوادهها باال رفته و رفتار آنها با کودکان تغيير کرده است.
I
33
PA فروردين (بره)
33
For Advertisement Call:
مرداد (شير)
آذر (کمان)
معموالً آدمي هستيد که قبل از اينکه فکر کنيد اعمال شما چه تاثيري روي ديگران دارد دست به عمل ميزنيد .به هر حال در اين روزها اين کلمات شماست که دوستانتان را متاثر کرده و بيش از آنکه متوجه باشيد به روابط شما با ديگران لطمه ميزند .اغراق کردن در اين وضعيت يا کش دادن به حقايق تغيير يافته ديگر کمکي نميکند .شما نميتوانيد از واقعيت فرار کنيد .پس بهتر است به خوبي از آغاز کار اهل عمل باشيد .بلند پرواز بودن هيچ اشکالي ندارد ولي تا زماني که بتوانيد هر از گاهي يک قدم عقبنشيني کنيد و از ثمرهي تالشتان لذت ببريد. در اين ماه ،هر چيزي که قسمتتان باشد رخ ميدهد .ولي مقاومتي از سمت شما وجود دارد ،چون باور داريد نبايد بدون تالش چيزي به دست آوريد .با وجود تالشهاي بسيار در زندگيتان همچنان بر اين باوريد که بايد مانند زنبوري کارگر بيوقفه فعاليت داشته باشيد.
با وجود اينکه ممکن است در حال تجربه جدال دروني سختي بين عقل و قلب خود باشيد ،احتماال تصميم خواهيد گرفت که احساسات خود را ناديده بگيريد. شايد شما به درستي اعتقاد داشته باشيد که افکار معقول در نردبان تکامل زندگي بر احساسات برتري دارد ،اما واقعيت اين است که عقل و منطق به هيچ وجه بر عشق و عالقه برتري ندارد .اين جنگ دروني خود را کنترل کنيد و سعي کنيد در حالي که در جستجوي تعادل در زندگي خود هستيد از آن براي ايجاد کانالهاي ارتباطي بهره ببريد. در اين ماه ،نيازتان براي ماجراجويي بيشتر از هميشه خواهد شد و با وجودي که فکر ميکنيد بايد محتاط باشيد ولي گامهاي بلند پروازانهاي بر ميداريد. رفتار حاضر شما در کنترل منطق شما قرار ندارد ،اما مطمئن باشيد که اگر به صداي قلبتان گوش کنيد ،خطر کردن ميتواند روند هوشمندانهاي در زندگيتان فراهم آورد.
ممکن است آنقدر مستبد و خود رأي باشيد که سهوا» يکي از نزديکان خود را عصباني کنيد .شما فکر ميکنيد که چون ادعا ميکنيد گفتن حقيقت آسانتر از الپوشاني آن است ،پس آمادهايد تا احساسات خود را با هر کسي تقسيم کنيد. اما حقيقت اين است که وقتي زمان اين کار فرا ميرسد شما اولين کسي هستيد که از آن فرار ميکنيد .به ياد داشته باشيد اگر بخواهيد احساسات خود را به عنوان رازي در قلبتان پنهان کنيد هيچ اتفاقي نميافتد .از چيزي به جز خود نترسيد و تا زماني که در اين رود احساسي جريان داريد در آبش بپريد. در اين ماه ،شما بين وظايف كاريتان و مسئوليتهاي خود در خانه قرار گرفتهايد. اين امر حتي اگر موقتي باشد ،شما بايد بتوانيد هر نوع مشكلي را حل كنيد. خوشبختانه دور و بريهايتان به خاطر شما و به طور موازي با شما حركت ميكنند و با كمك كردن به شما واقعًا معجزه خواهند كرد .شما آدم ناداني نيستيد ،اما بهتر است اين رازي را كه بهتان گفتيم فع ً ال به هيچ كس نگوييد.
ارديبهشت (گاو)
شهريور (خوشه)
دي (بز)
بلندپروازي به سادگي ميتواند شما را از مسيرتان منحرف کند ،ولي قادريد که با تغيير مقداري از عوامل جايگزين شرايط خود را تغيير دهيد .طبيعتا زندگي بسيار پيچيده است ،بنابراين سعي نکنيد تا خود را حتي در جزييترين امور استاد بدانيد و بخواهيد که به تنهايي گليم خود را از آب بيرون بکشيد .فقط روي بخشهاي مهم تمرکز کنيد .خوشبختانه بقيه چيزها به خودي خود حل خواهند شد .اگر همراه ديگران درگير يك پروژه شدهايد ،به جاي اينكه نگران سازنده بودن خود باشيد ،سعي كنيد كارهايي انجام دهيد كه با اعضاي ديگر گروه هماهنگ باشد. در اين ماه ،براي لذت بردن از زندگي ،بيشتر به کارهاي فرعي توجه کنيد .از روزهاي خودتان لذت ببريد و الزم نيست عذاب وجدان داشته باشيد .سفر هر چند کوتاه ميتواند تعادل تازهاي در زندگي روزمره شما فراهم آورد.
روند امور ميتواند شما را فريب دهد تا فکر کنيد که به طرز خاصي باهوش و درايت شدهايد ،با اين حال نميتوانيد از ميدان موانع که در سر راه شما قرار دارد فرار کنيد؛ اين يک زمان دگرگون کننده است .شما بايد تصميم بگيريد که آيا به جلو برويد يا سر جاي خود بمانيد ،يا اينکه آيا ميخواهيد که عوامل جايگزيني که ميتواند تغييرات مهمي در زندگيتان بدهد را بررسي کنيد .االن وقت آن فرا رسيده است؛ ذهنتان را سر و سامان دهيد و حرکت کنيد. در اين ماه ،رابطه دوستانه خاصي با يك نفر برقرار كردهايد و فكر ميكنيد كه اگر بخواهيد به اين رابطه پايان دهيد بايد همه زندگيتان تغيير كند .بنابراين اين موضوع خيلي شما را نااميد و همچنين خسته كرده است .اعتماد بيش از اندازه شما به ديگران باعث شده كه خيلي بياحتياط عمل كنيد .اما سعي كنيد كه به خاطر منافع يك نفر ديگر كاري انجام ندهيد.
خرداد (دو پيکر)
مهر (ميزان ،ترازو)
شما معموال وقتي مجبور به بحث و جدل با کسي ميشويد ،به خوبي ميتوانيد از اين موقعيت ناخوشايند فرار کنيد .شما ميتوانيد در جستجوي دردسر باشيد يا اينکه يک مخالفت و درگيري ساده را به يک موقعيت پيچيده و بسيار سخت تبديل کنيد .خود را قرباني اين وسوسه نكنيد؛ به خاطر اينکه مجبور ميشويد رفتار ناخوشايندتان را اصالح و حتي مجبور ميشويد با کساني که با افکارتان مخالف هستند همکاري کنيد .کارهاي غيرضروري خودتان را به آينده نزديک موکول کنيد تا بيشترين بهره را از انرژي خود ببريد. در اين ماه ،دوباره ميخواهيد به مشكالت قديمي توجه كرده و سعي ميكنيد براي تعادل برقرار كردن بين نيازهاي خود و نيازهاي دوستان و همكارانتان تعادلي متناسب برقرار كنيد .وقتي كه اين اتفاق بيفتد براي خود شما هم به اندازه ديگران تعجبآور خواهد بود .بنابراين تا دير نشده عجله كنيد؛ هرچه در دلتان داريد در طول روز بيرون بريزيد.
واقعا سخت است که دوباره تعادل را در زندگي خود برقرار کنيد ،به خاطر اينکه ممکن است احساس کنيد بسيار سخت است که باالخره «بله» يا «نه»! شما مايليد که از حاشيه بيرون برويد تا بتوانيد در متن زندگي محدوديتهايي براي خود ايجاد کنيد ،اما شايد برايتان سخت باشد که از آن قوانين پيروي کنيد .تنها راهي که ميتوانيد واکنش دنيا و کائنات را نسبت به تصميمات خود امتحان کنيد اين است که «خالق و مبتکر» باشيد .اين کار آنقدرها که به نظر ميرسد سخت و دشوار نيست؛ فقط زمان الزم داريد تا راه خود را پيدا کنيد. در اين ماه ،بايد بدانيد که شما تواناييهاي ديگري نيز داريد و در حال حاضر بايد بر روي مسائل مادي خود مثل جزئيات پروژهتان در محل كار تمركز كنيد .پس فع ً ال به دنياي دروني خود توجه نكنيد ،اين موضوع شما را براي مسافرتي كه در پيش رو داريد آماده ميكند.
تير (خرچنگ) ممکن است شما ماه را با يک رفتار و حالت آسانگير و بي قيدانه شروع کنيد اما همچنان که زمان پيش ميرود ،ميبينيد که شرايط چقدر سخت و دشوار ميشود .شما اکنون قصد تغيير و تحول را نداريد اما يک موقعيت دشوار به توجه فوري شما بستگي دارد .دوستانتان شيفته توانايي شما براي درک يک موضوع پيچيده هستند و همه از درک استوار شما از واقعيتها شگفت زده ميشوند .جلو برويد و رهبري را به دست بگيريد اما بيش از حد سختگيري نکنيد .شايد اكنون نتوانيد کاري را كه برايش برنامهريزي كرده بوديد تمام كنيد ،ولي وقتي اين كار را كرديد روحيه خيلي بهتري خواهيد داشت. در اين ماه ،حتي اگر شما خودتان دقيقًا بدانيد كه چه كارهايي بايد انجام دهيد، ولي قبل از اينكه به هدفتان برسيد ،روياهايتان شما را از مسير اصليتان خارج ميكنند .بنابراين به خاطر از دست دادن زمان و انرژيتان خيلي ناراحت خواهيد شد ،اما شما ميتوانيد با قبول كردن اين گفته كه «در هر اتفاق حكمتي نهفته است» نوع نگاه خود را عوض كنيد.
آبان (کژدم) خود را از احساساتتان جدا نکنيد ،چون آنها چيزهاي زيادي دارند که ميتوانند به شما ياد دهند .از بين كار و تفريح يكي را انتخاب كردن اص ً ال دست خود شما نيست .سرنوشت شما هر چه كه باشد شما نميتوانيد در برابرش ايستادگي كنيد .اگر بخواهيد انرژيتان را حفظ و محدود کنيد به کار عبثي مرتکب شدهايد. آدرنالين خونتان افزايش يافته ،قلبتان با قدرت زيادي ميتپد و تا زماني که به هدف مورد نظرتان نرسيدهايد اين وضعيت ادامه خواهد يافت .موضوع جالب اين است که شما شانس زيادي در پيدا کردن عشق ،پول و مقام خواهيد داشت. مطمئن باشيد اگر طمع نکنيد و بيشتر از لياقت خود انتظار نداشته باشيد ،به آرزويتان خواهد رسيد. در اين ماه ،زمان خوبي است که در ميدان زندگي حاضر شويد و موقعيت دشواري را که پيش آمده به جاي اينکه از آن فرار کنيد تحت کنترل خود درآوريد .درباره اتفاقاتي که در حال وقوع است بينديشيد و بعد بر مبناي تجزيه و تحليلهاي خود عمل کنيد .طبيعتا شما آدم بسيار محتاطي هستيد که هر کدام از افکار خود را اندازهگيري ميکنيد.
درگيريهاي زيادي در محل کار و زندگي خود با اطرافيان داريد ،اما به ويژه در مورد محل کار خود بدانيد که تالشهاي بي پايان شما حتما نتيجه خواهد داد .قوانين بازي را تغيير دهيد تا انرژيتان نيز متحول شود .قدرت در دستان شماست تا با سخنان الهام بخشهاي خود روياهاي ديگران را پرورش دهيد. فقط تعهد نکنيد همه آن روياها را يکباره تحقق بخشيد .صادق باشيد و با اشتباهات خود به درستي برخورد كنيد و سعي نكنيد با دروغ گفتن و يا اغراق كردن در واقعيت به اشتباه خود سرپوش بگذاريد. در اين ماه ،در يك لحظه خيلي به خودتان مطمئن خواهيد بود و در لحظه ديگر از اعتماد به نفس باالي خود رنج ميبريد .سير كردن در اين روند اص ً ال جالب نيست ،اما شما ميتوانيد طي اين مراحل چيزهاي خيلي مهمي درباره خودتان بفهميد و خودتان را بهتر بشناسيد .سرزنش كردن و مقصر دانستن ديگران باعث نميشود احساس بهتري پيدا كنيد و مطمئنًا به آنها هم كمكي نخواهد كرد.
بهمن (دلو ،کمان) موضوعي در زندگي شما وجود دارد که هيچ کس از آن خبر ندارد شايد يک نگراني راجع به يک رابطه شخصي باشد .اگر شما يک شريک آرام و ساکت در محل کار داريد زمان بسيار خوبي است که قراردادها و بعضي تغييرات را دوباره بررسي کنيد .آنقدر صبر نکنيد تا دير شود؛ با يک دوست مورد اعتماد مشورت کنيد و اين کار را در محيطي بدون استرس انجام دهيد .حواستان را بر اعجاب اين لحظات نگذاريد ،به ثمر ه کار روزمره خود توجه کنيد تا به بهترين نتايج دست يابيد. در اين ماه ،اگر به گفتهي قلبتان گوش کنيد در باالترين رتبهي ممکن قرار خواهيد گرفت .اگر آرزوهايتان را دنبال کنيد اعتماد به نفستان رشد ميکند. حرفهايي داريد که گفتنشان برايتان سخت است ،ولي زمان زيادي براي مطرح کردن آنها داريد .به جاي پرداختن به موضوعات غمانگيز سعي کنيد تا جايي که ميتوانيد مهربان باشيد.
اسفند (ماهي) رابطههاي شما منشأ اصلي استرسهاي شما هستند ،به خصوص اگر يك نفر از شما خواستهاي داشته باشد و شما از پس انجام دادن آن برنياييد. نفس عميق كشيدن ،زماني را به مديتيشن و يا دعا خواندن اختصاص دادن س شما كمتر شود. باعث ميشود كه در اين روزهاي پر مشغله ،استر فرصتهاي زيادي در اطرافتان ميبينيد .بايد به سرعت تصميمگيري نماييد. شانس بسياري در ترميم روابطتان داريد ولي اگر ميخواهيد پيشرفتي داشته باشيد بايد به آرامي قدم برداريد .با وجودي که در زندگيتان پيشرفتي حاصل ميشود ولي امکان دارد آنطور که بايد همه چيز عالي به نظر نرسد. در اين ماه ،نيمه مهربانتر و آرامتر شما ظاهر خواهد شد در حاليکه صداي شما ممکن است اکنون بسيار قوي و موثر باشد اما حواستان باشد تا زمانيکه به کسي نزديک ميشويد او را ناخواسته نترسانيد .خويشتنداري ميتواند به نفع شما باشد ،پس هر آنچه را که انتخاب کردهايد تا با ديگري تقسيم کنيد دست کم نگيريد.
34
نيمه شبانه
اخبار مخصوص هالووين
اين مطالب را قرار بود براي روز اول آپريل يعني روز دروغگوها (قصد توهين به رژيم اسالمي ايران نيست) چاپ کنيم ،ولي به علت تمام شدن جوهر ،چاپ نشريه به تاخير افتاد، لذا آنها را مقارن با جشن هالووين به شما تقديم ميکنيم.
مهمترين اخبار سال 1400هجري قمري:
* افتتاح دومين کازينوي السوگاس در حوالي چاه جمکران. * حجتاهلل جنتي ،کوتولهترين امام جمعه ايران گفت، «عمر طوالني خودم را مديون يارانههاي رژيم هستم!» * محمود احمدينژاد ،که براي دوره چهارم رياست جمهوري تبليغات ميکند گفت« ،اين بار با هر گوني سيب زميني به مردم يک خيار هم ميدهم!» * نيروي انتظامي تهران براي عذرخواهي از جمعآوري ماهوارههاي مردم در سال 1390گفت که به جاي هر بشقاب توقيف شده دو بشقاب به صاحبان آنها خواهد داد! *اولين جام جهاني فوتبال زنان ايران بدون حجاب در شهر مقدس قم برگزار ميشود! *آيتاهلل خامنهاي طي اعالميهاي گفت که از اين به بعد در سخنراني خود از کلمه «دشمن» استفاده نخواهد کرد و از کلمات ديگري براي ترساندن مردم و وفاداري آنان به رژيم سود خواهد جست. *کنسرت مشترک جنيفر لوپز و گروه آريان در ورزشگاه آزادي تهران بدون مزاحمت ماموران برگزار گرديد و مارک آنتوني ،شوهرسابق جنيفر لوپز ،به صورت اين خواننده اسيد نپاشيد! * ورود تماشاگران مرد به ورزشگاه آزادي تهران به علت اهميت مسابقه فوتبال ايران و کره جنوبي آزاد گرديد تا آنها بتوانند اين مسابقه را در کنار بانوان تماشاکنند! * آنجلينا جولي براي شرکت در فيلم «اخراجيهاي »17به تهران رفت! * ليدي گاگا جايگزين فردوسيپور ،مجري برنامه 90 تلويزيون ،گرديد! * حجتاهلل خاتمي ،امام جمعه تهران ،داور مسابقه بينالمللي «رقص با ستارگان» شد!
فقط در ايران
(به سبک نوشتههاي «پس نه پس!») * زنگ زديم اداره آتش نشاني .طرف پرسيد« ،جايي آتيش گرفته؟ گفتم« ،نه پس نه؟ سرخپوستهاي توي خونه ما دارند با دود عالمت ميدهند؟!» * توي رستوران پيشخدمت را صدا کردم و گفتم« ،آقا ،توي سوپ من يک مگس افتاده ».پرسيد« ،مرده؟» گفتم« ،پس نه داره اداي پيازسرخ کرده سوخته سوپ جو را در مياره؟!» * يارو آمده بود خونه ما و آکواريوم ماهي مرا ديد .پرسيد، «بهشان غذا هم ميدي؟» گفتم« ،نه پس فقط بهشون آب
34
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
ميدم؟!» * زنگ زديم اداره آتش نشاني .طرف پرسيد« ،جايي آتيش گرفته؟» گفتم« ،نه ،پس زنگ زدم درد دل کنم که چطور از نطقهاي احمدينژاد آتيش گرفتهام!» * ودکايمان تمام شده بود ،زنگ زديم به همان شماره هميشگي که برايمان بياورند. طرف نبود و کس ديگري گوشي را برداشت .گفتم« ،ودکا ميخوام ».پرسيد« ،ودکاي روسي؟» گفتم« ،نه پس ودکاي اسکاتلندي؟!» * زنگ زدم شرکت گاز ،گفتم« ،توي خونه بوي بدي ميآيد ».پرسيد« ،بوي گازه؟» گفتم« ،پس نه بوي “شماره دو” بچه قنداقي همسايه است!» * زنگ زدم به آژانس و گفتم يک ماشين ميخوام .پرسيد« ،در بسته؟» گفتم« ،نه! درهاشو باز بگذاريد کمي با هواي آلوده تهران حال کنيم!» * رفيقم آمد توي اتاقم و گيتارم را ديد .پرسيد« ،گيتاره؟» گفتم« ،نه کمانچه است گذاشتم توي آب پف کرده!» * زنگ زدم «سوپر سامان» پرسيدم« ،کرم کارامل داريد؟» پرسيد« ،کرم کارامل خوردني؟» گفتم« ،نه پس کرم کارامل مخصوص سوختگي!» * رفتم بانک يک چک را به حسابم بگذارم .فرم سپرده را نوشتم و گذاشتم جلوي خانم مسئول گيشه .نگاهش کرد و گفت« ،ميخواهيد اين چک را به حسابتان بگذاريد؟» گفتم« ،نه آمدم مبلغ چک را ببينيد و برق از شما بپرد و روسريتان به آسمان پرت شود!» * زنگ زدم به بيمارستان گفتم« ،ممکنه يک آمبوالنس سريع بفرستيد فکر ميکنم کيسه آب خانمم پاره شده ».پرسيد« ،ايشان حامله است؟» گفتم« ،پس نه ،لوله آب همسايه بااليي ترکيده و تخت ايشان خيس شده!» * رفتم براي تعويض روغن ماشينم .مکانيک پرسيد« ،چه نوع روغني بريزم؟» گفتم، «روغن حيواني ..تا شايد اين بدمصب به جاي خوردن بنزين علفخوار شود!»
مردساالري از ابتداي خلقت
کامال» بديهي است که مردساالري از زمان آدم و حوا وجود داشته است .پوشش حوا که از برگ بزرگ درخت انجير است نشان ميدهد که او مطيع مرد خود يعني آدم بوده وگرنه ميتوانست از برگ درخت بيد مجنون براي پوشاندن خود استفاده کند .بحث اينکه آدم شخص اصالحطلب و يک ليبرال مذهبي بوده و به همين علت حوا را مجبور به پوشيدن برگ بزرگ درخت موز نکرده ،ميگذاريم براي بعد...
داستاني از کتاب عهد عتيق
و خداوند نوح را فرمود تا کشتي بزرگي بسازد و انفاس را نجات بخشد .نوح گفت، «روز شنبه کار نميکنم و يکشنبه شروع خواهم کرد!» خداوند فرمود« ،بر تو الزم است که اين کشتي را تا جمعه آينده بسازي و آماده کني ».نوح گفت« ،سفارش چوب اين کشتي خودش پنج روزطول ميکشد و يکسال وقت ميخواهم تا کار را تمام کنم ».خداوند فرمود، «ما همه اين جهان را در پنج روز آفريديم و تو نميتواني کشتي کوچکي را چند روز آماده کني؟!» نوح گفت« ،تو خدايي و من پيامبر و قدرت خلقت خودت را به رخ من نکش!» و آنگاه خداوند فرمود« ،با من چانه نزن و به کار خود مشغول شو ،چون من يکصد و بيست و پنج هزار متقاضي ديگر دارم که در کار پيامبري هستند و در صف ايستادهاند ».نوح گفت« ،چند تاي اين پيامبرها در کار نجاري سرآمد هستند؟» و خداوند جوابي نداشت و ساکت ماند .آنگاه خداوند نوح را عمر طوالني ارزاني کرد تا يک سال ساخت کشتي براي محاسبان و حسابرسان عرش الهي پنج روزه به نظر آيد .دور از چشم خداوند ،نوح ابتدا براي خود و نزديکان چند قايق تفريحي ساخت و به آب انداخت .فرشتگان ديدند و به خدا گزارش کردند و خداوند همه آن قايقهاي تفريحي را در آتش غضب خود سوزاند. نوح از ترس خداوند ساختن کشتي معروف خود را آغاز کرد .آنگاه نوح به دستور خداوند همه حيوانات و جانداران را به سوار شدن به کشتي فرا خواند تا جان آنها را از توفان و سيالب و رعد و برق که توسط خود خداوند ايجاد شده بودند نجات دهد .به علت ندانستن موقعيت هوا کشتي نوح در توفان عظيم دريايي غرق شد .نيمي از حيوانات جان خود را از دست دادند و فقط موجودات دريايي و دوزيستان و آنهايي که شنا کردن بلد بودند جان از مهلکه به در بردند .از سرنوشت نوح اطالعي در دست نيست.
يا ايهاالذين آمنو...
(اي کساني که ايمان آوردهايد) * اي کساني که ايمان آوردهايد .اينقدر ايمان خودتان را به رخ ما نکشيد .فهميديم
بابا! * اي کساني که ايمان آوردهايد ،دست شما درد نکند،خسته نباشيد! * اي کساني که ايمان آوردهايد ،عکس و ويديوي شما را وزارت اطالعات گرفته، مواظب باشيد! * اي کساني که ايمان آوردهايد ،دير آمديد ،ماخودمان قبال” ايمان آوردهايم! * اي کساني که ايمان آوردهايد ،بيشتر ميآورديد تا به همه برسد و زور زيادي نزنند! * اي کساني که ايمان آوردهايد ،دست از سر ما برداريد و به ايمانتان برسيد! * اي کساني که ايمان آوردهايد ،ممکنه بگوييد دقيقا” چه آوردهايد؟! * اي کساني که ايمان آوردهايد ،مگر بيکار بوديد؟! * اي کساني که ايمان آوردهايد ،آن را در يک جا قايم کنيد تا از شما ندزدند! * اي کساني که ايمان آوردهايد ،به من چه؟ * اي کساني که ايمان آوردهايد ،چرا به جاي ايمان براي ما پيتزا نياورديد؟!
کنترل خرها
چند روز قبل رييس سازمان دامداري و مراتع کشور گفت« ،طبق آمار منتشر شده (احتماال” از سوي بانک مرکزي و سازمان آمار تهيه نشده است) در ايران به اندازه کافي خر وجود دارد و ديگر احتياجي به توليد مثل آنها نيست! او در ادامه گفت« ،تعداد خرها در ايران به نسبت سرانه افزايش داشته است و توليد مثل آنها بايد فورا” متوقف شود».
آبان 1396
November 2017
وي گفت« ،با مشورت با متخصصين دامپزشکي تصميم داريم در مرحله اول خرهاي ماده را از خرهاي نر جدا نگه داريم و در مرحله دوم با توصيه علماي محترم و مراجع تقليد در صدد هستيم که با پوشاندن اندام خر ماده با پارچههاي ضخيم و سياه نگذاريم نره خرها توجهشان به جنس مخالف جلب شود و قصد جفتگيري نمايند (يعني سکس خرکي نداشته باشند) .وي ادامه داد« ،شنيدهايم که در آمريکا در چشم مرغها لنزهاي مخصوص ميگذارند تا مرغهاي ديگر را نبينند و نتوانند با آنها درگير و گالويز شوند و ما هم در حال مطالعه هستيم که در چشم خرهاي نر نوعي لنز شيشهاي نصب کنيم تا نتوانند خرهاي ماده را تشخيص دهند .وي در ادامه گفت« ،براساس تحقيقات برادران و خواهران مشخص شده که دم خر که داراي موي بلند است ،در هنگام روبروشدن با جنس مخالف تکان ميخورد و باال و پايين ميرود و توجه جنس مخالف را جلب ميکند. او اضافه کرد« ،به توصيه آقايان مجتهد قرار است دو ميليون گوني خالي برنج از تايلند و چين براي پوشاندن و پنهان کردن موي دم خرها وارد کنيم و با اين تمهيد توليد بيرويه خر را در کشور کنترل نماييم!»
گفتوگوهاي نويسنده با ناشر
)1ناشر« ،اين کتاب چيه نوشتي؟ خيلي آبکي است ».نويسنده« ،خودتان فرموديد يک داستان قشنگ و آبدار بنويس!» )2ناشر« ،ميتوني يک کتاب هزار صفحهاي را توي دو هفته تموم و آماده چاپ کني؟» نويسنده« ،بفرماييد براي اينکه مغزم اينقدر سريع کار کند چه نوع مسهل و شربت اسهال تجويز ميکنيد؟» )3ناشر« ،من از شروع داستانت خوشم آمد ولي از پايانش زياد راضي نيستم». نويسنده« ،فکر نميکنم با فقط خواندن صفحه اول و دوم کتاب حرف شما منطقي باشد!» )4ناشر« ،دوست دارم يک کتاب بنويسي که عشقي و سياسي و پليسي و خندهدار باشد!» نويسنده« ،چطوره توي قسمت غلطنامه ،درس آشپزي و باغباني هم بگنجانيم؟» )5ناشر« ،فکر ميکنم در بعضي از قسمتها از خط قرمز رد شدي ».نويسنده، «خودتان فرموديد که سانسور نميکنيد ».ناشر« ،اسم کتاب “خط قرمز” است ،منظورم اينه که از موضوع دور افتادهاي». )6نويسنده« ،شما فرموديد اگر کتاب من پر فروشترين کتاب روز شد به من يک پاداش چاق و چله ميدهيد .پس پول پاداش من چه شد؟ چرا زير قولتان زديد؟» ناشر، «اصال” فکر نميکردم که فروش شبنامه از کتابهاي روز بيشتر باشد!» )7ناشر« ،بعضي از قسمتهاي کتاب شما خيلي زيادي گستاخيهاي جنسي دارد و بايد حذف بشود .ما کتابهايمان را به جوانان زير 18سال هم ميفروشيم ».نويسنده، «ممکن است بفرماييدکدام جوان زير 18سال ممکن است کتابي را با عنوان «عشق و حال ايام پيري » بخرد؟ )8ناشر« ،من از قسمت پاياني کتاب راضي نيستم که قهرمان داستان رييس يا کارفرماي خودش را با گلوله ميکشد .وزارت کار ممکن است اعتراض کند و کار دستم بدهد ».نويسنده« ،چه خوب شد که قهرمان در آخر داستان زنش را نکشت ،چون ممکن بود امشب از دست زنتان يک کتک مفصل بخوريد!»
تفسير شعر
چندي قبل شعري از شاعر خوب «رويا حکاکيان» به دستمان رسيد و تصميم گرفتيم براي آنها که اصال” اهل شعر و ادبيات نيستند و خيلي زمخت و بيادبانه با مسايل روبرو ميشوند ،اين شعر را بررسي و موشکافي نماييم و تفسير کنيم. «نجيبم ميخواستي و با وقار پر شور بودم اما ...و بيقرار نجابت تو چشمان مرا بسته و متانت لبانم را تنها به هنگام بوسه باز ميخواست پيش از آنکه واگذاريام از تو گسستم». کامال” مشخص است که شاعر در باره يک معشوقه حزباللهي يا بسيجي يا لباس شخصي صحبت ميکند و شايد هم در باره هر سه آنان يا يکي از آنها با سه شغل مختلف« .برادر مثبت» يعني معشوق ميخواهد اين زن باحجاب و موقر و نجيب باشد ،ولي زن يعني معشوقه که خيلي کالس باال فکر ميکند ،فهميده که طرف فقط ميخواسته حال کند و قبل از اينکه او کام خود را بگيرد و زن را ول کند با او بهم ميزند. «تکفير تو طلوع من شد از تعاريفات گريختم و سياره جان را بر معيار خورشيد به سفري پرخطر سپردم». معشوقه از مذهبي بودن دوست پسر خود بسيار ناراحت است و تصميم ميگيرد با توجه به همه خطرها ،تقاضاي پناهندگي سياسي از کشورهاي غربي بنمايد و به آن سوي آب برود. «در سرم سودايي نبود جز کاشتن ريشههاي خويش در آن باغ برابر و گريختن از گلدان دست آموز تو» مشخصا زن اعتراف ميکندکه قصد او ازدواج و بچهدار شدن بوده اما چون احساس برابري با معشوق نميکند و نميخواهد گياهي باشد در گلدان ،تصميم به رفتن به باغ و دشت و صحرا ميکند. «تو ميدانستي که من بيدها را دوست ميدارم. و شاخکان رهايشان و تو ميدانستي
I
PA
که من شاخهاي بيد گيسوان را رها ميخواستم و مرا هرگز به مدد نيامدي» اينجا شاعر در مورد حجاب صحبت ميکند .شاخههاي بيد يعني موهاي بيحجاب و بدون روسري .معشوقه يا زن شاعر به مرد معشوق سرکوفت ميزند که چرا براي آزادي من و حقوق زنان ديگر به کمک من نيامدي؟ «اينک اما در اين کهکشان بر مدار اين باور سيارهوار آنقدر ميگردم تا رها شوم ستاره شوم» شاعر به وضوح ميگويدکه ديگر عاشق اين دوست پسر متعصب و محدودگر و مذهبي نيست و با او آبي گرم نميشود .شاعر تهديد ميکند که اگر صد سال هم طول بکشد ،آنقدر در صف ويزاهاي کشورهاي مختلف ميايستد تا آزاد شود و از چنگ اين مرد خالص گردد .به غير از رها شدن يعني آزادي مطلق ،شاعر يا معشوقه در آرزوي اين است که به هاليوود برود و مثل گلشيفته فراهاني روسري خود را در بياورد ،رها شود ،آزاد شود و اميدوار باشد که روزي «ستاره» شود!
35 نرخ تورم .واژه جديد :درجه درگيري بانک مرکزي با سازمان آمار. رساله تحقيقي .واژه جديد :کپي و چسباندن از مقالههاي اينترنت. کارت ملي .واژه جديد :شناسنامه بدون عکس= شماره بيمصرف. مدرک تحصيلي .واژه جديد :کاغذ پاره با مهر برجسته = کاغذي که قيمتش با نرخ تورم و دالر تغيير ميکند. حراج واقعي .واژه جديد :عددهاي ماژيکي = قيمت اجناسي که با ماژيک کلفت و قرمز نوشته شدهاند. دفترخانه رسمي ازدواج .واژه جديد :بنگاه داللي محبت = خانه رسمي عفاف. امام جمعه .واژه جديد :گداي دولتي = گدايي که روز تعطيل هم کار ميکند.
وصايا .واژه جديد :درس اجباري = ماده درسي بدون ارزش علمي. شهرداري .واژه جديد :شهرخواري = مرکز ثبت زمينهاي غصبي و اخذ رشوه. دانشگاه .واژه جديد :بازداشتگاه موقت.
نوشتههاي يک مرد عصباني در تهران شيخ و مريدانش
بانک مرکزي .واژه جديد :صرافي دولتي.
(با الهام از نوشتهاي در اينترنت با همين مضمون)
* رفتم بليت کانادا بخرم ،زن فروشنده پرسيد« ،قصد شما از اين مسافرت چيست؟» گفتم« ،عاشق يک گوزن کانادايي شدهام ميخواهم برم ببينمش!» * رفتم نانواني نان بخرم .نانوا چشمک زد و پرسيد، «خشخاشي؟ بهش چشمک زدم و گفتم« ،اگر خشخاشش سوا باشه و بشه دودش کرد!» * رفتيم يک جا که عسل طبيعي ميفروختند توي جاده چالوس .يارو پرسيد« ،عسل ميخواستيد؟» گفتم« ،نه من يک زنبورم آمدم ببينم استخدام ميکنيد؟!» * رفتيم پايگاه انتقال خون که خون بدهيم .خانمه پرسيد« ،آمدهايد خون بدهيد؟» گفتم« ،مگر دندانهاي من درازه که فکر کرديد آمدهام خون بخورم؟» * دوست دخترم زنگ زد و گفت« ،فردا امتحان چي داري؟» گفتم« ،وصايا ».گفت« ،وصاياي امام؟» گفتم« ،نه وصاياي جنيفر لوپز!» * رفتم کارت سوخت بگيرم .يارو پرسيد« ،کارت سوخت بنزين ميخواستيد؟» گفتم« ،نه! کارت سوخته ترياک ميخوام!» * زنگ زدم به مرکز سوانح و سوختگي چون دستم را با اجاق گاز سوزانده بودم .طرف پرسيد« ،سوختگي پوستي داريد؟» گفتم« ،نه دلم به حال مردم اين مملکت سوخته بود ،زنگ زدم درد دل کنم!» * رفتيم با رفقا به يک پارتي خفن .صاحبخانه الي در را باز کرد و پرسيد« ،آمدهايد مهماني؟» گفتم« ،نه فکر کرديم عاشورا است آمدهايم تمرين سينهزني!» * رفتم مغازه تن ماهي بخرم .سه ماه از تاريخ انقضاي تن ماهي گذشته بود .به فروشنده جريان را گفتم .گفت، «اين تاريخ انقضا نيست ،احتماال” تاريخ توليد است». گفتم« ،ببخشيد فکر کردم تاريخ عقد مادر بزرگته!»
فرهنگ لغات جديد ايراني
(با الهام از نوشتهاي در اينترنت ،با همين مضمون) آثار باستاني .واژه جديد :آثار نيستاني= آثاري که ديگر وجود ندارد. عذرخواهي .واژه جديد :توجيه کردن = بيالخ دادن. رودخانه زاينده رود .واژه جديد :بزرگراه. زاينده رود = رودخانهاي که خشک شده است.
مجرم .واژه جديد :بيگناه يا گناهکاري که از بدشانسي دستگيرشده است.
* شيخ به تدريس مريدانش مشغول بود که جواني به غايت زيبا و خوشتيپ را در ميان آنان ديد .بفرمود، «از ما بياموز اما به کار سياست نپرداز ».جوان پرسيد، «چگونه چنين ميگويي چون قصد داشتم به کار فعاليت سياسي و دفاع از حقوق بشر روي آورم .شيخ فرمود، «اگر به زندان افتي و سوارت شدند ،امروز را به خاطر بياور .جوان گفت« ،تو شيخي دانا هستي و هرچه بگويي از عقل و درايت است .شيخ گفت« ،تو را نکوست که با اين صورت زيبا به سيرت زشت تظاهر کني و حقوق مردم زير پاي نهي تا به زندان نيفتي». مريدان شيخ احسنت و آفرين گفتند و به جوان زيبارو به خاطر نرفتن به زندان تهنيت گفتند! * شيخ دختري زيبا در حلقه تدريس داشت که در سايه آموزش شيخ به عرفان وخودشناسي رسيده و در اين کار استاد شده بود .شيخ گفت« ،اينک که به استادي خود شاد شدهاي ما را از درس عشق بگو ».دختر گفت، «اي شيخ من از صيغه هيچ ندانم ».شيخ گفت« ،هرچه يک بار ارزش تجربه دارد و ريسک آن چندان نيست». دختر گفت« ،پس چه بهتر که مرا عقد دايم کني ».شيخ گفت« ،آن را تجربه کردم و در آن ريسک فراوان است!» * شيخ همراه با مريدانش به ميکدهاي رفت و از ميفروش تقاضاي جام شرابي کرد .ميفروش گفت، «شرمندهام ولي شراب نداريم ».شيخ گفت« ،تو چگونه ترسايي که مانند ديگر ميکدهها مي و باده نداري؟» مرد ترسا گفت« ،از ترس دولت مسلمان شدهام و به ودکا فروختن روي آوردهام!» شيخ گفت« ،کاش ترا بيشتر بترسانند و ما را گيالس ويسکي و کنياکي نصيب گردد». مريدان شيخ خنديدند و به مرد ترسا سفارش ودکا دادند و به سالمتي شيخ نوشيدند!» * مريدان شيخ را بديدند که بر پيشاني خود زخم سياهي زده است .پرسيدند« ،شيخ تو را چگونه است که اينگونه شدهاي؟» شيخ گفت« ،دگر از رياضت و سادهزيستي و قناعت خسته گشتهام و از اين نقطه به مال و منال و جاه و جالل خواهم رسيد ».مريدان احسنت گفتند و همه به سوي مهرههاي داغ نماز يورش بردند.
مهلت قبول آگهي در «پرديس» بيستمين ()20 روز هر ماه ميباشد.
For Advertisement Call:
دو وزير پيشنهادي نيرو و علوم از مجلس ايران راي اعتماد گرفتند نمايندگان مجلس ايران به دو وزير پيشنهادي علوم و نيرو که رييسجمهور معرفي کرده بود ،راي اعتماد دادند. بر اين اساس منصور غالمي با 180راي موافق 82 ،راي مخالف و 14راي ممتنع به عنوان وزير علوم از مجلس راي اعتماد گرفت. رضا اردکانيان هم با 225راي موافق 38 ،راي مخالف و 13 راي ممتنع به عنوان وزير نيرو معرفي شده است. از زمان تشکيل کابينه حسن روحاني اين دو وزارتخانه بدون وزير مانده بودند. در ميان دو وزير پيشنهادي ،انتخاب منصور غالمي بيشتر باعث بحث و انتقاد شده است .شماري از دانشجويان دانشگاهها در ايران با وزارت منصور غالمي مخالفت کرده و او را به داشتن نگاه امنيتي به فعاليت دانشجويان متهم کرده بودند. منصور غالمي ،وزير پيشنهادي علوم پيش از رايگيري در صحن علني مجلس در تشريح برنامههاي خود گفت که در چارچوب قانون اساسي ،از فعاليت تشکلهاي دانشجويي حمايت ميکند. آقاي غالمي تاکيد کرد که کاستن از نگاه امنيتي به دانشگاهها برنامه ديگري است که براي محيط آموزشي کشور دارد. رضا اردکانيان ،وزير پيشنهادي نيرو هم در اظهاراتي يکي از برنامههاي خود را تصويب سند جامع آب کشور را «با مشارکت همه ذينفعان» اعالم کرده است. وزير پيشنهادي نيرو پيش از رايگيري نمايندگان گفت« ،هيئت وزيران در سال 83استراتژي توسعه بلند مدت منابع آب ايران را تصويب کرد که در قالب برنامه چهارم توسعه نيز به تصويب مجلس رسيد .اما به هر تقدير با تغيير اولويتها هنوز متاسفانه بخشهاي قابل توجهي از اين راهکارها نيازمند اقدام و عمليات اجرايي است». حسن روحاني خود در نشست مجلس گفته است« ،دانشگاه و وزير علوم از حساسيت ويژهاي برخوردار است ...همه شما نمايندگان محترم ميدانيد که هماهنگي در برخي وزارتخانهها ،روند طوالنيتري دارد». آقاي غالمي گزينه پيشنهادي حسن روحاني در حالي به مجلس رفت که بيش از 50تن از استادان دانشگاه صنعتي شريف، که سهم مهمي در آموزش نخبگان دانشگاهي ايران دارد ،در نامهاي به مجلس تلويحا خواستار آن شدند که نمايندگان به او راي ندهند. بنا بر گزارشها در روزهاي منتهي به رايگيري ،تجمعاتي نيز در دانشگاههاي تهران و شماري ديگر از شهرها در مخالفت با منصور غالمي برگزار شده بود. از سوي ديگر آقاي روحاني گفته است« ،دولت از راه خود در زمينه احترام به علم و دانشگاه غير امنيتي بودن دانشگاه ،احترام به دانشجويان ،احترام به آزادي انديشه و بيان ،ذرهاي کوتاه نخواهد آمد» .او همچنين گفته است« ،براي معرفي وزرا تعامل کرديم اما معامله نکرديم». اين اظهارات نيز در حالي بيان ميشود که با وجود ترکيب نسبتا همسو با دولت آقاي روحاني در مجلس دهم ،به نظر ميرسد او ترجيح داده گزينههاي مدنظرش را با رهبر جمهوري اسالمي هماهنگ کند؛ گزينههايي که بنا بر گزارشها با موافقت آيتاهلل خامنهاي روبرو نشدند. حسن روحاني در بخش ديگري از سخنراني خود افزوده است که شرايط خود را با منصور غالمي در ميان گذاشته« ،کما اينکه با افراد ديگري هم براي وزارت علوم صحبت شد ،ولي نشد به مجلس معرفي شوند» .روحاني ميگويد نخستين شرط اين بوده که «محيط دانشگاه از آن همه دانشجويان ،احزاب ،جناحها و تفکرهاي مختلف است». عالوه بر وزير پيشنهاد علوم ،رضا اردکانيان ،گزينه پيشنهادي براي وزارت نيرو ،سابقه قائممقامي در دوره وزارت حبيباهلل بيطرف ،در سالهاي 77تا 80را در کارنامه خود دارد .آقاي بيطرف گزينه نخست حسن روحاني براي اين وزارتخانه در دولت دوازدهم بود ،که راي اعتماد نگرفت. دولت دوازدهم جمهوري اسالمي ،از 12مرداد ماه ،پس از پيروزي دوباره حسن روحاني در انتخابات رياستجمهوري ،تشکيل شده است. در همين زمينه موافقان و مخالفان غالمي و اردکانيان چه ميگويند؟
مريم زهدي ،بي.بي.سي
حسن روحاني ،رئيسجمهور ايران در جلسه راي اعتماد مجلس شوراي اسالمي به دو وزير پيشنهادي باقي ماندهاش حاضر شد و از انتخاب خود و برنامههاي اين دو وزير دفاع کرد. منصور غالمي وزير پيشنهادي علوم و رضا اردکانيان وزير پيشنهادي نيرو ،از سوي مجلس ايران راي اعتماد گرفتند. آقاي روحاني ،وزراي پيشنهادي دوره دوم دولت خود را مرداد ماه به مجلس معرفي کرد اما نام وزير علوم در ميان گزينههايش نبود .آقاي روحاني ضياءهاشمي را به عنوان سرپرست اين وزارتخانه منصوب کرده بود. از سوي ديگر حبيباهلل بيطرف گزينه پيشنهادي آقاي روحاني براي وزارت نيرو هم ،موفق نشد راي نمايندگان مجلس را کسب کند. منصور غالمي در سال 1332در همدان متولد شد .او مدرک کارشناسي ترويج و آموزش کشاورزي خود را از مدرسه عالي کشاورزي همدان گرفت .سپس ،مدرک کارشناسي ارشد علوم باغباني را از دانشگاه تربيت مدرس اخذ کرد و دکتراي خود را در همين رشته از دانشگاه آداليد استراليا گرفت.
35 آقاي غالمي رياست دانشگاه بوعلي همدان ،معاونت اداري و مالي اين دانشگاه ،عضويت در جهاد سازندگي همدان و سرپرستي دانشکده کشاورزي شهرکرد را در کارنامه خود دارد. يکي دو روز بعد از اينکه آقاي روحاني منصور غالمي را به عنوان گزينه وزارت علوم به مجلس معرفي کرد ،انتقادها به اين انتخاب آغاز شد. معترضان نسبت به خطر «امنيتي شدن» دانشگاهها هشدار دادند و پالکاردهايي حمل ميکردند که روي آنها «نه به غالمي» و «دانشگاه تنهاست» نوشته شده بود. دانشجويان مخالف آقاي غالمي ،او را با مطالبات دانشجويي و وعدههايي که آقاي روحاني داده بود همسو نميدانستند. الياس حضرتي ،نماينده مجلس ،در پي اين اعتراضها در توييتر خود نوشت که از روند معرفي وزيري که نگراني و دلخوري دانشجويان را تشديد کرده ،متاسف است. غالمرضا حيدري ديگر نماينده مجلس هم گفت که آقاي غالمي انتخاب بيست و يکم حسن روحاني بوده و «با اين شرايط، گزينههايي که مقبوليت عام دارند نميتوانند معرفي شوند». محمود صادقي ،نماينده تهران ،پيشتر در توييتر خود نوشته بود که آقاي روحاني بيش از ده گزينه براي اين وزارتخانه معرفي کرده که مورد تاييد رهبر قرار نگرفتند. قبل از اينکه آقاي روحاني گزينههاي خود را براي هيات دولت معرفي کند ،سايت دفتر حفظ و نشر آثار آيتاهلل خامنهاي مطلبي منتشر کرده بود که مي گفت که همه رييسجمهورها ،وزراي دفاع، امور خارجه و اطالعات را با هماهنگي با رهبر انتخاب ميکنند .در همين يادداشت آمده بود که آيتاهلل خامنهاي در مورد سه وزارتخانه آموزش و پرورش ،علوم ،و فرهنگ و ارشاد هم حساسيتهايي دارد اما در انتخاب مسئوالن اين وزارتخانهها دخالت نميکند. در واکنشي جداگانه ،پنج نماينده فراکسيون اميد يعني محمدرضا عارف ،محمود صادقي ،فريدالدين موسوي ،داوود محمدي و پروانه سلحشوري ،جلسهاي را با حضور دانشجويان و فعاالن منتقد منصور غالمي تشکيل دادند. به گفته خانم سلحشوري دانشجويان حاضر در اين جلسه گفتند که از فراکسيون اميد گله دارند و انتظار بيشتري از اين فراکسيون وجود دارد .آنها در اين جلسه مديريت آقاي غالمي را با ذکر مصداقهاي مشخص نقد کردند. منصور غالمي در پي انتقادهايي که به او شد در مصاحبه با ايرنا گفت که همواره مدافع حقوق دانشجويان بوده و از همه ابزارهايي که در اختيار داشته براي دفاع از حقوقشان استفاده کرده است. آقاي غالمي در اين مصاحبه افزود« ،حتي در مواقعي که ضروري بوده است منزل شخصيام را براي اينکه دانشجوي ما يک روز در بند نباشد در دادگاه به وثيقه گذاشتهام». وزير پيشنهادي علوم کابينه آقاي روحاني همچنين گفت که «همواره از حقوق دانشجويان به ويژه از آزادي بيان و نقد مسئوالن دفاع کرده و خواهد کرد». آقاي غالمي در نشستي با فراکسيون اميد ،ضمن تاکيد بر اينکه «فرهنگ اسالمي بايد محور فعاليتهاي دانشگاه شود» گفت« ،من همان غالمي دوران اصالحاتم؛ اما قطعا گرايش فکري و سياسي خود را در کار اجرايي دخالت نميدهم». اين در حالي است که برخي فعاالن دانشجويي ميگويند او در دوران مسئوليت خود در دانشگاه همدان ،به نشريات و تشکلهاي دانشجويي اصالحطلب مجوز فعاليت نداده و از آنها حمايت نکرده است. همچنين ،سايت «خانه ملت» گزارش داد که آقاي غالمي گفته دانشجوي ستارهدار نبايد وجود داشته باشد .بر اساس همين گزارش آقاي غالمي گفت« ،شخصا صبر و سعه صدر بااليي دارم اما قانونمداري و تکيه بر آن اصل اساسي است و در چارچوب قانون نبايد هيچ محدوديت سليقهاي و جناحي ايجاد کرد و اين اطمينان را خواهم داد که در دوره وزارت اينجانب فضاي باز سياسي در دانشگاهها ايجاد خواهد شد». از جمله موافقان گزينه پيشنهادي آقاي روحاني بايد به نمايندگان منتخب دورههاي مختلف در کميته ناظر بر نشريات دانشگاه بوعلي سينا اشاره کرد که با انتشار بيانيهاي حمايت خود را از منصور غالمي به عنوان گزينه تصدي وزارت علوم ،تحقيقات و فناوري اعالم کردهاند. در اين بيانيه برخي انتقادها سياهنمايي خوانده شده و به باتجربه بودن آقاي غالمي اشاره شده است .روساي دانشگاههاي صنعتي شريف و اميرکبير و خوارزمي هم از او حمايت کردهاند. رضا اردکانيان متولد سال 1337در يزد ،دانشآموخته منابع آب و معاون سابق امور آب وزير نيرو است .او دکترايش را در رشته مديريت منابع آب از دانشگاه مکمستر کانادا گرفته است. موافقان انتخاب آقاي اردکانيان به عنوان وزير نيرو معتقدند تحصيالت و تجربه او در حوزه امور آب به مديريتش در اين سمت کمک شاياني خواهد کرد ،چون ايران با مشکل کمآبي روبهروست و به سمت خشکسالي حرکت ميکند. قاسم ميرزايي نيکو عضو کميسيون شوراها و امور داخلي مجلس ،از حاميان آقاي اردکانيان محسوب ميشود. شمساهلل شريعتنژاد نماينده مردم تنکابن ،رامسر و عباسآباد در مجلس معتقد است فضاي ذهني نمايندگان مجلس به اردکانيان مثبت نبود ،با اين همه مجلس به او راي اعتماد داد. آقاي شريعتنژاد ميگويد احداث سد و انتقال آب کارون به حوزههاي ديگر که باعث خشک شدن تاالبهاي پايين اين رودخانه شده و مشکالت تنفسي و پديده ريزگردها را در خوزستان ايجاد کرده ،در زمان مديريت آقاي اردکانيان اتفاق افتاده است. راضي نوري ،عضو کميسيون کشاورزي ،آب و منابع طبيعي مجلس هم انتقال آب بين حوزهاي را نقطهاي منفي در کارنامه رضا اردکانيان ميداند.
36
36
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
و دانشجويان در اين ايام احساس تنهايي نکنند .خانوادههايي که مايل به مشارکت هستند ،با خانم فلوريا ايزدي با ايميل floriaizadi@gmail.comتماس بگيرند.
کنسرت «ابي» در آتالنتا
برنامه بنياد خيريه «محبوب و پرويز ايزدي» اولين جلسه بنياد خيريه «محبوب و پرويز ايزدي» که به منظور آشتي بين فرهنگها، نژادها ،جنسيت و طبقات اجتماعي بوجود آمده است ،در روز سهشنبه 14نوامبر ساعت 3:30پس از نيمروز با سخنراني آقاي «حرير باليان» از مديران مرکز کارتر درباره فعاليتهاي اين مرکز در سوريه خواهد بود که در دانشگاه جورجيا تک تشکيل خواهد شد. محل برگزاري: Historic Academy of Medicine 875 W. Peachtree St. N.E
آبان 1396
«ابي» مرد پرآوازه موسيقي ايران در روز شنبه 25نوامبر کنسرتي در «کاب انرژي سنتر» برگزار ميکند .گفته ميشود که اين آخرين تور اين هنرمند ارزنده پس از 50سال فعاليت هنري ميباشد و عالقمندان نبايد اين فرصت استثنايي را از دست بدهند .براي کسب اطالعات بيشتر به آگهي اين کنسرت در همين شماره پرديس و يا به وبسايت زير مراجعه کنيدebiconcert.com :
Atlanta, GA 30309
برنامههاي کانون ايرانيان آتالنتا برنامههاي کانون ايرانيان آتالنتا در ماه نوامبر به قرار زير است: جمعه 17نوامبر ،شب کمدي با «کي ـ وان» ساعت 8شب (براي تهيه بليت به سايت کانون مراجعه کنيد). جمعه 1دسامبر ،شب موسيقي ،ساعت 8و نيم شب. جمعه 8دسامبر ،جلسه مجمع عمومي همراه با شام (فقط براي اعضاي کانون). جمعه 15دسامبر ،کريسمس پارتي «پويا». در ضمن کالسهاي فارسي در کانون هر يکشنبه همراه با برنامههاي آشنايي با شاهنامه ،فنون عکاسي و آموزش موسيقي ( 10و نيم صبح) برگزار است.
کنسرت آتالنتا
نمايش کمدي «کيـ وان»
«اميد»
در
يـ وان» هنرمند جوان ايرانيتبار «ک فقط يک شب در تاريخ جمعه 17 نوامبر ساعت 8شب در کانون ايرانيان آتالنتا به اجراي برنامه ميپردازد .بليت اين برنامه را ميتوان از طريق وبسايت زير تهيه کردk-voncomedy.com :
به همت «گروه ناتالي پروداکشن»، «اميد» هنرمند پرطرفدار براي اجراي يک کنسرت بينظير به آتالنتا ميآيد و در تاريخ شنبه 9دسامبر در «سنتر استيج» برنامه اجرا ميکند .جهت کسب آگاهي بيشتر ،به آگهي اين کنسرت در همين شماره پرديس رجوع نماييد. تلفن اطالعات 9335ـ )678( 644 اعالم شده است.
ميهماني ساالنه کريسمس بنياد «پويا» امسال در روز جمعه 15 دسامبر در محل کانون و با هنرنمايي خانم مري آپيک ،همراه با شام و موسيقي برگزار خواهد بود .براي تهيه بليت به وبسايت «پويا» مراجعه کنيد. www.pooia.com
اطالعيه «گيسو» براي پذيرش دانشجويان ميهمان
اطالعيه «پويا»
«گيسو» که شاخه دانشجويي «کانون ايرانيان آتالنتا» است، امسال از خانوادههاي ايراني دعوت کرده است تا پذيراي دانشجويان ايراني دانشگاههاي آتالنتا و اطراف باشند و در ايام شکرگزاري يا کريسمس ،آنان را به خانهها و جمع خانواده خود دعوت کنند .اين برنامه به دانشجويان و خانوادهها فرصت خواهد داد تا بيشتر با هم آشنا شوند
کنسرت «نياز» در ريالتو «نياز» چهارمين پروژه «نور و صدا» خود را در مرکز «ريالتو» در دانشگاه ايالتي جورجيا در قلب شهر آتالنتا برگزار ميکند .اين برنامه روز شنبه 18نوامبر در ساعت 8شب به اجرا در ميآيد« .نياز» يک کار چند رسانهاي با نور و صدا و برخاسته از هنرهاي قديمي ايراني است.
مراقبت از والدين
استخدام
1200ـ )678( 851
4949ـ )412( 654
استخدام
به يک خانم يا آقاي آشپز متخصص به تعدادي برقکار باتجربه غذاهاي ايراني براي اشتغال در يک به يک خانم و يا دانشجو جهت رستوران «فست فود» و کيترينگ در آتالنتا جهت کار در مناطق «کامينگ»، کمک در مراقبت از والدين خود احتياج ميباشد .واجدين شرايط لطفا" با «رازول» و «الفارتا» نيازمنديم. لطفا با خانم «مهناز» تماس در آتالنتا ،نيازمنديم. شماره تلفن زير تماس حاصل نمايند. حاصل فرماييد.
2266ـ )770( 866
November 2017
بزرگداشت احمد كسروي در آتالنتا
در هفتاد و دومين سالگرد ترور زندهياد احمد كسروي ،تاريخ نگار ،پژوهشگر و انديشمند برجسته ايران زمين بدست مرتجعين مذهبي ،انجمن آزاديخواهان آتالنتا اقدام به برگزاري مراسم يادبود مينمايد .تاريخ برگزاري اين مراسم شنبه 10مارچ 2018از ساعت 5تا 10شب ميباشد. جهت کسب اطالعات بيشتر ميتوانيد با 8064ـ )770( 337و يا ايميل آدرس زير تماس برقرار نماييد: Iranianpatriotsassociation@yahoo.com محل برگزاري اين مراسم در آينده نزديك اعالم خواهد شد.
37
For Advertisement Call:
37
PA
I
38
م .آزاد عصر
مثل پرندهاي که در او شور مردن است مثل شکوفهاي که در او شور ريختن مثل همين پرندهي خاموش کاغذي آنجا نشسته بود. نگاهش پرندهوار و پشت او به باران باران پشت پنجره باريد و ايستاد... من بيم داشتم که بگويم شکوفهها از کاغذند من بيم داشتم که بگويم پرنده را سال پيشتر نه ِ توي بساط دستفروشي خريدهام و چشمهاي او را از شيشههاي سبز تهي کردهام. من بيم داشتم که بگويم اتاق من خاموش و کاغذي است باران پشت پنجره باران نيست. باران پشت پنجره باريد ايستاد من بيم داشتم مثل همين شکوفهي خاموش. مثل همين پرندهي خاموش، آنجا نشسته بود و پشت او به پنجرهي سبز. من بيم داشتم که شبي موريانهها بيداد کرده باشند!
اردالن سرافراز ترانه آغاز در من هزار حرف نگفته هزار درد نهفته هزاران هزار دريا هر لحظه در تپيدن و طغيانند در من هزار آهوي تشنه در خشکسال دشت پريشانند در من پرندگان مهاجر ترانههاي سفر را در باغهاي سوخته ميخوانند با من که در بهار خزانم قصههاي فراوانيست با من که زخمهاي فراواني بر گردهام به طعنه دهان باز کردهاند هر قصه يک ترانه هر ترانه خاطره اي ديگر هر عشق يک ترانه بيدار است در خامشي حضورم ،حرف مرا بفهم يا براي عشق ،زباني تازه پيدا کن تا درد مشترک زبان مشترکمان باشد حرف مرا بفهم و مرا بشنو اين من نه ،آن من ديگر آنکس که پنجره چشمهاي من او را کهنهترين قاب است از پشت پنجره زندان حرف مرا بفهم که فرياد تمامي زندانيان در تمامي اعصار است در گير و دار قتل عام کبوترها
38 در سوگ شاخههاي تکه تکه زيتون وقتي که از دل جوانترين جوانههاي عاشق باغ ماه بر مسلخ هميشگي انسان در لحظه شکفتن فرياد باران سرخي از ستاره سرازير است آن سان که هر ستاره دليل شرمساري خورشيدهاي بسياري از برآمدنشان است تو گريه ميکني از عمق آشناي جنگل چشمانت از عمق جنگلي که در آن پاييز ،در غروب به بغض نشسته باران بي دريغ اشک تو ميبارد تا عطر خيس جنگل پاييز در من هواي گريه برانگيزد آنگاه از چشم ذهن من شعري بسان گريه فرو ريزد من شعر مينويسم تو با ترانههاي عاشق من ،عاشق تو با ترانههاي تشنه من دريا بر پنج خط ساز سفر ،زخمه ميشوي تو گريه ميکني تو لحظههاي شعر مرا ،در خويش تجربه کرده يعني مرا در بدترين و بهترين دقايق بودن تکرار ميکني يا با ترانههاي من بر لب به رويارويي جالدان به مسلخ خويش ميشتابي يعني که با مني ديروز امروز تا هنوز و هميشه آيا زبان متشرک اين نيست؟ آن زبان تازه که ميگفتم؟ آيا زبان مشترک اين نيست؟
شهرام شيدايي قايق جامانده
ما در فاصله« مادر» و «مرگ» زنده بودهايم در درنگي که به خورشيد داده ميشود در سکوتي که هميشه بيشتر از ما ميداند در شباهت و دوري اندوه و ماه ـ چيزي گنگ هميشه در ما به گذشته بر ميگردد ـ بهانه بودهايم که خاک در ما راه برود چرا کسي به ما نگفته بود که ما راه رفتن خاک بودهايم و چشمها و نگاه و حس هامان عاريتي بوده. غمگينترين پنجره در انسان ميزيست که بعد از آفريده شدن آن را ناديده گرفتند. اگر گريه کنم کودکي نامده از فردا را خواهم کشت به اجبار در سنگ ميگريم در آتش که نيازمند گريه در خويش اند و نميتوانند. ما تمام فاصلهها را در دلتنگيهامان زيستهايم و روز به روز تاريکي چسبيده به سينه به گلومان نزديکتر ميشود. چرا کسي به ما نگفته بود که پسر تو تمام بعدازظهرهاي کودکيات را از سرما لرزيدهاي و چشمهايت براي خوشبختي بسيار سرد بودهاند بسيار سرد. چرا دست از س ِر اين قايق جامانده در دلم بر نميدارم قايقي در ما زنداني شده زنداني در زنداني. اين را آن زمان که شش سالم بود و از کودکان جدا شدم فهميدم با سادهترين شکل ممکن بادبادکي ساختم و باالي يک تپه بادش دادم و در تمام آن لحظات دلتنگي پري رعشههاي عجيبي به تن و دستهايم انداخته بود باالي باال رفته بود با گريه رهايش کردم ـ فکر ميکردم اين کار را
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
براي خدا ميکنم ـ و مدام مشت بر آن تپه کوبيدم و گريستم ميدانستم ديگر همه چيز را ميدانستم ـ تمام اين سالها در ِ قايقم را از اين شعر به آن شعر بردهام و دلم باز نشده است کوري دست کوري را گرفته و از ميان کلمه ها ميگذراند کلمهها دست ميسايند و به گمان اينکه مقدساند تکه تکه همه چيزشان را جدا ميکنند.
پگاه احمدي جريده
باز سرسام کدام سلسله در من، سرداب و سردخانه و سوگ است؟ کدام بزنگاه؟ دوباره نستعليق، دعوت به مراسم گردن زنيست! در اين جريده ،تا ابد ،جرمايم و اين خطابهي تدفين هنوز، پر از خرابهي طاهاست. باز ،خاوران ،خونيست و در بلندي تهران بادگير به هر گداري زدم ،گروگان بود! کدام بزنگاه؟ اينجا که بي هواي تو بايد شب را تکه تکه آتش زد! وقتي از آن کتيبهي متروک، تنها صداي نوحه ميآيد صداي داربست آن همه اعدام، اهلل و اکبر شکستهاي آن پشت بام و ما که در اين شعر ،محرمانه ،تحريمايم! حاال که شرط گريه بر سر اين قبر هم شرطه است، ديگر شمعات را کدام شام غريبان ميبري؟ حاال که سردخانه هم به خانه نيامد ،بگو جنازههامان کجاي اين بيابان است؟ انگار ،در استخوان ساعت ،چيزي شکسته است که اين زمان نميگذرد دست خانه را که ميگيرم مرکز جهان ،خاليست کروکيات کجاي جهان بود؟ که سرخرگ اين اتاق، بدون تن /بدون وطن /بيکفن ...هنوز ، در انتظار آخر بازيست! بس کن! بي خيال.
زانوهايم را در ماه کامل بغل کنم
« يا مجيب» زانوهايم را در ماه کامل بغل کنم همهچيز از حاال نزديک است و «شمس و طغري» هم، زيرا من از کنارهي سينيها ميريزم اگر دروغ بگويم زيرا من مثلثام را در خون ،پرت کردهام دريا از ايوانم تا زيتون ميآيد زيرا حاال ،همهچيز از حاال نزديک است و من تمام سلسلهام تاريک شد، که ِ تاريخام! با موهايم مشکي ،زيرا خاکم مشکي ،زيرا ايوانم ،مشکي جدول سنجاقهاي اليقراء! با طلسم و ِ زيرا او الواسع ،المهيمن ،المحصي ،البصير و سميع است! زيرا من او را در دايرههاي شکستهام تکان تکان دادم! زيرا کتاب «خافيه» يعني رسالهاي در باب علم جفر! پس ما زنهاي همسايه، با سينيهامان بر ايوان و سينههامان الي کبوتران، به هم نگاه نکرديم
November 2017 زيرا من بلند گريه ميکردم و چانهام از سنگ و باد ،پر شده بود زيرا من بايد هميشه چيزي براي رطوبت پيدا کنم زيرا من از کنارهي سينيها ميريزم اگر دروغ بگويم من با زنهاي همسايه گفتهام يکي از ما هزار تن زيباتر است يکي از ما، فاحشترين دروغ درختان سردسير ،در برج ابتر است زيرا من اگر نگويم ميترکم مثل النگوهاي تنگ ،بريده ميشوم از حلق زيرا من بايد کنار چاقوها برنج بکارم پس ما زنهاي همسايه ،زي ِر چادرمان تاريخ ميزديم زيرا يکي از ما هزار تن ،درها را با درد و جفر ،بغل کرده بود زيرا من بر پلههاي شکستهي «سيد موسا موسوي» ـ دعا نويس قلعهحسنخان ـ نشسته بودم و فکر ميکردم هنوز اميدي هست... پس با زانوهايم سينه زدم و با صورتم نشستم زي ِر آبهاي چهلتاس! زيرا من بايد از« پيشداديان» تا کنار سيني نعنا درنگ ميکردم زيرا که آفتاب ميتابيد و يکي از ما هزار تن ،زيباترين زن همسايه بود حاال نزديک است دايرههاي سرگيجه را دور سرم ميپيچم با نور سرد مايل به آبي کمرنگ زيرا من بايد الي خيزران نفس بکشم پس ميرويم از ني در گردنم زيرا مثل خاک منقلبم مثل خاک منقلبم مثل خاک زيرا فکر ميکنم که اجابت شدم و چيزي حک شد براي هميشه بر «شرف شمس».
احمد شاملو عاشقانه
بيتوته کوتاهيست جهان در فاصله گناه و دوزخ. خورشيد همچون دشنامي برميآيد و روز شرمساري جبران ناپذيريست. آه پيش از آنکه در اشک غرقه شوم چيزي بگوي. درختان جهل معصيبتبار نياکانند و نسيم وسوسهئي نابکار. مهتاب پائيزي کفريست که جهان را ميآاليد. چيزي بگوي پيش از آنکه در اشک غرقه شوم چيزي بگوي. هر دريچهي نغر به چشمانداز عقوبتي ميگشايد. عشق رطوبت چندشانگيز پلشتيست و آسمان سر پناهي تا به خاک بنشيني و بر سرنوشت خويش گريه ساز کني. آه پيش از آنکه در اشک غرقه شوم چيزي بگوي هر چه باشد. چشمهها از تابوت ميجوشند و سوگواران ژوليده آبروي جهانند. عصمت به آينه مفروش که فاجران نيازمندترانند. خامش منشين خدا را پيش از آنکه در اشک غرقه شوم از عشق چيزي بگوي!
I
PA
دنباله از صفحه 14
39
بعيد به نظر ميرسد که با آمدن اصالحطلبان درون حکومت به شهرداري تهران ،کسي از ايشان سنتهاي قهوهخانهاي را به فراموشي بسپارد .به هر حال اصالحطلبان دولتي نيز به سهم خود بخشي هميشگي و پايدار از مشتاقان همين فرهنگ قهوهخانهاي شمرده ميشوند .جداي از اين در ساختار حکومت جمهوري اسالمي هرگز کسي به تغيير نميانديشد ،چون با هرگونه تغييري منافع شخصي و خودماني ايشان هم به خطر ميافتد .در همين جا است که اصالحطلبان حکومتي مشتاقانه برادران اصولگراي خود را در آغوش ميگيرند .بدون ترديد منافع فراواني است که در پرهيز از اغيار آنان را به هم پيوند ميدهد .آخر مگر ميشود گوشت و ناخن را از هم جدا کرد؟
در همين زمينه:
ساعت کاري مفيد کارمندان به 22دقيقه رسيده است
ساعت کاري مفيد کارمندان در سال گذشته 64دقيقه در روز بود و امسال به 22دقيقه رسيده است. «چرا کارکنان کم کاري ميکنند؟» اين پرسش سادهاي است که بسياري از مديران و ارباب رجوع سازمانها با آن روبرو هستند .بسياري از مديران از پاسخ دادن به اين پرسش ناتوانند و در جست و جوي راه حلي براي کمکاري کارکنان هستند. براي اصالح کمکاري برخي کارکنان ابتدا ميبايست علت اين امر را بيابيم و سپس به دنبال راه چاره باشيم .اگر کارکنان اهداف سيستم را بدانند و با آن موافق باشند يا از سيستم بازخورد مناسب دريافت نمايند ،کمتر شاهد اين گونه کمکاريها خواهيم بود. البته ناگفته نماند که برخي کارکنان نسبت به کار خود ناراضي هستند ،شايد به اين دليل که خود را باالتر از آن پستي ميبينند که اکنون در آن مشغول به کار هستند .نارضايتي از پست موجود براي کارمندان موجب کاهش ميزان کار مفيد آنها ميشود. طبق گزارشهاي منتشر شده ،ميزان کار مفيد در کشورهاي افغانستان و پاکستان بيشتر از ايران است. برخي گزارشها حکايت از آن دارد که ساعت کاري مفيد کارمندان در سال گذشته 64 دقيقه در روز بود و امسال به 22دقيقه رسيده است و تقريبًا به يک سوم کاهش يافته است. مرتضي 35ساله ،تاجر درباره معطل شدن در ادارات و سازمانها ميگويد :هر وقت به يکي از سازمانهاي دولتي مراجعه کردهام ،چند ساعتي معطل شدهام و علت اين امر را نبود متخصص در هر پستي ميدانم. بسياري از مديراني که در پي حل معضل کم کاري کارکنانشان هستند بايد کارمندان را به پيشرفت تشويق کنند و با تشخيص کارمند خوب و دادن پاداش به وي ،در بقيه کارکنان انگيزه پديد آورند .يک مدير موفق انتظارات خود را به طور صريح به کارکنانش انتقال ميدهد و اطالعات و امکانات الزم را براي درست انجام دادن کارها فراهم ميکند. دکتر اماناهلل قراييمقدم جامعه شناس درباره علت کم کاري کارمندان ميگويد« ،ويژگي برخي کشورها اين است که کارمندان هنوز در حالت همبستگي مکانيکي به سر ميبرند .کار را انجام ميدهند بدون اينکه بدانند فعاليت آنها چه اهميتي در نظام اقتصادي و فرهنگي و ...دارد و در نتيجه از عمل خود لذت نميبرند». وي مهمترين علت کمکاري کارمندان را ضعفهاي سازماني ميداند و ميگويد« ،اگر اين افراد در کشورهاي ديگري قرار بگيرند ،مفيد کار ميکنند .سازماني که از کارکنانش نظر نميگيرد ،مانع رشد کارمند ميشود». دولت در ايجاد وجدان کاري در جامعه نقش بسزايي دارد .اگر مديران ضعيف مورد مواخذه قرار گيرند و از نيروهاي خالق و زحمتکش قدرداني به عمل آيد ،وجدان کاري در محل مجموعه کشور شکوفا خواهد شد .بايد تدبيري انديشيده شود که برخي کارمندان مجبور نشوند براي گذراندن زندگي خود به کارهاي دوم و سوم روي آورند و خستگي ناشي از آن را به محل کار اصلي خود بياورند .در اين بين تبليغات نيز از عوامل بسيار موثر در ايجاد فضاي مناسب رشد وجدان کاري است.
For Advertisement Call:
39
کالسيک افقي: – 1از شاعران عصر حاضر ايراني که عالوه بر سرودن شعر ،خطي نيکو نيز داشت _ چشمانداز. – 2ويرانه و سراي جغد _ مجلس معروف روسها _ ديوار قلعه. – 3دير شدن _ جانب و پهلو _ ابزار روفتن. – 4واژه آرزو به معني کاشکي _ از به پا کردنيها _ تازه به راه افتاده _ باج و خراج. – 5آشکار و نمايان _ طرد و دفع _ رطوبت و آب اندک. – 6جنبش و تکان _ ميوه خوشهاي _ ضعف و ناتواني. – 7دوست و حبيب _ شعله آتش _ عکسالعمل. – 8نام ديگر زالو _ از دانشمندان برجسته عهد باستان اسکندريه _ حيوان فراري. – 9شيميدان فرانسوي و کاشف «اوتيسوم» _ شکافنده گور _ نوعي مار بيزهر. – 10رهاييدهنده _ بزرگترين شاعر روم باستان _ ضمير جمع. – 11عضوي از صورت _ اشاره به دور _ تشنه نيست. – 12راهنما و مرشد _ مشک خالص _ موجود زنده _ واحد الکتريکي. – 13سقف خانه _ مقروض و بدهکار _ تخت و اورنگ
پادشاهي. – 14مسکين و مفلس _ خط نابينايان _ سيخ کباب. – 15آموزشگاه فني _ اثري از سر «جيمز ماتيوباري» نمايشنامهنويس بزرگ انگليسي متولد 1860ميالدي که اولين کتابش «مرگ بهتر» نام دارد.
عمودي:
عددگذاري 2رقمي:
7رقمي:
.55 – 66 – 44 – 33 – 85 – 45
5253252 – 6122779 – 2726553 – 7265342 – – 2479668 .9398665
3رقمي: 225 – 537 – 633 – 828 – 252 – – 652 – 383 – 549 – 333 428 – 757 – 484 – 496 – 662 – .354 – 222
4رقمي: – 1756 – 6644 – 7885 – 6446 – 4774 – 5242 – 2776 – 9955 – 2358 – 7688 – 8774 – 2442 .7654 – 6729 – 7395 – 4623
5رقمي: 66154 – 62552 – 59911 – – 79324 – 42841 – 54478 .83286 – 41697
6رقمي: 184598 – 566312 – 882228 – .822694
8رقمي: 44677922 – 29338844 – – 73364485 .39977484
9رقمي: – 925588272 .558664299
10رقمي: – 5254358882 .5638699881
– 1نوعي کالهبرداي _ طبيعيدان سوييسي سده هجدهم که به واسطه ضعف چشم نتوانست درباره موجودات ريز جاندار تحقيق کند. – 2زنگ بزرگ _ واحد وزني _ از گياهان طبي. – 3سلول و جرثومه _ گراميتر است و نامي دخترانه _ پول قدرتمند. – 4از درندگان _ پسوند شباهت _ توشه سفر _ قلعه حکومتي و قصر. – 5با ناله سودا کنند _ يک حرف و سه حرف _ يخ بستن. – 6از نامهاي باريتعالي به معناي «فعال» _ خاطر و حافظه _ ميوه خوب. – 7شاعر بزرگ معاصر انگلستان که سي و اندي سال پيش درگذشت _ کوه مرتفعي در جنوب شرقي فرانسه _ مرطوب و نمناک. – 8شتابان و عجلهکنان و در حال دويدن _ وظيفه و مستمري _ خوابيده و خفته. – 9خواندن اجمالي _ انديشههاي شيطاني _ درسخوانده. – 10رنجوري و بيماري _ نگهباني و يتاقي _ آزمون با پاسخهاي بلند. – 11حجار و معمار معاصر آمريکايي که از دانشگاه هاروارد در رشته معماري کالسيک فارغالتحصيل شد _ پاسخ مثبت _ پسوند حاصل مصدر. – 12پول حرام _ زمستان تازي _ فراوان و بسيار _ اضافه بار. – 13ميوه غيرقابل خوردن _ موافق و بيريا _ شهري در فرانسه. – 14آخرين خليفه اموي معروف به «حمار» _ سخنچين _ واحد طول انگليسي. – 15شهري در شمال غربي نيجريه _ آبونمان مجله يا روزنامه.
40
بيرانوند در فهرست برترين دروازهبانهاي جهان
در حالي که عدهاي حضور عليرضا بيرانوند در فهرست برترين دروازهبانهاي جهان را موضوعي ساده ميدانند ولي بايد اين موفقيت کمسابقه براي فوتبال ايران را ستود. به گزارش ايسنا ،در مراسم بهترينهاي فيفا براي اولين بار مقرر شد بهترين دروازهبانهاي فوتبال جهان هم انتخاب شوند .آن هم با راي فقط 11نفر از دروازهبانهاي قديمي و بزرگ فوتبال دنيا. در اين بين تصميم بر اين گرفته شد که بهترين دروازهبانهاي جهان (ترجيحا از هر قاره حداقل يک دروازهبان) در فهرست اوليه قرار داشته باشند و از قاره آسيا و فوتبال ايران هم عليرضا بيرانوند انتخاب شد. هر چند که طبيعي است که بيرانوند در بين دروازهبانهاي بزرگ دنيا به جايگاه بااليي نرسد ولي بايد توجه داشت که قرار گرفتن در همين فهرست هم افتخاري بزرگ نه تنها براي بيرانوند ،بلکه براي فوتبال ايران است. اولين نکته اين اتفاق اين است که مربيان و کاپيتانها به دروازهبانها راي ندادند و فقط يازده نفر بهترين دروازهبان دنيا را انتخاب کردهاند و اين به اين معناست که کارلوس کيروش و سيد جالل حسيني و بقيه مربيان و کاپيتانها نميتوانستند به بهترين دروازهبان جهان راي دهند. انتظار ميرود اين موفقيت به خاطر مسائل طرفداري از رنگها ،در فوتبال ايران کمرنگ نشود و زير سوال نرود و موفقيت بيرانوند موفقيت فوتبال ايران تلقي شود.
40
مدت يک سال به باشگاه پيکان نقل مکان کرد و در همان سال توسط رايکوف به تيم ملي راه يافت. در فصل 1350و بازي با هامبورگ آلمان ،بازي زيباي آشتياني باعث شد تا مسئوالن اين تيم آلماني پيشنهاد به خدمت گرفتن اين مدافع 25ساله را به مسئوالن پرسپوليس بدهند که برخي مسائل مانع اين انتقال شد و آشتياني در ايران ماندگار شد .او عالوه بر حضور در ديدار پرسپوليس و هامبورگ دو روز قبل از آن در جريان ديدار دوستانه تاج برابر هامبورگ نيز به عنوان يار کمکي تاج به ميدان رفت .همچنين در اين سال در مسابقات جام دوستي به عنوان يار کمکي براي پاس بازي کرد. او در فصل 1351همراه با پرسپوليس قهرمان مسابقات منطقهاي ايران شد و در فصل 1352به مقام قهرماني جام تخت جمشيد دست يافت در همين سال بود که پرسپوليس برد تاريخي 6بر صفر مقابل تاج را کسب کرد که گل نخست اين ديدار با حرکت از جناح راست و پاس ديدني آشتياني و ضربه حسين کالني به ثمر رسيد .در سال 1353آشتياني همراه با خداحافظي بازيکنان قديمي باشگاه در حالي که 28 سال سن داشت به عنوان کاپيتان پرسپوليس انتخاب شد و در همان سال ،جام سوم تخت جمشيد را به عنوان کاپيتان تيم باالي سر برد. آشتياني در فصل 1355با کسب عنوان نايب قهرماني ليگ تخت جمشيد از عرصه بازيگري خداحافظي کرد.
ايران چگونه از سيد 4به سيد 3رفت؟ تيم ملي فوتبال کشورمان در معادلهاي جالب از سيد 4 به سيد 3قرعهکشي جام جهاني 2018راه يافت. ايران تا پيش از بازيهاي شب آخر مرحله انتخابي جام جهاني 2018در سيد چهار قرار داشت ،اما شکست 2بر يک آمريکا مقابل ترينيداد و توباگو در منطقه کونکاکاف (آمريکاي مرکزي و شمالي و حوزه درياي کارائيب) معادالت را به سود ايران تغيير داد و تيم تحت هدايت کارلوس
مراکش ،ساحل عاج «از گروه سوم» ،سنگال ،بورکينافاسو و کيپورده «از گروه چهارم» هنوز شانس دارند) آمريکاي جنوبي :برزيل ،اوروگوئه ،آرژانتين و کلمبيا (پرو به پليآف ميانقارهاي برابر نيوزيلند رسيد) آمريکاي شمالي :مکزيک ،کاستاريکا و پاناما (هندوراس به پليآف ميانقارهاي برابر استراليا رسيد) بدين ترتيب هشت تيم سوئيس ،ايتاليا ،دانمارک، کرواسي ،سوئد ،ايرلندشمالي ،يونان و جمهوري ايرلند راهي مرحله پليآف شدند.
بر اساس قرعهکشي انجام شده ايرلند شمالي با سوئيس ،کرواسي با يونان ،ايتاليا با سوئد و دانمارک با ايرلند روبرو خواهند شد. در دور رفت ايرلند شمالي ميزبان سوئيس است، کرواسي ميزبان يونان ،سوئد ميزبان ايتاليا و دانمارک نيز ميزبان ايرلند خواهند بود که بدون شک بازي ايتاليا و سوئد، حساسيتي بسيار مضاعف خواهد داشت .سوئد در رقابت با فرانسه و ايتاليا در رقابت با اسپانيا از سرگروهي و صعود مستقيم به جام جهاني بازماند و حاال از بين آنها يکي فرصت حضور در جام جهاني را از دست خواهد داد. بازيهاي رفت در تاريخهاي 9تا 11نوامبر و بازيهاي برگشت سه روز پس از بازي رفت برگزار خواهد شد .چهار تيم پيروز مرحله پليآف در تاريخ 1دسامبر در قرعهکشي جام جهاني شرکت خواهند کرد.
پيروزي پرسپوليس مقابل استقالل در شهرآورد جنجالي
درگذشت ابراهيم آشتياني کيروش از سيد 4به سيد 3تغيير مکان داد و در واقع جاي آمريکا را در اين سيد گرفت .آمريکا که در سيد 3بود ،از راهيابي به جام جهاني 2018روسيه باز ماند. در سوي ديگر در منطقه آمريکاي جنوبي ،پرو با تساوي يک بر يک برابر کلمبيا و با توجه به شکست 3بر صفر شيلي برابر برزيل جاي شيلي را در سيد 2گرفت. ابراهيم آشتياني ،از بزرگان تيم فوتبال پرسپوليس که مدتي با بيماري دست به گريبان بود ،دار فاني را وداع گفت. ابراهيم آشتياني در آذر ماه 1325متولد شد .او دوران جواني خود را در تيمهاي بوستان و پوالد (تيم زير شاخه شاهين) گذراند و از فصل 1343توسط عباس اکرامي به تيم بزرگساالن شاهين راه يافت و توانست در ترکيب اصلي قرار بگيرد. آشتياني در فصل 1346و در بازي با تهرانجوان ،در نيمه اول يک کارت قرمز دريافت کرد و همين کارت زمينهساز ايجاد درگيري در اين بازي شد به طوري که درگيري اين بازي منجر به صدور اعالميه از سوي سازمان تربيت بدني وقت و انحالل باشگاه شاهين شد .آشتياني در فصل 1347 رسما به پرسپوليس پيوست و با اين تيم در جام باشگاهاي آسيا شرکت کرد .اين اولين حضور يک تيم ايراني در اين جام بود که آشتياني نيز در آن حضور داشت. آشتياني در فصل 1348همراه با اکثر بازيکنان پرسپوليس بر اساس قراردادي که مابين عبده (مالک باشگاه پرسپوليس) و خيامي (مالک باشگاه پيکان) منعقد شد به
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
22تيمي که بليت روسيه را گرفتند 9 /سهميه باقيمانده به کدام تيمها ميرسد؟ با پايان رقابتهاي مرحله انتخابي جام جهاني 2018 در تمامي قارهها بهاستثناي آفريقا ،هنوز 9تيم ديگر شانس صعود به جام جهاني 2018روسيه را دارند. 22تيمي که تا کنون به جام جهاني صعود کردهاند عبارتند از: آسيا :ايران ،کره جنوبي ،ژاپن ،عربستان سعودي، (استراليا با شکست سوريه در پليآف درونقارهاي به پليآف ميانقارهاي با هندوراس رسيد) اروپا :فرانسه ،بلژيک ،اسپانيا ،آلمان ،صربستان، پرتغال ،لهستان ،انگليس و ايسلند آفريقا :نيجريه و مصر (تونس ،کنگو «از گروه اول»،
هشتاد و پنجمين شهرآورد تهران با برتري يک بر صفر پرسپوليس به پايان رسيد .علي عليپور از روي نقطه پنالتي تک گل سرخپوشان را به ثمر رساند. بازي در ورزشگاه مملو از جمعيت آزادي برگزار شد. در شهرآورد پر برخورد و جنجالي تهران ،چشمي ،باقري، ابراهيمي ،اسماعيلي ،غفوري و زکيپور از استقالل به اتفاق ربيعخواه ،کاميابينيا و ماهيني از پرسپوليس با کارت زرد داور جريمه شدند.
قضاوت اين بازي را بيژن حيدري بر عهده داشت .او بارها با هجوم بازيکنان دو تيم مواجه شد .سرمربي استقالل هم دائم به تصميمات حيدري معترض بود. در ترکيب پرسپوليس عليرضا بيرانوند ،سيدجالل حسيني (کاپيتان) محمد انصاري ،شجاع خليلزاده ،حسين ماهيني ،محسن ربيعخواه ،کمال کاميابينيا ،بشار رسن (محسن مسلمان) وحيد اميري ،گادوين منشا (شايان مصلح) و علي عليپور (سيامک نعمتي) بازي کردند. براي استقالل نيز سيدحسين حسيني ،روزبه چشمي، خسرو حيدري (سرور جپاروف) ،مجيد حسيني ،ميالد زکيپور ،وريا غفوري ،اميد ابراهيمي ،داريوش شجاعيان، فرشيد باقري (جابر انصاري) ،فرشيد اسماعيلي و علي
قرباني (سجاد شهباززاده) به ميدان رفتند. بشار رسن به اتفاق منشا و عليپور تا زماني که در ميدان بودند ،بازي قابل قبولي به نمايش گذاشتند تا از موثرترين ياران پرسپوليس در کسب هر سه امتياز بازي باشند. عليپور با گلي که زد ،در رده سوم گلزنان ليگ برتر ايستاد .او به اتفاق منشا اجازه ندادهاند جاي خالي طارمي محروم ،به چشم بيايد.
اظهاراتي رسمي که سرنوشت بارسلونا در ليگ اسپانيا را مشخص کرد
بحران کاتالونيا ،تنها در مسئله «استقالل» اين اقليم از اسپانيا ،منحصر نماند بلکه آينده حضور تيم بارسلونا ،نماد ورزشي کاتالونيا در الليگاي اسپانيا ،يکي از مواردي بود که ذهن بسياري از هواداران فوتبال را به خود مشغول کرد. در هفتههاي گذشته ،گزارشهايي مبني بر خروج بارسلونا از ليگ اسپانيا در صورت اعالم استقالل کاتالونيا منتشر شد تا جائيکه برخي گفتهاند که بارسلونا به ليگ برتر انگليس انتقال خواهد يافت. اما اظهارات اندريو سوبيس ،رئيس فدراسيون فوتبال کاتالونيا ،به اين گزارشها پاسخ داد و سرنوشت حضور بارسلونا را مشخص کرد. وي تأکيد کرد که بارسلونا به حضور در ليگ اسپانيا، حتي در صورت استقالل کاتالونيا ،ادامه خواهد داد .سوبيس گفت« ،نتيجه مناقشه سياسي ميان کاتالونيا و مادريد ،هر چه باشد ،بارسلونا به حضور در الليگا ادامه خواهد داد». گفتني است که بارسلونا ،خيرونا و اسپانيول ،سه تيم اقليم کاتالونيا هستند که در ليگ اسپانيا حضور دارند.
تيم آمريکا با ستارگان عنواندار خود به ايران ميآيد
تيم «تايتان مرکوري» آمريکا براي حضور در رقابتهاي جام باشگاههاي کشتي آزاد جهان به ايران سفر خواهد کرد. تيم تايتان مرکوري آمريکا قهرمان دوره گذشته اين مسابقات ،امسال نيز با ترکيبي قوي و استفاده از کشتيگيران ملي پوش اين کشور راهي ايران خواهد شد. ترکيب اين تيم براي حضور در رقابتهاي جام باشگاههاي جهان در اوزان جديد به شرح زير است: 57کيلو ،توماس گيلمان (مدال نقره جهان ـ 2017ـ آالن واترس 61کيلو ،لوگان استيبر (مدال طالي جهان ـ )2016 65کيلو ،فرنارد فوترل و ماتوس گومز (نقره جهان )2011 70کيلو ،نازاري کولچيتسکي 74کيلو ،يسايا الکساندر مارتينز دنباله در صفحة بعد
I
PA
دنباله از صفحة قبل
79کيلو ،کايل داک 86کيلو ،ديويد تيلور 92کيلو ،جيدن کاکس (برنز المپيک 2016ـ برنز جهاني )2017 97کيلو ،کايل اسنايدر (طالي جهان و المپيک) 125کيلو ،نيکوالس گويازدوفسکي (برنز جهان )2017
41
For Advertisement Call:
اگر چه در پايان اين مسابقه که به برتري تيم داجرز لسآنجلس انجاميد ،يولي گوريل پيش از رفتن به رختکن اظهار کرد که قصد اهانت به هيچ کسي را نداشته و عذرخواهي کرد اما راب مانفرد ،رئيس سازمان ليگ بيسبال
بود ،با بيتوجهي کامل مسي مواجه شد .اين موضوع باعث هجوم کاربران ايراني به صفحه ليونل مسي در اينستاگرام و فحاشي به او شد. رضا پرستش ديدار تيمهاي بارسلونا و ماالگا را از روي سکوهاي ورزشگاه نيوکمپ مشاهده کرد ،ولي تالشهاي او براي مالقات با مسي به جايي نرسيد .اين موضوع باعث عصبانيت کاربران ايراني فضاي مجازي شد و هزاران نفر از آنها به صفحه اينستاگرام ليونل مسي حمله کرده و بيش از 80هزار کامنت توهينآميز نوشتند.
بازگشت خادم به سرمربيگري تيم ملي
ناکامي در رقابتهاي جهاني فرانسه باعث شد تا شوراي فني تيمهاي ملي کشتي آزاد با جديت به دنبال داليل اين شکست و در صورت لزوم ،تغيير کادر فني تيم ملي باشد. اين نشست بنا به داليلي تا کنون برگزار نشده ،اما گفته ميشود اعضاي شورا با توجه به زمان برگزاري انتخابات مجمع ،به زودي گرد هم خواهند آمد تا تکليف کادر فني را روشن کنند. هر چند محمد طاليي همچنان به عنوان سرمربي در اردوي مقدماتي تيم ملي معرفي شده ،اما نکته جالب اينجاست که گفته ميشود يکي از گزينههاي اصلي شوراي فني براي سرمربيگري تيم ملي کشتي آزاد ،شخص رسول خادم است و اوست که ميتواند اين تيم را در رويدادهاي مهم آتي به خوبي هدايت و رهبري کند. البته رسول خادم در زمان سرمربيگري محمد طاليي هم نظارت غير مستقيمي بر روند اجراي برنامههاي تيم ملي داشت و تنها بخشي که او نميتوانست دخالت مستقيم داشته باشد« ،کوچينگ» آزادکاران از کنار تشک در هنگام مبارزاتشان بود .يعني دقيقا همان قسمتي که بسياري از آزادکاران ما در رقابتهاي جهاني 2017فرانسه از آنجا لطمه خوردند و گاه در چند ثانيه پاياني کشتي ،پيروزي را با شکست عوض کردند. با توجه به اين وضعيت ،برخي از اعضاي شوراي فني هم از حضور دوباره رسول خادم در راس امور فني و سرمربيگري تيم ملي استقبال کرده و معتقدند در حال حاضر هيچ گزينهاي بهتر از او نميتواند ناجي تيم ملي باشد .تيمي که در رقابتهاي جهاني فرانسه يکي از ضعيفترين نتايخ خود در تاريخ کشتي آزاد ايران را رقم زد و تنها به لطف تک مدال طالي حسن يزداني ،صاحب جايگاه نهم جهان شد! حال بايد تا برگزاري نشست شوراي فني کشتي آزاد منتظر ماند و ديد که آيا رسول خادم پيشنهاد برخي از اعضاي شورا را قبول ميکند يا همچنان ترجيح ميدهد فرد ديگري را به عنوان سرمربي معرفي کند و خودش از دور دستي بر آتش مديريت تيم ملي داشته باشد.
محروميت بازيکن بيسبال آمريکا به علت اهانت نژادپرستانه به بازيکن ژاپني ـ ايراني يولي گوريل ،از بازيکنان سرشناس بيسبال در آمريکا به علت آنچه «اهانت نژادپرستانه» به يو درويش ،بازيکن ژاپني ـ ايراني تيم رقيب ارزيابي شده ،به مدت پنج هفته از ميدان مسابقه بيرون گذاشته ميشود. يولي گوريل که در تيم هيوستون استروز (تکزاس) بازي ميکند در جريان مسابقه برابر تيم بيسبال داجرز لسآنجلس (کاليفرنيا) با کشيدن پوست گوشه چشمانش به يو درويش ،بازيکن ژاپني ـ ايراني اين تيم اشاره کرده بود و آن طور که گزارش شده با اين حرکت به نژاد آسيايي يو درويش اهانت کرده است.
آمريکا ضمن محکوم کردن اين رفتار از محروميت يولي گوريل خبر داد و گفت اين بازيکن براي پنج مسابقه محروم شده است. با وجود اين ،سازمان ليگ بيسبال اعالم کرده محروميت يولي گوريل در دو ماه باقي مانده سال جاري اعمال نخواهد شد و با ورود مسابقات به سال 2018آغاز خواهد شد. يو درويش ،بازيکن 31ساله تيم داجرز لسآنجلس که در ژاپن يکي از محبوبترين بازيکنان بيسبال است ،از تيم اوزاکا اين کشور به ليگ آمريکا آمده است. يو درويش که عضو تيم ملي ژاپن در المپيک سال 2008هم بود از پدري ايراني ،فرزاد درويش ،و مادري ژاپني ،ايوکو ،در سال 1986در اوزاکا ژاپن متولد شده است.
آويشن باقري در فينال وزن زير 55کيلو با غلبه بر نماينده اسپانيا ،نخستين مدال طالي تيم کاراته اميد دختران در رقابتهاي جهاني اسپانيا را دشت کرد. او حريفاني از روسيه ،قزاقستان ،بالروس و چين را مغلوب کرد و در فينال هم پنج بر يک کاراته کاي کشور ميزبان را شکست داد و به مدال طال رسيد.
قطع همکاري با سرمربي روئينگ ايران به دليل «قوانين اسالمي»
آنتوني جاشوا در 10راند تاکام را شکست داد
مسابقه حساس مشتزني ميان آنتوني جاشوا ،ستاره بريتانيايي بوکس و حريف کامروني ـ فرانسوياش ،کارلوس تاکام در شهر کارديف ،پايتخت ولز برگزار شد و پس از 10 راند نفسگير و در حالي که اکثر تماشاگران شجاعت تاکام و مقاومت او تا آخرين لحظه را تحسين کردند ،اين آنتوني جاشوا از بريتانيا بود که پيروز قاطع مسابقه شد. رقابت سخت اين دو ورزشکار باعث آسيب ديدگي هر دوي آنان هم شد به طوري که در پايان مسابقه هر دو ابروي تاکام شکافته شده بود و ابروي جاشوا هم پس از آنکه دو بوکسور در راند دوم سرشاخ شدند ،خونريزي کرد. داور مسابقه در حالي در راند دهم مسابقه را با پيروزي جاشوا پايان داد که در ميان تماشاگران اختالف نظر وجود داشت؛ در حالي که بعضي ميگفتند داور نبايد از بيم آسيب ديدگي تاکام ،شانس ادامه مسابقه را از او ميگرفت، مفسران ديگر ميگويند کار داور سنجيده بود که پيش از آسيب ديدگي جدي تاکام به رقابت پايان داد. آنتوني جاشوا ،مدافع عنوان قهرماني سنگين وزن جهان از منظر دو نهاد متعبر اين ورزش ،يعني «آي.بي.اف» ي ماه اپريل و «دبليو.بي.اف» است و بعد از پيروزي تاريخ گذشته مقابل والديمير کليچکو در ورزشگاه ويمبلي ،وارد رينگ ميشد تا يک بار ديگر از کمربندهاي قهرمانياش دفاع کند. گفتني است که مربي بدنسازي آنتوني جاشوا ،سينا قائمي يک ايرانيتبار است که وظيفه اصلياش آماده نگه داشتن جاشوا پس از مسابقات ،تمرينات و کمک به "ريکاوري" بهتر او است .قائمي در سال 1998و زماني که 7سال داشت به انگلستان آمد و سابقه رفاقتش با آنتوني جاشوا به نزديک دو دهه ميرسد.
پيروزي آويشن باقري در اسپانيا
ي در تاتامي آويشن باقري قهرمان شايسته اهل انزل اسپانيا طاليي شد و نخستين مدال طالي تيم کاراته اميد دختران را به ارمغان آورد.
41
در شرايطي که روئينگ مردان و زنان ايران نتايج درخشاني در قهرماني آسيا گرفته ،فدراسيون قايقراني به همکاري سرمربي تيم ملي روئينگ ايران با تيم ملي زنان خاتمه دادهاست. رئيس فدراسيون قايقراني« ،رفتار سرمربي با بانوان» را دليل اين موضوع عنوان کرده .به جيوگانيک پيشنهاد دادند فقط با تيم مردان همکاري کند اما او ايران را ترک کرده است. بيش از سي نفر از قهرمانان قايقراني با صدور بيانيهاي خطاب به وزير ورزش ،ضمن تکذيب اطالعات نادرستي که به وزارتخانه منتقل شده ،با حمايت کامل از جيوگانيک، خواستار بازگشت سرمربي تيم ملي ايران شدهاند. در جمع پرتعداد امضاکنندگان ،اسامي مليپوشان مرد و زن و ورزشکاران شاخصي چون مهسا جاور ،سولماز عباسي، حميرا برزگر و خشايار عباسآبادي ديده ميشود. محسن شادي قهرمان اميدهاي جهان درباره بازگشت خود به تيم ملي ميگويد« ،اگر جيوگانيک برود من نميتوانم به قايقراني برگردم چون بازگشتم به خاطر حضور او بود». رئيس فدراسيون قايقراني در اين باره گفت« ،يکي از مسائل مدنظر ما رفتار مربي رومانيايي با بانوان بود و بحثهاي ديگري هم داشتيم». غالمرضا اميني به سايت ورزش سه گفت« ،کسي که به ايران ميآيد و حقوق ميگيرد بايد به قوانين ما احترام بگذارد .بهترين مربي دنيا هم که در ايران باشد بايد قوانين اسالمي را رعايت کند». قانونشکني جيوگانيک چه بوده؟ رسمًا چيزي اعالم نشده اما مهدي ملکي خبرنگار روزنامه «ايران» در توئيتر نوشت« ،براي جيوگانيک بليت گرفتند و از ايران رفت .وقتي تيم را قهرمان آسيا کرد با يکي از بچهها دست داده؛ و اينکه مث ً ال در تمرين زده پشت شانه يکي از بچهها». رئيس فدراسيون قايقراني درباره ادامه کار اين مربي گفت« ،قطع همکاري او با بانوان قطعي است .در خصوص حمايت مليپوشان از او ،بچههاي ما کمي احساساتي شدهاند .به هر حال ما ميهماننواز هستيم».
ناکامي مسي ايراني در ديدار با مسي آرژانتيني
رضا پرستش ،بدل ايراني ليونل مسي که براي ديدار با اين فوتباليست سرشناس آرژانتيني به اسپانيا سفر کرده
اين اولين بار نيست که صفحه ليونل مسي مورد هجوم کاربران ايراني قرار ميگيرد .پيش از اين نيز مسي بارها به داليل مختلف از سوي کاربران ايراني مورد هجوم قرار گرفت .در سال 2013و در پي همگروه شدن ايران با آرژانتين ،نيجريه و بوسني در جام جهاني ،2014بيش از 30هزار کامنت توهينآميز به زبان فارسي در صفحه مسي نوشته شد .مسي در پاسخ به توهينکنندگان نوشت« ،بسيار براي اين مردم ،براي گفتن حرفهايي که دوستانه نيستند، متاسفم».
116مدرسه فوتبال ايران ب ه اتهام تخلف و فساد پلمب ميشوند
خبرگزاري «ميزان» وابسته به قوه قضاييه ايران گزارش داده است که 116مدرسه فوتبال به دليل «فساد اخالقي و مالي» تعطيل ميشوند. اين خبرگزاري از «منابع موثق» که نام آنها را نبرده نقل کرده است که بعد از تحقيقات گسترده و جمعبندي چندين «پرونده مهم فساد اخالقي» در مدارس فوتبال در سالهاي اخير ،تخلف اين تعداد مدارس براي مسئوالن محرز شده و اين مدارس تعطيل و پلمب ميشوند. خبرگزاري قوه قضاييه ايران نوشته است که با توجه به «نگراني خانوادهه ا از فساد رايج در مدارس فوتبال» ،پرونده متخلفان به دادگاه ارجاع ميشود. حدود شش ماه پيش کميته اخالق فدراسيون فوتبال ايران در اطالعيهاي از تشکيل ستاد کارگروه نظارت بر مدارس فوتبال خبر داد و هدف از آن را «ايجاد شرايطي مناسب و آرامش خاطر براي خانوادههاي فوتبالآموزان» عنوان کرد. فدراسيون فوتبال فهرستي از مدارس مجاز را در سايتي جداگانه منتشر کرده و از خانوادهها خواسته فرزندانشان را در مدارسي ثبت نام کنند که داراي مجوز رسمي فدراسيون هستند. خبرگزاري «ميزان» در گزارش خود نوشته است که «پاي چند چهره نسبتا سرشناس که نام آنها بارها و بارها به گوش اهالي فوتبال رسيده و شناخت زيادي از آنها وجود دارد هم در بين متخلفان ديده ميشود». بحث فساد مالي و اخالقي در مدارس فوتبال ايران شش سال پيش به صورت جدي در رسانهها مطرح شد. در آن زمان نادر فرياد شيران ،يکي از مربيان قديمي فوتبال ايران در مصاحب ه با يک روزنامه علنا درباره «سوء استفاده جنسي» از کودکان در مدارس فوتبال صحبت کرد.
42
42
تلفن تبليغات(770) 973-0506 :
آبان 1396
November 2017
ماجراي سپنتا نيکنام و سه تعبير از آن 1ـ احمد و محمود و محمد :نگهبانان تبعيض و تعدي عبدالکريم سروش
بندهي پير خراباتم که لطفش دائم است
ورنه لطف شيخ و زاهد گاه هست و گاه نيست
اگر اندک نيکنامي براي شوراي نگهبان مانده بود ،با قصهي سپنتا نيکنام ،هموطن زرتشتي ،پاک برباد رفت! اين شورا که نگهبان تبعيض و تعدي است و هيچ نسبتي با مدنيت و عدالت ندارد ،حکم محکم و نظامنواز داده است که بنا بر فتواي آيتاهلل خميني ،شهروندان نامسلمان در شهرهايي که کمشمارند و مسلمانان پرشمار ،نميتوانند به مناصب عاليه دست يابند و «کافرانه» متصدي امور مسلمين شوند. در کارنامهي اين شورا و کارمندانش کژانديشي و کژرفتاري کم نيست .محمد مومن که فتوا به جواز بهتان به بيگناهان داد ،و احمد جنتي که عليرضا رجايي را خانهنشين کرد تا ناعادل نااليقي را به جاي او در خانهي مردم بنشاند و محمد يزدي که حکم هجوم حراميان را به حريم فقيه مظلوم آيتاهلل منتظري امضا کرد و محمود شاهرودي و صادق الريجاني که قوهي قضابيه را مديريت معکوس کردند و ميکنند ،اين بار سيلي تازهاي بر صورت ملت نواختند و از انبان فرسودهي فقه صفويشان ،فتواي فاسدي را بيرون کشيدند و نشان دادند که نه وفادار به عدالتاند ،نه پايبند به شهروندي و مليت. اصل اصيل و قاعده زرين اخالق که مقبول کافر و مسلمان است ،ميآموزد که آنچه بر خود نميپسندي ،بر ديگران مپسند. آيا احمد و محمد و محمود (که فقط نامي از پيامبر مکرم بر خود دارند و از خوي او نابرخوردارند) ميپسندند که در جامعهاي چون هند که مسلمانان کمشمارتر از هندواناند ،هندوان را تفوق بخشند و مسلمانان را از حقوق شهروندي محروم کنند و بر مناصب دولتي نگمارند؟ فراموش کردهاند که در آن کشور پهناور ،موالنا ابوالکالم آزاد ،مسلمان روشنفکر و آزاديخواه ،وزير فرهنگ و معارف بود؟ ميدانم که ابوالکالم و اقبال الهوري ،مقتداي اين کژانديشان نيستند و آيتاهلل خميني ،امام زمان آنان است (و همين فتوا نشان ميدهد که او هم ملتزم به لوازم اخالق و مدنيت نبود و اين مقوالت در فقاهت او راه نداشتند) .اما اينان حتي نقش زمان و مکان را هم از امام و مقتداي خود نياموختهاند و درنيافتهاند که زمانه ،زمانهي دولت ـ ملت(nation- ) stateو حقوق شهروندي و هويت ملي و برابري حقوق شهروندان است. صاحب اين قلم که بارها از فقر و رنجوري فقه موجود سخن گفته و ناآشنايي آن را با مقوالتي چون مليت و اخالق و عدالت بازنموده است ،اينک قرينهي تازه و روشني بر رنجوري آن بيمار يافته است که نشان ميدهد درمان آن درمانده در دست دو داروست :يکي حق و ديگري اخالق. فقه تکليفانديش را بايد بر قاعدهي حق نشاند و خشونت بدوياش را به آب قاعدهي زرين اخالق زدود تا موزون و روزآمد شود و به کمال اليق خود برسد .اما آيا کبر سن و خشکي دماغ نگهبانان تبعيض و تعدي و تکليف ،گوش شنوا و رخصت شنا در آبهاي ناآشناي حق و اخالق را به آنان خواهد داد؟
من و مالزمت آستان پير مغان
که جام مي به کف کافر و مسلمان داد
2ـ فقهايي طرفدار تبعيض سينا پاکزاد
اعضاي شوراي نگهبان قانون اساسي بر اعمال تبعيض مذهبي عليه شهروندان مهر تاييد ديگري زدند و محمد يزدي از فقهاي اين شورا در گفتگويي با خبرگزاري «تسنيم» اعالم کرد که اخراج سپنتا نيکنام عضو زرتشتي شوراي شهر يزد قطعي و غير قابل بازگشت است. نيکنام در دور پيشين شوراي شهر يزد هم حضور داشت ،اما اين بار پروندهاش پس از شکايت علياصغر باقري که در انتخابات شوراي شهر يزد شکست خورده بود ،به ديوان عدالت اداري رفت و در شهريور ماه از عضويت در شورا تعليق موقت شد و حاال اين تعليق به صورت قطعي درآمده است. ديوان عدالت اداري گفته بود که محروميت عضو زرتشتي شوراي شهر يزد با استناد به نظر احمد جنتي دبير شوراي نگهبان صادر شده که عضويت اقليتهاي مذهبي در شوراهاي شهر و روستا را ممنوع دانسته است. محمد يزدي که از روحانيون محافظهکار به شمار ميرود در گفتگويي با خبرگزاري «تسنيم» به توجيه تعليق عضويت سپنتا نيکنام در شوراي شهر يزد پرداخته و دليل اين محروميت را زرتشتي بودن او ذکر کرده است. يزدي مدعي شده است« ،قانون اساسي و اقدام شوراي نگهبان ميگويد که انتخاب اين آقا در شوراي شهر يزد غيرقانوني و خالف شرع است و اين خالف شرع را هيچکس نميتواند بردارد». او در اين گفتوگو خبر داده که تمام فقهاي شوراي نگهبان به اتفاق آرا خواهان لغو عضويت سپنتا نيکنام شده و استدالل کرده بودند که «اين اقليت مذهبي براي مردمي که اکثرًا مسلمان هستند ،حق تصميمگيري ندارد و اين خالف شرع است». اعمال تبعيض مذهبي به صورت سيستماتيک از ابتداي تاسيس جمهوري اسالمي وجود داشته است اما اخراج سپنتا نيکنام از شوراي شهر يزد آن هم پس از برگزاري انتخاباتي که او را با راي بيش از 21هزار نفر بر صندلي شورا نشانده بود ،يکي از بارزترين جلوههاي اين تبعيض است. تصميم شوراي نگهبان قانون اساسي درباره لغو عضويت نيکنام و هر کانديداي ديگري از اقليتهاي مذهبي با مخالفتهايي حتي در ميان اصولگرايان معتدل هم روبرو بوده و علي الريجاني رييس مجلس شوراي اسالمي از جمله اين اصولگرايان است که به صراحت با تصميم شوراي نگهبان اعالم مخالفت کرده است. او با «غير قابل قبول» خواندن لغو عضويت نيکنام از شوراي شهر يزد گفته بود که اگر اختالف نظر با شوراي نگهبان حل نشود، اين موضوع از طريق هيئت حل اختالف قوا پيگيري خواهد شد. با وجود اين ،محمد يزدي در گفتوگوي خود نسبت به دخالت مجلس هم واکنش نشان داده و گفته مجلس اص ً ال حق ورود به مساله را ندارد« ،چون جنبه شرعي مصوبات مجلس هم بايد طبق نظر فقهاي شوراي نگهبان باشد و اين فقها بايد مصوبات را از جنبه شرعي تأييد کنند ».منتقدان اما ميگويند که قانون انتخابات شوراها ،جزو قوانين عادي است که مرجع تفسير و تغييرش مجلس است ،نه شوراينگهبان. ادعاي قانوني بودن تصميم شوراي نگهبان در لغو عضويت نيکنام از شوراي شهر يزد در شرايطي انجام ميگيرد که قانون شوراها در اين زمينه ابهامي ندارد و به صراحت حق اقليتهاي مذهبي شناخته شده در قانون اساسي براي تصدي کرسيهاي
نمايندگي را يادآور شده است. در تبصره 1قانون شوراها آمده است که« ،اقليتهاي ديني شناخته شده در قانون اساسي به جاي اسالم بايد به اصول دين خود اعتقاد و التزام عملي داشته باشند ».از منظر فقهي هم برخي از روحانيون نوانديش نسبت به تصميم شوراي نگهبان واکنش نشان داده و ادعاي اين شورا مبني بر فقهي بودن اين تصميم را زير سوال بردند. آيتاهلل يوسف صانعي از چهرههاي سرشناس جريان نوانديشي فقهي در اين باره گفته که« ،مسلمانان و غير مسلمانان در حقوق اجتماعي مساوي هستند و نمايندگي غير مسلمانان در مجلس يا شوراها جنبه وکالت دارد نه واليت». آيتاهلل بيات زنجاني از ديگر چهرههاي جريان نوانديشي در فقه هم نظري مشابه را بيان کرده و گفته است« ،کساني که در اين کشور زندگي ميکنند چه از اقليتها باشند چه از اقوام و اديان مختلف٬همگي ايراني هستند و قانون اساسي کشور را قبول دارند و مطابق قانون اساسي در انتخابات شرکت ميکنند ٬هيچ دليل قانوني و فقهي و شرعي براي محروميت اين افراد از عضويت در شورا وجود ندارد». حسن روحاني در مراسم تحليف خود براي دفاع از آزادي انتخابات در جمهوري اسالمي مدعي شده بود که ايران برج بلند دموکراسي است و آيتاهلل خامنهاي رهبر جمهوري اسالمي هم در مراسم تنفيذ روحاني گفته بود« ،نسل جديد ما فراموش نکند ،ما دوره قبل از انقالب را با همه وجودمان لمس کرديم؛ ديکتاتوري را ،در حاشيه بودن مردم را ،بياعتنائي به مردم در امر حکومت را با همه وجودمان ديدهايم؛ جوانهاي ما نديدهاند». حاال اين اظهارات دستمايه طعنهها و کنايههاي کاربران در شبکههاي اجتماعي است که اعمال تبعيض سيستماتيک بر اساس مذهب را يکي از وجوه آشکار ديکتاتوري موجود در جمهوري اسالمي ميدانند. بسياري از حاميان روحاني در انتخابات هم ميگويند که بيعملي دولت در برابر اين اتفاق و ناکامياش در عمل به وعدههاي ديگر از جمله انتخاب وزيران از اقليتهاي ديني و انتخاب وزير زن باعث سرخوردگي و نااميديشان شده است.
3ـ علي مطهري :مخدوش است
علي مطهري ،نايب رييس مجلس ٬رويکرد شوراي نگهبان در مورد لغو عضويت سپنتا نيکنام را «مخدوش» دانسته و نوشته رويه شوراي نگهبان« ،انضباط» کشور را «مختل» ميکند. احمد جنتي ،عضو فقيه و دبير شوراي نگهبان ،فروردين ماه امسال در ابالغيهاي که براي انتشار به روزنامه رسمي کشور داده، خواستار جلوگيري از تاييد صالحيت کانديداهاي اقليتهاي ديني در انتخابات شوراهاي شهر و روستا شد. محمد يزدي ،عضو فقيه شوراي نگهبان نيز لغو عضويت نيکنام را به دليل زردشتي بودن او ٬قطعي و غيرقابل برگشت اعالم کرد و گفته بود که انتخاب اين اقليت مذهبي در شهر يزد «خالف شرع» بودهاست. علي مطهري در وبسايت شخصياش ،خطاب به محمد يزدي و محمدرضا مدرسي يزدي ،دو تن از فقهاي شوراي نگهبان نوشته که استناد اين دو فقيه به سخنان آيتهلل خميني ،خطاست .به نوشته مطهري سخنراني آيتاهلل خميني مبني بر اينکه اعضاي شوراها بايد «مسلم» باشند به دليل نگراني او از ورود کمونيستها و اعضاي سازمان مجاهدين خلق در شوراها ايراد شده است نه اقليتهاي ديگر ديني .مطهري افزوده عبارات به کار رفته از سوي بنيانگذار جمهوري اسالمي ،اين احتمال را تقويت ميکند که منظور وي از عبارت «مسلم»« ،حزب توده و چريکهاي فدايي و منافقين و مانند اينها که مارکسيست بودند بوده است ،نه اينکه از اقليتهاي مذهبي نباشند». او برداشت «ظاهري» اين دو فقيه از سخنان خميني را «نوعي جمود به ظاهر الفاظ» عنوان کرده که به گفته او در تاريخ اسالم نيز سابقه داشته و «اصوليون و مجتهدان در دفاع از عقل ،مبارزه سختي» با آن کردند. اين نماينده مجلس در ادامه نامه خود استدالل ديگر اين دو فقيه مبني بر اينکه «اگر جايي اکثريت قريب به اتفاقشان مسلمان باشند ،غيرمسلمان نميتواند براي آنها تصميم بگيرد» را نيز رد کرد ه است. وي نوشته« ،به نظر ميرسد حضور يک شهروند زرتشتي در شورايي که اکثريت قوي مسلمان دارد ،آن هم شوراي شهر که وظيفهاش صرفًا ايجاد نظم و انضباط و زيبايي و رعايت اصول شهرسازي و تصويب بودجه شهرداري آن شهر است و نه تصميمگيري درباره مسير و سرنوشت امت اسالم ،مصداق قاعده نفي سبيل نيست ».مطهري اضافه کرده که سپنتا نيکنام، «صرفًا از طرف مردم مسلمان و زرتشتي وکالت در اين امور دارد نه واليت و حکومت بر سرنوشت آنان». وي احتمالي را که يزدي و مدرسي مطرح کردهاند مبني بر اينکه «اگر کانديداتوري اين افراد آزاد باشد ممکن است در شهري که اکثريت مسلمان دارد اينها در شوراي شهر اکثريت پيدا کنند» ،نيز تقريبًا «صفر» دانستهاست. نايب رئيس مجلس در ادامه ،استدالل سوم اين دو فقيه را نيز مبني بر اينکه تشخيص تطابق همه قوانين و مقررات کشور با اسالم تنها بر عهده فقهاي شوراي نگهبان است ،رد کردهاست. به نوشته او حتي اگر تبصره يک ماده 26اصالحيه قانون شوراها که «کانديداتوري پيروان اديان الهي ديگر را مجاز شمرده» « ،خالف شرع» باشد نيز ،فقهاي شوراي نگهبان نميتوانند بگويند هر «لحظه» که خواستند ،قانوني را از اعتبار «ساقط» کنند. مطهري نوشتهاست« ،اين نحو عمل کردن فقهاي شوراي نگهبان که ميگويند هر لحظه که ما احساس کنيم قانوني خالف شرع است ابالغ ميکنيم و آن قانون از اعتبار ساقط است ،هرکس هم اعتراض کند مخالف نظام است ،معقول به نظر نميرسد». وي در ادامه اين پرسش را مطرح کرده که وقتي «معني حرف شما اين است که قوانيني که سالهاست در حال اجراست و قب ً ال نيز به تأييد شوراي نگهبان رسيدهاست ،ناگهان اعالم ميشود که اعتبار ندارند ،فعاالن اقتصادي و فرهنگي که کار خود را با اين قوانين تنظيم کردهاند چگونه به فعاليت خود ادامه دهند؟» اين نماينده ،اين «نوع رفتار» را موجب افزايش «ريسک سرمايهگذاري داخلي و خارجي» دانسته و نوشته «طبق اين رويه ،هر روز صبح که از خواب بيدار ميشويم بايد ببينيم چه قوانيني از طرف شوراي نگهبان مردود اعالم شدهاست». او همچنين در کنايه به فقهاي شوراي نگهبان نوشته با آنکه درک ميکند «فقهاي محترم ميخواهند زودتر به مسئوليت الهي خود عمل کنند» ،اما از اينکه «نظام امور کشور را به هم ميريزند و حقوقي از مردم ضايع ميشود»« ،غافل» هستند. مطهري «تشرع» اين فقها را «قابل تقدير» دانسته ،اما اضافه کرده که «راه اعمال آن اين نيست ،بلکه اگر قانوني را خالف شرع ميدانيد بايد به دولت و مجلس اطالع دهيد تا آنها با ارائه اليحه يا طرح ،آن را اصالح کنند نه اينکه هر چند وقت يک بار راسًا و با يک ابالغيه ،قانوني را لغو و انضباط اقتصادي ،فرهنگي و سياسي کشور را مختل کنيد». وي رويه شوراي نگهبان را «ناسازگار با طبيعت قانون» دانسته و اظهار اميدواري کرده که آنها «از اين رويه که کيان نظام جمهوري اسالمي را تهديد ميکند» ،بازگردند.
I
PA
43
For Advertisement Call:
43
تاکسيهاي اينترنتي در ايران؛ برنده جنگ بين سنتي و مدرن کيست؟ آرمان آرامش ،بي.بي.سي «اسنپ» ) (Snappو «تپسي» ) (Tap30که اين روزها بسياري از شهروندان ايراني به ويژه پايتخت نشينان براي جابجايي در شهر از آنها استفاده ميکنند ،سرويسهاي نوپاي هوشمندي هستند که به تازگي جاي خود را در شهرهاي بزرگ ايران باز کردهاند؛ اما اين ورود ،بدون چالش هم نبوده است. اين دو سرويس تاکسي اينترنتي ،مشابه نسخ ه «اوبر» در ايران هستند و چند سالي است راهاندازي شدهاند. «اسنپ» که گفته ميشود در مقايسه با ديگر رقيب ايراني خود يعني «تپسي» از محبوبيت بيشتري برخوردار است ،حدود سه سال پيش کار خود را در ايران شروع کرد؛ زماني که اين گونه فعاليت و کنار زدن رقبايي نظير تاکسي و آژانس کرايه و حتي مسافرکشهاي خياباني خيلي ساده به نظر نميرسيد. «اسنپ» در ابتدا با نام «تاکسيياب» کار خود را آغاز کرد ولي بعدا به «اسنپ» تغيير نام داد. شهرام شاهکار ،مدير عامل 32ساله «اسنپ» که در هفده سالگي ايران را به مقصد بريتانيا و بعدا کانادا ترک کرده بود، در حالي براي راهاندازي سرويس تاکسي اينترنتي به ايران برگشت که حتي والدينش از اين تصميم ناراضي بودند. با ورود تاکسيهاي اينترنتي به بازار ايران« ،اسنپ» تبديل به «دربستي»هايي با قيمت بسيار ارزانتر از تاکسي شده و قيمت بازار را شکسته است .البته «اسنپ» ضمن آنکه طرفداران خاص خود را دارد ،مخالفان سرسختي هم دارد. رانندگان تاکسي و آژانسهاي کرايه از ورود «اسنپ» و «تپسي» به سيستم حمل و نقل شهري راضي نيستند ،چون مشتريان آنها کاهش يافته و به گفته خودشان بازارشان «کساد» شده است. اواخر اسفند ماه پارسال ( )1395بود که جمعي از رانندگان تاکسيهاي تلفني در اعتراض به فعاليت اين دو سرويس اينترنتي مقابل مجلس ايران تجمع کردند و با «غيرقانوني» خواندن فعاليت اين دو اپليکيشن ،خواستار رسيدگي مجلس به اين موضوع شدند. البته محمود واعظي ،وزير وقت ارتباطات در پاسخ به منتقدان گفت« ،کسب و کارهاي سنتي نميتوانند جلوي تکنولوژي را گرفته و براي کسب و کارهاي جديد ايجاد مشکل کنند». در شهريور ماه هم روزنامه «شرق» در گزارشي از شکايت سازمان تاکسيراني عليه دو استارتآپ «اسنپ» و «تپسي» به دليل آنچه «ارزانفروشي» ناميد خبر داد که البته اين شکايت در نهايت به جايي نرسيد. راهي که تاکسيهاي نوپاي اينترنتي در ايران آغاز کردهاند از بسياري جهات شبيه مسيري است که شرکت «اوبر» از آغاز فعاليت خود در سال 2009ميالدي وارد آن شد. در حال حاضر مدير عامل شرکت «اوبر» ،دارا خسروشاهي ،يک ايرانيتبار است که به همراه خانوادهاش در 9سالگي به آمريکا رفت .شرکت «اوبر» که مقر اصلي آن در سانفرانسيسکوي آمريکاست ،هم اکنون در بيش از 600شهر مختلف جهان از طريق دفاتر خود مشغول به فعاليت است ،اما اين فعاليت به هيچ وجه بي دردسر نبوده است. بعضي منتقدان ميگويند اين شرکت حق و حقوق رانندگان خود را آن گونه که بايد پرداخت نميکند يا به رانندگان وعدههايي داده که به آنها عمل نکرده است. اما مهمترين چالش «اوبر» ،جنگ با رانندگان داراي مجوز تاکسي است؛ کساني که با ورود اين تاکسي اينترنتي هم درآمدشان کاهش يافته و هم چشمانداز روشني براي شغل خود نميبينند. شايد بزرگترين برگ برنده سرويسهايي نظير «اوبر» قيمت ارزان و در دسترس بودن آن باشد که به محبوبيت آنها در ميان مسافران افزوده است .در طي اين سالها رانندگان تاکسي در شهرهاي مختلف جهان ،به طرق مختلف ،اعتراض خود را با فعاليت «اوبر» نشان دادهاند. اين رانندگان ميگويند که افزايش مسافران «اوبر» باعث کاهش درآمد آنها شده و اين رويه «غير عادالنه» است .حدود سه سال پيش (ژانويه سال ،)2014حدود دو هزار راننده تاکسي در يک اعتصاب سراسري در فرانسه ترافيک را مختل کردند .تا به امروز ،اعتراضهاي مشابهي توسط رانندگان تاکسي در شهرهاي مختلف دنيا انجام شده است. «اوبر» در طي سالها البته با چالشهاي قانوني هم روبرو بوده است. در ماه آگست 2014ميالدي فعاليت «اوبر» در برلين آلمان به دليل مسائل مرتبط با ايمني مسافران متوقف شد و کمتر از يک ماه پيش هم اداره حمل و نقل شهري لندن اعالم کرد که مجوز فعاليت «اوبر» را تمديد نميکند .علت خودداري از ارائه مجوز جديد که تا 30سپتامبر اعتبار داشت ،نگراني از ايمني و امنيت عمومي اعالم شد .هر چند رانندگان «اوبر» تا پايان رسيدگي به اعتراض «اوبر» به اين تصميم ميتوانند به فعاليت خود در لندن ادامه دهند. با وجود همه اين مشکالت ،تعداد مشتريان اين تاکسي اينترنتي همچنان رو به افزايش است.
نرخ تاکسيهاي اينترنتي؛ برگ برنده مسافران ايراني
اختالف راننده و مسافر بر سر قيمت کرايه در پايان مسير در ايران صحنه غريبي نيست و کم نبوده مواردي که به مشاجره هم کشيده است. ورود «اسنپ» و «تپسي» به بازار ايران حاال به مسافران برگ برنده را داده است ،چون پيش از سوار شدن به خودرو در خيابان ،مسافران با نشان دادن صفحه تلفن ،نرخ پايين اين تاکسيهاي اينترنتي را به رخ مسافرکشها ميکشند. «اسنپ» در تهران ،کرج ،اصفهان ،شيراز و مشهد فعال است و بنابر اعالم اين شرکت اخيرا فعاليت خود را در قم هم شروع کرده است. به گفته بعضي از مديران آژانسهاي کرايه در تهران ،تعداد رانندگاني که آنها را ترک ميکنند و به «اسنپ» ميپيوندند، رو به افزايش است. شايد يکي از مهمترين داليل اشتياق رانندگان براي پيوستن به تاکسيهاي اينترنتي با وجود نرخ پائينتر ،امکان خوداشتغالي و رهايي از کار براي ديگران باشد. شهرام شاهکار ،مدير عامل «اسنپ» در مصاحبه با وبسايت «ديجياتو» که اخبار فنآوري را منتشر ميکند ،گفته است« ،ما با مدل کسب و کارمان توانستهايم نزديکترين راننده را به نزديکترين مسافر متصل کنيم و راننده براي اين فرايند اتصال نياز به چرخيدن بيهوده ندارد .ما در واقع مناطقي را که باالترين درخواست مسافر دارند به رانندهها اطالع ميدهيم .بنابراين کافي است در آن مناطق مستقر شوند و خودروي خود را خاموش کنند تا درخواست برايشان صادر شود». علي يادگاري ،يکي از رانندگان «اسنپ» که ماهانه به طور متوسط 126سفر دارد ميگويد« ،درخواستهاي «اسنپ» خيلي زياده؛ هميشه وقتي ميرسم به مقصد و سفر رو تموم ميکنم ،باز هم درخواست جديد ميآيد و ميتوانم سفر بعدي رو از همانجا شروع کنم .ديگر الزم نيست تا مسيري را برگردم تا بتوانم مسافر جديد داشته باشم .اين باعث ميشود که در طول روز سفرهاي بيشتري داشته باشم و در آمدم هم بيشتر باشد». البته نرخ پايين اين تاکسيهاي اينترنتي در ايران باعث کاهش چشمگير قيمت تاکسيها و آژانسها نشده است. يکي از چالشهاي بزرگ «اسنپ» ،که منتقدان هم به آن اشاره کردهاند ،ايمني مسافران است .اظهارات اخير عباس
جعفري دولت آبادي ،دادستان تهران حاوي دردسر جديدي براي «اسنپ» بود .آقاي دولت آبادي به پروندهاي اشاره کرد که که طي روزهاي اخير در دادسراي جنايي تهران باز شده و موضوع آن طرح شکايت زني جوان عليه يک راننده «اسنپ» به اتهام «تعرض جنسي» بود. بر اين اساس« ،خانمي 31ساله که به تازگي عمل جراحي نموده و دوره نقاهت را ميگذرانده ،به دادسراي جنايي اعالم ميکند که از طريق نرم افزار «اسنپ» درخواست خودرو نموده بود تا وي را از شرق تهران به فرودگاه برساند و شرکت «اسنپ» مردي 30ساله را به عنوان راننده معرفي کرده بود که متاسفانه راننده ،اين خانم را به تپههاي يکي از مناطق تهران برده و به وي تعرض نموده است». در پي اين اتفاق شهرام شاهکار ،مدير عامل «اسنپ» گفت« ،ما براي باال بردن هرچه بيشتر امنيت سفرها ،اقداماتي فوري و جدي را در دستور کار خود قرار دادهايم .از اين پس ،تأييد هويت هر راننده از سوي 3ناظر و کارشناس با تجربه و متخصص «اسنپ» به طور مجزا صورت ميگيرد ».او همچنين گفت« ،تا اطالع ثانوي ،فرآيند ثبتنام رانندگان را در سطح شهرها متوقف کردهايم ،تا تمام مراحل جذب رانندگان را بار ديگر با دقت ارزيابي کنيم و بهبود بخشيم».
در همين زمينه
بوکار آنالين در ايران شکايت نهادهاي سنتي از کس
سياووش نوروزي
در پي رونق گرفتن کسب و کارهاي اينترنتي در ايران ،نهادهاي سنتي نسبت به فعاليت اين کسب و کارهاي تازه اعتراض کرده و تالش دارند تا فعاليت اين کسب و کارها را متوقف کنند. اتحاديه صنف فناوران رايانه وابسته به اتاق اصناف ايران ،از «اسنپ» و «تپسي» ،دو تاکسيياب آنالين به دادگاه شکايت کرده و آنها را متهم کرده که «مجوزي براي فعاليت ندارند». مهدي ميرمهدي کمجاني ،مدير اين نهاد صنفي که مسئول دادن مجوز صنفي براي فعاليت در بخش رايانه است ،گفته به «اسنپ» مجوز «کافي نت» و به «تپسي» مجوز فعاليت توليد نرمافزار غيرسفارشي دادهايم ،نه مجوز فعاليت تاکسي موبايلي. توسعه اين دو شرکت با اعتراض شرکت تاکسيراني و اتحاديه موسسات توريستي و اتومبيل کرايه نيز مواجه شده است. مهدي ابراهيمي معاون فني و بهرهبرداري سازمان مديريت و نظارت بر تاکسيراني تهران گفته است« ،سازمان تاکسيراني اعتراض خود نسبت به فعاليت گروههاي «اسنپ» را به دستگاههاي قضايي و نظارتي اعالم کرده زيرا قانون ،شهرداري و سازمان تاکسيراني را مرجع حمل مسافر و بار درون شهري قرار داده و اين امر حق مسلم اين سازمان است». گزارشها نشان ميدهد که در شهر تهران يک هزار و 768تاکسي تلفني مجوز فعاليت دارند و بنا بر گفته اتحاديه موسسات توريستي و اتومبيل کرايه ،با آغاز فعاليت «اسنپ» و «تپسي» اين آژانسها معادل يکسوم از درآمد خود را از دست دادهاند. مخالفان اين نرمافزارهاي تاکسيياب ،رانندگان اين اپليکيشنها را غيرقابل اعتماد دانسته و ميگويند که اين اپليکيشنها هيچ تعهدي در مقابل مسافر ندارند و مجوز فعاليت آنها غيرقانوني است. مديران اين تاکسييابهاي آنالين خود را رقيب شرکتهاي تاکسيراني نميدانند و ميگويند در جاهاي ديگر دنيا با وجود رشد سريع در اين زمينه ،هنوز تاکسيها مسافران خود را دارند و اپليکيشنها جا را براي کسي تنگ نکردهاند. رضا شيوا ،رئيس شوراي رقابت ،در پاسخ به اعتراض شرکتهاي تاکسيراني ،از فعاليت اين تاکسي يابهاي آنالين دفاع کرده و گفته است که اين يک بازار رقابتي است و فعاليت اين شرکتها هم قانوني است ،چون آنها مجوز گرفتهاند و بايد فعاليت کنند. اما قاسم قربانيخواه ،رئيس اتحاديه مؤسسات توريستي و اتومبيل کرايه گفته که از طريق اداره اماکن نيروي انتظامي، اتاق اصناف و حراست وزارت صنعت از تهيهکنندگان اپليکيشن شکايت کردهاند. اين تنها اعتراض نهادهاي سنتي به کسب و کارهاي جديد در ايران نيست .پيش از اين اتحاديه مشاوران امالک نيز تهديد کرده بود که سايت «ديوار» را «خراب» خواهد کرد. اين سايت که فعاليتش را سه سال پيش شروع کرده ،عالوه بر اينکه بستري براي فروش لوازم دست دوم است ،اين امکان را ايجاد کرده که هر کسي خانه يا زميني براي اجاره يا فروش داشته باشد به رايگان در آن آگهي بدهد. حسام عقبايي رئيس اتحاديه مشاوران امالک ،چند هفته پيش به خبرگزاري دانشجويان ايران گفته بود« ،من به واسطه دفاع از صنف خودم ،اپليکيشن «ديوار» را خراب ميکنم ،چون مشاوران امالک را حذف کرده است ».اين در حالي است که اکثر اگهيهاي روي «ديوار» را مشاوران امالک بر روي اين سايت ميگذارند. اما آقاي عقبايي گفته است که اين سايت «باعث ضرر به صنف مشاوران امالک شده و از سوي ديگر ريسک معامالت را باال برده است». اينها تنها نمونههايي از واکنش نهادهاي صنفي و سنتي ايران به کسب و کارهاي جديد و آنالين در ماههاي اخير است. کارشناسان ميگويند رشد سريع کسب و کارهاي آنالين در يکي دو سال اخير ،باعث به خطر افتادن منافع گروههايي در بازار سنتي شده است و اين نهادها و گروههاي سنتي قدرتمند و صاحب نفوذ تالش ميکنند تا جلوي کسب و کارهاي اينترنتي را بگيرند. به گفته اين گروه از کارشناسان ،اين نهادهاي سنتي که دستي در قدرت نيز دارند ،شايد بتوانند براي مدتي کوتاه مانع از رشد سريع کسب و کارهاي آنالين شوند ،اما در نهايت بازار سنتي نميتواند در مقابل اين کسب و کارهاي تازه ايستادگي کند. با آنکه رشد سريع کسب و کارهاي آنالين ،زنگ خطر را براي بازار سنتي و «آفالين» در ايران به صدا در آورده است، ولي کارشناسان ميگويند بهتر است آنها اين تهديد را به فرصت تبديل کنند و از پتانسيل بازار آنالين براي تامين منافع خود استفاده کنند ،اگر نه بازنده اين ميدان خواهند بود.
November 2017
1396 آبان
(770) 973-0506 :تلفن تبليغات
An Iranian bookstore in Westwood closes after 36 years
“Reading books is a human right,” Khalili told Public Radio International in an August interview. Khalili opened Ketab Corp. in January 1981, just 40 days after immigrating to the U.S. In a 2015 interview with The Times, Khalili revealed that he had been imprisoned in Iran in 1980 following the revolution.
As for why the store is closing, Khalili said “the new generation does not speak Farsi, does not read Farsi,” he explained, and went on to break it down in no uncertain terms. “Very simple,” he said. “I rent. No parking. Amazon.” Ketab Corp. will continue selling books online via its website, which is in both English and Farsi.
Dr. Ali R. Rahimi elected Georgia Delegate to American Medical Association
CONTINUED FROM COVER PAGE
controlling inflation, filling leadership positions based on merit rather than nepotism, resolving workers' problems, ending the house arrest of the opposition leaders, establishing constructive internationally relations, diverting development focus from the capital to provinces, full commitment to the constitution, reinforcement of civil rights, tackling the problem of addiction, succoring the country's economy, reforming government administration, defending freedom of press and media and pressing for government transparency and social justice among many others. What follows is my field observation of a cross-section of Iranians, and it throws a shadow of doubt on President Rohani's claims of success. There has been a 700 percent increase in the price of housing in the past decade. Owning a house is a far-fetched dream for most Iranians. A 45 years old citizen says before you could buy a house with some savings, including with the help from the family and a mortgage, now it is impossible to save, and you cannot expect any help from others. A 32-year-old laborer says monthly mortgage payments would be equal to his monthly income with no money left for food and other expenses. A young courier says to make the six to eight hundred thousand tomans (roughly $200) mortgage payments one has to have two million tomans in monthly income. The traffic police hears the conversation and comment that if you have five children, two million will not suffice. A fifty-year-old woman adds that without financial support from parents, young people could never buy a house in Tehran. People in the provinces say the situation in the provinces is no better because there are no jobs and the jobs that exist are low pay. Meanwhile, the situation of tenants is deteriorating. One-third of the country are tenants and do not own their homes. Monthly rents take up to 60 percent of household incomes while housing laws continue to favor landlords>
44
“I was kept there for 11 days, and that's enough time for anyone to reconsider a few things in life,” he told The Times. When Khalili fled to the U.S. less than a year later, he took 10 of his favorite books with him. “One of them was ‘Les Misérables’ by Victor Hugo,” he said. “I had it from my childhood.”
By Agatha French - Los Angeles Times Westwood’s Iranian bookstore Ketab Corp. closed its doors after 36 years in business. The shop on Westwood Boulevard held roughly 85% Persian titles as well as books in English about Iran, said owner Bijan Khalili, who in a phone call described his customer base as “Persians and those Americans that are interested in Persian culture” in a phone call. Ketab Corp. proudly stocked censored titles on a shelf marked “books prohibited in Iran,” such as those by celebrated Iranian poet Forough Farrokhzad.
44
The House of Delegates (HOD) is the Medical Association of Georgia’s (MAG) primary legislative and policy-making body. The HOD elects Officers for MAG, elects State delegates to the American Medical Association (AMA), and considers resolutions and sets policy for our state medical association. During the HOD on October 22nd in Savannah, The Southeast Permanente Medical Group’s, Ali R Rahimi, MD MPH was elected as Alternate Delegate to the American Medical Association. Dr. Rahimi brings the voice of TSPMG, and a promise to deliver high-quality health care, to this democratic forum that represents the views and interests of a diverse group of physician members from more than 170 societies across the United States.
interests. This has led to the migration of lowincome families to the peripheries of the cities. Unhealthy nutrition habits are resulting in an epidemic of diabetes, digestive disorders, and osteoporosis among Iranians. There has been a sharp spike in the consumption of high sugar and starch content foods in all strata of the society. High-fat meats, at lower prices, are in high demand to remedy household expense shortages. Protein is disappearing from normal diets as a laborer earning 1.2 million tomans ($230) and an engineer earning 2.6 million tomans ($750) a month report buying only one to two kilograms of meat each week. A young woman reporting a combined household income of 2.3 million ($660) tomans a month says she looks up vegetarian dishes online or makes them up to save on food expenses. Corruption in government offices remains a significant concern. The press is restricted more and more each day. Censorship restricts independent websites and other media. The economy shows no sign of recovery as the exchange rate for the dollar is increasing by the day. The brain drain continues while the country continues to be viewed as high risk for
international investment. Labor protests continue all across the country due to non-payment of wages and plant shutdowns. In response, protesters are arrested and prosecuted. Hope that reforms could be effected through the election process is gradually corroding as people feel all open doors for legal, political activism are being closed. A former political prisoner reproaches himself as he admits he is no longer involved in any political activism and says: «like many, I am just sitting and waiting for Khamenei (Iran>s Supreme Leader Ayatollah Khamenei) to die and see some possible improvement.» Other young people admit to joining discussions on the messaging app Telegram. Others speak of a deep ennui regarding the prospect of any political change and say they prefer to use gatherings to forget the dire situation of the country. Meanwhile, President Rohani insists that he is on track with his promises. His proof? His policies have resolved the housing problems of the country, pulled the economy out its slump, mended relations with the international community and reinforced civil rights for Iranians - or so he says.
Answering the call for advocacy is not new to Dr. Rahimi, who is a member of TSPMG’s Cardiology department and Director of Performance Improvement and Cardiovascular Quality. “I have had the privilege of serving organized medicine in many roles, from President of the Medical College of GA AMA Student Section, Chair of the Georgia Medical Student Section, Reference Committee Chair/Memberships, Delegate to numerous AMA and MAG meetings, in addition to my current position on the Boards of the Medical Association of Atlanta and MAG Foundation,” he said. “As a member of the AMA Delegation, I promise to listen to the voice of our patients.... to listen to the voice of our physicians ... and to identify, study and spread the best practices.”
45
For Advertisement Call:
The nuclear issue isn’t the real Iranian challenge
45
PA
I
CONTINUED FROM PAGE 46
School capacity is still way below the need. The province of Kerman had a total of 30,000 enrollments in two years, and one-third of those are undocumented children. Classes today host an average of 40-44 students, while they should have a maximum capacity of 25 pupils. Hamid Shamsaldini from Bafia Kerman estimated that it would take 1200 classes if they were to be able to put the 30,000 students into more acceptable sized classes. We left Kerman to travel to Zangiabad. The school complex here acts as a school hub for many isolated villages sprinkled around this desert region. Here the NRC has just finished the construction of a new schoolظ
NRC country program in Iran
By David Ignatius - Opinion writer washingtonpost.com Various cultures have different phrases for expressing the idea of having it both ways at once. “To take a swim and not get wet” is an Albanian proverb. Poles talk about “having the cookie and eating it.” Iranians want “both God and the sugar dates.” The Trump administration has been weighing a contemporary geopolitical version of this straddle. Hard-liners have been urging the president to decertify the Iran nuclear agreement but insist that he wants to strengthen the deal, not break it. The idea is enticing politically, certainly, but it has as much chance of working as (forgive me) “washing your fur but not getting wet,” as a German aphorism puts it. Sen. Tom Cotton (R-Ark.), a leading critic of the Iran deal, described this ambiguous diplomatic approach this week at the Council on Foreign Relations. “I don’t propose leaving the deal yet. I propose taking the steps necessary to obtain leverage to get a better deal.” Cotton wants decertification, but no sanctions, so that the United States can . . . what? Apparently, the idea is that U.S. pressure will convince Iran to make unilateral concessions that it refused during the 13 years the deal was being negotiated. Magical thinking is always appealing in foreign policy, but it usually produces nothing more than fairy dust. In this case, there is no evidence that putting the agreement in limbo will bring any security benefits for the United States or Israel. It will introduce uncertainty where the United States and its allies should most demand clarity — in insisting on compliance by all sides with
an agreement that caps Iran’s centrifuges and stockpiles of enriched material for at least another decade. Defense Secretary Jim Mattis, hardly a dove on Iran, bluntly told the Senate Armed Services Committee on Tuesday that the nuclear deal was “something that the president should consider staying with.” When pressed by Sen. Angus King (I-Maine) on whether he thought the pact was in the United States’ national-security interest, Mattis paused and answered: “Yes, Senator, I do.” Officials speak truth to power at their own risk in President Trump’s Washington. So Mattis’s argument for sustaining what the president has called “one of the dumbest [and] most dangerous” deals was important, though the outcome of the debate still isn’t clear. It’s probably because of Mattis’s military advice, however, that Trump has dropped his campaign talk of simply tearing up the agreement. How would Iran react? Seyed Hossein Mousavian, a former Iranian official who stays in close touch with his ex-colleagues, told me recently that if Trump doesn’t certify, but Congress doesn’t re-impose sanctions, and the other P5+1 negotiators assure full implementation, then Iran may continue to adhere to the agreement. But he cautioned that this line is opposed by some political factions in Iran that argue for suspending the pact if Trump challenges Iranian compliance. As for the administration’s hope of forcing Iran to renegotiate the “sunset” provisions and other details of the agreement, Mousavian says that’s a nonstarter in Tehran.
The real challenge with Iran isn’t the nuclear issue, which was put in a box for at least a decade by the agreement, but Tehran’s aggressive behavior in the region. Iran and its proxies continue to destabilize the Middle East. They seek to manipulate and control nearly every major capital: Beirut, Damascus, Baghdad, Saana. According to the White House, Iranian proxies are mining the Bab el-Mandeb Strait, pointing missiles from Yemen toward Riyadh and Abu Dhabi, and seeking to carve a zone of influence on the ruins of the Islamic State in Syria and Iraq. The administration claims to be focused on this big Iran problem. Would that it were so. Officials say that Trump has signed off on a broad strategy that makes Iran’s behavior the central issue going forward. But the decertification debate will probably dominate the headlines over the next weeks and months — needlessly focusing attention on the one part of the Iran problem that is capped and manageable, and defusing efforts on the real challenge. There’s a final, crucial reason Trump should certify that Iran is complying with the nuclear deal: because it’s true. Even Cotton conceded as much this week, arguing against certification “not primarily on the grounds related to Iran’s technical compliance, but rather based on the long catalogue of the regime’s crimes and perfidy against the United States.” A question for the Iran hawks: If the United States refuses to certify an agreement when a country is “technically” in compliance, why would any other country ever make a deal with us again? A great country keeps its word.
Olivier Vandecasteele showed us here how the NRC was able to make a real difference, “ T h e r e was a capacity problem here that we could solve by building this school behind me. We built ten classes that will allow 300 new students to have access to education”. 90% of the students in the Zangiabad school we visited were Afghans, and half of them are undocumented, like Amir Hossein who is ten years old and was born in Iran. His grandmother is proud that, after her many years of hardship, some of her 21 grandchildren can finally go to school. “We came from Afghanistan 30 years ago, but a year later I lost my husband. I couldn’t send the children to school. We had a lot of difficulties and suffering. We were homesick, having no husband and having no one taking care of us. My children were orphans”. By enrolling, but also by trying to keep undocumented Afghan refugees in school, the doors are now open to a whole ghost generation of Afghans, enabling them to live up to their potential in society.
November 2017
1396 آبان
(770) 973-0506 :تلفن تبليغات
Iran:
But he warned Iran’s enemies of the “high costs” of provoking his country. “There is the capability to increase this range, but it is sufficient for now as the Americans are present within a 2,000km radius around the country, and would get a response in the case of any invasion,” the state-owned Press TV quoted him as saying. The Revolutionary Guard is a separate force from Iran’s army. It answers only to the country’s supreme leader. ‘We will continue to build missiles’ Meanwhile, Iran’s military chief of staff Mohammad Hussein Bagheri was quoted as saying that the military is trying to improve the accuracy of its ballistic missiles, but added that they are not intended to carry
No need to extend 2,000km ballistic missile range aljazeera.com Iran has no need to extend the current 2,000km range of its ballistic missiles as they can already strike enemy targets in case of aggression, the head of the Revolutionary Guard has said. Major General Mohammad Ali Jafari told reporters in the capital, Tehran, that the missile range can cover “most of American interest and forces” within the region, even as he underlined the program’s defensive purpose. Jafari said the ballistic missile range is based on the limits set by the country’s Supreme Leader Ayatollah Ali Khamenei.
Undocumented Afghan refugees get a chance at school in Iran By Euronews A milestone decree sees Iran open its schools to all refugee children, even the undocumented ones. Deadly attacks and fighting have scattered Afghans across the world. And with more than half of all registered refugees coming from just three countries, Afghanistan is at number two, with 2.5 million people. Nearly one million of those refugees are hosted in Iran, where it is estimated that up to 2 million more Afghans live undocumented, with no legal documentation at all. Kerman is among the Iranian provinces with the highest proportion of immigrants to residents. About 10% of the three million local population are Afghans. But some of these immigrants first settled in the province forty years ago. About 130,000 Afghans in Kerman are estimated to be undocumented, leaving them with no or little rights, irrespective of how long they have been in the country. We met Saeed, who is 13 years old and was born in Iran. He is an undocumented child. This left him without the right to go to school until 2015 when Iran adopted a decree that opened public schools to all refugee children. It was a milestone in the management of immigrants, and it gave hope to thousands of children who could then begin to learn. “I can read everything, whatever I want, for example, the street signs, or the doctors' prescriptions in the hospital.” Putting into practice, the 2015 decree began by guaranteeing undocumented families that enrolling their children wouldn’t trigger any deportation procedures. Then, the schools had
46
to be adapted to cope with the pressure of thousands of new students. This is when the EU scaled up its financial s u p p o r t through its partners in the field. Oliver Vandecasteele is the country director for the Norwegian R e f u g e e Council in Iran, “ We ’ v e supported around forty schools in the country. It was essentially supply of equipment and renovations in order to re-open some schools. This one in particular was closed for several years. We also organized access to education programes to help children who were out of the school system in previous years. They needed accelerated learning classes in order to integrate into school”. The EU allocated almost 10 million euros
in 2017 to assist Afghan refugees in Iran. Commissioner Chrístos Stylianídis has visited the country twice, reinforcing how important the support that Iran is giving to Afghan refugees is for the EU, especially while the diplomatic situation remains delicate. Caroline Birch from EU Humanitarian Aid is positive about the changes that have taken place in recent times. “I think things have changed very much since afghans first arrived over 30 yrs ago. And we are not looking at basic survival now; the
idea will be very much to keep them enrolled in primary school so that they can look forward into going into secondary school and possibly even to University”. The Ministry in charge of refugees estimates that in the province of Kerman alone, 10,000 children are still out of school. Reaching the right level of education is among the reasons. Saeed
46 nuclear warheads. A 2,000km range ballistic missile from Iran is not capable of hitting the United States but can cover much of the Middle East, including several American bases and naval facilities in the region. Iran’s missile program is not covered by the 2015 nuclear deal Tehran reached with world powers, including the US. But in a recent speech announcing the decertification of the Iran agreement, US President Donald Trump said he would ask Congress to impose sanctions against Iran’s missile program. In February and July, the US slapped sanctions on Iranian individuals and companies for its missile program and tests. Despite its rhetoric, the US “fears the consequences of a war with Iran”, Jafari said, adding that Americans “are well aware that they would be the losers if such war breaks out”. On Sunday, Iranian President Hassan Rouhani told parliament members that Tehran will continue to produce missiles for defense purposes. “We have built, are building, and will continue to build missiles,” he said. Khamenei had also said in recent weeks that Iran’s defense, including its missile program, are non-negotiable.
could enroll at his regular grade after attending NRC summer courses. But financial constraints do the rest. Fatemeh Sadat is Saeed’s mom. Even now that they have access to school, she still struggles with the financial commitments of getting her children into education. “Last year we enrolled them in the 4th grade, they attended for a few months and then I had to take them out. It was because of the cost of the transportation and school fees”. But this year things are working differently for the family.
“Until today we haven’t been asked to pay for anything at school. I started working, I go to a pistachio farm, and my husband works as well, and Saeed asked to start working too. This is how he managed to pay for the school bus. Every afternoon he goes to work in a motorbike shop close to our house from 4 until 9 pm”. PLEASE GO TO PAGE 45
47
For Advertisement Call:
47
PA
I
Pardis Publications, Inc. P.O.Box 5867 Canton, GA 30114
November 2017 - Vol 24 - Issue 288
Iranians Drained by Empty Government Promises
By Taher Khaljani, Radio Zamaneh
President Hassan Rohani's 2013 campaign promised Iranians that within one hundred days of his presidency they would feel the effects of his plan to improve the situation of the country in their everyday lives. Â One hundred days after being elected in 2013, Hassan Rouhani, the Iranian president, made an appearance on the state television claiming that he has been successful in delivering on his promises. In his 2017 campaign for presidency, Rouhani made a similar promise and we are rapidly closing in on the deadline and as customary, he
will probably make a public appearance to make a similar claim of success. The question remains whether he has truly been able to make any positive changes in his voters' lives and if the average citizen in Iran feels any improvement in their lives
or the situation of the country as a whole. The list of Rohani's promises, is in the hundreds and includes items such as eliminating international sanctions, tackling corruption, creating jobs, PLEASE GO TO PAGE 44
Tel: (770) 973-0506 Advertisement: Ext. 1 Billing: Ext 2 Fax: (678) 550-9999 E-mail: pardismag@gmail.com