آراد هفته نامه فارسی زبانان مالزی شماره 137

Page 1

‫هفته نامه رایگان‬ ‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی‬

‫پـارسـی‬ ‫‪Cultural, Social and Artistic Weekly‬‬ ‫‪No.137 / November 3, 2014‬‬ ‫‪www.aradweekly.com‬‬

‫سال چهارم‪ ،‬شماره یکصد و سی وهفتم ‪ ،‬دوازدهم آبان ما ه هزا ر و سیصد و نود و سه‬

‫طرح ایجاد والیات در مجمع تشخیص مصحلت نظام‬

‫‪ 30‬استان کشور‪ 5 ،‬والیت می‌شود‬ ‫موسیقی سنتی بوشهر و گیالن در مالزی‬

‫فرار ماشین هوشمند قبل از تصادف‬

‫با گياهان افسردگي خود را درمان كنيم‬

‫صفحه ‪5‬‬

‫صفحه ‪7‬‬

‫صفحه ‪12‬‬

‫عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ازبررسی طرحی در این مجمع خبر داده‬ ‫که در صورت نهایی شدن‪ ،‬تقسیم بندی کشور را دگرگون می کند‪.‬‬ ‫ایرنا‪ :‬اگر طرح مورد اشاره میر سلیم همان اداره منطقه ای کشور باشد باید‬ ‫سرنخ آن را از نشست های استانداران کشور در سال ‪ 88‬گرفت‪.‬طرحی که به‬ ‫مرور پخته تر شد تا آذرماه ‪ 92‬وزیر کشور از طرحی خبر دهد که به موجب آن‬ ‫قرار بود مدیریت استانی‪ ،‬منطقه‌ای شود‪.‬طرحی که هدف نهایی اش تغییر «شیوه‬ ‫مدیریت استان‌ها و شکل‌گیری نظام منطقه‌ای» است‪.‬‬ ‫‪ 2‬تیر ماه ‪ 93‬هم خبرگزاری ها از قول جواد ناصریان معاون توسعه مدیریت و‬ ‫منابع انسانی وزیر کشور از تقسیم بندی استانهای کشور به ‪ 5‬منطقه خبری منتشر‬ ‫کردند که به سرعت با واکنش های منفی در میان نمایندگان مجلس و کاربران‬ ‫شبکه های اجتماعی روبرو شد‪ .‬طرحی که معاون وزیر می گفت مبنای تقسیم بندی‬ ‫آن قرار گرفتن استان‌هایی که «دارای اشتراکات و همجواری» به منظور هم‌افزایی و‬ ‫تبادل تجربه بود اما کاربران انتقاد اصلی را متوجه همین تقسیم بندی می دانستند‪.‬‬ ‫این ایده البته دردسر ساز هم شد‪.‬کارت زرد به رحمانی فضلی وزیر کشور‪،‬‬ ‫عصبانیت نمایندگان از وزیر کشور در رابطه با تقسیمات کشوری‪.‬موضوعی که‬ ‫حجت‌االسالم ابوترابی‌ که ریاست جلسه آن روز مجلس را بر عهده داشت‪،‬بدان‬ ‫اذعان کرد و گفت که «خبری راجع به تقسیمات کشوری منتشر شده که وزیر به‬

‫بنده اعالم کرد این خبر به طور قطع خالف است و چنین چیزی صحت ندارد‪».‬‬ ‫طرح پیشنهادی وزارت کشور برای تقسیم بندی استانهای کشور‬ ‫منطقه ‪ :1‬تهران‪ ،‬قزوین‪ ،‬مازندران‪ ،‬سمنان ‪ ،‬گلستان‪ ،‬البرز و قم‬ ‫منطقه ‪ :2‬اصفهان‪ ،‬فارس‪ ،‬بوشهر‪ ،‬چهار محال بختیاری‪ ،‬هرمزگان و کهکیلویه و بویراحمد‬ ‫منطقه‪ :3‬آذربایجان شرقی‪ ،‬آذربایجان غربی‪ ،‬اردبیل‪ ،‬زنجان‪ ،‬گیالن و کردستان‬ ‫منطقه‪ :4‬کرمانشاه‪ ،‬ایالم‪ ،‬لرستان‪ ،‬همدان‪ ،‬مرکزی و خوزستان‬ ‫منطقه ‪ :5‬خراسان رضوی‪ ،‬خراسان جنوبی‪ ،‬خراسان شمالی‪ ،‬کرمان‪ ،‬یزد و‬ ‫سیستان و بلوچستان‬ ‫طرح فدرالی نمونه ای ضعیف شده از طرح محسن رضایی درباره فدرالی‬ ‫اداره کردن استانها بود‪ .‬فدرالیسم ‪ ،‬نظامی بر مبنای قواعد دموکراسی و نهادها‬ ‫و سازمان‌هایی است که در آن‌ها قدرت اداره کشور‪ ،‬بین حکومت‌های ملی و‬ ‫ایالتی یا استانی تقسیم می شود‪ .‬محسن رضایی می گفت که طرح او برای ایران‬ ‫فدرالسیم اقتصادی است ومتفاوت از روش هایی است که درپاکستان ‪،‬هند و‬ ‫روسیه اجرا شده است‪ .‬چرا که سیستم مستقر در این کشورها فدرالیسم کامل‬ ‫است ‪ ،‬اما فدرالیسم اقتصادی مد نظر او در جایی پیاده و اجرا نشده است‪.‬‬ ‫تفـاوت ایـن روش بـا فدرالیسـم کامل هم این بود کـه رضایی می گفـت در این نظریه‬ ‫اداره کشـور محدود به اقتصاد مبادالت تجاری شـده اسـت و امور علمی و فناوری‪.‬‬



‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی ‪ /‬سال چهارم‪ /‬شماره یکصد و سی و هفتم‬ ‫دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و نود و سه‬ ‫‪No.137 / November 3, 2014‬‬

‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی‬

‫سالم‬

‫در باره هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی آراد‬

‫سال چهارم‪ ،‬شماره یکصد و سی و هفتم‬ ‫دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و نود و سه‬ ‫‪Cultural, Social and Artistic Weekly‬‬ ‫‪No.137 / November 3, 2014‬‬

‫زیر نظر شورای سردبیری‬ ‫طراحی‪ :‬آراد گرافیک‬

‫پخش‪Best Delivery :‬‬ ‫شماره مجوز‪KDN:PP 177(032190) :‬‬ ‫امور بازرگانی‪0147181917 :‬‬

‫ارتباط با مدیر مسئول‪0173170060:‬‬ ‫آدرس‪:‬‬

‫‪E-8-6, Megan Avenue1‬‬ ‫‪Behind Bank of China‬‬ ‫‪Jalan Ampang, 50450‬‬ ‫‪Kuala Lumpur, Malaysia.‬‬ ‫‪Marketing Department:014 7181917‬‬

‫تلفن دفتر‪03-21814154 :‬‬ ‫فکس‪03-23338899 :‬‬ ‫پست الکترونیک‪:‬‬

‫‪aradmagazine@yahoo.com‬‬ ‫‪www.aradweekly.com‬‬ ‫یعنی‪:‬‬ ‫‪( -1‬اَعالم) نام فرشته اي است و روزی که آراد نام‬ ‫دارد‪ ،‬روز بيست و پنجم ماه شمسي به نام اوست‪.‬‬ ‫‪( -2‬در زبان پهلوي) آراي‪ ،‬آراينده‪.‬‬

‫گروه نشریات آراد به عنوان تنها هفته نامه پارسی دارای‬ ‫مجوز رسمی از دولت و اداره مطبوعات مالزی‪ ،‬پس از‬ ‫گذشت چهار سال فعالیت مطبوعاتی در کشور مالزی و‬ ‫کسب تجارب فراوان‪ ،‬اکنون با همکاری کادری مجرب و‬ ‫متخصص در زمینه مطبوعات و تبلیغات به دو زبان پارسی‬ ‫و عربی بصورت هفته نامه هر دوشنبه منتشر می شود‪.‬‬ ‫شایان ذکر است از آنجایی که احترام به حقوق خواننده‬ ‫و آگهی دهندگان همواره یکی از مهمترین اهداف گروه‬ ‫نشریات آراد بوده است‪ ،‬بر آن شدیم تا هر کدام از نشریه‬ ‫های پارسی و عربی را به صورت جداگانه با بیشترین‬ ‫تیراژ ممکن صبح روز اول هر هفته به بیش از پانصد نقطه‬ ‫در مالزی از کواالالمپور تا صباح و ساراواک برسانیم‪.‬‬ ‫نشریات آراد (پارسی و عربی) برگرفته از هیات تحریریه‬ ‫ای مجرب و تیمی آشنا به مناطق ایرانی و عرب نشین‪ ،‬در‬ ‫سوپر مارکتها و رستوران های ایرانی و عربی‪ ،‬دانشــگاه‬ ‫ها‪ ،‬کالـج ها و موسســات آموزش زبان‪ ،‬ســفارتخانه ها‪،‬‬ ‫برخی از هتل ها و شعب منتخب استارباکس در اختیار‬ ‫عموم قرار می گیرد‪ .‬همچنین نشریات آراد (پارسی و‬ ‫عربی) در فرودگاه ‪ KLIA‬در کانتر هواپیمایی ماهان و‬ ‫بین مسافران پارسی زبان و عرب زبان نیز توزیع می گردد‪.‬‬

‫هفته نامه رایگان آراد کامال مستقل بوده و هیچ نوع‬ ‫وابستگی به جریانها و حرکتهای سیاسی‪ ،‬جناحها‪ ،‬نهادها‪ ،‬ارگانها‪،‬‬ ‫سازمانها و مجامع و محافل سیاسی و مذهبی داخل یا خارج کشور‬ ‫ندارد‪ .‬هدف مسؤالن و هیات تحریریه این نشریه فقط گردآوری‬ ‫پارسی زبانان مالزی زیر یک سقف (آراد) و ایجاد دلگرمی و‬ ‫اتحاد‪ ،‬معرفی مشاغل ایرانی‪ ،‬فرصتهای تجاری و سرمایه گذاری‬ ‫و جاذبه های گردشگری و توریستی کشور زیبای مالزی می باشد‪.‬‬ ‫* هفته نامه آراد مسئولیتی در قبال صحت آگهی ها ندارد *‬

‫خودت را بشناس اما به آن مبال‪.‬‬

‫‪3‬‬

‫اورود‬

‫چگونگی پیگیری مدارک هویتی مفقودی‬

‫از طریـق سـایت سـازمان ثبـت احـوال سـامانه خدمـات‬ ‫الکترونیکـی‪ ،‬امـکان پیگیـری مـدارک هویتـی مفقـودی‬ ‫فراهم شـد‪.‬‬ ‫ایسنا‪ :‬همانگونه که در کارت ملی و شناسنامه درج شده‬ ‫اسـت‪ ،‬مدارک شناسـایی هویتی بایستی توسـط فردی که‬ ‫آن را یافتـه اسـت‪ ،‬بـه صندوق یا اداره پسـت سـپرده شـود‬ ‫تـا این مدارک توسـط شـرکت پسـت جمهوری اسلامی‬ ‫ایـران به سـازمان ثبـت احوال تحویل داده شـود‪.‬‬ ‫شـایان ذکر اسـت امکان پیگیری کارت ملی و شناسنامه‬ ‫مفقـود شـده در پورتال سـازمان ثبت احوال کشـور فراهم‬ ‫شـده کـه روزانـه ده‌هـا اسـتعالم از طریـق سـامانه مربوطـه‬ ‫بـرای جسـتجوی مدارک شناسـایی در میان مـدارک پیدا‬ ‫شـده صورت مـی گیرد‪.‬‬ ‫همچنین هموطنانی که مدارک شناسایی آنها مفقود شده‬ ‫است می توانند قبل از تسلیم تقاضای صدور المثنی‪ ،‬با‬ ‫ورود به سامانه «شناسنامه و کارت ملی پیدا شده» در پورتال‬ ‫سازمان ثبت احوال به نشانی ‪ www.sabteahval.ir‬با‬ ‫وارد کردن شماره ملی‪ ،‬مدارک خود را جستجو کنند‪.‬‬ ‫الزم بـه ذکـر اسـت ایـن جسـتجو در میـان مـدارک‬

‫شناسـایی انجـام می‌شـود کـه تحویـل شـرکت پسـت و‬ ‫سـازمان ثبـت احـوال شـده باشـد و از آنجا که ایـن فرایند‬ ‫زمان بر اسـت‪ ،‬الزم اسـت افراد جسـتجوی مـدارک خود‬ ‫را چنـد روز بعـد از زمـان مفقـودی انجـام دهنـد‪.‬‬ ‫در صـورت پیـدا شـدن مـدارک‪ ،‬فـرد بایسـتی بـه اداره‬ ‫ثبـت احـوال مربوطه که نشـانی آن در سـامانه الکترونیکی‬ ‫ذکـر مـی شـود مراجعـه کـرده و آن را دریافت کننـد‪ .‬اما‬ ‫اگـر جسـتجوی مدارک مفقـودی حداکثر تا یـک ماه بی‬ ‫نتیجـه باشـد‪ ،‬هموطنان مـی توانند برای دریافت شناسـنامه‬ ‫یـا کارت ملـی المثنی بـه نزدیکترین دفتر پیشـخوان دولت‬ ‫یـا اداره ثبـت احوال مراجعـه کنند‪.‬‬

‫آخرین مهلت تعویض کارت های پایان خدمت‬

‫کسـانی کـه بیشـتر از پنجـاه سـال سـن دارنـد نیـاز بـه‬ ‫تعویـض کارت هـای خـود ندارنـد‪.‬‬ ‫ایرنـا‪ :‬مهلـت تعویـض کارت هـای پایـان خدمـت و‬ ‫معافیـت قدیمـی بـه هوشـمند تـا پایـان سـال ‪ 1393‬اسـت‪.‬‬ ‫پـس از ایـن تاریـخ‪ ،‬هیچ گونـه خدماتی به دارنـدگان این‬ ‫کارت هـا داده نمـی شـود و این گونه کارت هـا از ابتدای‬ ‫سـال ‪ 1394‬اعتبـار ندارنـد‪.‬‬ ‫سـیاه پـور بیـان کرد‪ :‬کسـانی کـه از اول فروردین ‪1360‬‬ ‫کارت پایـان خدمـت یا معافیـت دریافت کـرده اند هرچه‬ ‫زودتـر بـه تعویـض کارت های خود اقـدام کنند‪.‬‬

‫وی عنـوان کـرد‪ :‬کسـانی کـه فرزنـدان آنهـا در خـارج‬ ‫اسـت مـی تواننـد بـا وکالـت نامـه بـرای تعویـض کارت‬ ‫هـای پایـان خدمـت فرزندانشـان اقـدام کننـد‪.‬‬

‫ـﻰ ﺑﻴﻠﻜﺲ‬ ‫ـﺮﻭﺵ ﺑﺮﺍﺗﻬﺎﻯ ﺑﻴﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠـ‬ ‫ﺧﺮﻳﺪ ﻭ ﻓـ‬ ‫ـﻰ ﺑﻴﻠﻜﺲ‬ ‫ـﺖ ﻭ ﻇﻬﺮ ﻧﻮ ﻳﺴـ‬ ‫ﺿﻤﺎ ﻧـ‬ ‫ﻣﺸﺎ ﻭ ﺭ ﻩ ﺑﺎ ﺯ ﺭ ﮔﺎ ﻧﻰ‬

‫‪Vo i c e o f U r a n u s S d n B h d‬‬ ‫‪N o. 3 Le ve l 3 1 U OA c e n t e r, b u s i n e s s s u i t e s‬‬ ‫‪J a l a n Pi n a n g 5 0 4 5 0 K u a l a Lu m p u r‬‬

‫‪Te l : + 6 0 3 6 4 1 1 0 4 8 0‬‬ ‫‪Fa x : + 6 0 3 6 4 1 1 0 4 8 1‬‬ ‫‪Mobile:+6 012 221 3420‬‬ ‫‪w w w. vo u. c o m . my‬‬ ‫‪i n fo @ vo u. c o m . my‬‬

‫‪w w w. f a c e b o o k . c o m / my b i l l e x‬‬

‫صرافی پارسیان‬

‫بزرگترین صرافی ایرانی در مالزی‬

‫‪0342560073 - 0342570073‬‬

‫‪0123139502‬‬


‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی ‪ /‬سال چهارم‪ /‬شماره یکصد و سی و هفتم‬ ‫دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و نود و سه‬ ‫‪No.137 / November 3, 2014‬‬

‫مالزی یکی از بهترین کشورهای‬ ‫جهان برای خارجی‌های پولدار‬

‫توریست مالزی‪ :‬موسسه مالی اچ‌اس‌بی‌سی در تازه‌ترین‬ ‫گزارش خود با عنوان "بهترین مکان‌های جهان برای‬ ‫زندگی خارجی‌ها" کشورهایی که بیشترین میزان‬ ‫خارجی‌ها را در خود جای داده‌اند‪ ،‬را رتبه‌بندی کرد‪.‬‬ ‫برای تهیه این گزارش شاخص‌های متعددی بررسی‬ ‫شده‌اند که از آن جمله می‌توان به حقوق‪ ،‬کیفیت زندگی‬ ‫و توانایی بزرگ کردن بچه اشاره کرد‪.‬‬ ‫تهیه‌کنندگان این گزارش از بیش از ‪ 9200‬خارجی در‬ ‫بیش از ‪ 100‬کشور جهان نظرسنجی کرده‌اند و در نهایت‬ ‫کشورها را بر اساس نظرهای مردمی رتبه بندی کرده‌اند‪.‬‬ ‫بر این اساس‪ ،‬سوئیس برترین کشور جهان برای خارجیان‬ ‫بوده است و پس از آن کشورهای سنگاپور‪ ،‬چین‪ ،‬آلمان‪،‬‬ ‫بحرین‪ ،‬نیوزلند‪ ،‬تایلند و تایوان قرار گرفته‌اند‪.‬‬ ‫مالزی نیز در این رتبه‌بندی در مکان ‪ 19‬و در مکانی بهتر‬ ‫از فرانسه‪ ،‬اسپانیا‪ ،‬هلند‪ ،‬آمریکا‪ ،‬ایتالیا و انگلیس قرار گرفته‬ ‫است‪ .‬در انتهای این لیست نیز میتوان نام مصر را دید‪.‬‬ ‫نکته قابل توجه در این گزارش حضور پررنگ‬ ‫کشورهای آسیایی در آن است به طوری‌که شمار‬ ‫کشورهای آسیایی نسبت به گزارش سال گذشته افزایش‬ ‫چشمگیری نشان می‌دهد و سنگاپور به عنوان یک کشور‬ ‫آسیایی در مکان دوم جای گرفته است‪.‬‬

‫رویال گروپ‬

‫اخبار‬

‫توانگر راستین کسی است که آز در دلش راه نیافته است‪.‬‬

‫مالزی رتبه نخست اقتصادهای نوظهور‬ ‫شرق آسیا را کسب کرد‬

‫بانک جهانی رتبه هجدهم از میان ‪ 189‬کشور جهان در‬ ‫زمینه سهولت تجارت را به مالزی داد که نسبت به سال‬ ‫گذشته دو پله صعود را نشان می دهد‪.‬‬ ‫ایرنا‪ :‬بانک جهانی اعالم کرد که این کشور در میان‬ ‫اقتصادهای نوظهور شرق آسیا رتبه نخست را از آن خود‬ ‫کرده است ‪ .‬گزارش ‪ 2015‬بانک جهانی در زمینه تجارت‬ ‫نشان می دهد سه کشور رتبه های نخست این رده بندی‬ ‫سنگاپور‪ ،‬نیوزیلند و هنگ کنگ هستند‪.‬‬ ‫برپایه این گزارش‪ ،‬بانک جهانی به علت وجود‬ ‫محدودیت ها در سیستم های قبلی از جمله عدم وجود‬ ‫اطالعات‪ ،‬عدم توانایی پیگیری پیشرفت کارها و عدم‬ ‫برابری مشاغلی که در کشور های بزرگتر اندازه گیری می‬ ‫شوند‪ ،‬روش جدیدی در رده بندی خود پیش گرفته است‪.‬‬ ‫در رده بندی کنونی فاصله از امتیاز کشوری که در‬ ‫رده اول قرار گرفته است‪ ،‬سنجیده می شود و رده بندی‬ ‫درصدی کنار گذاشته شده است و براساس آن امتیاز‬ ‫مالزی سال گذشته ‪ 76/84‬و سال جاری ‪ 78/83‬بوده است‪.‬‬ ‫این گزارش به ‪ 10‬موضوع مختلف در رده بندی خود‬ ‫توجه دارد که شروع کار‪ ،‬اخذ مجوز‪ ،‬دریافت امتیاز برق‪،‬‬ ‫ثبت امالک‪ ،‬دریافت اعتبار‪ ،‬حمایت از سرمایه گذاران‬

‫اقلیتی‪ ،‬پرداخت مالیات تجارت بدون مرزی‪ ،‬عقد قرارداد‬ ‫و حل مشکل ورشکستگی از جمله این موضوعات است‪.‬‬ ‫مالـزی نیـز در سـه موضـوع حمایـت از سـرمایه داران‬ ‫اقلیتـی رتبـه پنجم‪ ،‬رتبـه یازدهم در تجارت بـدون مرزی و‬ ‫رتبه سـیزدهم در سـهولت شـروع کار را به خود اختصاص‬ ‫داده اسـت‪.‬‬ ‫در حالی که در رده بندی جدید‪ ،‬مالزی در برخی از‬ ‫موارد رتبه های پایین تر کسب کرده است‪" ،‬فردریکو گیل‬ ‫ساندر" تحلیل گر ارشد بانک جهانی در خصوص مالزی‪،‬‬ ‫گفت‪ :‬رتبه های پایین تر نشان دهنده کاهش ناگهانی‬ ‫عملکرد مالزی نیست ‪.‬‬ ‫وی افزود‪ :‬عملکرد مالزی در برخی موارد مانند ارایه‬ ‫اعتبار کاهش نیافته است‪ ،‬بلکه هم اکنون موارد متفاوتی‬ ‫به رده بندی جدید اضافه شده است‪.‬‬ ‫"ساو چوبون رئیس فدراسیون ساخت و تولید مالزی‬ ‫می گوید هدف این کشور کاهش دوره تصویب مجوز‬ ‫تاسیس به ‪ 30‬روز در آینده نزدیک است‪.‬‬ ‫در حـال حاضـر کسـب مجـوز تاسـیس و آغـاز فعالیـت‬ ‫شـرکت هـا بـه ‪ 74‬روز زمـان نیازمنـد اسـت و پیـش از آن‬ ‫ایـن دوره ‪ 130‬روز بـوده اسـت‪.‬‬

‫پارک پرندگان خشمگین (‪ )Angry Birds‬که با الهام از‬ ‫بازی معروف پرندگان خشمگین ساخته شده‪ ،‬افتتاح‌شد‪.‬‬ ‫توریست مالزی‪ :‬این پارک که بزرگترین پارک پرندگان‬ ‫خشمگین سرپوشیده در منطقه جنوب شرق آسیا به شمار‬ ‫می‌رود‪ ،‬درهای خود را از روز ‪ 31‬اکتبر بر روی عموم‬ ‫مردم باز کرد‪ .‬در این پارک عالقه‌مندان به بازی پرندگان‬ ‫خشمگین می‌توانند از انواع امکانات و تسهیالت در نظر‬ ‫گرفته شده از جمله بازی‌های متنوع فیزیکی از جمله ‪Lazer‬‬

‫‪Bird Shoot، Red Bird Goal،Piggy Shooting‬‬ ‫‪ Gallery‬و ‪Captain Black Bird Ship‬استفاده کنند‪.‬‬ ‫پارک پرندگان خشمگین مالزی در مرکز خرید ‪Kotmar‬‬ ‫‪JBCC‬واقع در شهر جوهور بارو قرار دارد و انتظار می‌رود‬

‫پرندگان خشمگین به مالزی آمدند!‬

‫بازدیدکنندگان از کشورهای منطقه نیز به این پارک مراجعه‬ ‫کنند‪ .‬بهای بلیت این پارک ‪ 75‬رینگیت در نظر گرفته شده‬ ‫است اما دارندگان کارت‌های ‪ MyKad‬و ‪ MyKid‬بهای ‪60‬‬ ‫رینگیتی برای ورود به این پارک پرداخت می‌کنند‪.‬‬

‫ثبت تخصصی انواع شرکت‬

‫بزرگمهر‬

‫‪4‬‬

‫زن ایرانی‌تبار‪ ،‬سفیر احتمالی‬ ‫جدید آمریکا در سوئد‬

‫باراک اوباما‪ ،‬رئیس جمهور آمریکا‪ ،‬آزیتا راجی‪ ،‬شهروند‬ ‫ایرانی آمریکایی را برای تصدی سمت سفیر آمریکا‬ ‫در سوئد معرفی کرده است‪ .‬خانم راجی یکی از فعاالن‬ ‫اصلی در کارزار انتخاباتی اوباما بود و موفق شد تا بیش‬ ‫از ‪ ۳‬میلیون دالر برای انتخاب مجدد اوباما به عنوان رئیس‬ ‫جمهور در سال ‪ ۲۰۱۲‬جمع‌آوری کند‪ .‬او همچنین در سال‬ ‫‪ ۲۰۰۸‬نیز به کارزار تبلیغاتی اوباما کمک مالی کرده بود‪.‬‬ ‫آزیتا راجی متولد تهران است و نخستین سال‌های‬ ‫زندگی و تحصیل خود را در ایران سپری کرده است‪ .‬او از‬ ‫دبیرستانی بین‌المللی در شهر لوزان سوئیس فارغ‌التحصیل‬ ‫شده و سپس برای نخستین بار در سن ‪ ۱۷‬سالگی با هدف‬ ‫تحصیل در کالج راهی آمریکا شده است‪.‬‬ ‫آزیتا راجی چهره‌ای شناخته شده در زمینه استراتژی‬ ‫بازرگانی است و پیش‌تر در وال استریت و نیز در سمت‬ ‫معاون شرکت خدمات مالی و بانکداری جی پی مورگان‬ ‫فعالیت داشته است‪ .‬در جریان مبارزات انتخاباتی باراک‬ ‫اوباما در سال ‪ ،۲۰۱۲‬آزیتا راجی نایب رئیس کمیته مالی‬ ‫کارزار وی بود‪ .‬او همچنین از سال ‪ ۲۰۰۸‬در شورای مشورت‬ ‫ملی کمیته ملی حزب دمکرات آمریکا فعالیت دارد‪.‬‬ ‫انتصـاب آزیتـا راجـی بـه عنـوان سـفیر جدیـد آمریـکا در‬ ‫سـوئد بایسـتی از سـوی سـنای آمریکا مورد تأیید قرار بگیرد‪.‬‬

‫‪0323338949 - 0321814154‬‬ ‫‪0173170060‬‬


‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی ‪ /‬سال چهارم‪ /‬شماره یکصد و سی و هفتم‬ ‫دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و نود و سه‬ ‫‪No.137 / November 3, 2014‬‬

‫بنزین برای خارجی‌ها گرانتر می‌شود!‬

‫دولـت مالـزی تصمیـم گرفتـه اسـت تـا بهـای بنزیـن‬ ‫‪RON95‬را بـرای گروهـی از مـردم این کشـور گرانتر کند‬ ‫و بـه نظـر می‌رسـد کـه خارجی‌هـا نیز بایـد بـه زودی بهای‬ ‫بیشـتری بـرای بنزیـن بپردازنـد‪.‬‬ ‫توریسـت مالـزی‪ :‬اغلـب رسـانه‌های مالـزی خبـری را‬ ‫منتشـر کردنـد کـه در آن گفتـه می‌شـود دولـت تصمیـم‬ ‫گرفتـه تـا از سـال آینـده بنزیـن‪ RON 95‬را بـرای افـراد‬ ‫پردرآمـد در مالـزی بـا قیمـت بیشـتری عرضـه کنـد‪.‬‬ ‫ایـن طـرح در مرحلـه بررسـی و تائیـد نهایـی از سـوی‬ ‫وزارت دارایـی مالـزی قـرار دارد و گفته می‌شـود که نحوه‬ ‫مشـخص شـدن افراد پردرآمد توسـط کارت‌های شناسایی‬ ‫(‪ )MyKad‬یـا دیگـر کارت‌هـا صـورت خواهـد گرفت‪.‬‬ ‫داتـوک احمد مسلان‪ ،‬وزیـر دارایی دوم مالـزی با اعالم‬ ‫خبـر فـوق گفـت‪ :‬مکانیزم‌هـا و روش‌هـای اجرایـی شـدن‬ ‫ایـن طـرح در حـال بررسـی قـرار دارد و در ایـن خصـوص‬ ‫بـا وزارت تجـارت داخلـی و مصـرف کنندگان مالـزی نیز‬ ‫مشـورت‌های زیـادی شـده اسـت‪ .‬بـر اسـاس ایـن طـرح‬ ‫افـرد پردرآمـد بنزیـن بـدون یارانـه دریافـت خواهنـد کرد‬ ‫و ایـن درحالـی اسـت که افراد طبقه متوسـط و کـم درآمد‬ ‫همچنـان از بنزیـن یارانـه‌ای بهـره خواهنـد برد‪.‬‬ ‫ایـن اظهـارات در حالـی صـورت می‌گیرد کـه در مالزی‬ ‫همـواره انتقادهایـی بـه اسـتفاده خارجی‌هـا از یارانه‌هـای‬ ‫دولتـی مطـرح بـوده اسـت و بـه نظـر می‌رسـد کـه در ایـن‬ ‫طـرح نیـز خارجی‌هـا در زمـره آنهایی قـرار خواهند گرفت‬ ‫کـه از بنزیـن آزاد اسـتفاده خواهنـد کرد‪.‬‬

‫صرافی شیراز‬

‫اخبار‬

‫ستوده و نیک فرجام کسی است که دادگر و نیکنام و‬ ‫در کردار و گفتار به هنجار باشد‪.‬‬ ‫بزرگمهر‬

‫سفیر اندونزی از کاهش پناهندگان غیر قانونی ایرانی خبر داد‬

‫سـفیر اندونزی در تهران درباره رونـد مهاجرت پناهندگان‬ ‫غیرقانونـی ایـران بـه اسـترالیا‪ ،‬گفـت‪ :‬میـزان پناهنـدگان‬ ‫غیرقانونـی به دلیل اطالع‌رسـانی درسـت بسـیار کاهش یافته‬ ‫اسـت‪ .‬اگر ایـن روند ادامه یابـد میزان پناهنـدگان غیرقانونی‬ ‫بـه انـدازه قابـل توجهـی کاهـش می‌یابد‪.‬‬ ‫ایسـنا‪" :‬دیان ویر ویرنجوریت" درباره بازگشـت ایرانیان‬ ‫بازداشـت شـده که درصدد ورود غیرقانونی به اسـترالیا از‬ ‫طریـق اندونـزی هسـتند‪ ،‬گفـت‪ :‬بازگشـت ایـن افـراد بـه‬ ‫وطن‌شـان بـه وزارت خارجـه اندونـزی مرتبـط نیسـت و‬ ‫سـازمان بین‌المللـی مهاجـرت در این‌بـاره تصمیم‌گیـری‬ ‫می‌کنـد‪ .‬بازگشـت مهاجـران غیرقانونـی بـه کشورشـان از‬ ‫جملـه ایـران بـه صـورت گروهـی نـه تـک بـه تـک انجام‬ ‫می‌گیـرد و در آینـده نزدیـک بازگشـت گروهـی ایرانیان‬ ‫بازداشـت شـده بـه وطن‌شـان انجـام نخواهـد گرفت‪.‬‬ ‫در طـول سـاهای گذشـته برخی از ایرانیـان به خصوص‬ ‫قشـر جـوان در دام قاچاقچیـان انسـان افتـاده و بـه دنبـال‬ ‫ورود غیرقانونـی بـه خـاک اسـترالیا هسـتند کـه برخی در‬ ‫ایـن راه یـا طعمـه امواج اقیانوس می‌شـدند و جـان خود را‬ ‫از دسـت می‌دادنـد و یـا در کشـورهای مقصـد بازداشـت‬ ‫می‌شـدند امـا در دو سـال گذشـته دولت اسـترالیا بـا اتخاذ‬ ‫قوانیـن سـنگین اعلام کرد که بـه هیچ وجـه و تحت هیچ‬

‫شـرایطی اجـازه ورود به پناهنـدگان غیرقانونی را نمی‌دهد‬ ‫و ایـن افـراد بـه جزایـر پاپـوآ گینـه نـو منتقـل می‌شـوند‪.‬‬ ‫هم‌چنیـن دولـت اسـترالیا برای نشـان دادن عـزم و جدیت‬ ‫خـود در ایـن بـاره بـا کشـورهای مالـزی و اندونـزی وارد‬ ‫مذاکـره شـد و اقدامـات بازدارنـده اتخـاذ کرد‪.‬‬ ‫تابستان سال گذشته برخی از خانواده‌های قربانیان‬ ‫مهاجرت غیرقانونی به استرالیا که اکنون فرزندان‌شان در‬ ‫هتلی در اندونزی مستقر بوده و پلیس پاسپورت‌های‌شان‬ ‫را گرفته بود‪ ،‬در مقابل سفارت اندونزی در تهران تجمع‬ ‫کردند که در پی آن سفیر اندونزی قول پیگیری این مساله‬ ‫را داد تا این ایرانیان را به وطن‌شان بازگرداند و در نهایت‬ ‫پس از چند ماه‪ ،‬گروهی از این افراد به کشور بازگشتند‪.‬‬

‫توریسـت مالـزی‪ :‬تازه‌تریـن گـزارش منتشـر شـده در‬ ‫خصـوص برتریـن فرودگاه‌هـای جهـان بـرای خوابیـدن‬ ‫مسـافران نشـان می‌دهـد کـه فـرودگاه بین‌المللـی‬ ‫کواالالمپـور در میـان ‪ 10‬فـرودگاه برتـر قـرار دارد‪.‬‬ ‫نکتـه جالـب ایـن گـزارش ایـن اسـت کـه قـاره آسـیا‬ ‫بیشـترین سـهم را از فرودگاه‌هـای برتـر بـرای خوابیـدن‬ ‫دارد بـه طـوری کـه پنـج فـرودگاه برتـر ایـن گـزارش در‬ ‫آسـیا قـرار دارنـد‪.‬‬ ‫بـر ایـن اسـاس‪ ،‬فـرودگاه بین‌المللـی سـنگاپور در مکان‬

‫نخسـت قـرار دارد و پـس از آن فرودگاه‌هـای سـئول‪،‬‬ ‫هلسـینکی‪ ،‬مونیـخ و ونکـوور قـرار گرفته‌انـد‪.‬‬ ‫پـس از فـرودگاه ‪ KLIA‬کـه در رتبـه ششـم جـای دارد‪،‬‬ ‫فرودگاه‌هـای هنـگ کنـگ‪ ،‬توکیـو‪ ،‬آمسـتردام و زوریج‬ ‫قـرار دارند‪.‬‬ ‫ایـن رتبه‌بنـدی بـر اسـاس نتایـج نظرسـنجی سـاالنه از‬ ‫مسـافران فرودگاه‌هـای مختلـف جهـان تهیه شـده اسـت و‬ ‫در آن فاکتورهایـی همچـون راحتـی صندلی‌هـا‪ ،‬آرامش‪،‬‬ ‫تمیـزی و خدمـات دیگـر مـد نظر قرار گرفته شـده اسـت‪.‬‬

‫‪ KLIA‬ششمین فرودگاه برتر جهان برای خوابیدن‬

‫سرعت در پرداخت فقط یک شعار نیست‬

‫‪5‬‬

‫موسیقی سنتی بوشهر‬ ‫و گیالن در مالزی‬

‫فــارس‪ :‬محســن شــریفیان بــه همــراه آثــار مکتوبــش‬ ‫کــه بــه انگلیســی ترجمــه شــده بــا همــکاری دانشــگاه‬ ‫علمــی کاربــردی فرهنــگ و هنــر بوشــهر راهــی مالــزی‬ ‫شــد تــا در جشــنواره بین‌المللــی فرهنــگ و هنــر مالــزی‬ ‫شــرکت کنــد‪.‬‬ ‫رییــس دانشــگاه علمــی کاربــردی فرهنــگ و هنــر‬ ‫بوشــهر در ایــن بــاره گفــت‪ :‬موسســه آمــوزش عالــی‬ ‫فرهنــگ و هنــر در تهــران از اســتان‌ها درخواســت حضــور‬ ‫در ایــن جشــنواره را داشــت و هنرمندانــی از ســه اســتان‬ ‫بوشــهر‪ ،‬مرکــزی و گیــان بــه نمایندگــی از ایــران در ایــن‬ ‫جشــنواره شــرکت می‪‎‬کننــد‪.‬‬ ‫ابطحــی بیــان کــرد‪ :‬بــا توجــه بــه اینکــه شــریفیان‬ ‫پژوهشــگر عرصــه موســیقی ســنتی و آیینــی خطــه جنــوب‬ ‫اســت در ایــن جشــنواره شــرکت می‪‎‬کنــد‪ .‬ایــن هنرمنــد‬ ‫بوشــهری در غرفــه مربــوط بــه موسســه آمــوزش عالــی‬ ‫فرهنــگ و هنــر ایــران در جشــنواره مذکــور دربــاره اثــر‬ ‫خــود به‌نــام اهــل ماتــم کــه مربــوط بــه آییــن محــرم در‬ ‫بوشــهر اســت صحبــت خواهــد کــرد‪.‬‬ ‫دومیــن جشــنواره بیــن المللــی فرهنــگ و هنــر اســامی‬ ‫مالــزی بــا حضــور هنرمنــدان ‪10‬کشــور اســامی از جملــه‬ ‫‪ ۲۰‬هنرمنــد ایرانــی از ‪ 30‬اکتبــر تــا ‪ 2‬نوامبــر در پوتراجایــا‬ ‫پایتخــت سیاســی مالــزی برگــزار می‌شــود‪.‬‬

‫‪0321450100‬‬ ‫‪0142681886‬‬ ‫‪0172594034‬‬


‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی ‪ /‬سال چهارم‪ /‬شماره یکصد و سی و هفتم‬ ‫دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و نود و سه‬ ‫‪No.137 / November 3, 2014‬‬

‫حوادث‬

‫آن كه هستى‪ ،‬باش‪.‬‬

‫حمله به پلیس با تبر جدایی به خاطر اختالف بر سر مانتو!!‬

‫پلیـس نیویـورک و مرکـز آمریکایـی مراقبـت از سـایت‬ ‫هـای افراطگرایـان تکفیـری اعلام کردنـد کـه یـک مـرد‬ ‫طرفـدار تکفیـری هـای داعـش بـا تبـر بـه سـوی ‪ 4‬مامـور‬ ‫پلیـس در محلـه کوئینـز نیویـورک حملـه کـرد و پـس از‬ ‫مجـروح کـردن ‪ 2‬مامـور بـه ضـرب گلولـه کشـته شـد‪.‬‬ ‫شـهرداری نیویـورک در بیانیـه ای اعلام کـرد‪ 4 :‬مامـور‬ ‫پلیـس در محلـه کوئینـز نیویـورک بـه درخواسـت یـک‬ ‫عـکاس ایسـتاده بودنـد تـا از آنهـا عکـس یـادگاری گرفتـه‬ ‫شـود‪ .‬در ایـن هنـگام مـردی مسـلح بـه تبـر بـدون مقدمـه و‬ ‫بـدون اینکه هیـچ حرفی بزند به سـوی مامـوران حمله کرد‪.‬‬ ‫بیـل براتـون رئیـس پلیس نیویـورک گفت‪ :‬قبـل از اینکه‬ ‫مامـوران واکنـش نشـان داده و بـه ضـرب گلولـه مـرد را به‬ ‫قتـل برسـانند ‪ ،‬او بـا تبر یکـی از مامـوران را از ناحیه بازو و‬ ‫یـک مامـور دیگـر را از ناحیـه سـر مجـروح کـرد کـه حال‬ ‫ایـن مامور وخیم اسـت‪.‬‬ ‫وی افـزود‪ :‬مـرد مهاجـم بـه نـام زیلی تامسـون حـدود ‪32‬‬ ‫سـاله بـود‪ .‬تحقیقـات در جریـان اسـت اما هنوز بـرای اینکه‬ ‫ایـن حملـه را یک عملیـات تروریسـتی بدانیم‪ ،‬زود اسـت‪.‬‬ ‫بیـل براتـون تاکیـد کـرد‪ :‬در جریـان تیرانـدازی یـک عابر‬ ‫از ناحیـه شـانه مجـروح شـد و بـه بیمارسـتان انتقـال یافـت‪.‬‬ ‫عـکاس کـه با پلیـس همکاری کـرد مظنون تلقی نمی شـود‪.‬‬ ‫بـه گفتـه مرکـز آمریکایـی مراقبـت از سـایت هـای‬ ‫افراطگرایـان تکفیـری‪ ،‬بیانیـه هـای زیـادی از سـوی زیلـی‬ ‫تامسـون در شـبکه هـای اجتماعـی منتشـر شـده بودنـد‬ ‫کـه نشـان مـی دادنـد او در عقایـدش افراطگـرا بـوده و از‬ ‫اقدامـات سـلفی هـای تکفیـری حمایـت مـی کـرده اسـت‪.‬‬

‫مردی که دو سال تمام‬ ‫دروغی خود را به کما می‌زد‬

‫آلـن نایـت‪ ،‬اهـل کشـور ولـز‪ ،‬سـه سـال تمـام بـا کاله‬ ‫گذاشـتن بر سـر همسـایگانش توانسـته بود ‪ ۶۵‬هزار دالر‬ ‫بـه جیـب بزنـد‪ .‬زمانی کـه پلیس پـی به ایـن موضوع می‌‬ ‫بـرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‪ ،‬ایـن مـرد ‪ ۴۷‬سـاله بـه فکـر حقـه‌ای تـازه می‌افتد و‬ ‫وانمـود می‌کنـد کـه فلج شـده اسـت‪.‬‬ ‫او این‌گونـه وانمـود می‌کنـد کـه در پـی یـک حادثـه‪،‬‬ ‫سـتون فقراتـش بـه واسـطه برخـورد بـا در پارکینـگ‬ ‫آسـیب دیـده و از گـردن بـه پاییـن فلـج شـده اسـت‪.‬‬ ‫نقشـه وی سـپس با همدسـتی همسـرش همراه می‌شود‬ ‫کـه در تمام مـدت او را روی صندلی چـرخ‌دار به داخل‬ ‫سـالن دادگاه هل می‌داده اسـت‪.‬‬ ‫آلـن نایـت برای این کـه مجبور به نشسـتن در جایگاه‬ ‫متهـم نشـود‪ ،‬ادعـا می‌کند که بـه دلیـل معلولیتش گاهی‬ ‫اوقـات بـه کمـا مـی‌رود‪ .‬او هـر بـار کـه تاریـخ محاکمه‬ ‫فـرا می‌رسـیده‪ ،‬خـود را بـه حالـت کمـا زده و بـه ایـن‬ ‫ترتیـب از حضـور در دادگاه خودداری می‌کرده اسـت‪.‬‬ ‫ایـن وضعیـت دو سـال تمـام ادامـه داشـته و در ایـن‬ ‫مـدت شـک کسـی برانگیختـه نمی‌شـود‪ .‬آلـن نایـت‬ ‫بـرای هـر چه طبیعی‌تـر جلـوه دادن دروغ خـود‪ ،‬چندین‬ ‫بـار نیـز بـه بیمارسـتان مراجعه کـرده و کار را تـا بدان‌جا‬ ‫پیش‌می‌رانـد کـه حتـی یـک کپسـول اکسـیژن نیـز بـه‬ ‫خـودش وصـل کـرده و وانمـود می‌کنـد کـه تنفـس‌اش‬ ‫بـا مشـکل روبـرو اسـت‪ .‬پزشـکان تـازه زمانـی متوجـه‬ ‫دروغیـن بـودن حـرکات و نمایش‌هـای آلـن نایـت‬ ‫می‌شـوند‪ ،‬کـه او بـه یکبـاره شـروع بـه غـذا خـوردن‪،‬‬ ‫شسـتن دسـت و صـورت و نوشـتن می‌کنـد‪.‬‬ ‫افـزون بـر آن پلیـس نیـز یکبـار مـچ آلـن نایـت را در‬ ‫حالی‌کـه همـراه بـا خانـواده‌اش بـدون صندلـی چرخ‌دار‬ ‫مشـغول گشـتن در یـک مرکـز خریـد بـود‪ ،‬می‌گیـرد‪.‬‬ ‫قرار است دادگاه با توجه به نقش بازی کردن آلن‬ ‫نایت و هزینه‌های مالی زیادی که این کار به پلیس و‬ ‫دادگاه وارد کرده‪ ،‬حکم نهایی را درباره او صادر کند‪.‬‬

‫اختلاف سـليقه بـر سـر خريـد مانتـو زندگـي نوپـاي‬ ‫زن و شـوهر جـوان را بـه بن‌بسـت كشـاند و تصميـم‬ ‫گرفتنـد از يكديگـر جـدا شـوند‪ .‬ايـن در حالـي اسـت كه‬ ‫خانواده‌هاي‌شـان بـا جدايـي آنـان مخالـف هسـتند‪.‬‬ ‫زن و مـرد جـوان پشـت در شـعبه ‪ 268‬دادگاه خانـواده‬ ‫نشسـته و منتظـر بودنـد تـا منشـي صداي‌شـان كنـد‪ .‬كنـار‬ ‫هركدام‌شـان دو زن كـه معلـوم بـود از بسـتگان آنهـا‬ ‫هسـتند‪ ،‬بـا صـداي آرامـي بـا آنهـا صحبـت مي‌كردنـد و‬ ‫تلاش داشـتند آنهـا را متقاعـد كننـد كاري كـه مي‌كننـد‬ ‫اشـتباه اسـت‪ .‬اما حرف‌هـاي آنان هيچ تاثيـري روي زن و‬ ‫مرد جـوان نداشـت‪.‬‬ ‫كمـي بعـد منشـي دادگاه نام زن و شـوهر جـوان را صدا‬ ‫زد و هـر دو وارد دادگاه شـدند و بـا فاصلـه از هـم روي‬ ‫صندلـي نشسـتند‪ .‬قاضي كه مشـغول خوانـدن پرونده آنان‬ ‫بـود‪ ،‬بـدون اينكـه سـرش را بـاال كنـد‪ ،‬گفت مـن پرونده‬ ‫شـما را خوانـدم‪ ،‬امـا واقعـا بـه دليـل اختلاف سـليقه در‬ ‫خريـد مانتـو مي‌خواهيـد از هـم جـدا شـويد؟ ايـن دليـل‬ ‫خوبـي بـراي طلاق نيسـت و‪ ...‬هنـوز حـرف قاضـي تمام‬ ‫نشـده بـود كـه زن گفـت‪ :‬آقـاي قاضـي مـن توضيـح‬ ‫مي‌دهـم ايـن آقـا چـرا مي‌خواهـد از مـن جـدا شـود‪ .‬مـا‬ ‫تـازه ‪ 5‬مـاه اسـت كـه ازدواج كرده‌ايـم و تـا قبـل از اينكه‬ ‫بـه دادگاه بياييـم هيـچ مشـكلي بـا هـم نداشـتيم‪ .‬امـا چنـد‬ ‫روز پيـش شـوهرم متوجـه شـده كـه مـا نمي‌توانيـم بـا هم‬ ‫زندگـي كنيـم و بهتـر اسـت طلاق بگيريـم‪ .‬آن هـم بـه‬ ‫خاطـر اينكـه مـن دلـم نمي‌خواسـت مانتويي را بخـرم كه‬ ‫او انتخـاب كـرده بـود‪ .‬مـرد كـه در تمـام مـدت شـنونده‬ ‫بـود‪ ،‬بـه ميـان حـرف همسـرش آمـد و گفت‪ :‬خانم‪ ،‬شـما‬ ‫از خانـواده مـن خوش‌تـان نمي‌آيـد‪ .‬مشـكل همين اسـت‪.‬‬ ‫مگـر مانتويـي كـه انتخـاب كـرده بـودم‪ ،‬چـه مشـكلي‬ ‫داشـت؟ ايـن مانتـو همـان مانتويـي اسـت كـه خواهـرم‬ ‫خريـده بـود و ‪...‬‬

‫زن كـه حسـابي عصبانـي شـده بـود بـا صـداي بلنـد‬ ‫گفـت‪ :‬آقـاي قاضـي اگر مـن نخواهـم مانتويي بخـرم كه‬ ‫مثـل مانتـوي خواهـر شـوهرم باشـد‪ ،‬گنـاه كـرده‌ام؟ خب‬ ‫نمي‌خواهـم‪ .‬سـليقه مـن بـا سـليقه خواهـر شـوهرم فـرق‬ ‫مي‌كنـد‪ .‬نمي‌خواهـم مانتويـي بپوشـم كـه او هـم دارد‪.‬‬ ‫بگذاريـد بگويـم چـه اتفاقـي افتـاد‪ .‬يـك روز بـه شـوهرم‬ ‫گفتـم كـه مي‌خواهم مانتو بخـرم‪ ،‬برويم فروشـگاه‪ .‬او هم‬ ‫قبـول كـرد و مـن را بـه فروشـگاهي بـرد كه خواهـرش از‬ ‫آن خريـد كـرده بـود‪ .‬رفتيـم و مـن از مانتوهايش خوشـم‬ ‫نيامـد و بـه شـوهرم گفتـم كـه برويـم فروشـگاه ديگـري‪.‬‬ ‫ايـن جملـه را كـه گفتـم همسـرم گفـت‪ :‬وقتـي از مانتويي‬ ‫كـه خواهـرم خريـده خوشـت نمي‌آيـد‪ ،‬يعني اينكـه طرز‬ ‫فكـر خانـواده مـن و تـو با هـم فـرق مي‌كنـد و نمي‌توانيم‬ ‫بـا هـم زندگـي كنيـم‪ .‬قاضـي كـه از شـنيدن حرف‌هـا و‬ ‫داليـل زن و شـوهر جـوان بـراي جدايـي متعجـب شـده‬ ‫بـود‪ ،‬از آنها خواسـت به مشـاور خانـواده مراجعـه كنند تا‬ ‫شـايد بتواننـد مشكل‌شـان را حـل كننـد‪.‬‬

‫بازگشت مرد بی صورت به زندگی اجتماعی‬

‫زمانــی کــه ریچــارد نوریــس بــه خــودش شــلیک کــرد‪،‬‬ ‫تقریبــا چیــزی از صورتــش باقــی نمانــده بــود‪ .‬او قســمت‬ ‫هــای زیــادی از صــورت خــود را از دســت داده و آنقــدر‬ ‫زشــت شــده بــود کــه از خانــه بیــرون نمــی آمــد‪ .‬او حتــی‬ ‫فکــر خودکشــی را در ســر مــی پرورانــد‪ ،‬امــا حــاال بعــد‬ ‫از یکــی از پیچیــده تریــن عمــل هــای جراحــی پالســتیک‬ ‫در دنیــا‪ ،‬صاحــب دنــدان‪ ،‬آرواره و زبانــی شــده کــه از‬ ‫اهداکننــدگان عضــو دریافــت کــرده اســت‪.‬‬ ‫او کــه حــاال ســی ونــه ســال دارد‪ ،‬دوبــاره عاشــق شــده‬ ‫و بــه زندگــی عــادی بازگشــته اســت‪ .‬نامــزد او دختــری‬ ‫چهــل و ســه ســاله بــه نــام مالنــی از اهالــی نیواورلئــان‬ ‫اســت‪ .‬آن دو از طریــق اینترنــت بــا هــم آشــنا شــدند‪.‬‬ ‫نوریــس زمانــی کــه صورتــش منفجــر شــد‪ ،‬بیســت و دو‬ ‫ســال داشــت‪ .‬او روز حادثــه در حالــی کــه مســت بــود‪ ،‬بــه‬ ‫خانــه رســید و بــا مــادرش دعــوا کــرد‪ .‬وی حیــن مشــاجره‬ ‫یــک تفنــگ از کشــو در آورد و بــه مــادرش گفــت‬ ‫خــودش را خواهــد کشــت در همیــن هنــگام از پشــت بــه‬ ‫یــک قفســه خــورد و تفنــگ خــود بــه خــود شــلیک کــرد‪.‬‬ ‫تکــه هــای دنــدان‪ ،‬اســتخوان‪ ،‬پوســت و گوشــت نوریــس‬ ‫همــه جــای اتــاق و از جملــه روی مــادرش پخــش شــد‪.‬‬ ‫پــس از آن هــر روز و شــب بــرای نوریــس کابــوس بــود‪.‬‬ ‫نوریــس پــس از ایــن حادثــه ابتــدا معتــاد شــد و بعــد ســعی‬ ‫کــرد خــودش را بکشــد‪.‬‬ ‫او فقــط شــب هــا بــا ماســک و کاله از خانــه بیــرون مــی‬ ‫رفــت‪ .‬ایــن جــوان بیــش از ده جراحــی بــرای بهبــود وضــع‬ ‫صورتــش انجــام داد‪ ،‬امــا ســپس بــه مرحلــه ای رســید‬ ‫کــه دکتــر معالجــش بــه او گفــت دیگــر عمــل جراحــی‬ ‫معمولــی نمــی توانــد کار بیشــتری بــرای او انجــام دهــد‪.‬‬ ‫او گفــت‪« :‬بعضــی قســمت هــا ماننــد مــژه و لــب هــا قابــل‬ ‫ایجــاد شــدن نیســتند‪ .‬مــی تــوان بــه جــای مــژه از چیــز‬ ‫دیگــری اســتفاده کــرد‪ ،‬امــا طبیعــی نخواهــد بــود‪».‬‬

‫آژانس مسافرتی پالم بیچ‬

‫در حالــی کــه نوریــس ناامیــد شــده بــود‪ ،‬چنــد هفتــه بعــد‬ ‫پزشــکش گفــت‪« :‬راه چــاره عمــل پیونــد اســت‪».‬‬ ‫در همــان حیــن مــردی بیســت و یــک ســاله بــه نــام‬ ‫جاشــوا اورســو‪ ،‬در ســانحه رانندگــی جــان خــود را‬ ‫از دســت داد و اعضــای صــورت او آمــاده بــود تــا بــه‬ ‫صــورت نوریــس پیونــد شــود‪.‬‬ ‫جراحــی ‪ 36‬ســاعته نوریــس هنــوز هــم یکــی از پیچیــده‬ ‫تریــن و ســخت تریــن عمــل هــا بــه شــمار مــی رود‪ .‬دندان‪،‬‬ ‫فــک بــاال و پاییــن و بخشــی از زبــان و تمــام پوســت‬ ‫صــورت از گــردن تــا نــوک مــو بــه او پیونــد شــد‪.‬‬ ‫نوریــس مــی گویــد بــزرگ تریــن محدودیــت ایــن‬ ‫اســت کــه بیمــاران پیونــد صــورت بایــد تمــام عمرشــان‬ ‫دارو مصــرف کننــد و زندگــی شــان به دارو وابســته اســت‪.‬‬ ‫پزشــک نوریــس‪ ،‬ایــن موضــوع را نیــز بــه وی تذکــر‬ ‫داده اســت کــه صــورت پیونــدی در بهتریــن حالــت‪20 ،‬‬ ‫تــا ‪ 30‬ســال کار خواهــد کــرد‪ .‬نوریــس‪ ،‬در ایــن مــدت‬ ‫هرگــز از خطــر پــس زدن بــدن دور نبــود‪ .‬او مــی گویــد‪:‬‬ ‫«هــر روز بــا ایــن تــرس از خــواب بیــدار مــی شــوم کــه‬ ‫نکنــد امــروز آن روزی باشــد کــه بدنــم پــس بزنــد و‬ ‫پزشــکان نتواننــد کاری بکننــد‪ ،‬امــا نمــی توانــم بــه خــودم‬ ‫اجــازه بدهــم همیشــه نگــران باشــم‪ .‬مــی دانــم در دســتان‬ ‫امنــی هســتم و بایــد بــه زندگــی ام ادامــه بدهــم‪».‬‬

‫نيچه‬

‫‪6‬‬

‫مرگ فجیع دختری به جرم‬ ‫صحبت با پسر غریبه‬

‫یـک مـرد کویتـی کـه بـه همـراه دختـرش بـه بریتانیـا‬ ‫مهاجـرت کـرده بـود در یک حملـه عجیب دختر ‪ 24‬سـاله‬ ‫خـود را بـا ضربـات چاقـو بـه قتل رسـاند‪.‬‬ ‫متهم «فالح قاضی آلباسمن» ‪ 59‬ساله به همراه دخترش‬ ‫«میشل» به بریتانیا سفر کرده بود تا میشل در انگلستان ادامه‬ ‫تحصیل دهد اما هنگامی که متوجه شد دختر با پسر غریبه‌ای‬ ‫صحبت می‌کند با ‪ 13‬ضربه چاقو او را به قتل رساند‪.‬‬ ‫فالـح قاضـی پـس از حملـه به دخترش پشـیمان شـده و او‬ ‫را بـه بیمارسـتان منتقل کـرده بود اما پزشـکان اعالم کردند‬ ‫ایـن پـدر عصبانـی بـا ‪ 13‬ضربـه چاقـو گلـوی دختـرش را‬ ‫دریـده و باعـث مرگ او شـده اسـت‪.‬‬ ‫ایـن پـدر عصبانـی پـس از حملـه بـه دختـرش اعتـراف‬ ‫کـرده بـه علـت بـه خطـر افتـادن ناموسـش دسـت بـه چنین‬ ‫حملـه وحشـیانه‌ای زده و سـپس خـود را بـه پلیـس معرفـی‬ ‫کـرده اسـت‪ .‬فالـح قاضـی در دفـاع از خـود عنـوان کـرده‬ ‫رفتـار دختـرش با فرهنـگ خانوادگـی آنها مغایرت داشـته‬ ‫و او چـاره‌ای جـز ایـن کار نداشـته اسـت‪.‬‬

‫ماه خونین در آسمان آمریکا ظاهر شد‬

‫پدیـده نجومـی مـاه خونیـن در‬ ‫کمـال شـگفتی بـرای دومیـن بـار‬ ‫در آسـمان در کـره زمیـن در سـال‬ ‫‪ 2014‬نمایـان شـد‪.‬‬ ‫کارشناسان اعالم کرده‌اند برای‬ ‫دومین بار پدیده‌ی ماه خونین در‬ ‫کره زمین رخ می‌دهد‪.‬‬ ‫گفتنـی اسـت‪ ،‬در ایـن پدیـده نجومـی مـاه قرمـز رنـگ‬ ‫بـه نظـر می‌رسـد‪ .‬بررسـی‌ها نشـان می‌دهنـد‪ ،‬ایـن پدیـده‬ ‫منحصـر بـه فـرد در بخش‌هـای وسـیعی از قـاره آمریـکا و‬ ‫قاره اسـترالیا قابل مشـاهده خواهد بود‪ .‬کارشناسـان فضایی‬ ‫اعتقـاد دارنـد بروز آینده پدیـده‌ی ماه خونیـن در ‪ 4‬آوریل‬ ‫سـال ‪ 2015‬خواهـد بود‪.‬ایـن پدیده در مجمـوع ‪ 59‬دقیقه به‬ ‫طـول مـی انجامد‪.‬‬

‫زن و شوهری که بدن‬ ‫قربانیان خود را می خوردند‬

‫پلیـس کارولینـای شـمالی سـه قاتـل شیطان‌پرسـت را به‬ ‫جـرم کشـتن دو تن بازداشـت کرده اسـت‪.‬‬ ‫متهمـان بـر ایـن باورنـد کـه از شـیطان دسـتور گرفته‌اند‬ ‫و قربانیـان خـود را کـه دو مـرد بوده‌انـد کشـته‌اند‪،‬‬ ‫قسـمت‌هایی از بدن‌شـان را خورده‌انـد و سـپس باقیمانـده‬ ‫اجسـاد را بـه آتـش کشـیده‌اند‪.‬‬ ‫پلیـس هویت متهمـان را «پازوزو ایال آلگاراد» ‪ 35‬سـاله‬ ‫و همسـرش «آمبـر نیکـول بـورش» ‪ 24‬سـاله و «کریسـتال‬ ‫نیکـول ماتلـوک» ‪ 28‬سـاله معرفی کرده اسـت‪.‬‬ ‫اطالعات پلیس حاکی اسـت زوج شیطان‌پرسـت قتل‌ها‬ ‫را انجام داده و متهم سـوم در ناپدید کردن و پنهان‌سـازی‬ ‫اجسـاد آنهـا را یـاری کـرده اسـت‪ .‬اسـکلت‌های یافـت‬ ‫شـده از قربانیـان در گورهایـی کم‌عمـق در خانـه ایـن‬ ‫زوج در «کلمونـس» کارولینـا یافـت شـده اسـت‪.‬‬ ‫بـه گفتـه همسـایگان‪ ،‬ایـن زوج مراسـم حیوانـی‬ ‫شـیطانی خـود را انجـام می‌دادنـد و بـه شیطان‌پرسـتی‬ ‫هـم اعتـراف می‌کردنـد‪ .‬مأمـوران پلیـس و کارآگاهـان‬ ‫عالوه‌بـر اسـکلت انسـان‌ها اسـکلت حیوانـات زیـادی را‬ ‫نیـز در حیـاط خانـه‌ ایـن زوج یافته‌انـد‪ .‬آنهـا شـعار «شـر‬ ‫پیـروز خواهـد شـد» را در همـه جـا نوشـته‌اند و خالکوبی‬ ‫صـورت شـوهر نیـز همیـن شـعار را یـادآور می‌شـود‪.‬‬ ‫آنهـا پـس از دسـتگیری در بازجویی‌هـای خـود نیـز‬ ‫گفته‌انـد کـه همـه کارهـا را براسـاس دسـتورات شـیطان‬ ‫انجـام می‌دادنـد‪.‬‬

‫مجری بهترین تورهای داخلی‬ ‫اخذ ویزای اندونزی برای متقاضیان مقیم و غیر مقیم‬

‫‪0321640885‬‬ ‫‪0321640899‬‬


‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی ‪ /‬سال چهارم‪ /‬شماره یکصد و سی و هفتم‬ ‫دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و نود و سه‬ ‫‪No.137 / November 3, 2014‬‬

‫کرمی برای نجات زلزله زدگان‬

‫زلزلـه هـای شـدید باعث خـراب شـدن سـاختمان ها و‬ ‫محبـوس شـدن افـراد زیـر خروارهـا خـاک و آجـر مـی‬ ‫شـود‪ .‬در ایـن زمـان نجـات دادن انسـان هـا و بدسـت‬ ‫آوردن آمـار افـراد زنـده زیـر آوار بسـیار سـخت اسـت‪.‬‬ ‫اسـتفاده از سـگ هـای زنـده یـاب و دسـتگاه هـای‬ ‫مختلـف یکـی از راه هـای بدسـت آوردن آمـار انسـان‬ ‫هـای زنـده اسـت امـا دقیـق تریـن آن هـا نیسـت از ایـن‬ ‫رو دانشـمندان بـه دنبـال سـاخت وسـایلی هسـتند که می‬ ‫توانـد با بیشـترین سـرعت و کمترین دردسـر ایـن آمار را‬ ‫بـه مـا بدهد‪.‬‬ ‫یـک گـروه طراحـی پـس از مـاه ها تلاش به ایـده ای‬ ‫جالـب رسـیده اسـت و آن هـم کرم هـای نجات هسـتند‪.‬‬ ‫ایـن کـرم هـای نجـات مـی تواننـد بـه راحتـی بـه میـان‬ ‫آوارهـا رفتـه و بـا سنسـورهای خـود اطالعـات الزم را به‬ ‫بیـرون ارسـال کنند‪.‬‬ ‫بـر روی ایـن کـرم هـا همچنیـن یـک دوربین بـه همراه‬ ‫میکروفن نصب شـده اسـت تـا در صورت مشـاهده افراد‬ ‫از زنـده بـودن آن ها آگاه شـود‪ .‬این دسـتگاه می تواند با‬ ‫اطمینـان بـاال بـه عمق بیشـتری رفتـه و باعث زنـده ماندن‬ ‫انسـان های بیشـتری شود‪.‬‬

‫علم و فناوری‬

‫وقتی آینه خودرو مانع تصادف می‌شود‬

‫یک شـرکت پیشـرو در زمینه فناوری‌های برتر اطالعاتی‬ ‫در ژاپـن آینـه داخـل خودروهـا را بـه صفحـه نمایشـگری‬ ‫تبدیـل کـرده اسـت کـه انبوهـی از اطالعـات ارزشـمند و‬ ‫مـورد نیـاز راننـده را در اختیـار وی قـرار می‌دهـد‪.‬‬ ‫آنچـه کـه مهندسـان شـرکت ‪ Pioneer‬ژاپـن ارایـه‬ ‫کرده‌انـد در حقیقـت مـدل اطالعاتـی بی‌سـیمی اسـت کـه‬ ‫بـر روی آینـه داخـل خـودرو نصـب می‌شـود‪ .‬ایـن آینـه‬ ‫بـا اسـتفاده از یـک واحـد ارتباطاتـی بـا مرکـز تلماتیـک‬ ‫سـیار شـرکت پایونیـر در ارتبـاط اسـت و بـا حداقـل تأخیر‬ ‫زمانـی ممکـن اطالعـات ارزشـمندی درباره سـاختمان‌های‬ ‫اطـراف‪ ،‬حجـم تـردد خودروها‪ ،‬اوضـاع جـوی و همچنین‬ ‫خبرهـای جدیـد در اختیـار راننـده قـرار می‌دهـد‪.‬‬ ‫در عین حال راننده می‌تواند از عملکردهای جهت‌یابی این‬ ‫فناوری نوین نیز استفاده کند که نتیجه آن انتخاب بهترین‬ ‫مسیر و صرفه‌جویی چشمگیر در مصرف سوخت است‪.‬‬ ‫ایـن اطالعـات بـر روی نمایشـگر ال‪.‬سـی‪.‬دی ‪ 5‬اینچـی‬ ‫کـه در بخشـی از آینـه تعبیـه شـده نمایـش داده می‌شـود و‬ ‫راننـده تنهـا بـا اندکـی چرخانـدن چشـمانش می‌توانـد از‬ ‫آنهـا مطلـع شـود‪ ،‬بـدون آنکـه خللـی در تمرکـز رانندگی‬ ‫وی ایجـاد شـود‪.‬‬ ‫مهندسـان ایـن طـرح بـرای اینکـه بـر کارایـی فنـاوری‬

‫جدیدشـان بیفزاینـد دوربیـن کوچکی را نیز در پشـت آینه‬ ‫تعبیـه کرده‌انـد کـه تصاویـری بـا زاویـه دیـد وسـیع ضبـط‬ ‫می‌کنـد‪ .‬تصاویـری کـه بدیـن ترتیـب ثبـت می‌شـود عینـا‬ ‫مشـابه همـان چیـزی اسـت کـه راننـده در حیـن رانندگـی‬ ‫مشـاهده می‌کنـد‪.‬‬ ‫در عیـن حـال ایـن دوربیـن بـه فنـاوری نوینـی موسـوم به‬ ‫سـرویس حمایـت کننـده رانندگـی بی‌خطـر مجهـز اسـت‬ ‫کـه بـا تجزیـه و تحلیـل آنـی فاصله خـودرو بـا خودروهای‬ ‫مجـاور‪ ،‬هشـدارهای صوتـی را منتشـر می‌کنـد کـه راننـده‬ ‫بـا اسـتفاده از آن می‌توانـد از وقـوع تصادفـات جلوگیـری‬ ‫کنـد‪ .‬درحالـی کـه قـرار اسـت ایـن فنـاوری از سـال آینده‬ ‫وارد بـازار شـود هنـوز قیمـت آن اعلام نشـده اسـت‪.‬‬

‫شرکت خودرو سازی ولو اعالم کرده است با استفاده‬ ‫از یک فناوری نوین تا سال ‪ ۲۰۲۰‬میزان مرگ و میر در‬ ‫تصادفات رانندگی با خودرو‌های ساخت این شرکت را‬ ‫به عدد صفر خواهد رساند‪.‬‬ ‫اساس این فناوری سیستم هوشمند پیش بینی حوادث رانندگی‬ ‫مانند تصادف است که سبب می‌شود خودرو قبل از برخورد‬ ‫و بروز تصادف از خطر آگاه شده و اقدام به کارهایی مانند‬ ‫چرخش‪ ،‬ترمز‪ ،‬سبقت و یا وارد شدن به یک مسیر ایمن کند‪.‬‬ ‫گفتنی است‪ ،‬درخودروهای آینده سیستم کامیپوتری‬

‫هوشمندی وجود خواهد داشت که هر ‪ ۵‬ثانیه یکبار‬ ‫وضعیت مسیر را بررسی می‌کند و می‌تواند بروز خطر‬ ‫تصادفات رانندگی را تشخیص و پیشگویی کند و‬ ‫تصمیمات درست بگیرد‪.‬‬ ‫بررسی‌ها نشان می‌دهند‪ ،‬کامپیو‌تر هوشمند بر روی این‬ ‫خودرو‌ها دارای وضعیت چرخشی ‪ ۳۶۰‬درجه‌ای برای‬ ‫بررسی تمامی فضاهای اطراف خودرو است‪ .‬کامپیو‌تر‬ ‫هوشمند بر روی این خودرو‌ها می‌تواند بر سرعت خودرو‪،‬‬ ‫نحوه حرکت چرخ‌ها و عملکرد ترمز اثر مستقیم بگذارد‪.‬‬

‫فرار ماشین هوشمند قبل از تصادف‬

‫کشف قدیمی‌ترین نقاشی سنگی انسان در جهان‬ ‫باستان‌شناسـان اخیرا توانسـته‌اند تاریخ نقاشـی‌های دسـت‬ ‫کامـل کشـف شـده بـر روی دیـوار غـاری در اندونـزی را‬ ‫حـدود نیـم قرن پیش بـرآورد کنند‪ .‬بـه ادعای دانشـمندان‪،‬‬ ‫ایـن نقاشـی حداقـل ‪ 40‬هزار سـال قدمـت دارد‪.‬‬ ‫بـر روی همـان دیـوار و تنهـا در فاصله چند سـانتیمتری از‬ ‫نقاشـی دسـتها‪ ،‬تصاویـر بـزرگ حیوانات نظیـر خوک‌آهو‬ ‫قابل مشـاهده است‪.‬‬ ‫غارهـای نزدیـک بـه ایـن غـار از نقاشـی‌های مشـابه‬ ‫برخـودار بـوده و بنظـر می‌رسـد ایـن تصاویـر‪ ،‬قدیمی‌ترین‬ ‫نقاشـی‌های درون غـار جهـان باشـند‪.‬‬ ‫غـار مذکـور در سوالوسـی‪ ،‬یکـی از جزایـر بـزرگ‬ ‫مجمع‌الجزایـر اندونـزی واقـع شـده اسـت‪ .‬در آن ‪ 90‬غـار‬ ‫جداگانـه موسـوم بـه سـایتهای غـار مـاروس (‪)Maros‬‬ ‫وجـود دارد کـه از نقاشـی‌های مـدرن برخوردارنـد‪.‬‬ ‫ایـن کشـف تا حـد زیـادی دامنه هنـر سـنگ اواخر عصر‬ ‫یخـی را گسـترش می‌دهـد‪ .‬دانشـمندان تـا پیـش از ایـن‬ ‫تصـور می‌کننـد کـه تصاویـر ابتدایـی ایـن چنینـی منتسـب‬ ‫بـه اروپـا بوده‌انـد‪.‬‬ ‫اکنـون مشـخص شـده اسـت کـه جمعیت‌هـای انسـانی‬ ‫تقریبـا در یـک زمـان در موقعیتهـای مختلـف بـر روی‬ ‫دیواره‌هـای غـار رنـگ می‌پاشـیدند‪ .‬همچنیـن نقاشـی‌های‬ ‫کشـف شـده در اروپـا و آسـیا بـه شـکل عجیبـی شـبیه‬ ‫یکدیگـر بـوده و هـر دو پسـتانداران بزرگ را در سـبکهای‬ ‫قابـل مقایسـه بـه تصویـر می‌کشـیدند‪.‬‬ ‫ماکسیم اوبرت‪ ،‬باستان‌شنان و کارشناس تعیین قدمت‬

‫دانشگاه گریفیث و از مولفان این پژوهش گفت‪ :‬اغلب‬ ‫تصور می‌شد که اروپا مرکز قدیمی‌ترین انفجار در خالقیت‬ ‫انسان بویژه در هنرهای غار در حدود ‪ 40‬هزار سال پیش‬ ‫است‪ .‬اما تعیین قدمت هنر سنگی ما در سوالوسی نشان‬ ‫می‌دهد که در همان زمان و در نقطه دیگری از جهان‪ ،‬مردم‬ ‫تصاویر قابل توجهی از حیوانات را مشابه تصاویر غارهای‬ ‫عصر یخی فرانسه و اسپانیا می‌کشیدند‪.‬‬ ‫نقاشـی‌های جدید کشـف شـده در سـایتهای غاز ماروس‬ ‫در اندونـزی نشـان می‌دهـد کـه بیـان هنـری احتماال بسـیار‬ ‫قبـل تـر از ورود انسـانها بـه اروپـا بـوده اسـت‪ .‬مهاجـرت‬ ‫اصلـی انسـان مـدرن از آفریقـا بـه سراسـر جهان حـدود ‪60‬‬ ‫هـزار سـال قبـل یـا بیشـتر آغـاز شـده اسـت‪ .‬از آنجایی که‬ ‫اولیـن انسـانهایی کـه از آفریفا خارج شـدند‪ ،‬پیـش از اروپا‬ ‫در آسـیا و اسـترالیا سـکنی گزیـده بودنـد‪ ،‬امـکان دارد که‬ ‫نقاشـی‌های قدیمی‌تـری نیـز در مناطـق نزدیـک غارهـای‬ ‫ماروس کشـف شـوند‪.‬‬

‫اتومبيلي براي رانندگی نابینایان‬

‫بـا اسـتفاده از روباتهـاي کوچـک‪ ،‬فاصلـه يـاب هـاي‬ ‫ليـزري‪ GPS ،‬و وسـايل بازخـوردي هوشـمند اتومبيلـي‬ ‫بـراي راننـدگان نابينـا سـاخته مـي شـود‪.‬‬ ‫‪ Dennis Hong‬موسـس و مدير آزمايشگاه روباتيک‬ ‫ويرجنيـا‪ ،‬بـا اسـتفاده از روباتهـاي کوچک‪ ،‬فاصلـه يابهاي‬ ‫ليـزري‪ GPS ،‬و وسـايل فيدبـک هوشـمند در حـال‬ ‫سـاخت اتومبيلـي بـراي افـراد نابينا اسـت‪.‬‬

‫چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی‬ ‫هستی دست به دعا برداری‪.‬‬ ‫جبران‬

‫وی بـه طـور دقيقتر‬ ‫بيـان مـي کنـد کـه‬ ‫ايـن يـک ماشـين‬ ‫"‪ "self-driving‬نيسـت‪ .‬بـه کمـک ايـن ماشـين افـراد‬ ‫نابينـا مـي تواننـد سـرعت خـوردو‪ ،‬ميـزان نزديکـي بـه‬ ‫جـدول و مسـير حرکـت خـود را تشـخيص داده و بـدون‬ ‫کمـک شـخصي ديگـر و بطـور مسـتقل رانندگـي کننـد‪.‬‬

‫‪7‬‬

‫پوست سفارشی برای قربانیان سوختگی‬

‫چاپگرهای سـه‌بعدی بسـرعت در حال توسـعه هسـتند‪،‬‬ ‫امـا محققـان قصـد دارند از ایـن فناوری در علم پزشـکی‬ ‫نیـز اسـتفاده کـرده و شـرایط تولید انـدام مختلـف بدن و‬ ‫بافت‌هـای قابـل پیونـد را فراهـم کنند‪.‬‬ ‫چاپگـر زیسـتی سـه‌بعدی ‪ ‌PrintAlive‬کـه توسـط‬ ‫محققـان دانشـگاه تورنتـو طراحـی شـده اسـت‪ ،‬می‌تواند‬ ‫بـرای تولیـد گرافت‌هـای پوسـت بـرای بیمـاران دچـار‬ ‫سـوختگی مـورد اسـتفاده قـرار گیـرد‪.‬‬ ‫درمـان متـداول بـرای بیمـاران دچـار سـوختگی شـامل‬ ‫برداشـتن پوسـت سـالم از بخش‌هـای مختلـف بـدن و‬ ‫پیونـد زدن بـر روی ناحیه آسـیب دیده اسـت؛ اما چاپگر‬ ‫زیسـتی جدیـد پایانی بر روش دردآور برداشـتن پوسـت‬ ‫از نقاط سـالم اسـت‪.‬‬ ‫امکان تولید الیه‌های مختلف شامل فولیکول‌های مو‪،‬‬ ‫غدد عرق یا بخش‌های مختلف پوست بر روی هیدروژل‬ ‫درون چاپگر زیستی سه‌بعدی وجود دارد؛ در این روش‬ ‫از سلول‌های بنیادی خود بیمار استفاده می‌شود که خطر‬ ‫رد پیوند توسط سیستم ایمنی بدن را به حداقل می‌رساند‪.‬‬ ‫کشـت و رشـد سـلول‌های بیمـار در شـرایط عـادی دو‬ ‫هفتـه طـول می‌کشـد‪ ،‬امـا چاپگـر زیسـتی ‪‌PrintAlive‬‬ ‫بـا اسـتفاده از سـلول‌های بیمـار‪ ،‬الگوهایـی بـه شـکل‬ ‫نقـاط یـا راه‌راه ‪ -‬بـه جـای یـک ورق پیوسـته ‪ -‬تولیـد‬ ‫می‌کند‪ .‬نتیجه بدسـت آمده یک پانسـمان سـلولی اسـت‬ ‫کـه امـکان کنترل ضخامت‪ ،‬سـاختار و ترکیبـات را برای‬ ‫پزشـکان فراهـم می‌کنـد‪.‬‬ ‫کار طراحـی ایـن چاپگـر زیسـتی سـه‌بعدی از سـال‬ ‫‪ 2008‬آغـاز شـده و محققـان نمونـه اولیـه پیـش تجـاری‬ ‫آن را در انـدازه‌ای کوچکتـر از یـک دسـتگاه مایکروفـر‬ ‫سـاخته‌اند؛ ایـن نمونـه قابـل حمل بـوده و امکان اسـتفاده‬ ‫از آن در مناطـق دورافتـاده نیـز وجـود دارد‪.‬‬ ‫عملکـرد چاپگـر زیسـتی بـر روی موش‌هـا مـورد‬ ‫آزمایـش قـرار گرفتـه و بـزودی آزمایـش بـر روی‬ ‫خوک‌هـا نیـز آغـاز می‌شـود تـا زمینـه آزمایـش بالینی بر‬ ‫روی انسـان طـی چنـد سـال آینـده فراهـم شـود‪.‬‬


‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی ‪ /‬سال چهارم‪ /‬شماره یکصد و سی و هفتم‬ ‫دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و نود و سه‬ ‫‪No.137 / November 3, 2014‬‬

‫صنایع دستی ایران‬

‫فر هنگ و هنر‪ ،‬گردشگری‬

‫مليله سازی‬

‫نگارگری‬

‫بــر اســاس کشــفيات باستان‌شناســي ‪ ،‬قديمي‌تريــن‬ ‫اشــيايي کــه مي‌تــوان‪ ،‬ريشــه مليلــه ايــران را در آن‬ ‫جســتجو کــرد‪ ،‬متعلــق بــه دوره هخامنشــيان مي‌باشــد‪.‬‬ ‫در دوران ساســاني نيــز صنعت‌گــران فلــزکار و مخصوصــا‬ ‫نقــره‌کاران ظــروف گران‌قيمــت و سرشــار از ذوق و‬ ‫ســليقه هنــري خــود را بــراي مصــرف طبقــات مرفــه جامعــه‬ ‫ســاخته مي‌شــد و در راه خلــق آثــار بســيار ظريــف و‬ ‫هنرمندانــه تمامــي اســتعداد خــود را بــه کار مي‌گرفتنــد ‪ .‬در‬ ‫برخــي مــوارد نيــز اســتفاده از ســنگ‌هاي قيمتــي‪ ،‬زيبايــي‬ ‫ايــن اشــيا را دو چنــدان مي‌نمــود‪.‬‬

‫معمــوالً بــرای نگارگــری از چــوب‪ ،‬عــاج‪ ،‬فيبــر و‬ ‫اســتخوان اســتفاده مــی شــود و هــر کارگاه رأسـاً اقــدام بــه‬ ‫توليــد مــی کنــد ومعمــوالً بــرای دور قــاب عکــس و جعبــه‬ ‫از خاتــم و مينــا اســتفاده مــی شــود‪.‬‬

‫سکمه دوزی و قالب دوزی‬ ‫روميــزی گــرد‪ ،‬زيربشــقابی و دســتمالهای مخصــوص از‬ ‫انــواع محصــوالت ســکمه دوزان يــا قالبــدوزان اســت‪.‬‬

‫بـرج طغـرل بـا مسـاحتی حـدود ‪ ۴۸‬متـر مربـع و ارتفاعی‬ ‫‪ ۲۰‬متـر در شـرق آرامـگاه ابن بابویه در شـهرری در اسـتان‬ ‫تهـران واقـع شـده اسـت‪ .‬ایـن بـرج بـا قدمتـی ‪ ۷۰۰‬سـاله‬ ‫متعلـق بـه دوران حکومـت سـلجوقیان مـی باشـد کـه بـه‬ ‫صـورت اسـتوانه ای و متشـکل از ‪ ۲۴‬کنگـره بـا اسـکلتی‬ ‫خشـتی و آجـری سـاخته شـده اسـت‪.‬‬ ‫با توجه به وجود ‪ ۲۴‬کنگره موجود در برج طغرل می‬ ‫توان آن را یک ساعت آفتابی عظیمی دانست که تیغه های‬ ‫آجری و شیارهای روی آجرها در برابر نور خورشید‪ ،‬کار‬ ‫عقربه های ساعت را انجام می دهند به طوری که حتی‬ ‫دقیقه ها و ثانیه های روز را هم معلوم می کنند‪ .‬از دیگر‬ ‫کاربردهای این در برج در گذشته‪ ،‬روشن کردن آتش بر‬ ‫روی دیوارهای بلند برج در شب های تاریک بود‪ .‬بدین‬ ‫ترتیب که مسافران جاده ابریشم که از خراسان به ری می‬ ‫آمدند در تاریکی شب در جاده نمانند‪ .‬البته در روزها نیز‬ ‫پاسخگوی احتیاجات گاه شماری مردم بوده است‪.‬‬

‫صرافی اهورا‬

‫وين داير‬

‫صنایع دستی مالزی‬

‫کوکوک سانگال‬

‫نقره سازی‬ ‫بشــر از چهــار‬ ‫هــزار ســال‪،‬پس‬ ‫از کشــف طال‪،‬بــا‬ ‫کاربــرد نقــره آشــنا‬ ‫بــوده اســت‪.‬نقره‬ ‫فلــزی اســت کــه‬ ‫ماننــد طــا و مــس‬ ‫بــه صــورت خالــص‬ ‫در طبیعــت موجــود‬ ‫اســت‪،‬ولی بیشــترین‬ ‫مقــدار آن از ســنگ‬ ‫معــدن اســتخراج‬ ‫مــی شــود‪.‬آثار کشــف شــده در تپــه هــای ســیلک کاشــان‬ ‫متعلــق بــه هــزاره چهــارم ق‪.‬م‪،‬یــادآور ایــن نکتــه اســت کــه‬ ‫مــردم ایــن ناحیــه از ایــران بــا کاربــرد ایــن فلــز پاالیــش و‬ ‫ســاخت اشــیاء سیمین‪،‬آشــنایی کامــل داشــته انــد‪.‬‬

‫گردشگری ایران‬ ‫برج طغرل‬

‫آن كه هستيد نتيجه ى افكارتان است‪.‬‬

‫‪8‬‬

‫کاخ شمس العماره‬

‫ناصرالدین شاه در سفر اروپا به ساخت بناهایی هم‌چون‬ ‫برج‌های اروپایی تمایل پیدا کرد‪ .‬به این ترتیب‌‪ ،‬به دستور‬ ‫او‪ ،‬بنای مرتفعی ساختند تا خود و زنانش بتوانند منظره شهر‬ ‫تهران و دورنمای آن را تماشا کنند‪.‬‬ ‫بنای شمس‌العماره توسط دوستعلی‌خان نظام‌الدوله‬ ‫معیرالممالک در سمت شرقی ارگ سلطنتی طی دو سال ساخته‬ ‫شد‪ .‬شمس‌العماره از لحاظ ارتفاع و تقسیم بندی طبقات مانند‬ ‫بناهای غربی است‌‪ ،‬اما تزیین و آرایش داخلی و خارجی بنا‬ ‫ایرانی و در آن از سازه‌های سنتی استفاده شده است‌‪.‬‬ ‫کاخ سلطنت آباد‬ ‫این کاخ در‬ ‫سال ‪ ۱۳۰۵‬هجری‬ ‫قمری به فرمان‬ ‫ناصرالدین شاه‪،‬‬ ‫در جلگه شرقی‬ ‫قریه رستم‌آباد‪،‬‬ ‫شد‪.‬‬ ‫ساخته‬ ‫معماری‪ ،‬سبک ساختمان کاخ و تزیینات گچبری آن معرف‬ ‫هنر دوره قاجار است و کوبی زرینی‪ ،‬که نشانه کاخ سلطنتی‬ ‫است‪ ،‬برفراز بلندترین نقطه شیروانی بام جای داده شده است‪.‬‬

‫یــک ســنجاق ســر ســنتی مورد اســتفاده بــرای نگهداشــتن‬ ‫مــو بــه صــورت جمــع شــده در پشــت ســر زنــان اســت‪.‬‬ ‫ایــن ســنجاق ســرها کــه عمومــاً از طــا یــا نقــره هســتند‬ ‫معمــوالً در ســت‌های ســه‪ ،‬پنــج یــا هــف تایــی توســط‬ ‫عــروس و در مراســم رقــص ســنتی اســتفاده می‌شــوند‪.‬‬

‫کرونگسانگ‬ ‫ایــن ســت ســنجاق ســینه ســه تکــه بــه طــور ســنتی‬ ‫بــرای بســتن یقه‌هــای باجــو کبایــا اســتفاده می‌شــود‪.‬‬ ‫کرونگســانگ بــه صــورت ســت ســه تکــه اســت‪ .‬ایــن‬ ‫ســت ســه تکــه معمــوالً شــامل کرونگســانگ ایبــو‬ ‫(قطعــه اصلــی) اســت کــه بزرگ‌تــر و ســنگین‌تر‬ ‫می‌باشــد‪ .‬دو قطعــه کوچکتــر کرونگســانگ آنــاک‬ ‫(قطعــات فرعــی) نامیــده شــده و در زیــر کرونگســانگ‬ ‫ایبــو قــرار می‌گیرنــد‪.‬‬

‫پندینگ‬ ‫ایــن ســگک کمربنــد دارای تزئینــات پیچیــده دور‬ ‫ســامپین‪ ،‬یــا لبــاس دامــن شــکل پوشــیده شــده توســط‬ ‫مــردان بســته می‌شــود‪ ،‬و بــه عنــوان بخشــی از باجــو مالیــو‬ ‫یــا لبــاس ســنتی مــردان اســت‪ .‬پندینــگ از قدیــم نشــانه‬ ‫ثــروت و جایــگاه مــردان اســت‪.‬‬

‫گردشگری مالزی‬ ‫معبد تین هو‬

‫ایـن معبـد بـا شـکوه چینـی کـه بـر فـراز یـک تپـه واقـع‬ ‫گردیـده در واقـع نسـبتاً نوسـاز بـوده و در سـال ‪ 1989‬بنا‬ ‫گردیـده و وقف سـه الهه چینی از جملـه“‪”Thean Hou‬‬ ‫شـده اسـت‪ .‬تازه سـاز بـودن ایـن معبد معمـاری سـنتی آنرا‬ ‫تحـت تأثیـر قـرار نداده و با سـتونهای سـرخ فام خـود برای‬ ‫آنانـی کـه بـه معبـد وارد مـی شـوند نوید بخش سـعادت و‬ ‫خوشـبختی اسـت و هر دونمـاد معماری سـنتی و نوین را به‬ ‫نمایـش می گـذارد‪.‬‬ ‫وجـود تندیـس های زیبـا از دوازده حیـوان صور فلکی‬ ‫چینـی در ایـن معبـد باعـث شـده بسـیاری از چینـی هـا این‬ ‫محـل را بـرای برگزاری مراسـم عروسـی خـود برگزینند‪.‬‬ ‫همچنیـن زائـران و بازدیدکننـدگان مـی تواننـد بـرای‬ ‫آگاهـی از طالـع خـود از طالـع بینانـی کـه در معبـد ایـن‬ ‫خدمـات را انجـام مـی دهنـد‪ ،‬بهـره بگیرنـد‪.‬‬ ‫بلندی های برجایا‬

‫نقل و انتقال سریع پول بین ایران و مالزی‬

‫مجموعه ای است با وسعت بیش از ‪ 8‬هکتارو در‬ ‫ارتفاع ‪ 800‬متری از سطح دریا که تنها ‪ 40‬دقیقه با شهر‬ ‫کواالالمپور فاصله دارد‪ .‬مکانی است آرام با هوایی خنک ‪،‬‬ ‫مطبوع و امکانات رفاهی تفریحی مناسب ‪.‬کلیه بناهای این‬ ‫مجموعه اعم از هتل ‪ ،‬خیابانها و مغازه های آن به سبک‬ ‫معماری قرن شانزدهم دهکده های منطقه آلزاس فرانسه‬ ‫ساخته شده است و سعی شده در کلیه جزئیات آن اصالت‬ ‫معماری اروپای چند قرن پیش حفظ شود‪.‬‬ ‫از دیگـر دیدنـی هـای ایـن مجموعـه ‪ ،‬دهکـده ژاپنـی بـا‬ ‫چایخانـه سـنتی آن می باشـد‪ .‬ضمنـا عالقمندان بـه گلف و‬ ‫اسـب سـواری می توانند از امکانات ورزشـی این مجموعه‬ ‫بهـره منـد شـوند‪ .‬بخاطـر جنگلهـای سـر سـبز اطـراف ‪،‬‬ ‫مکانـی اسـت ایـده آل بـرای گذرانـدن اوقـات فراغـت و‬ ‫اسـتراحت دور از هیاهـوی شـهر‪.‬‬ ‫پارک ملی‬

‫پارک ملی با مساحتی بالغ بر ‪430000‬هکتار در محدوده‬ ‫سه ایالت مالزی واقع شده که بخش اعظم آن در ایالت‬ ‫پاهانگ قرار گرفته است‪ .‬این پارک که به عنوان‬ ‫مشهورترین منطقه حفاظت شده مالزی محسوب می گردد‬ ‫دارای پنج پناهگاه برای حیوانات می باشد و گونه های‬ ‫جانوری کمیاب و در خطر انقراض چون خوک های‬ ‫خرطوم دار و کرگدن سوماترایی را در خود جای داده‪.‬‬ ‫بلندتریـن قلـه شـبه جزیـره مالـزی یعنی کـوه «تاهـان» در‬ ‫سرتاسـر پـارک بـا شـکوه جلـوه گـری مـی نماید‪.‬‬

‫‪0362039192 - 0362018416‬‬ ‫‪0123486736‬‬


‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی ‪ /‬سال چهارم‪ /‬شماره یکصد و سی و هفتم‬ ‫دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و نود و سه‬ ‫‪No.137 / November 3, 2014‬‬

‫اسامی بهترین مربی سال و نامزدهای‬ ‫توپ طالی فیفا اعالم شد‬

‫ورزش‬

‫حکم زندان مایلی‌کهن قطعی شد‬

‫آنـا‪ :‬محمـد مایلـی کهـن کـه از سـال‌ها پیش با علـی دایی‬ ‫بـر سـر مسـائل فنـی و غیـر فنـی دچـار اختالف شـده اسـت‬ ‫این‌بـار بـا شـکایت دایـی از سـوی دادگاه انقلاب بـه چهار‬ ‫مـاه حبـس تعزیـری محکوم شـد‪ ‌،‬البته در گذشـته نیـز دایی‬ ‫یـک بـار حکم جلـب وی را از دادگاه گرفته بود که در آن‬ ‫دوره بـا وسـاطت پیشکسـوتان فوتبـال قائله ختم به خیر شـد‬ ‫و سـرمربی سـابق پرسـپولیس از شـکایت خـود صـرف نظـر‬ ‫ن بـار موضـوع کامال متفـاوت اسـت و دوطرف‬ ‫کـرد امـا ای ‌‬ ‫قصـد ندارنـد تـا از مواضع خـود عقب نشـینی کنند‪.‬‬ ‫محمـد مایلی‌کهـن‪ ‌،‬دربـاره حکـم دادگاه تجدیـد نظـر‬ ‫عنـوان کـرد‪ ‌:‬از ابتـدا هـم نمی‌خواسـتم بعـد از حکمـی‬ ‫کـه دادگاه برایـم تعییـن کـرد اعتـراض کنـم و به دوسـتان‬ ‫گفتـم نیـازی بـه تجدیـد نظـر در رای دادگاه نیسـت امـا بـه‬ ‫درخواسـت آنهـا در آخریـن روزی کـه بـرای تجدیـد نظر‬ ‫مهلـت داشـتیم در ایـن زمینـه اقـدام کـردم‪.‬‬ ‫وی ادامـه داد‪ :‬سـرانجام حکـم دادگاه تجدیـد نظـر نیز همان‬ ‫حکـم قبلـی بـود و اکنـون ‪ 4‬مـاه زنـدان تعزیـری برایـم قطعـی‬ ‫شـده اسـت که این رای دادگاه نیز به زودی اجرا خواهد شـد‪.‬‬ ‫وی افـزود‪ ‌:‬نـه تنها از صـدور این رای ناراحت نیسـتم بلکه‬

‫ایرنا‪ :‬فدراسیون فوتبال بین المللی (فیفا)‪ ،‬فهرست‬ ‫نامزدهای جوایز بهترین های فوتبال دنیا در سال ‪2014‬‬ ‫را اعالم کرد‪.‬‬ ‫فهرست ‪ 23‬نامزدهای دریافت جایزه توپ طالی فیفا‬ ‫برای بهترین بازیکن سال جهان به شرح زیر است‪ :‬گرت‬ ‫بیل(ولز)‪ ،‬کریم بنزما (فرانسه)‪ ،‬دیگو کاستا (اسپانیا)‪،‬‬ ‫تیبات کورتیوس (بلژیک)‪ ،‬کریستیانو رونالدو (پرتغال)‪،‬‬ ‫آنخل دی ماریا (آرژانتین)‪ ،‬ماریو گوتزه (آلمان)‪،‬‬ ‫ادن هازارد (بلژیک)‪ ،‬زالتان ابراهیموویچ (سوئد)‪،‬‬ ‫آندرس اینیستا (اسپانیا)‪ ،‬تونی کروس (آلمان)‪ ،‬فیپلیپ‬ ‫الم (آلمان)‪،‬خاویر ماسکرانو (آرژانتین)‪ ،‬لیونل مسی‬ ‫(آرژانتین)‪ ،‬توماس مولر (آلمان)‪ ،‬مانوئل نوئر (آلمان)‪،‬‬ ‫نیمار (برزیل)‪ ،‬پوگبا (فرانسه)‪ ،‬سرخیو راموس (اسپانیا)‪،‬‬ ‫آرین روبن (هلند)‪ ،‬جیمز رودریگز(کلمبیا)‪ ،‬باستین شوان‬ ‫اشتایگر (آلمان)‪ ،‬یحیی توره (ساحل عاج)‪.‬‬ ‫اسامی ‪ 10‬سرمربی نامزد دریافت جایزه بهترین‬ ‫مربی سال فیفا نیز به ترتیب زیر است‪:‬‬ ‫کارلو آنچلوتی (ایتالیا‪/‬رئال مادرید)‪ ،‬آنتونیو کونته‬ ‫(ایتالیا‪ ،‬یوونتوس‪ /‬تیم ملی ایتالیا)‪ ،‬پپ گواردیوال (اسپانیا‪/‬‬ ‫بایرن مونیخ)‪ ،‬یورگن کلینزمن (آلمان‪/‬تیم ملی آمریکا)‪،‬‬ ‫یوآخیم لوو (آلمان‪/‬تیم ملی آلمان)‪ ،‬خوزه مورینیو‬ ‫(پرتغال‪/‬چلسی)‪ ،‬مانوئل پیگرینی (شیلی‪/‬منچسترسیتی)‪،‬‬ ‫آلخاندرو سابیا (آرژانتین‪/‬تیم ملی آرژانتین)‪ ،‬دیگو‬ ‫سیموئنه (آرژانتین‪ /‬اتلتیکو مادرید)‪ ،‬لوئیس فان خال‬ ‫(هلند‪ /‬تیم ملی هلند‪/‬منچستریونایتد)‪.‬‬ ‫قرار است فهرست نهایی نامزدها روز اول دسامبر (‪10‬‬ ‫آذر) اعالم شود‪ .‬سه نامزد دریافت جایزه پوشکاش‪15 ،‬‬ ‫مهاجم‪ 15 ،‬هافبک‪ 20 ،‬مدافع و ‪ 5‬دروازه بان برتر دنیا نیز‬ ‫اواخر ماه نوامبر و اوایل دسامبر معرفی خواهند شد‪.‬‬ ‫در ایـن مراسـم برنـدگان جوایـز زیباتریـن گل سـال‪،‬‬ ‫تیـم منتخـب فیفـا‪ ،‬جایزه ریاسـت و همچنیـن جایزه بازی‬ ‫جوانمردانـه نیـز معرفـی می شـوند‪.‬‬

‫مشـرق‪« :‬آنـدری شـوچنکو»‌ در یـک برنامـه تلویزیونـی‬ ‫بـه ایـن کـه علاوه بـر فوتبـال‪ ،‬در «جیب‌بـری» توانمنـدی‪،‬‬ ‫اذعـان کرد‪.‬‬ ‫سـتاره محبـوب فوتبـال اوکراینی‌هـا کـه دربرنامـه‌ای‬ ‫تلویزیونـی حاضـر شـده بـود‪ ،‬بعـد از بـه تصویـر کشـیدن‬ ‫ی اش در سـال ‪ 2010‬بـه ایـن موضـوع‬ ‫ماجـرای جیب‌بـر ‌‬ ‫صحـه گذاشـت و گفـت‪« :‬بلـه‪ .‬جیـب آقـای گزارشـگر را‬ ‫زدم و کیـف‌اش را بـدون ایـن که متوجه شـود‪ ،‬برداشـتم‪».‬‬ ‫شـوچنکو ادامـه داد‪ :‬البتـه ایـن تنهـا مـن نیسـتم کـه‬ ‫جیب‌بـری بلـدم بلکـه در اوکرایـن این کار‪ ،‬چیزی مرسـوم‬ ‫و البتـه عـادی اسـت‪».‬‬

‫پژوهش‌هــای باستان‌شناســی بــر روی اســتخوان‌های‬ ‫به‌جــا مانــده از بــدن گالدیاتورهــای روم باســتان نشــان‬ ‫می‌دهــد ایــن جنگجویــان نوشــیدنی انرژی‌زایــی حــاوی‬ ‫ســرکه و خاکســتر می‌نوشــیده‌اند‪.‬‬ ‫ديســكاوري‪ :‬پژوهش‌هــاي محققــان دانشــكده پزشــكي‬ ‫قانونــي دانشــگاه پزشــكي ويــن بــر روي اســتخوان‌هاي‬ ‫به‌جــا مانــده از گالدياتورهــاي قــرن دوم ميــادي كــه در‬ ‫ســال ‪ 1993‬در قبرســتاني در شــهر باســتاني رومــي اِفِســس‬ ‫تركيــه كشــف شــده‌‪ ‌،‬بوده‌اســت‪ .‬در آن زمــان افســس‬ ‫پايتخــت قلمــرو روم در آســيا بــود و بيــش از ‪ 200‬هــزار‬ ‫شــهروند داشــت‪.‬‬ ‫محققــان دريافته‌انــد رژيــم غذايــي گالدياتورهــاي‬ ‫آن دوران بــا رژيــم غذايــي پرپروتئيــن ورزشــكاران‬ ‫امــروزي كامــا متفــاوت بوده‌اســت‪ .‬گالدياتورهــا معــوال‬ ‫گنــدم‪ ،‬جــو و حبوبــات مصــرف مي‌كرده‌انــد‪ .‬بــه گفتــه‬ ‫باستان‌شناســان‪ ،‬متــون قديمــي به‌جا‌مانــده از آن دوران‬ ‫نشــان مي‌دهنــد گالدياتورهــا از رژيــم غذايــي مخصوصــي‬ ‫بــه نــام گالدياتوريــام ســاگينام برخــوردار بوده‌انــد كــه‬ ‫شــامل جــو و باقــا بوده‌اســت‪ .‬ميــزان مصــرف جــو در‬ ‫ميــان ايــن گــروه خــاص بــه انــدازه‌اي زيــاد بــوده كــه‬ ‫مــردم گالدياتورهــا را جــ ‌و خــوار مي‌ناميدنــد‪.‬‬ ‫در ايــن پژوهــش باستان‌شناســان بقايــاي اســكلت ‪53‬‬ ‫نفــر‪ ،‬از جملــه ‪ 22‬گالدياتــور متعلــق بــه هــزار و ‪ 800‬ســال‬ ‫پيــش را بررســي كردنــد و بــا اســتفاده از طيف‌نــگاري‬ ‫ميــزان كربــن‪ ‌،‬نيتــروژن‪ ،‬ســولفور و نســبت استرانســيم(ماده‬ ‫شــيميايي كــه در خاكســتر موجــود اســت) بــه كلســيم را در‬ ‫كالژن اســتخوان بــدن آنهــا محاســبه كردنــد‪.‬‬ ‫نتايــج نشــان دادنــد بيشــتر ايــن افــراد از رژيــم غذايــي‬ ‫گياهــي برخــوردار بوده‌انــد و نشــانه‌هاي كوچكــي از‬

‫مصــرف لبنيــات نيــز در آنهــا ديــده شــد‪ .‬بــا اين‌همــه ميــان‬ ‫گالدياتورهــا و افــراد عــادي تفــاوت آشــكار شــد‪ .‬ميــزان‬ ‫اســترونتيوم موجــود در بــدن گالدياتورهــا نشــان داد ايــن‬ ‫جنگجويــان مصــرف بــاالي كلســيم غنــي از استرانســيم‬ ‫داشــته‌اند‪ ،‬و ايــن بــه آن معنــي اســت كــه نوشــيدني‬ ‫خاكســتر كــه در متــون قديمــي بــه آنهــا اشــاره شــده‪،‬‬ ‫احتمــاال حقيقــت داشته‌اســت‪.‬‬ ‫بــه گفتــه باستان‌شناســان‪ ،‬ايــن نوشــيدني خاكســتري پــس‬ ‫از مبــارزات و شــايد پــس از تمرين‌هــا مصــرف مي‌شــده‬ ‫تــا درد بــدن گالدياتورهــا را كاهــش دهــد‪ .‬درســت ماننــد‬ ‫ورزشــكاران امــروزي كــه پــس از تمرين‌هــاي شــديد‬ ‫ورزشــي‪ ،‬كلســيم و منيزيــم را بــه شــكل قــرص مصــرف‬ ‫مي‌كننــد‪ ،‬گالدياتورهــا نيــز مــواد معدنــي بــدن خــود را‬ ‫بــه ايــن شــكل تاميــن مي‌كرده‌انــد‪.‬‬

‫اعتراف‌ ستاره‌ فوتبال‌ به‌ جیب‌بری‬

‫نوشیدنی انرژی‌زای گالدیاتورها چه بود؟‬

‫رستوران تهران‬

‫آن ها كه فكر مى كنند توانا هستند‪ ،‬به درستى توانمندند‪.‬‬

‫بـا خوشـحالی منتظر اجرای حکم هسـتم و مطمئن باشـید این‬ ‫بـار خـودم می‌خواهم تـا رای دادگاه درباره من اجرا شـود‪.‬‬ ‫مایلی‌کهـن در واکنـش بـه ایـن موضـوع کـه دایـی در‬ ‫اظهارنظـری عنـوان کـرده اسـت ایـن‌ بـار از مواضـع خـود‬ ‫پـا پـس نمی‌کشـد گفـت‪ :‬همانطـور کـه گفتـم این بـار هر‬ ‫اتفاقـی کـه رخ دهـد بـاز هـم بـه زندان مـی‌روم و نیـازی به‬ ‫گذشـت آقایان نیسـت زیـرا حتی اگر آنهـا از حکم دادگاه‬ ‫منصـرف شـوند مـن از ایـن حکـم نمی‌گـذرم و بـه زنـدان‬ ‫خواهـم رفت‪.‬‬

‫اتفاقی عجیب در لیگ اندونزی‬

‫تالش ‪ 2‬تیم برای شکست خوردن با به ثمر‬ ‫رسیدن ‪ 5‬گل به خودی‬

‫در لیـگ دسـته دوم اندونـزی اتفـاق عجیبـی رخ داده‬ ‫اسـت‪ .‬در بـازی تیـم هـای ‪PSIS 2-3 PSS Sleman’s‬‬ ‫‪ ،Semarang‬هـر دو تیـم بـرای رو بـه رو نشـدن بـا تیـم‬ ‫‪( Pusamania Borneo FC‬تیمـی کـه توسـط مافیـای‬ ‫اندونـزی اداره مـی شـود)‪ ،‬در تالش برای شکسـت خوردن‬ ‫بودنـد‪ .‬هـر ‪ 5‬گل ایـن بـازی طبـق گفته ها رسـانه هـا‪ ،‬گل به‬ ‫خـودی بودی اسـت‪ .‬لیگ دسـته دوم اندونزی بـه صورت ‪2‬‬ ‫گـروه ‪ 4‬تیمـی برگـزار مـی شـود کـه دو تیـم برتر هـر گروه‬ ‫بـه دیـدار حذفـی راه پیدا می کننـد که این دو تیـم در همین‬ ‫دیـدار حذفـی بـا یکدیگـر رو بـه رو شـده بودند‪.‬‬

‫با ‪ 14‬سال سابقه‬

‫ويرژيل شاعر يونانى‬

‫‪9‬‬

‫اسطوره هاي فوتبال جهان در مالزي‬

‫مایـکل اوون ‪ ،‬فابیـو کانـاوارو و پاتریـک کالیـورت سـه‬ ‫نـام دار فوتبـال جهان ‪ ،‬نخسـتین گام را بـرای آغاز رقابت‬ ‫هـای «اسـطوره هـای جهانـی» فوتبـال در کواالالمپـور‬ ‫برداشتند‪.‬‬ ‫واحـد مرکـزی خبر‪ :‬بیـش از ‪ 30‬اسـطوره جهان فوتبال‬ ‫بـه زودی در غالـب چهـار مسـابقه بـا یکدیگـر بـه رقابت‬ ‫مـی پردازند‪.‬‬ ‫قـرار اسـت اسـطوره هـای فوتبـال از سراسـر جهـان در‬ ‫غالـب یـک تور بـه تایلنـد ‪ ،‬چیـن ‪ ،‬ژاپن و مالزی سـفر و‬ ‫رقابـت هـا را در ایـن کشـورها برگـزار کنند‪.‬‬ ‫نخسـتین رقابـت ‪ 14‬آذر در بانکـوک پایتخـت تایلنـد‬ ‫برگـزار خواهـد شـد‪.‬‬ ‫ایـن مسـابقات به منظـور افزایش آگاهـی و جمع آوری‬ ‫کمک‌هـای نقـدی بـرای خیریه‌هـای رسـمی «اسـطوره‬ ‫هـای جهانـی» فوتبـال و ایجـاد فرصـت دیـدار بـرای‬ ‫هـوادارن آنـان اسـت‪.‬‬ ‫«فابیـو کانـاوارو» بهتریـن فوتبالیسـت جهـان در سـال‬ ‫‪ 2006‬بـا بیـان اینکـه فوتبـال آسـیا هنـوز قابـل قیـاس بـا‬ ‫فوتبـال اروپـا نیسـت ‪ ،‬گفـت‪ :‬فوتبـال آسـیا در مقایسـه با‬ ‫گذشـته بسـیار رشـد کـرده اسـت و بازیکنـان آسـیایی به‬ ‫سـوی حرفـه ای شـدن گام بـر می‌دارنـد‪.‬‬ ‫کانـاوارو ضمـن اشـاره بـه موفقیـت فوتبالیسـت هـای‬ ‫ایرانـی و آشـنایی بـا فوتبال ایـران گفـت‪ :‬راز موفقیت در‬ ‫فوتبـال برای جوانـان و نوجوانان لذت بردن از آن اسـت‪.‬‬ ‫«مایـکل اوون» بازیکـن سـابق تیـم ملی فوتبـال انگلیس‬ ‫نیـز گفـت‪ :‬جوانان ‪ ،‬آینده فوتبال هسـتند و باید جایگزین‬ ‫کسـانی شـوند که همانند من دیگر بازنشسـته شـده اند‪.‬‬ ‫«پاتریـک کالیـورت» بازیکـن سـابق تیـم ملـی هلنـد‬ ‫گفـت‪ :‬هـدف مـا در ابتـدا تربیـت مربیـان حـاذق سـپس‬ ‫آموزش اسـتعدادهای آسـیایی اسـت تـا بتواننـد روزی به‬ ‫بازیکنـان مطـرح در سـطح جهـان تبدیـل شـوند‪.‬‬

‫‪0342515105‬‬


‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی ‪ /‬سال چهارم‪ /‬شماره یکصد و سی و هفتم‬ ‫دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و نود و سه‬ ‫‪No.137 / November 3, 2014‬‬

‫ترفند عشق‬ ‫قسمت دوم‬

‫بعد از تقريباً ‪ 400‬ساعت با خيال راحت سرم رو گذاشتم‬ ‫رو بالش و يک کله تا ساعت ‪ 2‬بعد از ظهر خوابيدم‪.‬‬ ‫تو اين يک ماه بي اغراق ‪ 12‬ساعت کامل نخوابيده بودم‪.‬‬ ‫وقتي از خواب بيدار شدم يه دوش گرفتم و بعد از گذشت‬ ‫اين مدت سارا رو در جريان گذاشتم‪ .‬سارا دختر شوخي بود‬ ‫و گاهي تو حرفاش به زبون بي زبوني بهم متلک مي نداخت‪.‬‬ ‫‪ :‬سالم سارا خوبي دلم برات تنگ شده‪ .‬دلم براي‬‫مدرسه تنگ شده‪.‬‬ ‫‪ :‬برو‪ .‬برو بي مرام که باهات تا اطالع ثانوي قطع رابطه‬‫کردم‪ ،‬شديد‪ .‬شنيدم با از ما بهترون مي چرخي؟ حاال ديگه‬ ‫مهتاب و ماهسار از ما عزيز تر شدن که يک ماه و نيمه نه‬ ‫زنگ ميزني نه اون گوشيه بي صاحب مونده رو جواب‬ ‫ميدي؟خونه هم زنگ مي زنيم مامانت ميگه طنين نمي تونه‬ ‫حرف بزنه‪َ ،‬کپه ي مرگش رو گذاشته‪ .‬وقتي مامانت مي گه‬ ‫خوابي دعا مي کنم خواب اول و آخرت باشه‪.‬‬ ‫همين جور که داشت حرف مي زد وسط حرفاش پريدم‬ ‫و گفتم‪ :‬اَه چه قدر ِزر ميزني‪ 12.‬ساعت ک ً‬ ‫ال نتونستم بخوابم‪.‬‬ ‫ولي در عوض بي خوابي هام بي نتيجه نبود‪.‬‬ ‫‪ :‬خب نتيجه ي اين شب زنده داري ها چي شد؟ بد‬‫بختمون نکرده باشي؟ حاال پسره کي هست؟‬ ‫‪ :‬خيلي بي شعوري سارا‪ .‬جريان يه چيز ديگه س‪ .‬جنبه‬‫داري يا مي خواي بي جنبه بازي در بياري؟‬ ‫‪ :‬به جون تو قول مي دم که مثل بچه هاي خوب گوش‬‫کنم و هيچي نگم‪ .‬تو بگو که مغزم هزار جاي نرفته ر‪...‬‬ ‫اِاِاِاِ‪ !...‬آقا چي کار ميکني؟ مي خوام رد شم‪ .‬روز روشن و‬ ‫دزدي؟ همين اآلن تو ِ‬ ‫هفت تير داشتن کيفم رو ميزدن‪ .‬خب‬ ‫مي گي يا يه سر به هفت حوض هم بزنم؟‬

‫رستوران شیشا النج‬

‫داستان‬

‫‪ :‬الهي داغت به جيگر اون خواهرت بمونه که همه چيز‬‫رو شوخي مي گيري‪.‬‬ ‫و شروع کردم داستان رو گفتن‪ .‬آخرش که تموم شد ديدم‬ ‫صداي سارا در نمياد هي گفتم‪ :‬سارا؟ گوشي دستته؟ سارا؟‬ ‫‪ :‬به جاي برادري پسر خوش قد و بااليه‪ .‬وضعشون که‬‫توپه‪ .‬زنش هم که دوس نداره‪ .‬بايد خوش قيافه هم باشه که‬ ‫تو فاميلشون هزار تا خاطر خواه داره‪ .‬پس مبارکه ديگه! به‬ ‫سالمتي و ميمنت ايشاا‪ ...‬به پاي هم پير شيد‪.‬‬ ‫‪ِ :‬د َه! ِد مي گم بي جنبه اي مي گي نه! ديوونه مي گم‬‫از زندگي سيره‪ .‬مغزت معيوبه خل و چل؟ ده سال از من‬ ‫بزرگ تره بعدش هم اين ارتباط يک ارتباط معمولي‬ ‫نيست‪ .‬من اون رو جاي برادرم و اون هم من رو جاي‬ ‫خواهرش مي دونه!‬ ‫‪ :‬خب که چي! بذار يک مدت که بگذره‪...‬‬‫‪ :‬نخير‪ .‬مامانم کل جريان رو ميدونه‪.‬‬‫‪ :‬ديگه بد تر دروغ گو هم مي شي! بعد يه مدت ديگه‬‫نمي توني کثافت کاري هايي رو که کردي آب بکشي‬ ‫مجبور مي شي دروغ بگي‪ .‬نرگس مي دونه؟‬ ‫‪ :‬آره مي دونه‪ .‬اين قدر دعوام کرد‪ .‬تازه گفت اص ً‬‫ال بهش‬ ‫فکر نکنم‪ .‬مي ترسه يه چيزي بشه که نشه جمعش کرد‪.‬‬ ‫‪ :‬راست ميگه بنده خدا‪ .‬با اون گندي که سر امير باال‬‫اوردي معلومه نگرانت مي شه‪.‬‬ ‫‪ :‬اِ‪ !...‬نه بابا‪ .‬بعدش هم امير يک مزاحم بيشتر نبود که‬‫باهاش سرگرم شده بوديم‪ .‬اون خودش تنش مي خاريد‪.‬‬ ‫‪ :‬اره ارواح َع َمت! يادت رفته چند وقت پيش به موس موس‬‫افتاده بودي که شمارشو گير بياري ازش عذر خواهي کني‪.‬‬ ‫‪:‬درسته اما‪ !...‬ولش کن خب اگه کاري نداري فع ً‬‫ال‪.‬‬ ‫‪ :‬باشه سالم برسون‪ .‬خداحافظ‪.‬‬‫امير يکي از مزاحم هام بود‪ .‬نزديک به چهار ماه و نيم‬ ‫بدبخت رو سر کار گذاشته بودم‪ .‬اينقدر بهش دروغ گفتم‬ ‫بودم که همين چند وقت پيش داشتم دنبال شمارش مي‬ ‫گشتم که ازش حالليت بطلبم‪ .‬اما حقش بود‪ .‬پسره ي پررو‬ ‫فهميد دارم بهش دروغ مي گم ها اما باز دست وردار نبود‪.‬‬ ‫بهش گفته بودم اسمم تيناست‪ 17 .‬سالمه‪ .‬چند ساعت که‬ ‫سرکار گذاشتيم بهش گفتم که نامزد دارم و اگه بفهمه سر‬

‫آهنگ صدا هر چه ماليم و مطبوع باشد‪ ،‬سخن موثر و‬ ‫دلنشين تر خواهد بود‪.‬‬ ‫جان كايزل‬

‫تورو مي َکنه اما دست وردار نبود‪.‬بعد از چهار ماه و نيم‬ ‫بهش گفتم که بهت هر چي تا امروز گفتم دروغ بوده‪ .‬بچه‬ ‫پررو از من ‪ 12‬سال بزرگ تر بودا اما کوتاه بيا نبود‪.‬‬ ‫رفتم ناهار خوردم‪ .‬بعد از اين چند وقت که همش آت و‬ ‫آشغال خورده بودم مامانم قورمه سبزي برام درست کرده‬ ‫بود‪ .‬آخه تو اين چند وقت مثل آدم غذا نخورده بودم‪ .‬مث ً‬ ‫ال‬ ‫روزي يه وعده غذا مي خوردم و يک پفکي يا بيسکويتي‬ ‫مي خوردم و روزم رو تموم مي کردم‪.‬‬ ‫ساعت ديگه چهار بود‪ .‬رفتم و به سرعت وصل شدم و‬ ‫رفتم تو ‪ . . .‬چت و به سرعت رفتم تو اتاق جوان‪ .‬گشتم‬ ‫ولي اسمش نبود‪ .‬وا دادم‪ .‬روح داشت از بدنم جدا مي شد‪.‬‬ ‫بعد از نيم ساعت يک پنجره تو کامپيوترم باز شد که‬ ‫نوشته بود سالم‪.‬‬ ‫تا اسمش رو خوندم خيالم راحت شد‪ .‬براش زدم‪ :‬سالم‪.‬‬ ‫کجايي؟ داشتم سکته ناقص مي زدم که پسر!‬ ‫‪ :‬فکر کردم مي خواي قالم بذاري و من رو مسخره ي‬‫خودت کني‪ .‬نمي خواستم بيام! ولي پيش خودم گفتم که‬ ‫مث ً‬ ‫ال نهايتش اينه که نمياد ديگه؟ اومد ببينم که هستي يا نه؟‬ ‫وقتي اسمت رو ديدم خوشحال شدم که مثل بقيه کسايي‬ ‫که اينجان بي معرفت نيستي!‬ ‫‪ :‬هر چي باشم اين يکي نيستم‪.‬‬‫‪ :‬براي همينم حاال دارم باهات چت مي کنم!‬‫‪ :‬ببين اما ديوونه هستم‪ .‬چون يک ماه و نيم دنبال تو که‬‫ديوونه تر از خودمي مي گشتم!‬ ‫‪ :‬چرا دنبال من مي گشتي؟‬‫‪ :‬به قول مامانم اصوالً خودم تنم براي اين جور کارا و‬‫دردسر کشيدن مي خاره‪.‬‬ ‫‪:‬جدي مي گم!‬‫‪ :‬نمي دونم ولي يک چيزي‪ ،‬يک کسي از داخل وجودم‬‫بهم مي گفت که مي تونه تمام عالمت سوال هايي که تو‬ ‫ذهنم ساختم بهم جوابشون رو بده‪ .‬مثل يک کليد‪.‬‬ ‫‪ :‬از کجا مي دوني که من کليد اين سواالم؟‬‫‪ :‬نمي دونم‪ .‬تو يکي از کسايي هستي که مطمئنم مي‬‫تونه کمکم کنه‪ .‬من تا حاال خيلي ها رو کليد اين سواالت‬ ‫مي دونستم و مي دونم و خواهم دونست‪ .‬البته اگه تو کليد‬

‫هر شب موزیک زنده‬

‫‪10‬‬

‫سواالم باشي ديگه نفر بعدي وجود نداره‪ .‬تا امروز هيچ‬ ‫کس نتونسته اين سوال ها رو بهم جواب بده‪ .‬يا مسخرم‬ ‫مي کردن وقتي ازشون اين سواال رو مي کردم يا مي گفتن‬ ‫ذهن تو هنوز آمادگي شنيد چنين چيزايي رونداره‪ .‬بچه اي‪.‬‬ ‫اما نمي دونستن که من به همين سادگي ها کوتاه بيا نيستم‪.‬‬ ‫‪ :‬يعني چي؟‬‫‪ :‬ببين درکش خيلي راحته‪ .‬من يک سري سوال دارم‬‫که تو و امثال تو يا کسايي که اين چيزا رو ديدن مي تونن‬ ‫جواب سوال هاي من رو بدن‪ .‬اما يکسري اين مسئووليت‬ ‫رو از سر خودشون باز مي کنن و براش دليل هايي ميارن‬ ‫مثل اين که تو بچه اي‪ .‬حاال تو حاضري به من جواب بدي‬ ‫يا مي خواي بگي هنوز بچه اي؟‬ ‫‪ :‬تو هميشه با مرد هاي متأهل چت مي کني؟‬‫‪ :‬مشخصه که نه‪ .‬اشتباه نکن‪ .‬من تا به امروز از کسايي‬‫مثل مامانم يا بابام يا دوستام و هم سن و سال هاي خودم که‬ ‫جواب اين سوال ها رو نمي دونن پرسيدم‪.‬‬ ‫‪ :‬خب اين سوال هاي پر ماجرا چي هستن؟‬‫‪ :‬ببين من نمي خوام به همين راحتي اين سوال ها رو‬‫ازت بکنم‪ .‬اگه آماده اي بايد براي رسيدن به جواب اين‬ ‫سوال يک آزمون چند مرحله اي رو پشت سر بذاري؟‬ ‫‪ :‬ممکنه وسط راه کم بيارم‪.‬‬‫‪ :‬اگه پا به پاي من بياي جلو کم نمياري‪ .‬آماده اي؟‬‫‪ :‬ببين نمي تونم بهت قول بدم‪.‬‬‫‪ :‬من مي خوام مطمئن باشم‪.‬‬‫‪ :‬ميشه بگي اين آزموني که مي گي چيه؟ چون من‬‫درسم خوب نيست‪.‬‬ ‫‪ :‬اين آزمون نيست‪ .‬تداعي زندگي خودته‪.‬‬‫‪ :‬چرا؟؟؟‬‫‪ :‬پس از همين حاال بدون مردودم‪.‬‬‫‪ :‬من خيلي تو اين مدت اشتباه کردم‪ .‬نمي خوام ياد‬‫آوريش کنم‪ .‬ببين من بايد بدونم که از زندگي من چي‬ ‫نصيب تو ميشه؟‬ ‫‪ :‬خب‪ .‬من آماده ام‪.‬‬‫‪ :‬مي فهمي‪ .‬اما اآلن نه‪.‬‬‫‪ :‬از جايي شروع کن که هنوز با فريبا آشنا نشده بودي‪.‬‬‫مث ً‬ ‫ال چند ماه قبلش‪.‬‬ ‫ادامه در هفته بعد‬

‫‪0176164043‬‬ ‫‪03 62112338‬‬


‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی ‪ /‬سال چهارم‪ /‬شماره یکصد و سی و هفتم‬ ‫دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و نود و سه‬ ‫‪No.137 / November 3, 2014‬‬

‫اينگر كريستنسن‬

‫«اينگر كريستنسن» سال‬ ‫‪ 1935‬در «ويژل» دانمارك‬ ‫به‌ دنيا آمد و سال‌ها استاد‬ ‫دانشگاه بود‪ .‬وي نخستين‬ ‫مجموعه اشعارش را با نام‬ ‫«نور» منتشر كرد و سپس‬ ‫مجموعه ديگري به نام‬ ‫«چمن» چاپ كرد و پس از ان نيز مقاالت ادبي‪ ،‬چندين‬ ‫و چند رمان و كتاب كودك و نوجوان به جامعه ادبي دنيا‬ ‫هديه كرد‪ .‬وي يكي از چهره‌هاي مهم ادبيات معاصر كشور‬ ‫دانمارك به حساب مي‌آمد و آثارش چند جايزه جهاني را‬ ‫نصيب وي كرده‌اند‪« .‬روستاي پروانه‌ها» نرد منتقدان ادبي‬ ‫دنيا به‌عنوان بهترين مجموعه شعر وي محسوب مي‌شود‪.‬‬ ‫اين مجموعه به زبان‌هاي مختلفي نيز ترجمه شده است‪.‬‬ ‫اینجا شهری ست سترون و کهنه‬ ‫جایی که درخت لیمو گل نمی دهد‬ ‫جایی که پرستو سویش پرواز نمی کند‬ ‫جایی که آفتاب تابستانش غمگین است‬ ‫جایی که مردم بیدار می خوابند و فکر می کنند‬ ‫وقتی که باغچه آرام آرام ریشه می دواند‬ ‫در بطن شب‬ ‫تنها سگانی چند بیدارند هنوز‬ ‫عقابی بر تخته سنگ می نشیند‪ ،‬بر سترگ کوه‬ ‫کودکی در گاهواره اش‬ ‫دیوار کاغذین را‬ ‫چونان آسمانی می یابد‬ ‫که گاه روشنی اش نزدیک است‪ ،‬نزدیک‬ ‫اینجا خرابه ای ست به نام شهر‬ ‫با غمی که هیچکس شهامت دوست داشتنش را ندارد‬ ‫بازتاب گام های آخرین دلدادگانش‬ ‫بر سنگفرش کوچه ها‪ ،‬می رسد بگوش‬ ‫گنجشکی تنها و بی آشیان پر می زند‬ ‫و ناله اش درختی را وامی دارد‬ ‫تا با صدایی سیاه بخواند‪.‬‬

‫شعر وح کایت‬

‫آيا منظور از اين تنازع دائم اين نيست كه طبيعت مي خواهد‬ ‫مرغوبترين موجودات را براى ادامه و ارتقاء نسل برگزيند ؟‬ ‫چارلز داروين‬

‫مال و شمع‬

‫اوحدالدین محمد ابن محمد‬ ‫( ابن اسحاق)‬

‫شـاعر و دانشـمند ایرانـی قـرن ششـم هجـری اسـت‪ .‬وی از بسـیاری از‬ ‫معلومـات متـداول زمـان خـود از قبیـل منطـق ‪ ،‬موسـیقی‪ ،‬ریاضـی و نجوم‬ ‫بهـره داشـت‪ .‬ابتـدا مداح سـلطان سـنجر بود و پـس از مرگ او و اسـتیالی‬ ‫تـرکان غـز بـر خراسـان بـه سـتایش امـرا و سـفرای بلاد مختلـف مشـغول‬ ‫شـد‪ ،‬ولـی در اواخـر عمـر زهـد پیشـه کـرد و از مالزمـت سلاطین کنـاره‬ ‫گرفـت‪ .‬در تاریـخ وفـات او بیـن مورخـان اختلاف اسـت ولی بـه احتمال‬ ‫قـوی حـدود سـال ‪ ۵۸۳‬هجـری قمـری در گذشـته اسـت‪.‬‬ ‫بیا ای جان بیا ای جان بیا فریاد رس ما را‬ ‫چو ما را یک نفس باشد نباشی یک نفس ما را‬ ‫ز عشقت گرچه با دردیم و در هجرانت اندر غم‬ ‫وز عشق تو نه بس باشد ز هجران تو بس ما را‬ ‫کم از یک دم زدن ما را اگر در دیده خواب آید‬ ‫غم عشقت بجنباند به گوش اندر جرس ما را‬ ‫لبت چون چشمه نوش است و ما اندر هوس مانده‬ ‫که بر وصل لبت یک روز باشد دسترس ما را‬ ‫به آب چشمه حیوان حیاتی انوری را ده‬ ‫که اندر آتش عشقت بکشتی زین هوس ما را‬ ‫***‬

‫کارم ز غمـت بـه جـان رسیدسـت‬ ‫فریـاد بـر آسـمان رسیدسـت‬ ‫نتـوان گلـه تـو کـرد اگرچـه‬ ‫از دل بـه سـر زبـان رسیدسـت‬ ‫در عشـق تـو بـر امیـد سـودی‬ ‫صـد بـار مـرا زیـان رسیدسـت‬ ‫هرجـا کـه رسـم برابـر مـن‬ ‫انـدوه تـو در میـان رسیدسـت‬ ‫ایـن آب ز فـرق برگذشـته اسـت‬ ‫وین کارد بر اسـتخوان رسیدست‬

‫‪11‬‬

‫***‬ ‫آرزوی روی تـو جانـم ببـرد‬ ‫کافریهـای تـو ایمانـم ببـرد‬ ‫از جهـان ایمـان و جانـی داشـتم‬ ‫عشـق تـو هـم ایـن و هـم آنـم ببـرد‬ ‫غمـزه ات از بیـخ وز بـارم بکنـد‬ ‫عشـوه ات از خـان و از مانـم ببـرد‬ ‫شـحنه عشـقت دلـم را چـون بخوانـد‬ ‫از حسـاب جعـل خـود جانـم ببـرد‬ ‫عقـل را گفتـم کـه پنهـان شـو بـرو‬ ‫کیـن همـه پیـدا و پنهانـم ببـرد‬ ‫گفـت اگر این بار دسـت از من بداشـت‬ ‫بـاز بـاز آمـد بـه دسـتانم ببـرد‬ ‫انـوری چنـد از شـکایت هـای عشـق‬ ‫کـو فلان بگذاشـت و بهمانـم ببـرد‬ ‫ایـن همـه بگـذار و می‌گـوی انـوری‬ ‫آرزوی روی تـو جانـم ببـرد‬

‫در نزديكـي ده ملا مـكان‬ ‫مرتفعـي بـود كـه شـبها بـاد مي‬ ‫آمـد و فـوق العـاده سـرد مـي‬ ‫شـد‪ .‬دوسـتان ملا گفتنـد‪« :‬مال‬ ‫اگـر بتوانـي يك شـب تـا صبح‬ ‫بـدون آنكـه از آتشـي اسـتفاده‬ ‫كنـي در آن تپـه بمانـي‪ ،‬ما يك‬ ‫سـور بـه تـو مـي دهيـم و گرنـه‬ ‫تـو بايـد يـك مهمانـي مفصـل بـه همـه مـا بدهـي‪».‬‬ ‫ملا قبـول كـرد‪ .‬شـب در آنجـا رفـت و تـا صبح بـه خود‬ ‫پيچيـد و سـرما را تحمـل كـرد و صبح كه آمـد گفت‪« :‬من‬ ‫برنـده شـدم و بايـد بـه من سـور دهيد‪».‬‬ ‫گفتند‪« :‬مال از هيچ آتشي استفاده نكردي؟»‬ ‫مال گفت‪« :‬نه‪ ،‬فقط در يكي از دهات اطراف يك پنجره‬ ‫روشن بود و معلوم بود شمعي در آنجا روشن است‪».‬‬ ‫دوسـتان گفتنـد‪« :‬همان آتـش تو را گرم كـرده و بنابراين‬ ‫شـرط را باختي و بايـد مهماني بدهي‪».‬‬ ‫مال قبول كرد و گفت‪« :‬فالن روز ناهار به منزل ما بياييد‪».‬‬ ‫دوسـتان يكـي يكـي آمدنـد‪ ،‬امـا نشـاني از ناهـار نبـود‪.‬‬ ‫گفتنـد‪« :‬ملا‪ ،‬انـگار نهـاري در كار نيسـت‪».‬‬ ‫مال گفت‪« :‬چرا ولي هنوز آماده نشده‪».‬‬ ‫دو سه ساعت ديگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود‪ .‬مال‬ ‫گفت‪« :‬آب هنوز جوش نيامده كه برنج را درونش بريزم‪».‬‬ ‫دوستان به آشپزخانه رفتند ببيننند چگونه آب به جوش‬ ‫نمي آيد‪ .‬ديدند مال يك ديگ بزرگ به طاق آويزان كرده‬ ‫دو متر پايين تر يك شمع كوچك زير ديگ نهاده‪.‬‬ ‫گفتنـد‪« :‬ملا ايـن شـمع كوچك نمـي توانـد از فاصله دو‬ ‫متـري ديـگ بـه اين بزرگـي را گـرم كند‪».‬‬ ‫ملا گقت‪« :‬چطـور از فاصله چند كيلومتري مي توانسـت‬ ‫مـرا روي تپه گرم كند؟ شـما بنشـينيد تا آب جـوش بيايد و‬ ‫غذا آماده شـود‪».‬‬ ‫با همان متري كه ديگران را اندازه گيري مي كنيد‬ ‫اندازه گيري مي شويد‪.‬‬

‫سهراب سپهری‬ ‫سـهراب سـپهری متولـد ‪ ۱۳۰۷‬در کاشـان‪ ،‬وی شـاعر‬ ‫و نقـاش ایرانـی بـود‪ .‬او از مهم‌تریـن شـاعران معاصـر‬ ‫ایـران اسـت و شـعرهایش بـه زبان‌هـای بسـیاری از جملـه‬ ‫انگلیسـی‪ ،‬فرانسـوی‪ ،‬اسـپانیایی و ایتالیایـی ترجمـه شـده‬ ‫اسـت‪ .‬سـهراب سـپهری در غـروب ‪ ۱‬اردیبهشـت سـال‬ ‫‪ ۱۳۵۹‬در بیمارسـتان پـارس تهـران به علت ابتلا به بیماری‬ ‫سـرطان خـون درگذشـت‪ .‬صحـن امامـزاده سـلطان‌علی‬ ‫روسـتای مشـهد اردهـال واقـع در اطـراف کاشـان میزبـان‬ ‫ابـدی سـهراب گردیـد‪.‬‬ ‫به سراغ من اگر می‌آیید‪،‬‬

‫پشت هیچستانم‪.‬‬

‫پشت هیچستان جایی است‪.‬‬

‫پشت هیچستان رگ‌های هوا‪ ،‬پر قاصدهایی است‬

‫که خبر می‌آرند‪ ،‬از گل واشده دورترین بوته خاک‪.‬‬ ‫روی شـن‌ها هـم‪ ،‬نقش‌هـای سـم اسـبان سـواران‬ ‫ظریفـی اسـت کـه صبح‬

‫به سر تپه معراج شقایق رفتند‪.‬‬

‫پشت هیچستان‪ ،‬چتر خواهش باز است‪:‬‬

‫تا نسیم عطشی در بن برگی بدود‪،‬‬

‫زنگ باران به صدا می‌آید‪.‬‬ ‫آدم این‌جا تنهاست‬

‫و در این تنهایی‪ ،‬سایه نارونی تا ابدیت جاری است‪.‬‬

‫به سراغ من اگر می‌آیید‪،‬‬

‫نرم و آهسته بیایید‪ ،‬مبادا که ترک بردارد‬

‫چینی نازک تنهایی من‪.‬‬

‫***‬

‫آژانس مسافرتی میراج هالیدی‬

‫اخذ ویزای دوبی و سنگاپور‬

‫کفش‌هايم كو‪،‬‬ ‫چه كسي بود صدا زد‪ :‬سهراب؟‬ ‫آشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ‪.‬‬ ‫مادرم در خواب است‪.‬‬ ‫و منوچهر و پروانه‪ ،‬و شايد همه مردم شهر‪.‬‬ ‫شب خرداد به آرامي يك مرثيه از روي سر ثانيه‌ها مي‌گذرد‬ ‫و نسيمي خنك از حاشيه سبز پتو خواب مرا مي‌روبد‪.‬‬ ‫بوي هجرت مي‌آيد‪:‬‬ ‫بالش من پر آواز پر چلچله‌هاست‪.‬‬ ‫صبح خواهد شد‪ ،‬و به اين كاسه آب‬ ‫آسمان هجرت خواهد كرد‪.‬‬ ‫بايد امشب بروم‪.‬‬ ‫من كه از بازترين پنجره با مردم اين ناحيه صحبت كردم‬ ‫حرفي از جنس زمان نشنيدم‪.‬‬ ‫هيچ چشمي‪ ،‬عاشقانه به زمين خيره نبود‪.‬‬ ‫كسي از ديدن يك باغچه مجذوب نشد‪.‬‬ ‫هيچ كسي زاغچه‌يي را سر يك مزرعه جدي نگرفت‪.‬‬ ‫بايد امشب بروم‪.‬‬ ‫بايد امشب چمداني را‬ ‫كه به اندازه پيراهن تنهايي من جا دارد‪ ،‬بردارم‬ ‫و به سمتي بروم‪ ،‬كه درختان حماسي پيداست‪،‬‬ ‫رو به آن وسعت بي‌واژه كه همواره مرا مي‌خواند‪.‬‬ ‫يك نفر باز صدا زد‪ :‬سهراب كفش‌هايم كو؟‬

‫‪03 21666566‬‬


‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی ‪ /‬سال چهارم‪ /‬شماره یکصد و سی و هفتم‬ ‫دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و نود و سه‬ ‫‪No.137 / November 3, 2014‬‬

‫سالمت‬

‫با گياهان افسردگي خود را درمان كنيم‬

‫بـراي درمـان انـواع افسـردگي‪ ،‬سـاليان درازي اسـت‬ ‫کـه از انـواع داروهـاي ضدافسـردگي شـيميايي اسـتفاده‬ ‫مي‌شـود ولـي چـون درمـان افسـردگي گاهي چنديـن ماه‬ ‫يـا چنديـن سـال طـول مي‌کشـد‪ ،‬مصرف‌کننـدگان ايـن‬ ‫داروهـا هميشـه از عـوارض جانبـي آن ناراضـي و نگـران‬ ‫هسـتند؛ بـه هميـن دليل‪ ،‬به‌تازگـي تحقيقات وسـيعي روي‬ ‫گياهـان دارويـي ضدافسـردگي و آرام‌بخـش صـورت‬ ‫گرفتـه و تعـدادي داروي گياهـي مؤثـر و داراي حداقـل‬ ‫اثـرات جانبـي بـه بازارهـاي جهانـي عرضـه شـده اسـت؛‬ ‫البتـه مصـرف ايـن گياهـان هـم بـدون عارضـه نيسـت و‬ ‫خوانـدن ايـن مطلـب نبايـد باعـث شـود داروهايـي را كـه‬ ‫پزشـك برايتـان تجويـز كـرده‪ ،‬بـه طـور ناگهانـي قطـع‬ ‫كنيـد امـا شـايد بـا مشـورت و تحت‌نظـر پزشـكتان بتوانيد‬ ‫كم‌كـم آنهـا را جايگزيـن داروهـاي شـيميايي كنيـد‪.‬‬ ‫سنبل الطيب‬ ‫يكـي از قديمي‌تريـن گياهـان دارويـي اسـت كـه در‬ ‫ايـران و جهـان از آن بـراي مصـارف گوناگـون دارويـي‪،‬‬ ‫غذايـي و بهداشـتي اسـتفاده مي‌شـود‪ .‬سـنبل الطيـب بـا‬ ‫داشـتن خاصيـت ضدتشـنج در رفـع ناراحتي‌هـاي عصبـي‬ ‫و كاهـش صـرع مفيـد اسـت‪ .‬دلهـره‪ ،‬تشـويش و نگرانـي‬ ‫را تـا حـد زيـادي از بيـن مي‌بـرد و جايگزين خوبـي براي‬ ‫قرص‌هـا و داروهـاي آرام‌بخـش اسـت‪.‬‬ ‫مقـدار ‪2‬تا‪ 4‬گـرم سـنبل‌‌الطيب را‪ -‬که قبال کوبيده شـده‬ ‫باشـد‪ -‬در يـک ليـوان آب جـوش ريختـه بـه مـدت نيـم‬ ‫سـاعت باقـي بگذاريـد تـا دم بکشـد سـپس آن را صـاف‬ ‫كـرده و روزي ‪ 3‬بـار‪ ،‬هـر بـار يـک فنجـان ميـل کنيـد‪.‬‬ ‫ايـن نوشـيدني معالـج تمـام حـاالت عصبي‪،‬سـرگيجه‪،‬‬ ‫ناآرامي‌هـاي عصبـي‪ ،‬ضدترس شـبانه اطفـال و آرام‌بخش‬ ‫بسـيار خوبـي بـراي كارهـاي فكـري زيـاد اسـت‪.‬‬ ‫زعفران‬ ‫مهم‌تريـن خاصيـت زعفـران‪ -‬كـه از قديـم مـورد توجه‬ ‫بـوده‪ -‬درمـان افسـردگي اسـت‪ .‬زعفـران بويـي قـوي و‬ ‫طعمـي‌ تلـخ دارد‪ ،‬باعـث تحريـك اعصـاب شـده‪ ،‬اثـر‬

‫مسـكن دارد و داراي خاصيت آرام‌بخشـي و خواب‌آوري‬ ‫اسـت و باالخـره اگـر مي‌خواهيـد هميشـه شـاد و خنـدان‬ ‫باشـيد‪ ،‬زعفـران بخوريـد‪.‬‬ ‫زعفـران را بايـد در شيشـه‌هاي دربسـته و دور از نـور‬ ‫نگهـداري كنيـد زيـرا عطـر و رنـگ خـود را در اثـر نـور‬ ‫از دسـت مي‌دهـد‪ .‬اسـانس زعفـران تبخيرشـدني اسـت و‬ ‫در صـورت نگهـداري نامناسـب به مرور زمان اسـانس آن‬ ‫تبخيـر‪ ،‬از اثـرات دارويـي و طعم و مزه آن كاسـته شـده و‬ ‫مرغوبيـت خـود را نيـز از دسـت مي‌دهـد‪.‬‬ ‫با توجه به اينكه مواد معطر گياه در حالت پودر شده‪،‬‬ ‫بسيار سريع‌تر از پودر نشده آن تبخير مي‌شود پس بهتر‬ ‫است زعفران را تا موقع مصرف پودر نكنيد يا در صورت‬ ‫پودر كردن‪ ،‬در ظرف دربسته نگهداري كنيد‪.‬‬ ‫از مضـرات زعفـران ايـن اسـت كـه روي سيسـتم توليـد‬ ‫مثـل اثـر دارد؛ بنابرايـن زنـان حاملـه بايـد از خـوردن زياد‬ ‫آن اجتنـاب كننـد‪ .‬در ضمـن خـوردن زيـاد زعفـران براي‬ ‫كليه‌هـا مضـر اسـت و اشـتها را نيـز كـم مي‌كنـد‪.‬‬ ‫علف چاي‬ ‫در حـال حاضـر‪ ،‬يکـي از بهتريـن داروهـاي گياهـي‬ ‫ضدافسـردگي‪ -‬کـه خاصيـت دارويـي و خـواص ارزنـده‬ ‫ديگـري نيـز دارد‪ -‬علـف چـاي اسـت‪ .‬علـف چـاي‬ ‫در درمـان افسـردگي‌هاي خفيـف عصبـي همچـون‬ ‫افسـردگي‌هاي دوران يائسـگي و درمـان خسـتگي‌هاي‬ ‫عصبـي مؤثـر اسـت‪ .‬خاصيـت ايـن گيـاه در درمـان‬ ‫افسـردگي بـه اثبـات رسـيده اسـت‪ .‬ايـن گيـاه را نيـز‬ ‫مي‌توانيـد بـه صـورت چـاي‪ ،‬دم‌كـرده نوش‌جـان كنيـد‪.‬‬

‫مدرسه بین المللی رئال‬

‫آن چه جهان به ما مى دهد و آن چه خوشبختى نام دارد‬ ‫بازيچه ى تقدير بيش نيست‪.‬‬ ‫الوات‬

‫‪12‬‬

‫آب درمانی و مصایب آن‬

‫دختـر جوانـی را به اورژانس آوردند؛ پرسـنل اورژانس‬ ‫‪ ۱۱۵‬عنـوان مـی کردنـد کـه بیمـار در محـل کار از روی‬ ‫صندلـی بـه زمین افتـاده و حرکات پرشـی در اندام هایش‬ ‫داشـته است‪.‬‬ ‫دختـر جـوان رژیـم غذایـی معمـول خـود را به پیشـنهاد‬ ‫یکـی از دوسـتانش تغییـر داده و بـرای کاهـش وزن و‬ ‫جلوگیـری از پیـری زودرس بـه رژیـم آب درمانـی رو‬ ‫آورده بـود‪ .‬ایـن رژیـم بـرای یک هفتـه ادامه داشـته و هر‬ ‫روز مقادیـر فراوانـی از آب قبـل از خـواب‪ ،‬قبـل از غذا و‬ ‫بعـد از خـواب مصـرف مـی کـرده اسـت‪.‬‬ ‫همچنیـن پـس از ورزش‪ ،‬آب از دسـت رفتـه ناشـی‬ ‫از تعریـق را بـا آب فـراوان جبـران مـی کـرد‪ .‬بـرای وی‬ ‫آزمایـش درخواسـت شـد؛ در آزمایـش بیمـار‪ ،‬کاهـش‬ ‫سـدیم خـون گـزارش شـد‪ .‬در نهایـت بـا درمـان مناسـب‬ ‫ترخیـص شـد‪ .‬سـوالی کـه اینجـا مطـرح مـی شـود ایـن‬ ‫اسـت؛ آیـا آب درمانـی عامـل ایـن حادثـه بـوده اسـت؟‬ ‫درون خـون‪ ،‬املاح متفاوتـی وجـود دارد کـه سـدیم‬ ‫و پتاسـیم از مهـم تریـن آنهـا محسـوب مـی شـود‪ .‬سـدیم‬ ‫یکـی از امالحـی اسـت کـه در خـون و درون سـلول های‬ ‫بـدن وجـود دارد و عامل برقـراری ارتبـاط الکتریکی بین‬ ‫خـون و بـدن اسـت‪ .‬زمانـی که به واسـطه گرما بـدن عرق‬ ‫مـی کنـد‪ ،‬علاوه بـر آب‪ ،‬نمک کـه به طور عمده سـدیم‬ ‫اسـت‪ ،‬از دسـت می رود‪.‬‬ ‫اگـر بـرای جبـران تعریـق بـه جـای آب و نمـک از آب‬ ‫بـه تنهایـی اسـتفاده شـود‪ ،‬سـدیم خـون پاییـن مـی آیـد‪.‬‬ ‫تعـدادی از افـراد‪ ،‬رژیـم آب درمانـی را بـرای کاهـش‬ ‫وزن‪ ،‬بهبـود قـوای ذهنـی و پاکسـازی بـدن از مـواد مضر‬ ‫شـروع مـی کننـد‪ .‬آب زمانـی کـه به میـزان زیـاد مصرف‬ ‫شـود‪ ،‬خـون را رقیـق مـی کنـد و سـدیم خـون و دیگـر‬ ‫املاح را کاهـش مـی دهـد‪.‬‬ ‫عالئـم‪ :‬سـدیم خـون معمـوال در محـدوده ‪ ۱۳۵‬تا ‪۱۴۵‬‬ ‫اسـت‪ .‬عالئـم ناشـی از کمبـود سـدیم بـه عـدد سـدیم در‬ ‫خـون‪ ،‬چنـدان مرتبط نیسـت‪ .‬سـرعت کاهش بسـیار مهم‬ ‫تـر اسـت و عمومـا هـر چـه سـرعت کاهش بیشـتر باشـد‪،‬‬ ‫امـکان بـروز عالئـم بیشـتر اسـت‪ .‬عالئـم شـامل تهـوع‪،‬‬

‫تخفیف ثبت نام تا ‪ 80‬در ‪100‬‬

‫اسـتفراغ‪ ،‬ضعـف‪ ،‬بـی اشـتهایی و گیجـی مـی شـود‪ .‬اگر‬ ‫سـدیم خـون ظـرف یک روز یـا کمتر به زیر ‪ ۱۲۰‬برسـد‪،‬‬ ‫عالئـم شـدید مثـل پرش عضالت‪ ،‬تشـنج و حتـی رفتن به‬ ‫حالـت حـال کما بـروز مـی کند‪.‬‬ ‫اثر این آب اضافی چیست؟‬ ‫زمانـی کـه سـدیم خـون کاهش مـی یابـد‪ ،‬در واقع آب‬ ‫زیـادی در خـون اسـت کـه مـی توانـد جـذب مغز شـود‪.‬‬ ‫افزایـش آب در مغـز باعـث ورم مغـز و بـروز عالئمـی‬ ‫چـون سـردرد‪ ،‬بیقـراری‪ ،‬گیجـی‪ ،‬تشـنج و حتـی افـت‬ ‫شـدید هوشـیاری تـا حـد کمـا مـی شـود‪.‬‬ ‫چه باید کرد؟‬ ‫هرگز اقدام به اجرای رژیم های غیرمعمول نکنید؛‬ ‫کاهش وزن با انجام رژیم غیرمعمول کار عاقالنه ای نیست‪.‬‬ ‫اگـر با فـردی روبه رو شـدید که آب فـراوان می خورد‬ ‫و عالئـم یـاد شـده در وی بـروز کـرد‪ ،‬هر چه سـریع تر او‬ ‫را به پزشـک برسـانید‪ .‬اگر بیمار هوشـیار اسـت و توانایی‬ ‫نوشـیدن دارد‪ ،‬بایـد از مایعاتـی کـه نمـک کافـی دارنـد‬ ‫(مثـل دوغ یـا محلـول ضد اسـهال) اسـتفاده کرد‪.‬‬ ‫افـرادی کـه در هـوای گـرم کار یـا ورزش مـی کننـد‬ ‫بایـد بـه جـای آب از محلول هایـی اسـتفاده کنند که آب‬ ‫و نمـک کافـی دارد‪ .‬یکـی از علـل گرفتگـی عضالت در‬ ‫ورزشـکاران همیـن کاهـش سـدیم خون اسـت‪.‬‬

‫‪03 90213601‬‬

‫‪03 78423228‬‬


‫افل و جدول‬

‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی ‪ /‬سال چهارم‪ /‬شماره یکصد و سی و هفتم‬ ‫دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و نود و سه‬ ‫‪No.137 / November 3, 2014‬‬

‫آن چه را كه آينده به شما تحويل خواهد داد‬ ‫بسته به آنست كه شما امروز چه سرنوشتى را براى‬ ‫كاندز‬ ‫فرداى خود ذخيره كرده ايد‪.‬‬

‫‪13‬‬

‫فال هفته‬ ‫ایـن هفتـه کارهایتـان کمـی روال‬ ‫فروردین‬ ‫عـادی خـود را از دسـت مـی دهـد‬ ‫و همیـن موضـوع قـدری موجـب‬ ‫سـردرگمی شـما خواهـد شـد امـا‬ ‫نگـران نباشـید‪ ،‬سـعی کنیـد زمان و‬ ‫برنامـه هـای را بـه درسـتی مدیریت‬ ‫کنیـد تـا اوضـاع بـه روال عـادی‬ ‫برگـردد‪ .‬همچنیـن بهتـر اسـت اطرافیـان را از مشـکل پیـش‬ ‫آمـده آگاه نکنیـد و خودتـان راه حـل پیـدا کنیـد‪.‬‬

‫روزگار خوبــی ســپری مــی کنیــد‬ ‫تیر‬ ‫امــا افــکار منفــی همچنــان شــما را‬ ‫درگیــر خــود مــی کنــد بهتــر اســت‬ ‫منتظــر نشــوید تــا ایــن افــکاری از‬ ‫ذهــن تــان بیــرون برونــد‪ .‬خودتــان‬ ‫دســت بــه کار ویــد و ایــن خیالهــا را‬ ‫از فکرتــان دور کنیــد‪ .‬مطمئــن باشــید آینــده وقتــی خــوب‬ ‫رقــم خواهــد خــورد کــه امــروز را بخوبــی ســپری کنیــد‪.‬‬

‫زمـان آن رسـیده اسـت کـه‬ ‫مهر‬ ‫اختالفـات را کنـار بگذاریـد و بـه‬ ‫دیـدن آشـنایان و اقـوام برویـد‪.‬‬ ‫فرامـوش نکنیـد کـه غـرور صفـت‬ ‫شـیطانی اسـت؛ پـس الزم اسـت از‬ ‫آن فاصلـه بگیریـد تـا بتوانید آرامش‬ ‫را در زندگـی خـود تجربـه کنیـد‪ .‬از‬ ‫یـاد نبریـد دوسـتان قدیمی سـرمایه هـای ارزشـمند زندگی‬ ‫مـا هسـتند‪.‬‬

‫ایــن روزهــا قــدری حســاس تــر از‬ ‫اردیبهشت‬ ‫گذشــته شــده ایــد‪ .‬شــاید دلیــل ایــن‬ ‫اتفــاق آن اســت کــه کمــی از حــال‬ ‫و هــوای فضــای خانــواده فاصلــه‬ ‫گرفتــه ایــد‪ .‬اجــازه ندهیــد ایــن‬ ‫فاصلــه طوالنــی شــود‪ .‬بــه ســراغ‬ ‫خانــواده برویــد و پــس از آرامــش روحــی ‪ ،‬بــه کارهــای‬ ‫اداری خــود هــم ســر و ســامانی بدهیــد‪.‬‬

‫مشـکالت همیشـه و همـه وقـت‬ ‫مرداد‬ ‫وجـود دارنـد امـا هـر بـار بـه یـک‬ ‫شـکل وارد زندگـی مـا مـی شـوند‪.‬‬ ‫قـدرت و اعتمـاد بـه نفـس شماسـت‬ ‫کـه موجـب مـی شـود مشـکالت‬ ‫برشـما غلبـه کنـد یـا برعکـس شـما‬ ‫آنهـا را از زندگـی خـود برانیـد‪.‬‬ ‫فرامـوش نکنیـد خداونـد همیشـه همـراه شماسـت وبهترین‬ ‫را بـرای شـما مـی خواهـد‪ .‬حاال شـما بایـد تصمیـم بگیرید‬ ‫بـه سـوی بهتریـن هـا برویـد و یـا تسـلیم مشـکالت شـوید‪.‬‬

‫تجربــه مناســبی از زندگــی داریــد‬ ‫آبان‬ ‫کــه مــی توانــد راه را بــرای جــوان‬ ‫تــر هــا نیــز روشــن کنــد‪ .‬پــس‬ ‫خــوب اســت ایــن تجربیــات را‬ ‫در اختیارشــان قــرار دهیــد‪ .‬منتظــر‬ ‫خبــری هســتید؛ نگــران نباشــید‬ ‫بــزودی خبــر خوشــی بــه شــما مــی رســد‪ .‬دیــدار پــدر و‬ ‫مــادر را بــه تعویــق نیندازیــد‪.‬‬

‫فرصـت هـای خـوب تکـرار نمـی‬ ‫دی‬ ‫شـوند‪ .‬گاهـی تنها چند بـار در طول‬ ‫زندگی به سـراغ شـما مـی آید‪ .‬پس‬ ‫بـه ایـن دو دلـی و نگرانـی طوالنـی‬ ‫پایـان دهیـد و تصمیم نهایـی خود را‬ ‫بگیریـد تـا بـه امیـد خداونـد بتوانیـد‬ ‫از ایـن موقعیـت بیشـترین اسـتفاده را‬ ‫ببریـد‪ .‬گفـت و گـو با همسـرتان می تواند نقـش موثری در‬ ‫آرامش بیشـتر شـما داشـته باشـد‪.‬‬

‫نگذاریــد زندگــی تــان یکنواخــت‬ ‫بهمن‬ ‫شــود بــرای روزهــای تــان برنامــه‬ ‫داشــته باشــید‪ .‬یــک فعالیــت هنــری‬ ‫مــی توانــد کمــک بزرگــی بــه شــما‬ ‫بکنــد‪ .‬گاهــی فقــط قــدم زدن در‬ ‫فضــای پاییــزی در یــک خیابــان‬ ‫یــا یــک پــارک مــی توانــد بــرای روحیــه شــما بســیار‬ ‫خــوب باشــد‪ .‬حتمــا زمانــی را بــرای چنیــن کارهایــی‬ ‫اختصــاص دهیــد‪.‬‬

‫مدتـی اسـت کـه موضوعـی فکـر‬ ‫خرداد‬ ‫شـما را مشـغول کـرده‪ ،‬فرامـوش‬ ‫نکنیـد ایـن اتفـاق هـا را نبایـد جدی‬ ‫گرفـت و گاهـی اوقـات بهترین کار‬ ‫ایـن اسـت کـه بـه آرامـی از کنـار‬ ‫آنهـا بگذریـد‪ .‬پیشـنهاد میکنیـم از‬ ‫تفریـح و اختصـاص وقـت هایـی‬ ‫هـر چنـد کوتـاه به خودتـان غافل نشـوید و حتمـا آن را در‬ ‫برنامـه روزانـه خـود بگنجانیـد‪.‬‬

‫زندگـی شـما روال عـادی دارد‬ ‫شهریور‬ ‫بـه حـدی کـه گاهـی از ایـن‬ ‫روزمرگـی خسـته مـی شـوید‪.‬‬ ‫نشسـتن و فکـر کـردن و خیـال‬ ‫کـردن چـاره کار نیسـت؛ بهتـر‬ ‫اسـت تغییـری در برنامـه روزانـه‬ ‫خـود ایجـاد کنیـد‪ .‬بـد نیسـت کـه‬ ‫سـراغ خاطـرات قدیمـی برویـد‪ .‬بـا ایـن کار لحظـات‬ ‫شـیرین و دلچسـبی را تجربـه خواهیـد کـرد‪ .‬از محلـه‬ ‫قدیمی تان شروع کنید‪.‬‬

‫برنامــه خاصــی در ذهــن داریــد‬ ‫آذر‬ ‫اگــر بــا دقــت عمــل کنیــد موفــق‬ ‫مــی شــوید‪ .‬طــی چنــد هفتــه آینــده‬ ‫بــه یکــی از رویاهــای قدیمــی خــود‬ ‫خواهیــد رســید‪ .‬از ایــن بابــت شــاکر‬ ‫خداونــد باشــید‪ .‬ســعی کنیــد بدبینــی‬ ‫را از خــود دور کنیــد؛ بــا ایــن کار گامهــای موفقیــت را‬ ‫ســریع تــر برخواهیــد داشــت‪.‬‬

‫گذشــته را از یــاد ببریــد‪ .‬اگــر همین‬ ‫اسفند‬ ‫امــروز مــی توانیــد در زندگــی خــود‬ ‫تغییــری ایجــاد کنیــد ‪ ،‬نــکات منفــی‬ ‫را از ذهــن تــان بیــرون بریزیــد و‬ ‫بــرای داشــتن یــک آینــده خــوب‬ ‫دســت بــه کار شــوید‪ .‬بــرای رســیدن‬ ‫بــه خواســته هــای خــود بایــد تــاش کنیــد و ناامیــد نشــوید‪.‬‬ ‫بدانیــد زندگــی بــه شــما لبخنــد خواهــد زد‪.‬‬

‫عمودی ‪:‬‬

‫افقی ‪‌:‬‬ ‫‪ -1‬جام معروف ‪ /‬يارى دهنده ‪ /‬بينى‪ ،‬دماغ‬ ‫‪ -۲‬تقليد كردن حركات ‪ /‬سستى‪ ،‬ضعف ‪ /‬شاه شكارچى گور‬ ‫‪ -۳‬فلز رسانا ‪ /‬واحد پول در قديم ‪ /‬ستاره‪ ،‬كوكب ‪ /‬زمينه‪ ،‬موضوع‬ ‫‪ -۴‬سماق ‪ /‬روز نيست ‪ /‬كميابى ‪ /‬شيار لوله تفنگ‬ ‫‪ -۵‬سياره ناهيد ‪ /‬تهيه كردن ‪ /‬ماشين جنگى‬ ‫‪ -۶‬پيرامـون ‪ /‬جـواب مثبـت ‪ /‬نويسـنده و فيلسـوف فرانسـوى‬ ‫خالـق هسـتى ونيسـتى‬ ‫‪ -۷‬پيـچ و خم ‪ /‬سـود حـرام‪ /‬پاداش ‪ -۸‬بندگى ‪ /‬سـادات ‪ /‬چراغ‬ ‫آسـمان ‪ /‬پايه‬ ‫‪ -۹‬بهشت ‪ /‬آموختنى مدرسه ‪ /‬بانو‬ ‫‪ -۱۰‬اصطالحى در نمايش ‪ /‬جايز ‪ /‬دورى جستن‬ ‫‪ -۱۱‬خيمه مردم صحرانشين ‪ /‬سود‪ ،‬استفاده ‪ /‬سرپيچى كردن‬ ‫‪ -۱۲‬بسته نيست ‪ /‬نژاد آلمانى‪ /‬طمع ‪ /‬پاسخ هوى‬ ‫‪ -۱۳‬خـاك سـرخ ‪ /‬راه راسـت يافتـه ‪ /‬پنهـان شـدن بـراى شـكار‬ ‫‪ /‬پـول ژاپن‬ ‫‪ -۱۴‬برترى ‪ /‬طاقت و توان ‪ /‬اشاره به نزديك‬ ‫‪ -۱۵‬شهر زيارتى ‪ /‬از شهرهاى آلمان ‪ /‬نت موسيقى‪.‬‬

‫‪1‬‬

‫‪1‬‬

‫‪2‬‬

‫‪3‬‬

‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬

‫‪5 4‬‬

‫‪6‬‬

‫‪7‬‬

‫‪8‬‬

‫‪ -1‬پى در پى ‪ /‬بزرگ‬ ‫‪ -۲‬بازجوئى ‪ /‬هوشيارى‬ ‫‪ -۳‬نيا ‪ /‬اريب ‪ /‬باال‪ ،‬بلندى ‪ /‬برادر پدر‬ ‫‪ -۴‬قوم اوليه ايران ‪ /‬پسوند شباهت ‪ /‬بزرگان قوم ‪ /‬انبار غله‬ ‫‪ -۵‬باران اندك ‪ /‬از شهرهاى اصفهان ‪ /‬شبنم‬ ‫‪ -۶‬بخشش ‪ /‬آغاز ‪ /‬نام پسرانه‬ ‫‪ -۷‬كار دشوار‪ ،‬امر عظيم ‪ /‬كدو ‪ /‬برتر‪ ،‬برگزيده‬ ‫‪ -۸‬آرامـش را شـولوخوف نوشـته ‪ /‬نـى سسـت و باريـك ‪/‬‬ ‫پايتخـت اتريـش‪ /‬تنهـا‬ ‫‪ -۹‬كم كم پيش رفتن ‪ /‬عدل و انصاف ‪ /‬نارس‬ ‫‪ -۱۰‬فرخنده‪ /‬خجسته ‪ /‬فرمان ‪ /‬رشت‬ ‫‪ -۱۱‬آشكار شدن ‪ /‬اداره كردن مملكت ‪ /‬زيستن‬ ‫‪ -۱۲‬نظرات ‪ /‬جديد ‪ /‬الفباى موسيقى‪ /‬مردم‬ ‫‪ -۱۳‬ضمير جمع ‪ /‬سنگ سخت‪ /‬صحبت مكاتبه اى ‪ /‬پهلوان‬ ‫‪ -۱۴‬وقار‪ ،‬سنگينى ‪ /‬از توابع استان خراسان‬ ‫‪ -۱۵‬انكار كننده ‪ /‬ماهى كوچك دريائى‪.‬‬

‫‪15 14 13 12 11 10 9‬‬

‫ســودوکو‪ ،‬مخفــف یــک عبــارت ژاپنــی بــه‬ ‫معنــی «ارقــام بایــد تنهــا باشــند» اســت‪.‬‬ ‫در این جدول چند عدد به طور پیش فرض‬ ‫قرار داه شده که باید باقی اعداد را با رعایت‬ ‫سه قانون زیر یافت‪:‬‬ ‫اول‪ :‬در هر سطر جدول اعداد ‪ ۱‬الی ‪ ۹‬بدون‬ ‫تکرار قرار گیرد‪.‬‬ ‫دوم‪ :‬در هر ستون جدول اعداد ‪ ۱‬الی ‪ ۹‬بدون‬ ‫تکرار قرار گیرد‪.‬‬ ‫سوم‪ :‬در هر ناحیه ‪ ۳x۳‬جدول اعداد ‪ ۱‬الی ‪۹‬‬ ‫بدون تکرار قرار گیرد‪.‬‬

‫ايـن دو تصويـر بـه ظاهر شـبيه هم هسـتند‬ ‫ولـي اگـر دقت كنـي به آن نـگاه كني ‪10‬‬ ‫تفـاوت دارنـد ‪ .‬آنهـا را پيدا كن‪.‬‬

‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬

‫‪9‬‬

‫‪10‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪14‬‬ ‫‪15‬‬

‫گاتو تراول‬

‫برگزار کننده تورهای جنوب شرق آسیا‬

‫‪0321661058‬‬


‫نیازمندیها‬

‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی ‪ /‬سال چهارم‪ /‬شماره یکصد و سی و هفتم‬ ‫دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و نود و سه‬ ‫‪No.137 / November 3, 2014‬‬

‫آن چه كه صادقانه باور دارى‪ ،‬نادرست نخواهد بود‪.‬‬ ‫دى اچ الرنس‬

‫‪14‬‬

‫جهت درج آگهی در نیازمندیهای رایگان هفته نامه آراد‪ ،‬لطفا صفحه فیسبوک ‪ ARAD FARSI‬را الیک و آگهی خود را پیام بزنید‪.‬‬ ‫(لطفاجهت نیازمندیهای رایگان آراد از تماس با دفتر نشریه یا ارسال نامه الکترونیک خودداری فرمایید‪).‬‬ ‫به تعدادی نیروی پر کار برای‬ ‫بازاریابی آنالین لباسهای برند در‬ ‫ایران نیازمندیم‬

‫اجاره منزل‬

‫تلفن‪01127632515 :‬‬

‫استودیو فالت فول فرنیش‬ ‫‪Regalia condo‬‬ ‫‪rm1800‬‬

‫به یک حسابدار‬ ‫مسلط به زبان انگلیسی‪،‬‬ ‫حسابداری رستوران‬

‫تلفن‪0179001258 :‬‬

‫و نرم افزار ‪Quickbook‬‬

‫محل تبلیغ رایگان شما‬

‫تلفن‪۰۱۶۳۴۷۱۸۷۰ :‬‬

‫تلفن‪01112248386 :‬‬

‫محل تبلیغ رایگان شما‬

‫تلفن‪0177547922 :‬‬

‫تمام وقت (تا ‪ 2600‬رینگیت)‬

‫‪www.mediaxprint.biz‬‬

‫تلفن‪0104280879 :‬‬

‫تلفن‪0147181917 :‬‬

‫آرایشگاه گیسو‬ ‫کلیه خدمات آرایشی و پیرایشی‬

‫تلفن‪0173304446 :‬‬

‫تلفن‪01139397672 :‬‬

‫بازاریاب با سابقه خانم‬

‫كاشت ناخن تيدا‬

‫مسلط به انگلیسی‬

‫بصورت تمام وقت و پاره وقت‬ ‫تلفن‪0176177672 :‬‬

‫به يك آرايشگر مرد جهت كار در‬ ‫سالن آرايش كيانا با مشترى نيازمنديم‬ ‫تلفن‪011-27656300 :‬‬

‫‪03-42668500‬‬

‫ﻧﻴ‬ ‫ﺎﺯ ﺑﻪ‬

‫ﺼﺎ‬ ‫ﺻ‬ ‫ﻰ‬

‫طراحی گرافیک و وب سایت‬

‫رستوران ایرانی نیازمندیم‬

‫جهـت دلیـوری غـذا نیازمندیم‬

‫ﺍﻳﻨﺘﺮ‬

‫ﻧﺖ‬

‫ﺷﻤﺎﺭ‬ ‫ﺗﻬ ﻩ ﺗ ﻔﻠ‬ ‫ﺷﻴﺮ ﺮﺍﻥ‪ ،‬ﺍﻦ ﺑﺎ ﻛﺪ ﺩ ﻬﺮﺍ‬ ‫ﺍﺯ ‪ ،‬ﻣ ﺻﻔﻬﺎ ﺍﺧﻠ ﻥ‬ ‫ﺸﻬﺪ ﻥ ﻰ‪:‬‬

‫ﺩﺭ ﺗ‬

‫توسط بانوی ایرانی‬

‫تلفن‪0173443530 :‬‬ ‫طراحي وب سايت تخصصي‬ ‫طراحی و گرافیک کامپیوتری‬ ‫تعميرات تخصصي لپ تاپ‬

‫معماری‬

‫مشاور خانواده‬ ‫با تعیین وقت قبلی‬ ‫تلفن‪0192498820 :‬‬

‫آموزش‬

‫جعفری ‪0123592080‬‬

‫اوستا کار در قسمت تعمیرات‬

‫به یک آشپز‪ ،‬جهت کار در‬

‫بـه یـک نفر آشـنا بـه موتور سـواری‌‬

‫ﺘ‬

‫جهت کار پاره وقت نیازمندیم‬

‫نیمه وقت (تا ‪ 1800‬رینگیت)‬

‫تور لیدر و راننده برای جابجایی‬ ‫مسافر در مالزی‬ ‫لطفا رزومه با شماره تماس خود را به‬ ‫نشانی زیر بفرستید‬ ‫‪tourbavan @gmail.com‬‬

‫ﺷﻤﺎ‬ ‫ﺭ‬ ‫ﻩ‬ ‫ﺍﺧ‬

‫انجام كليه خدمات آرايشى‬ ‫و بهداشتى در سالن كيانا واقع در‬ ‫امپنگ پوينت‬ ‫‪01127656300- 03 42668500‬‬

‫انواع ترشیجات و شور‬

‫دکتر زینب صالحی‬

‫با حقوق ثابت و کمیسیون‬

‫استخدام‬

‫ﻥ‬

‫تلفن‪0173674101 :‬‬

‫در منطقه سایبرجایا‪.‬فارابی‬

‫جهت فروشگاه آرایشی‬

‫فروش فوری به علت مهاجرت‬ ‫واگذاری کارگاه مکانیکی با تمامی ابزار‬ ‫و تجهیزات همراه با کمپانی فعال به‬ ‫باالترین قیمت پیشنهادی‬ ‫تلفن‪0142373203 - 0147171664 :‬‬

‫ﺑﺪﻭ‬

‫خدمات‬

‫وسایل منزل‬ ‫احمدی‬ ‫تلفن‪01112364183 :‬‬

‫انجام خدمات فنی ایرانبان‬

‫تعدادی فروشنده خانم‬

‫فروش‬

‫تغییر دکور و بسته بندی‬

‫انجام پروژه های دانشجوی‬

‫بناییمنزل(کاشیکاری‪,‬سیمانکاریو‪)...‬‬ ‫استا نعمت‬ ‫تلفن‪01112364183 :‬‬

‫كاشت ناخن‪ ،‬ترميم‬ ‫و آموزش كاشت‬ ‫منطقه دامنسرا‬

‫تلفن‪٠١١٢٣٨٦٩٣٨٧ :‬‬

‫انجام کلیه امورآرایشی و پیرایشی‬ ‫در منزل باموادکامال گیاهی‬ ‫در منطقه دامنسرا‬ ‫تلفن‪0126034323 :‬‬

‫اپیالسیون هلیا‬

‫تدریس زیست شناسی و ژنتیک‬ ‫انجام پروژه های مشترک در‬ ‫شاخه ژنتیک انسانی ‪ -‬سرطانی‬

‫تلفن‪0123051955:‬‬

‫آموزش قدم به قدم‬

‫زبــان آلماني با متد كوته‬ ‫از مبتدي تا بيشــرفته‬ ‫تلفن‪٠١٧٣٥٨٥٥١٩ :‬‬

‫تدریس خصوصی‬

‫پیانو‪ ،‬ارگ‪ ،‬ملودیکا‪،‬‬ ‫آکوردیون‪ ،‬فلوت ریکوردر‬ ‫تلفن‪01114240642 :‬‬

‫تدریس خصوصی‬

‫زبان انگلیسی و ریاضی‬ ‫توسط دبیر مجرب‬

‫انواع خدمات كاشت ناخن‬

‫محدوده ی کواالالمپور و امپنگ‬

‫تلفن‪01123233035 :‬‬

‫تلفن ‪0146257323 :‬‬

‫تلفن‪01117820704 :‬‬

‫چاپ ‪ -‬تابلو ‪ -‬هدایای تبلیغاتی‬

‫نصب‪ ،‬سرویس و تعمیرات تخصصی انواع‬ ‫لوازم خانگی‬

‫تلفن‪03-21684211 :‬‬

‫تلفن‪0102918485 :‬‬

‫تدریس خصوصی کلیه پایه های دبستانی‬ ‫اصالح مشگل چند زبانی کودکان‬ ‫نگهداری کودک در منزل‬ ‫تلفن‪0173384842 :‬‬

‫‪www.mediaxprint.biz‬‬

‫‪TakTel‬‬

‫‪Make It Unique‬‬

‫ﻗﺎﺑﻞ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺟﺎﻯ ﺩﻧﻴﺎ!!‬

‫‪Mobile : 014 711 2423‬‬ ‫‪Office : 03 27 8848 87‬‬ ‫‪www.TakTelTelecom.com‬‬ ‫‪Sales@TakTelTelecom.com‬‬

‫تدریس خصوصی دف و تمبک‬ ‫با ‪ 10‬سال سابقه تدریس‬ ‫و ‪ 15‬سال سابقه هنری‬ ‫تلفن‪0176465015 :‬‬

‫آموزش زبان انگلیسی‬

‫‌ با تمرکز بر اصطالحات روزمره‬ ‫توسط دانشجوی دکترای آموزش زبان‬ ‫تلفن‪0126802734 :‬‬

‫آموزش طراحي و نقاشي‬ ‫با تجربه ‪ 20‬سال سابقه تدريس‬ ‫تلفن‪ 0176249640 :‬خانم داداشي‬

‫آموزش آشپزی و شیرینی پزی‬ ‫یکشنبه ها ساعت ‪ 10‬صبح‬ ‫جلسه ای ‪ 25‬رینگیت‬ ‫تلفن‪0173599115 :‬‬

‫آموزش مکالمه انگلیسی‬ ‫روزمره‪ ،‬دانشجویان و دانش آموزان‬ ‫تلفن‪0176567990 :‬‬

‫آموزش ساز‬

‫به همراه شعر های ایرانی‬ ‫از ‪ 5‬سال به باال‬ ‫تلفن‪0172541370 :‬‬

‫تدریـس تقویتی و تفهیمی‬ ‫فیزیک و شـیمی مدارس ایرانی‬ ‫و ریاضی مدارس اینترنشـنال‬ ‫مهندس پوریان‬ ‫تلفن‪0122933746 :‬‬

‫تدریس زبان فرانسه‬

‫توسط مدرس ‪ ،‬مدارس بین المللی‬ ‫تلفن‪٠١٠٢٤٧٤٧٤٨ :‬‬


‫هفته نامه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی ‪ /‬سال چهارم‪ /‬شماره یکصد و سی و هفتم‬ ‫دوازدهم آبان ماه هزار و سیصد و نود و سه‬ ‫‪No.137 / November 3, 2014‬‬

‫عجیب‌ترین لباس‌های‬ ‫‪ ۱۰۰‬سال آینده‬

‫گوانگون‬

‫برندهایی که شاید ندانید مالزیایی هستند‬

‫در مالـزی برندهـای سرشـناس بین‌المللـی زیـادی‬ ‫حضـور دارنـد و در میـان ایـن برندهـای سرشـناس برخی‬ ‫نیـز مالزیایـی هسـتند و ممکـن اسـت مـا اطالعـی از ایـن‬ ‫موضـوع نداشـته باشـیم‪.‬‬ ‫توریسـت مالـزی‪ :‬مواجهـه بـا خیـل عظیـم برندهـا معتبر‬ ‫در مالـزی باعـث شـده اسـت تـا برخـی از مـا ندانیـم کـه‬ ‫ایـن برندهـا در واقع برای کدام کشـورها هسـتند و در این‬ ‫میـان برخـی از برندهـای مالزیایـی نیز بـه عنـوان برندهای‬ ‫معتبـر خارجـی شـناخته می‌شـوند‪.‬‬ ‫در ایـن مطلـب برخـی از ایـن برندهـای مالزیایـی کـه‬ ‫شـاید ندانیـد مالزیایـی هسـتند را معرفـی می‌کنیـم‪.‬‬ ‫کافه سانفرانسیسکو‬

‫کار‌شناســان اعتقــاد دارنــد افــراد بــا توجــه بــه‬ ‫پیشــرفت‌های تکنولــوژی درآینــده زندگــی بســیار‬ ‫متفاوتــی بــه نســبت زندگــی امــروز خواهنــد داشــت‪.‬‬ ‫کار‌شناســان اعتقــاد دارنــد در آینــده افــراد بــا اســتفاده‬ ‫از پرینترهــای ‪ ۳‬بعــدی هــر روز لباس‌هایــی جدیــد بــرای‬ ‫خــود پرینــت گرفتــه و می‌پوشــند‪.‬‬ ‫گفتنـی اسـت‪ ،‬همیـن طـور پرینترهـای ‪ ۳‬بعـدی بـه منابـع‬ ‫تامیـن کننـده مـواد اولیـه بـرای تولیـد انـواع محصـوالت‬ ‫ماننـد لـوازم خانگـی‪ ،‬غـذا و حتـی داروهـای بیماری‌هـا‬ ‫متصـل می‌شـوند و افـراد می‌تواننـد مـواد مـورد نیـاز خـود‬ ‫را بـه سـرعت پرینـت کـرده و مـورد اسـتفاده قـرار دهنـد‪.‬‬ ‫کار‌شناســان اعتقــاد دارنــد‪ ،‬نســل آینــده البســه دارای‬ ‫سیســتم‌های کنتــرل درجــه حــرارت بــدن اســت و‬ ‫می‌توانــد مطابــق بــا خواســته فــرد تغییــر رنــگ داده و‬ ‫گــرم و ســرد شــود‪.‬‬ ‫کار‌شناســان اعتقــاد دارنــد در ســال ‪ ۲۰۲۵‬لباس‌هــای‬ ‫هوشــمند راهــی بازار‌هــا خواهنــد شــد‪.‬‬

‫آن چه ما به نام مرگ مى خوانيم يك زندگى است كه هنوز‬ ‫نتوانسته ايم چگونگى آن را بفهميم‪.‬‬ ‫موريس مترلينگ‬

‫منهتن فیش مارکت‬ ‫(‪)Manhattan Fish Market‬‬

‫بافوری (‪)Bufori‬‬ ‫کافـه سانفرانسیسـکو در سـال ‪ 1997‬توسـط داتـوک‬ ‫عبدالرحیـم زیـن آغـاز بـه کار کـرد و در حـال حاضـر‬ ‫بیـش از ‪ 27‬شـعبه در سراسـر مالـزی دارد‪.‬‬

‫هات داگ ‪1901‬‬ ‫نام این رسـتوران نیز آدم را یاد هات داگ فروشـی‌های‬ ‫دهـه ‪ 90‬میلادی در آمریـکا می‌اندازد امـا این هات داگ‬ ‫فروشـی زنجیـره‌ای در سـال ‪ 1997‬توسـط دو مالزیایـی‬ ‫خوش ذوق تاسـیس شـده اسـت‪.‬‬

‫شیرها و خرس‌ها در ژاپن‬ ‫لباس طراحی می‌کنند!‬

‫وجـود نـام منهتـن در نام این رسـتوران زنجیـره‌ای باعث‬ ‫شـده اسـت تـا خیلی‌هـا ایـن بنـدن را مالزیـای نداننـد امـا‬ ‫ایـن رسـتوران مالزیایـی بـوده و در فعالیت‌هایـش از برنـد‬ ‫مشـابه آمریکایـی الهـام گرفته شـده اسـت‪.‬‬ ‫بریتیش ایندیا‬ ‫دیـدن نـام ایـن برند هیچ شـکی برجـای نمی‌گـذارد که‬ ‫تعلقـی بـه مالـزی نـدارد اما اینطـور نیسـت و در واقـع این‬ ‫برنـد توسـط یـک خانم مالزیایی تاسـیس شـده اسـت‪.‬‬

‫بونیا (‪)Bonia‬‬ ‫شـاید بسـیاری از مـا تصـور کنیـم کـه بونیـا برنـدی‬ ‫ایتالیایـی اسـت امـا ایـن برنـد در سـال ‪ 1974‬توسـط‬ ‫گروهـی از مدیـران مالزیایـی تاسـیس شـده اسـت‪.‬‬

‫‪15‬‬

‫بـرای مـا کـه خودروهـای مالزیـای را در پروتـون و‬ ‫پـرودوا خالصـه می‌کنیـم‪ ،‬دیـدن خودروهـای لوکـس و‬ ‫مـدرن تولیدی یک شـرکت مالزیایـی اندکی دور از ذهن‬ ‫بـه نظـر می‌رسـد و با دیـدن خودروهـای تولیدی شـرکت‬ ‫بافـوری بـا خـود می‌گویـم که بدون شـک ایـن خودروها‬ ‫متعلـق بـه یک شـرکت اروپایـی یـا آمریکایی هسـتند‪ .‬اما‬ ‫بافـوری برنـدی مالزیایی اسـت‪.‬‬

‫بــاغ وحشــی در ژاپــن بــرای جــذب ســرمایه اقــدام‬ ‫بــه فــروش شــلوارهای جیــن کــرده اســت کــه توســط‬ ‫خرس‌هــا و شــیرها طراحــی شــده‌اند‪.‬‬ ‫طراحــان بــزرگ شــناخته شــده کــه نــام آنهــا بــر روی‬ ‫محصوالتشــان وجــود دارد بــرای همــه شــناخته شــده‌اند‬ ‫امــا بــه تازگــی بــاغ وحــش شــهر هیتاچــی در ژاپــن بــرای‬ ‫جــذب گردشــگران و ســرمایه از حیوانــات بــاغ وحــش بــه‬ ‫عنــوان طــراح لبــاس اســتفاده کــرده اســت‪.‬‬ ‫ایــن بــاغ وحــش بســته‌های شــلوار جیــن را در قفــس‬ ‫خرس‌هــا و شــیرها می‌گــذارد تــا آنهــا بــا چنــگ و دنــدان‬ ‫شــلوارها را پــاره کننــد‪.‬‬ ‫در واقــع ایــن ایــده توســط شــخصی بــه نــام‬ ‫«مینئکــوکالب» یکــی از اعضــای انجمــن دوســتداران‬ ‫حیوانــات در ژاپــن بــه منظــور جمــع آوری پــول و کمــک‬ ‫بــه فعالیت‌هــای بــاغ وحــش مطــرح شــده اســت‪.‬‬



Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.