نسخه کامل نشریه فرهنگ BC شماره 338 - ونکوور - کانادا - 13 مه 2016

Page 1

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P.‬‬

‫جمعه ‪ 24‬ارديبهشت ‪ -1395‬شماره ‪ ،338‬سال چهاردهم‬

‫مرکز لیزر الیمالیت برای مشاوره رایگان و تست دستگاه با ما متاس بگیرید‬

‫‪Friday, May 13, 2016, No. 338, Vol. 14‬‬


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 2‬‬

‫اعتراض شهروندان خمين‬ ‫به تخريب سنگ‌نگار‌ه‌های باستانی تيمره‬

‫شهروندان و فعاالن میراث فرهنگی خمین با تشکیل زنجیره انسانی نسبت به تخریب‬ ‫سنگ‌ نگاره‌های منطقه باستانی تیمره اعتراض کردند‪ .‬فعالیت‌های معدنی این منطقه‬ ‫باستانی را با خطر تخریب جدی روبرو کرده است‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری مهر‪ ،‬طی روزهای گذشته‪ ،‬شهروندان شهر خمین در استان‬ ‫مرکزی با تشکیل زنجیره انسانی در منطقه باستانی "تیمره"‪ ،‬نسبت به تخریب سنگ‌‬ ‫نگاره‌های این منطقه اعتراض کرده‌اند‪ .‬معترضان خواهان توقف فعالیت‌های عمرانی و‬ ‫معدنی هستند‪.‬‬ ‫پیش تر خبرگزاری مهر گزارش داده بود که بر اثر برخی فعالیت‌های معدنی‪ ،‬نزدیک به‬ ‫دو هزار سنگ نگاره از ‪ ۲۱‬هزار سنگ نگاره تیمره خمین نابود شده است‪.‬‬ ‫برخی از این سنگ نگاره‌ها از پنج هزار تا ‪ ۴۰‬هزار سال قدمت دارند‪ .‬بر اساس این‬ ‫گزارش بزرگ‌ترین سنگ نگاره‌ی منطقه تیمره‪ ،‬معروف به کتیبه بزرگ‪ ،‬با ‪ ۴۰‬متر‬

‫مربع وسعت‪ ،‬بیش از ‪ ۱۵۰‬نقش را در خود جا داده است‪.‬‬ ‫نامشخص بودن منطقه محافظت شده‬ ‫محمد ناصری‌فرد‪ ،‬پژوهشگر سنگ نگاره‌های ایران‪ ،‬به خبرگزاری مهر گفت‪« :‬طی‬ ‫سال‌های اخیر عامل انسانی باعث از بین رفتن بیش از شش هزار اثر تاریخی در سنگ‬ ‫نگاره‌های تیمره شهرستان خمین شده است‪».‬‬ ‫به گفته او فعالیت‌های معدنی‪ ،‬توسعه سد در منطقه گلپایگان‪ ،‬طرح انتقال آب از سد‬ ‫کوچری‪ ،‬احداث جاده و احداث سدهای خاکی بسیاری از سنگ‌نگاره‌های منطقه تیمره‬ ‫را نابود کرده‌اند‪.‬‬

‫در همین حال محمد حسینی مدیرکل میراث فرهنگی استان مرکزی نیز تخریب حداقل‬ ‫پنجاه تخته سنگ باستانی با نقش‌ها و سنگ نگاره‌های مختلف را تایید کرد‪.‬‬ ‫به گفته او تاکنون برای این منطقه باستانی نقشه جامعی تهیه نشده تا بتوان از آثار تاریخی‬ ‫آن محافظت کرد‪ .‬حسینی همچنین گفت که با شکایت سازمان میراث فرهنگی دستور‬ ‫توقف عملیات بهره‌برداری معدنی از این منطقه‪ ،‬از سوی مراجع قضایی صادر شده‬ ‫است‪)dw.com( .‬‬


Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 3


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 4‬‬

‫آمريکا ‪ ۷۳‬مهر ساسانی را به ايران بازگرداند‬

‫ساسانی هستند»‪.‬‬ ‫به گفته آقای کارگر نمونه‌ای از بسیاری از قطعات تحویل داده شده در ایران وجود ندارد‪.‬‬ ‫به گفته خبرگزاری‌های ایران بازگرداندن مهرهای دوره ساسانی با «هماهنگی وزارت‬ ‫خارجه ایران» انجام شده‌است‪.‬‬ ‫ایران و ایاالت متحده از زمان رخدادهای مربوط به حمله به سفارت آمریکا در تهران در‬ ‫سال ‪ ،۱۳۵۸‬روابط دیپلماتیک خود را قطع کرده‌اند‪.‬‬ ‫مدیرکل اداره موزه‌های ایران به ایسنا گفته است مهرهای ساسانی در سال ‪ ۲۰۰۲‬میالدی‬ ‫«و زمانی‌که به صورت غیرقانونی در حال وارد شدن به کشور آمریکا بود‪ ،‬از قاچاقچیان‬ ‫گرفته شده است»‪.‬این مقام فرهنگی ایران تاکید کرده که نبود رابطه سبب شده بود تا طی ‪۱۴‬‬ ‫سال گذشته راهی برای بازگرداندن این آثار تاریخی هم وجود نداشته باشد‪.‬‬ ‫محمدرضا کارگر می‌گوید ایاالت متحده «به صورت داوطلبانه» ایران را از وجود مهرها‬ ‫باخبر کرده بود‪ .‬قرار است از آثار بازگردانده شده طی روزهای آینده رونمایی و برای‬ ‫نمایش به موزه‌های مختلف ایران فرستاده شوند‪( .‬رادیو فردا)‬

‫آغاز مستندسازی نسخ خطی و کتب چاپ سنگی‬ ‫کتابخانه سعدآباد‬ ‫عکسبرداری و مستندسازی ‪ 42‬کتاب خطی و ‪ 120‬کتاب چاپ سنگی موجود در مخزن‬ ‫کتابخانه مجموعه سعدآباد کلید خورد‪ .‬به گزارش روابط عمومی مجموعه سعدآباد‪ ،‬در روز‬ ‫نخست عکسبرداری بیش از سی برگ (‪ 60‬فریم) ازشاهنامه بسیار قدیمی موجود در مخزن‬ ‫توسط واحد عکاسی مجموعه مستندسازی گردید‪.‬‬ ‫وزارت خارجه ایران می‌گوید دولت آمریکا «‪ ۷۳‬قطعه باارزش باستانی» از دوره ساسانیان بنا بر این گزارش عکسبرداری از نسخ و کتب قدیمی نیاز به نورپردازی دقیق وخاص‬ ‫را «عودت داده» که به موزه ملی ایران تحویل داده‌ شده‌است‪.‬‬ ‫خود را داردکه باتوجه به محدودیت فضا و شرایط قرارگیری آثار درکتابخانه این امر انجام‬ ‫آمریکا «داوطلبانه» ایران را از وجود این قطعات در آن کشور باخبر کرده بود‪.‬‬ ‫گردید‪ .‬کتابخانه مجموعه فرهنگی‪ -‬تاریخی سعدآباد واقع در مجاورت درب ورودی میدان‬ ‫خبرگزاری‌های ایسنا ‪ ۱۹‬شهریور ماه گفته‌اند این قطعات «مهر‌هایی» هستند که «از دربند دارای منابع غنی با عناوین مختلف فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬تاریخی‪ ،‬صنایع دستی‪ ،‬باستان‬ ‫نفیس‌ترین آثار دوره‌ی ساسانی» به شمار می‌روند و «هنوز مشخص نیست متعلق به کدام شناسی‪ ،‬ادبیات و‪ ...‬می باشد ‪.‬‬ ‫محوطه‌ی تاریخی‌اند»‪.‬‬ ‫پرسنل سازمانی می توانند با ارائه کارت شناسایی نسبت به تحویل و انتقال کتاب به خارج‬ ‫خبرگزاری ایرنا نیز به نقل از حسین جابری انصاری‪ ،‬سخنگوی وزارت خارجه ایران‪ ،‬از مجموعه اقدام نمایند و مراجعه کنندگان خارج از تشکیالت سازمانی تنها به بهره برداری‬ ‫گفته است «این محموله با ارزش باستانی عصر امروز (یک‌شنبه ‪ ۱۹‬شهریور ماه) طی از کتب در ساختمان کتابخانه مجاز خواهند بود ‪.‬‬ ‫مراسمی از طرف نماینده وزارت خارجه به رئیس موزه ملی ایران تحویل شد‪».‬‬ ‫پژوهشگران‪،‬محققین و اهالی مطالعه می توانند جهت آشنایی بیشتر با کتب موجود در‬ ‫محمدرضا کارگر‪ ،‬مدیرکل اداره موزه‌ها و اموال منقول تاریخی ایران‪ ،‬به خبرگزاری کتابخانه مجموعه سعدآباد به بخش "معرفی کتاب" در سایت مجموعه به نشانی ‪www.‬‬ ‫ایسنا گفته است مهر‌های عودت‌داده‌شده‪« ،‬به صورت پخته شده و عمدتا دارای کتیبه‌ پهلوی ‪ sadmu.ir‬مراجعه نمایند‪)chtn.ir( .‬‬


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 5‬‬

‫‪Farhang-e BC, Feb. 23, 2011, No. 204‬‬

‫‪Page 4‬‬

‫ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﺣﺪﻭﺩ ‪ ۵۰۰‬ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ‬ ‫ﺩﺭ ﺗﺠﻤﻊ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬ ‫‪ ‬‬

‫بازداشتشدگان ديروز را ‪۵٠٠‬‬ ‫نفر اعالم کرد‪ .‬به گفتهی وی‪،‬‬ ‫اکثر بازداشتشدگانی که او‬ ‫مشاھده کرده‪ ،‬در محدودهی‬ ‫خيابان و ميدان آزادی‪ ،‬و توسط‬ ‫پليس امنيت دستگير شده بودند و‬ ‫بسياری از آنھا در ساعات پايانی ديشب و بامداد امروز آزاد شدند‪.‬‬ ‫او که ديشب از مقر نيروی انتظامی فاتب واقع در ضلع جنوبی‬ ‫ميدان انقالب‪ ،‬ابتدای خيابان کارگر جنوبی آزاد شده‪ ،‬خاطرنشان‬ ‫میکند که ھمزمان با دستگيری‪ ،‬مورد ضرب و شتم ماموران قرار‬ ‫گرفته؛ و تاکيد میکند که در زمان بازداشت برخورد بدی با آنھا‬ ‫صورت نمیگرفت‪ ،‬مگر کسانی که به گفتهی او “بلبل زبانی”‬ ‫میکردند که به شدت کتک میخوردند‪.‬‬

‫به گفتهی او‪ ،‬تلفنھای ھمراه ھمهی بازداشتشدگان توقيف شده و به‬ ‫آنھا گفته شده که بعد از عيد برای پس گرفتن آنھا مراجعه کنند‪.‬‬ ‫ھمچنين يک کارگر که او ھم ديشب از ھمين محل آزاد شده‪ ،‬با‬ ‫ابراز تعجب از رفتارھايی که در زمان بازداشت ديده‪ ،‬به برخورد‬ ‫خشن ماموران اشاره میکند و میگويد‪:‬‬ ‫اينھا خودشان ھم کسی را قبول نداشتند و به ھمه فحش میدادند‪،‬‬ ‫خودم شنيدم که حتی به امام ھم توھين میکردند‪ .‬ب‬ ‫ه گفتهی او‪ ،‬افرادی را که قبال ھم سابقهی بازداشت داشتهاند و يا به‬ ‫ھرحال میخواستند نگه دارند‪ ،‬به مقر اصلی پليس امنيت منتقل‬ ‫میکردند‪ .‬او میگويد که تنھا مردان در اين محل بازداشت بودهاند و‬ ‫زنان را از ابتدا به جای ديگری – احتماال بازداشتگاه وزرا – منتقل‬ ‫کلمه‪ :‬يکی از افراد بازداشتشده در تجمع ديروز – اول اسفندماه – کردهاند‪.‬‬ ‫که نيمه شب گذشته آزاد شده‪ ،‬در گفت و گو با کلمه‪ ،‬تعداد تقريبی )ايران امروز(‬

‫ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻳﮏ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ‬ ‫ﺷﻴﺮﺍﺯ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻳﮑﻢ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬ ‫خبری‬ ‫منابع‬ ‫و‬ ‫‪ ‬دانشجويی‬ ‫سايتھای نزديک به‬ ‫معترضان گزارش‬ ‫دادهاند روز يکشنبه‪،‬‬ ‫يکی از دانشجويان‬ ‫دانشگاه شيراز به‬ ‫نيروھای‬ ‫دست‬ ‫حکومتی کشته شده‬ ‫است؛ اين در حالی‬ ‫است که خبرگزاری‬ ‫فارس با تکذيب اين‬ ‫خبر گفته است اين دانشجو تصادف کرده و در جريان درگيری‬ ‫کشته نشده است‪ .‬بنا برگزارش وبسايت دانشجونيوز‪ ،‬حامد‬ ‫نورمحمدی‪ ،‬دانشجوی رشته زيستشناسی دانشگاه شيراز‪،‬‬ ‫ساکن خوابگاه دستغيب و اھل خرمآباد يکم اسفندماه در ميدان‬ ‫نمازی مقابل سختمان شماره يک دانشکده مھندسی در حال‬ ‫فرار از دست ماموران حکومتی کشته شده است‪ .‬برپايه‬ ‫گزارش دانشجو نيوز‪ ،‬اين دانشجو به وسيله ماموران امنيتی از‬ ‫روی پل نمازی به پايين پرت شده و پس از برخورد با يک‬ ‫خودرو در خيابان ساحلی کشته شده است‪) .‬راديو فردا(‬ ‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪www.nastax.com‬‬ ‫‪eAccounting‬‬ ‫‪WCB ,PST , GST‬‬

‫‪ ‬‬


‫‪6‬‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P.‬‬

‫درياخواری چيزی از سواحل شمالی ايران بر جا نگذاشته است»‬ ‫حسین معصوم‪ ٬‬نماینده وزیر راه و‬ ‫شهرسازی در شورای حفظ حقوق‬ ‫بیت‌المال در اراضی و منابع طبیعی‪٬‬‬ ‫آمار «دریاخواری» در ایران را‬ ‫«باال» اعالم کرده و گفته این پدیده‬ ‫در شمال کشور به اندازه‌ای است که‬ ‫«دیگر چیزی از سواحل شمالی باقی‬ ‫نمانده است‪».‬‬ ‫به گزارش روز پنج‌شنبه (‪۱۶‬‬ ‫اردیبهشت) خبرآنالین‪ ٬‬آقای معصوم‬ ‫این اظهارات را در گفت‌و‌گویی با این وب‌سایت مطرح کرده است‪.‬‬ ‫«دریاخواری» به خشک‌کردن عمدی بخش‌هایی از دریا و ساخت‌وساز مراکز تجاری و‬ ‫تفریحی در این مناطق گفته می‌شود‪.‬‬ ‫حسین معصوم با اشاره به «عدد و رقم‌های مختلف از میزان دریاخواری» در شمال ایران‬ ‫گفته «به مناطق شمالی کشور که بروید‪ ،‬می‌بینید تمام زمین‌ها گرفته شده و اصال راه‬ ‫دسترسی به دریا دیگر وجود ندارد‪».‬‬ ‫نماینده تام‌االختیار وزیر راه و شهرسازی در شورای حفظ حقوق بیت‌المال در اراضی و‬ ‫منابع طبیعی همچنین گفته که «هم‌اکنون وضعیت به‌گونه‌ای است که دیگر چیزی از سواحل‬ ‫شمالی کشور باقی نمانده است‪ ».‬به گفته وی «اگر ما فردا بخواهیم یک برنامه جامع‬ ‫گردشگری برای استان‌هایی مثل گیالن و مازندران داشته باشیم‪ ،‬تازه معطل می‌مانیم زمین‬ ‫را از چه کسی بخریم‪».‬‬ ‫پیش از این نیز گزارش‌های متعددی از رواج پدیده «دریاخواری» در ایران در کنار‬ ‫زمین‌خواری‪ ،‬کوه خواری و جنگل‌خواری منتشر شده بود‪ .‬احمد نبوی‪ ،‬مدیرکل بازرسی‬ ‫سازمان حفاظت محیط زیست دو سال پیش از این در گفت‌وگو با روزنامه ابتکار گفته بود‬ ‫که «این پدیده به تازگی در کشور کشف شده و به سرعت در حال افزایش است‪».‬‬ ‫نبوی گفته بود که دریاخواری در ایران «به اسم ساخت بندر یا مناطق گردشگری» رخ‬ ‫می‌دهد و به عنوان مثال دریاخواری در جزیره کیش به اسم ساخت هتل در زمین‌هایی که‬ ‫از دریا «استحصال» شده‌اند‪« ٬‬اکوسیستم آب را به کلی تغییر داده است‪».‬‬

‫محمدجواد نظری‌مهر‪ ،‬نماینده استان گلستان در مجلس نهم هم گفته شرایط خشکاندن و‬ ‫دریاخواری آنقدر جدی شده که برای دیدن بعضی از این سواحل باید سوار «هلی‌کوپتر»‬ ‫شد‪.‬‬ ‫عالوه بر مناطق شمالی ایران‪ ٬‬دریاخواری در سواحل جنوبی کشور هم به شدت در حال‬ ‫پیش‌روی است‪ .‬روزنامه جام جم پیش از این با انتشار خبری درباره «رواج دریاخواری در‬ ‫جنوب» ایران نوشته بود که «در سواحل خلیج فارس و عمان‪ ،‬ویالسازی طرفدار چندانی‬ ‫ندارد‪ ،‬اما اجرای طرح‌های تجاری‪ ،‬اقتصادی و صنعتی به عاملی برای تهدید و تخریب‬ ‫این سواحل تبدیل شده است‪ ».‬این روزنامه از «خشکاندن آب دریا برای ساخت پاساژ» به‬ ‫عنوان نمونه‌ای از این طرح‌ها به ویژه در استان هرمزگان نام برده بود‪.‬‬ ‫محمدصادق اکبری‪ ٬‬رئیس دادگستری استان هرمزگان نیز دریاخواری را «یک چالش‬ ‫جدی» در جنوب ایران معرفی کرده و گفته «در این زمینه مردم مقصر اصلی نیستند‪ ،‬بلکه‬ ‫باید پرسید مجوزهای صادر شده چگونه قابل توجیه است‪».‬‬ ‫برخی مسئوالن و طرفداران محیط زیست می‌گویند مشکل اصلی در بروز پدیده‌های‬ ‫زمین‌خواری‪ ،‬دریا خواری و کوه‌خواری‪« ٬‬ضعف در نظارت بر ساخت و سازهای‬ ‫بی‌رویه» ‪« ٬‬نبود مدیریت شفاف»‪« ،‬اشتباه در روش درآمدزایی شهرداری‌ها» و «صدور‬ ‫بی‌رویه مجوزهای» مختلف از سوی برخی سازمان‌هاست‪( .‬رادیو فردا)‬


Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 7


‫‪8‬‬

‫شرکت‌های بيمه‪ :‬خسارت آتش‌سوزی در کانادا‬ ‫‪ ۶‬ميليارد يورو است‬

‫به گفته مقامات مسئول کانادا خشکسالی و گرمای کم‌سابقه دالیل گسترش آتش‌سوزی در‬ ‫ایالت آلبرتا است‪ .‬تنها در شهر فورت مک‌موری بیش از ‪ ۱۶۰۰‬خانه نابود شده است‪.‬‬ ‫امکان سرایت آتش‌سوزی به مناطق دیگر وجود دارد‪.‬‬ ‫آتش‌سوزی جنگل‌ها در ایالت آلبرتا در کانادا ابعادی "دلهره‌آور" یافته است‪ .‬به گفته یک‬ ‫مقام مسئول کانادایی از سازمان فضایی این کشور خواسته شده که با ارسال تصاویر‬ ‫ماهواره‌ای در مهار آتش به ماموران آتش‌نشانی کمک کند‪.‬‬ ‫یک مقام مسئول در کانادا گفت که آتش‌سوزی به سمت شمال شرقی کشور در حال گسترش‬ ‫است‪ .‬این منطقه دارای جمعیت زیادی نیست‪ ،‬اما میدان‌های نفتی در این منطقه قرار دارند‪.‬‬ ‫یکی از کارمندان شرکت استخراج نفت در این منطقه گفت که فعالیت‌های این شرکت‬ ‫متوقف شده است‪ .‬در پی نگرانی از کاهش میزان تولید نفت‪ ،‬بهای سوخت در کانادا افزایش‬ ‫یافته است‪.‬‬ ‫بانک مونترال که نرخ رشد اقتصادی برای سه ماه دوم در کانادا را حدود یک و نیم درصد‬ ‫ارزیابی کرده بود‪ ،‬اعالم کرد که با توجه به پیامدهای آتش‌سوزی‪ ،‬این رخ رشد در سه ماهه‬ ‫آتی صفر خواهد بود‪.‬‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P.‬‬

‫ابعاد خسارت مالی‬ ‫شرکت‌های بیمه میزان خسارت وارده را حدود ‪ ۶‬میلیارد یورو تخمین می‌زنند‪ .‬وزیر مالی‬ ‫کانادا در واکنش به میزان خسارت‌ها گفت که در حال حاضر تامین امنیت جانی مردم مهم‌تر‬ ‫از ضررهای مالی است‪.‬‬ ‫حدود یک هفته از آغاز آتش‌سوزی در کانادا می‌گذرد‪ .‬در این مدت بیش از ‪ ۱۶۰۰‬خانه‬ ‫تنها در شهر "فورت مک‌موری" طعمه شعله‌های آتش شده است‪ .‬به گفته یک مقام ایالت‬ ‫آلبرتا گرچه بخش بزرگ شهر "فورت مک‌موری" هنوز پابرجاست‪ ،‬اما این شهر دیگر‬ ‫"قابل سکونت" نیست‪.‬‬ ‫در هفته گذشته حدود ‪ ۹۰‬هزار نفر در ایالت آلبرتا مجبور به ترک محل سکونت خود شدند‪.‬‬ ‫امدادگران در شمال شهر فورت مک‌موری موفق شدند ‪ ۲۵‬هزار نفر را از راه زمین و هوا‬ ‫از منطقه آتش‌سوزی خارج کنند‪.‬‬ ‫به گفته مقامات کانادایی موضوع شگفت‌آور و مثبت در این فاجعه این است که تا کنون کسی‬ ‫کشته نشده است‪.‬‬

‫خطر سرایت آتش‌سوزی به ایالت ساسکاچوان نیز وجود دارد‪ .‬بیم آن می‌رود که ‪ ۳۰۰‬هزار‬ ‫هکتار دیگر در معرض این آتش‌سوزی قرار گیرد‪.‬‬ ‫بنا به آخرین خبرهای رسیده به‌رغم تالش ماموران آتش‌نشانی و امدادگران هنوز در "هیچ‬ ‫نقطه‌ای" آتش "تحت کنترل" قرار ندارد‪ .‬به علت عدم بارندگی‪ ،‬خشکسالی و گرمای شدید‬ ‫در هفته‌های گذشته مهار آتش با موانع جدی روبرو بوده است‪.‬‬ ‫رئیس آتش‌نشانی کانادا تاکید کرد که منطقه نیازمند بارندگی مداوم و سنگین است و‬ ‫رگبارهای موقتی کمکی به مهار آتش‌سوزی نمی‌کند‪.‬‬ ‫جاستین ترودو‪ ،‬نخست‌وزیر کانادا نیز به ساکنان آسیب‌دیده در ایالت آلبرتا گفت‪« :‬شهر‬ ‫فورت مک‌موری در سال‌های گذشته سهم بزرگی در شکوفایی اقتصاد کانادا داشته است‪،‬‬ ‫حال نوبت ماست که به این شهر کمک کنیم‪)dw.com( ».‬‬


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 9‬‬

‫کنسرت کيهان کلهر در نيشابور به دستور دادستان شهر لغو شد!!‬

‫در دفاع از آثار و برنامه های مجوز گرفته و ناهماهنگی میان مسئوالن ارشاد در تهران و‬ ‫شهرستان ها را سبب ناامنی حرفه ای و اقتصادی در عرصه هنر می دانند‪bbc .‬‬

‫اعتصاب غذای محمد صديق کبودوند‬ ‫در اعتراض به پرونده‌سازی‌های جديد‬

‫دادستان نیشابور کنسرت موسیقی کیهان کلهر‪ ،‬نوازنده‬ ‫کمانچه را لغو کرد‪ .‬قرار بود کیهان کلهر همراه گروهش‬ ‫خبرگزاری هرانا ـ محمد صدیق کبودوند روزنامه‌نگار و‬ ‫در دو شب در نیشابور به روی صحنه بروند اما به گزارش‬ ‫رئیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان در اعتراض به‬ ‫خبرگزاری دانشجویان ایران‪ ،‬در آخرین دقایق در حالی که‬ ‫پرونده‌سازی و تشدید فشار‌ها و اذیت و آزار مقامات امنیتی علیه‬ ‫اعضای گروه از فرودگاه تهران عازم این شهر بودند‪ ،‬طی‬ ‫وی‪ ،‬در اعتصاب غذا به سر می‌برد‪ .‬به گزارش خبرگزاری‬ ‫تماسی کوتاه اعالم شد که کنسرت لغو شده است‪.‬‬ ‫هرانا به نقل از سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان‪ ،‬از حدود‬ ‫تهیه‌کننده‌ کنسرت کیهان کلهر در گفت‌وگو با ایسنا ضمن‬ ‫چهار ماه پیش‪ ،‬پروسه دادگاهی محمد صدیق کبودوند آغار شده‬ ‫تایید این خبر گفت که تمام مجوزهای الزم برای برگزاری‬ ‫و تاکنون بیش از سه جلسه دادگاه تحت عنوان اقدام علیه امنیت‬ ‫این کنسرت‪ ،‬اعم از مجوز شورای تأمین استان‪ ،‬اداره‬ ‫ملی از طریق اجتماع و تبانی و سایر اتهام‌های انتسابی برگزار‬ ‫اماکن و وزارت ارشاد گرفته شده بود و صورت‌جلس ‌ه شورای تأمین مبنی بر موافقت با‬ ‫برگزاری این کنسرت به رویت اعضای گروه رسیده بود‪ .‬این نخستین بار نیست که کنسرتی شده است و قاضی دادگاه برای او قرار صادر کرده است‪ .‬همچنین به وی اعالم شده تجمیع‬ ‫از کیهان کلهر در ایران لغو می‌شود‪ .‬سال گذشته نیز اداره اماکن نیروی انتظامی به او و حکم ‪ ۶‬ماه حبس مربوط به فعالیت روزنامه‌نگاری‌اش در مورد او اعمال نمی‌شود و ایشان‬ ‫گروه بروکلین رایدر اجازه برگزاری کنسرت در تهران را نداد‪ .‬قرار است کیهان کلهر در باید تمام مدت حبس ‪ ۱۰‬سال و ‪ ۶‬ماه را تحمل کند‪.‬با توجه به اتهام‌های انتسابی جدید‪،‬‬ ‫روزهای آینده در یزد‪ ،‬کرمانشاه و خرم‌آباد به روی صحنه برود‪ .‬دلیل عدم برگزاری کنسرت اینگونه به نظر می‌رسد که مقامات امنیتی قصد آزادی او را حتی پس از پایان یافتن مدت‬ ‫آقای کلهر در نیشابور مشخص نشده است‪ .‬اما کنسرت‌های موسیقی در استان خراسان مقرر حبس ندارند و شرایط را برای حبس طوالنی‌مدت وی آماده می‌کنند‪ .‬این در حالی‬ ‫رضوی بارها لغو شده است‪ .‬گفته می‌شود که مخالفت‌های احمد علم‌الهدی‪ ،‬امام جمعه مشهد است که محمد صدیق کبودند از بیماری‌های متعددی از جمله بیماری‌های قلبی عروقی و‬ ‫با برگزاری کنسرت موسیقی در مشهد و شهرهای دیگر این کلیوی (پروستات) که در زندان به آن دچار شده است رنج می‌برد و اعتصاب غذا برای وی‬ ‫استان از عوامل لغو این کنسرت هاست‪ .‬آقای علم‌الهدی که بسیار خطرناک است و می‌تواند جان و سالمت وی را به خطر اندازد‪.‬‬ ‫اخیرا به نمایندگی رهبر ایران در استان خراسان رضوی محمد صدیق کبودوند از دهم تیرماه ‪ ،۱۳۸۶‬بازداشت و زندانی شده ‌است‪ .‬او در دادگاه‬ ‫نیز منصوب شده‪ ،‬در یکی از اظهارنظرهایش‪ ،‬برگزاری انقالب اسالمی تهران به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق تشکیل و اداره سازمان دفاع‬ ‫کنسرت در شهرهای استان خراسان را "مطرب بازی" و از حقوق بشر کردستان به ده سال حبس و از بابت تبلیغ علیه نظام جمهوری اسالمی به‬ ‫"بی بندوباری" دانسته بود‪ .‬او گفته بود‪" :‬این که می گویم در تحمل یک سال حبس و در مجموع به تحمل یازده سال حبس محکوم شده است‪ .‬حکم صادره‬ ‫مشهد کنسرت برگزار نشود از باب اعمال قدرت و دستور در شعبه ‪ ۵۶‬دادگاه تجدیدنظر استان تهران‪ ،‬به ده سال حبس از بابت تاسیس سازمان‪ ،‬مورد‬ ‫نیست‪ .‬ما با موسیقی مسئله ای نداریم و در این زمینه هم هر تایید قرار گرفته و قطعی شده است‪ .‬پرونده مربوط به فعالیت روزنامه‌نگاری که به اتهام‬ ‫تشویش اذهان عمومی از طریق درج مطالب در هفته‌نامه پیام مردم توسط دادگاه عمومی و‬ ‫کس پیرو مرجع تقلید خود است‪ ،‬اما کنسرت‪ ،‬مطرب بازی است‪".‬‬ ‫در سال های اخیر‪ ،‬شماری از برنامه های هنری با وجود داشتن مجوز از سوی وزارت انقالب سنندج به یک سال حبس تعزیری‪ ۵ ،‬سال محرومیت از روزنامه‌نگاری و مدیریت‬ ‫ارشاد‪ ،‬به دالیل مختلفی از جمله اعتراضات گروه های سنتی و تندرو و تصمیم‌گیری مقام نشریه و ابطال پرونده انتشار پیام مردم محکوم شد‪ ،‬پس از تایید در دادگاه تجدیدنظر استان‬ ‫های محلی‪ ،‬پیش از اجرا لغو شده است‪ ...‬منتقدان عدم توانایی وزیر ارشاد و معاونانش تهران میزان محکومیت حبس در دیوان عالی کشور به ‪ ۶‬ماه تقلیل یافته است‪.‬‬


Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 10


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 11‬‬

‫‪APADANA TRAVEL CORP‬‬ ‫)‪(BC Reg. 61054‬‬

‫‪Worldwide Travel Service‬‬

‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫افتخار دارد با دارا بودن کادری مجرب و با ارائه بهترین و مناسبترین‬ ‫قیمت بلیت هواپیما به نقاط مختلف دنیا در خدمت شما عزیزان باشد‪.‬‬

‫بهترین قیمت بلیت به ایران‪:‬‬

‫تهران ‪ 1220‬دالر‬ ‫شیراز ‪ 1350‬دالر‬ ‫مشهد ‪ 1350‬دالر‬

‫بهترین قیمت بلیت از ایران‬ ‫به کانادا و آمریکا‬ ‫نورت ونکوور‪ ،‬خیابان النزدل و هجدهم غربی‪ ،‬شماره ‪106‬‬

‫تلفن‪604-770-4474 :‬‬

‫‪106 - West 18th Street, North Vancouver BC,V7M 1W4‬‬ ‫‪Tel :604 770 4474 Toll Free: 1-855-770-4474‬‬ ‫‪www.apadanatravel.ca sales@apadanatravel.ca‬‬


Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 12


Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 13


Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 14


‫افغانستان و آسيای ميانه‬ ‫کامرون افغانستان و نيجريه را‬ ‫'به طرز شگفت‌انگيزی فاسد' توصيف کرد‬

‫دیوید کامرون‪ ،‬نخست وزیر بریتانیا‪ ،‬در گفت و گویی با ملکه این کشور‪ ،‬افغانستان و‬ ‫نیجریه را دو کشور "به طرز شگفت‌انگیزی فاسد" توصیف کرده است‪.‬‬ ‫آقای کامرون این اظهارات را در جریان صحبت در مورد نشست قریب‌الوقوع سران برای‬ ‫مبارزه با فساد در لندن ابراز کرده است‪.‬‬ ‫سفارت افغانستان در لندن با صدور بیانیه ای به پیشرفت های دولت افغانستان در مبارزه با‬ ‫فساد اشاره کرده و اظهارات آقای کامرون را بی انصافی توصیف کرده است‪.‬‬ ‫رئیس جمهور نیجریه که با وعده مبارزه با فساد به قدرت رسید هم گفته است که از این‬ ‫سخنان آقای کامرون شگفت زده شده است‪.‬‬ ‫آقای کامرون در صحبت با ملکه الیزابت دوم گفته‪" :‬شماری از رهبران بعضی از کشورها‬ ‫که به طرز شگفت‌انگیزی فاسد هستند به بریتانیا خواهند آمد‪ ...‬نیجریه و افغانستان‪ ،‬احتماال‬ ‫فاسدترین کشورها روی زمین هستند‪".‬‬ ‫در جریان گفت و گوی آقای کامرون و ملکه بریتانیا‪ ،‬جاستین ولبی‪ ،‬اسقف اعظم کلیسای‬ ‫انگلیکن هم حضور دارد و پس از اظهارات آقای کامرون می‌گوید‪" :‬اما این رئیس جمهوری‬ ‫فاسد نیست‪ .‬او بسیار تالش می‌کند"‪ .‬در این میان جان برکو‪ ،‬رئیس مجلس عوام بریتانیا‬

‫مستند «فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه »‬ ‫پدری که برای یافتن دخترش به پایگاه اشرف می رود‬ ‫کارگردان‪ :‬مرتضی پایه شناس‬

‫‪Monday May 16, 7:00 pm‬‬ ‫‪SFU Harbour Centre, Room 1800‬‬ ‫‪Available at the door‬‬

‫‪Date / Time:‬‬ ‫‪Location:‬‬ ‫‪Tickets:‬‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 15‬‬ ‫که او هم حاضر است به شوخی می‌گوید‪" :‬هزینه سفرشان را البد خودشان می پردازند‪".‬‬ ‫آقای کامرون در ادامه گفت و گو نظر اسقف ولبی را تأیید می کند و می گوید که رئیس‬ ‫جمهور نیجریه شخصا فاسد نیست و برای مقابله با فساد تالش می کند‪.‬‬ ‫این گفت و گوها در کاخ باکینگهام و در مجلسی به مناسبت نودمین سالگرد تولد ملکه انجام‬ ‫گرفته است‪.‬‬ ‫واکنش افغانستان و نیجریه‬ ‫سفارت افغانستان در بیانیه خود نوشته‪" :‬رئیس جمهور غنی و دولت او از زمان به دست‬ ‫گرفتن قدرت گام های بزرگی در مبارزه با فساد برداشته اند و مبارزه با فساد در کنار مسائل‬ ‫امنیتی برای دولت وحدت ملی در اولویت است"‪.‬‬ ‫در این بیانیه به "پیشرفت های مهم" دولت افغانستان در برخورد با فساد سازمان یافته و‬ ‫سیستمی اشاره شده و آمده است که یاد کردن از افغانستان به شیوه ای که آقای کامرون از‬ ‫این کشور یاد کرده "بی انصافی" است‪.‬‬ ‫سخنگوی محمد بوهاری‪ ،‬رئیس جمهور نیجریه هم گفته است که سخنان آقای کامرون او‬ ‫را "شگفت زده و خجالت زده کرده" است‪ .‬او گفته که احتماال اشاره آقای کامرون به دولت‬ ‫پیشین نیجریه بوده است‪.‬‬ ‫دفتر نخست وزیر بریتانیا گفته است که روسای جمهوری نیجریه و افغانستان به وجود‬ ‫مشکل فساد در کشورهایشان معترف هستند‪.‬‬ ‫دولت بریتانیا روز پنجشنبه میزبان رهبران سیاسی و تجاری جهان در لندن است و هدف از‬ ‫این نشست برجسته کردن ضرورت مبارزه با فساد و گفت و گو بر سر راه های آن است‪.‬‬ ‫قرار است محمد اشرف غنی‪ ،‬رئیس جمهوری افغانستان‪ ،‬نیز در این نشست شرکت کند‪.‬‬

‫کشف کاميونی با 'بيش از ‪ ۹‬تن مواد انفجاری' در مرز شرقی افغانستان‬ ‫وزارت داخله ( کشور) افغانستان اعالم کرده که نیروهای پلیس مرزی افغانستان در والیت‬ ‫ننگرهار‪ ،‬در شرق این کشور یک کامیون حامل ‪ ۹۷۰۰‬کیلوگرم مواد شیمیایی از نوع‬ ‫آمونیم نیترات را کشف کرده‌ است‪ .‬براساس خبرنامه این وزارت که امروز‪ ،‬سه‌شنبه ‪۲۱‬‬ ‫ثور (اردیبهشت) منتشر شده‪ ،‬این مواد در یک کامیون با شماره پلیت پاکستان جاسازی‬ ‫و عصر دیروز‪ ،‬دوشنبه‪ ،‬کشف شد ‌ه است‪ .‬مواد شیمیایی در میان میوه جابجا شده و‬ ‫از پاکستان به افغانستان منتقل می‌شده است‪ .‬نیروهای پلیس مرزی این مواد را دیروز‪،‬‬ ‫دوشنبه‪ ،‬در منطقه مرزی تورخم کشف و ضبط کرده‌ است‪.‬‬ ‫براساس اعالمیه وزارت داخله "تروریستان قصد داشتند از این مواد در حمالت تروریستی‬ ‫استفاده کنند‪bbc ".‬‬


‫ورزش‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 16‬‬

‫شاگردان محمد بنا در شيراز اردو می‌زنند‬

‫فرنگی‌کاران کشورمان برای برپایی یک اردوی ‪ ۱۰‬روزه عصر امروز (سه‌شنبه) راهی‬ ‫شیراز می‌شوند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری مهر‪ ،‬فرنگی‌کاران منتخب کشورمان که باید طی روزهای ‪ ۳۰‬و‬ ‫‪ ۳۱‬اردیبهشت ماه در رقابتهای جام جهانی ‪ ۲۰۱۶‬در شیراز به مصاف هفت تیم برتر دنیا‬ ‫بروند‪ ،‬عصر امروز برای برپایی یک اردوی ‪ ۱۰‬روزه راهی این شهر خواهند شد‪.‬‬ ‫شاگردان محمد بنا تا زمان آغاز مسابقات جام جهانی‪ ،‬تمرینات متنوعی را زیر نظر کادر‬ ‫فنی در سالن محل برگزاری رقابتها و دیگر سالن‌های شهر شیراز برگزار خواهند کرد‪.‬‬ ‫ترکیب تیم ملی کشتی فرنگی برای حضور در جام جهانی به شرح زیر است‪:‬‬

‫قزاقستان نیز از دور رقابت‌ها کنار بروند سهمیه حضور در المپیک را احتماال از دست‬ ‫خواهند داد‪.‬‬ ‫مالیی در حال حاضر با ‪ 2‬پله سقوط‪ ،‬آخرین فردی است که در وزن ‪ -81‬کیلوگرم سهمیه‬ ‫دارد و محجوب نیز تنها یک پله با آخرین المپیکی در وزن ‪ -100‬کیلوگرم فاصله دارد‬ ‫بنابراین حضور آن‌ها در المپیک‪ ،‬به عملکردشان در رقابت‌های گرندپری قزاقستان به‬ ‫عنوان آخرین مرحله کسب سهمیه المپیک بستگی دارد‪.‬‬ ‫در رنکینگ جهانی‪ ،‬مالیی فقط ‪ 9‬و ‪ 10‬امتیاز با ‪ 3‬جودوکار باالتر از خود فاصله دارد‬ ‫و همین موضوع حساسیت کار و اهمیت نحوه نتیجه گیری‌اش در گرندپری قزاقستان را‬ ‫دوچندان می‌کند‪.‬‬ ‫در صورتیکه این ‪ 2‬جودوکار نتوانند عملکرد خوبی در رقابت‌های قزاقستان داشته باشند و‬ ‫از لیست ‪ 22‬نفره ابتدایی رنکینگ جهانی خارج شوند‪ ،‬علیرضا خجسته نیز که با مدال نقره‬ ‫آسیا موفق شد سهمیه قاره‌ای را برای حضور در المپیک بدست بیاورد نیز باید قید حضور‬ ‫در المپیک را بزند و در آن صورت فقط جواد محجوب بخاطر داشتن بیشترین امتیاز در‬ ‫بین جودوکاران ایرانی و بوسیله سهمیه قاره‌ای راهی المپیک خواهد شد‪.‬‬ ‫البته علیرضا خجسته که هم اکنون در رده ‪ 64‬دنیا قرار دارد در صورتی‌ که بتواند مدال‬ ‫طالی مسابقات قزاقستان را بر گردن بیاویزد‪ ،‬به مرادی این شانس را خواهد داد تا با‬ ‫ارائه یک عملکرد مناسب در این رقابت‌ها از سهمیه قاره‌ای استفاده کند؛ احتمالی که بسیار‬ ‫ضعیف و دور از انتظار است‪.‬‬

‫‪ ۵۹‬کیلوگرم‪ :‬سامان عبدولی ‪ -‬امین مردانی‬ ‫‪ ۶۶‬کیلوگرم‪ :‬امید نوروزی ‪ -‬مهدی زیدوند‬ ‫‪ ۷۱‬کیلوگرم‪ :‬افشین بیابانگرد ‪ -‬عظیم گرمسیری‬ ‫‪ ۷۵‬کیلوگرم‪ :‬سعید عبدولی ‪ -‬پیام بویری‬ ‫پيکان قهرمان ليگ دسته يک شد‬ ‫‪ ۸۰‬کیلوگرم‪ :‬رامین طاهری ‪ -‬یوسف قادریان‬ ‫‪ ۸۵‬کیلوگرم‪ :‬حبیب اهلل اخالقی ‪ -‬حسین نوری‬ ‫در پایان هفته ‪ 37‬لیگ دسته اول فوتبال ایران‪ ،‬ماشین‌سازی تبریز به لیگ برتر راه یافت‬ ‫‪ ۹۸‬کیلوگرم‪ :‬قاسم رضایی ‪ -‬مهدی علیاری‬ ‫و داماش گیالن به دسته دوم سقوط کرد‪ .‬هفته ‪ 37‬لیگ دسته یک فوتبال ایران با انجام ‪10‬‬ ‫‪ ۱۳۰‬کیلوگرم‪ :‬بشیر باباجان زاده – بهنام مهدی زاده‬ ‫دیدار به پایان رسید که در مهم‌ترین دیدار این هفته ماشین‌سازی با سه گل مس رفسنجان را‬ ‫سرمربی‪ :‬محمد بنا‬ ‫مربیان‪ :‬ایرج اسفندیاری فر‪ ،‬رسول جزینی‪ ،‬فرهاد اسماعیل‌نژاد‪ ،‬بهروز حضرتی‌پور‪ ،‬شکست داد و با کسب ‪ 63‬امتیاز به لیگ برتر صعود کرد‪.‬‬ ‫ماشین‌سازی سومین تیم تبریزی است که در فصل شانزدهم لیگ برتر به میدان خواهد رفت‪.‬‬ ‫فرشاد علی‌زاده‪ ،‬محمدعلی چمیانی‪ ،‬مهرزاد اسفندیاری‌فر‬ ‫همچنین پیکان که پیش از این صعود به لیگ برتر را جشن گرفته بود با پیروزی دو بر یک‬ ‫سرپرست‪ :‬حسام الدین جعفری‬ ‫در خانه مس کرمان ‪ 69‬امتیازی شد و عنوان قهرمانی را به دست آورد‪.‬‬ ‫پزشک‪ :‬تورج ملک محمدی (‪)1varzesh.com‬‬ ‫داماش گیالن در خانه با تساوی بدون گل برابر نفت آبادان متوقف شد و با توجه به پیروزی‬ ‫تیم‌های پاس و فوالد یزد برابر حریفان‌شان به لیگ دسته دوم سقوط کرد‪( .‬ایسنا)‬

‫سهميه‌های المپيک جودو به خطر افتاد‬

‫مسابقه "شترسواری قهرمانی ايران" در اصفهان‬

‫با حذف جودوکاران المپیکی ایران از رقابت‌های گرند اسلم باکو‪ ،‬کسب سهمیه المپیک‬ ‫مسابقات "شترسواری قهرمانی ایران"‬ ‫توسط مالیی و محجوب بستگی به عملکرد آن‌ها در رقابت‌های گرندپری قزاقستان خواهد‬ ‫در استان اصفهان برگزار شد‪" .‬چیتا"‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫نام شتری است که در این رقابت با‬ ‫با حذف جودوکاران المپیکی ایران از رقابت‌های گرند اسلم باکو‪ ،‬کسب سهمیه المپیک‬ ‫شترسوار اصفهانی در بخش "شترهای‬ ‫توسط مالیی و محجوب بستگی به عملکرد آن‌ها در رقابت‌های گرندپری قزاقستان خواهد‬ ‫تندرو" قهرمان شد‪ .‬در بخش شترهای‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫"کندرو" نیز شترسواری از خور‬ ‫به گزارش ایسنا‪ ،‬رقابت‌های گرند اسلم باکو که در امتیاز جودوکاران شرکت‌کننده برای‬ ‫قهرمان شد‪.‬‬ ‫کسب سهمیه المپیک اثرگذار بود نتایج بسیار ضعیفی را برای ‪ 4‬نماینده ایران به دنبال داشت‬ ‫به گزارش خبرگزاری‌های ایران‪،‬‬ ‫و در نهایت علیرضا خجسته‪ ،‬سعید مالیی و جواد محجوب به عنوان جودوکاران المپیکی‬ ‫این رقابت‌ها را "هیات بازی‌های‬ ‫ایران با شکست مقابل رقبا نه تنها نتوانستند امتیاز خود را در رنکینگ جهانی افزایش دهند‬ ‫بومی محلی استان اصفهان" برگزار کرده است‪ .‬در این رقابت شترسوارانی از استان‌های‬ ‫بلکه با این نتایج مالیی و محجوب در خطر از دست دادن سهمیه المپیک نیز هستند‪.‬‬ ‫مالیی و محجوب هر چند در حال حاضر با قرارگرفتن در لیست ‪ 22‬نفر ابتدایی رنکینگ هرمزگان‪ ،‬بوشهر‪ ،‬يزد‪ ،‬سيستان و بلوچستان‪ ،‬كرمان و دو تيم از استان اصفهان شرکت‬ ‫می‌توانند در المپیک حاضر باشند اما در لبه پرتگاه هستند و اگر در رقابت‌های گرندپری کردند‪)dw.com( .‬‬


Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 17


‫اقتصاد و بازرگانی‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 18‬‬

‫ايران و کره جنوبی‬ ‫فریدون خاوند (تحلیلگر اقتصادی)‬ ‫خانم پارک گئون هی‪ ،‬رییس جمهوری کره جنوبی‪ ،‬یکشنبه‬ ‫دوازدهم اردیبهشت ماه در راس یک هیات بسیار بزرگ‬ ‫اقتصادی به تهران آمد و گویا امضای ده‌ها موافقتنامه‬ ‫همکاری در زمینه‌های گوناگون اقتصادی ایران‪ ،‬از‬ ‫طرح‌های زیر بنایی گرفته تا فوالد و مخابرات و آب و برق‬ ‫و بانک و بیمه‪ ،‬در دستور کار سفرش بود‪.‬‬ ‫معجزه اقتصادی‬ ‫اسنادی که طی دیدار رییس جمهوری کره جنوبی از ایران‬ ‫میان صاحب منصبان دو کشور مبادله شد البته مهم است‪،‬‬ ‫ولی آنچه به‌‌ همان اندازه و یا شاید هم بیشتر می‌تواند اهمیت‬ ‫داشته باشد‪ ،‬استفاده از این دیدار برای آشنا کردن ایرانیان با کشوری است که اوجگیری آن در‬ ‫صحنه صنعت و بازرگانی بین المللی یکی از شگفت‌ترین رویداد‌های اقتصادی در تاریخ معاصر‬ ‫به شمار می‌رود‪.‬‬ ‫در گفتگویی با خبرگزاری «تسنیم»‪ ،‬که در ارتباط با سفر رییس کشور کره جنوبی انجام گرفته‪ ،‬کیم‬ ‫سئونگ هو‪ ،‬سفیر این کشور در تهران گفت که هموطنانش چیز زیادی درباره ایران نمی‌دانند‪ ،‬جز‬ ‫آنکه این کشور پیش از این یک امپراتوری بزرگ بوده‪ ،‬روابط خوبی با کشور‌های غربی ندارد و‬ ‫یکی از مهم‌ترین تامین کنندگان نفت کره جنوبی است‪ .‬او می‌افزاید‪« :‬این تقریبا تمامی دانش و اطالع‬ ‫سطحی است که اکثر مردم کره جنوبی درباره کشور شما دارند»‪.‬‬ ‫اطالعات بخش بسیار بزرگی از مردم ایران درباره کره جنوبی چندان عمیق‌تر نیست‪ .‬البته آنها با‬ ‫برند‌های بلندآوازه کره‌ای در عرصه‌های گوناگون‪ ،‬از الکترونیک گرفته تا وسایل خانگی و خودرو‪،‬‬ ‫به خوبی آشنا هستند و‪ ،‬در ذهنشان‪ ،‬این کشور در زمره قدرت‌های معتبر صنعتی جهان است که‪،‬‬ ‫در ازای دریافت نفت از ایران‪ ،‬به آین کشور کاال‌های صنعتی می‌فروشد‪ .‬ولی اینکه این قدرت چه‬ ‫مسیری را پیموده و طی چه مدت و چگونه خود را به جایگاه کنونی رسانده است‪ ،‬برای ایرانیان‬ ‫چندان روشن نیست‪ .‬در سال‌های دهه ‪ ۱۳۵۰‬خورشیدی‪ ،‬کم نبودند کره‌ای‌هایی که در جستجوی کار‬ ‫به خاورمیانه از جمله ایران می‌آمدند‪ .‬ولی ایرانیانی که کره‌ای‌های آن روزگار را به یاد می‌آورند‪،‬‬ ‫امروز اغلب به سنین کهولت رسیده‌اند و نسل‌های جوان و میانسال از این رویداد قدیمی بی‌خبرند‪.‬‬ ‫برای همین نسل‌ها است که آشنا شدن با تجربه کره اهمیت فراوان دارد‪.‬‬

‫برای درک بهتر مسیری که کره جنوبی طی این چند دهه از سر گذرانده‪ ،‬و پیشرفت برق آسای‬ ‫آنکه در زمره «معجزه»‌های اقتصادی تاریخ معاصر جای گرفته‪ ،‬از ماجرای زندگی تخیلی آقای‬ ‫کیم استفاده می‌کنیم که یک صاحبنظر فرانسوی مسایل آسیا به نام ژان رافایل شاپونیر به تازگی در‬ ‫مقاله‌ای به آن پرداخته است‪ .‬ماجرا از این قرار است‪:‬‬ ‫آقای کیم در پانزده آگوست ‪ ۱۹۴۵‬به دنیا آمد‪ ،‬درست روزی که کره از زیر یوغ استعمار ژاپن آزاد‬ ‫شد‪ .‬چهار سال بعد‪ ،‬شبه جزیره کره در کام جنگ برادر کشانه‌ای‪ ،‬که بین دو بخش شمالی و جنوبی‬ ‫آن در گرفت‪ ،‬به ویرانی کشانده شد‪ .‬زمانی که آقای کیم به دبستان می‌رفت‪ ،‬کلیسا‌های اروپایی‬ ‫برای بچه‌های کره‌ای که از گرسنگی می‌مردند‪ ،‬صدقه جمع آوری می‌کردند‪ .‬و زمانی که‌‌ همان فرد‬ ‫تحصیالت متوسطه را به پایان می‌رساند‪ ،‬ژنرالی به نام پارک چونگ کی (پدر رییس جمهوری‬ ‫فعلی) دست به کودتا زد و قدرت را در دست گرفت‪ .‬با این حال زمانی که آقای کیم به زندگی‬ ‫حرفه‌ای خود قدم نهاد‪ ،‬کره جنوبی به یک اقتصاد پویا بدل شده و تولید ناخالص داخلی‌اش هر سال‬ ‫ده در صد افزایش می‌یافت‪ .‬آقای کیم در یک کشور پیشرفته دموکراتیک به سن بازنشستگی رسید و‬ ‫امروز سطح زندگی نوه‌هایش سی برابر باال‌تر از زمانی است که او به دنیا آمد‪.‬‬ ‫توسعه درونزای برونگرا‬ ‫وقتی جنگ شبه جزیره کره میان بخش شمالی مورد حمایت شوروی و چین و بخش جنوبی زیر‬ ‫حمایت آمریکا در اوایل دهه ‪ ۱۹۵۰‬به پایان رسید‪ ،‬کره جنوبی آه نداشت که با ناله سودا کند و در‬ ‫آمد سرانه‌اش از سطح کشور آفریقایی غنا بیشتر نبود‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪PERSIAN CULTURE AND ART INSTITUTE‬‬

‫خانـه فـرهنـگ و هنـر ایــران‬ ‫مرکـز برگـزاری کـالس‪ ،‬گردهمـایی و رویدادهـای فـرهنـگی‬

‫مرکـز اطالع رسانی رویـدادهای فرهنـگی‬ ‫کودکان و نوجوانان‬ ‫مدرسه پارسی‪ :‬مهناز صالحی‬ ‫نقاشی‪ ،‬کالژ‪ ،‬سفال‪ :‬شیما دهقان‬ ‫موسیقی‪ :‬آرزو ملکی‪ ،‬نازنین صادقی‬

‫‪www . PersianEvents . ca‬‬

‫ادبیات و هنـرهای نمایشـی‬ ‫داستان نویسی‪ :‬محمد محمدعلی‬ ‫تئاتر‪ ،‬منایشنامه نویسی‪ :‬محمد رحمانیان‬ ‫بازیگری‪ :‬مهتاب نصیرپور‬ ‫فیلمسازی‪ :‬حسین فاضلی‬ ‫عکاسی‪ :‬نیما راهنما‬

‫موسـیقـی‬ ‫کمانچه‪ ،‬ویلن‪ :‬سعید فرج پوری‬ ‫آواز‪ :‬پرویز نزاکتی‬ ‫تار‪ ،‬سه تار‪ :‬علی رزمی‬ ‫بربط‪ :‬علی سجادی‬ ‫سنتور‪ :‬ساینا خالدی‬ ‫متبک‪ ،‬دف‪ :‬هامین هنری‬ ‫گیتار‪ :‬کاوه یغمایی‪ ،‬نازنین صادقی‬ ‫پیانو‪ :‬نیلوفر فرزندشاد‬ ‫آکاردئون‪ :‬سعید زرگری‬ ‫آهنگ سازی‪ ،‬نی‪ :‬امیر اسالمی‬ ‫ویلن‪ ،‬کمانچه‪ :‬سینا احتاد‬ ‫ویلن کالسیک‪ :‬علی عسگری‬

‫هنـرهای تجسمـی‬ ‫نقاشی آبرنگ‪ ،‬اکریلیک‪ :‬محمدرضا آتشزاد‬ ‫نقاشی رنگ روغن‪ ،‬میکس میدیا‪ :‬مهتاب فیروز آبادی‬ ‫نقاشی با مداد رنگی‪ ،‬ذغال و آبرنگ‪ :‬نازنین صادقی‬ ‫کاریکاتور‪ ،‬انیمیشن‪ :‬افشین سبوکی‬ ‫مینیاتور‪ ،‬تذهیب‪ :‬فرهاد الله دشتی‬ ‫طراحی‪ :‬حمیدرضا جدید‬ ‫گرافیک‪ :‬فرزان کرمانی نژاد‬ ‫سرامیک‪ :‬املیرا حبیب اله‬ ‫مجسمه سازی‪ :‬مجید شیخ اکبری‬ ‫خوشنویسی‪ :‬مسعود کریمایی‬

‫زبان‬ ‫انگلیسی‪ :‬یلدا احمدوند‬ ‫فرانسه‪ :‬سام زهره وندی‬

‫علوم پایه‬ ‫ریاضی‪ ،‬فیزیک‪ ،‬کامپیوتر‪ :‬دامون طهماسبی‬ ‫شیمی‪ :‬سهند طهماسبی‬

‫‪facebook . com / percai‬‬ ‫‪www . percai . com‬‬ ‫‪info @ percai . com‬‬

‫)‪1181 West 16th Street (at Pemberton Ave‬‬ ‫‪North Vancouver, BC V7P 1R4‬‬

‫)‪778.PERSIAN (737.7426‬‬ ‫‪778 . 889 . 4820‬‬

‫با سـپاس از همـراهـان همیشـگی خـانـه فـرهنـگ و هنـر ایـران‬

‫ما‬

‫ِ‬ ‫فرهنگ‬


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 19‬‬ ‫‪ ..‬بعد از چند سال سرگردانی بر سر گزینش الگوی توسعه‪ ،‬کشور «بامداد آرام» از دهه شصت‬ ‫میالدی به استراتژی «برونگرایی» صنعتی روی آورد‪ ،‬به این معنا که تصمیم گرفت نیروی کار‬ ‫ارزان قیمت خود را در در خدمت تولید انبوه لباس و صدور آنها به بازار‌های جهان به ویژه آمریکا‬ ‫و اروپا به کار بگیرد‪ .‬لباس‌های ساخت کره به رغم کیفیت پایین خود‪ ،‬از توان رقابتی باالیی‬ ‫برخوردار بودند‪ .‬با استفاده از ارز حاصل از صدور لباس‪ ،‬کره‌ای‌ها دستگاه‌های نساجی وارد‬ ‫کردند و بعد به تولید کاال‌های دیگری چون کفش و اسباب بازی و لوازم ورزشی پرداختند و این‬ ‫تولید انبوه را روانه بازار‌های جهان کردند‪ .‬طولی نکشید که استراتژی برونگرایانه کره جنوبی به‬ ‫نتایج مطلوب دست یافت و راه برای گسترش آن به عرصه‌های دیگری چون فوالد و کشتی سازی‬ ‫و بعد وسایل الکتریک و الکترونیک فراهم آمد‪ ،‬آنهم با کاال‌هایی که کیفیت آنها سال به سال بهتر و‬ ‫بهتر می‌شد‪.‬‬ ‫امروز این سرزمین پنجاه میلیون نفری آسیایی در گروه پیشرفته‌ترین و ثروتمند‌ترین کشور‌های‬ ‫جهان جای گرفته‪ ،‬با درآمد سرانه‌ای که اگر بر پایه «برابری قدرت خرید» سنجیده شود‪ ،‬تقریبا‬ ‫در سطح فرانسه است‪ .‬به عالوه از سال‌های ‪ ۱۹۸۰‬میالدی به این طرف‪ ،‬کره جنوبی به جرگه‬ ‫کشور‌های دموکراتیک جهان پیوسته و از لحاظ سیاسی نیز عضو باشگاه دموکراسی‌های صنعتی‬ ‫است‪.‬‬ ‫تردیدی نیست که دولت نظامی در کره جنوبی در دهه ‪ ۱۹۶۰‬میالدی با الهام گیری از آلمان و ژاپن‬ ‫قرن نوزدهم به مدرنیزه کردن کشور بر پایه استراتژی «توسعه درونزای برونگرا» کمر بست‪‌‌،‬‬ ‫همان استراتژی که امروز‪ ،‬نزدیک به نیم قرن بعد از کره‪ ،‬مورد توجه شمار زیادی از نظریه‬ ‫پردازان و برنامه ریزان اقتصادی در جمهوری اسالمی است‪ .‬شاهکار دولت توسعه گرا در کره‬ ‫جنوبی این بود که به جای ابدی کردن حضور خود در عرصه اقتصادی و قبضه کردن همه چیز‪،‬‬ ‫راه را برای کاهش تدریجی این حضور و پیشروی به سوی یک اقتصاد واقعی بازار فراهم آورد و‪،‬‬ ‫همانگونه که گفته شد‪ ،‬گذار به سوی دموکراسی را نیز امکان پذیر کرد‪.‬‬ ‫هستند نظریه پردازانی که اوجگیری کره جنوبی در عرصه اقتصادی را به میراث فرهنگی بر‬ ‫جای مانده از دوره استعمار ژاپن در فاصله سال‌های ‪ ۱۹۰۵‬تا ‪ ۱۹۴۵‬میالدی نسبت می‌دهند‪ .‬این‬ ‫نظریه قابل قبول به نظر نمی‌رسد‪ ،‬زیرا بخش شمالی شبه جزیره کره‪ ،‬که همچون جنوب زیر سلطه‬ ‫طبعا همان فرهنگ را دارد‪ ،‬امروز گرفتار یکی از نا‌بهنجار‌ترین نظام‌های سیاسی و‬ ‫ژاپن بود و ‌‌‬ ‫اقتصادی جهان است‪.‬‬ ‫آنچه کره جنوبی را به جایگاه کنونی رساند‪ ،‬سیاست‌های اقتصادی درستی بود که به اجرا گذاشت‪ ،‬و‬ ‫اراده استواری که در خدمت توسعه این کشور به کار افتاد‪ .‬بقای کره جنوبی به موفقیت اقتصادی آن‬ ‫بستگی داشت‪ .‬بدون این موفقیت درخشان‪ ،‬سئول نمی‌توانست در رویارویی با غول‌های نیرومندی‬ ‫چون ژاپن و چین و نیز در کشمکش با کره شمالی تا دندان مسلح‪ ،‬به زندگی خود ادامه دهد‪.‬‬ ‫با استفاده از حضور خانم پارک گئون هی درتهران‪ ،‬ایرانیان می‌توانند به تجربه بسیار درخشان‬ ‫کره جنوبی بیندیشند و آنرا با تجربه بسیار تلخ خود مقایسه کنند‪ .‬چرا صنعت کره به این درجه از‬ ‫کمال رسیده‪ ،‬حال آنکه ایران همچنان از خام فروشی روزگار می‌گذراند؟ چرا صنعت خودروسازی‬

‫کره جنوبی‪ ،‬که عمری کم وبیش مشابه صنعت خودروسازی ایران دارد‪ ،‬امروز کاال‌های خود را‬ ‫به آمریکا و اروپا صادر می‌کند‪ ،‬حال آنکه در ایران محصوالت این صنعت مدام درگیر نارضایتی‬ ‫شدید مصرف کنندگان داخلی است؟‬ ‫چهل و پنج سال پیش کارگران کره جنوبی در جستجوی کار به ایران می‌آمدند و امروز رییس‬ ‫جمهوری‌‌ همان کشور‪ ،‬در مقام مسئول ارشد یک قدرت مهم صنعتی‪ ،‬با هدف مشارکت در بازسازی‬ ‫اقتصاد ایران به تهران می‌آید‪ .‬کره‌ای‌ها اقتصاد را سرچشمه اصلی قدرت در دنیای قرن بیست و‬ ‫یکم میالدی دانستند و ایرانی‌ها عمدتا به مظاهر قدرت پرداختند و ذات واقعی آنرا نشناختند‪ .‬این‬ ‫تفاوت دیدگاه عامل اصلی فاصله‌ای است که میان دو کشور در سلسله مراتب بین المللی به وجود‬ ‫آمده است‪( .‬رادیو فردا)‬

‫سخنرانی هرمز کيخانزاده در نشست سازمان جهانی بهداشت‬ ‫مهندس هرمز کیخانزاده موسس‬ ‫زرتشتی انجمن دیابت گابریک به‬ ‫نمایندگی از ایران در ژنو سوییس‬ ‫سخنرانی کرد‪.‬‬ ‫نوزدهم فروردین همزمان با روز‬ ‫جهانی سالمت‪ ،‬مراسم ویژه ای‬ ‫در دفتر مرکزی سازمان جهانی‬ ‫بهداشت برگزار شد ‪ .‬با توجه به‬ ‫اینکه شعار سال ‪ 2016‬غلبه بر‬ ‫دیابت با تحرک و تغذیه سالم است‪،‬‬ ‫مهندس هرمز کیخانزاده درباره‬ ‫اهمیت آموزش دیابت و تجارب آموزش انجمن دیابت گابریک به عنوان محور کنترل دیابت به ایراد‬ ‫سخنرانی و ارائه گزارش پرداخت‪.‬‬ ‫مهندس کیخانزاده موسس انجمن دیابت گابریک ‪ ،‬یکی از سازمانهای مردم نهاد ایران است که در‬ ‫طول ‪ 9‬سال فعالیت خود نزدیک به ‪ 100‬هزار عضو دیابتی را تحت پوشش خدمات آموزشی و‬ ‫حمایتی قرار داده است‪.‬‬ ‫در این نشست که به بررسی راه های کنترل دیابت می پرداخت‪ ،‬مسئوالن بلند پایه بهداشت جهانی‬ ‫حضور داشتند و دکتر مارگارت چان‪ ،‬مدیر کل سازمان جهانی بهداشت‪ ،‬رئیس فدراسیون بین المللی‬ ‫دیابت و رئیس دانشگاه ژنو به سخنرانی پرداختند‪.‬‬ ‫شایان ذکر است‪ ،‬انجمن دیابت گابریک پیش از این نیز به عنوان بهترین عملکرد آموزشی دیابت‬ ‫در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا دست یافته بود و هم اکنون به عنوان بزرگترین مدرسه دیابت در‬ ‫منطقه بیش از ‪ ۱۸‬دوره تخصصی مداوم و مستمر را برگزار می کند‪)bersad.com( .‬‬

‫‪www.sunhealthcenter.com‬‬


‫دانش و فن آوری‬ ‫انقراض گونه‌های جانوری‬ ‫در پی هجوم انسان اوليه به آمريکای جنوبی‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 20‬‬ ‫و کشت محصوالت کشاورزی شامل کدو و فلفل کردند‪ .‬اما بیشتر آنها به صورت‬ ‫چادرنشین باقی ماندند‪ .‬به عقید ٔه گلدبرگ‪ ،‬حدود ‪ ۵‬هزار سال پیش مردم در جوامع‬ ‫پایدار سکنی گزیدند و ‪ ۳‬هزار سال رشد سریع جمعیت آغاز شد که به سه برابر شدن‬ ‫جمعیت قاره آمریکا انجامید‪ .‬او می‌افزاید ما دریافتیم که نه تنها منابع غذایی پایدار‬ ‫بلکه سکونتگاه‌های بزرگ به انسان‌ها اجازه داد تا محیط اطراف را فتح کنند و بی‌قاعده‬ ‫رشد کنند‪ .‬بیشتر آنان در مناطق کنونی پرو‪ ،‬اکوادر و شمال شیلی زندگی کردند اما‬ ‫تعداد کم اما مهمی نیز در پاتاگونیا ساکن شدند‪( .‬رادیو فردا)‬

‫ميکروب‌های روی پوست هر فرد 'در طول زندگی‬ ‫تقريبا بدون تغيير می‌مانند'‬

‫زمانی که نخستین انسان‌های ماقبل تاریخ در اواخر عصر یخبندان پا به آمریکای‬ ‫جنوبی گذاشتند با سرزمینی شگفت‌انگیز و پر آب و گیاه مواجه شدند که در آن انواع‬ ‫حیوانات عجیب از تنبل‌های غول‌پیکر تا گورکن‌های به انداز ٔه یک خودرو می‌زیستند‪.‬‬ ‫اما این انسان‌های اولیه به مانند «گونه‌های مهاجم» عمل کردند‪ ،‬به طوریکه جمعیت‬ ‫آنان به سرعت افزایش یافت تا جاییکه با بی‌رحمی به منابع طبیعی آن ناحیه هجوم‬ ‫بردند‪ .‬زمان زیادی طول کشید تا رشد جمعیت انسان‌ها پس از تشکیل سکونتگاه‌های‬ ‫ثابت و شروع کشاورزی و دامپروری پایدار شد‪.‬‬ ‫به گزارش رویترز‪ ،‬این یافته‌ها در مجله علمی «نیچر» منتشر شده‌اند و جامع‌ترین‬ ‫دیدگاه را درمورد آمریکای جنوبی‪ ،‬که آخرین قار ٔه قابل سکونت به وسیله بشر بوده‬ ‫است‪ ،‬فراهم می‌کند‪ .‬پژوهشگران دو مرحله مجزای تشکیل جمعیت در این منطقه را‬ ‫شناسایی کردند‪ :‬نخستین مرحله از حدود ‪ ۱۴‬هزار سال تا ‪ ۵‬هزار و ‪ ۵۰۰‬سال پیش‬ ‫که جمعیت انسان‌ها به حدود ‪ ۳۰۰‬هزار نفر رسید؛ و دومین مرحله از حدود ‪ ۵‬هزار و‬ ‫‪ ۵۰۰‬سال پیش تا ‪ ۲‬هزار سال پیش که جمعیت انسان‌ها به حدود ‪ ۱‬میلیون نفر رسید‪.‬‬ ‫الیزابت هدلی استاد دانشگاه استنفورد می‌گوید «انسان‌ها دقیقاً شبیه دیگر گونه‌های‬ ‫مهاجم هستند‪ .‬اگر منابع ما به اتمام برسد تحلیل خواهیم رفت‪ .‬نتایج این تحقیق نشان‬ ‫می‌دهد که انسان‌ها می‌توانند حتی منابع در نواحی وسیع جغرافیایی مثل قاره‌ها را نیز‬ ‫به سرعت مصرف کنند»‪ .‬پژوهشگران به وسیله روش «تاریخ‌گذاری رادیوکربن»‬ ‫و با استفاده از ‪ ۱‬هزار و ‪ ۱۴۷‬مکان باستان‌شناسی تاریخ رشد جمعیت انسان‌ها در‬ ‫آمریکای جنوبی را بازسازی کردند‪ .‬با این روش می‌توان قدمت همه مواد ارگانیک‬ ‫(موادی که از موجودات زنده ریشه گرفته‌اند) را مشخص کرد‪.‬‬ ‫گونه‌های اجداد ما نخستین بار حدود ‪ ۲۰۰‬هزار سال پیش در آفریقا ظاهر شدند‪ ،‬سپس‬ ‫به اروپا و آسیا مهاجرت کردند و در نهایت حدود ‪ ۱۵‬هزار تا ‪ ۲۰‬هزار سال پیش‬ ‫به قار ٔه آمریکا وارد شدند‪ .‬نخستین مرحله تشکیل جمعیت در آمریکای جنوبی به‬ ‫انقراض بسیاری از حیوانات بزرگ شامل فیل‌سانان‪ ،‬گربه‌های دندان خنجری‪ ،‬تنبل‌ها‪،‬‬ ‫گورکن‌ها و پرندگان بزرگ فاقد قدرت پرواز منجر شد‪.‬‬ ‫امی گلدبرگ مردم‌شناس دانشگاه استنفورد می‌گوید‪« :‬در این بازه زمانی جمعیت‬ ‫انسان‌ها به دلیل استفاده منابع گیاهی و حیوانی دوره‌های کم و زیاد شدن را تجربه‬ ‫کرد»‪.‬‬ ‫برخی مردم‪ ،‬به ویژه در نواحی خاصی از «آند»‪ ،‬شروع به پرورش حیوانات اهلی‬

‫پژوهشگران آمریکایی می‌گویند میکروب‌هایی که روی پوست هر فرد زندگی می‌کنند‬ ‫برای هر فرد اختصاصی است و در طول زندگی تقریبا بی‌تغییر می‌ماند‪ ،‬اما تغییرات‬ ‫میکروبی پوست از فردی به فردی دیگر و از میکروبی به میکروبی دیگر متفاوت‬ ‫است‪ .‬این باکتری‌ها که تقریبا مثل اثر انگشت برای هر کسی منحصر به فرد هستند‬ ‫در جاهایی که پوست چرب‌تر است مثل گوش‌ها و پشت‪ ،‬بیشتر از دیگر نقاط پوست‬ ‫در طول زندگی بدون تغییر می‌مانند اما حتی جاهایی از پوست که خشک هستند و‬ ‫با لباس هم پوشانده نمی‌شوند‪ ،‬مثل کف دست‪ ،‬تقریبا از نظر میکروب‌های سطحی‬ ‫بی‌تغییر می‌مانند‪.‬‬ ‫بر روی پوست‪ ،‬اولین دفاع بدن ‌در‬ ‫مقابل‌ عوامل بیماری‌زا‪ ،‬باکتری‪ ،‬قارچ‬ ‫و ویروس‌هایی به طور طبیعی زندگی‬ ‫می‌کنند که بیماری‌زا و مضر نیستند و‬ ‫حتی برخی از آنها مفیدند‪ .‬در صورتی‌‬ ‫که این عوامل از جای دیگری به روی‬ ‫پوست منتقل شوند‪ ،‬بیش از حد رشد و‬ ‫تکثیر پیدا کنند‪ ،‬یا به دلیل آسیب پوست به‬ ‫الیه‌های زیرین راه پیدا کنند ممکن است‬ ‫ایجاد بیماری کنند‪.‬‬ ‫عالوه بر این رعایت بهداشت فردی در افراد مختلف فرق دارد و از این نظر شاید پاها‬ ‫بیشتر از دیگر جاهای پوست در معرض ارگانیسم‌های مختلف باشند‪.‬‬ ‫پیش از این دانشمندان می‌دانستند ترکیب میکروارگانیسم‌ها در نقاط مرطوب و خشک‬ ‫پوست با هم تفاوت دارند اما روشن نبود که آیا ترکیب این موجودات در طول عمر و‬ ‫زمان تغییر می‌کند یا نه‪.‬‬ ‫برای این پژوهش که در نشریه سلول منتشر شده پژوهشگران ‪ ۱۲‬فرد سالم را بین‬ ‫یک ماه تا دو سال زیر نظر گرفتند و ترکیب باکتری‪ ،‬قارچ و ویروس‌های ‪ ۱۷‬نقطه از‬ ‫پوست آنها را بررسی کردند‪ .‬آنها متوجه شدند که این اثر انگشت میکروبی با وجود‬ ‫شستشو‪ ،‬تماس با لباس‪ ،‬تماس با دیگران و تماس با دیگر اشیا همچنان ترکیب منحصر‬ ‫به فرد خود را حفظ می‌کند‪ .‬اما پاها از نقاطی هستند که از نظر میکروب‌های روی‬ ‫پوست بیشتر از هر جایی تغییر می‌کنند‪ .‬محققان فکر می‌کنند دلیل این موضوع این‬ ‫است که پوشش پا در طول روز چند بار تغییر می‌کند و در محیط‌های مختلف قرار‬ ‫می‌گیرد‪ .‬پا ممکن است چند ساعتی را در جوراب‪ ،‬مدتی را در جوراب و کفش‪ ،‬مدتی‬ ‫را بدون جوراب و مدتی را در دمپایی یا سرپایی سر کند‪ .‬ممکن است در طول روز‬ ‫در خانه‪ ،‬در باشگاه یا استخر‪ ،‬در خانه دوستان و آشنایان‪ ،‬در حمام و دیگر نقط قرار‬ ‫بگیرد و معموال این تماس به میزان قابل مالحظه‌ای طوالنی‌تر از کارهایی مثل دست‬ ‫دادن است که معموال چند ثانیه طول می‌کشد‪.‬‬ ‫پژوهشگران قصد دارند در قدم بعدی باکتری‪ ،‬قارچ و ویروس‌های روی پوست در‬ ‫بیماری‌های مختلف پوستی را بررسی کنند‪bbc .‬‬


‫ايرانزمين‬ ‫رودبار سرزمين زيتون‬ ‫ثمر سعيدی‬

‫زیتون در ایران‪ ،‬با نام «رودبار» عجین شده است‪ ،‬زیتون فروشان در تمام شهرهای ایران‬ ‫بر تابلوهای خود عنوان «زیتون رودبار» را می‌نگارند تا کاالی خود را مرغوب جلوه‬ ‫دهند‪ ،‬حتا آن‌ها که کاالی خود را درون وانت‌ها در جاده‌ها عرضه می‌کنند‪ ،‬با نوشته‌ای بر‬ ‫روی مقوا‪ ،‬عنوان «زیتون رودبار » را جار می‌زنند‪ .‬رودبار منطقه‌ای کوهستانی است‬ ‫واقع در کرانۀ سپیدرود در جاده رشت – قزوین که بزرگترین مرکز تولید زیتون در ایران‬ ‫به شمار می‌رود‪.‬‬ ‫منطقۀ رودبار سراسر پوشیده از باغ‌های زیتون است‪ .‬هر آنچه به چشم می‌آید باغ زیتون‬ ‫و درخت زیتون است‪ .‬جز درخت زیتون درخت دیگری در ناحیه دیده نمی‌شود‪ .‬درختان‬ ‫زیتون تنها باغ‌ها را در انحصار خود ندارند بلکه در خیابان‌ها و حیاط خانه‌ها نیز کاشته‬ ‫شده‌اند‪ .‬فصل برداشت زیتون اواخر پاییز است و برداشت به شیوه‌های مختلف از سنتی تا‬ ‫مکانیزه انجام می‌شود‪.‬‬ ‫زیتون بر روی درخت هنوز سفت و سبز رنگ است که برداشت آغاز می‌شود‪ .‬در روش‬ ‫برداشت سنتی میوۀ شاخه‌های پائین‌تر را با دست می‌چینند و برای تکاندن شاخه‌های بلند با‬ ‫چوب بر شاخه‌ها ضربه می‌زنند تا میوه‌ها بریزد‪.‬‬ ‫زیتون‌های تکانده شده در پای درخت‪ ،‬توسط زنان جمع‌آوری می‌شود و پس از شست‌وشو‬ ‫و خشک کردن‪ ،‬با سنگ به تک تک آن‌ها ضربه می‌زنند و می‌شکنند‪ .‬این شکستن باعث‬ ‫ن را چند روز در آب می‌گذارند و آبش را‬ ‫می‌شود که زهراب زیتون خارج شود‪ .‬بعد زیتو ‌‬ ‫هر روز عوض می‌کنند و سنگ نمک در آبش می‌اندازند و می‌گذارند یکی دوماه در بشکه‬ ‫یا دبه‌های پالستیکی بخوابد تا تلخی آن گرفته شود‪ .‬در این مدت زیتون حالت شور و روغنی‬ ‫پیدا می‌کند و آمادۀ عرضه به بازار می‌شود‪ .‬به هنگام استفاده نیز مقداری ترشی و گلپر به‬ ‫آن می‌افزایند تا طعم‌های اضافی تلخ یا شور آن گرفته شود‪.‬‬ ‫اما این روش اندکی وقت‌گیر است‪ .‬در سال‌های اخیر برای تلخی‌زدایی از شیوه صنعتی‬ ‫استفاده می‌شود که سریع‌تر است‪ .‬یعنی با افزودن ماده شیمیایی «هیدروکسید سدیم» یا «سود‬ ‫سوزآور»‪ ،‬در عرض چند ساعت از زیتون تلخی‌زدایی می‌ شود‪ .‬سپس در کارخانه‪ ،‬آن‌ها‬ ‫را کنسرو یا هسته‌گیری می‌کنند‪ .‬این روش مقرون به صرفه‌تر است هرچند مادۀ شیمیایی‪،‬‬ ‫طعم زیتون را تا حدی تغییر می‌دهد و این امر باعث ناخرسندی پاره‌ای مصرف‌کنندگان‬ ‫می‌شود‪ .‬مصرف‌کنندگان قدیمی منطقه‪ ،‬زیتون شکسته را با وجود اندکی تلخ بودن‪ ،‬به‬ ‫کنسروی‌های گوشتی و بدون هسته ترجیح می‌دهند‪.‬‬ ‫از زیتون – بجز مصرفی که در خوارک دارد ‪ -‬روغن هم می‌گیرند‪ .‬روغن زیتون از‬ ‫بهترین روغن‌های گیاهی به حساب می‌آید‪ .‬زیتون خوراکی با زیتون که به کار استحصال‬ ‫روغن می‌آید به لحاظ زمان برداشت فرق دارد‪ .‬زیتون‌های خوراکی را زودتر می‌چینند و‬ ‫بقیه را که باید از آن روغن گرفته شود می‌گذارند تا بیشتر برسد و رنگ آن از قرمز و‬ ‫نارنجی به رنگ ارغوانی و سیاه متمایل شود‪ .‬در این حالت زیتون نرم و تا حدی له و برای‬ ‫روغن گرفتن آماده می‌شود‪ .‬به این زیتون در اصطالح محلی «آبه زی» می‌گویند‪.‬‬ ‫نرم له شده در کارخانه‌ها به روش صنعتی روغن زیتون می‌گیرند که مصارف‬ ‫از زیتون‌های ِ‬ ‫خوراکی و طبی دارد و یکی از پرخاصیت‌ترین روغن‌های گیاهی به شمار می‌رود‪ .‬با وجود‬ ‫آنکه درخت زیتون در برابر آفات تا حد قابل توجهی مقاوم است اما در سال‌های اخیر آفتی‬ ‫به نام مگس زیتون به درختان ناحیه حمله کرده و موجب خسارت‌هایی شده است‪.‬‬ ‫باغ‌های زیتون در ایران از قدیم االیام تنها در ناحیۀ رودبار وجود داشت اما در سال‌های‬ ‫اخیر کشت آن در نواحی دیگر نیز باب شده است‪ .‬چنانکه عالوه بر رودبار در مناطقی‬ ‫مانند قزوین‪ ،‬گرگان‪ ،‬شیراز و قم نیز کشت آن متداول شده است‪ .‬البته برخی بر این باورند‬ ‫که زیتون رودبار طعم و مزۀ دیگری دارد و زیتونی که از نواحی روبار و طارم می‌آید‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 21‬‬ ‫کیفت بهتری دارد‪ .‬طارم همسایه‬ ‫رودبار است ولی به لحاظ تقسیمات‬ ‫جغرافیایی در استان زنجان واقع‬ ‫است‪.‬‬ ‫از نظر تاریخی‪ ،‬تا چندی پیش تصور‬ ‫می‌شد کشت زیتون در رودبار حدود‬ ‫‪ ۸۰۰‬سال قدمت دارد اما تازه‌ترین‬ ‫کشفیات باستان‌شناسی در تپه باستانی‬ ‫«کلورز» در رستم آباد – شهری‬ ‫میان رودبار و رشت ‪ -‬نشان داده‬ ‫است که کشت زیتون در این منطقه‬ ‫به بیش از دو هزار سال پیش باز‬ ‫می‌گردد‪.‬‬ ‫در محله « پایین بازار» رودبار‬ ‫که جاده اصلی تهران به قزوین از‬ ‫آن‌جا می‌گذرد‪ ،‬فروشگاه‌های عرضۀ‬ ‫زیتون هر مسافری را دعوت به‬ ‫توقف و خرید می‌کند‪ .‬فروشگاه‌ها‬ ‫بسیار خوش جلوه و رنگارنگ هستند و فروشندگان با حوصلۀ زیاد برای مسافرها تفاوت‬ ‫انواع زیتون را توضیح می‌دهند‪ .‬هم‌چنین بسیاری از فروشنده‌ها با تعارف کردن زیتون‬ ‫پرورده و نمونه فرآورده‌هایی که دارند‪ ،‬ظرف‌های یک‌بارمصرف کوچکی را به شما‬ ‫می‌دهند که می‌توانید طعم محصوالت را بچشید و سپس تصمیم به خرید بگیرید‪ .‬ظاهرا بازار‬ ‫کسبه گرم است و تعدادی از این مغازه‌ها سرقفلی‌های سنگین دارند و حتا غیربومی‌هایی در‬ ‫این زمینه سرمایه‌گذاری کرده‌اند‪.‬‬ ‫خوب است یادآوری کنیم که در ‪ ۳۱‬خرداد ‪ ۱۳۶۹‬خشم زمین منطقه رودبار را درگیر کرد‬ ‫و زلزله‌ای به شدت ‪ ۷.۷‬درجه در مقیاس ریشتر این شهر و همسایه‌اش منجیل را با خاک‬ ‫یکسان کرد‪ .‬آمارها نشان می‌دهد که این زلزله ‪ ۴۰‬هزار کشته به دنبال داشته است‪ .‬هنوز‬ ‫هم جمعیت رودبار نسبت به سایر شهرهای شمالی بسیار کمتر است که یکی از دالیل آن را‬ ‫تلفات زلزله می‌دانند‪ .‬خانه‌های اکثریت مردم در این حادثه طبیعی تخریب شده و بسیاری از‬ ‫درختان زیتون نیز در زمان خود در این منطقه از دست رفتند‪ .‬با این حال شهر از آسیب‌ها‬ ‫و بالیای طبیعی‪ ،‬جان به در برده و رونق پیشین را بازیافته است‪ .‬این روزها شهر حال و‬ ‫هوای خوبی دارد و درختان زیتون که عمده‌ترین دارایی کشاورزان منطقه هستند پربار و‬ ‫سرافرازند‪( .‬جدید آنالین)‬

‫رونمایی کتاب‪:‬‬

‫«همصدایی با دوئت شبانصحبگاهی»‬ ‫هادی ابراهیمی رودبارکی‬

‫با خوشحالی‪ ،‬رونمایی از دومین‬ ‫مجموعه شعر دوست عزیزمان‬ ‫هادی ابراهیمی رودبارکی با نام‪:‬‬ ‫«همصدایی با دوئت‬ ‫شبانصبحگاهی»‬ ‫را به اطالع دوستداران ادبیات‬ ‫میرسانیم‪.‬‬ ‫در این برنامه همچنین از مجموعه‬ ‫شعر نخست ایشان با عنوان‪:‬‬ ‫«یک پنجره نسیم» نیز رونمایی‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫زمان‪ :‬یکشنبه ‪ ۱۲‬ماه ژوئن ‪ ۲۰۱۶‬از‬ ‫ساعت ‪ ۱/۳۰‬بعدازظهر تا ‪ ۴/۳۰‬عصر‬ ‫مکان‪ :‬کتابخانه عمومی کوکیتالم‬

‫‪Coquitlam Public Library‬‬ ‫‪1169 Pinetree Way, Coquitlam, BC V3B 0Y1‬‬ ‫از سوی دوستان‪:‬‬

‫عبدالقادر بلوچ‪ ،‬فرامرز پورنوروز‪ ،‬داود مرزآرا‬ ‫تلفن اطالعات‪778-968-9494 :‬‬


‫تاريخ ادبيات‬ ‫سبک شناسی‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 22‬‬ ‫شرم و حشمت را شراب از پیش برگیرد حجاب‬ ‫خویشتن را در حجاب شرم و حشمت ماه من‬ ‫بیشتر پوشد همی چون بیشتر نوشد شراب‬ ‫"الحق هیچ جانور این شربت باختیار نخورده‬ ‫است و تا عنان مراد بدست شخص است از آن‬ ‫حرز صواب بیند" (ص ‪)242‬‬ ‫َت ّ‬ ‫عمعق گوید‪:‬‬ ‫ِعنان همت مخلوق اگر بدست قضاست‬ ‫چرا دل تو چراگاه چی و چون و چراست‬

‫نبرد‪...‬‬ ‫و چون دشمنان گرد او برآمدند دل از جای َ‬ ‫و از عهدۀ عهد دشمن بوقت بیرون آید" (ص‬ ‫‪)232‬‬ ‫سنائی فرماید‪:‬‬ ‫در عهد و وفا نگر که چون آید مرد‬ ‫بر این منگر که ذو فنون آید مرد‬ ‫از هر چه گمان بری فزون آید مرد‬ ‫از عهدۀ عهد اگر برون آید مرد‬ ‫دیگر آنکه ابوالمعالی از اصطالحات علمی استفاده کرده است و در ضمن بیان مطلب‬ ‫اصطالحات مزبور را به طریق تلمیح و استعاره به کار بسته است‪ ،‬مثال‪:‬‬ ‫"کعبتین دشمن به لفظ بازمالند‪ ،‬که در ششدره داو دادن و نر ِد مُلک ببددلی از خرد و‬ ‫(‪)90‬‬ ‫حصافت و تجربت و ممارست دور باشد" (ص ‪)174 – 173‬‬ ‫در عبارت باال اصطالح بازی نرد را از کعبتین و ششدره و داو دادن و نرد باختن گرد‬ ‫آورده است‪.‬‬ ‫‪ -4‬صنایع و تکلفات‬ ‫مثال دیگر‪" :‬بادیۀ فراق بیشک دراز و بی پایان خواهد بود که همۀ عمر کعبۀ اقبال‬ ‫دیگر از مزایای سبک ابوالمعالی آراسته بودن آنست به من درگاه او بوده است و عمدۀ سعادت‪ ،‬عمرۀ عنایت او را شناخته و اگر جان شیرین را‬ ‫صنایع بدیعی و لطایف معنوی و لفظی که از اه ّم آنها عوضی شناسمی لَبّیک زنان احرام خدمت گیرمی‪ ،‬و گمان آن بود که من در سایۀ امن او‬ ‫صنعت "موازنه" یا "قرینه سازی" است و بنای این کتاب چون کبوتران ّ‬ ‫مکه ّ‬ ‫مرفه توانم زیست‪ ،‬و در فراز صفا و مروۀ مروّت او پرواز توانم کرد‪،‬‬ ‫بر موازنه و قرینه سازی و مزدوجات و مترادفات و احیاناً اکنون که خون پسرم چون ذبایح حاج در حریم امن او مباح شد‪ ،‬هنوز مرا تمنای رجوع و‬ ‫سجع است‪ ،‬و در ضمن این سه اصل‪ ،‬دیگر صنایع را آرزوی عود باشد؟" (ص ‪)235‬‬ ‫ّ‬ ‫حج و کلمات متناسب و نظیر یکدیگر از این معنی‬ ‫مانند موزونی عبارات و توصیف و اطناب و مطابقه و در این عبارات اصطالحات علمی سنت ّ‬ ‫مراعات النظیر یا جمع بین اضداد و جمع و تفریق و سیاقة آورده است که هم مراعات النظیر را به کار بسته و هم از اصطالحات علمی استفاده کرده‬ ‫االعداد‪ ،‬و کنایات و استعارات و تشبیهات و ارسال المثل و است‪.‬‬ ‫طرد العکس و ظریف کاری های دیگر را می توان یافت‪ .‬اینک شواهد دیگر از آنچه گفتیم از متن کتاب ذکر می شود‪:‬‬ ‫و نیز در آوردن تمثیل های زیبا و آداب و حکم در عالم خود بی نظیر است و کمتر کتابی‬ ‫در عجم نظیر آن تا به حال نوشته شده است‪ ،‬مگر آنکه از او تقلید کرده باشند مانند مرزبان الف‪ :‬صنعت موازنه و ترادف جمله‬ ‫نامه که خواسته است از کلیله و دمنه تقلید کند‪.‬‬ ‫"نسختی از کلیله و دمنه تحفه آورد‪ ،‬اگرچه از آن چند نسخۀ دیگر در میان کتب بود اما بدین‬ ‫حریت‬ ‫آوردن مستدالت و اقتباسات شعری‪ ،‬و آیات و احادیث نبوی و کلمات بزرگان نیز از جمله تبرک نموده آمد و حقوق هواخواهی و اخالص دوستی برعایت رسانیده شد‪ ،‬و ذکر ّ‬ ‫ی تازگی هاست که در کلیله و دمنه دیده می شود و دیگران پس از آن از او تقلید کرده اند و حق گزاری او بدان مخلّد گردانیده آمد" (ص ‪" )16‬آنرا از خزاین خود موهبتی عزیز و‬ ‫زیرا آوردن شواهد شعری و آیات و احادیث در کتب قدیم مرسوم نبوده است مگر شعر یا آیه ذخیرتی نفیس شمرد" (ص ‪" )28‬بحقیقت کان خرد و حصافت – و گنج تجربت و ممارست‬ ‫یا حدیثی که با تاریخ یا مطلب مربوط به کتاب ربط حقیقی داشته باشد نه اینکه برای زیبایی است – هم سیاست پادشاهان را در ضبط ممالک بشنودن آن مددی تواند بود – و هم اوساط‬ ‫کالم و هنرنمایی آورده شده باشد‪ ،‬چنانکه در طبری و بیهقی و کتب متصوفه دیده شد‪ .‬ولی مردمان را در حفظ مال و ملک از خواندن آن فایده حاصل آید" (ص ‪" )17‬پادشاه باید روز‬ ‫در این کتاب صفحه ای نیست که بدین قبیل زینت ها آراسته نباشد‪ ،‬و این خود اسلوب تازه جنگ بعواقب کارها التفات ننماید – و در هنگام نبرد مصالح و مآل را خطری نشمرد" (ص‬ ‫ایست که بعدها دیگران از آن تقلید کرده اند‪ ،‬و خود او نیز از ادبیات قرن چهارم عرب تقلید ‪" )173‬هرچه از دشمن دانا و مخالف داهی تلطف و تودد بیش بیند" (ص ‪)171‬‬ ‫کرده است‪ ،‬و ادیب عبداهلل وصاف الحضرة در وصف او گوید‪" :‬ملمّعی است مشحون به‬ ‫مستدالت از آیات و اخبار و ابیات عربی"‪...‬‬ ‫ب – موازنه و قرینه و سجع‪:‬‬ ‫محل‬ ‫یک‬ ‫در‬ ‫مگر‬ ‫برد‬ ‫نمی‬ ‫را‬ ‫شاعر‬ ‫نام‬ ‫فارسی‪،‬‬ ‫هیچوقت در شواهد شعری چه تازی و چه‬ ‫"امروز هیچ پادشاه را در حفظ ممالیک و مسالک آن اثر نیست که ‪( "...‬ص ‪" )204‬کمال‬ ‫ً‬ ‫که حکایت َم ِهستی را از قول سنائی منظوما آورده است (ص ‪ )236‬و علت آن هم مفصل مالطفت و تضرع و فرط مجاملت و تواضع در میان آرد‪( "...‬ص ‪" )171‬عاقبت مکر‬ ‫بودن اشعار است‪ ،‬و نیز تحلیل های شعری بسیار دارد که اشعار تازی یا فارسی را در نامحمود و خاتمت غدر نامحبوب است" "رقایق تمویه و لطایف تعمیه‪ ...‬شفقت و اکرام‬ ‫مکرم‪ّ ،‬‬ ‫مبرت و انعام‪ّ ...‬‬ ‫مرفه و محترم‪،‬‬ ‫مظفر و منصور و مؤیّد و مسرور و عزیز و ّ‬ ‫نثر حل کرده است و غالبا مصراع هایی خواه مثل و خواه غیر مثل بدون اشاره به (ع) یا و ّ‬ ‫(مصراع) در طی جمله ها گنجانیده که گاهی برای خوانند اگر عالمت نداشته باشد مشتبه سرمایۀ ظفر و نصرت‪ ،‬و عمرۀ اقبال و سعادت" "مرغزاری که نسیم آن بوی بهشت را‬ ‫ّ‬ ‫می گردد که نظم است یا نثر – مثل‪:‬‬ ‫ستار تابان و در‬ ‫معطر کرده بود‪ ،‬و عکس آن روی فلک را منوّر گردانیده‪ ،‬و از هر شاخی ّ‬ ‫و‬ ‫ربود‪،‬‬ ‫نتواند‬ ‫وی‬ ‫از‬ ‫زمانه‬ ‫مواهب‬ ‫حوادث‬ ‫دست‬ ‫و‬ ‫باشد‪،‬‬ ‫"سزاوار باشد که مُلک او پایدار‬ ‫هر ستاره هزار سپهر حیران" (ص ‪)79‬‬ ‫در خدمت او گردد‪ ،‬دهر خائن راستکار و و چرخ ظالم دادگر‪( ".‬ص ‪)179‬‬ ‫و صفحه ای نیست که سجعی در آن دیده نشود‪ ،‬لیکن موازنه و قرینه و مترادفات زیادتر‬ ‫کاندر‬ ‫باشد‪،‬‬ ‫ضعیف‬ ‫"بر دشمن اعتماد نشاید کرد‪ ،‬و خصم را خوار نباید داشت اگر چه‬ ‫است‪ ،‬و مبنای کتاب بر آن نهاده شده است و می توان گفت در سجع – چنانکه در موازنه و‬ ‫سر روزگار بیدادیهاست" – "دانست که تا بوزينه را در جزیره نیفکند حضول این غرض مطابقه اصرار نورزیده است و در این باره به خود کلیله ی ابن مقفع اقتفا کرده است‪ ،‬مثال‪:‬‬ ‫متعذر باشد‪ ،‬در حال ضرورات مباح است حرام" (ص ‪" )212‬سر همه بالها مرگ است و "چون فرزندیکه دالیل رشد و نجابت او الیح است‪ ،‬و مخایل اقبال و سعادت وی واضح‪ ،‬و‬ ‫صوفیان آن را آفت کبیر خوانند این بنده دگر بار نروید نه نی است" (ص ‪)242‬‬ ‫بی ایران دخت مادر فرزند که زهاب چشمۀ خورشید تابان از چاه زنخدان اوست‪ ،‬و مطلع‬ ‫َ‬ ‫سوی‬ ‫ن‬ ‫مانند‬ ‫و درین فن یعنی تحلیل شعر و درج مصراع در دنباله ی نثر پیشوای آیندگان‬ ‫خرم و زلفی چون شبهای‬ ‫نور ماه دو هفته از عکس بناگوش او‪ ،‬رخساری چون ایام دولت ّ‬ ‫ّ‬ ‫و ُج َوینی است‪ .‬همچنین در نثر از شعر و مضامین و الفاظ شعرا استفاده کرده است‪ ،‬مانند نکبت درهم‪ ،‬در مالطفت بی تعذر و در معاشرت بی َت َح ُّرز‪ ،‬صالحی شامل و عفافی کامل‪،‬‬ ‫آوردن "الفگاه مردان" و "عنان گرد کردن" و "عنان مراد بدست بودن" و "گران کردن مجالستی دلربای و محاورتی مهرافزای‪ ،‬حرکاتی متناسب و اخالقی ّ‬ ‫مهذب‪ ،‬اطرافی پاکیزه‬ ‫رکاب" و "کعبتین عدو مالیدن" و "خاک در چشم مردمی زدن" و این عبارت‪" :‬و اگر و اندامی ناعم" (ص ‪)281‬‬ ‫بخالف این چشم دارد زردروی شود که فلک درین هوس دیده سپید کرد و چرخ درین عبارات باال نمونه ایست از جایی که ابوالمعالی مستغرق صنعت و تفنن شده است و معهذا‬ ‫تکاپوی پشت گوژ گردانید و بدینمراد نتوانست رسید" (ص ‪ )240‬و یا این جمله‪" :‬بسیار دیده می شود که مقیّد به سجع نیست و هر جا که سجعی خود آمده است و لطفی در آن دیده‬ ‫کوشید تا حجاب مجانبت از میان برگیرد و راه َ‬ ‫مواطبت گشاده گرداند" (ص ‪)330‬‬ ‫آورده و هر جا که احساس تکلّفی کرده است به همان موازنه و اِرداف و مطابقه قناعت‬ ‫ّ‬ ‫امیر معزی گوید‪:‬‬ ‫تحرز و مقابله‬ ‫ورزیده است مانند مقابله ی چاه زنخدان و عکس بناگوش و مقابله ی تعذر و ّ‬ ‫طرب‬ ‫هنگام‬ ‫معشوق‬ ‫در میان عاشق و‬ ‫(دنباله ی مطلب در شماره ی آينده)‬ ‫ی پاکیزه و ناعم‪.‬‬


‫موسيقی‬ ‫گزينش مطلب برای بخش موسیقی از "استاد شاملو"‪،‬‬ ‫مدرس برجسته ی ویولن‬ ‫نوازنده و ّ‬

‫دهمين سالمرگ تجويدی؛ جنگ و ويرانی چرا؟‬ ‫محمود خوشنام پژوهشگر موسیقی‬ ‫جامعه موسیقی سنتی ایران اگر‬ ‫شاگردان مکتب صبا را نمی داشت‬ ‫به چه روزی در می‌آمد؟ با نگاهی‬ ‫گذرا به کارنامه یکایک این شاگردان‬ ‫می‌توان پاسخ این پرسش را به دست‬ ‫آورد‪.‬‬ ‫آن‌چه آنان ساخته و پرداخته‌اند‬ ‫همان‌قدر از نظر کیفی اعجاب انگیز‬ ‫است که از نظر کمی‪ .‬هر کدام دست‬ ‫کم چهل‪ ،‬پنجاه اثر برجای گذاشته‌اند‬ ‫و همین آثار سرشار از ملودی‌های‬ ‫گوش‌نواز و ریتم‌های برانگیزاننده‌اند‪.‬‬ ‫به ویژه بهترین ملودی‌ها که آن‌ها را‬ ‫ماندگار کرده است‪ .‬ملودی جذاب‌ترین‬ ‫عنصر آهنگسازی در موسیقی سنتی‬ ‫ایران به شمار می رود‪.‬‬ ‫در میان این ملودی سازان صبایی‬ ‫علی تجویدی چهره‌ای شاخص‌تر از دیگران دارد‪ .‬شاید به این دلیل که ملودی‌های او با‬ ‫بهترین متن‌های شاعرانه پیوند خورده است‪ .‬تجویدی از جمله آهنگسازان اندک شماری‬ ‫است که با شعر و ادبیات ایران آشنایی آکادمیک داشت و خود نیز گاه شعر می‌سرود و‬ ‫در انتخاب متن های ترانه‌ای اعمال نظر می کرد‪.‬‬ ‫علی تجویدی که روز ‪ ۲۴‬اسفند امسال ده سال از درگذشت او می‌گذرد در سال ‪۱۲۹۸‬‬ ‫در تهران زاده شد‪ .‬پدرش هادی تجویدی از خوشنویسان معروف و شاگرد کمال الملک‬ ‫بود و با موسیقی نیز در مکتب درویش خان آشنا شده بود‪ .‬همو بود که فرزند را نیز به‬ ‫رفتن به سوی موسیقی ترغیب کرد‪.‬‬ ‫تجویدی نت خوانی و ویولن نوازی را نزد سپهری‪ ،‬ظهیرالدینی و حسین یاحقی آموخته‬ ‫و در مسیر یادگیری‌ها سر و کارش به مکتب صبا افتاده بود‪ .‬او طی هشت سال شاگردی‬ ‫صبا ویولن و سه تار نوازی خود را پیش برد و پس از آن نزد ملیک آبراهامیان و بابگن‬ ‫تامرازیان‪ ،‬موسیقی‌دانان ارمنی با متدهای اروپایی آشنا شده و سرانجام نزد هوشنگ‬ ‫استوار آهنگساز پیشرو ایران هارمونی و ارکستراسیون خوانده بود‪.‬‬ ‫تجویدی تقریبا همزمان با گشایش رادیو ایران در سال ‪ ۱۳۱۹‬به عنوان ویولن نواز و‬ ‫آهنگساز به این سازمان پیوست و پس از بنیاد برنامه گل‌ها از برجستگان وابسته به آن به‬ ‫شمار آمده است‪ .‬او پس از مرگ صبا در سال ‪ ۱۳۳۶‬اداره کالس های او را در هنرستان‬ ‫موسیقی ملی بر عهده گرفته و از آن گذشته سال‌ها عضو شورای عالی موسیقی رادیو‬ ‫بوده است‪.‬‬ ‫این‌ها همه چیزهایی است که تجویدی در زندگی آموزشی و پژوهشی خود تجربه کرده‬ ‫است ولی اهمیت حضور او در جامعه موسیقی ایران از این ها فراتر می‌رود‪ .‬او در‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 23‬‬ ‫دگرگون‌سازی ترانه پردازی‌های سنتی نقشی مهم ایفا کرده و آهنگ‌های ماندگار ساخته‬ ‫و برای اجرای آن‌ها به کشف استعدادهای تازه پرداخته است‪ .‬حمیرا و هایده از این‌گونه‬ ‫کشفیات او به شمار می‌روند‪ .‬عالوه بر آن تجویدی با همکاری با خوانندگان قدیم‌تر چون‬ ‫دلکش و مرضیه بر شهرت آن‌ها افزوده است‪ .‬او خود گفته است هر خواننده تازه ای را‬ ‫که کشف کرده دیگران را در سایه قرار داده است‪.‬‬ ‫ترانه هایی چون عاشق شیدا‪ ،‬سنگ خارا‪ ،‬آتش کاروان‪ ،‬سفر کرده‪ ،‬پشیمان‪ ،‬کودکی و‬ ‫بازگشته از ترانه‌های ماندگار اوست‪.‬‬ ‫ترانه‌های تجویدی همه در فضای موسیقی سنتی حرکت کرده و با هیچ عنصر بیگانه‌ای‬ ‫در نیامیخته است‪ .‬ولی با وجود این سرشار از رگه‌های جذاب نوآورانه است‪ .‬البته‬ ‫آن‌چه زیبایی آهنگین ترانه‌ها را تقویت می کند متن‌های شاعرانه آن است‪ .‬تجویدی از‬ ‫همکاری برجسته‌ترین ترانه‌سرایان سنتی برخوردار بود‪ .‬البته خود او در وهله اول‬ ‫مجذوب متن‌های رهی معیری بود‪ .‬می‌دانیم که آخرین سروده رهی به نام آزاده با آهنگ‬ ‫سازگاری از تجویدی پیوند خورده و به عنوان نخستین ترانه هایده خواننده سال‌های بعد‬ ‫ضبط و پخش شده است‪.‬‬ ‫تجویدی آزاده را بیش از کارهای دیگر خود دوست دارد چون با آن زندگی کرده است‪:‬‬ ‫"وقتی سرآغاز آن را برای رهی نواختم رهی گفت که این توصیف دقیق آزادگی است‪".‬‬ ‫رهی که در بستر بیماری افتاده بود نوشتن متن ترانه را با تم آزادگی آغاز کرد‪ .‬تمام‬ ‫واژه‌های متن با آزادگی خویشاوندی دارند و مقدمه موسیقی تجویدی را نیز به تبعیت از‬ ‫خود وا می‌دارند و مشتاقانه به اوج می‌رسند‪:‬‬ ‫"گلبانگ مستی آفرین همچون رهی سر داده‌ام من‪/‬‬ ‫مرغ شباهنگم ولی در دام غم افتاده‌ام من‪/‬‬ ‫خندان لب و خونین جگر‪ /‬مانند جام باده‌ام آزاده‌ام من‪"/‬‬ ‫بیماری جانسوز رهی کار سوز و ساز تجویدی را نیز به درازا کشانید‪ .‬شمع جان رهی‬ ‫که خاموش شد آزاده به پایان رسید و پایانه درخشانی بر همکاری رهی و تجویدی نهاد‪.‬‬ ‫حال که از آخرین ترانه رهی یاد کردیم بد نیست به یکی از آخرین ترانه‌های تجویدی‬ ‫نیز اشاره کنیم که از جنس دیگری است‪ .‬ترانه‌ای که متن آن‌را بیژن ترقی در آرزوی‬ ‫برقراری صلح در جهان سروده است‪.‬‬ ‫شاعر و آهنگساز در این کار مشترک همه جنگ افروزان جهان را به مهر و دوستی و‬ ‫یگانگی فرا خوان ‌ده‌اند و از بشر‪ ،‬این کمال آفرینش پرسیده‌اند‪:‬‬ ‫این گران جانی چرا‪ /‬جنگ و ویرانی چرا؟‪/‬‬ ‫تجویدی کاباره را رقیب و دشمن شماره یک خود به شمار می‌آورد‪ .‬او چند سال پیش گفته‬ ‫است‪":‬آن‌چه ما می‌ریسیم کاباره پنبه می کند‪ .‬بیشتر خواننده هایی که من کشف کرده‌ام‬ ‫پس از مدت کوتاهی جذب کاباره شده و از ادامه کار جدی و اصیل خود بازمانده‌اند‪".‬‬ ‫با این همه تجویدی خوانندگان خود را بی‌تقصیر می‌داند و مقصر اصلی را در موقعیت‬ ‫اقتصادی آن‌ها جستجو می‌کند‪.‬‬ ‫"من بارها به مسئوالن گفته‌ام این‌طور نمی شود ادامه داد‪.‬طبیعی است خواننده‌ای که‬ ‫حقوق یک ماه کار خود را در رادیو می تواند در یک شب کاباره به دست بیاورد کار در‬ ‫کاباره را به رادیو ترجیح می‌دهد‪".‬‬ ‫تجویدی حذف صدای زن را از برنامه‌های رسانه ای آسیب بزرگی برای موسیقی سنتی‬ ‫به شمار می‌آورد‪".‬صدای زنان وسعتی دیگر و نیز رنگی متفاوت با صدای مردان دارد‬ ‫و حذف آن نیمی از جذابیت باقی مانده در این موسیقی را نیز از بین می برد‪ .‬از آن گذشته‬ ‫دست آهنگساز را نیز برای استفاده از همه امکانات آهنگسازی می‌بندد‪".‬‬ ‫تجویدی افزوده است‪" :‬به سبب همین محدودیت ها بسیاری از آفریده‌های او در بایگانی‬ ‫خانه اش خاک می‌خورد‪ .‬زیرا با شرایط امروز پخش آن‌ها میسر نیست‪".‬‬ ‫از علی تجویدی چند جلد کتاب نیز به یادگار مانده است‪ .‬کتاب هایی که آفریده‌های او‬ ‫را در خود دارد‪ .‬در سال های پایانی عمر می‌خواست پارتیتور آن ها را نیز منتشر کند‬ ‫تا شیوه تنظیم و سازآرایی ‌های خود را در اختیار عالقمندان بگذارد‪ .‬البته تا زنده بود‬ ‫چنین امکانی به دست نیاورد و سرانجام در بیست و چهارم اسفند ماه سال ‪ ۱۳۸۴‬پس از‬ ‫گذراندن یک دوره بلند بیماری در تهران درگذشت‪bbc .‬‬


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 24‬‬

‫تپه باستانی و تاريخی سيلک در کاشان‬

‫بدون طرح هستند‪.‬‬ ‫در حفاری هایی كه در زمستان سال ‪ 1380‬انجام شد دیوار خشتی سكوی زیگورات‬ ‫نمایان شد و این زیگورات را می توان قدیمی ترین زیگورات فالت ایران و بین النهرین‬ ‫نامید‪.‬‬

‫تپه باستانی سیلک تاریخی ترین نقطه کاشان است که آثار باستانی زیادی از آن به دست‬ ‫آمده است‪ .‬سیلك در واقع محوطه باستانی وسیعی است در كنار روستای دیزچه در كنار‬ ‫جاده ای كه كاشان را به فین وصل می كند‪.‬‬ ‫برخی از دانشمندان قدیمی‏ ترین خاستگاه تمدن بشری را سیلک در کاشان عنوان می‏کنند‬ ‫یعنی اولین جایی که شهرنشینی شکل گرفت آنجا که آریایی‏ها اولیه تمدن شهرنشینی را‬ ‫ایجاد کردند‪ .‬این منطقه را شاید بتوان تنها شهر جهان محسوب كرد كه هفت هزار و‬ ‫پانصد سال در آن زندگی جاری است‪.‬‬

‫تپه سیلک کاشان‪ ،‬دو تپه شمالی و جنوبی با فاصله ‪600‬متر دارد و در اطراف تپه جنوبی‬ ‫دو گورستان به چشم می خورد‪ .‬در تپه شمالی دو دوره فرهنگی مشخص شد كه قدیمی‬ ‫ترین آثار آن به ‪7500‬سال پیش تعلق دارد و حدود ‪6100‬سال پیش متروك شده است‪.‬‬ ‫در تپه جنوبی هم از ‪6100‬سال پیش زندگی جاری بوده است‪ .‬دوره دیگری نیز شناخته‬ ‫شده است كه در این دوره زیگورات سیلك ساخته شده است و به ‪5000‬سال تا ‪4250‬سال‬ ‫پیش تعلق دارد‪ .‬دو گورستان به ‪ 3500‬سال قبل و ‪ 3000‬سال قبل یعنی دوره ماد ها‬ ‫تعلق دارند‪.‬‬ ‫خاكسپاری در این دو گورستان مادی با موارد دیگر خاكسپاری در فالت ایران فرق دارد‬ ‫و نشان از ظهور فرهنگ جدیدی دارد‪ .‬آنها ابتدا گودالی حفر میكردند و جسد را در آن‬ ‫قرار میدادند سپس روی آنرا خاك میریختند تا مانند سقفی شیروانی از سطح زمین باالتر‬ ‫آید و روی تپه خاكی را سنگ میگذاشتند‪ .‬درون قبرها اشیای سفالی و مفرغی و تزیینی‬ ‫قرار می دادند‪ .‬در این زمان هنوز طال شناخته نشده بود‪.‬‬ ‫سفال مادی این دوره شبیه سفال های نوشیجان و گودین تپه و همچنین شبیه سفال های‬ ‫فریگ است‪ .‬سبك ساخت این سفال ها با دوره های قبل متفاوت است‪ .‬در این میان ظروف‬ ‫آبخوری با آبریزهای به شكل منقار پرندگان دیده می شود كه كامال نوظهور است‪ .‬این‬ ‫ظروف طرح های متنوعی دارند و مشابه آنها در شمال غرب ایران دیده شده ولی آنها‬

‫و سفالینه ای از خاک سیلک‪...‬‬ ‫كاسه هایی که از تپه باستانی سیلک به دست آمده‪ ،‬آثار نگارش را روی خود دارند و این‬ ‫نشان می دهد این آثار متعلق به دوره آغاز نگارش ایالمی هستند‪ .‬در حفاری هایی كه در‬ ‫زمستان سال ‪ 1380‬انجام شد دیوار خشتی سكوی زیگورات نمایان شد و این زیگورات‬ ‫را می توان قدیمی ترین زیگورات فالت ایران و بین النهرین نامید‪.‬‬ ‫چهار گوشه زیگورات رو به چهار جهت اصلی جفرافیایی بوده و سه طبقه داشته است‪.‬‬ ‫دو برجك قوس دار نیز در باالترین سطح زیگورات قرار دارند كه رو به سمتی هستند‬ ‫كه در طلوع آفتاب اولین شعاع های نور خورشید را جذب می كنند‪ .‬بر باالی زیگورات‬ ‫نیز اتاقكی قرار داشته است‪ .‬البته باید گفت نظرات مختلفی در مورد زیگورات بودن یا‬ ‫نبودن این سازه بیان شده است و در مورد آن نمی توان نظر قطعی داد‪ ،‬تنها می توان آن‬ ‫را به عنوان یك نظریه قبول كرد‪.‬‬

‫چرا سیلک؟‬ ‫تپه‌های سیلک در مسیر باغ فین‬ ‫کاشان قرار دارد‪ .‬وجه تسمیه‌های‬ ‫بسیاری برای نام سیلک آورده‌اند‪.‬‬ ‫گفته می‌شود که نام سیلک از‬ ‫سیاله آمده است‪ .‬سیاله در لغت‪ ،‬به‬ ‫معنی ظرف سفالینه شکسته است‪.‬‬ ‫علت این نامگذاری نیز به خاطر‬ ‫ظروف‌های سفالینه‌ای است‬ ‫که اول بار در این منطقه پیدا‬ ‫شده‌است‪ .‬از سویی دیگر گفته‬ ‫می‌شود که این بنا شامل قلعه‌هایی‬ ‫بوده است‪ ،‬از این جهت آن را‬ ‫سی‌ارگ نامیده‌اند‪ .‬باز تعبیر‬ ‫دیگری وجود دارد که می گوید‬ ‫چون خاک این منطقه سفید بوده‪،‬‬ ‫آن را سپید ارگ نام نهاده بودند‪.‬‬ ‫(‪)jamnews.ir‬‬


Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 25


‫زبان و ادبيات‬ ‫گفت‌و‌گو با علي باباچاهي‪:‬‬

‫پست‌مدرنيست بودن‪ ،‬اشتياق سوزان من نيست!‬ ‫علي عبداللهي‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 26‬‬ ‫شيوه‌ي بيان و نوع نگاهتان به شعر و شاعري شديد؟ اين تغيير نگاه چگونه حاصل شد؟‬ ‫آدم زندگي مي‌کند‪ ،‬راه مي‌رود‪ ،‬مي‌ايستد و‪ ...‬اما بر راه رفتن خودش اشراف کامل ندارد‪.‬‬ ‫هدفي در فکر و ذکر عضالت توست! مسيري که آمده‌ام‪ ،‬راهي بوده و درنورديده شده!‬ ‫در مسيري که آدم مي‌پيمايد چيزهايي را مي‌بيند‪ ،‬چيزهايي را نمي‌بيند‪ ،‬و چيزهايي که‬ ‫قرار بوده ببيند‪ ،‬گاه نديده و گاه بعداً مي‌بيند‪ .‬راه رفتن‪ ،‬مشاهده و تجربه! در مورد ‪-‬به‬ ‫قول شما‪ -‬تغيير و تحولي که در کار من به وجود آمده‪ ،‬البد معطوف به دگرگوني‌هايي‬ ‫در ذهن من است‪ ،‬آدم وقتي دچار تفکر جديدي و وارد دوران جديدي نشده باشد‪ ،‬مثل قبل‬ ‫مي‌انديشد‪ .‬فکر مي‌کنم در آن مقاطع‪ ،‬مسائلي در سطح جهان پيش آمد که حاال نمي‌خواهم‬ ‫همه‌شان را يکي‌يکي بشمارم‪.‬‬ ‫*منظورتان رويدادهاي تاريخي در سطح ملي و بين‌المللي است‪ ،‬مثل فروپاشي بلوک‬ ‫شرق و‪...‬؟‬ ‫بله‪ ،‬اينها را جاهاي ديگر هم گفته‌ام‪ .‬حاال مي‌خواهم به موارد ملموس‌تري اشاره کنم‪ .‬از‬ ‫مانيفست حزب کمونيست که در سال ‪ 1848‬تدوين شد‪ ،‬تا سال ‪ ،1956‬کلي افشاگري‌ها‬ ‫در سطح جهاني صورت مي‌گيرد‪ :‬از کشتارهايي که در شوروي اتفاق مي‌افتد‪ ،‬گرفته تا‬ ‫پيام تبريک رهبران شوروي به مجارستاني‌ها به پاس اينکه آنها کارگران يا دانشجوها‬ ‫را حسابي سرجاي خود نشانده‌اند‪ .‬خروشچف اعتراف مي‌کند که به دستور استالين‪ ،‬ده‌ها‬ ‫ميليون نفر قلع و قمع و سالخي شده‌اند‌‪ .‬همه را برشمارم؟‬ ‫* نخير‪ ،‬ولي خب اينها چه ربطي پيدا مي‌کند به تحوالت شعر معاصر ايران‪...‬‬ ‫به آنجا هم مي‌رسيم‪ .‬افشاگري‌هاي شولژنيتسين‪ ،‬يا مطالب کتابي به اسم «گورستان‬ ‫بي‌گناهان» اثر الکساندر ياکوليف که در آن روشن مي‌شود انگار به دستور خود لنين‪،‬‬ ‫تصفيه‌هاي خونين روي مي‌داده‪ .‬شکنجه و سانسور و مسائل ديگر هم که به جاي خود!‬ ‫با آشويتس و داخائو و کوره‌هاي آدم‌پزي و‪ ...‬هيروشيما و با اتحاد دو آلمان و فروپاشي‬ ‫شوروي کاري نداريم! بگذريم‌!‪ ...‬و همين جور به عينه آدم مي‌بيند چيزهايي که از ديدگاه‬ ‫مارکس و لنين و مارکسيسم‪ ،‬پرولتاريايي که مي‌خواست زماني دنيا را عوض کند‪ ...‬ديديم‬ ‫که نه اين طورها هم نيست! رژيم‌هاي سوسياليستي به ديکتاتوري ختم شدند و به فقر و‬ ‫فالکت‪...‬‬ ‫*خب جناب باباچاهي به نظرم بهتر است سريع‌تر برويم سر اصل مطلب! بدين ترتيب پي‬ ‫مي‌‌برم که علت گرايش و زمينه‌ي نگاه تازه‌تان را در کجاها بايد جست‪ ...‬به هر حال حاال‬ ‫که صحبتش شد‪ ،‬بايد علت‌هاي درون موقعيت فرهنگي خودمان را هم بررسي کنيم ً‬ ‫مثال‬ ‫سياسي شدن بيش از حد شعر از دوران مشروطه و دهه‌ي ‪ 40‬به اين سو تا سال‌هاي‬ ‫‪ ،60‬گسترش شعر شعاري و کليشه شدن زبان در خدمت سياست و اين حرف‌ها‪...‬‬ ‫بله اينها مسائلي بديهي است‪ .‬ولي علت جامعه‌شناختي مبتني بر ساحت روانشناختي در‬ ‫کار است و بي‌آنکه خود فرد متوجه بشود‪ ،‬ناگهان وارد دوره‌ي جديدي مي‌شود با نوع‬ ‫ديگري از تفکر!‬

‫علي باباچاهي شاعري است پرکار و مطرح‪ ،‬يکي از بزرگان شعر معاصر و در اين‬ ‫هيچ ترديدي نيست‪ .‬مردي خستگي‌ناپذير که با سروده‌ها و پژوهش‌هاي خود در زمينه‌ي‬ ‫شاعري‪ ،‬باعث طرح مباحث تازه‌اي در شعر شده است‪ .‬با آنکه سن و سالي از او گذشته‬ ‫و قاعدتاً بايد مثل خيلي‌ها‪ ،‬دلمشغول تثبيت دستاوردهاي پيشين‌اش باشد‪ ،‬ولي همچنان‬ ‫خطر مي‌کند و جوانانه بر راه‌هاي تازه گام مي‌زند‪ .‬او در سال ‪ 1346‬نخستين کتابش را‬ ‫منتشر کرد و پيشينه‌ي شاعري‌اش بيش از کل سن من و هم‌نسالن من است‪ ،‬با ده‌ها کتاب‬ ‫شعر‪ ،‬پژوهش ادبي و نظريه و مصاحبه و‪ ...‬باباچاهي از آغاز‪ ،‬تا حول و حوش سال‌هاي‬ ‫دهه‌ي ‪ 70‬خورشيدي شاعري بود غنايي‪ -‬حماسي و متعارف که با پيروي نسبي از روح‬ ‫زمانه‪ ،‬تقدير شعر خود را با رويدادهاي روز گره زده بود و از نظر ساختار و قالب نيز‬ ‫دنباله‌رو کار نيما بود‪ .‬پس از کتاب «منزل‌هاي دريا‪ »...‬و به ويژه «نم‌نم بارانم» به نوعي‬ ‫خاص از سرايش روي آورد که از همان زمان تاکنون مورد تمجيد و نقد و سرزنش بسيار‬ ‫قرار گرفته است‪ .‬باباچاهي به سبب همين خصلت‪ ،‬دوستان و دشمنان پرشوري دارد که‬ ‫ي حرکات و سکنات او را مي‌پايند‪ .‬اما او‬ ‫هميشه در مطبوعات و جلسات ادبي چهارچشم ‌‬ ‫تا امروز منزل‌هاي گوناگوني را عوض کرده و مدام در حال فراروي از خودش است‪،‬‬ ‫و از اين سلوکش هيچ باکي ندارد‪.‬‬ ‫همراه دوست شاعرم سامان‪ .‬ح‪ .‬اصفهاني در يکي از روزهاي پاييزي مصادف با محرم‪،‬‬ ‫پيش از تاسوعا‪ ،‬باباچاهي را در خانه‌اش مالقات کرديم‪ .‬نخستين بار بود که به خانه‌اش‬ ‫مي‌رفتم‪ .‬او در برخورد با آدم‌ها‪ ،‬شاعري خوشرو‪ ،‬صميمي‌ و بذله‌گوست‪ .‬در آن عصر‬ ‫پاييزي او و همسرش با روي باز از ما پذيرايي کردند‪ .‬حاصل آن ديدار نه‌چندان کوتاه‪،‬‬ ‫گفت‌و‌گويي است که در زير مي‌خوانيد‪.‬‬ ‫***‬ ‫*جناب باباچاهي‪ ،‬شما شاعر پرکار و فعالي هستيد که از اواخر سال‌هاي ‪ 30‬در مطبوعات‬ ‫شعر منتشر کرده‌ايد و در سال ‪ 1346‬نخستين مجموعه‌تان در‌آمد‪.‬تا اوايل سال‌هاي‬ ‫دهه‌ي هفتاد شاعري بوديد با حال و هواي شاعران همان سال‌ها‪ ،‬شاعري غنايي‪،‬‬ ‫تا حدي نورمانتيک‪ -‬حماسي‌‪ ،‬پيرو نيما يوشيج و عروض نيمايي‪ .‬در آن زمان‌ها‪ ،‬به‬ ‫مثابه‌ي شاعر اجتماعي در عرصه حضور داشتيد‪ ،‬چه شد که از سال‌هاي اول دهه ‪،70‬‬ ‫با «منزل‌هاي دريا بي‌نشان است» و به ويژه با «نم‌نم بارانم» ناگهان دچار تحولي در‬

‫*منظورتان روح زمانه يا روح فرهنگي است ديگر؟‬ ‫بله‪ ،‬هرکس بايد روح دوران خودش را دريابد‪ .‬در اينجا ما نه با ساده‌سازي قضايا بلکه‬ ‫به ناچار وارد عصر بدگماني مي‌شويم‪ .‬محوريت اعتماد و همت جمعي جامعه‪ ،‬به نحوي‬ ‫مورد ترديد قرار مي‌گيرد‪ ،‬تو ديگر از آن ساده‌دلي‌ها و ساده‌لوحي‌هاي گذشته‌ات مبتني‬ ‫بر اينکه ايدئولوژي‌ها نسخه‌هاي آماده براي رهايي بشر نوشته‌اند‪ ،‬دور مي‌شوي و از علم‬ ‫و عقلي که به هر صورت حرف اصلي را در عصر روشنگري مي‌زد‪ ،‬به تدريج رو‬ ‫برمي‌گرداني‪ .‬البته مساله به همين سادگي‌ها هم نيست‪ .‬در مقطع مورد بحث‪ ،‬جامعه‌ي‬ ‫ما دچار دگرگوني است‪ ،‬در همين مقطع زبان شعر هم دچار بحران و تعليق است و‬ ‫جامعه در تعليق فرهنگي به سر مي‌برد‪« .‬زبان» روي دست شاعران مانده‪ ،‬انقالبي‬ ‫شده‪ ،‬شاعران اعتيادي به زبان قبلي دارند‪ ،‬به غالب ابزارها مثل استعاره و تمثيل‌هاي‬ ‫تعريف‌نشده! و کندن و فاصله گرفتن از اين ماجرا ساده نيست و مدتي طول مي‌کشد‪.‬‬ ‫ً‬ ‫کامال درست‪ ،‬ولي من فکر مي‌کنم ما بايد بخشي از اين تغييرات را در‬ ‫*اينها که گفتيد‬ ‫شعر نو فارسي مطرح کنيم‪ .‬مسائلي مثل سرخوردگي حاصل از ساده‌دلي و ناکارآمدي‬ ‫عقل‪ -‬به قول شما‪ .‬ولي وقتي به پيشينه‌ي مدرنيسم در ايران نگاه مي‌کنيم‪ ،‬مي‌بينيم هنوز‬ ‫نهادهاي مدرن جا نيفتاده‪ ،‬چطور خستگي از آنها به وجود آمده؟ دوم اينکه مي‌دانيم‬ ‫عقل در ايران تا دوران مغول‪ ،‬جايگاه ويژه‌اي داشت ً‬ ‫مثال در آثار فردوسي‪ ،‬خيام‪،‬‬ ‫ناصرخسرو‪ ،‬رودکي‪ ،‬منوچهري‪ ،‬خوارزمي‪ ،‬فارابي‪ ...‬و جامعه و سياست روز در آن‬ ‫زمان روندي کم و بيش عقالني داشت‪ ،‬ولي ازآن به بعد‪ ،‬آن سنت به کل متوقف شد و‬ ‫حتي بعداً شاعران خرد را به سخره گرفتند‪ .‬خردستيزي روح غالب شد‪ .‬نمونه‌هاي اين‬ ‫ستيز در ادبيات عرفاني ما فراوان ديده مي‌شود‪ .‬آيا همين بدگماني شما نسبت به عقل و‬ ‫علم‪ ،‬نوع ديگري از همان انفعال گذشته در سنت چند سده‌اي عقل‌ستيزي در ايران نيست‬ ‫که همگي کم و بيش مي‌شناسيمش؟ و در جامعه‌اي که عقل هيچ گونه جايگاه رفيعي‬ ‫ندارد و هنوز گفتمان جادو و جنبل در کار است‪ ،‬ما نبايد تالش کنيم خردورزي را تمرين‬ ‫کنيم‌؟ آيا خردستيزي شما کمي‌نابهنگام نيست؟‬ ‫بايد بگويم که نگاه و نگرش‌هايي از اين دست‪ ،‬مبتني بر نگاهي خطي به تاريخ است‪،‬‬ ‫صاحب اين نوع نگاه فکر مي‌کند که تاريخ فقط يک حرکت افقي دارد و بس! فراموش‬ ‫نکنيد که من خوانش انتقادي از عقل دارم‪ ،‬بحث نفي خرد که در ارتباط با دانش‪ ،‬باعث‬ ‫دگرگوني‌هاي مثبت اجتماعي مي‌شود‪ ،‬در ميان نيست‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 27‬‬ ‫‪ ...‬من از عقلي صحبت مي‌کنم که در سطح جهاني‪ ،‬تعهد اداره‌ي امور جهان را برعهده‬ ‫ي و رفاهي و غيره‬ ‫داشت‪ ،‬و نويد خوشبختي و رستگاري مي‌داد و البته دستاوردهاي علم ‌‬ ‫هم داشت‪ ،‬و در عين حال جنگ ويتنام هم داشت‪ .‬از عقل صحبت شد‪ ،‬بايد بگويم زماني‬ ‫که ً‬ ‫مثال کي‌يركگور يا روسو و کانت از خرد صحبت مي‌کنند‪ ،‬دست کم دو تاي آنها نگران‬ ‫اين هستند که مبادا خرد مانع رسيدن به ايمان بشود‪ ،‬اينها بحث من نيست‪ ،‬بحث من اين‬ ‫است که ً‬ ‫مثال خود مارکس منتقد عقل است‪ ،‬اما عقلي که در جامعه‌ي بورژوازي پرولتاريا‬ ‫را به وسايل توليد تبديل مي‌کند‪ ،‬اين يک‪ .‬دوم اينکه ما بايد بپذيريم در جامعه‌اي زندگي‬ ‫مي‌کنيم که در واقع در يک ناهماهنگي و در نوعي عدم توازن تاريخي و فرهنگي به سر‬ ‫مي‌برد‪ ،‬با توجه به اين مسائل‪ ،‬بايد بپذيريم يا نپذيريم که وارد بحث مدرنيته و پست‌مدرنيته‬ ‫بشويم يا نشويم‪ .‬با مسائلي از اين دست در جامعه‌اي مثل جامعه‌ي ما که به قول شما‬ ‫رسوبات سنت در آن به شکل منفي اش بيداد مي‌کند‪ ،‬چطور مي‌شود عقل را مورد انتقاد‬ ‫قرار داد؟ بايد تعريف و تصورمان از خرد روشن باشد‪ ،‬بحث خردستيزي عرفاني ً‬ ‫فعال‬ ‫در ميان نيست‪ ،‬ما ناچار به ورود به عرصه‌هاي مدرن و پست‌مدرن هستيم! ضمن اينکه‬ ‫پست‌مدرنيسم‪ ،‬هم تداوم مدرنيسم است هم نقد آن!‬ ‫* بله‪ ،‬وجوه ايجابي پست‌مدرن را هم بايد مورد توجه قرار داد که بر بنيادهاي مدرنيسم‬ ‫تکيه دارد‪ .‬بسياري از دوستاني که مي‌گويند ما بايد مراحل پيشرفت را مانند اروپا طي‬ ‫کنيم‪ ،‬توجه نمي‌کنند که اگر بخواهيم روند چهارصد ساله‌ي مدرنيسم آنها را نعل به‬ ‫ً‬ ‫عمال عقب‬ ‫نعل طي کنيم‪ ،‬در صورت تحقق! نيز از دستاوردهاي جديد (امروزي) آنها‪،‬‬ ‫مي‌مانيم‪.‬‬ ‫اين حرف درستي است که هميشه و در خيلي چيزها نبايد در پيشرفت لزوماً نگاه‬ ‫اروپامحور داشت‪ ،‬من هم قائل به چنين نگاهي نيستم‪ .‬ولي بايد بپذيريم که در هر نوع‬ ‫پيشرفتي‪ ،‬تقدم و تاخر و طي مراتبي الزم است‪ .‬اروپا ‪-‬به قول شما‪ -‬در چهارصد سال آن‬ ‫را طي کرد و کشوري ديگر چه‌بسا با شرايط امروز زودتر به آن برسد‪ ،‬ولي وجود پيش‌‬ ‫نياز يا پيش‌شرط‌هايي براي پيشرفت الزم نيست تا حدي‪...‬‬ ‫* در ارتباط با اين مساله مي‌شود زياد حرف زد‪ .‬کوتاه که بگويم ما به ناچار به‬ ‫«دوران» تازه پرتاب شده‌ايم‪ ،‬به دنيايي که تعريف جديدي از جغرافيا به دست داده است‪.‬‬ ‫به طوري که واقعيت‌هاي مجازي راه را بر واقعيت ملموس تنگ کرده است‪ .‬ولي بهتر‬ ‫است به موضوع اصلي برگرديم‪...‬‬ ‫در مورد تحوالت شعري خودم‪ ،‬بايد بگويم که در سال‌هاي دهه‌ي ‪ ،70‬بي يا با آنکه‬ ‫خودم آگاه باشم‪ ،‬باالخره اين تحوالت شعري در من اتفاق افتاد و ساحت‌هاي روان و زبان‬ ‫مرا در بر گرفت‪ .‬درست در مقطعي با تعليق و تعميق تفکر مواجه بودم‪ .‬شاعري مثل‬ ‫شاملو‪ ،‬حتي تا سال‌ها پس از انقالب همچنان زبان استعاري خاص خودش را حفظ کرد‪.‬‬ ‫حتي ما در فضاي آزاد بعد از انقالب نيز از مسائل کارگري به طور استعاري صحبت‬ ‫مي‌کرديم! به تدريج دريافتم که جزميت‌هاي مفهومي ‌در شعر ايران بيداد مي‌کند‪ .‬اين‬ ‫جزميت‌ها‪ ،‬همان مفاهيم مقتدر و بقاياي بينش ايدئولوژيک و به تبع آن‪ ،‬اشکال صوري‬ ‫شعر بودند‪ .‬مرادم شعري است که مقيد به دايره‌اي بودن‪ ،‬تک‌مرکزيتي و‪ ...‬بود‪ .‬در همين‬ ‫مقطع‪ ،‬خالء منابع مطالعاتي‪ ،‬خودش را نشان داد‪ .‬عطش تازه متن‌هاي تازه مي‌طلبد!‬ ‫ترجمه و تاليف متون فلسفي و‪...‬شد آنچه بارها گفته‌ام‪ .‬من مي‌خوانم‪ ،‬شما مي‌خوانيد‪ ،‬آنها‬ ‫مي‌خوانند! يک عده اما به شدت با آثار تازه‌اي که از راه مي‌رسد‪ ،‬قهرند‪ ،‬نمي‌خوانند‪ ،‬و‬ ‫تازه حاال بعد از اين همه سال‪ ،‬اين شاعران عزيز‪ ،‬در آخرين کتاب‌هاشان‪ ،‬ليوتار و دريدا‬ ‫را صدا مي‌کنند‪ ،‬نفس خواندن امتياز نيست‪ ،‬بلکه درک يک ضرورت است‪ -‬و ما حتي‬ ‫نسبت به آراي فيلسوفان نام‌برده انتقاد هم داريم‪ .‬باري‪ ،‬در اين فاصله‪ ،‬تحوالت اجتماعي‬ ‫هم رخ مي‌دهد‪ ،‬مثل انقالب و جنگ و مسائل ديگر‪ .‬و ما که در پي تعديل تنش‌ها در شعر‬ ‫هستيم‪ ،‬باالخره خودمان را پيدا مي‌کنيم!‬ ‫*البته‪ ،‬در اين بين انقالب هم از قضا امري ايدئولوژيک است‪ ،‬و تمايل دارد ادبيات‬ ‫را هم به سمت ايدئولوژيک‌تر شدن سوق بدهد‪ ،‬که بخشي از آن را به همان سمت هم‬ ‫مي‌کشاند‪...‬‬ ‫(در پرانتز‪ :‬در کتاب «گزاره‌هاي منفرد» به طور مبسوط به اين مسائل پرداخته‌ام)‬ ‫اما اجازه بدهيد‪ ،‬بحث‌ها ‪ -‬به قول ما بوشهري‌ها‪ -‬روي هم «کوت» نشوند‪ ،‬چون آن‬ ‫وقت جدا کردنش از هم سخت مي‌شود‪ .‬در ادامه‌ي بحث قبلي‪ ،‬بايد بگويم وقتي به کتاب‬ ‫«منزل‌هاي دريا بي‌نشان است» مي‌رسم‪ - ،‬که شعرهايش قبل از «نم‌نم بارانم» سروده‬ ‫شده‌‪ ،-‬مي‌بينم در آن يک جور شبه‌شورش در برابر اشکال تثبيت‌شده‌ي شعر معاصر به‬ ‫چشم مي‌خورد‪ -.‬در «نم‌نم بارانم» فاصله‌گيري‌ام از اين نوع نوشتن وضوح بيشتري پيدا‬ ‫مي‌کند‪ ،‬فاصله‌گيري‪ ،‬پيشنهاد و نوعي خطر کردن!‬ ‫*به نظرم با گذشت نزديک به دو دهه اين دفتر‪ ،‬در کارهاي شما تثبيت يا به اصطالح‬ ‫غربي‌ها کالسيک شده است‪ .‬خيلي‌ها از اين گله دارند که چرا شما همان روند را ادامه‬ ‫نداديد‪ ،‬چون به باور آنها‪ ،‬اين اثر باباچاهي متقدم را با باباچاهي متاخر و طبعاً پخته‌تر‬ ‫پيوند مي‌زند‪ ،‬و در آن کم و بيش تالش‌هاي نوجويانه‌ي شما منجر به دستاوردهايي‬ ‫تازه مي‌شوند‪ .‬ضمن آنکه در خالل آن مي‌توان باباچاهي جديدي را ديد که هم تکيه دارد‬ ‫به سنت پيشين خود در شعر معاصر و هم فراروي‌هاي چشمگيري از نگاه رايج کرده‪.‬‬ ‫اين کتاب آميزه‌اي است درخور از تحول در عروض نيمايي‪ ،‬فراروي از ساختار مسطح‬ ‫شعر قبل از خود‪ ،‬و کاربرد خاص زبان‪ .‬البته من به شخصه فراروي از دستاوردها و‬

‫پيشنهادهاي اين کتاب را‪ ،‬نه فقط‬ ‫نقطه ضعف‪ ،‬بلکه نقطه قوت شما‬ ‫مي‌دانم‪ .‬خود شما در اين مورد چه‬ ‫نظري داريد؟‬ ‫پاسخ من در پي آن نيست که‬ ‫لزوماً بايد ديدگاه ديگران را‬ ‫حذف يا باطل کند‪ ،‬ولي در تبيين‬ ‫مساله بايد بگويم‪ ،‬تجربه اين را‬ ‫به ما ثابت کرده‪ ،‬که هر مخاطب‬ ‫جذب جاذبه‌هاي احتمالي يک اثر‬ ‫مي‌شود‪ :‬پژواک صداي «در‬ ‫بي‌تکيه‌گاهي» وقتي به گوش‬ ‫مي‌رسد که من شاعري ‪‌24‬ساله‬ ‫هستم‪ .‬گرچه اين مجموعه مرا‬ ‫به جامعه‌ي ادبي شناساند‪ ،‬اما‬ ‫بلندپروازي چه مي‌شود؟ خيلي‌ها‬ ‫هنوز بعد از سال‌ها وقتي مي‌بينندم‬ ‫با به‌به و چه‌چه از آن کتاب ياد‬ ‫مي‌کنند و خوشحالند که با شاعرش‬ ‫روبه‌رو شده‌اند! آدم تب مي‌کند از‬ ‫اين برخوردها! [مي‌خندد] در مورد «نم‌نم بارانم» هم به نظرم به قضيه از همين منظر‬ ‫بايد نگاه کرد‪ .‬من در آنجا به دستاوردهايي مي‌رسم ولي بعداً نگاه انتقادي به آن پيدا مي‌کنم‬ ‫و ً‬ ‫مثال مي‌گويم اين همه حذف افعال در آنجا براي چيست؟ البته حذف فعل‌ها پشتوانه‌ي‬ ‫کالسيک هم دارد‪ً ،‬‬ ‫مثال در سفرنامه ناصرخسرو هم که نثر است‪ ،‬تا بخواهيد با حذف فعل‬ ‫روبه‌رو مي‌شويد‪ .‬ولي حذف فعل فراوان در آن کتاب ديگر به يک شگرد روشده تبديل‬ ‫شده‪ .‬کار من طي کردن منازل درياست!‬ ‫من شاعر مي‌خواهد از آن دستاوردها فراتر برود‪...‬‬ ‫* نکته دقيقاً همين جاست‪ ،‬که ِ‬ ‫‪ ...‬من هم تصميم گرفته‌ام و هم نگرفته‌ام‪ .‬نمي‌گويم کاري درست يا نادرست کرده‌ام‪ .‬قدر‬ ‫مسلم ديگر از آن مرحله عبور کرده‌ام و همين طور که عبور مي‌کنم‪ ،‬باز مي‌بينم که‬ ‫در پيوست‌هاي کتاب‌هاي شعرم‪ ،‬خوانشي نسبتاً انتقادي از شعر مدرن به دست داده‌ام‪،‬‬ ‫نسبت به اوزان مختلف و مسلط‪ ،‬نسبت به کادربندي وزني (افاعيلي) نيما يوشيج و تقيدي‬ ‫افراطي که نيما‪-‬بر خالف تعريف خودش از آنها‪ -‬در کاربرد وزن و رعايت قافيه داشت‪.‬‬ ‫بگذريم! خب‪ ،‬طبيعي است که وقتي از «بي‌تکيه‌گاهي» آمدم به «نم‌نم بارانم» حاال بايد‬ ‫به جاهاي ديگر هم بروم‪ .‬اينکه رفتنم به جاهاي ديگر مثبت بوده يا منفي‪ ،‬مورد بحث من‬ ‫نيست‪ ،‬وسوسه‌ي من است!‬ ‫*بله‪ ،‬در کتاب‌هاي بعد از «نم‌نم بارانم» به وادي‌هاي تازه‌اي رفتيد و رسيديد به «عقل‬ ‫عذابم مي‌دهد!» يادم است در رونمايي کتاب «هوش و حواس گل شب بو‪ »...‬و «گل‬ ‫باران هزار روزه» (که دومي ‌را شخصاً بيشتر دوست دارم)‪ ،‬با توجه به فراروي‌هاي‬ ‫مختلف شما در ساختار و معناي آن دو کتاب و ساير شعرهايتان‪ ،‬بيان کردم که شما‬ ‫شاعري ضدروشنگري هستيد‪ ،‬دست کم در مراحل متاخر شاعري‌تان‪ .‬خيلي از شاعران‬ ‫هنوز خود را ملزم به پيروي از سنت خردستايي روشنگري و بسط تعاريف و تثبيت‬ ‫ارزش‌هاي آن مي‌دانند‪ ،‬مي‌گويند روشنگري هنوز پروژه‌اي ناتمام است و بايد مدام‬ ‫دستاوردهاي آن را يادآوري کرد و تذکار داد‪ :‬به اين دليل ساده که جهان همچنان‬ ‫سرشار از نابخردي است! پاز‪ ،‬برشت‪ ،‬نرودا‪ ،‬اريش فريد‪ ،‬انتسنزبرگر‪ ،‬گونتر گراس‪،‬‬ ‫شيمبورسکا و‪ ...‬جزء اين دسته‌اند‪- ،‬هر چند ممکن است خودشان تبيين نکرده باشندش‪،‬‬ ‫مي‌شود اين را برداشت کرد از کارشان‪ .‬برخي ديگر‪ ،‬روشنگري و عقل را کارآمد‬ ‫نمي‌دانند لزوماً‪ ،‬مثل شاعران نسل بيت امريکا‪ ،‬اوسترماير و ووندراچک در زبان‬ ‫آلماني و خيلي‌هاي ديگر‪ ...‬آنها را با تسامح مي‌توان پست‌مدرنيست هم دانست‪ .‬ولي با‬ ‫توجه به اينکه به آن معنا ما چيزي به نام روشنگري نداشته‌ايم‪ ،‬خرد هم تثبيت نشده‪ ،‬و‬ ‫از سويي در خاورميانه هنوز مناقشات قبيله‌اي قومي‌مذهبي پابرجاست و عده‌اي حتي‬ ‫به صرف تعلق به فرقه‌اي بمب به خودشان مي‌بندند تا خود و ديگران را بکشند و به‬ ‫تو‌گو‪ ،‬و درنگ‬ ‫بهشت بروند و ديگران را از سر راه بردارند‪ ،‬بدون تن دادن به منطق گف ‌‬ ‫در خرد! بفرماييد آيا مي‌شود تا اين حد عقل‌گريز بود؟ با توجه به اينکه خردورزي و‬ ‫انديشيدن به قول‌هايدگر‪ -‬کاري دشوار و پرمخاطره است‪ ،‬و متضمن مرارت بسيار‪ ،‬آيا‬‫اين گرايش دميدن دوباره در بوق «پاي استدالليان چوبين بود» نيست که سده‌هاست در‬ ‫ايران مي‌شنويمش‪ ،‬از شاعران و متکلمان و‪ ...‬آيا گريزگاهي نسبتاً آسان نيست براي‬ ‫فرار از مسووليت اجتماعي هنرمند‪ ،‬و پناه بردن به صوفيگري و تقديرگرايي تازه ولو‬ ‫با اسمي‌ديگر و شيک‌تر؟ حتي منافات ندارد با روند اجتماعي شدن ادبيات فارسي پس‬ ‫از مشروطه؟ يا نوعي فروهشتن واکنش اعتراضي هنرمند نيست؟ البته مرادم تاسي‬ ‫صرف به هنر ايدئولوژيک يا «سفارش اجتماعي» ماياکوفسکي يا «ادبيات متعهد»‬ ‫سارتر نيست!‬ ‫با عطف به گفته‌هاي پيشينم در مورد عقل‪ ،‬بايد عرض کنم که کتاب مذکور‪ ،‬در ستيز با‬ ‫عقل نيست‪ .‬فقط يک اسم است‪ .‬اسم من علي است‪ ،‬مي‌تواند ولي يا قلي هم باشد!‬ ‫‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)28‬‬


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 28‬‬

‫گفت و گو با علی‬

‫باباچاهی ‪( ...‬دنباله از صفحه ی ‪)27‬‬

‫حال موبايل نشانه‌ي تازه‌ي عصري که در آن زندگي مي‌کنيم‪ ،‬و تبر؟‪-‬خدا خيرت بدهد علي‬ ‫جان! ما با اين تضادها در همين جامعه روبه‌روييم‪ .‬مساله‌ي پست‌مدرنيسم هم که مساله‌اي‬ ‫فراگير نيست‪ ،‬حتي در ادبيات و شعر‪...‬‬ ‫*بله حتي در غرب هم فراگير نيست چندان‪ .‬يادم مي‌آيد با چند شاعر متفاوت‌گوي آوانگارد‬ ‫در فستيوال شعر برلين ديدار داشتم‪ ،‬ازشان از شعر پست‌مدرنيسم پرسيدم‪ ،‬اول کمي‌‬ ‫مبهوت شدند بعد چنين صفتي را نپذيرفتند‪.‬‬ ‫درست است‪ ،‬تازه ما با يک نوع پست‌مدرنيسم روبه‌رو نيستيم‪ .‬اگر از من بپرسيد مي‌گويم‬ ‫ً‬ ‫کامال شخصي از اين مقوله دارم که ابداً جنبه‌ي انفعالي و (وارداتي)‬ ‫من يک برداشت‬ ‫ندارد‪ .‬حتي اگر بخواهيم از منظري که شما گفتيد از پست‌مدرنيسم حرف بزنيم‪ ،‬اين گرايش‬ ‫خيانت به مردم کوچه و بازار سوريه است که در حال حاضر از گوشت سگ و گربه تغذيه‬ ‫مي‌کنند‪ .‬اينها مرا ياد حرف معروف آدورنو مي‌اندازد که گفت بعد از آشويتس شعر تغزلي‬ ‫گفتن نابجاست‪ .‬فيلمي‌قديمي‌از فيليپين ‪ -‬که اين روزها گرفتار توفان‌کشنده‌اي است‪ -‬ديدم‬ ‫که در آن عده‌اي پسمانده‌ي غذاها را جمع مي‌کردند آن را مي‌جوشاندند و دوباره به چرخه‌ي‬ ‫مصرف در مغازه‌ها و کنار خيابان‌ها مي‌آورند و عده‌اي همان را مي‌خريدند و مي‌خوردند‪،‬‬ ‫حتي دختر دانشجويي مي‌گفت خيلي هم خوشمزه‌اند غذاها! در چنين عصري نشستن من و‬ ‫شما و حرف زدن از شعر پست‌مدرن به نظرم محلي از اعراب ندارد‪« .‬عقل» و «ناعقل»‬ ‫که هيچ!‬

‫*ولي شما آفريننده‌ي اثر هستيد‬ ‫و گزينش اين نام‪ ،‬خواسته با‬ ‫ناخواسته‪ ،‬خيلي هم اتفاقي نمي‌تواند‬ ‫باشد‪ ،‬از قضا بسيار نمادين است و‬ ‫مي‌تواند بخشي از روح دوران ما را‬ ‫در شعر بازگو کند‪ .‬مثالي مي‌زنم‪:‬‬ ‫در آلمان نام جنبش ادبي «توفان‬ ‫و هجوم» يا «توفان و طغيان» که‬ ‫دوران جواني گوته را دربرمي‌گيرد‪،‬‬ ‫برگرفته از نمايشنامه‌اي است از‬ ‫«ماکس کلينگر» به همين نام در سال‬ ‫‪ ،1776‬که از قضا آن هم مضموني‬ ‫انتقادي نسبت به روشنگري دارد‪.‬‬ ‫نام خيلي از آثار بعدها ممکن است به‬ ‫نمادي از روح يک زمانه بدل شوند‪ * .‬با خواندن کارهاي تازه‌ي شما بعد از «نم‌نم بارانم»‪ ،‬متوجه شدم که روند نظام‌مندي از‬ ‫بعضي از منتقدها از اين مساله نفي‌ها در آنها حاکم است‪ ،‬يک جور نفي در نفي دائمي‪ .‬شما سطري چشمگير مي‌آوريد‬ ‫ايراد گرفته‌اند ولي عجله به خرج و بعد دوباره در سطرهاي بعد و بعدتر خواننده را به سمت و سويي ديگر مي‌کشانيد‪،‬‬ ‫داده‌اند‪ .‬در آنجا اين عبارت اسم يک همين روند تا آخر ادامه مي‌يابد‪ :‬پيچاندن مخاطب‪ ،‬کوبيدن ضربات پي در پي به گيجگاه‬ ‫شعر است که فضايي تيمارستاني سليقه‌اش و خالصه‪ ،‬تداوم روند به تشويش انداختن تدريجي وي‪ ،‬با انباشت معناهاي‬ ‫و روان‌نژندانه دارد‪ ،‬بيماري پيش مختلف گاه متضاد‪ ،‬با شعري برساخته از تناقضات ذاتي‪ ،‬متکي بر جنون‌مداري‪ ،‬البته‬ ‫پزشک مي‌رود و مي‌گويد‪ :‬عقل عذابم مي‌دهد دکتر! هيچ ربطي به من ندارد‪ .‬يک ديالوگ بهره‌ور از موسيقي‪ ،‬زبان محاوره و رسمي‪ ،‬ارجاع‌هايي به بينامتنيت‌هاي متعدد از‬ ‫است در شعر‪ .‬لزوماً اسم يک کتاب به معني مانيفست سراينده‌اش نيست‪ ،‬دست کم من اين گفتارهاي روزمره و آثار شاعران کالسيک‪ ،‬با تمهيداتي چون طنز و ريشخند و نقيضه و‬ ‫جوري فکر مي‌کنم‪ .‬تازه اگر عذابم بدهد‪ ،‬چه عقلي است؟ عقل مصرفي‪ ،‬عقلي (خرد) است قلقلک دادن مخاطب‪ ،‬که گاه خوب هم از کار در مي‌آيد‪ .‬منزل عوض کردن مدام و فرارفتن‬ ‫که در اشاره به سخن بودريار‪ ،‬فرد خوشبختي خود‪ ،‬يا نشانه‌ي طبقاتي خودش را در استفاده هميشگي‪ ،‬از شما شاعري گريزان از هر نوع ايجاب و قطعيت ساخته که اسير در چنبره‌ي‬ ‫از مدل ماشين (در حکم يک نشانه) مي‌داند‪ ،‬و مظاهر خوشبختي را با ارضاي خوشبختي نسبت‌گرايي محض است‪ ،‬اين طور نيست؟‬ ‫يکي مي‌داند‪ ،‬اگر انتقادي داشته باشم از اين عقل است‪ ،‬از عقل ابزاري‪ .‬گفتم که مارکس هم راستش در اين مورد بايد خود شما که شعر زبان آلماني را مي‌شناسيد و چهره‌هاي ادبي‬ ‫از اين عقل انتقاد مي‌کند! به هر حال طرف فکر (عقل) کرده‪ ،‬اراده کرده که مصرف کند‪ .‬آن ديار را به ما معرفي کرده‌ايد‪ ،‬نظر بدهيد‪ ،‬بايد ديد شعرها اگر اين طوري‌اند‪ ،‬چرا اين‬ ‫ً‬ ‫بايد کليت شعر را در نظر گرفت‪ .‬آواي مسلط در آن شعر‬ ‫اصال اين نيست‪ .‬مگر اينکه مرغ طوري‌اند؟!‬ ‫عقال يک پا داشته باشد!‬ ‫*قبول داريد که يک جايي ته نسبيت‌گرايي هم در مي‌آيد؟ به هر حال امور کلي و قطعي‬ ‫* فکر مي‌کنم جامعه‌اي غالباً عقل‌ستيز و تقديرگرا که عقل در آن نهادينه نشده‪ ،‬نمي‌شود وجود دارند که مي‌شود گاهي به آنها متوسل شد يا نه‪...‬؟‬ ‫خب‪ ،‬خود همين عدم قطعيت هم به اين معناست که قطعيتي وجود دارد‪ .‬اما يادتان باشد که‬ ‫اول از عقل اشباع شود‪ ،‬بعد نوع ابزاري‌اش به وجود بيايد؟‬ ‫ما در يک توازن تاريخي (عقلي‪-‬عقالنيتي) به سر نمي‌بريم‪ .‬از همين منظر بحث ما خيلي من در شعر تعليم نمي‌دهم‪ ،‬کارم اين نيست‪ ،‬نه تعليم زندگي‪ ،‬نه تعليم خرد‪ .‬من وفادار به‬ ‫ساحت زيبايي‌شناسي شعر هستم‪ ،‬هدف در حين حرکت مشخص مي‌شود‪ ،‬هدفي نيست که‬ ‫روشنفکرانه تلقي مي‌شود‪ .‬در عين حال نمي‌شود جامعه از عقل اشباع شود بعداً‪...‬‬ ‫برسم به آن‪ ،‬هدف با من حرکت مي‌کند‪.‬‬ ‫*بگذريم! جناب باباچاهي شما در شعرهايتان‪ ،‬از تک‌محوري در ساختار مضموني‬ ‫مي‌گريزيد‪ ،‬از وضوح معنايي‪ ،‬از تک‌معنايي بودن گزاره‌ها‪ ...‬و هميشه خواننده را از *از سوي ديگر فکر نمي‌کنيد در پيوند با همين خصلت‌ها‪ ،‬فراروي‌هاي متعدد و منزل‬ ‫تعليقي به تعليقي پرت مي‌کنيد‪ ،‬از هر نوع آموزشگري ولو پنهان و زيرپوستي مي‌گريزيد‪ ،‬عوض ‌کردن‌هاي ذاتي‪ ،‬از شما شاعري تجربه‌گرا ساخته‪ .‬باالخره تجربه‌گرايي در عين‬ ‫يا از عادت مالوف يا هر چيز ديگري که زماني دستاورد بود در شعر مدرن‪ .‬همين‌ها حال که زيباست يک جايي تبديل مي‌شود به سنت‪ ،‬برآيندي درست عکس خواست شاعر!‬ ‫خودش يک جور عقل‌گريزي است!‬ ‫تجربه‌گرايي در عين حال که همزمان کنشي انتحاري باشد شايد‪ ،‬بسيار فداکارانه هم هست‪،‬‬ ‫نوشتن شعر‪ ،‬با آموزش فوت و فن آن تفاوت دارد نازنين! من درس نمي‌دهم‪ ،‬پس عقل‌گريزم؟! چون شاعران تجربه‌گرا‪ -‬که من سخت به آنها احترام مي‌گذارم و در طول تاريخ فاتح‬ ‫جدا از بحث شعر‪ ،‬بايد عقلي که ازش مي‌گريزم‌؟! نقطه عزيمت مکالمه‌ي ما قرار بگيرد‪ ،‬ساحت‌هاي تازه‌ي ساختار و معنا بوده‌اند‪-‬ولي در عين حال همين شاعران بخش اعظمي‬ ‫اگر شما تبيين مرا از عقل پذيرفتيد‪ ،‬پس بايد بر همان اساس سراغش برويم و از ويراژ ‌از پيشنهادهاي خود را نتوانسته‌اند جا بيندازند‪ ،‬يا ديگران آن را به نام خود سند زده‌اند‬ ‫رفتن‌هاي غيرالزم بپرهيزيم‪ .‬گفتيد در جامعه‌ي تا زانو يا گردن فرو رفته در رسوبات سنت‪ ،‬و از دل تجارب ناکام آنها‪ ،‬زماني ديگر شاعري ديگر سر برآورده ‪-‬فداکاري در همين جا‬ ‫چطور شماها از پست‌مدرنيسم حرف مي‌زنيد؟‬ ‫معنا پيدا مي‌کند‪ .‬آيا فکر کرده‌ايد که زماني بنشينيد و اين تجربه‌ها را دروني کنيد يا بسط‬ ‫بدهيد؟ اگرچه اين کار در تناقض با رويکرد شما قرار مي‌گيرد‪.‬‬ ‫*صحبت کردن از چيزي البته خوب است و روشنگر‪ ،‬ولي گمانم با انتخاب چيزي به عنوان از تجربه‌هاي دروني‌شده اين عجايب! آفريده شده‌اند‪ .‬نه! هيچ وقت! من اين راه را به اختيار‬ ‫آموزه‌اي ‪-‬ولو ناگفته‪ -‬تفاوت دارد‪...‬‬ ‫نمي‌روم‪ .‬البته با اين تبصره که من نه در استغراق کامل به سر مي‌برم نه در استشعار‬ ‫شما دوست عزيز ً‬ ‫فعال با يک شاعر گفت‌و‌گو مي‌کنيد نه مدرس کارگاه شعر و کالس فلسفه! کامل‪...‬‬ ‫همين که شما و سردبير محترم سينما و ادبيات‪ ،‬به خاطر رايحه‌اي که از شعرم مي‌وزد‪،‬‬ ‫يکي از دور و يکي از نزديک سراغ مرا مي‌گيريد‪ ،‬موضوع بايد غير از اينها باشد‪ .‬شعر *جايي هستيد در ميانه‌ي اين دو؟‬ ‫پست‌مدرن؟!‬ ‫حتي قائل به تفکيک اين دو ساحت هم نيستم‪.‬‬ ‫*به آن هم مي‌رسيم جناب باباچاهي‪...‬بفرماييد!‬ ‫*ولي شعرتان گوياي اين خصلت نيست‪ ،‬چون هم از تعادل و ميانه‌روي تن مي‌زند و هم در‬ ‫ً‬ ‫در مورد چهارصد سالي که از ظهور مدرنيسم مي‌گذرد و فکر نمي‌کنم که دقيقا ما بايد همان جاهايي سخت «دانستگي» بر آن حاکم است‪.‬‬ ‫تجربه‌ها را طي کنيم‪ ،‬چيزک‌هايي گفتم‪ .‬ديگر اينکه وقتي پست‌مدرن‌ها معتقدند ما در دوران دانستگي همان تصنع نيست! شما که خيلي عقل‌گرا هستيد اين را بهتر مي‌دانيد!‬ ‫ناهمگني به سر مي‌بريم و سالم بر ناهمگني! معلوم است قضيه ابعاد زيادي دارد! فضاي‬ ‫فرهنگي خواص و عامه‌ي مردم تفاوت فاحشي با هم دارند‪ .‬مدرن و پست‌مدرن و عقل و *اگر عقل‌گرا بودم‪ ،‬روزگار ديگري داشتم جناب باباچاهي! دور شعر و شاعري نمي‌گشتم‪:‬‬ ‫ناعقل مساله‌ي آنها نيست! ً‬ ‫فعال نمي‌تواند باشد‪ :‬عدم توازن فرهنگي! در يکي از دهات ايران «اين بي‌گناه‌ترين پيشه»‪ ،‬به قول هولدرلين!‬ ‫وقتي کسي فرضاً مزاحم خواهر کسي مي‌شود‪ ،‬تبرش را در مي‌آورد و تمام! بعد موبايلش را معلوم است‪[ .‬مي‌خندد] در مورد فوت و فن‌ها و خصلت‌هايي که برشمرديد‪ ،‬استغراق و‬ ‫در مي‌آورد و به پسرعمو يا هر کسي که مي‌خواهد فراري‌اش بدهد‪ ،‬تماس مي‌گيرد‪ -‬به هر استشعار با همديگر ممزوج مي‌شوند ‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 29‬‬ ‫*گسستگي ساختار روياها و‪ ...‬منظورتان است؟‬ ‫و مرا به «راه رفتن» بله‪ ،‬هر کسي با توجه به تخيلش اجازه‌ي ورود به ناشناخته‌ها را پيدا مي‌کند‪ .‬خب طبيعي‬ ‫وامي‌دارند‪ .‬اگر کاري شده‪ ،‬است که من به خواننده‌اي که منتظر است خط دوم را دستش بدهم نمي‌توانم کمک چنداني‬ ‫که ارتعاشي پديد آورده‪ ،‬بکنم‪.‬‬ ‫يا ارعابي يا ابهامي‪ ،‬اينها‬ ‫فراخواست من است‪* .‬ولي اگر صرف گسستگي روياها را اصل بگيريم‪ ،‬سخن‌پريشان‪ ،‬شيزوفرن‌ها و‬ ‫خوشبختانه نه شما بازجو روان‌نژندها‪ ،‬در آن عرصه توانمندتر هستند‪ .‬قطعاً مي‌دانيد که روان‌پريش‌ها هنرمند نيستند‬ ‫هستيد و نه من متهم‪.‬‬ ‫و ميان سخن‌پريشان هنرمند و شيزوفرن‪ ،‬شايد همان عنصر «دانستگي» قرار بگيرد‪.‬‬ ‫بله‪ ،‬طبيعي است ولي داوري‌ها را بايد به پيش داور اندازيم‪ .‬گفتار شيزوفرن‌ها وقتي بيرون‬ ‫* به هيچ وجه! در وهله‌ي از متن است قواعد غيرقاعده‌مند خودش را دارد و قضاوت‌هايي ايجاد مي‌کند‪ .‬پديده‌هايي‬ ‫اول مي‌خواهم از شما مثل عدالت‪ ،‬فقر و شيزوفرني و هر چيز ديگري مواد پراکنده‌ي اطراف ما هستند‪ .‬زماني‬ ‫بياموزم‪ ،‬بعد هم‪ ،‬به گمان در شعر اهميت مي‌يابند که در ساحت زيبايي‌شناختي قرار بگيرند‪ .‬اگر با يک اجراي زباني‬ ‫خود‪ ،‬شايد پرتوي بيفکنم بر موفق همراه باشند‪ ،‬تبديل مي‌شوند به يک اثر هنري و اين ديگر مشوش‌مان نمي‌کند که چرا‬ ‫کار شما‪ .‬نقبي بزنم که شايد چنين اثري آفريده‌ايم‪.‬‬ ‫تهش به روشنايي برسد‪...‬‬ ‫ولي نکته‌اي که اشاره کرديد بجا بود و فکر کنم بتوانيم از اينجا به شعر زبان و پست‌مدرن‬ ‫ً‬ ‫حاال شما اگر دوست داريد ايران نقبي بزنيم‪ .‬گفتيد اگر مصالح جنون‌نگاري يا مجنون‌نمايي تعمدا وارد شعر شود‪،‬‬ ‫کارم را تجربي يا آوانگارد بگيريد‪ .‬من خودم در مورد آوانگارديسم حرف دارم‪ .‬گرچه آن اثر‪ ،‬ديگر شعر نيست‪ .‬پاسخ من اين است‪ :‬نخست ما از کجا بدانيم که تعمداً وارد شعر‬ ‫جاهاي ديگري هم گفته‌ام باز هم مي‌گويم‪...‬‬ ‫شده‌اند‪ ،‬اگر اراده کنيم به نوشتن‪ ،‬منتظر الهام و الهه بمانيم‪ ،‬خواننده که نمي‌داند در حال‬ ‫سرايش همراه الهه و الهام بوده‌ايم يا خود به تنهايي تصميم گرفته‌ايم شعر بنويسيم‪ .‬متن‬ ‫* البته جناب باباچاهي! به گمانم آوانگارديسم با تجربه‌گرايي فرق داشته باشد‪ ،‬هر است که بايد از پس خودش بربيايد‪ .‬اما اين غير از آن است که شاهد نوعي في‌البداهه‌نويسي‬ ‫تجربه‌گرايي آوانگارد نيست و بالعکس‪...‬‬ ‫عامدانه! در شعر بعضي‌ها هستم‪.‬‬ ‫اينجا دست کم همين معني جا افتاده که تجربه‌گرايي کاري است معادل آوانگارديسم‪.‬‬ ‫*البته ريلکه هم زماني در «چند نامه به شاعر جوان» گفته که الهام حرف بي‌ربطي است‬ ‫*فکر کنم مثالي بزنم بد نباشد‪ .‬شاعر تجربه‌گراي امروزي چه بسا قالبي کهن از سده‌ها و از اثر هنري به عنوان «کار» نام برده‪.‬‬ ‫پيش را به نگاهي امروزي بازتوليد کند و در آن دست به تجربه بزند‪ ،‬ولي لزوماً شاعري مخلص ريلکه هم هستم‪ .‬باز در مورد همان في‌البداهه‌نويسي عامدانه و بحث‌هاي مختلف‬ ‫پيشرو نباشد‪.‬‬ ‫در مورد روان‌نژندي مطرح‌شده از طرف الکان و امثالهم‪ ،‬اينها همه به اين معنا نيست‬ ‫ً‬ ‫اصال بخش اعظم نظريات فيلسوف‌هاي متاخر‬ ‫نه‪ ،‬اين مد نظرم نيست‪ ،‬مرادم تجربه‌گرايي اوژن يونسکوست که مرزها را مي‌شکند و که در شعر هم بايد عين آن را به کار برد‪.‬‬ ‫سربازها را وارد جايي مي‌کند تا شورش خودشان را انجام دهند‪ .‬او در «جدل‌ها و نظرها» بنيان‌ستيز‪ ،‬براي تکوين شعر و نوشتن پيشنهاد نشده‌اند‪ ،‬براي تبيين مسائل فلسفي اجتماعي‬ ‫هر دو را معادل هم به کار مي‌برد! در اين حرفي نيست که شعر من اقليتي را تداعي مي‌کند مطرح شده‌اند‪ً ،‬‬ ‫مثال متافيزيک حضور دريدا مستقيماً هيچ ربطي به شعر ندارد‪ .‬اينکه‬ ‫که مي‌خواهد اکثريتي را از خواب بپراند‪( .‬اين هم کار عقالني!) از سوي ديگر من کمي‌با برداشت شخصي من در شعر از آن چه باشد‪ ،‬دخلي به ماجرا ندارد‪ .‬مثل اينکه من از فيزيک‬ ‫اکراه به بيانيه‌ي آوانگاردها نگاه مي‌کنم‪.‬‬ ‫کوانتوم و بي‌قراري ذرات و اتم در آن واحد دور هسته‌ي مرکزي‪ ،‬بياموزم چيزي و بنويسم‬ ‫چيز ديگري را‪ .‬بعضي‌ها فقط ايجاد ارعاب مي‌کنند تا خودشان را عميق نشان بدهند‪.‬‬ ‫*مرادتان نگاهي است که عاري از طلب مرگ و سيلي زدن و‪ ...‬باشد؟‬ ‫بيانيه‌ي آنها حول همين محور مي‌چرخد‪...‬‬ ‫* آب‌هاي گودال کم‌عمق خود را آنچنان گل‌آلود مي‌کنند که عميق به نظر برسند‪ ،‬به قول‬ ‫نيچه‪...‬‬ ‫*حاال فکر نکنم آوانگاردها چنين چيزي بنويسند‪ ،‬اين مربوط به روح دوران دهه‌ها پيش گسسته‌نويسي‌اي که در شعر «زوزه»ي گينزبرگ هست‪ ،‬به نظرم مربوط مي‌شود به زبان‬ ‫است‪...‬‬ ‫و جهان خودش ولي گسستگي‌هايي که در شعرهاي اخيرم به آن اشاره کرديد با نوعي‬ ‫قطعاً! مي‌توانيد نام يک جور تجربه‌گرايي روي کارم بگذاريد‪ ،‬به اضافه‌ي اعتراض به قطعه‌قطعه‌شدگي همراه است‪ ،‬به خوانش من از تجربه‌ي ديرينه‌سال زبان فارسي مربوط‬ ‫گفتمان‌هاي مسلط‪ ،‬فقدان عنصر فاشيسم با رويکرد به نوعي از احتماالت‪ .‬حافظ مي‌گويد‪ :‬مي‌شود‪ :‬شطحيات عرفا‪ ،‬گلستان سعدي‪ ،‬قصص‌االنبيا‪ ،‬ابواسحاق نيشابوري و‪...‬‬ ‫«گفتم صنم‌پرست مشو با صنم نشين ‪ /‬گفتا به کوي عشق هم اين و هم آن کنند»‪ .‬تجربه‌گرايي‬ ‫در شعر من معطوف است به چنين روديکردهايي‪ :‬احتماالت‪ ،‬پوچي تعميم و تسري‌يافته در *اين را که مطرح مي‌کنم سوال نيست‪ .‬مي‌دانيد که بخش اعظمي‌از کارم ترجمه و همزمان‬ ‫جامعه‪ ،‬اما من اين پوچي را هم در شعرم مطلق نمي‌کنم‪ ،‬حتي سر به سر پوچي مي‌گذارم! سر و کله زدن است با دو زبان و ادبيات آن‪ .‬از سر همين تجربه‪ ،‬اين را بايد خاطرنشان‬ ‫اگر مرادتان از آوانگارديسم اين باشد‪ ،‬قبولش دارم‪ ،‬حتي اگر به بن‌بست برسد‪.‬‬ ‫کنم که آثاري تا اين حد قطعه‌قطعه‪ ،‬گسسته‪ ،‬متناقض و پر از بينامتنيت‪ ،‬يا اشعاري که‬ ‫ً‬ ‫صرفا بر زبان استوارند‪ ،‬کمتر تن مي‌دهند به ترجمه‪ .‬البته شعرهاي اوليه و بخشي از‬ ‫*امکانش هست که بيدار کردن اقليت معتاد در شعر شما تبديل شود به چرت و خوابي شعرهاي آخرتان مثل شعرک‌ها و شعرهايي از «گل باران‪ »...‬و نيز «دنيا اشتباه نمي‌کند»‬ ‫ديگر‪ ،‬يعني نتوانيد بيدارشان نگه داريد؟‬ ‫لزوماً چنين نيستند‪ .‬ترجمه‌شان دشوار است و نياز دارد به بازسرايي بنيادين‪ .‬اين شعرها‬ ‫من تضمين‌کننده‌ي خوشبختي اکثريت عادت‌زده و خاموش نيستم‪ .‬من متعهد به هيچ چيزي وقتي ترجمه مي‌شوند و اشارات بينامتني‪-‬فرهنگي‌اش از ميان مي‌رود و به تبع‪ ،‬حافظه‌ي‬ ‫نبوده‌ام‪ ،‬نيستم‪ ،‬اگر تعهدي غير از تعهد ايدئولوژيکي در شعرم تعبيه شده که گاه مخاطب جمعي پشت کلمات و تداعي‌ها‪ ،‬آخرش تبديل مي‌شوند به متوني متصنع‪ ،‬از هم گسيخته‬ ‫را کالفه و عصبي‪ ،‬گاه ذوق‌زده و مشعوف‪ ،‬گاه معترض و شاکي مي‌کند‪ ،‬همان تعهد و زبان‌شان مي‌شود مانند زبان اشعار دوران باروک که تاحد زيادي پرطمطراق و لفاظانه‬ ‫غيرمتعهدانه‌ي من است! (اين هم عقل‌گرايي ديگر!) البته استعداد اين را در ‪ 20،30‬سال است‪.‬‬ ‫اخير پيدا کرده‌ام که از همه‌ي ژانرهاي ادبي‪ ،‬اگر در نوع خود موفق باشند‪ ،‬لذت ببرم‪.‬‬ ‫در ادبيات کالسيک فارسي شعر سبک هندي به خصوص شعر بيدل در ترجمه به چنين‬ ‫ً‬ ‫سرنوشتي دچار مي‌شود‪ ،‬مثال تا جايي که من مي‌دانم‪ ،‬روکرت و آنه ماري شيمل و‬ ‫*بله‪ ،‬حتي صورت‌هاي مختلف شعري در کارتان هست‪ ،‬سواي دوره‌ي اول کارتان‪ ،‬بعد مترجمان ديگر آلماني که خيلي کارهاي کالسيک را ترجمه کرده‌اند‪ ،‬گاهي در مورد‬ ‫از «منزل‌هاي دريا‪ »...‬در دوران اخير «شعرک»هاي کوتاه جذاب و متعارفي هم داريد‪ ،‬ميراث سبک هندي فقط نقدها و معرفي‌هايي نوشته‌اند و نتوانسته‌اند خود آن آثار را به‬ ‫در «بيا گوش‌ماهي جمع کنيم» و «هوش و حواس گل شب‌بو‪ »...‬حتي در «دنيا اشتباه زبان آلماني ترجمه کنند چون واقعاً دشوار است و حاصل کار نااميد‌کننده! اين هم باز از‬ ‫مي‌کند» هم کارهايي هست که مي‌تواند خواننده‌هاي ديگري را هم به خود جلب کند‪.‬حتي خصلت‌هاي اين جور شعر است و‪...‬‬ ‫همان معتادان را!‬ ‫خوشحالم که به موارد متعدد کارم اشاره مي‌کنيد‪ .‬به قول شاعر «تو پاي به راه درنه و هيچ‬ ‫[مي‌خندد] خب چرا نکند؟ خوشحالم که اين همه تيزهوشي به کار برده‌ايد در دسته‌بندي مپرس» اما بايد بگويم که اين ديگر من نيستم که مي‌روم بلکه «رفتن» است که مرا مي‌برد‪.‬‬ ‫کارهايم‪ .‬انتظاري جز اين از شما نمي‌رود‪ .‬اگر حرف ته دل مرا مي‌خواهيد بشنويد‪ ،‬بايد هيچ شاعر مادرزاد و آزاده‌اي تصميم نمي‌گيرد شعري بگويد که قابل ترجمه باشد اين يک‪.‬‬ ‫بگويم (اين را به کسي نگوييد!) ‪-‬با خنده‪ -‬شعرهاي من ابداً پيچيده نيستند‪ ،‬نه‪ ،‬ببخشيد مشکل دوم اينکه ما رمبو و ماالرمه و سالن و‪ ...‬داريم که مايه‌ي دلگرمي‌است!‬ ‫نيستند و من هيچ قصدي براي پيچيده‌ کردن‌شان ندارم؛ آنچه مخاطب را کمي‌ قلقلک مي‌دهد‬ ‫و معترضش مي‌کند‪ ،‬اين است که او به شيوه‌ي رفتن از نقطه‌ي الف به ب و از ب به ج *و هولدرلين البته‪...‬‬ ‫ً‬ ‫عادت کرده‪ ،‬حال آنکه بعد از فرويد مي‌دانيم که «من» دوپاره است و با خودآگاه يکپارچه‬ ‫اصال نمي‌شود ترجمه‌شان کرد‪ .‬شعر خود‌ارجاع هم نوعي شعر است ديگر! در دنيا داريم‬ ‫ً‬ ‫سروکار نداريم! بر همين مبنا ياد گرفته‌ايم که مي‌شود در زمان‌ها و مکان‌هاي مختلف سير شاعراني ذاتا پيچيده‪ ،‬يا اينکه به مرور پيچيده شده‌اند‪ .‬ضمن اينکه باز هم تاکيد مي‌کنم که‬ ‫کرد‪ .‬مگر ما در روياها چه کار مي‌کنيم؟‬ ‫شعر من پيچيده نيست‪ -‬فقط کافي است کليدهايش را پيدا کنيد‪( ...‬دنباله در صفحه ‪)41‬‬


‫داستان کوتاه‬ ‫ما هرگز نخواهيم فهميد‬ ‫مهدی مرعشی‬ ‫ما هرگز نخواهیم فهمید ِکی می آید‪ ،‬از کجا می آید یا حتی چرا می آید‪ .‬یک دفعه می آید‪ ،‬و‬ ‫حضورش همان یک دفعه گی آمدنش است‪ .‬ما سرمان پایین است‪ .‬گاهی هم زیر میز یکی‬ ‫مان دست آن یکی را می گیرد‪ .‬این طور وقت ها معموال دست آن یکی می لرزد‪ .‬همیشه‬ ‫هم چیزی را روی میز نگاه می کنیم و همیشه فکر می کنیم در هر چيزی که روی میز می‬ ‫گذارند رازی هست‪ .‬برای همین هم تا او نیاید و درست ننشیند رو به روی ما و دخترک‬ ‫کافه چی فهرست غذاها و نوشیدنی ها را جلواش روی میز نگذارد متوجه آمدنش نمی‬ ‫شویم‪ .‬در واقع همان فهرست پالستیکی رنگ و رو رفته است که توجهمان را جلب می کند‬ ‫و باعث می شود رد دستی را دنبال کنیم که موهای بور دارد و آن جا که انگشت وسط خم‬ ‫می شود‪ ،‬زخمی هست که هیچ وقت خوب نمی شود و فهرست را که بر می دارد موهای‬ ‫بور و پیشانی صافش را هم می بینیم‪.‬‬ ‫هرگز نخواهیم فهمید چرا در تابستان و زمستان این کاله پشمی سیاه را بر سر دارد‪ .‬هرگز‬ ‫نخواهیم فهمید چرا می نشیند سر میز ما و مگر جا قحط است در این کافه ی همیشه خلوت‬ ‫که برای رسیدن به آن باید چهار بار از چهار تقاطع منتهی به خیابان اصلی گذشت تا پیدایش‬ ‫کرد و هرگز هم نخواهیم فهمید‪ .‬فقط وقتی صدای سایش پایه های صندلی را که او پیش می‬ ‫کشد‪ ،‬می شنویم‪ .‬دست هامان را اگر در هم گره کرده باشیم می کشیم و می گذاریم روی‬ ‫میز‪ ،‬شاید طوری که او ببیند دست هامان از هم جداست‪ .‬ما هرگز صدایش را نخواهیم‬ ‫شنید‪ .‬چون دخترک فهرست را که می آورد و می گذارد روی میز قبال به تدارک سفارش‬ ‫او رفته و مرد فقط برای بجا آوردن آیین این کافه شاید فهرست را نگاهی می کند؛ و گرنه‬ ‫دخترک چند دقیقه بعد با پوره ی سیب زمینی از راه می رسد‪ ،‬فهرست را از پیش روی‬ ‫مرد بر میدارد تا جا روی میز باز شود و بتواند ظرف را بسراند پیش روی او که حاال او‬ ‫هم سر به زیر دارد و آرام پیش آمدن ظرف را تا جایی که نگاهش روی آن متمرکز شده‪،‬‬ ‫دنبال می کند‪.‬‬ ‫ما هرگز نخواهیم فهمید این چه آیینی ست که هر چهارشنبه در این کافه رستوران کوچک‬ ‫تکرار می شود‪ .‬خودمان هم وابسته ی همین آیین شده ایم‪ .‬سالها پیش که راه گم کرده بودیم‬ ‫گرسنه و تشنه بر حسب اتفاق اینجا را کشف کردیم‪ .‬نشستیم‪ .‬همین فهرست پالستیکی را‬ ‫دیدیم که همان وقت هم چرک بود و رنگ و رو رفته بود و جا بجایش خم شده بود و شکسته‬ ‫شده بود و هر چه سفارش دادیم مهیا نبود‪ .‬پس گفتیم دخترک که آنوقت جوان تر بود هر چه‬ ‫دارد برایمان بیاورد‪ .‬همان اولین بار بود که او آمد و نشست درست روبروی ما‪ .‬انگار که‬ ‫نشان کرده باشد آنجا را‪ .‬گفتیم شاید جای همیشگی اش را گرفته ایم‪ .‬خواستیم جابجا شویم؛‬ ‫اما آنروز جای خالی برای دو نفر نبود‪ .‬همانجا ماندیم‪ .‬سه هفته بعد هم باز مسیرمان به‬ ‫همانجا خورد‪ .‬دنبال نشانی دیگری می گشتیم که باران تندی گرفت و ما که چتر نداشتیم‪،‬‬ ‫خودمان را داخل همان کافه دیدیم‪ .‬و بارهای بعدی هم همین قضیه تکرار شد؛ تا فهمیدیم‬ ‫که نباید به آیین آنجا کاری داشته باشیم‪ .‬جایمان را هم عوض نکردیم‪ .‬هر بار هم که آمدیم‪،‬‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 30‬‬ ‫نشستیم همانجا‪ .‬هر بار هم که می آییم‪ ،‬فهرست را می گیریم و نگاه می کنیم و می گذاریم‬ ‫دخترک برود و هر چه می خواهد برایمان بیاورد؛ یک پارچ پالستیکی آب‪ ،‬به یاد اولین‬ ‫روزی که آمدیم و هوا شرجی بود و تشنه بودیم و ظرفی میگوی سرخ شده برای دو نفر‪،‬‬ ‫باز هم یادآور همان روز که گرسنه بودیم و شب قبلش خواب دریا دیده بودیم و پی بوی ُزهم‬ ‫و شرجی می رفتیم تا بندر را پیدا کنیم که سر از این کافه درآوردیم‪ .‬مهم نیست کی اول‬ ‫آن را دید‪ .‬مهم این بود که جایی بود که او هم می آمد‪ .‬کاری به کار ما نداشت‪ .‬در آن کافه‬ ‫رستوران هر چیزی و هر کسی کار خودش را می کرد‪ .‬قطاری بود که می رفت‪ .‬ما هم‬ ‫سوارش بودیم‪ .‬در این کافه ی آیینی نه فقط ما که هیچکس هرگز هیچ نخواهد فهمید‪ .‬شاید‬ ‫به این دلیل که هیچ دلیلی برای فهمیدن هیچ چیز نیست‪ .‬ما درسکوت غذایمان را خواهیم‬ ‫خورد و او در سکوت کمی با غذایش‪ ،‬همان پوره ی سیب زمینی بازی خواهد کرد‪ .‬نگاهی‬ ‫پشت آشپزخانه پیدا‬ ‫به باالی سرش خواهد انداخت تا کی دخترک در قاب پنجره ی‬ ‫کوچک ِ‬ ‫ِ‬ ‫شود و او را ببیند که دارد نگاهش می کند و برگردد و با لیوان بزرگ آب بیاید و در این نگاه‬ ‫کردن هرگز ما را نخواهد دید‪ .‬البته لیوان بزرگ آب هم دست نخورده باقی خواهد ماند‪ .‬و‬ ‫ما هرگز نخواهیم فهمید چرا دخترک هربار که لیوان آب را می آورد‪ ،‬صدای موسیقی در‬ ‫کافه خاموش می شود‪ .‬ما هرگز بیاد نخواهیم آورد ترانه یا موزیکی را که قبل از آوردن‬ ‫آب برسر میز پخش می شده‪.‬‬ ‫همه چیز ناگهانی ست‪ .‬موزیک خاموش می شود و ما در غیبت آن‪ ،‬خاطره ی حضورش‬ ‫را به یاد می آوریم‪ ،‬نت های گاه دور از هم و گاه به هم چسبیده را‪ ،‬و سکوت های طوالنی‬ ‫را‪ .‬اما او لب به آب نمی زند‪ .‬با چشمهای سبزش باز نگاهی به باالی سر ما می اندازد‪،‬‬ ‫کالهش را روی موهای درهم و به هم چسبیده اش مرتب می کند‪ ،‬دستی به ریش بورش می‬ ‫کشد و بوی ُزهم و شرجی که می پیچد توی کافه‪ ،‬می رود دست می کند تو جیب کناری‬ ‫پشت صندوق است و می‬ ‫شلوار خاکی اش‪ ،‬اسکناسی در می آورد و می دهد به کسی که ِ‬ ‫رود بیرون‪ .‬بیرون رفتن اش را ما همیشه می فهمیم‪ .‬از کنار چشم می بینیمش که می رود‬ ‫بیرونی کوله ی سوراخش و سیگاری در‬ ‫جیب‬ ‫در ایوان کوچک کافه‪ ،‬دست میکند توی ِ‬ ‫ِ‬ ‫میآورد‪ .‬اول خوب با انگشت لمس اش می کند و بعد می گذارد به دهان و فندک می زند‪.‬‬ ‫می دانیم که بیشتر وقت ها فندک اش کار نمی کند‪ .‬اینطور وقت ها بعد از چهارمین و یا‬ ‫پنجمین تالش برای روشن کردن سیگار‪ ،‬صاحب مغازه پیدایش می شود‪ .‬دستهایش را با‬ ‫پیشبند سفیدش پاک می کند و همانطور که عرق از بین موهای سفیدش روی پیشانی اش‬ ‫سرازیر است‪ ،‬در را باز می کند و بیرون می رود‪ .‬فندک می گیرد جلو مرد و بعد برمی‬ ‫گردد‪ .‬مرد پُک کوتاهی به سیگارش می زند و برمی گردد به سمت ما نگاه می کند‪ .‬می‬ ‫دانیم نباید نگاهش کنیم‪ .‬باید سرمان روی میز باشد تا او هرچه دلش می خواهد در مورد ما‬ ‫فکر کند و باز زیر میز دستهامان را به هم می دهیم‪ .‬می دانیم چند دقیقه ی بعد سرمان را که‬ ‫باال بیاوریم بالکن کوچک کافه خالی ست‪ .‬ما به غذایمان دست نزده ایم‪ .‬چند میگوی سرخ‬ ‫جیب‬ ‫شده بین جعفری های بشقاب همینطور مانده است‪ .‬بلند می شویم‪ .‬دست می کنیم توی ِ‬ ‫شلوارمان و اسکناسی در می آوریم و می گیریم به سمت صندوق‪ .‬کسی نیست‪ .‬اسکناس‬ ‫خالی کنار صندوق و بیرون بیاییم‪ .‬ما هرگز نخواهیم‬ ‫را باید بیندازیم توی لیوان پالستیکی ِ‬ ‫فهمید که پس از رفتن ما موزیک را دوباره روشن خواهند کرد یا نه‪ .‬اما خوب می دانیم که‬ ‫باید برویم بیرون‪ ،‬چهار تقاطع را رد کنیم تا برسیم به خیابان اصلی و آنجا منتظر اتوبوسی‬ ‫بمانیم که هر ساعت فقط یک بار می آید و برگردیم به انتهای خیابانی که تا به آن برسیم‪،‬‬ ‫آخرین چراغ هم خاموش شده‪ .‬و ما هرگز سرمان را باال نخواهیم آورد تا به آسمان نگاه کنیم‬ ‫و ببینیم که آیا امشب باز هم خواهد بارید!‬


‫شعر امروز‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 31‬‬

‫‪4‬‬ ‫ ‬

‫چند شعر از علی صبوری‬

‫‪ 1‬‬ ‫ما تنها‬ ‫زمزمه ها‬ ‫سنگ ریزه ها‬ ‫وحسرت ها را می بینیم‬ ‫رود ها‬ ‫اندوه های فراوانی‬ ‫در سینه دارند‬ ‫ورنه‬ ‫این چنین شوریده‬ ‫دل به دریا نمی زنند‬

‫‪2‬‬ ‫حکایت اسماعیل‬ ‫بهانه ای بیش نیست‬ ‫مطلب ازاین قرار است‪:‬‬ ‫سوداگران‬ ‫شمشیر ازغالف بر می کشند‬ ‫تا‬ ‫قربانیان را‬ ‫به میدان در آورند‪.‬‬

‫‪3‬‬ ‫این شعر را‬ ‫از هر جا شروع کنید‬ ‫هیچ نشانی از بهار‬ ‫درآن‬ ‫نمی بینید‬ ‫آنان را به خط کرده‬ ‫و از هر طرف‬ ‫به رگبار بسته اند‪.‬‬

‫توفان امان نداد‬ ‫که لب واکنم به عشق‪.‬‬ ‫باران اشک‬ ‫حلقه زد و‬ ‫از سرم گذشت‪.‬‬

‫‪5‬‬ ‫ساعت شش و چهل دقیقه‬ ‫به کبوتران پشت پنجره‬ ‫آب و دانه داده ام‬ ‫واین بار سوم است‬ ‫که چای سرد شده است‬ ‫باز کتری پر آب را‬ ‫روی گاز گذاشته‬ ‫تا استکان اول را‬ ‫برای تو بریزم ‪.‬‬ ‫امان ازاین آفتاب‬ ‫که قصد برخاستن ندارد‬ ‫و نمی خواهد تو بیایی‬ ‫تا من همچنان‬ ‫در این دقایق دیرگذر‬ ‫با شاخه گلی در دست‬ ‫در انتظار بمانم‪.‬‬ ‫عقربه های ساعت‬ ‫در آغوش هم‬ ‫از حرکت باز ایستاده اند‬ ‫و ساعت درست‬ ‫شش و چهل دقیقه را‬ ‫نشان می دهد‪.‬‬

‫‪6‬‬ ‫در شط سحر غرور باران خاموش‬ ‫هم دفتر عشق هم بهاران خاموش‬ ‫با سرو خمیده باد می گفت به رمز‬ ‫تا چند حضور سربداران خاموش‪.‬‬


‫جدول و سرگرمی‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 32‬‬

‫سه جدول سودوکو‬


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 33‬‬

‫جدول ويژة‬ ‫نشرية فرهنگ‬ ‫(يک نويسنده نامدار)‬

‫شماره ی ‪338‬‬ ‫طراح‪ :‬بهمن‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫(حل جدول در صفحه ی ‪)45‬‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪ -1‬نويسنده ی نامدار انگلیسی که عنوان مشهورترین‬ ‫رمان او را در میانه ی جدول این شماره ی نشریه ی‬ ‫"فرهنگ ‪ "BC‬می بینید ‪ -‬یکی از دوران های زمین‬ ‫شناسی و دیرینه شناسی‬ ‫‪ -2‬از درازترین رودخانه ها در جنوب آسیا ‪ -‬قدیمی و‬ ‫باستانی ‪ -‬آزاد و از بند رسته ‪ -‬افسر و ديهیم‬ ‫‪ -3‬نوعی گیاه بدون برگ و گل و ریشه ‪ -‬خشت پخته ‪-‬‬ ‫نوید و خبر خوش ‪ -‬از چهارپایان اهلی‬ ‫‪ -4‬نوعی گیاه و نیز شهری کوچک در شمال شرق‬ ‫خراسان ‪ -‬درهم ریخته و از هم پاشیده ‪ -‬عددی است و‬ ‫نیز نامی برای بلبل‬ ‫بزرگ خاندان ‪ -‬آهنگ و نغمه ‪ -‬درازترین‬ ‫‪ -5‬جد و‬ ‫ِ‬ ‫رشته کوه جهان ‪ -‬دانه ای خوشبو‬ ‫‪ -6‬نوعی جانور دوزیست کوچک شبیه به سوسمار ‪-‬‬ ‫سازش و تسامح ‪ -‬استر و اسب بارکش‬ ‫‪ -7‬خاطر و حافظه ‪ -‬نیک و پسندیده‬ ‫‪ -8‬کتابی نوشته ی ژان ژاک روسو نویسنده و فیلسوف‬ ‫فرانسوی ‪ -‬دلخوری و آزرده شدن‬ ‫‪ -9‬از ضمیرهای فاعلی ‪ -‬نوزاد قورباغه ‪ -‬از پهلوانان‬ ‫نامدار ایرانی در شاهنامه ی فردوسی ‪ -‬صنم‬ ‫‪ -10‬ترسو و جبون ‪ -‬پایتخت کشور آفریقایی غنا‬ ‫‪ -11‬از میوه ها ‪ -‬بلند و بلیغ‬ ‫‪ -12‬نوعی درخت ‪ -‬نام قدیم شهر رامسر ‪ -‬مهره ی‬ ‫وزیر در بازی شطرنج (شترنگ)‬ ‫‪ -13‬دو ساحل رودخانه یا دو سوی خیابان را به هم‬ ‫پیوند می دهد ‪ -‬از پسوندهای شباهت و همانندی ‪-‬‬ ‫پایتختی در اروپای مرکزی ‪ -‬درخت انگور‬ ‫‪ -14‬از محصوالت کشاورزی که در بافت پارچه‬ ‫مصرف بسیار دارد ‪ -‬ارزش و احترام ‪ -‬آشکار و پدیدار‬ ‫شدن‬ ‫‪ -15‬نابینا ‪ -‬از میوه های گرمسیری ‪ -‬بعید و با فاصله ی‬ ‫بسیار ‪ -‬ثروتمند و نیز شکل دیگری از نام "داریوش"‬ ‫‪ -16‬سالم تلفنی ‪ -‬از پستانداران بزرگ پیکر وحشی ‪-‬‬ ‫گروه ورزشی ‪ -‬ابزاری برای درو کردن غالت‬ ‫‪ -17‬مجموعه ای از دانش ها شامل حساب و هندسه و‬ ‫جبر و مثلثات و ماننده های آنها ‪ -‬کشوری متشکل از‬ ‫چند جزیره بزرگ و کوچک در اقیانوس آرام در جنوب‬ ‫شرقی استرالیا‬

‫عمودی‪:‬‬ ‫‪ -1‬شهری در کردستان ایران ‪ -‬عالم علم نحو نویسنده ی‬ ‫ایرانی کتاب "الکتاب" که نحو و دستور زبان عربی را‬ ‫سروسامان داد ‪ -‬بسیار فعال و کاری‬ ‫‪ -2‬بلندترین قله در رشته کوه های زاگرس ‪ -‬ضمیر اول‬ ‫شخص جمع ‪ -‬گنگ و بی زبان ‪ -‬اما‬ ‫‪ -3‬نشانی ‪ -‬بانگ و آواز ‪ -‬جغد ‪ -‬توجه و نیز بیم و ترس‬ ‫‪ -4‬یاوه ‪ -‬از دیگر میوه های گرمسیری ‪ -‬بخشی از پا‬

‫‪ -5‬سرسلسله ی اعداد ‪ -‬نیکویی و خوبی ‪ -‬شهر‬ ‫و استانی در ایران ‪ -‬از پستانداران وحشی‬ ‫بزرگ پیکر آفریقا‬ ‫‪ -6‬مرکز و پایتخت تبت ‪ -‬همهمه و هنگامه ‪ -‬از‬ ‫فلزها‬ ‫‪ -7‬خلوت و دورافتاده ‪ -‬شانس و اقبال‬ ‫‪ -8‬پروسه و جریان کار ‪ -‬از خویشان درجه یک‬ ‫که در اصطالح عامیانه آبجی خوانده می شود‬ ‫‪ -9‬طرف و سو ‪ -‬درفش و پرچم ‪ -‬نام دیگر‬ ‫سیاره عطارد ‪ -‬رودخانه ای در فرانسه‬ ‫‪ -10‬صاف و مسطح ‪ -‬از سین های هفت سین‬ ‫‪ -11‬سخن یاوه ‪ -‬از امتیازات ویژه کشورهای‬ ‫عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد‬ ‫‪ -12‬تیزهوشی ‪ -‬ابزاری برای کشیدن دایره و‬ ‫خط های منحنی ‪ -‬از شهرهای بزرگ ایران‬ ‫‪ -13‬قطع طرق و دزدی از مسافران در راهها‬ ‫ خوب و خوش ‪ -‬چراغ دریایی ‪ -‬شراب‬‫‪ -14‬شکلک ‪ -‬ستم و بیداد ‪ -‬کسادی و بی رونقی‬ ‫‪ -15‬پوشاننده ‪ -‬قسمت و سهم ‪ -‬پول خارجی ‪ -‬به‬ ‫دنیا آوردن و از بطن خود بیرون دادن‬ ‫‪ -16‬از گل های خوشبو ‪ -‬نسبت زنان یک مرد‬ ‫به هم در ازدواج چندهمسری ‪ -‬نوعی میوه که‬ ‫انواع بسیار دارد ‪ -‬جوانمرد‬ ‫‪ -17‬از ابزارهای باغبانی ‪ -‬روزگاری‬ ‫بزرگترین دریاچه ی آب شیرین استان فارس‬ ‫و ایران بود و اینک بر اثر خشکسالی روی به‬ ‫نابودی و خشک شدن نهاده ‪ -‬نوعی حشره ی‬ ‫خون آشام‬


‫محيط زيست‬ ‫چگونه هزينه های آب‪ ،‬برق و گازمان را کاهش دهيم‬

‫راهکارهای برنامه "ایمپاور می" به شما فارسی زبانان کمک می کند تا عالوه بر بهینه‬ ‫سازی مصرف انرژی‪ ،‬در هزینه های قبوض برق و گاز نیز تا ‪ 400‬دالر در سال صرفه‬ ‫جویی نمایند همچنین شما به دولت کمک می کنید تا ونکور بزرگ را در سال ‪ 2020‬بتواند‬ ‫به عنوان سبزترین و استانداردترین شهر دنیا از جنبه های محیط زیستی معرفی نماید‪.‬‬ ‫همانطور که بخوبی مطلع هستید‪ ،‬هزینه های انرژی در کانادا درمقایسه با ایران بسیار‬ ‫گرانتراست‪ .‬این حقیقت همیشه موجبات شگفتی مهاجران بویژه تازه واردان را فراهم‬ ‫نموده است‪ .‬استفاده از آب‪ ،‬برق و گاز با همان عادت های گذشته‪ ،‬غالبا خانواده ها را با‬ ‫معضل مواجه می کند‪ .‬بطور یقین حداقل یک خانواده چهار نفری را می توانید پیدا کنید‬ ‫که تا هزاران دالر در سال صورتحساب قبض های آب‪ ،‬برق و گاز را پرداخت می کنند‪.‬‬ ‫برنامه آموزشی "ایمپاور می" عالوه بر اینکه تمامی نکات مربوط به کاهش مصرف‬ ‫انرژی را به شما آموزش می دهد به شما کمک می کند تا ‪ 400‬دالر در سال پس انداز نمایید‬ ‫و راحتی و امنیت را برای خود و خانواده تضمین کنید‪.‬‬ ‫زهرا ذاکر از مشاوران انرژی در برنامه "ایمپاور می" است که به همراه همسرش در‬ ‫آگوست سال ‪ 2014‬وارد استان بریتیش کلمبیا شده اند‪ .‬ذاکر معتقد است که ایران یک کشور‬ ‫نفتی است و مردم غالبا هزینه های هنگفتی برای قبوض آب‪ ،‬گاز و حتی برق پرداخت نمی‬ ‫کنند‪ .‬ذاکر بعنوان مشاور بهینه سازی مصرف انرژی‪ ،‬کلیه ترفندها و راهکارهای کاهش‬ ‫هزینه های ناشی از مصرف آب‪ ،‬برق و گاز را با شما در میان گذاشته و کمک می کند‬ ‫عالوه بر اینکه خانه ای راحتتر و ایمن تر برای خانواده خود فراهم می کنید‪ ،‬بعنوان حامی‬ ‫محیط زیست نیز شناخته شده و تا ‪ 400‬دالر در سال را از سبد مخارج سالیانه خود حذف‬ ‫کنید‪ .‬‬ ‫برنامه "ایمپاور می" در واقع یک برنامه منسجم با هدف حفاظت از انرژی و محیط زیست‬ ‫برای آشنایی مهاجران جدید و جوامع قومی مختلف از راهکارهای بهینه سازی مصرف‬ ‫انرژی و کاهش هزینه های ناشی از آن دراستان بریتیش کلمبیا است‪ ،‬که بصورت رایگان‬ ‫توسط فرد مورد اعتماد شما در اختیارتان قرار می گیرد‪.‬‬ ‫ذاکر مفتخر است تا با به اشتراک گذاری پیام های مهم در این زمینه هموطنان خود را در‬ ‫مورد حفاظت از انرژی و اقدامات صرفه جویانه یاری نماید‪ .‬در واقع این امکان برای‬ ‫همه جوامع فراهم شده است تا بتوانند در زمینه های محیط زیستی و بهینه سازی مصارف‬ ‫انرژی با فرد مورد اعتماد صحبت کرده و مشورت بگیرند‪ .‬او می گوید‪:‬‬ ‫"نقش من بعنوان مشاور در برنامه "ایمپاور می" کمک می کند تا من بتوانم کلیه پیام‬ ‫های محیط زیستی را در اختیار هموطنان خود قرار دهم به طوری که آنها نه تنها می‬ ‫توانند هزینه های قبوض ماهیانه خود را کاهش دهند‪ ،‬همچنین می توانند از کلیه امکانات‪،‬‬ ‫اختیارات وتخفیف های محیط زیستی که دولت برای آنان فراهم می نماید نیز بهره مند‬ ‫شوند‪".‬‬ ‫ذاکر معتقد است راهکارهای ساده بسیاری برای صرفه جویی در انرژی و هزینه های‬ ‫ناشی از آن وجود دارد که غالبا بسار ساده هستند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬با کاهش دمای آب گرم‬ ‫مصرفی منزل خود فقط ‪ 2‬درجه کمتر از آنچه االن هست‪ ،‬یک خانواده می تواند بیش از‬ ‫‪ $ 100‬در هر سال در هزینه انرژی خود صرفه جویی نماید‪ ( .‬وسیله ای که با آن بتوانید‬ ‫دمای آب گرم مصرفی را مشخص کنید بصورت رایگان در اختیار شما قرار می دهیم‪).‬‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 34‬‬ ‫برخی دیگر از راه های آسان برای صرفه جویی در مصرف انرژی و کاهش هزینه های‬ ‫آن عبارتند از‪:‬‬ ‫ تنظیم دماهای بهینه برای ترموستات ها‬‫ مهر و موم شکاف اطراف پنجره ها و درها‬‫ شستن لباس ها با آب سرد در هر زمان ممکن‬‫ استفاده از سردوش های با جریان آب کم‬‫زهرا ذاکر فوق لیسانس مهندسی انرژی و محیط زیست از دانشگاه تهران است که در‬ ‫طی ‪ 10‬سال گذشته در زمینه انرژی و محیط زیست مطالعه و فعالیت کرده است‪ ،‬در حال‬ ‫حاضر نیز تحصیالت خود را در بریتیش کلمبیا ادامه می دهد‪ .‬امروز او با توجه به سوابق‬ ‫کاری و تحصیلی خود به عنوان مشاور و مدرس روشهای بهینه سازی مصرف انرژی با‬ ‫برنامه توانمندسازی "ایمپاور می" فعالیت می کند‪.‬‬ ‫شهرداری کوکیتالم سرمایه گذار اصلی این برنامه در سال ‪ 2016‬می باشد‪ .‬برنامه‬ ‫توانمندسازی "ایمپاور می" به شهرداری کوکیتالم در به اشتراک گذاری پیام های مهم‬ ‫شهری به ملیت های مختلف کمک می کند‪.‬‬ ‫ذاکر می گوید‪ :‬از آنجا که ساکنان‪ ،‬پیام ها را به زبان های گویشی خود دریافت می کنند‪ ،‬آنها‬ ‫می توانند سوال های خود را نیز مطرح و به طور کامل پاسخ آن را دریافت کنند‪ .‬تابستان‬ ‫سال جاری پیام هایی در مورد محدودیت استفاده از آب منتشر خواهد شد که از ‪ 15‬می آغاز‬ ‫می شود‪ .‬همچنین راههای ایجاد اطمینان برای ساکنان در مواجهه با حیات وحش در محوطه‬ ‫منازل مطرح و با شما در میان گذاشته خواهد شد‪ .‬سال گذشته در کوکیتالم ‪ 1000‬مورد‬ ‫رؤیت خرس گزارش شده است‪ .‬در سال جاری به ساکنان در جهت نگه داری هرگونه مواد‬ ‫غذایی‪ ،‬حفاظت از زباله ها و هر چیز دیگری که می تواند خرس و حیات وحش را جذب‬ ‫کند آموزش رسانی انجام می گردد‪.‬‬ ‫قابل ذکر است کلیه مشاوره ها در برنامه "ایمپاور می" بصورت رایگان است‪ .‬با پیوستن‬ ‫به این برنامه شما حامی منابع انرژی نامیده می شوید و کیت های صرفه جویی انرژی را‬ ‫که به ارزش ‪ 90‬دالر است از مدرس انرژی خود بصورت رایگان دریافت خواهید کرد‪.‬‬ ‫این برنامه به زبان فارسی‪ ،‬به سه زبان جنوب آسیا‪ ،‬به سه زبان چینی‪ ،‬کره ای و انگلیسی‬ ‫موجود است و درصدد هستیم زبان های بیشتری را نیز به این برنامه اضافه کنیم‪.‬‬ ‫از زمان آغاز به فعالیت این برنامه ‪ ،‬بیش از ‪ 1300‬خانه در این راستا آموزش دیده اند‪،‬‬ ‫به طور متوسط ‪ 200‬دالر در قبوض آب و برق ساالنه هر خانه ذخیره و بیش از ‪7500‬‬ ‫تن ‪ CO2‬از اتمسفر حذف شده است‪ .‬در واقع نزدیک به ‪ 6‬تن از تولید گازهای گلخانه ای‬ ‫توسط هر خانه کسر گردیده است‪ .‬با کمک شما هوایی سالم را برای تنفس خود‪ ،‬خانواده و‬ ‫دیگران فرهم می نماییم‪.‬‬ ‫عالوه بر شهرداری کوکیتالم‪ ،FortisBC، BC Hydro ،‬بانک ‪ ، Vancity‬شرکت‬ ‫‪ ،Kambo‬شهرداری سوری و شهرداری ونکوور نیز حامیان مالی اصلی این برنامه‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫اگر شما عالقه مند هستید تا به حامیان محیط زیست بپیوندید و از امکانات فراهم شده بهره‬ ‫مند شوید می توانید با شماره های ‪ 6047823903 ،6045988428‬تماس بگیرید و یا به‬ ‫آدرس ‪ empowerme@qpscanada.ca‬ایمیل بزنید‪.‬‬


Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 35


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 36‬‬

‫ﺩﻛﺘﺮ ﺭﺿﺎ ﺍﺭﺍﻥ ﻣﺘﺨﺼﺺ ﺍﺭﺗﻮﺩﻧﺴﻰ‬ ‫‪Certified Specialist in Orthodontics and Dentofacial Orthopedics‬‬ ‫ﻓﺎﺭﻍ ﺍﻟﺘﺤﺼﻴﻞ ﺩﻭﺭﻩ ﺗﺨﺼﺼﻰ ﺍﺭﺗﻮﺩﻧﺴﻰ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ‪UBC‬‬ ‫ﺩﻛﺘﺮ ﺭﺿﺎ ﺍﺭﺍﻥ ﻣﺘﺨﺼﺺ ﺍﺭﺗﻮﺩﻧﺴﻰ‬

‫ﺍﺳﺘﺎﺩﻳﺎﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ‪UBC‬‬ ‫ﺩﺍﺭﺍﻯ ﺑﺮﺩ ﺗﺨﺼﺼﻰ ﺍﺭﺗﻮﺩﻧﺴﻰ ﺃﻣﺮﻳﻜﺎ ﻭ ﻛﺎﻧﺎﺩﺍ‬

‫‪Certified Specialist in Orthodontics and Dentofacial Orthopedics‬‬

‫ﻋﻀﻮ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﻣﺘﺨﺼﺼﺎﻥ ﺍﺭﺗﻮﺩﻧﺴﻰ ﺃﻣﺮﻳﻜﺎ ﻭ ﻛﺎﻧﺎﺩﺍ‬

‫دکتر رضا آران‬ ‫متخصص ارتودنسى‬

‫‪UBC‬‬ ‫ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ‬ ‫ﺍﺭﺗﻮﺩﻧﺴﻰ ﺍﺯ‬ ‫ﺍﻧﺠﻤﻦﺩﻭﺭﻩ ﺗﺨﺼﺼﻰ‬ ‫ﺍﻟﺘﺤﺼﻴﻞ‬ ‫ﻓﺎﺭﻍ‬ ‫ﻛﻠﻤﺒﻴﺎ‬ ‫ﺑﺮﻳﺘﻴﺶ‬ ‫ﺩﻧﺪﺍﻧﭙﺰﺷﻜﺎﻥ ﻛﺎﻧﺎﺩﺍ ﻭ‬ ‫ﻋﻀﻮ‬ ‫ﺍﺳﺘﺎﺩﻳﺎﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ‪UBC‬‬

‫‪Dr. Reza Aran‬‬

‫ﺃﻣﺮﻳﻜﺎ ﻭ ﻛﺎﻧﺎﺩﺍ‬ ‫ﺍﺭﺗﻮﺩﻧﺴﻰ‬ ‫ﺗﺨﺼﺼﻰ‬ ‫ﺩﺍﺭﺍﻯ‬ ‫ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻻﻥ)‪DMD, MSc, FRCD(C‬‬ ‫ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﻭ‬ ‫ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﻭ‬ ‫ﺍﺭﺗﻮﺩﻧﺴﻰﺑﺮﺩﺑﺮﺍﻯ‬

‫‪ARAN‬‬

‫‪ORTHODONTICS‬‬

‫ﺩﺍﺭﻧﺪ‪Certified Specialist‬‬ ‫‪in Orthodontics‬‬ ‫ﺟﺮﺍﺣﻰ ﺃﻣﺮﻳﻜﺎ‬ ‫ﺍﺭﺗﻮﺩﻧﺴﻰ‬ ‫ﻣﺘﺨﺼﺼﺎﻥ‬ ‫ﻋﻀﻮ ﺍﻧﺠﻤﻦ‬ ‫ﻛﺎﻧﺎﺩﺍ ﺻﻮﺭﺕ‬ ‫ﺯﻳﺒﺎﻳﻲﻭﻓﻚ ﻭ‬ ‫ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ‬ ‫ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻻﻥ ﻛﻪ‬ ‫ﺍﺭﺗﻮﺩﻧﺴﻰ ﺑﺮﺍﻯ‬ ‫ﻋﻀﻮ ﺍﻧﺠﻤﻦ ﺩﻧﺪﺍﻧﭙﺰﺷﻜﺎﻥ ﻛﺎﻧﺎﺩﺍ ﻭ ﺑﺮﻳﺘﻴﺶ ﻛﻠﻤﺒﻴﺎ‬

‫‪ Invisalign‬ﺑﺮﺍﻯ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻻﻥ ﻭ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺎﻥ‬ ‫‪Certified Specialist in Orthodontics‬‬ ‫ﺍﺭﺗﻮﺩﻧﺴﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﻭ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻻﻥ‬ ‫‪www.aranorthodontics.com‬‬ ‫‪and Dentofacial‬‬ ‫‪Orthopedics‬‬ ‫‪Suite 605 - 2950 Glen Dr. Coquitlam, BC. V3B OJ1‬‬

‫ﺍﺭﺗﻮﺩﻧﺴﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻻﻥ ﻛﻪ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﺟﺮﺍﺣﻰ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﻓﻚ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺍﺭﻧﺪ‬

‫‪Tel: 604.474.4155‬‬ ‫‪ Invisalign‬ﺑﺮﺍﻯ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻻﻥ ﻭ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﺎﻥ‬

‫‪Suite 605 - 2950‬‬ ‫‪Glen‬‬ ‫‪Dr.‬‬ ‫‪Coquitlam,‬‬ ‫‪BC. V3B 0J1‬‬ ‫‪info@aranorthodontics.com‬‬ ‫)‪T: (604‬‬ ‫‪474‬‬ ‫‪4155‬‬ ‫‪F: 604.474.4156‬‬ ‫‪info@aranorthodontics.com‬‬ ‫‪www.aranorthodontics.com‬‬ ‫‪F: (604) 474‬‬ ‫‪4156‬‬


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 37‬‬

‫خدمات‬ ‫‪DESIGN‬‬

‫چاپ و طراحی‬

‫& ‪PRINT‬‬ ‫‪Toukanprinting.com‬‬

‫کمال اشفاق‬

‫با بیش از ‪ 25‬سال سابقه در ایران و کانادا‬

‫در خدمت هموطنان عزیز‬

‫‪info@ToukanPrinting.com‬‬

‫‪Tel: 604.710.5234‬‬

‫معريف بيزينس شام به ونكوور بزرگ با استفاده از خدمات‬ ‫‪ CANADA POST‬از طريق ارسال فالير و بروشورهاي تبليغايت‬ ‫‪DIRECT MAIL OUT with CANADA POST‬‬

‫تعميرات و نوسازی ساختمان‬ ‫‪AAA ALI RENOVATIONS‬‬

‫علی وفائی‬

‫‪Website:‬‬

‫‪aaaalirenovations.com‬‬ ‫&‬

‫‪aaaalirenos.com‬‬

‫‪Cell: 604.603.8254‬‬ ‫‪604.728.3132‬‬


‫هنر عکاسی‬ ‫مسابقه ديجيتال کلوب عکس کارون ‪۲۰۱۶‬‬

‫سومین مسابقه دیجیتال کلوب عکس کارون در ماه آپریل برگزار شد‪ .‬عکس‌ها توسط سه‬ ‫داور از انجمن عکاسان کانادا داوری شد‪ :‬روبی جگرنت‪ ،‬جیم هاسکینز و فرانسا کلرو‬ ‫و برندگان مسابقه به شرح زیر انتخاب شدند‬ ‫نفر اول‪ :‬لیال محمدی ‪ ،‬برای عکس " آب تنی "‪ ،‬مدال طالی کلوب عکس کارون‬ ‫نفر دوم‪ :‬ایرج روشنی ‪ ،‬برای عکس " پرنده خشمگین"‪ ،‬مدال نقره کلوب عکس کارون‬ ‫مومنی ‪ ،‬برای عکس' پرنده اخمو"‪ ،‬مدال برنز کلوب عکس کارون‬ ‫نفر سوم‪ :‬سعید ٔ‬ ‫هفت عکس زیر به عنوان‪ ،‬عکس‌های منتخب انتخاب شدند‬ ‫فرهاد وارسته‪ ،‬برای عکس زیر سایه‬ ‫زهره همراز‪ ،‬برای عکس رقص گروهی‬ ‫دانیال سهیلی‪ ،‬برای عکس خانه من‬ ‫مومنی‪ ،‬برای عکس مذکر با وقار‬ ‫سعید ٔ‬ ‫فرنوش شاهرخی ‪ ،‬برای عکس پرواز‬ ‫بهمن دوستدار‪ ،‬برای عکس ماهی‌ در آب گل آلود‬ ‫فرنوش شاهرخی‪ ،‬برای عکس پیمان‬ ‫هر یک از عکس‌های منتخب‪ ،‬لوح تقدیر کلوب عکس کارون دریافت می‌‌کنند‬ ‫نمایشگاهی از عکس‌های این مسابقه درماه اگوست در گالری کارون برگزار می‌‌شود‪.‬‬ ‫گالری کارون مقدم بازدید کنندگان را گرامی‌ می‌‌دارد‬ ‫چهارمین مسابقه دیجیتال نیز اعالم شد و عالقمندان می‌‌توانند از هم اکنون تا مارچ آینده‬ ‫عکس‌های خود را در وب سایت آپلود نمایند‬ ‫دهمین مسابقه‪/‬نمایشگاه سالیانه هم اکنون در جریان است و عالقمندان می‌‌توانند تا سپتامبر‬ ‫کار خود را جهت مسابقه و نمایشگاه تحویل دهند‬ ‫برای جزئیات بیشتر نتایج مسابقه دیجیتال و همچنین دیدن فراخوان مسابقه سالیانه به‬ ‫فارسی و انگلیسی‌ به وب سایت کلوب مراجعه شود‪ .‬امیدواریم برنده مسابقه بعدی ‪ ،‬شما‬ ‫باشید‪.‬‬ ‫‪www.CarounPhotoClub.com‬‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 38‬‬


‫آموزش رياضيات‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 39‬‬

‫شش روش تدريس موثر رياضی‬ ‫علیرضا خاتون‬

‫آبادی ‪ -‬ونکوور‬

‫هدف نهایی آموزش ریاضی به دانش آموزان کمک به درک‬ ‫مطلب‪ ،‬کاربرد مهارتها در عمل و یادآوری مفاهیم در آینده‬ ‫است‪ .‬مطمئنا فایده ای ندارد اگر یک دانش آموز یک فرمول یا‬ ‫یک مفهوم ریاضی را تنها برای امتحان از بر کند بی آنکه مفهوم‬ ‫اصلی آن را درک کرده باشد‪ .‬هر معلمی دوست دارد مطمئن‬ ‫باشد که دانش آموزان مفهوم اصلی درس ریاضی را درک کرده‬ ‫اند بدون اینکه تنها و تنها درگیر حفظ کردن فرمول ها و راه حل ها شده باشند‪.‬‬ ‫در این بخش‪ 6 ،‬راهی را که معلمان برای کمک به درک ریاضی می توانند استفاده‬ ‫نمایند‪ ،‬توضیح داده می شود‪:‬‬ ‫‪ .1‬یک آغاز اثرگذار‬ ‫‪ 5‬دقیقه آغازی درس‪ ،‬می تواند شروع موثری برای کل طول کالس باشد‪ .‬یکی از بهترین‬ ‫روش های این است که معلم شروع به فهرست کردن آنچه در آن روز در کالس مطرح‬ ‫خواهد شد‪ ،‬نماید به این ترتیب دانش آموزان می توانند خود را برای آنچه در پیش رو‬ ‫خواهند داشت آماده نمایند‪ .‬قدم دوم آن است که معلم اهداف آموزشی یا سواالت مهم را در‬ ‫مورد مبحث درس طرح کند یا روی تخته بنویسد به این ترتیب دانش آموزان می توانند‬ ‫اهداف درسی را متوجه شوند و پس از اتمام کالس‪ ،‬میزان رسیدن به اهداف را بسنجند‪.‬‬ ‫در آخرین مرحله‪ ،‬معلم می تواند یک یا چند مسئله را برای دستگرمی یا ورود به مبحث‬ ‫درس مطرح نماید و با بحث و بررسی سوال و پاسخ های احتمالی‪ ،‬ذهن دانش آموزان‬ ‫را درگیر مبحث درسی نماید‪.‬‬ ‫‪ .2‬معرفی سرفصل ها از راه های مختلف‬ ‫درس را به روش های مختلف معرفی کنید‪ .‬استفاده از روش های تدریس مختلف و با‬ ‫ابزارهای ارائه متفاوت می تواند موضوع درسی را برای اکثر دانش آموزان قابل فهم‬ ‫نماید‪ .‬برای مثال تنها کافی نیست که در مورد درس به صورت کالمی صحبت کنید‪،‬‬ ‫نشان دادن یک فیلم کوتاه‪ ،‬کشیدن یک تصویر روی تخته‪ ،‬استفاده از رنگ ها و اندازهای‬ ‫مختلف روی تخته‪ ،‬یا حتی طرح یک مثال نمادین می تواند‪ ،‬توجه دانش آموزانی با سبک‬ ‫های یادگیری متفاوت را نسبت به موضع درس جلب نماید‪.‬‬ ‫‪ .3‬حل مسئله از راه های مختلف‬ ‫در یک کالس درس ایده آل‪ ،‬معلم قادر است یک مسئلۀ واحد را به شیوه های مختلف حل‬ ‫کند و دانش آموزان را تشویق می کند که هر یک راه حل های خالقانه خود را برای حل‬ ‫مسئله امتحان کنند‪ .‬هر چه راهبردهای مختلف و بیشتری برای نگاه کردن به یک مسئله و‬ ‫حل آن به ذهن دانش آموزان برسد‪ ،‬به همان میزان قابلیت آنها برای درک جوانب مختلف‬ ‫مسئله نیز افزایش می یابد به این ترتیب آنها درگیر حفظ کردن یک فرمول یا یک راه حل‬ ‫نمی شوند بلکه بالعکس سعی می کنند‪ ،‬برای هر مسئله راه حل های مختلفی را بیازمایند‪.‬‬ ‫البته باید بپذیریم که تشویق دانش آموزان به ساختن راه حل های مخصوص خودشان‬ ‫برای حل مسئله تا حدی نیز می تواند باعث ایجاد نگرانی و اضطراب در معلم ها باشد‪.‬‬ ‫ممکن است معلمان شرکت کنند که شاید دانش آموزان اشتباه کنند یا راه حل های نامناسبی‬ ‫را امتحان کنند یا از منطق نادرستی استفاده کنند‪ .‬اما منافع توانمند کردن دانش آمزوان‬ ‫برای تجربه ساختن راه حل های فردی برای حل مسائل بسیار بیش از مضرات آن است‪.‬‬

‫بنابراین اگر به عنوان یک معلم نمی توانید یا نمی خواهید همیشه از این روش استفاده‬ ‫کنید اما هر از گاهی استفاده از این روش‪ ،‬می تواند به احساس اعتماد به نفس و تسلط بر‬ ‫موضوع در دانش آموزان کمک کند‪.‬‬ ‫‪ .4‬نشان دادن کاربرد‬ ‫هر معلمی به خوبی می داند یکی از موثرترین روش های برای یاد دادن یک مبحث‬ ‫درسی‪ ،‬نشان دادن کاربرد آن در عرصه عمل و در دنیای واقعی است‪ .‬زمانی که دانش‬ ‫آموزان نحوه کاربرد یک مسئله را در جهان واقعی و در دنیای اطراف خود می بینند‪،‬‬ ‫با آن ارتباط برقرار کرده و کمتر دچار فراموشی می شوند‪ .‬اما در یک کالس ریاضی‪،‬‬ ‫پیدا کردن کاربرد مباحث درسی در دنیای واقعی و زندگی روزمره همیشه ساده نیست‪.‬‬ ‫بنابراین اگر نتوانستید مصادیقی را در دنیای واقعی بیابید دست کم می توانید کاربرد آن‬ ‫مفهوم ریاضی را در سایر مباحث ریاضی یا علمی نشان دهید‪ .‬برای مثال اگر پیدا کردن‬ ‫مصداق عملی برای درس مشتق دشوار است‪ ،‬می توانید کاربرد آن را در درس انتگرال‬ ‫نشان دهید‪ .‬به این ترتیب به دانش آموزان کمک می کنید ارتباطات بین مباحث درسی را‬ ‫در ذهن خود زنده و فعال نگه دارند‪.‬‬ ‫‪ .5‬به اشتراک گذاشتن استدالل ها‬ ‫در صورتی که یک معلم بخواهد از میزان یادگیری و درک مطلب دانش آموزان اطمینان‬ ‫حاصل کنید‪ ،‬یکی از بهترین روشها‪ ،‬گوش دادن به نحوه استدالل آنها است‪ .‬تنها کافی‬ ‫نیست که روش حل مسئله را به صورت نوشتاری و روی کاغذ ببینید اگر واقعا بخواهید‬ ‫که نحوه تفکر و مراحل رسیدن به پاسخ نهایی را آنچنان که دانش آموز تصور کرده و‬ ‫پیموده درک کنید‪ ،‬الزم است که دست کم دقایقی از وقت کالس را به بحث و بررسی‬ ‫شفاهی در مورد نحوه حل مسائل اختصاص دهید‪ .‬از دانش آموزان بخواهید روش حل‬ ‫مسئله را با صدای بلند برای همکالسان خود توضیح دهند به این ترتیب نه تنها روش‬ ‫و طرز فکر آنها برای شما مشخص می شود بلکه دیگر دانش آموزان نیز می توانند با‬ ‫افکار و استدالل ها و راه حل های مختلف برای مسائل ریاضی رو به رو شوند و به یک‬ ‫یادگیری جمعی دست یابند‪.‬‬ ‫‪ .6‬به پایان بردن کالس با یک جمع بندی کوتاه‬ ‫هر کسی ممکن است در طول کالس‪ ،‬ناگهان رشته کالم را از دست بدهد یا دچار حواس‬ ‫پرتی شود و بخشی از درس را متوجه نشود‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)42‬‬

‫علیرضا خاتون آبادی‬ ‫دکتری ریاضی‬

‫‪778-926-1382‬‬

‫‪Math Tutoring High School & College: Math 8-12, Pre-Calculus, Calculus, SAT, AP, IB, Online, GRE, MCAT, GMAT‬‬

‫تدریس راییض مطابق رسفصل دروس اب اتکید بر حل مساهل توسط هیات علمی دانشگاه اب ‪ 15‬سال سابقه تدریس‬


‫بهداشت و تندرستی‬

‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 40‬‬

‫باال آمدن اسيد معده تا گلو‬ ‫زینب حکیمی‬

‫دار‪ ،‬غذاهای ادویه دار‪ ،‬سس های گوجه فرنگی و الکل بروز می یابند‪ .‬خوردن وعده های‬ ‫کوچک غذایی و داشتن برنامه غذایی سالم می تواند به روند درمان کمک کند‪.‬‬ ‫همچنین هرگز بالفاصله بعد از مصرف غذا بیش از اندازه خم نشوید و نخوابید‪ .‬باال بردن‬ ‫سر (گذاشتن چند بالش زیر سر) موقع خواب می تواند بسیار مفید باشد‪.‬‬ ‫اگر تغییرات برنامه غذایی و شیوه ی زندگی کافی نبود‪ ،‬مصرف داروهای آنتی اسید تحت‬ ‫نظر پزشک متخصص می تواند به خنثی کردن اسید معده کمک کند‪ .‬همچنین ممکن است‬ ‫نیاز به داروهای مسدود کننده پمپ پروتون داشته باشید که می تواند در نهایت منجر به التیام‬ ‫زخم های مری گردد‪.‬‬

‫بیماری ریفالکس معده یا برگشت اسید معده به مری‪ ،‬یکی از شایع ترین اختالالت گوارشی‬ ‫در دنیاست‪ .‬با وجود شیوع زیاد این بیماری ممکن است شما هنوز در مورد اینکه این‬ ‫اختالل چگونه رخ می دهد و چطور می توان با آن مقابله کرد‪ ،‬اطالعات کافی نداشته باشید‪.‬‬ ‫ما در این مقاله‪ ،‬به برخی سئواالت متداول در این زمینه پاسخ خواهیم داد‪.‬‬ ‫آیا سوزش سردل همان ریفالکس معده است؟‬ ‫نه دقیقا‪ ،‬بسیاری از افراد گاهی دچار ریفالکس معده می شوند‪ .‬ریفالکس معده به باال آمدن‬ ‫اسید از معده به سمت مری اطالق می شود و ممکن است عالئمی مانند سوزش و فشردگی‬ ‫قفسه سینه (سوزش سردل)‪ ،‬اشکال در بلع غذا‪ ،‬احساس مزه ترش در دهان و سوزش گلو‬ ‫بروز یابد‪ .‬اگر ریفالکس معده هفته ای دو بار اتفاق بیفتد‪ ،‬ممکن است به مری آسیب بزند‬ ‫و فرد دچار ریفالکس مری شود‪ .‬به طور خالصه سوزش سر دل یک نشانه از ریفالکس‬ ‫معده است‪.‬‬ ‫چرا ریفالکس معده اتفاق می افتد؟‬ ‫هضم غذا یک فرآیند پیچیده است و از زمانی که غذا را در دهان تان می گذارید‪ ،‬آغاز می‬ ‫شود‪ .‬پس از قورت دادن‪ ،‬غذا از مری به معده وارد می شود‪.‬‬ ‫بین مری و معده یک دریچه به نام کاردیا وجود دارد که پس از ورود مواد غذایی از مری‬ ‫به معده‪ ،‬بسته می شود و غذا در معده با اسید معده مخلوط می گردد‪ .‬در بیماری ریفالکس‬ ‫معده‪ ،‬این دریچه (کاردیا) به درستی عمل نمی کند و اسید معده به مری باز می گردد‪.‬‬ ‫آیا ریفالکس معده خطرناک است؟‬ ‫ریفالکس معده بیشتر آزاردهنده است‪ .‬گاهی اوقات عالئم بیماری آن قدر شدید هستند که‬ ‫فرد گمان می کند دچار حمله ی قلبی شده است‪ .‬به مرور زمان‪ ،‬اسید معده باعث تحریک‬ ‫و سایش دیواره داخلی مری می شود و التهاب‪ ،‬خونریزی و گاهی سرطان مری را باعث‬ ‫می گردد‪.‬‬ ‫ممکن است در صورت داشتن سوزش سردل به ریفالکس معده مبتال شده باشیم؟‬ ‫بله‪ ،‬سوزش سر دل شایع ترین عالمت ریفالکس معده است‪ ،‬اما این به تنهایی کافی نیست‪.‬‬ ‫عالیمی مانند گرفتگی صدا‪ ،‬پنومونی عودکننده‪ ،‬درد باالی شکم و سرفه های مزمن نیز می‬ ‫توانند از عالیم ریفالکس معده محسوب شوند که کمتر شایع هستند (‪ 75‬درصد از مبتالیان‬ ‫به آسم نیز مبتال هستند)‪.‬‬ ‫چه کسانی در معرض خطر ابتالی باالیی هستند؟‬ ‫هر کسی می تواند به این مشکل مبتال شود‪ ،‬اما افرادی که اضافه وزن دارند‪ ،‬زنان باردار‪،‬‬ ‫مبتالیان به آسم و دیابت نوع دو و مبتالیان به بیماری های بافت همبند مانند اسکلرودرمی‬ ‫بیش از دیگران در معرض خطر باال قرار دارند‪.‬‬ ‫چطور درمان می شود؟‬ ‫معموال عالئم این مشکل به دنبال مصرف نوشیدنی ها و غذاهایی مانند نوشیدنی های کافئین‬

‫آیا داروهای مسدود کننده پمپ پروتون خطر دارند؟‬ ‫عوارضی که استفاده طوالنی مدت این داروها ایجاد می کند شامل کاهش تراکم استخوان‪،‬‬ ‫کاهش سطح منیزیم خون‪ ،‬افزایش خطر ذات الریه و عفونت روده و سایر عفونت های‬ ‫دستگاه گوارش و زوال عقل می باشد‪.‬بنابراین داروهای مسدود کننده پمپ پروتون را‬ ‫هرگز بدون تجویز پزشک متخصص استفاده نکنید‪.‬‬ ‫آیا جراحی کمک کننده است؟‬ ‫بله‪ ،‬البته عمل جراحی همیشه آخرین راه درمان است‪ ،‬اما پزشک می تواند با استفاده از‬ ‫الپاراسکوپی به تقویت دریچه ی کاردیا کمک نماید‪( .‬تبیان)‬


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 41‬‬

‫گفت و گو با علی‬

‫باباچاهی‪( ...‬دنباله از صفحه ی ‪)29‬‬

‫ً‬ ‫اصال شعر شما را‬ ‫*نخير! من‬ ‫پيچيده نمي‌دانم‪ ،‬ولي شعري است که‬ ‫انباشتگي زيادي دارد‪ ،‬از چيزهايي‬ ‫که گاهي همديگر را خنثي مي‌کنند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫طرف ديوار‬ ‫مثال همين جا بر يک‬ ‫ِ‬ ‫خانه‌تان يک تابلوي ونگوگ زده‌ايد‪،‬‬ ‫اگر همين جا هفت هشت تابلو‬ ‫مي‌گذاشتيد‪ ،‬ديگر هيچ کدام‌شان را‬ ‫نمي‌شد خوب ديد‪ .‬انباشتگي شعر‬ ‫شما از اين گونه است به نظرم‪ .‬گاهي‬ ‫فرصت نگاه کردن به چيزها را به‬ ‫خواننده نمي‌دهد‪ ،‬مثل سمساري‌هاي‬ ‫شلوغ‪...‬‬ ‫البته کم‌لطفي است‪ .‬زاويه‌ي ديد و‬ ‫ذائقه‌ي نگاه را مي‌توان متکثر کرد‪.‬‬ ‫از طرفي خوشبختانه به اندازه‌ي‬ ‫کافي کتاب شعر چاپ کرده‌ام در‬ ‫گونه‌هاي مختلف‪ .‬مترجمي‌ که دوست‬ ‫داشت مي‌تواند از ميان آنها اشعار‬ ‫ترجمه‌پذيرتر را برگزيند‪ ،‬ديگر‬ ‫اينکه پاره‌اي از شاعر‪-‬مترجمان در‬ ‫ً‬ ‫اصال‪ .‬وقتي منظومه‌ي‬ ‫ترجمه‪ ،‬شعر را از نو مي‌سرايند‪ .‬من دغدغه‌ي اين مساله را ندارم‬ ‫خورشيدي گويا نصف عمرش را از دست داده‪ ،‬نيم ديگرش را بعداً از دست مي‌دهد‪ ،‬چه‬ ‫جاي صحبت از ترجمه و جاودانگي من!‬

‫پست‌مدرنيسم‪ ،‬براي کشورهاي توسعه‌نيافته و يا شرقي بيشتر قابليت انطباق دارد‪ .‬با‬ ‫روحيات آنها‪...‬‬ ‫* به خاطر‌هاويه‌اي که در آن به سر مي‌برند و هرج و مرج حاکم؟‬ ‫نه لزوماً! بيشتر وجه مثبتش‪ :‬آميزش گفتمان‌ها‪ ،‬توجه به امور حاشيه‌اي و‪...‬‬ ‫*و چندگانگي و احترام به اقليت‌ها‌؟‬ ‫بله‪ ،‬مراد اين دسته‪ ،‬تحميق جوامع نيست‪ .‬چون در پست‌مدرنيسم بهانه‌هايي براي تحميق‬ ‫مردم وجود دارد‪ً ،‬‬ ‫مثال بازگشت به برخي سنت‌ها مي‌تواند به نفع گفتمان‌هاي ارتجاعي تمام‬ ‫شود‪.‬‬ ‫*و به نفع طرفداران وضع موجود‪...‬‬ ‫دقيقاً‪ .‬يکي از صاحب نظران مي‌گويد‪ :‬بدبيني و يأس و پوچي و تشويش از عناصر بنيادين‬ ‫پست‌مدرنيسم است‪ .‬گيرم که چنين باشد‪ ،‬من يکي به شخصه در زيست‌بوم خودم پذيراي اين‬ ‫يأس و بدبيني و (مخصوصاً) پوچي نمي‌توانم باشم‪ ،‬من با طنز محوري شعرهايم سراغ آن‬ ‫مي‌روم‪ .‬پس من انتخاب مي‌کنم در واقع‪...‬‬

‫* همه‌ي اينها جاي خود‪ ،‬ولي در شعر شما واقعيت اجتماعي غايب است اغلب‪...‬‬ ‫اين را که به کل رد مي‌کنم‪ .‬شش مجموعه‌ي اخيرم ته و توي فجايع و فالکت‌ها را در‬ ‫آورده‌اند! بودريار در جايي مي‌گويد که هيچ امر واقعي وجود ندارد‪ .‬در اينجا سويه‌ي نگاه‬ ‫وي به طرف واقعيت‌هاي مجازي است‪ .‬او مي‌گويد آنقدر تبليغات وجود دارد و تلويزيون‌ها‬ ‫آنقدر گزارش‌هاي جنگ را تحريف مي‌کنند و جور ديگري به خورد مردم مي‌دهند که ً‬ ‫مثال‬ ‫وقتي خبرنگاري به صحنه‌ي جنگ مي‌رود تا از نزديک گزارش تهيه کند‪ ،‬خود سربازها هم‬ ‫همان چيزي را مي‌گويند که در تلويزيون ساخته شده و ديده‌اند‪ ،‬نه واقعيت‌هايي که خودشان‬ ‫با آن دست به گريبانند‪ .‬چيزي به نام حاد‪-‬واقعيت يا وانموده و وانمودگي‪ ...‬ما مرعوبش‬ ‫نمي‌شويم‪ ،‬وقتي حرف از واقعيت مجازي مي‌زنند يعني اينکه واقعيتي غيرمجازي وجود‬ ‫دارد‪ ،‬همان طور که نسبيت‌گرايي هم وجود دارد‪ .‬يا ً‬ ‫مثال قدرتي که فوکو مطرح مي‌کند‪،‬‬ ‫ذهن من را مي‌برد سمت يک خوانش جديد از مفاهيم مقتدر يا «مرگ مولف» بارت‪ ...‬با‬ ‫ارزيابي ديگري در‌مي‌يابيم که اين مولفيت ذهن است که متني را پديد مي‌آورد‪ .‬متن در‬ ‫فضا يا خالء نوشته نمي‌شود‪ ،‬اين حرف بکت است که چه فرقي مي‌کند متن را چه کسي‬ ‫*قصد داوري ندارم‪ ،‬فقط خواستم خصلت شعرهايي از اين دست را بگويم‪ .‬فقدان نوشته‪ ،‬ولي باالخره کسي آن را نوشته! شايد اين از فوکو باشد که غياب مولف به معناي‬ ‫برگردان‌هايي از شاعراني همانند شما در جهان به فارسي و زبان‌هاي ديگر‪ ،‬يک دليلش تصديق غياب او نيست‪ .‬بنابر‌اين من خوش‌بيني‌ها را مورد ترديد قرار مي‌دهم ولي ديدگاه‬ ‫همين ترجمه‌ناپذيري کارشان است‪.‬‬ ‫اين حضرات براي من پرسش‌انگيز هم هست!‪...‬‬ ‫من هم قصدي نداشتم‪ ،‬فقط در اين بين فيلسوف‌بازي خودم را درآوردم‪.‬‬ ‫*نکته‌ي برجسته در کار شما اهميتي است که به موسيقي کالم و ترنم زبان مي‌دهيد‪.‬‬ ‫*در متون بيشتر کساني که خود را پست‌مدرن مي‌دانند‪ ،‬مخاطب اغلب برمي‌خورد به با تجربه‌اي که از شاعران معاصر آلماني‌زبان دارم‪ ،‬مي‌دانم که شعر اغلب آنها نوعي‬ ‫نوعي اغتشاش‪ ،‬بي‌سر و ته‌نويسي‪ ،‬نوعي توسل به «جادوجنبليسم» (اين عبارت همين موسيقي دارد‪ ،‬نه لزوماً موسيقي مالوف عروضي و‪ ...‬برشت‪ ،‬ريلکه‪ ،‬سالن‪ ،‬انتسزبرگر‪،‬‬ ‫حاال به ذهنم رسيد)‪ ،‬که نه نظير آن در ادبيات فارسي پيشينه دارد و نه گاهي با منطق زبان فريد و ديگران‪ ...‬اين وجه کارتان ستودني است‪ .‬نکته‌ي ديگر‪ ،‬چاالکي زبان و انعطاف‬ ‫فارسي مي‌خواند‪ .‬در پيوند با همين خصلت‪ ،‬بسياري از منتقدها و خواننده‌ها به اين نتيجه خاص آن که برمي‌گردد به تسلط شما بر زبان فارسي‪ .‬استفاده از طنز‪ ،‬نقيضه‪ ،‬کنايه‪،‬‬ ‫مي‌رسند‪ -‬درست يا نادرست‪ -‬که شاعران اينچنيني حرفي براي گفتن ندارند‪ .‬نه سنت زبان ريشخند و‪ ...‬همراه با اشاراتي به گفتارهاي مشهور زبان عاميانه و همزمان متون گذشته‪،‬‬ ‫فارسي را مي‌شناسند نه سنت سرايش چنين شعرهايي را در غرب از سرچشمه‪ .‬از اين رو نوعي تنيدگي گذشته و حال را به وجود مي‌آورد‪ .‬زبان پويا‪ ،‬شوخ و شنگ و سرخوشي‬ ‫متن‌هايشان نه واجد کشفي مهم است‪ ،‬نه واگوي دنيايي جديد‪ ،‬نه نگاه تازه‌اي دارند و نه ذاتي‪ ،‬در شعرتان ديده مي‌شود که خيلي‌هاشان از قضا از دستاوردهاي مدرنيسم هستند به‬ ‫ً‬ ‫تعريف جديدي از هستي‪ .‬نظر شما در اين زمينه چيست؟‬ ‫اصال اين برداشت درست است؟ گفته‌ي پاز در کتاب «کودکان آب و گل»‪ .‬همين‌ها باعث مي‌شود شعرتان پايي در ديروز‬ ‫در همين جا مي‌توانيم برسيم به تعريفي از شعر پست‌مدرن مورد نظر شما‪ ،‬يا شعر زبان‪ .‬داشته باشد و نگاهي به امروز و فردا‪ .‬به نظر من به خاطر همين خصلت‌ها‪ ،‬کار شما‬ ‫اين اغتشاش و تقلب‪ ،‬که امروز به منظور پست‌مدرن بودن صورت مي‌گيرد‪ ،‬زماني که در در همين جا از کار استاد براهني و برخي شاگردانش‪ ،‬متمايز مي‌شود‪ .‬در کارهاي آنها‬ ‫اوج شعر مدرن و طرح مباحث مربوط به آن بوديم هم ديده مي‌شد‪ .‬البته من شعر مدرن و ظرفيت‌هاي زبان فارسي و توانايي‌هاي شگفتش کمتر مورد استفاده قرار مي‌گيرد‪ ،‬آيا‬ ‫پست‌مدرن را از هم تفکيک نمي‌کنم‪.‬‬ ‫درست فهميدم؟‬ ‫تاکيدي که من بر نوعي از زبان دارم‪ ،‬با تاکيدي که جناب براهني بر مساله زبان دارد يا‬ ‫*بله‪ ،‬پيشتر هم اشاره شد که بسياري از عناصر پست‌مدرن در واقع در تداوم و تکامل بر «شعر زبان»‪ ،‬دو مقوله‌ي جداست‪ .‬در اينکه در جهان نحله‌اي به نام شعر زبان داريم‬ ‫نگره‌هاي مدرن بسط مي‌يابند و ديگر اينکه صرفاً همه چيز پست‌مدرنيسم در نسبت با شکي نيست‪ ،‬و من خوب که نگاه مي‌کنم مي‌بينم شعر براهني اگر اشتباه نکنم‪ ،‬تقارن و پيوند‬ ‫مدرنيسم‪ ،‬سلبي و انکاري نيست‪.‬‬ ‫بسيار زيادي با «شعر زبان» در آن سوي مرزها دارد‪ .‬براي اين منظور نمونه‌اي مي‌آورم‬ ‫دقيقاً! من جهان مدرنيته را نيز از پست‌مدرنيته جدا نمي‌دانم‪ .‬در عين حال پست‌مدرن نمايي از شعر باب پرلمن شاعر سانفرانسيسکويي‪ :‬ما در سياره‌ي سوم خورشيد زندگي مي‌کنيم‪/‬‬ ‫ناشي از استيصال روحي ماست‪ .‬و پست‌مدرنيسم اشتياق سوزان من نيست‪.‬‬ ‫شماره ‪ /3‬کسي به ما نمي‌گويد چه کنيم‪ /‬آدم‌هايي که حساب کردن را به ما ياد دادند بسيار‬ ‫مهربان بودند‪/‬هميشه وقت رفتن است‪ /‬اگر بارون بباره يا چتر داريم يا نداريم‪ /‬باد کالهت‬ ‫*ولي باالخره يک نوع از آن را قبول داريد‪...‬‬ ‫را مي‌برد‪ /‬خورشيد هم طلوع مي‌کند‪ /‬اي کاش ستارگان‪ ،‬ما را براي يکديگر توصيف‬ ‫بله‪ ،‬البته! ما با انواع و اقسام پست‌مدرنيسم مواجهيم‪ .‬از انفعالي چپ‪ ،‬تا راست افراطي و‪ ...‬نمي‌کردند‪ /‬اي کاش خودمان‪ /‬اين کار را انجام مي‌داديم‪ /‬جلوتر از سايه‌ات برو‪ »...‬در اينجا‬ ‫اينکه فکر کنيم پست‌مدرنيسم يک نحله يا يک فضا يا يک دوران ضرورتاً و الزاماً انفعالي نوعي گسستگي وجود دارد که شايد خصلت زبان اصلي اين شعر را تداعي کند‪.‬‬ ‫است درست نيست‪ ،‬دست کم بخشي از آن که مورد نظر من است اين طوري نيست‪ .‬دريدا شايد اين شعر براهني شبيه شعر باالست در کتاب «خطاب به پروانه‌ها» به اسم «گل پل»‪:‬‬ ‫اسم اين دوران را گذاشته بين‌الملل جديد و بر آن است که در هيچ دوراني اين همه فقر و باغم و اين کرانه‪ /‬تو نه‪ /‬از پنجره به سوي من آمد‪/‬جهان نه تو‪ /‬بر سياست الفاظ‪ /‬نه هيچ‪/‬‬ ‫فجايع وجود نداشته است‪ .‬او در پراگ به زندان افتاد به دليل انتقاد از کمونيست‌ها‪ .‬خود از يک شعور‪ /‬و چشم‌هاي تو وقتي تو بلند شدي‪ /‬از روي پل‪/‬رنگ شراب صورت تو‪‌/‬‬ ‫فوکو مساله‌ي ايذا و شکنجه زندانيان سياسي را مطرح مي‌کند‪ ،‬يا در مراقبت و تنبيه‪ ،‬نگران هان‪ /‬ستاره و اين وقتي که فحش داد بهار‪ /‬از شهر گم‪ /‬روي سينه‌ي من عمد داشت‪ /‬که تا‬ ‫ظلمي‌ است که بر مجانين مي‌رود‪ .‬پس من با وجهي از پست‌مدرنيسم ‪-‬سواي اينکه شعرش روزهاي آدم و حوا‪ ،‬به خواب رود‪ /‬نه حتي نه‪ ،‬آنکه نه‪« ...‬گمانم اين شعر براهني‪ ،‬حتي‬ ‫چي هست و نيست‪ -‬موافقم که شايد بشود گفت پست‌مدرنيسم فعال‪...‬‬ ‫به «زوزه»ي گيزنبرگ و‪ ...‬نزديک است‪ ،‬و به مولفه‌هايي که «برنادت ماير» براي «شعر‬ ‫زبان» به کار مي‌برد‪ .‬از طرفي مشابهت‌هاي ديگري در اينجا وجود دارد‪ً .‬‬ ‫مثال نويسنده‌اي‬ ‫*پويا؟‬ ‫به اسم چارلز اولسون در سال ‪« :1950‬تاکيد داشت که آواي ادبي نويسنده از نفس نويسنده‬ ‫ً‬ ‫مثال فعال يا پويا! اين را هم بگويم که برخي از پست‌مدرن‌ها معتقدند که تصادفاً مقوله‌ي برمي‌خيزد‪( ... ».‬دنباله در صفحه ی ‪)42‬‬


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 42‬‬

‫گفت و گو با علی باباچاهی‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)41‬‬

‫‪ ...‬آقاي براهني مي‌گويد‪« :‬کسي که از وسايل غيرصوتي انساني خود براي صدادار کردن‬ ‫شعر استفاده نکند‪ ،‬شعر نمي‌گويد‪ .‬شعر با سينه و حنجره و دهان و لب‌ها و دم و بازدم سر و‬ ‫کار دارد‪ ».‬مي‌بينيد چقدر شباهت دارد اين دو نظر! رهبر فوتوريست‌هاي ايتاليايي مارينتي‬ ‫تاکيد زيادي بر اصوات محض دارد و خلبنيکوف در روسيه هم‪...‬‬ ‫*خب نتيجه؟‬ ‫که تفاوت تلقي من از زبان ربطي به اصطالح «شعر زباني» و «جمله‌ي تازه» ندارد‪ .‬و من‬ ‫با توجه به برداشت شخصي‌ام از پست‌مدرنيسم زبان شعر را به نوعي که گفتم اداره مي‌کنم‪.‬‬ ‫چيز ديگري که در مورد شعر براهني وجود دارد‪ ،‬بايد گفت اين است که دريدا وقتي متني را‬ ‫مي‌نوشت‪ ،‬روي پاره‌اي از کلماتي که مي‌توانست قطعيت نداشته باشند‪ ،‬عالمت ضربدر قرار‬ ‫مي‌داد‪ .‬گويا با تاسي از‌ هايدگر‪ .‬دکتر براهني هم در شعر «خطش بزن» ‪‌-‬منتشر‌شده در آدينه‪-‬‬ ‫دقيقاً همين کار را کرده‪ .‬نمي‌دانم شعر چقدر اينجايي شده و آيا الزم است ماخذ داده مي‌شد‬ ‫يا نه‪ ،‬به هر صورت اين حرفم نافي دستاوردهاي مثبت و ارزنده‌ي براهني نيست که اصول‬ ‫جزمي‌و طاليي شعر معاصر را به چالش مي‌کشد‪ ،‬و در نهايت هم يک نفر چون براهني را‬ ‫بر ده‌ها شاعري که در حوزه‌ي معتادان ادبي به سر مي‌برند‪ ،‬ترجيح مي‌دهم‪.‬‬ ‫*آنچه در شعرهاي اخير شما مي‌بينم‪ ،‬نوعي «آنتي آفوريسم» يا ض ِد گزين‌گويه‌پردازي‬ ‫است‪ .‬در آثارتان به عبارات نقيضه‌واري برمي‌خوريم که چنين کارکردي دارند‪ً .‬‬ ‫مثال عبارت‬ ‫زيبايي مثل «پرواز را به خاطر بسپار‪ ،‬پرنده مردني است‪( ».‬فروغ) که مي‌شود همه جا نقل‬ ‫کرد و خطاطي و‪ ...‬در کارهاي اخير شما وجود ندارد يا کم است و شما به عکس بر ضد‬ ‫چنين سطرهايي عمل مي‌کنيد‪« :‬در برف‪ ،‬مدفون نشده‌اند‪ ،‬چهره‌هايي که در برف مدفون‬ ‫نشده‌اند‪ ».‬يا «چترها خيلي اسرارآميزند‪ ،‬به پوست تن‌شان سوراخي هم که فرو نکني‪ ،‬اشک‬ ‫در چشم گربه‌هاي سايه جمع مي‌شود‪ ».‬يا «هر گردي را اما با پوست قورت مي‌دهد‪ ،‬در‬ ‫در ديگش باز است‪ »...‬و‪ ...‬مي‌دانم خواهيد گفت از اين جذابيت‌هاي معمول‬ ‫حرمسرايي که ِ‬ ‫در ميان خواننده‌هاي معمول و اکثريت معتاد بيزاريد‪ ،‬آيا اين هم از عناصر پست‌مدرنيسم‬ ‫شماست؟‬ ‫اين را بايد شما بگوييد‪ .‬اصراري ندارم که بگويند‪ ،‬ولي وقتي ‪ 10‬نفر به يکي بگويند فرضاً‬ ‫فالني دست‌کج است‪ ،‬خب يارو امر بهش مشتبه مي‌شود که دستش کج است‪ .‬البد براي همين‬ ‫هم شما سراغ من آمده‌ايد! چه کند بينوا همين داد!‬ ‫*فکر کنم بيجا نباشد در آخرين سوال ازتان بپرسم در دهه‌ها‌ي ‪ 40‬و ‪ 50‬خورشيدي‪ ،‬شما‬ ‫شعري سراغ داريد که بشود پست‌مدرن گفت يا هستند منتقداني که به چنين مواردي اشاره‬ ‫کرده باشند؟‬ ‫دوست صاحب‌نظرم بهمن بازرگاني در کتاب «ماتريس زيبايي» آورده است‪« :‬شعر‬ ‫پست‌مدرن فارسي با بيژن جاللي در دهه‌ي ‪ 40‬آغاز شد‪ .‬شعر جاللي را مي‌شود با هر‬ ‫تقطيع دلبخواه خواند‪ .‬در شعر پست‌مدرن مرز شعر و نثر شفافيت خود را از دست مي‌دهد‪،‬‬ ‫و جريان فروپاشي شعر به اوج مي‌رسد‪( ...‬شعر جاللي) خواننده‌ي منفعل را فعال کرده‬ ‫و متن اقتدارگرا‪ ،‬را به متون بي‌شماري تبديل کرده و فاصله‌ي شعر را با نثر از ميان‬ ‫برده است‪« ...‬گويا شعر جان اشبري همچون قطعات نثر به نظر مي‌رسد‪ ،‬اما تغيير تقطيع‬ ‫شعر‪ ،‬لزوماً آن را پست‌مدرن نخواهد کرد! شعرهاي بسياري سراغ دارم که مي‌شود آنها را‬ ‫دنبال هم نوشت ولي که چه؟! شعر بيژن جاللي‪ ،‬در گسسته‌ترين حالت‪ ،‬نوع بيان «مفهوم»‬ ‫خود را از دست نمي‌دهد‪ .‬از اين منظر‪« ،‬ري را»ي نيما بايد مثل زده شود که با تقطيعي‬ ‫ديگر‪ ،‬تفسيرهاي ديگري به دنبال مي‌آورد و در آن «فروپاشي شکل» و «معناباختگي»‬ ‫معنا پيدا مي‌کند‪ .‬استاد داوري اردکاني نيز در کتاب ارزشمند «درباره‌ي غرب» ضمن‬ ‫اينکه کشورهاي توسعه‌نيافته را مظاهر شکست مدرنيزاسيون مي‌داند‪ ،‬و نتيجه مي‌گيرد که‬ ‫اين وضع نه‌تنها در اوضاع سياسي اجتماعي بلکه در شعر آن کشورها نيز منعکس شده‬ ‫است‪ ،‬به ياًس و اندوه در شعر اخوان ثالث اشاره مي‌کند که او همسو با صادق هدايت وارد‬ ‫تقدير پست‌مدرن شده است‪( .‬درباره‌ي غرب‪ ،‬ص ‪ )297‬استاد ضمن اشاره به توارد اين‬ ‫جمله‪« :‬در زندگي زخم‌هايي هست‪ »...‬در اثري از ويرجينيا وولف و بوف کور هدايت‪،‬‬ ‫از اينکه جويس و وولف و هدايت و اخوان مشابهت‌هايي با هم دارند‪ ،‬ناخواسته اخوان را‬ ‫پست‌مدرن مي‌داند‪ .‬اما بايد به ياد داشته باشيم که اخوان در حزن‌انگيزترين شعرهايش نيز‬ ‫منتظر قهرماني نجات‌بخش است‪« :‬نادري پيدا نخواهد شد اميد‪ /‬کاشکي «اسکندر»ي پيدا‬ ‫شود!» ‪ 10‬سال پيش در جايي (مجله‌ي عصر پنجشنبه شماره ‪ )1392/64-63‬شعر بلند‬ ‫«ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد» فروغ فرخزاد را داراي ويژگي‌هايي دانستم که به شعر‬ ‫پست‌مدرن پهلو مي‌زند‪ :‬گسسته‌نمايي (فروپاشي شکل مستقر)‪ ،‬داراي مراکز (زمان‪-‬مکان)‬ ‫متعدد‪ ،‬چند‌روايتي‪ ،‬ترديدمحوري‪ ،‬تکرار سطر ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد که «به کنار‬ ‫آمدن با جهان» که از زبان بخشي از پست‌مدرن‌ها بسيار شنيده‌ايم‪ ،‬نزديک است‪« :‬من راز‬ ‫فصل‌ها را مي‌دانم‪ /‬نجات‌دهنده در گور خفته است» اين شعر اما از منظر منتقدان محترم آن‬ ‫سال‌ها شعري غيرساختاري (غيراورگانيک) و در نتيجه خسته‌کننده به نظر مي‌رسيد‪ .‬اکنون؟‬ ‫چه بگويم‪ -‬ساعت چهار بار نواخت!‬ ‫*بله‪ ،‬ما هم سه چهار ساعت است در خدمت‌تان هستيم‪ .‬از لطف و توجه‌تان بسيار‬ ‫سپاسگزارم!‬ ‫****************‬ ‫این مطلب در همکاری مشترک انسان شناسی و فرهنگ با مجله سینما و ادبیات بازنشر شده‬ ‫است‪ .‬سایت ایران شناسی و فرهنگ‬ ‫(عکس روی جلد از سایت خبرگزاری آنا)‬

‫شش روش تدريس مؤثر رياضی‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)38‬‬

‫بنابراین بهترین راه برای به پایان بردن ‪ 7‬دقیقه آخر کالس‪ ،‬یک جمع بندی نهایی کوتاه‬ ‫از مطالب ارائه شده قبل از به صدا درآمدن زنگ تفریح است‪ .‬می توانید از این چند دقیقه‬ ‫مهم و حساس برای یکی از این سه کار استفاده کنید‪:‬‬ ‫ یک خودارزیابی مختصر و سریع از میزان یادگیری مباحث درسی‪ :‬دانش آمزوان می‬‫توانند میزان یادگیریشان از مبحث درسی را از بین ‪ 1‬تا ‪ 5‬نمره گذاری کنند‪.‬‬ ‫ مروز اهداف آغازین درس و یک معرفی کوتاه از آنچه در جلسه آینده مورد بحث‬‫قرار خواهد گرفت‪.‬‬ ‫ مرور پیشاپیش تکلیف شب برای از بین بردن ابهامات یا سواالت ممکن‪.‬‬‫مرجع‪http://www.mathwithmatthew.com :‬‬ ‫يک معمای ریاضی‬ ‫‪ 9‬برابر عددی فقط از ارقام ‪ 1‬تشكیل می شود‪ .‬مجموع ارقام‬ ‫متمایز این عدد كدام است؟‬ ‫‪31)1‬‬ ‫‪33)2‬‬ ‫‪35)3‬‬ ‫‪37)4‬‬ ‫پاسخ اين معما را در صفحه ی ‪ 44‬بيابيد‪.‬‬


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 43‬‬

‫آژانس مسافرتی‬ ‫‪( Advanced Travel‬تینا خدایی) ‪604-904-4422‬‬ ‫‪604-770-4474‬‬ ‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫‪604-986-0094‬‬ ‫آریا تراول‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آرایشگاه و سالن زيبایی‬

‫‪604-980-5464‬‬ ‫‪King Hair Design‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫آموزش هنر‬

‫خانه فرهنگ و هنر (خط‪ ،‬نقاشی‪ ،‬موسیقی‪778-737-7426 )...‬‬ ‫مرکز هنری نوا‪( :‬موسیقی‪ ،‬نقاشی ‪604-985-6282 )..‬‬ ‫نقاشی‪:‬‬ ‫‪604-349-6326‬‬ ‫نازنین صادقی (آبرنگ)‬ ‫‪www.nazanin-artist.com‬‬ ‫رامین جمالپور (رنگ روغن‪ /‬آبرنگ) ‪604-924-1475‬‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫‪778-839-1375‬‬ ‫حمیرا بشیری (سه تار)‬ ‫‪604-375-1272‬‬ ‫اشرف آبادی (تار و سه تار)‬ ‫‪604-983-3985‬‬ ‫استاد شاملو (ویلن و سه تار)‬ ‫‪778-833-4778‬‬ ‫ُرهام بهمنش (پیانو)‬ ‫نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) ‪604-349-6326‬‬ ‫گالری موسیقی (پیانو‪ ،‬گیتار‪ ،‬ویلن) ‪604-980-4913‬‬ ‫‪604-990-1278‬‬ ‫مازیار امامی (گیتار)‬ ‫‪604-441-9442‬‬ ‫کامران (گیتار پاپ)‬ ‫رامین جمالپور (پیانو‪ ،‬تئوری‪/‬هارمونی) ‪604-924-1475‬‬ ‫‪778-893-6766‬‬ ‫فرشته فرمند (آواز)‬ ‫‪604-913-3486‬‬ ‫پرویز نزاکتی (آواز)‬ ‫‪604-551-3963‬‬ ‫محمد خرازی (گیتار)‬ ‫عکاسی‪:‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫آموزش عکاسی کارون‬ ‫کارتون و کاریکاتور‪:‬‬ ‫گالری کالغ سفید (افشین سبوکی) ‪778-898-4575‬‬ ‫خطاطی‪:‬‬ ‫‪778-889-4820‬‬ ‫انجمن خوشنویسان ایران‬ ‫رقص‪:‬‬ ‫‪604-983-0015‬‬ ‫باله ملی پارس‬ ‫‪604-224-0011‬‬ ‫گروه رقص آتش‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫اپتومتری ‪ /‬عينک سازی‬

‫‪604-464-7726‬‬ ‫‪( IRIS‬کوکيتالم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان‬

‫‪778-882-4087 Discover English Academy‬‬ ‫‪604-782-3530‬‬ ‫بهاره بهداد (زبان فرانسه)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزشگاه زبان فارسی‬

‫‪604-261-6564‬‬ ‫ایرانیان‬ ‫‪604-913-0601‬‬ ‫دهخدا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-442-9431‬‬ ‫نور دانش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش رانندگی‬

‫‪604-710-0550‬‬ ‫‪( Green Way‬محسن)‬ ‫‪778-899-7790‬‬ ‫سعيد صالحی‬ ‫‪778-896-1420‬‬ ‫آموزشگاه رانندگی بهروز‬ ‫‪604-644-8960‬‬ ‫حسین الهیجی‬ ‫‪604-990-4844‬‬ ‫کاپیالنو (جوان)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫اتوموبیل‬

‫‪604-781-7478‬‬ ‫هوندا (سعيد لطفی )‬ ‫‪778-898-0701‬‬ ‫اکورا (هوشنگ دیده بانی)‬ ‫‪604-649-3618‬‬ ‫فولکس واگن (بهداد نخعی)‬ ‫فولکس واگن (علی بنی صدر) ‪604-250-6711‬‬

‫ارز و ارسال پول‬

‫‪604-913-2324‬‬ ‫دنیا (وست ونکوور)‬ ‫‪604-688-2516‬‬ ‫چارلیز (داون تاون)‬ ‫‪604-763-1512‬‬ ‫دانیال (کوکيتالم)‬ ‫‪604-945-3266‬‬ ‫عطار (کوکیتالم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫باشگاه ورزشی ‪ /‬ورزش های رزمی‬

‫خدمات بیمه‬

‫‪604--836-5663‬‬ ‫جهانگیر فامیلی‬ ‫‪604-987-9356‬‬ ‫ميالد رحمتی‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات چاپ‬

‫‪604-990-7272‬‬ ‫کاپیز دیپو (نورت ونکوور)‬ ‫خدمات چاپ‪604-710-5234 Print & Design‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪604-931-6121‬‬ ‫سوپر مارکت پارسیان‬ ‫‪604-877-0139‬‬ ‫یک و یک‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫فرش (فروش ‪ /‬تعمیرات ‪ /‬شستشو)‬

‫‪604-770-1784‬‬ ‫فرش پازیریک‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫کتابفروشی‬

‫‪604-990-1331‬‬ ‫باشگاه سانی کيم تکواندو‬ ‫بهاره دهکردی (کيک باکسينگ) ‪778-872-3781‬‬ ‫مجتبی دانشی (کيک باکسينگ) ‪778-871-7572‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫پزشک خانوادگی‪:‬‬ ‫دکتر پروانه بهشتی (‪604-925-9277 )West Van‬‬ ‫فیزیوتراپی‪:‬‬ ‫هارمونی (فیزیو ‪ /‬ماساژتراپی) ‪604-468-2300‬‬ ‫ناتوروپاتیک‪:‬‬ ‫دکتر ماندانا عدالتی (‪604-987-4660 )North Van‬‬ ‫خدمات پرستاری‪:‬‬ ‫‪604-945-5005 Safe Care Home Support‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کنسولی‪ /‬اسناد رسمی‪ /‬مهاجرت‬

‫مشاور امالک‬

‫فریبرز خشا (نوتاری پابلیک) ‪604-922-4600‬‬ ‫فرشته رحیمی (امور مهاجرت) ‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-924-4452‬‬ ‫محمد همائی نژاد ‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫حسن نراقی (امور مهاجرت)‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪778-285-2866‬‬ ‫راه کانادا (کوکیتالم)‬ ‫‪604-973-0102‬‬ ‫سوزان بشیری‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫محمد خلیل بیگی ‬ ‫مرتضی رضایی‬ ‫پرتو مشرف‬ ‫نادر معتمد‬ ‫مریم غفاری‬ ‫ایرج بابایی‬ ‫فرشته رحیمی‬ ‫فريبرز خشا‬ ‫سهيال طوسی‬ ‫رضا محمودی‬ ‫مژگان شیخ االسالمی‬ ‫کورس پزشک‬ ‫پروین نارچی‬ ‫مارسی پناه‬ ‫فاطی دارا‬

‫پزشک ‪ /‬مرکز پزشکی ‪ /‬خدمات پرستاری‬

‫تدریس خصوصی‬

‫دکتر علیرضا خاتون آبادی (ریاضی) ‪778-926-1382‬‬ ‫دکتر حمیدرضا رضازاده (ریاضی) ‪604-700-9560‬‬ ‫نيلوفر علمداری(شیمی‪ /‬ساینس)‪778-926-2995‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫ترجمه‬

‫حسین عندلیب (مترجم رسمی) ‪604-868-9800‬‬ ‫امیربانو قاسمی نژاد (مترجم رسمی) ‪778-998-8402‬‬ ‫فریبرز خشا (مترجم رسمی) ‪604-377-9225‬‬ ‫حاتمی (مترجم رسمی) (کوکيتالم) ‪604-338-7364‬‬ ‫دارالترجمه رسمی ترای سیتی ‪604-492-0666‬‬ ‫‪778-773-0723‬‬ ‫بهارک کیادی‬ ‫‪604-817-4689‬‬ ‫دالور قدرشناس (‪)Ph.D‬‬ ‫حمید دادیزاده (مترجم رسمی) ‪604-889-5854‬‬ ‫آرش اندرودی (مترجم رسمی) ‪604-365-6952‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات و خدمات ساختمانی‬

‫علی وفایی (‪)AAA Ali Renovations‬‬

‫‪604-603- 8254‬‬

‫شرکت ساختمانی لوفا ‪ -‬پارسا خاکپور ‪778-893-7277‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات لوازم خانگی ‪ /‬برقی ‪ /‬کامپیوتر‬

‫حسن (‪)Wise Appliance‬‬ ‫‪Techno Electro‬‬ ‫سعید ابراهیمی‬

‫‪604-764-6911‬‬ ‫‪604-770-0660‬‬

‫‪604-346-8925‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات اتوموبیل‬

‫‪604-438-0222‬‬ ‫‪( KMF‬خسرو خاندشتی)‬ ‫تعمیرگاه و مکانیکی ‪604-960-0389 Auto Tek‬‬ ‫‪604-722-4175‬‬ ‫زاهد هفت لنگ‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسابداری‬

‫ناهید پاک (‪778-340-0231 )NasTax-N.Van‬‬ ‫ناهید پاک (‪604-781-8153 )NasTax- Langley‬‬ ‫‪778-285-8830‬‬ ‫حسابداری صبا‬ ‫‪604-468-4222‬‬ ‫تراز (کوکیتالم)‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫تراز (حسن نراقی)‬ ‫‪604-990-6668‬‬ ‫رضا هوشمند‬ ‫‪-----------------------------------------------‬‬

‫حمل و نقل ‪ /‬اثاث کشی (‪)Moving‬‬

‫‪778-929-2725‬‬ ‫‪Project X‬‬ ‫‪604-603-9099‬‬ ‫آلبرت (حمل و نقل و اثاث کشی)‬ ‫‪778-846-2573‬‬ ‫هرکول مووینگ‬ ‫‪604-970-2233 Merto Vancouver Movers‬‬

‫خدمات زيبايی ‪ /‬ماساژ‬

‫خدمات زيبایی و ماساژ زهره‬

‫‪604-365-4610‬‬

‫خدمات کامپیوتر‬

‫‪604-657-4318‬‬ ‫شهرام شعبانی‬ ‫‪604-220-1808‬‬ ‫آرین‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات پوست و زيبايی‬

‫(‪)facial/skincare‬‬

‫‪604-364-8416‬‬ ‫‪Vanco L.S.C‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫داروخانه‬

‫داروخانه مدیس (پورت کوکيتالم) ‪604-944-5544‬‬ ‫‪604-982-0981‬‬ ‫داروخانه نورت وست‬ ‫‪604-944-2048‬‬ ‫فارماسیو (کوکیتالم)‬ ‫داروخانه‬ ‫ِ‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫دندانپزشک‬

‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر بابک چهرودی‬ ‫‪604-474-4155‬‬ ‫دکتر رضا آران (ارتودنسی)‬ ‫‪604-321-8001‬‬ ‫دکتر روشنک شفقی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫رستوران‬

‫‪604-971-5113‬‬ ‫خلیج فارس (نوت ونکوور)‬ ‫‪604-566-4222‬‬ ‫شاليز (پورت مودی)‬ ‫‪604-904-3904‬‬ ‫گیالنه‬ ‫‪604-980-7373‬‬ ‫کازبا‬ ‫‪778-340-1500‬‬ ‫زیتون‬ ‫‪604-987-9000‬‬ ‫کپیالنو کافه‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫عکاسی و فیلمبرداری‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫پرفکت شات استودیو‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫استودیو عکاسی کارون‬ ‫حمید ‪604-358-7060 slicephotography.ca‬‬ ‫‪778-355-4445‬‬ ‫دات آرت استودیو‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫فروشگاه مواد غذایی‬

‫نیما (کتاب‪ ،‬فیلم و آالت موسیقی) ‪604-904-0821‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫کتاب کارون‬ ‫‪604-671-9880‬‬ ‫پان به (کتاب و فیلم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬‫‪604-727-4044‬‬ ‫‪604-603-0704‬‬ ‫‪604-506-8668‬‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫‪778-389-8615‬‬ ‫‪604-626-1033‬‬ ‫‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-377-9225‬‬ ‫‪604-340-8182‬‬ ‫‪778-240-8181‬‬ ‫‪604-898-4333‬‬ ‫‪604-518-3992‬‬ ‫‪604-790-7484‬‬ ‫‪604-761-7546‬‬ ‫‪604-787-6562‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نان ‪ /‬شیرینی‬

‫شیرینی مینو (کوکیتالم)‬ ‫شیرینی گلستان‬ ‫شیرینی رکس ‬ ‫شیرینی الله‬ ‫کلبه نان‬ ‫‪Better Bakes & Eats‬‬ ‫افرا‬

‫‪604-552-3336‬‬ ‫‪604-990-7767‬‬ ‫‪604-973-0119‬‬ ‫‪604-986-6364‬‬ ‫‪778-340-1773‬‬ ‫‪604-987-5881‬‬ ‫‪604-987-7454‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نشریات و دیگر رسانه ها‬ ‫فرهنگ‬ ‫فرهنگ ‪BC‬‬ ‫‪BC‬‬

‫‪604-544-0960‬‬ ‫‪778-317-4848‬‬

‫‪604-988-9262‬‬ ‫شهروند ‪BC‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫پیوند‬ ‫‪604-721-5315‬‬ ‫راه موفقيت‬ ‫‪604-697-0344‬‬ ‫دانستنیها‬ ‫‪778-968-9081‬‬ ‫مهاجر‬ ‫‪604-913-0399‬‬ ‫دانشمند‬ ‫‪604-723-4307‬‬ ‫تلویزیون پرواز‬ ‫‪604-396-1919‬‬ ‫تلویزیون آريا‬ ‫‪778-709-9191‬‬ ‫رادیو فارسی زبان ونکوور‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وام‬

‫‪604-307-8674‬‬ ‫مهرداد نویس‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫نادر معتمد‬ ‫‪604-341-0566‬‬ ‫امیر بوترابی‬ ‫‪604-725-7230‬‬ ‫بهنام نیک اختر‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫چهارباغ (نورت ونکوور) ‪604-522-5254‬‬ ‫‪604-987-5544‬‬ ‫نانسی‬ ‫‪604-682-8816‬‬ ‫آریا‬ ‫‪604-987-7454‬‬ ‫افرا‬ ‫وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی‬ ‫فروشگاه بزرگ دایانا (کوکيتالم) ‪604-941-1881‬‬ ‫‪604-472-8888‬‬ ‫‪Urban Gate‬‬ ‫متیو فهی (‪604-561-4644 )Matthew Fahy‬‬ ‫المپیا‬ ‫‪604-925-6005‬‬ ‫‪ 604-988-8100‬زهرا جناب‬ ‫‪604-988-3515‬‬ ‫پارس‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬‫‪604-985-2288‬‬ ‫پرشیا‬ ‫‪ 604-983-2020‬هنرهای دستی‬ ‫میت شاپ اند دلی‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫ ‬ ‫‪ 604-669-6766‬کارون‬ ‫دانیال‬


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 44‬‬

‫اجاره اتاق‪:‬‬ ‫دو اتاق در يک طبقه مستقل از تاون هاوسی بسیار‬ ‫بزرگ‪ ،‬ویالیی و با منظره دلباز با باغ در اطراف‬ ‫آن‪ ،‬ایستگاه اتوبوس روبروی منزل‪ ،‬شامل پرده ها‪،‬‬ ‫لوسترها‪ ،‬تلویزیون‪...‬‬ ‫مبلمه یا نیمه مبله ‪ -‬در وسط شهر نیووست مینستر‬ ‫با مبلغ بسیار مناسب برای طوالنی مدت اجاره داده می‬ ‫شود‪.‬‬

‫‪Tel: 778.834.2199‬‬

‫گالری هنر‬

‫پانزدهم می از ساعت دو تا چهار بعد از ظهر در کتابخانه نورت ونکوور ( شماره ‪ 120‬در چهاردهم غربی__ طبقه‬ ‫دوم) نمایشگاه برای فروش آثار هنری که هنرمندان نیکوکار به خیریه اهدا کرده اند برقرار خواهد بود ‪ .‬با سپاس‬ ‫از هنرمندان گرامی که آثار خوشنویسی ‪ ،‬مجسمه ‪ ،‬نقاشی و زیورآالت آنها ‪ ،‬عرضه خواهد شد ‪:‬‬ ‫استاد یداله کابلی‪ ،‬پروانه رودگر‪ ،‬فیروزه ستایش‪ ،‬الله جواهری‪ ،‬عاطفه احکامی‪ ،‬ریحانه بختیاری‪ ،‬نازنین ملک‪،‬‬ ‫نازنین صادقی‪ ،‬عفت میرنیا‪ ،‬رامین جمال پور‪ ،‬انسی سلیم‪ ،‬سمیرا مهربان‪ ،‬میعاد اشراقی‬ ‫خیریه پردیس ونکوور ‪)6049804678( -‬‬

‫استخدام‬ ‫رستوران خليج فارس در نورت ونکوور به يک‬ ‫کمک آشپز باتجربه نيازمند است‪ .‬متقاضیان لطفاً با‬ ‫شماره تلفن ‪ 604.700.1400‬تماس بگيرند‪.‬‬

‫استخدام‬

‫دونسد تراول (‪)Advanced Travel‬‬ ‫آژانس مسافرتی اَ َ‬ ‫به يک تراول ایجنت (‪ )Travel Agent‬باتجربه نیازمند‬ ‫است‪ .‬متقاضیان لطفاً از طریق ایمیل زیر با ما تماس‬ ‫بگیرند‪aslan@advancedtravelbc.com:‬‬

‫فروشگاه چهارباغ استخدام می کند‪:‬‬ ‫به خانمی مسلط به زبان های فارسی و انگلیسی‬ ‫برای کار نیمه وقت به عنوان ‪Cashier‬‬ ‫نیازمندیم‪.‬‬ ‫از متقاضیان خواهشمندیم برای درخواست کار شخصاً و با تعیین وقت قبلی‪،‬‬ ‫به محل این فروشگاه مراجعه نمایند‪.‬‬ ‫‪Tel: 604.985.2940‬‬ ‫‪Address: 721 W. 14th Street, North Vancouver‬‬

‫جويای‬

‫کار در منطقه سوری یا برنابی می باشم‪ .‬لطفا با شماره تلفن زیر تماس‬

‫بگیرید‪604.585.1477 :‬‬

‫کالس های فارسی ترم بهاره و تابستانی کانون فرهنگيان‬ ‫کالس های فارسی ترم بهاره و تابستانی کانون فرهنگیان این کالس ها با استفاده از‬ ‫کتب و دفتر مشق و تمرین جدید و تهیه شده در کانادا از نیمه ماه آوریل در نورث‬ ‫ونکوور‪ ،‬وست ونکوور‪ ،‬ترای سیتی‪ ،‬و همچنین ونکوور برقرار است‪ .‬مدرسین‬ ‫رسمی و دوره دیده در کانادا در اختیار فرزندان شما خواهند‬ ‫بود‪.‬‬ ‫لطفا با شماره های ‪ 6048092294‬یا ‪7789294112‬‬ ‫و یا از طریق ‪ BCFarhangian@yahoo.com‬ثبت نام نمایید‪.‬‬

‫بازاریاب مورد نیاز است (‪)a part-time job‬‬ ‫به یک بازاریاب باتجربه‪ ،‬کوشا و خوش برخورد برای همکاری در زمینه ی کسب‬ ‫آگهی برای نشریه نیازمندیم‪ .‬ساعات کار بسیار قابل انعطاف و پرداخت‬ ‫به صورت کمیسیون مناسب‬

‫‪778.317.4848‬‬

‫مرمت و بازسازی انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن جدید یا قدیمی‬

‫‪778.834.3931‬‬ ‫درخت تو گر بار دانش بگيرد‬

‫به زير آورى چرخ نيلوفرى را‬

‫مهندس شاهين اسمان افتخار دارد از جانب كانون انديشه از دوستان و عالقمندان به‬ ‫شركت آزاد و رايگان در برنامه سخنرانى كانون دعوت نمايد‪.‬‬ ‫موضوع‪ :‬ساختمان سبز و فرهنگ‬ ‫سخنران‪ :‬آقاى دكتر اربابيان ‪/‬‬ ‫زمان‪١٨:٣٠- ٢٠:٣٠ :‬‬ ‫تاريخ‪ ٥ :‬شنبه‪ ١٩ ،‬مه ‪/ ٢٠١٦‬‬ ‫محل‪ :‬مركز تجارى كپيالنو اتاق ‪ / ٢٠٣‬تلفن تماس‪٦٠٤-٧٣٢-١٢٧٨ :‬‬

‫پاسخ معمای رياضی صفحه ی ‪42‬‬

‫جواب‪ :‬عددی بر ‪ 9‬بخش پذیر است که مجموع ارقامش بر ‪ 9‬بخش پذیر باشد تنها عددی‬ ‫که با شرایط مساله هماهنگ است ‪ 111111111‬است‬ ‫بنابراین ‪12345679=111111111/9‬و ‪37=9+7+6+5+4+3+2+1‬‬


‫‪Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 45‬‬

‫اطالعيه انجمن ايرانيان برنابی‬ ‫احتراما روابط عمومی انجمن ایرانیان برنابی اعالم میدارد که برنامه های فرهنگی‬ ‫هنری انجمن در دو بخش اجرا میشود‪.‬‬ ‫بخش اول‪ :‬گزارش‪ ،‬مقاله خوانی ‪ ،‬طنز‪ ،‬شعر همره اهنگ‪،‬‬ ‫بخش دوم‪ :‬شاهنامه خوانی همراه نوای ضرب‪ ،‬ترانه خوانی‪ ،‬و موسیقی کر میباشد‪.‬‬ ‫زمان‪ :‬شنبه ها از ساعت‪ :‬سه و نیم تا پنج و نیم‬ ‫مکان‪ :‬شمال لوهید مال خیابان کمرون شماره ‪ 9523‬ساختمان سینیور سنتر جنب‬ ‫تلفن کتاب خانه ‪6047794422‬‬ ‫با تشکر روابط عمومی انجمن‬

‫)‪100 Rubbish (Everything Rubbish Removal‬‬ ‫هر گونه اثاثيه اضافی‪ ،‬بی استفاده و دورافکندنی شما را ‪ -‬اعم از‬ ‫مبل‪ ،‬یخچال‪ ،‬میز و صندلی و ‪ - ...‬با نازلترين قيمت از منزل يا محل‬ ‫کار شما برخواهيم داشت‪.‬‬ ‫خدمات اين شرکت در نورت ونکوور‬ ‫‪ ،‬وست ونکوور‪ ،‬کوکيتالم‪ ،‬داون تان‬ ‫و ديگر نقاط ونکوور بزرگ در‬ ‫دسترس شماست‪.‬‬

‫)‪Tel: 604.500.0953 (Ami‬‬

‫تدريس پيانو‪ ،‬آکاردئون و تئوری موسيقی‬ ‫برای کودکان و بزرگساالن‬ ‫با سی سال سابقۀ تدريس‬

‫‪Wise Appliance Service‬‬ ‫تعميرات انواع لوازم برقی خانگی‬

‫)حسن(‬

‫مدرسه ی نور دانش‬ ‫چون شکر شیرین و چون گوهر‪ ،‬زبان فارسی است‬

‫فارسی‪ ،‬فرهنگ و آیین و نشان پارسی است‬

‫زبان مهم ترین عامل حفظ و ارتباط بین نسل هاست‪ ،‬پس بکوشیم تا با آموزش زبان فارسی‬ ‫به فرزندان مان ارتباط خود را با نسل جدید تقویت نماییم‪.‬‬ ‫مدرسه ی نور دانش با مجوز رسمی برگزاری امتحانات پایان سال تحصیلی ایران و‬ ‫برخورداری از سی سال سابقه ی مدیریتی و آموزشی در مدارس دولتی و غیرانتفاعی‬ ‫داخل کشور و چندین سال فعالیت آموزشی در استان بریتیش کلمبیا و بهره مندی از کادری‬ ‫مجرب و کارآزموده‪ ،‬دارای کالس های خصوصی و گروهی آموزش زبان فارسی برای‬ ‫خردساالن و بزرگساالن‪ ،‬آموزش کلیّه ی دروس ابتدایی و راهنمایی و نیز آموزش تک‬ ‫درس دبیرستان می باشد‪ .‬ضمنا" کالس ها در دو منطقه نورث ونکوور و کوکیتالم‬ ‫برگزار می شود‪ .‬ما به میزبانی و خدمت رسانی به حدود ‪ 70‬نفر از دانش آموزانی که‬ ‫داوطلب شرکت در امتحانات پایان تحصیلی ایران در سال جاری در حوزه ی ونکوور می‬ ‫باشند‪ ،‬مفتخریم‪.‬‬ ‫تلفن تماس‪604.726.9430 :‬‬ ‫ایمیل‪noordanesh.school@yahoo.com:‬‬

‫‪604.764.6911‬‬

‫حسين زليخاپور‬

‫‪604.618.9709‬‬ ‫حل جدول نشريه ی فرهنگ (شماره ی ‪)338‬‬

‫آرايش مو توسط "نازی"‬ ‫کوتاه کردن موی زنانه از‪ :‬‬

‫‪$12‬‬

‫کوتاه کردن موی مردانه ‬

‫‪$12‬‬

‫رنگ ریشه موی زنانه از‪ :‬‬

‫‪$25‬‬

‫ ‬ ‫رنگ موی مردانه‪:‬‬

‫‪$12‬‬

‫ ‬ ‫هایالیت از‪:‬‬

‫ ‬ ‫‪$50‬‬

‫ ‬ ‫ابرو‪:‬‬

‫(نورت ونکوور)‬

‫‪$10‬‬

‫‪778.859.4393‬‬

‫‪Tel:‬‬


Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 46

I Saw The Light (PG ) ***

At the Movies 10 Cloverfield Lane Dark Angel

Pitch Perfect! By Robert Waldman, Vancouver

By Robert Waldman

S

ooner or later most famous people have their lives immortalized on the silver screen. Add to this list the incomparable Hank Williams. Taken from us much to young at the age of 29 after a sizzling six year musical hit spree I Saw The Light captures the essence of this hit maker. Made possible by Mongrel Media get in on this sensational act at The Fifth Avenue Theatre.

Rural America turns to dust in the wildly wicked 10 Cloverfield Lane. Sure to resonate with horror fans everywhere this dark tale from Paramount Pictures takes off where the first Cloverfield left off. Strong acting to your liking is on display at countless Cineplex Odeon Theatres still

surviving in B.C. Doomsday scenarios come and go by the dozens. Born pragmatist Howard is a man on a mission. None other than John Goodman (King Ralph) summons his inner demons to play a host on a mission: stay alive. In fear of an alien attack the good farm boy makes use of his superior intellect to build a fail safe

Some actors are just plain good. Marvel dynamo Tom Hiddleston (The Avengers) simply shines as Hank Williams. Talk about a tumultuous band tortured life. This film subtle depicts the master musician's climb to country fame and chronicles all the pitfalls along the way. Sometimes it's not a pretty sight. Awesome singing and guitar strumming by Hiddleston allows us to get up close and personal with the country music great. Humble beginnings and a true momma's boy see Hank carve out quite the swathe on the road to Grand Ole Opera supremacy. Ups and downs in the man's personal life ultimately affects his professional presence and performance as does his wife Audrey. Not exactly the wife of the year persona goes out to Elizabeth Olsen who shines a light on her man's troubles and afflictions. On the road dalliances and bouts with alcohol and drugs can impact anyone's relationship and the Williams are no exception. A great concert atmosphere that perfectly charts this man's rise to the top and fall from grace is perfectly revealed by director Marc Abraham who sheds new meaning to this one of a kind man's life. Crowd-pleasing songs will have you humming all the way home after this just a tad too long journey. But it is very impressive with Hiddleston's portrayal dead on.

bunker beneath his farm. When the unthinkable occurs Howard heads downward with two young adults reluctantly in tow. Held against her will, allegedly for her own good, is pretty Michelle. Suitably fearful of her new resting place is Mary Elizabeth Winstead ( A Good Day to Die a Hard). Give and take in order to survive the evil forces above sees Howard and Michelle engage in a bitter mental struggle. Also on hand in the confined space is fellow captive Emmett, portrayed in an aw shucks good old country boy way by John Gallagher Jr (Pieces of April). Fear of the unknown and a power struggle between three tormented ill at ease souls is meticulously handed in a chilling way by director Dan Trachenberg in an impressive 103 minute feature film debut.


Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 / P. 47


Farhang-e BC, May13, 2016, No. 338, Vol. 14 /48P.

‫بزرگترين موسسه ايرانی وام مسکن در کانادا‬

Mehrdad Nevis

‫مهرداد نـويس‬

Mortgage Specialist

‫مشاور و متخصص وام مسکن‬

Mortgage Services for Life

Cell: 604.307.8674

Suite 103 - 850 Harbourside Drive,

Tel: 604.988.8766

North Vancouver BC V7P 0A3

Fax: 604.988.8736

www.yespros.com

rodnevis@yespros.com


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.