نسخه ی کامل نشریه ی فرهنگ BC شماره 348

Page 1

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P.‬‬

‫جمعه ‪ 23‬مهر ‪ -1395‬شماره ‪ 348‬سال چهاردهم‬

‫مرکز لیزر الیمالیت برای مشاوره رایگان و تست دستگاه با ما متاس بگیرید‬

‫‪Friday, October 14, 2016, No. 348, Vol. 14‬‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 2‬‬

‫‪APADANA TRAVEL CORP‬‬ ‫)‪(BC Reg. 61054‬‬

‫‪Worldwide Travel Service‬‬

‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫افتخار دارد با دارا بودن کادری مجرب و با ارائه بهترین و مناسبترین‬ ‫قیمت بلیت هواپیما به نقاط مختلف دنیا در خدمت شما عزیزان باشد‪.‬‬

‫بهترین قیمت بلیت به ایران‪:‬‬

‫تهران ‪ 1220‬دالر‬ ‫شیراز ‪ 1350‬دالر‬ ‫مشهد ‪ 1350‬دالر‬

‫بهترین قیمت بلیت از ایران‬ ‫به کانادا و آمریکا‬ ‫نورت ونکوور‪ ،‬خیابان النزدل و هجدهم غربی‪ ،‬شماره ‪106‬‬

‫تلفن‪604-770-4474 :‬‬

‫‪106 - West 18th Street, North Vancouver BC,V7M 1W4‬‬ ‫‪Tel :604 770 4474 Toll Free: 1-855-770-4474‬‬ ‫‪www.apadanatravel.ca sales@apadanatravel.ca‬‬


Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 3


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 4‬‬

‫کشف مجسم ‌ه يک سوار با همای اقبال بر سرش‬ ‫در تاجيکستان‬

‫در یک روستای کوهستانی در شمال تاجیکستان مجسمه کوچک مردی سوار بر اسب یافت‬ ‫شده است که به گفته باستان شناسان به قرن هفتم میالدی یا دوران حمله اعراب تعلق دارد‪.‬‬ ‫این شی باستانی را یک آموزگار مدرسه به نام قوشه بای‌غالبف در روستای َکنته دره فان‪،‬‬ ‫در شمال تاجیکستان پیدا کرده و به باستان‌شناسان داده است‪ .‬بلندی این مجسمه برنزی ‪۳۷‬‬ ‫سانتیمتر است‪.‬‬ ‫گفته می شود این مجسمه را پدربزرگ و مادربزرگ این مرد روستایی نگهداری می‌کرده‌اند‪.‬‬ ‫این یافته باستان شناسی که در نوع خود بی نظیر توصیف می شود‪ ،‬روز آدینه ‪ ۱۶‬مهر در‬ ‫مراسمی در موزه باستان شناسی وابسته به فرهنگستان علوم تاجیکستان معرفی شد‪ .‬همراه‬ ‫با آن‪ ،‬دهها شی باستانی دیگر که طی یک سال اخیر در گوشه و کنار تاجیکستان از سوی‬ ‫باستان شناسان کشف شده اند‪ ،‬به نمایش گذاشته شد‪.‬‬ ‫باستان شناسان تاجیک می گویند مجسمه برنزی "جوانمرد سواره" به احتمال زیاد رسم تاج‬ ‫گذاری یکی از پادشاهان سغد را در دوران حمله عرب به تصویر کشیده است‪ .‬زیرا این‬

‫مرد سواره بر سر تاج دارد و تندیس مرغی بر تارک سر او هم وجود دارد که به گفته آنها‪،‬‬ ‫این "باز دولت" است که بر سر او نشسته است‪.‬‬ ‫عبدالرئوف رزاق‌اف‪ ،‬باستان شناس می گفت‪" :‬به گمان ما‪ ،‬مجسمه لحظه تاج گذاری یکی‬ ‫از شاهان سغدی را انعکاس می دهد‪ .‬این شیوه تاج گذاری بر روی اسب بین شاهان ساسانی‬ ‫و کوشانی هم معمول بوده است‪ .‬خوشبختانه‪ ،‬بازیافته مذکور که امروز نصیب وارثانش‬ ‫گردیده‪ ،‬بار دیگر از تاریخ و تمدن پرغناوت چندین هزارساله تاجیکان شهادت می دهد‪".‬‬ ‫به گفته آقای رزاق‌اف‪ ،‬پرنده ای که باالی سر "شاه" نشسته است‪ ،‬نقشی مهم و اهمیتی‬ ‫کلیدی دارد‪ .‬این پرنده هما‪ ،‬مرغ افسانه ای است که رمز بخت و دولت است و در فرهنگ‬ ‫اساطیری مردمان ایرانی نقش مهمی دارد‪.‬‬ ‫وی گفت‪" :‬مرغ هما ‪ -‬مرغ بخت‪ ،‬با منقار خود فر شاهی را به سر شاه شونده می گذارد‪.‬‬ ‫این پرنده آورنده پیغام خوش است‪ .‬در سکه های دوره اشکانیان تصویر پرنده ای که فر‬ ‫شاهی را می آورد‪ ،‬ثبت شده است‪ .‬در ادبیات شفاهی تاجیکان این پرنده خوش خبر با نام‬ ‫'باز دولت ' معروف است‪".‬‬ ‫از عناصر مهم دیگر مجسمه کشف شده یک شی به شکل گرز کوچک است که در دست‬ ‫راست مرد سوار قرار دارد و باستان شناسان آن را "گرز ششپر" خوانده و می گویند رمز‬ ‫سلطنت است‪ .‬تاجی که این مرد سواره بر سر دارد‪ ،‬گیاهی سه برگه است و در گوشه های‬ ‫آن سوراخ‌هایی احتماال برای آویختن زنجیر موجود است‪.‬‬ ‫گوش‌های این مرد سواره سوراخ‌هایی احتماال برای گوشواره دارند و به نظر می رسد‬ ‫چشمان او از سنگهای قیمتی شاخته شده بوده است که دیگر وجود ندارند‪.‬‬ ‫به گفته آقای رزاق‌اف‪ ،‬این شی باستانی متعلق به دوران حمله عرب به سغد است‪ .‬مکانی‬ ‫که این شی در آن یافت شده‪ ،‬آن زمان "بوتمان" نام داشته است‪ .‬بر اساس تحقیقات تاریخ‬ ‫نگاران اعراب در دو مرحله به آنجا حمله کرده اند‪.‬‬ ‫"طبق اسنادی که در کوه مُغ پیدا شده اند‪ ،‬اخشید یا حاکم سغد "دیواشتیچ" در بین سالهای‬ ‫‪ ۷۱۵‬تا ‪ ۷۲۴‬میالدی فرمانروایی کرده است‪ .‬شاهان سغد "غورک و ترخون در سمرقند‬ ‫زود تسلیم اعراب شده اند‪ ،‬ولی دیواشتیج خود را شاه تمام سغد نامید و طی سالهای ‪ ۷۱۵‬تا‬ ‫‪ ۷۲۴‬در برابر اعراب مقاومت کرد‪".‬‬ ‫آقای رزاق‌اف می گوید این احتمال وجود دارد که آن هنگام دیواشتیچ و دیگر بزرگان سغد‪،‬‬ ‫خزانه‪ ،‬دیوان و بایگانی و از جمله مجسمه های نادر خود را "به خاطر حفظ" از دستبرد‬ ‫اعراب با خود به دره های تنگ و دست نارس کوهستانی برده باشند‪.‬‬ ‫به گفته ذکریا اکرمی‪ ،‬رئیس پژوهشگاه تاریخ و باستان شناسی فرهنگستان علوم تاجیکستان‪،‬‬ ‫طی سالهای اخیر باستان شناسان تاجیک همراه با همکاران خارجی خود از کشورهای‬ ‫مختلف با کاوش در دهها مکان باستانی صدها شیی نادر قدیمی در گوشه و کنار تاجیکستان‬ ‫کشف کرده اند‪bbc .‬‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 5‬‬

‫‪Farhang-e BC, Feb. 23, 2011, No. 204‬‬

‫‪Page 4‬‬

‫ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﺣﺪﻭﺩ ‪ ۵۰۰‬ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ‬ ‫ﺩﺭ ﺗﺠﻤﻊ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬ ‫‪ ‬‬

‫بازداشتشدگان ديروز را ‪۵٠٠‬‬ ‫نفر اعالم کرد‪ .‬به گفتهی وی‪،‬‬ ‫اکثر بازداشتشدگانی که او‬ ‫مشاھده کرده‪ ،‬در محدودهی‬ ‫خيابان و ميدان آزادی‪ ،‬و توسط‬ ‫پليس امنيت دستگير شده بودند و‬ ‫بسياری از آنھا در ساعات پايانی ديشب و بامداد امروز آزاد شدند‪.‬‬ ‫او که ديشب از مقر نيروی انتظامی فاتب واقع در ضلع جنوبی‬ ‫ميدان انقالب‪ ،‬ابتدای خيابان کارگر جنوبی آزاد شده‪ ،‬خاطرنشان‬ ‫میکند که ھمزمان با دستگيری‪ ،‬مورد ضرب و شتم ماموران قرار‬ ‫گرفته؛ و تاکيد میکند که در زمان بازداشت برخورد بدی با آنھا‬ ‫صورت نمیگرفت‪ ،‬مگر کسانی که به گفتهی او “بلبل زبانی”‬ ‫میکردند که به شدت کتک میخوردند‪.‬‬

‫به گفتهی او‪ ،‬تلفنھای ھمراه ھمهی بازداشتشدگان توقيف شده و به‬ ‫آنھا گفته شده که بعد از عيد برای پس گرفتن آنھا مراجعه کنند‪.‬‬ ‫ھمچنين يک کارگر که او ھم ديشب از ھمين محل آزاد شده‪ ،‬با‬ ‫ابراز تعجب از رفتارھايی که در زمان بازداشت ديده‪ ،‬به برخورد‬ ‫خشن ماموران اشاره میکند و میگويد‪:‬‬ ‫اينھا خودشان ھم کسی را قبول نداشتند و به ھمه فحش میدادند‪،‬‬ ‫خودم شنيدم که حتی به امام ھم توھين میکردند‪ .‬ب‬ ‫ه گفتهی او‪ ،‬افرادی را که قبال ھم سابقهی بازداشت داشتهاند و يا به‬ ‫ھرحال میخواستند نگه دارند‪ ،‬به مقر اصلی پليس امنيت منتقل‬ ‫میکردند‪ .‬او میگويد که تنھا مردان در اين محل بازداشت بودهاند و‬ ‫زنان را از ابتدا به جای ديگری – احتماال بازداشتگاه وزرا – منتقل‬ ‫کلمه‪ :‬يکی از افراد بازداشتشده در تجمع ديروز – اول اسفندماه – کردهاند‪.‬‬ ‫که نيمه شب گذشته آزاد شده‪ ،‬در گفت و گو با کلمه‪ ،‬تعداد تقريبی )ايران امروز(‬

‫ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻳﮏ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ‬ ‫ﺷﻴﺮﺍﺯ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻳﮑﻢ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬ ‫خبری‬ ‫منابع‬ ‫و‬ ‫‪ ‬دانشجويی‬ ‫سايتھای نزديک به‬ ‫معترضان گزارش‬ ‫دادهاند روز يکشنبه‪،‬‬ ‫يکی از دانشجويان‬ ‫دانشگاه شيراز به‬ ‫نيروھای‬ ‫دست‬ ‫حکومتی کشته شده‬ ‫است؛ اين در حالی‬ ‫است که خبرگزاری‬ ‫فارس با تکذيب اين‬ ‫خبر گفته است اين دانشجو تصادف کرده و در جريان درگيری‬ ‫کشته نشده است‪ .‬بنا برگزارش وبسايت دانشجونيوز‪ ،‬حامد‬ ‫نورمحمدی‪ ،‬دانشجوی رشته زيستشناسی دانشگاه شيراز‪،‬‬ ‫ساکن خوابگاه دستغيب و اھل خرمآباد يکم اسفندماه در ميدان‬ ‫نمازی مقابل سختمان شماره يک دانشکده مھندسی در حال‬ ‫فرار از دست ماموران حکومتی کشته شده است‪ .‬برپايه‬ ‫گزارش دانشجو نيوز‪ ،‬اين دانشجو به وسيله ماموران امنيتی از‬ ‫روی پل نمازی به پايين پرت شده و پس از برخورد با يک‬ ‫خودرو در خيابان ساحلی کشته شده است‪) .‬راديو فردا(‬ ‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪www.nastax.com‬‬ ‫‪eAccounting‬‬ ‫‪WCB ,PST , GST‬‬

‫‪ ‬‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 6‬‬

‫سنگ مزار شماری از فوتباليست‌های ايرانی‬ ‫در بهشت زهرا تخريب شد‬ ‫بر اساس گزارش‌ها سنگ قبر شماری‬ ‫از بازیکنان پیشین فوتبال ایران به دالیل‬ ‫نامعلوم آسیب دیده‌ است‪.‬‬ ‫رسانه‌های ایران گزارش داده‌اند که بعضی‬ ‫از این سنگ‌ها تراشیده شده‪ ،‬مشخصات آنها‬ ‫از بین رفته و روی آنها رنگ پاشیده شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫به نظر می‌رسد که تا کنون سنگ مزار‬ ‫غالمحسین مظلومی‪ ،‬بیوک‌ جدیکار‪،‬‬ ‫همایون بهزادی و رضا احدی که همگی حال مسئوالن در حال پیگیری امر هستند‪ ،‬ولی بعید می‌دانم فردی که این کار زشت را انجام‬ ‫بازیکنان شاخص فوتبال ایران در دهه‌های داده شناسایی شود چرا که آنجا دوربینی وجود نداشته است‪ .‬واقعا برای من جای تعجب دارد‬ ‫که به مزار افرادی مثل غالمحسین مظلومی و بیوک جدیکار که آزارشان به کسی نرسید‪،‬‬ ‫گذشته بوده‌اند‪ ،‬آسیب دیده است‪.‬‬ ‫شماری از فوتبالیست‪‎‬های ایرانی به شدت از توهین می‌شود‪".‬‬ ‫مهدی هاشمی‌نسب‪ ،‬بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران نیز که سابقه بازی در هر دو‬ ‫این اتفاق انتقاد کرده‌اند‪.‬‬ ‫علی پروین‪ ،‬کاپیتان و مربی پیشین تیم ملی تیم پرسپولیس و استقالل را دارد‪ ،‬با انتقاد از حمله به سنگ قبر فوتبالیست‌های سابق به‬ ‫ایران و باشگاه پرسپولیس از هواداران تسنیم گفت‪" :‬زمانی می‌گفتند ما ایرانی‌ها مُرده پرست هستیم اما مثل اینکه از این پس به‬ ‫استقالل و پرسپولیس خواست که "دست به مُرده‌هایمان هم رحم نخواهیم کرد‪".‬‬ ‫بیوک جدیکار حدود ‪ ۶۰‬سال قبل عضو تیم ملی فوتبال ایران بود‪ .‬او قبل از باشگاه تاج‬ ‫دست هم دهند" و این افراد را "تحویل قانون دهند"‪.‬‬ ‫آقای پروین به ایسنا‪ ،‬خبرگزاری دانشجویان ایران‪ ،‬گفت که بعید می‌داند مهاجمان سنگ عضو "کلوب دوچرخه‌سواران" هم بوده است‪ .‬جدیکار سابقه بازی در تیم ویکتوریا برلین‬ ‫قبرها از هواداران دو تیم پرطرفدار تهرانی باشند‪" :‬این کار مطمئنا‪ ،‬کار استقاللی‌ها و آلمان را نیز دارد‪ .‬بسیاری از کارشناسان او را یکی از بهترین گوش چپ‌های تاریخ فوتبال‬ ‫پرسپولیسی‌ها نیست‪ ،‬چون تماشاگران هر دو تیم هر چند که با هم کری دارند‪ ،‬اما عاشق ایران می‌دانند‪.‬‬ ‫همایون بهزادی بازیکن پیشین تیم ملی ایران و پرسپولیس بود که در فوتبال ایران لقب‬ ‫هم هستند‪".‬‬ ‫نصراهلل عبداللهی سرپرست استقالل هم به خبرگزاری تسنیم گفت‪" :‬پیشکسوتان برای "سرطالیی" داشت‪ .‬او بهمن ‪ ۱۳۹۴‬در ‪ ۷۴‬سالگی به دلیل بیماری ریوی و قلبی در تهران‬ ‫فوتبال ما زحمت کشیده‌اند و احترام به آنها واجب است‪ ".‬او تخریب‌کنندگان سنگ قبرها را درگذشت‪ .‬رضا احدی نیز سابقه بازی در هر دو تیم پرسپولیس و استقالل را داشت و کمتر‬ ‫از یک سال پیش درگذشت‪ .‬آقای احدی سابقه بازی در باشگاه‌های آلمان را نیز داشت‪.‬‬ ‫"پست‌فطرت" خوانده است‪.‬‬ ‫پرویز مظلومی‪ ،‬سرمربی و بازیکن پیشین استقالل نیز در این رابطه به ایسنا گفت‪" :‬به‌ هر ‪bbc‬‬

‫تعميرات و نوسازی ساختمان‬ ‫‪AAA ALI RENOVATIONS‬‬

‫علی وفائی‬

‫‪Website:‬‬

‫‪aaaalirenovations.com‬‬ ‫&‬

‫‪aaaalirenos.com‬‬

‫‪Cell: 604.603.8254‬‬ ‫‪604.728.3132‬‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 7‬‬

‫آغاز تدريس زبان ترکی در دانشگاه با محوريت لهجه تبريزی‬

‫شامل ادبی و هنری و عملی و ادبی آذربایجان با این الفبا بود‪ ،‬لذا الفبای مورد استفاده‪،‬‬ ‫نظامی‪ ،‬فضولی و شهریار در رشته زبان و ادبیات ترکی استفاده خواهد شد‪».‬‬ ‫درباره لهجه مورد تدریس نیز فرشبافیان تاکید کرده که چون محوریت آذربایجان در ایران‪،‬‬ ‫تبریز است این رشته نیز با لهجه تبریزی که به گفته او "لهجه شهریار و فضولی" است‬ ‫تدریس خواهد شد‪.‬‬ ‫رئیس گروه زبان و ادبیات ترکی دانشگاه تبریز تاکید کرده که این رشته بر محور "حفظ‬ ‫فرهنگ منطقه‌ای با تکیه بر وحدت و انسجام ملی با تکیه بر هویت دینی و اسالمی" ایجاد‬ ‫شده است و تصریح کرده که "ادبیات و زبان آذربایجان زنده نمی‌ماند مگر با پیوستگی با‬ ‫وحدت ملی و این دو زنده نمی‌ماند مگر با اتکا به هویت دینی و اسالمی"‪.‬‬ ‫فرشبافیان گفته این رشته همانند دیگر رشته‌های دانشگاهی یک رشته علمی است و نباید به‬ ‫آن با عینک سیاسی نگاه شود‪.‬‬ ‫تدریس زبان مادری یکی از وعده‌های انتخاباتی حسن روحانی بود‪ .‬برای نخستین‌بار در‬ ‫تاریخ آموزش عالی ایران رشته‌های ادبیات و زبان کردی و ترکی جزو رشته‌های دانشگاه‬ ‫آزاد اعالم شد‪ .‬سال تحصیلی ‪ ۱۳۹۴‬نیز برای اولین بار ‪ ۴۰‬دانشجو در رشته زبان و ادبیات‬ ‫کردی در دانشگاه کردستان پذیرش شدند‪)dw.com( .‬‬

‫‪ ۲۹‬دانشجو در رشته زبان‬ ‫و ادبیات ترکی در دانشکده‬ ‫ادبیات دانشگاه تبریز از‬ ‫مهرماه امسال تحصیل در‬ ‫دوره کارشناسی این رشته‬ ‫را آغاز کردند‪ .‬به گفته‬ ‫رئیس این گروه‪ ،‬زبان ترکی‬ ‫با لهجه تبریزی تدریس‬ ‫خواهد شد‪.‬‬ ‫تدریس رشته زبان و ادبیات‬ ‫ترکی در مقطع کارشناسی‬ ‫برای اولین بار در دانشگاه‬ ‫تبریز آغاز شد‪ .‬به گزارش‬ ‫جزييات جديد از پرونده ضرب و شتم دو ايرانی در ترکيه‬ ‫جمهوری‬ ‫خبرگزاری‬ ‫اسالمی ایران‪ ،‬ایرنا‪ ،‬احمد فرشبافیان رئیس گروه زبان و ادبیات ترکی دانشکده ادبیات‬ ‫دانشگاه تبریز گفته از میان ‪ ۸۲‬نفری که این رشته را برای تحصیل انتخاب کرده بودند ‪ ۴۰‬به گزارش ایلنا به نقل از پانا‪ ،‬یک منبع آگاه در وزارت خارجه در خصوص جزئیات این‬ ‫نفر برای نوبت اول و دوم روزانه و شبانه به دانشگاه معرفی شدند و ‪ ۲۹‬نفر نیز در این حادثه و پیگیری‌های صورت گرفته توسط سفارت ایران در ترکیه و وزارت خارجه ایران‬ ‫گفت‪ :‬ضرب و شتم صورت گرفته در شنبه گذشته ‪‌۱۰‬ام مهرماه و حوالی ساعت ‪ ۶‬بعداز‬ ‫رشته ثبت نام کردند‪.‬‬ ‫به گفته فرشبافیان‪ ،‬کالس‌های این رشته از ‪ ۱۰‬مهرماه شروع شده است‪ .‬او گفته هنوز برای ظهر (در بایزیت کمال پاشا و در محله سی–اردو)‪ ،‬مقابل شرکت جهانگردی «ت‪.‬ت»‬ ‫صورت گرفت‪.‬‬ ‫این رشته کتاب‌های منسجم درسی تدوین نشده اما منابعی برای تدریس جمع‌آوری شده‌اند‪.‬‬ ‫این استاد دانشگاه تاکید کرده‪« :‬منابع داخلی تنها منابع گروه است و خوشبختانه منابع داخلی بنا بر اظهارات این منبع آگاه؛ درگیری صورت گرفته منجر به فوت حمید خ‪.‬م مرد ‪ ۴۰‬ساله‬ ‫شد‪ .‬خ‪.‬م مورد اصابت چاقو قرار و زخمی شد و به بیمارستانی در استانبول منتقل شد اما‬ ‫زبان و ادبیات ترکی به قدری غنی است که نیازی به منابع خارجی دیده نمی‌شود‪».‬‬ ‫بیشتر دانشجویان این رشته از استان‌های ترک زبان هستند و در دوره کنونی دانشجوی به علت شدت جراحات در گذشت که نهایتا در حال حاضر جسد وی تحویل پزشکی قانونی‬ ‫استانبول شده است‪.‬‬ ‫فارسی زبان در این رشته ثبت نام نکرده است‪.‬‬ ‫در مورد تدریس زبان و ادبیات ترکی در مقاطع باالتر‪ ،‬فرشبافیان گفته ابتدا باید دانشجویان وی همچنین به دستگیری مظنونین حادثه اشاره کرد و گفت‪ ۳ :‬روز بعد و در روز سه شنبه‪،‬‬ ‫«نورهان‪ .‬د‪ .‬ب»‪« ،‬آدم ا‪.‬ک»‪« ،‬هالیم‪.‬آ»‪« ،‬متین‪.‬آ‪.‬پ»‪ ،‬و «رکن‌الدین‪.‬ی» بازداشت و به‬ ‫اولین دوره فارغ‌التحصیل شوند و بعد درباره تدریس در مقاطع باالتر تصمیم‌گیری شود‪.‬‬ ‫رئیس گروه زبان و ادبیات ترکی دانشگاه تبریز درباره خط مورد استفاده در این رشته گفته دادستانی جمهوریت استانبول منتقل شدند؛ «آرول‪.‬س» دیگر مظنون حادثه که از وی به‬ ‫است‪« :‬منطقه آذربایجان در جمهوری اسالمی قرار دارد و خط ملی ایران الفبای مرسوم عنوان رهبر این باند نیز یاد می‌شود‪ ،‬تحت پیگرد پلیس ترکیه قرار دارد‪.‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------‬‬‫فارسی و عربی است و در تاریخ آذربایجان نیز‪ ،‬قبل از رسم الخط کیریل‪ ،‬تمامی منابع‬

‫‪www.sunhealthcenter.com‬‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 8‬‬

‫اقتصاد جهانی زير فشار سياست‬ ‫تنها ایران نیست که از سلطه سیاست بر اقتصاد به جان‬ ‫آمده است‪ .‬اقتصاد‌های پیشرفته نیز‪ ،‬در وضعیت کنونی‪،‬‬ ‫گرفتار تردید‌ها و ابهام هایی هستند که بر سیاست آنها‬ ‫سایه انداخته اند‪.‬‬ ‫میانگین پایین رشد‬ ‫گزارش صندوق بین المللی پول زیر عنوان «چشم‬ ‫انداز‌های اقتصادی جهان»‪ ،‬که سه شنبه چهارم اکتبر‬ ‫منتشر شد‪ ،‬برای دنیای صنعتی شامل آمریکای شمالی‪،‬‬ ‫اروپای غربی و ژاپن مایوس کننده است‪ .‬میانگین رشد‬ ‫اقتصادی این گروه از کشور ها‪ ،‬به ارزیابی صندوق بین المللی پول‪ ،‬هم امسال و هم سال‬ ‫اینده زیر دو در صد نوسان خواهد کرد‪.‬‬ ‫در عوض گروه کشور‌های در حال توسعه و قدرت‌های نو ظهور طی سال‌های ‪ ۲۰۱۶‬و‬ ‫‪ ، ۲۰۱۷‬به طور متوسط‪ ،‬نرخ رشد‌های بین چهار تا پنج در صد را تجربه خواهند کرد‪.‬‬ ‫البته پشت سر این میانگین وضعیت‌های بسیار متفاوتی را در این گروه از کشور‌ها می‬ ‫توان مشاهده کرد‪ .‬برزیل و روسیه در سال جاری گرفتار نرخ رشد منفی خواهند بود و‬ ‫سال آینده هم وضعیت درخشانی نخواهند داشت‪ ،‬حال انکه هند طی این دو سال با نرخ رشد‬ ‫هفت تا هشت در صد در سال و چین با نرخ رشد شش تا هفت در صد در سال همچنان‬ ‫پیشتاز خواهند بود‪.‬‬ ‫در مجموع‪ ،‬با توجه به کندی آهنگ رشد در گروه کشور‌های پیشرفته‪ ،‬میانگین نرخ رشد‬ ‫اقتصادی جهان در سال جاری کمی باالتر از سه در صد نوسان خواهد که پایین تر از شش‬ ‫سال گذشته خواهد بود‪ .‬هم در امریکا و هم در منطقه یورو نرخ رشد در سال جاری و سال‬ ‫اینده به گونه‌ای نسبتا محسوس پایین تر از سال گذشته پیش بینی شده است‪ .‬ژاپن و دیگر‬ ‫کشور‌های پیشرفته نیز در همان سطوح بسیار نازل سال گذشته در جا خواهند زد‪.‬‬ ‫در شرایط کنونی‪ ،‬پایین بودن آهنگ رشد در کشور‌های پیشرفته جهان عجیب به نظر‬ ‫میرسد‪ ،‬به این دلیل ساده که‪ ،‬از دیدگاه صرفا اقتصادی‪ ،‬شرایط از جنبه‌های گوناگون برای‬ ‫به راه افتادن چرخ فعالیت در این کشور‌ها از هر نظر فراهم است‪.‬‬ ‫تقریبا در همه کشور‌های پیشرفته‪ ،‬نرخ بهره به گونه‌ای تاریخی پایین است و سرمایه‬

‫گذاران و مصرف کنندگان می توانند در شرایطی بسیار مساعد از تسهیالت بانکی استفاده‬ ‫کنند‪ .‬از سوی دیگر کاهش بهای مواد اولیه و به ویژه نفت نیز قاعدتا باید به عنوان اهرمی‬ ‫موثر در راستای افزایش رشد اقتصادی در این گروه از کشور‌ها مورد استفاده قرار بگیرد‪.‬‬ ‫این نکته را هم باید در نظر گرفت که بر خالف دو سه سال گذشته‪ ،‬ترس کشور‌های غربی‬ ‫از پیدایش یک رکود شدید در چین فعال از میان رفته و به نظر میرسد که سکانداران سیاست‬ ‫در پکن تحوالت اقتصادی کشورشان را زیر کنترل دارند‪.‬‬ ‫به رغم همه این شرایط مساعد‪ ،‬چه عواملی راه را بر بازگشت رونق به اقتصاد‌های پیشرفته‬ ‫صنعتی بسته اند و اجازه نمی دهند که اینان‪ ،‬با دستیابی به نرخ رشد هایی دستکم در سطوح‬ ‫سه تا چهار در صد‪ ،‬پیآمد‌های بحران اقتصادی سال ‪ ۲۰۰۸‬را به طور کامل پشت سر‬ ‫بگذارند؟‬ ‫ابهام‌های سیاسی‬ ‫بخش مهمی از پاسخ این پرسش را باید در عرصه سیاسی جستجو کرد‪ .‬در شمار زیادی از‬ ‫کشور‌های پیشرفته صنعتی‪ ،‬اینده سیاسی در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته و تردید‌های ناشی‬ ‫از همین وضعیت طبعا بر زندگی اقتصادی آنها تاثیر میگذارند‪.‬‬ ‫پس لرزه‌های رای مثبت مردم بریتانیا به سود «برگزیت» (خروج این کشور از اتحادیه‬ ‫اروپا) همچنان احساس میشود و با توجه به نزدیک شدن گفتگو‌های میان لندن و بروکسل‬ ‫بر سر چگونگی انجام آن‪ ،‬شدید تر هم شده است‪ .‬این رویداد بسیار مهم‪ ،‬بزرگ‌ترین منطقه‬ ‫همگرایی اقتصادی در جهان را با چالش هایی بسیار سخت روبرو کرده و آینده وحدت اروپا‬ ‫را زیر پرسش برده است‪ .‬سقوط لیره بریتانیا در برابر دالر و یورو (به پایین‌ترین سطح‬ ‫طی سی سال گذشته)‪ ،‬با ایجاد تکان‌های پولی‪ ،‬طبعا به بی‌ثباتی دامن میزند‪ .‬فراموش نکنیم‬ ‫که لندن مهم‌ترین مرکز مالی در جهان است و فراز و نشیب‌های آن‪ ،‬نمی تواند بر اقتصاد‬ ‫اروپا و حتی جهان تاثیر نگذارد‪.‬‬ ‫انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر آینده در ایاالت متحده امریکا یکی دیگر از متغیر‌های‬ ‫بسیار مهم سیاسی است که به شدت بر چشم انداز‌های اقتصادی در جهان سنگینی میکند‪.‬‬ ‫با توجه به شکاف‌های بسیار چشمگیر میان مواضع نامزد‌های دو حزب جمهوریخواه و‬ ‫دمکرات آمریکا‪ ،‬نتایج این انتخابات هم برای سیاست و هم برای اقتصاد جهانی پیآمد هایی‬ ‫تعیین کننده خواهد داشت‪.‬‬ ‫وزنه آمریکا در روابط بازرگانی و پولی و مالی دنیا و نقش این کشور در سازمان‌های بین‬ ‫المللی‪ ،‬انتخابات ماه نوامبر اینده را به رویدادی سرنوشت ساز برای اینده نظام اقتصادی‬ ‫در جهان بدل کرده است‪.‬‬ ‫بعد از انتخابات آمریکا‪ ،‬دو قدرت اصلی اتحادیه اروپا‪ ،‬آلمان و فرانسه هم در سال ‪۲۰۱۷‬‬ ‫با چالش‌های سخت انتخاباتی روبرو هستند‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬

‫تدريس پيانو‪ ،‬کی بورد‪، Synthesizer،‬‬

‫تئوری موسيقی برای کودکان‪ ،‬نوجوانان و بزرگساالن‬

‫)اميد( ‪Tel: 778.227.4719‬‬ ‫)اميد يزدان(‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 9‬‬

‫گزارشگران بدون مرز تاييد محکوميت حبس نرگس محمدی را‬ ‫محکوم کرد‬

‫فرانسوا اوالند رییس جمهوری فرانسه به احتمال فراوان کرسی ریاست جمهوری را از‬ ‫دست خواهد داد و آنگال مرکل‪ ،‬صدر اعظم آلمان نیز‪ ،‬موقعیتی شکننده دارد‪ .‬دگرگونی‌های‬ ‫مهم احتمالی در صحنه سیاسی این دو قدرت هم برای اینده اتحادیه اروپا و هم برای جهان‬ ‫اهمیت دارد‪ .‬همه این رویداد ها‪ ،‬همراه با تنش‌های ناشی از تروریسم و جا به جایی‬ ‫مهاجران‪ ،‬فضای بی‌ثباتی را به وجود آورده که نمی تواند بر سرمایه گذاری و مصرف و‬ ‫تصمیم گیری‌های بزرگ در پیشرفته‌ترین بخش اقتصاد جهانی تاثیر نگذارد‪.‬‬ ‫نکته بسیار مهم این که هم در آمریکا و هم در اتحادیه اروپا‪ ،‬امواج بسیار مهمی علیه تجارت‬ ‫ازاد و جهانی شدن به پا خاسته اند‪ .‬در امریکا‪ ،‬دونالد ترامپ نامزد حزب جمهوریخواه‬ ‫تمامی جهتگیری‌های اقتصادی کشورش را در راستای گسترش مبادالت اقتصادی در‬ ‫مقیاس‌های منطقه‌ای و جهان زیر پرسش برده است‪ .‬انتقاد‌های شدید او علیه «نفتا» (قرار‬ ‫داد مبادله ازاد میان آمریکا‪ ،‬کانادا و مکزیک)‪ ،‬سازمان جهانی تجارت و نیز چشم انداز‌های‬ ‫ازاد سازی داد و ستد در منطقه اقیانوس ارام و یا اقیانوس اطلس (میان امریکا و اتحادیه‬ ‫اروپا)‪ ،‬خطر بازگشت به سیاست‌های انزوا گرایانه را در مهم‌ترین قدرت اقتصادی جهان‬ ‫پیش آورده است‪ .‬هیالری کلینتون‪ ،‬نامزد حزب دموکرات آمریکا طبعا در زمینه اینده‬ ‫بازرگانی بین المللی مواضعی متفاوت دارد‪ ،‬ولی او نیز به دالیل انتخاباتی مجبور شده است‬ ‫به مخالفان «جهانی شدن» اقتصاد امتیاز بدهد‪.‬‬ ‫در اتحادیه اروپا نیز موج مخالفت با آزاد سازی بازرگانی بین المللی و «جهانی شدن»‬ ‫بسیار نیرومند است‪ ،‬به ویژه زیر نفوذ احزاب و گرایش‌های راست افراطی که خواستار‬ ‫بازگشت به «ملت گرایی» و سیاست‌های درون گرایانه هستند‪ .‬چپ افراطی در اروپا نیز‪،‬‬ ‫البته با گفتمانی متفاوت‪ ،‬از سیاست هایی مشابه هواداری میکند‪.‬‬ ‫می بینیم که فعال فضای عمومی سیاسی چه در اروپا و چه در آمریکا عمال زمینه مساعدی‬ ‫را برای پویایی اقتصادی فراهم نمی آورد‪ .‬می توان گفت که تا کنار رفتن ابر‌های تردید‬ ‫و ابهام‪ ،‬رشد اقتصادی در این مناطق از محرک‌های سیاسی موثر محروم خواهد بود‪ .‬در‬ ‫این شرایط‪ ،‬و تا روشن شدن اوضاع‪ ،‬این قدرت‌های نوظهور و به ویژه چین و هند (با دو‬ ‫میلیارد و ششصد میلیون نفر جمعیت) هستند که نقش لکوموتیو اقتصاد جهانی را بر عهده‬ ‫خواهند داشت‪( .‬رادیو فردا)‬

‫خبرگزاری هرانا ـ گزارش‌گران بدون مرز طی بیانیه‌ای تایید محکومیت نرگس محمدی‬ ‫روزنامه‌نگار و کنشگر حقوق بشر را به ‪ ۱۶‬سال زندان محکوم کرد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از گزارش گران بدون مرز‪ ۷ ،‬مهرماه ‪ ۱۳۹۵‬در حالی‬ ‫که آن هایدلگو شهردار پاریس‪ ،‬شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل و کریستف دولوار‬ ‫دبیر اول گزارش‌گران بدون مرز را به حضور پذیرفته بود‪ ،‬تا در باره وضعیت حقوق بشر‬ ‫در ایران و به ویژه نرگس محمدی گفت و گو کنند‪ ،‬وکالی نرگس محمدی از تأیید محکومیت‬ ‫وی به ‪ ۱۶‬سال زندان مطلع شدند‪ .‬تقی رحمانی همسر نرگس محمدی به گزارش‌گران بدون‬ ‫مرز گفت شعبه ‪ ۳۶‬دادگاه تجدید نظر تهران با رد تجدید نظرخواهی حکم صادره از سوی‬ ‫شعبه ‪ ۱۵‬دادگاه انقالب را تأیید کرده است‪ .‬جلسه محاکمه نرگس محمدی در تاریخ اول‬ ‫اردیبهشت ‪ ۱۳۹۵‬دراین شعبه برگزار شده بود‪ ،‬این محاکمه متاثر از اقدام‌های غیر قانونی‬ ‫وزارت اطالعات و سپاه پاسداران انقالب اسالمی بود‪.‬‬ ‫نرگس محمدی‪ ،‬نایب رییس کانون مدافعان حقوق بشر ایران‪ ،‬برای سه اتهام به ‪ ۱۶‬سال‬ ‫زندان محکوم شده است‪ .‬پنج سال برای ” اجتماع و تبانی علیه نظام” یک سال برای “برای‬ ‫تبلیغ علیه نظام” و ده سال برای تاسیس و همکاری با انجمن لگام‪ ،‬انجمنی برای لغو‬ ‫مجازات اعدام‪ ،‬مطالبه‌ای که از سوی حکومت در ایران تحمل نمی‌شود‪ .‬بنا بر ماده ‪۱۳۴‬‬ ‫قانون مجازات اسالمی و با درنظر داشت «مجازات اشد»‪ ،‬نرگس محمدی باید ‪ ١٠‬سال‬ ‫زندان را تحمل کند‪.‬‬ ‫شیرین عبادی رئیس کانون مدافعان حقوق بشر در باره تأیید محکومیت نرگس محمدی‬ ‫اعالم کرد « تنها جرم نرگس دفاع از حقوق بشر در کشوری است که این حقوق را پایمال‬ ‫می‌کند‪ .‬این حکم ناعادالنه دستگاه قضایی را محکوم می‌کنم»‬ ‫کریستف دولوار دبیر اول گزارش‌گران بدون مرز نیز یادآور شد « ما به ویژه به نرگس‬ ‫محمدی فکر می‌کنیم‪ .‬حکم زندان برای زن شجاع ایرانی ظالمانه است‪ .‬ما خواهان آزادی‬ ‫فوری او هستیم‪» .‬‬ ‫آن هایدلگو شهردار پاریس نسبت به وضعیت این روزنامه‌نگار و کنشگر خستگی ناپذیر‬ ‫حقوق زنان توجه درخور داشت‪ .‬نرگس محمدی یکی از چهار « قهرمانان آزادی اطالع‬ ‫رسانی» بود که به مناسبت سوم ماه می روز جهانی آزادی مطبوعات‪ ،‬شهرداری پاریس‬ ‫به آنها مدال‌ اهدا کرده بود‪.‬‬ ‫جمهوری اسالمی ایران در رده‌بندی جهانی آزادی مطبوعات گزارش‌گران بدون مرز از‬ ‫میان ‪ ١٨٠‬کشور جهان در رده ‪ ١۶٩‬قرار دارد‪.‬‬


Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 10


Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 11


‫ورزش‬ ‫تيم ملی فوتبال ايران به چهارمين پيروزی پياپی‬ ‫مقابل کره جنوبی دست يافت‬

‫تیم ملی فوتبال ایران با برتری ‪ ۰-۱‬مقابل کره جنوبی‪ ،‬صدرنشینی‌اش را در گروه ‪ A‬از‬ ‫مسابقات مقدماتی جام جهانی ‪ ۲۰۱۸‬در قاره آسیا تداوم بخشید‪.‬‬ ‫این بازی در ورزشگاه مملو از تماشاگر آزادی تهران با قضاوت ریوجی ساتو از ژاپن‬ ‫برگزار شد‪ .‬ایران در چهار بازی اخیر خود گلی دریافت نکرده است‪.‬‬ ‫کره جنوبی که در تاریخ دیدارهای دو کشور موفق به کسب پیروزی در ایران نشده است‪،‬‬ ‫با وجود تاکید سرمربی این تیم بر تاریخ‌سازی‪ ،‬بار دیگر در این مهم ناکام ماند‪.‬‬ ‫پیش از شروع مسابقه‪ ،‬آیین سوگواری و مداحی در ورزشگاه برگزار شد‪ .‬گزارشگر‬ ‫بازی گفت ناظر سریالنکایی دستور جمع آوری یکی از پرچم‌ها را داد که در ورزشگاه‬ ‫به نمایش درآمده بود‪.‬‬ ‫به بازوی خبرنگاران کره‌ای حاضر در ورزشگاه‪ ،‬بازوبند مشکی بسته شد که طبق‬ ‫گزارش سایت ورزش سه‪ ،‬با رضایت خودشان بوده است‪.‬‬ ‫در هفتمین دقیقه‪ ،‬داور به نشانه آفساید سردار آزمون در سوت خود دمید تا گلی که‬ ‫پورعلی گنجی به ثمر رساند‪ ،‬مردود اعالم شود‪.‬‬ ‫چهار دقیقه بعد‪ ،‬شوت سنگین جهانبخش در موقعیتی خطرناک‪ ،‬با برخورد به مدافع کره‬ ‫روانه کرنر شد‪.‬‬ ‫حمالت دامنه‌دار ایران‪ ،‬سرانجام در دقیقه ‪ ۲۴‬به نتیجه رسید‪ .‬جهانبخش به سرعت‬ ‫رضاییان را راه انداخت و مدافع راست ایران نیز پاس هوشمندانه‌ای به آزمون داد تا او‬ ‫با هدف‌گیری دقیق‪ ،‬ایران را پیش بیاندازد‪.‬‬ ‫در نیمه دوم نیز ایران بار‌ها روی دروازه حریف خطرساز شد‪ .‬جدی‌ترین موقعیت با‬ ‫فرار آزمون به دست آمد که او در لحظه آخر‪ ،‬رضاییان را برای گشودن دروازه کره‪،‬‬ ‫صاحب توپ نکرد‪ .‬بازی سرانجام با همین نتیجه به پایان رسید‪.‬‬ ‫در ترکیب اولیه ایران علیرضا بیرانوند‪ ،‬مرتضی پورعلی گنجی‪ ،‬سیدجالل حسینی‪،‬‬ ‫رامین رضاییان‪ ،‬میالد محمدی‪ ،‬سعید عزت‌اللهی‪ ،‬احسان حاجی‌صفی‪ ،‬اشکان دژاگه‪،‬‬ ‫وحید امیری‪ ،‬علیرضا جهانبخش و سردار آزمون به میدان رفتند‪.‬‬ ‫مهدی طارمی به جای علیرضا جهانبخش و آندرانیک تیموریان به جای سردار آزمون‪،‬‬ ‫بازیکنان جایگزین ایران در جریان مسابقه بودند‪.‬‬ ‫برای کره جنوبی کیم سونگ‌جیو‪ ،‬کیم کی‌هی‪ ،‬لی چونگ یونگ‪ ،‬جانگ هیون‌سو‪ ،‬اوه‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P.12‬‬ ‫جائه سوک‪ ،‬واک تائه هی‪ ،‬هان کوک‌یونگ‪ ،‬کی سونگ‌یونگ‪ ،‬سون هئونگ‌مین‪ ،‬کیم بو‬ ‫کیونگ و جی دونگ‌وون آغازگر بازی بودند‪.‬‬ ‫چول هونگ از ابتدای نیمه دوم به زمین رفت‪ .‬کو جا چول و کیم شین ووک هم سایر‬ ‫بازیکنان تعویضی کره جنوبی بودند‪.‬‬ ‫پیش از آغاز بازی در تهران‪ ،‬ازبکستان در استادیوم بنیادکار تاشکند با دو گل مقابل چین‬ ‫به برتری رسید تا ‪ ۹‬امتیازی شود و قبل از برگزاری بازی ایران‪ ،‬موقتاً به صدر جدول‬ ‫صعود کند‪.‬‬ ‫استرالیا در خانه مقابل ژاپن به تساوی ‪ ۱-۱‬رسید‪ .‬هاراگوچی روی پاس هوندا موفق شد‬ ‫دروازه استرالیا را باز کند‪ .‬در نیمه دوم‪ ،‬حمالت پر دامنه استرالیا توسط میله یدیناک‬ ‫منجر به ثبت گل میزبان و تقسیم امتیازات شد‪.‬‬ ‫عراق به دلیل محرومیت از میزبانی‪ ،‬در ورزشگاه دستگردی تهران میزبان تایلند بود‪.‬‬ ‫این بازی با حضور زنان هوادار هر دو کشور برگزار شد‪ .‬فدراسیون فوتبال عراق‬ ‫تصمیم گرفت برای این مسابقه‪ ،‬بلیت فروشی نکند‪.‬‬ ‫عراق با درخشش عبدالرحیم موفق شدند چهار بر صفر حریف خود را شکست دهد و‬ ‫اولین پیروزی‌اش را رقم بزند‪ .‬این بازیکن جوان هر چهار گل تیمش را به ثمر رساند‪.‬‬ ‫مهند عبدالرحیم در لیگ عراق و برای باشگاه الزورا توپ می‌زند‪.‬‬ ‫در این مسابقه نامیست بازیکن تایلند از بازی اخراج شد‪ .‬تایلند با چهار بازی و چهار‬ ‫شکست قعرنشین باقی ماند‪.‬‬ ‫با این نتایج‪ ،‬در گروه دوم استرالیا با یک بازی بیشتر و با ‪ ۸‬امتیاز‪ ،‬تا قبل از دیدار‬ ‫امارات و عربستان صدرنشین است‪ ( .‬رادیو فردا)‬

‫فوتبال ايران و کره جنوبی؛ اشتيليکه اسير تاکتيک کی‌روش‬ ‫محمد تقوی بازیکن سابق تیم ملی ایران و باشگاه استقالل‬ ‫ملی فوتبال ایران با کارلوس کی‌روش به تیمی تبدیل شده که حتی نمی‌توان به دروازه آن‬ ‫نزدیک شد‪ .‬ایران در چهاربازی گذشته توانسته دروازه‌اش را بسته نگه دارد که همین‬ ‫موضوع نشان از کار بزرگ بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران است‪.‬‬ ‫اولی اشتیلیکه سرمربی آلمانی کره جنوبی که پیش از بازی کامال تحت فشار مطبوعات‬ ‫کره جنوبی قرار داشت حریف کی‌روش نشد و کره تا پایان بازی اسیر تاکتیک منظم‬ ‫ایران بود‪.‬‬ ‫برای بازکردن سیستم دفاعی و بسته هرتیمی که مانند ایران بازی می‌کند کارهای ترکیبی‬ ‫و عرض دادن به بازی‪ ،‬تعویض جریان بازی و استفاده از نقاط کور پشت مدافعین کناری‬ ‫حریف که با حضور مدافعین کناری تیم خودی همراه است‪ ،‬از مهمترین راهکارهای‬ ‫رسیدن به گل است اما کره جنوبی تیمی بی‌برنامه و کند بود که به هیچ عنوان توان‬ ‫بازکردن چنین سیستمی را نداشت‪.‬‬ ‫بازی درگیرانه و پرسینگ سنگین بازیکنان ایرانی به بازیکنان صاحب توپ کره موجب‬ ‫شد تا جریان بازی کامال به نفع ایران باشد‪ .‬در تمامی دقایق بازی هافبک‌های ایران‬ ‫صاحب توپ‌های سرگردان میانه میدان می‌شدند که نشان از نظم و انضباط مناسب ایران‬ ‫در این بازی حساس بود‪.‬‬ ‫همکاری خوب وحیدامیری و میالد محمدی درچپ به همراه بازی خوب علیرضا‬ ‫جهانبخش و رامین رضاییان در راست از عوامل اصلی موفقیت ایران بود‪ .‬پوشش خوب‬ ‫این بازیکنان در زمان‌هایی که توپ در سمت مقابل قرار داشت به همراه دیسیپلین عالی‬ ‫آنان در ایجاد دو خط دفاعی از عوامل اصلی موفقیت ایران بود‪.‬‬ ‫ایران بیش از نیمی از راه رسیدن به جام جهانی روسیه را طی کرده است و با گرفتن هفت‬ ‫امتیاز از شش بازی باقیمانده صعود خود را تقریبا قطعی می‌کند‪bbc .‬‬


Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P.

13


Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 14


‫افغانستان و آسيای ميانه‬ ‫نگاهی به زندگی کارگران روزمزد زن‬ ‫در شهر مزار در شمال افغانستان‬ ‫عنایت شهیر‬

‫کارگر روزمزد بودن‪ ،‬کاری‌است که مردان در افغانستان انجام می‌دهند‪ ،‬اما به تازگی‬ ‫گروهی از زنان در شهر مزار نیز برای روزمزدکاری به جاده می‌برآیند‪.‬‬ ‫این زنان در برابر مزد اندک حدود ‪ ۱۰۰‬الی ‪ ۱۲۰‬افغانی (کمتر از دو دالر) برای یک‬ ‫روز کار می‌کنند‪.‬‬ ‫این زنان صبح زود در سه راه "یولمرب" در جنوب غرب مزارشریف جمع شده و به امید‬ ‫رسیدن کارفرمایان چشم انتظار می‌نشینند‪.‬‬ ‫زنان کارگر از راه‌های دور و نزدیک خود را به این جا می‌رسانند و طبق معمول یک روز‬ ‫دیگر کاری پر مشقت را آغاز می‌کنند‪.‬‬ ‫روش به کارگیری این زنان همانند مردان که کارگر روزمزد هستند درکنار جاده با یک‬ ‫صحبت کوتاه میان آنان و کارفرمایان صورت می‌گیرد‪ .‬این زنان بیل و کلنگ نمی‌زنند بلکه‬ ‫سر و کارشان با باغ و مزرعه است‪.‬‬ ‫حمیده‪ ،‬زن چهل ساله‌ای که در یکی از مزارع نزدیک به شهراستخدام شده و پسر نوجوانش‬ ‫با یک زن دیگر او را همراهی می‌کنند‪ ،‬تمام روز را نعنا درو می‌کنند‪.‬‬ ‫حمیده مخارج ‪ ۵‬عضو دیگر خانواده را از همین راه تأمین می‌کند‪ .‬او می‌گوید که پسر‬ ‫بزرگ‌ترش در یک کارخانه قنادی کار می‌کند که ماهیانه سه هزار افغانی (کمتر از ‪۵۰‬‬ ‫دالر) مزد می‌گیرد‪.‬‬ ‫خانم حمیده می‌گوید‪" :‬چه کار کنم؟ مجبورم که با مزد اندک کار کنم؛ نمی‌دانم با این پول‪،‬‬ ‫نان بگیرم و یا مصارف آب و برق و کرایه خانه را بپردازم؟"‬ ‫حمیده با ‪ ۵‬عضو دیگر خانواده‌اش در "فقیرآباد" ‪ -‬محله‌ای فقیر نشین شهر در جنوب مزار‪-‬‬ ‫در یک خانه کرایی زندگی می‌کند‪.‬‬ ‫به نظر می‌رسد که هر کدام این زن‌ها مخارج پنج الی ده عضو دیگر خانواده را تأمین‬ ‫می‌کنند‪ .‬کاری که در شرایط فعلی برای مردها هم دشواراست‪.‬‬ ‫در این میان زنان جوان‌تری هم هستند‪ .‬نجیبه (اسم مستعار)‪ ،‬زن ‪ ۳۵‬ساله‌ای است که‬ ‫صبح‌ها ساعت ‪ ۵‬در جاده یولمرب شهر مزار می‌آید تا برای شوهر معیوب و کودکانش نان‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 15‬‬ ‫ببرد‪ .‬او به عالوه بر رنج کار در بیرون‪ ،‬از مشکالتی که اجتماع برایش ایجاد می‌کند‪ ،‬هم‬ ‫رنج می‌برد‪.‬‬ ‫نجیبه می‌گوید‪ ":‬گفتن‌اش خوب نیست‪ .‬خود من ‪ ۳۵‬سال دارم‪ .‬جوان هستم‪ .‬مردم بد و بیراه‬ ‫می‌گویند‪ .‬به خود می‌گویم که خیره که هر چه می‌گویند‪ .‬به خدای خود گفتم که به من یا‬ ‫روزی بده و یا مرگ؛ حاال این‌جا آمده‌ام که به قدر توان خود و به زور بازوی خود کارکنم‬ ‫و به اُشتک (کودک) های خود نان بدهم‪".‬‬ ‫برای این که حاصل زحمت حمیده‪ ،‬پسرش و نجیبه را در آخر روز ببینم‪ ،‬دوباره به این باغ‬ ‫آمدم‪ .‬ساعت ‪ ۵‬عصر را نشان می‌دهد و هوا هنوزگرم است‪.‬‬ ‫سبزی نعنا آمیخته با ِگل و خاک‪ ،‬دست هایشان را پوشانده‌است و خستگی ازعرق جبین‬ ‫شان معلوم است‪ .‬اما از آنچه که به عنوان مزد به دست می‌آرند راضی به نظر نمی‌رسند‪.‬‬ ‫نجیبه می‌گوید پولی که به دست می‌آورد خیلی کم است‪ .‬به گفته‌ای او از صبح تا شام‬ ‫کارمی‌کند و چنان خسته می‌شود که گویا شیرمادر از دماغش بیرون شود‪.‬‬ ‫عبدالقدیر‪ ،‬مالک این مزرعه می‌گوید زنان قادر به انجام کارهای سنگین نیستند؛ از همین‬ ‫رو مزد کمتری نسبت به مردان می‌گیرند‪.‬‬ ‫او افزود‪" :‬روزانه ‪ ۳‬الی ‪ ۴‬خانم را استخدام می‌کند؛ این زنان برای چیدن بامیه‪،‬‬ ‫رومی(گورجه فرنگی) و درو کردن ترکاری(سبزی) مناسب هستند‪".‬‬ ‫به گفته‌ای او یک مرد کارگر روزانه ‪ ۳۵۰‬افغانی مزد می‌گیرد و این مقرون به صرفه‬ ‫نیست اما زنان به مزد کمتری قناعت می‌کنند‪.‬‬ ‫مطیع‌اهلل مطیع‪ ،‬رئیس کار و امور اجماعی والیت بلخ می‌گوید که زنان کارگر‪ ،‬قبال در‬ ‫کارخانه‌های کشمش پاکی کار می‌کردند‪ .‬با رکود این کارخانه‌ها‪ ،‬زنان بی‌کار شده‌اند‪.‬‬ ‫او می‌گوید‪" :‬این زنان در محل کارشان محفوظ‌ اند و تا هنوز هیچ واقعه‌ای پیش نیامده‌است؛‬ ‫در صورت شکایت و یا ادعا؛ پلیس و حکومت محلی به دادشان خواهند رسید‪ ".‬امروز‬ ‫به پایان رسید‪ ،‬اما "حمیده و نجیبه" در انتظار فردای دیگری هستند‪ ،‬به امید اینکه صاحب‬ ‫کاری شوند‪ ،‬کاری که برایشان شاقه‌است و روی شانه‌های شان سنگینی می‌کند‪bbc .‬‬

‫کوچه ی عشق‬ ‫شعری از م – اسحاق "ثنا"‬ ‫شاعر افغانستانی مقیم ونکوور – کانادا‬ ‫در عشق شدم رسوا‪ ،‬افسانه چنین باید‬ ‫آتش او سوزم‪ ،‬پروانه چنین باید‬ ‫در ِ‬ ‫می نابم ده‪ ،‬خواهم که شوم سرمست‬ ‫ساقی ِ‬ ‫من تشنه ی بی باکم‪ ،‬پیمانه چنین باید‬ ‫در کوچه ی او آیم‪ ،‬طفالن بزنندم سنگ‬ ‫در راه وفاداری‪ ،‬دیوانه چنین باید‬ ‫نی روز مرا آرام‪ ،‬نی شب ببرد خوابم‬ ‫از خواب و خوراک عاشق‪ ،‬بیگانه چنین باید‬ ‫هستی و خرد در عشق بر باد رود هر دم‬ ‫بیباک چنین باید‪ ،‬مردانه چنین باید‬ ‫مخمورم و مست اینک از نشئه ی چشم او‬ ‫از دی ِد "ثنا" یاران‪ ،‬میخانه چنین باید‬


Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 16


‫جشن ها و آيين های ايرانی‬ ‫جشن مهرگان‪ :‬روز پيروزى كاوه بر ضحاك‬ ‫توران شهريارى‬

‫ماه مهر و روز مهر و جشن فرخ مهرگان\جهان است‪ .‬اين جشن كه مردم آن را جشن‬ ‫پيروزى كاوه آهنگر بر ضحاك بيدادگر مى دانند ريشه در دوران اساطيرى و حماسى ايران‬ ‫دارد‪ .‬دوران اساطيرى از زمان كيومرث و دوران حماسى از روزگار فريدون آغاز مى‬ ‫شود‪ .‬به هرحال بنا به روايت شاهنامه و بنا به باور ايرانيان در چنين روزى كاوه ستمديده‬ ‫بر ضحاك ستمگر چيره مى گردد‪ .‬او كه صاحب فرزندان زيادى بوده همه پسرانش را‬ ‫در راه خودكامى و مردم ستيزى ضحاك از دست داده و در حالى كه آخرين و كوچكترين‬ ‫پسرش را ماموران ضحاكى مى خواهند به كشتارگاه ببرند صبر و طاقت او به پايان مى‬ ‫رسد و دادخواهان در حالى كه چرمه آهنگرى خود را بر سر چوبى نصب كرده به سوى‬ ‫كاخ ضحاك روان مى شود‪ .‬مردم ستمديده نيز در راه به او مى پيوندند و همه دادخواهان‬ ‫و فريادزنان به كاخ ضحاك حمله ور گرديده و او را دستگير مى نمايند و در كوه البرز به‬ ‫بند مى كشند‪.‬‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 17‬‬ ‫براى همين است كه كوه البرز و به ويژه دماوند در نزد ايرانيان حالت تقدس دارد و گرامى‬ ‫شمرده مى شود البته به جز اين چون اولين اشعه خورشيد بامدادان در ايران زمين به دماوند‬ ‫و البرز مى تابد و برخورد مى كند و بر جبين قله البرز نخستين بوسه صبحگاهى خود را‬ ‫نثار مى نمايد بر اعزاز و تقدس آن افزوده است‪.‬‬ ‫ابوريحان بيرونى در كتاب التفهيم مى نويسد كه او در سال دو بار در جشن هاى نوروز و‬ ‫مهرگان دست از كار مى كشد و به ديدار بزرگان و پيران قوم و دوستان و ياران خود مى‬ ‫رود و يا آنان را به حضور مى پذيرد و به شادى و طرب مى پردازد‪ .‬اين گفته ابوريحان‬ ‫نشانگر اهميت جشن مهرگان است‪ .‬در ايران باستان كه هر سال به دوازده ماه سى روزه‬ ‫تقسيم مى شده پنج روز به نام پنجه به پايان ماه اسفند اضافه مى گرديد و هر چهار سال يكبار‬ ‫شش روز اضافه مى شد كه آن سال به نام سال كبيسه معروف بود‪ .‬در ضمن ماه هاى سى‬ ‫روزه هر روز نام خاصى داشت كه دوازده نام از آن را امروزه ما به نام ماه هاى ايرانى‬ ‫يعنى فروردين و ارديبهشت و خرداد و‪ ...‬مى شناسيم و مى ناميم و به كار مى بريم‪.‬‬ ‫تقارن روز و ماه را ايرانيان از گذشته هاى دور جشن مى گرفتند مانند ‪ ۱۹‬فروردين كه روز‬ ‫فروردين از ماه فروردين بود به نام فروردينگان و دوم ارديبهشت را كه روز ارديبهشت بود‬ ‫به علت تقارن با ماه ارديبهشت به نام ارديبهشتگان و چهارم خرداد را كه روز خرداد از ماه‬ ‫خرداد بود به نام خردادگان مى ناميدند و در اين روزها به سرور و شادمانى مى پرداختند‪.‬‬ ‫در بين جشن هاى دوازده گانه ايرانى مهرگان از همه مهمتر بود زيرا جشن پايان برداشت‬ ‫و محصول و آغاز برابرى روز و شب و اعتدال هوا نيز بود‪ .‬گذشته از اين همان طور كه‬ ‫ً‬ ‫قبال گفته شد بنا به روايت شاهنامه روز پيروزى كاوه بر ضخاك نيز بوده است‪ .‬چنانچه مى‬ ‫دانيم در ايران باستان هر ماه سى روز بود در حالى كه در تقويم و گاهنامه كنونى ايران‬ ‫شش ماه اول سال سى و يك روز است بنابراين روز مهر كه در ماه فروردين برابر شانزدهم‬ ‫فروردين است‪ ،‬در ماه مهر با توجه به آنچه گفته شد شش روز به جلو مى آيد و روز مهر‬ ‫در ماه مهر برابر دهم مهرماه است‪ .‬اين جشن مانند جشن نوروز شش روز بود و به مهرگان‬ ‫خاصه و عامه تعبير مى شد‪ .‬بنا به گاهنامه كنونى جشن مهرگان از آغاز روز دهم ماه مهر‬ ‫شروع مى شود و به روز رام از ماه مهر كه شانزدهم مهرماه است پايان مى پذيرد‪ .‬همان‬ ‫طور كه گفته شد چون اين جشن ريشه در دوران اساطيرى و حماسى ايران دارد تاريخ دقيق‬ ‫آن را نمى توان تبيين نمود ولى مسلماً مانند نوروز چندين هزاره را پشت سر نهاده است‪.‬‬ ‫جشن مهرگان براى همه مردم به ويژه كشاورزان اهميت خاصى داشت‪ .‬چون در آغاز پاييز‬ ‫آنان غالت و حبوبات و ميوه هاى خود را برداشته و دوران استراحت و آرامش را در پيش‬ ‫داشتند‪ ،‬لذا در اين روز به شكرگزارى پروردگار جهان مى پرداختند‪.‬‬ ‫از طرفى بنا به اعتقاد ايرانيان باستان نخستين زن و مرد آريايى به نام «مشيه و مشيانه»‬ ‫در چنين روزى به خواست پروردگار از صورت گياهى به صورت آدمى درآمدند‪ .‬مشيه و‬ ‫مشيانه بنا به روايت «بُندَمش» به صورت دو ساقه ريواس همسان و همتا و هم باال از زمين‬ ‫روئيده بودند‪ .‬در چنين روزى آن دو ساقه ريواس به خواست و اراده خداوند از حالت گياهى‬ ‫درآمده و شكل انسانى به خود گرفتند‪.‬‬ ‫ايزد مهر در ايران باستان و آئين زرتشت نگاهدار و نگاهبان عهد و پيمان بود‪ .‬هر كس‬ ‫نقض پيمان مى كرد و قول و عهد خود را مى شكست و گرامى نمى داشت مورد خشم و‬ ‫بى مهرى ايزد مهر قرار مى گرفت‪ .‬نمودار اين ويژگى ايزد مهر حلقه گرديست كه قرص‬ ‫خورشيد مدور را به ياد مى آورد‪.‬اين حلقه مهر و پيمان كه يك باور اخالقى ايران كهن‬ ‫است امروز مورد پذيرش جهان متمدن قرار گرفته و بر انگشت همه همسران در بيشتر‬ ‫كشورهاى متمدن جلوه گرى مى كند و به هر همسرى با زبان دل مى گويد كه با يكديگر‬ ‫مهر بورزيد و با هم مهربان باشيد و پيمان زناشويى خود را نگسليد و فرزندانتان را در‬ ‫آغوش مهر و محبت خانواده پرورش دهيد‪ .‬در بعضى از كتيبه ها و سنگ نوشته هايى كه‬ ‫باقى مانده از جمله در طاق بستان كرمانشاه موبد موبدان در حالى كه ايزد مهر پشت سر او‬ ‫ايستاده و پشتيبان اوست‪ ،‬حلقه مهر را به پادشاه دوران مى دهد تا با ملت خود كه به منزله‬ ‫فرزندان او هستند مهربان باشد و مهرورزى كند و اين خواست اهورامزداست و در غير‬ ‫اين صورت فره ايزدى و ياورى اهورايى از او سلب خواهد شد‪.‬‬ ‫گذشته از همه اينها آئين مهر در عرفان ايران و آئين زرتشت و مسيحيت تاثير انكارناپذيرى‬ ‫بر جاى نهاده است ً‬ ‫مثال روز عزيز جهان مسيحيت هم اكنون به نام »‪ «Sunday‬يكشنبه‬ ‫خوانده مى شود كه منسوب به مهر و خورشيد و روز تعطيل و استراحت و عبادت مسيحيان‬ ‫است‪ .‬گذشته از اين تولد مهر ايرانى كه در شب يلدا و آخرين شب پائيز است با تولد حضرت‬ ‫عيسى كه سه روز پس از آغاز زمستان است مقارن و نزديك است‪ .‬آئين مهر بى گفت وگو‬ ‫تاثيرات ژرف و عميق خود را در اين دو آئين بر جاى نهاده كه ً‬ ‫فعال از حوصله اين نوشتار‬ ‫بيرون است و اميدوارم در مقاله جداگانه اى به درج و شرح آن مبادرت ورزم‪.‬‬ ‫به هر حال جشن مهرگان كه روز دهم مهر با توجه به گاهنامه كنونى ايران است جشن‬ ‫پيروزى داد‪ ،‬پيروزى كاوه بر ضحاك و داريوش بر گئوماتا بر بيداد و زايش نخستين زن و‬ ‫مرد آريايى (مشيه و مشيانه) و جشن برداشت محصول كشاورزى و ميوه ها و جشن اعتدال‬ ‫هوا و برابرى روز و شب و استراحت كشاورزان است چون همان طور كه گفته شد تقريباً‬ ‫در اين فصل سال ميوه جات درختى و زمينى و غالت و حبوبات و غيره برداشت شده و‬ ‫نصيب صاحبش گشته است‪ .‬در سفره مخصوص مهرگان كه در ايران باستان مرسوم بوده‬ ‫و هنوز هم زرتشتيان سينى ميوه ويژه خود را بر آن مى نهند هفت جور ميوه ديده مى شود‪.‬‬ ‫در ايران باستان آن هفت ميوه عبارت از انگور و انار و به و گالبى و ترنج(مركبات) و‬ ‫سيب و عناب (سنجد) بوده است‪.‬‬ ‫در اين روز مردم به ديدن هم مى رفتند و با آينه و گالب و ميوه و شيرينى پذيرايى مى شدند‬ ‫و آن روز را به شادى مى گذراندند و به ستايش و شكرگزارى اهورامزدا مى پرداختند و‬ ‫هنوز هم چنين است‪( .‬شرق)‬


‫ارز و سرمايه‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 18‬‬

‫در باره ی ما‪:‬‬ ‫موسسه ی مالی و ارزی عطار در سال ‪ 2002‬تاسیس شده و از سال ‪ 2005‬فعالیت های خود را آغاز منود‪.‬‬ ‫کمی ارائه ی خدمات همواره در سرلوحه ی ما قرار داشته و خواهد داشت‪.‬‬ ‫تالش برای ارتقاء سطح کیفی و ّ‬ ‫در سایه ی همین تالش مداوم و حمایت و پشتیبانی مستمر مشتریان عزیز‪ ،‬فعالیت ما بدون هرگونه‬ ‫تبلیغات جنجالی و کاذب به طبیعی ترین شکل ممکن گسترش یافته است‪.‬‬ ‫مشتریان فهیم و متعهد ما را یافته و می یابند و سبب آشنایی ما با همگنان خود در سرتاسر جهان شده‬ ‫اند و این روند زجنیروار ادامه دارد‪.‬‬ ‫به این ترتیب‪ ،‬مسئولیت شناسی و درستکاری ما باعث افتخار و آشنایی ما با گروه بزرگی از هم میهنان‬ ‫شریفی شده است که از همکاری سالم و شرافتمندانه لذت می برند‪.‬‬

‫ ‬

‫موسسه مالی و ارزی عطار‬

‫گزينش مطالب این بخش از‪ :‬مهندس حسین عطار‬

‫وسوسه ملکی در ‪ 13‬شهر جهان‬ ‫دنیای اقتصاد‪ :‬بازار مسکن ‪ 13‬شهر جهان تحت‌تاثیر جهش قیمت‪ ،‬به مقصد اول‬ ‫سرمایه‌گذاران ملکی تبدیل شد‪ .‬تحقیقات بانک «یو بی اس» سوئیس درباره اوضاع قیمت‬ ‫مسکن در مراکز مالی دنیا نشان می‌دهد در عمده این شهرها‪ ،‬روند فزاینده حجم خریدهای‬ ‫سرمایه‌ای ملک‪ ‌،‬خطر بروز حباب قیمت مسکن را افزایش داده است‪ .‬آنچه باعث هجوم‬ ‫تقاضای سرمایه‌ای به بازار مسکن این شهرها و در نتیجه‪ ،‬تحمیل فشار هزینه‌ای به تقاضای‬ ‫مصرفی شده است از سه عامل شامل «سطح پایین نرخ سود بانکی و در نتیجه‪ ،‬دافعه‬ ‫سرمایه‌گذاری در بازار پول»‪« ،‬رشد جهانی سرمایه‌های نیازمند بازار پربازده» و همچنین‬ ‫«خوش‌بینی به آینده عایدی بازار ملک» نشات می‌گیرد‪ .‬در پنج شهر ونکوور‪ ،‬لندن‪،‬‬ ‫استکهلم‪ ‌،‬سیدنی و مونیخ‪ ‌،‬متوسط قیمت مسکن در فاصله ‪ 2011‬تا کنون‪ ،‬تا‌ ‪ 50‬درصد‬ ‫افزایش یافته است‪ .‬بانک «یو بی اس» ضمن هشدار به سرمایه‌گذاران بابت احتیاط در خرید‬ ‫امالک واقع در این شهرها اعالم کرده است‪ :‬تجربه جهش قیمت مسکن همواره اثبات کرده‬ ‫است که حباب به‌وجود آمده‪ ،‬ماندگار نخواهد بود؛ به‌طوری‌که با ترکیدن آن و نزولی شدن‬ ‫قیمت‌ها‪ ،‬بیشترین زیان متوجه سرمایه‌گذاران در مقایسه با سایر خریداران خواهد شد‪ .‬این‬ ‫تحقیق در عین حال بر «به‌کارگیری دو ابزار تنظیم‌کننده قیمت مسکن» توسط دولت‌ها تاکید‬ ‫می‌کند‪.‬‬

‫بازار سودزا» و همچنین «خوش‌بینی به آینده سود خرید ملک» سبب شده سرمایه‌گذاران‬ ‫در اغلب کشورها به‌خصوص اروپا‪ ،‬مسیر بازار مسکن را برای تقویت سرمایه‌های خود‪،‬‬ ‫انتخاب کنند‪ .‬در شهرهایی که خطر حباب مسکن‪ ،‬تقاضای مصرفی را تهدید می‌کند‪ ،‬متوسط‬ ‫قیمت مسکن نسبت به سال پایانی رکود ‪ -2011-‬رقمی معادل ‪ 50‬درصد افزایش پیدا کرده‬ ‫که این میزان رشد طی ‪ 5‬سال‪ ،‬غیرعادی و حبابی تشخیص داده شده است‪ .‬در برخی از‬ ‫همین شهرها‪ ،‬قواعد دوره‌های تجاری بازار مسکن –روند بلندمدت گذشته دوره‌های رکود‬ ‫و رونق‪ -‬به‌هم ریخته و روند فزاینده قیمت مسکن باعث اعتراضات مردمی به سیاست‌های‬ ‫اقتصادی دولت‌ها شده است‪ .‬در برخی از کشورها که بازار مسکن آنها در خط مقدم صعود‬ ‫جهانی قیمت قرار گرفته –کانادا‪ -‬اخیرا یک اهرم نجات برای متقاضیان مصرفی فعال شده‬ ‫است که از طریق اخذ مالیات از سفته‌بازهای ملکی‪ ،‬هزینه خرید مسکن برای متقاضیان‬ ‫سرمایه‌ای را افزایش می‌دهد تا نوعی بازدارندگی نسبت به سوداگری در این بازار ایجاد‬ ‫کند‪ .‬بانک «یو بی اس» سوئیس در عین حال‪ ،‬با هشدار نسبت به تبعاتی که تحریک قیمت‬ ‫مسکن از ناحیه سفته‌بازی می‌تواند برای خود سرمایه‌گذاران داشته باشد‪ ،‬اعالم کرده است‪:‬‬ ‫تجربه نشان داده حباب مسکن در بلندمدت‪ ،‬ماندگار نخواهد بود و ترکیدن آن‪ ،‬مستقیم زیان‬ ‫سرمایه‌گذاران را هدف قرار می‌دهد‪ .‬کارشناسان خدمات مالی این بانک به دولت‌ها توصیه‬ ‫کرده‌اند‪ ،‬با افزایش عرضه مسکن و تنظیم نرخ مالیات‌ها‪ ،‬از بروز بحران ناشی از حباب‬ ‫قیمتی در بازار مسکن جلوگیری کنند‪.‬‬

‫دنیای اقتصاد‪ -‬رفیعه هراتی‪ :‬قیمت مسکن در ‪ 13‬شهر مالی دنیا –مراکز اصلی فعالیت‌های‬ ‫اقتصادی بین‌المللی‪ -‬تحت تاثیر سه عامل مشترک‪ ،‬در وضعیت «هشدار» قرار گرفت‪.‬‬ ‫بانک «یو بی اس» سوئیس که در زمینه خدمات مالی به بخش‌های مختلف اقتصاد کشورها‪،‬‬ ‫سابقه طوالنی مدت دارد‪ ،‬اخیرا در یک مطالعه‌ برای تشخیص اوضاع جهانی بازار ملک‪،‬‬ ‫شرایط بخش مسکن ‪ 18‬شهر «مرکز مالی» در دنیا را به‌عنوان نشانگرهای سایر مناطق‬ ‫شهری جهان مورد بررسی قرار داد‪ .‬نتایج این تحقیق که متغیرهای ملکی سال ‪ 2016‬مبنای‬ ‫آن است‪ ،‬نشان می‌دهد شاخص قیمت مسکن در ‪ 6‬شهر از ‪ 18‬مرکز مالی جهان‪ ،‬با گذر از‬ ‫فاز جهش‪ ،‬در خطر «حبابی شدن» قرار دارد و در ‪ 7‬شهر دیگر نیز از سطح طبیعی فراتر‬ ‫رفته است‪ .‬فقط ‪ 4‬شهر از این ‪ 18‬شهر به لحاظ شاخص قیمت مسکن‪ ،‬در وضعیت نرمال‬ ‫قرار دارند و تنها یک شهر با قیمت‌های پایین‌تر از سطح واقعی ناشی از طوالنی شدن دوره‬ ‫رکود مسکن‪ ،‬مواجه است‪ .‬در این تحقیق‪ ،‬شاخص قیمت مسکن از ‪ 5‬زیرشاخص شامل‬ ‫«نسبت قیمت مسکن به درآمد ساالنه‪ ،‬نسبت قیمت به اجاره‪ ،‬نسبت تسهیالت خرید مسکن‬ ‫پرداختی به تولید ناخالص داخلی کشورها‪ ،‬میزان عرضه مسکن و نسبت قیمت مسکن هر‬ ‫شهر مورد بررسی به قیمت مسکن کشور مربوطه» استخراج و محاسبه شده است‪ .‬به این‬ ‫ترتیب‪ ،‬بازار جهانی مسکن بعد از پشت سر گذاشتن رکود و تخلیه حباب در فاصله سال‌های‬ ‫‪ 2009‬تا ‪ ،2011‬اکنون بار دیگر تشنج کرده با این تفاوت که عوامل حباب‌ساز این دوره‪،‬‬ ‫ردپای آنچنانی در بحران مسکن سال‌های ‪ 2007‬و ‪ 2008‬نداشته‌اند‪ .‬نکته کلیدی تحقیقات‬ ‫به عمل آمده‪ ،‬ناتوانی خانوارهای با درآمد متوسط در دسترسی به آپارتمان ‪ 60‬مترمربعی‬ ‫است که این موضوع شکاف بین قیمت مسکن و قدرت خرید را بازگو می‌کند‪.‬‬ ‫شهرهای دارای بیشترین رشد قیمت مسکن اگرچه امکان خرید برای خانوارها را مختل‬ ‫کرده اما به محل اصلی سرمایه‌گذاران و فرصت طالیی برای این گروه تبدیل شده است‪.‬‬ ‫در حال حاضر مهم‌ترین عامل جهش و حباب مسکن در مراکز مالی جهان‪« ،‬نزول نرخ‬ ‫سود واقعی بانک‌ها» است که عایدی بازار پول را برای سرمایه‌گذاران نسبت به سایر‬ ‫بازارها‪ ،‬عمال به زیان تبدیل کرده است‪ .‬این موضوع در کنار «رشد‌سرمایه‌های نیازمند‬

‫حباب مسکن در کمین شهرهای جهان‬ ‫شرکت خدمات مالی و بانکداری سوئیسی یو‌بی‌اس‪ ،‬با تحلیل و بررسی ‪ 18‬مرکز مالی در‬ ‫سراسر جهان اعالم کرد درپی افزایش قیمت مسکن طی ‪ 5‬سال گذشته‪ ،‬شهر‌های ونکوور‬ ‫کانادا‪ ،‬لندن انگلستان و استکهلم سوئد در صدر فهرست شهرهایی قرار دارند که با خطر‬ ‫حباب مسکن مواجه هستند‪ .‬به گزارش بلومبرگ‪ ،‬بانک یو‌بی‌اس در گزارش شاخص جهانی‬ ‫حباب مستغالت ‪ 2016‬اعالم کرد بهای مسکن در شهرهای سیدنی استرالیا‪ ،‬مونیخ آلمان‬ ‫و هنگ‌کنگ نیز درحال افزایش است‪ .‬براساس این گزارش‪ ،‬شهر سانفرانسیسکو دارای‬ ‫گران‌ترین بازار مسکن آمریکاست‪ ،‬اما این شهر هنوز در معرض خطر حباب مسکن قرار‬ ‫ندارد‪ .‬بانک یو‌بی‌اس در گزارش جدید خود اعالم کرد قیمت مسکن در شهرهایی که در‬ ‫آستانه شکل‌گیری حباب مسکن قرار دارند از سال ‪ 2011‬تاکنون به‌طور متوسط تا ‪50‬‬ ‫درصد افزایش یافته است‪ ،‬این درشرایطی است که طی همین مدت قیمت مسکن در دیگر‬ ‫مراکز مالی کمتر از ‪ 15‬درصد رشد کرده است‪ .‬براساس گزارش این بانک‪ ،‬نرخ بهره‬ ‫پایین‪ ،‬جریان جهانی سرمایه و خوش‌بینی سرمایه‌گذاران نسبت به بازگشت سود به افزایش‬ ‫بهای مسکن کمک کرده است‪ .‬بانک یو‌بی‌اس در گزارش خود آورده است‪«:‬تغییر در قدرت‬ ‫اقتصاد کالن‪ ،‬تغییر در اعتماد سرمایه‌گذاران یا افزایش چشمگیر عرضه موجی از کاهش‬ ‫شدید قیمت مسکن را به راه خواهد انداخت‪ .‬سرمایه‌گذاران نباید انتظار داشته باشند که در‬ ‫بازارهایی که قیمت‌ها بیش از اندازه افزایش یافته است قیمت‌های واقعی در میان‌مدت و‬ ‫حتی بلندمدت رشد کند‪ ».‬براساس گزارش بانک یو‌بی‌اس‪ ،‬رتبه ونکوور از مکان چهارم‬ ‫در سال ‪ 2015‬به اول در سال ‪ 2016‬تغییر کرده‌ است‪ .‬طی دهه گذشته قیمت مسکن در‬ ‫این شهر دو برابر شده و این مساله اعتراض مردم را درپی داشته است‪ ،‬زیرا نمی‌توانند‬ ‫مسکن خریداری کنند‪ .‬براساس اعالم مرکز معامالت مسکن بورد آو گریتر ونکوور در ماه‬ ‫آگوست قیمت یک باب مسکن ویالیی در این شهر ‪ 1 /6‬میلیون دالر کانادا (‪ 1 /21‬میلیون‬ ‫دالر) بود‪ .‬در این ماه دولت استانی به منظور کاستن از قیمت مسکن‪ ،‬برای خریداران‬ ‫خارجی مسکن ‪ 15‬درصد مالیات وضع کرد‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 19‬‬ ‫بانک یو‌بی‌اس همچنین‬ ‫در گزارش خود عنوان‬ ‫کرد نرخ بهره در حوزه‬ ‫یورو نتوانسته است‬ ‫موجب پیشرفت اقتصادی‬ ‫چشمگیری در کشورهای‬ ‫عضو این حوزه شود‪.‬‬ ‫ضعف اقتصادی حوزه‬ ‫یورو موجب شده است‬ ‫دیگر کشورهای اروپایی‬ ‫و سوئیس سیاست‌های‬ ‫پولی حمایتگرایانه درپیش‬ ‫گیرند‪ .‬درپی وقوع بحران‬ ‫مالی جهان در سال ‪2008‬‬ ‫بانک‌های مرکزی جهان و همچنین بانک مرکزی اروپا به منظور تقویت رشد اقتصادی نرخ‬ ‫بهره را کاهش دادند‪ .‬درحال حاضر نرخ بهره بانک مرکزی اروپا صفر است اما خرید‬ ‫مسکن در کشورهایی که چشم‌انداز اقتصادی غیر مطمئنی دارند با ریسک باالیی همراه‬ ‫است و بانک‌ها فقط وام‌های بسیار محدودی را تضمین می‌کنند‪ .‬گرچه نرخ پایین بهره به‬ ‫رشد اقتصادی کشورهای اروپایی کمک چندانی نکرده است‪ ،‬اما موجب رونق بیش از حد‬ ‫بازار امالک مسکونی شهری در سال‌های اخیر شده است‪ .‬بنابراین همه شهرهای اروپایی‬ ‫با قیمت بیش از حد مسکن رو به رو هستند‪ .‬شهرهای آمستردام‪ ،‬زوریخ‪ ،‬پاریس و ژنو‬ ‫ازجمله شهر‌هایی هستند که قیمت مسکن در آنها از قواعد بلندمدت عبور کرده است‪ .‬در‬ ‫رتبه‌بندی قیمت مسکن در مراکز مالی‪ ،‬شیکاگو در آخر فهرست قرار دارد‪ ،‬زیرا در این شهر‬ ‫قیمت‌ مسکن هنوز به سطح پیش از بحران مالی بازنگشته است‪ .‬بانک یو‌بی‌اس در بررسی‬ ‫خود شهرهای سرزمین اصلی چین را نگنجانده است‪ .‬این در شرایطی است که بسیاری از‬ ‫شهرهای اصلی چین رونق افسارگسیخته بازار مسکن را تجربه می‌کنند‪ .‬براساس گزارش‬ ‫بانک یو‌بی‌اس‪ ،‬در اکثر شهرهای جهان خرید یک باب آپارتمان ‪ 60‬متری برای بسیاری‬ ‫از مردم که در بخش خدمات کار می‌کنند و درآمد ساالنه متوسطی دارند‪ ،‬امکان‌پذیر نیست‪.‬‬ ‫بانک یو‌بی‌اس حباب قیمت را این گونه تعریف می‌کند‪ :‬حباب قیمت پدیده‌ای است که هر‬ ‫از چندبار یکبار در بازار دارایی‌ها رخ می‌دهد‪ .‬این اصطالح به قیمت‌گذاری غیرواقعی‬ ‫دارایی‌هایی اطالق می‌شود که اساسی و پایدار است؛‌ همچون مسکن و ساختمان که گرانترین‬ ‫دارایی خانوارها محسوب می‌شود‪ .‬نکته مهم درخصوص این حباب‌ها این است که تا زمان‬ ‫ترکیدنشان‪ ،‬شناسایی آنها کار دشواری است‪ .‬اگرچه بر اساس داده‌های گذشته و سیکل تکرار‬ ‫شونده این حباب‌ها‪ ،‬شاید بتوان آنها را پیش‌بینی کرد‪ .‬یکی از نشانه‌های معمول ایجاد حباب‪،‬‬ ‫فاصله گرفتن قیمت‌ها از درآمدهای محلی و اعوجاج اقتصادی همچون رشد بیش از حد در‬ ‫وام‌دهی و ساخت‌وسازهای مسکن است‪ .‬در همین راستا‪ ،‬شاخص حباب مستغالت بانک‬ ‫یو‌بی‌اس‪ ،‬بر اساس همین الگوی‌های مشاهده شده در داده‌ها‪ ،‬ریسک حباب دارایی‌های را‬ ‫ارزیابی می‌کند‪ .‬این شاخص که ارزیابی‌های اساسی را در بازارهای مسکن دنبال می‌کند‪،‬‬ ‫به‌صورت زیر دسته‌بندی می‌شود‪ :‬راکد (نمرات شاخص کمتر از منفی ‪ ،)1 /5‬زیر قیمت‬ ‫(نمرات شاخص بین ‪ -1 /5‬تا ‪ ،)-0 /5‬قیمت متعادل (‪ -0 /5‬تا ‪ ،)0 /5‬قیمت باال (شاخص بین‬ ‫‪ 0 /5‬تا ‪ )1 /5‬و ریسک حباب قیمت (برای نمرات شاخص بیش از ‪.)1 /5‬‬ ‫همچنین این شاخص میانگین وزنی‌ای از پنج زیر شاخص شهری استاندارد شده است‪ :‬قیمت‬ ‫به درآمد‪ ،‬درآمد به اجاره‪ ،‬تغییرات در نسبت وام به تولیدناخالص‌داخلی‪ ،‬تغییرات در نسبت‬ ‫ساخت‌وساز به تولید ناخالص داخلی و شاخص نسبی قیمت مسکن شهر به قیمت کشور‪ .‬در‬ ‫شهرهای هنگ‌کنگ و سنگاپور به‌جای شاخص آخر‪ ،‬از شاخص قیمت تعدیل شده با تورم‬ ‫استفاده می‌شود‪ .‬نکته‌ای که در محاسبه هر یک از این زیرشاخص‌ها وجود دارد‪ ،‬این است‬ ‫که از داده‌های منحصر به‌فرد شهرها در ساخت آنها استفاده می‌شود (به جز دو شاخص وام‬ ‫به تولید ناخالص داخلی و نسبت ساخت‌وساز به تولید ناخالص داخلی که از داده های سطح‬ ‫کشوری استفاده شده است)‪.‬‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 20‬‬

‫بيستمين سال فعاليت مؤسسه ی تراز در ونکوور‬ ‫حسن نراقی‬

‫امسال بیستمین سالگرد فعالیت موسسه ی تراز در ونکوور کانادا می باشد‪ .‬در این بیست‬ ‫سال همواره کوشیده ایم سرویس های مختلف را با کیفیت باال و نرخ متناسب با توان‬ ‫هموطنان‪ ،‬ارائه دهیم‪.‬‬ ‫سرویس هایی مانند حسابداری‪ ،‬امور مالیاتی‪ ،‬و مهاجرت قیمت خاصی در بازار نداشته و‬ ‫بهای دریافتی توسط موسسات مختلف وافراد متفاوت با هم فرق می کند‪ .‬ما سعی کرده ایم‬ ‫که بهای سرویس های خود را با توجه به ارزش کارمان مشخص نماییم نه وضعیت مالی‬ ‫طرف مقابل و یا خدای ناکرده با سوء استفاده از ناآگاهی و تازه وارد بودن مشتریان‪.‬‬ ‫ما در موسسه تراز امیدواریم که باز هم بتوانیم خدمات خود را به نحو احس به هموطنان‬ ‫عزیز ارائه نماییم‪.‬‬ ‫فعالیت های موسسه تراز به طور عمده به دو بخش تقسیم می گردد‪:‬‬ ‫‪ -1‬امور حسابداری و امور مالياتی‬ ‫‪ -2‬امور مهاجرت به کانادا‬ ‫هر دو بخش فوق تحت نظارت اینجانب بوده و سعی کرده ایم از پرسنل کارآمد برای انجام‬ ‫امور استفاده نماییم‪ .‬من تحصیالت خود را در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس در رشته های‬ ‫مدیریت بازرگانی و مدیریت صنایع در ایران به اتمام رسانیدم و در کانادا نیز چندین سال‬ ‫اول پس از ورود را برای به روز رسانیدن اطالعات با سیستم مالی و مالیاتی کانادا صرف‬ ‫نمودم‪ .‬حدود پنج سال پیش نیز با گذرانیدن دوره های مجاز مهاجرت جزو انجمن تأیید شده‬ ‫مهاجرت (‪ )ICCRC‬گردیدم‪.‬‬ ‫ً‬ ‫قابل تذکر است که در کانادا تنها ‪ 2‬گروه می توانند قانونا به کار در زمینه مهاجرت اقدام‬ ‫نمایند‪:‬‬ ‫‪ -1‬وکالی کانادایی‬ ‫‪ -2‬افراد عضو انجمن تأیید شده مشاوران مهاجرت کانادا (‪.)ICCRC‬‬ ‫در قسمت امور مالی ما موارد زیر را پوشش می دهیم‪:‬‬ ‫‪ -1‬مشاوره و اجرای شروع کسب و کارها و کمپانی ها (‪)Start up Business‬‬ ‫‪ -2‬مشاوره در جهت پیشبرد اهداف بازرگانی و تجاری‬

‫‪ -3‬تماس با اداره مالیاتی دولت کانادا و اخذ شماره های تجاری ‪ B.N.‬و ‪GST‬‬ ‫‪ -4‬اخذ شماره ‪ PST‬برای موسسات واجد شرایط‬ ‫‪ -5‬گرفتن شماره حقوق و دستمزد ‪ PayPall‬و انجام دوره ای حقوق و دستمزد و ارائه فیش‬ ‫های حقوقی متناسب با فعالیت موسسه و کارکنان آن‪.‬‬ ‫‪ -6‬محاسبه کسورات قانونی حقوق و دستمزد (‪ )Deduction‬از قبل ‪( EI‬بیمه ی بیکاری)‪،‬‬ ‫‪( CPP‬بازنشستگی) و ‪( TAX‬مالیات فدرال و ايالتی)‬ ‫‪ -7‬پرداخت به موقع کسورات همراه با سهم کارفرما (‪ )Employer Share‬به دولت‬ ‫‪ -8‬تهيه ‪ ) Record of Employment) ROE‬برای کارمندانی که به دالیل مختلف‬ ‫کارشان تمام شده است‪.‬‬ ‫‪ -9‬گرفتن شماره ‪ WCB‬و ثبت نام آن (‪ )Workers' Compensation Board‬برای‬ ‫تحت پوشش قرار دادن کارکنان‪ ،‬مدیران‪ ،‬صاحبان موسسه و طرف های قرارداد‬ ‫(‪)Subcontractors‬‬ ‫‪ -10‬انجام امور دفترداری و تهیه و تنظیم مدارک و ثبت آنها در کامپیوتر (‪)Bookkeeping‬‬ ‫‪ -11‬تهیه صورت های مالی در پایان سال مالی موسسات (‪ )Physical Year‬و یا پایان‬ ‫سال میالدی (‪)Calandar Year‬‬ ‫‪ -12‬انجام امور مالیاتی کسب و کار شخصی و شراکتی (‪ )Sole - Partnership‬و تهیه‬ ‫صورت های مالی مورد نیاز ‪ Business Activities‬برای درج در فرم های مالیاتی‬ ‫شخصی (‪)Personal Income Tax‬‬ ‫‪ -13‬تهيه فرم ها و جداول مورد نیاز شرکت های تجاری تولیدی و خدماتی (‪T2 -‬‬ ‫‪)Corporation Tax‬‬ ‫‪ -14‬کمک و همراهی برای موسساتی که مورد حسابرسی دولت کانادا قرار می گیرند‬ ‫(‪)CRA Audit‬‬ ‫‪ -15‬مشاوره و راهنمایی برای استفاده هر چه بیشتر از اعتبارهای مالیاتی و در نظر گرفتن‬ ‫هدیه ی قابل قبول و قانونی‬ ‫‪ -16‬تهیه صورت های مالی و مدارک مورد نیاز برای اخذ وام های تجاری‬ ‫‪ -17‬انجام کامل مالیات افراد حقیقی در فصل مالیاتی‬ ‫و در طی سال ‪)T1 General) Personal Income Tax‬‬ ‫‪ -18‬پیگیری موارد اختالف مشتریان با اداره دارایی دولت کانادا‬

‫دفاتر ما در دو شعبه نورت ونکوور (‪ )604.986.3704‬و کوکيتالم (‪)778.772.6369‬‬ ‫آماده پاسخگویی به پرسش های شما و انجام امور مالی و مالیاتی شما می باشد‪.‬‬ ‫وب سایت ما ‪TARAZSERVICES.COM‬‬ ‫و ايمیل ما ‪ TARAZACC@HOTMAIL.COM‬می باشد‪( .‬نراقی)‬ ‫(‪)paid ad‬‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 21‬‬

‫‪NAVA‬‬

‫مختصری در باره « فاميلی تراست »‬ ‫ناهید پاک‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫چنین به نظر می رسد که « تراست » بطور کلی و « فامیلی تراست » بطور مشخص‪ ،‬به دلیل‬ ‫کارکرد موثر و بازدهی مناسب جهت برنامه ریزی های مالی مربوط به ارث‪ ،‬بسیار مورد‬ ‫توجه عموم قرار گرفته اند‪ .‬بطور کلی « فامیلی تراست » ها به عنوان یکی از ابزارهای‬ ‫موثر و چند کاره در تنظیم و مدیریت مسائل مالی در کانادا از محبوبیت زیادی برخوردارند‬ ‫و در حال حاضر بسیاری از آنان در دهۀ دوم عمر شان بسر می برند‪ .‬از این رو بخصوص‬ ‫جامعه نو پا و جوان مهاجر ایرانی ‪ ،‬نیازمند ارایه اطالعات پایه ای است که این مختصر‬ ‫در این راه گام بر می دارد‪ .‬همان طور که می دانیم در کانادا هرگاه شخصی فوت می کند‪،‬‬ ‫طبق قانون مالیاتی ‪،‬تمام دارایی های شخص متوفی از جانب دولت به نرخ روز ارزیابی و‬ ‫فروخته شده تلقی می گردد ( البته شامل آنچه که برای همسر متوفی باقی گذاشته شده‪ ،‬نمی‬ ‫شود) و مالیات آن از محل اموال و امالک شخص متوفی باید به دولت پرداخت شود‪ .‬به همین‬ ‫ترتیب اگر بچۀ شخص متوفی نیز به هر دلیلی فوت کند نیز دوباره اموال باقی مانده به قیمت‬ ‫روز ارزیابی می شود و مالیات آن مجددا باید به اداره مالیات پرداخت شود‪ .‬در حالیکه یک‬ ‫« فامیلی تراست» می تواند از این امر تا مدت ‪ 21‬سال جلوگیری کند‪ .‬فامیلی تراست یک‬ ‫بنیانگذار فامیلی تراست‪ ،‬مالکیت اموال شخص‬ ‫مدرک حقوقی است وپس از انتقال اموال‬ ‫ِ‬ ‫بنیان گذار تراست به تراست تاسیس شده‪ ،‬منتقل میگردد ‪ ،‬ولی شخص بنیان گذار تراست‪،‬‬ ‫قادر است در صورت تمایل ‪ ،‬کنترل الزم را تا هنگامی که در قید حیات است در تراستی که‬ ‫خود ایجاد کرده است‪ ،‬اعمال نماید ‪ .‬ولی به دلیل استقبال مردم از ایجاد فامیلی تراست ها وبه‬ ‫تعویق انداختن پرداخت مالیات بر در آمد حاصل از فروش و فروش فرضی ( در صورت‬ ‫فوت ) اموال ‪ ،‬دولت کانادا قانون عمر ‪ 21‬ساله فامیلی تراست را عملی نموده است‪ .‬این به‬ ‫گذار تراست و انتقال اموالش به تراست نه در زمان‬ ‫این معناست که در صورت فوت بنیان ِ‬ ‫فوت او ‪ ،‬بلکه در زمان فروش احتمالی ‪ ،‬مالیات متعلقه باید توسط تراست به دولت پرداخت‬ ‫گردد‪ .‬از آنجا که امکان دارد اشخاص ذینفع در تراست تمایلی برای فروش اموال برا ی‬ ‫همیشه نداشته باشند‪ ،‬الیحه عمر ‪ 21‬ساله تراستها به دولت این اجازه را می دهد که بعد از‬ ‫مهلت مقرر ‪ ،‬فرض را بر فروش کلیه اموال تراست گذاشته و بر اساس قیمت روز آنها را‬ ‫ارزیابی و مالیات متعلقه را از تراست دریافت بنماید ‪.‬‬ ‫همان طور که پیش تر گفته شد بسیاری از مردم کانادا دهه دوم فامیلی تراست های خود را‬ ‫سپری می کنند و الزم است با برنامه ریزی های درست و مناسب بمنظور مقابله با طرح‬ ‫مذکور ‪ ،‬همچنان پرداخت مالیات بر دارایی های به ارث مانده را به تعویق بیاندازند‪.‬‬ ‫چنین به نظر می رسد که یکی از بهترین راه های به تعویق انداختن پرداخت مالیات این است‬ ‫که « فامیلی تراست» مورد استفاده‪ ،‬قبل از پایان یافتن مدت ‪ 21‬سال اموال و دارایی خود‬ ‫را به اشخاص ذینفع در تراست که ساکن کانادا هستند واگذار کند تا بر مبنای مالیات معوقه‪،‬‬ ‫پرداخت مالیات به ادارۀ دارایی‪،‬باردیگر تا زمان فروش دارایی توسط ذینفع به تاخیر بیفتد‪.‬‬ ‫(‪)Tax Deferred basis‬‬ ‫تراست ساکن کانادا اموال شان‬ ‫در صورت انجام چنین امری تا زمانی که اشخاص ذینفع‬ ‫ِ‬ ‫را به فروش نرسانند الزامی در پرداخت مالیات وجود ندارد‪ .‬بنابر این اگربه عنوان مثال‬ ‫کل دارایی منتقل شده به « فامیلی تراست » مورد نظر در ابتدای کار از ارزشی معادل ‪10‬‬ ‫میلیون دالر برخوردار بوده است پس از گذشت سالیان‪ ،‬در حالیکه در حال حاضر ‪ ،‬دارای‬ ‫ذینفع تراست‪ ،‬با‬ ‫ارزشی در حدود ‪ 100‬میلیون دالر می باشد‪ ،‬در زمان انتقال به اشخاص ِ‬ ‫همان ارزش ‪ 10‬میلیون دالر ارزیابی خواهد شد و در صورت فروش اموال توسط اشخاص‬ ‫در آینده‪ ،‬مالیات متعلقه پرداخت میشود ‪.‬‬ ‫در صورت نیاز به اطالعات کامل تر در خصوص تراست ها می توانید با شرکت حسابداری‬ ‫‪ NASTAX Inc‬از طریق شماره تلفن‪ 778 340 0231‬تماس حاصل فرمائید‪.‬‬

‫‪www.nastax.com‬‬ ‫‪eAccounting‬‬ ‫‪WCB ,PST , GST‬‬

‫‪ART CENTRE‬‬

‫‪200- 1755 Capilano Road‬‬

‫ﮐﻼس ﻫﺎي ﮔﺮوﻫﯽ ﺗﺎر و ﺳﻪ ﺗﺎر‬

‫زﯾﺮ ﻧﻈﺮ اﻟﺒﺮز رﺣﻤﺎﻧﯽ‬

‫ﮐﻼس ﻫﺎي ﺧﺼﻮﺻﯽ و ﮔﺮوﻫﯽ‬

‫ﻓﺮوش ﺳﺎز و ﻟﻮازم ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ‬

‫ﻣﮑﺎﻧﻲ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪﺍﻥ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻳﺎﺭﺍﻥ ‪ -‬ﺯﻳﺮ ﻧﻈﺮ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺣﺴﲔ ﲠﺮﻭﺯﻱ ﻧﻴﺎ‬

‫)‪Tel: 604-985- 6282 (NAVA‬‬ ‫‪#‬‬

‫••••• • •• •‬ ‫‪• • ••••••• AF # VB"# T’ $#"A$çA #$ $& T K#‬‬

‫•••••••••••••••••••••••••••• • •••••• ••••• ••••••‬

‫‪PerfectShot‬‬

‫‪O‬‬

‫‪I‬‬

‫‪D‬‬

‫‪U‬‬

‫‪T‬‬

‫‪S‬‬


‫ادبيات کودک‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 22‬‬

‫گزينش (و تلخيص) مطلب برای اين بخش از‪ :‬بهاره بهداد‬

‫توران ميرهادی‪ ،‬مادر ادبيات کودک ايران!‬

‫بزرگی در حوزه فرهنگ کودکی می باشند‪.‬‬

‫روز شانزده مهر ماه روز جهانی کودک‬ ‫است‪ .‬به بهانه این روز ‪،‬برآن شدیم تا‬ ‫نگاهی داشته باشیم به زندگی مادر‬ ‫ادبیات کودک ایران ‪ ،‬توران میرهادی‪،‬‬ ‫بانویی که زندگی خود را وقف غنای‬ ‫فرهنگ کودکی کودکان ایران کرده‬ ‫است و چندی است که به دلیل‬ ‫عارضه سکته مغزی در بیمارستان‬ ‫بستری است ‪.‬‬ ‫توران میرهادی در سراسر عمر پربار‬ ‫خود خدمات ارزنده ای برای کودکان‬ ‫ایرانی اجنام داده است؛ از جمله‬ ‫می توان به تاسیس مدرسه فرهاد‬ ‫اشاره کرد ‪ ،‬تاسیس شورای کتاب‬ ‫کودک ونیز تالیف " فرهنگنامه‬ ‫کودکان و نوجوانان”‪ .‬این استاد‬ ‫بزرگ پژوهشگرانی چون محمد هادی‬ ‫محمدی و زهره قائینی را در دامان خود‬ ‫پرورانده است که خود منشا خدمات‬

‫استاد توران میرهادی در سال ‪ 1306‬چشم به جهان گشود ‪ .‬پدرش از دانشجویان اعزامی‬ ‫به آلمان بود که در سال ‪ 1295‬در رشته مهندسی راه و ساختمان و مکانیک شروع‬ ‫به تحصیل کرد ‪ .‬درآن زمان با بانویی آلمانی و هنرمند آشنا شد و با او ازدواج کرد ‪ .‬او‬ ‫مجسمه ساز بود و نقاشی هم می کرد ‪ .‬در سال ‪ 1298‬بعد از اتمام تحصیالت زوج جوان‬ ‫به ایران بازگشتند‪.‬‬ ‫خانواده میرهادی برای پیشگیری از دچار شدن فرزندشان به بیماری‌های واگیر که در آن‬ ‫زمان بسیار فراوان بود‪ ،‬تابستان‌ها به شمیران می‌رفتند و در چادر زندگی می‌کردند‪ .‬توران‬ ‫میرهادی در یکی از این چادر‌ها به دنیا آمد و سه ماه از دوران نوزادی خود را زیر چادر‪،‬‬ ‫در گهواره گذراند‪ .‬مادرش که موسیقی نیز می‌دانست‪ ،‬شعرها و ترانه‌ها و قصه‌های کودکان‬ ‫آلمانی ‌‪ ،‬از جمله برادران گریم را برای او می‌خواند‪.‬‬ ‫گیس سفید و کدبانوی خانه نیز برایش متل‌ها و قصه‌های ایرانی را باز می‌گفت‪ .‬مادر‬ ‫توران دوستدار فرهنگ و ادبیات ایران بود و برای آشنایی فرزندان خود با ادبیات فارسی‬ ‫نشست‌هایی با شرکت شاعران و نویسندگان برگزار می‌کرد‪ .‬توران در ‪ ۱۳‬سالگی زندگینامه‬ ‫ژاندارک را خواند و در ‪ ۱۷‬سالگی با خواندن شاهنامه فردوسی با آن پیوند ناگسستنی پیدا‬ ‫کرد‪ .‬او افزون بر آموزش زبان و ادبیات فارسی‪ ،‬از مادر زبان آلمانی را نیز فراگرفت‪.‬‬ ‫توران میرهادی پس از یادگیری زبان آلمانی به فرا گرفتن زبان‌های فرانسه و انگلیسی‬ ‫پرداخت‪.‬‬ ‫مادرش که در هنرستان کمال الملک درس تاریخ هنر می‌داد‪ ،‬پایه‌های هنر نقاشی را نیز‬ ‫به فرزندانش آموخت‪ .‬میرهادی افزون بر نقاشی با موسیقی و ورزش‌های گوناگون نیز‬ ‫آشنایی داشت‪ .‬پس از پایان دوره دبیرستان در سال ‪۱۳۲۴‬ش‪ .‬در رشته طبیعی دانشکده‬ ‫علوم به تحصیل پرداخت‪ .‬در این هنگام‪ ،‬مبارزه با بی‌سوادی در ایران تازه آغاز شده بود‬ ‫و آموزگاران برجسته‌ای همچون جبار باغچه‌بان و محمد باقر هوشیار‪ ‌،‬جوانان را به کار‬ ‫سوادآموزی فرا می‌خواندند‪ .‬توران میرهادی از آن ها روش سوادآموزی را فرا گرفت و با‬ ‫مقوله آموزش و پرورش آشنایی یافت‪ .‬با پایان گرفتن جنگ دوم جهانی‪ ،‬در سال ‪۱۳۲۵‬ش‪.‬‬ ‫در هنگامه ویرانی و گرسنگی در اروپا‪ ،‬به فرانسه رفت و در رشته روانشناسی تربیتی در‬ ‫«سوربن» و همزمان در رشته آموزش پیش از دبستان و ابتدایی در کالج «سوینه» پاریس‬ ‫درس خواند‪ .‬بزرگ ترین دستاورد این آموزش‌ها‪ ،‬دستیابی به نگرشی نو به آموزش و‬ ‫پرورش کودکان بود‪.‬‬ ‫از اتفاقات ناگوار و بسیار تلخی که در دوره تحصیل در فرانسه برای توران اتفاق افتاد‪،‬‬ ‫فوت برادر جوانش فرهاد در یک تصادف بود‪ .‬مرگ فرهاد که همبازی دوران کودکی‬ ‫توران بود‪ ،‬توران جوان را بسیار غمگین و افسرده می‌کند‪.‬خود او می‌گوید‪« :‬مرگ‬ ‫برادرکوچکترم فرهاد ضربه روحی سختی به ما وارد کرد‪ .‬من آن زمان در دانشگاه سوربن‬ ‫فرانسه تحصیل می‌کردم و مرگ برادر تأثیر عمیق بر روح من گذاشته بود‪ ،‬نمی‌دانستم چه‬ ‫کار کنم‪ .‬مادرم به ما یاد داد که همیشه غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کنیم‪ .‬حرف مادر‬ ‫من را دگرگون کرد و تصمیم گرفتم بعد از بازگشت به ایران کار مهمی انجام بدهم‪» .‬‬

‫توران نهایتا پس از پایان تحصیالت و در زمستان سال ‪ ۱۳۳۰‬به خاطر قولی که به پدرش‬ ‫داده بود به ایران باز می‌گردد‪.‬‬ ‫تاسیس مدرسه فرهاد‬ ‫در سال‌های نخستین بازگشت به ایران به فعالیت در کودکستان «بهار» و تدریس زبان‬ ‫فرانسه در مدرسه «نوربخش» پرداخت‪ .‬اما این فعالیت‌ها‪ ،‬روحیه بلندپروازانه توران را‬ ‫ارضا نمی‌کرد و او در جستجوی فرصتی برای اثرگذاری بیشتر یا به قول خودش «کاری‬ ‫مهم» بود‪ .‬در سال ‪ ۱۳۳۴‬با کمک پدر و مادرش استارت تأسیس یک کودکستان را می‌زند‪.‬‬ ‫کودکستانی که به یاد برادر جوان از دست رفته‌اش‪ ،‬نام آن را «فرهاد» می‌گذارد‪.‬پدرش‬ ‫مکان تأسیس کودکستان را در اختیار او می‌گذارد و از هیچ کمکی به او دریغ نمی‌کند‪.‬خود‬ ‫توران میرهادی درباره انگیزه‌اش از تاسیس نهادهای آموزشی می‌گوید‪« :‬تنها هدفم این بود‬ ‫که ثابت کنم کودکان ایرانی از نظر توان ذهنی در سطح باالیی قرار دارند و با آموزش و‬ ‫پرورش درست می‌توانند به حداکثر شکوفایی استعدادها و توانایی‌های خود برسند»‪.‬‬ ‫این کودکستان با استقبال خانواده‌های ایرانی مواجه می‌شود و همین استقبال موجب می‌شود‬ ‫که او در سال ‪۱۳۳۶‬دبستان فرهاد را در کنار این کودکستان پایه بگذارد‪ .‬همسرش‪ ،‬محسن‬ ‫خمارلو نیز از این دوره به عنوان همراهی صدیق و یاوری همیشگی‪ ،‬کمک حال او در‬ ‫اداره کودکستان و دبستان می‌شود‪ .‬سلسله موفقیت‌های توران میرهادی در امر تأسیس‬ ‫نهادهای آموزشی‪ ،‬با تأسیس مدرسه راهنمایی فرهاد در سال ‪ ۱۳۵۰‬ادامه پیدا می‌کند‪ .‬تا‬ ‫جایی که در سال ‪ ۱۳۵۶‬کودکستان‪ ،‬دبستان و مدرسه راهنمایی فرهاد تبدیل به یک مجتمع‬ ‫آموزشی می‌شود و بیش از ‪ ۱۲۰۰‬دانش آموز را در خود جای می‌دهد که به صورت مختلط‬ ‫به تحصیل می‌پرداختند و دیدگاه‌های پیشرفته آموزشی توران میرهادی در آن تدوین و پیاده‬ ‫می‌شد‪ .‬دیدگاه‌هایی که یادگار او از دوران تحصیل در فرانسه بودند‪.‬‬ ‫در واقع‪ ،‬نوآوری آموزشی میرهادی در نوع خودش در ایران شاید بی‌نظیر بود‪ .‬او ساختار‬ ‫تصمیم‌گیری مدرسه را که به شکل سنتی از باال به پایین بود و کادر مدرسه در رأس و‬ ‫دانش‌آموز در پایین قرار می‌گرفت‪ ،‬وارونه کرد و دانش‌آموزان را به تصمیم‌گیران اصلی‬ ‫تبدیل کرد‪.‬‬ ‫شورای کتاب کودک؛ بنیان یک ضرورت‬ ‫از دیگر حوزه‌های فعالیت توران میرهادی‪ ،‬عرصه کتاب کودک بوده است‪ .‬او این دغدغه را‬ ‫در کنار تأسیس نهادهای آموزشی دنبال می‌کرد‪ .‬تا جایی که در سال ‪ ۱۳۳۵‬اولین نمایشگاه‬ ‫کتاب کودک در ایران به همت او و دوست همراهش «لیلی ایمن» و با کمک مجله «سپیده‬ ‫فردا» در دانشکده هنرهای زیبا برگزار شد‪ .‬سپیده فردا مجله‌ای بود که دیگر دوست توران‬ ‫میرهادی‪« ،‬آذر رهنما» آن را منتشر می‌کرد‪ .‬این نمایشگاه در سال‌های ‪ ۱۳۳۷‬و ‪۱۳۳۹‬‬ ‫هم برگزار شد‪ .‬میرهادی و دوستانش با وزارت آموزش و پرورش و «سازمان کتاب‌های‬ ‫درسی» نیز در زمینه تدوین و برنامه‌ریزی درسی دوره ابتدایی همکاری می‌کردند‪.‬‬ ‫در ادامه این جنس فعالیت‌ها بود که میرهادی توانست «شورای کتاب کودک» را برای‬ ‫گسترش و توسعه ادبیات کودکان در سال ‪ ۱۳۴۱‬به کمک دیگر همراهانش بنیان بگذارد‪.‬‬ ‫این شورا هنوز به فعالیت خود ادامه می‌دهد و سابقه‌ای بیش از پنجاه سال دارد‪ .‬شورای‬ ‫کتاب کودک ضمن بررسی کتابهای کودک منتشرشده در ایران‪ ،‬گزارشی از وضعیت‬ ‫ادبیات کودک در هر سال ارائه می دهد ‪.‬‬ ‫فرهنگ‌نامه کودکان و نوجوانان؛ اثری ماندگار و بی‌نظیر‬ ‫از دل شورای کتاب کودک بود که ایده «فرهنگ‌نامه کودکان و نوجوانان» بیرون آمد و‬ ‫خود توران میرهادی از سال ‪ ۱۳۵۸‬مسئولیت آن را بر عهده گرفت‪ .‬البته ایده خام این‬ ‫فرهنگ‌نامه نخستین‌بار در سال ‪ ۱۳۴۶‬در سمینار ادبیات ملی کودکان مطرح شد‪ .‬وی این‬ ‫طرح را همیشه در ذهن داشت تا این‌که با کمک مالی همسرش این طرح را اجرایی کرد‪.‬‬ ‫تاکنون ‪ ۱۴‬جلد از این فرهنگ‌نامه چاپ شده است‪ .‬این فرهنگ‌نامه آن اندازه در کار خود‬ ‫کیفیت داشته است که تاکنون جوایز «کتاب سال ج‪ .‬ا‪ .‬ایران» در ‪« ،۱۳۷۷‬ترویج علم‬ ‫ایران» در ‪ ۱۳۷۹‬و «بهترین مقاله‌های دینی در دایره‌المعارف‌ها» در سال ‪۱۳۸۳‬را از آن‬ ‫خارجی کودک و نوجوان را نامناسب می‌داند‪.‬‬ ‫خود کند‪ .‬میرهادی ترجمه دائره‌المعارف‌های‬ ‫ِ‬ ‫زیرا به عقیده او آن فرهنگ‌نامه‌ها نمی‌توانند پاسخگوی ذهن کودک و نوجوان ایرانی‬ ‫باشند‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)32‬‬


‫تاريخ و فرهنگ‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 23‬‬

‫در باره ابن بطوطه و سفرنامه‌اش‬ ‫متن سخنرانی محمدعلی موحد در شب ابن بطوطه در مجله بخارا‬ ‫ ‬ ‫هر کو برود چیزی از او می ماند‬ ‫ ‬ ‫آن چیز فرومانده نمی دانم چیست‬

‫از بد بد و از نیک نکو می ماند‬ ‫چیزی است که عقل از او فرو می ماند‬

‫« این رباعی یکی از فلسفی‌ترین رباعیات خیام است‬ ‫که تاکنون شرحی و تفسیری درباره آن نشنیده‌ایم‪ .‬شاعر‬ ‫می‌گوید چیزی از گذشته در یاد آیندگان می‌ماند و استمرار‬ ‫پیدا می‌کند و این شاید رمزی است از بقای روح که هستی‬ ‫با مرگ پایان نمی‌پذیرد‪ .‬چیزی از آدمی می‌ماند و به عالم‬ ‫یادها انتقال می‌یابد‪ .‬می‌گویند انسان تنها موجودی است‬ ‫که تاریخ دارد‪ .‬معنای آن چیست؟ یک معنای ظاهری این‬ ‫است که گذشته انسان‌ها ضبط می‌شود و به صورت تاریخ‬ ‫درمی‌آید و در دسترس آیندگان قرار می‌گیرد‪ .‬آ‌یندگان از‬ ‫نگرش‪ ،‬منش‪ ،‬کردار و پندار گذشتگان آگاه می‌شوند و راه آنان را پی می‌گیرند و این سر‬ ‫ترقی و پیشرفت این موجود انسان نام است که او را از سایر موجودات ممتاز می‌گرداند‪.‬‬ ‫تمام پیشرفت‌های بشری خانه‌زادان تاریخ‌ هستند چراکه پیشرفت در پرتو چراغ تاریخ‬ ‫صورت می‌گیرد‪ .‬هرچه در خانه و مدرسه و در اجتماع یاد می‌گیریم‪ ،‬حاصل عمل‬ ‫گذشتگان و گزارشی از تفکرات آنان است‪ .‬از خط‪ ،‬زبان‪ ،‬هنر‪ ،‬فلسفه و… هرچه داریم‬ ‫و فرا می‌گیریم‪ ،‬از گذشته است و این یعنی تاریخ‪.‬‬ ‫اما تاریخ داشتن انسان یک معنای ژرف‌تری هم دارد و آن اشاره به تاریخ آگاهی و توجه‬ ‫به تاریخ است که در نهاد بشر سرشته شده است‪ .‬حیوانات و شاید موجودات دیگر هم‬ ‫چیزی از گذشته فرا می‌گیرند ولی آن فراگیری به صورت ناآگاه است و نه از سر آگاهی‬ ‫و هوشمندی‪ .‬آن فراگیری از سر آگاهی و هوشمندی است که مایه پیشرفت می‌شود و‬ ‫آموختن نام دارد‪ .‬تاریخ قصه است؛ قصه گذشتگان‪ .‬و انسان نیازمند قصه است یعنی‬ ‫نیازمند به مرور احوال گذشتگان و آنجا که قصه واقعی در میان نباشد‪ ،‬دست به جعل‬ ‫قصه می‌زند‪ .‬ساختن قصه از مختصات انسان است و حکایت از نیاز درونی او به ارتباط‬ ‫با گذشته دارد و قصه‌ها تماما – چه واقعیت داشته باشند و چه تخیلی و پنداری باشند – در‬ ‫ظرف گذشته جریان پیدا می‌کنید‪.‬‬ ‫اما دوست عزیزم دهباشی که این مجلس مرهون همت اوست از من خواسته است که‬ ‫در سخنانم بیشتر نظر به جوانان داشته باشم که احتماال از ابن‌بطوطه تنها نامی شنیده‌اند‬ ‫و نمی‌دانند که او کیست و چرا من سفرنامه او را ترجمه کرده‌ام‪ .‬خب‪ ،‬عرض می‌کنم‬ ‫که ابن‌بطوطه در درجه اول یک قصه‌گو است؛ قصه‌گویی بسیار تیزهوش و تیزبین‬ ‫و گرم‌دهن‪ .‬او نه مرد تحقیق‪ ،‬تتبع‪ ،‬فلسفه‪ ،‬ریاضی و این قبیل چیزهاست و نه اهل‬ ‫معنویات‪ ،‬دین‪ ،‬عرفان و عوالم مبتنی بر کشف و شهود‪ ،‬آری او یک‌پا در مدرسه دارد‬ ‫و پای دیگر در خانقاه‪ ،‬اما نه در مدرسه می‌ماند و نه در خانقاه‪ .‬اصال او قصد ندارد در‬ ‫هیچ‌جا بماند‪ .‬در سفری هم که رفت و قریب ‪ ۳۰‬سال طول کشید‪ ،‬در هیچ‌جا قصد اقامت‬ ‫نکرد‪ .‬حتی می‌گوید دوبار از یک راه نمی‌رفتم‪ .‬هشت سال در دهلی به عنوان قاضی‬ ‫مذهب مالکی جاه و مقامی داشت اما مسلمانان دهلی غالبا حنفی بودند و اندکی شافعی‪،‬‬ ‫مالکی اگر هم بود نادر بود‪ .‬او هشت‌ماه نیز در مالدیو عنوان «قاضی اعظم» داشت یعنی‬ ‫قاضی‌القضات‪‌،‬آخر سر هم در شهر تامسنا از مراکش قاضی بود که اجل محتوم سراغش‬ ‫آمد‪ .‬کاتبان بعضی از نسخه‌های خطی سفرنامه او را به عنوان «الشیخ‌االمام» معرفی‬ ‫کرده‌اند‪ .‬ویرایشگر سفرنامه او ابن جزی که مردی دبیرپیشه و شاعر بود‪ ،‬او را «شیخ‬ ‫فقیه زاهد پرهیزگار ثقه دانای هوشمند» می‌خواند‪ .‬از من بپرسید‪ ،‬در هوشمندی‌اش شک‬ ‫ندارم‪ .‬هوشمند بود اما القاب دیگرش را واقعا نمی‌دانم که بود یا نبود‪ .‬او البته فقه خوانده‬ ‫بود‪ .‬تمایالت صوفیانه عمیق هم داشت حتی گاهی چله می‌نشست و ریاضت می‌کشید‪.‬‬ ‫پرهیزگاریش هم البته در این حد که کاله دیگری را بر ندارد و جیب کسی را نزند‪،‬‬ ‫آری پرهیزگار بود‪ .‬اما او نه متخصص و صاحب نظر در فقه بود و نه مظهر زهد و‬ ‫تقوی بود و نه آمادگی آن را داشت که دل از دنیا برکند و از لذات زندگی چشم بپوشد‪.‬‬ ‫پروفسور گیب‪ ،‬مترجم انگلیسی سفرنامه او‪ ،‬می‌گوید آمیزه‌ای بود از فرشته و شیطان‪.‬‬ ‫شاید این مناسب‌ترین وصفی است که درباره او می‌توان آورد‪ .‬رند است و در حق او‬ ‫کس این گمان ندارد‪ .‬اما کسی نمی‌تواند انکار کند که او قصه‌گویی چیره‌دست و تیزبین‬ ‫است که آنچه را که می‌بیند با تمام باریکی‌ها و ظرایفش به خاطر می‌سپارد و با شیرینی‬ ‫و گیرایی خاصی بازگو می‌کند‪ .‬من او را به عنوان قصه‌گو شناختم و حکایت‌های او بود‬ ‫که مرا مجذوب خود کرد‪ .‬آشنایی من با او به نخستین سال‌های نوجوانی برمی‌گردد‪ .‬پدرم‬ ‫که در روزگار خود از بازرگانان معتبر بود‪ ،‬در سراشیب حوادث همه نفایس و طرایف‬ ‫اموالش را فروخته بود‪ .‬من آن سال‌های رفاه و رخاء پدر را ندیده بودم‪ .‬کتاب‌هایی که‬ ‫از بقیه‌السیف حراج‌ها در خانه ما باقی مانده بود‪ ،‬منحصر بود به چند جلد کتاب دعای‬ ‫مورد عالقه شخصی پدر و چند جلد کتاب به زبان ترکی که خریداری نداشته و چند‬ ‫کتاب پاره‌پوره ناقص مانند گلستان و تاریخ معجم و وصاف و جهانگشای نادری و‬ ‫تذکره‌الشعرای دولتشاه سمرقندی که هیچ‌کدام کامل و تمام نبودند و حتی ارزش آن را‬

‫نداشته‌اند که خریداران اموال زحمت حمل آنها را متقبل شوند و من که حتی پول برای‬ ‫خرید کتاب‌های درسی خود را نداشتم‪ ،‬با اوراق زخم‌خورده و تحقیرشده این کتاب‌ها انس‬ ‫گرفتم و به قول موالنا چون سگ قحط که در استخوان افتد‪ ،‬با ولع و شوق تمام آنها را‬ ‫می‌خواندم و از جمله آن کتاب‌ها جلد اول مرآت البلدان تالیف اعتمادالسلطنه بود که در‬ ‫واقع دانشنامه شهرها و آبادی‌ها است و مولف در ذیل شهرهایی مانند اصفهان و ایذه و‬ ‫بغداد و تبریز که ابن‌بطوطه از آنها دیدن کرده شرحی را از سفرنامه وی نقل کرده است‪.‬‬ ‫در همان زمان‌ها که دو خاورشناس معروف فرانسوی‪ ،‬دیفرمری و سانگینتی‪ ،‬مشغول‬ ‫چاپ متن کامل سفرنامه ابن‌بطوطه بودند‪ ،‬اعتمادالسلطنه هم در پاریس مشغول تحصیل‬ ‫بود و با این کتاب آشنایی پیدا کرده بود‪.‬‬ ‫این بود سابقه آشنایی و دلبستگی من با ابن‌بطوطه‪ ،‬بعدها که من در دوران خلع ید در‬ ‫آبادان به سر می‌بردم‪ ،‬در یک دکان کهنه‌فروشی یک نسخه از مختصر بیلونی را پیدا‬ ‫کردم که گزیده‌ای است از رحله ابن‌بطوطه‪ ،‬کتاب او مرا بر سر شوق آورد که در‬ ‫جست‌وجوی متن کامل رحله باشم و باالخره چندماهی پس از کودتای ‪ ۲۸‬مرداد ‪۱۳۳۲‬‬ ‫که به تهران آمدم‪ ،‬ترجمه را براساس متن منقح چاپ پاریس شروع کردم و در آن‬ ‫روزهای تلخ و نومیدی ابن‌بطوطه مونس و همدم من شد و روزها و شب‌ها با او به سر‬ ‫آوردم‪ .‬تصادفا همین مختصر بیلونی بود که سبب آشنایی خاورشناسان با رحله ابن‌بطوطه‬ ‫شد چون اول کشیش انگلیسی به نام سموئیل‌لی مختصر بیلونی را پیدا کرد و ترجمه‌ای از‬ ‫آن به سال ‪ ۱۸۲۹‬به دست داد و آن مایه توجه محققان شد که رفتند سراغ متن کامل‪ ،‬و‬ ‫چاپ آن چنانکه اشاره کردم‪ ،‬به همت دو خاورشناس فرانسوی در پاریس به انجام رسید‪.‬‬ ‫باری‪ ،‬ابن‌بطوطه چنانکه گفتم از روزی که شناختمش هیچ‌گاه مرا رها نکرد‪ .‬روزهایی‬ ‫که به ترجمه او پرداختم‪ ،‬دست مرا گرفت و همراه خود به ‪۷۰۰‬سال پیش برد‪ ،‬زمان‬ ‫جوانی‌‌های حافظ‪ ،‬با هم میهمان قاضی مجدالدین شیرازی شدیم که ممدوح حافظ بود و‬ ‫مردم شهر‪ ،‬موالنای اعظمش می‌خواندند‪ .‬قاضی مجد در ‪ ۷۵۶‬وفات یافت و تاریخ وفات‬ ‫وی را حافظ در عبارت «رحمت حق» رقم زد‪ :‬کنف رحمت حق منزل او دان وانگه‪/‬‬ ‫سال تاریخ وفاتش طلب از «رحمت‌حق»‪ ،‬با ابن‌بطوطه به زیارت سعدی رفتم‪ .‬درست‬ ‫زمانی بود که علی‌ابن احمد بیستون به جمع و ترتیب دیوان سعدی اشتغال داشت‪ .‬سعدی‬ ‫را در خانقاهی که خود در اواخر زندگی ساخته بود‪ ،‬دفن کرده بودند‪ .‬خانقاه او باغ‬ ‫قشنگی داشت و سفره‌خانه‌ای‪ ،‬تربت او زیارتگاه مردم شیراز شده بود‪ .‬می‌آمدند آنجا در‬ ‫سفره‌خانه غذا می‌خوردند و لباس‌های خود را در حوضچه‌های مرمرین خانقاه می‌شستند‪.‬‬ ‫با ابن‌بطوطه به زیارت شاه‌چراغ رفتیم‪ .‬در مسجد جامع شیراز پای درس قاضی مجدالدین‬ ‫نشستیم‪ .‬سر خاک شیخ شطاح روزبهان بقلی و شیخ‌عزالدین زرکوب رفتیم‪ .‬در مدرسه‬ ‫و خانقاهی که در کنار مزار شیخ ابوعبداهلل خفیف ساخته بودند‪ ،‬شب‌های آدینه مراسمی‬ ‫با حضور تاش‌خاتون مادر شاه شیخ ابواسحاق برگزار می‌شد‪ .‬آن شیخ ابوعبداهلل خفیف‬ ‫از همدوره‌های جنید و حالج بود و این شاه شیخ ابواسحاق همان است که حافظ در زمان‬ ‫دولت او گفت‪( ...:‬دنباله در صفحه ی ‪)28‬‬


Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P.

24


Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 25


‫زبان و ادبيات‬ ‫راز گل سرخ‬ ‫شهال حائری‬

‫«کنسوئلو از صمیم دل از تو سپاسگزارم که همسرم هستى‪ .‬اگر زخمى شوم کسى هست‬ ‫که مرهمى بر زخم‏هایم نهد‪ .‬اگر کشته شوم کسى هست که در ابدیت چشم به راهش باشم‪.‬‬ ‫اگر بازگردم کسى هست که نزدش روم‪ .‬کنسوئلو از تمامى آن بگومگوها دیگر چیزى بر‬ ‫جاى نمانده است‪ .‬اکنون سراپاى وجودم سرود سپاس توست‪».‬‬ ‫(آخرین نامه سنت اگزوپرى به همسرش کنسوئلو کمى پیش از مرگش)‬ ‫چه شگفت‏انگیز است کتاب شازده کوچولو‪ ،‬از خواندنش سیر نمى‏شویم و هر بار در آن‬ ‫نکته‏اى و تعبیرى دیگر مى‏یابیم‪ .‬شازده کوچولو در غرب با استقبال چشمگیرى روبرو‬ ‫و بر حسب فهرست انتشارات گالیمار به ‪ ۱۰۰‬زبان زنده دنیا ترجمه شده است‪ .‬قصه‏اى‬ ‫که برخالف ظاهر ساده و کالم بى‏پیرایه و دلنشینش از نظر ساختار و اسباب‏چینى بسیار‬ ‫سنجیده و ماهرانه طرح‏ریزى شده است‪ .‬حتى در اینکه قصه است یا اسطوره نیز جاى‬ ‫بحث است زیرا به نوعى مابین اسطوره و قصه تعلق دارد که موضوع صحبت ما نیست‬ ‫و مجالى دیگر مى‏طلبد‪.‬‬ ‫حکایت بسیار ساده است‪ :‬خلبانى به دلیل خرابى هواپیمایش در بیابانى فرود مى‏آید و‬ ‫ناگهان روزى پسرکى که او را شازده کوچولو مى‏نامد در برابرش ظاهر مى‏شود‪ .‬داستان‬ ‫به سوم شخص مفرد یعنى از زاویه دید خلبان نقل مى‏شود‪.‬‬ ‫از این شازده کوچولو چیز زیادى نمى‏دانیم‪ .‬اسمى ندارد‪ ،‬نمى‏دانیم از کجا و بحر چه‬ ‫آمده است (البته راوى حدس مى‏زند که از سیاره ب ‪ ۶۱۲‬آمده است) ولى از اینکه چرا‬ ‫سیاره‏اش را ترک کرده و به زمین رسیده است در آغاز چیزى نمى‏دانیم‪ .‬فقط سئوال‬ ‫مى‏کند و کمتر از خودش مى‏گوید‪ .‬بعدها پى مى‏بریم که پس از ترک سیاره‏اش شش‬ ‫سیاره را درنوردیده تا سرانجام به زمین رسیده است‪ ،‬که البته اگر بخواهیم این کتاب را‬ ‫از منظر عرفانى و رازآموزانه‏اش بسنجیم‬ ‫مى‏توان گفت که هفت شهر عشق یا هفت‬ ‫مرحله طریقت را پیموده تا به حقیقت رسیده‬ ‫است‪ .‬هنگامى که در بیابان بر خلبان ظاهر‬ ‫مى‏شود اولین حرفى که مى‏زند این است که‬ ‫برایم گوسفندى بکش و راوى نیز جعبه‏اى‬ ‫مى‏کشد و به او مى‏دهد که گویا گوسفندى‬ ‫در آن است‪.‬‬ ‫از برکت همین گوسفند در روز پنجم‬ ‫مالقاتشان‪ ،‬راوى با راز دل شازده کوچولو‬ ‫آشنا مى‏شود‪ .‬شازده کوچولو از راوى سئوال‬ ‫مى‏کند که اگر گوسفند علف را مى‏خورد‬ ‫پس چه‏بسا گل او را هم خواهد خورد! از‬ ‫اینجا وارد اصل ماجرا مى‏شویم و مى‏فهمیم‬ ‫که ماجراى شازده کوچولو چیست و در دل‬ ‫این حکایت چه رازى پنهان است‪.‬‬ ‫به زودى از خالل صحبت‏هاى شازده‬ ‫کوچولو و خلبان درمى‏یابیم که شازده‬ ‫کوچولو به دلیل بگومگوهایش با یک گل سرخ سیاره‏اش را رها کرده است و سر به‬ ‫بیابان گذاشته است‪.‬‬ ‫این گل سرخ دلربا روزى ناغافل بر شازده کوچولو ظاهر مى‏شود‪ .‬البته پیش از او‬ ‫سر‬ ‫گل‏هاى زیادى در سیاره شازده کوچولو دمى آمده و رفته بودند‪ ،‬اما هرگز چنین گلى ِ‬ ‫راهش سبز نشده بود‪ .‬گل سرخ نخست به صورت یک غنچه در البالى برگ‏هاى سبزش‬ ‫ظاهر مى‏شود و پس از اینکه مدت‏ها شازده کوچولو را در انتظار و در تب و تاب نگه‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 26‬‬ ‫مى‏دارد و خود را مى‏آراید‪،‬‬ ‫چهره مى‏نماید و دل شازده‬ ‫کوچولو را مى‏برد‪ .‬تازه وقتى‬ ‫از درون الیه سبزش بیرون‬ ‫مى‏آید از اینکه ژولیده است و‬ ‫فرصت نداشته خود را بیاراید‬ ‫پوزش مى‏خواهد و آه از نهاد‬ ‫شازده کوچولو برمى‏آید که‪:‬‬ ‫«شما چه زیبایید!»‬ ‫شازده کوچولو مبهوت‬ ‫و مدهوش در برابر این‬ ‫همه زیبایى آنچه به فکرش‬ ‫مى‏رسد و در توانش است‬ ‫براى خوشى و خوشبختى او‬ ‫انجام مى‏دهد‪ ،‬اما على‏رغم‬ ‫تمام حسن‏نیت و تالشش گل‬ ‫سرخ هرگز راضى نیست و‬ ‫مدام از سیاره پر باد شازده‬ ‫کوچولو‪ ،‬از غذاى بد‪ ،‬از‬ ‫بى‏توجهى شازده کوچولو گله‬ ‫مى‏کند و سرکوفت زندگى‬ ‫قبلیش را به شازده کوچولو‬ ‫مى‏زند‪ .‬خیلى هم دروغ‬ ‫مى‏گوید و اگر خداى ناکرده شازده کوچولو بخواهد ناخواسته مچش را در دروغ‏پردازى‬ ‫بگیرد‪ ،‬سخت برمى‏آشوبد و شروع به سرفه کردن مى‏کند تا شازده کوچولو را وادار به‬ ‫عذرخواهى کند و یا تنبیهش کند‪ .‬به هر حال کار به جایى مى‏رسد که شازده کوچولو‬ ‫على‏رغم عشقش به گل سرخ تاب نمى‏آورد و به ناچار رخت سفر مى‏بندد و سر به کوه و‬ ‫بیابان مى‏گذارد‪ .‬از شش سیاره دیدن مى‏کند‪ ،‬دلشکسته و تنها به دنبال دوست و محرمى‬ ‫مى‏گردد تا اینکه به زمین مى‏رسد و گاهى که غم عشق و فراق امانش را مى‏برد تنها‬ ‫مرهمش غروب آفتاب است‪ .‬در طى سفر با گل‏هاى دیگرى آشنا مى‏شود که هیچکدام به‬ ‫گل او نمى‏مانند‪ .‬پى مى‏برد که با سیاره کوچکش و دو آتشفشان خاموشى که دارد آنچنان‬ ‫که مى‏پنداشت شاهزاده مهمى نیست‪ .‬تا اینکه سرانجام با روباه‪ ،‬دوست و پیر راهش‬ ‫آشنا مى‏شود و درمى‏یابد که گل او یکتا و بى‏همتاست و در مقابل او مسئول است‪ .‬به‬ ‫یارى مارى سرانجام جسم خاکیش را بر روى زمین رها مى‏کند و به سوى گل سرخش‬ ‫بازمى‏گردد اما دلنگران است و نمى‏داند که چه به روز او آمده است‪.‬‬ ‫قصه شازده کوچولو پر از راز و رمز است‪ .‬وجود شازده کوچولو یک معماست و آن‬ ‫حقیقت گمشده یعنى گل سرخ نیز پر از راز و رمز است‪ .‬در این مجال اندک قصد ندارم به‬ ‫الیه‏هاى تودرتوى کتاب بپردازم زیرا گفتنى بسیار است و مى‏توان آن را از ابعاد مختلف‬ ‫مورد بررسى قرار داد‪ .‬در اینجا فقط به چند نکته‏اى درباره جنبه‏هاى برگرفته از زندگى‬ ‫نویسنده که الهام‏بخش شخصیت گل سرخ خواهد شد اشاره مى‏کنم‪.‬‬ ‫در اینکه گل و به خصوص گل سرخ مظهر و نماد ونوس یعنى عشق و زن است جاى‬ ‫تردید نیست‪ ،‬اما این گل سرخ کیست که مضمون اصلى قصه‏اى چنین شگفت خواهد‬ ‫شد؟ زیرا به اعتقاد من هر چند که مضامین متنوع و مهمى در این قصه وجود دارد اما‬ ‫مهمترین مضمونى که شخصیت اصلى یعنى شازده کوچولو در طلب آن است و پس از‬ ‫طى دشوارى‏هاى بسیار به آن دست مى‏یابد‪ ،‬همین حقیقت عشق است که در قالب این گل‬ ‫سرخ خودنمایى مى‏کند‪.‬‬ ‫کتاب شازده کوچولو را مى‏توان برگرفته از زندگینامه خود نویسنده دانست و حتى‬ ‫عده‏اى معتقدند که سنت اگزوپرى به طرز شگفتى سرنوشت و مرگ خود را در این کتاب‬ ‫پیش‏بینى کرده است‪ .‬نکته‏اى که در این کتاب جالب و شیرین است‪ ،‬شباهت و نزدیکى‬ ‫این گل سرخ با همسر نویسنده کتاب کنسوئلوست‪ .‬براى پى بردن به جنبه‏هاى برگرفته از‬ ‫زندگى‏نامه سنت اگزوپرى‪ ،‬بد نیست گریزى بزنیم به زندگى خود نویسنده‪.‬‬ ‫مى‏دانیم که سنت اگزوپرى به مدت ‪ ۱۳‬سال همسرى اهل السالوادور از آمریکاى مرکزى‬ ‫به نام کنسوئلو داشته است‪ .‬سنت اگزوپرى سومین همسر این خانم بوده است و دو همسر‬ ‫پیشین کنسوئلو هر یک به دلیلى فوت کرده‏اند (یکى به دلیل تصادف یا دعوا و دیگرى از‬ ‫سکته قلبى)‪ .‬داستان زندگى مشترک و پرماجراى سنت اگزوپرى و کنسوئلو خود داستان‬ ‫عجیب و شیرینى است که فرصت دیگرى مى‏طلبد‪ .‬عشقى پرتالطم و با قهر و آشتى‏هاى‬ ‫سر سازگارى داشتند‬ ‫بسیار‪ .‬آن دو بارها از هم گسستند و از نو به هم پیوستند‪ .‬نه با هم ِ‬ ‫و نه تاب بى‏هم به سر بردن‪ .‬کنسوئلو زنى پرشور و جنجال‏آفرین بود و سنت‏اگزوپرى‬ ‫خلبانى منزوى و اغلب افسرده هنگامى که سنت اگزوپرى به سفارش ناشرش این قصه‬ ‫را مى‏نویسد‪ ،‬این زن و شوهر دوران پرآشوبى را مى‏گذرانند‪ .‬با این حال سنت اگزوپرى‬ ‫خود بارها در نامه‏هایش به صراحت اذعان کرده است که الهام‏بخش گل سرخ در شازده‬ ‫کوچولو کنسوئلو همسر اوست‪:‬‬ ‫«مى‏دونى که گل سرخ تویى‪ .‬ممکن است که همیشه ازت خوب مراقبت نکرده باشم اما‬ ‫به نظرم همیشه زیبا بوده‏اى‪ .».‬و هنگامى که با دوستانش درباره قصه‏اى که مى‏نویسد‬ ‫صحبت مى‏کند به صراحت مى‏گوید که گل سرخ یگانه براى او همان همسرش است‪...‬‬ ‫(دنباله در صفحه ی روبرو)‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 27‬‬ ‫‪ ...‬یکى دیگر از دوستانش نقل کرده است که هنگام خواندن مکالمات شازده کوچولو و گل‬ ‫سرخ‪ ،‬چنین به نظرش آمده است که دارد حرف‏هاى کنسوئلو و سنت اگزوپرى را مى‏شنود‪.‬‬ ‫حتى اگر خود نویسنده نیز چنین اعترافى نمى‏کرد کافى بود در شباهت‏هاى فاحش بین این‬ ‫دو یعنى گل سرخ و کنسوئلو اندکى تعمق کنیم تا این ارتباط را دریابیم‪.‬‬ ‫بد نیست نخست نگاهى به خصوصیات گل سرخ بیندازیم‪:‬‬ ‫گل سرخ شازده کوچولو ضعیف‪ ،‬ساده‏اندیش‪ ،‬پرافاده‪ ،‬پر توقع‪ ،‬دروغگو‪ ،‬منقلب‏کننده و‬ ‫طناز است‪ .‬ضعیف و بى‏دفاع است اما دائماً به چند خارى که از او محافظت مى‏کند‪ ،‬مى‏بالد‪.‬‬ ‫دائم غر مى‏زند و توقع دارد که شازده کوچولو شب و روز به او رسیدگى کند‪ .‬بسیار زیبا‬ ‫سر طنازى ادعا‬ ‫و طناز است‪ ،‬براى آراستن خود روزها وقت صرف کرده است اما از ِ‬ ‫مى‏کند که ژولیده است زیرا وقت آرایش نداشته است‪ .‬بسیار خودپسند است‪ ،‬دائماً زیبایى و‬ ‫دلرباییش را به رخ شازده کوچولو مى‏کشد و به او سرکوفت مى‏زند‪ .‬زیاد دروغ مى‏گوید‪.‬‬ ‫با بقیه گل‏ها فرق دارد‪ ،‬هر چه باشد گل سرخ است و خود را باالتر از سایر گل‏ها مى‏داند‪.‬‬ ‫بسیار پر حرف است (به ندرت اتفاق مى‏افتد که ساکت شود)‪ .‬از خصوصیات بارزش این‬ ‫است که سرفه مى‏کند و به‏خصوص به محض اینکه چیزى آزرده‏اش مى‏سازد یا برخالف‬ ‫میلش است دچار سرفه‏هاى شدید مى‏شود‪ .‬با اینکه از هیچ جا و به صورت دانه‏اى آمده است‪،‬‬ ‫از محاسن زندگى قبلیش مى‏گوید تا حقارت زندگى شازده کوچولو را به رخ او کشد‪ .‬تازه‬ ‫بسیار هم مغرور و زودرنج است و اگر از قضا شازده کوچولو سئوالى کند که دروغ گل‬ ‫سرخ برمال شود براى اینکه خود را از تنگ و تا نیندازد‪ ،‬و شازده کوچولو را شرمنده و‬ ‫سر دلجویى‬ ‫متنبه کند حاضر است آنقدر سرفه کند تا بمیرد‪ .‬شازده کوچولو نیز هر بار از ِ‬ ‫برمى‏آید و نازش را مى‏خرد‪ ،‬زیرا على‏رغم این معایب این گل سرخ بسیار منقلب‏کننده و‬ ‫شورانگیز است‪.‬‬ ‫کنسوئلو همسر سنت اگزوپرى نیز بسیارى یا شاید بهتر است بگوییم تمامى این خصوصیات‬ ‫ً‬ ‫اوال در السالوادور در امریکاى مرکزى و در شهرى آتش‏فشانى به دنیا آمده‬ ‫را داراست‪.‬‬ ‫است که ما را یاد سیاره شازده کوچولو مى‏اندازد‪ .‬شازده کوچولو نیز در سیاره‏اش دو‬ ‫آتش‏فشان خاموش دارد که هر روز به آنها رسیدگى مى‏کند «کسى چه مى‏داند…»‪.‬‬ ‫کنسوئلو نیز مانند گل سرخ زیاد حرف مى‏زند و بسیار خوش صحبت و شیرین بیان است‪.‬‬ ‫شیرینى و حالوت گفتارش زبانزد همه است به‏خصوص وقتى به زبان مادریش سخن‬ ‫مى‏گوید همه را مجذوب مى‏کند‪ .‬البته گفتارش با کلى خیالبافى یا دروغ‏پردازى توأم است‪ ،‬اما‬ ‫تمام کسانى که او را مى‏شناختند متفق‏القولند که کنسوئلو راوى و قصه‏گویى زبردست بوده‬ ‫است و مى‏توانست درباره هر موضوعى داستان‏هاى مهیج و شیرین نقل کند‪ .‬البته گاهى‬ ‫سنت اگزوپرى از این حرف زدن‏هاى یک بند عاصى مى‏شده است زیرا مانع کار کردنش‬ ‫مى‏شد‪ .‬حتى در دو آپارتمان جدا زندگى مى‏کردند تا سنت اگزوپرى بتواند کمى فراغت‬ ‫داشته باشد و به کارش برسد (البته پرچانگى‏هاى کنسوئلو تنها دلیل جدا زیستن آن دو نبود)‪.‬‬ ‫در نامه‏اى سنت اگزوپرى به همسرش چنین مى‏نویسد‪« :‬وقتى اینجا نیستید قادر نیستم فکر‬ ‫کنم‪ ،‬وقتى هم که هستید آنقدر حرف مى‏زنید که نمى‏توانم کار کنم‪».‬‬ ‫کنسوئلو هم مانند گل سرخ زیاد دروغ مى‏گوید‪ .‬گاهى براى آب و تاب دادن به ماجراهایى‬ ‫که تعریف مى‏کند و اغلب در زندگى روزمره‪ً .‬‬ ‫مثال سنش را از همه مخفى مى‏کند و حتى‬ ‫در زمان ازدواجش با سنت اگزوپرى سنش را یک سال کمتر اعالم مى‏کند‪ .‬کتاب خاطراتش‬ ‫نیز به نام «خاطرات یک گل سرخ» و «اُپد» پر از دروغ‏پردازى است‪.‬‬ ‫اما از مهمترین خصوصیات مشترک کنسوئلو و گل سرخ سرفه‏هاى هر دوست‪ .‬کنسوئلو از‬ ‫بچگى دچار بیمارى آسم بود و تمام عمرش را در وحشت خفگى به سر برده است‪ .‬به همین‬ ‫دلیل نیز از تنهایى هراس داشت زیرا مى‏ترسید هر لحظه در یک حمله شدید دچار تنگى‬ ‫نفس و خفگى شود‪ .‬یکى از مواردى نیز که در زندگى با همسرش سنت اگزوپرى عذابش‬ ‫مى‏داد‪ ،‬شغل خلبانى او بود که باعث مى‏شد مدت‏هاى طوالنى تنها بماند‪ .‬به‏خصوص که‬ ‫سنت اگزوپرى هنگامى نیز که از سفر بازمى‏گشت ساعت‏هاى زیادى را به تنهایى صرف‬ ‫مطالعه یا نوشتن مى‏کرد‪ .‬کنسوئلو نیز از وحشت تنهایى دائماً در مهمانى‏ها و شب‏نشینى‏ها‬ ‫به سر مى‏برد‪ .‬سنت اگزوپرى این رفتار را نمى‏پسندید و باعث اختالف بین آن دو مى‏شد‪.‬‬ ‫کنسوئلو خود نوشته است‪« :‬همسر یک خلبان بودن به خودى خود فداکارى است‪ .‬همسر‬ ‫نویسنده بودن عذاب و مصیبتى حقیقى است‪».‬‬ ‫سنت اگزوپرى نیز از غیبت همسرش رنج مى‏کشید و رفتار او باعث شده بود که از زندگى‬ ‫سیر شود (جالب این جاست که کنسوئلو به معناى مرهم و تسکین است!)‪ .‬سنت اگزوپرى‬ ‫در جایى مى‏نویسد‪« :‬نمى‏دانید چقدر تشنه کمک هستم‪ .‬کمک یک زن‪ .‬که دیروز‪ ،‬امروز‪،‬‬ ‫فردا غذایى به من دهد‪ .‬استکان چایى برایم بریزد‪ .‬دستى بر پیشانیم نهد‪ .‬هنگامى که مُردم‬ ‫تازه قدر مرا خواهید دانست‪ .‬شما مرا از زندگى بیزار کرده‏اید‪».‬‬ ‫سنت اگزوپرى نیز مانند شخصیتش شازده کوچولو هرگز بیمارى نفس تنگى همسرش را‬ ‫جدى نگرفت و گمان مى‏کرد که این نیز ترفند و حیله‏اى زنانه از طرف کنسوئلو براى به‬ ‫زانو درآوردن اوست‪ .‬در سال ‪ ۱۹۴۲‬در نامه‏اى به پزشک نیویورکى‪ ،‬سنت اگزوپرى‬ ‫عالئم بیمارى زنش را بى‏اهمیت مى‏خواند و چنین مى‏نویسد‪« :‬او بیمار نیست فقط مثل همه‬ ‫زن‏ها مى‏خواهد که ما مردها دائماً نگران سالمتى‏اش باشیم‪».‬‬ ‫در کتاب شازده کوچولو هم مى‏بینیم که گل سرخ دائم سرفه مى‏کند به‏خصوص وقتى که از‬ ‫دست شازده کوچولو ناراحت مى‏شود سرفه‏هایش را به عمد تشدید مى‏کند و حتى براى اینکه‬ ‫تنبیهش کند قادر است واقعاً از سرفه بمیرد! مى‏توان خیلى موارد مشابه بین گل سرخ و‬ ‫کنسوئلو پیدا کرد‪ ،‬اما از همه مهمتر نامه‏هاى نویسنده به همسرش است که در آنها صریحاً‬ ‫این نکته را اذعان مى‏کند‪ .‬در بسیارى از نامه‏ها سنت اگزوپرى او را “‪pimprenelle‬‬ ‫‪ ”mon amie‬مى‏خواند که در واقع همان گل سرخ است‪.‬‬ ‫ً‬ ‫معموال بر نامه‏هایش تاریخ نمى‏گذاشت‬ ‫البته همینجا باید خاطرنشان کنم که سنت اگزوپرى‬

‫و نمى‏توان دقیقاً دانست ِکى نوشته شده‏اند اما در بعضى نامه‏هایش به صراحت نوشته است‬ ‫«مى‏دانى که گل سرخ من تو هستى»‪.‬‬ ‫ً‬ ‫سنت اگزوپرى على‏رغم جدایى‏ها و گاه بى‏وفایى‏هایش‪ ،‬همواره شدیدا دلباخته همسرش بوده‬ ‫است‪ .‬در نامه‏هاى آخر پیش از مرگش‪ ،‬تقریباً همزمان با نوشتن شازده کوچولو این دلبستگى‬ ‫گویا شدیدتر شده است‪ ،‬یا شاید سنت اگزوپرى نیز مانند شازده کوچولو به جایى رسیده است‬ ‫که با حسرت و روشن‏بینى بگوید‪« :‬حقش بود به حرف‏هایش گوش نمى‏دادم‪ .‬هرگز نباید به‬ ‫حرفهاى گل‏ها گوش کرد‪ .‬باید نگاهشان کرد و بوییدشان‪ .‬گل سرخ من سیاره‏ام را عطرآگین‬ ‫مى‏کرد اما بلد نبودم از آن حظ ببرم‪ .‬ماجراى چنگال‏هاى ببر که آنقدر کالفه‏ام کرده بود‬ ‫مى‏بایست دلم را به رقت مى‏آورد… آن وقت‏ها عقلم نمى‏رسید… حقش بود از رفتار و نه از‬ ‫روى حرف‏ها درباره‏اش قضاوت کنم… هرگز نمى‏بایست از او بگریزم‪ .‬حقش بود عشقش‬ ‫را در پس این حیله‏هاى ساده مى‏دیدم‪ .‬آخه گل‏ها خیلى ضد و نقیض هستند… اما در آن وقت‬ ‫خیلى جوان بودم و بلد نبودم دوستش بدارم‪».‬‬ ‫سنت اگزوپرى نیز مانند شخصیت قصه‏اش سرانجام پى مى‏برد که حقیقت و عشق گمشده‏اش‪،‬‬ ‫کنسوئلو‪ ،‬گل سرخ اوست‪ .‬براى همین نیز مهمترین مضمون داستان‪ ،‬عشق گل سرخ و‬ ‫شازده کوچولوست‪ .‬مى‏توان گفت که همه درونمایه‏هاى دیگر کتاب دور محور گل سرخ‬ ‫مى‏گردد و به نسبت و در مقیاس با او ارزیابى مى‏شود‪ .‬در مقایسه با گل سرخ است که‬ ‫جغرافى‏دان‪ ،‬فانوس افروز یا تاجر‪ ،‬سطحى و خام به نظر مى‏رسند‪ :‬یعنى اینکه در دنیایى‬ ‫که گل سرخى وجود دارد‪ ،‬پرداختن به هر چه جز او خامى و جهالت است‪ .‬جغرافى‏دان ابله‬ ‫است زیرا به چیزهاى فانى مانند گل نمى‏پردازد‪ ،‬تاجر ابله است زیرا گل سرخى ندارد‪،‬‬ ‫بر روى زمین انسانها جز انعکاسى از گفتار دیگران نیستند در حالى که همیشه گل سرخ‬ ‫اول حرف مى‏زند‪ .‬حقیقتى که انسان‏ها و شازده کوچولو به دنبال آنند همان گل سرخ است‪.‬‬ ‫حتى دوستى نیز به گل سرخ ختم مى‏شود زیرا روباه او را به گل سرخ رهنمون مى‏شود‪.‬‬ ‫مار رهایى‏بخش نیز که در نقش مرگ ظاهر مى‏شود‪ ،‬وسیله‏اى است براى رساندن شازده‬ ‫کوچولو به گلش‪ .‬شازده کوچولو نیز نادم و پشیمان است‪ ،‬پى برده که مسئولیتى دارد‪ ،‬گلى‬ ‫دارد که رهایش کرده است و مى‏ترسد‪ .‬مى‏ترسد که گوسفند گل را از بین برده باشد و هرگز‬ ‫به او نرسد‪.‬‬ ‫در زندگى واقعى‪ ،‬گل سنت اگزوپرى کنسوئلو است‪ ،‬گلى که قدرش را ندانسته است و‬ ‫حرف‏هاى ساده‏اش را به دل گرفته و تنها رهایش کرده است‪ .‬گویى که این کتاب طلب‬ ‫بخشش اوست از همسرش‪.‬‬ ‫«در او [کنسوئلو] چیزى منقلب کننده هست‪ ،‬و در تاریکى قلبش بال‏هاى پرندگان را به خون‬ ‫مى‏کشاند‪ ،‬و از من مى‏هراسد مانند روباه‏هایى که بر روى شن‏هاى کویر به سویشان تکه‏هاى‬ ‫گوشت مى‏گرفتم و آنها مى‏لرزیدند‪ ،‬گاز مى‏گرفتند‪ ،‬و گوشت را از دستان من مى‏کندند تا‬ ‫به مخفیگاهشان برند» و با دعا از خدا مى‏خواهد که‪« :‬کمکش کن که بگرید‪ .‬به او اشک‬ ‫ارزانى کن‪ .‬کارى کن که خسته از خود سر بر شانه‏هاى من نهد»‪.‬‬ ‫سنت اگزوپرى در بیستم ماه آوریل ‪ ۱۹۴۳‬درست پیش از اینکه براى آخرین بار به آفریقا‬ ‫سفر کند به همسرش چنین مى‏نویسد‪« :‬کراواتم را درست کن‪ ،‬دستمال کوچکت را به من بده‬ ‫تا ادامه شازده کوچولو را بر آن بنویسم‪ .‬در آخر داستان‪ ،‬شازده کوچولو این دستمال را به‬ ‫شاهزاده خانم هدیه خواهد کرد‪ .‬تو دیگر هرگز گل سرخى با خار نخواهى بود‪ ،‬تو شاهزاده‬ ‫قصه‏ها خواهى بود که همواره در انتظار شازده کوچولویش خواهد ماند‪ .‬و من این کتاب را‬ ‫به تو هدیه خواهم کرد‪».‬‬ ‫پس از ناپدید شدن سنت اگزوپرى در ‪ ۳۱‬ماه ژوییه ‪ ،۱۹۴۴‬هرگز چیزى از سنت اگزوپرى‬ ‫و هواپیمایش بدست نیامد‪ ،‬فقط در پاییز سال ‪ ۱۹۹۸‬در تور یک ماهیگیر‪ ،‬دستبندى از او در‬ ‫آب‏هاى مدیترانه پیدا مى‏شود که بر آن نام او و کنسوئلو براى ابد حک شده است‪ .‬سرانجام‬ ‫گل سرخ‪ ،‬سنت اگزوپرى را اهلى کرده بود‪.‬‬ ‫[‪ ]۱‬متن سخنرانى خانم شهال حائرى در دانشکده زبان‏هاى دانشگاه آزادى اسالمى (با‬ ‫(منبع‪ :‬مجله بخارا)‬ ‫همکارى فرهنگستان هنر) در بهار ‪1387‬‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 28‬‬

‫در باره ی ابن بطوطه و ‪...‬‬ ‫ ‬ ‫راستی خاتم فیروزه بواسحاقی‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)23‬‬ ‫خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود‬ ‫این شاه شیخ که هم شاه بود‬ ‫و هم شیخ‪ ،‬آدم خوبی بود‬ ‫گشاده‌دست بود و نامجو‪،‬‬ ‫هرگز گمان نمی‌برد که‬ ‫دولتش به آن زودی سرآید‪،‬‬ ‫دست به یک کار بی‌نظیری‬ ‫هم زده بود و آن نظیره‌سازی‬ ‫به ایوان کسری و طاق‬ ‫مداین بود که عبید زاکانی‬ ‫شعرها در وصف آن ساخته‬ ‫است‪ .‬شاه شیخ معماری از‬ ‫تبریز آورده بود که مهندسی‬ ‫بنا را برعهده داشت و مردم‬ ‫شیراز ذوق‌زده بودند که‬ ‫شهرشان تالی مداین خواهد‬ ‫بود و داوطلبانه در کار کندن‬ ‫پی و تهیه ابزار و مصالح‬ ‫آن بنا مشارکت می‌کردند‪،‬‬ ‫اما روزگار به کام شاه شیخ‬ ‫نبود‪ ،‬مبارزالدین مظفر‪،‬‬ ‫همان که حافظ محتسب‬ ‫شهرش می‌خواند‪ ،‬در‬

‫یورشی بی‌امان کاخ آرزوهای او را در هم ریخت‪.‬‬ ‫با ابن‌بطوطه به اصفهان رفتیم و دو هفته در خانقاه علی بن سهل مهمان بودیم‪ .‬ابن‌بطوطه‬ ‫از دست شیخ خانقاه خرقه پوشید‪ ،‬شیخ یک خرقه نفیس پولک‌دار‪ ،‬معروف به هزار میخی‪،‬‬ ‫به او داد‪ .‬همراه اردوی سلطان ابوسعید بهادرخان‪ ،‬آخرین پادشاه معتبر از سلسله ایلخانان‬ ‫مغول‪ ،‬از بغداد تا تبریز رفتیم‪ .‬در راسته جواهرفروشان تبریز به تماشای انواع جواهرات‬ ‫نشستیم که چشم‌ها را خیره می‌کرد و غالمان زیبا با جامه‌های فاخر‪ ،‬دستمال‌های ابریشمین‬ ‫بر کمر بسته‪ ،‬در خدمت جواهرفروشان بودند و جواهرات را به زنان ترک عرضه‬ ‫می‌کردند‪ .‬به آبادان رفتیم و تکیه خضر را دیدیم که در روزگار ما ویرانه‌ای بیش از آن به‬ ‫جای نمانده است‪ .‬در ایذه با اتابک افراسیاب دوم فرمانروای لرستان مالقات کردیم و در‬ ‫مراسم تعزیه‌داری که به مناسبت مرگ تنها فرزند او برپا شده بود‪ ،‬شرکت جستیم‪ .‬در قونیه‬ ‫به زیارت تربت جالل‌الدین محمد موالنا رفتیم که ‪‌۶۰‬سال پیش درگذشته بود و پیروانی‬ ‫داشت که به نام او «جاللیه» خوانده می‌شدند‪.‬‬

‫با ابن‌بطوطه به روسیه رفتیم‪ ،‬به استانبول رفتیم که هنوز دست مسلمان‌ها نیفتاده بود‪.‬‬ ‫امپراتوری بیزانس در داخل حصار شهر واپسین نفس‌های خود را می‌کشید‪ .‬به هندوستان‬ ‫و مالدیو و سیالن و جاوه و چین رفتیم و هر کجا که رفتیم ــ نه‌تنها در ایران و فرارود و‬ ‫افغانستان که قلمرو سنتی فرهنگ ایران بود ــ بلکه در دوردست‌ترین نقاط از اقصای شرق‬ ‫تا مغرب و اندلس‪ ،‬جا به‌جا نشان از زبان و فرهنگ ایران بود و نخبگان ایرانی از بازرگان‬ ‫و فقیه و صوفی همه جا حضور داشتند‪.‬‬ ‫باید بگویم که سفرنامه ابن‌بطوطه سبب توجه ویژه خاورشناسان به گستره نفوذ ایران در‬ ‫جهان آن روز شده است‪ .‬حتی در فهرست کارهایی که عرب‌ها در پیرامون رحله کرده‌اند‪،‬‬ ‫چند رساله و مقاله درباره ایران دیده می‌شود‪ .‬مثال «وجه ایرانی فی‌رحله ابن‌بطوطه» یا‬ ‫عناوین مشابه دیگر‪ .‬دکتر عبدالهادی التازی که بهترین و قابل اعتمادترین متن عربی رحله‬ ‫چاپ فرهنگستان مراکش را فراهم آورده‪ .‬خود دو رساله مستقل درباره ایران دارد‪ .‬در‬

‫مقدمه رحله هم می‌گوید‪ :‬الفارسیه کانت منتشره فی المنطقه کلها حتی فی بالدالصین‪.‬‬ ‫ابن‌بطوطه در گزارش‌های خود به جنبه‌ها و ساحت‌های مختلف اقتصادی‪ ،‬فرهنگی‪،‬‬ ‫اجتماعی و سیاسی توجه دارد و تقریبا هیچ بعدی از ابعاد زندگی مسلمانان آن عصر‬ ‫نیست که ابن‌بطوطه اطالعات جالبی درباره آن ارائه نکرده باشد‪ .‬سفرنامه او خزانه‌ای از‬ ‫اصطالحات رایج روزگار است‪ .‬اصطالحاتی که اکنون برای ما ناآشنا می‌نماید و من حدود‬ ‫‪ ۷۰۰‬تا از آنها را در آخر کتاب فهرست کرده‌ام‪ .‬فهرست مشتمل بر نام انواع ظروف‪،‬‬ ‫البسه‪ ،‬کفش‪ ،‬کاله‪ ،‬زر‪ ،‬زیورها و میوه‌ها و درختان و… ژانسن مستشرق بلژیکی رحله‬ ‫را اطلس اغذیه مشرق‌زمین (‪ )l’Atlas gastronomique de l’orient‬می‌نامد‪ .‬رحله‬ ‫یادداشت‌های سفر است‪ ،‬تاریخ و زندگی‌نامه خودنوشت است‪ ،‬داستان است‪ ،‬همه اینها‬ ‫هست و خیلی چیزهای دیگر‪ .‬سرتاسر آن حکایت نخبگان فرهنگی و سیاسی است‪ .‬مرادم‬ ‫ف هستند که دو بستر عظیم فرهنگ زمان یعنی‬ ‫از نخبگان فرهنگی علما و مشایخ تصو ‌‬ ‫مدرسه و خانقاه را نمایندگی می‌کردند و مرادم از نخبگان سیاسی‪ ،‬پادشاهان‪ ،‬امرا‪ ،‬وزرا و‬ ‫دیوانیانند که حکومت می‌راندند و زمام امور را در دست داشتند‪ .‬توجه به نخبگان فرهنگی‬ ‫در اوایل سفرنامه بیشتر و پررنگ‌تر است‪ .‬ولی هرچه پیشتر می‌رود‪ ،‬توجه به نخبگان‬ ‫سیاسی معطوف می‌شود و دلمشغولی ابن‌بطوطه با ارباب قدرت بیشتر می‌شود‪.‬‬ ‫اما یک منظر دیگر هم هست که رنگ و جذابیت خود را از اول تا آخر این سفر ‪۳۰‬ساله‬ ‫از دست نمی‌دهد و آن منظر زن است‪ .‬ابن‌بطوطه تا از زادگاه خود جدا می‌شود‪ ،‬در همان‬ ‫روزهای اول سفر که به صفاقس می‌رسد‪ ،‬دختری را عقد می‌کند و چون به طرابلس‬ ‫(تریپولی لیبی) می‌رسد‪ ،‬عروس راه می‌اندازد اما وقتی با پدرزن خود بگومگو پیدا می‌کند‪،‬‬ ‫خیلی به راحتی آن زن را طالق می‌دهد و یک دختر قابسی را به جای صفاقسی می‌آورد و‬ ‫کاروان را یک روز نگه می‌دارد تا همسفران در ولیمه عروسی شرکت کنند و این جریان‬ ‫همین‌طور ادامه دارد‪ .‬در شام‪ ،‬مکه‪ ،‬شیراز و آناتولی و دشت قبچاق و مالدیو و… حتی‬ ‫در آفریقای مرکزی هرجا که می‌رود دیده از روی زن برنمی‌دارد و از سخن گفتن درباره‬ ‫تعلقات خاطر خود باز نمی‌ایستد‪ ،‬از یاد زنانی که در این سفر دور و دراز دلش را ربوده‌‬ ‫بودند‪ ،‬از بردن نام آنها چون گلستان‪ ،‬حورنسب‪ ،‬مرغلیطه (مارگارت)‪ ،‬مبارکه و… از‬ ‫توصیف خلق و خوی و ادا و اطوار آنها ابا نمی‌کند‪.‬‬ ‫رحله ابن‌بطوطه از این نظر منبع بسیار غنی و گرانبهایی است که ما را از اوضاع و احوال‬ ‫و شرایط زندگی این نیمه همیشه مستور و پنهان جامعه آگاهی می‌دهد‪».‬‬ ‫(منبع‪ :‬مجله بخارا)‬ ‫‪--------------------------------------‬‬‫‪------------‬‬


‫تاريخ ادبيات‬ ‫سبک شناسی‬

‫(‪)100‬‬ ‫‪ -6‬شیوه ی مقامات حمیدی‬ ‫ً‬ ‫قبال باید ناگفته نماند که قاضی حمیدالدین قصدش پیروی‬ ‫از مقامات بدیع الزمان و حریری هر دو بوده است نه‬ ‫حریری تنها‪ ،‬چنانکه ابن اثیر پنداشته است چه از طرفی‬ ‫در تکلفات و صنایع و لزوم ماالیلزم هایی که حریری‬ ‫بدانها دست زده است قاضی زیاد بحث ننموده جز در‬ ‫مقامه ی لُغز – دیگر آنکه در مقامه ها تقریباً ترجمه و نقل‬ ‫افسانه های بدیع الزمان زیاد تردید می شود‪ ،‬مانند مقامه‬ ‫‪ 22‬در سکباج که به عین ترجمه و تقلید مقامة المضیریه‬ ‫ی بدیع الزمان می باشد و در دیگر مقامات نیز تقلیدهایی‬

‫از این مقامات دیده می شود‪.‬‬ ‫کليله و مقامات‬ ‫حمیدالدین در مقامات خود از کلیله و دمنه متأثر نگردیده است‪ ،‬چه از طرفی تمثیل و ادب‬ ‫و ِحکم به اندازه ی کلیله درین کتاب نیست و عمده ی قصدش پرداختن روایت است‪ .‬دیگر‬ ‫لغاات عربی دشخوار بقدر کلیله نیاورده و بیشتر به پارسی پرداخته است؛ دیگر بیشتر‬ ‫اعتنایش به سجع و مترادفات است‪ ،‬در صورتی که کلیله اعتنایش بیشتر به ازدواج و قراین‬ ‫است‪ ،‬دیگر صنایع لفظیه در مقامات زیادتر از کلیله به کار رفته است و مانند مقامات‬ ‫اسالف خود مرادش در هم بافتن الفاظ بوده است‪ ،‬و سرگرمی خوانندگان‪ ،‬نه بیان و ادای‬ ‫معانی‪ ،‬فرق دیگرآنست که کلیله همه ی اشعار را از استاتید دیگر آورده است مانند عنصری‬ ‫و مسعود سعد و ابوالفرج و سنایی و غیرهم ولی حمیدالدین چنانکه خود در آغاز گوید جز‬ ‫مصراعی چند بر سبیل شهادت نه بر وجه افادت که کم از ده باشد باقی اشعار را از خود‬ ‫آورده است و گوید‪:‬‬ ‫سرمایه به عاریت مخواه از دگران‬ ‫ ‬ ‫با مايۀ خود بساز و چون بی هنران‬ ‫در این شعر حمید الدین ظلمی فاحش در باره ی سلف بزرگوار خود ابوالمعالی روا داشته‬ ‫است که شاهد آوردن از سخن غیر را سرمایه ی بی هنری پنداشته‪ ،‬و حال آنکه شواهد‬ ‫شعریه مانند آوردن مثال سایر است و باید بی شبهه از آن غیر باشد‪ ،‬ور نه هر کس تواند‬ ‫در هر باب از خود شعری بتراشد‪ ،‬یا مثلی بسازد‪ ،‬و ارباب هنر و ذوق دانند که آوردن‬ ‫شواهد و امثال وقتی پسندیده و زیبا و مؤثر خواهد بود که از دیگران – خاصه از اساتید‬ ‫و بزرگان پیشین – باشد و ما می دانیم که ابوالمعالی نیز می توانست در هر باب از خود‬ ‫شعری تراشیده و به کار ببرد‪ ،‬و نکرده است‪ ،‬و این رنج را که یافتن شواهد شعریه باشد و‬ ‫از گفتن شعر دشوارتر است بر خود به همین معنی هموار کرده است‪.‬‬ ‫اینک ما مختصات شیوه ی مقامات حمیدی را در فصول زیرین از ممدوح و ناممدوح بر‬ ‫می شماریم‪:‬‬ ‫‪ -1‬جمله های شبیه به تازی که فعل یا مسند را بر سایر اجزای جمله مقدم آورند و جمله را‬ ‫ً‬ ‫کامال از‬ ‫به غیر فعل ختم کنند‪ ،‬در مقامات حمیدی بسیار است‪ ،‬بویژه در آغاز فصول که‬ ‫عربی تقلید شده است‪ ،‬مثال‪:‬‬ ‫"سپاس و ستایش حضرت خداوندی را که بیاراست اوراح ما را بوجود اصل و بپیراست‬ ‫اشباح ما را بسجود وصل‪ ،‬و در ما پوشید ُحلّۀ زندگی‪ ،‬و بر ما کشید رقم بندگی ‪ ،‬کسوت‬ ‫جان برنهاد بی َ‬ ‫ضنّتی‪ ،‬و خلعت ایمان در بر ما افکند بی ِمنتی" ص‪.4‬‬ ‫مثال دیگر‪" :‬حکایت کرد مرا دوستی که در حضر مرا جلیس و همدم بود و در سفر انیس‬ ‫ه ّم و غم که وقتی‪ ...‬الخ"ص‪.9 :‬‬ ‫مثال دیگر‪" :‬تا برسیدم شبی از شبهای غربت‪ ،‬بدان دیار و تربت‪ ،‬که مقصد و مقصود‬ ‫بود‪ ،‬و فرود آمدم بر باغی که نزول غربا را معهود بود‪ ...‬غریب وار طوافی نامعلوم می‬ ‫کردم‪ ،‬و هر موضعی را زیر قدم می آوردم‪ ،‬تا برسیدم به آشیانی که بوی آشنائی داشت‪...‬‬ ‫الخ" ص ‪.73‬‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 29‬‬

‫شعر‬

‫‪ -2‬بدون ضرورت از قبیل استشهاد یا‬ ‫ایراد مثل یا استدالل به کالم آسمانی‪،‬‬ ‫در ضمن عبارات فارسی یک مرتبه‬ ‫عربی گویی اش گل می کند و یک الی‬ ‫چند سطر عبارات عربی می آورد‪،‬‬ ‫مثل‪" :‬گفتند این هر دو اگرچه به وقت‬ ‫مخاصمت تیغ و سپر بودند به گاه‬ ‫مسالمت پدر و پسر بودند فقلت َواهللِ‬ ‫َدر ُ‬ ‫مس ُّ‬ ‫الظلَم‬ ‫َما ُه َما اِال َش ُ‬ ‫الضحی َو ب َ‬ ‫َو َمن اش َب َه ابَاَ ُه َف َما َظلَ َم" ص ‪ ،22‬که‬ ‫برای تحلیل َ‬ ‫ُشابه اَب ُه َفما َظلَم)‬ ‫(ف َمن ی ِ‬ ‫مقدمه ای به عربی آورده است‪ .‬و‬ ‫در المقامه الثالثه فی الغزوة الجهاد‬ ‫ص ‪ 26‬هفت سطر عربی آورده و‬ ‫بالفاصله در ص ‪ 27‬همان مقامه شش‬ ‫سطر دیگر عربی ذکر کرده است‪.‬‬ ‫مصر است و‬ ‫‪ -3‬در آوردن سجع‬ ‫ّ‬ ‫ً‬ ‫اسجاع را تا سه و احیانا چهار نوبت به‬ ‫کار می برد و گاهی سجع های لطیف‬ ‫دارد از قبیل "آبی داری و لیکن تابی نداری‪ ،‬رنگی داری ولیکن سنگی نداری‪ ،‬هم در‬ ‫عاشقی خامی و هم در معشوقی ناتمام" ص ‪" 24‬سلسلۀ شوق بی حلقه و طوق نبود" "سکر‬ ‫آن مقاالت و شکر آن حاالت" ص ‪.55‬‬ ‫"افسانۀ کرخیان به لغت بلخیان خوش‪ ،‬و سمر را زیان به عبارت تازیان دلکش ننماید‪"1‬‬ ‫ص ‪.7‬‬ ‫گاهی سجع را در مقدمه و اوساط جمله نهاده و فعل آخر جمله را آزاد گذاشته است و این‬ ‫شیوه از لطایف سجع و موازنه است که شیخ و دیگر نویسندگان آینده از وی پیروی کرده‬ ‫اند‪ ،‬مثال‪:‬‬ ‫"خواستم که بر امّهات بالد گذری کنم و اجتیاز را اختیار سفری پیش گیرم" ص ‪" ،23‬اگر‬ ‫خطری کنی بدان طرف باید رفت و اگر سفری کنی به تحصیل آن شرف باید کرد" ص ‪.24‬‬ ‫‪ -4‬قاعده ای است در جمله های متوازی و مسجوع که جمله ی اول را کوتاه تر از جمله‬ ‫ی ثانی گیرند و یا برابر آورند و این قاعده از نوشته های اساتید بر می آید و به ذوق هم‬ ‫چسبندگی دارد و غالب جمله های مقامات نیز بر همین قرار است لیکن گاهی از آن تجاوز‬ ‫روا داشته و جمله های خالف این قاعده آورده است‪ ،‬مثال‪:‬‬ ‫"نه صورت عالم آرای آفتاب محجوب است اما دیدۀ مردمان معیوب است" ص ‪31‬‬ ‫‪ -5‬گاه برای اثبات سجع‪ ،‬کلمات یا جمله هایی نامناسب می آورد‪" :‬سوسن آزاد با بلبل استاد‬ ‫می گوید که ای مدعی کذاب و ای صیرفی قالب" ص ‪ ،24‬بلبل استاد چه لطفی دارد‪ ،‬زیرا‬ ‫این لقب را احدی به بلبل نداده است خاصه که او را م ّدعی و صیرفی قالب بدانند؟ و ازین‬ ‫جنس ترصیعات بسیار دارد که نشانه ی ضعف تألیف از همه ی آنها نمودار است مانند‪:‬‬ ‫"در حلّه های عرب دقایق فصاحت آموخته و در کلّه های عجم آتش مالحت افروخته" ص‬ ‫‪ 39‬که هر دو قرینه ضعیف است و شاید مغلوط!‪...‬‬ ‫و گاهی برای ترصیع و سجع جمله و قرینه ای بی معنی می سازد چون‪" :‬صدای کالمی‬ ‫به هوش های ما آمد و ندای سالمی به گوشهای ما رسید" ص ‪ ،42‬که قسمت نخستین این‬ ‫ترصیع رکیک است و تنها برای قرینه ی جمله ی ثانی آن را ساخته است‪.‬‬ ‫گاه برای بیان مطلب عالی تری‪ ،‬به ترک سجع می گوید و قدری دست نگاه می دارد‪ ،‬مثال‪:‬‬ ‫صمت باز آید که اَل ِع ُ‬ ‫آخ ُر ُه‬ ‫"قدم اول‪ ،‬گفتگوی است که اَل َّنفُس اَوَّلَ ُه َتذ ِک َر ُة پس ِس َم ِت ُ‬ ‫شق ِ‬ ‫الت َفکر ُة در اَثنای آن حیرت ندای عالم غیرت درآید که به بند و زنجیرش بسته دارید‪ ،‬و عنان‬ ‫مرکبش آهسته دارید‪ ،‬که محیط دنیا و بسیط گیتی َت َو ُسع گذاردن گام عاشقان ندارد‪ ،‬که این‬ ‫گام بی محابا‪ ،‬درین بساط تنگ پهنا نگنجد‪ ،‬که عالم عشق عالم مشاهده است‪ ،‬و هزار قدم‬ ‫مجاهده بگرد یک قدم مشاهده نرسد‪ ،‬موسی کلیم در تیه مجاهده می رفت در چهل فرسنگ‬ ‫چهل سال بماند باز چون در دعوت مکالمت قدم مشاهدت نهاد هفتصد فرسنگ‪ 2‬به هفت گام‬ ‫برید‪ ...‬الخ" ص ‪ - 560‬که درین عبارات که نقل فرمایش مشایخ است برای ادای معنی‬ ‫دست از ترصیعات و اسجاع کشیده است‪.‬‬ ‫‪ -6‬صنعت تضاد و مراعات النظیر و طردالعکس و تجنیس و غیره زیاد دارد‪...‬‬ ‫فراش َحبَل‪ 3‬بود‪ ،‬و نفس با‬ ‫‪ -7‬از اِغالق نیز خالی نیست – مثال‪" :‬شب آبستن هنوز بر‬ ‫ِ‬ ‫حوادث در مصاف و جدل‪َ ،‬ج َمل نفس را در بی مرادی‪ 4‬دمی به لب می رسید و ‪ ...‬الخ"‬ ‫ص ‪ 6‬که‪ :‬فراش َحبَل – و "جمل نفس" دو ترکیب مغلق است‪.‬‬ ‫(دنباله ی اين مطلب در شماره ی آینده)‬ ‫توضیحات‪:‬‬ ‫‪ -1‬ولی این سجع اخیر را چندین نوبت در کتاب مکرر کرده است و از اینجا تفاوت وی با‬ ‫گلستان دیده می شود که شیخ یک سجع را تکرار نکرده و هر چه آورده است نو و بالبداهه‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ -2‬ظ‪ :‬هفتاد؟‬ ‫لحبَل‪ :‬مصدر به معنی آبستنی – فهی‪ُ :‬حبلی‪.‬‬ ‫‪ -3‬اصل‪ :‬حیل – به قیاس تصحیح شد – اَ َ‬ ‫‪ -4‬ظ‪ :‬وادی بی مرادی‬


‫داستان کوتاه‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 30‬‬

‫رب گوجه فرنگی‬ ‫چند قاشق ِ‬ ‫مریم بیرنگ‬ ‫میزم را جا می دهم تو بالکن آپارتمان جدیدم‪ .‬فکر می‌کنم با سکوتی که اینجا دارد‪ ،‬حتی‬ ‫می‌شود تو بالکن موسیقی هم گوش کرد‪ .‬درش تو آشپزخانه باز می‌شود‪ ،‬یک در کشویی‬ ‫بزرگ‪ .‬برمی‌گردم تو و قبل از اینکه رومیزی اتو شده را بردارم هوس نسپرسومی‌کنم‪،‬‬ ‫نسپرسوی برزیلی‪.‬‬ ‫بوی قهوه پخش می شود روی سکوت و نورهای رنگ پریده‌ی آباژورها‪ .‬رومیزی را‬ ‫می‌اندازم و آهنگ‌های گوشی را باال پایین می کنم‪ ،‬موسیقی اسپرینگ ویندز فردین خلعتبری‬ ‫را ِپلِی می کنم و گوشی را می‌گذارم روی میز‪ .‬برمی‌گردم و نسپرسو را تو لیوان شیشه‌ای‬ ‫می‌ریزم‪ ..‬فایل رمانم را باز می کنم‪:‬‬ ‫بند ‪ -356‬زندان اوین‪ -‬روز هجدهم‬ ‫امروز لیال از سر صبح زردآب باال می‌آورد و من دلم سیگار می‌خواست‪ .‬شهال مجبورم‬ ‫کرد کف سالن را چند بار تی بزنم‪ .‬دیگر از جمع کردن استفراغ دلم بهم نمی‌خورد‪ .‬فقط دلم‬ ‫سیگار می‌خواهد و یک حمام گرم‪ .‬افخم معاون زندان‪ ،‬چند بار آمد و رفت‪ .‬دوبار هم لیال‬ ‫را با خودش برد‪ .‬بار آخر خون روی شلوار چیت گلدارش راه گرفته بود و می‌لرزید‪ .‬دویدم‬ ‫طرفش‪ ،‬شهال داد می‌زد‪ :‬خفه! و زن‌هایی که جمع شده بودند را با تنه عقب می‌زد‪ .‬نگاهم‬ ‫کرد و تشر زد‪ ،‬مگه کوری؟ پتوت رو بده! دادم و می‌دانم حاال تا صبح بوی خون تو تمام‬ ‫جونم می‌پیچد‪.‬همیشه صدای لخ لخ دمپایی‌های شهال زودتر از خودش می‌آید‪ .‬آمد؛ درحالی‬ ‫که ریسه می‌رفت سیگار را از دست نگهبان گرفت‪ .‬نگهبان دستی به باسن چاقش ‌زد و‬ ‫چیزی تو جیبش گذاشت‪ .‬دوتایی خندیدند‪ .‬صدای باز شدن در سلول که آمد‪ ،‬رو تختم نشستم‪.‬‬ ‫لیوان‌های یک بار مصرف را پرت کرد طرفم‪ ،‬رو هوا گرفتمش‪ .‬شنگول بود‪ .‬گفت‪:‬چاییت‬ ‫اگه خوشرنگ باشه یه نخ هم به تو می‌دهم‪.‬‬ ‫موسیقی که گذاشته بودم به هم می‌ریزد‪ .‬برمی‌گردم تو بالکن‪ ،‬آهنگی قوی‌تر نت‌های‬ ‫خلعتبری را به هم ریخته‪ .‬موزیک را قطع می‌کنم و از روی نرده‌های بالکن خم می‌شوم و‬ ‫دنبال منشاء صدا می‌گردم‪ .‬صدا از طبقه پایین می‌آید‪.‬‬ ‫صدای ویولن قطع می‌شود و دوباره قطعه‌ی دیگری شروع می‌شود‪ .‬قهوه ام را تمام می‌کنم‪.‬‬ ‫شروع به تایپ می‌کنم‪ .‬اسم رمانم را شاید بگذارم‪ " :‬مگر زندگی چیزی غیر از این است"‪.‬‬ ‫احمقانه ترین اسمی که می‌شود برای یک رمان گذاشت را تایپ می‌کنم‪ .‬نوشتنم نمی‌آید‪.‬‬ ‫فصل‌های قبلی را دوباره می‌خوانم و اسم چند شخصیت راعوض می‌کنم‪ .‬نزدیکی‌های صبح‬ ‫بویی شبیه سیگار می‌آید‪ ،‬دوباره روی نرده‌ها خم می‌شوم‪ ،‬باد موهام را می‌ریزد تو صورتم‬ ‫و باعث می‌شود عطسه کنم‪ .‬مرد سرش را باال می‌گیرد و دود را فوت می‌کند بیرون‪ .‬فوری‬ ‫خودم را عقب می‌کشم و برمی‌گردم پشت میز‪.‬‬ ‫همان پسری ست که دیروز لنگ لنگان جلوی در سوار ماشین شد و وقتی تاکسی از کنارم‬ ‫رد می‌شد با حرکت سر انگار سالم کرد‪ .‬من پشت سرم را نگاه کردم و جز من هیچ کس‬ ‫تو کوچه نبود‪.‬‬ ‫از خنکی هوا مورمورم می‌شود‪ .‬چشم باز می‌کنم و می‌بینم باران گرفته و من هم چند ساعتی‬ ‫را همین جا خوابیده ام‪ .‬از جا بلند می‌شوم و کاغذها را الی لپ‌ تاپ می‌گذارم و قبل از اینکه‬ ‫تو بروم سرک می‌کشم تو بالکن پایین‪.‬‬ ‫تو سینک صورتم را می‌شویم و یک کلوچه از تو کابینت برمی‌دارم‪ .‬امروز دوشنبه ست و‬ ‫دوشنبه‌ها روز ماکارونی‪ .‬از تو فریزر گوشت بیرون می‌آورم و یادم می‌افتد رب ندارم‪ .‬من‬ ‫ماکارونی را بدون رنگ قرمزش دوست ندارم‪ .‬وقتی حدود سیزده سالم بود به ظرافت این‬ ‫مسئله پی بردم‪ .‬هوس کردن چیزی‪ ،‬و حاال مسئله اصلی‪ ،‬خواستن یا نخواستنش! به دست‬ ‫آوردن یا به دست نیاوردنش بود!‬ ‫بهتر بود از فکر ماکارونی بیرون می‌آمدم‪ ،‬اما نیامدم‪ .‬لباس و مدل موهام را عوض کردم‪.‬‬ ‫شاید داشتم زیادی معطل می کردم‪ .‬به هرحال زندگی آدم که نباید به چند قاشق رب گوجه‬ ‫فرنگی بند باشد‪.‬‬ ‫دمپایی‌هام را پوشیدم و از پله‌ها پایین رفتم‪ .‬رسیدم جلوی در آپارتمان شماره ی شانزده‪ .‬دستم‬ ‫را گذاشتم روی زنگ‪ .‬وقتی در را باز کرد سالم نکردیم‪ .‬او لبخند زد‪ ،‬شاید پاسخ لبخندی‬ ‫بود که جای سالم رو لب‌های من هم بود‪.‬‬ ‫حوله را از دورگردنش برداشت‪ .‬باید برمی‌گشتم‪ .‬مکث کردم‪ .‬حوله را پیچید دور باالتنه‌اش‬ ‫و گفت‪ :‬ببخشید‪ .‬بیا تو‪.‬‬ ‫مادرم همیشه می‌گفت‪ :‬تو‪ ،‬باالی این هوس کردن‌های بی وقت‪ ،‬حاالحاالها باید تاوان بدی‪...‬‬ ‫این را وقتی گفت که ازباالی درخت شاه‌توت با لب‌های بنفش افتاده بودم‪.‬‬ ‫دستی تو موهاش کشید و طوری که انگار از آمدنم تعجب نکرده بود‪ ،‬خودش را از جلوی‬ ‫در کشید کنار‪.‬‬ ‫انگشت‌های دستم را تو هم قالب کردم و گفتم‪ :‬من فقط چند قاشق رب گوجه فرنگی می‌خوام‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬مزاحم نیستی و با بی‌تفاوتی رفت سمت آشپزخانه‪.‬‬ ‫کمی مکث کردم‪ .‬قدم‌هاش آهسته شد‪ ،‬برگشت و جوری که انگار خالف عرف رفتار کرده‌ام‬ ‫نگاهم کرد‪ .‬گفت‪ :‬دمپایی‌هاتون رو در نمی‌‌آرین؟‬ ‫گفتم‪ :‬نه!‬ ‫جور بی‌تفاوتی دنبال چیزی می‌گشت‪ .‬انگار اصال‬ ‫‌گشت‪.‬‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫چیزی‬ ‫دنبال‬ ‫انگار‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫نگاهم‬ ‫ِ‬

‫پی چیزی که می‌گشت نبود‪ .‬نگاهش را بریدم‪ .‬با جمله‌ای که مال من نبود‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫ بدم میاد با پای برهنه راه برم‪.‬‬‫سری تکان داد و من پیروزمندانه با لخ لخ دمپایی‌هام وارد خانه شدم‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬چند روز پیش اومدم اینجا‪ .‬سوئیت طبقه باال‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬اون همه آباژور به چه دردت می‌خوره؟‬ ‫بکشن؟‬ ‫گفتم‪ :‬اینجا همسایه‌ها عادت دارن کشیک همدیگه رو ِ‬ ‫گفت‪ :‬باید می‌اومدم کمک‪ ،‬دست تنها بودی ولی من دیروز گچ پامو باز کردم‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬چی شده بود؟‬ ‫ماگ‌ها را از تو کابینت گذاشت رو پیشخوان آشپزخانه و گفت‪ :‬بشین سرپا خسته می‌شی‪،‬‬ ‫االن آب جوش میاد‪ .‬ببخشید من فقط قهوه‌ی فوری تو خونه دارم‪.‬‬ ‫ متشکرم‪ .‬باید برم‪ .‬یعنی شما هم رب گوجه فرنگی ندارید؟‬‫لبخند زد و نگاهم کرد‪ .‬دکمه کتری برقی پرید باال و بخار از دهانه‌اش بیرون زد‪ .‬هنوز کمی‬ ‫لنگ می‌زد‪ .‬داشت شکر می‌ریخت که روی صندلی کنار پیشخوان نشستم‪ .‬نگاهم افتاد به‬ ‫پیانو و ویولنی که با ظرافت یک سمت سالن چیده شده بود‪.‬‬ ‫هیجان زده گفتم‪ :‬حتما موزیسینی؟‬ ‫درحالی که قاشق را خالف عقربه‌های ساعت می‌چرخاند گفت‪ :‬تو هم حتما آباژور فروشی؟‬ ‫قیافه‌اش جدی بود ولی خنده‌ام گرفت‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬چند دقیقه دیگه بازی رئال شروع میشه‪ ،‬تلویزیون رو روشن می‌کنی؟‬ ‫گفتم‪ :‬ولی من فقط چند قاشق ‪...‬‬ ‫پرید بین حرفم و گفت‪ :‬یک بار که بازی رئال را ببینی‪ ،‬از آن خوشت می‌آید‪ .‬بیا بازی رو‬ ‫باهم ببینیم‪ ،‬این کاناپه قرمز رو تازه خریدم‪ .‬از این تخت خواب شوهاست‪.‬‬ ‫نگاهش کردم‪ ،‬چیزی تو صورتش نبود که نگذارد نفس عمیق بکشم‪ .‬پس نفس عمیق کشیدم‪.‬‬ ‫چه بعدازظهر آرامی بود‪ .‬شاید دوباره باران بگیرد‪...‬‬ ‫رفتم کنار پنجره‪ ،‬به ردیف گلدان‌های جلوی پنجره نگاه کردم‪ .‬دست کشیدم رو برگ‌های‬ ‫گل‌ها‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬کوردیلین که نور نمی‌خواد‪ ،‬همینه که داره زرد میشه‪...‬‬ ‫پرده را کشیدم‪ ،‬خانه تیره شد و آفتاب از روی گل‌ها پرید و از پشت رنگ‌های سبز‪ ،‬قرمز‬ ‫و قهوه‌ای پرده فیلتر شد و افتاد روی دیوارها‪.‬‬ ‫نشسته بود روی کاناپه و نگاهم می‌کرد‪ .‬موهام را زدم پشت گوش‌هام‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬تو چشمی رو که نگاه کردم فکر کردم شاه برگشته‪.‬‬ ‫کنایه‌اش را نادیده گرفتم‪ ،‬خم شدم و برگ‌های زرد کوردیلین را جدا کردم‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬نظرم در مورد شغلت عوض شد! برای آباژورفروش بودن زیادی خوشگلی!‬ ‫چیزی درونم فرو ریخت‪ .‬نگاهش کردم‪ .‬اخم‌هاش تو هم بود و خیره شده بود تو صفحه‌ی‬ ‫تلویزیون‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬ماگ قرمزه مال توئه‪ .‬شکر نداره‪ .‬اگه چیزی خواستی تو کابینت پایینی هست‪.‬‬ ‫برگ‌های زرد را انداختم تو سطل‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬اسمتو نگفتی؟‬ ‫گفتم‪ :‬من بهارم‪ ،‬بهار فاتحی‪.‬‬ ‫سرش را پایین انداخت و کمی چرخید سمتم‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬اسمت شبیه یه خبرنگار کله خره! قیافتم هست ولی اون نگاهش اینقدر تلخ نبود‪...‬‬ ‫همانطور ایستاده بودم منتظر رب گوجه فرنگی‪ .‬حاال احساس می کردم سال‌هاست آنجا‬ ‫ایستاده‌ام برای رب‪ .‬از سیزده سالگی تا همین حاال‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬نمینشینی؟‬ ‫نمی‌دانم چرا اشک‌هام قل خورد روی گونه‌هام‪ .‬صورتش را برگرداند‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬منم بابکم‪.‬‬ ‫ابراز خوش‌وقتی نکردم‪ .‬او هم سکوت کرد و پایش را گذاشت روی میز‪ .‬حواسش را داده‬ ‫بود به صدای گزارشگر ورزشی‪.‬‬ ‫گفتم‪ :‬نگفتین رب گوجه فرنگی دارین یا نه؟‬ ‫گفت‪ :‬برای چی می‌خوای؟‬ ‫گفتم‪ :‬می‌خوام ماکارونی درست کنم‪.‬‬ ‫گفت‪ :‬باز این چلمن رو گذاشتن تو زمین‪.‬‬ ‫یک قدم به طرف در رفتم و گفتم‪ :‬باالخره رب دارین یا نه؟‬ ‫گفت‪ :‬می‌تونی تا آخر نیمه اول صبر کنی؟‬ ‫توپ به کرنر رفت‪ .‬بابک داد کشید‪ .‬یاد رمان نصفه کاره‌ام افتادم‪ ،‬لیال با شلوار چیت گل‌دار‬ ‫خونی منتظرم بود‪ .‬دستگیره در را گرفتم و گفتم‪ :‬من فقط چند قاشق رب گوجه فرنگی‬ ‫می‌خواستم‪.‬‬


‫شعر امروز‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 31‬‬

‫شعری از سعيد سروش راد‬

‫البته من این داستان واقعی را جایی نخوانده ام‬ ‫اما مطمئنم جایی رخ داده‬ ‫وگرنه این کالغ که قارقارش از چهل کانال تلویزیون بیرون زده‬ ‫چطور بعد از این همه سال به خانه اش رسید‬ ‫و روی همه را سیاه کرد؟‬ ‫باور کنید همین خنده با روده های بریده اش‬ ‫که دارد از لب هایمان فرار می کند‬ ‫می تواند شاهد خوبی باشد‬ ‫ً‬ ‫اصال خود شما‬ ‫یا‬ ‫که دستهایتان توی جیب جا خوش کرده اند‬ ‫و با قیافه ای حق به جانب‬ ‫الی فکرهای گرمتان خوابیده اید‬ ‫تا بحال شده یکبار‬

‫شعری از رسول پيره‬

‫از این همه کفش که زیر پا له می شوند‬ ‫معذرت خواهی کنید؟‬

‫دعاي شفابخش مادرت‬

‫کافی است این باراز کاله تان قضاوت کوچکی بخواهید‬

‫در بيمارستان دولتي شنيده نشد‬

‫من هم قول می دهم متهم خوبی باشم‬

‫و كسي براي مالقات‬

‫ومثل پلنگی در پتویم مخفی بمانم‬

‫به رنگ آبي اتاق‌ها خيره نماند‬

‫خدا راچه دیدی‬

‫تو پنجره‌اي بودي‬

‫شاید خوابی از راه رسید‬

‫كه رو به حياط آسايشگاه باز مي شد‬

‫وهمه ما را بیدار کرد‪.‬‬

‫و براي هميشه بسته ماند‪.‬‬ ‫‪...‬‬ ‫مي خواستم‬ ‫آفتاب باشم‬

‫شعری از جواد کليدری‬

‫كه نتوانم خودم را پنهان كنم‬ ‫از خانه ها‬ ‫از آدم ها‬

‫ممکن است همین روزها فرمان ماشین از دستم در برود‬

‫از درخت هاي زردآلو‬

‫یا یکی رگم را بزند در متنی عاشقانه‬

‫تو غم بزرگي بودي‬

‫ممکن است سردردم‪ ،‬افسردگی‌ام کار دستم بدهد‬

‫و پوستت نمي توانست‬

‫یا یکی از پشت دیوار بیرون بیاید‬

‫روح مأيوست را بپوشاند‬

‫و با چماق بکوبد وسط سرم‬ ‫خواستم گفته باشم‬

‫بدون تو غمگينم‬

‫به بادهای پاییزی بگو‬

‫بدون تو تنهايم‬

‫همین طور بی‌هوا راه نیفتند توی کوچه‌ها‬

‫شبيه درخت سيبي‬

‫این روزها همه چیز غیرمنتظره اتفاق می‌افتد‪.‬‬

‫كه توي باغ آلبالو كاشته باشند‪.‬‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 32‬‬

‫توران‬

‫ميرهادی ‪...‬‬

‫مصاحبه با رامين‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)22‬‬

‫‪ ...‬نکته جالب و مهم درباره این‬ ‫فرهنگ‌نامه این است که تاکنون بدون‬ ‫هیچ کمک دولتی سرپای خودش ایستاده‬ ‫است‪ .‬در ابتدا تنها پنج نفر در تألیف این‬ ‫فرهنگ‌نامه مشارکت داشتند اما اکنون‬ ‫بیش از ‪ ۳۰۰‬نفر برای این پروژه قلم‬ ‫می‌زنند‪ .‬آن‌طور که در وب‌سایت این‬ ‫فرهنگ‌نامه آمده است‪« :‬مقاله‌های آن‬ ‫دقیق‪ ،‬مستند و با توجه به دانش پایه و‬ ‫زبان و بیان گروه سنی ‪ ۱۰‬تا ‪ ۱۶‬سال‬ ‫تدوین شده است‪ .‬در تالیف مقاله‌های‬ ‫آن بیش از ‪ ۲۵۰‬استاد و متخصص‬ ‫رشته‌های مختلف همکاری داوطلبانه می‌کنند‪ .‬کلیه فعالیت‌های فرهنگ‌نامه در شورای کتاب‬ ‫کودک‪ ،‬زیر نظر شورای اجرایی فرهنگ‌نامه و دبیر آن توران میرهادی و سر ویراستار آن‬ ‫ایران گرگین صورت می‌گیرد‪ .‬پیش‌بینی می‌شود که مجموعه فرهنگ‌نامه در ‪ ۲۶‬جلد‪ ،‬با نظم‬ ‫الفبایی با بیش از پنج هزار مقاله و چند هزار تصویر شامل عکس‪ ،‬نقاشی‪ ،‬نقشه‪ ،‬جدول و نمودار‬ ‫منتشر شود‪».‬‬ ‫موفقیت های بین المللی‬ ‫توران میرهادی تاکنون به همایش‌های مختلفی دعوت شده است و «دفتر بین‌المللی کتاب برای‬ ‫نسل جوان» که مرکز آن در ژنو سوئیس است‪ ،‬توران میرهادی را چندین‌بار نامزد جایزه‬ ‫«هانس کریستین اندرسن» و جایزه‌های معتبر دیگر ادبی کرده است‪ .‬او دو دوره عضو هیئت‬ ‫مدیره این دفتر و چهار دوره عضو هیئت داوران این جایزه بین‌المللی نیز بوده است‪ .‬او همچنین‬ ‫یکی از هفت سخنران دعوت شده در کنگره بین‌المللی ادبیات کودکان در ژاپن در سال ‪۱۹۶۵‬‬ ‫نیز بوده است و یکی دیگر از افتخارات او به دعوت برای شرکت در جلسه برنامه‌ریزی ‪۱۰‬‬ ‫سال آینده (‪ )۲۰۰۱-۲۰۱۰‬سازمان یونیسف باز می‌گردد که او در کنار ‪ ۱۹‬متخصص دیگر در‬ ‫این جلسه شرکت کرد‪ .‬او نامزد جایزه «آستریدلیندگرن» هم شده است که از جوایز معتبر در‬ ‫حوزه ادبیات کودک و نوجوان است‪.‬‬ ‫آثار توران میرهادی‬ ‫از آثار او می‌توان به دو گفتار درباره کتابخانه‌های‬ ‫آموزشگاهی و نقش آن در ایجاد عادت به مطالعه‪،‬‬ ‫کتاب کار مربی کودک‪ ،‬برنامه کار ساالنه مربی‬ ‫در مهد کودک و کودکستان‪ ،‬جستجو در راه‌ها و‬ ‫روش‌های تربیت‪ ،‬تعلیمات اجتماعی سوم دبستان‪،‬‬ ‫راهنمای تدریس کتاب تعلیمات اجتماعی سوم‬ ‫دبستان‪ ،‬دو گفتار (کتابخانه آموزشگاهی و نقش آن در‬ ‫ایجاد عادت به مطالعه)‪ ،‬آنکه رفت‪ ،‬آنکه آمد‪،‬اشاره‬ ‫کرد‪.‬توران میرهادی در نگارش کتاب‌های تعلیمات‬ ‫اجتماعی‪ ،‬تاریخ‪ ،‬جغرافی و تعلیمات دینی چهارم‬ ‫دبستان‪ ،‬تعلیمات اجتماعی و دینی برای کالس چهارم‬ ‫دبستان و گذری در ادبیات کودکان همکاری داشته‬ ‫است‪.‬‬ ‫او کتاب‌ها و مقاله‌های زیر را نیز ترجمه کرده است‪:‬‬ ‫افسانه چینی برای کودکان‪ ،‬گنجشک کوچولو‪ ،‬رفتار‬ ‫والدین ما باید چگونه باشد‪ ،‬تفاهم بین المللی به وسیله کتاب‌های کودکان و نوجوانان‪ ،‬آنچه از‬ ‫کنگره آموختیم‪ ،‬در باب افسانه‌ها و اسطوره‌ها برای کودکان و نوجوانان (با همکاری ثریا‬ ‫قزل ایاغ) و مقاله‌هایی در مجله ی "سپیده فردا"‪" ،‬ماهنامه آموزش و پرورش"‪ ،‬نشریه‌ها و‬ ‫گزارش‌های شورای کتاب کودک به چاپ رسیده است‪.‬‬ ‫کتاب «گفت و گو با زمان» مجموعه مصاحبه‌ها و سخنرانی‌ها یا پیام‌های توران میرهادی در‬ ‫دوره‌ای بیش از پنجاه سال است‪ .‬بررسی‌ها‪ ،‬درهم‌کرد و دسته‌بندی اندیشه‌های او کاری است‬ ‫که در این کتاب انجام شده است‪ .‬هر بخش از این کتاب به موضوعی ویژه اختصاص دارد که‬ ‫موضوع کار یا عالقه ایشان بوده است‪.‬‬ ‫میرهادی چندین پایان‌نامه دانشگاهی را هم ا راهنمایی کرده است‪ .‬اما شاید تمام این دستاوردها‪،‬‬ ‫جوایز‪ ،‬افتخارات‪ ،‬تالش‌ها‪ ،‬و کوشش خستگی‌ناپذیر توران میرهادی را در یک جمله او به مثابه‬ ‫یک هدف بنیادین بتوان خالصه کرد‪ ،‬آنجا که میرهادی در توصیف آموزش و پرورش مطلوبش‬ ‫می‌گوید‪« :‬بزرگ‌ترین دستاورد تحصیلی من‪ ،‬دستیابی به نگرش دیگری به آموزش و پرورش‬ ‫به طور کلی است‪ :‬آموزش‌و پرورش آزاد از قید و بندهای سیاسی حکومت‌ها‪».‬‬ ‫منابع‪:‬‬ ‫‪Ketabak .org / Tavana.org / www.cbc.ir‬‬ ‫(برگرفته از سایت ‪)tavaanaa.org‬‬ ‫در پایان‪ ،‬سالمت این بانوی بزرگ را از خداوند مهربان خواستارم‪.‬‬

‫(بهاره بهداد)‬

‫جوادی‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)30‬‬

‫‪ ...‬این درست همان پرسش اصلی بود که تهیه‌کنندگان همان ابتدای کار از من‬ ‫پرسیدند‪ .‬از آنجایی که اتفاق‌های زیادی در این سریال رخ می‌دهد و شخصیت‌های‬ ‫زیادی هم وجود دارند‪ ،‬خیلی کار سختی می‌شد اگر ما برای هر کدام از آنها یک‬ ‫تم موسیقی مشخص می‌کردیم‪ .‬برای همین هم تصمیم گرفتیم که برای هر اتفاق‬ ‫مجزا و هر خانواده که در سریال مطرح می‌شوند‪ ،‬تم‌های موسیقی بنویسیم و‬ ‫تنظیم کنیم‪ .‬وقتی یکی از شخصیت‌ها از یک خانواده کنار گذاشته می‌شود‪ ،‬در‬ ‫برخی موارد ما یک تم مشخص برای این شخصیت تنظیم کردیم و اجازه دادیم که‬ ‫رویداد اتفاق افتاده در سریال الهام‌بخش کارمان باشد‪ .‬برای مثال شخصیت "تیان‬ ‫گریجوی"؛ در فصل اول او هنوز صاحب یک تم موسیقی شخصی نیست‪ ،‬اما‬ ‫در فصل دوم وقتی که او شروع می‌کند راه خودش را برود و تبدیل به شخصیت‬ ‫مهمی می‌شود‪ ،‬ما یک تم موسیقی به او اختصاص دادیم‪ .‬بر اساس همین اصل ما‬ ‫موسیقی سریال را پیش بردیم‪.‬‬ ‫در "بازی تاج و تخت" ما با دنیایی پررمز و راز و فوق‌العاده روبرو هستیم‪ .‬با‬ ‫این حال موسیقی سریال آهنگی مدرن دارد و مثل سریال‌های تخیلی دیگر نیست‬ ‫که در آن از موسیقی فولکلور استفاده شده باشد‪ .‬آیا شما عامدانه خودتان را‬ ‫از صدای "کالسیک" قرون وسطایی (که در این سریال‌ها شنیده می‌شوند) دور‬ ‫نگه داشتید؟‬ ‫کامال‪ .‬به جز تم‌های موسیقی‪ ،‬ما کال تصمیم گرفتیم که با وجود عناصر قرون‬ ‫وسطایی در سریال‪ ،‬با این حال موسیقی را کامال طور دیگری تنظیم کنیم‪ .‬مثال‬ ‫همان ابتدا به من گفته شد‪ :‬از فلوت استفاده نکن‪ .‬این سبک برای نمونه خیلی در‬ ‫فیلم‌‌های "ارباب حلقه‌ها" شنیده می‌شود‪ .‬برای همین هم من باید فکر می‌کردم از‬ ‫چه سازهایی استفاده کنم‪ .‬یک صدای بسیار برجسته مثال صدای ویلونسل‌است‪.‬‬ ‫از آنجایی که "بازی تاج و تخت" سریال بسیار تیره و تاری است‪ ،‬صدای ساز‬ ‫ویلونسل با آن نوای سنگین و عمیق خیلی خوب به آن می‌خورد‪.‬‬ ‫در تم‌هایی مثل "‪ "Love in The Eyes‬در فصل اول از چند ساز و نوای قومی‬ ‫استفاده شده است‪ .‬آیا ریشه‌های ایرانی شما تأثیری در موسیقی‌تان هم داشته است؟‬ ‫قطعا این‌طور است‪ .‬من معتقدم که اصال همین مورد بود که به نظر تهیه‌کنندگان‬ ‫سریال جذاب می‌آمد‪ .‬فکر می‌کنم آنها می‌خواستند یک موسیقی "جهانی" برای‬ ‫این سریال داشته باشند‪ .‬از آنجایی که ما در یک دنیای تخیلی به سر می‌بریم‬ ‫و شخصیت‌هایی مثل "دنریس تارگریان" و قبیله "دوتاراکی" ریشه‌های قومی‬ ‫دارند‪ ،‬راه استفاده برای سازهای قومی مثل تایکو (یک نوع طبل ژاپنی) یا‬ ‫دودوک (باالبان) باز بود‪ .‬تهیه‌کنندگان این ایده را دوست داشتند‪ .‬من شخصا به‬ ‫جمع‌آوری سازهای قومی عالقه دارم‪ .‬به عنوان یک گیتاریست ‪ −‬تا زمانی که‬ ‫سیم‌ها روی ساز باشند – می‌توانم معموال به یک شکلی ساز را بنوازم‪ .‬برای‬ ‫همین هم خیلی اهل نوآوری هستم‪.‬‬ ‫یک روز کاری عادی برای آهنگساز سریال "بازی تاج و تخت" چه شکلی‬ ‫است؟‬ ‫جالب است که کامال برخالف سریال‌های تلویزیونی دیگر است‪" :‬بازی تاج‬ ‫و تخت" مثل یک فیلم ده ساعته می‌ماند‪ .‬تمام قسمت‌ها از ماه ژوئیه تا دسامبر‬ ‫فیلمبردای می‌شوند‪ .‬این بدین معناست که وقتی من کار روی موسیقی را شروع‬ ‫می‌کنم‪ ،‬همه چیز تمام شده حتی اگر کار تدوین هنوز اندکی باقی مانده باشد‪ .‬در‬ ‫مجموع می‌توانم ببینم که سیر داستان چگونه است‪ .‬بعد هم با تهیه‌کنندگان جلسه‌ای‬ ‫می‌گذاریم که به اصطالح به آن ‪ spotting session‬می‌گوییم‪ .‬در آن جلسه هر‬ ‫قسمت را گروهی نگاه می‌کنیم و در مورد اینکه موسیقی چگونه آغاز و تمام‬ ‫شود‪ ،‬یا اینکه از لحاظ دراماتیک به کجا برسد‪ ،‬با هم مشورت می‌کنیم‪ .‬در مورد‬ ‫تک تک صحنه‌ها صحبت می‌شود‪ .‬بعد از آن من شروع به تصنیف موسیقی‬ ‫می‌کنم‪ .‬بعد از مدتی دوباره با تهیه‌کنندگان جلسه می‌گذاریم و من موسیقی تنظیم‬ ‫شده را برایشان می‌زنم و در مورد تغییرات احتمالی حرف می‌زنیم که بعد من آنها‬ ‫را در موسیقی اعمال می‌کنم‪ .‬این روش کار روی هر قسمت است‪.‬‬ ‫بگذارید نگاه کوچکی بيندازیم به فصل ششم سریال که اخیرا نمایش داده شد‪.‬‬ ‫کار روی این فصل چه‌طور بود؟ آیا اتفاق خاصی پیش آمد؟‬ ‫من بعد از تماشای هر فصل سریال "بازی تاج و تخت" با خودم می‌گویم‪« :‬عجب‬ ‫فصلی بود! آنها چطور می‌خواهند داستان را ادامه بدهند و بهتر کنند؟!» وقتی که‬ ‫فصل جدید سریال به دستم می‌رسد می‌بینم آنها واقعا موفق شده‌اند از فصل قبل هم‬ ‫بهتر عمل کنند‪ .‬در مورد فصل ششم سریال هم همین طور بود‪ :‬واقعا همه آنچه‬ ‫که دوباره اتفاق افتاد‪ ،‬باورنکردنی است‪.‬‬ ‫مصاحبه‌گر‪ :‬روبن کالوس‬ ‫(‪)dw.com‬‬


‫موسيقی‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 33‬‬

‫گزينش مطلب برای بخش موسیقی از "استاد شاملو"‪،‬‬ ‫مدرس برجسته ی ویولن‬ ‫نوازنده و ّ‬

‫مصاحبه با رامين جوادی‪،‬‬ ‫آهنگساز سريال "بازی تاج و تخت"‬ ‫بخشی از موفقیت چشمگیر سریال پرطرفدار‬ ‫"بازی تاج و تخت" بی‌گمان مدیون موسیقی‬ ‫منت زیبا و نفس‌گیر آن است که آفریده‌ی رامین‬ ‫جوادی‪ ،‬آهنگساز ایرانی ‪ -‬آملانی است‪ .‬مصاحبه‬ ‫اختصاصی دویچه‌وله با رامین جوادی را بخوانید‪:‬‬ ‫رامین جوادی در سال ‪ 197۴‬از مادری آملانی و پدری‬ ‫ایرانی در شهر دویسبورگ متولد شد‪ .‬او پس از‬ ‫حتصیل در رشته موسیقی در آمریکا همکاری‬ ‫خود با هانس زیمر را آغاز کرد‪ .‬زیمر که متولد آملان‬ ‫است‪ ،‬یکی از آهنگسازان مطرح و تراز اول هالیوود‬ ‫به شمار می‌رود که تا کنون موسیقی منت بسیاری‬ ‫از فیلم‌های معروف و پرفروش را ساخته و جوایز‬ ‫متعددی نیز کسب کرده است‪.‬‬ ‫رامین جوادی سال‌هاست که از کسوت شاگردی‬ ‫درآمده و خود به یکی از آهنگسازان پرطرفدار در‬ ‫هالیوود بدل شده است‪ .‬او تا کنون موسیقی منت‬ ‫فیلم‌هایی از جمله "مرد آهنین" را ساخته و از سال‪ 2011‬نیز آهنگسازی سریال "بازی تاج و‬ ‫تخت" (‪ )Game of Thrones‬را بر عهده داشته است‪.‬‬ ‫این سریال که محصول شبکه "اچ‌بی‌ا ُ" است‪ ،‬تا کنون در ‪ ۶‬فصل به منایش درآمده و‬ ‫پرافتخارترین سریال تاریخ تلویزیون به شمار می‌رود‪.‬‬ ‫آقای جوادی‪ ،‬شما از چه زمانی پی بردید که دوست دارید آهنگساز فیلم شوید؟‬ ‫رامین جوادی‪ :‬خیلی زود‪ .‬من از چهار سالگی شروع به یادگیری موسیقی کردم‪ .‬مادرم‬ ‫تعریف می‌کند که یک بار به سمت پیانو رفتم و همین طور از حافظه یک ملودی را نواختم‪.‬‬ ‫در آن لحظه پدر و مادرم یک آن به همدیگر نگاه کردند و به این نتیجه رسیدند که شاید خوب‬ ‫باشد من موسیقی یاد بگیرم‪ .‬من با نواختن ارگ شروع کردم و تا سن ‪ ۱۱‬سالگی هم ادامه‬ ‫دادم‪ .‬از ‪ ۱۱‬تا ‪ ۱۳‬سالگی اصال کار موسیقی نکردم‪ ۱۳ .‬ساله که بودم گیتار به دست گرفتم‬ ‫و بعد از حدود یک سال و نیم به طور فشرده کار تمرین را شروع کردم‪ .‬توی یک گروه‬ ‫راک شروع به گیتار زدن کردم و آنجا بود که فهمیدم آهنگی که خودم می‌نویسم‪ ،‬همیشه تنها‬ ‫برای صدای سازها تنظیم شده است‪.‬‬ ‫فیلمی که مرا متحول کرد‪ ،‬وسترن "هفت دالور" بود‪ .‬من در بچگی طرفدار سرسخت‬ ‫فیلم‌های وسترن بودم و این فیلم همراه با فیلم "جنگ ستارگان" که موسیقی متن‌اش را جان‬ ‫ویلیامز کار کرده بود‪ ،‬عاملی شدند تا من متوجه شوم موسیقی تا چه اندازه از نظر دراماتیک‬ ‫می‌تواند به کمک یک فیلم بیاید‪ .‬در نوجوانی به طور فشرده کار موسیقی کردم تا بتوانم اول‬ ‫در یک گروه موسیقی و سپس در عرصه موسیقی فیلم کار کنم‪ .‬بعد از پایان دبیرستان به‬ ‫آمریکا رفتم و در کالج موسیقی برکلی در بوستون شروع به درس خواندن کردم‪.‬‬ ‫بعد از تحصیالت دانشگاهی شما با هانس زیمر و شرکت تهیه و ضبط موسیقی متعلق به‬

‫او به اسم "‪ "Remote Control‬شروع به کار کردید‪ .‬این همکاری چطور میسر شد؟‬ ‫رامین جوادی‪ :‬مثل خیلی اتفاق‌های دیگر همه چیز تصادفی بود‪ .‬در بوستن بعد از تمام کردن‬ ‫درس‪ ،‬شروع به ساز زدن در یک گروه موسیقی کردم که نسبتا موفق هم بود‪ .‬اما همیشه‬ ‫برای تعطیالت زمستانی به آلمان می‌آمدم تا والدین‌ام را ببینم‪ .‬زمستان سال ‪۲۰۰۰/۱۹۹۹‬‬ ‫بود که در آلمان بودم و با یکی از دوستان خیلی خوبم به اسم اولی کورتینات دیدار کردم‪.‬‬ ‫او صاحب یک مغازه گیتارفروشی در شهر کلن است به اسم "‪ "Ulis Musik‬که من وقتی‬ ‫بچه بودم همیشه گیتارهایم را از آنجا می‌خریدم‪ .‬برای همین هم اولی با تمام مسیر حرفه‌ای‬ ‫من کامال آشناست‪.‬‬ ‫هر بار که آلمان هستم با اولی برای شام یا ناهار قرار می‌گذارم‪ ،‬در آن زمستان هم این کار‬ ‫را کردم‪ .‬برای او تعریف کردم که در یک گروه موسیقی در بوستن ساز می‌زنم اما در اصل‬ ‫دلم می‌خواهد برای سینما موسیقی متن تنظیم کنم‪ .‬بعد اولی به من گفت یک نفر را می‌شناسد‬ ‫که با هانس زیمر آشناست‪ .‬دو هفته بعد از بوستن به لس‌آنجلس رفتم و در شرکت "‪Remote‬‬ ‫‪ "Control‬شروع به کار کردم‪.‬‬ ‫آیا فکر می‌کنید که کارنامه حرفه‌ای شما و تنظیم موسیقی برای فیلم‌هایی مثل "مردان‬ ‫آهنین" یا "برخورد تایتان‌ها" به خاطر همکاری‌تان با هانس زیمر امکان‌پذیر شد؟‬ ‫معلوم است که او یک معلم و استاد بزرگ برای من بود و خیلی مدیون او هستم‪ .‬نزد او بود‬ ‫که یاد گرفتم فیلم‌های بزرگ چطور تهیه می‌شوند و جلسات کاری با کارگردان‌ها چطور‬ ‫پیش می‌رود‪ .‬نخستین فیلم‌هایی که با هانس کار کردم "دزدان دریای کارائیب" و "یکی باید‬ ‫کوتاه بیاید" بود‪ .‬همینطور سر فیلم "بتمن آغاز می‌کند" هم دوباره با او کار کردم‪ ،‬هرچند‬ ‫در آن زمان خودم مستقال کارهایی کرده بودم چون شخصا یکی از طرفداران پروپاقرص‬ ‫بتمن هستم‪.‬‬ ‫شما عالوه بر موسیقی فیلم برای بازی‌های کامپیوتری مثل "‪ "Medal of Honor‬یا‬ ‫سریال‌های تلویزیونی مثل "فرار از زندان" (‪ )Prison Break‬هم موسیقی ساخته‌اید‪ .‬از‬ ‫سال ‪ ۲۰۱۱‬موسیقی متن سریال "بازی تاج و تخت" را می‌سازید که یکی از موفق‌ترین‬ ‫سریال‌‌های امروز است‪ .‬چطور این اتفاق افتاد؟‬ ‫از طریق مدیربرنامه‌هایم‪ .‬تهیه‌کنندگان اصلی این سریال به کار من عالقه داشتند‪ .‬من یک‬ ‫تماس تلفنی از آنها دریافت کردم و یک جلسه رسمی برای صحبت گذاشتیم‪ .‬پیش از جلسه‬ ‫هم دو قسمت اول فصل اول این سریال را برایم فرستادند‪ .‬آنجا بود که به اصطالح فکم افتاد‪،‬‬ ‫چون از همان اول می‌شد دید که این سریال چقدر عالی و در عین حال پیچیده است‪ .‬بعد هم‬ ‫با تهیه‌کنندگان دیدار کردم و در مورد محتوای موسیقی سریال حرف زدیم‪.‬‬ ‫بازی تاج و تخت" یک سریال چندوجهی است با شخصیت‌های زیاد و متنوع‪ ،‬ماجراهای‬ ‫مختلف و سرانجام‌های غیرمنتظره‪ .‬شما چطور برای موسیقی این سریال طرح‌ریزی‬ ‫(دنباله در صفحه ی ‪)32‬‬ ‫کردید؟‪...‬‬


‫تندرستی و بهداشت‬ ‫کمبود ويتامين ‪ D‬با بدن ما چه می‌کند؟‬

‫بخش اعظم ویتامین ‪ D‬از طریق جذب اشعه خورشید تامین می‌شود‪ .‬امروزه مشکل اصلی مبتالیان‬ ‫به کمبود ویتامین ‪ D‬کار کردن در فضای بسته در طول روز و محرومیت از تابش آفتاب است‪.‬‬ ‫بسیاری از افراد بر این باورند که از طریق تغذیه سالم می‌توان ویتامین ‪ D‬مورد نیاز بدن را تامین‬ ‫کرد‪ .‬اما این تصوری باطل است‪ .‬مواد غذایی که حاوی ویتامین ‪ D‬کافی هستند بسیار نادرند‪ .‬به‬ ‫عبارت دیگر فقط با خوردن هر روزه ماهی‌های چرب می توان حداقل ویتامین ‪ D‬مورد نیاز را‬ ‫دریافت کرد‪ .‬در غیر این صورت تامین این ویتامین ضروری از طریق تغذیه امکان‌پذیر نیست‪.‬‬ ‫ویتامین ‪ -D‬نیاز بیشتر از میزان دریافت‬ ‫متاسفانه معلوم نیست که آیا این میزان حداقل هم برای تامین نیاز روزمره ما کفایت می‌کند یا خیر‪.‬‬ ‫بسیاری از دانشمندان معتقدند که نیاز ما به ویتامین ‪ D‬بسیار بیشتر از میزانی است که تصور‬ ‫می‌شود و کمبود این ویتامین عامل بسیاری از بیماری‌هاست‪.‬‬ ‫از سال ‪ ۲۰۱۲‬حداقل میزان روزانه ‪ ۲۰‬میکروگرم ویتامین ‪ D‬برای افراد بزرگسال تعیین شده‬ ‫است‪ .‬چنانچه این مقدار ویتامین قرار باشد تنها از طریق تغذیه تامین شود‪ ،‬باید روزانه ‪۲۰۰‬‬ ‫گرم ساردین‪ ،‬دو کیلوگرم پنیر و ‪ ۷۰۰‬گرم تخم مرغ یا ‪ ۵۰۰‬گرم گوشت گوساله مصرف شود‪.‬‬ ‫دانشمندان برای مبتالیان به برخی بیماری‌ها میزان بیشتری ویتامین ‪ D‬توصیه می‌کنند‪ .‬برای مثال‬ ‫افراد مبتال به ام اس باید روزانه ‪ ۱۸۰‬میکروگرم و برای پیشگیری از ابتال به سرطان مقدار‬ ‫‪ ۲۴۰‬میکروگرم مصرف کنند‪ .‬روشن است که برای دریافت روزانه ‪ ۲۴۰‬میکروگرم ویتامین ‪D‬‬ ‫نمی‌توان تنها به تغذیه اکتفا کرد‪.‬‬ ‫نور خورشید بهترین منبع ویتامین ‪D‬‬ ‫نور خورشید از جمله منابع اصلی تامین ویتامین ‪ D‬است‪ .‬قرار گرفتن روزانه ‪ ۱۵‬تا ‪ ۱۲۰‬دقیقه در‬ ‫برابر نور مستقیم آفتاب (بسته به رنگ پوست‪ ،‬عرض جغرافیایی‪ ،‬سطحی که در معرض نور قرار‬ ‫می‌گیرد و شدت تابش خورشید) می‌تواند ‪ ۵۰۰‬میکروگرم ویتامین ‪ D‬یا بیشتر برای بدن تامین کند‪.‬‬ ‫کمبود ویتامین ‪ D‬و خطر ابتال به بیماری‌ها‬ ‫در دهه‌های گذشته پزشکان تصور می‌کردند ویتامین ‪ D‬تنها برای استحکام استخوان‌ها و دندان‌ها‬ ‫الزم است‪ .‬اما پژوهش‌ها ثابت کرده‌اند که این ویتامین نقش‌های گوناگونی در سالمتی انسان دارد‬ ‫و کمبود آن می‌تواند به طور قابل مالحظه‌ای خطر ابتال به بیماری‌ها را افزایش دهد‪ .‬متاسفانه‬ ‫روش زندگی در جوامع امروزی‪ ،‬سرگرمی‌های اوقات فراغت و فعالیت‌های شغلی که در فضاهای‬ ‫دربسته انجام می‌شود در ابتال به کمبود ویتامین ‪ D‬نقش دارند و تنها افراد معدودی از اهمیت و نقش‬ ‫این ویتامین آگاهی دارند‪.‬‬ ‫عالئم کمبود ویتامین ‪: D‬‬ ‫سرماخوردگی و بیماری‌های تنفس‬ ‫بهترین روش تشخیص کمبود احتمالی ویتامین ‪ D‬آزمایش خون است‪ .‬کاهش میزان این ویتامین در‬ ‫بدن منجر به دردها و نارسایی‌های زیر می‌شود‪ :‬در پژوهشی که گزارش آن در مجله ‪Cambridge‬‬ ‫‪ Journals‬منتشر شده کمبود ویتامین ‪ D‬در کودکان موجب بیماری‌های تنفسی می‌شود و میزان‬ ‫ذخیره کافی ویتامین ‪ D‬تعداد دفعات بروز بیماری‌های تنفسی را در کودکان کاهش می‌دهد‪.‬‬ ‫ضعف عضالنی‬ ‫بر اساس بررسی‌های دکتر میشائل اف هولیک‪ ،‬پژوهشگر بیماری‌های مرتبط با کمبود ویتامین‬ ‫‪ ،D‬کارکرد مطلوب عضالت زمانی امکان‌پذیر است که گیرنده‌های ویتامین ‪ D‬میزان کافی از این‬ ‫ویتامین را در بدن آزاد کنند‪.‬‬ ‫بیماری پزوریازیس‬ ‫پژوهش‌ها نشان داده‌اند که ویتامین ‪ D‬می‌تواند در درمان بیماری پزوریازیس موثر باشد‪ .‬از آنجا که‬ ‫این ویتامین از رشد و تكثیر بیش از حد سلول‌ها در بدن جلوگیری می‌كند و با توجه به اینكه در این‬ ‫بیماری سلول‌های پوستی به طور غیرطبیعی تكثیر می‌شوند‪ ،‬كمبود ویتامین ‪ D‬نیز موجب تشدید‬ ‫عالئم بیماری می‌شود‪.‬‬ ‫نارسایی کلیوی مزمن‬ ‫بنا بر نظر دکتر میشائل اف هولیک بیمارانی که از نارسایی کلیوی مزمن رنج می‌برند نیز قادر‬ ‫نیستند به طور فعال ویتامین ‪ D‬در بدن تولید کنند به خصوص اگر تحت درمان دیالیزی قرار داشته‬ ‫باشند‪ .‬این افراد باید به منظور سوخت‌وساز کلسیم در بدن ویتامین ‪ D3‬مصرف کنند تا خطر ابتال به‬ ‫بیماری استئودیستروفی (اختالل سوخت‌وساز مواد معدنی که منجر به بیماری‌های استخوانی ناشی‬ ‫از نارسایی کلیه می‌شود) را کاهش دهند و ترشح هورمون پاراتورمون تنظیم شود‪ .‬ویتامین ‪D‬‬ ‫باعث جذب کلسیم می‌شود و هورمون پاراتورمون موجب ثابت ماندن مقدار کلسیم در خون می‌شود‪.‬‬ ‫هنگامی که میزان ویتامین ‪ D‬موجود در بدن کاهش یابد‪ ،‬پاراتورمون کلسیم مورد نیاز خون را‬ ‫از استخوان‌ها می‌گیرد‪ .‬اگر چنین وضعیتی به مدت طوالنی ادامه یابد فرد به پوکی استخوان مبتال‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 34‬‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫دیابت‬ ‫نتایج تحقیقات نشان داده‌اند که حفظ میزان ویتامین ‪ D‬مورد نیاز از بدو تولد خطر ابتال به دیابت در‬ ‫بزرگسالی را تا ‪ ۸۰‬درصد کاهش می‌دهد‪.‬‬ ‫آسم‬ ‫ویتامین ‪ D‬همچنین باعث کاهش خطر ابتال به بیماری آسم می‌شود‪ .‬نیتجه پژوهش‌های دانشمندان‬ ‫ژاپنی روی دانش‌آموزان نشان می‌دهد که استفاده از مکمل‌های ویتامین ‪ D‬به طور قابل مالحظه‌ای‬ ‫در کاهش بروز آسم نقش دارند‪.‬‬ ‫پارودنتیت‬ ‫بیماری‌های مزمن لثه (پیوره) که با تورم و خونریزی همراه هستند می‌توانند به‌وسیله ویتامین ‪D‬‬ ‫تحت کنترل در آیند‪ .‬ویتامین ‪ D‬باعث تحریک تولید دفنزین و کاتلیسیدینی در بدن می‌شود‪ .‬این دو‬ ‫پپتیدهای ضد‌میکروبی روی غشای مخاطی قرار می‌گیرند و در برابر باکتری‌ها مقاومت و از بروز‬ ‫پارودنتیت جلوگیری می‌کنند‪.‬‬ ‫بیماری‌های قلبی‪-‬عروقی‬ ‫بیماری‌های قلبی و فشار خون نیز با کمبود ویتامین ‪ D‬در ارتباط هستند‪ .‬بررسی‌ها نشان ‌داده‌اند‬ ‫کاهش میزان این ویتامین عامل موثری در افزایش فشار خون است‪.‬‬ ‫اسکیزوفرنی و افسردگی‬ ‫از آنجا که کارکرد مطلوب مغز به میزان کافی ویتامین ‪ D‬در بدن وابسته است‪ ،‬کمبود آن خطر ابتال‬ ‫به اسکیزوفرنی و افسردگی را افزایش می‌دهد‪ .‬میزان کافی ذخیره ویتامین ‪ D‬در دوران بارداری و‬ ‫نیز کودکی برای تحریک گیرنده‌های این ویتامین در مغز و رشد آن ضروری است‪.‬‬ ‫سرطان‬ ‫پژوهشگران مرکز پزشکی دانشگاه جورج‌تاون در واشینگتن در پژوهش های خود ارتباط بین‬ ‫مصرف کافی ویتامین ‪ D‬و کاهش خطر ابتال به سرطان خون را کشف کردند‪ .‬آنها دریافتند که‬ ‫استفاده از ویتامین‌های موحود در اشعه آفتاب تا ‪ ۷۵‬درصد به کاهش میزان رشد سرطان و تا ‪۵۰‬‬ ‫درصد به کاهش خطر بروز تومورهای سرطانی کمک می‌کند‪.‬‬ ‫پیشگیری بهتر از درمان‬ ‫به حد کافی حمام آفتاب بگیرید‪ .‬افرادی که دارای پوست روشن هستند کافی است در فصل تابستان‬ ‫و هنگام تابش شدید آفتاب دقایقی در معرض آفتاب قرار گیرند تا ویتامین ‪ D‬مورد نیاز خود را از‬ ‫این طریق دریافت کنند‪ .‬قرار گرفتن بیشتر در معرض آفتاب بی‌فایده است زیرا بدن فقط به میزان‬ ‫مورد نیاز خود ویتامین ‪ D‬موجود در آفتاب را جذب می‌کند‪ .‬در هوای ابری باید مدت بیشتری در‬ ‫فضای باز قرار گیریم‪ .‬در این شرایط خطر بروز سرطان پوست بسیار کم‌تر می‌شود و یا به طور‬ ‫کل از بین می‌رود‪ .‬اگر دسترسی به آفتاب و قرار گرفتن در فضای باز امکان‌پذیر نباشد باید از‬ ‫مکمل‌های حاوی ویتامین ‪ D3‬استفاده شود‪ .‬در کشورهای اروپایی که تابش آفتاب در فصل زمستان‬ ‫کاهش می‌یابد بدن به ناچار از ذخیره ویتامین ‪ D‬خود استفاده می‌کند بنابراین استفاده از این مکمل‌ها‬ ‫ضروری است‪)dw.com( .‬‬


‫آموزش عکاسی‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 35‬‬

‫گفتار دهم‪ :‬عکاسی چهره (پرتره)‬

‫و دسته سوم برای نشان دادن کامل فضاست‪ .‬همین‌طور که در عکس پایین مشخص است‬ ‫بریدن این عکس به دو روش باال باعث می‌شد که عکس نامفهوم باشد و درک درست‬ ‫این‌که سوژه داخل عکس ما در حال انجام چه کاری است برای مخاطب دشوار شود‪.‬‬

‫محمد خيرخواه‬ ‫همه دوست دارند عکسی خوب از‬ ‫چهره‌شان داشته باشند‪ ،‬فکر نمی‌کنم کسی‬ ‫را پیدا کنید که بگوید یک عکس بد از‬ ‫چهره من بینداز! در این گفتار درباره‬ ‫شیوه‌های ثبت عکس‌هایی بهتر از چهره‌‬ ‫صحبت خواهیم کرد‪.‬‬ ‫عکاسی چهره که به عکاسی پرتره‬ ‫نیز شهرت دارد به سه دسته کلی تقسیم‬ ‫می‌شود‪:‬‬ ‫‪ )۱‬عکاسی از صورت افراد که از باالی سر تا زیر گردن را در بر می‌گیرد‪.‬‬ ‫‪)۲‬عکاسی نیم تنه که از باالی سر شروع شده و تا باالی شکم و یا زیر زانو ادامه می‌یابد‪.‬‬ ‫‪ )۳‬عکاسی تمام قد که از باالی سر تا پایین پا را در بر می‌گیرد‪.‬‬ ‫اگر بخواهیم برای روزنامه و مجله خاصی عکاسی کنیم و تنها چهره‌ای از یک فرد‬ ‫مشهور که عموم مردم او را می‌شناسند داشته باشیم‪ ،‬این نوع عکاسی از چهره به دسته‬ ‫اول برمی‌گردد‪.‬‬ ‫همچنین در عکس‌های آتلیه‌ای برای استفاده اداری از عکس‌ها و یا استفاده از آنها در‬ ‫مدارک شناسایی‪.‬‬

‫در هر سه نوع عکاسی پرتره باید به چندین نکته دقت کنیم‪ .‬در عکاسی از موجودات زنده‬ ‫به خصوص انسان عکس را نباید از روی مفاصل اشخاص قطع کنیم‪ ،‬بلکه عکس باید از‬ ‫باال و یا پایین تر از مفصل‌ها قطع شود‪ .‬مورد دیگر فضای خالی باالی سر است که به‬ ‫آن «هد روم» گفته می‌شود‪ .‬بیش از اندازه خالی گذاشتن باالی سر باعث انحراف چشم و‬ ‫نازیبا شدن عکس می‌شود و همچنین بریدن باالی سر‪ ،‬بدون در نظر گرفتن فضای خالی‬ ‫نیز به همین صورت باعث ایجاد به اصطالح «خفگی» در عکس می‌شود‪.‬‬ ‫نکاتی برای بهتر شدن عکس‌های چهره‬ ‫اگر در جایی روباز عکاسی می‌کنید و نور خورشید وجود دارد‪ ،‬بهترین زمان برای‬ ‫عکاسی از چهره زمانی است که نور با زاویه می‌تابد‪ .‬اوایل صبح پس از طلوع و یا پیش‬ ‫از غروب آفتاب بهترین ساعت‌ها و زمانی که آفتاب مستقیم و باالی سر است به جهت‬ ‫ایجاد سایه در زیر چشم بدترین زمان برای عکاسی بدون استفاده از نورهای جانبی است‪.‬‬ ‫اگر چهره‌ای که از او عکاسی می‌کنید از دوربین خجالت می‌کشد‪ ،‬یا با دوربین نا‌آشناست‬ ‫و یا به محض باال آوردن دوربین چهره ی واقعی‌اش را تغییر می‌دهد‪ ،‬یکی از بهترین‬ ‫کارها برای برگرداندن چهره به حالت اول صحبت کردن با اشخاص است‪ .‬دوربین را‬ ‫روی چشم‌تان بگذارید و شروع کنید به پرسیدن سوال‌های مختلف از سوژه‌تان‪ .‬بگذارید‬ ‫در مورد هر چیزی که دوست دارد صحبت کند و در این میان رفته رفته حالت اولیه ترس‬ ‫از دوربین از بین می‌رود‪.‬‬ ‫همان‌قدر که صحبت کردن با سوژه عکس را بهتر و طبیعی‌تر می‌کند‪ ،‬همان‌قدر زیاد به‬ ‫حرف گرفتن سوژه او را خسته و از حالت طبیعی‌اش خارج می‌کند‪.‬‬

‫عکسی از تایگر وود‪،‬‬ ‫گلف باز معروف‬ ‫آمریکایی (عکس باال) و‬ ‫یا عکسی از استیو جابز‪،‬‬ ‫طراح کامپیوترهای اپل‬ ‫و مدیر این کمپانی‪ ،‬که‬ ‫در پایین می‌بینید از این‬ ‫جمله هستند‪.‬‬

‫اما اگر چهره‌ای که‬ ‫در حال عکاسی از آن‬ ‫هستیم در حال استفاده‬ ‫از دست‌هایش است و‬ ‫حالت دست‌ها تحرک‬ ‫به عکس می‌بخشد‪ ،‬از‬ ‫نوع دوم کادربندی از‬ ‫چهره استفاده می‌کنیم‪.‬‬ ‫در عکس پایین یک‬ ‫عکس را به دو روش‬ ‫مختلف بریده‌ایم‪ .‬عکس‬ ‫سمت چپ را از نیم تنه‬ ‫بریده‌ایم‪ ،‬به طوری که حالت دست‌ها‪ ،‬چوب گلف و چهره نشان‌دهنده حالت فردی است‬ ‫که از او عکاسی شده است؛ عکس نه تنها عکس‌العمل فرد را نشان می‌دهد بلکه به آن‬ ‫تحرک بخشیده است‪ .‬اما درعکس سمت راست که برشی از عکس سمت چپ است‪ ،‬برش‬ ‫نامناسب گویایی عکس را از آن گرفته است‪.‬‬

‫اگر کسی که از او عکاسی می کنید چاق است‪ ،‬ارتفاع دوربین را باال ببرید و از کمی‬ ‫باالتر عکاسی کنید‪ ،‬اما نه خیلی زیاد! اگر صورت خال‪ ،‬جوش و یا … دارد و سوژه‬ ‫فکر می‌کند بدون آنها عکس‌اش بهتر ثبت می‌شود آن را در قسمت سایه و یا جایی که‬ ‫کمتر نور ببیند قرار دهید‪ ،‬اما اغراق نکنید‪ .‬اگر لباسی روشن پوشیده است از پس‌زمینه‌‬ ‫تاریک استفاده کنید تا او را پشت زمینه جدا کنید و برعکس اگر لباسی تیره دارد آن را‬ ‫مقابل پس‌زمینه‌ای روشن بگذارید‪.‬‬ ‫استفاده از ابزاری که مربوط به شغل سوژه است باعث گویاتر شدن عکس می‌شود‪.‬‬ ‫نوازنده موسیقی با سازش‪ ،‬راننده با ماشین‌اش و …‬ ‫گرفتن چند عکس پشت سر هم از سوژه‌ای که در حالت حرکت است (‪Continuous‬‬ ‫‪ )Shooting‬باعث می‌شود که در نهایت بتوانید بهترین عکس را از میان آن‌ها انتخاب‬ ‫کنید‪ .‬هرچند که باید عکاس خود را عادت بدهد که با کمترین تعداد عکس‌های ثبت شده‪،‬‬ ‫بهترین کار را خلق کند‪.‬‬ ‫گفتار يازدهم را در شماره ی آينده ی "فرهنگ" بخوانيد‪.‬‬ ‫(‪)dw.com‬‬


Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P.

36


Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 37

‫شبکه متخصصان ايرانی‬


‫رياضيات‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 38‬‬

‫گزينش مطلب برای اين بخش از‪:‬‬ ‫عليرضا خاتون آبادی ‪ -‬ونکوور‬

‫چرا نوبل رياضی نداريم؟‬ ‫جایزه نوبل جایزه‌ای است که طبق وصیت آلفرد‬ ‫نوبل‪ ،‬شیمیدان سوئدی هر سال به محققانی که‬ ‫در رشته‌‌های فیزیک‪ ،‬شیمی‪ ،‬زیست‌شناسی یا‬ ‫پزشکی‪ ،‬صلح و ادبیات موفقیت بزرگی کسب‬ ‫کرده باشند تعلق می‌گیرد‪ .‬البته پس از گذشت‬ ‫چند سال جایزه نوبل‪ ،‬اقتصاد نیز به مجموع‬ ‫جوایز نوبل افزوده شد‪.‬‬ ‫متاسفانه در فهرست جوایز نوبل‪ ،‬ریاضی‬ ‫نادیده گرفته شده است و به همین دلیل از سال‬ ‫ی به‌عنوان‬ ‫‪ 1950‬جایزه فیلدز به‌طور رسم ‌‬ ‫نوبل ریاضی اهدا می‌شود‪ .‬این جایزه به‬ ‫ابتکار ریاضیدان کانادایی به نام جان چارلز‬ ‫بنا نهاده شده و هر چهار سال یکبار همزمان با برگزاری کنگره اتحادیه جهانی ریاضیات‬ ‫به ریاضیدان‌‌های جوانی که کمتر از چهل سال داشته و در زمینه ریاضی موفق به کشف‬ ‫بزرگی شده باشند‪ ،‬اعطا می‌شود‪.‬‬ ‫گرچه فیلدز بزرگ‌ترین و مهم‌ترین جایزه‬ ‫در زمینه ریاضی است اما مقدار نقدی‬ ‫این جایزه فقط ‪ 15‬هزار دالر است و در‬ ‫حقیقت ارزش اقتصادی این جایزه در مقایسه‬ ‫با جایزه بیش از یک میلیون دالری نوبل‬ ‫قابل مقایسه نیست‪ .‬البته هر سال جایزه‌ای‬ ‫معادل جایزه نوبل تحت عنوان جایزه «آبل»‬ ‫از سوی شاه نروژ به ریاضیدانی که کار‬ ‫ارزشمند و مهمی‌ در حوزه ریاضی انجام‬ ‫داده باشد اعطا می‌شود‪ ،‬سکه از طال ساخته‬ ‫شده روی آن تصویر نیم‌رخ ارشمیدس‬ ‫حکاکی شده‌است‪ .‬نکت ٔه مهم دربار ٔه این جایزه‬ ‫این است که این جایزه تنها به افراد زیر چهل‬ ‫سالی اعطا می‌شود که کشف مهمی در ریاضیات کرده باشند‪.‬‬ ‫این مدال برای اولین بار به دو دانشمند ریاضیدان الرس ُ‬ ‫آلفرس و جسه داگالس داده شد‪.‬‬ ‫دکتر بیژن ظهوری زنگنه از استادان دانشکده ریاضی دانشگاه صنعتی شریف‪ ،‬در پاسخ‬ ‫به این پرسش که چرا جایزه نوبل در رشته ریاضی اهدا نمی‌شود‪ ،‬گفت‪ :‬نظرات مختلفی‬ ‫وجود دارد‪.‬‬ ‫یکی از داستان‌‌هایی که در توجیه تصمیم نوبل مبنی بر اختصاص ندادن جایزه‌ای به‬ ‫ریاضیدانان مطرح می‌شود این است که نوبل اساسا با ریاضیدانان رابطه خوبی نداشته‬ ‫است‪ .‬گفته می‌شود زنی که نوبل قصد داشت با او ازدواج کند پس از آشنایی با ریاضیدان‬

‫مشهوری‪ ،‬نوبل را ترک می‌کند و به همین دلیل نوبل برای انتقام گرفتن از آن ریاضیدان‪،‬‬ ‫هیچ‌گاه جایزه‌ای را به ریاضی اختصاص نداده است‪ .‬البته هیچ‌گونه شواهد تاریخی در‬ ‫تائید این داستان وجود ندارد‪ .‬اما دلیل قانع‌کننده‌تر این است که نوبل عالقه‌ای به ریاضیات‬ ‫نداشته و به همین دلیل جای ریاضی در میان جوایز نوبل خالی است‪.‬‬ ‫البته عده‌ای نیز بر این باورند در آن زمان جنبه‌‌های کاربردی علم ریاضی مطرح نبوده‬ ‫که بتواند برای بشر کاربردی باشد و بر این اساس به علت این که اصلی‌ترین هدف او‬ ‫که خدمت به بشر بوده در علم ریاضی دیده نمی‌شده‪ ،‬چنین جایزه‌ای تعیین نشده است‪.‬‬ ‫ریاضی در آن زمان بیشتر در جنبه‌‌های تئوری کاربرد داشته و اثری از تاثیر علم‬ ‫ریاضی در زندگی مردم دیده نمی‌شده و شاید به همین دلیل است که بعدها نوبل اقتصاد به‬ ‫عنوان یکی از جنبه‌‌های کاربردی علم ریاضی به مجموع جوایز نوبل اضافه شده است‪.‬‬ ‫عده‌ای هم می‌گویند آن زمان جایزه مهم و معتبر دیگری برای تقدیر از ریاضیدانان وجود‬ ‫داشته است و بنابر این دلیلی برای اعطای نوبل ریاضی دیده نمی‌شد‪.‬‬ ‫زندگی نامه آلفرد نوبل‬ ‫سان‌رمو‪ ،‬ایتالیا) شیمی‌دان‪ ،‬مهندس‪ ،‬مبتکر و اسلحه‌ساز سوئدی است که به عنوان مخترع‬ ‫دینامیت شناخته می‌شود‪ .‬او از سال ‪ ۱۸۹۴‬تا روز فوتش صاحب اسلحه‌سازی بزرگ‬ ‫بوفورس بود و در تغییر آن از یک کارخانه ذوب آهن به یک توپخانه سازی مدرن و یک‬ ‫کارخانه تولید مواد شیمیایی نقشی اساسی داشت‪ .‬وی در آخرین وصیت نامه خود سرمایه‬ ‫حیرت انگیزش را برای تامین هزبنه‌های جایز ٔه نوبل اختصاص داد‪ .‬عنصر شیمیایی‬ ‫نوبلیم به احترام او نام‌گذاری شده‌است‪.‬فرد نوبل در ‪ 1833‬در استكهلم‪ ،‬پایتخت سوئد به‬ ‫دنیا آمد‪ 4 .‬سال پس از تولد او خانواده‌اش به روسیه مهاجرت كردند‪.‬‬ ‫پدرش كارخانه‌ای در سن‌پترزبورگ تأسیس كرد كه مواد انفجاری و برخی صنایع نظامی‬ ‫می‌ساخت‪ .‬مواد انفجاری برای كار در استخراج معدن به فروش می‌رفت و تأسیسات‬ ‫نظامی‪ ،‬طبق سفارش‌های دریافتی‪ ،‬تولید می‌شد‪.‬‬ ‫آلفرد در روسیه‪ ،‬پاریس و آمریكا درس خواند و به‌عنوان یك شیمی‌دان موفق‪،‬‬ ‫فارغ‌التحصیل شد‪ .‬وقتی كارخانه پدرش با نزول درآمد و تولید مواجه بود‪ ،‬به سوئد‬ ‫بازگشت و آزمایشگاهی كوچك راه‌انداخت تا روی مواد منفجره تحقیق كند‪.‬‬ ‫در ‪ 1863‬توانست با اضافه كردن پودر سیاه یا همان باروت به نیتروگلیسیرین مكانیسمی‬ ‫برای كنترل انفجار آن پیدا كند‪ .‬اما در سال ‪ 1864‬آزمایشگاه او منفجر شد و برادر‬ ‫كوچكش و چند نفر دیگر از كارمندان آزمایشگاه كشته شدند‪.‬‬ ‫نوبل در سال ‪ 1867‬كشف كرد كه از مخلوط كردن نیتروگلیسیرین با یك ماده دیگر‪،‬‬ ‫می‌توان ماده منفجره‌ای ساخت كه ضریب اطمینان باالتری در حمل‌ونقل داشته باشد‪.‬‬ ‫او اختراع خود را دینامیت نامید كه از كلمه یونانی دینامیس به معنای قدرت گرفته شده‬ ‫بود‪ .‬اختراع نوبل هرچند در صنعت ساخت‌و‌ساز و اكتشاف و استخراج‪ ،‬كاربرد زیادی‬ ‫داشت‪ ،‬اما در جنگ نیز قابل استفاده بود‪.‬‬ ‫نوبل‪ ،‬در این زمان‪ ،‬دیگر تنها یك مخترع نبود‪ ،‬بلكه یك كارخانه‌دار‪ ،‬رئیس شركت‪،‬‬ ‫متخصص در امور صنعتی و اقتصاددان نیز بود‪ .‬آینده‌ای درخشان انتظارش را می‌كشید‬ ‫و ثروت هنگفتی نیز به دست آورده بود اماترجیح می‌داد وقتش را صرف اختراع مواد‬ ‫منفجره جدید كند‪.‬‬ ‫اماهرچه سن نوبل باالتر می‌رفت‪ ،‬ثروت و عذاب وجدانش باهم زیاد می‌شد چون فكر‬ ‫می‌كرد اختراعاتش به گسترش جنگ و خشونت در دنیا كمك كرده‌است‪ .‬برای‌همین نوبل‬ ‫در آخرین وصیت‌اش تمام ثروت خود را صرف پاك‌كردن این لقب كرد‪.‬‬ ‫بنیاد نوبل كه ‪ 5‬سال پس از مرگ او تأسیس شد هر ساله جایزه‌ای را در ‪ 5‬رشته به‬ ‫افرادی كه تحقیقات برجسته یا اختراعی مهم یا فعالیت مؤثر اجتماعی انجام داده‌باشند‪،‬‬ ‫اهدا می‌كند‪.‬‬ ‫این جایزه شامل یك مدال طال‪ ،‬دیپلم افتخار و چیزی در حدود یك میلیون دالر پول است‬ ‫و اگر برندگان‪ ،‬بیش از یك نفر باشند‪ ،‬جایزه نقدی بین آنها تقسیم می‌شود‪.‬‬ ‫هركس تنها یك بار می‌تواند به تنهایی برنده نوبل شود و ضمنا هر سال در هررشته‪،‬‬ ‫جایزه حداكثر به ‪ 3‬نفر می‌رسد‪.‬‬

‫علیرضا خاتون آبادی‬ ‫دکتری ریاضی‬

‫‪778-926-1382‬‬

‫‪Math Tutoring High School & College: Math 8-12, Pre-Calculus, Calculus, SAT, AP, IB, Online, GRE, MCAT, GMAT‬‬

‫تدریس راییض مطابق رسفصل دروس اب اتکید بر حل مساهل توسط هیات علمی دانشگاه اب ‪ 15‬سال سابقه تدریس‬


‫دانش و فن آوری‬ ‫تاثيرات يوگا بر سالمت جسم و روان انسان‬

‫ورزش یوگا به معنی یگانگی‪ ،‬از قدیمی‌ترین تکنیک‌های جسمی و روانی برای تندرستی است‬ ‫که در شبه قاره هند به‌وجود آمده است‪ .‬اما آیا علوم مختلف تاثیرات این آموزه‌ها بر سالمت انسان‬ ‫را تایید می‌کنند؟ پژوهشگران دانشگاه ایلی‌نوی به پژوهش برروی تاثیر یوگا بر روی مغز‬ ‫پرداخته‌اند‪ .‬تنها انجام ‪ ۲۰‬دقیقه یوگا در روز تاثیر عجیبی بر روی سرعت‪ ،‬دقت و حافظه شرکت‬ ‫کنندگان در پژوهش ها برجای می‌گذاشت‪ ،‬این در حالی بود که آیروبیک چنین تاثیری بر روی‬ ‫مغز آن‌ها نداشت‪ .‬گرچه ورزش بطور کلی تاثیر مثبت بر روی کار مغز دارد‪ ،‬اما همچون یوگا‬ ‫دارای کاراکتر"مدیتیشن" نیست‪.‬‬ ‫انسان دارای یک سیستم عصبی بنام "سمپاتیک" است‪ .‬این سیستم در حالت استرس فعالتر می‌شود‬ ‫که با نشانه‌های افزایش فشار خون‪ ،‬افزایش سرعت تنفس و همچنین گسترش سریع هورمون‌های‬ ‫استرس در سراسر بدن همراه است‪ .‬فعالیت دائمی این سیستم عصبی به‌خصوص در دنیای مدرن‬ ‫امروز و در کالن‌شهرها می‌تواند به حمالت میگرن‪ ،‬زخم معده و بیماری‌های قلبی منجر شود‪.‬‬ ‫رشته‌های عصبی "پاراسمپاتیک" تاثیری کامال متقابل با سیستم عصبی "سپماتیک" دارند‪ .‬با‬ ‫فعالیت رشته‌های عصبی "پاراسمپاتیک" فشار خون و سرعت تنفس کاهش می‌یابد و خونی که‬ ‫دیگر برای ماهیچه‌ها مورد نیاز نیست به دیگر بخش‌های بدن منتقل می‌شود‪" .‬پارانایاما" یا همان‬ ‫کنترل تنفس در یوگا باعث تقویت سیستم "پاراسمپاتیک" می‌شود‪.‬‬ ‫متخصصان انجمن قلب در آمریکا اعالم کرده‌اند که یوگا تاثیر مثبتی بر بیماران قلبی برجای‬ ‫می‌گذارد‪ .‬پژوهشگران هلندی نیز با ‪ ۳۷‬پژوهش که در مجموع بر روی سه هزار نفر انجام شده‬ ‫بود به این نتیجه رسیدند که یوگا عوامل خطرساز در بیماری‌های قلبی مثل فشار خون یا چربی‬ ‫خون را کاهش می‌دهد‪.‬‬

‫هورمون‌های بسیاری در بدن انسان فعال هستند‪ .‬هورمون‌ها موادی شیمیایی هستند که در جریان‬ ‫خون وجود دارند و فرایندهای قسمت‌های دیگر بدن را کنترل می‌کنند‪ .‬برهم خوردن تعادل‬ ‫هورمونی می‌تواند منجر به خشکی پوست‪ ،‬سردرد‪ ،‬درد مفاصل‪ ،‬احساس خستگی‪ ،‬بی‌خوابی‬ ‫و دیگر عوارض همراه شود‪ .‬بسیاری برای مقابله با این عوارض به دارو پناه می‌برند که این‬ ‫داروها برای مدت زمان محدودی تاثیرگذارند‪.‬‬ ‫انجام یوگا می‌تواند تعادل هورمونی را ایجاد کند و تاثیر مثبتی بر فعالیت "غده درون‌ریز اولیه"‬ ‫دارد که هورمون‌ها را تولید می‌کند‪ .‬این تاثیر مثبت از طریق تمرین "آسانا" صورت می‌گیرد که‬ ‫حرکات کششی با مکث و تنفس عمیق هستند‪.‬‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 39‬‬ ‫مطالعه پژوهشگران دانشگاه اسلو نشان داده که یوگا برای افزایش قدرت سیستم ایمنی بدن مفید‬ ‫است‪ .‬شرکت‌کنندگان در یک مطالعه‪ ،‬دو روز را با تمرین‌های یوگا و سپس دو روز را در طبیعت‬ ‫ش خون شرکت‌کنندگان در قبل و بعد از این دو مرحله را با‬ ‫گذراندند‪ .‬وقتی پژوهشگران آزمای ‌‬ ‫هم مقایسه کردند به این نتیجه رسیدند ‪ ۱۱۱‬ژن در تمرین‌های یوگا در برابر ‪ ۳۸‬ژن در زمان‬ ‫پیاده‌روی و گوش دادن به موسیقی دستخوش تغییر شده‌اند‪.‬‬ ‫یوگا تاثیر مثبتی بر ایجاد تعادل و همچنین قدرت بدنی دارد‪ .‬برخی سبک‌های یوگا مانند آشتانگا‬ ‫و یوگای قدرتی از دیگر سبک‌ها قویتر هستند‪ .‬تمرین هر یک از این سبک‌ها به بهبود قدرت‬ ‫عضالت کمک می‌کند‪ .‬اما حتی سبک‌های با قدرت کمتر نیز‪ ،‬مانند اینگار یا هاثا که تمرکزشان‬ ‫کمتر بر روی حرکت و بیشتر بر روی تعادل دقیق در حین انجام حرکت است‪ ،‬می توانند قدرت‬ ‫و استقامت را باال ببرند‪.‬‬ ‫پژوهشگران موفق شده‌اند در یک آزمایش بوسیله انجام یوگا میزان "تحمل گلوکز" در افرادی با‬ ‫سن باال و وزن زیاد را بهبود بخشند‪ .‬این آزمایش نشان داد که یوگا می‌تواند در کاهش خطر ابتال‬ ‫به بیماری "قند" تاثیر مثبتی داشته باشد‪.‬‬ ‫یوگا فشار خون را کاهش می‌دهد‪ .‬پژوهشگران افراد مورد آزمایش را به دو گروه تقسیم کردند‪.‬‬ ‫هر دو گروه به مدت ‪ ۱۲‬هفته غذای کم نمک دریافت کردند‪ .‬گروه اول سه روز در هفته به مدت‬ ‫‪ ۴۵‬دقیقه ورزش یوگا انجام می‌داد‪ .‬فشار خون این گروه به میزان یک سوم کاهش نشان می‌داد‪.‬‬ ‫انجام یوگا در کاهش دردهای مزمن سیاتیک‪ ،‬مفاصل و زانو تاثیر دارد‪ .‬در یک آزمایش افرادی‬ ‫با درد مزمن کمر به مدت شش ماه به یوگا پرداختند که پس از آن کاهش ‪ ۷۳‬درصدی درد کمر‬ ‫گزارش شده است‪.‬‬ ‫یوگا بر جوان ماندن تاثیر دارد‪ .‬تلومر (‪ )Telomere‬پایانه فیزیکی کروموزم‌های خطی است‪.‬‬ ‫کاهش طول تلومر می‌تواند عامل سالخوردگی ونهایتاٌ نابودی سلول گردد‪ .‬این اتفاق دربدن‬ ‫موجودات زنده نیز رخ می‌دهد و پژوهش ها ارتباط طول عمر موجودات زنده پرسلولی وکاهش‬ ‫طول تلومر را نشان می‌دهند‪ .‬طول تلومر افرادی که یوگا انجام می‌دهند طوالنی‌تر است‪.‬‬ ‫یکی از مزیت‌های یوگا‪ ،‬افزایش آگاهی فرد نسبت به بدن و حاالت خود است‪ ،‬بدین معنی که در‬ ‫صورت خمیده نشستن و یا قوز کردن‪ ،‬سریعا متوجه حالت اشتباه بدن شده و آن را اصالح می‌کند‪.‬‬ ‫ریشه بسیاری از مشکالت جسمی در حاالت "نشستن و ایستادن" غلط است‪.‬‬ ‫در يوگا سه نوع رژيم غذايی وجود دارد كه عبارتند از ‪ :‬راجاسی‪ ،‬تاماسی و ساتويک‪ .‬رژيم‬ ‫غذايی راجاسی شامل غذاهای غير گياهی و پر انرژی است‪ .‬رژيم غذايي تاماسی تركيبی از‬ ‫راجاسی و ساتويك به معنی غذاهای غير گياهی و گياهی و با ادويه است‪ .‬اما رژيم غذايی‬ ‫ساتويک گياهی است و برای چاشنی از كمی ادويه استفاده می‌شود که بخاطر گوارشی آسان و‬ ‫ایجاد حس تعادل مورد توصیه استادان یوگا است‪ .‬انجام یوگا می‌تواند بخشی از برنامه درمانی‬ ‫باشد‪ ،‬اما باید توجه داشت که جایگزین مراقبت‌ها و توصیه‌های پزشکی نیست‪ .‬یوگا را نباید به‬ ‫تنهایی و بدون مربی آغاز کرد و انجام داد‪)dw.com( .‬‬


‫جدول و سرگرمی‬

‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 40‬‬

‫سه جدول سودوکو‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 41‬‬

‫جدول ويژة‬ ‫نشرية فرهنگ‬ ‫(يک فيلم)‬

‫شماره ی ‪348‬‬ ‫طراح‪ :‬بهمن‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫(حل جدول در صفحه ی ‪)45‬‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪ -1‬نام یکی از فیلم های معروف چارلی چاپلین که‬ ‫صحنه ای از آن را در میانه ی جدول این شماره ی‬ ‫نشریه ی فرهنگ ‪ BC‬مشاهده می کنید ‪ -‬درخواست‬ ‫و استدعا‬ ‫‪ -2‬سربه راه و اهلی ‪ -‬مخفیانه و مرموز ‪ -‬ضمیر اشاره‬ ‫به نزدیک ‪ -‬پدر زال و پسر نریمان در داستان های‬ ‫شاهنامه‬ ‫‪ -3‬طال ‪ -‬ناپاک و چرکین ‪ -‬خوراک محبوب خرگوش‬ ‫ شکوه گوی جدایی ها‬‫‪ -4‬کشتی جنگی ‪ -‬نوعی درخت ‪ -‬عسل و انگبین‬ ‫‪ -5‬نقل مکان و سیاحت ‪ -‬تله ‪ -‬عکس و تصویر ‪ -‬بر‬ ‫روی رودخانه ها می بندند‬ ‫‪ -6‬فوری ‪ -‬رویداد ‪ -‬چیدن خوشه های گندم و دیگر‬ ‫غالت‬ ‫‪ -7‬واقعی ‪ -‬شهری در استان گیالن‬ ‫‪ -8‬از پیوستن جویبارها به یکدیگر پدید می آید ‪ -‬پرستار‬ ‫‪ -9‬نادرست و بی اساس و نیز پست و مبتذل ‪ -‬آبراه‬ ‫باریکی که دو دریا را به یکدیگر می پیوندد و باب و‬ ‫بغاز نیز خوانده می شود‬ ‫‪ -10‬اسم ‪ -‬از چهارپایان اهلی‬ ‫‪ -11‬تاریخ نویس بزرگ یونان باستان که کتاب های‬ ‫ایلیاد و ادیسه از آثار اویند ‪ -‬درخشنده و پرتوافکن‬ ‫‪ -12‬از خزندگان ‪ -‬پیروز و موفق ‪ -‬با اهمیت‬ ‫‪ -13‬واحد پول ژاپن ‪ -‬دادن مال خود به دیگری برای‬ ‫استفاده موقت و نیز قرض ‪ -‬شهر و استانی در ایران‬ ‫ آتش‬‫‪ -14‬حضرت ابوی ‪ -‬شهری ایتالیایی نشین در سوئیس‬ ‫ از درختان همیشه سبز‬‫‪ -15‬از نشانه های زیبایی طبیعت ‪ -‬پوشاننده ‪ -‬روایت‬ ‫کننده ‪ -‬چهره‬ ‫‪ -16‬از بیماری های واگیر خطرناک ‪ -‬از حقوق و‬ ‫امتیازات ویژه اعضای دائمی شورای امنیت سازمان‬ ‫ملل ‪ -‬شاخه ای از ورزش های دوومیدانی ‪ -‬بدشگون‬ ‫‪ -17‬خدای قوم یهود ‪ -‬پادشاه جهانگشای ایران که هند‬ ‫را گشود‬

‫عمودی‪:‬‬ ‫‪ -1‬خیاط ‪ -‬نویسنده ی نامدار آمریکایی و خالق رمان‬ ‫"زنگ ها برای که به صدا در می آیندگ‬ ‫‪ -2‬دوست ‪ -‬نوعی مجلس قانونگذاری ‪ -‬بخشی از پا ‪-‬‬ ‫کناره و حاشیه چیزی‬ ‫‪-3‬اندک ‪ -‬گرانبها و ارزشمند ‪ -‬سو و جهت ‪ -‬از ضمیرهای‬ ‫فاعلی‬ ‫‪ -4‬سال گذشته ‪ -‬شگرد و کلک ‪ -‬یکی از انواع حبوبات‬ ‫‪ -5‬پایتخت نروژ ‪ -‬جوان دلیر و برومند ‪ -‬یکی از تمدن‬ ‫های باستانی پیش از هخامنشیان در شمال غرب ایران‬

‫‪ -6‬مزه اسیدی ‪ -‬پشیمانی ‪ -‬پایتخت یونان‬ ‫‪ -7‬کشوری در جنوب شرقی آسیا ‪ -‬بیباک و‬ ‫بی توجه‬ ‫‪ -8‬ولیکن ‪ -‬از بند رسته و آزاد‬ ‫‪ -9‬از فصل های سال ‪ -‬قاضی‬ ‫‪ -10‬از خط های هندسی ‪ -‬از موجودات افسانه‬ ‫ای‬ ‫‪ -11‬هدایت کننده و بل ِد راه ‪ -‬جانوری از خانواده‬ ‫ی بندپایان که با پاهای پرشمارش حرکت می‬ ‫کند‬ ‫‪ -12‬از پهلوانان نامدار ایرانی در شاهنامه‬ ‫فردوسی ‪ -‬کاشف اشعه ی ایکس ‪ -‬از ابزارهای‬ ‫درودگری‬ ‫‪ -13‬از شهرهای قدیمی خراسان ‪ -‬باالترین‬ ‫نقطه ‪ -‬ساعی و فعال‬ ‫‪ -14‬نادانی ‪ -‬امر و ُحکم ‪ -‬بخشی از دستگاه‬ ‫تنفسی آدمی‬ ‫‪ -15‬از فلزها ‪ -‬اکبر و اصغرش را در آسمان‬ ‫بجویید ‪ -‬هدف و نشانه ی تیر ‪ -‬ريه‬ ‫‪ -16‬خمیر از تنور بیرون آمده ‪ -‬خانه ‪ -‬جویبار‬ ‫ جایز و مشروع‬‫‪ -17‬جامعه شناس نامدار فرانسوی که او را‬ ‫واضع علم جامعه شناسی می دانند و تحقیقات‬ ‫جامعی در زمینه ی خودکشی و علل آن دارد‬ ‫‪ -‬تخمیر کننده‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 42‬‬

‫بیست و چهارمین برنامه نمایش مستند ایرانی‬

‫«من اکبر اعتماد‪ ،‬اتم میشکنم»‬ ‫نگاهی به زندگی بنیانگذار سازمان انرژی اتمی ایران‬ ‫(به همراه نشست پرسش و پاسخ با فیلمساز)‬

‫‪Monday October 17, 2016 | 6:30pm‬‬ ‫)‪SFU (Harbour Center‬‬ ‫‪| Room: 1425‬‬

‫‪Date |Time:‬‬ ‫‪Location:‬‬

‫‪PERSIAN CULTURE AND ART INSTITUTE‬‬

‫خانـه فـرهنـگ و هنـر ایــران‬ ‫مرکـز برگـزاری کـالس‪ ،‬گردهمـایی و رویدادهـای فـرهنـگی‬

‫مرکـز اطالع رسانی رویـدادهای فرهنـگی‬ ‫کودکان و نوجوانان‬ ‫مدرسه پارسی‪ :‬مهناز صالحی‬ ‫نقاشی‪ ،‬کالژ‪ ،‬سفال‪ :‬شیما دهقان‬ ‫موسیقی‪ :‬آرزو ملکی‪ ،‬نازنین صادقی‬

‫‪www . PersianEvents . ca‬‬

‫ادبیات و هنـرهای نمایشـی‬ ‫داستان نویسی‪ :‬محمد محمدعلی‬ ‫تئاتر‪ ،‬منایشنامه نویسی‪ :‬محمد رحمانیان‬ ‫بازیگری‪ :‬مهتاب نصیرپور‬ ‫فیلمسازی‪ :‬حسین فاضلی‬ ‫عکاسی‪ :‬نیما راهنما‬

‫موسـیقـی‬ ‫کمانچه‪ ،‬ویلن‪ :‬سعید فرج پوری‬ ‫آواز‪ :‬پرویز نزاکتی‬ ‫تار‪ ،‬سه تار‪ :‬علی رزمی‬ ‫بربط‪ :‬علی سجادی‬ ‫سنتور‪ :‬ساینا خالدی‬ ‫متبک‪ ،‬دف‪ :‬هامین هنری‬ ‫گیتار‪ :‬کاوه یغمایی‪ ،‬نازنین صادقی‬ ‫پیانو‪ :‬نیلوفر فرزندشاد‬ ‫آکاردئون‪ :‬سعید زرگری‬ ‫آهنگ سازی‪ ،‬نی‪ :‬امیر اسالمی‬ ‫ویلن‪ ،‬کمانچه‪ :‬سینا احتاد‬ ‫ویلن کالسیک‪ :‬علی عسگری‬

‫هنـرهای تجسمـی‬ ‫نقاشی آبرنگ‪ ،‬اکریلیک‪ :‬محمدرضا آتشزاد‬ ‫نقاشی رنگ روغن‪ ،‬میکس میدیا‪ :‬مهتاب فیروز آبادی‬ ‫نقاشی با مداد رنگی‪ ،‬ذغال و آبرنگ‪ :‬نازنین صادقی‬ ‫کاریکاتور‪ ،‬انیمیشن‪ :‬افشین سبوکی‬ ‫مینیاتور‪ ،‬تذهیب‪ :‬فرهاد الله دشتی‬ ‫طراحی‪ :‬حمیدرضا جدید‬ ‫گرافیک‪ :‬فرزان کرمانی نژاد‬ ‫سرامیک‪ :‬املیرا حبیب اله‬ ‫مجسمه سازی‪ :‬مجید شیخ اکبری‬ ‫خوشنویسی‪ :‬مسعود کریمایی‬

‫زبان‬ ‫انگلیسی‪ :‬یلدا احمدوند‬ ‫فرانسه‪ :‬سام زهره وندی‬

‫علوم پایه‬ ‫ریاضی‪ ،‬فیزیک‪ ،‬کامپیوتر‪ :‬دامون طهماسبی‬ ‫شیمی‪ :‬سهند طهماسبی‬

‫‪facebook . com / percai‬‬ ‫‪www . percai . com‬‬ ‫‪info @ percai . com‬‬

‫)‪1181 West 16th Street (at Pemberton Ave‬‬ ‫‪North Vancouver, BC V7P 1R4‬‬

‫)‪778.PERSIAN (737.7426‬‬ ‫‪778 . 889 . 4820‬‬

‫با سـپاس از همـراهـان همیشـگی خـانـه فـرهنـگ و هنـر ایـران‬

‫ما‬

‫ِ‬ ‫فرهنگ‬

‫تعميرات و نوسازی ساختمان‬ ‫‪AAA ALI RENOVATIONS‬‬

‫علی وفائی‬

‫‪Website:‬‬

‫‪aaaalirenovations.com‬‬ ‫&‬

‫‪aaaalirenos.com‬‬

‫‪Cell: 604.603.8254‬‬ ‫‪604.728.3132‬‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 43‬‬

‫آژانس مسافرتی‬

‫بازرسی فنی ساختمان‬

‫‪( Advanced Travel‬تینا خدایی) ‪604-904-4422‬‬ ‫‪604-770-4474‬‬ ‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫‪604-986-0094‬‬ ‫آریا تراول‬ ‫‪604-401-0222‬‬ ‫مهشيد طاهری‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪604-500-0303‬‬ ‫دکتر امير به کيش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آرایشگاه و سالن زيبایی‬

‫‪604-980-5464‬‬ ‫‪King Hair Design‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫آموزش هنر‬

‫خانه فرهنگ و هنر (خط‪ ،‬نقاشی‪ ،‬موسیقی‪778-737-7426 )...‬‬ ‫مرکز هنری نوا‪( :‬موسیقی‪ ،‬نقاشی ‪604-985-6282 )..‬‬ ‫نقاشی‪:‬‬ ‫‪604-349-6326‬‬ ‫نازنین صادقی (آبرنگ)‬ ‫‪www.nazanin-artist.com‬‬ ‫رامین جمالپور (رنگ روغن‪ /‬آبرنگ) ‪604-924-1475‬‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫‪778-839-1375‬‬ ‫حمیرا بشیری (سه تار)‬ ‫‪604-375-1272‬‬ ‫اشرف آبادی (تار و سه تار)‬ ‫‪604-983-3985‬‬ ‫استاد شاملو (ویلن و سه تار)‬ ‫‪778-833-4778‬‬ ‫ُرهام بهمنش (پیانو)‬ ‫نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) ‪604-349-6326‬‬ ‫گالری موسیقی (پیانو‪ ،‬گیتار‪ ،‬ویلن) ‪604-980-4913‬‬ ‫‪604-990-1278‬‬ ‫مازیار امامی (گیتار)‬ ‫‪604-441-9442‬‬ ‫کامران (گیتار پاپ)‬ ‫رامین جمالپور (پیانو‪ ،‬تئوری‪/‬هارمونی) ‪604-924-1475‬‬ ‫‪778-893-6766‬‬ ‫فرشته فرمند (آواز)‬ ‫‪604-913-3486‬‬ ‫پرویز نزاکتی (آواز)‬ ‫‪604-551-3963‬‬ ‫محمد خرازی (گیتار)‬ ‫عکاسی‪:‬‬ ‫آموزش عکاسی کارون‬

‫‪778-372-0765‬‬

‫کارتون و کاریکاتور‪:‬‬ ‫گالری کالغ سفید (افشین سبوکی) ‪778-898-4575‬‬ ‫خطاطی‪:‬‬ ‫انجمن خوشنویسان ایران‬

‫‪778-889-4820‬‬

‫رقص‪:‬‬ ‫‪604-983-0015‬‬ ‫باله ملی پارس‬ ‫‪604-224-0011‬‬ ‫گروه رقص آتش‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫اپتومتری ‪ /‬عينک سازی‬

‫‪604-464-7726‬‬ ‫‪( IRIS‬کوکيتالم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان‬

‫‪778-882-4087 Discover English Academy‬‬ ‫‪604-782-3530‬‬ ‫بهاره بهداد (زبان فرانسه)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزشگاه زبان فارسی‬

‫‪604-261-6564‬‬ ‫ایرانیان‬ ‫‪604-913-0601‬‬ ‫دهخدا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-442-9431‬‬ ‫نور دانش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش رانندگی‬

‫‪604-710-0550‬‬ ‫‪( Green Way‬محسن)‬ ‫‪778-899-7790‬‬ ‫سعيد صالحی‬ ‫‪778-896-1420‬‬ ‫آموزشگاه رانندگی بهروز‬ ‫‪604-644-8960‬‬ ‫حسین الهیجی‬ ‫‪604-990-4844‬‬ ‫کاپیالنو (جوان)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫اتوموبیل‬

‫‪604-781-7478‬‬ ‫هوندا (سعيد لطفی )‬ ‫‪778-898-0701‬‬ ‫اکورا (هوشنگ دیده بانی)‬ ‫‪604-649-3618‬‬ ‫فولکس واگن (بهداد نخعی)‬ ‫فولکس واگن (علی بنی صدر) ‪604-250-6711‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫ارز و ارسال پول‬

‫دنیا (وست ونکوور)‬ ‫چارلیز (داون تاون)‬ ‫دانیال (کوکيتالم)‬ ‫عطار (کوکیتالم)‬

‫‪604-913-2324‬‬ ‫‪604-688-2516‬‬ ‫‪604-763-1512‬‬ ‫‪604-945-3266‬‬

‫باشگاه ورزشی ‪ /‬ورزش های رزمی‬

‫‪604-990-1331‬‬ ‫باشگاه سانی کيم تکواندو‬ ‫بهاره دهکردی (کيک باکسينگ) ‪778-872-3781‬‬ ‫مجتبی دانشی (کيک باکسينگ) ‪778-871-7572‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫پزشک ‪ /‬مرکز پزشکی ‪ /‬خدمات پرستاری‬ ‫پزشک خانوادگی‪:‬‬ ‫دکتر پروانه بهشتی (‪604-925-9277 )West Van‬‬ ‫فیزیوتراپی‪:‬‬ ‫هارمونی (فیزیو ‪ /‬ماساژتراپی) ‪604-468-2300‬‬ ‫ناتوروپاتیک‪:‬‬ ‫دکتر ماندانا عدالتی (‪604-987-4660 )North Van‬‬ ‫طب گياهی ‪ /‬هرباليست‪:‬‬ ‫دکتر اسماعيل حسينی‬ ‫خدمات پرستاری‪:‬‬

‫‪778-706-3538‬‬

‫‪604-945-5005 Safe Care Home Support‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تدریس خصوصی‬

‫دکتر علیرضا خاتون آبادی (ریاضی) ‪778-926-1382‬‬ ‫دکتر حمیدرضا رضازاده (ریاضی) ‪604-700-9560‬‬ ‫نيلوفر علمداری(شیمی‪ /‬ساینس)‪778-926-2995‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫ترجمه‬

‫تعمیرات و خدمات ساختمانی‬

‫علی وفایی (‪)AAA Ali Renovations‬‬

‫‪604-603- 8254‬‬

‫شرکت ساختمانی لوفا ‪ -‬پارسا خاکپور ‪778-893-7277‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات لوازم خانگی ‪ /‬برقی ‪ /‬کامپیوتر‬

‫‪604-764-6911‬‬ ‫‪604-770-0660‬‬

‫‪604-346-8925‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات اتوموبیل‬

‫‪604-438-0222‬‬ ‫‪( KMF‬خسرو خاندشتی)‬ ‫تعمیرگاه و مکانیکی ‪604-960-0389 Auto Tek‬‬ ‫‪604-722-4175‬‬ ‫زاهد هفت لنگ‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسابداری‬

‫ناهید پاک (‪778-340-0231 )NasTax-N.Van‬‬ ‫ناهید پاک (‪604-781-8153 )NasTax- Langley‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (‪604-990-6668 )N. Van‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (برنابی) ‪604-638-3104‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (ترای سيتی) ‪604-945-6664‬‬ ‫‪778-285-8830‬‬ ‫حسابداری صبا‬ ‫‪604-468-4222‬‬ ‫تراز (کوکیتالم)‬ ‫تراز (حسن نراقی ‪ -‬نورت ونکوور) ‪604-986-3704‬‬ ‫‪-----------------------------------------------‬‬

‫حمل و نقل ‪ /‬اثاث کشی (‪)Moving‬‬

‫‪778-929-2725‬‬ ‫‪Project X‬‬ ‫‪604-603-9099‬‬ ‫آلبرت (حمل و نقل و اثاث کشی)‬ ‫‪604-970-2233 Merto Vancouver Movers‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات بیمه‬

‫جهانگیر فامیلی‬ ‫ميالد رحمتی‬

‫‪604-990-7272‬‬ ‫کاپیز دیپو (نورت ونکوور)‬ ‫خدمات چاپ‪604-710-5234 Print & Design‬‬

‫‪604-770-1784‬‬ ‫فرش پازیریک‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات زيبايی ‪ /‬ماساژ‬ ‫خدمات زيبایی و ماساژ زهره‬

‫‪604--836-5663‬‬ ‫‪604-987-9356‬‬

‫‪604-365-4610‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫کتابفروشی‬

‫نیما (کتاب‪ ،‬فیلم و آالت موسیقی) ‪604-904-0821‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫کتاب کارون‬ ‫‪604-671-9880‬‬ ‫پان به (کتاب و فیلم)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کنسولی‪ /‬اسناد رسمی‪ /‬مهاجرت‬

‫مشاور امالک‬

‫شهرزاد فرزين (امور مهاجرت) ‪604-499-2530‬‬ ‫فریبرز خشا (نوتاری پابلیک) ‪604-922-4600‬‬ ‫فرشته رحیمی (امور مهاجرت) ‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-924-4452‬‬ ‫محمد همائی نژاد ‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫حسن نراقی (امور مهاجرت)‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪778-285-2866‬‬ ‫راه کانادا (کوکیتالم)‬ ‫‪604-973-0102‬‬ ‫سوزان بشیری‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫محمد خلیل بیگی ‬ ‫مرتضی رضایی‬ ‫پرتو مشرف‬ ‫نادر معتمد‬ ‫مریم غفاری‬ ‫ایرج بابایی‬ ‫فرشته رحیمی‬ ‫فريبرز خشا‬ ‫سهيال طوسی‬ ‫مژگان شیخ االسالمی‬ ‫کورس پزشک‬ ‫پروین نارچی‬ ‫مارسی پناه‬ ‫فاطی دارا‬

‫خدمات کامپیوتر‬

‫‪604-657-4318‬‬ ‫شهرام شعبانی‬ ‫‪604-220-1808‬‬ ‫آرین‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات پوست و زيبايی‬

‫حسین عندلیب (مترجم رسمی) ‪604-868-9800‬‬ ‫امیربانو قاسمی نژاد (مترجم رسمی) ‪778-998-8402‬‬ ‫فریبرز خشا (مترجم رسمی) ‪604-377-9225‬‬ ‫حاتمی (مترجم رسمی) (کوکيتالم) ‪604-338-7364‬‬ ‫دارالترجمه رسمی ترای سیتی ‪604-492-0666‬‬ ‫‪778-773-0723‬‬ ‫بهارک کیادی‬ ‫‪604-817-4689‬‬ ‫دالور قدرشناس (‪)Ph.D‬‬ ‫حمید دادیزاده (مترجم رسمی) ‪604-889-5854‬‬ ‫آرش اندرودی (مترجم رسمی) ‪604-365-6952‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسن (‪)Wise Appliance‬‬ ‫‪Techno Electro‬‬ ‫سعید ابراهیمی‬

‫خدمات چاپ‬

‫فرش (فروش ‪ /‬تعمیرات ‪ /‬شستشو)‬

‫(‪)facial/skincare‬‬

‫‪604-364-8416‬‬ ‫‪Vanco L.S.C‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫داروخانه‬

‫داروخانه مدیس (پورت کوکيتالم) ‪604-944-5544‬‬ ‫‪604-982-0981‬‬ ‫داروخانه نورت وست‬ ‫داروخانه فارماسیو (وست ونکوور) ‪604-925-3304‬‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫دندانپزشک‬

‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر بابک چهرودی‬ ‫‪604-474-4155‬‬ ‫دکتر رضا آران (ارتودنسی)‬ ‫‪604-321-8001‬‬ ‫دکتر روشنک شفقی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫رستوران‬

‫‪604-971-5113‬‬ ‫خلیج فارس (نوت ونکوور)‬ ‫‪604-566-4222‬‬ ‫شاليز (پورت مودی)‬ ‫‪604-904-3904‬‬ ‫گیالنه‬ ‫‪604-980-7373‬‬ ‫کازبا‬ ‫‪778-340-1500‬‬ ‫زیتون‬ ‫‪604-987-9000‬‬ ‫کپیالنو کافه‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫عکاسی و فیلمبرداری‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫پرفکت شات استودیو‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫استودیو عکاسی کارون‬ ‫حمید ‪604-358-7060 slicephotography.ca‬‬ ‫‪778-355-4445‬‬ ‫دات آرت استودیو‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫فروشگاه مواد غذایی‬

‫چهارباغ (نورت ونکوور) ‪604-522-5254‬‬ ‫‪604-472-8888‬‬ ‫‪( Urban Gate‬کوکيتالم)‬ ‫‪778-279-8909‬‬ ‫گالره (وست ونکوور)‬ ‫‪604-682-8816‬‬ ‫آریا (داون تاون)‬ ‫‪604-669-6766‬‬ ‫دانیال (داون تاون)‬ ‫‪604-987-7454‬‬ ‫افرا (نورت ونکوور)‬ ‫فروشگاه بزرگ دایانا (کوکيتالم) ‪604-941-1881‬‬ ‫‪604-988-8100‬‬ ‫المپیا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-988-3515‬‬ ‫پارس (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-985-2288‬‬ ‫پرشیا (نورت ونکوور)‬ ‫میت شاپ اند دلی (نورت ونکوور)‪604-983-2020‬‬ ‫‪604-987-5544‬‬ ‫نانسی (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-877-0139‬‬ ‫یک و یک (ونکوور)‬ ‫‪------------------------------‬‬

‫‪604-727-4044‬‬ ‫‪604-603-0704‬‬ ‫‪604-506-8668‬‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫‪778-389-8615‬‬ ‫‪604-626-1033‬‬ ‫‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-377-9225‬‬ ‫‪604-340-8182‬‬ ‫‪604-898-4333‬‬ ‫‪604-518-3992‬‬ ‫‪604-790-7484‬‬ ‫‪604-761-7546‬‬ ‫‪604-787-6562‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نان ‪ /‬شیرینی‬

‫‪604-552-3336‬‬ ‫‪604-990-7767‬‬ ‫‪604-973-0119‬‬ ‫‪604-986-6364‬‬ ‫‪778-340-1773‬‬ ‫‪604-987-5881‬‬ ‫‪604-987-7454‬‬

‫شیرینی مینو (کوکیتالم)‬ ‫شیرینی گلستان‬ ‫شیرینی رکس ‬ ‫شیرینی الله‬ ‫کلبه نان‬ ‫‪Better Bakes & Eats‬‬ ‫افرا‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نشریات و دیگر رسانه ها‬ ‫فرهنگ‬ ‫فرهنگ ‪BC‬‬ ‫‪BC‬‬

‫‪604-544-0960‬‬ ‫‪778-317-4848‬‬

‫‪604-988-9262‬‬ ‫شهروند ‪BC‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫پیوند‬ ‫‪604-721-5315‬‬ ‫راه موفقيت‬ ‫‪604-697-0344‬‬ ‫دانستنیها‬ ‫‪778-968-9081‬‬ ‫مهاجر‬ ‫‪604-913-0399‬‬ ‫دانشمند‬ ‫‪604-723-4307‬‬ ‫تلویزیون پرواز‬ ‫‪604-396-1919‬‬ ‫تلویزیون آريا‬ ‫‪778-709-9191‬‬ ‫رادیو فارسی زبان ونکوور‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وام‬

‫‪604-307-8674‬‬ ‫مهرداد نویس‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫نادر معتمد‬ ‫‪604-341-0566‬‬ ‫امیر بوترابی‬ ‫‪604-725-7230‬‬ ‫بهنام نیک اختر‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی‬

‫متیو فهی (‪604-561-4644 )Matthew Fahy‬‬ ‫‪604-925-6005‬‬ ‫زهرا جناب‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تلفن نيازمندی ها‪:‬‬

‫‪778.317.4848‬‬

‫ ‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 44‬‬

‫مرمت و بازسازی انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن جدید یا قدیمی‬

‫‪778.834.3931‬‬

‫مدرسه ی نور دانش‬ ‫اطالعیه برگزاری کالس های ترم پاییزی درسه منطقه نورث ونکوور‪ ،‬برنابی و کوکیتالم‬ ‫چون شکر شیرین و چون گوهر‪ ،‬زبان فارسی است‬ ‫فارسی‪ ،‬فرهنگ و آیین و نشان پارسی است‬ ‫زبان مهم ترین عامل حفظ و ارتباط بین نسل هاست‪ ،‬پس بکوشیم تا با آموزش زبان فارسی‬ ‫به فرزندان مان ارتباط خود را با نسل جدید‪ ،‬حفظ و تقویت نماییم‪ .‬مدرسه ی نور دانش با‬ ‫مجوز رسمی برگزاری امتحانات پایان سال تحصیلی ایران و برخورداری از سی سال سابقه‬ ‫ی مدیریتی و آموزشی در مدارس دولتی و غیر انتفاعی داخل کشور و چندین سال فعالیت‬ ‫آموزشی در استان بریتیش کلمبیا و بهره مندی از کادری مجرب و کارآزموده‪ ،‬دارای کالس‬ ‫های خصوصی و گروهی آموزش زبان فارسی برای خردساالن و بزرگساالن‪ ،‬آموزش کلیّه ی‬ ‫دروس ابتدایی و راهنمایی و نیز آموزش تک درس دبیرستان می باشد‪.‬‬ ‫ما به میزبانی وخدمت رسانی به بیش از هفتاد نفر از دانش آموزانی که داوطلب شرکت در‬ ‫امتحانات پایان تحصیلی ایران در سال جاری در حوزه ی ونکوور می باشند‪ ،‬مفتخریم‪.‬‬ ‫تلفن تماس‪604.726.9430 :‬‬

‫جويای کار‪:‬‬

‫ایمیل‪noordanesh.school@yahoo.com :‬‬

‫عالقه مند به فراگیری و کار در يکی از رشته های فنی می باشم‪( .‬ترجیحاً در منطقه‬ ‫سوری یا برنابی) ‪ .‬لطفا‪ :‬با این شماره تماس حاصل فرمایید‪604.585.1477 :‬‬

‫آگهی استخدام‪:‬‬ ‫به يک کمک داروساز به صورت پاره وقت در نورت شور نيازمندیم‪.‬‬ ‫متقاضيان ً‬ ‫لطفا رزومه خود را به شماره ذیل فکس نمايند‪:‬‬ ‫‪Fax no. 604.925.3312‬‬

‫بنیاد کانادا و ایران برگزارمی کند‪:‬‬

‫مهرگان‪ ،‬جشن مهر و دوستی‬ ‫باهمکاری مهدی حسینی( ‪) Harmony Entertainment‬‬ ‫به مناسبت تقارن جشن مهرگان و روز شکرگزاری بیایید ساعتی را در کنار یکدیگر‬ ‫همراه با ساز و آواز‪ ،‬رقص و شادمانی‪ ،‬مسابقه و برنامه هاى متنوع ديگرسپری کنیم‪.‬‬ ‫(همراه با پذیرایی مختصر)‬ ‫زمان‪ :‬یکشنبه ‪۱۶‬اکتبر ‪ ،۲۰۱۶‬شروع برنامه ساعت ‪۲:۳۰‬‬ ‫مکان ‪ :‬شماره ‪ ۱۴۵‬خیابان یکم غربی نورت ونکوور( ‪) JBCC‬‬ ‫ورودی برای اعضا ‪ ۵‬دالر و برای عموم ‪ ۱۰‬دالر‬ ‫بدلیل محدودیت جا‪ ،‬از طریق زیر تماس حاصل نموده و جای خود را از قبل رزرونمایید‪.‬‬ ‫تلفن اطالعات‪ 6048001977 :‬ویا ‪www.cif-bc.com :‬‬


‫‪Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 45‬‬

‫اطالعيه انجمن ايرانيان برنابی‬ ‫احتراما به آگاهی میرساند جلسات فرهنگی انجمن ایرانیان برنابی شامل‪ :‬حافظ‬ ‫خوانی؛ ترانه خوانی؛ شعر همراه آهنگ؛ شاهنامه همراه ضرب؛ موسیقی کر؛‬ ‫مقاله میباشد‪ .‬زمان‪ :‬شنبه ها ساعت ‪ 1‬تا ‪ 4‬بعدازظهر‬ ‫مکان‪ :‬ساختمان سینیور سنتر جنب کتابخانه شمال لوهیدمال خیابان کمرون‬ ‫شماره‪۹۵۲۳‬‬ ‫روابط عمومی انجمن‬ ‫تلفن ‪۶۰۴۷۷۹۴۴۲۲‬‬

‫کانون شاد ایرانیان برگزار میکند‬

‫)‪100 Rubbish (Everything Rubbish Removal‬‬ ‫هر گونه اثاثيه اضافی‪ ،‬بی استفاده و دورافکندنی شما را ‪ -‬اعم از‬ ‫مبل‪ ،‬یخچال‪ ،‬میز و صندلی و ‪ - ...‬با نازلترين قيمت از منزل يا محل‬ ‫کار شما برخواهيم داشت‪.‬‬ ‫خدمات اين شرکت در نورت ونکوور‪،‬‬ ‫وست ونکوور‪ ،‬کوکيتالم‪ ،‬داون تان‬ ‫و ديگر نقاط ونکوور بزرگ در‬ ‫دسترس شماست‪.‬‬

‫)‪Tel: 604.500.0953 (Ami‬‬

‫‪Wise Appliance Service‬‬ ‫تعميرات انواع لوازم برقی خانگی‬

‫)حسن(‬

‫‪604.764.6911‬‬

‫همراه با برنامه های متنوع شاد‪ ،‬موسیقی‪ ،‬آواز‪ ...‬و پذیرایی‪،‬‬ ‫به جمع ما بپیوندید‪.‬‬ ‫زمان‪ :‬هرهفته روزهای شنبه راس ساعت ‪ 11‬صبح الی ‪ 1‬عصر‬ ‫مکان‪ :‬خیابان النزدل‪ ،‬خیابان ‪ 22‬شرقی شماره ‪ (144‬سیلورهاربر) نورت ونکوور‬ ‫تلفن تماس‪6047005958 :‬‬ ‫یادآوری‪ :‬این کانون برنامه های متنوع تابستانی شامل پیک نیک وگردش های‬ ‫گروهی را نیز درپیش دارد‪.‬‬

‫به رايگان واگذار می شود‪:‬‬ ‫يک کاناپه نسبتاً بزرگ به رايگان واگذار می‬ ‫شود‪ .‬در صورت تمایل با شماره تلفن زیر‬ ‫تماس بگیرید‪:‬‬

‫‪778.317.4848‬‬

‫آرايش مو توسط "نازی"‬ ‫حل جدول نشريه ی فرهنگ (شماره ی ‪)348‬‬

‫ ‬ ‫کوتاه کردن موی زنانه‪:‬‬ ‫کوتاه کردن موی مردانه‪ :‬‬ ‫ ‬ ‫رنگ ریشه موی زنانه‪:‬‬ ‫ ‬ ‫رنگ موی مردانه‪:‬‬ ‫هایالیت برای هر فویل‪ :‬‬ ‫ ‬ ‫ابرو‪:‬‬ ‫برای بقيه خدمات سئوال شود‬

‫(نورت ونکوور)‬

‫‪$20‬‬ ‫‪$15‬‬ ‫‪$30‬‬ ‫‪$20‬‬ ‫ ‬ ‫‪$10‬‬ ‫‪$10‬‬

‫‪778.859.4393‬‬

‫‪Tel:‬‬


Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 46

Denial (PG) ****

Unless (PG)

Never Forget!

Homeless!

By Robert Waldman, Vancouver

H

istory has a way of repeating itself. Amidst the chaos of the horrors in Syria comes the tale of a compelling struggle to verify a historical injustice. Made with an eye to the past and those who blatantly want to distort the truth in the present is Denial. Brought to the world by progressive Participant Media and Elevation Pictures this heartfelt film is now riveting audiences possibly at The Fifth Avenue Cinemas and/or The International Village Cinemas

Based on real events with multiple Canadian connections Denial takes a penetrating look at a notorious Holocaust denier and an American author and expert on events related to the Jewish slaughter by the Nazis in World War 2. Here we see how a well educated British based author called David Irving takes on a devoted American university professor named Deborah Lipstadt. . Impressive performances by Timothy Spall and Rachel Weisz will mesmerize audiences as each actor does what they can to win the day in a British courtroom. Raw emotion and heated passion lights up the trial proceedings as both sides engage in a tricky tug of war to win both the judge's verdict as well as in the court of public opinion. Lead counsel Tom Wilkinson shows a steady as he goes calm demeanour as he meticulously tangles with Mr. Irving who is also fairly compelling and as slippery as an eel. Holocaust movies are not new. What sets Denial apart from most is a truly magnetic performance from Rachel Weisz whose restraint here is both thoughtful, believable and endearing, Hard words are exchanged by both inside the courtroom and beyond as this important issue could be applicable today when dealing with discrimination, the truth and a desire to expose bigotry. Sure to provoke questions on a wide range of issues and leaving audiences guessing to the very end Denial turns out to be a well presented retelling of a vital issue with ramifications for us all. It should not be missed as it's an important story to tell and remember.

By Robert Waldman, Vancouver

B

ad things can happen to good people. A middle aged couple needs to come to terms with a family crisis in Unless. Showing at select theatres in Vancouver for a limited release this is one tale worth checking out.

Set in Toronto actress Catherine Keener ( The 40 Year Old Virgin) leaves her Hollywood glamour behind to play a caring mom to three teenage daughters and a wife to a physician partner. Smart and accomplished as a respect author the middle aged woman has her life turned inside out when one of the kids takes to the streets. No recommend with a view awaits the young girl as she sets up camp outside the famous Honest Ed's department store. Honesty is the order of the day as Unless hones in on a growing problem confronting many communities across North America: homelessness. Just what impact a child on the streets has on a caring family and the community at large is poignantly depicted In This film has which is non- judgmental , meaningful and sincere. It takes on an important social issue that needs to be discussed openly in honest and frank terms.

،‫ ُپربار و خواندنی‬،‫ مستقل‬،‫ نشريه ای خوشنام‬BC ‫فرهنگ‬ ‫با بيشترين شما ِر خوانندگان‬ ‫و بهترين خدمات آگهی ها برای صاحبان مشاغل‬

Tel: 604.544.0960 778.317.4848 Email: farhangbc@gmail.com


Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P. 47


Farhang-e BC, Oct. 14, 2016, No. 348, Vol. 14 / P.

‫بزرگترين موسسه ايرانی وام مسکن در کانادا‬

Mehrdad Nevis

‫مهرداد نـويس‬

Mortgage Specialist

‫مشاور و متخصص وام مسکن‬

Mortgage Services for Life

Cell: 604.307.8674

Suite 103 - 850 Harbourside Drive,

Tel: 604.988.8766

North Vancouver BC V7P 0A3

Fax: 604.988.8736

www.yespros.com

rodnevis@yespros.com


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.