فرهنگ BC شماره ی 363 - ونکوور، کانادا - 21 اردیبهشت 1396

Page 1

Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P.

Thursday, May 11, 2017


Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 2

Thursday, May11, 2017


‫‪APADANA TRAVEL CORP‬‬ ‫‪Worldwide Travel Service‬‬

‫)‪(BC Reg. 61054‬‬

‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫افتخار دارد با دارا بودن کادری مجرب و با ارائه بهترین و مناسبترین‬ ‫قیمت بلیت هواپیما به نقاط مختلف دنیا در خدمت شما عزیزان باشد‪.‬‬

‫بهترین قیمت بلیت به ایران‪:‬‬

‫تهران ‪ 1220‬دالر‬ ‫شیراز ‪ 1350‬دالر‬ ‫مشهد ‪ 1350‬دالر‬

‫بهترین قیمت بلیت از ایران‬ ‫به کانادا و آمریکا‬ ‫نورت ونکوور‪ ،‬خیابان النزدل و هجدهم غربی‪ ،‬شماره ‪106‬‬

‫تلفن‪604-770-4474 :‬‬

‫‪106 - West 18th Street, North Vancouver BC,V7M 1W4‬‬ ‫‪Tel :604 770 4474 Toll Free: 1-855-770-4474‬‬ ‫‪www.apadanatravel.ca sales@apadanatravel.ca‬‬ ‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 3‬‬


‫آغاز پانزدهمين سال انتشار نشريه "فرهنگ"‬ ‫با این شماره‪ ،‬نشريه فرهنگ وارد پانزدهمین سال انتشار خود می شود‪.‬‬ ‫الزم می دانم که از سوی خود و همه کسانی که با اين نشریه همکاری می‬ ‫کنند از شما خوانندگان گرامی و نیز صاحبان محترم آگهی ها که با حمایت‬ ‫های پایدارتان‪ ،‬به ما در پیشبرد این امر فرهنگی و اجتماعی یاری رسانیده‬ ‫ايد‪ ،‬سپاسگزاری کنم‪.‬‬ ‫در همه اين سالها تالش ما بر این بوده است که در حد امکاناتمان‪ ،‬نشریه‬ ‫ای خوب با مطالب ارزنده ادبی‪ ،‬هنری‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬علمی و‪ ...‬به جامعه‬ ‫ايرانيان ونکوور عرضه کنیم و به سهم خود در بهبود فضای فرهنگی جامعه‬ ‫مان مؤثر باشیم‪.‬‬ ‫با تداوم حمایت های شما‪ ،‬در این راه کوشاتر از هميشه خواهیم بود‪.‬‬ ‫شاد و سرفراز باشيد‪،‬‬

‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫بهمن دوستدار‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 4‬‬


‫یادآوری کاربران ایرانی توییتر‪:‬‬ ‫هفت سال از اعدام فرزاد کمانگر معلم ُکرد گذشت‬

‫پیش از بازداشت در در مرداد ‪۱۳۸۵‬‬ ‫به مدت ‪ ۱۲‬سال معلم بود‪.‬‬ ‫این فعال حقوق صنفی و قومیتی‬ ‫به گفته وکیلش به اتهام عضویت‬ ‫در گروه «پژاک» و مشارکت در‬ ‫عملیات بمب‌گذاری دستگیر شد و‬ ‫تحت فشارهای شدید برای اعتراف‬ ‫تلویزیونی قرار داشت‪.‬‬ ‫آقای کمانگر بارها اتهاماتش را تکذیب‬ ‫کرد و در نامه‌هایی که از زندان ارسال‬ ‫کرد به شکنجه‌های شدید انجام شده در‬ ‫دوران بازداشت و برگزاری جلسه‬ ‫هفت دقیقه‌ای دادگاه بدون حضور وکیل‬ ‫مدافع اشاره کرد‪.‬‬

‫اعدام این پنج تن همزمان با‬ ‫اعتراض‌های مردمی پس از انتخابات‬ ‫ریاست جمهوری سال ‪ ۱۳۸۸‬موسوم به «جنبش سبز» صورت گرفت و با واکنش‌های‬ ‫بسیاری در داخل و خارج ایران مواجه شد‪.‬‬ ‫نام فرزاد کمانگر در گزارش ساالنه حقوق بشر وزارت خارجه آمريکا هم برده شد و قائم‬ ‫مقام سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در آن زمان‪ ،‬اعدام فرزاد کمانگر و شهروندان‬ ‫دیگری از قومیت‌ها را موجب «نگرانی عمیق از اقدام‌های حکومت ایران در محروم‬ ‫روز نهم ماه مه در آمریکا روز ملی معلم است‪ ،‬درست یک هفته پس از روز معلم در تقویم ساختن شهروندانش از حقوق انسانی» دانست‪.‬‬ ‫‪ Farhang-e‬این‬ ‫دیده بان حقوق بشر‬ ‫و‬ ‫الملل‬ ‫بين‬ ‫عفو‬ ‫سازمان‬ ‫‪204‬مانند‬ ‫ایران‪ .‬اما ‪ ۱۹‬اردیبهشت (نهم ماه مه) برای کاربران ایرانی توییتر هم باز یادآور سازمان‌های بین‌المللی بسیاری‬ ‫‪BC, Feb. 23, 2011,‬‬ ‫‪No.‬‬ ‫رسمی‪Page‬‬ ‫‪4‬‬ ‫یک معلم بود و بسیاری با هشتگ فرزاد کمانگر هفتمین سالروز اعدام این معلم زندانی را اعدام‌ها را محکوم کردند و در ایران نیز باعث اعتراض‌های بسیار از جمله اعتصاب در‬ ‫یادآوری کردند‪.‬‬ ‫کردنشین‬ ‫شهرهای‬ ‫شد‪۵٠٠.‬‬ ‫ديروز را‬ ‫شدگان‬ ‫بازداشت‬ ‫معلمانی وی‪،‬‬ ‫صنفی به گفته‬ ‫اعالم کرد‪.‬‬ ‫‌ها را در‬ ‫بود‪ ،‬این اعدام‬ ‫ﮏاعضای آن‬ ‫یکی ﻳاز‬ ‫کمانگر‬ ‫ايران که فرزاد‬ ‫فرزاد کمانگر‪ ،‬معلم کرد به همراه علي حيدريان‪ ،‬فرهاد وكيلی ‪ ،‬شيرين علم هولی و نفرکانون‬ ‫ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ‬ ‫ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ‬ ‫ﺷﺪﻥ‬ ‫ﮐﺸﺘﻪ‬ ‫سالگرد که او‬ ‫بازداشتشدگانی‬ ‫مهدی اسالميان در تاریخ ‪ ۱۹‬اردیبهشت ‪ ۱۳۸۹‬به اتهام عضویت در «گروهک های ضد اکثر‬ ‫انتخابات جنجالی ریاست جمهوری در ایران‪« ،‬تداعی کننده اعدام‌های‬ ‫آستانه اولین‬ ‫دانست‪.‬ی‬ ‫‪ »۶۰‬محدوده‬ ‫کرده‪ ،‬در‬ ‫مشاھده‬ ‫انقالب» و مشارکت در «عملیات تروریستی» در زندان اوین اعدام شدند و جنازه آنها به گسترده دهه‬ ‫ﺷﻴﺮﺍﺯ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻳﮑﻢ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬ ‫ميدان آزادی‪،‬‬ ‫خيابان‬ ‫خانواده‌هایشان تحویل داده نشد‪.‬‬ ‫توسط از رهبران «جنبش سبز» نیز این اعدام‌ها را غیرمنطبق با‬ ‫کروبی‪،‬و یکی‬ ‫حتی ومهدی‬ ‫پليس امنيت دستگير شده بودند و‬ ‫خبری‬ ‫منابع‬ ‫هفت سال پس از این اعدام این شهروندان کرد ایرانی‪ ،‬هنوز محل دفن آنها نامشخص است‪« .‬موازين شرعی و قضايی» دانست و آن را نشانه‌ای از «ارزان شدن جان آدمیزاد» برای‬ ‫بسياری از آنھا در ساعات پايانی ديشب و بامداد امروز آزاد شدند‪.‬‬ ‫و‬ ‫‪ ‬دانشجويی‬ ‫ﺗﻬﺮﺍﻥ‬ ‫استانﺩﺭ‬ ‫کامیاران ﻧﻔﺮ‬ ‫ﺣﺪﻭﺩ ‪۵۰۰‬‬ ‫ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ‬ ‫کردستان‪،‬‬ ‫متولد شهر‬ ‫فرزاد کمانگر‬ ‫جنوبی(‪)VOA‬‬ ‫دانست‪.‬‬ ‫در هنگام مرگ ‪ ۳۵‬سال داشت و تا جمهوری اسالمی‬ ‫او که ديشب از مقر نيروی انتظامی فاتب واقع در ضلع‬

‫ﺩﺭ ﺗﺠﻤﻊ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬ ‫‪ ‬‬

‫ميدان انقالب‪ ،‬ابتدای خيابان کارگر جنوبی آزاد شده‪ ،‬خاطرنشان‬ ‫میکند که ھمزمان با دستگيری‪ ،‬مورد ضرب و شتم ماموران قرار‬ ‫گرفته؛ و تاکيد میکند که در زمان بازداشت برخورد بدی با آنھا‬ ‫صورت نمیگرفت‪ ،‬مگر کسانی که به گفتهی او “بلبل زبانی”‬ ‫میکردند که به شدت کتک میخوردند‪.‬‬

‫به گفتهی او‪ ،‬تلفنھای ھمراه ھمهی بازداشتشدگان توقيف شده و به‬ ‫آنھا گفته شده که بعد از عيد برای پس گرفتن آنھا مراجعه کنند‪.‬‬ ‫ھمچنين يک کارگر که او ھم ديشب از ھمين محل آزاد شده‪ ،‬با‬ ‫ابراز تعجب از رفتارھايی که در زمان بازداشت ديده‪ ،‬به برخورد‬ ‫خشن ماموران اشاره میکند و میگويد‪:‬‬ ‫اينھا خودشان ھم کسی را قبول نداشتند و به ھمه فحش میدادند‪،‬‬ ‫خودم شنيدم که حتی به امام ھم توھين میکردند‪ .‬ب‬ ‫ه گفتهی او‪ ،‬افرادی را که قبال ھم سابقهی بازداشت داشتهاند و يا به‬ ‫ھرحال میخواستند نگه دارند‪ ،‬به مقر اصلی پليس امنيت منتقل‬ ‫میکردند‪ .‬او میگويد که تنھا مردان در اين محل بازداشت بودهاند و‬ ‫زنان را از ابتدا به جای ديگری – احتماال بازداشتگاه وزرا – منتقل‬ ‫کلمه‪ :‬يکی از افراد بازداشتشده در تجمع ديروز – اول اسفندماه – کردهاند‪.‬‬ ‫که نيمه شب گذشته آزاد شده‪ ،‬در گفت و گو با کلمه‪ ،‬تعداد تقريبی )ايران امروز(‬ ‫‪ ‬‬

‫سايتھای نزديک به‬ ‫معترضان گزارش‬ ‫دادهاند روز يکشنبه‪،‬‬ ‫يکی از دانشجويان‬ ‫دانشگاه شيراز به‬ ‫نيروھای‬ ‫دست‬ ‫حکومتی کشته شده‬ ‫است؛ اين در حالی‬ ‫است که خبرگزاری‬ ‫فارس با تکذيب اين‬ ‫خبر گفته است اين دانشجو تصادف کرده و در جريان درگيری‬ ‫کشته نشده است‪ .‬بنا برگزارش وبسايت دانشجونيوز‪ ،‬حامد‬ ‫نورمحمدی‪ ،‬دانشجوی رشته زيستشناسی دانشگاه شيراز‪،‬‬ ‫ساکن خوابگاه دستغيب و اھل خرمآباد يکم اسفندماه در ميدان‬ ‫نمازی مقابل سختمان شماره يک دانشکده مھندسی در حال‬ ‫فرار از دست ماموران حکومتی کشته شده است‪ .‬برپايه‬ ‫گزارش دانشجو نيوز‪ ،‬اين دانشجو به وسيله ماموران امنيتی از‬ ‫روی پل نمازی به پايين پرت شده و پس از برخورد با يک‬ ‫خودرو در خيابان ساحلی کشته شده است‪) .‬راديو فردا(‬

‫تعميرات و نوسازی ساختمان‬

‫‪ ‬‬

‫‪AAA ALI RENOVATIONS‬‬

‫علی وفائی‬

‫‪Website:‬‬

‫‪aaaalirenovations.com‬‬ ‫&‬

‫‪aaaalirenos.com‬‬

‫‪Cell: 604.603.8254‬‬ ‫‪604.728.3132‬‬

‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e‬‬ ‫‪BC, No. 363, Vol. 15 / P. 5‬‬ ‫‪ ‬‬


‫مسمومیت ‪ ۴۰۰‬دانشجو در یزد‬ ‫و ‪ 250‬دانشجو در شيراز‬

‫علی اکبر شمس‪ ‌،‬دادستان یزد‪ ،‬روز دوشنبه ‪ ۱۸‬اردیبهشت‪ ،‬در نامه‌ای به فرمانده پلیس‬ ‫امنیت خواستار بررسی ابعاد مختلف موضوع مسمومیت بیش از ‪ ۴۵۰‬دانشجوی پسر‬ ‫خوابگاه یزد و ارسال گزارش آن به دادسرا شد‪.‬‬ ‫دادستان یزد به خبرگزاری میزان‪ ‌،‬وابسته به قوه قضائیه‪ ،‬گفت‪« :‬از آنجایی که هیچ یک از‬ ‫دانشجویان در این زمینه طرح شکایتی در دادسرا نکرده‌اند‪ ،‬دادستان عمومی و انقالب یزد‬ ‫به عنوان مدعی العموم به موضوع ورود کرده است‪».‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری ایسنا‪ ‌،‬به دنبال اعالم مسمومیت بیش از ‪ ۴۵۰‬تن از دانشجویان‬ ‫خوابگاه پسرانه دانشگاه یزد‪ ،‬تیم اورژانس در محل حاضر شد و در پی آن‪ ،‬تمامی‬ ‫آمبوالنس‌ها و اتوبوس آمبوالنس‌های استان یزد به این خوابگاه اعزام شدند‪.‬‬ ‫سرپرست اورژانس کسور به خبرگزاری فارس گفت بیش از ‪ ۲۵۰‬دانشجو به بیمارستان‬ ‫ها منتقل شده‌اند‪.‬‬ ‫احمد دهقان‪ ،‬رییس مرکز فوریت‌های پزشکی استان یزد‪ ،‬نیز به ایسنا گفت که علت‬

‫مسمومیت در حال بررسی و اوضاع تحت کنترل است و مصدومان به بیمارستان‌های یزد‬ ‫و بیمارستان شهید بهشتی تفت انتقال یافته‌اند‪.‬‬ ‫بنابرگزارش‌ها‪ ۱۷۹ ،‬تن از دانشجویان در بیمارستان‌های استان یزد بستری شده‌اند‪.‬‬ ‫نشست کارگروه پدافند غیرعامل یزد‬ ‫به گزارش خبرگزاری تسنیم‪ ،‬در پی مسمویت بیش از ‪ ۴۵۰‬دانشجو در یزد‪ ،‬قرار است‬ ‫که نشست کارگروه زیستی آشکارسازی و تشخیص قرارگاه پدافند غیرعامل‪ -‬دفاع غیر‬ ‫نظامی ‪ -‬استان با حضور رئیس دانشگاه علوم پزشکی یزد‪ ،‬رئیس ستاد بحران استانداری‪،‬‬ ‫مدیر کل پدافند غیرعامل استان‪ ،‬رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی استان‬ ‫و معاونین دانشگاه برگزار شود‪.‬‬ ‫در حالی که از مقامات رسمی‪ ،‬هنوز در مورد دلیل مسومیت این دانشجویان‪ ،‬خبری منتشر‬ ‫نشده‪ ،‬خبرگزاری تسنیم نوشته است این دانشجویان «با مسمومیت ناشی از بیماری‌های‬ ‫منتقل شده از آب و غذا دچار مصدومیت شده‌اند‪».‬‬ ‫خبر مسمومیت دانشجویان خوابگاه پسرانه دانشگاه یزد در حالی منتشر شده است که روز‬ ‫سه‌شنبه ‪ ۱۲‬اردیبهشت ماه نیز خبری در مورد مسمویت ‪ ۲۵۰‬دانشجوی آموزشکده فنی‬ ‫شهید باهنر شیراز منتشر شده بود‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری‌ها در ایران‪ ،‬دانشجویان پس از صرف شام در سلف سرویس‬ ‫آموزشکده فنی شیراز دچار مسمومیت شدند که ‪ ۵۸‬تن از آنان به بیمارستان منتقل و بقیه‬ ‫در محل درمان شدند‪.‬‬ ‫رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی استان فارس اعالم کرد که در مجموع‬ ‫به ‪ ۲۵۴‬دانشجو در شیراز خدمات درمانی ارائه شده است‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری مهر‪ ،‬از دانشجویان مسموم شده در آموزشکده فنی شیراز تا روز‬ ‫شنبه همچنان ‪ ۱۷‬تن در بیمارستان بستری بودند و روند درمان آنها ادامه داشت‪.‬‬ ‫همچنین رئیس صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم روز جمعه ‪ ۱۵‬اردیبهشت‪ ،‬به‬ ‫خبرگزاری مهر گفت‪«:‬مشکلی در تغذیه دانشجویان وجود نداشته و عالئم نشان می‌دهد‬ ‫احتمال زیاد این بیماری ناشی از ویروس است »‬ ‫به گفته ذوالفقار یزدان مهر‪ ،‬در بررسی اولیه کارشناسان روی غذاهای مصرف شده توسط‬ ‫این دانشجویان مشخص شد که «مسئله خاصی» وجود نداشته اما نمونه‌های آنها جهت‬ ‫آزمایش های بیشتر به آزمایشگاه ارسال شده است‪.‬‬ ‫روز دوشنبه ‪ ۱۸‬اردیبهشت‪ ،‬رئیس دانشکده فنی مهندسی شهید باهنر شیراز اعالم کرد‪:‬‬ ‫به دنبال مسمومیت غذایی ‪ ۲۸۹‬تن از دانشجویان این دانشکده‪ ،‬پیمانکار تهیه و طبخ غذا‬ ‫خلع ید شده است‪ .‬با این همه وی تاکید کرد که هنوز دلیل مسمومیت غذایی این دانشجویان‬ ‫مشخص نشده است‪( .‬رادیو فردا)‬

‫‪www.sunhealthcenter.com‬‬

‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 6‬‬


‫شاهپور غالمرضا پهلوی درگذشت‬ ‫به گزارش رسانه‌ها‪ ،‬شاهپور غالمرضا پهلوی‪،‬‬ ‫برادر ناتنی آخرین شاه ایران و تنها فرزند بازمانده از‬ ‫رضاشاه پهلوی‪ ،‬روز ‪ ۷‬مه (‪ ۱۷‬اردیبهشت) در سن‬ ‫‪ ۹۴‬سالگی در پاریس درگذشته است‪ .‬علت مرگ او‬ ‫کهولت سن اعالم شده است‪.‬‬ ‫غالمرضا پهلوی ششمین فرزند رضاشاه و تنها فرزند‬ ‫او از ازدواج با توران امیرسلیمانی بود‪ .‬او در سال‬ ‫‪ ۱۳۰۲‬در تهران زاده شد و پس از تحصیالت مقدماتی‬ ‫برای ادامه‌ی تحصیل به سوئیس فرستاده شد‪.‬‬ ‫غالمرضا پهلوی سپس به ایران بازگشت و به خواست‬ ‫پدرش وارد دبیرستان نظام شد‪ .‬او با برکناری رضاشاه‬ ‫از سلطنت در سال ‪ ۱۳۲۰‬به همراه پدرش مجبور به ترک ایران شد و پس از مرگ پدر‬ ‫نیز اجازه‌ی بازگشت به ایران را نداشت‪ .‬در نتیجه برای ادامه تحصیالت به آمریکا رفت و‬ ‫سرانجام در سال ‪ ۱۳۲۴‬به ایران بازگشت و وارد دانشگاه افسری شد‪.‬‬ ‫غالمرضا پهلوی مراتب ارتشی را تا درجه سرتیپی گذراند و مهم‌ترین مشاغل او در آن‬ ‫سال‌ها ریاست کمیته‌ی ملی المپیک ایران‪ ،‬آجودان ویژه‌ی شاه و عضویت در شورای نیابت‬ ‫سلطنت بود‪ .‬او با وقوع انقالب در سال ‪ ۱۳۵۷‬ناچار به ترک ایران شد و در سال‌های‬ ‫زندگی در خارج از کشور چهره‌ی خبرسازی نبود‪)dw.com( .‬‬

‫شاهزاده رضا پهلوی خواستار تحریم انتخابات شد‪:‬‬ ‫در «شیادی» حکومت شریک نشوید‬ ‫شاهزاده رضا پهلوی‪ ،‬فرزند آخرین شاه ایران در بیانیه‌ای دعوت به تحریم انتخابات ریاست‬ ‫جمهوری ایران کرد و نوشت که «در شرایط سرکوب تقاضا و انحصار عرضه» صحبت‬ ‫از انتخابات «کالهبرداری» است‪.‬‬ ‫شاهزاده رضا پهلوی در آستانه دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری اسالمی ایران‬

‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫در بیانیه‌ای از مردم ایران‬ ‫خواست تا در «دوری تازه‬ ‫از کاله برداری انتخاباتی‬ ‫سابقه دار» و در «شیادی فرقه‬ ‫تبهکار حاکم» شریک نشوند‪.‬‬ ‫به اعتقاد آقای پهلوی‪« ،‬از‬ ‫بازرگان تا روحانی‪ ،‬اولویت‬ ‫پیمانکاران یکبار مصرف و‬ ‫بازیافت شده نظام‪ ،‬حفظ فرقه‬ ‫ضد ملی حاکم در قدرت بوده‬ ‫و هست» و حاکمیت جمهوری‬ ‫اسالمی با «تهی کردن‬ ‫انتخابات از محتوای آن» به‬ ‫دنبال « سیمایی رسانه‌ای پسند برای بزک کردن ذات متحجر خویش» است‪.‬‬ ‫آخرین ولیعهد ایران که ریاست « شورای ملی ایران» را برعهده دارد‪ ،‬رقابت اصولگرایان‬ ‫و اصالح‌طلبان در انتخابات پیش رو را «تقسیم تخصصی کار در فرقه تبهکار حاکم»‬ ‫دانسته و نوشته است‪« :‬مشکل را نمیتوان با آنهایی که کلیدی ترین نقش را در به وجود‬ ‫آوردن آن ایفا کرده‌اند حل کرد» بنابراین جوانان ایران باید « دست رد به سینه این فرقه‬ ‫تبهکار» بزنند‪.‬‬ ‫در گزارش حقوق بشر سال ‪ ۲۰۱۶‬که از سوی وزارت امور خارجه آمریکا منتشر شد‪،‬‬ ‫آمده است که «شهروندان ایرانی برای تعیین حکومت از طریق مسالمت‌آمیز و انتخابات‬ ‫آزاد و عادالنه با محدودیت مواجه هستند‪».‬‬ ‫حسن روحانی رئیس جمهوری ایران اسفند ماه سال گذشته در پاسخ به این گزارش عنوان‬ ‫کرد که انتخابات در ایران‪« ،‬آزاد ‪ ،‬سالم ‪ ،‬رقابتی و دموکراتیک» است و ‪ ۷۰‬تا ‪ ۷۳‬درصد‬ ‫مردم ایران در انتخابات شرکت می‌کنند‪.‬‬ ‫سارا رپوچی‪ ‌،‬از مدیران ارشد خانه آزادی در گفت‌وگو با صدای آمریکا عنوان کرده که‬ ‫انتخابات برگزار شده در ایران «آزاد» نیست‪« :‬ما شاهد اعمال کنترل شدید در روند انتخاب‌‬ ‫نامزدها هستیم‪ .‬حتی اگر بگوئیم آن روند آزاد بوده‪ ،‬اما تبلیغات انتخاباتی به صورت آزادانه‬ ‫انجام نمی‌شوند و از این رو همچنان معتقدیم دموکراسی به ایران راه نیافته است‪ ،‬دست کم‬ ‫در مورد (انتخابات) امسال‪».‬‬ ‫دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران روز جمعه ‪ ۲۹‬اردیبهشت برگزار می‬ ‫شود‪)VOA( .‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 7‬‬


‫کانادا در فکر تالفی مالیات بر صادرات الوار‬ ‫به آمریکا است‬

‫واردات ذغال سنگ از آمریکا را با محدودیت روبرو کند و تاکید کرده بود که استان تحت‬ ‫فرمانداری او بدون توجه به تصمیم دولت فدرال بنا دارد تعرفه واردات بر ذغال سنگ از‬ ‫آمریکا را افزایش دهد‪.‬‬ ‫صادرات چوب در بریتیش کلمبیا که ونکوور مشهورترین شهر آن است یکی از سه صنعت‬ ‫اصلی محسوب می‌شود و انتظار می‌رود وضع تعرفه جدید از سوی آمریکا به این استان‬ ‫خسارات فراوانی وارد کند‪.‬‬ ‫آقای ترودو در نامه روز گذشته (جمعه) خود به فرماندار بریتیش کلمبیا نوشته‪" :‬ما به‬ ‫ایفای نقش خود برای مبارزه با پدیده گرمایش زمین و حفظ محیط زیست متعهدیم‪ .‬ما قویا‬ ‫با تصمیم وزارت بازرگانی آمریکا در وضع تعرفه ناعادالنه و تنبیه‌مابانه بر محصوالت‬ ‫چوب نرم کانادا مخالفیم‪".‬‬ ‫افزایش مالیات بر الوار کانادایی بخشی از مناقشه قدیمی میان دو کشور بر سر واردات‬ ‫چوب است اما همزمانی این تصمیم با تنش‌های به وجود آمده بر سر پای‌بندی آمریکا به‬ ‫معاهده تجاری آمریکای‌شمالی‪ ،‬نفتا‪ ،‬این تصمیم جدید دولت آمریکا را حساسیت‌برانگیزتر‬ ‫کرده است‪bbc .‬‬

‫اعالم وضعيت اضطراری‬ ‫در شهرهای مونترآل و الوال استان کبک‬ ‫کانادا می گوید که در برابر افزایش "غیرمنصفانه" مالیات صادرات الوار به آمریکا‪ ،‬این‬ ‫کشور ممکن است واردات ذغال‌سنگ از ایاالت متحده را ممنوع کند‪.‬‬ ‫جاستین ترودو‪ ،‬نخست وزیر کانادا گفته دولتش در حال بررسی چند تصمیم برای مقابله با‬ ‫افزایش مالیات بر وارادت الوار و چوب نرم از سوی آمریکا است‪.‬‬ ‫آن طور که بی‌بی‌سی دریافته دولت آقای ترودو همچنین در حال بررسی وضع محدودیت‌های‬ ‫جدید علیه صنایع ایالت اورگان آمریکاست‪.‬‬ ‫اورگان با افزایش ‪ ۲۴‬درصدی مالیات بر محصوالت چوب نرم از کانادا‪ ،‬از تصمیم دولت‬ ‫دونالد ترامپ برای باال بردن تعرفه وارادت چوب از کانادا بیشترین استقبال را کرده است‪.‬‬ ‫نخست وزیر کانادا بررسی اقدام‌های تالفی‌جویانه را در نامه‌ای به فرماندار استان بریتیش‬ ‫کلمبیا در غرب این کشور اعالم کرده و نوشته "با دقت و جدیت" در حال وارسی قوانین‬ ‫جدید بر واردات و صادرات ذغال سنگ هستیم‪".‬‬ ‫کریستی کالرک‪ ،‬فرماندار بریتیش کلمبیا‪ ،‬پیش‌تر در نامه‌ای از دولت فدرال خواسته بود‬

‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫پس از چند روز باران مداوم که به جاری شدن سیل منجر شد‪ ،‬در بخش هایی از شهرهای‬ ‫مونترآل و الوال و چند منطقه ی دیگر استان کبک وضعیت اضطراری اعالم شد‪.‬‬ ‫به گفته ی آقای دنیس کو ِدر‪ ،‬شهردار مونترآل‪ ،‬ساکنان بعضی از نقاط که در آنها وضعیت‬ ‫اضطراری اعالم شده است‪ ،‬ملزم به تخلیه و ترک خانه هایشان خواهند شد‪ .‬در حال حاضر‬ ‫ژنویو‪ ،‬آهونستیک ‪ -‬کارتیه‬ ‫این مناطق عبارتند از‪ :‬پیرفوند ‪ -‬راکس بورو‪ ،‬ايل بیزار ‪ -‬سنت ِ‬ ‫ویل‪ ،‬سنت آن ُد ِبلویو و ِسن ویل‪.‬‬ ‫در برخی مناطق شهر الوال نیز وضعیت اضطراری اعالم شده است‪ ،‬از جمله‪:‬‬ ‫الوال غربی‪ ،‬فابرویل‪ ،‬الوال سور لو الک‪ ،‬سنت ُرز‪.‬‬ ‫در این شهر بیش از ‪ 400‬نفر از سوی شهرداری برای سرزدن به خانه های این مناطق و‬ ‫ابالغ دستور تخلیه گسیل شده اند و قرار است این تعداد با کمک نیروهای ارتشی به ‪1200‬‬ ‫نفر برسد‪.‬‬ ‫در مجموع ‪ 146‬حوزه شهری در استان کبک به نوعی در خطر سیل قرار گرفته اند‪.‬‬ ‫تاکنون به نزدیک به ‪ 1900‬خانه در استان کبک در اثر سیل آسیب های جدی وارد شده‬ ‫است‪CBC .‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 8‬‬


‫موافقت دولت ترامپ با ارسال سالح برای‬ ‫کـرد در سوریه‬ ‫شبه‌نظامیان عمدتا ُ‬

‫تعهد ایاالت متحده به جلوگیری از افزایش خطر‌های امنیتی و نیز حفاظت از این متحد خود‬ ‫در ناتو‪ ،‬اطمینان داشته باشند»‪.‬‬ ‫البته تا پیش از این نیز دولت آمریکا اقدام به کمک‌رسانی به گروه «نیروهای دمکراتیک‬ ‫سوریه» کرده بود‪ .‬سخنگوی پنتاگون نیز تاکید کرده‌است واشینگتن همچنان تجهیز‬ ‫شبه‌نظامیان عرب این گروه را در اولویت قرار خواهد داد‪.‬‬ ‫مقام‌های ایاالت متحده تاکید می‌کنند که «نیروهای دمکراتیک سوریه» تنها متشکل از‬ ‫یپ‌گ»‪ ،‬چه در بدنه و‬ ‫شبه‌نظامیان کرد نیست؛ با این همه بنا بر گزارش خبرگزاری‌ها‪‌ « ،‬‬ ‫چه در فرماندهی‪ ،‬نیروی اصلی و غالب در آن است‪.‬‬ ‫خبرگزاری رویترز به نقل از یک مقام رسمی آمریکا که نامش فاش نشده می‌گوید تسلیحات‬ ‫در نظر گرفته‌شده برای شبه‌نظامیان کـُرد‪ ،‬دربرگیرنده سالح‌های دستی‪ ،‬مهمات‪ ،‬سالح‌های‬ ‫خودکار‪ ،‬خودروهای زرهی و تجهیزات مهندسی‌ست‪.‬‬ ‫رادیو عمومی آمریکا‪ ،‬ان‌پی‌آر‪ ،‬نیز به نقل از یک مقام وزارت دفاع ایاالت متحده گزارش‬ ‫مشابهی را را در مورد تجهیزات درنظرگرفته‌شده منتشر کرده‌است‪.‬‬ ‫همزمان مقام‌های ارشد ایاالت متحده‪ ،‬تاکید کرده‌اند که طرح افزایش نقش ترکیه در نبرد‬ ‫علیه داعش به‌قوت خود باقی‌ست‪ .‬جیمز متیس‪ ،‬وزیر دفاع آمریکا‪ ،‬روز سه‌شنبه گفت‬ ‫«هدف ما همکاری با ترکیه‌است؛ در کنار یکدیگر‪ ،‬تا رقه پس گرفته شود‪ .‬و ما راه‌کار آن‬ ‫را پیدا خواهیم کرد»‪.‬‬

‫وزارت دفاع ایاالت متحده می‌گوید دولت این کشور بنا دارد در جریان ادامه نبردها علیه‬ ‫گروه موسوم به حکومت اسالمی در سوریه‪« ،‬تا جایی که الزم است» تسلیحات در اختیار‬ ‫شبه‌نظامیان کـرد بگذارد‪ .‬ترکیه بارها مخالفت شدید خود را با ارسال سالح برای این دسته‬ ‫از شبه‌نظامیان ابراز کرده‌است‪.‬‬ ‫«یگان‌های مدافع خلق» (ی‌پ‌گ)‪ ،‬تشکلی مسلح از کـردهای سوریه است که در قالب‬ ‫گروهی با عنوان «نیروهای دمکراتیک سوریه» همراه با شماری از شبه‌نظامیان عرب‬ ‫سوریه‪ ،‬و حمایت ائتالف به رهبری آمریکا‪ ،‬در حال نبرد با «حکومت اسالمی» برای‬ ‫بازپس‌گیری رقه است‪.‬‬ ‫یپ‌گ» را شاخه‌ای از پ‌کا‌کا و آن را گروهی ترویستی می‌داند‪ .‬مقام‌های ارشد‬ ‫آنکارا‪‌ « ،‬‬ ‫ترکیه‪ ،‬از جمله رئیس‌جمهوری آن کشور هرگز نارضایتی و نگرانی خود را از ارسال البته سخنگوی پنتاگون‪ ،‬روز سه‌شنبه به خبرنگاران گفت در حال حاضر «نیروهای‬ ‫تسلیحات و کمک به « ‌‬ ‫یپ‌گ» پنهان نکرده‌اند‪ .‬در حال حاضر هنوز واکنشی از سوی دمکراتیک سوریه‪ ،‬در کنار حمایت‌های آمریکا و ائتالف‪ ،‬تنها نیروی زمینی هستند که قادر‬ ‫آنکارا به گزارش‌های تازه‪ ،‬منتشر نشده‌است‪.‬‬ ‫خواهند بود در آینده نزدیک رقه را پس بگیرند»‪.‬‬ ‫وایت‪،‬‬ ‫دانا‬ ‫‌است‪.‬‬ ‫ه‬ ‫کرد‬ ‫اشاره‬ ‫‌ها‬ ‫ی‬ ‫نگران‬ ‫این‬ ‫به‬ ‫با این همه پنتاگون‪ ،‬وزارت دفاع آمریکا‪،‬‬ ‫رجب طیب اردوغان‪ ،‬رئیس‌جمهوری ترکیه‪ ،‬قرار است هفته آینده به واشینگتن سفر‬ ‫سخنگوی پنتاگون‪ ۱۹ ،‬اردیبهشت ماه گفته است «ما به‌خوبی از نگرانی‌های امنیتی ترکیه‪ ،‬کند‪ .‬رسانه‌های آمریکایی می‌گویند انتظار می‌رود طرح تازه ایاالت متحده بر دیدارها و‬ ‫متحد خود در ائتالف‪ ،‬آگاه هستیم»‪ .‬او افزوده است «ما می‌خواهیم مردم و دولت ترکیه از گفت‌وگوهای پیش‌رو سایه بیافکند‪( .‬رادیو فردا)‬

‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 9‬‬


Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P.10

Thursday, May11, 2017


Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 11

Thursday, May 11, 2017


Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P.12

Thursday, May11, 2017


Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 13

Thursday, May 11, 2017


Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 14

Thursday, May11, 2017


‫مصور از نخستين برنامه ی‬ ‫گزارشی‬ ‫ّ‬ ‫"گردهمايی فرهنگ های نواحی ايران"‬ ‫در شب شنبه ‪ 5‬ماه مه‪ ،‬سالن لژیون در نورت ونکوور شاهد برگزاری نخستین برنامه از‬ ‫سری برنامه های موسوم به "گردهمایی فرهنگ های نواحی ایران" بود‪ .‬برگزارکنندگان‬ ‫اين گردهمایی ها برآنند که هر بار برنامه ای با موضوعیت بزرگداشت فرهنگ مردمان‬ ‫یک گوشه کشور عزیزمان یا یکی از اقوام ایرانی اعم از ُکرد و لُر و بلوچ و ترک‬ ‫آذربایجانی و گیلک و خراسانی و ‪ ...‬برگزار کنند‪ .‬عالوه بر صحبت ها و سخنرانی های‬ ‫کوتاه در باره ی اقوام ایرانی‪ ،‬ارائه ی نمونه هایی از موسیقی و رقص و نیز فرهنگ غذایی‬ ‫آنها در دستور کار این برنامه هاست‪.‬‬ ‫این برنامه به ابتکار آقای عبدالمجید مشیری و خانم ملودی محب شکل گرفته و با همیاری‬ ‫آکادمی رقص آ ِمد به سرپرستی خانم پونه‪ ،‬آقای کامی تیموریان و جمع بزرگی از افراد‬ ‫داوطلب به اجرا در می آید‪ .‬آقای دکتر شارعی از داروخانه نورت وست نیز از اصلی ترین‬ ‫حامیان مالی این برنامه اند‪.‬‬ ‫به قید قرعه‪ ،‬نخستین برنامه به گیالن و گیالنیان اختصاص یافت‪ .‬سالن لژیون ظرفیت‬ ‫نزدیک به ‪ 200‬نفر را دارد و تقریبا همین تعداد از هموطنان ‪ -‬اعم از گیلک و غیرگیلک‬ ‫ هم در این برنامه شرکت کرده بودند‪.‬‬‫برنامه با پخش سرودهای کانادا و ایران آغاز شد‪ .‬پس از آن‪ ،‬آقای مشیری و خانم ملودی‬ ‫محب در باره ی دالیل برگزاری برنامه هایی تحت عنوان "گردهمایی فرهنگ های نواحی‬ ‫ایران" و نحوه ی پیشبرد آنها توضیحاتی در اختیار حاضران قرار دادند‪.‬‬ ‫آنگاه خانم هنرمند محترمی به همراهی دف و تار دو تن از هنرمندان نوازنده ی حاضر در‬ ‫برنامه چند ترانه ی فارسی و گیلکی برای جمع خواندند‪.‬‬ ‫سپس دو سخنرانی کوتاه انجام شد از جمله سخنرانی آقای یگانه‪ ،‬از زنبورداران نمونه ی‬ ‫بریتیش کلمبیا‪ .‬با توجه به نزدیکی انتخابات استانی نیز‪ ،‬خانم ملودی محب در سخنانی‬ ‫خواستار مشارکت جدی هموطنان در انتخابات و رفتنشان به پای صندوق های رای گیری‬ ‫شدند و این امر را برای رشد و پیشرفت جامعه ی ایرانی و تبدیل شدن آن به وزنه ای در‬ ‫عرصه های اجتماعی و سیاسی جامعه ی میزبان کانادا ضروری دانستند‪.‬‬ ‫در این برنامه آقای مهدی راسل‪ ،‬کاندیدای حزب نئودمکراتیک از حوزه ی وست ونکوور‬ ‫نیز حضور داشتند و توضیحاتی در باره ی این انتخابات و ضرورت شرکت هموطنان در‬ ‫آن دادند‪ .‬از آنجایی که ایشان از صدایی خوش نیز برخوردارند‪ ،‬با همراهی دخترشان که‬ ‫دف می نواختند‪ ،‬برای حاضران ترانه و آوازی نیز خواندند‪.‬‬ ‫در فاصله ی دو قسمت برنامه شام سرو شد‪ .‬بی هیچ تعارف‪ ،‬این یکی از بهترین بخش‬ ‫های برنامه بود‪ .‬به جرأت می توان گفت که نزدیک به پنجاه نوع غذای محلی گیالن توسط‬ ‫داوطلبان گیلک و نیز غیرگیلک هایی که پخت آنها را یاد گرفته بودند‪ ،‬ارائه شده بود‪.‬‬ ‫این تنوع غذایی از جمله شامل باقال قاتق‪ ،‬فسنجان‪ ،‬ترش تره‪ ،‬سیرقلیه‪ ،‬اناربیج‪ ،‬چقرتمه‪،‬‬ ‫رشته و خشکار و ‪ ...‬می شد‪.‬‬ ‫در بخش دوم برنامه ترانه ها و رقص های بسیار شاد گیلکی توسط خانم پونه و دو تن از‬ ‫هنرجویان آکادمی رقص آ ِمد اجرا شد‪.‬‬ ‫چند تن از حاضران هم ترانه های گیلکی اجرا کردند و بسیار خوب هم از عهده برآمدند‪،‬‬ ‫از جمله یکی از دوستان ُکرد که ترانه ی معروف "بنفشه گول" ناصر مسعودی را بسیار‬ ‫مناسب و با لهجه ی گیلکی خوب اجرا کرد‪.‬‬ ‫این برنامه از عیب و اشکال بری نبود از جمله در رابطه با دستگاه های صوتی‪ ،‬کوچک‬ ‫بودن سالن و نیز همهمه ی حاضران در هنگام صحبت های مجریان و سخنرانان‪ .‬اما باید‬ ‫توجه داشت که این اولین برنامه و نخستین تجربه این گردهمایی بود و امید است که در‬ ‫برنامه های دیگر این مشکالت نیز برطرف شوند‪.‬‬ ‫اما مهمترین نکته این است که به رغم هرچیز‪ ،‬برنامه ای بود بسیار گرم و شاد و صمیمی‬ ‫که محیطی برای نزدیکی هرچه بیشتر هموطنان به یکدیگر و ایجاد دوستی و همدلی میان‬ ‫آنان فراهم آورده بود‪.‬‬ ‫دست برگزارکنندگان‪ ،‬داوطلبان و دیگر دست اندرکاران و حامیان این برنامه درد نکند‪.‬‬ ‫به امید موفقیت های هرچه بیشتر برای این دوستان‪ .‬‬ ‫ ‬ ‫(فرهنگ ‪)BC‬‬ ‫ ‬

‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 15‬‬


‫گزارش ويژه‬ ‫زغال سنگ؛ می‌کشد و می‌آالید‬ ‫سیاوش اردالن‬

‫ریزش تونل در معدن زغال سنگ سوادکوه مرگ فجیعی را برای مجید مرادی رقم زد‪.‬‬ ‫این اتفاق یک روز پیش از انفجار معدن آزاد شهر استان گلستان ایران رخ داد ولی بر خالف‬ ‫آن توجه خاصی جلب نکرد‪ .‬مجید مرادی ‪ ۴۰‬ساله‪ ٬‬یکی از دو معدنکاری بود که در حادثه‬ ‫سوادکوه درگذشت‪.‬‬ ‫یک دلیل این بی‌اعتنایی می‌تواند آمار باالی کشته‌های روز بعد در سانحه معدن یورت‬ ‫آزادشهر باشد‪ .‬صنعت زغال سنگ در ایران همیشه مرگبار و خطرناک بوده اما این بار با‬ ‫مرگ بیش از ‪ ۳۰‬نفر مرگ‌بارترین حادثه تاریخ زغال سنگ ایران رقم خورد‪.‬‬ ‫مرگ و میر در معادن زغال سنگ هر کشور را به نسبت به میزان زغال سنگی که در آن‬ ‫کشور تولید می‌شود‪ ،‬می‌سنجند‪.‬‬ ‫بین سال‌های ‪ ۱۳۸۲‬تا ‪ ۱۳۹۱‬ایران ‪ ۱۸‬میلیون تن زغال سنگ تولید کرد و ‪ ۵۰‬معدنکار‬ ‫را از دست داد‪ .‬در همین مدت آمریکا ‪ ۵۵۰‬برابر ایران زغال سنگ تولید کرد و آمار‬ ‫کشته‌هایش فقط ‪ ۱۰‬برابر ایران بود‪.‬‬ ‫در جهان بیشترین تولید زغال سنگ و همین‌طور بیشترین کشته‌ها مربوط به کشور چین‬ ‫است‪ .‬این کشور یک سوم زغال سنگ دنیا را تامین می‌کند و به طور متوسط دو سوم‬ ‫مرگ‌های حوادث معدن زغال سنگ جهان به نام این کشور ثبت می‌شود‪.‬‬ ‫آمار کشته‌ها در حوادث معدن ایران با چین قابل مقایسه نیست اما اگر میزان تولید زغال‬ ‫سنگ مالک باشد‪ ٬‬حادثه معدن یورت در ایران می‌تواند از این نظر نام این کشور را در‬ ‫جدول کشته‌ها به نسبت تولید‪ ٬‬در کنار چین بنشاند‪.‬‬ ‫مخاطرات ایمنی و تنگناهای معیشتی‬

‫مرگ و میر و فرسودگی در صنعت زغال سنگ با‌فن‌آوری‌ها و آموزش‌های جدید می‌تواند‬ ‫کمتر شود‪ .‬نه فقط برای معدنچی‌هایی که حین کار کشته می‌شوند بلکه برای معدنچیانی که‬ ‫یا آسیب می‌بینند یا در گذر سال‌ها دچار مشکالت تنفسی می‌شوند‪.‬‬ ‫سختی زندگی برای معدنچی‌ها از این فراتر می رود زیرا سطح دستمزدها در این صنعت‬ ‫پایین است و آنها را در جرگه اقشار محروم جامعه قرار می‌دهد‪.‬‬ ‫هر چند ایران تولید زغال سنگ خود را در سا‌لهای اخیر نزدیک به دو برابر کرده ولی‬ ‫وضعیت خطرناک معادن نشان می دهد که سرمایه‌ها به طرف بهبود شرایط کاری و ارایه‬ ‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫آموزش‌های الزم حرکت نکرده است‪.‬‬ ‫معدنچی‌های ایران همواره در حال اعتراض به حقوق معوقه خود هستند که گاهی ماه‌ها‬ ‫پرداخت نمی‌شود زیرا نبود سرمایه‌گذاری و نیروی کار ورزیده مانع سودآوری کارفرماها‬ ‫می‌شود‪ .‬این اعتراض‌ها در معادن دولتی ایران بیشتر دیده می‌شود زیرا معدنچی‌های شاغل‬ ‫در بخش دولتی نسبت به امنیت شغلی خود خاطر جمع‌تر هستند و نگرانی کم‌تری از اخراج‬ ‫دارند در حالی که در بخش خصوصی کارفرما می‌تواند به‌راحتی کارگر معترض را از‬ ‫کار بیکار کند‪.‬‬ ‫آیا پایان عصر زغال سنگ نزدیک است؟‬ ‫زغال سنگ یک سوخت فسیلی‪ ،‬آالینده و قابل جایگزینی است که جهان می‌کوشد آن را کنار‬ ‫بگذارد‪ .‬برای همین تولید و مصرف زغال سنگ در همه مناطق جهان به‌جز آسیا رو به‬ ‫کاهش است‪ .‬البته تولید آسیا آنقدر باال رفته که کاهش اندک تولید آن در اروپا و آمریکا در‬ ‫‪ ۱۵‬سال گذشته کمتر به چشم می‌آید‪.‬‬ ‫پیروزی دونالد ترامپ در آمریکا این کشور را به سمت تالش برای احیای صنعت فرسوده‬ ‫و ناکارآمد زغال سنگ برد ولی خیلی کارشناسان می گویند این تالش ناکام خواهد ماند‬ ‫زیرا با رواج سوخت‌های جایگزین کم خطر‪ ،‬کمتر آالینده و به صرفه‌تر مثل نفت و گاز و‬ ‫انرژی‌های پاک‪ ،‬صنعت زغال سنگ محکوم به زوال است‪.‬‬ ‫در توافق جهانی تغییرات اقلیمی در پاریس‪ ،‬همه کشورهای دنیا تعهد دادند که تا سال ‪۲۰۳۰‬‬ ‫از مصرف سوخت‌های فسیلی بکاهند تا جهان را از روند خطرناک گرم‌تر شدن جو زمین‬ ‫و به‌هم ریختن آب و هوا نجات دهند‪.‬‬ ‫چون زغال سنگ فعال قابل اتکاترین منبع انرژی است‪ ،‬راه آسان‌تر و ارزان‌تری را برای‬ ‫تامین امنیت سوختی پیش رو خیلی از کشورها مانند لهستان‪ ،‬روسیه‪ ،‬استرالیا‪ ،‬آفریقای‬ ‫جنوبی و ‪ ...‬قرار می‌دهد‪ .‬اما با ظهور اراده‌ای جهانی برای فاصله گرفتن از اقتصاد مبتنی‬ ‫بر کربن و متان‪ ،‬اغلب پیش بینی‌های کارشناسانه حاکی است که تا اواسط قرن ‪ ۲۱‬جایی‬ ‫برای زغال سنگ در سبد سوختی جهان وجود نخواهد داشت‪.‬‬ ‫صنعت زغال سنگ زمانی جهان را به دروازه‌های انقالب صنعتی برد اما حاال به خطری‬ ‫بزرگ برای سالمت طبیعت و به طبع آینده بشر بدل شده است‪ .‬عالوه بر این در کشورهای‬ ‫رو به توسعه‪ ،‬معدنچی‌ها در خط مقدم آسیب‌پذیری از این صنعت هستند‪.‬‬ ‫ایران در سا‌ل‌های اخیر بر خالف روند جهانی‪ ،‬تولیدات و صادرات زغال سنگ خود را‬ ‫باال برده است‪ .‬هزینه‌های خودداری از کنار گذاشتن تدریجی این صنعت برای ایرانیان فقط‬ ‫لکه سیاهی به شکل معدن آزادشهر در فضای سرسبز استان گلستان نیست بلکه امروز به‬ ‫شکل عزرائیل بر سر ‪ ۱۲۰‬معدن فعال ایران سایه افکنده است‪bbc .‬‬

‫عمده سهام معدن یورت متعلق به موسسه‬ ‫قرض‌الحسنه بسیجیان است‬ ‫بر اساس گزارش‌هیأت مدیره معدن زغال‌سنگ یورت‪ ،‬سه عضو از پنج عضو هیأت مدیره‬ ‫این معدن وابسته به "گروه مالی مهر اقتصاد" هستند‪ .‬بانک مهر اقتصاد با نام موسسه‬ ‫قرض‌الحسنه بسیجیان در سال ‪ ۱۳۷۲‬تاسیس شده است‪.‬‬ ‫خبرگزاری کار ایران‪ ،‬ایلنا بر اساس سندی که از گزارش هیأت مدیره معدن یورت منتشر‬ ‫کرده‪ ،‬نوشته سه نفر از پنج سهامدار این معدن از وابستگان نهاد بسیج مستضعفان هستند‪.‬‬ ‫بر اساس این گزارش سه عضو از پنج عضو هیات مدیره این معدن اعضای شرکت‌های‬ ‫زیرمجموعه هلدینگ توسعه معادن روی ایران هستند‪ .‬عمده سهام هلدینگ توسعه معادن‬ ‫روی نیز متعلق به گروه مالی مهر اقتصاد و شرکت سرمایه‌گذاری مهر اقتصاد ایرانیان‬ ‫است‪ .‬بانک مهر اقتصاد فعالیت خود را در سال ‪ ۱۳۷۲‬با نام موسسه قرض‌الحسنه بسیجیان‬ ‫آغاز کرد و هم‌اکنون زیرمجموعه بنیاد تعاون بسیج است‪.‬‬ ‫حوالی ساعت ‪ ۱۲‬ظهر روز چهارشنبه (‪ ۱۳‬اردیبهشت‪ ۳ /‬مه) انفجاری در معدن یورت‬ ‫رخ داد‪ .‬تا کنون اجساد ‪ ۲۲‬معدنچی که در این حادثه کشته شده‌اند‪ ،‬شناسایی شده است‪ .‬بر‬ ‫اساس آخرین اخبار بین ‪ ۶‬تا ‪ ۱۳‬نفر همچنان در معدن محبوس هستند‪.‬‬ ‫خبرگزاری دانشجویان ایران‪ ،‬ایسنا خبر داده که تعداد زیادی از کارگران این معدن بیمه‬ ‫حادثه و مسئولیت نداشتند‪.‬‬ ‫هنوز علت انفجار مشخص نشده است‬ ‫درباره علت وقوع انفجار در این معدن هنوز دلیل مشخصی از سوی مقامات ذکر نشده‬ ‫است‪ .‬بسیاری از کارگرانی که زنده مانده‌اند گفته‌اند که پیش از انفجار بوی گاز استشمام‬ ‫کرده‌اند‪ .‬خبرگزاری مهر به نقل از یکی از معدنچیان حاضر در حادثه گزارش داد که‬ ‫"معدن یورت سنسور تشخیص نشت گاز ندارد و علت اصلی این حادثه هم انفجار گاز به‬ ‫دلیل نشت آن بوده است"‪.‬‬ ‫این معدنچی همچنین تصریح کرد که نکات ایمنی در این معدن "هیچگاه رعایت نمی‌شد و‬ ‫این یکی از دالیلی بود که منجر به این حادثه شد"‪ .‬اما معاون وزیر صنعت و معدن این‬ ‫ادعا را "نادرست و عوامانه" دانسته و علت انفجار را استفاده از استارتر لوکوموتیو توسط‬ ‫کارگران اعالم کرده است‪.‬‬ ‫خبرگزاری تسنیم در مورد عامل انفجار در این معدن نوشته بود که یکی از لوکوموتیوهای‬ ‫حمل و نقل در داخل تونل خاموش شده بود و هنگام روشن کردن لوکوموتیو به شیوه باطری‬ ‫به باطری‪ ،‬گاز متان انباشت شده در داخل معدن بر اثر جرقه منفجر شده است‪)dw.com(.‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 16‬‬


‫فاجعه معدن یورت به ما چه می‌گوید؟‬ ‫گزارشی از روز سوم رويداد‬

‫مهبد ابراهیمی‬

‫فردای روز جهانی کارگر‪ ،‬چهارشنبه دوازده اردیبهشت‪ ،‬ساعت ‪ ۱۲‬ظهر‪ ،‬ناگهان در عمق‬ ‫هزار و سیصد متری زمین در معدن زغال سنگ یورت در استان گلستان انفجاری رخ داد‪.‬‬ ‫شماری از کارگران در جا جان باختند‪ ،‬برخی برای نجات جان دوستان و همکاران خود‬ ‫جان خود را از دست دادند و تعدادی نیز در داخل معدن محبوس شدند که "که احتماال آنان‬ ‫هم جان خود را از دست داده‌اند"‪.‬‬ ‫مسئوالن مختلف دولتی‪ ،‬درمانی و انتظامی در محل حاضر شدند یا هیئت به محل اعزام‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫سه روز از فاجعه گذشته‪ ،‬هیچ‌کس نمی‌داند دقیقا چند نفر در اعماق زمین محبوس شده‌اند‪،‬‬ ‫مسئوالن مختلف اعداد و ارقام متفاوتی اعالم می‌کنند‪ .‬شمار مصدومان هم دقیقا روشن‬ ‫نیست‪ ،‬تا هفتاد نفر هم گفته شده‪.‬‬ ‫علت حادثه هم روشن نیست‪ ،‬فقط گفته می‌شود که کارگران برای روشن کردن یکی از‬ ‫لوکوموتیوهای حمل و نقل در داخل تونل‪" ،‬باتری به باتری" کرده‌اند و جرقه آن گاز متان‬ ‫یا غبار زغال انباشته در فضای معدن را منفجر کرده است‪.‬‬ ‫گزارش شده که "در این معدن بیش از ‪ ۴۰۰‬کارگر مشغول به کار بودند و پس از وقوع‬ ‫حادثه به دلیل اقدام سریع عوامل هالل احمر و اورژانس ‪ ۶۸‬نفر نجات پیدا کردند" و "‪۲۲‬‬ ‫نفر از مصدومان حادثه از بیمارستان ترخیص شده‌اند‪".‬‬ ‫گروهی از "امدادگران"‪ ،‬کارگران معادن دیگر هستند که برای نجات جان همکارانشان به‬ ‫محل آمده‌اند‪.‬‬ ‫یگان ویژه نیروی انتظامی هم به محل حادثه رفته‪ ،‬اما حضورش کارگران را خشمگین‬ ‫کرده است‪ .‬یک مقام مسئول گفته یک "درگیری جزئی" اتفاق افتاده‪ ،‬اما "از فرماندهی یگان‬ ‫ویژه به نیروها اعالم شد که از درگیری جلوگیری شود؛ چراکه کارگران داغدارند و نباید‬ ‫با آنها درگیر شد‪".‬‬ ‫به گزارش ایلنا‪ ،‬با ورود یگان ویژه‪" ،‬برای دقایقی جو معدن متشنج شد‪ .‬یکی از کارگرها‬ ‫در حالی که فریاد می‌زد پاره تنم در اینجا گرفتار شده از یگان ویژه می‌خواست که سریعتر‬ ‫محل را ترک کند‪".‬‬ ‫"کارگران از عملکرد صدا و سیما نیز شکایت داشتند و در حالی که فریاد می‌زدند صدا و‬ ‫سیما دروغگو است اعتراض خود را اعالم می‌کردند‪ ".‬به گزارش خبرنگاران حاضر در‬ ‫محل‪ ،‬کارگران دوربین‌های صدا و سیما را از محل معدن بیرون کرده‌اند‪.‬‬ ‫"دیروز دوربین‌های صداوسیما در محوطه معدن بودند‪ ،‬االن گفتند کارگران نیروهای ویژه‬ ‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫و دوربین صداوسیما را بیرون کردند‪".‬‬ ‫"می‌گویند از دیشب فقط حرف مسووالن پخش شده‪ .‬گفتند نیروهای ویژه در کارشان دخالت‬ ‫می‌کنند بیرون‌شان کردند‪".‬‬ ‫شاید هم شکایت کارگران از صدا و سیما این بوده که با "اصرار صدا و سیما" دستگاه‬ ‫ونتیالتور برای انتقال اکسیژن به معدن و خروج گاز متان را که صدای زیادی داشته‪ ،‬برای‬ ‫پخش زنده تلویزیونی خاموش کرده‌اند‪.‬‬ ‫رئیس مرکز سالمت محیط و کار وزارت بهداشت و درمان می‌گوید که امکان پیشگیری از‬ ‫این فاجعه وجود داشته است‪" :‬این معدن اخطار دریافت کرده و یک بار نیز به دادگاه معرفی‬ ‫و محکوم شده است‪ .‬ممکن است علت حادثه خطای یکی از کارگران باشد‪ ،‬اما در هر حال‬ ‫کارفرما مقصر است‪ .‬همچنین شرایط ایمنی کارگاه به گونه‌ای نبوده که خطای انسانی منجر‬ ‫به وقوع این حادثه نشود‪".‬‬ ‫اما علی ربیعی‪ ،‬وزیر کار که از نزدیک بر امدادرسانی نظارت دارد می‌گوید‪" :‬بازرسان‬ ‫کار نیم ساعت قبل از حادثه از محل معدن بازدید کرده بودند" و "وزارت صنعت وضعیت‬ ‫معدن یورت را ایمن ارزیابی کرده بود‪".‬‬ ‫مطابق قانون کار ایران‪" ،‬هرگاه‌بر اثر عد ‌م رعایت‌ مقررات" از سوی کارفرما‪ ،‬حادثه‌ای‌‬ ‫ی و حقوقی مسئول"‌ است‌‪.‬‬ ‫رخ‌ دهد‪ ،‬كارفرما "از نظر كیفر ‌‬ ‫عملیات امداد و نجات بسختی جلو می‌رود‪ ،‬اما امکان ریزش مجدد وجود دارد‪ ،.‬شاید چند‬ ‫روز دیگر هم عملیات امداد و نجات ادامه پیدا کند‪.‬‬ ‫چرا عملیات امداد بسختی پیش می رود؟ چون آنها که باید برای نجات جان کارگران به‬ ‫اعماق تونل‌های معدن در عمق ‪ ۱۲۰۰‬تا ‪ ۱۳۰۰‬متری زمین پایین بروند‪ ،‬نیاز به اکسیژن‬ ‫دارند‪ .‬اما "تا عمق ‪ ۱۷۰۰‬متری هیچ دستگاه تهویه‌ای در این معدن نصب نشده بود و پس‬ ‫از حادثه دستگاه تهویه هوا اضافه شد‪".‬‬ ‫کارگرانی که در این عمق در معدن زغال سنگ کار می‌کنند‪" ،‬سالی سه ماه بیمه آرایشگری‬ ‫می‌شوند نه بیمه مشاغل سخت" و گزارش شده که هشت ماه است حقوق نگرفته‌اند‪ .‬سال‬ ‫پیش که برای دریافت حقوق معوقه اعتراض کردند جوابشان تهدید و بازداشت بوده است‪.‬‬ ‫این کارگران "چندین ماه حقوق معوقه دارند و بعضا بابت ‪ ۱۶‬ساعت کار روزانه حدود‬ ‫‪ ۹۸۰‬هزار تومان حقوق می‌گیرند"؛ وضعیتی که مصطفی هاشمی‌طبا‪ ،‬نامزد ریاست‬ ‫جمهوری آن را "غیر انسانی و غیر اسالمی" می‌داند‪.‬‬ ‫معدن در عمق ‪ ۱۷۰۰‬متری دستگاه تهویه ندارد‪ ،‬ایمنی بقدری فراموش شده که در عمق‬ ‫معدن زغال سنگ "باتری به باتری" می‌کنند‪ ،‬کسی نمی‌داند که چند نفر در زیر زمین‬ ‫مشغول کار هستند‪ ،‬برای امدادرسانی باید دست به دامان کارگران معادن دیگر شد‪ ،‬یگان‬ ‫ویژه پلیس با کارگران فاجعه دیده درگیر می‌شود و کارگران به "رسانه ملی" اعتماد ندارند‬ ‫که فریادشان را به راستی به گوش دیگران برساند‪.‬‬ ‫اما تا وقتی معدن سودآور است کسی به این چیزها توجه نمی کند‪ .‬معدن غیردولتی است‪.‬‬ ‫مالکیت آن وقتی بتوانید از الیه الیه شرکت‌های تحت پوشش و وابسته و هلدینگ عبور کنید‪،‬‬ ‫در نهایت به شرکت‌های گروه مهر اقتصاد و شرکت سرمایه‌گذاری مهر اقتصاد ایرانیان‬ ‫می رسد که تحت پوشش بانک مهر اقتصاد هستند‪ ،‬بانکی که با نام موسسه قرض‌الحسنه‬ ‫بسیجیان در سال ‪ ۱۳۷۲‬شکل گرفت و اکنون زیر مجموعه بنیاد تعاون بسیج است‪.‬‬ ‫شاید فاجعه معدن یورت را از جهاتی بتوان با ساختمان پالسکو مقایسه کرد‪ ،‬مالکیت متعلق‬ ‫به نهادی است که در عمل نه خصوصی است نه دولتی‪ .‬نه به قواعد شرکت‌های خصوصی‬ ‫تن می‌دهد نه به قواعد شرکت‌های دولتی‪ .‬موقع تقسیم سود سهام و بروز فاجعه خصوصی‬ ‫است‪ ،‬موقع دریافت سوبسید و امکانات ویژه دولتی‪.‬‬ ‫مهم این است که با تاسیس سریالی شرکت‪ ،‬می توان مالکیت واقعی را در پشت این همه‬ ‫شرکتهای واسط مخفی کرد‪ ،‬از هر نظارتی مصون ماند و فقط سود را به سهامدارانی رساند‬ ‫که از برکت "خصوصی‌سازی"‪ ،‬با سمت‌های حکومتی و دولتی در هیئت مدیره شرکتهای‬ ‫خصوصی نشسته‌اند‪ .‬آنها که در جلسه تعیین سود سهام این شرکت‌ها مدعی درجه اولند‬ ‫در هنگام حادثه‌های این‌چنینی که محصول مدیریت ناکارآمد و سودمحوری محض است‪،‬‬ ‫ناگهان ناپدید می‌شوند‪bbc .‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 17‬‬


‫آستان قدس رضوی و ‪ ۳۷‬سال فرار مالیاتی‬

‫ابراهیم رئیسی ریاست آستان قدس رضوی در مناظره انتخاباتی‌اش ساز و کار مالیاتی در‬ ‫ایران را تبعیض‌آمیز و فرا مالیاتی را گسترده دانست‪ .‬این سخن او ذهن‌ها را متوجه آستان قدس‬ ‫رضوی و معافیت مالیاتی‌اش در ‪ ۳۷‬سال گذشته کرده است‪.‬‬ ‫برای خیلی‌ها نام آستان قدس رضوی تنها با تصویری از یک گنبد طالیی عجین شده و با نام‬ ‫امام هشتم شیعیان گره خورده است‪ .‬این مجموعه عظیم اما در عمل بسیار فراتر از "حرم‬ ‫امام رضا"ست‪ .‬واقعیت این است که بخش خدمات زیارتی تنها یکی از زیرمجموعه‌های این‬ ‫سازمان عریض و طویل است‪ .‬زیرمجموعه‌های آموزشی‪ ،‬رسانه‌ای‪ ،‬پزشکی و بیمارستانی و‬ ‫نیز اقتصادی سایر بخش‌های آستان قدس را تشکیل می‌دهند‪.‬‬ ‫دانشگاه امام رضا‪ ،‬دانشگاه علوم اسالمی رضوی‪ ،‬دارالقرآن و موسسه تربیت بدنی آستان قدس‬ ‫رضوی زیرمجموعه‌های آموزشی آستان قدس هستند‪.‬‬ ‫روزنامه قدس‪ ،‬سایت آستان نیوز و انتشارات به‌نشر نیز زیرمجموعه‌های رسانه‌ای و فرهنگی‬ ‫این مجموعه هستند‪ .‬به اضافه سه موزه و نیز بنیاد پژوهش‌های اسالمی‪.‬‬ ‫مجتمع بیمارستانی دارالشفای امام رضا‪ ،‬بیمارستان رضوی و شرکت داروسازی ثامن در بخش‬ ‫پزشکی آستان قدس قرار می‌گیرند‪ .‬این مجموعه همچنین شامل موسسه خدمات دارویی رضوی‬ ‫است که کار تولید و تامین دارو را بر عهده دارد‪.‬‬ ‫بخش اقتصادی‪ ،‬فربه‌ترین زیرمجموعه آستان قدس رضوی است‪ .‬بخش‌های عمران و‬ ‫ساختمان‪ ،‬مالی و تجاری‪ ،‬کشاورزی و دامپروری‪ ،‬محصوالت غذایی و دارویی‪ ،‬صنعت و‬ ‫معدن‪ ،‬خودروسازی‪ ،‬انرژی و فناوری ارتباطات مجموعه فعالیت‌های اقتصادی آستان قدس‬ ‫رضوی را تشکیل می‌دهند‪.‬‬ ‫سه شرکت شهاب خودرو‪ ،‬شهاب‌یار و شرکت کمباین‌سازی ایران زیرمجموعه‌های خودروسازی‬ ‫آستان قدس رضوی هستند‪.‬‬ ‫شرکت تهیه و تولید فرش آستان قدس رضوی‪ ،‬شرکت نساجی و نخ‌ریسی خسروی و کارخانجات‬ ‫صنایع چوب آستان قدس رضوی نیز زیرمجموعه‌های صنعتی این کارتل بزرگ اقتصادی‌اند‪.‬‬ ‫به اضافه شرکت معادن قدس رضوی‪.‬‬ ‫شرکت توسعه نفت و گاز رضوی و نیز شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس که در زمینه‬

‫فرهنگ ‪ BC‬نشريه ای مستقل‪،‬‬ ‫متنوع‪ُ ،‬پربار و آموزنده‬ ‫ّ‬ ‫با بهترين خدمات آگهی‬

‫سدسازی فعالیت می‌کند دو مجموعه دیگر وابسته به آستان قدس هستند‪.‬‬ ‫آستان قدس رضوی در زمینه فناوری اطالعات و ارتباطات نیز فعالیت دارد و شرکت فناوری‬ ‫اطالعات و ارتباطات رضوی این وظیفه را در حوزه اینترنت انجام می‌دهد‪.‬‬ ‫به همه اینها اضافه کنید شرکت‌هایی از قبیل نان قدس رضوی‪ ،‬فراورده‌های لبنی رضوی‪،‬‬ ‫شرکت قند آبکوه و تربت حیدریه‪ ،‬شرکت داروسازی ثامن‪ ،‬شرکت مسکن و عمران قدس‬ ‫رضوی و‪....‬‬ ‫در بخش مالی و تجاری دو موسسه بزرگ اعتباری رضوی و کارگزاری رضوی که در اصل‬ ‫بورس اوراق بهادار آستان قدس است و نیز منطقه ویژه اقتصادی سرخس از زیرمجموعه‌های‬ ‫آستان قدس هستند‪ .‬شرکت کارگزاری رضوی عمدتا در زمینه انرژی فعالیت می‌کند و به گفته‬ ‫مدیرعامل آن تنها در سال ‪ ۱۳۹۳‬حدود ‪ ۹‬هزار میلیارد ریال اوراق بهادار خرید و فروش‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫معافیت مالیاتی از دوران صفویه تا کنون‬ ‫از ابتدای شکل‌گیری آستان قدس رضوی که به دوران صفویه برمی‌گردد‪ ،‬این مجموعه مستقیما‬ ‫زیر نظر باالترین مقام مملکتی قرار داشته و از پرداخت مالیات و حسابرسی معاف بوده است‪.‬‬ ‫البته باید توجه داشت که در آن زمان و تا دوران پهلوی نیز این مجموعه تنها محدود به حرم‬ ‫امام هشتم شیعیان و چند مسافرخانه و رستوران بوده و عوایدش نیز محدود به پرداخت نذورات‬ ‫از سوی مردم بود‪.‬‬ ‫پس از پیروزی انقالب اسالمی و با آغاز ریاست واعظ طبسی بر این مجموعه‪ ،‬آستان قدس‬ ‫هرروز فربه‌تر از روز پیش شد‪ .‬اصرار واعظ طبسی برای فرار از پرداخت مالیات منجر به‬ ‫صدور نامه کتبی آیت‌اهلل خمینی شد‪ .‬این نامه چند ماه پیش از مرگ خمینی در فروردین ‪۱۳۶۸‬‬ ‫صادر شد و در آن آستان قدس و کلیه شرکت‌ها و موسسات وابسته به آن از پرداخت مالیات‬ ‫معاف شدند‪.‬‬ ‫دولت احمدی‌نژاد در سال ‪ ۱۳۹۱‬الیحه‌ای را برای اصالح قانون مالیاتی به مجلس فرستاد‪.‬‬ ‫در این الیحه بندی مبنی بر پرداخت مالیات تمامی سازمان‌های زیر نظر رهبری که از مالیات‬ ‫معاف بوده‌اند نیز وجود داشت‪ .‬این الیحه اما تصویب نشد‪.‬‬ ‫دولت روحانی نیز الیحه‌ای را برای اصالح قانون مالیات به مجلس فرستاد اما در این الیحه‬ ‫خبری از لغو معافیت مالیاتی نهادهای زیر نظر رهبری نبود‪.‬‬ ‫کمیسیون آموزش و پرورش مجلس اما ماده‌ای را به این الیحه اضافه کرد که بر اساس آن‬ ‫نهادهای معاف از مالیات بایستی مالیاتشان را به آموزش و پرورش بپردازند یعنی در اصل‬ ‫مالیات آنها باید صرف نیازهای آموزش و پرورش شود‪.‬‬ ‫این الیحه در اسفند ‪ ۱۳۹۳‬تصویب و تبدیل به قانون شد اما ریاست آستان قدس رضوی همچنان‬ ‫به بهانه "دست‌خط" آیت‌اهلل خمینی در سال ‪ ۱۳۶۸‬از پرداخت مالیات سر باز زده است‪ .‬اصرار‬ ‫دولت اما کار را به دخالت آیت‌اهلل خامنه‌ای کشاند‪ .‬او در تاریخ ‪ ۱۵‬آذر ‪ ۱۳۹۵‬نامه‌ای در این‬ ‫باره منتشر کرد و در آن نوشت که با استناد به حکم آیت‌‌اهلل خمینی درآمدهای آستان قدس رضوی‬ ‫و نیز شرکت‌ها و موسسات وابسته به آن از پرداخت مالیات معافند اما این حکم شامل مالیات‌های‬ ‫تکلیفی و نیز مالیات بر ارزش افزوده نمی‌شود‪.‬‬ ‫خامنه‌ای همچنین در نامه‌اش نوشت‪« :‬لکن چون فعالیت‌های اقتصادی باید شفاف و رقابت‌پذیر‬ ‫باشند توصیه می‌شود که مالیات شرکت‌ها و موسسات برابر مقررات محاسبه و پرداخت و به‬ ‫صورت جمعی‪-‬خرجی عینا به آستان برگشت داده شود‪».‬‬ ‫اگر این توصیه خامنه‌ای اجرایی شود حداقل میزان درآمد آستان قدس رضوی و ده‌ها شرکت‬ ‫اقتصادی و تجاری زیرمجموعه آن مشخص خواهد شد اما تاکنون این توصیه نیز اجرا نشده‬ ‫است‪)dw.com( .‬‬

‫‪www.nastax.com‬‬ ‫‪eAccounting‬‬ ‫‪WCB ,PST , GST‬‬

‫‪778.317.4848‬‬ ‫فرهنگ هر دو هفته يک بار‬ ‫در دسترس شماست‪.‬‬

‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 18‬‬


‫(بخش نهم)‬

‫و افرادش در انتظارمان هستند‪.‬‬ ‫ساعت ‪ 16‬و ‪ 20‬دقيقه‪ .‬توضيحات‪ .‬اين بخش از باباعمرو‪ ،‬حقورا نام دارد‪ ،‬که در شمال‬ ‫محله واقع شده‪ .‬همه‏ی ساکنين حقورا اين بخش را تخليه کرده و به روستاهای اطراف پناه‬ ‫برده‏اند‪ ،‬از جمعيتی ده هزار نفری‪ ،‬تنها دو خانواده باقی مانده‏اند‪ .‬باباعمرو جمعيتی ميان‬ ‫صد و بيست تا صد و سی‏هزار نفر داشته است‪.‬‬ ‫کتيبه‏ی الفاروق که وظيفه‏ی دفاع از باباعمرو را به عهده دارد‪ ،‬در مجموع شامل هزار‬ ‫و پانصد نفر است‪ .‬فرمانده‏ی حقورا مقدم [سرگرد] حسن است‪ .‬او تأکيد دارد که از همان‬ ‫شروع سرکوب در‬ ‫ابتدای آغاز شورش‪ ،‬ترک خدمت کرده است‪ :‬خانه‏اش در همان ابتدای‬ ‫ِ‬ ‫ترک‬ ‫باباعمرو ويران شده‪ .‬پيش از اين در دمشق در خدمت نيروی زمينی بوده است‪ .‬او ِ‬ ‫عدم مواجهه‏ی خانواده‏اش با خطر‪،‬‬ ‫خدمت‏اش را علنی و اعالم نکرده است‪ :‬برعکس‪ ،‬برای ِ‬ ‫تلفن او به ارتش زنگ زده و اعالم کرده که او را کشته‏اند‪ .‬از نظر ارتش او‬ ‫ارتش آزاد با ِ‬ ‫کشته شده است‪.‬‬ ‫معاونش عماد توضيح می‏دهد که يکی از اقوام او در ارتش‪ ،‬به جای اين‏که ترک خدمت‬ ‫بکند‪ ،‬به آن‏ها اطالعات می‏دهد‪ .‬به نظر می‏رسد‪ ،‬اين امر بسيار عادی و عمومی است‪.‬‬ ‫سالن پذيرايی صفيحه با ماست می‏خوريم‪ .‬ابن‏پدرو همچنان‬ ‫فضايی دوستانه و صميمی‪ ،‬در ِ‬ ‫در مورد سلفی‏ها و ويسکی به شوخی و جوک گفتنش ادامه می‏دهد‪ .‬در هر گوشه‏ای اسلحه‬ ‫مسلسل کاليبر ‪ 7.62‬با خشابی مدور‪ ،‬يک ‪RPG‬‬ ‫گذاشته شده‪ :‬يک ‪ 16-M‬دوربين‏دار‪ ،‬يک‬ ‫ِ‬ ‫دور خرجش پيچيده شده‪.‬‬ ‫که‬ ‫ِ‬ ‫نواری بافتنی با شعارهای اسالمی بر رويش‪ِ ،‬‬ ‫ساک نايلونی پنجاه کيلويی‬ ‫افراد داخل و خارج می‏شوند‪ ،‬چای می‏نوشند‪ .‬فردی با يک ِ‬ ‫وارد می‏شود‪ ،‬که داخلش شمار زيادی کالش دارد‪ .‬افسران شروع به تست کردن مکانيسم‏‬ ‫اسلحه‏ها کرده و قطعات‏شان را جدا و سوار می‏کنند‪.‬‬ ‫پوست تيره‪ ،‬کت و شلوار و پيراهنی تميز و مرتب به تن‪ ،‬اندکی انگليسی‬ ‫باسل جوانکی با‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫صحبت می‏کند‪ .‬فادی‪ ،‬فر ِد ديگری با ريشی مرتب و منظم و چهره‏ای نگران‪ ،‬جای گلوله‏ای‬ ‫پست نگهبانی به پشتش شليک شده نشان‏مان می‏دهد‪ ،‬گلوله از‬ ‫را که در هنگام فرار از يک ِ‬ ‫شکمش خارج شده‪.‬‬ ‫محمد مالزم جوان سرمی‏رسد‪ ،‬با تفنگی دوربين‏دار بلژيکی‪ ،‬يک ‪ Herstal7.62‬ميليمتری‪.‬‬ ‫می‏گويد هشتصد متر برد دارد‪ .‬او تک‏تيرانداز واحد است‪.‬‬ ‫رفيق راعد از نوامبر‪ .‬خنده‬ ‫ج ّدی [پدربزرگ] وارد می‏شود‪ ،‬يکی از مسئولين اطالعاتی‪ِ ،‬‬ ‫پشت هم‪:‬‬ ‫و‬ ‫ضربات دوستانه به ِ‬ ‫ِ‬ ‫باورم نمی‏شه‪ ،‬تو اينجايی؟‬ ‫ ‬‫ّ‬ ‫کنار خود دارد که‬ ‫در‬ ‫مترجم‬ ‫زيادی‬ ‫شمار‬ ‫‏شناسد‪.‬‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫هم‬ ‫را‬ ‫امارا‬ ‫سوفيا‬ ‫و‬ ‫لوازو‬ ‫مانون‬ ‫ی‬ ‫د‬ ‫ج‬ ‫ِ‬ ‫کمک من باشند‪ .‬وقتی راعد از ويسکی حرف می‏زند‪ ،‬خنده‏کنان‬ ‫با او کار می‏کنند‪ ،‬می‏توانند ِ‬ ‫طپانچه‏اش را درمی‏آورد و مسلحش می‏کند‪.‬‬ ‫ويسکی؟ می‏کشمت!‬ ‫ ‬‫قهقهه‏ی جمعی‪.‬‬ ‫ديکتاتوري بزرگ اينجاست‪.‬‬ ‫ ‬‫ج ّدی پيشنهاد می‏کند که با او برويم و ما هم آماده می‏شويم‪ .‬اما کشمکش و مجادله‏ای ميان‬ ‫تحت پوشش بيست و چهار ساعته‏ی‬ ‫ج ّدی و راعد شروع می‏شود‪ .‬ج ّدی می‏خواهد ما را ِ‬ ‫خودش قرار دهد‪ ،‬در حالی‏که راعد می‏خواهد اينجا کنار حسن و افرادش بماند و بگيرد‬ ‫بخوابد‪ .‬صداها باال می‏رود‪.‬‬ ‫اگر خوشت نمياد‪ ،‬برگرد برو بيروت!‬ ‫ ‬‫ّ‬ ‫در آخر جدی حسابی دلخور شد و گذاشت رفت‪.‬‬ ‫خوب اگر اينطوره‪ ،‬هر غلطی دلت می‏خواد بکن‪.‬‬ ‫ ‬‫راعد سعی می‏کند دنبالش برود و کمی آرامش کند‪ ،‬سپس برمی‏گردد‪ .‬تصميم به ماندن شد‪.‬‬ ‫موضع ما را به حسن و عماد توضيح می‏دهد‪ .‬خالصه‪ ،‬با هم آشنا می‏شويم‪ ،‬و از‬ ‫راعد‬ ‫ِ‬ ‫دفتر ترجمه‏ی باباعمرو با کوبيدن در به هم ديگر اينجا را ترک گفته‪ ،‬من هم‬ ‫آنجا که‬ ‫ِ‬ ‫رئيس ِ‬ ‫مطابق معمول دهنم را می‏بندم و به سکوت فرو می‏روم‪.‬‬ ‫چند درجه‏دار ديگر سر می‏رسند‪ ،‬از جمله يک موقرمز با يونيفورم کوماندويی‪ ،‬که موقع‬ ‫مست سرخوش‪ .‬او خارج می‏شود و نيم‬ ‫مثل يک‬ ‫ِ‬ ‫حرف زدن صدای خيلی بلندی دارد‪ِ ،‬‬ ‫دوجينی از افراد به انتهای سالن می‏روند که نماز بخوانند‪ .‬گفتگو و مجادله‏ای کوتاه سر‬ ‫جماعت نماز‪ .‬موقرمز هم برگشت‪ ،‬مست نبود‪ ،‬چون او هم به نماز جماعت پيوست‪.‬‬ ‫امامت‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬

‫مقابل‏مان ظاهر می‏شود‪،‬‬ ‫اتوبان دمشق ـ حمص در‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫سطح ما‬ ‫از‬ ‫‏تر‬ ‫ع‬ ‫مرتف‬ ‫خاکريزی‬ ‫روی‬ ‫که‬ ‫اتوبانی‬ ‫ِ‬ ‫واقع شده و ترافيکی عادی در دو سمت دارد‪ .‬در‬ ‫اتفاق خانواده‏ام از طريق همين اتوبان‬ ‫‪ 2009‬به ِ‬ ‫به سوی حصن‏الفرسان‪ ،1‬که کمی جلوتر است‪،‬‬ ‫مسير طرطوس می‏رفتم‪ .‬درست پيش از‬ ‫در‬ ‫ِ‬ ‫رسيدن‪ ،‬بعد از سالم و احوالپرسی با فردی‪ ،‬به‬ ‫مقابل خانه‏ای‬ ‫ابن‏پدرو کمی جلوتر‬ ‫ِ‬ ‫چپ پيچيديم‪ِ .‬‬ ‫انتظارمان را می‏کشيد‪ .‬پياده شديم‪ ،‬باقی راه را‬ ‫پياده ادامه می‏دهيم‪.‬‬ ‫فردی را که با او سالم و احوال‏پرسی کرده بوديم‪ ،‬به ما پيوست‪ .‬با ابوعبداله‪ ،‬که در‬ ‫اينجا از ما جدا می‏شد خداحافظی کرديم‪ .‬و درست هنگامی که بارش باران قطع شد‪ ،‬به‬ ‫راه افتاديم‪ .‬خورشيد بر بلندی‏ها می‏درخشيد‪ .‬راعد به همراه آن فرد به سوی تونلی واقع‬ ‫زير اتوبان‪ ،‬جلو می‏رفتند‪ ،‬من و ابن‏پدرو کمی عقب‏تر به دنبال‏شان‪ .‬عبور نمی‏بايست‬ ‫شده ِ‬ ‫دشوار باشد‪ ،‬اما شرط احتياط اين است که زياد اجتماع نکنيم‪ِ .‬گل و ِشل به چکمه‏های‏مان‬ ‫می‏چسبيد‪ .‬ابن‏پدرو با دقتی زياد و صبورانه پاچه‏های شلوارم را تا کرد و باال زد‪ ،‬چرا که‬ ‫ً‬ ‫زير پل در حرکتيم؛‬ ‫واقعا در گل فرو می‏رويم و او نمی‏خواست که شلوارم را کثيف کنم‪ِ .‬‬ ‫پست نگهبانی ارتش پيدايش می‏شود‪ .‬سربازی سر و کله‏اش پيدا شد‪ ،‬چند کالمی‬ ‫که يک ِ‬ ‫با همراهان‏مان رد و بدل کردند‪ ،‬و سپس اشاره کرد که برويد‪ .‬کمی جلوتر‪ ،‬نشانه‏هايی از‬ ‫بتونی پيش‏ساخته‪ِ ،‬گل و اليی که همچنان‬ ‫تاسيساتی صنعتی پيدا شد‪ ،‬ديوارهای فروريخته‏ی‬ ‫ِ‬ ‫سمت چپ راهش را در پيش گرفت و از ما جدا شد‪ ،‬در‬ ‫سوی ِ‬ ‫در آن حرکت می‏کنيم‪ .‬مرد به ِ‬ ‫خط آهن فاصله گرفته‬ ‫اتفاق ابن‏پدرو مسير مستقيم را ادامه داده و از ِ‬ ‫حالی‏که ما همچنان به ِ‬ ‫پست نگهبانی ديگر ظاهر شد‪ ،‬اين‬ ‫خط آهن‪ ،‬يک ِ‬ ‫و دور می‏شديم‪ .‬در مقابل‏مان‪ ،‬دور از ِ‬ ‫ً‬ ‫نگهبانی قبلی بی دردسر عبور کرده‏ايم‪ ،‬هيچ‬ ‫پست‬ ‫اصال «دوست» نيست‪ ،‬اما اگر از‬ ‫پست‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫دليلی برای اين‏که اين‏يکی به روی‏مان شليک کند‪ ،‬وجود ندارد‪ .‬پناهگا ِه ذخيره‏ی کيسه‏های‬ ‫الی چسبنده از آن اجتناب‬ ‫سوی‬ ‫ميدان شخم‏خورده‏ای که برای اجتناب از گل و ِ‬ ‫شن را در آن ِ‬ ‫ِ‬ ‫پست نگهبانی در پنجاه متری‏مان است‪ .‬از کنارش بی‏هيچ مشکلی عبور‬ ‫می‏کنيم‪ ،‬می‏بينم‪ِ .‬‬ ‫کنار خانه‏ها در حرکتيم‪ .‬اتومبيلی سيصد متر دورتر انتظارمان را می‏کشد‪.‬‬ ‫می‏کنيم‪ .‬سپس از ِ‬ ‫ً‬ ‫دو جنگجو در آن نشسته‏اند‪ ،‬يک فرد مسلح به کالش جلو نشسته‪ .‬سريعا راه می‏افتيم‪ .‬اندک‬ ‫بافت شهری ضخيم‏تر و محسوس‏تر می‏شود‪ ،‬در مسيری حرکت می‏کنيم که در دو‬ ‫اندک ِ‬ ‫طرف جاده خانه‏های دوطبقه‏ی در حال ساخت مشاهده می‏شود‪ ،‬مردم ديده می‏شوند‪ ،‬در‬ ‫محالت حومه‏ی حمص هستيم‪.‬‬ ‫جوبر يکی از‬ ‫ِ‬ ‫ً‬ ‫نگهبانی ارتش آزاد‬ ‫سمت چهارراه‪ ،‬يک پست‬ ‫وسط خيابانی نسبتا عريض‪ ،‬به ِ‬ ‫کمی جلوتر ِ‬ ‫ِ‬ ‫مستقر است‪ ،‬جوانانی خوشرو و لبخند به لب‪ ،‬مسلح به کالش‪ .‬راعد می‏خواهد از آن‏ها عکس‬ ‫ابن‏پدرو رد می‏کند‪ .‬مجادله‏ای پر حرارت‪ ،‬متوقف می‏شويم‪ ،‬راعد و ابن‏پدرو‬ ‫بگيرد‪ ،‬اما ِ‬ ‫سرگرم دعوای لفظی‏اند‪ .‬مشکل از اين قرار است‪ ،‬که اين‏ها افراد کتيبه‏ی متفاوتی‏اند و‬ ‫ِ‬ ‫ابن‏پدرو دنبال دردسر نيست‪ .‬قول می‏دهد برمان گرداند‪ ،‬مطمئناً به همراه يک مسئول‪ .‬ادامه‬ ‫می‏دهيم‪ .‬خيابان‏هايی فرعی‪ ،‬ترکيبی روستايی‪ ،‬خانه‏ها‪ ،‬محله‏ها و حومه‏های کوچک‪ ،‬به‬ ‫نگهبانی ارتش‬ ‫ماشين‏های حامل سربازان برمی‏خوريم‪ ،‬مردانی مسلح و پياده‪ ،‬يک پست‬ ‫ِ‬ ‫اطراف جوبر‬ ‫آزاد‪ .‬آن‏ها کنترل تمام منطقه را در اختيار دارند‪ ،‬اينجا ما در باغ‏های حومه و‬ ‫ِ‬ ‫و باباعمرو هستيم‪ ،‬و سپس نخستين خانه‏های باباعمرو ظاهر می‏شوند‪.‬‬ ‫بناها و عمارات آکنده از آثار و جراحات ناشی از ترکش‏ها و انفجارات خمپاره‪ ،‬آر پی جی و‬ ‫نگهبانی ارتش آزاد عبور می‏کنيم‪ ،‬يکی در جوار بازار‬ ‫پست‬ ‫خرج انفجاری تانک هستند‪ .‬از ِ‬ ‫ِ‬ ‫پشت سربازان به رديف چيده شده‏اند‪ ،‬در پی‬ ‫در‬ ‫که‬ ‫ميوه و سبزيجات‪ ،‬با صندوق‏هايی‬ ‫پس ِ‬ ‫ِ‬ ‫ستادهای ارتش آزاد می‏رسيم‪ ،‬آپارتمانی واقع‬ ‫آن در محله‏ای خلوت و خالی شده به يکی از‬ ‫ِ‬ ‫در طبقه‏ی هم‏کف‪ ،‬که در جانبی ديواری از کيسه‏های شنی برپا کرده است‪ .‬ده نفری سرباز‪،‬‬ ‫تا دندان مسلح‪ ،‬سرگرم خوردن غذا در ظرفی مشترک هستند‪ .‬آنجا را ترک می‏کنيم‪ ،‬محله‬ ‫بتون ديوارها را مشبک از آثاری‬ ‫(دنباله در شماره ی آينده)‬ ‫خالی از سکنه به نظر می‏رسد‪ ،‬نور و روشنايی غروب ِ‬ ‫زرد رنگ به نظر می‏رساند که تفريباً می‏توان زيبايش خواند‪ .‬باالخره مقابل ساختمانی توضیحات‪:‬‬ ‫متوقف می‏شويم و وارد آپارتمانی‪ ،‬اين يک هم در طبقه‏ی هم‏کف می‏شويم‪ ،‬که در آنجا حسن ‪Krak des Chevaliers -1‬‬ ‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 19‬‬


‫ورزش‬

‫جام جهانی فوتبال ساحلی؛ ایران سوم شد‬

‫امیدهای والیبال ایران قهرمان آسیا شدند‬

‫تیم ملی فوتبال ساحلی ایران با پیروزی در دیدار رده‌بندی جام جهانی ‪ ۲۰۱۷‬موفق شد برای‬ ‫نخستین بار‪ ،‬روی سکوی جام جهانی قرار بگیرد‪.‬‬ ‫ایران برای کسب مدال برنز مقابل ایتالیا ایستاد‪ .‬دیداری که تکرار بازی مرحله گروهی بود‪.‬‬ ‫در آن مسابقه ایتالیا به برتری رسیده بود اما این بار‪ ،‬پیروزی از آن ایران شد‪.‬‬ ‫شاگردان میرشمسی توانستند ‪ ۵‬بر ‪ ۳‬بر ایتالیا را شکست دهند‪ .‬محمد احمدزاده کاپیتان تیم‬ ‫ملی ایران سه گل به ثمر رساند‪ .‬محمدعلی مختاری و مسلم مسیگر نیز هر کدام یک بار‬ ‫دروازه ایتالیا را گشودند‪.‬‬ ‫بعد از کسب عنوان سوم تیم ملی فوتسال ایران‪ ،‬این دومین عنوان تیمی برای فوتبال ایران‬ ‫در رقابت‌های جهانی است‪.‬‬ ‫ایران در مرحله گروهی ابتدا ‪ ۳‬بر ‪ ۲‬مکزیک را شکست داد‪ .‬سپس مقابل ایتالیا ‪ ۵‬بر ‪۴‬‬ ‫شکست خورد و برای صعود‪ ،‬نیجریه را در ضربات پنالتی پشت سر گذاشت‪.‬‬ ‫سفیدپوشان ایران که قهرمان آسیا هستند‪ ،‬در مرحله یک چهارم نهایی‪ ۴‬بر ‪ ۳‬از سد سوییس‪،‬‬ ‫نایب قهرمان اروپا گذشتند‪ .‬ایران در نیمه نهایی مقابل تاهیتی قرار گرفت و با از دست دادن‬ ‫چهار پنالتی متوالی‪ ،‬از راهیابی به فینال بازماند‪.‬‬ ‫فوتبال ساحلی ایران پیش از این سه بار در ‌جام‌های جهانی با ایتالیا رو به رو شده بود و‬ ‫هر بار شکست خورده بود‪ .‬این نخستین پیروزی ایران بر ایتالیا در دیدارهای رسمی است‪.‬‬ ‫محمد احمدزاده کاپیتان‪ ،‬پیمان حسینی و حمید بهزادپور دروازه‌بان‪ ،‬محمدعلی مختاری‪،‬‬ ‫مسلم مسیگر‪ ،‬امیرحسین اکبری‪ ،‬حسن عبداللهی‪ ،‬سیدعلی ناظم‪ ،‬فرید بلوک‌باشی‪ ،‬علی‬ ‫میرشکاری‪ ،‬مصطفی کیانی و محمد مرادی بازیکنان ایران در جام جهانی باهاما بودند‪.‬‬ ‫احمدزاده توپ طالیی آدیداس را از فیفا دریافت کرد که مهم‌ترین جایزه انفرادی در جام‬ ‫جهانی فوتبال ساحلی است‪.‬‬ ‫دستکش طالیی به پیمان حسینی رسید‪ .‬او از نگاه فیفا بهترین عملکرد را بین دروازه‌بان‌های‬ ‫مطرح فوتبال ساحلی جهان داشت‪.‬‬ ‫گابریله گوری از ایتالیا آقای گل شد تا کفش طالیی را دریافت کند‪ .‬احمدزاده و رودریگو از‬ ‫برزیل در جایگاه بعدی قرار گرفتند‪.‬‬ ‫در دیدار نهایی برزیل توانست بار دیگر جام جهانی را نصیب خود کند‪ .‬این تیم با برتری‬ ‫کامل و به ثمر رساندن شش گل مقابل تاهیتی‪ ،‬روی سکوی نخست ایستاد‪.‬‬ ‫مائوروزینیو و دانیل هر کدام دو گل به ثمر رساندند‪ .‬کاتارینو و داتانیا نیز یک بار دروازه‬ ‫جو سنگربان و کاپیتان سرشناس تاهیتی را گشوند‪( .‬رادیو فردا)‬

‫تیم ملی والیبال امید ایران با شکست دادن ژاپن قهرمان دومین دوره رقابت‌های والیبال‬ ‫امیدهای آسیا شد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری خبرآنالین؛ تیم والیبال امید ایران موفق شد در بازی فینال دومین‬ ‫دوره رقابت‌های والیبال قهرمانی مردان زیر ‪ 23‬سال آسیا مقابل تیم ژاپن با نتیجه ‪ 3‬بر‬ ‫صفر به برتری رسیده و عنوان قهرمانی این رقابت‌ها را از آن خود کند‪.‬‬ ‫تیم والیبال امید ایران که در این مسابقه از حمایت حدود ‪ 8‬هزار تماشاگر پرشور اردبیلی‬ ‫بهره‌مند بود‪ ،‬توانست در ست اول این بازی با نتیجه نزدیک ‪ 27‬بر ‪ 25‬و در ست دوم نیز‬ ‫با نتیجه ‪ 26‬بر ‪ 24‬به پیروزی برسد‪.‬‬ ‫امیدهای ایران ست سوم این دیدار را نیز با قدرت آغاز کرد و موفق شد در این ست هم با‬ ‫نتیجه ‪ 25‬بر ‪ 19‬پیروز شده و مقام اول این مسابقات را کسب کند‪.‬‬ ‫تیم والیبال امید ایران ضمن قهرمانی در این دوره از رقابتها که به میزبانی اردبیل برگزار‬ ‫شد توانست جواز حضور در رقابتهای جهانی مصر را نیز کسب کند‪.‬‬ ‫تیم های ژاپن و چین‌تایپه نیز به ترتیب مقام‌های دوم و سوم این مسابقات را کسب کردند؛‬ ‫این رقابتها با حضور ‪ 11‬تیم آسیایی به مدت هشت روز در ورزشگاه رضازاده اردبیل‬ ‫برگزار شد‪.‬‬

‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫هفته ششم ليگ قهرمانان آسيا؛‬ ‫موفقيت فوتبال ايران در گام اول‬ ‫پرسپوليس‪ ،‬استقالل خوزستان و استقالل تهران پس از پايان مرحله مقدماتى ليگ قهرمانان‬ ‫باشگاه هاى آسيا به عنوان تيم دوم گروه به مرحله بعدى مسابقات صعود كرده اند‪ .‬با توجه‬ ‫به قانون فدراسيون فوتبال آسيا (اى اف سى) تيم هاىی كه در گروه خود دوم مى شوند در‬ ‫مرحله حذفى و در ديدار اول ميزبان خواهند بود‪.‬‬ ‫حريف پرسپوليس در مرحله بعدى لخويا قطر است‪ .‬تيمى قدرتمند كه قهرمان ليگ ستارگان‬ ‫قطر نيز هست‪ .‬استقالل خوزستان به مصاف الهالل عربستان يكى ديگر از تيم هاى با‬ ‫تجربه فوتبال آسيا مى رود و استقالل تهران ميزبان العين امارات است‪ .‬ذوب آهن نيز با‬ ‫پيروزى مقابل االهلى عربستان مى توانست صعود كند اما شاگردان محتبى حسينى توان‬ ‫برترى مقابل االهلى با تجربه را نداشته و با آسيا خداحافظى كردند‪.‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 20‬‬


‫بهداشت و تندرستی‬

‫مشکل حاد آپاندیس چه عالئمی دارد؟‬ ‫صادق مظفری‬

‫به عقیده ی متخصصان اگر مشکل التهاب آپاندیس درمان نشود‪ ،‬می تواند منجر به پارگی‬ ‫آن و مرگ فرد گردد‪ .‬البته هر التهابی به ترکیدن آپاندیس منجر نخواهد شد‪ ،‬اما اگر برای‬ ‫مدت طوالنی ترتیب اثری به التهاب آپاندیس داده نشود‪ ،‬خطر بروز مشکالت جدی افزایش‬ ‫می یابد‪.‬‬ ‫اکثر مردم با مشکالت شایع شکمی مانند یبوست و اسهال آشنایی دارند‪ .‬همچنین ممکن است‬ ‫هرکسی در طول زندگی خود برای یک یا دو بار هم که شده با مشکالتی همانند مسمومیت‬ ‫غذایی و یا ابتال به ویروس های معده مواجه شده باشد‪ .‬اما درصد بسیار کمی از جمعیت‬ ‫جهان که چیزی در حدود ‪ 5‬درصد آن را شامل می شود‪ ،‬ممکن است با مشکل آپاندیس‬ ‫مواجه شوند‪ .‬مشکلی که در صورت بروز‪ ،‬بالفاصه و به صورت ضرب االجلی باید مورد‬ ‫بررسی و درمان قرار بگیرد‪ .‬این در صورتی است که به عقیده ی متخصصان‪ ،‬اگر مشکل‬ ‫آپاندیس درمان نشود‪ ،‬می تواند منجر به پارگی آن و مرگ فرد شود‪.‬‬ ‫البته هر مورد از مشکالت (التهاب) آپاندیس به ترکیدن آن منجر نخواهد شد‪ ،‬اما اگر برای‬ ‫مدت طوالنی ترتیب اثری به مشکالت آپاندیس داده نشود‪ ،‬خطر بروز مشکالت جدی‬ ‫افزایش می یابد‪ .‬در اینجا به عالئمی اشاره می شود که با بروز آن ها‪ ،‬شخص باید به پزشک‬ ‫و یا در موارد حادتر به اورژانس مراجعه نماید‪.‬‬

‫تب و لرز‬ ‫تب و لرزی که در افراد‬ ‫بروز می کند نشان می دهد‬ ‫در جایی از بدن التهابی به‬ ‫وجود آمده است‪ .‬هنگامی‬ ‫که آپاندیس دچار التهاب می‬ ‫شود‪ ،‬بدن با آزاد کردن چند‬ ‫نوع ماده ی شیمیایی به سلول‬ ‫های محافظ بدن اطالع داده‬ ‫و آن ها را برای مبارزه و‬ ‫رفع مشکل آماده می کند‪.‬‬ ‫این فعل و انفعاالت در بدن‬ ‫می تواند به صورت دردهای‬ ‫موضعی و یا نشانه هایی در‬ ‫کل بدن همانند تب و لرز نشان داده شود‪ .‬پژوهشگران اعتقاد دارند که اگر فردی از درد‬ ‫معده رنج می برد و یا تب وی وخیم تر می شود‪ ،‬باید به پزشک مراجعه کند‪.‬‬ ‫عدم تعادل ذهنی و روانی‬ ‫به عقیده ی پژوهشگران‪ ،‬به هم خوردن تعادل بدن و عدم تمرکز در افراد می تواند به این‬ ‫معنا باشد که مشکل عفونت در بدن فرد وخیم تر شده و حتی ممکن است به درون رگ های‬ ‫خونی نیز وارد شده باشد (بیماری سپسیس) که در این حالت می تواند کشنده نیز باشد‪ .‬البته‬ ‫اینطور تلقی نشود که هر عدم تعادل ذهنی این منشا را دارد‪.‬‬ ‫در این حالت اتفاق خاصی در مغز رخ نمی دهد و این بدان معنا نیست که عفونت وارد مغز‬ ‫می شود و سبب عدم تعادل آن می گردد‪ ،‬اما هنگامی که عفونت در حال افزایش و گسترش‬ ‫است‪ ،‬مقدار زیادی از منابع مورد نیاز بدن نظیر اکسیژن را صرف خود می کند و در این‬ ‫حالت به دلیل کمبود منابع مورد نیاز در بدن‪ ،‬ذهن به خوبی نمی تواند از این مواد استفاده‬ ‫کند و از کارکرد طبیعی خود خارج می شود‪.‬‬ ‫هر وقت که احساس کردید در رفتارتان دچار عدم تعادل شده اید‪ ،‬تأخیر جایز نیست‪ .‬چه این‬ ‫حالت مربوط به آپاندیس باشد و چه مربوط به هر بخش دیگری‪ ،‬این نشانه می تواند سبب‬ ‫تغییر وضعیت روانی و بروز مشکالتی نظیر سکته های مغزی شود‪ .‬پس بهتر است هر چه‬ ‫زودتر به فکر مداوا و پیشگیری از بروز مشکل باشید‪( .‬تبیان)‬

‫دردهای غیر عادی شکم‬ ‫به گفته ی پژوهشگران‪ ،‬آپاندیس معموال با درد شدیدی همراه است که از قسمت ناف شروع‬ ‫می شود و به سمت راست و پایین شکم گسترش می یابد‪ .‬البته این عالمت صرفا به این معنا‬ ‫نیست که آپاندیس در حال ترکیدن است‪ ،‬اما بررسی های بیشتر نظیر انجام تصویربرداری‬ ‫پزشکی و سی تی اسکن برای یافتن منشاء مشکل کامال ضروری و مهم است‪.‬‬ ‫برخی از پژوهشگران اعتقاد دارند که گاهی مشکل آپاندیس با بروز عالئم دیگری آشکار‬ ‫می شود‪ .‬اگر در حین انجام کارهایی همانند پیاده روی‪ ،‬سرفه کردن و یا هنگام عبور از‬ ‫دست اندازهای خیابان با ماشین تان‪ ،‬با درد و مشکل در این قسمت و یا با التهاب در دیواره‬ ‫ی شکمی مواجه می شوید‪ ،‬ممکن است نشاندهنده ی آن باشد که آپاندیس در حال ایجاد‬ ‫مشکل و یا التهاب است و باید هر چه زودتر خود را به پزشک متخصص نشان دهید‪.‬‬ ‫داشتن حالت تهوع و استفراغ‪ ،‬نداشتن اشتها‬ ‫البته نمی توان گفت که هر شخصی با داشتن چنین نشانه هایی حتما دارای مشکل آپاندیس‬ ‫است و این عالئم ممکن است جزئی از مشکالت معده باشند‪ ،‬اما اگر از حالت تهوع و درد‬ ‫در ناحیه ی شکم رنج می برید‪ ،‬بهتر است به پزشک مراجعه کنید‪ .‬متخصصان معتقدند که‬ ‫گاهی التهاب آپاندیس به صورت حالت تهوع و استفراغ بروز می کند‪.‬‬ ‫تکرر ادرار‪ ،‬بیش از پیش‬ ‫به گفته ی دانشمندان در برخی افراد‪ ،‬آپاندیس پایین تر از لگن و خیلی نزدیک به مثانه قرار‬ ‫دارد و هنگامی که مثانه در تماس با آپاندیس ملتهب قرار می گیرد‪ ،‬این عضو نیز ملتهب‬ ‫شده و تحریک می شود‪ .‬در این حالت فرد ممکن است تکرر ادرار پیدا کند و این کار می‬ ‫تواند با درد و ناراحتی نیز همراه باشد‪ .‬البته این نشانه می تواند دلیل بر عفونت ادراری‬ ‫هم باشد‪ ،‬اما هنگامی که با سایر نشانه های مذکور در باال بروز کند‪ ،‬می تواند نشانه ای از‬ ‫التهاب آپاندیس به شمار آید‪.‬‬ ‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 21‬‬


‫موسيقی‬ ‫تکنواز حضور داشتم‪ .‬خواننده‌ي این ارکستر آقای رشیدی بود‪.‬‬ ‫برای ایشان هم تعدادی کار ساخته شد که شعر تمام این ترانه‌ها‪ ،‬از تورج نگهبان بود‪.‬‬ ‫بعدها که من با خانم مرضیه همکاری کردم‪ ،‬تعداد بسیار زیادی از کارهایی که برای ایشان‬ ‫ساختم‪ ،‬با سروده‌های تورج نگهبان بود‪ .‬اولین ترانه "آنچه گذشت" یا "ای گل جلوه‌ی این‬ ‫بستان بودی" و سپس ترانه‌ای به نام "گمشده" که می‌گوید‪" :‬نیمه شبان تنها در دل این‬ ‫صحرا‪ ،‬گمشده‌ی خود را می جویم"‪.‬‬

‫گزينش مطلب برای بخش موسیقی از "استاد شاملو"‪،‬‬ ‫مدرس برجسته ی ویولن‬ ‫نوازنده و ّ‬

‫"بعد از تو هم در بستر غم می‌توان خفت"‬ ‫تورج نگهبان ترانه سرای بزرگ‬

‫(گفتگویی با همایون خرم‪ ،‬از همکاران تورج نگهبان)‬ ‫تورج نگهبان‪ ،‬ترانه‌سرای‬ ‫ایرانی که از اواسط دهه‬ ‫‪ 1370‬در آمریکا ساکن‬ ‫شده بود‪ ،‬در سن ‪۷۶‬‬ ‫سالگی در لس‌آنجلس‬ ‫درگذشت‪ .‬تورج نگهبان‬ ‫در سال ‪ ۱۳۱۱‬در‬ ‫شهر اهواز متولد شد و‬ ‫ترانه‌سرایی را از سال‬ ‫‪ ۱۳۲۸‬با شعری بر روی‬ ‫آهنگ همایون خرم آغاز‬ ‫کرد‪.‬‬

‫هایده‪ ،‬مهستی‪ ،‬بنان‪ ،‬ایرج‪ ،‬پروین و گوگوش ادامه پیدا کرد‪.‬‬

‫با‬ ‫وی‬ ‫همکاری‬ ‫خوانندگانی چون ملوک‬ ‫ضرابی‪ ،‬دلکش‪ ،‬مرضیه‪،‬‬ ‫الهه‪ ،‬پوران‪ ،‬عهدیه‪،‬‬

‫نگهبان در سالهای اقامت در آمریکا‪ ،‬تهیه و اجرای «مجله ماهواره‌ای صدا» و «سیری در‬ ‫ادبیات آهنگین ایران» را در تلویزیون ‪ AFN‬برعهده گرفت‪ .‬همایون خرم‪ ،‬تکنواز ویلن و‬ ‫ترانه‌ساز‪ ،‬از جمله هنرمندانی بود که همکاری‌های گسترده‌ای با تورج نگهبان داشت‪ .‬وی‬ ‫از آشنایی و آغاز همکاری با نگهبان می‌گوید‪:‬‬ ‫آشنایی من با تورج نگهبان در نوجوانی به‌وجود آمد‪ .‬ما هردو ‪17‬ـ‪ 18‬ساله بودیم که آقای‬ ‫نگهبان و خانواده‌اش و همچنین فامیل ما هم به تهران آمدند و به این شکل موجبات آشنایی ما‬ ‫فراهم شد‪ .‬من احساس کردم که تورج نسبت به موسیقی خیلی حساسیت دارد و گاهی اوقات‬ ‫هم در مقام خواندن یک شعر‪ ،‬آن را خیلی درست دکلمه می‌کند‪ .‬معلوم بود که در آن سنین‪،‬‬ ‫شعر و موسیقی برایش خیلی جالب است‪.‬‬ ‫به همین دلیل در همان سن ‪17‬ـ‪ 18‬سالگی در برخی برنامه‌های آزاد رادیو که از سوی‬ ‫برخی موسسات خیریه (مانند بنگاه حمایت مادران و‪ )...‬برگزار می‌شد‪ ،‬و به سراغ من می‬ ‫آمدند‪ ،‬سعی می‌کردم از شعرهای تورج برای آهنگ‌هایم استفاده کنم‪.‬‬ ‫آهنگ‌های اولیه‌ی من با شعرهای تورج بود‪ .‬کم کم او بسیار بالنده شد؛ تا این که من کارهای‬ ‫جدی موسیقی ایرانی را شروع کردم‪ .‬در آن زمان در ارکستر آقای خادم میثاق به عنوان‬

‫بعداً همکاری بیشتر ادامه پیدا کرد‪ .‬با خانم الهه در برنامه ی گل‌ها کارهایی را ساختیم؛ مانند‬ ‫"منم مجنون کویت‪ ،‬تویی لیالی لیال"‪.‬‬ ‫همه‌اش واقعا خاطره است‪ .‬برای‬ ‫مثال‪ ،‬می‌خواستیم آهنگی برای‬ ‫خانم مهستی درست کنیم؛ تورج به‬ ‫منزل ما آمد‪ .‬من روی آهنگ کمی‬ ‫فکر کرده بودم و مختصری از آن‬ ‫را یادداشت کرده بودم‪ .‬من شروع‬ ‫کردم و او هم به حال و هوایی‬ ‫رفت‪ .‬به او گفتم که این آهنگ چه‬ ‫حالتی را می‌تواند القا کند‪.‬‬ ‫به مجردی که این را به او گفتم‪،‬‬ ‫دست به قلم برد و شروع به نوشتن‬ ‫کرد‪ .‬به تدریج که جلو می‌رفت‪،‬‬ ‫من حس می‌کردم که مبین همان‬ ‫احساسی است که من از ساختن‬ ‫این آهنگ داشتم‪ .‬این آهنگ همان‬ ‫آهنگ "بعد از تو هم در بستر غم‬ ‫می توان خفت" شد که همه آن را‬ ‫در برنامه‌ی گلها شنیده‌اند و خیلی‬ ‫خوب از کار درآمد‪ .‬انطباق شعر و‬ ‫موسیقی در کارهایی که تورج بر‬ ‫ً‬ ‫کامال مشهود است‪( .‬گفت و گوی هارمونیک)‬ ‫روی آهنگ‌های من ساخته‪،‬‬

‫طراح‪ :‬آيدين سلسبيلی‬

‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 22‬‬


‫اقتصاد و مهاجر‬ ‫در باره ی ما‪:‬‬ ‫موسسه ی مالی و ارزی عطار در سال ‪ 2002‬تاسیس شده و از سال ‪ 2005‬فعالیت های خود را آغاز منود‪.‬‬ ‫کمی ارائه ی خدمات همواره در سرلوحه ی ما قرار داشته و خواهد داشت‪.‬‬ ‫تالش برای ارتقاء سطح کیفی و ّ‬ ‫در سایه ی همین تالش مداوم و حمایت و پشتیبانی مستمر مشتریان عزیز‪ ،‬فعالیت ما بدون هرگونه‬ ‫تبلیغات جنجالی و کاذب به طبیعی ترین شکل ممکن گسترش یافته است‪.‬‬ ‫مشتریان فهیم و متعهد ما را یافته و می یابند و سبب آشنایی ما با همگنان خود در سرتاسر جهان شده‬ ‫اند و این روند زجنیروار ادامه دارد‪.‬‬ ‫به این ترتیب‪ ،‬مسئولیت شناسی و درستکاری ما باعث افتخار و آشنایی ما با گروه بزرگی از هم میهنان‬ ‫شریفی شده است که از همکاری سالم و شرافتمندانه لذت می برند‪.‬‬

‫ ‬

‫موسسه مالی و ارزی عطار‬

‫گزينش مطالب این بخش از‪ :‬مهندس حسین‬

‫عطار ‪ -‬ونکوور‬

‫به کمک هوش عاطفی بسیاری از ناممکن ها را‬ ‫ممکن سازید‬ ‫نویسنده‪ :‬کیم لی‬ ‫مترجم‪ :‬سیدحسین علوی لنگرودی‬ ‫روزنامه دنیای اقتصاد ‪ :‬تجربه نشان داده که تیم‌های کاری دارای هوشیاری عاطفی باال‬ ‫در کنار مهارت‌های مدیریتی کارآمد می‌توانند بسیاری از ناممکن‌ها را ممکن سازند و‬ ‫دست به کار‌های بزرگی بزنند‪ .‬در چنین تیم‌هایی امکان تبادل سریع و صریح اطالعات و‬ ‫نظرات وجود دارد و فرآیند حل مساله به بهترین شکل ممکن صورت می‌پذیرد‪ .‬امروزه‬ ‫تقریبا همه کارشناسان و صاحب‌نظران دنیای مدیریت بر سر این موضوع اتفاق نظر‬ ‫دارند که مهارت‌های فنی در بهترین حالت تنها ‪ 10‬درصد موفقیت‌های کاری را موجب‬ ‫می‌شوند و تحقق ‪ 90‬درصد باقیمانده به عوامل غیر فنی مانند مدیریت روابط‪ ،‬همگرایی‬

‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫و آگاهی اجتماعی و به‌طور کلی هوش عاطفی مربوط می‌شود‪.‬‬ ‫دانیل گولمان‪ ،‬از صاحب‌نظران بنام در زمینه هوش عاطفی به مدیران توصیه می‌کند تا‬ ‫عمده توجه خود را بر آگاهی پیوسته از تغییرات محیطی و تعدیل رفتارشان بر اساس‬ ‫این تغییرات متمرکز کنند و رفتاری را نسبت به کارکنانشان نشان دهند که بر مبنای‬ ‫شرایط موجود است و برای این کار الزم است که از حساسیت عاطفی – اجتماعی باالیی‬ ‫برخوردار باشند‪ .‬به عقیده او تیم‌های کاری دارای هوشیاری و آگاهی عاطفی باال در کنار‬ ‫برخورداری از مهارت‌های مدیریتی قوی‪ ،‬قادرند بهترین دستاوردها را داشته باشند؛ آن‬ ‫هم به این دلیل که توانایی بسیار باالیی در تبادل اطالعات‪ ،‬حل مساله‪ ،‬تصمیم‌گیری‌های‬ ‫کاری مشارکتی و درک متقابل بی‌نظیر دارند‪.‬شواهد و مصداق‌های بسیار زیادی وجود‬ ‫دارد که نشان می‌دهد هوش عاطفی جزو موثرترین و متمایزکننده‌ترین عوامل در موفقیت‬ ‫شرکت‌های بزرگ و درجه یک جهان به حساب می‌آید‪ ،‬به طوری که نزدیک به ‪85‬‬ ‫درصد از ‪ 500‬شرکت برتر در فهرست مجله فورچون‪ ،‬دارای درجات بسیار باالی‬ ‫هوش عاطفی در میان مدیران و کارکنان هستند‪.‬‬ ‫علت اصلی این موفقیت‌ها در تاثیر شگرفی است که باال بودن هوش عاطفی شرکت‌ها‬ ‫بر تقویت نوآوری و خالقیت می‌گذارد‪ .‬در واقع آنچه یک مدیر را قادر می‌سازد تا دست‬ ‫به کارهای بزرگ بزند و زمینه‌ساز خلق رکورد‌های بی‌نظیر شود توانایی او در زمینه‬ ‫خود آگاهی و توانمندسازی کارکنان برای شناخت قابلیت‌ها و پتانسیل‌های خود است که‬ ‫در نهایت موجب شکل‌گیری رابطه‌ای پایدار و عمیق بین مدیران و کارکنان می‌شود‪ .‬در‬ ‫این میان مدیران دارای هوش عاطفی باال دقیقا به مانند یک کاتالیزور قوی برای افزایش‬ ‫کارآمدی شغلی کارکنان و کلیت شرکت عمل می‌کنند و قادرند دست روی نقطه حساس و‬ ‫برجسته کارکنانشان بگذارند و آنها را برای انجام کارهای بزرگ برانگیخته کنند‪.‬برای‬ ‫تحقق این امر مهم در درجه اول باید خود مدیر به هوشیاری و آگاهی عاطفی باال مجهز‬ ‫شود که این امر مستلزم برخوردار شدن او از مهارت‌هایی جدای از مهارت‌های فنی و‬ ‫تخصصی کارش است که از جمله آنها می‌توان به مهارت معطوف شدن بر هدف نهایی‪،‬‬ ‫راه حل محور بودن و برخورداری از دیدگاه‌های متوازن اشاره کرد‪.‬‬ ‫حال سوال اینجاست که آیا این مهارت‌ها آموختنی هستند یا اینکه ذاتی‌اند و غیرقابل‬ ‫یادگیری‪ .‬در پاسخ به این سوال باید گفت که تمام مهارت‌های عاطفی مورد نیاز مدیران‬ ‫قابل آموزش و یادگرفتنی بوده و می‌توان آنها را تقویت کرد و گسترش داد‪ .‬امروزه‬ ‫برنامه‌های نرم‌افزاری متعددی طراحی و تولید شده‌اند که حاصل سال‌ها تحقیق و بررسی‬ ‫پژوهشگران هستند و استفاده از آنها می‌تواند پلی مستحکم بین هوش عاطفی مدیران و‬ ‫سودآوری شرکت‌های تحت رهبری‌شان باشد‪ .‬به‌عنوان مثال شرکت تلنت اسمارت از‬ ‫جمله شرکت‌های پیشرو در زمینه اراده خدمات هوش عاطفی به مدیران است که خدمات‬ ‫و محصوالت متنوعی را به مدیران ارائه می‌دهد‪.‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 23‬‬


Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P.24

Thursday, May11, 2017


Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 25

Thursday, May 11, 2017


Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 26

Thursday, May11, 2017


‫تاتاريخ ادبيات‬ ‫سبک شناسی‬

‫(‪)114‬‬ ‫پیروان شيوه ی قدیم‪:‬‬ ‫بعضی نویسندگان مانند جرفادقانی و محمد نسوی‬ ‫محرر مرزبان نامه هرچند‬ ‫و سعدالدین وراوینی ّ‬ ‫در سده ی هفتم ظهور کرده اند و یا تاریخ تألیفی‬ ‫که کرده اند در آغاز قرن هفتم است اما بدون‬ ‫تردید بایستی آنان را در ردیف نویسندگان قرن‬ ‫ششم قرار داد چنانکه ما جرفادقانی را در آن‬ ‫عصر آوردیم چه تاریخ یمینی از لحاظ سالست‬ ‫و اینکه تاریخ تألیف آن قبل از بروز و ظهور‬ ‫مغول بوده است شایسته ی این معنی بود‪ ،‬اما آن‬ ‫دو تن دیگر به همین لحاظ که ذکر شد و اینکه‬ ‫تاریخ آثار آنان مقارن یا بعد از ظهور تاتار است‬ ‫ناگزیر آنان را در شمار نویسندگان قرن هفتم‬ ‫قرار دادیم‪ .‬هرچند هیچکدام ازین دو تن مخترع و موجد سبک خاصی نیستند‪ ،‬لیکن از فرط‬ ‫شهرت قابل آن هستند که نامشان درین کتاب برده شود و نمونه ای از آثارشان که بعد از‬ ‫آثار ابوالمعالی نظیر آنها کمتر دیده شده است و خود سرمشق آیندگان بوده اند اثبات گردد‪.‬‬ ‫‪ -1‬محمد نسوی‪:‬‬ ‫و هو نورالدین محمدبن احمدبن علی بن محمد المنشی النسوی کاتب و وزیر سلطان جالل‬ ‫الدین مینک بیرلی خوارزمشاه (‪)628 – 617‬‬ ‫نسوی در ‪ 621‬از شهر نسااز نزد والی آنجا که در خدمت وی بود به خراسان رفت و مأمور‬ ‫بود که خزانه و مالی به دربار سلطان غیاث الدین در شهر ری برساند‪ ،‬و چون در این وقت‬ ‫سلطان جالل الدین خوارزمشاه بر غیاث الدین برادرش غالب آمده بود آن مال را به سلطان‬ ‫رسانید و خود نیز در زمره ی خدمتگزاران وی در آمد و در ‪ 622‬به منصب "کاتب انشاء"‬ ‫برگزیده شد و تا سال ‪ 628‬یعنی سالی که جالل الدین در شبیخون مغول بار اول بگریخت‪،‬‬ ‫متفرد بود‬ ‫در خدمت او بود و در اواخر سمت وزارت یافت و در مشاغل درباری و دولتی ّ‬ ‫و در آن سال از او دور ماند و به رسالت شام مأمور شد‪.‬‬ ‫بعد از آنکه از جالل الدین دور شد َن َسوی دچار بدبختی های عظیمی گردید و عاقبت در‬ ‫‪ 629‬به میافارقین رفت و در پناه صاحب آنجا الملک المظفر اقامت گزید و در آنجا خبر‬ ‫ناچیز شدن سلطان را که کبوتر به نامه آورده بود بشنید و رساله ی "نفثة المصدور" را که‬ ‫خالصه ای از این وقایع را در بر دارد و مرثیه ای سوزناک در آن رساله بر فوات سلطان‬ ‫و دولت او نگاشته است تألیف کرد و دیگر کتاب سیرة جالل الدین را در ‪ 639‬به عربی‬ ‫در آن بالد در قلم آورد‪.‬‬ ‫رساله ی "نفثة المصدور" را در بین سال های ‪ 632-637‬به یکی از بزرگان و صدور‬ ‫"سعدالدولة و الدین قدوة صدور الشرق" در ضمن مراسله ی دوستانه نوشته و خالصه ی‬ ‫واقعه اخیر سلطان جالل الدین و آمدن تاتار به آذربایجان و انقراض آن دودمان را شرح داده‬ ‫است و این رساله با مقدمه اش در ‪ 105‬صفحه در تهران به طبع رسیده است‪.‬‬ ‫محمد نسوی تا ‪ 639‬که سال تألیف سیرة جالل الدین باشد زنده بود و بعد خبری ازو نداریم‪.‬‬ ‫نفثة المصدور‪:‬‬ ‫این رساله از حیث شیوه و سبک به همان شیوه ی معاصرین است و می توان گفت از حیث‬ ‫جزالت و استحکام بر غالب مراسالت بهاء الدین بغدادی رجحان دارد و در استعمال الفاظ‬ ‫و جمله های کهنه و آوردن افعال قدیمی بیشتر از همگنان توجه داشته و از هر حیث با‬ ‫نثر ابوالمعالی برابر است‪ .‬و اسجاع بارد و پیاپی ندارد و در مراعات صنایع بدیعی نیز‬ ‫خودداری ننموده و در مراعات النظیر و جمع بین االضداد و گاهی تجنیس قلم را جوالنی‬ ‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫می داده است‪ .‬سجع هایش از دو تا سه بیش نیست و چهار سجع به ندرت در آن دیده می‬ ‫شود‪" .‬را" های زاید اندک دارد‪ ،‬افعال وصفی به صیغه ی جدید آورده و "با" به معنی "به"‬ ‫استعمال کرده است‪ .‬حاال صفحه ای از آثار او الزم است برای نمونه آورده شود‪:‬‬ ‫در پایان کار جالل الدین گوید‪:‬‬ ‫"از آن روز باز که شغل منصب بر او (یعنی بر نویسنده) قرار یافته است قرار نایافته‬ ‫است‪ ،‬و از آن وقت باز که کار بدین جمله هشته است ننشسته است‪ ،‬چه عقیب این حال‬ ‫رایات اعلی را بر صوب موغان حرکت ببایست فرمود‪ ،‬در خدمت روانه شد‪.‬‬ ‫خبر اجتماع تاتار تا در زنجان که از آنجا تا موغان پنج شش منزل راه است استماع کرده‬ ‫(یعنی جالل الدین) و مقصد و مقصود ایشان بی هیچ شک دانسته‪ ،‬قضا ِء بد دیدۀ باریک بین‬ ‫را تاریک گردانید و تقدیر آسمانی پردۀ غفلت ورآی رأی و بصیرت فرو گذاشت تا جادۀ‬ ‫مصلحت که کوران بدان راه برند بر اهل بصیرت بپوشانید و از شیوۀ تحفظ که ستوران‬ ‫َ َ‬ ‫ُ َ‬ ‫وم ُسوء‬ ‫در ابقا ِءَ نوع‪َ ،‬آنرا واجب شمرند چندین هزار عاقل را غافل گردانید‪َ ،‬واِذا ارادَاهلل ِبق ِ‬ ‫َ​َ‬ ‫ون اهلل ِمن وال‪.‬‬ ‫فال َم َّر َد ل ُه و َمال ُه ِمن ُد ِ‬ ‫دوازده روز مهلت به موغان که به استعراض جیوش و عساکر‪ ،‬و تثقیف دو اهل و تجدید‬ ‫نوایر مشغول بایستی بود از ابتداء صباح تا انتها ِء رواح به صید آهو و خربط بر می‬ ‫صبوح می پیوست‪ ،‬به نغمات خسروانی از نقمات‬ ‫نشست و به ضرب نای و بربط َغبُوق با َ‬ ‫خسروانه متغافل شده و به اوتار مالهی از اوطار پادشاهی متشاغل گشته‪ ،‬سرود رود درود‬ ‫سلطنت او می داد و او غافل‪ ،‬اغانی مُغانی بر مثالت و مثانی‪ ،‬مرثیۀ جهانبانی او می خواند‬ ‫و او بی خبر‪ .‬صراحی غرغره در گلو فکنده نوحۀ کار او می کره و او قهقهه می پنداشت‪،‬‬ ‫پیاله به خون دل به حال او می گریست و او قهوه می انگاشت‪ ،‬و چون نصیحت فصیحت‬ ‫بار می آورد و مالمت بندامت می کشید بدیدۀ اعتبار در سرآمد کار می نگریستم‪ ،‬و در باطن‬ ‫بزاری زار بر زوال ملک و جهانداری می گریست و می گفت کو آن پادشاه که از سربازی‬ ‫بگوی بازی نپرداختی و از اَبکار و اَعوان اِبکار و اِعوان حبرا نشناختی‪ ،‬شهوات عشق بر‬ ‫ُر ِهفات هند خوشتر ندیدی‪ُ ،‬خدود ِبیض را‬ ‫فهفات ترک را از م َ‬ ‫صفوات عتاق برنگزیدی ُم َه ِ‬ ‫بر ُحدود ِبیض ترجیح ننهادی‪ .‬بر خویشتن خوانده و یقین دانسته‪.‬‬ ‫که بوسه بر لب شمشیر آبدار دهد‬ ‫ ‬ ‫عروس ملک کسی در کنار گیرد تنگ‬ ‫چنانکه دو سه بیت از قصیده ای که بر در اَخالط در مدح حضرت اعلی گفته بودم حال‬ ‫عبارت می کند‪.‬‬ ‫از نمد زین و ز زین بالین و بستر یافته‬ ‫دیگران در ناز خفته او ز بهر دین حق ‬ ‫راحت اندر پوشتش خفتان و مغفر یافته‬ ‫خسروان را اطلس و سندس لباس و پادشاه ‬ ‫بانگ اسپان در مصاف و قعقع کوپال و گرز خوشتر ز آوای نای و بانگ مزهر یافته‬ ‫بدین صفت همه روز با یوز و باز و همه شب در نشاط و ناز می گذرانید و بخت به زبان‬ ‫حال می گفت‪:‬‬ ‫َّ‬ ‫قن اَسحاراً‬ ‫ً‬ ‫َ‬ ‫َّ‬ ‫ُطر َ‬ ‫یَ‬ ‫اللیل َمسرورا ِبا َول ِه اِن َ‬ ‫الح ِ‬ ‫َاراَ ِق َد ِ‬ ‫وادث قد ی ِ‬ ‫تا کار از دست برفت‪ ،‬صبحدمی بر سر دوانیدند و عساکر و جموع در مراتع و مروج‬ ‫والیات اَ ّران و موغان متفرق‪ ،‬و چون روی مقام نبود پشت برگردانیدند‪ ،‬نهنگ جان شکر‬ ‫در آهنگ و ایشان در نوا و آهنگ‪ ،‬اَ َ‬ ‫رقم آفت در قصد جان بی درنگ و ایشان در زخمه و‬ ‫ترنگ‪ ،‬ای در غرقاب نار بکار آب پرداخته و در گذر سیالب مجلس شراب ساخته و در‬ ‫کام اژدهای دمان دهان از پی شیرینی عسل گشاده‪ ،‬و بر لوح شکستۀ کشتی تمنی جاریۀ‬ ‫بهشتی پخته‪ ،‬فردات کند خمار کامشب مستی‪...‬‬ ‫چون سپیدۀ سپیدکار چادر قیری از روی جهان درکشید‪ ...‬خورشید چون کاله گوشۀ نوشروان‬ ‫از کوه تند طلوع کرد مهر چون بوزرجمهر از مطلع شری برتافت‪ ،‬زاهد پگاه خیز صبح‪،‬‬ ‫بر قسیس سیاه گلیم شب استیال یافت‪ ،‬عروس شام جهاز از طاقچه های آسمان درهم چید‪...‬‬ ‫حاط ُة الدای َرة َ‬ ‫گرداگرد خرگاه جهانگیر (یعنی جالل الدین) اِ َ‬ ‫بنقطۀ ال َمرکز – چنان فرو‬ ‫ِ‬ ‫صف‬ ‫گرفته بودند که نظر با همه حدت از آن سوی حلقه گذر نیافتی و نفس با همۀ لطافت َم َ‬ ‫ایشان نشکافتی‪ ،‬سکندر در میان ظلمات گرفتار و آب حيات تیره مردمک چشم اسالم در‬ ‫ُحجر ظالم و دیدۀ نجات خیره‪ ،‬خرمهره گرد ُد ّر یتیم سلطنت حمایل گشته‪ ،‬گوش ماهی‬ ‫م ّ‬ ‫پیرامن گوهر شب افروز شاهی قالده شده‪ ،‬ضباب حجاب آفتاب گشته و او نهفته؛ کالب‬ ‫حوالی غاب احاطه گرفته و شیر خفته‪ ...‬نه دست ستیز و نه پای گریز‪ ،‬دست از پای‬ ‫بازداشتند و فراهم آوردۀ عمر از خاص و خری و خون د مسلمان و گرجی‪َ ،‬ک ِر َماد اش َت ّدت‬ ‫اصف‪ُ ،‬‬ ‫عقود منظوم و نُقود مختوم علی العموم‪ ...‬بگذاشتند‪ ،‬پریچهرگان‬ ‫یح َفی َی َوم َع ِ‬ ‫ِب ِه ِ‬ ‫الر ِ‬ ‫ماه پیکر و بتان خرگاه نشین به دیوان سایه روی و عفاریت زشت منظر رها کردند گو جان‬ ‫جهان مباش جان گیر و جهان!‪ ...‬احوال محشر و اهوال رستاخیز چنانکه زبان وحی فرماید‪.‬‬ ‫صاح ِیه َو بَنيه عیان دیده شد‪ .‬آنکه تیغ در میغ نشاندی‬ ‫یَو َم ِی َف ُر المر ُء ِمن اَ ِخی ِه َو اُ ِم ِه َو اَبی ِه َو ِ‬ ‫و به شمشیر در روی شیر برفتی و به خرچنگ وقت جنگ به تاختی و ِدرق تیر هدف تیر‬ ‫ساختی‪ ،‬و به نیزه گاه با سماک برآویختی و بهرام را وقت اصطياد گور پنداشتی‪.‬‬ ‫لحق َت ُه غا ِئ ُ‬ ‫الرمح الم َ‬ ‫َ‬ ‫ف ِم َغزال‬ ‫ ‬ ‫الشقاء َف َحوَّلت‬ ‫َ‬ ‫ُث َق ِ‬ ‫لة ِ‬ ‫فی ک ِف ِه ُ ِ‬ ‫َ‬ ‫دلیرانی که روز هیجا (که جز از نقد روان اندر سر آن رسته ناروان باشد) این المُجاهد ُو‬ ‫ناگفتندی‪ ،‬اَ َ‬ ‫ين اَل َمفرگویان‪ ،‬شیرانی که‪.‬‬ ‫ب َ‬ ‫وف َو َُب َنهُم اَرحا ُم‬ ‫ ‬ ‫وف َکاَنَّما‬ ‫َین ُ‬ ‫لی ُ‬ ‫الحتُ ِ‬ ‫الحتُ ِ‬ ‫ُم َت َر ِسلین اِ َ‬ ‫صفت ایشان بودی گریزگاه جویان‪ ،‬زهی عارا که زهی در مقام مرامات از کمان بازنگرفتند!‬ ‫و زار کارا که در صف کارزار لحظه ای به محامات باز نه ایستادند‪.‬‬ ‫همچنان با کیش می انداختند‬ ‫روزگار تیر یک یکشان نبود ‬ ‫افسوس که به نامردی و ناجوانمردی سور و باروی ملت و سوار میدان سلطنت‪ ،‬بانی اساس‬ ‫ک ثغور مسلمانی‪ ،‬که از نهیب او زهره در دل خاکساران آتش آب می‬ ‫جهانبانی و م ِّ‬ ‫ُضح ِ‬ ‫شد‪ ،‬به باد بردادند‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)42‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 27‬‬


‫زبان و ادبيات‬ ‫صنعت گفتگو در شعر سیمین بهبهانی‬ ‫(بخش نخست)‬

‫ریوان سندلر‬ ‫مترجم‪ :‬علیرضا شمالی‬ ‫در شعر بهبهانی زمان و‬ ‫زمانه‌ی گذشته همانقدر‬ ‫حاضرند که اینک و اکنون‪.‬‬ ‫بهبهانی‪ ،‬به استادی‪ ،‬اندیشه‬ ‫و اندیشناکی روزگار‬ ‫کنونی را در کالبد کهنی‬ ‫چون غزل می کشد و‬ ‫آگاهانه براین نکته انگشت‬ ‫می نهد که «از همان آغاز‪،‬‬ ‫شعرهایم بازنمای شرایط‬ ‫اجتماعی و تاریخی من‬ ‫بوده اند‪۱».‬‬ ‫بهبهانی در دهه‌ی ‪۱۹۵۰‬‬ ‫نخستین دفتر شعر خویش‬ ‫را به چاپ رسانید‪ .‬گرچه‬ ‫درین دوران فرهیختگان‬ ‫ادبی ایران شعر نو را‬ ‫بسیار می پسندیدند و در‬ ‫سبک نیمایی برون رفتی‬ ‫از قالب های تنگ قدمایی‬ ‫می جستند‪ ،‬بهبهانی راه و‬ ‫رسم غزلسرایی را برگزید‬ ‫و در تمامی دوران شاعری‬ ‫اش در حال و هوای غزل‬ ‫سرود و به سر برد‪ .‬او‬ ‫ساختار غزل را دیگرگون‬ ‫ساخت و با در میان آوردن شیوه های نوین وزن و قافیه پردازی غزل را «پاسخی به‬ ‫نیازهای درونی خویش یافت‪».‬‬ ‫بهبهانی پنجره‌ی غزل را بر گفت و گوهای روزانه گشود و با تکرار و گسترش وزن ها‬ ‫غزل را از «مرز قالب ها و وزن های» مرسوم فراتر برد‪« :‬من درین شیوه سخنانی را به‬ ‫رشته‌ی غزل کشیده ام که هیچگاه پیش ازاین امکان پدیدار شدن درین قالب سنتی را نداشته‬ ‫اند‪ ۲».‬بهبهانی درکار غزلسرایی قالب های دلپسندی برگزیده است‪ .‬امّا‪ ،‬بی گمان این شیوه‬ ‫ی ویژه‌ی سرایش اوست که شعرش را به روز کرده و همراه با زمان به پیش رانده‪ .‬هدف‬ ‫این نوشتار وارسی این شیوه ی سرایش است‪.‬‬ ‫از نمونه‌ی پیوند میان گذشته و اکنون در کارهای بهبهانی «نغمه ی روسپی» است که در‬ ‫دفترهای شعر او در سال های ‪ ۱۳۳۵-۱۳۲۵‬آمده‪ .‬در این شعر نمادهای سنّتی ای چون رخ‬ ‫و زلف و بوی مشک حاضرند‪ ،‬امّا وصف سنّتی از معشوقه در میان نیست‪ .‬زنی که شعر‬ ‫بهبهانی باز می نماید‪ ،‬روسپی است و شعر‪ ،‬بیش از بدن او‪ ،‬به آنچه که در قلب این زن‬ ‫بینوا می گذرد می پردازد‪ .‬روسپی اگر جام شرابی می طلبد برای پوشاندن غم های درونی‬ ‫است و نه به قصد شادخواری‪ .‬چه‪ ،‬برای زنده ماندن باید خود را همراه و هم سخن سرزنده‬ ‫و شادابی جلوه دهد تا بتواند در چشم مرد خریدارش خواستنی بنماید‪.‬‬ ‫بهبهانی در سن بیست سالگی در گفتگویی شعر خویش را «سخن دل» می نامد‪ ۳‬و برآنست‬ ‫که هیچگاه به وقت سرودن «با کسی جز آنکه در قلب» اوست هم سخن نشود‪« .‬نغمه‌ی‬ ‫روسپی» با همه دل انگیزی اش دشواری های کار یک زن شاعر سنّت شکن در روزگار‬ ‫کنونی را وامی نماید؛ شاعری که با آگاهی از شرایط ناهموار اجتماعی زنان و بویژه زنان‬ ‫هنرمند‪ ،‬لبان شیرین اش را‪ ،‬به اندوه و ناگزیر‪ ،‬زنهار می دهد تا بی پروا هرآنچه را در دل‬ ‫می گذرد در سخن آشکار نکنند‪ .‬گویی این بیت که از زبان آن روسپی بینواست پندی نیز‬ ‫برای زن شاعر نهفته دارد‪:‬‬ ‫لب من‪ -‬ای لب نیرنگ فروش‬ ‫بر غمم پرده ای از راز بکش‬ ‫تا مرا چند درم بیش دهند‪،‬‬ ‫خنده کن‪ ،‬بوسه بزن‪ ،‬ناز بکش‪۴‬‬ ‫زن روسپی در شعر بهبهانی آگاه و پُراراده است امّا این اراده و آگاهی او را به ویرانگری‬ ‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫خویش می کشاند‪ .‬او به یاری این اراده همه‌ی نشانه های غم های درون را در پس پرده‌ی‬ ‫راز پنهان می کند تا حریف خریدار را شاد سازد‪:‬‬ ‫وای‪ ،‬ای غم‪ ،‬ز دلم دست بکش‬ ‫کاین زمان شادی ی او می باید!‬ ‫«نغمه ی روسپی» درآمدی بر اندیشه ورزی و دلبستگی ادبی بهبهانی به چند وچون شیوه‌ی‬ ‫نگاه و تفکر زنان در روزگار توفانی ایران مدرن است‪ .‬این شعر‪ ،‬امّا‪ ،‬تنها سرآغاز چنین‬ ‫فرآیندی است‪ ،‬در شعری که دو دهه پس از آن به چاپ رسیده است شاعر زن کولی را فرا‬ ‫می خواند که‪:‬‬ ‫باال گرفته کار جنون‬ ‫کولی‪ ،‬دوباره زار بزن!‬ ‫بغض فشرده می کشدت‬ ‫فریاد کن‪ ،‬هوار بزن!‬ ‫با آغاز سده‌ی بیستم برخی از شاعران مرد در شعر خویش گاه به نکته هایی چون جایگاه‬ ‫اجتماعی زنان پرداختند‪ .‬با این حال‪ ،‬درین گونه شعرها نیز زن همچنان در سایه‌ی نگاه های‬ ‫شاعرانه و در قامت یک موضوع زیباشناختی و ادبی پدیدار شده است‪ .‬برای نمونه در شعر‬ ‫«دختر برده» منوچهر شیبانی چنین می سراید‪ « :‬آه‪ ،‬ای ساکن سرزمین افسانه ها‪ ،‬هیچ کس‬ ‫چیزی در بهای گوهر اشکت نثار نمی کند»‪۵.‬‬ ‫بهبهانی‪ ،‬امّا‪ ،‬در سفر خویش به سرزمین «شعر زنانه»‪ ،‬به زن گلویی برای آواز می دهد تا‬ ‫ندایی را که در جامعه‌ی مردساالر شنیده نمی شود‪ ،‬به زبان آورد‪ .‬چنانکه گفتیم‪ ،‬بازنمایی‬ ‫های او از حال و روز زنان نه چند و چون جلوه های بدنی‪ ،‬که کشاکش های درونی در روح‬ ‫زنان را به نقش می کشد‪ .‬در قطعه ای بنام «خون سبز»‪ ،‬که در دهۀ ‪ ۱۳۴۰‬سروده شده‬ ‫است‪ ،‬بهبهانی زبان شعری ای را به کار می بندد که آشکارا زنانه است و از زبان رسمی ی‬ ‫«نغمه‌ی روسپی» جداست‪ .‬او در سرودن این شعر از صنعت گفت و گو که پیش از این نیز‬ ‫در شعرهای زنان آمده است بهره می جوید‪ .‬گفت وگو در شعر بهبهانی چون ابزار پیچیده‬ ‫ای در خدمت بازنمایی احوال درونی یک زن به کار می رود‪« .‬خون سبز» با خطابی آشنا‬ ‫و کهن آغاز می شود‪« :‬ای مرغ نفرین‪ ». . .‬همان مرغی که هرگز نغمه ی خوش سرنمی‬ ‫دهد و برعکس‪ ،‬چنان به تلخی از روزگار ناساز ِشکوه می کند که شاعر را بیش از هرچیز‬ ‫به در میان نهادن این ناخشنودی با خوانندگان شعرش وا می دارد‪:‬‬ ‫ای مرغ نفرین! گوش من آزرده شد از وای تو ‪. . .‬‬ ‫در هر تپیدن از دلم‪ ،‬آید صدای پای تو‬ ‫سخن شاعر با پرنده به روشنی همدالنه است و آهنگ اش خواننده‌ی شعر را فرامی خواند‬ ‫تا درو به چشم همزبانی غمخوار برای پرنده بنگرد‪ .‬در بافتار شعر‪ ،‬پرنده و شاعر درهم‬ ‫می آمیزند چنانکه دیگر جدا کردن هریک از دیگری ممکن نیست‪ .‬گوئی هردو با یک زبان‬ ‫سخن می گویند‪:‬‬ ‫ای ساقه ی برف آشنا! امید گل کردن کجا‬ ‫تا خون سبز زندگی یخ بسته در رگ های تو؟‬ ‫ای خشک سال جاودان! ای کوری ی گلزار جان‬ ‫از الله چشمی وا نشد‪ ،‬تا سینه شد صحرای تو؟‬ ‫کابوس وحشت زا تویی‪ ،‬خواب جنون افزا تویی‬ ‫هر شب به کامم می کشد دردآفرین دنیای تو‬ ‫گرچه زبان شعر آکنده از مفهوم های پیوسته با هستی یک زن است‪ ،‬از آن جمله سترونی و‬ ‫نازائی‪ ،‬زادن و بدنیا آوردن‪ ،‬سخن پایانی شعر آشکارا از تصویرها و نمادهای زندگی زن‬ ‫بهره می جوید و طنین صدای یک زن را پدیدار می سازد‪:‬‬ ‫گر لحظه ای همچون پری‪ ،‬خندم به ناز و دلبری‬ ‫سیلی زند برچهره ام‪ ،‬اهریمن سودای تو‬ ‫طبعم ز جورت خسته شد‪ ،‬شعرت به بندم بسته شد‬ ‫لب را فروبست از سخن‪ ،‬زنجیری ی گویای تو‬ ‫و آخرین بیت ّ‬ ‫شکی بر جای نمی گذارد که سرایندۀ شعر از جایگاه یک زن سخن می گوید‪:‬‬ ‫نه نطفه ی میلی در او‪ ،‬نه باردار از آرزو‬ ‫سنگی ست در نقش زنی؛ همبستر نازای او‬ ‫در ایران سده‌ی بیستم‪ ،‬همانند بسیار گوشه های دیگر جهان مدرن‪ ،‬زنان شاعر به آرامی به‬ ‫قلمرو پردازش های ادبی گام نهادند‪ .‬شاعران اما هیچگاه در فضای تهی شعر نمی سرایند‬ ‫بلکه همواره رشته ای از کارهای ادبی آنان را با گذشته پیوند می دهد‪ .‬چه بسا تارهابی از‬ ‫این رشته که باید گرامی داشته شوند و یا به فراخور زمانه و درک شاعران‪ ،‬جدا گردند و‬ ‫در کنار مانند‪ .‬ازین گذشته‪ ،‬گرچه نخستین زنان شاعر نیز از همان قالب ها و صنعت های‬ ‫ادبی مرسوم در جامعه‌ی خویش بهره می بردند‪ ،‬تجربه‌ی ایشان از جامعه‌ی خویش متفاوت‬ ‫از تجربه‌ی مردان شاعر از همان جامعه ی ناهمگون بوده است‪ .‬جامعه ای که با زن و تکاپو‬ ‫و آفرینندگی های هنری اش سر ناسازگاری دارد به ناچار نشان خویش را بر شعر یک‬ ‫زن شاعر آشکار می کند‪ .‬زنان ایرانی نیز که همچون همتایان خود در دیگر فرهنگ ها به‬ ‫تدریج با وظیفۀ نویسندگی خویش آشنا می شوند چند و چون زیستن در چنین جامعه ای را در‬ ‫نوشته های خود باز می نمایند و پرده از بهم پیوستگی و داد و ستد تجربه های اجتماعی و‬ ‫تجربه‌های شاعری خویش برمی گیرند‪ .‬پژوهش مارگارت هومنز (‪)Margaret Homans‬‬ ‫در سروده های سه زن شاعر انگلیسی گواه این نکته است که زنان شاعر نیز مانند زنان‬ ‫نویسنده به تجربه‌ی اجتماعی خویش تکیه می کنند و همواره به سنت ادبی پیش از خود تنها‬ ‫بسان سرچشمه ای برای الهام و راه یابی نظر دارند‪( ...۶.‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 28‬‬


‫‪...‬ازین گذشته‪ ،‬سنت ادبی تکیه گاه نخستین پاره های سازنده و سنگ بنای هویت شاعرانه‬ ‫ی یک زن را سامان می بخشد‪ .‬در سال های پایانی دهه‌ی ‪ ،۱۳۳۰‬مشیر سلیمی‪ ،‬پژوهشگر‬ ‫و ویراستار ادبی‪ ،‬به بررسی روزنامه های محلی‪ ،‬مجله ها و نشریه های مکتب ها و انجمن‬ ‫های ادبی پرداخت و در آنها از شعرهای نسل های گوناگونی از زنان در نیمه‌ی نخست‬ ‫سده‌ی بستم سراغ گرفت و دستاورد این پژوهش را در کتابی سه جلدی به نام زنان سخنور‬ ‫به چاپ رسانید‪ ۷ .‬در زندگینامه‌ی کوتاهی که هریک ازین شاعران تقدیم کرده اند‪ ،‬داده‬ ‫هایی چون زادگاه‪ ،‬تراز آموزش های رسمی و نیز حرفه و تراز آموزش پدر و مادر هر‬ ‫شاعر آمده است‪ .‬در عین حال‪ ،‬هر شاهر شیوه ی نگاه خویش به ادبیات را در میان آورده و‬ ‫از رویکرد ویژه ی خود به سبک های ادبی و بویژه راه و رسم شاعری ای که برگزیده است‬ ‫سخن گفته‪ .‬برخی از زنان شاعر بردوری گزیدن خود از سبک های مرسوم ادبی زمانه و‪،‬‬ ‫به جای آن‪ ،‬دست بردن به شیوه های «نوین»‪« ،‬رمانتیک»‪« ،‬واقعگرایانه»‪« ،‬اروپایی» و‬ ‫یا حتی «شعر آزاد» انگشت نهاده اند‪.‬‬ ‫درین دوره‪ ،‬گفتگوی ادبی ای که در فضای اندیشگی ایران در گرفته بود زنان شاعر را به‬ ‫اندیشه ورزی فرا می خواند و این پرسش بنیادین را در پیش روی آنان می نهاد که آیا از‬ ‫اساس شعر می تواند ابزار کارآمدی برای بازنمائی حس های شخصی و احوال درونی به‬ ‫شمار آید؟ بدین روی‪ ،‬تجربه‌ی شاعرانه این زنان جوان خود برآمده از خواست بازپردازی‬ ‫حس های درونی و در میان آوردن تجربه های زندگی بسان یک زن در قالب های زبانی‬ ‫بود‪ .‬با این همه‪ ،‬این گروه از شاعران زن جوان نگاه های گوناگونی به پردازش های شعری‬ ‫گفتن بی‬ ‫از حس های درونی زن داشته اند و درین میان بسا که زنان شاعر به هنگام سخن ِ‬ ‫پرده از تجربه های احساسی درونی خود‪ ،‬از خانه و خانواده خویش رانده شده اند و فشار‬ ‫جامعه ای را که همواره نقشی فروتر و زبانی ساکت تر برای زنان می پسندد تجربه کرده‬ ‫اند‪ .‬برخی ازین زنان‪ ،‬امّا‪ ،‬به مقاومت در برابر این فشار اجتماعی پرداخته و حس و نگاه‬ ‫خویش به زندگی را در رشته‌ی سخن کشیدند‪ .‬از گروه این شاعران یکی ژاله‌ی فراهانی‬ ‫(‪ )۱۲۶۲-۱۳۲۵‬است که در پاسخ به پرسش میرسلیمی دربارۀ سبک شعرگویی اش چنین‬ ‫می نگارد‪« ،‬شعر گفتن من گفتگوی من با قلب خودم است‪۸».‬‬ ‫بهبهانی نیز که درین دوران جوانی بیست ساله است‪ ،‬انگیزه‌ی هنری خویش از سرودن را‬ ‫خدمت به جامعه و همنوعان خویش می داند و به همین روی از تکاپوهای شاعران زمانه‬ ‫چون ملک الشعرا بهار و پروین اعتصامی قدردانی می کند و آنگاه می افزاید که «من‬ ‫هرزنی را که شعر می سراید و دلبسته‌ی هنر است می ستایم‪ ۹ .».‬در گفت وگوی خویش با‬ ‫مشیر سلیمی‪ ،‬بهبهانی از بی مهری دوران با شاعران و هنرمندان گله می کند و در مقدمه‬ ‫ای که پس ازاین یعنی در دهۀ ‪ ۱۳۳۰‬بر دفتر شعرش چلچراغ می نگارد‪ ،‬همین گله را به‬ ‫زبان خصوصی تر به میان می آورد و این دوران را دهه ای آکنده از «ناهمواری ها و‬ ‫مشکل های اجتماعی» می خواند‪ .‬این سال ها‪ ،‬سال های بحرانی بلوغ بهبهانی اند‪ .‬او به‬ ‫یاد می آورد که شعرهای این دهه اش بیش از هرچیز با احساس ها و دلدادگی های عهد‬ ‫جوانی و عشق‪ ،‬چنانکه افتد و دانی‪ ،‬همراه اند‪ .‬در نگاه بهبهانی نخستین غزل هایش گواه‬ ‫«افروختگی میل های جنسی» در وجود شاعراند و نشان از «کشش و کشاکش درونی زن‬ ‫و مرد جوان برای وصال» دارند‪ .‬او بر این نکته نیز پای می‌فشارد که غزل سنتی ابزار‬ ‫کارآمدی برای بازتاب حس و میل درونی است و آنگاه ‪ ،‬به گواهی این دعوی‪ ،‬غزلی از‬ ‫غزل های خویش را با خواننده‌ی دفتر در میان می گذارد و آنرا آيینه‌ی تمام نمای حس و حال‬ ‫آن کنونی می‌شمارد‪ .‬گرچه شاعران زن در سرآغاز این دوران بارها و بارها‬ ‫شاعر آن در ِ‬ ‫ِ‬ ‫به ترسیم احساس های زنان در کالبد شعر پرداخته اند‪ ،‬دستاورد شعری آنان همچنان محدود‬ ‫و مختصر باقی مانده است‪ .‬چنین است که سروده های بهبهانی در مقایسه با شعرهای سال‬ ‫معرف گامی بلند و پیشرو و نوآورانه اند‪.‬‬ ‫های نخستین شاعران این دوران ّ‬ ‫به راستی‪ ،‬دلیری بهبهانی در آفریدن سبک های نوین و نیز نگرانی و دلمشغولی او نسبت‬ ‫به کاستی ها و مشکالت اجتماعی میهنش وی را بر دیگر شاعران زن این دوران برتری‬ ‫می بخشد‪ .‬با این همه‪ ،‬باید از زنان شاعری یاد کرد که پیش تر از بهبهانی نیز به سرودن‬ ‫بی پروا و صادقانه در بارۀ تجربه های زنان زبان گشوده اند‪ .‬زیرا این گروه از شاعران‬ ‫در شکل گیری پیش زمینه ای ادبی در سپهر سخنوری ایرانیان سهمی بزرگ در پدید‬ ‫آمدن و بالیدن شعر زنان ایرانی داشته اند‪ .‬نمونه هائی از شعرهای عاشقانه و «فاشگو»‬ ‫(‪)expressive‬که راه سرودن دربارۀ زندگی درونی یک زن را هموار کرده اند‪ ،‬در دوران‬ ‫پیش از بهبهانی نیز دیده می شوند‪.‬‬ ‫واقعیت آن است که زنان شاعر ایرانی هم سبک مرسوم سرودن را به کار برده اند و هم گاه‬ ‫به سروده های سبک شکن و جنجال برانگیز روی آورده اند‪ .‬اما در هر دو حال در باره‌ی‬ ‫چیزی شعر گفته اند که آنان را در جایگاه یک زن به خویش مشغول می‌کرده است‪ .‬این‬ ‫سخن نه تنها در چند و چون نخستین شعرهای زنان‪ ،‬که در بارۀ شعرهای زنان امروز نیز‬ ‫صادق است‪ .‬گوئی زنان شاعر همواره در پی سازگاری و همخوان سازی سبک سرایش‪،‬‬ ‫چشمداشت های اجتماع و نیز خواست درونی خود برای سرودن های فاشگویانه بوده اند‪.‬‬ ‫چنین است که در شعر زنان ایرانی‪ ،‬صنعت گفت وگو پیوسته بخش بزرگی از سروده‌ها را‬ ‫سامان داده است‪ .‬چرا که این صنعت ابزار کارآمدی برای پرداختن به مسأله های حساس‬ ‫اجتماعی را‪ ،‬بویژه آنگاه که زنان از آنها سخن می گویند‪ ،‬در کف شاعر می نهد‪.‬‬ ‫یکی از نخست نمونه های گفتگوی شعری را می توان در سروده های مهین اسکندری‬ ‫(زادۀ ‪ )۱۳۱۹‬یافت‪ .‬وی سیزده سال از بهبهانی کوچکتر است و شعر زیر که در سال های‬ ‫آغازین دهه ی‪ ،۱۹۵۰‬هنگامی که بهبهانی تازه کار شاعری را آغاز کرده بود‪ ،‬سروده شده‬ ‫و نمایانگر شیوۀ رایج مضون بندی شعرهای زنان این دوران است‪:‬‬ ‫نوگلی بودم به باغ زندگی‬ ‫دست ناپاکش مرا از بن برید‪. . .‬‬ ‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫آنقدر خون مرا آن مرد خورد‬ ‫تا گل زیبائی ام پژمرده شد‬ ‫زان سپس در دست او پرپر شدم‬ ‫او از این پرپر شدن آزرده شد‪. . .‬‬ ‫من وفا کردم ولی گفتی دریغ‬ ‫سست پیمان است و بی مهری نمود‬ ‫من پذیرفتم ترا از جان ولی‬ ‫گر هوس بازی‪ ،‬گنه از من نبود‪۱۰‬‬ ‫این قطعه یکی از چند نمونه شعرهای شاعران زن در مجموعۀ مشیر سلیمی است که شرح‬ ‫شکایت دیرین از روزگار را از زبان گوینده باز می گویند‪ .‬در برابر این سبک شکایتگری‪،‬‬ ‫دیگر اجزای این شعر همه نقش های فرعی بردوش دارند و تا پایان شعر نیز داد و ستدی‬ ‫میان قهرمانان روایت درنمی گیرد‪.‬‬ ‫بهبهانی نیز گاه به سرودن شعرهای تک زبانه دست زده است‪ .‬نمونه ای از آنرا می توان در‬ ‫دفتر مرمر‪ ،‬او دید‪« .‬شراب نور» یکی از نخست شعرهای اوست که در این دفتر به چاپ‬ ‫رسیده‪ .‬این قطعه در سحرگاه برآمدن سبک نوین شعر پارسی سروده شده است‪.‬‬ ‫ستاره دیده فروبست و آرمید بیا‬ ‫شراب نور به رگ های شب دوید بیا‬ ‫ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت‬ ‫گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا‬ ‫درد تشویش و انتظار شاعر‪ ،‬همراه با تمنای «بیا»ی او‪ ،‬بر سراسر شعر نقش بسته است‬ ‫و خواننده را به این پرسش می راند که بهبهانی روی سخن گفتن و خواستن با که دارد‪،‬‬ ‫چه در این شعر نشان هیچ پاسخی به ندای شاعر دیده نمی شود و تنها طنین این نکته در‬ ‫گوش می نشیند که هرکه و هرچه که او را به چنین خواهشی برانگیخته است باید براستی‬ ‫دلخواستنی باشد‪:‬‬ ‫سیمین دلشکسته تویی‬ ‫خاطر‬ ‫امی ِد‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مرا مخواه از این پبیش ناامید‪ ،‬بیا‬ ‫«دنیای کوچک من» را باید نمونۀ دیگری از سبک تک سخنی در کارهای بهبهانی به شمار‬ ‫آورد‪ .‬این قطعه که در دهۀ ‪ ۱۳۵۰‬سروده شده تصویری از جامعه ای مادی گرا نقش می‬ ‫کند که در آن انسان ها به مردمانی دورو و ریاکارتبدیل شده اند‪:‬‬ ‫بگذار در بزرگی ی این منجالب یأس‬ ‫دنیای من به کوچکی ی انزوا شود‬ ‫سرایندۀ «دنیای کوچک من» تماشاگر این چنین جهانی است وگرچه به اعتراض لب می‬ ‫گشاید اما توان دیگرگون کردن آنرا ندارد و ازاین رو از زندگی و تکاپوی آن کناره می‬ ‫گیرد‪ .‬بهبهانی‪ ،‬امّا‪ ،‬در منزلگاه آفرینندگی های شعرهای شکایت آمیز به سبک تک سخنی‬ ‫دیر نایستاد‪ .‬سروده های تک سخنی او نیز در مقایسه با شعرهائی که به شیوۀ گفت و گو‬ ‫سروده است چنان رواجی نیافته اند‪ .‬براستی صنعت گفت وگو در دستان بهبهانی گستردگی‬ ‫و کارآمدی ویژه ای یافته اند و حد و مرز مرسوم بین دنیای درونی و دغدغه های خصوصی‬ ‫شاعر از یکسو و زندگی اجتماعی از دیگر سو را در نوردیده اند‪.‬‬ ‫در شعری در دهۀ ‪ ۱۳۵۰‬گفت وگوئی میان دوهستی‪ ،‬یکی «تو» و یکی «من»‪ ،‬در می‬ ‫گیرد‪« .‬تو» خجالت پیشه و پرآزرم است و «من» پر شور و شوق و لبریز از احساس‪.‬‬ ‫گفتی که می بوسم تو را‪ ،‬گفتم تمنّا می کنم‬ ‫گفتی اگر بیند کسی؟ گفتم که حاشا می کنم‬ ‫گفتی ز بخت بد اگر‪ ،‬ناگه رقیب آید ز در‬ ‫گفتم که با افسونگری‪ ،‬او را زسر وا می کنم‬ ‫این گفت و گو به چالشی شیرین می ماند که در آن گرچه «تو» پیوسته پاپس می کشد‪« ،‬من»‬ ‫(دنباله در صفحه ی ‪)30‬‬ ‫راه گذر از هرمانعی بر سر راه گفت و گو را می داند‪...‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 29‬‬


‫صنعت گفت و گو در شعر سيمین‬

‫بهبهانی‪( ...‬دنباله از صفحه ی ‪)29‬‬

‫گفتی ز بخت بد اگر‪ ،‬ناگه رقیب آید ز در‬ ‫گفتم که با افسونگری‪ ،‬او را ز سر وا می کنم‬ ‫این گفت و گو به چالشی شیرین می ماند که در آن گرچه «تو» پیوسته پاپس می کشد‪« ،‬من»‬ ‫راه گذر از هرمانعی بر سر راه گفت و گو را می داند‪:‬‬ ‫گفتی که تلخی های می گر ناگوار افتد مرا؟‬ ‫گفتم که با نوش لبم آن را گوارا می کنم‬ ‫گفت وگو آنگاه آهنگ جدی تری به خویش می گیرد و به پرسش های وجودی دامن می زند‪:‬‬ ‫گفتی چه می بینی –بگو‪ -‬در چشم چون آیینه ام؟‬ ‫گفتم که من خود رادر او‪ ،‬عریان تماشا می کنم ‪. . . .‬‬ ‫گفتی اگر از کوی خود‪ ،‬روزی تو را گویم ‪« :‬برو»؟ گفتم که صد سال دگر‪ ،‬امروز و فردا‬ ‫می کنم‬ ‫این شعر‪ ،‬که گویی روایتی است از رابطه ای پر پیچ و خم‪ ،‬با کاربست صنعت گفت و گو‬ ‫میان «من» و «تو» تصویر یک داد و ستد و ارتباط اجتماعی به خویش می گیرد و بدین‬ ‫روی تنگناها و محدودیت های یک جامعه ی سنّتی را برای بازنمایی احساس های عاشقانه‬ ‫عیان می سازد‪« .‬تو»ی شکل گرفته در اجتماعی چنین سنتی‪ ،‬نشان از رویارویی با سیل‬ ‫تمنّیات عاشقانه ی «من» دارد و چنین است که کاربست استعاره ی «هجوم و غارت» در‬ ‫این گفتگو‪ ،‬که در اساس معنایی اجتماعی دارد‪ ،‬به مفهومی فراتر از پیوند ساده ی عاشقانه‬ ‫در «خلوت» ذهن شاعر اشاره می کند‪:‬‬ ‫گفتی که از بی طاقتی‪ ،‬دل قصد یغما می کند‬ ‫گفتم که با یغماگران‪ -‬باری‪ -‬مدارا می کنم‬ ‫سابقه ی سروده های زنان شاعری که از صنعت گفتگو در خدمت نقد اجتماعی بهره می‬ ‫برده اند به پیش از بهبهانی «و گفت و گوهایش» می رسد‪ .‬قطعه ای که در پی می آید نمونه‬ ‫ی شعری است که درآن سویکرد زنان به مسأله های اجتماعی به روشنی نقل شده است‪.‬‬ ‫شعر «مادر» سروده ی مهین سکندری است که پیش از این نیز در همین نوشتار از او‬ ‫یاد کرده ایم‪ .‬وی این قطعه را ظاهرا در اواخر دهۀ ‪ ۱۳۱۰‬سروده است‪ .‬شعر در باره ی‬ ‫برپایی مدارس آموزش دخترانه ی دولتی در این دهه است‪ .‬بهره وری از صنعت گفت و‬ ‫گو در این شعر خواننده را با نکات عمده ای درباره یکی از واقعیت های اجتماعی ایران‬ ‫آن دوران آشنا می کند‪ .‬شعر به گفت و گوی دو زن می‌پردازد که در نگاه نخست یکی به‬ ‫مادری می ماند که سخت دل نگران دختر خود است و دیگری دختر همان مادر که گاه از‬ ‫مدرسه می گریزد و به شیطنت سر از میکده ها در می آورد‪ .‬داستان شعر با سخنان دختر‬ ‫آغاز می شود‪ :‬دیشب که رو به خانه نهادم دوباره مست‬ ‫دیدم که گریه می کند از غصه مادرم‬ ‫برچهره اش عیان شده آثار رنج و درد‬ ‫ ‬ ‫چشم پراشک دوخته بر دیدۀ ترم‪...‬‬ ‫‪ ...‬زان اشکهای گرم ز سر مستی ام پرید‬ ‫دامان او گرفتم و گفتم که چیست چیست‬ ‫چشمان اشک ریز تو دردی است بردلم‬ ‫دانی مرا تحمل درد تو نیست نیست‬ ‫و اینک نوبت مادر است که سخن گوید‪:‬‬ ‫آهسته گفت دختر آشفته موی من‬ ‫پرسی زکم ز چیست چنین گریه می کنم‬ ‫از درد من مپرس که دارم هزار درد‬ ‫بد حالم و به حال (مهین) گریه می کنم‬ ‫گریم از آن که در پی یک جرعۀ شراب‬ ‫ ‬

‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫شب تا سحر چو ساغر از کف فتاده ای‬ ‫هر مرد ناخلف به لبت بوسه می زند‬ ‫تن بر هزار خبط و به صد ننگ داده ای‬ ‫رشته‌ی سخن اینک در گفت وگوی دراز مادر و دختر‬ ‫از دست می رود و شرح دلواپسی های مادر هنوز‬ ‫ناگفته می ماند‪.‬‬ ‫دیروز داشتی به مدرسه جای‪ ،‬لیک‬ ‫امروز در میانه ی میخانه می روی‬ ‫این مست کیست کز پی او شام تا سحر‬ ‫در هر سرای‪ ،‬بهر دو پیمانه می روی‬ ‫تاچند باده می خوری و جام می زنی‬ ‫تک سرفه های توهمه از باده خواری است‬ ‫ترسم اسیر سل شوی‪ ،‬از من بشوی دست‬ ‫هشیارشو که عیش تو در هوشیاری است‬ ‫گفت وگو آنگاه دلواپسی های مادر را آشکار می کند و در سخنان دختر نیز پرده از شیوۀ‬ ‫نگاه و داوری جامعه ای بر گرفته می شود که سخت نگران دختران جوانی است که پای‬ ‫به بیرون خانه می نهند‪ .‬سخنان مادر زبان حال مردم روزگار است وگویی وجود دختر نیز‬ ‫نما ِد همه ی بدبینی ها و تنگ نظری های جامعه است‪ .‬نوبت گفتار دوباره به دختر می رسد‪:‬‬ ‫آشفتم از دریغ که مادر مریز اشک‬ ‫از یاد خویش خاطره ی من ببر دگر‬ ‫دختر مخوان مرا که به تنگ اوفتاده ام‬ ‫رو دختری بجوی و از این ننگ درگذر‬ ‫منعم مکن که منع ندارد نتیجه یی‬ ‫از دست زندگی بخدا خسته جان شدم‬ ‫مردم ز دست دکتر و داروی تلخ او‬ ‫دادم توان ز دست و دگر ناتوان شدم‬ ‫مادر مرا به بند مکن خوش‪ ،‬که من دگر‬ ‫خواهم به جان بیایم و از غم رها شوم‬ ‫آنقدر جام باده بنوشم که عاقبت‬ ‫درگوشه های میکده روزی فنا شوم‪۱۱‬‬ ‫گرچه شاید از نگاه ادبی شعر «مادر» ارزش چندانی نداشته باشد اما بی شک نقش آن در‬ ‫بازنمایی و نیز شکل دهی رابطه های اجتماعی را نمی توان نادیده انگاشت‪ ،‬چه این شعر‬ ‫اجتماعی در حال دگرگون شدن را به تصویر کشانده و‬ ‫جایگاه پایین زنان در ساز و کار‬ ‫ِ‬ ‫خواننده را به شنیدن ندای زنان فرا خوانده است‪ .‬از این گذشته‪ ،‬در این شعر دو نسل پی در‬ ‫پی امکان گفت و شنید یافته و نمونه ای از آنچه در شعر بادیه نشینان مصری دیده می شود‬ ‫پدید آورده اند‪ ۱۲.‬سبک «سخن احساس» در قالب عتایت و احترام به هنجارهای زندگی‬ ‫اجتماعی نهفته است و از همین رو تفسیر و معنایابی این گونه سخن نیز «بیش از آن که‬ ‫با وارسی احوال درونی شاعر به دست آید با نگرش در سیاق زندگی اجتماعی اش امکان‬ ‫پذیر می شود‪ .‬همانگونه که شعرهای عاشقانۀ بادیه نشینان مصری برای چالش اقتدار‬ ‫مردان و سرآمدان به کار برده می شود‪ ،‬در ایران نیز سنت دیرینۀ شعر پارسی به کنار‬ ‫نهاده نشده بلکه از آن برای پرورانیدن و پیش چشم کشیدن نهادهای اجتماعی و اقتصادی‬ ‫متفاوت و دست کم در حال دگرگونی بهره برده شده است‪ .‬در حالی که اقتصاد سیاسی جامعۀ‬ ‫بادیه نشینان مصری در حال دگرگونی است شعرهای عاشقانۀ‌ آنان نیز در دست و زبان‬ ‫طبقه های پائین اجتماعی به کار چالش وضع موجود سیاسی‪-‬اقتصادی و نیز سرآمدان و‬ ‫زمامداران سنتی می آید‪ .‬شعر «مادر» نمونه‌ای از گفتمان احساس محور در سبک سروده‬ ‫های سنتی پارسی است و مانند شعر بادیه نشینان مصری برای اثر نهادن و دگرگون ساختن‬ ‫ساز و کار اجتماعی سروده شده است‪ .‬این شعر از یکسو با چشمداشت های فرهنگی خواننده‬ ‫اش همخوان است و از دیگر سو بسا که پیامی سخت تازه و بی سابقه برای آنان به همراه‬ ‫می آورد‪( .‬بخش دوم و پايانی در شماره ی آينده) (‪)Nasour.net‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 30‬‬


‫شعر امروز‬ ‫ ‬

‫شعرهایی از ماندانا زندیان‬

‫ ‬

‫‪1‬‬

‫آنقدر حقیقت داری‬ ‫که رؤیای من از خواب می پرد‪.‬‬ ‫من از صبوری خاک عاشق ترم‬ ‫بیا با هم جوانه کنیم‪.‬‬ ‫دلتنگی شاید زمستانی ست‪،‬‬ ‫در انتظار یک لحظه بهار‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫مثل زن های کولی‬ ‫دنبال جاده های بی مقصد می گردم‬ ‫در گوشه های آغوشت‪.‬‬ ‫هوای دریا به سرم زده‬ ‫و شرجی شانه هایت‬ ‫و امواج تنت‬ ‫که بومی تنم شده اند‪.‬‬ ‫تو رفته ای‬ ‫و آفتاب گردان های حاشیۀ دامنم‬ ‫تا جنوبی ترین رؤیای خدا‬ ‫قد کشیده اند‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫و شب حقیقتی برهنه است‬ ‫در دست های زندگی‬ ‫و حقیقت‬ ‫ساقۀ نوری ست‬ ‫که یک روز‬ ‫ِ‬ ‫درخیال تاریکی بود‬ ‫ِ‬ ‫خواب خاک‬ ‫و گیاهی که در‬ ‫و رنگین کمانی‬ ‫که رؤیای پُل‪.‬‬ ‫تنها درخت می داند‬ ‫هر قطره آب‬ ‫آبستن ِ‬ ‫آبی رودخانه ای ست‪.‬‬ ‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫‪4‬‬ ‫گفتیم‪:‬‬ ‫زنده باد آزادی‬ ‫زنده باد آگاهی‬ ‫زنده باد زندگی؛‬ ‫و دست هایمان را در نور کاشتیم‪.‬‬ ‫گیسوانمان را پوشاندند‬ ‫دست هایمان را بستند‬ ‫گلویمان را سوراخ کردند‬ ‫و تفنگ هایشان‬ ‫که دست هایشان بود‬ ‫آرامش آب را شکست‪.‬‬ ‫بهار شد‬ ‫ما زنده ماندیم و سبز شدیم‬ ‫آنها برای تفنگ هایشان‬ ‫سیاه پوشیدند‪.‬‬ ‫‪5‬‬ ‫سطرسطر نبودنت را می شناسم‬ ‫بندبند ندیدنت را‬ ‫و گردش نگاهت‬ ‫که هزار واژه می خندد‬ ‫تا لحظه ای از تو‬ ‫در این مهتاب لب پر‬ ‫نفس بکشد‬ ‫و شب زنده بماند‪.‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 31‬‬


‫داستان کوتاه‬

‫تیغ مصری‬ ‫پویا نعمت اللهی‬ ‫آرام می‌نشینم‪ .‬کاشی‌های حمام چقدر تمیزند‪ .‬بیچاره زنم با چه زحمتی‬ ‫چند روز پیش آنها را برق انداخته بود‪ .‬طفلکی خیلی اصرار کرد که‬ ‫یک گوشه‌ی کار را بگیرم‪ .‬بوی وایتکس‪ ،‬راه حنجره‌اش را بسته بود‪.‬‬ ‫بعد از اینکه فهمید آبی از من گرم نمی‌شود‪ ،‬به کارش ادامه داد‪ .‬االن‬ ‫دلم برایش می‌سوزد‪ .‬کاشکی این آخر سری کمکش کرده بودم‪ .‬حاال‬ ‫که بعد از آمدن از سفره‌ی ابوالفضل‪ ،‬مرا با رگهای بریده ببیند‪ ،‬چه‬ ‫حالی پیدا می‌کند؟ حتما اولش کلی جیغ می‌زند و بعدش سعی می‌کنند‬ ‫مرا به بیمارستان برسانند‪.‬‬ ‫حساب همه چیز را کرده بودم‪ .‬با احتساب زمان پایان مهمانی زنانه‬ ‫و معطلی برای آژانس و غیره‪ 4 ‌،‬ساعتی یا همین حدودها وقت داشتم‪ .‬مسلما تا آن موقع‪،‬‬ ‫من تمام کرده بودم‪.‬‬ ‫چه سرنوشت غم انگیزی در انتظار زنم بود‪ .‬سر جوانی و بیوه زنی‪.‬‬ ‫دیگر مجالی برای فکر کردن به این اراجیف نمانده بود‪ .‬اگه قرار بود خودم را معطل قوانین‬ ‫عرفی و مذهبی کنم‪ ،‬االن در حمام خانه با یک عدد تیغ لخت توی دستم چکار می‌کردم؟‬ ‫سعی کردم فکرم مشغول کار خودم باشد‪ .‬المصب نمی‌توانستم تمرکز کنم‪ .‬صدای ضبط را‬ ‫می‌شنیدم‪ .‬آهنگ مالیمی پخش می‌شد و صدای خواننده کامال به گوش می‌رسید ‪:‬‬ ‫شب ‪ /‬با تابوت سیاه ‪ /‬نشست تو چشاش ‪ /‬خاموش از ستاره ‪ /‬افتاد رو خاک ‪.......‬‬ ‫اولین بار این آهنگ را یکی از دوست‌هایم برایم ضبط کرد‪ .‬بعدها هروقت حالم گرفته‬ ‫بود‪ ،‬به این آهنگ گوش می‌دادم‪ .‬برایم تداعی کننده‌ی حس شکست بود‪ .‬شکست در عشق‪،‬‬ ‫شکست در کار‪ ،‬شکست در روابط اجتماعی و خالصه شکست در هر آنچه که برایم مهم‬ ‫بود‪.‬‬ ‫یاد پنجشنبه‌ی هفته قبل افتادم‪ .‬زنم غرولندکنان پیله کرده بود که باید وسایلت را مرتب کنی‪.‬‬ ‫یک عالم خرت و پرت از گذشته‌ها با خودم آورده بودم توي زندگی‌ی جدیدم و سالها بود که‬ ‫فرصت سرو سامان دادن به آنها را پیدا نکرده بودم‪ .‬راستش از این پیشنهاد خیلی خوشحال‬ ‫شدم‪.‬ولی همیشه یک حس غریب‪ ،‬بهم می گفت که این کار را به بعد موکول کنم؛ تا باالخره‪،‬‬ ‫اصرار زنم بر وسوسه‌ی خودم غالب شد‪ .‬آن‌روز صبح‪‌،‬با سرخوشی از خواب بیدار شدم‬ ‫ولی سعی کردم این حس را از زنم پنهان نگه دارم‪.‬‬ ‫من بودم و دو تا کارتن بزرگ از خرت و پرت‪.‬‬ ‫کارتن اول مربوط به کتاب‌ها و جزوه‌هایم بود‪ .‬اه ! اینجا هم ولم نمی‌کردند‪ .‬بدون معطلی‬ ‫رفتم سراغ کارتن دوم‪ .‬تا باز کردم‪ ،‬آنچه که منتظرش بودم‪‌ ،‬بهم لبخند زد‪ .‬یادداشت‌ها‪،‬‬ ‫نامه‌ها‪ ،‬دست‌نوشته‌ها‪.‬‬ ‫تعجب می‌کردم که چطور زنم با آن حس ششم قوی‪ ،‬این همه مدرک و سند را بی خیال شده‪.‬‬ ‫یکی یکی کاغذ ها را باز کردم‪ .‬یک شعر از حمید مصدق که یکی از دوست‌های دوره‌ي‬ ‫دانشکده بهم داده بود‪ .‬چند نسخه‌ی کپی که ظاهرا از یک کتاب شعر گرفته شده بود‪.‬‬ ‫چشمم روی یکی از برگه ها ثابت ماند‪ .‬توش اسم چند تا آهنگ را نوشته بودم‪ .‬یادم امد که‬ ‫بنا به خواهش یکی از دوست دخترهایم ‪‌،‬قرار شد که یک نوار از آهنگ های مورد عالقه‌ام‬ ‫را‪ ،‬برایش ضبط کنم‪ .‬چه می‌دانم ! حتمن می‌خواسته سلیقه مرا بفهمد‪ .‬خودش هم قبال این‬ ‫کار را کرده بود‪ .‬بعد از شنیدن آهنگ های نوار او‪ ،‬عقم گرفت‪ .‬عجب سلیقه مزخرفی‬ ‫داشت‪ .‬یک ترکیب مهوع از گوگوش و اندی و بنان‪.‬‬ ‫عجب دورانی‪.‬‬ ‫نمی‌دانم از روی لبخند روی لبهایم بود یا چیز دیگر که زنم وارد شد و گفت‪ :‬چیه؟! مرور‬ ‫شیرین‌کاری‌های گذشته‪ ،‬برات لذت بخشه‪ .‬نه؟!‬ ‫لحن صدایش طوری بود که خیلی بهم برخورد‪ .‬االن می‌فهمم که چرا سعی نکرد بر خالف‬ ‫عادت همیشه‪ ،‬پاپی موضوع بشود‪.‬‬ ‫با صدای مبهمی‌که توی گوشم پیچید‪ ،‬از فکر خاطرات گذشته کنده شدم‪ .‬سرم را به طرف‬ ‫منبع صدا چرخاندم‪ .‬صدا از پنجره نزدیک سقف حمام بود‪ .‬باران روی شیشه های پنجره‪،‬‬ ‫ضرب گرفته بود و ریتمش برای من‪ ،‬بوی ماندگی و یکنواختی زندگی را می‌داد‪ .‬طعم این‬ ‫خاطرات گذشته‪ ،‬به کلی حواسم را پرت کرده بود‪ .‬صدای آهنگ می‌آمد ‪:‬‬ ‫در کنج یه قفس ‪ /‬بی نفس ‪ /‬بی هیچ کس ‪ /‬با حسرت ‪ /‬یه سحر ‪......‬‬ ‫با دو تا انگشت‌های دست راستم‪ ،‬محکم زدم روی رگ‌های مچ چپم‪ .‬قبال این کار را تمرین‬ ‫کرده بودم‪ .‬رگهای آبی‪ ،‬کم‌کم خودشان را نشان دادند‪ .‬حس عجیبی داشتم‪ .‬باور نمی‌کردم که‬ ‫به این راحتی بتوانم از زندگیم دست بکشم‪.‬‬ ‫چشم‌هایم از دود فیلتر سیگار سوخت‪ .‬چشمهایم را بستم و سیگار را همان‌جا کنار دستم روی‬ ‫کاشی‌ها‪ ،‬خاموش کردم‪ .‬اولین باری بود که با این جسارت توی خانه سیگار می‌کشیدم‪.‬‬ ‫هروقت بیرون سیگار می‌کشیدم‪ ،‬دو برابر پول خود سیگار‪ ،‬پول آدامس و شکالت می‌دادم‪.‬‬ ‫ولی اغلب اوقات‪ ،‬زنم می‌فهمید‪ .‬با اینکه از بوی سیگار متنفر بود‪‌،‬ولی دعوایمان نمی‌شد و‬ ‫همیشه با متانت زنانه اش تکرار می‌کرد که سیگار برایم ضرر دارد‪ .‬االن دیگه نه دغدغه‬ ‫بوی دهن و بدن خودم را داشتم‪ ،‬نه بوی سیگار‌ توی خانه‪ .‬چه لذتی بود که زهر ناخوشایند‬ ‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫این افکار را به ذهنم راه نمی‌دادم‪.‬‬ ‫دستم را به سمت تیغ بردم که حاال‪ ،‬خیلی تیزتر و برنده‌تر از یک تیغ معمولی به نظر‬ ‫می‌رسید‪ .‬بی اختیار بدنم به سمت جلو تمایل داشت و تعادلم را از دست دادم‪ .‬دوباره هیکلم‬ ‫را راست کردم و تکیه‌ام را به دیوار دادم‪ .‬پشتم گرم شد‪ .‬حتما لوله های آب گرم از آنجا رد‬ ‫می‌شد‪ .‬این لذت سرخوشانه‪‌ ،‬برای چند صدم ثانیه به فکرم انداخت که از خودکشی دست‬ ‫بردارم و زندگی را با این لذت‌های حقیرش دوست داشته باشم‪ .‬ولی سریع به خودم مسلط‬ ‫شدم و این فکر را از کله‌ام بیرون انداختم‪.‬‬ ‫سعي كردم چشم‌هايم راببندم‪ .‬حس كردم چيزي مثل قطرات باران به صورتم می‌‌خورد‪.‬‬ ‫چشمم را كه باز كردم ديدم طاقباز روي پشت‌بام خوابيده‌ام‪ .‬سعي كردم بلند شوم‪ .‬سمت راستم‬ ‫يك خرپشته با يك عالم خرت و پرت و سمت چپم نرده‌هاي حفاظ پشت‌بام بود‪ .‬تعادل نداشتم و‬ ‫كمي تلو‌تلو مي‌خوردم‪ .‬رسيدم دم حفاظ‪ .‬از آن باال حياط خانه‌مان معلوم بود‪ .‬اما چه‌طوري‬ ‫و چه‌موقع آمده بودم پشت‌بام‪ ،‬يادم نمي‌آمد‪ .‬نگاهم به باال پشت‌بام همسايه‌ها افتاد‪ .‬تك‌تك بامها‬ ‫با خرده‌ريز‌هاي روي آنها‪ ،‬شيشه‌هاي ترشي و آبغوره‌‌ي روي قرنيز‌ها و طناب هاي رختي‬ ‫كه رويشان از شورت‌هاي مامان دوز پيرمرد‌ها تا كهنه‌ی بچه پهن شده بود‪ ،‬همه وهمه براي‬ ‫من بوي ماندگي و يكنواختي زندگي روزمره را مي‌داد‪ .‬يك‌آن‪ ،‬سنگفرش موزائيكي حياط‬ ‫توجهم را جلب كرد‪ .‬از آن باال‪ ،‬سفت‌تر و خشك‌تر به نظر مي‌رسيد‪ .‬يك‌لحظه به سرم زد كه‬ ‫خودم را پرت كنم‪ .‬ولي منصرف شدم‪ .‬نمي‌خواستم هم بميرم و هم صورتم آش و الش شود‪.‬‬ ‫سرم را به سمت آسمان گرفتم‪ .‬از برخورد قطره‌هاي باران با صورتم حس خوبي بهم دست‬ ‫داد‪ .‬هميشه دوست داشتم توي باران قدم بزنم‪ .‬ولي اين سينوزيت لعنتي هيچ‌وقت نگذاشت‬ ‫يك دل‌ِ سير با خودم زير باران تنها باشم‪ .‬حاال ديگر از هيچ چيز نمي‌ترسيدم‪ .‬نكند مرده‌ام و‬ ‫خودم خبر ندارم‪ .‬بايد كاري مي‌كردم‪ .‬بي‌هوا دستم را به سمت آسمان بردم و تكان دادم‪ .‬اولين‬ ‫چيزي كه به دستم خورد را گرفتم و چسبيدم‪ .‬چشمانم را باز كردم‪ .‬آويزه‌ي حوله‌ي حمام در‬ ‫خيس خيس بود‪ .‬نمي‌فهميدم كه چه اتفاقي افتاده‪ .‬توي كالس‬ ‫دستم بود‪ .‬موها و پشت گوشهايم ِ‬ ‫آرامش روان‪ ،‬يك چيز‌هايي در مورد تمركز گرفتن ياد گرفته بودم‪ .‬ولي اينجا اصال به دردم‬ ‫نخورد‪ .‬مثل هميشه كه همه‌ي كارها را نصفه‌نيمه مي‌گذاشتم‪ .‬از سمينار‌هاي روانشناسي و‬ ‫تمركز و آرامش گرفته تا كالس ورزش و دوره‌ي آموزش خوشنويسي‪.‬‬ ‫واقعیتش این بود که من همیشه‪ ،‬یک جور‌هایی دوست داشتم فلسفه‌ام به بن بست برسد‪.‬‬ ‫خوشبختانه یا بدبختانه‪ ،‬همه چیز برای این مقصود‪ ،‬فراهم بود‪ .‬همین دختر فقیر و خوشگلی‬ ‫که سر دو تا چار راه پایینتر‪ ،‬کبریت فروشی می‌کرد و اسیر مزاحمت های یک پژو ‪206‬‬ ‫با سه تا بچه پولدار مزلف شده بود‪ ،‬یا همین نظافتچی اداره که بخاطر صرفه جویی در‬ ‫کرایه ماشین‪ ،‬مجبور بود ساعت ‪ 5/5‬صبح از شهرک واوان بزند بیرون‪ ،‬یا همین ماموریت‬ ‫خارجی که برای آقای جعفری– رییسم‪ -‬جور شده بود‪ ،‬بدون آنکه بتواند حتی به انگلیسی‪،‬‬ ‫اسمش را بنویسد‪ .‬فقط بلد است با ژست رییسها خطاب به ماها بگوید ‪ ":‬شما باید در پیکچر‬ ‫کار قرار بگیرید"‪ .‬همه فکر می‌کردند این ماموریت خارج‪ ،‬حق من باشد‪ .‬تازه بعد از آن‬ ‫همه تالیف و ترجمه و آشنایی کامل به زبان انگلیسی‪.‬‬ ‫و این آخر سری‪ ،‬پسر و دختری توی یکی از شهرستان‌ها که بخاطر پولدار نبودن پسر‪،‬‬ ‫با مخالفت خانواده‌هایشان روبرو می‌شوند و با همدیگر‪ ،‬خودشان را حلق‌آویز می‌کنند‪.‬‬ ‫چقدر حرصم می‌گرفت که بعد از چاپ خبر خودکشی آنها‪ ،‬بیشتر همکارها به این کار آنها‬ ‫خندیدند‪ .‬بعدش هم با بی‌تفاوتی‪ ،‬سیگارشان را دود کردند و از عشق‌های آبکی و تجربه‌های‬ ‫عشقی آبگوشتی مزخرف خودشان صحبت می‌کردند‪ .‬بعد از چند ساعت هم‪ ،‬انگار نه انگار‬ ‫که پسر و دختری بوده و‪......‬‬ ‫نمی‌توانستم از این فکرها بیرون بیایم‪ .‬بی عدالتی‌ها‪ ،‬باندبازی‌ها‪ ،‬نامالیمات‪ ،‬فقر و گرفتاری‬ ‫مردم‪ ،‬و خالصه همه‌ی پدیده‌های دور و برم‪ ،‬به نوعی سعی داشته و دارند که این حس را‬ ‫در من تقویت کنند‪.‬‬ ‫بعد از گذر از فلسفه‪ ،‬سعی کرم با ابزار منطق با قضایا برخورد کنم‪ .‬ولی منطقم هم‪ ،‬راه‬ ‫را گم کرده بود‪ .‬اصال این ابزار به دردم نخورد؛ چون نمی‌توانستم هیچ‌کدام از وقایع زندگی‬ ‫شخصی و اجتماعی خودم و جامعه را با مسلمات و محکمات منطقی جور در بیاورم‪.‬‬ ‫فهمیدم که از این" قانون صحیح فکر کردن" چیزی عایدم نمی‌شود‪.‬‬ ‫انگیزه هم که سالها بود به کارم نمی‌آمد‪.‬‬ ‫بعد به طرز احمقانه‌ای‪ ،‬فکر کردم با توسل به مقوله‌ی هنر‪ ،‬می‌توانم زندگی را طور دیگری‬ ‫ببینم‪ .‬اما این هم کارساز نبود‪ .‬اگر از ژست و پزهای روشنفکرانه‌اش می‌گذشتم که دیگر‬ ‫چیزی دستم را نمی‌گرفت‪ .‬ولی در دنیای دور و برم‪ ،‬خریداری برای این ژست‌ها‪ ،‬یا حداقل‬ ‫مباحث هرمونوتیک و یا حتی آوانگاردیسم‪ ،‬پیدا نکردم‪ .‬زنم که از همان اول از آثار سینمای‬ ‫مولف و مینی‌مالیسم و فلش‌استوری و سبک‌های هنری پست‌مدرن و کانسپچوآلیسم و تاتر‬ ‫ابزورد و موسیقی عرفانی و معماری گوتیک حالش به هم خورد‪ .‬خانه ام را که از دست‬ ‫دادم‪ ،‬توی اداره هم مشتری نداشتم‪ .‬یک بار که از یکی از همکارهایم پرسیدم آخرین باری‬ ‫که تاتر رفتی‪ ،‬کی بود؟ فورا یاد عروسی یکی از بستگانش افتاد که تخته‌حوضی اجرا کرده‬ ‫بودند‪ .‬بی‌انصاف چه با حرارت از دامن کوتاه و ران‌های کلفت رقاصه‌ی گروه مطربی‬ ‫صحبت می‌کرد‪ .‬بعد هم اضافه کرد که پس‌فردای عروسی‪ ،‬با پیدا کردن دالل مربوطه‪،‬‬ ‫به قول خودش آهاهاهاااااان‌ن‌ن‌ن‌ن ! طوری داشت تعریف می‌کرد که انگار همین االن‬ ‫شلوارش را باال کشیده!!!!‬ ‫سینمای سینمای مورد عالقه‌شان هم از" فریاد زیر آب" و " قیصر" و " طوقی" جلوتر‬ ‫نیامد‪.‬‬ ‫حاال من مانده بودم که نه در خانه جایم بود و نه در اداره‪.‬‬ ‫نه فلسفه‌ام به درد خورد ؛ نه منطق کارگشا آمد و نه هنر‪.‬‬ ‫زنم هرجا می‌نشست‪ ،‬با اکراه‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 32‬‬


‫‪ ...‬از فیلم‌های مورد عالقه‌ی من یاد می‌کرد و توی اداره هم کم‌کم به خاطر سالیق فکری‌ام‪،‬‬ ‫طرد شدم‪ .‬یعنی چیزی نبود که واقعا من را به آنها نزدیک کند‪.‬‬ ‫با مرور این خاطرات‪ ،‬شیر شدم‪ .‬اینکه چیزی مرا به دنیای دور و برم مربوط کند‪ ،‬وجود‬ ‫نداشت‪.‬‬ ‫تیغ را توی دستم فشردم‪ .‬سردی تیغ‪ ،‬کمی اذیتم کرد‪ .‬ولی من دست بردار نبودم‪ .‬تیغ را تا‬ ‫وسط راه مچ دستم آوردم‪ .‬مردد بودم که آیا راه را تا آخر طی کنم یا نه؟ الکردار دوباره‬ ‫تردید به جانم افتاد‪ .‬گلویم خشک شده بود‪ .‬هجوم فکرها امانم نمی‌داد‪ .‬خیلی تمرین کرده بودم‬ ‫که نگذارم چیزی مانعم شود‪.‬‬ ‫صدای ضبط صوت می آمد‪.‬‬ ‫مرا با نگاهت به رویا ببر ‪ //‬مرا تا تماشای فردا ببر ‪ //‬دلم قطره ای بی تپش در سراب‬ ‫‪.......‬‬ ‫ناخودآگاه یاد رویا افتادم‪ .‬خوشگل‌ترین دوست دختری بود که داشتم‪ .‬هنوز با گذشت چند‬ ‫سال از ازدواجم‪ ،‬فکر می‌کنم اگه دوباره سر راهم قرار بگیرد‪ ،‬حاضر بشوم به همه چیز‬ ‫پشت پا بزنم‪.‬‬ ‫هروقت سوار ماشینم می‌شد‪ ،‬یک بوی خوشی توی ماشین می‌پیچید؛ مخلوطی از عطر‬ ‫مالیم زیر بغلی با اسپری زنانه‪ ،‬به همراه بوی خمیر دندان خارجی و صابون و شامپوی‬ ‫حمام؛ به همراه چهره‌ی شدیدا سکسی با آن دماغ کشیده و ردیف دندانهای سفید و لبخند‬ ‫ملیحش‪ ،‬عجیب برایم فرحناک بود‪ .‬مخصوصا که این ترکیب‪ ،‬با نمه‌ای از بوی سیگار من‬ ‫قاطی می‌شد‪.‬‬ ‫چشمانم را بستم و یک نفس عمیق کشیدم‪ .‬انگار همان موقع‌ها بود‪.‬‬ ‫بعدش که فهمیدم عالوه بر من‪ ،‬با چند نفر دیگر هم بوده‪ ،‬خیلی حالم بد شد‪ .‬ظاهرا اصال‬ ‫دختر هم نبود‪ .‬از حماقت خودم‪ ،‬خنده‌ام گرفت‪ .‬من‪ ،‬رویا؛ عشق؛ ازدواج؛ خیانت‪...‬‬ ‫عجب حکایتی!!‬ ‫اینکه اگر کسی تا این درجه به تو خیانت کند و االن سر‌ راهت قرار بگیرد و تو حاضر باشی‬ ‫به خاطرش به همه چیز‪ -‬حتی به زن وفادارت‪ -‬پشت کنی‪.‬‬ ‫نمی‌توانستم دیگر فکر کنم‪ .‬آیا این حس‪ ،‬بیشتر به خاطر تالفی خیانت او بود؟ شاید!‬ ‫دیگر حوصله نداشتم فکرم را مشغول این امور جزئی نگاه دارم‪ .‬کار خیلی مهم‌تری را باید‬ ‫انجام می‌دادم‪ .‬فقط می‌دانستم که این خودکشی هم‪ ،‬یک جور تالفی است‪ .‬من این اواخر یاد‬ ‫گرفته بودم که با تالفی زندگی کنم‪ .‬آنهم تالفی درآوردن از خودم‪ .‬حتی به خودم هم رحم‬ ‫نمی‌کردم‪ .‬یادم می‌آمد که یک روز‪ ،‬شانزده ساعت خوابیدم‪ .‬چند هفته قبل هم یک روز از‬ ‫اداره مرخصی گرفتم و تا آخر شب‪ ،‬پنج تا فیلم سنگین دیدم‪ .‬زنم دیگر از این کارهای من‬ ‫شاخ درآورده بود‪ .‬چند روز قبل داشتم توی کیفش دنبال شارژر موبایل می‌گشتم که دیدم‬ ‫روی یک برگه کاغذ‪ ،‬شماره‌ی یک مرکز مشاوره‌ی تلفنی را نوشته‪ .‬غلط نکنم فکر می‌کرد‬ ‫حشیشی‪ ،‬تریاکی‪ ،‬ایکسی‪ ،‬چیزی زده‌ام‪.‬‬ ‫چقدر این دم آخری‪ ،‬این خاطرات آزاردهنده برایم جالب بود‪.‬‬ ‫دستم را به طرف مچ چپم نزدیکتر کردم‪ .‬حاال دیگر تیغ را درست روی مچ دست چپم‬ ‫گذاشته بودم‪ .‬فقط یک فشار کم داشت‪ .‬دستم می لرزید‪ .‬می‌ترسیدم‪ .‬از تنها مردن‪ ،‬هول‬ ‫برم داشت‪ .‬دندان‌هایم کلید شده بودند‪ .‬یک فشار کوچک دادم‪ .‬تیغ ساخت مصر داشت کار‬ ‫خودش را می‌کرد‪ .‬سوزش خفیفی حس کردم‪ .‬نزدیک بود منصرف بشوم‪ .‬ولی نه! در یک‬ ‫آن‪ ،‬فشار دیگری روی تیغ وارد کردم‪ .‬رگه‌ی نازک خون‪ ،‬ازمچم زد بیرون‪ .‬با آنکه جریان‬ ‫خون‪ ،‬اصال قوی نبود‪ ،‬ولی ترس دوباره آمد سراغم‪ .‬فشار بعدی را محکم‌تر دادم‪ .‬این بار‪،‬‬ ‫محل برش با جای قبلی فاصله داشت‪ .‬دیدم که دو جوی نازک خون از مچم جاری شده‪.‬‬ ‫چکه‌چکه‌‌های خون‪ ،‬کاشی‌های سفید حمام را سرخ رنگ می‌کرد‪ .‬دستم افتاده بود بین دو تا‬ ‫زانوهایم و جوی خون داشت به شست پاهایم می‌رسید‪ .‬خودم هم باورم نمی‌شد‪ .‬نمی دانستم‬ ‫که حاال باید چکار کنم‪ .‬سرم را به دیوار گرم حمام تکیه دادم‪ .‬خونها را می‌دیدم که روی‬ ‫کاشی‌های حمام می‌چکیدند‪ .‬نمی‌دانستم که دارم کیف می‌کنم یا زجر می‌کشم‪.‬‬ ‫صدای باران که روی شیشه‌ها‪ ،‬رنگ گرفته بود‪ ،‬بوی مرگ می‌داد‪ .‬حاال که تا این‌جای راه‬ ‫را آمده بودم‪ ،‬نمی‌خواستم نیمه‌کاره تمامش کنم‪ .‬یاد باال پشت بام خانه‌مان افتادم و آن النه‌ی‌‬ ‫کفتر و تخم شکسته و مورچه‌هایی که صف کشیده بودند برای بردن زرده‌های آغشته به‬

‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫کرک جوجه‌ی مرده‪ .‬ذره ذره‪....‬‬ ‫سرم تا حدودی سنگین شده بود‪ .‬نمی‌فهمیدم که آیا خون زیادی ازم رفته یا نه‪.‬‬ ‫باید فشار آخر را محکمتر می‌دادم و بعدش دیگر برایم مهم نبود که چه می‌شود‪.‬‬ ‫دستم را بردم به طرف تیغ نیمه خونی‪ .‬سرد بود‪ .‬آرام آرام دست راستم را به طرف مچ دست‬ ‫چپم خم کردم‪ .‬فقط یک فشار محکم الزم بود‪ .‬هنوز اینقدر انرژی داشتم که کار را تمام کنم‪.‬‬ ‫در این هیر و بیر‪ ،‬یک‌دفعه زنگ خانه به صدا درآمد‪ .‬ولی من که منتظر کسی نبودم‪ .‬گفتم‬ ‫شاید اشتباهی زنگ زده‌اند‪ .‬دوباره زنگ خورده شد‪ .‬تمرکزم را از دست داده بودم‪ .‬باالخره‬ ‫هرکی بود‪ ،‬دست برداشت‪ .‬خیالم راحت شد‪ .‬تا آمدم دوباره خودم را پیدا کنم‪ ،‬صدای پایی از‬ ‫پاگرد بلند شد‪ .‬از صدای پاشنه‌ی کفش‌ها معلوم بود که یک زن است‪.‬‬ ‫در عین ناباوری‪ ،‬کلیدی در قفل خانه چرخید و در باز شد‪ .‬زنم با صدای بلند گفت‪ ":‬من‬ ‫اومدم عزیزم"‪ .‬صدایش دور و نزدیک می‌شد‪ .‬انگار که دارد داخل اطاق‌های خانه دنبال من‬ ‫می‌گردد‪.‬صدای ضبط قطع شده بود و فقط صدای زنم بود که داشت می‌گفت‪ ":‬نمی‌خواستم‬ ‫بهت دروغ بگم‪ .‬فقط دوست داشتم سورپریز بشی‪ .‬سفره‌ی حضرت ابوالفضل نبودم‪ .‬رفته‬ ‫بودم دکتر‪ .‬اول باید مطمئن می‌شدم‪ .‬مژده بده؛ مسافر داریم"‬ ‫بوی سیگار‪ ،‬خانه را برداشته بود‪.‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 33‬‬


‫دانش و فن آوری‬ ‫هورمون جنسی در مردان باعث ریزش مو نمی‌شود‬ ‫هورمون‬ ‫که‬ ‫سال‌هاست‬ ‫"تستوسترون" به عنوان علت‬ ‫اصلی ریزش موی مردان مطرح‬ ‫می‌شود‪ .‬نتایج پژوهشی جدید‬ ‫نشان می‌دهد که این هورمون‬ ‫جنسی مردانه بر رشد‪ ،‬ضخامت‬ ‫و ریزش مو تاثیر نمی‌گذارد‪.‬‬ ‫هورمونی‬ ‫"تستوسترون"‬ ‫است که برای رشد ماهیچه‌ها‪،‬‬ ‫استخوان‌ها‪ ،‬هم‌چنین تولید اسپرم‬ ‫و میل جنسی در مردان نقش‬ ‫مهمی بازی می‌کند‪ .‬این هورمون‬

‫در درجه‌ی اول در بیضه‌ها تولید می‌شود‪.‬‬ ‫تا کنون اغلب کارشناسان به دلیل محدود بودن دامنه‌ی پژوهش ها در این زمینه تصور‬ ‫می‌کردند که عامل تعیین‌کننده‌ی ریزش مو و طاسی سر مردان‪ ،‬این هورمون یا اختالل در‬ ‫تولید آن است‪ .‬پژوهشگران دانشگاه گرایفزوالد آلمان‪ ،‬چندی پیش پس از انجام تحقیقاتی‬ ‫گسترده به ‌این نتیجه رسیده‌اند که میزان ترشح "تستوسترون" در بدن‪ ،‬هیچ رابطه‌ای با‬ ‫ریزش مو در مردان ندارد‪.‬‬ ‫گروه تحقیق دانشکده‌ی پزشکی این دانشگاه که در ایالت مکلنبورگ ـ فورپومرن واقع است‪،‬‬ ‫برای دستیابی به این نتیجه‪ ،‬مو و وضعیت جسمانی ‪ ۳۷۳‬مرد را در سنین گوناگون مورد‬ ‫آزمایش قرار داده‌اند‪ .‬نتایج پژوهش یادشده در مجله‌ی پژوهشی "‪JAMA Dermatology‬‬ ‫" منتشر شده است‪.‬‬ ‫در چارچوب این پژوهش‪ ،‬عالوه بر عوامل ژنیتکی‪ ،‬ماده‌ی "دی هیدروتستوسترون" ‪DHT‬‬ ‫هم که در اثر تاثیر آنزیم آلفا رداکتاز ‪ ۵‬بر "تستوسترون" تولید می‌شود‪ ،‬و نیز هورمون رشد‬ ‫نسوج "پروستاگالندین" ‪ D2‬مورد بررسی قرار گرفتند‪ .‬بنا به گفته‌ی پژوهشگران از آن‌جا‬ ‫که علت اصلی ریزش مو هنوز روشن نشده‪ ،‬شرکت‌های تولیدی نیز نمی‌توانند "دارویی‬ ‫شفابخش" برای طاسی سر مردان عرضه کنند‪)dw.com( .‬‬

‫افزایش هورمون جنسی جلوی‬ ‫فعالیت ذهنی مردان را می‌گیرد‬

‫به کمک هوش‬

‫عاطفی ‪( ...‬دنباله از صفحه ی ‪)23‬‬

‫عالوه‌بر این یک شبکه جهانی به نام ‪ Six Second‬نیز این امکان را به مدیران‬ ‫می‌دهد تا از طریق تقویت هوش عاطفی خود و کارکنانشان به افزایش سودآوری و‬ ‫ایجاد تغییرات مثبت کمک کنند‪.‬در این محصوالت تالش شده تا نقاط عطف و عوامل‬ ‫موثر بر پیشرفت شرکت‌ها به مدیران شناسانده شوند و از طریق پیوند زدن آنها با‬ ‫ظرافت‌های هوش عاطفی بتوان بهترین نتایج ممکن را در سخت‌ترین شرایط تحقق‬ ‫بخشید‪.‬مدیران نیز قادرند با کمک این محصوالت و خدمات و با افزایش حساسیت‬ ‫خود در زمینه‌هایی همچون چگونگی اندیشیدن و عمل کردن کارکنان در سازمان‬ ‫و الگوهای فکری و احساسی آنها مدل‌هایی را پیشنهاد دهند که در نهایت به افزایش‬ ‫بهره‌وری و کارآیی افراد در سازمان منتهی شود‪ .‬عالوه‌بر این مدیران می‌توانند با‬ ‫افزایش آگاهی‌شان نسبت به هوش عاطفی و احساسات کارکنان شان آنها را در مسیر‬ ‫تغییرات مطلوب و مد نظر خود قرار دهند و از هر گونه مقاومت کارکنان بر سر راه‬ ‫تغییر و تحول جلوگیری کنند‪.‬‬ ‫حساسیت مدیران نسبت به هوش عاطفی خود و کارکنان یک مزیت دیگر نیز دارد و‬ ‫آن توجه تمام ارکان شرکت به اخالقیات کاری و اصول اخالقی در کسب‌وکار است‬ ‫که حلقه مفقوده و مغفول مانده در دنیای کسب‌وکار امروز به حساب می‌آید‪ .‬در یک‬ ‫شرکت یا سازمانی که هم مدیران و هم کارکنانش از نظر عاطفی و احساسی غنی‬ ‫هستند اصول اخالقی و روابط سالم کاری چه بین مدیران و کارکنان و چه در میان خود‬ ‫کارکنان به‌طور خودکار رعایت می‌شود و همین مساله از بروز بسیاری از چالش‌ها و‬ ‫مسائل منفی در محیط کاری جلوگیری می‌کند‪.‬‬ ‫در مجموع می‌توان گفت که هوشیاری و آگاهی عاطفی مدیران عامل موثری است که‬ ‫پیوندهای کاری بین مدیران و کارکنان را تقویت کرده و تحوالت و پیشرفت‌های کاری‬ ‫و تحقق اهداف سازمانی را تسهیل و تسریع می‌کند و مهم‌تر از همه اینکه مدیران را‬ ‫برای مقابله با چالش‌ها و پیچیدگی‌های روزافزون دنیای کسب‌وکار در آینده تجهیز‬ ‫می‌کند و به آنها ابزاری را هدیه می‌کند که راهگشا و حل کننده بسیاری از مسائل است‪.‬‬ ‫این ابزار چیزی نیست‪ ،‬مگر کلید ورود به قلب کارکنان و وفادار ساختن آنها نسبت به‬ ‫شرکتی که در آنجا کار می‌کنند‪ .‬منبع‪Forbes :‬‬ ‫‪--------------------------------‬‬‫‪---------------------‬‬‫‪-------‬‬

‫هورمون جنسی تستوسترون‬ ‫ضامن بقای نسل بشر است‪.‬‬ ‫ترشح این هورمون در بدن زنان‬ ‫و مردان واکنش‌های متفاوتی‬ ‫را برمی‌انگیزد‪ .‬پژوهشگران‬ ‫دریافته‌اند که این هورمون در‬ ‫مردان فعالیت ذهنی را به شدت‬ ‫تحت تأثیر قرار می‌دهد‪.‬‬ ‫در خون یک مرد سالم به ازای‬ ‫هر لیتر بین ‪ ۲ /۴۱‬تا ‪۸ /۲۷‬‬ ‫میکروگرم تستوسترون وجود‬ ‫دارد‪ .‬ثابت شده که این هورمون‬ ‫جنسی در مردان حس رقابت را‬ ‫تشدید می‌کند‪ ،‬از آرامش عمومی می‌کاهد و اعتماد به نفس را باال می‌برد‪ .‬حال نتایج یک‬ ‫پژوهش مؤسسه‌ی فناوری کالیفرنیا منتشر شده که از دریچه‌ای کامال نو به تأثیر تستوسترون‬ ‫می‌نگرد‪ :‬ترشح این هورمون چه تأثیری بر اندیشیدن دارد؟‬ ‫پایگاه اینترنتی مجله فوکوس آلمان با انتشار گزارشی به نتایج پژوهش یادشده پرداخته است‪.‬‬ ‫بر این اساس‪ ،‬پژوهشگران مؤسسه‌ی فناوری کالیفرنیا به سراغ تأثیرات نوروسایکولوژیک‬ ‫هورمون تستوسترون رفته‌اند؛ به این صورت که ‪ ۲۴۳‬مرد مورد آزمایش قرار گرفتند؛ به‬ ‫گروهی مقدار مشخصی تستوسترون داده شد و به گروهی دیگر پیالسیبو (دارونما)‪ .‬محققان‬ ‫در ادامه توانایی روحی افراد هنگام اندیشیدن را آزمودند‪.‬‬ ‫این پژوهش که تا کنون بزرگترین پژوهش در مورد تستوسترون بوده‪ ،‬نشان داد که افراد‬ ‫مورد آزمایش که به آنها تستوسترون داده شده بود در مقایسه با کسانی که پالسیبو دریافت‬ ‫کرده بودند‪ ،‬نمره‌ی به مراتب بدتری کسب کردند‪ .‬جالب این‌که تفاوت سنی‪ ،‬وضعیت‬ ‫روحی‪ ،‬میزان تسلط افراد بر ریاضیات و استفاده از ‪ ۱۴‬هورمون دیگر در نتایج آزمایش‬ ‫بی‌اثر بوده‌اند‪ .‬پژوهشگران آمریکایی از دستاوردهای خود در این پژوهش نتیجه گرفته‌اند‬ ‫که هورمون جنسی تستوسترون بیش از همه بر قدرت قضاوت و تصمیم‌گیری فرد تأثیر‬ ‫می‌گذارد‪)dw.com( ...‬‬ ‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P.34‬‬


‫آموزش عکاسی‬

‫‪35‬‬

‫گفتار بيست و سوم‪:‬‬ ‫ویژگی‌های رنگ خاکستری در عکاسی‬

‫محمد خيرخواه‬ ‫در این مطلب به مزایای پس‌زمین ‌ه خاکستری‬ ‫رنگ برای عکاسی اشاره می‌کنیم‪ .‬این رنگ‬ ‫شرایطی را برای عکاسی فراهم می‌کند که‬ ‫با رنگ‌های دیگر پیاده‌سازی آن چندان آسان‬ ‫نیست‪.‬‬

‫استفاده شده بر روی نور‬ ‫پشت سوژه‌‪ ،‬پشت زمینه را‬ ‫به رنگ سبز تغییر داده است‪.‬‬ ‫در عکس شماره‌ پنج هم‬ ‫استفاده نکردن از هیچ‌گونه‬ ‫فیلتری‪ ،‬باعث شده که رنگ‬ ‫خاکستری پشت‌زمینه به‬ ‫رنگ سفید در بیاید‪.‬‬ ‫برای ایجاد عکسی مشابه‬ ‫عکس شماره‌ ‪ ۱‬کافی است‬ ‫که نور پشت سوژه را به‬ ‫صفحه‌ خاکستری ندهیم و تنها‬ ‫از کناره‌ها یا روبروی سوژه‬ ‫نورپردازی کنیم‌‪.‬‬ ‫نکته اول‪ :‬الزم نیست‬ ‫که برای به دست آوردن‬ ‫به‬ ‫شبیه‬ ‫عکس‌هایی‬ ‫عکس‌های باال از فیلترها و‬ ‫یا وسایل نورپردازی گران‌قیمت استفاده کنید؛ با به‌کارگیری طلق‌های لوازم التحریر یا‬ ‫فالش‌های کوچک عکاسی می‌توانید به نتایج جالبی برسید‪.‬‬ ‫نکته دوم‪ :‬هر چقدر رنگ خاکستری‌ای که استفاده می‌کنید به کاغذ خاکستری ‪( ۱۸٪‬به‬ ‫اصطالح عکاس ها) نزدیک باشد‌‪ ،‬رنگ‌های زنده‌تر و واقعی‌تری می‌توانید به دست‬ ‫بیاورید‪.‬‬ ‫(گفتار بیست و چهارم را در شماره ی آینده بخوانید)‬

‫استفاده از پشت‌زمینه‌ خاکستری در عکاسی آتلیه‌ای همیشه جذابیت‌های خاص خود را‬ ‫داشته است و این خاصیت‌ها تنها در این رنگ خالصه شده و شاید به همین خاطر‬ ‫است که عکاسان بیشتری از‬ ‫این رنگ نسبت به رنگ‌های‬ ‫زمینه‌ دیگر استفاده می‌کنند‪.‬‬ ‫تمامی عکس‌هایی که در این‬ ‫مطلب می‌بینید با یک نوع‬ ‫نورپردازی گرفته شده‌اند؛‬ ‫تنظیمات دوربین هم بر روی‬ ‫یک حالت قرار داشته و تمامی‬ ‫آن‌ها دارای یک پشت‌زمینه و‬ ‫به رنگ خاکستری بوده‌اند‪.‬‬ ‫در تمامی عکس‌ها از دو منبع نور که یکی در سمت راست دوربین و به صورت ‪۴۵‬‬ ‫درجه و دیگری در پشت سوژه با فیلترهای رنگی متفاوت قرار گرفته‌اند‪ ،‬استفاده شده‬ ‫است‪.‬‬ ‫کاغذ و یا پشت‌زمینه‬ ‫خاکستری این امکان را به‬ ‫عکاس می‌دهد که بتواند با‬ ‫کمترین هزینه و اتالف وقت‬ ‫عکس‌هایی با پشت‌زمینه‌های‬ ‫رنگی مختلف بگیرد؛‬ ‫موضوعی که در دیگر‬ ‫رنگ‌ها تقریبا وجود ندارد‪.‬‬ ‫در دو عکس ‪ ۲‬و ‪ ۳‬از دو‬ ‫فیلتر آبی و قرمز استفاده شده‬ ‫و رنگ اصلی پشت زمینه‬ ‫(بک گراند) خاکستری بوده‬ ‫است‪.‬‬ ‫در عکس شمار ‌ه چهار رنگ‬ ‫اصلی پشت‌زمینه (بک‬ ‫گراند) همچنان خاکستری‬ ‫و دست‌نخورده باقی‌مانده و‬ ‫تنها فیلتر آبی و زرد هم‌زمان‬ ‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 35‬‬


‫محيط زيست‬ ‫بخش‌هايی از ایران غیرقابل سکونت می‌شود‬ ‫جواد طالعی‬ ‫دو بنیاد "هاینریش بل" و "اسمال مدیا" در آلمان و انگلستان با انتشار یک گزارش‬ ‫مشترک ‪ ١۶٠‬صفحه ای هشدار دادند که بحران آب همواره مناطق بیشتری از ایران را‬ ‫غیرقابل سکونت می‌کند‪ .‬در این گزارش‪ ،‬ریشه‌های بحران زیست محیطی ایران‪ ،‬نتایج‬ ‫آن در آینده و استراتژی الزم برای مقابله با آن بررسی شده است‪.‬‬ ‫گزارش ‪ ٢‬بنیاد روز چهارشنبه ‪ ٢۵‬ژانویه در نشستی که به ابتکار بنیاد "هاینریش بل"‬ ‫در برلین برگزار شد‪ ،‬مورد بررسی قرار گرفت‪ .‬در این نشست ‪ ٣٠‬نفر از دانشگاهیان‬ ‫و کارشناسان محیط زیست آلمان و چند کارشناس ایرانی حضور داشتند‪.‬‬ ‫گزارش دو بنیاد اروپائی با این عبارت آغاز می شود که «همواره دریاچه‌ها و رودخانه‌های‬ ‫ایرانی بیشتری تهدید به خشکی می‌شوند‪ .‬همچنین به گونه ای فزاینده از عمق آب‌های‬ ‫ِ‬ ‫زیرزمینی این کشور کاسته می شود»‪.‬‬ ‫در بخش دیگری از این گزارش اعالم شده که دریاچه ارومیه‪ ،‬به عنوان بزرگ ترین‬ ‫دریاچه خاورمیانه‪ ،‬در سال های اخیر ‪ ١٢‬درصد مساحت خود را از دست داده که با‬ ‫مساحت ‪ Bodensee‬در جنوب آلمان برابر است؛ سواحل این دریاچه با محیط ‪٢۴٠‬‬ ‫کیلومتر‪ ،‬میان ‪ ٣‬کشور آلمان‪ ،‬سوئیس و اتریش تقیسم شده است‪.‬‬ ‫ریشه های بحران آب کجا است؟‬ ‫گزارش مفصل بنیاد "هاینریش بل" و "اسمال مدیا"‪ ،‬آنطور که نویسندگان آن اعالم کرده‬ ‫اند از طریق نظرسنجی‌ها و مصاحبه‌های متعدد با مسئوالن ایرانی‪ ،‬فعاالن و کارشناسان‬ ‫حوزه محیط زیست‪ ،‬تهیه و تدوین شده است‪ .‬این گزارش نشان می دهد که بحران زیست‬ ‫محیطی فعلی ایران‪ ،‬ساخته دست انسان ها است‪ .‬نویسندگان گزارش‪ ،‬سکوت مسئوالن‬ ‫در برابر بهره برداری نادرست از ذخائر آب به ویژه در بخش کشاورزی را دلیل‬ ‫اصلی بحران فعلی می‌دانند‪ .‬آن‌ها می‌نویسند‪« :‬نزدیک به ‪ ٩٠‬درصد آب ایران را بخش‬ ‫انرژی و آب به کشاورزان و‬ ‫کشاورزی مصرف می کند‪ .‬مسئوالن ایرانی با دادن یارانه ِ‬ ‫تحمل حفاری‌های غیرقانونی‪ ،‬بخش کشاورزی را به هدر دادن منابع آب تشویق کرده‌اند‪.‬‬

‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫عالوه بر این‪ ،‬تکنولوژی آبیاری در ایران نیز بسیار عقب‌مانده است‪ .‬اکنون اما خود‬ ‫کشاورزان و دهقانان فقیر بیش از همه از کمبود آب رنج می برند»‪.‬‬ ‫"بنیاد هاینریش بل" و "اسمال مدیا" در ادامه گزارش خود از این که مسئوالن ایرانی به‬ ‫تازگی متوجه ابعاد خطرناک کمبود آب کشور شده اند ابراز خرسندی می کنند‪ ،‬اما تأکید‬ ‫می ورزند که هنوز هم آن‌ها به استراتژی‌های مناسب برای مقابله با این کمبود دست نیافته‬ ‫اند‪ .‬از دید تهیه کنندگان گزارش‪ ،‬مشکل از یک سو به نامشخص بودن حوزه مسئولیت‌ها‬ ‫در سه وزارتخانه کشاورزی‪ ،‬آب و برق و محیط زیست مربوط است‪ .‬اما هنوز روشن‬ ‫نیست که با «بهره‌برداری هدفمند»‪ ،‬بحران آب تا چه حد کاهش خواهد یافت؟ کارشناسان‬ ‫راه حل پایدار را در کاهش شدید مصرف آب به ویژه در بخش کشاورزی می دانند‪ .‬اما‬ ‫چنین راه حلی به ویژه در روستاها با مخالفت دهقانان خرده پا روبرو خواهد شد‪.‬‬ ‫افزایش آگاهی نسبت به اهمیت محیط زیست‬ ‫نظرسنجی‌هائی که برای تهیه گزارش دو بنیاد مهم آلمان و انگلستان انجام شده در عین‬ ‫حال این روند مثبت را تأیید می‌کند که آگاهی مردم ایران نسبت به محیط زیست در سال‬ ‫های اخیر بسیار بیشتر شده است‪ .‬حدود ‪ ٧٠‬درصد ایرانی ها تأیید می کنند که نگران‬ ‫وضعیت بد محیط زیست در ایران هستند‪.‬‬ ‫در نظرسنجی سال ‪ ٢٠٠۴‬اکثریت مردم ایران برنامه های اقتصادی را بر چالش های‬ ‫زیست محیطی مقدم می شمردند‪ ،‬اما امروز همین اکثریت دست کم اقتصاد و محیط‬ ‫زیست را دارای ارزشی برابر می شناسد‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)42‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 36‬‬


‫شبکه متخصصان ايرانی‬

‫متنوع‪،‬‬ ‫فرهنگ ‪ BC‬نشريه ای مستقل‪،‬‬ ‫ّ‬ ‫پُربار و آموزنده‬

‫با بهترين خدمات آگهی‬

‫‪778.317.4848‬‬

‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 37‬‬


‫رياضيات‬ ‫گزينش مقاله برای صفحه ی رياضیات از‪:‬‬ ‫علیرضا خاتون آبادی‬

‫بهره هوش ملی ما در حد متوسط جهانی است‌*‬ ‫برخی از ایرانیان باور دارند‪،‬‬ ‫ضریب هوشی ایرانیان از دیگر‬ ‫اقوام و ملیت‌ها بیشتر است‪،‬‬ ‫برای مثال زمانی فردی مدعی‬ ‫شد در یک جست‌وجوی اینترنتی‬ ‫در دو سایت کانادایی دیده است‬ ‫که «هوش ایرانی‌ها یازده برابر‬ ‫هوش متوسط جهانی است»‪.‬‬ ‫(البته وی مشخص نکرد کدام‬ ‫سایت‌ها و اینکه این سایت‌ها به‬ ‫کدام مؤسسات یا افراد مربوط‬ ‫است‪ ).‬نگارنده براساس عالقه‬ ‫شخصی تصمیم گرفت تا در اینترنت و منابع چاپی موجود‪ ،‬با بررسی مستندات‪ ،‬صحت‬ ‫یا احتماال سقم این مسئله را جست‌وجو کند‪.‬‬ ‫بهره هوشی چیست‪ :‬اگر قرار باشد میزان هوش انسان‌ها را با هم مقایسه کنیم‪ ،‬الزم است‬ ‫یک سنجه اندازه‌گیری کمی (که برای همه گروه‌ها قابل کاربرد باشد)‪ ،‬تعریف و از آن‬ ‫استفاده کنیم‪ .‬درباره سنجش هوش انسان‌ها از سنجه‌ای به نام آی‌کیو (‪ IQ‬یا بهره هوش)‬ ‫استفاده می‌کنند‪ .‬بهره هوش عددی است که نتیجه یکی از چندین آزمون استانداردشده‪،‬‬ ‫است‪ .‬این آزمون‌ها برای تخمین هوش آدمی طراحی شد ‌ه است‪ .‬عبارت آی‌کیو را ابتدا‬ ‫یک دانشمند روان‌شناس آلمانی به نام «ویلیام اشترن» در سال ‪ ١٩١٢‬برای سنجش‬ ‫هوش کودکان ابداع کرد‪ .‬مقدار بهره‌ هوشی به طور نسبی با میزان بهداشت‪ ،‬مرگ‌ومیر‪،‬‬ ‫وضعیت اجتماعی و فرهنگی والدین و در درجه‌ای کمتر به میزان هوش والدین مربوط‬ ‫است‪ .‬مقدار بهره ‌هوشی اندازه‌گیری‌شده برای جمعیت‌های مختلف از ابتدای دهه ‪٢٠‬‬ ‫میالدی به میزان سه درجه در هر دهه افزایش نشان می‌دهد و همین موضوع بحث‌های‬ ‫گوناگونی را در این باره برانگیخته است که آیا این سنجش و روش‌شناسی متغیر و در‬ ‫حال اصالح در زمان است که موجب این تفاوت شده است یا واقعا میزان بهره‌ هوشی در‬ ‫هر دهه در حال افزایش است؟‬ ‫مقایسه هوش ملت‌های مختلف‪ :‬معموال در بحث‌های روزمره‪ ،‬بعضی از مردم به دنبال‬ ‫دالیل موفقیت انسان‌های دیگر می‌گردند و چه‌بسا یکی از اولین مؤلفه‌هایی که به ذهنشان‬ ‫می‌رسد‪ ،‬موضوع هوش افراد موفق است‪ .‬البته دالیل دیگر نیز در این موضوع حائز‬ ‫اهمیت است‪ ،‬برای مثال ملی‌گرایی افراطی و افسانه‌ای بعضی از مردم و ملیت‌های‬ ‫مختلف را وامی‌دارد تا براساس داده‌های ناموجود و شنیده‌های غیرمستند یا مثال‌آوردن‬ ‫از چند هموطن نابغه یا انسان‌های شاخص در عرصه‌های مختلف جهانی (از علم گرفته‬ ‫تا هنر‪ ،‬ادبیات‪ ،‬ورزش و‪ ،)...‬ملت خود را ملت شاخص معرفی کنند‪ .‬چنین حاالتی‬ ‫عالوه بر ایران‪ ،‬در کشورهایی نظیر اندونزی‪ ،‬ترکیه و الجزایر نیز قابل مشاهده است‪.‬‬ ‫در سال‌های اخیر متوسط بهره هوشی‌ کشورهای مختلف بررسی شده است‪ .‬مثال «لین»‬ ‫و «مایسنبرگ» در شماره ‪ ،٣٨‬مجله «‪ »Intelligent‬در مقاله خود بهره‌های هوش ملی‬

‫را در ‪ ١٠٨‬ملت دنیا مقایسه کرده‌اند‪ .‬محققان دانشگاه آلستر در ایرلند شمالی با بررسی‬ ‫اعتبار بهره هوشی ملی با درنظرگرفتن میزان موفقیت آموزش دانش‌آموزان در درس‌های‬ ‫ریاضیات‪ ،‬علوم و درک مطلب در ‪ ١٠٨‬کشور جهان‪ ،‬نشان دادند که بهره هوش ملی‬ ‫اعتبار علمی کافی دارد‪ .‬در بررسی این پژوهشگران سنجش هوش ملی برای ایران ‪،٨٤‬‬ ‫ژاپن ‪ ،١٠٥‬مالزی ‪ ،٩٢‬الجزائر ‪ ،٨٣‬آرژانتین ‪ ،٩٣‬ارمنستان ‪ ،٩٢‬بحرین ‪ ،٨١‬آمریکا‬ ‫‪ ،٩٨‬فرانسه ‪ ،٩٨‬مصر ‪ ٨٣‬و زیمبابوه ‪ ٧٢‬نشان داده شده است‪ .‬این بررسی‌ها نشان‬ ‫می‌دهد که بهره هوش ملی برای ایران در حد متوسط جهانی است و برتری معنی‌داری‬ ‫را نسبت به دیگر کشورها نشان نمی‌دهد و کم‌وبیش به هوش ملی در سایر کشورهای در‬ ‫حال توسعه نزدیک است‪.‬‬ ‫خودسنجی و دیگرسنجی آی‌کیو‪ :‬اگر هر فرد یا گروهی از سنجشگران به سنجش آی‌کیوی‬ ‫خود یا هموطنان یا هم‌گروه‌های جمعیتی خود بپردازند‪ ،‬احتمال برآورد جانب‌دارانه‬ ‫وجود دارد‪« .‬فرنهام» (‪ )٢٠١٠ ,Furnham‬در مقاله‌ای در مجله علمی «شخصیت و‬ ‫تفاوت‌های فردی» نشان داد که مثال مردان همواره در خودسنجی‪ ،‬خود را باهوش‌تر‬ ‫از زنان ارزیابی می‌کنند! این موضوع نشان می‌دهد که اگر بنابر قضاوت فردی باشد‪،‬‬ ‫چه‌بسا حس خودخواهی افراطی و خیال‌بافی‪ ،‬موجب قضاوتی گزینشی و جانبدارانه شود‬ ‫و عمال شخص خود و ملت خود را باهوش‌تر ارزیابی کند‪.‬‬ ‫آیا بهره ‌هوشی قابل تغییر است‪ :‬این سؤال همواره مطرح بود که آیا بهره هوشی‬ ‫تغییرکردنی است؟ نتیجه بررسی‌های دهه اول از سده بیست‌ویکم نشان می‌دهد که عوامل‬ ‫محیطی‪ ،‬خانوادگی‪ ،‬غلط یا جانبدارانه‌بودن سنجش‌های قبلی و عوامل ژنتیکی‪ ،‬همگی‬ ‫از موضوعاتی است که می‌تواند به تفاوت در سنجش‌های جدیدتر بینجامد‪ ،‬بنابراین بهره‬ ‫‌‌هوشی تغییرکردنی است‪ .‬از سوی دیگر نقش شاخص مهمی نظیر آموزش و تالش فرد‬ ‫برای یادگیری از مشخصه‌هایی است که می‌تواند به رشد بهره‌ هوشی فرد و بهره‌هوشی‬ ‫ملی بینجامد‪ .‬بنابراین به خاطر داشته باشید که یک کشور در فرایند توسعه خود می‌تواند‬ ‫به تدریج با رشد بهره‌ هوشی ملی مواجه باشد‪.‬‬ ‫رده‌بندی کشورها از نظر آی‌کیو‪« :‬لین» و «فانهانن» (‪)٢٠٠٢ ,Lynn, Vanhanen‬‬ ‫نتیجه بررسی‌های خود را در کتاب «بهره هوشی و ثروت ملل» منتشر کردند‪ .‬آنها به‬ ‫مقایسه تولید ناخالص داخلی (‪ )GDP‬و بهره هوشی ملی‬ ‫(‪ )National IQ‬متوسط در ملل مختلف پرداختند‪« .‬لین» و «فانهانن»‪ ،‬در این کتاب‬ ‫ذکر می‌کنند که متوسط بهره هوش ملی هر کشور یکی از عوامل مؤثر در ثروت ملی و‬ ‫رشد اقتصادی کشورهاست‪ .‬آنها در کتابی دیگر بهر ‌ه هوشی مردم ‪ ٨٢‬کشور جهان را‬ ‫رده‌بندی کردند که اولین کشور هنگ‌کنگ است و کره‌جنوبی‪ ،‬ژاپن‪ ،‬تایوان‪ ،‬سنگاپور‪،‬‬ ‫اتریش‪ ،‬آلمان‪ ،‬ایتالیا‪ ،‬هلند‪ ،‬سوئد و سوئیس در رتبه‌های بعدی هستند‪ .‬فرانسه و آمریکا‬ ‫با بهر ‌ه هوشی متوسط ‪ ٩٨‬در رده نوزدهم و ایران با بهره‌ هوشی متوسط ‪ ٨٤‬در رده‬ ‫پنجاه‌وچهارم قرار دارد‪ .‬اگر تقسیم‌بندی «لین» و «فانهانن» (‪ )٢٠٠٢‬را بپذیریم‪ ،‬کشور‬ ‫ما در رده‌های میانی بهره‌هوشی متوسط در میان کشورهای دنیا قرار می‌گیرد‪.‬‬ ‫هوش فاکتوری نژادی و ملی نیست‪ :‬براساس بررسی مختصر انجام شده در یادداشت‬ ‫حاضر‪ ،‬مشخص است بهره‌هوشی و میزان آن‪ ،‬عمال براساس هیچ تقسیم‌بندی و استاندارد‬ ‫شناخته‌شده و منتشرشده‌ای به عوامل نژادی‪ ،‬رنگ پوست‪ ،‬قوم و ملیت مرتبط نیست‪.‬‬ ‫گرچه در تمام تقسیم‌بندی‌های بهره‌هوشی‪ ،‬یک عامل را توارث و ژنتیک و میزان هوش‬ ‫پدر و مادر در نظر می‌گیرند‪ ،‬ولی هم‌اکنون مشخص شده است مهم‌ترین عامل برای‬ ‫باالتربودن هوش یک ملت‪ ،‬میزان و نحوه و کیفیت آموزش‪ ،‬محیط مناسب‪ ،‬استانداردهای‬ ‫سالمت تن و روان و درنهایت تالش و کوشش فرد است که می‌تواند به رشد مغزی بیشتر‬ ‫در فرد کمک کند‪ .‬انسان‌ها همه با هم برابرند و هیچ قومی و نژادی نمی‌تواند مدعی‬ ‫برتری نژادی و ملی بر اقوام دیگر باشد‪ .‬آنچه افراد بشر را از نظر هوش متفاوت می‌کند‬ ‫عالوه بر آموزش و شرایط محیطی مناسب و سالم‌بودن‪ ،‬تالش خود فرد است‪ .‬حال اگر‬ ‫در هر قوم و ملتی یک گروه کوچک از جامعه به‌عنوان نابغه‪ ،‬قابل رده‌بندی باشند‪ ،‬به‬ ‫هیچ عنوان نمی‌توان با پررنگ‌کردن آن گروه کوچک‪ ،‬مدعی برتری نژادی و قومی و‬ ‫ملی آن ملت شد و آن را به رخ دیگران کشید و‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬

‫علیرضا خاتون آبادی‬ ‫دکتری ریاضی‬

‫‪778-926-1382‬‬

‫‪Math Tutoring High School & College: Math 8-12, Pre-Calculus, Calculus, SAT, AP, IB, Online, GRE, MCAT, GMAT‬‬

‫تدریس راییض مطابق رسفصل دروس اب اتکید بر حل مساهل توسط هیات علمی دانشگاه اب ‪ 15‬سال سابقه تدریس‬ ‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P.‬‬


‫‪39‬‬ ‫‪ ...‬به تبلیغات بیهوده دست زد‪.‬‬ ‫*مهدی زارع‪ .‬استاد پژوهشگاه بین‌املللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله عضو وابسته فرهنگستان علوم‬

‫‪ IQ‬یعنی چی؟‬ ‫عبارت ساده ای مانند «هوش» را همه ما به کار می بریم اما همین عبارت در روانشناسی‬ ‫پیچیدگی های زیادی دارد‪ .‬امروزه با گسترش بحث های روانشناسی در رسانه ها‪،‬‬ ‫اصطالحات و عبارات زیادی از روانشناسی وارد فرهنگ عامه و گفتگوهای روزانه‬ ‫شده است اما نکته ای که در این بین وجود دارد‪ ،‬این است که این اصطالحات گاهی‬ ‫اوقات چندان دقیق و در معنای درست واصولی آن مورد استفاده قرار نمی گیرد‪.‬‬ ‫«هوش» عبارتی است که بسیاری از ما تصور می کنیم دیدی دقیق و درست درباره آن‬ ‫داریم اما بد نیست بدانید به رغم تصور بسیاری از ما هنوز هم تعریف مشخص و واحدی‬ ‫از هوش در روانشناسی وجود ندارد و در بسیاری از مواقع زمانی که صحبت از بهره‬ ‫هوشی می شود در واقع منظور نمره به دستآمده توسط فرد در آزمونی مشخص است‪.‬‬ ‫البته در زمان صحبت از بهره هوشی افراد در غالب اوقات از عبارت ‪ IQ‬استفاده می‬ ‫شود‪ .‬راستی ‪ IQ‬به چه معناست؟‬ ‫بسیاری از ما ممکن است در صحبت های روزانه خود از اصطالح ‪ IQ‬استفاده کنیم‪،‬‬ ‫بدون آن که از معنای دقیق آن اطالعی داشته باشیم‪ IQ .‬مخفف عبارت ‪Intelligence‬‬ ‫‪ Quantity‬است و معنای آن بهره هوشی است‪ .‬روانشناسان برای محاسبه بهره هوشی‬ ‫از فرمولی ساده استفاده می کنند‪.‬در این فرمول سن ذهنی فرد بر سن زمانی او تقسیم و‬ ‫سپس در عدد ‪ ۱۰۰‬ضرب می شود‪ .‬اگر بخواهیم کمی این فرمول را ساده تر کنیممی‬ ‫توانیم بگوییم‪ ،‬اگر توانایی ذهنی فردی کامال برابر با توانایی باشد که همساالن او در آن‬ ‫محدوده سنی دارند‪ ،‬بهره هوشی او مساوی با عدد ‪ ۱۰۰‬خواهد بود‪.‬‬ ‫البته کمی باال یا پایین تر بودن از عدد ‪ ۱۰۰‬نشانه دهنده هوش باالتر یا پایین تر نمی‬ ‫تواند محسوب شودو متخصصان درباره تفسیر عدد به دست آمده با احتیاط زیادی عمل‬ ‫می کنند‪ .‬در واقع به صورت معمول حد فاصل نمرات ‪ ۹۰‬تا ‪ ۱۰۹‬را به عنوان هوش‬ ‫متوسط در نظر می گیرند‪ .‬البته روانشناسان برای این موضوع دالیلی دارند‪.‬‬ ‫در پیچیدگی تفسیر ‪ IQ‬همین بس‪...‬‬ ‫روانشناسان می گویند هر آزمونی دارای مقداری خطاست‪ .‬این بدان معناست که به رغم‬ ‫دقیق بودن و اعتبار باالی یک آزمون باز هم ممکن است نتیجه به دست آمده صددرصد‬ ‫درست نباشد‪ .‬به همین دلیل در زمان تفسیر نتایج الزم است کمی احتیاط کنیم و برفرض‬ ‫اگر نمره به دست آمده ‪ ۹۲‬بود سریع نگران توانایی ذهنی کودک نشویم چرا که ممکن‬ ‫است خطای آزمون باعث پایین آمدن چند نمره ای شده باشد‪.‬‬ ‫درست است متخصصان همه تالش خود را می کنند تا سواالت آزمون های هوش شامل‬ ‫مواردی باشد که تحت تاثیر آ»وزش نباشد‪ ،‬در عمل همیشه درصدی از سواالت در‬ ‫آزمون های هوش وجوددارند که می توانند پاسخ درست آنها آموخته شوند‪ .‬این نکته از‬ ‫آن رو اهمیت دارد که امروزه و با دسترسی آسان به سواالت آزمون های هوش توسط‬ ‫افراد‪ ،‬نتایج به دست آمده می تواند تا حدی محل بحث قرار بگیرد‪.‬‬ ‫هر آزمونی با توجه به کشوری که در آن تولید شده است‪ ،‬تا حدی تحت تاثیر فرهنگ‬ ‫آن کشور است‪.‬البته این تاثیرات چندان قوی نیست‪ ،‬به هر صورت می تواند روی نتایج‬ ‫آزمون تا حد کمی اثرگذار باشد‪ .‬به رغم همه انتقاداتی که بصورت تخصصی به آزمون‬ ‫های هوش وارد است‪ ،‬هنوز برخی آزمون های هوش مانند استنفورد بینه یا وکسلر‬ ‫ابزاری کارآمد برای سنجش میزان بهره هوشی افراد اسیت‪.‬‬ ‫اما شاید بهتر باشد درباره نتایج آزمون های هوش باز هم احتیاط خود را کنار نگذاریم‬ ‫چرا که مطالعات نشان داده است آزمون های سنجش هوش فقط بخشی از توانایی افراد‬ ‫را می توانند ارزیابی کنند‪.‬‬ ‫کدام هوش سنجیده می شود؟‬ ‫نکته مهم این است که آزمون های سنجش هوش همه جنبه های هوش و البته همه انواع‬ ‫هوش را نمی توانند مورد سنجش قرار دهند‪ .‬به عنوان مثال اگر نظریه گاردنر را‬ ‫درباره هوش های چندگانه در نظر بگیریم‪ ،‬هیچ کدام از آزمون های رایج نمی توانند‬ ‫همه انواع هوش های مطرح شده را تحت پوشش قرار دهند‪.‬‬ ‫از سویی امروزه در روانشناسی انواع مختلف هوش مطرح است؛ به عنوان مثال هوش‬ ‫هیجانی‪ ،‬هوش اجتماعی یا هوش اخالقی‪ .‬هر کدام از این انواع هوش آزمون های‬ ‫مختص خود را دارندو نمرات هر کدام از این آزمون ها مقیاس مختص خود را دارند‪.‬‬ ‫یکی دیگر از مواردیکه توسط آزمون های هوش نمی توانند به درستی مورد ارزیابی‬ ‫قرار بگیرند و البته در همه این سال ها محل مناقشه بوده اند‪ ،‬خالقیت است‪ .‬این مسئله‬ ‫از آن رو اهمیت داردکه بررسی ها نشان می دهد خالقیت و هوش با هم همبستگی مثبت‬ ‫دارند اما تالش برای ارزیابی خالقیت توسط آزمون ها تاکنون نتیجه مطلوبی به دنبال‬ ‫نداشته است‪.‬‬ ‫آیا باهوش بودن اهمیت زیادی دارد؟‬ ‫شاید نکته ای که در روانشناسی این روزها اهمیت بیشتری دارد این است که باال بودن‬ ‫نمره آزمون یک نفر در آزمون های هوشی معیار محکم و دقیقی برای موفقیت فرد یا‬ ‫ارزشگذاری های رایج محسوب نمی شود‪ .‬در روانشناسی انواع هوش در کنار همدیگر‬ ‫معنا می یابند‪ .‬بد نیست بدانید برعکس هوش ذهنی که اثر ژنتیکی و زیستی در آن قوی‬ ‫است‪ ،‬درباره دیگر انواع هوش‪ ،‬غالب روانشناسان معتقدند محیط می تواند اثری قوی‬ ‫تر داشته باشد‪ .‬به عنوان مثال امروزه اثبات شده است‪ .‬اتخاذ روش های فرزندپروری‬ ‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫مشخص می تواند باعث رشد هوش هیجانی در کودکان شود‪.‬‬ ‫یک نکته‬ ‫امروزه کنجکاوی برخی والدین برای دانستن توانایی های فرزندشان باعث شده است‬ ‫برخی افراد که توانایی و صالحیت چندانی در اجرای آزمون های هوش ندارند‪ ،‬به‬ ‫سراغ این کار بروند و با گرفتن پول این آزمون ها را اجرا کنند‪ .‬توجه داشته باشید‬ ‫موارد استفاده از این آزمون ها محدود است و استفاده برای همه افراد و به صورت دوره‬ ‫ای به هیچ عنوان کاری تخصصی محسوب نمی شود‪.‬‬ ‫متخصصان فقط در مواردی مشخص افراد را برای سنجش بهره هوشی به افراد دارای‬ ‫صالحیت ارجاع می دهند‪ .‬فراموش نکنید اجرای آزمون های هوش شرایط خاص خود‬ ‫را دارد و فقط افراد آموزش دیده و مجرب توانایی اجرای آن را به درستی دارند‪.‬‬ ‫مرجع ‪.‬آی هوش‬

‫هنر آشپزی‬

‫‪Spring vegetables penne carbonara‬‬ ‫‪with crispy onion‬‬ ‫مانی‬

‫بخشی ‪ -‬ونکوور‬

‫پاستای ‪ carbonara‬با انواع شکل پاستا خصوصا اسپاگتی‬ ‫سرو می شود‪ ،‬و اغلب این پاستا را با ‪ bacon‬درست میکنند‬ ‫ولی اینبار این پاستا را با شکل پنه تهیه می کنیم‪ .‬مواد الزم‬ ‫برای ‪3‬نفر جهت تهیه سس ‪ : carbonara‬زرده تخم مرغ‬ ‫‪ 5‬عدد‪ ،‬نصف قاشق چای فلفل سیاه‪ ،‬پنیر رنده شده پارمزان‬ ‫‪ 6‬قاشق غذاخوری‪ ،‬همه این مواد را خوب درون کاسه ای‬ ‫مناسب میکس کنید که مایه یکدستی بعمل آید‪.‬‬ ‫مواد الزم برای پاستا‪ :‬پنه‪ ،‬مارچوبه ‪ 9‬شاخه‪ ،‬نخود فرنگی تازه نصف پیمانه‪ ،‬زیتون‬ ‫‪ 3‬قاشق‪ ،‬جعفری تازه ساطوری شده برای تزیین‪ ،‬پیاز سفید درشت ‪ 1‬عدد‪ ،‬آرد سفید‬ ‫یک پیمانه‪.‬‬ ‫طرز تهیه‪ :‬پنه را به مدت ‪ 12‬دقیقه بپزید بعد با آب‬ ‫سرد آبکشی کنید و با کمی روغن زیتون آغشته کنید‪.‬‬ ‫مارچوبه ها را به درازا از وسط برش دهید و به‬ ‫قطعات مساوی تقسیم کنید و در همان آب پاستا به مدت‬ ‫‪ 1‬دقیقه بپزید سپس از آب خارج کرده و بگذارید آبش‬ ‫برود‪ .‬درون یک ماهیتابه گود کمی روغن زیتون‬ ‫ریخته نخود و مارچوبه را تفت دهید پنه و زیتون را‬ ‫بریزید کمی تفت دهید سپس مایه ‪ carbonara‬را به‬ ‫مواد اضافه کنید و شعله را خاموش کنید‪ .‬همه مواد‬ ‫را با هم خوب مخلوط کرده و روی پاستا را با جعفری‪ ،‬پارمزان و پیاز کریسپی تزیین‬ ‫کرده و سرو کنید‪( .‬برای تهیه پیاز کریسپی‪ ،‬بعد از حلقه کردن پیازها‪ ،‬با آرد خوب‬ ‫آغشته کنید و درون روغن داغ به صورت غوطه ور سرخ کنید) – نوش جان‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P.‬‬


‫جدول و سرگرمی‬ ‫واژه های درج شده در جدول واژه يابی "گل و گياه‬ ‫و میوه و خوراک" ويژه ی نشريه فرهنگ ‪:BC‬‬

‫واژه هايی را که در کادر سمت راست جدول واژه یابی زیر می بینید در جدول یافته و به دور آنها خط‬ ‫بکشيد‪ .‬پس از یافتن همه ی واژه ها هفت حرف باقی می ماند که از ترکيب آنها نام يکی از رشته‬ ‫های علوم طبیعی به دست می آید‪.‬‬

‫آالله ‪ -‬آلبالو ‪ -‬آلوچه ‪ -‬آناناس ‪ -‬اسپرزه ‪-‬‬

‫اسپند ‪ -‬اسفناج ‪ -‬اقاقيا ‪ -‬اکاليپتوس ‪ -‬اناربيج‬

‫‪ -‬بابونه ‪ -‬بادام ‪ -‬بادرنگ ‪ -‬بادمجان ‪ -‬باقال‬

‫ بالل ‪ -‬بهمنجنه ‪ -‬بيد مشک ‪ -‬تاج خروس ‪-‬‬‫تاجريزی ‪ -‬تبريزی ‪ -‬تربچه ‪ -‬جعفری ‪ -‬چاودار ‪-‬‬

‫چنار ‪ -‬چمن ‪ -‬خاکشیر ‪ -‬خربزه ‪ -‬خرما ‪ -‬دارابی‬

‫‪ -‬دارچين ‪ -‬داوودی ‪ -‬رازيانه ‪ -‬ريشه ‪ -‬ریواس‬

‫‪ -‬زالزالک ‪ -‬زبان در قفا ‪ -‬زرشک ‪ -‬زنبق ‪-‬‬

‫سبزينه ‪ -‬سرو ناز ‪ -‬سماق ‪ -‬شب بو ‪ -‬شبدر‬ ‫‪ -‬شعير ‪ -‬شقایق ‪ -‬فلفل ‪ -‬قاصدک ‪ -‬کاهو ‪-‬‬

‫کدو تنبل ‪ -‬کمبوزه ‪ -‬کنجاله ‪ -‬کنجد ‪ -‬کوکب‬

‫ کیوی ‪ -‬گاوزبان ‪ -‬گرمک ‪ -‬گاليل ‪ -‬گل سرخ‬‫‪ -‬گل صدبرگ ‪ -‬گل کلم ‪ -‬گيالس ‪ -‬الدن ‪-‬‬

‫لبالب ‪ -‬لواشک ‪ -‬لوبيا ‪ -‬لیمو ‪ -‬مرزه ‪ -‬میخک‬ ‫ نارنج ‪ -‬نارنگی ‪ -‬نرگس شیراز ‪ -‬نسرين ‪ -‬نعنا‬‫‪ -‬نيلوفر ‪ -‬هلو ‪ -‬هميشه بهار ‪ -‬هندوانه ‪ -‬هويج‬

‫دو جدول سودوکو‬

‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 40‬‬


‫جدول ويژه نشریه فرهنگ‬ ‫شماره ی ‪363‬‬ ‫(يک نويسنده ی نامدار)‬ ‫طراح جدول‪ :‬بهمن‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫(حل جدول در صفحه ی ‪)44‬‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪ -1‬نويسنده نامدار ایتالیایی که نام معروف ترین اثر او‬ ‫را در میانه ی جدول این شماره ی نشریه فرهنگ ‪BC‬‬ ‫می بینید ‪ -‬از میوه ها‬ ‫‪ -2‬نقاش امپرسیونیست نامدار دانمارکی و فرانسوی‬ ‫تبار قرن نوزدهم ‪ -‬کبیر ‪ -‬شهر و استانی در ایران‬ ‫‪ -3‬درخت زبان گنجشک ‪ -‬مخصوص ‪ -‬نوعی ُگل ‪ -‬تلخ‬ ‫‪ -4‬از نخستین سلسله های پادشاهی بزرگ ایران ‪ -‬لجن‬ ‫و ِگل رسوب کرده ‪ -‬واحد شمارش گاو و گوسفند‬ ‫‪ -5‬معدن ‪ -‬پست و فرومایه ‪َ -‬مشک یا کیسه ای چرمین‬ ‫برای نگهداری و حمل آب یا دیگر مایعات ‪ -‬جهان‬ ‫‪ -6‬شهری در آلمان ‪ -‬از کشورهای اروپایی ‪ -‬رمه‬ ‫‪ -7‬شهری در خراسان ‪ -‬خط و الفبای کتابت‬ ‫‪ -8‬نام دیگر زبان پارسی ‪ -‬پول فلزی‬ ‫‪ -9‬پهناورترین قاره ‪ -‬شیدا و مفتون‬ ‫‪ -10‬ناگهان عامیانه ‪ -‬نام چند تن از پادشاهان اشکانی‬ ‫‪ -11‬دارام حسن شهرت و نام نیک ‪ -‬شهری در استان‬ ‫همدان‬ ‫‪ -12‬فاجعه و مصیبت ‪ -‬شهری در ایرلند شمالی ‪َ -‬سم‬ ‫‪ -13‬قطعه سنگ بزرگ و سخت ‪ -‬از اندام های پیکر‬ ‫آدمی ‪ -‬بر گردن گاوان شخم زن می بندند ‪ -‬نام پارسی‬ ‫سیاره ی عطارد‬ ‫‪ -14‬از گل های خوشبو ‪ -‬کمبود و معدود بودن ‪ -‬از‬ ‫خزندگان‬ ‫‪ -15‬چهره ‪ -‬ناشناخته و نامعروف بودن ‪ -‬از میوه های‬ ‫پاییزی ‪ -‬حرف تصدیق روسی‬ ‫‪ -16‬افسر و دیهیم ‪ -‬پای بر آن می نهند و بر زین می‬ ‫نشینند ‪ -‬بزرگترین استخوان سر آدمی‬ ‫‪ -17‬نام سه تن از پادشاهان ساسانی ‪ -‬سردار ایرانی‬ ‫که در جنگ با اعراب مسلمان مهاجم در جنگ قادسیه‬ ‫کشته شد‬

‫عمودی‪:‬‬ ‫‪ -1‬نوعی ماهی ‪ -‬پستانداری وحشی از خانواده ی‬ ‫سگسانان ‪ -‬بینش و بینایی‬ ‫‪ -2‬ضمیر اشاره به نزدیک ‪ -‬گازی خرمایی رنگ ‪-‬‬ ‫روزگاری از بزرگترین و آبادترین شهرهای خراسان‬ ‫بزرگ و جهان بود و اینک شهرکی و نیز نام والیتی در‬ ‫افغانستان ‪ -‬شهری در بلوچستان ایران‬ ‫‪ -3‬خاک و گل کوزه گری ‪ -‬پیامبر نقاش ‪ -‬نوعی بیماری‬ ‫واگیر خطرناک که در اثر گزش سگ یا جانور دیگری که‬ ‫به آن مبتال گردیده به انسان سرایت می کند ‪ -‬مکان‬ ‫‪ -4‬از جزیره های ایران در خلیج فارس ‪ -‬نامی دیگر‬ ‫برای تیسفون ‪ -‬یاخته های تک‌سلولی ریز در رستنی‌های‬ ‫نهان‌زا که به‌منزلۀ تخم است و هرگاه به‌جای مناسب بیفتد‬ ‫سبز می‌شود‬ ‫‪ -5‬سیاهرگ ‪ -‬سال گذشته ‪ -‬شهری در استان کبک و در‬ ‫نزدیکی پایتخت کانادا ‪ -‬از سین های سفره ی هفت سین‬ ‫‪ -6‬غوز و خمیده ‪ -‬قوی‬ ‫‪ -7‬از کشورهای اروپای غربی ‪ -‬سربند و شال سر‬ ‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫خط پیوسته ای را که آغاز و انجام آن با پیکان نشان داده شده‪ ،‬بیابید‪.‬‬ ‫‪ -8‬شبکه ی اینترنتی ‪ -‬از واژگان پرسش ‪-‬‬ ‫الفبای موسیقی ‪ -‬حیله و خدعه‬ ‫‪ -9‬سرقت ‪ -‬سنجش چیزی با چیز دیگر بر‬ ‫اساس همانندی هایشان‬ ‫‪ -10‬چین و چروک پوست صورت ‪ -‬کوزه ی‬ ‫بزرگ ‪ -‬قطار بر روی آن حرکت می کند ‪-‬‬ ‫صنم‬ ‫‪ -11‬ابزاری برای رسم خط های هندسی ‪ -‬یکی‬ ‫از ایالت های کشور ایاالت متحده ی آمریکا‬ ‫‪ -12‬از استان های غربی کشورمان ایران ‪-‬‬ ‫سوراخ مانندی بر روی شکم آدمی که در اثر‬ ‫بریدن بندی به همان نام پس از زایش پدید می‬ ‫آید‬ ‫‪ -13‬کمیاب و کم مانند ‪ -‬یکی از استان های‬ ‫کشور کانادا ‪ -‬آزاد و از بند َرسته ‪ -‬چربدست‬ ‫و کاردان‬ ‫‪ -14‬خاطر و حافظه ‪ -‬از حواریون عیسی که‬ ‫در انتها به وی خیانت کرد ‪ -‬سرگذشت مدوّن‬ ‫کشورها و مردمان‬ ‫‪ -15‬از ضمیرهای فاعلی ‪ -‬جان پنا ِه میدان‬ ‫جنگ ‪ -‬هر یک از اعضای اصلی کابینه دولت‬ ‫ حرص و طمع‬‫‪ -16‬نبرد و پیکار ‪ -‬آزاد و بی قید ‪ -‬جویبار ‪-‬‬ ‫بلندترین قله در رشته کوه های زاگرس‬ ‫‪ -17‬ایوان و آستانه و نیز حضرت ‪ -‬پهلوان و‬ ‫دالور ‪ -‬آنکه بر اساس دیدن و شنیدن امری به‬ ‫وقوع آن گواهی دهد‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 41‬‬


‫‪42‬‬

‫سبک شناسی‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)27‬‬

‫تا او قرار کرد جهان بی قرار شد‬ ‫هرگز درنگ او به زمینی دو شب نبود ‬ ‫َّ‬ ‫ی َُقوم مُقا َم ال َنصر َ‬ ‫َفتی َ‬ ‫اذفاتُه ال َنصر‬ ‫ ‬ ‫عن َمي َتة‬ ‫مات بَین الضرب و الط ِ‬ ‫َ َّ لاّ‬ ‫ضر‬ ‫ ‬ ‫الموت ُحمراً َفما اَتی‬ ‫ثیاب‬ ‫َت َردی َ‬ ‫س ُخ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ل ُه اللیل اِ َوهی ِمن ُسن ُد ِ‬ ‫آفتاب بود که جهان تاریک را روشن کرد پس به غروب محجوب شد‪ ،‬نی سحاب بود که‬ ‫خشک سال فتنۀ زمین را سیراب گردانید پس بساط درنوردید‪ ،‬شمع مجلس سلطنت بود‬ ‫برافروخت پس بسوخت‪ ،‬گل بستان شاهی بود باز خندید پس پیژمرد‪ ،‬بخت خفتۀ اهل اسالم‬ ‫بود بیدار گشت پس بخفت‪ .‬چرخ آشفته بود بیارامید پس برآشفت‪ ،‬مسیح بود جهان مرده‬ ‫را زنده گردانید پس بافالک رفت‪ ،‬کیخسرو بود از چینیان انتقام کشید و در مغاک رفت!‬ ‫چه می گویم و ازین َت َع ّسف چه می جویم؟ نور دیدۀ سلطنت بود چراغ وار آخر کار شعله‬ ‫برآورد و به مرد‪ .‬نی نی بانی اسالم بود َبدَاَ َغريباً و َعاد َغريباً‪ ...‬این حسرت نه از آن جمله‬ ‫است که به زاری و نوحه ری داد آن توان داد‪ ،‬آسمان درین ماتم کبود جامۀ تمام است‪،‬‬ ‫زمین درین مصیبت خاک بر سر تمام است‪ ،‬شفق برسم اندوه زدگان رخسار به خون دل‬ ‫شسته است‪ ،‬ستاره بر عادت مصیبت رسیدگان بر خاکستر نشسته است‪ ،‬صبح در این واقعۀ‬ ‫هایل اگر جامه دریده است صادق است‪ ،‬ماه درین حادثۀ مشگل اگر رخ بناخون خراشیده‬ ‫است به حق است‪ ،‬سنگین دال کوه که این خبر سهمگین بشنید و سر ننهاد‪ ،‬سرد مهرا روز‬ ‫که این َنعی جانسوز بدو رسید و فرو نه ایستاد‪ ،‬سحاب درین ماتم اگر کف بر سر آرد‬ ‫رواست‪ ،‬آفتاب را مهر چون شاید خواند که بعد ازو برفروخت‪ ،‬شفق را مشفق نشاید گفت‬ ‫که دلش نسوخت‪.‬‬ ‫َ‬ ‫عبد را نباید بازی آموخت‬ ‫ ‬ ‫جهان تاند چنین خرمن بسی سوخت‬ ‫مُش ِ‬ ‫که بازش خم نداد از زورمندی‬ ‫کدامین سرو را داد او بلندی ‬ ‫که تا جا گرم کردی گویدت خیز‬ ‫ ‬ ‫از آن سرد آمد این کاخ دالویز‬ ‫ُز َ‬ ‫از ارتفاع خرمن سپهر برخوردار مجوی که ناپایدار است‪ ،‬از عین م َ‬ ‫یف مهر کیسه بر‬ ‫کرة تند فلک را هیچ رایضی بر وفق مرام رام نکرده است‬ ‫مدوز که جوزنی کم عیارست‪ّ ،‬‬ ‫توسن بدلگام چرخ را هیچ صاحب سعادت عادت بد از سر بیرون نبرده است‪ ،‬گردون دون‬ ‫هیچ کسری را بی کسری نگذاشته جهان جهان هیچ تُبَّع را َتبَع نگشته است‪.‬‬ ‫یک قاعده ز هرچه نهد بر قرار نیست‬ ‫دل بر جهان منه که جهان پایدار نیست ‬ ‫ای مرگ پیکار فروگذار چون همه تیر انداختی‪ ،‬و ای روزگار بی کار باش چون جعبه‬ ‫بپرداختی؟‬ ‫در خیبر کفار بسته شد و حیدر نی‪ .‬با سر‬ ‫سد یاجوج تاتار گشاده گشت و اسکندر نی‪ِ ،‬‬ ‫قصۀ خویش رویم که در این غصۀ جان گداز – زین پس من و ناله ها و شب های دراز‪"...‬‬ ‫درین نمو ِنۀ مختصر همه اقسام عبارات نفثة المصدور را می توان دریافت از آوردن‬ ‫صنایع و تلفیق عبارات و تکلفات غیرالزم‪ ،‬و نیز از جمله های فصیح و عبارات لطیف‬ ‫و پارسی های شیرین‪ ،‬و از موازنه ها و سجع ها و حشوها و شاهدهای شعری بدیع و‬ ‫استدالالت قرآنی و تضمین و تحلیل مصراع های مشهور به مناسبت موضوع و غیره که‬ ‫شرح همه پیش ازین در ضمن نثر فنی گذارده آمده است‪.‬‬

‫بخش هايی از‬

‫ايران ‪( ...‬دنباله از صفحه ی ‪)36‬‬

‫‪ ...‬در بخشی از گزارش‪ ،‬با تأکید بر افزایش پایدار فعالیت‌های مدنی برای برخورد‬ ‫مسئوالنه مردم با منابع آب آمده است‪« :‬این فعالیت‌ها به ویژه در فضای آنالین بسیار‬ ‫تقویت شده است‪ .‬در "فیس بوک"‪" ،‬تلگرام" و "اینستاگرام"‪ ،‬فعاالن زن و مرد زیادی‬ ‫جنبشی را علیه آلودگی محیط زیست‪ ،‬نابودی جنگل ها و انواع حیوانات کمیاب‪ ،‬به راه‬ ‫انداخته اند؛ اعتراض به غارت ذخائر آب زیرزمینی نیز بخش مهمی از این جنبش را‬ ‫تشکیل می دهد»‪.‬‬ ‫کمپین "یک قطره آب" یک نمونه خوب‬ ‫در گزارش بنیادهای "هاینریش بل" و "اسمال مدیا"‪ ،‬از جنبش آنالین "یک قطره آب"‬ ‫به عنوان یک نمونه خوب از فعالیت های مدنی یاد شده است؛ مبتکران این جنبش‪ ،‬بدون‬ ‫وابستگی ارگانیک یک نهاد خاص‪ ،‬می کوشند مردم ایران را با بحران شدید آب آشنا‬ ‫کنند و حساسیت آن ها را نسبت به نتایج نهائی این بحران برانگیزند؛ آن ها از پیام های‬ ‫کوتاه‪ ،‬عکس ها و نمودارهای بسیار گویائی استفاده می کنند که بسیار اثرگذار است‪.‬‬ ‫تهیه کنندگان گزارش روی این نکته انگشت گذاشته اند که فعاالن حوزه محیط زیست‬ ‫در فضای مجاری‪ ،‬به عمد هویت خود را پنهان می کنند‪ ،‬زیرا در این عرصه نیز‬ ‫سرکوب وجود دارد‪ .‬نویسندگان آلمانی و انگلیسی معتقدند «پنهان بودن هویت فعاالن‬ ‫فضای آنالین سبب می شود که بر سیاست های زیست محیطی کشور در فضای واقعی‬ ‫کمتر تأثیر بگذارند‪ ،‬با این همه‪ ،‬روزنامه ها و چهره های سرشناس ایران‪ ،‬هر روز به‬ ‫چنین فعالیت‌هائی عالقمندتر می شوند»‪.‬‬ ‫گزارشگران دو بنیاد اروپائی ابراز امیدواری می کنند که جنبش حفاظت از محیط‬ ‫زیست در ایران بر سیاست‌گذاری های نهادهای اجرائی نیز تأثیر بگذارد؛ از جمله به‬ ‫این نکته اشاره می شود که محیط زیست در مبارزات انتخاباتی مجلس شورای اسالمی‬ ‫در سال ‪ ٢٠١۶‬نقشی پررنگ یافت‪.‬‬ ‫در پایان این گزارش‪ ،‬برای تثبیت سطح آب های زیرزمینی‪ ،‬نجات دریاچه ارومیه و‬ ‫سایر منابع آب داخلی ایران‪ ،‬تقویت نهادهای دولتی حوزه محیط زیست و همکاری بهتر‬ ‫دولت و جامعه مدنی توصیه شده است‪ .‬همچنین آمده است که در هر دو حوزه باید بخش‬ ‫کارشناسی علمی به شدت تقویت شود‪( .‬رادیو فرانسه)‬

‫توضیحات‪:‬‬

‫‪ -1‬کذا؟‬ ‫‪ -2‬نوایر جمع نایره به معنی فتنه‪.‬‬ ‫‪ -3‬یعنی می گریستم و می گفتم‪.‬‬ ‫‪ -4‬بکرها و زنان جوان‪.‬‬ ‫‪ -5‬ابکار مصدر به معنی شبگیر کردن در جنگ‪ .‬عوان‪-‬الحرب العوان‪ ،‬اشد الحروب‪.‬‬ ‫‪ -6‬صفوات عتاق‪ :‬کنیزان خاص آزادکرده‪.‬‬ ‫‪ -7‬زنان الغرميان‪.‬‬ ‫‪ -8‬مرهفات به ضم اول و فتح ها ِء هوز شمشیرهای باریک‪.‬‬ ‫‪ -9‬خدهای سپید‪.‬‬ ‫‪ -10‬دم شمشیرها‪.‬‬ ‫‪ -11‬به جای این نقطه ها عبارات غیرضروری حذف شد‪.‬‬ ‫‪ -12‬به جای این نقطه ها چند موازنه و قرینۀ دیگر بود حذف شد‪ .‬ر‪.‬ک‪ 55 – 54 :‬نفثة‬ ‫المصدورطبع تهران‪.‬‬ ‫‪ -13‬رمح المثقف – نیزۀ راست‪ .‬و مثقف نیز لقب نیزه است‪.‬‬ ‫‪ -14‬مغزل‪ :‬آلت غزل و دوک‪.‬‬ ‫‪ -15‬درین قرینه و جملۀ پیش ازو دو فعل بدون قرينه حذف شده است‪.‬‬ ‫‪ -16‬در اصل‪ :‬نه ایستاده به صیغۀ وصفی – و غلط می نمود به قیاس سایر کتاب تصحیح شد‪.‬‬ ‫‪ -17‬بعد ازین بیت دو سطر عربی که حکایت تفرقۀ سپاهیان است بدون استداللی در ضمن مثل‪:‬‬ ‫"تفرقوا ایدی سبا" از خود آورده است که حذف شد (ص ‪.)75‬‬ ‫‪ -18‬ظ‪ :‬آتشی یعنی سزاوار آتش دوزخ‪ ،‬و برای جمع اضداد این کلمه را با وجود عدم بالغتش‬ ‫آورده است‪.‬‬ ‫‪ -19‬این مراثی سوزناک می رساند که نویسنده به قتل جالل الدین در آن واقعه ایقان داشته است‬ ‫در صورتی که دیگر معاصران چون ابن اثیر تا دو سال دیگر یعنی تا سلخ صفر سنۀ ‪ 629‬هم از‬ ‫زنده بودن یا مرگ وی خبری نداشته اند (ر‪.‬ک‪ :‬کامل ج ‪ 12‬ص ‪ 196‬طبع قاهره)‬ ‫‪ -20‬اصطالح کشاورزی است به معنی رسیدن و برداشت غله‪.‬‬ ‫‪ -21‬اصل جوزائی – جوزن و جوجن و زوزن به پارسی پهلوی به معنی سکه ی نقره است مقابل‬ ‫درهم – و این اصالح قیاسی شد‪.‬‬ ‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 42‬‬


‫آژانس مسافرتی‬

‫بازرسی فنی ساختمان‬

‫‪( Advanced Travel‬تینا خدایی) ‪604-904-4422‬‬ ‫‪604-770-4474‬‬ ‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫‪604-986-0094‬‬ ‫آریا تراول‬ ‫‪604-780-4005‬‬ ‫آزاده موسویان‬ ‫آژانس مسافرتی کاپیتان کوک)‬ ‫(آزاده موسویان‪:‬‬ ‫‪604-401-0222‬‬ ‫مهشيد طاهری‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪604-500-0303‬‬ ‫دکتر امير به کيش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آرایشگاه و سالن زيبایی‬

‫‪604-980-5464‬‬ ‫‪King Hair Design‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫آموزش هنر‬

‫خانه فرهنگ و هنر (خط‪ ،‬نقاشی‪ ،‬موسیقی‪778-737-7426 )...‬‬ ‫مرکز هنری نوا‪( :‬موسیقی‪ ،‬نقاشی ‪604-985-6282 )..‬‬ ‫نقاشی‪:‬‬ ‫‪604-349-6326‬‬ ‫نازنین صادقی (آبرنگ)‬ ‫‪www.nazanin-artist.com‬‬ ‫رامین جمالپور (رنگ روغن‪ /‬آبرنگ) ‪604-924-1475‬‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫‪778-839-1375‬‬ ‫حمیرا بشیری (سه تار)‬ ‫‪604-375-1272‬‬ ‫اشرف آبادی (تار و سه تار)‬ ‫‪604-983-3985‬‬ ‫استاد شاملو (ویلن و سه تار)‬ ‫شبنم شاملو (تنبک ‪ /‬موسیقی کودکان) ‪604-983-3985‬‬ ‫‪778-833-4778‬‬ ‫ُرهام بهمنش (پیانو)‬ ‫نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) ‪604-349-6326‬‬ ‫کامران (گیتار پاپ)‬ ‫رامین جمالپور‬ ‫فرشته فرمند (آواز)‬ ‫پرویز نزاکتی (آواز)‬ ‫محمد خرازی (گیتار)‬

‫(پیانو‪ ،‬تئوری‪/‬هارمونی)‬

‫عکاسی‪:‬‬

‫‪604-441-9442‬‬ ‫‪604-924-1475‬‬ ‫‪778-893-6766‬‬ ‫‪604-913-3486‬‬ ‫‪604-551-3963‬‬

‫حمید زرگرزاده (‪)Perfect Shot Studio‬‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬

‫گالری کالغ سفید (افشین سبوکی)‬

‫‪778-898-4575‬‬

‫گالری عکس کارون‬

‫کارتون و کاریکاتور‪:‬‬

‫خطاطی‪:‬‬ ‫انجمن خوشنویسان ایران‬ ‫رقص‪:‬‬ ‫‪604-983-0015‬‬ ‫باله ملی پارس‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬‫‪778-889-4820‬‬

‫اپتومتری ‪ /‬عينک سازی‬

‫باشگاه ورزشی ‪ /‬ورزش های رزمی‬

‫‪604-990-1331‬‬ ‫باشگاه سانی کيم تکواندو‬ ‫بهاره دهکردی (کيک باکسينگ) ‪778-872-3781‬‬ ‫مجتبی دانشی (کيک باکسينگ) ‪778-871-7572‬‬ ‫باشگاه ورزشهای رزمی اليت المپيک ‪604-971-3362‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫پزشک ‪ /‬مرکز پزشکی ‪ /‬خدمات پرستاری‬ ‫پزشک خانوادگی‪:‬‬ ‫دکتر پروانه بهشتی (‪604-925-9277 )West Van‬‬ ‫فیزیوتراپی‪:‬‬ ‫هارمونی (فیزیو ‪ /‬ماساژتراپی) ‪604-468-2300‬‬ ‫ناتوروپاتیک‪:‬‬ ‫دکتر ماندانا عدالتی (‪604-987-4660 )North Van‬‬ ‫طب گياهی ‪ /‬هرباليست‪:‬‬ ‫دکتر اسماعيل حسينی‬ ‫خدمات پرستاری‪:‬‬

‫‪778-706-3538‬‬

‫‪604-945-5005 Safe Care Home Support‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تدریس خصوصی‬

‫نيلوفر علمداری(شیمی‪ /‬ساینس)‪778-926-2995‬‬ ‫نادره ترکمان (فيزیک و رياضی) ‪604-396-6622‬‬ ‫دکتر علیرضا خاتون آبادی (ریاضی) ‪778-926-1382‬‬ ‫دکتر حمیدرضا رضازاده (ریاضی) ‪604-700-9560‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫ترجمه‬

‫حسین عندلیب (مترجم رسمی) ‪604-868-9800‬‬ ‫امیربانو قاسمی نژاد (مترجم رسمی) ‪778-998-8402‬‬ ‫فریبرز خشا (مترجم رسمی) ‪604-377-9225‬‬ ‫حاتمی (مترجم رسمی) (کوکيتالم) ‪604-338-7364‬‬ ‫دارالترجمه رسمی ترای سیتی ‪604-492-0666‬‬ ‫‪778-773-0723‬‬ ‫بهارک کیادی‬ ‫‪604-817-4689‬‬ ‫دالور قدرشناس (‪)Ph.D‬‬ ‫حمید دادیزاده (مترجم رسمی) ‪604-889-5854‬‬ ‫آرش اندرودی (مترجم رسمی) ‪604-365-6952‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات و خدمات ساختمانی‬

‫علی وفایی (‪)AAA Ali Renovations‬‬

‫‪604-603- 8254‬‬

‫شرکت ساختمانی لوفا ‪ -‬پارسا خاکپور ‪778-893-7277‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪604-464-7726‬‬ ‫‪( IRIS‬کوکيتالم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات لوازم خانگی ‪ /‬برقی ‪ /‬کامپیوتر‬

‫‪604-782-3530‬‬ ‫بهاره بهداد (زبان فرانسه)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسن (‪)Wise Appliance‬‬ ‫‪Techno Electro‬‬ ‫سعید ابراهیمی‬

‫آموزش زبان‬

‫آموزشگاه زبان فارسی‬

‫‪604-346-8925‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪604-261-6564‬‬ ‫ایرانیان‬ ‫‪604-913-0601‬‬ ‫دهخدا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-442-9431‬‬ ‫نور دانش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات اتوموبیل‬

‫‪604-710-0550‬‬ ‫‪( Green Way‬محسن)‬ ‫‪778-899-7790‬‬ ‫سعيد صالحی‬ ‫‪778-896-1420‬‬ ‫آموزشگاه رانندگی بهروز‬ ‫‪604-644-8960‬‬ ‫حسین الهیجی‬ ‫‪604-990-4844‬‬ ‫کاپیالنو (جوان)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسابداری‬

‫آموزش رانندگی‬

‫اتوموبیل‬

‫‪604-781-7478‬‬ ‫هوندا (سعيد لطفی )‬ ‫‪778-898-0701‬‬ ‫اکورا (هوشنگ دیده بانی)‬ ‫‪604-649-3618‬‬ ‫فولکس واگن (بهداد نخعی)‬ ‫فولکس واگن (علی بنی صدر) ‪604-250-6711‬‬ ‫‪604-500-7772‬‬ ‫آئودی (هاتف امام)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫ارز و ارسال پول‬

‫دنیا (وست ونکوور)‬ ‫چارلیز (داون تاون)‬ ‫دانیال (کوکيتالم)‬ ‫عطار (کوکیتالم)‬

‫‪604-913-2324‬‬ ‫‪604-688-2516‬‬ ‫‪604-763-1512‬‬ ‫‪604-945-3266‬‬

‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫‪604-764-6911‬‬ ‫‪604-770-0660‬‬

‫‪604-438-0222‬‬ ‫‪( KMF‬خسرو خاندشتی)‬ ‫تعمیرگاه و مکانیکی ‪604-960-0389 Auto Tek‬‬ ‫‪604-722-4175‬‬ ‫زاهد هفت لنگ‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬‫ناهید پاک (‪778-340-0231 )NasTax-N.Van‬‬ ‫ناهید پاک (‪604-781-8153 )NasTax- Langley‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (‪604-990-6668 )N. Van‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (برنابی) ‪604-638-3104‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (ترای سيتی) ‪604-945-6664‬‬ ‫‪778-285-8830‬‬ ‫حسابداری صبا‬ ‫‪604-468-4222‬‬ ‫تراز (کوکیتالم)‬ ‫تراز (حسن نراقی ‪ -‬نورت ونکوور) ‪604-986-3704‬‬ ‫‪-----------------------------------------------‬‬

‫حمل و نقل ‪ /‬اثاث کشی (‪)Moving‬‬

‫‪604-603-9099‬‬ ‫آلبرت (حمل و نقل و اثاث کشی)‬ ‫‪604-970-2233 Merto Vancouver Movers‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات بیمه‬

‫جهانگیر فامیلی‬ ‫ميالد رحمتی‬ ‫سعيده کمونه‬

‫‪604--836-5663‬‬ ‫‪604-987-9356‬‬ ‫‪778-580-5616‬‬

‫فرش (فروش ‪ /‬تعمیرات ‪ /‬شستشو)‬

‫خدمات چاپ‬ ‫‪604-990-7272‬‬ ‫کاپیز دیپو (نورت ونکوور)‬ ‫خدمات چاپ‪604-710-5234 Print & Design‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات زيبايی ‪ /‬ماساژ‬ ‫خدمات زيبایی و ماساژ زهره‬

‫‪604-365-4610‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کنسولی‪ /‬اسناد رسمی‪ /‬مهاجرت‬

‫شهرزاد فرزين (امور مهاجرت) ‪604-499-2530‬‬ ‫فریبرز خشا (نوتاری پابلیک) ‪604-922-4600‬‬ ‫سازمان مهاجرتی منصوری ‪604-619-8564‬‬ ‫‪mcisfirm.com‬‬ ‫فرشته رحیمی (امور مهاجرت) ‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-924-4452‬‬ ‫محمد همائی نژاد ‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫حسن نراقی (امور مهاجرت)‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪778-285-2866‬‬ ‫راه کانادا (کوکیتالم)‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کامپیوتر‬

‫‪778-918-2815‬‬ ‫داريوش‬ ‫‪604-657-4318‬‬ ‫شهرام شعبانی‬ ‫‪604-220-1808‬‬ ‫آرین‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫داروخانه‬

‫داروخانه مدیس (پورت کوکيتالم) ‪604-944-5544‬‬ ‫داروخانه فارماسیو (وست ونکوور) ‪604-925-3304‬‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫دندانپزشک‬

‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر بابک چهرودی‬ ‫‪604-474-4155‬‬ ‫دکتر رضا آران (ارتودنسی)‬ ‫‪604-321-8001‬‬ ‫دکتر روشنک شفقی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫روان پزشک ‪ /‬مشاوره و بهداشت روان‬

‫دکتر گيتی اقبال (روانپزشک) ‪604-782-9573‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫رستوران‬

‫‪604-971-5113‬‬ ‫خلیج فارس (نوت ونکوور)‬ ‫‪604-904-3904‬‬ ‫گیالنه‬ ‫‪604-980-7373‬‬ ‫کازبا‬ ‫‪778-340-1500‬‬ ‫زیتون‬ ‫‪604-987-9000‬‬ ‫کپیالنو کافه‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫شرکت ساختمانی‬

‫‪604-603-7991‬‬ ‫شرکت ‪MTM‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫عکاسی و فیلمبرداری‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫پرفکت شات استودیو‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫استودیو عکاسی کارون‬ ‫حمید ‪604-358-7060 slicephotography.ca‬‬ ‫‪778-355-4445‬‬ ‫دات آرت استودیو‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫فروشگاه مواد غذایی‬

‫سوپرمارکت نانسی (نورت ونکوور) ‪604-987-5544‬‬ ‫چهارباغ (نورت ونکوور) ‪604-522-5254‬‬ ‫‪604-472-8888‬‬ ‫‪( Urban Gate‬کوکيتالم)‬ ‫‪778-279-8909‬‬ ‫گالره (وست ونکوور)‬ ‫‪604-682-8816‬‬ ‫آریا (داون تاون)‬ ‫‪604-669-6766‬‬ ‫دانیال (داون تاون)‬ ‫‪604-987-7454‬‬ ‫افرا (نورت ونکوور)‬ ‫فروشگاه بزرگ دایانا (کوکيتالم) ‪604-941-1881‬‬ ‫‪604-988-8100‬‬ ‫المپیا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-988-3515‬‬ ‫پارس (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-985-2288‬‬ ‫پرشیا (نورت ونکوور)‬ ‫میت شاپ اند دلی (نورت ونکوور)‪604-983-2020‬‬ ‫‪604-877-0139‬‬ ‫یک و یک (ونکوور)‬

‫‪604-770-1784‬‬ ‫فرش پازیریک‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫کتابفروشی‬

‫نیما (کتاب‪ ،‬فیلم و آالت موسیقی) ‪604-904-0821‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫کتاب کارون‬ ‫‪604-671-9880‬‬ ‫پان به (کتاب و فیلم)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫کابينت ‪ /‬کانتر ‪ /‬کفپوش‬

‫‪...Century Cabinet‬‬

‫‪604-552-5466‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاور امالک‬

‫‪604-727-4044‬‬ ‫‪604-603-0704‬‬ ‫‪604-506-8668‬‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫‪778-389-8615‬‬ ‫‪604-626-1033‬‬ ‫‪604-727-4467‬‬ ‫‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-377-9225‬‬ ‫‪604-340-8182‬‬ ‫‪604-898-4333‬‬ ‫‪604-518-3992‬‬ ‫‪604-790-7484‬‬ ‫‪604-761-7546‬‬ ‫‪604-787-6562‬‬

‫محمد خلیل بیگی ‬ ‫مرتضی رضایی‬ ‫پرتو مشرف‬ ‫نادر معتمد‬ ‫مریم غفاری‬ ‫ایرج بابایی‬ ‫راشين روحانی‬ ‫فرشته رحیمی‬ ‫فريبرز خشا‬ ‫سهيال طوسی‬ ‫مژگان شیخ االسالمی‬ ‫کورس پزشک‬ ‫پروین نارچی‬ ‫مارسی پناه‬ ‫فاطی دارا‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نان ‪ /‬شیرینی‬

‫‪604-552-3336‬‬ ‫‪604-990-7767‬‬ ‫‪604-973-0119‬‬ ‫‪604-986-6364‬‬ ‫‪778-340-1773‬‬ ‫‪604-987-5881‬‬ ‫‪604-987-7454‬‬

‫شیرینی مینو (کوکیتالم)‬ ‫شیرینی گلستان‬ ‫شیرینی رکس ‬ ‫شیرینی الله‬ ‫کلبه نان‬ ‫‪Better Bakes & Eats‬‬ ‫افرا‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نشریات و دیگر رسانه ها‬

‫فرهنگ‬ ‫فرهنگ‬

‫‪BC‬‬ ‫‪BC‬‬

‫شهروند‬ ‫پیوند‬ ‫دانستنیها‬ ‫مهاجر‬ ‫دانشمند‬ ‫تلویزیون پرواز‬ ‫تلویزیون آريا‬ ‫رادیو فارسی زبان ونکوور‬

‫‪604-544-0960‬‬ ‫‪778-317-4848‬‬

‫‪BC‬‬

‫‪604-988-9262‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫‪604-697-0344‬‬ ‫‪778-968-9081‬‬ ‫‪604-913-0399‬‬ ‫‪604-723-4307‬‬ ‫‪604-396-1919‬‬ ‫‪778-709-9191‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاوره خدمات دولتی‬ ‫فرهاد شمس‬

‫‪60-721-1693‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وام ‪ /‬وام مسکن‬

‫‪604-307-8674‬‬ ‫مهرداد نویس‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫نادر معتمد‬ ‫‪604-341-0566‬‬ ‫امیر بوترابی‬ ‫‪604-725-7230‬‬ ‫بهنام نیک اختر‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫طراحی وب سایت ‪ /‬خدمات اینترنت‬

‫‪604-782-9573‬‬ ‫کاسپيانا‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی‬

‫متیو فهی (‪604-561-4644 )Matthew Fahy‬‬ ‫‪604-925-6005‬‬ ‫زهرا جناب‬ ‫فاراما (خدمات حقوقی در ایران) ‪604-345-3685‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 43‬‬


‫مدرسه ی نور دانش‬ ‫اطالعیه برگزاری کالس ها درسه منطقه نورث‬ ‫ونکوور‪ ،‬برنابی و کوکیتالم‬ ‫چون شکر شیرین و چون گوهر‪ ،‬زبان فارسی است‬ ‫فرهنگ و آیین و نشان پارسی است‬

‫فارسی‪،‬‬

‫زبان مهم ترین عامل حفظ و ارتباط بین نسل هاست‪،‬‬ ‫پس بکوشیم تا با آموزش زبان فارسی به فرزندان‬ ‫مان ارتباط خود را با نسل جدید‪ ،‬حفظ و تقویت‬ ‫نماییم‪ .‬مدرسه ی نور دانش با مجوز رسمی برگزاری‬ ‫امتحانات پایان سال تحصیلی ایران و برخورداری‬ ‫از سی سال سابقه ی مدیریتی و آموزشی در مدارس‬ ‫دولتی و غیر انتفاعی داخل کشور و چندین سال‬ ‫فعالیت آموزشی در استان بریتیش کلمبیا و بهره مندی‬ ‫از کادری مجرب و کارآزموده‪ ،‬دارای کالس های‬ ‫خصوصی و گروهی آموزش زبان فارسی برای‬ ‫خردساالن و بزرگساالن‪ ،‬آموزش کلیّه ی دروس‬ ‫ابتدایی و راهنمایی و نیز آموزش تک درس دبیرستان‬ ‫می باشد‪.‬‬ ‫ما به میزبانی وخدمت رسانی قریب به یکصد نفر از‬ ‫دانش آموزانی که داوطلب شرکت در امتحانات پایان‬ ‫تحصیلی ایران در سال جاری در حوزه ی ونکوور‬ ‫می باشند‪ ،‬مفتخریم‪.‬‬ ‫تلفن تماس‪604.726.9430 :‬‬ ‫ایمیل‪noordanesh.school@yahoo.com :‬‬

‫انجمن ادبی شعر و سخن‬ ‫با توجه به استقبال ادب دوستان جلسات انجمن در هفته اول هر ماه (پنج شنبه ها) از ساعت‬ ‫‪ 5‬الی ‪ 8‬بعدازظهر در خيابان النزدل ‪ 15‬غربی شماره ‪ 123‬ساختمان لژیون برقرار است‪.‬‬ ‫از عالقمندان خواهشمند است یک شعر از شعرای قدیم و یا معاصر‪ ،‬مقاالت ادبی‪ -‬اجتماعی‪-‬‬ ‫انتقادی و غیره به همراه داشته باشند‪ .‬بدین ترتیب همگان با بازخوانی اشعار و مطالب در‬ ‫این امر فرهنگی مشارکت خواهند داشت‪.‬‬ ‫برای یک جلسه در ماه تا پنج دالر هزینه پذیرایی از خودتان دریافت می شود‪.‬‬ ‫در وقت دوم برنامه‪ ،‬آوای خوش چند تن از اعضاء انجمن و رقص جمعی خواهیم داشت‪.‬‬ ‫همآهنگ کننده‪ :‬سیروس برومند‬ ‫تلفن ها‪ 778-709-3396 :‬و ‪ 604-337-0202‬و ‪778-522-0334‬‬

‫حل جدول نشريه ی فرهنگ (شماره ی ‪)363‬‬

‫)‪100 Rubbish (Everything Rubbish Removal‬‬ ‫هر گونه اثاثيه اضافی‪ ،‬بی استفاده و دورافکندنی شما را ‪ -‬اعم از‬ ‫مبل‪ ،‬یخچال‪ ،‬میز و صندلی و ‪ - ...‬با نازلترين قيمت از منزل يا محل‬ ‫کار شما برخواهيم داشت‪.‬‬ ‫خدمات اين شرکت در نورت ونکوور‪،‬‬ ‫وست ونکوور‪ ،‬کوکيتالم‪ ،‬داون تان‬ ‫و ديگر نقاط ونکوور بزرگ در‬ ‫دسترس شماست‪.‬‬

‫)‪Tel: 604.500.0953 (Ami‬‬

‫اطالعیه بنیاد کانادا و ایران‬ ‫به اطالع کلیه متقاضیان دریافت کمک هزینه تحصیلی که مدارک خود را درموعد‬ ‫مقررارسال کرده اند می رساند واجدین شرایط که ازطریق تماس‬ ‫یکی ازاعضای هیات مدیره بنیاد برای مصاحبه حضوری دعوت بعمل خواهد آمد‬ ‫درتاریخ ‪ ۲۸‬می ‪ ۲۰۱۷‬ساعت ‪ ۳:۳۰‬الی ‪ ۵:۳۰‬درمحل انجام مصاحبه به آدرس‬ ‫کامیونیتی سنتر وست ونکوورشماره ‪ ۲۱۲۱‬مرین درایوحضورپیدا کنند‪.‬‬ ‫برای اطالع بیشتربا شماره ‪ 6048001977‬ویا ایمیل ‪info@cif-bc.com‬‬ ‫تماس حاصل نمایند‪.‬‬ ‫‪Thursday, May11, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 44‬‬


‫آگهی استخدام‪:‬‬

‫آگاهی از حریم شخصی سالم‪:‬‬ ‫برنامه ای رایگان مخصوص خانمها‬

‫شرکت ‪Great Spaces Landscaping‬‬ ‫به نیروی انسانی جهت فعالیت در پروژه های‬ ‫اجرایی خود نیازمند است‪.‬‬ ‫(نوع کار برای آقایان مناسب تر است)‬

‫از طرف ‪ - North Shore Women's Center‬توسط مهین خدابنده‬ ‫حریم شخصی افراد همان حد و مرز فیزیکی‪ ،‬عاطفی‪ ،‬و روانی می باشد که برای‬ ‫محفوظ نگهداشتن خود‪ ،‬در مقابل بی احترامی و سوء استفاده دیگران تعیین می شود‪.‬‬ ‫مرز حریم شخصی سالم ‪ ،‬برمبنای "که هستیم‪ ،‬چه فکر میکنیم و چه احساس میکنیم"‬ ‫ما را از دیگران جدا میکند و نشان میدهد که ما فرد منحصر به فردی هستیم و دیگران‬ ‫نیز فردی منحصربه فرد خود میباشند‪.‬‬ ‫در این کارگاه راجع به ‪:‬‬ ‫چگونه متوجه تجاوز به حریم شخصی مان می شویم *‬ ‫چگونه میتوانیم حریم شخصی سالم بر قرار کنیم*‬ ‫چگونه به دام میافتیم وکنترل خود را بدست دیگران میدهیم*‬ ‫* چگونه به درخواستهای خالف میلمان " نه" بگوئیم‪ ،‬صحبت خواهد شد‪.‬‬ ‫برنامه از ساعت ‪ 5‬تا ‪ 7‬بعد از ظهر روزپنجشنبه ‪ 8‬جون ‪ 2017‬در محل ‪North‬‬ ‫‪ Shore Women's Center‬واقع در ‪East 2nd Street, North Vancouver 131‬‬ ‫اجرا خواهد شد‪.‬‬ ‫از عالقمندان تقاضا میشود برای کسب اطالعات بیشتر‪ ،‬ثبت نام و شرکت در این کارگاه‬ ‫با خانم مریم ساروئی تلفن ‪ 604 904 6009‬و یا مهین خدابنده تلفن ‪604 922 3088‬‬ ‫تماس بگیرند‪ .‬پیغام های خود را میتوانید بزبان فارسی هم بگذارید‪.‬‬ ‫مهم‪ :‬لطفا حضور خود را تا پیش از تاریخ ‪ ۵‬جون اطالع دهید تا جای شما رزرو شود‪.‬‬

‫مرمت و بازسازی انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن جدید یا قدیمی‬

‫‪778.874.3931‬‬

‫سرويس شستشوی فرش و موکت برای منازل و مکان های اداری‬ ‫شماره تلفن‪:‬‬

‫‪604.338.2092‬‬

‫‪Tel: 604.724.9645 & 778.855.9645‬‬

‫آگهی استخدام‪:‬‬ ‫سوپرمارکت نانسی استخدام می نمايد‪.‬‬ ‫تسلط به زبان انگليسی ضروری است‪.‬‬

‫‪Tel: 604.987.5544‬‬

‫‪Address: 1589 Garden Ave., North Vancouver‬‬

‫اطالعيه انجمن ايرانيان برنابی‬ ‫احتراما به آگاهی میرساند جلسات فرهنگی انجمن ایرانیان برنابی شامل‪ :‬حافظ‬ ‫خوانی؛ ترانه خوانی؛ شعر همراه آهنگ؛ شاهنامه همراه ضرب؛ موسیقی کر؛ مقاله‬ ‫میباشد‪ .‬زمان‪ :‬شنبه ها ساعت دو و نیم تا پنج و نیم بعدازظهر‬ ‫مکان‪ :‬ساختمان سینیور سنتر جنب کتابخانه شمال لوهیدمال خیابان کمرون‬ ‫شماره‪۹۵۲۳‬‬ ‫روابط عمومی انجمن‬ ‫تلفن ‪۶۰۴۷۷۹۴۴۲۲‬‬

‫تلویزیون آریا‬

‫تلویزیون فرهنگی ایرانیان‬ ‫با برنامه های اختصاصی از ونکوور کانادا‬ ‫شنبه‪ ،‬یکشنبه‪ ،‬سه شنبه‪ ،‬چهار شنبه کانال ‪۱۱۶‬شا‬ ‫شنبه و پنج شنبه کانال ‪ ۱۱۹‬تالس و ‪ ۸‬شا‬ ‫با مدیریت‬

‫همچنین در وب سایت‪:‬‬

‫‪ariatv.ca‬‬ ‫‪A New Persian‬‬

‫رامین محسنی‬

‫‪Community Television‬‬

‫کارگردان سینما و تلویزیون‬

‫‪on Shaw and OMNI Channel‬‬

‫تلفن استودیو تلویزیونی و آگهی ها‪(۶۰۴) ۳۹۶-۱۹۱۹ :‬‬ ‫‪Sponsorship Opportunities and Show Ideas: (604) 396-1919‬‬

‫‪Facebook.com/AriaTelevision‬‬

‫‪Thursday, May 11, 2017‬‬

‫‪YouTube.com/AriaTVCanada‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 45‬‬


At the movies The Green Hell (G) ****

Raphael - Lord of the Arts (G) *****

Full throttle!

Framed! By Robert Waldman, Vancouver

By Robert Waldman, Vancouver

T

rue beauty is on display in Raphael - Lord of the Arts. Part of the cunning Cineplex Events In The Gallery series from Touchwood PR this one of a kind tribute to one of the world's finest artists is exemplary in every sense of the word. Start your journey to the Park Theatre in Vancouver on Wednesday May 24 or Sunday May 28 To see what the legend is all about.

Done as a documentary here viewers should be intrigued from start to finish. Through the use of actors throughout this brilliant man's career we see how a young boy got inspired at the workshop of his loving dad before heading off to Florence to help hone his craft. Beautiful scenery of this fabled city perfectly fit in with Raphael's continuing education as he soon would perfect images of countless Madonnas with child. Then it's off to Rome where this man from humble beginnings gets to rub shoulders with fellow visual Titans Leonardo da Vinci and Michelangelo. Together these three would shake the world of art to its core yet it was Raphael who really rose to unprecedented heights. Interviews with scholars help fill in important parts of this genius's life.mjust let the paintings do the talking as we are treated to scores of majestic paintings, my frescos and tapestries that are a joy to witness from afar. Effective camera work helps zoom in on aspects of these masterpieces with telling narration as to their derivation and hopes, Each frame of this movie is brilliantly crafted which is a testament to unquestionably one of the true Giants of the artistic world Showtimes: May 24 Wednesday. 7:30 PM The Park Theatre. Vancouver May 28 Sunday.

12:55 PM

Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 46

The Park Theatre.

Vancouver

F

ast and Furious - look out. And please do not confuse The Green Hell with The Green Mile. Instead get inspired by this thrilling car driven juggernaut from Touchwood Pr that gets it's own special screening in a limited engagement at Vancouver's prestigious Park Theatre. Part of the Cineplex Events series this amazing show is well worth the effort to seek out.

Full of history and uncanny vintage footage this documentary on Formula 1 racing is a car enthusiast's dream. Director Hannes Michael Schalle is an obvious admirer of racing, so how he managed to cobble together vintage clips and news reel footage of Germany's famed Norburgring race track is a marvel. Complete with insightful interviews from those who were there we see the construction of the track and the importance this enterprise played in Germany from the late nineteenth Century through the Hitler years and well into the 1970s. Part of German pride this economic powerhouse helped usher in Europe's love affair with the automobile as perennial heavyweights Mercedes Benz and Porsche fought it out for bragging rights at winner's circle and as a way to improve and expand their manufacturing base and their own car popularity among consumers. A bit late on the scene but not to be outdone the British were not far behind as the likes of Stirling Moss and Aston Matin were to become household names throughout the 60s and 70s. Thrilling races at the track are wonderfully captured in this highly enjoyable look at the development of road racing in Germany and beyond and Formula 1's impact on a public yearning for more. Showtimes: May 10 Wednesday. 7:00 PM May 25 Thursday 7:00 PM.

The Park Theatre Vancouver The Park Theatre Vancouver Thursday, May11, 2017


Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P. 47

Thursday, May 11, 2017


‫بزرگترين موسسه ايرانی وام مسکن در کانادا‬

Mehrdad Nevis

‫مهرداد نـويس‬

Mortgage Specialist

‫مشاور و متخصص وام مسکن‬

Mortgage Services for Life

Cell: 604.307.8674

Suite 103 - 850 Harbourside Drive,

Tel: 604.988.8766

North Vancouver BC V7P 0A3

Fax: 604.988.8736

www.yespros.com

rodnevis@yespros.com

Farhang-e BC, No. 363, Vol. 15 / P.

Thursday, May11, 2017


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.