نسخه کامل نشریه فرهنگ bc شماره 368

Page 1

Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P.

Thursday, July 20, 2017


Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 2

Thursday, July 20, 2017


Janan

‫و آﻣﻮزش ﺳﺎز وآواز ﺑﺮاى ﺑﺰرگﺳﺎﻻن‬

Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 3

778 688 9234

WWW.Mirloo.com

‫ ﺳﺎلﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﻮﻓـﻖآﻣـﻮزش‬20

Thursday, July 20, 2017


‫فضانورد سابق فرماندار کل کانادا می‌شود‬

‫پایت‪ ،‬فضانورد سابق‪ ،‬را به عنوان فرماندار‬ ‫جاستین ترودو‪ ،‬نخست وزیر کانادا‪ ،‬ژولی ِ‬ ‫کل کانادا برگزیده است‪.‬‬ ‫پایت‪ ۵۴ ،‬ساله‪ ،‬اهل شهر مونترال استان کبک است‪ .‬او به شش زبان مختلف از‬ ‫ژولی ِ‬ ‫جمله فرانسوی صحبت می‌کند‪.‬‬ ‫جاستین ترودو پس از در نظر گرفتن کاندیداهای بومی کانادایی و فرانسه‌زبان تصمیمش‬ ‫پایت "بدون تردید‬ ‫پایت را روز پنجشنبه اعالم کرد‪ .‬او گفت که ژولی ِ‬ ‫درباره خانم ِ‬ ‫پایت نیز در واکنش گفت‪" :‬چه روزی عالی‌ای‪".‬‬ ‫صالحیت دارد‪ ".‬خانم ِ‬ ‫فرماندار کل کانادا که عمدتا یک نقش نماندین دارد در واقع نماینده ملکه الیزابت دوم‬ ‫بریتانیا در کاناداست‪.‬‬ ‫پایت در ماه سپتامبر امسال جانشین دیوید جانسون خواهد شد که از سال ‪۲۰۱۰‬‬ ‫ژولی ِ‬ ‫میالدی فرماندار کل کانادا بوده است‪.‬‬ ‫این انتصاب با استقبال فراجناحی چهره‌های لیبرال و محافظه کار مواجه شده است‪.‬‬ ‫پایت دستکم دو مرتبه به عنوان مهندس پرواز به ایستگاه فضایی بین‌المللی ماموریت‬ ‫ژولی ِ‬

‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫رفته است‪ .‬وی همچنین عضو کمیته المپیک کانادا بوده است‪.‬‬ ‫پایت که دو فرزند دارد در سال ‪ ۲۰۱۳‬میالدی از سازمان فضایی کانادا بازنشسته‬ ‫خانم ِ‬ ‫شد‪.‬‬

‫نخست‌وزیر کانادا‪ ،‬جاستین ترودو کوچک را دید‬ ‫جاستین ترودو‪ ،‬نخست‬ ‫وزیر کانادا پسری دوساله‬ ‫را مالقات کرد که همنام‬ ‫خود او است‪ .‬جاستین‬ ‫ترودو نام پسر یک زوج‬ ‫پناهنده سوری در کانادا‬ ‫است که والدین او برای‬ ‫سپاسگزاری از نخست‌وزیر‬ ‫این کشور نامش را جاستین‬ ‫ترودو گذاشتند‪.‬‬ ‫نام کامل این کودک جاستین ترودو آدم بیالن است و وقتی که نخست‌وزیر او را در آغوش‬ ‫گرفت‪ ،‬با لبخندی از خواب بیدار شد‪.‬‬ ‫این کودک در ماه مه سال جاری در کلگری‪ ،‬شهری در جنوب استان آلبرتای کانادا‪ ،‬به‬ ‫دنیا آمد‪ .‬چند ماه قبل از تولد او والدینش با دو فرزندشان از سوریه فرار کردند‪ .‬زادگاه‬ ‫آنها دمشق‪ ،‬پایتخت سوریه است‪.‬‬ ‫وقتی که آنها در ماه فوریه سال گذشته به فرودگاه مونترال رسیدند‪ ،‬جزو گروهی از‬ ‫پناهجویان که مورد استقبال جاستین ترودو ‪ ،‬نخست وزیر کانادا قرار گرفتند‪ ،‬نبودند‪.‬‬ ‫اما این زوج‪ ،‬محمد و افره بیالن‪ ،‬خواستند از طریقی سپاسگزاری خود را از دولت کانادا‬ ‫ابراز کنند‪ .‬آنها تصمیم گرفتند که برای پسر تازه متولد‌شده خود نام جاستین ترودو را‬ ‫انتخاب کنند‪.‬‬ ‫از ماه نوامبر ‪ ۲۰۱۵‬که آقای ترودو نخست وزیر شد و ژانویه سال جاری‪ ،‬بیش از‬ ‫‪۴۰‬هزار پناهجوی سوری به کانادا آمدند‪ .‬حدود هزار نفر از آنها به کلگری رفتند‪.‬‬ ‫در ماه ژانویه ‪ ، ۲۰۱۷‬پس از آن که رئیس جمهوری آمریکا ورود مهاجرانی از ‪ ۷‬کشور‬ ‫مسلمان را منع کرد‪ ،‬آقای ترودو از طریق شکبه‌های اجتماعی تعهد دولت خود را برای‬ ‫حمایت از کسانی که به دلیل کوچ‌های اجباری و جنگ پناهنده شدند‪ ،‬اعالم کرد‪.‬‬ ‫در ماه فوریه هم یک زوج دیگر سوری در انتاریو‪ ،‬نام پسر خود را به منظور قدردانی‬ ‫از نخست وزیر کانادا‪ ،‬جاستین گذاشتند‪)bbc( .‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 4‬‬


Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 5

Thursday, July 20, 2017


‫مریم رضاخانی و مهدی علوی شوشتری‬ ‫حسین باقرزاده‬

‫‪Farhang-e BC, Feb. 23, 2011, No. 204‬‬

‫مرگ زودرس مریم رضاخانی فقدانی بزرگ برای مردم ایران و‬ ‫‪Page 4‬‬ ‫جامعه ریاضی جهان بود‪ .‬تعدادی از مقامات جمهوری اسالمی نیز به‬ ‫این خبر واکنش نشان دادند و مرگ او را تسلیت گفتند‪ .‬این واکنش‌ها بازداشتشدگان ديروز را ‪۵٠٠‬‬ ‫وی‪،‬‬ ‫بیش از هر چیز این سؤال را پیش آورده که اگر مریم ایران مانده نفر اعالم کرد‪ .‬به گفتهی‬ ‫ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻳﮏ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ‬ ‫اکثر بازداشتشدگانی که او‬ ‫بود چه سرانجامی داشت‪ .‬هر چه که بود بی تردید او مقام و موقعیت‬ ‫مشاھده کرده‪ ،‬در محدودهی‬ ‫ﺷﻴﺮﺍﺯ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻳﮑﻢ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬ ‫امروز را نداشت‪ .‬جمهوری اسالمی سابقه درخشانی در تحمل و‬ ‫خيابان و ميدان آزادی‪ ،‬و توسط‬ ‫ُ‬ ‫پرورش استعدادهای علمی و فرهنگی ندارد و بیشتر استعدادکش بوده پليس امنيت دستگير شده بودند و‬ ‫خبری‬ ‫منابع‬ ‫اعالم کردم که نفر اول مسابقات ریاضی سراسری کشور در آن سال‬ ‫تریبون‬ ‫دیگر از‬ ‫است تا استعدادپرور‪ .‬کافی است به سرنوشت‬ ‫رفتمآزادو شدند‪.‬‬ ‫امروز‬ ‫پشتبامداد‬ ‫‌های ديشب و‬ ‫نابغهپايانی‬ ‫ساعات‬ ‫یکیآنھا در‬ ‫بسياری از‬ ‫و‬ ‫‪ ‬دانشجويی‬ ‫ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﺣﺪﻭﺩ ‪ ۵۰۰‬ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ‬ ‫جنوبیدانشگاه اهواز است و بعد اضافه کردم که متأسفانه خبر شدیم‬ ‫شوشتری از‬ ‫علوی‬ ‫مهدی‬ ‫که چه‬ ‫اسالمی‬ ‫آمد‪.‬از مقر نيروی انتظامی فاتب واقع در ضلع‬ ‫ديشب‬ ‫ریاضی ایران بپردازیم و ببینیم که بر سر او در جمهوری او‬ ‫سايتھای نزديک به‬ ‫سکوت‬ ‫معترضان و در‬ ‫خاطرنشاناعدام شده است‪ .‬جمعیت خبر را با ناگواری شنید‬ ‫روز پیشتر‬ ‫چندشده‪،‬‬ ‫ایشانآزاد‬ ‫کارگرکهجنوبی‬ ‫دانشگاه خيابان‬ ‫انقالب‪ ،‬ابتدای‬ ‫تهران به‬ ‫ميدان علوم‬ ‫اواخر سال ‪ ۱۳۵۸‬من به ایران بازگشتم و بالفاصله در دانشکده‬ ‫گزارش‬ ‫کشید تا‬ ‫طول‬ ‫مدتی‬ ‫آمیز‬ ‫بهت‬ ‫سکوت‬ ‫این‬ ‫ماندم‪.‬‬ ‫جا‬ ‫همان‬ ‫و‬ ‫کردم‬ ‫سکوت‬ ‫نیز‬ ‫من‬ ‫رفت‪.‬‬ ‫فرو‬ ‫قرار‬ ‫ماموران‬ ‫شتم‬ ‫و‬ ‫ضرب‬ ‫مورد‬ ‫دستگيری‪،‬‬ ‫با‬ ‫ھمزمان‬ ‫که‬ ‫کند‬ ‫ﺍﺳﻔﻨﺪشدم‪ .‬اندکی بعد می‬ ‫عنوان دانشیارﺩﺭ‬ ‫ریاضی ﺍﻭﻝ‬ ‫رشتهﺗﺠﻤﻊ‬ ‫کنفرانس ساالنه انجمن ریاضی‬ ‫مشغول به کار‬ ‫دادهاند روز يکشنبه‪،‬‬ ‫بدی با‬ ‫اجراییکه در‬ ‫هیئت میکند‬ ‫عضو تاکيد‬ ‫گرفته؛ و‬ ‫انقالب‬ ‫در شروع‬ ‫تقریبا‬ ‫برخوردشد و‬ ‫بازداشتشروع‬ ‫زمان نجواها‬ ‫انجمن‬ ‫ایران در دانشگاه مشهد برگزار شد و من به عنوان یکی از شش‬ ‫دانشجويان‬ ‫که از‬ ‫آنھاهمه دانستند که چرا او اعدام شده است‪ .‬اويکی‬ ‫زبانی”‬ ‫ی آناو به“بلبل‬ ‫کسانی که به‬ ‫در مگر‬ ‫گرفت‪،‬‬ ‫صورت نمی‬ ‫زندان میبه‌افتد‪.‬‬ ‫برخاسته بود در فاصله کوتاهی دستگیر می‌شود و‬ ‫مبارزه‬ ‫گفتهبا‬ ‫فرهنگی‬ ‫دانشگاهبه شيراز‬ ‫دانشگاه‌ها‬ ‫دانشجویی‬ ‫و سپس دبیر آن انتخاب شدم‪ .‬انجمن همه ساله یک مسابقه ریاضی‬ ‫‪ ‬‬ ‫خوردند‪.‬‬ ‫می‬ ‫کتک‬ ‫شدت‬ ‫به‬ ‫میکردند که‬ ‫نيروھایروز‬ ‫دستمی‌شود و در‬ ‫بود که مراسمی برای سپس به دلیل این فعالیت‌ها و عضویت در سازمان پیکار به اعدام محکوم‬ ‫برگزار می‌کرد و به نفر اول این مسابقات جایزه می‌داد‪ .‬اوایل تابستان‬ ‫حکومتی کشته شده‬ ‫ران ومیبه‌شود‪.‬‬ ‫‪ ۵۹‬تیربا‬ ‫تیرماه‬ ‫ھمهی ‪۶‬‬ ‫اهواز‬ ‫دانشگاه‬ ‫دانشجویی از‬ ‫توقيف شده‬ ‫شدگان‬ ‫بازداشت‬ ‫ھمراه‬ ‫تلفنھای‬ ‫معرفی برنده آن سال و اعطای جایزه به او برگزار شد‪ .‬برنده‪،‬به گفتهی او‪،‬‬ ‫حالی‬ ‫در‬ ‫اين‬ ‫است؛‬ ‫روحانی نسبتا جوانی به نام احمد جنتی بود که اکنون شهره خاص‬ ‫آنھاکنده‬ ‫صادر‬ ‫شرکتشدهکند‪.‬‬ ‫به نام مهدی علوی شوشتری بود‪ ،‬ولی او نتواانسته بود در مراسم‬ ‫حکم‪،‬کنند‪.‬‬ ‫مراجعه‬ ‫قاضیگرفتن‬ ‫اجراییرای پس‬ ‫هیئتاز عيد ب‬ ‫که بعد‬ ‫آنھا گفته‬ ‫گزاری‬ ‫حکمیکه خبر‬ ‫و عام است‪ .‬صادق خلخالی در خاطراتش با اشاره به این که او نیز است‬ ‫خمینی‬ ‫مشابه از‬ ‫کنم ‪-‬اووھماینديشب از ھمين محل آزاد شده‪ ،‬با‬ ‫کارگر که‬ ‫يک اعالم‬ ‫ھمچنيناو را‬ ‫از من خواست که به عنوان دبیر انجمن پشت تریبون بروم و غیبت‬ ‫فارس با تکذيب اين‬ ‫برخورد‬ ‫اعدامبه‬ ‫بازداشت ديده‪،‬‬ ‫ابراز تعجب از رفتارھايی که در زمان‬ ‫درگيری نفر‬ ‫تهران‪ ،‬چند‬ ‫و‬ ‫اهواز‬ ‫در‬ ‫جنتی‪،‬‬ ‫آقای‬ ‫«حضرت‬ ‫‌نویسد‪:‬‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫بود‬ ‫گرفته‬ ‫و‬ ‫قتل‬ ‫برای‬ ‫کار آسانی نبود‪.‬‬ ‫خبر گفته است اين دانشجو تصادف کرده و در جريان‬ ‫میگويد‪:‬‬ ‫و‬ ‫کند‬ ‫می‬ ‫اشاره‬ ‫ماموران‬ ‫خشن‬ ‫که در‬ ‫دانشجو‬ ‫یک‬ ‫البد‬ ‫جنتی‬ ‫و‬ ‫او‬ ‫دید‬ ‫از‬ ‫کرد»‪.‬‬ ‫محکوم‬ ‫اعدام‬ ‫به‬ ‫و‬ ‫محاکمه‬ ‫را‬ ‫طاغوتیان‬ ‫از‬ ‫مهدی علوی شوشتری متولد سال ‪ ١٣٣٤‬بود و در سال ‪ ١٣٥٣‬به دلیل فعالیت‌های سیاسی‬ ‫کشته نشده است‪ .‬بنا برگزارش وبسايت دانشجونيوز‪ ،‬حامد‬ ‫دادند‪،‬‬ ‫فحش می‬ ‫شاهھمه‬ ‫زمانو به‬ ‫سال نداشتند‬ ‫در قبول‬ ‫کسی را‬ ‫اينھا خودش‬ ‫است‪.‬‬ ‫بوده‬ ‫طاغوتی‬ ‫نیز‬ ‫کشیده‬ ‫زندان‬ ‫سال‬ ‫سه‬ ‫آزادیانازھمزندان‬ ‫در اهواز دستگیر و به سه سال حبس محکوم شده بود‪ .‬پس از‬ ‫نورمحمدی‪ ،‬دانشجوی رشته زيستشناسی دانشگاه شيراز‪،‬‬ ‫ب‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫می‬ ‫توھين‬ ‫ھم‬ ‫امام‬ ‫به‬ ‫حتی‬ ‫که‬ ‫شنيدم‬ ‫خودم‬ ‫ریاضی‬ ‫مسابقات‬ ‫اول‬ ‫نفر‬ ‫مختلف‬ ‫‌های‬ ‫ن‬ ‫زما‬ ‫در‬ ‫شوشتری‪،‬‬ ‫علوی‬ ‫مهدی‬ ‫و‬ ‫میرزاخانی‬ ‫مریم‬ ‫ساکن خوابگاه دستغيب و اھل خرمآباد يکم اسفندماه در ميدان‬ ‫‪ ١٣٥٧‬برای تحصیل به آمریکا سفر می‌کند ولی در فاصله کوتاهی پس از پیروزی انقالب‬ ‫ه گفتهی او‪ ،‬افرادی را که قبال ھم سابقهی بازداشت داشتهاند و يا به‬ ‫اظهار‬ ‫جمهوری‬ ‫میرزاخانیحال‬ ‫مرگ مھندسی در‬ ‫برایدانشکده‬ ‫اسالمی يک‬ ‫سختمان شماره‬ ‫مقاماتمقابل‬ ‫به ایران بر می‌گردد و در دانشگاه جندی شاپور اهواز در رشته ریاضی ادامه تحصیل سراسری کشور بودند‪ .‬امروز نمازی‬ ‫ھرحال میخواستند نگه دارند‪ ،‬به مقر اصلی پليس امنيت منتقل‬ ‫طول است‪.‬‬ ‫کشته شده‬ ‫آنان ازبه دست‬ ‫می‌دهد‪ .‬او در دوران تحصیل شاگردی ممتاز بوده‪ ،‬و از قول یکی از استادان او در زمان تأسف می‌کنند ولی هیچ یک ازفرار‬ ‫برپايهنظام‬ ‫حیات این‬ ‫حکومتیکه در‬ ‫مامورانفراوانی‬ ‫استعدادهای‬ ‫میکردند‪ .‬او میگويد که تنھا مردان در اين محل بازداشت بودهاند و‬ ‫امنيتی از‬ ‫دانشجو به وسيله‬ ‫نشان اين‬ ‫دانشجو نيوز‪،‬‬ ‫فعالیت‬ ‫ماموران چون‬ ‫میرزاخانی البته‬ ‫نداده‌اند‪.‬‬ ‫گزارشواکنشی‬ ‫شدند کمترین‬ ‫سرکوب و‬ ‫جایداشته‬ ‫دانشجوییبه که‬ ‫نابودمنتقل‬ ‫وزرا –‬ ‫عامدابازداشتگاه‬ ‫ديگرییاد– احتماال‬ ‫ترین را از ابتدا‬ ‫تحصیلش در آمریکا نقل شده که از او به عنوان با استعداد زنان‬ ‫مسلمابا يک‬ ‫برخورد‬ ‫سرنوشتیپرت شده‬ ‫نمازی به پايين‬ ‫روی‬ ‫موقعیت‬ ‫پس‌شدازولی‬ ‫گرفتار ونمی‬ ‫بودپلبه چنین‬ ‫کشوراند‪.‬در آن سال این نظر را سیاسی نداشت اگر در ایران مانده‬ ‫اول اسفندماه –‬ ‫ديروز –‬ ‫در تجمع‬ ‫کرده يکی‬ ‫کلمه‪:‬‬ ‫ریاضی‬ ‫مسابقات‬ ‫شده در‬ ‫بازداشت او‬ ‫افراداول شدن‬ ‫است‪.‬ازنفر‬ ‫سراسری کرده‬ ‫فردا(‬ ‫‌شد‪).‬راديو‬ ‫است‪.‬‬ ‫کشته شده‬ ‫ساحلی‬ ‫خودروکهدر خيابان‬ ‫نیوز)‬ ‫(گویا‬ ‫سپرده می‬ ‫گور‬ ‫ناشکفته به‬ ‫امروز را نیز نداشت و استعدادی بود‬ ‫نيمهیشب‬ ‫که‬ ‫‌کرد‪.‬گذشته آزاد شده‪ ،‬در گفت و گو با کلمه‪ ،‬تعداد تقريبی )ايران امروز(‬ ‫تأیید م‬ ‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 6‬‬

‫‪ ‬‬


‫"پژوهشگر" دیپورت شده از آمریکا‬ ‫عضو بسیج دانشجویی بود‬

‫یک روز بعد از دیپورت یک پژوهشگر ایرانی از آمریکا به دلیل نقص پرونده‪ ‌،‬با مشخص‬ ‫شدن شدن اینکه او عضو شناخته شده سازمان بسیج دانشجویی‪ ،‬نهاد زیرمجموعه سپاه‬ ‫پاسداران است‪ ،‬در فضای مجازی بین کاربران ایرانی بازتاب های زیادی داشته است‪.‬‬ ‫روز چهارشنبه اعالم شد که محسن دهنوی یک پژوهشگر بیماری سرطان که با ویزای کار‬ ‫به آمریکا آمده‪ ،‬به دلیل نقص پرونده دیپورت شد‪.‬‬ ‫ساعتی بعد از انتشار این خبر‪ ‌،‬برخی فعاالن مدنی با جستجوهای اینترنتی اعالم کردند که‬ ‫محسن دهنوی عضو ارشد بسیج دانشجویی است‪ .‬برخی از کاربران به سابقه محسن دهنوی‬ ‫در ریاست او در بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف و عضویت او در ستاد دانشجویی‬ ‫سعید جلیلی در انتخابات چهار سال پیش اشاره کردند‪.‬‬ ‫خبرگزاری فارس‪ ،‬سال ‪ ۱۳۸۶‬خبر انتصاب آقای دهنوی را به عنوان مسئول بسیج‬ ‫دانشجویی دانشگاه صنعی شریف منتشر کرده بود‪ .‬وبسایت رادیو فردا نیز با انتشار سوابق‬ ‫آقای دهنوی‪ ،‬به اداره ستاد دانشجویی سعید جلیلی توسط آقای دهنوی اشاره کرده است‪.‬‬ ‫دیپورت و روایت متناقض رسانه های حکومتی‬ ‫رسانه های حکومتی ایران از جمله خبرگزاری فارس روز سه شنبه گزارش داد یک‬ ‫ایرانی پژوهشگر بیماری سرطان که برای کار در بیمارستان کودکان در بوستون با ویزای‬

‫کار به آمریکا آمده بود‪ ،‬به ایران باز‬ ‫گردانده شد‪ .‬هرچند این خبرگزاری‬ ‫ابتدا مدعی شد این بازگشت به خاطر‬ ‫فرمان اجرایی ترامپ بوده اما ساعتی‬ ‫بعد مشخص شد که عدم ورود آنها به‬ ‫خاطر نقص پرونده است‪.‬‬ ‫اداره گمرک و مرزبانی آمریکا‬ ‫اعالم کرد‪ ،‬بازگشت محسن دهنوی‬ ‫و خانواده اش ربطی به فرمان‬ ‫اجرایی پرزیدنت ترامپ برای منع‬ ‫سفر شهروندان ایران و پنج کشور‬ ‫دیگر ندارد‪.‬‬ ‫خبرگزاری های ایران نیز با اشاره‬ ‫با اینکه وی به همراه خانواده اش‬ ‫از جمله سه فرزند ‪ ۶‬ساله‪۳ ،‬ساله‬ ‫و هفت ماهه سفر کرده‪ ،‬از بازداشت‬ ‫آنها خبر دادند‪ .‬اما ساعتی بعد برادر‬ ‫آقای دهنوی در گفتگو با خبرگزاری‬ ‫ها بازداشت آنها را تکذیب کرد‬ ‫و گفت برادرم به دلیل عدم تطابق‬ ‫مدرک اداری و دانشگاهی اجازه‬ ‫ورود نیافته است که امیدواریم این‬ ‫مشکل کوچک حل شود و ایشان‬ ‫بتواند به کار تحقیقاتی خود ادامه دهد‪.‬‬ ‫روزنامه بوستون گلوب نیز بیانیه ای از اداره گمرک و مرزبانی آمریکا منتشر کرد که در‬ ‫آن توضیح داده‪ ،‬بر اساس اطالعاتی که در جریان بررسی‌های اداره مهاجرت به دست آمد‪،‬‬ ‫از ورود این فرد جلوگیری شد‪.‬‬ ‫اداره گمرک و مرزبانی آمریکا می گوید داشتن ویزا‪ ،‬الزاما به معنی تضمین ورود به خاک‬ ‫آمریکا نیست و به همین دلیل ماموران مرزبانی مدارک را بار دیگر کنترل می کنند‪ .‬به گفته‬ ‫اداره اداره گمرک و مرزبانی آمریکا‪ ،‬مسائلی مربوط به وضعیت جسمی و سالمتی‪ ،‬سابقه‬ ‫جنایی‪ ،‬امنیتی و توان مالی در بدو ورود بررسی می شود و همچنین از دارنده ویزا درباره‬ ‫مدارک کاری‪ ،‬سابقه ورود غیرقانونی یا نقض قوانین مهاجرتی سوال می شود‪)VOA( .‬‬

‫‪www.nastax.com‬‬ ‫‪eAccounting‬‬ ‫‪WCB ,PST , GST‬‬

‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 7‬‬


‫خبرهای کوتاه‪:‬‬

‫همکاری با آن متهم کرده اند‪ ،‬اما هیچ پاسخی به این درخواست داده نمی شود‪ .‬وی افزود‬ ‫کار به جایی رسیده است که دیگر سخن و قانون هم کاربرد ندارد‪)VOA( .‬‬

‫‪ -‬پیشنهاد نام‌گذاری ‪ ۲۶‬تیر به عنوان روز مادران زندانی‬

‫کانون مدافعان حقوق بشر‪ ،‬کمپین بین‌المللی حقوق بشر‪ ،‬آغازه موزه جنبش زنان ایران و ‪ -‬گاردین‪ :‬روزنامه‌های ایران در ادای احترام به میرزاخانی تابوی حجاب را شکستند‬

‫چند نهاد حقوق بشری دیگر پیشنهاد داده‌اند که روز ‪ ۲۶‬تیرماه به عنوان روز مادران زندانی‬ ‫در تقویم ثبت شود‪ .‬در بیانیه منتشر شده به فشار مضاعفی که مادران زندانی تحمل می‌کنند‬ ‫اشاره شده و آمده است‪« :‬ثبت یک روز به نام مادران زندانی به ما این امکان را می‌دهد‬ ‫تا الاقل سالی یک بار صدای کسانی باشیم که در زندان‌ها ضمن تحمل فشارهای امنیتی و‬ ‫گذراندن دوران حبس خویش‪ ،‬به دلیل مادر بودن‌شان و به دلیل نقشی که جامعه به آنها تحمیل‬ ‫کرده‪ ،‬رنج و عذابی مضاعف را تحمل می‌کنند‪)dw.com( ».‬‬

‫‪ -‬نورگون‪ ،‬جشن به زنجیر کشیدن ضحاک‬

‫برخی روزنامه های دولتی ایران‬ ‫و نیز سایت اینستاگرام حسن‬ ‫روحانی در روز یکشنبه مقررات‬ ‫سفت و سخت جمهوری اسالمی‬ ‫درباره چاپ تصاویر زنان را با‬ ‫انتشار عکس های بی حجاب مریم‬ ‫میرزاخانی‪ ،‬ریاضیدان سرشناس‪،‬‬ ‫زیر پا گذاشتند‪.‬‬ ‫انتشار تصویر میرزاخانی بدون‬ ‫حجاب همان گونه که زندگی می کرد مورد توجه بسیاری قرار گرفت‪ .‬روزنامه همشهری‬ ‫در باالی عکس بی حجاب میرزاخانی تیتر زد‪« :‬نابغه ریاضی تسلیم جبر مرگ شد»‪.‬‬ ‫روزنامه دنیای اقتصاد هم با انتشار تصویری بی حجاب از میرزاخانی نوشت‪« :‬هجرت‬ ‫ابدی ملکه ریاضیات»‪)VOA( .‬‬

‫امسال نیز جشن نورگون در نزدیکی‬ ‫آمل برگزار شد‪ .‬نور گوهون یا‬ ‫نورگون به معنی گون‌های شعله‌ور‪،‬‬ ‫جشنی است که در روستای کوهستانی‬ ‫نوای آمل هر سال در ‪ ۲۱‬تیرماه‬ ‫برگزار می‌شود‪ .‬مردم معتقدند فریدون ‪ 11 -‬تن از اعضا و طرفداران «عرفان حلقه» در نجف‌آباد اصفهان بازداشت شدند‬ ‫بعد از شکست ضحاک ماردوش روانه شاخه سپاه پاسداران در استان اصفهان روز سه‌شنبه ‪ ۲۷‬تیر اعالم کرد که «‪ ۱۱‬تن از‬ ‫قله دماوند شد و قرار گذاشت بعد از اعضاء و طرفداران شبکه انحرافی عرفان حلقه در نجف‌آباد»‌ بازداشت شده‌اند‪.‬‬ ‫به بند کشیدن او‪ ،‬آتش روشن کند‪ .‬اوایل شب‪ ،‬نور آتش از دماوند درخشید و مردم نیز در به گزارش خبرگزاری تسنیم‪ ،‬معاونت اطالعات «سپاه صاحب‌الزمان» استان اصفهان در‬ ‫پاسخ‪ ،‬گون‌ها را بر طنابی بسته و پس از آتش زدن‪ ،‬باالی سر به گردش در آوردند تا پاسخ اطالعیه‌ای از بازداشت این گروه به دست «سربازان گمنام امام زمان»‌ خبر داد و نوشت که‬ ‫با شناسایی «شبکه منحرف عرفان حلقه»‌‪ ،‬مدرس آن بازداشت و «سر شبکه به‌کلی متالشی‬ ‫دلگرم‌کننده به یاران فریدون بدهند‪)dw.com( .‬‬ ‫شد»‪ ...‬عالوه بر محمدعلی طاهری‪ ،‬پایه گذار "عرقان حلقه"‪ ،‬شماری از هواداران او‬ ‫ ترکیه به دنبال بازداشت مدیر عفو بین الملل در شهر استانبول‬‫و اعضای مکتب حلقه عرفان در سالیان گذشته بازداشت و زندانی شده‌اند‪ .‬از جمله سایت‬ ‫دادگاهی در استانبول امروز رسما حکم بازداشت ‪ ۶‬فعال حقوق بشر از جمله مدیر عفو بین مشرق روز ‪ ۱۷‬تیر گزارش داد که ‪ ۲۷‬تن از هواداران محمد علی طاهری در مشهد‬ ‫الملل درترکیه را صادر کرد‪ .‬بر اساس این حکم‪ ،‬این افراد تا پایان محاکمه در بازداشت بازداشت شدند‪ .‬مشرق با نقل قول از جانشین سرپرست دادسرای انقالب مشهد‪ ،‬ضمن‬ ‫خواهند بود‪ .‬این افراد از جمله به کمک به یک سازمان تروریستی متهم شده اند‪ .‬خانم مریچ اشاره به اینکه در ماه‌های گذشته تعدادی از طرفداران حلقه عرفان در مشهد بازداشت‬ ‫ابوب اوغلو وکیل این بازداشت شدگان می گوید که بارها خواستار شده است که مقامات شده‌اند ‌‪ ،‬نوشت که ‪ ۲۵‬تن از اعضای این گروه که در حال آموزش بودند‪ ،‬پس از تشکیل‬ ‫مربوطه مشخص کنند که این کدام سازمان تروریستی است که فعاالن حقوق بشر را به پرونده آزاد شدند‪( .‬رادیو فردا)‬

‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 8‬‬


‫شهر یزد در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد‬

‫شهر تاریخی یزد روز یکشنبه ‪ ۱۸‬تیر‪ ،‬به عنوان نخستین شهر تاریخی ایران و بیست‌ و‬ ‫دومین اثر تاریخی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید‪.‬‬ ‫ثبت بخش قدیمی شهر یزد در جریان چهل‌ویکمین نشست کمیته میراث فرهنگی سازمان‬ ‫علمی‪ ،‬فرهنگی و تربیتی ملل متحد‪ ،‬یونسکو‪ ،‬در شهر کراکوف لهستان صورت گرفته‬ ‫است‪.‬‬ ‫خبرگزاری ایسنا اشاره کرد که یزد به عنوان یکی از نخستین شهرهای خشتی دنیا در‬ ‫نشست کمیته میرات جهانی یونسکو به ثبت رسید‪ .‬به نوشته این خبرگزاری‪ ۹ ،‬سال پیش‬ ‫پرونده شهر تاریخی یزد در فهرست میراث موقت جهانی قرار گرفته بود‪.‬‬ ‫به نوشته خبرگزاری دولتی ایرنا‪ ،‬تصمیم یونسکو بیش از ‪ ۷۰۰‬هکتار از اراضی شهر‬ ‫قدیمی یزد را در بر می‌گیرد‪.‬‬ ‫پیشتر محمد حسن طالبیان‪ ،‬معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری‬ ‫ایران‪ ،‬نسبت به ایرادهای یونسکو در مورد برخی ساخت‌وسازها در بافت تاریخی یزد‬ ‫ابراز نگرانی کرده بود‪.‬‬ ‫وی روز ‪ ۱۱‬تیر به خبرگزاری ایسنا گفته بود که کارشناسان شورای جهانی بناها و‬ ‫محوطه‌های تاریخی (ایکوموس) ‪ -‬شورای زیرمجموعه یونسکو‪ -‬ایرادهایی به پرونده‬

‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫ثبت جهانی شهر یزد وارد کرده که مهم‌ترین آنها «ساخت سازه‌های بتنی و غیر خشتی»‬ ‫در بافت خشتی شهر یزد است‪.‬‬ ‫آقای طالبیان اشاره کرده بود که کارشناسان ایکوموس بر این نظر هستند که «اگر یزد‬ ‫قرار است شهر جهانی شود‪ ،‬چرا ساکنان آن اجازه ساخت بناهای خشتی را در بزرگترین‬ ‫شهر خشتی جهان ندارند و ضوابط شهرسازی چنین اجازه‌ای به آنها نمی‌دهد؟»‬ ‫معاون میراث فرهنگی سازمان‬ ‫میراث فرهنگی و گردشگری‬ ‫ایران در این مورد گفته بود‪:‬‬ ‫«اعالم کرده‌ایم که در فرایند‬ ‫تدوین پرونده جهانی شدن یزد‬ ‫این موضوع نیز مطرح شده است‬ ‫و در مذاکره با سازمان نظام‬ ‫مهندسی کشور و وزارت راه و‬ ‫شهرسازی از آنها خواسته شده با‬ ‫تدوین دستورالعمل ویژه مهندسی خشت که در حال انجام است‪ ،‬اجازه ساخت بناهای‬ ‫خشتی توسط ساکنان یزد صادر شود»‪...‬‬ ‫پیش از این‪ ،‬نشست کراکوف با ثبت سه اثر تاریخی در کامبوج‪ ،‬چین و هند در فهرست‬ ‫میراث جهانی یونسکو موافقت کرده بود‪( .‬رادیو فردا)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 9‬‬


Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 10

Thursday, July 20, 2017


‫مجسمه الهام گرفته از منشور کوروش؛‬ ‫هدیه جامعه ایرانی‪-‬آمریکایی به ایاالت متحده‬

‫در چهارم ماه ژوئیه و سالروز استقالل آمریکا‪ ،‬هزاران نفر با پیام مشترک آزادی و‬ ‫همزیستی در بلوار سانتامونیکای لس آنجلس جمع شدند تا شاهد رونمایی از «مجسمه‬ ‫آزادی» باشند‪ .‬این اثر هنری توسط «سسیل بالموند» طراحی شده و برداشت مدرنی‬ ‫از لوح باستانی دو هزار و پانصد ساله موسوم به منشور کوروش کبیر است‪ .‬مراسم‬ ‫رونمایی از «مجسمه آزادی» با غذاهای متنوع ایرانی‪ ،‬آتش بازی و موسیقی زنده همراه‬ ‫بود و بسیاری از ایرانی تبارها و چهره های فرهنگی از گوشه و کنار آمریکا در آن‬ ‫شرکت کردند‪.‬‬ ‫ابی و آرش از جمله هنرمندانی بودند که در این مراسم روی صحنه رفتند‪.‬‬ ‫هدیه جامعه آمریکاییان ایرانی تبار به آمریکا‬ ‫منشور کوروش که بسیاری از آن به عنوان نخستین اعالمیه حقوق بشر در جهان یاد می‬ ‫کنند‪ ،‬نمادی از آزادی‪ ،‬همزیستی فرهنگها و احترام به ملیتهای گوناگون است؛ ارزشهایی‬

‫که آمریکا نیز بر آن اساس بنیان گذاشته شده است‪.‬‬ ‫پروژه نصب مجسمه آزادی در لس آنجلس چهار سال پیش‪ ،‬زمانی که منشور کوروش در‬ ‫آمریکا به نمایش درآمد به کوشش بنیاد فرهنگ کلید خورد‪ .‬هدف آن‪ ،‬تأکید بر اهمیت و‬ ‫تأثیر منشور کوروش کبیر در شکل گیری ارزشهای حقوق بشری در دنیا است‪.‬‬ ‫به گفته اریک گارستی‪ ،‬شهردار لس آنجلس‪ ،‬این شهر بیش از چهار میلیون نفر از صد‬ ‫کشور جهان با دویست و بیست زبان مختلف را کنار هم قرار داده و «مجسمه آزادی»‪،‬‬ ‫نمایانگر ارزشهایی است که برای شهروندان لس آنجلس اهمیت دارد‪.‬‬ ‫مجسمه آزادی نیویورک الهام بخش مجسمه آزادی لس آنجلس‬ ‫مجسمه آزادی نیویورک هدیه دیپلماتیک فرانسه به آمریکا بود که در سال ‪ ۱۸۸۵‬با‬ ‫کمپین روزنامه ها و حمایت مالی شهروندان نصب شد و امروز‪ ،‬نماد آزادی و دوستی‬ ‫میان ملتها است‪ .‬صد و سی و دو سال بعد‪ ،‬مجسمه آزادی لس آنجلس به لطف شبکه های‬ ‫اجتماعی بیش از یک میلیون حامی مالی از پنجاه کشور دنیا جذب کرد و توانست با جمع‬ ‫آوری دو و نیم میلیون دالر در قلب شهر جا بگیرد؛ جایی که روزانه ده ها هزار نفر از‬ ‫آن عبور می کنند‪.‬‬ ‫به گفته سسیل الموند‪ ،‬اثر به گونه ای طراحی شده که وقتی از کنارش با سرعت چهل‬ ‫و هشت کیلومتر در ساعت می گذری متن نوشته شده روی آن به نظر متحرک می آید‪.‬‬ ‫نصب این اثر الهام گرفته شده از منشور کوروش کبیر در لس آنجلس در رسانه های‬ ‫مختلف آمریکا بازتاب داده شد‪ .‬سازماندهندگان امیدوارند بتوانند این مراسم را تبدیل به‬ ‫جشنواره ای ساالنه کنند‪)VOA( .‬‬

‫‪www.sunhealthcenter.com‬‬

‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 11‬‬


‫تعميرات و نوسازی ساختمان‬ AAA ALI RENOVATIONS Website:

‫علی وفائی‬

aaaalirenovations.com &

aaaalirenos.com

Cell: 604.603.8254 604.728.3132

‫ ُپربار و‬،‫متنوع‬ ّ ،‫ نشريه ای مستقل‬BC ‫فرهنگ‬ ‫آموزنده‬

778.317.4848 ‫با بهترين خدمات آگهی‬

Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 12

Thursday, July 20, 2017


Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 13

Thursday, July 20, 2017


Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 14

Thursday, July 20, 2017


‫لیو شیابو‪:‬‬ ‫مردی که از مرده‌اش به اندازه زنده‌اش می‌ترسند‬ ‫کری گریس‬

‫"من هیچ عمل مجرمانه‌ای مرتکب نشده‌ام‪ ،‬ولی اعتراضی هم ندارم‪".‬‬ ‫این جمله‌ای است که لیو شیابو سال ‪ ۲۰۰۹‬در دادگاه گفت‪ .‬بعد از آن زندانی شد و در هشت‬ ‫سالی که زندانی بود‪ ،‬حاضر نشد از اعتقادش به دموکراسی دست بکشد‪ .‬عجیب نیست که‬ ‫حاکمان چین از مرده‌اش هم به اندازه زنده‌اش می‌ترسند‪.‬‬ ‫حزب کمونیست چین روزگاری حزب عزم راسخ و آرمان بود‪ ،‬حزب مردانی که آماده‬ ‫بودند در راه آن آرمان شهید شوند‪ .‬اما نزدیک هفتاد سال حکمرانی آن حزب آرمان‌گرا را به‬ ‫ساختاری صلب و منفی‌نگر بدل کرده‪ .‬ساختاری که کسانی را که در پی حقوق اساسی‌شان‬ ‫هستند زندانی می‌کند‪ ،‬نام‌شان را ممنوع می‌کند‪ ،‬و با اهرم اقتصاد بی‌رقیبش‪ ،‬حتی دولت‌های‬ ‫خارجی را هم به سکوت وامی‌دارد‪.‬‬ ‫در دوران زمامداری شی جین‌پینگ این سرکوب‌گری با دقت و شدت و موفقیت ادامه داشته‪.‬‬ ‫لیو شیابو استثناء است‪.‬‬ ‫مشکل چین با لیو شیابو از سال ‪ ۲۰۱۰‬آغاز شد‪ :‬زمانی که او جایزه صلح نوبل را برد‪.‬‬ ‫ناگهان نامش هم‌تراز چهره‌های برجسته‌ای قرار گرفت که به خاطر باورشان زندانی شده‬ ‫بودند‪ ،‬چهره‌هایی مثل نلسون ماندال‪ ،‬آنگ سان سو چی و کارل فون اوسیتسکی‪.‬‬ ‫شاید نفر آخر برایتان آشنا نباشد‪ .‬اما از قضا این نام برای حاکمان چین آزارنده‌تر از دو نام‬ ‫دیگر است‪ .‬کارل فون اوسیتسکی یک فعال ضدجنگ آلمانی بود که سال ‪ ۱۹۳۵‬در حالی‬ ‫که در یک اردوگاه کار اجباری حبس بود جایزه صلح نوبل را برد‪ .‬هیتلر حتی به اعضای‬ ‫خانواده‌اش هم اجازه نداد به جای او جایزه‌اش را تحویل بگیرند‪.‬‬ ‫لیو شیابو هم وقتی جایزه‌اش را برد در زندان بود‪ .‬مقام‌های چینی نه تنها اجازه ندادند‬ ‫همسرش برای دریافت جایزه سفر کند‪ ،‬که در خانه حصرش کردند‪ .‬در مراسم اهدای جایزه‬ ‫یک صندلی خالی برای لیو شیابو گذاشتند‪ .‬همان‌جا بود که قیاس بین چین قرن بیست‌ویکم‬ ‫و آلمان دهه ‪ ۱۹۳۰‬آغاز شد‪.‬‬ ‫آلمان دهه سی و چین سال‌های اخیر یک شباهت دیگر هم دارد‪ :‬سانسور حکومتی‪ .‬در آلمان‬

‫نازی اسم بردن از اوسیتسکی ممنوع بود‪ .‬امروز هم در چین کسی حق ندارد در مورد جایزه‬ ‫لیو شیابو حرف بزند‪ .‬مقام‌های چینی تا مدتی پس از ماجرای صلح نوبل حتی جستجوی‬ ‫ترکیب "صندلی خالی" را هم ممنوع کرده بودند‪ .‬نام لیو شیابو مایه سرافکندگی حاکمان‬ ‫چین در دنیا بود‪ ،‬اما در داخل چین کسی او را نمی‌شناخت‪ .‬حتی در روزهایی که پزشکان‬ ‫خارجی به مالقات او رفتند و تشخیص پزشکان چینی را که می‌گفتند نمی‌تواند سفر کند‪ ،‬رد‬ ‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫کردند‪ ،‬در روزهایی که در هنگ‌کنگ برای آزادی‌اش تجمع برگزار می‌شد‪ ،‬داخل چین به‬ ‫خاطر سانسور شدید کمتر کسی می‌دانست شیابو دارد از سرطان می‌میرد‪.‬‬ ‫فراموشی همگانی جزو سیاست‌های رسمی حکومت چین است‪ .‬لیو شیابو هم از قربانیان‬ ‫همین سیاست بود‪ .‬حاکمان چین از زمان زندانی شدن تا مرگش هرچه می‌توانستند کردند‬ ‫که نام و یادش را پاک کنند‪ .‬برای اینکه خانواده و دوستان نتوانند به مالقاتش بروند‪ ،‬جایی‬ ‫حدود ‪ ۶۵۰‬کیلومتر دورتر از خانه زندانی‌اش کردند‪ .‬همسرش لیو شیا را چنان زیر نظر‬ ‫گرفتند که دچار مشکالت جسمی و روحی شد‪ .‬حتی به دولت نروژ آن‌قدر فشار آوردند‬ ‫که دیگر مقام‌های نروژی هم به زحمت در مورد حقوق بشر در چین یا جایزه نوبل شیابو‬ ‫حرفی می‌زنند‪.‬‬ ‫اما لیو شیابو در مرگ هم مثل زندگی نگذاشت پاکش کنند‪ .‬تصویری که دولت چین از او در‬ ‫بستر مرگ (برای خارجی‌ها) منتشر کرد‪ ،‬قرار بود به همه ثابت کند که هرچه نیاز داشته‬ ‫در اختیارش گذاشته‌اند و در آرامش می‌میرد‪ .‬اما پیامد ناخواسته این تصویر این بود که از‬ ‫او شهیدی ساخت برای جنبش زیر سرکوب دموکراسی‌خواهی در چین‪ .‬ضمن اینکه یک بار‬ ‫دیگر بینندگان را یاد کارل فون اوسیتسکی و آلمان دهه ‪ ۱۹۳۰‬انداخت‪.‬‬ ‫مقام‌های چینی تا لیو شیابو به بستر مرگ نیافتاد‪ ،‬با مرخصی درمانی موافقت نکردند‪ .‬حتی‬ ‫در بیمارستان هم شدیدا تحت نظر بود‪ ،‬و بسیاری دوستانش نتوانستند به مالقاتش بروند‪.‬‬ ‫حدود ‪ ۸۰‬سال پیش‪ ،‬کارل فون اوسیتسکی هم در بیمارستان مرد‪ ،‬در حالی که زندان‌بانان‬ ‫مراقبش بودند و درمان به‌موقع از او دریغ شده بود‪.‬‬ ‫دولت چین از قیاس سابقه حقوق بشری و تبلیغاتی‌اش با آلمان نازی بیزار است‪ ،‬به ویژه‬ ‫آن‌که در سال‌های اخیر تا حدی حکومت تک‌حزبی‌اش در عرصه جهانی مشروعیت یافته‪.‬‬ ‫در جریان نشست سران بیست قدرت اقتصادی جهان که اوایل ژوئیه در هامبورگ آلمان‬ ‫برگزار شد‪ ،‬حتی یکی از رهبران حاضر در نشست علنی به رئیس‌جمهوری چین چیزی‬ ‫نگفت‪ .‬واقعیت این است که چین روزبه‌روز در عرصه جهانی قدرتمندتر می‌شود و در‬ ‫داخل سخت‌گیرتر‪ .‬و در این شرایط صدایی در حمایت از مخالفان سیاسی چین بلند نمی‌شود‪.‬‬ ‫لیو شیابو همیشه مخالف دولت چین نبود‪ .‬تا سال ‪ ،۱۹۸۹‬به عنوان یک دانشگاهی که گاه نقد‬ ‫هم می‌کند‪ ،‬زندگی معقولی داشت‪ .‬اما ماجرای میدان تیانان‌من همه چیز را عوض کرد‪ .‬پس‬ ‫از کشتار چهارم ژوئن‪ ،‬هزینه مخالفت با حزب به مراتب سنگین‌تر شد‪.‬‬ ‫بیشتر هم‌دوره‌های لیو شیابو‪ ،‬و حتی نسل بعدی‪ ،‬تصمیم گرفتند به زندگی‌شان بچسبند و‬ ‫هزینه تحمل نکنند‪ .‬لیو شیابو از معدود کسانی بود که تا پایان عمر به آرمان‌های سال ‪۱۹۸۹‬‬ ‫وفادار ماند‪ .‬با این کار‪ ،‬ابتدا امکان خروج از کشور را از دست داد‪ ،‬و به مرور آزادی‌اش‬ ‫را‪ .‬آن‌طور که وکالیش می‌گویند‪ ،‬در سال‌های اخیر حتی پیشنهاد آزادی در ازای اعتراف‬ ‫به تقصیر را رد کرده بود‪.‬‬ ‫"اگر می‌خواهی به جهنم قدم بگذاری‪ ،‬به تاریکی اعتراض نکن‪"..‬‬ ‫این جمله از لیو شیابو است‪ .‬او در دفاعیه‌اش در دادگاه ‪ -‬که در مراسم نوبل به یادش خواندند‬ ‫ گفته بود کینه‌ای از آنها که زندانی‌اش کردند ندارد‪ .‬گفته بود امیدوار است بتواند ورای‬‫آنچه بر او رفته گام بردارد‪.‬‬ ‫عجیب نیست که حاکمان چین چنین آدمی را خطرناک بدانند‪ .‬برای حزبی تمامیت‌خواه‪،‬‬ ‫مخالفی با عزم راسخ غیرقابل‌تحمل است‪ .‬کسی که نترسد و نشود خریدش‪ ،‬دشمن است‪.‬‬ ‫لیو شیابو پس از مدتی بیماری به آخر خط مبارزه رسید‪ .‬از این پس تصویر تخت خالی‬ ‫بیمارستان هم مثل تصویر صندلی خالی مراسم جایزه نوبل خار چشم حاکمان چین خواهد‬ ‫شد‪ .‬بی‌شک زمامداران چینی همچنان با کسانی که بخواهند راه او را بروند برخورد خواهند‬ ‫کرد‪ .‬اما نام لیو شیابو را نمی‌توانند پاک کنند ‪ -‬همان‌طور که آلمان نازی نتوانست نام کارل‬ ‫فون اوسیتسکی را پاک کند‪bbc .‬‬

‫قرارداد ‪ ۲۵‬ساله توتال و قطر‬ ‫برای توسعه میدان نفتی شاهین‬ ‫کمتر از ده روز پس از عقد قرارداد شرکت فرانسوی در ایران‪ ،‬شرکت توتال و قطر از عقد‬ ‫قراردادی دیگر برای توسعه و استخراج ‪ ۲۵‬ساله از میدان نفتی شاهین خبر دادند‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری فرانسه‪ ،‬پاتریک پویان‪ ،‬مدیر توتال روز سه‌شنبه‪ ۲۰ ،‬تیرماه‪ ،‬در‬ ‫دوحه گفت‪« :‬پیوستن به (پروژه) شاهین نقطه عطف و دستاوردی بزرگ در تاریخ طوالنی‬ ‫همکاری توتال با قطر است‪ .‬بدیهی است که قطر برای ما بسیار مهم است‪».‬‬ ‫میدان نفتی و گازی شاهین‪ ،‬در شمال شرقی سواحل قطر است‪ .‬این میدان در میدان «گازی‬ ‫شمالی» قطر قرار دارد و یکی از بزرگ‌ترین میادین نفتی دنیا است‪.‬‬ ‫پروژه مشترک توسعه میدان نفتی شاهین از طریق «شرکت نفت شمال» که ‪ ۳۰‬درصد‬ ‫سهام آن متعلق به توتال و ‪ ۷۰‬درصد آن متعلق به «شرکت قطر پترولیوم» است‪ ،‬صورت‬ ‫می‌گیرد‪.‬‬ ‫پیش از توتال شرکت دانمارکی مرسک‪ ،‬توسعه میدان شاهین را در اختیار داشت‪ .‬قرارداد‬ ‫مرسک با قطر پایان یافته است‪.‬‬ ‫سعد شریده الکعبی‪ ،‬مدیر شرکت قطر پترولیوم گفت‪« :‬قطر پترولیوم بسیار بسیار بزرگ‌تر‬ ‫از این خواهد شد‪».‬‬ ‫وی همچنین گفت این شرکت عالقه‌مند است با «شرکای خوب» در جهان همکاری کند‪.‬‬ ‫قرارداد توتال با قطر در حالی رونمایی می‌شود که این شرکت روز ‪ ۱۲‬تیر قراردادی ‪۲۰‬‬ ‫ساله برای توسعه فاز ‪ ۱۱‬پارس جنوبی به ارزش ‪ ۴.۸‬میلیارد دالر با ایران امضاء کرد‪.‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 15‬‬


‫دانشمندان‬ ‫مریم میرزاخانی نابغه ایرانی ریاضی درگذشت‬

‫فیروز نادری از مدیران ارشد ناسا از درگذشت مریم میرزاخانی نابغه ایرانی ریاضی خبر‬ ‫داد‪ .‬خانم میرزاخانی از مدت‌ها پیش با بیماری سرطان دست‌وپنجه نرم می‌کرد‪ ،‬اما خبر‬ ‫بیماری او در روزهای اخیر رسانه‌ای شد‪.‬‬ ‫فیروز نادری از مدیران ارشد سازمان فضایی آمریکا (ناسا) پیش از ظهر روز شنبه (‪۱۵‬‬ ‫ژوئیه‪ ۲۴ /‬تیرماه) در پست اینستاگرامی خود خبر داد که مریم میرزاخانی نابغه ایرانی‬ ‫ریاضی درگذشته است‪ .‬آقای نادری با اعالم این خبر نوشت‪« :‬نوری که خاموش شد‪ ،‬قلبم‬ ‫شکست‪ ،‬خیلی زود رفت‪».‬‬ ‫فیروز نادری در صفحه اینستاگرام و توییتر خود با انتشار عکس خانم میرزاخانی نوشته که‬ ‫«نابغه بود؟ بله اما همزمان دختر‪ ،‬مادر و همسر هم بود‪».‬‬ ‫خانم میرزاخانی از مدت‌ها پیش به سرطان پستان مبتال بود و گفته می‌شد تاکنون چهار بار‬ ‫این بیماری بازگشته اما کنترل شده بود‪ .‬اخیرا اما سرطان به استخوان‌های او نیز منتشر شده‬ ‫بود‪ .‬خبر بستری شدن و وخامت حال او در روزهای اخیر رسانه‌ای شد‪.‬‬ ‫مریم میرزاخانی متولد ‪ ۱۳‬اردیبهشت ‪ ۱۳۵۶‬در شهر تهران است‪ .‬او با اتمام تحصیالت‬ ‫ابتدایی با شرکت در اولین دوره جذب استعدادهای درخشان وارد دبیرستان فرزانگان تهران‬ ‫شد‪ .‬میرزاخانی تحصیالت دانشگاهی خود را در دانشکده ریاضی دانشگاه صنعتی شریف‬ ‫ادامه داد‪ ،‬بعد از گذراندن دوره کارشناسی به دانشگاه‌ هاروارد رفت و پس از اخذ مدرک‬ ‫دکترا با درجه عالی‪ ،‬به عنوان استاد دانشگاه معروف پرینستون مشغول به کار شد‪.‬‬ ‫مریم میرزاخانی نخستین دختری بود که در زمان دانش‌آموزی به تیم المپیاد ریاضی ایران‬ ‫راه یافت و در آن مدال طال گرفت‪ .‬او نخستین کسی بود که دو سال مدال طال گرفت و در‬ ‫آزمون المپیاد ریاضی جهانی نمره کامل دریافت کرد‪.‬‬ ‫او نخستین زن دانشمند جهان بود که "مدال فیلدز" بزرگترین و معتبرترین جایزه ریاضی‬ ‫دنیا را به دست آورد‪)dw.com( ...‬‬

‫مریم میرزاخانی‪ :‬زیبایی ریاضیات را به صبر درمی‌یابید*‬ ‫علی سودایی‬ ‫چیره‌دست در گستر ‌ه قابل‬ ‫توجهی از تکنیک‌ها و‬ ‫حوزه‌های متفاوت ریاضی‪ ،‬او‬ ‫تجسم ترکیبی کمیاب است از‬ ‫توانایی تکنیکی‪ ،‬بلندپروازی‬ ‫جسورانه‪ ،‬بینش وسیع و‬ ‫کنجکاوی ژرف‪* ".‬‬ ‫این توصیف رسمی کمیته‬ ‫'مدال فیلدز' از مریم میرزاخانی بود؛ ریاضیدان ایرانی و استاد دانشگاه استنفورد که این‬ ‫جایزه مهم‪ ،‬مشهور به 'نوبل ریاضیات' را به دست آورد‪.‬‬ ‫مریم میرزاخانی‪ ،‬نابغه چهل ساله‪ ،‬سه سال بعد از دریافت آن جایزه چشم از جهان فروبست‪.‬‬ ‫او که یک دختر کوچک داشت‪ ،‬چند سال با سرطان مبارزه می‌کرد‪.‬‬ ‫خانم میرزاخانی در دانشگاه صنعتی شریف تهران‪ ،‬و سپس دانشگاه هاروارد‪ ،‬در آمریکا‬ ‫تحصیل کرده بود و در ‪ ۳۱‬سالگی به استادی و باالترین درجه دانشگاهی رسید‪.‬‬ ‫مدال فیلدز باالترین جایزه‌ای است که یک ریاضیدان می‌تواند دریافت کند‪ .‬او نخستین زنی‬ ‫است که از آغاز اهدای مدال فیلدز و تاریخ ‪ ٧٨‬ساله آن‪ ،‬به این مدال دست یافت‪.‬‬ ‫پروفسور فرانسس کروان‪ ،‬استاد دانشگاه آکسفورد و از اعضای کمیته انتخاب مدال فیلدز‪،‬‬ ‫در گفت‌وگویی با بی‌بی‌سی ابراز امیدواری کرده بود که مدال میرزاخانی الهامبخش دیگران‬ ‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫شود و دختران و زنان بیشتری با باور به توانایی‌های خودشان به ریاضی‪ ،‬که گاه 'حوزه‌ای‬ ‫مردانه' قلمداد شده است‪ ،‬جذب شوند‪.‬‬ ‫'از اول مشخص بود'‬ ‫بهرنگ نوحی‪ ،‬استاد ریاضی دانشگاه کویین مری لندن‪ ،‬وقتی مریم میرزاخانی دوم دبیرستان‬ ‫بود در یک دوره حل مساله المپیاد به او و چند نفر دیگر درس می‌داد‪ .‬آقای نوحی گفت‪" :‬از‬ ‫همان زمان مشخص بود که مریم میرزاخانی و دوستش رویا بهشتی جزو بهترین‌ها هستند‪".‬‬ ‫او می‌گوید‪" :‬به محض اینکه در هاروارد شروع کرد مشخص بود که کارش خوب است‪.‬‬ ‫مشخص بود که تز دکترایش یک تز انقالبی است‪".‬‬ ‫به گفته بهرنگ نوحی‪ ،‬مریم میرزاخانی اولین دختری بود که به تیم المپیاد ریاضی ایران‬ ‫راه یافت‪ .‬مریم میرزاخانی همچنین اولین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طال‬ ‫گرفت‪ .‬اولین کسی که دو سال مدال طال گرفت و اولین فردی بود که در آزمون المپیاد‬ ‫ریاضی نمره کامل گرفت‪.‬‬ ‫'می‌خواستم نویسنده شوم'‬ ‫خانم میرزاخانی چند سال پیش و در مصاحبه با وبسایت انستیتوی ریاضی کلی‪ ،‬گفته بود‬ ‫که در کودکی آرزو داشت نویسنده شود‪ .‬او گفت‪" :‬وقتی که بچه بودم رویایم این بود که‬ ‫نویسنده شوم‪ .‬هیجان‌انگیزترین لحظاتم را به خواندن رمان می‌گذراندم‪ ،‬در واقع هر چیزی‬ ‫را به دستم می‌رسید می‌خواندم‪ ".‬او در آن مصاحبه خود را 'خوش‌شانس' توصیف کرد‪:‬‬ ‫وقتی دوره ابتدایی را تمام می‌کرد جنگ ایران و عراق به پایان رسید‪ ،‬به مدرسه فرزانگان‬ ‫(زیر نظر سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان) رفت و خانواده‌اش از او حمایت‬ ‫می‌کرد‪.‬‬ ‫عالقه اولیه او به علوم از طریق برادر بزرگترش ایجاد شد و بعدتر در دبیرستان این‬ ‫عالقه بر ریاضیات متمرکز شد‪ .‬مریم میرزاخانی در دوره المپیاد به حل مسائلی دشوارتر‬ ‫پرداخت اما به گفته خودش مهمتر از آن‪ ،‬ورودش به دانشگاه شریف و آشنایی با استادان‬ ‫و دانشجویان دیگر بود‪ .‬مریم میرزاخانی می‌گوید‪" :‬هرچه بیشتر وقت روی ریاضی‬ ‫می‌گذاشتم‪ ،‬بیشتر به ذوق می‌آمدم‪".‬‬

‫او پس از پایان تحصیالتش در دانشگاه صنعتی شریف تهران به آمریکا رفت و دکترای خود‬ ‫را در دانشگاه هاروارد گرفت‪ .‬مریم میرزاخانی در ‪ ٣١‬سالگی و در دانشگاه استنفورد به‬ ‫عالیترین جایگاه دانشگاهی و مقام استادی رسید‪ .‬او پیش از تدریس در دانشگاه استنفورد‪،‬‬ ‫مدتی نیز در دانشگاه پرینستون درس می‌داد‪ .‬پیش از اینکه مدال فیلدز به مریم میرزاخانی‬ ‫تعلق بگیرد‪ ،‬او به چند جایزه و افتخار دیگر در حوزه ریاضی رسیده بود‪.‬‬ ‫رامین تکلو‪ ،‬استاد ریاضی دانشگاه ایلینوی شیکاگو گفت‪" :‬مریم میرزاخانی حتی بدون‬ ‫گرفتن فیلدز هم در میان معروفترین ریاضیدانان جهان بوده است‪".‬‬ ‫لحظه آها!‬ ‫در بیانیه مطبوعاتی مدال فیلدز آمده بود‪" :‬اغلب به نظر می‌رسد که به خاطر پیچیدگی‌ها و‬ ‫ناهمگنی‌های فضاهای مدولی‪ ،‬این غیرممکن است که بشود مستقیم روی آنها کار کرد‪ .‬اما‬ ‫نه برای میرزاخانی‪ .‬او شهود هندسی قوی‌ای دارد که به کمک آن می‌تواند مستقیما با هندسه‬ ‫فضاهای مدولی دست و پنجه نرم کند‪".‬‬ ‫ارتباط دادن چند حوزه مختلف ریاضی به یکدیگر به عنوان یکی از دستاوردهای علمی‬ ‫مریم میرزاخانی ذکر شده است‪.‬‬ ‫بهرنگ نوحی‪ ،‬استاد دانشگاه کویین مری‪ ،‬درباره اهمیت کار علمی مریم میرزاخانی‬ ‫می‌گوید‪" :‬نه فقط مسائلی که حل کرده مسائل مهمی هستند‪ ،‬بلکه روش‌هایی که برای حل آنها‬ ‫ابداع کرده به دیگر ریاضیدان‌ها ابزار و دیدگاه‌های خوبی برای حل مسائل دیگر می‌دهد‪".‬‬ ‫مریم میرزاخانی در مصاحبه خود با کلی گفته بود‪" :‬بدون عالقه داشتن به ریاضی ممکن‬ ‫است آن را سرد و بیهوده بیابید‪ .‬اما زیبایی ریاضیات خود را تنها به شاگردان صبور نشان‬ ‫می‌دهد‪".‬‬ ‫"پرارزش‌ترین بخش [مطالعه ریاضی] لحظه‌ای است که می‌گویی 'آها!'‪ .‬ذوق کشف و لذت‬ ‫فهمیدن چیزی جدید‪ .‬احساس ایستادن باالی یک بلندی و رسیدن به دیدی شفاف و واضح‪".‬‬ ‫________________________________________‬ ‫* این مطلب درباره مریم میرزاخانی در تاریخ ‪ ۲۳‬مردادماه ‪ ۱۳۹۳‬بعد از دریافت مدال‬ ‫فیلدز نوشته شده و امروز بعد از انتشار خبر درگذشت او‪ ،‬بازنویسی شده است‪bbc .‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 16‬‬


‫روزشمار يک جنگ‬

‫(بخش چهاردهم)‬

‫وقت غروب است و جمعيت رو به کاهش‬ ‫رفته است‪ .‬هوا حسابی سرد است‪ .‬به جز چند‬ ‫خيابان‪ ،‬عمارات و ساختمان‏ها همه به شدت‬ ‫به هم نزديکند و به زحمت جا برای دو ماشين‬ ‫که از روبروی هم بيايند هست‪ ،‬خيابان‏های بی‏‬ ‫پياده‏رو‪ .‬حس و حالی خفقان‏آور وقتی که در‬ ‫اين خيابان‏ها باال و پائين می‏روی‪ ،‬مثل راه‬ ‫جهت‬ ‫رفتن ته يک دره‏ی تنگ‪ ،‬در حالی‏که در ِ‬ ‫مخالف ميان ماشين‏های پارک شده‪ ،‬موتورها و‬ ‫عابران حرکت می‏کنی‪.‬‬ ‫_______‬ ‫ساعت ‪ 16‬و ‪ 30‬دقيقه‪ ،‬ابوسياف‪ ،‬هماهنگ‏کننده‏ی امور بشردوستانه‏ی باباعمرو‪ .‬او‬ ‫مهندس برق است و بيکار‪ ،‬داوطلب برای تهيه‏ی ليست خانوارهای نيازمند و هماهنگی در‬ ‫توزيع کمک‏های بشردوستانه‪ .‬ريشی جوگندمی و کوتاه‪ ،‬دستکش‏هايی بی‏انگشت در دست‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫زير کاپشنی سياه و چرمی‪.‬‬ ‫خاکستری‬ ‫و‬ ‫سفيد‬ ‫روپوشی‬ ‫سر‪،‬‬ ‫بر‬ ‫سفيد‬ ‫کاموای‬ ‫شبکالهی‬ ‫ِ‬ ‫برای‏مان توضيح می‏دهد‪ :‬افزايش نرخ دالر‪ .%30 ،‬افزايش نرخ مواد و مايحتاج اوليه‪،‬‬ ‫‪ .%20‬چرا که حمل و رساندن آن به محالت خطرناک است‪ .‬در نتيجه‪ ،‬افزايش و رشد‬ ‫قيمت‏ها‪ .%50 :‬سابقاً کارخانجات و مراکز توليدی کاالی خود را به فروشنده می‏رساندند‪.‬‬ ‫حاال عمده‏فروش و خرده‏فروش‪ ،‬خودشان بايد بروند و کاالی‏شان را دريافت کنند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫نرخ کنونی]‪.‬‬ ‫مثال کپسول گاز‪ .‬قيمت عادی آن ‪ 250‬لير سوری است [معادل ‪ 2/80‬يورو با ِ‬ ‫(محالت طرفدار رژيم) حاکم است‪ .‬اما در‬ ‫اين قيمت همچنان در زهرا‪ ،‬اکرمه‪ ،‬نزها‬ ‫ِ‬ ‫خطرپذيری‬ ‫و‬ ‫مسئوليت‬ ‫به‬ ‫خصوصی‬ ‫بخش‬ ‫‏گيرد‪.‬‬ ‫توزيع دولتی صورت نمی‬ ‫باباعمرو ديگر‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫خودش کپسول گاز وارد می‏کند‪ .‬و به اين ترتيب قيمت کپسول در باباعمرو ميان ‪ 500‬تا‬ ‫‪ 900‬لير سوری در نوسان است‪ 5/60[ .‬تا ‪ 10‬يورو]‪.‬‬ ‫مردی به اسم عبدالکافی ل‪ .‬يکی از دوستان عماد اخيراً برای دسترسی به کپسول گاز کشته‬ ‫ميان طرفداران و‬ ‫شده‪ .‬ده روز قبل رفته که کپسول گير بياورد‪ ،‬تا در محله‏های مرزی ِ‬ ‫مخالفين رژيم دوباره به فروش برساند‪ .‬مناطقی که می‏توان گاز را به قيمتی باالتر از قيمت‬ ‫رسمی‪ ،‬اما ارزان‏تر از باباعمرو گير آورد‪ ،‬به اين طريق می‏توانسته بهره‏ای ببرد‪ .‬توی‬ ‫کوچک سوزوکی‪ ،‬اما اين‏ها مناطقی‏اند که شليک پراکنده‬ ‫وانت‬ ‫ِ‬ ‫ماشين دو نفر بوده‏اند‪ ،‬يک ِ‬ ‫زياد است‪ :‬عبدالکافی از ناحيه‏ی پا تير خورده‪ ،‬مجروح و دستگير شده؛ رفيقش موفق به‬ ‫فرار می‏شود‪ .‬عبدالکافی به بيمارستان نظامی منتقل می‏شود ـ ارتش آزاد اطالعات را از‬ ‫طريق پرستارهای هوادار‪ ،‬که برای کسب اطالعات اعزام شده‏اند به دست آورده‪ .‬سه روز‬ ‫قبل جنازه‏ی او دريافت شده‪ ،‬با آثار شکنجه بر تمام اعضای تن‪ ،‬با شوک برقی و غيره‪ .‬در‬ ‫درجه‏ی اول‪ ،‬او در بيمارستان ارتش کشته شده‪ .‬اين مورد مستند شده و جنازه به الجزيره‬ ‫[کانال تلويزيونی] نيز نشان داده شده است‪.‬‬ ‫وقتی کسی مورد آدم‏دزدی قرار می‏گيرد و يا دستگير می‏شود‪ ،‬اين‏ها [ارتش آزاد] برای‬ ‫اطالع از اين‏که بدانند کجاست‪ ،‬و يا برخی مواقع برای بازپس گرفتن جنازه‏ی فرد‪ ،‬پرداخت‬ ‫می‏کنند‪.‬‬ ‫_______‬

‫داده‪ ،‬چرا که از نحوه‏ای که اين کلينيک اولی مديريت می‏شده و پيش می‏رفته کالفه شده‪ .‬او‬ ‫کلينيکی می‏خواهد که کنترلش به عهده پزشکان باشد‪.‬‬ ‫متوجه می‏شويم که ابوباری است که کلينيک اول را سازمان داده و او بوده که پزشکان را‬ ‫ً‬ ‫کامال در دست خودش گرفته‪.‬‬ ‫به اينجا آورده‪ .‬به همين دليل است که کنترل ساختار را‬ ‫________‬ ‫ساعت ‪ 17‬و ‪ 30‬دقيقه‪ .‬بعد از تظاهرات غروب‪ ،‬شورای نظامی احضارمان کرده است‪.‬‬ ‫افرادی که به دنبال‏مان آمده‏اند‪ ،‬عصبی‏اند‪ ،‬و تنش به سرعت باال گرفت‪ .‬راعد نگران‬ ‫پيام تکستی‬ ‫است که عکس‏هايش را پاک کنند‪ .‬من برای احتياط و از سر دورانديشی يک ِ‬ ‫[اس‏ام‏اس] به لوموند می‏فرستم و در جريان امورشان می‏گذارم‪ .‬اما درواقع يک معارفه‬ ‫است‪ ،‬بسيار مؤدبانه و دوستانه در سالنی در انتهای يک مدرسه‪ .‬حدود پانزده نفری پشت‬ ‫تظاهرات‬ ‫به ديوار نشسته‏اند؛ افسری بحث را پيش می‏برد‪ ،‬افسری که راعد امروز طی‬ ‫ِ‬ ‫ظهر با او سر و کار داشته است‪ .‬نامش محمدالعمر است‪ .‬مردی آرام‪ ،‬جدی‪ ،‬هوشمند‪ .‬عماد‬ ‫خالصه‏ای از مشکلی که در کلينيک ابوباری داريم برايش می‏گويد‪ ،‬و محمد می‏گويد که اين‬ ‫مسئله را حل خواهد کرد‪ .‬سپس اولين سئوال را طرح کرد‪ :‬دولت فرانسه در مورد مرگ‬ ‫بدگمان آن در رابطه‬ ‫لحن بی‏اعتماد و‬ ‫ِ‬ ‫ژيل ژاکيه چه فکر می‏کند؟ بيانيه‏ی ژوپه‪ 1‬به‏ويژه ِ‬ ‫با رژيم را برايش می‏گوئيم‪ .‬سپس نظر آن‏ها را می‏پرسيم‪ .‬پاسخ می‏دهند‪ ،‬مخابراتی‏ها‬ ‫بودند‪ .‬اما گمان ندارند که روزنامه‏نگاران هدف بوده‏اند‪ :‬از نظر آن‏ها مخابرات هدفش‬ ‫‏کنندگان طرفدار اسد بوده‪ ،‬تا خبرنگاران خارجی از آن کشتار فيلم بگيرند و‬ ‫تظاهرات‬ ‫ِ‬ ‫رسمی حکومتی‏ها اعتباری بگيرد‪.‬‬ ‫تئوری‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬

‫سپس راعد درخواستی مشخص ارائه کرد‪ :‬دسترسی آزاد به کلينيک ابوباری و زندانيان‪.‬‬ ‫‏دار مخابرات است‪ .‬آن‏ها موافقند که او را ببينيم‪ ،‬و می‏پذيرند که به‬ ‫سرباز زخمی يک درجه ِ‬ ‫ِ‬ ‫تنهايی او را ببينيم تا به ما اطمينان بدهند که هيچ فشاری وجود نداشته است‪.‬‬ ‫محمدالعمر يک غيرنظامی است که به ارتش آزاد پيوسته است‪ .‬او در عمليات نظامی‬ ‫شرکت می‏کند و حمايت‏های تدارکاتی انجام می‏دهد‪ .‬و عضو مجلس العسکری‪ ،‬شورای‬ ‫نظامی است‪ .‬شمار کمی غيرنظامی در شورا عضوند‪ ،‬تنها سه نفر از بيست و چهار عضو‬ ‫کل گردان الفاروق‪ ،‬در همه‏ی منطقه‏ی عملياتی‏اش رهبری و هدايت‬ ‫غيرنظامی‏اند‪ .‬شورا ِ‬ ‫می‏کند‪ ،‬حمص‪ ،‬قصير و بقيه‪ .‬محمد نمی‏خواهد بگويد که شمار نفرات‏شان چقدر است‪ .‬او‬ ‫توسط مخابرات شناسايی شده و تحت تعقيب است‪ ،‬از همين رو هم هيچ مسئله‏ای ندارد که‬ ‫ِ‬ ‫نام کاملش را بنويسيم و علنی کنيم‪ .‬باز هم يک‏بار ديگر متانت‪ ،‬آرامش‪ ،‬منطقی بودن و وقار‬ ‫ِ‬ ‫اين فرد حيرتم را برمی‏انگيزد‪.‬‬ ‫__________‬

‫مانع ورودمان می‏شوند‪ .‬جر و بحثی بسيار تند ميان راعد و ابو‬ ‫بازگشت به کلينيک اولی‪ِ .‬‬ ‫احمق‪:‬‬ ‫و‬ ‫پررو‬ ‫گامبوی‬ ‫‏اصطالح مجاه ِد‬ ‫باری‪ ،‬به‬ ‫سر يکی از‬ ‫باال‬ ‫بسيار‬ ‫سرعت‬ ‫حسن‪.‬‬ ‫د‬ ‫افرا‬ ‫آپارتمان‬ ‫به‬ ‫عماد‬ ‫همراه‬ ‫به‬ ‫ماشين‬ ‫با‬ ‫بازگشت‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ً‬ ‫عبدالرزاق طالس ديگه کيه‪ ،‬اصال برام هيچ اهميتی نداره‪.‬‬ ‫ ‬‫علت وجود تک‏تيراندازان‪.‬‬ ‫چهارراه‏ها به ِ‬ ‫(ديروز عکس اين را می‏گفت)‪.‬‬ ‫ساعت ‪ 21‬و ‪ 45‬دقيقه‪ .‬عماد تعريف می‏کند‪ ،‬که هفت ماه پيش او و دوستانش يک آبجوفروشی‬ ‫او نظاميه‪ .‬ما غيرنظامی هستيم‪ .‬اينقدر عصبانی‏ام که از همه متنفرم!‬ ‫ ‬‫صاحب مغازه علوی بوده‪ ،‬و از تظاهرکنندگان عکس می‏گرفته و ارتش آزاد‬ ‫را آتش زده‏اند‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫عماد نمی‏داند کی اين را مسئول اينجا کرده‪ .‬کسی که ً‬ ‫قبال گچ‏کار بوده و هيچ سواد و آموزش متهم‏اش کرده که خبرچين و جاسوس مخابرات است‪( .‬دنباله در شماره ی آینده)‬ ‫پزشکی هم ندارد‪.‬‬ ‫توضیحات‪:‬‬ ‫سازمان‬ ‫و‬ ‫کرده‬ ‫درست‬ ‫عماد‬ ‫ديديم‪،‬‬ ‫اين‬ ‫از‬ ‫پيش‬ ‫و‬ ‫بود‬ ‫آپارتمان‬ ‫داخل‬ ‫که‬ ‫کلينيک دوم را‬ ‫زمانی مورد نظر‪ .‬م‬ ‫‏ی‬ ‫ه‬ ‫محدود‬ ‫در‬ ‫فرانسه‬ ‫‏وزير‬ ‫ت‬ ‫نخس‬ ‫ژوپه‪،‬‬ ‫آلن‬ ‫‪-1‬‬ ‫ِ‬ ‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 17‬‬


‫اقتصاد و مهاجر‬

‫در باره ی ما‪:‬‬ ‫موسسه ی مالی و ارزی عطار در سال ‪ 2002‬تاسیس شده و از سال ‪ 2005‬فعالیت های خود را آغاز منود‪ .‬تالش‬ ‫کمی ارائه ی خدمات همواره در سرلوحه ی ما قرار داشته و خواهد داشت‪ .‬در‬ ‫برای ارتقاء سطح کیفی و ّ‬ ‫سایه ی همین تالش مداوم و حمایت و پشتیبانی مستمر مشتریان عزیز‪ ،‬فعالیت ما بدون هرگونه تبلیغات‬ ‫جنجالی و کاذب به طبیعی ترین شکل ممکن گسترش یافته است‪.‬‬ ‫مشتریان فهیم و متعهد ما را یافته و می یابند و سبب آشنایی ما با همگنان خود در سرتاسر جهان شده‬ ‫اند و این روند زجنیروار ادامه دارد‪.‬‬ ‫به این ترتیب‪ ،‬مسئولیت شناسی و درستکاری ما باعث افتخار و آشنایی ما با گروه بزرگی از هم میهنان‬ ‫شریفی شده است که از همکاری سالم و شرافتمندانه لذت می برند‪.‬‬

‫استفاده کنند که به همین منظور حساب ذخیره ارزی ایجاد شد که البته همه منابع آن هم در‬ ‫دولت‌های نهم و دهم مصرف شد‪».‬‬

‫صندوق توسعه ملی و درآمدهای نفتی‬ ‫سومین موضوعی که در این پنل طرح شد‪ ،‬نقش صندوق توسعه ملی در مدیریت درآمدهای‬ ‫نفتی در سیاست ارزی بود‪ .‬از نظر هادی زنور رابطه صندوق توسعه ملی با دولت باید‬ ‫قانونمند شود و سرمایه‌گذاری‌های صندوق توسعه باید به‌صورت ارزی نگهداری شود‪ .‬در‬ ‫واقع این دو عامل می‌توانند تضمین‌کننده این باشند که می‌توان نرخ حقیقی ارز را ثابت نگه‬ ‫داشت‪ .‬زنور معتقد است که در دولت یازدهم نیز تغییر بنیادی در رفتار دولت درخصوص‬ ‫این قاعده‌مندی دیده نمی‌شود‪ .‬هر چند او تاکید کردکه دولت در این زمینه سیاست‌گذار نیست‬ ‫موسسه مالی و ارزی عطار‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫و مجلس باید با سیاست‌گذاری در این راستا گام بردارد‪.‬خوانساری نیز با نگاهی انتقادی‬ ‫نسبت به صندوق توسعه ملی گفت‪« :‬قرار بر این بوده که از محل منابع صندوق توسعه ملی‬ ‫هم برای آینده سرمایه‌گذاری انجام شود و هم از نوسانات ارزی جلوگیری شود‪ ،‬اما می‌بینیم‬ ‫گزينش مقاله برای بخش "اقتصاد و مهاجر" از‪:‬‬ ‫که عالوه بر درآمد ‪ ۷۰۰‬میلیارد دالری نفتی در دولت‌های نهم و دهم‪ ،‬آنچه در دولت هشتم‬ ‫مهندس حسین عطار‬ ‫نیز در صندوق توسعه ملی ذخیره شده بود‪ ،‬هزینه شد‪».‬خوانساری از یکسان بودن میزان‬ ‫ذخیره ارز در صندوق توسعه ملی در سال‌های باال یا پایین بودن قیمت نفت نیز انتقاد و‬ ‫تاکید کرد‪« :‬چرا باید در سال‌های وفور درآمدهای ارزی همان ‪ ۱۰‬درصدی را به صندوق‬ ‫توسعه ملی واریز کنیم که در سال‌های افت قیمت؟ می‌توانیم از منابع صندوق در سال‌های‬ ‫تالقی‌دو نگاه به آینده ثبات ارزی‬ ‫مختلف برای توسعه اشتغال استفاده کنیم‪».‬احمد مجتهد نیز درباره منابع صندوق توسعه ملی‬ ‫و استفاده از آن گفت‪« :‬وقتی کشور ما با بحران مواجه شود از همه امکانات استفاده می‌کند‬ ‫و به‌طور حتم از این منابع نیز استفاده خواهد شد البته با اخذ مجوز از مجلس‪ ».‬او ادامه داد‪:‬‬ ‫(بخش دوم و پایانی)‬ ‫«متاسفانه سیاست‌های مختلفی از طرف مجلس وجود دارد که منابع صندوق برای مصارف‬ ‫مختلف استفاده شود در حالی که این منابع تنها در شرایط بحرانی فقط باید مورد استفاده‬ ‫قرار گیرد‪ ».‬مجتهد دولت را در این زمینه سیاست‌پذیر خواند و نه سیاست‌گذار‪ .‬کامیاب نیز‬ ‫رابطه نرخ حقیقی ارز و درآمد حقیقی نفت‬ ‫در مورد نقش صندوق توسعه ملی در مدیریت منابع ارزی گفت‪« :‬بازنگری در اهداف و‬ ‫دومین محور پنل ارزی مربوط به نرخ حقیقی ارز و تغییرات آن در طول سال‌های اخیر ماموریت‌های صندوق توسعه ملی در راستای مدیریت بهتر منابع ارزی می‌تواند مفید واقع‬ ‫بوده است‪ .‬طبق محاسبات زمان‌زاده‪ ،‬دوران بحران و ثبات نرخ حقیقی ارز نیز مانند نرخ شود‪ .‬امیدواریم بتوانیم در مسیر تغییر رژیم ارزی و قطع وابستگی بازار ارز از نوسانات‬ ‫اسمی ارز بوده است‪ .‬این پژوهشگر در یک دید بلندمدت رابطه بین نرخ حقیقی ارز و درآمد درآمدهای نفتی موفق باشیم‪».‬‬ ‫حقیقی نفت را بررسی کرد‪ .‬تصویر ارائه شده از سوی زمان‌زاده نشان می‌دهد که روند‬ ‫حقیقی نرخ ارز در زمان کاهش درآمدهای حقیقی نفتی‪ ،‬سیر صعودی داشته و هنگام افزایش ارز تک‌نرخی تدریجی یا دفعی؟‬ ‫درآمدهای حقیقی نفتی‪ ،‬سیر نزولی داشته است‪ .‬طبق گفته او به‌نظر می‌آید از سال ‪ 92‬به آخرین موضوعی که در پنل تخصصی ارزی مورد بحث قرار گرفت‪ ،‬تک‌نرخی کردن‬ ‫بعد این رابطه معکوس دچار شکست شده و بانک مرکزی موفق شده که بازار ارز را از ارز بود‪ .‬موضوعی که مورد تاکید حاکمیت و بخش خصوصی نیز هست‪ .‬سوال اولیه‌ای که‬ ‫نوسانات نفتی محافظت کند‪ .‬به تعبیر دیگر ثبات بازار ارز منوط به تزریق درآمدهای نفتی زمان‌زاده در این رابطه مطرح کرد‪ ،‬این بود که آیا یکسان‌سازی ارزی باید در یک فرآیند‬ ‫به اقتصاد نیست‪ .‬موضوع دیگری که مورد تاکید زمان‌زاده بود‪ ،‬بحث برابری قدرت خرید تدریجی صورت گیرد یا در یک فرآیند دفعی؟ معاون ارزی بانک مرکزی سیاست‌های این‬ ‫و تاثیر اختالف تورم داخل و خارج بر نرخ اسمی ارز بود‪ .‬اگر این اختالف در بلندمدت نهاد را مقابله با سیاست‌های شوک درمانی در بازار دانست‪ .‬او از سیاست‌های تدریجی‪،‬‬ ‫بر نرخ اسمی ارز اثر خود را می‌گذاشت‪ ،‬نرخ حقیقی ارز در بلندمدت باید روندی باثبات مستند و هدفمند در راستای حفظ ثبات در بازار ارز دفاع کرد‪ .‬کامیاب با بیان اینکه به نظر‬ ‫طی می‌کرد که در اقتصاد ایران در طول ‪ 4‬دهه گذشته چنین روندی مشاهده نمی‌شود‪ .‬در ما حفظ پایدار نظام ارزی تک‌نرخی مهم تر از تحقق آن است‪ ،‬گفت‪« :‬مهم‌ترین الزام در‬ ‫واقع برابری قدرت خرید و نرخ حقیقی ارز تحت‌تاثیر شدید روند درآمدهای نفتی بود‪ .‬اما حفظ پایدار نظام ارزی تک‌نرخی داشتن رویکردی صحیح از سوی سیاست‌گذاران ارزی‬ ‫غالمعلی کامیاب در رابطه با این بحث روش محاسبه نرخ حقیقی را به چالش کشید و گفت‪ :‬در مدیریت منابع و ذخایر ارزی در راستای حفظ ثبات ارزی است‪ .‬خنثی کردن اثرات‬ ‫«رابطه برابری قدرت خرید را نمی‌توانیم مبنای ارز قرار دهیم و در هیچ جای دنیا نیز بر نوسانات درآمدهای نفتی بر نرخ ارز از مسیر ذخایر ارزی یک راهبرد کلیدی است‪ .‬در‬ ‫این اساس محاسبه‌صورت نمی‌گیرد‪ ».‬کامیاب با این پرسش که با کدام کشور می‌توانیم این این مسیر سیاست‌گذار ارزی همچنین باید از انعطاف‌پذیری الزم برای اصالح نرخ مرجع‬ ‫کار را انجام دهیم‪ ،‬گفت‪« :‬آیا می‌توانیم سبد کاالیی که قرار است مبنای محاسبه باشد‪ ،‬با ارز در راستای حفظ نظام تک‌نرخی ارز برخوردار باشد‪».‬نماینده بخش خصوصی در این‬ ‫کشورهای اروپایی یکسان کنیم؟ عادات ما فرق می‌کند و این کار پیچیده است‪ ».‬او معتقد پنل نیز درباره تک‌نرخی کردن ارز گفت‪« :‬مشکل تک‌نرخی کردن ارز به شکل دستوری‬ ‫است که از این رابطه نمی‌توان به نرخ ارز رسید و باید واقعیت‌های بازار را فهمید و آن را حل نخواهد شد و پایدار نخواهد بود؛ بلکه نرخ باید براساس ارزش واقعی تک‌نرخی شود‪».‬‬ ‫مدیریت کرد‪ .‬از نظر کامیاب این رابطه می‌تواند انحرافات کلی را در بلندمدت نشان دهد؛ خوانساری الزمه دوام ارز تک‌نرخی را واقعی کردن نرخ ارز عنوان کرد‪ .‬رئیس اتاق‬ ‫اما اینکه اعداد دقیق و مطمئ ‌‬ ‫ن را با آن به‌دست آوریم‪ ،‬پذیرفتنی نیست‪ .‬او تاکید کرد نباید تهران با یادآوری تالش‌های بانک مرکزی برای تک‌نرخی کردن ارز در سال‌های گذشته‪،‬‬ ‫در مدیریت بازار خود را به این محاسبات محدود کنیم‪ .‬کامیاب در پاسخ به سوال زمان‌زاده تصریح کرد‪« :‬زمان باز و عدم قطعیت در سیاست‌های مالی و پولی مناسب نیست؛ پیشنهاد‬ ‫درباره تغییر رژیم سیاست ارزی و رابطه معکوس روند نرخ حقیقی ارز و درآمد حقیقی من این است که برای رسیدن به ارز تک‌نرخی از اعطای ارز به کاالهای مبادله‌ای کاسته‬ ‫نفت گفت‪« :‬تالش سیاست‌گذار ارزی در دولت یازدهم دقیقا همین امر بوده است که با شده و سپس به‌تدریج و در فاصله زمانی مشخص فاصله بین نرخ ارز مبادله‌ای و آزاد کم‬ ‫شکستن رابطه میان نوسانات درآمدهای ارزی و نرخ ارز‪ ،‬اثرات تغییرات شدید درآمد نفتی شود‪ ».‬هادی زنور نیز درباره تک‌نرخی کردن ارز‪ ،‬توجه را به سمت نظام ارزی کشور‬ ‫بر بازار ارز و نرخ ارز را خنثی کنیم و ثبات این بازار به‌رغم نوسانات شدید درآمد نفتی جلب کرد‪ .‬از نظر او نظام ارزی کشور نفتی نمی‌تواند شناور خالص باشد‪ ،‬بلکه باید مدیریت‬ ‫حفظ شود‪ .‬همان طور که در دو سال اخیر به‌رغم کاهش شدید درآمدهای نفتی‪ ،‬موفق شده‌ایم شود و بانک مرکزی باید توانایی دخالت موثر و منظم را داشته باشد‪ .‬در واقع تا زمانی‬ ‫ثبات بازار ارز را حفظ کنیم‪ ،‬امیدواریم در صورتی که درآمدهای ارزی با افزایش نیز که بانک مرکزی این توان را در خود نبیند‪ ،‬ارز تک‌نرخی پایدار نخواهد بود‪.‬او درباره‬ ‫مواجه شود‪ ،‬ما افزایش درآمدهای نفتی را برای تقویت ذخایر ارزی استفاده کنیم و از طریق تدریجی یا یکباره بودن تک‌نرخی کردن نرخ ارز گفت‪« :‬به‌دلیل عدم قطعیت‌ها در محیط‬ ‫این درآمدها به بازار ارز کمک کرده و از کاهش نرخ ارز بپرهیزیم‪».‬هادی زنوز نیز با سیاسی و اقتصادی روش تدریجی بهتر است و به ما فرصت می‌دهد که این شکاف را‬ ‫بیان اینکه در تعیین نرخ حقیقی ارز باید به ویژگی‌های کشورهای صادر‌کننده نفت توجه به‌تدریج پر کنیم و کسی در این راه صدمه نبیند‪».‬این صاحب نظر پولی و بانکی با طرح این‬ ‫کنیم‪ ،‬گفت‪« :‬زمانی که بخش عمده درآمد ما از طریق نفت تامین می‌شود‪ ،‬نوسان‌پذیری پرسش که نرخ ارز تک‌نرخی چه میزان باید باشد‪ ،‬گفت‪« :‬باید تالش کنیم که با تک‌نرخی‬ ‫از قیمت نفت باعث می‌شود در مرز شوک‌های ارزی قرار بگیریم‪ ».‬او افزود‪« :‬در چنین کردن ارز به سمت کاهش مستمر ارزش پول ملی نرویم که این امر مستلزم انضباط پولی و‬ ‫شرایطی کشورها ناگزیرند مازاد تراز پرداخت داشته باشند تا در دوره رکود نفتی از آن مالی است و رابطه دولت با صندوق توسعه باید قاعده‌مند شود‪( ».‬دنیای اقتصاد)‬

‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 18‬‬


‫اقتصاد سياسی‬

‫ستون‌های اقتصاد «داعش» فرو ریخته اند‬ ‫فریدون خاوند‪ ،‬تحلیلگر اقتصادی‬ ‫در تاریخ جهانی تروریسم‪ ،‬که ریشه هایی بسیار کهن‬ ‫دارد‪ ،‬هیچ شبکه تروریستی از لحاظ مالی به منابعی در‬ ‫سطح خالفت موسوم به «دولت اسالمی عراق و شام»‬ ‫(داعش) دست نیافت‪ .‬ولی خزانه سرشار داعش چندان‬ ‫دوام نیآورد و در پی شکست هایی که طی یک سال گذشته‬ ‫بر این سازمان وارد آمد و سر انجام به آزاد سازی شهر‬ ‫بزرگ موصل در عراق منجر شد‪ ،‬منابع مالی آن نیز به شدت رو به زوال گذاشت‪ .‬امروز‬ ‫با اطمینان می توان گفت که ستون فقرات «اقتصاد» این دولت خودخوانده در هم شکسته‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫زایش و بقای یک گروه تروریستی با منابع مالی گره خورده است‪ .‬تروریست‌ها برای حفظ‬ ‫خود از خطر تعقیب و دستگیری و نیز جا به جا شدن‪ ،‬تامین غذا و مسکن و‪ ،‬مهم تر از همه‪،‬‬ ‫دستیابی به اسلحه و مواد منفجره‪ ،‬به پول نیاز دارند‪ .‬حفظ یک شبکه تروریستی در یک‬ ‫شهر و یک منطقه طی یک دوره کم و بیش طوالنی (تروریست‌های یازده سپتامبر ‪۲۰۰۱‬‬ ‫و یا تروریست‌های مسئول عملیات گسترده پاریس درنوامبر ‪ )۲۰۱۵‬به منابع قابل مالحظه‬ ‫مالی نیاز دارد که تامین بی‌درد سر آن کار آسانی نیست‪.‬‬ ‫زمانی که یک سازمان‬ ‫تروریستی به صورت دایمی‬ ‫و سازمان یافته در سرزمینی‬ ‫مستقر میشود و کنترل آن را‬ ‫در دست میگیرد (استقرار‬ ‫القاعده در افغانستان طالبان‬ ‫و یا استقرار «داعش» در‬ ‫عراق و سوریه)‪ ،‬هزینه‌ها‬ ‫به شکلی نجومی افزایش‬ ‫می یابد‪« .‬داعش» در اوج‬ ‫قدرت خود هشت میلیون‬ ‫نفر جمعیت را در سرزمینی‬ ‫نسبتا وسیع زیر کنترل‬ ‫داشت‪.‬‬ ‫در این شرایط این سازمان‬ ‫تروریستی همانند یک دولت وزارت خانه به راه می اندازد‪ ،‬حاکم و فرماندار تعیین میکند‪،‬‬ ‫هزاران حقوق بگیر دارد و هزینه‌های نظامی‌اش اوج میگیرد‪ .‬فراموش نکنیم که «داعش»‬ ‫برای اثبات «دولت بودن» خود‪ ،‬به مهم‌ترین مظهر حاکمیت که «سکه زدن» باشد روی‬ ‫آورد‪ .‬در واقع این سازمان تروریستی به تقلید از نظام پولی بنی امیه در سرزمین‌های زیر‬ ‫سلطه خود سکه‌های طال و نقره و مسی به جریان انداخت‪ ،‬با این امید که روزی با همین‬ ‫سکه‌ها به سلطه «استکباری» دالر پایان دهد‪.‬‬ ‫بودجه دستگاهی چنین گسترده از کجا تامین میشود؟ داعش‪ ،‬پیش از آنکه با حمالت گسترده‬ ‫در موصل و رقه روبرو بشود‪ ،‬بودجه خود را عمدتا از هشت منبع اصلی تامین میکرد‪:‬‬ ‫یک) نفت ‪ -‬در اوج قدرت «داعش»‪ ۲۵ ،‬تا ‪ ۳۵‬در صد منابع مالی این سازمان از فروش‬ ‫نفت برداشت شده از حدود هشت تا ده میدان نفتی عراق و سوریه‪ ،‬که زیر کنترل این‬ ‫سازمان بود‪ ،‬تامین میشد‪.‬‬ ‫برای مدیریت میدان‌ها و تصفیه خانه‌ها و امور بازرگانی مربوط به نفت‪« ،‬داعش» تشکیالتی‬ ‫به وجود آورده بود مشابه یک شرکت ملی نفت واقعی مرکب از بخشی از پرسنل قدیمی نفت‬ ‫سوریه و عراق و حتی کارشناسانی که از خارج منطقه با حقوق باال در خدمت این سازمان‬ ‫در آمده بودند‪« .‬داعش» نفت خود را در سطحی بسیار نازل تر از قیمت بازار به مشتریان‬ ‫به ویژه در خود سوریه و عراق و نیز کشور‌های همسایه عرضه میکرد و در این عرصه از‬ ‫زیر ساخت هایی که نظام صدام حسین در دوران تحریم به وجود آورده بود‪ ،‬استفاده میکرد‪.‬‬ ‫پیش از آنکه میدان‌ها و تاسیسات نفتی «داعش» زیر فشار حمالت «ائتالف» به ویرانی‬ ‫کشانده بشوند و بخش بزرگی از سرزمین‌های «خالفت اسالمی» نیز از دست بروند‪ ،‬در‬ ‫آمد‌های این سازمان از محل نفت حدود دو تا چهار میلیون دالر در روز ارزیابی میشد‪.‬‬ ‫دو) مالیات ‪« -‬داعش» که خود را دولت تلقی میکند‪ ،‬از جمعیتی که در سرزمین‌های زیر‬ ‫سلطه‌اش به سر می برند مالیات میگیرد‪ .‬سخن بر سر مالیات بر مصرف‪ ،‬بر خدمات‬ ‫ارتباطی‪ ،‬بر رفت و آمد کامیون ها‪ ،‬اخذ جزیه از «اهل کتاب» و غیره است‪ .‬البته با توجه به‬ ‫فقر حاکم بر این سرزمین ها‪ ،‬در آمد حاصل از این محل به احتمال فراوان زیاد نبوده است‪.‬‬ ‫سه) ضبط اموال مردم ‪ -‬اموال مردمی که از مناطق زیر سلطه «داعش» میگریزند و یا‬ ‫کسانی که به نقض قوانین تحمیل شده از سوی این سازمان متهم میشوند‪ ،‬به تصاحب آن در‬ ‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫میایند‪« .‬داعش» در اوج قدرت خود بر بخش بزرگی از اراضی کشاورزی و نیز اموال‬ ‫غیرمنقول و منقول مردم در سرزمین‌های زیر تسلطش چنگ انداخت و از بهره برداری یا‬ ‫فروش آنها به درآمد‌های کالن دست یافت‪.‬‬ ‫چهار) کمک‌های مالی ‪ -‬در مورد کمک‌های مستقیم مالی از سوی بعضی دولت‌ها به‬ ‫«داعش» گزارش‌های ضد و نقیضی در دست است‪ .‬در عوض تردیدی نیست که ثروتمندان‬ ‫کشور‌های عرب خلیج فارس با کمک‌های مالی خود به زایش و اوجگیری «داعش» کمک‬ ‫کرده اند‪ .‬حتی گفته میشود که کمک‌های بر آمده از این منبع‪ ،‬در آغاز‪ ،‬مهم‌ترین سرچشمه‬ ‫تامین مالی این سازمان بوده است‪.‬‬ ‫پنج) گروگان گیری ‪ -‬به دام انداختن اتباع کشور‌های غربی و نمایندگان سازمان‌های بین‬ ‫المللی و آزاد کردن آنها در قبال دریافت مبالغ کالن‪ ،‬یکی دیگر از منابع در آمد «داعش»‬ ‫طی چند سال گذشته بوده است‪.‬‬ ‫شش) غارت بانک‌ها ‪ -‬در همه شهر هایی که به اشغال «داعش» در آمدند‪ ،‬پول‌های موجود‬ ‫در شعبات بانک‌ها به چنگ این سازمان افتادند‪ .‬مهم‌ترین غنیمتی که از این راه به خزانه‬ ‫«داعش» ریخته شد‪ ،‬با فتح موصل در بهار سال ‪ ۲۰۱۴‬به دست آمد‪ .‬گفته میشود که در‬ ‫شعبه بانک مرکزی عراق در این شهر‪ ،‬حدود پانصد میلیون دالر توسط «داعش» غارت‬ ‫شد‪.‬‬ ‫هفت) فروش اعضای بدن انسان ‪ -‬هم منابع پزشکی عراق و هم کمیساریای عالی حقوق‬ ‫بشر میگویند که «داعش» از فروش اعضای بدن اسیران و اعدامی‌ها و نیز سربازان‬ ‫مجروح کسب درآمد میکند‪.‬‬ ‫هشت) فروش اثار باستانی ‪ -‬سازمان «داعش» در ویدئو‌های تبلیغاتی خویش ویرانسازی‬ ‫بنا‌های تاریخی را به نمایش میگذارد‪ .‬امروز با اطمینان می توان گفت که پیش از به کار‬ ‫بردن مواد منفجره در این بنا ها‪ ،‬بخش هایی از آنها که قابل فروش به نظر میرسد از کل‬ ‫جدا شده و در اختیار دیگر شبکه‌های مافیایی‪ ،‬که در فروش آثار تاریخی تخصص دارند‪،‬‬ ‫قرار میگیرد‪.‬‬ ‫با آزاد شدن شهر موصل از چنگ «داعش»‪ ،‬خالفت خود خوانده اسالمی به آخرین مراحل‬ ‫فروپاشی رسیده و‪ ،‬در مقایسه با اوج گسترش خود‪ ،‬بیش از شصت درصد زمین‌های زیر‬ ‫سلطه خود را از دست داده است‪ .‬همزمان با این عقب نشینی قابل مالحظه‪ ،‬منابع مالی این‬ ‫سازمان تروریستی نیز به گونه‌ای چشمگیر فروریخته است‪.‬‬ ‫به گفته منابع آگاه از توانایی‌های مالی «داعش» (از جمله آی اچ اس مارکیت)‪ ،‬درآمد‌های‬ ‫این سازمان طی دو سال گذشته به یک پنجم کاهش یافته است‪ .‬با توجه به از دست رفتن‬ ‫سرزمین‌ها و نابود شدن میدان‌های نفتی به دلیل حمالت هوایی‪ ،‬درآمد این سازمان از محل‬ ‫سقوط نفت به یک دهم گذشته رسیده است‪ .‬زیر فشار تضییقات مالی‪« ،‬داعش» حقوق‬ ‫رزمندگانش را به مقدار قابل مالحظه‌ای کاهش داده است‪.‬‬ ‫سقوط منابع اقتصادی همچون شکست‌های سنگین نظامی از فروریزی کامل خالفت خود‬ ‫خوانده اسالمی در آینده نزدیک خبر میدهد‪ .‬البته این فروریزی به معنای پایان تروریسم‬ ‫«داعشی» نیست‪ .‬این خطر وجود دارد که‪ ،‬دستکم در کوتاه مدت‪ ،‬رزمندگان دولت‬ ‫باخته «داعش» حمالت تروریستی خود را شدت بخشند‪ .‬با این حال‪ ،‬به دلیل خشک شدن‬ ‫سرچشمه‌های مالی این سازمان‪ ،‬بعید به نظر میرسد که این حمالت مدت زیادی ادامه یابند‪.‬‬ ‫(رادیو فردا)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 19‬‬


‫ورزش‬

‫قهرمانی آسیا برای دختران و پسران کاراته‌باز‬ ‫ایرانی با ‪ ۲۰‬مدال‬

‫حرفی برای گفتن نداشتند امسال مبارازت سطح باالیی به نمایش گذاشتند‪.‬‬ ‫فرحناز ارباب به خبرگزاری مهر گفت‪ :‬تا رقابت‌های جهانی زمان زیادی نداریم‪ .‬باید در‬ ‫مسابقات کشوری در انتخابات خود بیشتر دقت کنیم تا در سه ماه باقی مانده تیم آماده‌تری‬ ‫داشته باشیم و از همه مهم‌تر‪ ،‬باید به مسابقه تدارکاتی برویم‪( .‬رادیو فردا)‬

‫«تالش ائتالف سعودی برای لغو میزبانی قطر‬ ‫در جام جهانی ‪»۲۰۲۲‬‬ ‫برپایه گزارش منتشر شده در یک وبسایت سوییسی شش کشور ائتالف ضدقطر در نامه‌ای‬ ‫به فدراسیون جهانی فوتبال خواستار لغو برگزاری رقابت‌های جام جهانی سال ‪ ۲۰۲۲‬در‬ ‫قطر شدند‪ .‬به گزارش رویترز‪ ،‬وبسایت سوییسی «دلوکال» گزارش داده که عربستان‬ ‫سعودی‪ ،‬یمن‪ ،‬موریتانی‪ ،‬امارات متحده عربی‪ ،‬بحرین و مصر در نامه‌ای مشترک به فیفا‬ ‫خواستار لغو میزبانی قطر برای جام جهانی ‪ ۵‬سال دیگر شدند‪.‬‬

‫دختران و پسران کاراته‌باز ایرانی با کسب ده مدال طال‪ ،‬چهار نقره و شش برنز به مقام‬ ‫قهرمانی تیمی آسیا دست یافتند‪.‬‬ ‫اعضای تیم‌های ملی نوجوانان و جوانان کاراته ایران در شانزدهمین دوره قهرمانی آسیا‬ ‫که به میزبانی آستانه قزاقستان برگزار شد‪ ،‬با برتری محسوس نسبت به حریفان‌شان روی‬ ‫سکوی برتر ایستادند‪.‬‬ ‫این مسابقات با حضور ‪ ۶۶۰‬کاراته‌کا از ‪ ۲۷‬کشور در رده‌های مختلف سنی مردان و زنان‬ ‫در حال برگزاری است‪.‬‬ ‫در دو بخش نوجوانان و جوانان‪ ،‬پس از ایران تیم‌های ژاپن و قزاقستان با شش طال و‬ ‫اندونزی با یک طال در رده‌های بعدی ایستادند‪ .‬سایر کشورها موفق به کسب مدال طال‬ ‫نشدند‪.‬‬

‫برپایه این گزارش این کشورها در نامه خود به استناد به ماده ‪ ۸۵‬مقررات فیفا خواستار آن‬ ‫شده‌اند که فیفا محل برگزاری را به کشوری دیگر منتقل کند ‪.‬مطابق این بند انتقال میزبانی‬ ‫بازی‌های در شرایط اضطراری امکان‌پذیر است‪.‬‬ ‫رویترز گزارش می‌دهد‪ ،‬فیفا اما می‌گوید جیانی اینفانتیو‪ ،‬رئیس این فدراسیون چنین نامه‌ای‬ ‫را دریافت نکرده است‪ .‬سخنگوی فیفا گفت‪« :‬همانطور که پیشتر گفته شد‪ ،‬فیفا در تماس‬ ‫منظم با کمیته برگزاری جام‌جهانی قطر است‪»...‬‬ ‫درهمین حال یک منبع نزدیک به کمیته برگزاری جام جهانی قطر به رویترز گفته است که‬ ‫دوحه از این حرکت عربستان سعودی و متحدانش مطلع است اما هنوز قطر چنین نامه‌ای‬ ‫دریافت نکرده است‪ .‬عربستان سعودی‪ ،‬امارات متحده عربی‪ ،‬بحرین و مصر از روز‬ ‫‪۱۵‬خرداد تمام روابط سیاسی و اقتصادی خود را با قطر قطع کردند و مرزهای دریایی‪،‬‬ ‫هوایی و زمینی خود را روی آن کشور بستند‪ .‬این کشورها با تعیین شروطی ‪ ۱۳‬گانه‌‪،‬‬ ‫اعالم کردند شکستن محاصره تنها با اجرای این شروط ممکن است‪ .‬قطر اما این شروط را‬ ‫رد کرده و آن را ناقض حاکمیت ملی خود می‌داند‪.‬‬ ‫از سوی دیگر روزنامه گاردین گزارش داده درحالی که فیفا از اعالم موضع درباره‬ ‫بحران قطر خودداری می‌کند‪ ،‬راینهارد گریندل‪ ،‬رئیس فدراسیون فوتبال آلمان‪ ،‬ضمن اینکه‬ ‫قول داد به دنبال «راه‌حل سیاسی» این موضوع باشد‪ ،‬گفت‪« :‬جامعه جهانی فوتبال باید‬ ‫قبول کند که‪...‬رقابت‌های بزرک نباید در کشورهایی که فعاالنه از ترور حمایت می‌کنند‪،‬‬ ‫برگزار شود‪ ».‬انتخاب قطر برای میزبانی جام جهانی که در سال ‪ ۲۰۱۰‬صورت گرفت‬ ‫با حاشیه‌های بسیار همراه شد‪ .‬در آن زمان محمد بن همام عبداهلل قطری‪ ،‬رئیس وقت‬ ‫قهرمانان طالیی ایران در رده سنی نوجوانان حسین خدری‪ ،‬عرفان داودی و کامران کنفدراسیون فوتبال آسیا و عضو شورای اجرایی فیفا‪ ،‬متهم شد برای میزبانی قطر رشوه‬ ‫بصیری بودند‪.‬‬ ‫پرداخت کرده است‪ .‬در ‪ ۲۳‬ژوییه سال ‪ ۲۰۱۱‬کمیته اخالقی فیفا بن همام را به‌صورت‬ ‫در رده جوانان و در کاتای تیمی دختران ستاره خاکپور‪ ،‬آرزو لونجی و محدثه نائیجی روی مادام‌العمر از فعالیت مرتبط با فوتبال محروم کرد‪ .‬درحال حاضر شرکت هواپیمایی قطر‬ ‫سکوی برتر ایستادند‪ .‬در کاتای انفرادی دختران حدیثه جمال اول شد‪.‬‬ ‫اسپانسور فیفا است‪( .‬رادیو فردا)‬ ‫در کاتای تیمی پسران نیز مهدی شجاعی‪ ،‬پویا حبیبی و مهدی رضایی به قهرمانی رسیدند‪.‬‬ ‫در مسابقات کومیته در ‪ ۶۱‬کیلوگرم محمدرضا مرادی و در ‪ ۷۶‬کیلوگرم باربد صداقت به‬ ‫نشان طال دست یافتند‪ .‬فاطمه سعادتی و علی کریمی نیز نشان زرین را نصیب خود کردند‪.‬‬ ‫مجید وکیلی‪ ،‬مجید نیکوهمت‪ ،‬لیال برجعلی و مینا یوسفی چهار ورزشکار نقره‌ای ایران در‬ ‫قهرمانی آسیا بودند‪.‬‬ ‫زینب‌السادات حسینی‪ ،‬پوریا اقدسی‪ ،‬امیرحسین بیگدلی‪ ،‬حدیث طالبی‪ ،‬احمدرضا محمودی‬ ‫و مبینا حیدری هم شش مدال برنز را به گردن آویختند‪.‬‬ ‫کاراته در ایران طی دو سال گذشته کارنامه‌ای موفق‌تر از سایر رشته‌های رزمی به جا‬ ‫گذاشته است‪ .‬این رشته برای اولین بار در المپیک ‪ ۲۰۲۰‬توکیو جزو برنامه مسابقات‬ ‫گنجانده شده و جنبه رسمی خواهد داشت‪.‬‬ ‫با وجود افول تکواندو‪ ،‬ناکامی‌های متوالی بوکس‪ ،‬همچنین شکست‌ها و حاشیه‌های مکرر‬ ‫جودوی ایران‪ ،‬در کاراته شرایط متفاوتی حکم‌فرماست‪.‬‬ ‫این رشته ورزشی در هر دو بخش مردان و زنان و در رده‌های مختلف سنی‪ ،‬نتایج‬ ‫موفقیت‌آمیزی در مسابقات جهانی و قاره‌ای کسب کرده است‪.‬‬ ‫سرمربی نوجوانان و جوانان کاراته ایران می‌گوید‪ :‬کاراته المپیکی شده و سرمایه‌گذاری‬ ‫بیشتری را از سوی کشورها شاهدیم‪ .‬این توجه از رده جوانان آغاز می‌شود‪ .‬کشورهایی ً‬ ‫قبال‬ ‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 20‬‬


‫موسيقی‬ ‫گزينش مطلب برای بخش موسیقی از "استاد شاملو"‪،‬‬ ‫مدرس برجسته ی ویولن‬ ‫نوازنده و ّ‬

‫سخني در موسيقي ايران(هدفمندي در موسيقي)‬ ‫نوشته ای از شادروان جالل ذوالفنون‬ ‫براي مقاله هايي كه در‬ ‫زمينه فرهنگ موسيقي‬ ‫نوشته مي شود معموال‬ ‫عنوان خاصي در نظر نمي‬ ‫گيرم و به عنوان عمومي‬ ‫ً‬ ‫مثال سخني در زمينه‬ ‫موسيقي ايران اكتفا مي‬ ‫شود‪ ،‬علت اين امر آنست‬ ‫كه در اين زمينه سخن‬ ‫ضروري و ناگفته آنقدر‬ ‫زياد و از طرفي ذهنيت‬ ‫مردم ما آنقدر با جوهره‬ ‫هنر و بخصوص موسيقي‬ ‫فاصله دارد كه فرصت در‬ ‫حدي است كه فقط به جمع‬ ‫آوري پراكندگي ها و تا حدودي پر كردن خالءهاي تاريخي مي توان پرداخت و و دسته بندي‬ ‫و بسته بندي مي ماند براي مراحل بعدي‪.‬‬ ‫اين خالء و نابساماني هاي فضاي موسيقي ما محصول نابساماني هاي تاريخي و ناآگاهي‬ ‫هاي پدران ما بوده است و پافشاري هايي كه مانع حركت و رشد فرهنگ ما بوده‪ .‬موسيقي‬ ‫ما ً‬ ‫فعال شبيه باري است كه در وانت بار حركت ميكرده و در اثر حادثه اي وانت بار چپ‬ ‫شده و اجزاي موسيقي روي آسفالت خيابان ولو شده و در اين شرايط اولين اقدام اينست‬ ‫كه اجزاي موسيقي را از آسيب ها نجات دهيم و فرصت براي دسته بندي و بسته بندي ً‬ ‫فعال‬ ‫نيست ولي با اينحال اگر قرار است كه در سخن عنواني داشته باشد حرفي نيست‪ ،‬عنوان‬ ‫مقاله حاضر را هدفمندي در موسيقي ايران ميگذاريم‪.‬‬ ‫هدفمندي در موسيقي ايران‪:‬‬ ‫اجازه بدهيد اين مطلب را با تاثيرگذاري موسيقي شروع كنيم‪ .‬موسيقي براي اينكه بتواند‬ ‫تاثيرگذار باشد دو راه در پيش دارد اول پوليفوني (چند صدائي كردن و اركستره كردن‬ ‫موسيقي) مثل موسيقي قرن هجده و نوزده در اروپا‪ :‬باخ‪ ،‬هايدن‪ ،‬موزار‪ ،‬بتهون‪ ،‬چايكوفسكي‬ ‫و پيروان مكتب آنان‪ .‬دوم بداهه پردازي‪.‬‬ ‫موضوع پوليفوني براي اكثر دوستان موضوعي شناخته شده است ولي در موسيقي بداهه‬ ‫بايد قدري تامل كنيم به عنوان نمونه مي توان به موسيقي هند و بخشي از موسيقي سياهان‬ ‫آمريكا و بخشي از موسيقي ايران اشاره كرد‪.‬‬ ‫در مورد موسيقي بداهه ساده ترين و كوتاهترين تعريفي كه مي توان داشت اينست كه بگوييم‬ ‫" چيدمان آني از محفوظات موسيقيدان" در نگاه اول اين موضوع خيلي ساده و پيش پا‬ ‫افتاده به نظر مي رسد‪ ،‬چون هر موسيقيداني به هر حال محفوظاتي دارد و ميتواند به دلخواه‬

‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫خود تركيبي از آن بسازد‪ .‬اين ظاهر موضوع است ولي اگر عميق تر بخواهيم به موضوع‬ ‫نگاه كنيم يعني با ديد هنري بخواهيم به موضوع نگاه كنيم آنوقت موضوع پيچيده مي شود‪،‬‬ ‫مثالي بزنيم‪:‬‬ ‫روي كيبورد كامپيوتر حروف و اعداد مختلف نوشته شده و طيفي است كه كسي ميتواند با‬ ‫بكارگيري دكمه هاي كيبورد تركيبي از حروف و اعداد پديد آورد ولي اين تركيب به تناسب‬ ‫كمپوزيتور مي تواند بي محتوا باشد و هم ميتواند يك اثر علمي يا هنري باشد اين مربوط به‬ ‫ميزان دانش و بينش و تجربه و خالقيقت كمپوزيتور است پس ما براي اينكه يك موسيقي‬ ‫بداهه خوب و هنري داشته باشيم به موسيقيداناني نياز داريم كه اهل دانش و بينش و تجربه‬ ‫و تكنيك و مهارت و خالقيقت باشند و من اين نكته را بگويم كه كساني که صحبت از تحول‬ ‫موسيقي ايران مي كنند بدانند اين امر ميسر نمي شود مگر زماني كه ما موسيقيدانان باسواد‬ ‫داشته باشيم‪.‬‬ ‫موسيقيداني كه اين تز را دنبال كند‪ :‬من موسيقيدان كوچكي هستم وبايد رشد كنم و بزرگ‬ ‫شوم ولي اين كافي نيست بايد يك موسيقيدان بزرگ و دانشمند شوم‪ ،‬بازهم كافي نيست من‬ ‫بايد يك موسيقيدان بزرگ و نه تنها دانشمند بلكه يك فيلسوف موسيقيدان شوم مثل كي؟‬ ‫مثل ابونصر فارابي‪ ،‬شما ببينيد حضور يك فيلسوف موسيقيدان در قرن سوم هجري چگونه‬ ‫موسيقي دنيا را متحول كرد‪ .‬شما مطمئن باشيد اگر چهار نفر نظير فارابي داشته باشيم نه‬ ‫تنها موسيقي ايران بلكه موسيقي دنيا متحول خواهد شد‪.‬‬ ‫اين نكته نيز ناگفته نماند كه موسيقي ايران در بخش تكنوازي از بداهه پردازي استفاده كرده‬ ‫و تكنوازان قابلي در اين زمينه داشته و اكنون هم داريم ولي در بخش گروه نوازي بيشتر‬ ‫كار هاي ما در در سال هاي اخير بر مبناي آزمون و خطا بوده‪ ،‬گاهي تنبك در كنار اركستر‬ ‫سمفوني‪‌ ،‬گاه ويلن در كنار تار و سنتور و گاهي سه تار و گيتار در كنار يكديگر و ً‬ ‫كال‬ ‫هيچيك از تركيبات گروهي هدفمند نبوده است‪.‬‬ ‫از فارابي كه بگذريم در عصر ما هم بزرگاني بوده اند كه در تحول موسيقي ايران نقش‬ ‫داشته اند مانند مرحوم علينقي وزيري و مرحوم روح اهلل خالقي و پيروان مكتب آنان‪.‬‬ ‫گرچه گروهي با اين نظر موافق نيستند و ميگويند اينها در تحول موسيقي ايران نقش ارزنده‬ ‫اي نداشته اند كه البته آنها هم حق دارند منتها در اثر ناآگاهي نتوانسته اند حق خود را توجيه‬ ‫كنند حال من به نمايندگي از طرف آنان عرض مي كنم‪.‬‬ ‫ببينيد تحول هنر با علم فرق مي كند‪ .‬در علوم تجربي همينكه تعالي و حركت در جهت عملي‬ ‫شدن موضوع باشد كافي است ولي در مورد هنر تحول هم علمي و هم هنري بايد باشد‪.‬‬ ‫حركت اين بزرگان و تالش آنها عمدتاً در جهت علمي كردن موسيقي بود و از هنري كردن‬ ‫آن غافل شدند‪ .‬اين بزرگان موسيقي ايران را از روش سنتي درآورده و به آن جنبه آكادميك‬ ‫دادند منتها اين كار درزماني صورت گرفت و وزيري و خالقي در شرايطي پا به عرصه‬ ‫موسيقي گذاشتند كه همه چيز تحت تاثير تمدن غرب بود و انگار اين توهم پيش آمده بود كه‬ ‫در شرق خبري نيست در حالي كه امروز متوجه شده ايم كه در شرق خيلي خبرهاست و نه‬ ‫تنها ما ايرانيان و ما شرقي ها بلكه دنياي غرب هم اينرا اذعان دارد‪.‬‬ ‫امروز واال ترين و ارزشمند ترين تفكر تاريخ تمدن در فرهنگ ملي ما جاريست و آن‬ ‫تفكر عارفانه است‪ ،‬تفكري كه از چندين چشمه جوشان فرهنگي و تاريخي سيراب شده‬ ‫يعني تركيبي از‪ :‬عرفان ايران باستان‪ ،‬عرفان اسالمي‪ ،‬عرفان بودایي‪ ‌،‬عرفان مسيحيت و‬ ‫حتي حكمت يونان‪ .‬حكمت يونان هم كه همه اش فلسفه نيست نكات عرفاني هم دارد و وقتي‬ ‫سقراط در مورد تربيت و آموزش ميگويد‪ :‬معلم به شاگرد چيزي اضافه نميكند بلكه حجاب‬ ‫هاي پندار را پس ميزند و انسان را با طيف خودش آشنا مي سازد‪ ،‬اين يك بحث عرفاني‬ ‫است‪.‬‬ ‫به هر حال اين تفكر كه از قرن دوم هجري شروع شد و در مسير خود با بزرگاني مثل جنيد‬ ‫بغدادي‪ ،‬بايزيد بسطامي‪ ،‬ابولحسن خرقاني‪ ،‬ابوسعيد ابوالخير و عطار و در اوج همه در‬ ‫قرن هفتم موالنا را پرورش ميدهد‪ ،‬تفكري است كه بايد الگوي هنري ما باشد‪.‬‬ ‫بداهه اي كه در موسيقي ايران از آن صحبت ميكنيم بايد از اين تفكر نشأت بگيرد و اين كار‬ ‫ساده اي نيست بايد ديده ها را باز كنيم و همت خود را واال كنيم تا زماني كه موسيقيدان ما از‬ ‫چشم نزديك بين استفاده ميكند و معيار هاي ذهني او متوجه سالن چهار هزار نفري و فروش‬ ‫بليت و كليپ تلويزيوني است به جايي نخواهيم رسيد‪)artkhuzestan.ir( .‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 21‬‬


‫تاريخ‬

‫کتیبه های هخامنشی و لوکوک‬ ‫دکتر ژاله آموزگار‬ ‫متن سخنرانی در نشر فرزان روز ـ چهارشنبه سی ام بهمن ماه ‪۱۳۸۷‬‬ ‫با نا ‌م دادار بزر ‌‬ ‫گ‬ ‫ش مجموعه‌ ایران‌ باستان‌‬ ‫ی منتشر شده‌ در بخ ‌‬ ‫ترجمه‌ها ‌‬ ‫ت که‌ هر کدام‌‬ ‫‪...‬پرونده‌ درخشانی‌ دارد و می‌توان‌ گف ‌‬ ‫ن آثار جزء کتاب‌های‌ مرجع‌ و درسی‌ قرار‬ ‫از ای ‌‬ ‫گرفته‌اند مانند امپراطوری‌ هخامنشی‌‪ ،‬مبانی‌ تاریخ‌‬ ‫ن و غیره‌‪.‬‬ ‫پارتیان‌‪ ،‬مبانی‌ تاریخ‌ ساسانیان‌‪ ،‬روم‌ و ایرا ‌‬ ‫ی به‌ کتاب‌ پیر لوکوک‌‬ ‫ن آنها اشاره‌ مفصل‌تر ‌‬ ‫و از میا ‌‬ ‫تحت‌ عنوان‌ کتیبه‌های‌ هخامنشی‌ می‌کنم‌ که‌ زیر نظر‬ ‫ی منتشر شد و‬ ‫اینجانب‌ و با ترجمه‌ خان ‌م نازیال خلخال ‌‬ ‫ی بر روی‌ آن‌ انجام‌ دادیم‌‬ ‫ی بازبینی‌ مجدد ‌‬ ‫ی دکتر احمدرضا قائم‌مقام ‌‬ ‫در چاپ‌ دوم‌ با همکار ‌‬ ‫و با رف ‌ع نواقص‌ با وض ‌ع مطلوب‌تری‌ در دسترس‌ عالقه‌مندان‌ قرار گرفت‌‪ .‬قلم‌ گیرا و‬ ‫ب تخصصی‌ و درسی‌ را به‌ صورت‌ اثری‌ خواندنی‌‬ ‫شاعرانه‌ و روانی‌ کالم‌ لوکوک‌ این‌ کتا ‌‬ ‫درآورد ‌ه است‌‪.‬‬ ‫ت که‌ ایشان‌‬ ‫ی اخیر پیر لوکوک‌ داده‌اند اینس ‌‬ ‫خبر جدیدی‌ که‌ آقای‌ دکتر شایگان‌ از فعالیت‌ها ‌‬ ‫ی را که‌ ایشان‌ مالحظه‌ کرده‌ بودند‬ ‫ل برگردان‌ شاهنام ‌ه به‌ شعر فرانسه‌ هستند و بخش ‌‬ ‫مشغو ‌‬ ‫ترجمه‌ای‌ روان‌ و نغز بوده‌ است‌‪.‬‬ ‫ک نیز ویژگی‌های‌ خاص‌ خود را دارد‪ .‬مطالب‌ در دو بخش‌‬ ‫ب کتیبه‌های‌ هخامنشی‌ لوکو ‌‬ ‫کتا ‌‬ ‫مجزا ولی‌ مربوط‌ به‌ ه ‌م عرضه‌ می‌شود‪.‬‬ ‫ی که‌ درباره‌ زبان‌‬ ‫ی از رمزگشایی‌ و پژوهش‌های ‌‬ ‫ت تاریخچه‌ا ‌‬ ‫ب نخس ‌‬ ‫در بخش‌ اول‌ کتا ‌‬ ‫فارسی‌ باستان‌ و کتیبه‌ها انجام‌ شده‌ است‌‪ ،‬عرضه‌ می‌شود و سپس‌ با تکیه‌ بر مطالب‌ کتیبه‌ها‪،‬‬ ‫ی دوره‌ هخامنشی‌ ب ‌ه بحث‌ کشیده‌ می‌شود‪ .‬در بخش‌ دو ‌م که‌‬ ‫مسائل‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ و دین ‌‬ ‫ی برخوردار است‌ که‌ ترجمه‌ دقیق‌ هر سه‌ روایت‌‬ ‫ن برتر ‌‬ ‫ص دارد از ای ‌‬ ‫به‌ متن‌ کتیبه‌ها اختصا ‌‬ ‫ی و ایالمی‌ ‪ /‬عیالمی‌ در کنار هم‌ می‌آیند و به‌ تفاوت‌ها اشاره‌‬ ‫ن و بابل ‌‬ ‫ی باستا ‌‬ ‫ی فارس ‌‬ ‫یعن ‌‬ ‫می‌گردد و خواننده‌ ب ‌ه راحتی‌ می‌تواند به‌ مقایس ‌ه آنها بپردازد‪ .‬چنین‌ امکانی‌ در ترجمه‌های‌‬ ‫دیگر کتیبه‌های‌ هخامنشی‌ دیده‌ نمی‌شود‪.‬‬ ‫ط و زبان‌ این‌ کتیبه‌ها‪ ،‬خوانندگان‌ گام‌ به‌ گام‌ پیش‌ می‌روند‪.‬‬ ‫در عرصه‌ تاریخ‌ رمزگشایی‌ خ ‌‬ ‫ن آثار تاریخی‌ مکتوب‌ ما به‌ شمار می‌آیند و به‌‬ ‫ما می‌بینیم‌ که‌ این‌ نوشته‌ها ک ‌ه از قدیمی‌تری ‌‬ ‫ت ما تبدیل‌ شده‌اند و اگر اغراق‌ نکن ‌م هر ایرانی‌ حتی‌ اگر به‌ طور دقیق‌ ه ‌م مفهوم‌‬ ‫اسنا ِد هوی ‌‬ ‫آنها را نداند باز به‌ گونه‌ای‌ افتخارآمیز از آنها نام‌ می‌برد و بدانها می‌بالد‪ ،‬مدت‌های‌ دراز‬ ‫ل از کنارشان‌‬ ‫ی از سوی‌ ما که‌ بی‌خیا ‌‬ ‫فراموش‌ شد ‌ه ماند ‌ه بودند و غریبانه‌ چشم‌ ب ‌ه راه‌ توجه ‌‬ ‫ت جمشید شاه‌‬ ‫می‌گذشتیم‌‪ .‬الاقل‌ اجداد ما خوش‌ ذوق‌تر بودند‪ .‬بنای‌ پرس‌پولیس‌ را با روایا ‌‬ ‫اساطیری‌ آمیختند‪.‬‬ ‫و نا ‌م تخت‌ جمشید بدان‌ دادند و گاهی‌ نیز ستون‌ها را منار فرض‌ کردند و چهل‌ منارش‌‬ ‫ل کوه‌‬ ‫ن بر د ‌‬ ‫ق شیری ‌‬ ‫نامیدند‪ .‬در بیستون‌ هم‌ کنده‌کاری‌ها را اثرات‌ تیش ‌ه فرهاد در راه‌ عش ‌‬ ‫ت لطافتی‌ عاشقانه‌ بخشیدند‪.‬‬ ‫ی با عظم ‌‬ ‫فرض‌ کردند و ب ‌ه آن‌ بنا ‌‬ ‫ع از این‌ سنگنوشته‌ها باید نوشته‌ هرودوت‌‬ ‫ن اطال ‌‬ ‫اما از نظر تاریخی‌ به‌ عنوان‌ قدیمی‌تری ‌‬ ‫ی دارد به‌ استوانه‌ای‌ از سنگ‌ سفید در کنار بسفر متعلق‌ به‌ داریوش‌ و‬ ‫را برشمرد ک ‌ه اشاره‌ا ‌‬ ‫ل قول‌ نکرده‌اند‪.‬‬ ‫ل می‌کند‪ ،‬که‌ مورخان‌ بعدی‌ توجهی‌ جدی‌ به‌ این‌ نق ‌‬ ‫مطالبی‌ ن ‌ه چندان‌ مستند نق ‌‬ ‫ی این‌ خطوط‌ به‌ قرن‌ هفده ‌م میالدی‌ برمی‌گردد که‌ سفرای‌‬ ‫نخستین‌ گام‌ها در راه‌ رمز گشای ‌‬ ‫ل منار آن‌ روز ب ‌ه عمل‌ آوردند‪ .‬گارسیا دوسیلوا‬ ‫ی از تخت‌ جمشید یا چه ‌‬ ‫ی بازدیدهای ‌‬ ‫عالقه‌مند ‌‬ ‫و پیترو دالواله‌ از زمره‌ آنان‌ بودند که‌ نتیجه‌ سفرشان‌ در سال‌های‌ ‪ ۱۶۶۷‬و ‪ ۱۶۷۴‬م‌‬ ‫ی اسرارآمیزی‌ که‌ دیواره‌های‌ کاخ‌ باشکوه‌ هخامنشی‌ را زینت‌‬ ‫منتشر شد‪ .‬آنها از کتیبه‌ها ‌‬ ‫ی یاد کردند‪ .‬پیترو دالواله‌ که‌ توجه‌ بیشتری‌ نشان‌ داده‌ بود‪ ،‬پنج‌ نشانه‌‬ ‫بخشیده‌اند با شگفت ‌‬ ‫ل توجهی‌ پی‌‬ ‫ل آورد و با دقت‌ قاب ‌‬ ‫اصلی‌ را رمز گشایی‌ کرد و از آنها نسخه‌برداری‌ به‌ عم ‌‬ ‫ط از چپ‌ ب ‌ه راست‌ نوشته‌ می‌شوند‪.‬‬ ‫برده‌ ک ‌ه خطو ‌‬ ‫ی را ب ‌ه دنبال‌ کشید‪ .‬ایران‌شناسان‌ عالقه‌مند دیگری‌ راهی‌‬ ‫ن گامها‪ ،‬پیروان‌ بیشتر ‌‬ ‫این‌ نخستی ‌‬ ‫ن دراز تالش‌های‌ خود را در اثرهایی‌ به‌ جای‌ ماندنی‌ بر جای‌‬ ‫ن عرصه‌ شدند و ثمر ‌ه سالیا ‌‬ ‫ای ‌‬ ‫ب تخت‌ جمشید مسافران‌ عالقه‌مند دیگری‌ را می‌یافت‌ که‌ می‌آمدند و‬ ‫گذاشتند و بدین‌ ترتی ‌‬ ‫دقت وسواس‌گون ‌ه و‬ ‫نسخه‌برداری‌های‌ بیشتر ‌‬ ‫ی انجام‌ می‌دادند‪ .‬این‌ نسخه‌برداری‌ها گاهی‌ با ِ‬ ‫گاهی‌ با خام‌دستی‌ توام‌ بود‪.‬‬ ‫ق از چند کتیبه‌ داریوش‌ و خشایارشا در تخت‌ جمشید به‌ قرن‌ هیجده ‌م و‬ ‫نخستین‌ رونویسی‌ دقی ‌‬ ‫ی سفرش‌ به‌ شرق‌ چند‬ ‫ق دارد که‌ در ط ‌‬ ‫ی دانمارکی‌ ب ‌ه نا ‌م نیبور ‪ Neibuhr /‬تعل ‌‬ ‫به‌ دانشمند ‌‬ ‫ی در تخت‌ جمشید اقامت‌ کرده‌ بود‪ .‬او بود که‌ نخستین‌ بار پی‌ برد که‌ این‌ سنگنوشته‌ها‬ ‫روز ‌‬ ‫با سه‌ الفبای‌ متفاوت‌ نوشته‌ شده‌اند و او بود که‌ تشخیص‌ داد که‌ از میان‌ این‌ سه‌ قلم‌ یکی‌ از‬ ‫ش خط‌ فارسی‌ باستان‌ بود‪.‬‬ ‫آن‌ها ساده‌تر است‌‪ ،‬چون‌ عالمت‌های‌ کمتری‌ دارد که‌ منظور ‌‬ ‫ص زبان‌ این‌ کتیبه‌ها نیز شد‪.‬‬ ‫ب معطوف‌ به‌ تشخی ‌‬ ‫ن غر ‌‬ ‫از این‌ پس‌ تالش‌ دانشمندا ‌‬ ‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫ی بی‌ربط ‌‬ ‫ی‬ ‫در آن‌ میان‌ نظریه‌ها ‌‬ ‫نیز مطرح‌ گردید‪ً ،‬‬ ‫مثال گروهی‌ این‌‬ ‫ت حیوانات‌‬ ‫خطوط‌ را ناشی‌ از صدما ‌‬ ‫ل سنگها‬ ‫ی خزنده‌ای‌ که‌ در داخ ‌‬ ‫موذ ‌‬ ‫بوده‌اند دانستند و برخی‌ آنها را ارقامی‌‬ ‫ساده‌ که‌ ارزش‌ رمزگشایی‌ ندارد‬ ‫ض کردند تا سرانجام‌ گروتفند ‪/‬‬ ‫فر ‌‬ ‫‪ Grodefend‬وارد عرص ‌ه شد‪.‬‬ ‫در این‌ سال‌های‌ سده‌ هجدهم‌ مطالعه‌‬ ‫ن فارسی‌ در اروپا رواج‌ بیشتری‌‬ ‫زبا ‌‬ ‫پیدا کرده‌ بود و شناخت‌ عمیق‌تر‬ ‫تاریخ‌ زبان‌های‌ ایرانی‌ نیز در‬ ‫ی دانشمندان‌ قرار‬ ‫سرلوحه‌ کارها ‌‬ ‫ت و ضمناً اوستایی‌ که‌ رهاورد‬ ‫داش ‌‬ ‫آنکتیل‌ دوپرون‌ از سورات‌ هند بود‪،‬‬ ‫ی شناخت‌ مطالب‌‬ ‫ت بهتری‌ برا ‌‬ ‫مقدما ‌‬ ‫ی نیز فراهم‌ کرد‪.‬‬ ‫کتیبه‌ا ‌‬ ‫ب مطرح‌‬ ‫ی زبانها در غر ‌‬ ‫خویشاوند ‌‬ ‫ت از دستور تطبیقی‌‬ ‫شد و صحب ‌‬ ‫ن اوستا توجه‌‬ ‫ن سنسکریت‌ و زبا ‌‬ ‫زبان‌های‌ هند و اروپایی‌ به‌ میان‌ آمد‪ ،‬خواهرخواندگی‌ زبا ‌‬ ‫بیشتر غربیان‌ را ک ‌ه ً‬ ‫ع معطوف‌ کرد ک ‌ه زبان‌ این‌‬ ‫ت آشنا بودند ب ‌ه این‌ موضو ‌‬ ‫قبال با سنسکری ‌‬ ‫سنگنوشته‌ها باید با آن‌ زبان‌ها خویشاوندی‌ داشته‌ باشد‪.‬‬ ‫س گونه‌ای‌ دو نسخه‌ای‌ را که‌ نیپور نسخه‌برداری‌ کرد ‌ه بود مورد‬ ‫گروتفند با حوصله‌ وسوا ‌‬ ‫ک گرفت‌‪ .‬و تعداد حروف‌‬ ‫ی شاهان‌ کم ‌‬ ‫توجه‌ قرار داد و از تاریخ‌ نیز برای‌ تشخیص‌ نام‌ها ‌‬ ‫شو‬ ‫ی داریو ‌‬ ‫ف نام‌ها ‌‬ ‫نا ‌م آنها را با حروف‌ کتیبه‌ها مقایس ‌ه کرد و سرانجا ‌م موفق‌ شد حرو ‌‬ ‫خشایارشا را تشخیص‌ دهد‪.‬‬ ‫ل کرده‌ بود درست‌‬ ‫ی نق ‌‬ ‫َسن‌ مارتن‌ نام‌ ویشتاسب‌ را که‌ گروتفند ب ‌ه اشتباه‌ به‌ صورت‌ فارس ‌‬ ‫ف کرد‪.‬‬ ‫خواند و بورنوف‌ واژه‌ اهورامزدا را کش ‌‬ ‫ی هنری‌ راولینسون‌ قدم‌ به‌ میدان‌‬ ‫موفقیت‌ها گام‌ به‌ گام‌ بیشتر شدند تا در سد ‌ه نوزدهم‌ میالد ‌‬ ‫گذاشت‌‪ .‬این‌ سیاستمدار و افسر عالی‌رتب ‌ه انگلیسی‌ که‌ در کرمانشا ‌ه مأموریت‌ داشت‌‪ ،‬در‬ ‫ن قرار گرفت‌‪ .‬هوای‌ آن‌ کوهها که‌ دم‌ فرهاد را در خود‬ ‫ی سنگنوشته‌ با عظمت‌ بیستو ‌‬ ‫همسایگ ‌‬ ‫ش خستگی‌ناپذیر و‬ ‫ی کتیبه‌ها شد و با تال ‌‬ ‫ط میخ ‌‬ ‫داشت‌ او را جادو کرد‪ ،‬راولینسون‌ شیفته‌ خ ‌‬ ‫ن دست‌ یافت‌‪.‬‬ ‫ی به‌ قرائت‌ دو بند نخست‌ کتیبه‌ بیستو ‌‬ ‫با یاری‌ تاریخ‌ و اطالعات‌ جنبی‌ و قبل ‌‬ ‫ت و کار نسخه‌برداری‌ را واژ ‌ه ب ‌ه واژه‌ ادام ‌ه داد و‬ ‫طناب‌ بر گردن‌ از صخره‌ها باال رف ‌‬ ‫سرانجام‌ در ‪‌ ۱۸۴۶‬م نخستین‌ تألیف‌ بزرگ‌ خود را درباره‌ فارسی‌ باستان‌ در دسترس‌‬ ‫دانشمندان‌ قرار داد‪.‬‬ ‫ن بیست ‌م را به‌ دنبال‌ داشت‌‪ .‬راه‌ همواره‌‬ ‫ن قر ‌‬ ‫تالش‌ راولینسون‌‪ ،‬کارهای‌ ارزند ‌ه دانشمندا ‌‬ ‫تو‬ ‫ی بیشتر مورد بررسی‌ قرار گرف ‌‬ ‫شد ‌ه بود و دستورزبان‌ فارسی‌ باستان‌ با ریزه‌کاری‌ها ‌‬ ‫ن سده‌ هستیم‌‪.‬‬ ‫ن در ای ‌‬ ‫ت و دیگر بزرگا ‌‬ ‫ما شاهد کارهای‌ بارتولمه‌‪ ،‬آنتوان‌ میه‌‪ ،‬امیل‌ بنونیس ‌‬ ‫ن قرار داد و مجسمه‌ عظیم‌‬ ‫کاوش‌ها در شوش‌ منابع‌ جدیدتری‌ را در اختیار پژوهشگرا ‌‬ ‫یو‬ ‫ولی‌ بی‌سر داریوش‌ با نوشته‌های‌ چهار زبان ‌ه فارسی‌ باستان‌‪ ،‬ایالمی‌ ‪ /‬عیالمی‌‪ ،‬بابل ‌‬ ‫ن را کامل‌ کرد‪ .‬سپس‌ نوبت‌ به‌ حفاری‌های‌ روش‌مند‬ ‫هیروگلیف‌ مصری‌‪ ،‬دلخوشی‌ دانشمندا ‌‬ ‫دانشمندان‌ دانشگاه‌ شیکاگو رسید که‌ کتیبه‌های‌ جدیدی‌ از داریوش‌ و خشایارشا را در اختیار‬ ‫ی تخت‌ جمشید بر ثروت‌ ملی‌ ما افزوده‌ شد و کارهای‌‬ ‫پژوهشگران‌ قرار دادند و گنجینه‌ها ‌‬ ‫مایرو ِفو و دیگران‌ این‌ راه‌ را روشن‌تر کرد‪ .‬و کتاب‌ ارزنده‌ ِکنت‌ در اختیار ما قرار گرفت‌‪.‬‬ ‫ن دو کتاب‌ رودیگر اشمیت‌ با عنوان‌های‌ کتیبه‌ بیستون‌‬ ‫ن مسیر است‌ که‌ اکنو ‌‬ ‫در همی ‌‬ ‫ت جمشید ک ‌ه در مجموعه‌‬ ‫ن نقش‌ رستم‌ و تخ ‌‬ ‫ی فارسی‌ باستا ‌‬ ‫داریوش‌ بزرگ‌ و کتیبه‌ها ‌‬ ‫‪ Corpus‬منتشر شده‌ است‌‪ ،‬با پایمردی‌ نشر فرزان‌ روز‪ ،‬با ترجمه‌ علی‌ شهیدی‌ دانشجوی‌‬ ‫ی فرهنگ‌ و زبان‌های‌ باستانی‌ دانشگا ‌ه تهران‌ در دست‌ انتشار است‌‪.‬‬ ‫دوره‌ دکتر ‌‬ ‫ب لوکوک‌ سخن‌ گفتیم‌ که‌ پاسخ‌گوی‌ بسیاری‌ از پرسش‌های‌ پژوهشگران‌ است‌‪ .‬ولی‌‬ ‫از کتا ‌‬ ‫ی ما‬ ‫ن کتاب‌هایی‌ هم‌ منتشر می‌شود که‌ بر پرسش‌های‌ ذهن ‌‬ ‫ن مجموعه‌ ایران‌ باستا ‌‬ ‫در ای ‌‬ ‫تو‬ ‫ی دربار ‌ه زردش ‌‬ ‫ت ژان‌ کلنز است‌ با عنوان‌ مقاالت ‌‬ ‫ی از آنها مجموعه‌ مقاال ‌‬ ‫می‌افزاید‪ .‬یک ‌‬ ‫ن را خواند‪.‬‬ ‫دین‌ زردشتی‌ ‪ ،‬با ترجمه‌ دکتر احمدرضا قائم‌مقامی‌‪ ،‬که‌ باید آ ‌‬ ‫ن از اوستا‬ ‫ب که‌ به‌ معنی‌ واقعی‌ دشوار نوشته‌ شده‌ است‌ با آگاهی‌های‌ مترجم‌ آ ‌‬ ‫این‌ کتا ‌‬ ‫ن به‌ صورت‌‬ ‫ی زبا ‌‬ ‫ی خوانندگان‌ فارس ‌‬ ‫بخصوص‌ بخش‌ کهن‌ آن‌ یعنی‌ گاهان‌ و هفت‌ فصل‌ برا ‌‬ ‫ی مطرح‌ می‌شود ک ‌ه گاهی‌ در تعارض‌ با‬ ‫ن آراء جدید ‌‬ ‫قابل‌ استفاده‌ درآمده‌ است‌‪ .‬در آ ‌‬ ‫ی را القا‬ ‫ت بیشتر در ادیان‌ هند و ایران ‌‬ ‫ی ما قرار می‌گیرد و نیاز به‌ مطالعا ‌‬ ‫دانسته‌های‌ قبل ‌‬ ‫ن بود‪ .‬زیرا تنها آثاری‌ نباید‬ ‫ی مثبت‌ نشر فرزا ‌‬ ‫می‌کند‪ .‬ترجمه‌ این‌ اثر خود یکی‌ از کارها ‌‬ ‫پ بشود که‌ مطابق‌ میل‌ ماست‌‪ .‬بلکه‌ باید ب ‌ه شکار افکار جدید هم‌ رفت‌‪.‬‬ ‫چا ‌‬ ‫ن باستان‌ ب ‌ه نقد می‌کشد و‬ ‫ت را در اندیشه‌های‌ ایرا ‌‬ ‫در این‌ کتاب‌ کلنز مسئله‌ وحدانیت‌ و ثنوی ‌‬ ‫ح می‌دهد‪ ،‬از قربانی‌های‌‬ ‫ی خاص‌ شر ‌‬ ‫آیین‌هایی‌ که‌ در گاهان‌ ویسن‌ها مطرح‌ شده‌اند با تأویل ‌‬ ‫ح می‌کند‬ ‫ی نو سخن‌ می‌گوید‪ ،‬مسئله‌ زندگی‌ زردشت‌ را به‌ نوعی‌ دیگر مطر ‌‬ ‫انجام‌ شده‌ با دید ‌‬ ‫ت مطل ‌ع باشیم‌ و بدانیم‌ ک ‌ه دیگران‌‬ ‫ن نظرا ‌‬ ‫و گاه‌ بر افکار خود نیز پافشاری‌ دارد‪ .‬ما باید از ای ‌‬ ‫ی مفید‬ ‫ب را نیز جزو کارها ‌‬ ‫ن انتشار این‌ کتا ‌‬ ‫ی اگر خالف‌ نظر ما باشد‪ .‬م ‌‬ ‫چه‌ می‌گویند حت ‌‬ ‫نشر فرزان‌ می‌دانم‌ و امیدوار ‌م این‌ خدمات‌ فرهنگی‌ همچنان‌ ادامه‌ داشته‌ باشد‪.‬‬ ‫(منبع‪ :‬مجله بخارا شماره ‪)70‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 22‬‬


Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 23

Thursday, July 20, 2017


Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 24

Thursday, July 20, 2017


Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 25

Thursday, July 20, 2017


‫زبان و ادبيات‬

‫ت بود ک ‌ه در دهه‌ ‪ ۱۹۳۰‬ب ‌ه حزب‌ کمونیست‌ آلما ‌‬ ‫ن‬ ‫آرتور کوستلر (‪ ۸۳‬ـ ‪ )۱۹۰۵‬نویسنده‌ای‌ متولد بوداپس ‌‬ ‫گ داخلی‌ اسپانیا‬ ‫ش جن ‌‬ ‫ی از روزنامه‌های‌ چپ‌ انگلیسی‌ برای‌ گزار ‌‬ ‫پیوست‌‪ .‬سپس‌ به‌ عنوان‌ خبرنگار یک ‌‬ ‫ن نجات‌‬ ‫ن کشور رفت‌‪ .‬در آنجا فاالنژیست‌ها او را دستگیر و به‌ اعدام‌ محکوم‌ کردند‪ .‬کوستلر از زندا ‌‬ ‫به‌ آ ‌‬ ‫ی مسکو و تصفیه‌های‌ هولناک‌ استالین‌ از کمونیسم‌ برگشت‌‪.‬‬ ‫یافت‌‪ ،‬و در همان‌ ده ‌ه با مشاهده‌ محاکمه‌ها ‌‬ ‫ن مقاله‌ دربار ‌ه آن‌ نیز بحث‌ شده‌ و از مدارک‌‬ ‫ت در نیمروز که‌ در ای ‌‬ ‫ب او ظلم ‌‬ ‫ن کتا ‌‬ ‫ع پرتأثیرتری ‌‬ ‫موضو ‌‬ ‫ن بیستم‌ اروپاست‌‪ ،‬همان‌ محاکمه‌هاست‌‪ .‬این‌ کتاب‌ همچنین‌ موضوع‌ مناظره‌‬ ‫خ روشنفکری‌ قر ‌‬ ‫ارزند ‌ه تاری ‌‬ ‫یا مجادله‌ای‌ معروف‌ در ایران‌ در اوایل‌ ‪ ۱۳۶۰‬میان‌ نجف‌ دریابندری‌ از یک‌ سو و عباس‌ میالنی‌ و‬ ‫منوچهر صفا از سوی‌ دیگر در نشریه‌ نقد آگاه‌ بود‪.‬‬

‫ ‬

‫ع‌‪ .‬ف‌‪.‬‬

‫ی [ بیست ‌م ] سیطر ‌ه‬ ‫ت انگلیسی‌ در قرن‌ کنون ‌‬ ‫ی چشمگیر درباره‌ ادبیا ‌‬ ‫ی از واقعیت‌ها ‌‬ ‫یک ‌‬ ‫س و ییتز‬ ‫ن غیرانگلیسی‌ ــ مانند کنراد و هنری‌ جیمز و برنارد شا و جیمز جوی ‌‬ ‫نویسندگا ‌‬ ‫ن حال‌‪ ،‬اگر می‌خواستید بنا را بر غرور‬ ‫ن عرص ‌ه است‌‪ .‬با ای ‌‬ ‫ت ــ در آ ‌‬ ‫و پاوند و الیو ‌‬ ‫ت را بررسی‌ می‌کردید‪ ،‬می‌دیدید که‌ انگلستان‌‬ ‫ملی‌ بگذارید و شاخه‌های‌ مختلف‌ ادبیا ‌‬ ‫ت ــ البته‌ تا هنگامی‌ که‌ می‌رسیدید به‌ آنچه‌ می‌توان‌ نام‌ آن‌‬ ‫وضع‌ نسبتاً خوبی‌ داشته‌ اس ‌‬ ‫ت که‌‬ ‫ن قس ‌م نوشته‌هایی‌ اس ‌‬ ‫را نوشته‌های‌ سیاسی‌ یا جدلنامه‌نویسی‌ گذارد‪ .‬مقصود من‌‪ ،‬آ ‌‬ ‫ی در اروپا از زمان‌ ظهور فاشیسم‌ پدید آمده‌ است‌‪ .‬آثار مختلفی‌‪ ،‬از‬ ‫از مبارزات‌ سیاس ‌‬ ‫زندگینامه‌های‌ خودنوشت‌‪« ،‬رپرتاژ»‪ ،‬رساله‌های‌ جامعه‌شناسی‌ و جدلنامه‌نویسی‌ محض‌‪،‬‬ ‫همه‌ زیر این‌ عنوان‌ جای‌ می‌گیرند‪ ،‬همه‌ یک‌ منشأ و ریش ‌ه دارند‪ ،‬و در همه‌ عمدتاً یک‌‬ ‫ی از چهره‌های‌ برجسته‌ در این‌ مکتب‌ نویسندگی‌‪،‬‬ ‫فضای‌ عاطفی‌ دید ‌ه می‌شود‪ .‬بعض ‌‬ ‫ی ‪ ،‬بورکناو و خود کوستلر‪ .‬برخی‌ از آنان‌‬ ‫‌وه‌مین ‌‬ ‫ل‬ ‫کسانی‌اند مانند‪ :‬سیلون ‌ه ‪ ،‬مالرو ‪ ،‬سا ِ‬ ‫داستان‌نویس‌اند‪ ،‬بعضی‌ نیستند‪ ،‬ولی‌ همه‌ از این‌ حیث‌ همانندند که‌ سعی‌ در نوشتن‌ تاریخ‌‬ ‫معاصر دارند‪ ،‬منتها تاریخ‌ غیررسمی‌‪ ،‬از آن‌ سنخ‌ که‌ در کتاب‌های‌ درسی‌ نادیده‌ گرفته‌‬ ‫غ می‌نویسند‪ .‬شباهت‌ دیگرشان‌ از این‌ نظر است‌ که‌‬ ‫ن درو ‌‬ ‫می‌شود و روزنامه‌ها دربار ‌ه آ ‌‬ ‫ی غیر از انگلستان‌اند‪ .‬ممکن‌ است‌ اغراق‌ باشد ولی‌‬ ‫ی اروپای ‌‬ ‫ی از مردم‌ کشورها ‌‬ ‫همگ ‌‬ ‫مسلماً اغراق‌ بزرگی‌ نیست‌ اگر بگوییم‌ ک ‌ه هر وقت‌ کتابی‌ درباره‌ توتالیتاریس ‌م در این‌‬ ‫س از انتشار ارزش‌ خواندن‌ داشته‌ باشد‪ ،‬کتابی‌‬ ‫کشور به‌ چاپ‌ برسد که‌ هنوز شش‌ ماه‌ پ ‌‬ ‫ن خارجی‌ ترجمه‌ شده‌ است‌‪ .‬نویسندگان‌ انگلیسی‌ در ده‌‪ ،‬دوازده‌ سال‌‬ ‫است‌ ک ‌ه از یک‌ زبا ‌‬ ‫گذشت ‌ه انبوه‌ عظیمی‌ از نوشته‌های‌ سیاسی‌ بیرون‌ داده‌اند‪ ،‬ولی‌ تقریباً هیچ‌ چیزی‌ دارای‌‬ ‫ن نمونه‌‪« ،‬باشگاه‌ کتاب‌‬ ‫ش تاریخی‌ ب ‌ه وجود نیاورده‌اند‪ .‬به‌ عنوا ‌‬ ‫ارزش‌ هنری‌ یا ارز ‌‬ ‫چاپ‌» از ‪ ۱۹۳۶‬مرتب‌ مشغول‌ کار بود ‌ه است‌‪ .‬اما حتی‌ عنوان‌ چند مجلد از کتاب‌های‌‬ ‫ن را شما ب ‌ه یاد دارید؟ هر چ ‌ه دربار ‌ه آلمان‌ نازی‌‪ ،‬روسی ‌ه شوروی‌‪ ،‬اسپانیا‪،‬‬ ‫منتخب‌ آ ‌‬ ‫حبشه‌ ‪ ،‬اتریش‌‪ ،‬چکسلواکی‌ و موضوعات‌ مشابه‌ در انگلستان‌ ب ‌ه وجود آمده‌‪ ،‬کتاب‌هایی‌‬ ‫غ و حقه‌بازی‌‬ ‫ی پر از درو ‌‬ ‫ی ظاهرفریب‌ و جزوه‌ها یا جدلنامه‌های ‌‬ ‫ی رپرتاژها ‌‬ ‫است‌ حاو ‌‬ ‫ف فرو برده‌اند و بعد هض ‌م نشده‌ باال آورده‌اند‪ ،‬و‬ ‫ی را صا ‌‬ ‫ن مطالب‌ تبلیغات ‌‬ ‫که‌ نویسندگانشا ‌‬ ‫ن میان‌ پیدا می‌شود‪ .‬هیچ‌ چیزی‌‬ ‫ب راهنما یا کتاب‌ درسی‌ شایسته‌ اعتمادی‌ در آ ‌‬ ‫کمتر کتا ‌‬ ‫ً‬ ‫مثال شبیه‌ فونتاراما یا ظلمت‌ در نیمروز نبود ‌ه است‌‪ ،‬زیرا تقریباً هیچ‌ نویسنده‌ انگلیسی‌‬ ‫نیست‌ که‌ توتالیتاریس ‌م را از درون‌ دیده‌ باشد‪.‬‬ ‫در اروپا [غیر از انگلستان] در دهه‌ گذشته‌ یا بیشتر‪ ،‬بالهایی‌ بر سر طبق ‌ه متوسط‌ آمده‌‬ ‫ب نویسندگان‌ اروپایی‌ که‌ نام‌‬ ‫ن حتی‌ به‌ سر طبقه‌ کارگر نمی‌آید‪ .‬اغل ‌‬ ‫است‌ که‌ در انگلستا ‌‬ ‫ت شوند‪ ،‬مجبور بوده‌اند‬ ‫بردم‌ و دهها تن‌ مانند آنان‌ برای‌ اینک ‌ه بتوانند اساساً وارد سیاس ‌‬ ‫ب پرتاب‌ کرده‌اند و در خیابان‌ها جنگیده‌اند‪ ،‬بسیاری‌ در‬ ‫قوانین‌ را بشکنند‪ .‬بعضی‌ بم ‌‬ ‫ی کار اجباری‌ بوده‌اند یا با نام‌های‌ قالبی‌ و گذرنامه‌های‌ جعلی‌ از‬ ‫ن یا اردوگاه‌ها ‌‬ ‫زندا ‌‬ ‫ً‬ ‫َ‬ ‫مرزها گریخته‌اند‪ .‬ولی‌ نمی‌توان‌ تصور کرد که‌ مثال پروفسور لسکی‌ دل‌ به‌ دریا زده‌ و‬ ‫از اینگونه‌ کارها کرد ‌ه باشد‪ .‬بنابراین‌‪ ،‬انگلستان‌ فاقد آن‌ چیزی‌ بوده‌ است‌ ک ‌ه ممکن‌ است‌‬ ‫از آن‌ به‌ نام‌ ادبیات‌ اردوگاه‌ کار اجباری‌ یاد کرد‪.‬‬ ‫البته‌ در اینجا ه ‌م از دنیای‌ خاص‌ پلیس‌ مخفی‌ و سانسور عقاید و شکنج ‌ه و پرونده‌سازی‌‬ ‫ع هست‌ و تا اندازه‌ای‌ ناخشنودی‌ وجود دارد‪ ،‬ولی‌ اینها همه‌‬ ‫و محاکمه‌های‌ نمایشی‌ اطال ‌‬ ‫ن امر این‌ بوده‌ که‌ در انگلستان‌ تقریباً‬ ‫ج ای ‌‬ ‫ی از نتای ‌‬ ‫ی بسیار ناچیز داشته‌اند‪ .‬یک ‌‬ ‫تأثیر عاطف ‌‬ ‫ی ناشی‌ از سرخوردگی‌ و ناامیدی‌ از اتحاد شوروی‌ وجود ندارد‪ .‬نگرش‌ حاکی‌ از‬ ‫ادبیات ‌‬ ‫ی چیزی‌ در حد‬ ‫ناخرسندی توأ ‌م با نادانی‌‪ ،‬و موضع‌ ستایش‌ نیندیشیده‌ و نسنجیده‌ هست‌‪ ،‬ول ‌‬ ‫ِ‬ ‫میانی‌ آن‌ دو نیست‌‪ً .‬‬ ‫مثال عقاید درباره‌ محاکمه‌های‌ «خرابکاران‌» در مسکو مختلف‌ بود‪،‬‬ ‫اما اختالف‌ عمدتاً از این‌ مسأله‌ سرچشمه‌ می‌گرفت‌ ک ‌ه آیا متهمان‌ واقعاً مقصر بوده‌اند یا‬ ‫ن محاکمه‌ها‬ ‫ی متهمان‌‪ ،‬خود آ ‌‬ ‫نه‌‪ .‬کمتر کسی‌ توج ‌ه داشت‌ ک ‌ه صرف‌نظر از گنا ‌ه یا بی‌گناه ‌‬ ‫ک بودند که‌ به‌ گفت‌ در نمی‌آید‪ .‬ناخرسندی‌ انگلیسی‌ها از ظل ‌م و وحشی‌گری‌‬ ‫آنقدر هولنا ‌‬ ‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫ت و مانند شیر آبی‌ بود که‌ بنا ب ‌ه مصلحت‌ سیاس ‌‬ ‫ی‬ ‫نازی‌ها هم‌ به‌ همین‌ ترتیب‌ دور از واقعی ‌‬ ‫ی قربانیان‌ تصور‬ ‫آن‌ را باز کنند و ببندند‪ .‬برای‌ فهم‌ چنین‌ چیزها‪ ،‬انسان‌ باید خود را ب ‌ه جا ‌‬ ‫ن قدر اتفاقی‌ دور‬ ‫کند‪ .‬اینکه‌ یک‌ انگلیسی‌ بتواند کتابی‌ مانند ظلمت‌ در نیمروز بنویسد هما ‌‬ ‫ل کلبه‌ عمو تام‌ بنویسد‪.‬‬ ‫از احتمال‌ است‌ ک ‌ه یک‌ برده‌فروش‌ بتواند داستانی‌ مث ‌‬ ‫ع عمده‌ای‌ که‌‬ ‫محور آثار منتشر شد ‌ه کوستلر در واقع‌ محاکمه‌های‌ مسکو است‌‪ .‬موضو ‌‬ ‫ت است‌‪.‬‬ ‫ط و زوال‌ انقالب‌ها ب ‌ه علت‌ آثار فسادآور قدر ‌‬ ‫خاطر او را مشغول‌ می‌کند انحطا ‌‬ ‫ک محافظه‌کاری‌‬ ‫ت ویژه‌ دیکتاتوری‌ استالین‌ او را پس‌ رانده‌ و به‌ موضعی‌ نزدی ‌‬ ‫ولی‌ ماهی ‌‬ ‫ً‬ ‫ب نوشته‌ است‌‪ .‬کوستلر مردی‌‬ ‫بدبینانه‌ رسانده‌ است‌‪ .‬من‌ نمی‌دان ‌م او مجموعا چند کتا ‌‬ ‫ج کتاب‌ او ــ‬ ‫مجارستانی‌ است‌ که‌ کتاب‌های‌ سابقش‌ ب ‌ه آلمانی‌ نوشت ‌ه شده‌ بودند‪ ،‬و پن ‌‬ ‫ت در نیمروز‪ ،‬تفاله‌های‌ زمین‌ و از ره‌ رسیدن‌‬ ‫شهادت‌نامه‌ اسپانیایی‌‪ ،‬گالدیاتورها‪ ،‬ظلم ‌‬ ‫ع هم ‌ه آنها مشابه‌ یکدیگر است‌‪ ،‬و‬ ‫پ رسیده‌اند‪ .‬موضو ‌‬ ‫و بازگشت‌ ــ در انگلستان‌ به‌ چا ‌‬ ‫ی مانند کابوس‌ حکمفرماست‌‪ .‬وقای ‌ع سه‌‬ ‫در همه‌ به‌ استثنای‌ چند صفحه‌ انگشت‌شمار‪ ،‬فضای ‌‬ ‫ت می‌گیرد‪.‬‬ ‫کتاب‌ از آن‌ پنج‌ کتاب‌ کمابیش‌ یکسر ‌ه در زندان‌ صور ‌‬ ‫ل در آن‌‬ ‫در نخستین‌ ماه‌های‌ جنگ‌ داخلی‌ اسپانیا‪ ،‬کوستلر خبرنگار روزنامه‌ نیوز کرانیک ‌‬ ‫کشور بود‪ :‬و در اوایل‌ ‪ ۱۹۳۷‬هنگامی‌ که‌ فاشیست‌ها ماالگا را تصرف‌ کردند‪ ،‬به‌ اسارت‌‬ ‫درآمد و نزدیک‌ بود تیرباران‌ شود‪ .‬سپس‌ او چند ماه‌ در دژی‌ نظامی‌ زندانی‌ بود و هر‬ ‫ن گروه‌ گرو ‌ه اعدا ‌م می‌شدند‪ ،‬غرش‌ تفنگ‌ها را می‌شنید‬ ‫شب‌ هنگامی‌ که‌ جمهوری‌طلبا ‌‬ ‫ی تصادفی‌ نبود‬ ‫ع اعدا ‌م روبرو بود‪ .‬این‌ قضیه‌ ماجرای ‌‬ ‫و بیشتر اوقات‌ با خطر قریب‌الوقو ‌‬ ‫ق بیفتد»‪ ،‬بلک ‌ه برخاست ‌ه از سبک‌ زندگی‌ کوستلر‬ ‫ی هر کسی‌ اتفا ‌‬ ‫که‌ «امکان‌ داشت‌ برا ‌‬ ‫ط پیش‌ از‬ ‫ش به‌ اسپانیا نمی‌افتاد‪ ،‬ناظر محتا ‌‬ ‫بود‪ .‬آدم‌ بی‌اعتنا به‌ سیاست‌ در آن‌ تاریخ‌ گذر ‌‬ ‫ی یا آمریکایی‌‬ ‫ن می‌رفت‌‪ ،‬و روزنامه‌نگار بریتانیای ‌‬ ‫ورود فاشیست‌ها به‌ ماالگا از آنجا بیرو ‌‬ ‫ب کوستلر در این‌ بار ‌ه ( شهادت‌نامه‌ اسپانیایی‌ )‪ ،‬حاوی‌ بعضی‌‬ ‫رفتاری‌ مالیمتر می‌دید‪ .‬کتا ‌‬ ‫ی ک ‌ه در نوشته‌ای‌‬ ‫قطعه‌های‌ برجسته‌ و جالب‌ نظر است‌‪ ،‬ولی‌ صرف‌نظر از بریده‌ بریدگ ‌‬ ‫ی است‌‪ ،‬کتاب‌ در پاره‌ای‌ جاها ب ‌ه یقین‌ دور از حقیقت‌‬ ‫ی نسبتاً عاد ‌‬ ‫مصروف‌ گزارشگر ‌‬ ‫ی زندان‌ با همان‌ زبردستی‌ ویژه‌ کوستلر‬ ‫است‌‪ .‬فضای‌ وحشت‌انگیز و کابوس‌وار صحنه‌ها ‌‬ ‫درست‌ ترسی ‌م شده‌ است‌‪ ،‬اما‬ ‫ب بیش‌ از حد به‌ رنگ‌‬ ‫بقیه‌ کتا ‌‬ ‫اعتقادهای‌ مکتبی‌ و نرمی‌ناپذیر‬ ‫ن درآمده‌‬ ‫«جبه ‌ه خلق‌» آن‌ زما ‌‬ ‫است‌‪ .‬حتی‌ به‌ نظر می‌رسد که‌‬ ‫ی شده‌اند‬ ‫یکی‌ دو قطعه‌ دستکار ‌‬ ‫تا با مقاصد «باشگاه‌ کتاب‌ چپ‌»‬ ‫ن زمان‌‪،‬‬ ‫بهتر سازگار شوند‪ .‬در آ ‌‬ ‫کوستلر هنوز عضو حزب‌‬ ‫کمونیست‌ بود ــ یا به‌ هر حال‌‬ ‫دیری‌ نمی‌گذشت‌ که‌ از حزب‌‬ ‫درآمده‌ بود ــ و سیاست‌بازی‌های‌‬ ‫ی نمی‌گذاشت‌‬ ‫پیچیده‌ جنگ‌ داخل ‌‬ ‫ک ‌ه هیچ‌ کمونیستی‌ صادقانه‌‬ ‫درباره‌ مبارزات‌ داخلی‌ حکومت‌‬ ‫چیزی‌ بنویسد‪ .‬گنا ‌ه همه‌ چپ‌ها‬ ‫ن بوده‌ که‌‬ ‫از ‪ ۱۹۳۳‬به‌ بعد ای ‌‬ ‫خواسته‌اند بدون‌ ضدیت‌ با‬ ‫توتالیتاریسم‌‪ ،‬ضدفاشیست‌ باشند‪.‬‬ ‫در ‪ ۱۹۳۷‬کوستلر این‌ نکته‌ را‬ ‫می‌دانست‌‪ ،‬ولی‌ خود را برای‌‬ ‫گفتن‌ آن‌ آزاد احساس‌ نمی‌کرد‪.‬‬ ‫در کتاب‌ بعدی‌اش‌‪ ،‬گالدیاتورها‬ ‫ب نکرد‪ ،‬او به‌‬ ‫ی جل ‌‬ ‫ل مبه ‌م چندان‌ توجه ‌‬ ‫گ منتشر شد و به‌ دالی ‌‬ ‫‪ ،‬ک ‌ه یک‌ سال‌ پیش‌ از جن ‌‬ ‫ن کار نقابی‌ به‌‬ ‫ن را بیان‌ کرد‪ ،‬منتها برای‌ ای ‌‬ ‫بیان‌ آن‌ معنا بسیار نزدیکتر شد‪ ،‬و در واق ‌ع آ ‌‬ ‫چهره‌ زد‪.‬‬ ‫ع آن‌‪ ،‬اسپارتاکوس‌‪،‬‬ ‫ب خرسندکننده‌ای‌ نیست‌‪ .‬موضو ‌‬ ‫گالدیاتورها از بعضی‌ جهات‌ کتا ‌‬ ‫گالدیاتوری‌ اهل‌ تراکیا ست‌ ک ‌ه در حدود سال‌ ‪ ۶۵‬ق‌ ‌م بردگان‌ را به‌ شورش‌ برانگیخت‌‪.‬‬ ‫ت که‌ باید به‌ بوته‌ مقایسه‌ با کتاب‌ دیگری‌‬ ‫ی این‌ اس ‌‬ ‫ن موضوع ‌‬ ‫مشکل‌ هر کتابی‌ درباره‌ چنی ‌‬ ‫به‌ نام‌ ساالمبو برود‪( .‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 26‬‬


‫ی برخوردار بود‪ ،‬امکان‌ نداشت‌ کتابی‌ مانند‬ ‫‪ ...‬در عصر ما حتی‌ اگر کسی‌ از استعداد کاف ‌‬ ‫ساالمبو بنویسد‪ .‬نکته‌ بسیار مه ‌م درباره‌ ساالمبو ‪ ،‬و حتی‌ مهمتر از جزئیات‌ فیزیکی‌ وصف‌‬ ‫ت خود را‬ ‫ن جهت‌ می‌توانس ‌‬ ‫شد ‌ه در آن‌‪ ،‬لحن‌ بی‌گذشت‌ و بی‌رحمانه‌ کتاب‌ است‌‪ .‬فلوبر به‌ ای ‌‬ ‫ن قرار دهد که‌ در نیمه‌ قرن‌‬ ‫در عالم‌ اندیش ‌ه در فضای‌ سنگدلی‌ انعطاف‌ناپذیر دوران‌ باستا ‌‬ ‫ل داشت‌ که‌ به‌ گذشته‌ سفر کند‪ .‬در حال‌‬ ‫ص مجا ‌‬ ‫نوزده ‌م هنوز آرامش‌خاطر میسر بود‪ ،‬و شخ ‌‬ ‫حاضر‪ ،‬امروز و آینده‌ ب ‌ه حدی‌ وحشتناک‌ شده‌اند ک ‌ه گریز از آنها امکان‌پذیر نیست‌‪ ،‬و حتی‌‬ ‫ی زحمت‌ پرداختن‌ ب ‌ه تاریخ‌ را بر خود هموار کند‪ ،‬ب ‌ه منظور یافتن‌ معنایی‌ امروزی‌‬ ‫اگر کس ‌‬ ‫در آن‌ است‌‪ .‬اسپارتاکوس‌ در دست‌ کوستلر به‌ چهره‌ای‌ رمزی‌ یا تمثیلی‌ تبدیل‌ می‌شود‬ ‫ی ابتدایی‌ از دیکتاتور پرولتر است‌‪ .‬فلوبر توانسته‌ است‌ با به‌کارگیری‌ ممتد تخیل‌‬ ‫و شکل ‌‬ ‫ی به‌ راستی‌ ماقبل‌ مسیحی‌ به‌ رزمندگان‌ مزدورش‌ بدهد‪ .‬اما اسپارتاکوس‌‬ ‫آفریننده‌‪ ،‬چهره‌ا ‌‬ ‫ن امروزی‌ با قیافه‌ مبدل‌ است‌‪ .‬این‌ کار البته‌ اشکالی‌ نداشت‌ اگر‬ ‫ن انسا ‌‬ ‫در کتاب‌ کوستلر همی ‌‬ ‫ً‬ ‫ش به‌ چه‌ معناست‌‪ .‬موضوع‌ محوری‌‬ ‫ی یا رمزی‌ا ‌‬ ‫کامال آگاه‌ بود که‌ حکایت‌ تمثیل ‌‬ ‫کوستلر‬ ‫ن است‌ که‌ انقالب‌ها همیشه‌ به‌ خطا می‌روند‪ .‬ولی‌ مسأله‌ این‌ است‌ که‌ چرا‪ ،‬و‬ ‫و اصلی‌ ای ‌‬ ‫اینجاست‌ که‌ او گیر می‌کند و ب ‌ه تزلزل‌ می‌افتد‪ ،‬و این‌ تردید و تزلزل‌ او وارد داستان‌ می‌شود‬ ‫و شخصیت‌های‌ محوری‌ را به‌ چهره‌هایی‌ معمایی‌ و غیرواقعی‌ مبدل‌ می‌کند‪.‬‬ ‫ن به‌ یکصدهزار تن‌ افزایش‌ می‌یابد‪،‬‬ ‫بردگان‌ شورشی‌ تا چند سال‌ بی‌وقفه‌ پیروزند‪ .‬شمارشا ‌‬ ‫ب ایتالیا را به‌ تسخیر درمی‌آورند‪ ،‬سپاهیان‌ اعزامی‌ برای‌ سرکوب‌‬ ‫ی از جنو ‌‬ ‫بخش‌های‌ بزرگ ‌‬ ‫ن دریایی‌ متحد می‌شوند که‌ در آن‌ عصر‬ ‫آنان‌ را یکی‌ پس‌ از دیگری‌ شکست‌ می‌دهند‪ ،‬با دزدا ‌‬ ‫ق ب ‌ه خودشان‌ به‌‬ ‫ن شهری‌ متعل ‌‬ ‫بر دریای‌ مدیترانه‌ سیادت‌ داشتند‪ ،‬و سرانجام‌ کمر به‌ ساخت ‌‬ ‫ن شهر قرار است‌ ک ‌ه انسان‌ها هم ‌ه آزاد و برابر و‪ ،‬از‬ ‫نام‌ «شهر آفتاب‌» می‌بندند‪ .‬در ای ‌‬ ‫ت باشند‪ ،‬و از بردگی‌ و گرسنگی‌ و ستم‌ و تازیانه‌ و اعدام‌ اثری‌ نباشد ــ‬ ‫آن‌ مهمتر‪ ،‬خوشبخ ‌‬ ‫ً‬ ‫ل و داد ک ‌ه ظاهرا رخت‌ برنمی‌بندد و هرگز دست‌‬ ‫یعنی‌ همان‌ رؤیای‌ جامع ‌ه سرشار از عد ‌‬ ‫از سر قوه‌ تخیل‌ بشر در هیچ‌ عصر و زمانه‌ای‌ برنمی‌دارد‪ ،‬خواه‌ ملکوت‌ ایزدی‌ خوانده‌‬ ‫شود‪ ،‬خواه‌ جامعه‌ بی‌طبقه‌‪ ،‬و خوا ‌ه عصر زرینی‌ ب ‌ه تصور درآید که‌ در گذشته‌ وجود داشته‌‬ ‫س انحطاط‌ پیدا کرده‌ و به‌ امروز رسیده‌ است‌‪ .‬به‌ گفتن‌ نیاز ندارد ک ‌ه بردگان‌ در این‌‬ ‫و سپ ‌‬ ‫اقدام‌ شکست‌ می‌خورند‪ .‬به‌ محض‌ اینکه‌ جامعه‌ای‌ تشکیل‌ می‌دهند‪ ،‬زندگی‌شان‌ مانند هر‬ ‫ن ظلم‌ و بیداد و رنج‌ و مشقت‌ و هراس‌ می‌شود‪ .‬حتی‌ ضرورت‌ پیدا‬ ‫ی قری ‌‬ ‫جامعه‌ دیگر ‌‬ ‫ن احیا و از نو برپا شود‪ .‬نقطه‌‬ ‫می‌کند ک ‌ه صلیب‌ که‌ نماد بردگی‌ است‌‪ ،‬برای‌ کیفر بدکارا ‌‬ ‫نو‬ ‫ن از قدیم‌تری ‌‬ ‫تت‌‬ ‫عطف‌ هنگامی‌ فرا می‌رسد ک ‌ه اسپارتاکوس‌ می‌بیند مجبور است‌ بیس ‌‬ ‫ش را ب ‌ه صلیب‌ بکشد‪« .‬شهر آفتاب‌» محکوم‌ به‌ نابودی‌ است‌‪ ،‬بردگان‌‬ ‫وفادارترین‌ پیروان ‌‬ ‫ن گروهشان‌ مرکب‌ از پانزده‌ هزار‬ ‫ت می‌خورند‪ ،‬و آخری ‌‬ ‫انشعاب‌ می‌کنند و دسته‌ دسته‌ شکس ‌‬ ‫نفر دستگیر و یکجا مصلوب‌ می‌شوند‪.‬‬ ‫ن است‌ ک ‌ه انگیزه‌های‌ خود اسپارتاکوس‌ هرگز روشن‌ نمی‌شوند‪.‬‬ ‫ن ای ‌‬ ‫ضعف‌ عمده‌ داستا ‌‬ ‫ش وقایع‌نگار ب ‌ه شورشیان‌ می‌پیوندد‪ ،‬قضیه‌ را معضل‌‬ ‫ن رومی‌‪ ،‬فول‌ویوس‌‪ ،‬که‌ در نق ‌‬ ‫حقوقدا ‌‬ ‫همیشگی‌ هدف‌ و وسیله‌ معرفی‌ می‌کند‪ .‬مسأله‌ این‌ است‌ که‌ موفقیتی‌ نخواهید داشت‌ مگر به‌‬ ‫مکر و خدع ‌ه و زور متوسل‌ شوید؛ اما با توسل‌ ب ‌ه آن‌ وسایل‌‪ ،‬هدف‌ اصلی‌ را از راه‌ راست‌‬ ‫منحرف‌ می‌کنید و به‌ فساد می‌کشانید‪ .‬اسپارتاکوس‌ نه‌ مردی‌ تشنه‌ قدرت‌ و نه‌ غرق‌ در عالم‌‬ ‫احالم‌ تصویر می‌شود‪ .‬آنچ ‌ه او را برمی‌انگیزد‪ ،‬نیروی‌ ناشناخته‌ای‌ است‌ که‌ خودش‌ هم‌ از‬ ‫ن سر در نمی‌آورد‪ ،‬و او غالباً دو دل‌ است‌ ک ‌ه آیا بهتر نیست‌ که‌ کل‌ ماجرا را رها کند و تا‬ ‫آ‌‬ ‫فرصت‌ هست‌ به‌ اسکندری ‌ه بگریزد؟‬ ‫ت بردگان‌ را متالشی‌ می‌کند‪ ،‬بیش‌ از آنک ‌ه پیکار بر سر قدرت‌‬ ‫ب ‌ه هر حال‌‪ ،‬آنچه‌ حکوم ‌‬ ‫ن از آزادی‌ ناخشنودند زیرا هنوز باید کار کنند‪ ،‬و‬ ‫ی است‌‪ .‬بردگا ‌‬ ‫باشد‪ ،‬خوش‌باشی‌ و لذت‌جوی ‌‬ ‫ل و آلمان‌‬ ‫ن ناآرام‌ و فتنه‌جو و کمتر متمدن‌ اهل‌ ُگ ‌‬ ‫ضرب ‌ه نهایی‌ هنگامی‌ وارد می‌آید که‌ بردگا ‌‬ ‫ن حتی‌ پس‌ از استقرار حکومت‌‪ ،‬به‌ شیوه‌ راهزنان‌ رفتار می‌کنند‪ .‬ما طبعاً‬ ‫امروزی‌ همچنا ‌‬ ‫ن اطالع‌ زیادی‌ نداریم‌ و شرحی‌ که‌ آمد ممکن‌ است‌‬ ‫از شورش‌های‌ بردگان‌ در روزگار باستا ‌‬ ‫ل و تجاوزات‌‬ ‫ت و چپاو ‌‬ ‫درست‌ باشد؛ ولی‌ کوستلر ک ‌ه علت‌ نابودی‌ «شهر آفتاب‌» را غار ‌‬ ‫س می‌شناساند‪ ،‬به‌ نظر می‌رسد بین‌ تمثیل‌ و تاریخ‌‬ ‫ل ب ‌ه نام‌ کریک‌سو ‌‬ ‫ی از اهل‌ ُگ ‌‬ ‫جنسی‌ فرد ‌‬ ‫مردد مانده‌ است‌‪ .‬اگر اسپارتاکوس‌ سرنمونه‌ انقالبگران‌ امروزی‌ است‌ ــ و آشکارا قصد این‌‬ ‫ن باشد ــ می‌بایست‌ به‌ کجراهه‌ رفت ‌ه باشد‪ ،‬زیرا تلفیق‌ قدرت‌ با راستی‌ و درستی‌‬ ‫بوده‌ که‌ چنی ‌‬ ‫امکان‌پذیر نیست‌‪ .‬اما به‌ صورتی‌ که‌ هست‌‪ ،‬اسپارتاکوس‌ شخصیتی‌ نه‌ فعال‌ که‌ منفعل‌ است‌ و‬ ‫ل محوری‌ انقالب‌ها‬ ‫سرگذشتش‌ متقاعدکننده‌ نیست‌‪ .‬داستان‌‪ ،‬داستان‌ موفقی‌ نیست‌‪ ،‬زیرا مشک ‌‬ ‫نادیده‌ گرفته‌ شده‌ یا دست‌کم‌ حل‌ نشده‌ باقی‌ است‌‪.‬‬ ‫ی با این‌ مشکل‌ در کتاب‌ بعدی‌ و شاهکار کوستلر‪ ،‬ظلمت‌ در نیمروز‪ ،‬به‌ طرزی‌‬ ‫از رویاروی ‌‬ ‫ن ضایع‌ نشده‌ است‌‪ ،‬زیرا با افراد سروکار‬ ‫ظریف‌تر اجتناب‌ شد ‌ه است‌‪ .‬اما در اینجا داستا ‌‬ ‫دارد و موضوع‌ مورد عالقه‌ در آن‌ دارای‌ کیفیت‌ روانشناختی‌ است‌‪ .‬داستان‌ برمی‌گردد به‌‬ ‫ت در نیمروز‬ ‫ن رواست‌‪ .‬ظلم ‌‬ ‫ی درباره‌ آ ‌‬ ‫واقعه‌ای‌ دست‌چین‌ شد ‌ه از سابقه‌ای‌ که‌ کمتر شک ‌‬ ‫ت که‌ نخست‌ منکر جرائمی‌‬ ‫ح زندانی‌ شدن‌ و مرگ‌ کهنه‌ بلشویکی‌ ب ‌ه نام‌ روباشف‌ اس ‌‬ ‫شر ‌‬ ‫ی سرانجام‌ به‌ آنها اقرار می‌کند‪ .‬داستان‌ با‬ ‫می‌شود که‌ به‌ خوبی‌ می‌داند مرتکب‌ نشده‌‪ ،‬ول ‌‬ ‫ت و تقبیح‌ بازگو می‌شود‪ ،‬و‬ ‫ی از محکومی ‌‬ ‫ن حوادث‌ ناگهانی‌ و خوددار ‌‬ ‫بلوغ‌ فکری‌ و فقدا ‌‬ ‫ی از مزیتی‌ است‌ که‌ به‌ نویسند ‌ه اروپایی‌ [غیرانگلیسی] تعلق‌ می‌گیرد وقتی‌ او‬ ‫این‌ حاک ‌‬ ‫ی باشد‪ .‬کتاب‌ ب ‌ه منزلت‌ واالی‌ تراژدی‌ می‌رسد‪ ،‬حال‌‬ ‫درصدد پرداختن‌ به‌ چنین‌ موضوع ‌‬ ‫آنکه‌ نویسنده‌ای‌ انگلیسی‌ یا آمریکایی‌ حداکثر می‌توانست‌ یک‌ ردیّه‌ سیاسی‌ از آن‌ بسازد‪.‬‬ ‫ن جهت‌ توانسته‌ اثری‌‬ ‫ت و به‌ ای ‌‬ ‫ب کرده‌ اس ‌‬ ‫ن را هضم‌ و جذ ‌‬ ‫کوستلر موضوع‌ و مواد داستا ‌‬ ‫هنری‌ بیافریند‪ .‬در عین‌ حال‌‪ ،‬نحوه‌ برخورد او با موضوع‌ دارای‌ برخی‌ نتایج‌ سیاسی‌ است‌‬ ‫ً‬ ‫احتماال به‌ آثار بعدی‌ لطمه‌ می‌زند‪.‬‬ ‫ک ‌ه گرچه‌ در این‌ مورد اهمیت‌ ندارد‪ ،‬اما‬ ‫ب بر محور این‌ پرسش‌ دور می‌زند که‌‪ :‬چرا روباشف‌ اقرار کرد؟ او مقصر‬ ‫سراسر کتا ‌‬ ‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫ت ـ البته‌ مقصر در مورد هی ‌‬ ‫چ‬ ‫نیس ‌‬ ‫ن جرم‌‬ ‫جرمی‌ نیست‌ به‌ استثنای‌ ای ‌‬ ‫اصلی‌ که‌ رژی ‌م استالین‌ را دوست‌‬ ‫ی که‌ به‌ او نسبت‌‬ ‫ندارد‪ .‬خیانت‌های ‌‬ ‫داد ‌ه می‌شود همه‌ موهوم‌ است‌‪ .‬او‬ ‫ی شکنجه‌ نشده‌ است‌‪ ،‬یا الاقل‌‬ ‫حت ‌‬ ‫ی شدید نبوده‌ است‌‪.‬‬ ‫زیر شکنجه‌ها ‌‬ ‫تنهایی‌ در سلول‌ انفرادی‌ و دندان‌‬ ‫ی قوی‌‬ ‫درد و بی‌سیگاری‌ و نورها ‌‬ ‫در چشمان‌ و بازجویی‌های‌ مداوم‌ او‬ ‫را فرسود ‌ه است‌‪ ،‬ولی‌ اینها هم ‌ه به‌‬ ‫ک انقالبی‌‬ ‫ی اینکه‌ ی ‌‬ ‫خودی‌ خود برا ‌‬ ‫ی درآورند کافی‌‬ ‫آبدیده‌ را از پا ‌‬ ‫ی بدتر‬ ‫نیستند‪ .‬نازی‌ها پیشتر بالها ‌‬ ‫به‌ سرش‌ آورده‌ بودند بی‌آنکه‌ بتوانند‬ ‫روح‌ او را بشکنند‪ .‬سه‌ توضیح‌‬ ‫ی گرفته‌‬ ‫ن است‌ برای‌ اقرارها ‌‬ ‫ممک ‌‬ ‫شد ‌ه در محاکمه‌های‌ دولتی‌ شوروی‌‬ ‫وجود داشته‌ باشد‪:‬‬ ‫‪ .۱‬متهمان‌ بواقع‌ مقصر بودند‪،‬‬ ‫‪ .2‬متهمان‌ شکنج ‌ه شدند و شاید آنان‌‬

‫را با تهدید خویشاوندان‌ و دوستانشان‌ ترساندند‪،‬‬ ‫ب اقرار کردند‪.‬‬ ‫ت وفاداری‌ به‌ حز ‌‬ ‫‪ .۳‬متهمان‌ تحت‌ تأثیر ناامیدی‌ و ورشکستگی‌ فکری‌ و عاد ‌‬ ‫ی بحث‌‬ ‫ت در نیمروز ‪ ،‬شق‌ اول‌ مردود است‌‪ ،‬و گرچه‌ اینجا جا ‌‬ ‫از نظر کوستلر در ظلم ‌‬ ‫ل موثقی‌ که‌‬ ‫س همان‌ اندک‌ دالی ‌‬ ‫ی شوروی‌ نیست‌‪ ،‬باید اضاف ‌ه کن ‌م ک ‌ه براسا ‌‬ ‫درباره‌ تصفیه‌ها ‌‬ ‫ض بر این‌‬ ‫ی بود ‌ه است‌‪ .‬اگر فر ‌‬ ‫ت بلشویک‌ها پرونده‌سازی‌ و ساختگ ‌‬ ‫در دست‌ داریم‌‪ ،‬محاکما ‌‬ ‫ت خاصی‌ ک ‌ه اقرار‬ ‫باشد که‌ متهمان‌ به‌ راستی‌ مقصر نبودند ــ یا به‌ هرحال‌‪ ،‬در مورد اتهاما ‌‬ ‫ل سلیم‌ به‌ آن‌ حکم‌ می‌کند شق‌ ‪۲‬‬ ‫ت آنچ ‌ه عق ‌‬ ‫از آنان‌ گرفته‌ شد تقصیر نداشتند ــ در آن‌ صور ‌‬ ‫ن در‬ ‫ل تروتسکیستی‌ ب ‌ه نام‌ سوواری ‌‬ ‫است‌‪ .‬اما کوستلر طرفدار شق‌ ‪ ۳‬است‌ که‌ مورد قبو ‌‬ ‫جزوه‌ای‌ زیر عنوان‌ کابوس‌ در اتحاد جماهیر شوروی‌ سوسیالیستی‌ نیز هست‌‪.‬‬ ‫ن خود نمی‌بیند که‌ اقرار نکند‪.‬‬ ‫ی در ذه ‌‬ ‫چ دلیل ‌‬ ‫روباشف‌ سرانجام‌ اقرار می‌کند‪ ،‬زیرا هی ‌‬ ‫ل پیش‌‬ ‫ت داده‌اند‪ .‬از ده‌ها سا ‌‬ ‫ت و حقیقت‌ عینی‌ مدتهاست‌ ک ‌ه نزد او معنایشان‌ را از دس ‌‬ ‫عدال ‌‬ ‫ً‬ ‫ب از او می‌خواهد‪ ،‬اقرار به‌ جرائم‌‬ ‫او صرفا مخلوق‌ حزب‌ بوده‌ است‌‪ ،‬و آنچ ‌ه اکنون‌ حز ‌‬ ‫موهوم‌ است‌‪ .‬با این‌همه‌‪ ،‬سرانجا ‌م می‌بایست‌ او را بترسانند و تهدید کنند و نیرویش‌ را به‌‬ ‫س غرور کند‪ .‬روباشف‌ نسبت‌ به‌ افسر‬ ‫تحلیل‌ ببرند تا خودش‌ نیز از تصمیم‌ ب ‌ه اقرار‪ ،‬احسا ‌‬ ‫ف می‌زند‪،‬‬ ‫ت و با تق ‌ه زدن‌ به‌ دیوار با او حر ‌‬ ‫ی اس ‌‬ ‫تزاری‌ بیچاره‌ای‌ که‌ در سلول‌ مجاور زندان ‌‬ ‫ی می‌فهمد که‌ روباشف‌ قصد تسلیم‌ دارد‪ ،‬سخت‌ یکه‌‬ ‫احساس‌ برتری‌ می‌کند‪ .‬افسر تزاری‌ وقت ‌‬ ‫ک بلشویک‌‪ ،‬باید‬ ‫ک «بورژوا»‪ ،‬همه‌ کس‌‪ ،‬حتی‌ ی ‌‬ ‫می‌خورد‪ .‬از زاویه‌ دید او به‌ عنوان‌ ی ‌‬ ‫ت که‌ به‌ آنچ ‌ه معتقدید درست‌‬ ‫ن اس ‌‬ ‫ی ای ‌‬ ‫ت ب ‌ه معنا ‌‬ ‫تا لحظه‌ آخر ایستادگی‌ کند‪ .‬می‌گوید شراف ‌‬ ‫سو‬ ‫ت باید بدون‌ وسوا ‌‬ ‫ن پاسخ‌ می‌دهد‪« :‬شراف ‌‬ ‫ل کنید‪ .‬روباشف‌ با تقه‌ زد ‌‬ ‫و بحق‌ است‌ عم ‌‬ ‫آب‌ و تاب‌ ب ‌ه درد بخورد‪ ».‬او نیز مانند بوخارین‌ آنچه‌ در برابر خود می‌بیند «یکپارچه‌‬ ‫ی است‌‪ ،‬چه‌ اصولی‌‪ ،‬چه‌ موازینی‌‪ ،‬چ ‌ه وفاداری‌‪،‬‬ ‫ی باق ‌‬ ‫ظلمت‌ و سیاهی‌» است‌‪ .‬دیگر چه‌ چیز ‌‬ ‫ب و بد که‌ او ب ‌ه خاطر آن‌ در برابر حزب‌ بایستد و زیر زجر و آزار‬ ‫ی از خو ‌‬ ‫چ ‌ه مفهوم ‌‬ ‫س و تنها نیست‌‪ ،‬از درون‌ پوک‌ شده‌ است‌‪ .‬او خود دست‌ به‌‬ ‫تاب‌ بیاورد؟ روباشف‌ فقط‌ بی‌ک ‌‬ ‫ی که‌ فرستاده‌‬ ‫ت می‌دهند‪ .‬ب ‌ه عنوان‌ نمونه‌‪ ،‬هنگام ‌‬ ‫جنایاتی‌ زده‌ بدتر از آنچه‌ اکنون‌ ب ‌ه او نسب ‌‬ ‫ی را که‌ از دستور سرپیچی‌ می‌کردند به‌‬ ‫مخفی‌ حزب‌ به‌ آلمان‌ نازی‌ بود‪ ،‬کمونیست‌های ‌‬ ‫ب بوده‌ است‌‪ ،‬و شگفت‌‬ ‫گشتاپو لو می‌داد‪ .‬روباشف‌ فرزند یکی‌ از زمینداران‌ پیش‌ از انقال ‌‬ ‫ن در روزگار کودکی‌‬ ‫اینک ‌ه اگر هنوز نیرویی‌ درونی‌ در او باقی‌ است‌‪ ،‬از خاطرات‌ آن‌ دورا ‌‬ ‫ت به‌ گردنش‌ گلوله‌ای‌ شلیک‌ کنند‪،‬‬ ‫ش از آنکه‌ از پش ‌‬ ‫سرچشمه‌ می‌گیرد‪ .‬در لحظه‌هایی‌ پی ‌‬ ‫ن صنوبر در امالک‌ پدر است‌‪.‬‬ ‫ی که‌ به‌ یاد می‌آورد برگ‌های‌ درختا ‌‬ ‫آخرین‌ چیز ‌‬ ‫ب در نتیجه‌ تصفیه‌های‌ [استالین‌]‬ ‫ت ک ‌ه اغل ‌‬ ‫روباشف‌ از بازماندگان‌ نسل‌ قدیم‌ بلشویک‌هایی‌ اس ‌‬ ‫ی دارد‪ .‬در قطب‌‬ ‫ن بیرون‌ از روسیه‌ آگاه ‌‬ ‫نابود شدند‪ .‬او به‌ اهمیت‌ هنر و ادبیات‌ و جها ‌‬ ‫ت که‌ از‬ ‫مخالف‌ او‪ ،‬گلتکین‌‪ ،‬افسر جوان‌ ‪ GPU‬و نمونه‌ «عضو مورد اعتماد حزب‌» اس ‌‬ ‫ن وجدان‌ اخالقی‌ و فاقد‬ ‫ی می‌کند و مانند دستگاه‌ پخش‌ صوت‌ ب ‌ه کلی‌ بدو ‌‬ ‫روباشف‌ بازجوی ‌‬ ‫کنجکاوی‌ است‌‪ .‬روباشف‌ برخالف‌ او‪ ،‬زندگی‌ فکری‌ را از انقالب‌ آغاز نکرده‌ است‌‪ .‬ذهنش‌‬ ‫ف ب ‌ه بازجو ً‬ ‫مآال‬ ‫پیش‌ از آنکه‌ حزب‌ آن‌ را قبض ‌ه کند‪ ،‬خالی‌ نبوده‌ است‌‪ .‬ریشه‌ برتری‌ روباش ‌‬ ‫به‌ خاستگاه‌ بورژوایی‌ او می‌رسد‪.‬‬ ‫ت در نیمروز صرفاً داستانی‌ مربوط‌ ب ‌ه ماجراهای‌‬ ‫گمان‌ نمی‌کن ‌م بتوان‌ گفت‌ که‌ ظلم ‌‬ ‫ی سیاسی‌ بر اساس‌ تاریخ‌ و حاوی‌ تفسیری‌‬ ‫شخصیتی‌ خیالی‌ است‌‪ .‬روشن‌ است‌ که‌ با کتاب ‌‬ ‫ف ممکن‌ بود تروتسکی‌ یا بوخارین‌ یا‬ ‫از رویدادهای‌ محل‌ مناقشه‌ سروکار داریم‌‪ .‬نام‌ روباش ‌‬ ‫ُ‬ ‫ی از میان‌ کهنه‌ بلشویک‌ها باشد‪ .‬اگر‬ ‫راکفسکی‌ یا شخصیت‌ نسبتاً متمدن‌ و فرهیخت ‌ه دیگر ‌‬ ‫خ دهد که‌‪« :‬چرا‬ ‫ن سؤال‌ پاس ‌‬ ‫ی مسکو بنویسد‪ ،‬باید به‌ ای ‌‬ ‫ی درباره‌ محاکمه‌ها ‌‬ ‫کسی‌ بخواهد چیز ‌‬ ‫ً‬ ‫ش بدهد‪ ،‬مآال وابسته‌ ب ‌ه تصمیمی‌‬ ‫متهمان‌ اقرار کردند؟» پاسخی‌ ک ‌ه هر کس‌ ب ‌ه این‌ پرس ‌‬ ‫سیاسی‌ است‌‪ .‬کوستلر پاسخ‌ می‌دهد‪« :‬زیرا انقالب‌ این‌ افراد را فاسد کرده‌ بود»‪ ،‬و با این‌‬ ‫پاسخ‌ به‌ این‌ موضع‌ نزدیک‌ می‌شود ک ‌ه انقالب‌ها ذاتاً بدند‪ .‬اگر کسی‌ فرض‌ بگیرد ک ‌ه متهمان‌‬ ‫ی مسکو‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)28‬‬ ‫در محاکمه‌ها ‌‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 27‬‬


‫در باره ی آرتور کوستلر‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)27‬‬

‫ب وادار ب ‌ه اقرار شدند‪ ،‬در آن‌ صورت‌ چیزی‌ بیش‌ از این‌ نمی‌گوید‬ ‫ی ارعا ‌‬ ‫‪ ...‬به‌ وسیله‌ نوع ‌‬ ‫که‌ گروه‌ خاصی‌ از رهبران‌ انقالب‌ ب ‌ه بیراه‌ رفتند‪ ،‬و موقعیت‌ باید نکوهش‌ شود‪ ،‬نه‌ افراد‪.‬‬ ‫ب کوستلر برمی‌آید این‌ است‌ ک ‌ه روباشف‌ ه ‌م اگر قدرت‌ داشت‌ بهتر‬ ‫اما نتیجه‌ای‌ ک ‌ه از کتا ‌‬ ‫از گلتکین‌ نبود‪ ،‬یا‪ ،‬ب ‌ه عبارت‌ دیگر‪ ،‬بهتر بود ولی‌ فقط‌ به‌ این‌ دلیل‌ که‌ نظرگاهش‌ هنوز‬ ‫ش از انقالب‌ برمی‌گشت‌‪ .‬کوستلر ظاهراً می‌خواهد بگوید که‌ انقالب‌‬ ‫از بعضی‌ جهات‌ به‌ پی ‌‬ ‫ً‬ ‫جریانی‌ فسادآور است‌‪ .‬واقعا پا به‌ عرصه‌ انقالب‌ بگذارید‪ ،‬و ناگزیر یا مانند روباشف‌‬ ‫خواهید شد یا مانند گلتکین‌‪ .‬مسأله‌ فقط‌ این‌ نیست‌ که‌ «قدرت‌ فاسد می‌کند»‪ ،‬راه‌های‌ رسیدن‌‬ ‫ب ‌ه قدرت‌ هم‌ فاسد می‌کنند‪ .‬بنابراین‌‪ ،‬هر کوششی‌ به‌ منظور جان‌ تازه‌ دمیدن‌ در کالبد جامعه‌‬ ‫ن و قهرآمیز ‪ ،‬سرانجام‌ ب ‌ه زیرزمین‌های‌ ‪ OGPU‬منتهی‌ می‌شود‪:‬‬ ‫با توسل‌ به‌ وسایل‌ خش ‌‬ ‫لنین‌ ب ‌ه استالین‌ می‌رسد و‪ ،‬اگر زنده‌ مانده‌ بود‪ ،‬شبی ‌ه استالین‌ می‌شد‪.‬‬ ‫ً‬ ‫ن فکری‌ آگا ‌ه نباشد‪ .‬او‬ ‫کامال از چنی ‌‬ ‫البته‌ کوستلر ب ‌ه صراحت‌ چنین‌ نمی‌گوید‪ ،‬و شاید خود‬ ‫ی تاریکی‌ و ظلمتی‌ که‌ می‌بایست‌ روشنایی‌ نیمروز باشد‪ .‬گاهی‌‬ ‫درباره‌ ظلمت‌ می‌نویسد‪ ،‬ول ‌‬ ‫او احساس‌ می‌کند ک ‌ه آنچه‌ واقع‌ شد ممکن‌ بود غیر از این‌ از کار دربیاید‪ .‬این‌ پندار که‌ فالن‌‬ ‫ی افراد رو به‌ خرابی‌ گذاشت‌‪ ،‬همیشه‌ در‬ ‫س «خیانت‌ کرد»‪ ،‬و اوضاع‌ ب ‌ه علت‌ خبث‌ و بد ‌‬ ‫ک ‌‬ ‫ب بیشتر‬ ‫ت کوستلر به‌ مرات ‌‬ ‫پ وجود دارد‪ .‬بعدها در از ره‌ رسیدن‌ و بازگش ‌‬ ‫اندیشه‌ جناح‌ چ ‌‬ ‫ت با انقالب‌ گرایش‌ پیدا کرد؛ اما بین‌ این‌ دو کتاب‌‪ ،‬کتابی‌ دیگر‪ ،‬تفاله‌های‌ زمین‌ ‪،‬‬ ‫به‌ مخالف ‌‬ ‫ح شده‌ در ظلمت‌ در نیمروز‬ ‫ت و با مسائل‌ مطر ‌‬ ‫می‌آید ک ‌ه آشکارا زندگینامه‌ خودنوشت‌ اوس ‌‬ ‫ی غیرمستقیم‌ دارد‪.‬‬ ‫ط ارتباط ‌‬ ‫فق ‌‬ ‫کوستلر در نتیجه‌ شیوه‌ای‌ که‌ در زندگی‌ پیش‌ گرفته‌ بود‪ ،‬در آغاز جنگ‌ [جهانی‌ دوم‌] در‬ ‫ن بیگانه‌ای‌ ضد فاشیست‌ فوراً دستگیر‬ ‫فرانسه‌ گرفتار شد‪ ،‬و حکومت‌ داالدی ‌ه او را به‌ عنوا ‌‬ ‫و زندانی‌ کرد‪ .‬نخستین‌ نُ ‌ه ماه‌ جنگ‌ را او در اردوگاه‌ اسیران‌ گذراند و سپس‌ در ایام‌ سقوط‌‬ ‫ع دشمن‌ به‌ زندان‌‬ ‫ن گریخت‌‪ ،‬و باز در آنجا به‌ عنوان‌ بیگانه‌ای‌ از اتبا ‌‬ ‫فرانسه‌ به‌ انگلستا ‌‬ ‫رفت‌‪ ،‬ولی‌ این‌ بار به‌ زودی‌ آزاد شد‪.‬‬ ‫ی ارزشمند است‌‪ ،‬و با چند نوشته‌ پراکنده‌ که‌ در آن‌ روزگار شکست‌‬ ‫ی زمین‌ گزارش ‌‬ ‫تفاله‌ها ‌‬ ‫ی صادقانه‌ اینجا و آنجا روی‌ کاغذ آمده‌ بودند‪ ،‬گواه‌ عمق‌ سقوط‌ و تباهی‌‬ ‫و از هم‌ پاشیدگ ‌‬ ‫اخالقی‌ دموکراسی‌ بورژوایی‌ است‌‪ .‬امروز ک ‌ه فرانس ‌ه تازه‌ آزاد شده‌ است‌ و تعقیب‌ و آزار‬ ‫ً‬ ‫احتماال فراموش‌ می‌کنیم‌ که‌ ناظران‌‬ ‫ن دارد‪،‬‬ ‫ت جریا ‌‬ ‫ن آلمان‌ به‌ شد ‌‬ ‫و بگیر و ببند همدستا ‌‬ ‫مختلف‌ حاضر در فرانسه‌ در ‪ ۱۹۴۰‬گزارش‌ داده‌اند که‌ در حدود ‪ ۴۰‬درصد مردم‌ فرانسه‌‬ ‫یا فعاالن ‌ه طرفدار آلمان‌ یا یکسره‌ بی‌تفاوت‌ بودند‪ .‬کتاب‌های‌ حقیقت‌گو دربار ‌ه جنگ‌ هرگز‬ ‫ن پذیرفتنی‌ نیستند‪ ،‬و ب ‌ه کتاب‌ کوستلر هم‌ اقبالی‌ نشد‪ .‬هیچ‌ کس‌ از آن‌‬ ‫در نظر غیررزمندگا ‌‬ ‫ن از نبرد با فاشیسم‌‬ ‫ن نیامد ــ خواه‌ سیاستمداران‌ بورژوا که‌ تصورشا ‌‬ ‫معرکه‌ آبرومند بیرو ‌‬ ‫ن هر چپگرایی‌ بود که‌ به‌ دستشان‌ می‌افتاد‪ ،‬خواه‌ کمونیست‌های‌ فرانسوی‌ که‌‬ ‫ی کرد ‌‬ ‫زندان ‌‬ ‫ً‬ ‫چ کوششی‌‬ ‫ی فرانسه‌ از هی ‌‬ ‫ی در تالش‌های‌ جنگ ‌‬ ‫عمال طرفدار نازی‌ها بودند و در خرابکار ‌‬ ‫ی مانند دوریو‬ ‫فروگذار نکردند‪ ،‬و خواه‌ مردم‌ عادی‌ ک ‌ه تمایلشان‌ به‌ پیروی‌ از شارالتان‌های ‌‬ ‫ن برخوردار از حس‌ مسؤولیت‌ یکسان‌ بود‪ .‬کوستلر از بعضی‌ گفت‌‬ ‫ت از رهبرا ‌‬ ‫و تبعی ‌‬ ‫ش در اردوگاه‌ اسیران‌ گزارش‌ می‌دهد‪ ،‬و‬ ‫ی از هم‌بندهای ‌‬ ‫وشنیدهای‌ شگفت‌انگیز با برخ ‌‬ ‫ن زمان‌ مانند اکثر سوسیالیست‌ها و کمونیست‌های‌ طبقه‌ متوسط‌ فقط‌ با اقلیت‌‬ ‫می‌افزاید ک ‌ه تا آ ‌‬ ‫تحصیل‌کرده‌ پرولتاریا سروکار پیدا کرده‌ بود‪ ،‬ن ‌ه با پرولترهای‌ واقعی‌‪ ،‬و به‌ این‌ نتیجه‌‬ ‫ش و پرورش‌ توده‌ها‪ ،‬هیچ‌ پیشرفت‌ اجتماعی‌؛ و بدون‌‬ ‫بدبینانه‌ می‌رسد که‌‪« :‬بدون‌ آموز ‌‬ ‫ش و پرورش‌ توده‌ها ممکن‌ نیست‌‪ ».‬او در این‌ کتاب‌‬ ‫ت اجتماعی‌‪ ،‬هیچ‌ گونه‌ آموز ‌‬ ‫پیشرف ‌‬ ‫ی از مردم‌ کوچ ‌ه و بازار را کنار می‌گذارد‪ .‬استالینیسم‌ را رها کرده‌ است‌‪ ،‬ولی‌‬ ‫آرمان‌ساز ‌‬ ‫ب و از ر ‌ه رسیدن‌ و بازگشت‌ همین‌ جاست‌‬ ‫ن این‌ کتا ‌‬ ‫تروتسکیست‌ هم‌ نیست‌‪ .‬حلق ‌ه رابط‌ بی ‌‬ ‫ً‬ ‫ی خوانده‌ می‌شود ــ شاید برای‌ همیشه‌ ــ ترک‌ شده‌ است‌‪.‬‬ ‫معموال دیدگاه‌ انقالب ‌‬ ‫ک ‌ه در آن‌‪ ،‬آنچه‌‬ ‫ن آن‌ را نمی‌توا ‌‬ ‫ن‬ ‫ی رمان‌ بود ‌‬ ‫ب رضایت‌بخشی‌ نیست‌‪ .‬ادعا ‌‬ ‫از ر ‌ه رسیدن‌ و بازگشت‌ کتا ‌‬ ‫پذیرفت‌‪ .‬کتاب‌ در واق ‌ع تراکتی‌ سیاسی‌ است‌ که‌ می‌خواهد نشان‌ دهد که‌ کار مرام‌های‌‬ ‫ل و منطق‌ است‌‪ .‬در آغاز و پایان‌ آن‌ عملی‌‬ ‫ن روان‌ رنجوری‌ به‌ جامه‌ عق ‌‬ ‫انقالبی‌‪ ،‬آراست ‌‬ ‫ی مصنوعی‌ است‌‪.‬‬ ‫مشابه‌ صورت‌ می‌گیرد که‌ پریدن‌ به‌ کشوری‌ بیگانه‌ و نوعی‌ قرینه‌ساز ‌‬ ‫ل به‌ امید درآمدن‌ به‌‬ ‫ن از مجارستان‌ می‌گریزد و در ساحل‌ پرتغا ‌‬ ‫یک‌ کمونیست‌ سابق‌ جوا ‌‬ ‫ل جنگ‌ با آلمان‌ است‌‪ ،‬ب ‌ه زمین‌ می‌پرد‪.‬‬ ‫ت در حا ‌‬ ‫ت بریتانیا که‌ در آن‌ زمان‌ تنها قدر ‌‬ ‫خدم ‌‬ ‫ی بریتانیا توجهی‌ به‌ او نشان‌‬ ‫ی فرو می‌نشیند هنگامی‌ که‌ کنسولگر ‌‬ ‫شور و حرارتش‌ قدر ‌‬ ‫نمی‌دهد و چند ماه‌ تقریباً او را نادیده‌ می‌گیرد‪ .‬در این‌ مدت‌‪ ،‬پول‌ او تمام‌ می‌شود در حالی‌‬ ‫س از دیگری‌‬ ‫ی مختلف‌ یکی‌ پ ‌‬ ‫ن زرنگ‌تر به‌ آمریکا می‌گریزند‪ ،‬و وسوسه‌ها ‌‬ ‫که‌ پناهجویا ‌‬ ‫ن به‌ صورت‌‬ ‫گریبانش‌ را می‌گیرند‪ :‬وسوس ‌ه دنیا به‌ هیأت‌ یکی‌ از مبلغان‌ نازی‌‪ ،‬وسوسه‌ ت ‌‬ ‫ل یک‌ روانکاو‪.‬‬ ‫ی عصبی‌‪ ،‬وسوسه‌ شیطان‌ به‌ شک ‌‬ ‫س از بحران ‌‬ ‫ی فرانسوی‌‪ ،‬و باالخره‌ پ ‌‬ ‫دختر ‌‬ ‫ن می‌کشد که‌ شور انقالبی‌اش‌ نه‌ برخاسته‌ از اعتقاد واقعی‌‬ ‫روانکاو سرانجام‌ از زبان‌ او بیرو ‌‬ ‫ت که‌ می‌خواسته‌ در اوایل‌‬ ‫ی از آن‌ اس ‌‬ ‫ب ‌ه جبر تاریخ‌‪ ،‬بلکه‌ مبتنی‌ بر عقده‌ گنهکاری‌ و ناش ‌‬ ‫ی پیوستن‌ به‌ نیروهای‌‬ ‫ش را کور کند‪ .‬هنگامی‌ ک ‌ه عاقبت‌ امکانی‌ برا ‌‬ ‫ی برادر شیرخوار ‌‬ ‫کودک ‌‬ ‫[ضد آلمان‌ هیتلری] متفقین‌ فراهم‌ می‌شود‪ ،‬او دیگر هیچ‌ دلیلی‌ برای‌ این‌ کار نمی‌بیند‪ ،‬و‬ ‫ی باز بر او چیره‌ می‌شوند‪،‬‬ ‫ت در لحظه‌ای‌ ک ‌ه عاز ‌م آمریکاست‌‪ ،‬سائقه‌های‌ غیرعقالن ‌‬ ‫درس ‌‬ ‫ً‬ ‫ب در جایی‌ به‌ پایان‌ می‌رسد که‌ او در حال‌‬ ‫ک مبارز ‌ه باز می‌دارند‪ .‬کتا ‌‬ ‫عمال او را از تر ‌‬ ‫و‬ ‫ت و می‌خواهد در آنجا به‌ عنوان‌ مأمور‬ ‫ن تاریک‌ میهنش‌ اس ‌‬ ‫فرود با چتر نجات‌ روی‌ سرزمی ‌‬ ‫مخفی‌ بریتانیا وارد کار شود‪.‬‬ ‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫ت الز ‌م نیست‌‪ .‬البته‌‬ ‫ی کفای ‌‬ ‫از ره‌ رسیدن‌ و بازگشت‌ در واقع‌ بیانیه‌ای‌ سیاسی‌ است‌‪ ،‬اما دارا ‌‬ ‫درست‌ است‌ که‌ در بسیاری‌ موارد ــ و شاید در هم ‌ه موارد ــ فعالیت‌ سیاسی‌ از عد ‌م توانای ‌‬ ‫ی‬ ‫ی با محیط‌ نتیج ‌ه می‌شود‪ .‬آنان‌ که‌ با جامعه‌ ب ‌ه ستیز برمی‌خیزند‬ ‫شخصی‌ برای‌ سازگار ‌‬ ‫ن دارند‪ .‬برای‌ افراد سالم‌ و نرمال‌ نه‌‬ ‫ی از آ ‌‬ ‫ی برای‌ بیزار ‌‬ ‫عموماً کسانی‌ هستند که‌ دلیل ‌‬ ‫ی در از ره‌ رسیدن‌ و بازگشت‌‬ ‫خشونت‌ و قانون‌شکنی‌ کششی‌ دارد‪ ،‬ن ‌ه جنگ‌‪ .‬مبلّ ‌غ جوان‌ ناز ‌‬ ‫ت چپ‌ را از زنان‌ بی‌ریختی‌ که‌ به‌ آن‌ می‌پیوندند‬ ‫حرف‌ جالبی‌ می‌زند و می‌گوید عیب‌ نهض ‌‬ ‫ش و اعتبار‬ ‫می‌توان‌ فهمید‪ .‬ولی‌ این‌ حرف‌ به‌ هر حال‌ ادعای‌ سوسیالیست‌ها را از ارز ‌‬ ‫ی آن‌‪ ،‬نتایجی‌ به‌ بار می‌آورد‪ .‬انگیزه‌ نهایی‌‬ ‫نمی‌اندازد‪ .‬هر عملی‌‪ ،‬صرف‌نظر از انگیزه‌ها ‌‬ ‫ی ک ‌ه او‬ ‫ن ثابت‌ نمی‌کند ک ‌ه نتایج ‌‬ ‫ن بود رشک‌ و بغض‌ و کینه‌ورزی‌ باشد‪ ،‬ولی‌ ای ‌‬ ‫مارکس‌ ممک ‌‬ ‫ت را به‌ گونه‌ای‌ ترتیب‌ می‌دهد ک ‌ه ثابت‌ کند پتر‪،‬‬ ‫گرفته‌ است‌ نادرست‌ باشند‪ .‬کوستلر وضعی ‌‬ ‫قهرمان‌ داستان‌‪ ،‬تصمیم‌ نهایی‌ را براساس‌ غریز ‌ه خودداری‌ از شان ‌ه خالی‌ کردن‌ از عمل‌ و‬ ‫ی را تصویر می‌کند که‌ ناگهان‌ از هوش‌‬ ‫عدم‌ اجتناب‌ از خطر می‌گیرد‪ ،‬ولی‌ با این‌ کار مرد ‌‬ ‫و عقل‌ محروم‌ شده‌ است‌‪ .‬قهرمان‌ داستان‌ با پیشینه‌ و سرگذشتی‌ که‌ داشته‌‪ ،‬می‌بایست‌ ببیند که‌‬ ‫ت زدن‌ به‌ آنها‪ ،‬ب ‌ه هر حال‌ باید‬ ‫بعضی‌ کارها‪ ،‬صرف‌نظر از «خوبی‌» یا «بدی‌» دالیل‌ دس ‌‬ ‫ن سیر کند‪ ،‬حتی‌ اگر افراد رنجور آن‌ را ب ‌ه پیش‌ برانند‪.‬‬ ‫خ باید در جهتی‌ معی ‌‬ ‫انجام‌ گیرند‪ .‬تاری ‌‬ ‫ی پس‌ از دیگری‌ سرنگون‌ می‌شوند‪ .‬انقالب‌‬ ‫ن و بازگشت‌ ‪ ،‬بت‌های‌ پتر یک ‌‬ ‫در از ره‌ رسید ‌‬ ‫ط و تباه‌ شده‌ است‌‪ ،‬بریتانیا ک ‌ه نماد آن‌ همان‌ کنسول‌ سالخورده‌ با انگشتان‌ مبتال‬ ‫روسیه‌ منح ‌‬ ‫به‌ نقرس‌ است‌ در وضعی‌ بهتر از روسیه‌ نیست‌‪ ،‬پرولتاریای‌ بین‌المللی‌ برخوردار از آگاهی‌‬ ‫ن از جنگ‌‬ ‫ی از آنجا ک ‌ه ه ‌م کوستلر و ه ‌م قهرمان‌ داستا ‌‬ ‫ی از مقول ‌ه اسطوره‌هاست‌‪ .‬ول ‌‬ ‫طبقات ‌‬ ‫ی زباله‌روبی‌ ضروری‌‬ ‫«پشتیبانی‌» می‌کنند‪ ،‬نتیجه‌ باید این‌ باشد که‌ رهایی‌ از شر هیتلر نوع ‌‬ ‫ن مه ‌م نیست‌‪.‬‬ ‫است‌ که‌ به‌ زحمتش‌ می‌ارزد و انگیز ‌ه در آ ‌‬ ‫ی عقالنی‌ای‌ بگیرد‪ ،‬باید تصویری‌ از آیند ‌ه داشته‌ باشد‪ .‬در‬ ‫ی که‌ بخواهد تصمیم‌ سیاس ‌‬ ‫کس ‌‬ ‫ت دو تصویر در نظر‬ ‫حال‌ حاضر‪ ،‬کوستلر به‌ ظاهر چنین‌ تصویری‌ ندارد‪ ،‬یا بهتر است‌ گف ‌‬ ‫دارد که‌ یکدیگر را حذف‌ می‌کنند‪ .‬اعتقاد نهایی‌ او ب ‌ه «بهشت‌ روی‌ زمین‌» یا «شهر آفتاب‌»‬ ‫ل است‌ که‌ در مخیله‌‬ ‫است‌ که‌‪ ،‬چنانکه‌ دیدیم‌‪ ،‬تأسیس‌ آن‌‪ ،‬آرزوی‌ گالدیاتورها بود و صدها سا ‌‬ ‫ی جاخوش‌ کرده‌ است‌‪ .‬اما عقل‌ کوستلر به‌ او‬ ‫ن دین ‌‬ ‫سوسیالیست‌ها و آنارشیست‌ها و مرتدا ‌‬ ‫ی زمین‌» روز ب ‌ه روز بیشتر به‌ دوردست‌ می‌رود و آنچ ‌ه در پیش‌‬ ‫می‌گوید که‌ «بهشت‌ رو ‌‬ ‫ف خود گفت‌ «من‌ بدبین‌‬ ‫داری ‌م خونریزی‌ و استبداد و محرومیت‌ است‌‪ .‬او اخیراً در وص ‌‬ ‫ی همه‌ چیز باالخره‌ درست‌‬ ‫ق دید ‌ه می‌شود‪ ،‬ول ‌‬ ‫ک در اف ‌‬ ‫کوتاه‌ مدتم‌»‪ .‬هرگونه‌ واقعه‌ هولنا ‌‬ ‫ً‬ ‫ن متفکر احتماال رو ب ‌ه گسترش‌ گذارده‌‪،‬‬ ‫ن مردما ‌‬ ‫ن در میا ‌‬ ‫خواهد شد‪ .‬این‌ نگرش‌ که‌ اکنو ‌‬ ‫ی باید‬ ‫ی نتیج ‌ه می‌شود که‌ از طرف ‌‬ ‫ن تعصب‌آمیز دین ‌‬ ‫ک ایما ‌‬ ‫ن معضل‌ بزرگ‌ پس‌ از تر ‌‬ ‫از ای ‌‬ ‫ً‬ ‫ی است‌‪ ،‬و از طرف‌ دیگر‪ ،‬باید دانست‌ که‌‬ ‫ت که‌ زندگی‌ در این‌ دنیا ذاتا توأ ‌م با بدبخت ‌‬ ‫پذیرف ‌‬ ‫ت که‌ تا همین‌ اواخر به‌ نظر می‌رسید‪.‬‬ ‫ل کردن‌ زندگی‌ مشکلی‌ بزرگتر از آن‌ اس ‌‬ ‫قابل‌ تحم ‌‬ ‫ی به‌‬ ‫ی خوش‌بینی‌ ب ‌ه ما نداده‌ است‌‪ .‬هیچ‌ چیز ‌‬ ‫چ دلیلی‌ برا ‌‬ ‫از حدود ‪ ۱۹۳۰‬تاکنون‌‪ ،‬دنیا هی ‌‬ ‫ی و نادانی‌‪ ،‬و فراتر از دردسرهای‌‬ ‫چشم‌ نمی‌خورد ب ‌ه جز کوهی‌ از دروغ‌ و کینه‌ و سنگدل ‌‬ ‫ن تازه‌ کم‌‬ ‫ق دیده‌ می‌شوند که‌ اروپاییا ‌‬ ‫امروزی‌ ما مشکالتی‌ حتی‌ به‌ مراتب‌ بزرگتر در اف ‌‬ ‫ً‬ ‫ت عمد ‌ه بشر هرگز حل‌ نشوند‪.‬‬ ‫ن دارد ک ‌ه مشکال ‌‬ ‫کامال امکا ‌‬ ‫کم‌ به‌ آن‌ آگاهی‌ پیدا می‌کنند‪.‬‬ ‫ن چیزی‌ قابل‌ تصور نیست‌! کیست‌ که‌ ب ‌ه دنیای‌ امروز نگا ‌ه کند و این‌‬ ‫از طرف‌ دیگر‪ ،‬چنی ‌‬ ‫ک میلیون‌‬ ‫جرأت‌ را داشت ‌ه باشد که‌ به‌ خود بگوید‪« :‬همیشه‌ همین‌ طور خواهد بود؛ حتی‌ ی ‌‬ ‫س ب ‌ه این‌ اعتقاد شبه‌ عرفانی‌ می‌رسید که‌‬ ‫ن نخواهد شد»؟ پ ‌‬ ‫سال‌ دیگر هم‌ وض ‌ع بهتر از ای ‌‬ ‫ً‬ ‫ن و مکان‌‬ ‫فعال درمان‌ و چاره‌ای‌ نیست‌ و عمل‌ سیاسی‌ یکسره‌ بیهوده‌ است‌‪ ،‬اما جایی‌ در زما ‌‬ ‫باالخره‌ زندگی‌ بشر از این‌ منجالب‌ بدبختی‌ و ادبار بیرون‌ خواهد آمد‪.‬‬ ‫ً‬ ‫ی برای‌‬ ‫ن دینی‌ است‌ ک ‌ه این‌ دنیا را صرفا مرحله‌ آمادگ ‌‬ ‫تنها راه‌ خروج‌ از بن‌بست‌‪ ،‬راه‌ مؤمنا ‌‬ ‫گ ایمان‌ دارد‪ ،‬و شمار‬ ‫ی پس‌ از مر ‌‬ ‫آخرت‌ می‌دانند‪ .‬متأسفانه‌ امروز کمتر کسی‌ ب ‌ه زندگ ‌‬ ‫ً‬ ‫ش است‌‪ .‬مذاهب‌ مسیحی‌ اگر اساسشان‌ از نظر اقتصادی‌‬ ‫احتماال رو به‌ کاه ‌‬ ‫ن‬ ‫اینگون ‌ه کسا ‌‬ ‫ً‬ ‫ی خودشان‌ احتماال بقایی‌ نخواهند داشت‌‪.‬‬ ‫ی و شایستگ ‌‬ ‫نابود شود‪ ،‬با تکیه‌ بر ارزندگ ‌‬ ‫ی است‌‪ ،‬چگونه‌ می‌توان‌‬ ‫گ نقط ‌ه پایان ‌‬ ‫ن پذیرفتن‌ اینک ‌ه مر ‌‬ ‫مشکل‌ واقعی‌ این‌ است‌ ک ‌ه در عی ‌‬ ‫ی می‌توانند خوش‌ باشند که‌ فرض‌ نکنند که‌‬ ‫ایمان‌ دینی‌ را بازگرداند‪ .‬انسان‌ها تنها هنگام ‌‬ ‫ت که‌ کوستلر حاضر به‌ پذیرفتن‌ این‌ فکر‬ ‫هدف‌ زندگی‌‪ ،‬خوشی‌ است‌‪ .‬اما بسیار نامحتمل‌ اس ‌‬ ‫ت او در یافتن‌ موضع‌‬ ‫ی دید ‌ه می‌شود‪ ،‬و شکس ‌‬ ‫باشد‪ .‬در نوشته‌های‌ او رگه‌ای‌ بارز از لذت‌جوی ‌‬ ‫ن سرچشم ‌ه می‌گیرد‪.‬‬ ‫سیاسی‌ دیگری‌ پس‌ از گسست‌ از استالینیسم‌‪ ،‬از همی ‌‬ ‫ی دور و دراز‬ ‫ب روسیه‌ رویداد محوری‌ در زندگی‌ کوستلر بود و با امیدها و آرزوها ‌‬ ‫انقال ‌‬ ‫ن انتظار می‌رفت‌‬ ‫آغاز شد‪ .‬امروز ما فراموش‌ می‌کنیم‌‪ ،‬ولی‌ یک‌ ربع‌ قرن‌ پیش‌‪ ،‬با اطمینا ‌‬ ‫ق نیفتاد‪ .‬کوستلر‬ ‫ن است‌ ک ‌ه این‌ اتفا ‌‬ ‫که‌ انقالب‌ روسیه‌ به‌ مدینه‌ فاضله‌ منتهی‌ شود‪ .‬روش ‌‬ ‫ن چیزی‌ را نبیند‪ ،‬و دقیق‌تر از آنکه‌ هدف‌ اصلی‌ را از یاد ببرد‪.‬‬ ‫تیزبین‌تر از آن‌ است‌ که‌ چنی ‌‬ ‫ی مانند‬ ‫ی [و غیرانگلیسی‌] خود‪ ،‬حقیقت‌ چیزهای ‌‬ ‫ن گذشته‌‪ ،‬او می‌تواند از دیدگاه‌ اروپای ‌‬ ‫از ای ‌‬ ‫تصفیه‌ها و کوچاندن‌ توده‌های‌ بزرگ‌ انسان‌ها را ببیند؛ او مثل‌ برنارد شا یا پروفسور لَسکی‌‬ ‫ت آنچه‌‬ ‫نیست‌ که‌ شیپور را از سر گشادش‌ بزند‪ .‬بنابراین‌‪ ،‬او نتیج ‌ه می‌گیرد که‌‪ :‬این‌ اس ‌‬ ‫ی از‬ ‫ی می‌شوند‪ .‬تنها راه‌ این‌ است‌ که‌ «بدبین‌ کوتاه‌ مدت‌ باشیم‌»‪ ،‬یعن ‌‬ ‫انقالب‌ها به‌ آن‌ منته ‌‬ ‫ن در آن‌ عقلمان‌ را از دست‌‬ ‫ن و دوستانما ‌‬ ‫ت دوری‌ کنی ‌م و جزیره‌ای‌ بسازیم‌ ک ‌ه خودما ‌‬ ‫سیاس ‌‬ ‫س این‌ فکر‪ ،‬لذت‌جویی‌‬ ‫ع بهتر خواهد شد‪ .‬اسا ‌‬ ‫ندهیم‌ و امیدوار بمانیم‌ که‌ صد سال‌ دیگر اوضا ‌‬ ‫ی خوا ‌ه دلپذیر‬ ‫ت که‌ «بهشت‌ روی‌ زمین‌» را در نظر او دلپذیر جلوه‌ می‌دهد‪ .‬ول ‌‬ ‫کوستلر اس ‌‬ ‫و خواه‌ نادلپذیر‪ ،‬چنین‌ چیزی‌ امکان‌پذیر نیست‌‪ .‬شاید قدری‌ رنج‌ و درد از زندگی‌ بشر‬ ‫ن چند شقی‌ است‌‬ ‫ت گزینش‌ بی ‌‬ ‫ن روبروس ‌‬ ‫نازدودنی‌ است‌‪ ،‬شاید انتخابی‌ ک ‌ه آدمی‌ همیش ‌ه با آ ‌‬ ‫که‌ همه‌ بدند‪ ،‬و شاید حتی‌ هدف‌ سوسیالیسم‌ نه‌ رساندن‌ دنیا به‌ حد کمال‌‪ ،‬بلکه‌ بهتر کردن‌ آن‌‬ ‫ن امر ذهن‌ او را موقتاً به‌ بن‌بست‌ کشانده‌ و سبب‌ شده‌‬ ‫ن ای ‌‬ ‫است‌‪ .‬خودداری‌ کوستلر از پذیرفت ‌‬ ‫ی او‪ ،‬سطحی‌ به‌ نظر برسد‪.‬‬ ‫ن و بازگشت‌ در مقایسه‌ با کتاب‌های‌ قبل ‌‬ ‫است‌ که‌ از ر ‌ه رسید ‌‬ ‫(منبع‪ :‬مجله بخارا شماره ‪)70‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 28‬‬


‫تاريخ ادبيات‬

‫سبک شناسی‬

‫طاغی در امان مانده چتر و دورباش و اسباب تجمل آنجا بردند و هر سه برادر بیاوردند‬ ‫و امیر فرخ زاد بر تخت نشست و قاعدۀ ملک دگرباره ممهد شد و از یک وفاداری و حق‬ ‫گزاری که ترکی به جای آورد این ملک که از جای رفته بود به قرار بازآمد و تخت به بخت‬ ‫باز رسید و تاج سرافرازشد‪.‬‬ ‫کاین دل به سینه آمد و آن جن به تن رسید‬ ‫ ‬ ‫جان رفته بود و دل شده منت خدای را‬ ‫(نقل از باب هیجدهم از قسم سوم جوامع احلکایات عوفی)‬ ‫ ‬ ‫چنانکه اشاره کردیم عوفی این داستان را از بیهقی یا کتابی دیگر برداشته است و عالئم‬ ‫قدمت در بعض عبارات آن پیداست و اینک دو نمونه ی دیگر از لباب االلباب و نثر خاص‬ ‫عوفی نقل می شود که علی التحقیق از قلم خود او تراوش کرده است‪.‬‬

‫(‪)119‬‬ ‫نمونه ی نثر ساده ی عوفی‬ ‫"در تاریخ یمینی مسطور است‪ 1‬که طغرل طاغی که از‬ ‫بندگان سلطان مسعود بن محمود بود‪ ،‬در نوبت سلطان‬ ‫عبدالرشید‪ ،‬بر ملک مستولی شد‪ ،‬ضعف سلطان و قوت‬ ‫خویشتن او را باعث و محرض آمد تا ملک را فروگیرد‪،‬و‬ ‫عبدالرشید به اضطرار به قلعه رفت‪ ،‬و طغرل بر تخت‬ ‫مملکت نشست و بفرمود تا عبدالرشید را در زیر دیوار‬ ‫گرفتن‪ ،‬و ملک محمود را ضبط کردو خزائن را تلف کردن‬ ‫گرفت‪ ،‬و وزارت خود به ابوسهل زوزنی‪ 2‬داد و هرچند‬ ‫ابوسهل در آن عهد از کفاة بود و مردی دانا و هنرمند بود‪،‬‬ ‫لیکن حب مال و جاه او را از دیدن وخامت عاقبت آن شغل حایل شد‪ ،‬و خواجه حسین بن‬ ‫محمد مروزی از اعیان کفاة حضرت بود‪ ،‬ولیکن متکفل و متقلد هیچ شغل نشده بود‪ ،‬و‬ ‫در سلک ندیمان می بود (و نظاره می کردتا از پردۀ غیب چه بیرون آید‪ ،‬و حاملۀ حبلی‬ ‫چه زاید)‪ 3‬و این طغرل پیوسته به شراب مشغول بودی‪ ،‬و وزیر ابوسهل زوزنی کار می‬ ‫راند و جهان می سوخت و او را نه در عواقب کار پادشاه نظری و نه در صالح خویش‬ ‫اندیشه ای‪ .‬و از شاگردان دیوان رسالت مردی بود نام او رسول ابوعمر‪ 4‬گفتندی‪ ،‬گفت‬ ‫میان من و توسکین لغومه‪( 5‬کذا) دوستی بود و او سالح داری بود از آحاد سالحداران که‬ ‫روز بار سالح برگرفتی‪ ،‬روزی مرا گفت می بینی که این چه غبنی است؟ این چنین سگی‬ ‫ناجوانمردی بر جای پادشاهان ما نشسته است!‬ ‫زهرست بر جای شکر!‬ ‫ابرست بر جای قمر ‬ ‫خارست بر جای سمن‪6‬‬ ‫سنگست بر جای گهر ‬ ‫جمله دلها از غبن رنجورست و تمامت سینه ها ازین غصه افکار و من عزم کرده ام که‬ ‫خود را فدای این دولت سازم و حق نعمت خاندان محمودی بگزارم و به زخمی او را از‬ ‫پای درآرم اگر میرد غرض من حاصل شود پس از آن اگر مرا بکشند هیچ باک ندارم‪.‬‬ ‫رسول گوید‪ :‬من او را گفتم ای برادر کاری که تو بر دست گرفتی کاری خرد نیست و این‬ ‫را اندیشه ها باید کرد‪ .‬گفت‪ :‬هیچ حاجت اندیشه نیست من چون از سر جان خود برخاسته ام‬ ‫تدبیر این کار بر من آسان خواهد بود‪ ،‬پس روی بدان کار آورد و چند کس را در آن معنی‬ ‫با خود یار کرد و پیوسته من تفحص حال او می کردم و او را بر اخفای آن سر وصیت ها‬ ‫واجب می دید‪ ،‬پس طغرل طاغی جشن نوروزی ساخت و خلقی را خلعت ها داد و تشریفات‬ ‫و انعام ها فرمود‪ ،‬روز چهارشنبه ششم ماه ذی القعده طغرل طاغی خواست که به بارگاه آید‬ ‫و بر تخت نشیند‪ ،‬توشکین‪ 7‬گفت من و سه یار دگر عزم جزم کردیم که او را بکشیم‪ .‬من‬ ‫یاران را گفتم که نخست من ابتدا کنم و دورباش برانم‪ 8‬اگر کارگر آید نیک واال شما ناچخ‬ ‫درو گیرید و تمام کنید و اگر ما کشته شویم نامی از ما در عالم منتشر شود و به وفاداری‬ ‫و حق گزاری در عالم مثل شویم؛ پس بر این قرار سالح ها برگرفتیم و در پیش صفه بار‬ ‫بایستادیم‪ .‬چون طغرل بیرون آمده لرزه بر اندام من افتاد چنان که آواز دندان (من) یاران‬ ‫بشنیدند و من چوبی در زیر دندان بگرفتم تا آواز اصطکاک آن نیاید و توکل بر خدای کردم‪.‬‬ ‫همین که طغرل پای بر باالی صفه نهاد یک دورباش چنان به قوت در زیر پستان او بزدم‬ ‫ناچخ‪ 9‬و کتاره‪ 10‬در وی گرفتند و تمام کردند و‬ ‫که از قوت خود بیفتادم و آن سه یار من ُ‬ ‫یکی از یاران ما کشته شد و من و دو یار دیگر به سالمت بماندیم و تشویش در بارگاه افتاد‬ ‫و من برخاستم و سر او ببریدم و غوغا درآمدند و او را پاره پاره کردند و سر او را بر سر‬ ‫چوبی کردند و اعیان را خبر نبود و به در سرای می آمدند چون آن بدیدند جمله بگریختند و‬ ‫مخفی شدند و جمله لشکریان برنشستند و اندیشه بر کار ملک مقصور گردانیدند و ایشان را‬ ‫خبر آمد که در قلعۀ بزکند‪ 11‬سه فرزندان مسعود‪ 12‬برقرارند و از تیغ قهر و ظلم طغرل‬ ‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫از لباب االلباب‪:‬‬ ‫موالنا قطب الدین سرخسی‬ ‫ُ‬ ‫طب فلک علم و ُد ّر دریای دانش و اختر آسمان براعت و گوهر کان بالغت؛ وی استاد‬ ‫ق ِ‬ ‫فضالء ماوراء النهر بود‪ ،‬و در اوایل حال که در سمرقند بود و تحصیل می کرد در غایت‬ ‫قلت حال و ضیق مجال بود‪ ،‬و کتابت کردی و وجه معاش او از اُجرت آن بودی‪ .‬شنیدم که‬ ‫گفت‪ :‬وقتی ُ‬ ‫ضجرت بر من مستولی شد و تنگدستی جهان فراخ را بر من تنگ کرد و کار به‬ ‫درجه ای رسید که اِزاری بفروختم و بنان بداد‪ ،‬عزم کردم که به اِنتجاع‪ 13‬روم در روستاها‬ ‫چنانکه ائیمه دیگر دق می کنند‪ 14‬تا بدان وجه خود را نانی به حاصل کنم‪ .‬بر این عزم در‬ ‫مسجدی رفتم و نماز استخارت گزاردم و همانجا به فکر فروشدم و در آن فکرت جاسوسان‬ ‫حواس ساکن شدند و اجزا در مقام استرخا نظامی گرفت و اطراف اعضا در موقف قرار‬ ‫آرامی به حاصل کرد‪ ،‬در اثنا ِء آن خوابی دیدم که ظاهر آن صورت َت َرحی داشت اما موجب‬ ‫آن فرحی بود‪ .‬خیال چهرۀ روز بود در زیر حلۀ شب پنهان شده و نشان صورت دولت بود‬ ‫در پس پردۀ محنت منزوی گشته و صورت آن چنان بود که خود را دیدم بر بامی بلند‪ ،‬ناگاه‬ ‫از گوشۀ این بام درگشتم و در هوا شدم و خواستم که بر زمین آیم و خوفی و هراسی عظیم‬ ‫بر من غالب شد و دل از جان برگرفتم‪ ،‬ناگاهی دو دست دیدم که در هوا مرا بگرفت و در‬ ‫رواقی نگاه داشت چون در اثنای نومیدی فرجی روی داد آوازی شنیدم که‪ :‬این دو دست‬ ‫مجیرالدین است‪ .‬از خواب درآمدم و چون خوابی راست بود با خود آن را تعبیر کردم و‬ ‫گفتم مرکز خالی نباید گذاشت و هر آینه تعبیر این خواب پیدا آید‪ .‬بعد از مدت اندک شنیدم‬ ‫که به جهت کتابخانۀ سرپل بازارچه‪ ،15‬تهذیب اَ َ‬ ‫زهری به خط مصنف از دارالکتب مرو‬ ‫آورده اند و کاتبی به جمال فضل می طلبند‪ .‬چون هیچکس را آن قوت نبود که او را‪ 16‬چه‬ ‫اگر فضال بودند که آن را نیکو بدانستند از خط حظ ایشان وافر نبودی و اگر خط نیک بودی‬ ‫اهلیت آن نداشتند‪ ،‬بدو ارسال کردند و صدر اجل مجیرالدین او را به خدمت خود بخواند و‬ ‫از فضل و هنر او معلوم کرد و دانست که ذات او جهان علم و کان فضل است‪ .‬او را به‬ ‫خدمت صدر سعید عبدالعزیز بن عمر بن سیدالسادات برد‪ .‬فرمودند تو این را دیده ای و از‬ ‫اینجا لغت استخراج توانی کرد؟ او تبسم کرد‪ .‬چه او را فضل آن بود که مثل این تألیف کند‪.‬‬ ‫فرمودند که صفحه ای ازین کتاب بنویس تا خط تو صدر جهان مطالعه کند‪ .‬بر بدیهه فصلی‬ ‫در فضل این کتاب و استخراج لغات آن تحریر کرد و شعری بر ترتیب حروف که بنا ِء‬ ‫استخراج آن بدا َنست انشاء کردو به خدمت فرستاد و چون این فضل وافر بدیدند این کتاب‬ ‫بدو دادند و او را راتب نیکی مهیا گردانیدند و به تدریج محل او عالی و رتبت او سامی شد‬ ‫و کار او باال گرفت و دبیر صدر جهان شد‪ ،‬کتابخانۀ سرپل بازارچه او را دادند‪ ،‬و پیش از‬ ‫آن در بخارا اشتغال محصالن در شرعیات‪ 17‬بود و به فضلیات کس التفات نکردی و در‬ ‫آن خوض نکردی و چون اقبال او بدیدند خلق بر تحصیل آن شیوه اقبال نمودند و من‪ 18‬در‬ ‫خدمت او تحصیل ها کرده ام‪.‬‬ ‫وقتی از سمرقند نامه ای نوشته بود به نزدیک خواجه امام ناصرالدین پسر خود‪ ،‬این دو‬ ‫بیت در آنجا دیدم‪:‬‬ ‫مردم چشمم بسان مردم آبی است‬ ‫ ‬ ‫در غمت ای ناصر ای دو دیدۀ روشن‬ ‫عاقبت مستی ای دو دیده خرابی است‬ ‫ ‬ ‫دل که ز غمهات مست بود‪ ،‬خرابست‬ ‫(نقل از ج‪ 1‬لباب االلباب‪ -‬ص ‪)211 – 210‬‬ ‫ ‬ ‫حکایت شرف الدین حسام النسفی با خاقانی‬ ‫از بزرگی شنیدم که در آن وقت که به سفر قبله رفته بود‪ ،‬چون بری رسید چنین اتفاق افتاده‬ ‫بود که خاقانی در ری بود‪ .‬حسام الدین به زیارت او رغبتی کرد و به نزدیک او شد‪ ،‬و ُع َمر‬ ‫قرا‪ 19‬و داود دلها بود‪ ،‬در خدمت او برفت‪ .‬و چون به محاورۀ یکدیگر‬ ‫نوقاتی که استاد ّ‬ ‫اُنسی گرفتند‪ ،‬خاقانی پرسید که موالنا را لقب چیست؟ عمر نوقاتی گفت موالنا شرف الدین‬ ‫حسام که به حسام بیان حق را شرح و باطل را شرحه کند‪ ،.‬گفت‪ ،‬صاحب‪ :‬نشکند؟‪20‬‬ ‫موالنا سخت ازین سخن بشکست چه او در انواع علوم دینی استاد بود و در هر فنی از آن‬ ‫مقتدی‪ ،‬او را به شعر پارسی نسبت کردن الیق منصب او نبود‪ ،21‬گفت آری در اوایل ایام‬ ‫دیرست‪22‬‬ ‫جوانی و عهد شباب که مظنۀ نادانی باشد خاطر بدان شیوه بیرون شده است و ِ‬ ‫تا آن َسقطات را استغفار می کنیم‪.‬‬ ‫خاقانی گفت‪ :‬ای موالنا بایست که تمامی دیوان من تراستی و آن یک قصیده تو مرا چه با‬ ‫آنک اکثر عمر ما بدین منوال مصروفست و فن و شیوۀ ما این‪ ،‬چندانکه خواستیم تا یک‬ ‫بیت بدین منوال بیاریم خاطر ما مسامحت نکرد‪ ،‬پس ساعتی بود غالمان درآمدند و پیش هر‬ ‫یک یکتا ِء اطلس و مُهر زر بنهادند‪ .‬حسام الدین معذرتی کرد و گفت‪:‬‬ ‫نُه فلک ده یک آن چیز بود کاو بدهد‬ ‫ ‬ ‫گنجها بر دل خاقانی اگر عرضه کنند‬ ‫‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)41‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 29‬‬


‫طنز‬

‫داستان کوتاه‬

‫من کرکس هستم‬

‫شعر طنزی از هادی خرسندی از زبان دست اندرکاران ج‪ .‬ا‪ .‬اعم از معمّم و اّ‬ ‫مکل و‬ ‫برادران قاچاقچی و ‪...‬‬ ‫خاطره محمدی‬

‫دوباره ميچاپمت وطن!‬ ‫با اجازه سیمین بزرگ و عزیز‬

‫دوباره میچاپمت وطن‪ ،‬اگرچه با آبروی خویش‬ ‫ستون ز سقف تو میبرم‪ ،‬به یاری خلق و خوی خویش‬ ‫دوباره میگیرم از تو خون‪ ،‬به خاطر آقازاده ها‬ ‫اضافه اش نیز میدهم‪ ،‬به بچه های عموی خویش‬ ‫دوباره این خاک پر گهر ‪ ،‬به توبره و کیسه میکشم‬ ‫دمی تغافل نمیکنم‪ ،‬ز کوشش و جستجوی خویش‬ ‫دوباره میُبرمش نفس‪ ،‬ز هرکه کوشد برای جیک‬ ‫به انفرادی بیفکنم‪ ،‬چه منتقد چه عدوی خویش‬ ‫به چند تن از قلمزنان ‪ ،‬دالر و پوندی دهم نشان‬ ‫خصوص ًا آنکه برای من ‪ ،‬نموده پاره گلوی خویش‬ ‫به رهبری نیز میدهم‪ ،‬زکات و خمس و کمیسیون‬ ‫اگرچه بیزارم از طرف‪ ،‬چو یک زنی از هووی خویش‬ ‫دوباره میسازمت وطن‪ ،‬برای بانک سوئیس خود‬ ‫که کبک بختم نموده حظ ز بانگ قوقلی قوقوی خویش‬

‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫هروقت ماتمی به سراغم میاد از شونه‌هام می‌فهمم‪ .‬شونه‌هام درد می‌کنن‪ .‬نه اینکه بار غم‬ ‫شونه‌هام رو آویزون کنن‪ ،‬نه‪ .‬انگار یه نیرویی می‌خواد شونه‌هام رو به هم بچسبونه‪ .‬زور‬ ‫میزنه تا کوچیکم کنه‪ .‬تا جا بگیرم توی پیله‪ .‬اونوقته که استخون‌هام از کتف تا مچ دست از‬ ‫درد زار میزنن؛ و قفسه‌ی سینه‌ام هر آنه که از هم بشکافن؛ و من پی می‌برم که به محنتی نو‬ ‫دچار شده‌ام‪.‬‬ ‫بال‌های وسیعم روباز کرده بودم‪ .‬پرواز می‌کردم‪ .‬آهسته‪ ،‬اما توی اوج بودم‪ .‬زمان طوالنی‬ ‫بود که جولون می‌دادم‪ .‬هیچ جنبشی از جلوی چشمم گم نمی‌شد‪ .‬خورشید وسط آسمون بود‪.‬‬ ‫به سایه‌ام نگاه کردم‪ .‬قوی‌هیکل به نظر می‌رسیدم‪ .‬پر از هیبت‪ .‬بال هامو بیشتر باز کردم‪ .‬تو‬ ‫آسمون تنها بودم‪ .‬منقارمو باال نگه داشتم‪ .‬یک‌دفعه انگار بال هامو از زیر شکم به هم گره‌زده‬ ‫باشن تعادلمو از دست دادم‪ .‬توی هوا چرخ خوردم و چرخ خوردم‪ .‬خودمو الی علف‌ها دیدم‪.‬‬ ‫منقارم شکسته بود‪ .‬مثل استخوان‌هایی که از بلندی پرتاب می‌کردم رو سنگ‌ها که بشکنن‬ ‫و مغزشونو بخورم ‪ ...‬چن تا از پرهام کنارم افتاده بود‪ .‬یه صدایی گفت‪ :‬کرکس بود زدی‪.‬‬ ‫از درد شونه هام بیدار شدم‪ .‬انگار دنیا رو شونه های من بود‪ .‬دستمو رو چشمام مالیدم؛ اما‬ ‫هوای اتاق مه‌آلود بود‪ .‬صدای تیک‌تاک ساعت فضا رو پرکرده بود‪ .‬صدای جیرجیر صندلی‬ ‫جلو میز کامپیوتر اومد‪ .‬نای ضعیفی از تو گلوم در اومد‪.‬‬ ‫ صفورا تویی؟‬‫صدای خش‌داری گفت‪ :‬خودتو قایم کردی الی بوته‌ها که پیدات نکنن؛ اما یا یه کرکس مثل‬ ‫خودت پیدات میکنه و میفته به جونت یا کرم میزنه به الشت‪ .‬التیامی تو کار نیست‪.‬‬ ‫ترسیده و نفس‌بریده گفتم‪ :‬کی هستی؟ نکنه‪ ،‬نکنه باز دارم خواب می‌بینم؟!‬ ‫انگار پونس شده بودم به تخت‪ .‬صدا توی تاریکی خندید‪.‬‬ ‫آره‪ ،‬دوست داشتی همه چیزو تا اینجا خواب می‌دیدی؟‬‫صدا کش دار شد و نزدیک ‪...‬‬ ‫دوسسست داااااشتی همممممه چییییی روووووو خوااااب میدییییییدییییییی؟‬‫توی مه کله‌ی بی‌موی یه کرکس جلو صورتم بود با منقار شکسته‌ی خون‌آلود وبال‌های از جا‬ ‫کنده‌شده‌ی آویزونی که روی زمین کش می‌اومد‪ .‬یکی از پاها شو بلند کرد و چنگالش رو پشت‬ ‫دستم که سفت مالفه رو گرفته بودم کشید‪.‬‬ ‫از خواب می‌پرم‪ .‬داغ داغم‪ .‬به پهلو خوابیدم‪ .‬از درد شونه هام نمی تونم تکون بخورم‪ .‬میل و‬ ‫رغبتی تو وجودم واسه کنده شدن از تخت نیست‪ .‬به خودم میام می‌بینم تو خواب‪ ،‬خواب دیدم‪.‬‬ ‫توی خواب درد رو احساس کرده بودم و انگار یه چیز مهمی تو خواب فهمیده بودم‪ .‬روی‬ ‫دستم جای ناخنی خراش افتاده بود‪ .‬می تونم تصور کنم چطور پشت کردم به صفورا‪ .‬اونم‬ ‫روشو کرده به من‪ .‬می تونم تصور کنم چطور چشاشو بسته و دست راست شو زیر صورتش‬ ‫گذاشته‪ .‬می تونم تصور کنم که توی خواب هم داره از زندگی میگه‪ .‬از آینده‪ ،‬از اسم بچه‌های‬ ‫نداشتمون و ازدواج قسطی و‪...‬اما من گوش نمیدم‪ .‬نه توی خواب نه توی بیداری‪ .‬من فقط زل‬ ‫می‌زنم به لباش‪ .‬اون صورتی کم‌رنگ لباش‪ .‬می تونم تصور کنم که حتی توی خواب دستاشو‬ ‫میاره باال و تکون میده‪ ،‬مثل موج‪ .‬دوباره به بزرگی جای چنگ پشت دستم نگاه می‌کنم‪ .‬این‬ ‫جای چنگ صفوراست؟!‬ ‫سر جام به‌زور می‌چرخم‪ .‬کسی کنارم نیست‪ .‬متکا و مالفه‌ی کنار من دست‌نخورده است‬ ‫ً‬ ‫اصال کسی کنار من نبوده‪ .‬هنوز داغم‪ .‬داغ داغ‪ .‬گرگرفتم‪ .‬یه چیزی چسبیده ته مغزم‪.‬‬ ‫انگار‬ ‫اونم اینکه یه چیزی این وسط غلطه‪ .‬نمی‌دو نم شاید هم جای یه چیزی خالی باشه‪ .‬و حاال‬ ‫نمی‌دونم اون چیز چیه؟ انگار اون چیز مربوط به یه خاطره ای‪ ،‬اتفاقی‪ ،‬جاییه که من یادم‬ ‫نمیاد‪ .‬انگار من اونو تو مغزم بایکوت کردم‪ .‬صدای تیک‌تاک ساعت مثل پتک تو سرمه‪.‬‬ ‫هر آن ممکنه مغزم منفجر بشه‪ .‬یه چیزی شبیه گاز گرفتن هیچه حسی شبیه دویدن تو خالء‪.‬‬ ‫ساعت دیواری رو نگاه می‌کنم که خواب و عقربه ها صم بکم جم نمی خورن‪ .‬یهو صدای‬ ‫توی مغزم تموم میشه‪ .‬همزمان گوشی‌ام زنگ میخوره‪ .‬دست می‌کشم و از زیر متکا درش‬ ‫میارم‪ .‬رو صفحه اسم صفورا رو می‌بینم‪ .‬یادم میفته که حتماً دیرکردم‪ .‬پتو رو باعجله کنار‬ ‫می‌زنم‪ .‬شونه هام دیگه درد نمی‌کن‪ .‬شاید درد شو از یاد بردم‪ .‬از دست‌شویی که برمی‌گردم‬ ‫می‌بینم سر جام یه پر کرکس افتاده‪.‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 30‬‬


‫شعر امروز‬ ‫دو شعر از عمید صادقی نسب‬

‫ ‪1‬‬ ‫به فراخورِ حال‬ ‫حالم خراب ُو همین‬ ‫ِ‬ ‫بس نیست برای بریدن رگ‬ ‫رگبرگ‌های من از‬ ‫رگبارِ زیاد درد گرفته‌اند‬ ‫پاییز در من‬ ‫تا بهارِ بعد رسیده‬ ‫کسی ِکی به دادم می‌رسد؟‬ ‫تو کجایی؟‬ ‫با مرده‌ام نمی‌شود عشق‌بازی کرد‬ ‫سرد می‌شود تنم‬ ‫کفنم از جنسِجین باشد بهتر‬ ‫وصیت‌نامه‌ام در کتابخانه‌های عمومی‬ ‫خاک می‌خورد‬ ‫ِ‬ ‫خون می‌چکد زمین از لوله‌ی رگ‌هایم‬ ‫زمین قرمز می‌شود از من‬ ‫به کسی نگو‬ ‫دارم از جهنم فرار می‌کنم‪.‬‬

‫دو شعر از واهه آرمن‬ ‫ ‬

‫بر مزار پدر‬ ‫مثل کودکی در ته یک چاه‬ ‫به گریه افتادم‬

‫ ‪2‬‬ ‫تلخم‬ ‫ِ‬ ‫مثل چای پررنگ‬ ‫نه مثلِ هالهل‬ ‫تلخم‬ ‫ِ‬ ‫مثلِ طعم خاک‬ ‫جا نمی‌شود روح در تنم‬ ‫بدنم مثلِ بادامِ خشک‬ ‫دست بکش بر من‬ ‫ببین چگونه خشک‬ ‫چگونه آبِ خوش از گلویم پایین نمی‌رود‬ ‫برود کجا؟‬ ‫من که می‌دانم‬ ‫سرِما به سرما عادت ندارد‬ ‫به شانه‌کردن وُ شانه‌ی هم عادت‬ ‫دارد دلم می‌سوزد به حالِ خودم‬ ‫تلخم آن‌قدر که قطع امید‬ ‫کرده‌ام سرم را زیر برف‬ ‫در شهری پر از سمفونیِ بوق‬ ‫در شهری که پر از اسکلت‬ ‫دارم می‌بینم آن‌روز را‬ ‫که مانکن‌های پشتِ ویترین‬ ‫در کافی‌شاپ‌هایِ شمالِ شهر‬ ‫قهوه می‌نوشند‬ ‫من از تشنگی هالک ُو‬ ‫آبِ خوش از گلوی کسی پایین نمی‌رود‪.‬‬ ‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫"خاکسپاری"‬

‫و بر مزار مادرم‬ ‫مثل دیوانه‌ای بر لبه‌ی چاه‬ ‫ریسه می‌رفتم‬ ‫آن‌روز‬ ‫مادرم‬ ‫پنهان از دیگران‬ ‫قلقلکم می‌داد‪.‬‬

‫ ‬

‫"مرگ"‬

‫غم‌انگیز است‬ ‫مرگ‬ ‫مثل خواب‌ماندن‬ ‫و ندیدن رقصی آتشین‬ ‫در شبی برفی‬ ‫غم‌انگیز است‬ ‫مرگ‬ ‫مثل بیداری‬ ‫پس از دیدن رویایی شیرین‬ ‫در خوابی کوتاه‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 31‬‬


‫جدول و سرگرمی‬ ‫جدول ويژه نشریه فرهنگ‬ ‫شماره ی ‪368‬‬ ‫(يک شاعر و نويسنده نامدار)‬ ‫طراح جدول‪ :‬بهمن‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫(حل جدول در صفحه ی ‪)43‬‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪ -1‬شاعر و نویسنده ی نامدار انگلیسی که نام یکی از‬ ‫آثار او را در میانه ی جدول این شماره ی نشریه ی‬ ‫فرهنگ ‪ BC‬می بینید ‪ -‬مملکت و سرزمین هر ملت‬ ‫مستقل‬ ‫‪ -2‬دزدی در راه ها و بر سر گردنه ها ‪ -‬ساختن چیزی‬ ‫دروغین اما شبیه به اصل ‪ -‬یکی از ایزدان در دین‬ ‫زرتشتی که موکل بر روز هفدهم هر ماه است‬ ‫‪ -3‬از بیماری های خطرناک دستگاه تنفسی ‪ -‬علم و‬ ‫شناخت ‪ -‬پایتخت تاجیکستان ‪ -‬شهری در ایران‬ ‫‪ -4‬محموله ‪ -‬اما ‪ -‬همگانی و فراگیر‬ ‫‪ -5‬معدن ‪ -‬نوعی قایق یا کرجی ‪ -‬از واحدهای ارتشی‬ ‫ از موجودات دریایی بزرگ پیکر‬‫‪ -6‬خمیر از تنور بیرون آمده ‪ -‬از مهم ترین ابزارهای‬ ‫ستاره شناسان قدیم برای رصد سیارات و ستارگان ‪-‬‬ ‫شهری در جنوب استان فارس‬ ‫‪ -7‬مهد و ننو ‪ -‬پرنده ای که آن را چلچله نیز می خوانند‬ ‫‪ -8‬شر و خباثت ‪ -‬دوست‬ ‫‪ -9‬جرقه و پاره ی آتش ‪ -‬غذای محبوب خرگوش‬ ‫بزرگ خاندان ‪ -‬شهر و دریاچه ای در شرق‬ ‫‪ -10‬جد و‬ ‫ِ‬ ‫کشور ترکیه‬ ‫‪ -11‬خلیجی پهناور در جنوب آسیا ‪َ -‬ک َشف و الکپشت‬ ‫‪ -12‬فاجعه و مصیبت ‪ -‬نام دیگر رودخانه ی سیحون‬ ‫ ُشش‬‫‪ -13‬پیکان و تیر و نیز نام درختی که از چوب آن‬ ‫تیر می ساختند ‪ -‬از فلزها ‪ -‬داستانی بسیار معروف از‬ ‫فرانتس کافکا ‪ -‬بزرگ و کوچکش دو جزیره ایرانی در‬ ‫خلیج پارس اند‬ ‫‪ -14‬رد پا ‪ -‬آیین و رسم ‪ -‬بهشت‬ ‫"اجی َم ّجی" می آید ‪ -‬بقایای این شهر از‬ ‫‪ -15‬پس از ّ‬ ‫تمدن نبطیان معروفترین اثر باستانی اردن است ‪ -‬ناشنوا‬ ‫‪ -16‬متاع و مال التجاره ‪ -‬از جنگ افزارهای انفجاری‬ ‫ عنکبوت و تارتنک‬‫‪ -17‬مدیر و رهبر ‪ -‬نویسنده ی نامدار انگلیسی و خالق‬ ‫داستان رابینسون کروزوئه‬

‫عمودی‪:‬‬ ‫‪ -1‬پلی معروف در شمال ایران ‪ -‬دلواپس ‪ -‬آخرین‬ ‫نخست وزیر دوران پهلوی در ایران که به دست عوامل‬ ‫جمهوری اسالمی به قتل رسید‬ ‫‪ -2‬بر گردن اسب و شیر نر می روید ‪ -‬در مثل آدم های‬ ‫دلیل راه و راهبر‬ ‫اهل غلو از آن کوه می سازند ‪ِ -‬‬ ‫‪ -3‬زیر پا مانده و خرد شده ‪ -‬خانم و خاتون ‪ -‬داستانی‬ ‫نوشته ی امیل زوال ‪ -‬چه زمانی؟‬ ‫‪ -4‬خداوند و پروردگار ‪ -‬نوعی نقاشی ‪ -‬از میوه های‬ ‫تابستانی‬ ‫ُ‬ ‫‪ -5‬از میوه های پاییزی ‪ -‬فهم و عقل ‪ -‬از گل های خوشبو‬ ‫ پدر سپیدموی رستم دستان‬‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫‪ -6‬یکی از ایالت های کشور آمریکا ‪ -‬بلندترین‬ ‫رشته کوه جهان ‪ -‬افسر و دیهیم‬ ‫‪ -7‬پشمینه و خرقه ی درویشی ‪ -‬هدایت کننده و‬ ‫فرمانده‬ ‫‪ -8‬در مثل چنی باری به منزل نمی رسد ‪-‬‬ ‫سودن و دست زدن ‪ -‬از درازترین رودخانه‬ ‫های روسیه که به دریای آزف می ریزد ‪-‬‬ ‫ترسویی و بزدلی‬ ‫‪ -9‬از بزرگترین شاعران ایرانی ‪ -‬چهره‬ ‫‪ -10‬برنج پخته ‪ -‬خیس و نیز تازه و شاداب ‪-‬‬ ‫از کشورهای عربی ‪ -‬صنم‬ ‫‪ -11‬از میوه ها ‪ -‬جلگه و علفزار پهناور‬ ‫بدون درخت ‪-‬‬ ‫‪ -12‬طناب و ریسمان ‪ -‬گیاهی که در کناره‬ ‫های نیل می روید و درقدیم از آن ورقه های‬ ‫کاغذمانند می ساختند ‪ -‬رودخانه ای در مرز‬ ‫ایران و افغانستان‬ ‫‪ -13‬یک چهارم ‪ -‬تیز و قاطع ‪ -‬درازترین رشته‬ ‫کوه جهان ‪ -‬از ماکیان‬ ‫‪ -14‬بر پشت شتر می روید ‪ -‬از دجه های‬ ‫ارتشی ‪ -‬درخشش و پرتوافشانی‬ ‫‪ -15‬شماره ای از دسته ی یکان ‪ -‬فرصت و‬ ‫ُفرجه ‪ -‬ابریشم و دیبا ‪ -‬حرف ندا‬ ‫‪ -16‬کشتی جنگی ‪ -‬سرازیری ‪ -‬غار و اشکفت‬ ‫و نیز هفدهمین سوره ی قرآن‬ ‫‪ -17‬خنیاگر و نوازنده ‪ -‬میمون و مبارک ‪-‬‬ ‫جنبش و جابجایی‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 32‬‬


‫سه جدول سودوکو‬

Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 33

Thursday, July 20, 2017


‫بهداشت و تندرستی‬

‫خطر کپک زیر کاغذ دیواری برای سالمتی‬

‫استرس فزاینده کاری‪ ،‬نارضایتی‪ ،‬روابط بین فردی ضعیف و ارتباطات کمرنگ نقش‬ ‫تکمیلی را در کنار عوامل محیطی در سندرم ساختمان بیمار ایفا می کنند‪.‬‬ ‫عوامل استرس زای کاری با عالئم خاص این بیماری ارتباط دارند‪ .‬حجم کار و تعارض‬ ‫کاری با عالئم کلی این بیماری مانند سردرد‪ ،‬خستگی غیرطبیعی‪ ،‬احساس سرما یا حالت‬ ‫تهوع رابطه دارد و کارمندان چنین عالئمی را گزارش داده اند‪ .‬فضای کاری شلوغ و‬ ‫رضایت کاری کم موجب عالئم فوق می شود‪.‬‬ ‫مشاغل خاص نیز با عالئم خاص سندرم ساختمان بیمار سروکار دارند‪ .‬شاغالن حوزه حمل‬ ‫و نقل‪ ،‬بهداشت و درمان‪ ،‬ارتباطات و مددکاران اجتماعی باالترین شیوع عالئم این بیماری‬ ‫را دارند‪ .‬عالئم پوستی مانند اگزما‪ ،‬خارش‪ ،‬بثورات در دست ها و صورت با کارهای فنی‬ ‫ارتباط مستقیم دارد‪ .‬شاغالن فعال در حوزه جنگل داری‪ ،‬کشاورزی و کارشناسان فروش‬ ‫کمترین عالئم مرتبط با این سندرم را گزارش داده اند‪.‬‬

‫تفاوت عارضه در زنان و مردان‬ ‫میزان عالئم گزارش شده مرتبط با سندروم ساختمان بیمار در زنان و مردان تفاوت دارد‪،‬‬ ‫زیرا زنان شکایات بیشتری در این زمینه ثبت کرده اند‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬برخی مطالعات‬ ‫نشان داده اند که سیستم ایمنی زنان سریع تر واکنش نشان می دهد و بیشتر به خشکی مخاط‬ ‫متخصصان سالمت هشدار دادند کاغذ دیواری‌ها می‌توانند مکانی برای تولید مواد سمی و مبتال می شوند‪ .‬جدای از موارد ذکر شده‪ ،‬زنان به عوامل محیطی داخلی حساسیت بیشتری‬ ‫خطرناک باشند‪ .‬نتایج یک مطالعه جدید نشان داده است که کاغذ دیواری‌ها در بروز "سندرم دارند‪ ،‬چون بیشتر در محیط های اداری و فضاهای بسته فعالیت می کنند‪ ،‬اما شغل بیشتر‬ ‫ساختمان بیمار" نقش دارند‪.‬‬ ‫مردان در فضای آزاد می باشد‪.‬‬ ‫متخصصان در توضیح این سندرم می‌گویند‪ :‬مواد سمی حاصل از قارچ‌ها یا کپک هایی‬ ‫که زیر کاغذ دیواری رشد کرده و تکثیر می‌شوند‪ ،‬می‌توانند به راحتی در فضای داخل درمان سندرم ساختمان بیمار‬ ‫ساختمان پراکنده شده و سالمت ساکنان آن را تهدید کنند‪.‬‬ ‫از آنجا که سندرم ساختمان بیمار با عدم جریان پیدا کردن هوای تازه و تمیز در ساختمان‬ ‫"دکتر جین دنیس ‪ -‬بایلی" نویسنده مطالعه مربوطه و استاد بهداشت مواد غذایی می‌گوید‪ :‬ارتباط دارد‪ ،‬اگر جریان هوای محیط بهبود یابد‪ ،‬عالئم این سندرم از بین می رود‪ .‬لذا‪:‬‬ ‫در بررسی‌های آزمایشگاهی نشان دادیم که مایکوتوکسین‌ها و قارچ های مولد سم می‌توانند ‪ -‬پنجره اتاق را باز کنید تا هوا جریان پیدا کند‪.‬‬ ‫از مواد کپک زده جدا شده و وارد هوا شوند و این شرایط در ساختمان‌هایی که اتاق‌های آنها ‪ -‬از مواد بهداشتی و خوشبوکننده های مناسب برای از بین بردن این سندرم بهره ببرید‪.‬‬ ‫کاغذ دیواری دارد اغلب دیده می‌شود‪ .‬این مایکوتوکسین‌ها استنشاق شده و با کاهش کیفیت‌ ‪ -‬برای مدت طوالنی در یک محیط بسته نمانید‪.‬‬ ‫هوای منزل‪ ،‬برای سالمت ساکنان آن تهدید جدی محسوب می‌شوند‪ ،‬به ویژه در خانه‌هایی پیشگیری از سندرم ساختمان بیمار‬ ‫که آلودگی‌های قارچی قابل رویت هستند‪.‬‬ ‫ استفاده از گیاهان جذب کننده سم مانند سانسیوریا در داخل اتاق‬‫ استفاده از اُزن برای نابودی باکتری‪ ،‬ویروس و موارد مشابه‬‫سندرم ساختمان بیمار چیست؟‬ ‫ استفاده از کفپوش های ضدآب‬‫سندرم ساختمان بیمار (‪)Sick building syndrome‬‬ ‫ استفاده از حالل ها و آفت کش ها‬‫اصطالح بکار رفته برای شرایطی است که ساکنان‬ ‫ تعمیر و نگهداری مناسب از سیستم های تهویه مطبوع‬‫یک ساختمان پس از مدتی زندگی در آن محل‪ ،‬احساس‬ ‫(فراوری‪ :‬نیره ولدخانی – تبیان) ‪ -‬منابع‪ :‬ایسنا‪ ،‬ویکی پدیا‪ ،‬ماهنامه مطب‬ ‫بیماری می‌کنند‪ ،‬در حالی که معموال عامل خاصی برای‬ ‫بیماری آنها پیدا نمی شود‪ .‬این شرایط به سپری کردن‬ ‫زمان زیاد در آن ساختمان نسبت داده می شود‪ ،‬بنابراین‬ ‫متخصصان دلیل بیماری را اغلب در محل زندگی آنها‬ ‫جستجو می‌کنند‪.‬‬ ‫علل سندرم ساختمان بیمار‬ ‫معموال وجود اشکال در سیستم گرمایش و تهویه مطبوع ساختمان از مهم ترین عوامل ایجاد‬ ‫این بیماری می باشد‪ .‬دیگر عوامل شامل خروج گازها از مواد ساختمانی استفاده شده در‬ ‫ساختمان‪ ،‬ترکیبات آلی فرار‪ ،‬کپک ها‪ ،‬خروج نامطلوب مولکول های ازون (تولید جانبی‬ ‫دستگاه های اداری)‪ ،‬مواد شیمیایی صنعتی و تعویض کم هوای اتاق است‪.‬‬ ‫نشانه های سندرم ساختمان بیمار‬ ‫از نشانه‌های این بیماری می‌توان به سوزش چشم‪ ،‬بینی‪ ،‬گلو و پوست همچنین مشکالت‬ ‫عمومی بدن و یا مشکالت چشایی و بویایی اشاره کرد‪.‬‬ ‫مشکالت مرتبط با آلرژی با حضور قارچ ها و باکتری ها در هوای مرطوب منازل‬ ‫مسکونی و دفاتر تجاری ارتباط دارد‪.‬‬ ‫سازمان بهداشت جهانی‪ ،‬این عالئم را در چند دسته طبقه بندی کرده است‪:‬‬ ‫التهاب مخاطی غشاء (چشم‪ ،‬بینی و گلو)‪ ،‬تاثیرات عصبی (سردرد‪ ،‬خستگی و تحریک‬ ‫پذیری)‪ ،‬آسم و عالئم مشابه آن (تنگی قفسه سینه و خس خس سینه)‪ ،‬خشکی پوست و‬ ‫سوزش آن و مشکالت دستگاه گوارش‪ .‬کلید کشف این بیماری‪ ،‬بروز عالئم مشابه در افراد‬ ‫یک ساختمان در یک دوره چند هفته ای است‪ .‬در اغلب موارد‪ ،‬بیشتر عالئم پس از بیرون‬ ‫آمدن فرد از ساختمان کال رفع شده و از بین می رود‪ .‬اما می تواند تاثیرات بلندمدتی بر روی‬ ‫سالمتی افرادی که حساس تر هستند بر جای بگذارد و خیلی افراد گرفتار آلرژی می شوند‪.‬‬ ‫محل کار و سندرم ساختمان بیمار‬ ‫در یک مطالعه به ساختمان های تجاری و کارکنان شاغل در آنها پرداخته شده است‪ .‬در این‬ ‫مطالعه‪ ،‬پژوهشگران به مقایسه برخی عوامل محیطی که مظنون به بیماری سندرم ساختمان‬ ‫بیمار هستند پرداخته اند‪ .‬نتایج نشان داد شرایط روانی‪ -‬اجتماعی تاثیر بیشتری نسبت به‬ ‫عوامل محیطی مدنظر پژوهشگران دارد‪ .‬خواسته های شغلی باال و حمایت از کارکنان‬ ‫که از جمله عوامل روانی محسوب می شود‪ ،‬تاثیرات به مراتب بیشتری از عوامل محیطی‬ ‫مثل سیستم های تهویه دارد‪ .‬البته نباید این نکته را فراموش کرد که جدای از استرس کاری‪،‬‬ ‫عوامل محیطی نقش تاثیرگذاری در ایجاد سندرم بیماری ساختمان دارند‪.‬‬ ‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 34‬‬


35

Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 35

Thursday, July 20, 2017


‫آموزش عکاسی‬ ‫گفتار بيست و هشتم‪ :‬‬ ‫پنج نکته برای عکاسی بهتر با تلفن همراه‬

‫‪ .۳‬آماده باشید‬ ‫پیشاپیش منتظر اتفاق جذاب باشید‪ .‬اگر حس می‌کنید که اتفاقی جالب در حال اتفاق افتادن‬ ‫است‪ ،‬دوربین‌تان را آماده کنید و به سمت سوژه نشانه بروید‪ .‬با کمی صبر و تحمل‬ ‫می‌توانید عکسی به‌یاد ماندنی در لحظه‌ای خاص را ثبت کنید‪.‬‬

‫(بخش نخست)‬

‫محمد خيرخواه‬

‫‪ .۴‬فکر نکنید‪ ،‬عکس بگیرید‬ ‫با بودن دوربین‌های دیجیتال و تلفن‌های همراه دوربین‌دار دیگر نیازی به نگرانی در‬ ‫مورد هزینه و چاپ فیلم نیست‪ .‬به همین دلیل اگر موضوع جالبی دیدید فکر نکنید که‬ ‫عکس بگیرید یا نه‪ .‬عکس بگیرید و بعد ادیت کنید‪ .‬داشتن یک عکس بد بعضی اوقات‬ ‫بهتر از نداشتن هیچ چیز است‪.‬‬

‫‪ .۱‬ببرید‪ ،‬زوم نکنید‬

‫‪ .۲‬فالش نزنید‬

‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫احتماال به این موضوع برخورده‌اید که سوژه‌ای‬ ‫در دوردست قرار دارد و شما می‌خواهید از آن‬ ‫عکاسی کنید‪ .‬بهترین کار این است که عکستان‬ ‫را اول بگیرید و بعد در نرم افزارهای موجود‬ ‫آن را ببرید‪ .‬زوم کردن بر روی سوژه با موبایل‬ ‫تنها باعث می‌شود که عکس‌تان کم‌کیفیت از آب‬ ‫درآید‪.‬‬

‫از فالش دوربین تلفن همراهتان‬ ‫استفاده نکنید‪ .‬فالش تلفن تنها‬ ‫باعث می‌شود که تکه‌ای از‬ ‫سوژه نورانی‌تر شود‪ ،‬اما بقیه‬ ‫عکس تاریک بماند‪ .‬سعی کنید از‬ ‫نورهای اطرافتان کمک بگیرید یا‬ ‫از چراغ قوه موجود در موبایلتان‬ ‫استفاده کنید‪.‬‬

‫‪ .۵‬زاویه‌های جالب انتخاب کنید‬ ‫تنها همان‌طور که اطراف‌تان را می‌بینید‪ ،‬عکس‬ ‫نگیرید‪ .‬بعضی اوقات زاویه دیدتان را تغییر‬ ‫دهید و به دنبال پیدا کردن زوایای جالب‌تر‬ ‫باشید اما زیاده روی نکنید‪ .‬گاهی اوقات ساده‬ ‫دیدن بهترین شکل ممکن برای ثبت یک عکس‬ ‫است‪)dw.com( .‬‬ ‫(گفتار بیست و نهم در شماره ی آينده)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 36‬‬


‫متنوع‪،‬‬ ‫فرهنگ ‪ BC‬نشريه ای مستقل‪،‬‬ ‫ّ‬ ‫پُربار و آموزنده‬

‫با بهترين خدمات آگهی‬

‫‪778.317.4848‬‬

‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 37‬‬


‫رياضيات‬ ‫گزينش مقاله برای این بخش از‪ :‬علیرضا خاتون آبادی‬

‫به بهانه ی پرواز يک نابغه ی رياضی‬ ‫"امروز چراغی خاموش شد قلبم شکست ‪ ...‬خیلی زود رفت "‬ ‫این پیام کوتاهی بود که فیروز نادری در جمعه شب گذشته ‪ 14‬جوالی ( ‪ 23‬تیرماه )‬ ‫به مناسبت درگذشت دردانه دنیای ریاضی معاصر و تنها زن دنیا و تنها ایرانی دریافت‬ ‫کننده جایزه فیلدز( شایسته ترین جایزه ریاضی دنیا ) در فضای مجازی قرارداد‪ .‬خبر‬ ‫کوتاه بود و جانکاه‪.‬‬ ‫بی شک هر یک از عالقمندان به مریم میرزا خانی با توجه به برداشت خود به این پرواز‬ ‫خواهد پرداخت؛ من هم به عنوان یک عضو کوچک از خانواده ریاضی و یک ایرانی‬ ‫بر خود الزم دانستم سطوری هرچند کوتاه در باب این ریاضیدان برتر دنیای معاصر‬ ‫بنگارم‪ .‬دراین مدت کوتاه مطالب و خاطراتی از ذهنم گذشت؛ جمالتی که سرشار از ذوق‬ ‫وعالقه او به ریاضی بود را بیاد آوردم ‪.‬او هیچگاه به جوابهای ساده یک مساله رضایت‬ ‫نمی داد وهمواره مرتفع ترین هدف را در مسایل دنبال می کرد و بر این باور بود که در‬ ‫طول مسیر حل مسایل به نوعی خود را به دشواری می اندازی و واقعا هم قرار نیست‬ ‫مسیر زندگی ساده و آسان باشد‪.‬‬ ‫در بیانیه مطبوعاتی مدال فیلدز آمده بود‪" :‬اغلب به نظر می‌رسد که به خاطر پیچیدگی‌ها‬ ‫و ناهمگنی‌های فضاهای مدولی‪ ،‬این غیرممکن است که بشود مستقیم روی آنها کار کرد‪.‬‬ ‫اما نه برای میرزاخانی‪ .‬او شهود هندسی قوی‌ای دارد که به کمک آن می‌تواند مستقیما‬ ‫با هندسه فضاهای مدولی دست و پنجه نرم کند‪ ".‬سطوح ریمانی از مطالعات مریم‬ ‫میرزاخانی است‪ .‬ارتباط دادن چند حوزه مختلف ریاضی به یکدیگر به عنوان یکی از‬ ‫دستاوردهای علمی مریم میرزاخانی ذکر شده است‪ .‬بهرنگ نوحی‪ ،‬استاد دانشگاه کویین‬ ‫مری‪ ،‬درباره اهمیت کار علمی مریم میرزاخانی می‌گوید‪" :‬نه فقط مسائلی که حل کرده‬ ‫مسائل مهمی هستند‪ ،‬بلکه روش‌هایی که برای حل آنها ابداع کرده به دیگر ریاضیدان‌ها‬ ‫ابزار و دیدگاه‌های خوبی برای حل مسائل دیگر می‌دهد‪.‬‬ ‫او در دانشگاه صنعتی شریف تهران‪ ،‬و سپس دانشگاه هاروارد‪ ،‬در آمریکا تحصیل کرده‬ ‫بود و در ‪ ۳۱‬سالگی به استادی و باالترین درجه دانشگاهی رسید‪ .‬مریم میرزاخانی‬ ‫در مصاحبه خود با کلی گفته بود‪" :‬بدون عالقه داشتن به ریاضی ممکن است آن‬ ‫را سرد و بیهوده بیابید‪ .‬اما زیبایی ریاضیات خود را تنها به شاگردان صبور نشان‬ ‫می‌دهد‪"".‬پرارزش‌ترین بخش [مطالعه ریاضی] لحظه‌ای است که می‌گویی 'آها!'‪ .‬ذوق‬ ‫کشف و لذت فهمیدن چیزی جدید‪ .‬احساس ایستادن باالی یک بلندی و رسیدن به دیدی‬ ‫شفاف و واضح‪".‬‬ ‫ادوارد فرنکل‪ ،‬ریاضیدان مشهور و نویسنده کتاب "عشق و ریاضی"‪ ،‬مریم میرزاخانی‬ ‫را "ریاضیدانی بزرگ و انسانی فوق‌العاده" نامید ‪ .‬دانشگاه استنفورد در بیانیه‌اش به‬ ‫مناسبت درگذشت مریم میرزاخانی به کارهای اخیر او اشاره کرده است‪ ،‬از جمله‬ ‫مقاله‌ای ‪ ۲۰۰‬صفحه‌ای که به عنوان "آغاز دوره‌ای جدید" توصیف شده بود‪ .‬کمیته مدال‬ ‫فیلدز هنگام انتخاب‪ ،‬او را برای "توانایی تکنیکی‪ ،‬بلندپروازی جسورانه‪ ،‬بینش وسیع و‬ ‫کنجکاوی ژرف" ستوده بود‪.‬‬ ‫میرزاخانی متخصص بخش‌هایی از ریاضیات نظری بود که برای کسانی که با ریاضیات‬ ‫آشنایی چندانی ندارند‪ ،‬بیش تر به یک زبان خارجی می‌ماند؛ «فضاهای مدولی»‪ ،‬نظریه‬

‫«تایشمولر»‪ ،‬هندسه هذلولوی»‪ ،‬نظریه «ارگودیک» و هندسه «سیمپلکتیت)»‬ ‫تسلط میرزاخانی بر این حوزه‌ها به او امکان داد تا جایی که می‌توانست‪ ،‬شیفتگی و عالقه‬ ‫خود را به توصیف پیچیدگی‌های هندسی و دینامیک سطوح خم ‪ --‬کره‌ها‪ ،‬شکل‌های‬ ‫دوناتی و حتی آمیب‌ها ‪ --‬پی‌گیری کند‪ .‬کار او از ماهیتی عمیقاً نظری برخوردار بود ولی‬ ‫در عین حال می‌توانست بر فیزیک نظری و نحوه به وجود آمدن کیهان تأثیر بگذارد و از‬ ‫آن‌جا که کارش به نظریه میدان‌های کوانتومی هم مربوط می‌شد‪ ،‬می‌توانست کاربردهایی‬ ‫داخل ریاضیات نیز نتایجی برای مطالعه‬ ‫در مهندسی و علوم مواد نیز داشته باشد‪ .‬در‬ ‫ِ‬ ‫اعداد اول و رمزنگاری در بر داشت‪.‬‬ ‫میرزاخانی در سال ‪۲۰۰۸‬‬ ‫به دانشکده ریاضی دانشگاه‬ ‫استنفورد پیوست و تا زمان‬ ‫فوتش‪ ،‬در ِس َم ِت پروفسور‬ ‫ریاضیات در این دانشگاه باقی‬ ‫ماند‪.‬‬ ‫اما از رویکرد دیگری نیز قصد‬ ‫نگاه کردن به این شخصیت‬ ‫علمی را دارم ‪ .‬شاید به جرات‬ ‫بتوان گفت که تعداد ریاضیدانان مولف در تاریخ بسیار اندک است کسانی چون گاوس ‪،‬‬ ‫پوانکاره ‪ ،‬گالوا ‪ ،‬کانتور‪ ،‬هیلبرت‪،‬غیاث الدین جمشید کاشانی‪ ،‬خیام ‪...‬‬ ‫غالب ریاضی دانان دنباله روی روشهای دیگرانند و روشهای دیگران را توسعه و بسط‬ ‫میدهند‪ .‬باید بگویم که مریم میرزا خانی یکی از مولفان ریاضی در قرن بیست وبیست‬ ‫ویک است و او یک جریان جدید را در حل مسایل ریاضی به راه انداخته است که آینده‬ ‫این راه را روشن تر وشفاف تر خواهد کرد‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬

‫علیرضا خاتون آبادی‬ ‫دکتری ریاضی‬

‫‪778-926-1382‬‬

‫‪Math Tutoring High School & College: Math 8-12, Pre-Calculus, Calculus, SAT, AP, IB, Online, GRE, MCAT, GMAT‬‬

‫تدریس راییض مطابق رسفصل دروس اب اتکید بر حل مساهل توسط هیات علمی دانشگاه اب ‪ 15‬سال سابقه تدریس‬ ‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 38‬‬


‫‪39‬‬ ‫‪ ...‬از دیگر سوی‪ ،‬روش زندگی او به شدت به تفکرات خیام نزدیک است و با یک مرور‬ ‫سریع در زندگی بیست سال اخیر او یعنی از هنگامی که او در آن حادثه دلخراش سقوط‬ ‫اتوبوس به همراه دیگر دوستانش جان سالم بدر می برد درسال ‪ 1376‬تا ‪4‬سال پیش که از‬ ‫بیماری سرطانش آگاه میشود وحتی تا همین هفته های گذشته لحظه ای ازکار و تالش علمی‬ ‫باز نمی ایستد و دم را غنیمت می شمرد همان گونه که خیام می گوید ‪:‬‬ ‫از من رمقی به سعی ساقی مانده است‬ ‫از صحبت خلق بی وفایی مانده است‬ ‫از باده دوشین قدحی بیش نماند‬ ‫ازعمر ندانم که چه باقی مانده است‬ ‫بنده دم بودن و دم را غنیمت دانستن از ویژگیهای بارز اوست که حتی جایزه او به فاصله‬ ‫ی کمی از زمان پروازش حاصل می شود و آنچنان کار و تالش می کند که منتظر لحظه‬ ‫ای است که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و او نتواند ‪.‬‬ ‫امروز ترا دسترس فردا نیست‬ ‫واندیشه فردات به جز سودا نیست‬ ‫ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست‬ ‫کاین باقی عمر را بها پیدا نیست‬ ‫فروتنی و افتادگی مثال زدنی او بسان این رباعی خیام است‬ ‫من باطن هر فراز و پستی دانم‬ ‫من ظاهر نیستی و هستی دانم‬ ‫گر مرتبه ای ورای پستی دانم‬ ‫با این همه از دانش خود شرمم باد‬ ‫خیام در جای خود پرسشگری بی بدیل است که صدای دعوتش به تفکر و تذکر در گوش‬ ‫دنیا همواره طنین خواهد داشت واین خصلت پرسشگری هم در وجود مریم میرزاخانی‬ ‫هم بشدت دیده می شود‬

‫‪PERSIAN CULTURE AND ART INSTITUTE‬‬

‫خانـه فـرهنـگ و هنـر ایــران‬ ‫مرکـز برگـزاری کـالس‪ ،‬گردهمـایی و رویدادهـای فـرهنـگی‬

‫مرکـز اطالع رسانی رویـدادهای فرهنـگی‬ ‫کودکان و نوجوانان‬ ‫مدرسه پارسی‪ :‬مهناز صالحی‬ ‫نقاشی‪ ،‬کالژ‪ ،‬سفال‪ :‬شیما دهقان‬ ‫موسیقی‪ :‬آرزو ملکی‪ ،‬نازنین صادقی‬

‫‪www . PersianEvents . ca‬‬

‫ادبیات و هنـرهای نمایشـی‬ ‫داستان نویسی‪ :‬محمد محمدعلی‬ ‫تئاتر‪ ،‬منایشنامه نویسی‪ :‬محمد رحمانیان‬ ‫بازیگری‪ :‬مهتاب نصیرپور‬ ‫فیلمسازی‪ :‬حسین فاضلی‬ ‫عکاسی‪ :‬نیما راهنما‬

‫موسـیقـی‬ ‫کمانچه‪ ،‬ویلن‪ :‬سعید فرج پوری‬ ‫آواز‪ :‬پرویز نزاکتی‬ ‫تار‪ ،‬سه تار‪ :‬علی رزمی‬ ‫بربط‪ :‬علی سجادی‬ ‫سنتور‪ :‬ساینا خالدی‬ ‫متبک‪ ،‬دف‪ :‬هامین هنری‬ ‫گیتار‪ :‬کاوه یغمایی‪ ،‬نازنین صادقی‬ ‫پیانو‪ :‬نیلوفر فرزندشاد‬ ‫آکاردئون‪ :‬سعید زرگری‬ ‫آهنگ سازی‪ ،‬نی‪ :‬امیر اسالمی‬ ‫ویلن‪ ،‬کمانچه‪ :‬سینا احتاد‬ ‫ویلن کالسیک‪ :‬علی عسگری‬

‫هنـرهای تجسمـی‬ ‫نقاشی آبرنگ‪ ،‬اکریلیک‪ :‬محمدرضا آتشزاد‬ ‫نقاشی رنگ روغن‪ ،‬میکس میدیا‪ :‬مهتاب فیروز آبادی‬ ‫نقاشی با مداد رنگی‪ ،‬ذغال و آبرنگ‪ :‬نازنین صادقی‬ ‫کاریکاتور‪ ،‬انیمیشن‪ :‬افشین سبوکی‬ ‫مینیاتور‪ ،‬تذهیب‪ :‬فرهاد الله دشتی‬ ‫طراحی‪ :‬حمیدرضا جدید‬ ‫گرافیک‪ :‬فرزان کرمانی نژاد‬ ‫سرامیک‪ :‬املیرا حبیب اله‬ ‫مجسمه سازی‪ :‬مجید شیخ اکبری‬ ‫خوشنویسی‪ :‬مسعود کریمایی‬

‫زبان‬ ‫انگلیسی‪ :‬یلدا احمدوند‬ ‫فرانسه‪ :‬سام زهره وندی‬

‫علوم پایه‬ ‫ریاضی‪ ،‬فیزیک‪ ،‬کامپیوتر‪ :‬دامون طهماسبی‬ ‫شیمی‪ :‬سهند طهماسبی‬

‫‪facebook . com / percai‬‬ ‫‪www . percai . com‬‬ ‫‪info @ percai . com‬‬

‫)‪1181 West 16th Street (at Pemberton Ave‬‬ ‫‪North Vancouver, BC V7P 1R4‬‬

‫)‪778.PERSIAN (737.7426‬‬ ‫‪778 . 889 . 4820‬‬

‫با سـپاس از همـراهـان همیشـگی خـانـه فـرهنـگ و هنـر ایـران‬

‫ما‬

‫ِ‬ ‫فرهنگ‬

‫به هر تقدیر‪ ،‬می توان رگه های ریاضی و تفکر خیام را در وجود مریم میرزا خانی به‬ ‫روشنی دید چه در ریاضیاتش که ترکیب و تلفیقی از چند شاخه متفاوت ریاضی است از‬ ‫نظریه اعداد و توپولوژی و هندسه گرفته تا آنالیز تابعی و در زمینه ریاضیاتش هم بسان‬ ‫خیام مولف و پیشرو بود و چه در زمینه سبک زندگی که به شدت فروتنانه و ابن الوقت‬ ‫بود بسان خیام ‪ .‬به جرات می توانم بگویم او مثال و مدلی عملی از خیام در عصر معاصر‬ ‫است وحتما آینده این مطلب را بیشتر روشن می کند‪ .‬با توجه به روحیه نویسندگی که از‬ ‫کودکی در مریم میرزا خانی بوده امیدوارم همانند خیام مکتوباتی در قالب های ادبی از او‬ ‫برجا مانده باشد‪...‬‬ ‫او با این زندگی کوتاه و پر بارش به طور قطع الگوی بسیاری از جوانان ایران و دنیا‬ ‫خواهدشد‪.‬‬ ‫یک چند به کودکی به استاد شدیم یک چند به استادی خود شاد شدیم‬ ‫پایان سخن شنو که ما را چه رسید از خاک بر آمدیم و بر باد شدیم‬ ‫روحش شاد و راهش خالی از رهرو مباد‬

‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 39‬‬


‫دانش و فن آوری‬ ‫کشف شگفت‌انگیز نحوه حفظ خاطره در مغز‬

‫نتیجه این آزمایش که در نشریه ساینس انتشار یافته است نشان می‌دهد که خاطره‌ها‬ ‫همزمان در هیپوکامپ و کورتکس مغز ذخیره می‌شوند‪.‬‬ ‫پروفسور سوسومو تونگاوا‪ ،‬برنده نوبل پزشکی و رئیس مرکز پژوهش های حافظه و‬ ‫یادگیری دانشگاه ام‌آی‌تی‪ ،‬با اشاره به غیرمنتظره بودن نتیجه این مطالعات می گوید‪" :‬این‬ ‫درست عکس فرضیه‌ای است که تاکنون مورد قبول بود و در مقایسه با دانش قبلی در این‬ ‫زمینه پیشرفت شگرفی به شمار می‌رود‪".‬‬ ‫پژوهشگران همچنین نشان داده‌اند که اگر رابطه بین دو بخش هیپوکامپ و کورتکس مغز‬ ‫مختل شود‪ ،‬حافظه درازمدت هیچ گاه کامل نمی‌شود‪.‬‬ ‫با این که فرضیه جدید در حال حاضر در مرحله پژوهش علمی است اما به اعتقاد‬ ‫پروفسور تونگاوا نتیجه آن می‌تواند به روشن شدن دالیل بعضی از بیماری‌های مربوط‬ ‫به حافظه از جمله زوال عقل کمک کند‪bbc.‬‬

‫کشف رد پای نوعی نادر از دایناسور‬ ‫در بلندی‌های کوهستان البرز‬

‫دانشمندان موفق به کشف ساز و کار تازه ساخت و ذخیره خاطره درحافظه شده‌اند که حتی‬ ‫خود آنها را هم شگفت زده کرده است‪.‬‬ ‫یک گروه از پژوهشگران آمریکایی و ژاپنی پی برده‌اند که مغز از هررویدادی در‬ ‫زندگی یک فرد دو نسخه خاطره ذخیره می‌کند که یکی برای حال و دیگری برای تمام‬ ‫عمراست‪.‬‬ ‫تاکنون چنین تصور می‌شد که هررویدادی در زندگی فرد‪ ،‬اول به صورت خاطره کوتاه‬ ‫مدت ذخیره و سپس با مرور زمان به آرامی به خاطره درازمدت تبدیل می‌شود‪.‬‬ ‫متخصصان می‌گویند که این کشف نه تنها شگفت‌انگیز بلکه "زیبا و قانع کننده" است‪.‬‬ ‫پیشرفت قابل مالحظه‬ ‫دو بخش از مغز در یادآوری تجربیات شخصی ما نقش اساسی دارند‪" .‬هیپوکامپ" محل‬ ‫حفظ خاطرات کوتاه مدت و "کورتکس" مغز جایی برای حفظ خاطرات درازمدت است‪.‬‬ ‫این نقطه نظر پس از آن معروف شد که در سال ‪ ۱۹۵۰‬فردی به اسم هنری مولیسن تحت‬ ‫عمل جراحی صرع قرار گرفت و بخش هیپوکامپ مغزش آسیب دید‪ .‬این عارضه باعث‬ ‫شد که او نتواند از رویدادهای جدید خاطره بسازد اما قادربه یاد آوری خاطرات خود قبل‬ ‫از عمل جراحی بود‪.‬‬ ‫به همین دلیل این فرضیه قوت گرفت که بخش هیپوکامپ مغز محل ذخیره خاطره‌های‬ ‫کوتاه مدت است که بعدتر با تبدیل به خاطره‌های درازمدت در بخش کورتکس مغز ذخیره‬ ‫می‌شود‪ .‬اما گروهی از پژوهشگران موسسه فناوری ماساچوست در آمریکا (ام آی تی)‬ ‫به دنبال مطالعاتی تازه‪ ،‬به پیشرفتی شگفت انگیز برای رد این فرضیه دست یافته‌اند‪.‬‬ ‫این دانشمندان برای پی بردن به نحوه کار این دوبخش مغز‪ ،‬آزمایش‌هایی روی موش‬ ‫انجام داده‌اند که فکر می‌کنند نتیجه آن درمورد انسان هم صدق می‌کند‪.‬‬ ‫در این آزمایش تاثیر شوک برخاطره‌های خاص در یک خوشه از سلول‌های به هم پیوسته‬ ‫از مغز مورد مطالعه قرارگرفت‪.‬‬ ‫پس از آن پژوهشگران پرتو نور را برای کنترل فعالیت نورون‌ها به داخل مغز تاباندند و‬ ‫با این کار توانستند واقعا خاطره‌ها را روشن و خاموش کنند‪.‬‬

‫رد پای یک دایناسور پردار در بلندی‌های البرز حاصل همکاری زمین‌شناسان چین و‬ ‫ایران است‪ .‬این یافته که در نوع خود چهارمین مورد در جهان است‪ ،‬می‌تواند جوانبی‬ ‫تازه از زیست دایناسورها را در ایران و آسیای میانه روشن کند‪.‬‬ ‫رد پای دایناسور دو پا که در بلندی‌های البرز یافت شده‪ ،‬به نوعی از دایناسورهای موسوم‬ ‫به پیراپرنده‌ها مربوط می‌شود که قدمت آنها به ‪ ۱۷۰‬میلیون سال پیش برمی‌گردد و برخی‬ ‫از آنها قادر به پرواز بودند‪.‬‬ ‫کشف ردپای دایناسورهای دو انگشتی توسط زمین‌شناسان ایرانی در همکاری با پروفسور‬ ‫لیدا زینگ از دانشگاه علوم زمین پکن و پروفسور مارتین لوکلی از دانشگاه کلرادو با‬ ‫بررسی رسوبات ژوراسیک میانی در منطقه بلده استان مازندران انجام شده است‪.‬‬ ‫به گزارش روزنامه ایران‪ ،‬نصراهلل عباسی‌‪ ،‬زمین‌شناس و متخصص فسیل‌های مهره‌دار‪،‬‬ ‫درباره رد پاهای یافت شده می‌گوید‪« :‬این کشف از دو جنبه اهمیت دارد‪ :‬یکی اینکه‬ ‫زیست دایناسورهای پردار را در ایران به اثبات می‌رساند و دیگر اینکه وجود رد پای‬ ‫دوانگشتی دایناسورهای پردار پیش‌تر از زمان کرتاسه را اثبات می‌کند‪».‬‬ ‫این کارشناس ادامه می‌دهد‪« :‬شاید با این یافته که چهارمین در نوع خود در سطح دنیاست‬ ‫در بازسازی چگونگی پراکنش این دسته از دایناسورها در زمان پیش از کرتاسه بتوان‬ ‫گام برداشت»‪.‬‬ ‫این مدرس دانشگاه یادآور می‌شود‪« :‬باستان‌شناسان در سال‌های گذشته در مناطق کرمان‪،‬‬ ‫البرز و منجیل به کشفیاتی رسیده بودند اما این یافته‌ها از نظر تنوع و فراوانی نسبت به‬ ‫آثار قدیمی بسیار متفاوت بودند‪».‬‬ ‫آقای عباسی درباره علت عالقه کارشناسان چینی به این کشفیات می‌گوید‪« :‬در آثار‬ ‫کشف‌شده بقایای دایناسورها میان ایران و چین نقاط مشترک بسیاری وجود دارد‪ ...‬ایران‬ ‫در زمان‌های گذشته چسبیده به منطقه اوراسیا بوده است و به همین علت نمونه‌های‬ ‫کشف‌شده در کشور بسیار مشابه نمونه‌های آسیای شرقی هستند‪dw.com ».‬‬ ‫‪---------------------------------------------------‬‬

‫کباب داغ با نان داغ مشهدی‪،‬‬ ‫تنها در رستوران خليج فارس‬ ‫‪Tel: 604.971.5113‬‬

‫‪Cell: 778.323.2879‬‬ ‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 40‬‬


‫سبک شناسی ‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)29‬‬

‫به تجبر نه ُ‬ ‫بذل مال ستاند ز ملوک‬ ‫به تواضع نه به منت سوی بد گو بدهد‬ ‫چرخ خاید همه انگشت به دندان که چرا‬ ‫نیکمردی به بدان این همه نیرو بدهد‬ ‫کار خاقانی‪ ،‬دوالب روان را ماند‬ ‫که ز یکسو بستاند ز دگر سو بدهد‬ ‫(نقل از لباب االلباب ج‪ 1‬ص ‪ 168‬طبع لیدن)‬ ‫ ‬ ‫اگر بخواهیم در حکایت فوق قضاوتی کنیم‪ ،‬حق با خاقانی خواهیم دادن‪ ،‬زیرا انصاف آن‬ ‫است که قصاید خاقانی صد مرتبه از قصیده ی "نشکند" شرف الدین باالتر است و یک‬ ‫بیت خاقانی به تمام این قصیده می ارزد‪ ،‬ولی شرف الدین که مقام خود را به سبب علوم‬ ‫دینی باالتر از شاعران می شمرده است‪ ،‬از سخن خاقانی برآشفته و به تعریض البل به‬ ‫تصریح‪ ،‬بوی دشنام داده است و استاد بزرگوار از فرط بزرگواری آن دشنام فروخورده‬ ‫و به روی بزرگواری خود نیاورده و آن مدح مقرون به اغراق را در باره ی قصیده ی‬ ‫شرف الدین اظهار فرموده است‪ ،‬و بر سر آن ستایش‪ ،‬صلتی کرامند به هر دو مؤمن‬ ‫بخشیده است‪ .‬چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار‪.‬‬ ‫چنانکه گفتیم شیوه ی عوفی شیوه ای مستقل و بارز نیست‪ ،‬گاه اسجاعی بارد می آورد‬ ‫و عباراتی متکلفانه به کار می برد و گاهی نیز نثری رایق و عباراتی الیق چنانکه دیدیم‬ ‫می نگارد و به روی هم نثر او نثری یکدست نیست‪ ،‬و گویا به سبب کثرت مطالعه و‬ ‫مراجعه به کتب گوناگون برای تألیف "جوامع الحکایات و لوامع الروایات" به این روز‬ ‫افتاده است و باید شیوه ی خاص او را در "لباب االلباب" جستجو کرد‪.‬‬ ‫توضیحات‪:‬‬

‫نورت شور مالتی کالچرال سوسایتی برگزار میکند‪:‬‬ ‫اطالعات مربوط به مزایای خانواده در بی سی‬ ‫این جلسه برای اشنایی مهاجران با جزییات مزایای موجود در کانادا برای خانواده هایی‬ ‫که فرزند زیر ‪ 18‬سال دارند روزچهار شنبه نهم ماه اگوست ساعت ‪ 6 4-‬بعد ازظهر‬ ‫برگزار میشود و حاوی مطالب زیر میباشد‪:‬‬ ‫ مزایای حق اوالد و مالیات‬‫(‪)Canada Child Tax Benefit, GST/ HST‬‬ ‫ شرایط استفاده از یارانه ثبت نام فرزند در مهد کودک‬‫نحوه ثبت نام ‪ /‬فرمهای مربوطه ‪ /‬مدارک مورد نیاز (‪)Child care Subsidy‬‬ ‫ شرایط استفاده از کمک اجاره‬‫نحوه ثبت نام ‪ /‬فرمهای مربوطه ‪ /‬مدارک مورد نیاز (‪)Rental Assistance Program‬‬ ‫ آدرسها و شماره های مورد نیاز‬‫ پرسش و پاسخ‬‫بدلیل محدود بودن ظرفیت برنامه ‪ ،‬لطفا ثبت نام فرمایید‪.‬‬ ‫شماره تماس‪ 604-988–2931 :‬داخلی ‪ 263‬شادی اشتری‬ ‫محل برگزاری‪ :‬واحد ‪ 207‬شماره ‪ 123‬خیابان ‪ 15‬شرقی نورت ونکوور‬ ‫این برنامه از سوی دولت تامین مالی شده و رایگان میباشد‪.‬‬

‫اطالعيه انجمن ايرانيان برنابی‬ ‫احتراما به آگاهی میرساند جلسات فرهنگی انجمن ایرانیان برنابی شامل‪ :‬حافظ‬ ‫خوانی؛ ترانه خوانی؛ شعر همراه آهنگ؛ شاهنامه همراه ضرب؛ موسیقی کر؛‬ ‫مقاله میباشد‪ .‬زمان‪ :‬شنبه ها از ساعت ‪ 1‬بعدازظهر‬ ‫مکان‪ :‬ساختمان سینیور سنتر جنب کتابخانه شمال لوهید مال خیابان کمرون‬ ‫شماره‪۹۵۲۳‬‬ ‫تلفن ‪۶۰۴۷۷۹۴۴۲۲‬‬ ‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫روابط عمومی انجمن‬

‫‪ -1‬این حکایت به ظن غالب از جلد سوم تاریخ بیهقی نقل شده است و مطالبی در اوست که در هیچ‬ ‫تاریخی نیست اما عوفی در عبارات آن دست برده است و سبک بیهقی را زیر و زبر کرده است‪ ،‬معذلک‬ ‫اثر سادگی عبارت هنوز در این حکایت برجاست‪.‬‬ ‫‪ -2‬این روایت را در هیچ تاریخی ندیده ام که وزارت طغرل با ابوسهل زوزنی بوده است و بسیار تازه و‬ ‫مهم است و فصلی بر شرح احوال ابوسهل مذکور که از بزرگان آن دوره و مردی شایان توجه می باشد‬ ‫افزوده است و روایات خواجه ابوالفضل بیهقی را در مورد این مرد عجیب و غریب تکمیل می نماید‪.‬‬ ‫‪ -3‬جمله بین قالب در نسخه ی کهنه تر نیست و محتمل است از الحاقات نساخ باشد‪.‬‬ ‫‪ -4‬نسخه ی معارف‪ :‬رسول او ابوعمری‪.‬‬ ‫‪ -5‬کذا نسخه و اصل‪ :‬تسکینی‪ .‬معارف‪ :‬توسکنی تفرقه‪ ،‬طبقات ناصری‪ :‬توشکین‪( .‬ص ‪ )18‬و در‬ ‫بیشتر تواریخ نوشتکین سالحدار است‪.‬‬ ‫‪ -6‬این شعر از امیرمعزی است‪.‬‬ ‫‪ -7‬نسخه ی معارف‪ :‬بوسکنی‪.‬‬ ‫‪" -8‬دورباش" اسلحه ای بوده است چون زوبین – برهان گوید‪ :‬نیزه ای بوده است دوسر و نیز گوید‪:‬‬ ‫تبرزین و نیزه و ناچخ و عصا را هم گویند‪.‬‬ ‫‪ -9‬ناچخ‪ :‬به ضم جیم فارسی و سکون خاء نقطه دار تبرزین را گویند‪ ...‬و بعضی گویند سنانی است که‬ ‫سر آن دوشاخ باشد و نیزه ی کوچک را نیز گویند (برهان) ظاهراً نیزه ی دوشاخ همان دورباش است که‬ ‫شرحش گذشت – این نام در ادبیات عصر غزنوی زیاد آمده است‪.‬‬ ‫‪ -10‬کتاره و کتاله و کتار به قول برهان به فتح اول بر وزن هزار حربه ای است که بیشتر اهل هند بر‬ ‫میان زنند – و به نظر می رسد که "غداره" به تشدید دال که شمشیر راست و کوتاهی است از قمه بزرگتر‬ ‫و از شمشیر کوتاه تر در حدود یک متر به ساخت کاردی دراز همان کتاره باشد (مؤلف)‪.‬‬ ‫‪ -11‬اصل‪ :‬کند‪ .‬طبقات ناصری‪ :‬بزغند‪.‬‬ ‫‪ -12‬طبقات ناصری‪ :‬دو کس یکی ابراهیم و دوم فرخ زاد (ص ‪ 18‬طبع کلکته)‪.‬‬ ‫‪ -13‬انتجاع از ماده ی "جوع" به معنی طلب دفع جوع و جلب فایده ی دنیاوی‪.‬‬ ‫‪ -14‬دق کردن اینجا ظاهراً کنایه از "اظهار افالس کردن" باشد – دق الشیء‪ :‬اظهره (اقرب الموارد) و‬ ‫در فارسی این کلمه به نادر استعمال می شود‪.‬‬ ‫‪ -15‬کتابخانه ی سرپل بازارچه در بخارا بوده و شهرت داشته است – کتابخانه ای بوده است عمومی‬ ‫و مکرر از آن نام برده شده است از آن جمله یکی اینجا و یکبار هم در ص ‪ 19‬ج ‪ 1‬لباب االلباب عوفی‬ ‫ازین کتابخانه نام برده است‪.‬‬ ‫‪ -16‬اینجا صنعت التفات است یعنی‪ :‬گوینده را‪.‬‬ ‫‪ -17‬مراد از "شرعیات" علوم دینی و از فضلیات آن است که امروز علوم ادبی گویند‪.‬‬ ‫‪ -18‬یعنی عوفی‪.‬‬ ‫قرا به ضم قاف و تشدید را جمع "قاری" است ولی در اینجا ظاهراً ترکیب وصفی است نه اضافی‬ ‫‪ّ -19‬‬ ‫و مراد "قراء" به فتح قاف یعنی‪ :‬استاد خوب قرائت کننده است‪ .‬قراء به فتح اول و تشدید ثانی و مد‪ ،‬ای‬ ‫الحسن القرائة جمع قراوون (اقرب الموارد) و در اینجا در سجع همزه ی آخر ساقط می شود به قرینه ی‬ ‫"داود دلها" و حدس ما جایی نمی رود و نظایر بسیار دارد‪.‬‬ ‫‪ -20‬اشاره به قصیده ای است که شرف الدین گفته و مطلع او چنین است‪:‬‬ ‫تا بار عشق پشت خرد زار نشکند‬ ‫ ‬ ‫هرگز نگار طره بهنجار نشکند‬ ‫(برای باقی قصیده ر‪.‬ک‪ :‬ج ‪ 1‬ص ‪ 165‬لباب االلباب)‬ ‫ ‬ ‫‪ -21‬در عهد ساسانیان و عصور اسالمی شاعری پیشه ی علما و ملوک و حکام نبوده و از نسبت به‬ ‫شاعری باک داشته اند‪ ،‬چه می دانیم که در آن ازمنه هنوز به یاد داشته اند که شعراء قدیم مردمی تهیدست‬ ‫و دوره گرد در شمار مطربان و نوازندگان محسوب بوده اند و هرچه بر عمر تمدن اسالمی گذشت مقام‬ ‫شاعران باالتر رفت اما باز این سابقه و پیشینه از یاد نرفت و با این که پادشاهان و صدور علما از گفتن‬ ‫شعر مانند قدیم باک نداشتند لکن از نسبت به شاعری تن می زده اند خاصه علمای علوم دینیه و هنوز هم‬ ‫این معنی در مشرق برقرار است‪.‬‬ ‫‪ -22‬اصل‪ :‬دیری است بوده و یاء مجهول عالمت تنکیر طبق رسم الخط چنانکه اشاره کرده ایم حذف‬ ‫(دنباله در شماره ی آينده)‬ ‫گردیده است‪.‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 41‬‬


‫‪42‬‬

‫آژانس مسافرتی‬

‫بازرسی فنی ساختمان‬

‫‪( Advanced Travel‬تینا خدایی) ‪604-904-4422‬‬ ‫‪604-770-4474‬‬ ‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫‪604-986-0094‬‬ ‫آریا تراول‬ ‫‪604-780-4005‬‬ ‫آزاده موسویان‬ ‫آژانس مسافرتی کاپیتان کوک)‬ ‫(آزاده موسویان‪:‬‬

‫‪604-500-0303‬‬ ‫دکتر امير به کيش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آرایشگاه و سالن زيبایی‬

‫‪604-980-5464‬‬ ‫‪King Hair Design‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫آموزش هنر‬

‫خانه فرهنگ و هنر (خط‪ ،‬نقاشی‪ ،‬موسیقی‪778-737-7426 )...‬‬ ‫مرکز هنری نوا‪( :‬موسیقی‪ ،‬نقاشی ‪604-985-6282 )..‬‬ ‫نقاشی‪:‬‬ ‫‪604-349-6326‬‬ ‫نازنین صادقی (آبرنگ)‬ ‫‪www.nazanin-artist.com‬‬ ‫رامین جمالپور (رنگ روغن‪ /‬آبرنگ) ‪604-924-1475‬‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫‪778-839-1375‬‬ ‫حمیرا بشیری (سه تار)‬ ‫‪604-375-1272‬‬ ‫اشرف آبادی (تار و سه تار)‬ ‫‪604-983-3985‬‬ ‫استاد شاملو (ویلن و سه تار)‬ ‫شبنم شاملو (تنبک ‪ /‬موسیقی کودکان) ‪604-983-3985‬‬ ‫‪778-833-4778‬‬ ‫ُرهام بهمنش (پیانو)‬ ‫نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) ‪604-349-6326‬‬ ‫رامین جمالپور (پیانو‪ ،‬تئوری‪/‬هارمونی) ‪604-924-1475‬‬ ‫‪778-893-6766‬‬ ‫فرشته فرمند (آواز)‬ ‫‪604-913-3486‬‬ ‫پرویز نزاکتی (آواز)‬ ‫‪604-551-3963‬‬ ‫محمد خرازی (گیتار)‬ ‫عکاسی‪:‬‬

‫حمید زرگرزاده (‪)Perfect Shot Studio‬‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬

‫گالری کالغ سفید (افشین سبوکی)‬

‫‪778-898-4575‬‬

‫گالری عکس کارون‬

‫کارتون و کاریکاتور‪:‬‬

‫خطاطی‪:‬‬ ‫انجمن خوشنویسان ایران‬ ‫رقص‪:‬‬ ‫‪604-983-0015‬‬ ‫باله ملی پارس‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬‫‪778-889-4820‬‬

‫اپتومتری ‪ /‬عينک سازی‬

‫‪604-464-7726‬‬ ‫‪( IRIS‬کوکيتالم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان‬

‫‪604-782-3530‬‬ ‫بهاره بهداد (زبان فرانسه)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان فارسی‬

‫‪778-870-6716‬‬ ‫آذر امین مقدم‬ ‫‪604-261-6564‬‬ ‫ایرانیان‬ ‫‪604-913-0601‬‬ ‫دهخدا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-442-9431‬‬ ‫نور دانش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش رانندگی‬

‫‪604-710-0550‬‬ ‫‪( Green Way‬محسن)‬ ‫‪778-899-7790‬‬ ‫سعيد صالحی‬ ‫‪778-896-1420‬‬ ‫آموزشگاه رانندگی بهروز‬ ‫‪604-644-8960‬‬ ‫حسین الهیجی‬ ‫‪604-990-4844‬‬ ‫کاپیالنو (جوان)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫اتوموبیل‬

‫‪604-781-7478‬‬ ‫هوندا (سعيد لطفی )‬ ‫‪778-898-0701‬‬ ‫اکورا (هوشنگ دیده بانی)‬ ‫‪604-649-3618‬‬ ‫فولکس واگن (بهداد نخعی)‬ ‫فولکس واگن (علی بنی صدر) ‪604-250-6711‬‬ ‫‪604-500-7772‬‬ ‫آئودی (هاتف امام)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫ارز و ارسال پول‬

‫دنیا (وست ونکوور)‬ ‫چارلیز (داون تاون)‬ ‫دانیال (کوکيتالم)‬ ‫عطار (کوکیتالم)‬

‫‪604-913-2324‬‬ ‫‪604-688-2516‬‬ ‫‪604-763-1512‬‬ ‫‪604-945-3266‬‬

‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫باشگاه ورزشی ‪ /‬ورزش های رزمی‬

‫‪604-990-1331‬‬ ‫باشگاه سانی کيم تکواندو‬ ‫بهاره دهکردی (کيک باکسينگ) ‪778-872-3781‬‬ ‫مجتبی دانشی (کيک باکسينگ) ‪778-871-7572‬‬ ‫باشگاه ورزشهای رزمی اليت المپيک ‪604-971-3362‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫پزشک ‪ /‬مرکز پزشکی ‪ /‬خدمات پرستاری‬ ‫پزشک خانوادگی‪:‬‬ ‫دکتر پروانه بهشتی (‪604-925-9277 )West Van‬‬ ‫فیزیوتراپی‪:‬‬ ‫هارمونی (فیزیو ‪ /‬ماساژتراپی) ‪604-468-2300‬‬ ‫ناتوروپاتیک‪:‬‬ ‫دکتر ماندانا عدالتی (‪604-987-4660 )North Van‬‬

‫طب گياهی ‪ /‬هرباليست‪:‬‬ ‫دکتر اسماعيل حسينی‬ ‫خدمات پرستاری‪:‬‬

‫‪778-706-3538‬‬

‫‪604-945-5005 Safe Care Home Support‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تدریس خصوصی‬

‫نيلوفر علمداری(شیمی‪ /‬ساینس)‪778-926-2995‬‬ ‫نادره ترکمان (فيزیک و رياضی) ‪604-396-6622‬‬ ‫دکتر علیرضا خاتون آبادی (ریاضی) ‪778-926-1382‬‬ ‫دکتر حمیدرضا رضازاده (ریاضی) ‪604-700-9560‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫ترجمه‬

‫حسین عندلیب (مترجم رسمی) ‪604-868-9800‬‬ ‫امیربانو قاسمی نژاد (مترجم رسمی) ‪778-998-8402‬‬ ‫فریبرز خشا (مترجم رسمی) ‪604-377-9225‬‬ ‫حاتمی (مترجم رسمی) (کوکيتالم) ‪604-338-7364‬‬ ‫دارالترجمه رسمی ترای سیتی ‪604-492-0666‬‬ ‫‪778-773-0723‬‬ ‫بهارک کیادی‬ ‫‪604-817-4689‬‬ ‫دالور قدرشناس (‪)Ph.D‬‬ ‫حمید دادیزاده (مترجم رسمی) ‪604-889-5854‬‬ ‫آرش اندرودی (مترجم رسمی) ‪604-365-6952‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات و خدمات ساختمانی‬

‫علی وفایی (‪)AAA Ali Renovations‬‬

‫‪604-603- 8254‬‬

‫شرکت ساختمانی لوفا ‪ -‬پارسا خاکپور ‪778-893-7277‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات لوازم خانگی ‪ /‬برقی ‪ /‬کامپیوتر‬

‫حسن (‪)Wise Appliance‬‬ ‫‪Techno Electro‬‬ ‫سعید ابراهیمی‬

‫‪604-764-6911‬‬ ‫‪604-770-0660‬‬

‫‪604-346-8925‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات اتوموبیل‬

‫‪604-438-0222‬‬ ‫‪( KMF‬خسرو خاندشتی)‬ ‫تعمیرگاه و مکانیکی ‪604-960-0389 Auto Tek‬‬ ‫‪604-722-4175‬‬ ‫زاهد هفت لنگ‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسابداری‬

‫ناهید پاک (‪778-340-0231 )NasTax-N.Van‬‬ ‫ناهید پاک (‪604-781-8153 )NasTax- Langley‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (‪604-990-6668 )N. Van‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (برنابی) ‪604-638-3104‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (ترای سيتی) ‪604-945-6664‬‬ ‫‪778-285-8830‬‬ ‫حسابداری صبا‬ ‫‪604-468-4222‬‬ ‫تراز (کوکیتالم)‬ ‫تراز (حسن نراقی ‪ -‬نورت ونکوور) ‪604-986-3704‬‬ ‫‪-----------------------------------------------‬‬

‫حمل و نقل ‪ /‬اثاث کشی (‪)Moving‬‬

‫‪604-603-9099‬‬ ‫آلبرت (حمل و نقل و اثاث کشی)‬ ‫‪604-970-2233 Merto Vancouver Movers‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات بیمه‬

‫جهانگیر فامیلی‬ ‫ميالد رحمتی‬ ‫سعيده کمونه‬

‫‪604--836-5663‬‬ ‫‪604-987-9356‬‬ ‫‪778-580-5616‬‬

‫خدمات چاپ‬ ‫‪604-990-7272‬‬ ‫کاپیز دیپو (نورت ونکوور)‬ ‫خدمات چاپ‪604-710-5234 Print & Design‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات زيبايی ‪ /‬ماساژ‬

‫خدمات زيبایی و ماساژ زهره ‪604-365-4610‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کنسولی‪ /‬اسناد رسمی‪ /‬مهاجرت‬

‫شهرزاد فرزين (امور مهاجرت) ‪604-499-2530‬‬ ‫فریبرز خشا (نوتاری پابلیک) ‪604-922-4600‬‬ ‫سازمان مهاجرتی منصوری ‪604-619-8564‬‬ ‫‪mcisfirm.com‬‬ ‫فرشته رحیمی (امور مهاجرت) ‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-924-4452‬‬ ‫محمد همائی نژاد ‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫حسن نراقی (امور مهاجرت)‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪778-285-2866‬‬ ‫راه کانادا (کوکیتالم)‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کامپیوتر‬

‫‪778-918-2815‬‬ ‫داريوش‬ ‫‪604-657-4318‬‬ ‫شهرام شعبانی‬ ‫‪604-220-1808‬‬ ‫آرین‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫داروخانه‬

‫داروخانه مدیس (پورت کوکيتالم) ‪604-944-5544‬‬ ‫داروخانه فارماسیو (وست ونکوور) ‪604-925-3304‬‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫دندانپزشک‬

‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر بابک چهرودی‬ ‫‪604-474-4155‬‬ ‫دکتر رضا آران (ارتودنسی)‬ ‫‪604-321-8001‬‬ ‫دکتر روشنک شفقی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫روان پزشک ‪ /‬مشاوره و بهداشت روان‬

‫دکتر گيتی اقبال (روانپزشک) ‪604-782-9573‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫رستوران‬

‫‪604-971-5113‬‬ ‫خلیج فارس (نوت ونکوور)‬ ‫‪604-904-3904‬‬ ‫گیالنه‬ ‫‪604-980-7373‬‬ ‫کازبا‬ ‫‪778-340-1500‬‬ ‫زیتون‬ ‫‪604-987-9000‬‬ ‫کپیالنو کافه‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫شرکت ساختمانی‬

‫‪604-603-7991‬‬ ‫شرکت ‪MTM‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫عکاسی و فیلمبرداری‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫پرفکت شات استودیو‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫استودیو عکاسی کارون‬ ‫حمید ‪604-358-7060 slicephotography.ca‬‬ ‫‪778-355-4445‬‬ ‫دات آرت استودیو‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫فروشگاه مواد غذایی‬

‫سوپرمارکت نانسی (نورت ونکوور) ‪604-987-5544‬‬ ‫چهارباغ (نورت ونکوور) ‪604-522-5254‬‬ ‫‪604-472-8888‬‬ ‫‪( Urban Gate‬کوکيتالم)‬ ‫‪778-279-8909‬‬ ‫گالره (وست ونکوور)‬ ‫‪604-682-8816‬‬ ‫آریا (داون تاون)‬ ‫‪604-669-6766‬‬ ‫دانیال (داون تاون)‬ ‫‪604-987-7454‬‬ ‫افرا (نورت ونکوور)‬ ‫فروشگاه بزرگ دایانا (کوکيتالم) ‪604-941-1881‬‬ ‫‪604-988-8100‬‬ ‫المپیا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-988-3515‬‬ ‫پارس (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-985-2288‬‬ ‫پرشیا (نورت ونکوور)‬ ‫میت شاپ اند دلی (نورت ونکوور)‪604-983-2020‬‬ ‫‪604-877-0139‬‬ ‫یک و یک (ونکوور)‬

‫فرش (فروش ‪ /‬تعمیرات ‪ /‬شستشو)‬

‫‪604-770-1784‬‬ ‫فرش پازیریک‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫کتابفروشی‬

‫نیما (کتاب‪ ،‬فیلم و آالت موسیقی) ‪604-904-0821‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫کتاب کارون‬ ‫‪604-671-9880‬‬ ‫پان به (کتاب و فیلم)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫کابينت ‪ /‬کانتر ‪ /‬کفپوش‬

‫‪...Century Cabinet‬‬

‫‪604-552-5466‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاور امالک‬

‫‪604-727-4044‬‬ ‫‪604-603-0704‬‬ ‫‪604-506-8668‬‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫‪778-389-8615‬‬ ‫‪604-626-1033‬‬ ‫‪604-727-4467‬‬ ‫‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-377-9225‬‬ ‫‪604-340-8182‬‬ ‫‪604-518-3992‬‬ ‫‪604-761-7546‬‬

‫محمد خلیل بیگی ‬ ‫مرتضی رضایی‬ ‫پرتو مشرف‬ ‫نادر معتمد‬ ‫مریم غفاری‬ ‫ایرج بابایی‬ ‫راشين روحانی‬ ‫فرشته رحیمی‬ ‫فريبرز خشا‬ ‫سهيال طوسی‬ ‫کورس پزشک‬ ‫مارسی پناه‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫محوطه سازی‪ ،‬زمين آرايی (‪)Landscaping‬‬ ‫‪778-855-9645 Great Spaces Landscaping‬‬

‫‪604-724-9645‬‬ ‫خدمات فضای سبز شاهرخ‬ ‫‪778-322-2995 Gardening & Landscaping‬‬ ‫‪604-202-0053 Green Mountain Landscaping‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نان ‪ /‬شیرینی‬

‫‪604-552-3336‬‬ ‫‪604-990-7767‬‬ ‫‪604-973-0119‬‬ ‫‪604-986-6364‬‬ ‫‪778-340-1773‬‬ ‫‪604-987-5881‬‬ ‫‪604-987-7454‬‬

‫شیرینی مینو (کوکیتالم)‬ ‫شیرینی گلستان‬ ‫شیرینی رکس ‬ ‫شیرینی الله‬ ‫کلبه نان‬ ‫‪Better Bakes & Eats‬‬ ‫افرا‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نشریات و دیگر رسانه ها‬

‫فرهنگ‬ ‫فرهنگ ‪BC‬‬ ‫‪BC‬‬

‫شهروند‬ ‫پیوند‬ ‫دانستنیها‬ ‫مهاجر‬ ‫دانشمند‬ ‫تلویزیون پرواز‬ ‫تلویزیون آريا‬ ‫رادیو فارسی زبان ونکوور‬

‫‪604-544-0960‬‬ ‫‪778-317-4848‬‬

‫‪BC‬‬

‫‪604-988-9262‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫‪604-697-0344‬‬ ‫‪778-968-9081‬‬ ‫‪604-913-0399‬‬ ‫‪604-723-4307‬‬ ‫‪604-396-1919‬‬ ‫‪778-709-9191‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاوره خدمات دولتی‬ ‫فرهاد شمس‬

‫‪60-721-1693‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وام ‪ /‬وام مسکن‬

‫‪604-307-8674‬‬ ‫مهرداد نویس‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫نادر معتمد‬ ‫‪604-341-0566‬‬ ‫امیر بوترابی‬ ‫‪604-725-7230‬‬ ‫بهنام نیک اختر‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫طراحی وب سایت ‪ /‬خدمات اینترنت‬

‫‪604-782-9573‬‬ ‫کاسپيانا‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی‬

‫متیو فهی (‪604-561-4644 )Matthew Fahy‬‬ ‫‪604-925-6005‬‬ ‫زهرا جناب‬ ‫فاراما (خدمات حقوقی در ایران) ‪604-345-3685‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 42‬‬


‫فرهنگ ‪ BC‬نشريه ای مستقل‪،‬‬ ‫متنوع‪ُ ،‬پربار و آموزنده‬ ‫ّ‬ ‫با بهترين خدمات آگهی ‬ ‫‪778.317.4848‬‬ ‫فرهنگ هر دو هفته يک بار‬ ‫در دسترس شماست‪.‬‬ ‫به يک خانم بين ‪ 45‬تا ‪ 55‬ساله جهت نظافت‬ ‫منزل و کمی آشپزی برای ‪ 2‬روز در هفته در‬ ‫نورت ونکوور نيازمندیم‪.‬‬ ‫‪604.990.9889‬‬

‫انجمن ادبی شعر و سخن‬ ‫با توجه به استقبال ادب دوستان جلسات انجمن در هفته اول هر ماه (پنج شنبه ها) از ساعت ‪5‬‬ ‫الی ‪ 8‬بعدازظهر در خيابان النزدل ‪ 15‬غربی شماره ‪ 123‬ساختمان لژیون برقرار است‪.‬‬ ‫از عالقمندان خواهشمند است یک شعر از شعرای قدیم و یا معاصر‪ ،‬مقاالت ادبی‪ -‬اجتماعی‪-‬‬ ‫انتقادی و غیره به همراه داشته باشند‪ .‬بدین ترتیب همگان با بازخوانی اشعار و مطالب در این‬ ‫امر فرهنگی مشارکت خواهند داشت‪ .‬برای یک جلسه در ماه تا پنج دالر هزینه پذیرایی از‬ ‫خودتان دریافت می شود‪ .‬در وقت دوم برنامه‪ ،‬آوای خوش چند تن از اعضاء انجمن و رقص‬ ‫جمعی خواهیم داشت‪ .‬همآهنگ کننده‪ :‬سیروس برومند‬ ‫تلفن ها‪ 778-709-3396 :‬و ‪ 604-337-0202‬و ‪778-522-0334‬‬

‫حل جدول نشريه ی فرهنگ (شماره ی ‪)368‬‬

‫‪North Shore Multicultural Society‬‬ ‫نورت شور مولتی کالچرال سوسایتی برگزار می کند‪:‬‬ ‫کارگاه آموزشی "سیستم بانکداری در کانادا"‬ ‫این برنامه در سه جلسه به زبان انگلیسی برگزار می شود و موارد زیر را پوشش می‬ ‫دهد‪:‬‬ ‫ سیستم بانکداری در کانادا ‪ - /‬استفاده از خدمات دولتی و محلی ‪ - /‬بودجه سازی‬‫و مدیریت مالی (ساختن کردیت خوب‪ ،‬بدهی ها و ‪ / )...‬سیستم بانکداری در کانادا‬ ‫تاریخ و زمان‪ :‬دوشنبه ها از ساعت ‪ 4‬تا ‪ 6‬روزهای جوالی ‪ 24 ،17‬و ‪31‬‬ ‫مکان‪ :‬نورت شور مالتی کالچرال سوسایتی‪ 123 ،‬خیابان ‪ 15‬شرقی‪ ،‬نورت ونکوور‬ ‫برای نامنویسی ‪ -‬و در صورت نیاز به کسب اطالعات بیشتر ‪ -‬با شماره تلفن‬ ‫‪ 604-988-2931‬تماس حاصل فرماييد‪.‬‬ ‫ً‬ ‫در پایان سمینار می توانید با مشاورین خدمات مالی ما شخصا صحبت کنید‪.‬‬ ‫« دهانم را بستی‪ ،‬قلبم را شکافتی‪ ،‬خونم را ریختی؛‬ ‫اما با نام من که درهمه جای تاریخ ثبت است چه خواهی کرد؟ »‬ ‫بار دیگر گر ِد هم می آئیم تا با یاد آنان که نامشان در تاریخ جنایات چهار دهه رژیم‬ ‫جمهوری اسالمی با نام آزادی و سوسیالیسم گره خورده و به ثبت رسیده است و‬ ‫همچنین به پاس مقاومت آنان که گمنام جان باختند‪ ،‬به دادخواهی بنشینیم‪.‬‬ ‫کمیته برگزاری مراسم یادمان‪ ،‬برای تدارک هر چه باشکوهتر این مراسم‪ ،‬از‬ ‫هنرمندان عزیز چه در زمینه موسیقی و رقص و چه در زمینه ارائه آثار هنری و‬ ‫یادواره های زندان برای قرار دادن در نمایشگاه آثار زندان و مقاومت‪ ،‬تقاضای‬ ‫همکاری می کنیم‪ .‬همچنین دوستانی که مایل به اعطای کمک مالی به این مراسم‬ ‫هستند‪ ،‬میتوانند با شماره تلفن های زیر تماس بگیرند‪.‬‬ ‫تلفن های تماس ‪ 778-836-6322 :‬و ‪778-918-8159‬‬ ‫جزئیات برنامه متعاقبا اعالم خواهد شد!‬ ‫کمیته یادمان جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم ‪ -‬ونکوور‬

‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 43‬‬


‫آگهی استخدام‪:‬‬

‫آگهی استخدام‪:‬‬

‫شرکت کابينت سازی سنچری (‪ )Century Cabinets‬واقع در پورت کوکيتالم برای‬ ‫تکمیل کادر خود به چند طراح و فروشنده کابينت آشپزخانه نیازمند است‪.‬‬ ‫آشنایی با طراحی و فروش کابينت‪ ،‬سابقه کار در کانادا و توانایی صحبت به زبان‬ ‫انگلیسی مزیّت محسوب می شود‪.‬‬ ‫از متقاضیان خواهشمندیم با شماره تلفن ‪ 604.202.1781‬با آقای محسن (رابرت)‬ ‫تماس حاصل نمایند و رزومه خود را به ايمیل زیر ارسال نمایند‪:‬‬

‫شرکت ‪Great Spaces Landscaping‬‬ ‫به نیروی انسانی جهت فعالیت در پروژه های‬ ‫اجرایی خود نیازمند است‪.‬‬ ‫(نوع کار برای آقایان مناسب تر است)‬

‫‪robert@centurycabinets.ca‬‬

‫مدرسه ی نور دانش‬ ‫اطالعیه برگزاری کالس ها درسه منطقه نورث ونکوور‪ ،‬برنابی و کوکیتالم‬ ‫چون شکر شیرین و چون گوهر‪ ،‬زبان فارسی است‬ ‫فارسی‪ ،‬فرهنگ و آیین و نشان پارسی است‬ ‫زبان مهم ترین عامل حفظ و ارتباط بین نسل هاست‪ ،‬پس بکوشیم تا با آموزش زبان‬ ‫فارسی به فرزندان مان ارتباط خود را با نسل جدید‪ ،‬حفظ و تقویت نماییم‪ .‬مدرسه ی‬ ‫نور دانش با مجوز رسمی برگزاری امتحانات پایان سال تحصیلی ایران و برخورداری‬ ‫از سی سال سابقه ی مدیریتی و آموزشی در مدارس دولتی و غیر انتفاعی داخل کشور‬ ‫و چندین سال فعالیت آموزشی در استان بریتیش کلمبیا و بهره مندی از کادری مجرب‬ ‫و کارآزموده‪ ،‬دارای کالس های خصوصی و گروهی آموزش زبان فارسی برای‬ ‫خردساالن و بزرگساالن‪ ،‬آموزش کلیّه ی دروس ابتدایی و راهنمایی و نیز آموزش‬ ‫تک درس دبیرستان می باشد‪.‬‬ ‫ما به میزبانی وخدمت رسانی قریب به یکصد نفر از دانش آموزانی که داوطلب‬ ‫شرکت در امتحانات پایان تحصیلی ایران در سال جاری در حوزه ی ونکوور می‬ ‫باشند‪ ،‬مفتخریم‪.‬‬ ‫ایمیل‪noordanesh.school@yahoo.com :‬‬ ‫تلفن تماس‪604.726.9430 :‬‬

‫مرمت و بازسازی انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن جدید یا قدیمی‬

‫‪778.874.3931‬‬

‫‪Tel: 604.724.9645 & 778.855.9645‬‬

‫آگهی استخدام‪:‬‬ ‫سوپرمارکت نانسی استخدام می نمايد‪ .‬تسلط به زبان‬ ‫انگليسی ضروری است‪.‬‬

‫‪Tel: 604.987.5544‬‬

‫‪Address: 1589 Garden Ave., North Vancouver‬‬

‫نورت شور مالتی کالچرال سوسایتی برگزار میکند‪:‬‬ ‫اطالعات مفید درباره سیستم بیمه در بی سی‬ ‫این جلسه برای آشنایی مهاجران با جزییات سیستم خدمات درمانی در کانادا روز پنج‬ ‫شنبه دهم ماه اگوست ساعت ‪ 12-10‬صبح برگزار میشود و حاوی مطالب زیر میباشد‪:‬‬ ‫ چه کسانی واجد شرایط بیمه هستند‬‫ نحوه ثبت نام و موارد پوشش خدمات پزشکی‬‫ میزان حق بیمه و شرایط معافیت از آن‬‫ تخفیف دارویی یا فارما کر ‪ /‬نحوه ثبت نام‬‫ میزان تخفیف دارویی ‪ /‬فرمهای مربوطه‬‫ آشنایی با برنامه تخفیف حق بیمه ‪ /‬نحوه ثبت نام‬‫ آشنایی با برنامه بیمه تکمیلی فرزندان و بزرگساالن‬‫ ادرسها و شماره های پزشکی مورد نیاز‬‫(بدلیل محدود بودن ظرفیت برنامه ‪ ،‬لطفا ثبت نام فرمایید)‪.‬‬ ‫ پرسش و پاسخ‬‫شماره تماس‪ 604-988–2931 :‬داخلی ‪ 263‬شادی اشتری‬ ‫محل برگزاری‪ :‬واحد ‪ 207‬شماره ‪ 123‬خیابان ‪ 15‬شرقی نورت ونکوور این برنامه از‬ ‫سوی دولت تامین مالی شده و رایگان میباشد‪.‬‬

‫تلویزیون آریا‬

‫تلویزیون فرهنگی ایرانیان‬ ‫با برنامه های اختصاصی از ونکوور کانادا‬ ‫شنبه‪ ،‬یکشنبه‪ ،‬سه شنبه‪ ،‬چهار شنبه کانال ‪۱۱۶‬شا‬ ‫شنبه و پنج شنبه کانال ‪ ۱۱۹‬تالس و ‪ ۸‬شا‬ ‫با مدیریت‬

‫رامین محسنی‬

‫کارگردان سینما و تلویزیون‬

‫همچنین در وب سایت‪:‬‬

‫‪ariatv.ca‬‬ ‫‪A New Persian‬‬

‫‪Community Television‬‬

‫‪on Shaw and OMNI Channel‬‬

‫تلفن استودیو تلویزیونی و آگهی ها‪(۶۰۴) ۳۹۶-۱۹۱۹ :‬‬ ‫‪Sponsorship Opportunities and Show Ideas: (604) 396-1919‬‬

‫‪Facebook.com/AriaTelevision‬‬

‫‪Thursday, July 20, 2017‬‬

‫‪YouTube.com/AriaTVCanada‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 44‬‬


At the Movies

Wonder Woman (PG***) Foxy Lady! By: Robert Waldman - Vancouver Super heroes come and go. Some are good. Some are bad. Most are male. At long last women come of age as a bonafide female takes centre stage in Wonder Woman. For a change Warner Brothers delivers a winning effort here. Unlike the dark tones of too many forgettable Batman and Suicide encounters comes a light hearted lark that's full on fun. Make your day by taking in this delightful fantasy now giving fans hope at Cineplex theatres around B.C. Not too often do television series make a successful transition to the silver screen. Long gone is the camp from the popular Lynda Carter series and instead we are given an insightful look into how this amazing Amazonian warrior emerged as a top flight heroine second to none. Inspiring in all her heroic forms is newcomer Gal Gadot who shines ever so bright as perhaps the eighth wonder of the world whose training by a Greek group of athletic Amazons puts her in good stead to take on a group of insanely driven Nazis bent on destroying the world. Every good woman needs a good man and our Diana finds her guide to the outside world in the form of an out of his league airman turned spy made oh so easy-going in a shy, needy sort of way by Chris Pine.

Wise Appliance Service ‫تعميرات انواع لوازم برقی خانگی‬ 604.764.6911 (‫)حسن‬

100 Rubbish (Everything Rubbish Removal) ،‫ اعم از مبل‬- ‫ بی استفاده و دورافکندنی شما را‬،‫هر گونه اثاثيه اضافی‬ ‫ با نازلترين قيمت از منزل يا محل کار‬- ... ‫ میز و صندلی و‬،‫یخچال‬ .‫شما برخواهيم داشت‬ ،‫خدمات اين شرکت در نورت ونکوور‬ ‫ داون تان‬،‫ کوکيتالم‬،‫وست ونکوور‬ ‫و ديگر نقاط ونکوور بزرگ در‬ .‫دسترس شماست‬

Tel: 604.500.0953 (Ami)

Sparks do fly just below the surface as together Gadot and Pine click in an oh so sweet way in the romantic arena. Their mild love affair pails in comparison to the heroics the pair unleash when they almost single-handedly do battle with the Evil Nazis. Indiana Jones never had it so rough (just kidding). Women and men of all ages will be rooting as we watch one women seemingly take on the world. Whenever she is on screen and it is a lot - Gadot radiates and truly carries this film.. Add on impressive, imaginative sets that Bond maestro Sir Ken Adam would be proud of, stunts galore, wild action shoot outs and a coyly written puppy love romance between a man of the world and a lady hold up in a cocoon way too long and who is unaccustomed to any sort of dating rituals and you have a fun time indeed. Despite being a good 10 or so minutes too long Wonder Woman is one of the best super hero movies in years. Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 45

‫بنیاد کانادا و ایران برگزار میکند‬ ‫ و قدردانی ازحامیان‬،‫برگزاری جشن اعطای کمک هزینه تحصیلی به دانشجویان منتخب‬ .‫و داوطلبان همیشه همراه بنیاد‬ .‫ازعموم هم وطنان وعالقمندان به شرکت دراین برنامه دعوت بعمل می آید‬ ‫ورود برای همگان رایگان است‬ ‫ بعدازظهر‬۶ ‫ الی‬۴ ‫ ساعت‬۲۰۱۷ ‫ آگوست‬۲۰ ‫ یکشنبه‬: ‫زمان‬ ) ‫ مرین درایو وست ونکوور( کامیونیتی سنتروست ونکوور‬۲۱۲۱ ‫ شماره‬: ‫مکان‬ :‫جهت اطالع بیشترواعالم مشارکت ازطریق زیرتماس حاصل نمایید‬ info@cif-bc.com ‫ و یا ایمیل‬6048001977 ‫تلفن‬

Thursday, July 20, 2017


At the movies

The Journey

(G) ****

The Little Hours Sinful!

Stare Down! By Robert Waldman, Vancouver

M

y oh my politics can be a vexing affair. Fret not over the fate of a once upon a time smiling Christy Clarke. To see real difficulties in running a population look no further than Northern Ireland. Back In Time we go to witness first hand a potential meeting of the minds in The Journey. Taken from real events though turned into a fictional account this wonderful look at a historical hotspot comes our way courtesy of Mongrel Media. Watch and learn a lot about battling egos at the Vancouver Fifth Avenue Cinemas. Here it's a Mano a Mano test of wills as a valiant British Prime Minister Tony Blair does his best to make peace among Ireland's warring parties in the late 1970s. And what a cast director Nick Hamm has assembled for this experiment in diplomacy. Bringing two inspiring larger than life leaders back to life is no means an easy task but both Timothy Spall and Colm Meaney knock their roles out of the ballpark. Spall could well be headed into Oscar territory for his capturing of the essence Reverend Iain Paisley. Flamboyant to a fault this alleged man of God comes across as inspirational and temperamental. Cast as Martin McGuiness, Paisley's battlefield nemesis for years, is Colm Meaney who also doesn't miss a beat as the pair take a long journey on the road to possible peace.

(PG) ***

By Robert Waldman, Vancouver

D

ecidedly different. That about best sums up The Little Hours. Brave are the creators of this illicit treat from Mongrel Media now staking converts at the Park Theatre. And what a reimagining of a classic dark tale from the mists of time this wicked wonder is. Yes it helps to be in the right frame of mind to enjoy this ribald fantasy that takes place back in the 14th Century. Man of all seasons Dave Franco gets top billing as more than just a servant to the Queen of the manor of the day. While this cad in sheep's clothing makes time with a not so fair lady married to a boorish lord of the county somewhere else in Medieval England a group of nuns make due without the benefits of true male companionship. Black humour and raunchy dialogue coupled with illicit pent-up sexual shenanigans is the order of the day here.. Lots of time for temptation and lustful exchanges help make The Little Hours quite the eye and ear-opener thanks to its salty dialogue. On Hand to make the trip back in time to explore religious dogma turned on its ear are Molly Shannon and a much more reserved funnyman John C. Reilly . Played for laughs and poking sleight fun at some religious conventions The little Hours is an offbeat story inspired by The Decameron that will appeal to a more modern liberal crowd. More tease than substance it takes some light hearted jabs at religion but does so in a rare gentle comical way.

All the tension , political intrigue and atmosphere that are ever present in a last ditch effort to forge a peace deal are riveting. No matter what side of the bitter conflict in Northern Ireland you come down on The Journey does a wonderful job creating just the right balance to make this trip well worth your while. Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 46

Thursday, July 20, 2017


Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P. 47

Thursday, July 20, 2017


‫بزرگترين موسسه ايرانی وام مسکن در کانادا‬

Mehrdad Nevis

‫مهرداد نـويس‬

Mortgage Specialist

‫مشاور و متخصص وام مسکن‬

Mortgage Services for Life

Cell: 604.307.8674

Suite 103 - 850 Harbourside Drive,

Tel: 604.988.8766

North Vancouver BC V7P 0A3

Fax: 604.988.8736

www.yespros.com

rodnevis@yespros.com

Farhang-e BC, No. 368, Vol. 15 / P.

Thursday, July 20, 2017


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.