فرهنگ bc شماره 377 - ونکوور - کانادا - 23 نوامبر 2017

Page 1

16 ‫ و‬15 ،8 ،7 ،6 ،5 ‫صفحه های‬

Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P.

Thursday, Nov. 23, 2017


Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 2

Thursday, Nov. 23, 2017


‫آژانـــس مسـافـرتـی‬

‫‪CAPTAIN COOK TRAVEL‬‬

‫ارایــه ارزان تریــن نــرخ بلیــط بــه ایــران و تمــام نقــاط جهــان و‬ ‫تورهــای تفریحــی بــه سراســر دنیــا مطابــق بــا ســلیقه شــما‬

‫انــواع تورهــای کــروز‪ ،‬رزرو هتــل‪ ،‬اجــاره خــودرو در‬ ‫هــر نقطــه دنیــا و تهیــه انــواع بیمه های مســافرتی‬ ‫‪BC Registration #3339‬‬

‫آزاده موسویان‬

‫‪604.780.4005‬‬

‫‪azi@captaincooktravel.com‬‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 3‬‬


www.sunhealthcenter.com

Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 4

Thursday, Nov. 23, 2017


Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 5

Thursday, Nov. 23, 2017


‫چنانکه در این سالها نهادهای‬ ‫گوناگونی برای یاری رسانی‬ ‫به مردم آسیب دیده پدید‬ ‫همدردی و همبستگی مردم زلزله را شرمنده کرد‬ ‫آمده است و مردم با تحمل‬ ‫تمام مشکالت در همه زمینه‬ ‫ها‪ ،‬خصلت های انسانگرایانه‬ ‫یدالله بلدی‬ ‫خودرا از دست نداده اند‪.‬‬ ‫زلزله ویرانگر در استان‬ ‫سرزمین ما در اسارت گزمگان‪ ،‬عوامفریبان وآقازاده ها‬ ‫‪Farhang-e‬‬ ‫‪BC, Feb. 23, 2011, No. 204‬‬ ‫‪Page 4‬‬ ‫واقعیت‬ ‫کرمانشاهان برخی از‬ ‫مورد تعدی و غارت قرار دارد‪ ،‬اما این همه بیداد و ستم‪،‬‬ ‫ها ی وضعیت زندگی مردم‬ ‫هنوزنتوانسته است‪ ،‬احساس نوعدوستی و همبستگی ملی‬ ‫را از مردم سلب کند‪ .‬زلزله فاجعه باری که در استان بازداشتشدگان ديروز را ‪۵٠٠‬‬ ‫این منطقه را نیزآشکار کرد‪.‬‬ ‫کرمانشاهان روی داد‪ ،‬و صحنه های دلخراش و تکان دهنده نفر اعالم کرد‪ .‬به گفتهی وی‪،‬‬ ‫ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻳﮏ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ‬ ‫ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩبیشترین‬ ‫شهرستان سرپل که‬ ‫او‬ ‫آن که از رسانه ها پخش شد‪ ،‬تاثر و احساس همدردی اکثر بازداشتشدگانی که‬ ‫میزان کشته و ویرانی را‬ ‫عمیقی را بر مردم برجای نهاد وموجب شد تا مردم با مشاھده کرده‪ ،‬در محدودهی‬ ‫ﺍﺳﻔﻨﺪاز فقیر ترین‬ ‫داشت یکی‬ ‫ﺷﻴﺮﺍﺯ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻳﮑﻢ‬ ‫خيابان و ميدان آزادی‪ ،‬و توسط‬ ‫ومحرومترین شهرهای ایران‬ ‫یک خیزش ملی روحیه همبستگی و همدردی خود را با‬ ‫و‬ ‫پليس امنيت دستگير شده بودند‬ ‫خبری‬ ‫است منابع‬ ‫دهاب‬ ‫مردم سرپل‬ ‫هموطنان آسیب دیده از قهر طبیعت به نمایش بگذارند‬ ‫بسياری از آنھا در ساعات پايانی ديشب و بامداد امروز آزاد شدند‪.‬‬ ‫‪ ‬‬ ‫و‬ ‫دانشجويی‬ ‫یارسان یا‬ ‫آیین‬ ‫اکثرا پیرو‬ ‫و باور به یگانگی ملی و نوعدوستی را در این وادی تاریک‬ ‫بهمینجنوبی‬ ‫هستند ضلع‬ ‫حقواقع در‬ ‫او که ديشب از مقر نيروی انتظامیاهلفاتب‬ ‫سايتازھای نزديک‬ ‫محرومیتبههای‬ ‫علت مورد تبعیض مذهبی و قومی قرار دارند و‬ ‫و سیاه نشان دهند و صحنه هایی از احساس همدردی و یاری رسانی پدید آوردند که از‬ ‫ميدان انقالب‪ ،‬ابتدای خيابان کارگر جنوبی آزاد شده‪ ،‬خاطرنشان‬ ‫گزارش‬ ‫معترضان‬ ‫ندارد‬ ‫شهر وجود‬ ‫نظر فراگیری وگستردگی در نوع خود بی نظیر بود‪ .‬کودکی درسنندج که خود دمپایی به اقتصادی و فرهنگی رنج میبرند‪ ،‬هیچگونه فعالیت اقتصادی چشمگیر این‬ ‫میکند که ھمزمان با دستگيری‪ ،‬مورد ضرب و شتم ماموران‬ ‫قراررا جذب کند و افزون بر آن جوانان اینداده‬ ‫يکشنبه‪،‬های‬ ‫روزگزینش‬ ‫اند در‬ ‫دیار‬ ‫پا داشت کت تن خود را درآورد تا به کودکان همسال خود در مناطق آسیب دیده هدیه تابتواند جوانان جویای کار‬ ‫گرفته؛ و تاکيد میکند که در زمان بازداشت برخورد بدی با آنھا‬ ‫این از‬ ‫مسلمان بودن پذیرفته نمیشوند ‪،‬از اینرو جوانانيکی‬ ‫دانشجويانوطن‬ ‫شهر یا جالی‬ ‫کند‪ .‬نوعروس بجنوردی که با هزار آرزو به خانه بخت میرفت تمام جهیزیه خود را به استخدامی بعلت عیر‬ ‫کسانی که به گفتهی او “بلبل زبانی”‬ ‫صورت نمیگرفت‪ ،‬مگر‬ ‫به‬ ‫شيراز‬ ‫دانشگاه‬ ‫هموطنان زلزله زده اش اهدا کرد‪ ،‬دختر قهرمانی که ‪ ‬مدال پارالمپیک را برگردن آویخته میکنند ویا درشهرهای دیگر بکارهای شاق تن در میدهند ‪.‬جمهوری اسالمی از آغاز خیلی‬ ‫خوردند‪.‬‬ ‫می‬ ‫کتک‬ ‫میکردند که به شدت‬ ‫نيروھای‬ ‫تالش کردکه آنانرا برفتن به مسجد ترغیب کند‪ .‬اما موفق نشد وبا دست‬ ‫مردم‬ ‫مقاومت یکپارچه‬ ‫بود‪ ،‬مدال اش را به حراج گذاشت تا بتواند چندین تخته پتو را در این آغاز زمستان به‬ ‫کشته شده‬ ‫نوازیست‬ ‫حکومتیوتنبور‬ ‫از بهباورهای آیین یارسان دلبستگی آنان به موسیقی‬ ‫توقيفیکی‬ ‫روبروشد‪.‬‬ ‫شده و‬ ‫یارسانشدگان‬ ‫زدگانی بازداشت‬ ‫ھمراه ھمه‬ ‫بهھای‬ ‫او‪،‬راتلفن‬ ‫گفتهی‬ ‫زلزله‬ ‫خود‬ ‫هموطنان خود تقدیم کند‪.‬گدای افلیجی در کامیاران درآمد یکبهروز‬ ‫حالی‬ ‫در‬ ‫است؛ اين‬ ‫مذهبی خود‪،‬ازخرد‬ ‫کنند‪.‬برنمی تابد‪،‬اما اهالی یارسان درتمام مراسم‬ ‫مراجعهآنرا‬ ‫جمهوریآنھااسالمی‬ ‫ملیرای که‬ ‫پس گرفتن‬ ‫خیزشعيد ب‬ ‫اینبعد از‬ ‫در که‬ ‫سهمیشده‬ ‫آنھا گفته‬ ‫اهدا کرد‪ .‬بسیاری از دانش آموزان قلک های خود را شکستند تا‬ ‫است که خبرگزاری‬ ‫مینوازند وآوازدسته جمعی سرمیدهند‪.‬یکی دیگر از مشکالت منطقه‬ ‫تنبور‬ ‫شده‪ ،‬با‬ ‫ومردآزاد‬ ‫وزنمحل‬ ‫وکالنھمين‬ ‫بیشماریديشب از‬ ‫رسانیکه او ھم‬ ‫یاری کارگر‬ ‫ھمچنين يک‬ ‫داشته باشند‪ .‬در شهرهای بزرگ وکوچک‪ .‬حتی روستاها‪،‬کمیته های‬ ‫فارس با تکذيب اين‬ ‫برخورداز جنگ ویرانگر ‪8‬ساله است که هر سال قربانی میگیرد ‪،‬این شهر‬ ‫ديده‪،‬بازبه مانده‬ ‫بازداشتهای‬ ‫وجود مین‬ ‫تعجب از‬ ‫ابراز‬ ‫در زمان‬ ‫رفتارھايی‬ ‫که ها‬ ‫کمیته‬ ‫سوی این‬ ‫نیاز از‬ ‫تشکیل شد و کاروان هایی حامل مواد خوراکی وکاالهای مورد‬ ‫خبر گفته است اين دانشجو تصادف کرده و در جريان درگيری‬ ‫میگويد‪:‬‬ ‫درو‬ ‫نیزکند‬ ‫اشاره می‬ ‫ماموران‬ ‫خشن‬ ‫درزمان جنگ نیز آسیبهای فراوان دید ومردم سالها آواره بودند وهنوز عده ای از مردم‬ ‫این‬ ‫محروم‬ ‫و‬ ‫فقیر‬ ‫بلوچستان‬ ‫به مناطق آسیب دیده اعزام شدند و همچنین مردم‬ ‫کشته نشده است‪ .‬بنا برگزارش وبسايت دانشجونيوز‪ ،‬حامد‬ ‫اردوگاهمیدادند‪،‬‬ ‫ھمه فحش‬ ‫نداشتند و‬ ‫را‬ ‫کسی‬ ‫ھم‬ ‫ان‬ ‫خودش‬ ‫اينھا‬ ‫رمادیه عراق بسر میبرند‪.‬وجود نیروهای ضد شورش دراین شهردر‬ ‫به در‬ ‫دیار‬ ‫قبولبا این‬ ‫همگامی ملی شرکت کردند‪ .‬هنرمندان و ورزشکاران سرشناس نیز دراین یاری رسانی‬ ‫نورمحمدی‪ ،‬دانشجوی رشته زيستشناسی دانشگاه شيراز‪،‬‬ ‫مردمب‬ ‫میانکردند‪.‬‬ ‫توھين می‬ ‫همدانبهازامام ھم‬ ‫شنيدمو که حتی‬ ‫خودم‬ ‫نشانگر‬ ‫اند‬ ‫شده‬ ‫ساقط‬ ‫هستی‬ ‫واز‬ ‫اند‬ ‫داده‬ ‫دست‬ ‫از‬ ‫را‬ ‫عزیزانشان‬ ‫که‬ ‫دیده‬ ‫رنج‬ ‫خانواده‬ ‫تهران‪،‬کرمانشاه‬ ‫مردم همراهی کردند‪ .‬خانواده هایی نیز در شهرهای‬ ‫ساکن خوابگاه دستغيب و اھل خرمآباد يکم اسفندماه در ميدان‬ ‫به‬ ‫يا‬ ‫و‬ ‫اند‬ ‫داشته‬ ‫بازداشت‬ ‫ی‬ ‫سابقه‬ ‫ھم‬ ‫قبال‬ ‫که‬ ‫را‬ ‫افرادی‬ ‫او‪،‬‬ ‫ی‬ ‫گفته‬ ‫ها و همراهان مجروحین که در بیمارستان بستری هستند با ه‬ ‫حال این‬ ‫ستمدیده که‬ ‫بامردم‬ ‫درخاتمه‬ ‫آنهاست‪.‬‬ ‫وآیین‬ ‫دیار‬ ‫این‬ ‫مردم‬ ‫به‬ ‫رژیم‬ ‫عمیق‬ ‫کینه‬ ‫خود‬ ‫های‬ ‫خانه‬ ‫در‬ ‫باز‬ ‫آغوش‬ ‫نمازی مقابل سختمان شماره يک دانشکده مھندسی در‬ ‫ھرحال میخواستند نگه دارند‪ ،‬به مقر اصلی پليس امنيت منتقل‬ ‫برپايهابراز‬ ‫نشستند‬ ‫مامورانودر‬ ‫ساقط کرد‬ ‫عزیزانشاناست‪.‬‬ ‫سوگ کشته شده‬ ‫حکومتی‬ ‫هستی دست‬ ‫پذیرایی کردند‪ .‬درخارج کشور نیز عده ای از هم میهنان با ایجاد گروه هایی به یاری بار نیز قهر طبیعت که آنانرا ازفرار از‬ ‫اند و‬ ‫بازداشت بوده‬ ‫میکردند‪ .‬او میگويد که تنھا مردان در اين‬ ‫ارج می‬ ‫شتافتند‬ ‫وسيلهدیده‬ ‫آسیب‬ ‫هموطنان‬ ‫دانشجو یاری‬ ‫گزارشرا که به‬ ‫ملی مردم‬ ‫وخیزش‬ ‫محل داریم‬ ‫همدردی‬ ‫هموطنان زلزله زده برخاسته اند‪.‬‬ ‫امنيتی از‬ ‫ماموران‬ ‫دانشجو به‬ ‫نيوز‪ ،‬اين‬ ‫اینمنتقل‬ ‫وزرا –‬ ‫احتماال بازداشتگاه‬ ‫جای ديگری‬ ‫ایراناز ابتدا به‬ ‫زنان را‬ ‫گسترده‬ ‫آنها‬ ‫وفعالیت‬ ‫داشته‬ ‫تداوم‬ ‫همچنان‬ ‫رسانی‬ ‫کمک‬ ‫های‬ ‫کمیته‬ ‫که‬ ‫وامیدواریم‬ ‫واقعیت– نهیم‬ ‫نشانگر این‬ ‫احساس همدردی و تعهد مردم برای کمک رسانی درسراسر‬ ‫روی پل نمازی به پايين پرت شده و پس از برخورد با يک‬ ‫اسفندماه‬ ‫تجمع ديروز –‬ ‫بازداشتشده در‬ ‫يکی از افراد‬ ‫کلمه‪:‬‬ ‫در– کرده‬ ‫خودرو‪۱۶‬درنوامبر‬ ‫اند‪.‬مردم میهن مان دارد‪ ،‬تر گردد‪( .‬پنجشنبه ‪ ۲۵‬آبان ‪- ۱۳۹۶‬‬ ‫باورهای‬ ‫اولریشه‬ ‫نوعدوستانه‪،‬‬ ‫پرستانه و‬ ‫احساسات میهن‬ ‫است که‬ ‫(عصرنو)است‪) .‬راديو فردا(‬ ‫‪)۲۰۱۷‬کشته شده‬ ‫خيابان ساحلی‬ ‫که نيمه شب گذشته آزاد شده‪ ،‬در گفت و گو با کلمه‪ ،‬تعداد تقريبی )ايران امروز(‬

‫ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﺣﺪﻭﺩ ‪ ۵۰۰‬ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ‬ ‫ﺩﺭ ﺗﺠﻤﻊ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬

‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 6‬‬

‫‪ ‬‬


‫مادران پارک الله ایران‪:‬‬

‫زخمی دیگر بر تن مان نشست و داغ ما را تازه کرد‬ ‫با دردی جان کاه‪ ،‬این غم بزرگ را به مردم شریف کردستان ایران و عراق و خانواده‌های‬ ‫آن‌ها تسلیت می‌گوییم و از صمیم قلب با تمامی آن‌ها همدردیم‪ .‬همدردی‪ ،‬تنها برای تسلی‬ ‫دل بازماندگان نیست‪ ،‬بلکه نگاهی جستجوگر و پرسشگر دارد که چرا بر مردم کشورمان این‬ ‫چنین می‌رود و چرا در چنین شرایطی این همه آسیب می‌بینیم و دم بر نمی آوریم!؟ زخمی‬ ‫که درمانش فقط در دستان ماست‪ .‬چه جان گداز است تحمل این همه درد و رنج و رفتن‬ ‫عزیزان در جلوی چشمان ما‪ .‬چه تلخ است هر روز شاهد باشیم که زندگی بخشی از مردم‬ ‫کشورمان نیست و نابود می شود و کاری از دستمان بر نمی آید‪.‬‬ ‫ولی چرا کاری از دست مان بر نمی آید‪ ،‬ما می‌توانیم همانند گذشته با هماهنگی های مردمی‬ ‫به آسیب دیدگان کمک رسانی کنیم‪ .‬تجربه زلزله بم‪ ،‬تجربه‌ یک فعالیت گروهی خوب بود‬ ‫که تعدادی از گروه‌ها و افراد مستقل در یک کمیته هماهنگی با همدیگر جمع شدند و حرکتی‬ ‫را آغاز کردند و آثارش نیز قابل مشاهده بود‪ ،‬هرچند در برابر عمق فاجعه بسیار اندک‬ ‫بود‪ .‬حال وضعیت چگونه است‪ ،‬متأسفانه با سرکوب شدید حکومت همه ی این گروه‌ها یا از‬ ‫هم پاشیده اند یا دیگر توانی برای انجام کاری این چنین سخت را ندارند و از لحاظ سنی و‬ ‫جسمانی نیز ضعیف شده اند‪ .‬البته هم‌اکنون نیز افراد زیادی هستند که با عالقمندی این کار‬ ‫را انجام می‌دهند ولی آیا تمام این گروه‌ها مستقل هستند یا وابسته به بخش‌هایی از حاکمیت‬ ‫شده اند؟ امیدواریم هم‌اکنون نیز توان انجام چنین کارهایی را داشته باشیم و بی تردید اگر‬ ‫همت کنیم می توانیم‪ .‬ولی مسئولیت حکومت در برابر این فاجعه چیست؟‬ ‫چگونه در کشوری مانند ژاپن زلزله ای مهیب می‌آید‪ ،‬ولی تعداد کشته شدگان و تلفات مالی‬ ‫بسیار کم است؟ چگونه می‌توان این فاجعه را التیام بخشید‪ ،‬در حالی که هر روز و هر لحظه‬ ‫شاهد از دست رفتن عزیزان مان هستیم و این غم‌ها پایانی ندارد و تنها پایانش زمانی است‬ ‫که بتوانیم راهی برای برون رفت از این وضعیت دردناک بیابیم‪.‬‬ ‫تعداد کشته شدگان و زخمی ها و خرابی خانه‌ها و وسایلی که خانواده‌ها با هزاران سختی‬ ‫برای یک زندگی ساده به دست آورده اند‪ ،‬در بهترین حالت تبدیل به آماری از تلفات‬ ‫انسانی و مالی می‌شوند و چون مشابه این فجایع دوباره و دوباره تکرار می شود‪ ،‬تنها تبدیل‬ ‫به آماری دردناک می‌شوند و می گذرند و کسی نیز پاسخ گوی این همه ویرانی و کشته‬ ‫شدن انسان‌ها و نابود شدن زندگی آن‌ها نیست‪.‬‬ ‫چگونه می‌توان این بالیا را طبیعی دانست‪ ،‬در حالی که می‌توان از آن‌ها جلوگیری کرد‪ .‬آیا‬ ‫این بالیا چیزی جز ماندن در وضعیتی نیست که ظلم بر تمامی نهادهای قدرتی چنگ انداخته‬ ‫است و تمامی منابع را برای گسترش قدرت خود خرج می کند؟‬ ‫آیا ما منابع و ثروت و نیروی متخصص برای بهبود سطح زندگی مردم محروم کم داریم؟‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫چرا در طی این همه سال و با این همه نیروهای متخصص نمی‌توانیم آمار تلفات را کاهش‬ ‫دهیم و هر روز شاهد فاجعه‌ای دیگر هستیم؟ هر کدام نیز که می‌آیند تقصیر را به گردن‬ ‫مدیر قبلی می‌اندازند و ما را از مسیر درستی که باید گام برداریم منحرف می‌کنند‪،‬کاش‬ ‫بتوانیم هر آسیبی را به پرسشی جدی تبدیل کنیم و مروری بر فجایع داشته باشیم تا شاید‬ ‫بتوانیم علت‌ آن فجایع را دریابیم و در نتیجه راهی برای برون رفت از آن بیابیم‪.‬‬ ‫اکنون شاهدیم که صدها و شاید هزاران نفر در زلزله اخیر کشته و تعداد زیادی مجروح‬ ‫و خانه‌های بسیاری تبدیل به تلی از خاک شده و زندگی انسان‌های بسیاری نیست و نابود‬ ‫شده است‪ .‬خانه‌هایی که به نظر می رسد اغلب ساختمان‌هایی ساخت همین حکومت است‬ ‫و با هزاران سختی مردم آن را به دست آورده‌اند و حاال به آسانی در آن مدفون شدند‪.‬‬ ‫ما می‌خواهیم بدانیم اگر این ساختمان‌ها را حکومت ساخته است‪ ،‬چرا نظارتی بر روی آن‬ ‫ساختمان‌ها نبوده است؟ چرا این خانه‌ها باید به آسانی خراب شوند؟ چرا این خانه‌ها بر‬ ‫روی گسل های زلزله ساخته شده اند؟ آیا ساختمان‌هایی که هنوز تحویل مردم داده نشده‬ ‫یا در مرحله تحویل است‪ ،‬نظارت الزم و کافی بر روی آن‌ها انجام می شود؟ آیا امکان زلزله‬ ‫ای دیگر در این مناطق و یا در دیگر مناطق کشورمان وجود ندارد؟‬ ‫ما می‌خواهیم تمامی مسئوالنی که در این فاجعه دست داشته‌اند به پای میز محاکمه کشانده‬ ‫شوند و در دادگاهی علنی پاسخ گوی آن باشند‪ .‬ولی در لحظه کنونی مهم‌ترین مساله نجات‬ ‫جان انسان هایی است که در زیر آوار مانده اند یا مجروح و بی خانمان شده اند‪.‬‬ ‫ما می پرسیم‪ :‬آیا در چنین شرایط بحرانی‪ ،‬اقدام های اولیه برای نجات جان انسان‌های زیر‬ ‫آوار مانده به موقع انجام می شود؟ آیا امکان انتقال سالم زخمی ها در منطقه آسیب دیده‬ ‫وجود دارد یا به سرعت فراهم می شود؟ آیا بیمارستان و نیروهای امدادرسان و پزشک و‬ ‫پرستار به اندازه کافی در آن منطقه موجود است؟ آیا تجهیزات بیمارستانی و دارو برای‬ ‫نجات جان انسان‌های زخمی وجود دارد؟ آیا امکان کمک رسانی به مردم بازمانده ی سالم‬ ‫که نیاز به اِسکان و آب و غذا دارند‪ ،‬وجود دارد یا به سرعت فراهم می شود؟ آیا کمک‌های‬ ‫مردمی و دیگر کمک‌های بین‌المللی را به سرعت می‌توانیم سازماندهی کنیم؟ آیا در این‬ ‫شرایط‪ ،‬مساله اصلی زندگی انسان‌ها و نجات جان آن هاست یا اینکه هر کدام برای کسب‬ ‫قدرت و مانور سیاسی از آن بهره برداری می کنند؟‬ ‫این‌ها و هزاران پرسش دیگر‪ ،‬نکاتی است که در هر فاجعه‌ای با آن برخورد کرده و نه تنها‬ ‫پیشرفتی در طی این سال‌ها نداشته‌ایم‪ ،‬بلکه هر روز به عقب رفته‌ایم و باید چاره‌ای جدی‬ ‫بیابیم‪ .‬آیا زخم جنگ برای مردم ایران و عراق کم نبود‪ ،‬حاال باید شاهد زلزله ای باشیم که‬ ‫همه چیز مردم آن منطقه نیست و نابود شود‪ ،‬بخصوص در مناطق کردنشین که سخت‬ ‫ترین آسیب ها را در جنگ دیدند و هنوز هم نتوانسته اند کمر راست کنند‪.‬‬ ‫ما مادران پارک الله ایران‪ ،‬یک بار دیگر این درد جان کاه را به مردم شریف زلزله زده ی‬ ‫ایران و عراق و به ویژه به خانواده‌های داغدار و زخم دیده کردستان ایران وعراق تسلیت‬ ‫می‌گوییم و با شما آسیب دیدگان همراه و همدردیم‪.‬درد شما درد ماست و باید برای آن‬ ‫درمانی بیابیم و مسببین این همه ظلم را به پای میز محاکمه بکشانیم‪.‬‬ ‫(مادران پارک الله ایران) بیست وچهارم آبان ‪1396‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 7‬‬


‫نیز به دور نماند‪ .‬کمک‌‌های‬ ‫مردمی به سوی کرمانشاه روان‬ ‫شده‌است‪.‬‬ ‫خبرگزاری ایلنا نیز به تالش‬ ‫مردم در سایه ضعف مدیریت‬ ‫بحران اشاره کرده و در گزارش‬ ‫خود چنین نوشته است‪« :‬مردم‬ ‫با مشاهده مدیریت ضعیف‬ ‫سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی‬ ‫در توزیع اقالم امدادی‪ ،‬خود‬ ‫دست به کار شدند و نیازمندی‬ ‫های ضروری را به برخی مناطق‬ ‫زلزله‌زده رساندند به طوریکه‬ ‫روز گذشته ترافیک سنگینی‬ ‫از کرمانشاه به سرپل ذهاب‬ ‫به خاطر حضور ماشین‌های‬ ‫کمک‌های مردمی‌تشکیل شد‪».‬‬

‫زلزله کرمانشاه‪ ،‬کمک‌های مردمی و بی‌اعتمادی به نظام‬ ‫گشتی در شبکه‌ها‬

‫زمین لرزه کرمانشاه بار دیگر همبستگی عمیق مردم را به همراه داشت‪ .‬همبستگی ناشی از‬ ‫همدردی‪ .‬اما تالش‌های مستقل مردم برای کمک‌رسانی به ساکنان مناطق زلزله‌زده در عین‬ ‫حال بازتابگر بی‌اعتمادی آنان به مسئوالن است‪.‬‬ ‫گشتی در شبکه‌ها‬ ‫واژه "خودجوش" از جمله واژه‌هایی است که مدت‌هاست به ستون واژه‌های منفی ادبیات‬ ‫سیاسی ایرانیان منتقل شده است‪ .‬واژه‌ای با بار منفی و اغلب دستمایه طنز و کنایه مردم‪.‬‬ ‫در چارچوب همین اقدامات خودجوش‪ ،‬هزاران نفر‪ ،‬بدون "اطالع قبلی" و "سازماندهی‬ ‫شده" به طور کامال تصادفی تصمیم می‌گیرند جلوی در سفارتخانه‌ای جمع ‌شوند‪ ،‬از‬ ‫دیوارهای آن باال بروند و شیشه‌ها را بشکنند‪.‬‬ ‫به عنوان نمونه‪ ،‬کاربری به طنز در مورد چنین اقدامات خودجوشی نوشته است‪:‬‬ ‫"جلوي در روزنامه قانون مامور وايساده تا از تحريريه محافظت كنه گويي قراراست تجمعي‬ ‫در اعتراض به گزارش روزنامه قانون در باره حججي برگزار شود خودجوش"‬

‫و در پاسخ آن کاربر دیگری می‌نویسد‪:‬‬

‫"اگه از اون تیپ مامورهای دم سفارت و کنسولگری باشن‪ ،‬در برابر این اوباش مجوزدار‬ ‫کاری نمیکنن تماشاچی هستن"‬

‫شبکه‌ها پر است از کامنت‌ها (اظهار نظرها) و پُست‌هایی با مضامین مشابه درباره اقدامات‬ ‫خودجوش "امت همیشه در صحنه" که منتظر است موضوعی باعث خشمش شود تا به‬ ‫میدان بیاید‪ ،‬آستین‌‌ها را باال بزند و دست به کار شود‪.‬‬ ‫زلزله کرمانشاه‬ ‫تنها در یک مورد است که واژه "خودجوش" بار منفی خود را از دست می‌دهد و آن تالش‬ ‫مردم و همبستگی ناشی از همدردی آن‌هاست‪ .‬مثل همین مورد زلزله کرمانشاه‪ .‬به عنوان‬ ‫نمونه کاربری این دو نوع اقدام خودجوش را با هم مقایسه کرده است‪:‬‬

‫"نتیجه اقدامات خودجوشانه مردم سقز برای زلزله_زدگان‪.‬‬ ‫این است فرق خودجوش های مردمی و خودجوش های سپاه و بسیج ‪ .‬کرمانشاه تسلیت"‬

‫این است فرق خودجوش های مردمی و خودجوش های سپاه و بسیج‬

‫پس از آن گفته شد که‬ ‫ماموران برای جلوگیری‬ ‫از ترافیک مانع از تردد‬ ‫خودروهای شخصی به‬ ‫سوی مناطق زلزله‌زده‬ ‫شده‌اند‪ .‬اما مانع شدن از‬ ‫تردد خودروهای شخصی‬ ‫امدادرسانی زمانی می‌تواند‬ ‫کارساز باشد که ارگان‌های‬ ‫دولتی به مسئولیت خود در‬ ‫قبال این مناطق آگاه بوده و‬ ‫به وظایف خود عمل کنند‪.‬‬

‫کاربری از جمله چنین نوشته‬ ‫است‪" :‬این همه خودروی سواری چه حجم باری رو می تونه حمل کنه؟!"‬

‫(دنباله در صفحه ی روبرو)‬

‫ ‬ ‫ایران بار دیگر شاهد همدلی و همبستگی مردم بود‪ .‬موضوعی که از نگاه کاربران در شبکه‌ها‬

‫‪www.nastax.com‬‬ ‫‪eAccounting‬‬ ‫‪WCB ,PST , GST‬‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 8‬‬


‫کمک‌های مردمی و بی‌اعتمادی به مسئوالن‬ ‫کمتر کسی در این زمینه تردید دارد که کمک‌‌رسانی موثر تنها از طریق یک مرکز واحد‬ ‫ممکن است‪ .‬مرکزی که بتواند با هماهنگ کردن کمک‌ها و با عزیمت از نیازهای مردم‬ ‫مناطق زلزله‌زده بر کل انتقال بسته‌های امدادی نظارت کند‪ .‬اما‪ ،‬بی اعتمادی نسبت به‬ ‫دولت و مسئوالن باعث آن شده که مردم و اصناف مختلف به طور مستقل اقدام کنند‪.‬‬ ‫کاربری با اشاره به تالش‌های برخی از چهره‌ای سیاسی‪ ،‬فرهنگی و ورزشی کشور به بی‬ ‫اعتمادی مردم به ارگان‌های دولتی اشاره می‌کند‪ .‬به عنوان نمونه به (صندوق)کمک‌های‬ ‫صادق زیبا کالم و علی دایی‪ .‬پولی که مردم به حساب زیباکالم ریخته‌اند از یک میلیارد‬ ‫تومان نیز گذشته است‪.‬‬ ‫یا کاربر دیگری با انتشار توییتی با عنوان "گمشده" به عدم حضور مسئوالن در مناطق‬ ‫زلزله‌زده اشاره دارد‪:‬‬

‫در پی داشت‪ .‬از جمله شماری از کاربران درباره علت سفر او به کرمانشاه گمانه‌زنی‬ ‫کرده‌اند‪ .‬عده‌ای آن را یکی از ترفندهای پوپولیستی دانسته و عده‌ای آن را نشانه نبود‬ ‫قاعده و قانونی برای تشخیص مرزهای مسئولیت در کشور‪ .‬مثال کاربری به نام محمد‬ ‫امین چنین نوشته است‪" :‬االن محمود چکارس واقعا؟ جز بهره برداری سیاسی از رنج ملت‬ ‫چیز دیگه ای میتوان گفت ؟؟؟؟؟"‬

‫فرد حاضر در تصویر زير‪ ،‬از ابتدای وقوع زلزله کرمانشاه تاکنون گم شده است‪ .‬چنانچه‬ ‫از او خبری دارید‪ ،‬اطالع دهید‪.‬‬

‫یا کاربری با مقایسه دو خبر‪ ،‬یکی از تعداد‬ ‫آمبوالنس‌هایی که مسئوالن به کربال فرستاده‌اند و‬ ‫دیگری خبر کمبود آمبوالنس در کرمانشاه موضوع‬ ‫کم‌توجهی مسئوالن به نیازهای جدی مردم این مناطق‬

‫را مطرح می‌کند‪.‬‬ ‫و یا مثال در یک توییت‪،‬‬ ‫کاربری عدم توجه دولت‬ ‫به مناطق محروم کشور و‬ ‫از جمله به وضعیت زندگی‬ ‫ساکنان سیستان و بلوچستان‬ ‫یا مثال مردم استان کرمانشاه را نشانه زورمداری و برخاسته از نهاد دیکتاتوری حکومت‬ ‫می‌دانند‪" :‬جمهوری اسالمی به مردم سیستان و بلوچستان و کرمانشاه و کردستان‬

‫نمیرسه‪ ،‬اما توقع داره کسی باهاش مخالفت نکنه و بهش احترام بذارن‪ .‬این پررویی‬ ‫نیست‪ ،‬این قلدریه! دیکتاتوری‪"...‬‬

‫حضور احمدی‌نژاد در مناطق زلزله‌زده نیز از جمله مواردی بود که بحث‌های داغی را‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫حاشیه‌های تامل‌برانگیز‬ ‫کمک‌های مردمی‪ ،‬همدلی و همدردی با آسیب‌دیدگان این زلزله با حاشیه‌هایی‬ ‫تامل‌برانگیز و در عین حال تاسف‌بار همراه بود‪ .‬از آن نمونه است‪ ،‬ایجاد بازارهای سیاه‬ ‫در کرمانشاه و برخی دیگر از مناطق زلزله‌زده‪.‬‬ ‫خبرگزاری ایلنا از به راه افتادن بازارهای سیاه در همان فردای وقوع زلزله خبر داده بود‪.‬‬ ‫بازارهایی که پس از رسیدن کمک‌های مردمی موقتا برچیده شدند‪ .‬اما مجددا بازارهای‬ ‫دیگری شکل گرفتند‪ .‬شکل‌گیری بازارهای سیاه در مناطق‌زلزله‌زده پرده از ناتوانی‬ ‫مسئوالن در امر کمک‌رسانی کافی و به موقع بر می‌گیرد‪ .‬در سبزه میدان کرمانشاه‪ ،‬در‬ ‫سایه همین بازارهای سیاه قیمت پتو به سرعت افزایش یافت‪ .‬بنا بر گزارش ایسنا‪ ،‬پتو‬ ‫گلبافت که پیش از وقوع زلزله ‪ ۳۸‬هزارتومان قیمت داشت‪ ،‬پس از زلزله آن هم به شکل‬ ‫عمده‌فروشی به ‪ ۴۵‬هزار تومان افزایش یافت‪.‬‬ ‫از دیگر مسائل تاسف بار و تامل‌برانگیز‪ ،‬گزارشی بود درباره کسانی که به قصد گرفتن‬ ‫سلفی با سگ‌های خانگی خود عازم این مناطق شده بودند‪ .‬گزارشی که توسط هالل احمر‬ ‫منتشر شد‪ .‬خبرگزاری ایسنا گزارشی به نقل از هالل احمر با عنوان "مناطق زلزله‌زده‬ ‫جای سلفی با سگ شخصی نیست!" منتشر کرده است‪ .‬بر اساس این گزارش‪ ،‬سگ‌هایی که‬ ‫برای تجسس به خدمت گرفته می‌شوند‪ ،‬سگ‌های آموزش دیده‌ای هستند و نمی‌توان‬ ‫از سگ‌های خانگی برای این منظور استفاده کرد‪.‬مدیر مرکز نگهداری سگ‌های تجسسی‬ ‫هالل احمر در گفت‌وگویی با خبرنگار ایسنا گفته بود‪« :‬این روزها مشاهده می‌کنیم هر‬ ‫کس سگ در منزل دارد‪ ،‬به اینجا می‌آورد تا کار جست‌وجو انجام دهد‪ ».‬او تاکید کرده که‬ ‫سگ‌های زنده‌یاب حداقل ‪ ۲‬سال برای این منظور آموزش دیده‌اند‪)dw.com( .‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 9‬‬


Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 10

Thursday, Nov. 23, 2017


Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 11

Thursday, Nov. 23, 2017


Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P.12

Thursday, Nov. 23, 2017


Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 13

Thursday, Nov. 23, 2017


Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 14

Thursday, Nov. 23, 2017


‫ورزش‬ ‫مدال برنز کشتی فرنگی زیر ‪ ۲۳‬سال جهان‬ ‫بر گردن بلفکه و بویری‬ ‫نمایندگان اوزان ‪ ۷۱‬و ‪۷۵‬‬ ‫کیلوگرم کشتی فرنگی‬ ‫ایران‪ ،‬مدال برنز رقابت‌های‬ ‫قهرمانی جهان در رده سنی‬ ‫زیر ‪ ۲۳‬سال را از آن خود‬ ‫کردند تا تیم ایران در پایان‬ ‫رقابت‌های ‪ ۴‬وزن نخست‬ ‫صاحب ‪ ۲‬مدال برنز شود‪.‬‬ ‫به گزارش ایسنا‪ ،‬در پایان‬ ‫رقابت‌های روز نخست کشتی‬ ‫فرنگی قهرمانی زیر ‪ ۲۳‬سال‬ ‫جهان که در کشور لهستان در‬ ‫حال برگزاری است‪ ،‬فرشاد بلفکه در وزن ‪ ۷۱‬و پیام بویری در وزن ‪ ۷۵‬کیلوگرم‬ ‫صاحب مدال برنز شدند‪.‬‬ ‫در وزن ‪ ۷۱‬کیلوگرم فرشاد بلفکه پس از استراحت در دور اول در دور دوم مقابل‬ ‫کروموف از بلغارستان ‪ ۲‬بر صفر به برتری رسید‪ .‬وی در یک چهارم نهایی برابر‬ ‫دانیل کاتاراگا نفر پنجم جهانی ‪ ۲۰۱۷‬از مولداوی ‪ ۷‬بر صفر شکست خورد و با توجه‬ ‫به صعود کاتاراگا به دیدار نهایی‪ ،‬بلفکه به مرحله شانس مجدد رفت تا برای رسیدن‬ ‫به مدال برنز تالش کند‪ .‬بلفکه در این مرحله مقابل پولیتایف از اوکراین با نتیجه ‪۴‬‬ ‫بر ‪ ۲‬به برتری رسید و راهی دیدار رده‌بندی شد‪.‬‬ ‫بلفکه در دیدار رده‌بندی نیز برابر ریکاردو آبرسیا از ایتالیا با نتیجه ‪ ۲‬بر یک به‬ ‫پیروزی رسید و مدال برنز را از آن خود کرد‪.‬‬ ‫در وزن ‪ ۷۵‬کیلوگرم که ‪ ۲۵‬نفر به روی باسکول رفتند‪ ،‬پیام بویری پس از استراحت‬ ‫در دور نخست در دور دوم به مصاف نیلیپیوک از لهستان رفت و در پایان با نتیجه‬ ‫‪ ۵‬بر ‪ ۳‬به برتری رسید‪ .‬وی در مرحله یک چهارم نهایی برابر حریفی از دانمارک ‪۲‬‬ ‫بر یک به برتری رسید و راهی نیمه نهایی شد‪ .‬وی در نیمه نهایی برابر بولکوادزه‬ ‫از گرجستان ‪ ۲‬بر یک شکست خورد و به رده‌بندی رفت‪.‬‬ ‫بویری در دیدار رده‌بندی و برای کسب مدال برنز به مصاف بارشیلیکوف از‬ ‫قزاقستان رفت و در پایان با برتری ‪ ۶‬بر ‪ ۲‬دومین مدال برنز ایران در این رقابت‬ ‫ها را بر گردن آویخت‪.‬‬ ‫مهدی فالح در وزن ‪ ۸۵‬کیلوگرم و امیرحسین حسینی دیگر نمایندگان ایران در روز‬ ‫نخست این رقابت‌ها بودند که با شکست مقابل رقبا حذف شدند‪ .‬به این ترتیب در‬ ‫پایان رقابت‌های ‪ ۴‬وزن نخست‪ ،‬ایران توسط فرشاد بلفکه و پیام بویری صاحب ‪۲‬‬ ‫مدال برنز شد‪( .‬ایسنا)‬

‫ِ‬ ‫زدگان‬ ‫ارسال کمک های نقدی به زلزله‬ ‫استان کرمانشاه از کانال های معتبر‪:‬‬ ‫به یاری زلزله‌زدگان استان کرمانشاه بشتابیم!‬ ‫کانون نویسندگان ایران برای کمک به زلزله زدگان استان کرمانشاه شماره‬ ‫حساب اعالم کرد‪( .‬پنجشنبه ‪ ۲۵‬آبان ‪ ۱۶ - ۱۳۹۶‬نوامبر ‪)۲۰۱۷‬‬ ‫انسان‌های شریف و آزاده‪ ،‬اهالی قلم و فرهنگ!‬ ‫کانون نویسندگان ایران برای جمع‌آوری کمک‌های‬ ‫نقدی شما عزیزان و تامین بخشی از نیازهای مردم‬ ‫زلزله‌زده غرب کشور حساب بانکی گشوده است‪:‬‬ ‫شماره کارت‪6221061210679934 :‬‬ ‫شماره حساب‪47000538132602 :‬‬ ‫شبا‪IR430540107047000538132602 :‬‬ ‫بانک پارسیان‬ ‫به نام‪ :‬محمدرضا باطنی‪ ،‬ایرج کابلی و مهابادی‬ ‫(رضا خندان)‬ ‫کانون نویسندگان ایران ‪ ۲۵ -‬آبان ‪۱۳۹۶‬‬ ‫‪-----------------------------------------------------------‬‬‫&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&‬ ‫هنرمند برجسته "نصرالله کسرائیان" هم‬ ‫شماره حساب های بانکی زیر را برای یاری رسانی‬ ‫به هم میهنان آسیب دیده در زمین لرزه ی استان‬ ‫کرمانشاه اعالم کرده است‪:‬‬ ‫شماره حساب ها متعلق به ان‪ .‬جی‪ .‬اُ‪ .‬ی مهر ویستا‬ ‫است که توسط همسر آقای کسرائیان (زیبا‬ ‫عرشی) و دوتن از همکارانشان خانم آرزو ایمانی‬ ‫و قزل لو مدیریت می شود‪.‬‬ ‫شماره کارت‪ 5022-2910-6554-9592 :‬در بانک پاسارگاد و به نام خانم‬ ‫آرزو ایمانی و شماره حساب‪ 861-20-1100653-1 :‬در بانک سامان‪ ،‬به اسم‬ ‫همان سه نفر اعضای هیات مدیره‪.‬‬

‫جودوکار تیم ملی به ایران بازنگشت‬ ‫جودوکار وزن ‪ –60‬کیلوگرم‬ ‫ایران پس از پایان رقابت‌های‬ ‫گرند پری هلند به همراه‬ ‫سایر اعضای تیم به ایران‬ ‫بازنگشت‪.‬‬ ‫به‌ گزارش ‌ایسنا‪ ،‬رقابت‌های‬ ‫جودوی گرند پری ‪2017‬‬ ‫هلند‪ ،‬روز یکشنبه به پایان‬ ‫رسید و تیم‌ ‌ملی جودوی‬ ‫ایران که با شش جودوکار‬ ‫عازم این رقابت‌ها شده بود‪،‬‬ ‫در نهایت با کسب دو مدال برنز توسط سعید مالیی در وزن ‪ – 81‬کیلوگرم و جواد‬ ‫محجوب در وزن ‪ + 100‬کیلوگرم و حذف چهار جودوکار دیگر به کار خود پایان‬ ‫داد‪.‬‬ ‫اما با پایان این رقابت‌ها‪ ،‬محمد رشنونژاد‪ ،‬جودوکار وزن ‪ – 60‬کیلوگرم ایران اردوی‬ ‫تیم‌‌ملی در کشور هلند را ترک کرد و روز گذشته به همراه سایر جودوکاران به‬ ‫ایران بازنگشت‪.‬‬ ‫محمدرضا رودکی مدیر تیم‌های ملی در هلند مانده تا مقدمات بازگشت این‬ ‫جودوکار به ایران را فراهم کند‪ .‬هنوز مشخص نیست که رشنونژاد به هلند‬ ‫درخواست پناهندگی داده است یا خیر‪( .‬ایسنا)‬ ‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 15‬‬


‫اقتصاد و مهاجر‬

‫در باره ی ما‪:‬‬ ‫موسسه ی مالی و ارزی عطار در سال ‪ 2002‬تاسیس شده و از سال ‪ 2005‬فعالیت های خود را آغاز منود‪ .‬تالش‬ ‫کمی ارائه ی خدمات همواره در سرلوحه ی ما قرار داشته و خواهد داشت‪ .‬در‬ ‫برای ارتقاء سطح کیفی و ّ‬ ‫سایه ی همین تالش مداوم و حمایت و پشتیبانی مستمر مشتریان عزیز‪ ،‬فعالیت ما بدون هرگونه تبلیغات‬ ‫جنجالی و کاذب به طبیعی ترین شکل ممکن گسترش یافته است‪.‬‬ ‫مشتریان فهیم و متعهد ما را یافته و می یابند و سبب آشنایی ما با همگنان خود در سرتاسر جهان شده‬ ‫اند و این روند زجنیروار ادامه دارد‪.‬‬ ‫به این ترتیب‪ ،‬مسئولیت شناسی و درستکاری ما باعث افتخار و آشنایی ما با گروه بزرگی از هم میهنان‬ ‫شریفی شده است که از همکاری سالم و شرافتمندانه لذت می برند‪.‬‬

‫ ‬

‫موسسه مالی و ارزی عطار‬

‫گزينش مقاله برای اين صفحه از‪:‬‬ ‫مهندس حسين عطار‬

‫"ما و مسئولیت های اجتماعی"‬ ‫یک هفته از زلزله ویرانگر در غرب کشور می گذرد‪ .‬مردمی جان و مال باخته و به تنگ‬ ‫آمده از قهر طبیعت‪ ،‬چشم انتظار امدادرسانی ما هستند‪.‬‬ ‫فارغ از امدادهای دولتی که کم و کیف آن از هر سو مورد نقد و بررسی قرار گرفته است‪،‬‬ ‫آنچه که بیش از هرچیز مرا بر آن داشت که این بار نه از "ارز و اقتصاد" بلکه از "ما و‬ ‫مسئولیت های اجتماعی" مان سخن به میان آورم‪ ،‬بی عملی‪ ،‬انفعال و بی تفاوتی جامعه مهاجر‬ ‫ایرانی و فرهیختگان آن در حمایت از هموطنان آسیب دیده است‪.‬‬ ‫ضمن تقدیر از همت بلند معدود کسانی که به صورت خودجوش اقدام به ارسال کمک‬ ‫های نقدی از طریق بستگان خود نموده و می نمایند‪ ،‬جامعه مهاجر صرف ًا به پخش تصاویر و‬ ‫ویدئوها و اظهار تأسف های توخالی در فضای مجازی بسنده نموده است‪.‬‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫دهها انجمن‪ ،‬گروه و نهاد و نشریه فرهنگی‪ ،‬هنری‪ ،‬علمی و صنفی انگار هیچ مسئولیتی در‬ ‫قبال این حادثه نداشتند و ندارند‪.‬‬ ‫جالب آنکه اکثر این نشریات آنقدر در دنیای آگهی های رنگارنگ گرفتارند که حتی فراموش‬ ‫کرده اند خبری از این حادثه وحشتناک را در صفحه روی جلد نشریه منعکس نمایند‪ .‬گویی‬ ‫اص ً‬ ‫ال اتفاقی نیفتاده است‪.‬‬ ‫به زعم آنها تمام تاریخ و فرهنگ ما خالصه شده است در برگزاری چهارشنبه سوری و‬ ‫سیزده بدر و چهارتا کنسرت و شعر "بنی آدم اعضای یک پیکرند"‪ .‬تنها وقتی که در غربت‬ ‫احساس تحقیر می کنند یا در جایی احساس تفاخر‪ ،‬باد در گلو انداخته و آن را زمزمه می‬ ‫نمایند‪ .‬انگار همین که آن را باالی سر در سازمان ملل نوشته اند‪ ،‬برای ما کافی است‪.‬‬ ‫فراموش می کنیم که این شعر صدای بلند انسانیت است که از البالی قرون و اعصار ما را به‬ ‫ایفای مسئولیت های اجتماعی مان فرا می خواند و یادآوری می کند‪:‬‬ ‫دگر عضوها را نماند قرار‬ ‫چو عضوی به درد آورد روزگار ‬ ‫گویی تافته جدابافته ای هستیم که چون خود را بی نیاز از کمک می دانیم‪ ،‬پس هیچ مسئولیتی‬ ‫در قبال کمک به دیگران نیز نداریم‪.‬‬ ‫درست است که انحطاط اخالقی و فساد گسترده در تاروپود جامعه ریشه های اعتماد و‬ ‫اطمینان را پوسانده است‪ .‬درست است که انجمن ها و نهادها نگران از حرف و حدیث های‬ ‫بعدی‪ ،‬از ورود به این موضوع و "تردامن" شدن اجتناب می کنند‪ .‬اما این بی عملی و بی‬ ‫تفاوتی راهکار نیست‪ ،‬پاک کردن صورت مسئله است و زیرکانه شانه از زیر بار تعهد خالی‬ ‫کردن‪.‬‬ ‫چون برایمان حرف در می آورند؛ چون معلوم نیست پول از کجا سر در می آورد؛ و هزار‬ ‫چون و چرای دیگر را ردیف می کنیم تا خود را راحت نموده و شب با وجدان آرام سر به‬ ‫بالین بگذاریم‪ .‬نه‪ ،‬این راه نیست‪ ،‬این کژراهه است‪.‬‬ ‫ویرانی زلزله و جان های بربادرفته را می توان به فرصتی بزرگ برای ترمیم اعتماد عمومی‪،‬‬ ‫گسترش وحدت ملی و آموزش همیاری همگانی برای خودمان و فرزندان مان تبدیل‬ ‫نماییم‪ .‬این تنها راه غلبه بر عقب ماندگی تاریخی و عبور از شب سیاه جهل و خرافه می باشد‪.‬‬ ‫اکنون جا دارد که فرهیختگان و نخبگان مورد وثوق جامعه در کنار انجمن ها و نهادهای‬ ‫مردمی‪ ،‬بسیج جوانان و دانشجویان و تشکیل صندوق های سیار در سرتاسر شهر‪ ،‬کمک های‬ ‫مالی مردمی (ایرانی و غیرایرانی) را که مشتاقانه در جستجوی مسیرهای مطمئن هستند‬ ‫جمع آوری کرده و از طریق گروه های مردم نهاد داخل کشور بطور مستقیم به آسیب‬ ‫دیدگان زلزله برسانند‪.‬‬ ‫شاید هموطنان آسیب دیده اکنون دیگر به آب و غذا و چادر نیازمند نباشند‪ ،‬اما آثار‬ ‫درازمدت این ویرانی تا ماهها و سالها گریبان مردم محروم زلزله زده را رها نخواهد نمود‪.‬‬ ‫برای یاری رساندن هیچگاه دیر نیست‪.‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 16‬‬


‫روزشمار يک جنگ‬

‫ماسه را می‏بينيم‪ ،‬با ديوارهای اطرافشان که در اثر شليک و ترکش سوراخ سوراخ‬ ‫بام مملو از تکه‏پاره‏ها‬ ‫شده‏اند‪ .‬آسوده نشسته‏ايم‪ ،‬باالخره آفتاب درآمد و روی ِ‬ ‫(بخش بيست و سوم)‬ ‫درخشيد‪ ،‬هر از چندی يکی از افراد رگباری خالی می‏کند‪ ،‬اگرنه همه به گفتگو‬ ‫نشسته‏ايم‪ .‬برای‏مان کوسن‏هايی گلدوزی شده آوردند و آن‏ها را پشت‏مان گذاشته‬ ‫تکيه به ديوار راه‏پله‏ها نشستيم‪ ،‬خيلی راحت بود‪ .‬به نظر می‏رسد‪ ،‬يک نفر چای‬ ‫درست کرده‪.‬‬ ‫ناگهان از نو انفجاری رخ داد‪ ،‬افراد شتابان سراغ سالح‏های‏شان رفتند و آتش‏باری‬ ‫و رگباری ممتد را شروع کردند‪ .‬افراد روبرو پاسخ دادند و صدای صفير گلوله‏ها‬ ‫ِ‬ ‫کام ً‬ ‫(دنباله در شماره ی آينده)‬ ‫سمت راه‏پله‏ها عقب می‏کشم‪ ،‬که چندان هم‬ ‫ال واضح به گوش می‏رسد‪ .‬من به‬ ‫مطمئن نيست‪ ،‬چرا که ديوارهای آنجا هم سوراخ سوراخ است‪ .‬راعد سرگرم عکاسی‬ ‫است‪ .‬پنج دقيقه‏ای به همين وضع ادامه داشت‪ ،‬و سپس کم‪‎‬‏کم رو به آرامش گذاشت‪.‬‬ ‫هوا همچنان ابری است‪ .‬قرصی از آفتاب روی برگشتم و نشستم‪:‬‬ ‫ساختمان‏ها می‏تابد‪ ،‬کم‏رمق اما درخشان در ‪ -‬خوب عال‪ ،‬پس اين چاي کجاست؟‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫خاکستری جنگ‪.‬‬ ‫طعم اندکی‬ ‫پست دشمن رسيده‪ ،‬تا که به آن‏ها مهمات‬ ‫عال توضيح داد که اتومبيلی عادی به‬ ‫مه‪ِ .‬‬ ‫ِ‬ ‫حسن تفنگ تک‏تيراندازی‏اش را برداشت‪:‬‬ ‫برساند‪ ،‬آن‏ها هم بر آن آتش گشوده‏اند‪ .‬فکر می‏کنند که آن افراد را زخمی کرده‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ می‏روم امتحانش کنم‪.‬‬‫دادن افرادش‪ ،‬آتش را پاسخ داده است‪ .‬ما‬ ‫پست دشمن هم برای پوشش‬ ‫باشند‪.‬‬ ‫می‏پرسيم‪ :‬اگر ماشين عادی بود‪ ،‬شما از کجا فهميديد که سربازند؟ آن‏ها فردی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ساختمان پايگاه عبور کرديم‪ ،‬بعد از توی باغچه‪ ،‬سوراخی در ديوار‪،‬‬ ‫از توی‬ ‫آپارتمان با يونيفورم توی ماشين ديده‏اند‪ ،‬به همين دليل هم شروع به شليک کرده‏اند‪ .‬البته‬ ‫ِ‬ ‫ويرانه‏ی ديگری‪ .‬توی سالن وسط ويرانه‏ها‪ ،‬مبلمان زيبايی هنوز سر جايش است‪ ،‬که به غيرنظامی‏ها شليک نمی‏کنند‪ ،‬اما ارتشی‏ها ماشين‏های شخصی و غيرنظامی‬ ‫ِ‬ ‫کاناپه و مبل‏هايی با دستگيرهايی طاليی رنگ‪ ،‬به‬ ‫مدل دوره‏ی لويی شانزدهم‪ .‬را مصادره می‏کنند تا بتوانند پست‏های‏شان در اينجا را از نظر مهمات و ملزومات‬ ‫تعدادی‏شان سرنگون شده‏اند‪ ،‬يکی از مبل‏ها جلوی يکی از سوراخ‏های توی ديوار تأمين کنند‪ .‬اگر با زرهپوش و تانک بيايند‪ ،‬ارتش آزاد با آر‪.‬پی‪.‬جی خدمت‏شان‬ ‫مستقر شده؛ حسن روی آن نشست‪ ،‬نشانه‏گيری کرد و چندين شليک کرد‪ .‬پوکه‏های می‏رسد‪ .‬راعد‪:‬‬ ‫خالی به سوی ديوار پرتاب شده و به ديوار می‪‎‬‏‏خورند‪ ،‬بوی باروت همه‏ی اتاق را ‪ -‬خوب چرا خودشان هم لباس شخصی نمی‏پوشند؟‬ ‫انباشت‪ .‬حسن سرش را با کفيه‏ی راعد پوشانده‪ ،‬برای اين‏که چهره‏اش در عکس عال‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫مشخص نباشد‪ ،‬و سريع ًا احساس خفگی کرد‪ .‬ابوحسين سررسيد و جای او را در‬ ‫مقابل ‪ -‬آن موقع اين خطر برای‏شان هست که تک‏تيراندازان خودشان ترتيب‏شان را‬ ‫سوراخ ديوار گرفت‪ ،‬و به نوبه‏ی خود شروع به شليک کرد‪.‬‬ ‫بدهند!‬ ‫ِ‬ ‫آن‏ها به کيسه‏های ِ‬ ‫سمت مقابل شليک می‏کنند‪ ،‬تا‬ ‫شن سنگرهای دشمن در‬ ‫بشوند‪.‬‬ ‫‏شان‬ ‫ی‬ ‫تيرانداز‬ ‫مانع‬ ‫و‬ ‫کرده‬ ‫شدن‬ ‫پنهان‬ ‫به‬ ‫تک‏تيراندازان را ناچار‬ ‫سالح از نو اوضاع خيلی آرام شده‪ .‬از دور صدای ترافيک روی اتوبان می‏آيد‪ .‬کفش‏های عال‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫الزم و قدرتمند کافی برای سنگرشکنی و جابجا کردن‏شان در اختيار ندارند‪ ،‬اما در که همچنان دراز کشيده‪ ،‬پاشنه‏هايش را از دست داده‪.‬‬ ‫موقعيت‏های خاص و اتفاقی است که اگر از ِ‬ ‫پس سنگر پيدايشان بشود‪ ،‬می‏توانند در فاصله‏ی ميان درگيری‏ها‪ ،‬مالل و بی‏حوصله‏گی است‪ .‬افراد سيگار می‏کشند‪ ،‬گپ‬ ‫آن‏ها را بزنند‪.‬‬ ‫می‏زنند و پرچانگی می‏کنند‪ .‬حاال که خورشيد بيرون آمده هوا کمتر سرد است‪ .‬به‬ ‫حسن به طبقه‏ی باالتر می‏رود‪ ،‬از پنجره‏ی مشرف به راه پله‏ هم چند گلوله‏ای شليک پايگاه برمی‏گرديم‪ ،‬در آسودگی‪ ،‬با حسن‪ ،‬عماد و بقيه چای می‏نوشيم‪ .‬ماد ِر فادی‬ ‫کرد‪ .‬به دنبالش می‏رويم‪ .‬هنگام پائين آمدن‪ ،‬درست در لحظه‏ای که من از مقابل پيراشکی گوشت و پنيرِ‪ 1‬بسيار خوشمزه‏ای درست کرده که با چای داغ می‏خوريم‪.‬‬ ‫پنجره‏ی مشرف به جبهه عبور کردم‪ ،‬او شليک کرد و من پله‏ها را با سرعت و در حال محشر است‪ ،‬تن باالخره کمی می‏آسايد‪.‬‬ ‫فرار پایين آمدم‪ ،‬در حالی‏که راعد از خنده روده‏بر شده بود‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫دوش گرم‪ ،‬عالی‪ .‬وقتی از زير دوش خارج می‏شوم‪ ،‬راعد‬ ‫بعد‪ ،‬بازگشت به خانه‪.‬‬ ‫ حيف‪ ،‬اينجا يک عکس خوب را از دست دادم‪.‬‬‫رفته‪ .‬خواب آلوده‏ام‪ ،‬گويی به ناگاه تمام انرژی‏ام از تن رفته‪ .‬تنها در اين لحظه است‬ ‫بيرون آمديم‪ .‬ابوحسن با ماشين رسيد‪ .‬سالم و عليکی می‏کنيم‪ .‬ابوحسن خطاب به که گويی تن استراحت تام می‏کند‪.‬‬ ‫راعد‪:‬‬ ‫از نو شروع شد‪ .‬راعد کمی بعد برگشت‪ .‬يکی از افراد زخمی شده‪ ،‬به نظر می‏رسد‬ ‫ تو هم شليک می‏کنی؟‬‫گلوله‏ای در بازويش نشسته‪ .‬برايم از پسربچه‏ای حدوداً هشت ساله می‏گويد که‬ ‫راعد دوربينش را نشان می‏دهد‪:‬‬ ‫آسوده داشت راه می‏رفت‪ ،‬در کناره‏ی خيابانی که مشرف به تک‏تيراندازان بود‪ ،‬در‬ ‫ من هم شليک می‏کنم‪.‬‬‫حالی‏که از هر دو طرف شليک ادامه داشت‪.‬‬ ‫شليک‏ها بطور مرتب ادامه دارد‪ .‬به همين روال متداوم است‪ .‬جابجا می‏شويم‪ ،‬و من‬ ‫ِ‬ ‫کردن اسلحه‪ ،‬کشيک و هر از چندی درگير‬ ‫فرصتی برای نوشتن و نت‏برداری پيدا می‏کنم‪ .‬افراد در موقعيت‏های خود مستقرند زندگی سربازی‪ :‬خوابيدن‪ ،‬خوردن‪ ،‬تميز‬ ‫و يک‏بند شليک می‏کنند‪ .‬اين همان زمان و موقعيتی است که کش می‏آيد‪ ،‬موقعيتی شدن و جنگيدن‪ .‬صبر و ِ‬ ‫مالل بسيار‪ ،‬برای ساعاتی پرتنش‪ ،‬که برخی مواقع با زخمی‬ ‫که سرشار از عصبيت و انتظار است‪ .‬موقعی که حمله شروع می‏شود‪ ،‬همه‏چيز سريع پايان می‏پذيرد‪ ،‬و گاه با مرگ‪.‬‬ ‫و پرشتاب پيش می‏رود‪.‬‬ ‫جوانی که من نمی‏شناسم‪ ،‬برمی‏گردد تا مهمات بردارد‪ .‬از کيسه‏ای کنفی شماری‬ ‫ِ‬ ‫خشاب خودش را پر‬ ‫فشنگ بيرون می‏ريزد‪ ،‬و در حالی که روی فرش زانو زده‪،‬‬ ‫احمد‪ ،‬خرس ريشو‪ ،‬معاون حسن است‪ .‬عال تيرباری در آغوش و دوربينی در دست می‏کند‪ .‬کالهی سياه به سر‪ ،‬سبيل‪ ،‬روپوشی برای اتصال خشاب روی بادگيرش به تن‬ ‫روی زمين دراز کشيده‪ ،‬و سه کيسه ماسه و تکه‏هايی بلوک سيمانی به زحمت دارد‪.‬‬ ‫پوشش‏اش می‏دهند‪ .‬من هم روی زمين کنارش دراز می‏کشم و با زوم دوربينم‬ ‫ِ‬ ‫موقعيت تک‏تيرانداز دشمن را‪ ،‬در انتهای خيابان‪ ،‬دقيق ًا روبرو‪ ،‬در خانه‏ای واقع شده‬ ‫(دنباله در شماره ی آينده)‬ ‫ِ‬ ‫پشت استاديوم‪ ،‬در تقريب ًا چهارصدمتری‪ ،‬نشانم می‏دهد‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫از سوراخ‏های ايجاد شده توی ديوار به موقعيت تک‏تيراندازان مستقر در برج‏های توضيحات‪:‬‬ ‫آپارتمانی در سمت راست‪ ،‬بنای در حال ساخت و ساز و همينطور آن‏که شيشه‏های ‪ -1‬نويسنده از نام اسپانيايی اين غذا در متن استفاده می‏کند‪empanadillas .‬‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬‫آبی‏رنگ دارد نگاهی می‏اندازم و عکس می‏گيرم‪ .‬تقريب ًا در دويست متری کيسه‏های‬ ‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P.17‬‬


‫اقتصاد سياسی‬

‫اقتصاد ايران‪ :‬ده تنگنا و دو گريزگاه‬ ‫تنگنای سوم‪ :‬اقتصاد درونگرا‬

‫فريدون خاوند‪ ،‬تحليلگر اقتصادی‬ ‫از میان ده تنگنای اقتصادی ایران که در مقدمه‬ ‫این مبحث بر شمرده شده‪ ،‬فریدون خاوند در‬ ‫این مقاله به بررسی سومین تنگنا می‌پردازد که‬ ‫به «اقتصاد درونگرا» اختصاص دارد‪.‬‬ ‫از پایان دهه ‪ ۱۹۶۰‬میالدی به این سو‪ ،‬شماری‬ ‫از کشور‌های در حال توسعه به ویژه در آسیا‬ ‫ثابت کرده‌اند که تنها با در پیش گرفتن یک‬ ‫استراتژی صنعتی در راستای برونگرایی (صدور‬ ‫انبوه کاال‌های رقابتی به بازار‌های جهانی)‬ ‫می‌توان از گرداب بیکاری و فقر بیرون آمد‪.‬‬ ‫ایران اما همچنان گرفتار اقتصادی است که‬ ‫دستگاه‌های تولیدی آن به درونگرایی خو‬ ‫گرفته‌اند‪ ،‬به جز صنعت نفت که رو به سوی‬ ‫بازار‌های جهانی دارد و وظیفه ارز آوری برای کشور را عمدتا بر دوش می‌کشد‪.‬‬ ‫ولی این وضع نمی‌تواند مدت زیادی ادامه پیدا کند‪ ،‬زیرا با تحوالت بزرگ کنونی در سطح‬ ‫جهانی و پیشروی برق اسای تکنولوژی‌های تازه‪ ،‬معلوم نیست نفت و گاز در سبد آتی انرژی‬ ‫چه جایگاهی داشته باشد‪.‬‬ ‫«شمال» و «جنوب»‬ ‫ادبیات روابط بین المللی‪ ،‬در گذشته ای نه چندان دور‪ ،‬کشور‌های جهان را به دو بخش‬ ‫«شمال» و «جنوب» تقسیم می‌کرد‪« .‬شمال» (که «دنیای توسعه یافته» یا «مرکز» نیز نامیده‬ ‫می‌شد)‪ ،‬کشور‌هایی را در بر می‌گرفت که ساختار‌های اقتصادی آنها متنوع بود به این معنا‬ ‫که اغلب آنها هم کشاورزی شان پیشرفته بود و هم در بخش‌های صنعتی و خدماتی حرفی‬ ‫برای گفتن داشتند‪ .‬همین تنوع طبعا در بازرگانی خارجی آنها نیز انعکاس می‌یافت‪ .‬اقتصاد این‬ ‫کشور‌ها‪ ،‬عالوه بر تولید بخش مهمی‌از نیاز‌های شهروندان و واحد‌های تولیدی شان‪ ،‬رو به‬ ‫سوی بازار‌های جهانی داشت با این هدف که از راه صدور کاال‌های کشاورزی (به ویژه مواد‬ ‫غذایی) و صنعتی و نیز خدمات‪ ،‬ارز الزم را برای تامین واردات مورد نیاز خود فراهم آورند‪.‬‬ ‫در واقع بازار خارجی تداوم بازار داخلی کشور‌های «شمال» بود و «برونگرا»یی بخش جدایی‬ ‫ناپذیر سیاست اقتصادی شان به شمار می‌رفت‪ .‬اقتصاد آنها در پی فتح بازار‌های خارجی بود‪،‬‬ ‫همانگونه که خارجی‌ها در پی فتح بازار داخلی آنها بودند‪.‬‬ ‫و اما «جنوب» (که در مورد آن اصطالحات دیگری چون «دنیای توسعه نیافته»‪« ،‬جهان سوم»‬ ‫و یا «حاشیه» به کار می‌رفت)‪ ،‬اقتصاد‌هایی را در بر می‌گرفت که از انقالب صنعتی بر کنار‬ ‫مانده و بر یک کشاورزی واپس مانده تکیه داشتند‪ .‬صادرات آنها اغلب از یک و یا شمار بسیار‬ ‫کمی‌کاالی خام (نفت و دیگر مواد معدنی‪ ،‬مواد کشاورزی مورد استفاده در صنعت و غیره‪)...‬‬ ‫تشکیل می‌شد که ارز مورد استفاده برای وارد کردن کاال‌های صنعتی و مواد غذایی آنها را‬ ‫تامین می‌کرد‪.‬‬ ‫طی دهه‌های متوالی‪ ،‬از نیمه اول قرن نوزده میالدی تا دهه‌های پایانی قرن بیستم‪« ،‬شمال»‬ ‫با جایگاه ممتاز خود در بازرگانی بین المللی (مبادله محصوالت ساخته شده و مواد غذایی‬ ‫با مواد خام) در صدور کاال‌های صنعتی از نقشی کم وبیش انحصاری برخوردار بود‪ .‬ولی این‬ ‫انحصار به تدریج بر باد رفت و تقسیم بندی کشور‌ها به دو بخش «شمال» و «جنوب» دیگر با‬ ‫واقعیت‌های کنونی جهان نمی‌خواند‪.‬‬ ‫از «جایگزینی واردات» تا «پیشبرد صادرات»‬ ‫در سال‌های پیش از جنگ جهانی دوم‪ ،‬شماری از کشور‌های «جنوب» به ویژه در آمریکای‬ ‫التین به استراتژی معروف به «جایگزینی واردات» روی آوردند‪ ،‬به این معنی که تصمیم‬ ‫گرفتند به جای وارد کردن شماری از کاال‌های صنعتی مثل پارچه و لوازم خانگی و بعد‌ها خود‬ ‫رو‪ ،‬همان‌ها را تا آنجا که در توانشان بود‪ ،‬در داخل کشور تولید کنند‪ .‬به عنوان مثال به جای‬ ‫خرید محصوالت نساجی از اروپا‪ ،‬یک صنعت نساجی ملی شکل گرفت و دولت‪ ،‬برای حفظ‬ ‫این صنعت از رقابت خارجی‪ ،‬ورود پارچه و لباس از خارج را یا کال ممنوع می‌کرد و یا حقوق‬ ‫و عوارض سنگین گمرکی بر آنها وضع می‌کرد تا پارچه و لباس داخلی در چارچوب یک بازار‬ ‫ملی حفاظت شده و در نتیجه مطمئن جان بگیرد‪.‬‬ ‫تاکید می‌کنیم که استراتژی «جایگزینی واردات»‪ ،‬هنگام زایش آن در نیمه اول قرن بیستم‬ ‫و نیز در پی گسترش بعدی آن به بخش بزرگی از دنیای در حال توسعه‪ ،‬در صدد صدور‬ ‫کاال به بازار‌های خارجی نبود‪ .‬در آن روزگار‪ ،‬حتی فکر این که یک کشور توسعه نیافته بتواند‬ ‫با کاال‌های صنعتی به فتح بازار‌های آمریکا و اروپای غربی برود‪ ،‬بسیار گستاخانه به نظر‬ ‫می‌رسید‪ .‬استراتژی «جایگزینی واردات» هدف بسیار محدودتری داشت و آن این که در‬ ‫پرتو حمایت‌های گمرکی و در چارچوب مرز‌های کم و بیش بسته‪ ،‬کاال‌های بر آمده از تولید‬ ‫داخلی‪ ،‬تا جایی که امکان داشت‪« ،‬جانشین» کاال‌های واراداتی بشوند‪.‬‬ ‫استراتژی «جایگزینی واردات»‪ ،‬به این معنا‪ ،‬یک استراتژی درونگرایانه است‪ ،‬زیرا صنعتی را به‬ ‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫وجود می‌آورد که تنها بر بازار داخلی تکیه دارد‪ ،‬مصرف‌کنندگان داخلی را هدف می‌گیرد‪،‬‬ ‫زیر چتر حمایت گمرکی رشد می‌کند‪ ،‬از رقابت کاال‌های خارجی در امان است و‪ ،‬به همین‬ ‫علت‪ ،‬در «شرایط گلخانه ای» به سر می‌برد‪ .‬این استراتژی به شمار زیادی از کشور‌های در‬ ‫حال توسعه امکان داد با نخستین گام‌ها در عرصه صنعتی آشنا بشوند‪ .‬ولی محدودیت‌های‬ ‫آن نیز خیلی زود آشکار شد‪ .‬در واقع بازار ملی طی چند سال به اشباع می‌رسد و صنایع‬ ‫داخلی گرفتار مازاد ظرفیت می‌شوند‪ .‬به عالوه چون بنگاه‌های داخلی در «شرایط گلخانه‌ای»‬ ‫رشد کرده و با بنگاه‌های خارجی رقیب دست و پنجه نرم نمی‌کنند‪ ،‬توانایی تولید کاال‌های‬ ‫برتر با قیمت کم تر را ندارند و نمی‌توانند بخت خود را در بازار‌های بین المللی بیآزمایند‪.‬‬ ‫مصرف کنندگان داخلی هم که به نام «دفاع از صنعت ملی» چندین سال به خرید کاال‌های‬ ‫داخلی تن در داده‌اند‪ ،‬سر انجام خسته می‌شوند و آگر بتوانند‪ ،‬به سراغ کاال‌های وارداتی‪ ،‬ولو‬ ‫به صورت قاچاق‪ ،‬می‌روند‪.‬‬ ‫با توجه به همه این محدودیت‌ها‪ ،‬و موانع دیگری که در اینجا فرصت پرداختن به آنها نیست‪،‬‬ ‫استراتژی «جایگزینی واردات» زمینه مساعدی را برای رشد یک اقتصاد صنعتی مدرن و پویا‬ ‫و پایدار فراهم نیآورد و از نفس افتاد‪.‬‬ ‫در این میان چند کشور و سرزمین آسیایی (کره جنوبی‪ ،‬سنگاپور‪ ،‬تایوان‪ ،‬هنگ کنگ)‪ ،‬با الهام‬ ‫گرفتن از ژاپن‪ ،‬از اواسط دهه ‪ ۱۹۶۰‬میالدی به استراتژی «پیشبرد صادرات» روی آوردند‪.‬‬ ‫این کشور‌ها‪ ،‬که «ببر‌های آسیایی» لقب گرفتند‪ ،‬توسعه صنعتی را با بازرگانی خارجی گره‬ ‫زدند و به تولید انبوه کاال‌های ساخته شده برای صدور به بازار‌های جهانی روی آوردند‪.‬‬ ‫کشور‌های مورد نظر‪ ،‬بر خالف پیروان استراتژی «جایگزینی واردات»‪ ،‬درونگرایی را رها کرده‬ ‫و به صنعت برونگرا روی آوردند‪.‬‬ ‫عرصه مانور این کشور‌ها‪ ،‬در سال‌های نخست‪ ،‬کاال‌های «دست پایین» بود‪ ،‬از جمله پارچه‪،‬‬ ‫لباس‪ ،‬اسباب بازی و وسایل ورزشی که تولید آنها به تکنولوژی پیچیده و سرمایه گذاری‌های‬ ‫عظیم نیازی نداشت‪ .‬کاال‌هایی از این قبیل‪ ،‬با کیفیتی متوسط و قیمتی بسیار ارزان‪ ،‬برای‬ ‫پاسخگویی به نیاز‌های مصرفی طبقات کم در آمد کشور‌های ثروتمند غربی بسیار مناسب‬ ‫بودند و به همین سبب بازار پر رونقی را در این کشور‌ها به دست آوردند‪ .‬با تکیه بر ارز‬ ‫به دست آمده از صدور این کاال‌ها‪ ،‬شناخت پیچ و خم‌های بازرگانی بین المللی و نیز ورود‬ ‫روز افزون سرمایه گذاران خارجی‪« ،‬ببر‌های آسیایی» به سرعت کیفیت کاال‌های خود را بهتر‬ ‫کردند‪ ،‬در تولید کاال‌های پیچیده تر با تکنولوژی سال به سال پیشرفته تر مهارت یافتند و‬ ‫به جایی رسیدند که امروز می‌بینیم‪ .‬همزمان‪ ،‬استراتژی «پیشبرد صادرات» تقریبا سر تا سر‬ ‫منطقه آسیایی اقیانوس آرام را در بر گرفت و در دیگر قاره‌ها نیز مریدان فراوان یافت‪.‬‬ ‫روی آوردن چین به استراتژی برونگرایانه «پیشبرد صادرات» در دهه ‪ ۱۹۸۰‬میالدی‪ ،‬نه تنها‬ ‫«امپراتوری زرد» که مجموعه بازرگانی بین المللی را دگرگون کرد‪ .‬با ورود یک کشور یک‬ ‫میلیارد و سیصد میلیون نفری (شانزده برابر جمعیت ایران) به اقتصاد جهانی و به کار افتادن‬ ‫صد‌ها میلیون بازو در خدمت تولید کاال برای صدور به بازار‌های دنیا‪ ،‬نظام تقسیم بین‌المللی‬ ‫کار و نیز رابطه قدرت‌ها در مقیاس کره زمین یکسره دگرگون شد‪ .‬این رویداد‪ ،‬همچون‬ ‫پیوستن ده‌ها کشور تازه به صف دارندگان صنایع برونگرا (از ترکیه گرفته تا مکزیک‪ ،‬از ویتنام‬ ‫تا برزیل)‪ ،‬به جهانی که روابط بین المللی در آن بر پایه تقسیم بندی میان «شمال» و «جنوب»‬ ‫شکل گرفته بود‪ ،‬برای همیشه پایان داد‪.‬‬ ‫زندانی بازار داخلی‬ ‫ایران نیز‪ ،‬در پایه‌ریزی صنایع مدرن خویش‪ ،‬همانند بسیاری دیگر از کشور‌های در حال‬ ‫توسعه‪ ،‬به «جایگزینی واردات» روی آورد‪ ،‬به جز صنعت نفت که طبعا از همان آغاز به منظور‬ ‫تولید و صدور به بازار‌های جهانی به وجود آمد و همین «برونگرایی» در واقع علت وجودی‬ ‫آن را تشکیل می‌داد‪ .‬در پی تالش پیشگامان اقتصادی دوره قاجار همانند حاج امین الضرب‬ ‫و حاج معین التجار بوشهری‪ ،‬نخستین گام‌های جدی در راه صنعتی کردن ایران با ایجاد‬ ‫واحد‌های تولیدی در عرصه‌هایی چون نساجی‪ ،‬قند و شکر‪ ،‬سیمان‪ ،‬کبریت و صابون و غیره‬ ‫در دوران رضا شاه پهلوی برداشته شد‪.‬‬ ‫این گام‌ها بعد از عبور از فراز و نشیب‌های سخت ناشی از جنگ دوم جهانی و سیاست داخلی‬ ‫ایران در دهه‌های ‪ ۱۳۲۰‬و ‪ ،۱۳۳۰‬سر انجام به سال‌های طالیی دهه ‪ ۱۳۴۰‬و اوایل دهه ‪۱۳۵۰‬‬ ‫رسید که کشور را با میانگین نرخ رشد باالی هشت در صد در سال و نرخ تورم زیر چهار‬ ‫صد‪ ،‬به یکی از موفق ترین کشور‌های در حال توسعه بدل کرد‪ .‬طی این دوران بود که ایران‬ ‫در بسیاری از زمینه‌های صنعتی‪ ،‬از فوالد گرفته تا صنایع غذایی و وسایل خانگی و خودرو‬ ‫به پیشرفت‌های چشمگیر دست یافت و شاهد ظهور کارآفرینان برجسته ای چون خیامی‌ها‬ ‫و ایروانی‌ها و آزمایش‌ها و کاشانی‌ها بود با بنگاه‌هایی که برای نخستین بار‪ ،‬در ورای بازار‬ ‫داخلی‪ ،‬به فتح بازار‌های منطقه و جهان نیز نظر داشتند‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P.18‬‬


‫‪ ...‬با این حال صنعت ایران نتوانست خود را از درونگرایی آزاد کند و همچون اقتصاد‌های‬ ‫پویای آسیایی از قفس بازار ملی بیرون برود‪ .‬در اوایل دهه ‪ ،۱۳۵۰‬با چند برابر شدن قیمت‬ ‫نفت‪ ،‬نظام سیاسی پیش از انقالب به مداخله هر چه بیشتر در زندگی اقتصادی کشور کشانده‬ ‫شد و با تزریق انبوه دالر‌های نفتی فضای سالمی‌ را که به ویژه با مهار تورم برای کسب و کار‬ ‫به وجود آمده بود‪ ،‬بر هم زد‪ .‬وزنه نفت در اقتصاد به گونه ای سرسام آور اوج گرفت‪ ،‬تا‬ ‫جایی که حتی فکر به کار گرفتن فعالیت‌های صنعتی در خدمت صدور کاال به بازار‌های جهانی‬ ‫برای کسب ارز‪ ،‬جاذبه خود را از دست داد‪ .‬وقتی کشوری از محل نفت این همه ارز به دست‬ ‫می‌آورد‪ ،‬چه نیازی به صادرات واحد‌های صنعتی اش دارد؟‬ ‫با انقالب اسالمی‌ ‪ ،۱۳۵۷‬نظام تازه اصوال فکر برونگرا شدن اقتصاد را (جز برای نفت) رها‬ ‫کرد و درونگرایی را به آرمان اقتصادی بدل کرد‪ .‬جمهوری اسالمی‪ ،‬در راستای تفکر رایج در‬ ‫بخش بسیار بزرگی از طیف‌های سیاسی آن زمان‪ ،‬استقالل را از لحاظ اقتصادی «خود کفایی»‬ ‫معنی می‌کرد‪ ،‬به این معنی که کشور باید با دوری گزیدن از نظام بازرگانی بین المللی (جز‬ ‫برای نفت) و طرد سرمایه‌گذاران خارجی (باز هم جز برای نفت)‪ ،‬خود را از وابستگی به «نظام‬ ‫سلطه» آزاد کند‪ .‬این سیاست بسته و درونگرایانه درست زمانی به چراغ راهنمای نظام‬ ‫جمهوری اسالمی‌تبدیل شد که شمار روزافزونی از کشور‌های در حال توسعه‪ ،‬از چین گرفته‬ ‫تا ترکیه و برزیل‪ ،‬از راه ادغام شدن در بازرگانی بین المللی و جذب سرمایه‌های خارجی‪ ،‬به‬ ‫برونگرایی روی آوردند‪.‬‬ ‫برای رهایی از بن‌بست‬ ‫حاصل این سیاست وجود صنایعی است که بسیاری از آنها تنها در چارچوب بازار درونی آنهم‬ ‫زیر حمایت دولت امکان بقا دارند‪ .‬مهم ترین نمونه در این زمینه خودرو سازی ایران است‬ ‫که از اقبال مصرف‌کنندگان ایرانی برخوردار نیست و حضورش در خارج از کشور هم آنقدر‬ ‫حاشیه‌ای است که به حساب نمی‌آید‪.‬‬ ‫البته دیگر کاال‌های صنعتی صادراتی ایران از قبیل مواد غذایی‪ ،‬سیمان‪ ،‬دارو و لوازم خانگی را‬ ‫در کشور‌های همسایه از جمله افغانستان و عراق می‌توان دید‪ ،‬ولی حتی در این بازار‌ها نیز‬ ‫حضور ایران کمرنگ است و به دلیل روبرو شد با کاال‌های رقیب (چینی‪ ،‬کره ای‪ ،‬ترکیه ای‪،)...‬‬ ‫از شکنندگی فراوان رنج می‌برد‪.‬‬ ‫کاال‌های صنعتی ایران از توانایی صادر شدن به بازار‌های خارجی (جز به صورت حاشیه‌ای‬ ‫و شکننده) محروم‌ند و در بازار داخلی نیز از کاهش تقاضا‪ ،‬به دلیل سقوط قدرت خرید‬ ‫مردم‪ ،‬رنج می‌برند‪ .‬بر پایه محاسبات دکتر مسعود نیلی‪ ،‬دستیار ویژه حسن روحانی در امور‬ ‫اقتصادی‪ ،‬اندازه صنعت کشور نسبت به سال ‪ ۱۳۸۱‬دو برابر شده‪ ،‬حال آنکه میزان تقاضا‬ ‫همچنان در سطح ‪( ۱۳۸۱‬پانزده سال پیش) در جا زده است‪ .‬این وضعیت باعث شده که‬ ‫در حال حاضر حدود نیمی‌ از صنعت کشور به عنوان اضافه ظرفیت به حساب می‌آید (ایسنا‪،‬‬ ‫‪ ۲۶‬تیر ماه ‪ .)۱۳۹۶‬این به آن معنا است که صنعت ایران‪ ،‬به دلیل سقوط در آمد مردم‪ ،‬در‬ ‫داخل متقاضی ندارد و چون به خارج هم نمی‌تواند صادر کند‪ ،‬نصف ظرفیتش بال استفاده‬ ‫مانده است‪.‬‬ ‫این مهم‌ترین مصیبت برای صنعتی است که به دلیل اشتباهات مرگبار چند دهه گذشته‪،‬‬ ‫دست و بالش بسته شده و در موقعیتی نیست که بتواند از ظرفیت‌های خود برای نفوذ به‬ ‫بازار‌های جهانی استفاده کند‪ .‬با این صنعت درونگرا‪ ،‬که نیمی‌از ظرفیت‌هایش در حال حاضر‬ ‫معطل مانده‪ ،‬چگونه می‌توان با فقر حاصل از بیکاری مبارزه کرد؟ چگونه می‌توان برای یک‬ ‫می‌لیون و دویست هزار نفری که هر سال به شمار متقاضیان شغل اضافه می‌شوند‪ ،‬کار‬ ‫درست کرد؟‬ ‫تنها راه ممکن برای خروج از این بن بست بزرگ‪ ،‬گذار از درونگرایی به برونگرایی در عرصه‬ ‫صنعتی است‪ .‬ایران باید استراتژی «جایگزینی واردات» را پشت سر بگذارد و به استراتژی‬ ‫صنعتی متکی بر «پیشبرد صادرات» روی بیاورد‪ .‬این گذار مستلزم یک تحول بنیادی در‬ ‫فضای کسب و کار ایران و نیز در روابط کشور با جامعه اقتصادی بین المللی به منظور جذب‬ ‫آزادانه سرمایه و تکنولوژی از خارج و دستیابی به بازار‌های جهانی است‪ .‬ولی از آن مهم‬ ‫تر‪« ،‬برونگرایی» در راستای صدور کاال و خدمات به بازار جهانی نیازمند یک تحول بزرگ‬ ‫فرهنگی به منظور ایجاد بلندپروازی الزم در میان ایرانیان است‪ .‬آنها باید اطمینان یابند که‬ ‫می‌توانند با کاال‌هایی به جز نفت و گاز به فتح بازار‌های جهانی بروند‪.‬‬

‫(مطلب در باره ی تنگنای چهارم اقتصاد ایران را در شماره ی آینده بخوانید)‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫نامه اعتراضی اتحادیه جهانی کارگران صنعتی‬ ‫به جمهوری اسالمی‬ ‫نامه اعتراضی اتحادیه جهانی کارگران صنعتی (اینداستریال) به دولت ایران برای آزادی‬ ‫فوری محمود صالحی و رضا شهابی و به رسمیت شناختن حقوق بنیادی انسانی و کارگری‬ ‫در ایران‬ ‫‪ ۱۵‬نوامبر ‪ ،۲۰۱۷‬ژنو‬ ‫به جناب حسن روحانی‪ ،‬رئیس جمهوری‬ ‫اسالمی ایران‬ ‫آقای رئیس جمهور عزیز‪،‬‬ ‫من این نامه را به شما به عنوان دبیر‬ ‫کل "اتحادیه جهانی اینداستریال"‪ ،‬که بیش از پنجاه میلیون کارگر در بخشهای معدن‪،‬‬ ‫انرژی و تولید‪ ،‬در بیش از ‪ ۱۴۰‬کشور در جهان‪ ،‬از جمله ایران‪ ،‬را نمایندگی می کند‪،‬‬ ‫می نویسم که از شما بار دیگر بخواهم فوری رهبران کارگری زندانی‪ ،‬از جمله محمود‬ ‫صالحی و رضا شهابی‪ ،‬را آزاد کنید و تضمین کنید که احترام کامل به حقوق بنیادین انسانی‬ ‫و کارگری در کشور رعایت می گردد‪.‬‬ ‫ما گزارش های نگران کننده ای مبنی بر آزار و اذیت‪ ،‬از جمله بازداشت کارگران و‬ ‫رهبران اتحادیه های کارگری به دلیل فعالیتهایشان در جهت اجرای حقوق بنیادین اتحادیه‬ ‫ای کارگری‪ ،‬دریافت کرده ایم‪ .‬به این ترتیب‪ ،‬ما خواهان آزادی فوری و بدون قید و‬ ‫شرط کارگران زندانی و رهبران سندیکایی کارگری هستیم‪ .‬بطور مشخص‪ ،‬ما بسیار‬ ‫نگران رفتار غیرانسانی با فعاالن برجسته کارگری‪ ،‬محمود صالحی و رضا شهابی‪ ،‬می‬ ‫باشیم‪ .‬سالمتی و تندرستی آنها در معرض خطر جدی است‪.‬‬ ‫محمود صالحی‪ ،‬فعال قدیمی کارگری‪ ،‬که در ‪ ۳۰‬سال گذشته به دفعات به زندان رفته‬ ‫است‪ ،‬در تاریخ ‪ ۲۸‬اکتبر ‪ ۲۰۱۷‬دوباره زندانی گردید‪ .‬در ‪ ۳‬نوامبر‪ ،‬آقای صالحی دچار‬ ‫سکته قلبی شد و از زندان به به بیمارستان انتقال داده شد؛ اما‪ ،‬بطور حیرت انگیزی او را‬ ‫به رغم این واقعیت که تنها ‪ ۳۰‬درصد از قلبش کار می کند در تاریخ ‪ ۱۱‬نوامبر به زندان‬ ‫برگرداندند‪ .‬آقای صالحی هر دو کلیه خود را بر اثر سالها زندان در گذشته از دست‬ ‫داده است و هفته ای دو بار در بیمارستان باید عمل دیالیز انجام دهد‪ .‬جان محمود‬ ‫صالحی در صورت نگه داشته شدن در زندان در خطر بسیار جدی قرار خواهد داشت‪.‬‬ ‫عالوه بر این‪ ،‬رضا شهابی‪ ،‬عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی‬ ‫تهران و حومه (سندیکای واحد)‪ ،‬از سال ‪ ۲۰۱۰‬تا کنون بطور مکرر در حبس بوده است‪.‬‬ ‫او دوباره در ‪ ۹‬اگوست ‪ ۲۰۱۷‬زندانی شد‪ .‬آقای شهابی دارای مشکالت جسمی جدی که‬ ‫گفته شده سالها بدرفتاری و شکنجه در بازجویی ها مسبب آن بوده اند‪ ،‬می باشد‪ .‬رضا‬ ‫شهابی باید به بیمارستانی با تجهیزات کامل جهت مداوای تخصصی انتقال داده شود‪ ،‬و‬ ‫او همچنین باید بدون قید وشرط آزاد گردد چرا که تمام دوران حبس ایشان به پایان‬ ‫رسیده است‪.‬‬ ‫همچنین‪ ،‬اتحادیه جهانی کارگران صنعتی (اینداستریال) بار دیگر از دولت ایران درخواست‬ ‫می کند که مقاوله نامه ‪ ۸۷‬سازمان جهانی کار در مورد آزادی تشکل و حمایت از حق‬ ‫تشکل‪ ،‬و مقاوله نامه ‪ ۹۸‬در مورد حق تشکل و مذاکرات جمعی را به تصویب برساند‪.‬‬ ‫ما از دولت ایران می خواهیم که دستگیری و سرکوب فعاالن کارگری را متوقف کند‪ ،‬و‬ ‫همچنین بر درخواست خود برای آزادی فوری و بدون قید و شرط محمود صالحی‪ ،‬رضا‬ ‫شهابی و دیگر فعاالن کارگری زندانی تاکید مجدد می کنیم‪.‬‬ ‫ما منتظر اقدام و پاسخ سریع شما هستیم‪.‬‬ ‫با احترام‪،‬‬ ‫والتر سانچز‪ ،‬دبیر کل‬ ‫ترجمه و باز تکثیر از اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران‬ ‫‪www.workers-iran.org‬‬

‫;‪info@workers-iran.org‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 19‬‬


‫ِ‬ ‫راهبندان جهان!‬ ‫عکس هايي از زيباترين ترافيک و‬ ‫چند عکس از راهبندان شدید جاده میان کرمانشاه و سر پل ذهاب در اثر تراکم اتوموبیل‬ ‫دریغ مردمی را از هر گوشه ی ایران برای هم میهنان‬ ‫ها و کامیون هایی که کمک های بی‬ ‫ِ‬ ‫زلزله زده می آورند‪ .‬درود بر همه ی کسانی که چنین صحنه های زيبایی از انساندوستی‬ ‫و همبستگی ملی را آفریدند‪ .‬معنی راستین ایران را باید در چنین صحنه ها و لحظه هایی‬ ‫ُجست‪.‬‬

‫شعر زلزله از زنده یاد مهدی سهیلی‬ ‫لبخندها فسرد‬ ‫پیوندها گسست‬ ‫آوای الی الی زنان در گلو شكست‬ ‫گلبرگ آرزوی جوانان بخاك ریخت‬ ‫جغد فراق بر سر ویرانه ها نشست‬ ‫از خشم زلزله‪-‬‬ ‫پوپك‪ ،‬شكسته بال به صحرا پرید و رفت‬ ‫گلبانگ نغمه در رگ نای شبان فسرد‬ ‫هر كلبه گور شد‬ ‫عشق و امید‪ ،‬مرد‬ ‫در پهندشت خاك كه اقلیم مرگ هاست‬ ‫با پای ناتوان و نفس های سوخته‬ ‫هر سو دوان دوان‪-‬‬ ‫افسرده كودكان ز پی مادران خویش‬ ‫دلدادگان دشت‪-‬‬ ‫سرداده اند گریه پی دلبران خویش‬ ‫در جستجوی دختر خود مادری غمین‬ ‫با صد تالش پنجه فرو می برد بخاك‬ ‫او بود و دختری كه جز او آرزو نداشت‬ ‫اماچه سود؟دختر او‪،‬آرزوی او‪-‬‬ ‫خفته است در درون یكی تیره گون مغاك‬ ‫بس كودكان كه رنگ یتیمی گرفته اند‬ ‫بس مادران به خاك غریبی نشسته اند‬ ‫بس شهرها كه گور هزاران امید شد‬ ‫شام سیاه غم به سر شهر خیمه زد‬ ‫آه غریب غمزدگان شكسته دل‪-‬‬ ‫باال گرفت و هاله ی ابری سپید شد‬ ‫آن كومه ها كه پرتو عشق و امید داشت‪-‬‬ ‫غیر از مغاك نیست‬ ‫آن كلبه ها كه خانه ی دل های پاك بود‪-‬‬ ‫جز تل خاك نیست‬ ‫این گفته بر لبان همه بازمانده هاست‪:‬‬ ‫كای دست آفتاب!‪-‬‬ ‫دیگر مپاش گرد طال در فضای شهر‬ ‫ای ماه نقره رنگ!‬ ‫دیگر مریز نقره به ویرانه های ده‬ ‫مارا دگر نیاز به خورشید و ماه نیست‬ ‫دیگر نصیب مردم خاموش این دیار‬ ‫غیر از شبان تیره و روز سیاه نیست‬ ‫خشكید چشمه ها و بجز چشمه های اشك‪-‬‬ ‫در دشت ما نماند‬ ‫افسرد نغمه ها و بجز وای وای جغد‪-‬‬ ‫در روستا نماند‬ ‫دیگر حدیث غربت و تنها نشستن است‬ ‫یاران خوش سخن همگی بی زبان شدند‬ ‫آنانكه بود بر لبشان داستان عشق‪-‬‬ ‫خود «داستان» شدند‬ ‫این گفته بر لبان همه بازمانده ماست‪:‬‬ ‫هان‪ ،‬ای زمین دشت!‬ ‫ما را تو در فراق عزیزان نشانده ای‬ ‫ما را تو در بالی غریبی كشانده ای‬ ‫ما داغدیده ایم‬ ‫با داغدیدگی همه دلبسته ی توایم‬ ‫زینجا نمی رویم‬ ‫این دشت‪،‬خوابگاه جوانان دهكده است‬ ‫این خاك‪،‬حجله گاه عروسان شهر ماست‬ ‫ما با خلوص بر همه جا بوسه می زنیم‬ ‫اینجا مقدس است‬ ‫این دشت عشق هاست‬

‫هر سبزه ای كه بردمد از دامن كویر‪-‬‬ ‫گیسوی دختریست كه در خاك خفته است‬ ‫هر الله ای كه سرزند ازدشت سوخته‪-‬‬ ‫داغ دل زنی ست كه غمنا ك خفته است‬ ‫اما تو ای زمین‬ ‫ای زادگاه ما!‬ ‫ما باتو دوستیم‬ ‫زین پس شرار قهر به بنیاد ما مزن‬ ‫ما را چنانكه رفت اسیر بال مكن‬ ‫این كلبه ها كه خانه ی امید و آرزوست‪-‬‬ ‫ویرانسرا مكن‬ ‫ور خشم می كنی‬ ‫ویرانه كن عمارت هر قریه را ولی‪-‬‬ ‫ما را ز كودكان و عزیزان جدا مكن (برگرفته از‪) seemorgh.com :‬‬ ‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 20‬‬


‫بهداشت و تندرستی‬

‫کودک‌تان را هرگز باال نیندازید‬ ‫آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که با دیدن یک کودک او را در آغوش گرفته‬ ‫و برای خنداندن کودک‪ ،‬او را به باال پرتاب می کنید؟ اگر شما عوارض این کار را‬ ‫بدانید‪ ،‬هرگز چنین کاری را با کودک نمی کنید‪.‬‬ ‫پرتاب کردن کودک به باال‬ ‫پرتاب کودک به سمت باال و‬ ‫گرفتن او باعث ایجاد سندروم‬ ‫تکان کودک می شود که جان‬ ‫کودک را به خطر می اندازد‪.‬‬ ‫نظر صدها نفر پزشک در‬ ‫رابطه با سندرم تکان کودک‬ ‫پرسیده شد‪ .‬به گفته پزشکان‬ ‫باال پرت کردن کودک به‬ ‫کودک آسیب های جدی وارد‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫این آسیب ها می تواند خطر‬ ‫مرگ را برای کودک در پی‬ ‫داشته باشد‪ ،‬زیرا باعث میشود‬ ‫بچه به کما برود‪ ،‬شبکیه چشم‬ ‫به طور جدی خونریزی کند‪،‬‬ ‫در مغز خون لخته شود‬ ‫(هماتوم ساب دورال) و یا‬ ‫شاید به فوت کودک منجر‬ ‫شود‪.‬‬ ‫ششصد و بیست و هشت‬ ‫پزشکی که برای مسئله پرتاب کودک در سمیناری شرکت کرده بودند‪ ،‬پزشکانی‬ ‫بودند که در آمریکا در ده بیمارستان بزرگ کودکان به ارزیابی جراحت های‬ ‫کودکان در اثر پرتاب به باال پرداخته بودند‪.‬‬ ‫در این سمینار بیشتر از ‪ 80‬درصد پزشکان اظهار کردند که اگر کودک زیر سه سال‬ ‫را تکان دهیم‪ ،‬خون در مغزش جمع می شود‪ 90 .‬درصد متخصصان هم گفتند به‬ ‫احتمال خیلی زیاد‪ ،‬با تکان کودک‪ ،‬شبکیه چشم او دچار خونریزی شدید می شود‪78 .‬‬ ‫درصد پزشکان هم گفتند احتمال دارد کودک به کما رفته و یا فوت کند‪.‬‬ ‫دکتر علیرضا زالی‪ ،‬متخصص مغز و اعصاب درباره معایب و خطرات مغزی پرتاب‬ ‫کردن شیرخواران به سمت باال اظهار می کند‪:‬‬ ‫«گاهی در برخی از مناطق‬ ‫کشور این مسئله عادت شده‬ ‫است تا برای اینکه نشاطی در‬ ‫شیرخواران ایجاد شود آنها‬ ‫را به باال پرتاب می‌کنند‪ ،‬چون‬ ‫وقتی شیرخوار به سمت باال‬ ‫پرتاب می‌شود یک هیجان‬ ‫برای او ایجاد می‌شود و نشاط‬ ‫ظاهری دارد و افراد با خنده و‬ ‫تبسمی که بر لب او می‌نشیند‪،‬‬ ‫تصور می‌کنند این عمل‪ ،‬کار‬ ‫نشاط آوری است‪.‬‬ ‫پرتاب کردن شیرخواران به‬ ‫سمت باال‪ ،‬بسیار خطرناک‬ ‫است و کام ً‬ ‫ال باید از این‬ ‫عمل اجتناب کرد‪ ،‬زیرا در‬ ‫شیرخواران اندازه سر نسبت به بقیه بدن بیشتر است و تناسب چگالی‪ ،‬حجم جمجمه‬ ‫و مغز نسبت به بدن متفاوت است و با این کار یکی از مخرب‌ترین فرآیندهای‬ ‫آسیب رسان به مغز‪ ،‬که اساسًا بدان تغییر شتاب می‌گویند رخ می‌دهد‪ ،‬به همین‬ ‫دلیل است که در حوادث ترافیکی می‌بینیم که بیشترین آسیب به مغز وارد می‌شود‪.‬‬ ‫هر موقع که شتاب عالوه بر خود سرعت از شتاب باال به پایین یا از پایین به باال‬ ‫رخ دهد‪ ،‬این را در اصطالح پزشکی «اکسلریشن» می‌گویند که یکی از مخرب ترین‬ ‫فرآیندهای آسیب رسان به بافت مغز است‪.‬‬ ‫با پرتاب کردن شیرخواران به سمت باال و به خاطر حجم و چگالی باالتر مغز نسبت به‬ ‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫بدن؛ متاسفانه بر اثر این سندرم آسیب جدی به مغز وارد می‌شود و این کار حتمًا‬ ‫آسیب رسان است و می‌تواند مشکالت مغزی در بچه ایجاد کند‪( ».‬تبیان)‬ ‫(فراوری‪ :‬نیره ولدخانی)‬

‫خاصيت های زیره‪:‬‬ ‫اکثرمنابع معتبر علمی‪ ،‬زیره سیاه را برای درمان سوء هاضمه مفید می‌دانند‪ .‬پژوهش‬ ‫های جدید نشان داده است که دو ماده شیمیایی موجود در اسانس زیره ( کارون‬ ‫و کارول )‪ ،‬کار عضالت صاف دستگاه گوارش را تسهیل می‌کنند‌‪ .‬همچنین برعضالت‬ ‫صاف رحم اثرات مفیدی دارند‪ .‬همچنین جویدن دانه های زیره بعد از غذا‪ ،‬هضم را‬ ‫بهبود می‌بخشد و بوی بد دهان را برطرف می‌کند‪.‬‬ ‫افزون بر این‪ ،‬زیره دارای خواص ضد انگلی‪ ،‬ضد قارچی‪ ،‬ضد عفونی کننده وضد‬ ‫اسپاسم بوده‪ ،‬مقوی معده است و خاصیت دیورتیک (مدر) دارد‪.‬‬ ‫هم اکنون از اسانس زیره سیاه در عطرسازی‌‪ ،‬ساخت کرم ها و پمادهای ضد انگل‬ ‫استفاده می‌شود ‪ .‬همچنین به عنوان عطر و طعم دهنده به خمیر دندان‌‪ ،‬پنیر و‬ ‫داروهای کودکان اضافه می‌شود‪ .‬در حال حاضر تحقیقاتی در بعضی از کشور ها در‬ ‫مورد تاثیر زیره سیاه و اسانس آن در کاهش چربی هایخون‪ ،‬کنترل قند خون در‬ ‫افراد دیابتی‌‪ ،‬درمان سندرم روده تحریک پذیر (‪ ،‌)IBS‬بهبود برونشیت و پیشگیری‬ ‫از سرطان کولون در دست اجرا است‪.‬‬ ‫زیره سیاه و کاهش وزن‪ :‬اکثر افرادی که دچار اضافه وزن و یا چاقی می‌باشند‌‪،‬‬ ‫چنانچه به عطاری مراجعه کرده باشند‪ ،‬حتما یکی از موادی که به آنها پیشنهاد‬ ‫می‌شود‪ ،‬عرق زیره است‪ ،‬اما آیا عرق زیره تاثیری در کاهش وزن دارد؟ آیا بدون‬ ‫داشتن رژیم غذایی و اصالح شیوه زندگی و تنها با خوردن عرق زیره می‌توان به‬ ‫کاهش وزن پایدار دست یافت؟ آیا مصرف مداوم آن عوارض جانبی ندارد؟‬ ‫در منابع علمی از دانه های زیره به عنوان ماده تحریک کننده اشتها یاد می‌شود‪ ،‬اما‬ ‫تاثیر عرق زیره بر کاهش وزن به طورعلمی ثابت نشده است‪ .‬در تحقیقاتی که تاثیر‬ ‫عرق زیره را بر افزایش چربی های خون در موش ها بررسی کردند‪ ،‬یکی از یافته‬ ‫های جانبی‪ ،‬کاهش وزن موش ها بوده است‪ .‬اخیرا محققین تاثیر مخلوط ‪ ۴‬ماده‬ ‫گیاهی شامل زیره را در کاهش وزن در انسان مورد بررسی قرار دادند‪ .‬در پایان‬ ‫این مطالعه‪ ،‬مصرف ‪ ۴‬نوع گیاه در افراد شرکت کننده موجب کاهش وزن شد‪.‬‬ ‫با توجه به مطالب باال باید متذکر شد که برای اثبات اثر مفید زیره در کاهش وزن‬ ‫نیاز به مطالعات بالینی و کنترل شده بر روی انسان می‌باشد تا با اطمینان‪ ،‬مصرف آن‬ ‫به افراد‪ ،‬با توجه به وضعیت سالمتی آنها توصیه شود‪.‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 21‬‬


‫موسيقی‬ ‫گزينش مطلب برای بخش موسیقی از‪:‬‬ ‫مدرس برجسته ی ویولن‬ ‫"استاد شاملو"‪ ،‬نوازنده و ّ‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫نویسندگان مشهور و موسیقی مورد عالقه آنها‬ ‫(بخش نخست)‬

‫را برعهده داشت‪ .‬عالقه کوندرا به موسیقی در بسیاری از آثار او به ویژه رمان‬ ‫شوخی پیداست‪ .‬لودویک‪ ،‬شخصیت این رمان‪ ،‬دانشجوی جوانی است که به دلیل‬ ‫مسخره کردن ارزش های نظام حاکم‪ ،‬از دانشگاه و حزب بیرون انداخته می شود‪ .‬در‬ ‫حقیقت‪ ،‬زندگی و درگیری های لودویک‪ ،‬تجربه نسل رمان نویس و همچنین‪ ،‬تجربه‬ ‫گروهی از مردم چکسلواکی را در حکومت توتالیتر بازگو می کند‪ .‬او در سال ‪1948‬‬ ‫تحصیل خود را در رشته ادبیات و زیبایی شناسی در دانشگاه چارلز در پراگ شروع‬ ‫کرد‪ .‬میالن کوندرا‪ ،‬نوزاندگی پیانو را از پدرش آموخت و بعدها به تحصیل در باب‬ ‫موسیقی شناسی و ترکیب موسیقی پرداخت‪ .‬تاثیرات موسیقی و موزیک جاری در‬ ‫متن را می توان به وضوح در آثارش دید‪ .‬او می گوید موسیقی در پیچیده ترین‬ ‫شکل خود‪ ،‬همچون یک زبان است‪ .‬موسیقی‪ ،‬روزنه هایی در تن باز می کند که روح‬ ‫می تواند برای رسیدن به صفای یکرنگی از آنها بیرون آید‪.‬‬ ‫کوندرا از ترکیب موسیقی برای توصیف زندگی فرد استفاده می کند‪ .‬کوندرا اغلب‬ ‫به موضوعات موسیقی عالقه مند است و به نقل از لئوش یاناچک و باتوک‪ ،‬همواره‬ ‫موسیقی محلی چک را تجزیه و تحلیل می کرد‪ .‬عالوه بر این‪ ،‬به عنوان مثال‪ ،‬در‬ ‫شوخی‪ ،‬او گزیده های موسیقی را به متن متصل می کند‪ ،‬یا از شوئنبرگ صحبت می‬ ‫کند‪ .‬فضای رمان های کوندرا‪ ،‬فضایی آزاد‪ ،‬شفاف‪ ،‬آکنده از تخیل و خالقیت‪ ،‬سرشار‬ ‫از صدها حقیقت نسبی متضاد و ناهمگون است‪ .‬میالن کوندرا دوست دارد رمان‬ ‫هایش همچون سمفونی باشند و درون مایه های وجودی انسان را به ترنم درآورند‪.‬‬ ‫بهترین رمان های او را می توان نوعی «سمفونی هستی» نامید و زیبایی و بی کرانگی‬ ‫هنر رمان را در آن ها ستود‪.‬‬

‫گابریل گارسیا مارکز‬ ‫گابریل گارسیا مارکز رمان نویس‪ ،‬روزنامه نگار‪،‬‬ ‫ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی بود که در سال ‪1982‬‬ ‫برنده جایزه نوبل ادبیات شد‪ .‬او را بیش از سایر‬ ‫آثارش به خاطر رمان «صد سال تنهایی» می شناسند‬ ‫که یکی از پرفروش ترین کتاب های جهان به شمار‬ ‫می رود‪ .‬او در بوگاتا‪ ،‬پایتخت کلمبیا به مدرسه رفت‬ ‫و خیلی زود به نوشتن روی آورد‪ .‬مارکز از سال های‬ ‫جوانی به روزنامه نگاری پرداخت و در کنار گزارش‬ ‫هاروکی موراکامی‬ ‫های واقعی‪ ،‬نخستین داستان های کوتاه خود را منتشر کرد‪ .‬گارسیا مارکز یکی از‬ ‫آثار هاروکی موراکامی‪ ،‬این نویسنده برجسته ژاپنی‪،‬‬ ‫نویسندگان پیشگام رئالیسم جادویی است‪ .‬او در سال ‪ 1972‬سفری به اسپانیا داشت‬ ‫تم تنهایی دارند‪ .‬او در سال ‪ 1968‬به دانشگاه هنرهای‬ ‫تا دیکتاتوری فرانکو را از نزدیک درک کند‪ .‬حاصل این تجربه‪ ،‬رمان «پاییز پدرساالر»‬ ‫نمایشی واسدا رفت‪ .‬به گفته خودش در آوریل‬ ‫بود‪ .‬مارکز به راستی عاشق موسیقی بود‪ .‬او که شیفته همه نوع موسیقی از موسیقی‬ ‫‪ 1978‬هنگام تماشای مسابقه بیسبال‪ ،‬ایده اولین‬ ‫تجاری گرفته تا کنسرتوهای بالیارتوک بود‪ ،‬می گوید‪« :‬پای هر نوع موسیقی در‬ ‫کتابش‪« ،‬به آواز باد گوش بسپار » به ذهنش رسید‪.‬‬ ‫میان باشد‪ ،‬قلم از نوشتن باز می ماند‪".‬‬ ‫انتشار این اثر برایش جایزه نویسنده جدید گونوزو‬ ‫مارکز خود را در زمینه موسیقی صاحب نظر می دانست و عقیده داشت شاعران و‬ ‫را به همراه داشت‪ .‬در سال ‪ 1980‬رمان پینبال‪ ،‬اولین‬ ‫نویسندگانی که فاقد دانش موسیقی هستند یا دست کم به موسیقی عشق نمی ورزند‪،‬‬ ‫درکی از هنر ندارند‪ .‬او هنگام نوشتن رمان «پاییز پدرساالر» به موسیقی کنسرتو قسمت از سه گانه «موش صحرایی» را منتشر کرد و در سال ‪ 1981‬پس از فروش‬ ‫شماره سه بالبارتوک‪ ،‬آهنگساز و موسیقی دان مجار گوش می داد‪ .‬همانطور که ال به کلوب جازش‪ ،‬نویسندگی را پیشه حرفه ای خود ساخت‪ .‬در سال ‪ ،1982‬رمان «تعقیب‬ ‫الی نوشته های کتاب‪ ،‬نوای این موسیقی به گوش می رسد‪ ،‬او خود به این نکته مهم گوسفند وحشی» از منتشر شد که در همان سال جایزه ادبی نوما را دریافت کرد‪.‬‬ ‫اشاره می کند که از موسیقی برای نوشتن رمان های جاودانه اش الهام گرفته است‪ :‬در سال ‪ ،1985‬کتاب «سرزمین عجایب و پایان جهان» را منتشر کرد که جایزه‬ ‫«در کلمبیا نوعی از موسیقی موسوم به وایه ناتو وجود دارد که با گذشت زمان «جونیچی» را گرفت‪ .‬در سال ‪ 1991‬در دانشگاه پرینستون و دو سال بعد از هاوارد‬ ‫گسترش یافت و به موسیقی محبوب ملی تبدیل شد‪ .‬شاید برای شما باعث شگفتی تفت به تدریس پرداخت و در سال ‪ 1996‬جایزه «یومیوری» را از آن خود کرد‪.‬‬ ‫باشد اگر بگویم طرح و اندیشه کتاب «صد سال تنهایی» خود را از وایه ناتو گرفته موراکامی از ابتدا به موسیقی کالسیک‪ ،‬جاز و راک بسیار عالقه داشت‪ .‬در رمان «کافکا‬ ‫ِ‬ ‫آرشیدوک» بتهوون گوش می سپارد و او را از ته‬ ‫ام‪ ».‬مارکز بزرگ ترین بیان موسیقایی نسل خود را آثار «پرس پرادو» می داند‪ .‬او در کرانه» به «ارکستر سه نفره‬ ‫دلبسته و شیفته موسیقی بود و این عشق را در دل آثار خود زنده نگه داشته است‪ .‬دل تحسین می کند‪ .‬در کتاب «گربه های آدمخوار»‪ ،‬به آهنگ «قلب نازنین» هنری‬ ‫مانچینی‪ ،‬از آهنگسازان و رهبران ارکستر مشهور ایتالیایی اشاره می کند و در همین‬ ‫کتاب از جاز شادمانه بابی هکت‪ ،‬جک تی گاردن و بنی گودمن می گوید‪ .‬راک هم‬ ‫میالن کوندرا‬ ‫میالن کوندرا نویسنده اهل چک‪ ،‬از سال ‪ 1975‬در فضای کتاب «از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم»‪ ،‬با خواننده همراه می‬ ‫به فرانسه تبعید شد و نهایتا به تابعیت این کشور شود‪« :‬گاهی حین دویدن به موسیقی جاز گوش می دهم ولی اغلب راک را ترجیح‬ ‫درآمد‪ .‬قبل از انقالب ‪ ،1989‬حکومت کمونیستی می دهم چون کوبش سازها در آن بهترین مکمل برای ریتم گام ها در دویدن است‪.‬‬ ‫کتاب های او را در چک ممنوع کرده بود‪ .‬میالن از میان گروه های راک هم بیشتر خواهان شنیدن آهنگ های ردهات چیلی پپرز‪،‬‬ ‫کوندرا تاکنون چندین بار نامزد دریافت جایزه نوبل گوریالز‪ ،‬بک و چند گروه قدیمی تر از جمله کریدنس کلیر واتر ریوایول و بیچ بویز‬ ‫ادبیات بوده است‪ .‬او ترجیح می دهد به دور از هستم‪ ».‬ناگفته پیداست که صدای موسیقی کالسیک‪ ،‬جایز و راک در آثار موراکامی‬ ‫هیاهوی شهرت زندگی کند و کمتر با رسانه ها گفت و گو می کند‪ .‬پدرش‪ ،‬لودویک پیوسته از ال به الی نوشته هایش به گوش می رسد‪( .‬دنباله در شماره ی آينده)‬ ‫کوندرا‪ ،‬نوازنده پیانو و شاگرد لئوش یاناچک بود و ریاست آکادمی موسیقی برنو (منبع‪ :‬روزنامه هفت صبح ‪ /‬پرشین پرشیا)‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 22‬‬


Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 23

Thursday, Nov. 23, 2017


Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 24

Thursday, Nov. 23, 2017


Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 25

Thursday, Nov. 23, 2017


‫زبان و ادبيات‬

‫مقاله‌ای از والدیمیر ناباکوف‬ ‫درباره هنر ترجمه و «خطاهای ترجمه»‬ ‫ترجمه از‪ :‬رامتين ابراهیمی‬ ‫می‌توان سه دسته شرارت‬ ‫تناسخ زبانی‬ ‫در دنیای غریب‬ ‫ِ‬ ‫یافت‪ .‬اولی‪ ،‬کم‌اهمیت‌تر از‬ ‫ِ‬ ‫اشتباهات واضحی‬ ‫بقیه‪ ،‬شامل‬ ‫ا‌ست که ناشی از نادانی یا‬ ‫ِ‬ ‫دانش به‌بیراهه‌رفته مترجم‬ ‫ل‬ ‫است‪ .‬خطایی انسانی‌ و قاب ‌‬ ‫بخشش‪.‬‬ ‫قدم جهنمی بعدی را مترجمی‬ ‫ِ‬ ‫برمی‌دارد که به‌‌شکل تعمدی‬ ‫کلمات یا عباراتی را که‬ ‫نمی‌خواهد زحمت درکشان‬ ‫را بکشد و یا به‌نظرش برای‬ ‫خواننده متصورش نامفهوم‬ ‫یا ناپسند می‌آیند از قلم‬ ‫می‌اندازد؛ چنین مترجمی‪،‬‬ ‫بی‌هیچ تردیدی‪ ،‬آن نگا ِه تهی‬ ‫را که دیکشنری‌اش به او نشان می‌دهد می‌پذیرد و یا این‌که دانش زیاد ِ‬ ‫خالق اثر را‬ ‫پای پیراستگی سبکی می‌گذارد‪ :‬او درست همان‌قدر حاضر است کمتر از نویسنده‬ ‫ب و‌ ِ‬ ‫بد متن را بهتر از نویسنده بلد است‪.‬‬ ‫بداند که فکر می‌کند خودش خو ‌‬ ‫سومین و بدترین درجه از فساد وقتی سر می‌زند که یک شاهکار با صیقل‌دادن‬ ‫و قالب‌بندی شکلی به‌نظر زیبا به خود می‌گیرد تا با اندیشه‌ها و پیش‌داوری‌های‬ ‫جماعت مشخصی هم‌نظر شود‪ .‬این جرمی ا‌ست که مجرمان باید به‌خاطرش فلک‬ ‫شوند‪ ،‬مثل سارقان آثار ادبی در عصر باستان‪.‬‬ ‫اشتباهات فاجعه‌باری را که در دسته‌ اول قرار دارند می‌توان به دو گروه تقسیم‬ ‫کرد‪ :‬آشنایی ناکافی با زبان خارجی مربوطه می‌تواند یک مطلب معمولی را به‬ ‫متنی جالب‌توجه تبدیل کند که ِ‬ ‫خالق اصلی اثر ابدا در نظر نداشته‪ .‬برای مثال‬ ‫«‪ – bien etre general‬رفاه عمومی» به بیانیه مردانه «ژنرال‌‌بودن خیلی خوب‬ ‫مترجم فرانسوی «هملت» جلوی ژنرالی سر تعظیم‬ ‫است» تبدیل می‌شود؛ انگار‬ ‫ِ‬ ‫فرو‌آورده‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫به‌همین شکل در یک نسخه آلمانی اثری از چخوف‪ ،‬معلم به‌محض این‌که وارد‬ ‫ه خود» می‌شود‪ ،‬همین باعث شد منتقدی‬ ‫کالس شده مشغول خواندن «روزنام ‌‬ ‫شو‌پرورش مدارس دولتی روسیه پیشا‪-‬شوروی‬ ‫درباره وضع اسف‌بار آموز ‌‬ ‫ِ‬ ‫چخوف واقعی تنها داشت به «فهرست» کالس اشاره می‌کرد‬ ‫نظری بدهد‪ .‬اما‬ ‫که معلم آن را باز می‌کند تا درس‌ها‪ ،‬عالمت‌ها و غایبین را بررسی کند‪ .‬و در‬ ‫مقابل‪ ،‬کلمات ساده‌ای چون «‪ - first night‬شب اول» و«‪ -public house‬میخانه»‬ ‫که در رمان‌های انگلیسی دیده می‌شوند‪ ،‬در یک ترجمه روسی به «شب نکاح» و‬ ‫«نجیب‌خانه» تبدیل شده‌اند‪ .‬همین مثال‌های ساده کفایت می‌کند‪ .‬این‌ها مضحک‬ ‫و ناهنجارند اما هیچ قصد زیان‌باری پشت‌‌‌شان وجود ندارد و بیشتر جمالت‬ ‫تحریف‌شده متن مقداری معنا می‌دهند تا خواننده متوجه آن شود‪.‬‬ ‫گروه دیگر در دسته اول شامل نوع پیچیده‌تری از اشتباهات می‌شود و دلیلش یک‬ ‫دالتونیسم(کوررنگی) زبانی‌ است که ناگهان مترجم را کور می‌کند‪ .‬مثل‬ ‫نوع حمله‬ ‫ِ‬ ‫رفتن سراغ معنای دور به‌جای آنچه واضح است (یک اسکیمو ترجیح می‌دهد کدام‬ ‫ه کلمه‌ای را‬ ‫را بخورد؟ بستنی یا پیه؟ بستنی)‪ ،‬و یا این‌که مترجم ناخودآگاه ترجم ‌‬ ‫براساس معنایی غلط که در مطالعات مداوم در ذهنش نقش بسته‪ ،‬برمی‌گزیند‬ ‫و می‌تواند به‌شکلی غیرقابل انتظار و بسیار مبتکرانه‪ ،‬یک کلمه بسیار ساده یا‬ ‫آشکارترین استعاره را تحریف کند‪.‬‬ ‫من شاعر خیلی وظیفه‌شناسی را می‌شناختم که در مبارزه با ترجمه یک متن بسیار‬ ‫تحریف‌شده‌‪ ،‬جمله «چهره‌اش تمام ًا بیمارگون می‌نماید با ته ِ‬ ‫‌رنگ نزار اندیشه»‬ ‫(هملت‪ ،‬پرده سوم‪ ،‬صحنه اول) را به‌طریقی ترجمه کرد که حس ِ‬ ‫نور رنگ‌پریده‬ ‫ماه را بدهد‪ .‬او این‌کار را با در‌ نظر‌گرفتن این مسئله که «داس» در متن اصلی‬ ‫به‌شکل ما ِه تازه درآمده‪ ،‬انجام داد‪ .‬هم‌چنین یک حس شوخ‌طبعی ملی با شباهت‬ ‫کلمات روسی مثل «هالل» و «پیاز» شکل می‌گیرد که باعث شد یک پرفسور آلمانی‬ ‫«خم ساحل» (در یک داستان خیال‌انگیز از پوشکین) را طوری ترجمه کند که در‬ ‫ِ‬ ‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫محلی نزدیک «دریای پیاز» قرار داشته‪.‬‬ ‫دومین گناه یعنی چشم‌پوشی از بخش‌های دشوار متن را که مسئله جدی‌تری نیز‬ ‫هست وقتی که ِ‬ ‫خود مترجم گیج و گنگ شده می‌توان بخشید؛ اما چقدر تحقیرآمیز‬ ‫ِ‬ ‫است آدم کوته‌نظری که معنا را کامل درک می‌کند‪ ،‬اما می‌ترسد معنا ابله کندذهنی‬ ‫را گیج کند یا اینکه شاه‌پسری را به فساد بکشاند و به‌جای‌ این‌که شادکامانه در‬ ‫آغوش نویسنده نابغه پناه بگیرد‪ ،‬نگران این است که خواننده کوچکی‌ در گوشه‌ای‬ ‫از دنیا کار خطرناک یا ناپاکی انجام دهد‪ .‬شاید طنازترین نمونه ویکتوریایی که‬ ‫ِ‬ ‫انگلیسی «آناکارنینا» است‪ .‬ورونسکی از‬ ‫به پُستم خورده‪ ،‬یکی از ترجمه‌های اولیه‬ ‫آنا می‌پرسد که مشکلش چیست و آنا پاسخ می‌دهد «من بِ ِر ِمنا هستم» (مترجم‬ ‫«برمنا» را ایتالیک نوشته)‪ .‬این باعث می‌شود خواننده خارجی متعجب شود این‬ ‫ِ‬ ‫ها‌ش به این خاطر که مترجم فکر‬ ‫وحشتناک شرقی چه بوده؛ هم ‌‬ ‫بیماری عجیب و‬ ‫کرده ممکن است «من باردارم» یک‌سری آدم حساس را شوکه کند و فکر بهتری‬ ‫ا‌ست اگر همان کلمه روسی را آنجا بگذارد‪.‬‬ ‫اما پوشاندن و کم‌رنگ‌کردن (کلمات و جمله‌ها) در مقایسه با آنهایی که در دسته‬ ‫ی است‪ :‬چرا‌که اینجا مترجم زرنگ پا پیش می‌گذارد و‬ ‫سوم قرار دارند گنا ِه خرد ‌‬ ‫از آستینش چیزی درمی‌آورد و می‌افزاید و اندرونی شهرزاد را طبق سلیقه خود‬ ‫می‌چیند و با یک لطافت حرفه‌ای سعی می‌کند از قربانیان کتاب‌ها بکاهد‪ .‬بنابراین‬ ‫ِ‬ ‫دست اوفلیا به‌جای‬ ‫در نسخه‌های روسی شکسپیر قانونی وجود داشته که به‬ ‫علف‌هرزی که پیدا می‌کند‪ ،‬گل بدهند‪.‬‬ ‫که آنجا او همانا حلقه‌های خیال‌انگیز گل درست کرد‬ ‫از شاهی اشرفی‌ها‪ ،‬گزنه‌‪ ،‬گلهای مروارید‪ ،‬و فرفیر درشت‬ ‫(هملت‪ ،‬پرده چهارم‪ ،‬صحنه هفتم)‬ ‫اگر نسخه روسی دوباره به زبان اصلی ترجمه شود‪ ‌،‬چنین درمی‌آید‪:‬‬ ‫که آنجا او همانا حلقه‌های دل‌‌انگیز گل درست کرد‬ ‫از گل‌های بنفشه‪ ،‬میخک‌ها‪ ،‬گل‌های رز و گل‌های زنبق‬ ‫زرق و ِ‬ ‫برق این جلوه گل‌دار به‌خودی‌خود (فاجعه را) نشان می‌دهد؛ هم‌چنین‪،‬‬ ‫متن روسی‌گریز ملکه را سانسور کرده‪ ،‬و به او نجابت و اصالتی بخشیده که اوفلیا‬ ‫به‌شکل تلخی آن را نداشت (شوربختانه‪ ،‬محروم از آن بود‪ ،).‬و مترجم بدین‌شکل‬ ‫ِ‬ ‫حرف گردترود در پرده‬ ‫حرف «چوپان‌های آزادزبان» را خنثی می‌کند (اشاره‌ای به‬ ‫«هلج» و یا «اَون»‬ ‫‌‌های‬ ‫گلفروشی‬ ‫چهارم‪ ،‬صحنه هفتم)؛ حاال اینکه چطور کسی جز‬ ‫ِ‬ ‫می‌تواند چنین ترکیبی از گل و گیاه خلق کند خودش مسئله‌ای دیگر است‪.‬‬ ‫اما چنین سواالتی از جانب خواننده روسی اثر مطرح نشد؛ اوال به این‌ علت که متن‬ ‫اصلی را نمی‌شناخت و دوم به آن دلیل که او اصال به گیاه‌شناسی اهمیتی نمی‌داد و‬ ‫سوم این‌که تنها چیزی که او را جذب شکسپیر کرد چیزی بود که منتقدان آلمانی‬ ‫و رادیکال‌های بومی به شکل «نقص‌های ابدی» کشف کرده بودند‪ .‬پس برای کسی‬ ‫مهم نبود که چه اتفاقی برای سگ‌های دست‌آموز گانریل افتاد وقتی چنین خطی‪:‬‬ ‫لیر‪ :‬تریس‪ ،‬بالنش و سوییت‌هارت‪ ...‬می‌بینی چطور اینها بر من پارس می‌کنند‪.‬‬ ‫(پادشاه لیر‪ ،‬پرده‌ سوم‪ ،‬صحنه‌ ششم)‬ ‫به‌شکلی ترسناک تبدیل شد به‪:‬‬ ‫«دسته‌ای سگ شکاری دارند جلوی پایم پارس می‌کنند‪».‬‬ ‫تمام رنگ‌و‌بوی محلی‪ ،‬تمام جزئیات محسوس و بی‌بدیل را این «سگ‌های شکاری»‬ ‫قورت دادند‪ .‬اما انتقام شیرین است ‪‌-‬حتی اگر انتقامی ناخودآگاه باشد‪ ...‬عالی‌ترین‬ ‫ِ‬ ‫داستان کوتاه روسی که تا به حال نوشته شده «شنل» گوگول است (یا «باالپوش»‬ ‫یا «ردا» یا «سرداری»)‪ .‬عنصر اساسی داستان‪ ،‬آن بخش غیرمنطقی که مضمونی‬ ‫ِ‬ ‫حکایت به‌نظر معمولی می‌دهد‪ ،‬به سبک ویژه‌ای که با آن داستان‬ ‫تراژیک به چنین‬ ‫ِ‬ ‫نوشته‌شده متصل و مرتبط است‪ :‬برای مثال تکرار عجیب یک قید به‌نظر پوچ‪ ،‬که‬ ‫این تکرارها را به افسون غریبی تبدیل می‌کنند‪ :‬توصیف‌هایی وجود دارد که در‬ ‫حالت معمولی ساده و معصوم به‌نظر می‌رسند تا این‌که کشف می‌کنید هرج‌و‌مرجی‬ ‫پشت‌شان جریان دارد و اینکه گوگول در این یا آن جمله‪ ،‬کلمه‌ یا تشبیهی به‌نظر‬ ‫بی‌ضرر را جاسازی کرده که متن را به یک نمایش آتش‌بازی پرشکوه و در عین‌حال‬ ‫کابوس ِ‬ ‫‌وار تبدیل می‌کند‪ .‬هم‌چنین چنان شلختگی نامحسوسی هم در داستان وجود‬ ‫ِ‬ ‫انتقال آگاهانه وضع ناهنجار رویاهایمان است‪.‬‬ ‫دارد که‪ ،‬از طرف نویسنده‪ ،‬یک نوع‬ ‫هیچ‌کدام از این چیزها در نسخه گستاخانه و خشک و سرراست انگلیسی باقی‬ ‫نمانده («ردا» به ترجمه کالد فیلد را یک بار و فقط همان یک بار ببینید)‪ .‬تکه‌ای که‬ ‫در ادامه می‌آید به من این حس را می‌دهد که شاهد قتلی هستم و نمی‌توانم در‬ ‫جلوگیری از آن کاری بکنم‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫آپارتمان سه یا چهار طبقه‌ای‌اش (یک کارمند دون‌پایه) چند اثاثیه‬ ‫گوگول‪:‬‬ ‫کم‌بهای مد روزی را نشان می‌داد‪ ،‬برای مثال یک آباژور‪ -‬چیزهای کم‌بهایی که با‬ ‫فداکاری‌های ِ‬ ‫مالی زیادی خریداری شده بودند‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 26‬‬


‫‪ ...‬ترجمه فیلد‪ ... :‬چیده‌شده با چند باب اثاثیه پرجلوه‌ای که خریداری شده بود‪...‬‬ ‫ِ‬ ‫بزرگ خارجی شاید در این لوده‌بازی‪ ،‬نفر‬ ‫دست‌کاری‌کردن یک شاهکار کوچک یا‬ ‫ِ‬ ‫موزیسین مشهور روسی از من خواست یک‬ ‫سومی را هم وارد ماجرا کند‪ :‬اخیرا یک‬ ‫شعر روسی را که چهل سال پیش با همراهی موسیقی اجرایش کرده بود به انگلیسی‬ ‫ترجمه کنم‪ .‬او اشاره کرد که ترجمه انگلیسی‌ام دقیقا مثل متن باشد ‪ -‬متنی که‬ ‫متاسفانه خودش نسخه روسی و ترجمه‌شده کی‪ .‬بالمونت از شعر «زنگ‌ها» از ادگار‬ ‫آلن‌پو بود‪ .‬کم‌وکیف ترجمه‌های طاق‌وجفت بالمونت را شاید بتوان از همین حرفم‬ ‫کار خودش نشان داده چه ناتوانی‌ عجیبی در نوشتن حتی یک ِ‬ ‫درک کرد که ِ‬ ‫خط‬ ‫ملودی‌وار و دلپذیر دارد‪.‬‬ ‫او پیش خود تعدادی قافیه‌های مستعمل داشته و هر استعاره دم‌دستی را که به‬ ‫ذهنش می‌رسید انتخاب می‌کرده و آنچه را که ادگار آلن‌پو برای نوشتنش درد‬ ‫و رنج زیادی کشیده‪ ،‬به چیزی تبدیل کرده که هر قافیه‌سا ِز روسی می‌توانست‬ ‫در یک چشم ‌به‌هم‌‌زدن بنویسد‪ .‬من که داشتم متن روسی را دوباره به انگلیسی‬ ‫برمی‌گرداندم فقط درگیر یافتن کلمات انگلیسی بودم که شبیه کلمات روسی شوند‪.‬‬ ‫حاال اگر روزی کسی نسخه انگلیسی من از آن نسخه روسی را پیدا کند‪ ،‬شاید خیلی‬ ‫ساده‌لوحانه آن را دوباره به روسی برگرداند که این‌قدر «بالمونتی‌ شده» که چه‌بسا‬ ‫عنوان «زنگ‌ها» را هم به «سکوت» تبدیل کند‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫اتفاقی حتی مضحک‌تر برای قطعه رویاگونه شگرف بودلر یعنی «دعوتی به سفر»‬ ‫افتاد‪ .‬ترجمه روسی توسط شخصی با عنوان مرجکوفسکی‌ انجام شد که استعدادی‬ ‫کمتر از بالمونت داشت‪.‬‬ ‫متن («فرزندم‪ ،‬خواهرم‪ .‬به طراوت بیندیش») در ترجمه روسی این‌طور شروع شد‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫عزیز کوچکم‬ ‫عروس‬ ‫بیا برویم برای یک سواری؛‬ ‫ِ‬ ‫خیابانی روس آن را‬ ‫بی‌درنگ متن لحن سرخوشانه گرفته؛ انگار آکاردئون‌نوازان‬ ‫ِ‬ ‫فرانسوی ترانه‌های فولک روسی‪ ،‬دوباره این تکه‬ ‫نوشته‌اند‪ .‬دوست دارم یک مترجم‬ ‫بودلر را به فرانسه بر‌گرداند‪:‬‬ ‫بیا‪ ،‬عزیزکم‬ ‫بیا به نیژنی‬ ‫و قضیه به همین شکل ادامه دارد‪.‬‬ ‫غیر از فریب‌کاران مطلق‪ ،‬ابله‌های ‌کم‌خطر و شاعران ناتوان‪ ،‬به‌طور کلی سه نوع‬ ‫مترجم وجود دارد ‪ -‬و این به سه دسته‌ای که قبال گفتم ربطی ندارد؛ بهتر است بگویم‬ ‫م ممکن است به‌شکلی مشابه بلغزند و غلط ترجمه کنند‪.‬‬ ‫هرکدام از این سه نوع مترج ‌‬ ‫این سه دسته بدین شکل‌اند‪ :‬دانشوری که مشتاق است کاری کند تمام جهان کارهای‬ ‫یک نابغه گمنام را مثل ِ‬ ‫خود او بشناسد و بکاود؛ مزدو ِر خوش‌نیت؛ و نویسنده‌ای‬ ‫حرفه‌ای که در حضور هم‌قطاری خارجی لم داده است‪.‬‬ ‫امیدوارم که دانشور دقیق و جزئی‌‌نگر و متنش پر از پانوشت باشد‪ :‬پا‌نوشت‌ها – که‬ ‫در همان صفحه متن نوشته‌ شده‌اند و نه این‌که در انتهای متن قرار بگیرند ‪ ‌-‬هر‬ ‫قدر هم باشد هیچ‌وقت اضافی نیست‪ .‬بانوی سختکوشی که در یازدهمین ساعت از‬ ‫شب‪ ،‬یازدهمین جلد کارهای جمع‌آوری‌شده نویسنده‌ای را ترجمه می‌کند‪‌،‬متاسفانه‬ ‫کم‌دقت است؛ اما مسئله این نیست که دانشور غلط‌های کمتری نسبت به آن شخص‬ ‫سطح باالیی‪‌،‬‬ ‫پرکار دارد؛ مسئله این است که طبق یک قانون‪ ،‬چنین شخص بسیار‬ ‫ِ‬ ‫نبوغ خالق است‪ .‬یادگیری یا ِ‬ ‫تالش‬ ‫چه مرد یا زن‪ ،‬به‌شکلی مستاصالنه تهی از هرنوع ِ‬ ‫مداوم نمی‌تواند جای سبک و تخیل را بگیرد‪.‬‬ ‫نفر بعدی شاعری معتبر است که دو ویژگی مورد نظر (سبک مشخص و تخیل) باال را‬ ‫دارد و میان نوشتن شعرهای خود با ترجمه لرمونتوف یا ورلن آرامش پیدا می‌کند‪.‬‬ ‫اما او یا زبان اصلی را نمی‌شناسد و با آسودگی بر معنای به‌اصطالع «تحت‌اللفظی»‬ ‫تکیه می‌کند یا اینکه زبان را می‌شناسد اما دقت یک دانشور و تجربه یک مترجم‬ ‫حرفه‌ای کاربلد را ندارد‪ .‬به‌هرحال در این مورد عیب اصلی این مسئله است که‬ ‫هرقدر استعداد شخصی‌اش بیشتر باشد‪ ،‬بیشتر محتمل است که او شاهکار خارجی را‬ ‫زیر موج خروشان سبک شخصی خود غرق‌کند‪ .‬به‌جای اینکه مثل نویسنده واقعی اثر‬ ‫جامه بپوشد‪ ،‬خودش را (از نظر سبکی) به‌عنوان نویسنده عرضه می‌کند‪.‬‬ ‫حاال می‌توانیم طبق وضعیت موجود‪ ،‬شرایط الزمی را که باید یک مترجم دارا باشد تا‬ ‫بتواند نسخه‌ای ایده‌آل از یک شاهکار خارجی ارائه بدهد‪ ،‬استنباط کنیم‪ .‬اول از همه‬ ‫او باید به‌اندازه نویسنده‌ای که برمی‌گزیند استعداد داشته باشد‪ ،‬یا حداقل همان نوع‬ ‫استعداد را دارا باشد‪ .‬در این مورد‪ ،‬بودلر و پو‪ ،‬یا جوکوفسکی و شیلر هم‌بازی‌های‬ ‫ایده‌آلی شدند‪ .‬دوم‪ ،‬مترجم باید دو کشور و دو زبان مورد نظر را تمام‌و‌کمال‬ ‫بشناسد و کامال با تمام جزئیات سبک مرتبط به نویسنده‌اش آشنا باشد؛ همچنین با‬ ‫پس‌زمینه اجتماعی کلمات‪ ،‬کاربردشان و ارتباط‌های تاریخی و دوره‌ای آشنا باشد‪.‬‬ ‫این ما را می‌رساند به سومین نکته‪ :‬درکنار داشتن نبوغ و دانش‪ ،‬او باید موهبت تقلید‬ ‫را داشته باشد و بتواند با تقلید از بازی‌های کلماتی و رفتاری و هم‌چنین راه و روش‬ ‫ذهنی نویسنده‪ ،‬با نهایت حد شباهت‪ ،‬مثل نویسنده اصلی عمل کند‪ .‬اخیرا سعی کردم‬ ‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫آثار چندین شاعر روس‬ ‫را که یا با ترجمه‌های‬ ‫پیشین خراب شده بودند‬ ‫یا کارهایشان را که هرگز‬ ‫ترجمه نشده بود‪ ،‬ترجمه‬ ‫کنم‪ .‬دانش انگلیسی من‬ ‫قطعا از دانش روسی‌ام‬ ‫کمتر است؛ در‌ حقیقت‬ ‫فرقش مثل تفاوت‬ ‫یک ویالی نیمه‌مجزا‬ ‫ِ‬ ‫ملکی موروثی است‬ ‫و‬ ‫بین آرامش خودآگاه و‬ ‫ِ‬ ‫تجمل موروثی‪ .‬بنابراین‬ ‫من از نتایج به‌دست‌آمده‬ ‫راضی نیستم اما در‬ ‫تحقیقم چندین قانون را یافته‌ام که شاید دیگر نویسنده‌ها بتوانند دنبال کنند تا سود‬ ‫ببرند‪.‬‬ ‫برای مثال با این ِ‬ ‫ِ‬ ‫اشعار پوشکین مواجهه شدم‪:‬‬ ‫خط آغازین یکی از شگرف‌ترین‬ ‫‪Yah pom-new chewed-no-yay mg-no-vain-yay‬‬ ‫من سیالب‌ها را با نزدیک‌ترین صداهای انگلیسی که توانستم ترجمه کردم؛ ظاهر‬ ‫تقلیدی‌شان آنها را بدریخت کرده اما مهم نیست؛ «‪ »chew‬و «‪ »vain‬از لحاظ آوایی‬ ‫با دیگر کلمات روسی که به معنی چیزهای مهم و زیبا است مرتبط‌ هستند و ملودی‬ ‫«‪ »chewed-no-yay‬درست در وسط جمله و «میم»ها و «نون»ها در دو طرف‬ ‫برای یک شخص روسی بسیار هیجان‌انگیز و آرامش‌بخش است ‪ ‌-‬ترکیبی پارادوکسی‬ ‫که هر هنرمندی درک می‌کند چیست‪.‬‬ ‫حاال اگر یک دیکشنری بردارید و این چهار کلمه‌ روسی را پیدا کنید‪ ،‬چنین جمله آشنا و‬ ‫یکنواخت و احمقانه‌ای به‌دست می‌آورید «لحظه‌ای شگفت‌انگیز را به‌خاطر می‌آورم»‬ ‫باید با این پرنده‌ای که شکار کرده‌اید چه‌کار کنید؟ پرنده‌ای که مرغ‌بهشت نیست‬ ‫بلکه طوطی‌ای در حال فرار است و حال‌که روی زمین بال‌بال می‌زند پیامی ابلهانه را‬ ‫جیغ می‌کشد؛ چرا‌که هیچ حد از تخیل نمی‌تواند یک خواننده انگلیسی‌زبان را متقاعد‬ ‫کند که «لحظه‌ای شگفت‌انگیز را به‌خاطر می‌آورم» شروعی عالی و متناسب برای‬ ‫یک شعر عالی ا‌ست‪ .‬اولین چیزی که یافتم این بود که اصطالح «ترجمه تحت‌اللفظی»‬ ‫کم‌و‌بیش بی‌معناست‪.‬‬ ‫«‪ »yah pom-new‬شیرجه عمیق و سلیس‌تری به گذشته‌ است تا «به‌خاطر‬ ‫می‌آورم» که مثل یک غواص بی‌تجربه شکست می‌خورد‪ »chewed-no-yay« .‬یک‬ ‫ِ‬ ‫روسی دوست‌داشتنی در خود دارد‪ ،‬و ارتباطات بسیاری میان کلمات‬ ‫نوع «هیوال»ی‬ ‫روسی وجود دارد‪ .‬این تکه از نظر آوایی و ذهنی به یک دسته مشخصی از کلمات‬ ‫تعلق دارد و این کلمات روسی با دسته کلمات انگلیسی‌‌ که در آن «به‌خاطر می‌آورم»‬ ‫یافت می‌شود هیچ ارتباطی ندارد‪ .‬مثال کلمه مرکزی و بنیادی در شعر هاوسمن‬ ‫«‪ »?What are those blue remembered hills‬در روسی به «‪vspom-neev-‬‬ ‫‪ »she-yesyah‬تبدیل می‌شود که چیز وحشتناکی ا‌ست پر از گوژ و شاخ که اصال‬ ‫هیچ ارتباطی با «آبی» که در انگلیسی‌اش بسیار لطیف استفاده شده‪ ،‬ندارد؛ چرا‌که‬ ‫ِ‬ ‫روسی آبی‌رنگ بودن به دسته متفاوتی از کلمات مربوط است‪.‬‬ ‫حس‬ ‫ِ‬ ‫‌تشابهی دسته‌های کالمی در زبان‌های متفاوت به قانون‬ ‫این وابستگی کلمات و بی‬ ‫دیگری اشاره دارد که سه کلمه اصلی یک جمله همیشه چیزی تازه خلق می‌کنند و‬ ‫چیزی اضافه می‌کنند که هیچ‌کدام از آن کلمات به‌شکل مجزا یا در ترکیب دیگری‬ ‫آن را نخواهند داشت‪ .‬چیزی که این تبادل ارزش‌های پنهانی را ممکن می‌کند نه‌فقط‬ ‫رابطه بین کلمات بلکه جایگاه دقیق‌شان نسبت به ریتم جمله و هم نسبت به یکدیگر‬ ‫است‪ .‬این را باید مترجم در نظر داشته باشد‪.‬‬ ‫سرانجام‪ ،‬مشکل قافیه هم وجود دارد‪ .‬برای «‪ »mg-no-vainyay‬بیشتر از دو‌هزار‬ ‫قافیه دم‌دستی وجود دارد‪ .‬در حالی‌که نمی‌توانم حتی یک قافیه برای «‪»moment‬‬ ‫پیدا کنم‪ .‬جایگاه «‪ »mg-no-vainyay‬در پایان جمله هم بی‌اهمیت نیست‪ ،‬چرا‌که‬ ‫پوشکین تا حدی آگاه بود که نیاز نیست برای قافیه‌اش زیادی دنبال کلمه‌ای بگردد‪.‬‬ ‫اما جایگاه «‪ »moment‬در جمله انگلیسی هیچ راهی برایمان نمی‌گذارد که قافیه‌ای‬ ‫مناسب برایش پیدا کنیم؛ درست برعکسش‪ ،‬کسی که کلمه را آنجا گذاشته باید آدم‬ ‫بی‌باکی باشد‪.‬‬ ‫بنابراین با آن خط آغازین مواجه شدم‪ ،‬پر بود از سبک پوشکین‪ ،‬بسیار منحصربه‌فرد‬ ‫و آهنگین و بعد از اینکه از زاویه‌های مختلفی‪ ،‬که اینجا به آن اشاره شد‪ ،‬با آن وررفتم‬ ‫ِ‬ ‫فرایند ترجمه بدترین بخش شبم را گرفت‪ .‬در آخر‬ ‫و به نتیجه‌ای برایش رسیدم‪ .‬این‬ ‫آن را ترجمه کردم؛ اما اگر حاال نسخه ترجمه‌شده خودم را اینجا بیاورم‪ ،‬ممکن است‬ ‫ِ‬ ‫قانون عالی‬ ‫خواننده پیش خودش این‌طور خیال کند که کمال تنها با پیروی از چند‬ ‫قابل دسترسی است‪.‬‬ ‫*این متن را والدیمیر ناباکوف‪ ،‬نویسنده برجسته روس در ‪ ١٩٤١‬نوشت‪ .‬مقاله‌ای‬ ‫درباره‌ خطاهای ترجمه‪ ،‬آسیب‌ها و مشکالتی که پیش‌ِروی مترجمان و خوانندگان‬ ‫قرار دارد‪( .‬روزنامه شرق)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 27‬‬


‫تاريخ ادبيات‬

‫سبک شناسی‬ ‫(بخش ‪)128‬‬

‫تاریخ وصاف‬

‫آخرین برقی که از این شیوه درخشیده و خانه‬ ‫روشن کرده است‪ ،‬تاریخ وصاف است زیرا هرچند‬ ‫در قرون بعد اشخاصی مانند شرف الدین علی‬ ‫یزدی مؤلف "ظفرنامه" و صاین الدین علی ترکه و‬ ‫وحید قزوینی مؤلف "تاریخ شاه عباس دوم صفوی"‬ ‫و میرزا مهدیخان مؤلف ‪:‬درۀ نادره" و "جهانگشا"‬ ‫و میرزا صادق نامی مؤلف "گیتی گشای زندیه" و‬ ‫دیگران‪ ،‬کتاب ها به این سبک نوشته اند اما همه‬ ‫وصاف در عین تقلید‪ ،‬استقالل‬ ‫آنها مقلد بوده اند‪ ،‬و ّ‬ ‫و اقتداری هم از خود نشان داده است‪ .‬خالصه باید‬ ‫وصاف را خاتم خداوندان نثر فنی‪ ،‬تقلید شده ای از عرب شمرد‪ ،‬چه نثر فنی همیشه‬ ‫باقی بوده و خواهد بود‪ ،‬اما سبک و شیوه ای که در قرن ششم بواسطه ی مجذوب‬ ‫شدن و محو گردیدن سلیقه ی پارسی گویان در نثرنویسان عرب پیدا شده بود در‬ ‫قرن هفتم به سرحد کمال بل به پایه ی تفریط و امالل انجامید‪ ،‬و این عمل به دست‬ ‫وصاف الحضرة صورت گرفت‪.‬‬ ‫این مرد که نامش برده شد‪ ،‬ادیب شرف الدین‪ 1‬عبدالله کاتب و شاعر ملقب به‬ ‫وصاف الحضرة متخلص به "شرف" بوده و در سنه ی ‪ 663‬در شیراز تولد یافته‬ ‫است‪ ،‬و در شیراز تحصیل علم ادب و زبان عرب کرده و به کارهای دیوانی اشتغال‬ ‫جسته است‪ .‬پدرش عزالدین فضل الله در ‪ 22‬ذی القعده ‪ 698‬در قحطی فارس‬ ‫فوت کردو او ازین پس به وسیله ی خواجه رشیدالدین فضل الله وزیر در عهدغازان‬ ‫و اولجایتو به دربار تقربی پیدا کرد و تاریخی نوشت و به وسیله ی خواجه ی مزبور‬ ‫تاریخ خود را به عرض رسانید و مورد مرحمت قرار گرفت‪.‬‬ ‫تاریخ او موسوم است به "تجزیة االمصار و تزحیة االعصار" که به تاریخ وصاف شهرت‬ ‫یافته است و در پنج مجلد تألیف شده و ذیل تاریخ جهاهگشای جوینی است و مشتمل‬ ‫است بر تاریخ ایلخانان مغول ایران و تاریخ ملوک و امرای اطراف از سال ‪ 656‬تا سال‬ ‫‪ 728‬اواسط عهد ابوسعید بهادرخان‪ ،‬این کتاب در تاریخ ‪ 699‬آغاز شده و در ‪702‬‬ ‫جلد اول آن کتاب را به عرض غازان خان رسانیده است و قسمتی دیگر که هنوز‬ ‫ناتمام بوده است به تاریخ محرم ‪ 712‬در سلطانیه به عرض اولجایتو سلطان خدابنده‬ ‫رسیده است‪.‬‬ ‫این کتاب همچنان که در روش تاریخ پیرو جهانگشای است‪ ،‬در سبک و شیوه نیز‬ ‫بدان کتاب نظر داشته و غالب لغات و اصطالحات و ترکیبات جهانگشای در تاریخ‬ ‫او بعینه دیده می شود اما چنانکه گفتیم نظر به تبحری که در علوم ادب و دواوین‬ ‫شعرای عرب داشته است تا همینجا قناعت نکرده و خواسته است گوی سبقت از‬ ‫استاد و پیشوای خود برده باشد‪ ،‬بنابراین در آن باره راه افراط پیموده و غلو نموده‬ ‫است به حدی که راستی خواندن آن کتاب اهل فضل و ادب را که عاشق این قبیل‬ ‫نوشته ها باشند نیز ممکن است گاهی خسته و ملول کند و مطالعه ی چند صفحه‬ ‫از آن کتابخاصه که قصد خواننده استفاده ی تاریخی باشد به سآمت می انجامد‪.‬‬ ‫معذلک چنان نیست که در این اواخر نزد جمعی ّ‬ ‫بطاالن بی مایه شهرت گرفته از کتب‬ ‫"دره نادره" نهاده آمده است‪ ،‬چه عالوه بر اعتبار‬ ‫غیرمفید نامیده شده و در ردیف ّ‬ ‫و اهمیت بی حد و حصری که در تاریخ وصاف در جمع آثار و کردار و رفتار تاریخی‬ ‫عصر خود داراست و گنجی است از نفایس اخبار بسیار مفید‪ ،‬از حیث استحکام لفظ‬ ‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫و صحت استعمال لغات و کلمات و درستی‬ ‫عبارات نیز در مرتبه ی نخستین جای دارد‪،‬‬ ‫و مطالعه ی آن کتاب سرمایه ی فضل و‬ ‫ادب و اطالع بر نفایس الفاظ عجم و عرب و‬ ‫غرر اخبار و آثار گذشته تواند بود‪.‬‬ ‫اما همانطور که گفتیم در اظهار صنعت و‬ ‫پرداختن عبارت و آوردن حشوهای دور‬ ‫و دراز و ایراد عبارات عربی از خود که‬ ‫نه مورد استدالل و نه محل استشهاد و نه‬ ‫منباب مثل و تمثیل و صرف از برای فضل‬ ‫فروشی و عشق به عربی تراشی است‪ ،‬این‬ ‫کتاب را در نظر خردمندان از مقام طبیعی‬ ‫یک تاریخ فاضالنه تنزل داده و در مرتبه ی‬ ‫"مقامات نویسی" و "مجلس گوئی" های‬ ‫قدیم قرار داده است‪ ،‬برای مثل کافی است‬ ‫اشاره کنیم که در مجلد اول در ضمن شرح‬ ‫لم ِل ُ‬ ‫ک ّ‬ ‫ُدقدار از ممالیک‬ ‫الظاَهر بن ُ‬ ‫حالی که از اَ َ‬ ‫ایوبی پادشاه مصر و شام می نویسد می گوید‪:‬‬ ‫"بندقدار نزد اباقاخان رسولی فرستاد و به وساطت سفارت مارپیکری مرغ منقار‪ ،‬که‬ ‫چون صفیر آغازد طاوسان خواطر اهل کمال در جلوه ی نشاط درآیند‪"...‬‬ ‫از اینجا به بعد درست بیست سطر یعنی قرب یک صفحه از کلمات و لغات پارسی و‬ ‫تازی به کنایه و استعاره و لغز و معمی با قرینه سازی و سجع بازی و مزدوج پردازی‬ ‫دنباله ی "مارپیکری مرغ منقار" را می کشد تا بعد از بیست سطر – که هشت سطر‬ ‫آن عبارات عربی است که از خود بافته می گوید‪" :‬یعنی قلم – عریضۀ این ذکر از‬ ‫پردۀ فکر مکشوف گردانیده که‪ ...‬الی آخر"‪ 2‬و این طور و طرز که نمونه ای از تفریط‬ ‫های جنون آمیز ادبی است در سراسر کتاب مشهود و مکشوف می باشد‪.‬‬ ‫دیگر از اشعار استادان قدیم فارسی به اندازه ی پیشقدمان خود مانند صدرالدین‬ ‫محمد بن الحسن النظامی‪ 3‬مؤلف کتاب "تاج المآثر" استفاده نکرده و به عکس غالبا‬ ‫اشعار خود را مانند معاصر خود مؤلف تاریخ المعجم فی آثار ملوک العجم به کار‬ ‫برده است و گاهی هم مخصوصا در بحر متقارب شعرهایی آورده است و پیش از‬ ‫آن اشاره به مؤلف (لمؤلفه) که مرسوم است ننموده و این عمل چند بار تکرار شده‬ ‫است‪ ،‬معذلک کلیت ندارد و از اشعاری که در کلیله و کتب قدیم ذکر شده یا از اشعار‬ ‫متأخرین چون خاقانی و ظهیر هم شواهدی نقل کرده است‪.‬‬ ‫از دو چیز تاریخ مذکور نباید صرف نظر کرد یکی حس هواداری شدیدی که در غالب‬ ‫موارد نسبت به ملوک و امرای اطراف حتی نسبت به ملوک دور مانند پادشاهان‬ ‫مصر و شام و هند‪ ،‬در برابر مغول از خود نشان می دهد‪ ،‬و می رساند که این مرد‬ ‫مانند بسی از مردم با آنکه قریب یک قرن از استیالی مغول می گذشته است‪ ،‬هنوز‬ ‫دل او از کین آن بی مروتان تهی نگردیده و بدان قوم خونخوار به نظر خوبی نمی‬ ‫نگرد‪ ،‬و این معنی در جلد اول آنجا که شرح ملوک مصر را از ایوبیان و ممالیک می‬ ‫دهد‪ ،‬به خوبی معلوم می گردد‪ ،‬خاصه در آن محاربت که قالون الفی و بندقدار یکی‬ ‫در سنه ی ‪ 676‬با تمغودر نوئین سردار اَبَقا در اَبلستان‪ ،‬و دیگر در ‪ 679‬با منکوتیمور‬ ‫برادر اَبَقا در ظاهر ِحمص اتفاق افتاد و در هر دو حرب مصریان فاتح شدند‪ ،‬خوب‬ ‫آشکار است‪.4‬‬ ‫موضوع دیگر اظهار هواداری و اخالص و ارادتی است که این مرد فاضل در تاریخ‬ ‫خود نسبت به خواجه شمس الدین صاحب دیوان و برادرش عطاملک جوینی در‬ ‫واقعه ی مجدالملک یزدی و اباقا و ارغون نشان داده است که گویی در باره ی پدر‬ ‫یا مأمومی در حق امام خود سخن می گوید‪ ،‬و در همان مورد قصیده ای در جواب‬ ‫قصیده ی رودکی "باد جوی مولیان آید همی" گفته و می گوید‪" :‬این قصیده در‬ ‫مدیح صاحب دیوان ممالک شمس الدین جوینی منتظم چون در زمان حیات آن‬ ‫صاحب قران مؤلف این بدایع از سعادت ُمثول حضرتش محروم افتاده این قصیده‬ ‫مومن َح ّی فی الَدا َرین انشا می کند‪ ،‬به امید آن که ممیز این دو‬ ‫الم‬ ‫بر روح او که ُ‬ ‫ُ‬ ‫قصیده (قصیده ی او و از آن رودکی) طبع نقاد و خاطر وقاد خداوندان فضل باشد‬ ‫فحسب"‪ 5‬و مطلع وصاف این است‪:‬‬ ‫باد مشک افشان وزان آید همی بوی گل پیوند جان آید همی‬ ‫عجب آنکه با وجود هواداری از این خانواده در باره ی مجدالملک یزدی که موجب‬ ‫بربادی خانواده ی جوینیان گردید و خود او پیشتر از آنان در دام خود افتاد نیز جفا‬ ‫روا نمی دارد و به طریق انصاف و مانند بهترین تاریخ نویس بی غرض و پاکدامنی‬ ‫درین باره قضاوت می کند‪ ،‬و من‪ ،‬بعد از خواجه ابوالفضل بیهقی (که در تاریخ خود‬ ‫همه جای جانب حقیقت و انصاف را رعایت فرموده و از آشفته خویی و غرض رانی‬ ‫که در بعض نویسندگان فاضل مودوع بوده است پیروی نکرده) این مرد فاضل را‬ ‫دیدم که تا این درجه جانب حق و عدل را رعایت کرده است‪ ،‬و از این رو اعتقاد من‬ ‫در باره ی سایر اخبار و آثار او نیز زیاده گردیده اما چیز دیگر هست و آن غلوی‬ ‫است که در باره ی خود دارد به حدی که خود را در شعر بر رودکی و در نثر بر‬ ‫ابوالمعالی رجحان نهاده و بر راه ابوبکر صولی رفته است و این معنی بر رکاکت رأی‬ ‫او دلیل است و نشان می دهد که ادیب عبدالله فاضلی ساده دل و نیک نفس و کم‬ ‫تجربت بوده است‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 28‬‬


‫‪ ...‬اگر بخواهیم لغات تازه و فنون نو و مختصات این تاریخ را شرح دهیم پایان ندارد‬ ‫زیرا در این کتاب لغات تازه ی تازی را نمی شود احضا کرد‪ ،‬و نیز وصاف به شیوه ی‬ ‫دو شاعر بزرگ خاقانی و نظامی‪ ،‬میل داشته است که هرچه می داند و از هر کتابی‬ ‫که می خواند از علمی و ادبی هرچه طرفه یا دشخوار از هر قبیل‪ ،‬مخصوصا علوم‬ ‫مشکله و امثال و غیره همه را در نوشته ها و آثار خود انبار کند‪ ،‬خواه کسی آن را فهم‬ ‫کند یا نکند! از این رو بسا به لغات و اصطالحاتی بر می خوریم که در نثر دی سابقه‬ ‫ندارد‪ ،‬و بعدها هم کسی بدان اقتفا ننموده است‪ ،‬لذا از فحص و کنجکاوی درین کتاب‬ ‫خودداری شد و هرآنچه در باره ی جهانگشای و سابقین گفته شد در باره ی قیمت‬ ‫نثر ساده ی وصاف صدق کند‪.‬‬ ‫دخول لغات مغولی در نظم و نثر‬ ‫درین زمان لغات مغولی وارد اشعار می شود – بعضی اشعاری است که لغات معولی‬ ‫در آن دیده شده مانند قصاید "نورا" که معاصر صاحب دیوان و مداح ابقا و ارغون‬ ‫و خاندان صاحبدیوان بوده است‪ .‬در این اشعار لغاات مغولی را عمداً آورده اند‪ ،‬پس‬ ‫درین باره یعنی ادخال الفاظ مغولی در نظم‪ ،‬می توان وصاف و نورا را پیشقدم شمرد‬ ‫ولی خوشبختانه به سبب عدم فصاحت الفاظ‪ ،‬بعدها آن الفاظ مطبوع نیفتاد و دامان‬ ‫شعر از لوث وجود این کلمات پاک ماند و ما برای نمونه غزلی و چند بیتی نقل می‬ ‫کنیم‪:‬‬ ‫غزلی از وصاف‬ ‫ایناق دلربایی و امراق اینشی‬ ‫ای ترک نازنین که دلفروز و مه وشی ‬ ‫خوی بر عذار نغز تو چون قطره بروشی‬ ‫کاکل بر الن تو چو مشگست بر سمن ‬ ‫بر تو چو دید زینت ترلیک زرکشی‬ ‫گل کنگلک بدست حسد چاک می زند ‬ ‫بغناق آل بر َزبر چهر آتشی‪6‬‬ ‫ ‬ ‫افتاده گشت بُرگ قمر تا نهاده ای‬

‫یادداشتی تاج الدین نیز لقب او دیده شد‪.‬‬ ‫‪ -4‬رجوع کن (ج ‪ 1‬ص ‪ 90 – 85‬طبع بمبئی)‪.‬‬ ‫‪ -5‬ج ‪ 1‬ص ‪ 80 – 79‬طبع بمبئی – فحسب‪ :‬به معنی فقط است و فقط در فارسی از‬ ‫قیود حصر است و تازیان غالبا به جای "فقط" "فحسب" استعمال می کنند‪.‬‬ ‫‪ -6‬لغات این غزل‪ :‬ایناق‪ ،‬مصاحب‪ .‬امراق مرادف با "اینش" به ضم اول‪ :‬معشوقه‪،‬‬ ‫کاکل‪ ،‬موی دراز سر‪ .‬اُلَن به تشدید الم و ضم همزه‪ :‬پیشانی‪ ،‬وشی‪ :‬عربی به معنی‬ ‫حریر منقش‪ ،‬کنگلک‪ :‬پیراهن‪ .‬ترلک و ترلیک‪ :‬جامه ی آستین کوتاه که پیش گریبان‬ ‫باز دارد و در تماثیل مغولی دیده می شود‪ .‬بُرک – به ضم اول‪ :‬کاله‪ ،‬بغناق‪ :‬گلوبند‪،‬‬ ‫آل‪ :‬سرخ‪.‬‬ ‫‪ -7‬این قصیده در ُجنگی است خطی که مؤلف آن نامعلوم است و اصل آن جنگ در‬ ‫نزد جناب حاج مخبرالسلطنه ی هدایت موجود است و سوادی از آن را به حقیر اعطا‬ ‫فرموده اند‪.‬‬ ‫‪ -8‬برای لغات این دو شعر رجوع شود به صفحه ی ‪.100 – 101‬‬

‫و نیز در جلد چهارم قصیده ای دارد در وصف سلطانیه و مدح خدابنده و وزیر و‬ ‫امرای او که در آن قصیده نیز لغات مغولی را گنجانیده است و مطلع آن چنین است‪:‬‬ ‫وضع سلطانیه گویی که سپهریست برین یا بهشتیست مشکل شده بر روی زمین‬ ‫که در اواخر این قصیده در هر شعر چند لغت مغولی آورده است و قصیده ی نورا‬ ‫مذکور‪ 7‬که در مدحخواجه شمس الدین جوینی گفته است مطلعش چنین است‪:‬‬ ‫بلبل به باسقاقی تومان نوبهار‬ ‫ ‬ ‫آمد به حکم یرلیغ قاآن روزگار‬ ‫در ساوری باغ همی ریزدش تغار‪8‬‬ ‫ ‬ ‫اردوی پادشاه ریاحین رسید و ابر‬ ‫الحمدالله که مغوالن را ادبیات و معارفی نبود و دولت آن گروه نیز دوامی نکرد و‬ ‫زودتر از آنکه ادبیات فارسی را از لغات خود پر کنند خود پارسی زبان شدند و ما از‬ ‫مهلکه ی بزرگی نجات یافتیم!‬ ‫درین قرن مورخان و ادبای دیگر نیز کتب نوشته اند و بعضی از آنها تا دیری در‬ ‫ایران شهرت داشته است‪ ،‬و از آن جمله استتاریخ مختصری که به "تاریخ معجم"‬ ‫معروف بود و در دبستان ها جزو کتب درسی تدریس می شد‪.‬‬ ‫این شخص شرف الدین فضل الله حسینی قزوینی است و از ادبا و شعرای فاضل و‬ ‫در نثر از پیروان وصاف به شمار می رود – و تاریخ "المعجم فی آثار ملوک العجم"‬ ‫را که مختصری در ذکر معالی و مآثر پادشاهان قدیم ایران است به نام اتابک نصرة‬ ‫الدین احمد پادشاه لرستان تألیف کرده و مانند وصاف بلکه بیش از او شعرهای خود‬ ‫را خاصه به بحر متقارب شاهد آورده است‪ ،‬ولی اهمیت تاریخی ندارد‪ .‬تألیف دیگری‬ ‫هم دارد به نام "الترسل النصرتیه" که بعد از ‪ 727‬به اسم اتابک نامبرده تألیف کرده‬ ‫و در فن انشاء و بیان مبادی سخن‪ ،‬و شناختن هر کس از ارباب سخن‪ ،‬و بالجمله نمی‬ ‫توان وی را در شمار وصاف نهاد‪ ،‬بلکه بعد از طبع و انتشار کتاب المعجم فی معاییر‬ ‫اشعار العجم تألیف شمس الدین محمد قیس رازی معلوم شد که فضل الله الحسینی‬ ‫القزوینی دستبردی به تألیف مذکور زده است و نه همین طرز نام آن کتاب را‬ ‫ربوده بل از متن المعجم نیز الفاظ و عباراتی اختالس نموده است که قابل مسامحه‬ ‫و چشم پوشی نیست‪ .‬و اگر کسی بخواهد این زیانکاری مشاهده کند به مقدمه ی‬ ‫المعجم شمس قیس طبع لیدن از صفحه ی هشت به بعد رجوع کند و از آن صفحه‬ ‫به بعد با مقدمه ی المعجم فضل الله از صفحه ی ‪ 18‬به پایین مقابله نماید‪ ،‬و ببیند‬ ‫که چگونه عین عبارت شمس قیس را این مرد تاراج کرده است و از بخت بد قرنها‬ ‫گذشته است که کتاب المعجم شمس قیس که اصل است گمنام‪ ،‬و کتاب المعجم فضل‬ ‫الله الحسینی که بدل است دست به دست می گشته و در مکاتب خوانده می شده‬ ‫و در شمار کتب مفیده و خداوندش در عداد مردان فاضل و بزرگ معدود بوده‬ ‫است!‬ ‫(دنباله در شماره ی آينده)‬ ‫توضیحات‪:‬‬ ‫‪ -1‬مؤلف حبیب السیر شهاب الدین ضبط کرده است اما بدون شبهه لقب او شرف‬ ‫الدین است و در خود تاریخ او بارها تصریح شده است و مؤلف مجمع الفصحا نیز به‬ ‫این معنی پی برده است‪.‬‬ ‫‪ -2‬رجوع شود به تاریخ وصاف (ج ‪ 1‬ص ‪ 56 – 55‬طبع بمبئی)‪.‬‬ ‫‪ -3‬کذا کشف الظنون حاجی خلیفه ج ‪ 1‬ص ‪ 211‬و در نسخه ی خطی متعلق به‬ ‫نگارنده نام او حسن نظامی و در نسخه ی دیگر حسن البسطامی دیده می شود و در‬ ‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 29‬‬


‫داستان کوتاه‬

‫کسبه ی کالس اول‬ ‫محمد رضا زمانی‬ ‫بغل دستی ام در کالس اول‪ ،‬می خواست خلبان شود‪ .‬برای همین دستانش را مثل‬ ‫بال هواپیما‪ ،‬به دو طرفش باز می کرد‪ .‬همیشه نوک یکی از بال هایش توی صورت‬ ‫من بود و نوک بال دیگرش تا نزدیکی های آینده ی مهندس می رفت‪ .‬مهندس یکی‬ ‫از بچه های نیمکت بغلی بود و چون قدش از خلبان بلندتر بود‪ ،‬از هر چند باری که‬ ‫خلبان بال هایش را باز می کرد‪ ،‬یک بارش حتما به وسط پای او می خورد‪ .‬جای ما کم‬ ‫بود و اندازه ی کالس هم‪ ،‬اجازه دور گرفتن یا بلند شدن هواپیما را نمی داد‪ .‬برای‬ ‫همین‪ ،‬خلبان فقط می ایستاد و دستانش را به پهلو باز می کرد و رو به ناظم می گفت‬ ‫که می خواهد خلبان شود‪ .‬صدای موتور هواپیما و بلند شدن از روی باند را هم با‬ ‫دهانش در می آورد‪ .‬در آن حالتِ ایستاده‪ ،‬با دستان باز‪ ،‬بیشتر‪ ،‬شبیه صلیب کوچکی‬ ‫بود که ته اش صاف رفته باشد توی زمین و صدای موتور هواپیما بدهد‪.‬‬ ‫ناظم که می رفت‪ ،‬همیشه چند تا مسافر پیدا می شدند که سوار کولش بشوند و‬ ‫بخواهند تا پمپ بنزینیِ نیمکت آخر که مال یکی دیگر از بچه ها بود‪ ،‬سواری کنند‪ .‬به‬ ‫غیر از کسانی که سوار هواپیما می شدند‪ ،‬بقیه‪ ،‬معموال پیاده توی کالس رفت و آمد‬ ‫می کردند‪ .‬هر چند‪ ،‬یک چند روزی هم خلبان کمر درد گرفت و پرواز ها عقب افتاد‪.‬‬ ‫مرسدس‪ ،‬تنها کسی بود که با ماشین خودش بین نیمکت ها حرکت می کرد و مدعی‬ ‫بود سقف ماشینش باز می شود‪ .‬یکی دو بار هم‪ ،‬من را تا مطب دنداپزشکیِ چسبیده‬ ‫به دیوار ِ کالس رساند و سقف ماشین را هم برایم باز کرد‪ .‬او قرار بود در آینده‪،‬‬ ‫یک نمایشگاه ماشین راه بیاندازد که فقط بنز داشته باشد‪ .‬برای همین‪ ،‬مرسدس‪،‬‬ ‫صدایش می کردیم‪ .‬تقریبا همگی خیال داشتی‪ ،‬دنیا را عوض کنیم و مطمئن بودیم که‬ ‫بدون نقش پررنگ ِ ما‪ ،‬این اتفاق نمی افتد‪ .‬تنها کسانی که تا آن لحظه‪ ،‬هنوز تصمیم‬ ‫نگرفته بودند که کجای آن را تغییر دهند‪ ،‬من‪ ،‬پسر ناظم و دختر ِ بابای ِ مدرسه‬ ‫بودیم‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫دختر بابای مدرسه که ما او را دختر بابای مدرسه‪ ،‬صدا می کردیم‪ ،‬زنگ های تفریح‬ ‫یواشکی می آمد سر کالس ما‪ .‬او‪ ،‬اولش می خواست که در آینده خاله شود ولی ما‬ ‫به اتفاق‪ ،‬با این مسئله که خاله شدن یک شغل است‪ ،‬مخالفت کردیم‪ .‬پسر های کالس‪،‬‬ ‫هیچ کدام چنین چیزی را نپذیرفتند و قرار شد او یک کار درست و حسابی برای‬ ‫خودش دست و پا کند‪ .‬چیز دیگری که قرار بود ما سه نفر و مرسدس درباره اش‬ ‫تصمیم بگیریم‪ ،‬سرمایه گذاری روی پمپ بنزین ته کالس بود‪ .‬موقعی بود که من‬ ‫یکی از دندان هایم درد می کرد و دائم پیش دکتر در دندان پزشکی کنار دیوار می‬ ‫رفتم و هنوز برای سرمایه گذاری تصمیم نگرفته بودم‪.‬‬ ‫پدر ِ پسر ِ ناظم هم به پسرش گفته بود پولی برای چیزی که ته کالس نیست‪ ،‬نمی‬ ‫دهد‪ .‬دختر بابای ِ مدرسه هنوز نمی خواست شریک شود و معاون کالنتر هم که‬ ‫برادرش در کالس پنجم کالنتر بود‪ ،‬مخالف سرمایه گذاری دخترها بود‪ .‬مرسدس‬ ‫با صاحب پمپ بنزینی مشکل داشت‪ .‬می گفت بار آخری که باک او را پر کرد‪ ،‬نباید‬ ‫بیشتر از نصف ساندویچش را می گرفته و همین طور‪ ،‬مدعی بود که پمپ ها هیچ‬ ‫کدام بنزین به درد بخور ندارند و کم کم ماشینش را خراب می کنند‪ .‬یک بار هم‬ ‫پسر ناظم و چند نفر از بچه ها که تازه آن جا کار پیدا کرده بودند‪ ،‬اشتباهی برایش‬ ‫بنزین هواپیما زدند که کلی قشرق به پا شد‪.‬‬ ‫اولین تالش های ما برای تغییر دنیا و داشتن نقشی اساسی در آن با شکست مواجه‬ ‫شد‪ .‬دنیای ما تغییر کرد ولی نه آن طور که خودمان می خواستیم‪ .‬خلبان تنبیه شد‪،‬‬ ‫حامد که بنگاه امالک داشت‪ ،‬موهای دختر بابای ِ مدرسه را کشید و معاون کالنتر‬ ‫چیزی در حیاط دید که خیلی جالب به نظر نمی رسید‪ .‬خلبان که تغییر کوچکی در‬ ‫دنیای اطرافش داده بود‪ ،‬همان صبح دمِ در کالس تنبیه شد‪ .‬او یک گرمکن جدید و‬ ‫سفید پوشیده بود که پشتش یک کلمه ی انگلیسی داشت‪ .‬به قول خودش‪ ،‬رفته بود‬ ‫و روکش های صندلی هواپیما را عوض کرده بود‪ .‬برای همین‪ ،‬ناظم با ترکه چند تا‬ ‫کف بال های سمت چپ و بعد سمت راستش‪ ،‬زد‪ .‬خلبان‪ ،‬به خاطر آسیب دیدگی بال‬ ‫ها و روکش جدید صندلی اش مجبور شد چند وقت پرواز را کنار بگذارد‪ .‬حامد که‬ ‫بنگاه امالک داشت‪ ،‬چون غذای اش اصال گرم نشده بود‪ ،‬موهای دختر بابایِ مدرسه‬ ‫را کشیده بود‪ .‬دختر بابای ِ مدرسه یک آشپزخانه داشت که وسایلش هم تکمیل‬ ‫بود‪ .‬گاز داشت و چند تا قابلمه و خود آشپزخانه که دو تا دیوار داشت و کابینت ها‬ ‫به آن وصل می شد‪ .‬هر کس که ساندویچش را می گذاشت روی گاز‪ ،‬کل فضای‬ ‫آشپزخانه را می گرفت‪ .‬حامد که بنگاه امالکی داشت و ساندویچش‪ ،‬چند دقیقه ای‬ ‫تمام آشپزخانه را گرفته بود‪ ،‬چون غذایش گرم نشد‪ ،‬دستش را زیر مقنعه ی دختر‬ ‫بابایِ مدرسه برد و هرچه مو توی دستش آمد پایین کشید‪ .‬او یک بار هم سر تقسیم‬ ‫زمین های کالس کاله چند نفر را برداشته بود‪ .‬بعد‪ ،‬معاون کالنتر چیزی توی حیاط‬ ‫دید که ما هم دیدیم‪ .‬او که نیمکتش‪ ،‬نزدیک پنجره‪ ،‬یعنی باالی پمپ بنزین و پایین‬ ‫مطب دندان پزشکی قرار داشت‪ ،‬از الی نرده ها دید که یک موشک بزرگ درسته‬ ‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫افتاد وسط حیاط و همان طور ایستاده همان جا ماند‪ .‬اگر موشک دستانش را باز می‬ ‫کرد شبیه خلبان می شد؛ شبیه وقتی که مثل صلیبِ کوچکی توی زمین فرو رفته بود‬ ‫و صدای موتور هواپیما می داد‪.‬‬ ‫دنیای ما و شکل حیاط عوض شد‪ .‬دیگر بیشتر از همیشه توی کالس می ماندیم و‬ ‫حق بیرون رفتن نداشتیم‪ .‬حیاط عجیب تر از قبل شده بود و همه از کناره های آن‬ ‫حرکت می کردند‪ .‬ناظم می گفت‪ ،‬تا چند روز کسی برای بردن موشکی که عمل‬ ‫نکرده‪ ،‬نخواهد آمد‪ .‬ما نوبتی و از پشت پنجره‪ ،‬به وسط حیاط نگاه می کردیم و چیز‬ ‫جدیدی که آن جا سبز شده بود‪ .‬حامد که بنگاه امالک داشت‪ ،‬می خواست در یک‬ ‫فرصت مناسب دور موشک یک مربع بکشد و قیمت زمین اش را باال ببرد‪.‬‬ ‫چند روز بعد یک موشک دیگر خورد کنار کالس و این بار کارش را درست انجام داد‪.‬‬ ‫شیشه ها‪ ،‬روی سر ِ معاون کالنتر پایین ریخت و ته کالس هم آتش گرفت‪ .‬سقف‪،‬‬ ‫همین طور داشت پایین می آمد و تا نزدیک های آینده ی مهندس رسیده بود که‬ ‫از کالس بیرون زدیم‪ .‬همان‪ ،‬دمِ در دختر بابای مدرسه افتاد روی آشپزخانه اش و‬ ‫کابینت اش شکست‪ .‬او همان طور آن جا ماند و ساندویچ من که داده بودم گرم کند‪،‬‬ ‫هنوز توی دستش بود‪ .‬من‪ ،‬تصمیم نگرفته بودم آدم شجاعی باشم و برای همین‪،‬‬ ‫فقط می دویدم‪ .‬خلبان بال راستش آتش گرفته بود‪ .‬دو تا از کشاورز ها هم بودند‪.‬‬ ‫مرسدس یکی از الستیک هایش پنچری داشت و لنگ می زد‪ .‬ما به سمت زیرزمین‬ ‫می دویدیم که ناظم و بابای مدرسه‪ ،‬رسیدند به ما‪ .‬آن ها بال سمت راست خلبان را‬ ‫خاموش کردند ولی صدای هواپیما هنوز می آمد‪ .‬مرسدس داغ شده بود و داشت‬ ‫سقف ماشینش را باز می کرد‪ .‬بابای مدرسه رفت دنبال دختر بابای مدرسه‪ .‬ناظم‬ ‫جلو افتاد و نور چراغ قوه را توی زیرزمین تاریک انداخت‪ .‬برای چند لحظه بچه هایی‬ ‫را دیدیم که سر های شان به هم چسبیده بود و خودشان را بغل کرده بودند‪ .‬ما از‬ ‫شغل آن ها خبر نداشتیم‪ .‬صدای موتور هواپیمای خلبان کم و زیاد می شد‪ .‬پایین تر‬ ‫رفتیم‪ .‬ما به ناظم گفتیم که پسرش در پمپ بنزین ته کالس کار می کرد‪ .‬او دوباره‬ ‫بیرون رفت هرچند مطمئن بود‪ ،‬چیزی به غیر از نیمکت آن ته وجود ندارد‪.‬‬ ‫دیگر چیزی را نمی دیدیم‪ .‬برای همین‪ ،‬همان جا که ایستاده بودیم‪ ،‬نشستیم‪ .‬بقیه‬ ‫آرام با هم حرف می زدند ولی هیچ کدام از ما حرفی نزدیم و سراغ کسی را نگرفتیم‪.‬‬ ‫بعد فهمیدیم که پمپ بنزین و چند تا از بچه هایی که آن جا کار می کرده اند را از‬ ‫دست داده ایم‪ .‬یک قطعه زمین حاصلخیزی هم که دو تا از پسرها رویش کشاورزی‬ ‫داشتند‪ ،‬در آتش سوخته بود‪ .‬همه چیز عوض شد‪ ،‬نه آن طور که ما دوست داشتیم‪.‬‬ ‫حاال فقط می خواستیم‪ ،‬همین ها را نگه داریم‪ .‬همین طور که هست و بدون هیچ‬ ‫تغییری‪ .‬معاون کالنتر‪ ،‬همان پایین‪ ،‬اعالم ورشکستگی کرد‪ ،‬چون همه دارایی اش را‪،‬‬ ‫توی پمپ بنزین سرمایه گذاری کرده بود‪ .‬من تصمیم گرفتم که تا می توانم چیزی‬ ‫را تغییر ندهم و دست به کار مهمی نزنم‪ .‬مرسدس دایم سرفه می کرد و مدعی‬ ‫بود به خاطر بنزین معمولی است که توی باکش ریخته اند و خلبان باید با یک موتور‬ ‫به پروازش ادامه می داد‪ .‬انگار از تمام کسبه ی کالس اول‪ ،‬فقط ما مانده بودیم‪.‬‬ ‫‪PERSIAN CULTURE AND ART INSTITUTE‬‬

‫خانـه فـرهنـگ و هنـر ایــران‬ ‫مرکـز برگـزاری کـالس‪ ،‬گردهمـایی و رویدادهـای فـرهنـگی‬

‫مرکـز اطالع رسانی رویـدادهای فرهنـگی‬ ‫کودکان و نوجوانان‬ ‫مدرسه پارسی‪ :‬مهناز صالحی‬ ‫نقاشی‪ ،‬کالژ‪ ،‬سفال‪ :‬شیما دهقان‬ ‫موسیقی‪ :‬آرزو ملکی‪ ،‬نازنین صادقی‬

‫‪www . PersianEvents . ca‬‬

‫ادبیات و هنـرهای نمایشـی‬ ‫داستان نویسی‪ :‬محمد محمدعلی‬ ‫تئاتر‪ ،‬منایشنامه نویسی‪ :‬محمد رحمانیان‬ ‫بازیگری‪ :‬مهتاب نصیرپور‬ ‫فیلمسازی‪ :‬حسین فاضلی‬ ‫عکاسی‪ :‬نیما راهنما‬

‫موسـیقـی‬ ‫کمانچه‪ ،‬ویلن‪ :‬سعید فرج پوری‬ ‫آواز‪ :‬پرویز نزاکتی‬ ‫تار‪ ،‬سه تار‪ :‬علی رزمی‬ ‫بربط‪ :‬علی سجادی‬ ‫سنتور‪ :‬ساینا خالدی‬ ‫متبک‪ ،‬دف‪ :‬هامین هنری‬ ‫گیتار‪ :‬کاوه یغمایی‪ ،‬نازنین صادقی‬ ‫پیانو‪ :‬نیلوفر فرزندشاد‬ ‫آکاردئون‪ :‬سعید زرگری‬ ‫آهنگ سازی‪ ،‬نی‪ :‬امیر اسالمی‬ ‫ویلن‪ ،‬کمانچه‪ :‬سینا احتاد‬ ‫ویلن کالسیک‪ :‬علی عسگری‬

‫هنـرهای تجسمـی‬ ‫نقاشی آبرنگ‪ ،‬اکریلیک‪ :‬محمدرضا آتشزاد‬ ‫نقاشی رنگ روغن‪ ،‬میکس میدیا‪ :‬مهتاب فیروز آبادی‬ ‫نقاشی با مداد رنگی‪ ،‬ذغال و آبرنگ‪ :‬نازنین صادقی‬ ‫کاریکاتور‪ ،‬انیمیشن‪ :‬افشین سبوکی‬ ‫مینیاتور‪ ،‬تذهیب‪ :‬فرهاد الله دشتی‬ ‫طراحی‪ :‬حمیدرضا جدید‬ ‫گرافیک‪ :‬فرزان کرمانی نژاد‬ ‫سرامیک‪ :‬املیرا حبیب اله‬ ‫مجسمه سازی‪ :‬مجید شیخ اکبری‬ ‫خوشنویسی‪ :‬مسعود کریمایی‬

‫زبان‬ ‫انگلیسی‪ :‬یلدا احمدوند‬ ‫فرانسه‪ :‬سام زهره وندی‬

‫علوم پایه‬ ‫ریاضی‪ ،‬فیزیک‪ ،‬کامپیوتر‪ :‬دامون طهماسبی‬ ‫شیمی‪ :‬سهند طهماسبی‬

‫‪facebook . com / percai‬‬ ‫‪www . percai . com‬‬ ‫‪info @ percai . com‬‬

‫)‪1181 West 16th Street (at Pemberton Ave‬‬ ‫‪North Vancouver, BC V7P 1R4‬‬

‫)‪778.PERSIAN (737.7426‬‬ ‫‪778 . 889 . 4820‬‬

‫با سـپاس از همـراهـان همیشـگی خـانـه فـرهنـگ و هنـر ایـران‬

‫ما‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377ِ Vol.15 / P. 30‬‬ ‫فرهنگ‬


‫شعر امروز‬

‫دو شعر از‪:‬‬

‫مریم مهر آذر‬

‫‪1‬‬ ‫اگر می خواهی دوستم داشته باشی‬

‫اکنون دوستم بدار‬

‫اکنون که زیبایی در من غروب می کند‬

‫و با هر وزش نیمه جان باد‬

‫بادبادکی لرزان در دلم می جنبد‬

‫اکنون دوستم بدار‬

‫که زوایای چهره ام را از دست داده ام‬

‫و قلبم بر من آشکار شده ست‬ ‫اکنون که زنی دانا هستم‬

‫آویخته در چاهی‬

‫با چشمان گشوده‬

‫که طنابش را به پنجه های خویش‬

‫نخ نما کرده است‬

‫اکنون دوستم بدار که هنوز‬

‫برگی بر شاخسار جوانی ام مانده است‬

‫و می توانم تو را‬

‫همچون عاشقی دوست بدارم‬ ‫نه همچون مادری‪.‬‬

‫مرا آنگونه دوست بدار‬

‫که شایسته ی من است‬

‫‪2‬‬ ‫نه آبله ی آتشین بر پای‬

‫نه باالپوش گزنده بر شانه‬

‫هیچ یک مرا رستگار نکرد‬

‫نه چون پادشاهان و دوشیزگان‬

‫در رویایم‬

‫که قلبی ندارد‬

‫از گیسوی بافته‬

‫نام من را بر جواهری ننویس‬

‫برای من‬

‫آویخته از دروازه ی شهر بودم‬

‫و دهانم را‬

‫مرواریدی را از دریا بیرون نکش‬

‫از خاکستر معشوقم پر کرده بودند‬

‫و شادمانی ام را در اشکم‬

‫و رودها را به دریاها‬

‫تنها اندوهم را در لبخندم ببین‬

‫اندوه من شهرها را ویران کرده بود‬

‫اگر میخواهی دوستم داشته باشی‬

‫و دریاها را به اقیانوس ها پیوند داده بود‬

‫و بگذار با گیسوان پریشان‬

‫رگ هایی تنیده داشتم‬

‫با من به سرزمینی دیگر بیا‬

‫حال آنکه‬

‫تا در کنار تو باشم‪.‬‬

‫آغوشی گشوده و چشمانی بسته بود‪.‬‬

‫زبانت را به من بیاموز‬

‫صدایت کنم‬

‫و برایم اسبی رام کن‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫در رویایم‬

‫و خنجری آبدیده‬

‫تمام آنچه به کارم می آمد‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 31‬‬


‫جدول و سرگرمی‬ ‫جدول ويژه نشریه فرهنگ‬ ‫شماره ی ‪377‬‬ ‫(یک نویسنده ی نامدار)‬ ‫طراح جدول‪ :‬بهمن‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫(حل جدول در صفحه ی ‪)43‬‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪ -1‬داستان نویس نامدار آمریکایی که نام یکی از آثارش‬ ‫را در میانه ی جدول این شماره ی "فرهنگ ‪ "BC‬می‬ ‫بینید ‪ -‬کلمه‬ ‫‪ -2‬نابودی ‪ -‬از موجودات افسانه ای ‪ -‬کشوری در‬ ‫خاورمیانه‬ ‫‪ -3‬از متخصصان عرصه ی سالمت روان ‪ -‬از درازترین‬ ‫رودخانه های قاره ی آفریقا ‪ -‬شراب‬ ‫‪-4‬خیزاب ‪ -‬مسیر و جاده ‪ -‬از ورزش ها‬ ‫‪ -5‬از کشورهای بزرگ و پرجمعیت جهان ‪ -‬از پهلوانان‬ ‫نامدار ایرانی در شاهنامه ی فردوسی ‪ -‬جویبار ‪ -‬شیر‬ ‫‪ -6‬بیباک و شجاع ‪ -‬از ظرف های آشپزخانه‬ ‫‪ -7‬پرنده ای ماهیخوار ‪ -‬عدد و نمره‬ ‫‪ -8‬فراسو ‪ -‬ضمیر اشاره به نزدیک ‪ -‬گشاده‬ ‫‪ -9‬مخصوص ‪ -‬پاسخ‬ ‫‪ -10‬حرف نفی عربی ‪ -‬در صندوق های انتخاباتی ریخته‬ ‫می شوند ‪ -‬بنده و غالم‬ ‫‪ -11‬کتاب معروف ابوعلی سینا در زمینه ی پزشکی و‬ ‫درمان بیماری ها ‪ -‬مهر تابانی که سیارات منظومه ی ما‬ ‫به گرد آن می چرخند‬ ‫‪ -12‬ژرف و عمیق ‪ -‬در مثل از آن رنگی باالتر نیست‬ ‫‪ -13‬از رودخانه های مرزی ایران ‪ -‬قاصد ‪ -‬مسرور و‬ ‫خوشحال ‪ -‬ارزش و احترام‬ ‫‪ -14‬خریطه و نیز نوعی کیف دستی نسبتا بزرگ و‬ ‫جادار ‪ -‬از امتیازات ویژه ی اعضای دائمی شورای امنیت‬ ‫سازمان ملل ‪ -‬ترس و دهشت‬ ‫‪ -15‬از سازهای ضربی ‪ -‬نام مادر رستم دستان و همسر‬ ‫زال ‪ -‬تقارب و همسویی‬ ‫‪ -16‬مژده و بشارت ‪ -‬گزافه گویی و دعوی زیاده از‬ ‫حد ‪ -‬از میوه های پاییزی‬ ‫‪ -17‬از نامدارترین فیلسوفان آلمانی ‪ -‬از هنرپیشگان و‬ ‫کارگردانان نامدار سینمای آمریکا‬

‫عمودی‪:‬‬ ‫‪ -1‬شهری در استان فارس ‪ -‬غارت و تاراج ‪ -‬بزرگترین‬ ‫قهرمان جنبش استقالل طلبی هند از استعمار انگلیس‬ ‫‪ -2‬از میوه ها ‪ -‬از سنگ های گرانبها‬ ‫‪ -3‬یأس و بی اعتمادی به آینده ‪ -‬نشانی ‪ -‬تاب و توان‬ ‫‪ -4‬اینک ‪ -‬توده ی چربی که بر پشت شتر می روید ‪ -‬تنها‬ ‫رودخانه قابل کشتیرانی ایراندر زمان پرآبی‬ ‫‪-5‬ناراست و خمیده ‪ -‬از سازهای ایرانی ‪ -‬سبک و متد ‪-‬‬ ‫کشوری کوچک در حاشیه ی خلیج فارس‬ ‫‪ -6‬از ضمیرهای مفعولی ‪ -‬جاهل ‪ -‬جانور وحشی‬ ‫‪ -7‬سیاهرگ ‪ -‬شبه جزیره و صحرایی در شمال شرقی‬ ‫مصر‬ ‫‪ -8‬از عنصرهای شیمیایی ‪ -‬نخست ‪ -‬سرسلسله ی اعداد‬ ‫ مصیبت و فاجعه‬‫‪ -9‬از جنگ افزارهای عهد باستان ‪ -‬بسیار بخشنده‬ ‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪ -10‬نوعی مار ‪ -‬جدید و تازه ‪ -‬شماره ای از‬ ‫دسته ی یکان ‪ -‬شکوه و جالل‬ ‫‪ -11‬بسیار وارد در کار و چربدست ‪ -‬سخن‬ ‫بیهوده و چرند‬ ‫‪ -12‬از مایه های زندگی و حیات ‪ -‬پسر و‬ ‫جانشین امیر تیمور گورکانی ‪ -‬پرجمعیت ترین‬ ‫کشور عرب زبان و میراث دار یکی از باستانی‬ ‫ترین تمدن های جهان‬ ‫‪ -13‬حرکت ها و بازی هایی که به قصد تربیت‬ ‫بدنی و حفظ سالمتی جسم و جان آدمی صورت‬ ‫می گیرد ‪ -‬زهرآلود ‪ -‬ذکاوت و نیروی دریافت‬ ‫ جوی خون در بدن‬‫‪ -14‬روز جمعه ‪ -‬درختی با میوه های شیرین‬ ‫ برزخ‬‫‪ -15‬عامل انتقال صفات ارثی در کروموزوم‬ ‫ نوعی جنگ افزار انفجاری که در دریا و‬‫درون آب به سوی کشتی یا زیردریایی دشمن‬ ‫شلیک می شود‪ -‬نام یکی از دختران گودرز در‬ ‫شاهنامه و نیز نامی منسوب به یکی از دختران‬ ‫یزدگرد سوم‬ ‫‪ -16‬ناگهان و بی توجه و آگاهی قبلی ‪ -‬دوست‬ ‫و رفیق‬ ‫‪-17‬جاودان و نامیرا ‪ -‬شهری در شمال استان‬ ‫فارس ‪ -‬ریش انگلیسی‬ ‫‪--------------------------------‬‬

‫جدول سودوکو‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 32‬‬


‫جدول واژه يابی ويژه ی نشريه‬ ‫فرهنگ ‪BC‬‬ ‫(طراح جدول‪ :‬بهمن ‪ -‬ونکوور)‬

‫هر یک از واژه های زیر را در جدول سمت چپ‬ ‫یافته و به دور آن خط بکشید تا جدول کامال حل‬ ‫شود‪:‬‬ ‫آمازون ‪ -‬آناکارنینا ‪ -‬آهیانه ‪ -‬اردوان پنجم‬ ‫ اسب سوار ‪ -‬الکی ‪ -‬امیدواری ‪ -‬انبارداری ‪-‬‬‫اندوهگین ‪ -‬اندیشمند ‪ -‬انگبین ‪ -‬اینکا ‪ -‬بارانی‬ ‫ باالالیکا ‪ -‬برنامه ‪ -‬تاکستان ‪ -‬تالیف ‪ -‬تره بار‬‫ جالیریان ‪ -‬جوانه ‪ -‬جوراب بافی ‪ -‬جوی موليان‬‫ چابک سوار ‪ -‬چنین گفت زرتشت ‪ -‬چوگان ‪-‬‬‫خانواده ‪ -‬خسرو پرویز ‪ -‬خودآگاهی ‪ -‬دادیار‬ ‫ دامداری ‪ -‬درستکار ‪ -‬درشکه ‪ -‬دستگاه ‪-‬‬‫روشمند ‪ -‬زامیاد ‪ -‬سخت کوشی ‪ -‬سراسری‬ ‫ سردرگمی ‪ -‬سمندر ‪ -‬سنگینی ‪ -‬شایستگی‬‫ شکوهمند ‪ -‬فرسنگ ‪ -‬فرشته ‪ -‬فروردین ‪-‬‬‫فنر ‪ -‬کاشانه ‪ -‬کارآزموده ‪ -‬کتابدار ‪ -‬کتایون‬ ‫ کدبانو ‪ -‬کوچیز ‪ -‬کیمیا ‪ -‬گاوزبان ‪ -‬گلگون ‪-‬‬‫مارتین لوترکینگ ‪ -‬ماندگار ‪ -‬ماهور ‪ -‬مردم‬ ‫شناسی ‪ -‬مراسم ‪ -‬ملوان ‪ -‬موشک ‪ -‬نابینا ‪-‬‬ ‫ناجور ‪ -‬ناهید ‪ -‬نایروبی ‪ -‬نخجوان ‪ -‬نمایشگاه ‪-‬‬ ‫نوشدارو ‪ -‬نیازمند ‪ -‬هامون ‪ -‬هتلداری ‪ -‬همیشه‬ ‫بهار ‪ -‬هوسرانی ‪ -‬یوکاتان‬

‫فرهنگ ‪ bc‬نشريه ای مستقل‪ ،‬پُر محتوا و آموزنده‬

‫آيا می توانيد چيزهايی را که در زير این تصوير می بينيد در خود‬ ‫تصوير نیز بيابيد؟‬

‫با بهترين خدمات آگهی ها‬ ‫‪Tel: 778.317.4848‬‬ ‫جدول سودوکو‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 33‬‬


‫بررسی کتاب‬

‫مصاحبه‏ی فرج سرکوهی با راديو فردا‬ ‫در رابطه با رمان «هايدريش مغز هيملر است»‬ ‫نوشته‏ی لوران بينه‬

‫ترجمه‏ی سيامند زندی‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫لوران بينه در ‪ 1972‬در پاريس‬ ‫متولد شده و نويسنده‪‎‬ی‬ ‫فرانسوی زبان است‪ ،‬که البته‬ ‫مدت‌ها در چکسلواکی و جمهوری‬ ‫چک زندگی می‪‎‬کرده‪ .‬االن هم‬ ‫در فرانسه زبان و ادبيات فرانسه‬ ‫را در دانشگاه ‪Saint Denis‬‬ ‫تدريس می‌کند‪ .‬آثار چندانی‬ ‫هنوز منتشر نکرده‪ .‬بيشتر آثاری‬ ‫که تا کنون منتشر کرده‪ ،‬در واقع‬ ‫موضوع اصلی‏اش صحنه‏های‬ ‫زندگی مدرن و سياسی فرانسه‬ ‫است‪.‬‬ ‫اين کتاب «هايدريش مغز هيملر‬ ‫است» را وقتی منتشر کرد‪،‬‬ ‫معتبرترين جايزه‏ی ادبی فرانسه‬ ‫را نصيب خودش کرد‪.‬‬ ‫در سال ‪ 2012‬کتاب ديگری‬ ‫منتشر کرد با عنوان «همه چيز‬ ‫طبق نقشه پيش نرفت»‪.‬‬ ‫رمان "هايدريش مغز هيملر‬ ‫است" يکی از جذاب‏ترين رمان‏هايی‏ست که هم خواننده‏ی عادی را به دنبال خودش‬ ‫می‏کشد و هم کسانی که باصطالح در رمان به دنبال سبک و تکنيک و شخصيت‏سازی‬ ‫هستند‪ ،‬بخصوص برای نويسندگان ايران می‏تواند راهگشا و راهنما باشد؛ با توجه‬ ‫به اين‏که نويسنده سنت کالسيک رمان را هم شکسته و در واقع يک رمان پست‬ ‫مدرنيستی‪ ،‬اما خواندنی خلق کرده؛ نه پست مدرنيستی که خواننده‏ی عادی نتواند‬ ‫آن را درک بکند‪ .‬اين رمان برگزيده‏ی نويسندگان نيويورک تايمز شده و نامزد‬ ‫نهايی جايزه‏ی انجمن ملی منتقدان امريکا و بهترين کتاب سال به انتخاب فاينشنال‬ ‫تايمز شده‪ ،‬جايزه‏ی گنکور را هم که پيش از اين اشاره کردم‪.‬‬ ‫البته اسم رمان در زبان فرانسه و ترجمه‏هايی که به انگليسی و آلمانی شده ‪HHhH‬‬ ‫است‪ .‬دليلش هم اين است که هايدريش اول نامش ‪ H‬است‪ ،‬هيملر هم که در آلمانی‬ ‫ِ‬ ‫عنوان نام کتاب‪ ،‬که در‬ ‫نامش با ‪ H‬شروع می‏شود و حاال جمله‏ی انتخاب شده به‬ ‫واقع در زبان‏های ديگر هم به عنوان اسم دوم کتاب به کار می‏رود‪ ،‬در واقع جمله‏ای‬ ‫است که هرمان گورينگ در باره‏ی راينهارد هايدريش گفته‪ .‬راينهارد هايدريش که‬ ‫شخصيت اصلی اين رمان است‪ ،‬يکی از ژنرال‏های مشهور ارتش نازی و فردی که‬ ‫ِ‬ ‫مجری‬ ‫معاون هيملر است‪ .‬می‏دانيم که هيملر رئيس اس‏اس بود و برنامه‏ريز و‬ ‫اصلی هالوکاست و اردوگاه‏های مرگ‪ ،‬که بسيارانی‪ ،‬حدود شش ميليون يهودی و‬ ‫کمونيست و ديگران را در آنجا کشتند‪.‬‬ ‫هيملر معاونی داشت به نام راينهارد هايدريش که او هم ژنرال بود و همين هايدريش‬ ‫نام او در عنوان کتاب آمده‪ ،‬مغز متفکر اين پديده بود‪ .‬اين جمله در زبان آلمانی‪،‬‬ ‫که ِ‬ ‫جمله‏ی مشهوری است‪ Himmlers Him heibt Heydrich ،‬به معنای هايدريش‬ ‫مغز هيملر است‪ ،‬يا همان شخصيت اصلی‏ای است که پشت هيملر است‪.‬‬ ‫حاال داستان اين است که در تاريخ اين اتفاق افتاده که اين ژنرال هايدريش در‬ ‫چکسلواکی نهضت مقاومت عمومی مردم چک عليه نازی‏ها را سرکوب می کرد‪ .‬دو‬ ‫نفر از اعضای مقاومت در يک اقدام انقالبی او را ترور می‏کنند‪.‬‬ ‫بنابراين همه‏ی شخصيت‏های کتاب واقعی هستند و تمام رويدادهای کتاب هم‬ ‫واقعی‏اند‪ ،‬و همه‏ی ما هم داستان را می‏دانيم‪ .‬داستان در همان اول کتاب هم گفته‬ ‫می‏شود؛ بنابراين می‏توان چنين تصور کرد که رمان چندان جذابيتی ندارد‪ .‬اما‬ ‫نويسنده در واقع با تکنيکی که برای نقل رمان برگزيده‪ ،‬چنان اين رمان را جذاب و‬ ‫خواندنی کرده و چنان پربار و پرمعنا کرده که حتی کسانی که جزئيات اين رويداد را‬ ‫هم می‏دانند‪ ،‬همچنان آن را دنبال می‏کنند که ببينند چه شد؛ در حالی‏که می‏دانند چه‬ ‫شده؛ و اين حاکی از قدرت خالقانه‏ی نويسنده است‪.‬‬ ‫در عين حال نويسنده به خواننده اجازه می‏دهد که نه فقط اين داستان‪ ،‬بلکه در‬ ‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫کنار اين‪ ،‬داستان خود نويسنده را که روايت می‏شود‪ ،‬دنبال کند‪ .‬نه داستان زندگی‬ ‫نويسنده‪ ،‬بلکه در واقع پروسه‏ی نوشتن اين کتاب‪ ،‬که چگونه به اين فکر افتاد که اين‬ ‫کتاب را بنويسد‪ ،‬چه روندی طی کرد‪ ،‬چه تحقيقاتی کرد‪ .‬چه حاالتی و چه واکنش‏هايی‬ ‫داشته‪ .‬و اين امر نه به صورت مقاله‏وار‪ ،‬بلکه درواقع دو داستانی هستند که يکديگر‬ ‫را بطور مدام قطع می‏کنند‪ ،‬در يکديگر داخل می‏شوند و خارج می‏شوند‪ ،‬و در اين‬ ‫فضای بسيار زيبای خالق‪ ،‬خواننده با مسائل اساسی انتخاب‏های آدمی مواجه می‏شود‪.‬‬ ‫چطور می‏شود که کسی نازی می‏شود‪ ،‬جالد می‏شود‪ ،‬چطور آدم‏هايی به مبارزه‬ ‫برمی‏خيزند‪ ،‬چطور آدم‏هايی خيانت می‏کنند‪ ،‬چطور آدم‏هايی سکوت می‏کنند و اين‬ ‫اليه‏های پيچيده‏ی آدمی در يک رمان بسيار جذاب و پرکشش به خوبی خلق شده‪،‬‬ ‫که من توصيه می‏کنم اين کتاب را بخوانيد‪( .‬رادیو فردا)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 34‬‬


‫تاريخ‬

‫سامن؛ شهر پنهان شده زیرزمینی همدان‬ ‫حوریا کریمی‬ ‫شهر پنهان یا زیرزمینی سامن‬ ‫که احتماال شهری مخفی‬ ‫در دوره پیش از اشکانی‬ ‫بوده و بعدها نیز از آن به‬ ‫عنوان گورستان استفاده‬ ‫می‌شده‪ ،‬در شهر سامن‬ ‫در ‪ 15‬کیلومتری مالیر در‬ ‫استان همدان قرار دارد‪.‬‬ ‫کاوش‌‏های باستان‏‌شناسی‬ ‫در محوطه‏‌ای زیرزمینی در‬ ‫شهر سامن‪ ،‬منجر به کشف‬ ‫شهرکی پنهان شد که در‬ ‫یک بستر سنگی و به صورت‬ ‫دست کند ساخته شده است‪.‬‬ ‫در این شهرک زیرزمینی از برخی فضاهای آن برای تدفین مردگان استفاده شده است‪.‬‬ ‫حدود ‪ 25‬اتاق از این شهرک زیرزمین کاوش شده و در این اتاق‌ها مقادیر زیادی اسکلت‬ ‫متعلق به دوره اشکانی وجود دارد که دست‌نخورده در جای خود باقی مانده‌اند‪ .‬در‬ ‫کنار اسکلت‏‌ها هدایای قبور گذاشته شده است و اسکلت‏‌ها به صورت چمباتمه‏‌ای تدفین‬ ‫شده‌‏اند‪ .‬احتمال می‌رود تدفین‏‌ها به دوره تاریخی به خصوص دوره اشکانی مربوط باشد‪.‬‬ ‫براساس مطالعات باستان‌شناسی‪ ،‬این شهرک پنهان بیش از ‪ 3‬هکتار وسعت دارد و بخشی‬ ‫از آن به خاطر وجود رطوبت زیاد هنوز مورد کاوش قرار نگرفته است‪.‬احتماال بخشی‬ ‫از آن نیز در زیر خانه های مردم قرار گرفته‪ .‬به همین دلیل تصور می‌شود که در آن‬ ‫بخش‌ها فاضالب شهری وارد شهرک پنهان شده باشد‪.‬‬ ‫این شهرک زیرزمینی‪ ،‬هنگامی که مخابرات استان همدان قصد کشیدن فیبرهای نوری از زیر‬ ‫زمین را داشت کشف شد‪ .‬بر همین اساس طی مجوزی ازسوی پژوهشکده باستان‏شناسی‪،‬‬ ‫هیاتی متشکل از انواع کارشناسان شامل باستان‏شناس‪ ،‬انسان‏شناس‪ ،‬کارشناسان مرمت و ‪...‬‬ ‫کاوش‌‏های خود را در آن به انجام رساندند که منجر به کشف فضاهای دست‏کند با حدود‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪ 25‬اتاق‪ ،‬سالن و راهروهای‬ ‫ارتباطی شد‪.‬‬ ‫شواهد اولیه حاکی از‬ ‫پیدایش این فضاها در دوره‬ ‫پیش از اشکانی بود‪ .‬بر‬ ‫اساس این یافته‌ها می‏‌توان‬ ‫احتمال داد که نخستین بار‬ ‫این فضاهای معماری به‬ ‫منظور انجام مراسم مذهبی‬ ‫خاصی‪ ،‬احتماال میترائیسم‪،‬‬ ‫مورد استفاده بوده است‪.‬‬ ‫این شواهد حاکی از آن است‬ ‫که مراسم مذهبی به صورت‬ ‫پنهانی در زیر زمین انجام می‏‌گرفته است‪ .‬بر این اساس احتمال داده می‏‌شود که در دوره‬ ‫اشکانی از این فضاها به عنوان محل تدفین مردگان استفاده شده است و از اتاق‏‌ها به‬ ‫عنوان گوردخمه استفاده‬ ‫کرده‌‏اند‪.‬‬ ‫شهر زیرزمینی سامن در‬ ‫عمق ‪ 3‬تا ‪ 6‬متری زمین‬ ‫کشف شد و کانال‌های‬ ‫حفر‌ شده درون آن‬ ‫به مرور در دوره‌های‬ ‫تاریخی کنده شده‌اند و‬ ‫اطراف آن‌ها نیز اتاق‌های‬ ‫متعدد وجود دارند‪ .‬این‬ ‫کانال‌ها از نظر ساختار معماری‪ ،‬بسیار جالب هستند و کاربری خاصی داشته‌اند‪ .‬در این‬ ‫کانال‌ها پس از پاک‌سازی‪ 60 ،‬اسکلت شناسایی شدند که درون ‪ 9‬اتاق قرار داشتند و‬ ‫با توجه به بررسی‌های انسان‌شناسی شواهدی وجود دارند که تدفین‌هایی به‌صورت‬ ‫تدفین باز انجام شده‌اند‪ .‬عالوه بر این شواهد‪ 6 ،‬مورد بقایای انسانی نیز وجود دارند که‬ ‫ی نهایی به‌صورت محل تدفین استفاده‬ ‫به‌طور دقیق نشان می‌دهند‪ ،‬این اتاق‌ها در کاربر ‌‬ ‫می‌شدند‪ ،‬به‌طوری که استخوان‌ها را جمع می‌کردند و دوباره تدفین‌های جدیدی انجام‬ ‫می‌دادند‪ .‬از ‪ 60‬اسکلت یافت شده‪ 16 ،‬مورد مرد‪ 26 ،‬مورد زن‪ 14 ،‬مورد کودک و‬ ‫یک نوزاد شناسایی شده‌اند و جنسیت ‪ 3‬مورد از آن‌ها نیز تشخیص داده نشده است‪.‬‬ ‫(‪)lastsecond.ir‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 35‬‬


‫آموزش عکاسی‬ ‫گفتار سی و هفتم‪:‬‬

‫اصول مهم ویرایش عکس‬ ‫ ‬

‫(بخش اول)‬

‫محمد خيرخواه‬

‫ادیت اندازه باعث جذاب شدن عکس و عمق میدان مناسب شده است‬

‫مثال در عکس پایین اضافه کردن کنتراست بی مورد باعث شده که جزئیات چهره‬ ‫دو مرد نشسته از بین برود‪.‬‬

‫حاال که با نرم افزارهای ویرایش عکس تا حدودی در گفتارهای گذشته آشنا شدید‪،‬‬ ‫زمان آن رسیده تا یک سری اصول برای ویرایش کردن عکس‌هایتان را رعایت‬ ‫کنید‪ .‬در نخستین سری از مطالب آموزشی ویرایش عکس به دو نکته مهم اشاره‬ ‫می‌کنیم‪.‬‬ ‫‪ .۱‬زیادی ادیت نکردن‬ ‫داشتن آسمانی خیال‌انگیز و یا رنگ‌های شگفت‌آور در عکس‪ ،‬همیشه می‌تواند‬ ‫برای مخاطب جذاب باشد اما زیاد ویرایش کردن عکس‌ها معموال نتیجه معکوس‬ ‫می‌دهد‪ .‬سعی کنید در هنگام تصحیح رنگ و نور عکس‌هایتان به این چند نکته توجه‬ ‫داشته باشید‪:‬‬ ‫ رنگ‌ها را از آنچه که هستند به رنگ دیگری تبدیل نکنید‪ .‬برخی اوقات با اضافه‬‫کردن رنگ در نرم افزارها (‪ ،)Saturation‬ممکن است رنگ برگ زرد پاییزی‬ ‫تبدیل به نارنجی شود‪ .‬هرچند پایان کار ممکن است لذت بخش باشد اما ارائه‬ ‫تصویر واقعی محیط اطراف ما نیست‪.‬‬

‫اضافه کردن کنتراست بی مورد باعث شده که جزییات چهره دو مرد نشسته از بین برود‬

‫‪ .۲‬ابتدا ببرید و بعد ویرایش کنید‬ ‫پیش از شروع به ویرایش عکس ابتدا از خود بپرسید که آیا این بهترین کادری است‬ ‫که می‌خواهید به مخاطب نشان بدهید؟ سوژه‌ها در آن کوچک دیده می‌شوند یا‬ ‫می‌خواهید کمی از کناره‌های عکس بزنید؟ بریدن مناسب عکس باعث می‌شود‪،‬‬ ‫عکس‌تان به لحاظ ترکیب بندی قوی‌تر شود‪ .‬مثال در عکس پایین با بریدن دو نفر‬ ‫کناری عکس‪ ،‬ذهن بیشتر درگیر موضوع اصلی می‌شود‪.‬‬

‫عکس پیش از بریده شدن‬

‫عکس پس از بریده شدن‬

‫ادیت مناسب عکس باعث شده تا جزئیات تصویر و رنگ و نور چشم نواز باقی بمانند‬

‫ تضاد سیاه و سفید (‪ )Contrast‬در عکس‌ها هم می‌تواند جالب باشد اما اگر در‬‫انجام این کار زیاده روی کنید ممکن است جزئیات زیبای عکستان را از بین ببرید‪.‬‬ ‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫حال که عکس را آنطور که تمایل داشتید بریدید نوبت به ویرایش آن می‌رسد‪.‬‬ ‫ویرایش پیش از بریدن عکس باعث می‌شود که عکس بریده شده از کیفیت‬ ‫کمتری برخوردار شود‪.‬‬ ‫(گفتار سی و هشتم را در شماره ی آينده بخوانید)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 36‬‬


‫متنوع‪،‬‬ ‫فرهنگ ‪ BC‬نشريه ای مستقل‪،‬‬ ‫ّ‬ ‫پُربار و آموزنده‬

‫با بهترين خدمات آگهی‬

‫‪778.317.4848‬‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 37‬‬


‫رياضيات‬ ‫گزينش مطلب برای اين بخش از‪:‬‬ ‫علیرضا خاتون آبادی‬

‫تاريخچه علم رياضی (بخش دوم و پايانی)‬

‫تاریخچه عدد بی نهایت در ریاضی‬ ‫نخستین بار مفهوم ریاضی بی نهایت در یک دستخط هندی دیده می شود که می گوید‬ ‫"اگر مقداری به بینهایت اضافه کنیم یا مقداری از بینهایت کم کنیم آنچه باقی می ماند‬ ‫همچنان بینهایت خواهد بود"‪ .‬مفهوم بینهایت عنوان رایجی برای مطالعات فلسفی بوداییان‬ ‫هندی در ‪ 400‬سال قبل از میالد بود‪.‬ارسطو نماد سنتی بینهایت تعریف کرد‪ .‬گالیله در‬ ‫قرن هفدهم و در کتاب "دو علم جدید" در مورد ایده ی تناظر یک به یک بین مجموعه‬ ‫های نامتناهی ریاضی صحبت کرد‪ .‬اما پیشرفت مهم بعدی در این زمینه به نظریه ی‬ ‫"جورج کانتور" بر می گردد‪.‬‬ ‫مسیرهای تکامل ریاضیات در یونان‬ ‫در تکامل علم ریاضی‪ ،‬پس از فیثاغورث باید از زنون‪ ،‬ریاضیدان یونانی نام ببریم‬ ‫در بررسی تاریخچه تکامل ریاضی طی ‪ ۳۰۰‬سال اول‪ ،‬سه خط سیر مهم و متمایز را‬ ‫می‌توان تشخیص داد‪.‬‬ ‫• ابتدا‪ ،‬بسط مطالبی در ریاضی است که در اصول مدون شد‪ ،‬که با توانایی توسط‬ ‫فیثاغورثیان شروع شد و بعدها بقرط‪ ،‬ایودوروس‪ ،‬تیاتیتوس‪ ،‬دیگران مطالبی به آن اضافه‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫• خط سیر دوم تکامل ریاضی شامل بسط مفاهیمی است در رابطه با بی نهایت کوچکها و‬ ‫روندهای حدی و مجموع یابی که تا بعد از اختراع حساب دیفرانسیل و انتگرال در دوارن‬ ‫معاصر به وضوح نهایی دست نیافتند‪.‬‬ ‫پارادوکسهای زنون؛ روش افنای آنتیخوان و ایودوکسوس و نظر اتمی بودن جهان که به‬ ‫نام دموکریتوس مربوط است‪ ،‬به مسیر رشد دوم تعلق دارند‪.‬‬ ‫• سومین مسیر تکامل ریاضی مربوط به هندسه عالی یا هندسه منحنی هایی بجز دایره و‬ ‫خط مستقیم و سطوحی غیر از کره و صفحه است‪ .‬شگفت آنکه قسمت عمده این هندسه‬ ‫عالی در تالشهای مستمر برای حل سه مساله ترسیم که امروزه هم مشهورند عبارتند از‪:‬‬ ‫تضعیف مکعب‪ ،‬تثلیث زاویه و تربیع دایره اختصاص دارد‪.‬‬ ‫دانشمندان موثر در تکامل علم ریاضی‬ ‫نخستین دانشمند معروف یونانی طالس ملطلی (‪ ۵۴۸ -۶۳۹‬ق‪ .‬م‪ ).‬است که در پیدایش‬ ‫علوم نقش مهمی به عهده داشت و می توان وی را موجد علوم فیزیک‪ ،‬نجوم و هندسه‬ ‫دانست‪ .‬در اوایل قرن ششم ق‪ .‬م‪ .‬فیثاغورث (‪ ۵۰۰-۵۷۲‬ق‪ .‬م‪ ).‬از اهالی ساموس یونان کم‬ ‫کم ریاضیات را بر پایه و اساسی قرار داد و به ایجاد مکتب فلسفی خویش همت گماشت‪.‬‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫در تکامل دانش ریاضی‪ ،‬پس از فیثاغورث باید از زنون فیلسوف و ریاضیدان یونانی که‬ ‫در ‪ ۴۹۰‬م‪ .‬در ایلیا متولد شده است نام ببریم‪ .‬در اوایل نیمه دوم قرن پنجم بقراط از‬ ‫اهالی کیوس قضایای متفرق آن زمان را گردآوری کرد و در حقیقت همین قضایا است‬ ‫که مبانی هندسه جدید ما را تشکیل می دهند‪.‬در قرن چهارم قبل از میالد افالطون در‬ ‫باغ آکادموس در آتن مکتبی ایجاد کرد که نه قرن بعد از او نیز همچنان برپا ماند‪ .‬این‬ ‫فیلسوف بزرگ به تکمیل منطق که رکن اساسی ریاضیات است همت گماشت و چندی بعد‬ ‫منجم و ریاضی دان معاصر وی ادوکس با ایجاد تئوری نسبتها نشان داد که کمیات اندازه‬ ‫نگرفتنی که تا آن زمان در مسیر علوم ریاضی گودالی حفر کرده بود هیچ چیز غیرعادی‬ ‫ندارد و می توان مانند سایر اعداد قواعد حساب را در مورد آنها به کار برد‪.‬در قرن دوم‬ ‫نام تنها ریاضی دانی که بیش از همه تجلی داشت ابرخس یا هیپارک بود‪ .‬این ریاضیدان و‬ ‫منجم بزرگ گامهای بلند و استادانه ای در علم نجوم برداشت و مثلثات را نیز اختراع کرد‪.‬‬ ‫بطلمیوس که به احتمال قوی با امپراطوران بطالسه هیچگونه ارتباطی ندارد در تعقیب‬ ‫افکار هیپارک بسیار کوشید‪ .‬در سال ‪ ۶۲۲‬م‪ .‬که حضرت محمد (ص) از مکه هجرت نمود‬ ‫در واقع آغاز شکفتگی تمدن اسالم بود‪.‬در زمان مأمون خلیفه عباسی تمدن اسالم به حد‬ ‫اعتالی خود رسید به طوری که از اواسط قرن هشتم تا اواخر قرن یازدهم زبان عربی زبان‬ ‫علمی بین المللی شد‪ .‬از ریاضیدانان بزرگ اسالمی این دوره یکی خوارزمی می باشد که‬ ‫در سال ‪ ۸۲۰‬به هنگام خالفت مأمون در بغداد کتاب مشهور الجبر و المقابله را نوشت‪.‬‬ ‫دیگر ابوالوفا (‪ )۹۳۸-۹۹۸‬است که جداول مثلثاتی ذیقیمتی پدید آورد و باالخره محمد‬ ‫بن هیثم (‪ )۹۶۵-۱۰۳۹‬معروف به الحسن را باید نام برد که صاحب تألیفات بسیاری در‬ ‫ریاضی و نجوم است‪.‬‬ ‫قرون وسطی از قرن پنجم تا قرن دوازدهم یکی از دردناکترین ادوار تاریخی اروپاست‪.‬‬ ‫عامه مردم در منتهای فالکت و بدبختی به سر می بردند‪ .‬برجسته ترین نامهایی که در‬ ‫این دوره مالحظه می نماییم در مرحله اول لئونارد بوناکسی (‪ )۱۱۷۰-۱۲۲۰‬ریاضیدان‬ ‫ایتالیایی است‪ .‬دیگر نیکالارسم فرانسوی می باشد که باید او را پیش قدم هندسه تحلیلی‬ ‫دانست‪.‬در قرون پانزدهم و شانزدهم دانشمندان ایتالیایی و شاگردان آلمانی آنها در‬ ‫حساب عددی جبر و مکانیک ترقیات شایان نمودند‪ .‬در اواخر قرن شانزدهم در فرانسه‬ ‫شخصی به نام فرانسوا ویت (‪۱۵۴۰-۱۶۰۳‬م) به پیشرفت علوم ریاضی خدمات ارزنده‌ای‬ ‫نمود‪ .‬وی یکی از واضعین بزرگ علم جبر و مقابله جدید و در عین حال هندسه دان قابلی‬ ‫بود‪.‬در نیمه دوم قرن هفدهم ریاضی بطور دقیق دنبال شد‪ .‬سه نابغه فنا ناپذیر این دوره‬ ‫یعنی نیوتن انگلیسی‪ ،‬الیب نیتس آلمانی و هویگنس هلندی جهان علم را روشن کرده‬ ‫بودند‪.‬الیب نیتس در سال ‪ ۱۶۸۴‬با انتشار مقاله ای درباره حساب عناصر بی نهایت کوچک‬ ‫انقالبی برپا کرد‪ .‬هوگنس نیز در تکمیل دینامیک و مکانیک استداللی با نیوتن همکاری کرد‬ ‫و عملیات مختلف آنها باعث شد که ارزش واقعی حساب انتگرال در توسعه علوم دقیقه‬ ‫روشن شود‪.‬‬ ‫در قرن هجدهم دیگر تمام طوفانهای قرن هفدهم فرو نشست و تحوالت این قرن عجیب‬ ‫به یک دوره آرامش مبدل گردید‪ .‬داالمبر فرانسوی آنالیز ریاضی را در مکانیک به کار‬ ‫برد و از روشهای آن استفاده کرد‪.‬‬ ‫کلرو رقیب او در ‪ ۱۸‬سالگی کتابی به نام تفحصات درباره منحنی های دو انحنایی انتشار‬ ‫داد و در مدت شانزده سال رساله ای تهیه و به آکادمی علوم تقدیم نمود که شامل‬ ‫مطالب قابل توجهی مخصوصًا در مورد مکانیک آسمانی و هندسه بی نهایت کوچکها بود‪.‬‬ ‫دیگر لئونارد اویلر ریاضیدان بزرگ سوئیسی است که در ‪ ۱۵‬آوریل ‪ ۱۷۰۷‬م‪ .‬در شهر بال‬ ‫متولد شد و در ‪ ۱۷‬سپتامبر ‪ ۱۷۸۳‬م‪ .‬در روسیه درگذشت‪.‬‬ ‫الگرانژ از جمله بزرگترین ریاضیدانان تمام ادوار تاریخ بشر است‪ .‬مکانیک تحلیلی او که در‬ ‫سال ‪ .۱۷۸۸‬عمومیت یافت بزرگترین شاهکار وی به شمار می رود‪ .‬الپالس که در تدریس‬ ‫ریاضی دانشسرای عالی پاریس معاون الگرانژ بود کتابی تحت عنوان مکانیک آسمانی در‬ ‫پنج جلد انتشار داد‪ .‬گاسپار مونژ این نابغه دانشمند وقتی که هنوز بیست سال نداشت‬ ‫شاخه جدید علم هندسه به نام هندسه ترسیمی را بوجود آورد‪.‬‬ ‫ژان باتیست فوریه در مسأله انتشار حرارت روش بدیع و جالبی اختراع کرد که یکی از‬ ‫مهمترین مباحث آنالیز ریاضی گردید‪ .‬از دیگر دانشمندان بزرگ ریاضی این قرن سیمون‬ ‫دنی پوآسون (‪ )۱۷۸۱-۱۸۴۰‬فرانسوی و شاگرد الپالس می باشد که اکتشافات مهمی در‬ ‫ریاضیات نمود‪ .‬گائوس ریاضیدان شهیر آلمانی تئوری کامل مغناطیس را بوجود آورد‪.‬‬ ‫مطالعات او درباره انحناء و ترسیم نقشه ها و نمایش سطوح بر صفحات اصلی و اساسی‬ ‫می باشد‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 38‬‬


‫‪ ...‬کوشی فرانسوی که در سراسر نیمه اول قرن پانزدهم بر دیگر هموطنان برتری داشت‬ ‫با منطق دقیق خود تئوری های زیادی از حساب انتگرال را در ریاضی توسعه داد‪.‬‬ ‫آبل در سال ‪ ۱۸۲۴‬ثابت نمود که صرفنظر از معادالت درجه اول تا درجه چهارم هیچ‬ ‫دستور جبری که بتواند معادله درجه پنجم را به نتیجه برساند وجود ندارد‪ .‬گالوا که در‬ ‫‪ ۲۶‬اکتبر ‪ ۱۸۱۱‬م‪ .‬در پاریس متولد شد تئوری گروهها را که قب ً‬ ‫ال بوسیله کوشی و الگرانژ‬ ‫مطالعه شده بود در معادالت جبری به کار برد و گروه جانشینی هر معادله را مشخص‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫دیگر از دانشمندان بزرگ ریاضی در این قرن ژنرال پونسله فرانسوی می باشد که آثاری‬ ‫همچون «موارد استعمال آنالیز در ریاضی» و «خواص تصویری اشکال» دارد همچنین الزار‬ ‫کانو فرانسوی که اکتشافات هندسی او دارای اهمیت فوق العاده می باشد‪ .‬میشل شال‬ ‫هندسه مطلق را با باالترین درجه استادی به باالترین حد ممکن ترقی داد‪ .‬در نیمه اول‬ ‫قرن نوزدهم ریاضیدان روسی نیکالس ایوانویچ لوباچوشکی نخستین کشف خود را درباره‬ ‫هندسه غیراقلیدسی به جامعه ریاضیات و فیزیک قازان تقدیم کرد‪.‬ادوارد کومرنیز در‬ ‫نتیجه اختراع نوعی از اعداد در ریاضی به نام اعداد ایده آل‪ ،‬جایزه ریاضیات آکادمی‬ ‫علوم پاریس را از آن خود کرد‪ .‬در اینجا ذکر نام دانشمندانی نظیر شارل وایرشتراس‬ ‫و شارل هرمیت که در مورد توابع بیضوی کشفیات مهمی نمودند ضروری است‪ .‬ژرژ‬ ‫کانتور ریاضیدان آلمانی مکه در روسیه تولد یافته بود در ربع آخر قرن نوزدهم با وضع‬ ‫فرضیه مجموعه ها اساس هندسه اقلیدسی را در هم کوفت‪.‬ولی ابتکاری و تصوری هنری‬ ‫پوانکاره یا غول فکر ریاضی آخرین دانشمند جهانی است که به همه علوم واقف بود‪.‬‬ ‫وی در بیست و هفت سالگی بزرگترین اکتشاف خود یعنی توابع فوشین را به دنیای علم‬ ‫ریاضی تقدیم نمود‪ .‬بعد از پوانکاره ریاضیدان سوئدی متیاگ لفلر کارهای او را ادامه داد‬ ‫و سپس ریاضیدان نامی فرانسوی امیل پیکارد در این راه قدم نهاد‪.‬در اواخر قرن نوزدهم‬ ‫علم فیزیک ریاضی به منتها درجه تکامل خود رسید و دانش نجوم مکانیک آسمانی تکمیل‬ ‫گردید‪ .‬امروزه ریاضی بیش از پیش در حریم سایر علوم نفوذ کرده و نه فقط علوم نجوم‬ ‫و فیزیک و شیمی تحت انضباط آن درآمده اند بلکه اصوالً ریاضیات دانش مطلق و روح‬ ‫علم شده است‪.‬‬ ‫مهمترین اکتشافات و اختراعات ریاضی در قرن ‪17‬‬ ‫از مهمترین اکتشافات و شاید هم اختراعات ریاضی در قرن ‪ 17‬می توان به مطالب زیر‬ ‫اشاره کرد‪:‬‬ ‫اعداد غیر جبری در ریاضی را "اعداد متعالی" می نامند‬ ‫ کشف لگاریتم در ریاضی‬‫ تدوین عالمات و نمادگذاریهای کنونی جبری در علم ریاضی‬‫ گشوده شدن پهنه جدیدی در هندسه محض به ویژه هندسه تصویری‬‫ آغاز اتصال جبر و هندسه با کشف هندسه تحلیلی‬‫ پیشرفتی شگرف در نظریه اعداد در ریاضی و نیز تولد نظریه احتمال‬‫ کشف یکی از بزرگترین دستاوردهای بشر در زمینه ریاضی یعنی حساب دیفرانسیل و‬‫انتگرال‬ ‫تاریخچه ی انتگرال در ریاضی‬ ‫در تاریخ ریاضی نخستین بار الیب نیتس‪ ،‬نماد استانداردی برای انتگرال معرفی کرد‪ .‬بيش‬ ‫از دو هزار سال پيش‪ ،‬ارشميدس (‪ 212-287‬قبل از ميالد) فرمول هايي را براي محاسبه‬ ‫سطح وجه ها‪ ،‬ناحيه ها و حجم هاي جامد مثل كره‪ ،‬مخروط و سهمي يافت‪ .‬روش انتگرال‬ ‫گيري ارشميدس در ریاضی استثنايي و فوق العاده بود جبر‪ ،‬نقش هاي بنيادي‪ ،‬كليات و حتي‬ ‫واحد اعشار را هم نمي دانست‪.‬‬ ‫اليب نيتز (‪ )1646-1716‬و نيوتن (‪ )1642-1727‬حسابان را كشف كردند‪ .‬عقيده كليدي‬ ‫آنها اين بود كه مشتق گيري و انتگرال گيري اثر يكديگر را خنثي مي كنند با استفاده از‬ ‫اين ارتباط ها آنها توانستند تعدادي از مسائل مهم در رياضی ‪ ،‬فيزيك و نجوم را حل كنند‪.‬‬ ‫فورير (‪ )1768-1830‬در مورد رسانش گرما بوسيله سلسله زمان هاي مثلثاتي را مي‬ ‫خواند تا نقش هاي بنيادي را نشان دهد ‪.‬رشته هاي فورير و جابجايي انتگرال امروزه در‬ ‫زمينه هاي مختلفي چون داروسازي و موزيك اجرا مي شود‪.‬‬ ‫گائوس (‪ )1777-1855‬اولين جدول انتگرال را نوشت و همراه ديگران سعي در عملي‬ ‫كردن انتگرال در رياضيی و علوم فيزيك كرد‪ .‬كايوچي (‪ )1789-1857‬انتگرال را در يك‬ ‫دامنه همبستگي تعريف کرد‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)44‬‬

‫ادبيات کودکان‬

‫کودک سوگوار‬ ‫تقدیم به کودکان سوگوار کشورم در زلزله غرب‬ ‫ایران که نه تنها افرادی از خانواده خود را از دست‬ ‫داده اند‪ ،‬بلکه خانه و کاشانه شان ویران شده است‪.‬‬ ‫مترجم ‪ :‬بهاره بهداد‬ ‫مواجهه با مرگ یک عزیز برای کودک بسیار طاقت فرساست‪ ،‬به خصوص که‬ ‫آن فرد یکی از والدین یا یکی از اعضای خانواده یا یک دوست باشد که کودک او را‬ ‫بسیار دوست داشته است‪.‬‬ ‫شما می توانید کودک خود را کمک کنید تا با مرگ مواجه شود به این صورت که‬ ‫قبل از اتفاق به اونشان دهید که عزا و مرگ بخشی از زندگی هستند‪ .‬چرا از همین‬ ‫فرصت استفاده نمی کنید تا اعتقادات خود را راجع به سرنوشت روح انسان پس از‬ ‫مرگ با او شریک شوید‪.‬‬

‫چطور می توان به کودک عزا دار کمک کرد؟‬ ‫• از کودک خود بخواهید راجع به خاطراتی که از فرد فوت شده دارد صحبت کند‪،‬‬ ‫از لباس هایی که می پوشید‪ ،‬از اشیایی که با هم استفاده می کردند‪ .‬صحبت کردن از‬ ‫فرد فوت شده و یادآوری او‪ ،‬به کودک در رویارویی با فراق عزیرش کمک میکند‪.‬‬ ‫• فرایند عزاداری مراحل متفاوتی دارد ولی همه افراد تمام مراحل را نمی گذرانند‪.‬‬ ‫اولین مرحله‪ ،‬شوک است‪ .‬مرحله بعد انکار‪ ،‬سپس عصبانیت‪ ،‬افسردگی‪ ،‬تنهایی و‬ ‫سرانجام مرحله آخر‪ ،‬تسلیم است‪ .‬این مراحل می توانند با هم تلفیق شوند‪.‬‬ ‫• شما می توانید با گوش کردن به حرفهایش و با اطمینان دادن در مورد حمایت‬ ‫های شما‪ ،‬به او کمک کنید‪ .‬برای این مهم احساساتش را بپذیرید و به او اجازه دهید‬ ‫تا فکر کند فقط او در دنیا دچار این مسئله شده است‪ .‬به جای اینکه به او بگویید ”‬ ‫من خوب می دانم که تو چطور روزهایت را می گذرانی‪ ”.‬یا ” نگران نباش همه چیز‬ ‫درست میشه” بهتر است خیلی ساده بگوییم‪ ” :‬فکر می کنم که بفهمم‪”.‬‬ ‫• او را تشویق کنید تا حرف بزند‪ ،‬مثال به او بگویید‪ " :‬می توانم تصور کنم نسبت به‬ ‫سارا چه احساسی داری‪ ،‬دوست داری راجع به احساست با من حرف بزنی؟" شاید‬ ‫شما هم از احساس خود بگویید و یا ازتجربه ای که قبال داشتید صحبت کنید ‪" .‬‬ ‫•سوگواری برای پدر یا مادر عموما خیلی طوالنی تر از سوگواری برای افراد دیگر‬ ‫است‪ .‬دورهم جمع شدن خانواده‪ ،‬سالگردها و یا مراسمی که برای فرد فوت شده‬ ‫برگزارمی شود این خطر را دارد که عزا برای کودک مانداگارتر شود‪ .‬به همین‬ ‫دلیل آماده باشید که رفاه بیشترو حمایت بیشتری برای او فراهم کنید‪.‬‬ ‫برای پذیرش مرگ و غلبه بر سوگ‪،‬گذر زمان الزم است‪ .‬اینکه از او بخواهید تا‬ ‫در حالیکه کامال آشفته است‪ ،‬بطور نمایشی و در ظاهر خود را آرام جلوه دهد‪،‬‬ ‫بی فایده است و کمکی به او نمی کند‪ .‬غیر از جمالتی که همدری را می رسانند‪،‬‬ ‫چیزدیگری به او نگویید‪ .‬مثل‪ " :‬هنوز تو این حال مانده ای؟ "‪.‬‬ ‫با گذشت زمان ‪ ،‬کودک شما در هنگام فوت عزیزی یا کمی بعد از آن ‪ ،‬می تواند بر‬ ‫سوگ خود غلبه کند اما باید توجه داشته باشیم که هرکس با آهنگ خود با شرایط‬ ‫وفق می یابد‪.‬‬ ‫‪ : http://naitreetgrandir.com/fr/etape/35--ans/vie-famille/fiche.‬منبع‬ ‫‪aspx?doc=ik-naitre-grandir-enfant-mort-perte-etre-cher-deuil‬‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 39‬‬


‫ايمنی و مديريت محيط زيست‬ ‫بقایای سموم آفت کش در محصوالت کشاورزی‬ ‫و تاثیر آن بر سالمت انسان‬ ‫غالمرضا میرکی‬ ‫دکترای ایمنی و مدیریت محیط‌زیست‬ ‫پس از انقالب سبز و توجه ویژه به تامین غذا توسط‬ ‫دولت ها‪ ،‬کمیت تولید غذا برای رفع سوتغذیه هدف‬ ‫اول علم قرار گرفت‪ .‬از آن پس‪ ،‬در علم از جهات‬ ‫مختلف در خدمت توسعه کشاورزی قرار گرفته و دنیا‬ ‫شاهد ظهور افرادی تحت عنوان مهندسین کشاورزی شد‪ .‬علم از جمله از جهات‬ ‫زیر به خدمت کشاورزی درآمد‪:‬‬

‫ تامین بذرهای کشاورزی و انتقال آنها از یک قاره به قاره دیگر ‪ ،‬مانند بذر سیب‬‫زمینی که از آمریکای جنوبی به دیگر نقاط جهان وارد شد و کاشت آن گسترش‬ ‫یافت‪.‬‬ ‫ تولید عناصر ضروری رشد گیاه نظیر نیتروژن و پتاسیم و فسفر که به صورت‬‫مصنوعی که تاثیر شگرفی در باروری خاکهای کشاورزی داشت‪.‬‬ ‫ و در نهایت تولید آفتکش های شیمیایی که در زمان خود به شکل معجزه واری‬‫امکان نجات محصوالت کشاورزی را فراهم آورد‪.‬‬ ‫کمی محصوالت کشاورزی دامنه بسیار گسترده‌ای یافت و این‬ ‫به این ترتیب تولید ّ‬ ‫امر دغدغه تامین غذا را خصوصا در کشورهای توسعه یافته برطرف کرد‪.‬‬ ‫کمی تولید کمی محصوالت و گردش مالی باالی آنها در تجارت جهانی‪،‬‬ ‫افزایش ّ‬ ‫توجه دولت های جهان را به کوشش برای مدرن نمودن کشاورزی خود بر پایه‬ ‫همان سه عامل اصلی یعنی بذر کود شیمیایی و سموم شیمیایی دفع آفات نباتی‪،‬‬ ‫معطوف کرد‪ .‬این روند به گونه‌ای بود که حتی مخترع سم خاصی مانند د‪.‬د‪.‬ت‬ ‫جایزه نوبل را دریافت کرد‪.‬‬ ‫خانم راشل کارسون با انتشار کتاب "بهار خاموش" در سال ‪ 1967‬برای نخستین بار‬ ‫واقعیاتی متفاوت را برمال نمود‪ .‬در این کتاب وی به مواردی پرداخت که نگاه صرفًا‬ ‫اقتصادی به کشاورزی را کامال به زیر سئوال برد و برداشتی دیگرگونه را ارائه‬ ‫نمود‪ .‬نگارنده در این کتاب برای نخستین بار با استناد به مدارک دقیق‪ ،‬حقایقی را‬ ‫در باره سالمت انسان و رابطه آن با محیط زیست ارائه داد و از این منظر آینده‬ ‫جهان را مبهم و پیچیده ارزیابی کرد‪ .‬این کتاب پایه گذار انقالبی زیست محیطی در‬ ‫سطح جهان شد‪.‬‬ ‫یافتن بقایای سموم در اجساد پرندگان در مناطقی از قطب جنوب که توسط‬ ‫دانشمندان گزارش شده بود‪ ،‬این حقیقت را آشکار کرد که هرچند استفاده از‬ ‫این سموم شیمیایی در مزارع باعث حذف آفات کشاورزی شده‪ ،‬اما موجب‬ ‫مسمومیت پرندگان مهاجری که از این محصوالت تغذیه کرده اند نیز شده و‬ ‫آثار این سموم ‪ -‬که اینک به صورت آالینده ی محیط زیست درآمده ‪ -‬در بدن‬ ‫آنها قابل مشاهده است‪ .‬باید توجه کرد که این پرندگان خود غذای جانداران‬ ‫بزرگتری اند و به این ترتیب سموم از موجوی به موجودی دیگر انتقال می یابد‪.‬‬ ‫به عبارت دیگر‪ ،‬این سموم اکنون به عنوان همراه به هرم غذایی راه یافتند‪.‬‬ ‫هر چند که تولید نسل اول سموم پرخطر که امروزه از آنها به عنوان آالینده های‬ ‫آلی پایدار نام برده می شود‪ ،‬در جهان متوقف شده و برنامه جایگزینی آنها از‬ ‫سال ‪ 2002‬رسما توسط کنوانسیون بین المللی استکهلم به اجرا درآمده‪ ،‬ولی این‬ ‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫واقعیت تلخ پابرجاست که بقایای سموم غیرمجاز بر روی محصوالت کشاورزی‬ ‫همچنان تهدیدی جدی برای سالمتی انسان محسوب می شود‪.‬‬ ‫سم به عنوان یک ترکیب شیمیایی وظیفه اصلیش تخریب بافت زنده است‪ .‬اگر سم‬ ‫پس از پاشیده شدن بر روی محصول موفق به تخریب بافت زنده ای نشود بر‬ ‫روی محصول کشاورزی باقی مانده و در مرحله ی بعد به مصرف کننده منتقل‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫چنانچه شستشوی محصول کشاورزی نظیر میوه جات و سبزیجات و صیفی جات‬ ‫همراه با دقت الزم و به نحوی درست صورت نپذیرد‪ ،‬بقایای سموم موجود در‬ ‫آن به بدن انسان راه یافته و در کنش و واکنش با ارگان های داخلی بدن قرار‬ ‫گرفته و بویژه در رابطه با سینپس های عصبی تاثیر مخرب خود را نشان خواهند‬ ‫داد‪..‬‬ ‫حال پرسش این است که چه باید کرد؟‬ ‫در پاسخ باید گفت که مهمترین مسئله در این رابطه مطمئن شدن از حذف کامل‬ ‫سموم و سایر مواد شیمیایی از سطح محصوالت کشاورزی در منازل است‪ .‬در این‬ ‫رابطه معموال به ضد عفونی کردن محصول با استفاده از برخی ترکیبات اکسید‬ ‫کننده قوی مانند ترکیبات کلر توصیه می شود که به عقیده نگارنده این امر خود‬ ‫عامل ایجاد بیماری های جدید است چراکه کلر خود یک ترکیب شیمیایی خیلی‬ ‫سمی است‪ .‬در ثانی با این حرکت صرفا گندزدایی یعنی حذف ارگانیزمها صورت‬ ‫می گیرد نه حذف ترکیبات و سموم شیمیایی نشسته شده بر روی محصول‪.‬‬ ‫بهترین حالت برای هر منزلی استفاده از آبهای یونیزه حاوی ‪ pH‬حدود ‪ 11‬است‬ ‫که حداقل ‪ 20‬دقیقه محصول در این محلول غوطه ور بوده و ترکیبات شیمیایی‬ ‫در آب با این میزان ‪ pH‬انحالل یافته و با شستشو از روی محصول پاکسازی شده‬ ‫و محصول تازه آماده مصرف شود‪.‬‬ ‫این گونه آبها خوشبختانه با توجه به تکنولوژی های روز مانند دستگاه آب کنگن‬ ‫بازاررسانی شده و به راحتی برای هر خانواری قابل ابتیاع است‪ .‬دستگاه تولید آب‬ ‫یونیزه در مسیر آب مصرف روزانه قرار گرفته و با قابلیت تولید آبهای قلیایی در‬ ‫خدمت تامین سالمتی خانواده ها قرار گرفته است‪.‬‬ ‫عالوه بر این‪ ،‬کشاورزی ارگانیک و تولید و عرضه محصوالت ارگانبک در مراکز‬ ‫توزیعی عاملی دیگر در کنترل سالمت محسوب می شوند‪ .‬اساس تولید ارگانیک‬ ‫مبتنی بر سه سال مداوم عدم استفاده از کود و سموم شیمیایی در مزارع تولید‬ ‫محصوالت کشاورزی است‪ .‬این روند در کشورهای توسعه یافته از جمله کانادا‬ ‫رو به گسترش است‪ .‬البته هزینه محصوالت ارگانبک متفاوت با محصوالت عادبی‬ ‫کشاورزی بوده ولی جا دارد در سبد غذایی خانواده ها گنجانده شود‪.‬‬ ‫‪ 17‬نوامبر ‪2017‬‬ ‫غالمرضا میرکی ‪q_miraki@yahoo.com‬‬ ‫ونکوور کانادا‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 40‬‬


‫آگهی استخدام‪:‬‬

‫آگهی استخدام‪:‬‬ ‫فروشگاه نانسی استخدام می نمايد‪.‬‬

‫‪604.522.5254‬‬

‫بنیاد کانادا و ایران برگزار می کند‬ ‫دعوت همگانی جهت شرکت در جشن یلدا و کریسمس‬ ‫باهمراه داشتن یک ظرف کوچک دانه انار شب یلدای اناری را به اشتراک بگذاریم‬ ‫برنامه ای شاد همراه با " دی جی یوبی "‬ ‫زمان ‪ ۱۷ :‬دسامبر شروع برنامه ‪ ۶‬عصر‬ ‫مکان ‪ :‬شماره ‪ ۲۱۲۱‬خیابان مرین درایو وست ونکوور( کامیونیتی سنتر)‬ ‫ورودیه ‪ :‬برای اعضا رایگان و برای غیرعضو‪۱۰‬دالر‬ ‫تهیه بليت برای غیرعضو در محل امکان پذیراست‬ ‫براى رزرو صندلی (به دلیل محدودیت جا) و اطالعات بيشتر و ثبت نام با تلفن و‬ ‫ايميل زير تماس حاصل نمایید‪:‬‬ ‫تلفن ‪ 6048001977‬و یا ‪info@cif-bc.com‬‬

‫مرمت و بازسازی انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن جدید یا قدیمی‬

‫‪778.874.3931‬‬

‫شرکت کابينت سازی سنچری (‪ )Century Cabinets‬واقع در پورت‬ ‫کوکيتالم برای تکمیل کادر خود به چند طراح و فروشنده کابينت‬ ‫آشپزخانه نیازمند است‪.‬‬ ‫آشنایی با طراحی و فروش کابينت‪ ،‬سابقه کار در کانادا و توانایی صحبت‬ ‫به زبان انگلیسی مزیّت محسوب می شود‪.‬‬ ‫از متقاضیان خواهشمندیم با شماره تلفن ‪ 604.202.1781‬با آقای‬ ‫محسن (رابرت) تماس حاصل نمایند و رزومه خود را به ايمیل زیر ارسال‬ ‫نمایند‪:‬‬

‫‪robert@centurycabinets.ca‬‬

‫اطالعيه انجمن ايرانيان برنابی‬ ‫احتراما به آگاهی میرساند جلسات فرهنگی انجمن ایرانیان برنابی شامل‪:‬‬ ‫حافظ خوانی؛ ترانه خوانی؛ شعر همراه آهنگ؛ شاهنامه همراه ضرب؛‬ ‫موسیقی کر؛ مقاله میباشد‪ .‬زمان‪ :‬شنبه ها از ساعت ‪ 2‬و نیم بعدازظهر‬ ‫مکان‪ :‬ساختمان سینیور سنتر جنب کتابخانه شمال لوهید مال خیابان کمرون‬ ‫شماره‪۹۵۲۳‬‬ ‫تلفن ‪۶۰۴۷۷۹۴۴۲۲‬‬

‫روابط عمومی انجمن‬

‫اطالعیه کانون فارغ التحصیالن دانشکده فنی دانشگاه‬ ‫تهران(‪)FanniBC‬‬

‫گردهمایی ماهیانه کانون مهندسین فارغ التحصیل دانشکده فنی دانشگاه تهران‬ ‫مقیم بریتیش کلمبیا در تاریخ چهارشنبه ‪ 29‬نوامبر ‪ 2017‬از ساعت ‪ ۷‬تا ‪ ۹‬بعد‬ ‫از ظهر در آدرس زیر تشکیل خواهد شد‪:‬‬ ‫‪Delbrook Community-Centre / FIR ROOM‬‬ ‫‪851 West Queens Road, North Vancouver, BC‬‬ ‫دراین جلسه آقای حمید پیامبرنیا به ایراد سخنرانی درزمینه‪:‬‬ ‫" ‪ Emergency Preparedness‬خواهند پرداخت "‬ ‫از کلیه اعضاء کانون وعالقمندان دعوت میشود در این جلسه حضور بهمرسانند‪.‬‬ ‫ورود برای عموم آزاد می باشد‪.‬‬ ‫هیئت مدیره کانون فارغ التحصیالن دانشکده فنی دانشگاه تهران مقیم بریتیش‬ ‫کلمبیا ‪www.fannibc.com‬‬

‫آموزش نقاشی و طراحی ‪ :‬با خانم شمین ذهبیون‬ ‫کارگاههای آموزشی برای یادگیری طراحی ونقاشی برای مبتدیان را خواهیم‬ ‫داشت‪ .‬شرکت درین برنامه حتی برای کسانیکه هیچگونه تجربه وتمرینی‬ ‫نداشته اند ‪ ،‬خالی از لطف نخواهد بود ‪.‬‬ ‫زمان ‪ :‬دوشنبه ها ( ‪ 20‬و‪ 27‬نوامبر و‪ 4‬و‪ 11‬و‪ 18‬دسامبر ) از ساعت شش ونیم‬ ‫عصر تا هشت ونیم‬ ‫مکان ‪ :‬‏ ‪W. QUEEN RD NORTH VANCOUVER BC V7N 2K6 355‬‬ ‫در صورت تمایل ‪،‬با شماره ‪ 6049804678‬نامنویسی کرده ووسائل زیر را‬ ‫بهمراه بیاورید ‪:‬‬ ‫‪ 1‬دفتر طراحی بزرگ‬‫‪ 2‬مداد های‬‫‪ B2‬و ‪B6‬‬ ‫‪ 3‬یک نوع رنگ با انتخاب خود (از بین آبرنگ‪ ،‬پاستل‪ ،‬مداد رنگی و یا ماژیک)‬‫‪ .. ‎‬براى شناخت بيشتر به وب سايت شمين مراجعه كنيد‪ShaminArtStudio.:‬‬ ‫‪com‬‬ ‫شماره ‪ 6049804678‬برای کسب اطالعات بیشتر است‬ ‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 41‬‬


‫آژانس مسافرتی‬

‫‪( Advanced Travel‬تینا خدایی) ‪604-904-4422‬‬ ‫‪604-770-4474‬‬ ‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫‪604-986-0094‬‬ ‫آریا تراول‬ ‫‪604-780-4005‬‬ ‫آزاده موسویان‬ ‫آژانس مسافرتی کاپیتان کوک)‬ ‫(آزاده موسویان‪:‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آرایشگاه و سالن زيبایی‬

‫اکستنشن مژه "ميترا" ‪ -‬کوکيتالم ‪604-825-3887‬‬ ‫‪604-980-5464‬‬ ‫‪King Hair Design‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫آموزش هنر‬

‫خانه فرهنگ و هنر (خط‪ ،‬نقاشی‪ ،‬موسیقی‪778-737-7426 )...‬‬ ‫مرکز هنری نوا‪( :‬موسیقی‪ ،‬نقاشی ‪604-985-6282 )..‬‬ ‫نقاشی‪:‬‬ ‫‪604-349-6326‬‬ ‫نازنین صادقی (آبرنگ)‬ ‫‪www.nazanin-artist.com‬‬ ‫رامین جمالپور (رنگ روغن‪ /‬آبرنگ) ‪604-924-1475‬‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫‪( Jahan Music‬کودکان‪/‬بزرگساالن) ‪778-688-9234‬‬ ‫‪778-839-1375‬‬ ‫حمیرا بشیری (سه تار)‬ ‫‪604-375-1272‬‬ ‫اشرف آبادی (تار و سه تار)‬ ‫‪604-983-3985‬‬ ‫استاد شاملو (ویلن و سه تار)‬ ‫شبنم شاملو (تنبک ‪ /‬موسیقی کودکان) ‪604-983-3985‬‬ ‫‪778-833-4778‬‬ ‫ُرهام بهمنش (پیانو)‬ ‫نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) ‪604-349-6326‬‬ ‫رامین جمالپور (پیانو‪ ،‬تئوری‪/‬هارمونی) ‪604-924-1475‬‬ ‫‪778-893-6766‬‬ ‫فرشته فرمند (آواز)‬ ‫‪604-913-3486‬‬ ‫پرویز نزاکتی (آواز)‬ ‫‪604-551-3963‬‬ ‫محمد خرازی (گیتار)‬ ‫عکاسی‪:‬‬

‫حمید زرگرزاده (‪)Perfect Shot Studio‬‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬

‫گالری کالغ سفید (افشین سبوکی)‬

‫‪778-898-4575‬‬

‫گالری عکس کارون‬

‫کارتون و کاریکاتور‪:‬‬

‫خطاطی‪:‬‬ ‫انجمن خوشنویسان ایران‬ ‫رقص‪:‬‬ ‫‪604-983-0015‬‬ ‫باله ملی پارس‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬‫‪778-889-4820‬‬

‫اپتومتری ‪ /‬عينک سازی‬

‫‪604-464-7726‬‬ ‫‪( IRIS‬کوکيتالم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان‬

‫‪604-782-3530‬‬ ‫بهاره بهداد (زبان فرانسه)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان فارسی‬

‫‪778-870-6716‬‬ ‫آذر امین مقدم‬ ‫‪604-261-6564‬‬ ‫ایرانیان‬ ‫‪604-913-0601‬‬ ‫دهخدا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-442-9431‬‬ ‫نور دانش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش رانندگی‬

‫‪604-710-0550‬‬ ‫‪( Green Way‬محسن)‬ ‫‪778-899-7790‬‬ ‫سعيد صالحی‬ ‫‪778-896-1420‬‬ ‫آموزشگاه رانندگی بهروز‬ ‫‪604-644-8960‬‬ ‫حسین الهیجی‬ ‫‪604-990-4844‬‬ ‫کاپیالنو (جوان)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫اتوموبیل‬

‫‪( Ocean Motors‬دست دوم) ‪604-461-0103‬‬ ‫‪604-781-7478‬‬ ‫هوندا (سعيد لطفی )‬ ‫‪778-898-0701‬‬ ‫اکورا (هوشنگ دیده بانی)‬ ‫‪604-649-3618‬‬ ‫فولکس واگن (بهداد نخعی)‬ ‫فولکس واگن (علی بنی صدر) ‪604-250-6711‬‬ ‫‪604-500-7772‬‬ ‫آئودی (رامين رساور)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫ارز و ارسال پول‬

‫دنیا (وست ونکوور)‬ ‫چارلیز (داون تاون)‬ ‫دانیال (کوکيتالم)‬ ‫عطار (کوکیتالم)‬

‫‪604-913-2324‬‬ ‫‪604-688-2516‬‬ ‫‪604-763-1512‬‬ ‫‪604-945-3266‬‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫بازرسی فنی ساختمان‬ ‫‪604-500-0303‬‬ ‫دکتر امير به کيش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫باشگاه ورزشی ‪ /‬ورزش های رزمی‬

‫‪604-990-1331‬‬ ‫باشگاه سانی کيم تکواندو‬ ‫بهاره دهکردی (کيک باکسينگ) ‪778-872-3781‬‬ ‫مجتبی دانشی (کيک باکسينگ) ‪778-871-7572‬‬ ‫باشگاه ورزشهای رزمی اليت المپيک ‪604-971-3362‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫پزشک ‪ /‬مرکز پزشکی ‪ /‬خدمات پرستاری‬ ‫پزشک خانوادگی‪:‬‬ ‫دکتر پروانه بهشتی (‪604-925-9277 )West Van‬‬ ‫فیزیوتراپی‪:‬‬ ‫هارمونی (فیزیو ‪ /‬ماساژتراپی) ‪604-468-2300‬‬ ‫ناتوروپاتیک‪:‬‬ ‫دکتر ماندانا عدالتی (‪604-987-4660 )North Van‬‬ ‫طب گياهی ‪ /‬هرباليست‪:‬‬ ‫دکتر اسماعيل حسينی‬ ‫خدمات پرستاری‪:‬‬

‫‪778-706-3538‬‬

‫‪604-945-5005 Safe Care Home Support‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تدریس خصوصی‬

‫نيلوفر علمداری(شیمی‪ /‬ساینس)‪778-926-2995‬‬ ‫نادره ترکمان (فيزیک و رياضی) ‪604-396-6622‬‬ ‫دکتر علیرضا خاتون آبادی (ریاضی) ‪778-926-1382‬‬ ‫دکتر حمیدرضا رضازاده (ریاضی) ‪604-700-9560‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫ترجمه‬

‫حسین عندلیب (مترجم رسمی) ‪604-868-9800‬‬ ‫امیربانو قاسمی نژاد (مترجم رسمی) ‪778-998-8402‬‬ ‫فریبرز خشا (مترجم رسمی) ‪604-377-9225‬‬ ‫حاتمی (مترجم رسمی) (کوکيتالم) ‪604-338-7364‬‬ ‫دارالترجمه رسمی ترای سیتی ‪604-492-0666‬‬ ‫‪778-773-0723‬‬ ‫بهارک کیادی‬ ‫‪604-817-4689‬‬ ‫دالور قدرشناس (‪)Ph.D‬‬ ‫حمید دادیزاده (مترجم رسمی) ‪604-889-5854‬‬ ‫آرش اندرودی (مترجم رسمی) ‪604-365-6952‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات و خدمات ساختمانی‬

‫علی وفایی (‪604-728- 3132 )AAA Ali Renovations‬‬ ‫شرکت ساختمانی لوفا ‪ -‬پارسا خاکپور ‪778-893-7277‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات لوازم خانگی ‪ /‬برقی ‪ /‬کامپیوتر‬ ‫حسن (‪)Wise Appliance‬‬ ‫‪Techno Electro‬‬ ‫سعید ابراهیمی‬

‫‪604-764-6911‬‬ ‫‪604-770-0660‬‬

‫‪604-346-8925‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات اتوموبیل‬

‫‪604-438-0222‬‬ ‫‪( KMF‬خسرو خاندشتی)‬ ‫تعمیرگاه و مکانیکی ‪604-960-0389 Auto Tek‬‬ ‫‪604-722-4175‬‬ ‫زاهد هفت لنگ‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسابداری‬

‫ناهید پاک (‪778-340-0231 )NasTax-N.Van‬‬ ‫ناهید پاک (‪604-781-8153 )NasTax- Langley‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (‪604-990-6668 )N. Van‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (برنابی) ‪604-638-3104‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (ترای سيتی) ‪604-945-6664‬‬ ‫‪778-285-8830‬‬ ‫حسابداری صبا‬ ‫‪604-468-4222‬‬ ‫تراز (کوکیتالم)‬ ‫تراز (حسن نراقی ‪ -‬نورت ونکوور) ‪604-986-3704‬‬ ‫‪-----------------------------------------------‬‬

‫حمل و نقل ‪ /‬اثاث کشی (‪)Moving‬‬

‫‪604-603-9099‬‬ ‫آلبرت (حمل و نقل و اثاث کشی)‬ ‫‪604-970-2233 Merto Vancouver Movers‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات بیمه‬

‫جهانگیر فامیلی‬ ‫ميالد رحمتی‬ ‫سعيده کمونه‬

‫‪604--836-5663‬‬ ‫‪604-987-9356‬‬ ‫‪778-580-5616‬‬

‫کتابفروشی‬

‫خدمات چاپ‬ ‫‪604-990-7272‬‬ ‫کاپیز دیپو (نورت ونکوور)‬ ‫خدمات چاپ‪604-710-5234 Print & Design‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات زيبايی ‪ /‬ماساژ‬ ‫خدمات زيبایی و ماساژ زهره‬

‫نیما (کتاب‪ ،‬فیلم و آالت موسیقی) ‪604-904-0821‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫کتاب کارون‬ ‫‪604-671-9880‬‬ ‫پان به (کتاب و فیلم)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫کابينت ‪ /‬کانتر ‪ /‬کفپوش‬

‫‪...Century Cabinet‬‬

‫‪604-552-5466‬‬

‫‪604-365-4610‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کنسولی‪ /‬اسناد رسمی‪ /‬مهاجرت‬

‫‪604-727-4044‬‬ ‫‪604-603-0704‬‬ ‫‪604-506-8668‬‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫‪604-445-2030‬‬ ‫‪604-626-1033‬‬ ‫‪604-307-6830‬‬ ‫‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-377-9225‬‬ ‫‪604-340-8182‬‬ ‫‪604-518-3992‬‬ ‫‪604-761-7546‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫شهرزاد فرزين (امور مهاجرت) ‪604-499-2530‬‬ ‫فریبرز خشا (نوتاری پابلیک) ‪604-922-4600‬‬ ‫سازمان مهاجرتی منصوری ‪604-619-8564‬‬ ‫‪mcisfirm.com‬‬ ‫فرشته رحیمی (امور مهاجرت) ‪778-893-2275‬‬ ‫َفراما (خدمات حقوقی در ایران) ‪778-680-5848‬‬

‫مشاور امالک‬

‫محمد خلیل بیگی ‬ ‫مرتضی رضایی‬ ‫پرتو مشرف‬ ‫نادر معتمد‬ ‫سام سالم‬ ‫ایرج بابایی‬ ‫مصطفی سليميان‬ ‫فرشته رحیمی‬ ‫فريبرز خشا‬ ‫سهيال طوسی‬ ‫کورس پزشک‬ ‫مارسی پناه‬

‫‪604-924-4452‬‬ ‫محمد همائی نژاد ‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫حسن نراقی (امور مهاجرت)‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪778-285-2866‬‬ ‫راه کانادا (کوکیتالم)‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫‪778-918-2815‬‬ ‫داريوش‬ ‫‪604-657-4318‬‬ ‫شهرام شعبانی‬ ‫‪604-220-1808‬‬ ‫آرین‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪604-724-9645‬‬ ‫خدمات فضای سبز شاهرخ‬ ‫‪778-322-2995 Gardening & Landscaping‬‬ ‫‪604-202-0053 Green Mountain Landscaping‬‬

‫خدمات کامپیوتر‬

‫داروخانه‬

‫داروخانه مدیس (پورت کوکيتالم) ‪604-944-5544‬‬ ‫داروخانه فارماسیو (وست ونکوور) ‪604-925-3304‬‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫دندانپزشک‬

‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر بابک چهرودی‬ ‫‪604-474-4155‬‬ ‫دکتر رضا آران (ارتودنسی)‬ ‫‪604-321-8001‬‬ ‫دکتر روشنک شفقی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫روان پزشک ‪ /‬مشاوره و بهداشت روان‬

‫دکتر گيتی اقبال (روانپزشک) ‪604-782-9573‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫رستوران‬

‫‪604-971-5113‬‬ ‫خلیج فارس (نوت ونکوور)‬ ‫‪604-904-3904‬‬ ‫گیالنه‬ ‫‪604-980-7373‬‬ ‫کازبا‬ ‫‪778-340-1500‬‬ ‫زیتون‬ ‫‪604-987-9000‬‬ ‫کپیالنو کافه‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫شرکت ساختمانی‬

‫‪604-603-7991‬‬ ‫شرکت ‪MTM‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫عکاسی و فیلمبرداری‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫پرفکت شات استودیو‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫استودیو عکاسی کارون‬ ‫حمید ‪604-358-7060 slicephotography.ca‬‬ ‫‪778-355-4445‬‬ ‫دات آرت استودیو‬ ‫‪604-358-6045‬‬ ‫‪Rosewood photography‬‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫فروشگاه مواد غذایی‬

‫سوپرمارکت نانسی (نورت ونکوور) ‪604-987-5544‬‬ ‫‪604-472-8888‬‬ ‫‪( Urban Gate‬کوکيتالم)‬ ‫‪778-279-8909‬‬ ‫گالره (وست ونکوور)‬ ‫‪604-682-8816‬‬ ‫آریا (داون تاون)‬ ‫‪604-669-6766‬‬ ‫دانیال (داون تاون)‬ ‫‪604-987-7454‬‬ ‫افرا (نورت ونکوور)‬ ‫فروشگاه بزرگ دایانا (کوکيتالم) ‪604-941-1881‬‬ ‫‪604-988-8100‬‬ ‫المپیا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-988-3515‬‬ ‫پارس (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-985-2288‬‬ ‫پرشیا (نورت ونکوور)‬ ‫میت شاپ اند دلی (نورت ونکوور)‪604-983-2020‬‬ ‫‪604-877-0139‬‬ ‫یک و یک (ونکوور)‬

‫محوطه سازی‪ ،‬زمين آرايی (‪)Landscaping‬‬ ‫‪778-855-9645 Great Spaces Landscaping‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نان ‪ /‬شیرینی‬

‫‪604-552-3336‬‬ ‫‪604-990-7767‬‬ ‫‪604-973-0119‬‬ ‫‪604-986-6364‬‬ ‫‪778-340-1773‬‬ ‫‪604-987-7454‬‬

‫شیرینی مینو (کوکیتالم)‬ ‫شیرینی گلستان‬ ‫شیرینی رکس ‬ ‫شیرینی الله‬ ‫کلبه نان‬ ‫افرا‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نشریات و دیگر رسانه ها‬

‫فرهنگ‬ ‫فرهنگ‬

‫‪BC‬‬ ‫‪BC‬‬

‫شهروند‬ ‫پیوند‬ ‫دانستنیها‬ ‫مهاجر‬ ‫دانشمند‬ ‫تلویزیون پرواز‬ ‫تلویزیون آريا‬ ‫رادیو فارسی زبان ونکوور‬

‫‪604-544-0960‬‬ ‫‪778-317-4848‬‬

‫‪BC‬‬

‫‪604-988-9262‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫‪604-697-0344‬‬ ‫‪778-968-9081‬‬ ‫‪604-913-0399‬‬ ‫‪604-723-4307‬‬ ‫‪604-396-1919‬‬ ‫‪778-709-9191‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاوره خدمات دولتی‬ ‫فرهاد شمس‬

‫‪60-721-1693‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وام ‪ /‬وام مسکن‬

‫‪604-307-8674‬‬ ‫مهرداد نویس‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫نادر معتمد‬ ‫‪604-341-0566‬‬ ‫امیر بوترابی‬ ‫‪604-725-7230‬‬ ‫بهنام نیک اختر‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫طراحی وب سایت ‪ /‬خدمات اینترنت‬

‫‪604-782-9573‬‬ ‫کاسپيانا‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی در ايران‬

‫َفراما (خدمات حقوقی در ایران) ‪778-680-5848‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی در بی سی و کانادا‬

‫متیو فهی (‪604-561-4644 )Matthew Fahy‬‬ ‫‪604-925-6005‬‬ ‫زهرا جناب‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 42‬‬


‫فرهنگ ‪ BC‬نشريه ای مستقل‪،‬‬ ‫متنوع‪ُ ،‬پربار و آموزنده‬ ‫ّ‬ ‫با بهترين خدمات آگهی‬ ‫‪778.317.4848‬‬ ‫فرهنگ هر دو هفته يک بار‬ ‫در دسترس شماست‪.‬‬ ‫‪Wise Appliance Service‬‬ ‫تعميرات انواع لوازم برقی خانگی‬ ‫)حسن( ‪604.764.6911‬‬

‫)‪100 Rubbish (Everything Rubbish Removal‬‬ ‫هر گونه اثاثيه اضافی‪ ،‬بی استفاده و دورافکندنی شما را ‪ -‬اعم از مبل‪،‬‬ ‫یخچال‪ ،‬میز و صندلی و ‪ - ...‬با نازلترين قيمت از منزل يا محل کار‬ ‫شما برخواهيم داشت‪.‬‬ ‫خدمات اين شرکت در نورت ونکوور‪،‬‬ ‫وست ونکوور‪ ،‬کوکيتالم‪ ،‬داون تان‬ ‫و ديگر نقاط ونکوور بزرگ در‬ ‫دسترس شماست‪.‬‬

‫)‪Tel: 604.500.0953 (Ami‬‬

‫متنوع‪ُ ،‬پربار و‬ ‫فرهنگ ‪ BC‬نشريه ای مستقل‪ّ ،‬‬

‫حل جدول نشريه ی فرهنگ (شماره ی ‪)377‬‬

‫آموزنده‬

‫با بهترين خدمات آگهی ‪778.317.4848‬‬ ‫اتاق برای اجاره‪:‬‬ ‫اتاقی مبله با حمام و دستشویی در يک طبقه مستقل در منزلی بسیار‬ ‫دنج و دلباز و تمیز با تمام امکانات‪ .‬ایستگاه اتوبوس و پارک در نزدیکی‬ ‫منزل‪.‬‬ ‫با قیمت مناسب اجاره داده می شود‪.‬‬

‫‪778.919.6372‬‬ ‫جويای کار‪:‬‬

‫خانمی با مدرک پرستاری بريتيش کلمبیا جویای کار در زمینه نگهداری از کودکان‬ ‫و سالمندان می باشد‪.‬‬

‫‪778.919.6372‬‬

‫جويای کار‪:‬‬ ‫جويای کار ترجیح ًا در منطقه سوری‪ ،‬دلتا یا لنگلی می باشم‪ .‬لطفًا با این شماره‬ ‫تماس حاصل فرمایید‪:‬‬

‫‪604.498.1514‬‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 43‬‬


‫‪Real Estate‬‬ ‫تاريخچه علم رياضی‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)39‬‬

‫‪ ...‬ريمان (‪ )1826-1866‬و ليبيزگو (‪ )1875-1941‬انتگرال معين را بر اساس يافته‬ ‫هاي مستدل و منطقي استوار كردند‪.‬‬ ‫ليوويل (‪ )1809-1882‬يك اسكلت محكم براي انتگرال گيري بوجود آورد بوسيله‬ ‫فهميدن اينكه چه زماني انتگرال نامعين از نقش هاي اساسي دوباره در مرحله جديد‬ ‫خود نقش اساسي مرحله بعد هستند‪ .‬هرميت (‪ )1822-1901‬يك شيوه علمي براي‬ ‫انتگرال گيري به صورت عقلي و فكري (يك روش علمي براي انتگرال گيري سريع)‬ ‫در دهه ‪ 1940‬بعد از ميالد استراسكي اين روش را همراه لگاريتم توسعه بخشيد‪.‬‬ ‫در دهه بيستم ميالدي قبل از بوجود آمدن كامپيوترها رياضيدانان تئوري انتگرال‬ ‫گيري و عملي كردن آن روي جداول انتگرال را توسعه داده بودند و پيشرفت هايي‬ ‫حاصل شده بود ‪.‬در ميان اين رياضيدانان كساني چون واتسون‪ ،‬تيچمارش‪ ،‬بارنر‪،‬‬ ‫ملين‪ ،‬ميچر ‪ ،‬گرانبر ‪ ،‬هوفريتر‪ ،‬اردلي‪ ،‬لوئين‪ ،‬ليوك‪ ،‬مگنوس‪ ،‬آپل بلت‪ ،‬ابرتينگر‪،‬‬ ‫گرادشتاين‪ ،‬اكستون ‪ ،‬سريواستاوا‪ ،‬پرودنيكف‪ ،‬برايچيكف و ماريچيف حضور داشتند‪.‬‬ ‫در سال ‪ 1969‬رايسيچ پيشرفت بزرگي در زمينه روش علمي گرفتن انتگرال‬ ‫نامعين در ریاضی حاصل كرد‪ .‬او كارش را بر پايه تئوري عمومي و تجربي انتگرال‬ ‫گيري با قوانين بنيادي منتشر كرد روش او عم ً‬ ‫ال در همه گروه هاي قضيه بنيادي‬ ‫كارگر نيست تا زماني كه در وجود آن يك معادله سخت مشتق گيري هست كه‬ ‫نياز دارد تا حل شود‪.‬‬ ‫تمام تالش ها از آن پس بر روي حل اين معادله با روش علمي براي موفقيت‬ ‫هاي مختلف قضيه اساسي گذاشته شد‪ .‬ايت تالش ها باعث پيشرفت كامل سير و‬ ‫روش علمي رايسيچ شد‪ .‬در دهه ‪ 1980‬پيشرفت هايي نيز براي توسعه روش او‬ ‫در موارد خاص از قضيه هاي مخصوص و اصلي او شد‪.‬‬ ‫از قابليت تعريف انتگرال معين در ریاضی به نتايجي دست ميابيم كه نشان دهنده‬ ‫قدرتي است كه در رياضيات مي باشد (‪ )1988‬جامعيت و بزرگي به ما ديدگاه‬ ‫موثر و قوي در مورد گسترش در رياضيات و همچنين كارهاي انجام شده در‬ ‫قوانين انتگرال مي دهد‪ .‬گذشته از اين رياضی توانايي دارد تا به تعداد زيادي از‬ ‫نتيجه هاي مجموعه هاي مشهور انتگرال پاسخ دهد ( اينكه بفهميم اين اشتباهات‬ ‫ناشي از غلط هاي چاپي بوده است يا نه )‪.‬‬ ‫رياضيات اين را ممكن مي سازد تا هزاران مسئله انتگرال را حل نماييم به طوري‬ ‫كه تا كنون در هيچ يك از كتابهاي دستنويس قبلي نيامده باشد‪ .‬در آينده ديگر‬ ‫وظيفه ضروري انتگرال اين است كه به آزمايش تقارب خطوط ‪ ،‬ارزش اصلي آن و‬ ‫مكانيسم فرض ها بپردازد‪)beytoote.com( .‬‬

‫‪"I collect these reports from the Real Estate Board, STAT Canada and‬‬ ‫‪economists. But I welcome your input and suggestions as this section is‬‬ ‫‪designed to address your market concerns, whether you are an existing‬‬ ‫‪property owner or just starting your search in the Greater Vancouver‬‬ ‫‪Real Estate Market. For further detailed information you can reach me at:‬‬ ‫"‪604.722.7202 (Foad Ahmadi) or FoadAhmadi.com‬‬

‫‪BC Home Sales Rise‬‬ ‫‪despite Low Level of Supply‬‬ ‫‪By FOAD AHMADI, Vancouver‬‬ ‫‪ww‬‬ ‫‪Vancouver, BC – November, 2017. The British Columbia Real Estate‬‬ ‫‪Association (BCREA) reports that a total of 8,677 residential unit sales were‬‬ ‫‪recorded by the Multiple Listing Service® (MLS®) in October, an increase‬‬ ‫‪of 19.3 per cent from the same period last year. Total sales dollar volume‬‬ ‫®‪was $6.25 billion, up 41.6 per cent from October 2016. The average MLS‬‬ ‫‪residential price in the province was $720,129, up 18.7 per cent from October‬‬ ‫‪2016.‬‬

‫‪“BC home sales trended higher in October, up 23 per cent from January on a‬‬ ‫‪seasonally adjusted basis," said Cameron Muir, BCREA Chief Economist."A‬‬ ‫‪lack of supply in the resale market continues to put upward pressure on home‬‬ ‫"‪prices in most BC regions.‬‬ ‫‪Total active listings were down 5.1 per cent to 27,987 units in October‬‬ ‫‪compared to the same month last year, and have declined 49 per cent over‬‬ ‫‪the last five years. The ratio of home sales to active listings was up from 24.7‬‬ ‫‪per cent in October 2016 to 31 per cent last month. The BC housing market‬‬ ‫‪is considered to be in relative balance when the ratio of home sales to active‬‬ ‫‪listings is between 12 and 20 per cent.‬‬ ‫‪Year to date, BC residential sales dollar volume was down 9.4 per cent to‬‬ ‫‪$63.8 billion, when compared with the same period in 2016. Residential‬‬ ‫®‪unit sales declined 10.7 per cent to 90,290 units, while the average MLS‬‬ ‫‪residential price increased 1.4 per cent to $706,881.‬‬

‫تلویزیون آریا‬

‫تلویزیون فرهنگی ایرانیان‬ ‫با برنامه های اختصاصی از ونکوور کانادا‬ ‫شنبه‪ ،‬یکشنبه‪ ،‬سه شنبه‪ ،‬چهار شنبه کانال ‪۱۱۶‬شا‬ ‫شنبه و پنج شنبه کانال ‪ ۱۱۹‬تالس و ‪ ۸‬شا‬ ‫با مدیریت‬

‫رامین محسنی‬

‫کارگردان سینما و تلویزیون‬

‫همچنین در وب سایت‪:‬‬

‫‪ariatv.ca‬‬ ‫‪A New Persian‬‬

‫‪Community Television‬‬

‫‪on Shaw and OMNI Channel‬‬

‫تلفن استودیو تلویزیونی و آگهی ها‪(۶۰۴) ۳۹۶-۱۹۱۹ :‬‬ ‫‪Sponsorship Opportunities and Show Ideas: (604) 396-1919‬‬

‫‪Facebook.com/AriaTelevision‬‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫‪YouTube.com/AriaTVCanada‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 44‬‬


‫گزارش هنری‬

‫میعاد اشراقی و هنرش در ادغام جواهرسازی‬ ‫و مجسمه سازی‬ ‫آنچه در دنباله می آید‬ ‫ترجمه فشرده یک گزارش‬ ‫هنری به قلم کریستین لیون‬ ‫در نورت شور نیوز به تاریخ‬ ‫‪ 27‬اکتبر در باره ی کارهای‬ ‫به نمایش درآمده ی میعاد‬ ‫اشراقی‪ ،‬هنرمند ایرانی در‬ ‫شهرداری نورت ونکوور‬ ‫است‪.‬‬ ‫میعاد اشراقی هنر را به‬ ‫شراب تشبیه می کند‪" :‬بعضی‬ ‫از مردم شراب گس و تلخ‬ ‫را دوست دارند و بعضی ها‬ ‫هم شراب شیرین را؛ عده ای‬ ‫شراب کابرنه سووینیون را‬ ‫ترجیح می دهند و عده ای دیگر کابرنه فرانک را‪ .‬سلیقه مردم در زمینه هنر هم‬ ‫از چنین تنوعی برخوردار است‪".‬‬ ‫از آثاری که در سایز کوچک با ترکیبی از زیپ ها ساخته شده اند‪ ،‬یکی پیچک یا‬ ‫چیزی مانند پیچه ی مو است که از زیپ ساخته شده و ‪ Tendril‬نامیده شده‪.‬‬ ‫دیگری ‪ Lucky‬نام دارد و در آن دو طرف زیپ طوری قرار گرفته اند که به یک‬ ‫جفت انگشت که به عالمت شانس برهم نهاده شده باشند‪ ،‬می ماند‪ .‬در یک زیپ‬ ‫دیگر که "ونکوور" نام گرفته شکستگی بخش های فلزی یک طرف به چشم می‬ ‫خورد‪.‬‬ ‫بیشتر این آثر تاثیر دین و سیاست را در خود بازتاب می دهند‪"Election" .‬‬

‫‪Thursday, Nov. 23, 2017‬‬

‫مجموعه از خرده ریزه های یک زیپ است و "‪( "Pray‬دعا یا نیایش)از نقره و مس‬ ‫ساخته شده تا نمایانگر دو جنبه تاریک و روشن دین باشد‪.‬‬ ‫میعاد اشراقی زاده ایران است و طراحی و ساخت جواهر را پس از دوره دبیرستان‬ ‫که به کانادا مهاجرت کرد آغاز کرد‪ .‬او در سال ‪ 2002‬به تحصیل در رشته هنر‬ ‫طراحی جواهر در کامیونیتی کالج ونکوور پرداخت‪ .‬پس از آن وی کارگاه خود به‬ ‫نام "‪ "Hands of Art‬در منطقه مرکزی خیابان النزدل نورت ونکوور راه اندازی‬ ‫کرد‪ .‬در ابتدا کار به سختی پیش می رفت اما وی به تدریج به ارتباطات الزم در‬ ‫عرصه ی این صنعت و شماری مشتریان ثابت دست یافت‪ .‬از این رو‪ ،‬وی اینک‬ ‫آزادی بیشتری برای اجرای دغدغه های هنری خود در کارهایش احساس می کند‪.‬‬ ‫عالوه بر مجسمه سازی‪ ،‬وی به شیوه ی خاص خود فکل های فلزی و قطعات‬ ‫جواهری نیز می سازد‪.‬‬ ‫هنگامی که او سفارشی برای ساختن یک اثر می گیرد‪ ،‬می کوشد که بیش از اندازه‬ ‫پایبند سنت نماند بلکه بکوشد که فرمی به کار بدهد که پیام مورد نظرش را به‬ ‫بیننده القاء کند‪.‬‬ ‫او می گوید‪" :‬حتی یک کار کوچک هم می باید فلسفه وجودی خاصی داشته باشد‬ ‫و ارتباطی روشن با فردی که می خواهد آن رابه کار برد داشته باشد‪ .‬کوشش‬ ‫من این است که کاری که ارائه می دهم منحصر به فرد باشد‪.‬‬ ‫تجربه هنر شرق و غرب در کار اشراقی مشهود است‪ .‬یکی از گردن آویزهای او‬ ‫در یک طرف به نوشته ای با الفبای فارسی و طرف دیگر آن به نوشته ای با الفبای‬ ‫انگلیسی مزین است‪.‬‬ ‫اشراقی خود نیز آویزی نقره ای به گردن دارد که فلسفه ی زندگیش را بیان می‬ ‫کند‪ .‬این آویز با قطعه ای گرد که یک قطعه یاقوت کوچک محاط در حروف تشکیل‬ ‫دهنده ی واژه ی ‪ LOVE‬یعنی ‪ L - O - V- E‬در مرکز آن قرار گرفته‪ ،‬ساخته شده‬ ‫و در اطراف آن هم نشانه های دین های بزرگ جهان کارگذاری شده است‪.‬‬ ‫نمایشگاه کارهای میعاد اشراقی تا روز ‪ 27‬نوامبر در گالری فوآیه (‪District‬‬ ‫‪ )Foyer Gallery‬در معرض نمایش است‪ .‬بیشتر کارهای این مجموعه هر کدام‬ ‫‪ 5000‬دالر قیمت گذاری شده اند‪ .‬یک مجسمه بزرگتر از ساخته های او به نام‬ ‫پول (‪ )Money‬در شهرداری نورت ونکوور به نمایش در آمده است‪ .‬برای‬ ‫آشنایی بیشتر با کارهای او می توانید به وبسایت ‪ handsofart.com‬مراجعه کنید‪.‬‬ ‫‪---------------------------‬‬‫‪------------------‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 45‬‬


At the movies

Thor: Ragnarok (PG) ****

The Killing of a Sacred Deer (PG) ****

Target Fun!

Crisis Point!

By Robert Waldman, Vancouver

I

mminent danger. Considerable fun. Together these two commodities are on ample display in Thor: Ragnarok. Marvellous Marvel Studios again creates a winter in this visually stunning creative spectacular now charming viewers of all ages at Cineplex Theatres around B.C. Whether or not you have enjoyed the two previous encounters

this third instalment is by far the most fun yet. Back in action handsome Chris Hemsworth is at his charming best as the hammer wielding tied. Tied up from the moment go our reluctant hero undergoes metamorphosis as his family routes come back to haunt him in the present. With nothing but the fate of the universe at stake somehow our reluctant hero must go back ( or dies he get thrust forward) in Time to save his beloved planet from a master criminal out to reclaim the title of ruler of their former homeland. In a quest for immortality our flawed hero gets side-tracked and kidnapped to a different colony where he winds up in some sort of Hunger Games battle to the finish. Under lots of make-up Jeff Golblum ( Independence Day) is terrific and a scene stealer as a Stanley Tucchi like impresario. While Wonder Woman may have stolen a bit of that Marvel lustre rest assured that the house that Stan Lee have upped the ante considerably with two dynamic female characters. Consider Cate Blanchett and Tessa Thompson to pack quite the one two two dynamic punch as lethal ladies who tangle with our blond boy wonder. Add on a few past characters plus the odd other Marvel hero/zero and you have a wildly entertaining movie. Tongue in cheek humour and great line delivery by Hemsworth outs you right into the best frame of mind for this insanely entertaining movie. Visually stunning with a heartpounding soundtrack Thor: Rangarok succeeds on all levels. Made in 3-D you don't necessarily see this version as even regular screenings will ensure a great time to spend with this two hour escapist extravaganza. Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P. 46

By Robert Waldman, Vancouver

D

octors face important decisions on a continual basis. Visits to a hospital can be life and death affairs. From out of left field comes the completely original The Killing of a Sacred Deer. Think Missery meets up with ER in this superbly acted thriller from Elevation Pictures now causing people to squirm most likely at the International Village Cinemas, An all-star cast is given first rate material and the result is an exciting story. Beware of the past. Good doctor Steven Murphy seems to have it all. Handsome Colin Farrell (Phone Booth) proves his bedside manner is in order especially on the home front with loving wife Anna. Australian national treasure Nicole Kidman (Eyes Wide Shut) embodies the persona of the perfect wife and mom to two adoring children - and a dog. But alas, all may not be well in Paradise. Some subtle complications on the Homefront occur when the man of the house forms a friendship with Martin, a much younger boy more his son's age. Eyes will be focussed completely on the intense work of Barry Keoghan (Dunkirk). How this boy impacts on the otherwise normal family's life will keep audiences riveted in what could well be Oscar calibre work.

must endure here.

One good hallmark of a bonafide thriller is the action being able to get under one's skin. Here thanks to an outstanding screenplay and pitch perfect performances you will be on pins and needles throughout this descent into hell. Choices are made by all of us in our everyday lives. Let's just say director Yorgos Lanthimus (The Lobster) ups the ante considerably as choices that would make Samson's biblical dilemmas pale in comparison to the game of real life Russian Roulette that our characters Thursday, Nov. 23, 2017


Farhang-e BC, No. 377, Vol.15 / P. 47

Thursday, Nov. 23, 2017


‫بزرگترين موسسه ايرانی وام مسکن در کانادا‬

Mehrdad Nevis

‫مهرداد نـويس‬

Mortgage Specialist

‫مشاور و متخصص وام مسکن‬

Mortgage Services for Life

Cell: 604.307.8674

Suite 103 - 850 Harbourside Drive,

Tel: 604.988.8766

North Vancouver BC V7P 0A3

Fax: 604.988.8736

www.yespros.com

rodnevis@yespros.com

Farhang-e BC, No. 377 Vol.15 / P.

Thursday, Nov. 23, 2017


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.