Farhang-e bc - No. 381 - Vancouver, BC- Jan. 18, 2018

Page 1

Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.

Thursday, Jan. 18, 2018


Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.2

Thursday, Jan. 18, 2018


‫آژانـــس مسـافـرتـی‬

‫‪CAPTAIN COOK TRAVEL‬‬

‫ارایــه ارزان تریــن نــرخ بلیــط بــه ایــران و تمــام نقــاط جهــان و‬ ‫تورهــای تفریحــی بــه سراســر دنیــا مطابــق بــا ســلیقه شــما‬

‫انــواع تورهــای کــروز‪ ،‬رزرو هتــل‪ ،‬اجــاره خــودرو در‬ ‫هــر نقطــه دنیــا و تهیــه انــواع بیمه های مســافرتی‬ ‫‪BC Registration #3339‬‬

‫آزاده موسویان‬

‫‪604.780.4005‬‬

‫‪azi@captaincooktravel.com‬‬

‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 3‬‬


‫ادامه اعتراض‌های کارگری در چند شهر ایران؛‬ ‫تعویق دستمزد‪ ،‬دلیل اعتراض‌ها‬

‫یکی از کسانی که در زندان فوت کرد‪،‬‬ ‫از خوراندن قرص به زندانیان خبر داده بود‬ ‫محمود صادقی‪ ،‬یک نماینده اصالح‌طلب مجلس ایران‪ ،‬روز سه‌شنبه ‪ ۲۶‬دی‌ماه گفت‪ :‬یکی‬ ‫از زندانیانی که اخیرا در زندان فوت کرد‪ ،‬در تماس با خانواده خود گفته بود که زندانیان‬ ‫به خوردن قرص‌هایی مجبور شده‌اند که حال آن‌ها را بد می‌کرده است‪.‬‬ ‫آقای صادقی در حساب کاربری توییتر خود نوشته است‪« :‬طبق اعالم بستگان یکی از‬ ‫بازداشت‌شدگان که در زندان فوت کرد‪ ،‬او طی چند تماس با خانواده‌اش اظهار داشته‬ ‫مسئوالن او و دیگر بازداشتی‌ها را مجبور به خوردن قرص‌هایی می‌کردند که حال‌شان را‬ ‫بد می‌کرده‪( »...‬رادیو فردا)‬

‫روزنامه تلگراف‪:‬‬ ‫چرا معترضان ایرانی خواهان بازگشت شاه هستند؟‬ ‫گزارشی از جوسی انسور در روزنامه تلگراف‬ ‫اعتراضات کارگری که در پی تجمع‌‌های اعتراضی مردمی اخیر فروکش کرده بود‪ ،‬طی‬ ‫روزهای گذشته باال گرفت‪ .‬گزارش‌ برخی از سایت‌های خبری حاکی از آن است که‬ ‫کارگران سد شفارود رشت و کارگران معدن البرز شرقی به دلیل دریافت نکردن سه ماه‬ ‫دستمزد روز دوشنبه ‪ ۲۵‬دی دست به تجمع زدند‪.‬‬ ‫خبرگزاری ایلنا نیز نوشت که کارگران نیشکر هفت تپه نیز در اعتراض به بی‌توجهی‬ ‫کارفرما به پرداخت مطالبات مزدی‪ ،‬در محوطه مجتمع دست به تجمع زدند‪ .‬برخی از‬ ‫مطالبات کارگران این مجتمع مربوط به دو سال پیش است که هنوز پرداخت نشده است‪.‬‬ ‫خبر دیگر از مجتمع نیشکر هفت تپه اینکه غروب دوشنبه پس از تجمع اعتراضی‪ ،‬افراد‬ ‫ناشناس به یکی از کارگران هنگام پیاده شدن از سرویس محل کار حمله کردند‪.‬‬ ‫روابط عمومی شرکت هفت تپه با تایید خبر اعالم کرد که شدت جراحات وارده زیاد‬ ‫نیست و کارگر مضروب‪ ،‬پس از درمان سرپایی مرخص شده است‪.‬‬ ‫گزارش دیگری حاکی از آن است شماری از کارگران شاغل در شرکت حمل و نقل‬ ‫خلیج‌فارس روز سه شنبه ‪ ۲۶‬دی به دلیل خصوصی‌سازی و معوقات مزدی خود مقابل‬ ‫ساختمان بورس تجمع کردند‪.‬‬ ‫کارگران معترض که مدعی‌اند شده‌اند که مشکالت صنفی آن‌ها از زمان خصوصی‌سازی‬ ‫شرکت حمل ونقل خلیج فارس و تغییر مدیریت آغاز شده است‪ .‬آنها خواستار آن شدند‬ ‫که سازمان بورس نماد معامالتی شرکت را برای تقاضای فروش بازگشایی کند تا تکلیف‬ ‫این شرکت مشخص شود‪.‬‬ ‫بیش از ‪ ۲۰۰‬کارگر ماشین‌آالت صنعتی تراکتورسازی تبریز نیز از آذر ماه گذشته در پی‬ ‫پلمپ این کارخانه معترض هستند‪ .‬آنها که حدود ‪ ۱۰‬ماه دستمزد طلبکارند‪ ،‬نگران آینده‬ ‫شغلی خود هستند‪.‬‬ ‫تجمع های اعتراضی کارکنان و کارگران واحدهای تولیدی و خدماتی و بازنشستگان در‬ ‫سالهای اخیر در پی تداوم رکود اقتصادی در ایران‪ ،‬اوج گرفته و ادامه یافته است‪.‬‬ ‫اقتصاد ایران به ویژه در بخش تولید‪ ،‬منهای نفت‪ ،‬از پنج سال پیش در رکود فرورفته و‬ ‫موجب تعطیلی یا زیان دهی بسیاری از واحدها شده است‪.‬‬ ‫اعتراض‌های خیابانی دی ماه امسال نیز از اعتراض به وضعیت اقتصادی‪ ،‬فساد و بیکاری‬ ‫آغاز شد و اوج گرفت‪ .‬گفته می‌شود اعتراض‌ها در برخی از شهرها که نرخ بیکاری‬ ‫بیشتری داشتند‪ ،‬تندتر و شدید بوده است‪)VOA( .‬‬ ‫‪----------------------------------------------------------‬‬

‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫ولیعهد شاه فقید ایران از‬ ‫شنیدن اسم پدربزرگش از‬ ‫زبان معترضان تظاهرات‬ ‫اخیر در ایران تعجب کرده‬ ‫بود‪ .‬برای اولین بار طی چند‬ ‫دهه‪ ،‬نام رضا شاه پهلوی‬ ‫یک بار دیگر بر لب ها و‬ ‫اذهان دست کم بعضی از‬ ‫شهروندان ایران حتی در قم‬ ‫و مشهد نشسته بود‪.‬‬ ‫رضا پهلوی‪ ،‬فرزند ‪ ۵۷‬ساله محمدرضا شاه‪ ،‬به روزنامه تلگراف گفت‪« :‬مثل زمانی است که‬ ‫ابرها برای مدتی جلوی خورشید را گرفته اند‪ ،‬اما سرانجام نور چیره می شود‪».‬‬ ‫شاهزاده رضا پهلوی که هنگام انقالب ‪ ۱۳۵۷‬یک نوجوان بود اینک یک جنبش اپوزیسیون را‬ ‫از منزلش در ایالت مریلند در آمریکا رهبری می کند‪.‬‬ ‫رضا پهلوی می گوید‪« :‬بیشترین نکته مشترک ایرانیانی که با آن ها صحبت می کنم این‬ ‫است که والدین شان را برای رویدادهای سال ‪ ۱۳۵۷‬و قرار دادن آن ها در وضعیت‬ ‫آشفته کنونی شان مقصر می دانند‪ .‬بیشتر آن ها به من می گویند اشتباه پدران و مادران‬ ‫شان را تکرار نخواهند کرد‪».‬‬ ‫بیش از دو سوم جمعیت ایران پس از انقالب به دنیا آمده اند و خاطره و تجربه ای از پیش‬ ‫از انقالب و زمانی که ایران قانون اساسی مشروطه را رد کرد و حکومت اسالمی روحانیون‬ ‫را به جای آن پذیرفت ندارند‪.‬‬ ‫خاندان پهلوی در دوران حکومت خود به سرکوب کمونیست ها و اسالمگرایان دست می‬ ‫زد و با به کارگیری پلیس مخفی‪ ،‬شکنجه و اعدام اعتراضات سیاسی را خاموش کرد‪ .‬از‬ ‫دوره حکومت ‪ ۵۴‬ساله پهلوی گاهی به عنوان دوره «دیکتاتوری سلطنتی» یاد می شود‪.‬‬ ‫حامیان خاندان پهلوی در ایران می گویند کشور در آن دوره شاهد پیشرفت بود‪ ،‬از‬ ‫روابط خوب با غرب‪ ،‬رشد سریع صنعتی و یک اقتصاد قوی لذت می برد‪.‬‬ ‫حمید دانشجوی ‪ ۲۴‬ساله از اهواز می گوید‪« :‬حداقل زمان شاه آزادی های اجتماعی‬ ‫داشتیم و پاسپورت مان ارزشی داشت‪».‬‬ ‫رضا پهلوی می گوید‪« :‬اطمینان دارم این آغاز یک انقالب است‪ ،‬انقالب ها طی یک شب‬ ‫اتفاق نمی افتند‪)VOA( ».‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.4‬‬


Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 5

Thursday, Jan. 18, 2018


‫مقاله رمان نویس ایتالیایی در دفاع از اعتراض‬ ‫زنان ایرانی علیه حجاب اجباری‬

‫‪Farhang-e BC, Feb. 23, 2011, No. 204‬‬

‫‪Page 4‬‬

‫در جریان جنبش اعتراضی مردم ایران که بیش از‬

‫بازداشتشدگان ديروز را ‪۵٠٠‬‬ ‫یک هفته هر شبانگاه ادامه داشت‪ ،‬تصویر جهانی نفر اعالم کرد‪ .‬به گفتهی وی‪،‬‬ ‫ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻳﮏ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ‬ ‫شده ای هست که نشان می دهد دختر جوانی اکثر بازداشتشدگانی که او‬ ‫روسری سفید رنگ خود را به عنوان نماد حجاب مشاھده کرده‪ ،‬در محدودهی‬ ‫ﺷﻴﺮﺍﺯ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻳﮑﻢ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬ ‫تحمیلی از سر برگرفته و پس ازگره زدن بر باالی خيابان و ميدان آزادی‪ ،‬و توسط‬ ‫و‬ ‫چوبی در یکی از خیابان‌های پرازدحام تهران در پليس امنيت دستگير شده بودند‬ ‫خبری‬ ‫منابع‬ ‫ساعات پايانی ديشب و بامداد امروز آزاد شدند‪.‬‬ ‫جلب در‬ ‫خود از آنھا‬ ‫سکوت توجه عابران را بهبسياری‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫و‬ ‫‪ ‬دانشجويی‬ ‫جنوبی‬ ‫ضلع‬ ‫در‬ ‫واقع‬ ‫فاتب‬ ‫انتظامی‬ ‫نيروی‬ ‫مقر‬ ‫از‬ ‫ديشب‬ ‫تصویرهمراه با سکوتاو که‬ ‫سايتھای نزديک به‬ ‫پرمعنای این زن جوان‬ ‫خاطرنشان‬ ‫شده‪،‬‬ ‫آزاد‬ ‫جنوبی‬ ‫کارگر‬ ‫خيابان‬ ‫ابتدای‬ ‫انقالب‪،‬‬ ‫معترضان گزارش‬ ‫ميدان خود بر باالی چوب‬ ‫معترض با روسری سفید‬ ‫قرار‬ ‫ماموران‬ ‫شتم‬ ‫و‬ ‫ضرب‬ ‫مورد‬ ‫میکند که ھمزمان با دستگيری‪،‬‬ ‫يکشنبه‪،‬‬ ‫روز‬ ‫اند‬ ‫داده‬ ‫برسکوی پیاده رو‪ ،‬ساعاتی بعد به عنوان نماد جانم از تحمیل‌های شما به لب آمده است‪ ،‬تا بگویم که دیگر کاسه صبرم لبریزشده‬ ‫گرفته؛ و تاکيد میکند که در زمان بازداشت برخورد بدی با‬ ‫آنھا همه نارسایی‪ ،‬بیکاری‪ ،‬فساد گسترده‪ ،‬يکی از‬ ‫دانشجويانبرای‬ ‫نداشتن امیدی‬ ‫این‬ ‫دیگرتحمل‬ ‫علیهمگرحجاب‬ ‫ایران‬ ‫حرکت های اعتراضی زنان‬ ‫”‬ ‫زبانی‬ ‫منی او “بلبل‬ ‫است‪.‬گفته‬ ‫کسانی که به‬ ‫گرفت‪،‬‬ ‫صورت نمی‬ ‫دانشگاه شيراز به‬ ‫آینده‪ ،‬و ازهمه مهمتر ستم کشیدن به عنوان یک دانشجو و یک زن‪ ،‬را ندارم‪.‬‬ ‫مطبوعات‬ ‫گذشت بهو در‬ ‫اجباری از‬ ‫‪ ‬‬ ‫خوردند‪.‬‬ ‫شدت کتک می‬ ‫مرزهای ایرانمیکردند که‬ ‫نيروھای‬ ‫دست‬

‫ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﺣﺪﻭﺩ ‪ ۵۰۰‬ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ‬ ‫ﺩﺭ ﺗﺠﻤﻊ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﻔﻨﺪ‬

‫انسان ها‬ ‫عریان‬ ‫نویسنده در ادامه می نویسد‪ :‬گاهی درزندگی تصاویری از رنج‬ ‫معتبر اروپا و آمریکا نیز جای گرفت‪.‬‬ ‫کشته شده‬ ‫حکومتی‬ ‫به‬ ‫و‬ ‫شده‬ ‫توقيف‬ ‫شدگان‬ ‫بازداشت‬ ‫ی‬ ‫ھمه‬ ‫ھمراه‬ ‫ھای‬ ‫تلفن‬ ‫گفتهی او‪،‬‬ ‫به‬ ‫خود را‬ ‫مطبوعات این کشور دیده می شود که به تصویر حزن آور عیسی مسیح شباهت دارد‬ ‫ایتالیایی‪ ،‬در‬ ‫به دنبال جهانی شدن این تصویر‪ ،‬یک نویسنده زن‬ ‫صلیبحالی‬ ‫است؛کهاين در‬ ‫کنند‪.‬‬ ‫مراجعه‬ ‫آنھا‬ ‫گرفتن‬ ‫پس‬ ‫رای‬ ‫ب‬ ‫عيد‬ ‫از‬ ‫بعد‬ ‫که‬ ‫شده‬ ‫گفته‬ ‫آنھا‬ ‫کند‪.‬‬ ‫می‬ ‫حمل‬ ‫شدندش‬ ‫مصلوب‬ ‫میعادگاه‬ ‫به‬ ‫دوش‬ ‫بر‬ ‫‌ی‬ ‫ه‬ ‫ترجم‬ ‫که‬ ‫است‬ ‫داده‬ ‫اختصاص‬ ‫مطلبی را به محتوای پیام این بانوی جوان ایرانی‬ ‫است که خبرگزاری‬ ‫ھمچنين يک کارگر که او ھم ديشب از ھمين محل آزاد شده‪ ،‬با‬ ‫ايندارم‪،‬‬ ‫آشنایی‬ ‫فرانسوی آن درشماره امروز روزنامه لیبراسیون به چاپ رسیده‪.‬‬ ‫صبوربا تکذيب‬ ‫نویسنده می افزاید‪ :‬من ایران را می شناسم با ملتی مغرور وفارس‬ ‫ابراز تعجب از رفتارھايی که در زمان بازداشت ديده‪ ،‬به برخورد‬ ‫درگيری‬ ‫خواهندجريان‬ ‫رهاکرده و در‬ ‫تصادف‬ ‫دانشجو‬ ‫خبرازگفته است‬ ‫امروز‬ ‫شد‪ ،‬اما‬ ‫پیشین‬ ‫استبدادايننظام‬ ‫آنها فکرمی کردند که با قیام‬ ‫پارچه‬ ‫افراد‬ ‫ها‬ ‫نزاع‬ ‫خشن در‬ ‫"داچیا مارائینی"‪ ،‬نویسنده ایتالیایی می نویسد‪ ،‬به طور معمول‬ ‫ماموران اشاره میکند و میگويد‪:‬‬ ‫حامد‬ ‫دانشجونيوز‪،‬‬ ‫سايت‬ ‫وب‬ ‫برگزارش‬ ‫بنا‬ ‫است‪.‬‬ ‫نشده‬ ‫کشته‬ ‫کمرهمت بسته اند تا جزیی‌ترین آزادی‌های این ملت را ازآنان‬ ‫‌خواهان‬ ‫تمامیوت‬ ‫‌برند‪،‬ھم اما‬ ‫باال می‬ ‫دینیدادند‪،‬‬ ‫فحش می‬ ‫به ھمه‬ ‫به نداشتند‬ ‫نگاهقبول‬ ‫کسیبا را‬ ‫خودشان‬ ‫سفید را به عنوان طلب ترحم و تسلیم در مقابل تهدیداينھا‬ ‫شيراز‪،‬‬ ‫نداشتهرشته زيست‬ ‫ازخوددانشجوی‬ ‫نورمحمدی‪،‬‬ ‫افزاید‪:‬‬ ‫دانشگاه می‬ ‫شناسیدرپایان‬ ‫باشند‪.‬نویسنده‬ ‫جایی که دیگرهیچ اختیاری‬ ‫تا‬ ‫بگیرند‬ ‫نمایش‬ ‫که‬ ‫تسلیم‪،‬‬ ‫نماد‬ ‫نه‬ ‫این دختر جوان بی‌حجاب‪ ،‬متوجه می شویم که این نمایش‪،‬خودم شنيدم که حتی به امام ھم توھين میکردند‪ .‬ب‬ ‫اسفندماه در ميدان‬ ‫يکم‬ ‫آباد‬ ‫خرم‬ ‫اھل‬ ‫و‬ ‫دستغيب‬ ‫خوابگاه‬ ‫ساکن‬ ‫است بهکه درمورد آنچه درایران می گذرد بنویسیم‪.‬‬ ‫برای همه‬ ‫فریادی بااو‪،‬خود‬ ‫مهماند و يا‬ ‫بازداشتماداشته‬ ‫دارد‪.‬که قبال ھم سابقهی‬ ‫افرادی را‬ ‫شجاعانه ای درسکوت است که پیامی بسیار گویاتر از هر ه گفته‬ ‫نمازی مقابل سختمان شماره يک دانشکده مھندسی در حال‬ ‫امنيت منتقل‬ ‫اصلی پليس‬ ‫می به مقر‬ ‫دارند‪،‬‬ ‫نگه‬ ‫خواستند‬ ‫می‬ ‫ھرحال‬ ‫وجود دارد که می توان درباره آنها سخن گفت‪ :‬باید علیه حکم‬ ‫موضوع حاد‬ ‫آنقدر‬ ‫من‬ ‫که‪:‬‬ ‫باشد‬ ‫این‬ ‫تواند‬ ‫نویسنده می افزاید‪ :‬پیام نمایش صادقانه دخترجوان می‬ ‫فرار از دست ماموران حکومتی کشته شده است‪ .‬برپايه‬ ‫و‬ ‫اند‬ ‫بوده‬ ‫بازداشت‬ ‫محل‬ ‫اين‬ ‫در‬ ‫مردان‬ ‫تنھا‬ ‫که‬ ‫گويد‬ ‫می‬ ‫او‬ ‫کردند‪.‬‬ ‫می‬ ‫ً‬ ‫باید از‬ ‫نوشت‪.‬‬ ‫است‪،‬‬ ‫نشسته‬ ‫اين نیز‬ ‫زندانی‬ ‫دانم که مرا مورد ضرب و شتم قرار خواهید داد‪ ،‬می دانم که می توانید مرا زندانی اعدام‪ ،‬که احتماال در کمین این‬ ‫امنيتی از‬ ‫ماموران‬ ‫وسيله‬ ‫دانشجو به‬ ‫دخترجوان نيوز‪،‬‬ ‫گزارش دانشجو‬ ‫زنان را از ابتدا به جای ديگری – احتماال بازداشتگاه وزرا – منتقل‬ ‫مورد‬ ‫در‬ ‫باالخره‬ ‫و‬ ‫شکنجه‬ ‫اجباری‪،‬‬ ‫حجاب‬ ‫درمورد‬ ‫یا شکنجه کنید‪ ،‬حتی می دانم که می توانید مرا به مرگ محکوم کنید‪ ،‬اما من با زندانیان سیاسی نوشت‪ ،‬بایدروی پل نمازی به پايين پرت شده و پس از برخورد با يک‬ ‫اسفندماه –‬ ‫ديروز – اول‬ ‫تجمع‬ ‫نمادشده در‬ ‫بازداشت‬ ‫يکیکهازبهافراد‬ ‫کلمه‪:‬‬ ‫اینجااند‪.‬‬ ‫اید کرده‬ ‫نوشت‪.‬‬ ‫می ایستم‪ ،‬تا بگویم که نداشتن حق آزادی بیان در ایران‬ ‫تحمیل کرده‬ ‫به من‬ ‫هویتی‬ ‫عنوان‬ ‫حجابی‬ ‫فرانسه) )راديو فردا(‬ ‫(رادیو شده است‪.‬‬ ‫ساحلی کشته‬ ‫امروزخيابان‬ ‫خودرو در‬ ‫که نيمه شب گذشته آزاد شده‪ ،‬در گفت و گو با کلمه‪ ،‬تعداد تقريبی )ايران امروز(‬

‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

‫ﺷﺮﮐﺖ ﺣﺴﺎﺑﺪاری‬ ‫اراﺋﻪ ﮐﻨﻨﺪه ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ و ﺣﺴﺎﺑﺪاری‬ ‫ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی ﻣﺎﻟﯽ و ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ و ﺗﻬﻴﻪ اوراق ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ و‬ ‫اﺷﺨﺎص ﺣﻘﻴﻘﯽ و ﺗﺮاﺳﺖ ﻫﺎ‬ ‫اراﺋﻪ ﮔﺰارﺷﺎت ﺣﻘﻮق و ‪GST ,WCB,PST‬‬

‫ﺳﺮوﻳﺲ وﻳﮋه‬

‫ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺳﻮاﻻت ﻣﺎﻟﯽ و ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ ﺑﺮای ﻧﻴﻢ ﺳﺎﻋﺖ اول ﺑﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ‬ ‫‪ 25‬دﻻر ‪ +‬ﻣﺎﻟﻴﺎت‬

‫‪ ‬‬

‫ﻧﺎﻫﻴﺪ ﭘﺎک‬

‫‪778 340 0231‬‬ ‫‪#4-1680 Lloyd Avenue,‬‬ ‫‪Marine Drive, North‬‬ ‫‪Vancouver , V7P2N6‬‬

‫‪www.nastax.com‬‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 6‬‬

‫‪ ‬‬


Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 7

Thursday, Jan. 18, 2018


‫نگرانی از وضعیت زندانیان تظاهرات سراسری‬ ‫در زندان‌های ایران‬

‫با گذشت چند روز از تحصن بستگان افرادی که در تظاهرات سراسری اخیر دستگیر‬ ‫شده‌اند‪ ،‬مقابل زندان اوین‪ ،‬برخی از این زندانیان آزاد شده‌اند‪ .‬با وجود این از‬ ‫وضعیت شمار زیادی از دستگیرشدگان در شهرهای مختلف خبری منتشر نشده‬ ‫است‪ .‬تصاویری که کاربران در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنند‪ ،‬حاکی از جو امنیتی‬ ‫در اطراف این زندان برای عدم تجمع بستگان زندانیان است‪ .‬بنا بر گزارش‌ها در‬ ‫روزهای اخیر ماموران امنیتی برای متفرق کردن بستگان و خانواده زندانیان سیاسی‬ ‫از اطراف زندان اوین با "دراویش گنابادی" درگیر شده بودند‪.‬‬ ‫بنا بر گزارش‌ها در جریان تظاهرات سراسری اخیر در ایران بیش از ‪ ۳۷۰۰‬نفر در‬ ‫شهرهای مختلف ایران دستگیر شده‌اند‪.‬‬ ‫در شبکه‌های اجتماعی به حضور مادر سهیل عربی زندانی سیاسی مقابل زندان اوین‬ ‫و شرکت در جمع تحصن‌کنندگان اشاره شده است‪ .‬سهیل عربی آذرماه سال ‪۱۳۹۲‬‬ ‫توسط سپاه پاسداران بازداشت شد و در بند ‪ ۲‬الف تحت فشار قرار گرفت‪ .‬او ابتدا‬ ‫به اتهام "سب‌النبی و توهین به مقدسات" به اعدام محکوم شد‪ ،‬اما در تیرماه ‪۱۳۹۴‬‬

‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫یکی از شعبات دیوان عالی کشور حکم اعدام او را نقض کرد‪.‬‬ ‫به گزارش خبرگزاری "ایلنا" غالمرضا غفار‪ ،‬معاون وزارت علوم جمهوری اسالمی‬ ‫ایران‪ ،‬گفته است‪ ۶۵« :‬درصد دانشجویانی که در ناآرامی‌های اخیر دستگیر شده‬ ‫بودند آزاد شده‌اند»‪ .‬هنوز شماری از دانشجویان اما در زندان هستند‪.‬‬ ‫در روزهای گذشته کمپین حقوق بشر در ایران از جان باختن سینا قنبری‪ ،‬وحید‬ ‫حیدری و محسن عادلی‪ ،‬سه تن از بازداشت‌شدگان اعتراض‌های خیابانی اخیر‪ ،‬در‬ ‫زندان‌ها و بازداشتگاه‌های تهران‪ ،‬اراک و دزفول خبر داده بود‪( .‬بنابر آخرين گزارش‬ ‫ها سارو قهرمانی نیز در زندان سنندج به قتل رسیده است‪).‬‬ ‫کمپین حقوق بشر در ایران همچنین از "تکرار تجربه کهریزک این‌بار در سراسر‬ ‫ایران" ابراز نگرانی کرده بود‪ .‬بستگان و خانواده‌های زندانیان سیاسی نگران وضعیت‬ ‫زندانیان خود در زندان اوین هستند‪)dw.com( .‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.8‬‬


Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 9

Thursday, Jan. 18, 2018


Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.10

Thursday, Jan. 18, 2018


Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 11

Thursday, Jan. 18, 2018


‫فروشگاه نانسی‬ ‫نازلترین قیمت با ‪ ٪۱۰۰‬تضمین‬

‫
‬

‫حراج انواع تک ماکارون‬ ‫فایبر دار‪ ٫‬ساده‪ ٫‬نعنا و ریحان‬

‫‪0.89‬‬

‫₵‬

‫‪NANCY MARKET 1589 Garden Ave, North Vancouver, B.C 604 987 5544‬‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.12‬‬


Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 13

Thursday, Jan. 18, 2018


Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.14

Thursday, Jan. 18, 2018


‫است‪)dw.com( .‬‬

‫چرا قیام ایران نخواهد ُمرد‬

‫ماموران امنیتی محمد نجفی‪ ،‬وکیل دادگستری را‬ ‫در اراک بازداشت کردند‬

‫گزارش‌ها حاکی از آن است که‬ ‫ماموران امنیتی‪ ،‬محمد نجفی‬ ‫وکیل دادگستری در اراک را‬ ‫وبسایت‬ ‫بازداشت کرده‌اند‪.‬‬ ‫هرانا که اخبار حقوق بشری ایران‬ ‫را منتشر می‌کند‪ ،‬نوشت که‬ ‫آقای نجفی روز دوشنبه ‪ ۲۵‬دی‬ ‫مقابل منزل خود در شازند اراک‬ ‫بازداشت شد‪.‬‬ ‫هنوز دالیل بازداشت این وکیل‬ ‫دادگستری و فعال حقوق بشر‬ ‫اعالم نشده است اما اتهاماتی علیه او به دلیل انتشار مطالبی در کانال تلگرام و صفحه‬ ‫فیس بوک مطرح بوده است‪.‬‬ ‫آقای نجفی سال گذشته نیز توسط ماموران اداره اطالعات بازداشت‪ ،‬و با ارائه وثیقه‬ ‫تحلیلی در پولیتیکو از علیرضا نادر‪ ،‬تحلیلگر ارشد در موسسه رند‬ ‫آزاد شده بود‪ .‬دادگاه او آبان ماه گذشته تشکیل شد‪.‬‬ ‫(‪ - )VOA‬ایران معاصر از زمان انقالب مشروطیت صحنه تظاهرات و قیام ها و گفته می‌شود که پوشیدن پیراهنی که روی آن نوشته شده بود «عاشورای ‪ ،»۸۸‬و‬ ‫شورش های فراوانی بوده است‪ .‬قیام سراسری دی ماه ‪ ۱۳۹۶‬بزرگترین چالشی سخنرانی در منزل گوهر عشقی مادر ستار بهشتی‪ ،‬از مصادیق تبلیغ علیه نظام در‬ ‫است که حکومت مذهبی ایران تا کنون با آن روبرو شده است‪ .‬خشم تظاهرکنندگان پرونده پیشین آقای نجفی بوده است‪)VOA( .‬‬ ‫علیه آیت الله علی خامنه ای‪ ،‬رهبر جمهوری اسالمی‪ ،‬و کلیت نظام سیاسی و مذهبی‬ ‫حیرت آور بوده است‪ .‬این تحول می تواند فرصتی کم نظیر برای واشنگتن به منظور‬ ‫افزایش اهرم فشار علیه تهران باشد‪.‬‬ ‫زنان عربستان‪ ،‬بر خالف ایران‪،‬‬ ‫حتی اگر این تظاهرات خاموش شود‪ ،‬خط جدیدی پشت سر گذاشته شده است که از‬ ‫می توانند به تماشای مسابقه فوتبال بروند‬ ‫آن بازگشتی نیست‪ .‬دیوار ترس از رژیم جمهوری اسالمی فرو ریخته است‪ .‬این نظام‬ ‫نه تنها مشروعیت خود را از دست داده است بلکه دیگر توان کنترل مردم از طریق‬ ‫خشونت را هم ندارد‪ .‬قیام کنونی ممکن است به سقوط فوری رژیم نیانجامد‪ ،‬اما ما شاهرخ بهزادی – رادیو فرانسه‬ ‫شاهد درد مرگ جمهوری اسالمی هستیم‪ .‬حتی اگر اعتراضات همین امروز به پایان رفتن زنان به همراه همسران و نزدیکان خود و یا حتی با دوستان خود به ورزشگاه‌ها‬ ‫برسد‪ ،‬یک گام به پیش در تقال برای حکومتی مردمی‪ ،‬منتخب و دموکراتیک بوده برای تماشای یک مسابقه فوتبال در اکثریت کشورهای جهان یک موضوع کام ً‬ ‫ال عادی‬ ‫است‪.‬علی خامنه ای و حسن روحانی ممکن است خارجی ها را مقصر جلوه بدهند‪ ،‬و طبیعی تلقی می شود و به هیچ وجه شگفتی کسی را بر نمی انگیزد‪ ،‬اما اگراین‬ ‫اما دشمن آن ها مردم گرسنه و سرکوب شده ایران هستند‪ .‬آن ها بیدار شده اند‪ .‬موضوع در عربستان سعودی اتفاق بیافتد‪ ،‬یک رویداد استثنایی و بی سابقه تلقی می‬ ‫شود و نگاه و توجه بسیاری را در جهان به سوی خود جلب می کند‪ .‬پس از آنکه‬ ‫زنان عربستان‪ ،‬پنجشنبه گذشته در نخستین سالن خودرو اختصاصی زنان در این‬ ‫کشور شرکت کردند‪ ،‬روزجمعه‪ ١۲ ،‬ژانویه رسم ًا اجازه یافته اند تا برای نخستین بار‬ ‫پیکر سارو قهرمانی تنها با حضور پدر و مادرش‬ ‫به عنوان تماشاچی در یک مسابقه فوتبال در جده‪ ،‬دومین شهر عربستان سعودی‬ ‫به خاک سپرده شد‬ ‫شرکت نمایند‪ .‬این درحالی است که به رغم تقاضاهای مکرر جامعه مدنی ایران‪،‬‬ ‫تماشاگران زن هنوز اجازه ورود به ورزشگا‌ه‌های ایران را ندارند‪.‬‬ ‫پیکر بی‌جان سارو قهرمانی‪ ،‬این رویداد‪ ،‬فقط به شهر جده محدود نمی شود‪ ،‬بلکه درهای ورزشگاه‌ها در دو‬ ‫شهروند معترض سنندجی‪ ،‬شهر دیگر عربستان‪ ،‬در ریاض(پایتخت عربستان) و شهر دمام واقع در شرق این‬ ‫پس از ‪ ۱۱‬روز بی‌خبری به کشور به روی زنان باز می شود‪ .‬حکومت عربستان سعودی اعالم کرده است در‬ ‫پدر و مادر او تحویل شد‪ .‬صورتیکه این تجربه در سه شهر یاد شده‪ ،‬نتایج مثبت داشته باشد‪ ،‬این اصالحات در‬ ‫مادر قهرمانی می‌گوید روی تمامی شهرهای این کشور رسم ًا به مورد اجرا گذاشته خواهد شد‪ .‬این گام دیگری‬ ‫پیکر پسرش آثار ضرب و در جهت اعطای آزادی های بیشتر اجتماعی به زنان در کشوری است که پایگاه‬ ‫جرح وجود داشته است‪ .‬اصلی یکی از شاخه های اسالم بنیادگرا محسوب می شود و در آن قرائتی بسیار‬ ‫جسد قهرمانی تنها با حضور سختگیرانه از اسالم (وهابیت) جاری و ساری است‪ .‬اسالم وهابی به طور سنتی با‬ ‫پدر و مادرش به خاک مقررات سخت جدایی جنسیتی و محدودیت های بسیار گسترده برای طبقه زنان در‬ ‫سپرده شد‪" .‬کمیته پیگیری این کشور همراه است‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬زنان برای مسافرت‪ ،‬تحصیل و بسیاری دیگر‬ ‫بازداشت‌های ‪ "۹۶‬اعالم کرد از خواست های مشروع خود باید از یک مرد خانواده اجازه بگیرند‪ .‬بر اساس روایت‬ ‫که سارو قهرمانی شهروند سنندجی "پس از ‪ ۱۱‬روز بازداشت احتماال کشته شده اسالم وهابی‪ ،‬زنان همانند صغیر باید تحت قیمومیت مردان باشند‪ .‬پدر‪ ،‬همسر و یا‬ ‫است"‪ .‬بنا بر خبرهای منتشرشده‪ ،‬پیکر او صبح روز شنبه ‪ ۲۳‬دی (‪ ۱۳‬ژانویه) از طرف برادر در واقع نقش قیم را برای زنان خانواده دارند‪ .‬حال‪ ،‬اگر زنی در عربستان فاقد‬ ‫اداره اطالعات سنندج به پدر و مادرش تحویل داده شد‪.‬‬ ‫همسر و یا برادر باشد و پدرش در قید حیات نباشد‪ ،‬برای بیرون رفتن از خانه باید‬ ‫شب قبل‪ ،‬از پزشکی قانونی با مادر سارو قهرمانی تماس گرفته و به او می‌گویند از فرزند پسر خود اجازه بگیرد‪ .‬حتی اگر فرزندش به سن قانونی نرسیده باشد و‬ ‫برای تحویل جنازه پسرش به آنجا برود اما روز بعد ماموران امنیتی در حقیقت مث ً‬ ‫ال ‪ ١۴‬و یا ‪ ١۵‬ساله باشد‪ .‬از سال ‪۲۰۱۵‬میالدی زنان سعودی اجازه انتخاب کردن‬ ‫جنازه را تحویل نمی‌دهند و از همان محل پزشکی قانونی پدر و مادر سارو قهرمانی و انتخاب شدن را بدست آورده اند‪ .‬هرچند در عرصه سیاسی هنوز انتخابات در‬ ‫به بهشت محمدیه رفته و جنازه را دفن می‌کنند‪ .‬سارو قهرمانی ‪ ۲۴‬ساله بود و به ابعاد سیاسی به معنای واقعی کلمه در این کشور وجود ندارد و انتخابات محدود به‬ ‫گفته یکی از نزدیکانش پیشتر نیز تنها به دلیل هواداری از احزاب کرد بازداشت شده مجامع مشورتی و انجمن های شهر و روستا می شود‪ ،‬ولی این مجوز را می توان در‬ ‫بود‪ .‬او در جریان اعتراضات اخیر مردمی در سنندج بازداشت می‌شود و پس از ‪ ۱۱‬چهارچوب اعطای حقوق و آزادی بیشتر به زنان این کشور در عرصه اجتماعی تبیین‬ ‫روز بی‌خبری به خانواده‌اش اطالع داده می‌شود که او فوت کرده است‪ .‬به گفته مادر کرد‪.‬حکومت عربستان پیش تر برنامه آزادی زنان برای رانندگی را اعالم کرده بود‪.‬‬ ‫سارو قهرمانی‪ ،‬بر روی بدن او آثار ضرب و جرح وجود داشته است‪.‬‬ ‫بر اساس فرمان ملک سلمان‪ ،‬پادشاه عربستان‪ ،‬زنان عربستان در ماه ژوئن آینده‬ ‫در جریان اعتراضات مردمی اخیر‪ ،‬بنا بر اخبار منتشرشده‪ ،‬نزدیک به ‪ ۳۷۰۰‬نفر می توانند به طور آزادانه رانندگی کند‪ .‬در چنین فضایی‪ ،‬بسیاری از زنان عربستانی‬ ‫دستگیر شدند‪ .‬تا کنون مرگ سه نفر در زندان‌های ایران تایید شده است اما نسرین دیروز‪ ،‬در سالن خودرو جده که به زنان اختصاص داشت‪ ،‬شرکت کردند و بسیاری‬ ‫ستوده‪ ،‬وکیل دادگستری در گفت‌وگو با رسانه‌ها خبر از مرگ پنج معترض داده از آنان خودروهای آینده خود را انتخاب کرده و سفارش دادند‪...‬‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 15‬‬


‫نام های کارکنان ايرانی جان باخته در حادثه‬ ‫آتش سوزی و غرق کشتی سانچی (سوئزمکس)‬ ‫به گزارش روابط عمومی شرکت ملی نفتکش ایران‪ ،‬اسامی ‪ 32‬پرسنل‬ ‫فداکار و زحمتکش کشتی نفتکش سوئزمکس‬ ‫‪ - 1‬مجید قصابی عروجی‪ ،‬کاپیتان‬ ‫‪ -2‬فرید محبی‪ ،‬سرمهندس‬ ‫‪ - 3‬مجید نقیان‪ ،‬افسر اول‬ ‫‪-4‬حسین جهانی هل آباد‪ ،‬افسر دوم‬ ‫‪-5‬احسان ابولی قاسم آبادی‪ ،‬افسر دوم‬ ‫‪-6‬میالد عنایتی‪ ،‬افسر سوم‬ ‫‪--7‬حامد بهاری هشکوایی‪ ،‬مهندس دوم‬ ‫‪ -8‬محمدرضا رضازاده ماسوله‪ ،‬مهندس سوم‬ ‫‪ -9‬مهدی سادگی‪ ،‬مهندس سوم‬ ‫‪-10‬حسن رومیانی‪ ،‬مهندس چهارم‬ ‫‪-11‬محمد کاووسی تکاب‪ ،‬افسر تدارکات‬ ‫‪ -12‬بهرام اتحاد‪ ،‬افسر برق‬ ‫‪-13‬عبدالغنی سامری‪ ،‬سرملوان‬ ‫‪ -14‬ابوذر نظامی‪ ،‬کمک سر ملوان‬ ‫‪-15‬سیدجواد حیدری‪ ،‬ملوان یکم‬ ‫‪-16‬محمد ساجب علی میریدها‪ ،‬ملوان یکم‬ ‫‪-17‬محمدهارون راشید‪ ،‬ملوان یکم‬ ‫‪-18‬علیرضا نجفی‪‎‬فر‪ ،‬ملوان دوم‬ ‫‪ -19‬علی حیدریه کهن‪ ،‬ملوان دوم‬ ‫‪-20‬بهرام پوریانی‪ ،‬تعمیرکار‬ ‫‪ -21‬یاور افشاری‪ ،‬روغن کار‬ ‫‪-22‬میالد آروی‪ ،‬روغن کار‬ ‫‪-23‬مسلم علیزاده نودهی‪ ،‬روغن‪‎‬کار‬ ‫‪-24‬عبدالکریم بشارتی پور‪ ،‬سرآشپز‬ ‫‪-25‬امید ضیایی‪ ،‬کمک سرآشپز‬ ‫‪-26‬ایوب مظفری عبدگاه‪ ،‬مهماندار‬ ‫‪-27‬احسان فرجی‪ ،‬مهماندار‬ ‫‪ -28‬سعید دهقانی‪ ،‬دانشجوی عرشه از دانشگاه خارگ‬ ‫‪-29‬پوریا عیدی پور‪ ،‬دانشجوی عرشه از دانشگاه خارگ‬ ‫‪-30‬سجاد عبداللهی‪ ،‬دانشجوی عرشه از دانشگاه خارگ‬ ‫‪-31‬محمد پیریائی‪ ،‬دانشجوی موتور از دانشگاه صنعت نفت محمودآباد‬ ‫‪-32‬ساغی فعال‪ ،‬همسر حسین جهانی هل‪‎‬آباد‬ ‫دو خدمه ی دیگر کشتی که از شهروندان بنگالدش بودند نیز در این حادثه‬ ‫جان باختند‪.‬‬ ‫(روانشان شاد و يادشان گرامی باد !)‬

‫فرهنگ ‪ BC‬نشريه ای مستقل‪ ،‬متن ّوع‪ُ ،‬پُربار و آموزنده‪ ،‬با بهترين خدمات آگهی‬

‫‪4848-317-778‬‬

‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.16‬‬


Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.17

Thursday, Jan. 18, 2018


‫اقتصاد سياسی‬

‫اقتصاد ايران‪ :‬ده تنگنا و دو گريزگاه‬ ‫تنگنای هشتم‪ :‬فساد مالی‬

‫فريدون خاوند‪ ،‬تحليلگر اقتصادی‬ ‫فساد مالی‪ ،‬به معنای استفاده از موقعیت‬ ‫سیاسی و اداری و حرفه‌ای برای دست یافتن‬ ‫به امتیاز‌های مادی تامین کننده منافع شخصی‪،‬‬ ‫پدیده‌ای است جهانی و کم تر کشوری است‬ ‫که از این آفت در امان مانده باشد‪.‬‬ ‫دنیای پیشرفته همچون دنیای در حال توسعه‪،‬‬ ‫البته به گونه‌های متفاوت و در سطوح‬ ‫گوناگون‪ ،‬درگیر پدیده فسادند و خوش‬ ‫خیالی است اگر تصور کنیم که می توان اخالق‬ ‫منسوب به فرشتگان را بر سیاست و اقتصاد‬ ‫حاکم کرد‪.‬‬ ‫فساد «سیستمی»‬ ‫با این حال تفاوت زیادی وجود دارد میان کشور هایی که در آنها فساد یک پدیده « َع َرضی»‬ ‫یا «موردی» به شمار میرود که گاه و بیگاه رسوایی‌های پر سر و صدا به وجود میآورد و‬ ‫عامالن آن به مجازات‌های سنگین میرسند‪ ،‬با کشور هایی که گرفتار فساد «جوهری» یا‬ ‫«سیستمی» هستند که به دلیل ریشه دار و دایمی و گسترده بودن‪ ،‬قبح آن از میان رفته و‬ ‫مقابله با آن نیز از حد اقدام‌های نمایشی ولی بی‌سر انجام فراتر نمی رود‪.‬‬ ‫آقای خامنه ای‪ ،‬رهبر انقالب‪ ،‬ایران را در زمره کشور‌های گروه اول جای میدهد و میگوید ‪:‬‬ ‫«فساد سیستمی در دوره طاغوت وجود داشت و سیستم به طور طبیعی فاسد بود‪ ،‬اما امروز‬ ‫فساد موردی است نه سیستمی که البته باید با این موارد بر خورد شود‪.‬‬ ‫بر خالف گفته رهبر انقالب‪ ،‬فساد مالی در ایران‪ ،‬با در بر گرفتن کل نهاد‌های جمهوری‬ ‫اسالمی ایران‪ ،‬یک پدیده «جوهری» یا «سیستمی» است‪ ،‬زیرا بر فرهنگ سیاسی به شدت‬ ‫تبعیض آمیز زاییده انقالب ‪ ۱۳۵۷‬تکیه دارد‪ ،‬از دل یک اقتصاد دولتی و نفتی بر آمده و با هیچ‬ ‫نهاد و اراده‌ای که بتواند در راه گسترش آن مانع به وجود بیآورد‪ ،‬روبرو نیست‪:‬‬ ‫الف) تقسیم جامعه به دو بخش «خودی» و «ناخودی» و‪ ،‬در پیوند نزدیک با آن‪ ،‬مرجح‬ ‫دانستن «تعهد» بر «تخصص»‪ ،‬یکی از مهم‌ترین سر چشمه‌های فساد سیستمی در جمهوری‬ ‫اسالمی است‪ .‬این که کسانی تنها با تکیه بر اعتقاد واقعی یا ساختگی خود به «مکتب» حاکم‬ ‫اهرم‌های قدرت را در ایران به ناحق تصاحب کردند‪ ،‬داس مرگباری بود که بر سرمایه‬ ‫اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی کشور فرو آمد و کسان زیادی را بدون کم‌ترین شایستگی به‬ ‫نان و نوا رساند‪.‬‬ ‫ولی در ورای تعریف مشخص و محدود فساد (استفاده از قدرت سیاسی برای دستیابی به‬ ‫امتیاز‌های مادی و منافع شخصی)‪ ،‬کل جامعه ایران از فساد به معنای عام و گسترده آن رنج‬ ‫می برد‪ .‬سخن بر سر فرو ریزی «سرمایه اجتماعی» است به دلیل مجموعه عواملی که‬ ‫اعتماد را در روابط میان ایرانیان از میان می برد و ناهنجاری را به جایی میرساند که هر یک‬ ‫از آنها به دیگری با سوء ظن می نگرد و جیب خود می پاید تا به طعمه بدل نشود‪ .‬میان فساد‬ ‫در معنای مشخص و محدود آن‪ ،‬و فساد ناشی از فضای عمومی عدم اعتماد‪ ،‬ارتباط تنگاتنگ‬ ‫وجود دارد‪ .‬یک نظام سیاسی فاسد از درون جامعه فاقد «سرمایه اجتماعی» بیرون میاید و‬ ‫به سهم خود به عدم اعتماد در روابط میان اعضای آن جامعه دامن میزند‪.‬‬ ‫ب) اقتصاد ایران نیز‪ ،‬به ویژه آنگونه که در دوران بعد از انقالب اسالمی تحول یافت‪ ،‬یکی از‬ ‫سر چشمه‌های اصلی فساد «سیستمی» است‪:‬‬ ‫یک) بر پایه ارزیابی‌های گوناگون‪ ،‬حدود هفتاد تا هشتاد در صد تولید ناخالص داخلی ایران‬ ‫زیر سلطه بخش دولتی و نهاد‌های شبه دولتی است‪ .‬از سوی دیگر نزدیک به هفتاد در صد‬ ‫بودجه کل کشور متعلق به شرکت های دولتی است‪.‬‬ ‫صاحب منصبان این دولت متورم و پر هزینه و ناکارامد ‪ ،‬که حاکمان بال منازع عرصه اقتصادی‬ ‫ایران به شمار میایند‪ ،‬با در اختیار داشتن «امضا‌های طالیی» در معامالت داخلی و بین المللی‪،‬‬ ‫به ثروت‌های افسانه‌ای دست می یابند‪ .‬دارندگان همین «امضا‌های طالیی»‪ ،‬فارغ از هر گونه‬ ‫کنترل جدی‪ ،‬عرصه‌های گوناگون اقتصادی ایران را زیر نظارت خود دارند‪ :‬از صادرات و‬ ‫واردات گرفته تا اعطای تسهیالت مالیاتی‪ ،‬دستگاه‌های گمرکی‪ ،‬بستن قرار داد‌های مناقصه‬ ‫و مزایده‪ ،‬پرداخت تسهیالت بانکی‪ ،‬واگذاری واحد‌های تولیدی زیر عنوان جعلی خصوصی‬ ‫سازی‪ ،‬زمین خواری و غیره‪ ...‬بدون پایان دادن به سلطه این دیوانساالری قدر قدرت‪ ،‬سخن‬ ‫گفتن از مبارزه با فساد به شوخی شباهت دارد‪.‬‬ ‫دو) صادرات نفتی‪ ،‬مهم‌ترین منبع تامین ارز و نیاز‌های بودجه‪ ،‬یکی دیگر از ریشه‌های همه‬ ‫گیر فساد در ایران است‪ .‬در واقع سرنوشت میلیارد‌ها دالر ارز حاصل از صادرات نفت‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫در انحصار صاحبان «امضا‌های طالیی» است‪ .‬تزریق بخش بزرگی از این رانت در شبکه‌های‬ ‫مافیایی سر چشمه فسادی است پر دامنه که مشابه آنرا در بسیاری دیگر از کشور‌های‬ ‫نفتخیز می توان دید‪ ،‬از ونزوئال و الجزایر گرفته تا روسیه و نیجریه‪.‬‬ ‫سه) نهاد‌های شبه دولتی و به ویژه تاسیسات اقتصادی زیر سلطه سپاه پاسداران طبعا یکی‬ ‫از ریشه‌های عمده فسادند‪ .‬چندی پیش حسن روحانی رییس جمهوری در اشاره‌ای آشکار‬ ‫به مجموعه‌های اقتصادی وابسته به سپاه پاسداران گفت ‪« :‬اگر تفنگ‪ ،‬پول‪ ،‬روزنامه‪ ،‬سایت‬ ‫و تبلیغات در یک جا جمع بشود‪ ،‬حتما فساد است‪ ،‬شک نکنید»‪ .‬در این شرایط‪ ،‬به گفته رییس‬ ‫جمهوری‪« ،‬حتی ابوذر و سلمان هم فاسد میشوند‪».‬‬ ‫ج) حکومت قانون‪ ،‬نهاد‌های نظارت و کنترل و مطبوعات آزاد‪ ،‬کار آمد‌ترین ابزار مبارزه‬ ‫با فساد به شمار میروند‪ .‬جمهوری اسالمی ایران فاقد چنین ابزاری است‪ .‬نهاد هایی چون‬ ‫«دیوان محاسبات کل کشور» و «سازمان بازرسی کل کشور»‪ ،‬که وظیفه نظارت بر دخل‬ ‫و خرج دستگاه‌های دولتی و کشف فساد را بر عهده دارند‪ ،‬عمال جدی گرفته نمی شوند‪.‬‬ ‫دستگاه قضایی کشور هم خود غرق در فساد است‪ .‬از مطبوعات آزاد نیز‪ ،‬که می توانند‬ ‫فضایی بسیار نا امن و خطرناک برای مفسدین به وجود آورند‪ ،‬در ایران خبری نیست‪.‬‬ ‫فراموش نکنیم که طی چند دهه گذشته در غرب بخش بسیار بزرگی از رسوایی‌های ناشی‬ ‫از فساد از سوی رسانه‌ها کشف شد و به اطالع افکار عمومی رسید‪.‬‬ ‫مصیبت‌های زاییده فساد‬ ‫فساد مالی یکی از بزرگ‌ترین موانع توسعه اقتصادی است‪ .‬شوم‌ترین پیآمد این پدیده‪ ،‬فرو‬ ‫ریزی فضای اعتماد در جامعه است و لطمه مرگباری است که از این راه بر فعالیت‌های زاینده‬ ‫ثروت وارد میآید‪ .‬با گسترش فساد‪ ،‬داد و ستد در شرایط عادی انجام نمیگیرد‪ ،‬زیرا تنها‬ ‫کسانی می توانند کار خود را پیش ببرند که رشوه بپردازند‪ .‬به بیان دیگر رشوه دهندگان با‬ ‫خرید ماموران دولتی و تصمیم گیران‪ ،‬عمال راه را بر رقابت آزاد می بندند‪ .‬در این شرایط‬ ‫مناقصه‌ها و مزایده‌های دولتی‪ ،‬به جای آنکه در راستای منافع عمومی برگزار شوند‪ ،‬با‬ ‫پرداخت رشوه از مسیر خود منحرف شده و منطبق با منافع مفسدین انجام میگیرند‪.‬‬ ‫دولت فاسد مدام بر حجم مقررات و کاغذ بازی می افزاید تا نیاز به «امضا‌های طالیی» در‬ ‫ازای دریافت رشوه را باال ببرد‪ .‬چه بسا بنگاه‌های تولیدی که مجبورند منابع خود را به جای‬ ‫سرمایه گذاری و تحقیق‪ ،‬به پرداخت رشوه اختصاص دهند‪ .‬از سوی دیگر چون شرکت‌های‬ ‫بزرگ از امکانات مناسب تری برای پرداخت رشوه برخوردارند‪ ،‬شرکت کوچک و متوسط‬ ‫را از عرصه رقابت خارج میکنند‪.‬‬ ‫فساد یکی از مهم‌ترین عوامل به وجود آورنده فرار مالیاتی و در نتیجه کاهش منابع مالی‬ ‫دولت است‪ .‬شرکت‌ها و سرمایه گذاران با پرداخت رشوه از مالیات میگریزند و به این‬ ‫ترتیب بخش بزرگی از منابعی که باید در راه ایجاد طرح‌های عمرانی و اموزشی و بهداشتی‬ ‫به کار گرفته شوند‪ ،‬بر باد میرود‪ .‬چه بسیارند مدارس و بیمارستان‌ها و جاده هایی که به‬ ‫دلیل فرار مالیاتی ناشی از فساد اداری‪ ،‬هرگز به وجود نمی آیند‪.‬‬ ‫بخش بزرگی از مصیبت‌های کنونی جامعه ایرانی‪ ،‬از جمله فقر‪ ،‬ناشی از ضربه‌ای است که از‬ ‫ناحیه همین فساد «سیستمی» بر اقتصاد کشور وارد میاید‪.‬‬ ‫در آخرین گزارش سازمان معروف «شفافیت بین المللی»‪ ،‬که ژانویه ‪ ۲۰۱۷‬منتشر شد‪ ،‬ایران‬ ‫از لحاظ درجه فساد در میان صد و هفتاد و هشت کشور مورد بررسی در رده صد و سی‬ ‫و یکم قرار گرفته است‪ .‬آنچه در این گزارش بیش از همه ایرانیان را آزار میدهد‪ ،‬مقایسه‬ ‫درجه فساد در ایران با شمار زیادی از کشور‌های در حال توسعه است‪ .‬شفافیت بین المللی‬ ‫در این گزارش ایران را بسیار فاسد تر از شماری از کشور‌های آفریقایی ارزیابی کرده است‪:‬‬ ‫‪ ۸۱‬پله فاسدتر از رواندا‪ ۶۷ ،‬پله فاسدتر از سنگال و ‪ ۵۹‬پله فاسدتر از بورکینافاسو‪ .‬در‬ ‫مقایسه با کشور‌های منطقه اش‪ ،‬ایران ‪ ۱۱۳‬پله فاسد تر از امارات‪ ۵۶ ،‬پله فاسدتر از ترکیه‬ ‫و ‪ ۲۳‬پله فاسدتر از مصر ارزیابی شده است‪.‬‬ ‫نکته بسیار مهم این که گزارش‌های ساالنه «شفافیت بین المللی»‪ ،‬و جایگاهی که از لحاظ فساد‬ ‫برای ایران قایل شده اند‪ ،‬تاکنون از سوی هیچیک از منابع رسمی جمهوری اسالمی زیر‬ ‫پرسش نرفته اند‪ .‬حتی کانون‌های عمده کارشناسی ایران در بررسی پدیده فساد در کشور‬ ‫آشکارا و یا به صورت ضمنی بر همین گزارش‌ها تکیه میکنند‪ ،‬و عمال می پذیرند که جمهوری‬ ‫اسالمی ایران یکی از فاسد‌ترین کشور‌های جهان است‪( .‬رادیو فردا)‬ ‫‪---------------------------------------------‬‬‫‪---------------------------------‬‬‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.18‬‬


‫روزشمار يک جنگ‬

‫(بخش بيست و هفتم)‬ ‫ِ‬ ‫مرزی محله می‏برد‪ ،‬در‬ ‫بالل ما را به نقطه‏ی‬ ‫بَيادا‪ ،‬جايی که قرار است ساکن باشيم‪ .‬ماشين‬ ‫خوب و قشنگی دارد‪ ،‬يک ‪ SUV‬شاسی بلند‬ ‫با صندلی‏های چرمی‪ ،‬دنده اتوماتيک‪ ،‬ظاهراً‬ ‫فردی است که از تمکن کافی برخوردار‬ ‫است‪ .‬خيابانی را به سرعت طی می‪‎‬‏کنيم‪ ،‬که‬ ‫موانع ارتش در صدمتری‏مان است‪،‬‬ ‫يکی از‬ ‫ِ‬ ‫بعد به همراه افراد ارتش آزاد وارد محله‏ای‬ ‫پرجمعيت و شلوغ می‏شويم‪ .‬آپارتمان متعلق‬ ‫به دوستی است که خود در سفر است‬ ‫و کليدش را به امانت داده تا زخمی‏ها و‬ ‫مصدومين در آنجا سکونت داده شوند؛‬ ‫يکی‏شان در يکی از اتاق‏ها خوابيده‪ ،‬دو هفته قبل در ناحيه‏ی شکم و سينه گلوله خورده‪.‬‬ ‫اينجا محله‏ی قفقازی‏هاست‪ .‬عارف‪ ،‬نوجوانی با کفيه با ما نشسته است‪ ،‬و اصليت آديغی دارد‪.‬‬ ‫بالل‪ ،‬بدوی است‪.‬‬ ‫من هنوز تب دارم و خواهش می‏کنم که بروند و برايم آيبوپروفن بخرند‪ .‬و سعی می‏کنم‬ ‫که پولش را پرداخت کنم‪ .‬بالل می‏گويد‪:‬‬ ‫اگر بخواهی پول بدهی‪ ،‬يعنی اين‏که آدم خسيسی هستی‪ .‬چون موقعی‏که من به‬ ‫ ‬‫خانه‏ی تو بيايم‪ ،‬آن موقع از من پذيرايی و مهمان‏نوازی نمی‏کنی‪.‬‬ ‫مانع ارتش در خيابان هر دو هفته يک‏بار تعويض می‏شوند‪.‬‬ ‫توضيحات بالل‪ .‬افسران پايگا ِه ِ‬ ‫وقتی افسران‪ ،‬افسر ارتش‏اند‪ ،‬اوضاع بد نيست‪ ،‬آرام است‪ .‬وقتی افسران مخابرات‏اند‪ ،‬دائم ًا‬ ‫ِ‬ ‫خيابان بزرگی که طی‬ ‫در حال شليک و تيراندازی‏اند‪ .‬در لحظه‏ی حاضر در خيابان قاهره‪،‬‬ ‫کرديم‪ِ ،‬‬ ‫پست مخابرات مستقر است‪ .‬ديروز يک‏بند مشغول شليک بودند‪ ،‬تک‏تيراندازان به‬ ‫مدت سه ساعت نگذاشتند يک نفر از خيابان عبور کند‪.‬‬ ‫ساعت ‪ 7‬بعدازظهر‪ .‬همچنان تب دارم‪ .‬هنگام تظاهرات است‪ .‬به ميدان مرکزی خالديه‬ ‫می‏رويم‪ .‬جمعيت هنوز گرد نيامده‏اند‪ ،‬تنها چند ده‏نفری جوانان که سرگرم گوش دادن به‬ ‫سرودهای انقالبی‏اند‪ ،‬با صدای بسيار بلند‪ ،‬اما پر شور و پر حرارت از بلندگوها پخش می‏شود‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫ميدان آزادمردان تغيير يافته‪ .‬در گوشه‏ای‪ ،‬کپی‏ای‬ ‫باغ بلندی‏ها نام داشته‪ ،‬نامش به‬ ‫ميدان که ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫قديمی حمص بازسازی کرده‏اند؛ ساعتی‬ ‫مرکزی‬ ‫ساعت‬ ‫چوبی‪ ،‬به رنگ‏های سياه و سفيد از‬ ‫که در يکی از ميدان‏های حمص واقع شده و چند ماه قبل هنگامی که اهالی حمص کوشيدند‬ ‫در اين ميدان تحصنی برگزار کنند‪ ،‬توسط نيروهای ماهر‪ ،‬برادر بشار تحصن تبديل به حمام‬ ‫خون شد‪ .‬اين کپی در واقع نشانگر اين مضمون است‪ :‬از حاال به بعد مرکز شهر اينجاست‪.‬‬ ‫ساعت پوشيده از تصاوير شهداست‪ ،‬عموم ًا تصاوير رنگی و در قطع ‪.A4‬‬ ‫ميدان بزرگ مستطيل شکل‪ ،‬چمن‏کاری شده و شماری درخت‪ ،‬در حالی که دورش را تلِ‬ ‫ِ‬ ‫پالکارد بزرگی‬ ‫کيسه‏های زباله و آشغال‏های جمع شده در خيابان‏ها گرفته‪ .‬در يک طرف‪،‬‬ ‫نصب شده‪« :‬نه به اپوزيسيون تخيلی‪ ،‬خلق شده توسط دار و دسته‏ی اسد‪ .‬شورای ملی‬ ‫سوريه (‪ )CNS‬عامل وحدت ماست‪ ،‬گروه‏گرايی موجب جدايی و تضعيف‏مان می‏شود‪».‬‬ ‫همبستگی و وفاداری آشکار تظاهرکنندگان به شورای ملی سوريه‪ .‬به‏جز گوشه‏ای که ساعت‬ ‫نصب شده‪ ،‬که با نورافکن‏ها و چراغ‏های تظاهرکنندگان روشن و نورانی است‪ ،‬همه‏جای‬ ‫ديگر در تاريکی فرو رفته است‪ .‬تنها چند مغازه‪ ،‬سلمانی‏ای با يک صندلی خوشگل قرمز‪ ،‬با‬ ‫چراغی از تاريکی محض مستثنی می‪‎‬‏شوند‪ ،‬عابران چون سايههايی شبح‏گون در تاريکی و در‬ ‫نور برخاسته از چراغ اتومبيل‏ها ظاهر می‏شوند‪.‬‬ ‫حول و حوش ساعت را دستفروش‏ها پر کرده‏اند‪ ،‬در همين‏جا بود که تاکسی ما را پياده‬ ‫کرد و با بالل بقيه‏ی مسير را در پيش گرفتيم‪ .‬راعد پسرک کوچک مو بلوندی پيدا کرده‪ ،‬با‬ ‫انگشتانی سرخ شده و لبخندی سراسر شور و زندگی‪ ،‬که در سفر پيشين‏اش در ماه نوامبر‬ ‫عکس‏اش را گرفته بود‪ .‬از آن موقع تا حاال خيلی چيزها عوض شده‏اند‪ ،‬همين حاال فعاالن‬ ‫عرصه‏ی اطالعات‪ ،‬بی آن‏که چهره‏ی خود را بپوشانند‪ ،‬در حال فيلم گرفتن‏اند‪ .‬پسرک يازده‬ ‫سال دارد و نامش محمود است‪ .‬می‏پرسد‪:‬‬ ‫موانع سر راه گرفتارت کنند؟ آدم قوی‏ای‬ ‫ چه‏طوری به کشورت برگشتی بدون اين‏که‬‫ِ‬ ‫هستی‪ ،‬تو قهرمانی‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫رهبر تظاهرات ليست شهرهای‬ ‫جمعيت گرد می‏آيند و تظاهرات در حال شکل گرفتن است‪.‬‬ ‫شورشی را يک به يک می‏خواند‪:‬‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫ ادلب‪ ،‬ما تا آخرين قطره‏ی خون‏مان با تو هستيم! تلبيسی‪ ،‬ما تا آخرين قطره‪‎‬‏ی خون‏مان با‬‫تو هستيم! رستان‪ ،‬ما تا آخرين قطره‏ی خون‏مان با تو هستيم! و الی آخر‪...‬‬ ‫پسرکی با صدايی خراش‏دار و ناهنجار شروع به آواز خواندن می‏کند‪ ،‬و رقص در ادامه‏اش‬ ‫شکل می‏گيرد‪.‬‬ ‫رهبر تظاهرات‪:‬‬ ‫ ما نه عليه علويون و يا مسيحی‏ها برخاسته‏ايم‪ ،‬ما همه با هم هستيم!‬‫مردم پاسخ می‏دهند‪:‬‬ ‫ ما همه با هم هستيم! ما همه با هم هستيم! ما همه با هم هستيم!‬‫رهبر تظاهرات‪:‬‬ ‫ ما فقط به خدا توکل می‏کنيم‪ ،‬نه به اتحاديه‏ی عرب‪ ،‬نه به ناظران خارجی‪ ،‬و نه به ناتو!‬‫مردم پاسخ می‏دهند‪:‬‬ ‫ ما فقط توکل به الله می‏کنيم! (‪ 3‬بار)‬‫آنچه در اين‏گونه تظاهرات بسيار جالب توجه و غيرعادی است‪ ،‬توان و انرژی‏ای است که به‬ ‫بيرون می‏تراود‪ .‬يک سرور جمعی است‪ ،‬مردمی‪ ،‬سرور و ِ‬ ‫شعف مقاومت‪ .‬و اين شور و شعف‬ ‫ِ‬ ‫رهايی جمعی از همه‏ی فشار و ِ‬ ‫تنش روز به روز گرد آمده‬ ‫تنها مايه‏ی تسال نيست‪ ،‬لحظه‏ی‬ ‫طی يازده ماه است؛ اين شور و شعف به آن‏ها انرژی و توان برای ادامه‏کاری عطا می‏کند‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫تحمل جنايت‏ها‪ ،‬زخمی‏های‏شان و‬ ‫آن‏ها را بطور روزمره مملو از قدرت و دليری برای‬ ‫عزاهای‏شان می‏کند‪ .‬جمع و گروه انرژی و توان توليد می‏کند و سپس هر کدام از افراد آن‬ ‫را جذب کرده و به جان خود می‏ريزد‪ .‬آوازها و ترانه‏سرودها‪ ،‬موسيقی و ِ‬ ‫رقص جمعی‏شان‬ ‫ِ‬ ‫دستور کار روز نيستند‪ ،‬آن‏ها ـ درست‬ ‫چنين کارآيی‏ای نيز دارند‪ ،‬آن‏ها تنها چالش‏طلبی و‬ ‫مثل ذکر گفتن صوفيان که گرد هم‏شان می‏آورد و گرم‏شان می‏کند ـ عامل محرک و‬ ‫جذب کننده‏ی انرژی و توان نزد آنهاست‪ .‬اين‏گونه است که اين مردمان قادر به ايستادگی‬ ‫و ادامه‏کاری‏اند‪ ،‬به ِ‬ ‫لطف شور و شادی‪ ،‬ترانه‏سرود و رقص‪.‬‬ ‫کافه‏ی اينترنتی‪ ،‬کمی جلوتر در انتهای خيابانی‪ .‬به نقل از فردی‪ ،‬امروز در حمص سی و نه نفر‬ ‫کشته شده‏اند‪ ،‬که بيست و سه نفرشان از باب تدمور بوده است‪ .‬ارتش بمباران کرده است‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫محل همه‏ی فعالين خالديه است‪ ،‬که می‏آيند و کارهای روزانه‏شان را‬ ‫اين کافه‏ی اينترنتی‬ ‫در يوتوب و شبکه‏های اجتماعی به اشتراک می‏گذارند‪ ،‬فيلم‏های تظاهرات و يا جنايات و‬ ‫ِ‬ ‫مدت زيادی را در اينجا‬ ‫دهشت‏های انجام شده توسط مأموران رژيم‪ .‬راعد طی ماه نوامبر‬ ‫گذرانده‪ ،‬و مدتی در آپارتمانی درست باالی اين کافه ساکن شده بوده است‪ ،‬که روزی از‬ ‫بالکن آنجا موفق به عکس گرفتن از تانک و زرهپوش‏های نيروهای امنيتی که در ِ‬ ‫تالش حمله‬ ‫به مناطق مسکونی بودند‪ ،‬شده بود‪ .‬من ای‏ميل‏هايم را چِک کردم‪ ،‬پاسخ دادم‪ ،‬سپس بخش‬ ‫مربوط به باباعمرو و خالديه را در آنجا نوشتم‪.‬‬ ‫ساعت ‪ 11‬شب‪ .‬يکی از دوستان بالل با وانتی به دنبال‏مان آمد و ما را از کافه‏ی اينترنتی برد‪.‬‬ ‫وقتی راه افتاديم‪ ،‬هنگام عبور از ِ‬ ‫ِ‬ ‫کنترل ارتش آزاد‪ ،‬چراغ سقفی را روشن کرد‪ ،‬بعد همه‬ ‫پست‬ ‫چيز را خاموش کرد‪ ،‬حتی چراغ‏های ماشين را‪ ،‬و خيابان قاهره را در تاريکی مطلق و با سرعت‬ ‫هر چه تمام‏تر رد کرديم‪ .‬در آپارتمان همچنان برق نبود‪.‬‬ ‫در واقع در سراسر محله برق نيست‪ .‬يک تانک ترانسفورماتور را ويران کرده است‪.‬‬ ‫بالل برای‏مان می‏گويد‪ :‬سه روز قبل‪ ،‬افراد شبيحه در انشاعات يکی از وکالی زن را که از‬ ‫زندانيان سياسی دفاع می‏کرده است‪ ،‬با کلروفورم بيهوش کرده و ربوده‏اند‪ ،‬و سپس به‬ ‫شدت او را کتک زده‏اند‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مسئول ارتش آزاد در خالديه مالزم اول عمر شمسی است‪ .‬راعد او را می‏شناسد‪ ،‬در‬ ‫افسر‬ ‫ِ‬ ‫اعضای کتيبه‏‪‎‬ی خالدابن‏وليد بود‪ .‬به خالديه‬ ‫حوالی تلبيسی از شمسی عکس گرفته است‪ .‬از‬ ‫دعوت شده تا سربازان را آموزش داده و فرماندهی کند‪ .‬االن ديگر ميان کتيبه‏های مختلف‬ ‫افسران تعويض و جابجا می‏شوند‪.‬‬ ‫کار خود مبنا و اساسی کام ً‬ ‫اين نکته‏ی مهمی است‪ .‬ارتش آزاد‪ ،‬در ابتدای ِ‬ ‫ال منطقه‏ای داشت و‬ ‫ه و خانه‏ی‬ ‫بر آن اساس هماهنگ می‏شد‪ :‬افسران‪ ،‬زمانی که ترک خدمت می‏کردند‪ ،‬به منطق ‏‬ ‫ِ‬ ‫سربازان روستای‏شان و يا محله‏شان را به عهده می‏گرفتند‪،‬‬ ‫خود برمی‪‎‬‏گشتند و فرماندهی‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫مثل حسن در حقورا‪ ،‬که فرماندهی سربازان را در محله‏ی سکونت خود به عهده دارد‪.‬‬ ‫طوری که چند روز بعد يکی از مخاطبان‏ام برايم توضيح داد‪ ،‬دعوت از عمر شمسی برای‬ ‫آمدن از تلبيسی به خالديه نشانه و گامی در ِ‬ ‫ِ‬ ‫شدن ارتش آزاد است‪.‬‬ ‫جهت هرچه حرفه‏ای‏تر‬ ‫ِ‬ ‫قربانی امروز بعدازظهر فلج شده‪ .‬او در فاصله‏ی ميان کوسور و خالديه کار می‏کرده‪ ،‬و‬ ‫بالل‪:‬‬ ‫گلوله خورده‪ .‬تنها قربانی اين منطقه‪ ،‬تک‏تيرانداز همينطوری برای دست‏گرمی به او شليک‬ ‫کرده است‪.‬‬ ‫از هنگامی که واقعه‏ی مربوط به بالل پيش آمده‪ ،‬موقعی که به دنبال زخمی‏ای خارج از‬ ‫خالديه می‏روند‪ ،‬يکی از ماشين‏های ارتش آزاد را به همراه پنج فرد مسلح به عنوان اسکورت‬ ‫با خود می‏برند‪.‬‬ ‫ديروز پنج نفر در حمص کشته شده‏اند‪.‬‬ ‫(دنباله در شماره ی آينده)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 19‬‬


‫ورزش‬ ‫مدیر تیم ملی فوتبال الجزایر‪:‬‬ ‫در اروپا با ایران بازی می‌کنیم‬ ‫مدیر ورزشی تیم ملی فوتبال الجزایر از نهایی شدن دیدار دوستانه با ایران در‬ ‫در ماه مارس خبر داد‪.‬‬ ‫تیم‌ ‌ملی فوتبال ایران یکی از تیم‌های است که جواز حضور در جام جهانی ‪۲۰۱۸‬‬ ‫روسیه را به دست آورده است‪ .‬ایران در دیدار نخست خود باید به مصاف‬ ‫مراکش رود‪ .‬کارلوس کی‌روش برای آشنایی با سبک بازی مراکش پیشنهاد داد‬ ‫تا تیمش برابر الجزایر بازی دوستانه‌ای را برگزار کند‪ .‬به نظر می‌رسد که‬ ‫برگزاری این دیدار دوستانه قطعی شده است‪ .‬حکیم مدان‪ ،‬مدیر ورزشی تیم‌‬ ‫‌ملی فوتبال الجزایر اعالم کرد که این تیم با ایران به توافق نهایی رسیده است تا‬ ‫دیداری دوستانه را در ماه مارس در یک کشور اروپایی برگزار کنند‪.‬‬

‫فهرست بازیکنان ورودی و خروجی استقالل‪ ،‬استقالل‬ ‫خوزستان و پارس جنوبی‬ ‫بهنام برزای‬ ‫سازمان لیگ فوتبال ایران‬ ‫فهرست کامل بازیکنان‬ ‫ورودی و خروجی ‪ ۳‬تیم در‬ ‫‏نقل و انتقاالت نیم فصل را تا‬ ‫ساعت ‪ ۲۱‬دیشب (دوشنبه)‬ ‫اعالم کرد‪.‬‏‬ ‫به گزارش ایسنا به نقل از‬ ‫سازمان لیگ فوتبال ایران‪،‬‬ ‫واحد نقل و انتقاالت‏سازمان لیگ فهرست بازیکنان ورودی و خروجی سه تیم در‬ ‫نقل و انتقاالت نیم ‏فصل را تا ساعت ‪ ۲۱‬شب گذشته (‪ ۲۵‬دی نقل و انتقاالت تا‬ ‫ساعت ‪ ۲۴‬ادامه‏داشت) به شرح زیر اعالم کرد‪:‬‏‬ ‫استقالل تهران‪:‬‏‬ ‫ورودی‪ :‬بهنام برزای‪ ،‬محسن کریمی‬ ‫خروجی‪ :‬مجتبی جباری‪ ،‬حسن بیت سعید‪ ،‬سجاد شهباززاده‪ ،‬یعقوب کریمی و‬ ‫‏عبدالعظیم گوک‬ ‫استقالل خوزستان‪:‬‏‬ ‫ورودی‪ :‬محمد امین آرام طبع‪ ،‬عادل کاله کج‪ ،‬اسماعیل شریفات‪ ،‬ناصر قالوند‪،‬‬ ‫‏مسلم معاوی‪ ،‬یعقوب کریمی( سهمیه فیفا)‪ ،‬محمد شریفی‬ ‫خروجی‪ :‬طالب ریکانی‪ ،‬محمد علی فرامرزی‪ ،‬رضا کرمال چعب‪ ،‬حسن ‏بهرامی‪،‬‬ ‫سجاد بالغ‪ ،‬وحید عسکرپور‪ ،‬سابا تاوازده‪ ،‬حسین صادقی‬ ‫پارس جنوبی جم‪:‬‏‬ ‫ورودی‪ :‬میثم آقایی‪ ،‬شهرام گودرزی‪ ،‬روح الله سیف الهی‪ ،‬مصطفی قنبری زاده‪،‬‬ ‫‏محمد نوری‬ ‫خروجی‪ :‬ارسالن مطهری‪ ،‬مایکل اومانیا‪ ،‬فرشاد ساالروند‪ ،‬آلویس نانگ‪ ،‬احسان‬ ‫‏اسدزاده‬

‫احضار دختر ژیمناست ایرانی ‪ ۱۰‬ساله به کمیته انضباطی!‬ ‫زهرا اینچه درگاهی‪ ،‬یک ژیمناست ‪ ۱۰‬ساله ایرانی به دلیل انتشار عکس‌هایی از او‬ ‫در لباس ژیمناستیک به کمیته انضباطی احضار شده است‪ .‬ادعا شده او در مالزی‬ ‫بدون پوشش اسالمی در مسابقه‌ای شرکت کرده است‪ ،‬در حالی که در سفر‬ ‫خانوادگی در ارمنستان بوده است‪...‬‬ ‫رییس فدراسیون ژیمناستیک هم‌چنین گفته است‪« :‬متاسفانه مجبور هستیم با این‬ ‫قضیه برخورد انضباطی کنیم و با تصمیم کمیته انضباطی کاری که باید انجام شود‬ ‫را به وزارت ورزش و جوانان ابالغ خواهیم کرد‪ .‬این اتفاق آنقدر منحصر به فرد‬ ‫است که شگفتی خود ما را نیز در بر داشته است‪..».‬‬ ‫اما فرشید عبدی‌پور‪ ،‬پدر این دختر ده ساله ادعاهای مطرح شده درباره دخترش‬ ‫را رد کرده و گفته است‪ ،‬دختر او به مسابقات ژیمناستیک مالزی نرفته است‪ .‬او‬ ‫تاکید کرده عکس‌های منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی مربوط به تمرینات‬ ‫دخترش در ارمنستان است و خود او این عکس‌ها را ثبت کرده است‪.‬‬ ‫(‪)DW.COM‬‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.20‬‬


‫بهداشت و تندرستی‬

‫‪ 15‬نشانه کبد سمی‬ ‫کبد (جگر) یکی از مهم ترین اعضای بدن است و عملکرد درست آن برای حفظ زندگی با‬ ‫کیفیت باال ضروری است‪ .‬کبد مسئول فیلتر کردن سموم از خون است و همچنین نقش‬ ‫مهمی در تلفیق کربوهیدرات ها و چربی ها دارد‪ .‬کبد را می توان نابودگر نامید‪ ،‬زیرا سموم‬ ‫را به مواد زائد تبدیل کرده و این امکان را فراهم می کند تا بدن به شیوه امن آنها را از‬ ‫طریق ادرار و مدفوع خارج سازد‪ .‬اگر کبد عملکرد درستی نداشته باشد‪ ،‬سموم‪ ،‬بدن انسان‬ ‫را فرا خواهند گرفت و احساس بیماری در شما آغاز می شود‪ .‬نشانه های هشداردهنده ای‬ ‫وجود دارند که می توانند از عملکرد نادرست کبد و سمی شدن آن حکایت داشته باشند که‬ ‫در ادامه برخی از آنها را معرفی می کنیم‪.‬‬ ‫تغییر رنگ ادرار‪ :‬این عالمت یکی از هشدارهای جدی برای سوء عملکرد کبدی است‪ .‬تغییر‬ ‫رنگ ادرار به زرد تیره را جدی بگیرید و در اسرع وقت نسبت به بررسی مشکالت کبدی‬ ‫اقدام کنید‪.‬‬ ‫ورم شکم‪ :‬در حالی که این عالمت ناشی از بسیاری از شرایط سالمتی است‪ ،‬اما یک دلیل آن‬ ‫نیز می تواند سمی شدن کبد باشد‪ .‬تورم شکم همراه با نفخ شدید به شما هشدار می دهد‬ ‫که سریعا برای سم زدایی کبد اقدام کنید‪.‬‬ ‫مشکالت پوستی‪ :‬افزایش تجمع سموم در کبد منجر به بروز پیامدهای منفی در پوست‬ ‫می شود‪ .‬تحریک پذیری ناگهانی پوست‪ ،‬خشکی و آکنه از عالئم سمی شدن کبد هستند‪.‬‬ ‫اگرچه برخی از درمان های رایج این عالئم پوستی را از بین می برند‪ ،‬اما راه حل اساسی‪ ،‬سم‬ ‫زدایی از کبد است‪.‬‬ ‫ریفالکس اسید معده‪ :‬ریفالکس اسید (برگشت اسید از معده به مری) یکی از رایج ترین‬ ‫مشکالت گوارشی بخصوص در کسانی است که پرخوری می کنند‪ .‬با این حال یکی از نشانه‬ ‫های هشدار دهنده سمی شدن کبد نیز می تواند باشد‪.‬‬ ‫خستگی مزمن‪ :‬می تواند نتیجه فعالیت بیش از حد روزانه و یا عادات ناسالم زندگی باشد‪.‬‬ ‫با این حال خستگی بیش از حد و دائمی که غیر قابل توضیح هم باشد‪ ،‬یکی از شایع‌ترین نشانه‬ ‫های سمیت کبدی است‪ .‬سموم نقش پر رنگی در ایجاد اخالل در سوخت و ساز عضالت شما‬ ‫ایفا می کنند و موجب شکل گیری خستگی و دردهای مختلف می شوند‪ .‬افزایش سموم و‬ ‫تحت تاثیر قرار گرفتن کل سیستم ایمنی بدن خستگی را وخیم‌تر می سازد‪.‬‬

‫برای مدت طوالنی و بی وقفه رانندگی کنید‪ ،‬با افزایش دمای موتور مواجه خواهید شد‪ .‬کبد‬ ‫نیز هنگامی که بیش از اندازه کار می کند با افزایش دمای خود مواجه می شود‪.‬‬ ‫کبد یکی از اندام های بزرگ بدن انسان است‪ .‬هنگامی که کبد داغ می شود‪ ،‬کل بدن داغ می‬ ‫شود‪ .‬این اندام می تواند با افزایش تعریق خود را خنک سازد‪ .‬بر کسی نیز پوشیده نیست که‬ ‫تعریق بیش از اندازه نیز می تواند به شکل گیری بوی بد بدن منجر شود‪.‬‬ ‫آکنه‪ :‬سموم موجود در بدن انسان می توانند عدم تعادل هورمونی را موجب شوند و در‬ ‫نتیجه با پدیدار شدن آکنه روی پوست بدن خود مواجه شوید‪.‬‬ ‫بوی بد دهان‪ :‬اگر بوی بد دهان شما از بین نمی رود‪ ،‬ممکن است با یکی از نشانه های سوء‬ ‫عملکرد و سمی شدن کبد مواجه باشید‪.‬‬ ‫مه مغزی‪ :‬مه مغزی یک اصطالح کلی است که برای توضیح عملکرد ادراکی پایین‌تر از‬ ‫حد مطلوب به کار می‌رود‪ .‬عالئم مه مغزی شامل نداشتن توانایی تمرکز‪ ،‬کاهش آگاهی‪،‬‬ ‫مشکالت حافظه‪ ،‬بی‌توجهی به جزئیات و ناتوانی در تفکر و استدالل است‪ .‬بنیاد کبد آمریکا‬ ‫می‌گوید‪ ،‬سموم می‌توانند در بخش‌هایی از مغز انباشته شوند و عالئمی را که ذکر شد‪ ،‬ایجاد‬ ‫کنند‪ .‬مه مغزی می‌تواند از عالئم اصلی بیماری‌های کبدی باشد‪.‬‬ ‫پرفشاری خون‪ :‬احتمال این که فرد دارای کبد چرب و دچار پرفشاری خون باشد‪ ،‬بیشتر‬ ‫است‪ .‬یک کبد چرب در کنار فشار خون باال می‌تواند تاثیرات بسیار نامطلوبی برای بدن‬ ‫داشته باشد‪( .‬نیره ولدخانی ‪ /‬تبیان)‬

‫احتباس مایعات‪ :‬این عالمت‪ ،‬در میان مبتالیان به مشکالت کلیوی شایع است اما هنگامی که‬ ‫فعالیت کبد بیش از حد می شود نیز می توان این عالمت را تجربه کرد‪ .‬ورم آشکار در اندام‬ ‫ها و بخصوص شکم نشان دهنده احتباس مایعات ناشی از مشکالت کبدی است‪.‬‬ ‫زردی‪ :‬زردی شاید از مهم ترین عالئم کبد سمی باشد‪ .‬زردی پوست‪ ،‬ناخن‌ها و یا سفیدی‬ ‫چشم‌ ها یکی از دالیل نگرانی از بیماری کبد سمی است‪ .‬زردی نشانه‌‌ آن است که بیماری‬ ‫کبدی به سیروز پیشرفت کرده و باید سریعا به دنبال کمک پزشکی باشید‪.‬‬ ‫کم‌اشتهایی‪ :‬تهوع‪ ،‬استفراغ و یا کم‌اشتهایی با بیماری کبد سمی در ارتباط هستند‪ .‬در نتیجه‌‬ ‫تهوع‪ ،‬بیماران دارای کبد سمی ممکن است کاهش وزن را نیز تجربه کنند‪.‬‬ ‫لپتین هورمونی است که توسط بدن ترشح می‌ شود تا باعث شود پس از خوردن احساس‬ ‫سیری کنید‪ .‬بیماران دارای کبد چرب سطوح افزایش ‌یافته ‌ای از لپتین دارند که می تواند‬ ‫کم اشتهایی شان را نیز توصیف کند‪.‬‬ ‫افزایش وزن بی دلیل‪ :‬هنگامی که کبد آسیب دیده و برای مبارزه با سموم مختلف که هر‬ ‫روز به این اندام حمله می کنند در تالش است‪ ،‬کاهش کالری دریافتی و ورزش کردن در‬ ‫باشگاه نمی توانند از افزایش وزن شما جلوگیری کنند‪ .‬بدن به ذخیره سموم پاالیش نشده‬ ‫در سلول های چربی عادت دارد که دلیل دیگری بر افزایش وزن و احساسی است که دارید‪.‬‬ ‫کبد مسئول رسیدگی به چربی بدن است و وقتی این اندام با چیز دیگری مشغول می شود‪،‬‬ ‫افت قابلیت خود را شاهد بوده و همانند گذشته به سلول های چربی رسیدگی نمی کند‪ .‬تنها‬ ‫حرکتی که سلول های چربی انجام می دهند جذب چربی بیشتر و افزایش وزن شما است‪.‬‬ ‫آلرژی ها‪ :‬هر زمان که کبد احساس می کند چیزی درست پیش نمی رود اقدام به تولید‬ ‫پادتن یا آنتی بادی می کند‪ .‬این پادتن ها با حمله به عوامل حساسیت‌زا یا آلرژن ها وظیفه‬ ‫خود را به خوبی انجام داده و آنها را دفع می کنند‪ .‬اگر کبد آسیب دیده باشد و درست‬ ‫عمل نکند توانایی انجام این کار را ندارد‪ .‬بر همین اساس‪ ،‬آلرژن ها به حال خود رها شده‬ ‫و در بدن گسترش می یابند‪ .‬در شرایطی که مغز به کبد فرمان می دهد بدن به واسطه‬ ‫این آلرژن ها آسیب دیده و آنها را برای نابودی نشانه گذاری می کند اما کبد آسیب دیده‬ ‫توانایی تکمیل کار را ندارد‪ .‬شکل گیری هیستامین بیش از اندازه نیز به یک مشکل تبدیل می‬ ‫شود‪ .‬در این شرایط است که احساس سرگیجه و نشانه های آلرژی مانند خارش‪ ،‬سردرد و‬ ‫گیجی در شما ایجاد می شود‪.‬‬ ‫تعریق بیش از حد و بوی بد بدن‪ :‬کبد را می توان با یک خودرو مقایسه کرد‪ .‬هنگامی که‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 21‬‬


‫موسيقی‬

‫گزينش مطلب برای بخش موسیقی از‪:‬‬ ‫مدرس برجسته ی ویولن‬ ‫"استاد شاملو"‪ ،‬نوازنده و ّ‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫پوران‪ ،‬خواب ناز نیلوفر‬ ‫مهتاج رسولی‬ ‫سعدی در حکایتی می‌گوید‪،‬‬ ‫"فواید سفر بسیار است‪،‬‬ ‫اما مسلم پنج طایفه راست‪:‬‬ ‫نخستین‪ ،‬بازرگانی که با‬ ‫وجود نعمت و مکنت‪،‬‬ ‫غالمان و کنیزان دارد‬ ‫دالویز و شاگردان چابک‬ ‫و‪ ...‬دوم‪ ،‬عالمی که به منطق‬ ‫شیرین و قوت فصاحت و‬ ‫مایۀ بالغت هر جا که رود‬ ‫به خدمت او اقدام نمایند و‬ ‫اکرام کنند‪ .‬سّیم‪ ،‬خوبرویی‬ ‫که درون صاحب‌دالن به‬ ‫مخالطت او میل کند که‬ ‫بزرگان گفته‌اند اندکی‬ ‫جمال به از بسیاری مال‪.‬‬ ‫چهارم‪ ،‬خوش‌آوازی که‬ ‫به حنجرۀ داوودی‪ ،‬آب از‬ ‫جریان و مرغ از طیران باز‬ ‫دارد‪"...‬‬ ‫پوران خواننده‪ ،‬صفت دو‬ ‫گروه از پنج گروهی را‬ ‫که سعدی بر می‌شمارد‪،‬‬ ‫یکجا داشت‪ .‬هم صاحب جمال بود و هم آواز خوش داشت‪ .‬عالم هنر از عوالم دیگر‬ ‫جداست؛ مخاطب عام دارد‪ .‬یکی بر اثر آواز خوش یکشبه ره صدساله می‌پیماید و‬ ‫البته‪ ،‬به همان سرعت نیز ممکن است جا به دیگران بسپارد‪.‬‬ ‫پوران که زادۀ ‪ ۱۵‬بهمن‌ماه ‪ ۱۳۱۲‬بود‪ ،‬در هجده‪ -‬نوزده‌سالگی وارد عالم موسیقی‬ ‫شد‪ .‬در آن زمان رادیو که در عالم رسانه‌ها رقیب نداشت‪ ،‬تازه داشت در ایران‬ ‫به خانه‌ها راه می‌یافت و خوانندگان و نوازندگان را به شهرت می‌رساند‪ .‬پوران‬ ‫در سال ‪ ۱۳۳۱‬فعالیت خود را با رادیو آغاز کرد و در همان سال با عباس شاپوری‬ ‫ازدواج کرد و یکشبه ره صدساله رفت‪ .‬او هفت سال با عباس شاپوری زندگی کرد و‬ ‫حدود ‪ ۱۰۰‬آهنگ از ساخته‌های او‪ ،‬از جمله ترانه‌هایی مانند تک‌درخت‪ ،‬شانه‪ ،‬عشق‬ ‫و شاعری و نیلوفر را خواند‪.‬‬ ‫او پس از جدائی از عباس شاپوری (‪ )۱۳۳۷‬با نام پوران به فعالیت خود ادامه داد‬

‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫و توانست جایگاه خود را در‬ ‫عالم تصنیف‌خوانی حفظ کند‪ .‬او‬ ‫خواهرزادۀ بانو روح‌بخش بود که‬ ‫در دهۀ بیست خوانندۀ شهیری‬ ‫بود‪ .‬صدای خش‌دار دلنشینی‬ ‫داشت که مانند آن کمتر دیده‬ ‫شده‌ است‪.‬‬ ‫از ترانه‌های او "کبوتر بهشتی‌ام‬ ‫سفر مکن ‪ /‬ز درد و غصه کشتی‌ام‬ ‫سفر مکن" هنوز ورد زبان‌هاست‪.‬‬ ‫جالب‌تر این که پوران خواهر‬ ‫مهین اسکویی بود که در تئاتر‬ ‫ایران نامی بزرگ است‪ .‬می‌دانیم‬ ‫که مهین اسکویی نام اصلی‌اش‬ ‫مهین عباس طالقانی بود‪ ،‬چنانکه‬ ‫نام پوران هم‪ ،‬فرح‌دخت عباس‬ ‫طالقانی بود‪ .‬مهین اسکویی زمانی‬ ‫که با مصطفی اسکویی ازدواج کرد‪ ،‬نام اسکویی را برگزید‪ .‬پوران هم از زمانی که‬ ‫خواننده شد‪ ،‬ابتدا عنوان "بانوی ناشناس" و سپس نام "بانو شاپوری" را اختیار کرد‪،‬‬ ‫تا در نهایت "پوران" شد‪.‬‬ ‫بعدها پوران با حبیب روشن‌زاده ازدواج کرد که یکی از دو مفسر بزرگ ورزشی‬ ‫زمان خود بود و نامش مانند نام عطا بهمنش در تفسیر ورزش می‌درخشید‪ .‬پس از‬ ‫انقالب پوران مانند دیگر خوانندگان راهی خارج از کشور شد‪ ،‬اما دیری نپایید که به‬ ‫مرض سرطان دچار شد و به ایران بازگشت و روز‪ ۱۲‬مهرماه ‪ ۱۳۶۹‬به قول پروین‬ ‫اعتصامی‪ ،‬به آخرین منزل هستی رسید و در امام‌زاده طاهر کرج که گورستان‬ ‫مشاهیر است‪ ،‬به خاک سپرده شد‪.‬‬ ‫پوران استعدادی درخشان و صدایی خوش و دلکش داشت‪ .‬اسماعیل نواب صفا که‬ ‫یکی از شاعران و ترانه‌سرایان معروف بود‪ ،‬سرعت فراگیری‌اش را از دیگر خوانندگان‬ ‫بیشتر می‌دانست و می‌گفت‪" :‬از باهوش‌ترین خوانندگان زن" است‪.‬‬ ‫حبیب‌الله بدیعی نیز از او به عنوان بهترین خوانندۀ تصنیف یاد می‌کرد‪" :‬ادیب‬ ‫خوانساری بهترین خوانندۀ مرد و روح‌انگیز بهترین خوانندۀ زن و پوران بهترین‬ ‫خوانندۀ تصنیف"‪.‬‬ ‫پوران از سال ‪ ۱۳۳۴‬ترانه‌های متن برخی فیلم‌های سینمایی را اجرا می‌کرد‪ .‬در آن‬ ‫زمان هنوز سینما قوت رادیو را نداشت و سینمای فارسی از طریق صدای خوانندگان‬ ‫معروف می‌کوشید گیشۀ خود را رونق دهد‪ .‬همین همکاری با سینما و البته‪ ،‬آنچه‬ ‫سعدی در حکایت خود "خوبرویی" می‌نامید‪ ،‬سبب شد که در سال ‪ ۱۳۳۹‬با بازی در‬ ‫فیلم "اول هیکل" به هنرپیشگی نیز روی آورد و در فیلم‌های بسیاری ایفای نقش کند‪.‬‬ ‫روی‌هم‌رفته‪ ،‬در سیزده فیلم بازی کرد‪ ،‬اما شهرت او همواره بر اثر خوانندگی‌اش‬ ‫بود‪ ،‬نه به خاطر هنرپیشگی‌اش‪ .‬سینما چیزی بر شهرت او نیفزود‪ ،‬چون هنرپیشه‬ ‫نبود‪ .‬در عوض تا بخواهید‪ ،‬رادیو و نوار کاست موجب شهرتش شد‪ ،‬چون خواننده‬ ‫بود‪ .‬هنوز هم که نزدیک بیست سال از مرگش می‌گذرد‪ ،‬جایگاه خود را در بین‬ ‫خوانندگان ایران حفظ کرده و در کمتر خودروی است که سی‌دی‌های او پیدا نشود‪.‬‬ ‫صدای او وسیع نبود‪ ،‬ولی در لطافت از برگ نیلوفر سبق می‌برد‪ .‬همین لطافت صدا‬ ‫سبب راهیابی او به برنامۀ گلها شد‪ .‬ترانه‌های دوصدایی او با ویگن نیز از بهترین‬ ‫ترانه‌های زبان فارسی است‪.‬‬ ‫می‌گویند صدها ترانه اجرا کرده که بعضی از آنها به خاطر شعر ساده و خواندن‬ ‫راحت‪ ،‬کم‌نظیرند‪ .‬یکی از آن‌ها ترانه‌ای است که با عنوان "کیه کیه در می‌زنه‪ ،‬من‬ ‫دلم می‌لرزه" معروف است‪ .‬نیز "گل اومد‪ ،‬بهار اومد‪ ،‬من از تو دورم"‪" ،‬مال ممد‬ ‫جان"‪" ،‬اشکم دونه دونه" از مشهورترین آهنگ‌های اوست‪( .‬جدید آنالین)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.22‬‬


Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 23

Thursday, Jan. 18, 2018


!

Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.24

Thursday, Jan. 18, 2018


Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 25

Thursday, Jan. 18, 2018


‫زبان و ادبيات‬

‫دارالفنون و اولین ترجمه گاتاهای زرتشت‬ ‫تورج دریایی‬ ‫امروزه برای بسیار گاثاها به عنوان مهمترین قسمت‬ ‫از اوستا و سروده اشو زرتشت دانسته می شود‪ .‬اما‬ ‫این حقیقت همیشه بر همه دانسته نبود و حتی خود‬ ‫زرتشتیان تا قرن نوزدهم تمام اوستا را سروده اشو‬ ‫زرتشت می پنداشتند و فرقی ما بین گاثاها و یشت ها و‬ ‫دیگر قسمت های اوستا نمی گذاشتند‪ .‬اما بخاطرتحقیقات‬ ‫مستشرقان اروپایی دانسته شد که گاثاها قدیمی ترین‬ ‫سروده های این کتاب مقدس نوشته شده در دوره‬ ‫ساسانی می باشد و به زرتشت که در هزاره دوم یا‬ ‫اول میالدی می‌زیسته تعلق دارد‪ .‬این مارتین هاگ بود‬ ‫که برای اولین بار این فرضیه درباره گاثاها را به پیش‬ ‫کشید و مورد توجه و پسند برخی از پارسیان هند قرار‬ ‫گرفت‪ ]۱[.‬هاگ اولین مستشرقی بود که در سال ‪۱۸۵۸‬‬ ‫نخستین ترجمه جداگانه از گاثاها را انجام داد و کتاب‬ ‫خود را در دو جلد به چاپ رساند‪]۲[.‬‬ ‫در میان پارسیان هند این دستور دهاال بود که با تکیه بر‬ ‫اینکه گاثاها تنها سروده‌های زرتشت است و می‌بایست‬ ‫فقط و فقط به آن قسمت از اوستا توجه کرد‪ ،‬نهضت‬ ‫“فقط گاثاها” را به راه انداخت‪ .‬این تفکر خود دفاعی‬ ‫بود در برابرمسیحیان انگلیسی که پارسیان هند و‬ ‫دینشان را به جدال کشیده بودند و با پیش کشیدن ایده‬ ‫یکتاپرستی در مقابل ثانویت زرتشتی دست به تبلیغات‬ ‫مذهبی (زده) و سعی در گرواندن آنها به مسیحیت‬ ‫داشتند‪ .‬دستور دهاال خود به آمریکا رفت و با یکی از‬ ‫اولین اساتید زرتشت‌شناس در آن کشور‪ ،‬یعنی ویلیام‬ ‫جکسون در دانشگاه کلمبیا ایرانشناسی خواند و سپس‬ ‫به هند برگشته و از سال ‪۱۹۱۴‬به بعد با نوشتن چند‬ ‫کتاب دید بیشتر پارسیان هند را نسبت به مذهب خود‬ ‫و باورهایشان تغییرات اساسی داد‪]۳[.‬‬ ‫در ایران و به فارسی نیزتا آنجایی که بنده ‪ ..‬اطالع دارد‬ ‫اولین ترجمه گاثاها که بر حسب علم زبانشناسی و ایرانشناسی مدرن تدوین شد توسط‬ ‫مرحوم پورداود بود‪ .‬پورداود در آغاز حقوق خوانده‬ ‫بود ولی سپس دوباره به اروپا رفت و نزد ایرانشناسان‬ ‫َق َدر آلمانی زبانهای ایران باستان را آموخت و در هنگام‬ ‫اقامت در هند برای اولین بار گاثاها را به فارسی در سال‬ ‫‪ ۱۳۰۵‬هجری به چاپ رساند که بعد از آن به صورت‬ ‫کاملتر از طرف دانشگاه تهران دوباره به چاپ رسید‪.‬‬ ‫[‪ ]۴‬بیشتر محققان و ایرانشناسان بر این باورند که‬ ‫اولین ترجمه از گاثاها به زبان فارسی همان کارپورداود‬ ‫می‌باشد و شکی نیست که همین ترجمه اوست که در‬ ‫ایران معمول شده و حتی تا امروزه مد نظر محققان‬ ‫فارسی زبان می باشد‪ .‬سپس این جلیل دوستخواه بود‬ ‫که ترجمه را روانتر کرده و آنرا همراه دیگر قسمت‬ ‫های اوستا در دو جلد به چاپ رساند‪]۵[.‬‬ ‫اما کسی کمتر می‌داند که اولین کوشش در ترجمه‬ ‫فارسی گاثاها به دوران قاجار بر می گردد‪ .‬در اینجا باید‬ ‫به دو نفر دراین باره توجه کرد‪ .‬اولی ژول ریشارخان‪،‬‬ ‫نخستین معلم فرانسه مدرسه دارالفنون است که به نظر می‌رسد اولین ترجمه فارسی‬ ‫را انجام داده‪ .‬موسیو ریشار خان ‪ ،‬ملقب به معتمدالدوله از سال ‪ ۱۸۴۸‬تا فوتش در سال‬ ‫‪ ۱۸۹۱‬در ایران زیست و مسلمان شده بود و در دربار قاجار نیز خدمت می کرد‪]۶[.‬‬ ‫موسیو ریشار خان در فرانسه تحصیل کرده بود و برای همین به نظر می‌رسد که زبان‬ ‫التین که زبان علمی اروپا بود را نیز می‌دانست‪ .‬نوشته‌های او درباره دوره قاجار و خوراک‬ ‫آن دوره شناخته شده است‪ ،‬اما این ترجمه گاثاه او برای همه پنهان است‪ .‬بنده که سال‬ ‫گذشته برای سخنرانی به مرکز شرق شناسی کاما[‪ ]۷‬رفته بودم توانستم که نسخه خطی‬ ‫با شماره ‪ ۲۵۷/۲۵۶‬را مطالعه کنم که متن بسیار جالبی را دربر داشت‪ .‬این متن بر روی‬ ‫کاغذ آبی به تاریخ ‪ ۱۲۸۸‬نوشته شده بود که باید همان سال ‪ ۱۸۷۱‬میالدی باشد‪ .‬در آغاز‬ ‫متن آمده بود که این کتاب “چهار یشنه از کتاب گاتا وستا تصنیف زرتشت است‪ ”.‬همچنین‬ ‫نام اساتید بنام اوستاشناسی قرن نوزدهم بمانند اشپیگل و وسترکارد و برکوس در آن‬ ‫منعکس شده بود‪ .‬این ترجمه به نظر می‌رسد به دست زرتشتیان نیز رسیده‪ ،‬چون در‬ ‫مرکز کاما جای دارد ولی شگفت‌انگیز است که هیچگاه به چاپ نرسید و مد نظر محققان‬ ‫زرتشتی قرار نگرفت‪ .‬شاید همین تفکیک گاثاها از دیگر قسمت های اوستا در قرن‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫نوزدهم چندان گیرایی برای زرتشتیان نداشته و برای همین به صورت نسخه خطی در‬ ‫کتابخانه‌ای مفقود شده است‪ .‬اما همین نسخه مهم است چون نشان می‌دهد که در دوران‬ ‫قاجار و در دارالفنون گاثاها به فارسی ترجمه شده بود و اولین ترجمه فارسی گاثاها را به‬ ‫دوران قاجاریه می‌رساند‪.‬‬ ‫نکته جالب دیگر این است که این ترجمه از التین به فارسی انجام شده‪ .‬اصل ترجمه مدیون‬ ‫یکی از شرق شناسان مهم روسی است که کمتر درباره او می‌دانیم‪ ،‬ولی یکی از اولین‬ ‫ترجمه‌های کتیبه‌های فارسی باستان و گاثاها را انجام داده‪ .‬این محقق کاتن کسویچ نام‬ ‫دارد که در سال ‪ ۱۸۱۵‬در روسیه به دنیا آمد و کار خود را در دانشگاه مسکو آغاز کرد‪.‬‬ ‫او در سال ‪ ۱۸۵۰‬اولین استاد زبان سانسکریت بود و بطور رسمی در سال ‪ ۱۸۶۵‬در‬ ‫دانشگاه سن پیترزبورگ اولین استاد ساسنکریت شد و کار خود را با ترجمه ماهابهارت و‬ ‫قاموس سانسکریت روسی آغاز کرد و سپس به ترجمه اوستا به زبان روسی و التین در‬ ‫سال ‪ ۱۸۶۵‬پرداخت‪ ]۸[.‬اما این ترجمه گاثاهای او به التین ما بین سالهای ‪ ۱۸۶۷‬و ‪۱۸۷۱‬‬ ‫انجام شده که به دالیلی نامعلوم مد نظر موسیو ریشار خان نیز قرار گرفته بوده است‪.‬‬ ‫او در سال ‪ ۱۸۷۲‬از کتیبه‌های فارسی باستان به التین نیز ترجمه‌ای انجام داد که اکنون در‬ ‫دسترس می‌باشد‪]۹[.‬‬ ‫باید ذکر کرد که متأسفانه محققان فارسی‌زبان کمتر توجه به گاثاها کرده‌اند‪ .‬بیشتر‬ ‫محققان مهم گاثاها اروپاییان می‌باشند که زبان‌های هند و اروپایی و هند و ایرانی را‬ ‫مطالعه کرده و درباره آن تحقیق می‌کنند‪ .‬در ایران و به زبان فارسی می توان گفت‬ ‫که ترجمه های نسبت ًا خوبی از گاثاها انجام گرفته؛ از جمله علی اکبر جعفری[‪ ]۱۰‬و آبتین‬ ‫ساسانفر[‪ ]۱۱‬و فیروز آذرگشسپ[‪ ]۱۲‬و عباس شوشتری[‪ ]۱۳‬و حسین وحیدی[‪]۱۴‬‬ ‫و رستم شهزادی‪ ]۱۵[.‬اما هیچکدام از این ترجمه‌های ارزنده به فارسی متد آوانویسی‬ ‫نوین اوستاشناسی و مطالعه زبانشناسی علمی غربی را دنبال نکرده‌اند‪ .‬البته این به آن‬ ‫دلیل است که هیچ یک از این مترجمان مطالعات زبانها و فرهنگ ایران باستان را انجام‬ ‫نداده‌اند و به خودی خود به این کار دست زده‌اند و از کار محققان اروپایی و آمریکایی‬ ‫بمانند اینسلر[‪ ]۱۶‬و هومباخ[‪ ]۱۷‬و کلنز[‪ ]۱۸‬استفاده کرده‌اند‪ ،‬اما هنوز قاموس ایران‬ ‫باستان و ترجمه گاثاهای بارتولومه[‪ ]۱۹‬و سبک او مورد پسند و استفاده قرار گرفته‪ .‬باید‬ ‫تاکید کنم که اظهار این مطلب اص ً‬ ‫ال به آن معنی نیست که این ترجمه‌ها کار دقیقی نیستند‪،‬‬ ‫بلکه منظور اینست که علم اوستاشناسی دارای ابزار بخصوص خود و مطالعات دقیقی‬ ‫می‌باشد که در ده‌ها مجله آکادمیک و مطالعه فیلولژیک گنجانده شده که به زبانهای‬ ‫فرانسه و آلمانی و انگلیسی می‌باشد که محققان اوستاشناس ایرانی فارسی زبان ما به آنها‬ ‫کمتر دسترسی دارند‪ .‬پس الزم است که بیش از یک قرن پس از ترجمه گاثاها به فارسی‪،‬‬ ‫محققان جوانی که در این رشته مطالعه آکادمیک دارند دست باال کرده و آغاز به ترجمه‬ ‫این سرودهای بسیار مهم و باستانی ایرانی کنند و سنت علمی مطالعات اوستای باستان را‬ ‫در ایران برپا کنند‪.‬‬ ‫دانشگاه کالیفرنیا‪ ،‬ارواین‬

‫توضیحات‪:‬‬ ‫[‪M. Haug, Essays on the Sacred Language, Writings and Religion of the Parsis, 3rd )]۱‬‬ ‫‪.edition by E. W. West, London, 1884‬‬ ‫[‪M. Haug, Die fünf Gāthās, oder Sammlungen von Liedern und Sprüchen Zarathushtra’s, )]۲‬‬ ‫‪.seiner Jünger und Nachfolger, 2 vols. Leipzig, 1858, 1860‬‬ ‫[‪ )]۳‬برای دید پارسیان هند به گاثاها بنگرید به‪:‬‬ ‫‪Rose, “Zoroaster vi. As Percievd by Later Zoroastrians,” Encyclopaedia Iranica,‬‬ ‫‪ .1‬‬ ‫‪ed. E. Yarshater, http://www.iranica.com/articles/zoroaster-vi-as-perceived-by-later‬‬‫‪.zoroastrians‬‬ ‫[‪ )]۴‬یحیی آرین پور‪ ،‬از نیما تا روزگار ما‪ ،‬انتشارات زوار‪ ،‬تهران‪ ،‬چاپ چهارم‪۱۳۸۲ ،‬و صص ‪۱۵۲-۱۵۱‬‬ ‫گاثاها‪ :‬سرودهای زرتشت‪ ،‬گزارش پورداود‪ ،‬انتشارات دانشگاه تهران‪ .۱۳۵۴ ،‬مقدمه پورداود به سال ‪۱۳۲۹‬‬ ‫می باشد‪.‬‬ ‫[‪ )]۵‬دوستخواه‪ ،‬جلیل‪ ،‬اوستا کهن‌ترین سرودها و متن‌های ایرانی‪ ،‬انتشارات مروارید‪ ،‬چاپ دوم‪۱۳۷۴ ،‬‬ ‫[‪ )]۶‬برای سرگذشت ریشار خان بنگرید به‪ :‬مهدی بامداد‪ ،‬شرح حال رجال ایران در قرن ‪ ۱۲‬و ‪ ۱۳‬و ‪۱۴‬‬ ‫هجری‪ ،‬انتشارات زوار‪ ،‬تهران‪.۱۳۴۷ ،‬‬

‫[‪K.R. Cama Oriental Institute )]۷‬‬ ‫[‪Between Two Bronze Horsemen, :1855-M.A. Wes, Classics in Russia 1700 )]۸‬‬ ‫‪.E.J. Brill, 1992, P. 244‬‬ ‫[‪Kaetan Kossovich, Inscriptiones palaeo-persicae Achaemenidarum quot )]۹‬‬ ‫‪hucusque repertae sunt ad apographa viatorum, Golowin,1872, (reprint by‬‬ ‫‪.)Elborn 2001‬‬ ‫[‪ )]۱۰‬علی اکبر جعفری‪ ،‬گات‌ها‪ ،‬سرودهای پاک زرتشت سپنتمان با الفبای سیریلیک‪ ،‬اساطیر‪۱۳۸۲ ،‬‬ ‫[‪ )]۱۱‬آبتین ساسانفر‪ ،‬اوستا‪ :‬برگردان هفت هات از گاتاها‪ ،‬نشر علم‪۱۳۸۶ ،‬‬ ‫[‪ )]۱۲‬آذرگشسپ‪ ،‬فیروز‪ ،‬گات‌ها یا سرودهای آسمانی زرتشت‪ ،‬بی‌ناشر‪۱۳۶۰ ،‬‬ ‫[‪ )]۱۳‬عباس شوشتری‪ ،‬گاتا سرودهای زرتشت‪ ،‬بی‌ناشر‪۱۳۵۴ ،‬‬ ‫[‪ )]۱۴‬حسین وحیدی‪ ،‬گات‌ها سرودهای مینوی زرتشت‪ ،‬نشر آفتاب‪ ،‬چاپ دوم‪۱۳۶۶ ،‬‬ ‫[‪ )]۱۵‬رستم شهزادی‪ ،‬برگردان گات‌ها‪ ،‬انتشارات فردوس‪۱۳۷۷ ،‬‬ ‫[‪S. Insler )]۱۶‬‬ ‫[‪H. Humbach )]۱۷‬‬ ‫[‪J. Kellens )]۱۸‬‬ ‫[‪.Ch. Barthalomae, Altiranisches Wörterbuch. Berlin, W. de 1961 Gruyter )]۱۹‬‬ ‫و ترجمه گاثاهای او که مد نظر پورداود بود‬ ‫‪Ch. Barthalomae, Die Gatha’s des Awesta, Zarathushtra’s Verspredigten,‬‬ ‫‪.Strassburg, 1905‬‬ ‫(مجله بخارا شماره ‪)80‬‬

‫‪---------------------------------‬‬‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.26‬‬


‫ایران و جهان ایرانی‬ ‫حسن انوری‬

‫و آن را در خوارزم جستجو می‌کنند‪ .‬نوشته دیگری هم که این فرضیه را تأیید می‌کند‬ ‫این است که در وندیداد آمده که ایران‌ویچ در کنار رود ونگوهی دائیتی واقع شده‪،‬‬ ‫و در متون پهلوی‪ ،‬رود ونگوهی دائیتی همان وهرود است که رود جیحون باشد‪.‬‬ ‫ایرانیان که به فالت ایران کوچ کردند‬ ‫این فالت را هم ایران نامیدند؛ اال اینکه‬ ‫لفظ ایران در اوستایی به صورت‬ ‫‪ airya‬و در فارسی باستان ‪ ariya‬و‬ ‫در سانسکریت به صورت آریه آمده‬ ‫است‪ ،‬در اوستا هم نام قوم ایرانی‬ ‫است و هم به معنی نجیب و شریف‬ ‫است‪.‬‬

‫لفظ ایران از کجا آمده است؟ خاستگاه‬ ‫ایرانیان بنا بر اوستا‪ ،‬ائیریانم وئجو‬ ‫(‪ )airyanәm vaējo‬است که در‬ ‫زبان پهلوی ایران‌ویج (‪)ēranvej‬‬ ‫شده است‪ .‬اوستا در بخش وندیداد‬ ‫از جایی به نام ایران‌ویج نام می‌برد‬ ‫که مرکز اصلی ایرانیان است‪ .‬واژه‬ ‫ایران‌ویج واژه مرکبی است که از دو‬ ‫جزء ترکیب یافته است‪ :‬جزء نخست‬ ‫آن ایران و جزء دوم آن ویچ است‪.‬‬ ‫ویچ به معنی تخمه و نژاد است؛ از این‬ ‫رو‪ ،‬ایران‌ویچ به معنی تخمه و نژاد‬ ‫ایرانی‌هاست‪ .‬هنگامی که جایی به این‬ ‫نام نامیده می‌شود به ناچار می‌بایستی‬ ‫آنجا جایگاه نژاد ایرانی باشد و ایرانیان‬

‫واژه اوستایی ‪ airya‬در زبان پارتی‬ ‫‪ aryan‬و در پهلوی ساسانی ‪ērān‬‬ ‫شده است‪ .‬همین واژه به صورت‬ ‫انیران ‪ aniran‬در پهلوی و در‬ ‫شاهنامه به معنی غیرایرانی و غریبه‬ ‫و خارجی است‪ .‬در یادگار زریران که‬ ‫احتمال دارد در اواخر دوره‌اشکانی تألیف شده باشد‪ ،‬واژه ‪ ēranšahr‬به معنی کشور‬ ‫ایران آمده و در دوره ‌ساسانی شیوع عام داشته است (برای اطالع بیشتر درباره‬ ‫ایران‌ویچ رجوع شود به کتاب ایران‌ویچ‪ ،‬نوشته دکتر بهرام فره‌وشی‪ ،‬از انتشارات‬ ‫دانشگاه تهران)‪.‬‬

‫اکنون باید دید ایران‌ویچ از نظر جغرافیایی در کجا واقع شده است‪ .‬در وندیداد که‬ ‫بخشی از اوستاست چنین آمده است‪« :‬نخستین جا و سرزمینی که من‪‌ ،‬اهورامزدا‪،‬‬ ‫آفریدم ایران‌ویچ بود که از رود ونگوهی دائیتی آبیاری می‌شود‪ .‬اهریمن پرمرگ در‬ ‫آنجا مار آبی و زمستان دیو آفریده است‪ .‬در آنجا ده ماه زمستان و دو ماه تابستان‬ ‫است» (وندیداد‪ :‬فرگرد یکم)‪ .‬معلوم می‌شود که خاستگاه ایرانی‌ها جای سردی بوده‬ ‫است که از آنجا به خاطر سرما و به سبب نداشتن چراگاه کوچ کرده‌اند‪.‬‬ ‫درباره جای جغرافیایی ایران‌ویچ بعضی دانشمندان آن را در آسیای مرکزی می‌دانند‬

‫ایران در کتیبه‌های ساسانی نیز به کار رفته است‪ .‬در کتیبه اردشیر بابکان به فارسی‬ ‫میانه‪ ،‬یعنی پهلوی‪ ،‬به صورت ‪ ēran‬و به پارتی ‪ ،aryān‬در کتیبه شاپور اول‪ ،‬پهلوی‬ ‫‪ ēran‬و پارتی ‪ .aryān‬بعد از شاپور اول در کتیبه‌های نرسی‪ ،‬شاپور دوم و شاپور‬ ‫سوم نیز این سبک تکرار می‌شود (یادداشت خانم دکتر بدرالزمان قریب)‪.‬‬ ‫اما ایران در دوره ‌اسالمی به سرزمینی که مرز شرقی آن رود سند در پاکستان‬ ‫امروزی و کوه‌های هندوکش در شرق و رود جیحون در شمال شرقی و کوه‌های‬ ‫قفقاز در شمال غربی و کرانه‌های دریای مدیترانه در غرب بوده است‪ ،‬اطالق شده‪...‬‬ ‫‪ ۲۱‬بهمن ‪( - ۱۳۹۳‬مجله بخارا شماره ‪)94‬‬

‫از آنجا برخاسته باشند‪.‬‬

‫‪PERSIAN CULTURE AND ART INSTITUTE‬‬

‫خانـه فـرهنـگ و هنـر ایــران‬ ‫مرکـز برگـزاری کـالس‪ ،‬گردهمـایی و رویدادهـای فـرهنـگی‬

‫مرکـز اطالع رسانی رویـدادهای فرهنـگی‬ ‫کودکان و نوجوانان‬ ‫مدرسه پارسی‪ :‬مهناز صالحی‬ ‫نقاشی‪ ،‬کالژ‪ ،‬سفال‪ :‬شیما دهقان‬ ‫موسیقی‪ :‬آرزو ملکی‪ ،‬نازنین صادقی‬

‫‪www . PersianEvents . ca‬‬

‫ادبیات و هنـرهای نمایشـی‬ ‫داستان نویسی‪ :‬محمد محمدعلی‬ ‫تئاتر‪ ،‬منایشنامه نویسی‪ :‬محمد رحمانیان‬ ‫بازیگری‪ :‬مهتاب نصیرپور‬ ‫فیلمسازی‪ :‬حسین فاضلی‬ ‫عکاسی‪ :‬نیما راهنما‬

‫موسـیقـی‬ ‫کمانچه‪ ،‬ویلن‪ :‬سعید فرج پوری‬ ‫آواز‪ :‬پرویز نزاکتی‬ ‫تار‪ ،‬سه تار‪ :‬علی رزمی‬ ‫بربط‪ :‬علی سجادی‬ ‫سنتور‪ :‬ساینا خالدی‬ ‫متبک‪ ،‬دف‪ :‬هامین هنری‬ ‫گیتار‪ :‬کاوه یغمایی‪ ،‬نازنین صادقی‬ ‫پیانو‪ :‬نیلوفر فرزندشاد‬ ‫آکاردئون‪ :‬سعید زرگری‬ ‫آهنگ سازی‪ ،‬نی‪ :‬امیر اسالمی‬ ‫ویلن‪ ،‬کمانچه‪ :‬سینا احتاد‬ ‫ویلن کالسیک‪ :‬علی عسگری‬

‫هنـرهای تجسمـی‬ ‫نقاشی آبرنگ‪ ،‬اکریلیک‪ :‬محمدرضا آتشزاد‬ ‫نقاشی رنگ روغن‪ ،‬میکس میدیا‪ :‬مهتاب فیروز آبادی‬ ‫نقاشی با مداد رنگی‪ ،‬ذغال و آبرنگ‪ :‬نازنین صادقی‬ ‫کاریکاتور‪ ،‬انیمیشن‪ :‬افشین سبوکی‬ ‫مینیاتور‪ ،‬تذهیب‪ :‬فرهاد الله دشتی‬ ‫طراحی‪ :‬حمیدرضا جدید‬ ‫گرافیک‪ :‬فرزان کرمانی نژاد‬ ‫سرامیک‪ :‬املیرا حبیب اله‬ ‫مجسمه سازی‪ :‬مجید شیخ اکبری‬ ‫خوشنویسی‪ :‬مسعود کریمایی‬

‫زبان‬ ‫انگلیسی‪ :‬یلدا احمدوند‬ ‫فرانسه‪ :‬سام زهره وندی‬

‫علوم پایه‬ ‫ریاضی‪ ،‬فیزیک‪ ،‬کامپیوتر‪ :‬دامون طهماسبی‬ ‫شیمی‪ :‬سهند طهماسبی‬

‫‪facebook . com / percai‬‬ ‫‪www . percai . com‬‬ ‫‪info @ percai . com‬‬

‫)‪1181 West 16th Street (at Pemberton Ave‬‬ ‫‪North Vancouver, BC V7P 1R4‬‬

‫)‪778.PERSIAN (737.7426‬‬ ‫‪778 . 889 . 4820‬‬

‫با سـپاس از همـراهـان همیشـگی خـانـه فـرهنـگ و هنـر ایـران‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫ما‬

‫ِ‬ ‫فرهنگ‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 27‬‬


‫تاريخ ادبيات‬

‫سبک شناسی‬ ‫(بخش ‪)131‬‬

‫‪ -5‬رعایت آهنگ کلمات‬ ‫در نثر فنی قدیم اشاره کردیم که گاهی کلمات و عبارات‬ ‫دارای آهنگ هستند و مانند لخت های شعر موزون می‬ ‫نمایند‪ ،‬و این معنی بالطبیعه در هر نثری که از هر لحاظ‬ ‫فصاحت و بالغت از طبعی وقاد تراوش کند دور نیست‬ ‫و حتی در کالم آسمانی و قرآن کریم نیز می بینیم که‬ ‫بعضی آیه ها موزون برآمده است‪ ،‬و در نثرغیرادبی‬ ‫هم گاهی عبارت ها و لفظ ها بالطبع موزون می افتد‪.‬‬ ‫اما گلستان چیز دیگری است و خواننده ی صاحب ذوق را‬ ‫ظن می افتد که مگر شعدی تعمدی در این باب داشته‬ ‫است‪ ،‬ولی حقیقت مطلب آن است که کمال ذوق فطری‬ ‫و موزونی قریحه و لطف سلیقه ی مؤلف و تعمدی که در فصاحت الفاظ و ترکیبات داشته‬ ‫است به موزون بودن عبارات منجر شده است‪ .‬آهنگ ترکیبات طوری است که غالب ًا و یا‬ ‫احیانًا با پس و پیش کردن بعض کلمات و افعال مصراع های تمام از کار بیرون می آید –‬ ‫منجمله در این حکایت‪:‬‬ ‫"حکایت‪ :‬با طایفۀ بزرگان به کشتی در نشسته بودم‪ ،‬زورقی در پی ما غرق شد‪ ،‬دو برادر به‬ ‫گردابی درافتادند‪ ،‬یکی از بزرگان گفت مالح را که بگیر این هر دوانرا که به هر یکی پنجاه‬ ‫دینارت دهم‪ ،‬مالح در آب افتاد‪ ،‬تا یکی را برهانید‪ ،‬آن دیگر هالک شد‪ ،‬گفتم بقیت عمرش‬ ‫نمانده بود ازین سبب در گرفتن او تأخیر کرد و در آن دگر تعجیل‪ ،‬مالح بخندید و گفت‪:‬‬ ‫آنچه تو گفتی یقین است و دگر میل خاطر برهانیدن این بیشتر بود که وقتی در بیابانی‬ ‫مانده بودم و او مرا بر شتری نشانده‪ ،‬وز دست آن دگر تازیانه ای خورده ام در طفلی‪،‬‬ ‫الله َمن َع ِم َل صالِح ًا ِف َلِن ِ‬ ‫سفه َو َمن اَس َا َء َف َعلیها‪.‬‬ ‫گفتم‪:‬ص َد َق ُ‬ ‫َ‬ ‫تا توانی درون کس مخراش کاندرین راه خارها باشد‬ ‫کار درویش مستمند برآر که ترا نیز کارها باشد"‬ ‫درین حکایت که به طریق صدفه شاهد آورده شد‪ ،‬عبارات موزون است‪ ،‬مانند‪" :‬به کشتی‬ ‫درنشسته" و "زورقی‪ ...1‬در پی ماغرق شد" و "به گردابی درافتادند‪ "...‬و "از بزرگان گفت‬ ‫ملاّ ح" و "بگیر این هردوان را" و "هر یکی پنجاه دینارت دهم" و "ملاّ ح در آب افتاد" و "تا‬ ‫یکی را برهانید‪ "...‬و "گفتم‪ ...‬بقیت عمرش نمانده بود" و "مالح بخندیدو گفت" و "میل‬ ‫خاطر برهانیدن این بیشتر‪ "...‬و "و او مرا بر شتری نشانده" و درین حکایت به جای "ملاّ ح را‬ ‫گفت"‪ ،‬گفت ملاّ ح را‪ ...‬آورده‪ .‬و این بی شک برای موزونی عبارت است‪ .‬به خالف "بگیر این‬ ‫هردوانرا" که اگر بطور طبیعی هم می گفت موزون بود اما "بگیر" را از لحاظ اهمیت دادن‬ ‫به فعل "گرفتن" بر جمله مقدم داشته است و ما این معنی را در جلد دوم صفحه ی ‪89‬‬ ‫ضمن بحث در تاریخ بیهقی گفته ایم‪ ،‬و همچنین در آخر حکایت که فعل "تازیانه خورده ام"‬ ‫را بر جمله ی "در طفلی" با وجود لزوم تأخیر فعل‪ ،‬مقدم داشته‪ ،‬از این قبیل است نه منباب‬ ‫رعایت وزن‪ ،‬مثال دیگر‪:‬‬ ‫"حکایت‪ :‬شبی یاد دارم که یاری عزیز‪ ،‬از در درآمد‪ ،‬چنان بی خود از جای برجستم که چراغم‬ ‫به آستین کشته شد‪.‬‬ ‫الدجی شگفت آمد آن بختم که این دولت از کجا‬ ‫َس َری َط َ‬ ‫یف َمن یَجُلو بِ َطل َعِت ِه ّ‬ ‫بنشست و عتاب آغاز کرد‪ ،‬که مرا در حال که بدیدی چراغ به کشتی‪ ،‬به چه معنی؟ گفتم به‬ ‫دو معنی‪ :‬یکی آنکه گمان بردم آفتاب برآمد‪ ،‬و دیگر آنکه این بیتم بخاطر بود‪:‬‬ ‫خیزش اندر میان جمع بکش‬ ‫چون گرانی به پیش شمع آید ‬ ‫آستینش بگیر و شمع بکش"‬ ‫ ‬ ‫ور شکرخنده ایست شیرین لب‬ ‫درین حکایت "شبی یاد دارم که یاری عزیز" خود مصراعی است‪ ،‬آن وقت باز "یاری‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫عزیز از در درآمد" قسمتی از یک مصراع‬ ‫است‪ ،‬باز "چنان بی خود از جای برجستم" با‬ ‫اندک تصرف "برخاستم"به جای "برجستم"‪،‬‬ ‫مصراعی است‪ ،‬و نیز "که چراغم به آستین‬ ‫کشته" مصراعی است و "بنشست و عتاب‬ ‫آغاز" لختی از مصراع است‪ ،‬بر وزن‪ :‬مفعول‬ ‫مفاعیالن‪ ،‬دیگر "گمان بردم آفتاب برآمد"‬ ‫نیز به تقریب مصراعی است‪.‬‬ ‫مثال دیگر‪:‬‬ ‫"حکایت‪ * :‬یکی از پادشاهان عابدی را*‪2‬‬ ‫پرسید که عیاالن داشت اوقات عزیز چگونه‬ ‫می گذارد؟ گفت همیشه در مناجات‪ ،‬و سحر‬ ‫در دعای حاجات و همه روز در بند اخراجات‪،‬‬ ‫ملک را مضمون اشارت عابد معلوم گشت‪،‬‬ ‫فرمود تا وجه کفاف وی معین دارند* و بار‬ ‫عیال از دل او برخیزد*‪ ...3‬الی آخر"‪.‬‬ ‫و گاهی کلمات و ترکیبات همه همچون زنجیری از وزن و آهنگ چنان درهم پیوسته است‬ ‫که از در تفکیک نیست‪ ،‬مثال‪:‬‬ ‫"حکایت‪ :‬از صحبت یاران دمشقم ماللتی پدید آمده بود‪ 4‬سر در بیابان قدس نهادم‪ ،‬و با‬ ‫حیوانات انس گرفتم تا وقتی که اسیر فرنگ شدم‪ ،‬در خندق طرابلس با جهودانم بکار گل‬ ‫بداشتند‪ ،‬یکی از رؤسای حلب که سابقه ای میان ما بود* گذر کرد و بشناخت و گفت* ای‬ ‫فالن این چه حالتست* گفتم چگویم‪:‬‬ ‫که از خدای نبودم به آدمی پرداخت‬ ‫همی گریختم از مردمان به کوه و بدشت ‬ ‫که در طویلۀ نامردمم بباید ساخت‬ ‫قیاس کن که چه حالم بود درین ساعت ‬ ‫به که با بیگانگان در بوستان‬ ‫پای در زنجیر پیش دوستان ‬ ‫بر حالت من رحمت آورده و به دینار از قیدم خالص کرد و با خود به حلب برد و دختری‬ ‫که داشت به نکاح من آورد‪ ،‬به کابین صد دینار‪ .‬مدتی برآمد‪ *،‬بدخوی و ستیزه روی و‬ ‫نافرمان بود* زبان درازی کردن گرفت و عیش مرا منغض داشتن‪.‬‬ ‫زن بد در سرای مرد نکو هم درین عالمست دوزخ او!‬ ‫َو ِقنا َربَّناغَذابَ النّار‬ ‫زینهار از قرین بد زنهار! ‬ ‫باری زبان تعنت دراز کرده همی گفت‪ :‬تو آن نیستی که پدر من تو را از فرنگ بازخرید؟‬ ‫گفتم بلی من آنم که به ده دینار از قید فرنگم* بازخرید‪ ،‬و به صد دینار بدست تو گرفتار‬ ‫کرد‪.‬‬ ‫رهانید از دهان و چنگ گرگی‬ ‫ ‬ ‫شنیدم گوسپندی را بزرگی‬ ‫روان گوسپند از وی بنالید‬ ‫شبانگه کارد در حلقش بمالید ‬ ‫چو دیدم عاقبت گرگم تو بودی!"‬ ‫ ‬ ‫که از چنگال گرم در ربودی‬ ‫این حکایت و حکایات دیگر همه مانند یک پرده ی موسیقی است که اگر بی ذوق ترین خلق با‬ ‫بدترین لهجه ها آن را فروخواند باز پرده های موسیقی و نیم پرده ها خود به خود به آواز‬ ‫می آیند و آهنگ ها را ساز می کنند! و کذلک از حیث ترتیب نثر و نظم چنان آراسته است‬ ‫که بهتر از آن متصور نیست‪ ،‬چهار سطر نثر آورده پس از آن دو بیت ُمجُتث‪ ،‬و بیتی کوتاه‬ ‫به وزن رمل مسدس‪ ،‬پس از آن سه سطر نثر آورده و دو بیت بحر خفیف ‪ ،‬و در آخر که‬ ‫جای شعر و شاهد است‪ ،‬سه سطر چیزی کم نثر و سه بیت منباب تمثیل آورده‪ ،‬و حکایت را‬ ‫ختم کرده است‪.‬‬ ‫این آرایش های استادانه و شیوه های شاعرانه و هم آهنگی الفاظ و ترکیبات و دست بهم‬ ‫دادن نثر با نظم است که گلستان را گل سرسبد باغ ادبیات فارسی نموده است‪ ،‬و اتفاق ًا‬ ‫کسانی که از گلستان تقلید کرده اند ظاهراً به رموز آن پی نبرده اند و همه ی این فنون‬ ‫را به کار نبسته اند‪ ،‬و تنها به سجع و کوتاهی جمله ها و ایجاز و ترتیب اشعار در آخر قطعه‬ ‫دست برده اند ولی مجموع ریزه کاری ها را به کار نزده اند یا نتوانسته اند‪ ،‬و اگر کسی در‬ ‫حکایات گلستان از نظر عروض دقت کند سطری نیست که مصراعی تمام یا ناتمام در آن‬ ‫نه بیند‪ ،‬و هیچ نثری در عرب و عجم این صفت ندارد و این هنر خود خاص سعدی است‪.‬‬ ‫‪ -6‬اختصار و ایجاز‬ ‫قبل از این در مجلد اول وانمود کرده ایم که بنیاد کالم پارسی بر ایجاز بوده است‪ ،‬و‬ ‫پادشاهان ایران دبیران را همواره به مراعات این صنعت وصیت می کرده اند – و در عصر‬ ‫اسالمی نیز بنیان نوشته ی استادان قدیم زبان پارسی بر ایجاز بوده است‪ ،‬و از قرن پنجم و‬ ‫ششم به عللی که ذکر آن گذشت جمله های طویل و اطناب ها و ذکر مترادفات از لغات بل‬ ‫جمله های مترادف‪ ،‬رسم شد و در دوره ی سعدی کار یان شیوه به رسوایی انجامیده بود و‬ ‫دیدیم که تاریخ وصاف با آن فضل و استادی مؤلف در آوردن الفاظ و عبارات َسخته و جزیل‪،‬‬ ‫باز از بالی اطناب در ورطه ی تعسف و امالل درافتاد‪ .‬اما سعدی که زیر رگبار الهامات قرار‬ ‫داشته است‪ ،‬یکباره رسوم پیشینیان را زنده کرده رسم معاصر را زیر پای سپرده ایجاز را با‬ ‫صناعت لفظ و فصاحت و بالغت ذاتی توأم ساخت‪ ،‬چنانکه اگر از عباراتش کلمه ای برداریم‬ ‫کالم از قاعده‪ ،‬و معنی از رونق باز ماند‪ ،‬مثال‪:‬‬ ‫"حکایت‪ :‬بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد‪ ،‬پسر را گفت نباید که این سخن را با کسی‬ ‫در میان نهی‪ ،‬گفت ای پدر فرمان تراست‪ ،‬نگویم ولیکن خواهم که مرا بر فایدۀ این مطلع‬ ‫گردانی که مصلحت در نهان داشتن چیست؟ گفت تا مصیبت دو نشود‪ ،‬یکی نقصان مایه و‬ ‫دیگر شماتت همسایه‪( ....‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.28‬‬


‫‪ ...‬مگوی انده خویش با دشمنان ‬

‫که الحول گویند شادی کنان"‬

‫‪ -7‬رعایت الفاظ و ترک لغات دشخوار‬ ‫آشنایان به رموز سبک شناسی می دانند‪ ،‬در قرنی‬ ‫که سعدی در آن می زیسته چه لغات غریب از‬ ‫عربی و مغولی وارد زبان فارسی شده بود‪ ،‬همان‬ ‫لغاتی که خود سعدی نیز در مجالس پنجگانه ی‬ ‫آغاز کتابش از آوردن آنها خودداری نکرده است‪.‬‬ ‫ولی در گلستان یکی از آن الفاظ و ترکیبات به‬ ‫کار برده نشده و از لغّات مغولی نیز که سرتاسر‬ ‫تاریخ وصاف و سایر تواریخ آن عصر مملو از آن‬ ‫است‪ ،‬جز یکی دو لفظ که گویا فارسی نداشته است‬ ‫چون "االغ" که گوید "بسان اسپ االغ است مردم‬ ‫سفری" دیگر چیزی نیاورده است و نیز از الفاظ‬ ‫دشخوار تازی یا فارسی که در این گفتار نمونه‬ ‫های آن را دیدیم یکی هم برا دفع عین الکمال به‬ ‫کار نبرده است‪.‬‬ ‫‪ -8‬رعایت نزاکت و ادب‬ ‫تأدب و نازکی و‬ ‫هرچند این مقوله خوی دیرین ایرانی است‪ ،‬و فرهنگ پارسی را پایه بر ُّ‬ ‫عصمت گفتار و عفت کردار نهاده اند‪ ،‬در همه ی رساالت و کتب باستانی از اوستا بگیر تا‬ ‫بندهشن و دینکرت و دیگر رساالت پهلوی و بیا تا تاریخ بلعمی و بیهقی و شاهنامه ی فردوسی‪،‬‬ ‫سراسر یک لفظ خسیس و یک لغت ناپاکیزه ی صریخ که خواندنش گونه ی کودکی را سرخ‬ ‫کند‪ ،‬یافت نمی شود و درین آثار خجسته هر جا که آوردن معنی خاصی ضرورت افتاده است‬ ‫به کنایات باریک و الفاظ مستعار ایراد شده و مقصود به حاصل آمده است‪.‬‬ ‫گلستان هرچند در شیرین کاری و شورانگیزی و لطیفه گفتن‪ ،‬و خواننده را از ماللت و‬ ‫کسالت بیرون بردن‪ ،‬جاحظ وار تعمدی دارد‪ ،‬خاصه در باب عشق و جوانی که گاهی تند‬ ‫رفتهاست اما باز با برداشتی که او کرده است رعایت ادب و نزاکت را به حد اعلی رسانیده و‬ ‫درین باب معجزه نموده است‪ ،‬و دیگری نمی تواند حکایات این فصل رنگین را بدن کم رنگی‬ ‫و پرده پوشی و لطف پر از کنایه و لطیفه ادا کند‪ ،‬و بالجمله می توان گفت جز در یک شعر‬ ‫(بحر خفیف قافیه ی سین) دیگر لفظ نانجیب و ناپاک در سرتاسر گلستان یافت نمی شود‪.‬‬ ‫توضیحات‪:‬‬ ‫‪ -1‬درین شواهد تا آخر هرجا که نقطه گذاشته شده است عالمت آن است که با افزودن‬ ‫یک یا دو حرف یا کلمه ای مصراعی تمام می شود یا به کم کردن – از قبیل "زورقی اندر پی‬ ‫ما غرق شد" یا "به گردابی درافتادند با هم" یا "تا یکی را برهانید بجهد" یا "گفتم مگر بقیت‬ ‫عمرش نمانده بود" الی آخر‪.‬‬ ‫‪ -2‬برای اختصار در این حکایت هر قسمت که موزون است میان (*) ستاره قرار می دهیم‪.‬‬ ‫‪ -3‬تا و جه کفاف وی معین دارند‪ ،‬تا بار عیال از دل او برخیزد با افزودن "تا" در لَخت دوم‬ ‫یک بیت از هزج مثمن حاصل می شود‪ ،‬گذشت از موزون بودن ابتدای حکایت و آهنگ‬ ‫داشتن "عیاالن داشت" و "چگونه می گذرد" و "همه شب در مناجات و سحر در دعای‬ ‫حاجات" و غیره‪.‬‬ ‫‪ -4‬این جمله خود مانند بیتی شعر موزون است هرچند با اوزان عروض جملگی موافق نیست‬ ‫لیکن ذره ای از وزن بیرون نمی باشد و سراسر وزن دارد‪ ،‬و اگر هم تجزیه شود (از صحبت‬ ‫یاران دمشقم‪ )...‬بر وزن (مفعول مفاعیل فعولن) و (ماللتی پدید آمده بود) بر وزن (مفاعلن‬ ‫مفاعیلن فاع) است و هر دو قسمتی از هزج مثمن و ترانه است‪.‬‬

‫(دنباله در شماره ی آينده)‬

‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫ِ‬ ‫زدگان‬ ‫ارسال کمک های نقدی به زلزله‬ ‫استان کرمانشاه از کانال های معتبر‪:‬‬ ‫به یاری زلزله‌زدگان استان کرمانشاه بشتابیم!‬ ‫کانون نویسندگان ایران برای کمک به‬ ‫زلزله‪-‬زدگان استان کرمانشاه شماره حساب‬ ‫اعالم کرد‪( .‬پنجشنبه ‪ ۲۵‬آبان ‪۱۶ - ۱۳۹۶‬‬ ‫نوامبر ‪)۲۰۱۷‬‬ ‫انسان‌های شریف و آزاده‪ ،‬اهالی قلم و‬ ‫فرهنگ!‬ ‫کانون نویسندگان ایران برای جمع‌آوری‬ ‫کمک‌های نقدی شما عزیزان و تامین بخشی‬ ‫از نیازهای مردم زلزله‌زده غرب کشور‬ ‫حساب بانکی گشوده است‪:‬‬ ‫شماره کارت‪6221061210679934 :‬‬ ‫شماره حساب‪47000538132602 :‬‬ ‫شبا‪IR430540107047000538132602 :‬‬ ‫بانک پارسیان‬ ‫به نام‪ :‬محمدرضا باطنی‪ ،‬ایرج کابلی و مهابادی (رضا خندان)‬ ‫کانون نویسندگان ایران ‪ ۲۵ -‬آبان ‪۱۳۹۶‬‬ ‫‪----------------------------------------------------‬‬‫&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&‬ ‫هنرمند برجسته "نصرالله کسرائیان" هم شماره حساب های بانکی زیر را‬ ‫برای یاری رسانی به هم میهنان آسیب دیده در زمین لرزه ی استان کرمانشاه‬ ‫اعالم کرده است‪:‬‬ ‫شماره حساب ها متعلق به ان‪ .‬جی‪ .‬اُ‪ .‬ی مهر ویستا است که توسط همسر آقای‬ ‫کسرائیان (زیبا عرشی) و دو تن از‬ ‫همکارانشان خانم آرزو ایمانی و قزل‬ ‫لو مدیریت می شود‪.‬‬ ‫شماره کارت‪:‬‬ ‫‪ 5022-2910-6554-9592‬در‬ ‫بانک پاسارگاد و به نام خانم آرزو‬ ‫ایمانی و شماره حساب‪-1100653-1 :‬‬ ‫‪ 861-20‬در بانک سامان‪ ،‬به اسم همان‬ ‫سه نفر اعضای هیات مدیره‪.‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 29‬‬


‫داستان کوتاه‬

‫کابوس ِ‬ ‫شب نیمه ی زمستان‬ ‫ِ‬ ‫سینا بیضاوی‬ ‫زندگی وقتی ارزش ادامه دادن رو‬ ‫داره که یکی دوستت داشته باشه‪.‬‬ ‫واسه محمدرضا ارزشش رو داشت‬ ‫تا وقتی که شهرزاد ترکش کرد‪ .‬در‬ ‫شرایط مشابه هر کسی ممکن بود‬ ‫بگه “خب به جهنم! چیزی که زیاده‬ ‫دختره”‪ .‬ولی من می‌دونستم که‬ ‫شهرزاد دختری نیست که بیخودی‬ ‫چیزی رو ناتموم بذاره و بره‪ .‬توی‬ ‫این هفت سالی که می‌شناختمش‬ ‫هر کاری کرده بود جز رها کردن‪.‬‬ ‫اون کسی بود که باور داشت اگر‬ ‫چرخه‌ای رو رها کنی بدون اینکه‬ ‫به سرش برسی‪ ،‬یه روزی دور‬ ‫گردنت حلقه می‌زنه و جوری‬ ‫گیرت میندازه که یا مجبور می‌شی تمومش کنی یا اینکه اجازه بدی خفه‌ت کنه‪.‬‬ ‫آخرین متروی ساعت یازده مسافرهاش رو پیاده می‌کنه‪ .‬باد سرد زمستانی شال بنفشش‬ ‫رو بی‌تاب کرده‪ .‬زیپ کاپشنش رو تا گردن باال می‌کشه و دستاش رو توی جیب‌هاش مشت‬ ‫می‌کنه‪ .‬من می‌دونستم که اون همین لحظه از ایستگاه بیرون میاد‪ .‬من اینو می‌دونستم چون‬ ‫محمدرضا گفته بود‪ .‬و االن محمدرضا توی ماشین کنار من نشسته و نمی‌دونه می‌خواد‬ ‫چیکار کنه‪ .‬من یک‌بار برف‌پاک‌کن رو می‌زنم‪ .‬شیشه‌ی ماشین تمیز می‌شه و توی اون نور‬ ‫خفیفی که سردر متروی حقانی رو روشن کرده‪ ،‬سر و کله‌ی شهرزاد پیدا می‌شه‪ .‬همون‌جا‬ ‫می‌ایسته‪ .‬نسبت به اطرافش بی‌تفاوته‪ .‬انگار نه انگار که نیم متر برف اومده‪ .‬به نظر میاد‬ ‫اصال سرما رو حس نمی‌کنه‪ .‬شاید هم من حس می‌کردم هوا خیلی سرده و در واقع فقط‬ ‫پاهای من یکی بود که بعد از دو ساعت و چهل دقیقه نشستن سر جام بی‌حس شده بودن‪.‬‬ ‫محمدرضا که با اون حجم آدرنالینی که در دقیقه ترشح می‌کرد داشت عرق می‌ریخت‪.‬‬ ‫دستش رو از جیبش بیرون میاره و یک سیگار روی لب سرخش می‌ذاره‪ .‬ندیده بودم طی‬ ‫مدت دوستیش با محمدرضا رژلبی جز رنگ قرمز بزنه‪ .‬سلیقه‌ش کالسیک بود‪ .‬همه‌چیز‬ ‫فقط کالسیک‪ .‬از موزیک گرفته تا فیلم و تیپ و سیگار الکیش‪ .‬انگار چیزی که عنوان کالسیک‬ ‫داشته باشه شاه تمام سبک‌هاست‪ .‬حتی فندکش هم از همونهایی بود که توی فیلم‌های‬ ‫دهه‌ی چهل توی دست همفری بوگارت می‌دیدم‪ .‬یک پک می‌گیره و بدون اینکه توو بده‬ ‫فوت می‌کنه‪ .‬محمدرضا خشکش زده‪ .‬همچین انگار چشمش به موهای مدوسا افتاده و سنگ‬ ‫شده‪ .‬صداش کردم که یه کاری بکنه‪ .‬وقتی به خودش اومد شهرزاد شروع کرده بود به‬ ‫قدم زدن و داشت دور می‌شد‪ .‬تعجب کردم‪ .‬همیشه شهرزاد یا بود یا نبود‪ .‬هیچ‌وقت ندیده‬ ‫بودم که بیاد یا بره‪ ،‬چه برسه به اینکه قدم بزنه‪ .‬اما کی بود که سرزنشش کنه؟ قدم زدن‬ ‫توی سکوت برفی شب یکشنبه چیزی نیست که آدم هر موقع بخواد بتونه ازش لذت ببره‪.‬‬ ‫نوشیدن یک فنجون قهوه‪ ،‬خوابیدن بعد از یک روز کاری طوالنی‪ ،‬شب‌هایی که تا صبح بیدار‬ ‫می‌مونی و صدای کالغ شب و بلبل صبح رو با هم می‌شنوی‪ .‬اینا از لذت‌هایی هستن که در‬ ‫اختیارتن‪ .‬ولی سیگار کشیدن و قدم زدن توی برف‌های پانخورده‌ی بهمن با همه‌ی اون‬ ‫لذت‌های دیگه فرق می‌کنه‪ .‬محمدرضا در رو باز کرد که بره دنبالش‪ .‬خواستم جلوش رو‬ ‫بگیرم ولی دیدم خودش پشیمون شد‪ .‬گذاشت شهرزاد خوب فاصله بگیره بعد محکم در‬ ‫رو بست‪ .‬برگشت رو به من و گفت “روشن کن”‪ .‬سوییچ رو چرخوندم‪ ،‬دنده رو جا زدم و‬ ‫الک‌پشتی راه افتادم؛ با چراغ خاموش‪ .‬نیازی هم نبود‪ .‬برف به اندازه کافی مسیر رو نشون‬ ‫می‌داد‪ .‬نگران این هم نبودم که شهرزاد رو گم کنم‪ .‬جای قدم‌هاش تنها چیزی بود که روی‬ ‫صفحه‌ی سفید مات نظر رو جلب می‌کرد‪ .‬می‌دونستم نمی‌تونه تحمل کنه و دهنش رو بسته‬ ‫نگه داره‪ .‬استرس که می‌گرفت هذیون می‌گفت‪ .‬صداش توی گوشم بود‪ ،‬من می‌شنیدم ولی‬ ‫اگر می‌پرسید “شنیدی چی بهت می‌گم” نمی‌دونستم چی بگم‪ .‬بدیهیات که نیازی به گفتن‬ ‫نداره‪ .‬ایشون بعد از سه سال گذشتن از بریک‌آپ‪ ،‬تازه به این فکر افتاده بود که کشف کنه‬ ‫چه چیزی باعث شده شهرزاد دست رد به درخواستش بزنه‪“ .‬چه فرقی می‌کنه؟ تو که گفتی‬ ‫عجیب نیست که ولت کرده”‪ .‬همینطوری که چشمش انتهای جاده‌ی خلوت روی شهرزاد‬ ‫قفل شده بود گفت “عجیب نبود که ولم کرد‪ .‬ما هرگز با هم اونقدر صمیمی نبودیم ولی‬ ‫می‌خوام بدونم اصال چرا با من بود”؟ می‌خواستم ازش بپرسم “چرا امشب…” که فهمیدم‬ ‫می‌تونم حدس بزنم که چرا امشب رو برای رسیدن به جوابش انتخاب کرده‪ .‬آیینه‌ی جلو‬ ‫رو چک می‌کنم‪ .‬یک کالغ روی کاپوت عقب نشسته و داره سواری می‌گیره‪ .‬آکوارد سایلنس‬ ‫مجبورم می‌کنه مزخرفی که توی کله‌م دارم رو به زبون بیارم‪“ :‬از کجا می‌خوای بفهمی”؟‬ ‫داره گوشه ناخن شستش رو می‌جوه‪ .‬جواب داره بده ولی می‌ترسه من مسخره‌ش کنم‪.‬‬ ‫واسه اینکه بگه “منتظر جواب نباش” سیگار پشت گوشش رو بر‌می‌داره و می‌ذاره روی لبش‪.‬‬ ‫دکمه‌ی فندک ماشین رو می‌زنه‪ .‬از روی داشبورد فندکم رو بر‌می‌دارم و براش آتیش‬ ‫می‌کنم‪.‬‬ ‫می‌گم “هان”؟‬ ‫پک نمی‌زنه‪ .‬خیلی عصبی می‌گه “چی هان”؟ فندک ماشین رو بر‌می‌داره و با اون سیگارش‬ ‫رو روشن می‌کنه‪“ .‬حواست به اون باشه گمش نکنی”‪.‬‬ ‫گاهی فکر می‌کنم ذهن من و محمدرضا با وای‌فای به هم کانکت شده و به خاطر همین‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫افسوس می‌خورم چون خیلی نیاز به حرف زدن با هم نداریم‪ .‬و به شکل طعنه‌آمیزی همین‬ ‫موضوع باعث صمیمیتمون می‌شه‪ .‬وقتی با هم حرف می‌زنیم به نظر سخیف میاد‪ .‬فقط حرف‬ ‫می‌زنیم که سکوت نکنیم نه اینکه سوالی داشته باشیم یا بخوایم یک ایده‌ی بکر رو واسه دیگری‬ ‫مطرح کنیم‪ .‬هر جا یکیمون باشه اون یکی هم هست پس در نتیجه خاطره‌ای هم نمی‌مونه‬ ‫که بخوایم با چاشنی اضافی تعریف کنیم‪ .‬نیازی نبود که ازش بپرسم که چرا می‌خواد شهرزاد‬ ‫رو تعقیب کنه و به جاش از خودم پرسیدم که “چرا من دارم شهرزاد رو تعقیب می‌کنم”؟‬ ‫جاده تموم میشه و ما به آخر خط می‌رسیم‪ .‬همون‌جا زیر تیر چراغ‌برق پارک می‌کنم‪.‬‬ ‫محمدرضا که پیاده میشه من دکمه صندوق عقب رو می‌زنم‪ .‬اون چهار‪ ،‬پنج تا کالغی که مسیر‬ ‫رو با ما همراهی کردن پر می‌زنن‪ .‬من سوییچ رو درمیارم و محمدرضا از توی صندوق‬ ‫دوربین شکاریش رو بر‌می‌داره‪ .‬در پراید لکنته‌ی منو محکم می‌کوبه به هم و دو دستی‬ ‫فشارش میده تا چفت شه‪ .‬شهرزاد که وارد پارک شده دیگه در دیدرس ما نیست‪ .‬قبل از‬ ‫اینکه در ماشین رو ببندم و قفلش کنم‪ ،‬فندکم رو از روی داشبورد بر‌می‌دارم‪ .‬زیپ کاپشنم‬ ‫رو تا ته می‌کشم باال چون از وقتی یادم میاد فوبیای سرما داشتم‪ .‬اگر باد بیاد جهنم میاد جلو‬ ‫چشمم ولی به نظر میاد که محمدرضا عین خیالش نیست‪ .‬همونجوری با همون تی‌شرت و‬ ‫پیرهن آستین کوتاهی که پوشیده راه میوفته میره الی درخت‌ها دنبال نیمه‌ی گمشده‌ش‪.‬‬ ‫یک بار دیگه از خودم می‌پرسم تا کجا قراره پیش برم‪ .‬شاید بهتر باشه که همین‌جا به در‬ ‫ماشینم تکیه بزنم و یه سیگار چس دود کنم و داخل بشینم تا برگرده‪ .‬شایدم برنگرده و من‬ ‫هیچ‌وقت نفهمم چی سر محمدرضا اومده‪ .‬مثل همون هفت سال پیش که شهرزاد رو توی‬ ‫همین پارک برای اولین بار دید‪ .‬چه احمقی بودم من‪ ،‬که می‌خواستم بهشون پرایوسی بدم‪.‬‬ ‫فکر می‌کردم دارم حرکت متمدنانه‌ای انجام میدم‪ .‬روی نیمکت زیر تیر چراغ‌برق نشستم‬ ‫و پاپکورن‌هام رو با کالغ‌ها تقسیم کردم‪ .‬مردم رد می‌شدن و جوری نگام می‌کردم که انگار‬ ‫می‌دونن من عالف یکی دیگه‌ام‪ .‬محمدرضا برنگشت‪ .‬شب صبح شد و من دوتا پاکت سیگار‬ ‫رو حروم کردم و بزرگترین سوال زندگیم توی سرم سبز شد‪ .‬وقتی اومد با شهرزاد بود و‬ ‫هرگز از اون شب حرفی نزد‪ .‬منم که باید تمدنم رو به رخ خودم می‌کشیدم توی این مدت‬ ‫سوالم رو واسه خودم نگه داشتم و مرز دوستی رو حفظ کردم‪.‬‬ ‫حاال امشب می‌تونست وقت جبران پشیمونیم باشه‪ .‬شاید اگر با محمدرضا می‌رفتم می‌تونستم‬ ‫بفهمم بین اون و شهرزاد چی گذشته‪ .‬مشکل اینجاست که جبران کردن کاری که سال‌ها پیش‬ ‫انجام ندادی به این سادگی‌ها نیست‪ .‬و من تغییری نکردم‪ ،‬همونطور که محمدرضا تغییر‬ ‫نکرده‪ .‬و اگر قرار بر این بود که بفهمم همون شب فضولی می‌کردم و سر در میاوردم‪ .‬یا‬ ‫اینکه از زبون محمدرضا می‌فهمیدم‪ .‬پس شاید اصال قرار نیست چشم و گوشم به چیزی باز‬ ‫بشه و در این صورت تالشم هم بیهوده‌س هر چقدر هم که شدید باشه‪.‬‬ ‫کالغ‌های آشنا روی سقف ماشین منتظرم هستن‪ .‬از جیبم پاکت سیگار رو می کشم بیرون‪ .‬به‬ ‫ماشین تکیه می‌زنم‪ .‬اینبار پاپکورن ندارم که سودش به رفیق‌هام برسه‪ .‬منم و این یک پاکت‬ ‫مارلبرو که قراره در بیهودگی کشیده بشه‪ .‬یک نخ گوشه‌ی لبم میذارم‪ ،‬فندک می‌کشم‪،‬‬ ‫چس‌دود می‌کنم‪.‬‬ ‫یا محمدرضا برمی‌گرده یا برنمی‌گرده دیگه‪ .‬ولی حدس می‌زنم که االن داره آروم پا جای‬ ‫جاپای شهرزاد میذاره تا جایی بین درخت‌ها که تاریک‌تر از هر جای دیگه‌س‪ .‬اون داخل یک‬ ‫راه چوبی هست که درست لبه‌ی دره درست شده و فقط یه قسمتیش نرده داره‪ .‬تا حاال‬ ‫احتماال شهرزاد سیگارش رو تا ته کشیده و فیلترشم انداخته توی سطل آشغال و بعد از قدم‬ ‫زدن روی همون راه چوبی ایستاده تا طعمه‌ی جدیدش رو شکار کنه‪.‬‬ ‫من اینو می‌دونم چون از کله‌ی محمدرضا می‌خونم‪ .‬محمدرضا روی یکی از تپه‌ها توی‬ ‫آالچیقی نشسته که از قضا چراغش سوخته و دید خوبی به راه چوبی داره‪ .‬از اون باال با‬ ‫دوربین شکاریش قفل کرده روی شهرزاد چون که اونم می‌خواد بدونه هفت سال پیش‬ ‫چه بالیی سرش اومده‪ .‬آره شرط می‌بندم که خودشم نمی‌دونه‪ .‬اگر می‌دونست منم‬ ‫می‌دونستم‪ .‬به سختی می‌تونه ببینه شهرزاد داره چیکار می‌کنه؛ داره کاپشنش رو در‌میاره یا‬ ‫شالش رو درست می‌کنه‪ .‬ولی می‌تونه حدس بزنه که یه چیز‌هایی داره از آستینش می‌ریزه‬ ‫روی برف‪ .‬زمین سفیده ولی نوری نیست‪ ،‬پس احتماال محمدرضا فقط داره یک سایه‌ی سیاه‬ ‫می‌بینه که از زیر لباسش داره پر می‌ریزه‪ .‬حاال یادش میاد‪.‬‬ ‫سیگارش رو گذاشته بود روی لبش ولی برای اولین‌بار من نبودم که واسش روشنش کنم‪.‬‬ ‫اونموقع من داشتم احساس متمدن بودن رو به خودم تلقین می‌کردم و با موجودات شب‬ ‫پاپکورن می‌بلعیدم‪ .‬یک دونه پر سیاه افتاده بود روی پاش‪ .‬خم شده بود که برش داره و‬ ‫وقتی سرش رو باال آورده دیده یه سیمرغ سیاه جلوش ایستاده و بهش زل زده‪ .‬پرش توی‬ ‫دست محمدرضا آتیش گرفته و با اون سیگارش رو روشن کرده‪ .‬بعد از اون از محمدرضا‬ ‫دود سیگارش می‌مونه که از الی پرهای سیاه بیرون میاد‪ .‬نه اینکه نخواد به من چیزی بگه‪،‬‬ ‫چیزی یادش نمی‌اومده که بگه‪ .‬ولی حاال یادش اومد‪ .‬مثل کابوسی که هر شب برات تکرار‬ ‫می‌شه ولی وقتی به لحظه‌ی آخر می‌رسه از خواب می‌پری اما وقتی یک بار برای همیشه‬ ‫آخرش رو می‌بینی دیگه تموم میشه‪ .‬دیدن دوتا بال بزرگ سیاه توی دوربین شکاری چیزی‬ ‫نیست که بذاره فردا رو مثل دیروزت شروع کنی‪ .‬از خواب می‌پری‪ ،‬دستی به صورتت‬ ‫می‌کشی و به سقف خیره می‌مونی‪ .‬از خودت می‌پرسی “این چی بود من دیدم”؟ می‌دونی‬ ‫که سوالت جوابی نداره‪ .‬مجبوری قبول کنی که خیلی خواب‌ها معنی خاصی ندارن‪ .‬مثل زندگی‬ ‫به اصطالح واقعی که گاهی از کابوس بدتره‪ .‬وقتی شادی میگی رویاست‪ ،‬باقی اوقات… کسی‬ ‫چه می‌دونه! یک شب برای من‪ ،‬باقی شب‌ها واسه دیگران‪ .‬حاال نوبت اونه‪.‬‬ ‫هفت سال پیش تا صبح منتظرش موندم چون نمی‌تونستم رهاش کنم‪ .‬فکر می‌کردم‬ ‫بر‌می‌گرده و با من حرف می‌زنه‪ ،‬میگه که چه اتفاقی افتاده؛ که با شهرزاد آشنا شده و یه‬ ‫تجربه‌ی جدید رو مزه کرده‪ .‬ولی نه! هیچی! شهرزاد پر کشید و رفت‪ .‬محمدرضا موند توی‬ ‫پارک و فکر کرد‪ .‬سیگارش هم همینجوری از لبش آویزون بود و نمناک‪ .‬من چیکار کنم؟‬ ‫حوصله‌م داره سر میره و طاقت تحمل این سرمای رقت‌انگیز رو دیگه ندارم‪ .‬سوالی هم‬ ‫ندارم‪ ،‬همه‌چیز رو می‌دونم‪ .‬می‌شینم پشت فرمون‪ .‬یه بوق می‌زنم تا رفقام بپرن برن پی‬ ‫کارشون‪ .‬میگم خدافظ چون چاره‌ی دیگه‌ای ندارم‪ .‬روشن می‌کنم و خیابون رو دور می‌زنم‪.‬‬ ‫راست همون مسیری که اومده بودم رو میگیرم و میرم‪ .‬تا شب تموم نشه کابوس ادامه‬ ‫داره‪ .‬صبح که شد محمدرضا خودش برمی‌گردد‪.‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.30‬‬


‫شعر امروز‬

‫ ‬

‫شعری از حسام برزگران‬

‫با دست هایش‬ ‫می کاشت‬ ‫با پاهایش بر می داشت‬ ‫و با چشم هایش می خورد‬ ‫سیم خاردار را‬ ‫مین کهنه را‬ ‫ترکش تازه را‬ ‫از چه باید می گذشت‬ ‫کشاورزی‬ ‫که مرز میان زندگی و جنگ‬ ‫از زمین هایش عبور می کرد؟‬

‫ ‬

‫شعری از عمید صادقی نسب‬

‫وقتی شبانه روز‬ ‫کم تر از بیست و چهار ساعت‬ ‫می شود‬ ‫پای پیاده زمین را می گردم‬ ‫حتا اگر‬ ‫فشار خونم باال برود‬ ‫تا مث ً‬ ‫ال بامِ تهران‬ ‫یا‬ ‫سر باالییِ کوچه ای در پاریس‬ ‫در شهر ری‬ ‫کنارِ کشتارگاه‬ ‫می گویند‬ ‫خونِ جگر‬ ‫فشار آدم را باال می برد‬ ‫ما به خوردنِ خون جگر‬ ‫عادت کرده ایم‪.‬‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫ ‬

‫شعری از مصطفی فخرایی‬

‫مثل روزهایی که چگونه ای‬ ‫چگونه ای؟‬ ‫از پروازهایت که بال دارند و باال می روند و بگوهایت را بگو‬ ‫از ترکیباتم که بعد از پروازت به سمت خاک‬ ‫شعله ورند‬ ‫از فضایی که در دهانم ایجاد کرده ای‬ ‫از این روزهای پیچ خورده به دور خود‬ ‫از این پیچیدگی هایی که در راهند‬ ‫بگو‬ ‫حاصل این سال و ماه هم خار و خاک شد‬ ‫و سفال هایم در منقار کالغ ها شکست خوردند‬ ‫ای شکست های پیاپی‬ ‫ای سنگ های پیاپی‬ ‫ای پیاپی های پیاپی‬ ‫چه طور خالصه ات کنم در خاک‬ ‫و برگردم به عبارت هایم‬ ‫به مرگ هایی که پنهان اند در اطرافم‬ ‫از صدایت عکسی اگر‬ ‫اگر عکسی گرفته بودم‬ ‫االن زل نمی زدم به رنج هام‬ ‫به دقت هایم تمایل داشتی‬ ‫به فرعیات که دهان داشتند‬ ‫و سر از عکس ها و سکوت در می آوردند‬ ‫خواستم چندین بار‬ ‫خواستم که‬ ‫به غروب ها شلیک کنم‬ ‫به خودم‬ ‫شل … لیک …‬ ‫چند کبوتر خونین از پیراهنم‬ ‫به آسمان تو‬ ‫پریدند‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 31‬‬


‫جدول و سرگرمی‬ ‫جدول ويژه نشریه فرهنگ‬ ‫شماره ی ‪381‬‬ ‫(يک شاعر نامدار)‬ ‫طراح جدول‪ :‬بهمن‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫(حل جدول در صفحه ی ‪)43‬‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪ -1‬شاعر و عارف نامدار ایرانی که نام یکی از آثار‬ ‫وی را در میانه ی جدول این شماره ی نشریه ی‬ ‫"فرهنگ ‪ "bc‬می بینید ‪ -‬چکامه‬ ‫‪ -2‬بزدل و جبون ‪ -‬خانه ‪ -‬سعی و تالش‬ ‫‪ -3‬عمران و رونق ‪ -‬سلسله ‪ -‬کاخ‬ ‫‪ -4‬تبار و خویشاوندی ‪ -‬از درختان همیشه سبز ‪-‬‬ ‫سوگواری‬ ‫‪ -5‬فرزند ذکور ‪ -‬از ورزش ها ‪ -‬عشق و محبت ‪-‬‬ ‫نوعی ساز زهی‬ ‫‪ -6‬سالی که در آنیم ‪ -‬از گازها‬ ‫‪ -7‬کوهی بلند در جنوب غربی یزد ‪ -‬پیاپی و پیوسته‬ ‫‪ -8‬نصف ‪ -‬خرمای تازه ‪ -‬غُرو لند‬ ‫‪ -9‬از شهرهای صنعتی ایران ‪ -‬واله و سرگشته‬ ‫‪ -10‬از مهره های شطرنج (شترنگ) ‪ -‬سرشک و‬ ‫ِ‬ ‫آب دیده ‪ -‬از پسوندهای شباهت‬ ‫‪ -11‬شهری در استان خوزستان ‪ -‬از میوه های‬ ‫گرمسیری‬ ‫‪-12‬بخشی از دستگاه تنفس آدمی ‪ -‬بزرگترین‬ ‫جشن سالیانه ی ایرانیان‬ ‫‪ -13‬در آن نان می پزند ‪ -‬از نوشیدنی های گرم ‪-‬‬ ‫ستون ‪ -‬از اندام های بدن آدمی‬ ‫‪ -14‬باالترین نقطه ‪ -‬از ضمیرهای جمع فاعلی ‪ -‬مکر‬ ‫و فریب‬ ‫‪ -15‬گیرا و جذاب ‪ -‬پیامبر نقاش ‪ -‬خوردنی ها‬ ‫‪ -16‬قاضی ‪ -‬آزاد و رها ‪ -‬آویز و پاندول‬ ‫‪ُ -17‬شش ‪ -‬بزرگترین شاعر و نمایشنامه نویس‬ ‫انگلیسی‬

‫عمودی‪:‬‬ ‫‪ -1‬تندی و پرخاش ‪ -‬سخت ‪ -‬هوده و ماحصل‬ ‫‪ -2‬شادی و شادمانی ‪ -‬پرتوافکن و نورانی‬ ‫‪ -3‬باالبر ‪ -‬از موسیقیدانان نامدار ایتالیایی و خالق‬ ‫سمفونی "چهار فصل"‬ ‫‪ -4‬شهری در استان گیالن ‪ -‬رایزنی و شور و مشورت‬ ‫ پستانداری از خانواده ی سگسانان‬‫‪ -5‬از مایه های زندگی ‪ -‬محله ‪ -‬خار می خورد و بار‬ ‫می برد‬ ‫‪ -6‬از کشورهای جنگزده ی عربی ‪ -‬هم اندیشه و هم‬ ‫رای ‪ -‬روزگاری از شهرهای مهم خراسان بزرگ قدیم‬ ‫بود و اینک شهری کوچک در کشور ترکمنستان‬ ‫‪ -7‬بخشی از اوستا ‪ -‬سترون و نابارور‬ ‫‪ -8‬تکخال ‪ -‬سربه راه و اهلی ‪ -‬از ضمیرهای مفرد‬ ‫فاعلی ‪ -‬درازترین رودخانه ی آفریقا‬ ‫‪ -9‬نام پسر سهراب و نوه ی رستم دستان ‪ -‬از‬ ‫کشورهای آمریکای جنوبی‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫‪ -10‬شهر و دریاچه ای در شرق ترکیه ‪ -‬من‬ ‫و تو ‪ -‬آماس ‪ -‬از نشانه های جمع در دستور‬ ‫زبان پارسی‬ ‫‪ -11‬نادان و بی دانش ‪ -‬سرماخوردگی و‬ ‫چایش‬ ‫‪ -12‬یک دانه یا یک نفر ‪ -‬عالج ‪ -‬کمانگیر‬ ‫اسطوره ای ایران زمین‬ ‫‪ -13‬پرهیزگاری و پارسایی ‪ -‬شیوه و روش‬ ‫ نام پدر بزرگ رستم دستان ‪ -‬از حشره‬‫های خون آشام‬ ‫‪ -14‬شماره ای از دسته ی یکان ‪ -‬طال ‪ -‬از‬ ‫ریزش جویبار یا رود از فراز صخره ها به‬ ‫زیر پدید می آید ‪ -‬گیاهی با برگ های‬ ‫پهن و بزرگ و ساقه هایی ترش مزه که در‬ ‫پخت بعضی خوراکی ها به کار می رود‬ ‫‪ -15‬پایتخت کشور ترکمنستان ‪ -‬جزیره ای‬ ‫از متعلقات فرانسه در جنوب شرقی دریای‬ ‫کارائیب که نامش به دلیل کنفرانسی که در‬ ‫باره ی ایران در زمان انقالب در آنجا میان‬ ‫رهبران چند کشور نیرومند غربی برگزار‬ ‫شد‪ ،‬برای ایرانیان آشناست‬ ‫‪ -16‬حریص و طماع ‪ -‬فوری و درجا‬ ‫‪ -17‬نزدیکی و خویشاوندی ‪ -‬زنی که هنگام‬ ‫زاییدن زن آبستن نوزاد را می گیرد و او را‬ ‫ماما نیز می خوانند ‪ -‬بت تراش و لعبت ساز‬

‫جدول سودوکو‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 32‬‬


‫جدول واژه يابی ويژه ی نشريه‬ ‫فرهنگ ‪BC‬‬ ‫(طراح جدول‪ :‬بهمن ‪ -‬ونکوور)‬

‫هر یک از واژه های زیر را در جدول سمت چپ‬ ‫یافته و به دور آن خط بکشید تا جدول کامال حل‬ ‫شود‪:‬‬ ‫آرواره ‪ -‬آزمند و طماع ‪ -‬آسمانی ‪ -‬آکاپولکو‬ ‫ آوردگاه ‪ -‬اخطار ‪ -‬اسپانیا ‪ -‬المپ ‪ -‬باستان‬‫شناسی ‪ -‬بهاران ‪ -‬بونصر مشکان ‪ -‬پیشداوری‬ ‫کردن ‪ -‬تندباد ‪ -‬جاده ابریشم ‪ -‬جانانه ‪ -‬خطاطی‬ ‫ خواجه نصیر طوسی ‪ -‬دادستان ‪ -‬دارایی ‪-‬‬‫دایره ‪ -‬درد و رنج ‪ -‬دوربین ‪ -‬رشید وطواط ‪-‬‬ ‫روانپزشکی ‪ -‬سخت پوستان ‪ -‬سرایدار ‪ -‬سرپناه‬ ‫ سیاه بازی ‪ -‬شادکامی ‪ -‬شادمان ‪ -‬شپش ‪-‬‬‫شورمند ‪ -‬شهرآشوب ‪ -‬صنعت کار ‪ -‬عقیده‬ ‫ عمارت ‪ -‬کارآموز ‪ -‬کارمن ‪ -‬کریم خان زند‬‫ کودکان ‪ -‬کیا بزرگ امید ‪ -‬کی آرش ‪ -‬گاراژ‬‫ گشتاسب ‪ -‬الداخ ‪ -‬مادام بوآری ‪ -‬مادرزاد ‪-‬‬‫ماست و خیار ‪ -‬ماهرویان ‪ -‬مخصوص ‪ -‬مسالک‬ ‫المحسنین ‪ -‬مضاربه ‪ -‬معمار ‪ -‬موش کور ‪-‬‬ ‫میدان ‪ -‬ناآرامی ‪ -‬نجران ‪ -‬نریمان ‪ -‬نشانه ‪-‬‬ ‫نیرومند ‪ -‬وامدار ‪ -‬هیرمند‬

‫فرهنگ ‪ bc‬نشريه ای مستقل‪،‬‬ ‫پُرمحتوا و آموزنده‬ ‫با بهترين خدمات آگهی ها‬ ‫‪Tel: 778.317.4848‬‬

‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 33‬‬


‫گفت و گو‬ ‫گفت و گويی با رهام بهمنش و بابک حضرتی‬ ‫در باره ی کنسرت جديدشان در ونکوور‬

‫درباره سبک کار خودتان توضیح دهید و این که چگونه به این سبک رسیدید‪.‬‬ ‫رهام بهمنش‪ :‬ما کارهای مختلف با سبکهای متفاوت اجرا می‌کنیم‪ ،‬اما می‌تونم بگم‬ ‫که سبک اصلی‌ کارهای ما‪ ،‬سبکی اجتماعی‪ -‬نوستالژیک است‪ .‬کار ما برگرفته از دل‬ ‫مردم و روابط اجتماعی اونها است‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬اکثر مخاطبین با نوعی جدید از‬ ‫موسیقی‌ مواجه میشن که میتونند باهاش همذات پنداری کنند‪ .‬این را هم باید اضافه‬ ‫کنم که من به عنوان یک هنرمند‪ ،‬وظیفه دارم که رو به جلو حرکت کنم‪ ،‬هنجار‬ ‫زدایی کنم و از تکرار برهیز داشته باشم‪ .‬برای همین هست که گاهی کارهای ما برای‬ ‫مخاطب کلیشه پسند‪ ،‬قابل هضم نیست‪ .‬البته ما عادت کرده ایم به این که در میان‬ ‫نظرات محبت آمیز مخاطبین‪ ،‬گاهی کامنت‌های مخالف هم بشنویم‪ .‬البته این برای‬ ‫هر هنرمندی یک موضوع طبیعی است‪.‬‬ ‫کنسرت قبلی‌ شما با نظرات مثبت فراوانی در فضای مجازی روبرو شد‪ .‬آیا‬ ‫امیدوارید که این روند ادامه پیدا کند؟‬ ‫بابک حضرتی‪ :‬تمام تالش ما این است که به شعور مخاطبمون احترام بذاریم و با‬ ‫خلق آثار جدید‪ ،‬اجرای خوبی را به هنردوستان ونکوور تقدیم کنیم‪ .‬تفاوت کار ما با‬ ‫تقریبا اکثر گروه‌های محلی این است که ما تمام کارها‪ ،‬از شعر گرفته تا آهنگها و‬ ‫ی اکتفا‬ ‫تنظیم‌ها را خودمان خلق می‌کنیم و تنها به بازخوانی و اجرای کارهای قدیم ‌‬ ‫نمی‌کنیم‪.‬‬

‫"رهام بهمنش" و "بابک حضرتی" به همراه کوارتت بند در ‪ ۲۴‬فوریه در سالن اینلت‬ ‫ُ‬ ‫در شهر پورت مودی به اجرای کنسرت خواهند پرداخت‪ .‬به همین مناسبت گفت‬ ‫و گویی با این دوستان در باره ی اجرای جدیدشان انجام داده ایم که در دنباله می‬ ‫خوانید‪:‬‬ ‫فرهنگ بی‌‪.‬سی‌‌‌‪ :‬آقای بهمنش این سومین اجرا در سبک و استایل جدید‬ ‫ی توضیح دهید‪.‬‬ ‫موسیقی تان در کاناداست‪ .‬در مورد گروه و اجرا کم ‌‬ ‫رهام بهمنش‪ :‬با درود خدمت همه خوانندگان نشریه وزین شما‪ ،‬درسته‪ ،‬اولین‬ ‫اجرای رسمی‌ ما در تورنتو و با اجرای قطعه "هامون" در افتتاحیه فستیوال فیلم‬ ‫تورنتو بود‪ .‬این گروه را در سال ‪ ۲۰۱۴‬به همراه دوست هنرمند و قدیمی‌ ام‪ ،‬بابک‬ ‫حضرتی تشکیل دادیم‪ .‬در اجراهای مختلف‪ ،‬نوازنده‌های درجه یک ساز درام و بیس‬ ‫به عنوان مهمان‪ ،‬با ما همکاری میکنند‪ .‬سال گذشته هم در شهر ونکوور اجرای موفقی‌‬ ‫داشتیم که باعث دلگرمی‌ بود چونکه بعد از اجرا‪ ،‬خیلی ها درخواست کردند که این‬ ‫کنسرت را دوباره برگزار کنیم‪ .‬ما تصمیم گرفتیم که کارهای جدیدی بنویسیم و کمی‌‬ ‫فاصله بین دو کنسرت داشته باشیم تا بتونیم کارها و اجرامون رو بهتر کنیم‪.‬‬ ‫آقای حضرتی‪ ،‬شما در مورد اجرای جدیدتون توضیح دهید‪.‬‬ ‫بابک حضرتی‪ :‬ضمن عرض درود‪ ،‬سبک کار ما بر اساس نوستالژی نسل ماست‪ ،‬در‬ ‫کنسرت جدیدمون هم تالش داریم گریزی به نوستالژی بزنیم و طرحی داریم برای‬ ‫کنسرت مون که البته سورپرایز خواهد بود‪ .‬در این کنسرت‪ ،‬آهنگ‌هایی‌ که احساس‬ ‫کردیم در کنسرتهای قبلیمون پرطرفدار بود ‪-‬به طور مثال "هامون"‪" ،‬بادگیر"‪،‬‬ ‫ی مردم تقاضا کردند که دوباره اجرا بشوند ‪ -‬را‬ ‫"هوای کودکی" که در اجرای قبل ‌‬ ‫حتما اجرا خواهیم کرد‪ ،‬اما کارهای جدید و به عقیده خودمون خوب و جذابی هم‬ ‫نوشته ایم که برای اولین بار اجرا خواهند شد‪ ،‬مثل‪" :‬قصه زندگی‌" یا "دکتر شین"‬ ‫که مطمئنیم مهمانان با آنها ارتباط برقرار خواهند کرد‪.‬‬

‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫ی‬ ‫اخیرا آهنگی به نام "ونکوور خیس" را منتشر کردید که بازتابهای مختلف ‌‬ ‫ی توضیح دهید‪.‬‬ ‫داشت‪ .‬کم ‌‬ ‫رهام بهمنش‪ :‬درسته‪ ،‬البته من در صفحات فضای مجازی توضیح دادم که همه ما‬ ‫ونکوور را دوست داریم و از این شهر زیبا‪ ،‬سپاسگزار هستیم که پذیرای ماست‪ .‬این‬ ‫آهنگ البته در مورد اون روزهای بارانی و خاکستری ونکووره که تنها کسانی‌ که اینجا‬ ‫زندگی‌ میکنند آن را تجربه و حس کرده اند‪.‬‬ ‫بابک حضرتی‪ :‬یک نکته جالب‬ ‫این که مخاطبین محترمی‬ ‫ایراد گرفته بودند که "چرا‬ ‫در آخر موزیک کلیپ‪ ،‬لیوان‬ ‫قهوه خود را از روی زمین‬ ‫بر نمی‌دارید و این بدآموزی‬ ‫دارد"‪ .‬البته وقتی‌ دوربین‬ ‫میچرخد‪ ،‬عوامل پشت صحنه‬ ‫لیوان را در سطل اشغال‬ ‫میاندازند‪ .‬باید توضیح بدم‬ ‫که این کلیپ مثل هر فیلمی‬ ‫یک کار هنری است‪ ،‬بسیاری‬ ‫تفاوت یک کار هنری و یک کار‬ ‫مستند را نمی‌دانند و همیشه‬ ‫ی میگردند‪.‬‬ ‫ی لیوان و نقد غیرمنطق ‌‬ ‫در یک اثر به دنبال نیمه خال ‌‬ ‫رهام بهمنش‪ :‬البته به زودی‪ ،‬کاری به نام "دکتر شین" را منتشر خواهیم کرد که‬ ‫ی علم و عمل است و حتمًا آن را در کنسرت ‪ ۲۴‬فوریه اجرا‬ ‫در مورد منتقدین ب ‌‬ ‫خواهیم کرد‪.‬‬ ‫و کالم آخر؟‬ ‫رهام بهمنش‪ :‬من و بابک و اعضای گروهمون دعوت می‌کنیم که هنردوستان‬ ‫ونکوور و بخصوص دوستانی که عالقه‌مند به تجربه سبک‌های جدید هنری هستند‪،‬‬ ‫با حضور پُرشورشون ما را دلگرم کنند‪ .‬به آرزوی دیدار‪ ،‬و سپاس از همراهی شما‪.‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 34‬‬


‫انديشه و انديشمندان‬

‫پرسش کسروی‬ ‫رامین جهانبگلو‪ ،‬استاد فلسفه در دانشگاه تورنتو‬

‫بحث در مورد احمد کسروی و آثارش همواره در میان روشنفکران ایران به‬ ‫برانگیختن تعصبات تند و هیجان زده موافقین و مخالفین افکارش انجامیده است‪.‬‬ ‫در این میان شایعه ها و بدفهمی هایی که در بیش از نیم قرن گذشته در مورد‬ ‫کسروی در میان تحصیل کردگان ایران رواج پیدا کرده‪ ،‬سبب ستایش ها و‬ ‫انتقادهای توخالی شده که بر پایه بررسی دقیق و جامع آثار او نیست‪.‬‬ ‫از سوی دیگر‪ ،‬کشته شدن کسروی در ‪ ۲۰‬اسفند ‪ ۱۳۲۴‬به دست عناصری از‬ ‫گروه فدائیان اسالم موجب شد که شخصیت اجتماعی او از مقام روشنفکری نقاد و‬ ‫اندیشمندی پرسشگر به مقام نویسنده ای ضد دین تقلیل یابد‪ .‬حال آنکه امروزه‬ ‫هرگونه بررسی نوشته های کسروی در باره دین‪ ،‬ادبیات‪ ،‬فرهنگ و جامعه‪ ،‬جدا از‬ ‫هر نوع داوری در مورد عقاید و افکار او‪ ،‬بحث در مورد وظیفه روشنفکر و مقام‬ ‫سنجش گر او در دوران بحرانی جامعه را به همراه دارد‪.‬‬ ‫به عبارت دیگر‪ ،‬اگر کسروی را پرسشگر بنیادهای فکری و فرهنگی جامعه ایران‬ ‫بدانیم‪ ،‬بنابراین بدیهی است که پرسش های اساسی و بی پروای او بخش مهمی از‬ ‫فرآیند روشنفکری در ایران را تشکیل می دهد‪.‬‬ ‫اگر روح کسروی بر جامعه امروز ایران سایه افکنده‪ ،‬به دلیل دشمنی او با روحانیت‬ ‫شیعه نیست‪ ،‬بلکه به علت پرسش او از سنت های ایرانی و نبود اخالق آزاد اندیشی‬ ‫است که حیات روشنفکری جامعه ایران را به خطر انداخته است‪.‬‬ ‫آنچه که احمد کسروی را در آینده ایران در یادها و خاطره ها زنده نگه داشت‪،‬‬ ‫بیش از پژوهش های موفق و مقام علمی او‪ ،‬صداقت روشنفکری و آزادی اوست‪.‬‬ ‫اخالق آزاداندیشی کسروی را می توان در جرات و بی باکی روشنگرانه او در بیان‬ ‫دیدگاهها و باورهایش دید‪.‬‬ ‫برای آگاهی بیشتر با اخالق روشنفکری کسروی باید نگاهی به اصول خردورزی او‬ ‫به عنوان روشنفکر اجتماعی داشت که او را از چمبره روزمرگی و جزم های مرامی‬ ‫دور می کرد‪ .‬کسروی اخالق را مختص به حوزه فکر و اندیشه نمی دانست و آن را‬ ‫با حیطه عمل و زندگی اجتماعی خود در ارتباطی نزدیک قرار می داد‪.‬‬ ‫این رابطه متقابل میان اخالق مدنی و اخالق فکری را در برخورد مستقیم و بدون‬ ‫تعارف کسروی با چاپلوسی و دروغ گویی در زمینه فعالیت های ذهنی و کاری و‬ ‫تحقیقات ادبی و تاریخی می توان بررسی کرد‪.‬‬ ‫کسروی در مقاله ای تحت عنوان "در پیرامون مشروطه" (‪ )۱۳۱۶‬می نویسد‪:‬‬ ‫"روزی گفتگو از چاپلوسی ها و گزاف گویی ها و دروغ نویسی های یک تاریخ نگار‬ ‫زمان قاجار می داشتم‪ ،‬شنوندگان همگی چنین پاسخ دادند‪ :‬بیچاره مجبور بوده‪.‬‬ ‫اگر آنها را نمی نوشت از دربار بیرونش می کردند‪ ".‬دیدم اینان همگی بر آنند‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫که در راه روزی طلبیدن به هر پستی و زشتی توان برخاست و آنگاه چاپلوسی از‬ ‫یک توانا و دروغ نویسی در تاریخ را چنان گناه بزرگی نمی شمارند‪ .‬بلکه خود ایشان‬ ‫هر کدام به این پستی ها آلوده اند‪ ،‬بلکه آنها را یک گونه زیرکی و هنرمندی می‬ ‫شمارند‪( ".‬کاروند کسروی به کوشش یحیی ذکاء‪ ،‬تهران‪ ،‬کتابهای جیبی‪،۱۳۵۲ ،‬‬ ‫صفحه ‪.)۱۶۷‬‬ ‫کسروی به این نتیجه رسیده بود که کار روشنفکری‪ ،‬کوششی خستگی ناپذیر و‬ ‫پژوهشی فروتنانه است که نباید دچار خام اندیشی و وسوسه های حقیرانه ای چون‬ ‫فضل فروشی و جلوه نمایی شود‪ .‬به همین دلیل‪ ،‬تحقیق درباره تاریخ و فرهنگ را‬ ‫به عنوان شیوه ای برای دستیابی به فضیلت اخالقی می دانست که انسان ایرانی را‬ ‫عامل سرنوشت خود می کرد‪.‬‬ ‫به عبارتی‪ ،‬کسروی خردورزی انتقادی را زمینه ای برای گذار انسان ایرانی به‬ ‫دوره بلوغ فکری و به دست گرفتن سرنوشت خویش می پنداشت و معتقد بود‬ ‫که تاریک اندیشی و حقیر شمردن ایرانیان با دفاع از آزادی و آموزش اخالق مدنی‬ ‫ناسازگار است‪.‬‬ ‫به گفته او "گاهی انسانهایی می گویند‪ :‬مردم شایسته آزادی نیستند و باید آنان‬ ‫را به زور راه برد‪ .‬از اینان باید پرسید‪ :‬مگر نه اینکه از مردمید؟ چه شده که شما‬ ‫شایسته آزادی باشید و دیگران نباشند؟ چه شده که شما فرمان رانید و دیگران‬ ‫فرمانبر؟ مگر شاهان خودکام و ستمگر جز این بهانه ها می آوردند؟ آدمیان آزاد‬ ‫آفریده شده اند و نه کسی را سزاست که بر دیگران فرمان راند‪ .‬با هیچ دستاویزی‬ ‫به فرمانروایی و چیرگی کسی یا کسانی خرسندی نتوان نمود‪( ".‬ورجاوند بنیاد‪،‬‬ ‫چاپ یکم‪ ،‬تابستان ‪.)۱۳۲۲‬‬ ‫همانطوریکه می بینیم کسروی معتقد به برخورد نقادانه با آشفتگی و دیکتاتور‬ ‫منشی نظریات سیاسی‪ ،‬اخالقی و روشنفکری کسانی است که خود را مربیان معنوی‬ ‫و طالیه داران فکری جامعه معرفی می کنند‪.‬‬ ‫جالب اینجاست که نگرش کسروی به عالم سیاست‪ ،‬برخالف بسیاری از روشنفکران‬ ‫ایرانی دوران خود‪ ،‬هیچگاه به طرح و بررسی مستقیم قدرت نمی انجامد بلکه‬ ‫بیشتر معطوف به ذهنیت ایرانیان و قابلیت آنان در جهت ساماندهی جامعه ایران‬ ‫است‪ .‬به همین جهت‪ ،‬نقد کسروی از دین خرافی و قدرت مطلقه همراه است با‬ ‫تأکید پرتوان او بر تولید و ترویج اخالق روشنفکری که از طریق اندیشیدن در‬ ‫تاریخ ایران و کاوش و پژوهش در زبان و ادب و فرهنگ ایرانی‪ ،‬ایرانیان را از‬ ‫کژاندیشی ها و واژگون نگری ها نجات دهد‪.‬‬ ‫از این رو کسروی بیش از هر چیز در طلب ترغیب و ترویج خردگرایی انتقادی‬ ‫در جمع ایرانیان است‪ .‬وی در مقاله ای تحت عنوان "امروز چاره چیست؟ بر این‬ ‫موضوع تأکید می کند که حکومت مشروطه بهترین نوع از حکومت است" ولی‬ ‫مشروطه تنها به قانون و مجلس نیست‪ .‬مشروطه به یک معنی عالیتر دیگری است‪.‬‬ ‫مشروطه معنایش آنست که یک توده می خواهد خودش کارهای خود را اداره‬ ‫کند‪ .‬می خواهد کسی به او فرمان نراند‪ ( ".‬امروز چاره چیست؟‪ ،‬کالیفرنیا‪ ،‬توکا‪،‬‬ ‫صفحه ‪.)۴۱‬‬ ‫بنابراین کسروی بر این باور است که ایرانیان در صورت برخورد نقادانه با فلسفه‬ ‫های دنیاگریز و سیاست های فسادپذیر‪ ،‬صالحیت و اهلیت اداره مملکت خود را‬ ‫دارا هستند‪ .‬او اضافه می کند‪" :‬سررشته داران (حکومتگران) باید از میان توده‬ ‫(مردم)‪ ،‬از مردان نیکخواه و کاردان که خواهان کوشش در راه توده می باشند‪،‬‬ ‫گزینش شوند و این گزیدگان به هم بپیوندند و سکاالدی (شورایی) پدید آورند و‬ ‫سکالشگاهی (پارلمان) برپا گردانند و در کارهای توده و کشور با هم گفت و گو و‬ ‫سکالش (شور و مشورت) کنند‪ ،‬آنچه به سود توده است‪ ،‬بگزیرند(تصمیم بگیرند)‬ ‫و قانون هایی که نیاز است بگذارند و آنچه می گزیرند به ِکرادی (دولت و ارگان‬ ‫های اجرایی آن) که از مردان آزموده و دانا و نیکخواه گزیده اند‪ ،‬بسپارند که آنان‬ ‫به کار بندند…‪( " .‬ورجاوند بنیاد‪ ،۱۳۲۲ ،‬صفحه ‪.)۸۷‬‬ ‫مراد کسروی از این سخن پند و اندرز دادن به ملت ایران و اصرار به مقید کردن‬ ‫ایرانیان در چهارچوب ایدئولوژی خاصی نیست‪ .‬به عکس‪ ،‬گفتمان کسروی تأکید‬ ‫بر بهبود احوال ایرانیان از طریق مدیریت روشنفکری و فرهنگی جامعه از طریق‬ ‫سازگاری میان فرهنگ ایرانی و فرهنگ جهانی است‪.‬‬ ‫به همین دلیل کسروی کار روشنفکری را با دغدغه شفافیت ذهن و زبان و شجاعت‬ ‫انتقادی اندیشیدن یکی می داند و از نظر او وظیفه اخالقی روشنفکر ایرانی گفتن‬ ‫حقیقت درباره امور حاضر و کنونی ایران است‪ .‬در واقع از دید کسروی خردورزی‬ ‫و روشنگری ابزار اصالح جامعه هستند که باید ایرانیان را از درماندگی و فساد‬ ‫برهانند‪.‬‬ ‫مخالفت کسروی با برخی تجلیات سنت ایرانی را که از منظر او در تضاد با‬ ‫خردگرایی هستند می باید از این زاویه بررسی کرد‪.‬‬ ‫به گفته کسروی‪" :‬هر دینی باید به گمراهی ها و نادانی های زمان خود بپردازد و‬ ‫با آنها به نبرد کوشد تا دلها را پاک گردانیده جا برای آمیغها بگشاید و پیداست که‬ ‫گمراهی ها و نادانی ها در هر زمان چیزهای دیگری باشد"‪ ( .‬در پیرامون اسالم‪،‬‬ ‫چاپ پنجم‪ ،۱۳۴۸ ،‬کتابفروشی پایدار‪ ،‬صفحه ‪ )۸۰‬و برای روشن تر کردن موضوع‬ ‫اضافه می کند‪" :‬دین‪ ،‬شناختن معنی جهان و زندگانی و زیستن به آیین خرد است‪.‬‬ ‫دین آنست که امروز ایرانیان بدانند که این سرزمینی که امروز خدا به ایشان داده‬ ‫چگونه آباد گردانند و از آن سود جویند‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)44‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 35‬‬


‫آموزش عکاسی‬ ‫گفتار چهلم‪:‬‬ ‫نگاهی گذرا به ‪ 10‬مطلب آموزش عکاسی گذشته‬

‫در ادیت کردن زیاده روی نکنید‬ ‫رنگ‌ها را از آنچه که هستند به رنگ دیگری تبدیل نکنید‪ .‬برخی اوقات با اضافه‬ ‫کردن رنگ در نرم‌افزارها (‪ )Saturation‬ممکن است رنگ برگ زرد پاییزی‬ ‫تبدیل به نارنجی شود‪ .‬هرچند پایان کار ممکن است لذت بخش باشد اما ارائه‬ ‫تصویر واقعی محیط اطراف ما نیست‪.‬‬

‫ (بخش نخست)‬ ‫محمد خيرخواه‬

‫تا این شماره از سلسله مطالب آموزش عکاسی‪ ،‬مباحث مختلفی را برای بهتر شدن‬ ‫عکاسی شما مطرح کردیم‪ .‬در این گفتار به مرور مباحث مطرح‌ شده در ‪ ۱۰‬گفتار‬ ‫گذشته آموزش عکاسی می‌پردازیم‪.‬‬ ‫از مفاصل بدن نبرید‬ ‫بریدن عکس می‌تواند به بهتر شدن عکس کمک کند اما تا جایی که اصول ابتدایی‬ ‫آن را بدانیم‪ .‬یکی از مهمترین موضوعاتی که بسیاری از عکاسان آماتور از آن غافل‬ ‫می‌شوند بریدن مفاصل بدن در عکس است‪ .‬بهتر است در هنگام ویرایش عکس‬ ‫اگر نیاز به بریدن قسمتی از عکس و سوژه جاندار در عکس دارید‪ ،‬آن‌ را از زیر و‬ ‫یا باالی مفاصل ببرید‪ .‬این موضوع هنگامی که عکس دست جمعی می‌گیرید بیشتر‬ ‫به چشم می‌آید‪ .‬در عکس پایین کمی فضا دادن به زیر پای سوژه اصلی باعث شده‬ ‫تا عکس بهتر به چشم بیاید‪.‬‬

‫از امکانات دوربین آیفون بهتر استفاده کنیم‬ ‫اگر نقطه‌ای از عکس‌تان هست که نور زیادتری نسبت به بقیه عکس دارد و‬ ‫می‌خواهید روی آن نقطه نورسنجی کنید‪ ،‬کافی است انگشتتان را حدود یک ثانیه‬ ‫بر روی مربع زرد رنگ نگه دارید‪ .‬پس از آن مربع شروع به چشمک زدن می‌کند‬ ‫و نوشته "قفل" بر باالی صفحه دوربین نقش می‌بندد‪ .‬در این لحظه نورسنجی‬ ‫دوربین روی نقطه‌ای که خواستید‪ ،‬ثابت مانده است و با حرکت دادن دوربین‬ ‫تغییری در نور و رنگ عکس‌تان اتفاق نمی‌افتد‪.‬‬

‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫گوشی هدفون به جای شاتر دوربین‬ ‫اگر عاشق گرفتن سلفی هستید و یا نمی‌خواهید دستتان هنگام عکاسی با تلفن‬ ‫بلرزد‪ ،‬می‌توانید از گوشی هدفون آیفون استفاده کنید‪ .‬کافی است گوشی هدفون‬ ‫را به آیفون وصل کنید و با فشار دادن قسمتی که صدای موسیقی را با آن کم‬ ‫و زیاد می‌کنید‪ ،‬عکس بگیرید‪( - )dw.com( .‬گفتار چهل و يکم در شماره ی‬ ‫آينده)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.36‬‬


a

Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 37

Thursday, Jan. 18, 2018


‫رياضيات‬ ‫گزينش مطلب برای اين بخش از‪:‬‬ ‫علیرضا خاتون آبادی‬

‫انگیزه ی علم جویی‬ ‫در صفحات آخر رمان قبل از ماجرا‪ ،‬اثر تورگنیف‪ ،‬با سخنی روبرو می شویم از دهان‬ ‫شخصیتی خاموش اما انتقاد ناپذیر به نام اینساروف‪“ :‬از دیگران که حرف می زنیم‪ ،‬چرا‬ ‫خودت را قاطی می کنی‪ ”.‬این از نقل قول‪ ،‬اما روایتم گفتگویی است میان فرمی و مایورانا‬ ‫در نیمه ی دهه ی ‪ ۱۹۲۰‬که اتفاقا هر دو هم بیست و اندی بیشتر سن نداشتند‪(.‬این گفتگو‬ ‫را کسی برایم نقل کرد که خود شخصا شاهدش بود‪).‬‬ ‫مایورانا‪ :‬دانشمندانی هستند که هر پانصد سال یکبار”می آیند”‪ ،‬مثل ارشمیدس و نیوتن؛‬ ‫دانشمندانی هم هستند که در هر قرن یکی دو بار می آیند‪ ،‬مثل اینشتین و بور‪.‬‬ ‫فرمی‪ :‬پس من چند سال به چند سال می آیم‪ ،‬مایورانا؟‬ ‫مایورانا‪ :‬عاقل باش‪ ،‬انریکو! من درباره ی خودمان که نمی گویم‪ ،‬درباره ی اینشتین و بور‬ ‫می گویم‪.‬‬ ‫خب‪ ،‬من هم چون کامال درباره ی دانشمندانی از زمره ی اینشتین‪ ،‬نیلز بور‪ ،‬انریکو فرمی‬ ‫و … صحبت میکنم باید عاقل باشم‪ .‬در بحث راجع به انگیزه هایی که آدمی را به تعقیب‬ ‫هدفهای علم وا می دارد‪ ،‬هیچ نمونه ای بهتر از یوهانس کپلر نیست‪ ،‬زیرا کپلر در چهار‬ ‫راه بزرگی ایستاده بود که در آن علم جزمیات را از اندام خود می شست و راه را برای‬ ‫نیوتن آماده می کرد‪ .‬کپلر پرسش هایی کرد که قبل از او هیچ کس حتی کوپرنیک نکرده‬ ‫بود‪ .‬قوانین کپلر با مفروضات قبلی درباره ی مدار ستارگان تفاوت کیفی دارد‪ .‬اعالم‬ ‫اینکه مدار سیارات “بیضوی”است‪ ،‬به اصالحاتی که پیشینیان کپلر می جستند هیچ شباهتی‬ ‫نداشت‪ .‬کپلر در تحلیل حرکت سیارات دل مشغول مسائل هندسی نبود‪ ،‬بر عکس سرگرم‬ ‫مسائلی بود چون‪ :‬منشآ حرکت سیارات چیست؟ حاال که طبق طرح کوپرنیکی خورشید در‬ ‫مرکز منظومه ی شمسی قرار دارد‪ ،‬نباید این واقعیت را در حرکت و مدار خود سیارات‬ ‫پی گرفت؟‬ ‫که این مسائل از چارچوب های شناخته شده ی هندسی فراتر می رفت و در عرصه ی‬ ‫فیزیک جای می گرفت‪ .‬کپلر از همان آغاز دریافت که کلید حرکت سیارگان را باید در‬ ‫مطالعه ی دقیق مدار مریخ جست‪ ،‬زیرا مدار مریخ بیش از مدارهای دیگر “غیر دایروی”‬ ‫است‪ .‬همین مدار مریخ بود که کوپرنیک را شکست داده بود‪ .‬وانگهی‪ ،‬تحلیل رصدهای‬ ‫دقیق تیکو براهه را می بایست گام نخست به حساب آورد‪ .‬به گفته ی کپلر‪ «:‬خموشی پیشه‬ ‫کنیم و به تیکوبراهه گوش فرا دهیم که سی و پنج سال از عمر خویش را وقف رصدهایش‬ ‫کرد…‪..‬من فقط به تیکو خدمت خواهم کرد‪ .‬اوست که نظم و آرایش مدارها را بر من‬ ‫مکشوف خواهد کرد… تیکو بهترین رصدها را دارد و از این رو می توان گفت که مصالح‬ ‫بنای عمارت نو را در دست دارد…”‪”.‬به نظرم به تبع مشیت خداوندی بود که من درست‬ ‫موقعی وارد شدم که لونگومونتانوس درباره ی مریخ مطالعه می کرد‪ .‬زیرا فقط مریخ‬ ‫است که ما را به رخنه گری در رازهای نجوم توانا می گرداند‪ ،‬وگرنه این رازها برای‬ ‫همیشه از ما پنهان می ماند…»‬ ‫کپلر برای دستیابی به رصدهای تیکوبراهه که آن همه مورد نیازش بود به جزئیات و‬ ‫ترفندهای عجیبی متوسل شد‪ .‬گزافه نیست که بگوییم که مرتکب سرقت هم شد‪.‬خودش‬ ‫چنین می گوید‪ « :‬اقرار میکنم که وقتی تیکو در گذشت فورا از غیبت یا غفلت ورثه استفاده‬ ‫کردم تا رصدهای او را بدست آورم یا حتی غصب کنم‪ »..‬کپلر پس از آنکه رصدهای‬ ‫تیکو براهه را به چنگ آورد همواره از خود می پرسید‪ :‬اگر واقعا خورشید مبدا و منشاء‬ ‫حرکت سیارات باشد‪ ،‬این امر در حرکت خود سیارات چگونه متجلی می شود؟ وی متوجه‬ ‫شده بود که مریخ وقتی به نزدیک ترین فاصله اش از خورشید می رسد قدری سریعتر‬ ‫از موقعی حرکت می کند که در دورترین فاصله اش تا خورشید قرار می گیرد‪ .‬به یاد‬ ‫ارشمیدس افتاد و مساحتی را که بردار شعاعی وصل کننده ی خورشید به مکان لحظه ای‬

‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫مریخ در حرکت این سیاره بر مدارش‪ ،‬طی می کرد بدست آورد‪.‬‬ ‫کپلر خودش چنین نوشت‪ «:‬چون می دانستم که بی نهایت نقطه در مدار است‪ ،‬بنابراین‬ ‫بی نهایت فاصله (تا خورشید) وجود دارد‪ ،‬به ذهنم رسید که مجموع این فاصله ها در‬ ‫مساحت مدار محصورند‪ ،‬زیرا به یادم آوردم که ارشمیدس نیز به همین طریق‪ ،‬مساحت‬ ‫دایره را به بی نهایت مثلث تقسیم کرده بود‪ ».‬بدین گونه بود که کپلر در ژوئیه ی ‪۱۶۰۳‬‬ ‫قانون مساحت های خود را ابداع کرد‪ .‬این دومین قانون از سه قانون بزرگ او در طبقه‬ ‫بندی نیوتن بود؛ کپلر برای به نتیجه رساندن کارش پنج سال زمان صرف کرد‪ ،‬زیرا قبل از‬ ‫انتشار موستریوم کوسموگرافیکوم(راز کائنات) در سال ‪،۱۵۹۶‬در همانند سازی پنج شکل‬ ‫منظم با شش سیاره ی شناخته شده ی روزگار خودش در جستجوی چنین قانونی بود‪.‬‬ ‫قانون مساحتها البته تغییر سرعت در مدار را نشان می دهد اما شکل مدار را نه‪ ،‬کپلر یک‬ ‫سال قبل از بیان نهایی قانون مساحتها‪ ،‬در واقع دایروی بودن مدار سیارات را باطل دانسته‬ ‫بود‪ .‬وی در اکتبر سال ‪ ۱۶۰۳‬نوشته بود‪ « :‬نتیجه بسیار ساده است‪ ،‬نتیجه این است که‬ ‫مسیر سیارات دایره ای نیست‪ ،‬مسیر سیارات در دو طرف رو به درون و در دو طرف رو‬ ‫به بیرون انحنا می یابد‪ ،‬این منحنی بیضی نام دارد‪ ،‬در اصل مدار سیارات دایره ای نیست‪،‬‬ ‫بلکه شکل بیضوی دارد‪».‬‬

‫کپلر بعد از آنکه نتیجه گرفت مدار مریخ بیضوی است‪ ،‬سه سال دیگر وقت صرف کرد تا‬ ‫قطعا بگوید که مدار سیاره بیضی است‪ .‬بعد از آن نوشت‪ «:‬چرا پرده پوشی کنم؟ حقیقت‬ ‫طبیعت که طردش کرده بودم‪ ،‬دزدانه و با جامه ی مبدل از در پشتی دوباره وارد شد‬ ‫تا قبولش کنم‪ .‬به عبارت دیگر معادله ی اصلی را کنار گذاشتم و به سراغ مدل بیضوی‬ ‫برگشتم به این تصور که این فرضیه ی دیگری است‪ ،‬حال آنکه همان طور که در فصل بعد‬ ‫نشان خواهم داد هر دو یکی اند…تا سر حد جنون اندیشیدم و به جستجوی علتی رفتم‬ ‫که بدانم چرا سیاره مدار بیضی را ترجیح می دهد‪ ،‬بر مدار من!…آه که چه مرغ ابلهی‬ ‫بودم! »‬ ‫سرانجام در سال ‪ ۱۶۰۸‬کتاب جاودانه ی کپلر به نام آسترونومیا نووا(اخترشناسی جدید)‬ ‫منتشر شد‪ ۱۰ .‬سال دیگر هم گذشت تا کپلر قانون سوم خود را نیز کشف کرد‪ :‬مربع‬ ‫نسبت زمان حرکت انتقالی هر دو سیاره ای برابر است با مکعب نسبت فاصله ی متوسط‬ ‫آنها تا خورشید‪ .‬این قانون در کتاب آرمونیکه موندی(هماهنگی جهان) آمده است که‬ ‫در سال ‪ ۱۶۱۸‬منتشر شد‪ .‬کپلر کشف خود را چنین شرح می دهد‪ «:‬اگر تاریخ دقیقش را‬ ‫بخواهید در ‪ ۸‬مارس این سال یعنی ‪ ۱۶۱۸‬بود که حل مسئله به ذهنم رسید‪ ،‬اما دستم‬ ‫نحس بود و هنگامی که با محاسباتم امتحان کردم آن را نادرست یاقتم و رد کردم‪.‬‬ ‫سرانجام همین راه حل بار دیگر در پانزدهم مارس به ذهنم رسید و با یورشی دیگر بر‬ ‫تاریکی فکرم چیره شد‪ ،‬این بار با دانسته هایی که طی ‪ ۱۷‬سال کار پر زحمت با رصدهای‬ ‫تیکو بدست آورده بودم چنان مطابقتی داشت که در ابتدا فکر کردم خواب می بینم‪ ».‬به‬ ‫این ترتیب‪ ،‬کپلر در جستجوی طوالنی و پر عذاب خود برای رسیدن به جام مقدس به‬ ‫پایان راه رسید‪ «« .‬چشمگیرترین جنبه ی علم جویی کپلر ثبات او در راهی بود که در پیش‬ ‫گرفته بود‪»».‬‬ ‫شاید بهترین نمونه ی واالی دیگر در جستجوی قوانین علمی و تکان دهنده ترین از همه‪،‬‬ ‫گفته ی ورنر هایزنبرگ درباره ی لحظه ای باشد که یکباره قوانین مکانیک کوانتومی در‬ ‫کانون ذهنش متمرکز شد‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)45‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.38‬‬


‫آموزش و پرورش کودکان‬

‫‪ 8‬توصیه برای نزدیک شدن به فرزند نوجوانتان‬

‫مترجم ‪ :‬بهاره بهداد‬ ‫شما سالهای کودکی فرزندتان را به یاد می آورید که چقدر‬ ‫معصوم و با احساس بود و دوست داشت که نوازشش کنید‪.‬‬ ‫اینجا توصیه هایی برای کمک به حفظ ارتباط شما با فرزند نوجوانتان ارائه می دهیم ‪:‬‬

‫‪ .3‬از احساسات خود با او صحبت کنید‬ ‫خودداری در مقابل نوجوان ‪ ،‬یک مساله شخصی است ولی بدانید که شما هم می توانید‬ ‫عصبانیت و نگرانی خود را نشان دهید و از بودن در لحظات سخت زندگی شکایت کنید ‪.‬‬ ‫این کار به او نشان می دهد شما تنها والد او نیستید بلکه یک انسان هستید با ویژگی های‬ ‫خودش ‪ .‬در این صورت نه تنها نوجوان احساس نزدیک تری به شما خواهد داشت بلکه او‬ ‫هم جرات ابراز احساسات خود در شرایط سخت را خواهد داشت ‪.‬‬ ‫‪ .4‬از نظرات او مطلع شوید‬ ‫نوجوانان در مورد هر موضوعی ‪ ،‬نظرات خود را دارند و از اینکه آنها را به کسی بگویند‬ ‫نگران نیستند ‪ .‬به آنها اجازه دهید که مستقل تصمیم بگیرند‪ .‬به عنوان مثال ‪ ،‬بگذارید‬ ‫خودشان تصمیم بگیرند کی و کجا می خواهند به درسهایشان برسند‪ ،‬برای رفتن به جایی‬ ‫آماده شوند و یا چه کاری می خواهند بعد از مدرسه انجام دهند‪ .‬با این حال ‪ ،‬برخی‬ ‫تصمیم ها باید همچنان توسط والدین گرفته شود ‪ :‬این پدر و مادر هستند که حدود را‬ ‫معین می کنند تا از سالمت‪ ،‬امنیت و آرامش فرزند خود مراقبت کنند ‪ .‬این تصمیم ها‬ ‫می تواند مربوط به استفاده از الکل ‪ ،‬روابط جنسی و یا ادامه تحصیل در دانشگاه باشد ‪.‬‬ ‫‪ .5‬به انتخاب های او اطمینان کنید‬ ‫قطعا نوجوان شما گاهی اشتباه می کند ‪ .‬بگذارید آنها مشکالت خود را به روش خود حل‬ ‫کنند ‪ ،‬به خصوص وقتی ‪ 18‬ساله می شوند ‪ .‬شما هم وقتی این سن بودید ‪ ،‬حتما دوست‬ ‫داشتید که پدر و مادر شما هم این کار را می کردند‪.‬‬ ‫‪ -6‬پيش از اینکه به دیدار او بروید ‪ ،‬خبر دهید‬ ‫اگر فرزند شما یک بزرگسال است ‪ ،‬از قبل به او خبر دهید که می خواهید او را ببینید‪،‬‬ ‫مگر اینکه کار خیلی اورژانسی پیش آمده باشد ‪ .‬اگر نوجوان در خانه دارید ‪ ،‬قبل از ورود‬ ‫به اتاقش ‪ ،‬در بزنید ‪.‬‬

‫‪ .1‬یک غذای دورهمی ترتیب دهید‬ ‫دور هم غذا خوردن اعضای خانواده مزایای بسیاری دارد‪ .‬در حال حاضر شاید این فرصت‬ ‫چندان پیش نیاید‪ .‬شام تنها وعده ای است که تمام خانواده دور هم هستند‪ .‬برای این‬ ‫دورهمی برنامه داشته باشید‪ .‬از این فرصت استفاده کنید تا تجربه های روز خود را‬ ‫به همدیگربگویید‪ ،‬برنامه ای برای آخر هفته بگذارید و از کنار هم بودن لذت ببرید ‪.‬‬ ‫تحقیقات نشان داده ‪ ،‬نوجوانانی که چند وعده غذایی را در هفته در کنار خانواده صرف‬ ‫می کنند ‪ ،‬کمتر سراغ سیگار یا مواد مخدر می روند و در امتحانات خود موفق هستند ‪.‬‬

‫‪ .7‬به حریم خصوصی او احترام بگذارید‬ ‫دفترخاطرات او را نخوانید ‪ .‬آرامش او را در مسائل مختلف به هم نزنید ‪ .‬اگر در مورد‬ ‫رفتار او نگران هستید ‪ ،‬درست بروید سر اصل مطلب و در مورد نگرانی خود با او صحبت‬ ‫کنید ‪ .‬مثال ‪ " :‬اخیرا خیلی ناآرام هستی ‪ ،‬این مساله نگرانم کرده است ‪ .‬می شود راجع به‬ ‫آن صحبت کنیم؟ "‬

‫‪ .2‬در حالیکه همچنان به او نزدیک هستید‪ ،‬کمی از او فاصله بگیرید‬ ‫بسیار طبیعی است که نوجوانان ترجیح می دهند زمان خود را بیشتربا دوستانشان بگذرانند‬ ‫تا با خانواده ‪ .‬ولی فکر نکنید که وظایف پدری و مادری شما کاسته شده است ‪ .‬راهی بیابید‬ ‫تا همچنان در زندگی نوجوان خود حضور داشته باشید ‪ .‬مثال دوستان او را به خانه دعوت‬ ‫کنید‪ .‬حضور شما چندان به مذاق او خوشایند نیست و شاید باعث مشاجره بشود ولی یک‬ ‫روش بسیار مهم برای بهبود روابط شما با فرزندتان است ‪.‬‬

‫‪ .8‬صادق باشید‬ ‫بسیار از والدین از نوجوان خود به درستی تعریف می کنند ولی گاهی هم این تعریف ها‬ ‫فقط تعارف است و هیچ اساسی ندارد ‪ .‬این کار‪ ،‬اعتماد نوجوان را به شما کم می کند ‪ .‬اگر‬ ‫تعریف شما از نوجوان به اندازه انتقاد شما از او واقعی باشد او به شما اعتماد خواهد کرد‪.‬‬ ‫‪conseils-pour--8/http://selection.readersdigest.ca/sante/famille‬‬ ‫منبع‪:‬‬ ‫‪/vous-rapprocher-de-votre-ado/view-all‬‬

‫‪www.sunhealthcenter.com‬‬

‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 39‬‬


‫ايمنی و مديريت محيط زيست‬

‫آالینده هایی که سالمت انسان را‬ ‫به مخاطره می اندازند‬ ‫بخش سوم‪ :‬عناصر رادیواکتيو‬

‫غالمرضا میرکی‬ ‫دکترای ایمنی و مدیریت محیط‌زیست‬ ‫(‪)q_miraki@yahoo.com‬‬

‫جدول عناصر شیمیایی دارای ویژگی‌های خاصی است‪.‬‬ ‫در قسمتی از این جدول به عناصری برمی خوریم که‬ ‫چند خصوصیت ویژه دارند‪ ،‬از جمله آنکه همواره از خود پرتو ساطع می کنند‪ ،‬پرتویی که‬ ‫با انرژی همراه است‪ .‬دوره حیات بعضی از این‌ عناصر‌ کسری‌از ثانیه است‪ .‬بعضی دیگر اما‬ ‫با نیمه عمری به درازای چند صد سال همواره از خود پرتوهایی می تابانند که برای محیط‬ ‫پیرامون و بویژه موجودات زنده مشکالتی فراهم می آورد‪ .‬مهمترین مشکل آن است‬ ‫که با دخالت بشر تمام این ویژگی های یاد شده می تواند سبب‌تخریب محیط اطراف و‬ ‫بر هم خوردن‌روابط زیبای اکولوژی در بین موجودات زمین شود‪.‬‬ ‫دانشمندان بر اساس میزان شدت تابش و همچنین شدت نفوذ اشعه های مزبور در‬ ‫محیط های پیرامون‪ ،‬عناصر رادیواکتیو آنها را به سه دسته آلفا و بتا و گاما که حروف‬ ‫الفبای التین است تقسیم می کنند‪.‬‬ ‫عناصر رادیو اکتیو آلفادهنده دارای میزان انرژی زیاد و قدرت نفوذ کم بوده و شدت‬ ‫مخرب آن بر محیط زیست نسبت به سایر عناصر کمتر است مانند پتاسیم ‪.۴۰‬‬ ‫تاثیر ّ‬ ‫عناصر رادیواکتیو بتادهنده حاوی میزان انرژی تخریب میانه بوده و موجد اثرات تخریبی‬ ‫مشخصی در محیط می شود‪.‬مانند استرانسیم ‪.۹۰‬‬ ‫خطرناکترین عناصر رادیواکتیو گامادهنده ها هستند که علی رغم انرژی‌پایین قدرت نفوذ‬ ‫و ماندگاری فوق العاده زیادی داشته و بیشترین تخریب‌محیطی‌را ایجاد می کنند‪ .‬مانند‬ ‫سریم ‪.۱۳۷‬‬ ‫کرات در باره حمله اتمی‬ ‫به‬ ‫ّ‬ ‫و جنگ هسته‌ای و فجایعی که‬ ‫می تواند به بار آورد‪ ،‬شنیده‬ ‫ایم‪ .‬بمباران اتمی دو شهر‬ ‫هیروشیما و ناگازاکی ژاپن‬ ‫در اواخر جنگ جهانی دوم‪،‬‬ ‫طبیعت ضدانسانی و هولناک‬ ‫جنگ هسته ای را به تصویر‬ ‫کشید‪ .‬سرنوشت مردم این‬ ‫دو شهر ‪ -‬اعم از مرگ و میر‬ ‫هزاران تن از آنان و یا تاثیرات زیانبار عناصر رادیو اکتیو بر زندگی بازماندگان این فاجعه‬ ‫ به عنوان نمونه ای بارز از غیرانسانی ترین اقدامات در تاریخ بشریت به ثبت رسید و‬‫ایاالت متحده آمریکا از این بابت شرمسار تاریخ گردید‪.‬‬ ‫البته گذر زمان نشان داد که تنها جنگ نیست که موجب بحران ناشی از اثرات مرگبار‬ ‫عناصر رادیواکتیو می شود بلکه عواملی دیگر مانند سونامی هم می توانند به شکل‬ ‫گیری این مشکل دامن بزنند‪ .‬ژاپن ضربه دیده از جنگ نابرابر اتمی یک بار دیگر در اثر‬ ‫تشعشعات اتمی دچار آسیب شد‪ .‬این بار این قهر طبیعت در هیئت زمین لرزه و سونامی‬ ‫عظیم بود که نیروگاه اتمی فوکوشیما در ژاپن را به ویرانی کشید و آثار بسیار زیانباری‬ ‫در منطقه گسترده ای از محیط اطراف آن برجای گذاشت‪.‬‬ ‫اینگونه‌آلودگی ها تاثیری‌شگرف بر حیات موجودات زنده گذاشته‪ ،‬موجد تغییراتی شگرف‬ ‫در محیط شده و به تخریب زیستگاه های طبیعی خواهد انجامید‪ .‬از آنجایی که انرژی به‬ ‫نحوی پایدار و پیوسته از سطح این عناصر ساطع می شود‪ ،‬آلودگی های زیانبار حاصل از‬ ‫آنها سالیان سال در محیط وجود خواهد داشت‪.‬‬ ‫با نگاهی عمیق تر می‌توان دو‌منشا برای عناصر رادیو اکتیو متصور شد‪ .‬نخست دارای منشا‬ ‫زمینی‪ ،‬یعنی هر آنچه که در محیط ‌معادن از عناصر طبیعی دیده می‌شود‪ .‬دوم دارای‬ ‫منشا انسان ساخت (‪ ) Anthropogenic‬که در اثر‌فعالیتهای انسانی و ذوب‌هسته و یا جوش‬ ‫هسته ایجاد شده و عالوه بر تولید انرژی خیلی‌زیاد تولید فرآورده های عنصری جانبی‬ ‫می کند که سالیان‌سال‌در‌محیط باقی می مانند‪ .‬مانند سایر فعالیتهای بشر و تکنولوژی‬ ‫هایی که به آن دست یافته این تکنولوژی در کنار جنبه های سودمند و بشردوستانه‪ ،‬دارای‬ ‫نتایج زیانبار و خطرناک نیز هست‪ .‬در رابطه با جنبه های سودمند آن می توان به ساخت‬ ‫ید ‪ ۱۳۱‬که در درمان تیروئید استفاده گسترده پزشکی دارد‪ ،‬و یا شکافت و جوش هسته‬ ‫ای که سبب ایجاد مقدار زیادی انرژی شده و این میزان انرژی در نیروگاههای هسته ای‬ ‫تبدیل به انرژی قابل دسترس در شهرها و روستاها می شود‪ ،‬و یا کمک آن به پیشرفت‬ ‫علم و شناسایی عناصر مجهول اشاره کرد‪ .‬ولی این تکنولوژی جنبه های زیانبار نیز دارد‪،‬‬ ‫از جمله اینکه همه این موارد ایجاد پسماند رادیو اکتیو می کند‪ .‬همچنین است امکان‬ ‫تولید جنگ افزارهای اتمی که خطر نابودی تمدن و بشریت را به دنبال دارد‪ .‬متاسفانه‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫امروزه بیش از ده کشور جهان به اینگونه جنگ افزارها مجهزند‪ .‬برای نمونه‪ ،‬با آنچه در‬ ‫زرادخانه‌های هسته ای آمریکا ذخیره شده می توان برای ‪ ۲۵‬بار کره زمین را به نابودی‬ ‫کشاند‪.‬‬ ‫در همه این موارد آلودگی و تخریب محیط زیست از مهمترین آثار زیانبار تکنولوژی‬ ‫اتمی است‪.‬‬ ‫حادثه چرنوبیل در سال ‪ ۱۹۸۵‬یکی از بزرگترین فجایع تاریخی انسانی است که آثار‬ ‫آلودگی ناشی از آن هنوز هم علی رغم گذشت ‪ ۳۳‬سال از آن تاریخ در محدوده وسیعی‬ ‫از بخش شمالی کره زمین مشهود است‪.‬‬ ‫بر اساس پژوهشی که در سال ‪ ۱۹۹۶‬در سازمان انرژی اتمی ایران توسط نگارنده به‬ ‫انجام رسید‪ ،‬عنصر سزیم ‪ ۱۳۷‬در رسوبات دریای خزر که از الیه های سطحی اعماق ‪ ۵‬تا‬ ‫‪ ۱۰۰‬متر این دریا توسط کشتی تحقیقاتی گیالن برداشت شده بود شناسایی گردید‪ .‬ریشه‬ ‫یابی آن نشان داد که مربوط به انتقال این عنصر انسان ساخت به این دریاچه توسط عوامل‬ ‫محیطی بوده است‪.‬‬ ‫نکته بسیار جالب در خصوص عناصر رادیو اکتیو اینکه این عناصر در همه آن و در هر‬ ‫کجا هستند‪ .‬حتی هم‌اکنون که من و شما این متن را مطالعه می کنیم در محیط زندگی‬ ‫مان عناصر رادیو اکتیو وجود دارند اما میزان شدت انرژی آنها است که می تواند سبب‬ ‫بیماری زایی شود‪.‬‬ ‫چگونگی عمل تخریبی عناصر رادیواکتیو روندی سهل است‪ .‬به عنوان مثال استرانسیم‬ ‫‪ ۹۰‬که یک عنصر رادیواکتیو بتادهنده محسوب می شود در محیط طبیعی رقیب کلسیم‬ ‫بوده و ضمن جایگیری در بافت طبیعی رسوبات و یا خاک به سبب جذب توسط مصرف‬ ‫کنتدگان‌اولیه که عمدتا گیاهان هستند و نیز آبزیان‪ ،‬به هر غذایی راه یافته و در نهایت به‬ ‫زنجیره غذایی انسان وارد می شود‪.‬‬ ‫این عنصر خطرناک پس از ورود به بدن در بافتهایی که تراکم کلسیم در آنها بیشتر است‬ ‫داخل شده و ضمن پرتوافشانی و تولید انرژی مضر سبب تحریک سلولهای بافت استخوان‬ ‫می شود و پس از‌مدتی موجب تکثیر نامتعارف آنها ‪ -‬یعنی سرطان ‪ -‬می شود‪.‬‬ ‫تقریبا همه‌عناصر‌رادیو‌اکتیو می توانند چنین نقشی را در بدن ایفا کنند ولی عناصر انسان‬ ‫ساخت بیشترین شدت تخریب را دارند‪.‬‬ ‫اما پرسش این است که در برابر این فرایند پیچیده آلودگی چه باید کرد؟‬ ‫اوال آلودگی عناصر‌رادیواکتیو ‪ -‬به عبارت علمی تر راديونوکلئیدها ‪ -‬پیچیده ترین نوع‬ ‫آلودگی در محیط زیست هستند و بیشترین تخریب را ایجاد می کنند‪ .‬بنابراین حکومتها‬ ‫می باید مانع بکارگیری این عناصر برای اهداف غیرعلمی و پزشکی باشند‪.‬‬ ‫دوم‪ ،‬تولید انرژی از عناصر رادیواکتیو چند تجربه تلخ‌را برای جهان به بار آورده است و‬ ‫مضرات آن در نهایت بسیار بسیار بیشتر‌ از منافع آن است‪ .‬بنابراین دولتمردان می باید‬ ‫سیاست ِ‬ ‫غلط استفاده از انرژی‌هسته ای برای تولید انرژی را از ذهن خود دور کنند‪.‬‬ ‫سوم‪ ،‬در ساخت و سازهای عمومی همواره تست بسیار ساده میزان تابش رادیو اکتیو در‬ ‫مصالح انجام شده و چنانچه میزان تابش رادیواکتیو در آنها باالتر از‌ حد مجاز تابش باشد‬ ‫استفاده از آن مصالح ممنوع گردد‪.‬‬ ‫چهارم‪ ،‬در مناطقی که سطح‌تابش‌محلی و محیطی عناصر رادیواکتیو بیشتر از حد استاندارد‬ ‫است سکونت نشودو ترجیح ًا جمعیت به مناطقی دیگر منتقل شود‪ .‬در مناطقی از شمال‬ ‫ایران مانند رامسر افزایش نامتعارف سرطانها ناشی از نقش‌آفرینی‌طبیعی این‌عناصر است‪.‬‬ ‫پنجم‪ ،‬در زمینهای کشاورزی حداقل یکبار ‌تست‌خاک ‌برای تعیین میزان انرژی حاصل از‬ ‫تشعشع عناصر رادیو اکتیو اعمال شود و در صورت مثبت بودن تست‪ ،‬از کشت در آنها‬ ‫کامال جلوگیری‌به عمل‌آید‪.‬‬ ‫پنجم‪‌،‬یکی از مهمترین منابع انتقال عناصر‌رادیواکتیو آبها هستند‪ .‬رودخانه ها ‪ ،‬جویبارها‪ ،‬چاه‬ ‫ها‪ ،‬و در نهایت دریاها می توانند پذیرای این عناصر باشند‪ .‬چون امکان حذف این عناصر‬ ‫در روند تصفیه آب وجود ندارد‪ ،‬آنها می توانند به زندگی انسانها راه یابند‪ .‬بنابراین برای‬ ‫مقابله با این مورد ابتدا دولتها می باید میزان تراکم این عناصر را اندازه گیری کنند و‬ ‫چنانچه خطرزایی شان به اثبات رسید‪ ،‬از منشا آن را کنترل نمایند‪ .‬وهمچنین‪ ،‬خانواده ها با‬ ‫استفاده از دستگاه هایی که قابلیت هیدرولیز دارند ‪ -‬مانند دستگاه کنگن واتر ‪ -‬به تامین‬ ‫آب سالم برای خود اقدام کنند‪.‬‬ ‫‪ ۱۴‬ژانویه ‪۲۰۱۸‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 40‬‬


‫آگهی استخدام‪:‬‬

‫آگهی استخدام‪:‬‬ ‫فروشگاه نانسی استخدام می نمايد‪.‬‬

‫‪604.522.5254‬‬

‫مرمت و بازسازی انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن جدید یا قدیمی‬

‫‪778.874.3931‬‬

‫بنياد كانادا و ايران برگزار ميكند‬

‫شرکت کابينت سازی سنچری (‪ )Century Cabinets‬واقع در پورت‬ ‫کوکيتالم برای تکمیل کادر خود به چند طراح و فروشنده کابينت‬ ‫آشپزخانه نیازمند است‪.‬‬ ‫آشنایی با طراحی و فروش کابينت‪ ،‬سابقه کار در کانادا و توانایی صحبت‬ ‫به زبان انگلیسی مزیّت محسوب می شود‪.‬‬ ‫از متقاضیان خواهشمندیم با شماره تلفن ‪ 604.202.1781‬با آقای‬ ‫محسن (رابرت) تماس حاصل نمایند و رزومه خود را به ايمیل زیر ارسال‬ ‫نمایند‪:‬‬

‫‪robert@centurycabinets.ca‬‬

‫بنیاد کانادا و ایران برحسب رسالت خود همانند سالیان گذشته‬ ‫جلسه آموزشی برای والدین ‌‌و فرزندان آنها راجع به «زور گویی و‌قلدری در‬ ‫مدارس ‪ » Bullying‬را برگزارمی کند‪.‬‬ ‫سخنرانان ‪ :‬پوران پور اقبال مشاور بالینی و علی طوطیان دبیر دبیرستان‬ ‫زمان‪ :‬یکشنبه ‪ ۱۱‬فوریه ‪ ، ۲۰۱۸‬ساعت ‪۲:۳۰‬‬ ‫مکان‪ :‬کتابخانه وست ونکوورشماره ‪ ۱۹۵۰‬خیابان مرین درایو‬ ‫ورود برای عموم آزاد ورایگان است‬ ‫ازکلیه عالقه مندان بخصوص دانش آموزان مدارس ‪ ،‬معلمین مدارس والدین‬ ‫وخانواده ها دعوت می گردد دراین جلسه که اطالعات بسیار مهمی ارایه می‌شود‬ ‫شرکت فعال داشته باشند‪.‬‬ ‫برای اطالعات بیشتر و رزروجا قبل ازتاریخ ‪ ۱۰‬فوریه با تلفن و ایمیل زیر تماس‬ ‫حاصل نمایید‪Admin@cif-bc.com 1977-800-604:‬‬

‫آموزش نقاشی وطراحی‪ :‬با خانم عزت پاکدوست‬ ‫کارگاه آموزشی برای یادگیری طراحی ونقاشی برای مبتدیان را خواهیم داشت‬ ‫‪.‬شرکت درین برنامه حتی برای کسانیکه هیچگونه تجربه وتمرینی نداشته اند ‪،‬‬ ‫خالی از لطف نخواهد بود‬ ‫با سپاس از همکاری داوطلبانه خانم پاکدوست ‪. .‬‬ ‫زمان ‪ :‬دوشنبه ها از ساعت شش ونیم عصر تا هشت و نیم‬ ‫مکان ‪ :‬شماره ‪355‬‬ ‫‪W. QUEEN RD NORTHVANCOUVER BC V7N 2K6‬‏ ‪355‬‬ ‫برای شرکت درین دوره لطفا نامنویسی کنید‪ .‬مدرس آن خانم عزت پاکدوست‬ ‫می باشند که تحصیالت وتجربه تدریس نقاشی دارند وچند اثر هنری ایشان هم‬ ‫اکنون در موزه هنرهای معاصر در تهران موجود است‬ ‫اطالعات بیشتر ‪ 6049804678‬خیریه پردیس‬

‫اطالعيه انجمن ايرانيان برنابی‬ ‫احتراما به آگاهی میرساند جلسات فرهنگی انجمن ایرانیان برنابی شامل‪:‬‬ ‫حافظ خوانی؛ ترانه خوانی؛ شعر همراه آهنگ؛ شاهنامه همراه ضرب؛‬ ‫موسیقی کر؛ مقاله میباشد‪ .‬زمان‪ :‬شنبه ها از ساعت ‪ 2‬و نیم بعدازظهر‬ ‫مکان‪ :‬ساختمان سینیور سنتر جنب کتابخانه شمال لوهید مال خیابان کمرون‬ ‫شماره‪۹۵۲۳‬‬ ‫تلفن ‪۶۰۴۷۷۹۴۴۲۲‬‬

‫روابط عمومی انجمن‬

‫برنامه کاهش وزن‬ ‫می خواهید‪:‬‬ ‫وزن کم کنید؟ تغذیه صحیح داشته باشید؟ آشپزی سالم یاد بگیرید؟ یوگا و‬ ‫مراقبه کنید و یا با دوستان به پیاده روی و یا تپه نوردی بروید؟ میزان کلسترول‬ ‫و قند خون را پائین بیاورید؟ تنش و نگرانی را ازخود دور کنید و آرام بگیرید؟‬ ‫می توانید در جمع دوستانه ما شرکت کنید و در مدت زمان کوتاهی به اهداف‬ ‫خود برسید‪.‬‬ ‫این برنامه با کمک داوطلبانه خانم ها فرشته امين (کارشناس تغذیه)‪ ،‬هاله‬ ‫شیرچیان (مشاورخانواده) و آقای غالمرضا عسگری (پزشک وهمیوپات) برقرار‬ ‫میشود ‪.‬‬ ‫تاریخ ثبت نام از همین حاال و مبلغ ثبت نام‪:‬‬ ‫دو جلسه در ماه ‪٢٠$‬‬ ‫اولين و سومين دوشنبه هر ماه ساعت شش عصر در پرا كالج ( خیابان پمبرتون‬ ‫روبروی فروشگاه افرا ‪Pra Collage‬‬ ‫تمام درآمد این برنامه به خیریه پردیس هدیه میشود‪ .‬و شما می توانید از‬ ‫تخفیف مالیاتی هم استفاده کنید‪.‬‬ ‫برای اطالعات بیشتر لطفا با شماره (‪ ) 6049804678‬تماس بگیرید‬

‫‪Music Instructor‬‬

‫‪Piano‬‬

‫‪Violin * Kamanche‬‬

‫‪www.Mirloo.com 778 688 9234‬‬

‫اسپانسر برنامه اقاي رامين حاتم ( پرا كالج )‬ ‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 41‬‬


‫آژانس مسافرتی‬

‫‪( Advanced Travel‬تینا خدایی) ‪604-904-4422‬‬ ‫‪604-770-4474‬‬ ‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫‪604-986-0094‬‬ ‫آریا تراول‬ ‫‪604-780-4005‬‬ ‫آزاده موسویان‬ ‫آژانس مسافرتی کاپیتان کوک)‬ ‫(آزاده موسویان‪:‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آرایشگاه و سالن زيبایی‬

‫اکستنشن مژه "ميترا" ‪ -‬کوکيتالم ‪604-825-3887‬‬ ‫‪604-980-5464‬‬ ‫‪King Hair Design‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫آموزش هنر‬

‫خانه فرهنگ و هنر (خط‪ ،‬نقاشی‪ ،‬موسیقی‪778-737-7426 )...‬‬ ‫مرکز هنری نوا‪( :‬موسیقی‪ ،‬نقاشی ‪604-985-6282 )..‬‬ ‫نقاشی‪:‬‬ ‫‪604-349-6326‬‬ ‫نازنین صادقی (آبرنگ)‬ ‫‪www.nazanin-artist.com‬‬ ‫رامین جمالپور (رنگ روغن‪ /‬آبرنگ) ‪604-924-1475‬‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫‪( Jahan Music‬کودکان‪/‬بزرگساالن) ‪778-688-9234‬‬ ‫‪778-839-1375‬‬ ‫حمیرا بشیری (سه تار)‬ ‫‪604-375-1272‬‬ ‫اشرف آبادی (تار و سه تار)‬ ‫‪604-983-3985‬‬ ‫استاد شاملو (ویلن و سه تار)‬ ‫شبنم شاملو (تنبک ‪ /‬موسیقی کودکان) ‪604-983-3985‬‬ ‫‪778-833-4778‬‬ ‫ُرهام بهمنش (پیانو)‬ ‫نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) ‪604-349-6326‬‬ ‫رامین جمالپور (پیانو‪ ،‬تئوری‪/‬هارمونی) ‪604-924-1475‬‬ ‫‪778-893-6766‬‬ ‫فرشته فرمند (آواز)‬ ‫‪604-913-3486‬‬ ‫پرویز نزاکتی (آواز)‬ ‫‪604-551-3963‬‬ ‫محمد خرازی (گیتار)‬ ‫عکاسی‪:‬‬

‫حمید زرگرزاده (‪)Perfect Shot Studio‬‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬

‫گالری کالغ سفید (افشین سبوکی)‬

‫‪778-898-4575‬‬

‫گالری عکس کارون‬

‫کارتون و کاریکاتور‪:‬‬

‫خطاطی‪:‬‬ ‫انجمن خوشنویسان ایران‬ ‫رقص‪:‬‬ ‫‪604-983-0015‬‬ ‫باله ملی پارس‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬‫‪778-889-4820‬‬

‫اپتومتری ‪ /‬عينک سازی‬

‫‪604-464-7726‬‬ ‫‪( IRIS‬کوکيتالم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان‬

‫‪604-782-3530‬‬ ‫بهاره بهداد (زبان فرانسه)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان فارسی‬

‫‪778-870-6716‬‬ ‫آذر امین مقدم‬ ‫‪604-261-6564‬‬ ‫ایرانیان‬ ‫‪604-913-0601‬‬ ‫دهخدا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-442-9431‬‬ ‫نور دانش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش رانندگی‬

‫‪604-710-0550‬‬ ‫‪( Green Way‬محسن)‬ ‫‪778-899-7790‬‬ ‫سعيد صالحی‬ ‫‪778-896-1420‬‬ ‫آموزشگاه رانندگی بهروز‬ ‫‪604-644-8960‬‬ ‫حسین الهیجی‬ ‫‪604-990-4844‬‬ ‫کاپیالنو (جوان)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫اتوموبیل‬

‫‪( Ocean Motors‬دست دوم) ‪604-461-0103‬‬ ‫‪604-781-7478‬‬ ‫هوندا (سعيد لطفی )‬ ‫‪778-898-0701‬‬ ‫اکورا (هوشنگ دیده بانی)‬ ‫‪604-649-3618‬‬ ‫فولکس واگن (بهداد نخعی)‬ ‫فولکس واگن (علی بنی صدر) ‪604-250-6711‬‬ ‫‪604-500-7772‬‬ ‫آئودی (رامين رساور)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫ارز و ارسال پول‬

‫دنیا (وست ونکوور)‬ ‫چارلیز (داون تاون)‬ ‫دانیال (کوکيتالم)‬ ‫عطار (کوکیتالم)‬

‫‪604-913-2324‬‬ ‫‪604-688-2516‬‬ ‫‪604-763-1512‬‬ ‫‪604-945-3266‬‬

‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫بازرسی فنی ساختمان‬ ‫‪604-500-0303‬‬ ‫دکتر امير به کيش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫باشگاه ورزشی ‪ /‬ورزش های رزمی‬

‫‪604-990-1331‬‬ ‫باشگاه سانی کيم تکواندو‬ ‫بهاره دهکردی (کيک باکسينگ) ‪778-872-3781‬‬ ‫مجتبی دانشی (کيک باکسينگ) ‪778-871-7572‬‬ ‫باشگاه ورزشهای رزمی اليت المپيک ‪604-971-3362‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫پزشک ‪ /‬مرکز پزشکی ‪ /‬خدمات پرستاری‬ ‫پزشک خانوادگی‪:‬‬ ‫دکتر پروانه بهشتی (‪604-925-9277 )West Van‬‬ ‫فیزیوتراپی‪:‬‬ ‫هارمونی (فیزیو ‪ /‬ماساژتراپی) ‪604-468-2300‬‬ ‫ناتوروپاتیک‪:‬‬ ‫دکتر ماندانا عدالتی (‪604-987-4660 )North Van‬‬ ‫طب گياهی ‪ /‬هرباليست‪:‬‬ ‫دکتر اسماعيل حسينی‬ ‫خدمات پرستاری‪:‬‬

‫‪778-706-3538‬‬

‫‪604-945-5005 Safe Care Home Support‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تدریس خصوصی‬

‫نيلوفر علمداری(شیمی‪ /‬ساینس)‪778-926-2995‬‬ ‫نادره ترکمان (فيزیک و رياضی) ‪604-396-6622‬‬ ‫دکتر علیرضا خاتون آبادی (ریاضی) ‪778-926-1382‬‬ ‫دکتر حمیدرضا رضازاده (ریاضی) ‪604-700-9560‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫ترجمه‬

‫حسین عندلیب (مترجم رسمی) ‪604-868-9800‬‬ ‫امیربانو قاسمی نژاد (مترجم رسمی) ‪778-998-8402‬‬ ‫فریبرز خشا (مترجم رسمی) ‪604-377-9225‬‬ ‫حاتمی (مترجم رسمی) (کوکيتالم) ‪604-338-7364‬‬ ‫دارالترجمه رسمی ترای سیتی ‪604-492-0666‬‬ ‫‪778-773-0723‬‬ ‫بهارک کیادی‬ ‫‪604-817-4689‬‬ ‫دالور قدرشناس (‪)Ph.D‬‬ ‫حمید دادیزاده (مترجم رسمی) ‪604-889-5854‬‬ ‫آرش اندرودی (مترجم رسمی) ‪604-365-6952‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات و خدمات ساختمانی‬

‫علی وفایی (‪604-728- 3132 )AAA Ali Renovations‬‬ ‫شرکت ساختمانی لوفا ‪ -‬پارسا خاکپور ‪778-893-7277‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات لوازم خانگی ‪ /‬برقی ‪ /‬کامپیوتر‬ ‫حسن (‪)Wise Appliance‬‬ ‫‪Techno Electro‬‬ ‫سعید ابراهیمی‬

‫‪604-764-6911‬‬ ‫‪604-770-0660‬‬

‫‪604-346-8925‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات اتوموبیل‬

‫‪604-438-0222‬‬ ‫‪( KMF‬خسرو خاندشتی)‬ ‫تعمیرگاه و مکانیکی ‪604-960-0389 Auto Tek‬‬ ‫‪604-722-4175‬‬ ‫زاهد هفت لنگ‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسابداری‬

‫ناهید پاک (‪778-340-0231 )NasTax-N.Van‬‬ ‫ناهید پاک (‪604-781-8153 )NasTax- Langley‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (‪604-990-6668 )N. Van‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (برنابی) ‪604-638-3104‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (ترای سيتی) ‪604-945-6664‬‬ ‫‪778-285-8830‬‬ ‫حسابداری صبا‬ ‫‪604-468-4222‬‬ ‫تراز (کوکیتالم)‬ ‫تراز (حسن نراقی ‪ -‬نورت ونکوور) ‪604-986-3704‬‬ ‫‪-----------------------------------------------‬‬

‫حمل و نقل ‪ /‬اثاث کشی (‪)Moving‬‬

‫‪604-603-9099‬‬ ‫آلبرت (حمل و نقل و اثاث کشی)‬ ‫‪604-970-2233 Merto Vancouver Movers‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات بیمه‬

‫جهانگیر فامیلی‬ ‫ميالد رحمتی‬ ‫سعيده کمونه‬

‫‪604--836-5663‬‬ ‫‪604-987-9356‬‬ ‫‪778-580-5616‬‬

‫کتابفروشی‬

‫خدمات چاپ‬ ‫‪604-990-7272‬‬ ‫کاپیز دیپو (نورت ونکوور)‬ ‫خدمات چاپ‪604-710-5234 Print & Design‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات زيبايی ‪ /‬ماساژ‬ ‫خدمات زيبایی و ماساژ زهره‬

‫نیما (کتاب‪ ،‬فیلم و آالت موسیقی) ‪604-904-0821‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫کتاب کارون‬ ‫‪604-671-9880‬‬ ‫پان به (کتاب و فیلم)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫کابينت ‪ /‬کانتر ‪ /‬کفپوش‬

‫‪...Century Cabinet‬‬

‫‪604-552-5466‬‬

‫‪604-365-4610‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کنسولی‪ /‬اسناد رسمی‪ /‬مهاجرت‬

‫‪604-727-4044‬‬ ‫‪604-603-0704‬‬ ‫‪604-506-8668‬‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫‪604-445-2030‬‬ ‫‪604-626-1033‬‬ ‫‪604-307-6830‬‬ ‫‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-377-9225‬‬ ‫‪604-340-8182‬‬ ‫‪604-518-3992‬‬ ‫‪604-720-8001‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫شهرزاد فرزين (امور مهاجرت) ‪604-499-2530‬‬ ‫فریبرز خشا (نوتاری پابلیک) ‪604-922-4600‬‬ ‫سازمان مهاجرتی منصوری ‪604-619-8564‬‬ ‫‪mcisfirm.com‬‬ ‫فرشته رحیمی (امور مهاجرت) ‪778-893-2275‬‬ ‫َفراما (خدمات حقوقی در ایران) ‪778-680-5848‬‬

‫مشاور امالک‬

‫محمد خلیل بیگی ‬ ‫مرتضی رضایی‬ ‫پرتو مشرف‬ ‫نادر معتمد‬ ‫سام سالم‬ ‫ایرج بابایی‬ ‫مصطفی سليميان‬ ‫فرشته رحیمی‬ ‫فريبرز خشا‬ ‫سهيال طوسی‬ ‫کورس پزشک‬ ‫میسن اسکويی‬ ‫ُ‬

‫‪604-924-4452‬‬ ‫محمد همائی نژاد ‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫حسن نراقی (امور مهاجرت)‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪778-285-2866‬‬ ‫راه کانادا (کوکیتالم)‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫‪778-918-2815‬‬ ‫داريوش‬ ‫‪604-657-4318‬‬ ‫شهرام شعبانی‬ ‫‪604-220-1808‬‬ ‫آرین‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫‪604-724-9645‬‬ ‫خدمات فضای سبز شاهرخ‬ ‫‪778-322-2995 Gardening & Landscaping‬‬ ‫‪604-202-0053 Green Mountain Landscaping‬‬

‫خدمات کامپیوتر‬

‫داروخانه‬

‫داروخانه مدیس (پورت کوکيتالم) ‪604-944-5544‬‬ ‫داروخانه فارماسیو (وست ونکوور) ‪604-925-3304‬‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫دندانپزشک‬

‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر بابک چهرودی‬ ‫‪604-474-4155‬‬ ‫دکتر رضا آران (ارتودنسی)‬ ‫‪604-321-8001‬‬ ‫دکتر روشنک شفقی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫روان پزشک ‪ /‬مشاوره و بهداشت روان‬

‫دکتر گيتی اقبال (روانپزشک) ‪604-782-9573‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫رستوران‬

‫‪604-971-5113‬‬ ‫خلیج فارس (نوت ونکوور)‬ ‫‪604-904-3904‬‬ ‫گیالنه‬ ‫‪604-980-7373‬‬ ‫کازبا‬ ‫‪778-340-1500‬‬ ‫زیتون‬ ‫‪604-987-9000‬‬ ‫کپیالنو کافه‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫شرکت ساختمانی‬

‫‪604-603-7991‬‬ ‫شرکت ‪MTM‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫عکاسی و فیلمبرداری‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫پرفکت شات استودیو‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫استودیو عکاسی کارون‬ ‫حمید ‪604-358-7060 slicephotography.ca‬‬ ‫‪778-355-4445‬‬ ‫دات آرت استودیو‬ ‫‪604-358-6045‬‬ ‫‪Rosewood photography‬‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫فروشگاه مواد غذایی‬

‫سوپرمارکت نانسی (نورت ونکوور) ‪604-987-5544‬‬ ‫‪604-472-8888‬‬ ‫‪( Urban Gate‬کوکيتالم)‬ ‫‪778-279-8909‬‬ ‫گالره (وست ونکوور)‬ ‫‪604-682-8816‬‬ ‫آریا (داون تاون)‬ ‫‪604-669-6766‬‬ ‫دانیال (داون تاون)‬ ‫‪604-987-7454‬‬ ‫افرا (نورت ونکوور)‬ ‫فروشگاه بزرگ دایانا (کوکيتالم) ‪604-941-1881‬‬ ‫‪604-988-8100‬‬ ‫المپیا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-988-3515‬‬ ‫پارس (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-985-2288‬‬ ‫پرشیا (نورت ونکوور)‬ ‫میت شاپ اند دلی (نورت ونکوور)‪604-983-2020‬‬ ‫‪604-877-0139‬‬ ‫یک و یک (ونکوور)‬

‫محوطه سازی‪ ،‬زمين آرايی (‪)Landscaping‬‬ ‫‪778-855-9645 Great Spaces Landscaping‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نان ‪ /‬شیرینی‬

‫‪604-552-3336‬‬ ‫‪604-990-7767‬‬ ‫‪604-973-0119‬‬ ‫‪604-986-6364‬‬ ‫‪778-340-1773‬‬ ‫‪604-987-7454‬‬

‫شیرینی مینو (کوکیتالم)‬ ‫شیرینی گلستان‬ ‫شیرینی رکس ‬ ‫شیرینی الله‬ ‫کلبه نان‬ ‫افرا‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نشریات و دیگر رسانه ها‬

‫فرهنگ‬ ‫فرهنگ‬

‫‪BC‬‬ ‫‪BC‬‬

‫شهروند‬ ‫پیوند‬ ‫دانستنیها‬ ‫مهاجر‬ ‫دانشمند‬ ‫تلویزیون پرواز‬ ‫تلویزیون آريا‬ ‫رادیو فارسی زبان ونکوور‬

‫‪604-544-0960‬‬ ‫‪778-317-4848‬‬

‫‪BC‬‬

‫‪604-988-9262‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫‪604-697-0344‬‬ ‫‪778-968-9081‬‬ ‫‪604-913-0399‬‬ ‫‪604-723-4307‬‬ ‫‪604-396-1919‬‬ ‫‪778-709-9191‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاوره خدمات دولتی‬ ‫فرهاد شمس‬

‫‪60-721-1693‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وام ‪ /‬وام مسکن‬

‫‪604-307-8674‬‬ ‫مهرداد نویس‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫نادر معتمد‬ ‫‪604-341-0566‬‬ ‫امیر بوترابی‬ ‫‪604-725-7230‬‬ ‫بهنام نیک اختر‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫طراحی وب سایت ‪ /‬خدمات اینترنت‬

‫‪604-782-9573‬‬ ‫کاسپيانا‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی در ايران‬

‫َفراما (خدمات حقوقی در ایران) ‪778-680-5848‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی در بی سی و کانادا‬

‫متیو فهی (‪604-561-4644 )Matthew Fahy‬‬ ‫‪604-925-6005‬‬ ‫زهرا جناب‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.42‬‬


‫فرهنگ ‪ BC‬نشريه ای مستقل‪،‬‬ ‫متنوع‪ُ ،‬پربار و آموزنده‬ ‫ّ‬ ‫با بهترين خدمات آگهی‬ ‫‪778.317.4848‬‬ ‫فرهنگ هر دو هفته يک بار‬ ‫در دسترس شماست‪.‬‬ ‫‪Wise Appliance Service‬‬ ‫تعميرات انواع لوازم برقی خانگی‬ ‫)حسن( ‪604.764.6911‬‬

‫)‪100 Rubbish (Everything Rubbish Removal‬‬ ‫هر گونه اثاثيه اضافی‪ ،‬بی استفاده و دورافکندنی شما را ‪ -‬اعم از مبل‪،‬‬ ‫یخچال‪ ،‬میز و صندلی و ‪ - ...‬با نازلترين قيمت از منزل يا محل کار‬ ‫شما برخواهيم داشت‪.‬‬ ‫خدمات اين شرکت در نورت ونکوور‪،‬‬ ‫وست ونکوور‪ ،‬کوکيتالم‪ ،‬داون تان‬ ‫و ديگر نقاط ونکوور بزرگ در‬ ‫دسترس شماست‪.‬‬

‫)‪Tel: 604.500.0953 (Ami‬‬

‫حل جدول نشريه ی فرهنگ (شماره ی ‪)381‬‬

‫اتاق برای اجاره‪:‬‬ ‫اتاقی مبله با حمام و دستشویی در يک طبقه مستقل در منزلی بسیار‬ ‫دنج و دلباز و تمیز با تمام امکانات‪ .‬ایستگاه اتوبوس و پارک در نزدیکی‬ ‫منزل‪.‬‬ ‫با قیمت مناسب اجاره داده می شود‪.‬‬

‫‪778.919.6372‬‬ ‫جويای کار‪:‬‬

‫خانمی با مدرک پرستاری بريتيش کلمبیا جویای کار در زمینه نگهداری از کودکان‬ ‫و سالمندان می باشد‪.‬‬

‫‪778.919.6372‬‬

‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 43‬‬


‫پرسش‬

‫اهدای کمک هزینه تحصیلی بنیاد کانادا و ایران‬ ‫وآموزش کارداوطلبانه‬

‫کسروی‪( ...‬دنباله از صفحه ی ‪)35‬‬

‫‪ ...‬و همگی با هم آسوده زیند و خاندان‬ ‫هایی به بینوایی نیفتند و کسانی گرسنه‬ ‫نمانند و ویرانه ای نماند و زمینی بی‬ ‫بهره نباشد‪( ".‬شیعه گری‪ ،‬صفحه‬ ‫‪.)۱۴‬‬ ‫هرچند که نقد کسروی از باورها‪،‬‬ ‫رفتارها و مناسک "خرافی" دین‬ ‫داران ایرانی به معنای ضدیت او‬ ‫دین عقالنی نبود ولی به‬ ‫با اصول ِ‬ ‫هر عنوان عقاید او در باب تشیع و‬ ‫بهایی گری مخالفت روحانیان شیعه و‬ ‫بهاییان را برانگیخت و پرسش انتقادی‬ ‫او از عدم خردورزی و روشنفکری‬ ‫ایران جدی گرفته نشد و ناتمام ماند‪.‬‬ ‫از همین روست که شهرت کسروی‬ ‫به عنوان خردگرای افراطی و دشمن دین به دشمنی بسیاری از روشنفکران و بی تفاوتی‬ ‫به آثار او انجامید‪.‬‬ ‫در مجموع هرچند گفتمان انتقادی کسروی واکنش های شدیدی را در تاریخ اندیشه ایران‬ ‫در قرن بیستم ایجاد کرده است‪ ،‬ولی با این همه‪ ،‬کسروی واقعی برای روشنفکران ایرانی‬ ‫و به ویژه نسل جوان تحصیل کردگان ایران‪ ،‬ناشناخته باقی مانده است‪.‬‬ ‫جدا از هر ارزش‪-‬داوری درباره شخصیت کسروی و آثار او‪ ،‬شکی نیست که پرسش او‬ ‫درباره اخالق روشنفکری‪ ،‬پرسشی درباره امکان وجود آزاداندیشی فراسوی ظواهر و‬ ‫قراردادهایی است که روشنفکری امروز ایران را درگیر کرده است‪.‬‬ ‫کسروی به خوبی می دانست که این پرسش در اغتشاش و جنجال قابل طرح نیست‪ ،‬بلکه‬ ‫در روشنایی و شفافیت شکل می گیرد‪ .‬تا زمانیکه این پرسش کسروی در باره اخالق‬ ‫روشنفکری با ماست‪ ،‬بحث در مورد اهمیت روشنفکری کسروی نیز احساس می شود‪.‬‬

‫بنياد كانادا وايران همانند سالیان گذشته امادگى خود را براى اهداي كمك‬ ‫هزينه تحصيلى به دانش اموزان و دانشجويان واجد شرايط اعالم ميكند‪ ،‬به‬ ‫همين منظور جلسه اى توجیهی جهت اطالع از شرايط ‪،‬كار داوطلبانه وچگونگی‬ ‫دریافت كمك هزينه تحصيلي برگزارمی گردد ‪.‬‬ ‫زمان ‪ :‬یکشنبه ‪ ۲۸‬ژانویه ‪ ۲۰۱۸‬ساعت ‪ ۲:۳۰‬بعدازظهر‬ ‫مکان ‪ :‬شماره ‪ ۱۴۵‬خیابان اول غربی نورت ونکوور‪ ،‬کامیونیتی سنترجان برات‬ ‫ویت‪.‬‬ ‫از همه عالقمندان ومتقاضیان دریافت کمک هزینه تحصیلی دعوت ميشود تا در‬ ‫اين جلسه شركت نمايند‪ .‬براى اطالعات بيشتر ميتوانيد با تلفن ‪٦٠٤٨٠٠١٩٧٧ :‬‬ ‫يا با این ايميل تماس بگيريد‪E.mail: info@cif-bc.com :‬‬

‫بنیاد کانادا و ایران برگزارمی کند‬

‫کارگاه آموزشی‪:‬‬

‫" اثرات آزار و اذیت و تاثیرآن بر جامعه مهاجر"‬ ‫زمان‪ :‬یکشنبه ‪ ۱۴‬ژانویه ‪ ۲۰۱۸‬ساعت ‪ ۲:۳۰‬بعدازظهر‬ ‫مکان‪ :‬کتابخانه وست ونکوورشماره ‪ ۱۹۵۰‬خیابان مرین درایو‬ ‫سخنرانان‪ :‬پوران پوراقبال ( مشاوربالینی)‪ -‬علی خدامی ( مشاوربالینی) و هاله‬ ‫شیرچیان ( مشاورخانواده)‬ ‫بنیاد کانادا و ایران از کلیه اعضای خانوادها دعوت می کند که در این کارگاه‬ ‫آموزشی حضوربه هم رسانده وطریقه روبرو شدن با آن را فراگیرند‪.‬‬

‫بنیاد کانادا و ایران برگزارمی کند‬

‫" جشن نوروزی "‬

‫تلویزیون آریا‬

‫تلویزیون فرهنگی ایرانیان‬ ‫با برنامه های اختصاصی از ونکوور کانادا‬ ‫شنبه‪ ،‬یکشنبه‪ ،‬سه شنبه‪ ،‬چهار شنبه کانال ‪۱۱۶‬شا‬ ‫شنبه و پنج شنبه کانال ‪ ۱۱۹‬تالس و ‪ ۸‬شا‬ ‫با مدیریت‬

‫رامین محسنی‬

‫کارگردان سینما و تلویزیون‬

‫همچنین در وب سایت‪:‬‬

‫‪ariatv.ca‬‬ ‫‪A New Persian‬‬

‫‪Community Television‬‬

‫‪on Shaw and OMNI Channel‬‬

‫تلفن استودیو تلویزیونی و آگهی ها‪(۶۰۴) ۳۹۶-۱۹۱۹ :‬‬ ‫‪Sponsorship Opportunities and Show Ideas: (604) 396-1919‬‬

‫‪Facebook.com/AriaTelevision‬‬

‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫‪YouTube.com/AriaTVCanada‬‬

‫بنیاد کانادا وایران همانند سالیان گذشته جشن نوروزی ( دیدوبازدید نوروزی)‬ ‫را برگزار می کند‪.‬‬ ‫همراه با دی جی علی فرد‪ ،‬رقص و‪ ...‬شام کامل‪.‬‬ ‫تاریخ ‪ :‬شنبه ‪ ۱۷‬مارچ ‪۲۰۱۸‬‬ ‫زمان ‪ :‬ساعت ‪ ۶‬عصر‬ ‫مکان ‪Pinnacle Hotel Victory Ship Way, North Vancouver BC :‬‬ ‫جهت تهیه وخرید بلیط بدلیل محدودیت جا هرچه زودتربه آدرس زیرمراجعه‬ ‫نمایید‪:‬‬ ‫شماره ‪ ۱۴۵‬خیابان یکم غربی نورت ونکوورکامیونیتی سنترجان برات ویت‬ ‫دفتربنیاد کانادا و ایران و یا با ‪E-Mail: admin@cif-bc.com‬‬ ‫و یا تلفن ‪ 6048001977‬تماس بگیرید‪.‬‬ ‫درامد حاصل ازاین برنامه صرف کمک هزینه تحصیلی به دانشجویان خواهد‬ ‫شد‪.‬‬

‫بنیاد کانادا وایران برگزارمی کند‬

‫" بازارچه نوروزی "‬ ‫تاریخ برگزاری‪ :‬شنبه ‪۱۱‬مارچ ‪۲۰۱۸‬‬ ‫زمان ‪ ۱۱ :‬صبح الی ‪ ۶‬عصر‬ ‫مکان ‪ :‬کپیالنومال شماره ‪ ۹۳۵‬خیابان مرین درایو نورت ونکوور‬ ‫همراه با برنامه های متنوع وشاد ( موسیقی‪،‬رقص و‪) ...‬‬ ‫شما هم وطن را دعوت به حضورومشارکت دراین رویداد می نماییم‬ ‫فرصتی استثنایی برای ارایه کاال‪ ،‬خدمات ‪،‬تخصص که فقط سالی یکباراتفاق می‬ ‫افتد‪.‬‬ ‫ازکلیه عالقمندان به شرکت دربازارچه نوروزی بدلیل محدودیت جهت اجاره‬ ‫میزهرچه زوتراقدام نمایید‪.‬‬ ‫براى اطالعات بيشتر ميتوانيد با تلفن ‪ 6048001977 :‬يا با ايميل زير تماس‬ ‫بگيريد‪admin@cif-bc.com :‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.44‬‬


‫انگيزه علم جويی‪...‬‬

‫(دنباله از صفحه ی ‪)38‬‬

‫‪ ...‬هایزنبرگ درباره ی آن لحظه نوشته‬ ‫است‪ « :‬یک شب به مرحله ای از کار رسیدم‬ ‫که آماده بودم تک تک جمالت انرژی را (که‬ ‫امروز ماتریس انرژی می نامیم) با آنچه امروز‬ ‫مجموعه ی بسیار عجیبی از محاسبات به شمار‬ ‫می آید تعیین کنم‪ .‬وقتی اولین جمالت با اصل‬ ‫انرژی مطابقت نشان داد تا حدی هیجان زده‬ ‫شدم و اشتباهات بسیار در حساب مرتکب‬ ‫شدم‪ .‬در نتیجه تا ساعت سه صبح طول کشید‬ ‫تا نتیجه ی نهایی محاسباتم آماده شود‪ .‬اصل‬ ‫انرژی تمام جمالت را در برگرفته بود و من‬ ‫دیگر درباره ی سازگاری و انسجام ریاضی آن‬ ‫نوع مکانیک کوانتومی که محاسباتم نشان می‬ ‫داد ذره ای تردید نداشتم‪ .‬احساس می کردم‬ ‫که از ورای سطح پدیده ی اتمی به قلمروی‬ ‫درونی فوق العاده زیبایی نگاه می کنم و از اینکه‬ ‫دیگر می بایست این همه ساختارهای ریاضی‬ ‫را که طبیعت با گشاده دستی تمام در برابرم‬ ‫گشوده بود آشکارسازی کنم‪ ،‬تا حدودی خود‬ ‫را سردرگم و حیرت زده یافتم‪ .‬هیجان زدگی ام چنان بود که نمی توانستم بخوابم‪ ،‬همان موقع‬ ‫که روز جدیدی می دمید به دماغه ی جنوبی جزیره رفتم که مدتها بود می خواستم از صخره‬ ‫ی پیش رفته در دریایش صعود کنم‪ .‬این بار بدون زحمت زیادی موفق شدم و آنگاه بر فراز‬ ‫صخره منتظر بر آمدن خورشید ماندم‪».‬‬

‫همه ی ما می توانیم وجد و شور هایزنبرگ را در آن لحظه ی بزرگ و با شکوه‬ ‫احساس کنیم‪ .‬همه ی مان از دشواری ها و تناقض هایی که در نظریه ی کوانتومی‬ ‫قدیمی”بور‪-‬زومرفلد” قد برافراشته بود کم و بیش اطالع داریم‪ .‬از سر درگمی‬ ‫طوالنی هایزنبرگ درباره ی این دشواریها‪ ،‬تناقض ها و بحث هایش با زومرفلد و نیلز‬ ‫بور و ولفگانگ پائولی نیز چیزهایی می دانیم‪ .‬وی در آن موقع مقاله ی مشترک خود با‬ ‫کرامرز را درباره ی نظریه ی پاشندگی منتشر کرده بود‪ .‬نظریه ای که از جهات بسیار‬ ‫پیش درآمد تحوالت بعدی بود‪.‬‬ ‫در برابر شرح هایزنبرگ درباره ی اندیشه هایش پیرامون نظریه ی ذرات بنیادی که‬ ‫حدود سی سال بعد(یعنی پس از ناگواریها ی زمان جنگ و تلخ کامیها و اضطرابهای پس‬ ‫از جنگ) تدوین کرد‪ ،‬واکنش ما چیست؟ خانم هایزنبرگ در کتاب که راجع به شوهرش‬ ‫نوشته است می گوید‪ «:‬در یک شب مهتابی که با هم در دامنه های کوه هایزنبرگ قدم‬ ‫می زدیم‪،‬او شیفته ی تصوراتش شد وسعی کرد جدیدترین کشفش را برای من توضیح‬ ‫دهد‪.‬از معجزه ی تقارن به عنوان مدل اصیل آفرینش‪،‬از هماهنگی‪،‬و از زیبایی سادگی‬ ‫و حقیقت درونی اش صحبت کرد‪».‬‬ ‫و از یکی از نامه های هایزنبرگ به خواهر زنش در آن زمان چنین نقل می کند‪ «:‬در‬ ‫واقع این چند هفته برای من سرشار از هیجان بود‪ .‬اینکه چه بر من گذشت‪ ،‬شاید با‬ ‫این قیاس بتوانم نشان دهم که طی پنج سال گذشته با تقالی فراوان به باالترین قله ی‬ ‫ناشناخته ی نظریه ی اتمی صعود کرده ام‪ .‬حاال که قله درست در برابر من است‪ ،‬تمامی‬ ‫پنداشت روابط نظریه ی اتمی یکباره و آشکارا در برابر دیدگانم گسترده شده است‪.‬‬ ‫این روابط با تمامی انتزاعات ریاضیشان چنان سادگی و صراحتی دارند که گویی باید‬ ‫خاضعانه بپذیریم‪ .‬حتی افالطون هم فکرش را نمی کرد که اینقدر زیبا باشند‪ ،‬این روابط‬ ‫را نمی توان اختراع کرد‪ ،‬از تولد جهان در جای خود بوده اند‪».‬‬ ‫تشابه چشمگیر زبان و عبارات هایزنبرگ در این نوشته و در نوشته ی سی سال بعدش‬ ‫در مورد کشف قواعد اساسی مکانیک کوانتومی کامال جالب توجه است‪ ،‬اما آیا در‬ ‫دیدگاه دوم او نیز به همان نحو اشتراک داریم؟ در مورد اول‪ ،‬اندیشه هایش فورا‬ ‫مقبولیت یافتند‪ .‬در عوض‪ ،‬اندیشه های هایزنبرگ درباره ی فیزیک ذرات را حتی‬ ‫دوست و منتقد همیشگی اش پائولی نیز نفی و رد کرد‪ .‬حال ببینیم خانم هایزنبرگ‬ ‫در اواخر زندگینامه ی شوهرش چه نوشته است‪« :‬یک وقت با قاطعیت خنده آوری‬ ‫گفت” کامال بخت یارم بود که وقتی خدای مهربان سرگرم کار بود از پشت شانه اش‬ ‫همه چیز را دیدم! بله کامال‪ ،‬حتی بیشتر از کامال!” این بخت به او نشاط بسیار داد و او‬ ‫توانست با دشمنی ها و سوء تفاهمهایی که مکررا پیش می آمد با متانت روبرو شود‬ ‫و از کوره در نرود‪».‬‬ ‫نویسنده‪ :‬محمد پرگلی ‪ /‬سایت علمی بیگ بنگ‬ ‫منابع بیشتر‪:‬‬ ‫مجله دانشمند مهر ‪۱۳۶۹‬‬ ‫مقاله ی پروفسور چاندراشکر – پژوهشکده ی علوم هند در بنگلور فوریه ی ‪ ۱۹۸۵‬به‬ ‫مناسبت پنجاهمین سالگرد تاسیس فرهنگستان علوم هند _ترجمه ی رضا رضایی‬ ‫‪------------------------‬‬‫‪Thursday, Jan. 18, 2018‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 45‬‬


At the movies The Commuter (PG )****

The Post (G)*****

Runaway Train! By Robert Waldman, Vancouver

Y

es there was a film from the 80s called Runaway Train that clicked back in the day with audiences. Not to be confused with the savvy courtroom thriller Runaway Jury. Going back to the rails came out the semi comical Money Train that proved popular There has always been something romantic about train travel. Modern forms of train journeys have gone high tech with commuter trains ever so popular. Hop on board a simple commute from New York that is anything but in The Commuter. Fresh fun from VVS Films this is an action packed trip sure to appeal to scores of thrill-seeking folks tired of space operas. Not far-fetched in a galaxy far far away enjoy this more realistic free-wheeling ride at Cineplex Cinemas across B.C. Newly minted action star Liam Neeson (Taken) is back in his element as Michael MacCauley. Solid as a rock this happily married - yes happily married - family man loves his job and seems to be on a solid foundation. Funny how fast things can change. One day on a normal ride home on the commuter train mild-mannered Michael becomes involved in just an unbelievable scenario. Something terribly wrong is going on here and a chance encounter turns downright deadly when a mystery missing person becomes the centre of a tug of war with Deadly consequences. Smart, sexy and totally unpredictable The Commuter shows how good an action-movie can be if it has a good story-line. All the passenger portrayals are very well down. Those who enjoyed the rather slow-moving Murder on the Orient Express get so see some real tension on board this train. Give Liam Neeson a good story and let him run with it. Here he is great and one of many fights on this speeding bullet bring back fond memories of Sean Connery's brilliant fight to the finish on The Orient Express in 1964s classic From Russia With Love. =Add on Great support from Vera Farmiga and Patrick Wilson (Hard Candy) and The Commuter is a ride you should not miss. Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 46

Prestige Play! By Robert Waldman, Vancouver

B

ravery comes in many shapes and forms. Hats off to 20Th Century Fox and Dreamworks for taking on a special project with The Press. Made with the help of Canadian philanthropist and man with a social global conscience and EBay co-founder Jeff Skoll's Participant Media the Post takes an insightful look into American politics. Share the love at select Cineplex Theatres across B.C. For the first time ever two of the movies biggest stars share screen time in this scintillating story that reveals the tug of war between a free press and a not so willing to share White House. Multiple Oscar winning actors, Meryl Streep and Tom Hanks (Philadelphia) being their A-game and then some as the owner and editor at The Washington Post. Locked in a tug of war with the fabled New York Times these two become embroiled in a larger than life controversy to get at the truth when news of various government misdeeds comes to light. Remember this story broke during the Nixon administration and tricky Dicky did not exactly share any fondness for the press. When a mystery source uncovers some secret documents related to The Vietnam War it sends shock waves among the powers that be at the newspaper and its corporate paymasters. High intrigue on a number of levels gives this movie both a sense of urgency and need. Publish or perish gives The Post its momentum as an owner and editor have huge decisions to make. Shot masterfully by no less than humanitarian director Steven Spielberg the Post is an outstanding look at the costs of freedom, government malfeasance, corporate hoarding and people doing the right thing. Soaring performances and attention to detail second to none, palpitating tension, an uncanny perceptive atmosphere of the times and chilling footage from broadcasting icons of the day make The Post one of the best films in years and easily deserving of lots of attention come Oscar time. And it also looks at the not so subtle discrimination levelled against women no matter how capable they are or their abilities. The Post scores the highest makes on all levels. Thursday, Jan. 18, 2018


Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P. 47

Thursday, Jan. 18, 2018


‫بزرگترين موسسه ايرانی وام مسکن در کانادا‬

Mehrdad Nevis

‫مهرداد نـويس‬

Mortgage Specialist

‫مشاور و متخصص وام مسکن‬

Mortgage Services for Life

Cell: 604.307.8674

Suite 103 - 850 Harbourside Drive,

Tel: 604.988.8766

North Vancouver BC V7P 0A3

Fax: 604.988.8736

www.yespros.com

rodnevis@yespros.com

Farhang-e BC, No. 381, Vol.15 / P.

Thursday, Jan. 18, 2018


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.