8 صفحه
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P.
Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 2
Thursday, April 26, 2018
آژانـــس مسـافـرتـی
CAPTAIN COOK TRAVEL
ارایــه ارزان تریــن نــرخ بلیــط بــه ایــران و تمــام نقــاط جهــان و تورهــای تفریحــی بــه سراســر دنیــا مطابــق بــا ســلیقه شــما
انــواع تورهــای کــروز ،رزرو هتــل ،اجــاره خــودرو در هــر نقطــه دنیــا و تهیــه انــواع بیمه های مســافرتی BC Registration #3339
آزاده موسویان
604.780.4005
azi@captaincooktravel.com
Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 3
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 4
Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 5
Thursday, April 26, 2018
ﺷﺮﮐﺖ ﺣﺴﺎﺑﺪاری اراﺋﻪ ﮐﻨﻨﺪه ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ و ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی ﻣﺎﻟﯽ و ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ و ﺗﻬﻴﻪ اوراق ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ و اﺷﺨﺎص ﺣﻘﻴﻘﯽ و ﺗﺮاﺳﺖ ﻫﺎ اراﺋﻪ ﮔﺰارﺷﺎت ﺣﻘﻮق و GST ,WCB,PST
ﺳﺮوﻳﺲ وﻳﮋه
ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺳﻮاﻻت ﻣﺎﻟﯽ و ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ ﺑﺮای ﻧﻴﻢ ﺳﺎﻋﺖ اول ﺑﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ 25دﻻر +ﻣﺎﻟﻴﺎت
ﻧﺎﻫﻴﺪ ﭘﺎک
778 340 0231 #4-1680 Lloyd Avenue, Marine Drive, North Vancouver , V7P2N6
www.nastax.com
Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 6
تحقیقات درباره انگیزه عامل حمله مرگبار تورنتو ادامه دارد
رادیو فردا :مهاجم ۲۵ساله که با خودروی خود عابران را در شهر تورنتو، کانادا ،زیر گرفت ،با ۱۰فقره اتهام قتل، روبهرو شدهاست .مقامهای کانادایی گفتهاند این حمله «تهدید علیه امنیت ملی محسوب نمیشود» .تحقیقات در مورد انگیزه عامل حمله ،دلیل یا دالیل رخداد ادامه دارد. آلک میناسیان ،روز سوم اردیبهشت ماه با خودروی ون خود در خیابان پررفتوآمد «یانگ» به عابران حمله کرد ۱۰ ،نفر را کشت و ۱۵نفر را زخمی کرد .پلیس کانادا او را اندکی پس از این حمله بازداشت کرد .با وجود اینکه مهاجم فورا بازداشت و هویت او نیز مشخص شده، اما پلیس و نیروهای امنیتی کانادا ،هنوز جزئیات دیگری از دلیل یا دالیل احتمالی ،بهطور رسمی ،اعالم نکردهاند .بر پایه آنچه شاهدان در محل گفتهاند ،بهنظر میرسید میناسیان عمدا به عابران پیاده حمله کردهاست .روز سهشنبه ،گراهام گیبسون ،کاراگاه پلیس کانادا به خبرنگاران گفت بهنظر میرسد فرد مهاجم ،تنها دقایقی پیش از آنکه عابران را زیر بگیرد، یک پیام رمزی در فیسبوک گذاشتهاست .با این همه مشخص نیست آیا این پیام هدف
تحقیقات پلیس قرار دارد یا نه .روزنامه «استار» کانادا میگوید صحت و اعتبار این پیام که در فیسبوک گذاشته شده« ،عمیقا محل تردید» است ،و زمانی که این پست منتشر شده نیز تقریبا همزمان با حمله به عابران است. شبکه سیبیسی کانادا به نقل از پلیس آن کشور میگوید تحقیقات احتماال زمانبر خواهد بود؛ نیروهای امنیتی در عین حال از شهروندان خواستهاند هرگونه اطالعاتی که ممکن است به پیدا کردن دلیل یا دالیل این حمله و نیز هویت جانباختگان کمک کند ،را در اختیار آنها بگذارند. رخداد خیابان یانگ در تورنتو یکی از بدترین و مرگبارترین حمالت از این دست در تاریخ کانادا به شمار میرود .در سال گذشته میالدی ،شـش نفر در جریان حمله یک راستگرای افراطی به یک مسجد در شهر کبک کشته شدند .سه سال پیش از آن مردی ،شـش فرد بالغ و دو کودک را با گلوله کشت .در سال ۱۹۹۶مردی که از جدایی همسرش برآشفته بود، همسر خود و هشت تن از اعضای خانواده او را کشت .در سال ۱۹۸۹نیز مهاجم مسلحی با اسلحه نیمهخودکار به یک کالس درس مهندسی حمله کرد و ۱۴زن را کشت .مارک لپین، عامل این حمله ،پیش از واقعه مدعی شده بود که «به نبرد علیه فمینیسم» دست زدهاست. با استفاده از گزارشهای واشینگتنپست ،سیبیسی ،استار ،اسوشیتدپرس|ت.ت|خ.ک|
ب مغازه داران در شهر بانه کردستان اعتصا همچنان ادامه دارد
گزارشها از شهر بانه در استان کردستان حاکی از ادامه اعتصاب مغازهداران و کسبه این شهر در روز سهشنبه بود .به گزارش اتحادیه آزاد کارگران ایران، Page 4 مغازهداران و کسبه در شهر بانه خواستار کاهش تعرفههای بازداشتشد گمرکی و باز شدن گذرگاههای نفر اعالم مرزی شدهاند؛ خواستههایی که اکثر بازدا دهها هزار کولبر مناطق غربی ایران نیز خواستار تحقق آنها هستند. مشاھده کر به گفته رسول خضری ،نماینده سردشت و پیرانشهردر مجلس ،انسداد مرزها ۷۰ ،هزار تا خيابان و م ۸۰هزار کولبر را بیکار کرده و امرار معاش هزاران تن در پیرانشهر و سایر شهرهای مرزی پليس امنيت بسياری از آنھا در ساعات پايانی ديشب و بامدا به خطر افتاده است ( .رادیو فردا او که ديشب از مقر نيروی انتظامی فاتب و ميدان انقالب ،ابتدای خيابان کارگر جنوبی آ میکند که ھمزمان با دستگيری ،مورد ضرب گرفته؛ و تاکيد میکند که در زمان بازداشت صورت نمیگرفت ،مگر کسانی که به گفته میکردند که به شدت کتک میخوردند.
ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﺣﺪﻭﺩ ۵۰۰ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺗﺠﻤﻊ ﺍﻭﻝ ﺍﺳﻔﻨﺪ
به گفتهی او ،تلفنھای ھمراه ھمهی بازداشتشد آنھا گفته شده که بعد از عيد برای پس گرفت ھمچنين يک کارگر که او ھم ديشب از ھمين ابراز تعجب از رفتارھايی که در زمان بازداش خشن ماموران اشاره میکند و میگويد: اينھا خودشان ھم کسی را قبول نداشتند و به خودم شنيدم که حتی به امام ھم توھين میکردند ه گفتهی او ،افرادی را که قبال ھم سابقهی بازد ھرحال میخواستند نگه دارند ،به مقر اصلی میکردند .او میگويد که تنھا مردان در اين مح زنان را از ابتدا به جای ديگری – احتماال بازد کلمه :يکی از افراد بازداشتشده در تجمع ديروز – اول اسفندماه – کردهاند. که نيمه شب گذشته آزاد شده ،در گفت و گو با کلمه ،تعداد تقريبی )ايران امروز(
Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 7
رضا پهلوی :جسد پیدا شده به احتمال بسیار قوی پیکر رضاشاه است
عکس راست :آرامگاه رضا شاه پیش از تخریب آن .عکس چپ :آیت الله خلخالی و جمعی از اعوان و انصار اوباش او در حال کلنگ زدن و تخریب آرامگاه رضا شاه
رضا پهلوی ،ولیعهد سابق ایران ،میگوید که جسد پیدا شده در محل آرامگاه تخریب شده بنیانگذار پهلوی به احتمال بسیار قوی پیکر رضاشاه است. شاهزاده رضا پهلوی روز سهشنبه چهارم اردیبهشت در بیانیهای که روی صفحه توئیتر خود منتشر کرد ،از حکومت جمهوری اسالمی و «مقامات مسئول» خواست تا برای روشن شدن اذهان عمومی و رفع هرگونه ابهام ،امکان دسترسی به پیکر را به پزشکان و کارشناسان علمی مورد اعتماد و تایید خانواده بدهند. آقای خلخالی در خاطرات خود مدعی شده بود که هنگام تخریب این آرامگاه جنازهای کشف نشد و محمدرضا پهلوی هنگام خروج از ایران جنازه پدرش را «با خود برده بود». ولی رضا پهلوی در توئیت روز سهشنبه خود بار دیگر این ادعا را رد کرده و گفت« :پیکر رضاشاه هرگز توسط پدر فقیدم و خانواده پهلوی از آرامگاهش در شهرری خارج نشد و برخی شایعات منتشر شده در این خصوص هیچ پایه و اساسی ندارد». وی افزود« :پیکر رضاشاه در نهایت باید دوباره در ایران و مطابق خواستههای خانواده ما و مردم ایران ،آنگونه که شایسته و سزاوار او است ،به خاک سپرده شود». ولیعهد سابق ایران تاکید دارد که «آرامگاه رضاشاه -اگر نه به عنوان پدر ایران نوین یا یک پادشاه -بلکه تنها به عنوان یک سرباز و خدمتگذار ملت و میهن ،باید نشان داشته باشد و برای همگان شناخته شده باشد». رضا پهلوی موضوع کشف «پیکر رضاشاه» را موضوعی با «ابعاد ملی و تاریخی» دانسته و با بیان اینکه «رضاشاه به همه مردم ایران و دوستدارانش تعلق دارد» ،از «همه مردم ایران» خواست تا «از طریق شبکههای اجتماعی و نیز تجمعات مسالمتآمیز سراسری ،یاد و نامش را گرامی بدارند و به ما در پاسخگو کردن حکومت ،و به سرانجام رساندن مناسب و شفاف ماجرا کمک کنند».
صبح روز سوم اردیبهشت برخی از سایتها از جمله «روزآروز» خبر دادند که در طرح توسعه حرم عبدالظیم حسنی در شهرری یک جسد «مومیایی» کشف شده که احتمال دارد جنازه رضا شاه ،موسس سلسله پادشاهی پهلوی ،باشد. با این حال ،ساعاتی پس از انتشار این خبر مقامات شهرداری ،سازمان میراث فرهنگی و آستان عبدالعظیم حسنی سخنان متناقضی درباره کشف این جسد بیان کردند. مسوول روابط عمومی آستان عبدالعظیم حسنی گفته بود که جسد کشف شده «باقی مانده از یک جسد طبیعی است» و «چهره آن قابل تشخیص نیست». ولی رئیس کمیته میراث فرهنگی شورای شهر تهران ،گفت که این جنازه «مومیایی شده» بود و در پی حفاری در قسمت غربی صحن شاهعبدالعظیم حسنی پیدا شد. سایت «روزآرزو» روز سهشنبه جزئیات بیشتری درباره این کشف منتشر کرد ،و از جمله Thursday, April 26, 2018
نوشت که عصر یکشنبه حین حفاری برای توسعه بخش غربی آستان عبدالعظیم «تیم حفاری ب در محل مقبره تخریبشده رضاشاه ،مشغول برداشتن بقایای نخالههای حاصل از تخری مقبره در دل خاک بودند» که «کارگران و ماشینآالت حفاری به سطحی بتنی میرسند که برای عبور از آن که استحکام زیادی داشته ،به یک پیکور مکانیکی متوسل میشوند». به نوشته این سایت ،در نهایت این سطح بتنی شکسته میشود «اما بر اثر شدت ضربات وارد شده ،جنازهمومیایی از چند نقطه دچار شکستگی شده و بنا به گفته یکی از کارگران ،مومیایی در حالی پیدا شده که سه تکه شده بود». «روزآروز» از قول یک منبع محلی خبر داده که «پس از خروج مومیایی از محفظه بتنی ،آن را در یک محفظه فلزی قرار داده و در همان محدوده حرم حضرت عبدالعظیم مجددا دفن کردهاند». رضاشاه ،بنیانگذار سلسله پهلوی در سال ،۱۳۰۴با حمله نیروهای بریتانیایی و اتحاد جماهیر شوروی به ایران در شهریور ۱۳۲۰به ناچار از قدرت کنار رفت و به آفریقای جنوبی تبعید شد .وی در سال ۱۳۲۴در این کشور درگذشت و پیکرش به قاهره فرستاده شد که پس از مومیایی شدن ،برای سالها به رسم امانت آنجا باقی ماند. سرانجام در سال ۱۳۲۹پیکر او به ایران آورده شد و در آستان عبدالعظیم حسنی در شهرری در جنوب تهران دفن شد و سپس بنای یادبودی روی مقبره وی ساخته شد که پس از انقالب بهمن ۵۷توسط صادق خلخالی ،حاکم
شرع ،تخریب شد. صادق خلخالی در خاطرات خود نوشته که تخریب آرامگاه رضاشاه ۲۰روز طول کشید ،و چون ساختمان بسیار محکم بود با گریدر ،بولدوزر ،جرثقیل و وسایل قوی مکانیکی موفق به تخریب آن نشده و در نهایت از مواد منفجره استفاده کردند. اعتراضهای دیماه پارسال دوباره نام رضاشاه و خانواده پهلوی را به صحنه سیاسی ایران بازگرداند و معترضان شعار میدادند« :رضاشاه روحت شاد»« ،چه اشتباهی کردیم که انقالب کردیم»« ،ای شاه ایران ،برگرد به ایران» و «ایران که شاه نداره ،حساب کتاب نداره». بر اساس گزارش توئیت رضا پهلوی ،سایت روزآرزو و رادیو فردا /ک.ر -------------------------------------------------Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 8
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 9
Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P.10
Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 11
Thursday, April 26, 2018
NANCY MARKET
بیسکوییت مادر ۷۰گرمی ۳۳سنت ۷۵سنت ۱.۴۹ویفر شیرین عسل انواع حبوبات پوندی ۷۵سنت ۱.۹۹ورمیشل دوبی انواع ادویه جات شان ۵۰سنت سبزیجات خشک گیشا ایران ۱.۹۹ورمیشل تک ۹۹سنت تن ماهی میترا قلیه ماهی -قورمه سبزی-آش -کوفته -نعنا ۱.۹۹نمک گلچین ساده و یددار ۹۹سنت پودر سوخاری انسی ۹۹سنت ۱.۹۹صابون زیتون یونانی جو پرک انسی ۲.۹۹سبزی خشک قورمه عصمتی ۹۹سنت قند کله شکسته ارومیه انواع شکالت شیرین عسل ۹۹سنت ۲.۹۹ شکر قهوه ای ۲پوندی شیر نمک دریایی کاالس ۴۰۰گرمی ۹۹سنت ۲.۹۹ خالل سیب زمینی پیک نیک ۹۹سنت بیسکوییت سبوسدار ۲.۴۹ رطب مضافتی بم جاسمین انواع پاستیل شیرین عسل ۹۹سنت رب درجه یک گیالن ۹۹سنت ۲.۹۹انواع لواشک جنگلی خیارشور ویژه پامیر ۹۹سنت ۲.۹۹انواع رانی خیارشور زرین ۹۹سنت ۱.۹۹گلپر گیشا ترشی فلفل اصالت ۹۹سنت ۲.۹۹پودر وانیل گیشا ۹۹سنت ۱.۹۹پولکی پایتخت ترشی لیته طراوت ۹۹سنت ۱.۹۹انواع حبوبات اماده ترشی مخلوط طراوت ۱.۹۹ ۱.۹۹تن ماهی جنوب ترشی بندری طراوت ۱.۹۹ ۱.۴۹ساردین بنتا انواع ژله فرمند ۱.۹۹ شکر ۲پوندی شیر ۱.۹۹ انواع ژله برکاد ۱.۹۹ رشته آش انسی ۲.۹۹ شامپو بدن صحت ۱.۹۹ رشته آش برش اصفهان ۲.۹۹ پودر سیر پالیز ۱.۹۹ ارد حلوا نانسی پودر زنجبیل پالیز ۱.۹۹ ۲.۹۹زیتون سیاه ایتالیسیما انواع پولکی مه لقا ۱.۹۹ ۲.۹۹زرد چوبه شیر اب انار لیونا ایران ۱.۹۹ ۲.۹۹تمر هندی سون ایران رب گوجه آتا ) درنیکا( ۱.۹۹ ۲.۹۹فلفل سیاه گیشا ۱.۹۹ ۲.۹۹نشاسته گلچین مربا البالو اصالت ۱.۹۹ ۱.۹۹لیمو عمانی پالیز شربت سکنجبین
۱.۷۵نان بسته بندی شده از ایران
انواع ارغوان با تخم ریحان الزانیا اسفناج زر ماکارون ۹۹سنت Thursday, April 26, 2018
۲.۴۹
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 12
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 13
Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P.14
Thursday, April 26, 2018
گزارشگران بدون مرز :ایران در رتبه ۱۶۴ ردهبندی جهانی آزادی رسانهها
سازمان گزارشگران بدون مرز در تازهترین گزارش خود از آزادی رسانهها در جهان ،به «افزایش کینآفرینی» علیه روزنامهنگاران ،تشویق به رویارویی با آنها و تحمیل اطالعات از سوی نظامهای اقتدارگرا هشدار دادهاست. ایران در فهرست سال ،۲۰۱۸در رتبه ۱۶۴از ۱۸۰کشور قرار دارد. در صدر فهرست آزادی رسانهها در جهان نروژ ،سوئد و هلند قرار دارند .واپسین کشور از نظر آزادی رسانهها ،کره شمالیست و سپس اریتره و ترکمنستان. به گفته «گزارشگران بدون مرز» ایران در سال جاری میالدی هیچ پیشرفت خاصی در مقایسه با سال گذشته نداشته و همچنان «در ردههای پایین درجا میزند». این نهاد ناظر بر مطبوعات و رسانهها یادآوری کرده است که جمهوری اسالمی ایران ،هرگز موفق به ترک ردههای آخر جدول نشده و همواره «همسایه بدترینها» بودهاست .ایران در سال ۱۳۹۰در میان پنج کشور قعر جدول قرار داشت و یک سال پیش از آن ،یک رتبه هم پایینتر بود. هرچند رتبه ۱۶۴در مقایسه با سال گذشته که ایران در رتبه ۱۶۵قرار داشت ،ممکن است نشانهای از بهبود وضعیت آزادی بیان و رسانهها باشد ،اما «گزارشگران بدون مرز» یادآوری کرده این «بهبود» یک رتبهای بهخاطر بدتر شدن وضعیت در دیگر کشورها است. به گفته این سازمان ایران همچنان یکی از پنج زندان بزرگ جهان برای روزنامهنگاران و شهروندخبرنگاران است و از دی ما ۱۳۹۶به این سو« ،بیش از بیست روزنامهنگار و پنجاه شهروندخبرنگار» در این کشور بازداشت شدهاند. سازمان «گزارشگران بدون مرز» از «الیحه سازمان نظام رسانهای» جمهوری اسالمی انتقاد کرده و میگوید این الیحه «افزون بر کمداشتهای حقوقی و ناکارایی آن برای جامعه ایران، میخواهد روزنامهنگاران را نیز به کارمندان دولت تبدیل کند». اشاره این نهاد به الیحه پیشنهادی دولت جمهوری اسالمی در سال گذشته است که روزنامهنگاری را موکول به «اخذ پروانه روزنامهنگاری» میکند .در صورت وقوع «جرم مطبوعاتی» ،اگر آن مطلب متعلق به کسی باشد که پروانه روزنامهنگاری ندارد ،در دادگاه عمومی و بدون حضور هیئتمنصفه محاکمه میشود .آنهم در حالیکه سازمان نظام رسانه ،تحت کنترل کامل دولت ایران است و روزنامهنگاران در آن استقاللی ندارند. سازمان گزارشگران بدون مرز میگوید «سرکوب» آزادی اطالعرسانی ،محدود به داخل کشور نیست و «رسانههای جهانی و به ویژه رسانههای فارسیزبان در خارج از کشور نیز قربانی سرکوب و تهدید و سانسور» توسط حکومت ایران شدهاند. دیکتاتورها ،جنگ و «سیاهچالهای اطالعرسانی» سازمان گزارشگران بدون مرز در مورد تحمیل روزنامهنگاری مورد نظر نظامهای اقتدارگرا هشدار دادهاست و در عین حال میگوید ،دیکتاتورها و جنگ کشورها را به «سیاهچالهای اطالعرسانی» تبدیل میکنند. در رتبهبندی این نهاد سوریه در جایگاه ۱۷۷قرار دارد ،دیگر کشور جنگزده خاورمیانه، یعنی یمن ،در رتبه ۱۶۷و عراق در رتبه .۱۶۰وضعیت دیگر کشورهای خاورمیانه نیز بهتر نیست .عربستان سعودی پنج پله پایینتر از ایران و در رده ۱۶۹است و امارات متحده عربی در رده .۱۲۸ «گزارشگران بدون مرز» میگوید روی نقشه آزادی رسانهها ۲۰۱۸هرگز این همه کشور در وضعیت سیاه ،یعنی «بسیار ناگوار» قرار نداشتند و «شمار زیادی از کشورهای خاورمیانه در این بخش قرار دارند». نهاد ناظر بر مطبوعات میگوید وضعیت آزادی رسانهها در آمریکا «باز هم فرو افتاده است» و در کانادا ،دیگر کشور شمال قاره آمریکا «همچنان بهتر شدهاست» .وضعیت قاره آفریقا کمابیش بهتر شده ،ولی شناساگر منطقه اروپای شرقی و جنوب آسیا به سوی خاورمیانه و افریقا شمالی فرو افتاده است. به گفته این سازمان وضعیت در منطقه خاورمیانه و آفریقای شمالی «سال به سال ناگوارتر میشود». سازمان گزارشگران بدون مرز ،ردهبندی خود در مورد آزادی رسانهها را از سال ،۲۰۰۲ Thursday, April 26, 2018
هر سال یک بار منتشر میکند .به گفته این سازمان الگوهایی مانند خودسانسوری و آزار و سرکوب آزادی اطالعرسانی ،زیرساختها و چهارچوبها قانونی ،کثرتگرایی و استقالل رسانهها در انتشار گزاش سالیانه آن ،مالک قرار میگیرند. برپایه گزارش وبسایت آر اس اف و گزارشهای رادیو فردا|ت.ت (رادیو فردا)
۳۵۰امام از ترکیه برای تبلیغ به نفع اردوغان به آلمان آمدهاند
سال گذشته تقریبا هر روز یک "امام" از سوی ترکیه به آلمان فرستاده شده تا مبلغ سیاستهای اردوغان باشد .منتقدان به دولت آلمان خرده میگیرند که از خطرات این گونه تبلیغاتی مذهبی -سیاسی در کشور غافل است. تشکل سراسری فعالیت مساجد ترکی در آلمان از سوی دولت ترکیه کنترل میشود .بنا بر گزارش دولت آلمان در سال گذشته ۳۵۰امام برای مساجد ترکی به این کشور فرستاده شدهاند .گزارش میگوید که ادارات آلمان در پاسخ به تقاضای نهاد مذهبی ترکیه (دیانت) به این امامها ویزای کاری داده است. حزب چپهای آلمان از دولت درباره فعالیت این امامان سوال کرده است .روزنامه محلی شهر کلن نوشته که در پاسخ به این پرسش روشن شد که طول اقامت در ویزای کاری این عده ۱۸۰روز در نظر گرفته شده است ،اما کسی پیگیر این مسئله نیست که آیا آنها پس از اتمام ویزای خود آلمان را ترک کردهاند یا ماندهاند و تقاضای پناهندگی کردهاند. سازمان سراسری نظارت بر فعالیت مساجد ترکی در آلمان ( )DiTiBیک سازمان مستقل آلمانی است ،ولی امامهای مساجد از سوی سازمان دیانت ترکیه فرستاده میشوند .این سازمان در نهایت تحت کنترل اردوغان ،رئیس جمهوری ترکیه است. امامهای مساجد از سوی سازمان دیانت ترکیه فرستاده میشوند .این سازمان تحت کنترل اردوغان ،رئیس جمهوری ترکیه است سویم داغدالن ،معاون رئیس فراکسیون حزب چپ در پارلمان آلمان به روزنامه محلی کلن گفته که دولت آلمان در این زمینه بسیار "سادهلوحانه و غیرمسئوالنه" برخورد کرده است. به نظر این حزب هرچه شمار امامهای سازمان دیانت در آلمان بیشتر باشد بدین معناست که نفوذ و کنترل اردوغان در میان ترکهای آلمان بیشتر میشود. او این را یک توهم دانسته است که انتظار رود سازمانی که همسو با تهدیدهای اردوغان علیه مخالفان و منتقدین اوست ،و به تعقیب آنها از سوی دولت ترکیه کمک میکند ،به بسط دموکراسی در این کشور کمک کند)DW.COM( .
آیا آتئیسم در ایران در حال گسترش است؟ شش سال پیش ،مارکوس التون روزنامه نگار آلمانی در نشریه دی تسایت گزارش مفصلی درباره رواج آتئیسم در ایران نوشت و بیان داشت ،آتئیسم در ایران با خطر مجازات مرگ روبروست اما همه ساله ایرانیان بیشتری خود را به عنوان بی دین معرفی می کنند ،ولو به شکلی غیرعلنی .التون در گزارش خود با دانشجویانی مصاحبه کرده که با مطالعه آثار نیچه، شوپنهاور و فروید و همچنین ریچارد داوکینز و کریستوفر هیچنز و کتاب های ممنوعه در قالب کتاب های الکترونیکی (ایبوک) کیندل با دیدگاه هایی روبرو شده اند که باعث شده به تدریج از روایت رسمی ایدئولوژی و مذهب رایج فاصله بگیرند .نکته جالب توجه اینجاست که گزارش سال ۲۰۱۲التون ،از فیس بوک فارسی کانون اگنوستیک ها و آتئیست های ایران نام برده و از این مساله حیرت زده شده که ۲۷هزار نفر این صفحه را الیک کرده اند .تعداد الیک های این صفحه که در گزارش التون ذکر شده اکنون با گذشت حدود ۶سال به حدود ۱۹۹هزار نفر رسیده و به عبارت دیگر هفت برابر افزایش پیدا کرده است. فیلیپ کرینبروک ،استاد ایران شناسی دانشگاه گوتینگن معتقد است که ارائه نسخه ای از دین بر پایه بمباران تبلیغاتی و پروپاگاندای شبانه روزی ،بسیاری از ایرانیان را از اسالم دور کرده است .به گفته کرینبروک ،برخی از ایرانیان نیاز معنوی خود را در این کشاکش با باور به آموزه های زرتشت و حتی بودیسم جستجو کرده اند و تعجبی ندارد که در این بین عده ای نیز ایمان به وجود خدا را از دست داده و خود را آتئیست بنامند... ایران از جمله هفت کشوری است که آتئیسم در آن بر اساس این گزارش با خطر مجازات مرگ روبروستbbc . Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 15
اقتصاد و مهاجر
در باره ی ما: موسسه ی مالی و ارزی عطار در سال 2002تاسیس شده و از سال 2005فعالیت های خود را آغاز منود .تالش کمی ارائه ی خدمات همواره در سرلوحه ی ما قرار داشته و خواهد داشت .در برای ارتقاء سطح کیفی و ّ سایه ی همین تالش مداوم و حمایت و پشتیبانی مستمر مشتریان عزیز ،فعالیت ما بدون هرگونه تبلیغات جنجالی و کاذب به طبیعی ترین شکل ممکن گسترش یافته است. مشتریان فهیم و متعهد ما را یافته و می یابند و سبب آشنایی ما با همگنان خود در سرتاسر جهان شده اند و این روند زجنیروار ادامه دارد. به این ترتیب ،مسئولیت شناسی و درستکاری ما باعث افتخار و آشنایی ما با گروه بزرگی از هم میهنان شریفی شده است که از همکاری سالم و شرافتمندانه لذت می برند.
موسسه مالی و ارزی عطار
گزينش مقاله برای اين صفحه از: مهندس حسين عطار -ونکوور
سوبسیدی میپردازید و چرا اجازه نمیدهید کسی که میخواهد سفر خارجی تفریحی برود، ارز مورد نیاز خود را از بازار آزاد و با هر قیمتی که میتواند تهیه کند. نتیجهگیری :دولت به هر دلیلی تصمیم گرفته است برای مقابله با بحران ارزی ،بر نحوه مصرف این کاالی کمیاب نظارت کند .حق دولت برای چنین نظارتی معطوف به دارایی عمومی یا دارایی دولتی است .بهتر است اموال خصوصی مردم موضوع مداخله دولت نباشد .به نظر میرسد ورود دولت به دادوستدهای خصوصی مردم در زمینه ارزی و تعیین سقف برای میزان ِ ارز در اختیار مردم ،میتواند تحدید مالکیت و تهدید حقوق مالکیت تلقی شود .تعیین قیمت واحد برای ارزهای خارجی ،شناوری قیمت ارز به شمار نمیرود و آن محمود صدری تکنرخی شدنی نیست که سالهاست اقتصاددانان آن را از دولت طلب میکنند ،بلکه همان -1دستورالعمل اخیر بانک مرکزی (و اطالعیههای پیرو آن) ،موارد و معبرهای هزینههای قیمتگذاری دستوری است که همه دولت را به پرهیز از آن میخوانند .آیا بهتر نیست ارزی را مشخص کرده است و از حاال تا دستورالعملهای بعدی ،معلوم است چه کسانی دولت به جای این قیمتگذاری که احتماال چندی دیگر سد آن میشکند ،اوال با ایجاد انضباط میتوانند از دولت دالر ۴۲۰۰تومانی بگیرند و معلوم است که صادرکنندگان چگونه باید ارز ارزی ،منابع ارزی خودش را درست تخصیص دهد و ثانیا بگذارد مردم ارزهای خود را به هر قیمتی که میخواهند دادوستد کنند؟ (دنیای اقتصاد) حاصل از صادرات خود را بازگردانند .تا اینجا ،تکرار سیاستهای آزموده قبلی است. البد دولت از سر اضطرار آن را به متقاضیان ارز و تحصیلکنندگان ارز تکلیف کرده است. اما اگر کسی نخواهد از دولت ارز بخرد یا به آن ارز بفروشد تکلیفش چیست؟ مثال اگر کسی صاحب یک یا چند پول خارجی با منشأ بیرونی باشد و بخواهد این دارایی مشروع خود را (پس از عبور دادن از سد تحریمها) در بازار داخلی با پول یا کاال یا خدمات داخلی معاوضه کند ،تکلیفش چیست؟ اگر تولیدکننده یا تاجر ایرانی ،بدون برخورداری از کمک دولت ،به دارایی ریالی دست یافته باشد و حاال بخواهد این دارایی را بدون وارد شدن به معامله با دولت ،به پول خارجی تبدیل کند ،تکلیفش چیست؟ و باز اگر این تاجر یا تولیدکننده ،از محل ِ خارجی مستقل از دولت ایران دست یافت و خواست این صدور کاال و خدمات خود به پول دارایی ارزی خود را در دادوستدی غیردولتی به ریال تبدیل کند و در جریان این تبدیل به دولت یارانه ندهد ،چه باید بکند؟ -۲پاسخ این پرسشها از جنبه علوم اقتصادی و فنون بانکداری و رویههای تولیدی و بازرگانی، کامال روشن است و کوشندگان تولید و تجارت ،برای پیش بردن کار خود دانش کافی دارند و به راه و رسم کارشان آگاهند .مشکل از آنجا آغاز میشود که این کوشندگان عالوه بر کار دشوار تولید و تجارت ،باید متحمل کار دشوار معامله ناخواسته با دولت هم بشوند .دولت محترم ،بر اساس محاسبات خود برای دالر قیمتی تعیین کرده و همگان را مکلف کرده است که به همین قیمت بخرند و بفروشند و محل معامله هم جایی است که دولت مقرر کرده است یعنی شبکه بانکی .در این بازار ،اگر کسی بخواهد ارز بخرد« ،مقدار و قیمت مورد معامله» را دولت تعیین میکند و اگر مالک ارز بخواهد مال خود را بفروشد ناگزیر است به «قیمتی که دولت تعیین میکند» بفروشد و قیمت بیش از آن قاچاق و فعل مجرمانه شمرده میشود .ظاهرا سوءتفاهمی رخ داده است! در همه جای جهان ،برای نگهداری و حمل پول کاغذی محدودیت وضع میکنند؛ اما این محدودیت متوجه مالکیت نیست ،بلکه برای مقابله با عمل مجرمانه پولشویی است .حال آنکه در وضع کنونی ایران ،مالکیت پول خارجی ،قهرا عملی مجرمانه شده است .زیرا دولت انتظار دارد مردم پول خارجی خود را که البد با صرف هزینه فرصتی بیش از رقم مقرر شده دولتی به دست آوردهاند ،با قیمتی که دولت تعیین میکند سپردهگذاری کنند و مردم ترجیح میدهند پول خود را به شکل کاغذی و فیزیکی نزد خود نگه دارند و داشتن چنین پولی از نظر دولت جرم است. -۳چه باید کرد؟ پاسخ بسیار روشن است :دولت برنامه مقابله با وضع اضطراری ارزی خود را اجرا کند و تصمیمگیری درباره ارزهای متعلق به مردم را به خودشان واگذارد .در مورد داراییهای ارزی خصوصی تصمیم نگیرد و درباره داراییهای ارزی دولتی ،اقتصادی عمل کند .منابع ارزی که در دست دولت است ،اموال مشاع مردم است و بنا به رویهای که بر اثر تکرار ایجاد شده و حقانیت یافته است ،ادارهاش با دولت است .حال که این وضع قهری رخ داده و دولت عهدهدار و متولی منابع ارزی مردم شده است ،وظیفه دارد آن را با لحاظ کردن مصالح عمومی هزینه و دادوستد کند .مثال بند اول « اطالعیه شماره ۷یکسانسازی نرخ ارز» با مصالح عمومی منافات دارد؛ زیرا شهروندانی که به هر دلیل به مسافرت خارجی نمیروند ،میتوانند از دولت بپرسند شما به چه حقی برای مسافرتهای بخشی از مردم ارز
ارز دولت -ارز مردم
Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 16
ورزش آزمون یکی از ۵ستاره آسیا در جام جهانی روسیه
در ۹دیدار اخیر همراه ایران ۸گل به ثمر رسانده است. تعجبی ندارد که باشگاههای بزرگ اروپایی به دنبال جذب این بازیکن باشند .هر چند ایران در جام جهانی در گروه بسیار سختی قرار گرفته است و صعود از گروه کاری بسیار دشوار برای ایران محسوب میشود ولی خیلیها منتظرند اولین نمایش آزمون را در یک تورنمت سطح باال ببینند.
جلوگیری از اعزام قهرمان جودوی ایران به خاطر «احتمال پناهندگی»
سایت sportskeedaپنج ستاره قاره آسیا در جام جهانی را معرفی کرد که نام سردار آزمون نیز در آن دیده میشود. به گزارش ایسنا و به نقل از سایت ، sportskeedaجام جهانی ۲۰۱۸روسیه تقریبا ۵۰روز دیگر در این کشور شروع میشود و ۳۲تیم حاضر در این رقابتها در ۸گروه چهار تیمی برابر هم به میدان میروند .در این بین قاره آسیا برای اولین بار ۵تیم در جام جهانی دارد و امیدوار است تیمهای این قاره نتایج شایستهای کسب کنند. پنج ستاره آسیایی در جام جهانی روسیه به شرح زیر هستند: سردار آزمون از ایران ،شینجی کاگاوا از ژاپن ،محمد السهالوی از عربستان ،سون هیونگ مین و هی چانگ هوان از کره جنوبی در این فهرست قرار گرفتند. خیلیها االن سردار آزمون را بهترین بازیکن جوان قاره آسیا میدانند .این بازیکن ۲۳ساله رکورد بسیار خوبی در تیم ملی دارد و توانسته است ۲۳گل در ۳۱بازی ملی ثبت کند .او در حال حاضر با وجود سنی که دارد ،پنجمین گلزن برتر تاریخ فوتبال ایران محسوب میشود. او به خوبی توانسته وارث علی دایی در نوک خط حمله ایران باشد .آزمون در انتخابی جام جهانی ۱۱بار برای ایران گلزنی کرد .او با آمادگی بسیار خوبی به روسیه خواهد رفت چون
ناصر ناصریپور جودوکار تیم ملی ایران در اینستاگرام نوشته« :بی غیرت نبودم .دوست داشتم افتخار بیاورم برای کشورم .اما بعد از ۱۲سال حمالی ،ورزش را کنار میگذارم». قهرمان جودوی ایران پس از ترک اردوی تیمملی گفت :تاکنون در قهرمانی کشور شکست نخوردهام .هیچ حریفی از من امتیاز نمیگیرد و حاضرم هر روزی را که مربیان تیم ملی اعالم کنند ،با تمام رقبا در حضور خبرنگاران مبارزه کنم. پس دلیل کنارهگیریاش چیست؟ ناصر ناصریپور در این باره به خبرگزاری ایسنا گفت :با مشکالت فراوان خودم را به اردوها میرسانم .حتی کرایه ماشین ندارم ولی مسئوالن خیلی راحت از حق ما میگذرند .شغلی ندارم و تمام زندگیام را برای جودو گذاشتهام. این قهرمان جودو تاکید کرد :شنیدهام فدراسیون میگوید چون محمد رشنونژاد دیگر به ایران برنگشت ،ناصریپور را هم اعزام نمیکنیم .زیرا ممکن است او هم برود و پناهنده شود .ناصریپور تمایل برای پناهندگی را رد کرد و گفت« :حتی وقتی در اردوها هستم دلم پیش پدر و مادرم است .میخواهم برای ایران مدال بیاورم و فکری که در مورد من میکنند ،صد درصد اشتباه است .تضمین میدهم اگر به خارج اعزام شوم ،به ایران بازخواهم گشت ».اما به نظر نمیرسد مسئولین فدراسیون از خداحافظی ناصریپور ناراحت شده باشند .زیرا حتی با او تماس نگرفتهاند تا بپرسند کجاست و چرا اردو را ترک کرده. این جودوکار میگوید هفت سال است عضو تیم ملی بزرگساالنم و فقط دو بار مرا به مسابقات بینالمللی اعزام کردند ،در حالی که بقیه اعضای تیم ملی هر ماه به رقابتهای برون مرزی اعزام میشوند( ...رادیو فردا)
PERSIAN CULTURE AND ART INSTITUTE
خانـه فـرهنـگ و هنـر ایــران مرکـز برگـزاری کـالس ،گردهمـایی و رویدادهـای فـرهنـگی
مرکـز اطالع رسانی رویـدادهای فرهنـگی کودکان و نوجوانان مدرسه پارسی :مهناز صالحی نقاشی ،کالژ ،سفال :شیما دهقان موسیقی :آرزو ملکی ،نازنین صادقی
www . PersianEvents . ca
ادبیات و هنـرهای نمایشـی داستان نویسی :محمد محمدعلی تئاتر ،منایشنامه نویسی :محمد رحمانیان بازیگری :مهتاب نصیرپور فیلمسازی :حسین فاضلی عکاسی :نیما راهنما
موسـیقـی کمانچه ،ویلن :سعید فرج پوری آواز :پرویز نزاکتی تار ،سه تار :علی رزمی بربط :علی سجادی سنتور :ساینا خالدی متبک ،دف :هامین هنری گیتار :کاوه یغمایی ،نازنین صادقی پیانو :نیلوفر فرزندشاد آکاردئون :سعید زرگری آهنگ سازی ،نی :امیر اسالمی ویلن ،کمانچه :سینا احتاد ویلن کالسیک :علی عسگری
هنـرهای تجسمـی نقاشی آبرنگ ،اکریلیک :محمدرضا آتشزاد نقاشی رنگ روغن ،میکس میدیا :مهتاب فیروز آبادی نقاشی با مداد رنگی ،ذغال و آبرنگ :نازنین صادقی کاریکاتور ،انیمیشن :افشین سبوکی مینیاتور ،تذهیب :فرهاد الله دشتی طراحی :حمیدرضا جدید گرافیک :فرزان کرمانی نژاد سرامیک :املیرا حبیب اله مجسمه سازی :مجید شیخ اکبری خوشنویسی :مسعود کریمایی
زبان انگلیسی :یلدا احمدوند فرانسه :سام زهره وندی
علوم پایه ریاضی ،فیزیک ،کامپیوتر :دامون طهماسبی شیمی :سهند طهماسبی
facebook . com / percai www . percai . com info @ percai . com
)1181 West 16th Street (at Pemberton Ave North Vancouver, BC V7P 1R4
)778.PERSIAN (737.7426 778 . 889 . 4820
با سـپاس از همـراهـان همیشـگی خـانـه فـرهنـگ و هنـر ایـران Thursday, April 26, 2018
ما
ِ فرهنگ
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P.17
بازار امالک
الفبای سرمایه گذاری در امالک
مقاله سوم :عوامل موثر بر ارزش امالک (بخش اول) مصطفی سليميان -ونکوور
شناخت بهترین نوع سرمایه گذاری در این کشور یکی از مشکالت بزرگ جامعه نو-مهاجر ایرانی است .رسانه های گروهی پر از تبلیغات انواع و اقسام سرمایه گذاری در بازارهای سهام، پس انداز ،مشارکت و امثالهم می باشند. در اواخر دهه 1970و اوایل 1980اگر از کسی می پرسیدند که فاکتورهای مهم موثر بر امالک چیست ،بی گمان پاسخ می داد :محل ،محل و محل .گذشت بیش از دو دهه و مشاهده افت و خیز در بازار امالک این ضرب المثل قدیمی را تغییر داد و آنرا به محل ،زمان مناسب ورود به بازار و امکان تامین سرمایه تغییر داد .البته فاکتور محل که خصیصه جدایی ناپذیر و یگانه ملک می باشد هنوز بسیار مهم است ولی تناسب زمان ورود به بازار و مهیا بودن سرمایه مورد نظر دو مورد بسیار مهم دیگری میباشد که مصرف کننده را به فعالیت در بازار امالک سوق میدهد .مد نظر داشتن هر سه مورد شرط الزم و کافی برای موفقیت در بازار امالک است. ما در منطقه ای زندگی می کنیم که اقتصاد آن بر مکتب کاپیتالیسم استوار و همسایه دیوار به دیوار ما پرچمدار آن است .آزاد بودن کامل بازار ،دخالت حداقل دولت و ایجاد تقاضا و تولید و عرضه متاع برای رفع نیاز ایجاد شده بخشهای مهمی از بنیان این مکتب اقتصادی است .بر اساس آمار یکی دو سال سال گذشته %70تولید ناخالص ملی ایاالت متحده ( کانادا )%57براساس مصرف شخصی کاال و خدمات بوده است که اگر سرمایه مورد نظر برای پاسخگویی باین مصرف را معادل %16تولید ناخالص ملی ( کانادا )%23بآن اضافه کنیم این رقم به ( %86کانادا )%80میرسد .بنابراین عیان است که تقاضای شخصی ساکنان آمریکای شمالی و سرمایه گذاری برای عرضه ،شاهرگ حیاتی این سیستم اقتصادی است .الزم به توضیح است که درصد مصرف دولتی تولید ناخالص ملی به ترتیب برای ایاالت متحده %17 و کانادا %21و خالص صادرات واردات منفی %3و منفی %1می باشد. چنانچه عرضه بیش از تقاضا باشد رقابت تولیدکنندگان متاع باعث تعدیل و مناسب شدن قیمتها شده و مصرف کننده با آرامش خیال و صرف وقت الزم قیمت ها را مقایسه و به قولی "شاپینگ" کرده و کمترین قیمت خرید با کیفیت مورد عالقه اش را می پردازد .در مقابل اگر تقاضا بیش از عرضه باشد به دلیل رقابت خریداران ،قیمت ها افزایش یافته و کسانی که توانایی و یا تمایل به پرداخت قیمت باالتر را دارند خریدار متاع میشوند .اولی را بازار خریدار و بعدی را بازار فروشنده می نامند .حالت دیگر تعادل عرضه و تقاضاست که به آن بازار متعادل گویند .رفتار ساکنین آمریکا شمالی بدین قرار است که از جوانی با ورود به بازار و ایجاد خانواده و ازدیاد تعداد اعضا هرساله مصرفی بیشتر نسبت به سال گذشته شان می نمایند .این روند البته عمدتا تا 46سالگی ادامه داشته و بعدا به مرور زمان کاهش می یابد. امالک متاعی است که هر مصرف کننده چندین بار در طول عمر خود نسبت به خرید و فروش و تبدیل آن اقدام می نماید .مدتی برای اجاره ،زمانی برای خرید خانه اولیه ،به دنبال آن فروش خانه اولیه و خرید خانه ثانویه (تبدیل به احسن) و نهایتا خانه تفریحی-ییالقی تا رسیدن به دوران بازنشستگی و سپس تعویض خانه بزرگ به کوچکتر ،مقاطعی است که مصرف کننده آمریکای شمالی وارد بازار امالک میشود. بحث امروز ما که در 4قسمت ارایه خواهد شد ،شامل بررسی عواملی است که باعث افزایش تقاضا و نهایتا باال رفتن قیمت امالک میشود .اینجانب 23عامل را یافته ام که 6تای آنها که ابتدا بیان می کنم اصلی است .فاکتور ها بجز تعداد محدودی که در انتها بیان می شود عمدتا در کنترل بازار میباشند .بررسی بر این فرض استوار است که تمام عوامل بجز عامل مورد بحث ثابت اند که البته این فرض غیرواقعی است چرا که چندین عامل در محلهای متفاوت و زمانهای مختلف تاثیرهای گوناگون میگذارند .ولی حسن فرض ما این است که باعث شفافیت و شناخت تک تک عوامل شده و به درک بهتر آنها کمک می کند. بررسی را با 6تا از مهمترین فاکتور ها در قسمت اول و دوم مقاله مطرح می کنیم و در قسمت 3و 4به بررسی باقیمانده فاکتورهای کمتر تاثیرگذار ،و نهایتا به 6فاکتوری که در اختیار مصرف کننده می باشد می پردازیم. -1مهاجرت به داخل یک شهر :وقتی جمعیت شهری یا محلی به دلیل مهاجرت افزایش می یابد نتیجه اولیه آن افزایش تقاضا و نهایتا افزایش قیمت می باشد .تاثیر زاد و ولد به دلیل نرسیدن زمان مورد نیاز تقاضا در بازار در قسمت 2زیرین بررسی میشود .بهترین نمونه اثر افزایش جمعیت بریتیش کلمبیا مربوط به اواخر دهه 80و اوایل دهه 90میباشد که با %13/5رشد جمعیت بین سرشماریهای 91و 96همراه بود .متوسط سالیانه %2/7 افزایش جمعیت باعث رشد قیمت امالک در سال 90-91و سال 95گردید .بعد از سال 95 Thursday, April 26, 2018
سال شروع رشد در سال 2003و سپس سالهای اوج قیمتها در 2007و بعدا در سال 2015 و ادامه رشد آن تا به حال را شاهد بوده ایم .رشد قیمت بین سالهای 1996تا 2001به میزان %4/9یعنی به %1در سال کاهش یافت ،رکود اقتصادی ،مهاجرت نیروی کاری به دیگر استانها و آمریکا و البته برگشت تعداد زیادی از مهاجران هنگ کنگ ،دالیل اصلی این کاهش در این فاصله زمانی بودند. -2سیکل تغییرات جمعیتی :افزایش سن جمعیتی یک شهر یا یک محل منتج به تقاضای گونه های مختلف امالک در زمانهای متفاوت میگردد .این موضوع از نتایج رفتاری سیکل زندگی افراد است که در سنین مختلف مصرف کننده ،پول خود را صرف هزینه های متفاوت میکند که در تحقیقات اقتصادی جمعیت شناسی رل کلیدی دارد .مثال مصرف کنندگان آمریکای شمالی در محدوده سنی 25سالگی از خانه والدین خارج شده و با اجاره یک واحد کوچک، زندگی مستقل خود را شروع می نمایند و در حقیقت پایه اولیه خانوار را پی ریزی می نمایند .در سن 34سالگی ازدواج کرده و اولین سرپناه برای خانواده خریداری میشود .در سن 43سالگی با توجه به آوردن فرزند و افزایش جمعیت خانواده خانه خود را تبدیل به خانه بزرگتر می کنند .سپس در سن 52سالگی به بعد نسبت به خرید واحدهای تفریحی، ییالقی اقدام کرده و از اواخر دهه با ورود به دوران بازنشستگی نسبت به فروش خانه موجود و تبدیل آن به خانه ای کوچکتر اقدام میکنند .برای درک بهتر موضوع ،این رفتار را در زیر بیان می کنیم. ایاالت متحده و کانادا پس از جنگ دوم جهانی تا سال 1966شاهد باالترین نرخ زاد و ولد بودند بطوریکه در عرض 20سال 8میلیون نفر به جمعت کانادا اضافه گردید و هم اکنون یک سوم جمعیت کانادا را افرادی تشکیل می دهند که بین سالهای 46تا 66متولد شده اند. ا ین نسل در سالهای طالیی با رشد اقتصادی باال به دنیا آمدند و رفتار مصرفی فوق العاده ای دارند و جالب اینجاست که هنوز مدیریت جامعه را در اختیار دارند. این نسل به هر بازاری وارد شد آنرا فعال کرد .صنایع غذایی ،پوشاکی ،آرایشی ،مسکن و غیره در دهه های قبل و بازارهای سرگرمی ،توریسم ،بیمه ،مالی و مسکن و غیره در زمان حاضر نمونه انگشت شماری از آنها میباشد .مثال متولدین این دوره در 25سالگی در سال های 1971تا 1991باعث رونق امالک استیجاری شد و یا اینکه در سن 34سالگی بین سالها ی 1980تا 2000باعث افزایش قیمت امالک در سالهای 1981و 90و 1995شدند بطوریکه قیمت امالک به 5برابر در مقایسه با قیمت اواخر سال 1979رسید .سن 43سالگی فروش خانه اولیه و خرید خانه ثانویه را شامل میشود که زمان فاصله 1989تا 2009را در بر میگردد .افزایش قیمت سالهای 1995 ،1991و 2003و 2008از تبعات هجوم این مصرف کنندگان به بازار امالک بود .سن 52سالگی به بعد یعنی دوران خرید خانه های تفریحی ،ییالقی و بازنشستگی است که زمان 1998تا 2018را در بر می گیرد .تاثیر این تقاضا در افزایش قیمت آپارتمان ،تاون هاوس و خانه های ییالقی را ظرف چند سال گذشته کامال شاهد بوده ایم .از این پس هم با هجوم و همراهی نسل میلنیال ها ( متولدین 1987تا )1998به بازار ،این تاثیرات تشدید خواهد شد.
فرهنگ BCنشريه ای خوشنام ،مستقل ،پُربار و خواندنی ،با بيشترين شما ِر خوانندگان و بهترين خدمات آگهی ها برای صاحبان مشاغل تاريخ انتشار شماره آيندهMay 10, 2018 :
Tel: 778.317.4848 Email: farhangbc@gmail.com Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P.18
روزشمار يک جنگ
(بخش سی و چهارم)
بحث و گفتگويی در رابطه با غذا و خوراکی داريم .فالفلهايی که از مسجد تا اينجا همينطور با خودمان بار کردهايم ،و دستشان نزدهايم ،توی ماشين جا ماندهاند .بهيار کسی را میفرستد که غذا و خوراکیای برایمان بياورند .ساعت يک و چهل و پنج دقيقه است و هنوز چيزی نخوردهايم. ِ زخمی تازهای رسيد. صدای بوق .باز هم برويم .غذا باشد برای بعد. ِ زخمی سطحی. در واقع چهار زخمی .سه نفر ِ چشم جلوی يکی زخمی و مصدوم جدی .که ِ من مرد ،طی يک لرزش و تشنج ،بی آنکه من متوجه شوم .ترکش در آرواره و در شکم .درازکش با شورتی غرق در خون ،بسيار جوان است. ِ پيرمرد ساعاتی پيش را برمیگردانند ،همانی که در ناحيهی کتف زخمی شده بود .فوت کرده .جنازهی عمر هم اينجاست ،روی زمين دراز کشيده .سومين کشته را در کنار آنها جا میدهند ،در حالیکه بهياران و پزشکياران در حال رسيدگی به سه زخمیاند .او در اثر گلوله کشته نشده ،بلکه در اثر ترکش ،پيچ و مهرههای انباشته شده در ِ بمب بشکهای. ِ زخمی ابوعدنان آشفته و ناراحت در گوشهای و در سکوت گريه میکند .سه نفر ديگر هم ترکش مهرههای درون ِ ِ ِ محل انفجار دور بودهاند و زخم سطحی بمب بشکهایاند ،اما از است .زخمهایشان را بدون بیحسی بخيه میزنند ،خويشتنداری میکنند. يکی از مصدومين دانشجوی پزشکی است .میکوشيم سر صحبت را باز کنيم ،اما نوزادی را ِ سوی ديگر خارج شده است. میآورند که گلولهای در کشالهی ران دريافت کرده که از نوزاد گريه میکند ،اما زخم چندان خطرناک نيست. [تنش سريعًا باال میگيرد ،و همه از تهاجم و نفوذ نيروهای امنيتی نگران میشويم .در اين رابطه سئوال میکنيم ].محله توسط ارتش آزاد امن شده است ،سی سرباز .اطالعمان میدهند که نمیبايست نگران حمله و تهاجمشان باشيم. ِ وضعيت وحشتناکی است ،افراد در وقتی که جابجا میشويم پایمان به جنازهها میگيرد، همهجا پخشاند.
دانشجوی زخمی در ناحيهی پا ،آرام و بیصداست ،خودش تزريقی در ِ ران خودش انجام میدهد .او خود به مراقبت از زخمیها در کلينيکی ديگر مشغول است ،خمپارهای درست مقابل آنجا فرود آمده است .خارج شده که به کمک قربانيان برود ،که دومين خمپاره فرود آمده ،در اينجا بوده که او زخمی شده و جوانی که آروارهاش از ميان رفته بود ،کشته شده. حملهای در جريان است .بلبشويی است و تيراندازی شديد در خيابان .ما خارج میشويم. ازدحام .غليان جمعيت کمی جلوتر .همه به آن سو میدويم ،راعد از جلو ،من به همراه عمر و ابو بالل که چهار دست و پا میآيد ،به دنبالش .سه چهار کوچه آنسوتر ،جمعيتی هيستريک. آنها بطور جمعی در ِ اتمام کار لينچ و ِخره کردن يک شبيحهاند که دستگير کردهاند. حال ِ مانع عکس گرفتن راعد میشوند .اوضاع حسابی مغشوش و افرادی خشمناک و عصبانی ِ درهم ريخته است. Go, goThursday, April 26, 2018
به کلينيک برمیگرديم و دوستانمان تصميم میگيرند که محله را تخليه کنيم .ما را در وانتی جا میدهند تا به ماشينمان برسانندمان .من و راعد دراز میکشيم و بقيه شروع به شوخی و مسخره کردنمان میکنند .وانت در ِ پست نگهبانی ارتش آزاد پيادهمان میکند .میبايست دو ِر ِ پست نگهبانی رفته و سی متری در پنا ِه ديوار جلو برويم تا به ماشينِمان برسيم .بهرحال ِ مسير خيابان را چند صد متری چارهی ديگری نداريم .با ماشين هم همينطور :میبايست که به سمت باال برويم ،در حالیکه پايگاه سد معبری که تيراندازی میکند در ِ پشتمان واقع شده .میچپيم داخل ماشين .به نظر میرسد که ماشينی مملو از سربازان ارتش آزاد قرار ِ ِ ِ پشت ما بيايد .من که ديگر حتی جا برای دوال شدن هم ندارم. محافظتمان برای است بسماللهالرحمن و الرحيم ،الاله الیالله ،راه میافتيم .لحظاتی طوالنی از با خود ماندن و تنهايی. ِ انفجار خنده و فريادی همگانی فرو میريزد« :تکبير! باالخره به چپ میپيچيم و تنشها در اللهاکبر!» ِ ِ توقف میکنيم .وانت سياهی با دو سرباز ارتش آزاد ايستاده پشت وانت ،بر فراز يک جنازه سر میرسد .مردی قویهيکل ،برهنه زير يک پتو ،غرق در خون ،خوابيده بر روی شکم، سری خرد شده و دستهايی بسته در پشت آويزان به ِ پشت وانت :مشخص ًا همان شبيحهی لينچ شده .به نظر میرسد که جمجمهاش را با ضربات قنداق تفنگ خرد کردهاند .در همهی اطرافش ،جماعت فرياد میزنند اللهاکبر! ارتش آزاد جنازه را در محله به گردش درآورده، ِ صفوف ظفرمند انتقامی خونين. ِ عرض شمار بسياری خيابانهای پر خطر را طی میکنيم.بچهها میخواهند از آنجا میرويم. ِ ديدن بناهايی که ديروز ويران شدند ،ببرند .اما وقتی رسيديم ،باقی سربازان ارتش ما را به آزاد به ما گفتند :نه ،نمیتوان به آنها نزديک شد ،بسيار خطرناک است .در حواشی و زير ِ نزديکی خيابانیِ ، بتون ساختمانی نيمهساز کنا ِر يک دکهی خوراکپزی متوقف میشويم تا فالفلی بخوريم .گلويم درد میکند و به دشواری میتوانم چيزی قورت بدهم ،اما به زحمت چند گاز از آن را میخورم .ساعت 2و 45دقيقهی بعدازظهر است و انديشه و ذهنم از وضوح و روشنی برخوردار است ،حواسم جمع است. ِ ديدن بناهای ويران شده میبرند ،تودهی بعد از خوردن فالفل ،از کوچههای مختلف ما را به عظيمی از سنگ و آهن و ويرانی در انتهای کوچهای ،که هنوز از آن دود برمیخيزد .اينجا بخش ِ در بابالتدموريم ،محلهای ديگر در ِ کهن شهر .چند نفری به زحمت و بدون نتيجهای در تالشند بلکه ويرانیها را کنار بزنند ،هنوز پيکرهايی ِ زير آوار است .تا حاال سيزده مرده را بيرون کشيدهاند .به گفتهی ساکنين محله ،ساختمان پس از بارانی از آر.پی.جی ويران شده است ،نقلی که چندان هم معتبر به نظر نمیرسد. ِ [يادداشت نوشته شده کمی ديرترِ ، طی غروب ].سپس بازگشتيم .چندان دشوار نيست ،تنها ِ آخرين خيابان با تک تيرانداز مسلط بر عرض خيابان مانده تا رد شويم .درست در لحظهای ِ طرف ديگر خيابان پيدايش میشود ،حاال ديگر که پا به حرکت میگذاريم ،تاکسیای در میبايست يک چرخش و انحراف بزرگ برای عبور از آن انجام بدهيم .سپس از آن عبور میکنيم .به محض اينکه به منطقهی امن میرسيم ،همه فريادکنان شروع میکنيم« :الاله الیالله» و سپس «تکبير – الله اکبر!» همچون مجنون و ديوانهها فرياد میکشيم ،يک تخليهی ِ شخصی کوتاه و مختصر .سپس عرض محله را طی میکنيم. بچهها باز هم اصرار دارند که مسجدی را که در اثر گلولهباران و ترکشها مشبک و سوراخ سوراخ شده را نشانمان بدهند .من از توان افتادهام ،هنوز چيزی نخوردهام ،برايم صفيحا سفارش میدهند ،اما پيش از اينکه آماده شود ،وانتی با سرعت تمام با يک زخمی سر میرسد ،شروع میکنم به تشويق و آماده کردن راعد ،که او هم مثل من از پا و توان افتاده است: پاشو ،روزنامهنگار ،برگرديم ِسر کارمان ،برويم! خوب اين دفعه چيه ،آرواره؟ پای قطع شده؟ شکم سفره شده؟ ِ سوی بابالسبعه راعد چندان خوشش نمیآيد .اما وانت شتابان خيابان را طی میکند و به ادامه میدهد ،ما تصميم میگيريم که ديگر دنبالش نرويم .بچهها باز به خانهای میبرندمان ِ زخمی ديگری را نشانمان دهند ،که قديمیتر است ،که گلولهای از هر دو پايش عبور تا کرده ،موقعی که روی بام خانهاش در حال تعمير چيزی بوده است .بهحدی خسته و ناتوانم ِ که حتی ِ درآوردن پوتينهايم را ندارم و در حياط ولو شده روی صندلیای میمانم. توان اما شليکهای سنگين شروع شدند ،و حسابی هم نزديک به نظر میرسند ،پس پوتينها را درآوردم و من هم داخل شدم. راعد سرگرم عکس برداشتن از مرد است که روی کاناپهای دراز کشيده و هر دو پا در گچ هستند .من هيچ نت و يادداشتی برنداشتم .سپس برگشتيم .در خيابان سربازان ارتش آزاد ِ مسير مخالفمان میدوند ،شماریشان با آر.پی.جی .شليکها ادامه دارند ،گلولههای در ِ ِ ارعاب سربازان مستقر شده در شهرکند که برای روی ديوار باالی سرمان فرود میآيند، ساکنين و شهروندان به هر سو شليک میکنند .چيزی که بيش از يک ساعتی تداوم دارد؛ به ِ شليک کالشها رگبا ِر بیوقفهی تيربارها هم افزوده میشود .کمی بعد ابوليل برایمان صدای گفت که ارتش آزاد يکی از پايگاههای سد معبر را که به غيرنظاميان شليک میکرده ،مورد ضدحمله قرار داده و دو سرباز را کشته است( .دنباله در شماره ی آینده) Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 19
موسيقی گزينش مطلب از: مدرس برجسته ی ویولن "استاد شاملو" ،نوازنده و ّ
-ونکوور
بزرگ لشگری ،موزیسینی با ملودیهای ناب و روان امیر رستاق روزنامه نگار عرصه فرهنگ
بزرگ لشگری ،نواساز و نوازنده ویولن که برخی از ترانهها و قطعات خاطرهانگیز موسیقی معاصر ایران از ساختههای اوست ،روز سهشنبه ۲۱ ،فروردین ۱۳۹۷درگذشت و مراسم خاکسپاری او امروز پنجشنبه ۲۳فروردین در تهران برگزار شد. آقای لشگری ۲۷فروردین ۱۳۰۲در خانوادهای هنرمند و عالقهمند به موسیقی به دنیا آمد .او از حسن بهاری به عنوان داییاش یاد میکند که «مسئولیت ارکستر دربار ناصرالدین شاه» را بر عهده داشت و نیز علیاصغر بهاری ،نوازنده نامی کمانچه (که پسرخاله او بود) تا نشانههایی آشکار ازنسبت خانوادگی مادری او با موسیقی تایید شود .این هر دو تن در عالقهمندی و آموزش موسیقی به او نقشی ویژه داشتند اما کسی که به گفته آقای لشگری، او شیفته سازش بود ،ابوالحسن صبا بود که سبب شد تا پدرش برایش رادیویی بگیرد که بتواند نواختههای صبا را از رادیو گوش کند و بعدها به کالس آموزش ویولن این استاد نامدار موسیقی راه یابد. لشگری و عالقهمندی به موسیقی سبب شد تا از ۹سالگی به فراگیری ویولن روی بیاورد. اگر چه از ویولننوازی آقای لشگری و تکنوازی او اثری شاخص در دست نیست اما به گفته خودش در گفتوگویی که سال ۱۳۹۴با روزنامه ایران داشت از استادان دیگری چون حسین یاحقی ،ابراهیم منصوری ،مهدی خالدی ،روبیک گرگوریان و ملکی ابراهیمیان کسب علم کرد و در نهایت در سال ۱۳۲۳با امتحانی که روحالله خالقی از او میگیرد ،به عنوان نوازنده ویولن پایش به رادیو باز میشود و البته همزمان نزد خالقی هم آموزش و تکمیل دانستههای خود درباره موسیقی را استمرارمیدهد. دوره همکاری رادیو و خلق آثاری ماندگار
Thursday, April 26, 2018
دوره کاری و همکاری بزرگ لشگری با رادیو را به سه بخش میتوان تقسیم کرد ،همکاری دوره اول که با مرتضی خان محجوبی در سالهای ۱۳۲۳تا ۱۳۲۹بود که به گفته خودش «به یاد دارم آن روزها همیشه یک ربع قبل از برنامه به استودیو محجوبی میرفتیم .با کوککن کوچکی که همیشه در جیبش قرار داشت به سرعت سه -چهار نت را کوک میکرد و مینواخت به گونهای که گویا سنتور مینوازد». همکاری دوره دوم که از اوایل سال ۱۳۲۹با عصمت باقرپور بابلی معروف به دلکش آثاری را ساخت و اجرا کردکه به دلیل فقدان و نبود امکانات ضبط در آن دوره ،از این اجراها تقریبا چیزی باقی نمانده است. سپس دوره سوم کاری که در برنامه گلهای رادیو به همکاری با داود پیرنیا پرداخت و باهمکاری ترانهسرایانی چون معینی کرمانشاهی ،بیژن ترقی و ایرج جنتی عطایی برای خوانندگانی چون مرضیه ،الهه و یاسمین در برنامه گلها آثاری را در قالب ترانه و قطعات ارکسترال بیکالم نوشت که برخی از این آثار با تنظیم زیبای مرتضی حنانه که با او نسبت خانوادگی نزدیکی هم داشت ،فرصت پخش یافت .از جمله این آثار میتوان به ترانه توفان اشاره کرد که اجرایی از آن با خوانندگی مرضیه و رهبری مرتضی حنانه در فضای مجازی موجود است که در سال ۱۳۵۱در تاتر شهر به صحنه رفت .این قطعه روی شعری از رحیم معینی کرمانشاهی ساخته شده است و طبیعی است که فضای تنظیم مدرن مرتضی حنانه در کار مشهود است و میتوان رگههایی از تحوالت آهنگسازی مدرن ایرانی را در این کار به وضوح دید و حس کرد .بعدها در سالهای دهه هشتاد ،فرهاد فخرالدینی در ارکستر ملی ایران همین قطعه را چندین بار اجرا کرد. آقای لشگری داستان نگارش این اثر را هم در گفتوگو با روزنامه ایران توضیح داد و گفت که بعد از آنکه شنید برادرش در سانحهای هوایی و به واسطه توفان جان باخت این اثر را به یاد او تصنیف کرده است. یک شاخه گل ۴۵۹روی غزلی از سعدی با مطلع «بگذار تا مقابل روی تو بگذریم» با صدای ایرج و سه تار احمد عبادی در آواز دشتی ،از دیگر آثار شنیدنی لشگری است که باز هم آهنگسازی مقدمه و درآمد این کار با ارکستر گلها ،نشانههایی از تنظیم مرحوم حنانه را در خود دارد .گلهای رنگارنگ شماره ۵۷۴با ترانهای از بیژن ترقی و صدای الهه در نغمه دشتی و یک شاخه گل با ترانهای با صدای سیمین و آهنگ معروف «خدا کنه که خوابم نبره» با صدای مرضیه و شعری از جنتی عطایی از جمله آثاری است که او با زنان خواننده کار کرده است که کار اخیر شهرتی تاریخی پیدا کرد. در میان ترانههای با خوانندگان مرد ترانه «دریغا دریغا» و «نم نم باران» با صدای اکبر گلپایگانی نیز شهرتی ویژه یافتند ،به خصوص ترانه دریغا که از جمله آثار ماندگار اکبرگلپایگانی به شمار میرود. لشگری اگر چه به عنوان نوازنده ویلن هم شناخته شده است اما از ویولوننوازی او در برنامههای گلها کمتر کار مستقلی ارائه شده است .خود او در گفتوگویی سبک ویلننوازیاش را مابین شیوه ابوالحسن صبا و حسین یاحقی ذکر کرده است. حضور و اجرا در کشورهای دیگر بخشی از فعالیتهای بزرگ لشگری به حضور و اجرای برنامه در کشورهای دیگر اختصاص داشت که به گفته خودش در چند مقطع زمانی اتفاق افتاد .نخستین حضور او در سال ۱۳۲۹ بود که او کارمند راه آهن بود و تصمیم گرفت شخص ًا یک ارکستر راهاندازی کند و برای ترویج موسیقی ایرانی به آلمان و ترکیه سفر کرد. وی در همان گفتوگو از این سفر یاد میکند و میگوید« :مردم اروپا شنیده بودند که موسیقی و بداههنوازی ایرانی پیشرفتهای چشمگیری کرده و مشتاق بودند که این موسیقی را از نزدیک بشنوند .بنابراین از ما دعوت شد تا در دو شهر هامبورگ و استانبول مهمان برنامه رادیو شویم که به دلیل وسعت سالن رادیو اجرای ما در آنجا بیشتر شبیه یک کنسرت بود». سفر بعدی او به سالهای اولیه دهه پنجاه باز میگردد که به گفته خودش مسئولیت انتخاب و اعزام هنرمندان موسیقی به کشورهای خارجی بر عهده او بود و خود نیز سرپرستی یکی از این گروههای موسیقی را عهدهدار بود .در این دوره ایران در کشورهای مختلف سفارت داشت و به بهانه سال نو هنرمندان موسیقی را به کشورهای مختلف اعزام میکردند تا گوشهای از موسیقی ایرانی را برای مردمان دیگر کشورها نیز اجرا کنند .اگر چه به گفته آقای لشگری اجراهای برخی از این گروهها در کشور آمریکا با مخالفت برخی از دانشجویان مخالف رژیم شاه همراه بود( ...دنباله در صفحه ی )34
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 20
بهداشت و تندرستی مربوط باشد معموال در ناحیه تاج سر بروز می کند.
نشانه های زودرس حمله ی قلبی نیره ولدخانی
ضربان قلب نامنظم ضربان قلب نامنظم نیز از عالئم دیگری است که اکثر افراد آنرا نادیده می گیرند .این مشکل معموال به آقایان مربوط می شود اما در خانمها نیز دیده می شود که همراه با اضطراب و نگرانی است .این مشکل بدون هشدار بروز می کند و ممکن است به شیوه های مختلف مانند آریتمی(بی نظمی ضربان قلب) یا تاکیکاردی(ضربان قلب باال) خود را نشان دهد .در صورت ابتال به بیماری هایی مانند تصلب شرایین بعد از انجام فعالیت فیزیکی فرد دچار تاکی کاردی می شود .معموال این عالئم یک تا دو دقیقه طول می کشد. در مواردی که این عالئم بیش از 2دقیقه طول بکشد با عالئمی مانند سرگیجه و احساس ضعف همراه می شود. تعریق بیش از حد تعریق بیش از حد در روز و شب نیز می تواند به سکته قلبی مربوط شود .این عالمت معموال در بین خانمها رایج است .بهتر است به این عالمت به خوبی دقت شود چون اکثر خانمها تصور می کنند تعریق بیش از اندازه مربوط به یائسگی است .البته این عالمت در آقایان نیز بروز می کند .این نوع تعریق عرقی سرد و چسبناک است و معموال به تعریقی که موقع سرماخوردگی ایجاد می شود شباهت دارد .این مسئله هیچ ارتباطی با دما یا فعالیت فیزیکی فرد ندارد .این نوع تعریقی به قدری پرحجم است که مالفه ها کامال خیس می شوند.
شاید به نظرتان عجیب بیاید ،اما بدن یک ماه پیش از بروز سکته قلبی عالئمی بروز می دهد که باید جدی گرفته شوند .اگر بتوانید این عالئم را به موقع دریافت کنید از سکته قلبی و عواقب آن در امان خواهید بود. مشکالتی جدی وجود دارند که سالمتی را در همه حال تهدید می کنند .در بین برخی از این مشکالت ،بیماری های قلبی عروقی بدون شک جزو جدی ترین ها هستند .گاهی کافیست به عالئم بدن به خوبی دقت کنید تا از بروز این مشکالت بویژه سکته قلبی جلوگیری کنید. شاید به نظرتان عجیب بیاید اما بدن یک ماه پیش از بروز سکته قلبی عالئمی بروز می دهد که باید جدی گرفته شوند .اگر بتوانید این عالئم را به موقع دریافت کنید از سکته قلبی و عواقب آن در امان خواهید بود .در ادامه این عالئم را ذکر می کنیم و توصیه داریم در صورت مشاهده این شرایط حتما به پزشک مراجعه کنید.
درد قفسه سینه نوع و شدت درد قفسه سینه در بین خانمها و آقایان تفاوت هایی دارد .به عنوان مثال در آقایان این مشکل یک عالمت رایج است .در حالیکه در خانمها درد در ناحیه قفسه سینه فقط در بین 30درصد آنها دیده می شود. این نوع درد در قفسه سینه از بازو ناشی می شود .معموال درد از بازوی چپ ایجاد می شود گرچه همیشه به این شکل نیست .درد در فک پایین ،گلو ،شانه ها ،گردن و شکم نیز در این شرایط شایع است. در هر حال چنین نشانه هایی را بی اهمیت ندانید و با مشاهده آنها حتما به متخصص مراجعه کنید .انجام بررسی های اولیه می تواند باعث راحتی خیال شود( .تبیان)
خستگی همه افراد در اغلب اوقات احساس خستگی می کنند و به دلیل رایج بودن آن چندان عجیب و خطرناک به نظر نمی آرد .اما ممکن است همین خستگی ساده نشان دهنده یک مشکل بسیار جدی باشد .بنابراین بهتر است نادیده گرفته نشود .این عالمت می تواند نشانه زودهنگام بروز سکته قلبی بویژه در خانمها باشد .گفتنی است که این خستگی ارتباطی به انجام فعالیت های جسمی و یا شرایط روحی ندارد .بعالوه باید گفت که این نوع خستگی در اواخر روز بیشتر و بیشتر می شود .در نتیجه فرد احساس می کند برای انجام یک کار ساده و معمولی انرژی بسیار زیادی تلف کرده است. درد شکمی دردهای شکمی بویژه دردی که در قسمت پایین شکم احساس می شود و همچنین حالت تهوع حتی با وجود معده خالی و یا احساس ورم در معده می تواند نشان دهنده زودهنگام احتمال سکته قلبی باشد .به همین دلیل است که معده درد با سکته قلبی در ارتباط است .این نوع درد با انجام فعالیت بدنی تشدید می شود. مشکالت خواب مشکالت خواب ممکن است به بیماری قلبی ربط داشته باشد .در بین عالئم دیگر بی خوابی می تواند نشان دهنده احتمال باالی این مشکالت باشد .معموال بی خوابی با اضطراب و اشکال در تمرکز فرد در ارتباط است .این مسئله معموال در خانمها بیشتر دیده می شود .اگر دچار مشکالت قلبی هستید برای خوابیدن با مشکالت بیشتر مواجه خواهید بود .همچنین شبها بدون دلیل خاصی از خواب بیدار می شوید. نفس تند تنفس غیرعادی و تند از دیگر عالئمی است که چندین ماه قبل از سکته قلبی به سراغ فرد می آید .در اکثر مواقع این مشکل با مشکالت دیگری از جمله سرگیجه و نفس نفس زدن همراه است .به همین دلیل نیز نفس کشیدن دشوار می شود.اگر چنین عالمتی دارید حتما به پزشک مراجعه کنید. ریزش مو ریزش مو شدید بخشی از عالئم زودهنگام سکته قلبی است .این مسئله بیشتر در بین آقایان بروز می کند اما ممکن است در خانمها نیز خود را نشان دهد .به خاطر داشته باشید که این ریزش مو با میزان باالی کورتیزول در ارتباط است .زمانیکه ریزش مو به مشکل قلبی Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 21
تاريخ ادبيات پس به حکم این تشبیب کتاب نهایة االدراک بساخت و سبب آنکه این کتاب مشتمل بود بر نهایات افکار متقدمان و غایات انظار متأخران ،و نقد و تزییف هر یکی بر مبتدی (و) تمیز آن چه مذهب مختارست از غیر آن دشوار می نمود ،بنابراین مقدمه تردد خاطری می ود که آن چه مذهب مختارست و خالصۀ آن اسرار در مختصری ثبت باید کرد ...الخ. مقدمه ی این کتاب کماهوالمعلوم به شیوه ی ادبی عصر نگاشته شده ولی متن کتاب در نهایت سادگی است و این کتاب بر چهار مقاله است ،اول :در مقدمات ،دوم در هیئت اجرام علوی ،سوم در هیئت زمین (درین مقاله است که بین ابوعلی سینا و امام فخر قضاوت کرده است ،و نیز به تصور خود در این مقاله دالیل طرفداران حرکت زمین را رد نموده است، و در جغرافیا هم اظهارات مهمی کرده است) ،چهارم در ابعاد اجرام ،درین مقاالت بسی از اشکاالت متقدمان را حل کرده و مشکالت مجسطی را اصالح نموده است .دیگر از آثار او "مکاتیب" اوست که در دست می باشد و بسیار قابل استفاده است.
سبک شناسی (بخش )138
دیگر :از بزرگان این عصر موالنا قطب الدین کازرونی شیرازی است ( )710-634نامش محمود بن مسعود بن مصلح ،و گویند برادرزاده ی موالنا مشرف الدین بن مصلح السعدی است ،و از او حکایات لطیف بسیار منقول است و چند حکایت از قول او مجد خوافی در کتاب خود که به تقلید گلستان شیخ در قرن نهم تألیف کرده است آورده .این شخص در طب و هیئت و ریاضی و حکمت استاد بوده است و همواره در سفر و در سیر آفاق و انفس سرگرم ،و پس از استقرار خواجه نصیرالدین در خدمت ایلخان ،موالنا قطب الدین دیری در نزد خواجه و در دربار زیست ،و در رصد مراغه شرکت جست و مدتی موالنا در سیواس و ملطیه ی روم به شغل قضاوت مشغول بوده است ،و در مصر و شام گردش کرده ،گاهی در کسوت حکام شرع و گاه در خرقه ی تصوف و وقتی در مقام طبابت ،و گاهی به بستن رصد مشغول ،خالصه مردی عجیب بوده است و تألیفات عمده به تازی دارد چون شرح قانون بوعلی در طب و شرح حکمة االشراق و شرح مفتاح العلوم سکاکی .و از کتب پارسی او درة التاج لغرة الدیباج است که در علوم مختلف نوشته و اکنون تحت طبع است .دیگر رساله ای در هیئت و نجوم موسوم به اختیارات مظفری که به نام مظفر الدنیا و الدین حسام االسالم و المسلمین ...اکرم و اشرف ایران بوالق االرسالن بن ... سلطان الغزاة حسام الدوله و الدین السورک؟ تألیف کرده است .ازین رساله نسخه ی خطی در نوبت نگارنده است .موالنه قطب الدین در این رساله آنچه از حل اشکاالت مجسطی و دیگر متقدمان دشخوار می نموده حل کرده است ،و عالوه بر هیئت زمین ،شرح مشبعی در جغرافیا از روی تحقیقات تازه و منتقدانه نگاشته است و بسی از اشتباهات گذشتگان را برطرف نموده ،و نیز بین شیخ الرئیس ابوعلی سینا رحمة الله علیه و امام عالمه فخرالدین رازی علیه الرحمه در مسئله ی اعدل بقاع که آیا خط استواست یا اقلیم چهارم قضاوت کرده است و از خود به تحقیقات پرداخته و جانب عالمه را گرفته و این کتاب مفید را بعد از نهایة االدراک تألیف کرده است و خود در مقدمه گوید: محرر این اوراق و مقرر این مقالت ،احوج خلق الله محمود بن مسعود الشیرازی "چنین گوید ّ ختم الله له بالحسنی به حکم آنکه شریفترین نوعی از انواع علم ریاضی که جزویست از اجزای حکمت نظری علمی است که نفس انسانی را از اقتنای آن شرف اطالع بر هیئات آسمان و زمین و عدد افالک و مقادیر حرکات و کمیت ابعاد اجرام و کیفیت اوضاع بسایط اجرام ،که اجزای این عالم اند علی االطالق حاصل نبود طرفی صالح از عمر در گفت و گوی و جست و جوی آن صرف کرده شد و چون این علم بر وجهی که استاد صناعت صاحب مجسطی تقریر کرده است از اشکاالت عظیم خالی نبود مبرران و متأخران که حرمان طالب حرصله (کذا؟) مقتضای طبایع ایشان بوده ،در حل آن مشکالت و کشف معضالت جهدالمقل بذل کرده اند، و به انواع حیل لطیف و قوانین بدیع تمسک نموده ،بعضی جهات حرکات را از وضع صاحب مجسطی بگردانیده ،و بعضی بر همان قرار گذاشته ،و توهم افالک زاید کرده ،و علی الجمله به حقیقت از عهدۀ آن مشکالت تفصی نکرده و از آن مضایق بیرون نیامده ،بعضی به اعتراف ایشان و بعضی به اطالع ما بر فساد آن قوانین ،و چون ساعد توفیق بزیور سعادت و تأیید ربانی زینتی گرفت ،و چهره امانی به عقود مواهب فضایل یزدانی حلیتی یافت ،و حجاب انتظار و نقاب استتار از پیش چهرۀ مراد محرر این سواد برداشته شد ،تا حل آن مشکالت کماینبغی برو آسان گشت ،چه بوسیلت استفادت از کتب استادان صناعت ،و چه به واسطۀ استنباط و استعمال فکر و رؤیت. خواست که از جهت اجرای فضیلت و مساهمت دیگر طالب علم ،شاهد مقصود هر هفت ّ مسدس گیتی بمنصۀ ظهور بازنماید ،و متوطنان کردۀ فضایل را بر ساکنان مربّع طبایع و ّ محمر روایا (کذا؟) فکرت را بر شکل عروس جلوه دهد و آن را در معرض انتشار و مثّلث ّ اشتهار آرد و از آفت اندراس و تبدد صیانت کند ،و بر مسترشدان و مستفیدان که همت بر تحقیق حق مقصور گردانیده باشند ،عرضه کند. Thursday, April 26, 2018
دیگر از علما و فضالیی که معروف اند افضل الدین محمد بن حسین کاشانی است که به باباافضل معروف است .وی از مردم مرق ار توابع کاشان است .وفات او در سنه ی 707 هجری رخ داد و اکنون تربت او در مرق کاشان زیارتگاه است. بابا افضل از حکما و علما و ادبای آن عصر است و تألیفات بسیار به زبان پارسی از او باقی مانده ،از آن جمله المفید المستفید و ترجمه ی رساله ی نفس از ارسطو ،و جاودان نامه و ره انجام شده ،و انشاء نامه ،و مدارج الکمال و ساز و پیرایه ی شاهان پرمایه و رساله عرض و رساله در منطق و رساله ی تفاحه و غیره است ،و رباعیات بسیار لطیف و پرمغز از او موجود است که به طبع رسیده است .گویند وی خواهرزاده ی خواجه نصیرالدین طوسی است؛ خواجه در باره ی او معتقد بوده است و این قطعه را خواجه در اثبات فضل افضل الدین گفته است: فضل فضال و فضل افضل گر عرض دهد سپهر اعلی آواز آید که افضل افضل از هر ملکی به جای تسبیح شیوه ی نثر باباافضل بسیار پخته و به اسلوب متقدمان نزدیک است و در رساالت خود می کوشیده است که لغات پارسی را به جای اصطالحات تازی بگذارد ،معهذا به قدری خوب و به موقع لغات فارسی را به کار می برد که لطمه ای به اصل ترجمه نمی زند ،و کسانی که اصل کتب مترجم او را با ترجمه های او برابر کنند می توانند به این معنی که ما گفتیم بهتر پی ببرند ،از آن جمله کسی که کتاب نفس ارسطو را به زبان فرانسه دیده بود ،بعد از نشر ترجمه ی باباافضل اقرار آورد که ذره ای با آنچه به زبان فرانسه که به التین نزدیکتر است دیده بود فرق نداشته است ،و حتی ازین رو جمعی معتقدند که شاید این مرد این رساله را از زبان التین به پارسی ترجمه کرده باشد؟ در کوتاهی جمله و تجزیه کردن مطالب و تقسیم آن بر جمله های کوچک کوچک که از مختصات نثر قدیم بوده است ،افضل الدین را هنری خاص است .از این رو اگر تألیفات او را درست بخوانند و از روی خبرت و بصیرت با اصول سجاوندی (یعنی نقطه گذاری امروز) چاپ کنند ،فهم آن بر هر باسوادی که اندک مایه به اصطالحات علمی آشنا باشد بسیار آسان خواهد بود ،به خالف بسیاری از کتب علمی دیگر که به سبب آوردن جمله های دور و دراز و عدم قدرت و بصیرت در ترکیب کلمات پارسی و جمله بندی ،از اصل عربی دشخوارتر است .و نیز مانند متقدمان از تکرار یک کلمه عندالضروره در جمله های پیاپی خودداری نکرده است و به وسیله ی ضمیر یا آوردن کلمتی مشابه یا به کنایه از آن سخن نرانده ،بل خود آن کلمه را هر بار تکرار کرده است و گفتیم که این شیوه خاص نثر باستان و نثر پهلوی و دری قدیم است. دیگر لفظ "پس" و "اما" را برای تجزیه کردن جمله ها و آغاز کردن به جمله ی تعلیلیه زیاد آورده است و این هم قدیمی است. دیگر جوهر و اصل فصاحت است که ربطی به قدیم و جدید ندارد و فصاحت بابا افضل مشهور می باشد ،اینک چند نمونه از رساله ی نفس آورده شد: المقالة االولی من کتاب النفس چنین گوید دانای یونان که دانش از چیزهای خوب و گرامی است و بعضی از دانشها شریف تر و گرامی تر از بعضی ،چون دانستن صناعات طب که برتر و گرامی تر است از دانش دیگر صناعات ،از آن که موضوع او تن مردم است و تن مردم گرامی تر است از موضوع دیگر دانش ها. پس اگر در این سخن طعن کننده ای گوید :دانش بدی خوب و گرامی نیست ،گوئیم هر دانش – اگر دانش نیکی بُ َود و اگر دانش بدی – آن دانش خوبست و گرامی ،از آنکه بدانش نیکی و بدی به نیک نزدیک توان شد و از بد توان گریخت ،و باید که بدانیم تا چیست خوب و چیست گرامی ،پس گوئیم که خوبی آن بُ َود که از بهر جز خود به کار آید ،که ما چون صحت و خوب خواهیم خود را برای دیگران خواهیم ،و اما چیز گرامی برای خود بُ َود ،چون ّ سعادت که ما چون خود را تندرست و نیکبخت خواهیم ،برای تندرستی و نیکبختی خواهیم. اما دلیل خوبی علم آنکه مردم همه حریص و مشتاق بُ َود بر آنکه بنماید که او عالم است، از آنکه داناست بشرف و فضیلت علم ،و اما دلیل بر عزیزی و گرامیئی دانش آنکه دانش در سرشت ماست و تمام کنندۀ گوهر ما اوست ،و دلیل بر آنکه دانش در سرشت ما است دوست داشتن کودکان است حکایات و خرافات را ،و نیز دلیل بر آنکه علم غریزی ما است حواس ما است ،از آنکه هر حسی دوست دار محسوس خود بُ َود و یازان و مشتاقان آن؛ و اما علم النفس خوبتر و گرامی تر از جمله علوم است ،اما خوبیش آنکه مردم را لباس وقار و آرام دهد ،و نیز خوبیش در آنکه به اقصای خود برسد در وصول و درستی – و اما گرامی تر ،از آنکه مردم را به دانش خود برساند ،و چون خود را دانست پس هر چه َزبَر اوست و آن چه فرود اوست بداند. و علم نفس برتر از همه ی علم های خوب است ،و از او به پایۀ علم حق برتوان رسید ،و دلیل بر آن که هر که ذات خود را دانست همه چیزهای دیگر را دانست آنکه چیزها خالی نینداز آنکه آگهی از آن یا در تحت حس افتد ،یا در تحت رای ستوده ،یا در تحت اندیشه ،یا قوت های نفس را دانست، قوتهای نفس اند ،و هر که نفس را دانست ّ در تحت عقل ،و این ّ قوت های خود را دانست( ..دنباله در صفحه ی )41 و هر که ّ Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 22
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 23
Thursday, April 26, 2018
!
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 24
Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 25
Thursday, April 26, 2018
زبان و ادبيات
در ِ کتاب ِ دانش شاد ( )Die fröhliche Wissenschaftاز نیچه پارهنوشتا ِر ()Fragment ِ سوم ،شمارهِی )۱۲۵که بخش ،Der tolle (Mensch «دیوانه» عنوان با هست نامداری ّ ِ های اندیشه ِ یکی از بنیانیترین مایه ِ ِ پردازی فلسفی وی ،یعنی«خدا مرده است» ،را با صحنه ی ِ ِ تراژیک نیرومند به نمایش میگذا َردِ . ِ ِ دانش شاد پیشاهنگ چنین کتاب طنین دراماتیک و گفت زرتشت است و یک سال پیش از آن نشر شده است .ا ّما ،در زرتشت است که ِ ِ نخستین این ایده در طرح دنبال نیچه ،به ِ ِ ِ کتاب پیشین ،اندیشهی «خدا مرده است» ِ آمدهای هستیشناسانه، را تا واپسین پی اخالقی ،روانشناسانه ،و جامعهشناسانه ِ ی آن ،دنبال میکند .بر همین پایه است که طرح گذار از انسان به اَبَرانسان را پیش ِ ِ رهنمود او ست ِ برای گریز از میکشد ،که ِ ِ انسان زدگی «واپسین انسان» ،یعنی تباهی ِ ِ ِ ِ بنیان فروپاشیدن مرگ خدا و روزگار ارزش ِ های جهانی که تا کنون بر بودنِ خدا ِ تکیه داشت .روزگار واپسین انسان روزگار ِ هیچانگاری (نیهیلیسم) است ،روزگار ِ بر باد رفتن ِ ارزشهایی که با آنها انسان، ِ جهان فرهنگ ،انسان در گذار از طبیعت به ِ شده است .انسان از دیدگاه او همین ی ارزیاب است بر ِ باشنده ِ روی زمین که ِ بنیاد دستگاه ِ های ارزشی همهچیز را ،بر ِ (اخالقی) خود ،ارزشگذاری میکند و در ِ جهان ارزشها به سر میبرد .ا ّما ،وای این به روزی که این بنیاد به لرزه افتد .آنگاه ِ ِ ِ روایت وی ،تنها درگیر چنان زمینلرزه ها و ویرانیهایی خواهد شد که ،به جهان انسانی ِ ِ هولناکی آن را ببیند. چشم یک «دیوانه» میتواند گستره و ژرفنای این ویرانیها و ِ تفسیر آن ،به جنبه ِ آوردن ترجمها ِ ِ ِ ِ ی دیگری از کا ِر نیچه جوار ی از آن پارهنوشتار ،در با ِ نیز میخواهم بپردازم که به ِ ِ وجه زبانی و ِ پژواک نویسندگی او ربط دارد ،و آن ادبی فهم اندیشه ِ های وی و اهمّیِت آگاهی به آن ِ معنایی سبک در نوشته ِ ِ ی اوست. برای ِ دیوانه ِ ِ ِ فانوس افروخته به بازارگاه دوید روشنای روز با داستان آن دیوانه را که در نشنیدهاید و پیوسته فریاد میزد که« ،من خدا را میجویم! من خدا را میجویم!»؟ و چون آن جا بسیاری ِ گرد هم ایستاده بودند که خدا را باور نداشتند ،سخت خنده برانگیخت .یکی بچه بوده و راهاش را گم کرده؟ یا رو گفت« ،مگر رفته و گم شده؟» دیگری گفت« ،نکند ّ کـشتی گرفته و به دیاری دیگر زده؟» این گونه پنهان کرده؟ یا از ما میترسد؟ یا رفته و َ ِ میان خود هیاهوکنان خنده سر میدادند .ا ّما دیوانه به میاِن ایشان پرید و خیرهـخیره در ایشان نگریست و بانگ برآورد که« ،کجا رفته است خدا؟ من شما را میگویم :ما او ِ قاتالن او ایم .ا ّما چنین کاری چه گونه از ما سر زد؟ چه را کشتهایم! شما و من! ما همگی شد که توانستیم دریا را َسر کشیم؟ چه کس ما را اسفنجی داد که با آن افق را سراسر فروشوییم؟ هیچ میدانستیم چه میکنیم آنگاه که این زمین را از خورشیدـاش جدا میکردیم؟ اکنون به کدام سو روان است؟ ما خود به کدام سو روانایم؟ آیا نه به دور از همه ِ ی خورشیدها؟ همواره درنمیغلتیم؟ به پشت ،به پهلو ،به پیش ،به این سو و به آن هیچ بیپایان سو؟ کجا دیگر فرازی در کار است و فرودی؟ آیا نه چنان است که در یک ِ ِ فضای تهی نیست که بر ما میدمد؟ سردتر نشده است؟ سرگشته ایم؟ مگر این َد ِم ِ روشنای روز فانوس شب آیا مدام پیشتر نمیآید و شبتر نمیشود؟ مگر نمیباید در افروخت؟ هایـ ِ گوشِمان نمیرسد ،که دارند خدا را به خاک ِ هوی گورکنان هیچ به ِ ندیدگی خدایانه هنوز هیچ بویی به ما نمیرسد؟ ــ زیرا که خدایان گـ میسپارند؟ از آن َ نیز میگندند! خدا مرده است! خدا مرده میماند! این ما ایم که او را کشته ایم! چه گونه ِ ریزترین خونریزان؟ قدسیترین و تواناترین چیزی خود را آرام خواهیم بخشید ،ما ،خون ِ که جهان تاکنون داشت در ِ زیر کاردهای ما غرقه به خون است ــ این خون را که از ما ِ جشن گناهشویان ،کدامین خواهد شست؟ با کدامین آب خود را پاک توانیم کرد؟ کدامین ِ ِ ستـرگتر از مقدس را میباید [براِی بازی ّ شستن آن گناه] بنیاد کنیم؟ چنین کاری آیا ُ آن نیست که ما را درخور باشد؟ ما خود آیا نمیباید خدایان شویم تا درخو ِر آن بنماییم؟ پی ما پا به جهان بگذارد ،به ِ کاری از این ِ کارستانتر نبوده است ــ و همانا آن که از ِ سبب چنین ِ کارستانی از ِ آن تاریخی واالتر خواهد بود؛ واالتر از هر تاریخی که تاکنون بوده است! ــ این جا دیوانه خاموش شد و باز در شنوندگاناش نگریست .آنان نیز خاموش بودند و شگفتزده در وی مینگریستند .سرانجام فانوس را بر زمین زد ،چنان که خُرد و خاموش ِ شد .آنگاه گفت« ،بسی زود آمده ام .زمانه هنوز زمانه ِ رویداد شگرف ی من نیست .این Thursday, April 26, 2018
ِ گوش آدمیان نرسیده است. هنوز در گشتـوـگذار است و در گردش ــ و هنوز به آذرخش و تندر را زمانی باید؛ نو ِر ستارگان را زمانی باید؛ ِ کارستانها را زمانی باید تا دیده و شنیده شوند .این کارستان هنوز از دورترین ستارگان نیز از ایشان دورتر است ــ و با این همه ،کار کا ِر ایشان است!» ِ ِ «آرامش آوردهاند که دیوانه همان روز خود را به گونهگون کلیساها درانداخت و سرود ابدی خدا را باد» سر داد .چون گریباناش را گرفتند که چه میگوید ،تا او را بیرون اندازند ،در پاسخ چیزی جز این نگفت که« ،آخر این کلیساها چیستند اگر که گورستان و گورخانه ِ ی خدا نیستند؟» ِ بنیادی استعاره ِ ِ به نظر میرسد که نیچه نخستین اندیشه ِ ای زبان ورز بزرگی باشد که وجه ِ را شناخته و اهمّیِت سبک و رابطه ِ ساختاری آن را با معنا بازگفته است .از جمله نشان ی ِ زبان فلسفه و ِ داده است که در ِ ِ مفهومی آن ،که سخت بنیاد بهظاهر سفتـوـ ِ معنای ناب باشد و بس ،تا چه اندازه استعاره (متافور) ــکه به نظر میرسید میخواهد زبان شاعرانه باشد– نقش بازی میکند .با این شناخت ،او توانست ِ آن ِ تنها از ِ مرز بهظاهر زبان فلسفی و ِ گذرناپذیر ِ ِ زبان شاعرانه را از میان بردارد و در چنین گفت زرتشت یکسره ِ زبان جدلیـشاعرانه ِ زبان شاعرانه اندیشهورزی کندِ . به ِ ورزی فلسفی ی نیچه در اندیشه ِ هدف آن رساندنِ ِ از تمثیل نیز بسیار بهره میگیرد .یعنی ،آوردن روایتی یا حکایتی که داشتن نگاه به تمثیل ِ ِ های مسیح در نکتهای حکیمانه ،اخالقی ،یا فلسفی ست .زرتشت ،با ِ روایت «دیوانه» نیز از همین انجیل و کنایه داشتنن به آنها ،سراسر آکنده از تمثیل است. گونه تمثیلهاست در کا ِر وی ،در کتابی دیگر. ِ این جا ِ ِ ِ علم کالم یا بحث اثبات یا ِّ رد وجود خدا با دلیلهای عقلی و نقلی به شیوهی اهل ِ ِ ِ ِ داستان یک قتل است ،قتلی گمانناپذیر ،با پیآمدهایی اهل فلسفه نیست .بلکه روایت ِ هولناک .خدایی که تا همین چندی پیش زنده بود و مایه ِ ِ راهنمای روشنایی عالم و ی ِ ِ ِ زندگانی انسان ،اکنون در ِ کارد بشر غرقه به خون افتاده است و گورکنان ضرب زیر ِ ِ دارند جنازهی او را به خاک میسپارند ،که رو به گندیدگی ست .چرا نیچهی فیلسوف به ی بود و ِ ِ جای دلیل آوردن در باره ِ نبود خدا نمیپردازد و به ِ بحث استداللی در باره ِ ی ِ ِ زبان ادبّیات روی میآورد و مرِگ خدا را در ِ نبود خدا به ِ پژواک قالب یک تمثیل ،با چنین تراژیک ،از ِ زبان یک «دیوانه» حکایت میکند؟ ِ ِ ِ درازنای شگفت یهودیّت و یونانّیت در قالِب مسیحّیت ــ که نقِش خود را در درآمیختگی ِ ِ خدای دوچهرهای ساخته و پرداخته است. دوهزاره بر تاریخ و فرهنگ اروپا زده است ــ ِ ِ ِ ِ عقلی فیلسوفان، کشف خدای علم کالم، رخ یک ِ خدای مسیحّیت یونانیست ،یعنی خداِی ِ ِ ِ رخ دیگرـاش عالم در سیماست ی ب مطلق یک که ارسطو، و افالطون خدای تجرِد مطلق .و ِ ِ ّ ِ یهودی ست ،یعنی خدای ابراهیم و داوود و موسا و عیسا ،خدایی زنده؛ خدایی انسانگونه که با انسان سخن میگوید و با او سخن میتوان گفت و راز-و-نیاز میتوان کرد .چنان خدایی که میتواند از آسمان پایین بیاید و با بنده ِ کـشتی بگیرد؛ خدایی که پاسکال ی خود ،ابراهیمُ ، داغ ناپدید شدناش – یا «مردن»اش؟ ــ را بر دل داشتند .خدایی که بشود و کییرکهگور ِ ّ ّ ّ رد کرد ،خدایی که در مقاِم علتالعلل ،علِت بیعلت ،علِت خودزاد با استدالل اثبات یا ّ ی رابطه ِ سر سلسله ِ ِ جهان مکانیکی ،در ِ ی علّیتها بنشیند، ( ،)causa suiدر ساختا ِر یک خدایی نیست که خداوندی کند و بندگی بطلبد .خدایی نیست که بنده ِ ی خود را بنوازد یا ِ ِ خدمت خدای خاموشی ست در کیفر دهد ،به او مهر ورزد یا بر او خشم گیرد .چنین خدا ِ ّ اوِل» فیلسوفان ،و پیش از همه و باالتر از همه ،در خدمت حکیم ارسطاطالیس« ،معلِم ّ ِ ِ ِ فلسفی او .وجود این خدا سیستم فروبستن االهّیات در یهودیّت و مسیحّیت و اسالم ،براِی ِ سیستم فلسفیای که میخواهد تسلسل نتواند رخنه کند در از آن جهت ضروری ست که ِ ُ شناسی خود بگنجاند .زیرا تسلسل پی ِ ِ ِ ساختار بست همهچیز را یکپارچه و یکباره در هستی فلسفی را سست میکند و سیستم را میشکند و به بیرون از آن راه میگشاید .چنین ِ ِ «کتاب خدای خاموشی ،از جمله ،پیام هم نمیفرستد و پیامبر هم ندارد و فیلسوفان هم مقدس»ای به ناماش نکرده اند. ّ ِ ِ صوفیان ما خدای فیلسوفان در َسر جای دارد ،در اندیشه .ا ّما خداِی یهودیتبار ــ چنان که جای اصلیاش در ِّسر است ،در دل ،در ژرفناِی ِ هم بسیار گفتهاند ــ ِ نهاد انسانی .خدایی ِ ِ ِ روایت عهد عتیق ،که ِ خدای دیگری را در ِ ِ جوار خود ندارد. دیدن هیچ تاب ست »غیور» ،به خدایان دیگر ،همه ِ های ابراهیمی که میخواهد همه ِ خدای یگانهای ست در دین ِ ِ ِ ی ی همان «طاغوت»ها ،را از میان بردارد .و ا ّما ،خدایی که در دل ،در نهاِد انسانی ،خانه دارد وجود- ِ وجود آدمی درآمیخته است ،در هر رگـوـ ِ ِ سیستم عصبی و پی او ،در تمامی اش با ِ ِ دفع او نیز حضور و نظارت دارد .نه تنها با حکم ِ ِ های گردش خون او ،در دستگاه گوارش و ِ زندگی اجتماعی ،که در باره ِ ِ حالل و حراماش در باره ِ ِ ِ نجسی ی پاکی و رفتارهای او در ی ِ فیزیولوژیک او و رابطه ِ ِ ِ تمامی تناش ،نیز ی وی با اندامهایاش ،و دفع جریان جذب و ِ ِ ِ ِ ِ خاطر گناهاناش حکمها دارد و از درون دل او بر تمامی رفتار-اش نگران است .او را به ِ ِ کارهای نیکویاش پاداش میدهد .در او هم خوف میانگیزد خاطر نکوهش میکند و به ِ ِ ِ بزرگ معمای گشای هم شوق ،هم اندوه هم شادی .و باالتر از همه ،خدایی ست مشکل زندگی ،یعنی مرگ( ...دنباله در صفحه ی روبرو) Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 26
ِ ِ ِ ِ ِ خدای جاوید آسمانی پیوند میزند. زندگانی زمینی آدمی را به زندگانی کوتا ِه ...زیرا اتحاِد جسمانی-روانی با بندگاناش زندگی میکند .خدایی ست که «دوستان» یک در یهودی ّ ِ ِ دشمنان خدای اند .و کار را «دشمنان»آدمی را به او میشناساند ،که در بنیاد دوستان و و ِ »دشمنان خدا» ،را همچون خدمتی حقِ «دشمنان»، به آن جا نیز میکشاند که هر جنایتی در ّ ِ به خود در کارنامه ِ خدای زندهای که در ی او ثبت میکند تا در آخرت پاداش دهد .چنین ِ ِ ِ ِ تمامی رگـوـ ِ ِ فرهنگی زندگانی تاریخی و روزی بندگاناش ،در هر آن از زندگانی شبانه پی ِ ِ «حی الیَموت» نسلهای بیشمار ،در درازنای هزارهها ،حضور داشته است ،خدایی که خود را ٌّ ِ جهان انسانی چه روی میدهد؟ وصف کرده است ،اگر بمیرد ،در ِ هوادار کانت که یک پارچه فیلسوف بود و ِ بنیاد عقل ،بزرگترین کشفی که بر ی منطقی کرد این بود که گزارههایِ اندیشه ِ مابعدالطبیعی ،از جمله گزاره ِ های اثبات و ردِ خدا در جایگا ِه علتالعلل ،خالفپذیر ّ ( )Antinomieاند ،یعنی دلیل ِ های اثبات و ِ اعتبار یکسان دارند و ،در نتیجه ،از نفیِشان ِ ِ نظر شناخت عقلی هیچیک پذیرفتنی نیستند. این که خدا هست یا خدا نیست را با هیچ ِ ضرورت عقلی نمیتوان پذیرفت ،زیرا هر ِ ِ سر آن را که بپذیریم ،با اشکال منطقی رو به روست .ا ّما ،هنگامی که به مسألهِی اخالق ِ استنتاج بنیاد رسید ،خواست که اخالقی بر ِ عقالنی بنا کند .زیرا اخالقی را که تاکنون به ِ ِ پاداش پشتیبانی خدا و بیم از کیفر یا امید به سر پا بود ،بیپشتوانه ِ او بر ِ ی عقالنی دید. ِ ضرورت اخالقی پس ،بر آن شد که بنا به ِ برای آن «بیافریند» تا اخالق یک خدا ِ نمانـد .ا ّما بیپشتوانهی مابعدالطبیعی َ این اختراعی بود بیهوده .چنین خدایی که درد ِ فرمانروایی او قلمر ِو اخالق باشد و بس ،به ِ دایره ِ ِ خود فیلسوف هم نمیخورد .زیرا ی ِ ِ ناآرامی وجدان. دوزخ درونی ،یعنی بیِم ا ت ح بهشت، نوید نه است آن در دوزخ بیم ّ ِ نه ِ ِ ِ خدای او نه یک خدای زنده است که جاویدان زنده بماند یا زمانی بمیرد .این خدایی ست که با آدمی سخن نمیگوید .در حقیقت ،کانت با آن که در آن مقاله ِ ِ عنوان ی نامدار ،با «روشنگری چیست؟» (یا با برداشتی دیگر« ،روشنییابی چی ست؟») ،آدمیان را به دلیری عقل خویش فرامیخواند ،هنگامی که به مسأله ِ ِ بردن ِ ی اخالق میرسد ،از کردن در به کار طرح شناختشناسانهیِ این حکم پا پس میکشد و این جا خدایی را در کار میآورد که در ِ ِ ضرورت اخالقی ،میگنجدِ . ِ برای همین نیچه عنوان وی نمیتواند بگنجد و یا به زور ،تنها به ِ از «فلسفه ِ ی گریزگاه ِ (غروب دار» ( )Philosophie der Hinterthürenکانت نام میبرد بتها ،ترجمه ِ ی فارسی ،د .آشوری ،ص .)۱۱۵ ِ دلیری فیلسوفانه ِ ِ همتای خود ،اخالق را همچون ی بی ا ّما این نیچهِی فیلسوفـشاعر بود که ،با ِ ِ مسأله ِ ِ ِ تاریخی او به بنیادی نگرش سد «روشنییابی» طرح کرد. بنیادی فلسفی و باالترین ِّ ی ژرفنای مسأله ِ ِ ِ ِ ِ دیدن اخالق در ِ ی تاریخی انسان ،سبب شد که او زندگانی بهذات بستر اخالق و ِ ِ ِ ِ زندگانی خدا را ببیند .زیرا با پدیدار زیست انسانی در زیست انسانی و زندگانی خدا در ِ ِ شدن خدا (و نخست خدایان) در ِ جهان افق هستی بر انسان بود که انسان انسان شد و پای به ِ ِ ِ عقلی کردن بنیاد تاریخ او بر این بنیاد بنا شد .نیچه با ویران نیک و بد و زشت و زیبا نهاد و ِ ِ ِ ِ وجود بی ِ وهم انسانی ،که عالم همچون ارسطو) باوری ت ذا افالطون، باوری زمان مطلق (ایده ِ ِ ِ ِ ِ ِ گذرایی بستر زمان و نگریستن هستی بر یونان باستان تا امروز است ،و تکیهگا ِه متافیزیک از ِ ِ آن ،و انسان بر ِ مرگ تاریخ زندگانی و گذرایی آن ،خدا را نیز تاریخمند دید و بستر تاریخ و ِ ِ تاریخ اروپا و در ِ خدای مسیحّیت خداِی چشم فیلسوفانه نگریست. او را در ِ جان ( )Geistاروپایی با ِ آفاق جهان بود؛ خدایی که همهچیز به اراده ِ روشنگر ِ ِ ی او حی و ناطق و قادر و قّیوم ،و نوِر ّ ِ ِ انسان مسیحی ،دو هزاره با این خدا و در این خدا زیسته و بالیده انسان اروپایی، میگشت. و فرهنگ آفریده و ِ جان خود را پرورده بود .ا ّما ،اکنون چه شده است که دسِت این انسان به ِ خون خدا آلوده شده است؟ چرا این خدا مرده است؟ چرا میبایست بمیرد؟ آنهم به ِ دست انسان؟ انسان چه گونه توانست به آن پایه از قدرت یا گستاخی برسد که دست به این هولناکترین جنایت بزند؟ حال او چه گونه میتواند این خون را از دست ِ های خود بشوید؟ چگونه میتواند کفّارهِی این واپسین گناه ،این هولناکترین جنایت ،را بپردازد؟ پذیر مابعدالطبیعی را از دایره ِ بیگمان کانت هنگامی که گزاره ِ ِ های خالف ِ امکان شناخت ی ِ بیرون میگذاشت ،میدانست که ِ خدای فیلسوفان ــ آن مطلقای که هرگز زندگانی کار نکرده و در زمان و تاریخ نزیسته ــ تمام است .ا ّما خداِی ابزاریای که ِ برای اخالق تراشید نیز ِ خداوندگار روزگا ِر «روشنگری» ()Aufklärung تاریخی نبود و نمیتوانست زندگانی کند .این با ایمانی که به عقل داشت و ُکند-و-زنجیری که بر عاطفه و احساس میگذاشت ،جز چندی ِ ِ ِ ِ ژرفنای خدای زنده ،نزیسته بود .در نتیجه، خدای زنده و در آن روزگار کودکی ،با آن در ِ ِ ِ ِ ِ برامدن مدرنّیت و عقالنّیِت آن ،حس بستر تاریخ اروپا ،در بستر در را او مرگ تراژیک ِ ِ ِ ِ فیلسوفان آن رخ داده بود. دست «روشنگری» و مرگ خدا جنایتی بود که به نکرده بود. ِ چیرگی ایده ِ ِ ِ های روشنگری بار آمده و سرانجام به بزرگترین فیلسوف فضای و کانت در ِ ِ ِ سخت دینی در خانواده، تربیت گشای آن بدل شده بود .ا ّما ،نیچه ،شاعِر کشیشزاده ،با راه ِ کـ ِ شتن خدا را زیسته و به جان آزموده بود. تراژدی وجود تمام با ِ ُ ِ ِ تراژدی را تنها به زبان ادبّیات ،به زباِن شاعرانه ،با آوردن استعاره و تمثیل و داستان میتوان شرحِ ِ بازگفتِ . ِ درد تراژیک الل است .به همین دلیل، ِ مفهومی فلسفی در این میدان در زبان ِ ِ او این تجربه را به ِ تراژیک چنین ژرفنای زبان شاعرانه بازمیگوید و با تمثیل و استعاره رویداد و تجربهای را دو باره زنده میکند .آن جا که کانت در میانه ِ ی راه بازمیماند و با ِ ِ ِ خدای «صانع»!) به خود رخصت میدهد که شبها به خدای مصنوعی (نه یک تراشیدن یک Thursday, April 26, 2018
ِ خواب خوش رود ،نیچه این داستان را با همه هول و هراسهایاش از سر تا بُن دنبال میکند و به واپسین پیآمدهایاش ِ تمامی زیست ِ ِ جهان انسانی میاندیشد .و ناگزیر خود را برای های هولناک گرفتار میکند تا بتواند کورسویی به آینده ِ چنگال بیخوابیها و آسیمگی ِ ِ ی در بشریّت و به افقی بیفکند که با مرِگ خدا تاریک شده است. داستان او یک «دیوانه» است .دیوانه است زیرا که در ِ ِ ِ ِ فانوس افروخته روز روشن با قهرمان سراغ چیزی را میگیرد که ِ به بازار میآید و از ِ برای آنان پرسیدناش هم بیمعنا اهل بازار ِ ِ نمادین این ِ ِ آغاز داستان روشن است« .دیوانه» با معنای و مسخره است .او «خدا» را میجوید. ی آن است که ِ چراغ به بازار آمده است و این نشانه ِ ِ «روز روشن» ،در حقیقت ،در برای او آن ِ ِ ِ دهان او میشنویم شام تاریک است .زیرا سپس از ساحت عالم معنا ،که زیست انسانی ستِ ، ِ ِ شتن خدا ِ کـ ِ پیوند زمین با «خورشیدـاش» ،با نور و روشنی ،بریده شده است. بند که با ُ «بازار» ( )Marktدر این داستان ِ ِ ِ ِ جهان بورژوایی ست .بازار زندگی شهری در کانون نماد ِ قلب تپنده ِ ِ ِ جهان بورژوایی ست .بازاری که «دیوانه» به آن پای میگذارد ،در اقتصاد ی ِ ِ کانون نوری را که دیوانه از آن یاد میکند ،خاموش کرده اند ،این روشنای روز است .اگر آن کانون ایده ِ ِ های مدرن میآید، روشنایی از کجاست؟ از کدام خورشید است؟ این روشنایی از ِ ِ کانون ِ ِ سنجشگر بشری که هیچ چیزی را نمیپذیرد ،مگر آن که عقل کانون «روشنگری» ،از از با سنجه ِ های آن ناهمساز نباشد .به همین دلیل ،هنگامی که دیوانه با شوریدگی و آسیمگی از «بازاریان» آسودهخاطر مایه ِ خدای خود سخن میگویدِ ، ِ ِ ِ ی خنده است. برای آن شدگی گم ِ ِ ِ مرگ احساس حضو ِر خدا ،در آنها مرده است .در نتیجه ،زندگانی و احساس دینی، زیرا خدا ِ بـوـکار برای ایشان یکسان است .آنان دیگر با خدا و در خدا زندگانی نمیکنند .کس برای پرداختن به مسأله ِ تمامی زندگی و وقتشان را گرفته است که دیگر جایی ِ ِ ی آنچنان ِ ِ نوشتار )۵٨به این نکته پرداخته است: فراسوی نیک و بد (پاره خدا نمیماند .نیچه در اصیل مذهبی (و هم ِ ِ ِ ِ موشکافی برای آن زندگی توجه کرده اید که براِی آیا هرگز درست ّ ِ ِ آرامش خیال لطیف که خود را «عبادت» مینامد و دلخوا ِه آن ،یعنی خودآزمایی ،و آن ِ آمادگی دائمی ِ ِ ِ فراغت بیرونی الزم است؟ «حضور خدا» ست ــ) چهقدر فراغت یا نیمه برای ِ رکاری ُمدرن ،پُرهیاهو ،وقتگیر ،ازـخودـراضی ،و احمقانه […] آیا نه آن است که این ُپ ازـخودـراضی ،بیش از هر چیز «بیایمانی» میپروراند و به بار میآورد؟ ا ّما دیوانه از چیزی خبر دارد که آنان از آن بیخبر اند .او میداند که «خدا مرده است» ِ خودی خود رخ نداده است. اما این مرگ به ِ «مرگ طبیعی» نمرده .او را ُکشتهاند .و خدا به هولناکتر از همه این که« ،ما» او را کشتهایم، ِ ِ «شما و من» .او در ِ کاردهای ما ضرب زیر غرقه به خون افتاده است و گورکنان دارند او را به گور میکنند .ا ّما این «بازاریان» ،با این که «کار کا ِر ایشان است» ،از کرده ِ ی خود بیخبر اند .هنوز زمانی باید تا این خبر به ایشان برسد .دیوانه ،ا ّما ،از این داستان خبر ِ ِ هولناک این رویداد آمدهای دارد و از پی سخت نگران و حیران است« :ا ّما چنین کاری چه گونه از ما سر زد؟ چهگونه توانستیم دریا را َسر کشیم؟ چه کس ما را اسفنجی داد که با آن افق را سراسر فروشوییم؟ هیچ میدانستیم چه میکنیم آنگاه که این زمین را از خورشیدـاش جدا میکردیم؟» زیرا، بر ِ اثر آن ،چنان که در جایی دیگر در همان ِ نوشتار )۳۴۳میگوید« ،با خالی کتاب (پاره زیر ِ ِ شدن ِ پای این باور چهها که میباید فروریزد :زیرا که بر آن بنا شدهاند و بر آن تکیه اروپایی ما .چهبسیار زنجیره ِ داشتهاند و در ِ ِ ِ ی تمامی اخالقّیاِت دل آن ُرستهاند؛ از جمله فروریختنها ،ویرانیها ،فرورفتنها ،و زیرـوـزبر شدنها که در پیش است ــ ا ّما کدام کس ِ ِ پیشادست این خبرگزار هماکنون چندان که باید از این ماجرا خبر دارد تا که آموزگار و وحشت عظیم شود ،پیامآو ِر چنان تیرگیزدگی و خورشیدگرفتگیای که چهبسا مانندِ ِ ِ منطق آن هرگز بر ِ روی زمین رخ نداده است؟» ی سال ِ مردم «بازاری» فاصله ِ عقل او با ِ «دیوانه» از آن جهت دیوانه است که ِ ِ های همگانی عقل ِ ِ بینش خویش چیزهایی را میداند و چیزهایی را میبیند که کسی نوری یافته است .او با ِ ِ ِ «نور دیگر نمیداند و نمیبیند .این فاصلهی سالهای نوری را بهاشاره چنین بیان میکند: ستارگان را زمانی باید؛ کا ِرستانها را زمانی باید تا دیده و شنیده شوند .این کارستان هنوز ذهن انسانی از مرتبه ِ از دورترین ستارگان نیز از ایشان دورتر است ».دیوانگی آن است که ِ ی ِ شناخت عاقالنه ،یعنی داشتن عقلی همگانی ،ارتباطی ،جامعهگرا ،و مصلحتشناس که فهم و ِ ِ ِ ِ ِ سبب هنجار دیوانه رفتار نابه رفتار بههنجار میشود ،بیبهره باشد یا بیبهره شود. سبب روابط اجتماعی و طرد از جامعه میشود .دیوانه «بی ِخ َرد» است ،زیرا از ِ ِ ِ خرد گسست او از ِ معنایی کارساز که زندگانی را آسوده و آسان میکند ،بیبهره است .ا ّما «بیخردی» طیِف ِ ِ گستردهای دارد .یک ِ زدگی ِ خودآگاهی خود را به ذهن بیماری ست که شعور و سر آن تاریکی درجهای ،از روانپریشی تا روانپارگی (اسکیزوفرنی) ،از دست داده و کار-اش به تیمارستان ِ میکشد .و ِ شدِت روشنبینی به سر دیگر-اش نابه هنجاری ذهنی ست روشنیزده که از ّ نهانبینی ( )clairvoyanceمیرسد .یعنی ،چیزهایی را میبیند که دیگران نمیبینند و بر آن پایه آیندهای را پیشبینی میتواند کرد که دیگران نمیتوانند .اینچنین دیوانهای ،که ِ عقل باک نهانبین درامده ،از دیدِ خرد بی ِ چیرگی ِ ِ همگانی ،ارتباطی ،و مصلحتشناس در او ِ زیر ِ موجود خطرناکی ست که ،به ِ زبان حافظ ،در «کمخردی از همهعالم بیش» است. دیگران کسی با او همدلی و همسخنی نمیکند ،بلکه همگان ،بهویژه ِ اهل کسب-و-کار و بازار ،بر ی نیچه از این دسته است و ،بهراستی ،کسی جز ِ خردی او خنده میزنند .دیوانه ِ ِ خود او کم نیست( ...دنباله در صفحه ی )28 Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 27
ِ پژواک معنایی سبک در کا ِر نیچه...
(دنباله از صفحه ی )27
ِ «بازاریان» زرنگ ،که زندگی را ساده و آسان و کامجویانه میخواهند ،زیرکتر از آن ...آن ِ ِ دام ِ ِ ِ خطرناک دیوانه بیفتند .به همین نظری عقل در و وانهند را خود » عملی «عقل که اند ِ ِ ِ آمدهای ِ تاریخ انسان کار هولناک خود ،به هولناکترین جنایتی که در دلیل نمیخواهند به پی ِ کشتن خدا ،بیندیشند ،اگرچه «کار ِ ِ کار ایشان است» .نیچه در جایی دیگر رخ داده است ،یعنی ِ ِ ِ ِ فهم رویدادها و در را «بازاری» انسان آسانگیری این )۲۴ نوشتار ه پار بد، (فراسوی نیک و ِ ِ سازی آنها اینگونه بازمینماید: ساده ِ ِ پردازی سادگی مقّدس! [ ]O sancta simplisitasآدمی در چه سادهسازی و دروغ ای شگفتی کسی را که ِ ِ ِ دیدار این شگفت چشمی فراهم آورده باشد، برای حیرتانگیزی میزید! حواس خویش گذرنامهای ِ ِ برای ورود به نهایت نیست! ما چه خوب میدانیم که چهگونه به ِ ی خویش شوقی خدایی ِ چیز سطحی و به اندیشه ِ هر ِ جست-و-خیزهای بازیگوشانه و برای نتیجهگیری ِ ِ نادانی خویش را ِ بهر خویش های نادرست بدهیم! از آغاز چه نیک دریافتهایم که ِ آزادی نه چندان با معنا ،از یک بیخیالی و بی پروایی و جسارت ،تا از نگاه داریم تا آن که از یک های زندگی و از ِ خوشی ِ خود زندگی بهرهور شویم! و تنها بر این ِ پی استوار و خارایی از نادانی ِ خواست دانستن بر پایه ِ ی بوده است که دانش توانسته است تاکنون خود را برافرازد— ِ خواست نه-دانستن… (ترجمه ِ ی فارسی ،د .آشوری ،ص )۵۹ خواستی بسی زورمندتر ،یعنی روشنایی ِ ِ چشم نهان ِ روز بین خود دیوانه با ِ ایشان را مهآلود و تیره میبیند که در آن تنها شبحی از چیزها ،بهاندازه ِ ی «الزم» ،دیده ِ روشنایی ناب چشم ایشان میشود ،اگرچه به ِ وضع میآید .ا ّما دیوانه با نهانبینِی خود ِ ِ ِ جهان ایشان را بهروشنی دیده و خطرناک سراسیمه به بازارِ ، نزد ایشان ،درامده و با ِ روشنایی تازهای، خود فانوسی آورده ،یعنی ِ جهانشان روشنی بخشد تا با آن به ایشان و و حقیقت را به روشنی ِ پیش چشمانشان ِ ِ خیال ایشان آسودگی بگذارد .ا ّما عالِم ِ آسیمگی اوست که از عالم چندان دور از ِ کرده پشیمان میشود و فانوس را به زمین میکوبد .زیرا آگاه میشود که زود آمده است .زمانه هنوز زمانه ِ ی او نیست .اما ِ ِ برای آن روشنایی او هم ،که ارمغانی ست ِ تیرگی ِ ِ مرگ افق پس از «بازاریان» در آن ِ ِ دست یک روشنایی یک فانوس است در خدا، ِ ِ کوچک انسانی، جهان انسان ،که میتواند در در «بازار»ِ ، افق کوچکی را روشن کند .ا ّما نه ِ ِ آن ِ «انوار االهی» ست که در خورشید تابش ِ روزگاران پیشین بر جهان سراسر میتافت و پرتو خود روشن میکرد و به آن معنا و جهت میبخشید. همهچیز را در ِ با اینهمه« ،دیوانه» ِ برای این بیخبران ِ خبر دیگری نیز دارد؛ خبری نویدبخش .و آن این پی ما پا به جهان بگذارد ،به ِ سبب چنین کارستانی از ِ که« :و همانا آن که از ِ آن تاریخی واالتر ِ ِ پسرفت نگران خواهد بود؛ واالتر از هر تاریخی که تاکنون بوده است!» نیچه ،از سویی ،سخت ِ انسان خداـمرده ِ ِ ِ ِ ِ حیوانی زندگانی نیمه سوی انسان هیچانگار (نیهیلیست) ،به ی بی«افق»، «واپسین انسان» است .ا ّما ،از سوِی دیگر ،در زدوده ِ شدن ِ افق جهانی که از خدا روشنی جهان آزاد از وسوسه ِ ِ افق نوگشوده ِ ِ رویاروی انسان میبیند؛ ِ میگرفتِ ، های افق ی دیگری نیروی اراده ِ ِ ی خود ،میتواند مابعدالطبیعی و افسانهها و اسطورهها که انسان در آن به ِ ِ طرح انسانباوری مقام اَبَرانسان دست یابد و عبارت دیگر ،به معنابخش هستی شود .به ِ ِ ِ ( )humanismeرا ،که مدرنّیت درانداخته است ،به تمامّیت رساَند .مرگ خدا رویدادی ِ ی خداوند-گم-کردهِ ، برای بنده ِ ست هولناک ِ عیسای مسیح. برهِی گم شده از گّلهِی برای ّ Thursday, April 26, 2018
تاریکی شب همه جا را فرومیگیرد ،و ِ ِ زیرا بر ِ افق ِ برین هستی اثر آن خورشید فرومیمیرد، افق تازهای به ِ ِ ِ ناپدید میشود .ا ّما ،از سوِی دیگر ،همین رویداد ِ دالور مدرن انسان روی انسان آزاد از ترسها و خرافه ِ ِ میگشایدِ ، ِ های کهن ،زندگانیای که میتواند، زندگانی افق ِ ِ به گفته ِ ِ فریب آفاق مابعدالطبیعه ،با زرتشت وی ،شادمانه «به زمین وفادار» مانَد و در ی ِ ِ روشنیهای دروغین ،در میان «دو جهان» سرگردان نگردد. ِ ِ ِ سویه ِ تاریخ بشر را در آن پارهـنوشتار دیدیم. رویداد تراژیک این شگرفترین ترسناک ی ِ دیگر آن ،سویه ِ سویه ِ ی ِ ِ نویدبخش تاریخی دیگر ،تاریخی واالتر ،را ،نیز در پار هـنوشتاری ی (دانش شادِ ، ِ کتاب پنجم )۳۴۳ ،میباید دید: دیگر از همان کتاب ِ شادمانی ما چهها در بر دارد ِ ِ خدای مسیحّیت رویداد تازه — این که «خدا مرده است» ،این که باور به آن بزرگترین ِ باورنکردنی شده است — هماکنون نخستین سایه ِ دست کم نـد. افکـ َ های خود را بر اروپا می َ ِ برای آن اندکشمارانی که ِ ِ ِ تماشای چنین منظرهای حیرتزدگی چشمانشان چندان برای ِ سپردگی که باید نیرومند و تیز است ،چنان مینماید که خورشیدی فرونشسته است و دل ِ ِ جهان ِ چشمان ایشان هرروزه کهن ما میباید در دیرینهای به بددلی بدل شده است. شامگاهیتر ،بدگمانکنندهتر ،بیگانهتر« ،کهنتر» بنماید .ا ّما در اساس میتوان گفت که :این رویداد خود بسی شگرفتر از آن است و بسی دوردستتر و دستنیافتنیتر از آن که در ِ فهم بسیاری باشد ،آنچنان که خبری نیز از آن به ایشان رسیده باشد؛ تا چه رسد به توان ِ ِ شدن ِ زیر آن که بسیاری بدانند که از این رویداد بهراستی چهها برمیآید و — با خالی ِ پای این باور چهها که میباید فروریزد :زیرا که بر آن بنا شده اند و بر آن تکیه داشته اند ِ ِ ِ ِ و در دل آن ُرستهاند؛ از جمله تمامی اخالقّیاِت اروپایی ما .چهبسیار زنجیرهی فروریختنها، ویرانیها ،فرورفتنها ،و زیرـوـزبر شدنها که در پیش است — ا ّما کدام کس هماکنون ِ ِ ِ ِ وحشت منطق پیشادست این خبرگزار چندان که باید از این ماجرا خبر دارد تا که آموزگار و ِ عظیم شود؛ پیام ِ مانند آن هرگز بر آور چنان تیرگیزدگی و خورشیدگرفتگیای که چهبسا ِ ِ معماگشایاِن مادرزاد که جایگرفته میان امروز روی زمین رخ نداده است؟….از جمله ما ّ ِ میان ِ تنش امروز و فردا بر فرا ِز کوهها چشم به راهایم؛ ما مـکشیده در و فردا و ازـه ِ گان ( )Frühgeburtenسده ِ زود-زاد ِ ی آینده .آن سایهای که نخستزادان ( )Erstlingeو میباید بهزودی اروپا را فراگیرد ،بهراستی هماکنون میبایستی بر ما پدیدار شده باشد ِ درگیری روـدرـرو با این تیرگیزدگی ،و باالتر از — پس از چه رو ست که ما خود بیهیچ همه ،بی نگرانی و ترس ِ برای خود ،چشم به فرارسیدناش دوختهایم؟ چهبسا که نخستین آمدهای آن بیش از آنچه باید در ما اثر کرده است و — این نخستین پیآمدها ِ ِ برای ما، پی درست باژگونه ِ ی آن چیزی ست که کسی چشم میتواند داشته باشد؛ پیآمدهایی نه هرگز غمآور و تیرگیزا ،که همچون گونهای نور ،نیکبختی ،سبکباری ،شادمانی ،شور ،و سپیدهدمی نو ،که چندان بر زبان آمدنینیست… .بهراستی ،ما فیلسوفان و آزادهجانان چون بشنویم که ِ «خدای کهن مرده است» ،گویی سپیدهدمی نو بر ما میدمد و دلهامان سرشار از سپاس، شگفتی ،نوید ،و انتظار میشود — سرانجام افق دیگربار به ِ روی ما گشوده میشود ،هرچند ناروشن نیز .ا ّما سرانجام کشتیهامان دیگربار میتوانند ،رویاروی با هر خطر ،دل به دریا ِ ِ ِ دریای ما ،دیگربار جویای دانش دیگربار روا ست .دریا، دل-به-دریا-زدن زنند .هرگونه ِ «دریای گشاده»ای هرگز در کار نبوده است. گشاده شده است؛ آنسان که چنین (مجله بخارا شماره )82
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 28
داستان کوتاه
تودههای ابر لیال قیاسوند ِ ِ صندلی تابخور چیز دیگری دیده نمیشود .امیر نشسته در بالکن نیمهباز است و جز یک توی آشپزخانه ،روی سهپایۀ چوبی و زل زده به کارتنهایی که حاال پلههایی درست کردهاند تا زیر سقف .یک ما ِه تمام هرشب با مرضیه جمعشان کردهبود .خودش وسیلهها را یکییکی داده بود دستش و مرضیه هم با احتیاط پیچیده بودشان توی روزنامه .خانه تقریبًا خالی شده .دیروز ماشینی آمد و تمام وسایلش را برد بهجز این چند کارتن و آن تابلوی پرتره از مرضیه .یک ما ِه تمام با تصویرش حرف زده بود .خندههای بیمعنا سر دادهبود و گریههایی کرده بود از ِ ِ روشن توی قاب« :رفتنت را سر ناچاری .مثل حاال که زل زده به چشمهای باور ندارم .میتوانم صد سال هم اینجا بدون هیچ چیز دوام بیاورم بهشرطی که تو ،توی ِ آپارتمان کناری باشی تا هروقت که بخواهم از روی بالکن نگاهت کنم ،آهسته بیایم پیشت و ِ شمردن ستارهها شاید .میخواهم چند روز دیگر اینجا بمانم، تا صبح نگهت دارم به حرف و بدون هیچ وسیلهای .شاید تمام ناخوشیهام را فراموش کنم .دیدن تصویر تو روی این دیوار حالم را خوب میکند .میدانم بهاینزودیها فراموشم نمیشود .هنوز چشمهایت را توی جلو هر ماشینی که مینشینم صورت هر زنی که از کنارم رد میشود میبینم .توی آینه ِ و روی چمنهای هر پارکی که میروم ،البهالی آدمهاش ،زنی را میبینم که از جایی بین ِ نواری سر درختها زل زده به من .هر روز ،صبحانهنخورده ،به بهانهات میروم توی پارک خیابان و با لجبازی منتظر زنی میشوم که مدتهاست رفته .مینشینم جایی که روز اول دیده بودمت». نشسته بود روی چمنهای نمگرفته از آبی که چند ساعت پیش باغبان داده بود بهشان. همیشه صبحها قبل از رفتن به اداره میآمد و مینشست آنجا و منتظر سرویس میشد. پارک خلوت بود و به غیراز امیر چند نفری بیشتر در پارک نبودند .سیگارش را تازه روشن کرده بود که مرضیه آمد .خسته از دویدن ،با شلوار گرمکن مشکی و مانتوی کوتاه آبی. لحظهای ایستاد و صورتش را چرخاند سمت امیر و با چشمهای ِ مات بیاعتنا نگاهش کرد .بعد ِ فرعی آپارتمانها ،چشم ازش ی که رسید جلو رفت سمت آپارتمانهای پایین خیابان .تا زمان برنداشت .سیگارش را تمام کرد و رفت اداره. دود سیگار هوای آشپزخانه را پر میکند و پخش میشود توی هال ،یکییکی پلههای کارتنی ِ سفیدی سقف و تصویر صورت مرضیه را با موهایی که را باال میرود و مینشیند جایی روی نیمی از سقف را پوشانده ،تداعی میکند .پَسش میزند .بلند میشود .میرود توی بالکن و ِ صندلی تابخور ،پیش چشم هزاران پنجره که ردیف شدهاند روبهروش و مینشیند روی آنطرفشان تکوتوک آدمهایی ایستادهاند که منتظرند به صرافت منظرهای بیفتند .چشم میچرخاند توی تکتکشان و نگاهشان میکند .بعد سر برمیگرداند به بالکن کناری .مرضیه هنوز نیامده .ساعت مچیاش را نگاه میکند و زیر لب میگوید« :اآلن دیگر باید پیدایش شود». سنگینیاش را میاندازد روی تکیه صندلی .دستها را حلقه میکند پشت گردنش .خیره میشود به آسمان که به رنگ ِ ابر آرام آبی یکدستی باالی ساختمانها معلق است .چند توده ْ ِ به اینطرف و آنطرف میروند .دستش را دراز میکند سمتشان و با انگشت اشاره دور هرکدامشان خطی میکشد و بعد با کف دست پاکشان میکند .دوباره دستش را میبرد پشت گردنش و ِ مات آسمان میشود .کمی جابهجا میشود .صندلی آرام تکان میخورد. تق بستهشدنشِ . جیر د ِر آلومینیومی میآید و بعد هم ِ صدای ِ زن حدوداً چهلسالهای از آپارتمان کناری میآید بیرون .بالکنش حدوداً یک متر از آپارتمان امیر فاصله دارد .مرضیه است که با چشمهای روشن و خیره به او نگاه میکند: – «سالم». امیر حلقه دستهایش را از پشت گردنش باز میکند و یکمرتبه بلند میشود و میایستد: «سالم .امروز دیر آمدی». مرضیه لحظهای مکث میکند .نیمچرخی میزند و میایستد پشت نردههای کوتاه آهنی. انگار اص ً ال حرفهایش را نمیشنود یا هیچ چیز دیگر را .خطوط پاهایش بین نردهها ،در دامن ِ ِ آبی امتداد تنش ،صاف و کشیده بهنظر میرسد .امیر چشم از او برنمیدارد .باد زیر مرضیه موجهای کوتاهی میاندازد. نگاهش به ساختمانهای روبهروست و امیر صورتش را از نیمرخ میبیند .باد که میوزد، ِ مشکی مرضیه دور سر و گردنش تاب میخورد و نیمه صورتش را هم موهای بلند و میپوشاند .امیر نگاهش را از او میگیرد و تمامتنه برمیگردد سمت ساختمانهای روبهرو. ِ عریض دوطرفه است با انبوه ماشینهایی که میروند و میآیند .تا آخر آن پایین ،یک خیابان ذره هم از شلوغیاش کم نمیشود .مرضیه پایین را نگاه میکند« :افتادن از این باال شب یک ّ خیلی هم ترسناک نیست .میافتی روی سقف یکی از آن سواریها یا داخل بار آن کامیون. آن که بارش چوبی است؛ نگاهش کن! – با دست به پایین اشاره میکند – خیلی خوب ِ متوجه افتادنت میشود .تو میافتی و ماشین به راه خودش ادامه میدهد و هیچکس هم نمیشود .حتی نبودنت». امیر نفسهاش تند میشود« :چهطور میتوانی دربارهاش حرف بزنی؟ از وقتی که رفتی، این ِ درد توی سینهام هر روز بیشتر میشود .مس ّکن هم نمیخورم .نمیخواهم جلوش را بگیرم .باید بگذارم از پا دربیاردم ».مرضیه به حرفهاش اعتنایی نمیکند ،نمیشنود انگار؛ و ادامه میدهد: «خوبیاش میدانی به چیست؟» امیر جوابی نمیدهد. «به اینکه دیگر مردم دوروبرت جمع نمیشوند و درباره علت ُمردنت نظر نمیدهند .هیچ نیازی به دلسوزیشان ندارم». Thursday, April 26, 2018
«مزخرف نگو! راننده کامیون چی؟ بهنظرت متوجه افتادنت نمیشود؟» مرضیه دستهایش را میگذارد روی نرده و پایین را نگاه میکند: «راست میگویی .فکر اینجایش را نکردهبودم». ِ دیوار کوتاهی که رو به بالکن مرضیه است .شکم و سینهاش را تکیه امیر میایستد کنار میدهد به دیوار .آرنجش را پایه میکند روی پهنای آن و دستش را میگذارد زیر چانهاش و خیره میشود بهش .حاال دیگر نیمه صورت مرضیه هم پیدا نیست .کشیدگی اندامش را از نظر میگذراند .هر دو ساکتاند و فقط نگاه میکنند .مرضیه به خیابان ،امیر هم به او. امیر یکدفعه ،انگار که دلواپس چیزی شده باشد ،شروع میکند به بیرونریختن کلمات از دهانش« :نمیخواهم ازاینبهبعدت را نگاه کنم .میتوانی تا ابد اینجا بایستی و به آن پایین خیره شوی یا به نقطهای در آسمان و تمام آن نگاههای پشت پنجرههای روبهرو را بریزی توی این بالکن ،مثل همیشه .ببین کمکم دارد پیداشان میشود .انگار رفتنت چیزی از این بالکن کم نکرده .همهچیز سر جایش است .تو ایستادهای پشت نردهها ،من اینجا و ماشینها هم آن پایین مثل همیشه دنبال راه خودشاناند .حتی آن چند توده ابر ،ببین! هیچ تکان هم نخوردهاند .آسمان هم رنگش تغییر نکرده .حداقل فکر میکردم اینیکی عوض شود .فکر میکردم حاال که رفتهای ،کمی تاریکتر بهنظر برسد .ولی انگار از همیشه آبیتر است». مرضیه از نردهها فاصله میگیرد و میآید پشت دیوار بالکن میایستد .درست روبهروی امیر« :حاال میگویی که چه؟ برگردم؟» ِ خیسی پیشانیاش ،چندبار« :برگردی؟ من خودم خیلیوقت امیر پشت دستش را میکشد روی است از اینجا رفتهام .روحم دیگر اینجا حضور ندارد .خبر نداشتی؟ اینجا را فروختهام .چند روز دیگر هم تحویلش میدهم .این چندوقت هرشب میآمدی و کمکم میکردی وسایل را جمعکنم ،یک ما ِه تمام .هنوز هم باور نکردم رفتنت را .همین فردا یا پسفردا میروم جایی دور از اینجا .طبقه ِ اول یک ساختمان را اجاره کردهام .جایی که نه بالکن دارد و نه دید دارد به پنجره کسی .روبهرویم دو تا درخت است و یک دیوار ِ بلند یکدست آجری که هیچ دری ِ پشتی ساختمانی باشد .آسمانش هم خیلی با این آبیای که میبینی فرق ندارد .احتماالً دیوار دارد ،کمی مایل به دودی». مرضیه ساکت ایستاده و امیر ادامه میدهد: «گاهی با خودم فکر میکنم تو که زندگیات را رها کردی و رفتی ،هر چیز دیگری را هم ممکن بود رها کنی ،حتی مرا .زنها موجودات پیچیدهای هستند .تا باهاشان زندگی نکنی نمیفهمی توی دلشان چه میگذرد .همین حاال که ایستادهای روبهروم نمیدانم واقعًا دلت مرا میخواهد یا نه!» مرضیه موهاش را از روی صورتش کنار میزند« :تو میخواستی سروسامان بگیری .من اما کارت ،زندگیات .نرفتی ،من داشتم .خودت دیده بودی .چند بار به تو گفتم بروی دنبال َ هم دیگر چیزی نگفتم .برای تو که بد نشد .از اینجا خالصی پیدا کردی .از این ماشینها ،این پنجرههای روبهرو و آدمهاش که دارد تندوتند بهشان اضافه میشود و آن آسمان لعنتی که بود و نبودم برایش فرقی نمیکند». امیر انگار به هیچجا نگاه نمیکند .نگاهش فرورفته در جایی نامعلوم .مرضیه میگوید – با صدایی که مال خودش نیست ،خف و گرفته ،انگار زنی دیگر در وجودش حرف بزند: ِ خاموشی «من خسته بودم .شبها خواب راحت نداشتم .نمیخواستم فریب بخورم .فریب این مردم را ،وگرنه جای من اینجا نبود .آمدن تو به اینجا یا آمدن من به خانه تو هم هیچ سودی نداشت .بیکاری از ِ سر اجبار آدم را بیقید میکند .خودت دیده بودی بهجز دویدن توی آن پارک مگر کار دیگری داشتم؟ از سر بیکاری بود ،وگرنه میدانی هیچوقت به سالمتیام فکر نکردهام .همیشه با خودم میگفتم من باید جایی بین آن شلوغی باشم. توی ادارهای ،مدرسهای ،آموزشگاهی .اینهمه سال دانشگاه رفتم ،درس خواندم که چه؟ بِچپم توی خانه و از صبح تا شب با گردگیری و غذاپختن سرگرم بشوم؟ و شب با همسایه دیواربهدیوارم روی بالکن خانه چای بخورم و ستارهها را بشمارم؟ تو راضی هستی توی آن اداره لعنتی از صبح تا شب با هزاران اربابرجوع سروکله بزنی و آخر ماه چندرغاز بگذارند ِ کفدستت و تمام؟ من همه اینها را بین آن مردم جا گذاشتم .چهل ِ سال تمام را بست ِ ناتوانی من از همان اول برای تو معلوم بود .نبود؟» نشستم همینجا .بعدش هم تاب نیاوردم. امیر خیره نگاهش میکند« :من چیزی از ناتوانی در تو ندیدم .تو نباید چهل سال زندگیات را جا میگذاشتی و میرفتی .میدانم زندگی جای تاریک دارد ،بیشتر از سفیدیهاش ،ولی این راهش نبود .هیچوقت نفهمیدم توی کلهات چه میگذرد .اگر خبر داشتم ،شاید زودتر از اینها این دستها را دراز کرده بودم سمتت ».امیر دستش را دراز میکند سمت مرضیه و همانطور نگه میدارد .مرضیه بیتوجه ادامه میدهد« :جای دوری نرفتهام .همینجام. گاهی میآیم یکجایی توی آن ساختمانهای روبهرو – نمیدانم کدامشان است – و از آنجا نگاهت میکنم .تو را میبینم که خیره شدهای به این بالکن و نردهها .گاهی هم خودم را میبینم محو و تاریک .تصویر خوبی است .حاال به همهشان حق میدهم که ساعتها بایستند ِ صبوری خیلی از زنها را نداشتم .بیست و دو سال نقش آدمی آنجا و ما را نگاه کنند .من را بازی کردم که نبودم ،از وقتی دانشگاه رفتم تا حاال .اینطور که نگاهم میکنی دلم پیچ میخورد .ببینمت ،تو حالت خوب است؟» امیر دستهای خالیاش را میکشد سمت خودش« :خوبم و دارم به حرفهات گوش میدهم .کارم شده حرف زدن با آن پرتره روی دیوار .هرروز میآیم اینجا و خیره میشوم به رفتنت .روزی هزار بار خودم را از این باال پرت میکنم توی آن شلوغی .توی ِ بار یکی از همان کامیونها که گفتی .بعد دوباره برمیگردم همینجا .من شجاعت تو را ندارم .از وقتی که رفتی ،بویت توی هوا مانده .رنگ ِ آبی پیراهنت سایه انداخته روی دیوار و سرتاپایت نقش ن روز که ایستادهبودی آن لبه ،اولش خیال کردم آمدهای هواخوری. بسته پشت نردهها .آ ولی بعد که دیدم نفسهای عمیق میکشی و سینهات ِهی باالوپایین میرود ،فکر کردم یکطوریت شده .اما باز هم نفهمیدم .خودم را زدم به نفهمی و باور نکردم .میتوانست ادامه پیدا نکند .میتوانست همانجا تمام شود ،از همان اول توی پارک .و نبینمت فردا و ِ بنگاهی مجتمع و اصرار نکنم که فرداهاش و چند روز نگردم دنبال آپارتمانت و بعدش هم اِالوبِاّل من همین طبقه را میخواهم و همین واحد را .یا اینکه همان لحظه مثًال دامنت گیر کند به جایی از نردهها( ...دنباله در صفحه ی )34 Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 29
شعر امروز
دو شعر از رکسانا شکوهمند
1
در من زنی هست
که چهار فرزندش را کشتهاند
و دختری کم خون، به جنون رسیده،
هر شب
شعری از محمدرضا کلهر
به وقت ماه،
هر روز صبح،
دست کودکی را میگیرم و از خانه بیرون میروم
"پرچین نقطه چینها "... ِ
و شب،
باز میگردم
با زنی
که زانوانش میلرزند
تا دلت بخواهد شعر نوشتم
باید خوشحال باشم که از تو هیچ نشانی در آنها نیست!
هرچند ،چند بار بهواقع بغض کردم
پرچین نقطهچینها… پشت ِ
2
پرچین نقطهچینها… پشت ِ
پنهان نمیکنم وقتی پنهانت میکردم پشت سطری مثل کودکی مادر ُمرده
به همۀ سربازانی که
که بد و خوب روزگار را دیگر میفهمد به کرات گریه کردم!
به تب نشستهاند
پنهان نمیکنم وقتی پنهانت میکردم
میگذرم از رد پاهاشان
در پایان شعری…
عکسهایم را
لبخند میزنم
میان مین و برف،
نه نقاشان شوریدۀ پریشان
در آغاز بندی…
به این گمان میرسیدم که دیگر گمت کردهام یا اص ً ال نبودهای بیگمان… نیستی!
نه شاعران عاشقپیشۀ تلخزبان
پرچین نقطهچینها… پشت ِ
نشناختند
دلم برایت تنگ میشود
هیچ کدام منحنی صورتم را
حتی یک بار ننوشتم:
راز رد زخم کنار لبم را
حتی یک بار نگفتم… :
و جوخۀ اعدامی
سانسورچی چقدر خوشحال میشود!
تنها مادرم میداند
که در آخرین لحظه
بیاختیار برایشان زیبا میشوم Thursday, April 26, 2018
که نامت را حتی یکبار نبردم حتی یکبار ننوشتم ای…
ای …
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 30
موسيقی
نغمه های عمومظفر بخش سوم :باد بهاری حميرا بشيری -ونکوور
بخش جدیدی در دفتر یادداشت هایم باز کردم و عمو مظفر با خط خوشش برایم نوشت " :نغمه های عمو مظفر" .دفترم قسمت های مختلفی داشت. یک بخش مربوط به فیلم هایی بود که دوست شان داشتم ،همراه با اسم هنرپیشه ها ،کارگردان و صحنه های محشرشون .مثل صحنه ای از فیلم جنگ و صلح، وقتی که ادری هیپبورن به هنری فوندا میگوید: من به تو امر میکنم که خوشبخت باشی!بخش های دیگر دفترم مربوط به تمام آن چیزهایی بود که دوست شان داشتم .کتابهایی که خوانده بودم و جمله های نغزشون ،هنرپیشه های مورد عالقه ام و تک تک فیلم هایی که با نقش آفرینی آنها دیده بودم و خواننده ها و موسیقی های مورد عالقه ام. بخش "نغمه های عمو مظفر" اما برایم کامال متفاوت بود ،چون عمو مظفر را در کنارم داشتم که دستم را میگرفت و به این دنیای زیبای پر از نغمه میکشاند .سفری خوش به همراه همسفری خوش تر. همین طور که داشتم دریافت های اعجاب انگیزم را در دفترم به ثبت میرساندم ،متوجه شدم آن روز عمو مظفر شاگرد جدیدی دارد .این را به تجربه فهمیده بودم که هروقت عمو مظفر تعدادی نوار کاست را بعد از جلو و عقب کردن به ترتیب روی هم میچیند و در دفترش نکته هایی را مینویسد یعنی که منتظر شاگرد جدیدی است .این بار اما کمی متفاوت بود چون قطعاتی که انتخاب میکرد بیشتر از نوازندگی ویولن یا تار ،مربوط به نواختن تنبک بود .سر آخر هم نواری را در ضبط صوت گذاشت و جعبه ویولنش را بغل کرد و با ریتم آهنگی که پخش میشد با انگشتانش ضرب گرفت .با کنجکاوی پرسیدم: عمو مظفر شاگرد جدیدتون چه سازی میزنه مگه؟ ضرب میزنه عزیزم ولی شما مگه ضرب هم درس میدی؟ نه به شکل ویولن و تار .نواختن ضرب قصه ش فرق میکنه ،در واقع وقتی کسی اصول اولیهنوازندگی ضرب را یاد گرفت ،دوره ای هم باید همراه یک ساز که ملودی را اجرا میکنه ضرب بگیره تا حسابی استاد بشه .البته مشابه این روش را برای خواننده های تازه کار هم به کار میگیرن ،یعنی یک ساز و یک ضرب خواننده را تمرین میدن تا یاد بگیره سر ضرب بخونه. بعد نوار دیگری از ردیف نوارهایی که آماده کرده بود در ضبط صوت گذاشت و ادامه داد: این ترانه اسمش باد بهاری ست و داریوش خان رفیعی خونده که تصنیف خوان ماهریبوده ،یعنی ضرب را به خوبی می شناخته .گوش کن. آهنگ که نغمه سر داد گویی باد بهاری هم وزان شد .بی اختیار لبخندی بر لبانم نشست و ملودی ،نسیمی بهاری شد و خنکی دل انگیزی را روی پوستم دواند و در جانم جا خوش کرد. و بعد داریوش خان نغمه سرداد: باد بهاری بر گلشن رونق هستی بخشیده قطره شبنم بر گلها ِمی شده مستی بخشیده ... ِ ِ داریوش خان اما خواندنش حالی دگر داشت .باد بهاری نبود خود بهار بود .چقدر حس نزدیکی داشت خواندنش ،با اینکه خودش بیشتر از روزهای عمرم از من و روزگارم دور بود .چقدر صمیمی و همدل و همراه بود صدایش ،با آنکه در سالهایی دور ازمن به سکوت رسیده بود. قبال هم صدایش را از ضبط صوت عمو مظفر شنیده بودم ،میدانستم درجوانی به جاودانگی رسیده بود ،سالها قبل از به دنیا آمدن من .اما تا قبل از اینکه پای به دنیای زیبای عمو مظفر بگذارم ،اینگونه در زیر وبم صدای گرمش غوطه ور نشده بودم .چر اخواندنش این قدر برایم متفاوت و جذاب بود؟ چه رازی در کارش بود که خواندنش را این گونه سحرانگیز کرده بود؟چرا وقتی میخواند انگار با کلماتش به دلم چنگ می انداخت و لذتی غریب در جانم می دواند؟ همه این ها را دریک سؤال از عمو مظفر پرسیدم: عمو مظفر چرا داریوش رفیعی این قدر خواستنیه؟عمو مظفر ابروهایش را باال داد و لحظه ای طوالنی به من نگاه کرد و بعد با نیم لبخندی گفت: چون داریوش جان رفیعی جانانه میخواند .این جانانه خواندن او به خاطر این بود که تصنیفخوان ماهری بود .قبل از اینکه ترانه به شکل امروزش باب بشه ،یعنی هنرمندی آهنگ را بسازد و هنرمندی دیگر ترانه را بسراید ،تصنیف رواج داشت .معموال هنرمند ی آهنگی را میساخت و خودش شعری روی آن میگذاشت و میشد تصنیف .یک نوع از این تصنیفها در مقایسه با ترانه شکل ساده تر و خودمونی تری داشت ،و چون معموال بین ساز و آواز اجرا میشد برای اینکه نشاطی به محقل داده بشه با نواختن ضرب همراه بود *.حاال فکر کن آقای Thursday, April 26, 2018
ِ استاد داریوش رفیعی بود و تمام زیر و بدیع زاده بم های این هنررا به او یاد داد .خوب ،داریوش خان هم این توشه را همیشه با خودش به همراه داشت. وقتی هم با پرویز خان یاحقی و رفیق شفیقش بیژن خان ترقی همراه میشه ،باد بهاری به شکل ملودی گوش دل و ِ ِ جان من و کالم و آوا وزیدن میگیره و به و تو میشینه. پرویزخان یاحقی ملودی را وقتی خیلی جوان بوده ساخته و بیژن خان ترقی ترانه را سروده .اون موقع پرویزخان در ارکستر آقای وفادار ویولن میزد و این آهنگ را با الهام از آهنگهای وفادار ساخته ،و با همان ارکستر هم اجرا کرده. عمو مظفر چشمکی به من زد و ادامه داد: ِ خود داریوش رفیعی هم موقع خوندن فکرکنمضرب می زده .یادم بنداز تو را با آقای وفادار و موسیقی دلربایش آشنا کنم .آقای وفادار ،آهنگسا ِز ِ ِ ماندگار داریوش خان بوده. بیشتر کارهای زیبا و هان ،داشتم میگفتم .ویژگی خاص تصنیف خوانی، ارتباط مستقیم با مخاطبه .مثل هنرپیشه تـآترکه با تماشاگر خودش هم نفس میشه ،از او حس میگیره و به او حس میده ،و سرآخربه جایی میرسن که هر دو نقشی همسنگ در اجرای اثر به عهده میگیرن. داریوش خان رفیعی هم با کوله باری از تجربه های مشابه ،ترانه خواندن را شروع کرد .او هم هنگام خواندن ،شنونده اش را با خودش هم نفس ،همراه و همسنگ میکرد ،حتی زمانی که در استودیوی رادیو می خواند. عمو مظفر همین طور که این ها را برایم می گفت مشغول نواختن جعبه ویولونش بود .انگشتان بلندش هر ازچندگاه ریتم عوض میکردند .گاهی تک تک و با ریتم آرام می نواختند و گاهی سریع و پشت سر هم ضربه میزدند .آهنگ زیبای یاحقی با این کار عمو مظفر انگار که بُعد جدیدی پیدا میکرد ،حجم می گرفت و خودش را بیشتر به رخ میکشاند .انگار که گوشه و کنارهای پنهانش یکباره آشکار میشد و تو را دعوت میکرد که کشف شان کنی. پیش از آن به این حقیقت نهفته و در عین حال آشکار ترانه ها توجه چندانی نکرده بودم .جلوه آشکار آن همان ضرباهنگ ملودی بود ومن روش خودم را برای نشان دادن آن پیدا کرده بودم .با ریتم آهنگ، با انگشت نشانه ام در هوا عالمت بی نهایت ریاضی را ترسیم میکردم ،همانطور که موسیقی برایم مثل دنیای بی نهایتی بود که هرچقدردلم میخواست میتوانستم در آن ِسیر کنم بی آنکه ترسی از رسیدن
به انتهای سفر داشته باشم. جلوه پنهان آن ،اما ،هنگامی که عمو مظفر روی چعبه ویولونش هنرنمایی میکرد برایم آشکار شد .اینکه الگو های ضربی یک ملودی بسی بیشتر از آنی است که از یک نوار در ضبط صوت ِ چرایی دل انگیز بودن هنر داریوش به گوش میرسد .حاال حرف های عمو مظفر را در باره رفیعی بهتر درک میکردم .او که هم میخوانده و هم ضرب مینواخته و هم با مخاطبش هم نفس بوده ،جانش بر آن جلوه های پنهان و آشکار احاطه داشته و همین بود که این قدر جانانه میخواند. عمو مظفر هنوز مشغول نواختن جعبه ویولنش بود ومن قسمتی از ترانه را که خیلی دوستش داشتم به سبک داریوش رفیعی زمزمه میکردم : چون پروانه ،جان به هوایت در پرواز صدای زنگ خانه به صدا درآمد .عمو مظفر گفت : پاشو آزاده جونم ،شاگرد جدیدم اومد .برو راهنماییش کن باال.همین طور که از پله ها پایین میرفتم با خودم تکرار میکردم: جان به هوایت در پرواز جان به هوایت در پرواز ... در را باز کردم و خودم را در چشمان شوخ و سیا ِه آشنایش دیدم .بعد از نگاه و سکوتی با لبخند طنازی گفت: من بهروز هستم ،با مظفر خان قرار دارم.در حالی که از پله ها تا اتاق کار عمو مظفر همراهی اش میکردم ،در دلم میخواندم: جان به هوایت در پرواز... ----------------------*برای آشنایی بیشتر با انواع تصنیف ،می توانید از این منابع استفاده کنید: "سرگذشت موسیقی ایران" اثر استاد روح الله خالقی "کتاب سال شیدا :مجموع مقاالت موسیقی" گردآورنده آقای محمدرضا لطفیو البته بیشتر وب سایتهای فارسی زبان مربوط به موسیقی Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 31
جدول و سرگرمی جدول ويژه نشریه فرهنگ شماره ی 388 (یک نويسنده ی نامدار) طراح جدول :بهمن
-ونکوور
(حل جدول در صفحه ی )43
افقی: -1نويسنده ی نامدار فرانسوی که چهره ی وی و نیز نام یکی از مشهورترین آثارش را در میانه ی جدول این شماره ی "فرهنگ "BCمی بینید -هفت دشواری و کار سخت برای رستم به هنگام نجات کیکاوس وقتی که در مازندران دربند بود -2نوعی بیماری پوستی دردناک که عامل آن ویروس آبله مرغان است -نشانه و عالمت و نیز کالمی فشرده که در تظاهرات ها با صدای بلند تکرار می کنند - ضربت وارد کردن و تنبیه بدنی -3به دور از انتظار و بی به یکباره -می و نبیذ -از واحدهای طول در انگلستان و ایاالت متحده ی آمریکا -4رعشه -برگ و برگه -رویداد -5از پستانداران اهلی بسیار سودمند -وسیله ی دفاعی برخی از جانوران -قصر -چوب خشک ویژه ی سوزاندن در تنور و اجاق -6از جنگ افزارهای انفجاری -رودخانه ای در مرز ایران و افغانستان -از میوه ها -7فعال و تالشگر -ظلم و ستم -8بلند و بلیغ -آماس -تنپوش پرندگان -9معروف و شناخته شده -امید و امل -10مزه ی دهان جمع کن -از مصالح ساختمانی -بر گردن گاو نر و شخم زن می بندند -11کشوری در خاورمیانه -هر یک بار در ماه -12از فلزها -شهری در کردستان ایران -بخشی از پا -13ژاله و نمی که بر گل و گیاهان می نشیند -بت - پس از غذا می خورند -چکش بزرگ -14کتاب مانی پیامبر نقاش -حدت و تندی -مصیبت و فاجعه -15میله ای آهنی برای سوراخ کردن یا جابجا کردن اجسام سنگین -تنگدستی -خوردنی ها -16گل سرخ -ابزاری برای جایجا کردن اجسام سنگین وضو با خاک -17مقروض بودن -پرهیز از خوردن چیزهای پخته
عمودی: -1شهری در استان لرستان -از مهمترین رودخانه های ویتنام -دلیری و بیباکی -2بیرق و درفش -روش و سبک کار -3کشوری کوچک اما پرجمعیت در جنوب آسیا -رشته کوهی در خراسان -4داالن و کریدور -سرخرگ و رگی که خون را از قلب به سایر نقاط بدن می رساند -دریایی میان بخش های آسیایی و اروپایی ترکیه -5حرص و طمع -از حشره ها -شهری در کانادا که در جوار پایتخت این کشور است -طرد و دفع و کسی را به بهانه ای راندن و دور کردن Thursday, April 26, 2018
-6پایتخت یونان -کنایه از فرد بسیار پرزور و جنگاور است -آفرینش و ابداع -7واحد پول چین -از مجازات های قرون وسطایی در بعضی از دین ها -8از پسوند های همانندی و شباهت -چهره و سیما شهر و استانی در ایران -بنده و غالم -9مهر و محبت شدید -خار می خورد و بار می برد -10صفت سگ دیوانه و گزنده -ناراست -جانور وحشی -مغز -11بسیار و زیاد -نامدارترین قهرمان داستان های شاهنامه ی فردوسی -12از موسیقیدانان نامدار آلمانی -پرنده ای ماهیخوار با منقار و گردن دراز که آن را غم خورک نیز می نامند -ترشرویی و چهره در هم کشیدن -13پستانداری شبیه به سمور که بخاطر پوست گرانبهایش شکار می شود -سالخورده -شهر و دریاچه ای در شرق ترکیه -مدافع در بازی فوتبال -14سپرده و امانت -سنگپوز یا قطعه زمینی کمابیش نوک دار که در دریا یا در دریاچه پیش رفته باشد - سیاره کوچک و کوتوله ای در منظومه ی خورشیدی -15ایزدبانوی آبها و مهر و باروری در باورهای ایرانیان باستان -کشوری در جنوب اروپا -16نوعی دیگ -دستور -17پشیمانی -ایّام -بی گمان و قطعی ----------------------------------------
جدول سودوکو
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 32
جدول واژه يابی نشريه فرهنگ BC (طراح جدول :بهمن -ونکوور) آخرین -آشپزخانه -آگاهی -آکوستیک -
آمادگی -آوردگاه -آهسته و آرام -ابر و
باد -ازدواج -اسپارتاکوس -استیفا -اسلوب - الموت -الیور تویست -بابا لنگ دراز -بارداری
بازوکا -بانکداری -بتخانه -بزرگمهر -بنیادی بنیان -بیشه -بی نیاز -پانتومیم -تردستی -ترسناک -تنگدست -جان اشتاین بک -جانباز -جریانات -جشن نوروز -جنگ جهانی دوم -
خلوت -داستان دو شهر -دوستان -رباخواری
رستم و سهراب -زرینه -سام نریمان -سایبان -سخنگو -سراوان -سرسری -سلمانی
سماک -سورنا -سیاست -فلوت مجار -کاروبار -کالباس -کردار -کواالالمپور -کوزه
گری -گرشاسب -گیلگمش -مازیار -ماکسیم گورکی -موش ها و آدم ها -نمونه -نیایشگاه -
نیما یوشیج -ونسان ونگوگ -همایون شجریان
فرهنگ bcنشريه ای مستقل ،پُرمحتوا و آموزنده ،با بهترين خدمات آگهی ها Tel: 778.317.4848 جدول سودوکو
Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 33
توده های ابر
(دنباله از صفحه ی )29
جلو صورتت را بگیرد و نتوانی خوب ببینی .بعد بیفتی توی بالکن ...یا موهایت ِ و پشیمان بشوی مثل بچهها .ولی نشد .هیچکدام از اینها اتفاق نیفتاد .دنیا پر است از این اتفاقهای نیفتاده .تو رفتی و حتی کلمه خداحافظ را هم از من دریغ کردی». «همیشه حواسپرت بودم .همیشه موقع رفتن به جایی چیزی را جا گذاشتم و هیچوقت برای برداشتنش برنگشتم .من هیچوقت نفهمیدم چی برام بهتر است و چی بدتر». «حاال راحت شدی؟ آنجا که رفتی از همه این چیزها که گفتی خالصی پیدا کردی؟» مرضیه چشمهایش را تنگ میکند .دور چشمهاش چینهای ِ ریز چهلسالگی بهخوبی دیده میشود .بقیه اعضای صورتش اما نشانی از چهلسالگی ندارد: «آنجا که رفتهام فرق دارد .هیچکس حواسش به دیگری نیست .نه پنجرهای هست و نه آدمهایی که پشتش بایستند و زل بزنند بهت و از صبح تا شب هوای خانهات را داشته باشند .آسمانش هم طور دیگری است .نه به این آبیای که میبینی .نه شبش معلوم است نه روزش .هروقت بخواهی میتوانی سرت را با آسودگی زمین بگذاری و هر زمان که اراده کنی بیدار شوی .چیزی بین رؤیا و واقعیت». امیر بغض میکندِ « :کی میخواهی از این خیالبافیها دست بکشی؟» مرضیه برمیگردد سمت نردهها .دستهاش میروند روی سرش« :خیاالت نیست ،وقتی بیایی خودت میفهمی». «داری ترغیبم میکنی به آمدن؟» «تو خیلیوقت است تصمیم گرفتهای ،فقط میخواهی از من مطمئن شوی. آن خانه را هم بیخود اجاره کردی .خیالت را راحت کنم ،اص ً ال پشیمان نیستم. رفتن در آستانه چهلسالگی رؤیاییترین رفتنی است که میتواند برای هرکسی اتفاق بیفتد .خوشیهایت را کردهای ،جوانیات تمام شده و داری پا ِ اعتنایی مربوط به سنوسال .زمانیکه داری کمکم میگذاری توی یکجور بی محتاج به داشتن آدمهایی میشوی که کنارت باشند ،تنهاییات را پر کنند. کاری هم نداری که کیاند و برای چه دورهات کردهاند .فقط میخواهی باشند ،از ترس تنها ماندن». امیر با صدای فروخورده ،پریشان نفسش را بیرون میدهد« :منظورت از این حرفها که من نیستم؟» مرضیه همانطور رو به نردهها ایستاده و جوابی نمیدهد. امیر میگوید« :من دوستت داشتم .نمیدانم چرا از بین تمام زنهای این شهر عاشق تو شدم! هرروز میروم پارک و مینشینم همانجا که روز اول جلو چشمهام رد میشوی .با همان شلوار گرمکن دیدمت و تو هزار بار از ِ و مانتوی آبیات ».مرضیه برمیگردد« :احتیاجی به گفتن نیست .از دست تو این کار را نکردم .این حرفها هیچکدام فایده ندارد وقتی نمیتوانی به عقب برگردی ».امیر همانطور خیره به چشمهای مرضیه مانده« :کاش برنمیگشتی .خودم یکجوری با تصویرت ،با رؤیات کنار میآمدم .اما حاال که آمدی ،رفتنت…» مرضیه نمیگذارد امیر حرفش را تمام کند« :آمدهام برای خداحافظی .مگر نگفتی ازت دریغ کردم!» امیر حرف نمیزند .بلند میشود و میرود سمت نردهها و خودش را خم ِ ترافیک آن پایین نگاه میکند .نیمی از بدنش میکند به جلو ،بیحرکت ،و به جیر ِ حاال توی هوا معلق مانده .صدای ِ در آلومینیومی از بالکن کناری میآید و بعد هم ِ تق بسته شدنش .نگاهش یک آن برمیگردد سمت در ،هیچکس ِ نیست .آن باالِ ، آبی آسمان با سفیدی تودههای ابر وصله خورده است .توی بالکن جز یک صندلی تابخور چیز دیگری دیده نمیشود.
Thursday, April 26, 2018
"معجزه ی آقا" :کاريکاتوری از مانا نيستانی
بزرگ لشگری...
(دنباله از صفحه ی )20
آهنگسازی در مرز بین سنت و نوگرایی در جشن تولد ۹۱سالگی او که پنج شنبه ۲۸فروردین ۱۳۹۳در موزه موسیقی و با حضور خود او برگزار شد فرهاد فخرالدینی آهنگساز نامی و رهبر وقت ارکستر ملی ایران ملودیهای بزرگ لشگری را «سلیس و روان خواند که در ذهنها مینشست» و اکبر گلپایگانی ،آوازخوان شهیر نیزضمن تمجید از خالقیت او در آفرینش ملودیهای ناب از هدایت و سرپرستی خوب او در برنامههای گلها یاد کرد .همچنان که حسین خواجه امیری (ایرج) دیگر خواننده نامی آواز ایرانی هم که همکاریهای معدودی با او داشت از کارهایش با عنوان ساده و روان یاد کرد .امینالله رشیدی ،خواننده و نواسازی که تقریبا هم سن بزرگ لشگری است نیز در این مراسم از آثار لشگری یاد کرد و ضمن تمجید از شخصیت قابل احترام و دوستداشتنی او در سالهای همکاری در برنامههای رادیو آثارش را «در مرز سنت و نوگرایی» دانست که «با اینکه ریشه در سنتهای موسیقی ایرانی داشت ،اما از حال و هوای مدرن برخوردار بود». فعالیت در مسیر فروش پیانو بخشی دیگر از فعالیت بزرگ لشگری که به موسیقی ارتباط داشت ،به فروشگاه بزرگ پیانویی مربوط بود که او در تهران ایجاد کرد .او از سال ۱۳۶۹به این سو در زمینه آفرینش آثار موسیقی فعالیتی نداشت و نسل جوان و امروزی ،او را به واسطه یکی از بزرگترین مراکز فروش پیانوی معروف به یاماها میشناسند. لشگری سال ۱۳۹۳و همزمان با مراسمی که در موزه موسیقی برای او برگزار کردند ویولنی را که بسیاری از قطعات ساخته شده از سوی خود را با آن مینواخت ،به موزه موسیقی اهدا کرد .او در این مراسم درباره این ساز گفت که «این ساز ساخته روسهاست و آن را از معلمش به نام پریگولدیان گرفت که که از روسیه به ایران آمده بود و به ما ویولن درس میداد». مرگ بزرگ لشگری که به نسبت بقیه هم سن و ساالنش عمری طوالنیتر داشت ،درگذشت یکی از آخرین بازماندهها از نسل نخست موزیسینهای ایرانی تاریخ رادیو و موسیقی به شمار میرودbbc .
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 34
دانش و فن آوری کاهش چشمگیر فروش دوربینهای عکاسی کامپکت
گذشته و سال پیش از آن مقایسه کرده است. بسیاری از پیشبینیها از احتمال جایگزین شدن دوربینهای بدون آینه به جای دوربینهای با آینه حکایت داشت اما این آمار چیز دیگری میگوید. فروش دوربینهای بدون آینه که شرکتهای پاناسونیک ،سونی و المپوس پرچمدار آن هستند ،حدود ۱۶درصد کاهش یافته ،در مقابل فروش دوربینهای با آینه کنون و نیکون رشد داشته است. این آمارها نشان میدهد همچنان عکاسان و دوستداران هنر عکاسی دیدن اپیتکال را به دیدن دیجیتال در چشمی دوربینهای خود ترجیح میدهند .البته تحلیلگران بازار دوربین میگویند در آینده این روند با افزایش کیفیت دید دیجیتال تغییر میکند .براساس همین پیشبینیها دو شرکت نیکون و کنون هم در حال طراحی دوربینهای جدید بدون آینه هستند. دوربینهای حرفهای و مسابقات جهانی براساس نتایج مسابقه تیپا که از معتبرترین مراجع معرفی دوربین در جهان است ،بهترین دوربین دی اس ال آر برای کسانی که میخواهند عکاسی حرفهای را آغاز کنند نیکون ۵۶۰۰است .این دوربین برای دانشجویان هنر یا روزنامه نگاران میتواند گزینه مناسبی باشد .در بخش دوربینهای عکاسی بدون آینه برای افرادی که تازه عکاسی را آغاز کردهاند فوجی فیلم ام ایکس تی ۲۰به عنوان بهترین دوربین ،شناخته شده است.
با توسعه دوربینهای تلفن همراه ،فروش دوربینهای عکاسی ،به طور چشمگیری کاهش یافته است و در حال حاضر به ،بگونه ای که فروش دوربینهای عکاسی حدود سی درصد کاهش داشته است. به گزارش رادیو فردا ،بر اساس گزارش «موسسه دوربین و تولیدات تصویری»،CIPA ، فروش دوربینهای عکاسی کاهش شدیدی داشته است .بازار دوربینهای عکاسی هر روز کم رونق تر از گذشته میشود چرا که دوربینهای موبایلها هر روز قدرتمند تر میشوند. با قدرتمند تر شدن موبایلها در گرفتن عکس ،بازار دوربینهای کامپکت بیشتر از دیگر انواع دوربینها در خطر است .به این ترتیب این دوربینها با ۴۴درصد کاهش فروش روبهرو بودهاند .اما نکته جالب آنجاست که دوربینهای حرفهای با آینه ،بر خالف پیشبینیهای گذشته نه تنها کاهش فروش نداشتهاند بلکه با افزایش فروش یک دهم درصدی هم روبهرو بودهاند. این گزارش به بررسی زمستان سال میالدی جاری پرداخته و آن را با نمونه مشابه در سال
Thursday, April 26, 2018
در بخش دوربینهای فول فریم دی اس ال آر ،کنون «فایو دی مارک چهار» و بهترین دوربین بدون آینه حرفه ای هم المپیوس «او ام دی ای ام ۱مارک »۲است .در بخش دوربینهای عکاسی که قابلیت فیلمبرداری را دارند بهترین دوربین جی اچ فایو پاناسونیک شناخته شده است. حدود ۵۱درصد از افرادی که در مسابقه معتبر عکاسی خبری «ورلد پرس فوتو» برنده شدهاند از دوربینهای نیکون و ۳۰درصد از دوربینهای کنون استفاده کردهاند. فوجیفیلم ،سونی ،پنتاکس و دیجیآی هم در مکانهای بعدی قرار دارند. در این جایزه بیشترین دوربینها در بین برندگان نیکون دی پنج و نیکون دی ۸۱۰بوده است. یکی از مواردی که سبب شده همچنان دوربینهای گوشیهای تلفن همراه نتوانند با دوربینهای حرفهای رقابت کنند ،اندازه کوچک سنسور و لنزهای کوچکتر و ضعیفتر است .ولی دوربین موبایل در چند سال اخیر پیشرفت قابل توجهی داشته و بازار دوربینهای کامپکت عمال در حال نابودی است .پیشبینی میشود در چند سال آینده با توسعه هوش مصنوعی ،دوربینهای موبایل قابلیت بیشتری هم پیدا کنند .همانطور که در سال گذشته برخی سازندگان موبایل با استفاده از هوش مصنوعی توانستهاند عمق میدان بیشتری به عکسهای موبایلی بدهند. ------------------------------
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 35
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 36
Thursday, April 26, 2018
a
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 37
Thursday, April 26, 2018
رياضيات
گزينش مطلب برای اين بخش از:
علیرضا خاتون آبادی
دنیای اینشتین (بخش نخست) احمد مصدر آلبرت اینشتین ( ) Albert Einsteinمتولد ۱۴مارس ۱۸۷۹همراه با آخرین یاداشت های علمی اش در ۱۸آوریل ۱۹۵۵بر روی تخت بیمارستان از دنیا رفت .او بیشتر بخاطر نظریه نسبیت و به ویژه برای هم ارزی جرم و انرژی شهرت دارد. البته به نظرمی آید که نظریه نسبیت عام او و تالشهایی که برای آزمون آن در کسوف انجام گرفت ،وی را بسیار خبر سازنمود. عالوه بر این ،او در بسط تئوری کوانتوم و مکانیک آماری سهم قابل توجهی داشت. اینشتین جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۲۱برای خدماتش به فیزیک نظری و به خصوص به خاطر تفسیر پدیده فتوالکتریک دریافت کرد .او به دلیل تأثیرات چشمگیرش، به عنوان یکی از بزرگترین فیزیکدانانی شناخته میشود که به این جهان پا گذاشتهاند. اینشتین نه در دوران دانش آموزی و نه در زمان دانشجویی خود در دانشگاه پلی تکنیک سوئیس ،مورد توجه هیچ معلم و استادی قرار نگرفت .وی پس از فارغ التحصیل شدن، هیچ شغلی متناسب با تحصیالتش پیدا نکرد و حتی نامه نگاریهای پدرش به اساتید به منظور یافتن شغلی برای پسرش در دانشگاه افاقه نکرد .او دورانی را در افسردگی به سر برد تا سرانجام به عنوان یک کارمند ساده در اداره ثبت اختراعات سوئیس مشغول کار شد .در این زمان بود که او دوباره متمرکز یکی از رویاهای دوران نوجوانی خویش افتاد :سفر با سرعت نور! نظریه نسبیت اینشتین برای اولین بار پس از دو قرن به صورت جهشی و اساسی بدیهیات و در واقع عادات ذهنی درگیر با فیزیک نیوتنی را به چالش می کشید .هنگامیکه اینشتین گمنام در اوج هیجانات خود مقاله نسبیت را برای ژورنالهای مختلف فرستاد ،هیچ جوابی دریافت نکرد.در طول این چند ماه او دوباره افسرده شد! به جرات می گویم که اگر دنیا شبیه فضای علمی و فرهنگی کنونی جامعه ما بود ،اینشتین و صدها نفر شبیه او که دور از فضای آکادمیک به مفاهیم عمیقی می رسیدند ،در اوج افسردگی از دنیا می رفتند و هیچگاه چیزی از خود باقی نمی گذاشتند .اما در اروپا یک فیزیکدان مشهور پیدا شد که به جای توجه به اسم و رسم و ظاهر و … ،به کیفیت و عمق مقاله توجه نمود :ماکس پالنک ،این فیزیکدان بزرگ در آن زمان ویراستار یکی از ژورنال های مهم در برلین به نام”سالنامه فیزیک” بود .وی مقاله اینشتین را دید و چون سواد و تخصص کافی داشت، آن را فهمید و چون انسان فهمیده و با اعتماد به نفسی بود ،به جای کلمه “رقیب” به یک ” همکار” فکر کرد .به جای موقعیت خود به آینده فیزیک و علم فکر کرد! بنابراین وی مقاله اینشتین را در سال ۱۹۰۵چاپ کرد و راه را برای توجه بقیه و شهرت انیشتین باز
Thursday, April 26, 2018
نمود .مقاله ای که تاریخ ساز شد! درک نسبیت به هوش خیلی باال نیاز ندارد .سختی فهم آن به خاطر عادت به اصول فیزیک کالسیک است .حتی ریاضی نسبیت خاص برخالف مدل عام آن نسبتا ساده است.مفاهیم فیزیک نیوتنی با مشاهدات روزمره ما تطابق دارد و اصول آن تطابق خوبی با احساسات ما دارد .به همین خاطر جهش به نتایج نسبیت ،ذهن ما را به چالش می کشد .کسانی که به هر دلیلی انعطاف ذهنی کافی ندارند ،حتی اگر هوش مناسبی داشته باشند ،برای پذیرش نظرات جدید مانند نسبیت با دردسر روبرو می شوند! بیایید همچون اینشتین شده و گام به گام به سوی نسبیت پیش برویم :حتما می دانید که حرکت ،نسبی است و صحبت از سرعت اجسام بدون در نظر گرفتن یک مرجع یا دستگاه مختصات بی معناست .اگر شما درون یک فضای خالی باشید ،از کجا متوجه خواهید شد که ساکن هستید یا متحرک؟ مرجعی برای مقایسه وجود ندارد .در فیزیک نیوتنی همیشه یک مرجع برای سنجش سرعت در نظر گرفته می شود. مثال سرعت سنج خودرو ،سرعت آن را نسبت به جاده ساکن نشان می دهد ،در حالیکه سرعت همین خودرو نسبت به راننده آن صفر است .حتی حواس ما به طور ناخود آگاه با انتخاب مرجع ،حرکت را حس می کند.هنگامی که دوستتان را مالقات می کنید ،بالفاصله با مقایسه مکان او نسبت به یک مرجع نزدیک مانند درخت ،ساختمان ،تیر چراغ و یا خودتان متوجه می شوید که وی به سمت شما در حال حرکت است .حتی زاویه دید یا نوک بینی و … نیز می تواند نقش یک مرجع را بازی کند .بنابراین شکی نیست که حرکت و سرعت نسبی است .حرکت نسبی حتی بدین مفهوم است که زمان حرکت با یک خودرو ،تفاوتی بین اینکه من به سمت جلو می روم یا کل اشیاء پیرامون به سمت عقب می روند ،وجود ندارد .البته تجربیات روزمره ما چنین تفاوتی را برای ما مهم و قابل درک می نماید. بنابراین الزم است بدانیم که ما و خودرو در حال حرکتیم و اشیاء دور و بر شامل درختان، ساختمانها و … ساکن هستند .اگر شخصی از ابتدای تولدش در یک خودروی در حال حرکت زندگی کرده باشد ،چنین تفاوتی را درک نمی کند! ما نیز اگر در یک فضای خالی با یک سیارک روبرو شویم که در حال نزدیک شدن به ماست ،نمی توانیم تشخیص دهیم که کدامیک در حال حرکتیم!
چندین سال قبل بر روی صندلی یک اتوبوس در حالتی بین خواب و بیداری لمیده بودم. راننده و بقیه سرنشینها پیاده شده بودند .اتوبوس در امام زاده هاشم البالی اتوبوس های دیگر پارک کرده بود .همانطور که به خودروی بغلی نگاه می کردم ،ناگهان حس کردم، همراه با اتوبوس به سمت عقب در حال حرکتیم! میدانستم که چند متر عقب تر یک دره عمیق انتظار ما را می کشد؛ با وحشت از جایم بلند شدم اما به سرعت متوجه شدم که در واقع اتوبوس کناری به سمت جلو حرکت می کند!( ...دنباله در صفحه ی روبرو)
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 38
ايمنی و مديريت محيط زيست ...زمین مرجع مطمئن تری بود .با توجه به نسبی بودن سرعت ،نتیجه این است که سرعت اجسام برای ناظرین مختلف می تواند مقادیر متفاوتی داشته باشد .این موضوع در معادالت حرکت نیوتنی کامال صادق است .مثال اگر شما با سرعت ۸۰کیلومتر درساعت در حال رانندگی به سمت خودرویی با سرعت ۱۰۰باشید ،سرعت خودروی مقابل برای شما ۱۸۰ خواهد بود .این سرعت را می توان مثال با رادار به دست آورد و حتی قابل حس است .این سرعت نسبی برای امواج نیز صادق است .اگر شما درانتهای اتوبوس متحرکی بشکن بزنید، صدای آن با سرعت ۳۳۰متر در ثانیه به سمت راننده حرکت می کند .برای شخص ساکن در زمین سرعت این موج صوتی با سرعت اتوبوس جمع بسته می شود. اکنون به اصل مطلب می رسیم .فرض کنید فوتون های نور همانند یک خودرو حرکت می کنند .برای یک ناظر ساکن ،سرعت این فوتونها حدود ۳۰۰هزار کیلومتر در ثانیه است. طبق فیزیک نیوتنی اگر بر فرض شما با سفینه ای به سرعت ۱۰کیلومتر در ثانیه به سمت نور پرواز کنید ،سرعت نور برای شما ۳۰۰هزار و ۱۰کیلومتر در ثانیه خواهد بود .ظاهرا این موضوع بدیهی است؛ اما آزمایش چه می گوید؟ سرعت نور برای شما همان ۳۰۰هزار است .کلی تر بگوییم :سرعت نور (در خالء) برای تمام ناظرها و در هر شرایطی مقدار ثابت و یکسانی دارد .یعنی شما در هر وضعیت و حالتی، با اندازه گیری سرعت نور به مقدار ثابت Cدست خواهید یافت .همین موضوع ،ذهن انیشتین را متمرکز اصول نظریه نسبیت خاص نمود .در آن دوران کمتر کسی به موجی بودن نور شک داشت .معادالت قدرتمند ماکسول ،نور را یک موج الکترومغناطیس معرفی می کرد و حتی سرعت آن را پیش بینی می کرد. تایید تجربی این معادالت و کشف امواج الکترومغناطیس ،توسط هاینریش هرتز در آزمایشگاهی صورت گرفت که طول کوچک آن مدتها باعث اختالل در آزمایش و سر درگمی هرتز شده بود! بحث اصلی در مورد حامل این امواج با نام پذیرفته شده ” اتر” بود .آب دریا حامل امواجی است که ما در ساحل می بینیم .هوا حامل امواج صداست که با سرعت ۳۳۰کیلومتر در ساعت منتقل می شود .در واقع موج همچون اغتشاشی است که در حامل خود منتشر می شود .ظاهرا حامل امواج نور نیز اتر می باشد .چه راهی برای اثبات آن وجود دارد؟ در سال ۱۸۸۷بود که مایکلسون و مورلی برای کشف حامل امواج نور ،دست به یک آزمایش خالقانه زدند .یک فرض بر این بود که اتر در فضا ساکن است و کره زمین نسبت به آن متحرک می باشد .فرض دیگر حرکت اتر با کره زمین بود .این دو دانشمند تجربی ،سرعت نور را بر روی زمین متحرک در فضا و در جهت های مختلف و عمود بر یکدیگر اندازه گرفتند .به نظر شما چه نتایجی می بایست به دست می آمد؟ طبق فیزیک کالسیک ،به خاطر حرکت زمین می بایست سرعت های مختلفی برای نور در جهات گوناگون به دست می آمد ،اما نتیجه عجیبی حاصل شد .سرعت نور در تمام حالتها یکسان و ثابت بود .از این لحظه بود که تعدادی از فیزیکدانان به جای توجه به پتانسیل انقالبی این آزمایش سعی در توجیه این انحراف نمودند .یکی از بهترین آنها به انقباض طول لورنتز – جرالد معروف است .نکته جالب اینکه معادالت این انقباض توسط اینشتین استفاده شد ،اما در یک مفهوم انقالبی و نه برای توجیه! ( ...بخش دوم و پايانی اين مطلب در شماره ی آينده)
تغییرات اقلیمی و تاثیر آن بر زندگی انسان (قسمت چهارم :سازگاری با تغییرات اقليمی) غالمرضامیرکی ،دکترای ایمنی و مدیریت محیط زیست ونکوورQ_miraki@yahoo.com در نوشتار قبلی به تاثیرات مخرب تغییرات اقلیمی بر محیط زیست و اینکه این امر جزیی از زندگی روز مره انسانها شده است ،اشاره شد .پرسش این است که اینک چه باید کرد. دانشمندان و متخصصان علوم محیط زیست دو راه کار را پیش روی بشر قرار داده اند :اول سازگاری و دوم مقابله در این نوشتار به مقوله سازگاری انسان با تغییرات اقلیمی می پردازیم. سازگاری بر پذیرش پدیده تغییرات اقلیمی استوار است و اینکه انسانها بپذیرند زندگی آینده آنها در اقلیمی متفاوت از گذشته خواهد بود .بر اساس این احتمال آنها می باید همواره آمادگی الزم برای هرگونه تغییر در زندگی روزانه و معمول خود را داشته باشند. روند کنونی تغییرات اقلیمی تاثیرات مخربی بر برخی از نواحی جغرافیایی گذاشته و ادامه این روند سالمت انسانها را نشانه گرفته است .برای نمونه ،در ایران بیش از یک دهه قبل مشکلی تحت عنوان ریزگردها وجود نداشت اما اکنون مشکل ریزگردها به عنوان یک عامل بحران زا در ایران مطرح است .حال به جهت سازگاری چه اقداماتی می تواند انجام شود؟ اول :آگاه سازی جامعه در باره ی تغییرات اقلیمی و تاثیری که بر زندگی انسانها دارد داشتن فرهنگ زیست محیطی و آگاهی جامعه نسبت به آنچه در پیرامونشان می گذرد شرایطی را فراهم می کند تا افراد جامعه آماده پذیرش تغییرات جدید در اقلیم بود و خود را به لحاظ اقتصادی و اجتماعی برای آن آماده کنند .این تغییرات از کوچ اجباری تا استحکام بنا و ساختمان و تا آمادگی بهداشتی و درمانی ،می توانند متفاوت باشند. دوم :برنامه عمل ملی توسط دولتها دولتها می بایست با توجه تعدد نواحی اقلیمی خود برنامه سازگاری ملی متناسب با پیش بینی روند تغییرات آتی ارائه نموده و خود و مردم را برای این تغییرات آماده نمایند. تخصیص اعتبارات الزم ،فراهم کردن امکانات زیرساختی با توجه به پیش بینی تغییرات اقلیمی در آینده ،آماده کردن بخشهای مختلف تولیدی و خدماتی و دانشگاهی برای پیشبرد امر سازگاری های اقلیمی از مهمترین این موارد است. سوم تحقیقات و تولید دانش نوین سازگاری ملی با تغییرات اقلیمی این مورد خود عالوه بر اهمیت مباحث علمی تاکیدی بر تضمین اشتغال علی رغم تغییرات اقلیمی خواهد داشت .در این حالت شرکتهای دانش-بنیان عالوه بر ایجاد و عرضه تکنولوژی های جدید ،خود گامی موثر در ایجاد اشتغال در آینده برخواهند داشت. چهارم کشاورزی و امنیت غذایی کشاورزی با توجه به اینکه همواره با موجود زنده سروکار دارد ،عمال بیشترین تنش را در اثر تغییرات اقلیمی خواهد داشت .بنابراین کشاورزان بیشتر تاثیرات منفی اقتصادی را تجربه خواهند نمود .لذا می بایست راهکارهای سازگاری برای حفظ تولید و تامین معیشت خود را بیاموزند و از تغییر در اجرا و عملیات کشت هراسی نداشته باشند .حتی گاهی ممکن است ضرورت تغییرات به اندازه ای باشد که توقف کشت را ایجاب نماید .در این گونه موارد ،کشاورزان می باید با شرایط جدید سازگار شده و به رویه تازه ای در زندگی روی آورند. پنجم سازگاری بهداشتی و درمانی تغییر اقلیم روند متفاوتی را رقم خواهد زد .خشکسالی ،سیل ،آلودگی هوا ،آلودگی منابع آبی ،تبعاتی هستند که سالمت انسان و امکانات درمان را به چالش می کشند .بیماریهای تنفسی ،قلبی و عروقی ،و ناراحتی های عصبی از مظاهر بارز تغییرات اقلیمی اند .از این رو ،در حوزه بهداشت و درمان می بایست خود را آماده پذیرش حجم تازه و متفاوتی از بیماران کرد و نکات بهداشتی الزم را گوشزد نمود. مجموعه موارد فوق امکان سازگاری با تغییرات اقلیمی را فراهم می آورد. ذکر این نکته کامال ضروری است که زندگی آینده به نحوی محسوس با تغییرات اقلیمی همراه خواهد بود و انسان برای هماهنگی با این تغییرات باید خود را آماده نماید.
Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 39
آموزش و پرورش کودکان
کتابک ،پنجرهای به جهان خواندن: معرفی پایگاه مجازی ترویج خواندن انتخاب مطلب از :دکتر بهاره بهداد
کتابک ،پایگاه مجازی ترویج خواندن ،یکی از طرح های مشترک موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان و خانه کتابدار کودک و نوجوان و ترویج خواندن وابسته به شورای کتاب کودک است .هدف از این طرح ترویج مبانی نظری و روش ها و راهکارهای عملی ترویج خواندن در ایران و منطقه های فارسی زبان کشورهای همسایه و درمیان همه فارسی زبانان سراسر جهان است .بخشهای کتابک عبارتند از: • پایگاه خبر :انتشار اخبار فرهنگی حوزه کودکان • پایگاه ترویج :انتشار گزارش ها و مقاله های ترویجی و همچنین کتابشناسی کودک و نوجوان • کتابک انگلیسی :انتشار رویدادهای ترویجی ایران و منطقه به زبان انگلیسی مخاطبان کتابک پدر و مادرها ،آموزگاران و مربیان و کتابداران هستند .بخشی از کتابک به طور ویژه به کودکان با نیازهای ویژه اختصاص داده شده است. کتابک میکوشد تا با توجه ویژه به محیط زیست ،فرهنگ و آموزش ،حقوق کودک و بهداشت و سالمت کودکان ،آن چه برای کودکان و درباره کودکان در سطح جهانی ،ملی و یا محلی اتفاق می افتد را در پایگاه خبر خود بازتاب دهد. پایگاه ترویج کتابک بازتابی است از آن چه در دنیای ادبیات کودک روی می دهد ..معرفی پدیدآورندگان نامدار در ایران و جهان ،معرفی جایزه های مهم ایرانی و بین المللی ادبیات کودک و موزه های ایرانی و جهانی و کوشندگان ادبیات کودکان ،از جمله مطالب پایگاه ترویج است. کتابک (نتیجه) کوشش (های) کوشندگان ترویج خواندن و ادبیات کودک را از ایران و سراسر جهان گرد می آورد و در مجموعه ای از تجربه های ماندگار ترویج خواندن و خبرهای ترویجی در اختیار مخاطبان خود قرار می دهد. کتابخانه کتابک نیز با گردآوردن مجموعه ای از معرفی و بررسی بهترین و تازه ترین کتاب های تالیف و ترجمه ادبیات کودک و نوجوان در ۵گروه سنی مختلف در کنار معرفی کتاب های مرجع ادبیات کودک جهان و نشریه های کودکان در ایران از دوران گذشته تا کنون همراه با معرفی نشریه های تخصصی ادبیات کودک می کوشد تا مخاطبانش را با بهترین آثار آشنا کند. کتابک با گردآوردن مقاله ها و ترتیب دادن مصاحبه هایی پیرامون مسائل مربوط به کودکان و خواندن می کوشد تا مخاطبان خود را با دیدگاه های کارشناسان گوناگون آشنا کند. در بخش کتابدرمانی کتابک مخاطبان با دیدگاه های موجود در زمینه کتابدرمانی و شیوه های کتابدرمانی آشنا می شوند و در جریان چندین تجربه کتابدرمانی در گوشه و کنار جهان قرار می گیرند. جدول رشد کودک همراه با برشمردن ویژگی های کودکان در گروه های سنی مختلف و معرفی کتاب های مناسب برای آن ها بخش دیگری از فعالیت های کتابک است. در صفحه های خانواده و آموزگاران و مربیان اطالعات مربوط به خواندن برای کودکان و همراه با آن ها در ۵گروه سنی برای خانواده ها و سه گروه سنی برای آموزگاران آورده شده است .پیشنهادهایی در قالب مقاله و راهنمایی های کوچک پدر و مادرها و آموزگاران را یاری می کند تا تجربه های بهتری از خواندن با کودکان شان داشته باشند. در صفحه کتابداران نیز کتابخانه های ایرانی و بین المللی کودکان معرفی شده اند و کتابداران می توانند در یک شبکه ارتباطی قرار بگیرند و با دیدگاه های کارشناسان کتابداری آشنا شوند و گزارش هایی از تجربه های موفق کتابداران کودک و نوجوان در ایران و جهان را بخوانند. در پایگاه انگلیسی کتابک نیز خبرهایی که از بیرون مرزهای ایران برای مخاطبان ایرانی خود در کتابک بازتاب پیدا کرده ،به صورت یک تیتر همراه با لینک به خبر فارسی قرار گرفته است .به این ترتیب عالقه مندان غیرفارسی زبان از بخشی از آن چه در کتابک از دنیای ادبیات کودک جهان بازتاب داده می شود آگاه شوند. در این پایگاه مهم ترین رویدادهای مربوط به کودکان و ادبیات کودک در ایران به زبان انگلیسی در اختیار عالقه مندان غیرفارسی زبان قرار گرفته است .در بخش های دیگر سایت انگلیسی هم برخی از مهم ترین موسسه های فعال در زمینه ادبیات کودک در ایران برای مخاطبان غیرفارسی زبان معرفی شده اند .مهم ترین کتابخانه های کودکان ایران نیز در این سایت معرفی شده اند. در بخش گفت و گوی ماه کتابک نیز هر دو یا سه ماه یک بار موضوعی جنجالی در دنیای ادبیات کودک انتخاب می شود و بر روی سایت قرار می گیرد .در این بخش دیدگاه های کارشناسان گوناگون درباره موضوع گفت و گو از راه مصاحبه و گردآوری اطالعات به صورت یک مجموعه در اختیار مخاطبان قرار می گیرد و آن ها می توانند دیدگاه خود را با دیگر مخاطبان به اشتراک بگذارند . کتابک در پی آن است که زندگی معنوی کودکان و نوجوانان ایرانی و همسایگان ایران را با کارهای فرهنگی و آموزشی پیشرفت دهد. Thursday, April 26, 2018
کتابک لذت بردن از خواندن و دانستن و آگاهی را حق همه ی کودکان می داند. کودکان برای این که بهتر و بیش تر بدانند و از خواندن لذت ببرند ،باید مادران و پدران ،آموزگاران ،مربیان و کتابداران آگاه تری داشته باشند .کتابک کوشش میکند که محتواهای مناسب ترویج خواندن را برای این گروه ها فراهم کند. کتابک براین باور است که برای ساختن دنیایی بهتر برای کودکان و نوجوانان باید به آن ها کمک کرد تا بهتر ببینند و بیش تر بخوانند .کتابک می خواهد پلی باشد برای رسیدن به این هدف بزرگ. چگونگی همکاری با کتابک کتابک به هم کاری داوطلبانه شما برای گسترش فرهنگ خواندن خوشآمد میگوید. زمینههای همکاری گسترده است و هر کسی بنا بر گرایش ،عالقه و توانایی خود میتواند یاریگر ما باشد .برخی از گسترههای همکاری عبارتاند از: • کمکهای مالی به گسترش پروژه کتابک • کمکهای فنی در زمینههای سختافزاری ،نرمافزاری و گرافیکی • همکاری در زمینهی ترجمه از زبانهای گوناگون به فارسی • همکاری در زمینهی تهیهی اخبار فرهنگی ،هنری ،بهداشتی ...کودکان و نوجوانان در منطقهای که سکونت دارید. • ایجاد پیوندهای فرهنگی بین کوشندگان این عرصه در درون ایران و بیرون از ایران. • شناساندن کتابک به عالقهمندان از راههای گوناگون • تهیه گزارشها و مقالهها در زمینهی ترویج خواندن کتابک پنجرهای به جهان خواندن است و دانایی .دانایی برای آگاه شدن .آگاه شدن برای دگرگون شدن و دگرگون کردن .کتابک برآن است که راهنما و یاوری باشد برای گزینش مواد خواندنی مناسب برای کودکان و نوجوانان ایرانی و همسایگان ایران .این پنجره گشودهاست تا تو بتوانی از آن به جهان خواندن نگاهی بیندازی و از این جهان بیکران بهره ببری .این جا خانهی توست .دست در دست هم دهیم تا دنیایی بهتر برای کودکان خود بسازیم؛ دنیایی در آرامش ،دوستی و مهر.
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 40
کتاب سبک شناسی...
(دنباله از صفحه ی )22
...پس هر که خود را شناخت همه چیز را شناخت، ازین روی که یاد کردیم" (از رساله ی نفس ص .)8-7-6 ما از کتب علمی آن زمان به همین چند نمونه بسنده کردیم ،طالبان می توانند خود به کتب این دوره مانند اخالق ناصری در علم اخالق ،و سایر کتب خواجه و رساالت باباافضل و مکاتیب موالنا قطب الدین شیرازی و رساالت شیخ عزالدین نسفی و غیره هم مراجعه نمایند. (دنباله در شماره ی آينده) توضیحات: -1امالی این مقدمه به سبک رسم الخط قدیم بود که مطابق رسم تبدیل گردید. -2عالمه این کتاب را به نام امیره دیباج از امرای اسحاقوند گیالن نوشته است. -3این رساله به تصریح خود مؤلف در دیباچه ی تهذیبی استاز کتاب مفصل او در همین موضوع موسوم به "نهایة االدراک" اما اینکه بوالق ارسالن که رساله به اسم او می باشد چه کسی است و در کجا بوده است معلوم نیست ،از قرار صفات و القابی که برای او ذکر می کند این شخص یکی از ملوک معاصر بوده است ولی هیچ نمی گوید که پادشاه کدام مملکت و کدام ناحیه است .چون این القاب و اسامی یعنی بولق ارسالن و حسام الدین و آلپی در سلسله ی ملوک ارتقیه که در دیار بکر و آن نواحی از حدود 495الی 811سلطنت کرده اند(یک سلسله در حص کیفا که در 629به دست الملک الکامل ایوبی برافتاد و شاخه ی کوچکی از او نیز در خرتپرت و دیار بکر از 521تا 620 حکومت کرد و سلسله ی دیگر در ماردین و میافارقین که تا 811حکومت کرده اند و اسامی مذکور در این سلسله دیده شد) مکرر می شود می توان حدس زد که این پادشاه یا امیر نیز یکی از افراد این خاندان باشد که مابین سنوات 710-632که تاریخ تولد و وفات قطب الدین شیرازی است سلطنت کرده است .معلوم می شود نام این شخص و پدرش از تاریخ ابی الفدا که به واسطه ی مجاورت از احوال این دو سلسله خوب اخبر بوده افتاده است زیرا خود او می گوید که از احوال تفصیلی بسیاری ازین ملوک درست نتوانسته است اطالعی به دست بیاورد و بعضی معلومات راجع به آنان را به تصریح خود از بعضی تقویم های ماردین و آن نواحی به دست آورده است و در کتاب مشهور "طبقات سالطین اسالمی" تألیف لین بول Lane Booleکه جمیع افراد دو سلسله ی ارتقیه ی کیفا و ارتقیه ی ماردین را ذکر کرده است ،نیز این شخص پیدا نشد و ظاهراً همانطور که گفتیم این مظفرالدین بولق ارسالن باید یکی از افراد سلسله ی ارتقیه ی ماردین باشد که تا 811دوام کردند و نام آنها از ابوالفدا و در نتیجه از لین بول فوت شده است (استفاده از نامه ی مخدومی عالمه ی قزوینی که به این جانب نوشته اند). -4حاج خلیفه نیز در کشف الظنون خالصه ی این مقدمه را آورده است (ج 1ص65 و – )66و ما از نسخه ی خطی قدیمی عینًا نقل کردیم. -5این رساله در 1316به سعی و تصحیح این جانب و به نفقه ی معارف گیالن به طبع رسیده است. -6مردم اسم جمع است و در زبان پهلوی و دری قدیم مطلقا مفرد می شمردند به همان معنی که ما امروز آدم یا انسان گوییم و ُهزوارش پهلوی این لغت "اَنشوتا" بوده است که به زبان آرامی با ماده "انسان" عربی یکی است و هزوارش مردمان "اَنشوتاآن" بوده است. -7در متن "گرامی" است و یا باید با یاء مصدری باشد و یا "بودن" از آن ساقط شده. -8کذا؟ -و مشتاق را به قیاس به صیغه ی وصفی فاعلی آورده است و غیز ازین مورد جایی به نظر حقیر نرسید.
Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 41
آژانس مسافرتی
بازرسی فنی ساختمان
( Advanced Travelتینا خدایی) 604-904-4422 604-770-4474 آژانس هواپیمایی آپادانا 604-986-0094 آریا تراول 604-780-4005 آزاده موسویان آژانس مسافرتی کاپیتان کوک) (آزاده موسویان: -------------------------------------------------
باشگاه ورزشی /ورزش های رزمی
اکستنشن مژه "ميترا" -کوکيتالم 604-825-3887 604-980-5464 King Hair Design --------------------------------------------------
پزشک /مرکز پزشکی /خدمات پرستاری
آرایشگاه و سالن زيبایی
آموزش هنر
خانه فرهنگ و هنر (خط ،نقاشی ،موسیقی778-737-7426 )... مرکز هنری نوا( :موسیقی ،نقاشی 604-985-6282 ).. نقاشی: 604-349-6326 نازنین صادقی (آبرنگ) www.nazanin-artist.com رامین جمالپور (رنگ روغن /آبرنگ) 604-924-1475 موسیقی: ( Jahan Musicکودکان/بزرگساالن) 778-688-9234 حمیرا بشیری (سه تار برای خانم ها) 778-839-1375 مهران مهراب زاده (تار ،سه تار ،آواز604-812-9025 ).. 604-375-1272 اشرف آبادی (تار و سه تار) 604-983-3985 استاد شاملو (ویلن و سه تار) شبنم شاملو (تنبک /موسیقی کودکان) 604-983-3985 778-833-4778 ُرهام بهمنش (پیانو) نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) 604-349-6326 رامین جمالپور (پیانو ،تئوری/هارمونی) 604-924-1475 778-893-6766 فرشته فرمند (آواز) 604-913-3486 پرویز نزاکتی (آواز) 604-551-3963 محمد خرازی (گیتار) عکاسی:
حمید زرگرزاده ()Perfect Shot Studio
604-925-6800 778-372-0765
گالری کالغ سفید (افشین سبوکی)
778-898-4575
گالری عکس کارون
کارتون و کاریکاتور:
604-500-0303 دکتر امير به کيش -------------------------------------------------
604-990-1331 باشگاه سانی کيم تکواندو بهاره دهکردی (کيک باکسينگ) 778-872-3781 مجتبی دانشی (کيک باکسينگ) 778-871-7572 باشگاه ورزشهای رزمی اليت المپيک 604-971-3362 -------------------------------------------------
پزشک خانوادگی: دکتر پروانه بهشتی (604-925-9277 )West Van فیزیوتراپی: هارمونی (فیزیو /ماساژتراپی) 604-468-2300 ناتوروپاتیک: دکتر ماندانا عدالتی (604-987-4660 )North Van طب گياهی /هرباليست: دکتر اسماعيل حسينی خدمات پرستاری: گروه پرستاران "آرين"
778-706-3538
778-927-1348 604-945-5005 Safe Care Home Support -------------------------------------------------
تدریس خصوصی
نيلوفر علمداری(شیمی /ساینس) 778-926-2995 دکتر فريبرز موجبی (ریاضی و فیزیک) 778-903-4750 نادره ترکمان (فيزیک و رياضی) 604-396-6622 دکتر علیرضا خاتون آبادی (ریاضی) 778-926-1382 دکتر حمیدرضا رضازاده (ریاضی) 604-700-9560 -------------------------------------------------
ترجمه
حسین عندلیب (مترجم رسمی) 604-868-9800 امیربانو قاسمی نژاد (مترجم رسمی) 778-998-8402 فریبرز خشا (مترجم رسمی) 604-377-9225 حاتمی (مترجم رسمی) (کوکيتالم) 604-338-7364 دارالترجمه رسمی ترای سیتی 604-492-0666 778-773-0723 بهارک کیادی 604-817-4689 دالور قدرشناس ()Ph.D حمید دادیزاده (مترجم رسمی) 604-889-5854 آرش اندرودی (مترجم رسمی) 604-365-6952 -------------------------------------------------
خطاطی: انجمن خوشنویسان ایران رقص: 604-983-0015 باله ملی پارس --------------------------------------------------
تعمیرات و خدمات ساختمانی
604-464-7726 ( IRISکوکيتالم) -------------------------------------------------
-------------------------------------------------
778-889-4820
اپتومتری /عينک سازی
آموزش زبان
604-782-3530 بهاره بهداد (زبان فرانسه) -------------------------------------------------
آموزش زبان فارسی
778-870-6716 آذر امین مقدم 604-261-6564 ایرانیان 604-913-0601 دهخدا (نورت ونکوور) 604-442-9431 نور دانش -------------------------------------------------
آموزش رانندگی
604-710-0550 ( Green Wayمحسن) 778-899-7790 سعيد صالحی 778-896-1420 آموزشگاه رانندگی بهروز 604-644-8960 حسین الهیجی 604-990-4844 کاپیالنو (جوان) -------------------------------------------------
اتوموبیل
604-781-7478 هوندا (سعيد لطفی ) 604-649-3618 فولکس واگن (بهداد نخعی) فولکس واگن (علی بنی صدر) 604-250-6711 604-500-7772 آئودی (رامين رساور) --------------------------------------------------
ارز و ارسال پول
دنیا (وست ونکوور) عطار (کوکیتالم) دانیال (کوکيتالم) صرافی محله (کوکيتالم) چارلیز (داون تاون)
604-913-2324 604-945-3266 604-763-1512 778-245-1042 604-688-2516
Thursday, April 26, 2018
علی وفایی (604-728- 3132 )AAA Ali Renovations 778-929-2489 حميد شرکت ساختمانی لوفا -پارسا خاکپور 778-893-7277
تعمیرات لوازم خانگی /برقی /کامپیوتر
حسن ()Wise Appliance Techno Electro سعید ابراهیمی
604-764-6911 604-770-0660
604-346-8925 -------------------------------------------------
تعمیرات اتوموبیل
604-438-0222 ( KMFخسرو خاندشتی) تعمیرگاه و مکانیکی 604-960-0389 Auto Tek 604-722-4175 زاهد هفت لنگ -------------------------------------------------
حسابداری
ناهید پاک (778-340-0231 )NasTax-N.Van ناهید پاک (604-781-8153 )NasTax- Langley - PBSرضا هوشمند (604-990-6668 )N. Van - PBSرضا هوشمند (برنابی) 604-638-3104 - PBSرضا هوشمند (ترای سيتی) 604-945-6664 778-285-8830 حسابداری صبا 604-468-4222 تراز (کوکیتالم) تراز (حسن نراقی -نورت ونکوور) 604-986-3704 -----------------------------------------------
حمل و نقل /اثاث کشی ()Moving
604-603-9099 آلبرت (حمل و نقل و اثاث کشی) 604-970-2233 Merto Vancouver Movers --------------------------------------------------
خدمات بیمه
جهانگیر فامیلی ميالد رحمتی سعيده کمونه
604--836-5663 604-987-9356 778-580-5616
کتابفروشی
خدمات چاپ 604-990-7272 کاپیز دیپو (نورت ونکوور) خدمات چاپ604-710-5234 Print & Design -------------------------------------------------
خدمات زيبايی /ماساژ خدمات زيبایی و ماساژ زهره
نیما (کتاب ،فیلم و آالت موسیقی) 604-904-0821 778-372-0765 کتاب کارون 604-671-9880 پان به (کتاب و فیلم) --------------------------------------------------
کابينت /کانتر /کفپوش
...Century Cabinet
604-552-5466
604-365-4610
--------------------------------------------------
خدمات کنسولی /اسناد رسمی /مهاجرت
604-727-4044 604-603-0704 604-506-8668 604-603-0762 604-445-2030 604-626-1033 604-307-6830 604-720-8001 604-441-7733 604-842-4004 778-893-2275 604-377-9225 604-340-8182 604-518-3992
-------------------------------------------------
شهرزاد فرزين (امور مهاجرت) 604-499-2530 فریبرز خشا (نوتاری پابلیک) 604-922-4600 سازمان مهاجرتی منصوری 604-619-8564 mcisfirm.com فرشته رحیمی (امور مهاجرت) 778-893-2275 َفراما (خدمات حقوقی در ایران) 778-680-5848
604-924-4452 محمد همائی نژاد 604-986-3704 حسن نراقی (امور مهاجرت) 604-987-1413 یونکس 778-285-2866 راه کانادا (کوکیتالم) ------------------------------------------------
خدمات کامپیوتر
778-918-2815 داريوش 604-657-4318 شهرام شعبانی 604-220-1808 آرین -------------------------------------------------
داروخانه
داروخانه مدیس (پورت کوکيتالم) 604-944-5544 داروخانه فارماسیو (وست ونکوور) 604-925-3304 ------------------------------------------------
دندانپزشک
604-985-7032 دکتر بابک چهرودی 604-985-7032 دکتر سام صوفی 604-474-4155 دکتر رضا آران (ارتودنسی) 604-321-8001 دکتر روشنک شفقی ------------------------------------------------
روان پزشک /مشاوره و بهداشت روان
دکتر گيتی اقبال (روانپزشک) 604-782-9573 -------------------------------------------------
رستوران
604-971-5113 خلیج فارس (نوت ونکوور) 604-904-3904 گیالنه 604-980-7373 کازبا 604-987-9000 کپیالنو کافه ------------------------------------------------
شرکت ساختمانی
604-603-7991 شرکت MTM -------------------------------------------------
عکاسی و فیلمبرداری
604-925-6800 پرفکت شات استودیو 778-372-0765 استودیو عکاسی کارون حمید 604-358-7060 slicephotography.ca 778-355-4445 دات آرت استودیو 604-358-6045 Rosewood photography 604-987-1413 یونکس ------------------------------------------------
فروشگاه مواد غذایی
سوپرمارکت نانسی (نورت ونکوور) 604-987-5544 604-472-8888 ( Urban Gateکوکيتالم) 778-279-8909 گالره (وست ونکوور) 604-682-8816 آریا (داون تاون) 604-669-6766 دانیال (داون تاون) 604-987-7454 افرا (نورت ونکوور) فروشگاه بزرگ دایانا (کوکيتالم) 604-941-1881 604-988-8100 المپیا (نورت ونکوور) 604-988-3515 پارس (نورت ونکوور) 604-985-2288 پرشیا (نورت ونکوور) میت شاپ اند دلی (نورت ونکوور)604-983-2020
مشاور امالک
محمد خلیل بیگی مرتضی رضایی پرتو مشرف نادر معتمد سام سالم ایرج بابایی مصطفی سليميان محسن اسکويی مهدی عباس زاده آرش آهنی فرشته رحیمی فريبرز خشا سهيال طوسی کورس پزشک
---------------------------------------------
محوطه سازی ،زمين آرايی ()Landscaping 778-855-9645 Great Spaces Landscaping
604-724-9645 خدمات فضای سبز شاهرخ 778-322-2995 Gardening & Landscaping
---------------------------------------------
نان /شیرینی
604-552-3336 604-990-7767 604-973-0119 604-986-6364 778-340-1773 604-987-7454
شیرینی مینو (کوکیتالم) شیرینی گلستان شیرینی رکس شیرینی الله کلبه نان افرا
---------------------------------------------
نشریات و دیگر رسانه ها
فرهنگ فرهنگ BC BC
شهروند پیوند دانستنیها مهاجر دانشمند تلویزیون پرواز تلویزیون آريا رادیو فارسی زبان ونکوور
604-544-0960 778-317-4848
BC
604-988-9262 604-921-4726 604-697-0344 778-968-9081 604-913-0399 604-723-4307 604-396-1919 778-709-9191
--------------------------------------------------
مشاوره خدمات دولتی فرهاد شمس
60-721-1693
--------------------------------------------------
وام /وام مسکن
604-307-8674 مهرداد نویس 604-603-0762 نادر معتمد 604-341-0566 امیر بوترابی 604-725-7230 بهنام نیک اختر --------------------------------------------------
طراحی وب سایت /خدمات اینترنت
604-782-9573 کاسپيانا --------------------------------------------------
وکالت /خدمات حقوقی در ايران
َفراما (خدمات حقوقی در ایران) 778-680-5848 --------------------------------------------------
وکالت /خدمات حقوقی در بی سی و کانادا
متیو فهی (604-561-4644 )Matthew Fahy 604-925-6005 زهرا جناب
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 42
اطالعيه انجمن ايرانيان برنابی احتراما به آگاهی میرساند جلسات فرهنگی انجمن ایرانیان برنابی شامل :حافظ خوانی؛ ترانه خوانی؛ شعر همراه آهنگ؛ شاهنامه همراه ضرب؛ موسیقی کر؛ مقاله میباشد .زمان: شنبه ها از ساعت 2و نیم بعدازظهر مکان :ساختمان سینیور سنتر جنب کتابخانه شمال لوهید مال خیابان کمرون شماره۹۵۲۳ تلفن ۶۰۴۷۷۹۴۴۲۲
آگهی استخدام:
شرکت کابينت سازی سنچری ( )Century Cabinetsواقع در پورت کوکيتالم برای تکمیل کادر خود به چند طراح و فروشنده کابينت آشپزخانه نیازمند است. آشنایی با طراحی و فروش کابينت ،سابقه کار در کانادا و توانایی صحبت به زبان انگلیسی مزیّت محسوب می شود .از متقاضیان خواهشمندیم با شماره تلفن 604.202.1781با آقای محسن (رابرت) تماس حاصل نمایند و رزومه خود را به ايمیل زیر ارسال نمایند:
روابط عمومی انجمن
robert@centurycabinets.ca
)100 Rubbish (Everything Rubbish Removal هر گونه اثاثيه اضافی ،بی استفاده و دورافکندنی شما را -اعم از مبل، یخچال ،میز و صندلی و - ...با نازلترين قيمت از منزل يا محل کار شما برخواهيم داشت. خدمات اين شرکت در نورت ونکوور، وست ونکوور ،کوکيتالم ،داون تان و ديگر نقاط ونکوور بزرگ در دسترس شماست.
)Tel: 604.500.0953 (Ami
حل جدول نشريه ی فرهنگ (شماره ی )388
اتاق برای اجاره:
دو اتاق مبله با حمام و دستشویی در يک طبقه مستقل در منزلی بسیار دنج و دلباز و تمیز با تمام امکانات .ایستگاه اتوبوس و پارک در نزدیکی منزل .با قیمت مناسب اجاره داده می شود.
778.919.6372
مر ّمت تابلوهای نقاشی
مرمت و بازسازی انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن جدید یا قدیمی
778.874.3931 Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 43
"در دنیا دو تصویر برای من زیباست ،تصویر گل و تصویر مادرم …" (بالزاک) جامعه فرهنگي زنان ايران و خيريه پرديس برگزار مي كنند:
جشن روز مادر
گرامیداشت هر یک از مادران حاضر در جشن با پیشکش شاخه گلي به آنان إجراي برنامه ای شاد شامل شعر و آواز و رقص و شام سرد با حضور هنرمندان عزيز : شعر :دكتر مسعود اسماعيل زاده ،دكتر فريبا خدامي رقص :فرشته ذاكري و گروه هنرمند Fame Art Group آواز :اتوسا نزاكتي ،مهناز فيضي ،زري بهبهاني نوازندگان :سهند سر بیشه ایی،علی میهن پور ،سهیل میهن پور و چند برنامه هنري ديگر زمان :روز شنبه ١٢ماه مي ساعت ٦تا ٩ 2121 Marine Dr, West Vancouver, BC V7V 4Y2 ورودیه ١٥ :دالر براي كسب اطالعات بيشتر ،خريد يا رزرو جا با شماره تلفن 9545 889 604 تماس حاصل فرماييد.بدليل محدوديت مكان ،اولويت با عزيزاني است كه زودتر تماس مي گيرند.
مراسم گرامیداشت زنده یاد مهرانگیز جهانشاهی دوستان و یاران ،گرد هم می آییم تا گرامی بداریم یاد و خاطره خانم مهر انگیز جهانشاهی (فتاحی) نویسنده و شاعر شهر ما و مادر یکی از جانباختگان جنبش چپ ایران در دهه شصت ،مادری از تبار مادران خاوران ،زنی آزاده و شجاع ،که سرتاسر زندگی او پر از شکوفه های عشق و زایندگی و آفرینندگی بود ،تا جایی که حتی داغ فرزندش نتوانست او را که چون کوهی استوار به اطرافیان پایندگی میبخشید خللی در اهدافش وارد نماید .او بود که پرچم مبارزه فرزندش را با شهامت و صداقت بر زمین نگذاشت و به بهترین وجهی بعد از او ایفای نقش کرد. گرد هم آییم ،گرامی بداریم یاد و خاطره او را که همیشه با ما خواهد بود. برنامه شامل :بیوگرافی ،خواندن داستان و اشعار ایشان ،موسیقی ،شعرخوانی و نمایش اسالید زمان ۱۳ :ماه می ۲۰۱۸از ساعت ۵تا ۷ مکان :شماره 700خیابان هامیلتون در داون تاون ونکوور Address: 700 Hamilton St. - Vancouver جمعی از دوستان و یاران خانم مهرانگیز جهانشاهی (فتاحی) در ونکوور
اهدای کمک هزینه تحصیلی بنیاد کانادا و ایران بنیادکانادا و ایران همانند سالیان گذشته آمادگی خود را برای اهدای کمک هزینه تحصیلی به دانش آموزان ودانشجویان واجد شرایط اعالم می کند. برای دریافت اطالعات بیشتر به سایت بنیاد کانادا و ایران مراجعه ومدارک الزم و خواسته شده را مطالعه و ارسال کنید ،الزم به یاد آوری است که اولویت با کسانی است که حداقل ۲۰ساعت کارداوطلبانه را دربنیاد کانادا و ایران داشته باشند .مهلت ارسال مدارک تا آخروقت اداری روز ۲۷اپریل خواهد بود. یادآوری :به مدارکی که بعدازتاریخ ۲۷اپریل ارسال گردد ترتیب اثرداده نخواهد شد. برای دریافت اطالعات بیشترمی توانید با تلفن 6048001977و یا ایمیل زیر@info cif-bc.comتماس حاصل نمایید. آدرس سایت بنیاد کانادا و ایرانwww.cif-bc.com :
تلویزیون آریا
تلویزیون فرهنگی ایرانیان با برنامه های اختصاصی از ونکوور کانادا شنبه ،یکشنبه ،سه شنبه ،چهار شنبه کانال ۱۱۶شا شنبه و پنج شنبه کانال ۱۱۹تالس و ۸شا با مدیریت
رامین محسنی
کارگردان سینما و تلویزیون
همچنین در وب سایت:
ariatv.ca A New Persian
Community Television
on Shaw and OMNI Channel
تلفن استودیو تلویزیونی و آگهی ها(۶۰۴) ۳۹۶-۱۹۱۹ :
I n s t r u c t o r
Sponsorship Opportunities and Show Ideas: (604) 396-1919
Piano Facebook.com/AriaTelevision
Thursday, April 26, 2018
YouTube.com/AriaTVCanada
M u s i c
Violin * Kamanche
www.Mirloo.com 778 688 9234
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 44
آموزش عکاسی گفتار چهل و هفتم: سلطان اينستاگرام شويد! (بخش ششم)
.۳ادیتور تصاویر: از فیلترهای موجود در اپلیکیشن اینستاگرام لذت میبرید اما نمی خواهید عکسهایی که ادیت میکنید را با دیگران به اشتراک بگذارید؟
محمد خيرخواه اپلیکیشن اینستاگرام با بیش از ۴۰۰میلیون کاربر یکی از پرمخاطبترین اپلیکیشنهای تصویری است .شما با این اپلیکیشن میتوانید هنرتان را در کمتر از چند دقیقه با مخاطبان به اشتراک بگذارید. .۱جستجو ها را از بین ببرید: اگر به مطالبی که جستجو کردهاید دیگر احتیاجی ندارید ،میتوانید آنها را در قمست پاک کردن جستجو از بین ببرید .در قسمت ( )Optionاپلیکیشن اینستاگرام در پایین صفحه گزینه (Clear )Seach Historyرا پیدا کنید و بعد روی گزینه ()Yes, I‘m sure کلیک کنید .هرچه تا به حال جستجو کرده اید از برای همیشه از بین می رود. .۲تغییر فیلترها: اپلیکیشن اینستاگرام با فیلترهای گوناگونی وارد بازار شد اما اگر تعداد این فیلترها بیش از چیزی است که شما به آن نیاز دارید ،میتوانید به سلیقه خودتان آنها را تغییر دهید .برای این کار پیش از اینکه تصویر مورد نظرتان را به اشتراک بگذارید به انتهای قسمت فیلترها بروید و بر روی گزینه ( )Manageکلیک کنید .در صفحه بعد میتوانید آنها را کم و زیاد و یا به ترتیب عالقه باال و پایین کنید.
Thursday, April 26, 2018
در بخش ( )Optionگزینه ( )Save Original Photosرا روشن کنید .حاال گوشی همراهتان را بر روی حالت ()Airplane Mode بگذارید و به مانند قبل به کار ادیت عکسهاتان بپردازید .از آنجا که اینترنت مو جو د ر د تلفن قطع شده عکسی که در نظر دارید نه تنها به اشتراک در نیامده بلکه حاال در آلبوم شخصی گوشی همراهتان قرار دارد و میتوانید از آن استفاده کنید .در انتها اطمینان پیدا کنید که تصویر را از بین ببرید. (گفتار چهل و هشتم در شماره آینده)
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 45
At the Movies Rampage (PG) ***
Finding Your Feet (PG) *****
Coming Out!
Best Buds!
By Robert Waldman, Vancouver
w
ord on the street is that the British are good for a few things. Like serving tea, the odd pub and a certain rather infamous spy known far and wide for cultivating the best actors globally sit back and see two stalwarts at the top of their game in Finding Your Feet. Brought to our shores by EOne Entertainment this golden oldie is spot on in its message. Share the warmth of this relevant experience at The Fifth Avenue Cinemas and fortunate other Cineplex hot spots around B.C. Movies about old people and starring old people can be good or bad. Lucky for us director/writer Richard Loncraine hits this little gem out of the park with sparkling performances that are touching in all respects. Though set in Surrey England what goes on in Finding Your Feet can happen ( and does happen) everywhere. Money can't buy you love or happiness. Try telling that to Lady Sandra Abbott. It might be two times lucky as Oscar winning Imelda Staunton must come to terms as a 35 marriage to Mike is coming undone. Sound familiar? Marriage breakups are par for the course nowadays. What happens when the love is lost turns into a monumental journey when our good Lady returns to her roots and hooks up again with her simpler sister. Ah, but now the film shifts into overdrive as a reluctant Sandra must come to terms with a complete culture shock which, not surprisingly, may include a new man or two. Into the frame comes Timothy Spall who is but one of a parade of new people who further hurl Sandra's already mixed up life into more rocky waters and turbulence. What acting! What a superb story line bringing to light numerous issues which touch us all when we age. Heartfelt and emotional Finding Your Feet shows how important it is to live life to the fullest and deserves to be seen by all ages.
www.sunhealthcenter.com
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 46
By Robert Waldman, Vancouver
s
ay what you will about monsters. Throw in the good natured humour of Dwayne Johnson and odds are good you'll have an enjoyable outing with Rampage. Like the tag line says Big meets Bigger in this blockbuster from Warner Brothers. From space to the jungles to the big city Rampage takes us on some roller coaster of a ride. Taken supposedly from the old video game, science fiction turns to reality when a San Diego wildlife sanctuary finds itself in the eye of the storm. Friend to the animals is all around good guy ace primatologist Davis Okoye. Man of all seasons Dwayne Johnson has more than his work cut out when his number one primate friend, George, an Albino gorilla, gets drawn into a battle royal when somehow his growth gets advanced under mysterious circumstances. Right or wrong the zoo working expert unwittingly falls into a dangerous game where genetics and DNA are mixed with dangerous intentions. To help in a race against time a doctor whose scientific research may the hold key to unravelling a mystery and saving the world as we know it takes centre stage. Leaving her steno pad behind Naomie Harris leaves Bondage to wrestle with The Rock as Dr. Cate Caldwell. Together these two have more than their hands full as a monster or two decide its feeding time. Memories of King Kong versus Godzilla seem appropriate as viewers of Rampage are placed within the thick of the battle. And with Dwayne Johnson doing his best to stop the carnage with his patented mile wide smile and you just know you're in for a good time. Just like in San Adreas Dwayne is the guy you want in your corner as his upcoming Vancouver shot Skyscraper put later this summer will replicate. Look for that dim to follow flawlessly Rampage's footsteps. ------------------------------------------------------Thursday, April 26, 2018
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P. 47
Thursday, April 26, 2018
بزرگترين موسسه ايرانی وام مسکن در کانادا
Mehrdad Nevis
مهرداد نـويس
Mortgage Specialist
مشاور و متخصص وام مسکن
Mortgage Services for Life
Cell: 604.307.8674
Suite 103 - 850 Harbourside Drive,
Tel: 604.988.8766
North Vancouver BC V7P 0A3
Fax: 604.988.8736
www.yespros.com
rodnevis@yespros.com
Farhang-e BC, No. 388, Vol.15 / P.
Thursday, April 26, 2018