Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P.
Thursday, Nov. 22, 2018
آژانـــس مسـافـرتـی
CAPTAIN COOK TRAVEL
ارایــه ارزان تریــن نــرخ بلیــط بــه ایــران و تمــام نقــاط جهــان و تورهــای تفریحــی بــه سراســر دنیــا مطابــق بــا ســلیقه شــما
انــواع تورهــای کــروز ،رزرو هتــل ،اجــاره خــودرو در هــر نقطــه دنیــا و تهیــه انــواع بیمه های مســافرتی BC Registration #3339
آزاده موسویان 604.780.4005 azi@captaincooktravel.com
Thursday, Nov. 22, 2018
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 2
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 3
Thursday, Nov. 22, 2018
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 4
Thursday, Nov. 22, 2018
ﺷﺮﮐﺖ ﺣﺴﺎﺑﺪاری اراﺋﻪ ﮐﻨﻨﺪه ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ و ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی ﻣﺎﻟﯽ و ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ و ﺗﻬﻴﻪ اوراق ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ و اﺷﺨﺎص ﺣﻘﻴﻘﯽ و ﺗﺮاﺳﺖ ﻫﺎ اراﺋﻪ ﮔﺰارﺷﺎت ﺣﻘﻮق و GST ,WCB,PST
ﺳﺮوﻳﺲ وﻳﮋه
ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺳﻮاﻻت ﻣﺎﻟﯽ و ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ ﺑﺮای ﻧﻴﻢ ﺳﺎﻋﺖ اول ﺑﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ 25دﻻر +ﻣﺎﻟﻴﺎت
ﻧﺎﻫﻴﺪ ﭘﺎک
778 340 0231 #4-1680 Lloyd Avenue, Marine Drive, North Vancouver , V7P2N6
www.nastax.com Thursday, Nov. 22, 2018
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 5
بانک فرانسوی «سوسیته ژنرال» به سبب دور زدن تحریمهای آمریکا علیۀ ایران و کوبا ،یک میلیارد و ٣٤٠میلیون دالر جریمه پرداخت
بانک فرانسوی «سوسیته ژنرال» ،دوشنبه شب ١٩نوامبر ٢٨ /آبان ،اعالم کرد به سبب عدم توجه به تحریمهای آمریکا علیۀ ایران و کوبا و آغاز تحقیقات قضائی در این باره در ایالت نیویورک ،ناگزیر از پرداخت یک میلیارد و ٣٤٠میلیون دالر جریمه شده است« .سوسیته ژنرال» با پرداخت این مبلغ جریمه ،موافقت مقامات قضائی ،بانکی و دارائی شهر و ایالت نیویورک را با متوقف کردن روند قضائی علیه خود بدست آورده و این چنین از برگزاری محاکمه و محکومیت جزائی خود جلوگیری میکند. به گزارش رادیو فرانسه« ،سوسیته ژنرال» با اشاره به روند قضائی آغاز شده علیه این بانک در نیویورک اعالم کرد به «کوتاهیهای خود که در چهارچوب تحقیقات انجام گرفته، آشکار شده است اذعان دارد و از وقوع آنها ابراز تاسف میکند و برای پایان دادن به آنها و
Thursday, Nov. 22, 2018
تحقیقات جاری در این باره با مقامات آمریکا همکاری کرده است». این بانک فرانسوی در اطالعیۀ خود تاکید میکند که به منظور پایان دادن به پیگردهای قانونی ،چندین توافق نامه با مقامات مختلف قضائی ،بانکی و دارائی شهر و ایالت نیویورک امضاء کرده است .براساس همین توافقها« ،سوسیته ژنرال» به مدت ٣سال نیز در «دورۀ اثبات شفافیت و عملکرد قانونی» قرار خواهد داشت و پس از آن هیچ گونه پیگردی به سبب خطاهای ثبت شده در این پرونده علیه بانک صورت نخواهد گرفت. دادستان نیویورک ،جفری برمن ،در بیانیهای با اشاره به مجازات تحمیل شده به «سوسیته ژنرال» به دیگر بانکها نسبت به ضرورت رعایت دقیق قوانین آمریکا هشدار داد و یادآوری کرد که «اجرای تحریمها و مجازاتهای برقرار شده توسط آمریکا اولویت دستگاه قضائی و ادارات ویژه این کشور است» .نمایندۀ ادارۀ مالیات آمریکا ،جیمز رابنت ،نیز در همین باره تاکید کرد که «به اجرا گذاشتن مجازاتها برای تامین امنیت ملی و تضمین تمامیت نظام مالی آمریکا امری حیاتی است». براساس تحقیقات مقامات قضائی نیویورک« ،سوسیته ژنرال» در «مبادالت بانکی به دالر آمریکا که در آن کشورها ،موسسات و یا اشخاص حقیقی تحت تحریم ذینفع بودهاند، شرکت داشته است» .مبلغ کلی این مبادالت که در بازۀ زمانی ٢٠٠٣تا ٢٠١٣صورت گرفته و بویژه به کوبا و به میزان کمتری به ایران و سودان و شخصیتهای حقیقی و حقوقی این سه کشور مربوط میشود ،بیش از ١٣میلیارد دالر ارزیابی شده است. هر چند بخش اعظم این مبادالت به تامین منابع مالی برای خرید نفت از سوی شرکت دولتی کوبا از یک شرکت هلندی مربوط میشود ،اما نظارت مقامات آمریکائی بر داد و ستدهای ایران موجب کشف عملیات دور زدن تحریمها توسط «سوسیته ژنرال» شده است. پیامهای داخلی رد و بدل شده میان کارکنان و مدیران ارشد بانک نشان میدهد که آنان نسبت به دور زدن تحریمها آگاهی کامل داشته و خود با اشاره به پیگیری و تحقیقات ِ کشف عدم رعایت دقیق مقامات آمریکا در بارۀ مجازاتهای برقرار شده علیۀ ایران ،نگران تحریمهای کوبا نیز بودهاند. براساس اطالعیۀ این بانک ،مبلغ جریمه از «پس انداز صورت گرفته به همین منظور تامین شده» و بنابراین پرداخت آن اثری بر سود و زیان سال جاری بانک نخواهد گذاشت. براساس توافق های امضاء شده« ،سوسیته ژنرال» ۵٣٫٩میلیون دالر به «دفتر نظارت بر تحریمهای خزانه داری آمریکا» ٧١٧٫٢ ،میلیون دالر به دادسرای ناحیۀ جنوبی نیویورک، ١۶٢٫٨میلیون دالر به دادسرای شهرستان نیویورک ٨١٫٣ ،میلیون دالر به بانک مرکزی نیویورک و ٣٢۵میلیون دالر به ادارۀ دارائی ایالت نیویورک پرداخت می کند .این اداره مبلغ دیگری نیز به میزان ٩۵میلیون دالر به دلیل «کوتاهیهای بانک در مبارزه با پولشوئی» بدست میآورد .عالوه بر این ،شعبۀ نیویورک این بانک باید یک سلسله اصالحات الزم برای تقویت سامانۀ مبارزه با پولشوئی را به اجرا گذارد .انجام این اصالحات ١٨ماه دیگر مورد کنترل قرار خواهد گرفت( .پیک ایران)
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 6
سه میلیون دالر جایزه آمریکا برای اطالعات درباره یک ایرانی آمریکا برای کسب اطالعات درباره یک ایرانی به نام حسین احمد الریجانی سه میلیون دالر جایزه تعیین کرد .او متهم به انتقال فنآوری از آمریکا به ایران و کاربست آن در کالهکهای انفجاری علیه نیروهای آمریکایی در عراق است. مقامات امنیتی آمریکا به دنبال فردی ۵۵ ساله هستند به نام حسین احمد الریجانی و گمان میبرند که او در تهران به سر میبرد. پلیس آگاهی فدرال آمریکا (افبیآی) در وبگاه اینترنتی خود برای کسب اطالعات درباره این فرد به منظور دستگیری و محاکمهی او جایزهای سه میلیون دالری تعیین کرده است. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس ،مقامات ایاالت متحده میگویند که حسین احمد الریجانی پیش از این در سال ۲۰۱۰به دلیل صادرات قطعات گیرنده رادیویی محاکمه شده بود .این قطعات در یک شرکت واقع در مینهسوتا تولید میشده است. مقامات آمریکا میگویند که با سازماندهی الریجانی شش هزار قطعه با کشتی به سنگاپور صادر شدهاند ،با این ادعا که قرار است در یک پروژه ارتباطات به کار گرفته شوند .اما این محموله سپس به ایران ارسال شده است. این قطعات در ایران در فنآوریهای نظامیای به کار رفتند که میان سالهای ۲۰۰۸و ۲۰۱۰علیه نیروهای نظامی آمریکا و ائتالف نظامی در عراق استفاده شدند .افبیآی میگوید از بررسی اجزای کالهکهای انفجاری دستسازی که در آن زمان منفجر نشده بودند ،مشخص شده است که قطعات آن ساخت آمریکا بودهاند. کارشناسان پلیس فدرال افبیآی میافزایند که حدود ۶۰درصد انفجارها علیه نیروهای آمریکایی در عراق و کشتههای ناشی از آن در اثر این کالهکها بوده است. به گفتهی کارآگاهان افبیآی ،پیگرد حسین احمد الریجانی سالهاست که در جریان است و بسیاری کشورها و سرویسهای مخفی در آن سهیم هستند. سه تن از همکاران حسین احمد الریجانی در سنگاپور در برابر دادگاه قرار گرفتهاند و دادگاه آنها را محکوم کرده است .نفر چهارم فعال آزاد است)dw.com( .
Thursday, Nov. 22, 2018
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 7
بازداشت پنج بهایی ساکن تبریز از سوی اداره اطالعات یک منبع مطلع به کمپین حقوق بشر در ایران گفت پنج شهروند بهایی ساکن تبریز در دو روز ۲۶و ۲۷آبان ۹۷از سوی اداره اطالعات تبریز به اتهامات نامشخص بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطالعات تبریز منتقل شدند .فرزاد بهادری ،کامبیز میثاقی و شهریار خداپناه شنبه ۲۶آبان ماه بازداشت و مونیکا علیزاده و خیرالله بخشی هر دو روز یکشنبه ۲۷إبان ماه
بازداشت شدند. این منبع مطلع به کمپین گفت ماموران اداره اطالعات با داشتن حکم تفتیش و بازداشت در ابتدا به مغازه فرزاد بهادری ،کامبیز میثاقی و شهریار خداپناه رفته و پس از تفتیش مغازه به همراه آنها به منازلشان رفتهاند و پس از تفتیش منزل و جمع آوری وسایل شخصی مانند آلبوم عکس خانوادگی و کامپیوتر آنها را بازداشت کردهاند. این منبع گفت« :ماموران اداره اطالعات عنوان اتهامی را به آنها نگفتهاند فقط حکم بازداشت را نشان داده و گفتهاند در اداره اطالعات متوجه اتهام میشوند». به گفته این منبع فرزاد بهادری و شهریار خدا پناه هر دو مغازه پخش شیشه عینک و کامبیز میثاقی عینک فروشی در تبریز دارد .همچنین کامبیز میثاقی دارای دختری هشت ساله و شهریار خداپناه دارای پسری چهار ساله هستند. به گفته این منبع مونیکا علیزاده در خیابان و خیرالله بخشی در منزلش از سوی ماموران اطالعات بازداشت شده است .این منبع درباره بازداشت مونیکا علیزاده به کمپین گفت: «خانم مونیکا با دوستش قرار داشته ،وقتی سر قرار نمیرسد دوستش به او زنگ میزند و وقتی جوابی نمیگیرد به همسر مونیکا تماس میگیرد .ساعتها بعد غروب همان روز مونیکا با همسرش تماس میگیرد و میگوید که در اداره اطالعات است و حالش خوب است ».به گفته این منبع تاکنون شهریار خداپناه نیز به منزلش تماس گرفته «او فقط در صحبت چند دقیقهای گفته حالش خوب است و در اداره اطالعات به سر میبرد اما هیچ اطالعات دیگری نداریم». اعضای آیین بهایی در ایران بزرگترین گروه اقلیت مذهبی غیرمسلمان در ایران را تشکیل میدهند .در سالهای اخیر ،بدرفتاری با بهاییان تشدید شده است و شامل تخریب
قبرستانهای آنان ،دستگیریهای خودسرانه ،حمله به منازل ،ضبط اموال ،اخراج از کار ،و سلب حقوق مدنی اساسی از آنها شده است .جوانان بهایی ایرانی همچنان از حق تحصیالت دانشگاهی محرومند و هر دانشگاهی که دانشجویان بهایی در آن مشغول به تحصیل باشند وادار به اخراج آنها میشود .متخصصین بهایی از انتصاب در شغلهای دولتی محروم هستند و به دلیل اعتقاداتشان از جانب شرکتهای خصوصی مورد تبعیض قرار میگیرند .حتی کسانی که از آنها دفاع میکنند نیز مورد حمله قرار میگیرند( ...عصرنو) دوشنبه ۲۸آبان ۱۹ - ۱۳۹۷نوامبر ۲۰۱۸
شهرزاد نظیفی ،قهرمان موتورکراس بانوان بازداشت شد
خبرگزاری هرانا – شهرزاد نظیفی ،شهروند بهایی و از قهرمانان و مربیان موتورکراس بانوان در ایران روز یکشنبه 27آبان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه زندان اوین منتقل شده است .نیروهای امنیتی پس از بازداشت ایشان به منزل وی رفته و پس از حدود ۵ساعت تفتیش منزل و ضبط تعدادی از وسایل شخصی از جمله کتب ،تلفن همراه، لپتاپ ،شهرزاد نظیفی را همراه خود بردند. یک منبع نزدیک به خانواده خانم نظیفی به گزارشگر هرانا گفت“ :ظهر روز یکشنبه نیروهای امنیتی خانم نظیفی را که در مسیر پیست موتورسواری بودند بازداشت و ابتدا به همراه ایشان به پیست موتورسواری رفته و نورا نراقی فرزند ایشان را نیز سوار اتوموبیل کرده و به منزل ایشان رفتند .پس از حدود ۵ساعت تفتیش منزل و ضبط تعدادی از وسایل شخصی از جمله کتابها ،تلفن همراه و لپتاپ با نشان دادن حکم جلب ،خانم نظیفی را بازداشت و به همراه خود بردند” ".این منبع همچنین افزود“ :نیروهای امنیتی شنبه هفته گذشته نیز به منزل خانم نظیفی و همسرشان مهرشاد نراقی رفته و محل را طی چند ساعت تفتیش کرده بودند”.
www.sunhealthcenter.com Thursday, Nov. 22, 2018
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 8
ادامه تجمعات کارگران نیشکر هفت تپه در سومين هفته
حمایت کرده بودند. از سوی دیگر گزارش ها حاکی از مسدود شدن حساب تعدادی از کارگران توسط برخی بانکها است .اتحادیه کارگران نیشکر هفت تپه گزارش داد که برخی از بانکهای طرف قرارداد با نیشکر هفت تپه حسابهای مشتریان خود را که از پرسنل آن شرکت هستند مسدود کردهاند .گفته می شود این بانکها به علت پرداخت نشدن اقساط وام از سوی کارگران ،که حقوق خود را در چند ماه اخیر دریافت نکرده اند ،حسابهای آنها را مسدود کردهاند .این در شرایطی است که دسترسی کارگران به یارانه نقدی از طریق حساب بانکیشان بوده است. حدود چهار هزار نفر به صورت رسمی ،پیمانی ،قراردادی و پیمانکاری در بخشهای مختلف آن مشغول کار هستند.کارگران این واحد تولیدی در یک سال گذشته نیز در اعتراض به وضعیت صنفی خود ،بارها دست به تجمع اعتراضی زده بود)voa( .
اعتراض کارگران نیشکر هفتتپه به نماز جمعه کشید
شانزدهمین روز تجمعات کارگران «نیشکر هفت تپه » در شهر شوش در حالی ادامه داشت که گزارشهای ضد و نقیض درباره آزادی کارگران بازداشت شده منتشر شده است و هنوز از سرنوشت چهار کارگر زندانی خبری در دست نیست. تجمعات اعتراضی کارگران نیشکر هفت تپه که وارد سومین هفته خود شده است روز سهشنبه ۲۹آبان در نقاط مختلف شهر شوش ،از جمله بازار و مقابل فرمانداری این شهر، ادامه یافت .این تجمعات کارگری روز یکشنبه با برخورد شدید امنیتی و قضایی روبرو شد و در جریان آن ۱۹ ،کارگر معترض بازداشت شدند .براساس اعالم اتحادیه کارگران نیشکر هفت تپه ،بازداشت شدگان دوشنبه شب آزاد شدند ،اما اسماعیل بخشی ،محمد خنیفر ،مسلم آرمند و حسن فاضلی در بین این افراد نبودند. روز سه شنبه این اتحادیه به نقل از یک کارگر آزاد شده نوشت« ،تنها ۱۲کارگر با سپردن کفالت و فیش حقوقی به طور موقت آزاد شدهاند ».وکیل کارگران زندانی نیز با تایید بازداشت شدن این چهار کارگر اعالم کرد از محل نگهداری و سالمت آنها بی اطالع است. حمایت از کارگران هفت تپه در داخل ایران نیز همچنان ادامه دارد. اتحادیه کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه روز سهشنبه در بیانیهای بازداشت کارگران نیشکر هفت تپه را محکوم کرد .پیش از این نیز معلمان ،بازاریان و دانشجویان بازداشت کارگران را محکوم و از تجمعات معترضان شرکت نیشکر هفت تپه
Thursday, Nov. 22, 2018
برای چندمین روز متوالی کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه در شهر شوش دست به اعتراض زدند .معترضان با شعار «رو به میهن ،پشت به دشمن» در نماز جمعه شهر شوش شرکت کردند ...تالش مسئوالن نماز جمعه برای آرام کردن کارگران نتیجهای در پی نداشت .تجمع کنندگان پشت به جایگاه امام جمعه شعار میدادند« :رو به میهن ،پشت به دشمن ».این تجمع اعتراضی در مقابل فرمانداری شهر شوش نیز برگزار شد و معترضان علیه مسئوالن استان خوزستان شعار دادند.. به گفته یکی از حاضران در تجمع ،کارگران همچنین در آرامگاه "دانیال نبی" به مدت ۲۰دقیقه تجمع کردند و شعارهایی همچون "کارگر میمیرد ،ذلت نمیپذیرد" و "عزا عزاست امروز ،روز عزاست امروز ،کارگر زحمتکش صاحب عزاست امروز" سر دادند.
آمریکا چند نهاد و فرد ایرانی را به فهرست تحریمیها افزود وزارت خزانهداری ایاالت متحده چند نهاد و فرد ایرانی ،روسی و سوری را به فهرست تحریمیهای خود افزود .اتهام آنها انتقال نفت ایران به سوریه و حمایت مالی از حماس و حزبالله لبنان اعالم شد .نهادهای نامبرده شده عبارتند از :میربیزنس بانک در مسکو وابسته به بانک ملی ایران؛ شرکت دارویی و پزشکی تدبیر کیش؛ شرکت گلوبال ویژن گروپ که دفتر اصلی آن در مسکو است ...افراد تحریمشده عبارتند از :دو شهروند ایرانی به نامهای رسول سجاد و حسین یعقوبی میاب ،معاون بینالملل بانک مرکزی ،یک شهروند روس به نام آندری دوگایف ،دو شهروند سوری به نامهای حاجی عبدالناصر و محمد عامر الشویکی ،صاحب شرکت گلوبال ویژه گروپ ،و یک شهروند لبنانی به نام محمد قاسم البزال)dw.com( .
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 9
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P.10
Thursday, Nov. 22, 2018
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 11
Thursday, Nov. 22, 2018
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 12
Thursday, Nov. 22, 2018
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 13
Thursday, Nov. 22, 2018
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P.14
Thursday, Nov. 22, 2018
ديدگاه ها
چراباید سیستم رای گیری فعلی را کنار بگذاریم؟ دوست عزیز و ارزشمندم جناب کیقباد اسماعیل پور مقاله ای در تاریخ 8 نوامبر 2018در مجالت وزین فرهنگ و سپس همیاری به رشته تحریر درآوردند .ازآنجا که ذکر نکاتی در نقد این نوشته را -که ایشان از سر دلسوزی نگاشته بودند -الزم یافتم، برای اطالع هم میهنان این نکات را در زیر میاورم: به گمان من برای همه ما که در نظامهای دمکراتیک نزیسته و تفاوتهای کمابیش این سیستمها را از نزدیک لمس ننموده ایم ،نیاز به آموزش هم میهنان در مسائلی که مورد تجربه جامعه ایرانیان کانادا و استان بریتیش کلمبیاست ،از کانونی ترین اهداف همه فعاالن اجتماعی و سیاسی تلقی میگردد. نقد نوشته ایشان را بر اساس محورهایی که در مقاله رفته است ،طرح کرده و مورد بحث قرار خواهم داد. الف- یکی از مشخصات شناخته شده دمکراسی ،مراجعه به صندوق رای و تساوی حق رای همه شهروندان است .در سیستم نخست نفری(سیستم فعلی) بر اساس آمارهای انتخابات فدرال سال ، 2015اگر تعداد آرایی که همه مردم در کل کانادا به نفع یک حزب به صندوق ها ریخته اند را به تعداد کرسیهای به دست آمده توسط همان حزب نمائیم ،به درستی نقطه ضعف سیستم موجود و کمتر دمکراتیک بودن آن به نمایش در خواهد آمد .چراکه رای همه مردم را بعنوان نظررای دهندگان و از نظر وزن آنان ،یکسان بیان نمیکند .براساس این آمارها ،هر 38000نفر از رای دهندگان به حزب لیبرال ،توان کسب یک کرسی را داشته اند. حال آنکه 57000نفر از رای دهندگان محافظه کاران و 79000نفر از رای دهندگان حزب ان.دی.پی و 82000از رای دهندگان حزب کبکی بالک کبکوا و در آخر هر 603000نفر از طرفداران حزب سبز ،فقط توان کسب یک کرسی را دارا شده اند!!؟؟ این آمارها خود به تنهایی بیانگر نقص اساسی این سیستم و تفاوت وزن رای دهندگان و عدم نزدیکی نسبی حق همه رای دهندگان بوده و به صراحت به تبعیض بیشتر بین شهروندان منجر می گردد.. چرا ما شاهد چنین پدیده ای هستیم؟ دلیل اصلی آن نقص چنین سیستمی در نظامهای کشورهایی است که از حضور احزاب متعدد -و نه فقط دو حزب -برخوردارند .نگاهی به همه کشورهایی که از این سیستم "نخست نفری" پیروی کرده اند نشان می دهد که به مرور و با عبور از حالت دوحزبی و پیدایش احزاب متعدد ،برای پاسخگوئی به چنین تناقض آشکاری در نظامهایی که قرار بود در آنها هر رای دهنده ای دارای حقوق مساوی با هر رای دهنده دیگری باشد ،به سمت سیستم تناسبی روی آورده اند .سوئد ،نروژ ،آلمان ،ایرلند، اسکاتلند ،ایتالیا و بسیاری از جمهوری های سابق اروپای شرقی و ....به دلیل تعدد احزاب و نه صرفا به دلیل تجربه فاشیسم ،به چنین تغییر روش انتخاباتی و تکامل تدریجی آن روی آوردند. ب- اما در سیستم تناسبی ،شما در یک محدوده جغرافیایی فقط به یک نفر رای نخواهید داد، شما توان رای دادن در الویتهای بعدی را نیز خواهید داشت .زمانی که ظرفیت تعیین کرسی از طریق رای اول های یک حوزه تمام شد ،کرسی های بعدی براساس الویت رای دوم رای دهندگان (ونه رای دیگران!!؟؟) تعیین خواهد شد. ج- سیستم انتخاباتی تناسبی هم اکنون در حدود 60کشور جهان که دارای نظام چند حزبی هستند ،مورد استفاده قرار میگیرد .در اکثر این کشورها در گذشته نظام نخست نفری ِ منفی این نظام انتخاباتی ،انرا کنار گذارده اند و به سیستم برقرار بوده ،اما به دلیل تجارب تناسبی که بسیار دمکراتیک تر است روی آورده اند .دلیل اصلی چنین تغییری در سیستم انتخاباتی ،وجود احزاب متعدد بوده و نه فقط تجربه فاشیسم ،زیرا بطور مثال کشورهای اسکاندیناوی در اساس تجربه فاشیسم را نداشته اند. د- راهیابی احزاب کوچکترو ضعف دولت یکی دیگر از دالیل ایشان برای رد سیستم تناسبی است. در سیستم نخست نفری احزاب بزرگتر با اقلیت آراء می توانند نظرات خود را به اکثریتی Thursday, Nov. 22, 2018
که مخالف این احزاب در به دست داشتن قدرت اند و این خواست خود را از طریق آراء شان اعالم کرده اند ،تحمیل نمایند .از آنروست که سیستم تناسبی به مرور زمان ،فضای دیگری در عرصه سیاسی کشور بر پایه لزوم همکاری و هماهنگی بیشتر به وجود خواهد آورد .فضایی که سیستم نخست نفری به وجود میاورد ،فضایی است که برنده در آن دارای تمام قدرت خواهد بود .در چنین فضایی نادیده گرفتن اکثریت شهروندان و نظراتشان به آسانی میسر میگردد و از همینجاست که منافع جوامع و اقلیت های متفاوت این کشور ،چون ما ایرانیان ،میتواند به آسانی نادیده انگاشته شود. ه- برخالف نظر نویسنده محترم مقاله ،سیستم تناسبی و کمپین راه اندازی آن به هیچ عنوان متعلق به حزب و دسته خاصی نیست .از کریستی کالرک محافظه کار تا دیوید سوزوکی طرفدار محیط زیست و بخشی از حزب لیبرال کانادا تا بخشهای بزرگتری از احزاب ان.دی. پی و سبز و حزب محافظه کار استان بی سی را نیز شامل میشود. نسبت دادن این جنبش وسیع اجتماعی و تقلیل آن به حزب ان.دی.پی و یا سبز ،تالشی برای صرفا سیاسی قمداد نمودن آن و بهره برداری سیاسی است .حال آنکه اگر بر اساس آمارهای موجود در انتخابات اخیر استانی ،روش تناسبی جایگزین گردد ،دست دولت ائتالفی ان.دی.پی و سبز در بسیاری از زمینه ها بسته تر از امروز می شود و امکان روی کار امدن دولت ترکیبی که ب تنوع نظرات مردم استان را بیشتر منعکس می کند ،میسر می گردد. یکی دیگر از خطاهایی که اینروزها در بین سرمایه گذاران و صاحبان حرفه هائی که غالبا در گیر مسکن و ساخت و ساز هستند ،بیشتر تبلیغ میگردد ،آنست که به دلیل رکود نسبی بازار ملک و مسکن و نیز محدودیتهای قانونی برای سرمایه گذاران خارجی که سیستم اقتصادی کانادا ناگزیر از اجرای ان بود و همزمانی ان با روی کار امدن دولت ائتالفی ان.دی.پی و سبز، گویا چنین تغییری در شیوه انتخاباتی منجر به قدرت گیری احزابی و گروههایی میگردد که مقصر این موضوع قلمداد میگردند .در صورتیکه طی شدن سیکل افزایش یاکاهش قیمتهای ملک و مسکن ،یک موضوع بسیار فراگیرتر از تاثیرات دولت استانی و سیاستهای اقتصادی انست .تغییر در این سیکل بستگی به پارامترهای اقتصادی متعددی از جمله تغییر نرخ بهره (که تابعی از نرخ بهره امریکاست) و ...دارد .تبلیغ ارتباط این موضوعات با یکدیگر یک تاکتیک مخالفین این شیوه تناسبی است و تقلیل دادن موضوع به صرفا رقابتهای حزبی و گروهی قلمداد میگردد. در خاتمه ضمن ارجاع خوانندگان به مقاالت متعددی که دراین زمینه وجود دارد ،باید به ناتوانی دولتها -به گونه ای که در زمان نخست وزیری استیفن هارپر ،در عرض شش سال دولت چهار بار مجبور به انحالل پارلمان گردید -نیز اشاره کرد .چنین سیستمی بشتر به دولتهای متکی بر اقلیتی از آراء مردم امکان قبضه ی قدرت را می دهد نه سیستم نسبی، و این امکان را هم به چنین دولت های اقلیتی می دهد که هر آنچه بخواهند با جامعه ای که به آنها رای نداده است ،انجام دهند .باور کنیم که سیستم نخست نفری پاسخگوی نیاز امروز جامعه کانادا با تنوع فرهنگی آن نیست و برای اصالح وضع موجود کشور و پیشگیری از انعکاس آراء مردم بصورت تبعیض آلود ،می باید سیستم تناسبی جایگزین آن گردد .با امید به حضور بیشتر هم میهنان و مشارکتشان در این امر مهم برای دستیابی به سیستمی که توان حضور و داشتن صدا را برای همه جوامع اقلیت از جمله ما ایرانیان بیشتر فراهم میسازد ،به پای صندوقهای رای رفته و سیستم تناسبی را برگزینیم. برای درک بهتر این مقوله لطفا به مقاله Andrew Coyneتحلیل گر بنام سیاسی و ستون نویس مجله نشنال پست مراجعه فرمائید. با سپاس، رضا هوشمند – فعال اجتماعی Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 15
سياست و جامعه
افسانه "خودسرها" در جمهوری اسالمی ایران پرويز دستمالچی از اولین روزهای پیروزی انقالی اسالمی در ایران تا کنون، مقامات جمهوری اسالمی هرگونه قتل و حذف فیزیکی مخالفان و منتقدان خود را به "نیروهای خودسر" نسبت میدهند .پرویز دستمالچی "خودسر" بودن این نیروها را زیر سوال میبرد. رژیم جمهوری اسالمی ایران که در درون و بیرون شدیدا زیر فشار است ،برای ادامه حیات و برای ترساندن مردم ،سیاست ترور و سرکوب خود را که در سالهای پیش اندکی کاهش داده بود ،دوباره شدت بخشیده است .در درون ،فعاالن و رهبران سندیکاها یا حقوقدانان و وکال و ...دستگیر و زندانی می شوند ،یا فرشید هکی به گونهای وحشتناک به قتل میرسد و برای از میان بردن آثار جرم سوزانده میشود .حدود دو سالی است که از درون ،از سوی فعاالن و غیر فعاالن خبر میرسد که دستگاههای اطالعاتی مرتبا آنها را فرا میخوانند و تهدید و ارعاب میکنند که مبادا "کاری" کنند.
در برون مرز نیز از حدود دو سال پیش دوباره ماشین ترور خود را به کار انداختهاند، اما فعال به خاطر فشار آمریکا و اسراییل بر اروپا و نیز حساسیت خود اروپا ،برنامهها با شکست رو به رو شدهاند .البته در کردستان عراق با موشکهای دور برد به مخالفان حمله میکنند و بعد هیچ مشکلی ندارند که سینه سپر کنند و بگویند "بله ،ما کردیم و باز هم خواهم خواهیم کرد" .اما در رابطه با اروپا چنین نیست و به ویژه پس از تحریمها نیاز به اروپا بسیار باالست .در نتیجه هم میخواهند ترور کنند و هم به هنگام لو رفتن ،انکار که "ما نبودیم" .اما ،از آنجا که اسناد و مدارک در رابطه با دخالت ماموران و "دیپلماتها"ی وابسته به نمایندگیهای جمهوری اسالمی بسیار معتبر و غیرقابل انکار هستند ،دوباره بازی "من نبودم ،خودسرها بودند" شروع شده است. افسانه "خودسرها" ،عمری به قدمت عمر جمهوری اسالمی دارد که پیش از قدرت یابی بنیادگرایان اسالمی در ایران شروع شد و ریشه در دروغگویی به سبک شیعه در شکل "تقیه" دارد .بنیادگرایانی که در جنایت و وقاحت از سرآمدان تاریخ ایرانند .امروز با تمام اسناد و مدارک مشخص شده است که آتش زنندگان سینما رکس آبادان و عوامل کشتار بیش از ۴۰۰نفر کامال بی گناه "خودسرانی" بودهاند که بعدها از مقامات عالی جمهوری اسالمی شدند و از جمله در مجلس شورای اسالمی نشستند ( ،)۱همچنانکه آمران قتلهای زنجیرهای در درون کشور (دری نجف آبادی و )...یا ترورهای برون مرز (علی فالحیان و )...حتا در شورای خبرگان رهبری حضور داشته و دارند ،شورایی که رهبر"مقدس" نظام را تعیین میکند .آمران و عامالنی که وزیر و وکیل می شوند ،مانند مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری(!؟) دوره اول ریاست جمهوری حسن روحانی و ،...سیستم که جنایتکار شد، این چنین می شود. ابوالقاسم مصباحی ،مقام امنیتی برجسته ،اما فراری جمهوری اسالمی که در پروسه دادگاه "میکونوس" به شاهد Cمعروف شد ،در برگهای بازجویی خود در رابطه با ترور دگراندیشان در درون و بیرون کشور از جمله چنین می می گوید« :پیش از تأسیس واواک (وزارت اطالعات و امنیت کشور) در سپتامبر -اکتبر ۱۹۸۵یک سری به اصطالح گروههای بی نامی وجود داشتند که ترورهای خارج از کشور را اجرا میکردند و تصمیمات خود را تنها با خمینی در میان میگذاشتند و او بایستی آنها را تأیید میکرد .بدون تأیید خمینی عملیات انجام نمیگرفت ...پس از تأسیس واواک این گروهها تحت نام "شورای عملیات ویژه" زیر نظر مستقیم وزیر اطالعات و امنیت سازماندهی شدند ...پس از آنکه در سال ۱۹۸۹سید علی خامنهای رهبر نظام شد ،شورایی تحت نام "شورای امور ویژه" تأسیس شد که برفراز حکومت و دولت قرار دارد .وظیفه این "شورا "...تصمیم گیری درتمام امور مهم ،یعنی درباره اموری است که خارج از حوزه اختیارات و وظائف ادارات دولتی است ،زیرا در آنجا همواره رعایت جنبههای قضایی -دینی تصمیمات الزم است ...اتخاذ تصمیم (در "شورا)" ... تنها مربوط به قتل دگراندیشان نمیشود ،بل برای مثال شامل بستن دفتر نهضت آزادی (بازرگان) هم شد که درحوزه اختیارات ویژه وزارت کشور بود ...تصمیمات "شورا "...نوعی Thursday, Nov. 22, 2018
تعیین وظیفه برای دولت است که هم مجلس وهم دولت باید به آنها توجه کنند" .شورا"... دارای اعضای ثابت و متغیر است .غیر ثابتها با توجه به موضوع مورد بررسی فرا خوانده میشوند .زمانیکه در کمیته موضوع یک قتل مطرح میشود ،تصمیم باید بدون استثناء به تأیید مقام رهبری برسد و بدون دستور او هیچکس اجازه اقدام ندارد .اعضای ثابت "شورای امور ویژه" عبارت بوده اند از: رهبر مذهبی نظام یا نماینده اش حجازی رئیس جمهور یا پسرش محسن (هاشمی رفسنجانی) ،به عنوان نماینده او. در جلسات عادی "شورا "...معموالً رهبر یا رئیس جمهور شخصًا حضور ندارند. مسئول امورسیاست خارجی ،که ضرورت ًا خود وزیر امور خارجه نیست ،اما پس ازشروع کار رهبر (خامنهای) همان وزیر امور خارجه ،والیتی ،است. وزیر اطالعات و امنیت کشور ،علی فالحیان اولین وزیر واواک ،ریشهری ،که اکنون مسئول دستگاه اطالعاتی رهبر و از افراد محرم اوست که برای دفتر رهبر فعالیتهای اطالعاتی و ضد اطالعاتی انجام میدهد. محسن رضائی ،فرمانده سپاه پاسداران سپهبد رضا سیف اللهی ،رئیس نیروهای انتظامی آیت الله خزعلی ،عضو شورای نگهبان و مسئول امور مذهبی شورا».)۲( "... به زبان ساده ،یعنی درهیچ زمان ،نه تنها هیچ "خودسری" وجود نداشته است ،بل تصمیم به قتل مخالفان و دگراندیشان همواره از سوی باالترین مقامات نظام و از جمله رهبر"مقدس" گرفته شده و همواره گرفته میشود. فرض کنیم گفتههای مصباحی نادرست باشند ،یعنی همواره عدهای خودسر عمل کردهاند، مثال از جمله در ترور برلین ،زیرا در اینجا نیز ابتدا همه چیز را حاشا کردند و سپس در برابر اسناد و مدارک غیرقابل انکار در رابطه با دخالت ماموران و"دیپلماتها" و نمایندگیهای جمهوری اسالمی در ترور برلین مدعی شدند که آمران و عامالن افرادی "خودسر" بودهاند که ربطی به نهادهای رسمی ندارند .فرض کنیم این ادعا درست باشد و کاظم دارابی و دیگران خودسرانه عمل کرده باشند ،هر چند پس از صدور رای دادگاه برلین ۱۳ دیپلمات جمهوری اسالمی از جمله سفیر کبیر آن آقای سید حسین موسویان برای همیشه از آلمان اخراج شدند و مطبوعات آلمان نیز از دخالتهای سفیر و سفارتخانهاش در شهر بن در قتلهای اروپا گزارش کردند (.)۳
اگر چنین است ،چرا عبدالرحمان بنی هاشمی ،کسی که حاضران در رستوران میکونوس را به رگبار مسلسل بست و موجب قتل چهار شهروند ایرانی شد ،پس از ورود به ایران نه تنها دستگیر نشد ،بل بنابر اطالعات موثق دادگاه حتا یک مرسدس بنز آخرین مدل ۳۰۰جایزه گرفت و سهیم در سود شرکتهای پوششی واواک شد؟ اگر کاظم دارابی سازمانده ترور در برلین "خودسر" عمل کرده و نه تنها آبروی باالترین مقامات ،از جمله آبروی رهبر"مقدس" را برده ،بل به منافع عالی کشور صدماتی جبران ناپذیر زده است ،پس از آزادی از زندان ابد در آلمان و ورود به ایران ،چرا به جرم مشارکت در کشتن چهار شهروند ایرانی یا به دلیل "خودسری" و بازی با آبروی نظام دستگیر و محاکمه نمیشود ،بل برعکس ،مقامات برجسته وزارت امور خارجه در فرودگاه به استقبال او میروند و دسته گل برگردنش میاندازند ،چرا؟ در رابطه با امین و رایل نیز همین پرسشها مطرح است .آنها نه تنها در لبنان از سوی نوچه جمهوری اسالمی ،یعنی حزب الله لبنان دستگیر و مواخذه نشدند ،بل مانند دارابی در ایران از آنها استقبال شد .هر دو بعدا به ایران نیز سفر کردند و آب از آب تکان نخورد. عین همین مسئله در مورد علی وکیلی راد ،از جمله قاتالن شاپور بختیار و سروش کتیبه مطرح است .اگر او خودسر عمل کرده و آبروی نظام را برده بود ،چرا پس از آزادی از زندان و هنگام ورود به فرودگاه ،با دسته گل از سوی مقامات عالی رتبه وزارت امور خارجه مورد استقبال قرار میگیرد؟ از همه مهمتر :پس از صدور رای دادگاه و محکومیت عالی ترین مقامات جمهوری اسالمی در حکم ۴۰۰برگی دادگاهی که حدود چهار سال طول کشید و بیش از ۱۸۰شاهد در برابر آن شهادت دادند ،اعضای اتحادیه اروپا ،در همبستگی با رای دادگاه و نیز با آلمان، در اعتراض به تعرضات جمهوری اسالمی به حوزه حق حاکمیت آلمان و اروپا و زیر فشار افکار عمومی ،سفرای خود را از ایران فراخواندند و برقراری دوباره رابطه دیپلماتیک را تنها به این شرط پذیرفتند که مقامات ایران تعهد دهند دیگر در خاک اروپا دست به ترور نزنند .جمهوری اسالمی هم تعهد داد و از آپریل ۱۹۹۷به بعد تا همین اواخر تروری در خاک اتحادیه اروپا انجام نگرفت ،در حالیکه تا چند ماه پیش از صدور رای دادگاه همچنان به ترورهای خود ادامه میداد که از جمله آخرین آنها ترور دکتر سیروس الهی و دکتر رضا مظلومان در پاریس بود .پرسش این است( ...:دنباله در صفحه ی )44 Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P.16
روزشمار يک جنگ ...
(بخش چهل و هفتم و پايانی) بابالعمرو ،در واقع صاحب ويژگیای است که در آن هنگام متوجهاش بودم، اما چندان اهميتی برايش قائل نشدم، ويژگیای که شتابان و در لحظه و عم ً ال فراقانونی توسط بخشهايی از مردم که در حمص به حاشيه رانده شده و از وسع و توان ِ مالی چندانی برخوردار نيستند ،بنا شده است ،و برای افرادی ِ ِ ساختن روند که حفر يک انباری ،طی ِ ساختمان کوچکشان چيزی زائد در نظر ِ انباری زيرزمين خيلی به دردبخور است ،برای انبار کردن وسايل قديمی ،يا میآمد .يک ً گذاشتن سيبزمينی و پياز ،اما موقعی که عمال هرگز وسايل خانهات را دور نمیريزی ،يا ِ کفاف ميزان سيبزمينی و ِ پياز خانهات را میدهد ،میتوانی از انباری و همان آشپزخانهات زيرزمين صرفنظر کنی .اما وقتی يک ارتش مدرن ،مجهز به تانک و توپخانه و راکتهای نوع گراد ،و خمپارههای کاليبرهای گوناگون تا 240ميليمتر ،سالحی که تا کنون در هيچيک ِ از جنگهای معاصر ،به جز چچن ،به کار گرفته نشده بود ،محلهات را کوچه به کوچه ،خانه به خانه ،به روشی سيستماتيک و به مدت بيست و هفت روز کامل زير آتش میگيرد ،آن ِ حسرت نبودش را میخوری .اينجا از عکاس انگليسی پل کانروی ،که بهطرزی وقت است که معجزهآسا (و به ِ لطف کمکهای فعالين بابالعمرو) جان به در برده نقل میکنم که در آخرين روزهايش« :آنها در ويرانههای تمامًا بمباران شده زندگی میکنند ،بچههای کوچک ششتايی در يک رختخواب ،اتاقهايی مملو از افرادی که فقط در انتظارند ببينند مرگ کی فرا میرسد ».و خيلیهاشان مردهاند ،در حالیکه جاهای ديگر همه در حال گفتگو و صحبت کردناند .چرا که گفتگوها خيلی جدی در جريان بود .حملهی نيروهای بشار اسد ،کام ً ال اتفاقی و بر حسب تصادف ،فردای ِ رای شورای امنيت سازمان ملل در رابطه با قطعنامهای ِ پيشنهادی اتحاديهی عرب شروع شد ،که تازه صلح بسيار معتدل و ماليم بر پايهی طرح ِ ِ روسيه و چين قاطعانه با آن به مخالفت برخاسته و آن را وتو کردند .ديپلماسی امريکايی و اروپايی هم که چندان تمايلی به تکرار ماجرای ليبی نداشت ،هرچند که به خوبی میدانستند که قتلعامی که در بنغازی پيش رفت و چنان آنها را ترسانده بود ،در حمص به همان شکل ِ «راهروی بشردوستانه» و يا پيشنهاداتی در جريان است ،به راهحلهای مسخرهای چون ايجاد ِ همکاران عربشان ،قطری ها و يا سعودیها ،زمزمههای احتمال از همين نوع اکتفا میکرد. و نياز به دخالتی جدیتر سر داده بودند ،به ويژه از طريق تأمين و تسليح ارتش آزاد ،اما هيچکسی به حرفشان توجهی نمیکرد .اينجا و در اين موقعيت بود که در مؤخرترين مقالهام در لوموند ،عصبی و در حالیکه طاقتم طاق شده بود ،پيشنهاد کردم که سوریها را رها کنند تا خودشان بميرند .متاسفانه ،اين همان کاری است که کردند. ِ غربی کشته و مصدوم شده در بابالعمرو ،به آنچه که در اين حماسهی روزنامهنگاران
Thursday, Nov. 22, 2018
نقطه میگذشت ،روشنايی بخشيد ،و در عين حال به شکل تناقضآميزی توجهات را از آن برگردادند .از یک سو ،نمیتوانستيم بگوئيم که نمیدانستهايم چه چيزی در جريان است و چه اتفاقی میافتد؛ از سوی ديگر ،میشد عمدهی اخبار تلويزيونی و ستونهای روزنامهها را با بزرگداشت (البته بهحق و بهجا) برای ماری کولون و رمی اوشليک پر کرد ،که روز 22 ِ ِ حمالت راکتی قرار گرفته و هدف فوريه در عملياتی هدفمند ،در «دفتر اخبار و اطالعات» ِ کشته شدند؛ سپس همهی توجه ديپلماسی و رسانهها را معطوف به نجات اديت بوويه و پل کانروی روزنامهنگاران مجروح طی همين حمله ،و همينطور دو روزنامهنگار ديگری که ترجيح داده بودند در کنار آنها بمانند تا اينکه از طريق تونل خارج شوند ،يعنی خاوير ِ توصيف همت و شجاعتشان ،و نه برای توصيف اسپينوزا و ويليام دانيلز بکنند .نه برای کابوسی که از سر گذراندند تا سرانجام هفتهای بعد يکی يکی موفق به خروج و گرد آمدن در لبنان بشوند ،کالمی ندارم .اما به همين ترتيب میبينم به جز مواردی بسيار نادر ،هيچيک از رسانههای غرب از فعالين ،روزنامهنگاران و گزارشگران سوری که با آنها و در کنارشان بودند ،چيزی نگفت ،به جز در پايان کار ،هنگامی که سيزده «مبارز» ناشناخته طی خروج فاجعهآميز زخمیها کشته شدند. با خروج از حمص ،اين روزنامهنگاران ،خودشان کم مايه نگذاشتند تا با واژگانی درست و عادالنه به بزرگداشت و قدردانی از آنهايی بپردازند که در اين دشواریها در کنارشان بودند و ياریشان کردند ،و با سختترين واژگان از قتلعامی که در عين بیتفاوتی عمومی در جريان بود ،سخن بگويند .درست است ،برخی از مسئولين ما بهطور جدی آن را محکوم ِ انتخاب ديگری کردند؛ اما مانع اين نشد که دستشان را باز بگذارند .به من خواهند گفت که نداشتند .پاسخ خواهم داد که هميشه انتخابی هست ،مثل آنهايی که در سوريه عليه بشار اسد و رژيم گنديده و عقبافتادهاش به پا خاستند و محکومش کردند. از سوریهايی که طی چند روز بدل به دوستانمان شدند ،اخبار و اطالعات کمی دارم .به ِ ِ پرسنل پزشکی بابالعمرو فعالين خبری و گزارشگری و نظر میرسد که بخش بزرگی از ِ سقوط نهايی محله (از جمله ابو حنين و محمد المحمد با بقايای ارتش آزاد ،درست پيش از جدی که تصميم گرفته بود بماند؛ روز اول در 2مارس موفق به خروج شده بودند ،به جز ّ نام اصلیاش علی عثمان است ،در حلب دستگير شده ،و از آن موقع در آوريل ،او هم که ِ معرض وحشيانهترين شکنجههاست .فعالين صفصاف ،خالديه و البياضه ـ عمر طالوی ،ابوبالل، ابوبکر ،ابوبراهيم ـ به نقل از تماسی که مانی توانست ايجاد کند ،هنوز زندهاند ،هرچند که در شرايطی بسيار دشوار قرار دارند .فادی ،عال ،ابويازان ،احمد و باقی ديگر مبارزين ارتش آزاد که در اين يادداشتها حضور دارند ،میبايست که کشته شده باشند و يا بدتر ،و يا شايد هم نه ،چيزی که به نظر میرسد من هرگز قادر به يافتناش نخواهم بود. بیترديد چيزی و نشانی از بسياری از آنهايی که در اين يادداشتها نامشان را تنها با اشاره به حروف الفبا آوردهام ،يا نامی در لحظه انتخاب کردند تا در کنارمان باشند ،فرای اين دستنوشتهها در روان و انديشهی آنهايی که آنان را شناختند و دوستشان داشتند ،باقی نخواهد ماند :همهی آن جوانان حمص ،خندان و سرشار از زندگی و دليری ،آنهايی که ِ ِ برداشتن شادی مرگ و يا زخمی مهلک ،ويرانی ،سقوط و زوال و شکنجه را در مقابل نشاط و باری سنگين و چهل ساله بر شانههای پدرانشان به هيچ گرفتند. پاريس 11آوريل 2012 توضیحات: درجات نظامی: مشير = سپهبد /فريق اول = سرلشکر
/
فريق = سرتيپ
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P.17
اقتصاد سياسی
بازار ايران ،از "الدورادو" تا جهنّم فریدون خاوند ،تحلیلگر اقتصادی کمتر موافقتنامه بینالمللی در تاریخ معاصر جهان میشناسیم که به سرنوشت شوم «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) گرفتار آمده باشد .موافقتنامه هستهای ژوئیه ۲۰۱۵که میان ایران و گروه معروف به «پنچ به عالوه یک» در وین به امضا رسید ،شور و شوق فراوانی را نه تنها در بخش بزرگی از افکار عمومی ایران ،بلکه در محافل اقتصادی بینالمللی و ،مهمتر از همه ،اروپایی بر انگیخت .طی مدت زمانی نسبت ًا کوتاه ،شور و شوق نخستین جای خود را به یأسی عمیق سپرد و آنچه قرار بود سرآغاز گشایشی بزرگ باشد ،به کالفی سر در گمی بدل شد. کاخ آرزوها بازیگران بزرگ صحنه اقتصادی جهان که دیروز ،در پی امضای «برجام» ،به ظرفیتهای «اسطورهای» بازار ایران دل بسته بودند ،امروز با حسرت و شگفتی به ویرانه کاخ آرزوهای خود نگاه میکنند .از زمان امضای موافقتنامه وین تا آغاز موج دوم بازگشت تحریمهای آمریکا در نوامبر ۲۰۱۸تنها حدود سه سال و سه ماه گذشته است ،اما گویی سالیان سال سپری شده و دنیایی جای خود را به دنیای دیگر سپرده است. در این جا کافی است به یک گزارش ۲۲۰صفحهای زیر عنوان «ایران :فرصت رشد یک تریلیون دالری؟» ،که ماه ژوئن ۲۰۱۶از سوی مؤسسه معروف «مکنزی» منتشر شد ،نگاهی بیندازیم .سخن بر سر یک شرکت بینالمللی است که ۱۰۹دفتر در ۶۱کشور دارد و شمار زیادی از نهادهای عمومی ،خصوصی و غیردولتی در سراسر جهان از خدمات مشاورهای آن استفاده میکنند. «مکنزی» گزارش خود را چنین آغاز میکند« :عصری جدید برای اقتصاد ایران آغاز شده است .در پی کاهش تحریمهای بینالمللی در ژانویه ،۲۰۱۶ایران که تا این زمان در خود اتکایی نسبی به سر میبرده و از روابط گستردهای با کشورهای غربی برخوردار نبوده، بار دیگر خواهد توانست پیوندهای خود را با اقتصاد جهانی تجدید کند .انتظار رشد سریع اقتصادی در بین دولت ایران ،افراد عادی ،و جوامع تجاری داخلی و بینالمللی در حال افزایش است». بر پایه تحلیل خود« ،مکنزی» به این نتیجه میرسد که «طی ۲۰سال تا ،۲۰۳۵ایران فرصت افزودن یک تریلیون دالر به تولید ناخالص داخلی و ایجاد ۹میلیون شغل را دارد .شرکتهای داخلی بیشترین تأثیر را در رشد آتی دارند ،اما شرکتهای بینالمللی هم نقش بسزایی ایفا خواهند کرد.»... از یاد نبردهایم که حتی پیش از اجرایی شدن «برجام» ،شخصیتهای تراز اول قدرتهای مهم صنعتی ،از نخستوزیر ایتالیا گرفته تا وزیر اقتصاد آلمان ،در رأس هیئتهای بزرگ اقتصادی مرکب از مدیران بلندآوازهترین شرکتهای بینالمللی ،رهسپار تهران شدند. مسئوالن ارشد جمهوری اسالمی نیز ،در پی سالها انزوا ،دروازههای جهان را به روی خود گشوده میدیدند .سفر اروپایی حسن روحانی در ژانویه ،۲۰۱۶با امضای قراردادهای چند ده میلیارد دالری ،فرصتی را در اختیار یک رئیسجمهوری اسالمی قرار داد که در تاریخ بعد از انقالب ایران سابقه نداشت. در میان بازیگران بزرگ صحنه اقتصاد جهانی ،شرکتهای اروپایی بیش از همه به آینده بازار ایران امیدوار بودند .رسانههای فرانسوی در توصیف ایران بعد از «برجام» بارها و بارها به اسطوره «الدورادو» متوسل میشدند؛ نام شهری افسانهای در آمریکای جنوبی که فاتحان اسپانیایی در قرن شانزدهم میالدی آن را انباشته از طال میپنداشتند و خود را ،برای جستجو و تصاحب آن ،به آب و آتش میزدند. در واقع اروپاییها به امکانات بالقوه ایران چشم دوخته بودند ،کشوری ۸۰میلیون نفری با چهارمین ذخایر نفتی و دومین یا (به روایتی دیگر) نخستین ذخایر گازی جهان ،دارای ۱۵ مرز خاکی و آبی ،شخصیت و هویت قدیمی و استوار ،طبقه متوسط قابل مالحظه و نسل جوان عمیقًا آشنا با الزامات و نیازهای قرن بیست و یکم میالدی .با برخورداری از چنین برگهای برندهای ،چرا ایران نتواند به برزیل و یا حتی آلمان خاورمیانه بدل شد؟ این پرسش را صاحبنظران اروپایی مطرح میکردند ،با این نتیجهگیری که کشوری چنین اصیل و با اهمیت ،در پی سالها انزوا و تحریم ،تقریبًا به همه چیز نیاز دارد و اروپا ،از نگاه آنها، میتواند بخش بزرگی از این نیازها را برآورده کند. امروز که کاخ آرزوها فرو ریخته ،پرسش بزرگ این است که این همه توهم بر سر «برجام» چگونه به وجود آمد و چه شد که همه مؤسسات و صاحبنظران متخصص در ارزیابی درجه خطرپذیری کشورها ،در شناخت «ریسک» جمهوری اسالمی و بنبستهای سیاسی و اقتصادی حاکم بر فضای کسب و کار ایران به راه خطا رفتند؟ پاسخ سادهنگرانه به این پرسش آن است که بگوییم مؤسسات و صاحبنظران مورد نظر، طبعًا نمیتوانستند انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا و به خاک سپرده شدن «برجام» توسط او را پیشبینی کنند .این پاسخ از آن رو سادهنگرانه است که فراموش میکند Thursday, Nov. 22, 2018
پیش از ورود آقای ترامپ به کاخ سفید ،این آیتالله خامنهای بود که با گفتار و رفتار خود موتور محرکه «برجام» را از نفس انداخت .کافی است به سخنرانیهای او در ماههای بعد از امضای موافقتنامه وین مراجعه کنیم .مواضع او را میتوان چنین خالصه کرد :قبول «برجام» از سوی نظام مظهر یک «نرمش قهرمانانه» است برای دفع خدعه مستکبران غربی و به ویژه «شیطان بزرگ» .و باز ،از دیدگاه او ،چه گمراهند کسانی که بخواهند با استفاده از این توافق مواضع سنتی جمهوری اسالمی را چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بینالمللی زیر پرسش ببرند. حسن روحانی و محمدجواد ظریف درباره «برجام» نظری را ارائه میدادند که با مواضع رهبر از زمین تا آسمان تفاوت داشت .در واقع رئیسجمهوری اسالمی و وزیر خارجهاش این موافقتنامه را سرآغاز فصلی تازه در تاریخ نظام بعد از انقالب ارزیابی میکردند که قرار است هم جایگاه ایران را در صحنه جهانی عوض کند و هم فضای الزم را برای انجام اصالحات در صحنه داخلی به وجود بیاورد و زمینهساز پیشروی به سوی مراحل تازهای باشد که اصطالح ًا «برجام دو» و «برجام سه» و غیره نامیده میشدند. همین دیدگاه بود که از سوی حسن روحانی و محمدجواد ظریف به بخش بسیار بزرگی از محافل سیاسی و اقتصادی بینالمللی به ویژه اروپایی «فروخته» شد .اینان جمهوری اسالمی «پسا برجام» را با نظام کمونیستی چین بعد از مرگ مائوتسه تونگ مقایسه میکردند با این امید که ایران میتواند «چیران» (مرکب از چین و ایران) شود. وحشت بزرگ تجربه «برجام» یک بار دیگر نشان داد که حتی حسابگرترین و آیندهنگرترین بازیگران صحنه جهانی نیز میتوانند آرزوهای خود را واقعیت تصور کنند .کافی بود کارشناسان آنها قانون اساسی جمهوری اسالمی را با دقت بخوانند تا بدانند که سکاندار واقعی سیاستهای داخلی و بینالمللی در نظام والیت مطلقه فقیه ،نه حسن روحانی که علی خامنهای است .برای ولی فقیه و طیفهای پیرامون او ،دوام جمهوری اسالمی مشروط به «غیرعادی» ماندن آن است و ،به همین سبب ،مأموریت «برجام» تنها و تنها باید این باشد که فضای تنفس پیش از تحریمها را دوباره برای نظام والیت فقیه ایجاد کند ،بدون آنکه کمترین تغییری در ماهیت و هدفهای آن به وجود آورد. حتی پیش از تصمیم رئیسجمهور آمریکا به خروج از «برجام» ،شمار زیادی از شرکتهای خارجی که به ایران رفته بودند ،از وجود انبوه موانع در فضای کسب و کار کشور ،از فساد و دیوانساالری بی در و پیکر گرفته تا حضور دست و پا گیر مؤسسات و انحصارهای وابسته به سپاه و بنیادهای رنگ و وارنگ به ستوه آمده بودند .به عالوه تداوم خشونت و جمود در گفتمان سیاست خارجی جمهوری اسالمی ،که به ویژه در بلندتر شدن فریاد «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» تجلی مییافت ،سرمایهگذاران خارجی را بیشتر و بیشتر در فکر فرو میبرد .با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید و تصمیم او به باز گرداندن تحریمهای آمریکا ،طبعًا بقایای رویاهای کسانی که به «الدورادو» امید بسته بودند ،یکسره بر باد رفت. ۱۸اردیبهشت ماه ،زمانی که دونالد ترامپ خروج کشورش را از «برجام» اعالم کرد ،شمار بسیار زیادی از شرکتهای بزرگ اروپایی و آسیایی حاضر در بازار ایران ،و یا آنهایی که قصد سرمایهگذاری در ایران را داشتند ،به این نتیجه رسیدند که همکاریشان با جمهوری اسالمی به مویی بند است .ولی همین امید اندک نیز در پی آغاز موج اول بازگشت تحریمهای آمریکا ( ۱۵مرداد ماه) بر باد رفت و «فرار» شرکتهای بزرگ از ایران آغاز شد؛ از جمله غولهایی چون توتال ،پژو-سیتروئن ،زیمنس و آلستوم که در اقتصاد ایران حضوری دیرینه داشتند .و سپس ،با نزدیک شدن موج دوم تحریمها ( ۱۴آبان ماه) ،حتی شرکتهای کوچک و متوسط اروپایی نیز ،که قاعدتًا در بازار ایاالت متحده منافعی ندارند ،به وحشت افتادند و شماری از آنها به گزینه خروج از ایران روی آوردند .در ورای سرمایهگذاران ،حتی شرکتهای بازرگانی کوچک و متوسط صادرکننده به تدریج از آینده خود در بازار ایران قطع امید کردند. در نشستی مرکب از صادرکنندگان فرانسوی کاالها و خدمات به ایران ،که اوائل اکتبر در پاریس برگزار شد ،یکی از مسئوالن «بانک دولتی سرمایهگذاری فرانسه» در رابطه با نتایج موج دوم بازگشت تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسالمی به مخاطبان خود چنین هشدار میدهد« :زندگی شما میتواند به جهنم بدل شود»( .به نقل از «لهزکو» ،مهمترین روزنامه اقتصادی پاریس) .و یکی از کارفرمایان حاضر در جمع در واکنش به این هشدار میگوید: «واقعیت بدتر از آن چیزی است که شما توصیف میکنید .هفته پیش من در نمایشگاه تلهکام در تهران حضور داشتم .همه اپراتورهای بینالمللی دارند ایران را ترک میکنند». (رادیو فردا) -----------------------------------------------Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P.18
بهداشت و تندرستی
چرا نفس نفس میزنم؟
نفس نفس زدن شرایطی است که در آن تنفس سریع صورت میگیرد .در برخی موارد، افرادی که با این شرایط مواجه هستند ممکن است عمیقتر از حالت عادی تنفس کنند. بدن به طور معمول عمل تنفس را به صورت خودکار انجام میدهد ،بدون این که درباره آن فکر کنید .به طور میانگین ،انسان حدود 12تا 15دم و بازدم در دقیقه دارد. نرخ عادی تنفس اکسیژن را راهی ریهها کرده و دی اکسید کربن را تخلیه میکند .اگر فردی نفس نفس بزند ،تعادل گازهای ورودی و خروجی به واسطه دفع بیش از حد دی اکسید کربن بر هم میخورد .زمانی که سطوح دی اکسید کربن بیش از حد کم شود ،این شرایط میتواند pHخون را تغییر داده و به بروز شرایطی به نام آلکالوز منجر شود که احساس ضعف و غش را در فرد ایجاد میکند. عالئم تنفس سریع عالمت اصلی نفسنفس زدن است .تنفس سریع میتواند موجب سطوح پایین دی اکسید کربن در بدن شود که بروز عالئم بیشتر را در پی دارد که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: * بیحسی یا سوزن سوزن شدن در انگشتان * سبکی سر * احساس عدم رسیدن هوا به ریهها * کوبش قلب * اضطراب * سردرد دالیل نفسنفس زدن یک بیماری نیست ،بلکه نشانهای از بیماریهای دیگر بوده یا در نتیجه پریشانی عاطفی شکل میگیرد. از دالیل احتمالی نفسنفس زدن میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ترس ،هراس ،یا استرس یکی از شایعترین دالیل نفسنفس زدن پریشانی عاطفی ،از جمله هراس ،ترس یا اضطراب است. عفونت برخی انواع عفونت در بدن میتوانند به نفسنفس زدن منجر شوند .عفونتهایی مانند سینهپهلو میتوانند موجب تورم و تجمع مایع در ریهها شوند که میتواند تنفس سریع را به همراه داشته باشد. آسیبدیدگی سر مغز نقش مهمی در کنترل تنفس ایفا میکند .یک آسیبدیدگی سر میتواند نرخ تنفس را تغییر داده و موجب نفس نفس زدن شود. از دیگر عالئم آسیبدیدگی سر میتوان به سردرد ،حالت تهوع ،و سردرگمی اشاره کرد. در صورت مواجهه با یک آسیبدیدگی جدی باید در کوتاهترین زمان ممکن به پزشک مراجعه کنید. بیماریهای ریه برخی بیماریهای ریه مانند بیماری مزمن انسدادی ریه و آسم میتوانند تنفس را دشوار سازند .در این شرایط مسیرهای هوایی ممکن است باریک شوند که ارسال هوا به ریهها را دشوارتر ساخته و میتواند به تنفس سریع منجر شود .اگر بیماری ریه موجب نفس نفس زدن شده باشد ،از دیگر عالئم میتوان به خسخس سینه ،سینهدرد و سرفه اشاره کرد. کتواسیدوز دیابتی کتواسیدوز دیابتی از عوارض بیماری دیابت است .این شرایط میتواند به واسطه انسولین ناکافی در بدن برای تولید انرژی و سوزاندن چربی برای تأمین آن رخ دهد. اگر بدن در طوالنی مدت برای تأمین انرژی به چربیها وابسته شود ،سطوح محصوالت جانبی به نام کتون ها در بدن افزایش مییابد .نفس نفس زدن یکی از عالئم کتواسیدوز دیابتی است .از دیگر عالئم میتوان به حالت تهوع ،تشنگی بیش از حد ،و تکرر ادرار اشاره کرد. ارتفاع باال زمانی که فردی در ارتفاع باال قرار میگیرد ،فشار هوا و سطح اکسیژن کاهش مییابد که میتواند تنفس را دشوار سازد. در ارتفاعات باال ،ریهها باید برای دریافت اکسیژن سختتر کار کنند .در ارتفاع حدود 8 هزار پایی ،سطح پایین اکسیژن ممکن است به مشکالت تنفسی ،از جمله نفس نفس زدن منجر شود .در برخی افراد ،نفس نفس زدن ممکن است در ارتفاعات کمتر از 8هزار پایی رخ دهد .به عنوان مثال ،افراد مبتال به آسم ممکن است در ارتفاعات پایینتر با مشکالت تنفسی Thursday, Nov. 22, 2018
مواجه شوند. تشخیص نفس نفس زدن دالیل مختلفی دارد ،از این رو ،پزشک باید تمام عالئم بیمار را مورد بررسی قرار دهد .پزشک ممکن است معاینهای جسمانی انجام داده و پرسشهایی درباره سابقه پزشکی بیمار مطرح کند .تصویربرداری پرتو اکس از سینه و آزمایش خون میتوانند به تشخیص برخی دالیل نفس نفس زدن ،مانند عفونتها کمک کنند. آزمایش گاز خون شریانی مقدار اکسیژن و دی اکسید کربن در خون را اندازهگیری میکند. این آزمایش میتواند مشخص کند نفس نفس زدن موجب کاهش سطوح دی اکسید کربن در خون شده است یا خیر. درمان درمان نفس نفس زدن کاهش سرعت تنفس و بازگرداندن آن به حالت عادی را هدف قرار میدهد .پزشک دلیل زمینهای نفس نفس زدن را هدف قرار میدهد تا از وقوع آن در آینده پیشگیری کند .به عنوان مثال ،درمان بیماری عامل نفس نفس زدن ،مانند کتواسیدوز دیابتی ،نرخ تنفس را به حالت عادی باز خواهد گرداند. در مواردی که نفس نفس زدن به واسطه دالیل فیزیولوژیک ،مانند ترس ،اضطراب یا حمالت هراس رخ میدهد ،درمان ممکن است شامل موارد زیر شود: * رفتاردرمانی شناختی * صحبت درمانی یا مشاوره * داروهای ضد اضطراب درمانهای خانگی اگر نفس نفس زدن خفیف است و به واسطه اضطراب یا استرس شکل میگیرد ،درمانهای خانگی ممکن است برای بازگرداندن نرخ تنفس به حالت عادی کافی باشند. از جمله درمانهای خانگی برای این شرایط میتوان به موارد زیر اشاره کرد: * تنفس شکمی که در آن فرد بر تنفس از طریق دیافراگم به جای سینه تمرکز میکند. * تنفس از سوراخ بینی به طور متناوب که در آن فرد هر بار یک سوراخ بینی را مسدود کرده و از طریق سوراخ دیگر تنفس میکند. * دراز کشیدن ،درآوردن هرگونه لباس محدودکننده ،مانند کمربند ،کراوات و تمرکز بر تنآرامی. * انجام مدیتیشن برای تمرکز بر کند کردن آهنگ تنفس. چه زمانی کمک فوری دریافت کنیم؟ در برخی موارد ،تشخیص این که یک بیماری یا استرس عاطفی عامل نفس نفس زدن شده، دشوار است. * اگر نفس نفس زدن شدید است یا اگر برای نخستین بار است که آن را تجربه میکنید، بهتر است کمک پزشکی فوری دریافت کنید. در صورت مواجهه با عالئم زیر به همراه نفس نفس زدن در پی دریافت کمک پزشکی فوری باشید: * تب * سردرگمی * سینهدرد * لبها ،پوست یا انگشتان آبی یا خاکستری رنگ * غش کردن (منبع :عصر ایران)
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 19
يادبود
غالمحسين ساعدى، فراز و فرود زندگى روانپزشك قصه گو دكتر سعيد ممتازى -ونکوور
غالمحسين ساعدى نويسنده اى خالق و داراى ذهنى پر از انديشه و تصوير و آماده ى آفرينندگى بود .او متولد ١٣١٤در تبریز است .نوجوانی او مصادف بود با نهضت ملی شدن نفت .زندگى در چنين دورانى به نوجوانى با هوش و جسارت ساعدى فرصتى براى طغيان عليه آنچه مى ديد و نمى پسنديد داد و او از همان زمان با نوشتن در مطبوعات آماده درگيرى با نظم نامطلوب اجتماع شد . جوشش خالقيت ادبى ساعدی پس از شکست جنبش ملى و در دوران سرد و سكوت پس از آن شروع شد و ساعدى آماده به كارگرفتن سمبليك كلمات براى فرار از سانسور بود و به اين ترتيب ،او سبك اختصاصى خود را خلق كرد ،.ساعدی جوان همزمان تحصيل پزشكى خود را هم در تبريز شروع كرد . او كه پايان نامه دكتراى پزشكى اش را هم در مورد عوامل اجتماعى بيماريهاى روانى در آذربايجان نوشته بود بعد هم به تحصيل و كار دانشگاهى روانپزشكى روى آورد .خودش چنين نقل كرده است..." :برای دیدن تخصص به تهران آمدم و رفتم قسمت روانپزشکی( .پس از تخصص) مدتی در بیمارستان روزبه کار کردم .آنجا هم ساواک و اینها یک کاری کردند که من دیگر توی دانشگاه نباشم … .دلیلش هم روشن بود. من ده تا بیست تا مریض را میبردم سر کالس و نشان میدادم و… معلوم میشد که (علت بیماری روانپزشكى) عوامل بیرونی بوده…» او نوشته هاى تحقيقاتى و مردم شناسانه اى را با عنوان تک نگاری ایلخچی ،خیاو یا مشکین شهر ،و در سالهاى بعد اهل هوا را در مورد مردم جنوب نوشت .در آن سال ها او هشت داستان پیوسته عزاداران بیل ،نمایشنامه های چوب به دست های ورزیل ،داستان بلند مقتل ،پنج نمایشنامه از انقالب مشروطیت ،مجموعه داستان واهمه های بی نام و نشان ،و نمایشنامه آی بی کاله ،آی باکاله را منتشر کرد. ساعدی در سال ١٣٤٦یکی از پایه گذاران اصلی کانون نویسندگان ایران بود .او مجموعه داستان به هم پيوسته ترس و لرز ،را با حال و هواى مردم جنوب نوشت. ٔ حرفه پزشکی را به نفع نویسندگی رها پیش از اینکه کند ،در مطبش که در خیابان دلگشا در تهران قرار داشت ،بیماران را معاینه و درمان مى كرد ،جالب اينكه در اين زمان با وجود تخصص روانپزشكى به كار طب عمومى میپراخت .تجربههای این دوران به شناخت عمیقتر او از انسان و پیچوخمهای روح و روان کمک کرد .وی مطب دلگشا را بعدها چنین توصیف میکند: "آنجا یک دنیای عجیبوغریبی بود و بعد ،یکی هم این بود که چون من طبیب بودم و ٔ عمده روشنفکران آن روز تبدیل شده همیشه توی مطب بودم آنجا به یکی از پایگاههای بود .آلاحمد ،شاملو ،بروبچههای نویسنده ،بهآذین ،سیروس طاهباز ،م .آزاد و دیگران همیشه آنجا بودند". در سال ١٣٥٣با حمايت انتشارات اميركبير و با همکاری نویسندگان نام آشناى ديگر ،مجله الفبا را منتشر کرد .در همین سال توسط ساواک دستگیر و به زندان قزل قلعه و بعد اوین منتقل شد و یک سال در سلول انفرادی شکنجه شد .اين دوران و ماجراهاى آن ضربه سنگينى بر روان ساعدى و تاثيرى بس مخرب بر ذهن خالق او داشت. احمد شاملو در مصاحبه بامحمد محمدعلى در اين باره مى گويد« :آنچه از او زندان شاه را ترک گفت ،جنازه نیم جانی بیش نبود .آن مرد با آن خالقیت جوشانش پس از شکنجههای جسمی و بیشتر روحی زندان اوین ،دیگر مطلقا زندگی نکرد .آهسته آهسته در خود تپید و تپید تا مرد... Thursday, Nov. 22, 2018
ساعدى براى ادامه كارش به روحيات خود نياز داشت و اين روحيات را از او گرفتند». اندكى پس از انقالب اسالمی و برقراری جمهوری اسالمی در ایران ،ساعدی تحت فشار و تهديد قرار گرفت ،مدتى مخفى شد و بعد هم مخفيانه ايران را ترك كرد و به تبعیدى ناخواسته تن داد و در اواخر سال ١٣٦٠راهی پاریس شد .خود او در این مورد نوشته است: ابتدا با تهديدهای تلفنی شروع شده بود .در روزهای اول انقالب ايران بيشتر از داستان نويسی و نمايشنامه نويسی كه كار اصلی من است ،مجبور بودم كه برای سه روزنامه معتبر و عمده كشور هر روز مقاله بنويسم. يك هفته نامه هم به نام آزادی مسئوليت عمده اش با من بود ...بعد از نشر هر مقاله ،تلفن های تهديدآميزی می شد تا آنجا كه مجبور شدم از خانه فرار كنم…آخر سر دوستان ترتيب فرار مرا دادند و من با چشم گريان و خشم فراوان و هزاران كلك از راه كوهها و دره ها از مرز گذشتم و به پاكستان رسيدم و با اقدامات سازمان ملل و كمك چند حقوقدان فرانسوی ويزای فرانسه را گرفتم و به پاريس آمدم.
و االن نزديك به دو سال است كه در اين جا آواره ام و هر چند روز را در خانه يكی از دوستانم به سر می برم .احساس می كنم كه از ريشه كنده شده ام .هيچ چيز را واقعی نمی بينم .تمام ساختمان های پاريس را عين دكور تئاتر می بينم .خيال می كنم كه داخل كارت پستال زندگی می كنم .از دو چيز می ترسم :يكی از خوابيدن و ديگری از بيدار شدن .سعی می كنم تمام شب را بيدار بمانم و نزديك صبح بخوابم و در فاصله چند ساعت خواب ،مدام كابوسهای رنگی می بينم .مدام به فكر وطنم هستم...در عرض اين مدت يك بار خواب پاريس را نديده ام .تمام وقت خواب وطنم را می بينم .چند بار تصميم گرفته بودم از هر راهی شده برگردم به داخل كشور .حتی اگر به قيمت اعدامم تمام شود .دوستانم مانعم شده اند. همه چيز را نفی می كنم .از روی لج حاضر نيستم زبان فرانسه ياد بگيرم و اين حالت را يك مكانيسم دفاعی می دانم .حالت آدمی كه بی قرار است و هر لحظه ممكن است به خانه اش برگردد .بودن در خارج بدترين شكنجه هاست .هيچ چيزش متعلق به من نيست و من هم متعلق به آنها نيستم .و اين چنين زندگی كردن برای من بدتر از سال هايی بود كه در سلول انفرادی زندان به سر می بردم."... ساعدی طی سال هاى ٦١تا ٦٤در پاریس اقدام به انتشار دوره سوم مجله الفبا کرد و چند نمایشنامه و فیلمنامه و داستان نیز نوشت .او با وجود سختى هاى غربت همچنان فعال بود، اما دلزده و دلشکسته. ساعدی مینویسد« :دنیای آوارگی را مرزی نیست .پایانی نیست .مرگ در آوارگی ،مرگ در برزخ است .مرگ آواره ،مرگ هم نیست .مرگ آواره ،آوارگی مرگ است .ننگ مرگ است». گرچه او زندگی در تبعید را تاب نیاورد و در روز دوم آذرماه ١٣٦٤در پاریس درگذشت. اما هنوز كالمش در سكوت چنين پژواك مى كند":من نویسنده ام ،وظیفه ى من االن مبارزه با مرگ است .از این پس ،نویسندگی من شروع میشود .باید نوشت… باید نوشت…هنوز خيلى از كابوسهايم را ننوشته ام"... Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 20
موسيقی گزينش مطلب از: مدرس برجسته ی "استاد شاملو" ،نوازنده و ّ ویولن -ونکوور
تاثیر جنگ جهانی اول در تغییر موسیقی
روزگار زرین باعزت و پرشکوه امپراتوری آلمان پس از جنگ جهانی اول پایان یافت. آهنگسازان در پی یافتن سبک نوین موسیقایی ،مسیرهای گوناگونی را پیش گرفتند اما پیوستن به جنبش مدرن و مدرنیته برای همه آسان نبود .برای نمونه ایگور استراوینسکی دودل بود که آیا به سنت وفادار بماند یا به نوگرایان بپیوندد و جالب این که این دوگانگی از آثار او نیز هویدا است .زمانی که ایگور استراوینسکی ،آهنگساز نامدار روس ،در سال ۱۹۱۸میالدی اثر خود "داستان یک سرباز" را در لوزان سوئيس برای نخستین بار به اجرا درآورد ،جهان درگیر واپسین دمهای "جنگ بزرگ" بود .دولتهای ۴۰کشور گوناگون۷۰ ، میلیون انسان را به کارزارها فرستاده و در پایان ۱۷میلیون نفر در جنگ جهانی اول کشته شده بودند. موسیقی با ابزارهای کمهزینه در آن دوره آثار باشکوه پرهزینه نمیتوانستند به اجرا درآیند .نه نوازندگان خوب در دسترس بودند و نه پول کافی در اختیار بود .تئاترها و اپراها هنوز تعطیل بودند .استراوینسکی که در سالهای جوانی خود به پاریس مهاجرت کرده و در زمان جنگ چند سال مقیم سوئیس شده بود ،روایت خود از سربازی که شیطان روح او را میدزدد را با استفاده از وسایل ساده و برای یک ارکستر سیار نوشت که از شهری به شهری برود و کنسرت برگزارکند. این آهنگساز اثر خود را طوری تنظیم کرد که اکنون " آنسامبل اوکسالیس" میتواند آن را با سازهای بادی و زهی اجرا کند .این دسته نوازندگان "داستان یک سرباز" را به مناسبت جشنواره بتهوون در شهر بن آلمان به همگان معرفی کرده است .اعضای این گروه برای کنسرتهای خود آثاری را انتخاب میکنند که از لحاظ تاریخی به هم ربط دارند .شرلی الوب ،ویولننواز گروه "اوکسالیس" ،میگوید« :نگاه ما به موسیقی همیشه همراه با نگاه به تاریخ پیدایش این موسیقی و رابطه موسیقی با هنرهای دیگر است .برای مثال موسیقی فرانسه را با موسیقی آلمان مقایسه میکنیم تا تاثیرات امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم را متوجه شویم».
Thursday, Nov. 22, 2018
جنگ ،روح انسانها را میرباید الگوی نمایشنامهای که استراوینسکی نوشت و در آن شاهزاده ،شیطان و سرباز نقش دارند، افسانههای روسی بود :سرباز پیش شیطان رفته ،ویولن خود را به او میدهد و در عوض کتابی میگیرد که قرار است او را ثروتمند بسازد .سه سال آزگار در خدمت شیطان کار میکند .وقتی میخواهد به خانه بازگردد ،دیگر خانهای برای او نیست .نامزدش مدتهاست با مردی دیگر ازدواج کرده است .هر چند سرباز میتواند با تالش زیرکانه ویولن خود را دوباره به دست آورد و بخت خود را در عشق با یک شاهزاده بیابد ،اما او دیگر اجازه ندارد به وطنش برگردد زیرا در آنجا شیطان منتظر او است .با این همه ،سرباز به روستای خود میرود و روح خود را از دست میدهد. شرلی الوب روایت میکند« :ما میدانیم که مردم پس از جنگ دنیای خود را از دست داده بودند .قاره اروپا بسیار تغییر کرده بود .تا جنگ ادامه داشت آهنگسازان متعددی تک افتاده و از تحوالت روح زمان بیخبر بودند .برخی به لندن مهاجرت کرده بودند ،برخی دیگر سالها در روستاهای دورافتاده در دنیای خاص خودشان زندگی میکردند .یا اینکه -از فرط وطنپرستی -به جبهه میرفتند. ویولن به مثابه روح سرباز ،شیطان به مثابه جنگ مجسم :این برداشت بسیاری از "داستان یک سرباز" است .به نظر دیتریش ِه ِ نشل ،خوانندهای که بسیاری وقتها با گروه اوکسالیس همکاری میکند و صدای نقشهای مختلف نمایشنامه را به خوبی تقلید کرده است ،تفسیر دیگری نیز وجود دارد« :سربازان استراوینسکی رقص "رگتایم" ( )Ragtimeو رقصهای دیگر را میشناسند که نگاه به آینده را عنوان میکند ».به نظر این کارشناس ،این یعنی نباید به سنت وابسته بود .خود استراوینسکی در این باره مینویسد« :به سنت تکیه میکنیم تا کار تازه ای بکنیم». تاثیر ناسیونالیسم هنگام جنگ بر روی موسیقی منظور استراوینسکی از کار تازه ،ضربآهنگها و هارمونیهایش بودند .افزون بر این ،او موسیقیهای قاره آمریکا ،مانند جاز و تانگو را وارد نمایشهایش کرد. بر خالف این آهنگساز روسی ،برخی آهنگسازان فرانسوی که هنوز ذهنیت ناسیونالیستی داشتند ،در همان زمان به سبکهای موسیقی کالسیک رجوع میکردند .نمونه آن موریس ِرن" است .راوِل این آهنگ عزاداری را برای دوستانش که در را ِول و سوئیت "آرامگاه کوپ َ جنگ قربانی شده بودند نوشت و در آن از عناصر رقصهای دوره باروک استفاده کرد .او ِ "مارسیِیز" صرف نظر به یکی از شاگردانش نوشت :این درست که من از سرود ملی فرانسه میکنم اما مطمئن باشید از تانگو نیز مسلما استفاده نخواهم کرد .پاپ ،رهبر کاتولیکهای جهان ،این نوع رقص را که به نظر کلیسای کاتولیک بسیار رکیک بود ،قبل از شروع جنگ برای مومنان ممنوع کرده بود. "کلود دبوسی" ،هم ِ میهن میهنپرست را ِول ،در اثر خود برای دو پیانو "سیاه و سفید" در سال ۱۹۱۵از موسیقی عصر باروک استفاده میکند( ..." .دنباله در صفحه ی )34
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 21
دانش و فن آوری
بیل گیتس ،نابغه آیندهساز دنیای تکنولوژی احسان نوروزی مرد شماره یک نرمافزار جهان 28 ،اکتبر امسال وارد شصت و سه سالگی شد .بیل گیتس که مایکروسافت را از استارتآپی کوچک به قطبی مهم در جهان آیتی تبدیل کرد و به ثروتی افسانهای رسید ،همچنان چشم به آینده دارد. او 43سال پیش ،پس از ترک تحصیل از دانشگاه هاروارد ،با دوست دوران کودکیاش ،پاول آلن ،به دنبال تحقق رویاهای بلندپروازانهاش رفت. او با راهاندازی مایکروسافت که اولین کمپانی نرمافزاری جهان بود ،پیشتاز برنامهسازی در دنیای کامپیوتر شد و امپراتوری نرمافزاریاش با پیسی (کامپیوترهای شخصی) جهان را درنوردید. بیل گیتس که در ابتدای عصر ریزپردازشگرها (مایکروپروسسورها) در سیاتل متولد شده بود ،در ۳۲سالگی پس از توسعه و تکوین سیستمعامل "داس"( )MS-DOSو پس از آن ویندوز ،به ثروتی میلیارد دالری رسید که برای اولین بار در تاریخ فقط و فقط از راه فروش سرویسها و نرمافزارهای تولیدشده برای کامپیوترهای سراسر جهان تامین شد. رویای جاهطلبانه او و پاول آلن این بود که پای کامپیوترها را به همه خانههای دنیا باز کنند. این رویا با جهانگیر شدن تدریجی ویندوز محقق شد؛ انقالبی در مقیاس جهانی که بیل گیتس به آن میبالد ،اما میگوید حاال بیش از گذشته ،نگاه به آینده دارد.
صدها پروژه در کشورهای فقیر جهان ،از آسیا و اروپا تا آفریقاست تا وضعیت زندگی و آموزش را در جوامع در حال توسعه بهبود ببخشد. او به آینده خوشبین است و میگوید سیر نابودی بیماریهای مهلک سریعتر از هر زمان دیگری در تاریخ است و حتی بیماری مرگآوری نظیر ماالریا هم تا سال ۲۰۳۰کامال ریشهکن خواهد شد .یکی از اهداف این بنیاد این است که نرخ مرگ کودکان زیر پنج سال در سراسر جهان را تا بیش از نصف کاهش دهد و فلج اطفال را ریشهکن کند. چشمانداز سرمایهگذاریهای انساندوستانه آنها این است که تا سال ۲۰۳۰آفریقا را در تولید مواد غذایی به خودکفایی برسانند و تامین آب آشامیدنی ۵/۲میلیارد تن از ساکنان محروم کره زمین را هم تسهیل کنند؛ با پردازشگری موسوم به "جنیکی"(Janicki )Omniprocessorکه قابلیت تبدیل فاضالب و فضوالت حیوانی به آب آشامیدنی پاک و الکتریسیته را دارد. در هر ثانیه ۲۵۰دالر به درآمد بیل گیتس افزوده میشود؛ به عبارت دیگر درآمد او در هر دقیقه ۱۵هزار دالر و روزانه ۲۰میلیون دالر است .اگر بیل گیتس میتوانست کشوری مستقل باشد ،سیوهفتمین کشور ثروتمند جهان میبود .با این همه ،او کسی است که کسر بزرگی از این درآمد شگفتانگیز را صرف بهبود وضعیت محرومان و زندگی شرافتمندانهتر در این کره خاکی میکند)dw.com( . () The cover picture for Washington Times ----------------------------------------------
توالت بیآب بیل گیتس
او سه سال پیش در چهلمین سالگرد راهاندازی مایکروسافت ،در نامهای خطاب به کارکنان این کمپانی نوشت« :تکامل تکنولوژی در ۱۰سال آینده حتی سریعتر از همیشه خواهد بود. ما همین حاال هم در جهانی چندپلتفرمی زندگی میکنیم اما نفوذ سیستمهای کامپیوتری در زندگیهای ما حتی از این هم بیشتر خواهد شد .رباتها و کامپیوترها به زودی میتوانند ببینند و حرکت کنند و با محیط اطرافشان تعاملی طبیعی داشته باشند؛ موضوعی که کارکردهای نوین بسیاری خواهد داشت و مردم جهان را هر روز توانمندتر از دیروز خواهد کرد». تمرکز بر فعالیتهای انساندوستانه و مقابله با فقر بیل گیتس که از عمق وجودش هکر و گیک نوآوری است ،در بیش از دو دهه ی گذشته۱۶ ، بار در صدر فهرست ثروتمندترین فرد جهان نشسته است .اما او از جمله ثروتمندانی است که قلبش برای دنیایی که در آن زندگی میکند میتپد و به همین خاطر بیش از ۹۵درصد از ثروت ۷۹میلیارد دالری خود را به خیریه و فعالیتهای انساندوستانه اختصاص داده است. او همچنین وصیت کرده که سه فرزندش هم نفری ۱۰میلیون دالر از این ثروت نجومی به ارث ببرند و زندگی خود را بسازند ،زیرا معتقد است که ثروت میلیاردی برای آینده آنها مناسب نخواهد بود. بیل گیتس در سال ۲۰۰۸از مدیرعاملی مایکروسافت کنارهگیری کرد تا بیشتر بر فعالیتهای بشردوستانه متمرکز شود .اگرچه او همچنان ارتباط تنگاتنگی با مایکروسافت و چشمانداز آینده این کمپانی دارد و به محصوالت جدیدی نظیر کورتانا (مترجم اسکایپ) و هولولنز (عینک مخصوص بازیهای کامپیوتری) به شدت امیدوار است. بنیاد بیل و ملیندا گیتس ،که با سرمایهای ۴۳میلیارد دالری سالهاست بزرگترین سازمان خیریه جهان است ،برای تحقق رویاهای بشردوستانه بیل گیتس ٬همزمان در حال پیشبرد Thursday, Nov. 22, 2018
بیل گیتس ،بنیانگذار شرکت مایکروسافت در چین از توالتی رونمایی کرد که نیاز به شبکه آب یا فاضالب ندارد و با استفاده از مواد شیمیایی میتواند فضوالت را به کود تبدیل کند. این توالت که پس از سالها کار آماده عرضه شده، حاصل پروژهای است که در بنیاد ملینا و بیل گیتس پیگیری شد .این توالتها در طراحیهای متنوع برای فضوالت مایع و جامد متفاوت ساخته شدهاند .آقای گیتس گفته توالتهای فعلی فضوالت را صرفا در آب رها میکنند در حالی که توالتهای جدید نیازی به فاضالب ندارند و فعل و انفعاالتی شیمیایی چون سوزاندن فضوالت در آنها اعمال میشود. او روند تغییر از توالتهای سنتی به نمونههای بیآب را مشابه توسعه علم محاسبات و کامیپوتر در اواسط دهه هفتاد و دورانی دانست که او مایکروسافت را بنیانگذاری کرد. بنا بر گزارش بنیاد گیتس ،امکانات بهداشتی ناکارآمد و ضعیف ،ساالنه منجر به مرگ نیم میلیون کودک زیر ۵ساله میشود و هر سال بیش از ۲۰۰میلیارد دالر به خاطر مراقبتهای بهداشتی هدر میرود. آقای گیتس در طول سخنرانی یک ظرف شیشهای حاوی مدفوع انسان در دست داشت و یادآور شد که این محتوا حاوی ۲۰۰تریلیون روتاویروس ۲۰ ،میلیارد باکتری شیکال (عامل اسهال خونی) و ۱۰۰هزار تخم انگل استbbc . Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 22
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 23
Thursday, Nov. 22, 2018
ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﺍﻥ
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 24
Thursday, Nov. 22, 2018
$
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 25
Thursday, Nov. 22, 2018
زبان و ادبيات
زیاد و کم گوگول اخوت احمد ّ راوى نمازخانه کوچک من ،هوشنگ گلشیرى ،مىگوید: پدرش گفت همه دارند .هر کس را که نگاه کنى یک چیزى دارد ،اضافه یا کم .در مورد راوى چیز اضافه تکه گوشت سرخى بىناخن کنار انگشت کوچک پاى چپش است .نمىشود گفت شش انگشتى است .فقط تکهاى گوشت زاید دارد که هر چند کوچک و ظاهراً بىاهمیت ا ّما همیشه هست .مىدانى که همراهىات مىکند و در بدنت ،در وجودت جا خوش کرده .راوى مىگوید« :هیچ به فکرش نبودم ،کوچک که بودم .مىدانستم هست ،ا ّما مهم نبود ،چون مزاحم نبود .جورابم را که مىکندم فقط بایست پاى چپم را کمى کج بکنم ،مثل حاال ،تا ببینم که هنوز
هست]۱[». ً ً این چیز کوچک که اول اصال به آن فکر نمىکند بعدا مىشود داغ باطلى که نباید کسى از وجودش خبر پیدا کند .مادرش به او مىگوید« :جورابت را در نیاور ،هیچ وقت در نیاور». حتى نمىگذارد راوى با پدرش حمام عمومى برود .دائم به او سفارش مىکند نکند با بچهها برود شنا .این تکه گوشت سرخ بىناخن زائد تمام زندگى راوى را در چنبره خود مىگیرد و تمام فکر و ذکرش را به خود مشغول مىکند. باز خوب است که «چیز اضافى» راوى نمازخانه کوچک چندان پیدا نبود و آن را زیر جورابش پنهان مىنمود .نیکالى گوگول چه باید مىکرد که داغ باطلش وسط صورتش جاخوش کرده بود ،دماغى بیقواره و نوک تیز .دائم آن را در آینه مىدید و مردم هم از آن چشم برنمىداشتند .وقتى با کسى حرف مىزد مىدید که به حرفهایش چندان گوش نمىدهد و حواسش متوجه بینى اوست .اینکه تا چه حد فکرهاى گوگول حقیقت داشت و چه مقدارش ساخته ذهنش بود ،چیزى از مشکل او حل نمىکرد .مهم این بود که «چیز اضافى» رهبرى زندگى گوگول را در دست گرفته بود .این بینى دست که هیچ، واقعًا هویت و تشخص داشت .دائم خود را به رخ صابحش مىکشید .گوگول آرزو داشت شر این غول را از سر خود کم کند ،آن را بکند در بطرى و درش را ببندد .ا ّما چگونه، هنوز نمىدانست. نبرد گوگول با دماغش از زمان کودکى نویسنده آغاز شد ،از وقتى خود را شناخت .اول کار یک طرفه بود و فقط دماغ ضربه مىزد .ا ّما گوگول هم بیکار ننشست و هنرمندانه به جنگ دماغ رفت .دائم از آن سخن گفت .در یادداشتهاى روزانهاش کلى مطلب درباره آن نوشت .خدا مىداند چقدر دربارهاش با خود درد دل کرد. مىگویند از هر چه وحشت دارى دربارهاش حرف بزن تا ترست بریزد .هدایت مرگهراس مطالب زیادى درباره آن نوشت .حتى از همآغوشى با مرگ سخن گفت. سرانجام هم خودش رفت سراغ «او» و کار را تمام کرد ،خوابید در آغوش معشوقش و به خواب ابدى فرو رفت. نیکالى گوگول هنرمند هم در سال ۱۸۳۶داستان دماغ را نوشت .این داستان را باید تسویه حساب گوگول با دماغش بدانیم .این اثر اول بار در نشریه روسى Sovremennik (به معناى معاصر) به سردبیرى الکساندر پوشکین منتشر شد .اول اسمش رویا بود و بعد به دماغ تغییر عنوان داد .جالب اینکه در زبان روسى به دماغ مىگویند nosکه اگر برعکسش کنیم مىشود ، sonیعنى رویا .آرزویى براى اینکه نویسنده طورى از شر دماغ نوکتیزش راحت شود .فیل به آن گندهاى را چگونه مىبرند حمام؟ خیلى ساده برعکسش مىکنند مىشود لیف و راحت در حمامهاى فسقلى هم جا مىگیرد .واقعًا که دنیاى مطایبه چه جهان دلانگیزى است .همه چیز در آن امکان دارد .حتى وارونه کردن دماغ گوگول. دماغ را راوى سوم شخصى برایمان تعریف مىکند .مىگوید روز بیست و پنجم مارس (یکى از سالهاى )۱۸۰۰در شهر «پتربورگ اتفاق فوقالعاده غریبى به وقوع پیوست». در این روز ایوان یاکوولویچ سلمانى وقتى داشت نان را با چاقو براى صبحانه تکه مىکرد وسط آن چیز کلفتى پیدا کرد« .از وحشت یکه خورد .چشمهایش را مالید و دوباره لمسش کرد .بله دماغ بود ،بى هیچ شکى .مهمتر اینکه ،دماغ به نظرش آشنا مىآمد .صورتش از ترس و وحشت پر شد .ا ّما ترس او قابل قیاس با خشم و غیظ زنش نبود. زنش با غیظ فریاد زد“ :حیوان ،کجا این دماغ را بریدهاى؟ رذل! پست! خودم به پلیس گزارش مىدهم .دائمالخمر! خوب فکر کن ،از سه تا از مشترىهایت شنیدهام که موقع تراشیدن صورتشان ،آنقدر دماغشان را مىکشى که تعجبآور است چطور دماغشان کنده نمىشود”. ا ّما ایوان بیشتر احساس مىکرد مرده است تا زنده .مىدانست که دماغ به کسى جز کاوالیف ،افسر ارزیاب ،تعلق ندارد .کسى که چهارشنبهها و یکشنبهها صورتش را مىتراشید. “یک لحظه صبر کن پراسکوویا اوسیپونا! این دماغ را الى پارچه مىپیچم و گوشه اتاق مىگذارم .اجازه بده مدتى همانجا باشد ،بعد راهى براى خالصى از شرش پیدا مىکنم”. “فکر کردى! خیالت اجازه مىدهم یک دماغ اره شده گوشه اتاقم بماند .باالخانهات را اجاره دادهاى! فقط بلدى آن تیغ لعنتىات را تیز کنى و همه چیز را بفرستى به جهنم .بگذارم Thursday, Nov. 22, 2018
گوشه اتاق! جغد! البد انتظار دارى جنایتت را از پلیس مخفى کنم! خوک کثیف! کله پوک! آن دماغ را از اینجا ببر بیرون! هر کار خواستى با آن بکن ،ا ّما اجازه نمىدهم حتى یک لحظه دیگر هم آن چیز ،این طرفها بماند”»]۲[. بسیار خوب جناب گوگول دماغ را که ظاهراً از ِ آن کاوالیف افسر و در حقیقت متعلق به خودت است بریدى و گذاشتى وسط قرص نان .حاال مىخواهى چه کارش کنى؟ مطلب به این سادگى نیست که چیز مزاحمت را ببرى بیندازى دور .همیشه با تو هست .نمىتوانى از شرش خالص شوى .سلمانى بیچاره (وجه دیگرى از گوگول) هرچه مىکند ،جدایى از این دماغ ممکن نیست .عین ًا مثل کفشهاى میرزا نوروز که نگذاشت آب خوش از گلوى صاحبش پایین برود .زندگى را به او زهرمار کرد .سلمانى یک بار تصمیم گرفت دماغ بریده را بیندازد روى زمین ا ّما پلیسى با چوبدستىاش به بسته او اشاره کرد و گفت: «برش دار! نمىبینى چیزى از دستت افتاد» واقعًا دنیاى غریبى است :یکى چیزى اضافى دارد که نمىداند چطور از شرش خالص شود، دیگرى چیزى کم دارد و مانده که زندگى را بدون آن چگونه سپرى کند .این وصف حال کاوالیف افسر است که در همین روز بیست و پنجم مارس دماغش گم شد .به همین سادگى و معمولى .افسر بدون دماغ هم که معنى ندارد .بخشى از ابهت هر کس به دماغ اوست ،بهخصوص اگر صاحب منصب باشد .کدام افسر را دیدهاید که روزى بیدار شود ببیند دماغش گم شده که کاوالیف دومىاش باشد؟ قدرت گوگول ،مثل خلفش کافکا، در این است که وقایع بسیار غیرمعمول را طورى راحت روایت مىکند پندارى امرى عادى است .به همین دلیل خواننده داستان دماغ اص ً ال از کارهاى خندهدار کاوالیف براى یافتن دماغش تعجب نمىکند .مث ً ال اینکه در روزنامه آگهى مىکند دماغش گم شده است! هر چند این دماغ گرفتارىهایى براى سلمانى درست مىکند ،کاوالیف را زجر فراوان مىدهد ،در نیمه داستان به صورت یک هیوال درمىآید ا ّما سرانجام به صاحبش باز مىگردد ،داستان به آرامش مىرسد و همه چیز ختم به خیر مىشود .سلمانى به نمایندگى از طرف گوگول دماغ را مىبُرد تا از شرش خالصى یابد و این زائده نوکتیز بیقواره گفتهاند که گوگول از کوچک بودن رنج مىبرد و فکر مىکرد «مرد» نیست) به دیگرى ،به صاحب منصبى قدرتمند و زورگو منتقل شود .اینجا ،در دنیاى خیال صاحب منصب دماغش (در واقع دماغ دیگرى) را باز مىیابد .توجه داریم که این انتقال در داستان رویا (اسم اول دماغ) صورت مىپذیرد ،آرزویى که فقط در خیال ،داستان یا خواب ممکن است .گوگول در واقعیت هرگز از دست دماغ نوکتیزش رهایى نیافت .حتى در عکس توى تابوتش بینى او خودنمایى و به بیننده دهن کجى مىکند. حرف پدر راوى داستان نمازخانه کوچک را باید به این صورت تصحیح کنیم که هر کس چیزى اضافه ،یا کم ،یا هر دو را دارد .گوگول از جمله افراد دسته سوم بود .او چیزهایى زیاد و کم داشت .موضوع بینى نوکتیزش را مرور کردیم ،حاال باید به آن عضو او، معدهاش (به قول خود او ارگان بسیار مهم بدنش) نگاهى بیندازیم که خوب کار نمىکرد. ضعیف بود. بینى و معده پیوند تام دارند( ...دنباله در صفحه ی روبرو) Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 26
...دماغ بو مىکشد و معده را تحریک مىکند .بینى گوگول بسیار حساس بود و دائم معدهاش را تحریک مىکرد ا ّما جهاز هاضمه ضعیفش غذاها را خوب هضم نمىکرد .خونریزى مىکرد و صاحبش را به دردسر مىانداخت. جد و طنز مىگفت فکر گوگول به ّ کنم بواسیر لعنتىام زده به معدهام و مریضش کرده! نویسنده ما به خوردن عالقه زیادى داشت .در اغلب داستانهایش مطالب خواندنى در باب نشانهشناسى خوراک و آداب «اکل و شرب» پیدا مىکنیم .خواهرش الیزاوتا مىنویسد« :برادرم زمان تحصیل در دانشسراى «وطن دوست» هر بار که وسط یا آخر ترم به خانه برمىگشت برایمان مربا و شیرینى و چیزهاى خوشمزه سوغات مىآورد .ا ّما خودش بیشتر از ما به اینها عالقه داشت و گاهى ته شیشه مربا را باال مىآورد .اگر هم اتفاقًا سر مىرسیدم و مىگفتم :اِ پس من چى؟ مىگفت بگذار نشانت بدهم دوستم چطور مربا مىخورد ،این طورى و کلى از آن را مىخورد .بعد مىگفت فالن رفیقم هم این شکلى مىخورد و مقدار دیگرى را سر مىکشید .من از کارهایش رودهبر مىشدم و وقتى به خود مىآمدم که همه مربا را خورده بود». ا ّما مربا مثل کمپوت هضمش راحت است و با غذاهاى سنگین تفاوت دارد .گوگول همیشه در حسرت خوردن یک شکم سیر غذا بود .در فصل چهارم نفوس مرده این آرزو را راحت عنوان مىکند: «هنگامى که به آن میهمانسرا رسیدند ،چیچیکف تصمیم گرفت در آنجا توقف کند :نخست براى اینکه به اسبها فرصتى براى استراحت بدهد ،دوم براى اینکه خودش کمى استراحت کند و چیزى بخورد .نویسنده تصدیق مىکند که جداً نسبت به اشتها و شکم اینگونه آدمها احساس حسادت مىکند ]…[ .او نسبت به بعضى از آن اشخاص متوسط الحالى حسادت مىکند که در یک ایستگاه بین راه سفارش ژامبون مىدهند ،در ایستگاه دیگر خوکچه تودلى و در ایستگاه سوم یک تکه فیل ماهى یا ساالمى با سیر ،و به دنبال آن ،چنان که گویى لب به غذا نزده باشند ،در هر آن مىنشینند و سوپ ماهى را با مارماهى و اشبل و هر چه که در آن است چنان هورت مىکشند که از دهانشان صداى سوت و غلغل بلند مىشود و به دنبالش انواع شیرینىهایى را که هر کدامش مىتواند هر بینندهاى را گرسنه کند ،میل مىکنند .بارى ،این آدمها در واقع از موهبت الهى قابل غبطهاى برخوردارند! بسیارى از شخصیتهاى مهم بىهیچ تردید حاضرند نیمى از سرفها و نیمى از زمینهاى رهنى یا غیررهنىشان را با تمام مستحدثات خارجى و روسى روى آنها بدهند تا فقط شکمى مانند شکم جنتلمن درجه دوم فوقالذکر داشته باشند .ولى بدبختانه هیچ مقدار پول یا ملک خواه مستحدثاتى داشته باشد یا نداشته باشد با شکم چنین جنتلمنى که به عبارت دیگر یک تیپ مادون به شمار مىرود ،قابل مبادله نیست»[]۳ .حاال کسى که اینقدر به غذا عالقه دارد ،اگر اتفاقى برایش بیفتد که نتواند به شکمش برسد، معلوم است که چه مىشود؛ احتماالً از غصه مىمیرد .این موضوع داستان مالکین قدیمى یکى از داستانهاى خوب گوگول است؛ شرح احوال زن و شوهرى مسن به اسامى پولخریا ایوانوونا و آفاناسى ایوانویچ ،پیرزن و پیرمردى عاشق غذاهاى خوشمزه و متنوع .سپیده که مىزد آنها پشت میزشان مىنشستند و مشغول خوردن قهوه مىشدند .بعد مرد کمى در ملکش گردش مىکرد ،دستورهایى را به مباشرش مىداد و به خانه برمىگشت .مىرفت سراغ زنش و مىگفت« :خوب ،پولخریا ایوانوونا فکر نمىکنى وقتش باشد چیزکى بخوریم؟» «چى دلت مىخواد آفاناسى ایوانویچ؟ پیراشکى گوشت یا نان شیرینى خشخاشى؟ یا شاید هم قارچ نمکسود؟» آفاناسى ایوانویچ جواب مىداد« :خوب قارچ مىخورم ،نان کنجدى هم بد نیست» ،و ناگهان سفره روى میز پهن مىشد و قارچ و نان کنجدى آورده مىشد. ساعتى قبل از ناهار آفاناسى ایوانویچ تهبندى مىکرد […] ناهار را ساعت دوازده مىخورند. […] غذا معموالً با صحبتهایى درباره خوردنىها همراه بود. اول آفاناسى ایوانویچ شروع مىکرد« :مثل اینکه این پوره کمى مزه سوخته مىدهد ،تو حس نمىکنى پولخریا ایوانوونا؟» «نه ،آفاناسى ایوانویچ کمى کره بهش بزن ،دیگر مزه سوخته نمىدهد ،یا کمى از این ُسس قارچ رویش بریز». آفاناسى ایوانویچ بشقابش را پیش مىآورد و مىگفت« :بد هم نمىگویى ،یک کم بریز ببینم چه مزه مىدهد». بعد از ناهار آفاناسى ایوانویچ چرتى مىزد و پشتبندش پولخریا ایوانوونا چند قاچ هندوانه برایش مىآورد و مىگفت« :بیا بخور آفاناسى ایوانویچ ،نمىدانى چه هندوانهایست» آفاناسى ایوانویچ یک تکه بزرگ برمىداشت و تذکر مىداد« :زیاد هم مطمئن نباش پولخریا ایوانوونا ،خیلىهاش قرمز هستند ا ّما شیرین نیستند» اما در یک چشم بهمزدن از هندوانه چیزى باقى نمىماند ».عیش مدام همچنان ادامهداشت و گزارش مشروحش را نیکالى واسیلیویچ گوگول مىنوشت او که سهمش از این خوان گسترده تکه نان سوختهاى بیش نبود .زخم معده چه دردسرهایى که براى انسان بهوجود نمىآورد .ا ّما با توصیف غذاها و شرح آداب خوردن مىتوان کمى از لذت خوردن را چشید. Thursday, Nov. 22, 2018
وصف عیش نصف عیش است. ا ّما (باز هم مىرسیم به این ا ّماى نابکار) همیشه زندگى مطابق میل ما پیش نمىرود و باالخره روزى مىآید که این زوج پیر مریض مىشوند و دیگر نمىتوانند خوب بخورند و زندگى بدون خوراک هم که از نظر اینها معنا ندارد و دلیلى براى ادامهاش نمىبینند .اول زن مىمیرد و چند سال بعد غصه از دست رفتن زن پیرمرد را از پا درمىآورد. «آفاناسى ایوانویچ کم کم پژمرد ،چون شمعى سوخت و آب شد و سرانجام چون شعله ضعیفى که دیگر چیزى براى سوختن ندارد خاموش گشت“ .مرا کنار پولخریا ایوانوونا خاک کنید ”.این تنها چیزى بود که پیش از مرگ براى گفتن داشت» این چون شمع سوختن و آب شدن و امتناع از خوردن در حقیقت نوعى خودکشى و استقبال از مرگ است .این دقیق ًا براى خود گوگول اتفاق افتاد .او در سال ۱۸۳۱با الکساندر پوشکین آشنا شد و در مقدمهاى که با عنوان اعترافات یک نویسنده بر کتاب نفوس مرده نوشت (مطلبى که معلوم نیست چرا در ترجمههاى فارسى حذف شده است) گفت دستمایه اولیه نفوس مرده را پوشکین به او داد و در واقع طرح از او بود اثرى که نوشتنش هشت سال طول کشید و در سال ۱۸۴۲منتشر شد ،وقتى گوگول سىوسه ساله بود .هر چند از این کتاب استقبال خوبى شد ا ّما گوگول واقعًا خود را پیامبرى مىپنداشت که کتابش همه را مبهوت خواهد کرد و همسنگ کمدى الهى مىشود .او بنا داشت سهگانهاى مثل اثر سترگ دانته بنویسد .جلد اول نفوس مرده را منتشر کرد ،جلد دومش را نوشت و مىخواست جلد سوم را بنویسد که دچار بحران روحى شدیدى شد .افسردگى وجودش را گرفت .بخشى از این دگرگونى روحى به دلیل نامه سرزنشآمیز دوستش ماتْوى کنستانتین اوفسکى اسقف کلیسا بود ،پدرى روحانى که از نظر فکرى بر گوگول نفوذ بسیار داشت .او در نامهاش نویسنده را به خاطر نوشتن نفوس مرده به باد انتقاد گرفت اثرى که به زعم اسقف «هجو فرهنگ روسى ،کلیسا و تودههاى مردم» بود .کشیش ظاهراً هر اثر تخیلى را کفر مىدانست زیرا بدیلى مىدید بر آنچه خداوند آفریده است .این نامه گوگول را که اص ً ال فردى مذهبى بود دگرگون کرد و واقعًا تصور کرد کار کفرآمیزى انجام داده است« .پس از این دوران او دچار وسواسهاى مذهبى شد و نارضایتىاش از خویشتن شدت یافت .در عین حال کم کم به سبب همین وسواسهاى مذهبى معتقد شد که رسالتى براى نجات روسیه و جهان بر عهده دارد و بنابراین دنباله کارهاى سابق را رها کرد و به نوشتن عقایدش به شکل نصیحت و موعظه پرداخت .این نوشتهها در سال ۱۸۴۷تحت عنوان «قطعات منتخب از مکاتبات با دوستان» انتشار یافت و برخالف انتظار گوگول نهتنها استقبالى از آن نشد بلکه حتى پرشورترین طرفدارانش به دلیل عقاید سست و پشتیبانیش از حکومت بر وى تاختند» .او در نامهاش تزار را نماینده خدا در روى زمین دانست و از بردهدارى دفاع کرد .این کارهاى غریب گوگول سروصداى روشنفکران را درآورد .حاال نوبت ویساریون بلینسکى بزرگترین ناقد دوران بود که با نوشتن نامهاى سرگشاده به او وى را به انحراف از عقاید قبلىاش متهم کند: «… وقتى که زیر پوشش دین ،و با پشتیبانى تازیانه ،دروغ و دغل را به عنوان حقیقت و فضیلت تبلیغ مىکنند نمىتوان خاموش نشست. بله ،من تو را دوست مىدارم ،با همه شورى که یک انسان ،که با پیوند خون به کشورش وابسته است ،امید و افتخار و مایه سربلندى و یکى از رهبران آن کشور در راه آگاهى و تکامل و پیشرفت را دوست مىدارد… روسیه رستگارى خود را در عرفان یا زیبایىپرستى نمىبیند بلکه رستگارى را در دستاوردهاى آموزش و تمدن و فرهنگ انسان مىبیند]…[ . روسیه به بیدار شدن حس حیثیت انسانى در میان مردم نیاز دارد که قرنها است در میان الى و لجن گم شده است .روسیه به قانون و حقوق نیاز دارد ،نه بر اساس تعالیم کلیسا بلکه براساس عقل سلیم و عدالت […] .اى مبّلغ تازیانه ،اى پیامبر جهل ،اى هوادار تیرهاندیشى ،اى مدافع شیوه زندگانى تاتار چه مىکنى؟ به زمین زیر پایت نگاه کن .بر لب پرتگاه ایستادهاى. […] مردم مىتوانند یک کتاب بد را بر نویسنده ببخشایند ،ولى یک کتاب زیانبخش را هرگز»[]۴ نامههاى اسقف اوفسکى و بلینسکى ،از راست و چپ گوگول را در منگنه گذاشتند و نویسنده نگونبخت را به آستانه فروپاشى شخصیت بردند .درست ده روز قبل از مرگ در شب یازدهم فوریه ۱۸۵۲گوگول به پسربچهاى که خدمتکارش بود گفت در بخارى دیوارى را باز کند و کیفش را از قفسه کتاب بیاورد .پسر فوراً اطاعت کرد .گوگول از کیفش دفتر یادداشت ضخیمى بیرون آورد ،دستنوشت جلد دوم نفوس مرده بود؛ آن را گذاشت توى بخارى و شمع روشنى را به آن گرفت .پسر با وحشت جلو اربابش زانو زد و گفت« :قربان چه کار مىکنید؟ ترا به خدا نسوزانید!» گوگول گفت« :پسر به تو مربوط نیست .فقط ساکت بشین و دعا بخوان .اینها را باید سوزاند». دفتر ضخیم راحت نمىسوخت براى همین نویسنده آن را از بخارى بیرون آورد و ورق ورق در آتش انداخت .نشست تا دستنوشت خاکستر شد .تمام آن همه تالش و سالها عرقریزى نابود شد ،فرزندش را به دست خود به آتش کشید .بعد خدمتکارش را بوسید، چند دقیقهاى زار زار گریست بعد سرش را گذاشت به دیوار و ساکت نشست .زل زده بود به شمایل مسیح .بدین گونه جلد دوم نفوس مرده نابود شد( ...دنباله در صفحه ی )41 Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 27
تاريخ ادبيات
سبک شناسی (بخش )153
– 19موالنا جالل الدین دوانی از علمایی که درین عصر به فارسی کتاب نوشته اند یکی "موالنا جالل الدین محمد ابن سعدالدین اسعد الدوانی" الکازرونی است .وی مردی متکلم حکیم فاضل محقق منطقی و ادیب بوده است و مؤلفات مهم و معروف به عربی ازو باقی است که مشهورترین آنها حواشی قدیم و جدید و اَ َج ّد بر شرح تجرید قوشچی است که شرح مزبور را موالنا قوشچی بر "تجرید" محقق طوسی علیه الرحمه نگاشته است .و این شرح و حاشیه از اهم کتب کالم و امور عامه است و در مباحث وجود و عدم و وحدت و کثرت و وجوب و امکان و عّلیت و سایر امور عامه بحث های دقیق و مفید بسیار دارد. مال جالل در عهد سالطین آق قویونلو قضاوت فارس را متعهد بوده است. تألیفات موالنا جالل الدین بیشتر به عربی است مانند: حواشی سه گانه بر شرح تجرید – رساله ی اثبات واجب قدیم و رساله ی اثبات واجب جدید – رساله ی "انموذج العلوم" – حواشی تهذیب المنطق – شرح هیاکل النور ُسهروردی مقتول – شرح عقاید العضدیه – رساله ی الزوراء و حواشی بر آن رساله و حواشی و رساالت دیگر. و آنچه به فارسی ازو به نظر حقیر رسیده است: اخالق جاللی است معروف به "لوامع االشراق" که به نام امیر حسن بهادرخان ترکمان آق قویونلو معروف به اُزون حسن تألیف کرده است و رساالت کوچک در شرح بعضی رباعیات و اشعار دارد و در علت تشّیع خویش نیز رساله ای دارد به فارسی موسوم به "نور الهدایه" و معلوم می شود مالجالل قبل ازین تاریخ ظاهراً در اواخر عمر و مقارن ظهور صفویه (اوایل قرن دهم) مذهب اشاعره داشته است و در آخر به مذهب شیعه ی امامیه گرویده است. شیوه ی فارسی "دوانی" در مسائل علمی همان شیوه ی عصر قدیم است و با نثر علمی دیگران از متقدمان تفاوتی ندارد. مالجالل دوانی شاعر نیز بوده و در شعر "فانی" تخلص می کرده است .صاحب روضات الجنات به نقل از قول صاحب "سلم السموات" وفات مالجالل را در حدود سنه ی 902می داند ،ولی حقیر گمان می کند که مالجالل فتوحات شاه اسماعیل را درک کرده است و ایراد دلیل محتاج تفصیل است .لله باشی و بعضی دیگر نیز وفات او را در 908می دانند و این رقم اصح است. مختصری از تطورات لغوی و لغات دخیل -1ترکیبات تازی: درین قرن جمله های عربی مرکب رواج می گیرد از قبیل علی اختالف طبقاتهم و درجاتهم – کرة بعد اخری – مرفوع الطمع – مسلوب الید – مکشوف العورة – خلیع العذار – مقبول القول ّ Thursday, Nov. 22, 2018
– شدید الباس – حسب االمر – محبوب القلوب – قرة العین – مکشوف الوجه – فهو المراد – الخیر فی ما وقع – ال محاله – رباط الخیل – رجع القهقرا – العود احمد – نصف النهار – علی الطلیعه – من الفلق الی الغسق – فی الجمله – فی الواقع – فی الحال – فی الفور – بقية السیف – علی التوالی – علی التحقیق – علی اَ ّی حال – علی اَقبح الحال – علی احسن الحال – حسبة لله المدعا 0بین الجانبین – حسب ّ – علی اسرع الحال – علی َجناح االستعجال – علی ِحده – ماقبل – مابعد – فیما بعد – محض ًا لله ً قربة الی الله – و اخوات این – ترکیب ها که حصر همه موجب مالل است و چون در شرف تغییر و تبدیل این الفاظ برآمده اند در اثبات آنهمه فایدتی مترتب نیست. -2لغات مغولی که بر لغات
سابق و اسبق عالوه شده است: ُ یراق (اسلحه ی مرد و مرکب) قجرچی (رابط) کنکاج و کنگاش (مشورت) الکا (نام قسمتی از اِستان) بلوک (نام قسمتی از دهات) یورت (سرمنزل) قاپچی (حاجب) قوشچی (بازدار) (زرادخانه) حبیباچی (زره گر) حبیبا باشماقچی (کفشدار) آغروق (بنه و ساز و برگ) قورخانه ّ (زرادخانه) انچکی (مرادف صاحب منصب) (اسلحه – جبه – زره چرمی و آهن دار) حبیباخانه ّ کیجم (برگستوان و پوشش اسب) قورچی (جاندار) قشون (ارتشتاران) یورش (هجوم) تواچی (محاسب) تغوز یا تقوز (مبلغی که معین باشد از اسب یا قماش ،چنانکه گوید یک تقوز اسپ و یک تغوز قماش پیشکش کرد) اکلکا (انعام) مرچلکا (محضر و صورت مجلس) شیالن (موقع صرف نهار و صالی طعام) منغالی (مقدمة الجیش) یلجار (اینجار و حرکت چریک و حشم) برانغار (میمنه) جوانغار (میسره) قول (قلب) یلغار (یرغه – راندن تند) ییالق (سردسیر) قشالق (گرمسیر) کومک (مدد) قمچی (تازیانه) قیچی (مقراض) ساوری (هدیه) ناالن (تاراج) دومان (طوفان) قدغن (نهی) قروق (مخصوص) آقا (عنوان برادر و بنی االعمام خان) آغا (لقب زنان حرم) خانم و بیگم (لقب زنان خان و بیک) یساول و شقاول (مناصب لشگری) داروغه (کالنتر) بیگلربیگی (بیگ بگان که منصبی بوده است) کوتل (ظ :مغولی است – تپه و گردنه و اسب یدک) اولجا – اولجه – چپاول (غارت) – آذوقه (خواربار) و صدها لغات دیگر که از بین رفته یا فارسی شده است. -3جمع بستن به الف و تاء در لغات فارسی: از قدیم گاهی کلمه ی "پند" را بر "پندیات" و باغ را بر باغات و دیه را بر دیهات جمع می بستند و ازین قرن به بعد قسمتی دیگر هم بر این لغات افزوده شد ،مانند مازندرانات، خراسانات ،گیالنات شروانات ،جنگالت ،ییالقات ،قشالقات ،آغروقات ،تنسوقات ،بیالکات، وجوهات ،مرسومات ،مواجبات ،مالیات ،مالوجهات ،دیوانات ،یرلیغات ،کنکاجات ،تومانات، نوشتجات ،و غیره. -4شیوع نثر و نظم ترکی نثر و نظم ترکی پیش از این رونق و شیوعی نداشت اما امیرعلی شیر نوائی که از امرای بزرگ و همه کاره ی دولت سلطان حسین بایقرا (از نوادگان تیمور) بود ،شروع به گفتن شعر ترکی کرد و خمسه ی نوائی را بر منوال خمسه ی نظامی علیه الرحمه بگفت و دیوان غزلیات بپرداخت که امروز مشهور است .میرزایان تیموری نیز بعد از او مانند ظهیرالدین محمد بابر و غیره ،شعر ترکی گفته اند و در نثر نیز تزوک بابر به ترکی جغتایی مشهور است و در اسالمبول نیز فضالی ترک کتب به ترکی عثمانی نوشتند و ترجمه ی کتب فارسی به ترکی جسته جسته در مملکت "عثمانلو" رواج گرفت. -5ترقی خط و تذهیب و نقاشی: در دوره ی امیر تیمور و شاهرخ و اوالد او و سلطان حسین بایقرا – یعنی مدت صد و پنجاه سال – خط تعلیق و ثلث و نستعلیق طوری ترقی کرد که مافوقی بر آن متصور نبود و خطاطان مانند میرزا بایسنقر پسر شاهرخ در خط ثلث و سلطان علی مشهدی و میرعلی تبریزی و سلطان محمد و غیرهم در نستعلیق که تازه صورت زیبایی و رونق پیدا کرده بود سرآمد شدند. در تذهیب و تجلید و صحافی نیز استادانی پیدا شدند و در فن نقاشی و ریزه کاری نیز مانند موالنا میرک نقاش و استاد کمال الدین بهزاد ،بزرگانی به وجود آمدند که هر یک شهره ی عصر و معروف زمان خود بوده اند .این سه صنعت در هندوستان نیز به اهتمام خاندان تیموری رونق تمام یافت لیکن در عثمانی چنانکه باید و شاید ،تذهیب و خط نستعلیق و نقاشی رونق نگرفت و کارهای آن کشور شباهت به کارهای خراسان و دهلی ندارد و پست تر است و بعدها خط ثلث و نسخی به شیوه ی یاقوت مستعصمی در خاک عثمانی ترقی کرد و می توان گفت این دو شیوه ی خط در استانبول بیش از ایران رونق گرفت. (دنباله در شماره ی آینده)
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 28
شعر امروز
دو شعر از حسين ُمنزوی
"بيا بر سر رنگ ها نجنگيم"
بیا بر سر رنگ ها نجنگیم آبی یا سفید در
اگر تو بازش کنی
رخنه ای است در دیوارهای سنگ و پیشانی همسایه
سنگ می اندازد و
گیالس ها در حوض خالی می افتند
سنگ ها
"عشق و زخم"
خواب کودک را به هم می زنند
اگر باید زخمی داشته باشم
اما سرانجام فرو می افتند
بگو تا تمام دلم را
کبوتر را می پرانند
ساعت
از صدای هیچ زنگی نمی هراسد و عشق
با سوت هیچ پاسبانی توقف نمی کند
که نوازشم کنی
شرحه شرحه کنم. م ها زیبایند زخ
و زیباتر آن که
پایمال آفتاب در خیابان و
تیغ را هم تو فرود آورده باشی!
برق چشم های ما را
تیغت س ِـحر است و
سنگسار چراغ در کوچه خاموش نخواهد کرد
نوازشت معجزه
که با تکه ای از آسمان
ه ی نور تنظیفی از فوار
تو
ه ای میان زخم و مرهم. کرشم
من
در دست می رسم و که با گل یاسی
و لبخندت
و تیمار داری ات
بر سینه در می گشایی
عشق و زخم
در قرق سگ هاست
اگر خویشاوندیم یا نه
تاک های ما در تاریکی نیز
تو سراپا
شب
با این همه
رو به انگور می خزند.
Thursday, Nov. 22, 2018
از یک تبارند
من سراپا همه زخمم
همه انگشت نوازش باش. Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 29
داستان کوتاه قصه ی عينکم رسول پرویزی به قدری این حادثه زنده است که از میان تاریکیهای حافظهام روشن و پرفروغ مثل روز میدرخشد .گوئی دو ساعت پیش اتفاق افتاده ،هنوز در خانهی اول حافظهام باقی است. تا آن روزها که کالس هشتم بودم خیال میکردم عینک مثل تعلیمی و کراوات یک چیز فرنگیمأبی است که مردان متمدن برای قشنگی به چشم میگذارند .دائی جان میرزا غالمرضا ـ که خیلی به خودش ور میرفت و شلوار پاچه تنگ میپوشید و کراوات از پاریس وارد میکرد و در تجدد افراط داشت ،به طوری که از مردم شهرمان لقب مسیو گرفت ـ اولین مرد عینکی بود که دیده بودم .عالقه دائی جان به واکس کفش و کارد و چنگال و کارهای دیگر فرنگی مآبان مرا در فکرم تقویت کرد .گفتم هست و نیست ،عینک یک چیز متجددانه است که برای قشنگی به چشم میگذارند. این مطلب را داشته باشید و حاال سری به مدرسهای که در آن تحصیل میکردم بزنیم .قد بنده به نسبت سنم همیشه دراز بود .ننه ـ خدا حفظش کند ـ هر وقت برای من و برادرم لباس میخرید نالهاش بلند بود. متلکی میگفت که دو برادری مثل علم یزید میمانید .دراز دراز ،میخواهید بروید آسمان شوربا بیاورید! در مقابل این قد دراز چشمم سو نداشت و درست نمیدید .بیآنکه بدانم چشمم ضعیف و کمسوست .چون تابلو سیاه را نمیدیدم ،بیاراده در همه کالسها به طرف نیمکت ردیف اول میرفتم .همه شما مدرسه رفتهاید و میدانید که نیمکت اول مال بچههای کوتاه قدست .این دعوا در کالس بود .همیشه با بچههای کوتوله دست به یقه بودم .اما چون کمی جوهر شرارت داشتم ،طفلکها همکالسان کوتاه قد و همدرسان خپل از ترس کشمکش و لوطی بازیهای خارج از کالس تسلیم میشدند .اما کار بدینجا پایان نمیگرفت .یک روز معلم خودخواه لوسی دم در مدرسه یک کشیده جانانه به گوشم نواخت که صدایش تا وسط حیاط مدرسه پیچید و به گوش بچهها رسید .همینطور که گوشم را گرفته بودم و از شدت درد برق از چشمم پریده بود ،آقا معلم دو سه فحش چارواداری به من داد و گفت :چشت کوره؟ حاال دیگر پسر اتول خان رشتی شدی؟ آدمو تو کوچه میبینی و سالم نمیکنی؟! معلوم شد دیروز آقا معلم از آن طرف کوچه رد میشده ،من او را ندیدهام و سالم نکردهام. ایشان هم عملم را حمل بر تکبر و گردنکشی کرده ،اکنون انتقام گرفته مرا ادب کرده است. در خانه هم بیدشت نبودم .غالب ًا پای سفره ناهار یا شام که بلند میشدم چشمم نمیدید ،پایم به لیوان آبخوری یا بشقاب یا کوزهی آب میخورد .یا آب میریخت یا ظرف میشکست. آن وقت بیآنکه بدانند و بفهمند که من نیمه کورم و نمیبینم خشمگین میشدند .پدرم بد و بیراه میگفت .مادرم شماتتم میکرد ،میگفت :به شتر افسارگسیخته میمانی .شلخته و هردمبیل و هپل و هپو هستی ،جلو پایت را نگاه نمیکنی .شاید چاه جلوت بود و در آن بیفتی. بدبختانه خودم هم نمیدانستم که نیمه کورم .خیال میکردم همه مردم همین قدر میبینند! لذا فحشها را قبول داشتم .در دلم خودم را سرزنش میکردم که با احتیاط حرکت کن! این چه وضعی است؟ دائمًا یک چیزی به پایت میخورد و رسوائی راه میافتد .اتفاقهای دیگر هم افتاد .در فوتبال ابداً و اص ً ال پیشرفت نداشتم .مثل بقیه بچهها پایم را بلند میکردم ،نشانه میرفتم که به توپ بزنم ،اما پایم به توپ نمیخورد ،بور میشدم .بچهها میخندیدند .من به رگ غیرتم برمیخورد .دردناکترین صحنهها یک شب نمایش پیش آمد. یک کسی شبیه لوطی غالمحسین شعبدهباز به شیراز آمده بود .گروه گروه مردان و زنان و بچهها برای دیدن چشمبندیهای او به نمایش میرفتند .سالن مدرسه شاپور محل نمایش بود .یک بلیط مجانی ناظم مدرسه به من داد .هر شاگرد اول و دومی یک بلیط مجانی داشت .من از ذوق بلیط در پوستم نمیگنجیدم .شب راه افتادم و رفتم .جایم آخرسالن بود. چشم را به سن دوختم ،خوب باریکبین شدم ،یارو وارد سن شد ،شامورتی را در آورد ،بازی را شروع کرد .همهی اطرافیان من مسحور بازیهای او بودند .گاهی حیرت داشتند ،گاهی میخندیدند و دست میزدند ـ اما من هر چه چشمم را تنگتر میکردم و به خودم فشار میآوردم درست نمیدیدم .اشباحی به چشمم میخورد .اما تشخیص نمیدادم که چیست و کیست و چه میکند .رنجور و وامانده دنبالهرو شده بودم .از پهلو دستیم میپرسیدم : چه میکند؟ یا جوابم نمیداد یا میگفت مگر کوری نمیبینی .آن شب من احساس کردم که مثل بچههای دیگر نیستم .اما باز نفهمیدم چه مرگی در جانم است .فقط حس کردم که نقصی دارم و از این احساس ،غم و اندوه سختی وجودم را گرفت. بدبختانه یک بار هم کسی به دردم نرسید .تمام غفلتهایم را که ناشی از نابینائی بود حمل بر بیاستعدادی و مهملی و ولنگاریم میکردند .خودم هم با آنها شریک میشدم. *** با آنکه چندین سال بود که شهرنشین بودیم ،خانه ما شکل دهاتیش را حفظ کرده بود. همانطور که در بندر یک مرتبه ده دوازده نفر از صحرا میآمدند و با اسب و استر و االغ به عنوان مهمانی لنگر میانداختند و چندین روز در خانه ما میماندند ،در شیراز هم این کار را تکرار میکردند .پدرم از بام افتاده بود ،ولی دست از عادتش برنمیداشت .با آنکه خانه و اثاث به گرو و همه به سمساری رفته بود ،مهمانداری ما پایان نداشت .هر بیصاحب ماندهای که از جنوب راه میافتاد ،سری به خانه ما میزد .خداش بیامرزد ،پدرم دریا دل بود .در التی کار شاهان را میکرد ،ساعتش را میفروخت و مهمانش را پذیرائی میکرد .یکی Thursday, Nov. 22, 2018
از این مهمانان یک پیرزن کازرونی بود .کارش نوحهسرائی برای زنان بود .روضه میخواند .در عید عمر تصنیفهای بندتنبانی میخواند، خیلی حراف و فضول بود .اتفاق ًا شیرین زبان و نقال هم بود .ما بچهها خیلی او را دوست میداشتیم. وقتی میآمد کیف ما به راه بود. شبها قصه میگفت. گاهی هم تصنیف میخواند و همه در خانه کف میزدند .چون با کسی رودرباسی نداشت ،رک و راست هم بود و عین ًا عیب دیگران را پیش چشمشان میگفت ،ننه خیلی او را دوست میداشت. اوالً هر دو کازرونی بودند و کازرونیان سخت برای هم تعصب
دارند. ثانیًا طرفدار مادرم بود و به خاطر او همیشه پدرم را با خشونت سرزنش میکرد که چرا دو زن دارد و بعد از مادرم زن دیگری گرفته است؛ خالصه مهمان عزیزی بود .البته زادالمعاد و کتاب دعا و کتاب جودی و هر چه ازین کتب تغزیه و مرثیه بود همراه داشت .همهی این کتابها را در یک بقچه میپیچید .یک عینک هم داشت ،از آن عینکهای بادامی شکل قدیم. البته عینک کهنه بود .به قدری کهنه بود که فرامش شکسته بود .اما پیرزن کذا به جای دسته فرام یک تکه سیم سمت راستش چسبانده بود و یک نخ قند را میکشید و چند دور ،دور گوش چپش میپیچید. من قال کردم و روزی که پیرزن نبود رفتم سر بقچهاش .اوالً کتابهایش را به هم ریختم .بعد برای مسخره ،از روی بدجنسی و شرارت عینک موصوف را از جعبهاش درآوردم .آن را به چشمم گذاشتم که بروم و با این ریخت مضحک سر به سر خواهرم بگذارم و دهنکجی کنم. آه هرگز فراموش نمیکنم! برای من لحظه عجیب و عظیمی بود! همینکه عینک به چشم من رسید ناگهان دنیا برایم تغییر کرد .همه چیز برایم عوض شد. یادم میآید که بعدازظهر یک روز پائیز بود. آفتاب رنگ رفته و زردی طالع بود .برگ درختان مثل سربازان تیر خورده تک تک میافتادند. من که تا آن روز از درختها جز انبوهی برگ در هم رفته چیزی نمیدیدم ،ناگهان برگها را جدا جدا دیدم .من که دیوار مقابل اطاقمان را یک دست و صاف میدیدم و آجرها مخلوط و با هم به چشمم میخورد ،در قرمزی آفتاب آجرها را تک تک دیدم و فاصلهی آنها را تشخیص دادم .نمیدانید چه لذتی یافتم .مثل آن بود که دنیا را به من دادهاند. هرگز آن دقیقه و آن لذت تکرار نشد .هیچ چیز جای آن دقایق را برای من نگرفت .آن قدر خوشحال شدم که بیخودی چندین بار خودم را چالندم .ذوقزده بشکن میزدم و میپریدم. احساس میکردم که تازه متولد شدهام و دنیا برایم معنای جدیدی دارد .از بسکه خوشحال بودم صدا در گلویم میماند. عینک را درآوردم ،دوباره دنیای تیره به چشمم آمد .اما این بار مطمئن و خوشحال بودم. آن را بستم و در جلدش گذاشتم .به ننه هیچ نگفتم .فکر کردم اگر یک کلمه بگویم عینک را از من خواهد گرفت و چند نی قلیان به سر و گردنم خواهد زد .میدانستم پیرزن تا چند روز دیگر به خانهی ما برنمیگردد .قوطی حلبی عینک را در جیب گذاشتم و مست و ملنگ، سرخوش از دیدار دنیای جدید به مدرسه رفتم. بعد از ظهر بود .کالس ما در ارسی قشنگی جا داشت .خانه مدرسه از ساختمانهای اعیانی قدیم بود .یک نارنجستان بود .اطاقهای آن بیشتر آئینهکاری داشت .کالس مااز بهترین اطاقهای خانه بود .پنجره نداشت .مثل ارسیهای قدیم درک داشت ،پر از شیشههای رنگارنگ .آفتاب عصر به این کالس میتابید .چهره معصوم همکالسیها مثل نگینهای خوشگل و شفاف یک انگشتر پربها به این ترتیب به چشم میخورد. درس ساعت اول تجزیه و ترکیب عربی بود .معلم عربی پیرمرد شوخ و نکتهگوئی بود که نزدیک به یک قرن از عمرش میگذشت .همه همساالن من که در شیراز تحصیل کردهاند او را میشناسند .من که دیگر به چشمم اطمینان داشتم ،برای نشستن بر نیمکت اول کوشش نکردم .رفتم و در ردیف آخر نشستم .میخواستم چشمم را با عینک امتحان کنم. مدرسه ما بچه اعیانها در محلهی التها جا داشت؛ لذا دورهی متوسطهاش شاگرد زیادی نداشت. مثل حاصل سن زده سال به سال شاگردانش در میرفتند و تهیه نان سنگک را بر خواندن تاریخ و ادبیات رجحان میدادند .در حقیقت زندگی آنان را به ترک مدرسه وادار میکرد. کالس ما شاگرد زیادی نداشت ،همه شاگردان اگر حاضر بودند تا ردیف ششم کالس مینشستند .در حالی که کالس ،ده ردیف نیمکت داشت و من برای امتحان چشم مسلح ردیف دهم را انتخاب کرده بودم .این کار با مختصرسابقه شرارتی که داشتم اول وقت کالس سوءظن پیرمرد معلم را تحریک کرد .دیدم چپ چپ من به نگاه میکند. پیش خودش خیال کرد چه شده که این شاگرد شیطان بر خالف همیشه ته کالس نشسته است .نکند کاسهای زیر نیم کاسه باشد. بچهها هم کم و بیش تعجب کردند. خاصه آنکه به حال من آشنا بودند .میدانستند که برای ردیف اول سالها جنجال کردهام .با اینهمه درس شروع شد .معلم عبارتی عربی را بر تخته سیاه نوشت و بعد جدولی خطکشی کرد .یک کلمه عربی را در ستون اول جدول نوشت و در مقابل آن کلمه را تجزیه کرد .در چنین حالی موقع را مغتنم شمردم .دست بردم و جعبه را درآوردم. با دقت عینک را از جعبه بیرون آوردم( ...دنباله در صفحه ی روبرو) Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 30
طنز ...و آن را به چشم گذاشتم .دسته سیمی را به پشت گوش راست گذاشتم .نخ قند را به گوش چپ بردم و چند دور تاب دادم و بستم. درین حال وضع من تماشائی بود .قیافه یغورم ،صورت درشتم ،بینی گردنکش و دراز و عقابیم ،هیچکدام با عینک بادامی شیشه کوچک جور نبود .تازه اینها به کنار ،دستههای عینک، سیم و نخ قوز باال قوز بود و هر پدر مرده مصیبت دیدهای را میخنداند ،چه رسد به شاگردان مدرسهای که بیخود و بیجهت از ترک دیوار هم خندهشان میگرفت. خدا روز بد نیاورد .سطر اول را که معلم بزرگوار نوشت ،رویش را برگرداند که کالس را ببیند و درک شاگردان را از قیافهها تشخیص دهد ،ناگهان نگاهش به من افتاد. حیرتزده گچ را انداخت و قریب به یک دقیقه بروبر چشم به عینک و قیافه من دوخت. من متوجه موضوع نبودم .چنان غرق لذت بودم که سر از پا نمیشناختم .من که در ردیف اول با هزاران فشار و زحمت نوشته روی تخته را میخواندم ،اکنون در ردیف دهم آن را مثل بلبل میخواندم. مسحور کار خود بودم .ابداً توجیهی به ماجرای شروع شده نداشتم .بیتوجهی من و اینکه با نگاهها هیچ اضطرابی نشان ندادم ،معلم را در ظن خود تقویت کرد .یقین شد که من بازی جدیدی درآوردهام که او را دست بیندازم و مسخره کنم!. ناگهان چون پلنگی خشمناک راه افتاد .اتفاقًا این آقای معلم لهجه غلیظ شیرازی داشت و اصرار داشت که خیلی خیلی عامیانه صحبت کند .همینطور که پیش میآمد با لهجه خاصش گفت :به به! نره خر! مثل قوالها صورتک زدی؟ مگه اینجا دسته هفت صندوقی آوردن؟ تا وقتی که معلم سخن نگفته بود، کالس آرام بود و بچهها به تخته سیاه چشم دوخته بودند ،وقتی آقا معلم به من تعرض کرد ،شاگردان کالس رو برگردانیدند که از واقعه خبر شوند. همینکه شاگردان به عقب نگریستند و عینک مرا با توصیفی که از آن شد دیدند ،یک مرتبه گوئی زلزله آمد و کوه شکست. صدای مهیب خنده آنان کالس و مدرسه را تکان داد .هروهر تمام شاگردان به قهقهه افتادند ،این کار بیشتر معلم را عصبانی کرد .برای او توهم شد که همه بازیها را برای مسخره کردنش راه انداختهام000 خنده بچهها و حمله آقا معلم مرا به خود آورد .احساس کردم که خطری پیش آمده ،خواستم به فوریت عینک را بردارم .تا دست به عینک بردم فریاد معلم بلند شد :دستش نزن ،بگذار همین طور ترا با صورتک پیش مدیر ببرم .بچه تو باید سپوری کنی .ترا چه به مدرسه و کتاب و درس خواندن؟ برو بچه رو بام حمام قاپ بریز! حاال کالس سخت در خنده فرو رفته ،من بدبخت هم دست و پایم را گم کردهام .گنگ شدهام .نمیدانم چه بگویم .مات و مبهوت عینک کذا به چشمم است و خیره خیره معلم را نگاه میکنم .این بار سخت از جا در رفت و درست آمد کنار نیمکت من .یک دستش پشت کتش بود ،یک دستش هم آماده کشیدن زدن .در چنین حالی خطاب کرد« :پاشو برو گمشو! یا الله! پاشو برو گمشو!» من بدبخت هم بلند شدم .عینک همانطور به چشمم بود و کالس هم غرق خنده بود .کمی خودم را دزدیدم که اگر کشیده را بزند به من نخورد، یا الاقل به صورتم نخورد .فرز و چابک جلو آقا معلم در رفتم که ناگهان کشیده به صورتم خورد و سیم عینک شکست و عینک آویزان و منظره مضحک شد .همینکه خواستم عینک را جمع و جور کنم دو تا اردنگی محکم به پشتم خورد .مجال آخ گفتن نداشتم ،پریدم و از کالس بیرون جستم. *** آقای مدیر و آقای ناظم و آقای معلم عربی کمیسیون کردند و بعد از چانه زدن بسیار تصمیم به اخراجم گرفتند .وقتی خواستند تصمیم را به من ابالغ کنند ،ماجرای نیمه کوری خود را برایشان گفتم .اول باور نکردند ،اما آنقدر گفتهام صادقانه بود که در سنگ هم اثر میکرد. وقتی مطمئن شدند که من نیمه کورم ،از تقصیرم گذشتند و چون آقا معلم عربی نخود هر آش و متخصص هر فن بود ،با همان لهجه گفت :بچه میخواستی زودتر بگی .جونت باال بیاد ،اول میگفتی .حاال فردا وقتی مدرسه تعطیل شد ،بیا شاهچراغ دم دکون میرسلیمون عینکساز! فردا پس از یک عمر رنج و بدبختی و پس از خفت دیروز ،وقتی که مدرسه تعطیل شد، رفتم در صحن شاه چراغ دم دکان میرزا سلیمان عینکساز .آقای معلم عربی هم آمد ،یکی یکی عینک ها را از میرزا سلیمان گرفت و به چشم من گذاشت و گفت نگاه کن به ساعت شاه چراغ ببین عقربه کوچک را میبینی یا نه؟ .بنده هم یکی یکی عینکها را امتحان کردم، باالخره یک عینک به چشمم خورد و با آن عقربه کوچک را دیدم. پانزده قران دادم و آن را از میرزا سلیمان خریدم و به چشم گذاشتم و عینکی شدم. (از کتاب «شلوارهای وصلهدار» اثر رسول پرویزی -انتشارات جاودان) Thursday, Nov. 22, 2018
طنزی از هادی خرسندی
ِ معاون بیدروغ! نامه به جناب آقای جهانگیری نرم نرمک که شبح تحریمها جسمیت هیوالیی خود را بروز میداد ،این عبارت تیتری حضرتعالی به گمانم چرت همۀ مفسران و تحلیلگران را پاره کرد که «نمیتوانم دروغ بگویم ،تحریمها اثر دارد». وا! اثر خوب؟ یا اثر بد؟ البد میخواستید ادعا کنید اثر خوب دارد! ،یا التفاتًا ،متواضعانه اثرات بدش را -احیانًا! -قبول بفرمایید .نمیدانم چه گفتهاید .از تیتر جلوتر نرفتم و باقیش را نخواندم .تازه تیتر را هم نصفه خواندم که چرتم پاره شد« :نمیتوانم دروغ بگویم »... اینکه گمانهزنی کردم که چرت همۀ تحلیلگران و مفسران را هم پاره کرده باشید ،برای این است که چرت خودم بدجوری پاره شد .تازه نه تحلیلگرم نه مفسر .اما نمیتوانستم باور کنم. نمیتوانید دروغ بگویید؟ ،همین؟ دست شما درد نکند .یعنی شنیدن چنین حرفی از دهان چنان مقامی، شوک به مردم وارد نمیکند که پس از این همه سال ،آن همه بیانات و خطابهها و نطقها و قول و قرارها و قراردادها و اصل و نصبها ،تازه معاون اول ریاست جمهوری میفرماید« :نمیتوانم دروغ بگویم»؟ شما نمیتوانید پس که میتواند؟ قبول نیست .مهم نیست که به چه مناسبت و در چه مقطع و موضعی چنین عبارتی ادا شده .پرسش این است که چرا شما با آن همه سابقۀ انقالبی و سیاسی و مذهبی و دولتی ،باید این طور اعتماد به نفس خود را از دست بدهید؟ حیف از شماست آقای جهانگیری .پس چطور میخواهید به روی رئیستان نگاه کنید؟ چطور میخواهید با رهبر معظم روبهرو شوید؟ فردا که میرحسین از حصر دربیاید -که دولت شما قولش را داده -با چه مایهای به استقبال کسی میروید که میخواهد مملکت را به دوران طالیی امام ببرد؟ یعنی به نقطۀ آغاز دروغهای یک طلبه غیرسیاسی که میگفت از نوفلوشاتو صاف میرود به قم! میرحسین میخواهد ما را به دوران طالیی خُد َعه ببرد .خد َعه به فتح عین و فتح انقالب و فتح چپ و فتح راست و فتح امت و فتح تاج و تخت و فتح خانۀ پری بلنده! آن وقت شما که نمیتوانید دروغ بگویید ،در دوران طالیی دوم میخواهید چکار کنید؟ شما که اعتراف میکنید در مورد تحریمها نمیتوانید دروغ بگویید ،مسلمًا در هیچ مورد دیگر هم دروغی ازتان ساخته نیست و تا به حال خود را دروغی ذوب در والیت فقیه و سرباز انقالب و همراه حاکمیت و مرید رهبری نشان دادهاید .آیا درست است که شما در ابراز این ناتوانی ،با آبروی هرچه دولتمرد و دولتزن و دولتخواهرزن و دولتباجناق و دولتپسرخاله بازی کنید؟ مردم چه میگویند؟ آقای محترم! راستش را بگویید ،چرا مدعی هستید نمیتوانید دروغ بگویید؟ نمیترسید که فردا شما را به عنوان عامل نفوذی بازداشت کنند و حکم بدهند تمام حقوقی که از صندوق دولت گرفتهاید پس بدهید؟ و تمام دکلهایی را که احتماالً هنگام غیب شدن، از زیر دست شما رد شده ،برگردانید؟ جناب آقای جهانگیری! به گمان من خوب است که شما بیایید حرفتان را پس بگیرید. اگر هم دروغ گفتن یادتان رفته ،یک مشاور روانی یا متخصص توانبخشی در کوتاه مدتی میتواند توان دررفته را به شما بازگرداند .امید را از دست ندهید و روزی نیمساعت جلوی آینه تمرین کنید .تکرار این کلمات و الفاظ به شما کمک میکند: «کلید -بنفش -امام زمان -برادرم – کارتنخواب نداریم -گرسنه نداریم -اختیاری ندارم -دزدی نکردیم -آدم نکشتیم -نویسنده خفه نکردیم -تابستان ۶۷نداشتیم » ..... به هرحال قدری تخفیف بدهید و مقام معظم رهبری و رئیسجمهور محبوب و امت بپاخاسته و به خاک نشسته و به خون خفته را از افسردگی و ناامیدی دربیاورید و اعتراف کنید که دستکم ،یکبار ،فقط یکبار در عمر پرافتخار خود دروغ گفتهاید و آن دروغ هم همین سه کلمۀ مورد بحث است( .رادیو فردا) Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 31
جدول و سرگرمی جدول ويژه نشریه فرهنگ شماره ی 403 " یک بنای تاريخی" طراح جدول :بهمن
-ونکوور
(حل جدول در صفحه ی )43
افقی:
-1از آثار تاریخی ایران که در شهر اصفهان قرار دارد و تصویری از آن را در میانه ی جدول این شماره ی "فرهنگ "bcمی بینید -مخبر و گزارشگر رسانه ها -2بیرون -شهری در استان لرستان -پارسایی و پرهیزگاری -ظرف فلزی یا پالستیکی که در آن روغن یا چیزهای دیگر می ریزند -3از گویش های رایج در بخشی از ایران -بخشی از گوش خارجی -از بازی های پرتحرک کودکان -4پادشاه بزرگ تمدن باستانی آکاد در میاندورود (بین النهرین) -حرارت -5تداول و روان بودن -از ابزارهای درودگران -از سازهای زهی که در قدیم بیشتر رایج بود و نیز نام یکی از زنان امام حسین -6روزانه -عدد و رقم -نام دختر کورش بزرگ -7بخشی از پای آدمی -از موجودات افسانه ای -8نوعی سیستم سیاسی و کشورداری -پایتخت افغانستان -9از سازهای زهی ایرانی -پایان و انجام -10سمت یا جناح چپ -نوعی بیماری که از کمبود ویتامین Bناشی می شود -11سنگ ریزه -حرص و طمع -از فلزها -12عصر و روزگار -ابزارها و وسیله ها -فزونی و اضافی -13نوعی بیماری خطرناک که از سگ مبتال به انسان سرایت می کند -شهری در جنوب استان فارس -واژه ای که برای تشویق و ابراز شادی به کار می رود -14شهر و استانی در ایران -مقام هر یک از اعضای اصلی کابینه ی دولت -15کسی که انواع داروها و خواص آنها را می شناسد گسترده -نوعی درخت جنگلی با برگ های ستبر وگلهای خوشه ای که چوب آن در صنعت کاربرد دارد -16جوان دلیر و برومند -از خزندگان -از پادشاهی های واقع در آسیای صغیر که توسط کورش بزرگ فتح شد -ساخته شده از چوب -17عمران و رونق روستا یا شهر و منطقه ای -دکتر متخصص دندان
عمودی: -1اخاللگر و برهم زننده ی نظم و آرامش -از شاعران نامدار عصر قاجار و دوران مشروطیت -بلندترین قله در رشته کوه های زاگرس -2نابالغ و ناپخته -قرض -نقره -ناپیدا -3نیای داریوش بزرگ که از پسران و جانشین "چیش پیش" پادشاه پارس بود -مطلع و دانا -جایز و مشروع -4ردیف و رده -چهره و رخسار -از خط های هندسی - بزرگترین پیمان نظامی جهان Thursday, Nov. 22, 2018
-5نظر و نظاره -نشانه ی مفعول بی واسطه -شهری در استان آذربایجان شرقی -از ضمیرهای فاعلی -6میوه ای ترش مزه از خانواده ی مرکبات -موفق و بَرنده -از کشورهای اروپایی -7جشن و مجلس عیش و نوش -حرف تصدیق -8نابودی و از میان رفتن -شیوا و روان -9بوی رطوبت -از ضمیرهای مفعولی -از پرندگان شکاری -بندی که بر رودخانه ها می بندند -10پاک و پاکیزه -بنام پنج تن از پادشاهان اشکانی -11در رگ ها جاری است -بسیار خنک و با ِرد -12مساوی و همپایه -از میوه ها -آشکار و پیدا -13ترس و بیم -با دو تای آن پرندگان پرواز می کنند -از چهارپایان اهلی باربر -پخش کننده -14نوعی سند و حواله ی پرداخت -ناشنوایی -آنها را در صندوق های انتخاباتی می اندازند -یسار و میسره و اصطالحا به صاحبان اندیشه های سوسیالیستی و کمونیستی نیز چنین می گویند -15سائل و دریوزه گرد -پایه گذار یکی از جنبش های بزرگ معنوی جهان که خدا در آن مطرح نیست بازاری که در روزهای معین درمحله یا روستا برپامی شود و انواع فرآورده های کشاورزی و دامی در آنها به فروش می رسد -16موجودی که در آب زندگی می کند -یکی دیگر از میوه ها -آزاد و یله -درخشش و پرتوافکنی -17بنده و غالم -شهری در پاکستان -خوشپوش
جدول سودوکو
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 32
جدول واژه يابی دوهفته نامه ی فرهنگ BC
(طراح جدول :بهمن -ونکوور) این واژه ها را می توانید در جدول واژه يابی این هفته بیابید .این واژه ها از جهت های گوناگون - چپ به راست یا برعکس ،باال به پایین یا برعکس، مورب از همه ی جهت های ممکن -نوشته شده اند و در جاهایی می توانند تالقی کرده یا ادغام شده باشند.
آلومینیوم -امرداد -اوالد -ایرانشهر بادآورده -بادبادک -باد و توفان بامشاد -باندرول -بانه و سنندج برنامه -بیابان زدایی -پرستشگاه -پونه و آویشن -پهنا -تابش -تردستی و ترفند -ترک تبار -توانمند -توت و شاتوت -تيشه -جنگ کرنال -چنان و چنین -خروسخوان -خروشان -خورموج دبستان و کودکستان -درازمدت دریوزه گردی -دزدی -دشت وهامون -دفتردار -دیروز -راجستان ریا و نیرنگ -سپر و نیزه -فراری -فرهنگستان -فوالد آبدیده -کریم خان -کوچه آشتی کنان -گدازنده گردشگاه -گل اندام -گناه -گونیا مخارج -مخالف -منیژه -مهاباد -میهمانی -میهنی -ناچاری -ناسزاوار -نان سنگک -ناواهو -نیاز -واژه -همدان و کردستان -همدم -همسری -هشترود -هوشمندی -یکايک
آيا می توانيد میان دو تصوير در ظاهر یکسان زير 30اختالف بيابید؟
Thursday, Nov. 22, 2018
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 33
تأثير جنگ جهانی اول در موسيقی...
(دنباله از صفحه ی )21
ِ ... "دنِش واریون" ،نوازنده پیانوی مجار ،این آهنگ را به مناسبت صدمین سالگرد درگذشت دبوسی در تاریخ ۱۶سپتامبر امسال با همسر خود "ایزابال سیمون" در چارچوب جشنواره بتهوون شهر بن آلمان اجرا کرد .واریون میگوید« :موومان دوم در واقع آهنگی رزمی است .در آن عناصر زیادی از موسیقیهای دیگر پیداست ،برای نمونه از آهنگ "خدای ما دژ استواری است" اثر مارتین لوتر" ».دژ استوار" نماد دشمنان آلمانی است .در جای ِ دیگر این موومان ،سرود ملی فرانسه به مثابه نماد پیروزی احتمالی فرانسه به گوش میرسد. دبوسی پیش از پایان جنگ جهانی اول درگذشت .او دیگر شاهد تالشهای مردمی جهت فرا رفتن از ناسیونالیسم نبود. آواهای نوین نسل جدید
از دیدگاه نسل جوان آن روزگار ،آواهای رومانتیک و پر رنگ و معنوی دوره پیشاجنگی، مناسب تجارب وحشتناک جنگ نبودند .طنز و کاریکاتور و نقاشیهای اغراقآمیز و عجیب و غریب ،از آرایههای محبوب آن دوره بودند .برای نمونه جوان ۱۸سالهای به نام فرانسیس پولنک در اثر خود "راپسودی سیاه" عالقه طبقات فرادست جامعه به قاره آفریقا را ریشخند
میکرد .این آهنگ بر پایه متن تخیلی بیمعنای یک شاعر آفریقایی ساخته شده بود .دیتریش هنشل ،که در کنسرت خواننده باریتون بود ،میگوید« :این اثر جنبه فراواقعی دارد و به این خاطر مثل کاریکاتور عجیب و غریب است .متن کامال انتزاعی و داداییستی است ».جنبش هنری داداییسم در سال ۱۹۱۶توسط نویسندهای به نام هوگو بال پایهگذاری شده بود .این نویسنده با اشعار صوتی بیمعنای خود به جنگ جهانی اول اعتراض کرده و از بورژوازی و هنرمندان بلهقربانگو انتقاد کرده بود. موسیقی دوره رونق اقتصادی دهه ۱۹۲۰ پس از پایان جنگ جهانی اول ،اقتصاد جهان به علت پیشرفت صنعت رونق یافت .هواپیماها فاصله بین کشورها را کم کرده ،سبک جاز از آمریکا به اروپا آمد .هنرمندان تبدیل به مبلغان هنر انتزاعی شده و اهل موسیقی ،موسیقی آتونال عرضه میکردند .از سوی دیگر روانکاوی در امور ناخودآگاه کندوکاو کرده و بسیاری از هنرمندان ذهن خود را با آموزههای مابعدالطبیعه مشغول میکردند .شتاب دگرگونیها باال رفته بود .زمانی بود که آدمها باور داشتند ملتگرایی زمان جنگ را مغلوب ساختهاند .داشتن ذهنیت باز و مدرن بودن ،اصلهای نخست این زمان بودند ،در موسیقی هم وضع به همین شکل بود. شرلی الوب ،نوازنده ویولن گروه اوکسالیس ،میگوید« :نوازندگان با تشنگی تمام آثاری را گوش میدادند که آهنگسازان همان زمان ساخته بودند .شبهای موسیقی برگزار میشد که در آن استراوینسکی و راول و بقیه آهنگسازان شرکت میکردند تا به موسیقی ویژه زمان خود پی ببرند ».برای نمونه گوستاو مالر میخواست دوستان و همکاران او بدانند آرنولد شونبرگ و فروچو بوزونی چه آثاری میآفرینند .ایگور استراوینسکی از فرانسیس پولنک پشتیبانی میکرد و او را به ناشر خود معرفی کرد. موسیقی جنبه سیاسی میگیرد دیتریش هنشل میگوید« :نقش موسیقی در رابطه با اوضاع اجتماعی پیش و پس از جنگ جهانی اول تغییر کرد .موسیقی و تئاتر بیشتر به اظهار نظر اجتماعی و سیاسی تبدیل شده بود ».در سال ۱۹۲۸برتولت برشت "اپرای سهپولی" را نوشت .این به اصطالح اپرای "گدایان" شامل ترانههای عوامپسند است و تا سال ۱۹۳۳یکی از پربینندهترین نمایشهای تئاتر موسیقایی آلمان باقی ماند .اپرای "جانی ساز میزند" اثر ارنست کرنک که یک سال زودتر اما با اعتراض و دستکاریهای ناسیونالسوسیالیستها به نمایش درآمده بود ،با میزان استقبال مشابهی مواجه شد .این اپرای جاز "عصر نو" در سراسر جهان مورد استقبال قرار گرفت .اما عمر این رونق کوتاه بود .بحران اقتصادی جهانی در اواخر دهه ۱۹۲۰به نفع نازیها بود .آنها وعده میدادند که مردم را از بیکاری درآورده و "نظم" را برقرار میکنند .بسیاری از هنرمندان و موزیسینها ،از جمله ارنست کرنک و کورت وایل ،پیش از آغاز جنگ جهانی دوم به آمریکا مهاجرت کردند .نازیها موسیقی آنها را ممنوع کرده بودند .فرانسیس پولنک در فرانسه به طور محرمانه بر پایه نوشتههای مخالفان نازیها آهنگ میساخت .استراوینسکی برای مدتی در کشور فرانسه باقی ماند .او نیز در سال ۱۹۴۰ به آمریکا مهاجرت کرد)dw.com( .
PERSIAN CULTURE AND ART INSTITUTE
خانـه فـرهنـگ و هنـر ایــران مرکـز برگـزاری کـالس ،گردهمـایی و رویدادهـای فـرهنـگی
مرکـز اطالع رسانی رویـدادهای فرهنـگی کودکان و نوجوانان مدرسه پارسی :مهناز صالحی نقاشی ،کالژ ،سفال :شیما دهقان موسیقی :آرزو ملکی ،نازنین صادقی
www . PersianEvents . ca
ادبیات و هنـرهای نمایشـی داستان نویسی :محمد محمدعلی تئاتر ،منایشنامه نویسی :محمد رحمانیان بازیگری :مهتاب نصیرپور فیلمسازی :حسین فاضلی عکاسی :نیما راهنما
موسـیقـی کمانچه ،ویلن :سعید فرج پوری آواز :پرویز نزاکتی تار ،سه تار :علی رزمی بربط :علی سجادی سنتور :ساینا خالدی متبک ،دف :هامین هنری گیتار :کاوه یغمایی ،نازنین صادقی پیانو :نیلوفر فرزندشاد آکاردئون :سعید زرگری آهنگ سازی ،نی :امیر اسالمی ویلن ،کمانچه :سینا احتاد ویلن کالسیک :علی عسگری
هنـرهای تجسمـی نقاشی آبرنگ ،اکریلیک :محمدرضا آتشزاد نقاشی رنگ روغن ،میکس میدیا :مهتاب فیروز آبادی نقاشی با مداد رنگی ،ذغال و آبرنگ :نازنین صادقی کاریکاتور ،انیمیشن :افشین سبوکی مینیاتور ،تذهیب :فرهاد الله دشتی طراحی :حمیدرضا جدید گرافیک :فرزان کرمانی نژاد سرامیک :املیرا حبیب اله مجسمه سازی :مجید شیخ اکبری خوشنویسی :مسعود کریمایی
زبان انگلیسی :یلدا احمدوند فرانسه :سام زهره وندی
علوم پایه ریاضی ،فیزیک ،کامپیوتر :دامون طهماسبی شیمی :سهند طهماسبی
facebook . com / percai www . percai . com info @ percai . com
)1181 West 16th Street (at Pemberton Ave North Vancouver, BC V7P 1R4
)778.PERSIAN (737.7426 778 . 889 . 4820
با سـپاس از همـراهـان همیشـگی خـانـه فـرهنـگ و هنـر ایـران Thursday, Nov. 22, 2018
ما
ِ فرهنگ
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 34
بازار امالک
خريد ملک در ونکوور (بخش نهم) دکتر مهدی عباس زاده، دکترای مهندسی سازه و مشاور امالک
این مقاله ،نهمین قسمت از مجموعه مقاالتی است که به بررسی نکاتی که در خرید ملک در ونکوور می بایست مد نظر داشت می پردازد .در قسمت قبل به بررسی لوازم خانگی شامل و یا مستثنی در قرارداد پرداختم .در این قسمت در مورد زمان و نحوه انقضای اعتبار پیشنهاد قیمت خرید ملک ،صحبت خواهم نمود. انقضای پیشنهاد قیمت تقریب ًا در اکثر موارد ،پیشنهاد قیمت خرید ملک دارای تاریخ و ساعت انقضایی است که در بخش 24در قرارداد خرید و فروش در صفحه شماره 7به آن اشاره شده است .پیشنهاد قیمت یا پیشنهاد متقابل ( )Counter Offerاز طرف فروشنده تنها تا زمان قید شده در بخش 24جهت تائید معتبر خواهد بود .اگر تا این زمان پیشنهاد قیمت تائید نشده یا پیشنهاد متقابلی از طرف فروشنده فرستاده نشود، پیشنهاد قیمت به طور خودکار از اعتبار ساقط گردیده و دیگر امکان اخذ تائیدیه یا پیشنهاد متقابل برای آن وجود ندارد.
توجه – نظر به اینکه قرارداد خرید و فروش یا مدارک پیشنهاد مالی خرید ملک، دارای جزئیات بسیار و نکات مهمی بوده و همچنین جهت سهولت در آشنایی و بیان مفاهیم ،این قرارداد به بخشهای جداگانه ای تقسیم شده تا بتوان هر بخش را به صورت مفصل و با جزئیات الزم بررسی نمود. ادامه دارد.... در قسمت بعدی راجع به شروط پیش از انعقاد قراداد ( )Subject Clausesصحبت خواهم نمود .در پایان الزم به ذکر است هدف بنده از ارائه مقاالت در زمینه مسکن ،صرف ًا اطالع رسانی و آگاهی بخشی به هموطنان عزیز و کمک به ارتقاء دانش و همچنین انتخاب هوشیارانه و مطمئن جهت بهترین خرید در بخش مسکن که بزرگترین سرمایه مالی هر شخص است می باشد .اینجانب با داشتن بیش از 17سال تجربه کاری و دانشگاهی در صنعت ساختمان آمادگی خود را جهت هرگونه مشاوره و پاسخگوئی به سواالت شما عزیزان در زمینه خرید و فروش امالک مسکونی، تجاری و پیش فروش اعالم میکنم .شما می توانید دیگر مقاالت و آخرین اطالعات بازار مسکن را در وبسایت و یا صفحه فیس بوک Royahomesپیگیری نمایید. info@MahdiAbbaszadeh.ca www.facebook.com/Royahomes ------------------------------------
دلیل پایان اعتبار پیشنهاد قیمت مهمترین دلیلی که الزم است برای انقضای پیشنهاد قیمت ،روز و ساعت مشخصی در نظر گرفت این است که اکثر افراد اگر برای انجام کاری محدودیت زمانی نداشته باشند عم ً ال کاری انجام نمی دهند .انقضای پیشنهاد قیمت در واقع ضرب العجلی است که شخص دریافت کننده آن را ملزم به ارائه پاسخ تا آن تاریخ می کند .همچنین ،در نظر گرفتن زمان انقضاء برای پیشنهاد قیمت ،این امکان را به خریدار (یا فروشنده در صورت ارسال پیشنهاد متقابل) می دهد که بداند تا چه زمانی می بایست منتظر دریافت پاسخ از طرف فروشنده (یا خریداری که پیشنهاد متقابل را دریافت می کند) بماند .عالوه بر آن ،در صورت عدم دریافت هیچگونه پاسخی ،خریدار (یا فروشنده) می تواند با فراغ بال و بدون هیچگونه محدودیتی به سراغ دیگر امالک موجود در بازار (یا فروشنده ای که پیشنهاد متقابلش منقضی شده به سراغ دیگر پیشنهادها) برود. حاالت محتمل قبل از پایان اعتبار پیشنهاد قیمت )1فروشنده هیچگونه پاسخی ندهد .فروشنده (یا خریداری که پیشنهاد متقابل از طرف فروشنده دریافت کرده) می تواند هیچ پاسخی به پیشنهاد قیمت نداده و اجازه دهد که منقضی شود .در این حالت ،خریدار می تواند یا مجدداً یک پیشنهاد قیمت جذابتر برای فروشنده ارسال کند یا ک ً ال از خیر این ملک گذشته و به سراغ دیگر گزینه های موجود در بازار برود (فروشنده نیز در صورت عدم دریافت پاسخی به پیشنهاد متقابلش از طرف خریدار می تواند یک پیشنهاد متقابل جذابتر به خریدار ارائه دهد). )2فروشنده پیشنهاد قیمت را تائید کند .فروشنده مدارک پیشنهاد قیمت را امضاء کرده و قبل از انقضاء ،آن را به خریدار ارسال کند یعنی پیشنهاد قیمت تائید شود .در این حالت مشاور خریدار می بایست که پیشنهاد قیمت تائید شده را از مشاور فروشنده قبل از انقضای زمان آن دریافت کند تا هیچگونه شائبه ای درباره زمان پذیرفته شدن آن بوجود نیاید. )3فروشنده پیشنهاد قیمت متقابلی می فرستد .این حالت زمانی است که فروشنده (یا خریدار پس از دریافت پیشنهاد متقابل از طرف فروشنده) تغییراتی در قرارداد خرید و فروش اعمال کرده و سپس تغییرات (مث ً ال قیمت ،روز انتقال سند ،لوازم شامل یا مستثنی و )...را اینیشیال کرده و آن را بازپس می فرستد .طرفی که پیشنهاد متقابل را می فرستد در اغلب موارد روز یا ساعت انقضای پیشنهاد قیمت را تغییر داده تا دریافت کننده زمان کافی جهت پاسخ به آن را داشته باشد. حالت پس از انقضای پیشنهاد قیمت می توان دوباره تالش نمود یا از خیر آن ملک گذشت .همیشه این امکان وجود دارد که بتوان پیشنهاد قیمت جدیدی ارائه داد .خریدار یا فروشنده همیشه می توانند یک پیشنهاد قیمت یا پیشنهاد متقابل دیگری در صورت پایان مدت اعتبار قبلی ارائه دهند .همچنین طرفی که پیشنهاد قیمت یا پیشنهاد متقابل را دریافت می کند این اختیار را دارد که آن را رد کرده ،پیشنهاد متقابل ارائه داده یا آن را تائید کند. Thursday, Nov. 22, 2018
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 35
رياضيات
اضطراب رياضی ،رفتار رياضی او را دچار مشکالت جدی می کند. گزينش و گرداوری مطلب برای اين بخش از:
علیرضا خاتون آبادی
اضطراب رياضی (بخش دوم)
-5اضطراب رياضی و اطمينان رياضی: پژوهش های بسياری نشان داده اند که ارتباط معنا داری بين اعتماد به توانايی يادگيری رياضی ( اطمينان رياضی ) با پيشرفت در رياضيات وجود دارد (ولز ، )1994 ،به طوری که افراد با اطمينان باالی رفتار رياضی مطلوبی دارند .فنما و شرمن ( )1976نشان داده اند که اضطراب رياضی با اطمينان رياضی ارتباطی نيرومند ولی منفی دارد. افراد ميدان وابسته (– Field )dependentکسانی هستند که در مسائل دارای رويکرد کلی هستند و در جداسازی عناصر و اجرا محيط و بافت اصلی خود ( تجزيه و تحليل ساختارها ) دچار مشکل اند ؛ در حالی که افراد ميدان ناوابسته دارای رويکرد تحليلی بوده و قابليت بيشتری در جداسازی و شناخت عناصر سازنده يک سامانه دارند ؛ در نتيجه بهتر می توانند اطالعات و اجزای مزاحم را از عناصر مربوط و عالمت دهنده تشخيص دهند. برخی از پژوهشگران مانند برتون و راسل دريافتند که فقدان زمينه کافی در رياضيات برای انجام فعاليت های رياضی و کمبود عزت نفس در رياضی موجب تقويت اضطراب رياضی خواهند شد .بنابر اين احساس فقدان يا ترديد در توانايی نسبت به انجام فعايت های مناسب رياضی در موقعيت های مختلف ،فرد را در معرض بروز تقويت اضطراب رياضی قرار خواهد داد و هرگاه اين احساس در يادگيرنده نهادينه شود عالوه بر ابتالی به اضطراب رياضی نوعين طرز تقلی منفی نيز نسبت به رياضيات در کل در او ايجاد خواهد شد .گاه مشاهده می شود که حتی دانشجويان نسبت ًا خوب رياضی به دليل فقدان احساس اطمينان رياضی مناسب ،با اندک تغييری در شرايط دچار هراس واضطراب می شوند. به عنوان نمونه دانشجويی در مراجعه به نگارنده اظهار می داشت .حتی تأخير در شروع جلسه امتحان رياضی او را مضطرب می کند و يا دانشجوی نسبت ًا مستعدی از گروه رياضی تقاضا داشت که به جای شرکت درجلسه رسمی و اضطراب آور امتحان های رياضی ،استاد از او به طور جداگانه و يا زمانی که خود دانشجو در طول ترم تعيين می کند ،امتحان بگيرد .اينها و ده ها نمونه ديگر در ميان فراگيران رياضی گويای اين واقعيت است که چگونه نهادينه شدن ترديد در قابليت های رياضی با ابتالی فرد به
Thursday, Nov. 22, 2018
-6اضطراب رياضی و شيوه های آموزشی: اتخاذ شيوه آموزشی مناسب به مثابه عاملی برونی می تواند به گونه ای مؤثر در شکل دهی رفتار رياضی دانش آموزان و دانشجويان عمل نمايد .از آنجايی که رفتار رياضی رشد يابنده و پويا محصول تعامل و تقابل مؤثر عوامل برونی و درونی است ،بنابر اين شيوه آموزشی مفاهيم ومهارت های رياضی بدون توجه به عوامل درونی ،به ويژه تفاوت های فردی يادگيرنده ها امری غير علمی است و طبع ًا بهره وری مطلوب را در يادگيری رياضيات به همراه نخواهد داشت . در اين ميان بينش معلمان و مربيان رياضی نسبت به حاالت هيجانی و روحی شاگردان در خور اهميت است تا با انتخاب روش مناسب آموزشی و فعاليت هاب کالسی شايسته ،زمينه مشارکت بيشتر و مطلوبتر فراگيران خود را فراهم آورند .پس بدون ترديد اقتدار علمی معلمان و شيوه آموزشی آنان در تدريس و هدايت فعاليت های رياضی می تواند موجب تشديد اضطراب رياضی درافراد و يا تنش زدايی آن بشود .کلوت ()1984 در پژوهشی پی برد که تعامل و ارتباط معناداری بين ( )01/0<pاضطراب رياضی و اتخاذ شيوه آموزشی وجود دارد ؛ به طوری که دانشجويان با سطح اضطراب باالی رياضی از شيوه توصيفی در آموزش سود بيشتری می برند ،در حالی که دانشجويان با اضطراب پايين شيوه اکتشافی را مفيد تر يافته اند. درواقع افراد مضطرب نيازمند آرامش بيشتر و تکيه بر مباحث خوب سازمان يافته و با طراحی شفاف تر برای ياد گيری رياضی هستند .از اين رو ،نگرش توصيفی به آموزش وتدريس با ساختارهای روشن در محيطی با نشاط و آرام در کاهش اضطراب آنها سودمند است .برعکس ،همان طوری که قب ً ال بحث شد غالب فراگيران با اضطراب اندک با برخورداری از اطمينان رياضی باالتر تمايل زيادتری به مناقشه های علمی و بحث و جدل با معلمان خود دارند ،در حالی که فراگيران فاقد اطمينان رياضی از درگير شدن با چنين کشمکش هايی که طبع ًا اضطراب زا هستند بيزارند. بنابر اين منطقی به نظر می رسد که شيوه آموزش اکتشافی ،که موجب ايجاد بسط شرايط محيطی دلهره آور خواهد شد ،برای فراگيرانی مناسب تر است که از اطمينان رياضی باالتر و در نتيجه اضطراب رياضی کمتری برخورداند .ضمن ًا تشکيل گروه های کوچک کاری برای انجام فعاليت های رياضی در ميان فراگيران ميدان بحث و اظهار نظر را در بين آنان گشوده و با هدايت آگاهانه معلم ،گروه می تواند فرصت مناسبی را برای يادگيری های مشارکتی در ميان هم شاگردان ايجاد کند و موجب رشد طرحواره مفهومی و آمادگی های ذهنی افراد شود .در نتيجه دانش رياضی يادگيرنده ها گسترده تر می شود . بدين ترتيب در محيطی نسبت ًا بی دغدغه شايد خود اتکايی و اطمينان رياضی فراگيران افزايش يابد و درگروهی متجانس از افراد با اضطراب باالتر اين باور ايجاد شود که توانايی و قابليت نسبی فهم رياضی وکار رياضی را دارند .دانش ،تجربه و هنر معلمی اقتضا می کند که با توجه به قابليت ها و وضعيت روانی کالس تلفيقی متعادل ومتناسب از شيوه های آموزشی شامل روش توصيفی ،اکتشافی ،کارگروهی و انجام پروژه های کوچک علمی در حوصله درس ،موجبات لذت بخشی رفتار رياضی فراهم آيد .بديهی است که لذت ناشی از مسرت بخش شدن کار رياضی در کنترل و تخفيف اضطراب رياضی به نحو قابل مالحظه ای مؤثر است. اضطراب رياضی و جنسیت:تفاوت و ويژگی های رفتار رياضی در دو جنس امری است که مورد عالقه پژوهشگران آموزشی رياضی است .واقع ًا زن بودن يا مرد بودن چگونه ممکن است بر عملکرد افراد در دروس مختلف رياضی مؤثر افتد ؟ آيا اصوالً پسران به لحاظ طبيعت و فرصت های اجتماعی در انجام فعاليت های رياضی بر دختران برتری دارند ؟ آيا جنبه های مختلف زيستی ،روان شناختی و حاالت مختلف هيجانی از جمله اضطراب و اطمينان رياضی هيچگونه تفاوتی را در رفتار رياضی زنان و مردان نشان نمی دهد؟ در اين خصوص دستاوردها و مناقشات علمی فراوان است اما در مورد اضطراب رياضی می توان گفت که برخی از پژوهش ها از جمله پژوهش بروش ( )1978نشان داده شده است که از نظر آماری به طور معناداری زنان ،در مقايسه با مردان ،نمره باالتری را در مقياس درجه بندی اضطراب رياضی موسوم به MARSکسب کرده اند( .دنباله در صفحه )41
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 36
a
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 37
Thursday, Nov. 22, 2018
ورزش
سایه تحریم بر سر فوتبال ایران و خطر حذف از رقابتهای آسیا کنفدراسیون فوتبال آسیا خواستار حفظ استقالل فدراسیون فوتبال ایران شده و هر گونه دخالت دولتی در عزل و نصب اعضای آن نهاد را منع کرده است .اجرای قانون منع بهکارگیری بازنشستهها برای فدراسیون فوتبال ایران دردسرساز شده است. موضوع بر سر اخراج یا ادامه فعالیت مهدی تاج ،رئیس فدراسیون فوتبال جمهوری اسالمی ایران است .دولت ایران میگوید که مصوبه مجلس درباره منع به کارگیری افراد بازنشسته از جمله موسسات غیردولتی را نیز شامل میشود و از این منظر تفاوتی میان یک فدراسیون ورزشی و یک شهرداری وجود ندارد. با اجرای این مصوبه ،نهادها و موسسههای دولتی و غیردولتی میباید تا روز ۲۶آبان، یعنی سه روز دیگر ،مانع از ادامه کار بازنشستههای فعال بشوند... اعتراض فدراسیون فوتبال آسیا فدراسیون فوتبال آسیا با ارسال نامهای روز سهشنبه ۲۲آبان ،نسبت به دخالت دولت در امور فدراسیون فوتبال ایران و منع ادامه فعالیت مهدی تاج اعتراض کرده است. در این نامه بر استقالل فدراسیون فوتبال ایران تاکید رفته است .بر اساس قوانین فیفا، اعضای فدراسیون فوتبال کشورهای عضو میبایست بدون دخالت نهادهای دولتی انتخاب شوند .دولت جمهوری اسالمی مدعی است که در رابطه با مسائل داخلی فدراسیون فوتبال دخالتی ندارد .آنها بر این نکته تاکید کردهاند که قانون منع بهکارگیری بازنشستهها ،مصوبه مجلس است و ربطی به دولت ندارد. این در حالی است که فدراسیون فوتبال آسیا آن را دخالت در کار فدراسیون کشور عضو دانسته و تهدید کرده است که عزل مهدی تاج از ریاست این فدراسیون میتواند باعث حذف تیم ملی فوتبال ایران از رقابتهای آسیا بشود .رقابتهایی که در ماه ژانویه سال ۲۰۱۹آغاز خواهد شد. فدراسیون فوتبال آسیا در عین حال تاکید کرده است که با دقت بر تحوالت بر فدراسیون فوتبال ایران نظارت خواهد کرد .باید یادآور شد که در صورت اخراج مهدی تاج از ریاست فدراسیون فوتبال ایران ،خطر اخراج روسای فدراسیونهای دیگر رشتههای ورزشی نیز وجود دارد)dw.com( .
پرسپوليس از شکست پيروزی ساخت! در یک دیدار عقب افتاده از لیگ برتر فوتبال ایران ،تیم فوتبال پرسپولیس موفق شد با نتیجه دو بر یک از سد پیکان بگذرد. پرسپولیس با این برد ۲۰امتیازی شد و با دو بازی کمتر از تراکتور ،همچنین یک بازی کمتر از پدیده و سپاهان در رده چهارم قرار گرفته است. پرسپولیس نسبت به انجام این مسابقه در روزهای فیفا معترض بود .دو بازیکن در تیم ملی ایران و یک بازیکن در تیم ملی عراق ،از همراهی سرخپوشان بازماندند. مصدومیت چند بازیکن نیز باعث شد برانکو بگوید با تیم نوجوانان به مصاف پیکان میرویم .گرشاسبی مدیر پرسپولیس هم تصمیم برای بازی یا عدم بازی را به عهده سرمربی گذاشت.تصمیم برانکو ایوانکوویچ در نهایت این بود که تیمش را با افزودن بازیکنان امید به میدان بفرستد. در انتهای جدول ،فیفا به دلیل پرداخت نشدن مطالبات فرانک ساکونی بازیکن سابقه استقالل خوزستان ۶امتیاز از این تیم کسر کرد .آبی پوشان اهواز از یک پنجره نقل و انتقاالتی نیز محروم شدهاند. به این ترتیب استقالل خوزستان حاال با چهار امتیاز در انتهای جدول است .نفت مسجدسلیمان ۸امتیازی و سپیدورد رشت هم ۹امتیازیاند. جالب اینکه بازی بعدی مسجدسلیمانیها و رشتیها در برابر یکدیگر است .با توجه به جدال آنها برای فرار از خطر سقوط ،این بازی را باید شش امتیازی دانست. رقابتهای هفته سیزدهم از جمعه دوم آذر آغاز میشود .استقالل تهران مهمان تیم ته جدولی استقالل خوزستان است .پرسپولیس هم در مهمترین بازی هفته به مصاف تراکتور خواهد رفت. بوژیدار رادوشوویچ ،سیدجالل حسینی ،شایان مصلح ،شجاع خلیلزاده ،آدام همتی (سعید حسینپور) کمال کامیابینیا ،سیامک نعمتی ،محسن ربیعخواه ،امید عالیشاه (محمدامین اسدی) گادوین منشا و علی علیپور (احسان علوانزاده) در ترکیب پرسپولیس بازی کردند. در دقیقه ۴۲شاهین ثاقبی با ضربهای زمینی توانست دروازه بوژیدار رادوشویچ را باز کند.... Thursday, Nov. 22, 2018
پرسپولیس طی دو فصل اخیر موفق نشده بود در استادیوم آزادی از سد پیکان عبور کند اما این بار ،از شکست پیروزی ساخت .پرسپولیس در این فصل هنوز شکست نخورده و همراه با سپاهان اصفهان ،تنها تیمهای بدون باخت لیگ برترند. مهدی شیری بازیکن پیکان که از نیم فصل به پرسپولیس خواهد پیوست ،به دلیل محرومیت در این بازی غایب بود. برانکو به خبرنگاران گفت« :ابتدای فصل گفتم که امسال قویتر از پارسال خواهیم بود. سوپرجام را کسب کردیم .کم مانده بود قهرمان آسیا شویم .جام حذفی و لیگ برتر را هم پیش رو داریم .در هر چهار جام دنبال بهترین نتایج هستیم». سرمربی پرسپولیس درباره احتمال جدایی بیرانوند گفت :اگر از انگلیس پیشنهاد داشته باشد یا از ترکیه که پنج برابر پرسپولیس میپردازد ،شما چه واکنشی نشان میدهید؟ اگر پیشنهادی باشد که باشگاه و بازیکن را راضی کند ،مذاکره انجام خواهد شد .گرچه شاید موجب تضعیف تیم هم بشود( ...رادیو فردا)
بهترین جایگاه کاراته ایران
در تاریخ مسابقات قهرمانی جهان
بیست و چهارمین دوره از مسابقات جهانی کاراته با حضور بیش از ۱۱۰۰کاراتهکا از ۱۴۰ کشور در مادرید برگزار شد. ایران با کسب دو مدال طال ،یک نقره و چهار برنز برای اولین بار در تاریخ ۴۸ساله این مسابقات ،روی سکوی دوم ایستاد. ژاپن با ۴طال ۴ ،نقره و ۲برنز قهرمان شد .فرانسه با ۲طال پس از ایران در جای سوم قرار گرفت .اسپانیا چهارم شد .ایتالیا و آلمان هم جایگاه پنجم و ششم را نصیب خود کردند. این مسابقات از سال ۱۹۷۰در ژاپن پایه گذاری شده است .پیش از این بهترین جایگاه ایران در جدول ردهبندی مدالها ،کسب رده سوم در سال ۲۰۱۶بود. م کومیته ایران برای سومین بار پیاپی به عنوان قهرمانی جهانی رسید .قب ً ال فقط امسال تی فرانسه توانسته بود بیش از دو دوره متوالی به نشان طالی کومیته تیمی دست پیدا کند. در فینال که بین ایران و ترکیه برگزار شد ،صالح اباذری و بهمن عسگری شکست خوردند اما ذبیحالله پورشیب و مهدی خدابخشی به پیروزی رسیدند تا کار به مبارزه سرنوشتساز پنجم بکشد .سجاد گنجزاده آخرین نماینده ایران توانست رقیبش را تسلیم کند و تیم ملی ایران را به مقام قهرمانی برساند. ایران برای راهیابی به فینال سه بر صفر ارمنستان را شکست داد .سپس سه بر یک از سد سنگال گذشت .اردن نیز با همین نتیجه مغلوب ایران شد. در مرحله نیمه نهایی بهمن عسگری ،علیاصغر آسیابری و سجاد گنجزاده با سه برد متوالی ،ناکامی تیم قدرتمند ایتالیا را رقم زدند. در مادرید تنها نشان طالی انفرادی ایران را بهمن عسگری در وزن ۷۵کیلوگرم کومیته به گردن آویخت .او در فینال توانست لوییجی بوسا از ایتالیا را شکست دهد. سجاد گنجزاده هم برنده تنها مدال نقره ایران در این دوره از مسابقات بود .قهرمان بازیهای آسیایی ،در فینال به جاناتان هورن از آلمان باخت. در کاتای تیمی ،مردان ایران با ترکیب ابوالفضل شهرجردی ،علی زند و میالد دلیخون همراه با ایتالیا روی سکوی سوم ایستادند .طال به ژاپن رسید و اسپانیا نایب قهرمان شد. ذبیحالله پورشیب و هامون درفشیپور برندگان دو مدال برنز مردان ایران در کومیته انفرادی بودند. تنها مدال زنان ایران به سارا بهمنیار رسید .او در وزن ۵۰کیلوگرم همراه با بتینا پالنک از اتریش روی سکوی سوم ایستاد .مدال طال به میاهارا از ژاپن رسید که در فینال بر اوزچلیک (ترکیه) غلبه کرد .خبرگزاری ایسنا در انتقاد از نزول چشمگیر کاراته زنان ایران، به دخالتهای دبیر فدراسیون (محسن آشوری) در امور تیم بانوان ،انتخابیهای پر حاشیه و عدم پاسخگویی کادر فنی اشاره کرده است. ایسنا نوشته «حذف ناامید کننده» حمیده عباسعلی و با تجربههایی مثل پگاه زنگنه ،زنگ خطر جدی را برای المپیک توکیو به صدا درآورده است. فاطمه چاالکی ،رزیتا علیپور ،پگاه زنگنه و حمیده عباسعلی از دور مسابقات انفرادی حذف شدند .آنها در کومیته تیمی نیز از دستیابی به موفقیت بازماندند( .رادیو فردا) --------------------------------------------Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 38
ايمنی و مديريت محيط زيست آيا لبنياتی که در سطح ونکوور توزيع می شود متضمن سالمت و بهداشت خانواده هاست؟ غالمرضا میرکی ،دکترای ایمنی و مدیریت محیط زیست q_miraki@yahoo.com 7783222995
فرآورده های شیری از مهمترین اجزا در رژیم غذایی هر خانواده و در هر کجای دنیا محسوب می شوند .از خود شیر گرفته ،تا ماست ،کره ،پنیر ،خامه ،دوغ و حتی فرآورده های جنبی آن نظیر بستنی و ...در تامین عناصر ضروری بدن انسان نظیر کلسیم و روی نقش اساسی دارند. حتی بسیاری از عناصر کم مقدار ضروری بدن می توانند از طریق لبنیات به بدن انسان برسند .عناصری نظیر بر ،سلنیم ،و .....که نقشی بسیار مهم در تعادل فیزیولوژیک بدن انسان دارند. در بسیاری از منابع تغذیه خوردن حداقل دو لیوان شیر در طول شبانه روز برای هر فرد توصیه شده و توصیه های مشابهی برای سایر فرآورده های آن نیز وجود دارد. تنوع محصوالت لبنی به گونه ای است که می توان عناصر ضروری برای بدن را در همه گونه های فرآوری های شیری یافت .به همین دلیل دولتها سعی در ایجاد فرهنگ غذایی مبتنی بر فرآورده های لبنی دارند. اما این ترکیبات ایده آل و ضروری همانگونه که مورد نیاز بدن ما انسانها هستند ،برای تمامی موجودات زنده نیز چنین اند ،از بزرگترین آنها گرفته تا میکروارگانیسم ها .به همیندلیل است که شیر را ترکیبی سریع الفساد معرفی می کنند که در دمای اتاق در کسری از روز تغییر طعم و مزه داده و به اصطالح عام فاسد می شود. روند فساد پذیری حتی در شرایط نگهداری عمومی و در دمای تا چهار درجه سانتی گراد نیز چندان تفاوتی ندارد و فقط زمان نگهداری آن بین ۴۸ساعت آلی ۷۲ساعت در دمای یخچال است. اگر شیر را به فرآورده دیگری تبدیل کنیم فقط شرایط و زمان نگهداری آن را اندکی تغییر داده ایم ولی در کل فرایند کار تغییر خاصی حاصل نمی شود .ماست معمولی حداکثر تا ۵روز می تواند در دمای یخچال باقی بماند ولی بعد از آن کپک زدگی و رشد قارچ را در ماست شاهد خواهیم بود .کره به دلیل اینکه اسید چرب بوده و باال ترین حالت پایداری را در فرآورده های لبنی دارد زمانی طوالنی تر را شاهد خواهد بود. تمام موارد فوق در شرایط نرمال فرآوری عنوان شده است. اما در کانادا که از بزرگترین مراکز تولید فرآورده های لبنی دنیا است شرایط چگونه است؟ در کانادا خصوصا بعضی از مناطق میانی آن نظیر آلبرتا و ساسکاچوان برخی از بزرگترین مراکز گله داری دنیا فعالیت دارند و بخش اعظمی از فرآورده های لبنی آمریکای شمالی را تامین می کنند و در روندی بسیار سیستماتیک و اصولی با نظم و ترتیب بسیار پیوسته بر میزان تولید می افزایند.
Thursday, Nov. 22, 2018
اما رویه دیگری هم وجود دارد ،جمعیت ۳۴میلیونی این سرزمین پهناور تا چه میزان مشتری برای این مراکز تولیدی معظم فرآورده های لبنی آمریکای شمالی تامین می کند؟،پاسخ این است: "شمار محدود و معینی" .از این رو مشتری بسیار کم یکی از محدودیتهای این صنعت عظیم است. چاره کار را متخصصین ماشین آالت فرآوری و شیمی در افزودن ترکیبات شیمیایی نگهدارنده ای می دانند که فساد پذیری شیر و فرآورده ها را به شدت کاهش دهد و امکان ماندگاری بسیار بیشتری برای سالم ماندن در فضای عادی به آنها بدهد. همه ما مصرف لبنیات در دیگر کشورها بویژه در ایران را تجربه کرده ایم ،شیر پاکتی معمولی بعد از حداکثر سه روز در دمای یخچال فاسد می شود و این طبیعت ذاتی شیر است ،اما در کانادا روی دبه های چهار لیتری شیر دیری لند که از هر یک از مراکز خرید نظیر والمارت ،سوپراستور ،سیف وی ..... ،می توان تهیه کرد ،با کمال تعجب تاریخ مصرف سه هفته ای می بینیم. شیر همان شیر است و در هر نقطه دنیا همان خصوصیت فساد پذیری سریع را دارد چرا؟ چون ماده مغذی بسیار لذیذی است و در نتیجه مرکز جذب و فعالیت سریع میکرو ارگانیزم ها می شود .حال چه اتفاقی می افتد که همین شیر را در یک دبه چهار لیتری و یا کوچکتر تا سه هفته می توانیم در یخچال نگهداریم و هر زمان که الزم داشتیم بسیار راحت و ساده از آن طی مدت آن مدت استفاده کنیم؟ دلیل آن افزودنی های شیمیایی به شیر و سایر فرآورده هاست که امکان ماندگاری آنها را به طور غیر معمول تا ۷۰۰درصد افزایش می دهد. پرسش دیگری پیش می آید ،آیا این ماندگاری غیرطبیعی شیر برای بدن انسانی که از آن استفاده می کند مفید است؟ پاسخ این پرسش متاسفانه به شدت منفی است ،چرا که باقیمانده مواد نگهدارنده که ماهیت اکسید شدن(سوزانندگی) دارند تمایل به اختالط با سیستم فیزیولوژیک هر موجود زنده از جمله انسان را دارند .ورود این ترکیبات اکسید کننده قوی به بدن انسان سبب می شود تا میزان رادیکالهای آزاد اکسیدکننده در بدن به طور مرتب افزایش یافته و خود سبب تحریک سلولهای خاص بدن شوند. به عبارتی دیگر در کانادا از یک سو با مصرف شیر و فرآورده های لبنی عناصر ضروری به بدن انسان می رسد و از دیگر سو حجم عظیمی از مواد نگهدارنده حاوی آن. البته هستند شیرها و فرآورده هایی که میزان مواد نگهدارنده آنها بسیار کم و در حد معمول بوده و یا حتی فاقد این مواد هستند. شیرهای بطری شیشه ای که دارای زمان نگهدای حداکثر سه روزه هستند دارای شرایط بسیار بهتری نسبت به نمونه های دیگرند .برای تامین سالمتی خود و خانواده چنانچه ترجیح می دهید از فرآورده های لبنی استفاده کنید ،حتما در انتخاب دقت کنید ،در کشور پهناور کانادا به تجربه اثبات شدهاست که ارزانی خصوصا در مواد خوراکی بی علت نیست. ماست ،پنیر ،خامه ،کره ،دوغ ......نیز هر یک شرایط خاص خود را دارند. متاسفانه سیستم نظارت غذایی و بهداشتی کشور کانادا این سطح پایین از استاندارد را به جهت منافع اقتصادی تولید کنندگان فرآورده های لبنی پذیرفته و فشار آن را بر دوش انسانها گذاشته است ،امری که به لحاظ اخالقی درست نیست.
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 39
آموزش و پرورش کودکان
چگونه کودکانی تربيت کنيم که مراقب طبيعت باشند؟
بازرسی ساختمان خطر در خانه :انواع قارچ و کپک هاشم سیفی
ترجمه و تلخيص :بهاره بهداد
نجات زمین در دستان کودکان امروز است .اگر آنها مراقب زمین باشند و آن را خوب بشناسند ،می توان به آینده امیدوار بود .به یاد داشته باشیم ،جداسازی زباله نمی تواند تنها راه حل نجات زمین باشد بلکه به نیرویی بزرگتر نیاز است. چه چیزی زمین را نجات خواهد داد؟ عشق . اما این واژه در مقابل زمین، چه معنایی پیدا می کند؟ کتلین دین موره (Katheleen ،) Dean Mooreدر این باره می نویسد : " عشق به یک شخص یا یک جا می تواند حداقل به این معنی باشد : .1بخواهیم که از لحاظ فیزیکی کنار او باشیم . .2بخواهیم که راجع به او همه چیز را بدانیم ،داستانهایش ، اخالقش و اینکه شبها چه شکلی است . .3به حقیقت او دست یابیم . .4بترسیم که از دست برود و از آالمش رنج ببریم . . 5از او مراقبت کنیم .6پذیرفتن هر زیبایی یا چیزی جدید در او .7تمایل به ملحق شدن به او ،درگیر او شدن یا در او محو شدن .8بهترین را برای او خواستن .9جدا نشدن از او .10عشق به کسی یا جایی در یک کالم یعنی ،پذیرفتن مسؤلیت درقبال اوبرای بهترزیستن او .عشق تنها یک کالم نیست ،عشق یک روش زیستن است .عشق طبیعی ترین شکل مراقب بودن است . پس باید کودکانی تربیت کنیم تا عاشق زمین باشند .برای این مهم توصیه می شود با کودکان در طبیعت قدم بزنید ،با هم سکوت را تمرین کنید ،نام های آنچه را که در طبیعت می بینید بیاموزید و اطالعات بیشتری راجع به آنها کسب کنید ،باهم داستانهای کوتاهی راجع به طبیعت بسازید ،برای طبیعت گردی با کودکان ،آیین مخصوصی داشته باشید .تربیت کودکانی عاشق طبیعت ،یک هدیه است به کودکان و به خود ما . منبع A sense of wonder , Pelo , Ann . 2013 : ------------------------------------
Thursday, Nov. 22, 2018
Tel: 778.231.3040 hashem@seifi.ca
قارچ و کپک از باکتری هایی سمی به شکل رشته های چند سلولی فشرده تشکیل شده و پس از تجمع شان در جایی ،قابل مشاهده می باشند.)Filament multicellular forms( . در ساده ترین حالت ،فارچ و کپک را می توان روی سطح خارجی میوه هایی که گندیده اند یا رو به گندیدگی می روند مشاهده کرد .قارچ ها و کپک ها در نقاط خاصی از ساختمان و خانه نیز می توانند رشد کنند بویژه در ساختمان های قدیمی .این مشکل باید بطور بسیار جدی مورد توجه ساکنان اینگونه ساختمان ها قرار گیرد .در غیر این صورت ،ممکن است مشکالت بسیاری برای سالمتی ساکنان آنها پدید آید ،از جمله :مشکالت ریوی و تنفسی، خارش چشم ،سرفه ،و از همه مهمتر ،آلرژی.
بر طبق گزارشی از شبکه ی تلویزیونی CBCچند سال پیش در ایالت آریزونای آمریکا دو کودک از ساکنان خانه ای دچار آلرژی و نوعی بیماری تنفسی شدند .پس از مراجعه به پزشکان مشخص شد که این دو به دلیل هوای ناسالم خانه که ناشی از وجود قارچ و کپک بوده به این بیماری ها دچار شده بودند. قارچ و کپک برای پیدایش و رشد نیاز به محیط مناسب دارند .در این مورد می توان دهها صفحه نوشت اما باید اشاره کرد که عمده ترین عامل ایجاد کننده ی شرایط مناسب برای رشد آنها آب و رطوبت است .بدون آب و رطوبت قارچ و کپک امکان رشد پیدا نخواهند کرد. از جمله ،ستون های چوبی ،پانل های چوبی ،osbو پانل های گچی دارای روکش کاغذی همه رطوبت پذیرند. در اینجا به اختصار به مکان هایی که می باید مورد توجه ساکنان قرار گیرد اشاره می شود: گوشه های داخلی پنجره های خانه بخش های پایینی دیواره ی زیرزمین گوشه های دیواره ی کاشی حمام و دستشویی یکی از قسمت هایی که به ندرت در معرض دید عموم قرار دارد ،داخل کابینت هایزیر ظرفشویی و زیر دستشویی حمام است .این قسمت ها از آنجایی که بطور پیوسته در ارتباط با رطوبت و یا نشت آب هستند ،مکان های مناسبی برای رشد قارچ می باشند. در صورت مشاهده ی قارچ و کپک ،می باید بی درنگ با کمک کارشناسان اقدام به از میان بردن آنها و زمینه ی رشدشان بود.
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 40
زياد و کم
گوگول( ...دنباله از صفحه ی )27
...بعد نوبت رسید به خود نویسنده که از بین برود .او گوگولوار از دنیا رفت .در حقیقت خودکشى کرد به این صورت که مثل پیرمرد داستان مالکین قدیمى از خوردن دست کشید. در به روى دنیا بست و خود را در اتاقى حبس کرد .گوگول که آنقدر به خوردن عالقه داشت و مطالب زیادى در حسرت آن نوشت دیگر به غذا لب نزد .طبیبان هر چه کردند نتوانستند کارى برایش بکنند .روز به روز ضعیفتر و مثل یک جسد شد .در لحظههاى آخر دائم مىگفت« :نردبان! نردبان!» در دوران کودکى مادربزرگش براى او قصهاى تعریف کرد که از یادش نرفت .گفت وقتى کسى مىمیرد از آسمان نردبانى پایین مىافتد و فرشتهها از آن پایین مىآیند .اگر بنده درستکارى بوده او را به بهشت مىبرند و اگر به مردم بدى کرده تحویل جهنمش مىدهند .آخرین جملهاى که گوگول بر زبان آورد ،آنچه که بعداً بر دیوار آرامگاهش نوشتند ،این بود« :با خندهاى تلخ بر لب مىمیرم». گوگول را اول ،در صومعه دانلیف ،کنار مزار دوستش خُمیا ُکف دفن کردند .در سال ،۱۹۳۱ در زمان حکومت استالین ،این صومعه را خراب و باقیماندههاى جسد گوگول را به گورستان نوودویچى منتقل کردند .گور را که شکافتند منظره غریبى دیدند .گوگول در تابوت دمر خوابیده بود .ظاهراً نویسنده بیچاره زنده بگور شده بود ،چیزى که همیشه از آن وحشت داشت ،آمد به سرش از آنچه مىترسید. در خاکسپارى مجدد گوگول بعضى از اهل قلم نیز حضور داشتند .کمیساروف ،ناقد ادبى، تکهاى از لباس گوگول را به یادگار َکند تا به گفته خودش کتاب نفوس مردهاش را با آن جلد کند .سنگ قبر استاد هم به هوادار صادقش میخائیل بولگاکف رسید .سنگى که بعداً ،در سال ۱۹۴۰آن را در بناى مقبره بولگاکف کار گذاشتند .شما مىگویید این نُه سال (از ۱۹۳۱تا ِ مغضوب گوشهگیر روس سنگ قبر گوگول را کجا پنهان کرده بود؟ )۱۹۴۰نویسنده بخارا ،۷۱خرداد ـ شهریور ۱۳۸۸ ________________________________________ [ ]۱ـ .هوشنگ گلشیرى« ،نمازخانه کوچک من» ،نیمه تاریک ماه ،نیلوفر ،۱۳۸۰ ،صفحه .۲۵۱ [ – ]۲نیکالى گوگول« ،دماغ» ،یادداشتهاى یک دیوانه ،ترجمه خشایار دیهیمى ،انتشارات هاشمى ،۱۳۶۳ ،صفحات .۱۲۴ – ۱۲۵ [ – ]۳نیکوالى گوگول ،مردگان زرخرید (رعایاى مرده) ،ترجمه فریدون مجلسى ،نیلوفر، ( ۱۳۸۷چاپ دوم) ،ص.۸۸ [ – ]۴نامه بلینسکى به نقل از :آیزایا برلین ،متفکران روس ،ترجمه نجف دریابندرى ،خوارزمى، ،۱۳۶۱صص ۲۶۳ – ۶۵ (منبع :نشریه بخارا شماره )71
I n s t r u c t o r
Piano
M u s i c
Violin * Kamanche
www.Mirloo.com 778 688 9234
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
اضطراب رياضی...
(دنباله از صفحه ی )36
...به عالوه ،طبق گزارش بنسون )1987 (3زنان در مقايسه با همکالسی ها ی مرد خود در دانشگاه نمرات باالتری را در آزمون های اضطراب کلی و اضطراب آمار و رياضی به دست آورده اند .در عين حال لئون ( )1992پی برد که ميزان اضطراب رياضی در دانشجويان و معلمان ضمن خدمت علوم اجتماعی ،ارتباطی با جنس افراد نداشته است ؛ بلکه بايد عوامل ديگری را به منظور تبيين تفاوت عملکرد رياضی ميان زنان ومردان جستجو کرد. در هر حال ،اگر توانايی ها و قابليت های متفاوت ذهنی و روانی و فرصت های مختلف اجتماعی فرهنگی مردان و زنان در عرصه ء کار رياضيات مورد تأمل قرار گيرد ،طبيعی است که ابتالی زود هنگام تر زنان به اضطراب رياضی و ترديد شان نسبت به اطمينان رياضی را در مقايسه با مردان بپذيريم .هر چند که اين امر نيازمند مطالعات بيشتری است تا معلوم شود که چگونه پيشرفت در رياضيات تحت تأثير اضطراب رياضی و جنس قرار می گيرد .بديهی است که دستاوردهای ناشی از چنين پژوهش هايی نتايج ارزشمندی را برای يادگيرندگان ، معلمان و برنامه ريزان آموزشی در رياضيات فراهم خواهد آورد. (بخش سوم و پايانی این مطلب در شماره ی آينده)
میزگرد ماهانه گفت و گو :چشم انداز این برنامه ها ،تمرین گفت وگوی سالم برای تبادل اندیشه و استحکام ارتباطات است. مرحله اول :ارائه اصول گفت و گو خانم آذر ضیامنش مرحله دوم :گفت و شنود شرکت کنندگان زمان :ساعت 6:30عصر تا هشت ونیم جمعه بیست و سوم نوامبر برای اطالعات بیشتر با این شماره تماس حاصل نمایید604.719.1084 : مکان :اتاق 203واقع در کاپیالنو مال نورت ونکوور ورود برای همه آزاد و رایگان است Thursday, Nov. 22, 2018
بنیاد کانادا و ایران برگزارمی کند
" بازارچه خیریه کریسمس "
بنیاد کانادا و ایران ازدوستانی که تمایل به نمایش گذاشتن وفروش اجناس هنری خود مانند نقاشی ،هنرهای دستی ،سرامیک ،ترمه ،شیرینی ،پارچه های مخصوص ،لباسهای محلی ،اسباب بازی ،لباسهای نو ،چینی و کریستال دارند تقاضا میشود با شماره 6048001977تماس گرفته ومیز خود را هرچه زودتر اجاره نمایند ،اجاره هرمیز 10دالر بوده و تعداد آنها فقط 20عدد می باشد .کلیه درآمد حاصله ازفروش اجناس غرفه ها متعلق به صاحبان کاال میباشد .بنیاد درآمد حاصل ازفروش اجناس خودرا به Food bankهدیه خواهد کرد. زمان شنبه ۸دسامبر ۲۰۱۸ساعت ۴ ۱-بعدازظهر مکان John Braithwaite Community Centre 145 west 1st North : Vancouver برای اطالعات بیشترواجاره غرفه هرچه زودتربا شماره 6048001977ویا با پست الکترونیکی بنیاد admin@cif-bc.comتماس حاصل نمایید. ازکلیه هموطنان دعوت می گردد ازاین بازارچه دیدن فرمایید. ورود برای همه رایگان میباشد. Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 41
آژانس مسافرتی
( Advanced Travelتینا خدایی) 604-904-4422 604-770-4474 آژانس هواپیمایی آپادانا 604-986-0094 آریا تراول 604-780-4005 آزاده موسویان آژانس مسافرتی کاپیتان کوک) (آزاده موسویان: -------------------------------------------------
آرایشگاه و سالن زيبایی
اکستنشن مژه "ميترا" -کوکيتالم 604-825-3887 604-980-5464 King Hair Design --------------------------------------------------
آموزش هنر
خانه فرهنگ و هنر (خط ،نقاشی ،موسیقی778-737-7426 )... مرکز هنری نوا( :موسیقی ،نقاشی 604-985-6282 ).. نقاشی: 604-349-6326 نازنین صادقی (آبرنگ) www.nazanin-artist.com رامین جمالپور (رنگ روغن /آبرنگ) 604-924-1475 موسیقی: ( Jahan Musicکودکان/بزرگساالن) 778-688-9234 حمیرا بشیری (سه تار برای خانم ها) 778-839-1375 مهران مهراب زاده (تار ،سه تار ،آواز604-812-9025 ).. 604-375-1272 اشرف آبادی (تار و سه تار) 604-983-3985 استاد شاملو (ویلن و سه تار) شبنم شاملو (تنبک /موسیقی کودکان) 604-983-3985 778-833-4778 ُرهام بهمنش (پیانو) نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) 604-349-6326 رامین جمالپور (پیانو ،تئوری/هارمونی) 604-924-1475 778-893-6766 فرشته فرمند (آواز) 604-913-3486 پرویز نزاکتی (آواز) 604-551-3963 محمد خرازی (گیتار) عکاسی:
حمید زرگرزاده ()Perfect Shot Studio
604-925-6800 778-372-0765
گالری عکس کارون کارتون و کاریکاتور: گالری کالغ سفید (افشین سبوکی) 778-898-4575 خطاطی: 778-889-4820 انجمن خوشنویسان ایران رقص: 604-983-0015 باله ملی پارس --------------------------------------------------
اپتومتری /عينک سازی
604-464-7726 ( IRISکوکيتالم) -------------------------------------------------
آموزش زبان
604-782-3530 بهاره بهداد (زبان فرانسه) -------------------------------------------------
آموزش زبان فارسی
778-870-6716 آذر امین مقدم 604-261-6564 ایرانیان 604-913-0601 دهخدا (نورت ونکوور) 604-442-9431 نور دانش -------------------------------------------------
آموزش رانندگی
604-710-0550 ( Green Wayمحسن) 778-899-7790 سعيد صالحی 778-896-1420 آموزشگاه رانندگی بهروز 604-644-8960 حسین الهیجی 604-990-4844 کاپیالنو (جوان) -------------------------------------------------
اتوموبیل
604-781-7478 هوندا (سعيد لطفی ) 604-649-3618 فولکس واگن (بهداد نخعی) فولکس واگن (علی بنی صدر) 604-250-6711 604-500-7772 آئودی (رامين رساور) --------------------------------------------------
ارز و ارسال پول
دنیا (وست ونکوور) عطار (کوکیتالم) دانیال (کوکيتالم) خدمات ارزی دکتر نیک صرافی محله (کوکيتالم) چارلیز (داون تاون)
604-913-2324 604-945-3266 604-763-1512 604-558-8050 778-245-1042 604-688-2516
Thursday, Nov. 22, 2018
امور برقی /سيمکشی /تعمیرات شرکت رايان
778-682-3213
----------------------------------بازرسی فنی ساختمان
604-500-0303 دکتر امير به کيش 778-231-3040 هاشم سیفی -------------------------------------------------
باشگاه ورزشی /ورزش های رزمی
604-990-1331 باشگاه سانی کيم تکواندو بهاره دهکردی (کيک باکسينگ) 778-872-3781 مجتبی دانشی (کيک باکسينگ) 778-871-7572 باشگاه ورزشهای رزمی اليت المپيک 604-971-3362 -------------------------------------------------
پزشک /مرکز پزشکی /خدمات پرستاری
پزشک خانوادگی: دکتر ساناز فاموری (604-925-9277 )West Van فیزیوتراپی: هارمونی (فیزیو /ماساژتراپی) 604-468-2300 ناتوروپاتیک: دکتر ماندانا عدالتی (604-987-4660 )North Van خدمات پرستاری: 778-927-1348 گروه پرستاران "آرين" 604-945-5005 Safe Care Home Support -------------------------------------------------
تدریس خصوصی
نيلوفر علمداری(شیمی /ساینس) 778-926-2995 طاهره بزرگمهر (شیمی دبیرستان) 778-960-0057 دکتر فريبرز موجبی (ریاضی و فیزیک) 778-903-4750 نادره ترکمان (فيزیک و رياضی) 604-396-6622 دکتر علیرضا خاتون آبادی (ریاضی) 778-926-1382 دکتر حمیدرضا رضازاده (ریاضی) 604-700-9560 -------------------------------------------------
ترجمه
حسین عندلیب (مترجم رسمی) 604-868-9800 فریبرز خشا (مترجم رسمی) 604-377-9225 حاتمی (مترجم رسمی) (کوکيتالم) 604-338-7364 دارالترجمه رسمی ترای سیتی 604-492-0666 778-773-0723 بهارک کیادی 604-817-4689 دالور قدرشناس ()Ph.D حمید دادیزاده (مترجم رسمی) 604-889-5854 آرش اندرودی (مترجم رسمی) 604-365-6952 -------------------------------------------------
تعمیرات و خدمات ساختمانی
علی وفایی (604-728- 3132 )AAA Ali Renovations 778-929-2489 حميد شرکت ساختمانی لوفا -پارسا خاکپور 778-893-7277
-------------------------------------------------
تعمیرات لوازم خانگی /برقی /کامپیوتر
حسن ()Wise Appliance Techno Electro سعید ابراهیمی
604-764-6911 604-770-0660
604-346-8925 -------------------------------------------------
تعمیرات اتوموبیل
604-438-0222 ( KMFخسرو خاندشتی) تعمیرگاه و مکانیکی 604-960-0389 Auto Tek -------------------------------------------------
حسابداری
ناهید پاک (778-340-0231 )NasTax-N.Van ناهید پاک (604-781-8153 )NasTax- Langley - PBSرضا هوشمند (604-990-6668 )N. Van - PBSرضا هوشمند (برنابی) 604-638-3104 - PBSرضا هوشمند (ترای سيتی) 604-945-6664 778-285-8830 حسابداری صبا 604-468-4222 تراز (کوکیتالم) تراز (حسن نراقی -نورت ونکوور) 604-986-3704 -----------------------------------------------
حمل و نقل /اثاث کشی ()Moving
604-603-9099 آلبرت (حمل و نقل و اثاث کشی) 604-970-2233 Merto Vancouver Movers --------------------------------------------------
خدمات بیمه
جهانگیر فامیلی ميالد رحمتی سعيده کمونه
604--836-5663 604-987-9356 778-580-5616
کتابفروشی
خدمات چاپ 604-990-7272 کاپیز دیپو (نورت ونکوور) خدمات چاپ604-710-5234 Print & Design -------------------------------------------------
خدمات زيبايی /ماساژ
خدمات زيبایی و ماساژ زهره
604-365-4610
-------------------------------------------------
خدمات کنسولی /اسناد رسمی /مهاجرت
دفتر حقوق و مهاجرتی الدن حسن ولی 604-729-9449 شهرزاد فرزين (امور مهاجرت) 604-499-2530 فریبرز خشا (نوتاری پابلیک) 604-922-4600 سازمان مهاجرتی منصوری 604-619-8564 mcisfirm.com فرشته رحیمی (امور مهاجرت) 778-893-2275 604-924-4452 محمد همائی نژاد 604-986-3704 حسن نراقی (امور مهاجرت) 604-987-1413 یونکس 778-285-2866 راه کانادا (کوکیتالم) ------------------------------------------------
خدمات کامپیوتر
778-918-2815 داريوش 604-657-4318 شهرام شعبانی 604-220-1808 آرین -------------------------------------------------
داروخانه
داروخانه مدیس (پورت کوکيتالم) 604-944-5544 داروخانه فارماسیو (وست ونکوور) 604-925-3304 ------------------------------------------------
دندانپزشک
604-985-7032 دکتر بابک چهرودی 604-985-7032 دکتر سام صوفی 604-474-4155 دکتر رضا آران (ارتودنسی) 604-321-8001 دکتر روشنک شفقی ------------------------------------------------
روان پزشک /مشاوره و روان درمانی
دکتر گيتی اقبال (روانپزشک) 604-782-9573 دکتر سعيد ممتازی (روان درمانی) 778-878-0399 -------------------------------------------------
رستوران
604-971-5113 خلیج فارس (نوت ونکوور) 604-904-3904 گیالنه 604-980-7373 کازبا 604-987-9000 کپیالنو کافه ------------------------------------------------
شرکت ساختمانی
604-603-7991 شرکت MTM -------------------------------------------------
عکاسی و فیلمبرداری
604-925-6800 پرفکت شات استودیو 778-372-0765 استودیو عکاسی کارون حمید 604-358-7060 slicephotography.ca 778-355-4445 دات آرت استودیو 604-358-6045 Rosewood photography 604-987-1413 یونکس ------------------------------------------------
فروشگاه مواد غذایی
سوپرمارکت نانسی (نورت ونکوور) 604-987-5544 604-472-8888 ( Urban Gateکوکيتالم) 778-279-8909 گالره (وست ونکوور) 604-682-8816 آریا (داون تاون) 604-669-6766 دانیال (داون تاون) 604-987-7454 افرا (نورت ونکوور) فروشگاه بزرگ دایانا (کوکيتالم) 604-941-1881 604-988-8100 المپیا (نورت ونکوور) 604-988-3515 پارس (نورت ونکوور) 604-985-2288 پرشیا (نورت ونکوور) میت شاپ اند دلی (نورت ونکوور)604-983-2020
نیما (کتاب ،فیلم و آالت موسیقی) 604-904-0821 778-372-0765 کتاب کارون 604-671-9880 پان به (کتاب و فیلم) --------------------------------------------------
کابينت /کانتر /کفپوش
...Century Cabinet
604-552-5466
--------------------------------------------------
مشاور امالک
604-727-4044 604-603-0704 604-506-8668 604-603-0762 604-445-2030 604-626-1033 604-307-6830 604-720-8001 604-441-7733 604-842-4004 778-893-2275 604-340-8182 604-518-3992
محمد خلیل بیگی مرتضی رضایی پرتو مشرف نادر معتمد سام سالم ایرج بابایی مصطفی سليميان محسن اسکويی مهدی عباس زاده آرش آهنی فرشته رحیمی سهيال طوسی کورس پزشک
---------------------------------------------
محوطه سازی ،زمين آرايی ()Landscaping
778-855-9645 Great Spaces Landscaping 604-724-9645 خدمات فضای سبز شاهرخ 778-322-2995 West North Landscaping
---------------------------------------------
نان /شیرینی
604-552-3336 604-990-7767 604-973-0119 604-986-6364 778-340-1773 604-987-7454
شیرینی مینو (کوکیتالم) شیرینی گلستان شیرینی رکس شیرینی الله کلبه نان افرا
---------------------------------------------
نشریات و دیگر رسانه ها
فرهنگ فرهنگ
BC BC
شهروند پیوند دانستنیها مهاجر دانشمند تلویزیون پرواز تلویزیون آريا رادیو فارسی زبان ونکوور
604-544-0960 778-317-4848
BC
604-988-9262 604-921-4726 604-697-0344 778-968-9081 604-913-0399 604-723-4307 604-396-1919 778-709-9191
--------------------------------------------------
مشاوره خدمات دولتی فرهاد شمس
60-721-1693
--------------------------------------------------
وام /وام مسکن
604-307-8674 مهرداد نویس 604-603-0762 نادر معتمد 604-341-0566 امیر بوترابی 604-725-7230 بهنام نیک اختر --------------------------------------------------
طراحی وب سایت /خدمات اینترنت
604-782-9573 کاسپيانا --------------------------------------------------
وکالت /خدمات حقوقی در ايران
َفراما (خدمات حقوقی در ایران) 778-680-5848
--------------------------------------------------
وکالت /خدمات حقوقی در بی سی و کانادا متیو فهی (604-561-4644 )Matthew Fahy 604-925-6005 زهرا جناب
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 42
متنوع، فرهنگ BCنشريه ای مستقلّ ، پُربار و آموزنده
با بهترين خدمات آگهی
778.317.4848
مر ّمت تابلوهای نقاشی
مرمت و بازسازی انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن جدید یا قدیمی
778.874.3931 مدرسه ی نور دانش
اطالعیه برگزاری کالس ها از سپتامبر 2018در مناطق شهری نورث ونکوور، برنابی و کوکیتالم چون شکر شیرین و چون گوهر ،زبان فارسی است فارسی ،فرهنگ و آیین و نشان پارسی است
زبان مهم ترین عامل حفظ و ارتباط بین نسل هاست ،پس بکوشیم تا با آموزش زبان فارسی به فرزندان مان ارتباط خود را با نسل جدید ،حفظ و تقویت نماییم .مدرسه ی نور دانش با مجوز رسمی برگزاری امتحانات پایان سال تحصیلی ایران و برخورداری از سی سال سابقه ی مدیریتی و آموزشی در مدارس دولتی و غیر انتفاعی داخل کشور و چندین سال فعالیت آموزشی در استان بریتیش کلمبیا و بهره مندی از کادری مجرب و کارآزموده ،دارای کالس های خصوصی و گروهی آموزش زبان فارسی برای خردساالن و بزرگساالن ،آموزش کلّیه ی دروس ابتدایی و راهنمایی و نیز آموزش تک درس دبیرستان می باشد. ما به میزبانی وخدمت رسانی به بیش از یکصد نفر از دانش آموزانی که داوطلب شرکت در امتحانات پایان تحصیلی ایران در سال گذشته در حوزه ی ونکوور بودند، مفتخریم. تلفن تماس604.726.9430 :
اتاق برای اجاره:
دو اتاق مبله با حمام و دستشویی در يک طبقه مستقل در منزلی بسیار دنج و دلباز و تمیز با تمام امکانات .ایستگاه اتوبوس و پارک در
نزدیکی منزل .با قیمت مناسب اجاره داده می شود.
)100 Rubbish (Everything Rubbish Removal هر گونه اثاثيه اضافی ،بی استفاده و دورافکندنی شما را -اعم از مبل، یخچال ،میز و صندلی و - ...با نازلترين قيمت از منزل يا محل کار شما برخواهيم داشت. خدمات اين شرکت در نورت ونکوور، وست ونکوور ،کوکيتالم ،داون تان و ديگر نقاط ونکوور بزرگ در دسترس شماست.
)Tel: 604.500.0953 (Ami
حل جدول نشريه ی فرهنگ (شماره ی )403
778.919.6372
اطالعيه انجمن ايرانيان برنابی احتراما به آگاهی میرساند جلسات فرهنگی انجمن ایرانیان برنابی شامل :حافظ خوانی؛ ترانه خوانی؛ شعر همراه آهنگ؛ شاهنامه همراه ضرب؛ موسیقی کر؛ مقاله میباشد. زمان :شنبه ها از ساعت 2و نیم بعدازظهر مکان :ساختمان سینیور سنتر جنب کتابخانه شمال لوهید مال خیابان کمرون شماره۹۵۲۳ روابط عمومی انجمن تلفن ۶۰۴۷۷۹۴۴۲۲
آگهی استخدام:
شرکت کابينت سازی سنچری ( )Century Cabinetsواقع در پورت کوکيتالم برای تکمیل کادر خود به چند طراح و فروشنده کابينت آشپزخانه نیازمند است. آشنایی با طراحی و فروش کابينت ،سابقه کار در کانادا و توانایی صحبت به زبان انگلیسی مزیّت محسوب می شود .از متقاضیان خواهشمندیم با شماره تلفن 604.202.1781با آقای محسن (رابرت) تماس حاصل نمایند و رزومه خود را به ايمیل زیر ارسال نمایند: robert@centurycabinets.ca Thursday, Nov. 22, 2018
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 43
افسانه ی "خودسرها" در نظام جمهوری
کانون انديشه برگزار می کند:
(دنباله از صفحه ی )16
پنل با موضوع "تکوين و بازتوليد استبداد (ریشه یابی و نگاهی جامعه شناختی ،تاریخی و روانشناختی - اقتصادی و سیاسی به پدیده ی استبداد) 7دسامبر ،2018از ساعت 5:30تا 7:30
در سالن اجتماعات کاپیالنو مال ،اتاق 203
مطابق صورت جلسه ی مصوب 2نوامبر برگزار خواهد شد.
اعضای پنل:
آقای زند" :ریشه های سیاسی استبداد"
آقای هوشمند" :ریشه های اقتصادی استبداد"
آقای صدقی" :ریشه های روانشناسی استبداد"
آقای دکتر عابدی" :ریشه های جامعه شناسی استبداد"
را بررسی خواهند نمود.
تلویزیون فرهنگی ایرانیان با برنامه های اختصاصی از ونکوور کانادا
شنبه و پنج شنبه کانال ۱۱۹تالس و ۸شا با مدیریت
رامین محسنی
کارگردان سینما و تلویزیون
همچنین در وب سایت:
ariatv.ca A New Persian
Community Television
on Shaw and OMNI Channel
تلفن استودیو تلویزیونی و آگهی ها(۶۰۴) ۳۹۶-۱۹۱۹ : Sponsorship Opportunities and Show Ideas: (604) 396-1919
Facebook.com/AriaTelevision
Thursday, Nov. 22, 2018
...اگر ترورها کار افراد"خودسر" بوده است ،چگونه حکومت تعهد میدهد و میتواند بیش از ۲۰سال به تعهد خود در این مورد عمل کند؟ چگونه است که "خودسرها" به یکباره مطیع خواست رهبر و مقامات میشوند؟ به نظر من آنچه ابوالقاسم مصباحی در برابر دادگاه برلین شهادت داد ،عین حقیقت است .او گفت حکم ترور دگراندیشان و مخالفان همواره از سوی ارشد ترین مقامات، از جمله رهبر"مقدس" نظام ،خمینی و خامنهای ،انجام میگرفته است و بدون موافت آنها هیچ کس جرات چنین اقداماتی را ندارد .به تکهای از حکم دادگاه "میکونوس" در این رابطه توجه کنید: «قتل دکتر قاسملو و دو تن از یارانش در ۱۳ژوئیه ۱۹۸۹در شهر وین ،و همچنین قتلی که در این دادگاه مورد بررسی قرار گرفت ،از نتایج و پیامدهای عملی سیاستهای جمهوری اسالمی ایران است .رابطه میان قتل وین و برلین بسیار روشن و آشکار است... اسناد و مدارک غیرقابل انکار ارائه شده به این دادگاه ،شکل و نوع اتخاذ تصمیم راس رهبری سیاسی ایران و همچنین ساختار و مسئولیتهای این تصمیم گیریها را که با هدف نابودی مخالفان رژیم در خارج از کشور انجام میگیرند ،به گونهای بسیار روشن و آشکار نشان میدهند ...اتخاذ تصمیم درباره نابودی دگراندیشان و مخالفان رژیم در اختیار نهادی به نام"شورای امور ویژه" است که نهادی غیرقانونی و به دستور رهبر مذهبی نظام تشکیل شده است ...اعضای این شورا عبارتند از رئیس جمهور ،وزیر اطالعات و امنیت ،وزیرامور خارجه ،روسای نیروهای نظامی و انتظامی ...و همچنین رهبر مذهبی نظام ...دلیل و انگیزه ترور برلین صرفا سیاسی و مربوط به حفظ قدرت سیاسی است ...این قتل صرفا با انگیزه سیاسی و با هدف نابودی مخالفان رژیم انجام گرفته است .هدف اصلی رژیم ایران نابودی مخالفان فعال نظام در خارج از کشور است( »...از متن حکم دادگاه). پانویسها و منابع : -۱نگاه کنید به گفتگوی حسین دهباشی با محسن صفایی فراهانی در برنامه خشت خام -۲برگرفته ازمتن بازجوییهای مقام امنیتی فراری جمهوری اسالمی ایران، ابوالقاسم(فرهاد) مصباحی ،معروف به شاهد" "Cدر دادگاه میکونوس ،توسط دادستانی مسئول پرونده ،مورخ ۱۹۹۶/۹/۲۶ ،۱۹۹۶/۹/۲۵و ،۱۹۹۶/۱۲/۱۲که درشهر مکنهایم ( ،)Meckenheimبه شماره پرونده 8-95/2bJs295انجام گرفتهاند .نگاه شود به کتاب اینجانب "ترور به نام خدا" ،انتشارات شرکت کتاب ،۱۳۹۲ ،لس آنجلس. -۳نگاه کنید به ،Der Tagesspiegelشماره ،۱۵۸۸۸مورخ ۸فوریه ۱۹۹۷
English Conversation Circle for Persian-Speaking Women
تلویزیون آریا
شنبه ،یکشنبه ،سه شنبه ،چهار شنبه کانال ۱۱۶شا
اسالمی...
YouTube.com/AriaTVCanada
Join this free conversation circle for women to improve your English. Persian-speaking volunteer assistants provide support to Persian-speaking women of all English levels. Topics are relevant to everyday life and are chosen by the group. - Tuesdays, 10 am – 2 pm - MOSAIC Head Office, 5575 Boundary Road, Vancouver Mehrzad 604 254 9626 ext. 1013 || msalari@mosaicbc.org ---------------------------------------------------
Canadian Government – Your Rights and )Responsibilities (Dari/Farsi Learn about the three levels of Canadian government, the rights of residents and the responsibilities of the residents. - December 12, 2 – 4 pm - MOSAIC Highgate Office, #3107155- Kingsway, Burnaby Rafi/Zarif 604 636 4712
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 44
عکاسی
نیکون Z؛ تحول در شرکت معروف دوربینسازی مهدی مطلبی
در حالی که سونی با چهار دوربین خود توانسته عنوان پرفروشترین سازنده دوربینهای بدون آینه فولفریم در جهان را بهدست آورد ،نیکون با معرفی سری Zنبرد تجاری با این شرکت را آغاز کرده است. دوربینهای بدون آینه کوچکتر و سبکتر هستند و به دلیل نبود آینه راحتتر میتوان از بسیاری از لنزهای قدیمی در آنها استفاده کرد .از طرفی در این دوربینها میتوان از شاتر مکانیکی یا الکترونیکی بهره گرفت .استفاده از شاتر الکترونیکی به عکاس اجازه میدهد در زمان هایی که نیاز دارد به صورت مخفیانه عکاسی کند؛ مزیتی که در دوربینهای آینه دار وجود ندارد .این عوامل در چند سال اخیر باعث شده این کالس در بین عکاسان چه حرفهای یا آماتور با استقبال مواجه شود. برخی کارشناسان آینده دوربینهای عکاسی را متعلق به دوربینهای بدون آینه میدانند و شرکتهایی که به این سمت حرکت نکنند را مانند شرکتهایی که به نگاتیو وفادار ماندهاند محکوم به شکست میدانند .نیکون و کنون اما چند سالی است در برابر این توفان جدید در جهان عکاسی مقاومت میکنند ،اما با قدرت گرفتن شرکتهای دیگر در این بخش از بازار مانند سونی باالخره نیکون هم دست به کار شد و سری Zرا معرفی کرد. این سری فعال شامل دو مدل Z6و Z7میشوند که اولی رقیب سونی III A7و دومی رقیب سونی A7R IIIاست.
عکاسان را فراهم میکند .این دوربین قدرت فوکوس روی ۲۷۳نقطه را دارد. نیکون با معرفی این دو دوربین سری جدید لنزهای خود را هم معرفی کرده است این لنزها با مانت سری زد قابل استفاده هستند و فعال سه لنز برای سری جدید دوربینهای بدون آینه نیکون معرفی شده که ۷۰– ۲۴با اف چهار ،لنز ۳۵میلی متر با اف ۱.۸و لنز ۵۰میلی متر با اف ۱.۸است .کمبود لنز در این کالس جدید نیکون قطعا نقطه ضعف این دوربین نسبت به محصوالت سونی است البته نیکون گفته است که در سال ۲۰۱۹شش لنز جدید را برای این محصول معرفی میکند که لنز فوق العاده جالب ۵۸میلی متر با اف نود پنچ صدم از جمله آنهاست .از طرفی با یک مبدل مخصوص از تمام لنزهای سری اف نیکون میتوان در این دوربینها استفاده کرد .که بیش از ۳۵۰لنز را شامل میشود و اتوفوکوس هم در حدود ۹۰لنز ممکن خواهد بود. وزن دوربین Z7در حدود ۶۷۰گرم است .در حالی که وزن نیکون دی ۸۵۰بیش از یک کیلوگرم است .هر دو دوربین جدید نیکون مجهز به لرزشگیر در سنسور هستندZ7 . میتواند با سرعت ۹فریم در ثانیه و Z6میتواند با سرعت ۱۲فریم در ثانیه عکاسی کند. اما در حالت فیلمبرداری این دوربین در برابر سری آلفا ۷و سری اس سونی حرفی برای گفتن ندارند .این دو دوربین با کیفیت 4Kبا بیتریت نه چندان باال تا ۳۰فریم بر ثانیه قابلیت فیلمبرداری دارند .این عامل سبب میشود در دوربینهای بدون آینه و دوربینهای عکاسی همچنان پاناسونیک جی اچ ۵در زمینه فیلمبرداری بیرقیب باشد. عمر باتری این دو دوربین در برابر سونی چندان قابل توجه نیست .هر دو دوربین با یک بار شارژ باطری میتوانند ۳۳۰فریم عکس بگیرند این در حالی است که محصوالت مشابه در سونی میتواند ۶۵۰فریم عکس بگیرند. قیمت جهانی Z7حدود سه هزار ۳۰۰دالر و قیمت Z6در حدود دو هزار دالر است. (رادیو فردا)
هر دو مدل جدید نیکون فولفریم هستند .مدل «زد »۷از نظر سنسور نزدیک مدل بسیار موفق ۸۵۰دی نیکون است و دارای یک سنسور ۴۵مگا پیکسلی است و قدرت فوکوس روی ۴۹۳نقطه را دارد (سه برابر نیکون دی .)۸۵۰حساسیت سنسور این دوربین از ۶۴تا ۲۵هزار و ۶۰۰ایزو را پوشش میدهد که میتواند حتی در شرایطی که نور کمی وجود دارد ،عملکرد عالی داشته باشد و در شرایط با نور مناسب یک تصویر بسیار شفاف را به عکاس تحویل دهد. دوربین «زد »۶ارزانتر است و سنسور آن ۲۴مگا پیکسلی است اما به دلیل مساحت مساوی در برابر مگا پیکسل کمتر ،در شرایط نور کم ،نویز کمتری هم دارد .گستره حساسیت این دوربین از ۱۰۰تا ۵۱هزار ۲۰۰متغییر است که یک امکان فوق العاده برای Thursday, Nov. 22, 2018
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 45
At the Movies The Girl in the Spider's Web (PG***)
Johnny English Strikes Again (PG)***
Trapped!
By Robert Waldman, Vancouver
D
anger lurks behind just about every door in Sony’s release of The Girl in the Spider’s Web. Sure this film is not as devastating as the original Swedish classic penned by Stieg Larsson that set the literary world ablaze but still this new version packs quite the wallop. Prepare to get turned on by one gutsy albeit altruistic lady at Landmark Cinemas and Cineplex Entertainment halls around B.C.
Target Rich! By Robert Waldman, Vancouver
W
hile the world yearns, yes yearns for the return of James Bond to the silver screen audiences can get a chance to warm up with another spy on the rise. Good old Johnny English returns to the fold. Universal Studios seems to be at an all-time high. First the studio scored big with a series of phenomenally successful Jason Bourne spy epics turning Matt Damon into a superstar in the process. Now even better news comes with the studio acquiring the international distribution rights to all upcoming James Bond releases. Even better news is the new Johnny English Strikes Again flick. Pure comedy gold is on tap across British Columbia at Cineplex Cinemas. Trouble is a brewing in Britain. Apparently someone has declared open season on all MI 7 agents. With all the current espionage lads and lassies compromised Her Majesty’s Secret Service needs to go back in time to recruit an alumnus. No, it’s not Austin Powers. It’s Johnny English to the rescue. When Johnny English pulls the short straw the inimitable lady killer returns to active duty. The world will never be the same. Born to play this role international superstar Rowan Atkinson (Mr. Bean) is at his most pleasurable best. Inept with a capital I this buffoon manages to turn every encounter, no matter how innocent into complete chaos. Despite a ridiculous plot this master idiot is at his charming best when living the high life on the Cote d’Azur in the South of France. Millionaire’s Row will never be the same when Mr. English goes undercover to romancing the likes of real life 007 vet Olga Kurylenko (Quantum of Solace) An emphasis on high tech, slapstick humour and Rowan Atkinson’s funny face antics make this third Johnny English a load of laughs for fans of the genre. With no Austin Powers in Sight enjoy a hilarious comical espionage lark sure to give you more than a few chuckles thanks to the zaniness of it all. And some well-placed classic.
Leaving all that stuffy royal nonsense behind consummate thespian Claire Foy proves she can dish out the action mode as good as anyone. Cast as hacker extraordinaire Lisbeth Salander the tattooed one learns the hard way that lots of nastiness permeates the internet. Stakes are sky high when some very powerful internet programming involving the defense of the free world somehow goes astray. Hot on the trail is Lisbeth and her altruistic reporter friend Mikael Blomkvist suitably portrayed by Sverrir Gundavson. Together the pair wind up in a power play involving highly motivated criminals who will stop at nothing to achieve their world domination dream. And what strange bedfellows these criminals keep. Surprising twists and turns and a full value heroine (?) not above breaking the law keeps this high flying thriller directed by Fede Alvarez intriguing from start to finish for almost two hours. Just the right pacing and enough vengeful mayhem to make hearts pump faster turn this wellmade thriller into good wintry fare. -------------------------------------------------Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 46
Thursday, Nov. 22, 2018
ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ 20ﺗﺎ 24ﻧﻮﺍﻣﺒﺮ
ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﮐﻨﻴﺪ ﺗﺎ:
ﻧﺮﺥ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﻓﺎﻳﻨﻨﺲ ﻧﻘﺪﯼ ﺭﻭﯼ ﮔﺰﻳﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺑﺎﻗﻴﻤﺎﻧﺪﻩ ﻣﺪﻝ ﻫﺎﯼ 2018
ﭘﻴﻮﻧﺪ ﮐﺎﺭﺍﻳﻲ ﻭ ﻟﺬﺕ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ
ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﮐﻨﻴﺪ ﺗﺎ:
ﻧﺮﺥ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﻓﺎﻳﻨﻨﺲ ﻧﻘﺪﯼ ﺭﻭﯼ ﮔﺰﻳﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺑﺎﻗﻴﻤﺎﻧﺪﻩ ﻣﺪﻝ ﻫﺎﯼ 2018
ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﮐﻨﻴﺪ ﺗﺎ:
ﻧﺮﺥ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﻓﺎﻳﻨﻨﺲ ﻧﻘﺪﯼ ﺭﻭﯼ ﮔﺰﻳﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺑﺎﻗﻴﻤﺎﻧﺪﻩ ﻣﺪﻝ ﻫﺎﯼ 2018
Thursday, Nov. 22, 2018
ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﮐﻨﻴﺪ ﺗﺎ:
ﻧﺮﺥ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﻓﺎﻳﻨﻨﺲ ﻧﻘﺪﯼ ﺭﻭﯼ ﮔﺰﻳﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺑﺎﻗﻴﻤﺎﻧﺪﻩ ﻣﺪﻝ ﻫﺎﯼ 2018
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P. 47
بزرگترين موسسه ايرانی وام مسکن در کانادا
Mehrdad Nevis
مهرداد نـويس
Mortgage Specialist
مشاور و متخصص وام مسکن
Mortgage Services for Life
Cell: 604.307.8674
Suite 103 - 850 Harbourside Drive,
Tel: 604.988.8766
North Vancouver BC V7P 0A3
Fax: 604.988.8736
www.yespros.com
rodnevis@yespros.com
Farhang-e BC, No. 403, Vol.16 / P.
Thursday, Nov. 22, 2018