Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P.
Thursday, Dec. 6, 2018
آژانـــس مسـافـرتـی
CAPTAIN COOK TRAVEL
ارایــه ارزان تریــن نــرخ بلیــط بــه ایــران و تمــام نقــاط جهــان و تورهــای تفریحــی بــه سراســر دنیــا مطابــق بــا ســلیقه شــما
انــواع تورهــای کــروز ،رزرو هتــل ،اجــاره خــودرو در هــر نقطــه دنیــا و تهیــه انــواع بیمه های مســافرتی BC Registration #3339
آزاده موسویان 604.780.4005 azi@captaincooktravel.com
Thursday, Dec. 6, 2018
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 2
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 3
Thursday, Dec. 6, 2018
خانوادههای دوتابعیتیهای زندانی: ویزای بستگان مقامهای ایران را لغو کنید خانوادههای افراد دارای تابعیت امریکا که در ایران زندانی شدهاند ،از دولت ترامپ خواستهاند که ویزای فرزندان و وابستگان به مقامهای جمهوری اسالمی را که در امریکا اقامت دارند را لغو کند .آنها خواهان فشار بیشتری بر جمهوری اسالمی برای رهایی کسانی هستند که دولت ایران آنها را "گروگان" گرفته است. دو منبع نزدیک به خانواده زندانیان دوتابعیتی نزد خبرگزاری انبیسی NBCاز دولت امریکا انتقاد کردهاند که به اندازه کافی برای حفظ امنیت شهروندان زندانی خود در ایران تالش نمیکند.بیشتر افرادی که توسط حکومت ایران بازداشت شدهاند ،به "جاسوسی" متهم هستند ،درحالیکه سازمانهای مدافع حقوق بشر این اتهام را بیپایه و اساس میدانند. در حال حاضر دست کم چهار شهروند امریکایی و یک فرد دارای اقامت قانونی امریکا در ایران بازداشت هستند .خانوادههای بعضی از آمریکاییهای زندانی در ایران ،همچنین فهرستی از شهروندان ایرانی ساکن آمریکا ارائه دادهاند ،حاوی نام افرادی که گفته میشود فرزندان یا بستگان نزدیک به مقامهای بلندپایه ایرانی هستند. اعتراض به "گروگانگیری" حکومت ایران در یک اقدام اعتراضی دیگر خانوادههای شماری از افراد زندانی در ایران در نامه سرگشادهای از رهبران جهان و سازمان ملل خواستند که هرچه زودتر برای رهایی عزیزان آنها اقدام کنند .آنها در نامه خود که روز دوشنبه (سوم دسامبر) منتشر شد گفتهاند« :شواهد کامال روشنی نشان میدهد که اقدام حکومت ایران در دستگیری این افراد چیزی جز گروگانگیری نیست» .آنها حکومت ایران را متهم کردهاند که از افراد دوتابعیتی برای باال بردن موقعیت چانهزنی با غرب استفاده میکند. خانوادههای احمدرضا جاللی ،کامران قادری ،سیامک و باقر نمازی ،نزار زاکا ،سعید ملکپور و رابرت لوینسون این نامه سرگشاده را امضا کردهاند ،در کنار "بسیاری خانوادههای دیگر" که میگویند به خاطر امنیت عزیزانشان در ایران نام خود را فاش نمیکنند. دولت ایران گفته است که این افراد براساس قوانین ایران متهم و در دادگاه محکوم شدهاند .اما آنها که با اتهاماتی مانند "نفوذ" یا "جاسوسی" روبرو هستند ،در دادگاههای غیرعلنی و بدون مراتب حقوقی محاکمه شدهاند. به گفته خانوادههای افراد زندانی بازداشت افراد بخشی از یک "حرکت دقیق و تاکتیکی حکومت ایران" برای چانهزنی با کشورهای غربی است.
Thursday, Dec. 6, 2018
در نامه همچنین آمده است که از سال ۲۰۰۷به این سو بیش از ۵۰شهروند خارجی یا کسانی که اقامت دوگانه دارند در ایران بازداشت شدهاند که حدود ۲۰نفر از آنها هم اکنون زندانی هستند .آنها میگویند که برای فشار کافی بر رژیم ایران برای آزادی این افراد در غرب اراده قوی وجود ندارد. نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد که از دریافتکنندگان نامه است گفت که بازداشت این افراد از دیگر نمونههای نقض عرف بینالمللی از سوی ایران است .او افراد زندانی را بیگناه و روند محاکمه آنها را ناعادالنه خواند و گفت که باید فورا آزاد شوند و به نزد خانوادههای خود برگردند .بنیاد تامپسون رویترز به تازگی گزارشی منتشر کرده که میگوید علیرغم ادعاهای مکرر حکومت ایران ،این بازداشتها ماهیتا خودسرانه و با هدف گرفتن امتیاز از دولتهای خارجی انجام میشود. از شمار دقیق زندانیان دوتابعیتی در ایران اطالعی در دست نیست؛ اما آنها تنها شهروندان امریکا نیستد .نازنین زاغری ،عباس عدالت ،استاد ریاضی و علوم کامپیوتری دانشگاه امپریال کالج لندن و کمال فروغی سه شهروند ایرانیبریتانیاییهستند که در ایران زندانی شدهاند. خبرگزاری رویترز سال گذشته گزارش داد که اطالعات سپاه دستکم ۳۰شهروند دوتابعیتی را بین سالهای ۲۰۱۵و ۲۰۱۷به اتهام "جاسوسی" بازداشت کرده است .به گفته رویترز ۱۹ ،تن از این افراد دارای تابعیتهای اروپایی بودند. بنا به گزارش انبیسی برخی از نمایندگان کنگره ،از هردو حزب دموکرات و جمهوریخواه، که نامه سرگشاده خانوادههای افراد دوتابعیتی زندانی را دریافت کردهاند ،همدلی خود را ابراز کرده و قول اقدام دادهاند)dw.com( .
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 4
ﺷﺮﮐﺖ ﺣﺴﺎﺑﺪاری اراﺋﻪ ﮐﻨﻨﺪه ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ و ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی ﻣﺎﻟﯽ و ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ و ﺗﻬﻴﻪ اوراق ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ و اﺷﺨﺎص ﺣﻘﻴﻘﯽ و ﺗﺮاﺳﺖ ﻫﺎ اراﺋﻪ ﮔﺰارﺷﺎت ﺣﻘﻮق و GST ,WCB,PST
ﺳﺮوﻳﺲ وﻳﮋه
ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺳﻮاﻻت ﻣﺎﻟﯽ و ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ ﺑﺮای ﻧﻴﻢ ﺳﺎﻋﺖ اول ﺑﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ 25دﻻر +ﻣﺎﻟﻴﺎت
ﻧﺎﻫﻴﺪ ﭘﺎک
778 340 0231 #4-1680 Lloyd Avenue, Marine Drive, North Vancouver , V7P2N6
www.nastax.com Thursday, Dec. 6, 2018
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 5
ذوالنوری :هاتگرام و طالگرام را دستگاه امنیتی نظام راهاندازی کرده است
مجتبی ذوالنوری ،نماینده اصولگرای مجلس شورای اسالمی ،میگوید دو فیلترشکن «هاتگرام و طالگرام» از سوی «یک دستگاه امنیتی» در داخل ایران راهاندازی شدهاند و به همین دلیل، یک نسخه از اطالعات آنها در داخل کشور «ذخیره» میشود. پیش از این نیز ابوالفضل حسنبیگی ،عضو کمیسیون امنیت ملی گفته بود محمود علوی ،وزیر اطالعات در ضیافت افطار این کمیته گفته که تلگرام طالیی «متعلق» به جمهوری اسالمی است و « ۲۵میلیون عضو دارد». کمپین حقوق بشر در ایران هشدار داده بود که تلگرام طالیی و هاتگرام «محتوای تلگرام را بر اساس دستور مقامات ایرانی سانسور میکنند و کد تایید هویت کاربران را در دسترس آنها قرار میدهد». آقای ذوالنوری در گفتوگو با وبسایت رسمی مجلس شورای اسالمی (خانه ملت) به
Thursday, Dec. 6, 2018
صراحت گفته که «هاتگرام و طالگرام از سوی یک دستگاه امنیتی در داخل کشور راهاندازی شده و کاربران از طریق این دو وارد تلگرام میشوند و به طور طبیعی یک نسخه از اطالعات آنها در داخل ذخیره میشود» .وی بدون اشاره به نام این «دستگاه امنیتی» ،درباره علت ناکامی فیلترینگ تلگرام و کوچ مردم به پیامرسانهای داخلی گفت« :مسیر فیلترینگ از نقطه صحیحی آغاز شد و همه چیز به درستی در حال طی شدن بود ولی در میانه راه ،ناگهان یک مانع از فرعی آمد و راه را بست که همان هاتگرام و طالگرام بود». این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسالمی با انتقاد از دولت حسن روحانی و وزارت ارتباطات ،وجود هاتگرام و طالگرام را به عنوان دو «ابرفیلترشکن»، مانع اصلی کوچ مردم به پیامرسانهای داخلی معرفی کرده است. ذوالنوری مدعی شده که «اگر یک چهارم آن پهنای باندی که در اختیار هاتگرام و طالگرام قرار گرفته در اختیار پیامرسانهای داخلی بود ،اکنون بیش از این دو کاربر میداشتند». مقامهای جمهوری اسالمی پس از مسدودسازی تلگرام اعالم کردند فعالیت تلگرام طالیی و هاتگرام بدون مانع است. ابوالحسن فیروزآبادی ،رئیس مرکز ملی فضای مجازی ایران اعالم کرد مهلت فعالیت هاتگرام و تلگرام طالیی که او از آنها به عنوان «نسخههای فارسی تلگرام» نام برده تا پایان آذرماه تمدید شده است. به گفته عبدالصمد خرمآبادی ،دبیر پیشین کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، هاتگرام و طالگرام «دو فیلترشکن داخلی با مدیریت واحد هستند که بهطور غیرقانونی و بهخالف دستور قضایی با امکانات وزارت ارتباطات دسترسی کاربران ایرانی را به شبکه اجتماعی فیلترشده تلگرام فراهم میکنند». وی نیز مقامهای دولت روحانی را متهم کرده که از طریق این دو فیلترشکن« ،مانع از مهاجرت ۷۰درصد کاربران ایرانی به پیامرسانهای داخلی شده و از این طریق برای تلگرام زمان خریدهاند» .این در حالی است که باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از «مسئوالن» وزارت ارتباطات و فناوری اطالعات نوشته که آنها «ادعا میکنند این وزارتخانه هیچ امکاناتی در اختیار این دو نرمافزار قرار نداده و...هیچ دستوری هم مبنی بر فیلترینگ تلگرامهای فارسی از سوی دستگاههای مسئول صادر نشده است». برخی مقامهای جمهوری اسالمی و روحانیون اصولگرا شبکههای مجازی را عامل نفوذ کشورهای خارجی میدانند و خواهان کنترل شدید آنها هستند. پیام رسان تلگرام که پیش از مسدود شدن ،نزدیک به ۴۰میلیون کاربر در ایران داشت، چندی پیش باوجود مخالفت دولت ،از سوی قوه قضائیه فیلتر شد .پیشتر شماری از نمایندگان مجلس به صراحت گفته بودند که کاربران ایرانی به پیامرسانهای داخلی که یکی از دالیل دستور مسدودسازی تلگرام بود ٬اعتماد ندارند .نتایج نظرسنجی موسسه افکارسنجی ایسپا در تیرماه سال جاری نشان میدهد که ۷۹درصد از کاربران پیامرسان تلگرام ،باوجود مسدودسازی آن ،همچنان از این شبکه استفاده میکنند( .رادیو فردا)
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 6
«فشارهای روحی و جسمی بر اسماعیل بخشی و سپیده قلیان» سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفتتپه روز سهشنبه اعالم کرد که اسماعیل بخشی ،نماینده کارگران این شرکت ،و سپیده قلیان ،فعال مدنی« ،شدیداً مضروب شده و تحت فشارهای روحی و جسمی شدید بوده و هستند». آقای بخشی و خانم قلیان روز ۲۷آبان همراه با ۱۷ نمایند کارگران نیشکر هفتتپه در شهر شوش و به دست ماموران امنیتی بازداشت شدند .این دو به رغم آزادی ۱۷کارگر با قرار کفالت ،هنوز در بازداشت به سر میبرند. سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفتتپه در بیانیه خود با اعالم اینکه خانوادههای اسماعیل بخشی و سپیده قلیان با آنان مالقات کردند ،نوشت« :آنها از نظر جسمی وضعیت بسیار وخیمی داشته و حتی قادر به تشخیص زمان و اینکه چه وقت از شبانه روز است هم نبودهاند و کماکان تحت فشار و در انفرادی نگه داری میشوند». بر اساس این گزارش ،خانم قلیان «به طور مشهودی بسیار الغر و نحیف شده و هنگامی که مادرش او را در آغوش گرفته تن او به درد آمده است .همچنین وضعیت جسمی اسماعیل بخشی بسیار وخیم مشاهده شده و از جمله به علت ضرب و شتم ،بر پیشانیاش هنوز آثار کبودی وجود دارد». اشاره سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفتتپه به فشارهای جسمی و روحی بر آقای بخشی و خانم قلیان در شرایطی است که بر اساس اصل ۳۸قانون اساسی جمهوری اسالمی ایران، «هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطالع ممنوع است». این اصل از قانون اساسی ایران تأکید میکند که «اجبار شخص به شهادت و اقرار و یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است». به گزارش سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفتتپه«،اسماعیل بخشی که بر اساس مشاهدات مالقات کنندگان ،از نظر وضعیت جسمی شرایط وخیمی داشته ،پس از شنیدن خبر حمایتهایی که از او انجام شده ،لبخندی بر چهره رنج کشیده و تکیده اش نقش بسته است» .این تشکل کارگری ضمن محکوم کردن شدید «شرایط جسمی و روحی ایجاد شده برای اسماعیل بخشی و سپیده قلیان» خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط آنان شد و اعالم کرد که «مسئولیت تمام زجر ،آزار ،ضرب و شتم آنان به طور مستقیم بر عهده دولت ایران و حفظ سالمت و امنیت آنان وظیفه مقامات قضایی امنیتی و دولت است». پیشتر فرزانه زیالبی ،وکیل کارگران نیشکر هفتتپه ،گفته بود که به اسماعیل بخشی ،اتهامهای «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و «اخالل در نظم عمومی» تفهیم شده و دادیار پرونده نیز «قرار عدم دسترسی به پرونده را صادر کرده است». سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفتتپه در بخش دیگری از بیانیه خود با اعالم «نگرانی عمیق درباره جان آقای بخشی و خانم قلیان» از تمام کارگران هفتتپه ،ایران و جهان ،از نهادهای جهانی کارگری ،رسانهها و نهادهای مرتبط« ،خواستار حمایت فوری ،عملی و حداکثری برای آزادی آنان و نیز علی نجاتی ،یکی از اعضای سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه» شد. بیانیه این تشکل کارگری در شرایطی انتشار یافته است که به گزارش خبرگزاری ایلنا، دادگستری خوزستان در اطالعیهای در روز نهم آذر اخبار منتشر شده در مورد خونریزی بر اثر «شکنجه کارگر بازداشتی شرکت کاغذسازی هفتتپه ،اسماعیل بخشی و وخامت حالش را در راستای تشویش اذهان عمومی و تخریب قوه قضائیه» دانسته و به شدت تکذیب کرده بود ...سخنان مشابهی نیز از سوی رئیس دادگستری شوش و استاندار خوزستان ابراز شده بود .اما اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران ،کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری ،گروه اتحاد بازنشستگان و سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه بر درستی خبر شکنجه آقای بخشی تأکید کرده بودند. در همین حال،شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در بیانیهای ضمن درخواست بر توقف خصوصی سازی در شرکت نیشکر هفت تپه و گروه ملی صنعتی فوالد ایران،خواستار آزادی اسماعیل بخشی و علی نجاتی شد( .رادیو فردا)
Thursday, Dec. 6, 2018
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 7
علیرضا رضایی هم "دقکرد"؛ #فقط_منو_ببرید_ایران حسین باستانی
"من که ُمردم جسدمو از همون در پشتی فرودگاه ببرید بندازید تو بیابون خدا جک و جونورا تغذیه کنن خوشحال بشن .فقط منو ببرید #ایران". وقتی دو سال پیش ،علیرضا رضایی متن باال را توییت کرد ،همه فکر کردند طنز است .مشکل جدیش هم طنز هستند. این بود که اکثر مردم خیال میکردند حرف های ّ پارسال ،وقتی بعد از آنژیوگرافی توییت کرد" :شما گرفتار #ترامپ بودین ،ما رفتیم این قلبی که سر تا تهش واسه #ایران میزنه رو یه فنری زدیم و تو نیامدی" ،باز خیلی ها "قلبی که سرتا تهش واسه ایران می زنه" را -آن قدر که جدی بود -جدی نگرفتند. درست همان طور که وقتی در میانه اعتراضات ،۱۳۸۸در وبالگی به اسم "علیرضا رضایی" علیه حکومت مطالب -خیلی -تند می نوشت ،باز کسی جدی نمی گرفت که این ،اسم واقعی نویسنده وبالگ است. تعریف می کرد که وقتی از ایران به اربیل در کردستان عراق فرار کرده بود ،بعضی از
کسانی که او را میدیدند سر در نمیآوردند که علیرضا رضایی ،اسم مستعار نیست .می گفت" :البد در ایران هم مسئوالن فکر می کردند طرف دیوانه نیست که این چیزها را به اسم خودش بنویسد". این طنزنویس که دیشب، خبر درگذشتش فضای شبکه های اجتماعی را به هم ریخت ،بعد از اعتراضات سال ۱۳۸۸ناچار شد به اربیل در کردستان عراق فرار کند .پس از مدتی از آنجا به پاریس رفت و بعد ،ساکن شهر لیل در شمال فرانسه شد. از وقتی رسید ،فکر و ذکرش این بود که "مامانعلی" را هم پهلوی خودش بیاورد :مادری به شدت مذهبی و مقرراتی ،که همچون پدر علیرضا -که چندسال پیش درگذشت -افسر بازنشسته نیروی هوایی ایران بود. در اوقات محدودی از سال که مامانعلی در کنارش نبود ،دغدغه اصلی پسر تهیه دیدن مقدمات سفر بعدی مادر به لیل بود .هرچند حضور مادری که علیرضا دیوانه وار دوستش داشت ،دلتنگیهایش را برای ایران کم نمیکرد. بیشتر خاطره هایی که تعریف می کرد ،مال همان ایران بود .بیشتر خاطره های ایران هم - یک جوری -به مامانعلی ربط داشت. مثال خاطره ای از زمان دبیرستان ،وقتی که اجرای یک تئاتر دانش آموزی با مضمون تند ،به تعطیلی تئاتر و بازداشت علیرضا منجر شده بود .می گفت" :بچه ها فوری به مامانعلی خبر داده بودند .دم پاسگاه که رسیدیم ،دیدم مامان مثل موسی که با عصا رود را شکافت ،دارد تماشاچی ها را می شکافد .تا رسید ،همچین محکم گذاشت توی گوشم که افسر ناجا مجبور به وساطت شد :حاج خانم ،حاال شما کوتاه بیا!" به گفته علیرضا رضایی ،البته مامانعلی "با همین حربه پسرش را از دست مامورها نجات داد". طنزنویسی را از ۱۷-۱۶سالگی با مجله گل آقا شروع کرده بود .به قول خودش" :هر هفته به اندازه کل تحریریه گل آقا برایشان طنز مینوشتم که ماهی یکیش منتشر میشد". ولی از وقتی از ایران رفت ،به یکی از پرکارترین طنزنویسان ایران تبدیل شد .به هیچ کس و هیچ چیز رحم نمی کرد .برایش مهم نبود که رابطه اش را با هیچ جماعتی حفظ کند. مضامین تند طنزهای علیرضا اما ،بهکلی با عرصه زندگی شخصیش تفاوت داشت .عرصه ای که در آن ،به طرز عجیبی محجوب و خجالتی بود .شهادت می دهم که در گفتگوهای شخصی ،هیچ وقت -حتی یک بار -از او جوک مستهجن ،یا لفظی با مضمون جنسی نشنیدم. میگفت مشکلی با کار کردن با هیچ رسانه ای ندارد ،ولی تا جایی که "هرچه می خواهد" بگوید و بنویسد( ...دنباله در صفحه ی روبرو)
www.sunhealthcenter.com Thursday, Dec. 6, 2018
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 8
...خط قرمزش این بود که بخواهند برایش "تعیین تکلیف" کنند. وقتی یکی از رسانه هایی که برایشان کار می کرد ،در مورد محتوای یکی-دو تا از کارهایش مختصری چون و چرا کرد ،در اوج مشکالت مالی به همکاریش پایان داد .بعضی از دوستانش اصرارکردند حداقل صبر کند تا رسانه جدیدی را جایگزین کند و بعد برود .اما قبول نکرد و پای بی پولی بعدش هم ایستاد. انگار در هر موضوعی اهل ریسک کردن بود .حتی در مورد زندگی .می گفت در سن ۱۸ سالگی یک بار تا پای مرگ رفته و بعد از آن ،دیگر برایش "موضوع عادی شده". سال چهارم دبیرستان ،دچار بیماری شدیدی شد که به تشخیص پزشکان ،نوعی سرطان بود .هشت ماه بستری شد و از امتحان نهایی و کنکور باز ماند .هرچند در زمانی که پزشکان از زنده ماندنش قطع امید کرده بودند ،آثار بیماری از بین رفت .بعد ،کنکور داد و مهندسی عمران خواند .شاید به خاطر چنین سوابقی بود که در ماههای اخیر هم، با وجود هشدارهای دوستان نزدیک در مورد وضعیت بحرانی سالمتیش ،فکر می کرد دوباره به وضع عادی بر می گردد. عالوه بر مشکالت شدید گوارشی ،که میگفت تاثیرات بیماری دوران جوانی است ،مشکل قلبی حاد داشت .همین پارسال ،مجبور شد برای باز کردن رگهای قلبش بستری شود. اما بدتر از همه اینها ،مشکل افسردگی شدید بود .نه اینکه زندگی در غربت را دوست نداشته باشد :از آن متنفر بود. این اواخر ،به میزان خطرناکی قرص های ضدافسردگی میخورد" .التماس"های دوستانش برای متوقف کردن این رویه هم عمال بی فایده بود .از پیگیری ها تشکر می کرد ولی هر از گاه ،محترمانه هشدار میداد که اجازه نمیدهد "به زور بستریش کنند" .میگفت" :از پَ َسش بر می آیم؛ ِ کار خودم است". یک ماه گذشته ،تقریبا هر روز با هم تماس داشتیم .این یکشنبه آخر ،پس از اینکه گفتگویی تقریبا یک ساعته بر سر بستری شدن در بیمارستان بی نتیجه ماند ،قول داد که روز دوشنبه حداقل با پزشکش تماس بگیرد و عصر نتیجه را اطالع بدهد. عصر رسید و خبر نداد .به تماس های دوشنبه شب و سه شنبه صبح هم جواب نداد. خبر بعدی را ،عصر سه شنبه دوستی از لیل ،با صدای لرزان داد" :تمام کرد". شب ،وقتی با مامانعلی تماس گرفتم ،اصال نفهمیدم چه می گوید .چه بسا خودش هم متوجه نبود .فقط ضجه میزدbbc ... (علیرضا رضایی در میان افراد خانواده و دوستان و عالقمندانش روز جمعه ۳۰نوامبر ،در شهر لیل فرانسه به خاک سپرده شد).
Thursday, Dec. 6, 2018
يادداشت هادی خرسندی
در ِ پی درگذشت عليرضا رضایی هادی خرسندی:
آغاز میکنیم با یادی از هنرمندی بزرگ. بزرگ میگویم نه تنها به خاطر موفقیت ایرانگیرش ،بلکه بخصوص به جهت اینکه با نوآوریهایش ،سبکی تازه در طنز نمایشی ایران از خود به جا گذاشت .نشسته یا ایستاده ،در جا در مقابل دوربین ثابت ،طنز شیرینش را با حرکات انگشت و عضالت صورت (میمیک) درهم میآمیخت و تا لحظههای آخر نگاه بیننده را به صفحه کامپیوتر میچسباند. کامپیوتر ،رسانه اصلی او بود .شهرتش را مدیون هیچیک از رسانههای دولتی و شخصی نبود و دست خالی با «نفرگیری» در «یوتیوب» استقالل خود را حفظ کرد و چنان با صمیمیت خودش را در دل طبقات مختلف مردم جا کرده بود که خبر درگذشتش -به اصطالح -مثل توپ صدا کرد. تنها پس از رفتنش نیست که ستایشش میکنم ،بارها در فیسبوک از نبوغ او یاد کردم و ستودمش .آخرین تماس تلفنی ما حدود یک ماه پیش بود .افسرده بود و تلخ و خسته ،اما قول داد که راه بیفتد و حرکت کند. علیرضا رضایی در ایمیلی برایم نوشت: « ...مخلصیم فراوان بنده جسم ناقصی دارم (صدای گریه) ،مختصر آبرویی دارم (صدای گریه) ،با یک کانال یوتیوب .همه رو گذاشتم پای این انقالب. چاکر شما هم هستیم». علیرضای جوان جسمش شاید ناقص بود اما آبرویش مختصر نبود .او با ایستادگیش ،با آزادگیش ،با استقاللطلبیاش و با «شفافسازی» ابتکاریش ،آبروی طنز خرافهستیز و سازشگریز و مردمی عصر ما بود و هست.
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 9
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P.10
Thursday, Dec. 6, 2018
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 11
Thursday, Dec. 6, 2018
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 12
Thursday, Dec. 6, 2018
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 13
Thursday, Dec. 6, 2018
بزرگداشت استاد احمد پژمان
ويژه نامه بزرگداشت استاد احمد پژمان آهنگساز برجسته ايرانی به مناسبت اجرای آثاری از وی در کنسرت "ناگهان رستخيز" در ونکوور
زندگی نامه ی استاد احمد پژمان احمد پژمان متولد ۱۸تیر ۱۳۱۴در شهرستان الر از توابع استان فارس می باشد. وی در دوران دبیرستان به فراگیری ویولن نزد حشمت سنجری پرداخت و تئوری موسیقی را نزد حسین ناصحی فراگرفت .پس از چندی به عنوان نوارندهی ویولن به ارکستر سمفونیک تهران راه یافت و در دورهی رهبری سنجری و هایمو تویبر در ارکستر حضور داشت .در سال ۴۳بعد از اتمام تحصیالت دانشگاهی در رشتهی زبان و ادبیات انگلیسی در دانشسرای عالی ،با اخذ بورسیه راهی اتریش شد و در آکادمی موسیقی وین نزد اساتیدی چون توماس کریستین داوید ،آلفرد اوهل ،هانس یلینک به تحصیل آهنگسازی پرداخت. بعد از پایان تحصیالت به ایران بازگشت و به عنوان آهنگساز تاالر رودکی و استاد موسیقی دانشگاه تهران به کار مشغول شد .در سال ۱۳۵۴برای ادامه تحصیالت در مقطع دکترای آهنگسازی راهی دانشگاه کلمبیا در نیویورک شد .از استادان او در این دوره میتوان به والدیمیر اوساچوسکی ،جک بیزن و بوالنت آرل اشاره کرد .پژمان از سال ۱۳۷۰تا کنون به طور پراکنده به تدریس هارمونی ،کنترپوآن و آهنگسازی در دانشکده موسیقی دانشگاه هنر مشغول است. برخی از آثار وی عبارتند از: کنسرتو برای ۹ساز ،باله عیاران ،سونات ویوال و پیانو، راپسودی برای ارکستر ،اپرای جشن دهقان ،اپرای دالور سهند ،اپرای سمندر ،طرحهای سمفونیک ،خورشید ایران. آلبوم هائی که تابحال از وی منتشر شده اند: همه شهر ایران ،سراب ،خاطرات فردا ،خانه ای روی آب (موسیقی فیلم های بوی کافور ،عطر یاس و خانه ای روی آب از ساخنه های بهمن فرمان آرا) ،تکسوار عشق، هفت خوان ،سایه های خورشید ،حماسه ،ناگهان رستخیز و دیورتیمنتو برای ارکستر زهی موسیقی متن سریال: دلیران تنگستان ،سمک عیار ،سرزمین کهن موسیقی فیلم: شازده احتجاب (بهمن فرمان آرا) ،سایه های بلند باد (بهمن فرمان آرا) ،ساخت ایران (امیر نادری)، هنرپیشه (محسن مخملباف) ،زینت (ابراهیم مختاری)، کیمیا(محمدرضا درویش) ،روسری آبی (رخشان بنی اعتماد) ،عشق گمشده (سعید اسدی) ،بوی کافور ،عطر یاس (بهمن فرمان آرا) ،باران (مجید مجیدی) ،سفر به فردا (محمد حسین حقیقی) ،خانه ای روی آب (بهمن فرمان آرا) ،همراه باد در دل تنهائی کویر (منوچهر طیاب) ،بید مجنون (مجید مجیدی) ،یک بوس کوچولو (بمهن فرمان آرا) آثار مکتوب: سونات ویوال و پیانو ،طرحهای سمفونیک ،راپسودی Thursday, Dec. 6, 2018
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P.14
بزرگداشت استاد احمد پژمان محمد فضلعلی ،طراح و تهیه کننده کنسرت ناگهان رستخیز
آقای آهنگساز با نام احمد پژمان در سالهای دور در عنوان بندی فیلمها به عنوان سازنده موسیقی متن آشنا شدم .موسیقی این فیلمها نیز اولین آثار موسیقیایی استاد پژمان بود که شنیدم .قدیمی ترینش موسیقی فیلم خاطره انگیزی بود که برای سریال دلیران تنگستان ساخته بود ،سریالی ساخته زنده یاد همایون شهنواز که همشهری ما در ونکوور بود و چند وقت پیش با حادثه ای غم انگیز از دنیا رفت" .شازده احتجاب" و "سایه های بلند باد" هر دو ساخته بهمن فرمان آرا ،و "ساخت ایران" امیر نادری از دیگر فیلمهای سالهای دور بود که نام پژمان را در ذهن من حک کرده بود .آشنایی من با استاد پژمان از طریق موسیقی متن فیلم هایی بود که ساخته بود .بعدها آثار دیگر موسیقیایی ایشان را شنیدم. آلبوم "ناگهان رستخیز" ساخته استاد پژمان را که شنیدم حالم دگرگون شد .چه موسیقی باشکوه و محشری .این آلبوم با ارکستر سمفونیک و گروه کر در مسکو ضبط شده است و تابحال اجرای زنده صحنه ای نداشته است .به اجرای زنده آن اندیشیدم و در رویای آن فرو رفتم .با دوستان و استادان موسیقیدان این رویا را مطرح کردم .همگی انجام آن را سخت و حتی غیرممکن می دانستند .اما از خیال آن بیرون نیامدم. پس از کنسرت موفقیت آمیز "همه ایرانم" با ارکستر سمفونیک اپرای ونکوور که تهیه کننده و مدیر هنری و اجرایی آن بودم، مصمم شدم که به این رویا جامه عمل بپوشانم .در ژانویه ۲۰۱۸با استاد پژمان تلفنی صحبت کردم .موافقت ایشان را گرفتم و برنامه ریزی اجرا از همان تاریخ شروع شد .در ۲۰ژانویه ۲۰۱۹در سالن باشکوه ارفیوم رویای اجرای سه قطعه شکوهمند از آلبوم "ناگهان رستخیز" عملی خواهد شد .مردم را به این ضیافت لذت بخش موسیقیایی دعوت می کنم. کنسرت ۲۰ژانویه ۲۰۱۹با عنوان " ناگهان رستخیز" شب احمد پژمان است .بزرگداشتی برای استاد احمد پژمان خواهد بود به پاس یک عمر خالقیتش که گنجینه موسیقیایی ما را غنا بخشیده است. با همکاری مجله وزین فرهنگ بی سی که صفحه هایی از مجله را در اختیار گذاشت ،این ویژه نامه به عنوان پیش درآمد بزرگداشت استاد پژمان آماده شد .با یادداشت های مختلف این ویژه نامه سعی شده است وجوه مختلفی از شخصیت چندبعدی استاد احمد پژمان برای خوانندگان ترسیم شود.
استاد فرهاد فخرالدینی ،آهنگساز:
موسيقيدانی چند وجهی بسيار خوشحالم كه با ميل بسيار در باره دوست ديرينم احمد پژمان سخن مى گويم .نمى خواهم بگويم استاد ،چون همين جورى همديگر را شناختيم .البته استاد است؛ استاد بزرگ موسيقى .همه اينها به جاى خود ،ولى از اول ما يكديگر را با اسم كوچك و يا با نام فاميلى مان صدا مى كرديم. اولين بار با پژمان در سال ١٣٤٠آشنا شدم .رابط آشنايى مان دوست مشتركمان تيمور پورتراب بود .كه بعدها به قول پژمان سه تفنگدار شديم .اين آشنايى به تدريج تبديل به دوستى و رفته رفته منجر به رفت و آمد خانوادگى شد. در اركستر شماره چهار هنرهاى زيباى كشور كه سپس به وزارت فرهنگ و هنر تغيير نام داد با هم همكار بوديم و رهبرمان نيز مصطفى پورتراب بود. Thursday, Dec. 6, 2018
تيمور پور تراب و پژمان از شاگردان حشمت سنجرى بودند و هر دو در اركستر سمفونيك به رهبرى حشمت سنجرى و در چند اركستر ديگر هم كار مى كردند .من ضمن تحصيل در هنرستان عالى موسيقى ملى در اركستر شماره چهار هم با اين دو نفر همكار بودم .پژمان موقعيتی استثنائى داشت ،چون از همان موقع به عنوان آهنگساز هم مطرح بود .پژمان قطعه بسيار زيبايي داشت كه هنوز هم اسمش يادم هست "در كنار جويبار" .همه مان هنگام اجراى اين قطعه از آن خوشمان مى آمد. موفقيت هاى او در زمينه آهنگسازى سبب شد كه بورسى براى كشور اتريش و آكادمى موسيقى وين دريافت كند .بعد از گذشت دو سه سال از اين آشنايى ،پژمان براى ادامه تحصيل به وين رفت و به موفقيت هايى در آنجا دست يافت .در ضمن تحصيل ،قطعه هاى خيلى خوبى براى اركستر سمفونيك راديوى وين و اركستر مجلسى وين نوشت .هر از چندى هم كه به ايران مى آمد خبرهاى خوشى را با خودش مى آورد .پس از پايان تحصيلش در وين ،اپراى جشن دهقان و دالور سهند را نوشت كه مصادف شد با افتتاح تاالر رودكى در تهران .در مراسم افتتاح تاالر رودكى ،اپراى جشن دهقان با شكوه تمام توسط اركستر سمفونيك تهران به رهبرى حشمت سنجرى و با گروه كر اپراى تهران اجرا شد .شب هایی با شكوه و اجراهاى خيلى خوبى بود و خاطرات بسيار خوشى از آن دوران داريم. روز به روز موفقيت هاى پژمان در محافل هنرى بيشتر مى شد .در هنرستان موسيقى با هم همكار شديم .بعدها در هنرستان عالى موسيقى هم به تدريس مشغول شد .رفته رفته با كانون پرورش فكرى كودكان و نوجوانان همكارى پيدا كرد .شروع به نوشتن موسيقى براى سريالهاى تلويزيونى و فيلمهاى سينمايى كرد. چهره او را هنوز به خاطر دارم زماني كه در حياط هنرستان و هنركده موسيقى ملى كه با هم صحبت مى كرديم دايم مى ديدم با خودش موتيفى را ،جمله موسيقى را به حالت خاصى مى خواند و زمزمه مى كرد و در باره آنها صحبت مى كرد .پژمان عاشق كارش بود. بى چون و چرا عاشقانه كار كرد و با استعداد فراوانى كه در موسيقى داشت بسيار سريع پيشرفت كرد .آثار بسيار متعددى نوشت كه همه اين آثار بسيار ارزشمند هستند. او موسيقى ايرانى را بسيار خوب مى شناسد. يك زمانى نیز سه تار مى نواخت .خوب هم مى زد .مقامات موسيقى ايرانى را بر روى سه تار مى نواخت .در موسيقى ايرانى شناخت نت هاى موسيقى ايرانى( ،نمى گويم گوشه هاى موسيقى ايرانى) مهم است .نت هاى موسيقى ايرانى داراى ويژگي هاى خاصى هستند .هر نتى داراى جاذبه و گرايش خاصى است .بعضى نت ها ،نت هاى ديگر را به سوى خودشان جلب و جذب مى كنند .بعضى به سوى ديگرى گرايش دارند .شناخت اين ريزه كاري ها در موسيقى ايرانى طبيعتا كمك مى كند يك هارمونى و كونترپوان و اركستراسيون مناسبى هم براى اين موسيقى نوشته شود .از کسانی که آگاهانه به این مسئله توجه داشته اند همین احمد پژمان بود که فوق العاده در این کار موفق بود و بسیار موسیقی ایرانی را به جا به کار می برد .دقت کنید به موسیقی فیلم هایی که او برای فیلم نوشته است .می بینید که یک موسیقی یک صدایی را که در واقع یک ساز تنها می زند با یک هارمونی و ارکستراسیون بسیار مناسب به قدری زیبا ارائه می دهد که آدم می بیند که چقدر این ملودی با این ارکستراسیون با این هارمونی و ظرایفی که در آنها به کار برده بهم می آیند .این شناخت الزم دارد؛ بدون شناخت امکان ندارد کسی بتواند چنین آثار ارزشمندی را بنویسد. اصوال در هنر کسانی موفق هستند که هم دانش خیلی خوبی داشته باشند و هم از نیروی خالقه و آفرینش برخوردار باشند .پژمان یکی از این افراد هست .هم دانش بسیار وسیعی دارد و هم اینکه نیروی خالقه بسیار قوی دارد .خالقیت او در بوجود آوردن موتیف ها و جمالت موسیقی و استفاده از ظرایف خاص موسیقی ایران ،ریتم های خاص ،و وزن هایی که در آن زمان کمتر به کار برده شده بودند ،است .پژمان آنها را پیدا می کرد و در قالب میزان های مخصوص می گنجاند و با یک نوآوری شگفت آور آنها را ارائه می داد. او در زمینه موسیقی جهانی بسیار آگاه هست و قطعات فوق العاده زیبایی نوشته است. سویت سمفونی های خوب ،اورتورسمفونی های خوب ،موسیقی برای باله و بسیاری دیگر از کارهایی که به هرحال در موسیقی جهانی بسیار مهم هستند .با ارکسترهای بسیار بزرگ کار کرده و آثارش اجرا شده است .ارکستر سمفونیک لندن ،ارکستر سمفونیک نورنبرگ، ارکستر سمفونیک شهرهای بزرگ دنیا مانند وین و ...و در آمریکا و در نقاط دیگر .هم اکنون هم که مشغول کار است می بینیم که با ارکسترهای بزرگ و مطرح دنیا آثارش را اجرا و ضبط می کند .اینها از خصوصیاتی است که پژمان به خوبی دارد .قابلیت های فراوان دارد. یادم می آید در سال ۱۳۵۶بود که ما خیلی صمیمی شده بودیم .روابط خانوادگی و رفت و آمدهای فراوان .خبردار شدیم که پژمان می خواهد برود آمریکا برای گذراندن دوره دکترای موسیقی الکترونیک .خوب این هم کاری بود .عازم آمریکا شد .خوب هر کجا می رفت باز ،بر می گشت .به شوخی می گفتیم که پژمان کبوتره جلده .هر کجا برود دوباره بر می گردد .مادر مهربانش جاذبه مناسبی بود برای کشاندن وی به مملکت .همچنین دوستانش و خود مملکتمان .به هرحال به هر کجا می رفت دوباره بر می گشت و دیدارها تجدید می شد. احمد پژمان موسیقدان بزرگ کشور ماست و ما افتخار می کنیم به داشتن چنین مرد بزرگی که چنین آثار زیبایی را به یادگار برای ما نوشته است؛ آثاری که جاودانه هستند و امیدوارم همیشه پاینده و سالمت باشد و از این آثار بسیار بنویسد. Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 15
بزرگداشت استاد احمد پژمان
استاد هوشنگ کامکار ،آهنگساز:
بانی موسيقی ملی ايران ایامی که در سنندج بودم از طریق مجالت موسیقی با نام آهنگسازان بزرگ ایران از جمله استاد « احمد پژمان» آشنا شدم .زمانی که اولین بار سالهای ۱۳۵۰به بعد در دانشکده هنرهای زیبا ایشان را دیدم و از محضرشان اصول آهنگسازی را آموختم؛ چهره مهربان و فروتن او با آنهمه دانش موسیقائی برایم تا به امروز سمبل هنرمندی واقعی و بزرگ بوده است .همانطوری که از آثارش پیداست؛ او عالقه وافری به انواع موسیقی ایران خصوصا موسیقی های محلی وغرب ایران دارد که در واقع هسته اصلی اکثر آثارش است .او را می توان اولین آهنگسازی در موسیقی ایران دانست که آثار ارزشمندی برای سازهای ایرانی با استفاده از ملودیها و تم های کامال ایرانی و بهکارگیری انواع تدابیر آهنگسازی علمی وفنون چند صدایی نوشته است. تحصیالت آکادمیک او در اتریش و آمریکا و تجربه موسیقائی او پشتوانه محکمی برای هارمونی گذاری و کنترپواننویسی مناسب در موسیقی ایران است« .احمد پژمان» غیر از آثاری که برای گروه سازهای ایرانی نوشته است ،آثار سمفونیک ،اپراها و بالههای ارزشمندی دارد که نه تنها در ایران بلکه در کشورهای اروپائی هم اجرا و مورد توجه بوده است که از میان آنها می توان از «راپسودی» برای ارکستر سمفونیک «کانتات به یاد خرمشهر» برای ارکستر سمفونیک ،گروه کر و سلوها اشاره کرد که در آزاد سازی خرمشهر نوشت. «اوراتوریو رستاخیز»« ،سمفونی نوروز»«،دیورتیمنتو برای ارکستر زهی»« ،پویم سمفونی سرزمین دالوران» که افتخار میکنم که به من هدیه داد ،نام برد .هم چنین آهنگسازی است که اپرای ملی و باله ایرانی را بهطور جدی نوشت که می توان از اپرای یک پردهای «جشن دهقان» ،اپرای «دالور سهند» بر اساس زندگی بابک خرم دین؛ اپرای «سمندر» و بالههایی چون روشنائی،حماسه،عیاران و هفت خوان رستم نام برد. او آثار مشهور و زیبایی برای فیلم ها نوشته است که مهمترین آنها دلیران تنگستان ،شازده احتجاب ،سایههای بلند باد ،روسری آبی ،بوی کافور ،خانه ای روی آب اند و هر کدام شاهکارهای این ژانر موسیقائیاند .عالوه بر این همه آثار؛ او شاگردان بسیاری را برای موسیقی آموزش داد و بسیاری از هنرمندان امروز ایران جزو شاگردان احمد پژمان بودهاند .من بهپاس خدمات ارزنده ایشان ،اثری را در بزرگداشت او بهنام «باغهای پژمان» در سه مومان برای ارکستر زهی تصنیف کرده ام. باید تاکید کنم که او آهنگساز تاثیرگذار و بانی موسیقی ملی ایران به شمار می آید که آثارش آمیخته ای است از تکنیک های موسیقی علمی جهانی با هویتی ملی . یکی از آثار او که چند سال پیش منتشر شد« ،عیاران» نام دارد که بیش از چهل سال پیش نوشته شده است و به نظر من کاری با ارزش و قوی در موسیقی ایرانی است که برای اکثر سازهای ایرانی در چهار قسمت تصنیف شده است. عیاران اثری است در سبک موسیقی ملی ایران (نوعی موسیقی ایرانی که در آن از سازهای سنتی ،ملودیها وعوامل دیگر با بهره گیری از امکانات وتکنیک های آهنگسازی موسیقی Thursday, Dec. 6, 2018
کالسیک جهانی بهگونه ای که هویت ایرانی حفظ شده باشد ،استفاده شده است) که برای سازهای سنتی چون تار ،عود ،کمانچه ،قانون ،نی و سازهای کوبهای بر اساس اشاراتی به گوشهها وملودیهای موسیقی سنتی ومحلی ایران نوشته شده است .در این اثر تدابیری مثل ملودیها و ریتمهای کنترپوانتیک ،استیناتوها ،ایمیتاسیونهای فراوان ،پلیفونی مناسب با ملودیها ومدالسیونهای منطقی وسریع و نیز تاکید بسیار زیاد بر ریتمهای متنوع و پیچیده وگاهی پلی ریتمیک بهکار برده شدهاند .این تدابیر در آن زمان برای اولین بار در موسیقی ملی ایران مورد استفاده قرار گرفتهاند که تا به امروز در آثار برخی آهنگسازان و گروههای موسیقی تداوم یافته است؛ بهگونهای میتوان گفت که هسته اصلی «عیاران» تاکید ریتمیک واستفاده از میزانهای متنوع است که نه تنها به وسیله سازهای کوبهای بلکه در اکثر موارد سازهای ملودیک هم در نگهداری ریتم شرکت دارند. استاد کامبيز روشن روان ،آهنگساز:
هنرمندی جهانی استاد احمد پژمان زاده شهرستان الر ( ،)۱۳۱۴دانش آموخته دانش سرای عالی در رشته زبان و ادبیات انگلیسی ،آکادمی موسیقی وین و دانشگاه کلمبیا در رشته آهنگ سازی و برنده چندین جایزه ( دو سیمرغ بلورین و چهار تندیس) از جشنواره فیلم فجر و جشن سینمای ایران، جزو مفاخر موسیقی و در ردیف پیشکسوتان موسیقی ملی ایران است .آهنگسازی با سبک ویژه که عالوه بر استفاده از تکنیک های موسیقی بین المللی که ویژگی های موسیقی ایرانی به طور کامل در آثارش خودنمایی می کنند .بهره گیری از ملودی های محلی و موسیقی ردیف دستگاهی به شکلی کامال متفاوت و خالقانه موسیقی احمد پژمان را از سایر آهنگسازان ایرانی متمایز کرده است. در آثار او نمی توان گوشه های ردیف موسیقی دستگاهی و یا یک ملودی محلی را به طور کامل شنید ولی رنگ و بوی موسیقی محلی و ردیف موسیقی دستگاهی را با بیان موسیقیایی او به راحتی می توان تشخیص داد .تکنیک آهنگسازی و آثار استاد احمد پژمان که نتیجه سال ها آموزش و تجربه است ،موسیقی او را در سطح و مقیاس هنری جهان و در ردیف برترین آثار ساخته شده موسیقی ایران قرار داده است. پوئم سمفونی "ناگهان رستخیز" که جزو آخرین آثار استاد است ،از چنان شکوه و عظمتی برخوردار است که به سختی بتوان مشابه آن را در آثار دیگر آهنگ سازان ایرانی پیدا کرد .اثری فوق العاده خوش ساخت و تاثیرگذار که به جرات می توان آن را بهترین و کامل ترین اثر موسیقی احمد پژمان دانست. استاد احمد پژمان عالوه بر اینکه آهنگ سازی توانا و درخور تحسین است ،انسانی فروتن ،بی ادعا ،بی تکلف ،خیر خواه و معلمی برجسته است .او جزو هیئت موسس کانون آهنگسازان سینمای ایران و عضو افتخار آفرین آن است. برای این انسان شریف و دلداده ی موسیقی آرزوی تندرستی و توفیق بیشتر دارم. کامبیز روشن روان (دوازده آبان یک هزار و سیصد و نود وهفت -تهران) Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P.16
بزرگداشت استاد احمد پژمان استاد حسین علیزاده ،آهنگساز:
آهنگ سازی با قلم موی رنگ من اولینبار احمد پژمان را در هنرستان موسیقی دیدم اما او در آن زمان در هنرستان تدریس نمیكرد و فقط رفتو آمد داشت و با حسین دهلوی دوست صمیمی بود .در آن سالها ما مدام او را میدیدیم چون با اركستر سازهای ملی و به رهبری حسین دهلوی قطعاتش را برای اجرا تمرین میكردیم .خاطرم هست وقتی آقای دهلوی در تمرینها میگفت پارتیتورهای پژمان را روی پوپیتر بگذارید ،من و شاگردان دیگر هنرستان به وجد میآمدیم چون موسیقیاش تاثیر بسیار خوبی روی ما میگذاشت .ضمن آنكه خودش هم از همان ابتدا بسیار كم حرف و آرام بود و با لطافت و نازكطبعی خاصی رفتار میكرد .او یكسره سبكبال بود؛ چه در موسیقی و چه در معاشرت اجتماعیاش .در دورانی كه ما كمسن و سال بودیم طوری با ما برخورد میكرد كه خیلی زود صمیمی میشدیم و تصور میكردیم یكی از رفقای قدیمیمان است .همین حس صمیمیت باعث میشد در سنین كم او را دوست داشته باشیم .یادم هست آن زمان تمرینات اركستر سازهای ملی در تاالر فارابی وزارت فرهنگ و هنر انجام میشد .احمد پژمان عالوه بر اینكه بر روند تمرینها نظارت داشت با اعضای اركستر كه من هم جزو آنها بودم ،با مهر فراوانی برخورد میكرد كه همه بچهها را به وجد میآورد .بنابراین اولین مواجهه من با احمد پژمان به همان اركستر سازهای ملی و تاالر فارابی بازمیگردد و خوشحالم كه این شانس را داشتم در آن سن و سال تا قطعات زیبای او را با این اركستر اجرا كنم. وقتی به دانشگاه رفتم واحدهای آهنگسازی داشتیم كه احمد پژمان و علیرضا مشایخی تدریس میكردند اما همان دوره هم انگار كه دوستان قدیمی همدیگر را دیده باشند، صمیمیت بین ما بیشتر شد تا جایی كه خاطرم است وقتی پشت پیانو مینشست تا تكالیف بچهها را با ساز اجرا كند ،آن قدر همه دورش را میگرفتند كه پیانو بین بچهها و پژمان گم میشد؛ نه به این خاطر كه صرفا به نكاتی كه میگفت گوش كنیم بلكه با نزدیكی صمیمیت بیشتری را احساس میكردیم. مهمترین ویژگی پژمان در برخورد با موسیقی این بود كه هیچ چیز را مطلق نمیدانست و سلیقه شخصیاش را به دیگران تحمیل نمیكرد .او با تجربههایی كه داشت ،پیشنهادهایی به ما میداد اما در نهایت همهچیز را به خود دانشجو واگذار میكرد حتی اگر منطق كلی حرف آن دانشجو غلط بود او را آزاد میگذاشت تا بتواند ایدههایش را عملی كند؛ از این حیث او یك دموكرات تمام عیار بود كه همین خلقش باعث میشد در هنرستان و دانشگاه جزو چهرههای بسیار محبوب باشد؛ كما اینكه همچنان هم همین طور است. آثار پژمان از نمونههای موفق آهنگسازی در استفاده از موسیقی ردیف-دستگاهی و فولكلور ایرانی در ساخت آثار اركسترال است .او با اینكه سالها در خارج از ایران تحصیل و زندگی كرده اما همواره نگاه صمیمانه و عاشقانهای به فرهنگ ایران داشته است .پژمان از جمله آهنگسازانی است كه خودش را در موسیقی هیچوقت محدود به یك ژانر و موضوع خاصی نكرده است؛ مثال اینكه بخواهد فقط در موسیقی ایرانی كار كند یا فقط نگاه غربی داشته باشد .او همیشه به موسیقی ایرانی نگاه ویژهای داشت و از آنجا كه خودش هم متولد شهر «الر» در استان فارس است توجه منحصربهفردی به ملودیهای محلی نشان داده اما بهتر از هر كسی توانسته از پتانسیل موجود در این موسیقیها استفاده كند .ذات و پویایی موسیقی پژمان در استفاده از ریتم و به خصوص استفاده از رنگهای صوتی است. رنگآمیزی موسیقی او خاص خودش است و با هر آنسامبلی (اعم از ایرانی و غیر ایرانی) آن را جذاب و زیبا نشان داده است .یادم میآید وقتی از وین به ایران بازگشت مدتی سهتار دستگرفت تا به شكل عملی با موسیقی ردیف -دستگاهی كار كند. موضوع در هر صورت اگر پژمان یك موتیف دو سه نتی داشته باشد همان دو سه نت ِ موسیقیاش میشود و با چنان ذوق و مهارتی آن را بسط میدهد كه اثری بزرگ خلق میشود .هر فردی كه بهطور تخصصی موسیقی را دنبال میكند متوجه جایگاه احمد پژمان در موسیقی میشود .او از جمله آهنگسازانی است كه وقتی میخواهد از یك پدیده یا ملودی الهام بگیرد از عمق آن تاثیر میپذیرد و در عین حال استدالل هنری خودش را هم روی آن پیاده میكند .اینچنین است كه ابتكارات و ذوق او به موسیقی اضافه شده و اثری خلق میشود كه خاص خود اوست .پژمان در طول سالهای فعالیت هنریاش كارهای متفاوتی انجام داد كه از جمله آنها میتوان به ساخت موسیقی روی قصههای كودكان برای كانون پرورش فكری ،آثار سمفونیك (كه در خارج از ایران ضبط شد) یا قطعاتی برای اركستر ملی یا موسیقی فیلم اشاره كرد .او در همه این موارد بسیار موفق بوده است. بعضی آهنگسازان خود به خود در ساخت موسیقی تنها با نت و صدا سر و كار ندارند بلكه میكوشند با رنگآمیزی صوتی شكل دیگری به موسیقی خود ببخشند .تصور این موضوع برای شنونده عادی كار دشواری است اما اگر آهنگساز را به عنوان یك ذهن خالق و در قالب یك نقاش در نظر بگیرید كه رنگآمیزی را درك كرده است در مییابید كه میتواند از رنگها (در اینجا منظور رنگهای صوتی است) به بهترین شكل استفاده كند .اگر آهنگساز در Thursday, Dec. 6, 2018
ساخت موسیقی فیلم تنها متكی به تنظیم موسیقی باشد آن تابلوی تصویری اتفاق نمیافتد. ولی آهنگساز حقیقی از همان ابتدای كار تابلوی نقاشیاش را با تمام ظرایف و پیچیدگیهایش در ذهن متصور میشود. من معتقدم ابزار پژمان برای نوشتن موسیقی نه نت و صدا كه قلمموی رنگ است. موسیقیدانانی كه این طور فكر میكنند ،موسیقیشان ذاتا تصویری میشود .اگرچه به نظر من او تا امروز باید موسیقی فیلمهای بیشتری مینوشت اما این به عالقهمندیهای او، فرصتها و شناخت كارگردانان ایرانی برمیگردد .به هر حال در تمام دورانی كه احمد پژمان موسیقی فیلم نوشته، توانسته است از طریق رنگهای موسیقی تصاویر را بهتر نشان دهد حتی در برخی موارد موسیقی او از تصویر هم واالتر و فاخرتر است .الهاماتی كه او از موضوعات مختلف میگیرد چنان مبتكرانه پیاده میشوند كه اثر خالقهای تمام و كمال شكل میگیرد. نكته جالب احمد پژمان پویایی ذهن او به عنوان یك آهنگساز است .او در این سن و سال( ۸۳ ساله) هنوز هم وقتی موسیقی مینویسد اثرش خالقانه و بدیع است .سن ،امری است كه در فیزیك انسان نمایان میشود اما هیچوقت صحبتی نشده كه ذهن آدمی میتواند چه سن و سالی داشته باشد .امروز هم وقتی پژمان را میبینیم و با او صحبت میكنیم متوجه میشویم كه با دورهای كه در هنرستان حضور داشت هیچ فرقی نكرده است .شاید ظاهرش پیر شده باشد اما اینكه میگویند دل آدمی باید جوان باشد كامال در مورد پژمان صادق است .ما اصال او را به عنوان یك پیرمرد آهنگساز نمیشناسیم .هر جا كنسرت یا بحثی بوده كه او هم حضور داشته اصال در جایگاه یك پیر درعرصه موسیقی با جوانان برخورد نكرده است .اتفاقا از جمله آهنگسازانی است كه همواره پیشتر از ذهنیت و سن و سالش عمل كرده است .شاید ما با ظاهر جا افتادهای روبهرو باشیم اما ذهنیت او كامال جوان است .از طرفی اگر شرایط برای افرادی مثل پژمان به گونهای بود كه میتوانستند در یك رفاه نسبی و آسودهخیالی زندگی كنند ،میدیدیم كه نسبت به امروز چقدر میتوانست جوانتر هم باشد .او در همه حال به موسیقی و زندگی فكر میكند .به همین دلیل است كه در موسیقیاش هم زندگی جریان دارد .بنابراین وقتی از واژه زندگی استفاده میكنیم دیگر صحبت از پیری به میان نمیآید؛ زندگی یعنی جوانی ،شادابی و حركت .ذهنیت پژمان با سالیان گذشتهاش هیچ فرقی نكرده است حتی وقتی آهنگی نمیسازد و در جلسهای نظراتش را ارایه میدهد متوجه میشویم كه هیچ فاصلهای با نسلهای بعد از خود ندارد .این ویژگی خاص از وقتی من در هنرستان شاگردش بودم هویدا بود؛ با بچهها قاتی میشد و فاصلهای بین خودش و آنها نمیدید. جالب است كه من وقتی بعضی از اساتید قدیمم را میبینم ،با احترام خاصی با آنها برخورد میكنم اما در مورد پژمان آن قدر رفاقت بین ما هست كه او را «تو» خطاب میكنم .فكر نمیكنم هیچ دانشجوی موسیقیای را پیدا كنید كه عاشقانه او را دوست نداشته باشد .در وجود او مهری هست كه همهچیز را تازه و جوان میكند؛ هم موسیقی و هم ارتباطش با اطرافیان را. احمد پژمان برخالف خیلی از آهنگسازان هرگز در قید كسب شهرت و حضور فعال در رسانه نبوده كما اینكه كمتر هم تن به مصاحبه میدهد و غیر از مخاطبان خاصی كه دارد مردم عادی كمتر او را میشناسند. ممكن است هدف بعضی از هنرمندان كسب شهرت نباشد اما آثاری ساختهاند كه خود به خود بر طیفهای مختلف جامعه تاثیر گذاشته است تا جایی كه مردم عادی هم جذب آنها شدهاند .اما آثاری كه پژمان ساخته معموال به گونهای است كه عوام جامعه شاید نتوانند با آن ارتباط برقرار كنند .او عام نبوده كه مورد توجه عوام قرار بگیرد .هر چند در سبكهای مختلفی موسیقی نوشته اما با هوش و ذكاوت زیادی با این سبكها برخورد كرده است چنان كه آثارش برای مخاطبان جدی موسیقی جایگاه مهم و پررنگی دارند. در عین حال وقتی پژمان میخواهد با توده مردم در ارتباط باشد ،جنبه دیگری برای موسیقیاش در نظر میگیرد و دست به كار ساخت قطعات پاپ میشود .این كار هم بسیار جالب است؛ تصور كنید كسی مثل پژمان كه خداوندگار موسیقی كالسیك است وقتی پاپ میسازد چقدر میتواند كیفیت كارش باال باشد .اینجاست كه دیگر موضوع ژانر مطرح نیست بلكه ارایه هنرمندانه اثر مورد توجه قرار میگیرد .در مورد موسیقی ایرانی و آهنگسازانش موضوع كمی فرق میكند چرا كه ممكن است هر شنونده ایرانی به واسطه ملیتاش جذب این موسیقی شود اما از آنجا كه موسیقی پژمان محدود به آثار سمفونیك و اركسترال میشود ،طبیعی است كه طیف شنوندههایش هم كم باشد .هرگز این طور نبوده كه پژمان گوشهگیری كند اما هیچ وقت هم تظاهر و خودنمایی نكرده و هر وقت تصمیم گرفته در قالب موسیقی با مردم ارتباط برقرار كند ،سراغ سبك دیگری رفته است. من از زبان تمام كسانی كه او را میشناسند باید بگویم كه پژمان عزیز! بینهایت دوستت داریم .تو شاگردان خوبی (چه بطور مستقیم و چه غیرمستقیم) تربیت كردهای كه امروزه قهرمان همه آنهایی و راه و روش ات چراغ راه آنهاست. Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P.17
بزرگداشت استاد احمد پژمان بهمن فرمان آرا ،فیلم ساز:
هميشه صادق و بی غل و غش آشنایی من با احمد پژمان پس از فیلمبرداری "شازده احتجاب" اتفاق افتاد .دنبال یک نفر بودم که موسیقی این فیلم را برایم بسازد .احمد رضا احمدی در آن وقت برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کار می کرد ،صفحه ای را به من داد که در آن شعرهای نیما با موسیقی احمد پژمان ضبط شده بود .من وقتی این صفحه را گوش کردم خیلی به وجد آمدم، چون هر قطعه موسیقی که پژمان برای یکی از اشعار نیما ساخته بود کامال آن حس و حال و معنای کالمی آن قطعه شعر را به موسیقی تبدیل کرده بود و هر شعر در واقع در موسیقی پژمان متبلور شده بود. کاری که پژمان با این قطعات شعری کرده بود ،مهمترین کاری است که موسیقی برای فیلم می تواند بکند .یعنی موسیقی باید در خدمت فیلم باشد ،نه اینکه موسیقی کار خودش را بکند و ربطی هم به فیلم نداشته و پر از سر وصداهای اضافه باشد. آدرس پژمان را گرفتم و به منزلش رفتم و پیشنهاد نوشتن موسیقی را دادم .اولین حرفی که پژمان زد این بود که من این کار را بلد نیستم و تابحال این کار را نکرده ام .گفتم من بلدم و می دانم چی می خواهم .ولی این حرف پژمان را که با خلوص کامل گفت همیشه به یاد دارم .این یکی از خصایص این آدم هست که همیشه صاف و صادق با آدم روبرو می شود .نظرش را می گوید .حاشیه ندارد .پژمان طبعی آرام و شاد دارد .حرفش را صاف و ساده می زند و هيچگاه فكر دروغ و دغل نيست .اين صافی و بی غل و غش بودنش آنقدر به دل می نشيند كه شيفته او می شوی .اين شروع آشنایی شد كه تا امروز 45سال طول كشيده است .البته بین فیلم "سایه های بلند باد و فیلم "بوی کافور ،عطر یاس" یک فاصله ۲۰ساله وجود دارد. ضبط موسيقی متن «شازده احتجاب» با اركستر راديو شروع همكاری ما بود .براي ضبط موسيقی متن «سايههای بلند باد» به لندن رفت و موسيقی فيلم را با اركستر فيالرمونيك لندن ضبط كرد .يادداشتهای پژمان از روی تصاوير فيلم كه احتياج به موسيقی داشت آنقدر دقيق و درست بود كه وقتی او موسيقی را به تهران آورد و با عباس گنجوی آن را روی فيلم گذاشتيم فقط در مورد يك قطعه ،مجبور شديم دو فريم از فيلم در آورديم. آنهايی كه دست اندركار موسيقی فيلم هستند می دانند كه اين همه دقت واقعا باورنكردنی است. در مورد دانش و استعداد فراوانش در موسيقی و آهنگ سازی در مملكت ما و شايد خيلی جاهای ديگر مشابه ندارد .تاالر وحدت (رودكی) با اجرای اپرايی كه ساخت پژمان بود افتتاح شد ولی در طول اين همه سال دوستی ،يك بار از او نشنيدهام كه از خودش يا كارش تعريف كند .اين فروتنی كه بخشی از شخصيت احمد پژمان است وجود او را خيلی گرانبهاتر می کند. من در طی این سالها دوستی اش را غنیمت شمرده ام .واقعا به اینکه دوست احمد پژمان هستم یا احمد پژمان قبول کرده که من دوستش باشم ،افتخار می کنم. نادر مشایخی ،آهنگساز:
ايرانی تمام عيار
وقتي فيلم «شازده احتجاب» به كارگردانی بهمن فرمانآرا اكران شد ،براي اولينبار موسيقی فيلمی از احمد پژمان شنيدم؛ موسيقی تاثيرگذار ،همگن با تصوير و خالقانهای كه از همان ابتدا آهنگسازش را در اين حوزه مطرح ميكرد .نكته بارز احمد پژمان در خلق موسيقی فيلم استفاده از المانهای موسيقی ايرانی و اجرای آنها با ابزارهای سمفونيك است .هرچند ممكن است اين ر آيد اما پيچيدگی های خاصی دارد كار در وهله اول ساده به نظ كه اگر آهنگساز به آنها واقف نباشد ،پيش از هر چيز موسيقی ايرانی را متضرر می كند و خصلتهايش را دستخوش تغيير قرار می دهد .اما احمد پژمان با استفاده از ترفندهای جالب موسيقايی توانسته اين توازن را در كارش به وجود آورد .وقتي موسيقی فيلم ميسازد در تالش نيست كه بيانی معادل تصوير داشته باشد بلكه ميكوشد تا از فضای فيلم و نظم حاكم بر آن در خلق اثر استفاده كند .به همين دليل هم موسيقی فيلمهای او با تصوير گره خوردهاند .پژمان با قريحه خود اليههای مختلف موسيقی را بسيار شفاف كنار هم قرار می دهد و تركيبات تازهای می سازد كه امضای خاص خودش را دارند .رمز آثار پژمان در اين است كه ادای ايرانی بودن را در نمی آورد .در حالي كه بسياری از آهنگسازان تنها با اضافهكردن چند فاصله «دوم افزوده» می كوشند تا مدعای ايراني بودن داشته باشند ،او از ويژگی هاي متنوع موسيقی با ظرافت تمام بهره می گيرد چرا كه يك ايرانی تمامعيار است. Thursday, Dec. 6, 2018
امیر اسالمی ،آهنگ ساز:
عاشق فرهنگ و موسيقی ايران استاد احمد پژمان را از مهر ماه ۱۳۷۰خورشیدی شناختم .دانشجوی ترم دوم لیسانس موسیقی بودم و تمام دنیای موسیقی ام ساز نی بود و اجرای قطعات استاد حسن کسائی. با آقای پژمان کالس هارمونی داشتم و پس از آن ترم هم خوشبختی ام آن بود که هر ترم با ایشان حداقل یک درس تا پایان تحصیالتم در دانشگاه داشتم. شیوه تدریس آقای پژمان بسیار منحصر به فرد بود .تالش بی وقفه ای داشت تا دانشجویانش را ابتدا از آنچه در ذهن کوچکشان ساخته اند بیرون بیاورد .چه من که تمام عشقم در موسیقی کسایی بود و چه دانشجویی که در ترم دوم لیسانس، مدرنیست بود و تالش می کرد بی وقفه موسیقی آتنال بنویسد. همه ما از پیله هایمان بیرون آمدیم و فهمیدیم که خیلی چیزها هست که نمی دانیم و چقدر زود در پیله خود تنیده ایم و چه مطلب ها مانده که نیاز است تا بدانیم و بعد هم بفهمیم که باز هنوز در این دریای موسیقی گم هستیم و دست خالی! عالوه بر این ،شیوه اخالق مداری و انسانیت بی نظیر و مثال زدنی آقای پژمان ،همه ما دانشجویان را به هم نزدیکتر و با هم مهربان تر کرده بود. دیگر شاخصه احمد پژمان عشق بی حد و حصر او به ایران ،فرهنگ ایران و موسیقی ایران بود .عشقی که به ما هر لحظه می آموخت که اگر موسیقی ای بر مبنای موسیقی ایران نسازیم به سختی در دنیا جایگاهی پیدا خواهیم کرد .راهنمایی ارزشمندی که به من کمک کرد تا به واسطه همین ویژگی قطعاتم ،موفق به کسب سه جایزه بین المللی اهنگسازی شوم. سال ۲۰۱۹به واسطه اجرای اثر بی نظیر و قابل ستایش ناگهان رستخیز استاد احمد پژمان توسط ارکستر اپرا و گروه کر باخ ونکوور سال خوش یمنی برای هنردوستان ونکوور خواهد بود .همواره آرزو دارم تا این استاد بزرگ جشن ۱۲۰سالگی خود را با اجرای دیگر آثارش شاهد باشد. Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P.18
بزرگداشت استاد احمد پژمان
مانی جعفرزاده ،آهنگساز:
موسيقيدانی نابغه َده دوازده سال بعد ،تا مرا دید ،گفت« :ا ّما آن والسی که نوشته بودی ،خیلی بد بود»! در آن تاریخ من بیشتر از سی سال داشتم .در فاصلهی آن سالها درس خوانده بودم؛ کلی کار نوشته بودم؛ آن روز هم رفته بودم استودیو که یک موسیقی فیلم ضبط کنم؛ غافل ِ استاد روزگار نوجوانیام آنجا حاضر است .حیران از آنکه ماندم .گفتم: آقا! شما هنوز یادتان است؟!گفت :مگر چیزی از یاد من میرود؟ ملودیات بد نبود. اینجوری بود[ .ملودیای را که من خودم درست و درمان به یاد نداشتم ،کمابیش درست خواند!] ولی ارکستراسیونات خیلی بد بود! من درستاش کردم برات! گفتم :بله آقا! البّته من آن روزها هجده-نوزده سالام بود... گفت :اوهوم... این «اوهوم» را با یک لحنی گفت که انگار یعنی «خُب که چی؟»! امروز از آن روز در آن استودیو بیش از نُه سال میگذرد .آن دیدار در آن بعدازظهر ِ معلم بزرگام که امروز در تاریخ موسیقی ایران از وصل دوبارهی من به شد سرآغاز ِ دانان این سرزمین یاد میشود :جناب آقای احمدِ او به عنوان یکی از بزرگترین موسیقی ِ پژمان .در این چند سال به ندرت پیش آمده که ماهی بگذرد و از او بیخبر باشم .خُلقاش را شناختهام و او را یکی از دلپذیرترین کسانی یافتهام که بشود یافت .میگویم چرا: پدیدهای است .خیلی کم میخوابد .شاید بشود گفت هیچ نمیخوابد! یکریز و بیامان کار میکند .روز و شبی نیست که ولو چند خط موسیقی ننویسد .تصورم نیست ،یقین دارم که به موسیقی نوشتن اعتیاد دارد .ننویسد ،حالاش بد میشود .گاهی حّتی کارهایی که پیشتر نوشته و ضبط کرده و تمام شده را بازنویسی و تصحیح میکند .فرازهایی را حذف میکند، جملههایی را میافزاید. خالقّیتاش با فورانی نبوغآسا و غیرقابِل کنترل همراه است و بدیهی است برای ما عوام، ِ سخت دلپذیر است. همراه شدن با او سخت است. از آقای پژمان بیاغراق هرگز دروغ نشنیدهام .همیشه راست میگوید .نظرش هرچه باشد، سر مردم ِ صادقانه بیان میشود .ندیدهام از ِ داری دروغین و ریاکارانه [که یکی از زشتترین ِ صفات جامعه ما است] حرف و نظرش را عوض کند یا نگوید یا پنهان کند .کاری را که دوست ِ کمال میل و بیهیچ منّت انجام میدهد .کاری را که دوست نداشته باشد ،با داشته باشد ،با هیچ «من بمیرم-تو بمیری» گردن نمیگیرد. بر خالف بسیاری ،در عالَ ِم استادی از شاگرداناش هیچ توقعی ،هیچ توقعی ،باز هم به تکرار مینویسم :هیچ توقعی ندارد .اگر از ِ سر وظیفه ،کاری بسیار کوچک برایش انجام بدهی، برای مثال فرض کن با اتومبیل بروی به دنبالاش و با هم به جایی بروید که نه فقط به او که به هر دوی شما مربوط است ،جوری تشکر میکند که بهراستی شرمنده میشوی .اینها ِ موضوعات کوچکی است ا ّما نوشتنشان را در این روزگار -که هر معّلمی خود را به ظاهر ِ قطب شاگرداناش تلقّی میکند -وظیفه میدانم که درس باشد. ِ از سخن گفتن دربارهی خودش بیزار است .نه از ِ فروتنی دروغین [که یکی از سر ِ صفات ما است] بلکه بهراستی از این که ِ توجه بکند ،بدش میآید. نفرتانگیزترین جلب ّ سه ِ سال پیش خواستم در یک گفتوگوی طوالنی ،خاطراتاش را کتاب کنم .چهار جلسه ،هر جلسه سه چهار ساعت با هم نشستیم و حرفهایی زد معرکه ،بعد ناگهان در جلسهی پنجم Thursday, Dec. 6, 2018
گفت :ولاش کن! از اینکه دربارهی خودم حرف بزنم ،خوشام نمیآید. ِ فروتنی دروغین نمیکرد .واقعًا از اینکه داشت دربارهی آنجا به ُجز من و او کسی نبود. ِ احترام خواستهاش رها کردم و به را کار کردم. یف ک بود. خودش حرف میزد ،ناراحت ِ آمدم بیرون. تمام معنی و نابغه. بینظیر است .وارسته .در اوج نبوغ و خالقیت ،فروتن .آقا به ِ دوستاش دارم ،نه فقط به این دلیل که استادم بوده که بوده و رهین منتاش هستم تا هستم؛ بل بیش از آن دوست دارماش که فارغ از موسیقی ،در روزگاری که انسانیت بدل به خاطرهای محو شده ،او همچنان یکی از بهترین انسانهایی است که میشود سراغ کرد.
سپهر حجتی ،آهنگساز:
معلم زندگی
حدود ۸سال از آشنايى من با آقاى پژمان ميگذرد. تصميم گرفته بودم پارتيتور (نت های) اهنگ سازان ايرانى را گردآوری کنم .آثار آن عده اهنگ سازانى كه كارهای باارزشى نوشته بودند و به صورت كتاب منتشر شده بود را خريدارى كردم .بعضى كارها را هم از طريق خود آهنگسازان تهيه كردم .بعضی از بزرگواران آهنگساز هم همکاری نکردند .اما حکایت احمد پژمان داستانی دگر است... ِ مادر يک شب با منزل آقاى پژمان در تهران تماس گرفتم. مهربان و نازنين شان گوشى رو برداشتند .با احوالپرسی اولیه احساس کردم كه انگار دفعه اولم نيست كه هم صحبت مى شويم .با تاکید خاص گفتم" :استاد پژمان هستند؟" مادرشان گفت :استاد نگو! احمد خوشش نمیاد .يك وقت ممکن است به كارت اهميت نده. با آقاى پژمان هم صحبت شدم و گفتم که ونکوور هستم .ايشون گفتند كه هفته ى ديگر عازم مسافرت خارج از كشور هستند و قرار شد پس از بازگشت از سفرشان دوباره با ایشان تماس بگیرم و در باره پارتیتورها صحبت کنم. مدتی بعد با ایشان دوباره تماس گرفتم و افتخار هم صحبتی شان را پیدا کردم .ایشان آدرس ایمیل من را هم گرفت .چندى نگذشت كه ايميلى از استاد دریافت کردم که آدرس من را در ونکوور می خواست .البته علت درخواست آدرس را نگفته بودند و من هم پرسشی نکردم .يك هفته بعد ،يک روز که از دانشگاه به خانه برگشتم ديدم بسته اى روي ميز اتاق نشمین هست .از مادرم در باره بسته پرسیدم .گفت :بسته پستی متعلق به توست .مشخصات فرستنده را روی بسته خواندم و دیدم از طرف جناب آقای پژمان است .درون بسته پارتیتور تمام آثار ایشان بود که آرزوی داشتنشان را داشتم؛ همه آثاری كه آرزوی تحليل شان را داشتم .هيچ کدامشان از قلم نیافتاده بود. اين مرد در آن جايگاه رفیع هنری ،باهزينه خودش برای من (یک جوان ۱۸ساله) که فقط دو بار صحبت تلفنی کوتاه با وی داشتم ،این چنین ارزش قایل شده بود. اين بزرگواریش را هميشه ستايش مى كنم و هيچ وقت از یادم نخواهد رفت. پدرم وقتى ماجرا را شنید گفت :فروتنى و تواضع است كه بزرگى می آورد. برای تشکر به استاد تلفن زدم ٫بغضم گرفته بود .استاد فقط گفت :ببخش که نامرتب بود. عجله ای شد. هشت سال از آن تاریخ می گذرد و من افتخار می کنم که در جرگه دوستان و شاگردان ایشان هستم .مرتب در تماس هستیم چه زمانی که در لوس آنجلس است و چه زمانی که در ایران .بزرگى اين مرد نازنين را ستايش می کنم .الگوی آهنگسازی و زندگیم استاد احمد پژمان است. Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 19
بزرگداشت استاد احمد پژمان علی عظیمی نژادان ،نویسنده:
استفاده از ريتمهای متنوع آهنگسازی احمد پژمان را به 4دوره مختلف می توان تقسیمبندی کرد .این تقسیمبندی را من برای نخستینبار در جلسه نقد و بررسی آثار و آرای احمد پژمان در آذرماه 1396در حضور شخص استاد پژمان ارایه کردم که مورد تایید ایشان قرار گرفت. یک) دوران آهنگسازی ایشان در ارکستر صبا با کارهایی چون ترانه روستایی و کنار جویبار، که در این دوران موسیقیهای ساخته شده وی دارای فضایی مابین غربی و ایرانی هستند و ضمن الهام گرفتن از موسیقی ایرانی (بخصوص موسیقیهای محلی) ،نوع هارمونی بهکار رفته در آنها شباهتهایی به کارهای کورساکف و امیراف دارد .در کل کارهای وی در این دوران بیشتر خصلتی حسی دارند تا آکادمیک. دو ) دوران دوم آهنگسازی ایشان از ابتدای تحصیل ایشان در کنسرواتوار وین ( )1343آغاز میشود و تا سال 1357به طول میانجامد .در این برهه زمانی سبک اصلی آهنگسازی پژمان کم و بیش نمود پیدا میکند و وابسته بودن شیوه آهنگسازی وی به مکاتب رمانتیک ملی و نئورمانتیسم مشهود است .از این زمان است که پژمان تحت تاثیر آموزههای استاد توماس کریستین داوید به خصوص از طریق آنالیز قطعهای از بالبارتوک ،مقوله ریتم در آهنگسازی و استفاده از تمها و موتیفهای موسیقیهای نواحی پایه ای در کارهای آهنگسازیش شد .از جمله آثار مهم وی در این دوره میتوان به کارهایی نظیر مجموعه حماسه (از جمله قطعه راپسودی ،رقصهای روستایی و امپرسیون) که زیرنظر آلفرد اول نوشتهاند و مجموعه طرحهای سمفونیک اشاره کرد. سه) دوران سوم آهنگسازی پژمان به زمان اقامت ایشان در امریکا و تحصیالت تکمیلی وی مربوط میشود (اواخر دهه 1350تا .)1370در این دوران وی بیشتر به تنظیم و ساختن قطعات مختلف موسیقی پاپ ایرانی مشغول بود با کارهایی چون آلبوم خاموش نمیرید ( )1366و آلبوم خاکخسته ( ،)1368تنظیم آلبومهای افرا 1و افرا ،2ساختن تصنیف حماسی خاک من کو با هم آوایی عدهای از خوانندگان و ترانهای از هما میرافشار و … چهار) دوران چهارم آهنگسازی وی از مهر 1370یعنی آغاز ورود مجدد پژمان به ایران، آغاز میشود و کموبیش تا به امروز ادامه پیدا کرده است .پژمان در این دوران ضمن ساختن قطعاتی در چارچوب سبکهای پیشین خود ،به استفاده از جریان موسیقیهای موسوم به موج نویی (ترکیبی و تلفیقی) و استفاده از سینتی سایزر در بسیاری از آثارش تمایل زیادی پیدا میکند که انعکاس آنها را میتوان در کارهایی از او مانند سراب ،خاطرات فردا و سایههای خورشید جستوجو کرد. این تقسیمبندی چهارگانه با توجه به فرم مسلط آهنگسازی اودر هر دوره انجام شده است وگرنه در هردوران میتوان به کارهای دیگری از ایشان اشاره کرد که در چارچوب مسلط آهنگسازی او قرار نمیگیرد مانند ساختن موسیقی فیلم ساخت ایران (به کارگردانی امیر نادری) در دوران دوم که در چارچوب موسیقی جاز ساخته شده است .یا سوناتین برای ویوال و پیانو که حالت دوده کافونیک دارد و زیرنظر هانس یلی نک ساخته شده است .و حتی موسیقی کاست گل اومد بهار اومد (داستان نخودی و دیو سیاه) که در زمره آثار سفارشی برای کودکان و نوجوانان بوده و توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شده بود. این نکته همچنین گفتنی است که هرچند احمد پژمان با استفاده از ماتریال موسیقی دستگاهی
ایرانی ،برخی کارهای نسبتا قابلتوجه ساخته است (مانند باله عیاران و استفادهای که ایشان از گوشه حربی ماهور در موسیقی فیلم سایههای بلند باد کرده است) اما اهمیت اصلی آهنگسازی وی ،در استفاده درست از امکانات موسیقی نواحی ایران و به خصوص استفاده از ریتمهای متنوع و متعدد در کار آهنگسازی است اعم از 8/9 ،8/7 ،8/5و … به همین دلیل پروژه آهنگسازی وی در نقطه مقابل هنرمندانی چون خالقی و دهلوی قرار میگیرد که بیش از موسیقی نواحی بر موسیقی دستگاهی به عنوان ماتریال آهنگسازی توجه میکردند و در عین حال پروژه موسیقایی وی در استفاده از ماتریال موسیقی نواحی در ادامه سنت آهنگسازی روبیک گریگوریان و در راستای کارهای دیگرانی چون هوشنگ استوار ،ثمین باغچهبان و محمد تقی مسعودیه قرار میگیرد .همچنین با وجود آنکه احمد پژمان اعتقاد چندانی به استفاده از هارمونی متفاوت از هارمونی تی یرس برای صدادهی ایرانی (مانند پروژه هارمونی زوج استاد حنانه) در کارهایش ندارد اما در برخی از کارهایش به خصوص در مهمترین اثر آهنگسازیاش یعنی قطعه راپسودی (که با توجه به مدهای شرقی و کلیسایی طراحی شده است) ضمن داشتن تنوع ریتمیک فراوان ،حرکتهای مدال به تنال و بالعکس) از آکوردهای کوارتال به همراه آکوردهای تی یرس استفاده مناسبی کرده است .ضمن اینکه پژمان اعتقادی به استفاده از فواصل ریزپرده در کارهای ارکسترال ایرانی نیز ندارد.
کیاوش صاحب نسق ،آهنگساز:
ميانهرو در خلق موسيقی اصلح موقعيت احمد پژمان در دورهای كه آهنگسازان ايرانی همدوره وی برای ادامه تحصيل به خارج از ايران مهاجرت می كردند ،خاص و ويژه است .از يك سو تحصيالت در مدرسههای موسيقی دنيا اين آهنگسازان را با موسيقی معاصر و مدرن آشنا می کند -چيزی كه اكثرا در جستوجويش نبودند ولی جزيی از عنوان درسی الزامی مراكز آموزش موسيقی دنياست - و از سوي ديگر توجه هميشگی آهنگسازان ايرانی به هويت ايرانی و ارايه مختصات ريشهدار در موسيقی رديف-دستگاهی و فولكلور موجب خلق آثاری ميشود كه المانهای مشتركی دارند ولی برای خلق شان این آهنگسازان برخورد آكادميك مدرن را به جز مواردی كارآمد و مناسب نمی بينند و به همين خاطر به گونهای ديگر از خلق موسيقی می انديشند. در اين ميان نحوه نگرش پژمان با تاكيد فراوان ،بر فرهنگ ايرانی استوار است چنان كه تا حد زيادي در مقابل ورود ويژگی های موسيقي معاصر و به شكل خاص مكتب دوم وين (شوئنبرگ و شاگردانش) به موسيقی اش ايستادگی می كند .شايد به جرات بتوان گفت آنجا كه پژمان اجازه ورود المانهای معاصر را به موسيقی اش ميدهد و آن را الزم می بيند ،حوزه موسيقی فيلم است .در فيلم است كه او می تواند عناصر دراماتيك ،تندی و كندی نامتعارف لحن و نامطبوعهای بدون حل را به نمايش بگذارد آن هم به روش و شيوه شخصی خودش .در غير اين صورت او آهنگسازی را براساس خالقيت و متكی بر نبوغ و استعداد ذاتی ميداند كه بدون واسطه مستقيم تكنيك و متاثر از آن در تعامل مستقيم با احساسات شنونده قرار می گيرد. احمد پژمان با آنچه از هنر و موسيقی می خواهد بسيار صريح و شفاف است و اين شفافيت را به مدد درك صحيح خواستهاش از اثر موسيقی خود و فلسفه ذهنی اش كامال عيان می كند .او حكم ميانهرویی را دارد كه بدون تعصب ،در همه حوزههای موسيقی كار كرده است و براي هر كدام از اين جهتگيری های موسيقايی اش بهترين طرحها را ريخته است. ميانه روی از سر انتخاب اصلح ،ويژگی مثبت و خاص پژمان است چون عقيده دارد ژانر موسيقی ،تعيينكننده عيار هنری يك هنرمند نيست بلكه مهم آن است اثری كه خلق می كند بهترين مخلوق او باشد .به همين دليل است که موسيقی احمد پژمان خصلتی چند سويه می گيرد .موسيقي فيلمهايش پُرتصوير و درخشان است و آثار كالسيك و پاپ وی زيبا ،خالقانه، مرصع و خوش صنعت هستند. پژمان معتقد است خلق اصلح موسيقی ،از هر نكته ديگری پُراهميتتر است و همين رويكرد است كه باعث می شود در سبكهای مختلف موسيقی بسازد .رفتار و كنش حرفهای پژمان در اين زمينه می تواند الگوی مناسبي براي آن دسته از موزيسينهايی باشد كه با تعصب روی يك نوع موسيقی ،پافشاری می كنند .با نگاه به رويه حرفهای احمد پژمان ،آنها می توانند از انعطافپذيری وی در پذيرش سبكهاي مختلف موسيقي به عنوان سفارش و نهايی كردن آنها در راستای ايدهآل طراحی و خلق اثر بسيار بياموزند. احاطه احمد پژمان بر موسيقي رديف-دستگاهی ايران و موسيقی كالسيك غربی به خاطر پيشينه نواختن ساز ويولن به دو شيوه ايرانی و غربی ،بُعد خالقه مهمی را به توان آهنگسازي پژمان اضافه كرده است .با اين حال او معتقد است كه بايد موسيقی رديف دستگاهی را به حال خود رها كرد و صرفا برای ايرانی صدا دادن اركستر از مصالح و ظرايف موسيقی ايرانی به شكل مستقيم و با اصرار بر هارموني كه در آن فواصل ريزپرده استفاده ميشوند بهره نبرد .پژمان بسيار استادانه اين مصالح موسيقايی را از خروجی ذهن خالقه خود به درگاه ديگری می رساند كه باعث می شود انگارههای ايرانی به گوش مخاطب تلنگر بزنند .او در شناخت و استفاده از ريتمهای چند وزنی و متغير بسيار ماهرانه رفتار می كند و از آنجا كه (آنگونه كه خود نيز اشاره می كند) تحت تاثير بالبارتوك و استراوينسكی نيز است ،زبان مناسبی براي بيان موسيقی ايرانی در قالب طراحی های اركستر و شيوههای ويژه چند صدايی كردن خويش پيدا می كند. غنيمت باد همچنان اين فرصت برای درك محضر اين آزادمرد موسيقی و بهره گیری از هنر و اخالقش.
Thursday, Dec. 6, 2018
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 20
توسل به بغض برای رسیدن به لبخند جالل سعیدی مثل خیلی از مردم ،طنزنویسها هم دو دستهاند :آنهایی که طنز شغلشان است و کوشش میکنند تا طناز باشند ،و آنها که زندگیشان هم در تار و پود طنزشان ،یا طنزشان در تار و پود زندگیشان تنیده شده است. علیرضا رضایی متعلق به دسته دوم بود .به گونهای که حتی اگر به غمانگیزترین پیغامهای شخصیش به آدمها هم نگاه کنید ،میبینید در میان جمالت غمبار و تلخ و ناامیدش ،ناگهان بارقهای از طنازی او بیرون میزند و حال و روز مخاطب پیام را عوض میکند. او طنزنویسی غریزی بود همانطور که مث ً ال علی کریمی فوتبالیستی غریزی بود .همانطور هم یاغی ،و نه چندان عالقهمند به اینکه برای کسی بنویسد ،هر چند که کم هم برای دیگران ننوشت. علیرضا ،یکی از بازماندگان نسل طالیی وبالگنویسان ایرانیاست .نسلی که طی دهه ۸۰ شمسی اوج گرفت و به طرز حیرتانگیزی توانست حریم نویسندگی خشک و مصلوب رسمی را با شخصینویسیهای بیپروا جایگزین کند .اصال رشد و نمو شخصیت حرفهای علیرضا رضایی در همین دوران آغاز شد .در وبالگی با نام پر مسمای مرکز طنزیم و نشت آثار علیرضا رضایی ،او عمال هر چه دل تنگش میخواست با زبانی عموما طنزآمیز میگفت. حتی با مخوفترین چهرههای امنیتی جمهوری اسالمی ایران ،یعنی افرادی مثل حجتاالسالم طائب شوخی میکرد و البته خبرگزاری فارس ،وابسته به جمهوری اسالمی مهمترین منبع تامینکننده سوژه برای او بود .او در یکی از پستهای وبالگش در تاریخ بیست و سوم آذرماه ۱۳۸۷به حساسیتهای سیستم امنیتی روی فعالیتهای بالگرهای آن دوره اینگونه اشاره کرده است: «همزمان حجتاالسالم حسین طائب از راه اندازی ده هزار وبالگ برادران بسیجی خبر داد .قرار است وبالگهای نامبردگان وبالگهای ما را بگیرند با چماق بزنند .سرعت اینترنت مصرفی این برادران بدلیل اتصال مجازی به اجنه اطهار تقریب ًا ۱۸برابر سرعت نور تخمین زده میشود .سرعت دقیق اینترنت نامبردگان هنوز توسط دستگاههایی که تا اآلن اختراع شده قابل محاسبه نیست .این شبکه ضمن ًا هیچوقت هم قطع نمیشود .در همین راستا انیشتن نیز با صدرو اطالعیهای اعالم کرد من گه خوردم گفتم . E=mc2وی گفت Eاگر مال بسیج باشد خیلی بیشتر از mc2است!» شاید االن با توجه به گسترده شدن فعالیت کاربران ایرانی در فضای مجازی فارسیزبان، نوشتن طنزی چنین تند و تیز آنهم در مورد امنیتیترین بخشهای حکومت ایران خیلی به چشم نیاید .اما فراموش نکنیم که رضایی اینها را چند ماهی قبل از انتخابات پر سر و صدای سال ۸۸نوشته است .آن روزها ،برای دیدن شدن در فضای مجازی ،عمومًا نیاز بود که مطالب نویسندههای غیر حرفهای به سایت باالترین راه پیدا کند. سایتی که بر اساس تشخیص و رأی خوانندگان مطالب وبالگها و سایتها کار میکرد و حتی ی از کاربران برای اینکه داغترین خبرها را سریعتر بخوانند اول به آن مراجعه میکردند. خیل بیپروایی و تند و تیزی و البته مرغوبیت مطالب طنز رضایی باعث میشد مطالب پرشماری که او روزانه در وبسایتش میگذاشت پای ثابت پستهای باالترین باشند. دامنه جسارت او در این دوران حتی به شوخی با مراجع تقلید و ادبیات آنها هم رسیده بود. اگر بدانیم نویسندهای در ایران زندگی میکند و در مهرماه هشتاد و هشت اینگونه بیپروا با مقدسات جمهوری اسالمی شوخی کرده است ،باید قبول کنم که او در دنیای وبالگنویسی طنازانه ،هر خطری را به جان خریده است: «استفتاء اول :جسارتًا با توجه به اینکه ماهی ازون برون فلس ندارد لذا از وقتی که حالل شده ما نفهمیدیم آخر که از کجا تا کجاش را میشود خورد .لطف ًا باید چه خاکی سرمان بریزیم ؟ جواب :اشهد ان ال اله اال همینی که هست .اظهر مبین در آن است که از وقتی ازون برون شد کیلویی صد هزار تومن ما گشتیم دیدیم اتفاق ًا دم کون نامبرده یک پولک گنده وجود دارد که چون دانشمندان به اینجور جاها کاری ندارند در صورتیکه ما به جائی غیر از اینجور جاها کار نداریم لذا قب ً ال مشاهده نشده بود که اآلن مشاهده شد .حاال شما بجای گشتن جاهای نامربوط ناموس بحر خزر برای مشاهده یک عدد پولک برو واحد پشتیبانی لشکر ذوالفقار سالم برسان بگو خاویار هم بتو بدهند ...ضعیفه ی ازون برون از همانجای خوبی که فلس مشاهده میشود تخم میکند یکی انقد!» ائمه جمعه در جمهوری اسالمی ،یکی دیگر از خط قرمزهای خطرناک طنزنویسها هستند. علیرضا اما ،در همان ایام پربیم سال ،۸۸گوشش به هیچ نجوای احتیاطآمیزی بدهکار نبود و با احمد خاتمی ،امام جمعه تهران اینطور شوخی میکند: «* فرق احمد خاتمی با بقیه امام جمعهها چیست؟ -۱خطبهها را در گوش آدم فرو میكند -۲خطبهها را در آدم فرو میكند
Thursday, Dec. 6, 2018
-۳خطبه ها را فرو میكند؟ -۴در خطبهها از فرو كردن دفاع میكند» علیرضا رضایی حتی پس از خروجش از ایران هم همراهی با اعتراضات آن دوران را رها نکرد و مثل همیشه در وبالگش با زبانی طنزآمیز به تفاوتهای تجمعات داخل ایران و تجمعاتی که در فرانسه در حمایت از معترضین داخل کشور برگزار میشود میپردازد: «یاد خط مقدم خیابانهای تهران به خیر .اصوالً نمیدونم چه جوریه هرجا که خط مقدم داشته باشه ما هستیم ! ۴۸۷۳گیگا بایت هم مصاحبه کردیم به صدای امریکای جهانخوار گزارش دادیم. پلیس اینجا شخصیت نداره بجای اینکه اشکآور بزنه ما رو با کتک متفرق کنه ببره تجاوز کنه تازه یک ایل آدم آورده که مواظبمون هم باشه .ما هم که بد عادت ،نزدیک بود درگیر بشیم. ضمنًا ماشینهای پلیس ضد شورش فرانسه هیچکدومش چینی نبود .پرسیدیم چرا؟ گفتن خودمون از شما پژو ۴۰۵خودروی ملی وارد میکنیم ،ماشین داریم .گفتیم خب! ساعت شش بعد از ظهر تازه یادمون افتاد زکی! ما که اعتصاب غذای خشک نکردیم که! صبح تا حاال چرا آب نمیخوریم پس؟ وسط اعتصاب غذا متوجه احضار دوتا دیگه از رفقا توسط پلیس وحشی جنایتکار فرانسه شدیم. دوتای دیگر از رفقا هم که برای امروز احضار شده بودن صاف صاف رفتن سالم و سالمت هم برگشتن .اینکه چرا ناپدید نشدن نفهمیدیم چرا! از آنجا که محل اعتصاب غذای ما فقط بیست متر با سفارت جمهوری اسالمی فاصله دارد هیچکسی هیچ جوری هیچ صد دفعه از هیچ جای ما رد نشد که ازمان عکس و فیلم بگیرد. رفقا گفتن بذار فیلم بگیرن ،مث ً ال میخوان چه گهی بخورن؟ رفقا تهران هم که بودن همینو میگفتن که اآلن همه اینجاییم! خوبی اعتصاب غذا در زندان اینست که کفش پات نیست راحت هم میتونی دراز بکشی قد یه قابلمه فقط هم بایستی هر کیو میبینی بگی بخوابی .اینجا صبح تا حاال پای همه شده ّ ارادت داریم ،مخلص شما ،اعتصاب از ماست! ضمن ًا اعتصاب غذاست ،اعتصاب سیگار نیست که .تازه گشنمون هم هست اعصاب نداریم .گفته باشم!» کارنامه حرفهای علیرضا رضایی بعد از خروج از ایران برای خیلی از عالقمندان او از یاد نرفتنی است .از نویسندگی برای برنامه پارازیت کامبیز حسینی تا رادیو پس فردای فرشید منافی، و بعد از آن هم ،از آنجا که قبض و بسطهای ادیتوریال حاکم بر رسانهها را خوش نداشت، خودش به تولید ویدیوهای معروف به شفاف سازی پرداخت و در کنار آن استندآپ کمدی کرد .او طنزنویسی بود که به صورت غریزی طنز مینوشت و برای همین هم یاغی گری بکری داشت. معتقدم یکی از ویژگیهای منحصر به فرد علیرضا توانایی عجیبش در بازی کردن در مرز طنز و هجو بود .او حتی گاهی این مرز را رد میکرد و طنز را به ورطه هجو و فکاهه میکشاند اما به خوبی برمیگشت و نشان میداد که حتی ابایی ندارد که از «هجویدن» در خدمت «طنزیدن» استفاده کند .کارشناسان میتوانند خوبی یا بدی این تکنیک را در کار رضایی بررسی کنند و با آن موافق یا مخالف باشند اما این را نمیتوان کتمان کرد که هر طنزنویسی این توانایی را ندارد. او به واسط شخصیت غریزیاش ،با تلخترین بخشهای زندگی خودش هم شوخی داشت. از جمله با مریضی قلبیش که این ماههای اخیر چندباری به بیمارستان کشاندش .اما کسی نمیتواند انکار کند که آخرین شوخی او با مرگ ،دیگر نوبر بود .علیرضا انقدر با همه چیز شوخی داشت که شوخیهایش با مرگ را کسی جدی نمیگرفت تا وقتی که خودش رفت و م مخاطبینش کرد تا بفهمیم که وقتی در زندگی همه غریزیترین شوخی زندگیش را تقدی چیز به طرز عجیبی شوخی میشود یعنی چه. هر چند که معتقدم طنازها نمیمیرند و فقط از بغضی به بغض دیگر لبخند روی لبها مینشانند اما ،نمیتوان این را کتمان کرد که جای خالی پدیدهای غریزی و بکر به نام علیرضا رضایی در عرصه طنز ایران تا مدتها احساس خواهد شد( .رادیو فردا)
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 21
بهداشت و تندرستی
داليل لگن درد در مردان احساس در ناحیه لگن در مردان میتواند به دالیل مختلف، مانند عفونتهای دستگاه ادراری و التهاب پروستات شکل بگیرد .این مسائل نسبتًا شایع هستند .لگن درد اغلب به همراه عالئم دیگر رخ میدهد .درمان این شرایط به دلیل آن بستگی دارد ،از این رو ،بررسی دقیق شرایط در هر مورد الزامی است. عفونت دستگاه ادراری :عفونت دستگاه ادراری، عفونتی باکتریایی است که در دستگاه ادراری که شامل مجرای پیشاب ،مثانه ،حالب و کلیهها میشود ،رخ میدهد. عفونتهای دستگاه ادراری شرایطی شایع هستند و یکی از عالئم اصلی آنها احساس درد در قسمت پایینی شکم یا لگن است. از عالئم دیگر میتوان به موارد زیر اشاره کرد: * احساس سوزش هنگام دفع ادرار * تکرر ادرار * تغییر در رنگ و بوی ادرار * تب یا لرز * درد در بخشهایی مانند پهلوها یا کمر پزشک برای درمان عفونت دستگاه ادراری آنتی بیوتیک تجویز خواهد کرد. بیماریهای آمیزشی :برخی بیماریهای منتقله از طریق رابطه جنسی ،مانند سوزاک و کالمیدیا ،نیز میتوانند موجب احساس درد در ناحیه لگن شوند .از عالئم این شرایط میتوان به موارد زیر اشاره کرد: * درد در ناحیه لگن * التهاب در مجرای پیشاب * ترشح از آلت تناسلی کالمیدیا ممکن است رکتوم یا مقعد را عفونی سازد که میتواند موجب احساس درد در این بخشها نیز شود .شرایطی به نام لنفوگرانولوما ونروم در نتیجه انواع متفاوتی از باکتریهای مسبب کالمیدیا شکل میگیرد .این شرایط ممکن است به لگن دردی که درمان آن دشوار است منجر شود .لنفوگرانولوما ونروم میتواند موجب التهاب مقعد و رکتوم در مردان دگرباش شود .سوزاک نیز ممکن است موجب عالئمی مانند درد و ترشح از آلت تناسلی شود .اگر این بیماری رکتوم را تحت تأثیر قرار داده باشد میتواند موجب ترشح از مقعد یا دفع مدفوع دردناک شود. پروستاتیت :پروستاتیت یا التهاب پروستات میتواند به واسطه یک عفونت باکتریایی در این اندام شکل بگیرد .باکتریها میتوانند از طریق مجرای پیشاب وارد پروستات شوند و تکثیر آنها میتواند موجب احساس درد در ناحیه لگن ،کشاله ران و کمر شود .پروستاتیت حاد میتواند موجب ناراحتی در آلت تناسلی مردان یا بیضهها شود .درد ممکن است با عالئم دیگر از جمله موارد زیر همراهی شود: * احساس سوزش هنگام دفع ادرار * تب * لرز * حالت تهوع و استفراغ * دشواری در دفع ادرار * تکرر ادرار * انسداد ادرار یا ناتوانی در دفع ادرار * جریان ضعیف یا منقطع ادرار * بیدار شدن چندباره هنگام شب برای دفع ادرار * انزال دردناک یک عفونت باکتریایی در پروستات میتواند شرایطی جدی باشد و هر فردی با این عالئم باید کمک پزشکی فوری دریافت کند .پزشک برای درمان این شرایط آنتی بیوتیک تجویز خواهد کرد. پروستاتیت باکتریایی مزمن :پروستاتیت باکتریایی مزمن یک عفونت عودکننده پروستات است .عالئم این شرایط مشابه با پروستاتیت باکتریایی حاد هستند ،اگرچه ممکن است از شدت کمتری برخوردار باشند .پزشک به طور معمول با دوز کم از آنتی بیوتیک یا ترکیبی از آنها در بلندمدت اقدام به درمان این شرایط خواهد کرد .اگر پروستاتیت باکتریایی مزمن موجب دشواری در دفع ادرار شود ،پزشک ممکن است داروهایی به نام مسدودکنندههای آلفا را برای کمک به آرامش مثانه و ماهیچهای مجاور آن تجویز کند تا بدن ادرار را راحتتر دفع کند .در برخی موارد ممکن است به انجام عمل جراحی نیاز باشد. پروستاتیت غیر باکتریایی :التهاب پروستات که در بلندمدت ادامه مییابد ممکن است به واسطه پروستاتیت غیر باکتریایی شکل گرفته باشد که نوعی سندرم درد لگنی مزمن است. پزشکان درباره دلیل قطعی این شرایط به نتیجه نرسیدهاند .از آنجایی که درد از عاملی غیر از عفونت باکتریایی سرچشمه میگیرد ،برای درمان آن نیازی به تجویز آنتی بیوتیک نیست. داروهای مختلف میتوانند به مدیریت عالئم و تسکین درد ناشی از این شرایط کمک کنند. پروستاتیت التهابی بدون عالمت :پروستاتیت میتواند تقریب ًا بدون هیچ عالئمی باشد. آزمایشهای خون ممکن است تعداد باالی گلبولهای سفید خون را نشان دهند و پزشک پیش از تشخیص احتمال ابتال به سرطان پروستات را بررسی خواهد کرد. فتق :درد ناگهانی در قسمت پایینی شکم ممکن است نشانهای از فتق باشد. فتق زمانی شکل میگیرد که یک تکه بافت یا روده از یک نقطه ضعیف در ماهیچهها بیرون میزند .این شرایط اغلب تودهای کوچک و دردناک را در محل شکل میدهد. هنگام کشیدگی ماهیچه مانند زمان خندیدن ،سرفه یا بلند کردن یکشی ،درد میتواند تشدید شود .با افزایش سن و تضعیف ماهیچهها ،مردان بسیاری ممکن است فتق را تجربه کنند .عمل جراحی تنها گزینه درمانی برای این شرایط محسوب میشود و برای پیشگیری از عوارض شدیدتر ضروری است. سندرم روده تحریکپذیر :سندرم روده تحریکپذیر به طور معمول موجب عالئمی در روده میشود که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: * گرفتگیهای ماهیچهای دردناک * نفخ * اسهال * یبوست * مخاط در مدفوع پزشک ممکن است تغییرات در سبک زندگی و رژیم غذایی را برای کمک به تسکین شرایط توصیه کرده و برخی داروها که به کنترل برخی عالئم کمک میکنند را تجویز کند. آپاندیسیت :آپاندیس اندامی کوچک در سمت راست بدن است و التهاب آن میتواند Thursday, Dec. 6, 2018
موجب لگن درد شود .از دیگر نشانههای آپاندیسیت میتوان به موارد زیر اشاره کرد: * تب * بیاشتهایی * حالت تهوع و استفراغ * تورم در قسمت پایینی شکم اگر درد تیز در قسمت پایین سمت راست شکم با هر یک از عالئم باال همراهی میشود، دریافت کمک پزشکی فوری ضروری است .ممکن است برای درمان آپاندیسیت به انجام عمل جراحی نیاز باشد. سنگهای ادراری :سنگهای ادراری زمانی که امالح و مواد معدنی ،مانند کلسیم ،در ادرار انباشته میشوند ،شکل میگیرند و بدن در دفع آنها با دشواری مواجه میشود .این مواد معدنی میتوانند با هم ترکیب شده و به سنگهای ادراری تبدیل شوند .سنگهای اداری زمانی که بدن برای دفع آنها تالش میکند موجب بروز عالئمی میشوند و درد در ناحیه لگن یا کمر یکی از موارد شایع است .از عالئم دیگر میتوان به دشواری در دفع ادرار و وجود خون در ادرار اشاره کرد .پزشک ممکن است داروی مسکن برای کمک به عبور سنگها تجویز کند و همچنین ،برخی داروها برای شکستن سنگها تجویز خواهند شد .در برخی موارد ،سنگهای بزرگتر نیازمند انجام عمل جراحی هستند. سیستیت :سیستیت به التهاب مثانه گفته میشود که به طور کلی از یک عفونت سرچشمه میگیرد .سیستیت موجب درد در ناحیه لگن میشود و با عالئم دیگر مانند موارد زیر همراهی میشود * :دشواری در دفع ادرار * جریان ضعیف ادرار * تکرر ادرار * احساس سوزش هنگام دفع ادرار * وجود خون در ادرار * تغییرات در ظاهر یا بوی ادرار پزشک به طور معمول یک دوره کوتاه مصرف آنتی بیوتیک را برای درمان عفونت مثانه تجویز خواهد کرد. باریک شدن مجرای پیشاب :باریک شدن مجرای پیشاب دفع ادرار را دشوار میسازد. افزون بر درد در قسمت پایینی شکم ،از دیگر عالئم این شرایط میتوان به موارد زیر اشاره کرد: * درد هنگام دفع ادرار * دشواری در دفع ادرار * نشت ادرار * وجود خون یا ادرار در مایع منی * از دست رفتن کنترل مثانه درمان به طور معمول شامل انجام عمل جراحی میشود. هایپرپالزی خوشخیم پروستات :هایپرپالزی خوش خیم پروستات زمانی رخ میدهد که غده پروستات به واسطه دلیلی به جز سرطان بزرگ شده باشد .با بزرگ شدن پروستات، این غده بر مجرای پیشاب فشار وارد میکند .این شرایط میتواند موجب دشواری در دفع ادرار و احساس درد در ناحیه لگن شود .در نهایت ،ماهیچههای مثانه ممکن است تضعیف شده و عالئم وخیمتر شوند .درمان ممکن است شامل تغییرات سبک زندگی ،داروها و عمل جراحی شود. چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟ اگرچه لگن درد شرایطی شایع است ،اما اگر درباره دلیل و منبع این شرایط اطمینان ندارید باید برای بررسی دقیق به پزشک مراجعه کنید. حتی اگر دلیل درد مشخص است ،در صورت بروز هرگونه تغییر ،مانند افزایش شدت عالئم، بهتر است برای ارزیابی بهتر شرایط به پزشک مراجعه کنید( .منبع :عصر ایران)
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 22
ورزش
شش قدم؛ لژیونرهای نامرئی در فوتبال ایران
کاوه رضایی که فصل قبل کارنامهای رویایی به جا گذاشت تا رکورد نقل و انتقاالت داخلی بلژیک را بشکند ،پس از مصدومیتش نتوانسته به ترکیب اصلی بروژ برسد. صادق محرمی در دینامو زاگرب ،در بازیهای داخلی حضور دارد اما در لیگ اروپا به بازی گرفته نمیشود .علی قربانی در اسپارتاک ترناوا به تناوب در ترکیب اصلی تیمش به میدان میرود .قلیزاده این روزها موفقترین لژیونر شاغل در اروپاست .گلزنی و صدور پاس گل در باشگاه و همچنین درخشش در تیم ملیbbc .
«بیحجابی و عدم رعایت شئونات اسالمی» دلیل محرومیت دختر تاریخساز ایرانی در بیلیارد
در فاصله یک ماه تا آغاز جام ملتهای آسیا ،وضعیت لژیونرهای اروپایی فوتبال ایران نگران کننده است .برخی مصدوم و بعضی نیمکت نشین. برخی لژیونرها که عضو تیم ملی نیستند در شرایط بغرنجی به سر میبرند .رضا شکاری در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا ،قربان بردیف را با سر آلکس فرگوسن مقایسه کرده و گفته« :من در روسیه از فوتبال لذت میبرم چون فوتبال را درست بازی میکنم». اما در ترکیب روبین کازان ،اثری از شکاری به چشم نمیآید .شاید منظورش از بازی، حضور در تمرینات بوده .امید نورافکن در شارلروا هم وضعی مشابه شکاری دارد .گفته میشود که ممکن است نورافکن در پنجره زمستانی به ایران برگردد. از علیرضا حقیقی دروازهبان سابق تیم ملی ماههاست هیچ خبر تازهای نیست .او پس از جدایی از باشگاه شونسوال سوئد ،در فصل جدید بدون تیم ماند و حدود یکسال است از بازیهای رسمی دور بوده. دانیل داوری دروازهبان ذخیره ایران در جام جهانی ۲۰۱۴در بوندس لیگای ۲نیمکت نشین باشگاه دوئیسبورگ است. برای هواداران پرشمار فوتبال ایران ،وضعیت لژیونرهای ملیپوش اهمیت بیشتری دارد. مصدومیت لژیونرهای تیم ملی ،بزرگترین دغدغه کارلوس کیروش است .حتی شائبه نرسیدن بعضی از آنها به جام ملتها در رسانههای ورزشی مطرح میشود. مرتضی پورعلی گنجی قبل از آغاز دیدار هفته دهم لیگ بلژیک ،در تمرینات از ناحیه لیگامنت خارجی زانوی راست دچار آسیب شده و ۸بازی تیمش ،همچنین دیدارهای تدارکاتی تیم ملی را از دست داده. پورعلی گنجی جای ثابتی در قلب خط دفاعی تیم ملی داشت و جایگزینیاش ساده نیست. به همان نسبت ،در صورت بهبودی و بازگشت به میادین هم به سرعت نمیتواند به آمادگی آرمانی برسد. سعید عزتاللهی به دلیل مصدومیت در ۸مسابقه اخیر ردینگ در لیگ قهرمانی انگلیس غایب بوده .علیرضا جهانبخش هم سه بازی آخر تیمش مقابل کاردیف ،لستر و هادرسفیلد را از دست داده .از بازیکنان شاغل در انگلیس فع ً ال فقط کریم انصاریفرد در دقایق پایانی به میدان میرود .او هم چندان خوش اقبال نبوده .کریم از وقتی به ناتینگهام فارست پیوسته، لوئیس گرابان روی نوار گلزنی قرار گرفته و در حال حاضر آقای گل این رقابتهاست. مجید حسینی به دو بازی آخر ترابزون و اردوی اخیر تیم ملی نرسید اما با توجه به نیمکت نشینیاش در بازی آخر ،به نظر میرسد دوران نقاهت را به خوبی سپری کرده. از جمع بازیکنان ملیپوش که در باشگاههای اروپایی به میدان میروند ،تعداد یاران ۹۰ دقیقهای رو به کاهش است .امیر عابدزاده ،سامان قدوس ،میالد محمدی و به تازگی علی قلیزاده. سردار آزمون نیز در شرایط آرمانی قرار ندارد .او در پنج بازی آخر باشگاهی و ۱۰بازی آخر تیم ملی موفق به گلزنی نشده.
Thursday, Dec. 6, 2018
اکرم محمدی امینی اولین مدالآور بیلیارد زنان ایران دو سال از حضور در اماکن ورزشی و شرکت در کلیه مسابقات محروم شده است .در دالیلی که برای محرومیت عنوان شده است ،به مواردی چون بیحجابی ،عدم رعایت شئونات اسالمی و استعمال دخانیات اشاره شده است .فدراسیون بولینگ و بیلیارد و بولس جمهوری اسالمی ایران در بیانیهای اعالم کرد« :جلسه کمیته انضباطی به منظور رسیدگی به تخلفات انضباطی اکرم محمدی برگزار شد و پس از استماع اظهارات وی ،رای بدوی مبنی بر دو سال محرومیت از حضور در اماکن و رویدادهای ورزشی (یک سال تعلیق) صادر شد». این فدراسیون از هر توضیحی تخلفات جزئیات درباره سرشناسترین ورزشکار زن ایران در این رشته ورزشی اجتناب کرده. خانم محمدی امینی که دو رقابت کشوری و یک رویداد جهانی را از دست خواهد داد ،در اینستاگرام خود نوشته است« :ديگر از هيچ چيز تعجب نمیكنم .اینجا عالوه بر حقيقت ،عدالت هم موج میزند». در جلسه كميته انضباطی فقط ریيس این كميته به اتفاق دبير فدراسیون و نایب ریيس فدراسيون حضور داشتند .این قهرمان بیلیارد زنان میگوید« :وقتی نگذاشتند وكيلم بياید داخل گفتم جلسه از نظر من قانونی نيست .گفتند اگر نميخواهی برو بيرون .گفتم اسناد اتهامات را نشانم دهید .جواب دادند ما گزارش داريم و موظفی جواب بدهی .گفتم حداقل زمان وقوع تخلفات را بگویید که یادم بیاید». خانم محمدی امینی که سابقه حضور در مسابقات جهانی را دارد ،در رشته ناین بال انفرادی موفق شد در امارات روی سکوی سوم آسیا بایستد که اولین نشان آسیایی زنان ایرانی در این رشته ورزشی محسوب میشود. رسانههای ایران پس از کسب مدال آسیایی از او با عنوان دختر تاریخساز یاد کردند .او بارها قهرمان ایران شده و سابقه فعالیت در بسکتبال ،شنا ،غواصی و نجات غریق را هم دارد .تحصیالت محمدی امینی در رشته تربیت بدنی است. اکرم محمدی امینی میگوید« :فكر میكردم جلسهای در کار است که ما اتهامات را تایید یا رد کنیم .ولی با كمال تعجب ،صبح كميته انضباطی بود و ساعت سه هم حکم صادر شد. به تمام نامههایی كه به وزارت ورزش زدم هيچ جوابی داده نشد». به باور خود محمدی امینی ،دلیل محرومیتش مصاحبهای است که گفته بود« :بهترین لحظه ورزشیام زمانی است که مدال آسیایی را کسب کردم .بدترین اتفاق ورزشیام هم موقعی بود که آخرین میز باشگاهم را فروختم تا با هزینه شخصی به مسابقات امارات بروم ».به گزارش خبرگزاری ایسنا ،اکرم محمدی «مشکالت اخالقی و مسائل مربوط به حجاب» را رد کرده و میگوید« :خندهدار است .چون ما لباس مشخص و طراحی شدهای داریم .پس از انتخابات فدراسیون ،اسکندری رییس فدراسیون گفته بود خیلیها را کنار خواهد گذاشت و االن میبینیم که تعدادی از روسای هیاتها ،داوران و بازیکنان شامل این حذفیات شدهاند( ».رادیو فردا)
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 23
ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﺍﻥ
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 24
Thursday, Dec. 6, 2018
فروشگاه نانسی 1589 Garden Ave, North Vancouver, BC. V7P 3A5
بیشتر از ۲۵نوع برنج ایرانی٬هندی و امریکایی از قبیل دمسیاه -باسماتی -س? -قهوه ای و رژیمی
ارزانترین قیمت با ۱۰۰٪تضمین
۵بسته ۱د"ر
نعنا و اسفناج ۹۹سنت
پیازچه ۹۹سنت Limited Time Offers , Prices may change without notice
2.99
قدیمی ترین فروشگاه ایرانی با مدیریت جدید در خدمت شماستگوسفندی ۱کیلو بلغار 14.99
1.99
1.99
2.99
NANCY MARKET 1589 Garden Ave, North Vancouver, B.C 604 987 5544
Thursday, Dec. 6, 2018
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 25
زبان و ادبيات
ُشکوه رمان نویسی آزادی از سلطهی زمان است کارلوس فوئنتس از ادبیات ،نوشتن و رمان می گوید گفتگو با کارلوس فوئنتس جان کینگ ترجمه :عبد ال ّله کوثری
کارلوس فوئنتس در ایران با آئورا شناخته شد ،با ترجمه شایسته عبدالله کوثری (اوایل دهه شصت) ،اقبال از این رمان در ایران زمینهای شد تا در سالهای بعد دیگر آثار او نیز به فارسی برگردانده شود .در طول این سالها فوئنتس خوانندگان بسیاری در ایران (همچون دیگر کشورهای جهان) داشته ،یکی از ناکامان بزرگ جایزه نوبل که در هشتاد و سه سالگی درگذشت .در ادامه یکی از مهمترین گفتگوهای فوئنتس را با ترجمه عبدالله کوثری که سهم اصلی را در معرفی این نویسنده بزرگ به فارسی زبانان داشته می خوانیم. *** من در نوامبر 1986در کمبریج با کارلوس فوئنتس مصاحبه کردم .بحث ما دامنهای گسترده داشت ،اما من بخصوص مشتاق دانستن عقیدهی فوئنتس دربارهی رابطه میان فرهنگهای امریکای شمالی و جنوبی بودم. جان کینگ* :میتوانید دربارهی عالقهی پایدارتان به فرهنگ امریکای شمالی صحبت کنید؟ بین شمال و جنوب تا چه حد ارتباط وجود دارد؟ فکر میکنم رابطهی متقابل میان ادبیات امریکای انگلیسی و امریکای ایبریائی امروز بسیار بیشتر از روزگار کودکی من است .من خود موردی خاص هستم ،چون در ایاالت متحد بزرگ شدهام .من نه تنها به جلوههای ادبیات امریکای شمالی ،بلکه به طور کلی به مظاهر فرهنگ عامهی آن بسیار نزدیک بودم .مثال از سینما و رادیو-آن روزها تلویزیون در کار نبود-و موسیقی جاز بسیار تأثیر پذیرفتهام .بعد ،در سالهای جوانی ،کشف کردم که این تأثیرات منحصر به من نبوده ،اثر فوق العادهی سینما را میتوانیم در پوئیگ ،1کابررا اینفانته و سالوادور الیسوندو2در مکزیک ببینیم ،یا تأثیر موسیقی جاز را بر کورتاسار .تا آنجا که میدانم نویسندهای که کمتر از دیگران از ایاالت متحد تأثیر پذیرفت آلهخو کارپانتیه بود .در مورد بورخس تأثیر فرهنگ انگلیسی -امریکایی عظیم است ،هرچند به معنایی بسیار محدود .بورخس همواره از عشق خود به چسترتن ،کیپلینگ و استونسن سخن میگفت. این تأثیر مسیری یکطرفه داشت .هنوز هم تا اندازهای چنین است .حاال که ترجمهی اسمولت از دن کیشوت سروانتس را ویرایش کردهام ،میدانم که دوستان هوشمندی در امریکای شمالی دارم که نمیتوانند دنکیشوت را بخوانند و آن را مطلقا پیش پا افتاده میدانند .به این میماند که من بگویم نمیتوانم چاوسر ،3شکسپیر و جانبونیان4را بخوانم و آنها برایم بیگانهاند. این نویسندگان برای من بیگانه نیستند و دن کیشوت هم نباید برای خوانندهی انگلیسی- امریکایی بیگانه باشد .این مانع وجود دارد .و تازه ما از متنی صحبت میکنیم که رمان پایه در اروپای جدید است ،رمانی است با اخالف نامآور ،تریسترام شندی ،دیدرو ،بخش عمدهای از دیکنس ،داستایوسکی و حتی جین اوستین-کاترین مورلند را در نظر بیاورید که رومانسهای گوتیک میخواند و درست مثل دنکیشوت کارهای عجیب و غریب ن پوشیده .من تعجب میکنم که این موانع چرا باید میکند .او دنکیشوتی است که دام وجود داشته باشد .ما برای رسیدن به فرهنگ شما چنین موانعی بر سر راه نداریم. حرف دنکیشوت پیش آمد .شما در مقالهی بلند سروانتس یا نقد خواندن،5 گفتهاید که این رمان “نقد خواندن” را عرضه میکند ،درحالیکه جویس “نقد نوشتن” را به ما میدهد .ممکن است در این مورد توضیحی بدهید؟ فکر میکنم رمان اساسا نوعی[ژانری*]بدون نوع است ،نمیتواند در نوعی گنجانده شود ،چون چندان که تثبیت شد ،متحجر میشود و دیگر نوع تغییرپذیر انواع یا دیالوگ انواع نخواهد بود .این از آن روست که رمان اساسا فساد حماسه است .رمان بیش از آن Thursday, Dec. 6, 2018
که از اسطوره یا تراژدی سرچشمه بگیرد ،از حماسه زاییده میشود .اما در عین حال آنچه را که پیش از خودش وجود داشته به تمسخر میگیرد .و فکر میکنم دایرهای هست که از سروانتس تا جویس کشیده میشود ،و در این دایره دنکیشوت و یولیسس حماسههای مسخرهاند ،حماسههای تباه شدهاند ،که از حماسه سرچشمه میگیرند اما والدین خود را انکار میکنند .خواه رومانسهای قهرمانی باشد یا کل حماسهی غرب ،و در مورد جویس، از هومر تا ملکه ویکتوریا .بنابراین در سروانتس یک روش بازخوانی جهان وجود دارد و در جویس روش بازنویسی و کشف طومار نقشباختهی غرب .فکر میکنم سروانتس رمان مدرن را آغاز کرد و جویس ،به گونهای ،آن را به پایان رساند و بدین ترتیب این دو در جایی که دایره بسته میشود به هم میپیوندند ،و اینجا همان نقد خواندن تکمعنایی، مدرسی و مشروع دنیا در مورد سروانتس و نقد نوشتن صرفا تکبعدی ،پوزیتیویستی، ناتورالیستی و رئالیستی دنیا در مورد جویس است .این دو الف و یای تحول این نوع بدون نوع هستند .بسیار جالب است که امروز دنکیشوت را بخوانیم و دریابیم که چقدر مدرن است و چند نوع در درون آن عمل میکنند .دنکیشوت حماسه است ،رمان پهلوانی است، رمان شبانی است ،رمان بیزانسی است ،داستان درون داستان است ،قصهای پیکارسک است ،بسیار چیزهاست و زبانهای بسیار طلب میکند .من با باختین موافقم که رمان مدرن را عرصهی کشاکش زبانها میداند ،میدان نبرد انواع زبانها ،یعنی دنیایی که در آن زندگی میکنیم .چندان زبان در این رمان با هم در کشاکشاند که من فکر میکنم نبوغ سروانتس است که رمان را بر شالودهی برخورد میان انواع زبانها بنیاد نهاد ،و این شکلی بود که جویس به هنگام خواندن زبانهای کثیر دنیا آن را در اوج ادراک و آشوب به کار گرفت. یک جمله در برگیرندهی شمار کثیری زبان است که با هم تعارض دارند. دربارهی ویلیام فاکنر چه میگویید ،نویسندهای که “تنها رماننویس شکست در کشوری که اساسا قلمرو خوشبینی و پیروزی است” توصیفش کردهاید؟ به طور کلی ،و نه تنها در ادبیات ،تراژدی از دنیای جدید بیرون رانده شد .تراژدی در خوشبینی مسیحیت یا در جامعهی توانگر-لذتطلب صنعتی بعدی ،جایی نداشت .همهچیز میبایست شادمانه میبود .در مفهوم مسیحی رستگاری و نجات بود و در مفهوم این جهانی ،پیشرفت .و ما فراموش کردیم که تاریخ شادکامی را تضمین نمیکند و قرن بیستم بیدارمان کرد و به ما گفت که تاریخ شادکامی و پیشرفت را تضمین نمیکند و قرن بیستم بیدارمان کرد و به ما گفت که تاریخ شادکامی و پیشرفت را تضمین نمیکند .داستایوسکی این را دانسته بود ،ویلیام بلیک این را دانسته بود و مارکی دساد نیز و کالیست6نیز .اما در ن خوشبختی و آرمان ناکجاآباد است-ما کشف شدیم تا دنیا را قارهی امریکا که بنیان آ خوشبخت کنیم-به دشواری میتوانیم مواعید ناکجاآباد را یکسو نهیم و با احتمال تراژدی ساللهی انسان روبرو شویم ،و من براستی معتقدم که تنها نویسنده در نیمکرهی غربی که با این تراژدی احتمالی روبرو شد ،ویلیام فاکنر است .از این لحاظ او بیشتر از بسیاری از اهالی امریکای التین به امریکای التین تعلق دارد .همیشه گفتهام که شاید امریکای التین از جنوب خط میسن-دیکسن7آغاز میشود ،جنوب به یک معنی امریکای التینی است، ی برای این گفته نداشته باشیم، همچنانکه فاکنر امریکای التینی است و اگر هیچ دلیل دیگر زبان او کافی است .فاکنر برای انتقال دادن این نگرش تراژیک زبانی را به کار میگیرد که در میان ما سنتی دیرینه دارد و آن زبان باروک است .زمانی آلنتیت8به گونهای تحقیرآمیز فاکنر را یک دیکسی-گونگوریست9خواند .فکر میکنم تشبیه شدن به شاعری که در کنار جان دادن بزرگترین شاعر قرن هفدهم است ،افتخاری است .اما ،این پیوند وجود دارد .بورخ س آنگاه که فاکنر را ترجمه میکند ناچار نیست به نثر فاکنر لطمهای بزند .این نثر به اسپانیایی حتی بهتر هم میشود ،چون سرمشق و نمونهی آن در اینجاست و نامش لوئیس گونگور است .ما به زبانی نیاز داریم که تراژدی را منتقل کند ،زبانی باروک ،زبان عطش ،زبانی که هدفش انباشتن خأل است ،زبان مردمی جویای حقیقت. فکر میکنم درک این نکته برای فهمیدن فاکنر ضروری است .برای آنکه نویسندهی شکست باشیم ،کافی نیست که بگوییم من اهل جنوب هستم ،جنوب شکست خورد ،این تنها منطقهای از ایاالت متحد است که شکست خورده ،حال آنکه بقیهی این کشور بنیانش بر پیروزی بوده ،پیروزی و پیروزی ،و هرگز از شکست عبرت نگرفته .یافتن زبان مناسب نیز ضروری است و شگفت اینکه زبان برگزیده بناچار زبان باروک میشود ،که تا حد زیادی از زبان اسپانیائی مایه میگیرد .پس فکر میکنم فاکنر درسی اساسی دربارهی استفادهی امروزی از زبان باروک داشته و دارد ،و این فقط درسی صوری نیست ،درس تاریخی عمیقی است دربارهی اینکه چگونه با شکست روبرو شویم ،امکان تراژدی در ت است یعنی کشف رمان از طریق رمان، تاریخ را بپذیریم ،و نیز درسی عمیق در ادبیا کشف داستان با روایت کردن داستان و کشف شخصیتها از طریق اجازه دادن به آنها تا عمل کنند ،و فکر میکنم این همه تأثیری ژرف بر ادبیات امریکای التین داشته .تردیدی نیست که بسیاری از رماننویسهای مدرنتر مانند گارسیا مارکز ،ماریوبارگاس یوسا و خود من سخت تحت تأثیر فاکنر بودهایم. دوسپاسوس هم؟ برای من خواندن آثار دوسپاسوس در هیجده سالگی( ...دنباله در صفحه ی روبرو) Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 26
س میکردم راههای بسیار برای ثبت و روایت زندگی ...رویدادی باور نکردنی بود .احسا یک شهر وجود دارد .اما آن روزها من در عین حال که خوانندهی دوسپاسوس بودم ،فاکنر را هم میخواندم ،بنابراین میدانستم که تفاوتی هست میان دوسپاسوس که زمان را ثبت میکند و فاکنر که زمان را میآفریند ،و کوشیدم این هر دو را در نخستین رمانم آنجا که هوا پاک است وارد کنم. میتوانیم این تلقی از زمان را بشکافیم؟ شما گفتهاید که در فاکنر همهچیز در زمان حال همیشگی است .حتی دورترین جزء هم حاضر است. من دارم از خود فاکنر نقلقول میکنم چیزی را که در Intruder in the dustگفته .یعنی اینکه امروز ده هزار سال پیش آغاز شده .منظورم این است که هیچ نویسندهی مدرنی با ت چیزی را که خود میدانم به من نگفته ،یعنی آنچه را که دربارهی زمان میدانم و این قدر آن این است که تمامی زمان اکنون است ،ما در اکنون ،که گذشته است ،به یاد میآوریم و در اکنون ،که آینده است ،آرزو میکنیم .وقتی کوئنتین و شرایو نشستهاند و به یاد میآرند، زمانی است که ابسالوم ،ابسالوم دارد اتفاق میافتد .این در دههی 1870در جنوب اتفاق نمیافتد ،در آن اتاق در هاروارد روی میدهد ،اما در عین حال میتوانید بگوئید در جنوب و در دههی 1870روی میدهد ،چرا که این جایی است که اتاقی در هاروارد در آن قرار دارد. این اکنونسازی زمان در فاکنر ریشهایتر از همهی نویسندگان معاصر است ،و مهمترین درس رمان مدرن به شمار میآید .فکر نمیکنم هیچچیز دیگری به اندازهی کشف این نکته که در رمان میتوانی بر زمان فرمان برانی بر من تأثیر گذاشته باشد .این شکوه و زیبایی و ت سلطهی زمان آزادی رمان نوشتن است که میتوانی زمان را بیافرینی به جای آن که تح باشی. چرا رمان به سبک جویس و فاکنر تا پیش از روزگار نسل شما در امریکای التین نوشته نشد؟ به دلیلی ساده و در عین حال پیچیده که مربوط میشود به زمان و مکان .در امریکای التین احساس تداوم زمان-مکان پیوسته گسسته شده .این تداوم که از خاستگاههای تاریخ ما میآید و ،مثال ،در اساطیر سرخپوستی ما هم حضور دارد و در دنیای رنسانس هم وجود دارد-زمان مدور ،زمان همزمانی ،زمان مارپیچ ،به مفهومی که ویکو ،که تأثیر زیادی بر جویس نهاد ،در نظر داشت-در لحظهای که تصمیم گرفتیم به دنیای جدید پای بگذاریم از میان رفت .ما با آغاز استقالل وارد این دنیای جدید میشویم-میباید برگزینیم که زمان مدرن چه معنایی دارد ،و زمان مدرن زمان قرن هیجدهم است ،زمان عصر روشنگری ،زمان تکبعدی پیشرونده که بار دیگر ما را به سرمنزل خوشبختی و پیشرفت و تکاملپذیری فطرت انسان و نهادهای انسانی میرساند .پس ما روی این زمان تکبعدی به راه میافتیم و این زمان ما را پاک فریفتهی خود میکند ،و رمانهایی مینویسیم که آنها هم رمانهای تکبعدی هستند، رمانهایی در خور این زمان پیشرفت .اما این ،انکار نیمی از هستی ماست ،انکار گذشتهی ما، انکار بسیار چیزها که ما را به صورت جامعهای چند فرهنگی و چندنژادی در امریکای التین مشخص میکند .بعد ،زمانی میرسد که این زمان تکبعدی پوزیتیویستی در اروپا در هم میشکند .ویلیام فاکنر نشانهای ازاینرویداد است ،جویس نمایندهی برجستهی آن است و نیز مارسل پروست ،ویرجینیا وولف و کافکا-همهی آنها از شکسته شدن زمان تکبعدی حرف میزنند .زمان بسیار چیزهاست :زمان مارپیج ویکو ،زمان به تعویق افتاده ،که در آن گذشته برای ویرجینیا وولف حال است ،زمانی نهانی که در سردابههای افسانهها و اسطورههای کهن، آلمانی و عبری ،برای فرانتس کافکا یافت میشود ،لحظهای است که در پروست زمان از میان میرود .و ناگهان این رماننویسان ما خود را در این زمان میبینند ،زمانی که پیشتر از آن دیده بودندش .در همان زمان که رمان اروپایی این مفهوم زمان را کشف میکرد، شاعرانی چون گوروتیسا و اوکتاویو پازو نرودا و لوگونس نیز در همین کار بودند .بنابراین تأثیر توأمان رمان اروپایی و شاعران امریکای التین ،رماننویسان این منطقه را واداشت که بگویند :این زمانی که جویس و پروست از آن حرف میزنند چیست؟ آیا زمان من است؟ آری ،این زمان من است ،چون این زمانی است که ما از سپیدهدم تاریخمان آن را زیستهایم و بعد در قرن نوزدهم فراموشش کردهایم .پس ما فقط زمان خودمان را در کنار انقالب زمان اروپا که در رمان و شعر قرن بیستم تجلی یافت ،دوباره کشف کردیم .این پدیدهی ی فرهنگی ،و کشف متقابل در عرصهی فرهنگی است ،در هیچ عرصهی دیگر جالبی از یکپارچگ ما اینچنین به غرب و اروپا نزدیک نبودهایم و این از برکت همین پدیدهی فرهنگی است. شما این رمان مدرن را فرایند desyoizacionخواندهاید که میتوانیم آن را به “منزدایی” ترجمه کنیم. ُ بله ،آنچه بر رمان مدرن گذشته نوعی اعتراف بوده .از اگوستین قدیس تا مونتانی و روسو “من*” کانون نوشتهها بوده .آنچه اغلب رمانهای اروپایی قرن هیجدهم و نوزدهم را مناسبت و طول و تفصیل بخشیده همین “من” است .بعد ،ناگهان این “من” اروپایی سیمایش را از دست میدهد و نام آن سیمای از دست رفته کافکاست .شبح پراگ در دستگاه روغنکاری شدهی رمان مدرن ظاهر میشود و ما میترسیم .فکر میکنم ما با زوال اول شخص مفرد روبروئیم و با این پرسش اساسی که فرد را چگونه نجات بدهیم و او را اکنون در کجا بگذاریم .به همین دلیل است که من فکر میکنم ادبیات هیسپانیک نقش عظیمی بر عهده دارد .چون نووالیس10در نوشتههایش صفحهی شگفتانگیزی دارد که در آن از کشف اشخاص ،در آن لحظه که تکوین یافتهاند اما هنوز نام و سیمایی ندارند ،سخن میگوید .او آنها را پیکره ( )figureمینامد .اگر ادبیاتی باشد که توانسته باشد از هیچ پیکره ( )figureهایی بیافریند ،آن ادبیات اسپانیایی است در سه نمونهی مثالی گرانقدرش ،یعنی سلتینا ،11دنخوان و دنکیشوت .من عالقهی خاصی به این مطلب دارم و کوشیدهام که در زمین ما ( )Terra Nostraآن را تجلی دهم ،خاصه در قالب سه مرد جوان که پیوسته به ساحل میآیند و نامی ندارند و سیمایی ندارند و خاطرهای ندارند .چیزی نیست که آنان را فردیت ببخشد .این تأملی است در این مشکل ،رمان مدرن تراژیک مشغلهی عمدهاش همین پاشیدگی شخصیت آدمی است .چیزی است که هر روز میبینیم ،این مشکل ارتباطات جمعی Thursday, Dec. 6, 2018
است ،بمب اتم است ،ایدز است ،میلیونها چیزی است که موقعیت فرد را که مخلوق گرانقدر تمدن غرب است به تباهی میکشد .رمان همواره جهشی پیشاپیش داشته و نگرانیاش را در مورد این مشکل اساسی آشکار کرده است. شما در مکزیک ،همزمان با انقالب ادبیات مدرن در اروپا ،انقالبی ه نتیجهی آن داشتید و ادبیاتی ک انقالب بود .ممکن است دربارهی اهمیت اینها صحبت کنید؟ به عقیدهی من انقالب مکزیک، صرفنظر از ناکامیابیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعیاش ،رویدادی بس مهم برای مکزیک و دو امریکا بود، چون فرصت بزرگ بود برای یک کشور امریکای التین که بعد از تجربهی استعمار و بعد از تجربهی استقالل ،عزم ی شدن را جزم کند که پوستهی غرب بشکافد و راست در چهرهی خود بنگرد- در کثرت خود و در سنتهای خود .شاید چیزی که میبینیم چندان دلپذیر نباشد، اما همین است که هست ،شاید صورتک هراسانگیزی باشد با زخمی خونچکان بر چهرهاش ،این صورتک را پاره کنید ،زیر آن زخمی خونچکان و صورتکی دیگر خواهید یافت ،نمیدانم .اما این کشور به خودش مینگرد و این کشور انزوایش را در هم میشکند ،همهی این سواران با شکوه انقالب ،زاپاتا و ویال ،نمایندهی جنگی هستند که در آن مکزیک خود را میشناسد ،بسیاری از مکزیکیهای ساکن شمال به جنوب میروند و بسیاری دیگر از شرق به غرب .انقالب ،آشفتگی سازندهای پدید میآورد و هویت امروزی ما را به عرصه میکشاند ،از جمله رمانها و رماننویسان را .بنابراین ،رمانهای انقالب مکزیک با ما از این واقعیت اساسی تاریخمان سخن میگوید .این انقالب به مارتین لوئیس گوسمان امکان میدهد وقایعنامهای بنویسد که در غیر این صورت وجود نمیداشت، چون سیاستمداران جدی مکزیک در آن دوران ،تا همین اواخر ،هیچ نوشتهای از خودشان ن سخنگو شدهاند ،حتی پرگو شدهاند ،وراجی میکنند، بر جای نگذاشتهاند .حاال سیاستمدارا غیبت میکنند و اعتراف میکنند .آن وقتها این جور نبودند .پس ،تنها وقایعنامههایی که در دست است کارهایی است مانند عقاب و مار .و بعد به اثر غنی و شگفت آسوئال میرسیم. او را اغلب نویسندهای با یک رمان ،فلکزدهها ،میشناسند ،اما آثار او کموبیش سی سال از زندگی در مکزیک را در بر میگیرد ،کمدی انسانی 12ماست .بعد ،نوبت اوگوستین یانس است و او این عناصر مشخص انقالب را متحول میکند ،روشهای جدید ادبی را به کار میگیرد تا زمان انقالب را تکهتکه کند و احساسی ژرفتر به ما میدهد .از این که انقالب چگونه این کشور و حس زمان و مکان آن را از هم پاشید .و بعد به اوج انقالب میرسیم ،و آن خوان رولفو است که رمان انقالب یا رمان دهقانی را به گونهی درختی عریان با میوههای زرین به ما عرضه میکند. ممکن است دربارهی این تصویر توضیحی بدهید؟ رولفو نویسندهای است با نثر بسیار موجز و بسیار دراماتیک ،و احساس من این است که او درختی کامال عریان و سیاننقش کرده که هیچ برگی بر آن نیست ،اما ناگهان میبینی چیزی بر آن میدرخشد ،نزدیک میشوی ،سیبی زرین بر آن درخت عریان آویخته است، سیب را میچینی ،میخوری و میمیری ،شاید پس از آن که رویاهایی بسیار جالب دیدهای. ن تجربههاست که ما میتوانیم در مکزیک رمان مدرن بنویسیم ،و میتوانیم به یاری ای رمانی دربارهی شهر مکزیکی بنویسم ،و این چیزی است که نسل من آغاز کرده و نسل جوانتر ،یعنی نویسندگانی چون سائینز ،زاپاتا و ماریا لوئیزاپوگا که همه نویسندگان شهری هستند ،ادامه دادهاند .در هر فرهنگ باید فرایند پیوستهای برای جذب گذشته وجود داشته باشد ،واالّ گذشته خود در آنجا حضور مییابد ،خشک و بیفایده .پس خوشحالم که ما رمان انقالب ،رمان دهقانی و رمان به اصطالح بومی داشتهایم و میتوانیم اکنون به مرحلهی دیگر داستاننویسی برویم. از تأثیرات صحبت کردیم .به نظر شما تأثیر فاکنر بر رولفو تا چه حد اهمیت دارد؟ رولفو یکسر سوگند میخورد که فاکنر را نخوانده و از ادبیات اسکاندیناوی ،نویسندگانی مانند کنوتهامسون ،تأثیر پذیرفته .من در عین حال فکر میکنم رمانی مثل پدروپارامو به بلندیهای بادگیر شباهت دارد ،کل مسألهی عشق شدید ( )Pamour fonو همسانگردی سکس و مرگ ،هم در برونته هست و هم در رولفو .اما در سخن گفتن از تأثیرپذیری باید بسیار محتاط باشیم .وقتی رولفو و آرئوال در عرصهی ادبیات مکزیک ظاهر شدند-در اواخر دههی -1940آلفونسو ریهس نکتهی بجایی را مطرح کرد .دیرزمانی بود که مکزیک دو نویسندهی برجستها مانند آن دو به خود ندیده بود ،شاید هم هرگز ندیده بود .نویسندگان ی ادبیات مکزیک به ارمغان آوردند .هرکس کارش این کامال مدرن که چیزی کامال نو برا شد که بگردد و نکتههایی دقیق پیدا کند و رد تأثیرات را بگیرد .از ریهس پرسیدند .رولفو و آرئوال از چه کسانی تأثیر گرفتهاند ،و او گفت از دو هزار سال ادبیات .پس میتوان به فاکنر ،برونته و کنوت هامسون اشاره کرد .رولفو کتابخوان حریصی بود و یقین دارم که کاری میکرد که همهی ما میکنیم :پذیرا میشد ،از صافی عبور میداد ،آنچه را که بیشتر با نگرش خودش جور بود برمیگزید( ...دنباله در صفحه ی )28 Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 27
گفتگو با کارلوس
فوئنتس( ...دنباله از صفحه ی )27
...پیش از این دربارهی تأثیر فرهنگ عامه بر خودتان صحبت کردید .آیا جذب این سنتها برای رمان مدرن اهمیت دارد؟ بله ،امریکائیها این کار را خوب بلدند ،اما امریکای التینیها هم دست کمی از آنها ندارند. نویسندههایی مثل کابررا اینفانته ،پوئیگ و بارگاسیوسا .مثال فکر میکنم بارگاسیوسا در عمهخولیا و نویسنده خوب از عهدهی این کار برآمده ،یعنی در کشف فکاهه در ملودرام امریکای التینی .لوئیس رافائل سانچز را هم نباید فراموش کنیم ،چون درست در نقطهی تقاطع یعنی پورتوریکو ایستاده .من از فرهنگ عامه نمیترسم ،از رسانههای جمعی نمیترسم از سرگرمی نمیترسم .فکر میکنم اینها مایهی رونق ادبیات است ،همیشه بوده .این مضامین پیوسته دستکاری شده و با این کار به سطحی دیگر رسیده و بیشتر ارزش نوعی پیدا کرده که در غیر این صورت پیدا نمیکرد و امیدوارم همین کار آنها را از ارزش صرفا سرگرمکننده، که همهچیز در آن از بین میرود ،نجات داده باشد ،صد سال دیگر هیچ کس ریتاهیورث را به یاد نمیآورد ،مگر از طریق کتاب مانوئل پوئیگ .او توانسته از یک چیز پوک سرگرمکننده، یک صورت نوعی خلق کند. ریتا هیورث یا ،در مورد شما ،ماریا فلیکس؟ بله .ماریا فلیکس برای مکزیک خیلی معنی دارد .نخست ،او زنی مستقل در کشوری است که سرنوشت زنان در آن در طول قرنها این بوده که یا راهبه باشند یا روسپی .او خودش را زنی مستقل معرفی کرد .زنی که مالک جسم خویش است .به نظر من این خیلی جاب بود .البته مسألهی الهه در مکزیک خیلی اهمیت دارد ،حتی بیشتر از اروپا-در اروپا ،وقتی از دوران باستان به قرون وسطی میروید احساس نیرومندی دربارهی عملکرد الهه در ادبیات ت بگوید ،جادوگری راهی میشود برای پاسداری از الهههای وجود دارد .اگر میشله درس قدیم راهی برای دگرگون کردن ونوس ،که چون دیگر او را در مرمر نمیبینی ،دست کم در عروسک پارچهای آکنده از آرد بیابیاش .این ونوس امروز است و تبدیل میشود به شیئی خاص اجنه و سحر و جادو .در مکزیک ،الهههای غریب ،غیرانسانی و سربریدهای چون کواتلیکو (الههی زمین) دارید که بعد در قالب مالینچه 13انسانی میشود و بعد به صورت باکرهی گوادولوپ جنبهی آسمانی میگیرد و در خواهر خوانا اینس دالکروز یا آدلیتا در انقالب چهرهی انسانی میگیرد و یا به صورت زنان امروزی چون ماریا فلیکس یا دولورس دلریو درمیآید .همهی اینها چهرهی معاصر آن شخصیت مادر-باکره-روسپی هستند که از گذشتههای دور مکزیک میآید ،این مادر آلودهدامن که گویی با مهربانی خود و با آلودگیهای خود در تمامی طول تاریخ مکزیک حضور دارد و مالزم است با “پدر” که مونتهسوما14است یا کورتس یا رئیس جمهورهای مکزیک .پس ما با پیکرهها ( )figuresپدر و مادر سروکار داریم ،البته برخی از مردم خود را در مادرانی چون ماریا فلیکس نمییابند و این مشکل داستان مکان مقدس15است :آیا این مادر من است؟ آیا زنده نگاهداشتن اسطورهها ضروری است؟ بله ،چرا باید خودمان را فقیر کنیم؟ اگر اسطورهای را که میشناسید و از آن پرورش مییابید .از دست بدهید ،باید یقین داشته باشید که اسطورهی دیگری به شکل سیاسی یا تجاری بر شما تحمیل خواهد شد. به مقایسه میان شمال و جنوب برگردیم .پیش از این گفتید که پل میان دو فرهنگ بیشتر یکسویه بوده .این وضع چه زمانی تغییر کرد؟ شایداز زمان آنچه به “شکوفایی” مشهور شد .در آن زمان که گرایش به ادبیات امریکای التین نخست در ایاالت متحد و بعد در بریتانیا پدید آمد .بنابراین ،این جریان حاال دیگر چندان هم یکسویه نیست. چرا این اتفاق زودتر رخ نداد ،خاصه در بریتانیا؟ من مردم انگلیس را به بهره نداشتن از گشادهنظری و حس تمیز متهم نمیکنم .دست باال اینکه بگویم بیاطالع بودهاند .امروز وضع اطالعات بهتر شده ،در دانشگاهها ،مطبوعات و ناشران .این واقعیت نیز هست که ما در ربع آخر قرن ادبیاتی روایی را پدید آوردیم که از آنچه تاکنون کردهایم به مراتب بهتر است ،چیزی که میتواند مخاطبان جهانی را جلب کند ،و من فکر نمیکنم که نویسندگان ما در قرن نوزدهم یا اوایل قرن بیستم توان این کار را داشتند .آنان بیش از حد محلی بودند ،بیش از حد تنگنظر بودند ،و ادبیات و سیاست را با هم به خطا میگرفتند .فکر میکردند میتوان سیاست خوب را با ادبیات بد بیان کرد، و حاصل کارشان ادبیات بد و سیاست بد بود که توجه هیچ کس را جلب نمیکرد .مسألهی Thursday, Dec. 6, 2018
غارتزدگی کشتزار موز در اکوادور به خودیخود برای شما جالب نیست .پس فکر میکنم ادبیات امریکای التین این درسها را خوب آموخت و جهشی بزرگ به جلو کرد ،با این دریافت که این امکان گسترده را دارد که از موقعیت شهر و موقعیت هنر سخن بگوید .در واقع ترکیب این دو با هم آمیزهای نیرومند به وجود آورد .بعد ،جریانی پیش آمد که میتوان آن را امریکای التینی کردن دنیا نامید .یعنی بسیاری از مسایل که ما فکر میکردیم خاص امریکای التین است ،معلوم شد که مشکالتی همگانی است ،مشکالتی چون خشونت ،سرکوب ،شکنجه، آمیختگی نژادی و بسیاری چیزهای دیگر .ناگهان در خیابانهای لندن ،نیویورک و پاریس چیزهایی را میبینی که در 1930فکر میکردی خاص مردم عقبافتاده و توسعهنیافته است. در مورد پدیدهی خشونت ،این روند جهانی شدن یا امریکای التینی کردن جهان ،چشمگیرتر است .در امریکای التین ،امروز ما گرفتار وخیمترین بحرانهای اجتماعی و اقتصادی تاریخ خودمان هستیم .همهی ساختارهایی که مالزم با پیشرفت بودند ،همهی الگوهای سیاسی و اقتصادی ،شکاف برداشتهاند و فروافتادهاند و آنچه بر جا مانده نقد ادبی این الگوهاست .و این نقد نه فقط برای امریکای التین ،که برای جهان معتبر است. ت از فاکنر و دوسپاسوس سخن گفتیم .آیا هنوز هم ادبیات مدرن امریکا را با لذ میخوانید؟ من همواره خوانندهی مشتاق و ستایشگر ادبیات ایاالت متحد بودهام .فکر میکنم ادبیاتی فوق العاده اساسی برای ماست ،و بیتردید امروز هم از خواندن آثار نویسندگانی چون ویلیام استایرون ،فیلیپراث ،مالمود ،میلر و کاپوت لذت میبرم .این ادبیات براستی کهکشانی از اختران است .نویسندگان جوانتر نیز هستند ،چون لوئیز ادریج ،تام مکگوان و شماری دیگر. آیا با خواندن ادبیان انگلیس هم به همین اندازه هیجانزده میشوید؟ راستش نه .من Hawksmoorاثر اکروید را دوست دارم ،اما این نوشتهها آنقدرها مرا جلب نمیکند ،به اندازهی نوشتههای امریکایی جلب نمیکند. چرا چنین است؟ فکر میکنم که شاید در انگلستان این احساس وجود دارد که همهچیز گفته شده .ما این احساس را داریم که چیزهایی را برای بار اول میگوئیم .یا ناچاریم چیزهایی را بگوئیم ،چون اگر نگوئیم ،ناگفته میماند .نکتهی مهمتر این که وقتی یک جامعهی کامال توسعهیافتهی شهری دارید ،مثل بریتانیا یا فرانسه ،حس میکنید که جامعه خود مراقب خویش هست ،و عالقهای ندارید که زیاد دربارهاش بنویسید ،چون اینها همه در اطالعات ،در اخبار یا تلویزیون ظاهر میشود .اما این برای ما روشن نمی کند که چرا کشوری چون ایاالت متحد که انباشته از اطالعات است ،ادبیاتی پراهمیت دارد .این شاید احساس دنیای جدید باشد و این احساس که چیزهایی هستند که باید نام بگیرند .نمیدانم .اما بطور کلی ما انگیزهی نوشتن ضعف و نارسایی جوامع شهری است .اگر فالن چیز را نگوئید ،ناگفته میماند .این انگیزهای بسیار نیرومند است .فکر میکنم این احساسی مشترک در همهی نویسندگان است ،جدا از مواضع سیاسی. آیا این نیازی پایدار است؟ اگر این را در نظر داشته باشید که توسعهیافتهترین جوامع شهری در امریکای التین، اوروگوئه ،شیلی و آرژانتین هستند و ببینید که به کجا رسیدهاند و به کجا میروند ،آری، پایدار خواهد بود .پینوشه را در نظر بگیرید ،شکنجه ،ژنرالها ،خونتاها .به کشورهایی فکر کنید که جوامع شهری ندارند ،مانند نیکاراگوئه ،السالوادور ،هوندوراس .از آنها چه انتظاری داریدأراهی دراز در پیش است .خوشا به حال رماننویسان و بدا به حال مردم! این موقعیتی است که بنا بر منطق تعهد را ضروری میکند .شما تعهد و انقالب در ادبیات را چگونه تفسیر میکنید؟ تفسیر من براساس تعهد سارتر یا رئالیسم سوسیالیستی نیست .من فکر میکنم زبان بخشی از یک جامعه است و پیش بردن زبان یک کارکرد اجتماعی بزرگ است .این کار را هم ماالرمه میکند و هم رومن روالن ،بنابراین من میان شاعری مطلقا ناب بودن و عملکرد سیاسی داشتن تضادی نمیبینم .برای من این تضادی نیست .مارکس همواره در این فکر بود که عدم توازنی عظیم میان تولید مادی و تولید فکری وجود دارد ،و پاسخی برای این مسأله نداشت .او میدانست که آفرینش هنری و ادبی را نمیتوان با توجه به موقعیت اقتصاد یا مرحلهی توسعهی شرایط مادی تبین کرد .مارکس این را میدانست ،مارکسیستهای درجه دو نمیدانند .در هر جامعهای ،عملکردی که هماکنون مشخص کردم اهمیت دارد ،اما در جوامعی چون جوامع ما که پیوسته در معرض تهدید سکوت یا تحقیر زبان از طریق میلیونها بمباران از درون و بیروناند ،فکر میکنم عملکرد نویسنده صرفا عملکرد آدمی است که زبان را به کار میگیرد ،زبان را میآفریند یا با زبان میآفریند .همین کافی است که به او عملکردی سیاسی و اجتماعی بدهد. به دیالوگ میان شمال و جنوب برگردیم .دن The old Gringoشما یکسر به مرز ن شمال و جنوب ،میان خویشتن و دیگری اشاره میکنید .چگونه میتوان این میا مرزها را از میان برداشت یا از آنها عبور کرد؟ این یا از طریق فرهنگ عملی میشود یا از طریق جدال .متأسفم که از طریق جدال خواهد بود .آنچه در The old Gringoداریم دو تمدن بسیار متفاوت رودروی هم است .باید تفاوتها را بپذیریم و این را هم بپذیریم که این تفاوتها به شکل تفاوتهای سیاسی جلوهگر میشوند ،دو نگرش به جهان ،اهداف ،روشها و مفاهیمی که در امریکای انگلیسی و امریکای ایبریایی با هم تفاوت دارند .ظاهرا فهمیدن این مسأله برای امریکائیها بسیار دشوار است، چون-با اشارهی دوباره به فاکنر و احساس پیروزی-آنها احساس میکنند حامالن حقیقت کّلی هستند و آنچه برای ایشان خوب است ،باید برای بقیهی جهان هم خوب باشد .چرا آنها باید سرزمین برگزیدهی خداوند باشند؟( ...دنباله در صفحه ی )41 Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 28
تاريخ ادبيات
سبک شناسی (بخش )154
از قرن دهم تا سیزدهم -1النه ی زنبور گفتیم که ایران بعد از انقراض ایلخانان مغول در سنه ی 750دچار هرج و مرج شد و نشان دادیم که ادبیات ایران در این دوره به واسطه ی قوة پایه و عظمت مایه که داشت خراب نشد ،و دیدیم که در گوشه و کنار خاصه در عراق و فارس چه نویسندگان قوی دست و هنرمند پیدا شدند و در دربار آل مظفر و در اصفهان و حتی در تبریز و سلطانیه باز استادانی به وجود آمدند که می توان به وجود آنان افتخار کرد. لکن خدا نخواست که ایران بار دیگر به پایه و مایه ی قدیم برگردد و فساد اخالق در امرا و اکابر که در اثر فتنه ی مغول بروز کرده بود مانع از آن آمد که دولت مقتدر و واحدی به وجود آورند و دوباره ملتی واحد و ادبیاتی قوی و سروسامنی نو و تمدنی تازه ابداع کنند .بنابراین در برابر حمله ی امیرتیمور و یورش های او دولت های ترک و تاجیک تاب نیاورده بار دیگر بر زبر تاسیسات تازه ی خود منهدم شدند و هرچه و هرکه ارزشی داشت به سمرقند کوچانیده یا کشانیده شد. خاندان تیموری بار دیگر خراسان را مرکز قرار داد و می رفت که مرکزیتی به فنون و علوم و صنایع بدهد لیکن از همان را هی که خود آمده بود بر او دواندند و همان النه ی زنبوری که تیمور از آنجا بیرون پریده بود ،بار دیگر به طرف خراسان باز شد و ضربتی قاطع بر تمدن نیمه کاره ی تیموریان که سطحی و متزلزل و عامیانه بود وارد ساخت. ِ آخرین امیرزادگان تیموری اوالد سلطان محمود غازی حاکم بدخشان در هنگامی که سمرقند حکومت می کردند و سلطان حسین بایقرا در هرات بعد از حکومتی طوالنی و قابل توجه ،با بیماری و مرگ دست به گریبان بود ،یعنی در اوایل قرن دهم هجری ،یکی از شاهزادگان چنگیزی "محمد خان شیبانی" نبیره ی "شیبان برادر تولی ،که اجدادش در سیبریا حکومت داشتند دربدر شد و عاقبت به خیال جهانگیری افتاد و در اندک مدتی سمرقند و بخارا و تاشکند و کلیه ی ماوراء النهر را فتح کرد و دودمان تیموری را در ماوراء جیحون منقرض ساخت و در 912به خراسان تاخته و بلخ و هرات پایتخت سلطان حسین بایقرا را که قسمتی از نسل تیمور در آنجا حکومت داشتند به تصرف درآورد و لشگریان او از مغوالن ازبک و غیرازبک ،همان بال را بر سر خلق و بر سر علوم و معارف آوردند که تیمور و چنگیز آورده بودند. اگر این النه ی زنبور که برای بار سوم به طرف ایران سرازیر شد ،درش بسته نمی شد، شک نیست که تاریخ ایران طور دیگری سیر کرده بود و شاید اثری از صورت دروغی ادبیات و کالبد بی جان تمدن ایرانی هم باقی نمی ماند ،چنانکه تا جایی که آن طایفه – یعنی ازبکان – رخنه کردند که عبارت باشد از ماوراء النهر و خوارزم ،امروز همان صورت دارد و از ادبیات فارسی نامی هم نمانده است و تصور نشود این معنی تقصیر روس ها است ،چه هرچند دولت روسیه در ترویج فارسی زحمتی به خود نداد ،اما خرابی هم نرسانید و ما درین باب اسنادی در دست داریم که ادبیات فارسی در ماوراء النهر پیش از آمدن روس ها در آن سرزمین ،از بین رفته بود و این اسناد عبارت از نامه های درباری ملوک ازبک است که به ملوک هند و ایران می نوشته اند و کتاب هایی است که از عهد خوانین خوقند و امرای بخارا و خیوه در دست ما باقی مانده است و اشعاری است که در این مدت جسته Thursday, Dec. 6, 2018
گریخته از شعرای آن سامان شنیده ایم و خط تذهیب و سایر صنایع آنها ،همه دلیل بر یک نوع تقهقرا و فساد عجیبی است که بالفاصله بعد از مرگ تیمور آغاز شده و به دست ازبکان وحشی تکمیل یافته است و وقتی ترکستان و خوارزم به دست روسیه افتاده که فساد ازبکان رمقی برای آن مردم باقی نگذاشته و از تمدن و ادبیات ایران جز نقش و نگار در و دیوار شکسته و مشتی کتاب کهنه دیگر نشانی در آن سرزمین باقی نمانده بود. برای نمونه چند سطر نثر و چند شعر از تاریخ شهر خی 1نقل می شود: "بعد از اِنفرار محمدعلی خان و سلطان محمودخان چندین ساله مسافرانی که از هر والیت آمده (در خوقند) متوطن گردیده بودند ،امیر فرمود که بر والیت های خود هاکوچند .وقتی که محمدعلی خان را دستگیر نموده آوردند ،سبب مانع کوچانیدن مسافران گردید .بعد از آوردن محمدعلی خان را به قتل رسانید (یعنی امیر بخارا) و چندین بی گناهان را بی جریمه نیز به قتل آورد و آنچه کرده نی (کذا!) باجمال ،همه را بدرقه کرده (یعنی بدرقه همراه کرد – مؤلف) کوچانیده ،به چندین آزار و مالل به بخارا ارسال فرمود و آنچه اسباب آالت حکمرانی و لوازمات سلطانی از توپ و تفنگ و ادوات جنگ و غیرهم بود همه را جمع کرده به بخارا ارسال نمودند"... "تاریخ جلوس و فوت محمدعلی خان را مالنیاز محمدبن مال عشور این چنین یافته در رشته ی نظم کشید و به طریق مسدس (؟) هر دو تاریخ را در یک بیت ادا نمود: مسکین بخوان مکرمتش جمله درنشست آن شاه نیک بخت به تخت پدر نشست از وهم جوع جملۀ گرسنگان برست از طبع شفقت احسان عام او دانی هزار و دو صد و سی و هفت هست تاریخ سال جلوسش خرد بگفت هم تیغ خزان دل آنها دریده است گلهای این چمن همه رنگ پریده است ازو در باغ زنده گی کسی حاصل ندیده است آثار نیک و بد درین دهر جز خبر ایام دور به سالش بیست و یک است آن شاه شادکام بگویم ه تخت جلوس محمدعلی خان شهید حکمی شده است2 از تاریخ وفات چنین گفته به من ِخ َرد واضح و الیح باد که (محمدعلی خان شهید حکمی) ماده تاریخ آمده سنه ی 1258 (نقل از تاریخ شهر خی طبع قازان ص )136 – 135 این قسمت نثر که ما نقل کردیم فصیح ترین نثرهای کتاب بود و اما شعرهای کتاب غالب ًا از همین جمله است که دیدیم! و شعر ترکی زیادی هم دارد ،و گاهی تفنن کرده به سجع و دیگر صنایع پرداخته ،شکر شکسته و عقد گوهر بسته است ،مثال: "بی باکی و شکاکی شیوۀ آنها و کذابی مقاله ،ورد زبانها – َو ُ لم َک ِ ذبین ک در حق کذابان یل لِ ُ وارد شده است از آن غافلند ،قال الله و قال رسول الله را گوشهای آن کران بیا (با) نیان نشنیده ،امرالله و نهی الله را در اوراق سوادرنگ دلهای آنها ثبت نگردیده ...در آنروز وعده های روز موعود را از خاطر فراموش کرده و از شنیدن گفته های خود هاکر گوش گردیده ..آزار صاحب زادگان و اهل دالن سلسله ی نقشبندی از حد امکان درگذشت ...رونق دولت خداداد سلطانی و امداد شفقت خسروانی خودها بازار خود پیشه گی و تظلم اندیشه گی (یعنی ظلم اندیشگی! – مؤلف) از سر خودها خواهند دیدن و هر چیزی که بینند ،از اطوار مضموم (کذا) خودها خواهند بینند"! (نقل از تاریخ شهر خی صفحه ی )179 – 178 فی الجمله النه ی زنبور ازبک ،ترکستان و خراسان را تاراج کرد و جلوریز به سوی عراق پیش می آمد که جنبش ایرانیان برای نجات کشور باز هم به ظهور پیوست ،گرداگرد جوانی جسور که فکر و نقشه ی تازه ای داشت گرفتند و به زودی توانستند زنبوران موذی را به النه ی اصلی برگردانند! توضیحات: -1بهترین دلیل فساد ادبیات ترکستان کتابی است موسوم به تاریخ شهر خی تألیف مالنیاز محمد ابن مالعشور خوقندی که در حدود 1288مقارن همان تاریخی که سپاه روس به سوی ترکستان شمالی و شرقی پیش می رفته است در عهد استقالل خدایار خان 1288و 1292در شهر خوقند تصنیف شده و در شهر قازان به تاریخ 1303هجری قمری طبع گردیده است. -2درین کتاب لغات و ترکیبات غریب و عجیب زیاد است از قبیل :شمایان و مایان و خودها و حوالی به معنی خانه و منزل و کنانیدن متعدی "کردن" و اصطالح عجیب چون "ضحک دهانی" و "تاز باز" یعنی ترکتاز و "دارو" به معنی باروت و انفرار یعنی فرار – و سجع های تازه از قبیل "در درون دریای آتش و قتار توپچیان تیر فشافش!" (ص )208و ترکیبات عربی که در این سمت ها به گوش نخورده بود چون "لم یقع" در عبارت "درین ملک استقایمت این بیابانیان و غول وحشیان ممکن لم یقع می باشد" (ص )209و صرف کردن "خشم" در این عبارت "مله خان غیور طبع از روی تخشم و غلظت طبع امورات سلطانی را بجماعۀ کارناشناس سپاریده از روی درشتی کار فرموده بعنقریب فرصت و باندک مدت از دلهای این جماعه رد خواهد شدن" ص 209و اصطالح "سالمت دل" به همان معنی سلیم دل که بیهقی آورده است. و در مقابل نیز اصطالحات کهنه ی قدیمی به حکم اصیل بودن فارسی "فرغانه" و "خوقند" درین کتاب یافت می شود ولی افسوس که مانند گوهری در درون خروارها سرگین و حورائی در بین هزارها شیاطین است!... (دنباله در شماره ی آینده) Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 29
داستان کوتاه
ماسه نویسنده :آلیس مونرو مترجم :گیل آوایی
آن زمان ما در کنار یک گودال ماسه ای زندگی می کردیم .نه گودال عمیقی که با بیل های مکانیکی غول پیکر کنده باشند .فقط گودال کوچکی که باید توسط یک کشاورزی سالها پیش کنده شده باشد .در حقیقت گودال به اندازه ای کنده شده بود که ترا به اندیشه ای وا دارد که باید منظور دیگری برای کندن آن بوده باشد .پاکار برای یک خانه شاید که ساختن آن هرگز ادامه نیافت. مادرم نخستین کسی بود که توجه همگان را به آن گودال جلب کرد: ما کنار یک گودال ماسه ای غیر قابل استفاده ی ایستگاه خدمات بین راهی زندگی می کنیم.چیزی که به مردم می گفت و می خندید .چون او خوشحال بود که همه چیز در ارتباط با خانه را به خیابان ریخته بود – همسری که با او پیشتر زندگی می کرد. آن زندگی را خوب بیاد ندارم .بخاطر همین بخشهایی از آن را بوضوح یادم می آید اما بدون پیوندهایی که برای گرفتن تصویری کامل از آن الزم است .همه آنچه که در حافظه ام مانده خانه ای در شهر با کاغذهای دیواری یه خرس عروسکی( تدی بر = )teddy bear در اتاق قدیمی ام ،است .در این خانه ی تازه که براستی یک تریلر است ،خواهرم ” کارو” بود و تختخوابهای باریک که بر روی هم ،یکی روی دیگری قرار داشت .درآغاز وقتی که ما به آنجا نقل مکان کردیم ،خواهرم کارو در باره خانه ی قدیمی مان برایم حرفهای زیادی زد و می کوشید که این یا آن را بیاد بیاورم .این حرفها زمانی می شد که در رختخواب بودیم و او دوست داشت از این حرفها بزند .عموما گفتگوی ما به بخواب رفتن من ،می انجامید.. گاه فکر می کردم که براستی بیاد دارم ،اما از ترس اینکه بعضی چیزها را اشتباه کنم ،وانمود می کردم که بیاد ندارم. وقتی که به تریلر نقل مکان کردیم ،تابستان بود .سگمان را با خود داشتیم. بلیتزر عاشق اینجاست.مادرم می گفت .و درست هم می گفت .چیزی که سگ دوست نداشت جابجایی در شهر، از یک خیابان به خیابان دیگر بود حتی جایی با خانه های بزرگ و چمنهای گسترده با فضای باز بیرون شهری؟ او به هر ماشینی که از جاده می گذشت ،پارس می کرد .انگار خود را مالک جاده می دانست .و حاال هم مثل همیشه سنجاب و موش صحرایی اش را آورد که می کشتشان. در آغاز کارو از این جابجایی مایوس بود.و نیل ناگزیر بود که با او در این باره حرف بزند.توضیح دهد که طبیعت یک سگ اینطور است که در چرخه زندگی اش چیزهایی باید چیزهای دیگر را بخورد. او غذای مخصوص سگ را می گیرد. کارو بحث می کرد اما نیل می گفت: فرض کن که نگیرد؟ فرض کن روزی ما همه ناپدید شویم و او خودش باید از خودش دفاع کند؟ کارو می گفت: من نمی شوم .من ناپدید نمی شوم و می خواهم همیشه از او مراقبت کنم. تو اینطور فکر می کنی؟ نیل می گفت و مادرمان وارد بحث می شد و او را از بحث منحرف می کرد .نیل همیشه آماده بود به موضوغ امریکاییان و بمب اتمی بپردازد .و مادرمان فکر نمی کرد ما هنوز برای آن آمده هستیم .او نمی دانست که وقتی نیل آن را مطرح کرد ،من فکر کردم که او درباره یک بمب اتمی حرف می زند .می دانستم که چیزی در این بحث مطرح است اما در نظر نداشتم بپرسم و بخندم. نیل یک هنرپیشه بود .در شهر ،یک تئاتر تابستانی حرفه ای بود ،چیزی تازه در آن زمان ،که Thursday, Dec. 6, 2018
برخی مردم به آن عالقمند و برخی دیگر نگرانش بودند .می ترسیدند که سبب بد آموزی شود .مادر و پدرم در زمره ی کسانی بودند که عالقمند بودند .مادرم فعاالنه آنطور بود، زیرا وقت بیشتری داشت .پدرم کارمند بیمه بود و زیاد سفر می کرد .مادرم در گیر جمع آوری کمک مالی های مخلتف برای تئاتر بود و بطور رایگان به تئاتر خدمت می کرد .او زیبا بود و به اندازه کافی جوان که به جای یک هنرپیشه ی زن اشتباه گرفته شود .او هم شروع کرده بود مانند یک هنرپیشه لباس بپوشد .شال و دامن بلند و گردنبندهای آویزان. او موهای خود را رها و افشان می کرد و آرایش کردن را قطع کرده بود .البته من در آن زمان نفهمیده بودم و دقت نکرده بودم .مادرم ،مادر من بود .اما بدون شک کارو فهمیده بود .پدرم هم .از این رو همه چیزی که از مادرم می دانم و احساسی که به مادرم دارم ،فکر می کنم پدرم می بالید به اینکه مادرم در این سبک رها و زیبا دیده می شود و اینکه چگونه با گروه تئاتر جور می شود .بعدها وقتی پدرم در این باره صحبت کرد ،گفت که او همیشه موافق هنر بوده است .من می توانم حاال تجسم کنم چگونه مادرم شرم آور می توانست بوده باشد .با چاپلوسی و خنده هایی برای پوشاندن چاپلوسی اش .اگر او در مقابل دوستان تئاتری اش این را اظهار می کرد. خوب ،بعد توسعه ای پدید امد که می توانست پیش بینی شود ،احتماال هم پیش بینی شد اما نه توسط پدرم .من نمی دانم آیا این اتفاق برای هر کسی یا داوطلبی روی داد اما می دانم، هر چند بیاد نمی آورم ،که پدرم گریست و تمام روز مادرم را در خانه دنبال کرد .اجازه نمی داد از نظرش دور شود و نمی پذیرفت که باورش کند .و مادرم بجای اینکه چیزی به او بگوید که آرام بگیرد ،چیزی گفت که حالش را بدتر کرد. او گفت که از نیل بچه دار شده است. مطمئن بود؟ صد در صد .او روال عادت ماهانه اش را می دانست. بعد چه شد؟ پدرم از گریستن باز ایستاد .او باید سر کار می رفت .مادرم وسایلمان را جمع کرد و ما را به تریلی ای برد که نیل پیدا کرده بود .جایی بیرون از شهر .مادرم بعدها گفت که او نیز گریسته بود .اما او همچنین گفت که او احساس زنده بودن می کرد .شاید برای نخستین بار در زندگی براستی زنده بودن را حس کرد .او احساس کرد انگار شانس دیگری بخود داد که دوباره زندگی را از نو شروع کند .او بر نقره ها و چینی ها و طرحهای تزیینی و گلهای باغ و حتی روی کتابها در قفسه ی کتابها راه می رفت .او حاال زندگی می کرد نه اینکه زندگی را بخواند .او لباسهایش را در کمد لباس می آویخت و کفشهای پاشنه بلندش را در قفسه ی کفشها می گذاشت .انگشتر الماس و حلقه ازدواجش را روی میز آرایش رها می کرد .لباس شب ابریشمی اش در کشوی کمد لباس بود. او می خواست بعضی وقتها بدون لباس زیر در پیراهن برای قدم زدن به حومه ی شهر برود.تا زمانیکه هوا گرم باقی می ماند( .منبع)www.madomeh.com :
PERSIAN CULTURE AND ART INSTITUTE
خانـه فـرهنـگ و هنـر ایــران مرکـز برگـزاری کـالس ،گردهمـایی و رویدادهـای فـرهنـگی
مرکـز اطالع رسانی رویـدادهای فرهنـگی کودکان و نوجوانان مدرسه پارسی :مهناز صالحی نقاشی ،کالژ ،سفال :شیما دهقان موسیقی :آرزو ملکی ،نازنین صادقی
www . PersianEvents . ca
ادبیات و هنـرهای نمایشـی داستان نویسی :محمد محمدعلی تئاتر ،منایشنامه نویسی :محمد رحمانیان بازیگری :مهتاب نصیرپور فیلمسازی :حسین فاضلی عکاسی :نیما راهنما
موسـیقـی کمانچه ،ویلن :سعید فرج پوری آواز :پرویز نزاکتی تار ،سه تار :علی رزمی بربط :علی سجادی سنتور :ساینا خالدی متبک ،دف :هامین هنری گیتار :کاوه یغمایی ،نازنین صادقی پیانو :نیلوفر فرزندشاد آکاردئون :سعید زرگری آهنگ سازی ،نی :امیر اسالمی ویلن ،کمانچه :سینا احتاد ویلن کالسیک :علی عسگری
هنـرهای تجسمـی نقاشی آبرنگ ،اکریلیک :محمدرضا آتشزاد نقاشی رنگ روغن ،میکس میدیا :مهتاب فیروز آبادی نقاشی با مداد رنگی ،ذغال و آبرنگ :نازنین صادقی کاریکاتور ،انیمیشن :افشین سبوکی مینیاتور ،تذهیب :فرهاد الله دشتی طراحی :حمیدرضا جدید گرافیک :فرزان کرمانی نژاد سرامیک :املیرا حبیب اله مجسمه سازی :مجید شیخ اکبری خوشنویسی :مسعود کریمایی
زبان انگلیسی :یلدا احمدوند فرانسه :سام زهره وندی
علوم پایه ریاضی ،فیزیک ،کامپیوتر :دامون طهماسبی شیمی :سهند طهماسبی
facebook . com / percai www . percai . com info @ percai . com
)1181 West 16th Street (at Pemberton Ave North Vancouver, BC V7P 1R4
)778.PERSIAN (737.7426 778 . 889 . 4820
با سـپاس از همـراهـان همیشـگی خـانـه فـرهنـگ و هنـر ایـران
ما
Farhang-e BC, No. 404,ِ Vol.16 / P. 30 فرهنگ
شعر امروز
چند شعر از مهديه لطيفی
2
گیرم همه جای جهان جهنم!
1 دیوانگی بد نیست
گیرم دست های زمین بی بذر و بی خنده
گیرم چنته ی زمان
برای یک بار هم که شده
بی عشق و
و بگذار چنان گم شوم در تو
کافی بود کمی
که یکی دیده شویم از باال
پنجره را باز کنی!...
و خدا خیال کند
از پنجره های بسته رد نمی شود
دیوانه تر از من باش
چنان گم شوی در من
یکی از ما دو نفر را گم کرده است
بی "هر چه تو می گویی" اصال! فقط کمی زندگی
بگذار تعجب کند از حواس پرتی اش
و باورش شود زیادی پیر شده
و جهان را به ما بسپارد.
3
ما جهان را به آغاز زمین می بریم
خنده های تو
و نفت و اتم را حذف می کنیم از خلقت
مجبور نیستی بخندی
و پلنگ ها آهوها را نمی درند تا این همه جنگ نشود!
دل ضربه های فراموش شده ی من است مجبور نیستی دلم را هر بار از جا بکنی
دیوانگی بد نیست
ببین!
چنان گیج شوم از تو
من از این گردباد می ترسم
هوس کرده ام
چنان مست شوی از من
که زمین سرگیجه بگیرد
خنده های تو مرا پرت می کند توی گردباد دوست داشتن... بی زحمت نخند!
لبخند هم نزن!
و اشتباهی سالی سیصد و شصت و شش دور بگردد یک روز اضافه تر دورِ تو
خنده های تو بذر شعر است
برای یک بار هم که شده
نمی خوانی...
و سال ها بخواب
لبخند هایت را توی دامنم می ریزی که چه!؟
چشم هایت را ببند
اصال چرا زل زده ای به دلهره های من!؟ تو که شعرهای گره خورده به مرا نمی بینی...
نمی دانی...
به جای تمام سال هایی که نخوابیدی
هر چه آتش است
من شهرزاد نیستم
من نمی خواهم از نو شاعر شوم!
روی سینه ام
اما قصه گوی خوبی ام. Thursday, Dec. 6, 2018
از گور همین شعرهاست! بی زحمت نخند!
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 31
جدول و سرگرمی جدول ويژه نشریه فرهنگ شماره ی 404 "يک موسیقيدان برجسته" طراح جدول :بهمن
-ونکوور
(حل جدول در صفحه ی )43
افقی:
-1از موسیقیدانان و آهنگسازان نامدار امروز ایران که بزرگداشت وی بزودی در کنسرت "ناگهان رستخیز" با اجرای آثاری از وی به همراهی ارکستر سمفونی اپرای ونکوور و همراهی گروه ُکر باخ ونکوور برگزار خواهد شد و چهره وی را در میانه جدول این شماره "فرهنگ "bcمی بینید -رودخانه ای که با گذشتن از گیالن به دریای مازندران می ریزد -2احتیاج -گرفتاران جنگی -پول خارجی -آب دهان -3از حروف الفبا و نیز عقاب -مالط یا ِگلی که میان دو سنگ یا دو آجر می گذارند -فقیران و بینوایان -4سرزشن و تنبه و گوشمالی -کتاب مقدس هندوان -5بخشی از اوستا -احترام و بزرگداشت -کوچیدن و رفتن و نیز درگذشتن -6نوعی بازی جمعی کودکان در ایران -از شهرهای مقدس هندوان -شهر زادگاه و آرامگاه دو تن از خداوندگاران شعر و ادب پارسی -7از پسوندهای همانندی و شباهت -آنها را در صندوق های انتخاباتی می اندازند -8هم نظری و موافقت در پیشبرد امری -چاره و عالج خست -از درختان همیشه سبز -9تنگ چشمی و ّ -10نوعی درخت -جهالت -11کشتی جنگی -بیخ و ریشه -میدانی معروف در تهران -12کم بها -رودخانه ای که از استان فارس و شهر کازرون عبور کرده و در استان بوشهر به خلیج فارس می ریزد -درخواست و تمنا -13لحظه ای و یک نفس -هفت تایش باید در سفره ی نوروزی باشد -ترک کردن و به جای دیگر شدن -14گوشه و زاویه -طبقه ی اجتماعی مولّد و زحمتکش -15بر اسب و ستوران نشستن و تاختن -سازنده یا تعمیرکننده ی کفش -باالترین نقطه -16چاپ و پخش نوشته ها یا متون -خوراکنامه -چیره و مستولی -از واحدهای بزرگ آبی بر روی زمین -17بعضی اوقات -عالم و دانای عرصه ی موسیقی
عمودی: -1درازترین رشته کوه جهان -محافظان و مراقبان - حجر -2زندگی -نام -چراغ دریایی -ساعی و تالشگر -3نان اسپانیایی مجموعه جزایری در نزدیکی آرژانتین که فالکلند نیز خوانده می شود و در کنترل انگلستان است - خوراک و غذای روزانه -از ابزارهای درودگران -4سدی در جنوب غرب ایران -چه بسیار -از بیماری های واگیردار و خطرناک -بزرگتر و مهتر -5مرآت -خنک کننده ی برخی نوشیدنی ها -سد و نیز ریسمان اسارت -نوعی حالت بیهوشی عمیق Thursday, Dec. 6, 2018
-6کسی که سخنان بیهوده و گزاف می گوید -از استان های سرسبز کشورمان -شهری در استان آذربایجان شرقی -7سالخورده -از فلزها -8نام پنج تن از پادشاهان سلسله ی اشکانیان -از ورزش های زمستانی -9تاب و توان -زنگوله ای که بر گردن شتر می بندند -روان و نرم و مالیم -اندوه -10بازرگان -آنکه ذهنی جستجوگر دارد -11بازدید افسران ارتش از صفوف سربازان -پولگ روی بدن برخی ماهیان و دیگر جانوران -12ابزاری برای رسم دایره و خط های منحنی - راضی و شادمان -نوعی پیراهن -13شهر و استانی در ایران -رستاخیز و قیامت - عالمت مفعول بی واسطه -پستاندا ِر پرنده -14کشیده و د ِرگوشی -عمیق و ژرف -از خط های هندسی -از ماه های سال -15جامه و لباس -هم سطح و هموار و نیز ابزار سنجش همواری سطح -پیشتاز و پیشرو -16هوس شدید زن آبستن و باردار به برخی خوراکی ها -حرف تصدیق -مادر یا مادربزرگ -در خواب می بینند -17پست و فرومایه -مجموعه داستان هایی که از زبان شهرزاد قصه گو بیان شده اند -روح و روان آدمی
جدول سودوکو
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 32
جدول واژه يابی دوهفته نامه ی فرهنگ BC
(طراح جدول :بهمن -ونکوور) این واژه ها را می توانید در جدول واژه يابی این
هفته بیابید .این واژه ها از جهت های گوناگون - چپ به راست یا برعکس ،باال به پایین یا برعکس،
مورب از همه ی جهت های ممکن -نوشته شده اند و در جاهایی می توانند تالقی کرده یا
ادغام شده باشند.
آزمایش خون -آلمانی -انجام -انگاره ایران و جهان -ایمپاال -بارانی -بالتیک -بخشایش و نیکوکاری -بالش -پایکوبی - ِ پر پرواز -پروین دختر ساسان -پیشاپیش تار و سیتار -تاکتيک -تب آلود -توانگر خروارها -خشمگین -خوراک و پوشاک -خوشه های خشم -دارابی -دریای آدریاتیک دریاس اُختسک -ده سالگی -رنگارنگ -زهرآگین -سارویان -ستار -ستاره شناسی سربازگیری -سرمایه داری -سرونازِ سیر تاريخ -شب و روز - سه تفنگدار -شنای کرال -شنبه بازار -شیر و خورشید کارآموزی -کاروانیان -کرگدن و فیل -کوررنگی -کوشندگان -کوهرنگ -گاوداری گزارش -گلدان -لهراسب -نامهربان -نریمان -ندرت -وزیران -ویوالدی -هست و نیست
آيا می توانيد میان دو تصوير در ظاهر یکسان زير 15اختالف بيابید؟
Thursday, Dec. 6, 2018
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 33
اقتصاد سياسی
اتحاديه اروپا و نجات «برجام» :از خواستن تا نتوانستن فریدون خاوند ،تحلیلگر اقتصادی خروج ایاالت متحده آمریکا از «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) در اردیبهشت ماه گذشته نه تنها دگرگونیهای مهمی را در فضای سیاسی و اقتصادی و دیپلماتیک ایران به وجود آورده ،بلکه بر روابط بینالمللی و بهویژه مناسبات میان دو سوی اقیانوس اطلس نیز سنگینی میکند .در این میان این اتحادیه اروپاست که نقش اصلی را در حفظ «برجام منهای آمریکا» بر عهده گرفته و سه قدرت عضو آن (انگلستان و آلمان و فرانسه) ،که موافقتنامه هستهای وین با جمهوری اسالمی ایران را امضا کردهاند ،در این زمینه بیش از همه تالش میکنند. حدود شش ماه بعد از پشت کردن کاخ سفید واشینگتن به «برجام» ،شمار زیادی از سخنگویان طیفهای گوناگون سیاسی در جمهوری اسالمی ناامیدی و گاه خشم خود را از عدم تحقق وعدههای اتحادیه اروپا در مورد نجات «برجام» پنهان نمیکنند و شماری از آنها حتی صداقت اروپاییان را در دفاع از بقای این موافقتنامه زیر پرسش میبرند .در عوض بخش بزرگی از محافل اقتصادی بینالمللی تردیدی ندارند که نهادهای اتحادیه اروپا در راه نجات «برجام» واقعًا تالش میکنند ،ولی از تواناییهای الزم برای دستیابی به این هدف محرومند. اختالف اروپا و آمریکا «بازی» نیست با توجه به ناکامیهای اتحادیه اروپا در دفاع از «برجام» ،پارهای از محافل جمهوری اسالمی میگویند که اصوالً کشمکشهای میان اروپا و آمریکا بر سر بقا یا فنای این موافقتنامه یک «بازی» است و یا شاید توطئهای است که دو قطب تشکیلدهنده «غرب» (آمریکا و اروپا) علیه ایران به راه انداختهاند .کار به جایی رسیده که حتی عباس عراقچی ،معاون سیاسی وزیر امور خارجه ،و یکی از مذاکرهکنندگان اصلی «برجام» ،به جای مخالفت قاطعانه با کسانی که «تئوری توطئه» را پیش میکشند ،در نهایت محافظهکاری میگوید که «این منطق را ما نمیتوانیم به آسانی رد کنیم و باید در کنار سایر احتماالت به آن هم توجه کنیم». واقعیت آن است که «اتحادیه اروپا» و به ویژه محور اصلی آن که فرانسه و آلمان باشد، خروج دونالد ترامپ از «برجام» را یک ضربه سخت بر روابط قدیمی میان آمریکا و اروپا تلقی کرد و آن را گامی دیگر در راه سست کردن وحدت اردوگاه غرب به شمار آورد. اتحادیه اروپا -و یا دستکم نهادها و قدرتهای اصلی آن« -برجام» و نقش آن را به گونهای کام ً ال متفاوت با آمریکا تفسیر میکند و این یکی از مظاهر افول نظام روابط بینالمللی است که بعد از جنگ جهانی دوم به وجود آمد .درباره دالیل پایبندی اروپاییان به حفظ «برجام» از جمله میتوان بر سه عامل زیر تکیه کرد: الف) مسئوالن ارشد نهادهای عمده اروپایی از جمله دونالد توسک (رئیس شورای اروپا)، ژان کلود یونکر (رئیس کمیسیون اروپا) و نیز فدریکا موگرینی (که در واقع نقش وزیر خارجه اتحادیه اروپا را بر عهده دارد) بر دوام «برجام» تأکید دارند ،آن را یکی از مهمترین دستاوردهای دیپلماسی چندجانبه بینالمللی میدانند و خروج آمریکا را از این موافقتنامه محکوم میکنند. ب) از دیدگاه اتحادیه اروپا حفظ «برجام» نه تنها در راستای منافع این مجموعه اقتصادی است ،بلکه از گسترش سالحهای هستهای در جهان جلوگیری میکند و مانع شدت گرفتن باز هم بیشتر تنشها در خاورمیانه میشود .از همان دیدگاه بازگشت تحریمها و قطع پیوندهای ایران با جامعه اقتصادی بینالمللی میتواند به سقوط جمهوری اسالمی و ایجاد یک کانون تازه آشفتگی در خاورمیانه منجر شود و با ایجاد سیل تازهای از مهاجران ،امنیت اروپا را نیز به مخاطره بیندازد. ج) در شماری از پارلمانهای ملی و نیز بخش قابل توجهی از افکار عمومی و رسانههای با نفوذ اروپایی ،فشار آمریکا بر بانکها و واحدهای تولیدی اروپا به منظور جلوگیری از داد و ستد آنها با ایران ،با واکنشهای منفی روبهرو شده و حتی نقض آشکار حاکمیت ملی کشورهای اروپایی تلقی شده است. با این همه نباید تصور کرد که همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا درباره سیاست کاخ سفید در مورد ایران و یا «برجام» یکسان میاندیشند .در مجموع تصویر عمومی جمهوری اسالمی در افکار عمومی اروپا به شدت منفی است و دفاع از «برجام» به معنای چشم بستن بر ماهیت نظام دینساالر تهران و تأثیر منفی آن بر صلح و امنیت بینالمللی نیست .اروپاییان میپذیرند که درباره مسائلی چون موشکهای بالیستیک و یا نقش جمهوری اسالمی در خاورمیانه باید با ایران مقابله کرد ،ولی دلیلی وجود ندارد که به زندگی «برجام» پایان داده شود. کوتاه سخن آنکه نهادها و قدرتهای اصلی تصمیمگیرنده در اتحادیه اروپا بقای «برجام» را منطبق بر منافع خود میدانند و دفاع آنها از این موافقتنامه ،بر خالف آنچه هواداران «تئوری توطئه» در تهران ادعا میکنند« ،بازی» نیست. ناتوانی Thursday, Dec. 6, 2018
به رغم پایبند بودن به بقای «برجام» ،اتحادیه اروپا تا به امروز از برداشتن گامهای عملی برای مقابله با آمریکا و نجات موافقتنامه وین ناتوان بوده است .در اینجا بار دیگر شش ابتکار اصلی این اتحادیه در راه مقابله با موج اول (پانزدهم مرداد ماه) و موج دوم (چهاردهم آبانماه) بازگشت تحریمهای آمریکا را یاد آوری میکنیم: یک) درخواست مجوز و استثنا از آمریکا برای شرکتهای اروپایی که میخواهند به داد و ستد و همکاری با ایران ادامه دهند .آمریکا همه این درخواستها را رد کرده است. دو) فراهم آوردن زمینههای الزم برای آنکه «بانک سرمایهگذاری اروپا» ،به عنوان یک مؤسسه بیندولتی ،فعالیت شرکتهای اروپایی را در رابطه با ایران تأمین مالی کند و جای خالی بانکهای بزرگ خصوصی اروپایی را ،که حاضر به همکاری با ایران نیستند ،پر کند .ورنر هویر ،رئیس «بانک سرمایهگذاری اروپا» با این کار مخالفت کرده ،با این استدالل که هرگونه همکاری با ایران میتواند روابط این بانک را با بازار مالی آمریکا به خطر بیندازد. سه) گشایش حسابهای ویژه برای ایران در بانکهای مرکزی کشورهای عضو اتحادیه اروپا در راستای تسهیل مبادالت با بانک مرکزی و مؤسسات مالی ایران .بانکهای مرکزی کشورهای اروپایی این راهکار را مردود دانستهاند ،زیرا نمیخواهند روابط خود با آمریکا و به ویژه ذخایر دالریشان را به خطر بیندازند. چهار) طرح شکایت از آمریکا در «نهاد حل اختالفها»ی سازمان جهانی تجارت با این اتهام که مهمترین قدرت اقتصادی جهان ،با تحمیل قوانین داخلی خود بر دیگران ،در راه مبادله آزاد میان کشورها سد و مانع به وجود میآورد .این طرح رها شد ،زیر سازمان جهانی تجارت به شدت ضعیف شده و در این شرایط «نهاد حل اختالفها»ی آن ،اص ً ال در وضعیتی نیست که بتواند درباره این اختالف نظر بزرگ میان اروپاییان و آمریکاییان داوری کند. پنج) زنده کردن قانون معروف به «انسداد» یا «بازدارنده» که در سال ۱۹۹۶عمدتًا در رابطه با تحریم کوبا به تصویب رسید .هدف اتحادیه اروپا از وضع این قانون آن بود که شرکتهای اروپایی مایل به انجام داد و ستد با کوبا از شمول مجازاتهای اقتصادی آمریکا در امان بمانند و زیانهای احتمالی آنها نیز جبران بشود .این بار ،در رابطه با خروج آمریکا از «برجام» ،اروپاییان تصمیم گرفتند همان قانون را به عنوان یک سپر دفاعی در مورد ایران به کار بگیرند .وضع این قانون در سالهای ۱۹۹۰و بعد از آن نتیجهای به بار نیاورد و این بار هم به نظر نمیرسد زنده کردن دوباره آن تأثیری بر رفتار شرکتهای اروپایی در مورد ایران داشته باشد. شش) و سرانجام تصمیم به ایجاد مکانیسمی زیر عنوان Special Purpose Vehicleکه در زبان فارسی «سازوکار ویژه» و یا «کانال مالی اتحادیه اروپا» ترجمه شده است .هدف آن است که شرکتهای اروپایی بتوانند بدون استفاده از کانالهای عادی تراکنشهای مالی بینالمللی ،با جمهوری اسالمی به داد و ستد بپردازند تا در معرض مجازاتهای اقتصادی آمریکا قرار نگیرند. ابهامهای «سازوکار ویژه» در پی شکست پنج ابتکار نخست ،اتحادیه اروپا در سپتامبر گذشته «سازوکار ویژه» را مطرح کرد تا ،آنگونه که مسئوالن ارشد اروپایی و رهبران آلمان و فرانسه و انگلستان انتظار دارند، به ایران امکان دهد تحریمهای آمریکا را دور بزند و بخشی از مبادالتش را در درجه اول با اتحادیه اروپا و سپس با دیگر کشورهای داوطلب (احتماالً چین ،روسیه ،هند و غیره )...ادامه دهد. «سازوکار ویژه» بر یک «پلتفورم حسابداری» تکیه دارد .وقتی ایران به یک کشور اروپایی کاال صادر میکند ،درآمد حاصل از این صادرات به سود ایران در این پلتفورم ثبت میشود. همین دارایی برای تأمین مالی صادارت یک کشور دیگر اروپایی به ایران مورد استفاده قرار میگیرد .در واقع پلتفورم مورد نظر نقش یک «اتاق مبادالت پایاپای» را بر عهده میگیرد و با از میان بردن تراکنشهای مستقیم مالی میان ایران و شرکتهای اروپایی ،راه را بر مجازاتهای آمریکا میبندد. در عمل اما «سازوکار ویژه» چند ابهام اساسی را پیش میکشد و کارآمد بودن آن برای ایران با تردیدهای جدی روبهرو است: الف) چه کشوری میزبانی این سازوکار و به ویژه «پلتفورم حسابداری» آن را بر عهده میگیرد؟ اتریش نخستین کشوری بود که پیشنهاد میزبانی این نهاد را دریافت کرد ،زیرا شماری از سازمانهای بینالمللی در این کشور مستقر هستند و به ویژه «برجام» نیز در وین به امضا رسیده است .ولی مقامهای وین این پیشنهاد را نپذیرفتند ،زیرا حاضر نیستند بر روابطشان با آمریکا خللی وارد شود .بلژیک و لوکزامبورک نیز به پیشنهاد میزبانی جواب رد دادند .اخیراً به نوشته بعضی از رسانههای غربی از جمله «وال استریت جورنال» ،آلمان و فرانسه مشترکًا این مأموریت را بر عهده گرفتهاند .اگر نهادهای مرتبط با «سازوکار ویژه» در فرانسه مستقر شوند ،آلمان مدیریت آن را بر عهده خواهد گرفت و یا برعکس .هدف آن است که دو کشور نیرومند اروپایی در این کار شریک شوند تا آمریکا نتواند مجازاتشان کند. ب) «سازوکار ویژه» چه زمانی به کار میافتد؟ پیش از این قرار بود این ابتکار همزان با آغاز موج دوم تحریمها (چهارم نوامبر) عملیاتی بشود .حاال از اوائل سال آینده میالدی صحبت میشود و مسئوالن ارشد اتحادیه اروپا از مشخص کردن یک تاریخ دقیق برای شروع کار این مکانیسم طفره میروند. ج) در آغاز قرار بود «سازوکار ویژه» برای داد و ستد همه کاالهای ایرانی مورد استفاده قرار گیرد ،به ویژه نفت که حیاتیترین صادرات نفتی ایران است .در حال حاضر بر پایه بعضی گزارشها (از جمله خبرگزاری رویترز) نفت از شمول کاالهای زیر پوشش این مکانیسم خارج خواهد شد .اگر چنین بشود ،کل «سازوکار ویژه» زیر پرسش خواهد رفت ،زیرا ایران با صدور فرش و پسته از چه حاشیه مانوری در بازرگانی بینالمللی برخوردار خواهد بود؟ با توجه به همه این محدودیتها ،این احتمال وجود دارد که این بار هم کوه موش بزاید و «سازوکار ویژه» تنها راه را برای شرکتهای کوچک و متوسط اروپایی باز کند که حاضر بشوند با استفاده از این مکانیسم با ایران معامله کنند ،آنهم عمدتًا برای صدور مواد غذایی و دارو( .رادیو فردا) Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 34
بازار امالک
پرهيز از خطاهايي که ممکن است در فروش خانه گرفتار آنها شويد! (بخش اول) مهدی عباس زاده، دکترای مهندسی سازه و مشاور امالک
فروش خانه ،بهخصوص برای آنهائی که نخستین بار است این کار را تجربه میکنند ،شاید کار آسانی به نظر بیاید، ولی این کار وقتی دشوار میشود که بخواهید خانه را با بهترین قیمت و مطمئنترین شرایط بفروشید .البته هر کس هم که دارد خانهاش را میفروشد به همین شرایط فکر میکند .آماده کردن و گذراندن پروسه فروش خانه بدون کمک یک مشاور مسکن باتجربه و با مسئولیت میتواند ریسکهای زیادی برای فروشنده داشته باشد .در ادامه به چند خطای عمدهای که یک فروشنده ممکن است مرتکب شود می پردازیم. اجتناب از هزینههای ضروریهمیشه این وسوسه وجود دارد که هزینهها را تا حد امکان پایین نگه داریم ،اما این کار در طوالنی مدت ،اغلب به هزینههای بیشتری منجر میشود .یکی از بزرگترین اشتباهات در این زمینه ،خودداری از استخدام مشاور مسکن برای کمک به فروختن خانه است .بدون بهرهمندی از دانش و تجربهی یک فرد کارشناس ،ممکن است برای گرفتن یک قیمت خوب ،دچار دردسر شوید .اما هوشیار باشید :داشتن مشاوری که به حرفهی خود وارد نباشد ،یا به بهاندازه کافی در برابر مشتری خود احساس مسئولیت نکند ،میتواند به اندازهی عدم استخدام مشاور زیانبخش باشد ،بنابراین حتما در ابتدا با چند گزینهی مختلف صحبت کنید و مشاورتان را هوشیارانه انتخاب نمایید و فقط دستمزد آنها را مد نظر قرار ندهید .همچنین ،بعضی از فروشندگان در مورد تعمیرات اساسی ،مانند چکه کردن سقف یا کار نکردن سیستم گرمایش ،سهلانگاری میکنند .درست است که انجام این تعمیرات میتواند پرهزینه باشد ،اما یک خانه سالم و قبراق از خانهای که در همان ابتدای راه نیاز به تعمیر دارد، جذابیت بیشتری برای خریداران خواهد داشت.
خانههای دیگری که در محلهی شما به فروش گذاشته شدهاند ،آب بدهید .خریداران مطمئنا چنین تحقیقهایی انجام خواهند داد ،بنابراین اگر خانهی شما بیش از اندازه گران باشد ،کسی به سراغش نخواهد آمد. خانهای که برای مدت طوالنی در بازار بماند، برای خریداران جاذبهی چندانی نخواهد داشت، چون فکر میکنند البد مشکلی داشته است که کسی آن را نمیخرد .در نهایت نیز ،پیشنهادهایی کمتر از ارزش بازار به خود جلب خواهد کرد. ادامه دارد.... در پایان الزم به ذکر است هدف بنده از ارائه مقاالت در زمینه مسکن ،صرف ًا اطالع رسانی و آگاهی بخشی به هموطنان عزیز و کمک به ارتقاء دانش و همچنین انتخاب هوشیارانه و مطمئن جهت بهترین خرید در بخش مسکن که بزرگترین سرمایه مالی هر شخص است می باشد .اینجانب با داشتن بیش از 17سال تجربه کاری و دانشگاهی در صنعت ساختمان آمادگی خود را جهت هرگونه مشاوره و پاسخگوئی به سواالت شما عزیزان در زمینه خرید و فروش امالک مسکونی، تجاری و پیش فروش اعالم میکنم .شما می توانید دیگر مقاالت و آخرین اطالعات بازار مسکن را در وبسایت و یا صفحه فیس بوک Royahomesپیگیری نمایید. info@MahdiAbbaszadeh.ca www.facebook.com/Royahomes
انجام هزینههای اضافیبعضی از فروشندگان ،به اصطالح از آن طرف بام میافتند و در مورد تعمیرات ،زیادهروی میکنند .تعمیراتی که بدون تحقیق و برنامهریزی مناسب صورت گیرد ،سرمایهگذاری هوشمندانهای نخواهد بود و ممکن است بازدهی مورد نظر را به دنبال نداشته باشد .بهتر است که هر گونه طرح خود را برای تعمیرات ،ابتدا با مشاورتان در میان بگذارید ،تا ببینید که آیا ارزش هزینه کردن را دارد یا نه .به یاد داشته باشید که خریداران به طور کلی دوست دارند در تصور خود ،خانهی شما را به خانهی ایدهآل خودشان مبدل سازند .اگر نوسازیها را از حدی بیشتر جلو ببرید ،درواقع سبک و سیاق خاصی را به خریدار تحمیل کردهاید ،که همین میتواند آنها را از خرید منصرف سازد .غالبا بهتر است به این اکتفا کنید که همه چیز تر و تمیز و سالم باشد. آماده نکردن خانه برای فروشهیچ چیزی به اندازهی مشاهدهی یک خانهی کثیف و به هم ریخته ،مشتری را فراری نمیدهد .همانطور که قبال اشاره شد ،خریداران دوست دارند که امکانات خانهی شما را در تصور بیاورند ،ولی اگر اسباب و وسائل شما همینطور در گوشه و کنار افتاده باشد، امکان چنین تصوری برای آنها دشوار خواهد شد .با یک تمیزکاری درست و حسابی ،نمای ظاهری خانهی خود را جذاب سازید و کاری کنید که هنگام بازدید مردم ،بدرخشد. همهی خرت و پرتها و لوازم شخصی خود را از سر راه بردارید؛ یا آنها را ببخشید ،یا دور بریزید یا در جایی موقتا انبار کنید .حاال زمان آن است که به لحاظ عاطفی از خانهتان فاصله بگیرید و آن را صرفا به چشم یک دارایی ببینید. تعیین قیمت غیرمنطقی برای خانهقیمتگذاری باال میتواند وسوسهانگیز باشد ،ولی اگر به اندازهی کافی تحقیق نکنید ،ممکن است کسی به سراغ تان نیاید .قیمت خانه را نمیتوان روی هوا تعیین کرد ،بنابراین یا با مشاور خود مشورت کنید ،یا خودتان تحقیق جامعی انجام بدهید .نگاه کنید که خانههای مشابه اخیرا به چه قیمتهایی به فروش رفتهاند و همچنین ،سر و گوشی در مورد Thursday, Dec. 6, 2018
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 35
رياضيات گزينش و گرداوری مطلب برای اين بخش از:
علیرضا خاتون آبادی
اضطراب رياضی (بخش سوم و پايانی) -7اضطراب رياضی و جنسیت : تفاوت و ويژگی های رفتار رياضی در دو جنس امری است که مورد عالقه پژوهشگران آموزشی رياضی است .واقع ًا زن بودن يا مرد بودن چگونه ممکن است بر عملکرد افراد در دروس مختلف رياضی مؤثر افتد ؟ آيا اصوالً پسران به لحاظ طبيعت و فرصت های اجتماعی در انجام فعاليت های رياضی بر دختران برتری دارند ؟ آيا جنبه های مختلف زيستی ،روان شناختی و حاالت مختلف هيجانی از جمله اضطراب و اطمينان رياضی هيچگونه تفاوتی را در رفتار رياضی زنان و مردان نشان نمی دهد؟ در اين خصوص دستاوردها و مناقشات علمی فراوان است اما در مورد اضطراب رياضی می توان گفت که برخی از پژوهش ها از جمله پژوهش بروش ( )1978نشان داده شده است که از نظر آماری به طور معناداری زنان ،در مقايسه با مردان ،نمره باالتری را در مقياس درجه بندی اضطراب رياضی موسوم به MARSکسب کرده اند .به عالوه ، طبق گزارش بنسون )1987 (3زنان در مقايسه با همکالسی ها ی مرد خود در دانشگاه نمرات باالتری را در آزمون های اضطراب کلی و اضطراب آمار و رياضی به دست آورده اند .در عين حال لئون ( )1992پی برد که ميزان اضطراب رياضی در دانشجويان و معلمان ضمن خدمت علوم اجتماعی ،ارتباطی با جنس افراد نداشته است ؛ بلکه بايد عوامل ديگری را به منظور تبيين تفاوت عملکرد رياضی ميان زنان ومردان جستجو کرد. در هر حال ،اگر توانايی ها و قابليت های متفاوت ذهنی و روانی و فرصت های مختلف اجتماعی فرهنگی مردان و زنان در عرصه ء کار رياضيات مورد تأمل قرار گيرد ،طبيعی است که ابتالی زود هنگام تر زنان به اضطراب رياضی و ترديد شان نسبت به اطمينان رياضی را در مقايسه با مردان بپذيريم .هر چند که اين امر نيازمند مطالعات بيشتری است تا معلوم شود که چگونه پيشرفت در رياضيات تحت تأثير اضطراب رياضی و جنس قرار می گيرد .بديهی است که دستاوردهای ناشی از چنين پژوهش هايی نتايج ارزشمندی را برای يادگيرندگان ،معلمان و برنامه ريزان آموزشی در رياضيات فراهم خواهد آورد. -8آزمون های اندازه گيری اضطراب رياضی:
Thursday, Dec. 6, 2018
چگونه می توان ميزان اضطراب رياضی را در افراد تعيين کرد تا از گمان های غير علمی جلوگيری شود؟ سويين ( )1970برای سنجش سطح اضطراب رياضی آزمون را MARSطراحی و اجرا کرد .اين آزمون شامل 98پرسش است که بر انگيختگی های اضطراب آور را در فعاليت های رياضی افراد اندازه می گيرد .در اين آزمون اضطراب اشخاص بر حسب ميزان ابتالی آنان به پنج درجه تقسيم می شود .آزمون های تغيير يافته ديگری بر اساس MARSتحت عنوان RMARSتوسط پژوهشگران ديگر از جمله فرگاسون ( )1986طراحی و اجرا شده است .آزمون فرگاسون شامل 30پرسش است که 20پرسش آن از MARSاقتباس شده است .به اعتقاد فرگاسون ده پرسش جديد ، به گونه ای است که می تواند عامل ديگری را در اضطراب رياضی تحت عنوان اضطراب تجريد اندازه گيری کند .در واقع به کمک اين ده پرسش جديد می توان اضطراب ناشی از کارکردن و برخورد با مقوالت مجرد و نمادهای رياضی را در افراد به ويژه در مقاطع متوسطه ،مورد سنجش قرار داد. او با انجام پژوهش نشان داده است که اضطراب تجريد نيز عاملی است که بايد در اندازه گيری اضطراب يا رياضی اشخاص به حساب آيد .مث ً ال کار کردن با مجموعه ها متغيير ها و … x,yو پارامترها …,m,n,aبه جای اعداد در مقاطع ابتدايی و راهنمايی و حتی باالتر يا نمادهايی مانند [| ]|xو [ ]xيا کار کردن با انتگرال های دو گانه يا چند گانه و… می توانند اضطراب آور باشند. -9شيوه های علمی کنترل و کاهش اضطراب رياضی به منظور بهره وری بيشتر و رشد رفتار رياضی افراد: بديهی است پس از شناخت واقعيت های مربوط به حاالت عاطفی و هيجانی و عمدت ًا اضطراب رياضی و تأثيرشان بر عملکرد رياضی دانش اندوزان بايد راه کارهای علمی مهار و کاهش آنها را شناسايی کرده و به طور مؤثر به کار گيريم .بديهی است که در اين ميان نقش سه گروه معلمان ؛ دانش آموزان و دانشجويان ؛ خانواده ها از جايگاه ويژه ای برخورداراست .البته سهم هر يک ونقشی که گروه های سه گانه در اين جايگاه ويژه ای برخوردار است .البته سهم هر يک ونقشی که گروه های سه گانه در اين مهم می توانند ايفا کنند ،در مقطع های مختلف تحصيلی متقاوت است ،مث ً ال در رياضيات مدرسه ای ،به ويژه سال های نخست فراگيری مفاهيم و مهارت رياضی ،معلمان و خانواده ها در مقايسه با دانش آموزان سهم عمده تری را در شناخت و کاهش تأثيرهای هيجانی و تنش زا بر عهده دارند ؛ در حالی که در رياضيات دانشگاهی دانشجو اولويت و سهم بيشتری دارد .در هر صورت همکاری های مؤثر ومتقابل سه عنصر معلم ،دانش آموز و خانواده در قالب يک نگرش نظام دار می تواند سازو کارهای الزم را برای حذف موقعيت های هراس آور و اضطراب زا در انجام فعاليت های رياضی فراهم آورد. در اين زمينه توجه به نکات زير سودمند خواهد بود : -1شناخت پديده های هيجانی و فشارهای روانی ،به ويژه مقوله اضطراب ،در عرصه فعاليت های رياضی و تالش برای مسلط شدن بر اين حالت ها به کمک راهکارهای علمی .راسل در کتاب اميدهای نو می نويسد :بر خورد علمی با بال و مصيبت دو حسن دارد ،يکی اينکه باعث می شود شخص با ميل و اراده خودش آن را بپذيرد ؛ ديگر اينکه سبب خواهد شد عقل انسان در جستجوی وسايل تسکين آن بر آيد .بنابر اين برخورد علمی با پديده اضطراب رياضی از سوی همه گروه های ذينفع به ويژه شاگردان و انديشيدن و باور به امکان حل آن نيمی از موفقيت است. -2توجه و برخورد علمی با تفاوت های فردی در ابعاد گوناگون ،به ويژه از سوی معلمان و والدين اين تفاوت ها می تواند شامل سبک های مختلف شماختی " يادگيری " ظرفيت حافظه فعال ،فرايندهای ذهنی و پردازش اطالعات ،دانش قبلی ،رجحان ها و انگيزش ها ،جنبه های عاطفی و روانی ،مؤلفه های فرهنگی – اقتصادی ،خانوادگی و جنس و… باشد. -3تالش برای ايجاد اعتماد متقابل بين معلمان و دانش اندوزان .نگارنده در طی نشست و گفتگويی که با جمعی از دانشجويان رياضی در يکی از دانشگاه های ايران داشت؛ به ضرورت اعتماد متقابل ميان معلم و شاگرد ،به ويژه در ميان دختران دانشجو و در سال های اوليه ورود به دانشگاه ،به عنوان عاملی در کاهش افسردگی ها و نگرانی ها پی برد. تالش برای ايجاد نگرش مثبت نسبت به رياضيات ،تقويت اطمينان رياضی در افراد،لذت بخش ساختن فعاليت های رياضی( ...دنباله در صفحه ی )44
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 36
a
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 37
Thursday, Dec. 6, 2018
روانشناسی و خانواده چك آپ عشق و ازدواج
?Are you there
Accessob;e, Responsive, Engaged
سمينار رازهاى رابطه موفق عاشقانه دكتر سعيد ممتازى )متخصص روان درمانى و مشاوره( Coquitlam Public Library
آیا تو با من هستی؟
"نگاهی به رابطه ی عاشقانه"
دکتر سعيد ممتازی ،روانپزشک ،زوج درمانگر
کلمه هيجان « »Emotionبرگرفته از ریشه التین « »emovereبه معنای به حركت در آوردن تحت تأثیر قرار دادن است .اينجا منظور «تحت تأثیر» احساس و هيجان قرار گرفتن و قرار دادن است و وقتی کسانی که دوستشان داریم عمیقترین احساساتشان را به ما نشان میدهند «تحت تأثیر» قرار می گیریم .اگر همسران بخواهند پیوندشان را حفظ و گاهى ترميم و بازسازى کنند ،باید اجازه بدهند عواطفشان آنها را به سمت راههای تازه برای پاسخگویی به یکدیگر هدایت کند .همسران باید بیاموزند که خود را رها كنند و روی لطیفتر خود را نشان دهند ،رویی را که پنهان کردنش را در مکالمات ناخوشايند آموخته اند .آيا شما در لحظات حساس و نگران كننده زندگى آغوش خود را بسته ايد يا آن را به روى همسرتان گشوده ايد. اساس مشاوره با زوج ها تشويق نوع خاصی از پاسخگویی عاطفی است که کلید عشق ماندگار برای زوجها است .این پاسخگویی احساسى و عاطفی سه عنصر اصلی دارد كه در جمله زير و مخفف AREخالصه مى شود:
Iranian Canadian Mental Health Lecture Series: 2nd meeting, Dec. 6th 2018 “ موسسه سالمت روان ايرانيان كانادا” برگزار مى كند : دومني نشست ماهانه سالمت روان و خانواده
شركت در اين جلسه براى عموم فارسى زبانان آزاد و رايگان است. )ظرفيت ٢٥نفر( براى حضور در جلسه نام خود را به ايميل زير ارسال نماييد: drsaeedcounselor@gmail.com
ﺗﺎرﯾﺦ ﺟﺪﯾﺪ :ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﮫ ﺳﯿﺰدھﻢ دﺳﺎﻣﺒﺮ١٧:٣٠ كتابخانه عمومى كوكيتالم ،اتاق ١٢٧
?ARE you there *
قابلیت دسترسی :میتوانم به تو دسترسی داشته باشم؟ ?A.R.E. you Accessible
این به معنای حضور و در كنار همسر بودن بودن در زمان نياز عاطفى و ناراحتى و احساس ناامنی است .اغلب این معنا را در بر دارد که تمایل دارید برای فهماندن عواطفتان با هم ارتباط داشته باشید تا همه هيجانات و احساس ها قابل تحمل تر باشند .بايد بتوانيد به نشانه های دلبستگی معشوق خویش توجه کنید .گاهى فرد از نظر فيزيكي حاضر اما به جهت هيجانى و عاطفى غايب است. پاسخگویی :میتوانم برای دریافت پاسخ عاطفی به تو اطمينان داشته باشم؟ ?A.R.E. you Responsive این امر به معنای توجه به همسرتان است و اینکه نشان دهید عواطف او ،به خصوص نیازها و ترسهای مربوط به دلبستگی او بر شما تأثیر میگذارد .یعنی پذیرش و اولویت دادن به نشانه هاى عاطفی که معشوق به شما منتقل میکند و ارسال نشانه هاى روشنی از حمايت و مراقبت در زمانی که او به آنها نیاز داشته باشد .پاسخگویی با احساس درست همیشه نه تنهاعواطفمان را تحت تأثیر قرار می دهد ،بلكه از نظر جسمانی هم ما را به آرامش مى رساند.
همراهى :آیا میدانم که تو برای من ارزش قائل هستی و به من نزدیک میمانی؟ ?A.R.E. you Engaged منظور از همراهى ماندن در تعهد عاطفى است .تعهد عاطفی در اینجا یعنی نوع خاصی از توجه که فقط به محبوبمان داریم .از نگاه كردن به او لذت مى بريم و او را بیشتر لمس و نوازش می کنیم .معموالً همسران از آن به شکل حضور عاطفی یاد میکنند. برای به یاد داشتن اين سه ويژگى ضرورى آنها کلمه مخفف .A.R.Eرا در ذهن نگه داريد. Thursday, Dec. 6, 2018
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 38
ايمنی و مديريت محيط زيست تأثير شيرينی و شکالت های خوش رنگ در سالمت غالمرضا میرکی ،دکترای ایمنی و مدیریت محیط زیست q_miraki@yahoo.com 7783222995 همه ما بارها و بارها از مقابل شیرینی فروشی ها خصوصا در فروشگاه های بزرک نظیر سیتی مارکت ،هول فود و.... گذر کرده و شیرینی های خوشرنگ و چشم نواز این فروشگاه ها را دیده ایم؛ زیبایی خیره کننده ای که از طریق ترکیب رنگ ها ایجاد شده و مخاطبین خاص یعنی کودکان را ترغیب به سفارش و خرید می کند. والدین عمدتا در قبال درخواست کودک تسلیم شده و خرید همان شیرینی های رنگی زیبا را ترجیح می دهند هر چند که از قبل مزه ی آنها را تجربه نکرده باشند. این همان هنر بیزینسی کشورهای صاحب سبک کاسیومریزم است. به عبارت دیگر تمام هدف فروشنده بر خرید مشتری به هر شکل و با هر رویکردی و بدون توجه به مسائل دیگر نظیر سالمت ذاتی ،بهداشت و پیشگیری از ناهنجاری و..... متمرکز است .این دقیقا ادبیات سیستم اقتصادی کشورهای کاپیتالیستی است. رنگ های خوراکی عمدتا ترکیبات شیمیایی سنتزی هستند که متناسب با سطح عمومی استاندارد ملی قابل تجویز برای استفاده در کاالها به عنوان رنگ دهنده مشخص می شوند .این ترکیبات شیمیایی وظیفه ایجاد طیف رنگی متنوعی را دارند. استفاده کم مقدار از این رنگ ها زیبایی و چشم نوازی کاال را زیاد نموده و باعثتحریک مشتری به خرید آن می شود. گروه هدف در این گونه سیاست مشتری یابی کودکان هستند که به لحاظ روحی و حس زیبایی شناختی خود دنبال تنوع رنگها هستند و طبیعتًا به جهت سنی هنوز به تفکر منطقی دست نیافته اند. متاسفانه این رویه موجب سوء استفاده نظام عرضه محصوالت از طریق ایجاد تنوع رنگی می شود بویژه زمانی که کیک های تولد عکس دار و یا شیرینی های متنوع رنگی مخصوص مراسمی ویژه مانند کریسمس ،هالووین ،ایستر و ...عرضه می شود. روند جذب و دفع این رنگها در بدن بسیا ر سخت بوده و سیستم های حذف و دفع در بدن نظیر کلیه ها و کبد با زحمت زیادی قادر به پاکسازی بدن هستند. تداوم استفاده از شیرینی های رنگی از اسمارتیز گرفته تا کاپ کیک های کوچک حاوی رنگدانه بدن را آماده فعل و انفعاالت ناخواسته و سخت نموده و این روند مشکالت بهداشتی خاص را فراهم خواهد آورد. البته استفاده از رنگ های طبیعی همواره مورد تاکید در هنر آشپزی و پخت شیرینی بوده و هست؛ برای نمونه رنگ زیبای گیاه زعفران که استفاده بسیار فراوانی در آشپزی و شیرینی پزی ایرانیان دارد .یا استفاده از رنگ قرمز روناس که رنگدهنده غذایی خصوصا برای ماهی ها در شمال ایران بوده و بسیاری از رنگدهنده های طبیعی دیگر که نه تنها زیانی برای بهداشت و سالمتی نداشته که حتی در مواردی مانند زعفران خود عامل ایجاد شادی محسوب می شوند.
Thursday, Dec. 6, 2018
متاسفانه رنگهای مصنوعی این سودمندی ها را نداشته و در سیستم بازاری و فروش به هر قیمت نقشی مخرب در رابطه با سالمتی بازی می کنند. نگاه دولت ها در سیستم اقتصادی نظام کاپیتالیستی که اصل را بر مصرف گرایی می داند، متاسفانه تحت تاثیر فروش بیشتر و اشتغال بیشتر بوده و میزان استانداردها بر همین منوال است .هیچ استاندارد سخت گیرانه ای در کانادا در خصوص میزان مجاز افزودنی مشاهده نمی کنیم. بیشتر کنترلهای بهداشتی زمان عرضه محصول بر تمیز بودن محیط کار است نه به میزان سالمت محتویات یک محصول به ظاهر زیبا.
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 39
آموزش و پرورش کودکان
زبان و هويت
بازرسی ساختمان نگهداری از پشت بام ()Roof Maintenance هاشم سیفی
بهاره بهداد
چندی پیش مقاله ای می خواندم راجع به چگونگی زنده کردن زبان گروهی از بومیان کانادا .مقاله اینچنین آغاز شده بود: " زبان محور هویت فرهنگی است .زبان ،با تسهیل روابط اجتماعی عزت نفس را می افزاید .زبان دیدگاه فرد را به دنیا بیان می کند به این معنی که یگانگی یک فرهنگ را درحوزه های مختلف می نمایاند :غذا ،خانه ،لباس و روش مسافرت کردن؛ چطور دنیا به وجود آمده است؛ رابطه بین انسان و گیاه، جانوران و پرندگان؛ روش سازماندهی جامعه ،بازیها ،آوازها و هنر .زبان اصل است به این معنی که به وسیله ی آن تمام اجزای فرهنگ گرد هم می آیند ،به اشتراک گذاشته می شوند و به نسلهای آینده منتقل می شوند ( .لئون ) 1988:2، انگیزه حرکت برای زنده کردن زبان از این جمله آمده است : " بدون زبانمان ،ما به عنوان ملتی یگانه دیگر وجود نخواهیم داشت ". در این مقاله ذکر شده است که این بومیان برای زنده کردن زبان خود به منظور زنده کردن هویت خود ،چه تالشهایی کرده اند .آنها برای تهیه منابع آموزش زبان خود با مشکالت زیادی دست و پنجه نرم کرده اند : زبان آنها بیشتر شفاهی بوده و منابع نوشتاریآن بسیار محدود بوده است . به دلیل وجود مدارس شبانه روزی که باعثدور شدن کودکان از زبان و فرهنگ بومی خودشان شد ،تعداد افرادی که به این زبان صحبت می کردند بسیار کم بود . بزرگان قبیله ها که می توانستند به این زبان صحبت کنند ،با ضبط صدا و تصویرمشکل داشتند اجازه این کار را نمی دادند . کم کم با راضی کردن بزرگان ،توانستند داستانهایی را که در فرهنگشان بود به صورت نوشتاری دربیاورند و ضمنا فرهنگ لغت هم تهیه کردند و به همین روش منابع آموزشی زبان ،آماده شد. الزم به ذکر است آنها زمانی توانستند به این کار همت بگمارند که دولت کانادا آنها را به رسمیت شناخت( )1969و آنها زیر پرچم قانون توانستند نهادهایی را تشکیل دهند و فعالیت های فرهنگی از جمله ،تامین منابع آموزشی زبان را فراهم کنند . با خود می اندیشم که ما ایرانی ها هم زبان قوی داریم و هم منابع کافی .شاهنامه و دیوان حافظ و مثنوی را داریم .فرهنگ دهخدا و معین را داریم .مشکالتی که بومیان کانادا برای زنده کردن فرهنگ خود داشتند ،ما نداریم .آنچه امروز نیاز داریم ،توجه به آموزش زبان فارسی به کودکانمان است تا همانطور که گفته شد ،هویت ایرانی زنده بماند . منبع : Gardner,Ehtel B.(2004),”Whitout our language, we will cease to exist as a unique people” . University of California
Thursday, Dec. 6, 2018
Tel: 778.231.3040 hashem@seifi.ca تعمیر و نگهداری از پشت بام یا همان پوشش خارجی سقف منازل مسکونی اهمیت بسیار دارد .می توان گفت که پشت بام اکثر منازل مسکونی در غرب آمریکای شمالی به صورت شیبدار با Galbe Typeاست و از شیب های متفاوتی نیز برخوردارند. برای پوشش پشت بام ها از جنس ها و مدل های مختلفی استفاده شده و می شود که از جمله می توان به بلوک های سیمانی یا سرامیکی و یا حتی پالستیکی ،اشاره کرد .اما غالبا از ورق های قیراندود شده ( )Asphalt Shinglesاستفاده می شود .دلیل این امر قیمت نسبتا ارزان و نیز دوام بیشتر آنهاست. گاهی به دلیل فرسودگی یا ساییده شدن در اثر باران و باد و آفتاب ،تکه هایی از این ورقه های قیراندود ااز محل اتصال میخ جدا و از هم سوا می شوند و گاهی نیز صورت فنجانی شکل پیدا می کنند و زمینه و منافذی برای رسوخ آب و رطوبت به ساختمان ایجاد می کنند .برای پیشگیری از این مسئله پشت بام می باید مورد تعمیر قرار بگیرد. در روی پشت بام ها اغلب وسائلی مانند لوله های آب گرمکن ،هواکش ،پنجره های نورگیر ( )skylightو یا دودکش شومینه نصب می گردد که می باید برای جلوگیری از نفوذ آب و رطوبت ،در اطراف آنها سیستم flashingو یا آب بندی کامل ایجاد کرد. بخش مهم دیگر که می باید مورد توجه ساکنان قرار گیرد ناودان های اطراف پشت بام است .این ناودان ها می باید سالی یک بار از برگ درختان و یا آشغال هایی که توسط باد در آنها ریخته و سوراخ های خروجی آب باران را مسدود کرده تمیز شوند .پاکیزه نگهداشتن پشت بام به عمر پوشش ساختمان کمک فراوان می کند.
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 40
گفتگو با کارلوس
فوئنتس( ...دنباله از صفحه ی )28
...با همهی احترامی که برای آنها و ارزشهاشان ،که بسیار ارجمند است ،قائلم ،باید بگویم چنین نیست .جدا از آنچه آنها پیشنهاد میکنند ،ارزشهای دیگر و راههای دیگر برای عمل ،و اهداف دیگر در زندگی وجود دارد .پس تا زمانی که آنها این نکته را دریابند ما همزیستی دشواری در نیمکرهی غربی خواهیم داشت .در واقع فکر میکنم یک راه برای حل این مشکل این است که بکوشیم هر چه بیشتر با آنها رابطه برقرار کنیم .این کاری دشوار است ،چون ایاالت متحد کشوری است بیخاطره .ما در امریکای التین تا بخواهید خاطره داریم .امریکا رسالهی جمعی را جانشین خاطره کرده و هر بیست و چهار ساعت پیتر جنینگز یا دانیل رادر بر صفحهی تلویزیون ظاهر میشود و به شما میگوید چه چیزی از آن روز را باید به یاد آورید ،چیزی که بیست و چهار ساعت بعد باید فراموشش کنید تا جا برای اخبار روز بعد باشد .حافظه و ذهن ما چنین کاری نمیکنند و بنابراین طرف شدن با هریک از اینها کاری بس دشوار است، اما البته اهمیت بسیار دارد .من اطمینان دارم برخی از مکزیکیها دوست دارند بگویند ،من کشتی هستم و از این لنگرگا ه دور میشوم و به پولینز میروم چون دوست ندارم چسبیده به امریکائیها زندگی کنم .این را هم یقین دارم که بعضی از امریکائیها دربارهی مکزیک همین را خواهند گفت .خب ،بیچاره مکزیک ،اینقدر دور از خدا و اینقدر نزدیک به ایاالت متحد .اما طفلک لهستانچی؟ ،اینقدر نزدیک به خدا و اینقدر نزدیک به اتحاد شوروی؟ ما بناچار با آنها سروکار خواهیم داشت ،پس بهتر است آنها را بشناسیم و واداریمشان که ما را بهتر بشناسند. ایاالت متحد کشوری دموکراتیک است و در آن میتوانی حرف بزنی و رابطه برقرار کنی و برخی افکار را دست کم به میان سرآمدان و روشنفکران آن کشور ببری .در حال حاضر، امروز که ما داریم گفتگو میکنیم ،نوامبر ،1986فکر میکنم با وجود آدمهایی مثل الیوت آبرامز در وزارت امور خارجه و پت بوکانن در کاخ سفید ،تظاهر به داشتن گفتگویی دوجانبه ن جاودانه نیست. با دولت آمریکا ناممکن است .اما این آدمها جاودانه نیستند ،ریگا فکر میکنید در قلمرو فرهنگ امروز درک بهتری از داستان امریکای التین وجود دارد؟ فکر میکنم گرایشهای متفاوت بسیاری نسبت به داستان امریکای التین وجود دارد .آن توهم تخیلآمیز در بسیاری از بررسیهای انگلیسی و امریکایی دربارهی رمان امریکای التین از میان برخاسته و یک احساس مشترک بیش از پیش شکل میگیرد .در عین حال این احساس وجود دارد که ما با مشکالتی بسیار مشابه درگیریم و نیز اینکه آنها نمیتوانند ما را ردهبندی کنند مگر با پذیرش این خطر که ما هم آنها را ردهبندی کنیم .روزبهروز این خطر بیشتر میشود که اگر آنها کلیشههایی را بر ما تحمیل کنند ما هم کلیشههای خودمان را بر آنها تحمیل خواهیم کرد و هر دو به دردسر خواهیم افتاد .به عبارت دیگر شیوهی نگرش ما به هم بیش از پیش جدی و محتاطانه میشود و از سبکسری فاصله میگیرد .شما[مردم ایاالت متحد]دیگر نمیتوانید کارمن میراندا و پانچو ویال را از طریق واالس ببری ستایش کنید و ما هم نمیتوانیم به کلیشههای خودمان بچسبیم .مثالی بزنم .اگر فیلمهای مکزیکی دهههای 1930و 1940را ببینید ،همیشه دو گرنیگو در آنها حضور دارند .یکیشان کلیفوردکار خوانده میشود-آدمی که هیچ کس تاکنون چیزی از او نشنیده .در فیلمهای مکزیکی این آدم همیشه به صورت گرنیگویی سیگار الی دندان و با شلوار کوتاه و پیرهن و دوربین ظاهر میشود و پرتوپال میگوید .دیگری آدمی است به نام چارلز رونر که در فیلمهای امیلیوفرناندس ظاهر میشد ،با شلوار و چکمهی سواری و شالق در دست ،و همیشه کمین کرده بود تا به یک زن چشم و گوش بستهی سرخپوست تجاوز کند .خب ،ما ناچاریم از این دو کلیشه فراتر برویم و فکر میکنم فراتر هم رفتهایم ،چون بیش از پیش از ضروریات همزیستی در نیمکرهی غربی آگاه میشویم( .کلک)35، (*) جانکینگ ( )John Kingاز محققان برجستهی ادبیات امریکای التین است و آثار فراوان در این زمینه دارد .از جمله ویراستار کتابی است با نام Modern Latin Americon Fictionکه مجموعه مقاالتی است دربارهی نویسندگان سرشناس امریکای التین .این کتاب در 1987منتشر شده .گزیدهای از مقاالت آن به ترجمهی همین قلم منتشر خواهد شد .ع .ک.
یادداشتها:
( ، Manuel Puig - )1از نویسندگان مشهور امریکای التین ،اثر مشهورش . Spider Woman (.Salvador Elizondo - )2 (.Chaucer - )3 ( ، )1628-1688( John Bunyan - )4واعظ و نویسندهی انگلیسی. ( ، Cervantes on the critique of reading - )5مقالهی مفصلی از فوئنتس .این مقاله در کتاب خودم با دیگران آمده است .این کتاب با ترجمهی همین مترجم به وسیلهی انتشارات قطره منتشر خواهد شد. ( ، )1777-1811( Heinrich Von Kleist - )6نمایشنامهنویس ،شاعر و رماننویس آلمانی ،در جنگ اتریش- فرانسه شرکت کرد .در نوشتههای خود به هیندنبرگ حمله کرد .بعدها به فقر و فالکت افتاد و دوست خود هانریت ووگل را بنا بر توافق با او کشت و سپس خودکشی کرد. (.Mason-Dixon - )7 (.Allen Tate - )8 ( ، Dixi-Gongorist - )9ترکیبی است از نام دیکسی که بر ایاالت جنوبی امریکا (زادگاه فاکنر) اطالق میشود و گونگوریست که مأخوذ است از نام لوئیس دگونکورا ( )1561-1627شاعر بزرگ اسپانیایی. ( Novalis - )10نام اصلیاش )1772-1801( Baron Friedrich Von Hardenbergشاعر غنایی آلمان از پیشگامان رومانیسیم آلمان. ( ، La Celestina - )11نمادی است از پیرزنی حیلهگر و همهفنحریف که در عین حال پاانداز نیز است. ( Comedie humaine - )12اثر مشهور بالزاک. ( ، La Malinche - )13شاهدخت سرخپوست که کورتس فاتح مکزیک او را به مترجمی خود برگزید. ( ، Montezoma - )14آخرین پادشاه امپراتوری آزتک. ( ، The Holy Place - )15یکی از رمانهای فوئنتس.
مد و مه /سه شنبه ۱۵آبان ۱۳۹۷ Thursday, Dec. 6, 2018
www.madomeh.com /
I n s t r u c t o r
Piano
M u s i c
Violin * Kamanche
www.Mirloo.com 778 688 9234
فرهنگ BCنشريه ای خوشنام ،مستقل ،پُربار و خواندنی ،با بيشترين شما ِر خوانندگان و بهترين خدمات آگهی ها برای صاحبان مشاغل
تاريخ انتشار شماره آينده:
Sept. 13, 2018
Tel: 778.317.4848 Email: farhangbc@gmail.com
بنیاد کانادا ایران برگزار میکند بنیاد کانادا و ایران به اطالع میرساند که کلیه میزهای مربوط به بازارچه خیریه کریسمس به فروش رفته و این برنامه روز شنبه 8دسامبر از ساعت 1تا 4بعداز ظهر در جان برایت ویت کامیونیتی سنتر شماره 145خیابان اول غربی در نورت ونکوور برگزار میگردد. از کلیه اعضا و خانواده های آنها و نیز عالقه مندان دعوت میگردد که از این بازارچه دیدن فرمایند .ورودیه رایگان میباشد
English Conversation Circle for Persian-Speaking Women Join this free conversation circle for women to improve your English. Persian-speaking volunteer assistants provide support to Persian-speaking women of all English levels. Topics are relevant to everyday life and are chosen by the group. - Tuesdays, 10 am – 2 pm - MOSAIC Head Office, 5575 Boundary Road, Vancouver Mehrzad 604 254 9626 ext. 1013 || msalari@mosaicbc.org Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 41
آژانس مسافرتی
( Advanced Travelتینا خدایی) 604-904-4422 604-770-4474 آژانس هواپیمایی آپادانا 604-986-0094 آریا تراول 604-780-4005 آزاده موسویان آژانس مسافرتی کاپیتان کوک) (آزاده موسویان: -------------------------------------------------
آرایشگاه و سالن زيبایی
اکستنشن مژه "ميترا" -کوکيتالم 604-825-3887 604-980-5464 King Hair Design --------------------------------------------------
آموزش هنر
خانه فرهنگ و هنر (خط ،نقاشی ،موسیقی778-737-7426 )... مرکز هنری نوا( :موسیقی ،نقاشی 604-985-6282 ).. نقاشی: 604-349-6326 نازنین صادقی (آبرنگ) www.nazanin-artist.com رامین جمالپور (رنگ روغن /آبرنگ) 604-924-1475 موسیقی: ( Jahan Musicکودکان/بزرگساالن) 778-688-9234 حمیرا بشیری (سه تار برای خانم ها) 778-839-1375 مهران مهراب زاده (تار ،سه تار ،آواز604-812-9025 ).. 604-375-1272 اشرف آبادی (تار و سه تار) 604-983-3985 استاد شاملو (ویلن و سه تار) شبنم شاملو (تنبک /موسیقی کودکان) 604-983-3985 778-833-4778 ُرهام بهمنش (پیانو) نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) 604-349-6326 رامین جمالپور (پیانو ،تئوری/هارمونی) 604-924-1475 778-893-6766 فرشته فرمند (آواز) 604-913-3486 پرویز نزاکتی (آواز) 604-551-3963 محمد خرازی (گیتار) عکاسی:
حمید زرگرزاده ()Perfect Shot Studio
604-925-6800 778-372-0765
گالری عکس کارون کارتون و کاریکاتور: گالری کالغ سفید (افشین سبوکی) 778-898-4575 خطاطی: 778-889-4820 انجمن خوشنویسان ایران رقص: 604-983-0015 باله ملی پارس --------------------------------------------------
اپتومتری /عينک سازی
604-464-7726 ( IRISکوکيتالم) -------------------------------------------------
آموزش زبان
604-782-3530 بهاره بهداد (زبان فرانسه) -------------------------------------------------
آموزش زبان فارسی
778-870-6716 آذر امین مقدم 604-261-6564 ایرانیان 604-913-0601 دهخدا (نورت ونکوور) 604-442-9431 نور دانش -------------------------------------------------
آموزش رانندگی
604-710-0550 ( Green Wayمحسن) 778-899-7790 سعيد صالحی 778-896-1420 آموزشگاه رانندگی بهروز 604-644-8960 حسین الهیجی 604-990-4844 کاپیالنو (جوان) -------------------------------------------------
اتوموبیل
604-781-7478 هوندا (سعيد لطفی ) 604-649-3618 فولکس واگن (بهداد نخعی) فولکس واگن (علی بنی صدر) 604-250-6711 604-500-7772 آئودی (رامين رساور) --------------------------------------------------
ارز و ارسال پول
دنیا (وست ونکوور) عطار (کوکیتالم) دانیال (کوکيتالم) خدمات ارزی دکتر نیک صرافی محله (کوکيتالم) چارلیز (داون تاون)
604-913-2324 604-945-3266 604-763-1512 604-558-8050 778-245-1042 604-688-2516
Thursday, Dec. 6, 2018
امور برقی /سيمکشی /تعمیرات شرکت رايان
778-682-3213
----------------------------------بازرسی فنی ساختمان
604-500-0303 دکتر امير به کيش 778-231-3040 هاشم سیفی -------------------------------------------------
باشگاه ورزشی /ورزش های رزمی
604-990-1331 باشگاه سانی کيم تکواندو بهاره دهکردی (کيک باکسينگ) 778-872-3781 مجتبی دانشی (کيک باکسينگ) 778-871-7572 باشگاه ورزشهای رزمی اليت المپيک 604-971-3362 -------------------------------------------------
پزشک /مرکز پزشکی /خدمات پرستاری
پزشک خانوادگی: دکتر ساناز فاموری (604-925-9277 )West Van فیزیوتراپی: هارمونی (فیزیو /ماساژتراپی) 604-468-2300 ناتوروپاتیک: دکتر ماندانا عدالتی (604-987-4660 )North Van خدمات پرستاری: 778-927-1348 گروه پرستاران "آرين" 604-945-5005 Safe Care Home Support -------------------------------------------------
تدریس خصوصی
نيلوفر علمداری(شیمی /ساینس) 778-926-2995 طاهره بزرگمهر (شیمی دبیرستان) 778-960-0057 دکتر فريبرز موجبی (ریاضی و فیزیک) 778-903-4750 نادره ترکمان (فيزیک و رياضی) 604-396-6622 دکتر علیرضا خاتون آبادی (ریاضی) 778-926-1382 دکتر حمیدرضا رضازاده (ریاضی) 604-700-9560 -------------------------------------------------
ترجمه
حسین عندلیب (مترجم رسمی) 604-868-9800 فریبرز خشا (مترجم رسمی) 604-377-9225 حاتمی (مترجم رسمی) (کوکيتالم) 604-338-7364 دارالترجمه رسمی ترای سیتی 604-492-0666 778-773-0723 بهارک کیادی 604-817-4689 دالور قدرشناس ()Ph.D حمید دادیزاده (مترجم رسمی) 604-889-5854 آرش اندرودی (مترجم رسمی) 604-365-6952 -------------------------------------------------
تعمیرات و خدمات ساختمانی
علی وفایی (604-728- 3132 )AAA Ali Renovations 778-929-2489 حميد شرکت ساختمانی لوفا -پارسا خاکپور 778-893-7277
-------------------------------------------------
تعمیرات لوازم خانگی /برقی /کامپیوتر
حسن ()Wise Appliance Techno Electro سعید ابراهیمی
604-764-6911 604-770-0660
604-346-8925 -------------------------------------------------
تعمیرات اتوموبیل
604-438-0222 ( KMFخسرو خاندشتی) تعمیرگاه و مکانیکی 604-960-0389 Auto Tek -------------------------------------------------
حسابداری
ناهید پاک (778-340-0231 )NasTax-N.Van ناهید پاک (604-781-8153 )NasTax- Langley - PBSرضا هوشمند (604-990-6668 )N. Van - PBSرضا هوشمند (برنابی) 604-638-3104 - PBSرضا هوشمند (ترای سيتی) 604-945-6664 778-285-8830 حسابداری صبا 604-468-4222 تراز (کوکیتالم) تراز (حسن نراقی -نورت ونکوور) 604-986-3704 -----------------------------------------------
حمل و نقل /اثاث کشی ()Moving
604-603-9099 آلبرت (حمل و نقل و اثاث کشی) 604-970-2233 Merto Vancouver Movers --------------------------------------------------
خدمات بیمه
جهانگیر فامیلی ميالد رحمتی سعيده کمونه
604--836-5663 604-987-9356 778-580-5616
کتابفروشی
خدمات چاپ 604-990-7272 کاپیز دیپو (نورت ونکوور) خدمات چاپ604-710-5234 Print & Design -------------------------------------------------
خدمات زيبايی /ماساژ
خدمات زيبایی و ماساژ زهره
604-365-4610
-------------------------------------------------
خدمات کنسولی /اسناد رسمی /مهاجرت
دفتر حقوق و مهاجرتی الدن حسن ولی 604-729-9449 شهرزاد فرزين (امور مهاجرت) 604-499-2530 فریبرز خشا (نوتاری پابلیک) 604-922-4600 سازمان مهاجرتی منصوری 604-619-8564 mcisfirm.com فرشته رحیمی (امور مهاجرت) 778-893-2275 604-924-4452 محمد همائی نژاد 604-986-3704 حسن نراقی (امور مهاجرت) 604-987-1413 یونکس 778-285-2866 راه کانادا (کوکیتالم) ------------------------------------------------
خدمات کامپیوتر
778-918-2815 داريوش 604-657-4318 شهرام شعبانی 604-220-1808 آرین -------------------------------------------------
داروخانه
داروخانه مدیس (پورت کوکيتالم) 604-944-5544 داروخانه فارماسیو (وست ونکوور) 604-925-3304 ------------------------------------------------
دندانپزشک
604-985-7032 دکتر بابک چهرودی 604-985-7032 دکتر سام صوفی 604-474-4155 دکتر رضا آران (ارتودنسی) 604-321-8001 دکتر روشنک شفقی ------------------------------------------------
روان پزشک /مشاوره و روان درمانی
دکتر گيتی اقبال (روانپزشک) 604-782-9573 دکتر سعيد ممتازی (روان درمانی) 778-878-0399 -------------------------------------------------
رستوران
604-971-5113 خلیج فارس (نوت ونکوور) 604-904-3904 گیالنه 604-980-7373 کازبا 604-987-9000 کپیالنو کافه ------------------------------------------------
شرکت ساختمانی
604-603-7991 شرکت MTM -------------------------------------------------
عکاسی و فیلمبرداری
604-925-6800 پرفکت شات استودیو 778-372-0765 استودیو عکاسی کارون حمید 604-358-7060 slicephotography.ca 778-355-4445 دات آرت استودیو 604-358-6045 Rosewood photography 604-987-1413 یونکس ------------------------------------------------
فروشگاه مواد غذایی
سوپرمارکت نانسی (نورت ونکوور) 604-987-5544 604-472-8888 ( Urban Gateکوکيتالم) 778-279-8909 گالره (وست ونکوور) 604-682-8816 آریا (داون تاون) 604-669-6766 دانیال (داون تاون) 604-987-7454 افرا (نورت ونکوور) فروشگاه بزرگ دایانا (کوکيتالم) 604-941-1881 604-988-8100 المپیا (نورت ونکوور) 604-988-3515 پارس (نورت ونکوور) 604-985-2288 پرشیا (نورت ونکوور) میت شاپ اند دلی (نورت ونکوور)604-983-2020
نیما (کتاب ،فیلم و آالت موسیقی) 604-904-0821 778-372-0765 کتاب کارون 604-671-9880 پان به (کتاب و فیلم) --------------------------------------------------
کابينت /کانتر /کفپوش
...Century Cabinet
604-552-5466
--------------------------------------------------
مشاور امالک
604-727-4044 604-603-0704 604-506-8668 604-603-0762 604-445-2030 604-626-1033 604-307-6830 604-720-8001 604-441-7733 604-842-4004 778-893-2275 604-340-8182 604-518-3992
محمد خلیل بیگی مرتضی رضایی پرتو مشرف نادر معتمد سام سالم ایرج بابایی مصطفی سليميان محسن اسکويی مهدی عباس زاده آرش آهنی فرشته رحیمی سهيال طوسی کورس پزشک
---------------------------------------------
محوطه سازی ،زمين آرايی ()Landscaping
778-855-9645 Great Spaces Landscaping 604-724-9645 خدمات فضای سبز شاهرخ 778-322-2995 West North Landscaping
---------------------------------------------
نان /شیرینی
604-552-3336 604-990-7767 604-973-0119 604-986-6364 778-340-1773 604-987-7454
شیرینی مینو (کوکیتالم) شیرینی گلستان شیرینی رکس شیرینی الله کلبه نان افرا
---------------------------------------------
نشریات و دیگر رسانه ها
فرهنگ فرهنگ
BC BC
شهروند پیوند دانستنیها مهاجر دانشمند تلویزیون پرواز تلویزیون آريا رادیو فارسی زبان ونکوور
604-544-0960 778-317-4848
BC
604-988-9262 604-921-4726 604-697-0344 778-968-9081 604-913-0399 604-723-4307 604-396-1919 778-709-9191
--------------------------------------------------
مشاوره خدمات دولتی فرهاد شمس
60-721-1693
--------------------------------------------------
وام /وام مسکن
604-307-8674 مهرداد نویس 604-603-0762 نادر معتمد 604-341-0566 امیر بوترابی 604-725-7230 بهنام نیک اختر --------------------------------------------------
طراحی وب سایت /خدمات اینترنت
604-782-9573 کاسپيانا --------------------------------------------------
وکالت /خدمات حقوقی در ايران
َفراما (خدمات حقوقی در ایران) 778-680-5848
--------------------------------------------------
وکالت /خدمات حقوقی در بی سی و کانادا متیو فهی (604-561-4644 )Matthew Fahy 604-925-6005 زهرا جناب
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 42
کانون انديشه برگزار می کند:
پنل با موضوع "تکوين و بازتوليد استبداد
(ریشه یابی و نگاهی جامعه شناختی ،تاریخی و روانشناختی - اقتصادی و سیاسی به پدیده ی استبداد)
7دسامبر ،2018از ساعت 5:30تا 7:30در سالن اجتماعات کاپیالنو مال ،اتاق 203مطابق صورت جلسه ی مصوب 2نوامبر برگزار خواهد شد. اعضای پنل: آقای زند" :ریشه های سیاسی استبداد" آقای هوشمند" :ریشه های اقتصادی استبداد" آقای صدقی" :ریشه های روانشناسی استبداد" آقای دکتر عابدی" :ریشه های جامعه شناسی استبداد"
را بررسی خواهند نمود.
مر ّمت تابلوهای نقاشی
مرمت و بازسازی انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن جدید یا قدیمی
778.874.3931 اتاق برای اجاره:
دو اتاق مبله با حمام و دستشویی در يک طبقه مستقل در منزلی بسیار دنج و دلباز و تمیز با تمام امکانات .ایستگاه اتوبوس و پارک در
نزدیکی منزل .با قیمت مناسب اجاره داده می شود.
778.919.6372
مدرسه ی نور دانش
)100 Rubbish (Everything Rubbish Removal هر گونه اثاثيه اضافی ،بی استفاده و دورافکندنی شما را -اعم از مبل، یخچال ،میز و صندلی و - ...با نازلترين قيمت از منزل يا محل کار شما برخواهيم داشت. خدمات اين شرکت در نورت ونکوور، وست ونکوور ،کوکيتالم ،داون تان و ديگر نقاط ونکوور بزرگ در دسترس شماست.
)Tel: 604.500.0953 (Ami
حل جدول نشريه ی فرهنگ (شماره ی )404
اطالعیه برگزاری کالس ها از سپتامبر 2018در مناطق شهری نورث ونکوور، برنابی و کوکیتالم چون شکر شیرین و چون گوهر ،زبان فارسی است فارسی ،فرهنگ و آیین و نشان پارسی است
زبان مهم ترین عامل حفظ و ارتباط بین نسل هاست ،پس بکوشیم تا با آموزش زبان فارسی به فرزندان مان ارتباط خود را با نسل جدید ،حفظ و تقویت نماییم .مدرسه ی نور دانش با مجوز رسمی برگزاری امتحانات پایان سال تحصیلی ایران و برخورداری از سی سال سابقه ی مدیریتی و آموزشی در مدارس دولتی و غیر انتفاعی داخل کشور و چندین سال فعالیت آموزشی در استان بریتیش کلمبیا و بهره مندی از کادری مجرب و کارآزموده ،دارای کالس های خصوصی و گروهی آموزش زبان فارسی برای خردساالن و بزرگساالن ،آموزش کلّیه ی دروس ابتدایی و راهنمایی و نیز آموزش تک درس دبیرستان می باشد. ما به میزبانی وخدمت رسانی به بیش از یکصد نفر از دانش آموزانی که داوطلب شرکت در امتحانات پایان تحصیلی ایران در سال گذشته در حوزه ی ونکوور بودند، مفتخریم. تلفن تماس604.726.9430 :
اطالعيه انجمن ايرانيان برنابی احتراما به آگاهی میرساند جلسات فرهنگی انجمن ایرانیان برنابی شامل :حافظ خوانی؛ ترانه خوانی؛ شعر همراه آهنگ؛ شاهنامه همراه ضرب؛ موسیقی کر؛ مقاله میباشد. زمان :شنبه ها از ساعت 2و نیم بعدازظهر مکان :ساختمان سینیور سنتر جنب کتابخانه شمال لوهید مال خیابان کمرون شماره۹۵۲۳ روابط عمومی انجمن تلفن ۶۰۴۷۷۹۴۴۲۲ Thursday, Dec. 6, 2018
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 43
اضطراب
رياضی( ...دنباله از صفحه ی )36
...و آشناسازی فراگيران با منافع و کاربرد های علوم رياضی در جامعه و ساير علوم بشري. متأسفانه تلقين های اجتماعی در همه جا از جمله جامعه خودمان به گونه ای است که افراد حتی از نخستين روزهای آغاز رياضيات مدرسه با نوعی هراس مواجه هستند که اين هراس طبعًا اضطراب آور است .بنابر اين وحشت زدايی و مبارزه با پيشداوری های منفی و يأس آور همواره بايد مورد عنايت مربيان رياضی و والدين باشد .ايجاد جو ارعاب و وحشت نسبت به رياضيات نه تنها فراگيران را به تالش های جدی تر وادار نمی کند ،بلکه با بر انگيختگی های نابهنجار ،آنان را دچار مشکالت جدی ونفرت از کار رياضی می کند .از سوی ديگر ،تقويت باورهای دانش آموز نسبت به قابليت ها و ظرفيت هايش واينکه هر فردی با هوش و توانايی های متعارف قادر به انجام نسبی کار رياضی است ،در ايجاد نگرش مثبت نسبت به رياضيات و مسرت بخش ساختن کالس درس رياضی تأثيری جدی دارد. -5شناخت دانش قبلی دانش آموز و رفع و ترميم کمبودهای و مشکالت علمی فرد ،به ويژه به هنگام وارد شدن در عناوين جديد رياضی .اين عمل به نحو قابل مالحظه ای موجب می شود که فهم و يادگيری معنادار مفاهيم و مهارت های رياضی اتفاق افتد و از آموزش های غير معنادار و طوطی وار جلوگيری شود .به گفته اسکمپ ( )1989يادگيری معنادار و احساس رضايت ناشی از آن بهترين پاداش برای فراگيران در فعاليت های رياضی است. آزوبل معتقد است که برای آموزش بايد از محتوای دانش قبلی فرد آغاز کنيم با اين باور که واقعًا همه دانش آموزان ما يکسان نمی انديشند. -6اصالح شيوه های سنتی و متعارف سنجش رفتار رياضی ( امتحان ) .شيوه کاغذ مدادی ،معمول ما برای اندازه گيری دانش آموزان و دانشجويان ،آن هم گاه با يک بار امتحان ، شايد نه عادالنه باشد و نه علمی .بلکه بيم و هراس ناشی از شرکت و توفيق در امتحان های رياضی همواره از آغاز سال تحصيلی ذهن و انديشه فرد را به خود مشغول می کند و طبع ًا بسياری از فراگيران را به سمتی سوق می دهد که تنها موفقيت آنان را در اين امتحان های رسمی و خشک فراهم آورد .انجمن رياضی معلمان آمريکا در سال 1995بولتنی را تحت عنوان معيارهای سنجش برای رياضيات مدرسه منتشر کرده است که مطالعه و توجه به آنها برای معلمان رياضی خالی از فايده نخواهد بود. -7انتخاب آزاد دسته ای از مسائل و تکليف های رياضی برای درگير شدن فراگيران و هدايت آنان برای انتخاب مسائلی که هم جذاب باشد و هم چالش انگيز .اين کار برای فراگيران اين فرصت را ايجاد خواهد کرد که خود برگزينند و مسئوليت های انتخاب خويش را نيز برعهده گيرند ،با اين شرط که اين انتخاب ها نهايی نيستند و آنان خود بايد موجب رشد
احساس قدرت و اطمينان رياضی شان بشوند .واگذاری امور پژوهش متناسب با توانايی های فراگيران و همسو با برنامه های درسی نيز از جايگاه بااليی در تعليم و تربيت رياضيات برخوردار بوده و افزايش مشارکت فعال فراگيران را به همراه خواهد داشت و از نگرانی هايشان می کاهد. -8استفاده مناسب و بهينه از زمان درطول دوره تحصيل و اراده برای کار و تالش بيشتر. عدم تنظيم درست اوقات درسی وانباشته شدن مطالب برای روزهای پايانی ترم بدون ترديد موجب افزايش نگرانی واضطراب فراگيران خواهد شد .متأسفانه انباشتگی کتاب های درسی رياضی و غير رياضی در نظام آموزشی جديد ايران و زمان ناکافی و متناسب با حجم مطالب – در مقايسه با زمان نسبت ًا فراخ نظام قبلی – برای آموزش و يادگيری ،هم معلمان و هم دانش آموزان را دچار نوعی اضطراب کرده است که طبعًا نقصان در عملکرد رياضی دانش آموزان را به همراه خواهد داشت. -9تحسين و قدر شناسی همواره يکی از مشخصه های فعاليت های هنری است ،به طوری که همواره هنرمندان هر چند در ارائه ايده ها و کارهای خود دچار نقصان و اشتباه باشند باز هم از سوی جمعی مورد حمايت وتحسين قرار می گيرند ؛در حالی که معموالً تالش های دانشمندان و شايد فعاليت های خستگی ناپذير رياضی دانان کمتر مورد ستايش عمومی واقع می شود ،زيرا طبيعتًا زيبايی و عظمت کار آنان معموالً نامريی است .مطمئنًا می توانيم به عنوان يک مربی رياضی با ارائه زيبايی های نامرئی کار برخی از رياضی دانان و نيز کار خود دانش آموزان ،آنان را به انگيزش برای تالش بيشتر و انديشيدن بهتر وادار نماييم و بسيارند دانش آموزانی که در انجام تکاليف رياضی خود از شيوه های ابتکاری و زيبا بهره می گيرند. مورد تحسين قرارد دادن اين شيوه ها و بيان زيبايی های آنها بدون ترديد موجب تقويت اطمينان رياضی افراد می شود و رضايت بخشی حاصل از اين ارزش گذاری بهترين انگيزش برای کار و تالش بی دغدغه و هراس آور خواهد بود .به عالوه ،دانش آموزان درس های ارزشمندی را از نحوه کار و زندگی و تالش رياضی دانان حرفه ای خواهند آموخت .رياضی دانان ازاين مزيت انتخاب برخوردارند که چگونه و با چه کسانی کار کنند ،درک اين امر برای فراگيران حائز اهميت است که اين اجازه را بيابند که خودشان کار کنند و يا با دوست و دوستانی همکاری های مفيد علمی داشته باشند. -10اصالح و رفع اشتباهات درسی و علمی دانش آموزان در کالس درس به کمک خود آنان و باطرح پرسش و پاسخ های مناسب وادار ساختن آنان به نوشتن بيشتر .واگذاری مسئوليت پيشرفت رياضی خوانها به خودشان امری است که امروزه بيش از پيش محققان آموزشی رياضی بر آن واقفند .در اين ميان آگاهی درست فراگيران از اشتباهات و بدفهمی های علمی در موقعيت های يادگيری و حل مسئله می تواند به مثابه عاملی تعيين کننده در احساس مسئوليت برای رشد عملکرد رياضی آنان به حساب آيد .ضمن اينکه به خوداتکايی ،خودباوری واطمينان رياضی افراد نيزکمک سودمندی خواهد کرد .به عالوه محترم بودن فراگير در نزد هم کالس ها و احساس ايمنی و امنيت در کالس ،خود عواملی کار آمد در اضطراب زدايی است. -11انجام مصاحبه و مشاوره های علمی با يادگيرنده گانی که به نوعی در معرض ابتال به اضطراب شديد رياضی و عدم اطمينان رياضی هستند .شايد بتوان مدعی شد که معلمان مجرب وکار آمد بهترين کسانی هستند که می توانند مورد اعتماد دانش آموزان و دانشجويان قرار گيرند و با شناخت مشکالت هيجانی و روانی آنان ،راه کارها اجرايی غلبه بر اين حاالت را به کمک خود فراگيران بيابند و در تنش زدايی درسی آنان مؤثر افتند. منبع :آی هوش
تلویزیون آریا
تلویزیون فرهنگی ایرانیان با برنامه های اختصاصی از ونکوور کانادا شنبه ،یکشنبه ،سه شنبه ،چهار شنبه کانال ۱۱۶شا شنبه و پنج شنبه کانال ۱۱۹تالس و ۸شا با مدیریت
رامین محسنی
کارگردان سینما و تلویزیون
همچنین در وب سایت:
ariatv.ca A New Persian
Community Television
on Shaw and OMNI Channel
تلفن استودیو تلویزیونی و آگهی ها(۶۰۴) ۳۹۶-۱۹۱۹ : Sponsorship Opportunities and Show Ideas: (604) 396-1919
Facebook.com/AriaTelevision
Thursday, Dec. 6, 2018
YouTube.com/AriaTVCanada
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 44
دانش و فن آوری
با هر وعده غذای خود چه ميزانی از پالستيک را مصرف میکنيم؟
حاوی ریزدانههای پالستیکی است. وجود میکروپالستیک در دیگر مواد غذایی نیز اثبات شده است .برای مثال در عسل ،شکر، آبجو و آب معدنی. به گفته ی دانشمندان یک شهروند عادی ساالنه حدود ۶۸هزاروچهارصدوپانزده نخ و الیاف مصنوعی مصرف میکند ،که تنها از راه گردوغبار و به هنگام خوردن غذا وارد بدن او میشوند .اینکه این ذرات چه تاثیراتی بر سالمتی انسان دارند ،موضوعیست که هنوز پاسخ دقیقی برای آن نیست که نبود پژوهش های علمی (کافی) درباره تاثیرات میکروپالستیک برانسان علت تاکنونی آن بوده است)dw.com( .
چرا سال ۵۳۶بعد از ميالد بدترين سال تاريخ است؟
آنچه ما میخوریم ،همانی نیست که میبینیم :بنابر پژوهش های پژوهشگران دانشگاه هریوت وات شهر ادینبورگ ( )Heriot-Wattهمراه با هر وعده غذایی که میخوریم، بیش از یکصد ذره ریز پالستیکی وارد بدنمان میشود. یک ظرف پاستا ،برشی نان با پنیر یا یک کاسه سوپ ـ ریزدانههای پالستیکی یا میکروپالستیک در هر وعده غذایی ما پنهان شدهاند .آخرین تحقیقات کشور بریتانیا دال براین است که هنگام صرف هر وعده غذایی یکصد ریزدانه پالستیکی به بدن ما راه مییابند. مقدار تقریبی مواد مصنوعی شناور در دریاها بیش از ۱۵۰میلیون تن برآورد شده است .وقتی زبالههای پالستیکی توسط حیوانات بلعیده بشوند ،از طریق مواد خوراکی نیز، مانند ماهی ،صدف و یا گوشت پستانداران ،به بشقاب غذای ما بازمیگردند .بنابه تحقیقات پژوهشگران دانشگاه پورتسماس ( )University of Portsmouthدر یک کیلوگرم ماهی ۶۰۰ذره پالستیکی وجود دارد .ذرات ریز پالستیکی از راه آب فاضالبها عبور میکنند و به دریاها میریزند .برای نمونه ،به گفته بنیاد جهانی حفاظت از طبیعت ،تنها یک ژاکت پشمی پالر در هنگام شست و شو دو هزار الیاف پالستیکی خود را از دست میدهد. در حمام نیز گرداگردمان انباشته از میکروپالستیک است .بسیاری از محصوالت بهداشتی حاوی ذرات ریز مصنوعی هستند .برای پاکیزه کردن پوست در محصوالت پیلینگ یا الیهبرداری ذرات پالستیکی به کار رفته است ،و در شامپو و ژل دوش و کرم نیز از آن استفاده شده که از این طریق نیز میکروپالستیک به آبهای ما راه مییابد. سایش چرخ خودروها نیز راه را برای سرریزشدن میکروپالستیک به فاضالبها و در نهایت
به رودخانه ها و دریاها هموار میکند .دستگاه تهویه فاضالب قادر به فیلترکردن کل ذرات ریز پالستیکی نیست و به این دلیل بخشی از آن میتواند به راحتی از دستگاه تصفیه فاضالب عبور کند. جولیان کربی از سازمان زیست محیطی "دوستان زمین" به این موضوع اشاره کرده است که وجود ذرات پالستیکی در محیط خانه میتواند منابع احتمالی بسیاری داشته باشد .ذرات پالستیکی در لباسها و پارچه ها ،مبلهای راحتی و همچنین در فرشهایی با الیاف دوگانه وجود دارند .ذرات پالستیکی که در هوا شناورند ،نه تنها همراه با مواد غذایی به بدن ما راه مییابند ،بلکه با هوایی که ما آن را به سینه میکشیم. „ “Fleur de Selیا گل نمک مرغوبترین نوع نمک دریایی محسوب میشود .گل نمک از نمک کریستال بهوجود میآید که با دست از سطح آب گرفته میشود و به دلیل آنکه روند تهیه آن روند پر زحمتیست ،بهای آن نیز بیشتر از بهای نمک معمولیست .یکی از پژوهشگران دانشگاه اولدنبورگ در تحقیقات خود پی برده است که نمک دریایی نیز Thursday, Dec. 6, 2018
اوایل سال ۵۳۶میالدی ،غباری مرموز سراسر اروپا و خاورمیانه و بخشهایی از آسیا را پوشاند .تاریکی حکمفرما شد .هجده ماه ،شب و روز. آنطور که مایکل مککورمیک ،باستانشناس و مورخ دانشگاه هاروارد ،میگوید ،آن سال در بخشهای وسیعی از جهان "یکی از بدترین دوران ،اگر نگوییم بدترین دوران" بود. تابستان سال ،۵۳۶دمای زمین ۱.۵تا ۲.۵درجه افت کرد .و سرآغاز سردترین دهه در ۲۳۰۰سال اخیر شد .وضع طوری بود که وسط تابستان در چین برف میآمد .محصوالت کشاورزی خراب شدند .قحطی همه جا را گرفت. در تواریخ ایرلندی آمده که بین سالهای ۵۳۶و ۵۳۹میالدی" ،از نان خبری نبود". کمی بعد ،سال ۵۴۱میالدی ،طاعون در بندر پلوزیوم امپراتوری روم (در مصر امروزی) شایع شد .آنطور که پروفسور مککورمک میگوید ،چیزی نگذشت که طاعون سراسر امپراتوری روم شرقی را درنوردید و یکسوم تا نصف جمعیتش را کشت و زوال امپراتوری را سرعت بخشید .اما آغاز این دوران مصیبتبار کجا بود؟ ساعت سیاه مورخان از مدتها پیش میدانستهاند که میانه قرن ششم میالدی سیاهترین دوران
عصری بوده که به عصر تاریکی معروف است .اما اینکه آن غبار و ابرهای تیرهای که در آغاز گزارش گفتیم از کجا آمده بوده ،کسی با قطعیت نمیدانست. حاال پژوهشگران دانشگاه هاروارد با مطالعه دقیق یخهای یک یخچال در سوییس توضیحی یافتهاند که میتواند پاسخ این پرسش قدیمی باشد. آنطور که این پژوهشگران اعالم کردهاند ،در یخی که از بهار سال ۵۳۶میالدی به جا مانده ،دو ذره بسیار ریز سنگ آتشفشانی پیدا شده که میتواند نشانه یک فوران بسیار بزرگ آتشفشانی در ایسلند یا آمریکای شمالی باشد .فورانی که باعث شده آسمان بخشهای بزرگی از نیمکره شمالی تیره و تار شود. به باور دانشمندان دانشگاه هاروارد ،باد به مرور غبار و خاکستر آتشفشانی را (و همچنین هوای سرد را) با خود به سراسر اروپا ،و کمی بعد آسیا ،برده .اما این تنها فوران آتشفشانی آن دوران نبوده .در فاصله حدود یک دهه ،دو فوران عظیم دیگر هم رخ داده ،یکی در سال ۵۴۰و دیگری در سال ۵۴۷میالدی. دوران نقاهت این بالیای طبیعی ،و کمی بعد طاعون ،اقتصاد اروپا را چنان زمین زد که تا یک قرن بعد، یعنی میانه قرن هفتم میالدی ،برنخاست. نمونه یخی که از سال ۶۴۰میالدی به دست آمده ،نشانههایی دارد که اقتصاد اروپای قرون وسطی دوران نقاهت را طی کرده بوده. میزان سربی که در هوا بوده و در یخ به جا مانده ،نشان میدهد که استخراج نقره از معادن از سر گرفته شده بوده .فعالیتی که در قرن ششم میالدی افول کرده بود .این معیار در یخی که از سال ۶۶۰میالدی به جا مانده ،باز هم جهش داشته ،که نشان میدهد نقره در حجمی وسیع به اقتصاد قرون وسطایی اروپا بازگشته بوده. کایل هارپر ،متخصص تاریخ روم و قرون وسطی در دانشگاه اوکالهوما ،معتقد است مشاهده رد آالیندههای انسانی و طبیعی در یخهای کهن" ،راهی جدید برای فهم نقش عوامل انسانی و طبیعی در سقوط امپراتوری روم پیش پای ما میگذارد". اطالعات نهفته در یخچالهای طبیعی ممکن است به روشن شدن یکی از تاریکترین دورههای تمدن غرب بیانجامدbbc . Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 45
At the Movies Widows (PG)***
Creed II (PG)***
Rough Justice!
By Robert Waldman, Vancouver
H
istorically Chicago has been known as the Windy City. Perhaps a better name for this fabled metropolitan in modern times could be murder capital of The United States or North America for that matter. Explore the underbelly of high level corruption in Widows, a smart and timely new thriller from 20th Century Fox now showing at Cineplex Theatres around B.C,
Punch up! By Robert Waldman, Vancouver
N
ostalgia finds its way into the ring with the feel good Creed ll. taking a page out of the Rocky playbook much of the team behind the first Creed runaway success returns for more high level drama. Brought to British Columbian Cineplex screens by Warner Brothers films this inspiring story will reel people in. Forget about any rope the dope tricks here. Maligned boxer Adonis Creed has more than his work cut out for him. Michael B. Jordan displays lots of gusto as the famed boxer seems to be at a crossroads in his young life... Now involved with a loving woman the pair faces many challenges. When a name from the past decides to make a challenge it spells lots of confusion, consternation and complete chaos.
Politics makes strange bedfellows. Our tale follows the tumultuous reign of a gang of criminals who seem to have the authorities at bay. Headed by Liam Neeson (Taken) the gang who defiantly could shoot straight seem to have the world on a string. Success can go to one’s head and one job too many sees the four lads (no, not from Liverpool) wind up in body bags. Funerals are painful. Leaving four wives behind and a sea of unpaid debts mounting it doesn’t take long for one of the widows to seek a career move. Easy money seemed to be the order of the day for the dear departed so team leader Veronica decides it’s wise to follow in their footsteps. Who knew a gutsy Viola Davis could organize and execute such a novel pursuit?
Full of some awesome total surprises and blessed with a superb cast director and co-writer Steve McQueen (12 Years a Slave: succeeds in giving us well developed and rather believable characters. Top talent like Colin Farrell and Robert Duvall bolster the grittiness of this story that forges a direct connection between crime and politics. Money and guns seems to be the order of the day in this 2 hr and 9 min affair. Call it a sad reflection of our modern world. Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 46
Cinematic sports fans by now know the story of Rocky. Acting legend Sylvester Stallone (Rambo) again offers all that wise Yoda sage like advice to a young man facing his own demons and the prospects of doing battle with the son of one of The Italian Stallion’s most memorable opponents. Talk about a demon seed. Russian import Ivan Drago could spell fear in any opponent’s eyes. That was then and this is now as Adonis learns the hard way when the demon seed of the Russian crusader decides to go after the American champ. Fire runs deep in the ice-cold veins of Viktor Drako. Menacing best describes the determined fists of fury belonging to Florian Munteau. Excellent choreographed fights in the ring put you front and Centre with blow by blow exchanges sure to leave you fatigued. Great words of Wisdom from the lips of Sly Stallone and characters you care about give Creed II a winning decision. Hands down! Thursday, Dec. 6, 2018
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P. 47
Thursday, Dec. 6, 2018
بزرگترين موسسه ايرانی وام مسکن در کانادا
Mehrdad Nevis
مهرداد نـويس
Mortgage Specialist
مشاور و متخصص وام مسکن
Mortgage Services for Life
Cell: 604.307.8674
Suite 103 - 850 Harbourside Drive,
Tel: 604.988.8766
North Vancouver BC V7P 0A3
Fax: 604.988.8736
www.yespros.com
rodnevis@yespros.com
Farhang-e BC, No. 404, Vol.16 / P.
Thursday, Dec. 6, 2018