Farhang-e bc no. 407- Vancouver, Canada, Jan. 17, 2019

Page 1

Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P.

Thursday, Jan. 17, 2019


‫آژانـــس مسـافـرتـی‬

‫‪CAPTAIN COOK TRAVEL‬‬

‫ارایــه ارزان تریــن نــرخ بلیــط بــه ایــران و تمــام نقــاط جهــان و‬ ‫تورهــای تفریحــی بــه سراســر دنیــا مطابــق بــا ســلیقه شــما‬

‫انــواع تورهــای کــروز‪ ،‬رزرو هتــل‪ ،‬اجــاره خــودرو در‬ ‫هــر نقطــه دنیــا و تهیــه انــواع بیمه های مســافرتی‬ ‫‪BC Registration #3339‬‬

‫آزاده موسویان ‪604.780.4005‬‬ ‫‪azi@captaincooktravel.com‬‬

‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 2‬‬


Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 3

Thursday, Jan. 17, 2019


Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 4

Thursday, Jan. 17, 2019


‫ﺷﺮﮐﺖ ﺣﺴﺎﺑﺪاری‬ ‫اراﺋﻪ ﮐﻨﻨﺪه ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ و ﺣﺴﺎﺑﺪاری‬ ‫ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰی ﻣﺎﻟﯽ و ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ و ﺗﻬﻴﻪ اوراق ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ و‬ ‫اﺷﺨﺎص ﺣﻘﻴﻘﯽ و ﺗﺮاﺳﺖ ﻫﺎ‬ ‫اراﺋﻪ ﮔﺰارﺷﺎت ﺣﻘﻮق و ‪GST ,WCB,PST‬‬

‫ﺳﺮوﻳﺲ وﻳﮋه‬

‫ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﺳﻮاﻻت ﻣﺎﻟﯽ و ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﯽ ﺑﺮای ﻧﻴﻢ ﺳﺎﻋﺖ اول ﺑﺎ ﻫﺰﻳﻨﻪ‬ ‫‪ 25‬دﻻر ‪ +‬ﻣﺎﻟﻴﺎت‬

‫ﻧﺎﻫﻴﺪ ﭘﺎک‬

‫‪778 340 0231‬‬ ‫‪#4-1680 Lloyd Avenue,‬‬ ‫‪Marine Drive, North‬‬ ‫‪Vancouver , V7P2N6‬‬

‫‪www.nastax.com‬‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 5‬‬


‫دراویش 'شکنجه' شده به روایت عکس‌هایشان‬ ‫نیکی محجوب‬

‫اخیرا تصاویر تعدادی از دروایش گنابادی هنگام ورود به زندان فشافویه به دست بی‌بی‌سی‬ ‫رسیده است که براساس این تصاویر و شهادت تعدادی از دراویش‪ ،‬آنها در هنگام بازداشت‬ ‫و انتقال به زندان مورد "ضرب و شتم" قرار گرفته‌اند‪ .‬براساس گزارش رسیده به دست‬ ‫بی‌بی‌سی دراویشی که عکس آنها در این گزارش منتشر شده بین دو تا ‪ ۷‬سال حبس گرفته و‬ ‫تعدادی از آنها نیز به دو سال تبعید محکوم شده‌اند که برخی از آنها درخواست تجدید نظر‬ ‫داده‌اند‪ .‬آبان ماه سالجاری بود که سایت مجذوبان نور با اشاره به موضوع عکس دروایش‬ ‫زندانی در زندان فشافویه گفته بود که مسئوالن زندان فشافویه تعدادی از این زندانیان را‬ ‫برای تعویض عکس کارتکس زندان‪ ،‬مقابل دوربین برده اند‪.‬‬

‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫"داالن مرگ آماده بود"‬ ‫یکی از دروایش از بازداشت و انتقالش به زندان چنین می‌گوید‪" :‬در محاصره ماموران‬ ‫انتظامی و بسیج بودیم‪ .‬گاز اشک‌آور راه تنفسم را گرفته بود‪ .‬از پله‌های ساختمانی باال رفتم‬ ‫که بتونم نفس بکشم‪ .‬راهروها پر از دود بود به پشت بام رسیدم‪ .‬جمعی از درواویش و‬ ‫تعدادی از زنان و بچه‌هایشان نیز به آنجا پناه آورده بودند‪ .‬ماموران نیروی انتظامی و‬ ‫بسیج حمله‌ور شدند‪ .‬یکی از آنها می‌گفت به پایین پرتابشون کنید‪ .‬رکیک‌ترین فحش‌ها را‬ ‫به ما می‌دادند‪ .‬یکی یکی ما را به سمت راهروی ساختمان بردند‪ .‬داالن مرگ آماده بود‪ .‬با‬ ‫میله‌های آهنی‪ ،‬باتوم‪ ،‬چاقو و قمه به جان تک تک ما افتادند‪ .‬روی پله‌ها غرق در خون بودم‪.‬‬ ‫دیوارها جای دستان خونی درویشان بود‪ ،‬از هوش رفتم‪ .‬در حیاط ساختمان ما را روی هم‬ ‫انداخته بودند‪ ،‬یادم است که باالی سرم می‌گفتند ببینید زنده است یا مرده‪ .‬به بیمارستان‬ ‫منتقل شدم‪ ".‬این درویش با اشاره به اینکه دست و پاهایش را در بیمارستان به تخت با‬ ‫دستبند بسته بودند‪ ،‬می‌گوید‪" :‬از بیمارستان مرخص شدم و با تنی مجروح راهی زندان‬ ‫فشافویه (تهران بزرگ) شدم‪ ،‬برای گرفتن کارت عکس جلوی دوربین ایستادم‪ ،‬از سر و‬ ‫وضعم گفتند حتما از دراویش هستی‪ ،‬پوستتان را می کنیم‪".‬‬ ‫این درویش درباره زندان فشافویه می‌گوید‪" :‬اینجا فینال زندانها و ته دنیاست‪ .‬به قرنطینه‬ ‫زندان منتقل شدم‪ .‬درویشان را دیدم همه مجروح و خونی‪ ،‬چشمان و بدنشان پر از ساچمه‬ ‫تفنگ ماموران بود‪ ،‬درد می‌کشیدند‪ ،‬سرویس بهداشتی لبریز از خون بود‪ .‬به بهداری و‬ ‫بیمارستان اعزام نمی‌کردند‪ .‬دراویش مجبور بودند بخیه‌ها و پین‌های مانده در تنشان را‬ ‫با قوطی کنسرو در بیاورند‪ ".‬این درویش تاکید می‌کند "نبود امکانات و وضعیت زندان‬ ‫اسفناک بود‪ ،‬خصوصا برای زندانیان عادی که زندانبانان به شکلی وحشیانه‌ای با آنها برخورد‬ ‫می‌کردند و حقوق اولیه‌شان را از آنها سلب می‌کردند‪".‬‬ ‫شرایط نامناسب دروایش زن‬ ‫در جریان حوادث گلستان هفتم‪ ،‬تعدادی از زنان دروایش نیز بازداشت شدند‪ .‬یکی از آنها‬ ‫شکوفه یداللهی است که در هنگام بازداشت بر اثر ضرب و جرح مصدوم شد‪.‬‬ ‫به گفته یکی از دروایش خانم یداللهی بر اثر این ضربات "دچار شکافتگی جمجه شد و به دلیل‬ ‫عدم رسیدگی پزشکی حس بویایی خود را از دست داده است‪".‬‬ ‫الهام احمدی‪ ،‬یکی دیگر از دراویش زن زندانی است که به همراه دیگر درویش زن در زندان‬ ‫قرچک در بازداشت به سر می‌برد‪ .‬خانم احمدی اخیر به دلیل انتشار فایل صوتی درباره‬ ‫وضعیت نامناسب زندان قرچک و با شکایت رئیس زندان قرچک با رأی دادگاه کیفری به‬ ‫تحمل ‪ ۱۴۸‬ضربه شالق محکوم شد‪ .‬سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید دراویش زن زندانی‬ ‫در زندان شهر ری(قرچک) با آزار و بدرفتاری روبرو هستند و از "مراقبت‌های پزشکی‬ ‫ضروری" محروم شده‌اند‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 6‬‬


‫در اواخر بهمن ماه گذشته در خیابان‬ ‫پاسداران تهران درگیری‌هایی بین‬ ‫دراویش و نیروهای امنیتی و انتظامی‬ ‫رخ داد‪ .‬دراویش می‌خواستند مانع ورود‬ ‫این نیروها به خانه نورعلی تابنده قطب‬ ‫دراویش شوند‪ .‬این درگیری منجر‬ ‫به کشته‌شدن دو بسیجی و سه مامور‬ ‫انتظامی و بازداشت شدن صدها نفر از‬ ‫دراویش گنابادی شد که تعداد زیادی از‬ ‫آنها بر اثر ضرب و شتم زخمی شدند‪.‬‬ ‫محمد ثالث یکی از دراویش هم به اتهام‬ ‫قتل سه مامور انتظامی اعدام شد‪ .‬آبان‬ ‫امسال هرانا‪ ،‬گزارشی از احکام دادگاه علیه دروایش بازداشتی منتشر کرد‪ .‬براین اساس‬ ‫‪ ۲۰۱‬درویش گنابادی در مجموع به ‪ ۱۰۸۰‬سال و دو ماه زندان‪ ۶۱۴۳ ،‬ضربه شالق‪۴۶ ،‬‬ ‫سال ممنوع‌الخروجی‪ ۱۱۴ ،‬سال تبعید و ‪ ۷۲‬سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی محکوم‬ ‫شده‌اند‪bbc .‬‬

‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 7‬‬


‫عسل محمدی‪ :‬حاضرم درباره شرایط سپیده قلیان و‬ ‫اسماعیل بخشی در زندان شهادت بدهم‬ ‫عسل محمدی‪ ،‬فعال دانشجویی و‬ ‫عضو تحریریه نشریه «گام»‪ ،‬اعالم‬ ‫کرد حاضر است درباره آنچه‬ ‫که در بازداشتگاه اداره اطالعات‬ ‫اهواز در مورد اسماعیل بخشی و‬ ‫سپیده قلیان شنیده و دیده است‪،‬‬ ‫شهادت بدهد‪.‬‬ ‫بر اساس گزارش‌ها در شبکه‌های‬ ‫اجتماعی‪ ،‬خانم محمدی که در‬ ‫ارتباط با اعتصاب کارگران نیشکر‬ ‫هفت‌تپه بازداشت شده بود پس‬ ‫از حدود یک ماه با وثیقه ‪۴۰۰‬‬ ‫میلیون تومانی از زندان سپیدار‬ ‫اهواز آزاد شد‪ .‬او با اعالم آنکه «شاهد زجر رفقایم بودم»‌ نوشت‪« :‬روز ششم بازداشتم در‬ ‫اهواز به سلول کوچک و نموری منتقل شدم که هفت زندانی در آنجا محبوس بودند‪ .‬یکی‬ ‫از آنان‪ ،‬سپیده قلیان بود که برای شناختن چهره‌‌اش زمانی مکث کردم‪ .‬باورم نمی‌شد که در‬ ‫مدت کوتاهی چهره‌ بشاش و شادابش چنان تکیده و الغر و نحیف شده باشد»‪.‬‬ ‫عسل محمدی اضافه کرد‪« :‬هنوز آثار کبودی بر گردن داشت و جای چنگ و خراش روی‬ ‫دستهایش‪ .‬برایم از ستمی گفت که در آن ‪ ۲۱‬روز بر او گذشته بود و دیدنش در آن‬ ‫وضعیت گفته‌هایش را اثبات می‌کرد»‪.‬‬ ‫خانم محمدی در عین حال اشاره کرد که «شاهد ساعت‌های طوالنی بازجویی»‌ از سپیده‬ ‫قلیان بوده است؛ بازجویی‌هایی که از ‪ ۱۰‬صبح تا پاسی از نیمه شب که تقریبا هر روز تکرار‬ ‫می‌شد‪ .‬عضو تحریریه نشریه گام اضافه کرد که «صدای فریادها و توهین‌های بازجویش را‬ ‫از اتاق کناری می‌شنیدم‪ .‬من شاهد روزی بودم که چنان فشاری برای اعتراف دروغ بر او‬ ‫آوردند که پنجه بر چهره‌‌‌ نازنینش می‌کشید و آرزوی مرگ می‌کرد»‪.‬‬ ‫سپیده قلیان که همراه با اسماعیل بخشی و ‪۱۷‬تن از کارگران نیشکر هفت‌تپه در ‪ ۲۷‬آبان‬

‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫بازداشت شد و حدود یک ماه زندانی بود‪،‬‬ ‫روز ‪ ۱۹‬دی در صفحه توئیترش موضوع‬ ‫شکنجه خود و اسماعیل بخشی را شرح داد‪.‬‬ ‫خانم قلیان با اعالم اینکه ماموران اطالعات‌‬ ‫نوشت‪« :‬یادآوری ‪ ۳۰‬روز رفتار وحشیانه و‬ ‫ضدبشری هنوز هم می‌تواند چشم‌هایش را‬ ‫خیس کند و تنش را بلرزاند‪ .‬حین دستگیری‪،‬‬ ‫اسماعیل بخشی سعی می‌کرد مرا از زیر‬ ‫ضرب و شتم ماموران بیرون بکشد اما خودش‬ ‫را چنان به باد کتک گرفتند که بیهوش شد»‪.‬‬ ‫سپیده قلیان ابراز آمادگی کرده که حاضر‬ ‫است در مورد خودش و اسماعیل بخشی‪ ،‬در‬ ‫دادگاهی عادالنه برای این شکنجه‌ها شهادت بدهد‪.‬‬ ‫مقام‌های جمهوری اسالمی تاکنون به نوشته خانم قلیان واکنشی نشان نداده‌اند‪.‬‬ ‫در همین حال‪ ،‬عسل محمدی در بخشی از نوشته خود در مورد اسماعیل بخشی نوشت که‬ ‫«صدای ممتد سرفه‌ها و تنگی نفس شدید» او را از اتاق بازجویی مجاور می‌شنیده و «تمسخر‬ ‫ماموران را که می‌گفتند فیلمشه‪ ،‬حالش از ما بهتره»‪.‬‬ ‫او با اشاره به اینکه «حداقل اقدامات درمانی» از آقای بخشی دریغ شده بود‪ ،‬افزود‪« :‬روزی‬ ‫که برای هواخوری به حیاط بازداشتگاه می‌رفتم صدای فریاد‌ها و توهین‌ها و افترای بازجو‬ ‫به اسماعیل را شنیدم»‪.‬‬ ‫اسماعیل بخشی که ‪ ۲۵‬روز در بازداشتگاه اداره اطالعات اهواز زندانی بود‪ ،‬چند روز پس از‬ ‫آزادی در صفحه اینستاگرام خود خبر داد که در دوره بازداشت چنان مورد ضرب و شتم و‬ ‫«شکنجه» قرار گرفت که «تا ‪ ۷۲‬ساعت در سلولم از جایم نمی‌توانستم تکان بخورم و آن قدر‬ ‫زده بودند که حتی از درد خوابیدن هم برایم زجرآور بود»‪.‬‬ ‫اظهارات وی در شبکه‌های اجتماعی بازتاب گسترده‌ای پیدا کرد و عالوه بر قوه قضائیه‬ ‫جمهوری اسالمی‪ ،‬دولت حسن روحانی و مجلس نیز به این خبر واکنش نشان دادند و اعالم‬ ‫کردند که هیئت‌هایی برای بررسی این ادعا تشکیل داده‌اند‪.‬‬ ‫تاکنون مقام‌های مختلف در دولت‪ ،‬قوه قضائیه و مجلس گفته‌اند که شکنجه اسماعیل بخشی‪،‬‬ ‫ادعا بوده و دروغ است‪ .‬با وجود این‪ ‌،‬محمود علوی‪ ‌،‬وزیر اطالعات‪ ‌،‬تاکنون به دعوت این‬ ‫فعال کارگری برای شرکت در مناظره زنده تلویزیونی پاسخ نداده است‪.‬‬ ‫تکذیب بحث شکنجه در شرایطی است که آقای بخشی چند روز پیش خطاب به مردم گفت‬ ‫که به آنان دروغ نگفته است‪( .‬رادیو فردا)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 8‬‬


Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 9

Thursday, Jan. 17, 2019


Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P.10

Thursday, Jan. 17, 2019


Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 11

Thursday, Jan. 17, 2019


Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 12

Thursday, Jan. 17, 2019


Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 13

Thursday, Jan. 17, 2019


‫زندگی نامه ی‬ ‫استاد احمد پژمان‬ ‫احمد پژمان متولد ‪ ۱۸‬تیر ‪ ۱۳۱۴‬در شهرستان الر از‬ ‫توابع استان فارس می باشد‪.‬‬ ‫وی در دوران دبیرستان به فراگیری ویولن نزد حشمت‬ ‫سنجری پرداخت و تئوری موسیقی را نزد حسین ناصحی‬ ‫فراگرفت‪ .‬پس از چندی به عنوان نوارنده‌ی ویولن به‬ ‫ارکستر سمفونیک تهران راه یافت و در دوره‌ی رهبری‬ ‫سنجری و هایمو تویبر در ارکستر حضور داشت‪ .‬در‬ ‫سال ‪ ۴۳‬بعد از اتمام تحصیالت دانشگاهی در رشته‌ی‬ ‫زبان و ادبیات انگلیسی در دانشسرای عالی‪ ،‬با اخذ‬ ‫بورسیه راهی اتریش شد و در آکادمی موسیقی وین‬ ‫نزد اساتیدی چون توماس کریستین داوید‪ ،‬آلفرد‬ ‫اوهل‪ ،‬هانس یلینک به تحصیل آهنگسازی پرداخت‪.‬‬ ‫بعد از پایان تحصیالت به ایران بازگشت و به عنوان‬ ‫آهنگساز تاالر رودکی و استاد موسیقی دانشگاه تهران‬ ‫به کار مشغول شد‪ .‬در سال ‪ ۱۳۵۴‬برای ادامه تحصیالت‬ ‫در مقطع دکترای آهنگسازی راهی دانشگاه کلمبیا در‬ ‫نیویورک شد‪ .‬از استادان او در این دوره میتوان به‬ ‫والدیمیر اوساچوسکی‪ ،‬جک بیزن و بوالنت آرل اشاره‬ ‫کرد‪ .‬پژمان از سال ‪ ۱۳۷۰‬تا کنون به طور پراکنده به‬ ‫تدریس هارمونی‪ ،‬کنترپوآن و آهنگسازی در دانشکده‬ ‫موسیقی دانشگاه هنر مشغول است‪.‬‬ ‫برخی از آثار وی عبارتند از‪:‬‬ ‫کنسرتو برای ‪ ۹‬ساز‪ ،‬باله عیاران‪ ،‬سونات ویوال و پیانو‪،‬‬ ‫راپسودی برای ارکستر‪ ،‬اپرای جشن دهقان‪ ،‬اپرای دالور‬ ‫سهند‪ ،‬اپرای سمندر‪ ،‬طرحهای سمفونیک‪ ،‬خورشید‬ ‫ایران‪.‬‬ ‫آلبوم هائی که تابحال از وی منتشر شده اند‪:‬‬ ‫همه شهر ایران‪ ،‬سراب‪ ،‬خاطرات فردا‪ ،‬خانه ای روی آب‬ ‫(موسیقی فیلم های بوی کافور‪ ،‬عطر یاس و خانه ای‬ ‫روی آب از ساخنه های بهمن فرمان آرا)‪ ،‬تکسوار عشق‪،‬‬ ‫هفت خوان‪ ،‬سایه های خورشید‪ ،‬حماسه‪ ،‬ناگهان رستخیز‬ ‫و دیورتیمنتو برای ارکستر زهی‬ ‫موسیقی متن سریال‪:‬‬ ‫دلیران تنگستان‪ ،‬سمک عیار‪ ،‬سرزمین کهن‬ ‫موسیقی فیلم‪:‬‬ ‫شازده احتجاب (بهمن فرمان آرا)‪ ،‬سایه های بلند‬ ‫باد (بهمن فرمان آرا)‪ ،‬ساخت ایران (امیر نادری)‪،‬‬ ‫هنرپیشه (محسن مخملباف)‪ ،‬زینت (ابراهیم مختاری)‪،‬‬ ‫کیمیا(محمدرضا درویش)‪ ،‬روسری آبی (رخشان بنی‬ ‫اعتماد)‪ ،‬عشق گمشده (سعید اسدی)‪ ،‬بوی کافور‪ ،‬عطر‬ ‫یاس (بهمن فرمان آرا)‪ ،‬باران (مجید مجیدی)‪ ،‬سفر به‬ ‫فردا (محمد حسین حقیقی)‪ ،‬خانه ای روی آب (بهمن‬ ‫فرمان آرا)‪ ،‬همراه باد در دل تنهائی کویر (منوچهر‬ ‫طیاب)‪ ،‬بید مجنون (مجید مجیدی)‪ ،‬یک بوس کوچولو‬ ‫(بمهن فرمان آرا)‬ ‫آثار مکتوب‪:‬‬ ‫سونات ویوال و پیانو‪ ،‬طرحهای سمفونیک‪ ،‬راپسودی‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P.14‬‬


‫اقتصاد سياسی‬

‫چشم‌انداز بازار جهانی نفت در سال ‪۲۰۱۹‬‬ ‫فریدون خاوند‪ ،‬تحليلگر اقتصادی‬

‫در ماه‌های آینده پیش می‌کشد‪.‬‬

‫در اقلیم نفت از آرامش خبری نیست‪ .‬طی مدت‬ ‫سه ماه‪ ،‬از اوایل اکتبر تا اواخر دسامبر سال گذشته‬ ‫میالدی‪ ،‬بهای هر بشکه نفت برنت دریای شمال‬ ‫با یک کاهش ‪ ۴۰‬درصدی از ‪ ۸۶‬دالر به ‪ ۵۰‬دالر‬ ‫سقوط کرد و سپس‪ ،‬در فاصله تنها دو هفته‪ ،‬در‬ ‫یازدهمین روز سال نو میالدی‪ ،‬با یک اوجگیری ‪۲۰‬‬ ‫درصدی‪ ،‬به ‪ ۶۱‬دالر بازگشت‪ .‬نوسان‌هایی چنین‬ ‫تند نشانه تحوالت مهمی است که در سال ‪۲۰۱۹‬‬ ‫در انتظار اقتصاد بین‌المللی و به ویژه بازار جهانی‬ ‫نفت است‪.‬‬ ‫این نوسان‌ها نخست پرسش‌هایی را در رابطه با‬ ‫دالیل فرود و عروج بهای نفت در سه ماه و نیم‬ ‫گذشته مطرح می‌کند و سپس پرسش مهم دیگری‬ ‫را در رابطه با چشم‌انداز بازار جهانی «طالی سیاه»‬

‫از ‪ ۲۴‬کشور جمعًا حدود ‪ ۵۰‬درصد نفت جهان را تولید می‌کند و‪ ،‬به همین دلیل‪ ،‬اگر با‬ ‫هماهنگی اقدام کند‪ ،‬می‌تواند بر بازار جهانی نفت تأثیر بگذارند‪ .‬با این حال بازیگران دیگری‬ ‫هم هستند که اگر بخواهند‪ ،‬می‌توانند اجرای تصمیم‌های «اوپک پالس» را با موانع گوناگون‬ ‫روبه‌رو کنند‪.‬‬ ‫اجرای تصمیم ماه دسامبر «اوپک پالس» در مجموع طبق برنامه پیش رفت و الفالح‪ ،‬وزیر‬ ‫نفت عربستان سعودی نیز به تازگی در ابوظبی گفت تولیدکنندگان نفت آماده‌اند در‬ ‫صورت لزوم تولید خود را بیشتر از آنچه پیش‌بینی شده‪ ،‬کاهش دهند‪ .‬از سوی دیگر چین و‬ ‫آمریکا نیز در گفت‌وگو بر سر کشمکش‌های بازرگانی خود به مصالحه‌هایی دست یافته‌اند‬ ‫که می‌تواند بر آینده روابط میان دو غول اقتصادی و نیز بر چشم‌اندازهای رشد اقتصادی‬ ‫جهان تأثیر مثبت داشته باشد و در نتیجه به رونق بازار جهانی نفت نیز کمک کند‪.‬‬ ‫اینها مهم‌ترین محرک‌هایی هستند که به جهش ‪ ۲۰‬درصدی قیمت نفت از اواخر سال گذشته‬ ‫میالدی تا به امروز دامن زده‌اند‪.‬‬ ‫ماه‌های پیش رو‬ ‫تحوالت بازار جهانی نفت در ماه‌های آینده در گرو عواملی است که در این جا به مهم‌ترین‬ ‫آنها اشاره می‌کنیم‪:‬‬ ‫یک) عربستان سعودی‪ ،‬همانطور که گفته شد‪ ،‬پنهان نمی‌کند که اگر الزم باشد تولیدش را‬ ‫باز هم کاهش خواهد داد تا میان عرضه و تقاضای نفت تعادل برقرار کند‪ .‬اجرای این وعده‬ ‫چندان هم آسان نیست‪ ،‬به این دلیل ساده که کاهش صادرات عربستان می‌تواند مشتریان‬ ‫سنتی نفت این کشور را به سوی رقیبان آن‪ ،‬از جمله عراق و یا حتی روسیه سوق دهد‪.‬‬ ‫از سوی دیگر سیاست رادیکال عربستان در زمینه کاهش نفت‪ ،‬ممکن است واکنش شدید‬ ‫واشینگتن را به دنبال داشته باشد‪ ،‬به ویژه از آن رو که آمریکایی‌ها‪ ،‬در پی ماجرای قتل جمال‬ ‫خاشخچی‪ ،‬از امکانات بیشتری برای اعمال فشار بر ریاض برخوردارند‪.‬‬ ‫دو) رشد اقتصاد جهانی در سال ‪ ۲۰۱۹‬با ابهام‌هایی جدی روبه‌روست‪ .‬خطر داغ شدن دوباره‬ ‫کشمکش‌های بازرگانی میان چین و آمریکا هنوز بر طرف نشده است‪ .‬ورود اقتصاد آمریکا‬ ‫به مرحله پایانی یک سیکل نسبتًا درازمدت رونق‪ ،‬یکی از احتماالت جدی است‪ .‬به عالوه شبح‬ ‫کاهش رشد هم بر اقتصاد منطقه یورو و هم بر اقتصاد چین سنگینی می‌کند‪ .‬در این شرایط‬ ‫این احتمال وجود دارد که تقاضای نفت‪ ،‬در سطحی نباشد که کشورهای عضو و غیر عضو‬ ‫«اوپک» انتظار دارند‪.‬‬ ‫سه) سرنوشت نفت ایران و حجم واقعی صادرات این کشور زیر فشار تحریم‌های آمریکا‪،‬‬ ‫یک عالمت سؤال بزرگ است‪ .‬مجوزهایی که واشینگتن به هشت کشور واردکننده نفت‬ ‫ایران اعطا کرده‪ ،‬ماه مه آینده به پایان می‌رسد و مقام‌های آمریکایی تمدید آنها را منتفی‬ ‫دانسته‌اند‪ .‬این سؤال پیش می‌آید که ایران سرانجام چه مقدار نفت به بازارهای جهانی صادر‬ ‫خواهد کرد؟‬

‫فرود و فراز بهای نفت‬ ‫عوامل گوناگون تأثیرگذار بر سقوط و سپس پرواز دوباره بهای نفت را‪ ،‬آن هم طی مدتی‬ ‫کوتاه‪ ،‬می‌توان چنین خالصه کرد‪:‬‬ ‫یک) در پی تصمیم ایاالت متحده آمریکا به خروج از «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام)‪،‬‬ ‫دونالد ترامپ رئیس‌جمهور این کشور وعده داد که سخت‌ترین تحریم‌های تاریخ را علیه‬ ‫ایران به اجرا خواهد گذاشت‪ .‬مهم‌ترین محور این تحریم‌ها‪ ،‬به گفته او‪ ،‬تقلیل صادرات نفتی‬ ‫جمهوری اسالمی به صفر بود‪ .‬همزمان با نزدیک شدن موج دوم تحریم‌های آمریکا علیه‬ ‫ایران‪ ،‬و چشم‌انداز خروج این کشور از بازارهای صادراتی‪ ،‬عربستان سعودی به تشویق و یا‬ ‫زیر فشار واشینگتن تولید نفت خود را باال برد تا قطع صادرات نفتی ایران تنش‌های غیرقابل‬ ‫کنترلی را در بازار به وجود نیاورد‪ .‬روسیه نیز برای استفاده از موقعیت‪ ،‬صادرات خود را‬ ‫افزایش داد‪ .‬ولی سناریوی خروج ایران از بازار جهانی نفت‪ ،‬آنگونه که از سوی دونالد‬ ‫ترامپ اعالم شده بود‪ ،‬پیاده نشد‪ .‬رئیس‌جمهور آمریکا در فاصله‌ای کوتاه پیش از موج دوم‬ ‫تحریم‌ها‪ ،‬بی‌آنکه ریاض را در جریان قرار دهد‪ ،‬به هشت کشور از جمله چین و هند اجازه‬ ‫داد حداکثر طی مدت شش ماه به خرید نفت از ایران ادامه دهند‪.‬‬ ‫در این شرایط عرضه نفت به بازارهای جهانی به گونه‌ای قابل مالحظه باال رفت‪ ،‬به ویژه از‬ ‫آن رو که تولیدکنندگان نفت غیرمتعارف (شیل) در آمریکا نیز عرضه خود را افزایش دادند‪.‬‬ ‫از سوی دیگر اقتصاد بین‌المللی نیز با ابهام‌های تازه‌ای روبه رو شد‪ ،‬به ویژه جنگ بازرگانی‬ ‫میان چین و آمریکا و خطر کاهش نرخ رشد اقتصاد جهانی که احتمال سقوط تقاضای نفت و‬ ‫در نتیجه قیمت آن را شدت بخشید‪ .‬مجموعه این عوامل به سقوط ‪ ۴۰‬درصدی قیمت نفت‬ ‫در سه ماهه آخر سال گذشته میالدی انجامید‪.‬‬ ‫دو) سقوط چشمگیر قیمت نفت‪ ،‬کشورهای نفت‌خیز و مهم‌ترین آنها را‪ ،‬که عربستان‬ ‫سعودی و روسیه باشند‪ ،‬به واکنش واداشت‪ .‬در نخستین روزهای ماه دسامبر گذشته‪ ،‬گروه‬ ‫کشورهای عضو و غیر عضو «اوپک» معروف به «اوپک پالس» یا «اوپک گسترده» تصمیم‬ ‫گرفتند‪ ،‬تولید خود را یک میلیون و ‪ ۲۰۰‬هزار بشکه در روز کاهش دهند‪ .‬از این مقدار‪،‬‬ ‫کاهش ‪ ۸۰۰‬هزار بشکه در روز بر عهده ‪ ۱۴‬کشور عضو «اوپک» است که عربستان سعودی‬ ‫در رأس آنها اقرار دارد‪ ۱۰ .‬کشور غیر عضو «اوپک» به رهبری روسیه نیز مسئولیت کاهش‬ ‫‪ ۴۰۰‬هزار بشکه باقیمانده را بر عهده گرفته‌اند‪« .‬اوپک پالس» یا «اوپک گسترده» مرکب‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫چهار) تولیدکنندگان نفت «شیل» در آمریکا به یکی از بازیگران عمده بازار جهانی نفت بدل‬ ‫شده‌اند و سطح تولید آنها زیر نظارت دقیق محافل نفتی بین‌المللی است‪ .‬با تکیه بر این‬ ‫بازیگران تازه‪ ،‬ایاالت متحده آمریکا به نخستین تولیدکننده نفت در جهان بدل شده و در‬ ‫حال تقویت زیربناهای الزم برای صدور این کاال به بازارهای دنیاست‪ .‬این وضعیت تازه طبعًا‬ ‫بر چشم‌اندازهای عرضه و تقاضای «طالی سیاه» در جهان تأثیر می‌گذارد‪ ،‬در ابعادی که هنوز‬ ‫برای محافل کارشناسی بین‌المللی چندان روشن نیست‪.‬‬

‫پنج) بهای نفت در بازارهای بین‌المللی به شکلی تنگاتنگ با انتخابات آتی ریاست جمهوری در‬ ‫آمریکا گره خورده است‪ .‬دونالد ترامپ از هم‌اکنون به انتخاب مجدد خود چشم دوخته و با‬ ‫هر عاملی که بتواند در آن خللی به وجود بیاورد‪ ،‬به شدت مقابله خواهد کرد‪.‬‬ ‫پیش از انتخابات اخیر میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا‪ ،‬دونالد ترامپ به شدت به «اوپک» و‬ ‫عربستان سعودی در مورد خطر افزایش قیمت نفت هشدار داد‪ .‬مصرف‌کنندگان آمریکایی‬ ‫(مردم و بنگاه‌های تولیدی) به بهای نفت بسیار حساسند و حتی می‌توان گفت که این کاال در‬ ‫آمریکا از یک حساسیت سیاسی در سطحی بسیار باال برخوردار است‪.‬‬ ‫انتخاب دوباره رئیس‌جمهور کنونی آمریکا عمدت ًا به وضعیت اقتصادی این کشور بستگی دارد‬ ‫که بهای انرژی یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های آن است‪ .‬کاخ سفید‪ ،‬در شرایط کنونی‪ ،‬همچنان‬ ‫در پی حذف ایران از بازار جهانی نفت است‪ ،‬ولی در همان حال نمی‌خواهد این رویداد به‬ ‫اوج‌گیری بهای انرژی منجر شود‪ .‬آشتی دادن این دو هدف مستلزم همراهی عربستان‬ ‫سعودی است و به نظر می‌رسد که دونالد ترامپ در استفاده از اهرم‌های گوناگون برای‬ ‫کسب این همراهی درنگ نخواهد کرد‪.‬‬ ‫در ارزیابی تحوالت آتی بازار جهانی نفت‪ ،‬همه این متغیرها را باید در نظر گرفت‪ .‬این به‬ ‫آن معنا است که پیش‌بینی میانگین بهای این کاال در سال ‪ ۲۰۱۹‬اگر غیرممکن نباشد‪ ،‬دستکم‬ ‫بسیار دشوار است‪( .‬رادیو فردا)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 15‬‬


‫ماجراهای پدرخوانده پتروشیمی و حزب مؤتلفه‬ ‫رضا حقیقت نژاد‬

‫ابراهیم اصغرزاده‪ ،‬فعال سیاسی اصالح‌طلب در ویدئویی که روز دوشنبه ‪ ۱۷‬دی ‪ ۹۶‬منتشر‬ ‫شده‪ ،‬گفته است‪« :‬اینکه دولت برای کوچک‌سازی خودش‪ ،‬پتروشیمی را به مؤتلفه بدهد‪ ،‬یا‬ ‫به بازاری‌های محترم بدهد‪ ،‬اسمش خصوصی‌سازی نیست‪».‬‬ ‫داستان حضور حزب مؤتلفه در پتروشیمی ایران‪ ،‬تازه نیست‪ .‬ماجرا از تأسیس شرکت‬ ‫سرمایه‌گذاری ایران به شماره ثبت ‪ ۲۸۶۵۹۳‬شروع شد‪ .‬این شرکت در تاریخ ‪ ۲۹‬مرداد‬ ‫‪ ۱۳۸۵‬تأسیس شده و هدف از تأسیس آن‪« ،‬تحقق سیاست‌های اصل ‪ ۴۴‬قانون اساسی» اعالم‬ ‫شده است‪ .‬این سیاست‌ها اول خرداد ‪ ۱۳۸۴‬توسط آیت‌الله خامنه‌ای‪ ،‬رهبر جمهوری اسالمی‬ ‫ابالغ و از آن به عنوان یک انقالب اقتصادی نام برده شد‪.‬‬ ‫رئیس هیئت مدیره «شرکت سرمایه‌گذاری ایران»‪ ،‬علی‌نقی خاموشی است‪ .‬این شرکت‬ ‫در حوزه‌های انرژی‪ ،‬حمل‌ونقل‪ ،‬فناوری و بازرگانی فعال است و سهامدار بانک گردشگری‬ ‫است ولی مهم‌ترین حوزه سرمایه‌گذاری‌اش‪ ،‬پتروشیمی است‪ .‬این شرکت‪ ،‬سهام‌دار اصلی‬ ‫«شرکت بارگانی پتروشیمی ایران» است که چهار شرکت در داخل و پنج شرکت در خارج از‬ ‫کشور دارد و در هند‪ ،‬چین‪ ،‬آلمان‪ ،‬انگلستان و سنگاپور دفاتر بازرگانی تأسیس کرده است‪.‬‬ ‫شرکت سرمایه‌گذاری ایران همچنین سهامدار «شرکت صنایع پتروشیمی تخت جمشید» و‬ ‫«شرکت پتروشیمی پردیس» است و سرمایه‌گذار اصلی «شرکت پتروشیمی سرمایه‌گذاری‬ ‫ایرانیان»‪ .‬در زیرمجموعه شرکت سوم‪ ۱۳ ،‬شرکت پتروشیمی قرار دارد‪« :‬جم‪ ،‬کرمانشاه‪،‬‬ ‫شیراز‪ ،‬زاگرس‪ ،‬دهدشت‪ ،‬گچساران‪ ،‬صدف عسلویه‪ ،‬ایالم‪ ،‬کازرون‪ ،‬ممسنی‪ ،‬بروجن و‬ ‫ارومیه»‪ .‬رئیس هیئت مدیره این شرکت‌‪ ،‬سید ابوالحسن خاموشی است؛ برادر کوچک‌تر‬ ‫علی‌نقی که از مدیران باسابقه نفت و پتروشیمی و چهره‌های نزدیک به بیژن زنگنه‪ ،‬وزیر‬ ‫نفت ایران است‪.‬‬ ‫علی‌نقی خاموشی که به روایت حبیب‌الله عسگراوالدی‪« ،‬در بحبوحه انقالب در مجموعه‬ ‫نساجی آقای مقدم کار می‌کرد و حقوق می‌گرفت»‪ ،‬اکنون یکی از مشهورترین میلیاردهای‬ ‫ایران و «پدرخوانده پتروشیمی ایران» لقب گرفته و همراه برادرش در رأس شرکت‬ ‫«سرمایه‌گذاری ایران» و ‪ ۲۴‬شرکت بزرگ پتروشیمی و ‪ ۲۰‬شرکت مرتبط با بازرگانی‪،‬‬ ‫حمل و نقل و انبارداری پتروشیمی ایستاده‌‌‌ است‪.‬‬ ‫خاموشی در بهمن ‪ ،۵۷‬به همراه هفت بازاری دیگر از آیت‌الله خمینی به عنوان «کمیته‬ ‫منتخب امام در اتاق بازرگانی» انتخاب شدند‪ ،‬چهره‌هایی عمدت ًا نزدیک به حزب مؤتلفه‬ ‫مانند حبیب‌الله عسگراوالدی‪ ،‬عالءالدین میرمحمدصادقی و محمود میرفندرسکی‪ .‬او از آن‬ ‫تاریخ به مدت ‪ ۲۷‬سال رئیس اتاق بازرگانی ایران بود‪ ،‬با همراهی بازاری‌های مؤتلفه‌ای‌‪.‬‬ ‫علی‌نقی‌ خاموشی در آن دوران یک مسئولیت دیگر را هم بر عهده داشت؛ سرپرستی بنیاد‬ ‫مستضعفان‪ ،‬نهادی که مهم‌ترین دستورکارش مصادره اموال شاه‪ ‌،‬خانواده شاه و وابستگان به‬ ‫رژیم شاه بود و انگشت بر حدود ‪ ۸۰۰‬کارخانه مهم ایران گذاشته بود‪.‬‬ ‫همراهی خاموشی‌ با حزب مؤتلفه‪ ،‬ریشه خانوادگی داشت‪ .‬خانواده خاموشی‪ ،‬شش برادر‬ ‫بودند‪ :‬سیدتقی خاموشی‪ ،‬از اعضای هیئت مؤسس حزب مؤتلفه اسالمی بود‪ .‬سیدتقی‬ ‫خاموشی در ابتدای انقالب هم از اعضای ارشد «سازمان اقتصاد اسالمی» شد که پدرخوانده‬ ‫صندوق‌های قرض‌الحسنه محسوب می‌شود‪ .‬دو برادر دیگر یعنی محسن و مرتضی عضو‬ ‫سازمان مجاهدین خلق شدند و سرنوشت‌شان مرگ در راه سیاست بود و محمدعلی در‬ ‫بازار به کار خود مشغول است و ابوالحسن و علی‌نقی در سطح کالن تجارت‪.‬‬ ‫نقش برجسته این دو‪ ،‬نخستین بار سال ‪ ۹۱‬مورد توجه قرار گرفت‪ ۳۰ .‬بهمن آن سال‪ ،‬سایت‬ ‫بازتاب در گزارشی نوشت «شرکت سرمایه‌گذاری ایرانیان که متعلق به تعدادی از اعضای‬ ‫مؤتلفه و فعاالن اقتصادی همسو با آن بود‪ ،‬شرکت بازرگانی پتروشمی را خارج از بورس‬ ‫حدود ‪ ۱۱۰‬میلیارد تومان خرید‪ ،‬در حالی که این مبلغ حتی یک دهم ارزش واقعی شرکت‬ ‫مذکور نیز نبود‪».‬‬ ‫شرکت بازرگانی پتروشیمی‪ ،‬نقطه ثقل تجارت پتروشیمی در ایران بود و ‪ ۹۰‬درصد‬ ‫محصوالت پتروشیمی ایران از طریق این شرکت صادر می‌شدند و گردش مالی‌اش به ‪۱۰‬‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫میلیارد دالر در سال می‌رسید‪ .‬در آن زمان‪ ،‬کمیسیون اصل ‪ ۴۴‬مجلس و بسیاری از مدیران‬ ‫دولتی هم مخالف واگذاری‌اش بودند ولی زور خاموشی در دولت احمدی‌نژاد به اندازه‌ای‬ ‫بود که بتواند این گلوگاه مهم را تصرف کند‪.‬‬ ‫در این گزارش با اشاره به اینکه «جناح بازار و مؤتلفه که فاقد تخصص‌های الزم برای‬ ‫حضور در حوزه پیچیده بازرگانی پتروشیمی بودند‪ ،‬با کمترین هزینه بیشترین درآمد را‬ ‫به چنگ آوردند»‪ ،‬آمده بود که شرکت سرمایه‌گذاری ایرانیان‪« ،‬بزرگترین مافیا در صنعت‬ ‫پتروشیمی را در دولت دهم» شکل داده است‪.‬‬ ‫با اوج گرفتن این شایعات‪ ،‬حزب مؤتلفه ‪ ۸‬اسفند ‪ ۹۱‬بیانیه‌ای صادر کرد و نوشت «مالکیت‬ ‫شرکت سرمایه‌گذاری ایرانیان‪ ،‬هیچ ارتباط اقتصادی با حزب مؤتلفه اسالمی ندارد» ولی‬ ‫تأیید کرد که «علی‌نقی خاموشی در یک دوره عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسالمی‬ ‫بوده است‪».‬‬ ‫در ادامه این ماجراها‪ ،‬سایت بازتاب ‪ ۱۰‬فروردین ‪ ۹۲‬در گزارشی نوشت «با قاطعیت می‌توان‬ ‫گفت رئیس‌جمهوران واقعی کشور‪ ،‬امثال بابک زنجانی مافیای نفتی و یا علی‌نقی خاموشی‪،‬‬ ‫پدرخوانده پتروشیمی هستند» و «هیچ نهاد قضایی و نظارتی توان و جرئت درگیر‌شدن با‬ ‫این دانه‌درشت‌ها و مافیای قدرتمند را ندارد‪ ».‬تحلیل این سایت درباره بابک زنجانی چندان‬ ‫درست نبود ولی به نظر می‌رسد درباره علی‌نقی خاموشی‪ ،‬کماکان معتبر است‪.‬‬ ‫جنگ مافیای پتروشیمی در همان دوران یک پیچ جالب توجه هم داشت‪ .‬خبرگزاری فارس‪،‬‬ ‫وابسته به سپاه‪ ،‬پنج روز بعد از افشاگری سایت بازتاب ‪-‬که به طیف هاشمی رفسنجانی‬ ‫نزدیک بود‪ ،-‬در یک گزارش افشاگرانه با تیتر «بازداشت سلطان پتروشیمی»‪ ،‬نوشت‪« :‬یکی‬ ‫از نهادهای امنیتی با حکم دستگاه قضایی‪ ‌،‬یکی از مدیران ارشد تجارت محصوالت پتروشیمی‬ ‫را به اتهام سوءاستفاده گسترده مالی بازداشت کرده است‪».‬‬ ‫اندکی بعد مقام‌های قضایی هم عنوان «سلطان پتروشیمی» را تکرار کردند و رسانه‌ها‬ ‫نوشتند این فرد‪« ،‬محسن احمدیان» است که از مدیران دولتی شرکت بازرگانی پتروشیمی‬ ‫بوده‪ ‌،‬همان شرکتی که بخش اعظم سهامش در اختیار علی‌نقی خاموشی بوده است‪.‬‬ ‫فارس نوشت تنها یکی از پرونده‌های این فرد «‪‌ ۴۲۰‬میلیون دالر معادل دو هزار میلیارد‬ ‫تومان» است و «ابعاد این پرونده از پرونده فساد سه هزار میلیارد تومانی گروه آریا بسیار‬ ‫وسیع‌تر» است و گزارش‌های تکمیلی منتشر می‌کنیم ولی بعداً مشخص شد که پرونده‬ ‫مطرح‌شده یک‌پنجم اعداد و ارقام فارس بوده است‪ .‬می‌توان با احتیاط گفت که بخشی از‬ ‫مانور رسانه‌ای خبرگزاری فارس و مقام‌های قضایی و برجسته‌کردن «سلطان پتروشیمی»‬ ‫برای به حاشیه بردن اتهامات مطرح‌شده علیه حزب مؤتلفه و علی‌نقی خاموشی بود‪.‬‬ ‫ابهامات پرونده «محسن احمدیان» از این نظر هم مهم بود که او به عنوان یک مدیر باتجربه‬ ‫و بانفوذ پس از خروج از شرکت علی‌نقی خاموشی به یک شرکت مهم وابسته به سازمان‬ ‫تأمین اجتماعی نیروهای مسلح (ساتا) رفت که از رقبای اصلی در حوزه پتروشیمی برای باند‬ ‫خاموشی محسوب می‌شد‪.‬‬ ‫خبرگزاری فارس‪ ۶ ،‬اسفند‪ ۹۱‬در گزارشی نوشت این‬ ‫فرد برای «از دور خارج کردن» شرکت علی‌نقی خاموشی‬ ‫از عرصه تجارت بین‌المللی محصوالت پتروشیمی‪« ،‬قصد‬ ‫داشت تجارت محصوالت پتروشیمی را در شرکت‬ ‫جدیدی متمرکز و سازماندهی کند‪ ».‬در واقع‪ ،‬طرح‬ ‫پرونده فساد محسن احمدیان‪ ،‬یک رقیب مهم را از سر‬ ‫راه علی‌نقی خاموشی و برادرش برداشت‪.‬‬ ‫باند خاموشی به همین اکتفا نکرد‪ .‬روز شش اسفند ‪۹۱‬‬ ‫همچنین خبر رسید که با حکم وزیر دفاع‪ ،‬حسین دقیقی‪،‬‬ ‫مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح برکنار‬ ‫شده است‪ .‬فارس نوشت علت این برکناری‪ ،‬همکاری‬ ‫دقیقی با محسن احمدیان بوده است‪.‬‬ ‫محسن احمدیان پس از ‪ ۱۸‬ماه بازداشت آزاد شد و‬ ‫رسانه‌ها خبر دادند «جمعی از مدیران فعلی صنعت‬ ‫پتروشیمی به دیدار او رفته‌اند»‪ .‬سرنوشت پرونده فساد‬ ‫سنگینش هم مشخص نشد به کجا رسید تا گمانه‌زنی‌ها درباره جنگ داخلی مافیای پتروشیمی‬ ‫قوی‌تر شود‪.‬‬ ‫جنگ داخلی دیگر مافیای پتروشیمی‪ ،‬در ماه‌های اخیر در جریان بود‪ .‬در کشاکش نوسانات‬ ‫شدید ارزی در ایران‪ ،‬مدیران دولتی و نمایندگان مجلس گفتند شرکت‌های پتروشیمی‬ ‫با اینکه از امکانات دولتی و تخفیف‌های خاص و امتیاز‌های ویژه‌ای مثل ارز ‪ ۴۲۰۰‬تومانی‬ ‫برای تولید بهره می‌گیرند‪ ،‬حاضر نیستند ارز حاصل از فروش و صادرات محصوالت‌شان‬ ‫را از طریق سامانه تحت کنترل بانک مرکزی به چرخه داخلی اقتصاد تزریق کنند و ترجیح‬ ‫می‌دهند در خارج از کشور نگهداری‌اش کنند یا در بازار آزاد بفروشند و از اختالف قیمت‬ ‫ناشی از نوسانات ارزی در دورانی به ‪ ۱۰‬هزار تومان برای هر دالر رسید‪ ،‬سود ببرند‪.‬‬ ‫بر اساس گزارش وب‌سایت مشرق‌نیوز‪ ،‬حدفاصل فروردین تا شهریورماه این شرکت‌ها‪،‬‬ ‫‪۱۷‬میلیارد یورو صادرات داشتند ولی تنها چهار میلیارد یوروی آن را به اقتصاد داخلی‬ ‫بازگردانده بودند‪ .‬درباره این اعداد و ارقام اختالف‌نظر زیاد بود ولی وقتی ‪۱۷‬شهریور‬ ‫امسال‪ ،‬حسن روحانی‪ ،‬رئیس‌جمهور ایران با اشاره به این موضوع گفت بازنگردان ارز حاصل‬ ‫از صادرات خیانت است‪ ،‬مشخص بود که جنگ مالی بزرگی در جریان است‪.‬‬ ‫با افزایش فشارهای سیاسی و رسانه‌ای‪ ،‬شرکت‌های پتروشیمی حجم بیشتری از درآمدهای‬ ‫ارزی خود را به بازار تزریق کردند ولی همین جنگ اقتصادی به خوبی از قدرت ویژه مافیای‬ ‫پتروشیمی و مهره‌هایی چون خاموشی در تعیین معادالت مالی اقتصاد ایران حکایت داشت‪.‬‬ ‫قدرتی که سال ‪ ۹۱‬سایت بازتاب از آن به عنوان رئیس‌جمهور واقعی ایران یاد کرد‪ ،‬تعبیری‬ ‫که اغراق‌آمیز بود ولی رگه‌هایی از واقعیت با خود داشت‪.‬‬ ‫علی‌نقی خاموشی‪ ،‬پنج‌سال پیش مدعی شد که ابالغ سیاست‌های اصل‌‪ ۴۴‬و خصوصی کردن‬ ‫اقتصاد ایران که واگذاری پتروشیمی‌ها یکی از دستاوردهای آن بود‪ ،‬نتیجه ‪۲۶‬سال دوندگی‬ ‫او بوده است‪ ،‬نتیجه‌ای شیرین برای پیشکسوتان سفره انقالب‪( .‬رادیو فردا)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P.16‬‬


‫افزایش شمار خداناباوران در ترکیه‬

‫نتیجه یک همه‌پرسی در ترکیه نشان می‌دهد شمار افرادی که خود را آتئیست معرفی‬ ‫کردند در ده سال گذشته سه برابر شده است‪ .‬بسیاری معتقدند سیاست‌های رجب طیب‬ ‫اردوغان دلیل فاصله گرفتن مردم از اسالم است‪.‬‬ ‫احمد بالیمز به دویچه‌وله می‌گوید‪« :‬در ترکیه اجبار مذهبی وجود دارد‪ .‬این اجبار باعث‬ ‫شده شمار افرادی که از مذهب فاصله می‌گیرند‪ ،‬بیشتر شود‪ ».‬او که ‪ ۳۶‬سال دارد‪ ،‬خود‬ ‫را آتئیست معرفی می‌کند‪ .‬احمد معتقد است برداشت دولتمردان ترکیه از اسالم مردم را‬ ‫دلزده کرده است و می‌گوید‪« :‬آنها سیاست‌های صدر اسالم را دنبال می‌کنند (یعنی دین و‬ ‫قدرت) و این همان چیزی است که ما در حال حاضر در ترکیه تجربه می‌کنیم‪».‬‬ ‫احمد مهندس کامپیوتر است و می‌گوید‪«:‬من در خانواده تقریبأ مذهبی بزرگ شدم‪ .‬نماز و‬ ‫روز‌ه‌داری برایم عادی است‪ ».‬احمد ده سال پیش به این نتیجه رسیده که خدا را باور ندارد‬ ‫و آتئیست شده است‪ .‬او تنها نیست‪ .‬نتیجه یک همه‌پرسی که توسط موسسه معتبر "کوندا"‬ ‫در ترکیه صورت گرفته‪ ،‬نشان می‌دهد شمار افرادی که خود را خداناباور معرفی می‌کنند‪،‬‬ ‫در ده سال گذشته سه برابر شده است‪.‬‬ ‫این همه‌پرسی نشان می‌دهد درصد کسانی که خود را مسلمان می‌دانند از ‪ ۵۵‬درصد به ‪۵۱‬‬ ‫درصد کاهش پیدا کرده است‪ .‬ترکیه رسمأ کشوری مسلمان است‪ .‬نهادهای محافظه‌کار این‬ ‫کشور می‌گویند ‪ ۹۹‬درصد مردم ترکیه مسلمان هستند‪.‬‬ ‫وزارت امور مذهبی ترکیه سال ‪ ۲۰۱۴‬اعالم کرد ‪ ۹۹ /۲‬درصد جمعیت ترکیه خود را‬ ‫مسلمان می‌دانند‪ .‬حال با نتیجه همه‌پرسی موسسه نظرسنجی کوندا بحث بر سر دین باال‬

‫گرفته است‪.‬‬ ‫دین‌داری نشانه اطاعت از حکومت‬ ‫جمیل قیلیچ‪ ،‬کارشناس امور دینی به دویچه‌وله می‌‌گوید‪ ۹۹« :‬درصد شهروندان ترکیه‬ ‫مسلمان هستند‪ ،‬اما اسالم در زندگی اجتماعی و فرهنگی آنها نقش دارد نه در زندگی‬ ‫شخصی آنها‪ ».‬او می‌گوید مسلمان معتقد کسی است که نمازش ترک نمی‌شود‪ ،‬به زیارت‬ ‫می‌رود یا اگر زن باشد روسری سر می‌کند‪ .‬جمیل قیلیچ معتقد است اسالم فراتر از این‬ ‫آداب است‪ .‬او می‌گوید‪« :‬اینکه یک نفر مذهبی است یا نه از پایبندی او به ارزش‌های اخالقی‬ ‫و انسانی مشخص می‌شود‪ ».‬جمیل قیلیچ با اشاره به نتیجه همه‌پرسی موسسه "کوندا"‬ ‫می‌گوید‪« :‬آنطور که در قرآن آمده‪ ،‬نماز قیام علیه بی‌عدالتی است‪ .‬اما از قرن هفتم هجری‬ ‫که امویان قدرت را در دست گرفتند‪ ،‬نماز را نشانه اطاعت از سطان‪ ،‬حکومت و قدرت اعالم‬ ‫کردند‪ .‬وضعیت اسالم در ترکیه حال شبیه حکومت امویان است‪».‬‬ ‫این کارشناس امور دینی معتقد است نماز گفت‌وگوی بنده با خداست اما در ترکیه اینطور‬ ‫نیست‪ .‬او می‌گوید‪« :‬مراسم نماز به نشانه اطاعت از سیاست حاکم تبدیل شده است‪ .‬این‬ ‫شرایط حتی اعتراض اغلب امامان مساجد را هم برانگیخته است‪ .‬شمار امامانی که به صراحت‬ ‫از سیاست‌های دولت انتقاد می‌کنند رو به افزایش است‪».‬‬ ‫قیلیچ با اشاره به حقوق جهانی و بشر‪ ،‬وجدان و عقل می‌گوید ‪«:‬آنهایی که خود را آتئیست‬ ‫می‌خوانند‪ ،‬گاه رفتاری وجدانی‌تری و اخالقی‌تر از مسلمانان دارند‪».‬‬ ‫بی‌اعتبار کردن دین توسط سیاست‌مداران‬ ‫قیلیچ معتقد است که رجب طیب اردوغان که از‪ ۱۶‬سال پیش قدرت را در دست گرفته‪ ،‬در‬ ‫پی اسالمی کردن جامعه ترکیه است اما تالش‌های او نتیجه عکس داشته است‪.‬‬ ‫او می‌گوید‪« :‬مردم مخالف برداشتی هستند که سیاستمداران از دین دارند‪ .‬جوامع و‬ ‫نهادهای مذهبی هم مخالف‌ سیاست‌های وزارت‌خانه امور مذهبی هستند‪ ».‬او معتقد است‬ ‫که سیاست‌مداران دین را بی‌اعتبار می‌کنند و این شرایط مردم را از دین دور می‌کند‪.‬‬ ‫سلین اوزکوهن‪ ،‬مدیر "بنیاد خداناباوران ترکیه" هم همینطور فکر می‌کند‪ .‬او می‌گوید‬ ‫اردوغان با آرزوی خود برای پرورش "نسلی دیندار" مردم را زیر فشار گذاشته است‪.‬‬ ‫اوزکوهن می‌گوید‪« :‬ما همیشه گفته‌ایم که حکومت نباید توسط دین اداره شود‪ ،‬چون نتیجه‬ ‫آن می‌شود که مردم دینی را که به آن باور دارند زیر سوال می‌برند و دست آخر هم از‬ ‫آن فاصله می‌گیرند‪».‬‬ ‫اوزکوهن می‌گوید کودتای نافرجام تابستان ‪ ۲۰۱۶‬میالدی در ترکیه یک نشانه آن است‪.‬‬ ‫او اضافه می‌کند‪« :‬دست‌کم اینطور که دولت ترکیه ماجرا را نشان می‌دهد‪ ،‬کودتا قیام‬ ‫طرفداران گولن علیه اردوغان بود‪ .‬یعنی طرفدارن یک برداشت از دین علیه برداشت‬ ‫دیگری از آن کودتا کردند که نتیجه آن موج سرکوب در ترکیه است‪ .‬مردم این‌ها را‬ ‫تشخیص می‌دهند و وقتی عاقالنه فکر می‌کنند‪ ،‬خداناباور می‌شوند‪».‬‬ ‫سلین اوزکوهن معتقد است مردم ترکیه این‌روزها شهامت بیشتری پیدا کرده‌اند و راحت‌تر‬ ‫می‌گویند که به خدا اعتقاد ندارند‪ .‬او همزمان اذعان می‌کند‪« :‬کسانی که خود را آتئیست‬ ‫معرفی می‌کنند‌در جامعه تحت فشار قرار می‌گیرند‪ .‬این فشار اغلب از مسجد محله شروع‬ ‫می‌شود‪ .‬دلیل آن سیاست‌های حاکم بر کشور است‪ .‬یک نمونه از این سیاست‌ها افزایش‬ ‫ساعات اجباری درس دینی در مدارس در سال ‪ ۲۰۱۹‬میالدی است‪)dw.com( ».‬‬

‫تلویزیون آریا‬

‫تلویزیون فرهنگی ایرانیان‬ ‫با برنامه های اختصاصی از ونکوور کانادا‬ ‫شنبه‪ ،‬یکشنبه‪ ،‬سه شنبه‪ ،‬چهار شنبه کانال ‪۱۱۶‬شا‬ ‫شنبه و پنج شنبه کانال ‪ ۱۱۹‬تالس و ‪ ۸‬شا‬ ‫با مدیریت‬

‫رامین محسنی‬

‫کارگردان سینما و تلویزیون‬

‫همچنین در وب سایت‪:‬‬

‫‪ariatv.ca‬‬ ‫‪A New Persian‬‬

‫‪Community Television‬‬

‫‪on Shaw and OMNI Channel‬‬

‫تلفن استودیو تلویزیونی و آگهی ها‪(۶۰۴) ۳۹۶-۱۹۱۹ :‬‬ ‫‪Sponsorship Opportunities and Show Ideas: (604) 396-1919‬‬

‫‪Facebook.com/AriaTelevision‬‬

‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪YouTube.com/AriaTVCanada‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P.17‬‬


‫گفت و گو‬

‫گفت و گويي با آقای محمد فضلعلی‪،‬‬ ‫باشکوه‬ ‫برگزارکننده کنسرت بزرگ و‬ ‫ِ‬ ‫"ناگهان رستخيز" در بزرگداشت استاد احمد پژمان‬ ‫خوانندگان گرامی فرهنگ‪،‬‬ ‫همانگونه که آگاهی دارید یکشنبه ‪ 20‬ژانویه ‪ ،2019‬کنسرت باشکوه "ناگهان رستخيز" در‬ ‫سالن بزرگ "اُرفیوم" (‪ )Orpheum Theatre‬برگزار خواهد شد‪ .‬این کنسرت را که به‬ ‫بزرگداشت موسیقیدان برجسته ی ایرانی "استاد احمد پژمان" اختصاص دارد‪ ،‬می توان‬ ‫بزرگترین رویداد هنری در تاریخ جامعه ی ایرانی ونکوور و کانادا خواند؛ برنامه ای که می‬ ‫تواند از جهات فرهنگی و هنری بسیار بر اعتبار این جامعه در کانادا بیافزاید‪.‬‬ ‫ارکستر سمفونی اپرای ونکوور با بیش از ‪ 150‬نوازنده به رهبری لزلی داال قطعات موسیقی‬ ‫را اجرا خواهد کرد و گروه ُکر باخ ونکوور نیز اشعار موالنا جالل الدین بلخی را همسرایی‬ ‫خواهد کرد‪ .‬علیرضا قربانی خواننده ی نامدار ایرانی هم در این برنامه شرکت دارد و ترانه‬ ‫های متنوعی خواهد خواند‪ .‬استاد هوشنگ کامکار نیز قطعاتی خواهد نواخت‪ .‬از هنرمندان‬ ‫ایرانی ساکن ونکوور خانم ها تالین اوهانیان (‪ )Soprano‬و ساناز ستوده (‪)Piano Soloist‬‬ ‫در این برنامه هنرنمایی خواهند کرد‪.‬‬ ‫فرهنگ ‪ bc‬در ماه دسامبر شماره ویژه ای منتشر کرد که به معرفی و بزرگداشت استاد‬ ‫احمد پژمان اختصاص داشت و صفحات متعددی از آن به مقاالت شماری از برجسته ترین‬ ‫موسیقیدانان و دیگر هنرمندان برجسته ی ایرانی در باره ی نقش منحصر به فرد این استاد‬ ‫ارجمند در موسیقی ایران اختصاص یافت‪.‬‬ ‫نظر به اهمیت این برنامه و نزدیک شدن به زمان اجرای آن مناسب دیدیم تا با برگزارکننده‬ ‫ی محترم‪ ،‬جناب محمد فضلعلی‪ ،‬نیز گفت و گویی داشته باشیم تا بتوانیم اطالعات بیشتر و‬ ‫دقیقتری در باره ی این رویداد هنری در اختیار شما خوانندگان گرامی قرار دهیم‪.‬‬ ‫این گفتگو را در دنباله می خوانید‪:‬‬ ‫فرهنگ ‪ - bc‬جناب فضلعلی از اینکه دعوت مان برای این گفت و گو را پذیرفتید‬ ‫بسیار سپاسگزاریم‪ .‬شما در گذشته در زمینه ی مطبوعات فعالیت می کردید و‬ ‫مدتی نشریه ی "نگاه" را در ونکوور منتشر می کردید‪ .‬چطور شد که عرصه ی‬ ‫رسانه های چاپی را ترک کردید و به برگزاری برنامه های هنری روی آوردید؟‬ ‫محمد فضلعلی‪ :‬من نشریه ی "نگاه" را در سال های ‪ 2012‬و ‪ 2013‬منتشر کردم که مجله ی‬ ‫ویژه ای بود با صددرصد مطالب اریژینال‪ .‬در رابطه با طراحی آن مجله بسیار بر تصویری‬ ‫بودنش تأکید داشتم و در همان زمان هم تکنولوژی نویی را که در دسترس قرار گرفته بود‬ ‫در آن به کار گرفته بودم به این ترتیب که بسیاری از مطالب عکس و فیلم به همراه داشتند‬ ‫و با یک اپلیکیشن که معرفی کرده بودیم خواننده ی مجله می توانست مطالب دارای عکس‬ ‫یا فیلم را اسکن کند و سپس آن تصاویر یا فیلم ها را بر روی آیپد یا تلفن موبایل خودش‬ ‫ببیند‪ .‬این کار بسیار تازگی داشت و حتی پس از آن هم هیچ مجله ای این کار را نکرده است‪.‬‬ ‫در واقع ما در آن زمان مجله ای کامال تصویری داشتیم‪ .‬این مجله که چندین شماره ی آن‬ ‫منتشر شد حاصل کار یک نفره بود‪ .‬یک نفره نه از نظر انتشار بلکه از این نظر که همه ی‬ ‫مطالب را که در زمینه های فرهنگی و هنری و اجتماعی بودند‪ ،‬خودم می نوشتم و مطالبی‬ ‫را نیز ترجمه می کردم‪ .‬کاری بود بسیار وقتگیر‪ .‬پس از مدتی به این نتیجه رسیدم که این‬ ‫مجله آنگونه که فکر می کردم مورد نیاز جامعه نیست‪ .‬مجله های دیگری هم منتشر می‬ ‫شدند و من فکر کردم که اگر خیلی به کار مطبوعاتی عالقه مند بودم بهتر بود که با یکی‬ ‫از آنها کار می کردم چون پیش از آن هم با مجله ی شهروند همکاری داشتم و گاه عکس و‬ ‫مطلب می دادم‪ .‬گاهی هم به مجله ی شما (فرهنگ ‪ )bc‬مطالبی را ارائه کردم‪.‬‬ ‫به نظرم می آمد که عمر مطبوعات کاغذی به سر رسیده است‪ .‬االن هم همین نظر را‬ ‫دارم و فکر می کنم که قدری رونق در چنین زمینه ای را تنها در ارتباط با مجالت ایرانی‬ ‫شاهدیم که هر روز تعدادشان بیشتر می شود‪ .‬مجالت غیرایرانی را که نگاه کنید می بینید‬ ‫که یا دارند بسته می شوند یا شمار صفحاتشان به شدت رو به کاهش است‪ .‬برای نمونه‪،‬‬ ‫نگاهی بیاندازید به نورت شور نیوز (‪ )North Shore News‬یا جورجیا ِ‬ ‫استریت (‪Georgian‬‬ ‫‪ )Straight‬که صفحاتشان بسیار کم شده است‪ .‬در جامعه ی ایرانی اما شمار نشریات افزایش‬ ‫پیدا کرده که البته در باره ی کیفیت شان حرف زیاد است‪.‬‬ ‫ قصد شما از انتشار "نگاه" چه بود؟‬‫قصد من از انتشار مجله ی نگاه این بود که کار متفاوتی را به جامعه ی ایرانی عرضه کنم‪.‬‬ ‫این عالقه همیشه در من بوده است که کاری را انجام دهم که پیش از این انجام نشده و‬ ‫کسی به دنبالش نبوده است‪ .‬برای من در هر کاری خالقیت و نوآوری مهم است‪ .‬اگر کاری‬ ‫دارد توسط دیگران انجام می شود که انجام می شود و هنری نیست که من بخواهم راهی‬ ‫را که دیگران قبال رفته اند بروم و پا جای پایشان بگذارم و کار آنها را تکرار کنم‪ .‬به گمان من‬ ‫در پیش گرفتن چنین شیوه ای به نوعی رقابت بی مورد دامن می زند و حاصلش این می‬ ‫شود که بخواهبم کار را از دست دیگران بقاپبم‪ .‬اینست که کوشیدم کار متفاوتی ارائه کنم‪.‬‬ ‫اما با وجود اینکه "نگاه" مجله ای متفاوت و با ویژگی های خاص خودش بود و مشابه اش را‬ ‫هم نداشتیم‪ ،‬دیدم که می باید برای پیشبرد کار آن و تامین هزینه هایش با مجله هایی که‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫سالیان سال دارند در این شهر کار می کنند رقابت کنم و به نوعی آگهی های مجالت قدیمی‬ ‫تر را از دستشان در بیاورم‪ .‬به این نتیجه رسیدم که چنین کاری درست نیست‪ .‬به هر حال‬ ‫مجالتی مانند شهروند‪ ،‬پیوند‪ ،‬فرهنگ و دانستنی ها بودند و داشتند کار می کردند و می‬ ‫شد آنها را تقویت کرد بجای اینکه به رقابت با آنها پرداخت و به نادرست تضعیف شان کرد‪.‬‬ ‫این است که شخصا از زمینه ی انتشار نشریه خارج شدم‪.‬‬ ‫ و چطور شد که به برگزاری برنامه های هنری روی آوردید؟‬‫در رابطه با زمینه ی جدیدی که در پیش گرفتم هم ایده ام این بود که کاری نو باشد که‬ ‫جای خالی آن در جامعه حس بشود نه کاری که دارد توسط دیگران هم انجام می شود‪ .‬با‬ ‫توجه به عالقه ام به موسیقی خواستم دست به کارهایی بزنم که به جامعه ی ایرانی محدود‬ ‫نباشد و حرفی برای گفتن به دیگران هم داشته باشد؛ کاری که باعث شود از پوسته ی‬ ‫خودمان بیرون بیاییم و با افتخار موسیقی مان و هنرمان را به دیگران هم عرضه کنیم و‬ ‫بکوشیم که چهره های مطرح در عرصه ی موسیقی را در باالترین سطح دخیل کنیم و از‬ ‫آنها دعوت کنیم که در اجرای برنامه ها شرکت کنند یا به عنوان تماشاگر بیایند و اجراها را‬ ‫ببینند‪ .‬این است که به این نتیجه رسیدم که یک کار ارکسترال ارائه کنم‪ ،‬کاری که یک ارکستر‬ ‫سمفونیک در آن دخیل باشد و ترکیبی باشد از نوازندگان درجه یک غیرایرانی با بهترین‬ ‫نوازندگان ایرانی؛ یعنی ترکیبی از بهترین های هر دو را کنار هم بگذارم تا نتیجه آن آینه ای‬ ‫باشد از هنر موسیقی ایرانی‪ .‬کمتر کسی جرأت رفتن به سوی چنین کار بزرگی را دارد‪.‬‬ ‫این کار از دو جهت مد نظرم بود‪ :‬یکی اینکه خود ایرانیان ساکن ونکوور با موسیقی جدی‬ ‫ایرانی آشنا بشوند و دوم اینکه به دور از هر گونه شعار و خودنمایی‪ ،‬ارتباط فرهنگی خوبی‬ ‫میان جامعه ی ایرانی این دیار با جامعه ی کانادا برقرار شود‪ .‬قصدم این بوده که نشان دهم‬ ‫که می شود در این شهر هم بدون شعار و هیاهو کار جدی انجام داد و الزم به بوق و کرنا‬ ‫در دست گرفتن و بسیج کردن همه ی شهر نیست‪ ،‬حرکاتی که اغلب نتیجه ی مهمی هم‬ ‫به بار نمی آورند‪ .‬به هر رو‪ ،‬به تنهایی در این باره فکر و طراحی کردم‪ .‬در کنسرت "همه‬ ‫ایرانم" – که پارسال ارائه کردم و نامش از اثری از استاد کامبیز روشن روان گرفته شده‬ ‫است‪ ،‬این شانس نصیبم شد که با این استاد ارجمند (آقای کامبیز روشن روان) به صورت‬ ‫برجسته ای همکاری کنم؛ از ایشان بسیار بیاموزم و به همراه ایشان کار را به پیش ببرم‪.‬‬ ‫ جالب است که اولین قدم تان در این عرصه را بسیار بزرگ برداشتید و برنامه‬‫ای با همکاری هنرمندان نامدار ایرانی و ارکستر سمفونیک اپرای ونکوور را ارائه‬ ‫کردید‪.‬‬ ‫طرحی که در ذهن داشتم این بود که برنامه هایی به نام "شب موسیقی ایرانی" ارائه شود‬ ‫که با همراهی یک ارکستر سمفونیک حرفه ای صورت بگیرد و دنباله دار هم باشد و ادامه‬ ‫پیدا کند‪ .‬البته پس از اجرای اولین برنامه فکر نمی کردم که بتوانم دومین برنامه را پشت‬ ‫سرش انجام دهم هرچند فکرم به چگونگی اجرای کارهای بعدی مشغول بود‪ .‬همانطور که‬ ‫شما هم اشاره کردید قدم اول را بسیار بلند برداشتم و رفتم به قله‪ .‬وقتی شما به قله می‬ ‫رسید راهی جز پایین آمدن نیست‪ .‬به هر رو‪ ،‬فکر نمی کردم که تنها یک سال پس از برنامه‬ ‫ی اول بخواهم انجام کاری در همان سطح یا بزرگتر را بر عهده بگیرم‪ .‬اما خوشبختانه‬ ‫برنامه ی اول آزمایش موفقی در رابطه با چگونگی استقبال مردم بود‪ .‬مورد توجه قرار‬ ‫گرفتن و استقبال مردم انگیزه ای به من داد که بتوانم برنامه ی دوم را درست یک سال بعد‬ ‫یعنی در ژانویه ی ‪ 2019‬به دوستداران هنر ارائه کنم‪ .‬همانطور که می دانید دو ارکستر‬ ‫سمفونی اصلی در ونکوور وجود دارد یکی ‪)Vancouver Symphony Orchestra) VSO‬‬ ‫و دیگری ارکستر سمفونی اپرای ونکوور‪ .‬این دو ارکستر حرفه ای اند و موزیسین های بسیار‬ ‫توانا و قابلی دارند‪ .‬ارکستر سمفونی های کوچکتری متعلق به جوامع اقلیت (کامیونیتی ها)‬ ‫هم وجود دارند اما حرفه ای نیستند و کار با آنها به تمرین بسیار زیاد نیاز دارد و اطمینانی‬ ‫هم نیست که بتوانند از پس کار خوب برآیند‪ .‬به این ترتیب بود که همکاری با ارکستر‬ ‫سمفونی اپرای ونکوور را شروع کردم‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P.18‬‬


‫‪ ...‬این را هم بگویم که در ابتدا آنها حرف های مرا به دو دلیل جدی نمی گرفتند‪ :‬یکی اینکه‬ ‫این کار هزینه ی بسیار باالیی داشت و برای آنها این پرسش وجود داشت که آیا اصال ما می‬ ‫توانیم از پس چنین هزینه ای برآییم یا نه؛ و دومین دلیل هم چندان جدی نگرفتن موسیقی‬ ‫ایرانی بود و تردید در اینکه این موسیقی توان همراهی با ارکستر سمفونی را داشته باشد‪.‬‬ ‫بطور خالصه با نوعی تردید و از باال هم به من برگزارکننده‪ ،‬و هم به موسیقی ایرانی نگاه‬ ‫می کردند‪.‬‬ ‫خوشبختانه اجرای اول بسیار خوب از کار درآمد و برای اپرای ونکوور هم جذابیت زیادی‬ ‫داشت و خیلی مورد توجه شان قرار گرفت‪ .‬یادم است که برنامه روز شنبه اجرا شد و‬ ‫فردای آن روز – یعنی یکشنبه که روز تعطیل بود – از اپرای ونکوور به من ایمیل زدند‬ ‫و تبریک گفتند و رهبر ارکستر اپرا و دیگر دست اندرکاران اپرای ونکوور که خودشان‬ ‫هم برای دیدن برنامه آمده بودند نظرات مثبت شان را به من منتقل کردند‪ .‬از حضور‬ ‫گسترده ی مردم و اجرای پرشوری که شده بود حیرت کرده بودند‪ .‬در ضمن همان روز‬ ‫هم اعالم کردند که بسیار خوشحال خواهند شد که بتوانند مجددا با ما برای کارهای بعدی‬ ‫همکاری کنند‪ .‬نکته ی بسیار مثبت قضیه همینجاست که اپرای ونکوور که چند ماه پیشتر ما را‬ ‫جدی نمی گرفت‪ ،‬حاال خودش بیاید و بگوید که مایل به همکاری با ما برای برنامه های بعدی‬ ‫است‪ .‬من فکر می کنم که به دور از هر گونه شعار و گزافگویی این یک موفقیت بزرگ برای‬ ‫جامعه ی ایرانی بود که روی داد و باعث شد که موسیقی ایرانی جایگاه واالیی در میان اهل‬ ‫موسیقی این دیار به دست بیاورد‪.‬‬ ‫ فکر می کنم که یکی از مهمترین نکات در باره برنامه ی سال گذشته تان و‬‫همینطور در باره ی برنامه ای که در پیش رو دارید این است که هرچند موسیقی و‬ ‫ملودی های ایرانی در آنها اجرا می شود اما مخاطب عام دارند و به مخاطبان ایرانی‬ ‫محدود نمی شوند‪.‬‬ ‫کنسرت های زیادی در اینجا برگزار می شود و کسانی یا گروه هایی از ایران می آیند و اینجا‬ ‫برنامه اجرا می کنند‪ .‬اما اجرایشان تنها برای مخاطب ایرانی است و هیچ اثر و جایگاهی در‬ ‫جامعه ی غیرایرانی کانادایی پیدا نمی کند‪ .‬موسیقی ایرانی با کنسرت اول ما به چنین جایگاهی‬ ‫در اینجا دست پیدا کرد‪ .‬تماشاگران غیرایرانی بسیاری برای دیدن آن برنامه حضور پیدا‬ ‫کرده بودند و خود برنامه در میان جامعه ی اهل فن موسیقی کالسیک ونکوور هم بسیار‬ ‫صدا کرد‪.‬‬ ‫ برنامه ی ای که در پیش روست به بزرگداشت‬‫استاد احمد پژمان اختصاص دارد‪ .‬در این باره لطفا‬ ‫کمی توضیح بفرمایید‪.‬‬ ‫من کوشیده ام که در هر برنامه با یکی از استادان و‬ ‫آهنگسازان برجسته ی موسیقی ایرانی همکاری داشته باشم‬ ‫و آنچه ارائه می شود در واقع بزرگداشت او هم باشد‪ .‬این‬ ‫اتفاق در برنامه اول با استاد روشن روان افتاد و ما توانستیم‬ ‫کسانی را که از ایشان شناخت چندانی نداشتند با ایشان و‬ ‫کارهایشان آشنا کنیم و از ایشان در آن کنسرت بزرگداشتی‬ ‫به عمل آوریم‪ .‬در کنسرت پیش رو هم که با استاد پژمان‬ ‫همکاری داریم این کار صورت خواهد گرفت و این کنسرت‬ ‫به صورت بزرگداشتی از استاد احمد پژمان برگزار خواهد‬ ‫شد‪.‬‬ ‫در این کنسرت ما این شانس را داریم که بتوانیم چند قطعه‬ ‫از کارهای بسیار بسیار عالی را که ایشان نوشته اند اجرا کنیم‪.‬‬ ‫همانطور که در برنامه سال گذشته اولین اجرا از اثری نو‬ ‫از استاد روشن روان ارائه شد‪ ،‬در این کنسرت هم اولین‬ ‫اجراهای زنده از برخی کارهای استاد پژمان اجرا خواهد‬ ‫شد‪ .‬البته این کارها ضبط شده اند اما این ضبط ها در ایران‬ ‫انجام نشده و این قطعات در ایران هم اجرا نشده اند‪ .‬این‬ ‫قطعات که از آلبوم "ناگهان رستخیز" ایشان است در مسکو‬ ‫و با ارکستر سمفونی مسکو اجرا و ضبط شده اند‪ .‬در واقع‬ ‫کار آنقدر سطحش باال بوده است که به مسکو که ارکستر‬ ‫سمفونی و گروه کر بسیار خوبی دارد برده شده و در آنجا ضبط شده اند‪ .‬برای کسانی‬ ‫که با کارهای ایشان آشنایی دارند قدری عجیب بود که من قصد کرده ام که این کارها در‬ ‫اینجا اجرا بشوند چون کارهای استاد پژمان از نظر موسیقیایی پیچیده اند و برای اجرا نیاز‬ ‫به تمرین زیاد و سخت دارند‪ .‬اما من چنین تصمیمی گرفتم چون متفاوت بودن این کارها‬ ‫برای من جذابیت زیادی داشت‪.‬‬ ‫استاد پژمان هم اکنون در دهه ی هشتاد زندگی شان هستند و این برای ما فرصتی تاریخی‬ ‫بوده که بتوانیم با ایشان چنین همکاری ای را داشته باشیم‪ .‬ایشان در کنسرت ونکوور حضور‬ ‫خواهند داشت‪ .‬جدای از این کنسرت برنامه جداگانه ای هم برای تقدیر از زحمات ایشان‬ ‫برای موسیقی ایرانی خواهیم داشت‪ .‬البته ایشان انسان بسیار شریفی هستند که به تبلیغ و‬ ‫سروصدا نیازی ندارند‪ .‬استاد در سن ‪ 83‬سالگی همچنان در حال آفرینش و نوشتن موسیقی‬ ‫هستند‪ .‬کارهایی که قرار است از ایشان اجرا شود جزو آثار قدیمی شان نیستند بلکه بیشتر‬ ‫کارهایی هستند که ایشان در دهه ی هفتاد زندگی شان نوشته اند‪ .‬اینها آنقدر کارهای‬ ‫بزرگ و جذابی اند که رهبر ارکستر و گروه ُکر که قرار است آنها را اجرا کنند االن از خود‬ ‫من بیشتر هیجان زده اند‪ .‬آنها این کارها را از نظر موسیقیایی بسیار قوی می بینند‪.‬‬ ‫یک امتیاز این برنامه این است که ما قرار نیست موسیقی سنتی اجرا کنیم که کانادایی‬ ‫ها چندان نمی شناسند‪ .‬بلکه کار ارکسترال اجرا می کنیم که از زبان بین المللی موسیقی‬ ‫برخوردار است‪ .‬ارزشمندی کارهایی که از استاد پژمان ارائه خواهد شد در این است که‬ ‫بگوییم این موسیقی سنتی ما نیست که برایتان ناشناخته باشد‪ ،‬بلکه موسیقی ای است که شما‬ ‫می توانید در کنار کارهای بزرگ موسیقی سمفونیک بگذارید‪ .‬و این مایه ی افتخار است‪.‬‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫ از قضا پیشتر این پرسش برای من مطرح بود که دلیل اصلی اجرای این کارها‬‫با ارکستر سمفونی اپرای ونکوور چیست‪ :‬عدم امکان دسترسی به استادان و‬ ‫نوازندگان درجه یک موسیقی ایرانی به علت دوری راه و هزینه هایی که این مسئله‬ ‫تحمیل می کند یا این که معرفی موسیقی ایرانی به غیرایرانی ها در کانادا از هدف‬ ‫های اصلی تان در این مورد است‪ ،‬و یا اینکه نوع موسیقی ای که قرار است اجرا شود‬ ‫چنین چیزی را ایجاب می کند‪.‬‬ ‫اگر قرار بود موسیقی سنتی اجرا کنیم می باید از سازهای ایرانی استفاده کنیم و برای‬ ‫این کار – از آنجایی که کمال طلب هستم ‪ -‬می باید بهترین نوازندگان را از ایران و چهار‬ ‫گوشه ی دنیا دعوت کنیم که به ونکوور بیایند و این کار بسیار مشکل و بسیار پرهزینه‬ ‫است‪ .‬اما من اصال به آن طرف نرفتم‪ .‬من کارم را بر این اساس قرار دادم که آثار ساخته‬ ‫شده توسط موسیقیدان های ایرانی را که در زبان بین المللی موسیقی نوشته شده است و‬ ‫برای ارکستر سمفونی قابل اجراست در دست بگیرم‪ .‬برای نواختن چنین موسیقی ای لزوما‬ ‫نیازی به نوازنده ی ایرانی نیست‪ .‬در برنامه ی پیشین ما شماری نوازنده ی ایرانی داشتیم‬ ‫اما در این برنامه قطعاتی را انتخاب کردم که برای اجرایشان نیازی به نوازنده ی سازهای‬ ‫ایرانی نخواهد بود‪ .‬در واقع می خواهیم با زبان موسیقی کالسیک و توسط ارکستر سمفونی‬ ‫موسیقی ایرانی را به گوش مخاطب مان برسانیم‪...‬‬ ‫این نکته را هم اضافه کنم که کار ما برخالف بسیاری برنامه های دیگر که اجرا می شوند‪،‬‬ ‫خواننده محور نیست‪ .‬ما در برنامه قبلی خواننده داشتیم و در این برنامه هم خواهیم‬ ‫داشت اما خواننده‪ ،‬گروه ارکستر‪ ،‬گروه ُکر‪ ،‬آهنگسازان و نوازندگان هر کدام جزئی از‬ ‫برنامه خواهند بود‪ .‬مد نظر ما این است که یک تجربه شنیداری و دیداری خاص را برای‬ ‫مخاطبانمان ایجاد کنیم‪ .‬این کار متفاوت است از کارهایی که با یک ارکستر کوچک که پاپ‬ ‫یا سنتی می نوازند و در آنها از آمپلی فایر و میکروفن برای تقویت صدا استفاده می شود‪.‬‬ ‫با ارکستر سمفونی دیگر میکروفن حذف می شود و مردم صدای آکوستیکی را که بدون‬ ‫واسطه ی دستگاه های تقویت صدا از انواع سازهای زهی و بادی و چوبی و برنجی و پرکاشن‬ ‫های مختلف بر می آید خواهند شنید و این حس و تجربه ای بسیار ویژه را برای آنها رقم‬ ‫خواهد زد‪.‬‬ ‫ عالوه بر آقای علیرضا قربانی و آقای هوشنگ کامکار که از ایران در برنامه ی‬‫"ناگهان رستخیز" شرکت دارند‪ ،‬گویا دو تن از هنرمندان ایرانی ساکن ونکوور هم‬ ‫در این برنامه هنرنمایی خواهند کرد‪.‬‬ ‫من در کارهایی که انجام داده ام کوششم بر این بوده‬ ‫است که هر بار نوازنده ی جوانی را که از جامعه ی ایرانی‬ ‫این شهر باشدمعرفی بکنم‪ .‬در برنامه ی گذشته یک‬ ‫نوازنده ی ویلن ایرانی را معرفی کردیم و در برنامه ی‬ ‫امسال یک نوازنده ی جوان دیگر را که خانم ساناز ستوده‬ ‫باشند معرفی خواهیم کرد‪ .‬ایشان پیانیست بسیار خوبی‬ ‫هستند و به عنوان سولویست قطعه ای از آثار آقای‬ ‫چکناواریان را اجرا خواهند کرد‪ .‬در این کنسرت یکی دیگر‬ ‫از هنرمندان شاخص جامعه ی ایرانی ونکوور – خانم تالین‬ ‫اوهانیان – نیز شرکت خواهند داشت‪ .‬ایشان که خواننده‬ ‫ی سوپرانوی بسیار بسیار خوبی هستند در این برنامه‬ ‫قطعه ای را با همراهی گروه ُکر اجرا خواهند کرد که‬ ‫ساخته ی همسرشان جناب آقای رامین جمالپور است و‬ ‫برای ارکستر سمفونی تنظیم شده است‪.‬‬ ‫آقای علیرضا قربانی هم خواننده ی بسیار توانمندی‬ ‫هستند که نیاز به معرفی ندارند و یکی از دو سه تن‬ ‫خوانندگان آواز مطرح نسل جدید خوانندگان کالسیک‬ ‫ایرانی (آواز ایرانی) هستند‪ .‬ایشان یک سری از کارهای‬ ‫خودشان را اجرا خواهند کرد‪ ،‬کارهایی که فکر می کنم‬ ‫به این سبک و با ارکستر سمفونی در ایران هم اجرا نشده‬ ‫است‪.‬‬ ‫نکته جالب این است که برای برنامه سال پیش که از آقای‬ ‫قربانی دعوت کردم مدت ها طول کشید تا پذیرفتند که‬ ‫بیایند و مرتب به من می گفتند‪" :‬آقای فضلعلی این کار آنهم در این سطح‪ ،‬خیلی سخت‬ ‫است ها!" پس از پایان برنامه هم به من گفتند که احتمال می دادند که از عهده ی این کار‬ ‫بر نیایم و بنابراین قصد داشتند مرا از آن منصرف کنند و اضافه کردند که بلندپروازی من‬ ‫برایشان خیلی جالب بوده است‪ .‬خوشبختانه برنامه بسیار موفق بود و ایشان هم از نتیجه ی‬ ‫کار راضی بودند‪.‬‬ ‫در انتهای آن برنامه متوجه شدیم که شماری زیادی از عالقمندان آقای قربانی مایل بودند‬ ‫که ایشان تعدادی از کارهای خودشان را هم بخوانند چون کارهایی که خواندند از خودشان‬ ‫نبود‪ .‬اینست که در این کنسرت جدید ترتیبی داده ایم که ایشان با همراهی ارکستر سمفونی‬ ‫و گروه کر تعدادی از کارهای زیبا و جذاب خودشان را بخوانند‪.‬‬ ‫در همین کار ما از استاد هوشنگ کامکار هم پوینت سمفونی موالنا را داریم که آقای قربانی‬ ‫خواننده اش است‪ .‬به هر رو‪ ،‬من این نوید را به خوانندگان مجله ی شما می دهم که در این‬ ‫کنسرت فضای جدید و بسیار باشکوه و زیبایی را احساس و تجربه خواهند کرد‪.‬‬ ‫در این کار ما سه نسل از آهنگسازان ایرانی را در کنار هم گرد آورده ایم‪ .‬آقای هوشنگ‬ ‫کامکار اینک در دهه ی ‪ 60‬زندگی شان هستند و بسیاری از آهنگسازان ایرانی از شاگردان‬ ‫ایشان بوده اند‪ .‬خود آقای هوشنگ کامکار همانطور که بارها اشاره کرده اند‪ ،‬افتخار‬ ‫شاگردی استاد احمد پژمان را داشته اند‪ .‬ما در این برنامه آهنگسازانی از نسل پس از آقای‬ ‫کامکار را هم داریم‪ .‬با حضور سه نسل از آهنگسازان ایرانی در واقع آینه ای از موسیقی‬ ‫ایرانی را پیش روی مخاطبان می گذاریم‪ .‬از این رو‪ ،‬باز هم تاکید می کنم که این یک کنسرت‬ ‫معمولی با دعوت از یک خواننده نیست که قصد از آن‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)20‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 19‬‬


‫گفت و گویی با آقای محمد‬

‫از آن لذت ببرم و بعد بیایم دیگران را‪ ،‬تماشاگران را‪ ،‬در این لذت سهیم کنم‪ .‬یک کار خوب‬ ‫موسیقیایی آن است که تأثیری ماندگار بر ذهن تماشاگرانش بگذارد و بهترین احساسات را‬ ‫در آنها برانگیزد‪.‬‬

‫فضلعلی‪( ...‬دنباله از صفحه ی ‪)19‬‬ ‫‪...‬‬

‫ و قاعدتا موجب باالتر رفتن سطح توقع و سلیقه و پسند مخاطبان و تماشاگران‬‫هم بشود‪.‬‬ ‫همینطور است‪ .‬سطح سلیقه اش باالتر برود تا به هر کاری که انجام می شود راضی نشود‬ ‫و تمایز بگذارد میان کار خوب و قوی با کار سطحی و ضعیف‪ .‬البته این را اضافه کنم که از‬ ‫حرفه ای ترین دوستداران موسیقی که این هنر جایگاه مهمی در زندگی شان دارد تا کسانی‬ ‫که سبک ترین و ساده ترین موسیقی را گوش می کنند مخاطبان برنامه ی ما هستند چون‬ ‫همه کار خوب را دوست دارند‪ .‬هر کس از کاری که خوب باشد به شیوه ی خودش بهره‬ ‫خواهد برد‪.‬‬ ‫ آقای فضلعی‪ ،‬این کار تنها دعوت ساده از یک خواننده یا گروه موسیقی نیست و‬‫کسی که چنین کاری را به دست می گیرد و با این وسواس و حساسیت برگزار می‬ ‫کند می باید خودش تا حدودی با موسیقی و ظرافت های آن آشنایی خاص داشته‬ ‫باشد‪ .‬آشنایی شما با موسیقی در چه حدی است؟‬ ‫من خود را بیشتر یک عالقمند جدی موسیقی می دانم نه اهل فن چون به صورت حرفه ای‬ ‫کاری در این زمینه نکرده ام‪ .‬البته در گذشته تار می نواختم و این شانس را داشتم که در این‬ ‫زمینه شاگرد یکی از بهترین استادان تار‪ ،‬یعنی استاد هوشنگ ظریف‪ ،‬بوده و با ایشان همنشین‬ ‫و هم صحبت باشم‪ .‬از نوازندگان برجسته ی امروز تا جایی که می دانم آقای حسین علیزاده‬ ‫از جمله شاگردان ایشان بوده اند‪ .‬به هر رو‪ ،‬موسیقی همیشه بطور جدی برای من مطرح‬ ‫بوده است و رویدادهای موسیقی و کارهای جدید در این زمینه را همواره دنبال کرده ام‪.‬‬

‫تنها فروش هرچه بیشتر بلیت باشد‪ .‬این یک رویداد فرهنگی – هنری است‪ .‬من قصد شعار‬ ‫دادن ندارم اما الزم می بینم به این نکته اشاره کنم چون می بینم که کسانی چنین کاری را با‬ ‫برخی کنسرت های معمولی که هیچ اثری هم بر جامعه ندارند مقایسه می کنند‪.‬‬ ‫ آقای فضلعلی‪ ،‬گویا در این برنامه گروه کر که اعضای آن غیرایرانی هستند قرار‬‫است اشعار موالنا را به فارسی همسرایی کنند‪ .‬در باره ی این موضوع و چگونگی و‬ ‫اهمیت آن لطفا کمی توضیح بدهید‪.‬‬ ‫به گمان من این اتفاق کوچکی نیست که اشعار شاعران بزرگمان – در این برنامه‪ ،‬اشعار‬ ‫موالنا – را یک گروه ُکر غیرایرانی به زبان فارسی بخواند‪ .‬این رویداد بزرگی است که یک‬ ‫گروه کر مطرح که همیشه به زبان های انگلیسی یا آلمانی یا ایتالیایی برنامه اجرا می کند‪،‬‬ ‫زبان فارسی را هم به جمع زبان های مورد استفاده برای خواندن و همسرایی بیافزاید‪ .‬با این‬ ‫کار آنها در واقع دارند فارسی را به عنوان یک زبان موسیقیایی نیز به رسمیت می شناسند‬ ‫و وقتی به این زبان می خوانند لذت هم می برند و حس می کنند که چه آواهای زیبایی از‬ ‫صدایشان برمی خیزد‪ .‬مطمئنم که این مسئله مایه غرور هموطنان مان از کوچک و بزرگ‬ ‫هم خواهد شد‪.‬‬ ‫در برنامه سال گذشته بعضی از هموطنان با فرزندانشان آمده بودند اما نگران بودند که‬ ‫بچه ها ممکن است خسته شوند و بخواهند پیش از پایان اجرا سالن را ترک کنند‪ ،‬اما این اتفاق‬ ‫نیافتاد و فرزندانشان تا آخر برنامه ماندند و با عالقه آن را دنبال کردند و حتی می شد‬ ‫آثار غرور را از اینکه موسیقی میهن شان در چنین سطحی در این کشور اجرا می شود‪ ،‬در‬ ‫چهره ی آنان دید‪ .‬به هر رو‪ ،‬این برنامه ای است که هموطنان می توانند با آسودگی خیال‬ ‫از جهت کیفیت آن اعضای خانواده و دوستان ایرانی و غیرایرانی خود را به آن دعوت کنند‪.‬‬ ‫این نکته را هم می خواهم اضافه کنم که پیش از اینها کار ارکسترال حرفه ای ایرانی در ونکوور‬ ‫صورت نگرفته بود‪ .‬کارهای جدی بیشتر در تورنتو انجام می شد اما باز هم نه در این سطح‪.‬‬ ‫با این برنامه ها در واقع ما ونکوور را در سطح کانادا جلو انداخته و در صدر نشاندیم و از‬ ‫نظر هنر موسیقی ایرانی به مرکزی تبدیل کردیم که مردم و هنرمندان در نقاط دیگر بدان‬ ‫توجه دارند و چشمشان به آن است‪.‬‬ ‫ممکن است که موسیقی ایرانی با ارکستر در کشورهای دیگری هم اجرا شده باشد اما در‬ ‫همه جا یک نهاد دولتی ‪ -‬مثال یک شهرداری ‪ -‬یا یک نهاد فرهنگی بزرگ آن جامعه از هر‬ ‫جهت – بویژه از نظر مالی – پشتیبان (اسپانسر) آن بوده است‪ .‬اما در اینجا همه ی کار متعلق‬ ‫به کامیونیتی (جامعه) ایرانی است‪ .‬درست است که عمال من کار را انجام داده ام و همه ی‬ ‫مشکالت و ریسک های آن را پذیرفته ام‪ ،‬اما اعتبار و کردیت آن در هر صورت به جامعه ی‬ ‫ایرانی می رسد‪.‬‬ ‫من با سرمایه شخصی و بدون هیچگونه حمایت مالی از سوی دولت یا اسپانسرهای قوی‬ ‫و متعدد این کارها را پیش برده ام و امیدواری ام بیشتر این است که هموطنان با توجه به‬ ‫ارزش و اهمیت این برنامه ها از آنها استقبال کنند و با تهیه بلیت های برنامه و حضور در‬ ‫آنها حمایت خود را نشان دهند و موجب تامین هزینه های بسیار باالی آن ها بشوند‪ .‬عدم‬ ‫استقبال از برنامه و شکست آن طبیعتا به معنی پایان آن خواهد بود و چنین کار باارزشی با‬ ‫توجه به دشواری ها وهزینه های باال دیگر دنبال نخواهد شد‪.‬‬ ‫جالب است بدانید که این روزها حتی بعضی از رهبران ارکستر هم از ایران با من تماس می‬ ‫گیرند و برای اجرای برنامه در ونکوور ابراز تمایل می کنند‪ .‬عالقه مندان موسیقی هم به‬ ‫ونکوور توجه پیدا کرده اند‪ .‬در برنامه ی اول مان بسیاری از تماشاگران از شهرهای دیگر‬ ‫کانادا و همینطور از ایالت های غربی آمریکا – مانند واشنگتن‪ ،‬اریگن و کالیفرنیا ‪ -‬آمده‬ ‫بودند‪.‬‬ ‫یکی از هدف های اصلی از قضا همین در مرکز توجه قرار دادن جامعه ی ایرانی ونکوور‬ ‫بود و برای همین کوشش شد که کاری متفاوت و در سطح باالی هنری ارائه شود‪ .‬من‬ ‫کنسرت گذار به معنی رایج آن نیستم و به خودم بیشتر به عنوان یک ‪Creative Director‬‬ ‫(طراح خالقه) نگاه می کنم چرا که زیاد در بند همراهی با سلیقه ی عام نیستم و بیشتر در‬ ‫پی آنم که کاری فوق العاده جذاب ارائه کنم که در درجه اول خودم دوست داشته باشم و‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫ شما گویا مانند سال پیش تنها دو یا سه اسپانسر برای این برنامه دارید‪.‬‬‫ما در برنامه قبلی سه اسپانسر (پشتیبان مالی) غیرایرانی داشتیم‪ .‬بانک رویال (آر‪ ،‬بی سی)‪،‬‬ ‫‪ Blue Shore Financial‬و یک ویلن فروشی معروف ونکوور‪ .‬بانک رویال و ‪Blue Shore‬‬ ‫هیچ توقعی در مقابل کمکی که می کردند نداشتند و فقط به خاطر ارزش و نفس کار با ما‬ ‫همراهی کردند‪ .‬حتی این را هم نپرسیدند که در مقابل کمکی که می کنند آیا اسمشان را در‬ ‫جایی به عنوان اسپانسر مطرح خواهم کرد یانه‪ .‬من با ‪ Blue Shore‬پیشتر تماسی گرفته‬ ‫بودم اما چند روز به شروع برنامه مانده خودشان تماس گرفتند و گفتند که مایلند حامی و‬ ‫اسپانسر برنامه باشند و مبلغی هم مشخص شد اما گفتند که چک را پس از پایان کنسرت می‬ ‫توانیم دریافت کنیم‪ .‬چند روز پس از کنسرت تماس گرفتند و گفتند که چک تان حاضر است‬ ‫و می توانید بيایید و دریافت کنید‪ .‬من برای دریافت آن به شعبه مرکزی شان رفتم‪ .‬نکته ی‬ ‫جالب این است که چکی به ارزش سی درصد بیشتر از مبلغ توافق شده ی قبلی برایم گذاشته‬ ‫بودند آنهم بدون هیچ توقعی! من امیدوارم که کسانی که می خواهند از برنامه های واقعا‬ ‫هنری و فرهنگی پشتیبانی کنند و اسپانسر آنها بشوند از چنین دیدگاهی برخوردار باشند‬ ‫یعنی اینکه به قضیه از این دید که رویدادی هنری و فرهنگی در کار روی دادن است و آنها‬ ‫به جهت اینکه مایلند سهمی در آن داشته باشند از آن حمایت می کنند تا این رویداد هرچه‬ ‫بزرگتر و بهتر برگزار شود‪ .‬نه آنکه مبلغ مختصری بپردازند و هزار توقع از برنامه گذار‬ ‫داشته باشند و از موضع باال با او برخورد کنند و بخواهند که مبّلغشان شود و مدام بیزینس‬ ‫شان را برایشان تبلیغ کند؛ دیدگاهی که متاسفانه در جامعه ی ما ایرانیان بسیار رایج است‪.‬‬ ‫اصوال جنبه ی تجاری کار نمی باید با جنبه ی هنری و فرهنگی آن قاطی شود و یا بر آنها‬ ‫بچربد‪ .‬من در پی اسپانسرهایی بوده ام و هستم که به این حساب از برنامه ای حمایت کنند‬ ‫که آن را رویداد بسیار باارزش و مهمی می دانند و از این رو مایلند برای موفق شدن و بهتر‬ ‫برگزار شدن آن سهمی بر عهده بگیرند‪.‬‬ ‫این مشکل در کامیونیتی ما تنها در رابطه با موسیقی و برنامه های هنری نیست‪ .‬در رابطه با‬ ‫مطبوعات هم متاسفانه همین وضعیت هست و کمتر کسی به نشریه ای بر این اساس آگهی‬ ‫می دهد که کارکرد آن را اصولی و مطالب آن را باارزش و بواقع فرهنگی تشخیص داده‬ ‫است و از روی چنین درکی فکر می کند که شایسته است از آن حمایت کند‪ .‬بر عکس‪ ،‬سراغ‬ ‫آنهایی می روند که محتوای چندانی ندارند اما خیلی ارزان حساب می کنند یا به زبان دیگر‬ ‫"قیمت شکنی" می کنند و اهل قاپیدن از دست دیگرانند‪.‬‬ ‫ آقای فضلعلی گرامی‪ ،‬از این داستان نه چندان تازه که بگذریم‪ ،‬شنیده ایم که در‬‫کنار این کنسرت بزرگ برنامه های جانبی کوچکتری هم برگزار خواهد شد‪ .‬در‬ ‫صورت امکان در این باره هم توضیحی بفرمایید‪.‬‬ ‫همین طور است‪ .‬ما برنامه ی بزرگداشتی برای استاد احمد پژمان در دانشگاه سایمون‬ ‫فریزر خواهیم داشت و به سخنانشان در آنجا گوش خواهیم سپرد‪ .‬همچنین من با موزه‬ ‫ی آقاخان در تورنتو مذاکراتی داشته ام تا با کمک این موزه و همکاری جامعه ی اسماعیلیه‬ ‫ونکوور یک نمایشگاه هنری ‪ video art‬و ‪ insulation‬در ونکوور برگزار کنیم‪ .‬در این‬ ‫برنامه – باز هم برای اولین بار – یک سری کارهای خوشنویسی به صورت اینسولیشن روی‬ ‫شعرهای موالنا و همین شعر "ناگهان رستخیز" که عنوان کنسرت مان است‪ ،‬انجام خواهد‬ ‫شد‪ .‬این کار توسط یکی از خطاطان ایرانی که کارش بسیار عالی است اما جامعه ی ایرانی‬ ‫ونکوور چندان آشنایی با وی ندارد‪ ،‬صورت خواهد گرفت‪ .‬و این هم یک کار جانبی اما‬ ‫منحصر به فرد خواهد بود در کنار کنسرت "ناگهان رستخیز"‪ .‬به هر رو‪ ،‬در حال برنامه‬ ‫ریزی برای آن هستیم؛ البته هنوز نهایی نشده اما کوشش می کنیم که این کار انجام بگیرد‬ ‫و این اتفاق بیافتد‪.‬‬ ‫ آقای فضلعلی از اینکه چنین فرصتی را برای گفت و گو در اختیارمان گذاشتید از‬‫شما بسیار سپاسگزاریم‪ .‬موفق باشید‪.‬‬ ‫من هم از شما و نشریه فرهنگ ‪ bc‬بخاطر همراهی با این رویداد فرهنگی بسیار سپاسگزارم‪.‬‬ ‫‪-----------------------------------------‬‬‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 20‬‬


‫ورزش‬

‫جام ملت‌های آسیا؛ دالیلی برای قهرمانی ایران‬ ‫طی ‪ ۱۰‬دوره‌ای که ایران از کسب جام قهرمانی بازمانده‪ ،‬چه عواملی منجر به ناکامی ایران‬ ‫شده است؟ مروری گذرا نشان می‌دهد ضعف فنی‪ ،‬مشکل داوری‪ ،‬ضعف مربی‪ ،‬بی تجربگی‪،‬‬ ‫قدرت حریفان و در یک مورد هم آغاز جنگ‪ ،‬علل شکل‌گیری طلسم ‪ ۴۳‬ساله است‪.‬‬ ‫‪ - ۱۹۸۰‬آغاز جنگ هشت ساله‬

‫و ایجاد وقفه در دقایق پایانی دروازه‌اش را بسته نگه می‌داشت‪ ،‬برای هفتمین دوره متوالی‬ ‫به نیمه نهایی می‌رسید‪ .‬اما ژاپنی‌ها با گل میورا از حذف گریختند و در پایان مسابقات نیز‬ ‫برای اولین بار‪ ،‬قهرمان جام ملت‌های آسیا شدند‪.‬‬ ‫‪ - ۱۹۹۶‬جمال غندور‬ ‫غندور داور مصری در جهان به خاطر قضاوت جنجالی دیدار اسپانیا و کره جنوبی در نیمه‬ ‫نهایی جام جهانی ‪ ۲۰۰۲‬شهرت دارد که به حذف اسپانیا انجامید‪ .‬اما برای ایرانی‌ها یادآور‬ ‫نیمه نهایی جام ملت‌های ‪ ۱۹۹۶‬است‪ .‬تیم ملی ایران ‪ ۶‬گل به کره جنوبی زد و ‪ ۰-۳‬از سد‬ ‫عربستان گذشت‪ .‬شاگردان مایلی کهن اما در نیمه نهایی و در ضربات پنالتی به عربستان‬ ‫باختند‪ .‬جمال غندور در جریان بازی‪ ،‬خطای پنالتی روی حمید استیلی را نگرفت تا ایران جام‬ ‫را با رتبه سوم به پایان برساند‪ .‬خداداد عزیزی با فقط ‪ ۴‬بازی ملی در دیدارهای دوستانه‬ ‫(بدون حتی یک بازی رسمی) عازم جام ملتها شد تا برترین بازیکن جام شود‪ .‬علی دایی هم‬ ‫عنوان آقای گلی را نصیب خود کرد‪.‬‬ ‫‪ - ۲۰۰۰‬قیچی اشتباه‬ ‫تیمی که به خاطر ماجرای شب زنده داری برخی بازیکنان در ساحل‪ ،‬پرحاشیه‌ترین تیم ملی‬ ‫ایران در تاریخ جام ملت‌ها شناخته می‌شود‪ .‬اما همین تیم کم انضباط‪ ،‬می‌توانست دست کم‬ ‫به نیمه نهایی برسد‪ .‬ایران با سرمربیگری جالل طالبی ‪ ۱-۰‬از کره جنوبی جلو بود و در‬ ‫آستانه صعود به نیمه نهایی‪ .‬در نودمین دقیقه روی ارسال کرنر کره‪ ،‬علی دایی می‌خواست‬ ‫به صورت آکروباتیک توپ را دور کند اما اشتباه او باعث شد توپ مقابل کیم سانگ سیک‬ ‫بیافتد‪.‬بازی مساوی شد‪ .‬کره جنوبی در وقت اضافه گل پیروزی را زد تا ایران حذف شود‪.‬‬ ‫‪ - ۲۰۰۴‬طلعت نجم‬ ‫در نیمه نهایی مقابل چین‪ ،‬ستار زارع اخراج شد‪ .‬در حالی که او و تیم ایران معتقد بودند‬ ‫تمارض بازیکن چین باعث شده داور کارت قرمز نشان دهد‪.‬‬ ‫در ادامه نیز خطای روی علی کریمی که می‌توانست پنالتی اخراج باشد واکنشی از سوی‬ ‫طلعت نجم در پی نداشت‪ .‬ایران در ضربات پنالتی باخت و از راهیابی به فینال بازماند‪.‬‬ ‫شاگردان برانکو ایوانکوویچ در نیمه نهایی از اشتباه داوری متضرر شدند اما در مرحله‬ ‫گروهی از اشتباه داوری در برابر عمان سود بردند‪.‬‬ ‫داور می‌توانست بداوی و رضایی را به خاطر درگیری با یکدیگر اخراج کند و ایران ‪ ۹‬نفره‬ ‫شود اما واکنشی به زد و خورد آنها نشان نداد‪.‬‬

‫در نخستین جام ملت‌های پس از انقالب‪ ،‬ایران مدافع عنوان قهرمانی بود و مصمم به تصاحب‬ ‫چهارمین جام پیاپی‪ .‬ایران دوشنبه ‪ ۳۱‬شهریور ‪ ۵۹‬با نتیجه ‪ ۰-۷‬بنگالدش را برد‪ .‬همزمان‪،‬‬ ‫حمالت عراق و آغاز جنگ هشت ساله آغاز شد‪.‬‬ ‫بهتاش فریبا که ‪ ۴‬گل به بنگالدش زد و در پایان نیز به عنوان آقای گلی رسید‪ ،‬می‌گوید‪:‬‬ ‫"در رستوران تلویزیون کویت را نگاه می‌کردیم که برنامه قطع شد و اخبار گفت عراق به‬ ‫ایران حمله کرده شهرک اکباتان‪ ،‬فرودگاه مهرآباد‪ ،‬آبادان و اهواز با خاک یکسان شده‪ .‬از جا‬ ‫پریدیم دنبال تلفن اما خطوط ارتباطی به ایران قطع بود‪".‬‬ ‫در اردوی بهت‌زده ایران‪ ،‬برخی بازیکنان خواستار بازگشت به میهن شدند اما سرانجام‬ ‫تصمیم گرفتند به خاطر تاثیر منفی نیمه تمام گذاشتن مسابقات بر روحیه مردم‪ ،‬به بازی‌ها‬ ‫ادامه دهند‪ .‬ناصر حجازی به مجید وارث گزارشگر اعزامی تلویزیون گفت‪« :‬برای افزایش‬ ‫روحیه مردم بازی خواهیم کرد‪ ».‬به حسن روشن هم خبر دادند "برادرت شهید شده‪ ".‬در‬ ‫چنین وضعیتی ایران موفق شد به مقام سوم برسد‪.‬‬ ‫‪ - ۱۹۸۴‬چهارم‪ ،‬بدون باخت‬ ‫شاگردان ناصر ابراهیمی در بازی نیمه نهایی مقابل عربستان یک بر صفر پیش بودند و با‬ ‫حفظ نتیجه فینالیست می‌شدند اما شاهین بیانی در دقیقه ‪ ۸۷‬دروازه خودی را باز کرد‪ .‬بازی‬ ‫به ضربات پنالتی کشید و ایران باخت‪ .‬دیدار رده‌بندی هم در ضربات پنالتی به سود کویت‬ ‫تمام شد تا ایران چهارم شود‪ .‬عربستان با پیروزی نه چندان دشوار مقابل چین برای اولین‬ ‫بار قهرمان جام ملت‌ها شد‪ .‬صعود به نیمه نهایی در آن مقطع برای فوتبال ایران موفقیت‬ ‫به حساب نمی‌آمد‪ .‬ناصر ابراهیمی به مجله دنیای ورزش گفت‪« :‬من با این شکست زندگی‌ام‬ ‫را باختم‪ .‬به قول تختی طال توی مشت‌مان بود اما انداختیم‪ .‬من اشتباه کردم‪».‬‬ ‫او بزرگترین اشتباه خود را بیرون کشیدن ناصر محمدخانی‪ ،‬همچنین تعویض بهروز سلطانی‬ ‫با حافظ طاحونی می‌دانست‪.‬‬ ‫‪ - ۱۹۸۸‬نسل جوان‬ ‫تیم جوان پرویز دهداری متشکل از بازیکنانی گمنام به مقام سوم جام ملت‌های آسیا رسید‪.‬‬ ‫مردی که برای دوران سرمربیگری تیم ملی یک ریال هم حقوق نگرفت‪.‬‬ ‫ایران می‌توانست به فینال برسد اما جورج کورتنی داور انگلیسی‪ ،‬گل مرتضی کرمانی مقام‬ ‫(کرمانی مقدم) را مردود اعالم کرد‪ .‬عربستان فینالیست شد و توانست از جام قهرمانی‌اش‬ ‫دفاع کند‪ .‬از نگاه منتقدان پرتعداد دهداری‪ ،‬مقام سوم جام ملت‌های آسیا شکست تلقی‬ ‫می‌شد‪ .‬نسل جوانی که دو سال بعد با علی پروین به قهرمانی در بازی‌های آسیایی پکن‬ ‫رسید و برخی از بازیکنانش جام جهانی ‪ ۱۹۹۸‬را هم تجربه کردند‪.‬‬ ‫‪ - ۱۹۹۲‬اشتباه پروین‬ ‫تیم ملی ایران هر سه بازی گروهی‌اش را با ‪ ۱۱‬بازیکن شروع کرد و به پایان رساند‪ .‬بدون‬ ‫حتی یک تعویض! این اقدام پروین انتقادات فراوانی در پی داشت‪ .‬شاگردان پروین مقابل‬ ‫ژاپن با گل دقیقه ‪ ۸۷‬کازویوشی میورا شکست خوردند‪ .‬میورا هنوز در ‪ ۵۱‬سالگی در دسته‬ ‫دوم ژاپن بازی می‌کند و از این حیث از نوادر تاریخ فوتبال است‪ .‬ایران اگر با انجام تعویض‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪ - ۲۰۰۷‬حذف‪ ،‬بدون باخت‬ ‫تیم امیر قلعه‌نویی در گروه ‪ C‬توانست با رتبه نخست صعود کند تا باز هم در یک‌چهارم نهایی‬ ‫حریف کره جنوبی شود‪ .‬بازی ‪ ۱۲۰‬دقیقه بدون گل ماند‪ .‬قلعه‌نویی تصمیم گرفت درون‬ ‫دروازه وحید طالب‌لو را به جای حسن رودباریان به زمین بفرستد اما با گل نشدن ضربات‬ ‫مهدوی‌کیا و رسول خطیبی‪ ،‬ایران در ضیافت پنالتی‌ها از راهیابی به نیمه نهایی محروم شد‪.‬‬ ‫‪ - ۲۰۱۱‬چربش زور کره‬ ‫ایران با سه برد پیاپی صدرنشین گروه ‪ D‬شد تا ایران و کره جنوبی برای پنجمین بار پیاپی در‬ ‫یک چهارم نهایی روبرو شوند‪ .‬شاگردان افشین قطبی ‪ ۹۰‬دقیقه مقاومت کردند تا به رغم‬ ‫برتری کره‪ ،‬توپی از خط دروازه مهدی رحمتی نگذرد‪ .‬اما در وقت اضافه‪ ،‬ایران گل خورد تا‬ ‫برای دومین دوره متوالی از راهیابی به نیمه نهایی محروم شود‪.‬‬ ‫‪ - ۲۰۱۵‬پوالدی و بن ویلیامز‬ ‫تیم ملی ایران با سرمربیگری کارلوس کی‌روش توانست در گروهی که بحرین‪ ،‬قطر و‬ ‫امارات حضور داشتند صدرنشین شود‪ .‬این صدرنشینی با گل دقیقه ‪ ۹۱‬قوچان‌نژاد به امارات‬ ‫حاصل شد‪ .‬در یک چهارم نهایی ایران ‪ ۰-۱‬از عراق پیش بود که مهرداد پوالدی با تصمیم‬ ‫جنجالی ویلیامز داور استرالیایی از زمین اخراج شد‪ .‬ایران نیمه دوم ‪ ۱۰‬نفره بازی کرد و گل‬ ‫مساوی را خورد‪ .‬در وقت اضافه عراق دو بار پیش افتاد اما ایران هر دو بار جبران کرد‪ .‬بار‬ ‫دوم‪ ،‬قوچان‌نژاد بود که باز توانست ناجی تیم کی‌روش شود‪ .‬بازی به ضربات پنالتی کشید‬ ‫و هر دو تیم ‪ ۸‬ضربه زدند‪ .‬توپ‌های امیری و حاج‌صفی به تور نرسید و ایران حذف شد‪.‬‬ ‫ویلیامز و پوالدی مهم‌ترین دالیل از نگاه اغلب رسانه‌ها بودند که باعث حذف ایران شدند‪.‬‬ ‫عراق در نیمه نهایی به کره جنوبی باخت و خود کره هم در فینال مغلوب استرالیا شد‪.‬‬ ‫‪ - ۲۰۱۹‬دالیلی برای قهرمانی ایران‬ ‫پیش‌بینی بسیاری از کارشناسان برجسته بین‌المللی فوتبال که در برنامه‌های تلویزیونی قطر‬ ‫حضور می‌یابند‪ ،‬قهرمانی ایران است‪ .‬مهم‌ترین بنگاه‌های شرط بندی‪ ،‬سه تیم کره جنوبی‪،‬‬ ‫ایران و ژاپن را بخت‌های اصلی قهرمانی می‌دانند‪.‬‬ ‫ایران کمترین تغییر را نسبت به جام جهانی داشته و بیشترین نفرات را از جام ملت‌های قبلی‬ ‫به همراه دارد‪ .‬هماهنگی بازیکنان ایران‪ ،‬موضوعی است که رسانه‌های ورزشی آسیا مدام بر‬ ‫آن صحه می‌گذارند‪ .‬ثبات روی نیمکت ایران هم ‪ ۸‬ساله شده و بیش از سایر مدعیان است‪.‬‬ ‫در حالی به طور مثال سرمربی عراق فقط سه ماه است این تیم را هدایت می‌کند‪ .‬سرمربیان‬ ‫کره جنوبی و ژاپن هم پس از جام جهانی آمده‌اند‪.‬‬ ‫قرعه مناسبی نصیب ایران شده تا در صورت سرگروهی بتواند‌ با کمترین دردسر (در‬ ‫قیاس با وضعیت سخت دوم شدن در گروه) به نیمه نهایی برسد‪.‬‬ ‫ایران رتبه شماره یک تیم‌های آسیایی در رنکینگ فیفا را در اختیار دارد و در رویای هواداران‬ ‫تیم ملی ایران‪ ،‬پس از ‪ ۴۳‬سال نوبتی هم که باشد موقع قهرمانی تیم محبوب‌شان است‪.‬‬ ‫البته کره جنوبی هم شش دهه است رنگ جام را ندیده اما طی ‪ ۴۳‬سالی که ایران به فینال‬ ‫نرسیده‪ ،‬کره ‪ ۳‬بار فینالیست شده‪ .‬با تمام این پیش فرض‌ها طبیعتًا فوتبال قابل پیش‌بینی‬ ‫نیست‪ .‬همه تیم‌ها برای کسب افتخار به میدان می‌آیند و هر نتیجه‌ای در هر مسابقه‌ای‬ ‫ممکن است رقم بخورد‪ .‬هیچ تیمی را نمی‌توان از پیش باخته دانست‪bbc .‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 21‬‬


‫بهداشت و تندرستی‬

‫زمان الزم برای هضم گروه‌های غذایی مختلف‬

‫به طور کلی‪ ،‬از زمانی که غذا می‌خورید ‪ 24‬تا ‪ 72‬ساعت وقت الزم است تا غذا در دستگاه‬ ‫گوارشتان گردش کند و به اصطالح عمل هضم انجام شود اما گوارش غذا در این مرحله‬ ‫پایان نمی‌یابد و این مقوله پیچیده همچنان ادامه دارد‪.‬‬ ‫هضم غذا‪ ،‬عملکرد پیچیده‌ای در بدن ماست که به وسیله سیستم گوارشی انجام می‌شود‪.‬‬ ‫طی این فرآیند بدن شما غذایی را که مصرف کرده‌اید به مواد مغذی‌ای تبدیل می‌کند که‬ ‫برای تأمین انرژی‪ ،‬رشد و ترمیم سلولی به آن نیاز دارید‪ .‬به طور کلی‪ ،‬از زمانی که غذا‬ ‫می‌خورید ‪ 24‬تا ‪ 72‬ساعت وقت الزم است تا غذا در دستگاه گوارشتان گردش کند و به‬ ‫اصطالح عمل هضم انجام شود اما گوارش غذا در این مرحله پایان نمی‌یابد و این مقوله‬ ‫پیچیده همچنان ادامه دارد‪ .‬در حقیقت مدت دقیق آن وابسته به مقدار و نوع غذایی است‬ ‫که شما طی روز میل کرده‌اید‪.‬‬ ‫عالوه بر این‪ ،‬سایر عوامل از جمله جنسیت‪ ،‬متابولیسم (سوخت و ساز) و بیماری‌های گوارشی‬ ‫هم می‌توانند در افزایش و کاهش مدت این روند طبیعی تأثیرگذار باشند‪ .‬به همین منظور‬ ‫و برای آشنایی بیشتر در این مطلب نگاهی دقیق‌تر به مدت الزم برای هضم گروه‌های‬ ‫مختلف غذایی خواهیم انداخت تا شما بتوانید با آگاهی و انتخاب درست از رژیم غذایی‬ ‫سالمی پیروی کنید و در مراسمی مانند شب یلدا که طی چند ساعت خوراکی‌های مختلفی‬ ‫خورده می‌شود‪ ،‬به آن توجه کنید‪.‬‬

‫چربی‌ها فقط دیرهضم‬ ‫چربی‌های موجود در مواد غذایی از واحدهایی به نام اسیدهای چرب ساخته شده‌اند‪ .‬در‬ ‫کل‪ ،‬هضم چربی در مقایسه با سایر گروه‌های غذایی طوالنی‌تر انجام می‌شود و با خاصیت‬ ‫ویژه خود در متراکم کردن انرژی‪ ،‬کالری بیشتری در مقایسه با سایر غذاها دارد‪ .‬غذاها و‬ ‫ترکیبات مملو از چربی معده را دیرتر تخلیه می‌کنند و به اصطالح دیرهضم هستند‪ .‬مهم‌تر‬ ‫اینکه بدن شما تمایل دارد به جای استفاده از چربی به عنوان یک منبع سوختی ضروری‪ ،‬آن‬ ‫را ذخیره کند‪ .‬این ویژگی می‌تواند توضیح واضحی برای وجود چربی‌های ناخوشایند در‬ ‫قسمت‌های مختلف بدنتان باشد‪ .‬به خاطر داشته باشید افزایش چربی و در نتیجه اضافه وزن‬ ‫همراه با آن یکی از شایع‌ترین عوامل ابتال به بیماری‌های خطرناک قلبی ‪ -‬عروقی‪ ،‬فشارخون‪،‬‬ ‫دیابت و سایر بیماری‌های مزمن است‪ .‬پس سعی کنید تا حد امکان از مصرف غذاهای سرخ‬ ‫کردنی پرچرب مثل سیب‌زمینی سرخ‌شده‪ ،‬انواع فست‌فود و‪ ...‬بپرهیزید‪.‬‬ ‫کربوهیدرات‌های زودهضم و دیرهضم‬ ‫به‌طور کلی‪ ،‬زودهضم‌ترین مواد غذایی در این گروه؛ یعنی کربوهیدرات‌ها جا می‌گیرند‪ .‬این‬ ‫مواد متشکل از شکر‪ ،‬اکسیژن‪ ،‬هیدروژن و مولکول‌های کوچک و ساده کربن هستند‪.‬‬ ‫کوچک‌ترین این مواد؛ یعنی گلوکز می‌تواند به‌راحتی از سد غشای سلولی بگذرد و خیلی‬ ‫سریع به عنوان سوخت مورد استفاده قرار گیرد‪ .‬نشاسته و سایر کربوهیدرات‌های عمده‬ ‫قابل هضم از مقدار زیادی مولکول‌های گلوکز ساخته شده‌اند‪ .‬بدن شما این ترکیبات را به‬ ‫مولکول‌های گلوکز می‌شکند یا تجزیه می‌کند‪ .‬این بدان معناست که مواد می‌توانند خیلی‬ ‫سریع هضم شوند‪ .‬با این وجود‪ ،‬عوامل دیگری هم در هضم مواد نشاسته‌دار مؤثرند که با‬ ‫کاهش سرعت این روند طبیعی و اثرگذاری در آن سیستم گوارشی را دچار تغییر می‌کنند‪.‬‬ ‫به طور طبیعی‪ ،‬اگر کربوهیدرات‌ها بیشتر فرآوری و تصفیه شوند‪ ،‬بدن ما خیلی سریع‌تر‬ ‫می‌تواند آن‌ها را هضم کند‪ .‬نان سفید‪ ،‬قند و برنج سفید از این قبیل مواد خوراکی هستند اما‬ ‫در مقابل‪ ،‬کربوهیدرات‌هایی با فیبر غذایی باال هم وجود دارد که هضمشان آهسته‌تر انجام‬ ‫می‌شود و هم‌زمان دارای مزایای بسیاری برای بدن ما هستند‪.‬‬ ‫بعد از صرف غذا‪ ،‬زمانی که مواد نشاسته‌دار به کندی به گلوکز تبدیل می‌شوند‪ ،‬فیبر کمک‬ ‫می‌کند تا مواد غذایی که مصرف کرده‌اید به شکل متعادل میزان قند خون را افزایش دهد‪.‬‬ ‫نتیجه اینکه شما برای مدت طوالنی‌تری احساس سیری خواهید کرد و تمایلی به خوردن‬ ‫مضاعف میان‌وعده‌های چاق‌کننده مثل اسنک‌های حاضری نخواهید داشت‪ .‬همان‌طور که‬ ‫گفتیم مواد خوراکی‌ای که در گروه غذاهای زودهضم قرار می‌گیرند خیلی سریع از دستگاه‬ ‫گوارش عبور می‌کنند‪ .‬نکته حائز اهمیت این است که تمامی کربوهیدرات‌ها زودهضم‬ ‫نیستند و می‌توانند در گروه مواد غذایی دیرهضم قرار گیرند‪ .‬این خوراکی‌ها عبارتند از‬ ‫حبوبات‪ ،‬انواع لوبیا‪ ،‬عدس‪ ،‬جو‪ ،‬برنج قهوه‌ای و آرد سبوس‌دار‪ .‬عالوه بر آن‌ها‪ ،‬میوه‌هایی‬ ‫با فیبر باال مثل سیب‪ ،‬هلو‪ ،‬گالبی و آلو سیاه هم دیرتر هضم می‌شوند‪ .‬در حالی که سایر‬ ‫میوه‌های دارای قند بیشتر تقریبًا سریع‌تر هضم خواهند شد‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)44‬‬

‫دستگاه گوارش در یک نگاه‬ ‫همان‌طور که می‌دانید هضم غذا می‌تواند بین افراد مختلف اعم از زن و مرد متفاوت باشد‪.‬‬ ‫طبق تحقیقات انجام شده در این زمینه مشخص شد مواد غذایی در روده بزرگ مردان به‬ ‫مدت ‪ 33‬ساعت و در زنان تا ‪ 27‬ساعت باقی خواهند ماند و بعد به مرور تجزیه می‌شوند‪.‬‬ ‫ابتدا غذا تقریبًا به شکل سریع در سیستم گوارش گردش می‌کند و بعد از گذشت ‪ 6‬تا ‪8‬‬ ‫ساعت مواد خوراکی از معده عبور می‌کنند و به روده کوچک منتقل می‌شوند‪ .‬سپس این‬ ‫مواد وارد روده بزرگ می‌شوند (کولون) تا عمل هضم به شکل کامل‌تری انجام گیرد‪ .‬برای‬ ‫مثال‪ ،‬جذب آب و در آخر هم حذف و پاک‌سازی غذای هضم‌نشده‪.‬‬ ‫گوارش شما مبتنی بر غذایی است که در طول روز مصرف کرده‌اید‪ .‬به طور مثال برای‬ ‫هضم گوشت قرمز یا ماهی ‪ 2‬روز متوالی زمان الزم است تا این مواد خوراکی به شکل کامل‬ ‫هضم و دفع شوند‪ .‬پروتئین و چربی‌های موجود در آن‌ها متشکل از مولکول‌های پیچیده‌ای‬ ‫است که مدت هضم را طوالنی‌تر می‌کند اما در مقابل‪ ،‬میوه‌ها و سبزیجات که سرشار از‬ ‫فیبر هستند‪ .‬تنها طی یک بازه زمانی کوتاه برای مثال کمتر از یک روز هضم می‌شوند‪ .‬خوب‬ ‫است بدانید مصرف این نوع خوراکی‌های حاوی فیبر باال می‌تواند باعث بهبود چشم‌گیر در‬ ‫عملکرد سیستم گوارشی‌تان نیز شود‪.‬‬ ‫گفتنی است‪ ،‬مواد غذایی‌ای که خیلی سریع هضم می‌شوند و به عنوان غذاهای زودهضم‬ ‫شناخته می‌شوند عبارتند از غذاهای فرآوری شده حاوی شکر‪ .‬این مواد غذایی تنها طی‬ ‫مدت کوتاهی در بدن تجزیه می‌شوند و شما خیلی سریع احساس گرسنگی خواهید کرد‪.‬‬ ‫از این رو‪ ،‬تأثیر مصرف این مواد غذایی در رژیم‌های کنترل وزن باید مدنظر قرار گیرد‪.‬‬ ‫پروتئین‌های زودهضم و دیرهضم‬ ‫کربوهیدرات‌ها از قندهایی ساده‌ای تشکیل شده‌اند و دقیقًا همین ویژگی است که باعث‬ ‫تجزیه شدن سریع آن‌ها می‌شود‪ ،‬در مقابل پروتئین‌ها متشکل از مولکول‌های پیچیده‌تری‬ ‫هستند که آن‌ها را دیر هضم می‌کند‪ .‬در حقیقت‪ ،‬روند به هم زدن این پیوندهای شیمیایی‬ ‫و کاهش میزان پروتئین‌ها با مؤلفه‌های اصلی خود‪ ،‬یعنی آمینواسیدها طوالنی‌تر خواهد بود‪.‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬برای هضم پروتئین سیستم گوارش شما نیازمند زمان بیشتری خواهد بود‪ .‬این‬ ‫ویژگی کافی است تا پروتئین را به یک منبع غذایی یا به عبارت دیگر‪ ،‬سوخت بادوام برای بدن‬ ‫تبدیل کند‪ .‬همین موضوع مصرف پروتئین را برای ورزشکاران و بدنسازان حیاتی می‌کند‪.‬‬ ‫احتماالً اولین منبع پروتئینی که به ذهن ما خطور می‌کند‪ ،‬گوشت است اما الزم است بدانید‬ ‫گوشت قرمز حاوی مقدار زیادی چربی هم است که سیستم گوارش ما را تحت تأثیر قرار‬ ‫خواهد داد‪ .‬عالوه بر این دستگاه گوارش ما برای هضم گوشت نیازمند زمان طوالنی‌تری‬ ‫خواهد بود که موجب تولید ترکیباتی می‌شود که برای سیستم گوارش بدن مضر هستند‪.‬‬ ‫پس توصیه می‌شود مصرف گوشت را کاهش دهید تا به عملکرد سیستم گوارشی خود کمک‬ ‫کنید‪ .‬شما می‌توانید به عنوان جایگزین گوشت قرمز از گوشت‌های سفید مثل انواع ماکیان‬ ‫و ماهی سفید که زودتر هضم می‌شوند‪ ،‬استفاده کنید‪.‬‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 22‬‬


‫‪PERSIAN CULTURE AND ART INSTITUTE‬‬

‫خانـه فـرهنـگ و هنـر ایــران‬ ‫مرکـز برگـزاری کـالس‪ ،‬گردهمـایی و رویدادهـای فـرهنـگی‬

‫مرکـز اطالع رسانی رویـدادهای فرهنـگی‬ ‫کودکان و نوجوانان‬ ‫مدرسه پارسی‪ :‬مهناز صالحی‬ ‫نقاشی‪ ،‬کالژ‪ ،‬سفال‪ :‬شیما دهقان‬ ‫موسیقی‪ :‬آرزو ملکی‪ ،‬نازنین صادقی‬

‫‪www . PersianEvents . ca‬‬

‫ادبیات و هنـرهای نمایشـی‬ ‫داستان نویسی‪ :‬محمد محمدعلی‬ ‫تئاتر‪ ،‬منایشنامه نویسی‪ :‬محمد رحمانیان‬ ‫بازیگری‪ :‬مهتاب نصیرپور‬ ‫فیلمسازی‪ :‬حسین فاضلی‬ ‫عکاسی‪ :‬نیما راهنما‬

‫موسـیقـی‬ ‫کمانچه‪ ،‬ویلن‪ :‬سعید فرج پوری‬ ‫آواز‪ :‬پرویز نزاکتی‬ ‫تار‪ ،‬سه تار‪ :‬علی رزمی‬ ‫بربط‪ :‬علی سجادی‬ ‫سنتور‪ :‬ساینا خالدی‬ ‫متبک‪ ،‬دف‪ :‬هامین هنری‬ ‫گیتار‪ :‬کاوه یغمایی‪ ،‬نازنین صادقی‬ ‫پیانو‪ :‬نیلوفر فرزندشاد‬ ‫آکاردئون‪ :‬سعید زرگری‬ ‫آهنگ سازی‪ ،‬نی‪ :‬امیر اسالمی‬ ‫ویلن‪ ،‬کمانچه‪ :‬سینا احتاد‬ ‫ویلن کالسیک‪ :‬علی عسگری‬

‫هنـرهای تجسمـی‬ ‫نقاشی آبرنگ‪ ،‬اکریلیک‪ :‬محمدرضا آتشزاد‬ ‫نقاشی رنگ روغن‪ ،‬میکس میدیا‪ :‬مهتاب فیروز آبادی‬ ‫نقاشی با مداد رنگی‪ ،‬ذغال و آبرنگ‪ :‬نازنین صادقی‬ ‫کاریکاتور‪ ،‬انیمیشن‪ :‬افشین سبوکی‬ ‫مینیاتور‪ ،‬تذهیب‪ :‬فرهاد الله دشتی‬ ‫طراحی‪ :‬حمیدرضا جدید‬ ‫گرافیک‪ :‬فرزان کرمانی نژاد‬ ‫سرامیک‪ :‬املیرا حبیب اله‬ ‫مجسمه سازی‪ :‬مجید شیخ اکبری‬ ‫خوشنویسی‪ :‬مسعود کریمایی‬

‫زبان‬ ‫انگلیسی‪ :‬یلدا احمدوند‬ ‫فرانسه‪ :‬سام زهره وندی‬

‫علوم پایه‬ ‫ریاضی‪ ،‬فیزیک‪ ،‬کامپیوتر‪ :‬دامون طهماسبی‬ ‫شیمی‪ :‬سهند طهماسبی‬

‫‪facebook . com / percai‬‬ ‫‪www . percai . com‬‬ ‫‪info @ percai . com‬‬

‫)‪1181 West 16th Street (at Pemberton Ave‬‬ ‫‪North Vancouver, BC V7P 1R4‬‬

‫)‪778.PERSIAN (737.7426‬‬ ‫‪778 . 889 . 4820‬‬

‫با سـپاس از همـراهـان همیشـگی خـانـه فـرهنـگ و هنـر ایـران‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫ما‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407,‬‬ ‫‪Vol.16 / P. 23‬‬ ‫ِ‬ ‫فرهنگ‬


‫فروشگاه نانسی‬

‫بیشتر از ‪ ۲۵‬نوع برنج ایرانی‪٬‬هندی و امریکایی‬ ‫از قبیل دمسیاه ‪ -‬باسماتی ‪ -‬س? ‪ -‬قهوه ای و رژیمی‬

‫ارزانترین قیمت با ‪ ۱۰۰٪‬تضمین‬

‫‪604 987 5544‬‬

‫
‬ ‫‪1589‬‬ ‫‪Garden Ave, North Vancouver‬‬

‫نعنا و اسفناج ‪ ۹۹‬سنت‬ ‫پیازچه ‪ ۹۹‬سنت‬ ‫‪Limited Time Offers , Prices may change without notice‬‬

‫قدیمی ترین فروشگاه ایرانی با مدیریت جدید در خدمت شماست‬ ‫‪NAN‬‬ ‫‪CY M‬‬ ‫‪NANCY MARKET‬‬ ‫‪ARK 1589 Garden Ave, North Vancouver, B.C 604 987 5544‬‬ ‫‪E‬‬ ‫‪T‬‬

‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 24‬‬


‫‪NANCY MARKET‬‬ ‫خوراک لوبیا‬

‫‪ ۲‬تا ‪ ۵‬دالر‬ ‫ترشی مخلوط‬

‫‪ ۲‬تا ‪ ۵‬دالر‬

‫‪/ CASE‬‬

‫رشته انسی‬

‫گالب ربیع‬

‫‪14.99‬‬

‫آبلیمو یک و یک‬

‫‪ ۲‬تا ‪ ۵‬دالر ‪ ۲‬تا ‪ ۵‬دالر ‪ ۲‬تا ‪ ۵‬دالر‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 25‬‬


‫زبان و ادبيات‬

‫به یاد «بهرام صادقی»‪،‬‬ ‫پسر کوچک خرده‌فروش نجف‌آبادی‬

‫همزمان با جنگ ایران و عراق برای انجام خدمات پزشكی به مناطق جنگی فرستاده شد‪،‬‬ ‫آدم‌های داستان‌هایش همچنان حضور پررنگی داشتند و او همچنان در كار خلق دنیاهای‬ ‫شگفت بود‪.‬‬ ‫انگار این آدم‌ها كه اتفاقا آدم‌های چندان عجیب و غریبی نبودند‪ ،‬دست از سرش‬ ‫برنمی‌داشتند و رهایش نمی‌كردند و او چاره‌ای نداشت جز اینكه آنها را روی كاغذ بیاورد‪،‬‬ ‫به دنیاهای غیرواقعی ببردشان و ماجراهایی شگفت‌انگیز برای‌شان ترسیم كند‪ .‬آدم‌هایش‬ ‫آدم‌های عادی جامعه بودند؛ كارمند‪ ،‬دانشجو‪ ،‬پزشك و‪ ...‬هیچ‌كدام شغلی غیرعادی‬ ‫نداشتند اما این آدم‌های عادی عموما در موقعیت‌هایی غیرعادی قرار می‌گرفتند‪ .‬یكی‬ ‫گرفتار جن‌گرفتگی می‌شد‪ ،‬دیگری نمی‌توانست در یك عكاسی عكس خود را تشخیص‬ ‫بدهد‪ ،‬یكی مرگ را به مردمان هدیه می‌داد و‪...‬‬

‫ندا آل‌طیب‬

‫نمی‌خواست مردم را نصیحت كند‬ ‫دوره تاریخی زندگی او هم به گونه‌ای بود كه به ناچار حوادثی همانند كودتای ‪ ٢٨‬مرداد‬ ‫را پشت سر گذاشته بود و هرچند اولین داستان این نوجوان سه سال بعد از كودتای ‪٢٨‬‬ ‫مرداد منتشر شد‪ ،‬اما تاثیر این رویداد و دیگر تالطمات سیاسی بر داستان‌های او تاثیر‬ ‫چندان رو و گل درشتی نبود و اینچنین است كه در داستان‌های بهرام صادقی هرگز‬ ‫شعارهای سطحی سیاسی نمی‌بینیم و دغدغه‌های مرد نویسنده به گونه‌ای دیگر و بسیار‬ ‫ظریف نمود پیدا كرده‌اند؛ آنقدر ظریف كه گاه خود را در جهانی بی‌زمان می‌بینیم‪.‬‬ ‫حتی در آن دوره پرآشوب سیاسی كه ممكن بود برخی از هنرمندان تحت تاثیر مسائل‬ ‫روز قرار بگیرند و خلق اثر هنری را وسیله‌ای برای تخلیه هیجان‌ها و دلمشغولی‌های‬ ‫سیاسی خود بدانند‪ ،‬نویسنده مورد نظر ما كه روایت مدرن را برای داستان‌هایش‬ ‫انتخاب كرده بود‪ ،‬هرگز ادعایی نداشت كه‬ ‫بخواهد مردم را نصیحت كند یا آنان را به‬ ‫راه راست یا چپ هدایت كند‪ .‬او كار خودش‬ ‫را می‌كرد‪ .‬بهرام صادقی در تمام آن سال‌ها‬ ‫داستان می‌نوشت‪ .‬آن هم داستان كوتاه‪.‬‬ ‫حاال شاید خیلی هم پر كار نبود‪ .‬شاید ردیف‬ ‫ردیف كتاب ننوشت‪ .‬شاید تنها دو یادگار برای‬ ‫ما بر جای نهاد؛ «ملكوت» و مجموعه داستان‬ ‫«سنگر و قمقمه‌های خالی» اما مگر می‌توان او‬ ‫را نادیده گرفت؟‬

‫شاید كمتر كسی فكرش را می‌كرد كه آخرین بچه ی خرده‌فروشی جزء در نجف‌آباد‬ ‫اصفهان‪ ،‬روزی‪ ،‬روزگاری بشود یكی از نویسندگان نامدار این ملك و با وجود آثار‬ ‫نه‌چندان پرشمارش‪ ،‬تاثیری غیرقابل انكار بر ادبیات ایران داشته باشد اما بهرام‪ ،‬پسر‬ ‫كوچك حسینعلی صادقی‪ ،‬از همان دوره نوجوانی راهش را پیدا كرد‪ ١٨ .‬دی ماه سال‬ ‫‪ ١٣١٥‬آخرین فرزند حسینعلی صادقی به دنیا آمد‪ .‬پیش از او سه فرزند دیگر در این‬ ‫خانواده كه مادرش جهان سلطان بود‪ ،‬متولد شده بودند‪.‬‬ ‫پسر كوچك‌تر اما خیلی زود عالقه‌اش را به شعر و شاعری نمایان كرد؛ عالقه‌ای كه از پدر‬ ‫به ارث برده بود و از همان دوران نوجوانی یا حتی كودكی با ذوق و قریحه‌ای كه داشت‪،‬‬ ‫سرودن شعر را آغاز كرد و شعرهایش را برای انتشار به مجالت ادبی و فرهنگی آن زمان‬ ‫سپرد؛ مجالتی كه در دوره نوجوانی او بسیار پررونق و تاثیرگذار بودند و شاعران و‬ ‫نویسندگان نوقلم خیلی زود به واسطه آنها معرفی می‌شدند‪ .‬هرچند شعرهای او به سبك‬ ‫و سیاق نیمایی بودند اما شاعر نوجوان با شعر كالسیك هم آشنایی كامل داشت و اوزان‬ ‫عروضی را خوب می‌شناخت‪ .‬با این حال قالب شعری نیمایی را انتخاب كرد‪.‬‬

‫داستان‌های پلیسی خالص داستانند‬ ‫دوستدار داستان‌های پلیسی بود و با تسلطی‬ ‫كه به زبان انگلیسی داشت‪ ،‬داستان‌های جنایی‬ ‫و پلیسی و به ویژه آثار آگاتا كریستی و ژرژ‬ ‫سیمون را به زبان اصلی می‌خواند‪ .‬او خود‬ ‫بدون تعارف و اتفاقا خیلی رك و راست درباره‬ ‫این عالقه سخن گفته بود‪« :‬داستان‌های‬ ‫پلیسی‪ ،‬خالص داستانند یعنی نه جنبه‌ای‬ ‫اجتماعی می‌خواهند به آثارشان بدهند و نه می‌خواهند استفاده سیاسی بكنند و نه قصد‬ ‫استفاده هنری از آن را دارند و نه در صدد خوب كردن اخالق مردمند‪ .‬هیچ نوع استفاده‬ ‫غیرداستانی از آنها نمی‌شود‪ .‬پس صرف داستانند‪ .‬البته سرگرمی المانی است كه حتما باید‬ ‫در داستان پلیسی باشد‪ .‬اگر نویسنده‌ای بتواند داستان خود را به این خلوص و یكپارچگی‬ ‫داستان‌های پلیسی برساند‪ ،‬كار بسیار خوبی كرده است‪».‬‬

‫دوستی با محمد حقوقی‬ ‫بعد از پایان تحصیالت ابتدایی كه در نجف‌آباد انجام داد‪ ،‬برای دوره متوسطه به دبیرستان‬ ‫ادب اصفهان رفت‪ .‬در همین دبیرستان بود كه دوستی او با محمد حقوقی آغاز شد؛‬ ‫جوانكی كه او هم شیفته شعر و شاعری بود و نه‌تنها خود شعر می‌سرود بلكه شعر دیگر‬ ‫شاعران را نیز نقد می‌كرد‪ .‬آن عالقه ذاتی و این دوستی سبب شد تا حضور در دنیای شعر‬ ‫و ادبیات برایش جدی‌تر شود‪ .‬عالقه او به ادبیات پلیسی از همان دوره نیز مشخص بود‪.‬‬ ‫برای انتشار شعرهایش در مجالت ادبی آن دوره نام «صهبا مقداری» را انتخاب كرده بود؛‬ ‫همان حروف نام و نام خانوادگی خودش بود كه در هم ریخته شده بود و تركیب تازه‌ای‬ ‫ساخته بود‪ .‬شاید انتخاب این نام برای این پسر نوجوان همچون یك بازی معمایی بود‪.‬‬ ‫آن گونه كه در شناختنامه بهرام صادقی منتشر شده از سوی نشر «بن‌گاه» آمده است‪،‬‬ ‫او با انتشار داستان كوتاه «فردا در راه است» اولین حضور خود را به عنوان داستان‌نویسی‬ ‫جوان تجربه كرد‪ .‬این داستان در سال ‪ ١٣٣٥‬در مجله ادبی «سخن» منتشر شد‪.‬‬ ‫نوجوان عالقه‌مند به شعر و داستان‪ ،‬برای ادامه تحصیل در دوره دانشگاه‪ ،‬سراغ هنر و‬ ‫ادبیات نرفت بلكه رشته پزشكی را انتخاب كرد كه شاید برای او انتخابی دور از ذهن‬ ‫بود و از سال ‪ ١٣٣٤‬در دانشكده پزشكی دانشگاه تهران آغاز به تحصیل كرد‪ .‬تحصیلش‬ ‫در دانشگاه در چند مقطع برای انجام كارهایی مانند خدمت نظام وظیفه متوقف شد با‬ ‫این همه او در رشته پزشكی تحصیالت خود را به پایان رساند و مانند برخی از بزرگان‬ ‫هنرمند‪ ،‬تحصیالت خود را نیمه كاره رها نكرد‪.‬‬ ‫آدم‌هایی كه دست از سرش برنمی‌داشتند‬ ‫بهرام صادقی نیز همچون غالمحسین ساعدی با وجود تحصیالت نامرتبطش (ساعدی هم‬ ‫روانپزشك بود) و با وجود اشتغالش به عنوان پزشك‪ ،‬هرگز از جهان ادب و هنر دور نشد‬ ‫و در سرزمین مادری‌اش به عنوان نویسنده شناخته شد‪ .‬در تمام آن سال‌هایی كه مشغول‬ ‫درس خواندن بود یا دوره سپاهی دانش را در جنوب كشور می‌گذراند‪ ،‬یا آن دوره‌ای كه‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫و سرانجام ملكوت نویسنده‬ ‫مرد نویسنده شاید خیلی هم در قید و بند‬ ‫گردآوری داستان‌هایش نبود‪ .‬برخی را چاپ‬ ‫كرد و برخی دیگر را نه‪ .‬به هر روی مجموعه‬ ‫«سنگر و قمقمه‌های خالی» او دربردارنده ‪٢٥‬‬ ‫داستان است؛ «فردا در راه است»‪« ،‬وسواس»‪،‬‬ ‫«كالف سر در گم»‪« ،‬آقای نویسنده تازه‬ ‫كار است»‪« ،‬با كمال تاسف»‪« ،‬سراسر‬ ‫حادثه»‪« ،‬هفت گیسوی خونین» و‪ ...‬برخی از‬ ‫داستان‌های این مجموعه‌اند كه پیش‌تر در‬ ‫مجالت چاپ شده بودند و البته داستان نسبتا‬ ‫بلند «ملكوت» با آن شروع نفسگیرش‪...‬‬ ‫در قید و بند گردآوری كارهایش نبود اما‬ ‫به سالمت جسمش از این هم بی‌توجه‌تر بود‪.‬‬ ‫نه! او هرگز خودكشی نكرد ولی راهی را در‬ ‫پیش گرفت كه سرانجامش مرگی محتوم و‬ ‫زودرس بود‪ .‬وقتی در ‪٤٨‬سالگی درگذشت‪،‬‬ ‫یك مرگ غم‌انگیز و حسرت بار دیگر در تاریخ‬

‫ادبیات معاصر ما رقم خورد‪.‬‬ ‫پسر كوچك حسینعلی صادقی‪ ،‬خرده‌فروشی جزیی نجف‌آباد هرچند در سرزمین شعر‬ ‫و ادب ما عمری طوالنی نداشت اما یكی از بزرگ‌ترین داستان‌نویسان كشورش بود و‬ ‫هست‪.‬‬ ‫اعتماد‬ ‫مد و مه‪/‬جمعه ‪ ۲۱‬دی ‪۱۳۹۷‬‬ ‫‪------------------------------------------------------------‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 26‬‬


‫نویسندۀ محبوب این روزهای جهان توضیح می‌دهد‬

‫که چرا کتاب‌هایش در زمانۀ آشوب جذابیت دارند‬ ‫قرار مالقات در زیرزمین‬

‫هاروکی موراکامی‪ :‬برای رسیدن به روشنایی‪ ،‬باید از تاریکی گذر کنید‬ ‫نوشته ی "الیور برکمن"‬ ‫ترجمه ی "عرفانه محبی"‬

‫تالش برای ارائۀ خالصه‌ای از داستان‌های او بی‌فایده است‪ ،‬اما همین‌قدر کافی است که اشاره‬ ‫ِ‬ ‫داستان نقاش پریشان‌خاطری است که همسرش به‌تازگی او را ترک‬ ‫راوی بی‌نام این‬ ‫کنیم‬ ‫ْ‬ ‫کرده‪ .‬او برای کنارآمدن با این مسئله به کوه‌های شرق ژاپن پناه می‌برد‪ .‬این سفر به یک‬ ‫ِ‬ ‫ماجراجویی پرآب‌وتاب می‌انجامد‪ :‬مواجهه با مؤسس مرموز یک شرکت فناوری‪ ،‬زنگی که‬ ‫شب‌ها خودبه‌خود به صدا در می‌آید‪ ،‬معبدی زیرزمینی‪-‬چاه‌ها و دیگر فضاهای زیرزمینی‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫سامورایی‬ ‫و نیز گربه‌های گمشده‪ ،‬از عناصر ثابت آثار موراکامی هستند‪ -‬و یک سرباز‬ ‫به‌غایت وراج که از بوم نقاشی‌ای که راوی در اتاقی زیرشیروانی پیدا کرده بیرون می‌جهد‪.‬‬ ‫(برای نویسنده‪ ،‬که از نوجوانی طرفدار داستان‌های اسکات فیتزجرالد بوده‪ ،‬این عناصر گرد‬ ‫ِ‬ ‫جلوتررفتن رمان‬ ‫هم آمده‌اند تا «‌ادای احترامی باشند به گتسبی بزرگ‪ ،»۲‬ادعایی که با‬ ‫محتمل‌تر هم می‌شود)‪.‬‬ ‫اینکه آثار موراکامی در زمان تشویش‌های سیاسی محبوبیت پیدا می‌کنند قابل درک است‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫غرابت شیوۀ‬ ‫کارهای او تأثیری مسحور‌کننده و گاه تسلی‌بخش بر خواننده می‌گذارند‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫یکنواختی احساسی‌ای تعدیل می‌شود که همچون پناهگاهی است‬ ‫جلورفتن داستان‌هایش با‬ ‫آرامش‌بخش در گریز از دنیای واقعی و تناقضات آن‪ .‬موراکامی در یکی از مصاحبه‌هایش‬ ‫می‌گوید که از بازی بیس‌بال خوشش می‌آید «چون کسل‌کننده است»‪ ،‬و در کتاب خاطراتش‬ ‫وقتی از دویدن حرف می‌زنم‪ ،‬از چه حرف می‌زنم‪ ۳‬لذت دویدن ‪-‬اگر لذت کلمۀ درستی‬ ‫مانع به‌وجودآمدن احساسات شدید می‌شود‪.‬‬ ‫باشد‪ -‬را می‌ستاید‪ ،‬ازاین‌رو که ِ‬ ‫نباید انتظار داشت که موراکامی دربارۀ تمام مضامین خیالی آثارش توضیح دهد‪ .‬او با‬ ‫ِ‬ ‫تاریک‬ ‫اعتمادی راسخ به ناخودآگاهش شروع به کار می‌کند‪ :‬اگر تصویری از اعماق آن چا ِه‬ ‫درونی سر برآورد‪ ،‬آن را به‌خودی‌خود معنادار تلقی می‌کند‪ ،‬کار او ثبت چنین چیزهایی است‬ ‫ْ‬ ‫تحلیل کار «آدم‌های باهوش» است و با خنده ادامه می‌دهد «و‬ ‫نه تحلیل آن‌ها‪( .‬او می‌گوید‬ ‫ِ‬ ‫رمان کافکا در کرانه‪۴‬‬ ‫نویسنده‌ها الزم نیست باهوش باشند»)‪ .‬به‌عنوان نمونه در صحنه‌ای از‬ ‫که در سال ‪ ۲۰۰۲‬منتشر شد‪ ،‬از آسمان مثل تگرگ ماهی می‌بارد‪« .‬مردم از من می‌پرسند‬ ‫’چرا ماهی؟ و چرا از آسمان ماهی می‌بارد؟‘ اما من جوابی برای این سؤال‌ها ندارم‪ .‬این فکر‬ ‫در سرم بوده که چیزی باید از آسمان ببارد‪ .‬با خودم فکر کردم‪ :‬چه چیزی باید از آسمان‬ ‫ببارد؟ و گفتم‪’ :‬ماهی! ماهی می‌تونه خوب باشه‘»‪.‬‬

‫هاروکی موراکامی هفتادساله است‪ .‬هر روز‪ ،‬چهار صبح بیدار می‌شود‪ ،‬پنج‌شش ساعت‬ ‫می‌نویسد و سپس نُه کیلومتر می‌دود‪ .‬تنها یکی از رمان‌هایش‪ ،‬در اولین سال انتشار‪۳.۵ ،‬‬ ‫میلیون نسخه فروش رفته‪ .‬خودش خبر ندارد چرا این‌همه مردم دوستش دارند‪ ،‬اما‬ ‫می‌داند محبوبیتش بی‌ربط به عجیب‌بودن اتفاقات قصه‌هایش نیست‪ :‬ماهی‌هایی که از‬ ‫آسمان می‌بارند و گربه‌هایی که در خیابان گم می‌شوند‪ .‬می‌گوید «در رمان‌نوشتن نباید‬ ‫ِ‬ ‫تاریکی ناخودآگاهم می‌روم و با دست پُر از آنجا برمی‌گردم‪.‬‬ ‫خیلی چون‌وچرا کرد‪ ،‬من به‬ ‫نتیجه‌اش می‌شود رمان‌هایی که نوشته‌ام»‪.‬‬ ‫روز پیش از مالقاتم با هاروکی موراکامی در منهتن‪ ،‬او مثل هر ِ‬ ‫روز دیگری برای دویدن‬ ‫پیش‌ازظهرش به سنترال پارک می‌رود که زنی او را متوقف می‌کند و می‌گوید «عذر‬ ‫می‌خواهم‪ ،‬شما همان نویسندۀ معروف ژاپنی نیستید؟» شیوۀ سؤال‌کردنش کمی عجیب‬ ‫بوده اما موراکامی با خوی آرام همیشگی‌اش پاسخ او را می‌دهد «به او گفتم نه‪ ،‬من فقط‬ ‫یک نویسنده‌ام‪ ،‬با‌این‌حال از دیدن شما خوشوقتم! و بعد با هم دست دادیم‪ .‬وقتی مردم به‬ ‫این شکل سراغم می‌آیند‪ ،‬احساس عجیبی به من دست می‌دهد‪ ،‬چون من فقط یک آدم‬ ‫معمولی‌ام‪ .‬واقعًا درک نمی‌کنم‪ ،‬چرا مردم دوست دارند مرا ببینند»‪.‬‬ ‫اشتباه است که این نوع برخورد را ناشی از فروتنی متظاهرانه یا ناراحتی موراکامی از‬ ‫ِ‬ ‫موراکامی ‪۶۹‬ساله از شهرت جهانی‌اش نه‬ ‫شهرتش تعبیر کنیم‪ :‬تنها می‌توان گفت که هاروکی‬ ‫سرخوش است و نه بیزار‪ .‬در واقع نگرش او همچون نگرش تماشاگری است که کنجکاو و‬ ‫تاحدودی متحیر است‪ ،‬هم به‌خاطر داستان‌های سوررئالی که از ناخودآگاهش برمی‌آیند و‬ ‫هم به‌خاطر این واقعیت که میلیون‌ها خواننده کتاب‌هایش را چه به ژاپنی و چه ترجمه‌شده به‬ ‫زبان‌های دیگر مشتاقانه می‌خوانند‪ .‬مسلم ًا اتفاقی نیست که شخصیت‌های اصلی داستان‌هایش‬ ‫هم به همین شکل تماشاگرانی بیرونی هستند‪ :‬مردی آرام‪ ،‬کناره‌گیر از جامعه‪ ،‬و اغلب بدون‬ ‫نام‪ ،‬در میانۀ سی‌سالگی‪ ،‬که یک تماس تلفنی غیرعادی یا جست‌وجو برای یافتن یک گربه او‬ ‫را به جهانی موازی می‌کشاند و او‪ ،‬به‌جای اینکه مضطرب شود‪ِ ،‬‬ ‫سر شوق می‌آید‪ .‬این جهان‬ ‫موازی پر است از سگ‌هایی که منفجر می‌شوند‪ ،‬مردهایی که لباس گوسفندشکل می‌پوشند‪،‬‬ ‫دخترکان رازآلود و آدم‌های بدون چهره‪.‬‬ ‫موراکامی معتقد است که این قاعدۀ ِ‬ ‫ادبی مسحورکننده در زمان‌ آشفتگی‌های سیاسی‬ ‫جذابیتی ویژه‌ دارد‪ .‬او درحالی‌که در اتاق کنفرانسی در دفتر پیشکار ادبی آمریکایی‌اش نشسته‬ ‫است و آبش را جرعه‌جرعه می‌نوشد توضیح می‌دهد «در دهۀ ‪ ۱۹۹۰‬در روسیه‪ ،‬زمانی که‬ ‫سردرگمی فراگیر شده بود‬ ‫نظام شوروی در حال تغییر بود‪ ،‬من بسیار محبوب بودم چون‬ ‫ْ‬ ‫ِ‬ ‫افراد سردرگم کتاب‌های مرا دوست داشتند»‪« .‬در آلمان‪ ،‬وقتی دیوار برلین فروریخت‪،‬‬ ‫و‬ ‫سردرگمی وجود داشت و مردم کتاب‌های مرا دوست داشتند»‪ .‬اگر این نظریه درست‬ ‫باشد‪ ،‬آمریکای دونالد ترامپ و بریتانیای خارج‌شده از اتحادیۀ اروپا بازارهای پرسودی برای‬ ‫چهاردهمین رمان او یعنی کشتن فرمانده‪ ۱‬خواهند بود‪ .‬این کتاب ‪ ۶۷۴‬صفحه‌ای‪ ،‬سرشار‬ ‫از معجون عجیب و غریب موراکامی است که فیلیپ گابریل و تد گوسن آن را به انگلیسی‬ ‫ترجمه کرده‌اند و ‪ ۹‬اکتبر در بریتانیا به چاپ رسیده است‪.‬‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫و می‌دانید‪ ،‬اگر این چیزی است که به ذهنم رسیده‪ ،‬پس شاید چیز درستی است‪ ،‬چیزی از‬ ‫اعماق ناخودآگاه که خواننده می‌تواند طنینش را بشنود‪ .‬پس حاال من و خواننده یک مکان‬ ‫زیر زمین داریم‪ .‬و احتماالً در آنجا کام ً‬ ‫مالقات در ِ‬ ‫ال طبیعی است که از آسمان ماهی ببارد‪.‬‬ ‫این مکان مالقات است که اهمیت دارد‪ ،‬نه تفسیرهای نمادشناسانه یا امثال آن‪ .‬این کار را‬ ‫به روشنفکران واگذار می‌کنم»‪ .‬تصور موراکامی از خودش به‌عنوان نوعی واسطه ‪-‬رابطی‬ ‫بین ناخودآگاه خودش و ناخودآگاه خوانندگانش‪ -‬به‌قدری برایش مبرهن است که بعد‬ ‫از اینکه خودش را یک «قصه‌گوی بالفطره» خواند‪ ،‬مکثی کرد تا گفته‌اش را اصالح کند‪« :‬نه‪،‬‬ ‫من قصه‌گو نیستم‪ ،‬من تماشا‌گر قصه‌ها هستم»‪ .‬رابطۀ او با داستان‌هایش مثل رابطۀ فرد با‬ ‫خواب‌هایش است‪ ،‬این روشن می‌کند که چرا او مدعی است که شب‌ها خواب نمی‌بیند‪ .‬او‬ ‫می‌گوید «خب‪ ،‬شاید ماهی یک‌بار خواب ببینم‪ ،‬اما معموالً خواب نمی‌بینم‪ .‬فکر می‌کنم به این‬ ‫خاطر است که عادت دارم خواب و رؤیاهایم را در بیداری ببینم‪ ،‬پس دیگر نیازی نیست وقتی‬ ‫می‌خوابم‪ ،‬رؤیایی ببینم»‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫کلیدی ظهور او به‌عنوان نویسنده انگار از جایی ورای‬ ‫در داستان‌های موراکامی‪ ،‬لحظه‌های‬ ‫کنترل خود‌آگاهش برآمده‌اند‪ .‬موراکامی در سال ‪ ۱۹۴۹‬در دورۀ پس از جنگ و اشغال ژاپن‬ ‫به‌دست آمریکا در کیوتو به دنیا آمد‪ .‬بعد از اینکه کارش را یعنی تأسیس یک باشگاه جاز‬ ‫در توکیو با نام «پیتر َکت»‪ ،‬اسم گربۀ خانگی‌اش‪ ،‬رها کرد پدر و مادرش از او ناامید شدند‪.‬‬ ‫چند سال بعد در یک استادیوم بیس‌بال نشسته بود و همان‌طور که توپی را که با ضربۀ چوب‬ ‫بیس‌بال بازیکن آمریکایی ِدیو هیلتون به پرواز درآمده بود تماشا می‌کرد‪ ،‬ناگهان به ذهنش‬ ‫خطور کرد که می‌تواند یک رمان بنویسد‪ ،‬شهودی که به رمان به آواز باد گوش بسپار‪۵‬‬ ‫(‪ )۱۹۷۹‬انجامید‪ .‬کمی بعد از آن‪ ،‬در یک آخر هفته با تماس تلفنی مجله‌ای ادبی و ژاپنی به‬ ‫ِ‬ ‫جدید‬ ‫نام گونزو از خواب پرید که به او اطالع می‌داد رمانش به فهرست جایزۀ نویسندگان‬ ‫مجله راه یافته است‪ .‬تلفن را قطع کرد و با همسرش یوکو برای قدم‌زدن بیرون رفتند‪.‬‬ ‫یک کبوتر زخمی پیدا کردند و آن را به ایستگاه پلیس بردند‪ .‬او سال‌ها بعد نوشت «آن‬ ‫یکشنبه هوا روشن و صاف بود و درخت‌ها‪ ،‬ساختمان‌ها‪ ،‬و پنجرۀ مغازه‌ها در آفتاب بهاری‬ ‫به‌زیبایی می‌درخشیدند»‪« .‬آنجا بود که این فکر ذهنم را تسخیر کرد‪ .‬من جایزه را می‌برم‪ .‬و‬ ‫ِ‬ ‫گمان جسورانه‌ای بود اما در آن لحظه مطمئن‬ ‫به رمان‌نویسی تقریبًا موفق تبدیل می‌شوم‪.‬‬ ‫بودم که به‌وقوع می‌پیوندد‪ .‬کام ً‬ ‫ال مطمئن‪ .‬نه مثل یک فرضیه‪ ،‬بلکه مستقیمًا و شهودی»‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫ادبیات ژاپن وصلۀ‬ ‫تحسین منتقدان در ژاپن به‌کندی آغاز شد‪ .‬او به خاطر دارد که «در عالم‬ ‫ناجور بوده»‪ ،‬تاحدودی به این دلیل که در کتاب‌هایش هیچ‌گونه ریشۀ ژاپنی دیده نمی‌شد‬ ‫و ارجاعات زیادی به فرهنگ آمریکایی وجود داشت‪ ،‬بنابراین کارهایش «زیادی آمریکایی»‬ ‫به‌نظر می‌رسیدند‪( .‬اما این روزها از او به‌عنوان یکی از نامزدهای اصلی جایزۀ نوبل یاد‬ ‫می‌شود‪ ،‬با‌این‌حال او درخواست کرده است که نامش از لیست نامزدهای «نوبل جایگزین»‪،‬‬ ‫که به‌سبب تعویق جایزۀ نوبل امسال ایجاد شده بود‪ ،‬حذف شود و گفته که ترجیح می‌دهد‬ ‫روی نوشتن تمرکز کند)‪« .‬ما که دقیق ًا بعد از جنگ به‌دنیا آمدیم‪ ،‬در فرهنگی آمریکایی‬ ‫بزرگ شدیم‪ :‬من همیشه به آهنگ‌های جاز و پاپ آمریکایی گوش می‌دادم و سریال‌های‬ ‫تلویزیونی آمریکایی می‌دیدم؛ برایمان دریچه‌ای بود رو به جهانی متفاوت‪ .‬اما به‌هرحال پس‬ ‫از مدتی سبک خودم را پیدا کردم‪ ،‬که نه ژاپنی بود و نه آمریکایی‪ ،‬سبک خودم بود»‪.‬‬ ‫در هر صورت‪ ،‬منتقدان هرطور هم که فکر کنند‪ ،‬موفقیت تجاری او پیوسته رشد کرد و در‬ ‫سال ‪ ۱۹۸۷‬با جنگل نروژی‪ ۶‬به اوج رسید‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)34‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 27‬‬


‫تاريخ ادبيات‬ ‫را رسانید نعش نسیم و اسباب او را برداشته داخل‬ ‫در عمارت "شمسه بانو" گردید و جراحی بر سر او‬ ‫گماشتند که او را چاق کند‪.‬‬ ‫چون دو روز دیگر شد "صلصال" از بردن نعش‬ ‫مهترنسیم خبردار شد "یزدک" را طلبید و گفت می‬ ‫خواهم که نعش نسیم را پیدا کنی‪ .‬یزدک عرض کرد‬ ‫بچشم و از غار بیرون آمد داخل شهر خطا گردید‬ ‫و کدخدایان و ریش سفیدان شهر خطا را طلبید و‬ ‫از هر کدام التزام گرفت که نعش نسیم از خانه هر‬ ‫کس بیرون بیاید مالش مال دیوان سرش در پای‬ ‫قایق – چون چند روز ازین مقدمه گذشت غیاث‬ ‫جراح بسیار تشویش بهم رسانید چون شب گردید‬ ‫خود را در سر چهارسو رسانید و مقدمۀ گریزاندن‬ ‫نسیم را گفت‪ .‬یزدک گفت تو دروغ می گوئی‪ .‬غیاث‬ ‫گفت من از چشم خود دیدم‪ .‬القصه یزدک گفت غیث را محبوس کردند بعد از آن خود‬ ‫برخاست "داخل در عمارت شمسه بانو گردید"‪.‬‬

‫سبک شناسی‬ ‫(بخش ‪)157‬‬

‫نثرهای هندی‬ ‫این بود حالت نثر در ایران و بعینه همین بود حالت‬ ‫نثر در هندوستان جز اینکه فضال و علمای هندی در‬ ‫اظهار فضیلت زیادتر از منشیان و نویسندگان ایرانی‬ ‫می کوشیده اند‪ .‬در مناشیر و مکاتیبی که رجال هند‬ ‫به رجال ایران نوشته اند و در سفینه ها یافت می‬ ‫شود معلوم است که نویسنده ی مقیم هند بیشتر می‬ ‫خواهد اظهار فضل کند و کمتر مطلب بیان کردنی‬ ‫دارد‪ ،‬یا اگر دارد به جای اینکه حرف خود را بنویسد‬ ‫از در و دیوار صحبت داشته و کلماتی مناسب فضل‬ ‫فروشی خود به دست آورده است نه مناسب مطلبی‬ ‫که باید بنویسد‪ .‬همین حالت را در شعر هندی می‬ ‫بینیم و به جز صایب که گاهی از واقعات سخن می گوید‪ ،‬باقی شعرا مخصوص ًا متأخران از‬ ‫قبیل "بیدل" و "غنی" قصدشان آوردن عباراتی است که با صنعت و مضمون جور بیاید نه‬ ‫با مقصودی که دارند و غالب ًا مقصودی هم نداشته اند‪.‬‬ ‫نثرهای ساده‬ ‫این را هم باید گفت که نثرهای ساده ی این عصر مثل عالم آرای شاه اسمعیل و اسکندرنامه‬ ‫و رموز حمزه و طوطی نامه‪ 1‬که در هند تألیف شده است و جز عالم آرای اسمعیلی مابقی‬ ‫چاپ خورده اند – برای لذت بردن و چیز فهمیدن بهتر از کتب فاضالنه ای است که درین‬ ‫عهد نوشته شده است چه بدبختانه بعضی از تواریخ این دوره به واسطه ی طول کالم از حیز‬ ‫انتفاع افتاده و خواندن آنها شخص را از کتاب خواندن بیزار می سازد!‬ ‫نثرهای علمی‬ ‫نثر علمی مانند نوشته های شیخ بهائی و کتب مجلسی اگرچه در رکاکت به پایه ی کتب باال‬ ‫نمی رسد اما در شیوائی و لطف و ادای مقصود بسیار مفید و مطلوب می باشد‪ -‬و باید‬ ‫افسوس خورد که چرا مالمحمد باقر مجلسی مجلدات "بحار االنوار" را نیز مانند تذکره‬ ‫االئیمه و حق الیقین و عین الحیوة و حلیة المتقین و مشکوة االنوار و حیات القلوب‪ 2‬و غیره به‬ ‫پارسی ننوشت و این "دایرة المعارف شیعه" را به زبان عربی جمع آوری نمود‪ .‬عیب بزرگ‬ ‫نثر علمی این دوره اگر کتب الهیجی و بهائی را کنار بگذاریم آن است که جمله بندی کامال‬ ‫عربی است و به فارسی شبیه نیست!‬ ‫اینک برای نمونه از هر قسم از اقسام نثر ساده که ذکر شد سطری نقل می کنیم‪:‬‬ ‫الف‪ -‬نثر روان و ساده ی عصر صفوی در ایران و هند‪:‬‬ ‫از اسکندرنامه‬ ‫"گلدسته بندان ریاض سخندانی و گل چینان بوستان نکته دانی بدینگونه آورده اند که چون‬ ‫"صلصال خان" خبردار شد از اشکنجه کردن "مهتر نسیم" از شهر خطا بیرون آمده داخل‬ ‫در غار افراسیاب شد در پیش "شمامۀ جادو" رسید از هرجا سخن در میان آوردند و آن‬ ‫شب را در غار بسر برد و مهترنسیم را نیز بیرون غار انداخته بودند که "مهتر برق" خود‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫وصف جنگ‬ ‫سلطان محمد امر کرد تا چهار عرادۀ حرب او را در میدان کشیدند و از عقب عرادها خود‬ ‫داخل میدان گردید و مبارزی طلب کرد‪ .‬اسکندر اشاره بجانب دالوران کرد که یکنفر به‬ ‫میدان برود که با فرهنگ دالور نهیب بمرکب داد و داخل میدان گردید سر راهرا تنگاتنگ‬ ‫بعزم جنگ بر آن کافر گرفت و دست بنیزه کردند و نیزها بجانب یکدیگر راست نمودند‬ ‫چون نیزه بازی ایشان بهزارودویست طعن رسید ختم گردید نیزه ها زدند بر ترک و تارک‬ ‫یکدیگر که نیزه ها خالل خالل بر یال مرکبان فروریخت‪ .‬چون از نیزه مرادی حاصل نشد‬ ‫سلطان محمد عمود را از روی عراده برداشت و تاخت بر سر فرهنگ آورد و فرهنگ در‬ ‫زیر لکۀ ابر سپهر پنهان گردید که سلطان محمد رسید و چنان عمودی بر قبه سپر فرهنگ‬ ‫نواخت که دنیا در نظر فرهنگ تیره و تار شد‪ .‬مهترنسیم مشت آبی بر صورت فرهنگ زد‬ ‫فرهنگ بحال آمد اما چهار دست و پای مرکب فرهنگ از ضرب عمود مانند میخ بر زمین‬ ‫نشست‪ .‬چون فرهنگ به هوش آمد تکانی به مرکب داد چهار دست و پای مرکب از خاک‬ ‫بیرون آمد‪ .‬سلطان محمد رسید و ضرب دوم و سوم را زد که فرهنگ سپر را بدوش‬ ‫انداخت و دست بر عمود برد و گفت‪:‬‬ ‫غم اینجهان را فراموش کن‬ ‫زدی ضربتی ضربتی نوش کن ‬ ‫وهی برآورد که بگیر از دست من که سلطان محمد در زیر لکۀ ابر سپر پنهان گردید‪.‬‬ ‫فرهنگ چنان عمودی بر قبۀ سپر سلطان محمد نواخت که دنیا در نظر سلطان محمد تیره‬ ‫و تار گردید‪ .‬مهتر لیث مشت آبی بر صورت او زد دلش بحال آمد‪ .‬فرهنگ ضرب دوم و‬ ‫سوم را زد که شیری که از پستان مادرش خورده بود در زیر زبانش لذت کرد‪.‬‬ ‫اما چون از عمود مرادی حاصل نشد سلطان محمد دست به کمر رسانید و کمند را از کمر‬ ‫باز کرد‪.‬‬ ‫گسستن ندارد چو رگهای کوه‬ ‫ ‬ ‫کمند عدوبند خاراشکوه‬ ‫کشد پیش اگر باشد البرزکوه‬ ‫چو بر دست و بازوی خصم افکنی ‬ ‫کمند را حلقه حلقه کرده بر سر چنگ گرفت و بجانب فرهنگ انداخت که دوازده قالبه‬ ‫کمند بر یال و بال فرهنگ بند شد بعد از آن سلطان محمد سر کرک را برگردانید و تازیانه‬ ‫بر کفل مرکب آشنا کرد‪ .‬فرهنگ مانند سد سکندر در خانۀ زین نشست و از زور آن دو‬ ‫دالور کمند از دو جا گسیخته شد‪ .‬بعد از آن فرهنگ نیز کمند بجانب او انداخت آنهم بدان‬ ‫طریق گردید‪ .‬پس سلطان محمد دست بر قبضۀ شمشیر کرده تاخت بر سر فرهنگ آورد‬ ‫و فرهنگ در زیر لکۀ ابر سپر پنهان گردید که سلطان محمد دست و تیغ را فرود آورد‬ ‫چهار انگشت بر سر فرهنگ نشست که لشگر فرهنگ و لشگر امیر از جای درآمدند و مرکب‬ ‫از میان جنگ گاه فرهنگ را برداشته بدر برد تا بداستان او برسیم‬ ‫القصه لشگر بکش بکش درانداختند‪ .‬ابر اجل خیمه زد باران مرگ باریدن گرفت بازار ملک‬ ‫الموت رواج برداشت‪.3‬‬ ‫فزع در دل چرخ اعظم زدند‬ ‫دو لشگر رسیدند و بر هم زدند ‬ ‫ز نوک سنان سینه سوراخ شد‬ ‫ ‬ ‫سر نیزه با سینه گستاخ شد‬ ‫هنوز آید از رزمگه بوی تیغ"‬ ‫ ‬ ‫ز بس تیغ بارید بر روی تیغ‬ ‫در هندوستان هم نظیر این نثر رایج بوده است با این فرق که در هند اصطالحات و لغات‬ ‫معمول خودشان را نشان می دهند و در ایران مصطلحات خود را‪ ،‬مانند "طوطی نامه"‬ ‫تهذیب محمد قادری و "رزمنامه" و "راماین" ترجمه نقیب خان و عبدالقادر بداونی صاحب‬ ‫تاریخ بداونی که از معتبرترین تواریخی است که در هند نوشته شده است و ما از "راماین"‬ ‫که استادانه تر از همه ی نثرهای ساده نوشته شده است و از اسکندرنامه ی مذکور درست‬ ‫تر و استادانه تر است قسمتی نقل می کنیم‪.4‬‬ ‫در صفت دریا و عشق رام‪5‬‬ ‫"دریا را چنان دیدند که از شتاب باد موجهای او به آسمان می رفت و ساحلش ناپدید و‬ ‫بسیار عمیق و جانوران آبی در آن بی شمار بود و سرداران افواج میمونان در کنار آن‬ ‫دریای شور نشستند و دریا دیدند که از ماهیان بزرگ پر و بسیار هولناک بود و آواز مهیب‬ ‫ازو میخاست و پر از "راچهسان"‪ 6‬بود و در وقت افزونی ماه افزون می شد و چنان می‬ ‫نمود که گویا عکس آسمان است و شعاعهای ماه در آن بسیار افتاده و سوسماران آبی و‬ ‫ماهیان او را در شور آورده بودند و ماران هولناک بزرگ جثه در آن بسیار و از جواهر‬ ‫بسیار پر آراسته می نمود ‪( ...‬دنباله در صفحه ی روبرو)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 28‬‬


‫‪ ...‬و بغایت عمیق و زیبائی او بسیار و بسیار جوی های خورد و بزرگ بدو پیوسته بود و ازو‬ ‫بغایت دشواری میتوان گذشت و بسیار فراخ بود و انواع نهنگان و ماران بزرگ گوناگون‬ ‫در آن افتان و خیزان بودند و گردابها در آن افتاده‪ ،‬مانند خورشید می نمود و "دیوتهاء"‪7‬‬ ‫هولناک و مانند قعر زمین صعب قلب بود‪ ،‬آسمان مانند دریا و دریا مانند آسمان می نمود‬ ‫و در میان دریا و آسمان هیچ فرقی کرده نمی شد و آب به آسمان و آسمان به آب پیوسته‬ ‫و رنگهای گوناگون دریا و آسمان هر دو یکی شده بود و از بس که ابرها آب می بارید و آب‬ ‫از دریا می برآمد هیچ فرقی در میان آن هر دو نبود و دانسته نمی شد که کدام افزونتر‬ ‫است‪ ،‬و جواهر در آن دریا بی حد بود و باد تند آن چنان از آن بر می خاست که گویا دریا‬ ‫به جانب آسمان خواهد جست و غلغلۀ عظیم بر می آمد‪ ،‬سیالب ها‪ ،‬و موج ها و گرداب های‬ ‫بسیار در آن بود و از ماران و ماهیان سیاه و کبود پر بود‪ ...‬آن سپاه بکنار دریا قرار گرفت‪.‬‬ ‫رام با لچمن‪ 8‬گفت که هر اندوهی که هست بعد از مدتی دراز برطرف می شود اما من‬ ‫که "سیتا"‪ 9‬را یاد می کنم غم من هر روز زیاد می شود و نه مرا این غم است که سیتا از‬ ‫من دور افتاده است و نه این اندیشه است که او را کشته باشند‪ ،‬اما من همین فکر داردم‬ ‫که خوبی او روز به روز کم می شود‪ ،‬پس رام گفت‪ :‬ای باد‪ ،‬تو از جائی که سیتا است بوز‪ ،‬و‬ ‫خود را به بدن او رسان و پیش من بیا تا به بدن من نیز رسی و مساس بکنی و من به همین‬ ‫امیدواری زنده می مانم و از همین آرزو خوشحالم و شب و روز تن من از آتش عشق می‬ ‫سوزد و فراق سیتا افروزینۀ آن آتش و اندیشه او زبانۀ آن آتش است‪ ،‬از بس که یاد سیتا‬ ‫می کنم‪ ،‬چنین می دانم که من و سیتا هر دو درین زمین به یک جا خواب می کنیم و من به‬ ‫زندگی سیتا زنده می مانم‪ ،‬چنانچه کشت شالی از رسیدن آب به کشتی دیگر که همسایۀ‬ ‫اوست نمناک می گردد و من بر دشمنان فیروزی یافته سیتا را که میان او نازک و روی او‬ ‫مانند ماه تمام است‪ ،‬کی خواهم دید‪ ،‬چنانچه دولت روزافزون را می بینند"‪...‬‬ ‫صفت زیبائی سیتا‬ ‫"دهان سیتا مانند نیلوفر است و دندان های زیبا و لب های خوب دارد‪ ،‬من آن لب ها را‬ ‫که مانندآب حیوتست کی خواهم مکید و کی باشد که پستان های پرگوشت سیتای خندان‬ ‫روی را که مانند میوۀ "نال" است در لرزه خواهم دید و کی باشد که خیل خیل "راچهسان"‬ ‫را گریزانده سیتا را ببینم‪ ،‬چنانچه بعد از برطرف شدن ابر سیاه روشنی ماه دیده می شود؟‬ ‫سیتا در اصل همینطور الغر بود حاال از اندیشۀ بسیار و ناخوردن چیزی بنا بر طالع من بیشتر‬ ‫الغر شده باشد‪ ،‬سیتا که در اصل الغر بود حاال در میان راچهس زنان‪ 10‬با وجود آنکه من‬ ‫شوهر اویم‪ ،‬مانند بی شوهران نگاهبان خود را نمی دیده باشد‪ ،‬من این غم فراق سیتا را که‬ ‫خطرناک است کی برطرف خواهم ساخت‪ ،‬چنانچه جامۀ چرکین را دور می سازند؟ و رام‬ ‫دالور به این طریق گریه و بی طاقتی می کرد‪ ،‬تا آنکه روزگار گذشت و آفتاب پنهان شد و‬ ‫رام که روش او مانند "اندر"‪ 11‬حاکم مردمان و جدا از سیتا مانده بود‪ ،‬دریای شور را دیده‬ ‫به جهت سیتا دختر "جنگ"‪ 12‬اندیشه ناک ماند"‪ ...‬انتهی‪.‬‬ ‫اگر لطایفی درین نثر دیده می شود مربوط به قوه ی انشاء نیست‪ ،‬بلکه مربوط به اصل‬ ‫اشعار لطیفی است که "پالمیکی" سراینده ی این داستان بزرگ سروده است و درین خیاالت‬ ‫و تصورات اثر ادب عرب به هیچ وجه وجود ندارد و طرز فکر آریائی ویژه است‪ .‬بنابراین‬ ‫به نظر طبیعی می آید‪ ،‬ورنه انشا از لحاظ سبک شناسی جز انشای ساده و بسیار ابتدایی لکن‬ ‫صحیح‪ ،‬چیزی نیست‪.‬‬ ‫یکی از بهترین نمونه های نثر ساده ی صفوی تذکره ی شاه طهماسب اول است که به قلم‬ ‫خود او نوشته شده و به طبع رسیده است و شامل اطالعات بسیار مفید تاریخی است‪.‬‬ ‫(دنباله در شماره ی آينده)‬ ‫توضیحات‪:‬‬ ‫‪ -1‬این طوطی نامه اصالح شده و تهذیب طوطی نامه ی ضیاء نخشبی است که در ‪ 730‬در‬ ‫هند از سانسکریت ترجمه شده است بعدها (شاید در قرن دهم) محمد قادری آن کتاب را‬ ‫که "به عبارات سخت و دقیق نوشته بودند از جهت معلوم شدن همه مردمان در عبارات‬ ‫سلیس و آسان که مشتمل بر عبارت خطوط باشد و روزمره جواب و سؤال که دولتمندان‬ ‫را الیق باشد" درآورده است و این کتاب در ‪ 1801‬در لندن به مطبعه ی سربی و حروف‬ ‫نستعلیق با ترجمه ی انگلیسی آن چاپ شده است‪.‬‬ ‫‪ -2‬این کتاب ناتمام است – و کتب دیگر مجلسی‪ :‬تحفة الزائرین و جالء العیون و مقیاس‬ ‫المصابیح و ربیع االسابیع و زادالمعاد و رساالت کوچک دیگر است‪.‬‬ ‫‪ -3‬این نثر یادگار روانترین نثر فارسی است و اسکندرنامه قرن پنجم نیز در عالم خود عین‬ ‫این است و خاورنامه که در عصر تیموری نوشته شد و ابن حسام هم آن را به نظم آورده‬ ‫است نیز مقدمه ی همین طریقه افسانه نویسی است و تکرارهای زیادی که دیده می شود‬ ‫دلیل اصالت این شیوه است‪.‬‬ ‫‪ -4‬برای معرفی این کتاب و مهابهارات رجوع شود به مجله ی مهر سال ‪ 4‬شماره های ‪3 – 2‬‬ ‫– ‪ 6‬به قلم نگارنده‪ .‬مهابهارات به طبع رسیده است اما رامایانا هنوز طبع نشده و نسخه ی‬ ‫ناتمامی از آن کتاب نزد نگارنده است‪.‬‬ ‫‪ -5‬از فصل‪ :‬سند کندا – راماین نسخه ی خطی نقل شد‪.‬‬ ‫‪ -6‬راجهس – به زبان سنسکرت دیو و شیاطین و پریان را گویند‪.‬‬ ‫‪ -7‬دیوت به فتح ثالث و رابع از جمله ی نامهای خدایان کوچک هندوان است‪.‬‬ ‫‪ -8‬رام یا رامچند پسر و ولیعهد محبوب راجه جسرت و یکی از "اوتار" یعنی مظاهر پروردگار‬ ‫یا خود پروردگار که به صورت بشر برای تنبیه دیوان مردم خوار به زمین آمد‪ .‬ولچمن‬ ‫برادر او بود (ر‪.‬ک‪ :‬مقاله ی ادبیات هند مجله ی مهر به قلم نگارنده‪ ،‬سال چهارم)‪.‬‬ ‫‪ -9‬سیتا دختر راجه "جنگ" زن محبوب و زیبای "رام" که به دست "راون" پادشاه دیوان و‬ ‫پریان گرفتار و ربوده شده است‪( .‬ر‪.‬ک‪ :‬مقاله ی ادبیات هند مجله ی مهر)‬ ‫‪ -10‬راچهس زنان‪ :‬یعنی دیوهای مؤنث و عفریته ها‪.‬‬ ‫‪ -11‬اندر‪ :‬به کسر اول و فتح دال خدایی است از خدایان بزرگ هنود و رب النوع جنگ و‬ ‫شجاعت است و با بهرام ایرانیان همانند است و حربه ی او "بجر" نام دارد (به فتحین) که از‬ ‫برق است (ر‪.‬ک‪ :‬مقاله ی ادبیات هند مجله ی مهر مقاله ی نویسنده‪).‬‬ ‫‪ -12‬جنگ‪ :‬به فتح اول و ثانی یکی از راجگان و پدر سیتا‪.‬‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫طنزی از هادی خرسندی‬

‫از دفتر خاطرات وحید العظما‪ ،‬علمدار آقا‬

‫قاطرهای مستأصل‬ ‫صبح زود در بیت بودم‪ .‬آقا دور از جانشان‬ ‫در توالت تشریف داشتند‪ .‬وقتی بیرون‬ ‫آمدند چشمم افتاد که با پای چپ خارج‬ ‫شدند‪ .‬شک ندارم که گرفتاری‌های برجام‬ ‫و تحریم و التهاب اوضاع جهانی‪ ،‬حواس‬ ‫برای مقام معظم رهبری باقی نگذاشته‪ .‬حضرت عباسی همیشه با پای راست خارج‬ ‫می‌شوند‪.‬‬ ‫با اینکه نگاهم را دزدیم آقا متوجه شدند‪ ،‬اما با سرعت ذهن مرا به جای دیگر بردند‪:‬‬ ‫ وحید این اتوبوسی که در دانشگاه چپ شده یک مشت دانشجو کشته شده‌اند‪،‬‬‫آیا نویسنده و روزنامه‌نگاری هم سوار این اتوبوس بوده؟ عرض کردم خیر قربان‪.‬‬ ‫فرمودند پس چرا مردم خیال می‌کنند کار حکومت بوده؟ ‪ ......‬بیچاره‌ها کجا بودید‬ ‫روزی که ما هزار هزار جوان و دانشجو را بی‌اتوبوس اعدام کردیم‪ .‬باور نمی‌کنند‬ ‫بروند از همین آقای ر‌‌ئیسی بپرسند که عضو هیئت چهار نفره اعدام‌ها بود‪.‬‬ ‫عرض کردم‪ :‬خیلی‌ها تعجب کردند که چرا ایشان را نگذاشتید رئیس تشخیص‬ ‫داشتم‪ ،‬رئیسی‪ ،‬الریجانی و احمدی‌نژاد! ـ (خنده) ‪-‬‬ ‫مصلحت؟ فرمودند‪ :‬سه تا گزینه‬ ‫ِ‬ ‫مخصوص ًا الریجانی را گذاشتم که اون (احمدی‌نژاد) به قول خودش آب را بریزد به‬ ‫آنجا که می‌سوزد!‬ ‫عرض کردم قربان اختالف اینها سر چیست؟ فرمودند‪ :‬نشنیدی که می‌گویند گاری که‬ ‫سر باال می‌رود قاطرها همدیگر را گاز می‌گیرند؟‬ ‫چهارصد از کجا آمد؟‬ ‫عرض کردم آقای محمد یزدی عضو فقهای شورای نگهبان فرموده‌اند ایران در‬ ‫این ‪ ۴۰‬سال به اندازه ‪ ۴۰۰‬سال پیشرفت کرده‪ .‬فرمودند کم‌لطفی فرموده‌اند‪.‬‬ ‫یبُرد‪ .‬شما‬ ‫همین خشک کردن دریاچه ارومیه‪ ،‬یک قلم پانصد ششصد سال زمان م ‌‬ ‫خیال می‌کنی شوخی است؟ یا زاینده رود را شما حساب کن‪ .‬هزار سال دیگر هم هیچ‬ ‫حکومتی نمی‌توانست خاک بی‌قابلیت بیابان را کامیون کامیون بفروشد دالر بگیرد‬ ‫خرج کربال کند‪.‬‬ ‫بعد با اوقات تلخی فرمودند‪« :‬حاال می‌گویم یزدی بیاید توضیح بدهد که رقم ‪۴۰۰‬‬ ‫را برای خوشحالی دشمن گفته یا تحت تأثیر اطرافیان ناباب قرار گرفته‪ .‬دو هزار و‬ ‫پانصد سال این ملت نتوانست شاهنشاهی را براندازد‪ ،‬ما یکشبه ‪ »....‬آقا دنباله حرفشان‬ ‫را قورت دادند‪ .‬گمانم مراعات مرا کردند‪.‬‬ ‫حضرت آقا و مالنیا‬ ‫سؤال فرمودند‪ :‬راستی وحید‪ ،‬مردم‬ ‫راجع به کلیپ فیلمی که از ‪ ۸۸‬منتشر‬ ‫کردیم‪ ،‬چه می‌گویند؟‬ ‫عرض کردم‪ :‬مردم می‌گویند چرا‬ ‫تصویر حاضران در جلسه‪ ،‬محو‬ ‫و مبهم شده است؟ فرمودند‪:‬‬ ‫مردم غلط کرده‌اند‪ .‬بروند ببینند‬ ‫استالین چطوری آدم‌ها را به کّلی از‬ ‫عکس‌های انقالب حذف کرده‪ .‬تازه‬ ‫اون زمان فتوشاپ هم نبوده‪ .‬حاال ما‬ ‫چه چیزمان از استالین کمتر است؟‬ ‫هان؟ چه چیزمان کمتر است؟‬ ‫آقا عصبانی بودند‪ .‬نزدیک بود بلند‬ ‫شوند یقه مرا بگیرند که «چه چیزمان از استالین کمتر است؟»‪ .‬خواستم فضا را عوض‬ ‫کنم‪ .‬عرض کردم‪ :‬راستی قربان‪ ،‬خبر دارید که آنجلینا جولی می‌خواهد برای ریاست‬ ‫جمهوری آمریکا کاندیدا شود؟ فرمودند‪ :‬بله شنیدم‪ .‬در اینترنت نشانم دادند‪ .‬الیک‬ ‫هم زدم‪ ،‬البته به یک اسم دیگر‪ .‬از قضا خیلی هم خوشگل است‪ .‬مالنیا کلفَت او هم‬ ‫حساب نمی‌شود‪ .‬دشمنی مقام معظم عظمایی با مالنیا ترامپ هر روز بیشتر می‌شود‪.‬‬ ‫فکر می‌کنم او را گذاشته باشند در صدر فهرست حذفی‌های برون‌مرزی در وقت‬ ‫مقتضی‪( .‬رادیو فردا)‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 29‬‬


‫شعر امروز‬

‫ ‬

‫ ‬

‫چند شعر از "سيدعلی صالحی"‬

‫‪ 1‬‬

‫کم نيستند شادي‌ها‬ ‫حتي اگر بزرگ نباشند‬ ‫آنقدر دست نيافتني نيستند‬ ‫که تو عمري‌ست‬ ‫کز کرده‌اي گوشه جهان‬ ‫و بر آسمان چوب خط مي‌كشي به انتظار‬ ‫حبس ابد هم حتي ‪ ،‬پايان دارد‬ ‫پاياني بزرگ و طوالني‬ ‫چه آسان تماشاگر سبقت ثانيه‌هاييم‬ ‫و به عبورشان مي‌خنديم‬ ‫چه آسان لحظه‌ها را به کام هم تلخ مي‌کنيم‬ ‫و چه ارزان مي‌فروشيم لذت با هم بودن را‬ ‫چه زود دير مي‌شود‬ ‫و نمي‌دانيم که؛ فردا مي‌آيد‬ ‫شايد ما نباشيم‬

‫ ‬

‫‪2‬‬

‫اين روزها‬ ‫شماره تلفن خيلی ها را‬ ‫خط زده ام‪:‬‬ ‫غزاله‪ ،‬هوشنگ‬ ‫شاملو‪ ،‬محمد‪!...‬‬ ‫عده ای ُمردند‬ ‫عده ای نیستند‬ ‫عده ای رفته اند‬ ‫و دور نیست روزی‬ ‫که بسیاری نیز‬ ‫شماره تلفن مرا‬ ‫خط خواهند زد‪.‬‬ ‫زندگی همین است‬ ‫یک روز می نويسیم ُو‬ ‫روز دیگر خط می زنيم‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫ ‬

‫‪3‬‬

‫حقيقت اين است که من‬ ‫هرگز‬ ‫در زندگي‬ ‫سد راه کسي نبوده‪ ،‬نيستم‪ ،‬نخواهم بود‬ ‫من مي دانم‬ ‫دير يا زود به "ري را" خواهم پيوست‬ ‫چشم به راه من نباشيد‬ ‫با اين حال‬ ‫يقين دارم که بعد از مرگ‬ ‫دوباره باز خواهم گشت‬ ‫وصيت واژه هاي خود را‬ ‫براي شما باز خواهم خواند‬ ‫من اين راه را هزاران بار‬ ‫با باد رفته و با باران باز آمده ام‬ ‫مسيري که به منزل سپيده دم مي رسد‬ ‫و شسته تر از شبنم فروردين است‬ ‫براي مالقات با محرمانه ترين ترانه هاي من‬ ‫نيازي به جست و جوي هيچ جانبي از اين جهان خسته نيست‬ ‫کافي ست‬ ‫فقط به خواب گل سرخ اشاره کنيد‬ ‫به رد پاي پرنده‬ ‫به بلوغ باد‬ ‫به بوي باران‬ ‫حتما به رگه هاي روشني از اردي بهشت خواهيد رسيد‬ ‫تا ابد‬ ‫تا ابد‬ ‫هر شهابي که از سينه آسمان مي گذرد‬ ‫باردار شعري ست‬ ‫که من يادم رفته است شکارش کنم‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 30‬‬


‫داستان کوتاه‬

‫از بس که آس و پاسيم‬ ‫نوشته ی "خوان رولفو"‬ ‫ترجمه ی "فرشته مولوی"‬ ‫اینجا همه چیز روز بروز بدتر می‌شود‪ .‬هفته پیش عمه خاسینتا مرد؛ و روز شنبه‪ ،‬وقتی که‬ ‫تازه خاکش کرده بودیم و می خواستیم غم و غصه‌ها را از یاد ببریم‪ ،‬بارانی گرفت که تا بحال‬ ‫نظرش را ندیده بودیم‪ .‬این باران دیگر پاک پدرم را از کوره در برد‪ ،‬چون همه‌ی چاودار‬ ‫درو شده را آفتاب داده بودیم تا خشک بشود‪ .‬باران چنان ناگهانی شروع شد و چنان سیل‬ ‫آسا بارید که به ما مهلت نداد حتی یک مشت از چاودارها را سالم در ببریم؛ تنها کاری که‬ ‫از دستمان ساخته بود این بود که در خانه مان‪ ،‬گوشه‌ای بچینیم و تماشا کنیم چطور شرشر‬ ‫باران سرد چاودار زرد تازه درو شده را از بین می‌برد‪.‬‬ ‫و درست همین دیروز که خواهرم تاچا دوازده ساله شد‪ ،‬فهمیدم که گاوی را که پدرم روز‬ ‫تولدش به او هدیه کرده بود‪ ،‬سیل با خودش برده است‪.‬‬ ‫سه شنبه پیش‪ ،‬نزدیک سحر‪ ،‬رود طغیان کرد‪ .‬من خواب بودم‪ ،‬اما صدای آب مرا از خواب‬ ‫پراند و از جایم بیرون پریدم و به پتویم چنگ انداختم‪ ،‬انگار که سقف خانه‌مان می‌خواست‬ ‫پایین بریزد‪ .‬اما بعد فهمیدم صدای رود است‪ ،‬به رختخواب برگشتم و هنوز صدا می‌‌آمد‬ ‫که دوباره خوابم برد‪.‬‬ ‫صبح که بلند شدم‪ ،‬آسمان پر از ابرهای سیاه بود و روشن بود که تمام شب یکریز باران‬ ‫آمده است‪ .‬صدای رود نزدیکتر و بلندتر شده بود‪ .‬آدم می‌توانست همانطور که بوی‬ ‫سوختگی را می‌شنود‪ ،‬بوی آن را‪ ،‬بوی آب راکد را بشنود‪.‬‬ ‫وقتی رفتم نگاهی بیندازم‪ ،‬آب تا کناره‌های رود باال زده بود و نرم نرمک خیابان اصلی را هم‬ ‫گرفت و می‌رفت به خانه زنی که التامبورا صدایش می‌کردند‪ .‬وقتی آب حیاط را گرفت و‬ ‫از در بیرون زد‪ ،‬صدای غلغلش شنیده می‌شد‪ .‬التامبورا در جایی که حاال دیگر بخشی از رود‬ ‫بود‪ ،‬هولزده اینطرف و آنطرف می‌دوید و مرغ و جوجه‌هایش را به خیابان کیش می‌داد تا‬ ‫بلکه جای امنی پیدا کنند و جان سالم در ببرند‪.‬‬ ‫آنطرف‪ ،‬سر پیچ‪ ،‬سیل باید‪ -‬خدا می‌داند کی‪ -‬درخت تمرهندی حیاط خانه عمه خاسینتای‬ ‫مرا ریشه کن کرده و برده باشد؛ چون حاال دیگر درختی آنجا دیده نمی‌شود‪ .‬این درخت‬ ‫تنها درخت تمرهندی این آبادی بود‪ ،‬از همین جا معلوم می‌شود که این سیل و طغیان رود‬ ‫در این چند ساله بی‌سابقه بوده‪.‬‬ ‫من و خواهرم بعد از ظهر رفتیم تا آن کوه آب را که دمبدم بزرگتر و تیره تر می‌شد و‬ ‫حاال باالی پل بود‪ ،‬تماشا کنیم‪ .‬ساعتها و ساعتها‪ ،‬بی‌آنکه خسته شویم‪ ،‬ایستادیم و تماشا کردیم‪.‬‬ ‫بعد از دره‌ی تنگ باال رفتیم تا ببینیم مردم چه می‌گویند‪ ،‬آخر آن پایین‪ ،‬لب رود‪ ،‬صدای آب‬ ‫آنقدر زیاد است که آدم فقط می‌بیند دهان مردم باز و بسته می‌شود و دارند حرف می‬ ‫زنند بی‌آنکه آدم حتی یک کلمه را بشنود‪ ،‬برای همین بود که از دره‌ی تنگ باال رفتیم‪ ،‬چون‬ ‫آن باال مردم داشتند رود را تماشا می‌کردند و از خرابیها حرف می‌زدند‪ .‬همانجا بود که‬ ‫فهمیدم رود السرپنتینا‪ ،‬گاو خواهرم تاچا را که پدرم روز تولدش به او داده بود و یگ گوش‬ ‫سفید و یک گوش سرخ و چشمهای خیلی قشنگ داشت‪ ،‬برده است‪.‬‬ ‫هنوز دستگیرم نشده چرا السرپنتینا بسرش زد از رود رد بشود‪ ،‬چون می دانست که این رود‬ ‫همان رود هر روزی نیست‪ .‬السرپنتینا هیچوقت اینقدر خل و رموک نبود‪ .‬حتما خواب‌آلود‬ ‫بوده که اینطور خودش را به کشتن داده‪ .‬آخر خیلی وقتها وقتی در آغل را باز می‌کردم‪،‬‬ ‫ناچار می‌شدم از خواب بیدارش کنم‪ ،‬وگرنه تمام روز با چشمهای بسته ساکت و آرام ‪ ،‬آنجا‬ ‫می‌ماند و نفیر می‌کشید‪ ،‬همانطور که همه گاوها در خواب نفیر می‌کشند‪.‬‬ ‫پس حتما چرتش گرفته بوده‪ .‬شاید وقتی ضربه‌ی سنگنین آب را بر کفل‌هایش حس کرده‪،‬‬ ‫از خواب پریده‪ .‬شاید بعد ترسیده و خواسته برگردد‪ ،‬اما هول شده و در آن آب سیاه و‬ ‫سفت گل‌آلود‪ ،‬پایش گرفته‪ .‬شاید ماغ کشیده و کمک خواسته‪ ،‬فقط خدا می‌داند چه ماغهایی‬ ‫کشیده‪.‬‬ ‫از مردی که دیده بود سیل گاو را با خودش می‌برد‪ ،‬پرسیدم گوساله‌اش هم همراهش‬ ‫بوده یانه‪ .‬گفت که یادش نمی‌آید‪ ،‬اما دیده که آب گاوی خال خالی را با خودش می برد‪ .‬گاو‬ ‫پاهایش بهوا رفته بوده و بعد برگشته و مرد دیگر اثری از آثار گاو را ندیده‪ .‬گفت آنقدر تنه‬ ‫درخت و ریشه و شاخ و برگ روی آب شناور بوده و او هم آنقدر گرم کار هیزم گرفتن از‬ ‫آب بوده‪ ،‬که مطمئن نیست روی آب دام دیده یا تنه درخت‪.‬‬ ‫اینست که نمی‌دانیم گوساله زنده‌است یا به همراه مادرش رفته‪ .‬اگر دنبال مادرش بوده که‬ ‫خدا به داد هر دوشان برسد‪.‬‬ ‫نگرانی اهل خانه اینست‪ :‬حاال که خواهرم تاچا گاوش را از دست داده‪ ،‬خدا می‌داند چه آخر‬ ‫و عاقبتی پیدا می‌کند‪ .‬پدرم با بدبختی زیاد توانست پول و پله‌ای جور کند و السرپنتینا را که‬

‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫آنوقت گوساله بود‪ ،‬برای خواهرم بخرد تا جهیزیه‌ای داشته باشد و مثل دو خواهر بزرگترم‬ ‫خراب نشود‪.‬‬ ‫پدرم می‌گوید بس که آسو پاس بودیم‪ ،‬این دوتا دختر خودسر خراب شدند‪ .‬از بچگی پررو‬ ‫و پرتوقع بودند و تا بزرگ شدند پایشان به بیرون خانه باز شد‪.‬‬ ‫بعد پدرم هردوشان را بیرون کرد‪ .‬اول تا می‌توانست با آنها مدارا کرد‪ ،‬اما بعد دیگ غیرتش‬ ‫بجوش آمد و هردوشان را به خیابان انداخت‪ .‬آنها هم رفتند به آیوال یا یک جای دیگر و پاک‬ ‫بدکاره شدند‪.‬‬ ‫برای همین پدرم نگران تاچاست‪ -‬آخر دلش‬ ‫نمی‌خواهد این یکی هم به همان راه خواهرهایش‬ ‫برود‪ .‬پدرم می‌دانست که خواهرم با از دست‬ ‫دادن گاوش سیاه‌بخت می شود‪ ،‬چون دیگر‬ ‫وقتی به سن بخت برسد و بخواهد شوهر خوب‬ ‫و سربراهی پیدا کند‪ ،‬سرمایه و جهیزیه ای ندارد‪.‬‬ ‫حاال قضیه فرق می‌کند‪ .‬تا وقتی گاو را داشت‪،‬‬ ‫آینده‌اش روشن بود؛ چون باالخره کسی پیدا‬ ‫می‌شد که برای بدست آوردن گاو هم که شده‪،‬‬ ‫پا پیش بگذارد و او را بگیرد‪.‬‬ ‫حاال فقط امیدمان به اینست که گوساله زنده‬ ‫مانده باشد‪ ،‬دیگر خواهرم تاچا تا خرابی یک‬ ‫قدم بیشتر فاصله نخواهد داشت‪ .‬مادرم هم‬ ‫نمی‌خواهد خواهرم کارش به اینجا بکشد‪.‬‬ ‫مادرم نمی‌داند چرا خدا با دادن چنان دخترهایی‬ ‫اینطور عقوبتش کرده است؛ آخر‪ ،‬در خانواده‬ ‫او‪ ،‬از مادر بزرگ به بعد‪ ،‬آدم بد پیدا نشده‪.‬‬ ‫همه‌شان خدا ترس و سربراه بار آمده اند و‬ ‫هیچوقت به کسی بی‌احترامی نکرده اند‪ .‬همه‌شان اینطور آدمهایی بودند‪ .‬چه کسی می‌داند‬ ‫آن دو دخترش یکی بعد از دیگری نمی‌تواند بفهمد چه خطایی از خودش سرزده یا چرا‬ ‫دو دخترش یکی بعد از دیگری براه بد افتاده‌اند‪ .‬هر چه می‌کند نمی‌تواند بیاد بیاورد‬ ‫که در خانواده‌اش چه کسی بوده که سرمشق دخترهاش شده‪ .‬و هر بار که یاد دخترها‬ ‫می‌افتد‪،‬گریه‌اش می‌گیرد و می‌گوید‪« :‬خدا عاقبت بخیرشان کند‪».‬‬ ‫اما پدرم می‌گوید که حاال دیگر برای آنها نمی‌شود کاری کرد‪ ،‬چون آب از سرشان گذشته‬ ‫است‪ .‬آن که باید بفکرش بود‪ ،‬تاچاست که هنوز در خانه است و دارد قد می‌کشد‪.‬‬ ‫پدرم می‌گوید‪« :‬آره‪،‬نگاه همه را به خودش جلب می‌کند‪ .‬این یکی هم عاقبتش به خرابی می‬ ‫کشد‪ ،‬این خط و این نشان‪ ،‬این یکی هم خراب می شود‪».‬‬ ‫و تاچا وقتی می‌فهمد که گاوش دیگر برنمی‌گردد‪ ،‬به گریه می‌افتد‪ .‬با پیراهن صورتیش‪ ،‬اینجا‬ ‫کنار من نشسته و از دره‌‌ی تنگ به رود خیره شده و یکبند گریه می‌کند‪ .‬شرشر اشک کثیف‬ ‫روی صورتش روان شده‪ ،‬انگار رود توی تنش رفته است‪.‬‬ ‫دست دور شانه‌اش می‌اندازم و می‌خواهم دلداریش بدهم‪ ،‬اما نمی‌فهمد‪ .‬بیشتر گریه و‬ ‫زاری می‌کند‪ .‬از دهانش صدایی بیرون می‌آید که شبیه صدای لب‌پر زدن آب رودخانه‌است‪.‬‬ ‫با این صدا‪ ،‬تمام تن تاچا به لرزه می‌افتد‪ ،‬رود همینطور باال می آید‪ .‬قطره‌های آب بوگندوی‬ ‫رود به صورت خیس تاچا پاشیده می‌شود‪ .‬و برجستگی‌های سینه کوچکش یکبند پایین و باال‬ ‫می‌روند؛ انگار همینطور درشت‌تر و درشت‌تر می‌شوند تا تاچا را بدکاره کنند‪.‬‬ ‫از مجموعه داستان «دشت مشوش» ‪ /‬نشر گردون‬ ‫منبع‪www.jenopari.com :‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 31‬‬


‫جدول و سرگرمی‬ ‫جدول ويژه نشریه فرهنگ‬ ‫شماره ی ‪407‬‬ ‫""‬ ‫طراح جدول‪ :‬بهمن‬

‫‪ -‬ونکوور‬

‫(حل جدول در صفحه ی ‪)43‬‬

‫افقی‪:‬‬ ‫‪ -1‬از آهنگسازان و استادان موسیقی ایرانی که چهره ی‬ ‫وی را در میانه ی جدول این شماره ی "فرهنگ ‪ "bc‬می‬ ‫بینید ‪ -‬از مقامات قضایی‬ ‫‪-2‬خوب ‪ -‬رودخانه ای مرزی میان چین و روسیه ‪ -‬تنها‬ ‫و یگانه ‪ -‬بانگ و نغمه‬ ‫‪ -3‬گزنده و نیش زننده ‪ -‬عالمت ‪ -‬نگریستن‬ ‫‪ -4‬اعداد و شماره ها ‪ -‬نام دیوی در شاهنامه که به‬ ‫دست رستم دستان کشته شد‬ ‫‪ -5‬شهر ساحلی ‪ -‬نابینا ‪ -‬نوعی چاشنی که با غذا می‬ ‫خورند‬ ‫‪ -6‬از خویشاوندان درجه یک ‪ -‬شهری در گیالن ‪ -‬باز‬ ‫کردن و فتح‬ ‫‪ -7‬پست و فرومایه ‪ -‬حرف نفی ‪ -‬لون‬ ‫‪ -8‬النه ی پرندگان ‪ -‬براد ِر مادر‬ ‫‪ -9‬از ضمیرهای مفعولی ‪ -‬دورویی و عدم صداقت‬ ‫‪ -10‬بزرگتر ‪ -‬پایتخت تایلند‬ ‫‪ -11‬حرف تصدیق ‪ -‬زیر پا مانده ‪ -‬درد و رنج‬ ‫‪-12‬کتاب مانی ‪ -‬بی پروا و پررو ‪ -‬نوعی حصیر‬ ‫‪-13‬داستانی نوشته ی امیل زوال ‪ -‬یک چهارم ‪ -‬برهم‬ ‫خورده و بهم ریخته‬ ‫‪ -14‬شغل و وظیفه ی نماینده یک کشور در مرکز‬ ‫نمایندگی اش در پایتخت کشور دیگر ‪ -‬صادق و بیغش‬ ‫‪ -15‬رسیدگی به امور خانه و خانواده ‪ -‬واسطه ی انجام‬ ‫یک معامله ‪ -‬میانه‬ ‫‪ -16‬مربوط به آینده ‪ -‬نوعی مجلس قانونگذاری ‪ -‬از‬ ‫سازمان های تروریستی اسالمگرای که از چند سال پیش‬ ‫اقدامات جنایتکارانه و ضدبشری خود را آغاز کرد ‪-‬‬ ‫انکارکننده‬ ‫‪ -17‬از جنگ افزارهای قدیم ‪ -‬آنچه تصور و خیال آدمی‬ ‫را تحریک و تقویت کند‬

‫عمودی‪:‬‬ ‫‪ -1‬از تقسیمات ارتشی ‪ -‬برای همیشه و تا ابد ‪ -‬شهری‬ ‫در بلوچستان ایران‬ ‫‪ -2‬روادید ‪ -‬شیوه و اسلوب ‪ -‬گازی خرمایی رنگ ‪-‬‬ ‫انگشتری‬ ‫‪ -3‬سازمانی که وظیفه ی محافظت از جانوران وحشی و‬ ‫کنترل شکار آنها را بر عهده دارد ‪ -‬از پهلوانان ایرانی و‬ ‫پسر گیو در داستان های شاهنامه ‪ -‬عضو گزنده ی برخی‬ ‫جانوران‬ ‫‪ -4‬جدید و تازه ‪ -‬در شیرینی بدان مثل می زنند ‪ -‬دستور‬ ‫ مکتوب و نوشته ای که از طریق پست ارسال می شود‬‫‪ -5‬کمیاب ‪ -‬جنس مذکر ‪ -‬خاصره اش از بزرگترین‬ ‫استخوان ها در بدن آدمی است ‪ -‬پس از غذا می خورند‬ ‫‪ -6‬شهری در خراسان‪ -‬دستاویز ‪ -‬سهل‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪ -7‬ولیکن ‪ -‬گسترده و پهناور‬ ‫‪ -8‬کشوری بسیار کوچک در جنوب فرانسه ‪ -‬خانه‬ ‫‪ -9‬ناشنوا ‪ -‬برای تقویت خاک به آن می افزایند ‪-‬‬ ‫ابزاری برای هیزم شکنی ‪ -‬حرف تصدیق روسی‬ ‫‪ -10‬تازه رسیده و جوان و نیز نوبر ‪ -‬میانه روی‬ ‫‪ -11‬پایتخت کشور اروپایی التویا ‪ -‬بازی و تفنن‬ ‫‪ -12‬از نامدارترین فیلسوفان آلمانی ‪ -‬درخت انار ‪-‬‬ ‫کارگزار و عامل انجام کاری‬ ‫‪ -13‬از واحدها و تقسیمات زمانی ‪ -‬با پیدا کردن آن‬ ‫به وجود لز و دیگر مواد معدنی د کوها ها یا جاهای‬ ‫دیگر پی می برند ‪ -‬یکی از حرف های ربط و نیز یکی از‬ ‫حرف های ندا در زبان فارسی ‪ -‬خسیس و لئیم‬ ‫‪ -14‬تالش و سعی ‪ -‬از پسوندهای ظرف و مکان ‪ -‬از‬ ‫خط های هندسی ‪ -‬از واحدهای وزن در ایران‬ ‫‪ -15‬درخت و نیز چوبی که محکومان را بر آن حلق‬ ‫آویز می کنند ‪ -‬تاب و توان ‪ -‬روانشناس نامدار‬ ‫سوئیسی و پایه گذار روانشناسی تحلیلی‬ ‫‪ -16‬بخشی از دستگاه گوارش ‪ -‬پست و رذل ‪ -‬اما ‪-‬‬ ‫ورزشی بر روی برف‬ ‫‪ -17‬بازدید افسران بلندپایه از صفوف سربازان ‪-‬‬ ‫قوس قزح یا تیراژه ‪ -‬شیوه و راه و روش‬

‫جدول سودوکو‬

‫‪-----------------------------‬‬‫‪-------------------‬‬‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 32‬‬


‫جدول واژه يابی دوهفته نامه ی‬ ‫فرهنگ ‪ BC‬‬

‫(طراح جدول‪ :‬بهمن ‪ -‬ونکوور)‬ ‫این واژه ها را می توانید در جدول واژه يابی‬ ‫این هفته بیابید‪ .‬این واژه ها از جهت های‬ ‫گوناگون ‪ -‬چپ به راست یا برعکس‪ ،‬باال به‬ ‫پایین یا برعکس‪ ،‬مورب از همه ی جهت های‬ ‫ممکن ‪ -‬نوشته شده اند و در جاهایی می توانند‬ ‫تالقی کرده یا ادغام شده باشند‪.‬‬ ‫آبرنگ ‪ -‬آزادی و آبادی ‪ -‬آشوب ‪ -‬آفتابی‬ ‫ آکیرا کوروساوا ‪ -‬اردستان ‪ -‬ارنواز ‪ -‬انار و‬‫ازگیل ‪ -‬پرانتز ‪ -‬پیروز و پاینده ‪ -‬پیشاهنگان ‪-‬‬ ‫تایباد ‪ -‬جزیره گنج ‪ -‬جزیره ونکوور ‪ -‬جهانگرد‬ ‫ داوودی ‪ -‬دروازه بان ‪ -‬دستاس ‪ -‬دستور‬‫ دیروز و امروز ‪ -‬راه اندازی ‪ -‬زهرآگین‬‫ ساوجی ‪ -‬سپاهان ‪ -‬سور و سات ‪ -‬سینما ‪-‬‬‫سینوزیت ‪ -‬سیواس ‪ -‬کارخانه ‪ -‬کج کاله خان‬ ‫ کشاکش ‪ -‬گرگ و میش ‪ -‬گل همین پنج روز‬‫و شش باشد ‪ -‬گنج بی رنج میسر نمی شود‬ ‫ گوارش ‪ -‬لهراسب ‪ -‬لهستان و مجارستان‬‫ لوستر ‪ -‬لوکزامبورگ ‪ -‬لیمور ‪ -‬مارتین لوتر‬‫کینگ ‪ -‬ماندانا ‪ -‬مجیز ‪ -‬مرگبار ‪ -‬مندایی‬ ‫ نارمک ‪ -‬نامه رسان ‪ -‬نردبام ‪ -‬نیازمندی ‪-‬‬‫ورجاوند ‪ -‬ولوله ‪ -‬ویکتوريا ‪ -‬هدیه و پیشکش‬ ‫‪ -‬هوشمند‬

‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 33‬‬


‫دانش و فن آوری‬

‫تکرار امواج راديويی در اعماق فضا‬ ‫دانشمندان را متحير کرده است‬

‫به عنوان نمونه امواج رصد شده در سال ‪ ۲۰۱۲‬با موارد «تکراری» در سال ‪ ۲۰۱۸‬شباهت‌های‬ ‫فراوانی دارد‪ .‬طول موج اکثر امواج رادیویی سریعی که تاکنون رصد شده‌اند چند سانتی‌متر‬ ‫بوده ولی بین آنها وقفه‌هایی حدود یک متر تشخیص داده شده که موضوع جدیدی برای‬ ‫پژوهش‌های دانشمندان است‪.‬‬ ‫آیا این امواج رادیویی اسرارآمیز نشانه‌ای در اثبات وجود هوش و خرد در سایر نقاط فضا‬ ‫است؟ آیا ممکن است حاوی پیامی باشند؟‬ ‫شیرهاراش تندولکار چنین چیزی را بسیار بعید می‌داند‪ .‬او می‌افزاید‪« :‬به عنوان یک دانشمند‬ ‫نمی‌توانم صد در صد منکر آن شوم‪ .‬ولی هیچ دانشمندی منبع این امواج را حیات هوشمند‬ ‫نمی‌داند»‪.‬‬ ‫منبع‪ :‬خبرگزاری فرانسه‪ /‬ش‪.‬ر‪ /‬ک‪.‬ر‬

‫پس از کندن پوست موز حتمأ دست‌هايتان را بشوييد‬ ‫موز میوه پرطرفداری است‪ .‬این میوه از زمان برداشت تا فروش راهی طوالنی را پشت سر‬ ‫می‌گذارد و پوست آن به موادی آغشته می‌شود که برای سالمت انسان مضر است‪.‬‬ ‫پوست موز فایده‌های بسیاری دارد‪ .‬برای مثال می‌توان آن را خشک کرد و به عنوان کود پای‬ ‫گلدان‌های خانگی ریخت‪ .‬اداره حفاظت از حقوق مصرف‌کنندگان در آلمان توصیه می‌کند‬ ‫پس از کندن پوست موز حتمأ دست‌هایتان را بشویید‪.‬‬ ‫موز میوه‌ای گرمسیری است که نارس چیده می‌شود و از هنگام برداشت تا فروش راهی‬ ‫طوالنی را پشت سر می‌گذارد‪.‬‬

‫بر اساس دو پژوهش که نتايج آنها روز چهارشنبه ‪ ۱۹‬دی در مجله علمی «نیچر» منتشر شد‬ ‫اخترشناسان در کانادا دو توده امواج رادیویی اسرارآمیز در نقطه‌ای بسيار دور و خارج از‬ ‫کهکشان را رصد کرده‌اند‪ .‬منشا تولید این امواج نیرومند و محل انتشار آنها ناشناخته است‪.‬‬ ‫این امواج رادیویی که تکرار می‌شوند تابستان گذشته در جریان کار آزمایشی تلسکوپی که‬ ‫هنوز ظرفیت کامل آن به کار گرفته نشده است رصد شده‌اند‪.‬‬ ‫این تلسکوپ که بر اساس حروف اختصاری نام آن «سی‌اچ‌آی‌ام‌ای» نامیده می‌شود‬ ‫نیرومند‌ترین تلسکوپ رادیویی جهان و وسعت آن به اندازه یک زمین فوتبال است و زمانی‬ ‫که بهره‌برداری از آن کامل شود قادر خواهد بود امواج اسرارآمیز بیشتری را شناسایی کند‪.‬‬ ‫دبرا گود‪ ،‬یکی از پنجاه پژوهشگری که در دانشگاه بریتیش کلمبیا مشغول این تحقیقات است‪،‬‬ ‫گفت‪« :‬در پایان امسال ممکن است حدود هزار توده از امواج رادیویی را کشف کنیم»‪.‬‬ ‫امواج رادیویی سریع (اف آر بی) فقط در یک لحظه کوتاه بروز می‌کنند ولی می‌توانند‬ ‫انرژی‌ای برابر با انرژی خورشید که طی ‪ ۱۰‬هزار سال منتشر می‌کند در فضا تولید کنند‪.‬‬ ‫عوامل به وجودآورنده انتشار ناگهانی این امواج رادیویی دوردست هنوز هم موضوع‬ ‫مباحث علمی داغ است‪.‬‬ ‫از سال ‪ ۲۰۰۷‬تاکنون بیش از ‪ ۶۰‬مورد از انتشار انفجارگونه این امواج ثبت شده ولی فقط‬ ‫یک مورد از آنها که سال ‪ ۲۰۱۲‬در رصدخانه آرسیبو در پورتوریکو مشاهده شد تکراری‬ ‫بوده است‪.‬‬ ‫شيرهاراش تندولکار‪ ،‬یکی از اخترشناسان دانشگاه مک‌گیل‪ ،‬به خبرگزاری فرانسه گفت‪« :‬به‬ ‫نظر می‌رسد امواج رادیویی سریع (اف آر بی) در نقاط فشرده و متالطم کهکشان‌ها تولید‬ ‫می‌شوند»‪.‬‬ ‫تنش‌های داخلی کهکشان‌ها که بر اثر گازهای متالطم به وجود می‌آیند و موجب شکل‌گیری‬ ‫ستارگان می‌شوند و یا انفجار ستارگان ممکن است از عوامل مساعد برای تولید این امواج‬ ‫باشند‪ .‬ولی انتشار امواج رایویی پیاپی یک پدیده دیگری است‪.‬‬ ‫شیرهاراش تندولکار افزود‪« :‬تکرار این امواج نشان می‌دهد که منبع یا عامل اصلی تولید آن‬ ‫منهدم نمی‌شود‪ .‬به عنوان مثال امواج سریع رادیویی اگر محصول ادغام دو ستاره و یا اصابت‬ ‫توده گاز به یک حفره سیاه باشد نمی‌تواند تکرار شود»‪.‬‬ ‫هنوز مشخص نیست که آيا شرایط و عوامل به وجود آورنده انتشار تکراری این امواج از‬ ‫مواردی که فقط یک بار امواج رادیویی تولید می‌کنند متفاوت است يا نه‪.‬‬

‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫پوست این میوه به ترکیباتی شیمیایی حفاظت‌کننده‪ ،‬از جمله محلول‌های ضدقارچ آغشته‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫این ترکیبات که مانع از رسیدن زودهنگام‬ ‫یا گندیدن موز می‌شوند‪ ،‬روی پوست آن‬ ‫می‌مانند و هنگام جدا کردن پوست از میوه‪،‬‬ ‫دست‌ها را آلوده می‌کنند‪.‬‬ ‫اداره حفاظت از حقوق مصرف‌کنندگان در‬ ‫آلمان توصیه می‌کند به کودکان موز پوست‬ ‫کنده بدهید و خودتان هم حتمأ به سرعت‬ ‫دست‌هایتان را بشویید‪.‬‬ ‫این توصیه‌ها برای میوه آووکادو هم صادق‬ ‫است‪)dw.com( .‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 34‬‬


‫بازار امالک‬

‫انتظاراتی که نمی توان با خرید یک واحد و یا زندگی‬ ‫در یک مجتمع مسکونی داشت! (بخش دوم)‬ ‫مهدی عباس زاده‪،‬‬ ‫دکترای مهندسی سازه و کارشناس حرفه ای مسکن‬

‫انتخاب بسیاری از شهروندان ونکوور‬ ‫بزرگ زندگی در کاندوها است‪ .‬در چند‬ ‫سال گذشته با افزایش قیمت خانه‌های‬ ‫مستقل و پس از آن آرامش نسبی که‬ ‫بر بازار خرید این نوع خانه ها حاکم شد‪،‬‬ ‫باعث گردید سرمایه گذاران و خریداران‬ ‫بیشتری جذب بازار کاندو شوند‪ .‬ولی‬ ‫مساله اینجاست که زندگی در کاندو در‬ ‫یک مجتمع مسکونی‪ ،‬برخالف زندگی در‬ ‫خانه‪ ‌،‬یک زندگی مشترک و جمعی است‬ ‫و قوانین مربوط به خود را دارد‪.‬‬ ‫بسیاری از مردم ممکن است تصور کنند‬ ‫چون مالک کاندوی خودشان هستند‪،‬‬ ‫پس اختیارات زیادی برای انجام تغییرات‬ ‫در واحد خود دارند یا هر طور که‬ ‫بخواهند می‌توانند در آن زندگی کنند‪.‬‬ ‫اما در واقعیت این طور نیست و کاندوها‬ ‫قوانینی دارند که برخی کلی است یعنی برای همه کاندوها صدق می‌کند و برخی اختصاصی‬ ‫است که یک مجتمع مسکونی می‌تواند برای خود وضع کرده باشد‪.‬‬ ‫البته بسیاری از این مقررات بسیار روشن است‪ ،‬مانند عدم ایجاد سر و صدا یا حفظ پاکیزگی‬ ‫و ‪ . ...‬اما موارد دیگری هم هست که ممکن است شما اطالع نداشته باشید که ممکن است‬ ‫در یک کاندو مجاز باشد یا خیر مثل تغییرات اساسی در خانه‪ ،‬نگهداری حیوانات خانگی‪،‬‬ ‫داشتن باربیکیو در بالکن خانه و اجاره کوتاه مدت کاندو و موارد دیگر‪ .‬اگر در کاندو‬ ‫زندگی می‌کنید و تاکنون مشکلی برایتان بوجود نیامده است‪ ،‬احتماال در دوران آرامش‬ ‫قبل از طوفان هستید‪ .‬به ندرت پیش می‌آید که برای ساکنین کاندوها مشکلی بوجود نیاید‬ ‫و دلیل اصلی آن باورهای غلطی است که افراد درباره کاندوها دارند‪.‬‬ ‫در قسمت قبل به بررسی تعدادی از این باورهای غلط نظیر انجام بازسازی و تعمیرات بر‬ ‫اساس سلیقه شخصی‪ ،‬تغییر در نمای داخلی و خارجی واحد‪ ،‬استفاده از باربیکیو در بالکن‬ ‫خانه‪ ،‬اجاره کوتاه مدت کاندو و پرداخت هزینه تعمیرات کلی ساختمان توسط هیئت‌مدیره‬ ‫پرداختیم‪ .‬در این قسمت به موارد دیگری از این اشتباهات که درباره‌ی زندگی یا استفاده‬ ‫از کاندو ممکن است مطرح باشد اشاره خواهیم نمود‪.‬‬

‫سالیانه‪ ،‬یک دنیا اطالعات واقعا مهم مورد بحث قرار می‌گیرد و روی کاندوی‌تان که احتماال‬ ‫بزرگترین سرمایه‌گذاری مالی شماست‪ ،‬تاثیرگذار خواهد بود‪ .‬بنابراین سعی کنید که‬ ‫اطالعات خودتان را به روز نگه دارید‪.‬‬ ‫منظره کاندوی من همیشه بی‌نظیر است!‬ ‫ ‬‫اگر در شهرهای بزرگی مثل تورنتو یا ونکوور کاندو خریده‌اید و چشم‌انداز خوبی هم به‬ ‫بیرون و مناظر اطراف دارید‪ ،‬خیلی به زیبایی‌ها عادت نکنید‪ .‬ممکن است بعد از گذشت‬ ‫چند سال یک آپارتمان جلوی دید شما را بگیرد و دیگر چشم‌انداز خوبی نداشته باشید‪.‬‬ ‫ادامه دارد‪...‬‬ ‫در پایان الزم به ذکر است هدف بنده از ارائه مقاالت در زمینه مسکن‪ ،‬صرفًا اطالع رسانی‬ ‫و آگاهی بخشی به هموطنان عزیز و کمک به ارتقاء دانش و همچنین انتخاب هوشیارانه و‬ ‫مطمئن جهت بهترین خرید در بخش مسکن که بزرگترین سرمایه مالی هر شخص است‬ ‫می باشد‪ .‬اینجانب با داشتن بیش از ‪ 17‬سال تجربه کاری و دانشگاهی در صنعت ساختمان‬ ‫آمادگی خود را جهت هرگونه مشاوره و پاسخگوئی به سواالت شما عزیزان در زمینه‬ ‫خرید و فروش امالک مسکونی‪ ،‬تجاری و پیش فروش اعالم میکنم‪ .‬شما می توانید دیگر‬ ‫مقاالت و آخرین اطالعات بازار مسکن را در وبسایت و یا صفحه فیس بوک ‪Royahomes‬‬ ‫پیگیری نمایید‪.‬‬ ‫‪info@MahdiAbbaszadeh.ca‬‬ ‫‪www.facebook.com/Royahomes‬‬

‫نیاز به بیمه کردن واحد خود ندارید!‬ ‫ ‬‫اگر فکر می‌کنید که یکی از صورتحساب‌های‌تان کم می‌شود‪ ،‬اشتباه فکر می‌کنید! بیمه‌‌ای‬ ‫که بابت آن به کاندو پول می‌دهید‪ ،‬فقط بخش‌هایی از ساختمان را تحت پوشش قرار‬ ‫می‌دهد که مستقیما تحت مالکیت شما نیست و اصطالحا مشاع است‪ .‬بنابراین شما همچنان‬ ‫برای همه‌ی چیزهایی که مالک آن‌ها هستید به بیمه نیاز خواهید داشت‪ .‬فراموش نکنید‬ ‫که سینک‌ها‪ ،‬توالت‪ ،‬تجهیزات خانه و نیز همه‌ی آنچه که در واحد انجام داده‌اید را بیمه‬ ‫کنید‪ .‬همه‌ی این‌ها هم تحت مالکیت شماست!‬ ‫حق نگهداری همه‌ نوع حیوان خانگی‌ را دارید!‬ ‫ ‬‫ی‬ ‫هیئت‌مدیره‌ی هر کاندو مقررات خود را در مورد تعداد و اندازه‌ی مجاز حیوانات خانگ ‌‬ ‫ساکنان دارد‪ .‬در متداول‌ترین حالت‪ ،‬شما می‌توانید حداکثر دو حیوان خانگی داشته باشید‬ ‫و سگ‌های‌تان هم نباید از سایز مشخصی بزرگتر باشند (که اغلب ‪ ۲۵‬پوند تعیین می‌شود)‪.‬‬ ‫اگر نمی‌خواهید درباره‌ی نگهداری حیوان خانگی‌تان دچار مشکل شوید‪ ،‬قبل از خرید واحد‬ ‫درباره قوانین نگهداری از حیوانات در کاندوی‌تان تحقیق کنید‪.‬‬ ‫مبلغ ماهیانه پرداختی برای نگهداری کاندوها زیاد است!‬ ‫ ‬‫مسلما هزینه‌های نگهداری از کاندو می‌تواند مبلغ قابل توجهی باشد‪ .‬معموال این هزینه‌ها‬ ‫در ونکوور‪ ،‬بین ‪ 30‬تا ‪ 55‬سنت برای هر فوت مربع است‪ .‬اما همیشه ارزان‌تر از هزینه‌های‬ ‫یک خانه تمام می‌شود‪ .‬فراموش نکنید که مالکان خانه باید هزینه‌ی آب‪ ،‬گاراژ و فاضالب‬ ‫را خودشان بپردازند‪ ،‬هزینه‌های برق و گاز و بیمه‌شان باالتر است و باید ‪ ۳‬تا ‪ ۵‬درصد‬ ‫هزینه‌های بیمه را ساالنه به کارهای نوسازی و تعمیرات اختصاص بدهند‪.‬‬ ‫شرکت در جلسات هیئت‌مدیره‌ی مجتمع ساختمان چندان مهم نیست!‬ ‫ ‬‫قبل از هر چیز‪ ،‬باید بدانید که این جلسات معموال خسته‌کننده نیستند‪ .‬در این جلسات‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 35‬‬


‫روانشناسی و خانواده‬

‫روانشناسى مثبت نگر‪ ،‬به زيستن و احساس خوشبختى‬ ‫(نگاهى نو "در آستانه" سال نو به حس رضايت از زندگى)‬ ‫دکتر سعيد ممتازی‪ ،‬روانپزشک‪ ،‬روان درمانگر‪ ،‬مشاور‬

‫جنبش "روان شناسی مثبت نگر" كه در سالهاى اخير توجه‬ ‫زيادى را به خود جلب كرده است به جاى درمان دردها بر‬ ‫ايجاد احساس رضايت‪ ،‬شادكامى‪ ،‬و خوشبختى افراد تاكيد‬ ‫دارد‪ .‬بر پايه اين مكتب ما بايد به نيكخويى و توانمندى‪ ،‬به‬ ‫عنوان بخشی از چیزی که می توان آن را «شخصیت اخالقی»‬ ‫نامید‪ ،‬تاكيد کنيم‪ .‬روان شناسی مثبت نگر این گونه استدالل می کند كه فقدان ناراحتى و‬ ‫بیماری به تنهايى سالمتى رانشان نمى دهد و هميشه به معنى "خوشبختی و رضایت خاطر"‬ ‫نيست‪ .‬اما منظور از توانمندى و نيكخويى چيست؟‬ ‫يافتن و به كاربردن توانایی هاى شخصى راهی در جهت خوشبختی واقعى است‪ .‬با پذیرش‬ ‫این واقعیت که مرگ امری حتمی است این پرسش پیش کشیده می‌شود که این فرصت‬ ‫محدود را چگونه باید زیست‪ .‬انسان در انتخاب چگونه زیستن خویش آزاد است‪ ،‬هیچ‬ ‫نسخه از پیش تعیین شده ای برای زندگی کردن وجود ندارد‪ .‬در پايان زندگى هم آن‬ ‫چه پذيرش مرگ را آسان مى كند و از اضطراب مرگ مى كاهد ميزان زندگى كردن‬ ‫واقعى است‪.‬‬ ‫كوتاهى و گذرا بودن زندگى از ارزش آن نمى كاهد چنان كه احمد شاملو "در آستانه"‬ ‫ترك زندگى گفته بود‪:‬‬ ‫فرصت کوتاه بود و سفر جان‌کاه بود‬ ‫اما يگانه بود و هيچ کم نداشت”‬ ‫فرد در انتخاب خود آزاد است‪ ،‬اما بالفاصله این پرسش پیش می آید که اگر انسان در‬ ‫انتخاب خود آزاد است از این آزادی باید چگونه بهره ببرد‪ .‬وظيفه و مسئولیت‪ ،‬بندى است‬ ‫برای مشروط کردن آزادی‪ ،‬و ما باید مسئوالنه از آزادی استفاده کنیم‪.‬‬

‫تجسدوظيفه بود‪:‬‬ ‫انسان زاده شدن ّ‬ ‫توان دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن‬ ‫توان شنفتن‬ ‫توان ديدن و گفتن‬ ‫انده‌گين و شادمان‌شدن‬ ‫توان ُ‬ ‫توان خنديدن به وسعت دل‪ ،‬توان گريستن از ُسويدای جان‬ ‫توان گردن به غرور برافراشتن درارتفاع ُشکوه‌ناک فروتنى‬ ‫آیا دانستن اینکه من آزاد هستم‪ ،‬کلید خوشبختی من است؟ آگاهی بر آزادی خود و‬ ‫آزادی انتخاب در زندگی‪ ،‬بیش از آنکه راه گشا باشد منجر به حس اضطراب و تنهایی‬ ‫فرد می‌شود‪.‬‬ ‫و توان غم‌ناک تحمل تنهايى‬ ‫تنهايى‬ ‫تنهايى‬ ‫تنهايى عريان‬ ‫انسان‬ ‫دشواری وظيفه است‬

‫ و نيكخويى هاى اساسى و توانمندى هاى مربوط به آنها کدامند؟‬ ‫ما فكر مى كنيم شش نيكخويى اصلی وجود دارند که در همه جهان ارزشمند محسوب‬ ‫مى شوند‪ .‬این ویژگی ها عبارتند از‪ :‬خردمندی‪ ،‬شجاعت‪ ،‬انسانیت‪ ،‬عدالت‪ ،‬خویشتن داری‬ ‫و تعالی يافتن‪ .‬هر یک از این خوبی ها شامل مجموعه ای از توانايى ها يا توانمندى های‬ ‫مرتبط با خود هستند‪ .‬توانمندى ها کمتر از خوبی ها انتزاعی بوده و اغلب ویژگی هاى‬ ‫عينى و کیفیت هايى هستند که موجب تفاوت افراد از یکدیگر می شوند‪ .‬برای مثال‪ ،‬ممکن‬ ‫است کسی با استفاده از توانمندى کنجکاوی‪ ،‬خوبی موسوم به خردمندی را به دست‬ ‫آورد‪ .‬شاید فردی دیگر از طریق توانایی های سعه صدر و توجه به همه دیدگاه ها‪ ،‬به‬ ‫خردمندی دست یابد‪.‬‬ ‫منظور از توانمندى ها‪ ،‬ظرفیت های ذاتی برای افکار‪ ،‬احساسات و رفتارهای خاص است‪.‬‬ ‫همه ما کم و بیش از این توانایی های شخصیتی برخوردار هستیم‪ .‬ممکن است در یکی از‬ ‫این حوزه ها استعداد ویژه ای داشته باشیم و در یکی دیگر ضعیف باشیم‪ ،‬اما اگر مانند اکثر‬ ‫مردم باشیم از وضع متوسطی برخوردار خواهیم بود‪ .‬الگوی ویژه توانایی های شما بخشی‬ ‫از وجود را تشکیل می دهد که شما را منحصر به فرد می سازد‪.‬‬ ‫شما مى توانيد از به کارگیری توانایی های خویش لذت ببرید‪ .‬وقتی با توانایی های خود‬ ‫کاری را به انجام می رسانید احتماالً شور و انرژی بیشتری در خود احساس خواهید کرد‪.‬‬ ‫همان طور كه وقتی برای انجام کاری در راستای ارزش های اعتقادی خود اقدام می کنید‬ ‫با شور و هيجان بيشتر کار كرده و برای انجام آن انرژی و پشتکار بیشتری داريد‪.‬‬ ‫به منظور دستيابى به نتايج موردنظر از انجام کارها بر اساس توانایی ها‪ ،‬ابتدا باید بدانید‬ ‫این توانایی های کدامند‪.‬بر اساس يك پژوهش انجمن روان شناسی بریتانیا ‪ ،‬متاسفانه تنها‬ ‫نزدیک به یک سوم افراد درک مناسبى از توانایی های خود دارند‪ .‬اگر چیزی آسان به‬ ‫نظر بیاید‪ ،‬ما احتماالً آن را بدیهی فرض کرده و آن را یک توانایی نمی شماریم‪ .‬در حقیقت‪،‬‬ ‫شاید تصور کنید که این توانایی و ظرفیت را هر کسی به طور طبیعی داراست‪ .‬شما می‬ ‫توانید از کسی که مورد احترام شما است و شما را که کام ً‬ ‫ال می شناسد کمک بگیرید‪ ،‬توجه‬ ‫کنید و ببينيد براى كدام ويژگى شما را تحسین می کند‪ .‬اين ويژگى همان هايى خواهد‬ ‫بود كه همگان شما را بر اساس آن خواهند سنجيد‪.‬‬ ‫داوری آن سوی در نشسته است…‬ ‫ذاتش درایت و انصاف‬ ‫هیأتش زمان‪ .‬ــ‬ ‫ِ‬ ‫جاودان جاویدان در گذرگا ِه ادوار داوری خواهد شد‪.‬‬ ‫و خاطره‌ات تا‬ ‫چكيده اى از نيكخويى هاى مورد نظر و توانمندى هاى مربوطه در جدولی که در دنباله‬ ‫می آید جمع بندى شده است‪( ...‬دنباله در صفحه ی ‪)39‬‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 36‬‬


a

Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 37

Thursday, Jan. 17, 2019


‫رياضيات‬ ‫گزينش و گرداوری مطلب برای اين بخش از‪:‬‬ ‫علیرضا خاتون آبادی‬

‫هندسه نااقلیدسی‪ ،‬انقالبی پارادایمی در ریاضیات‬ ‫(بخش نخست)‬

‫تصویر کوهن از سیر تحول یک علم را می توان به وسیله طرح بی پایان زیر خالصه کرد‪:‬‬ ‫پیش علم ‪ -‬علم عادی ‪ -‬بحران ‪ -‬انقالب ‪ -‬علم عادی جدید ‪ -‬بحران جدید‬ ‫ویژگی عمده نظریه وی تأکیدی است که بر ممیزه انقالبی تحوالت علمی دارد؛ به طوری‬ ‫که طبق آن‪ ،‬انقالب متضمن طرد و رد یک ساختار نظری و جانشینی ساختار ناسازگاری‬ ‫دیگر است‪ .‬ویژگی مهم دیگر‪ ،‬نقش پراهمیتی است که ممیزات جامعه شناختی جوامع‬ ‫علمی در نظریه کوهن ایفا می کند‪ .‬از زمان انتشار کتاب ساختار انقالبهای علمی همواره‬ ‫این پرسش مطرح بوده که آیا تصویر کوهن از تاریخ علوم طبیعی در مورد ریاضیات‬ ‫نیز به کار بردنی است‪ .‬به نظر می رسد پاسخ منفی باشد؛ زیرا واضح است که طبیعت‬ ‫ریاضیات از مهم ترین ویژگی تصویر کوهن از توسعه یک علم‪ ،‬یعنی "انقالب " پیروی‬ ‫نمی نماید‪ .‬در این مقاله سعی شده تا نشان داده شود که گذر از هندسه اقلیدسی به‬ ‫هندسه نااقلیدسی انقالبی کوهنی در ریاضیات است‪ .‬البته این بدان معنا نیست که تمامی‬ ‫مقومات تصویر کوهن عینًا در حوزه ریاضیات صادق است؛ بلکه دو ویژگی مهم آن‪،‬‬ ‫ّ‬ ‫یعنی ممیزه انقالبی تحول علمی و ممیزه جامعه شناختی علم‪ ،‬درحوزه معرفت ریاضی‬ ‫نیز صدق می نماید‪ .‬به عبارت دیگر‪ ,‬انقالب کوهنی در ریاضیات واقع ًا امکان پذیر است‪،‬‬ ‫هرگاه ما با یک پارادایم کوهنی در ریاضیات سروکار داشته باشیم که مورد پذیرش‬ ‫جامعه علمی قرار گرفته باشد‪ .‬تغییر این پارادایم‪ ،‬انقالب کوهنی را در پی خواهد داشت‪.‬‬ ‫در تصویر کوهن از شیوه تحول یک علم‪ ،‬پارادایم مشتمل است بر مفروضات کلی‬ ‫تئوریک‪ ،‬قوانین‪ ،‬فنون‪ ،‬کاربردها و ابزارآالت که اعضای جامعه علمی خاصی را بر می‬

‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫گیرند‪ .‬پژوهشگران درون یک پارادایم‪ ،‬خواه مکانیک نیوتنی باشد؛ خواه علم االبصار‬ ‫موجی و یا شیمی تحلیلی و یا هر چیزی دیگر به امری مشغول اند که کوهن آن را "علم‬ ‫عادی " می نامد‪ .‬کوشش دانشمندان عادی جهت تبیین و تطبیق رفتار برخی از چهره‬ ‫های مربوط به هم عالم طبیعت که به واسطه نتایج آزمایش آشکار گردیده‪ ،‬پارادایم را‬ ‫تفصیل و توسعه می بخشد‪ .‬ضمن این کار‪ ،‬آنها الجرم مشکالتی را تجربه خواهند کرد و‬ ‫با مشاهدات خالف انتظار یا اعوجاجهای آشکاری مواجه خواهند شد‪ .‬اگر مشکالتی از آن‬ ‫نوع را نتوان فهم و رفع نمود‪ ,‬وضعیتی "بحرانی " به وجود خواهد آمد‪ .‬بحران هنگامی‬ ‫مرتفع خواهد شد که پارادایم کام ً‬ ‫ال جدیدی ظهور نماید و مورد حمایت روزافزون‬ ‫دانشمندان واقع شود تا جایی که پارادایم مسأله انگیز اولیه در نهایت مطرود شود‪.‬‬ ‫پارادایم جدید‪ ،‬حاوی نویدهایی است و مشکالت ظاهراً فایق نیامدنی ندارد و از این‬ ‫پس‪ ،‬فعالیت علمی عادی جدید را هدایت می کند تا اینکه آن نیز با مشکالتی جدی رو‬ ‫به رو شود و بحران جدیدی بزاید که به دنبال آن‪ ،‬انقالب جدیدی ظاهر شود‪ .‬به نظر‬ ‫"چالمرز" ویژگی عمده چنین طرح بی پایانی درباره تحول یک علم‪"،‬تأکیدی است که‬ ‫بر ممیزه انقالبی پیشرفتهای علمی دارد؛ به طوری که طبق آن‪ ،‬انقالب متضمن طرد‬ ‫و رفض یک ساختار نظری و جانشینی ساختار ناسازگار دیگری باشد"‪( .‬چالمرز‪،1374 ،‬‬ ‫ص ‪)13‬‬ ‫به طوری که کوهن پارادایم های پیش و پس از انقالب را "قیاس ناپذیر" می داند‪.‬‬ ‫معموالً گمان می شود در زمان یک انقالب علمی‪ ،‬معیارهایی که دانشمندان در ارزیابی‬ ‫رجحان یک نظریه بر نظریه رقیب استفاده می نمایند‪ ،‬عبارت اند از‪" :‬دقت پیش بینی‬ ‫کمی‪ ،‬توازن بین موضوعات روزمره و غامض‪ ،‬و تعداد مسائل مختلف‬ ‫به ویژه پیش بینی ّ‬ ‫حل شده " (‪ ,)206.p,1970;kuhn‬اما کوهن معتقد است معیارهایی از این قبیل ارزشهای‬ ‫جامعه علمی را تشکیل می دهند و شیوه هایی که این ارزش ها به مدد آن تعیین می‬ ‫شود "باید در تحلیل نهایی‪ ،‬روان شناختی یا جامعه شناختی باشد؛ به عبارت دیگر‪ ،‬باید‬ ‫توصیف یک نظام ارزشی یا یک ایدئولوژی باشد‪ ,‬همراه با تحلیلی از نهادهایی که به‬ ‫واسطه آنها آن نظام انتقال و استحکام می یابد" (‪,1970 ;lakatos and musgrave‬‬ ‫‪" )21.p‬هیچ معیاری باالتر از موافقت جامعه مربوطه نیست " (‪)94.p ,1970 ;kohn‬‬ ‫کوهن این ادعا را با مثالهایی از تاریخ علم در حوزه هایی همچون فیزیک‪ ،‬نجوم و شیمی‬ ‫درکتاب ساختار انقالبهای علمی بیان می کند‪.‬‬ ‫پرسشی که مطرح می گردد این است که آیا این گونه تحول را درحوزه های دیگر‬ ‫علوم نیز می توان دید؟ در این میان‪ ،‬ریاضیات از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ زیرا‬ ‫معموالً تصور می شود که ریاضیات صرف ًا یک سری مدلهای مجرد منطقی به همراه‬ ‫عالیم صوری است که به دور از ویژگیهای روانی و شخصیتی ریاضی دانان و خصوصیات‬ ‫و تعلقات جامعه ای که در آن زندگی می کنند‪ ،‬در ذهن ریاضی دان شکل می گیرد و‬ ‫هنگامی که در جامعه ریاضی مطرح می شود‪ ،‬ریاضی دانان به دور از تعلقات گروهی‪،‬‬ ‫اجتماعی و تعهدات متافیزیکی که متأثر از نوع نگرش جامعه ای است که در آن زندگی‬ ‫می کنند‪ ،‬به ارزیابی آن می پردازند و باتوجه به معیارهایی چون پیروی از اصول منطق‬ ‫و سازگاری میان اصول موضوعه و قضایا‪ ،‬درباره صحت و سقم آن تصمیم می گیرند‪.‬‬ ‫همچنین ریاضی دانان انسانهایی معقول اند که تنها به صحت و درستی منطقی یک‬ ‫ساختار ریاضی می اندیشند و اگر نظریه ای ریاضی این شرط را برآورده نماید‪ ,‬مورد‬ ‫پذیرش جامعه ریاضی قرار خواهد گرفت‪.‬‬ ‫در این مقاله سعی شده با ارائه نمونه ای از تاریخ هندسه‪ ،‬یعنی انقالب نااقلیدسی‪ ،‬اوالً‬ ‫پارادایمی بودن هندسه اقلیدسی در مدت بیش از دو هزار سال _ از یونان باستان تا‬ ‫قرن نوزدهم _ نشان داده شود و ثانی ًا اعوجاج بودن اصل توازی برای پارادایم هندسه‬ ‫اقلیدسی در این دوران بررسی گردد و نشان داده شود که چگونه این اعوجاج سرانجام‬ ‫به بحرانی در این حوزه در اوایل قرن نوزدهم می انجامد و نهایت ًا انقالب نااقلیدسی را‬ ‫در پی می آورد‪ .‬ثالث ًا نشان داده می شود که چگونه جامعه ریاضی دانها براساس ارزشها‪،‬‬ ‫باورها و تعهدات متافیزیکی خود‪ ,‬در رویارویی با هندسه جدید‪ ,‬واکنشی خصمانه بروز‬ ‫می دهند و چگونه سرانجام شهرت و اعتبار ریاضی دانی که از هندسه نااقلیدسی حمایت‬ ‫می کند ‪ -‬ونه صرف ًا سازگاری منطقی هندسه نااقلیدسی ‪ -‬سبب پذیرش هندسه جدید‬ ‫می گردد‪.‬‬ ‫‪ .1‬اصول (‪)Elements‬‬ ‫سده چهارم پیش از میالد‪ ,‬مسیح ناظر شکوفایی آکادمی علوم و فلسفه افالطون بود‪... .‬‬ ‫(دنباله در صفحه ی روبرو)‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 38‬‬


‫‪ ...‬تقریب ًا تمامی کارهای مهم ریاضی این دوره به وسیله دوستان یا شاگردان افالطون‬ ‫انجام شده است‪ .‬تأثیر افالطون بر ریاضیات‪ ،‬معلول هیچ یک از کشفّیات ریاضی وی نبوده‬ ‫است؛ بلکه به سبب این اعتقاد شورآمیز وی بود که مطالعه ریاضیات عالی ترین زمینه‬ ‫را برای تعلیم ذهن فراهم می آورد و از این رو‪ ,‬در پرورش فیلسوفان و کسانی که باید‬ ‫دولت آرمانی وی را اداره می کردند‪ ،‬نقش اساسی داشت‪ .‬از نظر وی "ریاضیات وضع‬ ‫واسطه ای بین صور و اشیا دارند" و " صفات محسوس اجسام به ساختمان هندسی ذرات‬ ‫آنها بستگی دارد‪ .‬این ساختمان هندسی به وسیله ساختمان سطوح آنها متعین می شود و‬ ‫ساختمان سطوح آنها بوسیله ساختمان دو نوع مثلث متساوی الساقین قائم الزاویه و قائم‬ ‫الزاویه مختلف االضالع‪ ،‬که از آنها ساخته شده اند‪(".‬کاپلستون‪ ,1368 ،‬ص ‪ .)225‬از این رو‬ ‫هندسه برای او اهمیت بسیار داشت‪ .‬این اعتقاد‪ ،‬شعار معروف او را بر سر در آکادمی اش‬ ‫توجیه می کند‪« :‬کسی که هندسه نمی داند داخل نشود»‪.‬‬ ‫اقلیدس یکی از شاگردان مکتب افالطون بود‪ .‬وی سعی کرد ریاضیاتی را که توسط‬ ‫فیثاغورسیان شروع شده بود و بعداً بقراط‪ ،‬ائودوکسوس‪ ،‬تئاتیتوس و دیگران مطالبی به‬ ‫آن افزوده بودند‪ ،‬در کتابی به نام اصول گردآوری نماید‪ .‬ارزش عمده این اثر در گزینش‬ ‫ماهرانه قضایا و دادن ترتیب منطقی به آنهاست‪ .‬اقلیدس در اصول سعی کرد تا نمونه‬ ‫ای از تفکر اصل موضوعی را ارائه نماید‪ .‬برای اینکه گزاره ای در یک دستگاه قیاسی اثبات‬ ‫شود‪ ،‬باید نشان داد که این گزاره پیامد منطقی الزم چند گزاره است که قب ً‬ ‫ال به اثبات‬ ‫رسیده اند‪ .‬گزاره های اخیر نیز خود باید به کمک گزاره هایی که قب ً‬ ‫ال اثبات شده اند ثابت‬ ‫شوند و به همین ترتیب تا آخر‪ .‬چون این تسلسل را نمی توان به طور نامحدود ادامه داد‪،‬‬ ‫در ابتدای امر‪ ،‬باید مجموعه محدودی از گزاره ها پذیرفته شوند‪ .‬این گزاره های بدواً‬ ‫پذیرفته شده‪" ،‬پوستوالها" یا "اصول موضوعه" مبحث نامیده می شوند و تمام گزاره‬ ‫های دیگر مبحث باید به طور منطقی به وسیله آنها ایجاب شوند‪ .‬وقتی که گزاره های‬ ‫یک مبحث بدین صورت منظم شوند‪ ،‬گفته می شود که مبحث در شکل اصل موضوعی‬ ‫عرضه شده است‪ .‬یکی از مهم ترین کارهای اقلیدس در کتاب اصول‪ ,‬بیان هندسه در قالب‬ ‫یک سیستم اصل موضوعی بود‪ .‬در ساختن چنین سیستمی یک سری اصطالحات هندسی‬ ‫همچون "نقطه " و "خط " به کار می رفتند که وی نهایت سعی خود را به کار گرفت تا‬ ‫همه این اصطالحات را تعریف نماید‪ .‬مث ً‬ ‫ال او نقطه را "چیزی که هیچ جزء ندارد" و "خط "‬ ‫را "طولی بدون پهنا" تعریف نمود‪ .‬همچنین او "خط مستقیم " را چنین تعریف می نماید‪:‬‬ ‫"خطی که به نحوی هموار بر نقاطی که برخود آن هستند قرار داشته باشد"‪.‬‬ ‫پنج اصل معروف وی در باب هندسه عبارت اند از‪:‬‬

‫روانشناسى مثبت نگر‪ ،‬به زيستن و احساس خوشبختى‪...‬‬ ‫(دنباله از صفحه ی ‪)36‬‬

‫اصل اول‪ :‬از هر نقطه می توان خط مستقیمی به هر نقطه دیگر کشید‪.‬‬ ‫اصل دوم‪ :‬هر پاره خط مستقیم را می توان روی همان خط بطور نامحدود امتداد داد‪.‬‬ ‫اصل سوم‪ :‬می توان دایره ای با هر نقطه دلخواه به عنوان مرکز آن و با شعاعی مساوی‬ ‫هر پاره خط رسم شده از مرکز آن ترسیم کرد‪.‬‬ ‫اصل چهارم‪ :‬همه زوایای قائمه با هم مساوی اند‪.‬‬ ‫اصل پنجم‪ :‬اگر خط مستقیمی دو خط مستقیم را قطع کند‪ ,‬به طوری که مجموع زوایای‬ ‫داخلی یک طرف آن کمتر از دو قائمه باشد‪ ،‬این دو خط مستقیم‪ ،‬اگر به طور نامحدود‬ ‫امتداد داده شوند‪ ،‬در طرفی که دو زاویه مجموعًا از دو قائمه کمترند‪ ،‬همدیگر را قطع‬ ‫خواهند کرد‪.‬‬ ‫اقلیدس با استفاده از این تعاریف و اصول‪ ،‬کلیه قضایای هندسی را ثابت کرد‪ .‬ج‪ .‬جیکسترویز‬ ‫(‪ )E.J.Dijksterhuis‬در کتاب ارزشمند مکانیکی کردن تصویر جهان (‪The Non-‬‬ ‫‪ )Euclidean Revolution‬صفحات ‪ 50‬تا ‪ 52‬سه عامل مهم را بیان می کند که سبب‬ ‫پذیرش و اقبال شگفت آور به کتاب اصول شد‪ .‬وی معتقد است اوالً‪ ,‬اقلیدس در مقاله‬ ‫چهارم کتاب اصول‪ ،‬بیان استادانه ای از نظریه ائودوکسوس در مورد تناسب ارائه می‬ ‫نماید‪ .‬این نظریه قابل استفاده در کمیت های نامتوافق و متوافق‪" ،‬رسوایی منطقی " ناشی‬ ‫از کشف اعداد ناگویا به وسیله فیثاغورس را حل کرد که یکی از دستاوردهای مهم ریاضیات‬ ‫یونانی بود و الگویی برای ارائه راه حلهای مسائل دیگر قرار گرفت‪ .‬ثانی ًا‪ ,‬ریاضیات یونانی‬ ‫فاقد نمادهای مناسب ریاضی بود‪ .‬آنها از حروف برای نمایش اعداد استفاده می کردند و‬ ‫معادالت جبری را با پرگویی بسیار بیان می کردند‪ .‬اقلیدس در مقاله پنجم اصول که نظریه‬ ‫ائودوکسوس درباره تناسب را در هندسه مسطحه به کار می برد‪ ،‬راه حل هندسی برای‬ ‫معادالت درجه دوم ارائه می کند‪ .‬این روش هندسی بسیار مختصر و موجزتر از روشهای‬ ‫جبری بود که با پرگویی های بسیار همراه بود‪ .‬ثالث ًا‪ ,‬از همه مهم تر نوع نگرش حاکم بر‬ ‫حوزه ریاضیات و فلسفه بود‪ .‬این حوزه ها به شدت تحت تأثیر فلسفه افالطون بودند‪.‬‬ ‫مطابق نگرش وی‪ ،‬هندسه درباره "مثل " عالم باال صحبت می کند‪ .‬اگر ما در مواردی در‬ ‫زندگی روزمره‪ ،‬ناگزیر به استفاده از نمایش اشکال هندسی هستیم‪ ،‬تنها برای تذکر به آن‬ ‫مثل می باشد‪.‬‬ ‫افالطون چنان مقامی برای هندسه قائل بود که وقتی در رساله منون برای وضوح بخشیدن‬ ‫به یکی از آرای خویش‪ ،‬یعنی نظریه تذکر‪ ،‬به ریاضیات توسل می جوید‪ ،‬از قضیه ای استفاده‬ ‫می نماید که قابل نمایش هندسی است‪ .‬این عوامل سبب شد به محض اینکه اصول پدید‬ ‫آمد‪ ,‬نهایت توجه را به خود جلب کرد؛ به طوری که هاورد‪ .‬و‪ .‬ایوز (‪)Howard W.Eves‬‬ ‫مورخ ریاضی امریکایی‪ ،‬اصول را یکی از خط سیرهای مهم تکامل ریاضیات در یونان می‬ ‫داند‪ .‬وی می گوید‪" :‬در تکامل ریاضیات طی ‪ 300‬سال اول ریاضیات یونانی‪ ,‬سه خط سیر‬ ‫مهم و متمایز را می توان تشخیص داد؛ ابتدا‪ ،‬بسط مطالبی است که مآالً در اصول مدون‬ ‫شد‪ ...‬خط سیر دوم‪ ,‬شامل بسط مفاهیمی است در رابطه با بی نهایت کوچکها‪ ...‬و سومین‬ ‫مسیر تکامل‪ ،‬مربوط به هندسه عالی یا هندسه منحنی هایی به جز دایره و خط مستقیم و‬ ‫سطوحی غیر از کره و صفحه است » (ایوز‪ ،1368 ،‬ص ‪)101‬‬ ‫مقام رفیعی که هندسه به واسطه اصول و نگرش افالطونی به ریاضیات یافت‪ ،‬چنان بود‬ ‫که تفکر علمی دانشمندان حوزه های علم االبصار و علم مکانیکی نیز عادت ًا به کمک اشکال‬ ‫(دنباله در شماره ی آينده)‬ ‫فضایی صورت می گرفت‪.‬‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫با درك توانايى هاى خود‪ ،‬ما مى توانيم نه تنها زندگى شادتر و پربارترى براى خود داشته‬ ‫باشيم‪ ،‬بلكه با حضورمان به زندگى ديگران و جهان نيز كمك كنيم‪ .‬چنان كه باز هم شاملو‬ ‫در شعر بلند "در آستانه" گفته است‪:‬‬ ‫ِ‬ ‫هیأت «ما» زاده شدم‬ ‫من به‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫رشکوه انسان‬ ‫به‬ ‫هیأت پُ‬ ‫ِ‬ ‫‌کمان پروانه بنشینم‬ ‫تا در بها ِر گیاه به تماشای رنگین‬ ‫ِ‬ ‫هیبت دریا را بشنوم‬ ‫غرو ِر کوه را دریابم و‬ ‫ِ‬ ‫تا شریطه‌ی خود را بشناسم و جهان را به قد ِر همت و فرصت خویش معنا دهم‬ ‫که کارستانی از این‌دست‬ ‫از ِ‬ ‫توان درخت و پرنده و صخره و آبشار‬ ‫بیرون است‪.‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 39‬‬


‫آموزش و پرورش کودکان‬

‫اتاقت را مرتب کن‬ ‫ترجمه‪ :‬بهاره بهداد‬

‫اتاقت را مرتب کن! واکنش کودک شما در برابر این‬ ‫درخواست شما‪ ،‬عصبانیت‪ ،‬فریاد و کوبیدن پا به زمین‬ ‫خواهد بود‪ .‬نوجوان غر می زند‪" :‬حوصله ام را سر بردی ‪....‬‬ ‫حاال نه ‪ .....‬ولم کن ‪ ".....‬و شما ِ‬ ‫در اتاق او که دنیای اوست‪ ،‬را محکم می بندید‪ .‬شما با خشم‬ ‫زندگی می کنید چون دلیل این مخالفت را نمی دانید‪ .‬سواالت و تردید های زیادی به‬ ‫سراغتان می آید‪ .‬در برابر این مخالفتها باید چه کرد؟‬

‫نوجوان شما اولویتهایی دارد که به قوانین مورد عالقه شما برتری دارد‪ .‬او خود را می جوید‪،‬‬ ‫او به لحظات تنهایی در دنیای خودش احتیاج دارد‪ .‬مرتب نکردن اتاق برای او روشی است‬ ‫برای مشخص کردن مرز محدوده خود و گفتن این مطلب به والدینش "ورود ممنوع"‪.‬‬ ‫کمی به هم ریختگی طبیعی است‪ ،‬به خصوص بدون هیچ تبصره ای‪ .‬در نبود او اتاقش را تمیز‬ ‫نکنید‪ ،‬قبل از ورود‪ ،‬در بزنید‪ .‬این رفتار شما نشان میدهد که به خلوت او احترام می گذارید‬ ‫و نیز نشان از توجه شما به مشغولیات فکری او دارد‪.‬‬ ‫عصبانی نشوید‬ ‫اگر قوانین صوری نباشند و حدود آنها مشخص باشد‪ ،‬کودک یا نوجوان می تواند آنها‬ ‫را بفهمد و انجام دهد‪ .‬از اینکه یکی از والدین اجازه کاری را بدهد و دیگری منع کند‪،‬‬ ‫پرهیز کنید‪ .‬از تنبیه کردن به خاطر کاری که فردا اجازه انجام آن را دارند‪ ،‬اجتناب کنید‪.‬‬ ‫ناهماهنگی‪ ،‬کودکان را گیج می کند و رفتارهای مخالفت آمیز آنها را بیشتر می کند‪ .‬اصرار‬ ‫بیش از حد برای انجام کاری یا عصبانی شدن‪ ،‬از اقتدار شما می کاهد‪ .‬تکرار چنین رفتارهایی‬ ‫حتی اقتدار شما را از بین می برد‪ .‬اولویت با چشم پوشی از موردی است که اهمیت کمتری‬ ‫دارد‪ .‬در مورد پراهمیت تر وارد صحبت و داد و ستد شوید‪ .‬شما می توانید در حالیکه‬ ‫همچنان روی داشتن قوانین پا فشاری می کنید‪ ،‬آنها را اصالح کنید‪ .‬اگر شما برلزوم مرتب‬ ‫کردن اتاق اصرار کنید ‪ ،‬مطمئن باشید که او دلیل اصرار شما را می فهمد‪ .‬نگران نشوید‪ ،‬ولی‬ ‫او مخالفت خواهد کرد ‪ .‬جواب این سواالت شما مثبت است‪" :‬او مرا دوست دارد ؟"‪" ،‬او می‬ ‫خواهد با من لجبازی کند؟"‪ .‬او به آنچه می گوید فکر نمی کند و خیلی زود فراموش می‬ ‫کند‪ .‬او می خواهد با شما لجبازی کند و همینطور تست عصبانیت و مقاومت شما را انجام‬ ‫دهد‪ .‬شما به این احساس او خرده نگیرید‪ :‬رفتار او کامال طبیعی است‪.‬‬ ‫_‪http://www.doctissimo.fr/html/psychologie/psycho_pour_tous/enfant‬‬ ‫‪bebe/ps_3118_range_ta_chambre2.htm‬‬

‫یک کودک همیشه برای مرتب کردن اتاق مخالفت می کند ‪ .‬این مخالفت مقطعی مرحله‬ ‫ای و اجتناب نا پذیر از رشد اوست و نمی توان از آن چشم پوشی کرد ‪ .‬اولین نمود آن در‬ ‫دو سالگی است وقتی که در رشد زبانی خود کلمه " نه " را می آموزد‪ " .‬بله " همیشه بعد‬ ‫از "نه " به زبان کودک می آید‪ ...‬این مخالفت ها‪ ،‬از کودکی تا نوجوانی‪ ،‬نشانه ای از مستقل‬ ‫شدن تدریجی کودک است‪ .‬با این وجود‪ ،‬کودک همیشه به حضور و پشتیبانی شما نیاز دارد‪.‬‬ ‫"بله – نخیر" ها ‪ ،‬حتی برای چیزهایی که دوست دارد ‪ ،‬بیانگر تمایل او برای انتخاب و در‬ ‫نظر گرفتن او به عنوان یک فرد مستقل است‪ .‬ضمنا‪ ،‬او می خواهد درجه قدرت شما و‬ ‫محدودیتهای شما را بسنجد‪ .‬این مخالفتها در سیر رشد او مشکالتی ایجاد می کنند که گریز‬ ‫ناپذیر است‪.‬‬ ‫همراه او شدن ‪ ،‬پیروز شدن یا شکست؟‬ ‫بسیار منطقی است که درخواست کنیم و یا دوست داشته باشیم که کودک یا نوجوانمان‬ ‫اتاقش را مرتب کند اما درخواست ما باید متناسب با سن او باشد‪ .‬بین سه تا ‪ 5‬سال‪ ،‬کودک‬ ‫با تقلید آموزش می بیند‪ .‬مرتب کردن را به صورت یک بازی به او نشان دهید و او را در‬ ‫انجام کارش همراهی کنید ‪ .‬او نیاز دارد بفهمد از کجا باید شروع کند و هرچیزی را کجا‬ ‫بگذارد‪ .‬در سن بین ‪ 6‬تا ‪ 11‬سال‪ ،‬او می خواهد استقالل خود را نشان دهد‪ .‬او ترجیح می دهد‬ ‫که مانند بزرگتر ها به تنهایی اتاق خود را مرتب کند‪ .‬این به این معنی نیست که حتما این‬ ‫کار را بلد است و یا اینکه قبول کرده به صورت خودکار این کار را انجام دهد‪ .‬مستقل شدن‬ ‫را آرام آرام به او منتقل کنید‪ .‬دلیل هر کار را به او بگویید‪ .‬هرگز کار او را انجام ندهید‪.‬‬ ‫وقتی نوجوان مرز محدوده ی خود را مشخص می کند‬ ‫نوجوان‪ ،‬بین ‪ 12‬تا ‪ 18‬سال‪ ،‬تالش می کند قوانین خانوادگی را به چالش بکشد‪ .‬اتاق او‬ ‫تصویری است از آنچه در فکرش می گذرد (مشکالت عاطفی ‪ ،‬عشقی‪ ،‬جنسی و ‪ .)...‬اگر او‬ ‫تا حاال یک شنبه ها اتاقش را مرتب می کرده دلیل نمی شود باز هم این کار را ادامه دهد‪.‬‬ ‫بی شک او سیستم قبل را تغییر می دهد و مخالفت و تنبلی اش را هم نشان می دهد‪ .‬بدانید‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 40‬‬


‫نورت شور مالتی کالچرال سوسایتی برگزار میکند‪:‬‬

‫آموزش لینکدین در دو جلسه‬ ‫دو جلسه آموزش لینکدین برای جویندگان کار در کانادا روزهای دوشنبه ‪ 28‬و‬ ‫پنجشنبه ‪ 31‬ماه ژانویه ساعت ‪ 2‬تا ‪ 4‬بعدازظهر به زبان فارسی برگزار میشود که‬ ‫حاوی مطالب زیر میباشد‪:‬‬ ‫ لینکدین چیست؟‬‫ چرا باید در لینکدین پروفایل داشته باشید؟‬‫ نحوه ایجاد پروفایل قوی و موثر در لینکدین‪.‬‬‫ بهترین راه کاریابی از طریق لینکدین طبق استاندارد‪.‬‬‫مدرس‪ :‬آقای جعفر بروجردی ‪ ،‬استاد لینکدین‬ ‫بدلیل محدود بودن ظرفیت برنامه ‪ ،‬لطفا ثبت نام فرمایید‪.‬‬ ‫شماره تماس‪604-988–2931 :‬‬ ‫محل برگزاری‪ :‬واحد ‪ 207‬شماره ‪ 123‬خیابان ‪ 15‬شرقی نورت ونکوور‬ ‫این برنامه از سوی دولت تامین مالی شده و رایگان میباشد‪.‬‬

‫‪ -1‬جلسه نقد داستانهای مهاجرت‬ ‫درین نشست داستانهائی که مهاجران بتازگی تجربیات زندگی در خارج از ایران را‬ ‫نوشته اند توسط شرکت کنندگان نقد خواهد شد تا پس از آن در سایت آنسوی‬ ‫آب منتشر شوند‬ ‫درآمد ناشی از آگهی ها درین سایت تماما به خیریه پردیس هدیه می شود ‪.‬‬ ‫امیدواریم سری به این سایت بزنید و آنچه تاکنون منتشر شده را بخوانید وبا‬ ‫شرکت خودتان در این جلسه ‪ ،‬سایت را حمایت فرمائید‪.‬‬ ‫‪http://ansooyeab.com‬‬ ‫زمان ‪ :‬ساعت شش ونیم تا هشت ونیم جمعه هجدهم ژانویه‬

‫‪Instr uctor‬‬

‫‪Piano‬‬

‫‪Music‬‬

‫‪Violin * Kamanche‬‬

‫‪www.Mirloo.com 778 688 9234‬‬

‫مکان ‪ :‬اتاق ‪ 203‬واقع در کاپیالنو مال نورت ونکوور‬ ‫‪-----------------------------------------------------------------------------‬‬

‫‪ -2‬خشم وعصبانیت‬ ‫خانم منیژه حبشی درباره تفاوتهای خشم و عصبانیت و راههای مدیریت آن صحبت‬ ‫خواهند کرد‪ .‬پرسش وپاسخ هم در برنامه خواهد بود‪.‬‬ ‫شرکت درا ین برنامه برای همه آزاد و رایگان است‪.‬‬ ‫به علت محدودیت جا‪ ،‬لطفا جهت ثبت نام ‪ ،‬با شماره ‪ 6049906819‬تماس‬ ‫گرفته و نام و شماره تلفن خود را در پیامگیر بفرمائید‬ ‫زمان‪ :‬از ساعت شش ونیم تا هشت ونیم دوشنبه بیست وهشتم ژانویه‬ ‫مکان ‪ :‬اتاق ‪B‬‬ ‫‪ 355 West Queens Rd NorthVancouver BC V7N 2K6 Rd‬‬

‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 41‬‬


‫آژانس مسافرتی‬

‫‪( Advanced Travel‬تینا خدایی) ‪604-904-4422‬‬ ‫‪604-770-4474‬‬ ‫آژانس هواپیمایی آپادانا‬ ‫‪604-986-0094‬‬ ‫آریا تراول‬ ‫‪604-780-4005‬‬ ‫آزاده موسویان‬ ‫آژانس مسافرتی کاپیتان کوک)‬ ‫(آزاده موسویان‪:‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آرایشگاه و سالن زيبایی‬

‫اکستنشن مژه "ميترا" ‪ -‬کوکيتالم ‪604-825-3887‬‬ ‫‪604-980-5464‬‬ ‫‪King Hair Design‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫آموزش هنر‬

‫خانه فرهنگ و هنر (خط‪ ،‬نقاشی‪ ،‬موسیقی‪778-737-7426 )...‬‬ ‫مرکز هنری نوا‪( :‬موسیقی‪ ،‬نقاشی ‪604-985-6282 )..‬‬ ‫نقاشی‪:‬‬ ‫‪604-349-6326‬‬ ‫نازنین صادقی (آبرنگ)‬ ‫‪www.nazanin-artist.com‬‬ ‫رامین جمالپور (رنگ روغن‪ /‬آبرنگ) ‪604-924-1475‬‬ ‫موسیقی‪:‬‬ ‫‪( Jahan Music‬کودکان‪/‬بزرگساالن) ‪778-688-9234‬‬ ‫حمیرا بشیری (سه تار برای خانم ها) ‪778-839-1375‬‬ ‫مهران مهراب زاده (تار‪ ،‬سه تار‪ ،‬آواز‪604-812-9025 )..‬‬ ‫‪604-375-1272‬‬ ‫اشرف آبادی (تار و سه تار)‬ ‫‪604-983-3985‬‬ ‫استاد شاملو (ویلن و سه تار)‬ ‫شبنم شاملو (تنبک ‪ /‬موسیقی کودکان) ‪604-983-3985‬‬ ‫‪778-833-4778‬‬ ‫ُرهام بهمنش (پیانو)‬ ‫نازنین صادقی (پیانو برای کودکان) ‪604-349-6326‬‬ ‫رامین جمالپور (پیانو‪ ،‬تئوری‪/‬هارمونی) ‪604-924-1475‬‬ ‫‪778-893-6766‬‬ ‫فرشته فرمند (آواز)‬ ‫‪604-913-3486‬‬ ‫پرویز نزاکتی (آواز)‬ ‫‪604-551-3963‬‬ ‫محمد خرازی (گیتار)‬ ‫عکاسی‪:‬‬

‫حمید زرگرزاده (‪)Perfect Shot Studio‬‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬

‫گالری عکس کارون‬ ‫کارتون و کاریکاتور‪:‬‬ ‫گالری کالغ سفید (افشین سبوکی) ‪778-898-4575‬‬ ‫خطاطی‪:‬‬ ‫‪778-889-4820‬‬ ‫انجمن خوشنویسان ایران‬ ‫رقص‪:‬‬ ‫‪604-983-0015‬‬ ‫باله ملی پارس‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫اپتومتری ‪ /‬عينک سازی‬

‫‪604-464-7726‬‬ ‫‪( IRIS‬کوکيتالم)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان‬

‫‪604-782-3530‬‬ ‫بهاره بهداد (زبان فرانسه)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش زبان فارسی‬

‫‪778-870-6716‬‬ ‫آذر امین مقدم‬ ‫‪604-261-6564‬‬ ‫ایرانیان‬ ‫‪604-913-0601‬‬ ‫دهخدا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-442-9431‬‬ ‫نور دانش‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫آموزش رانندگی‬

‫‪604-710-0550‬‬ ‫‪( Green Way‬محسن)‬ ‫‪778-899-7790‬‬ ‫سعيد صالحی‬ ‫‪778-896-1420‬‬ ‫آموزشگاه رانندگی بهروز‬ ‫‪604-644-8960‬‬ ‫حسین الهیجی‬ ‫‪604-990-4844‬‬ ‫کاپیالنو (جوان)‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫اتوموبیل‬

‫‪604-781-7478‬‬ ‫هوندا (سعيد لطفی )‬ ‫‪604-649-3618‬‬ ‫فولکس واگن (بهداد نخعی)‬ ‫فولکس واگن (علی بنی صدر) ‪604-250-6711‬‬ ‫‪604-500-7772‬‬ ‫آئودی (رامين رساور)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫ارز و ارسال پول‬

‫دنیا (وست ونکوور)‬ ‫عطار (کوکیتالم)‬ ‫دانیال (کوکيتالم)‬ ‫خدمات ارزی دکتر نیک‬ ‫صرافی محله (کوکيتالم)‬ ‫چارلیز (داون تاون)‬

‫‪604-913-2324‬‬ ‫‪604-945-3266‬‬ ‫‪604-763-1512‬‬ ‫‪604-558-8050‬‬ ‫‪778-245-1042‬‬ ‫‪604-688-2516‬‬

‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫امور برقی ‪ /‬سيمکشی ‪ /‬تعمیرات‬ ‫شرکت رايان‬

‫‪778-682-3213‬‬

‫‪----------------------------------‬‬‫بازرسی فنی ساختمان‬

‫‪604-500-0303‬‬ ‫دکتر امير به کيش‬ ‫‪778-231-3040‬‬ ‫هاشم سیفی‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫باشگاه ورزشی ‪ /‬ورزش های رزمی‬

‫‪604-990-1331‬‬ ‫باشگاه سانی کيم تکواندو‬ ‫بهاره دهکردی (کيک باکسينگ) ‪778-872-3781‬‬ ‫مجتبی دانشی (کيک باکسينگ) ‪778-871-7572‬‬ ‫باشگاه ورزشهای رزمی اليت المپيک ‪604-971-3362‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫پزشک ‪ /‬مرکز پزشکی ‪ /‬خدمات پرستاری‬

‫پزشک خانوادگی‪:‬‬ ‫دکتر ساناز فاموری (‪604-925-9277 )West Van‬‬ ‫فیزیوتراپی‪:‬‬ ‫هارمونی (فیزیو ‪ /‬ماساژتراپی) ‪604-468-2300‬‬ ‫ناتوروپاتیک‪:‬‬ ‫دکتر ماندانا عدالتی (‪604-987-4660 )North Van‬‬ ‫خدمات پرستاری‪:‬‬ ‫‪778-927-1348‬‬ ‫گروه پرستاران "آرين"‬ ‫‪604-945-5005 Safe Care Home Support‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تدریس خصوصی‬

‫نيلوفر علمداری(شیمی‪ /‬ساینس) ‪778-926-2995‬‬ ‫طاهره بزرگمهر (شیمی دبیرستان) ‪778-960-0057‬‬ ‫دکتر فريبرز موجبی (ریاضی و فیزیک) ‪778-903-4750‬‬ ‫نادره ترکمان (فيزیک و رياضی) ‪604-396-6622‬‬ ‫دکتر علیرضا خاتون آبادی (ریاضی) ‪778-926-1382‬‬ ‫دکتر حمیدرضا رضازاده (ریاضی) ‪604-700-9560‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫ترجمه‬

‫حسین عندلیب (مترجم رسمی) ‪604-868-9800‬‬ ‫فریبرز خشا (مترجم رسمی) ‪604-377-9225‬‬ ‫حاتمی (مترجم رسمی) (کوکيتالم) ‪604-338-7364‬‬ ‫دارالترجمه رسمی ترای سیتی ‪604-492-0666‬‬ ‫‪778-773-0723‬‬ ‫بهارک کیادی‬ ‫‪604-817-4689‬‬ ‫دالور قدرشناس (‪)Ph.D‬‬ ‫حمید دادیزاده (مترجم رسمی) ‪604-889-5854‬‬ ‫آرش اندرودی (مترجم رسمی) ‪604-365-6952‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات و خدمات ساختمانی‬

‫علی وفایی (‪604-728- 3132 )AAA Ali Renovations‬‬ ‫‪778-929-2489‬‬ ‫حميد‬ ‫شرکت ساختمانی لوفا ‪ -‬پارسا خاکپور ‪778-893-7277‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات لوازم خانگی ‪ /‬برقی ‪ /‬کامپیوتر‬

‫حسن (‪)Wise Appliance‬‬ ‫‪Techno Electro‬‬ ‫سعید ابراهیمی‬

‫‪604-764-6911‬‬ ‫‪604-770-0660‬‬

‫‪604-346-8925‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫تعمیرات اتوموبیل‬

‫‪604-438-0222‬‬ ‫‪( KMF‬خسرو خاندشتی)‬ ‫تعمیرگاه و مکانیکی ‪604-960-0389 Auto Tek‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫حسابداری‬

‫ناهید پاک (‪778-340-0231 )NasTax-N.Van‬‬ ‫ناهید پاک (‪604-781-8153 )NasTax- Langley‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (‪604-990-6668 )N. Van‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (برنابی) ‪604-638-3104‬‬ ‫‪ - PBS‬رضا هوشمند (ترای سيتی) ‪604-945-6664‬‬ ‫‪778-285-8830‬‬ ‫حسابداری صبا‬ ‫‪604-468-4222‬‬ ‫تراز (کوکیتالم)‬ ‫تراز (حسن نراقی ‪ -‬نورت ونکوور) ‪604-986-3704‬‬ ‫‪-----------------------------------------------‬‬

‫حمل و نقل ‪ /‬اثاث کشی (‪)Moving‬‬

‫‪604-603-9099‬‬ ‫آلبرت (حمل و نقل و اثاث کشی)‬ ‫‪604-970-2233 Merto Vancouver Movers‬‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫خدمات بیمه‬

‫جهانگیر فامیلی‬ ‫ميالد رحمتی‬ ‫سعيده کمونه‬

‫‪604--836-5663‬‬ ‫‪604-987-9356‬‬ ‫‪778-580-5616‬‬

‫کتابفروشی‬

‫خدمات چاپ‬ ‫‪604-990-7272‬‬ ‫کاپیز دیپو (نورت ونکوور)‬ ‫خدمات چاپ‪604-710-5234 Print & Design‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات زيبايی ‪ /‬ماساژ‬

‫خدمات زيبایی و ماساژ زهره‬

‫‪604-365-4610‬‬

‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کنسولی‪ /‬اسناد رسمی‪ /‬مهاجرت‬

‫دفتر حقوق و مهاجرتی الدن حسن ولی ‪604-729-9449‬‬ ‫شهرزاد فرزين (امور مهاجرت) ‪604-499-2530‬‬ ‫فریبرز خشا (نوتاری پابلیک) ‪604-922-4600‬‬ ‫سازمان مهاجرتی منصوری ‪604-619-8564‬‬ ‫‪mcisfirm.com‬‬ ‫فرشته رحیمی (امور مهاجرت) ‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-924-4452‬‬ ‫محمد همائی نژاد ‬ ‫‪604-986-3704‬‬ ‫حسن نراقی (امور مهاجرت)‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪778-285-2866‬‬ ‫راه کانادا (کوکیتالم)‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫خدمات کامپیوتر‬

‫‪778-918-2815‬‬ ‫داريوش‬ ‫‪604-657-4318‬‬ ‫شهرام شعبانی‬ ‫‪604-220-1808‬‬ ‫آرین‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫داروخانه‬

‫داروخانه مدیس (پورت کوکيتالم) ‪604-944-5544‬‬ ‫داروخانه فارماسیو (وست ونکوور) ‪604-925-3304‬‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫دندانپزشک‬

‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر بابک چهرودی‬ ‫‪604-985-7032‬‬ ‫دکتر سام صوفی‬ ‫‪604-474-4155‬‬ ‫دکتر رضا آران (ارتودنسی)‬ ‫‪604-321-8001‬‬ ‫دکتر روشنک شفقی‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫روان شناس ‪ /‬مشاوره و روان درمانی‬

‫دکتر گيتی اقبال (روانپزشک) ‪604-782-9573‬‬ ‫دکتر سعيد ممتازی (روان درمانی) ‪778-878-0399‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫رستوران‬

‫‪604-971-5113‬‬ ‫خلیج فارس (نوت ونکوور)‬ ‫‪604-904-3904‬‬ ‫گیالنه‬ ‫‪604-980-7373‬‬ ‫کازبا‬ ‫‪604-987-9000‬‬ ‫کپیالنو کافه‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫شرکت ساختمانی‬

‫‪604-603-7991‬‬ ‫شرکت ‪MTM‬‬ ‫‪-------------------------------------------------‬‬

‫عکاسی و فیلمبرداری‬

‫‪604-925-6800‬‬ ‫پرفکت شات استودیو‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫استودیو عکاسی کارون‬ ‫حمید ‪604-358-7060 slicephotography.ca‬‬ ‫‪778-355-4445‬‬ ‫دات آرت استودیو‬ ‫‪604-358-6045‬‬ ‫‪Rosewood photography‬‬ ‫‪604-987-1413‬‬ ‫یونکس‬ ‫‪------------------------------------------------‬‬

‫فروشگاه مواد غذایی‬

‫سوپرمارکت نانسی (نورت ونکوور) ‪604-987-5544‬‬ ‫‪604-472-8888‬‬ ‫‪( Urban Gate‬کوکيتالم)‬ ‫‪778-279-8909‬‬ ‫گالره (وست ونکوور)‬ ‫‪604-682-8816‬‬ ‫آریا (داون تاون)‬ ‫‪604-669-6766‬‬ ‫دانیال (داون تاون)‬ ‫‪604-987-7454‬‬ ‫افرا (نورت ونکوور)‬ ‫فروشگاه بزرگ دایانا (کوکيتالم) ‪604-941-1881‬‬ ‫‪604-988-8100‬‬ ‫المپیا (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-988-3515‬‬ ‫پارس (نورت ونکوور)‬ ‫‪604-985-2288‬‬ ‫پرشیا (نورت ونکوور)‬ ‫میت شاپ اند دلی (نورت ونکوور)‪604-983-2020‬‬

‫نیما (کتاب‪ ،‬فیلم و آالت موسیقی) ‪604-904-0821‬‬ ‫‪778-372-0765‬‬ ‫کتاب کارون‬ ‫‪604-671-9880‬‬ ‫پان به (کتاب و فیلم)‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫کابينت ‪ /‬کانتر ‪ /‬کفپوش‬

‫‪...Century Cabinet‬‬

‫‪604-552-5466‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاور امالک‬

‫‪604-727-4044‬‬ ‫‪604-603-0704‬‬ ‫‪604-506-8668‬‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫‪604-445-2030‬‬ ‫‪604-626-1033‬‬ ‫‪604-307-6830‬‬ ‫‪604-720-8001‬‬ ‫‪604-441-7733‬‬ ‫‪604-842-4004‬‬ ‫‪778-893-2275‬‬ ‫‪604-340-8182‬‬ ‫‪604-518-3992‬‬

‫محمد خلیل بیگی ‬ ‫مرتضی رضایی‬ ‫پرتو مشرف‬ ‫نادر معتمد‬ ‫سام سالم‬ ‫ایرج بابایی‬ ‫مصطفی سليميان‬ ‫محسن اسکويی‬ ‫مهدی عباس زاده‬ ‫آرش آهنی‬ ‫فرشته رحیمی‬ ‫سهيال طوسی‬ ‫کورس پزشک‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫محوطه سازی‪ ،‬زمين آرايی (‪)Landscaping‬‬

‫‪778-855-9645 Great Spaces Landscaping‬‬ ‫‪604-724-9645‬‬ ‫خدمات فضای سبز شاهرخ‬ ‫‪778-322-2995 West North Landscaping‬‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نان ‪ /‬شیرینی‬

‫‪604-552-3336‬‬ ‫‪604-990-7767‬‬ ‫‪604-973-0119‬‬ ‫‪604-986-6364‬‬ ‫‪778-340-1773‬‬ ‫‪604-987-7454‬‬

‫شیرینی مینو (کوکیتالم)‬ ‫شیرینی گلستان‬ ‫شیرینی رکس ‬ ‫شیرینی الله‬ ‫کلبه نان‬ ‫افرا‬

‫‪---------------------------------------------‬‬

‫نشریات و دیگر رسانه ها‬

‫فرهنگ‬ ‫فرهنگ‬

‫‪BC‬‬ ‫‪BC‬‬

‫شهروند‬ ‫پیوند‬ ‫دانستنیها‬ ‫مهاجر‬ ‫دانشمند‬ ‫تلویزیون پرواز‬ ‫تلویزیون آريا‬ ‫رادیو فارسی زبان ونکوور‬

‫‪604-544-0960‬‬ ‫‪778-317-4848‬‬

‫‪BC‬‬

‫‪604-988-9262‬‬ ‫‪604-921-4726‬‬ ‫‪604-697-0344‬‬ ‫‪778-968-9081‬‬ ‫‪604-913-0399‬‬ ‫‪604-723-4307‬‬ ‫‪604-396-1919‬‬ ‫‪778-709-9191‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫مشاوره خدمات دولتی‬ ‫فرهاد شمس‬

‫‪60-721-1693‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وام ‪ /‬وام مسکن‬

‫‪604-307-8674‬‬ ‫مهرداد نویس‬ ‫‪604-603-0762‬‬ ‫نادر معتمد‬ ‫‪604-341-0566‬‬ ‫امیر بوترابی‬ ‫‪604-725-7230‬‬ ‫بهنام نیک اختر‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫طراحی وب سایت ‪ /‬خدمات اینترنت‬

‫‪604-782-9573‬‬ ‫کاسپيانا‬ ‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی در ايران‬

‫َفراما (خدمات حقوقی در ایران) ‪778-680-5848‬‬

‫‪--------------------------------------------------‬‬

‫وکالت ‪ /‬خدمات حقوقی در بی سی و کانادا‬ ‫متیو فهی (‪604-561-4644 )Matthew Fahy‬‬ ‫‪604-925-6005‬‬ ‫زهرا جناب‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 42‬‬


‫بنیاد کانادا و ایران سمینار «امالک در ونکوور» را‬ ‫توسط متخصصین زیر برگزارمی کند‬ ‫خانم شیرین صالح مدیر شرکت امالک ‪West Realty 88‬‬ ‫خانم پروین ربیعی مشاور امالک و عضو هییت مدیره بنیاد کانادا و ایران‬ ‫آقای امیر میری مشاور امالک و عضو هییت مدیره بنیاد کانادا و ایران‬ ‫آقای امیر به کیش متخصص بازرسی امالک‬ ‫زمان‪ :‬یکشنبه ‪ 13‬ژانویه ‪ 2019‬ساعت ‪ 2:30‬بعد از ظهر‬ ‫مکان‪ :‬شماره ‪۱۴۵‬خیابان یکم غربی‪ ،‬نورت ونکوورکامیونیتی سنترجان بریت‬ ‫ویت‬ ‫ورودی ‪ :‬برای اعضا مجانی و غیرعضو ‪ ۵‬دالر‬ ‫بدلیل محدودیت جا ازکلیه عالقمندان به شرکت در این برنامه تقاضا می‬ ‫گردد جهت رزرو ودریافت اطالعات بیشتر با تلفن ‪ 6048001977‬و یا ایمیل‬ ‫‪ admin@cif-bc.com‬تماس حاصل نمایید‪.‬‬ ‫ازکلیه اعضا بنیاد وعالقمندان وهموطنان عزیزدعوت به مشارکت می‬ ‫گردد‪.‬‬

‫مر ّمت تابلوهای نقاشی‬

‫مرمت و بازسازی انواع تابلوهای نقاشی رنگ روغن جدید یا قدیمی‬

‫‪778.874.3931‬‬ ‫شاهنامه خوانی‬

‫از شما ادب دوستان دعوت می کنیم هر دوشنبه ‪ ۷‬تا ‪ ۹‬غروب در نشست‬

‫شاهنامه خوانی توسط دکتر سام زهره وند شرکت کنید تا در محیطی خالی از‬

‫توهین به عقاید‪ ،‬ارکان خرد ورزی را مرور کنیم‪.‬‬

‫اتاق برای اجاره‪:‬‬

‫دو اتاق مبله با حمام و دستشویی در يک طبقه مستقل در منزلی بسیار‬ ‫دنج و دلباز و تمیز با تمام امکانات‪ .‬ایستگاه اتوبوس و پارک در نزدیکی‬ ‫منزل‪ .‬با قیمت مناسب اجاره داده می شود‪.‬‬

‫‪778.919.6372‬‬

‫)‪100 Rubbish (Everything Rubbish Removal‬‬ ‫هر گونه اثاثيه اضافی‪ ،‬بی استفاده و دورافکندنی شما را ‪ -‬اعم از مبل‪،‬‬ ‫یخچال‪ ،‬میز و صندلی و ‪ - ...‬با نازلترين قيمت از منزل يا محل کار‬ ‫شما برخواهيم داشت‪.‬‬ ‫خدمات اين شرکت در نورت ونکوور‪،‬‬ ‫وست ونکوور‪ ،‬کوکيتالم‪ ،‬داون تان‬ ‫و ديگر نقاط ونکوور بزرگ در‬ ‫دسترس شماست‪.‬‬

‫)‪Tel: 604.500.0953 (Ami‬‬

‫‪Beginning: Monday Jan/72019/‬‬

‫‪Address: 301 - 2985 Virtual Way, Vancouver‬‬ ‫‪Free Parking along Nootka St.‬‬

‫حل جدول نشريه ی فرهنگ (شماره ی ‪)407‬‬

‫‪www.sunhealthcenter.com‬‬

‫اطالعيه انجمن ايرانيان برنابی‬ ‫احتراما به آگاهی میرساند جلسات فرهنگی انجمن ایرانیان برنابی شامل‪ :‬حافظ خوانی؛‬ ‫ترانه خوانی؛ شعر همراه آهنگ؛ شاهنامه همراه ضرب؛ موسیقی کر؛ مقاله میباشد‪.‬‬ ‫زمان‪ :‬شنبه ها از ساعت ‪ 2‬و نیم بعدازظهر‬ ‫مکان‪ :‬ساختمان سینیور سنتر جنب کتابخانه شمال لوهید مال خیابان کمرون‬ ‫شماره‪۹۵۲۳‬‬ ‫روابط عمومی انجمن‬ ‫تلفن ‪۶۰۴۷۷۹۴۴۲۲‬‬ ‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 43‬‬


‫دنباله ی ورزش‬ ‫زمان الزم برای هضم گروه‌های غذایی مختلف‬ ‫(دنباله از صفحه ی ‪)22‬‬ ‫‪ ...‬پیشنهاد می‌کنیم‪ ،‬اگر طرفدار مصرف سبزیجات هستید از آن‌ها به ویژه نوع‬ ‫خامشان که حاوی فیبر باال هستند‪ ،‬استفاده کنید‪ .‬سبزیجات برگ سبز تیره مانند‬ ‫انواع کلم به‌خصوص کلم بروکلی و بروکسل نیز حاوی ترکیبات معدنی‪ ،‬ویتامین‌ها و‬ ‫آنتی‌اکسیدان‌هایی هستند که به عملکرد بهتر دستگاه گوارش در مواجهه با مشکالت‬ ‫گوارشی کمک بیشتری می‌کنند‪( .‬منبع‪ :‬هفته نامه سالمت)‬ ‫مقایسه زمانی هضم خوراکی‌ها‬

‫دومین پیروزی تیم ملی فوتبال ایران‬ ‫در جام ملت‌های آسیا‬ ‫تیم ملی فوتبال ایران در دومین‬ ‫دیدارش از جام ملت‌های آسیا با‬ ‫نتیجه دو بر صفر از سد ویتنام‬ ‫گذشت‪ .‬ایران که در دیدار‬ ‫نخست با پنج گل بر یمن غلبه‬ ‫کرده بود‪ ،‬در دیدار دوم نیز‬ ‫دروازه‌اش را بسته نگه داشت‪.‬‬ ‫ویتنام که در دیدار اولش با‬ ‫نتیجه سه بر دو مغلوب عراق‬ ‫شده بود‪ ،‬مقابل ایران نیز در‬ ‫نیمه دوم چند موقعیت گلزنی به‬ ‫دست آورد اما موفق نشد توپ‬

‫را از خط دروازه عبور دهد‪.‬‬ ‫این بازی در استادیوم آل نهیان ابوظبی و به قضاوت محمدتقی داور سنگاپوری برگزار شد‪ .‬در‬ ‫دیگر دیدار این گروه‪ ،‬عراق به به مصاف یمن می‌رود‪ .‬ایران حاال با شش امتیاز صدرنشین گروه ‪D‬‬ ‫است و صعود خود را به مرحله یک‌هشتم نهایی مسجل کرده‪.‬‬ ‫سردار آزمون زننده هر دو گل ایران بود‪ .‬او گل اول را با ضربه سر و گل دوم را با پا زد‪ .‬آزمون‬ ‫حاال در جدول گلزنان ملی ‪ ۲۶‬گله است‪.‬‬ ‫مهاجم باشگاه روبین کازان در جدول جام ملت‌ها نیز سه گله شد تا در صدر بایستد‪ .‬وو لی به اتفاق‬ ‫دابائو از چین‪ ،‬طارمی از ایران‪ ،‬سونیل چتری از هندوستان و اوساکو از ژاپن دو گله‌اند‪.‬‬ ‫در ترکیب تیم ملی ایران علیرضا بیرانوند‪ ،‬محمدحسین کنعانی‌زادگان‪ ،‬مرتضی پورعلی‌گنجی‪ ،‬وریا‬ ‫غفوری‪ ،‬احسان حاج‌صفی‪ ،‬امید ابراهیمی‪ ،‬وحید امیری (‪ -۶۴‬احمد نوراللهی) اشکان دژاگه‪ ،‬سامان‬ ‫قدوس‪ ،‬مهدی طارمی (‪ -۶۴‬مهدی ترابی) و‬ ‫سردار آزمون (‪ -۷۹‬کریم انصاری‌فرد) بازی کردند‪.‬‬ ‫طارمی و حاج‌صفی دو یار ایران بودند که کارت زرد گرفتند‪ .‬در دیدار نخست نیز رامین رضاییان‬ ‫با کارت زرد جریمه شده بود‪.‬‬ ‫گل اول ایران را غفوری پایه‌گذاری کرد‪ .‬او در سی و هشتمین دقیقه توپ را به قدوس سپرد تا با‬ ‫ارسال بلند‪ ،‬اسم آزمون که هیچ مدافعی او را نگرفته بود به عنوان اولین گلزن بازی ثبت کند‪ .‬در‬ ‫دقیقه ‪ ۶۹‬ترابی تازه وارد به غفوری و او هم به دژاگه پاس داد‪ .‬در ادامه توپ مجدداً به ترابی‬ ‫رسید تا با چرخش و شوت‪ ،‬توپ را برای دومین بار وارد دروازه ویتنام کند‪.‬‬ ‫آزمون و طارمی چندین موقعیت دیگر هم در جریان بازی داشتند‪ .‬یک موقعیت ایده‌آل را هم‬ ‫نوراللهی از دست داد‪ .‬جدی‌ترین موقعیت ویتنام نیز در حالت تک به تک بود که بیرانوند مهار‬ ‫کرد‪ .‬در این مسابقه نیز مانند دیدار با یمن‪ ،‬تماشاگران ایرانی حضور پر تعدادی نداشتند‪ .‬در حالی‬ ‫که همواره در بازی‌های باشگاهی یا ملی که به میزبانی امارات برگزار می‌شود‪ ،‬ایرانیان حضور‬ ‫پررنگی داشته‌اند‪ .‬یحیی گل‌محمدی سرمربی پدیده مشهد و مدافع سابق تیم ملی ایران در‬ ‫ورزشگاه آل نهیان حضور داشت‪.‬‬ ‫آخرین بازی ایران در مرحله گروهی‪ ،‬چهارشنبه در دبی مقابل تیم ملی عراق برگزار خواهد شد‪.‬‬ ‫ایران در حال حاضر با هفت گل زده و بدون گل خورده‪ ،‬بهترین خط دفاعی و بهترین خط حمله‬ ‫جام ملت‌های آسیا را در اختیار دارد‪( .‬رادیو فردا)‬

‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 44‬‬


‫محيط زيست‬ ‫نويسنده محبوب اين روزهای جهان توضیح می دهد‪ ...‬‬ ‫(دنباله از صفحه ‪)27‬‬ ‫‪ ...‬این رمان‪ ،‬داستان غم‌انگیز خاطرۀ دو عاشق جوان است که ‪ ۳.۵‬میلیون نسخه از آن‬ ‫داستان واقع‌گرایانه نوشته شده بود‪،‬‬ ‫طی یک سال پس از انتشارش به فروش رفت‪.‬‬ ‫ْ‬ ‫سبکی که موراکامی دیگر هرگز در رمان‌هایش به آن بازنگشت‪ .‬بااین‌حال او نمی‌پذیرد‬ ‫که ماجرای باریدن ماهی از آسمان یا آبستن‌شدن غیرعادی زنان واقع‌گرایانه نیستند‪.‬‬ ‫ِ‬ ‫‌گرایی من است»‪« .‬من گابریل گارسیا مارکز را خیلی دوست دارم‪،‬‬ ‫او می‌گوید «این واقع‬ ‫ِ‬ ‫‌گرایی او این‌گونه‬ ‫اما فکر نمی‌کنم نوشته‌هایش را واقع‌گرایی جادویی می‌دانست‪ .‬واقع‬ ‫بود‪ .‬سبک من مثل عینکم است‪ :‬از پس آن لنزهاست که جهان را درک می‌کنم»‪.‬‬ ‫همچنان که شهرتش بیشتر می‌شد‪ ،‬برنامۀ روزانۀ نوشتنش را بهبود بخشید‪ ،‬برنامه‌ای‬ ‫که حاال به‌خاطرش به‌اندازۀ هر کدام از کتاب‌هایش شهرت دارد‪ ۴ :‬صبح بیدارشدن‬ ‫و برای ‪ ۵‬تا ‪ ۶‬ساعت نوشتن‪ ،‬هر روز نوشتن ‪ ۱۰‬صفحه قبل از دست‌کم شش مایل‬ ‫دویدن و شاید شناکردن‪ .‬او می‌گوید «وقتی صاحب باشگاه جاز بودم‪ ،‬زندگی‌ام بی‌نظم‬ ‫و به‌هم‌ریخته بود‪ .‬سه و چهار صبح به رختخواب می‌رفتم‪ .‬به‌این‌ترتیب وقتی نویسنده‬ ‫شدم‪ ،‬تصمیم گرفتم خیلی ثابت و حساب‌شده زندگی کنم‪ :‬صبح زود بیدار شوم‪،‬‬ ‫شب زود بخوابم و هر روز ورزش کنم‪ .‬معتقدم که باید از لحاظ بدنی قوی باشم تا‬ ‫چیزهایی قوی بنویسم»‪ :‬او شاید فقط یک آدم منظم باشد‪ ،‬اما وظیفۀ او این است که‬ ‫این نظم و برنامه را در بهترین حالت نگه دارد‪ .‬از بیرون که نگاه می‌کنی‪ ،‬به‌نظر همین‬ ‫نظم دارد اوضاع را پیش می‌برد ‪‌-‬و می‌خورد کمی بیشتر از پنجاه سال داشته باشد‪ -‬اما‬ ‫ضرب‌آهنگش هم منبع شادمانی عمیقی است‪ ،‬که احتماالً دلیلی است بر طوالنی‌بودن‬ ‫کتاب‌هایش‪ .‬می‌گوید «آن روزها روزهای لذت‌بخشی‌اند‪ ،‬پس هر چه روزها بیشتر‬ ‫باشد‪ ،‬خوشی هم بیشتر است و درنتیجه تعداد صفحات بیشتری نوشته می‌شوند‪ .‬من‬ ‫واقع ًا نمی‌دانم چرا مردم دوست دارند کتاب‌های طویل مرا بخوانند» ‪-‬و بدون هیچ‬ ‫نشانی از غرور ادامه می‌دهد‪« -‬اما محبوبیت دارم»‪.‬‬ ‫روال فوق‌‌العاده پرحاصل زندگی‌اش توانایی بیشینه‌ای به او داده که آن را در نوشتن‬ ‫داستان‌های کوتاه و مطالب غیرداستانی به کار می‌گیرد (قابل‌توجه‌ترین آن‌ها ِ‬ ‫زیر‬ ‫زمین‪ ۷‬است که بر اساس مصاحبه‌های متعددی است که با بازماندگان حملۀ گاز‬ ‫سارین در مترو توکیو در سال ‪ ،۱۹۹۵‬و با مسئوالن این حمله از فرقۀ آئوم شینریکو‬ ‫انجام داده است)‪ ،‬همچنین برای شخصًا پاسخ‌دادن به پرسش‌های خوانندگان‪ ،‬نه‌فقط‬ ‫دربارۀ کتاب‌هایش بلکه در نقشش به‌عنوان سنگ صبور‪«( .‬چیزی به سی‌سالگی‌ام‬ ‫نمانده‪ ،‬اما حتی یک کار هم نیست که احساس کنم به انجام رسانده‌ام»‪ ،‬این شروع‬ ‫یکی از ‪ ۳۷۱۶‬پرسشی است که موراکامی پاسخشان را در کتابی الکترونیکی‪ ،‬که در‬ ‫سال ‪ ۲۰۱۵‬در ژاپن منتشر شد‪ ،‬ارائه کرده است)‪ .‬موراکامی همچنین مترجم برجستۀ‬ ‫داستان‌های آمریکایی به ژاپنی است‪ :‬فیتزجرالد‪ ،‬ترومن کاپوتی‪ ،‬گریس پالی‪ ،‬جی‪.‬دی‪.‬‬ ‫چیور‪.‬‬ ‫سلینجر‪ ،‬و اخیراً هم جان ِ‬ ‫او از خواندن ترجمۀ کتاب‌هایش به انگلیسی لذت می‌برد‪ ،‬چون برایش مثل خواندن‬ ‫یک رمان کام ً‬ ‫ال جدید است‪ .‬می‌گوید «ترجمۀ کتاب‌های بزرگ یک تا دو سال طول‬ ‫می‌کشد‪ ،‬پس هنگام خواندن ترجمه‌ها دیگر چیزی از داستان در خاطرم نیست»‪ .‬ادای‬ ‫مشتاقانه ورق‌زدن کتاب را در می‌آورد‪« :‬بعدش چه اتفاقی می‌افتد؟ و وقتی مترجم با‬ ‫من تماس می‌گیرد‪’ :‬سالم هاروکی‪ ،‬از ترجمه‌ام خوشت آمد؟‘ جواب می‌دهم‪’ :‬داستان‬ ‫فوق‌العاده‌ای بود! خیلی خوشم آمد!‘»‪.‬‬ ‫مکالمۀ ما‌ناگزیر به‌سمت سیاست‌های آمریکا کشیده شد و تنها در آن زمان بود که‬ ‫او چیزی شبیه تکلیف نویسندگی‌اش را ادا کرد‪ .‬بعد از اینکه نظر او را دربارۀ بحران‬ ‫در کشوری که ِمهرش را در دل دارد جویا شدم‪ ،‬حدوداً یک دقیقه در سکوت به فکر‬ ‫فرو رفت‪ .‬سپس گفت‪« :‬وقتی نوجوان بودم‪ ،‬دهۀ ‪ ،۱۹۶۰‬زمانۀ آرمان‌گرایی بود‪ .‬ما‬ ‫باور داشتیم که اگر تالش کنیم جهان جای بهتری خواهد شد‪ .‬این روزها مردم چنین‬ ‫باوری ندارند‪ ،‬و به نظر من این خیلی ناراحت‌کننده است‪ .‬مردم می‌گویند کتاب‌های‬ ‫من عجیب و غریب هستند‪ ،‬اما‪ ،‬در ورای غرابت‪ ،‬جهان بهتری باید وجود داشته باشد‪.‬‬ ‫مسئله این است که‪ ،‬پیش از رسیدن به جهان بهتر‪ ،‬باید غرابت را تجربه کنیم‪ .‬این‬ ‫ساختار بنیادی داستان‌های من است‪ :‬باید از تاریکی‪ ،‬از اعماق زمین‪ ،‬گذر کنید تا به‬ ‫روشنایی برسید»‪.‬‬ ‫که شبیه نوعی امید است برای این شرایط‪ .‬شخصیت اصلی داستان‌های موراکامی‬ ‫لزومًا در آخر رمان به درک زیادی نمی‌رسد‪ ،‬و در حالت شادکامی تمام و کمال به سر‬ ‫نمی‌برد‪ ،‬اما معموالً از دنیای شگفت‌آور و نامتعارف رؤیاهایش به مکانی آرام و متعادل‬ ‫رسیده است‪ .‬گویا کتاب‌های موراکامی می‌خواهند بگویند که زندگی ممکن است خیلی‬ ‫عجیب باشد‪ ،‬اما کابوس‌ها سرانجام به پایان می‌رسند‪ .‬شما می‌توانید سرانجام گربۀ‬ ‫گم‌شده‌تان را پیدا کنید‪.‬‬ ‫پی‌نوشت‌ها‪:‬‬

‫• این مطلب گفت‌وگویی است با هاروکی موراکامی و در تاریخ ‪ ۱۱‬اکتبر ‪ ۲۰۱۸‬با عنوان «‪Haruki‬‬ ‫‪ »Murakami: “You have to go through the darkness before you get to the light‬در‬ ‫وب‌سایت گاردین منتشر شده است‪ .‬وب‌سایت ترجمان در تاریخ ‪ ۱۵‬آبان ‪ ۱۳۹۷‬آن را با عنوان «هاروکی‬ ‫موراکامی‪ :‬برای رسیدن به روشنایی‪ ،‬باید از تاریکی گذر کنید» و ترجمۀ عرفانه محبی منتشر کرده است‪.‬‬ ‫•• الیور برکمن (‪ )Oliver Burkeman‬نویسنده‌ای ساکن نیویورک است که در گاردین می‌نویسد‪.‬‬ ‫پادزهر‪ :‬خوشبختی برای کسانی که تحمل مثبت‌اندیشی را ندارند (‪The Antidote: Happiness for‬‬ ‫‪ )People Who Can't Stand Positive Thinking‬از آثار اوست‪.‬‬ ‫‪[۱] Killing Commendatore / [۲] The Great Gatsby‬‬ ‫‪[۳] What I Talk About When I Talk About Running / [۴] Kafka on the Shore‬‬ ‫‪[۵] Hear the Wind Sing / [۶] Norwegian Wood / [۷]Underground‬‬ ‫مد و مه‪/‬پنجشنبه ‪ ۱۷‬آبان ‪۱۳۹۷‬‬

‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫اين حرف که ونکوور زيبا بهترين آب آشاميدنی‬ ‫دنيا را دارد تا چه اندازه درست است؟‬

‫غالمرضا میرکی‪ ،‬دکترای ایمنی و مدیریت محیط زیست‬ ‫‪q_miraki@yahoo.com‬‬ ‫‪7783222995‬‬

‫آب ‪ -‬مایه حیات ‪ -‬بخش عظیمی از کره زمین را فرا گرفته و تمامی موجودات زنده کره‬ ‫زمین زندگی خود را در اساس مدیون این ترکیب فوق العاده اند‪.‬‬ ‫دو اتم از عنصر هیدروژن در کنار یک اتم اکسیژن ترکیبی اعجاب انگیز را فراهم می کند که‬ ‫بیشترین میزان انحالل را داشته و پراکندگی بی انتهایی در سرتاسر کره زمین دارد‪ ،‬از سطح‬ ‫تا زیر زمین همه و همه برخوردار از این ترکیب بی نظیر است‪.‬‬

‫حلاّ ل بودن قدرتی اعجاب انگیز به آب داده تا بتواند انواع عناصر معدنی را در خود حل کند‪.‬‬ ‫اصطالح آب معدنی و خواص مرتبط با آب معدنی ها دقیقا از همین نکته بر آمده است‪،‬‬ ‫آبهای سرشار از مینرال های مورد نیاز بدن انسان که نوشیدن آن گوارایی خاصی دارد‪.‬‬ ‫اما آبهای جاری که به مصرف شهری و روستایی می رسند باید فرصت مناسب عبور از‬ ‫مسیلها و معبرهای حاوی سنگهای معدنی را داشنه باشند تا با انحالل عناصر مستتر در دل این‬ ‫سنگها به غنای معدنی مناسب برسند تا حاوی همه و یا اکثر عناصر مناسب بدن انسان شوند‪.‬‬ ‫ونکوور زیبا و منابع آبی قابل شرب آن که عمدتا از سد کاپیالنو و یا بندهای حاشیه ای دیگر‬ ‫تامین می شود‪ ،‬شرایط را به گونه ای متفاوت رقم زده است‪.‬‬ ‫میزان بارش بسیار زیاد در این منبع آبی فرصت در معرض قرار گرفتن آب با کانی های‬ ‫طبیعی را به حداقل رسانیده و لذا آبی که به این طریق مورد استفاده قرار می گیرد آبی‬ ‫است که عمدتا همان ترکیب دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن است و فاقد عناصر ضروری‬ ‫الزم برای بدن انسان‪.‬‬

‫تداوم استفاده از این نوع آب سبب شده تا بدن ساکنین این شهر به مرور زمان شاهد کمبود‬ ‫عناصر ضروری باشند که عمدتا و الزاما از طریق آب به بدن انسان می رسیده است‪.‬‬ ‫از این رو‪ ،‬افرادی که در این شهر زیبا زندگی می کنند نیاز به مکملهای معدنی دارند تا‬ ‫بدنشان به شکل متعادل به زندگی ادامه دهد‪.‬‬ ‫از دیگر سو و به التزام کنترل بیولوژیک همواره ترکیبات کلردار به آب اضافه می شود که‬ ‫این خود عامل دیگری در جهت فقدان سالمت الزم است‪.‬‬ ‫این دو موضوع سبب شده تا آب ونکوور علی رغم سبک بودن سالمت الزم را نداشته باشد‬ ‫و حتما در کنار آب می بایست از مکمل های مینرال دار و آنتی اکسیدان ها استفاده نمود‪.‬‬ ‫بهترین دستگاه تولید آنتی اکسیدان دستگاه کنگن واتر است که بدون افزودنی خاصی و از‬ ‫آب شیر معمولی آبی با خاصیت آنتی اکسیدان باال در اختیار مصرف کننده قرار می دهد‪.‬‬ ‫نوشیدن این نوع آب به شما این امکان را می دهد که بدن خود را در قبال سرطان ها و‬ ‫بیماریهای خاص دیگر مقاوم سازید‪.‬‬ ‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 45‬‬


At the Movies The Upside (PG)****

Capernaum (PG)*****

Guardian Angel!

By Robert Waldman, Vancouver

G

ive it up to STX Films. Hollywood’s newest studio must be blessed by the angels with their latest delivery - The Upside. Perfect timing sees this well-intentioned drama comedy hit The International Village Theatre and other local British Columbian Cineplex movie Theatres. Touching on a host of social issues in many meaningful ways at the core of The Upside is the special relationship between two diametrically opposed individuals. Contrast the different paths in life Phillip and Dell have taken. Hard luck seems to have followed Dell almost every step of the way while life has been materialistically better for Phillip though personal and health issues have taken their toll on him. Bryan Cranston does a wonderful acting tour de force as Phillip who is confined to a wheelchair. In need of support staff somehow Dell, the man with street starts but with loads of excess baggage, gets the gig. Man in the news Kevin Hart simply shines as the wayward out to lunch care aid who somehow manages to create a solid bond with the ultra-rich Phillip.

For this to work you have to buy into the relationship between Dell and Phillip. Thanks to the outstanding chemistry between Hart and Cranston you fully appreciate the growth in this bond and it truly turns out to be a source of inspiration we can all take a lot away from. For two hours this feel good movie keeps you intrigued and amused. Said to be based on a true story this American version of a French classic is well presented by Director Neil Burger (The Illusionist) and also benefits from the added presence of Nicole Kidman in a pivotal role. -------------------------------------------------------------------------Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 46

Bad Seed? By Robert Waldman, Vancouver

N

ow and then a foreign film comes out and takes your breath away. Enter the dizzying world of Capernaum and be prepared to be blown away by fresh faces and a story that will amaze you. Translated from Arabic the title of this film means chaos and this is exactly the world that the characters here find themselves living in. Beirut. Lebanon to be exact. Bold and troubling is this story that sheds a light on a troubled part of the world. Likely a winner of this year’s Oscar in a number of categories this Sony Pictures Classics is luckily showing at the International Village Cinemas and select Cineplex Theaters around B.C. Legal dilemmas can be trying on everyone. At the heart of Capernaum is the struggle within a family and the devastated poverty where they live inside a ruinous overpopulated slum in the Middle East. So bad is the situation that a young boy, Zain, finally loses it. In an unbelievable breakout performance Zain Al Rafeea lights up the screen as the troubled boy whose rebellious spirit impacts many, many lives. Life on the streets of Beirut Lebanon is perilous. Zain’s existence under the roof of a shack crowded with brothers and sisters symbolizes the desperation of the plight of the poor ravaged by war and continual struggle. But what distinguishes this kid is a grasp of decency and humanity as he takes on his parents, a culture of corruption and in the process comes to the aid of younger kids that will tug at your hearts.

Here the atmosphere of the favelas and the desperation of those cloistered families will leave you shaking your head in disgust or disbelief. Even more impressive is the entire castings in this two hour tour de force as the actors are largely non-professionals making their film debuts. Add on a haunting score that fits the mood of desperation and forceful encounters of a kid facing off against his elders and taking on age-old traditions and writer/director Nadine Labaki unleashes what will be a much talked about movie that could be the talk of the Oscars this year. Full of heart and soul Capernaum is one film not to be missed. Told in Arabic with English subtitles. See it to believe it. Even more worrisome is much of this film is taken from the actual experience of the filmmakers and their research. “Shocking; Positively Shocking” - Goldfinger, 1964. Thursday, Jan. 17, 2019


‫ﻫﺪﻳﻪ ﻧﻘﺪﯼ‬

‫ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﮐﻨﻴﺪ‬ ‫‪:‬ﺗﺎ‬

‫ﺭﻭﯼ ﻣﺪﻝ ﻫﺎﯼ ﻣﻌﻴّﻦ‬

‫ﻫﺪﻳﻪ ﻧﻘﺪﯼ‬

‫‪SL Platinum‬‬ ‫‪model shown‬‬

‫ﻫﺪﻳﻪ ﻧﻘﺪﯼ‬

‫ﻳﮏ ﻣﺪﻝ ‪ 2019 SV TECH 4X4‬ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎﻫﯽ ‪ 499‬ﺩﻻﺭ ﺑﺎ ﭘﻴﺶ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ‪ 3495‬ﺩﻻﺭ ﻟﻴﺰ ﮐﻨﻴﺪ‬ ‫ﺷﺎﻣﻞ ‪ 1000‬ﺩﻻﺭ ﻫﺪﻳﻪ ﻧﻘﺪﯼ‪ .‬ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻣﺜﻞ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﻳﺪ‪:‬‬

‫ﻫﺪﻳﻪ ﻧﻘﺪﯼ‬

‫‪Thursday, Jan. 17, 2019‬‬

‫ﻣﺎﻩ‬

‫ﻫﺪﻳﻪ ﻧﻘﺪﯼ‬

‫ﻳﺎ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﮐﻨﻴﺪ‬

‫‪Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P. 47‬‬


‫بزرگترين موسسه ايرانی وام مسکن در کانادا‬

Mehrdad Nevis

‫مهرداد نـويس‬

Mortgage Specialist

‫مشاور و متخصص وام مسکن‬

Mortgage Services for Life

Cell: 604.307.8674

Suite 103 - 850 Harbourside Drive,

Tel: 604.988.8766

North Vancouver BC V7P 0A3

Fax: 604.988.8736

www.yespros.com

rodnevis@yespros.com

Farhang-e BC, No. 407, Vol.16 / P.

Thursday, Jan. 17, 2019


Turn static files into dynamic content formats.

Create a flipbook
Issuu converts static files into: digital portfolios, online yearbooks, online catalogs, digital photo albums and more. Sign up and create your flipbook.